شکست چگونه میتواند پل پیروزی باشد

 
helpkade
شکست چگونه میتواند پل پیروزی باشد
شکست چگونه میتواند پل پیروزی باشد

آپدیت بزرگ دوره آربی – آشنایی با آربی کیو – راهنمای جامع فروشندگان آمازون دانلود رایگان ویدئو

توضیحات کوتاه :
شکست تنها تلاشی است که به طور پیوسته شما را به سمت موفقیت، رشد و پیشرفت هدایت می‌کند. شکست رشته‌ای است که هدفها را به هم مرتبط می سازد و آنها را به سمت موفقیت سوق می دهد.

تعداد امتیازها: 1

خلاصه ای از مقاله

شکست رشته‌ای است که هدف‌ها را به هم مرتبط می سازد و آنها را به سمت موفقیت سوق می دهد. یکی از جنبه‌های فکری که در هر کتابی در مورد موفقیت قابل مشاهده است، فراگیر بودن شکست به عنوان مقدمه پیروزی است.شکست چگونه میتواند پل پیروزی باشد

 

آنچه در این مقاله می خوانید:

شاید از دید شما کمی غیرمعمول یا غیرعقلانی به نظر برسد اما زمانی که شما به الگوهای تغییر تاریخی، تحول محصول یا معرفی روش‌های جدید فکری نگاه کلی می‌اندازید، تقریباً می‌بینید که همیشه شکست در تمامی آنها حاضر بوده است. شکست تنها تلاشی است که به طور پیوسته شما را به سمت موفقیت، رشد و پیشرفت هدایت می‌کند. شکست رشته‌ای است که هدف‌ها را به هم مرتبط می سازد و آنها را به سمت موفقیت سوق می دهد. یکی از جنبه‌های فکری که در هر کتابی در مورد موفقیت قابل مشاهده است، فراگیر بودن شکست به عنوان مقدمه پیروزی است.

مهم‌ترین رفتار تکاملی‌ که در ذهن وجود دارد، بدون شک همین رفتار است که عمیقاً در هر یک از ما القا شده است و از همان بدو تولد در هر تصمیمی که به طور خودآگاهانه و ناخودآگاهانه اتخاذ می‌کنیم، وجود دارد. اولین باری که انگشت خود را با شعله آتش سوزاندید را به یاد بیاورید، یا زمانی که از بلندی سقوط کردید و به خودتان آسیب رساندید. یا حتی می‌توانید احساسی را به یاد بیاورید که پیش از برداشتن اولین قدم های نامطمئن خود داشتید.

اصل اساسی در هر یک از این موقعیت‌ها، شناخت و درس گرفتن از شکست‌ها است. یکی از ویژگی‌های مهم تکامل ما انسان‌ها این است که از شکست‌های خود درس می‌گیریم و همزمان از هوش خود کمک می‌گیریم تا در مورد رسیدن به موفقیت، نظریه‌پردازی کنیم.

 

 

موضوع جالب این است که چرا برخی از افراد بدون توجه به شکست، همچنان تعهد بی قید و شرط برای رسیدن به پیروزی دارند اما برخی دیگر با تجربه شکست، انگیزه خود را از دست داده یا از ادامه دادن می‌ترسند. آن‌ها مسیر خود به سمت اهدافشان را با یک بیزاری عمیق از شکست طی می‌کنند. این بیزاری فرصت یادگیری را از آن‌ها گرفته و روی چشم انداز آینده آن‌ها تأثیر منفی می‌گذارد. آیا این ترس از شکست به شکل ترس از اخراج در محیط کار خود را نشان می‌دهد؟ یا در خانه به شکل ترس از مورد انتقاد قرار گرفتن توسط والدین به نمایش در می‌آید؟

حقیقت این است اهمیت اینکه این ترس در کجا و چگونه به وقوع می‌پیوندد در مقایسه با شناخت معنای واقعی آن از اهمیت خیلی کمتری برخوردار است. برخی از افراد در تمام عمر خود این مسیر ناهماهنگی شناختی را طی می‌کنند چرا که به دلیل ترس از پذیرفتن کاستی‌های خود، تمایلی به درس گرفتن از شکست نداشته و آن را نادیده می‌گیرند.

شناخت، درک یا پذیرش یک اشتباه بعد از وقوع آن یک امر ضروری برای رسیدن به موفقیت در آینده به شمار می‌رود. زمانی که شکستی اتفاق افتاد با شناسایی آن می‌توانید با شکستن دور باطل اشتباهات، به یک راه حل بالقوه دست پیدا کنید. همانطور که می‌بینید، بزرگ‌ترین شکست ما، عدم تأیید شکست و دستیابی به یک راه حل مناسب است. در حقیقت شکست بزرگ‌ترین مانع ما در مسیر موفقت نیست، بلکه این عدم توانایی ما در پذیرفتن شکست‌ها است که مانع اصلی بشمار می‌رود. تنها زمانی می‌توان شکست را مدیریت کرد که در ابتدا آن را فهمیده و درک کرده باشیم. به جای ترس از شکست، باید بتوانیم آن را به عنوان یک جرقه خلاقانه تشخیص دهیم. شکست صرفاً تنها یک مسیر را رد می‌کند اما در عین حال به ما پتانسیل لازم برای شناسایی مسیرهای جایگزین را می‌دهد.

 

 

پذیرفتن شکست به عنوان بخشی از فرآیندی که به دستیابی به موفقیت منجر می‌شود، کار دشواری است. اینکه بتوانید صدایی که همراه با شکست تکرار می‌شود را نادیده گرفت هم کار بسیار چالش برانگیزی است. بیهوده گویی، انتقاد و توهین مداوم می‌تواند منجر به از کار‌ افتادگی شود. از این موارد دوری کنید و بدانید که جنگیدن در مسیر به سمت موفقیت تنها راهی است که می‌توانید از طریق آن به هر چیزی که برایتان اهمیت دارد، دست پیدا کنید.

شکست و موفقیت دو فاکتور جدایی ناپذیر هستند. شکست موفقیت آمیز می‌تواند در عملکرد شما و آنچه که از آن یاد می‌گیرید خود را نشان دهد. در حالی که شکست بدون عمل، تنها پشیمانی را به همراه خواهد داشت. اگر قرار باشد از چیزی بترسید، به شما توصیه می شود که تنها از تلاش نکردن بترسید. شکست به هیچ عنوان به این معنا نیست که ایده‌های شما مناسب نیستند، بلکه یک گام ضروری برای رسیدن به موفقیت به شمار می‌روند.

 

مقاله پیشنهادی: در مسیر موفقیت بدون توقف گام بردارید | عزت خواه دات کام

 

حقیقت این است که اگر شما شکست نخورید، به اندازه کافی تلاش نکرده یا به قدر کافی در مسیر رسیدن به هدف‌های خود ریسک پذیر نخواهید بود، دیگر رویاپردازی نمی‌کنید یا به دنبال تحقق هدف‌های غیرقابل تصور نمی‌روید. تنها در این حالت است که راه رسیدن به موفقیت‌های چشمگیر و بی سابقه برای شما باز خواهد شد. اگر شما تاکنون شکست نخورده‌اید، زندگی هم نکرده‌اید. شکست مثل زخمی است که هم روی بدن و هم درون قلب انسان وجود دارد و شما نباید هیچگاه به خاطر آن احساس خجالت کنید.

این مسئله در زمینه تکامل شما و تبدیل شدن به کسی که امروز هستید، برای شما الهام بخش خواهد بود. شکست همیشه عاملی می‌باشد که شما را به سمت موفقیت، پیشرفت و دستیابی به هر هدفی که تا به حال داشته‌اید، سوق می‌دهد. مطالعه زندگی افراد موفق می تواند ما را در درس گرفتن از شکست یاری کند.

بیل گیتس: او تا زمانی که کار در دانشگاه را رها نکرد و در اولین تجربه بیزینس خود با پل آلن، شریک خود در مایکروسافت، شکست نخورد، نتوانست به موفقیت دست پیدا کند. هرچند که ایده اولیه آنها نتیجه نداد، اما بیل گیتس در کار بعدی خود موفق شد و با توجه به درسی که از شکست گرفت، توانست امپراطوری جهانی مایکروسافت را به راه بیندازد. 

 

 

والت دیزنی: امروزه شرکت دیزنی از طریق تجارت، فیلمسازی و تأسیس شهربازی در سرتاسر جهان میلیاردها دلار کسب درآمد می‌کند. اما والت در شروع کار سختی زیادی را تحمل نمود. او توسط یک سردبیر روزنامه به دلیل «نداشتن قدرت تصور و ایده‌های خوب» از کار خود اخراج شد. بعد از آن دیزنی کسب و کارهای زیادی را تجربه کرد که تمامی آنها عمر کوتاهی داشته و به ورشکستی و شکست او منجر شدند. با این حال او دست از تلاش بر نداشت و در نهایت توانست به ایده‌ای دست پیدا کند که او را به موفقیت رساند.

آلبرت انیشتین: زمانی که ما اسم انیشتین را می‌شنویم، اولین چیزی که به ذهنمان خطور می‌کند، کلمه نابغه است. اما او در طول زندگی خود همیشه این چنین نبوده است. انیشتین تا چهار سالگی نمی‌توانست حرف بزند و تا 7 سالگی هم توانایی خواندن نداشت. همین امر سبب شد که معلمان و والدین او تصور کنند که او کندذهن و ضد اجتماعی است. در نهایت او از مدرسه اخراج شده و مدرسه پلی تکنیک زوریخ هم او را نپذیرفت. شاید برای او رسیدن به این ویژگی‌ها نسبت به سایرین کمی بیشتر طول کشید اما همه می‌دانند که او در نهایت توانست جایزه نوبل را برنده شده و چهره فیزیک مدرن را تغییر دهد.

 

 

وینسنت ون‌گوگ: او تا زمانی که زنده بود، تنها توانست یکی از نقاشی‌ها خود را به فروش برساند که خریدار آن هم دوست او بود و بابت آن مبلغ ناچیزی را دریافت کرد. در حالی که او هیچ وقت نتوانست در طول زندگی به موفقیت دست پیدا کند و گاهی حتی برای کامل کردن بیش از 800 اثر شناخته شده خود گرسنگی را هم تحمل می‌کرد، اما امروزه ارزش این آثار میلیون‌ها دلار است.

جی. کی. رولینگ: او امروزه توانسته است بیش از آنکه بتوان تصورش را کرد با نوشتن کتاب هری پاتر ثروتمند شود. اما پیش از انتشار مجموعه رمان‌های خود، رولینگ فردی با افسردگی شدید بود که از همسر خود طلاق گرفته و در کنار کار در مدرسه و نوشتن رمان خود، از فرزندش هم نگهداری می‌کرد. او توانست با تلاش زیاد و داشتن اراده قوی در طول تنها 5 سال از یک زندگی پر از سختی به یکی از ثروتمندترین زنان جهان تبدیل شود.

امیدواریم با ارائه این مطالب به پیشبرد اهداف شما کمک شایانی کرده باشیم. اگر شما دوست عزیز و همراه گرامی سایت عزت خواه دات کام مشتاق هستید در زندگی شخصی و کاری عملکرد بهتری داشته باشید، یک پیشنهاد ارزشمند برای شما داریم و آن مطالعه مقاله آشنایی با دوره پاراسل زندگی و تماشای ویدیو معرفی این دوره است. در پاراسل زندگی با روشی کاربردی برای ساخت یک زندگی ایده‌آل با شما همراه خواهیم بود.

 

شکست چگونه میتواند پل پیروزی باشد

 

شما هم میتوانید نظر خود را در رابطه با این مطلب برای ما ارسال نمایید.

برای ارسال نظر باید عضو سایت باشید، اگر قبلا در سایت ثبت نام کرده اید اینجا را کلیک کنید.

چه جالب. خیلی از آدمای موفق یا تحصیلات دانشگاهی ندارند یا نصفه نیمه رهاش کردند.

درود به شما نفس عزیز
با آرزوی سلامتی و موفقیت روزافزون برای شما
زهرا رحیمی هستم از تیم پشتیبانی عزت خواه دات کام

توجه و لطف شما انرژی ما را برای ادامه این مسیر و خدمت رسانی به شما عزیزان مضاعف می کند.

شاد و پیروز باشید.

لطفا شکیبا باشید !

پایان لیست نظرات

آدرس :
اصفهان، شاهین شهر، بلوار امام، خیابان نظامی،
نبش فرعی 6 شرقی، ساختمان قلب شهر، طبقه دوم، واحد 3

شماره تلفن ثابت دفتر ایران :

031-45248985
031-45270622
031-45270633

دوره جامع فروش در آمازون دوره آربی به همراه پاراسل زندگی ( آربی اکسترا )

ایزابل فاتال، آتلانتیک — هر کودکی تجربۀ این لحظه را دارد که درمی‌یابد بزرگسالانی که تحسینشان می‌کرد بی‌عیب‌ونقص نیستند. بااین‌حال، تعداد بسیار اندکی از کودکان درخواهند یافت که همین موضوع دربارۀ مخترعان و اندیشمندانی که تصاویرشان به کتاب‌های تاریخ راه یافته است نیز صادق است.چنان‌که خواهید دید، درک اینکه نظریه‌پردازان خلاقی مانند آلبرت آینشتاین نیز شکست را تجربه کرده‌اند به‌واقع می‌تواند به دانش‌آموزان کمک کند تا عملکرد بهتری در مدرسه داشته باشند. در سال ۲۰۰۶ میلادی، ژیادونگ لین-سیگلر۱ از تیچرز کالجِ۲ دانشگاه کلمبیا نتایج پژوهشی را منتشر کرد که نشان می‌داد پس از اینکه به دانش‌آموزان دبیرستانی از مشکلات شخصی و فکریِ دانشمندانی مانند آینشتاین و مادام کوری گفته شد، نمرات درس علوم آن‌ها بهبود پیدا کرد. دانش‌آموزانی هم که به آن‌ها فقط از دستاوردهای این دانشمندان گفته شده بود نمراتشان کاهش پیدا کرد.تیچرز کالج بلافاصله تأسیس مرکز میان‌رشته‌ایِ آموزش برای پشتکار و نوآوری۳ را اعلام کرد که به مطالعۀ علل آموزشیِ شکست اختصاص خواهد یافت. لین‌سینگلر، که مسئولیت این مرکز با اوست، با انجام مصاحبه‌هایی با برندگان جوایز نوبل، پژوهش‌هایش دربارۀ شکست‌های افراد موفق را گسترش خواهد داد. این مرکز، در تلاش برای فهم بهتر اینکه شکست چگونه می‌تواند یادگیری و موفقیت را تسهیل کند، پژوهشگرانی را از کشورهای مختلف و از حوزه‌های دانشگاهی مختلف گرد هم خواهد آورد.با اینکه پژوهش‌های اندکی دربارۀ شکست به‌عنوان نیرویی محرک انجام گرفته است، شواهد موجود نشان می‌دهد که دانش‌آموزان

پی‌نوشت‌ها:• این مطلب را ایزابل فاتال نوشته است و در تاریخ ۲۵ آوریل ۲۰۱۸ با عنوان «The Value of Failing» در وب‌سایت آتلانتیک منتشر شده است. وب‌سایت ترجمان آن را در تاریخ ۲۵ شهریور ۱۳۹۷ با عنوان «شکست واقعاً ممکن است پل پیروزی باشد» و با ترجمۀ بابک طهماسبی منتشر کرده است.•• ایزابل فاتال (Isabel Fattal) روزنامه‌نگار آمریکایی است که دربارۀ آموزش و پرورش، سیاست و دین می‌نویسد. نوشته‌های او در آتلانتیک، تبلت و دیگر مطبوعات به انتشار رسیده است.

[۱] Xiaodong Lin-Siegler[۲] Teachers College[۳] Education for Persistence and Innovation Center[۴] grit

هنر ظریف رهایی از خودیاری

ویلیام دیویس؛ گزیده‌ای از مطالب پراکنده

شکست چگونه میتواند پل پیروزی باشد

کیم کارداشیان: محبوب‌ترین منفور جهان

از خانه بیرون نرو؛ دلایلی برضدِ دید و بازدید

درۀ وهم: ماجرای ترس‌های ابهام‌آلود

نسخۀ‌ صوتی: نقطۀ اشتراکی که با دشمن خونی‌تان دارید

نسخۀ‌ صوتی: رمان‌نویسی که، کمی قبل از کرونا، همه‌چیز را پیشگویی کرد

نسخه صوتی: آیا در تربیت کودکانتان راه و رسم پدر و مادرتان را پیش می‌گیرید؟

نسخۀ‌ صوتی: چرا باید مدرسه‌های کسب‌و‌کار را با بولدزر خراب کرد؟

نسخۀ‌ صوتی: ستایش راسل از بطالت حالا بیش از همیشه به دردمان می‌خورد



 

شکست پل پیروزی است,این جمله ایست که بارها در زندگی شنیده ایم و معمولا هر گاه فردی در خصوص پیروزی و موفقیت سخن می راند چه از اعضای خانواده مان باشد و چه در حال سخنرانی در یک کنفرانس رسمی به نحوی به آن اشاره می کند اما آیا واقعا شکست پلی به سوی پیروزی است؟

به گزارش بانکی دات آی آر این گفتار پند آموز شاید از سوی بسیاری از شنوندگان گفتاری از سوی دیگران که تنها در جهت دلداری دادن در پی یک شکست ابراز می شود تلقی شود.چرا که شکست همواره توقف وبازگشت به عقب را به همراه می آورد و این یعنی به تاخیر افتاد تحقق اهدافمان, شکست شکست است اما در حقیقت این گفتار به چیز دیگری اشاره دارد .

هنگام بروز هر نوع شکستی همه ما خشمگین و سر خورده می شویم و در اوج خشم همیشه در پی یافتن مقصر و خطا کار هستیم  در همین لحظه و همین مکان اگر بتوانیم بر احساسات خود غلبه کنیم و همین جا و بدون دخالت عوامل خارجی تنها و تنها عادلانه فکر کنیم و عوامل شکستمان را بی طرفانه تعیین کنیم به بزرگترین پیروزی زندگیمان دست یافته ایم. دستاورد های این موفقیت عظیم اگر در همان موقعیت هم به کارمان  نیاید می تواند افق های موفقیت های بعدی را به روی ما بگشاید و کمک کند تا بتوانیم به موفقیت های بعدی دست یابیم این قانون تنهایک تبصره دارد.شکست چگونه میتواند پل پیروزی باشد

_هنگامی که از شکست های زندگی درسی گرفتی هرگز آن را فراموش نکن و اشتباهاتت را تکرار نکن.

 

این تبصره طلایی می تواند در تحقق تمامی اهداف و آرزو های ما را هگشا باشد به شرط آنکه به درستی ضرورت آن را درک کنیم.

بزرگترین اشتباهی که ممکن است هر انسانی در هنگام بروز شکست از خود نشان دهد مقصر جلوه دادن دیگران و فرار از واقعیت هاست در این مرحله حتی اگر به آرامش هم برسیم نمی توانیم با اطمینان در مسیر آینده گام برداریم چرا که قطعا در صورت بروز شرایط مشابه با شکستی قطعی مواجه خواهیم شد.

این که ما مسئولیت خطاهای خود را بپزیریم به هیچ عنوان به معنی سرزنش و آزار دادن خودمان نیست بلکه به این معنی است که باید واقع بین بود و در هر حالتی در کنار مشاهده عوامل خارجی بروز مشکلات به اشکالات و خطا های خودمان هم توجه کنیم.

نشسته باشی مدام، دست به دعا هم که داشته باشی، برکتی به روزیت نخواهی دید. «لیس للانسان الا ما سعی» هشدارمان می دهد که آدمی تا تلاش و تکاپو نداشته باشد و پی کوشش و سعی نرود، به سعادت هم نخواهد رسید.

پس اگر خواهان روزگار بهتریم باید مومنانه تلاش کنیم. باید موفقیت را به دست آورد. توفیق هرگز و هرگز و هرگز، نشانی خانه تنبلان را نخواهد گرفت و در خانه خوابیدگان را به صدا در نخواهد آورد.

پی موفقیت باید با تلاش و تکاپو دوید. حتی از زمین خوردن هم نهراسید بلکه حتی از شکست، راهی به سوی پیروزی باز کرد.

شکسپیر» معتقد است «موفقیت هایی که نصیب بشریت شده، عمدتا در میان تحمل و شکیبایی بوده است» و جز این هم نیست. مطمئن باشید اگر ادیسون، در همان روزهای اول که پی کشف و اختراع بود، با اولین و دومین و صدمین شکست از میدان به در می شد، هرگز، نامش با روشنایی گره نمی خورد.

اگر بل با اولین آزمون به خطا رسیده، دست از تلاش می کشید، نمی توانست ارتباطات جهانی را با نام خود، عجین کند. اگر برادران رایت اولین بار که فکر پرواز به ذهنشان رسید به پاهای خود نگاه می کردند و می پذیرفتند میان دست و پای آنان و بال پرندگان تفاوت بسیار است، پرواز سهم آنان نمی شد و اگر همه مخترعان پی تلاش نمی رفتند، ما درست همان جایی بودیم که اجداد ما در هزاران نسل پیش بودند.اما تلاش و تکاپوست که موفقیت می آورد و الا چنان که می گویند جایی که هیچ تلاش و زحمتی وجود ندارد، هیچ نقطه قوتی هم وجود نخواهد داشت.

پس برای یافتن نقاط قوت و گره زدن آن ها با هم باید تلاش کرد تا موفقیت ها یکی از پی دیگری از راه برسند و جامعه را و آحاد آن را به سوی روزگار پر رونق تر پیش ببرند. پس بپذیریم، باید تلاش کنیم. برای جهت دادن تلاش و خسته نشدن هم باید اراده کنیم. چه به گفته «شاتو بریان» یک اراده خم نشونده، بر همه چیز، حتی بر زمان هم غالب می آید.

با حضور درتالار گفتگوی بانکی در مباحث و مسائل اقتصادی کشور شرکت کنید

1100 عضو در حال تبادل نظر در این انجمن هستند

خبرهای منتخب بانکی دات آی آر :

*=======================*

نحوه محاسبه سرعت واقعی اینترنت

گردشگری/ مراغه, شهری تاریخی دردامان سهند

۱۰ هزار تومانی؛اسکناس شایعه ساز!

من آن زمان 11 سال داشتم آقای جعفریان !

جام زهری که بانک ملت به کام مشتریانش می ریزد

ما واین سراب بانکداری الکترونیک

مدير بانک مرکزي ونزوئلا يک ايراني الاصل است!

راهکارهایی برای برخورد با شوهر بیکار

راهکارهای جالب برای اینکه توریست شهر خود باشید

گردشگری/ آبشار زيباي «لاتون» در گيلان+تصویر

فعلا شکلات بخورید تا مشکلات اقتصادی برطرف شود

شگردهای کلاهبرداری اینترنتی

چرا همیشه صورت مساله را پاک می کنیم؟

مطمئن ترین بانکهای دنیا

گردشگری/آشنایی با غار بره زرد ایلام

نتیجه ی یک تحقیق جالب در خصوص اخلاق کاربران فیس بوک

گزارش تصویری / نیشابور ؛ شهری از دل تاریخ

آب و برق مجانی ؛ وعده ای در آستانه ی تحقق ؟شکست چگونه میتواند پل پیروزی باشد

فیلم فیس بوک در صدر فروش قرار گرفت

 

 

► استخدام هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم وتحقیقات

گزارش تصویری/اولین یلدا با طعم هدفمندی ◄

پیشکسوت فوتبال ایران که مدتی بود به علت کرونا در بیمارستان بستری بود، دار فانی را وادع گفت.

 پیکر بازیکن فقید فوتبال ایران که به دلیل ابتلا به کرونا در گذشت امروز پنجشنبه به خاک سپرده شد.

قوه قضاییه در راستای تکمیل خدمات الکترونیکی دستگاه قضایی، از احراز هویت غیرحضوری سامانه ثنا رونمایی کرد.

سرویسی که کارجو را از سر در گمی برای جستجو و یافتن کار رها می کند.

تمامي كالاها و خدمات اين فروشگاه، حسب مورد داراي مجوزهاي لازم از مراجع مربوطه مي‌باشند و فعاليت‌هاي اين سايت تابع قوانين و مقررات جمهوري اسلامي ايران است.

مقدمه

هیچ‌کس دوست ندارد در کارهای خود، چه مهم و چه روزمره، با شکست روبرو شود. این احساس کاملاً منطقی است، چرا که شکست با حس خوبی همراه نبوده و حتی ممکن است زمان و پول زیادی از شما هدر دهد. اما فارغ از این زمان و هزینه از دست رفته، این شکست‌ها که نوعی بازگشت به عقب را تداعی می‌کنند، خسته‌کننده بوده و تخریب انگیزه و انرژی فرد را به دنبال دارند. مخترع یا نوآوری را در نظر بگیرید که با شوق و انرژی فراوان، کار خود بر روی ایده نابش را آغاز نموده و در این مسیر، با شکست‌های کوچک و بزرگی روبرو شده که همین مسئله، می‌تواند پایان غم‌انگیزی برای وی به دنبال داشته باشد: «ناامیدی از شکست‌های پی‌در‌پی و دست کشیدن از ایده».

به مسئله شکست در زندگی و کسب‌وکار، می‌توان به گونه دیگری هم نگریست. روی دیگر این سکه این است: «شکست یک بخش اجتناب‌ناپذیر از زندگی بوده و هیچ‌کدام از ما نمی‌توانیم از تجربه شکست‌های مقطعی اجتناب کنیم». در واقع، شکست نه‌تنها مشکلی ندارد که حتی ضروری نیز هست. مطابق گفته افراد موفق و همچنین محققان، شکست به ما راه موفقیت را نشان می‌دهد و عملاً ما را به افراد جالب‌تری تبدیل می‌کند.

تحقیقات نشان می‌دهد که ترس از شکست، همراه با حس ناتوانمندی بوده که فرد را با مشکل مواجه می‌کند. سستی حاصل از این ترس، باعث می‌شود که شما اصلاً تلاش نکنید؛ چرا که از شکست می‌ترسید و به دلیل عدم خودباوری و اجتناب از شکست، اصلاً کاری نمی‌کنید که بخواهید با شکست روبرو شوید. با توجه به اهمیت این موضوع، به‌ویژه در کسب‌وکارهای نوپا و همراه با ریسک زیاد، در این مقاله به شکست و این‌که چگونه می‌توان از شکست به پیروزی رسید، خواهیم پرداخت.

 

شکست چگونه میتواند پل پیروزی باشد

چرا شکست برای شما خوب است؟

یک نکته بسیار کلیدی در مواجهه با شکست، این است که بدانید: «نحوه سازگاری با شکست، خود یک مهارت بسیار ارزشمند است». اگرچه احساس شکست کاملاً ناخوشایند است، اما آشنایی با نحوه سازگاری با شکست، به شما کمک می‌کند تا در آینده موفق باشید. هر چه بیشتر یاد بگیرید که چگونه از شکست‌های خود پل پیروزی بسازید، شکست به نظر شما کمتر ترسناک خواهد بود. اگر از شکست هراس نداشته باشید، احتمال تقبل ریسک‌هایی که واقعاً پیامدهای خوبی را برای شما به همراه خواهند داشت، بالاتر خواهد بود. در رأس همه، تجدیدقوای ناشی از شکست، می‌تواند اعتمادبه‌نفس منحصربه‌فردی در شما پدید آورد. این را به ذهن بسپارید که: «شکست مهارتی برای توسعه است. اگر در سقوط خود را خوب کنترل کنید، اعتمادبه‌نفس لازم برای رفتن به وضعیت‌های جدید را خواهید داشت، چرا که می‌دانید هر اتفاقی هم که بیفتد، از پس آن بر می‌آیید.»

نکته دیگری که در بحث شکست می‌تواند به شما کمک نماید، تفکر است. تفکر در مورد اشتباهات، به ما درس‌های زیادی می‌آموزد. بسیاری از تحقیقات علمی اثبات نموده که اشتباهات، ما را هوشمندتر می‌کنند. بحث پیرامون اشتباهات و تفکر عمیق در این زمینه، موجب می‌شود تا روند یادگیری بهبود یافته و موفقیت‌های بعدی، تضمین شود. یک مطالعه جالب بر روی عملکرد دو گروه از نظامیان آموزش‌دیده که در معرض تمرینات دشوار قرار گرفته بودند، کاملاً این موضوع را تبیین می‌کند. تنها تفاوت دو گروه در این بود که در گروه اول، بر مجموعه اشتباهات خود متمرکز شده و با بحث و بررسی اعضا پیرامون این اشتباهات، تصمیمات جدید اتخاذ می‌شد. در مقابل، گروه دوم به صورت کلی بر روی موفقیت‌ها و شکست‌های قبلی متمرکز بود. نتیجه نهایی نشان داد که در روزهای پایانی تمرینات، عملکرد گروه اول به شکل خیره‌کننده‌ای بهبود یافته بود. نتیجه‌ای که حاصل تفکر و بحث پیرامون شکست‌های حاصل شده در مسیر کاری آن‌ها بود. محققین در گزارش نهایی خود بر این نکته تأکید داشتند که تجربه شکست، منجر به مدل‌های ذهنی غنی‌تری نسبت به تجربه موفقیت می‌گردد.

نکته بعدی که نقش مهم شکست در موفقیت‌های بعدی را اثبات می‌کند، ماهیت الهام‌بخش شکست است: «شکست یک بخش ضروری و الهام‌بخش از موفقیت می‌باشد». اگر تجربه موفقیت در کاری را داشته باشید، احتمالاً با شکست هم به خوبی آشنا هستید، چرا که موفقیت معمولاً با بیشتر از یک‌بار تلاش صورت می‌گیرد. شکست به ما کمک می‌کند تا ایده‌های جدید را امتحان نموده و یا به صورت کلان‌تر، نگرش خود را نسبت به موضوع تغییر دهیم. «توماس ادیسون»، پیش از این‌که در اختراع لامپ به موفقیت برسد، 1000 مرتبه شکست خورد. خانم «رولینگ»، هنگامی که نوشتن «هری پاتر» را آغاز نمود، به تازگی از شغل منشی‌گری خود اخراج شده بود و کتاب نخستش (هری پاتر و سنگ جادو)، دوازده مرتبه توسط ناشرین مختلف رد شد.

«وینستون چرچیل»، سیاستمدار مشهور انگلیسی می‌گوید: «موفقیت پس از یک شکست، درگیر شکستی دیگر شدن، بدون از دست دادن اشتیاق است». این جمله به خوبی نقش شکست در موفقیت‌های بعدی را نشان می‌دهد. جالب اینجا است که شکست می‌تواند ما را به افرادی جالب‌تر و با ذهن بازتر بدل نماید. به این فکر کنید که آیا چیزی بوده که آن را بخواهید و بدون معطلی به آن برسید. احتمالاً خاطره جذابی برایتان نبوده است. کشمکش، چالش و شکست‌های موجود در مسیر موفقیت، داستان موفقیت را جذاب می‌کنند و شما با به یاد آوردن آن‌ها، لبخندی بر لب خواهید آورد. هر باری که یک کارآفرین با شکست مواجه می‌شود، چیزی در مورد آنچه هست، چیزی که می‌خواهد و کارهایی که در تلاش‌های بعدی نباید انجام دهد، یاد می‌گیرد. در صورتی که موفقیت به آسانی قابل تحقق باشد، این مسائل دیگر مهم نخواهند بود.

بدون شکست، ما به یک فرد خسته‌کننده و حوصله سر بر تبدیل می‌شویم. هر چه بیشتر شکست بخورید، تجدید قوا کنید و خود را بهبود ببخشید، فرد بهتری خواهید شد. فردی را سراغ دارید که همواره همه‌چیز برای او بدون تلاش و کشمکش جواب داده باشد؟ معمولاً این دسته از افراد وجود خارجی ندارند! اما اگر هم باشند، بسیار خسته‌کننده خواهند بود، بدون هیچ تجربه و انگیزه‌ای برای موفقیت‌های بعدی، عاری از هر نوع نگرش و چشم‌انداز مبارزه با مشکلات و سختی‌ها.

در مجموع، این را در ذهن داشته باشید که شکست خوردن کاملاً طبیعی است. هرکسی شکست می‌خورد و این مسئله کاملاً پذیرفته شده است. دفعه بعدی که چیز جدیدی را شروع کردید، می‌خواهد یک رابطه عاشقانه باشد یا یک کسب‌وکار جدید، به خود اجازه دهید که شکست‌های فوق‌العاده‌ای داشته باشید، شکستی که به موفقیت جدید ختم خواهد شد.

 

شش داستان موفقیت و شکست‌های قبل از آن

اگرچه باید از شکست اجتناب نمود، اما باید این را بدانیم که شکست تنها یک مانع موقتی برای رسیدن به موفقیتی بزرگ و قابل‌توجه است. هرکسی در نقطه‌ای با شکست مواجه می‌شود، اما آنچه اهمیت دارد، چگونگی واکنش به آن و یادگیری از شکست است. در ادامه، داستان شش کارآفرین مشهور ارائه شده که سرشار از شکست‌های مختلف و چگونگی غلبه بر آن‌ها برای رسیدن به پیروزی است. این شش داستان، مثال‌هایی تمام‌عیار بوده که نشان می‌دهند چرا شکست هرگز نمی‌تواند مانع از دنبال نمودن رؤیاها شود.

 

1.       آریانا هافینگتون «Arianna Huffington»: فردی که توسط 36 ناشر رد شد.

آریانا هافینگتون، بنیان‌گذار وب‌سایت «هافینگتون پست» که در زمره یکی از ثروتمندان حوزه انتشارات آنلاین قرار دارد، در مسیر پیروزی خود بارها با شکست روبرو شد. باور این مسئله سخت است که یکی از مشهورترین نام‌ها در آثار منتشر شده آنلاین، زمانی توسط 36 ناشر رد شده باشد. در واقع با عرضه هافینگتون پست، نقدهای شدیدی در مورد کیفیت و پتانسیل آن وجود داشت، اما با تمامی این شکست‌های ظاهری، هافینگتون بر آن‌ها غلبه نمود و نام خود را به‌عنوان یکی از موفق‌ترین چهره‌های دنیای وب به ثبت رساند.

