

روانشناسی بالینی شاخهای از روانشناسی است که به درک، پیشبینی و درمان نابهنجاری، ناتوانی و آشفتگیهای شناختی، هیجانی، زیستشناختی، روانشناختی، اجتماعی و رفتاری کمک میکند و در گستره وسیعی از جمعیتهای در جستجوی درمان کاربرد دارد. (رزنیک، ۱۹۹۱).
نقشهای ششگانه آن عبارت است از: ارزیابی و تشخیص، مداخله و درمان، مشاوره، آموزش و نظارت بر کار رواندرمانگرها، پژوهش و مدیریت. غالب کارهای روانشناس بالینی در راستای درمان و تشخیص، آموزش و پژوهش است (دادستان و منصور، ۱۳۶۶).
بیشترین شمار روانشناسان در این رشته کار میکنند، یعنی رشتهای که سر و کارش با کاربرد اصول روان شناختی در امر تشخیص و درمان مشکلات عاطفی و رفتاری است. مثلاً بیماری روانی، بزهکاری نوجوانان، رفتار جرمآفرین، اعتیاد دارویی، عقبماندگی ذهنی، کشمکشهای زناشویی و خانوادگی، و سایر مشکلات خفیف سازگاری.
روانشناسی بالینی میتواند در بیمارستانهای روانی، دادگاههای کودکان یا سازمانهای نظارت بر بزهکاران، درمانگاههای بهداشت روانی، مدارس، نهادهای ویژه با روانپزشکی، ارتباط نزدیک داشته باشد.[۱]
چهار مرحله تاریخی برجسته برای روانشناسی بالینی در جهان وجود دارد:
بعد از کسب مدرک دانشگاهی روانشناسان بالینی در مراکزی همچون دانشگاهها، بیمارستانها و مراکز مشابه مشغول به کار میشوند. معمولاً روانشناس بالینی در درمان اختلال یا بیماری روانی خاصی تبحر دارد و در آن زمینه مشغول به فعالیت میشود. از پیش نیازهای رشته روانشناسی بالینی میتوان به خلاقیت و ابتکار، حس دگر دوستی و علاقه به مطالعه و تحقیق را نام برد.
دکتر روانشناس بالینی یعنی چی
مصاحبه از تمام روشهای متعددی که به منظور ارزیابی شخصیت افراد استفاده برده میشود، اهمیت بیش تری دارد؛ زیرا به وسیلهٔ آن میتوان به مطالبی دست یافت که از هیچ روش دیگری به دست نمیآید؛ و از آنجا که در مصاحبه به هیچ نوع وسیلهٔ خاصی نیاز نیست، از اینرو این روش همیشه و به آسانی در دسترس روان شناسان است. آنچه در مصاحبه به دست میآید، هنگامی اهمیت مییابد که تفسیر شود. در تفسیر میتوان متوجه اشتباهات قابل ملاحظهٔ مصا حبهکننده شد. البته در این مرحله ممکن است روان شناسان به علل گوناگونی مانند تعصبات شخصی، تئوریهای نادرست و گرایشهای مختلف عاطفی، در تعبیر نتایج مصاحبه، راه اشتباه را بپیماید. روانشناس نه تنها به مطالبی که مصاحبهشونده بیان میکند نیاز دارد، بلکه نحوهٔ ادای مطالب و واکنشهای عاطفی که مصاحبهشونده از خود نشان میدهد و نیز رابطهٔ عاطفی و فکری که مصاحبهکننده با مصاحبهشونده دارد، مهم است و مورد مطالعه قرار میگیرد. توصیه میشود که از کتاب اوتمر جهت تکمیل اطلاعات خود استفاده کنید.
در ایران از اوایل دهه ۱۳۵۰ اولین دوره کارشناسی ارشد روانشناسی بالینی در بیمارستان روزبه گشایش یافت (شاملو ۱۳۷۰، ص ۲۳). از سال ۱۳۶۵ و به دنبال تعطیلی دوره فوق انستیتو روانپزشکی تهران عهدهدار آن شد و در ۱۳۸۰ انجمن علمی روانشناسی بالینی ایران در آن دایرشد. آقای دکتر نورمحمد بخشانی اولین دانشجوی دکتری روانشناسی بالینی ایران در ۱۳۸۱ از انستیتو دانشآموخته شد (احمدرضامحمدپور، ۱۳۸۳، خبرنامه انجمن علمی روانشناسی بالینی ایران ص، ۱۲- ) ایشان در حال حاضر با رتبه پروفسوری( استاد تمامی) در دانشگاه علوم پزشکی زاهدان اشتغال دارند و سردبیر مجله بین المللی رفتارهای پرخطر و اعتیاد( International Journal of High Risk Behaviors and Addiction ) می باشد.
روانشناسی بالینی شاخهای از روانشناسی است که به درک، پیشبینی و درمان نابهنجاری، ناتوانی و آشفتگیهای شناختی، هیجانی، زیستشناختی، روانشناختی، اجتماعی و رفتاری کمک میکند و در گستره وسیعی از جمعیتهای در جستجوی درمان کاربرد دارد. (رزنیک، ۱۹۹۱).
نقشهای ششگانه آن عبارت است از: ارزیابی و تشخیص، مداخله و درمان، مشاوره، آموزش و نظارت بر کار رواندرمانگرها، پژوهش و مدیریت. غالب کارهای روانشناس بالینی در راستای درمان و تشخیص، آموزش و پژوهش است (دادستان و منصور، ۱۳۶۶).
بیشترین شمار روانشناسان در این رشته کار میکنند، یعنی رشتهای که سر و کارش با کاربرد اصول روان شناختی در امر تشخیص و درمان مشکلات عاطفی و رفتاری است. مثلاً بیماری روانی، بزهکاری نوجوانان، رفتار جرمآفرین، اعتیاد دارویی، عقبماندگی ذهنی، کشمکشهای زناشویی و خانوادگی، و سایر مشکلات خفیف سازگاری.
روانشناسی بالینی میتواند در بیمارستانهای روانی، دادگاههای کودکان یا سازمانهای نظارت بر بزهکاران، درمانگاههای بهداشت روانی، مدارس، نهادهای ویژه با روانپزشکی، ارتباط نزدیک داشته باشد.[۱]
چهار مرحله تاریخی برجسته برای روانشناسی بالینی در جهان وجود دارد:
بعد از کسب مدرک دانشگاهی روانشناسان بالینی در مراکزی همچون دانشگاهها، بیمارستانها و مراکز مشابه مشغول به کار میشوند. معمولاً روانشناس بالینی در درمان اختلال یا بیماری روانی خاصی تبحر دارد و در آن زمینه مشغول به فعالیت میشود. از پیش نیازهای رشته روانشناسی بالینی میتوان به خلاقیت و ابتکار، حس دگر دوستی و علاقه به مطالعه و تحقیق را نام برد.
دکتر روانشناس بالینی یعنی چی
مصاحبه از تمام روشهای متعددی که به منظور ارزیابی شخصیت افراد استفاده برده میشود، اهمیت بیش تری دارد؛ زیرا به وسیلهٔ آن میتوان به مطالبی دست یافت که از هیچ روش دیگری به دست نمیآید؛ و از آنجا که در مصاحبه به هیچ نوع وسیلهٔ خاصی نیاز نیست، از اینرو این روش همیشه و به آسانی در دسترس روان شناسان است. آنچه در مصاحبه به دست میآید، هنگامی اهمیت مییابد که تفسیر شود. در تفسیر میتوان متوجه اشتباهات قابل ملاحظهٔ مصا حبهکننده شد. البته در این مرحله ممکن است روان شناسان به علل گوناگونی مانند تعصبات شخصی، تئوریهای نادرست و گرایشهای مختلف عاطفی، در تعبیر نتایج مصاحبه، راه اشتباه را بپیماید. روانشناس نه تنها به مطالبی که مصاحبهشونده بیان میکند نیاز دارد، بلکه نحوهٔ ادای مطالب و واکنشهای عاطفی که مصاحبهشونده از خود نشان میدهد و نیز رابطهٔ عاطفی و فکری که مصاحبهکننده با مصاحبهشونده دارد، مهم است و مورد مطالعه قرار میگیرد. توصیه میشود که از کتاب اوتمر جهت تکمیل اطلاعات خود استفاده کنید.
در ایران از اوایل دهه ۱۳۵۰ اولین دوره کارشناسی ارشد روانشناسی بالینی در بیمارستان روزبه گشایش یافت (شاملو ۱۳۷۰، ص ۲۳). از سال ۱۳۶۵ و به دنبال تعطیلی دوره فوق انستیتو روانپزشکی تهران عهدهدار آن شد و در ۱۳۸۰ انجمن علمی روانشناسی بالینی ایران در آن دایرشد. آقای دکتر نورمحمد بخشانی اولین دانشجوی دکتری روانشناسی بالینی ایران در ۱۳۸۱ از انستیتو دانشآموخته شد (احمدرضامحمدپور، ۱۳۸۳، خبرنامه انجمن علمی روانشناسی بالینی ایران ص، ۱۲- ) ایشان در حال حاضر با رتبه پروفسوری( استاد تمامی) در دانشگاه علوم پزشکی زاهدان اشتغال دارند و سردبیر مجله بین المللی رفتارهای پرخطر و اعتیاد( International Journal of High Risk Behaviors and Addiction ) می باشد.
روانشناسی بالینی شاخهای از روانشناسی است که به درک، پیشبینی و درمان نابهنجاری، ناتوانی و آشفتگیهای شناختی، هیجانی، زیستشناختی، روانشناختی، اجتماعی و رفتاری کمک میکند و در گستره وسیعی از جمعیتهای در جستجوی درمان کاربرد دارد. (رزنیک، ۱۹۹۱).
نقشهای ششگانه آن عبارت است از: ارزیابی و تشخیص، مداخله و درمان، مشاوره، آموزش و نظارت بر کار رواندرمانگرها، پژوهش و مدیریت. غالب کارهای روانشناس بالینی در راستای درمان و تشخیص، آموزش و پژوهش است (دادستان و منصور، ۱۳۶۶).
بیشترین شمار روانشناسان در این رشته کار میکنند، یعنی رشتهای که سر و کارش با کاربرد اصول روان شناختی در امر تشخیص و درمان مشکلات عاطفی و رفتاری است. مثلاً بیماری روانی، بزهکاری نوجوانان، رفتار جرمآفرین، اعتیاد دارویی، عقبماندگی ذهنی، کشمکشهای زناشویی و خانوادگی، و سایر مشکلات خفیف سازگاری.
روانشناسی بالینی میتواند در بیمارستانهای روانی، دادگاههای کودکان یا سازمانهای نظارت بر بزهکاران، درمانگاههای بهداشت روانی، مدارس، نهادهای ویژه با روانپزشکی، ارتباط نزدیک داشته باشد.[۱]
چهار مرحله تاریخی برجسته برای روانشناسی بالینی در جهان وجود دارد:
بعد از کسب مدرک دانشگاهی روانشناسان بالینی در مراکزی همچون دانشگاهها، بیمارستانها و مراکز مشابه مشغول به کار میشوند. معمولاً روانشناس بالینی در درمان اختلال یا بیماری روانی خاصی تبحر دارد و در آن زمینه مشغول به فعالیت میشود. از پیش نیازهای رشته روانشناسی بالینی میتوان به خلاقیت و ابتکار، حس دگر دوستی و علاقه به مطالعه و تحقیق را نام برد.
دکتر روانشناس بالینی یعنی چی
مصاحبه از تمام روشهای متعددی که به منظور ارزیابی شخصیت افراد استفاده برده میشود، اهمیت بیش تری دارد؛ زیرا به وسیلهٔ آن میتوان به مطالبی دست یافت که از هیچ روش دیگری به دست نمیآید؛ و از آنجا که در مصاحبه به هیچ نوع وسیلهٔ خاصی نیاز نیست، از اینرو این روش همیشه و به آسانی در دسترس روان شناسان است. آنچه در مصاحبه به دست میآید، هنگامی اهمیت مییابد که تفسیر شود. در تفسیر میتوان متوجه اشتباهات قابل ملاحظهٔ مصا حبهکننده شد. البته در این مرحله ممکن است روان شناسان به علل گوناگونی مانند تعصبات شخصی، تئوریهای نادرست و گرایشهای مختلف عاطفی، در تعبیر نتایج مصاحبه، راه اشتباه را بپیماید. روانشناس نه تنها به مطالبی که مصاحبهشونده بیان میکند نیاز دارد، بلکه نحوهٔ ادای مطالب و واکنشهای عاطفی که مصاحبهشونده از خود نشان میدهد و نیز رابطهٔ عاطفی و فکری که مصاحبهکننده با مصاحبهشونده دارد، مهم است و مورد مطالعه قرار میگیرد. توصیه میشود که از کتاب اوتمر جهت تکمیل اطلاعات خود استفاده کنید.
در ایران از اوایل دهه ۱۳۵۰ اولین دوره کارشناسی ارشد روانشناسی بالینی در بیمارستان روزبه گشایش یافت (شاملو ۱۳۷۰، ص ۲۳). از سال ۱۳۶۵ و به دنبال تعطیلی دوره فوق انستیتو روانپزشکی تهران عهدهدار آن شد و در ۱۳۸۰ انجمن علمی روانشناسی بالینی ایران در آن دایرشد. آقای دکتر نورمحمد بخشانی اولین دانشجوی دکتری روانشناسی بالینی ایران در ۱۳۸۱ از انستیتو دانشآموخته شد (احمدرضامحمدپور، ۱۳۸۳، خبرنامه انجمن علمی روانشناسی بالینی ایران ص، ۱۲- ) ایشان در حال حاضر با رتبه پروفسوری( استاد تمامی) در دانشگاه علوم پزشکی زاهدان اشتغال دارند و سردبیر مجله بین المللی رفتارهای پرخطر و اعتیاد( International Journal of High Risk Behaviors and Addiction ) می باشد.
روانشناسی بالینی شاخهای از روانشناسی است که به درک، پیشبینی و درمان نابهنجاری، ناتوانی و آشفتگیهای شناختی، هیجانی، زیستشناختی، روانشناختی، اجتماعی و رفتاری کمک میکند و در گستره وسیعی از جمعیتهای در جستجوی درمان کاربرد دارد. (رزنیک، ۱۹۹۱).
نقشهای ششگانه آن عبارت است از: ارزیابی و تشخیص، مداخله و درمان، مشاوره، آموزش و نظارت بر کار رواندرمانگرها، پژوهش و مدیریت. غالب کارهای روانشناس بالینی در راستای درمان و تشخیص، آموزش و پژوهش است (دادستان و منصور، ۱۳۶۶).
بیشترین شمار روانشناسان در این رشته کار میکنند، یعنی رشتهای که سر و کارش با کاربرد اصول روان شناختی در امر تشخیص و درمان مشکلات عاطفی و رفتاری است. مثلاً بیماری روانی، بزهکاری نوجوانان، رفتار جرمآفرین، اعتیاد دارویی، عقبماندگی ذهنی، کشمکشهای زناشویی و خانوادگی، و سایر مشکلات خفیف سازگاری.
روانشناسی بالینی میتواند در بیمارستانهای روانی، دادگاههای کودکان یا سازمانهای نظارت بر بزهکاران، درمانگاههای بهداشت روانی، مدارس، نهادهای ویژه با روانپزشکی، ارتباط نزدیک داشته باشد.[۱]
چهار مرحله تاریخی برجسته برای روانشناسی بالینی در جهان وجود دارد:
بعد از کسب مدرک دانشگاهی روانشناسان بالینی در مراکزی همچون دانشگاهها، بیمارستانها و مراکز مشابه مشغول به کار میشوند. معمولاً روانشناس بالینی در درمان اختلال یا بیماری روانی خاصی تبحر دارد و در آن زمینه مشغول به فعالیت میشود. از پیش نیازهای رشته روانشناسی بالینی میتوان به خلاقیت و ابتکار، حس دگر دوستی و علاقه به مطالعه و تحقیق را نام برد.
دکتر روانشناس بالینی یعنی چی
مصاحبه از تمام روشهای متعددی که به منظور ارزیابی شخصیت افراد استفاده برده میشود، اهمیت بیش تری دارد؛ زیرا به وسیلهٔ آن میتوان به مطالبی دست یافت که از هیچ روش دیگری به دست نمیآید؛ و از آنجا که در مصاحبه به هیچ نوع وسیلهٔ خاصی نیاز نیست، از اینرو این روش همیشه و به آسانی در دسترس روان شناسان است. آنچه در مصاحبه به دست میآید، هنگامی اهمیت مییابد که تفسیر شود. در تفسیر میتوان متوجه اشتباهات قابل ملاحظهٔ مصا حبهکننده شد. البته در این مرحله ممکن است روان شناسان به علل گوناگونی مانند تعصبات شخصی، تئوریهای نادرست و گرایشهای مختلف عاطفی، در تعبیر نتایج مصاحبه، راه اشتباه را بپیماید. روانشناس نه تنها به مطالبی که مصاحبهشونده بیان میکند نیاز دارد، بلکه نحوهٔ ادای مطالب و واکنشهای عاطفی که مصاحبهشونده از خود نشان میدهد و نیز رابطهٔ عاطفی و فکری که مصاحبهکننده با مصاحبهشونده دارد، مهم است و مورد مطالعه قرار میگیرد. توصیه میشود که از کتاب اوتمر جهت تکمیل اطلاعات خود استفاده کنید.
در ایران از اوایل دهه ۱۳۵۰ اولین دوره کارشناسی ارشد روانشناسی بالینی در بیمارستان روزبه گشایش یافت (شاملو ۱۳۷۰، ص ۲۳). از سال ۱۳۶۵ و به دنبال تعطیلی دوره فوق انستیتو روانپزشکی تهران عهدهدار آن شد و در ۱۳۸۰ انجمن علمی روانشناسی بالینی ایران در آن دایرشد. آقای دکتر نورمحمد بخشانی اولین دانشجوی دکتری روانشناسی بالینی ایران در ۱۳۸۱ از انستیتو دانشآموخته شد (احمدرضامحمدپور، ۱۳۸۳، خبرنامه انجمن علمی روانشناسی بالینی ایران ص، ۱۲- ) ایشان در حال حاضر با رتبه پروفسوری( استاد تمامی) در دانشگاه علوم پزشکی زاهدان اشتغال دارند و سردبیر مجله بین المللی رفتارهای پرخطر و اعتیاد( International Journal of High Risk Behaviors and Addiction ) می باشد.
شهرک غرب بلوار دريا بين پاكنژاد و مطهري ساختمان ساحل پلاك ١٦٤طبقه دوم واحد ٧
تلفن:٠٢١٨٨٣٧٠٠٦٠ – ٠٢١٨٨٠٨٨٥٩٢
۸۸۰۸۸۵۹۲
روانشناسی روانشناسی بالینی
دکتر روانشناس بالینی یعنی چی
روانشناسی بالینی یکی از گسترده ترین شاخه های روانشناسی است. روانشناسی بالینی مسائل مربوط به تشخیص و درمان بیماری های روانی را هم بعنوان یکی از وظایف تخصصی انجام می دهند. شغل روانشناسی بالینی بسیار حساس است و متخصص باید از روحیه بالا و دیدگاه جامعه نگر برخوردار باشد.
روانشناسی بالینی یکی از انواع روانشناسی میباشد که به مطالعه در مورد اختلالات روانی و راه های درمان آنها میپردازد. روانشناسی بالینی یکی از پرکاربردترين حوزه های روانشناسی است. روانشناسی بالینی به درک و پیش بینی و همچنین درمان اختلالات و نابهنجاری های رفتاری، ناتوانی های اجتماعی، هیجانی، زیست شناختی و … کمک میکند. روانشناسی بالینی نسبت به دیگر شاخه های روانشناسی گسترده تر میباشد. روانشناسی بالینی با انواع بیماری ها از جمله اعتیاد، درگیری های خانوادگی و زناشویی، مشکلات عاطفی و … سازگاری دارد. روانشناسی بالینی دارای رشته های تخصصی از جمله سلامت روانی کودکان و بزرگسالان، اختلالات هیجانی، اختلالات یادگیری و مصرف بی رویه داروها و همچنین روانشناسی سلامت میباشد.
تاریخچه روانشناسی بالینی به انسان های نخستین باز میگردد. زمانی که سرچشمه بیماری های روانی را اتفاقات ماورایی میدانستند. تاریخچه روانشناسی بالینی و تکامل آن با روانشناسی مرضی گره خورده است. از عمر روانشناسی بالینی به عنوان یک شاخه تخصصی و جداگانه از علم روانشناسی حدود 90 سال سپری میشود. در ایران روانشناسان بالینی بیشتر از سایر روانشناسان هستند و در زمینه علم روانشناسی کار میکنند. در دهه 1350 در ایران اولین دوره کارشناسی ارشد روانشناسی بالینی در بیمارستان روزبه شروع به کار کرد، بدنبال تعطیلی این مرکز انستیتو روانپزشکی تهران در سال 1365 عهده دار روانشناسی بالینی ایران شد همچنین اولین دانشجوی دکتری در سال 1381 از این انستیتو فارغ التحصیل شد.
روانشناسان بالینی به مطالعه و تشخیص، مشاوره، آموزش، نظارت، مداخله در کار روان درمانها و مدیریت آنها می پردازد. روانشناسان بالینی میتوانند به انتخاب خود در هر یک از چهار زمینه زیر فعالیت کنند.
در بعضی از موارد بدلیل استفاده از دارو در درمان بیماری های روانی این کار با مشورت روانپزشک انجام میگیرد. روانشناسان بالینی از رویکردهای روانکاوی، رفتار درمانی و شناخت درمانی برای درمان بیماران روانی استفاده میکنند.
یکی از کارهای متخصص روانشناسی بالینی استفاده از تست های روانشناسی متنوع ، و بررسی ویژگی های رفتاری و شخصیتی افراد جامعه است. تست های روانشناسی متنوعی وجود دارد که با استفاده از هر کدام می توان جنبه های متنوعی از تشخیص را مورد بررسی قرار داد.
در روانشناسی بالینی متخصصین با استفاده از روش های متنوع مانند بررسی رفتار افراد ، آزمایش های روانی ، مصاحبه با فرد و تاریخچه گیری به بررسی بیماری های روانی و شناسایی علل آن بپردازد.
روانشناسان بالینی از روش های متنوعی برای تشخیص و درمان بیماری های روانی استفاده می کنند. راه های متنوعی نظیر شناخت درمانی ، درمان رفتار ، روانکاوی و … مورد استفاده متخصص روانشناسی بالینی قرار می گیرد.
روانشناسان بالینی معتقدند که باید با تمام این روش ها آشنایی داشته باشند تا بتوانند به بهترین روش وظیفه خود را انجام دهند. در روانشناسی بالینی ، روانشناس به بیماران کمک میکنند تا با ناسازگاری های زندگی کنار بیایند و به رفع مشکلات آنها کمک میکنند. روانشناسان بالینی در بیمارستان ها، مدارس، زندان ها، دانشگاه ها، کودکستان ها، خانه سالمندان، کارخانه ها، داد گاه های کودکان و مراکز نگهداری بدهکاران، درمانگاه بهداشت روانی و … فعالیت دارند. روانشناسان بالینی بدلیل سر کار داشتن با افرادى که دارای اختلالات روانی و رفتارهای نابهنجار هستند باید علاوه بر جامعه نگر بودن دارای یک روحیه بالا نیز باشند.
دكتر فهيمه رضايی دارای دكتری روانشناسی از دانشگاه دهلی نو هندوستان روانشناس و مشاور ازدواج طلاق زوج و خانواده درمانگر اضطراب وسواس افسردگی و اختلالات خلقی وشخصيتی و عضو هئيت علمی دانشگاه تربيت معلم و داراي ١٥سال سابقه تدريس دانشگاهی و روان درمانی
Power By Coms CMS
روانشناسی بالینی چیست؟روانشناسی بالینی یک تخصص روانشناسی است که مراقبت های مداوم و جامع بهداشت روانی و رفتاری را برای افراد و خانواده ها فراهم کرده و همچنین مشاوره با ادارات دولتی و گروه های مردمی ، آموزش و نظارت ، و نیز آموزش بر پایه ی تحقیق را ارائه می دهد. این یک تخصص وسیع است – وسعتی که شامل طیف گسترده ای از آسیب های روانی شدید است – و مشخصه ی آن جامعیت و نیز ادغام دانش و مهارت در داخل و خارج از روانشناسی است. دامنه روانشناسی بالینی شامل همه سنین ، تنوع متعدد و سیستم های گوناگون است و باید توجه شود که حیطه وظایف روانشناسی بالینی با روانپزشکی متفاوت است.
دکتر روانشناس بالینی یعنی چی
روانشناسی بالینی به عنوان یک تخصص ، به افراد و خانواده ها در طول زندگی و به همه پیشینه های قومی ، فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی و همچنین گروه ها و جوامع خدمات ارائه می دهد.
تخصص روانشناسی بالینی به مشکلات رفتاری و سلامت روان می پردازد که افراد در طول زندگی با آن روبرو هستند از جمله:
بیشتر بخوانید: تاثیر افسردگی رو بدن انسان
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *
دیدگاه
نام *
ایمیل *
وب سایت
درمانکده: نوبت دهی آنلاین مطب پزشکان و متخصصین
یافتن بهترین پزشک و نوبت گرفتن تلفنی سخت نیست؟ سریع و راحت از پزشکان نوبت بگیر.
سلامتی آرزوی هر انسانی است، اما بیماری و درد جزء جداییناپذیر زندگی هستند. بعد از سلامتی، مهمترین تقاضای بیماران اینست که راحت و سریع بتوانند به بهترین پزشکان و متخصصین مراجعه کنند. نوبتدهی آنلاین ساعتها معطلی در مطب پزشک و پشت تلفن را حذف میکند و تجربه سریع و راحتی با چند کلیک ساده را جایگزین میکند. با نوبتدهی آنلاین درمانکده، بهترین پزشکان را در نزدیکی خود پیدا کنید، آنلاین نوبت بگیرید و آنلاین پرداخت کنید. به همین سادگی.
درمانکده: نوبت دهی آنلاین مطب پزشکان و متخصصین
یافتن بهترین پزشک و نوبت گرفتن تلفنی سخت نیست؟ سریع و راحت از پزشکان نوبت بگیر.
سلامتی آرزوی هر انسانی است، اما بیماری و درد جزء جداییناپذیر زندگی هستند. بعد از سلامتی، مهمترین تقاضای بیماران اینست که راحت و سریع بتوانند به بهترین پزشکان و متخصصین مراجعه کنند. نوبتدهی آنلاین ساعتها معطلی در مطب پزشک و پشت تلفن را حذف میکند و تجربه سریع و راحتی با چند کلیک ساده را جایگزین میکند. با نوبتدهی آنلاین درمانکده، بهترین پزشکان را در نزدیکی خود پیدا کنید، آنلاین نوبت بگیرید و آنلاین پرداخت کنید. به همین سادگی.
تلاش برای پیدا کردن دکتر روانشناس خوب به زحمتش می ارزد. چون روان درمانی فرایندی طولانی و پرهزینه است. سهل انگاری در انتخاب دکتر روانشناس (روانشناس بالینی خوب) باعث می شود وقت و هزینه شما هدر رود و شما را به درمان و حل مشکل تان ناامید کند.
اما ملاک های یک روانشناس بالینی خود چیست؟
یکی از راه های انتخاب روانشناس خوب یا روانشناس بالینی، کمک گرفتن از اطرافیان و معرفی آن هاست. اطرافیان معمولاً بر اساس شنیده ها یا تجربه های خود، فردی را به شما معرفی می کنند. اما آیا واقعاً روانشناس بالینی معرفی شده برای شما مناسب است و می تواند به شما در حل مشکلتان کمک کند؟
همه می دانیم که افراد دربارۀ پدیده های مشخص، نظرات متفاوتی دارند و گاهی این نظرات بر اساس اصول مشخصی نیست و بیشتر سلیقه ای است؛ مثلاً برخی معتقدند بهترین اتومبیل، بنز است و برخی BMWرا بهترین می دانند! برخی طرفدار مسی هستند و برخی رونالدو! برخی رنگ های تیره را بیشتر می پسندند و برخی رنگ های روشن! اما به نظر شما انتخاب یک روانشناس خوب هم سلیقه ای است؟ آیا به اصول مشخصی نیاز ندارد؟
من بر اساس تجربیات حدودا 2 دهه آموزش روانشناسانو تجربیات جلسات سوپرویژن یک پرسشنامه طراحی کردم که می تواند به شما کمک کند ارزیابی دقیق تری از روانشناس خود داشته باشید.
دکتر روانشناس بالینی یعنی چی
در مطلب دیگری با عنوان 13 ویژگی روانشناس خوب به طور مفصل تر درباره ویژگی های یک روانشناس خوب توضیح داده ام.
پیشنهاد می کنم این مطلب را هم مطالعه کنید: 4 باور رایج غلط درباره مشاوره روانشناسی
پرسشنامۀ روانشناس بالینی خوب
هر چه به سؤالات بیشتری پاسخ بله داده باشید (به جز سؤالات 15 و 16)، مشخص است که روانشناس بالینی مورد نظر، توانمندی و صلاحیت بیشتری برای درمان شما دارد.
خلاصه و جمع بندی
فراموش نکنید این پرسشنامه توانمندی های عمومی یک روانشناس بالینی خوب را می سنجد. نکته دیگری که باید در نظر داشته باشید این است که هر دکتر روانشناس در یک یا چند زمینه تخصص دارد و نمی تواند همۀ مشکلات و اختلال ها را درمان کند. پس سؤال پایانی که باید بپرسید این است که آیا این روانشناس، تخصص و تبحر لازم برای حل مشکل من را دارد یا خیر؟
معیار های خوبی برای بیان انتخاب روانشناس گفته شده….فکر کنم هر کسی قبل از مراجعه به روانشناس جواب این سوال ها را بدهد با خیال راحت مراحل درمانش را ادامه می دهد.
سلام فرق روانشناسی عمومی با روانشناسی بالینی چیه؟
سلام؛ در روانشناسی بالینی تمرکز بیشتری در درمان میشه.
سلام آقای دکتر حدود ۱۲ جلسه به روانشناسی مراجعه کردم ولی اون نتیجه ای که میخواستم رو نگرفتم مشکلم ترس و وسواسه بعضی وقتا اصلا متوجه نمیشم دقیقا هدف از جلسمون چی بوده تصمیم گرفتم با فرد دیگه ای ادامه بدم نظر شما در این باره چیه؟میشه راهنماییم کنید
درود بر شما، نمی دونم روانشناس محترم از چه روش درمانی استفاده می کردند اما معمولا برای درمان ترس و وسواس روش های درمان مشخص و مدونی هست که می تونه به حل مشکل شما کمک کنه
سلام آقای دکتر وقت به خیر فردی در سن 19سالگی آزمون هوش ریون داده 104 شده در 29سالگی دو دفعه آزمون داده اول 107 و دوم 119 شده کدام را ملاک بگیریم؟ با تشکر
سلام و درود بر شما بستگی به شرایط فرد در زمان تست دادن داره. مثلا میزان خستگی و اضطراب بر نتیجه تست می تونه اثر گذار باشه. اما معمولا چون حافظه و تکرار تست بر نتیجه اون اثر گذاره تست اول معتبر تر هست.
سلام آقای دکتر. خیلی ممنون بابت راهنمایی های با ارزشتون. کسی که فکر میکنه افسردگی داره باید به روان شناس مراجعه کنه یا به روان پزشک؟ لطفا اگر ملاک دیگر در انتخاب پزشک هست ذکر کنید. با تشکر فراوان
سلام و درود بر شما، اگر شدت افسردگی بالاست به حدی که فرد تمایل به خودکشی داره حتما باید به روانپزشک و روانشناس (همزمان) مراجعه کنه اما اگه شدتش خفیف تا متوسط هست مراجعه به روانشناس کفایت می کنه. میزان افسردگی را هم می تونید با تکمیل تست افسردگی بک تعیین کنید.
عالي و كاربردي ممنون اقاي دكتر بهشتيان
سلام آقای دکتربهشتیان عرض ارادت من ۵۳ساله شهرستان شاهرودسال ۶۳تا۶۶درمناطق مختلف جنگی بودم دچارافسردگی واضطراب شدیدشدم وازسال۶۶نیمه دوم به روانپزشک مراجعه کردم تحت نظردکترهای زیادی بودم وداردهای زیادی مصرف کردم وتاالان هم دارو مصرف میکنم متاسفانه آنطورکه بایدراضی نیستم مشکلات خواب کابوس خسته شدم بایدبگم زندگیم نابودشدجانبازشیمییایی هم هستم این وضعیت روخانواده ام تاثیربدی گذاشته چهارسال بازنشست شدم وشرایط بدترشده شماکه انسان شریفی هستی راهنماییم کنیدمن فقط زنده ام زندگی نمیکنم
درود بر شما جناب قاهری عزیز به همکارانی که مراجعه کردید علت افسردگی ، اضطراب و مشکل خواب تون را چی تشخیص دادند؟ (عوارض شیمیایی، عوارض روانی جنگ، آیا قبل از جنگ هم مشکلات افسردگی و اضطراب داشتید؟ بیماری جسمی یا شاید دلایل دیگه). لطفا درباره زمان شروع مشکل تون و علل اون توضیح بیشتری بدید تا بهتر بتونم راهنمای تون کنم. چون روش درمانی مشکل شما با توجه به علت اون می تونه متفاوت باشه
سلام مجددخدمت شمابزرگوار خسته نباشید تشخیص همکاران شما. پی تی اس دی. بوده شبهای کردستان ازجبهه جنوب برام سخت تربود وخاطرات بدی برام گذاشت. ممنون ازلطفتان
سلام مجدد حضور شما بزرگوار آنچه که همکاران شما تشخیص دادند ptsd بوده که در نامه هایی که برای بنیاد نوشتند به این موضوع اشاره کرده اند البته احراز پرونده شیمیایی بنده چند سال بعد اتفاق افتاد آیا میشود که این عوامل به شیمیایی هم مرتبط باشد؟؟؟؟؟؟؟؟ در کردستان شب های بسیار سخت و هولناکی داشتم که در یکی از شب ها اتفاق بدی افتاد که در مجال نمیگنجد این خلاصه وضعیتی بود که به استحضار رساندم
ممنون از لطف شما پاینده باشید
درود مجددبر شما جناب قاهری پس اگه تشخیص ptsd بوده علایم شما می تونه از تبعات اون اتفاقاتی که تجربه کردید و از نشانه های اختلال تون باشه. احتمال اینکه بر اثر مواد شیمیای باشه هم هست البته به احتمال بیشتر سایر اتفاقات و تجربیات دردناک اون دوران علت مشکل می تونن باشه. خوشبختانه درمان ptsd امکان پذیره و باید روی اثراتی که اتفاقات اون دوران در شما ایجاد کرده کار کرد. با توجه به توضیحات شما برای درمان مشکل تون فقط از دارو درمانی کمک گرفته شده و دارو فقط در این شرایط می تونه تسکین دهنده حال شما باشه و به تنهایی کافی نیست. به همین دلیل هم هست سال ها مصرف دارو اثر چندانی در حال شما نداشت. روان درمانی تحت نظر یک روانشناس می تونه در درمان مشکل تون موثر باشه .
سلام ممنون ازوقتی که گذاشتی وراهنماییم کردی مستدام باشید
بزرگوارید، سپاسگزارم
برای بار بعدی ارسال نظر نام، ایمیل، و وب سایت من را در این مرورگر ذخیره کن.
Captcha *
تلفن : 10 50 910 0910 ، 22859193آدرس: شریعتی – بالاتر از ظفر – جنب مجتمع نگین ظفر – beheshtiyan.ir@gmail.comسایر سایت هاکلینیک هیپنوتیزمکلینیک ازدواج
دکتر محمد بهشتیان روانشناس ، روان درمانگر ، پژوهشگر ، مدرس و هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی است. وی عضو انجمن روان تحلیلی و هیپنوتراپی آمریکاست. حدودا ۲ دهه است که در حوزه روان درمانی تحلیلی و هیپنوتیزم درمانی فعالیت می کند. وی دستگاه BWS (ویژه هیپنوتیزم سریع) را در سال ۱۳۸۱ اختراع و پژوهشی درباره اثربخشی این دستگاه در مقایسه با روش های معمول درمانی انجام داد. وی تا کنون بیش از ۴۰ عنوان کتاب تالیف و ترجمه کرده است. بیش از 10 سال است که به تربیت روان درمانگر (درمان های تحلیلی) و هیپنوتیزم درمانگر مشغول است. رویکرد درمانی و پژوهشی مورد علاقه وی هیپنوتیزم درمانی تحلیلی (HA) و رویکردهای تحلیلی (MBT , ISTDP, TFP) است.
برای مشاهده رزومه کامل ایشان اینجا را کلیک کنید
دکتر روانشناس بالینی یکی از افرادی است که کمک زیادی به درمان اختلالات روانی و مشکلات رفتاری میکند. در این مقاله از روانآرام کلینیک با ما باشید تا شما را با وظیفه دکتر روانشناس بالینی و در کل شاخه روانشناسی بالینی آشنا کنیم.
روانشناسی شامل شاخههای متفاوتی مانند روانشناسی عمومی، روانشناسی صنعتی سازمانی، روانشناسی کودک، روانشناسی کودکان استثنایی، روانشناسی اجتماعی و روانشناسی بالینی میباشد. کار دکتر روانشناس بالینی مطالعه اختلالات روانی و راههای درمان آن است. این شاخه از روانشناسی یکی از پرکاربردترین حوزهها در روانشناسی است. روانشناسی بالینی به درک و پیشبینی و درمان اختلالات و ناهنجاریهای رفتاری، ناتوانیهای اجتماعی، هیجانی، زیست شناختی و غیره کمک میکند. روانشناسی بالینی به نسبت دیگر شاخههای روانشناسی وسیعتر است. روانشناسی بالینی با انواع بیماریها مانند اعتیاد، مشکلات خانوادگی، زناشویی، عاطفی و غیره مرتبط است. این رشته شاخههای تخصصی زیادی از جمله سلامت روانی کودکان و بزرگسالان، اختلالات هیجانی، اختلالات یادگیری، مصرف بیرویه و بیدلیل داروها و روانشناسی سلامت دارد.
تاریخچه این رشته از روانشناسی به انسانهای نخستین بازمیگردد. از همان زمانی که شیوع بیماریهای روانی را به دلایل ماورایی نسبت میدادند، به نوعی روانشناسی بالینی در جریان بود. تاریخچه این رشته و روند پیشرفت آن به روانشناسی مرض متصل است. از عمر روانشناسی بالینی به عنوان یک شاخه تخصصی و جداگانه از روانشناسی، حدود نود سال میگذرد. در ایران تعداد دکتر روانشناس بالینی بیشتر از متخصصان دیگر رشتههاست. تدریس این رشته هم اولین بار در سال 1350 در بیمارستان روزبه آغاز شد. بعد از تعطیلی این مرکز هم انستیتو روانپزشکی تهران در سال 1365 تدریس این رشته را ادامه داد. اولین دانشجوی دکتری این رشته هم در سال 1381 از این انستیتو فارغالتحصیل شد.
متخصصان این رشته بعد از مطالعه، تشخیص بیماری، به مشاوره و آموزش مهارتهای رفتاری به بیمار و نظارت روی روند درمان او میپردازند. همچنین به مداخله در کار رواندرمانها و مدیریت آنها هم میپردازند. روانشناسان بالینی میتوانند به انتخاب خود در یکی از چهار زمینه زیر فعالیت کنند.
دکتر روانشناس بالینی یعنی چی
دکتر روانشناس بالینی میتواند در این رشته کارش را شروع کند. در بعضی از موارد به خاطر استفاده از دارو در درمان بیماریهای روانی این کار با مشورت روانپزشک انجام میشود. دکتر روانشناس بالینی از راهکارهای روانکاوی، رفتاردرمانی و شناخت درمانی برای معالجه این بیماران روانی کمک میگیرد.
یکی دیگر از زمینههایی که دکتر روانشناس بالینی میتواند در آن کارش را ادامه دهد، میزان خصوصیت افراد به کمک تستها برای تشخیص بیماریهاست. در این زمینه روانشناس بالینی به کمک انواع تستها به بررسی ویژگیهای رفتاری و شخصیتی افراد جامعه میپردازد. تستهای روانشناسی زیادی هم وجود دارند که به کمک هرکدام از آنها میتواند جنبههای مختلف بیماری را تشخیص داد.
در روانشناسی بالینی دکتر روانشناس بالینی به کمک روشهای مختلف مانند بررسی رفتار افراد، آزمایشهای روانی، مصاحبه با فرد و پیدا کردن تاریخچه بیماریهای فرد، بیماریها و دلایل شیوع آنها را حدس میزند.
روانشناسی بالینی از جمله روشهای مختلفی است که برای تشخیص و درمان بیماریهای روانی از آن استفاده میشود. راههای مختلفی مانند شناخت درمانی، درمان رفتار، روانکاوی و غیره توسط دکتر روانشناس بالینی مورد استفاده قرار میگیرد.
دکتر روانشناس بالینی معتقد است که باید با تمام روشهای فوق آشنایی داشته باشد و به آنها مسلط باشد تا تواند به بهترین شکل کارش را انجام دهد. در روانشناسی بالینی، روانشناس باید به بیمارانش کمک کند تا با ناسازگاریهای زندگی کنار بیایند و مشکلاتشان را حل کنند. دکتر روانشناس بالینی در مدارس، کودکستانها، خانه سالمندان، بیمارستانها، کارخانهها، زندان ها، دادگاههای کودک، درمانگاههای بهداشت روان، مراکز نگهداری بزهکاران و غیره میتوانند مشغول به کار شوند. روانشناسان بالینی به خاطر سر و کار داشتن با کسانی که اختلالات روان و رفتارهای نا به هنجار دارند، باید علاوه بر مسلط بودن بر علم خود، روحیه و انگیزه بالایی هم داشته باشند.
دکتر روانشناس بالینی با کمکی که به افراد مختلف برای حل مشکلاتشان میکند، قدم مهمی در زندگی آنها برمیدارد.
ویژگیها و خصوصیات هر بیمار، دکتر روانشناس بالینی را وادار میکند که خلاق بوده و از ایدهها و روشهای جدید برای حل مشکلاتش استفاده کند.
دکتر روانشناس بالینی میتواند در مطب مستقل خودش و به صورت خصوصی هم کار کند.
این کار فشار زیادی را به فرد وارد میکند و شرایط خاص خودش را دارد.
در روانشناسی بالینی برای درمان بیماری باید زمان زیادی را صرف کرد و منتظر ماند. این کارمیتواند خستهکننده باشد و روحیه شما را تخریب کند.
در روانشناسی بالینی، دکتر روانشناس با افرادی که اختلالات روانی و رفتاری دارند، سر و کار دارد. به همین دلیل هم ممکن است تنشها و نابه هنجاریهای زیادی را با این افراد تجربه کند. این وضعیت هم یکی از سختیهای کار روانشناسی بالینی است.
درمان اختلالات روانی به اندازه درمان بیماریهای جسمی اهمیت دارد. به قول معروف عقل سالم در بدن سالم! حتی گاهی اختلالات روانی باعث بروز بیماریهای جسمی میشود. همچنین بیماریهای جسمی هم ممکن است فرد را به انواع بیماریها و اختلالات روانی دچار کنند. طبق آمار سازمان بهداشت روانی، دلیل بیش از نیمی از مشکلات و بیماریهای جسمی، مشکلات روانی است. بیماریهای روانی میتوانند در طولانی مدت باعث بروز مشکلات جسمی متعدد شود. طبعا هر نوع فشار روانی را نمیتوان بیماری خواند اما کمتر کسی هم وجود دارد که به برخورد به یک بحران روحی خیلی زود به روانشناس یا دکتر روانشناس بالینی مراجعه کند.
در مورد مراجعه به دکتر روانشناس بالینی به خاطر درمان بیماریهای روانی مانند روندی که فرد برای درمان بیماریهای جسمی طی میکند، به عهده خود فرد است. همانطور که فرد زمانی که دچار اختلالات و بیماریهای جسمی میشود، ابتدا سعی میکند با استراحت و مصرف ویتامینها و غذاهای مقوی مشکلش را حل کند. اما زمانی که بیماری حادتر شد و استراحت و مدارا هم مشکلی را حل نکرد، چارهای جز مراجعه به پزشک باقی نمیماند. در خصوص بیماریهای روی هم وضع به همین منوال است. و فرد بعد از شروع بیماری روانی به جای مراجعه به روانشناس یا دکتر روانشناس بالینی سعی در انکار یا کوچک و ساده شمرده بیماری دارد. تا اینکه بعد از حاد شدن بیماری و زمانی که حس کرد بهترین راه معاینه شدن توسط یک متخصص است، این کار را میکند.
به عبارتی دیگر میتوان اینطور بیان کرد که کسانی که به دکتر روانشناس بالینی مراجعه میکنند، قدرت تشخیص بیماری را دارند و میدانند که چه زمانی باید برای حل بیماریشان اقدام کنند. به طور کلی روان درمانی شیوهای از روانشناسی است که برای کمک به برخی از افراد که نیاز به روانشناس را حس کردهاند کمک میکند تا مشکلات روانی شان را حل کرده و به درمان بیماریهای روانی که دارند، اقدام کنند. بیشتر افراد زمانی که اختلالات کهنه میشوند، یعنی وقتی روتین زندگی آنها را به هم میریزد، متوجه میشوند که باید به یک روانشناس مراجعه کنند. در این صورت افراد زیانهای متعددی را برای دیر مراجعه کردن به روانشناس متحمل میشوند که سادهترین آن وقتی است که به خاطر داشتن بیماری روانی به هدر رفت و روزها و ماههایی که دیگر نمیتوانند آنها را بازگردانند و زندگی سالم را در ان از سر بگیرند.
روانشناسی بالینی یا کلینیکی یکی از انواع شاخههای روانشناسی است که در آن فرد به شناخت و درمان و مداوای بیماریهای مختلف میپردازد. البته منظور ما این نیست که فرد تنها در صورتی که دچار اختلالات حاد روانی یا بیماریهای شدید شود، باید به دکتر روانشناس بالینی مراجعه کند. بلکه هر فردی گاهی در زندگیاش با بحرانها و مشکلاتی رو به رو میشود که لازم است برای پشت سر گذاشتن درست و اصولی آنها با یک متخصص مشورت کند و از او راهنمایی بخواهد.
به عبارتی دیگر هر فردی مدام در رابطهای دوجانبه با زندگیاش است و در حال تاثیر گرفتن یا تاثیر گذاشتن روی محیط اطرافش میباشد. به نوعی هر کس یک دنیای درون دارد و یک دنیای بیرون که شکل دادن به هر دوی اینها وابسته به روابط خاصی است که فرد با خودش دارد. این روابط توسط افکار، احساسات و رفتارهای وی تعیین میشوند. با این توصیف خیلی وقتها ایجاد تعادل بین این دو دنیا بسیار سخت است و فشارهای زیادی به انسان وارد میشود. که برای حل آنها و رسیدن به یک آرامش درونی نیاز به حمایت و کمک یک فرد دیگر دارد. این کمک می تواند تنها یک صحبت دوستانه با یک آدم موثر باشد و یا گاهی هم میتواند مشاوره با یک متخصص یا دکتر روانشناس بالینی باشد. جلسات روان درمانی به سه شکل زیر انجام میشوند که در ادامه با هم میخوانیم.
روان درمانی فردی به شکلی از جلسات مشاوره گفته میشود که در آن تنها بیمار و پزشک معالج شرکت میکنند. روان درمانی فردی معمولا با این هدف برگزار میشود که فرد با افکار و احساسات خودش آشنایی بیشتری پیدا کند. و به فلسفه وجودی آنها هم پی ببرد. روابط فردی خود را با دیگران یا چیزهایی که روی زندگیاش تاثیر میگذارد بهتر شناخته و آنها را بهبود دهد. و در کل شخصیت خود را بهبود ببخشد. بعد از این جلسات فرد میتواند برای درمان مشکلاتی که توان و طاقت او را گرفتهاند، اقدام کند. بدون اینکه دچار خودخوری، درد، ناتوانی، سرکشی یا پرخاش و خشونت بیمورد شود.
سرعت و شکل رفع مشکلات برای هر کس برای حل آنها به دکتر روانشناس بالینی مراجعه میکند، متفاوت است. ولی در کل میتوان چنین فرض کرد که رهایی از مشکلات به معنی یادگیری است. یعنی یادگیری مهارتهایی که به او کمک کند دیگر اسیر مشکلاتش نباشد و خودش به تنهایی آنها را حل کند. این یادگیری روندی است که سرعت و کیفیت آن در جریان روان درمانی وابسته به خود فرد است. روان درمانگر هم در تشریح این مسیر، شروع آن، هدایت آن و به اتمام رساندنش، فرد را حمایت میکند.
روان درمانی گروهی نوع دیگری از روان درمانی است که هدف آن حل مسائل مشخصی هستند که عموما شکل پیشرفتهتری به خود گرفتهاند. برای تشخیص این که روان درمانی گروهی برای چه کسانی مفید است، باید ابتدا جلسات روان درمانی فردی طی شوند. و اگر دکتر روانشناس بالینی اینطور صلاح دید، فرد به گروههای دیگری که مشکلی مشابه مشکل او دارند، میپیوندد و به حل مسائل و مشکلاتش میپردازد.
در رواندرمانی گروهی فرد تحت حمایت دیگر اعضای گروه تمام مهارتها و مسائلی که باید یاد بگیرد را میشناسد و به آنها پی میبرد. و به این ترتیب می تواند رابطه بهتری با خودش و دنیای پیرامونش داشته باشد.
در خانواده درمانی لازم است که تمام اعضای خانواده حضور داشته باشند. چرا که در روند درمان خانواده به عنوان یک سیستم شناخته میشود که فرد مورد نظر تنها یک عضو آن است و وضعیت و حال او وابسته به وضعیت کلی سیستم است. گاهی در یک خانواده اتفاقاتی میافتد که در آن اعضا باید در کنار هم برای حل آنها تلاش کنند اما به مرور آنها توانشان را از دست میدهند و به نوعی خسته میشوند. هر کدام از اعضای خانواده با وجود تلاشهایی که برای حل مشکل میکنند، باز هم نمیتوانند جلو گسترش آن را بگیرند. و در مقابل به آن دامن میزنند. و باعث پایدارتر شدن و ریشه دواندن آن مشکل میشوند. در این وضعیت هم چیزی به نام گناه و تقصیر وجود ندارد و هر کس به نوبه خود هم مقصر و هم بیگناه است. هدف این جلسات درمان تک تک اعضای خانواده و بهبود روابط بین آنها برای مدیریت مشکل پیش امده است.
در روان درمانی گروهی خانواده به عنوان یک سیستم حضور دارد و یاد میگیرد که راهها و اصول جدیدی را ایجاد کند و روابط جدید را جایگزین روابط قبلی کند. خانواده در این جلسات یاد میگیرد که بهتر است به جای سرپوش گذاشتن روی مشکلات، راههای جدیدی برای حل آنها پیدا کند. طبیعی است که شناخت پیدا کردن روی تک تک اعضای خانواده و روند فکری و احساسی و رفتاری آنها و نقشی که هر کدام از آنها به عنوان عضوی از خانواده دارند، هدف اصلی این روند درمانی است. مشکلات آموزشی یا تربیتی که والدین و فرزندانشان با آن رو به رو هستند، در این شیوه درمانی مورد بررسی قرار گرفته و به شکل بهتری نسبت به روشهای دیگر رواندرمانی حل میشود.
مقالات پیشنهادی:
روانپزشک اختلال روان
روانشناس بزرگسال
مقایسه مشاوره تلفنی و مشاوره حضوری
از کلینیک روانشناسی روان آرام
برای دریافت خبرنامه ایمیل خود را
وارد کنید
کلینیک روان آرام همه روزه از ساعت 9 صبح تا 9 شب در خدمت مراجعین
محترم است، کلینیک روان آرام جمعه ها باز است.
© تمامی حقوق این وب سایت متعلق به روان آرام
کلینیک می باشد طراحی و سئو توسط لومین
روانشناسی بالینی چیست؟
روانشناسی بالینی یکی از پرطرفدارترین شاخههای روانشناسی محسوب میشود. یکی از تعاریف رایجی که در مورد روانشناسی بالینی وجود دارد توسط جی.اچ. رسنیک ارائه شده است. جی.اچ. رسنیک (۱۹۹۱، ص ۷) در تعریف و توصیف روانشناسی بالینی، تعریف زیر را از ارایه میدهد:
رشته روانشناسی بالینی شامل تحقیق، آموزش، و ارایه خدماتی در رابطه با کاربرد اصول، روشها و روندهایی است که امکان شناخت و درک (درک و فهم)، پیشبینی و تسکین ناسازگاریها، معلولیتها و ناراحتیهای عقلی، هیجانی، بیولوژیکی، روانشناختی، اجتماعی، و رفتاری را فراهم میآورند و در مورد طیف زیادی از مراجعان قابل کاربرد است.
به نقل از روان حامی، بنابراین بر اساس نظر رسنیک، مهارتهای ضروری و محوری در روانشناسی بالینی شامل (ارزیابی) سنجش و تشخیص، مداخله یا درمان، مشورت، تحقیق و کاربرد اصول اخلاقی و حرفهای میشود. تخصص روانشناسان بالینی در زمینه شخصیت و آسیبشناسی روانی و قابلیت آنها در ادغام علم، نظریه، و کار بالینی آنها را از دیگران متخصصان متمایز میسازد.
دکتر روانشناس بالینی یعنی چی
تلاش برای تعریف روانشناسی بالینی بر اساس مشکلاتی که متخصصان بالینی با آنها سر و کار دارند ناامید کننده است چرا که تعداد و انواع این مشکلات آن قدر زیاد است که ذهنمان را آشفته میکند: افسردگی، اضطراب، روانپریشی، اختلالات شخصیت، عقبماندگی ذهنی، اعتیاد، ناتوانیهای یادگیری، بزهکاری کودکان و نوجوانان، مشکلات شغلی و مشکلات جنسی تنها تعداد اندکی از آن مشکلات است. ضمن اینکه این موارد شامل افرادی نمیشوند که به منظور شناخت بیشتر و بهتر، برای رواندرمانی مراجعه میکنند. اما ما به جای تعریف روانشناسی بالینی بر اساس مشکلاتی که در صدد رفع آنها هستند، سعی میکنیم با بررسی و مرور فعالیتهایی که روانشناسان بالینی انجام میدهند تصویر و تعریف بهتری از این رشته فراهم کنیم.
فعالیتهای روانشناسان بالینی
* درصد نظرسنجی گارفیلد و کارتز برای «مشورت اجتماعی»
همانطور که در جدول ۱ـ۱ قابل مشاهده است روانشناسان بالینی در تمام نظرسنجیها بین ۱۹۷۳ تا ۲۰۰۳ بیش از هر کاری، رواندرمانی انجام میدهند. تشخیص و سنجش همچنان جزء فعالیتهای مهم هستند و تحقیق در سالهای اخیر رشد قابل توجهی داشته است.
درمان / مداخله. طبق جدول ۱ـ۱ متخصصان بالینی بیش از هر کاری درمان انجام میدهند. درمان در شکلها و اندازههای مختلفی اجرا میشود و هدف بعضی درمانها، بینش در مورد ریشههای مشکلات یا نیازهایی است که رفتارهای نامطلوب فرد را ایجاد میکنند. گاهی نیز هدف اصلی برقراری رابطه بین مراجع و درمانگر است تا از این طریق دفاعهای ناسالم مراجع شکسته شود. در درمانهای شناختی ـ رفتاری، مراجع شیوههای جدید و رضایتبخشتر تفکر و رفتار را میآموزد. در برخی موارد اهداف درمان جامع و فراگیر است و تلاش میشود تغییرات عمدهای در رفتار ایجاد شود. گاهی نیز بیماران به علت ترسهای آزاردهندهای که آنان را از رسیدن به هدفهایشان باز میدارند در جستجوی کمک هستند. بنابراین درمانها از جهات زیادی فرق دارند.
تشخیص / سنجش. تمام متخصصان بالینی معمولاً یک نوع سنجش را انجام میدهند. سنجش میتواند به صورت مشاهده، آزمون یا مصاحبه باشد و عبارت است از جمعآوری اطلاعات به گونهای که بتوان به یک سؤال مهم جواب داد یا مسئلهای را حل کرد.
آموزش. روانشناسانی که عمدتاً در مقاطع تکمیلی تدریس میکنند واحدهای آسیبشناسی روانی پیشرفته، روانآزمایی، مصاحبه، مداخله، نظریههای شخصیت، و دروسی از این قبیل را تدریس میکنند. بعضی از آنها نیز در مقطع کارشناسی دروسی همچون روانشناسی عمومی، شخصیت، روانشناسی نابهنجاری، مقدمهای بر روانشناسی بالینی، روانآزمایی و این گونه دروس را تدریس میکنند.
نظارت بالینی. این فعالیت در واقع شکلدیگری از تدریس است ولی معمولاً به صورت دو نفره و در قالب رویکردهای گروهی کوچک و آموزش نه چندان رسمی و غیرکلاسی انجام میشود. روانشناسان بالینی در دانشگاه در دورههای کارورزی و در مراکز بالینی عمومی غالباً وقت قابل توجهی را صرف نظارت بر دانشجویان، کارورزها و دیگران میکنند.
تحقیق. روانشناسی بالینی محصول یک سنت دانشگاهی ـ تحقیقاتی است. در نتیجه، اولین دوره آموزش روانشناسی بالینی پس از جنگ دوم جهانی بر مبنای مدل دانشمند ـ متخصص برگزار شد. بر اساس این مدل قرار بود روانشناسان بالینی برخلاف سایر متخصصان بهداشت روانی دانشمند و متخصص شوند. روانشناسان بالینی به واسطه آموزشی که در زمینه تحقیق دیدهاند، تجارب زیادی که در مورد انسانهای ناراحت و مشکلدار کسب کردهاند و دانش خویش در زمینه درمان و سنجش میتوانند مصرفکننده و تولیدکننده اطلاعات و دانش جدید باشند.
مشورت. هدف مشورت و آموزش افزایش کارایی زیردستان از طریق انتقال تخصص به آنهاست. مشورت طیف گستردهای دارد که یک سرش به مشورتهای بالینی ختم میشود و سر دیگرش به امور تجاری، پرسنلی و منفعتی. گاهی مربوط به امور جبرانی و اصلاحی است و گاهی پیشگیری صرف نظر از محیطی که در آن مشورت صورت میگیرد یا هدف مشورت، این کار یکی از فعالیتهای مهم روانشناسان بالینی امروزی است.
امور اجرایی. تمام روانشناسان بالینی مدتی از وقت خود را صرف امور اجرایی میکنند برای مثال باید سوابق مراجعان را ثبت و نگهداری کنند، گزارشهای ماهیانه را بنویسند و در کمیتههای مربوط به رعایت حقوق آزمودنیها به بررسی طرحهای تحقیقاتی بپردازند.
افزایش رفاه انسان هدف روانشناسی بالینی است ولی با این وجود ریشه آن در سنت تحقیق است که بر جستجوی دانش تأکید دارد. منظور این است که در آموزش روانشناسی بالینی باید واحدهای درسی تحقیق و روشهای آماری لحاظ شوند تا متخصصان بالینی به کمک مهارتهای حاصل از این دروس بتوانند هویت حرفهای خود را محرز کنند. این آموزش روششناختی به آنها قدرت ارزیابی و روحیه احتیاط و شکگرایی میدهد و باعث میشود همان طور که تشخیصگذاران و درمانگران باهوشتری میشوند، محققان بهتری نیز بشوند.
روانشناسی بالینی با مشکلات افراد سروکار دارد، و محور اصلی آن تفاوتهای فردی است نه شباهتهای میان افراد. اما یک روانشناس محقق که در جستجوی اصول کلی رفتار است توجه کمتری به تفاوتهای فردی دارد (این فرآیند رویکرد قانوننگر نامیده میشود). در این رویکرد تمرکز اصلی بر تفاوتهای گروهی است که تابع درمان یا دستکاری آزمایشی هستند و هدف نیز به دست آوردن اصول کلی رفتار براساس مشاهده افراد است.
اما رویکرد بالینی به دبنال فهم تفاوتهای فردی است و غالبا به آن رویکرد فردنگر میگویند. به عنوان مثال در رویکرد فردنگر این سؤال مطرح میشود که چرا این بیمار اضطراب شدیدی دارد؟ همانطور که متوجه شدید در اینجا فقط در مورد یک فرد خاص سؤال شده است در حالیکه در رویکرد قانوننگر محقق تعداد زیادی از افراد را مورد مشاهد و بررسی قرار میدهد و به دنبال دست یابی به یک قانون و یا اصل کلی در مورد رفتار است. بنابراین شاید دلیل ادامه یافتن مشاجرهها بر سر “علم یا هنر” بودن روانشناسی بالینی نیز همین موضوع باشد.
هر چه روانشناس بالینی ذهنیگراتر باشد به هنرمندان شبیهتر میشود. به بیان دیگر، برخی از متخصصان بالینی احساس میکنند در قضاوتهای تشخیصی یا تصمیمگیریهای درمانی خود بیشتر بر مهارت، تجربه و قوای ذهنی و شهودی خود متکی هستند. در مقابل این دسته از روانشناسان بالینی ذهنیگرا، روانشناسان بالینی تجربیگرا قرار دارند که گرایش عینینگرتری دارند. آنها معتقدند پاسخ را باید در تحقیقات بیشتر و کاربرد دقیق اصول رفتار انسانی برای هر مورد جستجو کرد. متخصصان بالینی ذهنیگرا، مشکلات تشخیصی را به کمک قوه شهود خود حل میکنند و متخصصان بالینی تجربیگرا از بهترین فرمولهای آماری یا پیشبینیهای آماری کمک میگیرند.
در پایان باید بگوییم شاید مقابل هم قرار دادن علم و هنر گمراه کننده باشد. تمام روانشناسان بالینی هنگام تصمیمگیری بالینی یا پیشبینی باید به تحقیقات تجربی مربوطه توجه کنند و بر سوگیریهای فرهنگی بالقوه غلبه کنند، از روشهای سنجشی پایا استفاده کنند و شاید حتی از ارایه پیشبینیها یا تصمیمگیریهایی که پاپایی و اعتبار کمی دارند پرهیز نمایند. به این ترتیب قضاوت بالینی آنان علمی، دقیق و مفید خواهد شد.
منبع: روانشناسی بالینی فیرس و ترال
[۱]. clinical psychology
موسس وبسایت روانحامی، مدرس دانشگاه علامه طباطبایی (نظریههای رواندرمانی و مشاوره و آسیبشناسی روانی)، علاقمند به نظریههای رواندرمانی، رواندرمانگری با روشهای طرحوارهدرمانی و رواندرمانی پویشی فشرده و کوتاه مدت، سیر پژوهشی اصلی: یکپارچهنگری نظریههای رواندرمانی
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.
عشق چیست و انواع عشق کدامند؟
آگاهی به چه معناست؟ جایگاهش در کدام قسمت مغز است؟
Acute schizophrenia یا اسکیزوفرنی حاد
رفتارهای جنسی اجباری و طرحواره های ناسازگار اولیه
یادگیری همدلی در کودکان در چه سنی و چگونه رخ میدهد؟
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به روان حامی می باشد
بانوی شهر » زندگی بانوی شهر » تفاوت میان روانپزشک، روانشناس بالینی و مشاور در چیست؟
روانشناسان و روانپزشکان هر دو، سالها مشغول به تحصیل در دانشگاه و آموزش رسمی روانشناسی بوده اند. می توان گفت تفاوت اصلی میان این سه رشته مربوط به سلامت روان در پروتکل آموزشی و واحدهای درسی است که هر کدام در دانشگاه با آن آموزش دیده اند. در ادامه به صورت جداگانه و با تفصیل بیشتر به این سه رشته حوزه سلامت روان می پردازیم؛ با این امید که بعد از خواندن این مقاله بتوانید تفاوت تخصصی میان روانپزشک، روانشناس بالینی و مشاوره را بهتر درک کنید.
روانپزشکان مدرک پزشکی دارند، مثل یک پزشک عمومی که شما برای سرما خوردگی ساده تان به او مراجعه می کنید. آنها علاوه بر این، در دوره “تخصص” یا رزیدنتی نیز آموزش دیده اند تا بتوانند بیماری های مربوط به روان، اختلالات هیجانی و یا رفتاری را تشخیص داده و درمان کنند. به عبارت دیگر تخصص روانپزشکان، روان و بیماری های مربوط به آن است. مثل بسیاری از پزشکان، آنها اغلب با تجویز دارو به دنبال درمان بیماری های روانی هستند. این بدان معنی است که روانپزشکان درمورد داروها، مکانیزم عمل آنها و البته، فواید و معایب آنها آموزش تخصصی دیده اند و اجازه تجویز دارو را دارند.
نظام پزشکی نهادی است که همه دانش آموختگان پزشکی را تحت نظر دارد. روانپزشکان هم از این قاعده مستثنی نیستند و مجوز کارشان را از این ارگان دریافت کرده اند. بنابراین در برخورد با هرگونه مشکل حرفه ای، این نظام پزشکی است که مسئول رسیدگی به تخلفات روانپزشکان خواهد بود. در اینجا لازم است اشاره کنم این احتمال وجود دارد که روانپزشکان علاقه مند به درمان های غیردارویی و استفاد از آنها هم باشند اما مثل اغلب پزشکان نگاهشان نسبت به اختلالات مربوط به روان، نگاه فیزیولوژیکالی است که جسم را منشا بیماری میداند و دارو اولین گزینه برای درمان.
دکتر روانشناس بالینی یعنی چی
روانشناسان در ابتدای تحصیل باید مدرک کارشناسی خود را طی یک برنامه آموزش رسمی از دانشگاه بگیرند و بعد از آن در دوره کارشناسی ارشد، به صورت تخصصی روی موضوع خاصی کار کرده و در آن زمینه متخصص شوند. اگرچه این پروتکل در ایران به صورت دقیقی اجرا نمی شود. این بدان معنی است که فردی با لیسانس روانشناسی عمومی هم می تواند خود را روانشناس بالینی معرفی کند و مشغول به کار تشخیص و درمان شود. این در حالی است که بخشی زیادی از مطالب تخصصی مربوط به گرایش “روانشناسی بالینی” در دوره فوق و بعدتر در دکترا به شما آموزش داده می شود.
در کشورهای آمریکای شمالی اگر بخواهید در آینده به عنوان روانشناس مشغول به کار بشوید در ابتدا لیسانس خود را با عناوین کلی تر و دروسی که به صورت عمومی شما را با این رشته آشنا میکند شروع کرده و بعد، برای فوق لیسانس انتخاب خواهید کرد که می خواهید با چه تخصصی مشغول به کار شوید. تخصص هایی نظیر: روانشناس بالینی، روانشناس بالینی کودک، روانشناس خانواده، روانشناس سلامت، روانشناس رشد و … هر کدام از این تخصص ها می توانند مسیر کاری شما و دروس تخصصی که قرار است در دوره فوق لیسانس و دکترا بگذرانید را مشخص کنند.
روانشناس بالینی اگر چه واحدهای آموزشی محدودی برای شناخت داروها و نحوه عملکردشان برای درمان بیماری های روانی را می گذراند اما اجازه تجویز دارو ندارد. با این حال روانشناس بالینی هم مثل روانپزشک دانش، توانایی و اجازه تشخیص بیماری های روانی را دارد. روانشناسان بالینی به مراجعان خود کمک می کنند تا ریشه مشکلات خود را بشناسند، به بینش درستی از ماهیت مسئله ای که با آن رو به رو هستند برسند، و علاوه بر این، بتوانند توانایی هایی در خود پرورش دهند که به وسیله آنها تاثیرات مخرب مشکلات مربوط به روانِشان را کمتر کنند.
روانشناسان بالینی ضمنا تنها گروه حرفه ای هستند که برای انجام تست های روانشناسی مربوط به ارزیابی هوش و استعداد، ویژگی های شخصیتی، اختلالات روانی و هیجانی آموزش تخصصی دیده اند. لازم می دانم در اینجا به این نکته اشاره کنم اگرچه خدمات روانپزشکی مثل همه خدمات مربوط به سلامت در ایران تحت پوشش بیمه قرار میگیرند، خدمات روانشناسی اینگونه نیست و مراجعان به صورت شخصی هزینه ها را پرداخت می کنند.
در آمریکای شمالی روانشناسان و دیگر حرفه های مربوط به سلامت روان تلاش صنفی زیادی کرده اند تا بیمه های شخصی خدماتشان را تحت پوشش قرار بدهند. درصد زیادی از شرکت های بیمه پذیرفته اند که خدمات روانشناسی را تحت پوشش بگیرند و بعضی دیگر هنوز زیر بار نرفته اند. خدمات روانپزشکی اما مثل ایران تحت پوشش بیمه های دولتی هستند؛ بدین معنی که شما به صورت رایگان می توانید به روانپزشک مراجعه کنید اگرچه که باید ماه ها در لیست انتظار طولانی آنها بمانید. این در حالی است که برای دیدن روانشناس بالینی و رواندرمانگر بعد از پرداخت می توانید هزینه جلسات را از طریق بیمه ای که محل کارتان برایتان فراهم کرده، پس بگیرید. در مجموع، در آمریکای شمالی هم مثل ایران خدمات پزشکی جدی تر گرفته می شوند اگرچه درصد مراجعه به روانشناس و رواندرمانگر بالاتر است و بیمه ها خدمات روانشناسی را به رسمیت می شناسند.
کسانی که خود را “مشاور” می نامند می توانند پیشینه های مختلف تحصیلی داشته باشند اما اغلب مدارک تحصیلیشان در حوزه مشاوره است. آنها ممکن است خود را “درمانگر” یا “مشاور” بنامند. ضمنا ممکن است برای ارزیابی های روانشناسی و درمان های غیر دارویی هم آموزش دیده باشند و یا خیر.
قطعا مرزهای مشخصی بین دانش و تخصص روانشناسان بالینی و مشاوران وجود دارد اما بعید می دانم که در ایران این مرزها واضح و مشخص باشند. از دیدگاه من کسی که خود را روانشناس بالینی و روان درمانگر می داند موظف است یک پروتکل درمانی را دنبال کند. برای هر جلسه برنامه مشخصی داشته باشد، اختلالات روانی را به خوبی بشناسد و به درمان های غیر دارویی مسلط باشد. در حالی که یک مشاور می تواند لزوما همه درمان های غیر دارویی را نشناسد یا با اختلالات روانی خاص کار نکرده باشد اما گوش شنوا و آغوش بازی برای مراجعان به صورت کلی داشته باشد. مشاوران می توانند برای مراجعین عمومی خود بدون اینکه تشخیص خاصی گرفته باشند، توصیه هایی برای زندگی کم تنش تر داشته باشند.
اگرچه دانشجویان روانشناسی و مشاوره واحد های درسی مشترک زیادی می گذرانند اما بیش از سی واحد درسی متفاوت با هم دارند. این بدین معنی است که تمرکز آموزشی روانشناسان بالینی روی اختلالات روانی، تشخیص و درمان آنهاست در حالی که مشاوران علی رغم آشنایی مختصری با اختلالات روانی، مجوز حرفه ای کار با مراجعین دچار اختلالات خاص مربوط به روان را ندارند.
فرض کنید خلقتان تغییرکرده و غمگین تراز همیشه هستید. زندگی مثل همیشه نیست و براساس شنیده هایتان فکر می کنید “افسرده” شده اید. افسردگی یک اختلال مربوط به روان است اما صِرف داشتن خلق غمگین نمی توان شما را افسرده نامید. برای این منظور باید توسط روانشناس بالینی یا روانپزشک تشخیص افسردگی بگیرید و بعد با یک برنامه درمانی مشخص؛ علایمتان را کنترل کنید. حال آنکه اگر به دلیل یک تغییر کوچک در محیط کار غمگین شده اید و علایم دیگر افسردگی را ندارید یک مشاور هم میتواند به شما کمک کند تا با این مسیله رو به رو بشوید.
تشخیص اختلالات روانی بر خلاف تصورعموم طبق یک سری دستورالعمل های خاص با پشتوانه سالها تحقیقات علمی انجام می شود. صِرف داشتن یک یا دو نشانه مرسوم نمی توان کسی را افسرده، مضطرب یا اسکیزوفرن نامید. تشخیص اختلالات روانی یک تخصص است و این تخصص در حوزه کاری روانشناس بالینی و روانپزشک است.
درآخر باید تکرار کنم که همه متخصصین در حوزه سلامت روان در کنار هم برای بهتر شدن حال روان شما تلاش می کنند. گاه روانشناس بالینی بر اساس مشاهدات و ارزیابی های تخصصی اش نیاز به حضور روانپزشک و تخصص پزشکی اش را در درمان احساس می کند و شما را به روانپزشک ارجاع می دهد تا برای تسریع و بهبود کیفی درمان برایتان دارو تجویز کند. از طرف دیگر روانپزشک حرفه ای و متعهد هم وقتی نیاز شما به رواندرمانی طولانی تر و با کیفیت تر را تشخیص بدهد، ارجاع به روانشناس بالینی را یک تصمیم حرفه ای خواهد دید و به آن عمل خواهد کرد.
Save my name, email, and website in this browser for the next time I comment.
۲۵ مهر ۱۳۹۸
۱۷ مهر ۱۳۹۸
۲۲ مرداد ۱۳۹۸
۹ بهمن ۱۳۹۷
۲۲ دی ۱۳۹۷
۱۲ آذر ۱۳۹۷
۸ آذر ۱۳۹۷
۳۰ آبان ۱۳۹۷
۱۴ تیر ۱۳۹۹
۱۰ تیر ۱۳۹۹
۸ تیر ۱۳۹۹
۷ تیر ۱۳۹۹
۶ تیر ۱۳۹۹
۲ تیر ۱۳۹۹
۲۹ خرداد ۱۳۹۹
دکتر روانشناس بالینی یعنی چی
۲۷ خرداد ۱۳۹۹
بانوی شهر است. طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای و ماده ۲۳ قانون حمایت حقوق مولفان هرگونه کپی برداری ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد.
طراحی وب سایت و سئو سایت توسط بیلاود مارکتینگ
نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
روانشناسی بالینی چیست؟ و چگونه میتوان یک روانشناس بالینی شد؟
دکتر روانشناس بالینی یعنی چی
روانشناسی بالینی شاخهای از روانشناسی است که با ارزیابی و درمان بیماریهای روانی، رفتار نامتعارف و مشکات روانی سروکار دارد. این رشته علم روانشناسی را با درمان مشکلات پیچیده انسانی تلفیق میکند و این موضوع موجب شده است که برای افرادی که به دنبال زمینهای چالش برانگیز و لذت بخش هستند یک شغل جذاب باشد.
تاثیرات اولیه در زمینهی روانشناسی بالینی شامل تلاشهای یک روانکاو استرالیایی به نام زیگموند فروید است. او یکی از اولین افرادی بود که بر این ایده تمرکز کرد که مشکلات روانی را میتوان با حرف زدن با بیمار درمان کرد و گفتار درمانی را توسعه داد، که از آن بهعنوان نخستین کاربرد علمی روانشناس بالینی یاد میشود.
لایتنر ویتمر، روانشناس آمریکایی، نخستین کلینیک روانشناسی را در سال ۱۸۹۶ و با تمرکز ویژه بر کمک به کودکان دارای مشکلات یادگیری افتتاح کرد. همچنین نخستین کسی است که در سال ۱۹۰۷ در یک مقاله بیان کرد اصطلاح روانشناس بالینی چیست. ویتمر، دانشجوی سابق ویلیام وونت، روانشناسی بالینی را به این صورت تعریف کرد: «مطالعهی افراد با مشاهده یا آزمایش، با هدف ایجاد تغییرات بهبود دهنده».
تا سال ۱۹۱۴، ۲۶ کلینیک دیگر که به روانشناسی بالینی اختصاص یافته بودند در ایالت متحده تاسیس شدند. امروزه، روانشناسی بالینی یکی از محبوبترین زیرشاخهها و به تنهایی بزرگترین حوزهی اشتغال در روانشناسی است.
روانشناسی بالینی درطول جنگ جهانی اول، زمانی که پزشکان سودمند بودن ارزیابیهای روانشناسی را نشان دادند، بیش از پیش تثبیت شد. در سال ۱۹۱۷، انجمن روانشناسی بالینی آمریکا تاسیس شد و دو سال بعد با انجمن روانشناسی آمریکا (APA) جایگزین شد.
در طول جنگ جهانی دوم، روانشناسان بالینی فراخوانده شدند تا به درمان عارضه که شِل شاک (shell shock) نامیده میشد و امروزه از آن با عنوان PTSD یا post-traumatic stress disorder (به معنی اختلال استرس پس از ضایعه) یاد میشود کمک کنند.
در طول دههی ۱۹۴۰، ایالات متحده هیچ برنامهای برای ارائهی مدرک رسمی برای روانشناس بالینی نداشت. ادارهی کل جانبازان ایالات متحده یکسری برنامههای آموزشی در سطح دکترا تنظیم کرد و در سال ۱۹۵۰، بیش از نیمی از مدارک دکترای فلسفی (Ph.D.) در روانشناسی، در زمینهی روانشناسی بالینی اعطا شده بودند.
درحالی که تمرکز اولیه در زمینه روانشناسی بالینی بیشتر بر استخراج علم و تحقیقات بود، برنامههای اموزشی شروع به تاکید بیشتر بر رواندرمانی کردند. امروزه در برنامههای Ph.D.روانشناسی بالینی، این رویکرد بهعنوان یک مدل ساینتیست-پراکتیشنر( scientist-practitioner) یا مدل بولدر (Boulder) شناخته میشود. بعداً مدرک دکترای روانشناسی (Psy.D.) پدید آمد که بر کار حرفهای بیش از تحقیقات تاکید داشت. این مدرک دکترا در روانشناسی بالینی با گرایش به عمل، به عنوان مدل پراکتیشنر – اسکولار (practitioner-scholar) یا مدل ویل (Vail) شناخته میشود.
این رشته رشد چشمگیری داشته و تقاضا برای روانشناسان بالینی امروزه همچنان پررنگ است.
روانشناس بالینی که بهعنوان رواندرمانگر فعالیت میکند، زمانی که با ارباب رجوعها کار میکند، اغلب رویکردهای مختلفی را درپیش میگیرد. درحالی که برخی از پزشکان بر روی چشمانداز درمانی خاص تمرکز میکنند؛ بسیاری از آنان از روشی استفاده میکنند که از آن با عنوان «رویکرد التقاطی» یاد میشود. برای انجام این کار باید روشهای مختلف نظری را ترسیم کنیم تا بتوانیم بهترین برنامه درمانی برای هر شخص را مشخص کنیم.
برخی از دیدگاههای مهم نظری در روانشناسی بالینی عبارتند از:
در ایالات متحده، روانشناسان بالینی معمولاً دارای دکترای روانشناسی هستند و در زمینهی بالینی نیز آموزش میبینند. الزامات آموزشی برای کار در زمینهی روانشناسی بالینی بسیار دقیق هستند و بیشتر روانشناسان بالینی ۴ تا ۶ سال پس از دانشگاه و گرفتن مدرک لیسانس فارغ التحصیل میشوند.
قبل از انتخاب یک برنامهی روانشناسی بالینی، همواره بررسی کنید تا مطمئن شوید که روش توسط APA معتبر شناخته میشود. روانشناسان بالینی آیندهنگر (prospective) نیز باید بعد از تکمیل یک برنامه آموزشی معتبر، یک دورهی نظارت شده آموزش و معاینه را بگذرانند.
مقررات پروانهی خاص در ایالتها متفاوت است پس بهتر است با قوانین منطقه خود آشنا شوید.
دانشجویان در انگلستان میتوانند توسط برنامههای حمایت شده توسط سرویس سلامت ملی، مدرک دکترای روانشناسی بالینی (D.Clin.Psychol. یا Clin.Psy.D.) را دنبال کنند. این برنامهها معمولاً بسیار رقابتی بوده و بر تحقیق و تمرین به صورت همزمان تمرکز دارند. دانشجویانی که مشتاق ثبتنام در یکی از این برنامهها هستند، بلاید علاوه بر الزامات تجربی، دارای مدرک کارشناسی در یکی از قسمتهای روانشناسی باشند و این مدرک توسط انجمن روانشناسی انگلستان مورد تایید باشد.
بیشتر بخوانید:
روانشناسان بالینی در موقعیتهای متنوع (بیمارستانها، کلینیکها، مراکز خصوصی، دانشگاهها، مدارس و …) و بسیاری از ظرفیتها کار میکنند.
برخی مسئولیتهای شغلی که باید توسط کارکنان در این زمینه پذیرفته شود میتواند شامل موارد زیر باشد:
برخی روانشناسان بالینی ممکن است بر یکی از این موارد تمرکز کنند و یا چندین مورد از آنها را ارائه دهند. برای مثال، برخی ممکن است با بیمارانی که به علت اختلالات روانشناختی در بیمارستان بستری شدهاند مستقیماً کار کنند و از طرفی نیز دفاتر درمانی خصوصی داشته باشند که خدمات سرپایی کوتاه مدت و بلند مدت برای بیمارانی که نیاز به کمک دارند تا با اختلالات روانشناختی کنار بیایند ارائه دهد.
روانشناسی بالینی یکی از محبوبترین زمینههای روانشناسی بالینی است اما مهم است که قبل از تصمیمگیری دربارهی این که این رشته برای شما مناسب است یا نه، علایق خود را نیز درنظر بگیرید. درصورتی که از کار کردن با مردم لذت میبرید و قادرید بهخوبی استرس و کشمکشها را کنترل کنید، روانشناسی بالینی یک انتخاب عالی خواهد بود. زمینهی روانشناسی بالینی به لطف نیازهای درحال تغییر جمعیت و همچنین تغییرات در رویکردهای مربوط به سیاست مراقبتهای بهداشتی، به رشد و تکامل ادامه خواهد داد. درصورتی که هنوز دربارهی این که روانشناسی بالینی برای شما مناسب است یا نه اطمینان ندارید، انجام یک خودآزمایی شغل روانشناسی ممکن است به شما کمک کند.
تا به اینجا به صورت اجمالی دربارهی سوال «روانشناسی بالینی چیست؟» بحث شد. اما چگونه میتوان روانشناس بالینی شد؟
روانشناسی بالینی یک تخصص روانشناسی است که مراقبتهای بهداشتی رفتاری و ذهنی جامع و مداوم برای افراد و خانوادهها فراهم میآورد، به آژانسها و انجمنها مشاوره میدهد، آموزش میدهد، نظارت میکند و بر اساس تحقیقات علمی است. این تخصص، گسترده و بسیار جامع است و دانش و مهارت طیف گستردهای از رشتههای روانشناسی و غیر روانشناسی را با یکدیگر یکپارچه میسازد. قلمرو روانشناسی بالینی شامل تمام سنین و نژادها است.
روانشناسی بالینی، به عنوان یک تخصص، برای افراد و خانوادهها در طول زندگیشان، فارغ از قومیت، فرهنگ و پیشینههای اجتماعی-اقتصادی و همچنین گروهها و جوامع، خدمات فراهم میآورد.
روانشناسی بالینی به مشکلات رفتاری و روانی که فرد در طول زندگی خود رو به رو میشود میپردازد، مانند:
منابع:
verywellmind
American Psychological Association
نظریه رشد روانی اجتماعی اریکسون یکی از نظریات محبوب در حیطه رشد است که اگرچه برپایه نظریه فروید ارائه شده، ولی…
رفتار درمانی ریشه در اصول رفتارگرایی دارد؛ مکتب فکری که در آن معتقدند رفتار ما تحت تاثیراتی است که از محیط…
کودکان و حتی نوزادان از همان بدو تولد بطور مداوم در حال یادگیری، تفکر و کشف و شناخت دنیای پیرامون خود…
فلج بلز نوعی فلج در عضلات صورت میباشد
برحسب تحقیقات جدید منتشر شده در ژورنال انجمن پزشکان کانادا (CMAJ)، حضور باکتری Kingella kingae در گلوی کودکان، به شدت با…
آشنایی با سنکوپ و مدیریت کسی که غش کرده است.
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *
دیدگاه
دکتر روانشناس بالینی یعنی چی
نام *
ایمیل *
وب سایت
ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی مینویسم.
زندگی روزمره پر از داستانها و اتفاقات عجیب است. داستانهایی که با «دانستن» شاید بتوان پایان شیرینتری برایشان رقم زد. دکتر مجازی مفتخر است که بهعنوان یکی از معتبرترین رسانههای علمی کشور، زندگی خوانندگان خود را با دانش روز بشریت پیوند میدهد. این وبسایت فعالیت خود را در تابستان ۱۳۹۵ آغاز نموده است.
برای دریافت جدیدترینهای دنیای علم عضو خبرنامه ما شوید