مشاور زوج درمانی

 
helpkade
مشاور زوج درمانی
مشاور زوج درمانی

یا نام متخصص را جستجو کنید

روانشناس کیست؟

روانشناس کسی است که فرایندهای ذهنی و رفتار انسان‌ها را از طریق مشاهده، تفسیر و ثبت نحوه ارتباط افراد با یکدیگر و محیط پیرامون‌شان، بررسی می‌کند. روانشناسان سعی دارند که سلامت و رفاه ذهنی همه افراد، اعم از خانواده‌ها، گروه‌ها و جوامع مختلف را تضمین کنند.

روانشناس، یک متخصص آموزش‌دیده است که در زمینه تحقیقات، آزمایشات و رسیدگی به چالش‌های عاطفی و روانی بیماران فعالیت می‌کند. مشاور و روانشناس خوب در هر زمینه ای می تواند خدمات خود را در مراکز مشاوره، بیمارستان ها یا مطب متخصص ارائه کنند. برخی مراکز به شکل اختصاصی مرکز مشاوره ازدواج هستند.

روانشناسان خدمات متنوعی را به مردم ارائه می‌کنند:مشاور زوج درمانی

تحصیلات و مدرک روانشناسان

اخذ مجوز کار، مستلزم داشتن مدرک دکترا (Ph.D. ،Psy.D. و Ed.D.) و گذراندن یک دوره دو ساله در یک مرکز خدمات بالینی است. روانشناسان، بیش از هر متخصص دیگری در زمینه روانشناسی و خدمات روان درمانی، تحصیل کرده و آموزش می‌بینند. دکتر روانشناس خوب می تواند با تخصص خود مسائل زیادی را حل کند.

از زیرشاخه های اصلی روانشناسی در ایران، می‏توان روانشناسی بالینی و روانشناسی عمومی و روانشناسی کودکان استثنائی را نام برد.

روانشناس بالینی

فعالیت اصلی روانشناسان بالینی شامل تست‏ های روانشناسی، ارزیابی و تشخیص مشکلات روانی، روان درمانی، تحقیق در زمینه کشف راه‌های بهبود سلامتی، تدریس و مشاوره می‌شود. روانشناسان بالینی در اماکن مختلف، از جمله بیمارستان‎ها، کلینیک‌های بهداشت روانی، مطب‌ها، مدارس ابتدایی و متوسطه، برنامه‌های توانبخشی کارکنان و شرکت‌ها فعالیت دارند. روانشناسان بالینی می‏توانند در زمینه های کودک و نوجوان و یا خانواده، آموزش‏ های تخصصی لازم را ببیند و در هر یک از این حیطه ها، تخصصا مشغول به کار درمان شوند.

سایت پزشک خوب با استفاده از بهترین روانشناس در هر شهر، مشاوره روانشناسی را برای حل معضلات و اختلالات مراجعان به کار می گیرد. در همین راستا لیست روانشناسان در هر شهر قابل مشاهده و انتخاب است.

زوج درمانی

نگهداری و حفظ یک رابطه ی عاشقانه کار چندان آسانی نیست و نیازمند مراقبتی دائمی است.

گاهی اوقات خودمان به تنهایی از پس حل و فصل  مشکلات بر میاییم  ولی در برخی موارد بهتر است از یک متخصص زوج درمانگر کمک بگیریم.

زوج‌ درمانی چیست؟

زوج‌ درمانی نوعی از مداخلات روانشناختی است که در آن، یک درمانگر حاذق با زوجین کار می‌کند و کمک می‌کند تا هر دو نفر، درباره ی رابطه‌شان بینش کسب کنند، ناسازگاری ها را حل و فصل کنند و رضایت از رابطه را با استفاده از انواع مداخلات درمانی بهبود بخشند.

زوج درمانگران ممکن است بسته به رویکرد نظری خود از تکنیک های متفاوتی برای درمان مشکلات زوجی استفاده کنند. اما نهایتا تمام زوج درمانگران مسائل زیر را مدنظر قرار می‌دهند:

مشکل و موضوع مهم حال حاضر زوج را مورد توجه قرار می‌دهند. (مثل: مشکلات جنسی، اعتیاد، خشونت و یا خیانت).

با توجه به مشکل موجود برنامه درمانی را طرح ریزی می‌کنند و خود نیز در طی روند درمان مشارکت فعال دارند.

در طی دوره درمان، درمانگرکمک می‌کند که هر دو طرف متوجه سهم و نقش‌ خود در ایجاد تعاملات ناکارآمد و تعارضات بشوند. این موضوع به آنها کمک خواهد کرد تا بتوانند در شیوه‌ تفکرشان نسبت به رابطه و یکدیگر، تغییر ایجاد کنند.

از اهداف درمانی زوج درمانگران علاوه بر افزایش بینش، کمک به طرفین به منظور اعمال مهارت‌هایی است که کیفیت رابطه زناشویی را در عمل افزایش می‌دهند.

از جمله مهارت های که زوج درمانگران ممکن است در طی جلسات با زوجین به آنها آموزش دهند، مهارت برقراری ارتباط موثر، مهارت مدیریت خشم، مهارت مدیریت استرس و… باشد.

شما زمانی بهترین نتایج را از زوج درمانی خواهید گرفت که:

هر دو نفر از زوجین نسبت به اصلاح و یا تغییر رفتارهای ناکارآمد خود متمایل باشند.

همچنین نسبت به احساسات خود پذیرا بوده و در کل فرایند درمان صداقت داشته باشند.

اقداماتی که توسط زوج درمانگر صورت می‌گیرد:

فرایند ارزیابی زوج‌ها معمولاً شامل جمع‌آوری اطلاعات دقیق در مورد مشکل ارائه شده و سپس ارزیابی مشاغل، سطح تحصیلات، اشتغال، اطلاعات رشدی دوران کودکی، تاریخچه والدینی، سابقه سوء مصرف مواد، عقاید مذهبی، سوابق رابطه‌ای زوجین و موارد پزشکی و قانونی و روانشناسی آنها تا به حال، در قالب یک مصاحبه می‌باشد.

در مرحله بعد، روان درمانگر می‌تواند بهترین دوره‌ برنامه‌ریزی درمان را طراحی کند.

همچنین ممکن است از پرسشنامه ها و اندازه‌گیری‌های روانشناختی جهت دقیق تر شدن تشخیص استفاده شود.

نتایج مورد انتظار از زوج درمانی:

لادن کوه بر 

دکتر معصومه زارع 

مرضیه دولت آبادی 

نسرین حسن زاده 

مریم مقدس 

کیومرث دهقان دهنوی 

دکتر لادن محمدی زاده 

مرضیه ابوذری 

سحر روحی 

محمد حسین عسکری 

مشاور زوج درمانی

تمامی آدرس ها را بر روی نقشه می توانید مشاهده کنید

loading…

جستجو بر حسب نام متخصص

لیست تخصص ها

آیا شما یک پزشک خوب هستید؟

تمامی حقوق این وب‌سایت محفوظ است و انتشار مطالب آن با ذکر منبع بلامانع می‌باشد

یا نام متخصص را جستجو کنید

روانشناس کیست؟

روانشناس کسی است که فرایندهای ذهنی و رفتار انسان‌ها را از طریق مشاهده، تفسیر و ثبت نحوه ارتباط افراد با یکدیگر و محیط پیرامون‌شان، بررسی می‌کند. روانشناسان سعی دارند که سلامت و رفاه ذهنی همه افراد، اعم از خانواده‌ها، گروه‌ها و جوامع مختلف را تضمین کنند.

روانشناس، یک متخصص آموزش‌دیده است که در زمینه تحقیقات، آزمایشات و رسیدگی به چالش‌های عاطفی و روانی بیماران فعالیت می‌کند. مشاور و روانشناس خوب در هر زمینه ای می تواند خدمات خود را در مراکز مشاوره، بیمارستان ها یا مطب متخصص ارائه کنند. برخی مراکز به شکل اختصاصی مرکز مشاوره ازدواج هستند.

روانشناسان خدمات متنوعی را به مردم ارائه می‌کنند:مشاور زوج درمانی

تحصیلات و مدرک روانشناسان

اخذ مجوز کار، مستلزم داشتن مدرک دکترا (Ph.D. ،Psy.D. و Ed.D.) و گذراندن یک دوره دو ساله در یک مرکز خدمات بالینی است. روانشناسان، بیش از هر متخصص دیگری در زمینه روانشناسی و خدمات روان درمانی، تحصیل کرده و آموزش می‌بینند. دکتر روانشناس خوب می تواند با تخصص خود مسائل زیادی را حل کند.

از زیرشاخه های اصلی روانشناسی در ایران، می‏توان روانشناسی بالینی و روانشناسی عمومی و روانشناسی کودکان استثنائی را نام برد.

روانشناس بالینی

فعالیت اصلی روانشناسان بالینی شامل تست‏ های روانشناسی، ارزیابی و تشخیص مشکلات روانی، روان درمانی، تحقیق در زمینه کشف راه‌های بهبود سلامتی، تدریس و مشاوره می‌شود. روانشناسان بالینی در اماکن مختلف، از جمله بیمارستان‎ها، کلینیک‌های بهداشت روانی، مطب‌ها، مدارس ابتدایی و متوسطه، برنامه‌های توانبخشی کارکنان و شرکت‌ها فعالیت دارند. روانشناسان بالینی می‏توانند در زمینه های کودک و نوجوان و یا خانواده، آموزش‏ های تخصصی لازم را ببیند و در هر یک از این حیطه ها، تخصصا مشغول به کار درمان شوند.

سایت پزشک خوب با استفاده از بهترین روانشناس در هر شهر، مشاوره روانشناسی را برای حل معضلات و اختلالات مراجعان به کار می گیرد. در همین راستا لیست روانشناسان در هر شهر قابل مشاهده و انتخاب است.

زوج درمانی

نگهداری و حفظ یک رابطه ی عاشقانه کار چندان آسانی نیست و نیازمند مراقبتی دائمی است.

گاهی اوقات خودمان به تنهایی از پس حل و فصل  مشکلات بر میاییم  ولی در برخی موارد بهتر است از یک متخصص زوج درمانگر کمک بگیریم.

زوج‌ درمانی چیست؟

زوج‌ درمانی نوعی از مداخلات روانشناختی است که در آن، یک درمانگر حاذق با زوجین کار می‌کند و کمک می‌کند تا هر دو نفر، درباره ی رابطه‌شان بینش کسب کنند، ناسازگاری ها را حل و فصل کنند و رضایت از رابطه را با استفاده از انواع مداخلات درمانی بهبود بخشند.

زوج درمانگران ممکن است بسته به رویکرد نظری خود از تکنیک های متفاوتی برای درمان مشکلات زوجی استفاده کنند. اما نهایتا تمام زوج درمانگران مسائل زیر را مدنظر قرار می‌دهند:

مشکل و موضوع مهم حال حاضر زوج را مورد توجه قرار می‌دهند. (مثل: مشکلات جنسی، اعتیاد، خشونت و یا خیانت).

با توجه به مشکل موجود برنامه درمانی را طرح ریزی می‌کنند و خود نیز در طی روند درمان مشارکت فعال دارند.

در طی دوره درمان، درمانگرکمک می‌کند که هر دو طرف متوجه سهم و نقش‌ خود در ایجاد تعاملات ناکارآمد و تعارضات بشوند. این موضوع به آنها کمک خواهد کرد تا بتوانند در شیوه‌ تفکرشان نسبت به رابطه و یکدیگر، تغییر ایجاد کنند.

از اهداف درمانی زوج درمانگران علاوه بر افزایش بینش، کمک به طرفین به منظور اعمال مهارت‌هایی است که کیفیت رابطه زناشویی را در عمل افزایش می‌دهند.

از جمله مهارت های که زوج درمانگران ممکن است در طی جلسات با زوجین به آنها آموزش دهند، مهارت برقراری ارتباط موثر، مهارت مدیریت خشم، مهارت مدیریت استرس و… باشد.

شما زمانی بهترین نتایج را از زوج درمانی خواهید گرفت که:

هر دو نفر از زوجین نسبت به اصلاح و یا تغییر رفتارهای ناکارآمد خود متمایل باشند.

همچنین نسبت به احساسات خود پذیرا بوده و در کل فرایند درمان صداقت داشته باشند.

اقداماتی که توسط زوج درمانگر صورت می‌گیرد:

فرایند ارزیابی زوج‌ها معمولاً شامل جمع‌آوری اطلاعات دقیق در مورد مشکل ارائه شده و سپس ارزیابی مشاغل، سطح تحصیلات، اشتغال، اطلاعات رشدی دوران کودکی، تاریخچه والدینی، سابقه سوء مصرف مواد، عقاید مذهبی، سوابق رابطه‌ای زوجین و موارد پزشکی و قانونی و روانشناسی آنها تا به حال، در قالب یک مصاحبه می‌باشد.

در مرحله بعد، روان درمانگر می‌تواند بهترین دوره‌ برنامه‌ریزی درمان را طراحی کند.

همچنین ممکن است از پرسشنامه ها و اندازه‌گیری‌های روانشناختی جهت دقیق تر شدن تشخیص استفاده شود.

نتایج مورد انتظار از زوج درمانی:

دکتر معصومه زارع 

مرضیه دولت آبادی 

نسرین حسن زاده 

مریم مقدس 

کیومرث دهقان دهنوی 

مرضیه ابوذری 

سحر روحی 

شهلا اشرفی 

دکتر پردیس میرمعینی 

مریم سمنانی 

مشاور زوج درمانی

تمامی آدرس ها را بر روی نقشه می توانید مشاهده کنید

loading…

جستجو بر حسب نام متخصص

لیست تخصص ها

آیا شما یک پزشک خوب هستید؟

تمامی حقوق این وب‌سایت محفوظ است و انتشار مطالب آن با ذکر منبع بلامانع می‌باشد

همه روابط، از روابط نوپا تا رابطه ازدواج، می تواند از مشاوره ازدواج و درمان زوجین کمک بگیرند. بدون شک تمایل به مشارکت و پذیرش در طول جلسات درمانی در مرکز زوج درمانی لازم است. مشارکت کامل به کمک بهترین مشاور زوج درمانی می تواند مزایای بسیاری را در پی داشته باشد. هزینه زوج درمانی با توجه به جلساتی که شما نیاز دارید، تعیین خواهد شد. در مراکز زوج درمانی متفاوت، اغلب هزینه جلسات با زمان ۴۵ دقیقه، مشابه است.

احساسات مثبت و منفی کاملاً طبیعی است. حتی اگر بهترین زوج ها نتوانند احساسات خود را هنگام نیاز بیان کنند، بهترین روابط نیز ممکن است شکست بخورد. به همین دلیل باز بودن عاطفی در روابط ضروری است. هر دو طرف باید بتوانند به درستی افکار خود را بیان کرده و نسبت به احساسات شریک زندگی خود پذیرش داشته باشند. مشاور زوج درمانی یا روانشناس زوج درمانی به ایجاد پذیرش عاطفی کمک می کند.

هرکسی نیازهای عاطفی دارد و این نیازها می تواند در افراد مختلف متفاوت باشد. باز بودن کامل عاطفی می تواند به زوجین کمک کند تا از افکار و واکنش های شریک زندگی خود آگاه شوند. همچنین می تواند به زوجین کمک کند تا نیازهای عاطفی شریک زندگی خود را برطرف کنند.

مشاور زوج درمانی

پایه های روابط نه تنها بر شباهت های بین مردم ساخته شده است، بلکه پذیرفتن اختلافات یکدیگر نیز برای موفقیت یک رابطه بسیار مهم است. اما ، اگر زوج نتوانند آرمان ها و عقاید یکدیگر را شناسایی کنند، پذیرش نمی تواند اتفاق بیفتد. دکتر مشاور زوج درمانی که در مشاور زوج درمانی تخصص دارد، می تواند به شناسایی این اختلافات کمک کند.

چگونه می توانید بگویید که شما واقعاً فردی را می شناسید؟ پاسخ دادن به این سؤال بسیار دشوار است. یکی از مزایای زوج درمانی و مراکز زوج درمانی، این است که آنها به این جنبه از رابطه کمک می کنند.

دکتر مشاوره زوج درمانی می تواند به شرکا کمک کند تا ایده ها، نگرانی ها و واکنش های یکدیگر را تشخیص دهند. شناخت بهتر از یکدیگر می تواند به زوجین کمک کند تا مسائل عمیق و مملو از مشکلات را برطرف کنند. حتی می تواند به آنها کمک کند تا در هنگام بروز موضوعات آینده، آنها را برطرف کنند.

نمی توان به اندازه کافی تأکید کرد که برقراری ارتباط مناسب ، کلید رابطه سالم است. اگر همه مسائل به درستی رسیدگی شود ، مشکلات حل نشدنی بین زوجین وجود نخواهد داشت.  این امر درصورتی ممکن است که زوج بتوانند علناً درباره هر مسئله ای که ممکن است داشته باشند، ارتباط برقرار کنند. حتی روابط سالم هنوز هم می تواند از داشتن خط ارتباطی بازتر سود ببرد که مشاور زوج درمانی در این زمینه به زوجین کمک های سودمندی می کند.

پیش بینی کردن واکنش های شریک زندگی، مزیت شناختن شریک زندگی است. این شناخت می تواند در جلوگیری از وقوع مسائل بسیاری مفید باشد .حل اختلافات قبل از شروع ریشه ، کاری است که همه زوجین باید یاد بگیرند که چگونه آن را انجام دهند که مشاور زوج درمانی و مراکز زوج درمانی در بهبود شرکا در این زمینه تخصص دارند. البته این تلاش هر دو طرف رابطه را می طلبد. این امر نیاز به ارتباط، راحتی و باز بودن بین شرکا دارد. این ها همه مواردی است که روانشناس زوج درمانی می تواند به آنها کمک کند.

اختلافات اندک می تواند جمع شود و به یک مشکل اصلی زوج ها تبدیل شود. پرداختن به این اختلافات در صورت بروز آنها برای سالم نگه داشتن رابطه بسیار مهم است. یک زن و شوهر باید بتوانند کاملاً به هم اعتماد کنند و در برخورد صحیح با این مسائل رفتار کنند. این جنبه ای از رابطه ای است که مشاور زوج درمانی می تواند به آن کمک کند.

 

برای پاسخ به این سوال نخست ویژگی های بهترین مشاور زوج درمانی را بررسی می کنیم :

بهترین مشاور زوج درمانی ، مشاوری است که از دانش و سواد کافی در زمینه مسائل زناشویی برخوردار است . فرض کنید مشاور از علم و دانش کافی در زمینه مسائل زناشویی برخوردار نباشد در نتیجه مشاوره ای که به زوجین می دهد ممکن است عواقب ناگواری به دنبال خود داشته باشد .

بهترین مشاور زوج درمانی ، مشاوری است که نسبت به هر یک از زوجین بی طرف است . فرض کنید مشاوری نسبت به زوجین بی طرف نباشد . برای مثال مشاور مرد سالار باشد و در مشاوره خود حقوق زوجه را کمرنگ تر جلوه دهد و بیشتر طرفدار زوج باشد تا زوجه .

در نتیجه به احتمال زیاد سبب ایجاد انتظارات بی جا در زوج و و دلسرد شدن زوجه شود . و این امر ممکن است در طولانی مدت نتایج مخربی به دنبال خود داشته باشد .

بهترین مشاور زوج درمانی مشاوری است که نسبت به اسرار و اطلاعات زوجین امانت دار است و اسرار آن ها را همچون راز خود محافظت می کند .

فرض کنید مشاوری در حفظ اسرار زوجین اهمیتی قائل نباشد ، در این صورت ممکن است هر یک از زوجین نسبت به بازگویی مسائلی که با آنها روبرو هستند تردید کنند و در نتیجه ، این مشاوره نتایج قابل قبولی رو به دنبال نداشته باشد .

بهترین مشاور زوج درمانی کسی است که آگاهی کافی در شخصیت شناسی هر یک از زوجین را دارا می باشد .

برای درک بهتر این ویژگی توجه شما را به مثال زیر جلب می کنم :

زوج جوانی را در نظر بگیرید که ویژگی های زیر را دارند :

مرد : باهوش ، مدیر ، سیاست مدار و کمی خشن

زن : مهربان ، ساده ، احساساتی و کمی لوس

یک مشاور خوب در زمینه زوج درمانی باید بتواند این ویژگی ها را به سرعت تشخیص بدهد و با استفاده از دانشی که در ویژگی یک مطرح کردیم از نقاط و ضعف هر یک از زوجین برای بهبود رابطه آن ها بهره ببرد .

حال فرض کنید مشاوری از وجود چنین آگاهی ای بی بهره باشد و نتواند به درستی شخصیت هر یک از زوجین را بشناسد ، در نتیجه به احتمال بالا مشاوره آن ها نتیجه قابل قبولی نخواهد داد .

بهترین مشاور زوج درمانی مشاوری است که علاوه بر داشتن علم و دانش کافی در زمینه روانشناسی زناشویی ، از توانایی متقاعد کردن هز یک از زوجین برای بهبود عملکرد آن ها نیز برخوردار باشد .

برای درک بهتر این ویژگی به مثال زیر که همان مثال ویژگی چهار می باشد توجه کنید .

بهترین مشاور زوج درمانی می بایست بتواند به مرد که از ویژگی منفی خشن بودن کمی بهره برده است بفهماند که این ویژگی اش را کنترل کند . زیرا با این کار می تواند تا حدود به ویژگی لوس بودن زن پاسخ مثبت دهد در نتیجه صفات دیگر زن نمود بیشتری پیدا می کنند .

در نتیجه کانون خانواده گرم تر شده و اثرات مثبت آن را نه تنها مرد خانواده بلکه کل اعضای خانواده می توانند استفاده کنند .

به همین شکل به زن که از صفت منفی لوس بودن بی بهره نمانده است بفهماند تا با کمی مراعات سبب کاهش خشم مرد شود . بدین ترتیب مرد نیز صفات دیگرش بیشتر نمود می کنند که باعث می شود بتواند خانواده را بهتر مدریت کند .

بنابراین اثرات مثبت آن را کل اعضای خانواده می توانند استفاده کنند .

حال که تا حدودی با ویژگی های بهترین مشاور زوج درمانی آشنا شدیم توجه شما را به مثال زیر جلب می کنم تا اهمیت زوج درمانی را برای شما به نمایش بکشم .

زن و مردی را تصور کنید که در ابتدا همچون لیلی مجنون عاشق یکدیگر باشند . صاحب فرزند شده و حدود پنج سال از ازدواج آن ها بگذرد .

فرض کنید با گذشت زمان هم زن هم مرد یا یکی از آن دو به یک صفت ناشایست که در وجود خود داشته ادامه دهد . در این صورت این عشق و علاقه کم کم کمرنگ می شود . بدین ترتیت ممکن است عواقب ناگواری در پی داشته باشد که به سردی رابطه و حتی طلاق می توان اشاره کرد .

سناریوی طلاق در ظاهر مسئله ساده ای است . اما مسئله ای بسیار جدی است که نیاز به توجه بیشتر دارد . توجه شما را به بررسی این مقوله جلب می کنم .

آثار منفی طلاق فقط زوجین را در برنمی گیرد . زیرا آثار آن در زندگی فرزندان نیز نمایان می شود و ممکن است با تاثیر منفی در زندگی فرزندان ، آثارش به جامعه هم کشیده شود . با کمی مشاوره در زمینه زوج درمانی می توان از این مقوله جلوگیری کنیم .

با توجه به مثال بالا دریافتیم مشاوره در زمینه زوج درمانی با بهترین مشاور زوج درمانی می تواند علاوه بر گرم کردن کانون خانواده و شادابی و نشاط بیشتر اعضای آن برای جامعه نیز مفید حاصل شود .

شما می توانید به کمک مشاوره در زمینه زوج درمانی علاوه بر تحکیم و استحکام بنیان خانواده ، از زندگی خود بیشتر لذت ببرید .

کلینیک مشاوره روان آرام با بهره گیری از بهترین مشاوران در زمینه زوج درمانی آماده ارائه خدمت رسانی به شما عزیزان می باشد . شما می توانید از طریق زیر برای ارتباط با ما و اخذ نوبت اقدام کنید .

تلفن:

مشاور زوج درمانی

88216100

88216200

آدرس:

تهران، میدان ونک ،خیابان ملاصدرا، خیابان شیرازی شمالی ،نبش کوچه شهریار  ،پلاک 181، طبقه 3، واحد 16

برای خواندن مطالب بیشتر می توانید از مطالب زیر استفاده کنید .

مشاوره ازدواج تلفنی

عشق در زندگی مشترک

بهترین مشاوره خانواده

روانشناس خوب

از کلینیک روانشناسی روان آرام

کلینیک روان آرام با دارا بودن جمعی از مشاوران خبره، اساتید دانشگاه و درمانگران مفتخر است در خدمت شما عزیزان باشد. لازم به ذکر است که کلیه خدمات این مجموعه توسط متخصصان دوره دیده در زمینه های مختلف روانشناسی عرضه میگردد.

تهران، میدان ونک خیابان ملاصدرا، خیابان شیرازی شمالی نبش کوچه شهریار پلاک 181، طبقه 3، واحد 16

ravanaramvanak@gmail.com

© تمامی حقوق این وب سایت متعلق به روان آرام
کلینیک می باشد طراحی و سئو توسط لومین

زوج درمانی یکی از روش های روان درمانی است که در این روش، درمانگر یا روانشناس که در واقع مشاور خانواده و ازدواج است و در این زمینه تخصص و تجربه لازم را دارد  و تلاش می کند با زوج هایی که دچار مشکلاتی شدند در بحث و گفتگو باشند. به عبارتی می توان گفت زوج درمانی راه حلی است برای افرادی که قادر به حل مشکلات و تعارض و کشمکش های میان خود نیستند و ناگزیر به دنبال ارتقای ارتباط خود با همسرشان هستند. یکی از راهکارهایی که زوج درمانی به افراد ارائه می دهد این است که زوجین نگاهی واقع بینانه به تمامی مشکلات داشته باشند و به دنبال راه حلی برای نجات و رهایی از آن مشکلات و دغدغه ها باشند.

متخصصین و مشاورین  زوج درمانی ، خود به دنبال آن هستند که مشکلات موجود بین افراد را به ساده ترین روش درمان کنند و برای این عمل زوج ها باید مراحل خاص زوج درمانی را طی کنند که از جمله آنها:

همانطور که میدانید زوج درمانی یکی از روش های مدرن برای از بین بردن مشکلات میان افراد است که معمولا با استفاده از زبان و به صورت گفتگو سعی در برطرف کردن آن می شود و با تمرکز بر روی مشکلات می توان آنها را درمان کرد. استفاده از تکنیک زوج درمانی برای تمامی رابطه ها مفید و موثر است و زوج هایی که در شرف ازدواج هستند باید پیش از این کار به مشاوره ها مراجعه کنند و با اطمینان خاطر این اقدام را انجام دهند. یکی از مهم ترین کارکردها و اهداف زوج درمانی این است که به زنان و مردان کمک می کند تا یکدیگر را به خوبی بشناسند و همدیگر را درک کنند و چنانچه تصمیم به تغییر خود دارند در این راه به آنها کمک کنند تا به اهداف خود دست یابند.

روش های مورد استفاده در زوج درمانی عبارتند از: نظریه سیستم خانواده که این دیدگاه به الگوهای ارتباط، کنش و واکنش در محیط خانواده تاکید بسیار دارد و تلاش می کند زوجین را با قواعد و الگوهای صحیح آشنا سازد. یکی دیگر از روش ها و نظریه های زوج درمانی، زوج درمانی رفتاری است که در این روش از تکنیک های تبادل رفتاری، تعلیم دادن نحوه برقراری ارتباط و.. استفاده می شود. یکی دیگر از روش های مورد استفاده در زوج درمانی این است که تلاش می کند عواطف و احساسات شخص شناسایی شود و آنها مورد تغییر قرار بگیرند.

 

مشاور زوج درمانی

یکی از مهم ترین و اصولی ترین تصمیماتی که افراد در طول زندگی خود می گیرند ازدواج است که رابطه مستقیم با آینده فرد دارد و به سبب مهم بودن این امر است که باید افراد پیش از ازدواج به مشاوره مراجعه کنند. در برخی از مواقع افراد با یکدیگر تفاوت هایی دارند که از جمله آنها تفاوت های فرهنگی، عقیدتی، مالی، تحصیلی و.. می باشد که با دیدن هر یک از این موارد افراد باید به مجرب ترین مشاور مراجعه کند و این مشکلات و اختلاف ها را از بین ببرد.

با توجه به اینکه یکی از دلایل رجوع افراد به متخصصان بهداشت روانی، مشکلات ازدواج و روابط عاطفی و احساسی که با استفاده از تکنیک ها و روش های ویژه ی خود امکان پذیر است ، به عبارتی زوج درمانی نامیده می شود. نکته قابل توجه این است که زوج درمانی تنها مسائل مربوط به زن و شوهر را در بر می گیرد حال آنکه فرزندان نیز به دلایل مختلف ممکن است در معرض مشکلات و دغدغه های گوناگون قرار بگیرند که راهکار درمانی آنها به واسطه زوج درمانی قابل حل می باشد.

یکی از روش های زوج درمانی این است که نارضایتی و ناشادمانی که یک زوج با آن ها رو در رو هستند چیزی فراتر از مشکلات شخصی افراد است حال آنکه درمانگر به زوج کمک می کند که زندگی مشترک آنها را مورد نقد و بررسی قرار دهد و با ارائه راهکارهایی تصمیم به ایجاد تغییراتی بگیرند که مشکلات آنها را حل میکند.

گاهی اوقات افراد در زندگی خود با مشکلاتی مواجه می شوند که در صورت عدم رسیدگی به آن، یک مشکل بزرگ و جدی قلمداد می شود و همانطور که میدانید گاهی اوقات ممکن است تنش ها و مشکلاتی بین افراد نمایان شود که هر دو طرف به فکر جدایی هستند و به عبارتی در برخی از موارد به دلیل ناتوانی در گفت و شنود همدلانه و ابراز نکردن صحیح عواطف و احساسات خود دو طرف نمی توانند ارتباط خود را مدیریت کنند و در این صورت توصیه می شود که از مشاوره های روانشناسی استفاده شود.

مراکز مشاوره زوج درمانی در مرحله اول شرایط خانواده را در نظر می گیرد و سپس شناخت مرد و زن از یکدیگر را مورد بررسی قرار می دهند و با گفتگو درمانی ریشه مشکلات را می یابند و راهکارهای متناسب با آنها را ارائه می دهند.

یکی از مهم ترین تکنیک هایی که مشاوران ضمن زوج درمانی ارائه می دهند تغییر در چگونگی رفتار و واکنش هر یک از افراد نسبت به یکدیگر در طول یک رابطه می باشد.

 

همانطور که میدانید زوج درمانی یا روان درمانی به عبارتی به منظور اهداف خاصی صورت می گیرد که از جمله آنها:

در وهله نخست درمانگر در طول زوج درمانی تلاش می کند نحوه اعتماد داشتن هر یک از زوجین به یکدیگر را آموزش ببینند به گونه ای که بتوانند در سخت ترین شرایط همراز و همراه یکدیگر باشند و همدلانه یکدیگر را یاری کنند.