 

2.       بیل گیتس «Bill Gates»: کارآفرینی که شاهد ویران شدن اولین کسب‌وکار خود بود.

اگرچه بیل گیتس اکنون یکی از ثروتمندترین افراد جهان است، اما مسیر وی به سوی موفقیت، آنقدرها هم سر راست و مستقیم نبوده است. وی با شرکتی به نام «Traf-O-Data» به صحنه کارآفرینی پا گذاشت، شرکتی که پردازش و تحلیل داده‌های بزرگ را هدف قرار داده بود (چیزی شبیه نسخه اولیه «Big Data»). گیتس تلاش کرد تا این ایده را همراه با شریک تجاری خود، «پائول آلن» بفروشد. اما محصول آن‌ها جواب نداد و این یک فاجعه تمام‌عیار بود. با این حال، این شکست مانع از آن نشد که گیتس از بررسی فرصت‌های جدید صرف‌نظر کند و چند سال بعد، اولین محصول مایکروسافت خود را ساخت و یک مسیر جدید برای موفقیت‌های چشمگیر بعدی ایجاد نمود.

 

3.       جورج استینبرنر «George Steinbrenner»: فردی که یک تیم را ورشکست کرد.

پیش از این‌که استینبرنر با تملک «New York Yankees»، نامی در ورزش برای خود دست‌وپا نماید، در دهه 1960 میلادی مالک یک تیم بسکتبال کوچک به نام «Cleveland Pipers» بود. وی با مدیریت ضعیف خود، در سال 1962، این تیم را به ورشکستگی رساند. اما استینبرنر باز هم دست از تلاش بر نداشت و در دهه 1970، رهبری تیم نیویورک یانکیز را بر عهده گرفت. به نظر می‌رسید که شکست همچنان همراه او بود، زیرا این تیم در دهه‌های 1980 و 1990 میلادی هم اوضاع جالبی نداشت. با این حال، علی‌رغم ترس عمومی و انتقاد مردم از تصمیمات بحث‌برانگیز استینبرنر، در نهایت با هدایت او، تیم بازگشتی چشمگیر داشت و بین سال‌های 1996 تا 2003 میلادی، شش قهرمانی در سطح جهانی به دست آورد و به  یکی از سودآورترین تیم‌ها در لیگ برتر بیس‌بال آمریکا تبدیل شد.

 

4.       والت دیزنی «Walt Disney»: فردی که خلاقیت نداشت!

یکی از خلاق‌ترین نوابغ قرن بیستم، زمانی از یک روزنامه اخراج شد و به وی گفته شد که فاقد خلاقیت است. دیزنی که پشتکار بالایی داشت، اولین شرکت انیمیشن خود را به نام «Laugh-O-Gram Films» تأسیس نمود. وی 15000 دلار سرمایه برای شرکت خود جمع‌آوری نمود و در نهایت، پس از قطع همکاری شرکای خود، مجبور به تعطیل نمودن این شرکت شد. دیزنی درمانده و بی‌پول، به سمت هالیوود رفت و آنجا نیز انتقادات و شکست‌های بیشتری متحمل شد؛ تا این‌که در نهایت، چند فیلم کلاسیک او، به محبوبیت خیره‌کننده‌ای دست یافت.

 

5.       استیو جابز «Steve Jobs»: نوآوری که از شرکت خودش بیرون انداخته شد.

استیو جابز، به دلیل مجموعه بی‌پایان نوآوری‌هایش و البته به خاطر موفقیت پس از یک شکست بزرگ و تقریباً غیرقابل‌بازگشت، به عنوان یک کارآفرین ویژه به حساب می‌آید. وی در دهه سوم زندگی خود، وقتی اپل به یک غول بزرگ تبدیل شده بود، از سوی هیئت‌مدیره این شرکت اخراج شد. جابز جوان، بدون هراس از شکست، یک شرکت جدید به نام «Next» تأسیس نمود که در نهایت، تحت تملک اپل درآمد. وقتی بار دیگر وی به اپل بازگشت، جابز با تغییرات بزرگ و کوچک در این شرکت، ظرفیت فوق‌العاده خود را اثبات نمود.

 

6.       میلتون هرشی «Milton Hershey»: کسی که سه شرکت شکلات را به تعطیلی کشانید.

وقتی «میلتون هرشی» برای اولین بار شغل تولیدی شکلات خود را راه انداخت، نه‌تنها به شهرت نرسید که با شکست مفتضحانه‌ای مواجه شد. وی پس از اخراج از یک دوره کارآموزی، سه کسب‌وکار مرتبط با شکلات را به صورت مجزا شروع کرد و شاهد شکست خوردن هر سه آن‌ها بود. در آخرین تلاش، هرشی شرکت «Lancaster Caramel» را تأسیس نمود و با درس گرفتن از اشتباهات قبلی، به موفقیت رسید. وی با باور به رؤیای شکلات شیری برای تعداد زیادی از مردم، شرکت هرشی را تأسیس نمود و به یکی از مشهورترین نام‌ها در این صنعت تبدیل شد.

 

دفعه بعدی که شکست را تجربه می‌کنید، چه بزرگ باشد و چه کوچک، از این داستان‌ها الهام بگیرید. شاید به نظرتان برسد که شکست شما فرق دارد و عملاً به معنای پایان همه چیز است، اما به خاطر داشته باشید که مردان و زنان موفقی در دنیای امروز وجود دارند که تنها به این خاطر از موفقیت لذت می‌برند که تصمیم گرفتند تا تیرگی اجتناب‌ناپذیر شکست را پس بزنند. از اشتباهات خود درست بگیرید، فکر کنید و شکست را بپذیرید، اما بار دیگر سراغ شور و اشتیاق خود بروید و به پیگیری اهداف خود ادامه دهید، بدون توجه به این‌که چه پیش خواهد آمد.

 

چگونه شکست‌ها به موفقیت منجر می‌شود؟

الف) از اشتباهات خود درس بگیرید:

شکست ناشی از اشتباه، یک فرصت نادر و ارزشمند برای یادگیری است. در بدترین حالت، این اشتباه به شما یاد می‌دهد که چه کاری را انجام ندهید. با اشتباه کردن، مسیر را برای موفقیت بیشتر در آینده هموار می‌کنید. شما نباید از مرتکب شدن اشتباهات هراسی داشته باشید، البته مادامی که اشتباهات خود را تکرار نکنید. قطعاٌ بین وضعیت کنونی و موفقیت نهایی خود، اشتباهاتی به نسبت بیشتر از آنچه فکر می‌کنید، وجود دارد. اما اگر از هرکدام درسی بگیرید، نسبت به کسی که هرگز جسارت انجام کاری را ندارد، دانش و تجربه بیشتری به دست می‌آورید.

 

شکست چگونه میتواند پل پیروزی باشد

ب) شکست‌های خود را پنهان نکنید:

ما همه تمایل داریم که پیروزی‌های خود را به خوبی به یاد آورده و شکست‌های خود را فراموش کنیم. بررسی کارهایی که در آن‌ها ناکام بوده‌اید، بسیار مفید است. در مورد اشتباهات خود، با خودتان حرف بزنید. یک یادآور فیزیکی از شکست‌های خود را حفظ کنید. منظور این نیست که در شکست‌های خود غوطه‌ور شوید، بلکه آن‌ها را بپذیرید و برای آن‌ها به‌عنوان تجارب بسیار مهم زندگی، ارزش قائل شوید. حفظ یادآورهای فیزیکی شکست‌ها، همچنین به شما یادآوری می‌کند تا آن‌ها را تکرار نکنید. ما همیشه دقیقاً به خاطر نمی‌آوریم که چه چیزی منجر به یک شکست خاص می‌شود، بنابراین مهم است که به خود یادآوری کنیم.

 

ج) اجازه دهید که شکست، چیزی را به شما در مورد خودتان یاد دهد:

شناخت از خود، یکی از مهم‌ترین عوامل تحقق موفقیت است. چیزهای کمی هستند که به اندازه یک شکست خوب به ما درس بدهند. شکست شما به این معناست که شما جسارت دارید. به این معنا است که توانایی تحمل سختی‌ها را دارید. این مسئله نشان می‌دهد که ظرفیت رشد و پذیرش لازم برای چیزهایی که زندگی به سمت شما پرتاب می‌کند را دارید. فردی که شکست خورده، به معنای واقعی زندگی کرده است و این چیزی است که باید به آن افتخار کنید. اگر به شخصیت و قدرت خود باور دارید، احتمال موفقیت خود در آینده را به حداکثر رسانده‌اید.

 

د) اجازه دهید که شکست درهایی را برای شما باز کند:

اگرچه به نظر غیرمنطقی می‌رسد، اما بنا به تعریف،  شکست یک نتیجه برنامه‌ریزی شده است. شما را به سمت جاده‌ای می‌کشاند که در غیر این صورت از آن اجتناب می‌کردید. شما را به جایی می‌برد که در غیر این صورت نمی‌رفتید. چیزهای جدیدی اتفاق می‌افتند که هرگز به آن‌ها به‌عنوان نوعی فرصت فکر نمی‌کردید. بنابراین، به فرصت‌هایی توجه کنید که شکست‌ها در مسیر شما قرار می‌دهند. فرصت‌های زیادی وجود دارند، اما شما باید نگاه بازی نسبت به آن‌ها داشته باشید.

 

ه) شکست نقطه مقابل موفقیت نیست:

شکست‌ها بخشی از فرآیند موفقیت هستند. متضاد موفقیت، بی‌احساسی است، بی‌تفاوتی و بی‌علاقگی نسبت به انجام کار و تجربه‌های جدید. افرادی که بیشترین شکست‌ها را داشته‌اند، بیشتر از بقیه موفق می‌شوند. آیا می‌دانید چرا؟ بسیار ساده است، زیرا آن‌ها نسبت به بقیه تلاش بیشتری انجام می‌دهند. فرض کنید در یک مسابقه با رقبای فراوان شرکت کرده‌اید. اگر زیاد بازی کنید و فارغ از شکست یا پیروزی، هر دفعه بهتر از قبل بازی کنید، در نهایت در صدر قرار خواهید گرفت. اما اگر در شکست اول بازی را رها کنید، مطمئن باشید که هرگز آن را تکرار نمی‌کنید و نتیجه محتوم این قضیه، عدم موفقیت در مسابقه است.

  

مرجع: «Bustle» و «Entrepreneur»

پست الکترونیکی شما انتشار پیدا نمی کند.

ما را دنبال کنید

All Right Reserved for NanoMatch 2017 ©

 info@nanomatch.ir

 

Design By OWLS Group

پائولو کوئلیو می گوید: “تنها یک چیز وجود دارد که یک رویا را غیر ممکن می کند و آن ترس از شکست است.”

ترس از شکست یکی از بزرگ ترین کابوس های بشر از گذشته تا امروز بوده است، بسیاری از افراد از شکست متنفر هستند چون آن را مقابل موفقیت، رشد، پیشرفت و کمال می دانند و به همین دلیل با چشیدن طعم تلخ آن دچار ناامیدی شده و دست از تلاش می کشند.

اما اگر شکست واقعا نقطه مقابل موفقیت است پس باید گفت افراد موفق دنیا هرگز رنگ شکست را به خود ندیده اند! اما آیا این ادعا حقیقت دارد؟ برای پاسخ به این سوال کافیست برگ های تاریخ را ورق بزنیم …

دنیس ویتلی می گوید:

“شکست باید معلم ما باشد … عدم موفقیت نوعی تاخیر است نه شکست. یک انحراف موقتی است نه یک بن بست نهایی. تنها زمانی که هیچ چیزی نگوییم، هیچ کاری نکنیم و هیچ چیزی نباشیم می توانیم از شکست جلوگیری کنیم!”شکست چگونه میتواند پل پیروزی باشد

بی شک بدون شکست حرکت به جلو وجود نخواهد داشت در حالی که با شکست خوردن در زندگی است که می توانیم در نهایت به جایی که واقعا به آن تعلق داریم برسیم، زیرا شکست یک وضعیت موقتی است اما تسلیم شدن در برابر آن می تواند به شکست واقعی منتهی شود.

بسیاری از ما از شکست هیولایی ترسناک ساخته ایم حال آن که از نظر دانشمند مشهوری همچون ادیسون ناکامی یک امر کاملا طبیعی در زندگی بشر است، آن جا که می گوید:

“تو به من یک مرد کاملا راضی و موفق نشان بده تا من یک شکست را به تو نشان دهم.”

کلمه شکست اگرچه در ابتدا بار منفی به همراه دارد اما اگر از ترس های خود عبور کنیم شکست می تواند همانند یک راهنما جهت درست در مسیر موفقیت را به ما نشان دهد، کافیست به شکست نه به عنوان عامل بازدارنده بیرونی موفقیت، بلکه به عنوان بخش جدایی ناپذیر روح خود نگاه کنیم که برای پیشرفت به آن نیاز خواهیم داشت.

شکست مقدمه پیروزی است به انگلیسی : failure is the pillar of success

الیزابت گیلبرت – نویسنده مشهور – می گوید:

“شما می توانید ارزش خود را با فداکاری هایی که در مسیر انجام داده اید بسنجید اما حق ندارید آن را با تعداد موفقیت یا شکست های خود تعیین کنید.”

این طور نیست که در ابتدای زندگی به ما نقشه راه دقیقی داده شود که با پیروی از آن همواره و در همه زمینه های زندگی موفق عمل کنیم و هرگز طعم شکست را نچشیم بلکه این ما هستیم که در طول مسیر زندگی به مرور  این نقشه را کامل خواهیم کرد، پس بیایید در این سفر پر فراز و نشیب با خودمان مهربان تر باشیم چرا که ما هرگز جواب همه سوال ها را نداریم و نخواهیم داشت.

همانند آدم چشم بسته ای که در یک هزارتو قرار گرفته و از او می خواهند راه خروج را پیدا کند ما نیز برای پیدا کردن راه خروجی در هزارتوی زندگی خود چه در زمینه کسب و کار و غیره گاهی لازم است آزمون و خطا انجام داده، به بن بست برسیم و در نهایت راه خروجی را بیابیم، این بن بست ها به معنای پایان نیست بلکه به ما می گوید این مسیر را علامت گذاری کن که این راه تو نخواهد بود!

واقعیت شگفت انگیز درباره موفقیت آن است که مسیر پیدا کردن کلید موفقیت از میان اشتباهات ما می گذرد، از دل شکست های ما.

ناپلئون هیل می گوید:

“هر سختی، هر ناکامی، هر دل شکستگی با خودش دانه پر خیر و برکت به همان اندازه یا بزرگ تر دارد.”

در میان ما افرادی هستند که بسیار سریع تر از دیگران می توانند از شکست ها عبور کنند و در آن ماندگار نشوند اما مهم تر این است که از این ناکامی تجربه با ارزشی برای فرد باقی بماند.

موفقیت در واقع تحقق رو به جلوی یک ایده ارزشمند است. رو به جلو به معنای آن است که موفقیت یک فرایند است نه مقصد، موفقیت چیزی است که در طول مسیر و به مرور آن را تجربه می کنیم، شکست نیز به همان اندازه تدریجی است.

در واقع تفاوت بین شکست و پیروزی بسیار ظریف است و گاهی حتی نمی توانیم آن ها را از هم تشخیص دهیم زیرا موفقیت حقیقی در واقع در همین اشتباه کردن ها، بازگشت به عقب و در پیش گرفتن مسیرهای درست تر شکل می گیرد.

آن چه در نگاه بسیاری از ما به عنوان شکست تلقی می شود در نظر افراد موفق جهان درس های موفقیت نامیده می شود، آن ها شکست را به عنوان “نیروی کمکی برای یادگیری از طریق موانع مکرر” می شناسند.

افراد بسیاری هستند که موفق نمی شوند زیرا شکست را با ارزش های درونی خود مرتبط کرده اند، آن ها بعد از افتادن هرگز برای بلند شدن تلاش نمی کنند و نمی دانند که میان شکست و موفق نشدن تفاوت زیادی وجود دارد.

موفق نشدن یعنی تلاش کردن برای چیزی و در نهایت رسیدن به این درک که آن روش درست کار نمی کند اما شکست واقعی به معنای دست از تلاش کشیدن و تسلیم شدن است.

بسیاری از افراد نیز هستند که موفقیت را با پیروزی های مکرر و کمترین تعداد شکست تعریف می کنند در حالی که یک فرد تنها در صورتی موفق می شود که بتواند از شکست های مکرر زندگی درس گرفته و این درس ها قدم های درست او به سوی موفقیت را ممکن خواهند کرد.

چرچیل درباره مفهوم موفقیت این گونه می گوید که:

“موفقیت در حقیقت به معنای رفتن از یک شکست به شکست دیگر بدون از دست دادن اشتیاق است.”

و انیشتین درباره مفهوم شکست این گونه گفته است که:

“شکست در واقع موفقیت در حال پیشرفت است!”

شاید برای بسیاری از ما پیش آمده که از خودمان پرسیده باشیم چرا هر فرد، هر شرکت یا هر گروهی که به دنبال موفقیت است باید در مقطعی از زمان شکست بخورد تا به پیروزی برسد؟ چرا می گویند شکست بذر رشد و پلی برای موفقیت است؟

شکست می تواند به دو شکل عمل کند: یا جاده ای شود برای ناامیدی و تسلیم یا تخته پرشی شود برای رشد و پیشرفت و آن چه از شکست حاصل می شود کاملا به شخص یا شرکتی که به آن نقطه رسیده بستگی دارد.

زمانی که هیچ چیز طبق برنامه پیش نمی رود ناامید شدن و از دست دادن انگیزه آسان ترین کاری است که می توان انجام داد اما نه بهترین کار!

ما می توانیم از شکست به عنوان مکانیسمی برای تنظیم مجدد چشم انداز خود، ایجاد یک تغییر ذهنی و یا شروع یک مسیر جدید استفاده کنیم. عدم موفقیت برای تغییر لازم است وگرنه نشستن با خیال آسوده کنار ساحل هیچ حرکت خاصی ایجاد نخواهد کرد.

شکست شبیه پینه دست است، لایه محافظی که با ضربات محکم و کار زیاد به دست ها بسته می شود که اگرچه چندان خوشایند نیست اما به اندازه دست های نرم و حساس نیز آسیب پذیر نخواهد بود.

شکست نیز مانند پینه پوست ما را کلفت می کند به طوری که می توانیم بدون ترس وارد بزرگ ترین رقابت های زندگی خود شویم.

داشتن تواضع و صداقت به چالشی در دنیای کسب و کار امروز تبدیل شده است. بی شک زمانی که معاملات یکی پس از دیگری با موفقیت پیش رفته و تجارت همواره در حال رشد باشد افراد زیادی سرشان بزرگ خواهد شد!

موفقیت های پی در پی اگر به معنای از دست ندادن باشد ممکن است عدم صداقت را در انسان ها پرورش داده و افراد را به برده های موفقیت تبدیل کند که هر کاری انجام خواهند داد تا در راس شهرت و قدرت باقی بمانند.

در این شرایط دوستی ها و شراکت های سالم خراب می شود، درگیری های خانوادگی افزایش می یابد و همه آن چه ذهن افراد به آن توجه دارد افزایش رقم حساب بانکی خواهد بود، در حالی که شکست ما را فروتن می کند و از دست دادن ها ما را کنترل کرده و به ما یادآوری می کنند که از کجا آمده ایم.

یک کارآفرین کسی است که هر روز با چالشی جدید روبرو می شود که هرگز قبلا درباره آن چیزی نمی دانسته و هر لحظه لازم است به دنبال کسب دانش بیشتر باشد، شکست این دانش اندوزی را تسریع کرده و ما را برای همه وقایع غیر منتظره ای که به عنوان یک کارآفرین در پیش رو داریم آماده می کند.

شکست کلید موفقیت است و بزرگ ترین مشاهیر تاریخ دستاوردهای خود را مدیون تبدیل ناکامی ها به رشد و پیشرفت می دانند، اما سوال مهم این است: چگونه می توان شکست را به پیروزی تبدیل کرد؟

بسیاری از افراد موفقیت و شکست را دو نقطه مقابل به هم می دانند که خودشان بین این دو گیر  افتاده و تلاش آن ها تنها به یکی از این دو منتهی خواهد شد، با تغییر دادن این مدل موافق هستید؟!شکست چگونه میتواند پل پیروزی باشد

مدل جدید موفقیت و شکست را این گونه تعریف کنیم که این دو نه در نقطه مقابل هم بلکه در کنار هم قرار دارند، موفقیت را اگر به عنوان هدفی در زندگی در نظر بگیریم شکست تنها راه رسیدن و لازمه آن است.

با توجه به این که هرچه تعداد شکست های ما بیشتر باشد، تجربه های بیشتری به دست آورده و احتمال موفقیت ما نیز افزایش خواهد یافت، پس ترس از شکست های مکرر معنا ندارد، با این دیدگاه حتی در ناکامی ها نیز موفق خواهیم بود.

از “نه” شنیدن ناراحت نشوید زیرا هرچه “نه” های بیشتری بشنوید در آینده افراد بیشتری به شما “بله” خواهند گفت.

طبیعی است که موفقیت ها باعث هیجان و خوشحالی شوند اما اگر باور داشته باشیم رمز موفقیت در افزایش شکست ها است بی تردید با هر شکست نیز احساس شادی خواهیم داشت.

بنابراین این بار اگر کسی شما را نادیده گرفت یا جواب رد به سینه شما زد به جای آن که زانوی غم بغل بگیرید خودتان را به کافی شاپ دعوت کرده و در آرامش قهوه ای بنوشید، چون یک قدم دیگر به موفقیت نزدیک شده اید.

اگر شکست وسیله نقلیه رسیدن به موفقیت باشد شجاعت بی شک سوخت آن است، بسیاری از افراد موفق نیز شجاعت را به عضله ای تشبیه کرده اند که پیوسته باید از آن استفاده کرده و آن را ورزش دهیم تا تقویت شود.

نقطه مقابل شجاعت ترس است که باعث می شود از این عضله استفاده نکرده و به مرور ضعیف شود. بنابراین برای موفق شدن لازم است با ترس های خود روبرو شوید تا شجاعت و اعتماد به نفس شما نیز تقویت شود.

برگ های تاریخ پر است از نام افراد بزرگ و مشهوری که در دل شکست های مکرر به سمت موفقیت گام برداشته اند، از جمله:

والت دیزنی مردی که نامش با صنعت کارتن و انیمیشن عجین شده است، شاید باورتان نشود اما او در سال 1919 زمانی که برای روزنامه کار می کرد به دلیل نداشتن تخیل و ایده های خلاقانه از کارش اخراج شد و کمتر از سه سال بعد شرکت لفوگرام را تاسیس کرد اما به دلیل مشکلات مالی با ورشکستگی روبرو شد.

ناکامی های اولیه زندگی دیزنی مانع حرکت او نشد، بلکه این شکست ها نفس او را کنترل کردند و اساس موفقیت های او را پایه ریزی کردند و هنگام تاسیس شرکت دیزنی برای هموار کردن مسیر موفقیت به کمکش شتافتند.

دیزنی و کمپانی اش توانست زندگی میلیون ها نفر در سراسر دنیا را لمس کند، بی شک اگر دیزنی تسلیم شکست هایش شده بود دنیای امروز بسیار متفاوت بود.

همه ما می دانیم ادیسون معروف که روشنایی را به زندگی میلیاردها نفر هدیه کرده برای اختراع لامپ هزاران بار شکست خورد اما هرگز تسلیم نشد.

جالب است بدانید ادیسون در کودکی توسط معلم ها به عنوان فردی کند ذهن که قدرت یادگیری ندارد شناخته شده بود و در جوانی به دلیل عدم کارایی تولیدی از دو شغل اخراج شد، او همان کسی است که امروز حدود 1093 اختراع به نام او ثبت شده است.

بسیاری از افراد هنری فورد را به عنوان بنیان گذار کمپانی بزرگ فورد موتور که از موفق ترین شرکت های اتومبیل سازی در تمام دوران است می شناسند اما آن چه از آن خبر ندارند شکست های متعددی است که فورد در زندگی با آن ها دست و پنجه نرم کرده است.

او در اولین کسب و کار خود شکست خورد و بیش از پنج بار طعم ورشکستگی را چشید اما هرگز تسلیم نشد، به همین دلیل است که امروزه فورد را نه به دلیل تعداد شکست هایی که داشته بلکه به دلیل موفقیت بزرگ او می شناسیم.

هنری فورد انقلابی عظیم در صنعت خودرو ایجاد کرد که اگر مانند بسیاری از افراد شکست را قبول می کرد هرگز این اتفاق نمی افتاد.

استیون کینگ نویسنده مشهوری است که بسیاری از رمان هایش تاکنون به فیلم تبدیل شده و در سراسر دنیا طرفداران زیادی دارد اما آیا می دانستید اولین رمان این نویسنده 30 بار توسط انتشارات مختلف رد شده است؟!

این نویسنده که کودکی اش را با سختی و تحقیر گذرانده و در دوران جوانی با فروش داستان های کوتاه به مجلات امرار معاش می کرده تا به امروز حدود 50 رمان خلق کرده که بیش از 350 میلیون نسخه از آن ها در دنیا به فروش رسیده است.

منابع: medium – thebalancesmb – wanderlustworker

فال حافظ

متن عاشقانه متن زیبا آهنگ تولدت مبارک

صفحه اصلی تبلیغات تماس با ما درباره ما

مطالب بخش سلامت و پزشکی سایت کوکا فقط جنبه اطلاع رسانی و آموزشی دارند. این مطالب توصیه پزشکی تلقی نمی شوند و نباید آنها را جایگزین مراجعه به پزشک جهت تشخیص و درمان کرد.

© کپی بخش یا کل هر کدام از مطالب کوکا برای تمامی وب سایت ها به هر نحو غیر مجاز می باشد.
هر گونه کپی برداری از محتوای سایت کوکا پیگرد قانونی دارد.
استفاده از مطالب سایت کوکا در سایت های خبر خوان و دارای آی فریم نیز اکیدا ممنوع است.

پورتال جوانان ایرانی

شیرین‌ترین پیروزی آنی است که دشوارتر بوده باشد. آن پیروزی که عمیقاً به آن دست یابید و به خاطرش با هر آنچه که دارید بجنگید و بخواهید همه چیز را تا لحظه نزدیک شدن به موفقیت در میدان نبرد رها کنید.

جامعه به شکست پاداش نمی‌دهد و شکست‌های زیادی را هم پیدا نمی‌کنیم که در کتاب‌های تاریخی ثبت شده باشند. استثناها آن شکست‌هایی هستند که پُلی برای موفقیت‌های آتی شده باشند. داستان توماس ادیسون هم یکی از آنهاست که یکی از مهمترین کشفیات او اختراع لامپ برق بوده است که قبل از رسیدن به نمونه موفق، ۱۰۰۰ مرتبه امتحان کرد. یک گزارشگر از ادیسون می‌پرسد، «۱۰۰۰ مرتبه شکست خوردن چه حسی دارد؟» و ادیسون اینطور پاسخ می‌دهد، «من ۱۰۰۰ بار شکست نخوردم، لامپ برق اختراعی بود که ۱۰۰۰ مرحله داشت.»

برای خیلی‌ها شکست یک کمبود به شمار می‌رود. این طرز تفکر مثل خیلی چیزهای دیگری که درمورد آنها اشتباه فکر می‌کنیم، نادرست است. اشتباه کردن نه تنها یک حقارت فکری نیست بلکه ظرفیت اشتباه کردن برای شناخت انسان الزامی است.شکست چگونه میتواند پل پیروزی باشد

بهترین معلم زندگی

 

وقتی نگاه دقیق‌ترین به بزرگ‌ترین متفکران تاریخ می‌اندازیم، می‌بینیم که میل به شکست خوردن اصلاً فکر جدید یا غیرعادی نیست. از علایق آگوستین، داروین و فروید تا اسطوره‌های ورزشی و تجاری امروز، شکست ابزاری قدرتمند برای رسیدن به موفقیت است.

شکستها بزرگ‌ترین معلمین زندگی هستند اما متاسفانه بیشتر افراد و مخصوصاً فرهنگ‌های محافظه‌کار تمایلی برای تجربه آن ندارند. درعوض آنها انتخاب می‌کنند که محافظه‌کارانه‌تر عمل کرده و هر بار همان انتخاب‌های مطمئن‌تر را دوباره و دوباره تکرار می‌کنند. آنها با این باور رفتار می‌کنند که اگر موجی ایجاد نکنند هیچ توجهی را به خودشان جلب نمی‌کنند؛ هیچکس بخاطر شکست خوردنشان سر آنها داد نمی‌زند چون هیچوقت بیشترین تلاششان را برای کاری که ممکن است شکست بخورد (یا موفق شود) به کار نمی‌گیرند.

اما در اقتصاد دنیای امروز، بعضی سرمایه‌داران و کارآفرینان دیگر ترسی از شکست ندارند و به استقبال آن می‌روند. براساس یک مقاله جدید، شرکت‌های بسیاری گزارش موفقیت‌ها و شکست‌های کارکنان را ارزیابی می‌کنند زیرا اعتقاد دارند آنهایی که دچار شکست می‌شوند، از جنگ جان سالم به در برده و الان تجربه‌ای باارزش با خود دارند.

سریع‌ترین راه به سمت موفقیت نداشتن ترس دربرابر شکست است. رهبران و مدیران برای اینکه کارشان را درست انجام دهند، موفق شوند و شرکت‌هایشان را در عرصه رقابت نگه دارند، می‌بایست هر روز محدوده خود را بزرگتر کنند. آنها باید ایده‌ها، برنامه‌ها، سخنرانی‌ها، توصیه‌ ها، تکنولوژی، محصولات، رهبری، صورتحساب‌های خطرساز و ریسکی ارائه دهند.  و همه اینها را باید بدون هیچ ترسی عرضه کنند–بدون ترس از شکست، طرد شدن یا تنبیه.

دست یافتن به توانایی‌ها

 

وقتی با این طرز فکر درمورد دیگران فکر کنیم، پیشگامان، مخترعین و مکتشفین را در ذهنتان تجسم کنید: آنها شکست را به عنوان قدمی برای رسیدن به موفقیت در آغوش می‌کشند.

اما لازم نیست روی بند راه بروید، قله اورست را فتح کنید یا برای رسیدن به این طرز فکر نابینا را شفا دهید. وقتی پاداش موفقیتی بزرگ باشد، استقبال کردن از شکست احتمالی رمز وارد شدن به چالش‌های مختلف است، چه با شروع یک کار جدید بخواهید زندگی‌تان را از نو بسازید یا اینکه برای داشتن رابطه‌ای عمیق‌تر به خودتان اجازه اعتماد کردن به فردی دیگر را بدهید.

برای رسیدن به هر هدف باارزش، باید ریسک کنید. توصیه‌ای که در برخورد با ریسک‌ها ارائه می‌شود ساده و سرراست است: باید تصمیم بگیرید این هدف ارزش آن ریسک را دارد یا نه. اگر دارد، دیگر نباید نگران باشید.

البته ریسک‌هایتان باید حساب‌شده باشد؛ نباید چشم‌بسته دل به دریا بزنید و امید بهترین نتیجه را داشته باشید. رسیدن به هدف یا دست‌کم به کار گرفتن همه تلاشتان نیازمند آماده‌سازی، تمرین و دانستن مهارت‌ها و داشتن توانایی‌های لازم است.

به دست آوردن طرز فکر بی‌باکانه

 

یکی از بزرگترین رازهای موفقیت عمل کردن در منطقه توانایی‌هایتان اما بیرون از منطقه امن‌تان است. بااینکه ممکن است با شکستی بزرگ روبه‌رو شوید، اما امکان پیروزی بزرگ هم برایتان وجود دارد–و به همین دلیل است که ریسک و شجاعت بزرگ پیش‌زمینه آن است. در هر دو حال، درمورد توانایی‌ها، استعدادها و راهکارهایتان بهتر فهمیده و برای چالش بعدی خودتان را قوی‌تر خواهید کرد.

اگر به نظرتان خطرناک می‌آید، باید بگوییم بله، ممکن است اینطور باشد. اما راه‌هایی برای راحت‌تر به دست آوردن این طرزفکر بی‌باکانه وجود دارد. اولین آن این است که آگاهانه رویکردی مثبت داشته باشید تا با هر چه هم که روبه‌رو شدید، بتوانید درس‌های آن تجربه را گرفته و به جلو رفتن پیش روید.

۲۳ خرداد, ۱۳۸۷

۲۵ خرداد, ۱۳۸۷

۲۳ خرداد, ۱۳۸۷

good.

مرسی مطلب جالب و مفیدیه

مطلب جالبی بود

bazam mesle hamishe khob bod…..

عالی

به نظر من باید از ترس ترسید

سلام. بله موافقم.

جسور ، قدرتمند ، گاهی گستاخ

فقط باید خودت باشی و سعی کنی خود ( خودت ) رو به سر حد کمال برسونی.

شکست یکی از پلهای موفقیت من بوده که من بعد از عبور از اون متوجه شدم که این مسئله باید اتفاق میفتاد چون موفقیت اونور پل بوده و الان خدا رو شکر میکنم که ازش نترسیدم و عبور کردم

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دیدگاه

نام *

ایمیل *

وبسایت

شکست چگونه میتواند پل پیروزی باشد

دنبال کردن

سلامتی و بهداشت

پیشگیری از بیماریهای قلبی

۲۱ خرداد, ۱۳۸۷

سلامتی و بهداشت

آپاندیسیت : نشانه ها علل و روشهای درمان

۷ خرداد, ۱۳۸۷

ازدواج و خانواده

کنار آمدن با طلاق والدین

۱۶ مرداد, ۱۳۹۰

سلامتی و بهداشت

تخمک گذاری و قاعدگی

۲۱ خرداد, ۱۳۸۷

روشهای موفقیت

پیش از صحبت کردن فکر کنید

۲۳ خرداد, ۱۳۸۷

چطور کسی که عاشقش بودید را فراموش کنید

بررسی خودارضایی از نقطه نظر علمی

تنفر از والدین: چرا برخی فرزندان از والدین خود متنفر میشوند؟

وقتی مردی شما را بخواهد…

عشق یکطرفه: کسی را دوست دارید که دوستتان ندارد؟

بیشتر

مد و مسائل زندگی

چه مدل لباس‌هایی را در هنگام ورزش کردن نباید پوشید؟

۲۸ اسفند, ۱۳۹۸

مد و مسائل زندگی

نکات مهم برای لباس پوشیدن در یک دورهمی دوستانه که هر خانم باید بداند

۲۸ اسفند, ۱۳۹۸

تغذیه و تناسب اندام

۷+۱ ماده غذایی که باعث افزایش وزن می شوند

۳ اسفند, ۱۳۹۸

ازدواج و خانواده

۳ راه زیبا برای بیان عشق به کسی که دوستش داریم

۳ اسفند, ۱۳۹۸

روشهای موفقیت

۳ اصل مهم برای دستیابی به موفقیت در زندگی با الگو گرفتن از دانشمندان

۳ اسفند, ۱۳۹۸

مد و مسائل زندگی

۹+۱ جفت کفش ضروری که باید در کمد هر زنی باشد

۳ اسفند, ۱۳۹۸

مد و مسائل زندگی

معرفی ۵ کتاب ایرانی برتر از میان صدها اثر داستانی برگزیده جهان

۳ اسفند, ۱۳۹۸

تغذیه و تناسب اندام

آشنایی با مهم ترین دانه های روغنی و فواید هریک از آنها برای بدن

۳۰ دی, ۱۳۹۸

تغذیه و تناسب اندام

گیاهخوار در برابر گوشت خوار، کدام رژیم برای بدن سالم تر است؟

۳۰ دی, ۱۳۹۸

مد و مسائل زندگی

۱۱ نکته مهم برای انتخاب لباس های با کیفیت

۴ آذر, ۱۳۹۸

مد و مسائل زندگی

۷ ویژگی مهم که یک ساعت مچی را به بهترین ساعت برای انتخاب تبدیل می‌کند

۴ آذر, ۱۳۹۸

مد و مسائل زندگی

۱۰ روش تضمین شده انتخاب کفش استاندارد برای پیاده‌روی های طولانی

۴ آذر, ۱۳۹۸

مد و مسائل زندگی

۶ توصیه جالب برای گذراندن یک تعطیلات تابستانی فراموش نشدنی

۲۷ فروردین, ۱۳۹۸

مد و مسائل زندگی

۸ دلیلی که به شما می گوید چرا انسان ها به شعر احتیاج دارند

۲۷ فروردین, ۱۳۹۸

سلامتی و بهداشت

علائم گردن درد، روش های خانگی درمان گردن درد

۳۰ بهمن, ۱۳۹۷

مد و مسائل زندگی

کاربردی‌ترین لباس‌هایی که در هر فصلی از سال به آن نیاز دارید

۲۷ بهمن, ۱۳۹۷

روشهای موفقیت

۱۰ ترفند طلایی که به رشد کسب و کار شما کمک خواهد کرد

۲۷ بهمن, ۱۳۹۷

مد و مسائل زندگی

مواد لازم برای داشتن یک استایل خاص و متفاوت مردانه در فصل زمستان

۲۷ بهمن, ۱۳۹۷

مد و مسائل زندگی

مهم ترین اصول قبل از گرفتن جشن تولد برای دختر بچه‌ها

۲۷ بهمن, ۱۳۹۷

روشهای موفقیت

۱۰ گام ساده برای خودشناسی و موفقیت در زندگی فردی

۲۷ بهمن, ۱۳۹۷

کلیه حقوق سایت برای مردمان محفوظ است . استفاده غیر تجاری مطلب همراه با ذکر منبع و لینک مجاز می باشد.

وبلاگ زن امروزی – سبک زندگی، آموزش تخصصی و اخبار

شاید شما هم این جمله را بارها شنیده باشید که می گویند: شکست پل پیروزی است . اما آیا واقعا این گونه است؟ و اساسا این جمله چه معنایی دارد؟

به گزارش بانکی دات آی آر، این گفتار پند آموز شاید تنها در جهت دلداری دادن در پی یک شکست ، ابراز می شود . چرا که شکست ، همواره توقف و بازگشت به عقب را به همراه می آورد و این یعنی به تاخیر افتادن تحقق اهدافمان,. شکست ، شکست است اما در حقیقت این گفتار به چیز دیگری اشاره دارد .

هنگام بروز هر نوع شکستی ، همه ما خشمگین و سر خورده می شویم و در اوج خشم ، همیشه در پی یافتن مقصر و خطا کار هستیم  در همین لحظه و همین مکان اگر بتوانیم بر احساسات خود غلبه کنیم و همین جا و بدون دخالت عوامل خارجی تنها و تنها عادلانه فکر کنیم و عوامل شکستمان را بی طرفانه تعیین کنیم ، به بزرگترین پیروزی زندگیمان دست یافته ایم. دستاورد های این موفقیت عظیم، اگر در همان موقعیت هم به کارمان نیاید، می تواند افق های موفقیت های بعدی را به روی ما بگشاید و کمک کند تا بتوانیم به موفقیت های بعدی دست یابیم. این قانون تنهایک تبصره دارد

_هنگامی که از شکست های زندگی درسی گرفتی هرگز آن را فراموش نکن و اشتباهاتت را تکرار نکن.شکست چگونه میتواند پل پیروزی باشد

این تبصره طلایی می تواند در تحقق تمامی اهداف و آرزو های ما راهگشا باشد؛ به شرط آنکه به درستی ضرورت آن را درک کنیم.

بزرگترین اشتباهی که ممکن است هر انسانی در هنگام بروز شکست ، از خود نشان دهد مقصر جلوه دادن دیگران و فرار از واقعیت هاست. در این مرحله، حتی اگر به آرامش هم برسیم نمی توانیم با اطمینان در مسیر آینده گام برداریم چرا که قطعا در صورت بروز شرایط مشابه ، با شکستی قطعی، مواجه خواهیم شد.


پل معلق مشگین شهر

پل معلق پیرتقی یکی از بلند ترین پل های معلق ایران

ایده زن ایرانی که مورد تحسین جهانیان قرار گرفت

این که ما مسئولیت خطاهای خود را بپذیریم، به هیچ عنوان به معنی سرزنش و آزار دادن خودمان نیست بلکه به این معنی است که باید واقع بین بود و در هر حالتی در کنار مشاهده عوامل خارجی بروز مشکلات، به اشکالات و خطا های خودمان هم توجه کنیم.

اگر خواهان روزگار بهتریم باید مومنانه تلاش کنیم. باید موفقیت را به دست آورد. توفیق هرگز و هرگز و هرگز، نشانی خانه تنبلان را نخواهد گرفت و در خانه خوابیدگان را به صدا در نخواهد آورد.

پی موفقیت باید با تلاش و تکاپو دوید. حتی از زمین خوردن هم نهراسید بلکه حتی باید از شکست، راهی به سوی پیروزی باز کرد.

شکسپیر معتقد است موفقیت هایی که نصیب بشریت شده، عمدتا در میان تحمل و شکیبایی بوده است و جز این هم نیست. مطمئن باشید اگر ادیسون، در همان روزهای اول که پی کشف و اختراع بود، با اولین و دومین و صدمین شکست، از میدان به در می شد، هرگز، نامش با روشنایی گره نمی خورد.

اگر بل با اولین آزمون به خطا رسیده، دست از تلاش می کشید، نمی توانست ارتباطات جهانی را با نام خود، عجین کند. اگر برادران رایت اولین بار که فکر پرواز به ذهنشان رسید به پاهای خود نگاه می کردند و می پذیرفتند میان دست و پای آنان و بال پرندگان تفاوت بسیار است، پرواز سهم آنان نمی شد و اگر همه مخترعان پی تلاش نمی رفتند، ما درست همان جایی بودیم که اجداد ما در هزاران نسل پیش بودند. اما تلاش و تکاپوست که موفقیت می آورد و الا چنان که می گویند جایی که هیچ تلاش و زحمتی وجود ندارد، هیچ نقطه قوتی هم وجود نخواهد داشت.

پس برای یافتن نقاط قوت و گره زدن آن ها با هم باید تلاش کرد تا موفقیت ها یکی از پی دیگری از راه برسند و جامعه را و آحاد آن را به سوی روزگار پر رونق تر پیش ببرند. پس بپذیریم، باید تلاش کنیم. برای جهت دادن تلاش و خسته نشدن هم باید اراده کنیم. چه به گفته «شاتو بریان» یک اراده خم نشونده، بر همه چیز، حتی بر زمان هم غالب می آید.

منبع: Banki.ir

مطلب قبلی

آثار منفی تنبیه بدنی فرزندان

مطلب بعدی

آیا می دانید روبان‌های رنگی هر کدام نماد چه بیماری هستند ؟

هنر درست خرج کردن

رسیدن به آرامش با قانون بالن

هنر فکر نکردن!!

تعادل بین زندگی و کار با مدل رنگین کمان

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

برای نظر سنجی بعدی، نام، ایمیل، و وب سایت خود را در این مرورگر ذخیره کنید.

فروشگاه

فیلم و صدا

مشاغل خانگی

آشپزخانه

بهداشت زنان

کودک

صنایع دستی

سوپرمارکت

شکست چگونه میتواند پل پیروزی باشد

وبلاگ

برنامه ریزی

مسابقه

عطارخانه

آموزش

دهکده مهربانی

فروشنده شو

آگهی

مادر و نوزاد

مد و زیبایی

بانوی برتر

سبک زندگی

می گویند شکست پل پیروزی و رسیدن به موفقیت در زندگی و همچنین موفقیت در کار است؛‌ درست است اما شکست گاهی می تواند به احساسات انسان لطمه بزند و انسان را از رحمت خداوند ناامید کند. پس باید روش غلبه بر شکست و احساسات ناشی از آن را فرا گرفت.

زمانی که به پیروزی و موفقیت در زندگی نرسیم؛ شکست خورده ایم. این معنای لغوی کلمه مورد بحث است اما معنایی که در دل هر شخص وجود دارد، اندکی متفاوت است. شاید امروز در کار، مرتکب اشتباهی شده باشید، شاید در هنگام خرید در یک فروشگاه، یکی از اقلام را جا انداخته باشید؛ همه ما مرتکب اشتباه می شویم، اشتباهات وزنه هایی را یدک می کشند که میزانشان را کوچک یا بزرگ می کنند. به میزان اندازه وزنه ها، می توان گفت شکست و یا اشتباه ما نیز بزرگ یا کوچک بوده است.

اگرچه، زمانی از کلمه شکست استفاده می کنیم که در خصوص موارد بزرگتر سخن می گوییم؛ برای مثال وقتی که شخصی را از خود ناامید کرده ایم، یا مهم تر از آن، خود را ناامید کرده ایم. وقتی انسان تمام تلاشش را به کار گیرد و با امیدواری مشغول به انجام کاری شود و در نهایت باز هم با شکست رو به رو شود، می توان گفت پایه های اعتماد به نفس او لرزان خواهند شد.

گاهی تمام سرمایه خود را جمع کرده و به سراغ ایجاد کاری جدید می رویم،‌ گاهی در گسترش استارت آپ خود شکست می خوریم، گاهی فردی بسیار عزیز را رنجیده خاطر می کنیم؛ بعضی اوقات، شکست مانند یک زخم عمیق، علامت و نشانه ای از خود، در وجود ما باقی می گذارد اما بهتر است یاد بگیریم چگونه این نشانه های باقی مانده بر تن خود را پاک کنیم. اگر شما نیز طعم تلخ شکست را پیشتر چشیده اید و در تلاشید تا نشانه های ماندگار شده آن را در خود پاک کنید.شکست چگونه میتواند پل پیروزی باشد

شکست، وزنه احساسی سنگینی است. لازم است تا احساسات منفی را از وجود خود خارج کرده و با انگیزه ای دوباره، به سراغ اهداف بعدی در زندگی خود برویم. برای ترمیم احساسات جریحه دار شده خود، ابتدا باید به این دو مورد توجه نمایید:

طغیان احساسی: در نهایت، حس شکست خوردگی وجود شما را فرا گرفته و از آستانه تحمل شما، فراتر می رود. در اوج احساس ضعف و ناتوانی، هر چیزی که در این مدت در درون خود نگه داشته اید می تواند منفجر شده و منجر به عقب گرد بیشتر شما گردد. این موضوع نه تنها می تواند باعث بدتر شدن وضعیت روانی شما گردد، بلکه اطرافیان را نیز از شما دلچرکین خواهد کرد و در نتیجه، در روابط بعدی شما تأثیری مستقیم و منفی خواهد گذاشت.

منفی نگری: اگر اجازه دهید، منفی نگری به شکلی آرام اما پیوسته به ذهنتان رسوخ پیدا خواهد کرد. چیزی که نیاز دارید، این است که به شکل کامل، اشتباهات خود را مرور کنید؛ آنها را با آغوش باز پذیرفته و درس بگیرید. در غیر این صورت، اضطراب همواره در پس زمینه ذهنتان منتظر خواهد ماند تا در هر موقعیتی، شکست را به شما یادآوری نماید. نگرانی و اضطراب همیشگی، به شکلی غیرقابل باور سلامتی را دگرگون می کند و همین موضوع نیز باعث به وجود آمدن مشکلات بعدی خواهد شد.

زمانی را برای خود قرار دهید: فکر می کنید به انتهای خط رسیده اید؟ اشکالی ندارد. نادیده گرفتن اتفاقاتی که روی داده اند، به وضعیت یک شخص شکست خورده کمک نخواهند کرد، پس بهتر است ابتدا مدتی به خود فرصت دهید. به خود فرصت دهید تا عصبانی و ناراحت باشید. به احساس ناامیدی خود اجازه دهید تا خود را خالی کند. اگر مسئله کوچک باشد، یک ساعت وقت گذاشتن کافیست. گاهی برای مسائل بزرگتر، شاید به یک روز نیاز داشته باشیم و حتی اگر احساس می کنید که به زمانی بیشتر نیاز دارید، خودتان تعیین کننده باشید و مشخص کنید تا چه زمانی می خواهید ناراحت، افسرده و بد اخلاق باشید. فکر می کنید یک هفته کافی است؟ مشکلی نیست، یک هفته هر کاری که می خواهید انجام دهید اما پس از آن، باید به مرحله ی بعدی زندگی سلام کنید.

راجع به مشکل خود صحبت کنید: با شخصی آشنا و قابل اعتماد، صحبت کرده و احساس خود را بیان کنید. تحقیقات نشان می دهد وقتی انسان راجع به مشکلش حرف می زند، احساس بهتری پیدا خواهد کرد. بار را از روی دوشتان بردارید و خود را بیان کنید. شاید شخصی که گوش می دهد نتواند پیشنهاد مناسبی برایتان داشته باشد و صحبت کردن برای وی، در نگاه اول بی فایده باشد، اما به یاد داشته باشید که حتی صحبت کردن و ابزار مشکل، می تواند به خود شما راه حل های جدیدی نشان دهد. حال دست کم خواهید دانست که این اطلاعات صرفا در مغز شما غوطه نمی خورند و آنها را با شخص دیگری هم در میان گذاشته اید.

نگذارید شکست بخشی از هویت شما شود: شکست گاهی برای همه ما اتفاق می افتد. اگر هنوز راه رسیدن به موفقیت در زندگی را نیافته اید، به این معنی نیست که شما یک شکست خورده تمام عیار هستید. نگذارید این تصور در ذهن شما جان بگیرد که به خاطر انجام برخی اشتباهات، دیگر هیچ راهی برای پیروزی و موفقیت در زندگی ندارید. اقدامات و اعمال ما، توصیف کننده ی ما هستند؛ اما نگذارید اشتباهات کوچک یا بزرگ، بخشی از هویتتان شوند. اقداماتی که انجام می دهید تا از شکست دور شده و به سوی پیروزی و موفقیت در زندگی حرکت کنید هستند که هویت اصلی شما را تشکیل خواهند داد.

شکست می تواند زخمی ماندگار بر ذهن ایجاد کند و عاقلانه نیست که آن را نادیده بگیریم. بدون اذعان و توجه به آن، زخم ایجاد شده در ذهن، کم کم سر باز خواهد کرد و شروع به درد گرفتن می کند؛ برای مداوایش نیز به زمان بیشتری نیاز خواهید داشت زیرا به دلیل بی توجهی، عفونت هم کرده است.

لحظه ای فکر نکنید که شما تنها انسانی بر روی کره زمین بوده اید که با سر به زمین خورده اید. بیشتر اوقات ما فقط به افراد موفق می نگریم و پیش خود تصور می کنیم که این دسته از افراد، هیچگاه طعم تلخ شکست را نچشیده اند. اما در واقع اینچنین نیست؛ آنها هم مانند سایرین اول شکست خورده اند و سپس توانسته اند به این مراحل والا دست یابند. بعضی ها بهتر از دیگران می توانند شکست های خود را مخفی کنند، اما شکست امری جهانیست؛ برای همه هم اتفاق افتاده. قبل از اینکه فغان سر دهید، سری به شکست های بزرگ تاریخ و وسعتشان بیاندازید.

کدامیک از افرد موفق را الگوی خود قرار داده اید؟ به شکست های همان فرد در زندگی شخصی و کاری اش نگاه کنید. بیوگرافیشان را بخوانید، به وبلاگشان سر بزنید و به سخنرانی هایشان در مورد رسیدنشان به موفقیت در زندگی و موفقیت در کار، گوش فرا دهید؛ آنها متوجه اهمیت شکست شده اند و آن را با کمال میل نیز به آغوش کشیده اند. بزرگترین الگوهای شخصیتی و کاری ما نیز شکست را تجربه کرده اند، آن هم نه فقط یک بار.

نمی گوییم به شکست بخندید، نه،‌ زمان خنده نیست؛ بلکه باید از آن درس گرفت. باید درک کرد که انسان هستید و می توانید اشتباه کنید، مانند هر شخص دیگری.

آیا تا اینجای مقاله به این موضوع اشاره کردم که تجربه شکست،‌ امری مفید است؟ سخت است بتوان چنین تصوری را در ذهن پرورش داد اما تغییر تعریف شما از شکست، می تواند به این مهم کمک کند. بیایید با هم این لیست که توسط Robert Spadinger نوشته شده را مرور کنیم؛ احتمالا این لیست خواهد توانست نظر و عقیده شما را در خصوص شکست تغییر دهد.

– شکست به معنی گام برداشتن صحیح در جاده پیروزی، موفقیت در زندگی و خود شناسی است.

– هر زمان که شما دست از راحت طلبی کشیده و شروع به کسب تجربه های جدید کنید، شکست، اجتناب ناپذیر خواهد شد.

– هر شکست می تواند شما را به هدفتان نزدیک تر نماید.

– شکست معلمی عالیست و به شما درس های بزرگ زندگی را آموزش می دهد.

– هر شکست، باعث بزرگ تر، بهتر و قوی تر شدن شما می گردد.

– تا زمانی که از اشتباهات درس گرفته و از تکرار مجددشان دوری کنیم، اشتباه کردن مشکلی نخواهد داشت.

– شکست به شما آموزش می دهد که برخی رویکردها، در برخی موقعیت ها بی فایده بوده و بهتر است راهی جایگزین برای آنها پیدا کنیم.

– اگر شکست بخورید یا اشتباه کنید، افراد موفق هیچگاه به شما نخواهند خندید. آنها خود پیشتر شکست و اشتباه را تجربه کرده اند و می دانند شما در حال یادگیری هستید.

– تا زمانی که تسلیم نشوید، به هیچ وجه مهم نیست که چند بار شکست خواهید خورد.

– هر بار که با شکست رو به رو گردید، ترس شما از آن کمتر می شود و همین موضوع نیز باعث می گردد تا جرات پیدا کرده و به سراغ چالش های بزرگتر در زندگیتان بروید.

هر اشتباه و شکست، موقعیتیست برای یادگیری. هر زمان که دوره ناراحتیتان به پایان رسید، برگردید و به پشت سر خود نگاهی انداخته و اشتباهات خود را با چشم اندازی جدید نظاره کنید. مشکل را پیدا کرده و بفهمید ایراد کارتان از کجا بوده است؛ در کنار این، به اقدامات صحیح خود هم نگاهی داشته باشید و به این فکر کنید که در مراحل بعدی زندگی، چگونه می تواند همان اقدامات صحیح را به شکلی کامل تر انجام دهید. شکست، معمولاً سیاه و سفید نیست.

همانگونه که در اول مقاله ذکر شد، به خود برای ناراحت بودن فرصت دهید، زمانی هم که این فرصت به پایان رسید، وقتش است تا به سراغ شروعی مجدد و یا پروژه ای جدید بروید. وقتش رسیده تا ذهن خود را به شکل تازه ای درگیر نمایید تا جایی برای منفی بافی باقی نماند. نیاز نیست چشم خود را بر اشتباهات قبلتان ببندید، صرفا می گوییم که نگذارید تاثیر منفی آنها بر رویتان باقی بماند.

هیچ چیز مانند سختکوشی، نمی تواند ذهنتان را درگیر خود کند تا شکست های گذشته را فراموش کنید. حتی اگر دوست ندارید به سرعت به سراغ کار و یا پروژه ها برگردید، برای خود یک سرگرمی بدون منفعت دست و پا کنید. کلید ماجرا اینجاست که بتوانید به خود وقت بدهید تا تصور به پایان رسیدن دنیا با یک شکست،‌ از بین برود.

شکست های پی در پی، اشکالی ندارند، شکست واقعی، تسلیم شدن است. به یاد داشته باشید که شکست، اجتناب ناپذیر و برایتان مفید است. آن را به ابزار و پله ای تبدیل کنید که می تواند شما را به مرحله ی مورد نظرتان برساند. احساس شکست خوردگی، اشکالی ندارد اما اذعان یافتن به شکست در یک نبرد و عدم موفقیت در آینده، به معنی شکست کلی در زندگیست.

نظری ثبت نشده.

ایمیل شما نمایش داده نمی شود. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نام و نام خانوادگی *

ایمیل *

اینجا بنویسید

شکست چگونه میتواند پل پیروزی باشد

نام کاربری/ایمیل

فراموشی کلمه عبور؟ کلمه عبور

مرا به خاطر بسپار

ورود به سایت

تعداد موارد موجود در سبدخرید: 0

برای عضویت در خبرنامه و اطلاع از تازه ترین مقالات و دانلودهای رایگان، لطفاً ایمیل خود را وارد نمایید:

شکست چگونه میتواند پل پیروزی باشد
شکست چگونه میتواند پل پیروزی باشد
0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *