چگونه با خداوند دوست باشیم

 
helpkade
چگونه با خداوند دوست باشیم
چگونه با خداوند دوست باشیم

چطور می شود عاشق خدا شد

۱۳۹۱/۱۲/۰۸


۳۴۴۹۶ بازدید

نقل مطالب در مطبوعات و نشریات با ذکر منبع بلامانع است.
اداره تبلیغ نوین نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها

در قرآن آمده است كه اگر خدا را دوست داريد از پيامبر(صلي الله عليه و آله ) تبعيت كنيد تا خدا هم شما را دوست بدارد . اينچنين مي توانيد با خدا رابطه ي دوستي برقرار كنيد و در كارهايتان هم از او كمك بگيريد.

  پيامبر(ص) حبيب خدا و «دوست اوست» و بديهي است كه دوستي با دوست يار، دوستي با «او»ست. علاوه بر اين كه پيامبر(ص) و امامان(ع) به عنوان واسطه فيض و در ورودي نيز مطرح مي باشند، چنان كه پيامبر(ص) فرموده است: «انا مدينه العلم و علي بابها؛ من شهر علمم و علي در آن است» خداوند متعال نيز براي رسيدن بندگان به فيض خويش، مراجعه به پيامبر(ص) را اجازه داده است.

«ولو انهم اذ ظلموا انفسهم جاءوك…؛ و اگر آنان وقتي به خود ستم كرده بودند پيش تو مي آمدندو از خدا آمرزش مي خواستند و پيامبر [نيز] براي آنان طلب آمرزش مي كرد، قطعا خدا را توبه پذير مهربان مي يافتند» (نساء، آيه 64).

چگونه با خداوند دوست باشیم

بنابراين سخن گفتن با پيامبر(ص) به عنوان واسطه فيض خدا نه تنها مشكلي ندارد بلكه چه بسا نزد خدا دوست داشتني تر نيز باشد. براي توضيح بيشتر توجه شما را به مطالب زير جلب مي كنيم.

 

 

با توسن خيال به هر سو شتافتيم   از دوست غير نام و نشان نيافتيم

 

 

 

 

دلبر نشسته در دل و ما بي خبر ز او            بيهوده به دشت و بيابان شتافتيم

 

 

سخن بر سر ذكر و ذاكر و مذكور است؛

 ذكر (ياد خدا) را آدابي است ظاهري و باطني؛

ادب ظاهري ذكر آن است كه «ذاكر» در مرحله نخست حدود و اندازه هاي هر چيزي را مراعات كند بعد به مناجات بپردازد.

يكي از حدود، طهارت ظاهري است. از جسم گرفته تا لباس و نيز محيط اطراف، لوازم و اسباب، همه و همه در حالت هاي «ذاكر» و كيفيت ارتباط او با «مذكور» (خداوند متعال) مؤثرند. پس شايسته است در قدم اول به پاكسازي برون بپردازيم تا لايق حضور شويم.

 

 

در دير مي زدم من كه ندا ز در درآمد كه تو در برون چه كردي كه درون خانه آيي

 

 

(عراقي)

حدود ديگري كه براي «ذاكر» ضروري است، اداء حقوق واجب خداوند، مراعات حقوق خويش و نيز مردم است.

مراعات اين حدود در باريابي به آستان محبوب و مذكور، بسيار مؤثر است، گويي آستان يار را نگهباناني است كه از يك يك حدود و حقوق پرسند. چون شخص – با احساس مسؤوليت – پاسخ آورد و گويد: هر چيزي را بر سر جاي خود قرار دادم، آنگاه به ديدار يار شتافتم؛ در بر او گشاينده و گويند: «لبيك، لبيك» و اگر نه چون او را بي مسؤوليت يابند، به قول مولوي «رد بابش» كنند.

چگونه با خداوند دوست باشیم

و ادب باطني زماني حاصل آيد كه ذاكر تمام وجود خود را در محضر «مذكور» بيابد. به اين معني كه قوا و اعضايش به وقت مناجات حاضر باشند نه غايب:

 

 

چشم دل باز كن كه جان بيني        آنچه ناديدني است آن بيني

 

 

 

 

… هر چه داري اگر به عشق دهي  كافرم گر جوي زيان بيني

 

 

 

 

جان گدازي اگر به آتش عشق         عشق را كيمياي جان بيني

 

 

 

 

از مضيق جهات در گذري    وسعت ملك لا مكان بيني

 

 

 

 

آنچه نشنيده گوشت آن شنوي       و آنچه ناديده چشمت آن بيني

 

 

 

 

تا به جايي رساندت كه يكي          از جهان و جهانيان بيني

 

 

 

 

با يكي عشق ورز از دل وجان          تا به عين اليقين عيان بيني

 

 

 

 

كه يكي هست و هيچ نيست جز او  وحده لا اله الا هو

 

 

(ديوان هاتف اصفهاني)

آري براي حضور در پيشگاه محبوب، وحدت درون لازم است با كشمكش ها و تمايلات گوناگون، كه هر يك دل را به سويي كشند، «ادب باطني» حاصل نيايد.

ادب ظاهري ما را يك رنگ مي سازد و ادب باطني، يك دل؛ «مذكور» و «محبوب»، «واحد» است و «احد» شايسته است ذاكر هم با وحدت درون و بيرون، زبان به ذكر گشايد.

چون كار بدينجا رسيد همه اولياء و پاكان، همدل و همراز و همراه و همكار تو باشند. ايشان موحداند، ريسمان وصل را آويخته اند و ديگر واصلان را يار و ياورند؛ دور است از آستان ايشان كه مانع ذكر باشند.

درباره آيه شريفه: «يا ايها الذين آمنوا اتقوا الله و ابتغوا اليه الوسيله؛ اي كساني كه ايمان آورده ايد، از مخالفت پروردگار بپرهيزيد و باري تقرب به او وسيله اي تدارك ببينيد»(مائده، آيه 35)فرمودند: وسيله ما (اهل بيت) هستيم»

 

 

 

 

سعي كنيد نمازتان را به موقع و با توجه بخوانيد ، و زياد دعا كنيد ، هرچه مي خواهيد از خدا بخواهيد تا خدا به شما عطا فرمايد ؛ همين دعا كردن باعث بيشتر شدن رابطه ي دوستي بين شما و خدا مي شود (البته اگر دعايتان مستجاب نشد صبر كنيد و تحمل داشته باشيد شايد خدا بهتر از آنرا مي خواهد به شمابدهد و يا اينكه فعلاً به صلاحتان نيست كه به دعايتان برسيد زيرا خدا صلاح ما را بهتر از خودمان مي داند) سعي كنيد هيچ گناهي نكنيد و اگر خداي نكرده گناهي كرديد فوراً توبه كنيد چرا كه قلب شما سفيد است و نوراني، اگر گناهي كرديد يك لكه ي سياه روي آن مي آيد و با توبه اين لكه پاك مي شود ولي اگر توبه نكنيد اين لكه ها روي قلبتان را مي گيرد تا سياه و تاريك شود و آنوقت ديگر نمي توانيد دوست خدا باشيد .

هر چه هست بايد از چشم خود ببينيم        يك قدم بر خويشتن نه! آن دگر بر كوي دوست

خداوند در قرآن می فرماید مرا یاد کنید تا شما را یاد کنیم، منظور از این یاد کردن چیست؟

 

وبلاگ “سلام به خدا” نوشت:
بسم الله النور

خداوند در فرآن می فرماید مرا یاد کنید تا شما را یاد کنیم، منظور از این یاد کردن چیست؟

چگونه با خداوند دوست باشیم

به گزارش رهیافتگان (پایگاه جامع مبلغین و تازه مسلمانان )،یک اصلی بین جوانترها هست که میگویند باید رفاقت را در حق رفیقمان تمام کنیم تا او هم در حق ما رفاقت کند. پس رفاقت یک رابطه ی دوطرفه است، نمیشود یک طرف خودش را به آب و آتش بزند ولی طرف مقابل هیچ عکس العملی نشان ندهد. جریان رفاقت ما با خدا هم همینطور است که خداوند مهربان همه چی را در حق ما تمام کرده است ولی در عوض ما جز گناه و سرپیچی کاری نکرده ایم. اگر بخواهیم تمام نعمتهایی که خداوند متعال تا به الان به ما داده است را بشماریم، این نعمتها چفدر میشود؟ آیه قرآن داریم که نعمتهای خدارا اصلا نمیشود شمرد:(إِنْ تَعُدُّوا نِعْمَهَ اللَّهِ لا تُحْصُوها: اگر نعمت [هاى‏] خدا را شماره کنید، آن را نمى‏توانید بشمارید-نحل/۱۸)

خدای مهربان به ما یاد داده است که چطور با او رفاقت کنیم، او میفرماید: فَاذْکُرُونی‏ أَذْکُرْکُم: مرا یاد کنید، تا شما را یاد کنم(بقره/۱۵۲). این همان قاعده ای است که انسان ها در روابط دوستیشان با یکدیگر دارند.

منظور خداوند عزیز از این حرف این نمیباشد که یک انسان از صبح که از خواب برمی خیزد، تسبیحی در دست بگیرد و گوشه ای بنشیند و ذکر بگوید، وقتی به احوال عرفا هم نگاه میکنیم میبینیم که اهل به گوشه ای نشستن نبودند. پس منظور خداوند متعال چیست؟ او میخواهد به ما بفهماند که باید همه کارهای زندگیمان را برای رضای خدا انجام بدهیم. یعنی باید تمام توجهمان به خدا باشد، نگاهمان را حتی یک لحظه هم از خدا برنداریم. آنوقت همه‌ی کارهایمان رنگ خدایی به خودش میگیرد. مثلا نیت غذا خوردنمان این باشد که توان بندگی کردن به دست آوریم، یا اگر فرزندی داریم و میخواهیم او را تربیت کنیم نباید تربیتش کنیم تا بقیه‌ی افراد بگویند چه فرزند خوبی دارد بلکه باید تربیتش کنیم، طوری که بنده‌ی خوب خدا بشود و بتواند یاری امام زمان علیه السلام را بکند، اگر غیر از این باشد تمام زمانهایی که برای فرزندمان وقت گذاشته‌ایم به هدر رفته است. یا وقتی نماز میخوانیم باید همه توجهمان در این چند دقیقه به خدا باشد اگر درست دل به خدا بدهیم خدا هم ما را در دریای نعماتش می‌اندازد، در ابتدا کمی سخت است اما حتما شدنی است.

البته این طور نیست که اگر یکی اهل یاد خدا نباشد خدا با او کاری ندارد بلکه خداوند از نعمتهایش به تمام بندگان میدهد، ولی اگر بنده، با خدا رفاقت کرد آنوقت رنگ و لعاب نعمتهای خداوند نیز عوض میشود. پس لازم نیست ریاضتهای سخت بکشیم ، همینکه دلمان را پر از خدا بکنیم کفایت میکند. و اگر اذکار لفظی میگوییم باید دلمان را متوجه کنیم تا اثر بگذارد.(برداشت آزاد از تفاسیر المیزان، نمونه، نور)

در معانى الاخبار از حسین بزاز روایت کرده که گفت: امام صادق علیه السلام به من فرمود: آیا میخواهى تو را از مهمترین وظیفه‏ اى که خدا بر خلق خود واجب کرده خبر دهم؟ عرضه داشتم: بله، فرمود: اول انصاف دادن به مردم، به اینکه با مردم آن طور رفتار کنى که دوست میدارى با تو رفتار کنند و دوم مواسات با برادران دینى و (سوم) یاد خدا در هر موقف (شرایطی)، البته منظورم از ذکر خدا، سبحان اللَّه و الحمد للَّه و لا اله الا اللَّه و اللَّه اکبر نیست، هر چند که این نیز از مصادیق آنست، ولى منظورم این است که در هر جا که پاى اطاعت خدا به میان می‏آید، بیاد خدا باشى و اطاعتش کنى، و هر جا معصیت خدا پیش آید، بیاد او باشى و آن را ترک کنى. (معانى الاخبار ص ۱۹۲ حدیث۳)

 

منبع: جهان نیوز

document.getElementById(“comment”).setAttribute( “id”, “a690c58bbb599391ccc7c1cd84fb73e6” );document.getElementById(“d646be0097”).setAttribute( “id”, “comment” );




چم

حاجت مهمی دارم میخوام دوست خدا شم چگونه

نااالالات

یا امام زمان

در یکی از کلاس های درس اخلاق در دانشگاه بحثی به مناسبت «دوستی با خدا» مطرح و دانشجویان نیز در آن مشارکت فعالی
داشتند . در چهره آنها رضایت را مشاهده کردم تازه متوجه شدم چرا بعضی ادیان، خدا را مساوی عشق می دانند (The God is Love) چند سال قبل در تحقیقی مشاهده نمودم که درصد کمی از دانش آموزان از بحث های خداشناسی کتاب های دینی
رضایت داشتند . متوجه شدم که ما بذر دوستی با خدا را در دل نوجوانان نکاشته ایم و حتی از عذاب الهی بیش از رحمت بی پایانش
سخن گفته، به جای صفات زیبای الهی به اثبات عقلی خدا پرداخته ایم و از بیان صفات جمال و جلال الهی غافل شده ایم . اسلام
دین محبت است و پیامبر او رحمة للعالمین . او با اخلاق و محبت، بسیاری از اطفال گریز پای را به مکتب عشق الهی کشانده است
و رفتار محبت آمیز امامان و پیشوایان، خود داستان مفصل دیگری دارد . امام علی (ع) در مورد برتری اسلام می فرماید:

اسلام آیین خداست که آن را برای خود برگزید و بر دیده اش پرورید و بهترین آفریدگانش را ویژه ابلاغ آن گرداند و ستون هایش را
بر دوستی خود استوار کرد . (1)

همین محبت و مدارای حضرت رسول (ص) باعث شد تا در کمترین زمان تمدن اسلامی فراگیر شده و نهادهای حکومت اسلامی
یکی پس از دیگری تاسیس و مردم گروه گروه به دین خدا درآیند . حال که روشن شد دین خدا بر پایه محبت و پیامبرش مظهر
رحمت است، ما نیز باید به شکرانه این همه لطف، خدا را دوست داشته باشیم . در این نوشتار آنچه که در کلاس درس گفته ام با
تغییری جزیی به خوانندگان عزیز تقدیم می دارم . به اسباب و نشانه های دوستداران خدا اشاره نموده، در پایان به تشویق برای
دوستی خدا می پردازیم . از خدای بزرگ می طلبم که آنچنان مهر خویش را بر دل و جان بتاباند که تا زنده ایم بر این پیمان دوستی
باقی باشیم . به قول حافظ:

آنچنان مهر توام در دل و جان جای گرفت

که اگر سر برود از دل و از جان نرود

چگونه با خداوند دوست باشیم

در ازل بست دلم با سر زلفت پیوند

تا ابد سر نکشد وز سر پیمان نرود

صفاتی که در انسان وجود دارد، در یک تقسیم بندی با توجه به جهت گیری هر یک از آنها، به ارتباط با مبدا یا معاد یا با خود انسان
و یا به آینده مربوط می شود . صفات دیگری هم در انسان وجود دارد که ارتباط او را با دنیا و یا موضع او را نسبت به دیگران تعیین
می کند . یکی از صفاتی که ارتباط او را با خداوند مشخص می کند دوستی انسان نسبت به خداست .

برای روشن شدن این مساله (دوستی با خدا) لازم است بدانیم که بعضی از آنچه در زندگی اجتماعی انسان موجب محبت و دوستی
بین انسان ها می شود عبارتند از:

1 – لذت بردن مادی و معنوی از محبوب .

2 – احسان، یعنی هر که به انسان احسان کند محبوب واقع می شود .

3 – حسن و جمال ظاهری و باطنی .

4 – سنخیت و همگونی باطنی و روحی .

با صرف نظر از اینکه آیا همه اسباب ایجاد محبت به موارد یاد شده خلاصه می شود یا خیر، می توان گفت آنچه محبت آفرین است،
به طور حقیقی فقط در خداوند وجود دارد; او خالق همه زیبایی هاست، احسان او ازلی و ابدی است، در نظر اهل معرفت و بصیرت
جمال او زیباتر و دوست داشتتنی تر از هر چیز است، هم روح و جان آدمی با پروردگار خویش رابطه ای مخفی و رمز و رازی درونی
و باطنی دارد . بنابراین همه اسباب محبت به طور حقیقی و در بالاترین درجات در خداوند وجود دارد . (2)

بر طبق روایات، کافران و فاسقان که به وادی عصیان و گناه کشیده شده و در برابر مولای خویش سر تعظیم فرود نیاورده اند، از
فطرت خدا دوستی برخوردار بوده اند . لکن غباری بر فطرت آنها فرونشسته یا عوامل بیرونی مانند پدر یا مربی آنها را از فطرت
خویش دور نموده اند و در یک کلام مشمول رحمت گسترده الهی واقع نشده اند . بر عکس، عارفان و عاشقان با ترنم رحمت الهی به
جرگه محبان خدا درآمده اند، در قرآن آمده است:

ولیکن خدا ایمان را محبوب شما ساخت و آن را در دل هایتان بیاراست و کفر و فسوق و عصیان را ناخوشایندتان گردانید . اینان
خود راه یافتگان اند . (3)

همین مضمون در مناجات های امام سجاد (ع) هم آمده است:

خلق را با قدرت خود، بی هیچ سابقه ای بیافرید و آنان را بر طبق مشیت خود، صورت داد . سپس آنان را در راه اراده اش پیش برد و
در راه دوستی اش برانگیخت . (4)

انسان چیزی را که نمی شناسد و صفات او را نمی داند دوست نمی دارد . اصولا در وجود محبوب چیزهایی یافت می شود که او را
دوست داشتنی می کند . جز خدا کیست که تکلیف خود را رحمت بر بندگانش بداند؟ (کتب علی نفسه الرحمة) خدایی که اول
عیب ها را می پوشاند بعد آنها را می آمرزد . خدایی که عمده کارش آمرزش است . خدایی که در مقابل نعمت هایی که داده فقط از
بنده اش شکر می خواهد و نفع شکر را هم باز به بنده برمی گرداند و می فرماید شکر هر نعمتی آن است که از آن خوب بهره بگیری .

خدایی که وعده نموده همه گناهان بنده اش را بیامرزد . خدایی که در مقابل یک نیکی ده برابر پاداش می دهد . خدایی که میدان
رشد استعدادها را آنقدر وسیع گرفته است که هیچ کس بهانه ای برای کمال نداشته باشد و چنانچه انسان نتواند از ظرفیت
وجودی اش استفاده کند او را زیانکار می خواند «ان الخاسرین الذین خسروا انفسهم » خدایی که کریم و رحیم و غفور و حنان و منان
و . . . است . هر کس این خدا را با صفاتش بشناسد او را دوست خود می داند .