با توجه به اینکه مقصود مهم درمانگر در زوج درمانی این است که روابط زناشویی افراد را بهبود ببخشد و آنها را با روحیات یکدیگر آشنا سازد بنابراین یکی از اقدامات مهم که باید پیش از ازدواج صورت بگیرد این است که زوجین به مراکز مشاوره ازدواج مراجعه کنند و همچنین با بروز کوچکترین مشکل باید به مشاوره زوج درمانی مراجعه شود. در زوج درمانی یکی از مهمترین اصول که باید در نظر گرفته شود این است که در درجه اول درمانگر باید از تعهدات اخلاقی برخوردار باشد به گونه ای که خود را متعهد به زوجین و برطرف کردن مشکلات میان آنها بداند. مشاوره زوج درمانی باید از تمامی اصول و ضوابط این کار آگاه باشد و همچنین درمانگر زوج درمانی باید نحوه برقراری ارتباط با زوجین را به خوبی بداند و برخورد با آنها را به صورت اصولی انجام دهد.

یکی از مهم ترین ملاک های مشاوره زوج درمانی این است که وی دارای حداقل مدرک کارشناسی ارشد باشد و در زمینه روانشناسی و مشاوره خانواده تخصص و تجربه بسیار داشته باشد یکی از نکاتی که در زمینه زوج درمانی به آن توجه می شود این است که هزینه مشاوره زوج درمانی در نظر گرفته شود. به طور کلی زمانی که زوجین به دنبال یک درمانگر زوج درمانی هستند باید به این نکته اکتفا نشود که هزینه آن کمتر از سایر مشاورین است بلکه باید تجربه و مهارت وی در نظر گرفته شود.  نکته قابل توجه این است که این اقدام در صورتی موفقیت آمیز است که پیش از این کار مشورت های لازم در خصوص یافتن مشاوره زوج درمانی صورت گرفته باشد.

افرادی که به دنبال مشاوره زوج درمانی هستند نباید به قیمت توجه کنند چرا که قیمت کم یا زیاد نمی تواند کیفیت کار درمانگر را تضمین کند بلکه دانش و تجربه وی باید مورد توجه باشد. هزینه مشاوره زوج درمانی در مراکز مختلف به صورت متغیر و متفاوت می باشد که گاهی افراد قادر به پرداخت هزینه های مربوط به آن نیستند از این رو ناگزیر به سمت و سوی مراکز مشاوره ای با هزینه کم سوق داده می شود.

 

با توجه به این که مرکز زوج درمانی محلی است که رابطه زوجین را بازسازی می کند و مشکلات بین آنها را از بین می برد، یکی از اصول اولیه در زوج درمانی این است که این روش درمان دارای مزایایی است که به صورت شخصی در دسترس نمی باشد. مراکز زوج درمانی تهران به روشی عمل می کند که در طول دوره درمان، شخص درمانگر به زوجین کمک می کند که هر یک از آنها متوجه سهم و نقش خود در این زمینه می شوند که تعارضات  و کشمکش ها بستگی به افراد دارد و آنها را به این باور می رساند که تغییراتی در رابطه و زندگی خود ایجاد کنند.

از مهم ترین اهداف درمانگر در زوج درمانی این است که نه تنها بینش افراد را افزایش می دهد بلکه مهارت هایی را در زندگی افراد اعمال می کند که نحوه رابطه با یکدیگر را بدانند و کیفیت رابطه زناشویی آنها افزایش یابد. مراکز زوج درمانی در تهران فرصت بیشتر و بهتری را پیش روی افراد قرار می دهند تا ارتباط عمیقی بین دو طرف به وجود آید. مراکز زوج درمانی در تهران به زوجین این امکان را می دهد که تفاوت های یکدیگر را شناسایی کنند و آنها را بپذیرند و از چنان مهارتی برخوردار باشند که اختلافات خود را به خوبی حل نمایند. نکته قابل توجه این است که مراکز زوج درمانی در تهران در مواقعی که مشکلات بین افراد را بررسی می کنند و دلایل آنها را شناسایی می کند از این رو در صورتی که لازم و ضروری باشد آنها را به روانشناس و یا پزشک متخصص و مجرب در این زمینه ارجاع می دهد.

با توجه به اینکه مراکز زوج درمانی نقش افرادی را ایفا می کنند که کاملا آگاه، متخصص و بی طرف هستند پس از گفتگو می توانند به راحتی صداقت و عدم صداقت گفتار افراد را تشخیص دهند. یکی دیگر از اصول قابل توجه  مراکز زوج درمانی در تهران این است که به صورت خصوصی و گاه گروهی با دو طرف ملاقات دارد و در برخی شرایط نیز درمانگر اینگونه توصیه می کند که هر یک از افراد را به صورت جدا ملاقات کند. نکته قابل توجه این است زمانی که افراد با یکدیگر به این مراکز مراجعه می کنند این امر تاثیر بسزایی در حل شدن مشکلات آنها دارد و ریشه یابی آن به صورت آسان تر انجام می شود.

در این زمان است که درمانگر نقش موثری در رمز گشایی مشکلات دارد و با توجه به دانش و تخصص خود باید مرزها و قوانین موجود بین دو طرف را یادآوری کند و زوجین را به شناخت دوطرفه از یکدیگر ترغیب می کند بنابراین زوجین باید حریم یکدیگر را به خوبی بشناسند و آن را به خوبی درک کنند.    

 

مشاهده متخصصین زوج درمانی و سکس تراپی

مشاهده خدمات زوج درمانی

${description}

برای تماس با ما با شماره های زیر تماس بگیرید

021-44025086

021-88857143

زوج درمانی چيست و چه جايگاهی دارد؟ اختلافات بین زوجین، امری طبیعی است؛ آنچه اهمیت دارد نحوه حل کردن مشکلات همچنین نحوه مشارکت و سازگاری زوجین در سختی های زندگی است. در برخی از موارد زوجین به دلایل محتلف مانند ناتوانی در گفت و شنود همدلانه، عدم ابراز صحیح هیجانات، نداشتن مهارتهای حل مسئله، قدرت طلبی، اشتباه در معیار های انتخاب همسر و… نمی توانند اختلافات زناشویی خود را به خوبی مدیریت و رفع کنند. در این شرایط بهتر است از مشاوره روانشناسی تخصصی و خدمات زوج درمانی استفاده کنید. چرا که هر چه تنش ها و تعارض ها عمیق تر شود، بازسازی رابطه بر پایه صمیمت و احترام متقابل مشکل تر میشود. تجربه ازدواج موفق، مستلزم تلاش دو طرف است. مشارکت و همکاری شما و همسرتان در جلسات درمانی در موفقیت درمانی اهمیت بسیاری دارد. 

زوج درمانی، راه چاره ای ست برای زوج هایی که نمی توانند تعارض ها و کشمکش های خود را به شیوه ای مصالحت آمیز حل کنند؛ همچنین برای افرادی که می خواهند کیفیت رابطه زناشویی خود را بهبود بخشند کاربرد دارد. مشارکت زوج ها برای روشن شدن منشا اختلافات و شفاف شدن موضوع در موفقیت درمانی حائز اهمیت است. در واقع بايد نگاهی واقع بينانه برای درك مشكل داشته باشید نه به قصد پيروز شدن بر طرف مقابل.

اين شاخه از روان درمانی رابطه، به زوج هايی پيشنهاد می شود كه به دلیل عدم شناخت پیش از ازدواج و نداشتن انگیزه های ازدواج صحیح  دچار سردی و عدم اعتماد در رابطه شده اند. مشكلات متداولی كه می توان از روان درمانی رابطه زوجین استفاده كرد به شرح زير می باشد:

1- نارضايتی از رابطه جنسی دو طرف

مشاور زوج درمانی

2- ناتوانی در مديريت خشم و روابط با همسر و فرزندان

3- بازسازی رابطه ای كه دچار آسيب خيانت شده است

4- عدم تفاهم و درك متقابل از همسر

5- اختلافات خانوادگی و اختلافات با خانواده همسر

6- راهبردهای ارتقای سطح كيفی زندگی مشترك

7- برطرف كردن مشكلاتی مثل دروغگويی و عصبانيت و عدم درك متقابل

 

ساز و كار مشاوره قبل از ازدواج با مشاوره زوج درمانی تقريبا يكی است ولی در مشاوره قبل از ازدواج محور جلسه روی شناخت زوجين استوار است و در زوج درمانی به شناخت مشكل، بر پايه شناخت زوجين پرداخته می شود. بسیاری از مشکلات زوجین، از عدم شناخت کافی یکدیگر ناشی می شود. در واقع تفاوت های فرهنگی، شخصیتی، تضاد در باورها، اختلافات سلیقه ای و… عواملی است که به تدریج در زندگی زناشویی خودش را نشان میدهد و رابطه زوجین را مخدوش میکند. در جلسات مشاوره  ازدواج، با بهره گیری از تستهای روانشناختی و مصاحبه های بالینی؛ می توان میزان موفقیت هر نوع ازدواج را برآورد کرد و به شما کمک می شود تا به انتخابی صحیح در ازدواج دست یابید. 

 

در روابط زوجین ممکن است تضادهای دوگانه ای وجود داشته باشد؛ چراکه از يك سو به هم علاقه دارند که همین امر سبب نادیده گرفتن مشكلات و اختلافاتشان می شود و از سوی ديگر برخی از زوج ها معمولا از يك نوع سرسختی برای دفاع از موضع خود برخوردارند؛ كه ايجاد تفاهم پايدار را در بینشان مشكل می كند. زمانی که مشکلات بین خود و همسرتان را نادیده می گیرید، در دراز مدت به صورت خشمی انفجاری بروز خواهد کرد. عاملی که می تواند به جدایی و طلاق منجر شود. بهترين زمان برای مراجعه زوج درمانی، در همان آغاز اختلافات است زيرا با پيشرفت اختلافات امكان برگشت به حالت عادی مشكل تر می شود.

در روان درمانی رابطه زوجین، با آموزش مهارت های لازم برای ازدواج؛ به ایجاد صمیمیت بیشتر زوجین، بهبود رابطه و افزایش همدلی یا درک متقابل میان زوجین کمک میشود. در واقع منشا بسیاری از اختلافات به دلیل سو تفاهم های بین زوجین ایجاد می شود. به تدریج زوج ها قادر می شوند مشکلاتشان را به راحتی بین خودشان حل کنند. در هر بار جلسه زوج درمانی، زوجين می توانند به کمک مشاور، بيشتر یکدیگر را بشناسند. زمانی که مشکلات بیان می شوند به دلیل تنظیم شناختی هیجان در افراد، حل مشکلات ساده تر می شود.

تعداد جلسات درمانی بسته به عمق اختلافات بين زوجين و نیاز آن ها متفاوت است. طی جلسات مشاوره روانشناسی و زوج درمانی، درمانگر با آموزش مهارت گفت و گوی موثر زوجین به شما کمک می کند تا بتوانید با یکدیگر به خوبی مذاکره کنید، ریشه تعارضات را مشخص کنید و در نهایت راه حل هایی برای مشکلات خود پیدا کنید.

 

در جلسات زوج درمانی با به کارگیری روانشناسی ازدواج نقش مرد و زن در بروز و حل مشکلات مشخص و نمایان می‌شود. زوجین با انجام تمرینات محول شده و بازگویی آنها در جلسات متوجه عواملی که مانع از بهبودی رابطه هستند، می‌شوند. بدین ترتیب زوجین با آگاهی نسبت به رفتارها و تصمیماتی که اتخاذ می‌کنند، می‌توانند معضلات زندگی مشترکشان را تبدیل به مسائلی قابل حل بکنند. در نتیجه از تاثیرات منفی مشکلاتشان بر روابط زناشویی و فرزندانشان به طور چشمگیری می‌کاهند.

 

برای دریافت مشاوره در زمینه زوج درمانی و مشاوره ازدواج می توانید با مشاوران مرکز مشاوره روانشناسی هنر زندگی از طریق تلفن ثابت از کل کشور با شماره 9099075228 و از تهران با شماره 9092305265 تماس بگیرید.

سلام من یه دختر ۲۱لجباز دارم وبا یه پسری دوستته که اول چند بار ازش خواستگاری کردن …ما جواب رد دادیم الان باهاش دوسته و راحته ..ومن وباباشو فروخته به این پسره دانشگاشم ول کرد خودشو ویلونواسیر این پسره کرده..و حرفایی رو که تو زندگی شخصی من بوده نباید میزده زده به پسره …پسره هم دیگه مبگه تو دوست دختر منی ..و…الان پسره گرفته زیر دستش میزنه و مثل برده رفتار میکنه منم میبینم غصه میخورم اینده نداره عشقوعاشقی زده سرش خول شده کی به خودش میاد ..راهشو گم کرده پسره هم اوایل میخولست الان دیده دختر من اویزونه ی جورایی داره فاصله میگیره..دختر من هم یکم سردشده ولی ول کن نیس ?توروخدا راه بذارید..خسته شدم فقط مادرهستم درکم کنید داغون دارم میشم ارامش بدید …اگه سختگیرم بشیمم بدتره …کی درست میشه،؟رهاش کزدیم ببینیم چی میشه

سلام به نظر شرایط خیلی دردناکی براتون ایجاد شده و به عنوان مادر احساستون قابل درکه. چندین مساله در این موضوع شما وجود دارد. یک اینکه آیا دختر شما همیشه لجباز بودن؟ علت این لجبازی چیست؟ زمانی که با ازدواج شون مخالفت کردید؛ نظر دخترتون چی بوده؟ چرا با ازدواج مخالفت کردید؟ اگر دخترتون خودش هم سرد شده پس چه چیزی باعث می شه تا به این رابطه اصرار بکنه؟ ( در واقع با کی داره لجبازی می کنه؟ ) خیلی اوقات جوانان خودشان می دانند در حال اشتباه هستند اما به خاطر غالب بودن احساسات وغرورشان نمی توانند به اشتباه شان اعتراف بکنند. برای درک بهتر موضوع پیشنهاد می کنم حتما از مشاوره خانواده استفاده کنید.

سلام.
خانوم من یه زن بسیار کینه ای و درمسایل زندگی هربار که ازش مشورت میخام میگه من حوصله این حرفارو ندارم برو بابا حرفشو نزن.یا میگه بیخیال بابا
هربار اگه از پول صحبت بکنم میگه این مسائل به من ربطی نداره.اصلا خیییییییلی خییییلی آدم کم و حتی بی حوصله ایه.منم بااین قضیه اصلا نمیتونم کناربیام.
خواهشا یه راه بهم نشون بدید

سلام هر فردی دارای علایق و عاداتی منحصر به فرد هست که می تونن راهی برای ارتباط با دیگران باشند. اینکه همسرتون ابراز بی حوصلگی به مسائل مختلف دارن علل متفاوتی می تونه داشته باشه. در موارد شدید احتمال ابتلا به افسردگی و یا دیگر اختلالات نیز وجود دارد. پس به دلیل طیف وسیعی از علل و متناسب با آن ها راهکارهای مختلف نمی توان در چند خط علت شناسی و راهکار ارائه داد. لذا پیشنهاد می شود از مشاوره ازدواج و یا مشاوره خانواده جهت رفع مسائل پیش آمده استفاده نمایید.

برای پیشگیری و درمان تعارض های زناشویی روشها و رویکردهای متعددی بر مبنای نظریه های شناختی، رفتاری و بصیرت محور بوجود آمده است که مداخلات آنها عمدتاً بر زوجها متمرکز است و عوامل زمینه ای مانند خانواده های اصلی زوجین یعنی خانواده ای که زوجین در آن رشد و نمو داشته اند را نادیده می گیرند

هنر زندگی اولین سامانه مشاوره روانشناسی تخصصی کشور با مجرب ترین مشاوران روانشناسی پاسخگوی سوالات و مشکلات شما در زمینه های مشاوره خانواده ، ازدواج ، طلاق ، تربیت کودک ، جوانان ، مهارت های ارتباطی ، ترک اعتیاد ، مشاوره روانشناسی ، روان درمانی و … می باشد. به امید زندگی شاد و سالم برای یکایک مردم ایران…

با عضویت در خبرنامه، از جدیدترین و بهترین کتاب ها و مقالات روانشناسی اطلاع پیدا کنید…

© کلیه حقوق برای حامی هنر زندگی محفوظ می باشد. انتشار مقالات با ذکر منبع بلامانع می باشد.

فوریه 19, 2019 مشاوره خانواده

به‌عنوان یک مشاور خانواده معتقدم زوج درمانی مؤثر, با توجه به هزینه‌های بی‌شمار اقتصادی و انسانی ناشی از طلاق و جدایی, روشی بسیار ارزشمند است. با در نظر گرفتن این مسئله, من اغلب به زوجینی که به مرکز مشاوره خانواده مراجعه می کنند می‌گویم ” اگر فکر می‌کنید زوج درمانی روشی پرهزینه است, پس صبر کنید تا ببینید جدایی و طلاق چقدر برایتان هزینه دارد”.

قصد من این است به زوج هایی که در روابط زناشویی خود دچار مشکلاتی هستند اعلام کنم زوج درمانی مؤثر, حتی اگر پرهزینه به نظر برسد, می‌تواند یکی از بهترین سرمایه‌گذاری‌هایی باشد که زوج برای آینده زندگی مشترک خود انجام خواهند داد.

حتی اگر رابطه زناشویی شما با شکست مواجه شود, آنچه در فرآیند یک زوج درمانی صحیح می‌آموزید شمارا در بهبود روابط زناشویی یاری خواهد کرد.

به عقیده من زوج درمانی مناسب درعین‌حالی که می‌تواند بسیار باارزش باشد, اگر به‌درستی انجام نشود, آسیب‌زننده نیز خواهد بود. درواقع, اگر زوج درمانگر نداند چه‌کاری انجام می‌دهد, می‌تواند در طول فرآیند مشاوره عملاً به رابطه زناشویی زوج آسیب وارد کند. این موضوع معمولاً زمانی اتفاق می‌افتد که زوج درمانگر , زوج را بیشتر به‌سوی تمرکز بر مشکلات زندگی زناشویی تان سوق می‌دهد.مشاور زوج درمانی

اگر زوج درمانگر این کار را انجام می‌دهد, می‌تواند مطمئن باشید که او از تحقیقات جدید روانشناسی درزمینه چگونگی حفظ رابطه و نجات یک ازدواج موفق اطلاعات کافی ندارد.

پژوهشگر و دکتر روانشناس ، جان گاتمن در تحقیقی به‌صورت تجربی نشان داد، برای ایجاد و حفظ یک رابطه موفق در ازدواج , زوج ها باید همواره نسبت 5 به 1 در تعامل‌های مثبت به منفی را رعایت کنند تا بتوانند ” احساسات خوب” یا به گفته محققان “احساسات مثبت” را در یک رابطه زناشویی سالم حفظ کنند.

با در نظر گرفتن این موضوع, هرگونه اتفاق منفی که در حضور زوج درمانگر روی می‌دهد، مانند حملات دوطرفه‌ ” شوهرم این را گفت, یا زنم این را گفت” در طول جلسه مشاوره می‌تواند به رابطه آسیب بزند.

یک زوج درمانگر خوب , در طول جلسات مشاوره , تنها به صندلی خود تکیه نمی‌دهد تا دعوای زن و شوهر را تماشا کند. زوج می‌توانید این دعوا را وقتی‌که باهم هستند نیز انجام دهند.

 شناسایی مشکلات  اصلی زندگی زناشویی , دلایل بروز اختلاف در روابط زن و شوهر , سطوح تعهد ، اهداف ، ارزش‌ها و باورهای زوج.

این پند قدیمی که ” به دنبال درک کردن باشید, پیش از آنکه بخواهید درک شوید” در اینجا معنا پیدا می‌کند.

 اگر زوج درمانگر پیش از اینکه واقعاً متوجه شود چه اتفاقی در حال روی دادن است شروع به “کمک کردن” و مشاوره کند, ممکن است زوج را در مسیر اشتباه قرار دهد. این کار هم اتلاف پول و هم اتلاف زمان است و هم ممکن است به رابطه زناشویی زوج آسیب برساند.

ابزارهای مؤثر فراوانی وجود دارند که زوج درمانگر برای تعیین نظام‌مند مشکلات اصلی زن و شوهر از آن استفاده می‌کند. یکی از آن‌ها فرآیندی به نام ارزیابی‌های آماده سازی-غنی سازی یا P/E (www.prepare-enrich.com)  است که من آن را به کار می‌برم.

P/E در حقیقت یک دید و نگرش شخصی درزمینه عوامل ایجاد مشکلات در رابطه زناشویی , سطوح تعهد, شخصیت, باورهای معنوی و نظام‌های خانوادگی ارائه می‌کند.

ازآنجاکه اجرای یک ارزیابی جامع مانند آنچه در P/E گنجانده‌شده نیازمند صرف زمان و هزینه است, زوج درمانگر باید فرآیند درمانی را با طرح این پرسش آغاز کند که علت مراجعه هر یک از زوج برای درخواست مشاوره چیست؟

برای انجام این کار به‌عنوان مشاور عموما از زوج می‌پرسم کدام‌یک از حالت های زیر بیشتر شبیه چیزی است که در این مرحله از رابطه زناشویی خود می‌خواهید:

اگر یکی از مراجعه کنندگان یا هر دو، گزینه اول را انتخاب کنند, به آن‌ها توضیح می‌دهم که انجام زوج درمانی ضرورتی ندارد و در مقابل به آن‌ها کمک می‌کنم تا روند طلاق آگاهانه را بدون خشم, دلخوری و رنجش از همسر آغاز کنند که معمولاً به پایان رابطه روی می‌دهد.

اگر هر دو مراجعه کننده موارد دوم یا سوم را انتخاب کنند, من به عنوان زوج درمانگر فرآیند مشاوره را شروع می کنم.

با توجه به آنچه پیش تر درباره “ارزش” زوج درمانی گفته شد, یک زوج درمانگر خوب در اوایل جلسه مشاوره توضیح می‌دهد که تلاش, شکیبایی و فداکاری قابل‌توجهی که از طرف زوج برای احیای مجدد و بازسازی یک رابطه و ازدواج موردنیاز است ارزش این سرمایه‌گذاری را دارد.

اگرچه توضیح این مسئله به زوج ها که فرآیند زوج درمانی کار آسانی است احتمالاً آن‌ها را متقاعد می‌کند تا در چند جلسه زوج درمانی حضور پیدا کنند, اما تجربیات من نشان داده است القاء نمودن این باور به مراجعه کننده که زوج درمانی تنها نیازمند صرف چند ساعت مختصر و تلاش اندک از سوی آن‌هاست موجب ناامیدی، هم در فرآیند درمانی و هم نتایج مشاوره خواهد شد.

دلیل رسیدن به چنین نتیجه‌ای این است که ایجاد و حفظ یک رابطه و ازدواج موفق کاری سخت و مستلزم توجه و فداکاری زوج است. من از همان ابتدا و بر اساس ازدواج موفقیت‌آمیزی که بیش از 40 سال با همسرم داشته‌ام به این موضوع واقف بودم.

یک فرآیند زوج درمانی مؤثر درصورتی‌که یکی از زوجین مبتلا به بیماری روحی و روانی درمان نشده‌ای باشد ( مانند افسردگی ) یا به اعتیاد همسر به یک ماده مخدر مانند الکل, تجربه سوءاستفاده جنسی همسر ، یا یکی زوجین درگیر رابطه عاطفی نامشروع ( خیانت به همسر ) باشد، حتماً باید موارد قبل از شروع جلسات ، با مشاور خانواده در میان گذاشته شود.

به همین دلیل, یک زوج درمانگر و مشاور خوب بر اهمیت این نکته تأکید می‌کند که پیش از شروع زوج درمانی ، موضوعاتی را که مشاور لازم است بداند از او پنهان نکنند.

در برخی شرایط، اگر هر یک از زوج این واقعیت را بپذیرند که در رابطه زناشویی آنها مشکلات جدی وجود دارد و نیازمند توجه یکی از طرفین یا هردوی آن‌هاست و درعین‌حال از بهبود رابطه زناشویی خود ناامید شده‌اند, زوج درمانگر ممکن است با شروع فرآیند زوج درمانی موافقت کند, البته به‌شرط آنکه حل مشکل نیز به‌صورت هم‌زمان موردبررسی قرار گیرد.

برای مثال, به این دلیل که من به درمان مراجعه کنندگان بسیاری می‌پردازم که دچار مشکلات مرتبط با اختلال آسیب پس از سانحه ( PTSD ) هستند, با انجام زوج درمانی , به‌شرط آنکه مراجعه کننده مبتلا به آسیب هم‌زمان به انجام درمان مناسب بپردازد, موافقت خواهم کرد.

مسئله نه‌چندان آشکاری که باید قبل یا در طول یک دوره زوج درمانی مؤثر موردبررسی قرار گیرد زمانی است که یکی از زوج یا هردوی آن‌ها فاقد “ مرکز کنترل درونی یا کنترل بیرونی” است.

جولین روتر , دکتر روانشناس شخصیت , در سال 1954 مفهومی بانام “مرکز کنترل” را مطرح کرد. این نظریه می‌گوید افراد, به عقیده خودشان, تا چه اندازه می‌توانند وقایعی که بر آن‌ها تأثیر می‌گذارد را  تحت کنترل درآورند.

مرکز کنترل بیرونی: بدین معنا که افراد معتقدند تصمیمات و زندگی آن‌ها تحت کنترل شانس یا سرنوشت است.

مرکز کنترل بیرونی: این افراد معتقدند که می‌توانند کنترل زندگی خود را به دست بگیرند و از قدرت اختیار کافی برای پذیرش مسئولیت‌های زندگی برخوردارند و چیزهایی که خارج از کنترل آن‌هاست را تحت کنترل درآورند.

افراد با تیپ شخصیتی “کنترل بیرونی” معمولاً اطرافیان و چیزهایی که خارج از کنترل آن‌هاست را مقصر و مسئول رفتار و افکار خود می‌دانند.

در مورد مسایل زناشویی ، افرادی که از “مرکز کنترل بیرونی” برخوردارند معمولاً مسئولیت مشکلات زندگی موجود در رابطه و ازدواج خود را به عهده نمی‌گیرند.

حتی اگر زمانی مایل به پذیرش این مسئولیت باشند ترجیح می‌دهند تمامی تغییرات را طرف مقابل انجام دهد, و تنها با شیوه‌هایی از تغییر موافق‌اند که آن‌ها را خوشحال‌تر می‌کند و به نفع آن‌ها باشد.

ازآنجاکه این نگرش و رفتار (مرکز کنترل بیرونی) یکی از علل اصلی درخواست طلاق و شکست در ازدواج و یکی از عوامل ایجاد مشاجرات زن و شوهر است. مشاور ازدواج از زوج می‌خواهد قبل از شروع جلسات مشاوره این رفتار اصلاح شود.

 نکته حائز اهمیت این است که اگر هر یک از زوجین تمایلی به اصلاح رفتار خود از کانون کنترل بیرونی به کنترل درونی نداشته باشد و مسئولیت مشکلاتی که تا حدی بر آن‌ها کنترل دارد, ازجمله خوشبختی خود, را نپذیرد, احتمال اینکه زوج درمانی منجر به پیشرفت قابل‌توجه و طولانی‌مدتی در رابطه شود بسیار اندک خواهد بود.

ازاین‌رو معمولاً به مراجعه کنندگان خود می‌گویم برای دست‌یابی به یک زوج درمانی مؤثر, زوج باید این موضوع را بپذیرند که هر دو نفر مسئول بخشی از مشکلات زناشویی بعد از ازدواج هستند, و باور داشته باشند که تنها گفتار یا رفتار شریک زندگی نیست که آن‌ها را خوشحال یا ناراحت می‌کند, بلکه این نگرش و طرز تفکر اوست که تعیین کننده میزان رضایت از زندگی مشترک موفق است.

برای ارائه یک عملکرد مفید و تأثیرگذار, مراجعه کننده‌ای که در جلسات زوج درمانی ثبت‌نام کرده‌ باید از توانائی‌های لازم برای ایجاد و حفظ یک زندگی مشترک موفق آگاهی نسبی داشته باشد.

به‌عبارت‌دیگر, زوج درمانگر باید در ابتدا یک “ارزیابی صلاحیت و شایستگی” انجام دهد تا تصمیم بگیرد آیا هر یک از زوج از حداقل دانش, مهارت و توانائی لازم برای ایجاد یک رابطه زناشویی موفق برخوردارند یا خیر.

معمولاً در مراکز مشاوره خانواده و ازدواج از یک پرسشنامه برای تشخیص و اندازه‌گیری میزان رضایت و مهارت های زندگی زناشویی در حفظ رابطه در ازدواج استفاده می‌کنند که شامل موارد زیر است:

نکته مهم این است که هرچند شایستگی‌های خاصی وجود دارد که فرد باید برای ایجاد و حفظ رابطه زناشویی موفق از آن برخوردار باشد, اما صرف‌نظر از نوع فرآیند اجراشده توسط زوج درمانگر , او باید به‌عنوان بخشی از فرآیند درمانی , زوج را در تشخیص و اصلاح هرگونه ضعف در مهارت های زندگی یاری کند.

برخی از مثال‌هایی که در زمینه اصول مربوط به شایستگی‌های لازم برای دستیابی به یک ازدواج موفق به آن‌ها اشاره می‌کنم در ادامه قابل‌بررسی است.مشاور زوج درمانی

هارویل هندریکس در کتاب خود با نام ” عشقی که می‌خواهید را به دست آورید” بر اهمیت “نگرش و دیدگاه زوج در رابطه” تأکید می‌کند. صادقانه بگویم, من به‌عنوان یک متخصص در زمینه مشاوره خانواده و ازدواج هرگز زوجی را ندیده‌ام  که بدون گفتگو و ایجاد یک دیدگاه مشترک با همسر به یک ازدواج موفق دست پیدا کنند.

به عقیده من زوج های موفق به هر نحوی, چه با توافق کتبی و چه موافقت غیررسمی از طریق بحث و گفتگو, به یک دیدگاه و توافق مشترک برای دستیابی به یک ازدواج موفق ، عاشقانه و رضایت بخش با همسر خود می‌رسند.

در اینجا به برخی از دلایلی که زوج  برای احساس رضایت از زندگی مشترک باید در نظر داشته باشند اشاره می‌شود:

 پس‌ازاینکه دلایل زندگی مشترک  و ارزش‌های مشترک با همسر خود را انتخاب کردید می‌توانید از آن‌ها به‌عنوان معیاری برای تصمیم گیری دراین‌باره استفاده کنید. آیا چیزی که درباره آن فکر می‌کنید, به زبان می‌آورید یا انجام می‌دهید شمارا در مسیر دست‌یابی به اهداف و تحقق چشم‌اندازتان یاری خواهد کرد یا خیر؟

اگر پاسخ منفی است, می‌توانید اصلاحاتی در روند درمانی اعمال کنید که به هردوی شما کمک می‌کند برای دست‌یابی به یک رابطه شاد و رضایت بخش هماهنگ بمانید.

کارهایی که برای حل مشکلات زندگی مشترک و دستیابی به موفقیت در ازدواج باید انجام دهید را مشخص کنید.

در تمامی طول فرآیند زوج درمانی , زوج درمانگر باید شمارا یاری کند تا درباره آنچه به اصلاح و بهبود رابطه زناشویی کمک می‌کند تصمیم گیری کرده و به توافق برسید. برای مثال, من در مرکز مشاوره به مراجعه کنندگان خود کمک می‌کنم تا اصولی را ایجاد کنند که من آن‌ها را ” توافق ها  در ازدواج ” می‌نامم.

من در جلسات مشاوره زوج درمانی به مراجعه کنندگان می‌گویم هدف از طرح این توافق ها با همسر این است که به شفاف‌سازی تمامی تغییرات و اصلاحاتی که زوج قصد دارند آن را در روابط زناشویی خود ایجاد کنند بپردازیم.

یک ضرب‌المثل چینی که دربردارنده معنای نهفته در این بخش از روند درمانی است می‌گوید: ” کم‌رنگ‌ترین جوهر مؤثرتر از قوی‌ترین حافظه است”. نکته‌ای که می‌خواهم بگویم این است که ایجاد و ثبت مکتوب توافق ها با همسر به‌اندازه دیدگاه شما در زندگی مشترک اهمیت دارد.

درواقع, این توافق ها که بعد از ازدواج برای بهبود روابط زناشویی با همسر خود می‌بندید برای حل مشکلات, دست‌یابی به اهداف و تحقق چشم‌انداز  در رابطه بسیار مهم است.

برای مثال من و همسرم, مانند بسیاری از زوج های دیگر, بلافاصله بعد از ازدواج دچار یک مشکل جدی شدیم. به‌این‌ترتیب که هر زمان دچار اختلاف می‌شدیم و درباره اینکه حق با چه کسی است باهم بحث و مشاجره می‌کردیم, چیزهایی به زبان می‌آوردیم که آزاردهنده بود اما واقعاً از بیان آن‌ها منظوری نداشتیم. با توجه به این مشکل, ما یک توافق با این مضمون بین خودمان وضع کردیم:

 ” اشکالی ندارد اگر باهم اختلاف پیدا کنیم, اما نامهربان بودن همیشه اشکال دارد. در آینده, هر زمان که عصبانی شدیم, با توافق یکدیگر دست از صحبت کردن می‌کشیم. یکی از ما اعلام “توقف” می‌کند تا به عواقب کار فکر کنیم. 

” به‌محض اینکه یکی از زوج اعلام “توقف” کرد, هر دو می‌دانیم معنای آن این است که:

پس از مرور این مطالب, خواهید دید که ما توافق ها را با دقت بسیار، مشخص می‌کنیم. به‌این‌ترتیب, هر دو می‌دانیم با شروع بحث و دعوا با همسر چه اتفاقی قرار است بیفتد. هرچند ما هنوز این توافق را کامل نکرده‌ایم, اما حداقل می‌دانیم قراردادی وجود دارد که در صورت نیاز به یک ” طناب نجات” می‌توانیم دستمان را به‌سوی آن دراز کنیم.

قراردادهایی که در طول سالیان متمادی زوج ها را برای تنظیم آن‌ها یاری کرده‌ام بی‌شمارند و مواردی چون بیان حقیقت (صداقت), برقراری ارتباط مؤثر با همسر , قرار عاشقانه و توجه به همسر , شیوه صحیح تربیت فرزند , تقسیم وظایف منزل , روابط خارج از ازدواج , نحوه برخورد و مدیریت مشکلات مالی, دوران بازنشستگی زوج , احترام به عقاید و باورهای همسر, تعطیلات و سفرهای تفریحی و میزان روابط جنسی با همسر نمونه‌هایی از آن‌ها است.

مسئله بسیار ساده است؛ اگر واقعاً قصد دارید مشکلات و اختلاف با همسر خود را حل کرده و به اهداف زندگی مشترک خود دست یابید, می‌توانید احتمال موفقیت خود را با ایجاد یک توافق رسمی و مکتوب افزایش دهید. 

آگاهی از مواردی که در بخش‌های قبلی به‌طور خلاصه گفتم برای تشخیص یک زوج درمانگر توانا اهمیت دارد.

اگرچه زوج درمانی مؤثر مستلزم صرف وقت و هزینه‌های بسیار است, اما اگر یک زوج درمانگر خوب پیدا کنید و برای انجام روند درمانی با او به توافق برسید, مزایای حاصل از آن بسیار فراتر از هزینه‌های طلاق خواهد بود.

باید این نکته را نیز عنوان کنم که هر شیوه زوج درمانی الزاماً یک درمان خوب نیست. اگر زوج درمانگر شما, حداقل, کارهایی را که من در اینجا مطرح کردم انجام ندهد, روند درمانی ممکن است بیش از آنکه مفید باشد به رابطه شما آسیب بزند. مشورت با یک زوج درمانگر یا مشاور خانواده خوب درباره رویکرد و مراحل فرآیند زوج درمانی می‌تواند از چنین آسیب‌هایی پیشگیری کند.

اگر زوج درمانگر قادر به ارائه یک برنامه خوب و معنادار نباشد, احتمالاً باید سراغ درمانگری بروید که حداقل بتواند به‌صورت واضح برایتان شیوه کار, محتوا و اثرگذاری روش درمانی خود را توضیح دهد.

با توجه به آنچه گفته شد, نکته اصلی این است اگر برای بهبود روابط زن و شوهر نیاز به کمک داشتید, از یک زوج درمانگر کمک بخواهید که شیوه درمانی او بتواند شمارا در درک و بررسی نظام‌مند مشکلات منحصربه‌فرد و علل بروز چنین مشکلاتی در زندگی مشترک یاری کند. مشکلاتی که رشد و پیشرفت شما به‌عنوان یک زوج را در زندگی تضعیف می‌کند.

در حالت ایده آل, شما زودتر ازآنچه که فکر می‌کنبد به دنبال کمک خواهید رفت, درست مانند زوج هایی که پس از چندین سال زندگی توأم با اختلافات زناشویی مهارنشدنی در جستجوی درمان هستند, اما نجات رابطه آن‌ها تقریباً غیرممکن است.

برای مشاهده آدرس مرکز مشاوره روانشناسی کلیک کنید

برای تعیین وقت مشاوره هم اکنون تماس بگیرید: 02144849792

برچسباختلافات زناشویی ازدواج موفق خیانت به همسر زوج درمانگر زوج درمانی مشاوره ازدواج مشاوره خانواده مشکلات زناشویی

2 هفته پیش

جولای 10, 2020

ژوئن 19, 2020

می 29, 2020

می 1, 2020

آوریل 24, 2020

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دیدگاه

نام *

ایمیل *

وب‌ سایت

سازمان نظام روانشناسی و مشاوره ایران

سازمان بهزیستی ایران

انجمن روانشناسی ایران

انجمن روانشناسی آمریکا

مقالات سایت مشاوره باما

سایت مشاوره باما با هدف تحکیم بنیان خانواده در تلاش است با انتشار بهترین مطالب و مقالات روانشناسی در حوزه مشاوره خانواده ، مشاوره ازدواج ، انتخاب همسر ، مهارت های زندگی زناشویی ، ارتباط صحیح با همسر ، حل اختلافات و مشکلات زندگی مشترک ، روشهای تربیت کودک و نوجوان و راهکارهای پیشگیری از طلاق و بازسازی زندگی بعد از طلاق بپردازد.

شاخه زوج درمانی و مشاوره ازدواج از روان درمانی به کسانی پیشنهاد می شود که در ارتباطشان دچار دلسردی و تنش شده اند، به جدایی فکر می کنند یا تصمیم دارند که صمیمیت و درک متقابلشان را بهتر کنند.

در زوج درمانی تمرکز بر روی خود رابطه است، اگر چه هر یک از طرفین باید بر روی شناخت و اصلاح خود تمرکز داشته باشند.

زوج ها به دلایل زیادی چون دعوا و ستیزه های شدید، مشکلات ارتباطی، نارضایتی جنسی و خیانت به دنبال مشاوره می روند. پیشنهاد ما این است که به محض این که نارضاتی رخ داد به مشاور مراجعه کنید، چرا که هر چه از نارضایتی ها و اختلافات شما بگذرد و چاره ای برای آن نجویید در آینده نیاز به صرف زمان و انرژی بیشتری برای ترمیم رابطه تان دارید.

حتی گاه مشاوره می تواند به یک زوج در حال جدایی کمک کند که رابطه شان را با احترام و درک متقابل تمام کرده و کمترین آسیب ممکن را پس از پایان ارتباط دوستی یا زناشویی خود متحمل شوند.

زمانی که زوجین مدام با یکدیگر مشاجره و بحث دارند، از صحبت کردن با هم فراری هستند یا به طور کلی در ارتباط برقرار کردن با یکدیگر ناتوان هستند، هیچ گاه رابطه شان اصلاح نخواهد شد. بنا بر آنچه گفته شد و طی مطالعات فراوانی که دانشمندان در این زمینه انجام داده اند، ما معتقدیم که هدف اول از زوج درمانی، بهبود و اصلاح شیوه های ارتباطی زوج با یکدیگر، چگونگی حل و فصل کردن مشکلات و مجادلات با یکدیگر و یادگیری فنون مذاکره و گوش دادن مؤثر است. بنابراین اول قدم در زوج درمانی، کمک به شماست تا بتوانید احساساتتان را شفاف بیان کنید، آرامشتان را حفظ کنید و از مهارت های ارتباطی سالم برای حل مشکلات قدیمی و جدید خود استفاده کنید.مشاور زوج درمانی

در گام اول باید به این نکته توجه داشته باشید که درمان موفق نتیجه همکاری زوجین با درمانگر است. بنابراین تلاش و پیگیری افراد برای حل مشکلاتشان اساسی ترین شرط بهبود رابطه است.

در این صورت زوجین می توانند انتظار داشته باشند که شنونده و پیام دهنده بهتری شوند و راه های جدیدی برای حمایت از یکدیگر پیدا کنند.

اهداف جلسات توسط مشاور با نظر مراجعین برنامه ریزی می شود و برای رسیدن به این اهداف، هر یک از طرفین باید آمادگی این را داشته باشند که نقاط قوت و شعف خود را بپذیرند، نقش ها و مسئولیت هایشان را به عهده بگیرند و برای این که بحث و مجادله در طول جلسات درمانی رخ دهد امر غیر عادی نیست، اما مشاور شما باید با بی طرفی و عدم جانبداری و تکیه بر دانش تخصصی خود این موضوعات را رفع خواهد کرد.

برخی از مشاوران جلسات فردی تکمیلی را به زوجین به عنوان بخشی از درمان پیشنهاد می کنند و برخی ممکن است جلسات فردی را در صورت درخواست زوجین پیشنهاد کنند.

مشاوره زوج درمانی اغلب هفته ای یک جلسه برگزار می شود ولی این موضوع به اهداف درمان شما، برنامه ریزی درمانی مشاورتان و این که آیا جلسات شما به صورت فردی یا گروهی برگزار می شود، بستگی دارد.

مشاوره اغلب کوتاه مدت است و هر جلسه درمانی آن بین یک الی دو ساعت با صلاحدید مشاورتان تنظیم می شود.

هر چند ما به شما پیشنهاد می کنیم زوج درمانگرتان را بعد از اتمام درمان در سال 2 الی 3 بار ملاقات کرده و از رابطه بهبود یافته تان مراقبت کنید.

شاخه ای از زوج درمانی به مشاوره های قبل از ازدواج اختصاص دارد.

در این شاخه از روان درمانی مشاوره به 2 زوج در حال ازدواج کمک می کند تا شناخت بهتری بر روی ویژگی های خود و شریکشان پیدا کنند، نقاط قوت و ضعف خود را شناسایی کنند، بر روی اختلالات رفتاری خود کار کنند، اختلافات و مشاجراتشان را با یکدیگر حل کنند و در نهایت دید درست و صحیحی در ارتباط با ازدواج و جنس مخالف خود (با یادگیری تفاوت های جنسیتی و شیوه برخورد صحیح با آن) پیدا کنند.

مشاور قبل از ازدواج شما با انجام تست ها و مصاحبه بالینی دقیق می تواند اطلاعات دقیقی به شما ارائه دهد تا شما را از ازدواجتان مطمئن سازد.

همچنین در روند جلسات خود می توانید باورهایتان را نسبت به زندگی مشترک بررسی و آنها را اصلاح کنید.

مشاور قبل از ازدواج شما، یک کمک و یاور علمی، متخصص، بدون جانبداری و با صلاحیت است که می تواند شما را در راه انتخاب همسر ایده آل تان و حل و فصل معضلات پیش آمده و اختلافات احتمالی در آینده میان شما و همسرتان راهنمایی کند و شما را به مهارت های اساسی و لازم برای داشتن زندگی مشترک سالم و آرام تجهیز کند.

به عبارت دیگر، شما مدت هاست به صورت فردی به نزد مشاور رفته اید، اما نتیجه ی مد نظر کسب نشده است چرا که پای عامل دیگری در میان است که همسرتان است.

منظور از تعارض، دعوا و مشاجرات میان شما و همسرتان است.

در صورتی که این مشاجرات ادامه دارد و شما قادر به بهبود اوضاع نیستید، بهتر است از یک زوج درمانگر کمک بگیرید.

در چنین شرایطی، بالارفتن هیجانات منفی بین تان مانع از آن می شود که بتوانید بدون پیشداوری به وضعیت موجود نگاه کنید.

بنابراین مشاهده ی شرایط توسط یک نفر سوم می تواند به بهبود شرایط تان کمک ویژه ای کند.

وقوع خیانت، تجربه ای است که برای هردوی زوجین دردناک و گیج کننده است.

فرد خیانت دیده با حجم زیاید از خشم و غم روبه رو است و فردی که مرتکب خیانت شده است نیز حجم زیادی از اضطراب را تجربه می کند.

در چنین شرایطی، ممکن است افراد تصمیم به جدایی، سازش و یا مقابله به مثل بگیرند چرا که با احساسات شان در حال تصمیم گیری هستند.

بهترین اقدام می تواند مراجعه به یک زوج دمانگر متخصص در حوزه ی خیانت باشد تا بدون جهت گیری و جانبداری به بررسی مساله ی خیانت، دلایل و راهکارهای آن بپردازد.

چرخه ی زندگی خانوادگی از مراحل مختلفی تشکیل شده است.

تولد فرزند جدید، به مدرسه رفتن بچه ها، نوجوانی، ورود به دانشگاه و ازدواج از جمله این مراحل هستند که هر کدام با چالش های مخصوص به خود همراه هستند.

ممکن است تغییرات ایجاد شده در این چرخه، باعث به هم ریختن سیستم خانواده و ایجاد مشکلاتی شود که کمک گرفتن از متخصص زوج درمانگر را ضروری تر می سازد.

به عنوان مثال وقتی فرزندتان وارد سن نوجوانی شده و رفتارهای عجیب و غریبی با شما و همسرتان دارد، می توانید از مشاور کمک بگیرید تا این دوره به خوبی سپری شود.

سوء استفده ی عاطفی، نقطه ی مقابل تعارض و دعواست.

به این معنا که در این وضعیت، یکی از زوجین دیگری را آماج توهین، ناسزا، فحاشی و یا بی توجهی قرار می دهد و طرف مقابل ساکت است و واکنشی نشان نمی دهد.

در بسیاری از موارد، زوجین نسبت به تاثیر رفتار خود بر طرف مقابل آگاه نیستند و حضور یک درمانگر زوجی می تواند به کسب بینش و تغییر رفتار آن ها کمک کند.

در سال های اولیه ی زندگی مشترک، ممکن است اکثر زوج ها با مشکلات و مسایل ارتباطی مواجه شوند که آن ها را نیازمند زوج درمانی می کند.

در این حالت، زوج درمانگر تلاش می کند تا از طریق آموزش مهارت های ارتباطی، زوجین را متوجه الگوهای ارتباطی ناکارآمدشان کند و حل مساله را به آن ها بیاموزد.

اگر در حال حاضر درگیر بحران هایی مانند:

که شما را سردرگم و آشفته کرده است، کمک گرفتن از یک متخصص خانواده می تواند برای برون رفت از مساله بسیار کارساز باشد.

در صورتی که در زمان های گذشته بحرانی را تجربه کرده اید اما اثرات آن همچنان در زندگی تانبه چشم می خورد نیز زوج درمانی می تواند به شما کمک کند تا از آن وضعیت خارج شوید و به زمان حال برگردید.

رابطه ی جنسی، مساله ای بسیار حساس، مهم و آسیب پذیر است.

احساسات جنسی افراد غالبا تا حد زیادی تحت تاثیر شرایط روانی آن ها قرار می گیرد و سرد شدن روابط جنسی بین زوجین می تواند نشان دهنده ی آشفتگی های ارتباطی و یا درونی هر یک از آن ها باشد.مشاور زوج درمانی

با سرد شدن رابطه ی جنسی، زوجین کم کم به این نتیجه می رسند که برای هم مناسب نیستند و صمیمیت و شوق جای خود را به کینه و دلخوری می دهد.

در صورتی که مدت هاست در روابط جنسی تان تغییرات ناخوشایندی را احساس می کنید، بهتر است از یک زوج درمانگر برای حل مسایل تان کمک بگیرید.

ممکن است شما نیز جزء آن دسته از زوجینی باشید که با مساله ی خاصی روبه رو نیستید اما زندگی تان سرد و یکنواخت شده و زیبایی اولیه اش را از دست داده است.

ممکن است احساس کنید همه چیزبیش از حد یکنواخت است و نیاز به راهکارهایی برای افزایش صمیمیت و اشتیاق در زندگی تان دارید.

برای برطرف شدن چنین احساس هایی، زوج درمانی می تواند یک انتخاب مناسب باشد.

درمانگر مسایل زوجی به شما کمک می کند تا بتوانید روش های افزایش صمیمیت را کشف کنید و آن ها را به درستی به کار ببرید تا از این طریق، احساس خوشبختی و رضایت زناشویی بیشتری را تجربه کنید و بتوانید از بودن در کنار همسرتان عمیقا لذت ببرید.

منبع: مشاورانه

۱-شخصیت،تحصیلات،نجابت،خوش رویی، خانواده اصیل و عقاید و قیافه و تیپش هم به دلم نشست
۲-راستش برداشت من در برخورد اول اینجور بود چون پارامترهای فوق رو در ایشون دیدم. قبلا از کسی که احساس کنم همه اینارو داره مواجه نشدم.
۳-بله دقیقا.
تنها مغایرتی که احساس کردم یکم با عقایدم داره یا بنوعی شاید خیلی خوشم نیاد اینه که ساعت کاریشون یکم سنگینه. وگرنه با کار کردنشون هم هیچ مشکلی ندارم
۴-این خانم ۲۷ سال دارن.

سلام
وقت بخیر
بنده ۳۲ سالمه و دانشجوی سال اخر دکتری مهندسی هستم
۶ سال هم هست که کار ثابتی دارم هستم
چند وقت پیش یه نفرو معرفی کردن بهم جهت آشنایی ازدواج
راستش نمیدونم چرا با دید مثبتی پیش نرفتم. شاید بخاطر تجارب ناموفق قبلی بود. شاید هم بخاطر عدم شناخت در مورد ایشون
بطوریکه حتی نمبخواستم سر قرار برم اما به اصرار مادرم رفتم
رفتیم سر قرار و صحبت کردیم. صحبتها خیلی باز نشد و بحث و چالشی روش انجام نگرفت در حد کوتاه بود
و برخورد ها کاملا محترمانه و خب بود
هر چند من کاملا یه جاهایی دریافتم که ایشون برداشتهای درستی از من نداشتن بطوری ازم پرسیدن که شما ادم سنتی ای هستی؟
منم خیلی واصح جواب ندادم. نمیدونم چرا اونروز روز خوبم نبود و بعدا که فکر کردم فهمیدم بدترین مکالمه ممکن و بدترین جوابها رو دادم
درحالیکه واقعا اینطور نبودم چون خودمو درست میشناسم بهرحال
خلاصه من واقعا از ایشون بسیار خوشم اومد. اما ایشون برعکس
وقتی چند روز بعد نتیجه رو از مادرشون جویا شدم(چون شماره خود دختر خانم رو نداشتم)
فرمودند که پاسخ مثبت نیست
چند روز بعد به مادرشون زنگ زدم و میخواستم بگم که بنطرم یو تفاهمی شده و میخوام یبار دیگه با دخترتون صحبت کنم
ولی مادرشون متوجه تماس من نشده بودن و حتی اس ام اس هم که دادم رو متوجه نشده بودن
تصمیم گرفتم خود دختر خانم رو ببینم رفتم جلو در شرکتی که کار میکرد
بسیار شوکه شدن ایشون و شاید کمی از این کارم ناراحت هم شدن اما زیاد به روشون نیاوردن
علتش هم از دید ایشون این بود که چون شما وابسته یا علاقمند شدید الان از مواصعتون کوتاه اومدین اما اگر وارد زندگی بشیم نطرتون عوض میشه
اما واقعا اینطور نبود. من از هیچ خط قرمزم کوناه نیومدم و نمیام. بلکه رفته بودم اشتباهات خودمو تصریح کنم یا سو تفاهمات و برداشتهای بد ایشون رو جبران کنم
خلاصه ایشون رک گفت من انرژی مثبتی نگرفتم از برخوردی که باهاتون داشتم
اینو در جواب منی داده بود که همون روز اول من در انتهای حرفام گفتم انرژی مثبت از شما گرفتم و نظرم‌مثبته
یجوری از دستم فرار کرد. شاید بخاطر شوکه شون بود. شاید هم بخاطر اینکه هنوز برداشتها و نتیجه گیری منفیش در ذهنش هنوز بود
رفتم خونه دیدم مادرش زنگ زد و بطوری که سعی داشت احترام من هم حفط شه یجوری گلایه مانند گفت چرا امروز رفتید جلو در شرکت دخترم ما که جوابو بهتون داده بودیم
منم گفتم چون دبروز زنگ زدم و ج اب ندادین و دیکه راهی نداشتم این کارو کردم. و این کارو بخاطر دخترتون کردم چون واقعا بهش علاقمند شدم
خلاصه مادرشون هم از من عدرخواهی کرد و گفت بخدا متوجه تماستون نشده بودیم و راصی نبودیم به زحمت بیوفتی و بری اونور شهر تهران تا دخترمون رو ببینی
راست هم میگفت بنطرم جون حس خودم و گفته ایشون این بود که هم ایشون یعنی مادر دختر خانم و هم پدرشون از من خوشسون اومده بود
از ذهنم قضیه خا ج نمیشد چون خیلی از دختر خانم خوشم اومده بود و دنبال راهی بودمکه بهش بگم واقعا سو برداشت در مورد صحبتهام داشتی و من آدم سنتی به اون شکل که شما فکر میکنی نیستم
به هزار زحمت اینستاگرام دختر خانمو پیدا کردم و همه چیزو از سیر تا پیاز بهش توضیح دادم
دو تا حالت میتونه داشته باشه که یا ایشون کلا از من خوشش نیومد که جای بحثی نیست و کاری نمیشه کرد. دوم اینکه سو برداشت از حرفام دیدشو بد کرد که بنظرم اینو میشه اصلاح کرد
اما متاسفانه ایشون پیام منو نخوند یا والا نمیدونم نمیخونه عمدا !!!!
بقدری توی اون پیام اینستا قضیه رو خوب توصیح دادم که شک ندارم اگه بخونه سو برداشت رفع میشه
اما نمیخونه
از طرفی واقعا احساس میکنم کار درستی نباشه دوباره پاشم برم جلو شرکت یا یه جایی دور تر از شرکتشون توی مسیر خونشون
با اون مکالمه ای هم که با مادرشون داشتم اصلا دوست ندارم این قصیه رو با مادرش مطرح کنم که مثلا به دخترت پیام دادم بهش بگو لخونه لطفا
حداقال این دومی رو نه اصلا روم میشه نه فکر میکنم درست باشه
حالا موندم چیکار کنم. چطور بتونم بگم پیاممو بخون تا سو تفاهم اگه باشه رفع بشه
لطفا راهنماییم کنید
علت ابنکه سماجت میکنم ابنه که واقعا احساس میکنم از لحاط خانواده شخصیت اشتراک بهترین دختریه که دیدم
ولی سو برداشتهاشون که قطعا مقصر هم خودم هستم باعث شد ملاقات خوبی رقم‌نخوره
همین الان هم متوجه شذم بدون اینکه پیامم رو باز کنه توی اینستا بلاکم کرد
لطفا راهنماییم کنید

با سلام خدمت شما دوست عزیز
این که شما سعی کرده اید نوعی دیگری خودتان را جلوه بدهید و یا اطلاعات ناقصی به ایشان بدهید می تواند به دلیل تجارب و دیدگاهی که در شما از قبل وجود داشته باشد ایجاد شده باشد .
بهتر است کمی به هردویتان فرصت بدهید و از رفتارهای تکانشی بپرهیزید و سعی کنید که از مسیر درست این ماجرا پیش بروید تا بتوانید نتیجه گیری بهتری داشته باشید داشتن آرامش در این مسیر می تواند کمک زیادی به شما کند.
1. چه ویژگی در این خانم توجه شما را جلب کرده است ؟
2. قبل از ایشان نیز سابقه این احساس را داشته اید؟
3. شما در پیام های خودتان احساس و دیدگاه واقعیتان را بیان کرده اید؟
4. این خانم چند سال دراند؟

سلام مجدد و عرض ادب
متشکرم که به من پاسخ دادین .
1- شوهرم بچه ها رو خیلی دوست داره حتی گاهی میبره شون پارک و استخر ولی اینقدر بداخلاقی میکنه که وقتی برمیگردن پسرم میگه این بابا دوباره کوتمون کرد .
2-خیر . دیگه برام ثابت شده ست این آدم تغییر نمیکنه و اصلا نمیخواد که تغییر کنه . مثلا خیلی تلاش کردم قبل از بچه دار شدنمون سیگار شو حداقل ترک کنه تا بچه هام سیگار دست پدرشون نبینن . ولی اینکارو نکرد گفت نمیخوام چون همه میگن من خیلی با کلاس پک میزنم !!!! میگه به عشق پک زدن بهروز وثوقی تو نیمدونم کدوم فیلمش اصلا سیگاری شدم . هیچکس ژست سیگار کشیدن منو نداره و ازاین حرفای عجیب غریب که درکش نیمکنم اصلا .
3- پسر بزرگم 7/5 ساله ست و دیگه داره متوجه تفاوت زندگی ما با دیگران میشه . میگه چرا همیشه مامان و بابای بچه های میان در مدرسه دنبالشون همش دست مامانا رو میگیرن ولی بابا همش با تو قهره و همش دعواداره ؟ من فقط گفتم همه پدر مادرا با هم اختلاف نظر ممکنه داشته باشن ولی بعضیا زود فراموش میکنن بعضیا دیرتر . نمیدونم پاسخم درسته یا نه ولی دیگه نیمدونستم چی بگم اون لحظه . دلم برای بچه هام میسوزه . من کودکی ی آرومی داشتم با پدر و مادری که هنوزم عاشقانه همو دوست دارن و بدون هم طاقت نمیارن . من این چیزا رو تو بچه گیم دیدم و نمیدونم حالا چطوری باید به بچه م توضیح بدم شرایط زندگی خودمونو .
4-بجز یک بار اونم بار اول در بقیه موارد عذر خواهی نکرد و هرگز اظهار پشیمونی نیمکنه بجاش قهر میکنه و طوری قیافه ی حق به جانب به خودش میگیره که اینگار من بهش ظلم کردم که خیانتشو کشف کردم . مدام میگه تو بیماری و توهم داری و به قول خودش دیوار حاشا بلنده و همش حاشا میشکه .

یه بار میگه دوست دختر رفیقم بود براش پیام رد و بدل کردم یه بار میگه زن همکارمه یه بار میگه با این زن تصادف کرده بودم مجبورم کرد با هاش رابطه برقرار کنم تا شکایت نکنه و از این بهونه های بدتر از گناه . اصلا رفیق متاهلش چرا باید دوست دختر داشته باشه و ایشون هم باهاش همکاری کنه البته بعدش کاملا دستش رو شد چون به دوستش زنگ زدم و قسم خورد که شوهرم داره دروغ میگه . و یا مثلا اگه اون زن شبعد از تصادف شکایت میکرد مگه میخواستن شوهرمو بکشن که تن به رابطه با مشروع داد تا طرف شکایت نکنه یعنی باج دادن و رابطه نامشروع بهتر از گردن گرفتن تصادف بود البته بعدش ماشینون بردم میکانیکی گفتم هیچ تصادفی نشده اصلا صافکاری نشده حتی بی رنگ درآوردن هم در موردش اتفاق نیوفتاده پس تصادف هم دروغ بوده من تا از همه چیز مطمئن نشم قضاوت نمیکنم بنابراین با اطمینان سر حرفم می ایستم تا آخرش اعتراف میکنه و بعدشم میگه حالا که چی هر کاری میخوای بکن .

همیشه منو تحقیر میکنه من از یک خانواده با پدر گیلانی و مادر تهرانی هستم . ایشون به من میگه تو دهاتی هستی گوسفند فروختی آدم شدی . من 12 سال بدون حامی و به سختی کار کردم هزینه زندگی مو نو دادم خونه و ماشین خریدم ایشونو دبی و ترکیه و کیش و مشهد بردم و برای اولین با من سوار هواپیما شدن . بزور فرستادمش دانشگاه بلکه طرز فکرش رشد کنه و هزینه تحصیلشو دادم بعد تو دانشگاه با یه خانم مطلقه رابطه برقرار کرد و دوستام در خونه اون خانم دیدنش که بعد از دانشگاه رسونده بودش خونه در حالیکه اون شب برفی بود و من ماشین داده بودم بره دانشگاه و خودم پیاده ساعت 7 شب زمستونی از سر کار اومده بودم خونه . دلم برای تنهایی م میسوزه از اینکه اینقدر شوهرمو حمایت کردم و اینقدر بدی دیدم . ایشون متولد اصفهانه . وقتی بریم اصفهان سر راه بهترین چیزا رو سوغاتی برای سه خواهرش دو برادرش و پدرس جداگاه باید بخرم براش ولی اگه برای مادرم یه جوراب بخرم غوغا میکنه یه بار وقتی مه هنوز بچه نداشتیم بهم گفت آره عقده ای خونه و ماشینتو بزن 6 دنگ به نام خودت بد بخت بیوفتی بمیری همه ی ثروتت میرسه به برادر و پدرت . من تازه سقط جنین کرده بودم و داشت منو مثلا بخاطر این موضوع سرزنش میکرد درحالیکه نتیجه آزمایش های من کاملا سالم بود و خودش نیومد آزمایش بده و دکترم گفت چون شوهرت اعتیاد داره ایراد از شوهرته چون اسپرم ضعیفه در نهایت بعد از مدت ها قرص امگا 3 و زینک که بخوردش دادم تقویتش کردم تا بتونه بچه دار شه سر هر دو تا بچه هام . شوهرم حتی هزینه بیمارستانمو نداد و خودم سر هر دو زایمانم هزینه سزارین و تو دستگاه خوابیدن بچه ها ( زردی داشتن ) رو دادم .

پیاده روی , سینما و رستوران رفتن و کوه و پیک نیک رفتن کلا برام آرزوئه . هرگز با هم جایی بجز جاده کویری و تاریک و بی روح اصفهان نرفتیم .ایکاش خانواده ها بدونن هرگز دخترای بی نواشونو به شهرهای دیگه شوهر ندن . دختر باید تو شهر خودش و با هم فرهنگ خودش ازدواج کنه . نزدیک خانواده ش باشه . من دو تا سزارین کردم و چون اجازه نداد خانواده م بیان پیشم کاملا تنها بودم هیچ کس نبود یه لیوان آب دستم بده . خانم ها میدونن چی میگم عطش زمان شیردهی رو تجربه کردن و میدونن زنی که سزارین کرده حتی نمیتونه خودش بدون کمک از رو تخت بلند شه .

به هر حال این شرایط سخت زندگی منه . عمرم و جوانی مو باختم و راهی برای جبران ندارم .
الان شرایط طوری نیست بتونم برم با وکیل مشورت کنم . چون مطمئین هستم این آدم نمیخواد و نمیتونه تغییر کنه میخوام جدا شم ولی بچه هامو نمیتونم بهشون بسپرم چون میدونم شکنجه شون میکنه با اخلاق بدش .

* فکر میکنین اینکه من از خودم خونه و ماشین و درآمد دارم و ایشون بیکاره و اعتیاد داره بهم کمک میکنه دادگاه بچه هامو ازم نگیره ؟
* لطفا منو راهنمایی کنین اگه تونستم جدا بشم من چطوری باید بچه های 7 ساله و 3 ساله مو توجیح کنم که آسیب روحی نبینن و بتونن بپذیرن؟

سپاسگزارم .
آرتمیس
4-

دوست عزیز دقت داشته باشید که در اول نیاز است که شما با یک وکیل در این مورد صحبت کنید تا بتوانید مراحل قانونی و مدراک مورد نیاز را تهیه کنید در مورد ایشان نیز با توجه به توضیحات شما میتوانید از دادگاه درخواست بررسی سلامتی جنسی و روانی نیز داشته باشید و در کنار آن با توجه به بیکاری ، اعتیاد ، بی مسئولیتی ف خیانت مکرر و… این احتمال پایین می باشد .
و حتی اگر دادگاه این حکم را بدهد امکان اینکه ایشان بتوانند از عهده زندگی انها برآیند نیست و تنها از این طریق ممکن است بتوانند شما را در این زندگی نگه دارند تا شما از شکایت خود صرف نظر کنید .
بهتر است همه جوانب را مد نظر قرار بدهید و بعد از مشورت با یک وکیل در این مورد تصمیم گیری کنید.

سلام خدمت شما ، از راهنمایی ها و وقتی که گذاشتین بسیار متشکرم .

با سلام
14 ساله ازدواج کردم دو پسر 7 ساله و 3 ساله دارم . شوهرم همیشه بیکار بوده و من کار میکردم و خرج زندگی رو میکشیدم الان سه ساله که کار رو گذاشتم کنار تا بلکه یه تکونی به خودش بده با اصرار من رفت دنبال کار ولی هیچ جا موندگار نیست هر جا میره بد از چند ماه میاد بیرون نمیدونم بیرونش میکنن یا خودش میاد بیرون . اعتیاد داره تریاک میخوره بد اخلاقه همیشه خشمگینه و اصلا نمیشه رفتارش رو پیش بینی کردبه من و خانواده م بسیار بی حرمتی کرده خانواده م رو از آمدن به منزل ما منع کرده 10 ساله که خانواده م به منزل من نمیان فقط من سالی یک یا دوبار میتونم برم و ببینمشون حسرت دارم که پدر و مادرم یکبار به خونه ی من بیان و من یه استکان چای جلوشون بذارم . از وقتی کار میکردم خونه و ماشین خریدم و هر دوش به نام خودمه وگرنه خدا میدونه چه بلایی به سرم می آورد همه اینها به کنار —- مدام با افراد مختلف به من خیانت میکنه سه سال و نیمه اصلا هیچ رابطه ای با هم نداریم یعنی از شروع بارداری دومم . خیانت هاش از اول زندگی مون بوده اولین باز 3 ماه بعد از ازدواجم فهمیدم و همینطور مدام هر چند ماه یکبار به روش های مختلف فهمیدم یه بار گوشی و خط دومشو پیئا کردم یه بار داشت قرار میذاشت شنتیدم یه بار تو شرکتی که داشتم مشتری دیده بود که کسی رو آورده بود تو شرکتم یه بار خونه دوستم بودم خانمه بهش زنگ زد یه بار به من پیامک دعوت به س ک س خانمه رو تو موبایلش دیدم یه بار پیام های عاشقانه شون که بین شوهرم و دختر پسر عموش که مطلقه ست و… بد تر از همه این آخری که روح و روانمو ریخته بهم .
با ماشین من سرکار میره مثلا ولی هیچ پولی به من نمیده بابت خرجی و من هنمز به تنهایی دارم خرج میکشم از پس اندازی که در بانگ گذاشتم و سود ماهانه میگرم هر وقتم کم میارم یه تیکه طلا میفروشم که دیگه داره به ته میرسه .
دم عید پیامک اومد که باید برم عوارض ماشین بدم رفتم گفتن اول برو بدهی جریمه ورود به طرح رو بده رفتم دیدم مبلغ 900 هزار تومن جریمه دارم بهش میگم تو که هر شب ساعت 9 یا 10 میای خونه طرح که ساعت 7 تموم میشه پس تو این فاصله دو سه ساعت کجا میری میگه اشتباه شده حتما یه ماشینی پلاکشو دستکاری کرده واسه تو جریمه میاد برو بگو پلیس بهت عکس نشون بده و پلیسم که جوابگو نیست خلاصه گرنبندی که 20 سال پیش بابام جایزه قبولی دانشگاه برام خریده بود رو فروختم و جریمه و عوارض ماشین رو دادم . حالا چند روز پیش پیام اومده که صاحب ماشین بیاد وزرا پلیس امنیت اخلاقی بعلت کشف حجاب در خودرو . بهش میگم من که سوار ماشین نمیشم کی تو ماشین نشسته روسری شو انداخته میگه اشتباه شده برو بگو عکس نشونت بدن تا ثابت کنی من زن سوار کردم رفتم وزرا خانم پلیس فقط گفت محل جریمه شدن کجا بوده دقیقا محل کار فعلیش . الکی بهش گفتم رفتم عکس نشونم دادن گفت آها اون همکارمه آیا همکار ؟ واقعا باید باور کنم ؟ ماشینو ازش گرفتم گفتم حالا هر روز با الاق برو سرکار برازنده همکارتم هست بهتون خیلی میاد .4 روزه سوئیچو ازش گرفتم چون دیگه وحشت برم داشته چون ازش دیگه میترسم چون اینقدر درگیر رابطه با اون زن شده که غیرت رو زنش نداره و داره منو تو دردسر میندازه مجبور شدم برو پلیس امنیت اخلاقی واسه کاری که نکردم تعهد بدم خیلی تحقیر شدم تو این گرما با دو تا بچه کوچیک منو وادار کرده برم پلیس امنیت اخلاقی !!! حالام قهر کرده تو حرف که نمیزنه غذام تو خونه نمیخوره و عذر خواهی که اصلا تو مرامش نیست . سه سال پیش 8 جلسه مشاوره هم رفتیم بارها و بارها بخشیدمش ولی اعتماد بنفس منو گرفته اصلا توجهی به حضورم در زندگی نداره با 15 سال سابقه کار مو رها کردم به بچه ها و زندگی میرسم هرگز تشکر نکرده وقتی شرکت داشتم 55 میلیون از پول شرکتمو با دوست دختری که اون زمان باهاش بود خورد احساس میکنم فقط واسه خونه و ماشین با من ازدواج کرده فامیلاشو از شهرستان دعوت میکنه تا زندگی شو به همه نشون بده و پز بده هیچکس نمیدونه همه چیزو من خریدم همون دختر پسرعموش که باهاش رابطه هم داشته یه بار به من گفت خوشبحالت چقدر خوش سانسی که شوهرت همچین خونه زندگی ای داره واقعا مونده بودم چی بهش بگم آخه ؟!هرگر نگفته دوستت دارم هرگز منو بیرون نبرده هرگز یه جمله محبت آمیز به من نگفته انگار من اصلا وجود ندارم من واقعا نیاز به محبت دارم ولی از شوهرم محبت میبینم نه از خانواده ام چون همونطور که گفتم رابطه شونو به من قدقن کرده . هزاران بلای دیگه هم سرم اومده که واقعا دیگه نوشتنش خیلی وقت میگیره .
دیگه هیچ راهی نیست چون کسی که با نقشه و طرح اومده تو زندگی کسی هیچ تعهد و مسئولیتی حس نمیکنه که بخواد عو ض بشه بقول خواهرش میگه از بچگی اینطوری بوده دوست داشته تو چشم باشه و ولی چون خودش لیاقتشو نداشته از تو استفاده کرده . پدر شوهرم اینا اصفهان زندگی میکنن اصلا دوست ندارم برم اونجا میره میاد به من میگه باید تو خونه دامن بلند و آستین بلند بپوشی در حالی که هیچ نامحرمی تو خونه نیست !!!!! وقتی پدرش به من تذکر میده شوهرم هر هر میخنده . چقدر باید تحقیر رو تحمل کنم ! خواهرای شوهرم بهش میگن برو دنبال زنت ما حوصله نداریم تو برگردی خونه بابا با این اخلاق بدت آخر هفته ها که میایم اینجا نمیتونیم تو رو تحمل کنیم . ولی من چه گناهی کردم مگه من چند بار میتونم زندگی کنم ؟ سالهای طلای عمرم و جوانیم تلف شد حالا تو سن 40 سالگی به این همه رنج ، دلتنگی ، کمبود های عاطفی ، تحقیر و عدم اعتماد بنفس چکار کنم ؟ فقط بخاطر بچه ها دارم این جهنمو تحمل میکنم چون خیلی لجباز و انتقامجوئه با اینکه نه خونه ای داره و نه پولی اگه طلاق بگیرم میدونم بچه ها مو میبره اصفهان خونه باباش جایی که بزور غذای وعده هاشونو درست میکنن درحالیکه من بهترین غذا ها رو به بچه هام میدم فقط هفته 100 تومن حداقل هزینه خوراکی و بستنی هاشونو درحالیکه اونا سالی یه بارم بستنی نمیخرن واسه خودشون . باورتون میشه ؟ وقتی بچه هامو میبرم رستوران اگه به گوش شون برسه میگن چقد اسراف کاره این زن ؟ آخه مگه میشه آدم اینقدر کوته فکر و کم بین باشه ؟ خلاصه اینکه دلم پر از حرف های جور واجوره و هرچی از آنچه به سرم اومده بگم کمه .

لطلفا منو راهنمایی کنین . میدونم قانون این کشور همه حقوق رو به پدر میده حتی با وجود اعتیاد بی کاری و نداشتن خونه . وقتی بچه هام نباشن آخه من این خونه بزرگ و این ماشینو میخوام چیکار ؟ دیگه چیزی برام ارزش نداره بدون بچه هام . تو این 8 ساله به بچه هام خلا های عاطفی مو پر کردم ازشون عشق گرفتم و بهشون عشق دادم .
خیلی مایوس و ناامیدم و از خودم متنفرم که گول این آدمو خوردم از سادگی حمقانه م متنفرم . از اینکه تو دنیایی زندگی میکنم که انیقدر آدم بدجنس و دروغگو داره میترسم . از روز میترسم از محیط بیرون خونه میترسم وقتی از دور صدای بوق ماشین عروس میشنوم به حال اون دختر تاسف میخورم که چه رنج هایی قراره تو زندگیش سرش بیاد و خبر نداره .
لعنت به این همه بدی و خیانت و دوروریی این دنیا .
باید رفت .

با سلام خدمت شما دوست عزیز
با توجه به اینکه همسر شما بارها خیانت خود را تکرار کرده اند و مصرف مواد نیز دارند و از نظر شغلی و خانه و ماشین از الویت های زندگی بی بهره هستند خیر قانون به احتمال تقریبا منفی حاضر به دادن حضانت به ایشان می شود که در این مورد بهتر است حتما با یک وکیل نیز صحبت کنید البته همه این موارد در صورتی می باشد که شما بخواهید از ایشان جدا شوید .
1. رفتار ایشان با فرزندانتان چگونه است؟
2. آیا شما مایل به ادامه زندگی با ایشان هستید؟
3. ایا فرزندانتان نیز از این مشکلات پدرشان آگاهی دارند؟
4. واکنش همسرتان از اینکه به شما خیانت می کنند چیست و آیا از این رفتار خود پشیمان هستند؟

سلام و خسته نباشید.سه سال هستازدواج کردم.مشکلم باهمسرم سرمکان زندگیمان و شغل ایشان هست.از اوارگی خسته شده ام از کوچ کردن از این شهر به ان شهر خسته شده ام از اینکه هردوسه ماهی باید فکر نقل مکان از شهری به شهر دیگر باشم خسته شدم.ازاینکه ایل و طایفه ایی زندگی میکنند و من شخصی درونگرا هستم و تحمل اینهمه رفت و اند و قاطی زندگی کردن راندارم خسته شده ام.از اینکه همسرم مریصی میگرن دارد و باکوچکترین مساله ایی سردر او باعث میشود تاچندروز سرکار نرود و بعد ازکار بیکار میشود خسته شده ام ازاینکه به ازای هر دوتا نهایت 3ماه کاری ک میکند انهم باچقد منت سرمن انهم باچقد کفرو لعنت ب این شعل و زندگی ک دارد آنهم با اینکه بعد از برگشت ازکار بقدری خسته اس ک توان گردش بامن یا رفتن به خرید بامن یا کلا وقت گذرانی بامن عین بقیه همکارانش راندارد خسته شدم.ازاینکه بخاطر بیمسولیتیش یا تنبلیش یا مریضیش یا نمیدانم بخاطر چیست ک ازکار انقدر بیکار میشود و دستمان خالی است همیشه خسته شدم.ازاینکه طلاهایم رافروخت تا بتواند ماشین بخرد و ان ماشین را بمنی ک چندسال گواهینامه دارم نمیدهد تمرین کنم اما بخواهرش ک تازه برای اموزش رانندگی ثبتنام کرده میدهد خسته شدم.از اینکه همیشه میخواهد من اورا رک کنم اما اودرک نمیکند ک در این چندسال چه شرابط سختی برایم پیش اورده ک من بخاطر ابروداری و نگران نشدن خانوادم بروز نداده ام بخاطر اینکه ازمن متنفر نشود و به بیراه کشیده نشود جلویش ناراحتیهایم را بروز نمیدم خسته شدم.بریده ام.در این مدت ک عروسی کرده ام بحای اینکه زیباتر شوم افسرده تر و پیرتر شده ام بجای اینکه رو به پیشرفت برود زندگی ام رو به عفبگرد و رفتن زندگی بمحلهی کوچک و روستهاست.از اینکه انقدر اینهارا درخودم ریخته ام اکنون چندماهیست احساس میکنم قلبم تیر میکشد و دیگر سردرهایم بامسکن ها ارام نمیشود و بمدت چندروز این سردردها مرا از انجام امور ساده زندگی بازمیدارد.دوستش دارم اما از وضعیت زندگیش هم خسته شده ام نمیدانم طلاف بگیرم ک هم اوراحت زندگی کند هرجا ک دلش میخواهد(روستا) هرطور ک دلش میخواهد(شعل آزادو پاره وقت و هرازچندماهی بیکار)و هم من هرجا دلم میخواهد(شهرستان های یک استان منطورم است)و هرطور ک دلم میخواهد(یک شعل ثابت در یک مکان و شهر ثابت و پیشرفت دادن زندگی)زندگی کنم.نمیدانم طلاف بگیرم تا هردو راحت شوبم یا خودکشی کنم تا از دست این سردردهای وحشتناکم خلاص شوم و اوههم چندماهی برامک عزادار و سپس برود زن بگیرد ک حاصر باشد هرچه او بعنوان شوهر گفت بی چون و چرا اطاعت کند.

با سلام خدمت شما دوست عزیز
احساسات و نگرانی های شما قابل درک می باشد در اول بهتر است سعی کنید آرامش خود را حفظ کنید با توجه به علایمی که شما بیان کردید و اشاره به اینکه حتی دیدگاه خودکشی دارید نیاز است در اول خودتان به صورت حضوری به روانشاس مراجعه کنید تا بتوانید آرامش بیشتری کسب کنید و در کنار آن دقت کنیدکه سکوت شما ممکن است از سمت ایشان به اشتباه و به معنای رضایت شما برداشت شود . بهتر است در آرامش و بدون توهین با همسرتان به صورت حضوری و رودرو صحبت کنید و بجای اینکه بگویید تو همیشه اینطوری هستی یا بگوید اصلا به احساسات و نیازهای من توجه نمکنیدو… احساسات خود را با ایشان به صورت درست درمیان بگذارید و مثلا بیان کنید زندگی کردن به صورت کوچ کردن مداوم به شم احساس خوشایندی نمی دهد و … دقت کنید که ابراز کنید که او را دوست دارید و ترجیح می دهید شرایط بهتری برای زندگیتان اتفاق افتد.
بهتر است قبل از تصمیم گیری جدی در مورد طلاق در اول خودتان به روانشناس مراجعه کنید با همسرتان صحبت کنید و بعد هردو مشاوره را تجربه کنید تا در این مسیر به هردوی شما کمک شود و همسرتان یک سری آموزش ها نیز در این زمینه دریافت کنند . دقت کنید که در اخر اگر هیچ از آنها جواب نداد می توانید با مشورت با خانواده و بررسی همه جوانب طلاق به این موضوع نیز به عنوان یک گزینه آخر فکر کنید.
مسیر می توانید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
021-22354783
شاد باشید

سلام و خسته نباشید… من ۲۳ سالمه و بعد از چندین سال با خانمی وارد رابطه شدم اما مشکل شل شدن آلت برام پیش میومد! زودانزالی ندارم بلکه مقداری دیر انزال هم هستم! لطفا راهنماییم کنید راه حل های اینکار (ترجیحا طبیعی و بدون دارو) چیه؟ ممنون

با سلام خدمت شما دوست عزیز
یکی از عوامل دیر انزالی می تواند مشکلات تربیتی سختگیرانه در گذشته شما باشد(افکار مذهبی افراطی) و همچنین این موضوع برای افرادی که درون گرا هستند و احساسات خود را نشان نمی دهند نیز ممکن است اتفاق افتد اما یکی از علل خیلی مهم دیگر تحریکات جنسی ناکافی است. مردانی که بصورت دائم در حال تحریک جنسی هستند، ممکن است سرانجام دچار انزال دیررس و یا عدم انزال شوند. مردانی که همیشه یک نوع از تحریک جنسی را تجربه می کنند (مثل خود ارضائی) ممکن است در مواجهه با یک تحریک جنسی متفاوت (رابطه زناشوئی طبیعی) نتوانند به ارضاء جنسی برسند. ترس و استرس به گونه های مختلف مثلا ترس از بارادر کردن شریک جنسی نیز می تواند باعث دیر انزالی شود و عوامل دیگری چون مشکل در ستون فقرات و همچنین مصرف الکل و مواد مخدر نیز می تواند تاثیر گذار باشد. در اول برای درمان دیر انزالی بهتر است دلیل مشکلتان را شناسایی کنید تا با برطرف کردن آن بتوانید مشکل دیر انزالی خود را برطرف کنید.
درمسیر می توانید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
02122354783
شاد باشید

سلام .من و همسرم حدودا سه سال و نيم هست كه عقد كرديم و يكسال و نيمه كه ازدواج كرديم .فوق العاده مرد بد غذايي هست .من از سركار برمي گردم و يه عااااالمه زحمت مي كشم تا غذايي رو درست كنم .بعد كه مياد هي ايراد مي گيره (اكثر اوقات ) و دو سه تا قاشق مي خوره و ديگه نمي خوره . لطفا راهنماييم كنيد چطور باهاش رفتار كنم تا بهتر بشه و تو غذا خوردن انقدر اذيتم نكنه . چون خيلي اعصابم خورد مي شه

با خانمی دو سال قبل دوست شدم ایشان در ابتدای دوستی با من از یک شکست عشقی صحبت کردن که بعد از جدایی بخاطر فراموش کردن شکست با پسر دیگری دوست میشن آون پسر متاهل بوده و آون خانم نمیدونسته و بعد بخاطر ترس ازینکه آون پسر به خانوادش بکه که باهام دوست بوده با آون مرد میمونه و آون مرد همسر خودش رو طلاق میده و میاد خواستگاری و یکبار هم به زور با آون خانم رابطه جنسی برقرار میکنه و چنتا عکس هم میگیره و بعد میگه آگه خونوادت رو راضی نکنی همچی رو میگم و در نهایت خانواده دختر به این ازدواج راضی نمیشن و آون مرد همچی رو به پدر دختره میگه دختر شکست بدی میخوره و اینها رو برای بنده تعریف کرد بنده باهاش همدردی کردم و بعدا تعریف کرد با پسرهای دیگه هم دوست شده وای از رابطه جنسی چیزی نگفت ما باهم رابطه جنسی برقرار کردیم ولی هنوز از انتخابم مطمین نبودم تا اینکه متوجه شدم ایشون در حین دوستی با من با دوست پسر قبلیش در تماس هست و بعد ابراز ندامت کرد اما دوهفته بعد مجددا با نامزد اولیش که شکست خورد چت کرد و جملات جنسی به هم زدن و باز من متوجه شدم و کات کردم ایشون چندین هفته اصرار کردن و من باز شروع کردم اما با اصرار من ایشون لو داد که با دونفر دیگم با هر کدوم یکبار رابطه جنسی داشتن و من مجدد کات کردم اما باز با اصرار ایشون برگشتم و ایشون گفت من دروغ گفتم و رابطه ای نداشتم و برای اثبات با یکی از آون پسرها چت کرد و به من ثابت کرد رابطه جنسی نداشته من آمدم خواستگاری جهیزیه خریدیم و تاریخ مراسم رو مشخص کردیم و من اصرار زیاد کردم دیگه با آدمهای گذشته تماس نگیر ولی باز متوجه شدم ایشون با آون پسر چت کرده و ازش تشکر کرده که لو نداده باهاش رابطه داشته و باز من متوجه شدم که با آون دونفر رابطه داشته و باز جدا شدیم الان سه 5 ماه گذشته من شدیدا ایشون رو دوس دارم اما تجسم روابط جنسی آون به جز آون تجاوز اولی منو شدیدا آزار میده و همش دو دل هستم باز شروع کنم باهاش یا نه. من هیچ اعتقاد مذهبی ندارم حتی خدارو هم قبول ندارم اما نمیدونم چرا دو تا رابطه جنسی اینقدر آزارم میده در صورتی اعتقادم آینه که این روابط طبیعی هستند و خودم هم بارها رابطه داشتم قبلا

باید دید نظرشون برا چی عوض میشه.مثلا من خودم با کاری که توش به من استرس وارد میشه محالفم و نمیرم برای تحصیلم شاید بستگی به موقعیت فرق کند شاید شما از او دسته آدم های باشید که هدفتون تغییر نکنه حتی اگر موقعیت تغییر کرد ولی بعضی از افراد اینجور نیستند مثلا تا دیروز پول دانشکاه آزاد داشتن که برن ولی بعد از مدتی میبینند که ندارند برای همین تصمیمشون عوض میشه.

درسته اعتماد به نفسش کمه من هم خیلی سعی میکنم بهش حس خوب بدم بهترم شده ولی احساس میکنم مشکلش ریشه ای و از کودکیه ولی نمیدونم چطور راغبش کنم که برای این موضوعات بره مشاوره

یکی از دلایل دمدمی مزاجیش اینه که در مورد کاری که میخاد انجام بده تحقیق نمیکنه اطلاعات کافی نداره و فقط نمای بیرون را میبینه بعد که والدی میشه میبینه اون چیزی که میخاد نیست.شما میتونی قبل از اینکه اون کار را انجام بده تمام اطلاعات را جمع کنی بهش گوش زد کنی.در مورد شغل میبایستی از کسی سوال کنی که در اون شغل حرفه ای هست و کار میکنه.دلیل دومش از هیجانش ممکنه باشه گاهی وقتا از سره احساس و هیجان تصمیم میگره و از راه عقل منطق نیست که به مشکل بر میخوره.چون هر کاری روحیه و توانمندی خاص خودشه را میطلبه.دلیل سومش ممکنه از کمبود اعتماد به نفس و عزت نفس باشه.شما باید کاری کنی اعتماد به نفسش بیشتر بشه تاییدش کنی بهش قدرت بدی و خودتو خوشحال نشون بدی از اینکه زحمت میکشه کمبود آهن و کم خوبی در بدن هم موجب بی حوصلگی میشه و باعث میشه انسان نتونه درست تصمیم بگیره و در عمل کرداش دچار تردید بشه ممکنه ریشه در دوران کودکیش باشه کمتر تشویق شده باشه و بیشتر مورد انتقاد قرار گرفته باشه.سعی کن درکش کنی و راهشو پیدا کنی و صبور باشی بزار خودش متوجه بشه لطافت مهربونی بکار ببری موفق میشی .

اگر خیلی شدیده باید به روانپزشک مراجعه کنند

میدونم که خودشم اذیت میشه از این حس و حالش ولی چجوری بهش بگم که نیاز به مشاوره داره که بدش نیاد.

مادامی که همسر شما نخواهد خودش را تغییر دهد شما هیچ کاری نمی توانید انجام دهید پس سعی نکنید با غر زدن خود و همسرتان را آزرده خاطر نمایید.

سلام باید دید نظرشون برای چی عوض میشه مثلا من خودم با کاری که توش به من استرس وارد میشه مخالفم و نمیرم برای تحصیلم شاید بستگی به موقعیت فرق کند شاید شما از اون دسته آدم هایی باشید که هدفتون تغییر نکنه حتی اگر موقعیت تغییر کرد ولی بعضی افراد اینجور نیستند مثلا تا دیروز دانشگاه آزاد داشتن که برن ولی بعد از مدتی میبینند که ندارند برای همین تصمیمشون عوض میشه.

سلام همسرم من چند ماهی هست سرکار رفته ولی هنوز هیچی نشده میخواد کارش رو عوض کنه.تا اینجاش هنوزم مشکلی نیست خب قبول دارم گاهی ممکنه آدم چند تا چیز رو امتحان کنه.ولی همسر من موقع تحصیلش هم همینطور بود یه روز میگفت میخوام انصراف بدم یه روز کمکور مقاطع بالاتر یه روز ادامه …الان هم که سرکاره دو تا کار عوض کرده.کلا همه چیزایی که داره رو خوب نمیدونه.اصلا خم نمیشه رو حرفاش حساب کرده بعدم میگه گفتم که گفتم حالا نظرم عوض شده .به همین راحتی.تا حالا یه کاریو تا آخر انجام نداده.خیلی هم زود بهش بر میخوره .این دمدمی مزاج بودن همسرم خیلی روحو روانمو به هم میریزه.به نظر شما راه حل چیه؟

وقتی که مردی استرس و دل مشغولی داشته باشه اولین واکنشی که در برخورد با مشکلش نشون میده اینه که حتی الامکان از ابراز احساسات و توجه همیشگیش کم میشه.این ویژگی ذاتی مردان هست که خیلی اوقات باعث ناراحتی و رنجش همسرشون میشه.در حالیکه در این شرایط خانوم ها باید کمی حواسشون جمع تر باشه و شرایط رو درک کنن و در واقع خوب بتونن محیط خونه رو مدیریت کنن.
از اونجایی که زنان ذاتا ارتباط گرا هستن و مردان در مواجعه با مواردی که بالا گفتیم از ابراز احساساتشون کاسته میشه و حتی ه طور غیر ارادی توجهشون به محیط اطراف و شاید همسرشون کم میشه رنجش هایی به وجود میاد که باعث متشنج شدن زندگیشون میشه. به این دلیل وقتی خانومی با ارتباطات کلامی نصف و نیمه همسرش مواجه میشه و یا عدم توجهش رو میبینه چون زن به نیازش نمیرسه شوهرش رو متهم به خاموشی و گوشه گیری ارادی میکنه و براش این سو تفاهم پیش میاد که گوشه گیری مرد به دلیل بی مهری و بی عشقی هست و به عبارتی فکر میکنه که دیگه همسرش دوسش نداره.
نکته مهمی که ما خانوما باید بهش توجه کنیم اینه که ارتباط گریزی مردان هرگز به دلیل بروز مشکلات به محیط خونه و همسرشون نیست و البته این کار رو به طور خودکار برای محافظت بیشتر از آرامش درونیشون انجام میدن و از اونجایی که حل مشکلات احتیاج به واقع نگری داره از کارکرد احساسی مرد کاسته میشه.
این رو هم باید بدونیم که مرد ها معمولا آرامش خودشون رو از توانایی های کاری و ملموسشون کسب میکنن به طوریکه اگه نتونن مشکلات حوزه کاریشون رو حل کنن هرگز نمیتونن از تعادل روحی برخوردار بشن.
پس خانوم ها هرگز نباید این رفتارهای همسرشون رو مرتبط با کیفیات زناشویی و زندگی مشترکشون بدونن .چرا که با این سوء تفاهم بستر مشکلات و واکنش های منفی بعدی فراهم میشه و ارامش زندگی به همین راحتی بر هم میخوره. و باید یادمون باشه که این ما خانوم ها هسیم که مسئول ارامش محیط خانه و زندگیمون هستیم و آقایون خیلی نمتونن این مسائل رو مدیریت کنن.

سلام نامزدم نسبت به من بی تفاوت و بود و نبود من براش مهم نیست توی جمع همش ضایع میکنه و ناراحتیش رو سر من خالی میکنه اصلا خود دار نیست هر کس باهاش بره بیرون میتونه اخلاقش رو بشناسه.و میفهمه باهام چطور برخورد میکنه الان یک هفته اس که سر همین بی تفاوتیش باهاش قهرم ولی دریغ از حتی یم پیام تا تک زنگ خالی حالم هیلی بده فکر میکنم باید ازش جدا شم از طرفی هم دوسش دارم و فکر میکنم چون میدونه دوسش دارم باهام اینطوری رفتار میکنه لطفا کمکم کنید.

به نظر من معیارهای ازدواجت رو برای خودت دسته بندی کن به هر کدوم امتیاز بده ولی به دور از احساسات.فقط با عقلت بشین ببین آیا این شخص فرد ایده آل زندگیت هست یا نه؟آیا با این شرایطی که وجود داره در آینده هم هیمن احساس رو خواهی داشت.؟ببین بعد ها نمیخوای خودت ادامه تحصیل بدی.چون برای ادامه تحصیلت اختلاف تحصیلیت خیلی بالا میشه و قطعا طرز فکر ها و نحوه نگرشتون با هم متفاوت خواهد لود.همه جوانب رو بیشتر از حدی که باید رعایت کنی رعایت کن

سلام معیار اخلاق و شخصیت و خانواده و ایمان رو که میخوام داره.خودش و خانوادش رو خوب میشناسم و هم سطحیم.قبلا هم دوستش داشتم ولی نه در حدی که ازدواج باشه.الان موضوع یکم فرق میکم دوسش دارم در ضمن یکبار ملاقات حضوری داشتیم که همه چی خوب بود .لطفا کمکم کنید

عزیزم به چند تا سوال جواب بده تا بهتر بشه راهنمایی کرد.معیار ازدواج از نظر شما چه چیز هایی هست که میگی معیارهای منو داره بجز تحصیلات ؟سطح خانوادگیتون تا چه اندازه بهم میخوره؟ آیا از قبل به ایشون علاقه داشتی؟ درست همسایتونه ولی تا چه اندازه شناخت روی خودش و خانوادش دارید؟و اینکه نظر خانوادتون در این مورد چیه؟

سلام من 20 سالمه و دانشجوی مامایی روزانه هستم .هفته پیش پسر همسایمون از من خواستگاری کرد.پسر خوبیه و تمام معیارهای منو داره جزء شغلش که کارگره و دیپلم داره من الان باهاش کنار اومدم ولی میترسم بعدا گه عشقش فروکش کنه نتونم با این تفاوت کنار بیام بهم پیشنهاد تا زمان خواستگاری رسمی با هم ارتباط سالم داشته باشیم ولی من قبلو نکردم چون تا الان با پسری در رابطه نبودم.

آنظور که من متوجه شدم ، به دلیل فشار ناشی از میل جنسی به فکر ازدواج افتادی.اینکه قصد داری از راه درست برای ارضای نیازهای عاطفی و جنسی ات اقدام کنی را تحسین می کنم .این نشان می دهد پسر فهمیده ای هستی .اما باید توجه داشته باشی که ازدواج برخی پیش نیاز های را لازم دارد.همینطور باید متوجه این نکته مهم باشی که ازدواج صرفا به خاطر برطرف نمودن نیاز جنسی ، کار درستی نیست و ممکن است پشیمانی به بار بیاورد.
بنابراین با سه مساله اساسی روبرو هستی
1- اینکه بتوانی شرایط و پیش نیاز های لازم برای تشکیل زندگی را فراهم کنی.طبیعتا این کار نیاز به تلاش و کوشش خودت دارد و البته برخی موارد را هم باید بدانی و با آگاهی درست اقدام کنی،

2- مساله دوم مساله خود ارضایی هست که برای ترک آن باید اقدام کنی.

3- مساله سوم هم این است که چطور بتونی با نیاز جنسی خود کنار بیایی تا زمانی که شرایط ازدواج برایت فراهم شود.باید مقاله لازم برای این منظور را مطالعه کنی.

سلام من یک پسر 18 ساله هستم دیپلم هم دارم شغل ندارم ، پول ندارم، خونه ندارم و وضع مالی پدرم خوب نیست که بتونه کمکم کنه.چند وقتیه خود ارضایی میکنم .چکار کنم با این چیز های هم که از خودم گفتم فکر میکنید ککسی به من زن میده؟من که خودم فکر نمیکنم بده

باید به نامزدتون فرصت بدید که این مساله را پیش خودش بررسی کنه و تصمیم بگیره.تن به حاشیه ها دادن چیز عجیبی در خیانت نیست.حتی اگر دوستتون هم حاشیه پردازی نمی کرد، تا مدتها ذهن نامزدت حاشیه پردازی می کرد.بذارید هر حقیقتی هست دوستش بهش بگه و نهایتا خودش تصمیم بگیره که میخواد با شما باشه یا نه؟

وقتی که که من رفتم و اعتراف کردم این خانوم نتونست تحمل کنه.و نقشه اش نیمه تموم بود، به یکی دیگه از دوستای مشترکمون هم گفت که نمیذارم اینا بهم برسن .بله من غیر مستقیم و نامزدم هم مستقیم بهش تموم شدنه همه چیز رو گفتیم.اون حرفش کینه اس در واقع و حسادتی که از اول داشت.

شما وارد یک رابطه خارج از چارچوب شدید بعد تصمیم به اتمام این رابطه گرفتید.مساله را با نامزدتون درمیون گذاشتین درسته؟ خودتون یا نامزدتون صراحتا با ایشون در مورد اتمام رابطه صحبت کردید یا نه؟ایشون چه چیزی میکن؟به نظرتون چه سودی از عدم اتمام رابطه با شما دارن؟

خب اینجوری شروع شد که اون از مشکلاتش گفت و ازم خواست به نامزدم و دوستش نگم خب خیلی ساده و دور از اشتباه بود کارم یه همدردی خصوصی بود در مورد زندگیش اما این رفته رفته با روش خودش و نقشش تبدیل به هر صحبت و اس ام اس قایمکی دادنو.. بله من به نامزدم کفتم وقتی همه چی داشت رو میشد من رفتم و گفتم حتی از اون روز دیگه اسم ای نفر سوم رو هم نیاوردم و به کل فراموشش کردم.اما اون همچنان داره آزارم میده و به هر قیمتی نمیخواد من و نامزدم به هم برسیم این وسط نامزده من هم تن به این حاشیه ها میده.

چه آتویی گرفتن؟ با ایشون هم در مورد اتمام رابطه صحبت کردید؟

نفر سوم کسی هست که من باهاش رابطه داشتم و به نامزدم خیانت کردم.ببینید من نمیخوام صورت مساله رو پاک کنم چیزی که مشخصه خیانت و اشتباهه منه اما تمامه این اتفاقات جایی رخ داد که من کاملا درگیر خیانت شده بودم از اونجایی هم که نفر سوم دوست صمیمی نامزدم بود و همیشه با ما بود باید بگم تمام این داستان با برنامه ریزی اون بود، واگرنه اصلا قرار نبود این اتفاق بیفته.ازم آتو گرفت و منم مجبور شدم ، اینو نمیگم خودم و بیگناه نشون بدم

سلام
خوبین؟
من متوجه منظورتون از نفر سوم نشدم..میشه بیشتر توضیح بدید؟گفتین به نامزدتون خیانت کردید؛ ما کاری به گذشته نداریم…خوشحالیم که اشتباهتون رو پذیرفتین و خواستین جبران بکنین ولی برای اشرافیت در موضوع نیاز هست.کلیاتی از عمق مساله رو بفرمایین

هفت سال از زندگیم رو گذاشتم پای یک نفر.با تمام وجود کنارش بودم ، تا جایی که از خانوادم دور شدم.همزمان کار و زندگی و پیشرفت بازم فقط به خاطر نامزدم.اما الان از خودم متنفرم که خیانت از جانب من بود و آنقدر پشیمونم که شرمنده ی خودم شدم. اما یه جای این اتفاق درست نیست ، من بعد از اشتباهم رفتم و همه چیز رو اعتراف کردن، و به خاطر تمام اون سالها یه فرصت خواستم، حتی به قیمت اینکه از اول دلش و اعتمادش رو به دست بیارم.قبول کرد اما جا زد.چون نفر سوم نمیذاره.منم هیچ دسترسی ندارم، داره هممه تلاشمو میکنه و من رو نابود میکنه که تا الان هم موفق بوده.من شغلم هنرسه حداقل 3 ماه میشه که دست به کار نزدم.شبی نبوده که بتونم 3-4 ساعت کامل بخوابم.میخوام برگرده حاضرم همه جوره تاوان بدم.واقعا نمیدونم چیکار کنم زندگیمو دارم میبازم

در ابتدا باید بگم که وقتی زندگی مشترک شروع میشه لحظه به لحظه زندکی رو باید در کنار هم و با کمک و یاری هم سپری کنید و از نقاط و قوت هم برای رفع مشکلات سر راه استفاده کنید.با هم صحبت کنید و مشکلات رو با هم شناسایی کنید و برای پیشرفت در آینده برنامه ریزی کنید.لطفا به این چند سوال جواب بدین تا به کمک هم موانع رو شناسایی کنیم تا ببینیم که چه چیزی شما رو از این مسیر دور کرده.رابطه تون با همسرتون در کل به چه صورت هست.آیا مشکل خاصی وجود دارد؟آیا مشکلات زندگی رو باهاشون در میون میگذارید و از نظراتشون برای حل مشکل استفاده میکنید.؟ آیا اهداف مشترکی برای زندگی تون در نظر گرفتین؟ اگر فرضا همسرتون کارمند نبود و حقوقی نداشت، این کمبود بودجه رو به چه صورتی حل میکردین؟همسرتون حقوقش رو در چه زمینه ای سرمایه گذاری میکنه؟آیا فرزند دارین؟

سلام من و همسرم هر دو کارمند هستیم .ولی بعضی وقتها پول کم میارم و خجالت میکشم به همسرم بگم پول بده .یعنی قبلا همسرم بهم گفت که دوست نداره مرد از زنش پول بگیره میخواستم ببینم چطور میشه این مشکل رو با همسرم حل کنم؟

سلام.ما در دین همچین استخاره ای رو سراغ نداریم که توصیه شده باشه.
لطفا دقت داشته باشید :
جایگاه استخاره در مواردی که انسان با تحقیق و تعقل و تفکر به نتیجه می رسد ؛ پس استخاره شما از ابتدا نادرست بوده،ضمن اینکه ندیده و نشناخته استخاره کردن از اساس باطل است، چون جایگاه استخاره برای چنین موردی نیست.ضمنا دوباره و چند باره استخاره کردن شاید نوعی تمسخر محسوب شود ودرست نیست .استخاره به معنای طلب خیر از خداوند است.عمل به استخاره واجب نیست و عمل نکردن به آن با استغفار و صدقه قابل جبران است.زمانی که دیدتان به استخاره اینگونه باشد قطعا در نوع نگاه شما اثر گذار خواهد بود.زمانی که استخاره تان خوب می آید احتمالا عیوب طرف مقابل را نمی بینید چون استخاره تان خوب آمده و بالعکس.با تحقیق ، پرسیدن سوالات مناسب و کسب شناخت از خواستگار و دریافت مشاوره خضوری از مشاوره ازدواج تصمیم خود را بگیرید و بر خدا توکل کنید.

سلام دوستان چند هفته ای میشه در رابطه ی شناخت با پسری برای ازدواج هستیم.شناختی که تا الان پیدا کردم پسر خوب و مناسبی بوده واقعیتش من مادرم خیلی به استخاره اعتقاد دارن و این عادتم توی من پیش اومده که هر کسی برای خواستگاری میاد تحقیق نکرده استخاره میکنم و متاسفانه اول آشنایی هم استخاره کردم و بد اومد بعد از یکم آشنایی بیشتر با وجود اینکه بازم هنوز تحقیق لازم انجام نشده بود به خاطر دل چرک بودنم استخاره کردم و میانه اومد حالا واقعا دلم سرد شده گرچه وقتی عاقلانه نگاه می کنم ایشون مشکلی نداشته.آخه توی خانواده های اطرافم هر کدوم استخاره کرده بودن دقیقا مث همون شده بود زندگیشون مثلا اگر بد بوده به یه علتی بدی رو میشد در اون دید و اینکه خودشونم پشیمون بودن از اینکه به استخاره عمل نکردن و الان من خیلی ناراحت و عصبی شدم نمیدونم مدام دنبال عیب طرف می گردم تا ماجرا رو منتفی کنم گرچه ایشون موقعیت خوبی برام محسوب میشن

بسیار مهم است بررسی کنید که آیا مساله صرفا نماز خوندن است و یا به اعتقادات کلی ایشان بر می گردد.اگر نماز نخواندن ایشان، نمودی از اعتقادات کلی ایشان باشد (مثلا در سایر احکام دینی نظیر خمس، زکات، روزه، حج و…هم کامل هستند و اهمیتی نمی دهند)، مطمئنا تناسب مذهبی با هم ندارید.در بسیاری موارد، از جمله نوع تفریحات ، هدف زندگی ، تربیت فرزند و… مشکلات پیش بینی می شود.اما اگر اعتقادات قلبی را دارند، اما نخواندن ایشان از سر غفلت یا سبک شمردن و… است، مساله مقداری متفاوت می شود.باید علل ترک نماز یا نخواندن آن را بررسی کرد

نوشتید که بسیار مقید به مسائل مذهبی هستید.
نکته ی اول : در ازدواج ، تناسب اعتقادی (دینی) ، فکری و اخلاقی و ارزشی مهم ترین تناسب ها هستند.
نکته ی دوم : در انتخاب همسر، شما با وضع موجود فرد ازدواج می کنید، و نه وضع موعوداو، یعنی هر آنچا الان هست رو باید در نظر بگیرید، نه اینکه آنچه شما دوست دارید باشد.
نکته سوم : باید بررسی شود که مساله صرفا نماز خواندن یا نخواندن است یا به اعقتادات اساسی بر می گردد. سر نخ هایی که فرد از اعتاقادات خود به شما نشان می دهد نمایانگر سبک زندگی اوست.
نکته ی چهارم : اگر خواستگاری داشتید که مقید به تکالیف شرعی باشد، لزوما به معنای این نیست که تناسب در سایر موارد هم هست.به طور مثال باید اخلاق، ویژگی های شخصیتی ، سلامت فکری و … او را نیز بسنجید و تناسب را بررسی نمایید.

راستش منم برام خیلی مهم بود که همسرم حتما نماز خون باشن چون احساس میکنم کسی که نماز میخونه خیلی کارای دیگه رو انجام نمیده.البته همیشه صدق نمیکنه ولی این نظر من بود وقتی با همسرم آشنا شدم تو جلسات اول خواستگاری بهش گفتم که برام خیلی مهم هست که نماز بخونه و اون هم گفت که میخونه ولی بعدازدواج و دروان نامزدی متوجه شدم گاهی میخونه و گاهی نه و این خیلی آزارم میداد اوایل دعوا…خیلی تلاش کردم که همیشه بخونه ولی نشد.به هر حال این مساله به خودت مربوط میشه که چقدر برات مهم باشه و اینکه تو زندگی مشترک نماز نخوندن اول آزارت نده و اون هم باعث ترک نماز خودندن تو نشه.

سلام به نظر من این مساله هم میتونه مهم باشه هم ن.ببینین خاهر من مث شما آدم مقید و نماز خونی بود به شدت.ولی وقتی ازدواج کرد شوهرش نماز نمیخوند الان خواهرم دیگه نماز نمیخونه اصن نمیدونه مذهبیات چ هست.و یکی دیگه مامانه من آدم به شدت مقید و نماز خونیه، اما پدرم نه.تا 50 سالگی نمیدونس نماز چیه.الان دو ساله که نماز میخونه.ببین خاهرم اونجوری دست از نماز دست کشیدم و پدرم اینجوری به نماز رو آورد.البته نماز و فقط مثال زدم چ بسا کسای هستن که نماز نمیخونن اما هیچ گناهی نمیکنن و خ هم خوب هستن.شما اول از خودت مطمئن شو.ببین ایمانت اونقد قوی هست که از دستش ندی با این آقا؟ بعد اونوقت شاید بتونی اون مثل خودت بکنی شاید یه روزی خواستگاری واست بیاد که نماز خون و مومن باشه اما اگه آدم درستی نباشه یا اخلاق نداشته باشه انوقت چی؟

با سلام خدمت شما
من دختری 24 ساله هستم و بسیار مقید به مسائل مذهبی خواستگاری دارم که از تمام لحاظ خوب هستند ولی ایشون به اندازه من مقید نیستند.من سردرگم هستم و نمی دانم چکار کنم.آیا در آینده برایم مشکل پیش نمی آید ؟لطفا کمکم کنید

اهمیت ظاهر در ازدواج حدش در این است که بتواند کششی اولیه در شما برای کسب شناخت ایجاد کند.اگر ویژگی های فرد به گونه ای باشد که بتواند ظاهرش را پوشش دهد، امکان تغییر نظر شما هم وجود دارد، اما تا زمانی که تغییر نظر نداده اید ، به امید اینکه بعدا این تغییر نظر ایجاد شود نباید وارد زندگی مشترک شد.
اگر به شما بگوییم بهترین دوستان خود را که در کنارشان احساس آرامش می کنید نا ببرید.ممکن است کسانی باشند که به لحاظ ظاهری چندان ظاهر زیبایی هم ندارند، اما دوستشان دارید، منتها باید توجه کنید که در امر ازدواج ، مثل دوستی نمی توان ظاهر را نظاره کرد، چرا که کشش اولیه ای که بتوانید نسبت به خواستگار میل داشته باشد.به نظر لازم است .
پس بنگرید و بررسی کنید که آیا نسبت به ایشان دافعه دارید، و اصطلاحا از ظاهرشان فراری هستید، یا اینکه نه تصور می کنید می توانید بیشتر بررسی شان کنید تا تغییرانی احتمالی را در حس خود نسبت به ایشان مورد بررسی قرار دهید.

زیبایی ظاهری امری نسبی است و ممکن است فردی در نظر شما زیبا باشد ، اما در دید دیگری اینطور نباشد.و درست برعکس آن هم ممکن است.همچنین ممکن است فردی از منظر دو یا چند نفر زیبا به نظر برسد یا نه…در ازدواج ، باید به این دو مساله مهم توجه داشت که :
1- زیبایی فرد فقط زیبایی ظاهری اش نیست.
2- بیش از زیبایی ، جذب شدن به سمت فرد مهم تر است.
اگر فردی به خواستگاری شما بیاید و از همان ابتدا نسبت به او نه تنها هیچ کششی حس نکنید، که حتی شما را پس بزند.معمولا فرآیند شناخت اصلا آغاز نمی شود.اما اگر خنثی باشد، یا نسبتا مطلوب باشد، و یا اینکه موج منفی ندهد و به گونه ای باشد که شما به خود بقبولانید که با وی وارد فرآیند شناخت بشوید قضیه متفاوت می شود.
در این حالات ، ممکن است با شناخت بیشتر فرد متوجه موارد در او بشوید که بتواند زیبایی ظاهری اش را بپوشاند و مجموعا فرد به دل شما بنشیند.مجموعه شخصیت نوع رفتارش ، بحوه بیانش، سنگینی و نجابتش، میزان توافق اش با شما، متانتش، آرامشش، اخلاق خوشش و ….
بدین منظور مهم است که روند شناخت به شکل اصولی طی شود و بررسی کنید و ببینید که آیا فرد مورد نظر می تواند تغییری در حس شما نسبت به خودش به وجود بیاورد یا خیر؟
شخصیت خود شما هم در این موضوع بسیار موثر است.یعنی آیا فردی هستید که به طور کلی در زندگی به ظواهر اهمیت زیادی می دهید یا خیر؟

حتی اگر خانواده شرایط شما را درک نکرده اند ، شما سعی کنید شرایط آنها را درک کنید.خانواده به دلیل نگرانی که به خاطر خود شما دارند ، برخوردشان اینچنین است بنابراین آن را سعی کنید به دل نگیرید و ناشی از نگرانی طبیعی شان درباره دخترشان بدانید.

سلام دختری سی ساله هستم با مدرک کارشناسی ارشد که در دانشگاه حق التدریس کار میکنم و قصد خواندن دکتری دارم.پسری خواستگارم است که خانواده به خصوص به خاطر بالا رفتن سن اصرار شدید به ازدواج با ایشان دارند.پسر 31 ساله و کارشناس است که در کارخانه ای با درآمد یک میلیون تومان کار می کنند و قرار است در طبقه دیگر منزل پدرشان زندگی کنند.بسیار هجالتی بوده و ظاهری که اصلا دلخواه و مورد پسندم نیست.خانواده بسیار به من فشار آورده اند حتی مادرم 3 روز است به من نگاه هم نمی کنند.به هر زبونی باهاشون حرف زدم میگن ظاهر همه چی نیست.جالب اینه در جلسه خواستگاری من فقط سوال پرسیدم و ایشون هیچ سوال جز مساله حجاب از من نپرسیدن…من چیکار کنم؟ خیلی خسته و ناامیدم

در جهان هستی هیچ فردی وجود ندارد که بتواند از دالان کودکی جان سالم به در ببرد یعنی هر فردی در کودکی خود آسیب هایی می بیند که با افراد دیگر فقط در شدت این آسیب ها متفاوت هستند خانمی که شما با آن آشنا هستید در دوره کودکی دچار آسیب شده است و مشخص نیست که رگه های آسیب تا کجا و به چه میزان در شخصیت این فرد نفوذ کرده است.ضمنا در همانند سازی که در این همان سن با والدین انجام می گیرد این خانم یک مهره از سیستم خانواده را در دسترس نداشته است.ریسک ازدواج بالاست.نیاز به بررسی تخصصی روانشناس خانواده و متخصص روانکاوی است.

این مساله از طریق مشاوره حضوری و سنجش شخصیت هر دو طرق پیگیری بشه و امیدوارم این مساله رو جدی بگیرین چون اینطور که مشخص هست دودلی و تردید زیادی برای این انتخاب دارید.من نظر شخصیم اینه که اصولا وقتی یکی از طرفین ضربه روحی و عاطفی شدیدی در زندگی مجردی متحمل شده بهتر است با فردی وصلت کنه که قدرت و توان ابراز محبت فوق العاده بالایی داشته باشه.بچه های طلاق همونطور که میدونیم کمبود عاطفی شدیدی دارند حتی اگه با هر دو طرف پدر و مادر رابطه خوبی داشته باشن.کمبود اعتماد به نفس و خود کم بینی تا حدودی یکی از مشخصه های بارز این فرزندان هست.پس شما به عنوان همسر آینده ایشون باید مطمئن باشید که صبر بالایی در مقایسه با صبر ایشون خواهید داشت.و اینکه خدایی نکرده خود شما تنش یا ضربه عاطفی شدیدی رو در زندگی تجربه نکرده باشین.

این نکته رو باید در نظر داشته باشیم که برای ازدواج با معیار درست ما باید وضع موجود همسرمون ازدواج کنیم نه با وضعیت موعود در واقع باید فکر هر تغییر یا هر عهد و تضمینی رو در فکر نداشته باشیم.شما باید خانواده همسرتون رو همانگونه توصیف کردید بپذیرید و شرایط رفت و آمد رو هم در نظر بگیرید.

ازدواج یک مرحله حساس در زندگی هر فرده و هر کدوم از ما حق داریم که همفسر های زندگیمون رو خودمون انتخاب کنیم .اما نکته مهم همون انتخابه و در جریان این انتخاب ، میشه نظرات دیگران رو هم جویا شد.هر چه قدر نفش اون آدمها برای ما بیشتر باشه ممکنه تاثیرشون هم در انتخاب ما بیشتر باشه.البته این بسته به تجربه ما از مشورتهایی که در گذشته با اونها داشتیم .

اگر ایشون فرزند طلاق نبودن دلیلی برای بهم زدن این ازدواج نداشتین ؟ ملاک های ایده آل شما در این دختر خانم وجود داره؟ اگه پاسختون مثبت هست اینو هم در نظر بگیرین که فرزند طلاق بودن همیشه امتیاز منفی محسوب نمیشه گاهی اوقات فرزندان طلاق به خاطر مشکلاتی که باهاش دست و پنجه نرم کردن بسیار مستقل و اهل زندگی هستن.نهایت سعیشون رو میکنن تا اشتباهات والدینشون تو زندگی خودشون تکرار نشه چون یکبار طعم تلخ این مشکلات رو چشیدن.
ظاهرا خود شما با وضعیت خانوادگی دختر خانم مشکلی ندارین و فقط درگیر مخالفت های خانوادتون هستین.چون شما ذینفع هستین هر تلاشی که برای متقاعد کردن والدینتون انجام بدین بپای احساسات شما نوشته میشه و در مورد پذیرشون قرار نمیگیره بهتره برای متقاعد کردنشون از یک شخص ثالث بی طرف کمک بگیرین ، یه مشاور خانواده بهترین گزینه ست حتما به اتفاق خانوادتون مراجعه کنین و یک جلسه جدا گانه هم با دختر مورد نظر مراجعه کنین و بگین از هر دوتون تست شخصیت گرفته بشه.
اگر دختر مورد نظر ، ایده آلتون هست، انصاف نیست که با وجود مشکلات عاطفی گذشتش یک ضربه عاطفی هم از جانب شما بخوره اونهم فقط به خاطر یک دید عامیانه و اغراق آمیز درباره جنبه های منفی فرزندان طلاق.

سلام مشاور عزیز ممنون از توجهتون.الان با پدرشون زندگی می کنند،با مادرشون هم هفتصد هشتصد کیلومتر فاصله دارند، دلایل مخالفتها بسیاره ، یکیش پدرشونه که متاسفانه دو بار طلاق گرفته(شغلشون معلمی هستش ) و الان زن سومشون دارند، از دید خانواده ام پدرشون آدم بی مسئولیتی هستند، و ممکن بی مسئولیتی به دختر شون منتقل شده باشه مادرشون هم که بعلت مخالفت شوهرش هفت سال هیچ ارتباطی با دخترشون نداشته و به محض ارتباط سرپرستی خواهر بزرگتر این خانوم رو میگیره و الان نزدیک 6 سال فاصله مکانی بین دو خواهر افتاده که خودش ضربه روحی شدید ی به ایشون بوده، نهایتا عمده مخالفت خانواده من ضربات شدیدی به ایشون بوده، نهایتا عمده مخالفت خانواده من ضربات شدید روحی مثل افسردگی کمبود محبت و … است و مقداری هم شان ندانستن خانواده این خانم با خانواده امه، از لحاظ فرهنگی و عقیده هم کاملا شبیه هستیم.ایمان بالا، سختی کشیده و با تجربه در روبرویی با مشکلات ، صبور، با وجود اینکه والدنش این مشکلات رو به وجود آوردند کاملا احترامشان رو رعایت میکنه.عمده معیاریی من اینهاست.متاسفانه طلاق والدین و عدم مدیریت والدین بعد از طلاق عمده مخالفت خانواده امه که خودمم کم کم دارم میترسم نکنه اشتباه میکنم.

سلام
برای ادامه مشاوره لازمه به سوالات زیر پاسخ دهید :
1- االان این خانم به چه کسی زندگی می کنند.؟
2- دقیقا دلیل مخالفت خانوادتون چیه؟طلاق؟زندگی با خانواده مادر؟یا مشکلات پس پرده طلاق؟
3- چه ملاک هایی در ایشون رو برای ازدواج مناسب میدونید.؟
4- چه مشکلاتی غیر از لاق والدین ، در مورد ازدواج با ایشون وجود داره؟

سلام مورد نظر ازدواج من خانمی هستند که در سن 4 سالکی والدینش از هم جدا شدند ، پدرشون به سرعت ازدواج کردند ولی مادرشون میگن قبل از طلاق رابطه با این خانم داشتید، نزدیک به هفت سال هم شوهر مادرشون اجازه ملاقات به همسرش برای دیدن دخترشان نمیدادند، پدرشون بعد از 5 سال مجددا جدا میشود و زن سوم را می گیرند ، پدرشون معلم هستند و از دید اجتماعی مقبولیت بالایی دارند، این خانم از لحاظ اخلاقی فوق العاده خوب هستند و از نظر ایمانی و خلق و خوی درجه بالایی رو دارند، علت این امرهم فکر میکنم اینه که پیش پدربزرگ و مادر بزرگش بزرگ شدند ، خانواده من به شدند مخالفند و دلایل مخالفت فقط خانواده ایشانه ، میشه کمک کنید من چطور میتونم خانواده ام رو مجاب کنم؟خودمم کم کم دارم میترسم و مردد شدم ، چه کارهای اصولی من باید انجام بدم.چرا یک نفر باید تاوان اشتباه کسی دیگر رو تا آخر عمر بده…

عشق یکطرفه خیلی سخته خیلی به نظرم من آدم عاشق نشه بهتره تا اینکه دچار عشق یکطرفه بشه

سلام درکت میکنم خیلی سخته اون اگه دوستت داشت ازدواج نمیکرد وقتی به تو فکر نمیکنه بهش فکر نکن مثل من که دو سال عمرمو وفکر و خیال میکرم و غصه میخوردم خودت رو عذاب نده هر کاری کردم نیومد سمتم

عزیزم منم گرفتار عشق یکطرفه هستم هر روز بیشتر عذاب میکشم پس ناراحت نباش اگه عاشقت بود با تو ازدواج می کرد

سلام
کسی رو که دوستش دارم داره ازدواج میکنه تو رو خدا اگه راهی هست که اینقدر عذاب نکشم بهم بگین ، 4 سال با هم بودیم ولی خانواده ها نذاشتن به هم برسیم، دارم دیونه میشم چکار کنم تو رو خدا یه راهی پیش پام بزارید

به نظر من هیچ وقت برا بالا رفتن سنت و حرفهای مردم به کسی بله نگو.شما اول خواسته هات از همسر آینده ان رو یه برگه بنویس و اولویت بندی کن ببین کدوم بیشتر برات مهم تره.ببین کدوم خواسته ات نمی تونی نبودنش رو تحمل کنی و کدوم رو دوست داری داشته باشی ولی نبودش هم اذیتت نمی کنه.با طرف مقابلت منطقی صحبت کنید و به دور از حرفهای احساسی …بینید در شما چه دیده که سمت شما جذب شده؟رو یا ها و تصوراتتون رو بذارید کنار.خودتون باید به قول معروف سبک سنگین کنید.ببینید چه چیزهایی از دست می دهید و چه چیز هایی به دست می آرید.ببینید جایگاه ایشون الان کجاست و اخلاق و رفتار ایشون رو ببینید.ظاهر قضیه رو نبینید.

سلام من یه دختر 28 ساله هستم و اهل تهران، تک دختر و فرزند آخر هستم.چند ماهی است که پسر عموی من 29 سالشه از من خواستگاری کردن ، ایشون در کرمانشاه کارمند یک موسسه مالی اعتباری هستن و از لحاظ خانواده و اخلاقی روشون شناخت کافی داریم، اما مسئله ای که هست کن به عنوان تک دختر خانواده دوست نداره از شهر و خانواده ام دور بشم.از طرفی هم هیچ حس و علاقه قبلی به ایشون ندارم و همیشه تصور از همسر آینده مردی با حداقل 4-5 سال اختلاف سنی بوده.خلاصه اینکه چند وقتی هست که این آقا با پیام هاشون به من ابراز علاقه می کنن و خیلی تلاش می کنن که منو راضی کنن و اقوام و اطرافیان تو گوش من میخونن که این فرصت خوبیه اگر از دستش بدی معلوم نیست آینده ات چی بشه و مطمئن باش مواردی بعدی از این بهتر نخواهد بود..هر چقدر فکر میکنم به هیچ نتیجه ای نمیرسم .لطفا راهنماییم کنید؟

در مورد کمک کردن در درسها می تونید از خیلیا دیگه کمک بگیرید مثلا هم کلاسیاتون که وضعیت درسی بهتری دارند.اینکه بیرون با شما هیچ تماسی نداشتن خیلی خوبه و نشون میده ایشون آدم درستیه اما گاهی در ابتدا برای جلب اعتماد ممکنه اینطور رفتار کنن وبعدا به واسطه علاقه ای که به ایشون پیدا کردید کم کم سعی کنن بهتون نزدیگ بشن که اون تلفنا ممکنه شروعش باشه برای همین نمیشه زیاد خوشبینانه به موضوع نگاه کرد چون ارتباط شما هیچ هدف خاصی نداره.

ببخشید خیلی کشش میدم ما وقتی کنار همیم اصلا فکر چیزای دیگه به ذهنمون نمیرسه حتی جاهایی بودیم که جز ما دو نفر پشه هم اونجا پر نمیزده ولی حتی بهم دست هم نزدیم ولی وقتی تلفنی میشه.این رابطه خیلی هم به ضرر من نیست چون اون هم رشته من بوده تو درسام خیلی کمکم میکنه حتی هر بار هر اشکالی درسی داشته باشم ازش میپرسم و اونم با کمال میل جواب میده.اما خب بعضی وقتها با خودم میگم بالاخره یه مرده نمیتونه خودش رو کنترل کنه مثل بقیه و دست خودش نیست..چون هر بار دیدمش پشیمون میشه.کمکم کنید

بله درسته تا جایی که متوجه شدم الان شما مثل خیلی از دختر و پسر های الان یک هم صحبت مجازی هستید اما طولانی شدن ارتباط باعث یه حس تعلق و وابستگی بینتون شده که جدایی رو مشکل تر میکنه.شما میتونی خیلی جدی به ایشون بگی که تمایلی به ادامه ی این ارتباط نداری و ادامه دادن این رابطه رو درست نمی بینی به دلیل شرایط تحصیلی و کارهای نزدیگ شدن به ایام عید و کم کم با کم محلی کردن میتونی ایشون رو هم نسبت به این ارتباط دلسرد کنی.شاید در ابتدا سخت باشه اما در کنارش یک سری سرگرمی های مثبت دیگه برای خودت ایجاد کن تا بتونی به نبود ایشون عادت کنی.

ببخشید شما خودتون خانم هستید ؟آدم وقتی کسی رو واقعا دوست داشته باشه حالا برای هر منظوری پس نباید باهاش در این موارد حرف بزنه .درسته؟؟ من چند بار خواستم تموم کنم خب اون نذاشته و گفته غلط میکنم باز با این حرفا ناراحتت کنم.من چیکار کنم؟ اون حضوری حتی یکسانت هم بهم نزدیک نشده.

سلام ببینید من نگفتم این صحبت ها اشکال نداره طبق اعتقادات دینی ما صحبت کردن در چنین مواردی قبل از ازدواج جایز نیست حتی زمانی هم که هدف ازدواج هست و فرد برای خواستگاری اومده یک سری محدودیت ها هیچوقت به ما اجازه نمیده صراحتا در مورد این مسائل صحبت کنیم.و از اونجایی که پسر ها بیشتر به این مسائل فکر می کنند، کمتر پیش میاد در روابطی از نوع رابطه شما بتونن خودشون رو کنترل کنن و از این صحبت ها نداشته باشن.ببینید دوست من شما در سنین نوجوانی هستید که نیاز به توجه و محبت و همچنین ابراز وجود در این دوره در شما وجود داره و بیشتر از نظر عاطفی به این ارتباط نیاز دارید و اگثر افرادی هم که وارد این رابطه ها میشن به دلیل وابستگی عاطفی ای که براشون پیش اومده و جدایی از اون براشون سخته سعی میکنن اشتباهاتی که در این رابطه هست را نادیده بگیرن و به همین راه ادامه بدن.در صورتی که دارن به خودشون ضربه میزنن.همونطور که گفتید شما سال آخر دبیرستان هستید و احتمالا امسال کنکور دارید و این اشتغال ذهنی که براتون پیش اومده ممکنه مانع رسیدن به خیلی از موفقیتها بشه و همچنین روی روابطتون با خانواده هم اثر بگذاره.پس بهترین راه به نظر من اینه که کم کم به این ارتباط که هدف مشخصی هم نداره خاتمه بدید چون هر چه بیشتر ادامه پیدا کنه جدایی برای شما که عاطفی تر هستید سخت تر میشه.

نزدیک یک سال .یعنی به نظر شما اگر هدف ازدواج باشه این صحبت ها اشکالی نداره؟من یه جواریی احساس وابستگی هم میکنم.بهش گفتم اگه از این صحبتها کنی دیگه منو نمیبینی و قبول کرد.اما من احساس می کنم هنوزم دلش میخاد صحبت جنسی کنه.

چند وقت هست با ایشون در ارتباطید؟حرف زدن در مورد مسائل جنسی در چنین رابطه هایی شاید معمول باشد اما در حقیقت اشتباهه و از نظر من برای شما به عنوان یک زنگ خطر محسوب میشه چون شما رو حضورا هم دیدن.اگر هدف درستی مثل ازدواج در میان نبوده به نظرم هر چه زودتر ارتباطتتون رو تموم کنید.قبل از اینکه خدایی نکرده وابستگی پیدا کند و دیگر قبول نکنید که ایشون رو حضوری ببینید.

من سال آخر دبیرستانم.اونم هم شاغل هم دانشجو. ما یه مدت بدون دیدن هم دوست بودیم ولی بعدش چند باری همو دیدیم کاملا هم تصادفی آشنا شدیم.من راستش نمیدونم هدفم چیه؟ یعنی صحبت جنسی کنه طبیعیه؟ و نباید این رو بد دونست؟

تا جایی که من اطلاع دارم خب آقایون در این نوع روابط بیشتر به مسائل جنسی فکر می کنند و خانوم ها به جنبه عاطفی اما جای چند سوال داره یکی اینکه هدفتون از این رابطه چیه؟ چطور باهاشون آشنا شدید؟شما دانشجویید؟ایشون چطور؟شاغلین ی خیر؟

من دختری 18 ساله هستم.بیشتر از 6 ماه هست که با پسری 27 ساله دوستم .اون آدم موجه و خوبیه اما یه جورایی همدیگه رو در حد یک دوست دوست داریم.ولی بیشتر وقتها مخصوصا شبها از من پیامک و تماسهای تلفنی جنسی میخاد.اصلا آدمی که به فکر رابطه نامشروع باشه بیست ولی خب من احساس میکنم دوست خودش نیست و با این مساله عادی برخورد میکنم.حالا نمیدونم باید ادامه بدم باهاش یا نه؟ آخه من تا حالا تو زندگیم چند نفرم دیدم که همین حالت بودند و فکر میکنم همه پسرا اینجورن حتی اگه عاشقتم باشن بالاخره حرف حال و اینا وسط میاد، درست فکر میکنم؟

سلام متشکرم از راهنماییتون.راستش ترس منم از همینه که رابطشون عمیق باشه و نتونه فراموشش کنه.راستش اطلاعات زیادی در مورد اون دختر ندارم.ولی احساسم میگه کسی که حتی با وجود داشتن نامزد با دوست دختر قدیمیش ارتباط داره و حتی بهش در مورد ازدواجش چیزی نمیگه ، علاقه جدی به اون شخص داره.میدونم دخترخوب و ساده بود و به خاطر سادگی زیاد و پایین تر بودن نسبی سطح اقتصادی و اجتماعی خانواده دختره خانواده نامزدم قبولش نکردن با اینکه تحصیلات بالایی داره و خیلی از نظر کاری موفقه

به نظر من بدون اینکه خودش بفهمه باید به جوری راجب به گذشته اش اطلاعات بگیری..منظورم اینه بفهمید علاقش به اون خانم چقدر بوده.دوس داشتن یه چیز عادیه…و عادت از اون عادی تر…اما عشق چیزی نیست که بشه از بین برد…اگه حس نامزدت به اون عشق باشه..که با توجه به اینکه میگی از اول نامزدیتون با اون در ارتباط بوده من حس میکنم به ارتباط عمیق هست… که اگه عادت باشه سریع از بین میره اما اگه نباشه خب سخته هم برا شما هم اون آقا.میدونی وقتی کسی تزریق میشه به تک تک سلول های بدنت حتی اگه بد باشه راه کج رفته باشه…از دلت از وجودت بیرون نمیره… اونایی هم که میگن میره دروغ گفتن…اون آقا با توجه به حرفهای شما خیلی ساده و تابع حرف خانوادشه…که این متبوع بودن نمیتونه دوام چندانی داشته باشه…یه روز بلاخره لبریز میشه… و شما الان با همه چی رو به رو شی بهتر از بعد هاست…من میگم اول عمق رابطه رو ببین چقده…اگر عمیق بود با خودش حرف بزن.گرم و صمیمی..بگو میخواد چیکار کنه؟مث یه دوست باش باهاش…شما هر دو تحصیلکرده اید دعوا مال آدمایی که منطق ندارن.البته یه چیزی هم بگم …قبل به خودش گفتن …بعد اینکه آمار رابطه رو گرفتید…راجب دختره هم پرس و جو کنید.اگه شلوغ بود و گذشته یا حال خوبی نداشت بچسب به شوهرت که قطعا این زنا موندنی نیستن.با آرزوش خوشبختی براتون

ممنونم ولی راستش دارم به انتخابم شک میکنم پسر خیلی خوبیه ولی احساس میکنم علاقه ای بهم نداره سرده تو برخوردش حس میکنم بهش تحمیل شدم

ادامه ی این شرایط به تشدید این مشکل دامن میزنه ، به نظر من با بزرگتر ها در رابطه با تغییر تصمیم درباره تاریخ عقد صحبت کنید

سلام مجدد ممنونم از راهنماییتون
راستش به یه دلایلی از همدیگه دوریم و فعلا امکان عقد کردن واسمون وجود نداره.از طرفی از همون ابتدای نامزدیمون با اون دختر ارتباطشو ادامه داده و تا مدتها بهش نگفته که نامزد کرده.اخیرا اونو در جریان قرار داده.اصلا به من علاقه نداشته باشه و به خاطر علاقه ای که به اون داره حتی با نزدیک شدن من بهش بازم چشمش دنبال اون دختر باشه.

از دیدگاه من این مشکل شما ریشه در ارتباط خود شما با نامزدتون داره؛ چرا؟
اساسا علت اصلی و اول هر مردی برای اقدام به ازدواج نیازهای عاطفی و جنسی هست.با این شرایطی که شما از خودتون توصیف کردید، ( یک سال نامزدید و هنوز عقد نکردید) خواه ناخواه محدودیت هایی رو برای نامزدتون ایجاد می کنه،که این محدودیت ، اللخصوص برای شخصی که با خانم های دیگر ارتباط داشته یک شرایط غیر قابل تحملی هست.
توصیه ی اول من به شما این هست که اجازه ندید که نامزد متوجه بشه که ماجرا رو میدونید، چرا که این کار باعث از بین رفتن حرمت ها بین هر دوتون و شاید بین خانواده هاتون بشه! که تمام زندگی و آینده ی شما رو درگیر خواهد کرد.
بهترین راه خارج شدن ازاین بحران این هست که حداقل به دوران نامزدی پایان بدید و عقد کنید تا خیلی از این محدودیت ها از بین بره و همچنین سعی کنید ارتباط حضوری ، نزدیک و صمیمی خودتون رو افزایش بدید تا شما جایگزین مناسبی برای خانم های گذشته باشید و علاقه ینامزدتون به شما جلب بشه.
مراقب این نکته باشید که ، به هیچ عنوان اجازه ندید لذت جذب شما به عنوان یک جنس مخالف برای نامزدتون از بین بره.و همیشه برای هم یک راز کشف نشده باقی بمونید که ادامه ی ارتباط لذت بخش بشه.شرایط رو مدیریت بحران کنید و اجازه ندید همسر شما رو از دامن تون خارج کنه

با سلام.ما هر دو 29 ساله هستیم و آشنای خانوادگی بودیم.یک ساله نامزد کردیم و هنوز عقد نکردیم .من فوق لیسانس حقوقم و ایشون دانشجوی دکترای ژنتیک هستن

شما و نامزدتون چند ساله هستید؟چند وقته نامزد کردید؟ آیا عقد دائم هستید؟میزان تحصیلان شما و نامزدتون چقدر هست؟نسبت فامیلی دارید؟اگر پاسخ منفی است چطور با هم آشنا شدید؟
تشکر

سلام مدتیه متوجه شدم نامزدم گهگاهی با دوست دختر سابقش در ارتباطه و ازش احوالپرسی میکنه.البته رابطشون مداوم نیست و فقط در حد اطلاع یافتن از اوضاع و احوالشه.نامزدم خبر نداره که من از این ارتباط اطلاع دارم.من میدونم که اون دوست دخترشو دوست داشته ولی به خاطر موقعیت من و اصرار خانوادش با من نامزد کرده.من نکران این ارتباطم و میترسم بعد از ازدواج برای من مشکل پیش میاد.متاسفانه نامزدم هم خیلی به من توجه نداره.به نظرتون بااین شرایط چیکار کنم؟

سلام ابتدا بفرمایین که خواستگاری ایشان از شما به صورت رسمی (به همراه خانواده ) بوده یا اینکه صرفا با خودتان مطرح نموده اند که قصد ازدواج با شما را دارند.در طی مدتی که در ازتباط بوده اید چه شناختی از ایشان کسب کرده اید؟آیا می توانید ویژگی های مثبت و منفی ایشان را بازگو نمایید؟ترس و احساس پشیمانی تان ناشی از چه مواردی است؟ می توانید مواردی را که در شما نگرانی ایجاد کرده بیان نمایید؟

سلام عرض میکنم خدمتتون
من دانشجوی ترم آخر هستم و دو ترم قبل توی یک گروه دانشجویی بودم که اونجا به یک پسری آشنا شدم و بعد چند وقت ایشون از من خواستگاری کردن.چند وقتی با هم میزنیم خیلی با هم آشنا شدیم ایشون الان 25 سالشونه موقعی که دبیرستان بودن پدر و مادرشون به علت اعتیاد از هم جدا میشن و این آقا هم از اون موقع به بعد یه تنفر و کینه شدیدی از پدرشون به دل گرفتن چون الان از نظر مالی وضعیت ضعیفی دارن و همه این مشکلاتو از چشم پدرشون میبینن .ما الان یک سال میشه که با هم حرف میزنیم و با هم رابطه داریم ولی بعضی موقع ها یه حرفایی میزنه که من واقعا میترسم و االان واقعا احساس پشیمونی میکنم ولی نمیدونم چیکار کنم؟خواهش میکنم کمکم کنید

معمولا آقایونی که عصبی هستند یک مشکل در دوران کودکی داشتند مثلا ممکن هست دیده نمیشدند یا کسی در خانه بوده که بهش زور میگفتند.و دستور می دادند.یا زیاد سر به سرش میزاشتن در دوران کودکی .از این اخلاق داره که اگر هم اشتباه کند قبول نمی کند و میخواهد خودش را ثابت کند.بیشتر با ایشان صحبت کنید درده دل کنید از احساستان بگویید و عنوان کنید وقتی که شروع به کتک زدن می کنید فکر میکنم هنوز شما را نشناختم برایم غریبه میشوی و این مسئله ارزشش از من برای شما بیشتر است؟ در خانه تشویقش کنید تاییدش کنید این خیلی مهم است.و از بودن با اسشان احساس خوشحالی و رضایت خود را بروز دهید از قدرت کلامت استفاده کنید کم کم درست می شود. و رشد می کند.وقتی عصبی هست فقط سکوت کنید تا متوجه اشتباهش شود.

من 24 سالمه و شوهرم 26 سالشه.بعد از دو سال عقد الان یک ساله ازدواج کردم.با شوهرم از نظر رفتاری تفاوت های زیادی دارم.تا جایی که یه جاهایی کاملا مخالف هم فکر میکنیم .حالا کم کم مشکلاتمو مطرح میکنم تا یکی یکی حلشون کنم اما الان یه موضوعی هست.میخام راهنمایی بگیرم و عجله دارم.شوهرم خیلی اهل مهمونی رفتن و اهل گشت و گذار نیست.ولی من تا قبل از ازدواجم خیلی اجتماعی و اهل رفت و آمد بودم الانم هستم.البته با فامیلهای خودش روابط بیشتری داره.همین چیزا باعث شده اکثرا خونه باشم نه مهمونی نه مسافرتی نه هیچی.اما این روزا تصمیم گرفتم بیشتر به خودم توجه کنم درسته شوهرم اهل رفت و آمد های فامیلی نیست ولی با دوستاش میره بیرون و خوش میگذرونه. و من تنها تو خونه.میخام از این به بعد جاهایی رو که دوست دارم برم.نمیدونم کارم درسته یا نه.هر کس دعوتمون میکنه میگه من نمیام تو تنها برو نمیدونم حالا برم یا نه.از یه طرف دلم میخواد برم از یه طرف میگم نکنه براش عادت بشه.

مشکل همسر شما دریشه در کمبود محبت کودکی دارد، شما گفتید مادرش کتکش میزد و پدر هم نداشت.ایشان چون به شما علاقه دارند، فکر می کنند تنها کسی که میتواند آرامش کند ، شما هستید.و چون مهارت کنترل خشم ندارد، این مشکلات پیش می آید.مشکلات مالی هم جزو بدتری مشکلات برای مرد است و تحت فشار بودنش خشمش را بیشتر می کند.شما اصلا نباید مقابله به مثل کنید.این را به یاد داشته باشید که از شما محبت می خواهد وقتی عصبانی میشود .از همان ابتدا خودتان را کنترل کنید ، گریه نکنید ، حرص نخورید، تا میتوانید با آرامش و محبت جو را آرام کنید ایشان وقتی ببینند شما آرامش هستید ، خود به خود کمکی میشود برای آرامشش و دیگر دعوا کش پیدا نمی کند.با امیدواری در مورد حل مشکل که به خاطرش دعوا می کند حرف بزنید.در مشکلاتش بهش قوت قلب بدید.سعی کنید بیشتر درکش کنید حتی اگر درکتان نکرد.قبول کنید که بلد نیست ، هنوز بخشی از وجودش به بلوغ نرسیده ، برای همین منطقی رفتار کنید.امیدوارم بتوانید با درایت مشکلتان را حل کنید.

ممنون از پاسخ های خوبتون

راستش تا حالا راجع به بچه چیزی بهش نگفتم از این به بعد بهش میگم مرسی از راهنماییتون.هر چند با این شرایط به هیچ وجه دلم بچه نمیخواد و با وجود اصرارای همسرم مدام قرصم میخورم و جلوگیری میکنم که اینم اتفاقا یکی از اختلافامونه که هر چند وقت یکبار سرش دعواست.مدام اصرار به بچه داره و من مخالفت میکنم البته دلیلش رو به اون جوری میگم که خودم فعلا بچه ام در حالیکه واقعا شک دارم بتونم با وجود پرخاشگریهاش باهاش بچه بزرگ کنم و نمیخوام نگیرانیم بیشتر بشه ولی اگه اینور بهش بگو مطمئنا خیلی عصبانی میشه حتی یه بار به خاطر این مسئله بهم سیلی زد که بفهمونه حرف حرفه اونه و من حق مخالفت ندارم.ما یک بار یک جلسه مشاوره رفتیم البته قبل ازدواج و مشاور بهش گفت به شدت عصبیه و باید قرص مصرف کنه ولی بعدش با من یه دعوای مفصل کرد که منو برداشتی بردی به من گفته روانی و دیگه حاضر نشد دوباره بریم ولی ممکنه حالا بعد از یه سال و خورده ای قبول کنه چون شوهر من کلا بعد یه مدت نرم میشه و معمولا میتونم نرمش کنم

دوست عزیز همسر منم مثل شوهر شما پرخاشگر و عصبیه من 4 ساله ازدواج کردم و یه دختر دو ساله دارم.اولاش خیلی زیاد بود الانم هست ولی کمتر شده همسر من توی دعوا فقط فوحش های رکیک به خانوادم میده که خیلی عذاب آوره من فقط سکوت میکنم و وقتی اوضاع خوب شد قسمش میدم که نگو جلوی بچه خوب نیست اونم میگه تو خود مقصری و حقته.بگذریم شما هم از حالا بهش بگو دوست ندارم وقتی بچه دار شدیم شاهد این رفتار شما با من باشه بیا از حالا که هنوز نیومده یه کاری کنیم که این شرایط اتفاق نیوفته.کمکش کن شما توی بروز این عصبانیتش خیلی میتونی نقش داشته باشی سعی کن حرفی رو نزنی یا کاری رو انجام ندی که احتمال بدی الان عصبی میشه وپرخاش میکنه .سعی کن نا جاییکه میتونی این موضوع تو خانواده ها درز نکنه خودتون حل کنین اول زندگی اصولا این تنش ها پیش میاد اگه از اول مدیریت کنی و راه درست رو پیش بگیری موفق میشی من به خاطر مشکلم خیلی دلم میخواست به همسرم برم مشاوره حضوری ولی متاسفانه اسم مشاور رو نمیتونم جلوش بیارم چون خون به پا میکنه اگر شرایطش رو داشتی شما برو و از همین اول جلوی سختتر شدن مشکل رو بگیر.

میترا جان درباره حدست متاسفانه درسته و همسرم تو بچگی خیلی از مادرش کتک خورده و پدرشون هم به رحمت خدا رفته و همسرم چون پسر اوله کلا بار مسدولیت خانواده همیشه و حتی هنوزم رو دوشش بوده، حتی ما به خاطر این مساله دیر ازدواج کردیم چون همسرم خرج خواهر و مادرشو میداد و نمیتونست خونه تهیه کنه.من خیلی بهش میگم که این رفتارات رابطمونو سرد میکنه ولی دوباره عصبی میشه و میگه تو غلط میکنی من همینم کور که نبودی البته بعد از دعوا چون عذاب وجدان داره اگه بهش بگم میگه حق داری ، دیگه قول میدم تکرار نمیشه اما فقط به خاطر عذاب وجوانشه.و تو حالت عادی حاضر نیست راجع بهش حرف بزنیم و بهم میگه یاد بگیر حرف درگیری گذشته رو نزنی و این حرفا ، در حالیکه من هیچ وقت دلم صاف نمیشه اینجوری.

معمولا آقایونی که عصبی هستند یک مشکلی در دوران کودکی داشتند مثلا ممکن هست دیده نمیشدند یا کسی در خانه بوده که بهش زور می گفتند و دستور می دادند یا زیاد سر به سرش میگزاشتند در کودکی از این اخلاق داره که اگر هم اشتباه کند قبول نمی کند و می خواهد خودش را ثابت کند.بیشتر با ایشان صحبت کنید درده دل کنید از احساساتتان بگویید و عنوان کنید که وقتی شروع به کتک زدن می کند فکر می کنید هنوز شما را نشناختم برایم غریبه میشوی این مسئله ارزشش از من برای شما بیشتر است؟
در خانه تشویقش کنید تاییدش کنید این خیلی مهم است.و از بودن با ایشان احساس خوشی و رضایت خود را بروز دهید از قدرت کلامت استفاده کنید کم کم درست می شود رشد میکند.وقتی عصبی هست فقط سکوت کنید تا متوجه اشتباهش شود.

سلام من 20 سالمه و از 16 سالگی با همسرم دوست بودم 18 سالگی عقد کردیم و الان یه ساله ازدواج کردم.از همون دوران عقد حرکات عصبی ازش دیده بودم واقعا دو دلم کرده بود ولی چون خیلی عاشقش بودم حرفی نزدم.حتی چندین بار بهم سیلی زده بود.امسال سال دوم ازدواجمونه حدود چند ماه پیش به خاطر به درگیری روم دست بلند کرد که در واقع همون چیزی که من از اول ازش میترسیدم سرم اومد.همسرم خیلی منو دوست داره و اومد ازم میخواست گریه نکنم چون طاقت گریه من رو نداره .و بهم قول داد دیکه تکرار نمیشه.واقعا هم نشد تا چند روز پیش که دوباره به خاطر یک درکیری دست روم بلند کرد و بعدش گفت من طاقت قهر تو رو ندارم و تو نباید تحت هیچ شرایطی با من قهر کنی.منم مجبوری باهاش آشتی کردم ولی خیلی میترسم این که این واسش عادت بشه و هنوز ته دلم صاف شده و ناراحتم.شوهرم 27 سالشه و وضع مالی خوبی نداره و برادرش میگه از بچگی کلا عصبی و پرخاشگر بوده.ممنون میشم بگین چیکار کنم که دیگه پرخاشگری نکنه و منطقی تر باشه.

سلام قهر کردن دلایل متعددی دارد.به جز پاره ای موارد خاص که ممکن است دلایل موجهی برای قهر کردن کوتاه مدت وجود داشته باشد.برخی دلایل احتمالی قهر به قرار زیر هستند :
انتظارات برآورده نشده: ممکن است دلیل قهر کردن ، انتظاراتی باشد که هسرتان از شما دارند و این انتظارات محقق نشده اند.حال، این انتظارات ممکن است بر خق باشند، یا اینکه فراتر از حد باشند.همچنین ممکن است دربازه این انتظارت با شما صحبت کرده باشد، یا اینکه توقع داشته باشند خود آنها را به صورت خودکار بدانید.

اعتماد به نفس پایین : شاید همسرتان نمی تواند به خوبی ازخود دفاع کند،و بنابراین از شیوه قهر کردن استفاده می کند.

ترس از شکست : ممکن است به دلیل اینکه در تجارب قبلی نتوانسته حرف خود را به درستی منتقل کند، با در بحث موفق نبوده است ، قهر کردن را در پیش گرفته است.

زودرنجی و حساس بودن : کسانی که حساس و زود رنج هستند، و برداشت هایشان از رفتارهای افراد مبتنی بر ذهنیت های خودشان است.احتمال دارد متوسل به شیوه قهر کردن بشوند چون یا توقعاتشان برآورده نشده یا اینکه از دیگران بدشان آمده است.

به نتیجه دلخواه رسیدن : شاید هم با این روش ، بدون زحمت به خواسته های خود می رسند.که در غیر این صورت نمی توانست به این سرعت برآورده شود.
در هر صورت قهر نوعی تنبیه کردن است .لطفا ابتدا با مشاهده علل احتمالی بالا مشخص نمایید که حدس میزنید علت قهر کردن های همسرتان چیست؟

سلام عزیزم مرد ها همه اینجوری ان موقع دعوا مردها عصبی میشن یا ناراحت میشن به سکوت و تنهایی بیشتری احتیاج دارن منم نامزدم اینجوریه الانم قهره یکم بی محلی که کنی خودش میاد سعی کن تحمل کنی تو هم مث خودش رفتار کن.

شوهرم خیلی اخلاقش خاصه دیگه کم آوردم.غیر قابل پیش بینی .چیز های کوچک را بزرگ می کند و برای مدت طولانی قهر می کند.و در زمان قهری جوری برخورد می کند، که انگار منو نمیشناسن.چیکار کنم؟

نامزدی طولانی مدت خوب نیست.اگر که شناخت کافی دارید سریعتر برید سر زندگیتون.اما اگر از هم شناخت ندارید چند ماهی نامزد بمونید تا بشناسید همو.جدایی در دوران نامزدی بهتر از جدایی پس از آغاز زندگی هست.ضمنا دوران نامزدی …( به هیچ وجه با احساسی سازی و ارتباط عاطفی وابستگی ایجاد نکنید که شناخت شما را نسبت به هم تحریف کند.

ایده آل مدت زمان شناخت و نامزدی بین 8 ماه تا یکسال هست شش ماه بد نیست ولی اصلا طولانی محسوب نمیشه.

سلام شش ماه نامزدی که طولانی نیست.شما باید تو طول دوران نامزدی بتونید نامزدت رو آنالیز کنی و اگه مشکل حادی نداشته باشن مثل مشکلات روانی شدید یا بیماریهای خاص و اعتیاد و غیره.بقیه مشکلات را با مشاوره و روانشناسی و گذشت و محبت طرفین حل میشه.

سوگند عزیز قدر همسرت رو بدان .صحیح و سالمه…خوش اخلاق و خوش قلب و پاکه.خیلی ها حسرت همچین چیزها رو دارند اما همسرشان دریغ از …
زن و شوهر پیری با هم زندگی میکردند پیر مرد همیشه ازخروپف همسرش شکایت داشت و پیر زن هرگز زیر بار نمی رفت و گله های شوهرش رو به حساب بهانه گیری های او می گذاشت .این بگو مگو همچنان ادامه داشت تا اینکه روزی پیر مرد فکری به سرش زد و برای اینکه ثابت کند زنش در خواب خروپف میکند و آسایش او را مختل کرده است ضبط صوتی را آماده می کند و شبی همه سر و صدای خرناس های گوشخراش های همسرش را ضبط میکند.پیر مدرد صبح از خواب بیدار می شود و شادمان از اینکه سندی معتبر برای ثابت کردن خروپف های شبانه او دارد به سراغ همسر پیرش می رود و او را صدا می کند غافل از اینکه زن بیچاره به خواب ابدی فرو روفته است.از آن شب به بعد خروپف های ضبط شده پیر زن ، لالایی آرام بخش شبهای تنهایی او می شود.قدر هر کسی را بدونیم تا یه روزی پشیمون نشیم.

سلام به نظر من چون هنوز سنتون کمه و در حال حاضر بیشتر احساساتتون درگیر هست تا منطقتون این مشکلات براتون به وجود اومده.یادتون باشه هیچ آدمی کامل نیست و هر کسی یه ایرادی داره اگه با کسی غیر از همسرتون ازدواج میکردید که خیلی خوشتیپ بود ولی از نظر اخلاقی مشکل چی؟چند راهکار میدم که بهتره انجام بدین.
اول اینکه هیچ وقت باطن زندگی خودتون رو با ظاهر زندگی دیگران مقایسه نکنید.
دوم اینکه سعی کنید از شبکه های اجتماعی فاصله بگیرید (پشت اون خنده ی زن و شوهر خوشتیپی که با هم عکس گرفتن شاید غم بزرگی باشه)چون باعث میشه در انسان افسردگی به جود بیاد.
سوم از همسرتون درخواست کنید که خصوصیات مثبت و منفی شما رو توی یه برگه بنویسه و بهتون بده تا متوجه بشی که شما هم از نظر همسرتون کامل نیستید و یه سری ایرادات دارید ولی اون شما رو همینطوری که هستید پذیرفته و دوستتون داره.(شاید الان چون از نظر اخلاقی از طرف همسرتون تامین بشید مساله ی ظاهرش برای شما پر رنگ شده و اگه کمی باهاتون سرد میشد و کم محلیتون میکرد بیشتر جذبش میشدید.)انشاالله که بتونید یه زندگی خوب و شاد بسازید .موفق باشید.

فکور جان جوابتون بسیار کامل و مفید بود ممنون.دیروز سعی کردم اهمیت ندم و با شوهرم خوش باشم اونم کلی کیف کرد.اونم رو موهاش حساسه دوست نداره کچل بشه.میدونید چیه مثل دیوونه ها کارم شده برم پیج های اینستاگرام که عکس زن و شوهرا هست ببینم کی شوهرش کم مو تا امیدوار شم یا زن و شوهرای خوب رو ببینم و باز فکر های الکی و مزخرف بکنم میدونم کم کم دارم وسواس میشم روی این موضوع.یه ساعت خوبم و خودم رو قانع میکنم یه ساعت بعد باز میشم همون آدم قبلی.من دلم نمیخواد اینجور زندگی کنم.میخوام اینقدر عاشق شوهرم بشم که اصلا اصلا ظاهرش برام مهم نباشه با هیچکس مقایسش نکنم.زیباترین ها به چشمم نیان.فقط دارم دعا میکنم امیدوارم خدا صدامو بشنوه.

عزیزم من یه مورد رو میشناسم که دختر به خاطر ظاهر همسرش که نتونسته بود باهاش کنار بیاد از همسرش جدا شده بود، اما دقیقا بعد از طلاق همه خصوصیات ظاهری که همسرش داشت و ازش بدش میومد براش کاملا عادی شده بود و فهمیده بود ایراد اصلی ظاهر همسرش نبوده بلکه افکار خودش بوده که دائما مقایسه میکرده تا جایی که به هر دری زد تا با همسر سابقش دوباره ازدواج کنه، اما خب همسرش نخواست قدر همسرتو بدون

اگر به دنبال آرامش هستی زندگی خودت رو با زندگی هایی مقایشه کن که توش مرد خانواده از نظر اخلاقی و شخصیتی به گرد پای همسر شما نمیرسه و البته با توضیحاتی که شما دادی به نظر میاد حداقل 70 درصد زندگی اینطوری باشن.مرد مهربان خانواده دوست خوش اخلاق توی جامعه فعلی ما جدا کمیاب هست.اگر با یکی دیگه از اون افراد خواستگاری ازدواج میکردی احتمالش زیاد بود که این خصوصیات اخلاقی همسرت رو نداشته باشه.
از طرفی در نظر داشته باش که خیلی از افراد بعد از اینکه دختری ازدواج کرد خانوادش میگن حیف شد اگر می دونستم میخواد ازدواج کنه ما پیشقدم می شدیم در حالی که احتمال هم داشت اگر اون دختر 30 سالش هم می شد باز هم پیشقدم نمی شدن این حرف رو صرفا به این دلیل میزنن که با خانواده اون دختر روابط صمیمی داشته به توعی تایید یا چاپلوسی محسوب میشه.من هم در سن 21 سالگی ازدواج کردم و از این جمله ای کاش دخترتون عروس ما شده بود ها زیاد به خانوادم گفتن.توی محل تحصیلم یک نفر که متوجه ازدواجم نشده بود ازم خواستگاری شد.و البته یادم هست که بعد از اینکه توضیح دادم که نامزد دارم ، چقدر سر ردرد گرفتم و رفتم نشستم قرآت خوندم تا ذهنم از آشفتگی دراومد.ولی واقعیت این بود در مقام مقایسه هیچکدام از این افراد از نظر اخلاقی به گرد پای همسر من نمیرسیدن.کسی که بعدا هیات علمی یک دانشگاه معتبر شد و کلی الان برای خودش معروف شده از نظر من از نظر اخلاقی جذابیتی نداشت.در ضمن اینکه اگر هم افراد مقبولی بودن مطمئنا در صورتی که من ازدواج اولم باشه حاضر به این ازدواج می شدن نه اینکه بعد طلاق.به شما قول میدم در صورتی که همسرت به خرده مغرور بشه و یه مدت بهت بی محلی بکنه اون موقع متوجه میشی چقدر بهش علاقه داشتی و متوجه نبودی.چقدر توجه اون به شما برات مهم بوده.دقیقا الان مثل یه ماهی هستی که چون در آب غوطه ور هست اهمیتی برای آب قائل نیست.همینکه از اون آب بیرون بیاد و دیگه اون آب رو نداشته باشه تازه قدر اون آب رو میدونه.
اگر خانوادت از افراد دیگه برات صحبت میکنن بهشون قاطعانه اعلام کن که اگر بار دیگه بخوان دلسردت کنن از زندگی ، برای یه مدت رفت و آمدت رو باهاشون قطع میکنی.زیبایی ظاهر خیلی راحت میتونه از بین بره اگر با اون افراد دیگه هم ازدواج می کردی ممکن بود موهاشون بریزه یا حتی توی یک حادثه ظاهرشون رو از دست بدن.همسرت رو با کسی به نظرت ازش بالاتره مقایسه نکن.قدر همسرت رو بدون اگر اون رو از زندگی دلسرد کنی ممکن هست هیچوقت به احساسی که الان در موردت داره برنگرده.

سلام
مقایسه آدم رو نابود میکنه توی هر زمینه که میخواد باشه .حسادت ، حسرت ، افکار منفی و… حاصل همین مقایسه هست.فقط خودت رو با خودت مقایسه کن.هر آدمی 100درصد کامل نیست.هر کسی به نوبه خودش یه سری عیب یابی داره.شما وقتی از زندگیت راضی باشی دیگه این ظواهر و این سطحی رو نمیبینی.به نظر من مشکل از یه جای دیگه س.به هر حال این زندگی شماست.حقیقت زندگی رو باید بپذیری با همه چیزش.زندگی الانت حاصل تصمیم خودت بوده.همینه که می گن قبل از ازدواج خوب چشماتونو باز کنید .بعد از ازدواج چشماتونو ببندید و زیاد عیب جویی نکنید.

سلام من 21 ساله هستم و شوهرم 29 ساله ازدواج سنتی داشتیم و الان 5 ماه عروسی کردیم.من دانشجو هستم و همسرم شاغل و دانشجوی ارشد هستند.مردی بسیار خانواده دوست و خوش اخلاق و بامحبت است و کلی خصوصیات مثبت دیگه.من زود عقد کردم چون واقعا احساس میکردم به جنس مخالف نیاز داشتم اهل دوست پسر و این چیزا نبودم و دوست داشتم ازدواج کنم.خواستگار خیلی داشتم قسمت من همسرم شد.اونا هم خوب و پولدار بودن اما بنا با دلایلی جور نشدن.اون موقع ها جلوی موهای همسرم کم بود روش حساس شده بودم اما باز به شدت الانم نبود.برای عروسیمون سر فروش زمینشون اینقدر حرص خورد موهاش ریخت.الان من موندم و یه دنیای سیاهی که برای خودم درست کردم.ناراحت از اینکه چرا موهاش اینطوریه.شاید مسخره بیاد اما واقعا دارم عذاب میکشم .عکس دوستام رو با شوهراشون میبینم اعصابم خود میشه.پسرهای خوب و پر مو اما شوهر من موهاش اینجوریه داره کامل جلوی سرش .خیلی فکر میکنم کاش زمان به عقب برمیگشت و میرفت قبل ازدواجم و با یکی ازدواج میکردم اما وقتی بیشتر فکر میکنم میگم نه اخلاقش خوبه بازم با همین ازدواج میکردم.بهش گفتم برو مو بکار و این چیزا میگه چشم میکارم.اما نمیدونم من لعنتی چمه چی میخوام از زندگی که راضیم نمیکنه.حتی میل جنسیم کم شده و یک ماه هم که رابطه نداشته باشیم دلم نمیخواد با هم باشیم.فکرم جای دیگست نمیخوام زیاد باهم باشیم دیگه از باهاش بودن لذت نمیبرم.شبها تا صبح بیدارم و فکر میکنم و گریه میکنم یواشکی دلم میسوزه براش که نمیدونه زنش چه فکرایی راجع بهش میکنه.رفتارم گاهی باهاش سرده دست خودم نیست. همه همه چیز هیکلش چهره اش موهاش و ن=تیپش برا من مشکل شده و روی همه چیز حساس شدم و بدم میاد.به خدا خیلی زندگیم تحت تاثیر این فکرای منه.واقعا نمیدونم چی کن.حتی دلم میخواد گاهی برم خونه پدرم و بگم جدا شم خب نمیگن چرا؟بگم چی؟میخوام همه ی این افکار مزخرف رو بریزم دور میخوام لذت ببرم آنقدر شوهرم با دیگران مقایسه نکنم.آهان یه چیزی یادم رفت من بعد عقدم باز خواستگار داشتم اونا عالی بودن از فامیل بودن میگم کاش ازدواج نمیکردم و با اونا ازدواج میکردم یا هنوزم که هنوزه یه وقتایی مامانم و داداشم میگن حیف شد فلانی یا داداشم میگه فلان دوستام حیف شد برای تو میخواست بیاد.میگم یعنی چه این حرفا مگه از…ناراضی هستید میگن نه ما خیلی دوستش هم داریم.راستش رو میگن خیلی دوستش دارن.و بهشون گفتم دفعه آخر باشه تو و مامان از این حرفا جلو میزنید.تو رو خدا کمکم کنید نمیخوام زندگیم اینجور بگذره.

بله مواردی که ابتدا مطرح کردین به دلیل همین نگرانی شماست و اینکه مساله هر چه هست باید به شکلی اصولی و منطقی حل و فصل بشه نه اینکه صرفا کنار گذاشته شود تا دید بعد چه پیش می آید.توجه داشته باشید که بیان موارد مانند اجازه به چک کردن گوشی یا این اگر دوباره همچین موردی پیش بیاید چنین و چنان می شود مطلوب ارزیابی نمی شو و لازمه شیوه های صحیح و منطقی جایگزین این موارد شود.
بنابراین ، شما باید از همسرتان بابت اقداماتی که برای اطمینان بخشیدن شما انجام می دهد تشکر کنید ولی به این موارد اکتفا نکنید.باب صحبت را با ایشان درمیان بگذارید تا برای دریافت مشاوره لازم با فرد متخصص اقدام شود .همانطور که بیان شد، ممکن است همسرتان بپذیرد که رابطه شان با همسر بسیار مطلوب و مناسب است.اما این نیاز به بررسی و تخصص دارد.در صورتی که مشخص شد مشکلی در رابطه وجود نداردباید علل دیگر مورد بررسی قرار بگیرند که فرآیندی تخصصی است و باید توسط روانشناس صورت بگیرد.
جهت اطمینان بخشی به شما، لازم است اقدامات عملی دیگری انجام دهید که در حال حاضر این عمل هدایت صحیح همسرتان به سمت دریافت مشاوره حضوری می باشد

ممنون بابت راهنماییتون.من این مطلب رو هم اضافه کنم که شوهرم خودش قبول داره ما زندگی خوبی داریم و مدام میگه ما خوشبختیم و تو هیچی برای من کم نذاشتی حتی از لحاظ جنسی اما من خریت کردم و قول داده آخرین بارش باشه حتی گفت حق طلاق میدم تو و میگه گه تکرار بشه خودم رو خلاص میکنم.و میگه بنشین شب به شب اصلن گوشیم رو چک کن و خودش برای کار که میره بیرون زنگ میزنه که کجاست و میخواد چیکار کنه و…با اینکه آدم معتقدی هست اما نماز نمی خوند و میگه من هر چی بکشم به خاطر اینه که نماز نمیخوندم و از بعد از اون ماجرا داره نماز میخونه اما من میترسم دباره برای عادی بشه و…و بهم گفته دیگه حتی در مورد اون موضوع صحبت نکنیم.چیکار کنم؟

سلام
با توجه به اینکه ظاهرا مسائل پیش آمده برای شما عیان است و همسرتان هم پذیرفته اند، لازم است رو به مناسبی در این باره در پیش بگیرید تا مساله به شکل اساسی حل و فصل شود.آنچه روشن است این است که همسرتان کاری ناصحیح انجام داده اند، و پس از مدتی شما متوجه عمل غلط شده اید ، سپس ایشان عذرخواهی کرده اند ، شما ایشان را بخشیده اند و مجددا این عمل این بار به شکلی نادرست تر تکرار شده و باز شما متوجه شده اید و باز همان روند. براینکه بتوانید مساله را حل کنید ، لازم است روشی صحیح و منطقی در پیش بگیرید.در خصوص شما لازم است توجه بیشتری به عمق و ریشه مسائل داشت و علت این رفتار نادرست را شناسایی کرده و درصدد برطرف نمودن آن بود.بدین منظور لازم است شما در وقت مناسب ، برای شروع صحبت درباره این مسائل تکرار شونده ، زمینه سازی کنید.با توجه به اینکه نوشتید همسرتان شما را بسیار دوست دارند و زندگی خوبی دارید باید بررسی کرد و دید آیا دیدگاه همسرتان این چنین است یا خیر؟اگر ایشان نیز با شما هم عقیده هستند ، و شواهد و قرائن چنین امری را تایید کنند.پس باید از ایشان پرسید که دلیل آن رفتارهای نادرست چیست و نیاز به بررسی تخصصی توسط روانشناس دارد.اما ممکن است ایشان دیدگاهی متفاوت داشته باشند، و یا اینکه ویژگی های متفاوتی ته باشند و مثلا تناسب مزاج جنسی بین همسران ووجود نداشته باشد ، یا دلایل احتمالی دیگر به هر حال ، منظور این است که این مساله نیاز به پیگیری جدیاز جانب شما دارد ، تا علل مشکل روشن شود، و هم برای آینده بتوانید به همسرتان اعتماد کنید.بدین منظور با همسرتان می توانید اینگونه صحبت کنید : « همسرم ، حقیقت این است که من تصور میکردم که ما زندگی خوبی داریم و روابطمان با هم مناسب است و مشکلی از این بابت بین ما وجود ندارد؛ ما با اتفاقاتی که افتاده ، به نظر می رسد تصور من احتمالا غلط باشد.برای همین من فکر می کنم ما نیاز به دریافت مشاوره برای بررسی مسائلمان داریم، چون من دوست دارم مسائلمان را به شکل صحیح و تخصصی از طریق مشاوره و بین خودمان حل و فصل کنیم تا اینکه دیگران در جریان مسائل قرار بگیرند.نیاز هست چند جلسه مشاوره دریافت کنیم تا بتوانیم از طریق زوج درمانی برای حل مشکلمان اقداماتی صورت بدهیم و برای آینده زندگی مشترکمان تصمیمات صحیحی اتخاذ کنیم »
به این صورت ایشان را وارد فرآیند مشاوره حضوری با مشاور مجرب ، متخصص و متعهد بکنید و مسائل تان را بررسی نمیایید تا ان شاالله حل و فصل شود.

با سلام من 6 ساله ازدواج کردم و زندگی خیلی خوبی دارم و اکنون یه فرزند 6 ماهه دارم.شوهرم حدود سه یا چهار سال پیش با دو خانم پیامک بازی میکردند البته با فاصله زمانی از همدیگه و وقتی من متوجه موضوع شدم سر هر کدوم یه دعوای مفصلی کردم.شوهرم هر باز احساس پشیمانی میکرد و بهم قول میداد که تکرار نمیشه این ماجرا تمام تا هفته ی گذشته متوجه پیامک گوشی شدم که عشقی بود از طرف مقابل ساعت 4 صبح وقتی شوهرم بیدار کردم دعوا کردم فهمیدم شوهرم دو ساله با این خانم ارتباط جنسی داره دنیا سرم خراب شد بعد از دو روز دعوا شوهرم قول داده دیگه تکرار نمیشه و میگه خریت کردم و البته بگم شوهرم خییلی دوستم داره.تو رو خدا کمکم کنید کن چه جوری بهش اعتماد کنم.به خاطر بچه ام بخشیدمش

خیلی ازتون ممنونم حرفاتون کاملا درست و به جاست.سعی میکنم حتما عمل کنم.فقط گاهی ممکنه تحت تاثیر احساسات درست عمل نکنم.من دوست ندارم بعد ها حسرت بخورم که اگر در فلان زمان کار رو انجام میدادم شاید میشد و اینکه کم کاری از جانب من بوده.دلم میخواد اکرم قرار نیست این موضوع جامعه عمل بپوشونه ، واقعا نشدنی باشه یعنی تلاش خودمون رو انجام بدیم بقیه اش توکل بر خدا باشه.هر چی خدا بخواد من تسلیم محضم ولی تلاشمم میکنم تا جایی عزتم حفظ میشه بتونم این موضوع رو از راه درستش حل کنم .ممنون از شما

در شرایط فعلی ، یک مقدار خود را از مساله جدا کنید .الان راه اثبات خودتان این نیست که پافشاری کنید که آنها شما را بپذیرند.بلکه رفتار عاقلانه و منطقی شما موثر تر است.شما سعی کنید از دید والدین خواستگارتان و خود ایشان به موضوع نظاره کنید.نگرانی های آنها را درک کنید و به آنها فرصت دهید سعی نکنید به اجبار آنها را راضی کنید که به خواستگاری شما بیایند.حل این مساله را به عهده خواستگارتان بگذارید .به شکل منطقی به ایشان بگویید که « اگر چه از واکنش خانواده شما خرسند نیستن، اما به آنها تا حدودی حق می دهم من نمیتوانم کسی را مجبور کنم تا شرایط من را بپذیرد، اما شما احتمالا می توانید از روشهای منطقی استفاده کنید تا دست کم خانواده خود را راضی کنید پیش از شناخت ،قضاوتی نداشته باشند.این امر بر عهده شماست در صورتی که در مدت زمان معین (زمان را تعیین کنید؛ مثلا دو هفته تا یک ماه) موفق شدید آنها را راضی کنید تا برای شناخت اقدام کنند، با خانواده کم تماس بگیرید.در غیر اینصورت ادامه ندهیم تا بی جهت وابستگی و توقعات بی جا دامنگیرمان نشود .»
شما هم در زمانی که به ایشان فرصت می دهید ، ارتباط خود را با ایشان به حداقل ممکن برسانید تا ایشان متوجه جدی بودن مساله بشوند و اگر قرار است اقدامی انجام بدهند تاخیر نکنند.
این رفتار می تواند زمینه مساعدتری را فراهم کند.هم شما از مساله قدر جدا شده اید و هم خواستگارتان محکی می خورد تا خود را نشان دهد و هم برای خانواده ایشان فرصتی است تا درباره شما بیشتر قکر کنند.

آنچا بیش از شرایط شما برای تان حائز اهمیت بیشتری است،«چگونگی برخورد» خود شما با مساله است.درست همانگونه که در کودکی با جدایی والدین مواجه شدید و سعی کردید محکم ، مستقل و با اعتماد به نفس با مشکلات مقابله کنید الان هم نیاز به چنین اقدامی دارید.لازم نیست خانواده خواستگارتان یا حتی خود او را مجبور به پذیرش و قبول خودتان بکنید ، این کار شدنی نیست.اما رفتار شما می تواند در تجدید نظر ایشان موثر واقع شود.دلیل اینکه خانواده ایشان بدون دیدنتان این ازدواج را به صلاح ندانسته اند می تواند ناشی از دو دلیل عمده باشد.1- تصورات قالبی پیرامون « فرزندان طلاق » 2- فرار از دردسرها و احتمال مشکل
فرزندان طلاق در عین برخی تشابهات، می توانند کاملا منحصر به فرد و متفاوت باشند.برخی وابسته هستند ، برخی مستقل ، برخی هم منفعل و تحت تاثیر هستند، و برخی فعال و اثر گذار.شرایط ،زمینه ها، اطرافیان، قدرت اراده و سبک زندگی ،خلقیات، صفات شخصیتی ، انگیزه ها و … در فرزندان طلاق متفاوت است، کما اینکه در فرزندان دیگر نیز چنین است.اما آنچه منجر به قضاوت سریع و احتملا نادرست دگیران می شود، تصورات قالبی درباره این فرزندان است، بدون اینکه ویژگی های خاص آنها و شرایطشان مورد بررسی قرار گرفته باشد.
به طور کلی بهتر است برخی مسائل در ابتدا مطرح نشود.این حق خواستگاران شماست که بدانند شما رزند طلاق هستید،اما برای بیان این موضوع باید رویه اصولی در پیش بگیرید اجازه دهید هر خواستگاری که مطرح شد ابتدا با خانواده خود به منزل شما بیاید و شما و خانواده را از نردیک ببیند.می توانید در صورتی که پدرتان در قید حیات هستند و موافق حضور در جلسه خواستگاری هستند، از ایشان خواهید در جلسه اول حضور داشته باشند.در پایان جلسه نخست و پس از صحبت های اولیه شما با خواستگار، خانواده شما می توانند مساله را با خانواده خواستگار در میان بگذارند. اما زمانی که برای خواستگار نا آشنا در همان ابتدا مساله فرزند طلاق بودن مطرح می شود ممکن است منجر به واکنش آنها شود و از همان ابتدا پا پس بکشند.

سلام.دختری 21 ساله هستم یک خواهر دارم مادرم زمانی که ما 5 و یک ساله بودیم از پدرم جدا شدند.با مادرم زندگی کردیم.یک زندگی سخت اما یاد گرفتم مستقل باشم و خوب زندگی کنم.همیشه هم اعتماد به نفس داشتم و موفق بودم.به طوریکه مادرای دوستام همیشه میگفتن کاش دختر ما بودی.حالا از بین هم دانشگاهیام خواستگاری دارم که واقعا ایده آله بخصوص از نظر ایمان و نجابت که ملاک اصلی کنه و واقعا دوستش دارم موضوع طلاق رو مطرح کردم و ایشون مشکلی نداشتن اما خانوادشون تا فهمیدن شدیدا مخالفت کردن بدون اینکه حتی منو بشناسن و از نزدیک با من همکلام بشن وفقط میگن بچه طلاق و به درد پسرمون نمیخوره ضمن اینکه سطح خانوادگیشون از نظر مالی بالاتر از ماست و تک پسر هستن.ما همدیگه رو خیلی دوست داریم و از انتخاب خودمون برای ازدواج مطمئنیم.اما ایشون خیلی خیی نظر خانواده براشون مهمه و میگن اگر مخالف باشن ایشون هم نمیتونن برخلاف میل خانواده کاری کنن.اکثرا بحثای بین ما به خاطر همین مسئله ست.لطفا راهنمایی کنید چطور میتونیم خانواده ایشونرو راضی کنیم؟یه خانواده مذهبی هستن و میشه گفت زیادی به حرف اطرافیان توجه دارن.خیلی به راهنماییتون تو این زمینه نیاز دارم.ممنون

هر ارتباط نیازمند تلاشی دو جانبه است.اگر تو و یا طرف مقابلت به تنهایی جور رابطه را بکشید زود خسته می شوید و رابطه کم کم به غرقاب فرو می رود و دیگر امیدی به نجات رابطه و نیز ناجی نیست و هر چه این عدم تعادل بیشتر شود خطر غرق شدن بیشتر می شود و ناگهان زمانی می رسد که می بینی هویت خودت را فدای نگه داری از هیچ کرده ای.
هر جا چنین رابطه ای دیدی بدان که دیر یا زود در سراشیبی سقوط قرار می گیرد.برای یک طرف، رابطه بخش اعظم زندگی محسوب می شود و برای طرف دیگر تنها باریکه ای فرعی و نه ارزشمند.بنابراین همه تلاش شما فقط صرف وقفه انداختن در گسستن رابطه می شود و نه نجات آن.
شاید بگویید نه رابطه را می توان یک طرفه هم برقرار داشت!اتفاقی هم نمی افتد!بله می شود.ما هم انکار نمی کنیم اما آیا ارزش تو همین است؟آیا رابطه ایده آلت همین بوده؟آیا می خواهی تا پایان عمر همین طور زندگی کنی؟با کسی که حاضر نیست برای ادامه ی رابطه با تو تلاش کند.
همه ما لایق ارتباط دو طرفه ایم ! باید همان قدر که عشق می دهیم پس بگیریم.پیش بردن روابط یک طرفه مانند اتومبیلی است که تایرش خراب است ! بله به زور آن را می کشیم اما در آخر از تپه ای پرت خواهد شد!

سلام دوست عزیز به نظر من تو ازدواج واقعا باید منطقی فکر کرد.ایشون هنوز عاقل نشدن برای زندگی دو نفره و شایدم به شما حسی نداره.هم سنشون کمه برای ازدواج و هم اختلاف سنی تون زیاده11 سال.دوران نامزدی رو برای شناخت گذاشتن اگر تفاهم داشتید مراحل بعدی و اگر نه تمومش کنید از همین اول کار.بدبین شدید و شکاک و مطمئ ن باشید تو ی زندگی مشترک و آیندتون تاثیر میذاره و ستون هر زندگی اعتماد که از وجود شما رفته

سلام
بستگی داره چقدر گذشته این خانم برات مهم باشه.و این که ایشون تا چه حد رو روابطش پیش رفته یه دوستی معمولی بوده یا پارو فراتر گذاشتن و ارتباطشون بیشتر از حد معمول بوده توجه داشته باش که این خانم ممکنه به خاطر ترس از آبرو و همچنین پدرش با شما ادامه بده ولی همچنان دلبسته اون آقا باشه.به هر حال ایشوت الان همسر شرعی شما بودن درسته که عقدتون قانونی نشده ولی شرعا همسر شماست.راحت بگم به شما خیانت کرده.
چقدر میتونه به قولش عمل کنه و دیکه سمت دوست پسرش نره.چشمتون رو باز کنید ایشون قراره مادر فرزند شما باشد در آینده ، دوست داشتن تنها شرط شروع یک زندگی نیست. عاقلانه انتخاب کنی یک عمر زندگی عاشقانه خواهی داشت.
حتما با ایشون مشاوره حضوری داشته باشید و بی کم و کاست همه جریان رو برای مشاورتون توضیح بدید.به نظر من مادر این خانم هم خبر داشته باشه بد نیست.شاید نصیحت مادر این خانم رو بیشتر متوجه اشتباهش کنه.زندگی آینده این دختر هم در صورت ازدواج با آین آقا هیچ ربطی با شما نداره و عذاب وجدان شما بیهوده بوده.در صورت ادامه خانواده خودتون به هیچ وجه خبر دار نشن در آخر آیا می توانید با یک عمر شک و دو دلی زندگیتون رو ادامه بدین؟
توجه کنید این آقااز همسر شما عکس هم ممکنه داشته باشه با توجه به پیام های این آقا و بد و بیراه هایی که به شما گفته ممکنه در آینده مزاحمت هایی مثل تهدید و یا اخاذی از شما را براتون ایجاد کنه.

سلام
من پسر 30 ساله ای هستم که حدود یک ساله از طریق خانواده با یک دختر 19 ساله آشنا شدم یک ماهه نامزد کردیم ولی یه مشکل بزرگ داریم.خانواده هامون ما رو آشنا کردن برای ازدواج.
اوایل همه چیز خوب بود داشتیم آشنا میشدیم تااین که دیگه تصمیم گرفتیم قرار ازدواج رو بذاریم.بعد از عید رفتیم خواستگاری رسمی و قرار شد دیگه جواب بدن تا پدر ایشون تحقیق کنند و اطلاع بدن یک ماهی شد و تو این یک ماه ما دوتا با هم تلفنی صحبت میکردیم که من احساس کردم ایشون نسبت به این وصلت سرد هستن چون خیلی نسبت به من حتی به چیزای مهم بی تفاوت بودن و گاهی هر باز که مساله رو پیش میکشیدم رویه شون تا چند روز بهتر میشد که من پیش خودم فکر میکردم که شاید به خاطر سن کمشون هست.
گذشت تا اینکه نامزد کردیم.و قراره چند ماه دیگه جشن عقد بگیریم.اینا به کنار بعد از بله برون باز هم چند باری ازشون بی تفاوتی دیدم که دیگه ناراحتم کرد گفتم حتما دیگه خبریه چون یه دفه که گوشیش دستم بود همینطوری بی هوا قفلش رو باز کردم که بهو پرید گوشیو گرفت گفت فوضولی موقوف منم دیگه صحبتی نکردم ولی دیگه مشکوک شده بودک حتما یکی هست توی زندگیش.تا همین جمعه که منزلشون بودیم و فرصتی به دست آوردم و وارد گوشیش شدم و دیدم بله حدسم درست بود با پسری دوست هستن و چقدر هم آین آقا تو چت و تلگرام به نامزد من عمس ها و متون خیلی زشت فرستادن و در آخر هم کلی بد و بیراه به من گفتن.من اینو که دیدم دیگه حالم دست خودم نبود تا مرز سکته رفتم آنقدر از خودم بیخود شده بودم که همه فهمیدن من سریع خودمو جمع کردم یه داستان در مورد چک برگشتی سر هم کردم بقیه روز رو سعی کردم عادی باشم تا اینکه شب وقتی برگشتم خونه تو تلگرام باهاش صحبت کردم و بهش فهموندم که میدونم موضوع چیه.ولی حرفی که اینکه چی دیدم نزدم و گفتم فردا تمومش میکنم ولی ازم مهلت خواست که تا آخر هفته صبر کنم تا خودش یواش یواش بگه وگرنه باباش میکشتش و این حرفا.دیرو تا شب حالم خراب بود و همش تو فکر بودم که چیکار کنم البته وقتی من گفتم چرا از اول چیزی نگفتی گفت که باباش اگه میفهمید میکشتش و گفت که داره با مشاوره سعی میکنه اوضاع رو درست کنه و ادامه بده که البته من فکر نمیکنم .بگذریم این داستان من بود.
حالا من نمیدونم چیکار کنم از طرفی آنقدر عاشقانه دوستش دارم که نمیتونم نامزدی رو بهم بزنم چون آنوقت زندگیش خراب شه و آبرو ریزی پیش بیاد از طرفه دیگه میترسم ادامه بدم و پس فردا که رفتیم سر خونه زندگیمون این موضوع بیاد وسط و باعث جدایی بشه دراون شرایط بدتره.از طرفی هم میترسم اگه همه این قضایا به خوبی تموم شه اون آقا ناتو از کار در بیاد و باز باعث بدبختی این خانم بشه چی.شما بگید من چیکار کنم اینم بگم که خیلی دوسش دارم راضی نیستم ناراحتیشو ببینم اگه بدونم با اون خوشبخت میشه کمکش میکنم بهم برسن اگرم ادامه بده اصن مهم نیست واسم که قبلا کی بوده و چیکار کرده همین که وقتی تصمیمشو گرفت با من باشه فقط و اونو بیخیال بشه بسمه.به خودشم اینو گفتم اونم میگه با کمک مشاور کنارتم ولی خیلی دو دلم چیکار کنم ادامه بدم؟

به نظر من خیلی ساده است.دوران نامزدی دوران شناخت بیشتر است و اگر شما ایشون رو امتحان کردین و به این نتیجه رسیدین که مناسب زندگی مشترک نیست بهتره همین امروز با مشورت و مشاوره تکلیفتون رو با ادامه رابطه مشخص کنید و گرنه در آینده کسی رو جز خودتون نباید ملامت کنید.

سلام من با تازگی به نامزدم شک کردم.چند وقت پیش امتحانش کردن اونم جواب داد به منم گفت یکی داره مزاحم میشه گفتم جوابشو ندی دعوامون شد بعد دوباره جواب داد که باهات دوست میشم منم به هر صورتی بود مثلا فهمیدم که تو بهش اس دادی و میخواستی دوست بشی.نامزدم گفت من فقط میخواستم بدونم کیه واسه همین میخواستم باهاش باشم چون به خاطر اون با تو دعوام شد میخواستم بفهمم کیه که حالشو بگیرم .به هر حال دیگه تموم شد و نامزدم به مزاحمه که خودم بودم دیگه اس ندادواما الان شک کردم میترسم شاید با یکی باشه و من نفهمم به همه چیش شک دارم .بعضی وقتها سوال میکنم ازش خیلی عصبی میشه و بعضی وقتهاآروم مگه که کسی ندارم چیکار کنم از کجا بفهمم؟

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نام *

ایمیل *

وب‌ سایت

دیدگاه

{{#message}}{{{message}}}{{/message}}{{^message}}تسلیم شما شکست خورد سرور با {{status_text}} (کد {{status_code}} ) پاسخ داد. برای بهبود این پیام، لطفا با توسعه دهنده این پردازنده فرم تماس بگیرید. بیشتر بدانید{{/message}}

{{#message}}{{{message}}}{{/message}}{{^message}}به نظر می رسد که ارسال شما موفق بوده است. حتی اگر سرور پاسخ خوب داده باشد، ممکن است ارسال شده پردازش نشود. برای بهبود این پیام، لطفا با توسعه دهنده این پردازنده فرم تماس بگیرید. بیشتر بدانید{{/message}}

ارسال …

درست مانند درمان فردی، گاهی اوقات زوج درمانی نه تنها به شناسایی مشکلات بلکه به درمان ریشه آن ها می پردازد… این بدان معنا نیست که به دنیال شخص مقصر باشیم یا کدام از زوجین مقصر هستند. بلکه زوج درمانگر سعی می کند تا ابتدا با شناسایی اختلالات پیش آماده، زوجین را با جایگاهی که در آن هستند آشنا کرده و سپس طی جلساتی راهکارهای عملی به آن ها ارائه دهد.

زوج درمانی نوعی روان درمانی است که در آن، یک درمانگر با تجربه بالینی که دارد با زوجین کار می کند…مشاوره ازدواج به دو شخص درگیر در یک رابطه عاشقانه کمک می کند تا بینشی در رابطه خود داشته…زوج درمانی به حل تعارض و بهبود رضایت از روابط می پردازد.

برای بسیاری از زوج ها، مشاوره زوج ها به عنوان دارویی است که برای نجات زندگی خود مورد نیاز است. برای زوج های دیگر، راهی برای پایان دادن به رابطه ای می شود که خیلی دردناکتر است و دیگر کارایی ندارد.

8 چیزهایی نکته مشاوره پیش از ازدواج تلاش برای تغییر شریک زندگی خود را متوقف کنید. … جلوی خودداری از رابطه جنسی را بگیرید. … تلفن هوشمند خود را به روابط خود دعوت نکنید. … سعی نکنید همسرتان بد جلوه کند. … سعی نکنید تمام مشکلات خود را در حالی که عصبانی هستید حل کنید. … اگر تقلب کرده اید، وانمود نکنید که هیچ کاری اشتباه نکرده اید. … تمام جلسات درمانی خود را تکمیل کنید.

رابطه باید حداقل در پنج تا هشت جلسه بهبود یابد. مطابق مطالعه سال گذشته در ژورنال خانواده زناشویی و خانواده درمانی، هنگامی که درست انجام شود، حدود 70 درصد از موارد زوج درمانی نشان می دهد که تغییر مثبت نشان می دهد. گهارت گفت: وقتی اشتباه انجام شود، می تواند اوضاع را بدتر کند. به خواست دو زوج و سطح مشکلاتشان نیز بستگی دارد.

تمامی حقوق متعلق به © کپی رایت “کانون مشاوران ایران” با نام “کانون مشاوران” است.

مراکز مشاوره زوج درمانی از مراکز مهم جهت انجام این  نوع از درمان برای زوجین هستند.

همه ما می دانیم که روابط عاشقانه کار سختی است.

چنین روابط مستلزم توجه و مراقبت منظم است تا مسیر خود را دنبال کند.

اگر یک مشکل وجود دارد، بهتر است سعی کنید.

بلافاصله این مشکل را حل کنید تا از عواقب دیگر جلوگیری کنید.مشاور زوج درمانی

 

این بسیار سرگرم کننده و آسان است.

که از طریق این مراحل برای بهبود رابطه یا جلوگیری از آسیب برسید.

متأسفانه در روابط زوج، معمولا وقت آن است که با یک مشاور مشورت کنید.

که در مورد مشکل بسیار جدی گرفته شده است.

پیوند عاطفی بین این دو به شدت تضعیف شده است و درگیری های گذشته بسیار زیاد است.

این یافته ها به این معنا نیست که زوج ها نمی توانند چنین مشکلی را حل کنند.

اما آنها نیاز به تلاش و زمان بیشتری دارند.

اشتباهات در مورد مفهوم زوج درمانی و هدف آن نیز مواردی است.

که مانع از ورود زوج ها به دو روش درمان می شود.

برخی معتقدند که درمان زوج تنها برای حل مسائل بسیار جدی در یک رابطه، مانند خیانت و اعتیاد است.

دیگران فکر می کنند که این آخرین تلاش برای برقراری رابطه قبل از تصمیم گیری نهایی برای جدایی است.

که در آن یک متخصص با استفاده از تجربه بالینی خود با زوجها کار می کند و اغلب با خانواده صورت می گیرد.

مرکز ” مشاوره ستاره ایرانیان” تنها کلینیک شبانه روزی تخصصی و روانشناسی در ایران.

مشارکت فعال در روند درمان و کار با درمانگر خود، تلاش موثر نخواهد بود.

تمرکز بر راه حل، تغییر تمرکز مداخلات در شروع درمان، تعیین اهداف واضح برای درمان به روشنی مهم است.

درمان زنانه معمولا با برخی سوالات استاندارد درباره تاریخ روابط، ارزش ها .

و زمینه های فرهنگی و برخی مسائل دیگر آغاز می شود.

پس از آن، درمانگر به زوج ها کمک می کند تا مشکلات را شناسایی و تمرکز کنند.

اهداف بهداشتی را تعیین کرده و برنامه های ساختاری را برای درمان تعیین کنند.

در زمان درمان، درمانگر به زوج ها کمک می کند که دیدگاه بهتر نسبت به رابطه شان داشته باشند.

و در مورد سوء رفتارها با توجه به پویایی رابطه، فراموش کار باشند.

این باعث می شود که هر دو طرف یکدیگر را درک کنند.

گرچه درک بینش مهم است، یکی دیگر از جنبه های مهم درمان زوج ها.

تغییر رفتار و روش های ارتباط برقرار کردن با یکدیگر است.

درمان با زن می تواند مشکل را حل کند، مانع از ظهور یا تشدید مشکلات دیگر شود.

یا راه حل هایی را برای یک زن و شوهر که در یک دوره بحرانی و مضطرب است فراهم کند.

بخش هایی که در زوجین در نظر گرفته می شوند شامل مشکلات مالی، فرزندپروری.

رابطه زناشویی، خیانت، قومیت، مشکلات جسمی، ناباروری، مصرف مواد مخدر.

فاصله های احساسی و اختلافات مکرر است.

تفاوت بین یک زوج درمانی و یک روان درمانی در چیست؟

علاوه بر این، فرد تلاش می کند قبل از نوشتن تفکرات خود را بررسی کند.

که سبب می شود زوج ها مناسب تر و کارآمدتر باشند.

مشاور زوج درمانی

این فرم مشاوره همچنین به زوج ها فرصتی برای بررسی پاسخ شریک خود داده است.

و سپس واکنش های خود فرد را نیز مورد بررسی می کند، بنابراین مشاوره صرفا در مورد داستان نیست.

برخی از افراد همچنین می توانند احساسات خود را با نوشتن بهتر بیان کنند.

نوشتن آنها را عاطفی تر و صادقانه تر می کند.این درمان برای زوج ها مناسب است.

منبع:سامانه پرسش و پاسخ مشاور

مرکز مشاوره روانشناسی ازدواج,خانواده و نوروفیدبک

برچسب ها: زوج درمانی رفتاری ,زوج درمانی هیجان مدار ,زوج درمانی گاتمن ,مراکز مشاوره تهران ,مراکز مشاوره مناطق تهران ,ویدیو مشاوره خانواده ,

نتایج جستجو در گوگل: زوج درمانی رفتاری,  زوج درمانی رفتاری تلفیقی,  زوج درمانی رفتاری تلفیقی چیست,  زوج درمانی رفتاری یکپارچه نگر,  زوج درمانی رفتاری ارتباطی برنشتاین,  زوج درمانی رفتاری چیست,  زوج درمانی رفتاری- ارتباطی,  پروتکل زوج درمانی رفتاری تلفیقی,  بررسی اثربخشی زوج درمانی رفتاری,  مقاله زوج درمانی رفتاری تلفیقی,  زوج درمانی هیجان مدار,  زوج درمانی هیجان مدار گرینبرگ,  زوج درمانی هیجان مدار چیست,  زوج درمانی هیجان مدار pdf,  زوج درمانی هیجان مدار سوزان جانسون,  زوج درمانی هیجان مدار جانسون,  کتاب زوج درمانی هیجان مدار,  کتاب زوج درمانی هیجان مدار گرینبرگ,  کارگاه زوج درمانی هیجان مدار,  پروتکل زوج درمانی هیجان مدار,  

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دیدگاه

نام

ایمیل

وب‌ سایت

واریز آنلاین

شرکت در نظرسنجی کلینیک

شعبه شرق و مرکز شعبه شمال تهران شعبه غرب تهران

شعبه مرکزی

چهارراه قصر، خیابان قدوسی، پلاک ۱۵۶، واحد ۱

شماره تماس:
88422495-021

شعبه قیطریه

چیذر، میدان ندا، جنب بانک دی، پ ۵۶، طبقه 4

شماره تماس:
22247100-021

شعبه سعادت آباد

ضلع جنوب غربی چهارراه سرو، خ پاکنژاد کوچه گلها، پلاک ۵ طبقه ۴

شماره تماس:
22354282-021

ساعات کاری تمام مراکز

8:30-24

مشکلات ارتباطی، رابطه جنسی، خشم و حتی بیماری باعث بروز مشکلاتی در زندگی مشترک زناشویی می شود؛ گاهی این مشکلات به قدری پیچیده می شوند که یافتن راه حل برای آنها دشوار خواهد شد. برای مدیریت اختلافات و ناراحتی بین زن و مرد و بین والدین و فرزندان، زوج به مشاوره خانواده یا زوج درمانی نیاز دارند تا رابطه‎شان بهبود یابد.

در این مقاله می خوانید:

مشاوره خانواده یا زوج درمانی نوعی روان درمانی است که به تمام زوجین در شناخت و حل اختلافات و بهبود رابطه‎شان کمک می کند. از طریق زوج درمانی، می توانید تصمیمات آگاهانه ای در مورد بازسازی و بهبود رابطه با همسرتان یا جدایی از او بگیرید.

حل اختلافات زناشویی تنها کارکرد مشاوره خانواده نیست. کلید حفظ یک واحد خانواده موفق این است که اعضای خانواده به فهم و تشخیص صحیح و به موقع نیازهای یکدیگر برسند و بین نیازهای خود و نیازهای اعضای خانواده تعادل ایجاد کنند.

مشاوره خانواده نگاه خاصی به نیازهای افراد در چارچوب تعریف سالم خانواده دارد و سعی می کند با ترکیب نیازهای اعضای خانواده تعادل مورد نظر را ایجاد کند.مشاور زوج درمانی

بنابراین، هر نوع مشکل خانوادگی در چارچوب این نوع مشاوره قرار می گیرد.

در اغلب موارد مشاوره خانواده کوتاه مدت است. معمولا زن و شوهر/ اعضای خانواده با هم در جلسات شرکت می کنند، اما گاهی یکی از زوجین به تنهایی با درمانگر صحبت می کند و نوع برنامه درمانی هم به وضعیت خانواده بستگی دارد.

زوج درمانی می تواند به تمام زوجین دارای رابطه عاطفی، فارغ از رابطه جنسی و وضعیت ازدواجشان، کمک کند. این بدان معنی است که زوج در تمام مراحل حال زندگی، از نامزدی تا در جدایی می توانند از منافع آن بهره مند شوند.

لازم نیست همیشه صبر کرد تا مشکلی برای زندگی مشترک ما پیش بیاید که برای حل آن اقدام کنیم. مواردی از مشاوره خانواده دیده می شود که زوج با هم هیچ مشکلی ندارند و صرفا برای بهبود رابطه خود و رسیدن به درک بهتر از یکدیگر به مشاور مراجعه می کنند. درست مانند معاینات و آزمایشات سالانه پزشکی!

مشاوره خانواده حتی می تواند به زوجینی که قصد ازدواج دارند نیز کمک کند. در این حالت به آن مشاوره قبل از ازدواج گفته می شود که به زن و مرد در رسیدن به درک عمیق تر از یکدیگر و برطرف کردن تفاوت ها و تعارضات قبل از ازدواج کمک می کند.

مواردی نیز وجود دارد که زوج پیش از ازدواج از یکدیگر جدا شده اند و اکنون برای ترمیم رابطه و تصمیم برای بازگشت به رابطه اقدام به دریافت مشاوره خانواده کرده اند.

یکی از رایج ترین مراجعان به مشاور خانواده، زوجینی هستند که به دنبال حل اختلاف بین خود هستند.

موضوعات رایج جلسات مشاوره خانواده عبارتند از:

مشاوره خانواده در موارد خشونت خانگی نیز بسیار مفید است. اما در صورتی که خشونت خانگی به حدی باشد که موجبات ترس نسبت به حفظ جان و سلامت پیش بیاید، مشاوره روانشناسی به تنهایی کافی نیست. در این شرایط، تماس با پلیس یا خانه های امن برای دریافت کمک ضروری است.

شما قرار است شخصی ترین و حساس ترین مسائل زندگیتان را با یک نفر در میان بگذارید. شکل گیری یک رابطه مثبت بر پایه اعتماد برای حصول نتیجه ضروری است.

یک مشاور خانواده خوب دارای ویژگی های زیر است:

مشاوره خانواده زوج را در جلسات درمانی مشترک قرار می دهد. همراه با یک مشاور/درمانگر، هر دو نفر به مهارت هایی برای بهبود رابطه دست پیدا می کنند، از جمله:

در طول جلسات، هر کس در مورد نقاط قوت و ضعف رابطه حرف می زند تا به درک بهتری از منبع اختلافات برسند. زوج زیر نظر مشاور یاد می گیرند که بدون سرزنش کردن ریشه مشکل را بیابند و به روش های بهبود ارتباط دست پیدا کنند.

سناریوهای زیر در جلسات مشاوره خانواده محتمل است:

هیچ کدام از سناریوهای فوق اشکالی ندارد.

به علاوه، در مورد روند جلسات مشاوره موارد زیر را در نظر بگیرید:

در اولین جلسه، مشاور سعی می‌کند رابطه شما را ارزیابی کند. وی سعی می‌کند مسائل زیر را درک کند:

همچنین، در این جلسه شما به عنوان یک فرد ارزیابی خواهید شد.

در کنار یکدیگر، شما و مشاور، اهداف معقولی را تعیین خواهید کرد که می‌تواند هر چیزی از همدلی بیشتر تا یافتن راه هایی برای مذاکره بر سر اختلافات یا همکاری در امور خانه و وظایف فرزندپروری باشد.

مشاور خانواده از روش های مختلف درمانی برای برآورده کردن اهدافتان استفاده می کند تا زمانی که به نقطه ای برسید که شما یا مشاور ادامه جلسات را غیر ضروری بدانید.

نبود محدودیت جغرافیایی از مزایای دریافت خدمات مشاوره خانواده آنلاین است. همراه داشتن مشاوری که دغدغه های فرهنگی و خانوادگی شما را –به عنوان یک فرد ایرانی – بشناسد، برای دریافت راهکارهای مناسب در مشکلات خانوادگی اهمیت زیادی دارد.

با استفاده از مشاوره خانواده آنلاین می‌توانید از هر کشوری با مشاوری آشنا با زبان و فرهنگ مادریتان ارتباط برقرار کنید.

بدین ترتیب می‌توانید با مشاوران و اساتیدی که در حوزه کاری خود شناخته شده و مطرح هستید به سادگی و از هر نقطه جهان ارتباط برقرار کنید(برای آشنایی کامل و اطلاعات بیشتر روی مشاوره روانشناسی آنلاین کلیک کنید)

خبر خوب آن که بر اساس آمار زوج درمانی با روش های مختلف تا حدود 75 درصد موثر است. تحقیقات صورت گرفته بر روی زوج های دچار استرس بالا شامل خانواده نظامیان، خانواده های دچار استرس پس از سانحه، خانواده های درهم آمیخته، خانواده های دارای بیماران صعب العلاج به خصوص فرزندان بیمار، خانواده های نابارور و خانواده های دچار مشکل خیانت نشان از اثربخشی بالای جلسات مشاوره دارد.

نتایج تحقیقات بر روی گروه های دارای فرهنگ و ارزش های متفاوت نیز مثبت بوده است.

زوجینی که دچار خشونت خانگی و آزار هستند (چه عاطفی و چه جسمی)، تا زمانی که این نوع رفتارها متوقف نشود، نباید انتظار بهبود در روابط خود و اثربخشی مشاوره را داشته باشند. در این شرایط، برای تامین امنیت طرفین، توصیه می‌شود که جلسات درمان به صورت فردی دنبال شود تا فرد آزارگر به کنترل بهتری بر رفتارهای خود دست یابد.

از دیگر عوامل اثرگذار بر عدم موفقیت جلسات مشاوره می توان به موارد زیر اشاره کرد:

با وجود تمام آمارهای فوق، اگر بخواهیم واقعیت را با شما در میان بگذاریم، اثربخشی مشاوره خانواده مستقیما با انگیزه زوج برای تغییر و زمان مراجعه آنها ارتباط دارد.

مشاور زوج درمانی

زمان مراجعه از عناصر مهم در نتیجه گیری از جلسات مشاوره است. متاسفانه بسیاری از زوجین پیش از تقاضا برای دریافت کمک برای ترمیم رابطه بیش از حد صبوری به خرج می دهند.

به طور میانگین، درصد بالایی از زوجین پیش از مراجعه به مشاور خانواده حداقل 6 سال صبر می کنند. کمی به این رقم فکر کنید! (منبع)

زن و شوهر شش سال خشم را روی هم انباشته کرده اند و حالا انتظار دارند طی چند جلسه یک ساعته تمام مشکلاتشان برطرف شود.

مشکلات زناشویی بین هر زوجی به وجود می آید و طبیعی است. اما تشخیص درست زمان مراجعه اهمیت زیادی در موفقیت برای ترمیم رابطه بین فردی دارد. متاسفانه، نمی توانیم به شما عدد دقیقی را برای مراجعه اعلام کنیم.

اما برای موفقیت در درمان توصیه می شود هر چه سریع تر از یک مشاور کمک بگیرید. اجازه ندهید الگوهای ارتباطی شما به حدی منفی و آزاردهنده شود که یافتن راهکار برای حل اختلافات پیچیده و حتی ناممکن شود.

در شرایط ایده آل بهتر است هر دو شما به دنبال دریافت کمک های تخصصی باشید. اما حتی اگر یکی از شما در جلسات شرکت کند نیز می‌توانید به نتایج مثبت دست یابید.

از آن مهم تر، صداقت و تعهد شما در ایجاد تغییر است.

هر چند مشاور راه را به شما نشان می‌دهد، اما این شما هستید که باید بر اساس این راهنمایی عمل کنید.

با این کار، می توانید از بهبود روابط فردی و شور و شوق جدید در رابطه تان لذت ببرید.

به غیر از تجربه، مهارت و دانش مشاور، وجود برخی ویژگی ها در مراجع نیز به حصول نتیجه از جلسات زوج درمانی کمک می‌کند. برای بهبود کیفیت جلسات مشاوره موارد زیر را فراموش نکنید:

داشتن ازدواجی طولانی و موفق کار سختی است و بروز مشکلات بین زن و شوهر امری طبیعی در طول زندگی است.

در واقع، حتی زوج های بسیار خوشحال و دارای تفاهم نیز گاهی با هم دچار اختلاف نظر می شوند و به کمک یک فرد بی طرف و متخصص در امر زوج درمانی نیاز پیدا می کنند.

مطرح کردن مسائل شخصی و نقاط ضعف رابطه شجاعت زیادی می خواهد که آنها که به مشاور مراجعه می کنند آن را به خاطر داشتن یک زندگی با کیفیت و شاد قبول می کنند.

واقعیت این است که همه نمی توانند رابطه خود را به خوبی مدیریت کنند. گاهی پیچک های خشم آنقدر رشد می کنند و ضخیم می شوند که شاخه نازک عشق شما را از بین می برند.

با این حال، مشاوره خانواده روندی است که می تواند به زوج کمک کند که زندگی خود را نجات دهند.

برای کسب بهترین نتیجه از جلسات مشاوره آنلاین یا حضوری نکات زیر را فراموش نکنید:

نظر همسرتان در مورد مشکلتان چیست؟ شاید باور نکنید، اما اصلا عجیب نیست که یکی از زوجین از پایه وجود مشکل را منکر شود.

یا حتی شنیده می شود که یکی از طرفین می گوید «اگر او از چیزی ناراحت است، مشکل خودش است.»

چه بخواهید چه نه، هر مشکلی که ربطی به زندگی مشترکتان داشته باشد، مشکل هر دوی شماست.

ازدواج رقصی دو نفره است که انجام حرکات اشتباه از سوی یک نفر باعث از بین رفتن هماهنگی و زیبایی اجرای تیمی می شود.

به ندرت مواردی دیده می شود که فقط یک نفر مسئول مشکلات به وجود آمده در ازدواج باشد. به رفتار و واکنش های خودتان در زندگی دقت کنید. شاید شما نیز مسئولیت بخشی از مشکلات را برعهده دارید.

تمایل به تغییر رفتاری شما را تا حد زیادی به نتیجه گرفتن از مشاوره نزدیک می کند. با این کار نشان می دهید که همسرتان و زندگی مشترکتان ارزش این تلاش را دارند.

می دانیم به چه امیدی در جلسات مشاوره شرکت می کنید. به چشم های مشاور زل می زنید و از او می خواهید همه چیز را درست کند یا راه حلی قطعی به شما پیشنهاد دهد.

مطمئن باشید اگر مشاور چوب جادو داشت، حتما از آن استفاده می کرد؛ اما ندارد.

نقش مشاور خانواده راهنمایی، افزایش آگاهی و آموزش الگوهای رفتاری سالم در زندگی مشترک است. نتایج زمانی حاصل می شوند که زوج خود نیز برای آن تلاش کنند.

شما رقیب نیستید، بلکه با هم همکاری می کنید. خودتان را در قالب اعضای یک تیم ببینید که در حال همکاری و تعامل برای رسیدن به نتیجه ای بهتر هستند.

عوامل مختلفی در تعداد جلسات مورد نیاز برای زوج درمانی دخیل هستند، از جمله

در اغلب موارد، جلسات زوج درمانی کوتاه مدت است.

بسیاری از مراجعان تنها به چند جلسه مشاوره خانواده نیاز دارند، اما هستند زوجینی که به چند ماه درمان و مشاوره نیاز دارند. تعداد جلسات مشاوره روانشناسی به شرایطتان بستگی دارد.

کاملا قابل درک است که مراجعان نگران زمان و پولی هستند که برای مشاوره خرج کرده اند.

به هدفتان فکر کنید که درست کردن رابطه و بهبود کیفیت زندگیتان است. مسلما، شرکت در جلسات مشاوره یک سرمایه گذاری برای همه عمر است.

وقتی مراجعان سوال می کنند که آیا زوج درمانی یا مشاوره خانواده موفقیت آمیز است، در واقع به این فکر می کنند که ازدواجشان را نجات دهند.

مشکل اینجاست که تعریف اثربخشی و موفقیت متفاوت از دیدگاه این افراد است.

در مواردی، مشخص می شود که زوج در رابطه سالمی قرار ندارند و ادامه زندگی مشترک به یک یا هر دو آنها آسیب می زند. در این شرایط، پایان یافتن زندگی مشترک به نفع زوج است.

«یک پایان تلخ بهتر از یک تلخی بی پایان است.»

احتمالا این جمله را در یکی از فیلم ها شنیده باشید. واقعیت این است که بسیاری از ما به خاطر ترس از طلاق در یک رابطه سمی باقی می مانیم. در حالی که گاهی تلخی و درد طلاق بسیار کمتر از ادامه زندگی مشترک است.

عوامل زیادی هست که باعث دردناک شدن زندگی مشترک می شود و این وقتی است که جدایی برای زوج و بچه ها بهتر است.

وظیفه مشاور/درمانگر این است که در روابط سمی به زوج کمک کند با کمترین آسیب از یکدیگر جدا شوند و برای ساختن زندگی خود به توانمندی برسند.

گرفتار افکار اشتباه در مورد زوج درمانی نشوید.

صبوری همیشه چاره کار است!

عذرخواهی یا نادیده گرفتن مشکلات زمانی راه حل اختلافات زناشویی است که باعث عدم تکرار آن شود. صبوری و گذشت در برابر مشکلی که هیچ نشانی از تغییر در آن دیده نمی شود، تنها باعث عمیق تر شدن اختلافات زناشویی می شود.

صبوری بیش از حد زن یا شوهر و سکوت مداوم باعث شکل گیری خشم پنهان در فرد می شود.

ابتلا به افسردگی، اضطراب، احساس بی عدالتی، کاهش اعتماد به نفس و بسیاری از دیگر مشکلات روحی و روانی نتیجه سکوت بی اندازه در برابر مشکلات زناشویی است.

این غریبه داستان های زیادی را در شغل خود شنیده که همه چیز برایش تکراری و عادی شده است. پس نگران مطرح کردن مشکلات جنسی و دیگر مسائل زناشویی‌تان نباشید. یک مشاور دیدی غیر مغرضانه و تخصصی نسبت به مشکلات زناشویی دارد و شما را به خاطر اشتباهات و رفتارهایتان مورد قضاوت یا سرزنش قرار نمی دهد.

ریش سفیدی فامیل بهتر از توصیه های مشاوری است که از ارزش های خانوادگی ما خبر ندارد!

هر چند امروزه بسیاری از زوجین مایل نیستند که خانواده ها را درگیر مشکلاتشان کنند، اما هنوز هم هستند کسانی که فکر می کنند داوری پدر و مادر بین آنها بهتر از کمک گرفتن از یک مشاور است. کمگ گرفتن از خانواده با خطرات زیر همراه است:

اینها تنها چند مورد از معایب مشاوره با ریش سفیدهای فامیل است!

به علاوه، افراد عادی معمولا مشکلات ما را بر اساس تجربیات شخصی خود ارزیابی و قضاوت می کنند. در حالی که مشاور، اختلافات زوج را بر اساس دیدگاه های علمی و تجربه فراوانش از مرجعان متعدد ارزیابی می کند و راهکارهای دقیق تر و بی طرفانه تری ارائه می دهد.

این یکی از همان نتایج دریافت راهکار از ریش سفیدهای فامیل و مشورت با آنهاست. بچه هیچ وقت نمی تواند داروی شفابخش مشکلات جدی مانند خیانت، دروغ، اختلافات فکری یا اعتیاد باشد. شاید داروی مسکن باشد، اما مطمئنا شفا نمی دهد!

به زندگیتان یک شانس دیگر بدهید.

زندگی مشترک نیز مانند هر چیز دیگری به مراقبت و معاینه نیاز دارد. حتی اگر حس می کنید خیلی دیر شده و هیچ مشاوره ای نمی تواند به شما کمک کند، تنها راهی که شما را از این امر مطمئن می کند دریافت مشاوره تخصصی روانشناسی است. مشاوره شما را از اشتباهاتی برحذر می کند که در آینده ممکن است از انجام آنها پشیمان شوید.

حتی اگر به جدایی فکر می کنید، کمک گرفتن از یک مشاور شما را از تصمیمتان مطمئن می کند و در آینده به خودتان می گویید که برای نجات زندگیتان همه راه ها را امتحان کردید.

یک مشاور خانواده نه تنها به شما در یافتن راهکارهای حل مشکل کمک می کند، بلکه مهارت هایی را به شما می آموزد که برای روابط شخصی‌تان در دیگر جنبه های زندگی نیز مفید است.

امیدواریم که به بسیاری از سوالات و ابهامات شما در مورد مشاوره خانواده پاسخ داده باشیم. چنانچه سوال یا ابهامی برای شما باقی مانده است، در بخش نظرات با ما در میان بگذارید.

در صورت تمایل، پیشنهاد می کنیم ویدئوهای آموزشی سیمیاروم را در زمینه پیش و پس از ازدواج مشاهده نمایید:

منابع:

https//www.onlinecounselling.com/what-is-marriage-counselling/

https//www.healthyplace.com/relationships/therapy/what-is-marriage-counseling-whos-it-for-and-how-does-marriage-counseling-work

https//www.mayoclinic.org/tests-procedures/marriage-counseling/about/pac-20385249





انواع اختلالات سلامت روان و روشهای درمان

تماس با سیمیا

ایمیل: Info@simiaroom.com شماره تماس: ۰۰۹۸۲۱۸۸۵۶۲۶۱۵ پیام رسان تلگرام:@maryamkhazraee پیام رسان واتساپ: 00989302672054

شبکه های اجتماعی سیمیا

حوزه های مشاوره


اختلال شخصیت


درمان افسردگی


مشاوره ازدواج


درمان اضطراب


وسواس فکری


مشاوره جنسی


مشاوره روانشناسی

درباره سیمیا

اگر از مشاوره روانشناسی آنلاین اطلاعات کمی دارید توصیه می کنیم راهنمای مشاوره های آنلاین روانشناسی را در لینک زیر مشاهده نمایید:

 

آیا زوج درمانی در حل اختلافات زوجین موثر است ؟

زوج درمانی بهترین انتخاب برای زن و مردی می باشد که از اختلافات زناشویی رنج می برند. مرکز مشاوره انتخاب نو از بهترین زوج درمانگر تهران برای حل مشکلات زوجین استفاده می کند. زوج درمانی جلسات مشاوره با زن و شوهر به همراه زوج درمانگر می باشد که توانایی ایجاد حس اعتماد را در هر دو نفر دارد. زوجینی که که برای زوج درمانی به کلینیک روانشناسی انتخاب نو مراجعه می کنند باید حس امنیت و آرامش را به همراه داشته باشند زیرا اگر هر یک از زوجین نتوانند نسبت به مشاور زوج درمانی احساس اعتماد را پیدا کنند ، نمی توانند بدون خجالت درباره مشکلاتشان صحبت کنند.

تمام زندگی های زناشویی دارای تنش ، مشکلات و اختلافات مختلف می باشد. اما زوجین باید توجه کنند چنانچه ای مسائل حالت غیر قابل حل به خود گیرد باید حتما برای انباشته نشدن مشکلات و ایجاد یک مشکل بزرگ تر ، به یک مرکز مشاوره زوج درمانی مراجعه کرده و از راهنمایی روانشناس زوج درمانی بهره مند شوند. طلاق و جدایی آخرین راه برای یک زندگی مشترک می باشد نه اولین راه بنا بر این استفاده از بهترین زوج درمانگر انتخاب عاقلانه ای به نظر می رسد.مشاور زوج درمانی

زوج درمانگر از شیوه های مختلفی برای حل مشکلات زوجین استفاده می کند یکی از شیوه ها تغییرات رفتاری می باشد. مشاور زوج درمانی خوب در مرحله اول به از زوجین می خواهد تا یکی از تغییراتی که احساس می کنند اگر طرف مقابل آن را انجام دهد، شرایط زندگی بهتر می شود را مشخص کنند و در ایجاد این تغییر به یکدیگر کمک کنند. روانشناس زوج درمانی خوب به حفظ غرور و حریم هر یک زوجین بسیار اهمیت می دهد و از زوجین می خواهد برای ایجاد تغییر در یکدیگر با محبت و تشویق یکدیگر را یاری دهند.

زوج درمانی برای داشتن ازدواج موفق ضروری است و بر اساس آن در مرحله بعدی متخصص زوج درمانی به زوجین ایجاد یک رابطه سالم را آموزش می دهد. رابطه سالم در یک زندگی زناشویی به رابطه ای گفته می شود که هر یک از زوجین در آن بتوانند احساسات و خواسته های خود را به شیوه مناسب بدون دادن حس حقارت و گناه به یکدیگر بیان کنند. آموزش شیوه مکالمه مناسب از مهمترین شیوه های آموزش در مرکز مشاوره خوب می باشد. زیرا با مکالمه صحیح به صورت خود به خودی بسیاری از مشکلاتی که بین زن و مرد وجود دارد بر طرف می گردد.

در آخرین مرحله بهترین روانشناس زوج درمانگر به زوجین آموزش می دهد تا شیوه های مشکل گشایی را یاد بگیرند و در مراحل بحرانی زندگی و ایجاد مشکلات به جای بگومگو و درگیری به مصالحه و گفتگو بپردازند. زوجین باید بدانند اختلاف در زندگی مشترک امری طبیعی می باشد اما نحوه برخورد با مشکلات مسئله اصلی می باشد که با کمک یک دکتر روانشناس نیز این مسئله قابل حل می باشد.

مرکز مشاوره انتخاب نو همواره راهی نو برای کسانی می باشد که به زندگی مشترک خود علاقه مند هستند و به دنبال حل مشکلات .

تهران، خیابان دولت، بلوار کاوه، نبش اخلاقی غربی، پلاک29، واحد6، طبقه سوم – ساعت کاری: 9صبح تا 10شب

مشاور زوج درمانی
مشاور زوج درمانی
0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *