

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است.
استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.
barsadictionary@gmail.com
Telegram:
@Barsadic
دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.
روانپزشک (به انگلیسی: Psychiatrist) پزشکی است که متخصص تشخیص و درمان بیماریهای روانی یا رواندرمانی است. همهٔ روانپزشکان برای سنجش و درمان بیماریهای روانی آموزش میبینند. روانپزشکان و متخصصان بهداشت روانی تنها کسانی هستند که مرجعیت تجویز دارو برای درمان بیماریهای روانی را دارند.
برخی از روانپزشکان متخصص در کمک به گروه سنی ویژهای هستند، مانند روانپزشک کودکان، که درمان گروه سنی کودکان یا نوجوانان را بر عهده دارد.
برخی از مردم گاهی حرفهٔ روانپزشک را با روانکاو و روانشناس اشتباه میگیرند. روانپزشک، پیش از روانپزشک شدن، باید از دانشکدهٔ پزشکی فارغالتحصیل شود و سپس، بهعنوان یک دورهٔ تخصص، آموزش شناسایی و درمان بیماریهای روانی را ببیند و روانپزشک شود.
مقاله در ویکیپدیای انگلیسی
در مقاله قبل به معرفی داروها و تجهیزات پزشکی در انگلیسی پرداختیم. در این مقاله لغات مربوط به متخصصین پزشکی به انگلیسی بررسی می کنیم. داشتن دایره واژگان زیاد یکی از ملزومات اصلی در یادگیری زبان انگلیسی است. پس سعی کنید با استفاده از لغات مربوط به پزشکی در نوشتار و گفتار خود دامنه واژگان خود را هر روز بیشتر و بیشتر افزایش دهید.
1. Nurse
پرستار
دكتر روانپزشك به انگليسي
2. Allergist
متخصص آلرژی
3. Anesthesiologist
متخصص یا تکنسین بیهوشی
4. Cardiologist
متخصص قلب
5. Dentist
دندانپزشک
6. Dermatologist
متخصص پوست
7. Gynecologist
متخصص زنان و زایمان
8. Midwife
ماما
9. Neurologist
متخصص مغز و اعصاب
10. Oncologist
متخصص تومور
11. Ophthalmologist
چشم پزشک
12. Pediatrician
متخصص اطفال
دكتر روانپزشك به انگليسي
13. Physical therapist
فیزیوتراپ
14. Psychiatrist
روانپزشک
15. Radiologist
رادیولوژیست
سلام عاااالی بود دکتر زبان عزیز
درود بر شما
ممنون از حضور شما کیوان عزیز
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *
دیدگاه
نام *
ایمیل *
کد امنیتی *– بارگیری کد امنیتی –به منظور تصویب CAPTCHA لطفا جاوا اسکریپت را فعال کنید.
ما را دنبال کنید…
ایمیل: drzaban@gmail.com
تماس با بخش اداری:
02188487845
تماس از ساعت 8 صبح تا 2 بعد ازظهر
به جز پنجشنبه و روزهای تعطیل
تماس با مدیریت:
0902DRZABAN
09023792226
ما با ارائه جدیدترین و کاربردی ترین دوره ها،محصولات آموزشی و مشاوره اختصاصی متناسب با نیازتان به شما کمک می کنیم. هر گونه کپی برداری بدون ذکر منبع پیگرد قانونی دارد.
اپلیکیشن مقالات دکتر زبان
©
تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت دکتر زبان می باشد. این سایت در زمینه آموزش زبان انگلیسی و تحت قوانین جمهوری اسلامی فعالیت می کند.
برای ترجمه اصطلاحات تخصصی رشته روانشناسی، یک دیکشنری آنلاین ایجاد نموده ایم. این دیکشنری تخصصی شامل اصطلاحات گرایش های روانشناسی عمومی، روانشناسی بالینی، روانسنجی، روانشناسی صنعتی، علوم شناختی و سازمانی و روانشناسی کودک می گردد. در صورتی که تمایل به استفاده از دیکشنری انگلیسی به فارسی را دارید لغت خود را به صورت انگلیسی تایپ نمایید. و اگر تمایل به استفاده دیکشنری فارسی به انگلیسی روانشناسی را دارید لغت را به فارسی تایپ و روی جستجو کلیک نمایید.
تعداد مشتریان:
32,614
تعداد سفارشات:
52,518
تعداد مترجمین:
5,741
تعداد لغات ترجمه شده:
337,760,536
آگوست 19, 2016
لیستی کامل از تخصص های پزشکی به زبان انگلیسی به همراه تلفظ:
Anesthesiologist
دکتر بی هوشی
دكتر روانپزشك به انگليسي
Cardiologist
متخصص قلب
Dermatologist
دکتر پوست
Doctor
دکتر
Endocrinologist
متخصص غدد
Family doctor
پزشک خانواده
General practitioner
پزشک عمومی
Gynecologist
پزشک زنان
Hematologist
متخصص خون
Infectious disease specialist
متخصص بیماری های عفونی
Internist
متخصص داخلی
Neurologist
متخصص اعصاب
Obstetrician
پزشک زایمان
Oncologist
متخصص سرطان
Ophthalmologist
چشم پزشک
Orthodontist
متخصص ارتودونسی (مربوط به دندان)
Orthopedist
ارتوپد
Otolaryngologist
دکتر گوش، حلق و بینی
Pathologist
دكتر روانپزشك به انگليسي
آسیب شناس
Pediatrician
پزشک اطفال
Plastic Surgeon
جراح پلاستیک
Psychiatrist
روان پزشک
Psychoanalyst
روانکاو
Psychologist
روان شناس
Radiologist
پرتو شناس، رادیولوژیست
Surgeon
جراح
Urologist
متخصص کلیه و مجاری ادرار
بیماری ها به انگلیسی
اعضای خانواده به انگلیسی
اصطلاحات پزشکی انگلیسی
با روزی کمتر از ۲۰ دقیقه زبان یاد بگیرید
با فیلمها و داستانهای جذاب، انگلیسی را اصولی و حرفهای یاد بگیرید.
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *
دیدگاه
نام *
ایمیل *
کتاب اشتباهات رایج فارسی زبانان در انگلیسی
بسیار خوش آمدید!از شما دعوت میشود که از بخشهای آموزشی و مطالب مفید و نکتههای ارزشمند بیان شده در سایت انگلیسی مثل آب خوردن دیدن و استفاده فرمایید.
لغت ها و عبارتها و جملات و اصطلاحات انگلیسی در مورد مراجعه به پزشک و دکتر
Doctor, I am not feeling well todayدکتر، امروز حالم خوب نیستWhat’s the matter with you? / What’s wrong with you?مشکل تون چی است؟I feel sick / I feel queasyحالت تهوع دارمI usually feel like throwing up after lunch or dinnerمعمولاً بعد از ناهار یا شام حالت تهوع پیدا می کنمI cough a lot at nightشب زیاد سرفه می کنمDo you snore at night?آیا شب ها خر پف می کنید؟At first my nose was runny, but now it is stuffed upاول دماغم آب می آمد، ولی حالا گرفته استI see you are hoarse, tooمی بینم که صداتون هم گرفته استYou look pale Pull up your shirt, pleaseرنگ تون پریده لطفاً پیراهنتان را بزنید بالاOpen your mouth wide; I want to look at your throatدهانتان را خوب باز کنید می خواهم نگاهی به گلویتان بیاندازمLet me take your pulse/ blood pressureبگذارید نبض تون/ فشار خونتون را بگیرمRest this thermometer under your tongueاین دماسنج را زیر زیانتان بگذاریدI have a terrible backacheکمرم بد جوری درد می کندI have a cold and feel sluggishسرما خورده ام و بدنم سست استI have a pain in my chestسینه ام درد می کندI have a sharp pain/ dull pain in my left eyeچشم چپم درد شدیدی / خفیفی داردI passed out/ fainted twice yesterdayدیروز دو بار غش کردمWill you please order some urine and blood tests for me?میشه برام آزمایش ادرار و خون بنویسید؟What is your diagnosis doctor?تشخیص تون چیه دکتر؟I think you are quite healthyفکر می کنم شما کاملاً سالم هستیدThe thermometer reads 41 degreesدماسنج 41 درجه را نشان می دهدYou are running a fever with a temperature of over 40شما تب بالای 40 درجه داریدYour blood pressure is high / lowفشار خون تون بالا / پایین استYou have an uneven pulse / You have an irregular pulseنبض تون منظم نمی زندYour grandfather might suffer a cardiac arrestپدر بزرگ تون ممکن است دچار ایست قلبی بشودMy diagnosis is hernia and you to wear a trussتشخیص من فتق است و شما باید فتق بند ببندیدYou should have an operationشما باید عمل کنیدYou should take an X- ray of your chest as soon as possibleباید هر چه سریعتر از سینه تان عکس بگیریدWith such a weak heart, do you think she can come through the operation?با این قلب ضعیف آیا فکر می کنید از زیر عمل بیرون می آید؟We have to have an operation to remove his kidney stoneباید عمل کنیم تا سنگ کلیه اش را در بیاوریمI hope the operation will be a successامیدوارم عمل جراحی موفقیت آمیز باشدWe have to put him on a kidney machine He has a kidney problemباید دیالیز بشود مشکل کلیه داردShe won’t be fully conscious until the effects of the anesthetic have worn offتا اثر بیهوش کننده از بین نرود، او کاملاً به هوش نمی آیدWe can transplant a kidney into himمی توانیم یک کلیه به او پیوند بزنیمYou need to find a kidney donorباید یک اهداء کننده کلیه پیدا کنیدI hope the transplant won’t be rejectedامیدوارم که بدن پیوند را قبول کنهHe has to be hospitalized in this wardباید در این بخش بستری شودShe was treated for sunstroke/ skin cancerبه خاطر آفتاب زدگی / سرطان پوست تحت درمان قرار گرفتMy diagnosis is plague/ cholera/ dysenteryتشخیص من طاعون/ وبا/ اسهال خونی استUnhygienic conditions are usually the main causes of these illnessesمعمولاً شرایط غیر بهداشتی عامل عمده این بیماری ها استYour poor child has caught chicken- pox/measles/mumpsطفلی بچه شما آبله مرغان / سرخک/ اوریون گرفته استI am not sure, but it might be malaria/ tetanusمطمئن نیستم، ولی ممکن است مالاریا/ کزاز باشدAre you sure my illness is hepatitis / jaundice?مطمئن هستید من هپاتیت /یرقان دارم؟What do you usually eat?معمولاً غذا چی می خورید؟I live on a diet of fruit and vegetablesرژیم غذایی من فقط میوه و سبزیجات استYou had better exercise every morningبهتر است هر روز صبح ورزش کنیدAre you a heavy smoker?زیاد سیگار می کشید؟Yes, I am a chain smokerسیگاری خرابمDrink fresh orange juiceآب پرتقال تازه بخوریدYou had better lose weight, tooبهتر است وزنتان را هم کم کنیدThank God I should not be hospitalized!خدا را شکر که نباید بستری بشوم!It’s nothing very serious You have just sprained your ankleمشکل حادی نیست، فقط قوزک پایتان پیچ خورده استTake an aspirin and lie downیک آسپرین بخورید و دراز بکشیدI guess you have a dislocated kneeفکر می کنم زانویتان در رفته استDon’t worry, your bone isn’t broken; it’s just a hairline fractureنگران نباشید، استخوانتان نشکسته است فقط مو برداشته استThe doctor set my bonesدکتر استخوان هایم را جا انداختThe bones are not fused yetاستخوانهایتان هنوز جوش نخورده استHow long should my leg be in plaster?چه مدت باید پایم تو گچ باشد؟You have to go round on crutches for a whileیک مدتی باید با عصا راه برویدHere is a prescription for your problemاین هم یک نسخه برای مشکل تانTake two of these tablets every dayهر روز از این قرص ها دو تا بخوریدI never prescribe tranquilizersمن هیچ وقت آرام بخش تجویز نمی کنمYou will have to be vaccinated against cholera before you can travelقبل از اینکه شما مسافرت بروید، باید واکسن وبا بزنیدYou won’t get better if you don’t take your medicineاگر دارویت را نخوری خوب نمی شویYou should coax your child to take his medicineباید بچه تون را گول بزنید تا دارویش را بخورهYou should eat plenty of raw vegetablesشما باید سبزیجات خام زیاد بخوریدIf you’re constipated, you should eat more vegetables and fruitاگر یبوست دارید، باید سبزی و میوه بیشتر بخوریدI advise you to eat orange and other citrus fruitsتوصیه می کنم پرتقال و دیگر مرکبات بخوریدAre you allergic to penicillin?آیا به پنیسیلین حساسیت دارید؟I will give you an injection to dull the painیک آمپول به شما می زنم تا دردتان کم بشودI have to clean your wound with antisepticباید زخم شما را با ماده ضد عفونی کننده تمیز کنمIt may sting a littleیک کم ممکن است بسوزهNow I have to put a bandage on itحالا باید آن را باند پیچی کنمThe doctor has put me on a course of antibioticsدکتر یک دوره آنتی بیوتیک برام تجویز کرده استThe doctor told me to bathe my eyes twice a dayدکتر گفت دو بار در روز چشم هایم را شستشو بدهمThe doctor checked up on his patient’s recordsدکتر سوابق بیماریش را بررسی کردThe doctor told me to cut down on my smokingدکتر بهم گفت سیگار کشیدن را کم کنمHe said smoking and a high cholesterol level are the main causes of heart diseaseاو گفت سیگار و کلسترول بالا دلایل اصلی بیماری قلبی استThe doctor said I ought to lay off fatty foods for a whileدکتر بهم گفت باید یک مدت غذاهای چرب را کنار بگذارمThe doctor made out/ wrote a prescription for meدکتر برام نسخه نوشتAccording to my doctor, I’m 8 kilos overweightآنطوری که دکترم گفت من هشت کیلو اضافه وزن دارمMy doctor says I should go on the pillدکتر می گوید باید قرص بخورمThe doctor referred me to a psychiatristدکتر مرا پیش روانپزشک فرستادWhat did the doctor prescribe for your cough?دکتر برای سرفه ات چی تجویز کرد؟The doctor gave me a penicillin injectionدکتر به من یک پنیسیلین زدThey will inject you with morphine soonبزودی بهت مرفین می زنندThis drug should only be taken under the supervision of a doctorاین دارو باید تحت نظر پزشک مصرف بشود
راهنما و روشهای تهیه مجموعهها:
چطور مجموعه برای من ارسال می شود؟
دكتر روانپزشك به انگليسي
چطور می توانم هزینه را پرداخت کنم؟
روشهای تهیه برای دوستان خارج از ایران
تماس الکترونیکی و ایمیل به ما
تماس تلفنی با ما
پاسخ به پرسش های متداول
تنها از سایت های داراینماد اعتماد الکترونیکیبا اطمینان خرید کنید.