امام حسن (ع) فرمود: هر کس خدا را بشناسد او را دوست خواهد داشت . (5)

دعا و نیایش ارتباط کوچک ترین جزء هستی با بی نهایت است . در اواخر دعای کمیل آمده است: «اغفر لمن لایملک الا الدعاء» .
خدایا بیامرز کسی را که هیچ چیزی غیر از دعا ندارد و دعا بالاترین سرمایه اوست . با نیایش هم یاد خدا و محبوب در دل زنده
می شود و هم دوستی با او درخواست می گردد . اگر دعا نباشد چگونه خداوند دوستی خود را در دل بندگان بیاندازد؟ در قرآن هم
آمده است: «اگر دعا کنید استجابت می کنم » (6) به همین جهت پیامبر (ص) و امامان معصوم علیهم السلام با تعبیرهای بسیار زیبا
درخواست دوستی با خدا را از او داشته اند . برای نمونه قسمت هایی از این دعاها را نقل می کنیم:

پیامبر (ص) می فرماید:

داود در دعاهای خود می گفت: بارالها! من دوستی تو و دوستی آن که دوستت دارد و کرداری که مرا به دوستی ات می رساند از تو
درخواست می کنم . بارالها! دوستی ات را نزدم محبوب تر از خودم و خانواده ام . . . قرار ده . (7)

امام سجاد (ع) :

بارالها! مرا از کسانی قرار ده که برای دیدنت جدیت به خرج دادند و باز نماندند و راه به سوی تو را پیمودند و از آن منحرف نشدند و
برای رسیدن به تو اعتماد کردند تا آن که رسیدند . پس دلهایشان را از محبت خود سیراب ساختی و جان هایشان را به
عرفت خویش، مانوس کردی . (8)

امام سجاد (ع) :

بارالها! مرا از کسانی قرار ده که درختان شوق به تو در بوستان سینه هایشان آراسته شد و آتش محبتت، دل هایشان را بی قرار
ساخت . پس آنان در آشیانه های اندیشه ها جای گرفته اند و در باغ های قرب و مکاشفه می خرامند و از حوض های محبت، با
جام های ملاطفت می نوشند و به سرچشمه های صفا و یکرنگی وارد می شوند . (9)

تا آنجا که در حافظه تاریخ مانده است تمام انبیاء و اولیای الهی در راه محبوب خویش خطرها به جان خریده اند و خستگی را
متحمل شده اند . در آیات قرآن که ناظر به کتاب های آسمانی پیشین نیز هست آیه ای وجود ندارد که آنان از خداوند شکایت کرده
و به تعبیر امروزی از رسالت خویش طلب استعفا نموده باشند . بی شک پیامبران الهی محبوب ترین بندگان نزد خدا بوده اند که بار
رسالت را بر دوش کشیده و به تناسب محبوبیت خود از جام بلا بیشتر نوشیده اند که: البلاء للولاء . عاشقان و عارفان نه تنها خسته
نمی شوند، بلکه با اختیار خود از بین آسایش و خستگی دومی را می پذیرند و بدون مرکبی راهوار، سنگلاخ بادیه را طی می کنند و
خستگی را خسته می کنند .

امام علی (ع) می فرماید:

قلب دوستدار خدا، خستگی برای خدا را بسیار دوست دارد و قلب بی خبر از یاد خدا آسایش را می پسندد . (10)

امام صادق (ع) می فرماید:

خداوند تبارک و تعالی به داود (ع) وحی کرد: «چرا تنهایت می بینم؟» گفت: «در راه تو از مردم بریده ام و آنان از من بریده اند»
خداوند فرمود: «چرا خاموشت می بینم؟» گفت: «ترس از تو خاموشم کرده است » خداوند فرمود: «چرا خسته ات می بینم؟» گفت:
«محبتت خسته ام ساخته است » . (11)

دوستی اهل بیت، میزان و ملاکی برای سنجش دوستداران خداست . خداوند با آن خورشید تابان (پیامبرص) و این ستارگان
فروزان (ائمه اطهارع) بسیاری را آزمود . عده ای سربلند از این آزمایش الهی بیرون آمدند و گروهی به طمع دنیا از جریان حق
طلب روی برگردانده، به دنبال فرصت طلبان و تازه به دوران رسیده ها رفتند و حال آنکه هنوز ندای پیامبر (ص) در گوش آنان
طنین انداز بود که: «انی لا اسالکم علیه اجرا الا المودة فی القربی » .

اگر آن دوستی واقعی وجود داشت، امروز تاریخ مسیر دیگری را می پیمود . شیعه حرف اول را در دنیا می زد و اسلام ناب به جای
اسلام امریکایی در کشورهای اسلامی حاکم بود .

امام صادق (ع) می فرماید:

به خدا سوگند، آن که دنیا را دوست دارد و به جز ما دوستی می کند خدا را دوست ندارد . هر کس که حق ما را بشناسد و ما را
دوست بدارد در حقیقت خداوند را دوست داشته است . (12)

امام هادی (ع) در زیارت جامعه کبیره می فرماید:

«من احبکم فقد احب الله و من ابغضکم فقد ابغض الله » ; هر که شما را دوست بدارد خدا را دوست داشته و هر که شما را دشمن
بدارد خدا را دشمن داشته است .

معمولا مخاطب آیات قرآن اکثر مردم می باشند در عین حال آیات خاصی وجود دارد که تکلیف خاص برای پیامبر (ص) آورده
است . تکلیف به نماز شب مخصوص پیامبر (ص) بوده است و از همین انحصار می توان به اهمیت موضوع پی برد .

چگونه با خداوند دوست باشیم

همه مردم مخلوق خدا هستند ولی همه محبوب او نیستند . یکی از خصوصیات دوستداران، بیداری در شب و راز و نیاز با محبوب
است . ویژگی شب، آرامش و فراغت از امور دنیاست . قلب، توجه خاص به معبود دارد . نمی توان لاف دوستی با او را زد ولی در دل
شب با او راز و نیاز نکرد .

خداوند به موسی فرمود:

ای پور عمران! دروغ می گوید آن که می پندارد دوستم دارد و چون شب درآید از من غفلت کند و بخوابد . مگر هر دوستداری،
خلوت با محبوبش را دوست ندارد؟ ای پور عمران! اینک این منم که بر دوستانم برآمده ام و چون شب آنان را فروپوشد، دیده
دلشان بگردد و کیفرم پیش چشمانشان پدیدار شود و چنان با من سخن گویند که گویی مرا می بینند و چنان مرا مخاطب
می سازند که گویی در حضورم هستند . ای پورعمران! از قلبت شکستگی، از بدنت افتادگی و از چشمانت اشک ها را در تاریکی شب،
نثار من کن و مرا بخوان که مرا نزدیک و اجابت کننده خواهی یافت . (13)

حافظ، کسانی که لاف دوستی با خدا را می زنند و شب خیزی ندارند کافر عشق می داند:

زلف آشفته و خوی کرده و خندان لب و مست

پیرهن چاک و غزلخوان و صراحی در دست

نرگسش عربده جوی و لبش افسوس کنان

نیم شب دوش ببالین من آمد بنشست

سر فراگوش من آورد به آواز حزین

گفت ای عاشق دیرینه من خوابت هست

عاشقی را که چنین باده شبگیر دهند

کافر عشق بود گر نشود باده پرست

در حدیث معروف معراج علاوه بر شب خیزی نشانه های دیگری هم برای دوستداران خدا آمده که ذکر آنها خالی از لطف نیست .
خداوند می فرماید:

ای احمد! چنین نیست که هر که بگوید خدا را دوست دارم مرا دوست داشته است، مگر آنکه به اندازه نیازش بخورد، لباس کم بها
بپوشد، پهلو از بستر تهی کند، در نماز قیامش طولانی شود، خاموشی پیشه کند، به خدا توکل ورزد، بسیار بگرید، کم بخندد، با
هوای نفس مخالفت کند، مسجد را خانه خود، دانش را دوست، زاهد را همنشین، عالمان را دوستان و فقیران را همراهان خود
سازد . خشنودی مرا بجوید، سخت از عاصیان بگریزد، نیک به یاد من مشغول باشد، همواره بسیار تسبیح گوید، پایبند عهد خود
باشد، به وعده اش وفا کند، قلبش پاکیزه باشد، در نمازش پاک و در فریضه هایش کوشا باشد، خواستار پاداش من، ترسان از عذاب
من و نزدیک و همنشین دوستانم باشد . (14)

خداجویی خداخواهی و خدادوستی اموری فطری بوده و انسان ها با همین فطرت خلق شده اند . اما گاهی غبار بر این فطرت
می نشیند و انسان همچون کسانی نباشید که خدا را فراموش کردند و خدا نیز آنها را به «خودفراموشی » گرفتار کرد . «ولا تکونوا
کالذین نسوا الله فانسیهم انفسهم » .

از وظایف مؤمن آن است که عشق به خدا را در دل ها زنده کند و دیگران را به مسیر حق دعوت نماید . این کار به اندازه ای اهمیت
دارد که به تعبیر قرآن چنانچه ترک شود موجب ضرر و خسارت برای انسان می شود و بزرگ ترین خسارت همین خسارت جان
است . «ان الخاسرین الذین خسروا انفسهم » (15) در روایات متعددی که از پیامبر (ص) و امامان (ع) رسیده است سفارش شده که
دوستی خدا را در دل های دیگران زنده کنید . و همین عمل باعث می شود خداوند هم شما را دوست بدارد .

خداوند نه نیاز به عبادت ما دارد و نه از معصیت ما ضرر می کند . دوستی با خدا نیز کمالی برای خود انسان است و در سایه این
پیوند و دوستی صفات خداوندی در انسان زنده می شود . در عالم مادی هم اینطور است . دوستی با دیگران باعث یک نوع تناسب
روحی می شود . بدیهی است دوستی با خدا نیز تاثیر در روح انسان دارد . پس باید هم خود ما خدا را دوست بداریم و هم دیگران را
به دوستی با خدا دعوت نموده و مهر او را در دل ها بیفکنیم . پیامبر (ص) فرمود: «خدا را محبوب بندگانش کنید تا خدا شما را
دوست بدارد» اینکه چگونه خدا را محبوب دل ها بگردانیم از پیشوایان سؤال شده است و آن بزرگواران پاسخ های مشابهی داده اند .
پیامبر (ص) می فرماید:

خداوند به همراز خود موسی بن عمران (ع) وحی کرد: «ای موسی! مرا دوست بدار و محبوب خلقم گردان . گفت: پروردگارا! من
دوستت دارم، اما چگونه تو را محبوب خلق گردانم؟» فرمود: «نعمت هایم را برایشان و عطایم را به ایشان یادآوری کن که آنان یاد
نمی کنند، چون از من جز هر نیکی را نمی شناسند .» (16)

از خدای بزرگ مسئلت دارم که ما را از دوستان خود قرار دهد و با آنان محشور نماید .

والسلام .

پی نوشت ها:

1) نهج البلاغه، خطبه 198 .

2) ر . ک: دیلمی، احمد، اخلاق اسلامی، ص 118 .

3) الحجرات، 7 .

4) صحیفه سجادیه، دعاء 19 .

5) تنبیه الخواطر، 1/52 .

6) غافر/60 .

7) سنن ترمذی، 5/522/3490 .

8) بحارالانوار، 94، 225/1 .

9) همان، 94/150 .

10) تنبیه الخواطر، 2/87 .

11) امالی صدوق، 263/280 .

12) کافی، 8/129/98 .

13) امالی صدوق، 438/577 .

14) ارشاد القلوب، 205 .

15) الشوری/45، و الزمر/15 .

16) امالی طوسی، 484/1058 .

در یکی از کلاس های درس اخلاق در دانشگاه بحثی به مناسبت «دوستی با خدا» مطرح و دانشجویان نیز در آن مشارکت فعالی @@N@@داشتند . در چهره آنها رضایت را مشاهده کردم تازه متوجه شدم چرا بعضی ادیان، خدا را مساوی عشق می دانند (The God is Love) چند سال قبل در تحقیقی مشاهده نمودم که درصد کمی از دانش آموزان از بحث های خداشناسی کتاب های دینی@@N@@رضایت داشتند . متوجه شدم که ما بذر دوستی با خدا را در دل نوجوانان نکاشته ایم و حتی از عذاب الهی بیش از رحمت بی پایانش @@N@@سخن گفته، به جای صفات زیبای الهی به اثبات عقلی خدا پرداخته ایم و از بیان صفات جمال و جلال الهی غافل شده ایم . اسلام @@N@@دین محبت است و پیامبر او رحمة للعالمین . او با اخلاق و محبت، بسیاری از اطفال گریز پای را به مکتب عشق الهی کشانده است @@N@@و رفتار محبت آمیز امامان و پیشوایان، خود داستان مفصل دیگری دارد . امام علی (ع) در مورد برتری اسلام می فرماید:

اسلام آیین خداست که آن را برای خود برگزید و بر دیده اش پرورید و بهترین آفریدگانش را ویژه ابلاغ آن گرداند و ستون هایش را @@N@@بر دوستی خود استوار کرد . (1)

همین محبت و مدارای حضرت رسول (ص) باعث شد تا در کمترین زمان تمدن اسلامی فراگیر شده و نهادهای حکومت اسلامی @@N@@یکی پس از دیگری تاسیس و مردم گروه گروه به دین خدا درآیند . حال که روشن شد دین خدا بر پایه محبت و پیامبرش مظهر @@N@@رحمت است، ما نیز باید به شکرانه این همه لطف، خدا را دوست داشته باشیم . در این نوشتار آنچه که در کلاس درس گفته ام با @@N@@تغییری جزیی به خوانندگان عزیز تقدیم می دارم . به اسباب و نشانه های دوستداران خدا اشاره نموده، در پایان به تشویق برای @@N@@دوستی خدا می پردازیم . از خدای بزرگ می طلبم که آنچنان مهر خویش را بر دل و جان بتاباند که تا زنده ایم بر این پیمان دوستی @@N@@باقی باشیم . به قول حافظ:

آنچنان مهر توام در دل و جان جای گرفت

که اگر سر برود از دل و از جان نرود

در ازل بست دلم با سر زلفت پیوند

تا ابد سر نکشد وز سر پیمان نرود

صفاتی که در انسان وجود دارد، در یک تقسیم بندی با توجه به جهت گیری هر یک از آنها، به ارتباط با مبدا یا معاد یا با خود انسان @@N@@و یا به آینده مربوط می شود . صفات دیگری هم در انسان وجود دارد که ارتباط او را با دنیا و یا موضع او را نسبت به دیگران تعیین @@N@@می کند . یکی از صفاتی که ارتباط او را با خداوند مشخص می کند دوستی انسان نسبت به خداست .

برای روشن شدن این مساله (دوستی با خدا) لازم است بدانیم که بعضی از آنچه در زندگی اجتماعی انسان موجب محبت و دوستی @@N@@بین انسان ها می شود عبارتند از:

1 – لذت بردن مادی و معنوی از محبوب .

2 – احسان، یعنی هر که به انسان احسان کند محبوب واقع می شود .

3 – حسن و جمال ظاهری و باطنی .

4 – سنخیت و همگونی باطنی و روحی .

با صرف نظر از اینکه آیا همه اسباب ایجاد محبت به موارد یاد شده خلاصه می شود یا خیر، می توان گفت آنچه محبت آفرین است، @@N@@به طور حقیقی فقط در خداوند وجود دارد; او خالق همه زیبایی هاست، احسان او ازلی و ابدی است، در نظر اهل معرفت و بصیرت @@N@@جمال او زیباتر و دوست داشتتنی تر از هر چیز است، هم روح و جان آدمی با پروردگار خویش رابطه ای مخفی و رمز و رازی درونی @@N@@و باطنی دارد . بنابراین همه اسباب محبت به طور حقیقی و در بالاترین درجات در خداوند وجود دارد . (2)

بر طبق روایات، کافران و فاسقان که به وادی عصیان و گناه کشیده شده و در برابر مولای خویش سر تعظیم فرود نیاورده اند، از @@N@@فطرت خدا دوستی برخوردار بوده اند . لکن غباری بر فطرت آنها فرونشسته یا عوامل بیرونی مانند پدر یا مربی آنها را از فطرت @@N@@خویش دور نموده اند و در یک کلام مشمول رحمت گسترده الهی واقع نشده اند . بر عکس، عارفان و عاشقان با ترنم رحمت الهی به @@N@@جرگه محبان خدا درآمده اند، در قرآن آمده است:

ولیکن خدا ایمان را محبوب شما ساخت و آن را در دل هایتان بیاراست و کفر و فسوق و عصیان را ناخوشایندتان گردانید . اینان @@N@@خود راه یافتگان اند . (3)

همین مضمون در مناجات های امام سجاد (ع) هم آمده است:

خلق را با قدرت خود، بی هیچ سابقه ای بیافرید و آنان را بر طبق مشیت خود، صورت داد . سپس آنان را در راه اراده اش پیش برد و @@N@@در راه دوستی اش برانگیخت . (4)

انسان چیزی را که نمی شناسد و صفات او را نمی داند دوست نمی دارد . اصولا در وجود محبوب چیزهایی یافت می شود که او را @@N@@دوست داشتنی می کند . جز خدا کیست که تکلیف خود را رحمت بر بندگانش بداند؟ (کتب علی نفسه الرحمة) خدایی که اول @@N@@عیب ها را می پوشاند بعد آنها را می آمرزد . خدایی که عمده کارش آمرزش است . خدایی که در مقابل نعمت هایی که داده فقط از @@N@@بنده اش شکر می خواهد و نفع شکر را هم باز به بنده برمی گرداند و می فرماید شکر هر نعمتی آن است که از آن خوب بهره بگیری .@@N@@

خدایی که وعده نموده همه گناهان بنده اش را بیامرزد . خدایی که در مقابل یک نیکی ده برابر پاداش می دهد . خدایی که میدان @@N@@رشد استعدادها را آنقدر وسیع گرفته است که هیچ کس بهانه ای برای کمال نداشته باشد و چنانچه انسان نتواند از ظرفیت @@N@@وجودی اش استفاده کند او را زیانکار می خواند «ان الخاسرین الذین خسروا انفسهم » خدایی که کریم و رحیم و غفور و حنان و منان @@N@@و . . . است . هر کس این خدا را با صفاتش بشناسد او را دوست خود می داند .

امام حسن (ع) فرمود: هر کس خدا را بشناسد او را دوست خواهد داشت . (5)

دعا و نیایش ارتباط کوچک ترین جزء هستی با بی نهایت است . در اواخر دعای کمیل آمده است: «اغفر لمن لایملک الا الدعاء» . @@N@@خدایا بیامرز کسی را که هیچ چیزی غیر از دعا ندارد و دعا بالاترین سرمایه اوست . با نیایش هم یاد خدا و محبوب در دل زنده @@N@@می شود و هم دوستی با او درخواست می گردد . اگر دعا نباشد چگونه خداوند دوستی خود را در دل بندگان بیاندازد؟ در قرآن هم @@N@@آمده است: «اگر دعا کنید استجابت می کنم » (6) به همین جهت پیامبر (ص) و امامان معصوم علیهم السلام با تعبیرهای بسیار زیبا @@N@@درخواست دوستی با خدا را از او داشته اند . برای نمونه قسمت هایی از این دعاها را نقل می کنیم:

پیامبر (ص) می فرماید:

داود در دعاهای خود می گفت: بارالها! من دوستی تو و دوستی آن که دوستت دارد و کرداری که مرا به دوستی ات می رساند از تو @@N@@درخواست می کنم . بارالها! دوستی ات را نزدم محبوب تر از خودم و خانواده ام . . . قرار ده . (7)

امام سجاد (ع) :

بارالها! مرا از کسانی قرار ده که برای دیدنت جدیت به خرج دادند و باز نماندند و راه به سوی تو را پیمودند و از آن منحرف نشدند و @@N@@برای رسیدن به تو اعتماد کردند تا آن که رسیدند . پس دلهایشان را از محبت خود سیراب ساختی و جان هایشان را به @@N@@عرفت خویش، مانوس کردی . (8)

امام سجاد (ع) :

بارالها! مرا از کسانی قرار ده که درختان شوق به تو در بوستان سینه هایشان آراسته شد و آتش محبتت، دل هایشان را بی قرار @@N@@ساخت . پس آنان در آشیانه های اندیشه ها جای گرفته اند و در باغ های قرب و مکاشفه می خرامند و از حوض های محبت، با @@N@@جام های ملاطفت می نوشند و به سرچشمه های صفا و یکرنگی وارد می شوند . (9)

تا آنجا که در حافظه تاریخ مانده است تمام انبیاء و اولیای الهی در راه محبوب خویش خطرها به جان خریده اند و خستگی را @@N@@متحمل شده اند . در آیات قرآن که ناظر به کتاب های آسمانی پیشین نیز هست آیه ای وجود ندارد که آنان از خداوند شکایت کرده @@N@@و به تعبیر امروزی از رسالت خویش طلب استعفا نموده باشند . بی شک پیامبران الهی محبوب ترین بندگان نزد خدا بوده اند که بار @@N@@رسالت را بر دوش کشیده و به تناسب محبوبیت خود از جام بلا بیشتر نوشیده اند که: البلاء للولاء . عاشقان و عارفان نه تنها خسته @@N@@نمی شوند، بلکه با اختیار خود از بین آسایش و خستگی دومی را می پذیرند و بدون مرکبی راهوار، سنگلاخ بادیه را طی می کنند و @@N@@خستگی را خسته می کنند .

امام علی (ع) می فرماید:

قلب دوستدار خدا، خستگی برای خدا را بسیار دوست دارد و قلب بی خبر از یاد خدا آسایش را می پسندد . (10)

امام صادق (ع) می فرماید:

خداوند تبارک و تعالی به داود (ع) وحی کرد: «چرا تنهایت می بینم؟» گفت: «در راه تو از مردم بریده ام و آنان از من بریده اند» @@N@@خداوند فرمود: «چرا خاموشت می بینم؟» گفت: «ترس از تو خاموشم کرده است » خداوند فرمود: «چرا خسته ات می بینم؟» گفت: @@N@@«محبتت خسته ام ساخته است » . (11)

دوستی اهل بیت، میزان و ملاکی برای سنجش دوستداران خداست . خداوند با آن خورشید تابان (پیامبرص) و این ستارگان @@N@@فروزان (ائمه اطهارع) بسیاری را آزمود . عده ای سربلند از این آزمایش الهی بیرون آمدند و گروهی به طمع دنیا از جریان حق @@N@@طلب روی برگردانده، به دنبال فرصت طلبان و تازه به دوران رسیده ها رفتند و حال آنکه هنوز ندای پیامبر (ص) در گوش آنان @@N@@طنین انداز بود که: «انی لا اسالکم علیه اجرا الا المودة فی القربی » .

اگر آن دوستی واقعی وجود داشت، امروز تاریخ مسیر دیگری را می پیمود . شیعه حرف اول را در دنیا می زد و اسلام ناب به جای @@N@@اسلام امریکایی در کشورهای اسلامی حاکم بود .

امام صادق (ع) می فرماید:

به خدا سوگند، آن که دنیا را دوست دارد و به جز ما دوستی می کند خدا را دوست ندارد . هر کس که حق ما را بشناسد و ما را @@N@@دوست بدارد در حقیقت خداوند را دوست داشته است . (12)

امام هادی (ع) در زیارت جامعه کبیره می فرماید:

«من احبکم فقد احب الله و من ابغضکم فقد ابغض الله » ; هر که شما را دوست بدارد خدا را دوست داشته و هر که شما را دشمن @@N@@بدارد خدا را دشمن داشته است .

معمولا مخاطب آیات قرآن اکثر مردم می باشند در عین حال آیات خاصی وجود دارد که تکلیف خاص برای پیامبر (ص) آورده @@N@@است . تکلیف به نماز شب مخصوص پیامبر (ص) بوده است و از همین انحصار می توان به اهمیت موضوع پی برد .

همه مردم مخلوق خدا هستند ولی همه محبوب او نیستند . یکی از خصوصیات دوستداران، بیداری در شب و راز و نیاز با محبوب @@N@@است . ویژگی شب، آرامش و فراغت از امور دنیاست . قلب، توجه خاص به معبود دارد . نمی توان لاف دوستی با او را زد ولی در دل @@N@@شب با او راز و نیاز نکرد .

خداوند به موسی فرمود:

ای پور عمران! دروغ می گوید آن که می پندارد دوستم دارد و چون شب درآید از من غفلت کند و بخوابد . مگر هر دوستداری، @@N@@خلوت با محبوبش را دوست ندارد؟ ای پور عمران! اینک این منم که بر دوستانم برآمده ام و چون شب آنان را فروپوشد، دیده @@N@@دلشان بگردد و کیفرم پیش چشمانشان پدیدار شود و چنان با من سخن گویند که گویی مرا می بینند و چنان مرا مخاطب @@N@@می سازند که گویی در حضورم هستند . ای پورعمران! از قلبت شکستگی، از بدنت افتادگی و از چشمانت اشک ها را در تاریکی شب، @@N@@نثار من کن و مرا بخوان که مرا نزدیک و اجابت کننده خواهی یافت . (13)

حافظ، کسانی که لاف دوستی با خدا را می زنند و شب خیزی ندارند کافر عشق می داند:

زلف آشفته و خوی کرده و خندان لب و مست

پیرهن چاک و غزلخوان و صراحی در دست

نرگسش عربده جوی و لبش افسوس کنان

نیم شب دوش ببالین من آمد بنشست

سر فراگوش من آورد به آواز حزین

گفت ای عاشق دیرینه من خوابت هست

عاشقی را که چنین باده شبگیر دهند

کافر عشق بود گر نشود باده پرست

در حدیث معروف معراج علاوه بر شب خیزی نشانه های دیگری هم برای دوستداران خدا آمده که ذکر آنها خالی از لطف نیست . @@N@@خداوند می فرماید:

ای احمد! چنین نیست که هر که بگوید خدا را دوست دارم مرا دوست داشته است، مگر آنکه به اندازه نیازش بخورد، لباس کم بها @@N@@بپوشد، پهلو از بستر تهی کند، در نماز قیامش طولانی شود، خاموشی پیشه کند، به خدا توکل ورزد، بسیار بگرید، کم بخندد، با @@N@@هوای نفس مخالفت کند، مسجد را خانه خود، دانش را دوست، زاهد را همنشین، عالمان را دوستان و فقیران را همراهان خود @@N@@سازد . خشنودی مرا بجوید، سخت از عاصیان بگریزد، نیک به یاد من مشغول باشد، همواره بسیار تسبیح گوید، پایبند عهد خود @@N@@باشد، به وعده اش وفا کند، قلبش پاکیزه باشد، در نمازش پاک و در فریضه هایش کوشا باشد، خواستار پاداش من، ترسان از عذاب @@N@@من و نزدیک و همنشین دوستانم باشد . (14)

خداجویی خداخواهی و خدادوستی اموری فطری بوده و انسان ها با همین فطرت خلق شده اند . اما گاهی غبار بر این فطرت @@N@@می نشیند و انسان همچون کسانی نباشید که خدا را فراموش کردند و خدا نیز آنها را به «خودفراموشی » گرفتار کرد . «ولا تکونوا @@N@@کالذین نسوا الله فانسیهم انفسهم » .

از وظایف مؤمن آن است که عشق به خدا را در دل ها زنده کند و دیگران را به مسیر حق دعوت نماید . این کار به اندازه ای اهمیت @@N@@دارد که به تعبیر قرآن چنانچه ترک شود موجب ضرر و خسارت برای انسان می شود و بزرگ ترین خسارت همین خسارت جان @@N@@است . «ان الخاسرین الذین خسروا انفسهم » (15) در روایات متعددی که از پیامبر (ص) و امامان (ع) رسیده است سفارش شده که @@N@@دوستی خدا را در دل های دیگران زنده کنید . و همین عمل باعث می شود خداوند هم شما را دوست بدارد .

خداوند نه نیاز به عبادت ما دارد و نه از معصیت ما ضرر می کند . دوستی با خدا نیز کمالی برای خود انسان است و در سایه این @@N@@پیوند و دوستی صفات خداوندی در انسان زنده می شود . در عالم مادی هم اینطور است . دوستی با دیگران باعث یک نوع تناسب @@N@@روحی می شود . بدیهی است دوستی با خدا نیز تاثیر در روح انسان دارد . پس باید هم خود ما خدا را دوست بداریم و هم دیگران را @@N@@به دوستی با خدا دعوت نموده و مهر او را در دل ها بیفکنیم . پیامبر (ص) فرمود: «خدا را محبوب بندگانش کنید تا خدا شما را @@N@@دوست بدارد» اینکه چگونه خدا را محبوب دل ها بگردانیم از پیشوایان سؤال شده است و آن بزرگواران پاسخ های مشابهی داده اند . @@N@@پیامبر (ص) می فرماید:

خداوند به همراز خود موسی بن عمران (ع) وحی کرد: «ای موسی! مرا دوست بدار و محبوب خلقم گردان . گفت: پروردگارا! من @@N@@دوستت دارم، اما چگونه تو را محبوب خلق گردانم؟» فرمود: «نعمت هایم را برایشان و عطایم را به ایشان یادآوری کن که آنان یاد @@N@@نمی کنند، چون از من جز هر نیکی را نمی شناسند .» (16)

از خدای بزرگ مسئلت دارم که ما را از دوستان خود قرار دهد و با آنان محشور نماید .

والسلام .

پی نوشت ها:

1) نهج البلاغه، خطبه 198 .

2) ر . ک: دیلمی، احمد، اخلاق اسلامی، ص 118 .

3) الحجرات، 7 .

4) صحیفه سجادیه، دعاء 19 .

5) تنبیه الخواطر، 1/52 .

6) غافر/60 .

7) سنن ترمذی، 5/522/3490 .

8) بحارالانوار، 94، 225/1 .

9) همان، 94/150 .

10) تنبیه الخواطر، 2/87 .

11) امالی صدوق، 263/280 .

12) کافی، 8/129/98 .

13) امالی صدوق، 438/577 .

14) ارشاد القلوب، 205 .

15) الشوری/45، و الزمر/15 .

16) امالی طوسی، 484/1058 .

این مجله مخصوص کودک و نوجوان می باشد.

پیام زن
ویژه مسائل زنان و خانواده

دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم
محمد جعفری گیلانی
سید ضیاء مرتضوی

3

7733305
7738743
7733305
payam-zan_man@aalulbayt.org

قم، صندوق پستی 371…

پرسمان
فرهنگی، اجتماعی، دانشجویی

مرکز فرهنگی نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری
سید محمدرضا فقیهی
محمد باقر پور امینی
1380
3

7747240
7735473
7743816
info@porseman.net
www.porseman.n…

مبلغان
فرهنگی – تبلیغی
حوزه

1385/6/1
3
mbl

آنچه در بسیاری از کتب و آثار دینی و آموزشی در کلاس های اخلاق و سخنرانی ها و موعظه های مذهبی در حوزه ارتباط صمیمی با خدا رایج است، نماز، روزه، حج، امر به معروف و نهی از منکر، خمس، زکات، ذکر، شرکت در مراسم مذهبی خدمت به والدین، سفرهای زیارتی،… است.

بدون شک همه این عبادت در ارتباط با خدا و خودسازی سهم بسیار ارزنده ای داشته و ترک هر کدام از آنها مانع ارتباط موثر و صادقانه با خدا و موجب سردی روح و روان و روابط با خدا و دینداران خواهد شد. امّا در این اجمال سعی در ارائه راهکارهایی هستیم که اغلب ما از آنها غافلیم. راهکارهایی ساده و قابل عمل برای همه در همه جا.

چگونه با خداوند دوست باشیم

1- به هنگام انجام کارهای تکراری و خسته کننده مثل شستن ظرف ها و لباس ها و پختن غذا، جمع و جور کردن وسایل خانه، کار در کارخانه و رانندگی در ترافیک سنگین شهری، سرودی را در باره خدا زمزمه کنید. به یاد بیاورید که هر کاری با یاد خدا عبادت خواهد بود و عبادت موجب آرامش و ارتباط مستقیم با خالق هستی و همه اینها باعث انرژی مثبت .

2- هر روز تنها دقایقی را در خلوت و سکوت بنشینید و به آنچه که از خوبی ها دست یافته اید فکر کنید. شغل، ازدواج، مسکن، تحصیل، مسافرت خاطره انگیز، فرزند، سلامتی،… از خدا برای بدست آوردن همه این ها تشکر کنید. و خوشحال و خرسند باش بابت اینکه از شاکران هستی، این یعنی بهترین ارتباط با خدا.

3- کاری را که اصلاً دوست نداری و از انجام آن بشدت خسته و ملول می شوی انجام بدهید. مثل گوش کردن به حرف های تکراری و خسته کننده مادربزرگ و دوست، همکاری با همسر در کارهای خانه و ارتباط با فرزند و… به جای کلافه شدن و ابراز ناراحتی، از خدا به خاطر صبوری و بردباری ات تشکر کن. اینجا هم تمرین تسلط بر خویشتن و هم بدست آوردن دل اطرافیان و هم شکر به خاطر صبوری را بدست آورده ای. از این بابت خوشحال شو و از خدا بار دیگر تشکر کن.

وقتی پدر و مادر و یا کسانی که شما را دوست دارند کاری برای شما انجام می دهند از خدا به خاطر داشتن چنین عزیزانی تشکر کنید و به یاد بیاورید که خدا بیش از این عزیزان شما را دوست دارد و امکانات زیادی را در اختیارتان گذاشته و همیشه حافظ و مراقب شماست

4- آلبوم عکس خانوادگی تان را بازبینی کنید و تصویر هر یک از خویشان و نزدیکان و دوستان را که می بیند. در باره آنان با خدا صحبت کنید. به خدا بگویید: مادرم را شاد و سرحال نگه دار. دوستم را در درس و دانش موفق بدار. خواهرم را در تربیت فرزندش توفیق بده. خاله خوبم را شفا بده. برادرم را همسری شایسته نصیب بگردان و این گونه آلبوم عکس، وسیله ارتباط با خدا خواهد شد.

5- تخریب ساختمانی را تماشا کنید. به یاد بیاورید که خراب کردن روابط چقدر آسان است. از خدا بخواهید راه ها و روش های اصلاح روابط تان با دیگران را اصلاح کنند و خرابی ها و اشتباهات و خطاهای پیشین را جبران  کنید، اگر دل کسی را شکسته اید، اگر انتقاد نابجایی کرده اید و کسی را رنجانده اید، اگر بدی را با بدی جواب داده اید و … برای جبران شان از خدای یاری بطلبید. این رویکرد و عملکرد از بهترین راه های ارتباط صمیمی با خداست.

6- وقتی به دیدار عزیزانتان می روید با والدین خود، با یکی از دوستان صمیمی و یا همسر و فرزند خود به گفتگو می نشینید از خدا به خاطر این ارتباط صمیمانه تشکر کن.

7- خاطرات و حوادث تلخ و گزنده گذشته را به یاد بیاورید و از اینکه همه آن ها مقطعی و گذرا بوده و همه آن ها موجب تحصیل تجربه شده و هرگز خداوند تنهایتان نگذاشته خوشحال باشید و ازش تشکر کنید.

8- همه خطاها و اشتباهات و بدرفتاری های خود را روی کاغذی بنویسید، هرگز در پی توجیه و پیدا کردن مقصر نباشید، خود را مقصر اصلی بدانید. سپس کاغذ را بسوزانید و دفن کنید و از خداوند طلب بخشش کنید و از او بخواهید تا در عدم تکرار آن ها یاری تان کند.

9- اگر کسی شما را با دادن مژه ای، هدیه ای و خبری شاد کند چه حالی می یابید و از او چقدر تشکر می کنید؟ مسلّم خیلی زیاد. همین حالت را هر روز در برابر خدایتان داشته باشید، چرا که خداوند با دادن همه آن چه دیگران از دادن آن ها عاجزند، هر روز و هر لحظه شما را غافلگیر می کند. هر روز که از خواب بیدار می شوید و سالم هستید، چه بسیار افراد سالمی که هرگز از خواب بیدار نشدند. هر روز که از خورشید و آب و هوا و طبیعت و وجود پدر و مادر و دوستان و از همه مهم تر داشتن ایمان و اعتقاد دینی و… بهره می گیرید. چه بسیار انسان هایی که در دام زلزله و سیل و بیماری ها و مرگ عزیزان خود و دیگر حوادث تلخ گرفتار می شوند.

10- وقتی همه چیز نابود می شود (که نمی شود) باز آینده هست، به خاطر پیش رو داشتن آینده شکر خدا را به جای آورید.

11- شرکت نکردن در مجالس گناه راحت تر از شرکت کردن و گناه نکردن است، راه راحت را برگزینید و از بابت اراده و استواریتان خوشحال باشید و از خدا تشکر کنید که به شما این توفیق را هدیه داده است.

12- از خدا به خاطر تمام درهایی که کوبیدید و خانه خدا نبود طلب بخشش کنید و بعد از این از خدا بخواهید برای به یادش بودن و به در خانه اش رفتن یاری تان کند.

13- زیاد حرف نزنید، تا فرصت حرف زدن با خدا برایتان فراهم شود. آدم های پر حرف همیشه مضطرب و نگرانند از اینکه چه گفتند، چرا گفتند، با که گفتند، چگونه جبران کنند آنچه را که نباید می گفتند. امّا برعکس گفتگو با خدا با هر زبانی و در هر حالی موجب آرامش و شادابی خواهد شد.

14- بدون توقع و چشم داشت به کسی که چندان هم دوستش ندارید هدیه بدهید و با خدا در باره آنچه بدون چشم داشت به شما داده در حالی چندان هم با او دوست نبوده اید. گفتگو کنید و به خاطر این همه لطف و محبت و بخشش آن هم بدون توقع و چشم داشت خوشحال باشید و از او با تمام وجود تشکر کنید.

15- وقتی برای معالجه یک بیماری به مطب پزشک مراجعه کرده اید، و در نوبت به انتظار نشسته اید، به جای نگاه به این و آن و تمرکز ذهنی آزاردهنده به بیماریتان، با خدا صحبت کنید و بابت اینکه همیشه بیمار نیستند و سایر اعضای بدنتان سالم است صمیمانه ازش تشکر کنید.

همه خطاها و اشتباهات و بدرفتاری های خود را روی کاغذی بنویسید، هرگز در پی توجیه و پیدا کردن مقصر نباشید، خود را مقصر اصلی بدانید. سپس کاغذ را بسوزانید و دفن کنید و از خداوند طلب بخشش کنید و از او بخواهید تا در عدم تکرار آن ها یاری تان کند

16- از اینکه برای ملاقات با رئیس اداره و یا مسوولان بلند پایه باید از فیلترهای مختلف عبور کنید و شرایط امنیتی و سیاسی و اجتماعی مدّنظر داشته باشید و مدت ها با دیدن این و آن گاهی به دیدار آن مسۆل ذی ربط فائق آیید،از خداوند جانانه تشکر کنید که برای خلوت کردن و صحبت کردن با او این بگیر و ببندها لازم نیست. این یعنی از هر فرصت و فضایی برای ارتباط با خدا بهره گرفتن.

17- موقع خواب سوره حمد و ناس و فلق را بخوانید. اگر با وضو و رو به قبله بخوابید، خوابتان هم موجب ارتباط با خدا خواهد بود.

18- امروز را تصمیم بگیرید تا به هنگام خواب، حرف ها و حرکات مثبت داشته باشید. خوبی های دیگران را ببیند، زیبایی های ظاهری و اخلاقی دیگران را برایشان یاد آور شوید. چه ظاهر خوبی داری. چه خوب رانندگی می کنی. این لباس چقدر برازنده شماست. چه سلیقه خوبی دارید. … حتی با خدا هم حرف های مثبت بزنید. از خوبی هایی که دارید و نعمت هایی که به شما داده با خدا صحبت کنید و تشکر کنید.

19- وقتی پدر و مادر و یا کسانی که شما را دوست دارند کاری برای شما انجام می دهند از خدا به خاطر داشتن چنین عزیزانی تشکر کنید و به یاد بیاورید که خدا بیش از این عزیزان شما را دوست دارد و امکانات زیادی را در اختیارتان گذاشته و همیشه حافظ و مراقب شماست.

20- وقتی خانه تکانی می کنید و یا کمد و اتاق تان را از هر آنچه بیهوده غیرضروری است پاک می کنید، به یاد بیاورید و از خدا بخواهید که ذهن و زبان و زندگی شما را از آلودگی ها و بد اخلاقی ها پاک کنند.

احمد رزاقی                   

بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان

4 گام برای پیشرفت معنوی

3عمل مستحبی نجات بخش

10 نکته برای پرورش روح

تبیان، دستیار هوشمند زندگی

پل های ارتباطی

بلوار کشاورز،خیابان نادری،نبش حجت دوست،پلاک 12

public@tebyan.com

چگونه با خداوند دوست باشیم

02181200000

دسترسی سریع

محصولات و خدمات

اشتراک در خبرنامه

کلیه حقوق این سایت مربوط به موسسه فرهنگی و اطلاع رسانی تبیان می‌باشد.

در مطلب پیش رو راه‌های تحصیل محبت و موانع آن از منظر قرآن کریم با استناد به آیاتی از کلام وحی مورد بررسی قرار می‌گیرد.

چگونه با خداوند دوست باشیم

ما هنگامی به یک موجود محبّت پیدا می‌کنیم که کمالی در او یافته باشیم و این سبب شود تا توجه خویش را در آن کمال متمرکز کنیم و درباره آن هر چه بیشتر بیندیشیم؛ چرا که صرفاً با درک کمال و تصدیق آن بدون تمرکز و توجه، محبّت پیدا نمی‌شود.برای بدست آوردن محبت خداوند چه کنیم ؟

برای بدست آوردن محبت خداوند چه کنیم ؟

از دیدگاه قرآن کریم محبّت خدا و اولیای خدا نیرومندترین انگیزه‌ای است که در برابر همه گناهان و جاذبه‌های منحرف کننده به انسان استقامت، ایستادگی و پایداری می‌دهد تا بر آن‌ها پیروز و مسلط شود و در این راستا راه ساده تحصیل این محبّت‌ها، اندیشیدن درباره نعمت‌ها، لطف‌ها و توجهاتی است که به انسان مبذول داشته است.

برای انسان‌هایی که به فکر صعود و تعالی هستند، زمینه‌های بسیاری برای اندیشه وجود دارد که لازم است فکر خویش را در آن‌ها به کار گیرند. کسانی که معرفتشان کامل‌تر و روحشان لطیف‌تر است، باید درباره حضور خداوند بیندیشند و به این حقیقت که او ناظر است و به همه کارهای ما آگاهی دارد، توجه خویش را متمرکز کنند.

چنانکه خداوند خود فرموده است: «وَاللّهُ خَبِیرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ؛ خدا به آنچه عمل می‌کنید، آگاه است.» (آل عمران، 53)

همچنین لازم است درباره نعمت‌های عظیم و بی‌حد و حصر خداوند بیندیشیم تا محبّت او را در دل‌هایمان ایجاد کند و آن را بیفزاید.

محبّت خدا، و اولیای خدا نیرومندترین انگیزه‌ای است که در برابر همه گناهان و جاذبه‌های منحرف کننده به انسان استقامت، ایستادگی و پایداری می‌دهد تا بر آن‌ها پیروز و مسلط شود.

راه ساده تحصیل این محبّت‌ها، اندیشیدن درباره نعمت‌ها، لطف‌ها و توجهاتی است که به انسان مبذول داشته است.

در یک حدیث قدسی آمده است که خدای متعال خطاب به حضرت موسی فرمود: «یا مُوسی حَبِّبْنی اِلی خَلْقی»، مرا در دل خلق محبوب کن و چنان کن که آنان مرا دوست بدارند.

موسی از خداوند پرسید: چگونه؟ و خداوند در پاسخ به او فرمود: نعمت‌های مرا یادآوری‌شان کن و مورد توجهشان قرار بده.

این فطرت انسان است که هر کس به وی احسان می‌کند، در دل خویش نسبت به او محبّت ورزد؛ چرا که انسان بنده احسان است و احسان فطرت انسان را بیدار می‌کند و محبّت خدا را که در فطرت وی ریشه دارد برمی‌انگیزد.

انسان آن کس را که در وقت گرفتاری به داد او رسیده باشد و از مخمصه‌ای خلاصش کرده باشد، هیچ‌گاه فراموش نخواهد کرد و پیوسته خویش را مدیون او می‌داند؛ ولی با این همه نعمت‌های ریز و درشت که سراسر زندگی و محیط زندگی انسان را پر کرده، نعمت‌هایی که از جهت کمّی و کیفی قابل مقایسه با این کمک‌ها و هدایای کوچک انسانی نیستند و همه را خداوند در اختیار انسان قرار داده است، با این همه چرا انسان خدا را فراموش می‌کند و توجه چندانی به ولیّ نعمت اصلی خود، خدای مهربان، ندارد؟

در پاسخ باید گفت که این فراموشی و بی‌توجهی به دلیل غفلت از نعمت‌های بزرگ خداوند است و اگر درباره این همه نعمت در اندیشه فرو رویم و عمق و عظمت و نقش اساسی آن‌ها را درک کنیم، طبعاً محبّت خدا که مالک اصلی آن‌هاست در دل ما زنده و انگیزه شکرگزاری نسبت به خداوند و اطاعت از وی در ما فعّال خواهد شد و در این صورت است که بسیاری از مشکلات در زندگی شخصی و اجتماعی انسان حل می‌شود.

درباره موانع محبت الهی نیز باید گفت: در درجه اول، هر نوع محبّت استقلالی به غیر خدا، مزاحم با محبّت خدا خواهد بود: «مَّا جَعَلَ اللَّهُ لِرَجُلٍ مِّن قَلْبَیْنِ فِی جَوْفِهِ؛ خداوند برای هیچ کس بیش از یک دل در درون او قرار نداده است». (احزاب، 4)

اگر کسی بخواهد دلش منحصراً جایگاه محبّت خدا باشد و محبّت غیر خدا در دل او معارض با محبّت خدا نباشد، باید این حقیقت را درک کند که هیچ موجودی جز خدا هیچ نوع استقلالی از خودش ندارد؛ هر کمالی و هر جمالی در هر جایی که هست، در واقع از آن اوست و عاریتی در اختیار اشیای دیگر است.

در درجه دوم، محبّت شدید به غیر خدا می‌تواند مانع محبّت خدا و عامل خودداری از عمل به وظایف الهی شود.

بر این اساس، حدّ نصابی برای محبّت خدا تعیین شده که لازم است محبّت انسان به خدا غالب باشد بر محبّت وی نسبت به اشیای دیگر؛ چنانکه فرموده است: «وَالَّذِینَ آمَنُواْ أَشَدُّ حُبًّا لِّلّهِ» . محبت مخلوق هیچ‌گاه نباید مؤمن را از عمل به مقتضای محبّت خالق بازدارد: «لا طاعة لمخلوق فی معصیة الخالق».

محبّت به غیر خدا آثاری دارد که در مواردی با آنچه که مقتضای محبّت خداست، متعارض و غیر قابل جمع است و چنانکه در این موارد محبّت غیر خدا شدید تر باشد، محبّت خدا را ضعیف‌تر و آثار آن را معدوم می‌کند:

«وَإِذَا ذُکِرَ اللَّهُ وَحْدَهُ اشْمَأَزَّتْ قُلُوبُ الَّذِینَ لَا یُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ وَإِذَا ذُکِرَ الَّذِینَ مِن دُونِهِ إِذَا هُمْ یَسْتَبْشِرُونَ؛ و هنگامی که خدای یگانه یادآوری شود، دل‌های کسانی که ایمان به آخرت ندارند در هم شود و هنگامی که کسانی جز او یادآوری شوند، در این هنگام آنان دل‌خوشی یابند». (زمر، 45)

به هر حال باید مواظب باشیم تا مبادا نسبت به مخلوقات آنچنان دلبستگی شدید پیدا کنیم که محبّت خدا را در دل ما ضعیف و به تدریج ایمان ما را سلب کند و چه خوب است که انسان دوستان خود را نیز از میان افراد صالح و شایسته برگزیند تا زمینه‌ای برای چنین تعارضی به وجود نیاید؛ چون این‌گونه افراد هیچ‌گاه از کسی تقاضای انجام معصیت نمی‌کنند و راضی نمی‌شوند عملی برخلاف خواست خدا اتّفاق افتد؛ اما محبّت به کسانی که از ایمان و شایستگی کافی برخوردار نیستند، چنین خطرهایی را ممکن است در برداشته باشد؛ ولی نهایتاً لازم است تعلّق را از هر چیز دیگری غیر از خدا کم کرد و تا آن‌جا پیش برویم که تعلّقی جز به خدا و آنچه که مربوط به اوست از آن جهت که مربوط به اوست، در دل ما باقی نماند.

افعال الهی که جلوه‌هایی از صفات الهی هستند، در صورتی که مورد شناخت و ادراک انسان قرار گیرند، آثار ویژه‌ای در دل و روان و سپس در عمل و رفتار وی پدید می‌آورند و از آن‌جا که افعال الهی چهره‌های گوناگونی دارند، به این معنا که مفاهیم مختلفی از آن‌ها انتزاع می‌شود و با زمینه‌های مختلف روحی انسان ارتباط پیدا می‌کنند، به تناسب آن‌ها صفات و افعال اخلاقی متعدّدی در این زمینه مطرح می‌شود.

فرآوری : زهرا اجلال

بخش قرآن تبیان

منابع :

سایت ایکنا

سایت شبستان

تبیان، دستیار هوشمند زندگی

چگونه با خداوند دوست باشیم

پل های ارتباطی

بلوار کشاورز،خیابان نادری،نبش حجت دوست،پلاک 12

public@tebyan.com

02181200000

دسترسی سریع

محصولات و خدمات

اشتراک در خبرنامه

کلیه حقوق این سایت مربوط به موسسه فرهنگی و اطلاع رسانی تبیان می‌باشد.

چگونه با خداوند دوست باشیم

چگونه مي‌توانيم فرزند خوب براي پدر و مادرمان باشيم؟چگونه مي‌توانيم فرزند خوب براي پدر و مادرمان باشيم؟مقدمه:يكي از مشكلات اصلي خانواده‌ها، تعارضات و درگيري‌هاي بين والدين و فرزندان است. والد…

نظر اسلام در مورد خود ارضايي چيست؟ آسيب هاي آن كدام است و چگ…نظر اسلام در مورد خود ارضايي چيست؟ آسيب هاي آن كدام است و چگونه مي توانيم اين عمل را ترك كنيم؟در جواب به اين سؤال مناسب است به سه مطلب اش…

بهترين روش حفظ قرآن کريم و تثبيت آن در ذهن چيست؟ بهترين متر…بهترين روش حفظ قرآن کريم و تثبيت آن در ذهن چيست؟ بهترين مترجم قرآن کريم چه كسى است و بهترين خط آن از كيست؟براى حفظ قرآن كريم، روش هاي گو…





براي راهيابي به جواب مناسب توجه به نکته هاي ذيل مفيد است: بهترين راه ارتباط قلبي با خدا كه از آن به تقرّب الهي نيز ياد مي شود، همان راه هاي فكري و اعتقادي و عملي است كه در شرع مقدس بازگو شده. برخي از اين راه ها و روش هاي انجام اعمال واجب و بعضي ديگر انجام اعمال مستحب است. اگر كسي بخواهد با خالق هستي بخش خود ارتباط برقرار نمايد، مي تواند با آن اعمال با او به نجوي بپردازد.  نيايش در اينجا به چند نمونه از آن اعمال اشاره مي شود:1. نماز شب: در روايتي آمده كه خداي متعال به حضرت موسي فرمود: «اي فرزند عمران، دروغ مي گويد آن كس كه گمان مي كند مرا دوست دارد و همين كه شب مي رسد از من روي مي گرداند و مي خوابد، مگر نه اين است كه هر محبي خلوت با محبوب خويش را مي خواهد؟  هان اي فرزند عمران، بدان كه من بر دوستان خود مطلع هستم، آن گاه كه تاريكي شب آنان را فرا مي گيرد، چشمان دل آنان را به سوي خود بر مي گردانم و عقوبت هجران و سخط خويش را در برابر چشمانش مجسم مي نمايم، از روي مشاهده با من خطاب مي كند و از روي حضور با من سخن مي گويد. اي فرزند عمران، در تاريكي شب ها از قلب خويش خشوع را نثار كن و از بدن خويش خضوع را، و از چشمانت اشك را، كه تو مرا نزديك خواهي يافت.»از اين روايت بخوبي بدست مي آيد كه يكي از بهترين راه هاي ايجاد ارتباط قلبي با خداوند، نماز شب است كه انسان در خلوت تاريكي شب، با محبوبش راز و نياز نمايد.[1]2. عمل ديگر كه براساس روايات تأثير فراواني در ارتباط قلبي با خدا دارد، تلاوت قرآن كريم است. تأكيدات آيات و روايات به تلاوت قرآن به خوبي نشان مي دهد كه آثار و بركات اين كتاب نوراني در موارد مختلف از جمله در ايجاد ارتباط با خداوند نقش اساسي دارد.[2]3. مداومت بر تسبيح حضرت زهرا ـ سلام الله عليها ـ ، بعد از نمازهاي واجب نيز در ايجاد ارتباط قلبي انسان با خداوند مؤثر است.4. يكي از بهترين گزينه ها براي ايجاد ارتباط با خداوند، نماز است. گذشته از آن كه در روايات بر اين گزينه فراوان تأكيد شده، در ميان ساير عبادات نيز، آسان ترين راهي است كه انسان مي تواند از آن طريق با خداوندش ارتباط برقرار كند.امام صادق ـ عليه السلام ـ  فرمود: «خداوند سبحان فرمود: نزديك نمي كند به سوي من، بنده اي از بندگانم را چيزي كه محبوب تر باشد نزد من از نماز واجب، و بنده مي بايد، تقرّب بجويد به سوي من با خواندن نماز نافله (نمازهاي مستحبي مانند نوافل روزانه) تا او را دوست بدارم، هرگاه او را دوست داشتم من سامعة او كه با آن مي شنود و باصرة او كه با آن مي بيند و زبان او كه با آن سخن مي گويد، ‌و دست او كه با آن كارهايي انجام مي دهد خواهم شد، اگر مرا بخواند او را اجابت مي كنم و اگر از من چيزي بخواهد به او مي دهم.»[3]5. راه ديگر ذكر مداوم سبب ارتباط قلبي انسان با خداوند مي شود چنان خود فرمود: (أَلا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ)[4] آگاه باشيد با ياد خدا، قلب ها آرامش پيدا مي كند. مراد آيه آن است كه ذكر خدا موجب ارتباط قلبي انسان با خدا مي شود و ارتباط قلبي با خدا مايه آرامش انسان مي گردد. و در آيه ي ديگر فرمود: (فَاذْكُرُونِي أَذْكُرْكُمْ)[5] يعني مرا ياد كنيد، شما را ياد مي كنم.نكته اساسي در همه اين امور آن است كه بايد اعمالي كه انسان انجام مي دهد، به طور مداوم باشد تا اثر معنوي آن ظاهر گردد وگرنه با چند بار معلوم نيست، آن نورانيت مورد نظر و فوايد مترتب بر آنها در انسان پديد آيد. در روايات معصومين ـ عليهم السلام ـ هم به اين مسئله تصريح شده که خداوند عبادت مستمر و مداوم را گرچه کم باشد خيلي دوست دارد.در پايان: اگر در اين راه مجاهدت وتلاش كنيد، به طور يقين نتيجه خواهيد گرفت. اما به شرط آن كه هرگز افراط و زياده روي نكنيد، بخصوص در مراحل آغاز كار، بايد به تدريج پيش برويد و اعتدال را حفظ نمائيد و خود را زياد خسته نكنيد و سعي نماييد كيفيت اعمال را بالا ببريد، نه كميت  آن ها را و يقين بدانيد كه اگر به طور اعتدال و مداوم به اعمال خود ادامه بدهيد، به تدريج نورانيت قلب در شما پديد خواهد آمد و به هدف خود خواهيد رسيد. پي نوشت ها:[1] . شجاعي، محمد، مقالات، نشر صدا و سيما، چاپ دوم، 1375 ش، ج3، ص 81.[2] . همان، ص 150.[3] . حر عاملي، محمد بن حسن، وسايل الشيعه، كتاب الصلوة، قم، نشر مؤسسه اهل البيت، 1416 ق، ج 4، ص 72، باب 17.[4] . رعد/ 28.[5] . بقره/ 152.

با سلام و احترام

ان شاء الله كه مادرشوهرتان چنین كار نكرده باشد؛ اما ایمان داشته باشیدكه گرهی وجود ندارد كه خداوند و مقدسات نتوانند بگشایند؛ لذا با اعتماد بنفس و توكل به خداوند با پرهیز از رفتارهای نامعقول و ریختن دعا در غذا و … تلاش كنید مطابق میل شوهرتان عمل كنید و اداره امور زندگی را محكم در دست داشته باشید؛ از دعا و توسل غفلت نكنید، خداوند بهترین یاریگر است.

با تشكر

با سلام و احترام

مباحث عقیدتی بسیار ظریف و حساس هستند و لازم است مراقب باشید تا در تله شیبطین نیفتید كه با گفتن جملات زیبا عقاید را فاسد می كنند

دعایی كه نوشتید اصل و اساسی ندارد

اساس دعا حتی این جمله ای كه نوشتید به معنای نیاز است؛ ما ممكن الوجود هستیم و وجود امكانی مساوی است با نیاز.

خداوند ما را نیازمند و محتاج آفریده است اما دوست دارد ما فقط به سوی او دست نیاز دراز كنیم.

در برخی روایات دعا بالاترین عبادت به حساب آمده است چون خداوند دوست دارد بنده خواسته هایش را از او بخواهد.

لذا بر خلاف باور متصوفه ما اهل دعا هستیم و نیاز خود را به درگاه الهی عرضه میكنیم.

صحیفه سجادیه را مطالعه كنید و ببینید امام علیه السلام برای نجات از بیماری، بدهكاری، جور ظالم و حتی برای دوستان و همسایگان و فرزندانشان دعا می كنند.

پس این روحیه خوب را حفظ كرده و در مسیر صحیح جاری كنید

با تشكر

با سلام و احترام

مشكل اصلی ما عدم درك واقعیت این جهان است

1- هر آنچه در این دنیا است فانی است و از دست خواهد رفت

2- خوب است كه انسان برای رسیدن به خواسته هایش تلاش كند اما بدانیم تا به چیزی نرسیدیم گمان میكنیم بسیار خاص است اما وقتی می رسیم متوجه می شویم این هم مانند مشابه های خودش است

3- هدف از این دنیا آن است كه انسان مورد آزمایش قرار بگیرد و نهایتا پس از مرگ جایگاهش مشخص شود 

4- قبل از ما میبیاردها آدم با میلیاردها خواسته و آرزوی رسیده و نرسیده آمده و رفته اند و هیچ اتفاقی نیفتاده است

5- ما هم خواهیم رفت پس بهتر است برای رسیدن به بهشت تلاش كنیم

با سلام و احترام

خداوند هم رحمان است و هم رحیم یعنی برای همه بندگانش بخشنده و مهربان است.

ممكن است حتی شما نمازخوان باشید و دعا كنید اما خداوند دعا را استجابت نكند و طبق حكمتی خواست شما را برآورده ننماید.

اما خوب است توبه كنید و نماز و احكامتان را انجام دهید و از خداوند بخواهید كه تفضل نموده دعایتان را مستجاب كند قطعا دعای فردی كه توبه كرده و تصمیم گرفته به سوی خدا برود زودتر مستجاب می شود چون خداوند توبه كنندگان را دوست دارد.

با تشكر

با سلام و احترام
ما برای شما دعا میكنیم شما هم برای ما و مخصوصا والدینتان دعا كنید یكی از عوالم عدم استجابت دعا و ابتلا به مشكلات دعای خیر نكردن در حق والدین هست و هرگز از رحمت الهی ناامید نشید، راضی باشید به رضای اون و دلتون رو با خدا صاف كنید مطمئن باشید دعاتون رو میشنوه.
از خدا می خواهیم با رحمت و تفضلش مشكلات شما رو حل كنه.

چگونه با خداوند دوست باشیم

با تشكر

با سلام و احترام

دوران سختی را پشت سر میگذاریم كه همه دچار مشكلات عدیده اقتصادی هستیم

دعا میكنیم خداوند شما و همه كسانی را كه نیازمند هستند مورد لطف و عنایتش قرار دهد

از مطلبی كه نوشته اید معلوم میشود كه رابطه خود و خدا را درست نفهمیده اید

ما نماز نمی خوانیم تا خداوند دعایمان را بپذیرد یا نماز دستمزد خداوند برای كارهایی كه در حقمان میكند نیست كه حالا (العیاذ بالله) شما با نمازنخواندن خداوند را تنبیه كنید!

ما نماز میخوانیم تا به تكلیف خود در برابر آفریدگار جهان عمل كرده باشیم و خداوند نیازی به نماز ما ندارد تا نماز نخواندن ما تاثیری بر او داشته باشد

ابتدا رابطه خودتان را با خداوند اصلاح كنید و بعد خاضعانه از درگاهش طلب مغفرت كنید و از گناهانتان توبه كنید آنگاه خاضعانه اعتراف كنید كه تحمل امتحان سخت را ندارید و برای آن ضعیف هستید و خداوند را به صفات رحمانیش قسم دهید و معصومین را واسطه قرار دهید تا فرجی حاصل شود

ان شاء الله با كمی صبر و توكل بر خدا گشایشی حاصل می شود.

موفق باشید

با سلام و احترام
جهت مشاوره مشكل خود را از طریق درگاه پاسخگویی در بالای صفحه ارسال فرمایید تا كارشناسان ما پاسخگوی شما باشند.
با تشكر

چگونه با خداوند دوست باشیم
چگونه با خداوند دوست باشیم
0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *