چگونه کودک موفق داشته باشیم

 
helpkade
چگونه کودک موفق داشته باشیم
چگونه کودک موفق داشته باشیم

من و همسرم سعی می‌کنیم که والدین خوبی باشیم تا بتوانیم کودکان موفق و مهم‌تر از آن، افراد بالغ موفق را به جامعه تحویل دهیم.

ما دو پسر بچه پنج ساله و یک دختر ۷ ساله داریم. موفقیت برای ما به معنای ثروت یا شهرت نیست. ما موفقیت را با توجه به آرمان‌های خانواده مان، که شامل دوست داشتن دیگران، داشتن شخصیت اخلاقی خوب، پیدا کردن شور و هدف برای زندگی و کمک به جامعه به شیوه‌ای درست، تعریف می‌کنیم. این ها آرمان‌های شخصی ما هستند.

ایده ‌آل ‌ها و تعریف موفقیت ممکن است از دیدگاه هر کس متفاوت باشد. ارزش ‌های هر خانواده با ارزش های خانواده دیگر فرق دارد. چیزی که مهم است این است که کودکان ایده ‌آل ‌های خانوادگی خود را به منظور داشتن جهت و هدف برای خانواده خود به رسمیت بشناسند.

در این مطلب به بررسی مواردی که به ما کمک می کنند بتوانیم والدین شایسته ای باشیم و کودکان موفق تربیت کنیم می پردازیم. با ما همراه باشید.

چگونه کودک موفق داشته باشیم

یک مطالعه باور نکردنی ای وجود دارد که به تازگی نتایج خود را بعد از ۳۰ سال تحقیق منتشر کرده‌است. این مطالعه در نشریه روان ‌پزشکی انجمن پزشکی آمریکا گزارش شده‌ است. آن ‌ها بیش از ۲۵۰۰ کودک شش‌ ساله را به مدت ۳۰ سال به منظور ارزیابی توانایی موفقیت در زندگی دنبال کردند.

یافته‌ های آن ‌ها حاکی از آن است که بزرگسالانی که کم‌ تر موفق بوده‌ اند در سنین پایین به آن ها بی توجهی شده بود.

در این مطالعه بی توجهی با متغیرهای متنوعی از جمله مهارت های ضعیف، عدم تمرکز، سرزنش دیگران، پرخاشگری و سطح بالای اضطراب تعریف شده است. این بدان معناست که ما، به عنوان والدین، ​​باید ببینیم که چگونه می توانیم به طور مؤثر رفتارهای بی توجهی نسبت به کودکان را کاهش دهیم.

آموزش فرزندانمان به نحوه مشارکت و تمرکز و رسیدگی به مسائل پرخاشگری و اضطراب برای کمک به فرزندانمان برای رسیدن به بزرگسالانی موفق ضروری است.

به عنوان مثال، اگر در جلسه اولیا و مربیان شرکت می کنید و به شما گفته می شود که فرزند شما اضطراب زیادی دارد، نباید امیدوارم باشید که این اضطراب خود به خود کاهش یابد در عوض باید با مشورت با یک مشاور و یا درمانگر منشأ این اضطراب را پیدا کرده و در صدد درمان این اضطراب برآیید و آرامش را به فرزندتان بازگردانید.

مقابله با اضطراب و پرخاشگری جنبه های مهم کمک به فرزندان برای رسیدن به موفقیت است.

یک نکته برای پرورش کودکان موفق حضور والدین در کنار آن ها و مشارکت با آن هاست. آنها بیشتر از اسباب بازی های رنگارنگ توجه و زمان والدین خودشان را می خواهند.

ما باید اطمینان حاصل کنیم که بین زندگی شخصی و زندگی کاری مان تعادل برقرار است، به طوری که زمانی که کودک مان به ما نیاز دارند ما را در کنارشان احساس کنند. اگر ما ۹۰ ساعت در هفته در اداره کار کنیم، قطعا زمانی برای رسیدگی و توجه به کودک مان باقی نمی ماند.

کودک ما دوست دارد که پدر و مادرش در انجام تکالیفش به او کمک کنند و یا دوست دارد هر روز با پدر و مادرش غذا بخورد، این ها حداقل ترین و طبیعی ترین نیازهای یک کودک است.

مطالعه ‌ای توسط رابی و همکاران در سال ۲۰۱۴ نشان داد که کودکانی که مراقبت‌ های مادرانه احساسی را در دوران کودکی به دست آورده اند احتمال بیشتری وجود دارد که در آینده موفق باشند. این از اهمیت تعاملات کودک و والدین در دوران کودکی خبر می دهد. این اصل اساسی در رشد کودک نیز تاثیر بسیار بالایی دارد.

همه ما به افراد و یک سیستم حمایتی نیاز داریم اما نیاز کودکان به مراتب خیلی بیشتر و حساس تر است، والدین باید همیشه اولین و مهم ترین حامی در زندگی فرزندانشان باشند. عدم حضور شما به عنوان پدر یا مادر در لحظات یا وقایع حساس زندگی کودک تان قطعا به او آسیب خواهد رساند.

پس به یاد داشته باشید که کودک شما به محبت و توجه شما نیازمند است حتی اگر آن را به زبان نیاورد. تعادل را در زندگی تان برقرار کنید و زمان تان را برای رسیدگی به فرزندتان تنظیم کنید. مطالعه رابی و همکارانش به ما نشان داد که سال های اولیه زندگی یک کودک و نوع مراقبت والدین بر موفقیت او در بزرگسالی تاثیر فوق العاده ای می ‌گذارد.

تحسین تلاش کودک یکی از مهم ترین کارهای انگیزه بخش به اوست. فارغ از نتیجه ای که کسب می کند تلاش های فرزندتان را تحسین کنید و به او نشان دهید که تلاشش را می بینید و همین تلاش برایتان ارزشمند است.

دلیل اهمیت تحسین تلاش او این است که، وقتی شما تلاش او را تحسین می کنید حتی اگر شکست هم بخورد انگیزه اش را از دست نمی دهد و انگیزه تلاش را از دست نمی دهد. کودکان باید مورد ستایش قرار بگیرند. این مورد تحسین واقع شدن اعتماد به نفس او را بالا خواهد برد.

اگر به جای تحسین همیشه او را سرکوب کنید و جملاتی مانند ” این دفعه دومه که از دوچرخه میفتی، حواست رو جمع کن”، “چرا یاد نمیگیری بند کفش هات رو خودت ببندی؟” را به او بگویید پس از شکست آسیب می بیند و تمایلی به تلاش مجدد ندارد.

حتی به خاطر موفقیت های کوچک هم او را تحسین کنید. سخنان شما خطاب به فرزندانتان قدرتمند است. این سخنان و دادن اعتماد به نفس به او تاثیر زیادی بر روی رشد شخصیتی کودک خواهد داشت پس مراقب باشید که با کلماتی که می گویید اعتماد به نفس کودکتان را خدشه دار نکنید.

ریشه بسیاری از مشکلات درونی و شخصیتی افراد به کودکی شان و نحوه صحبت کردن والدین شان با آنها برمی گردد. پس اگر می خواهید فرزندی موفق و شاد وارد اجتماع کنید اول از همه از خودتان شروع کنید و روی سخنانی که به او می زنید دقیق باشید.

حرف های شما به کودک همان باور قلبی او نسبت به خودش است، به همین خاطر است که می گویند آسیب کلامی خیلی بیشتر از حتی آسیب فیزیکی است. درست است که باید کودکتان را راهنمایی کنید اما هیچ وقت او را با صفاتی همچون تنبل، بی ارزش، بی عرضه و… خطاب نکنید.

کودکان به کلمات مثبت نیاز دارند تا بتوانند انگیزه بگیرند و تلاش کنند. کودکانی که با تعریف و تمجید از تلاش‌هایشان به درستی تشویق شده‌اند، احتمال بیشتری وجود دارد که در آینده افرادی موفق باشند. کودکتان را تحقیر نکنید و او را تحسین کنید.

افراد موفق معمولاً افراد سخت کوش هستند. آموزش بچه ها به سخت کار کردن در خانه شروع می شود. این به معنای اختصاص دادن کارها به آنهاست.

کودکان باید یک اخلاق کاری خوب داشته باشند و یاد بگیرند که بخشی از تیم (تیم خانواده) باشند تا در بزرگسالی موفق شوند. وقتی که به فرزندتان کاری را محول می کنید، علاوه بر اینکه کمک کردن و کار تیمی را به او می آموزید، به یاد می دهید که مسئولیت پذیر باشد.

تحقیقی که در مجله وال استریت مورد بحث قرار گرفت نشان داد که کودکانی که به آنها کارها و مسئولیت هایی سپرده می شود در بزرگسالی افراد موفق تری خواهند بود. با این حال، تحقیقات آنها نشان داد که والدین کمتر کارهای روزمره را به کودکان خود اختصاص می ‌دهند.

مشخص کردن کارهایی به کودک مزایای زیر را در بر می گیرد:

فعالیت های خارج از برنامه و کارهای خانه مهم است. با این حال، آموزش دادن به کودکان برای کار سخت از طریق انجام دادن کارها به همان اندازه مهم است. فرزندتان را طوری تربیت نکنید که نسبت به خانه و وظایف شخصی اش بی مسئولیت باشد، چرا که این بی مسئولیتی در آینده او هم خودش را نشان خواهد داد.

برای بسیاری از خانواده‌ها آموزش رشد شخصیت ریشه در ایمان و اعمال مذهبی دارد. ما باید آگاهانه کار کنیم تا به کودکان مان آموزش دهیم که افراد را دوست داشته باشند.

آموزش ویژگی ‌های شخصیت خوب یک فرآیند روزانه در حال پیشرفت است. اولین قدم شناسایی این است که کدام ویژگی‌های شخصیتی از همه مهم‌ تر هستند.

مقاله ای در TIME، نوشته EstherWojcicki، ویژگی های خاصی را برای رشد در کودکان ترسیم می کند تا آنها را به بزرگسالان موفقی تبدیل کند. او این صفات که منجر به موفقیت می شود را اعتماد، احترام، استقلال، همکاری و مهربانی دانست.

اینها همه ویژگی‌ های شخصیتی هستند که به عنوان والدین، ما توانایی القا در کودکانمان را داریم. درست است که این کار، کار راحتی نیست، اما چیزهایی است که باید در خانه آموزش داده شود و چیزی که مهم است این است که آموزش این صفات یک تمرین روزانه است و کودک باید این ویژگی ها را در بین افراد خانواده ببنید تا یاد بگیرد.

تا زمانی که شما و همسرتان به هم بی احترامی کنید نمی توانید توقع داشته باشید که کوک احترام گذاشتن را یاد بگیرید. پس رفتاری که از کودک انتظار دارید را خودتان هم انجام دهید تا او هم این کار را یاد بگیرد.

کودکان همیشه از والدین شان الگو می گیرند و پدر و مادرشان را سرلوحه خود قرار می دهند؛ بنابراین، اگر می‌خواهیم فرزندان ما موفق شوند، ما باید رفتارهایی که با موفقیت مرتبط هستند را انجام دهیم.

فرزندان ما آنچه را که ما انجام می‌دهیم کپی می‌ کنند. اگر آنها ببینند که ما در یک بازی تقلب می ‌کنیم، آنها یاد می ‌گیرند که تقلب هم خوب است.

ما در همه کارهایی که انجام می دهیم نمونه ای برای فرزندانمان هستیم. یک نمونه مثبت از شخصیت خوب، کار سخت و تلاش و پشتکار، همگی به کودکان ما کمک می ‌کنند از ما یاد بگیرند و احتمال موفقیت آنها در بزرگسالی هم بیشتر خواهد بود.

مرکز آموزش و پرورش کودک، موضوع والدین را به عنوان الگو مورد بررسی قرار داده و بیان می‌ کند:

“بسیاری از یادگیری هایی که در دوران کودکی رخ می دهد از طریق مشاهده و تقلید بدست می آید. برای اکثر کودکان، مهم ترین الگو های این تقلید والدین و مراقبان آنها هستند که در زندگی کودک به طور منظم حضور دارند.”

با این اوصاف شما در تربیت کودکتان مسئولید و موفقیت یا شکست او در گرو رفتار شماست. اگر می خواهیم فرزندانمان موفق باشند، باید برای آنها الگوی موفقیت باشیم.

چگونه کودک موفق داشته باشیم

این روزها پدر و مادرها چیزهای فراوانی برای نگرانی دارند. هرچند مراقبت و رسیدگی به زندگی کودک و توجه به فعالیت‌ها و عادات او مهم است، اما توجه زیاد و مراقبت مداوم بیشتر به ضرر کودک است تا به نفع او.

طبق تحقیقی از Brigham Young University، شیوه مراقبت هلیکوپتری، که شامل حل مسائل، برطرف کردن مغایرت‌ها، و تصمیم‌گیری برای کودک می‌شود، منجر به اعتماد بنفس ضعیف و رفتارهای پرخطر در سالهای بعد خواهد شد.

برای ساده کردن قوانین درخانه حاضرید؟ در اینجا پنج موردی را که دیگر لازم نیست زیاد نگرانشان باشید می‌آوریم:

تحقیقات جدید در دانشگاه فلوریدای شمالی، پیشنهاد می‌کنند که بالارفتن از درخت می‌تواند حافظه فعال را تقویت نماید؛ که موجب عملکرد بهتر در مدرسه و ورزش می‌شود.

دانشگاه بریتیش کلمبیا نیز پیش از این به نتیجه مشابهی رسیده بود: “بازی‌های مخاطره آمیز بیرون خانه” ، مانند بالا رفتن از درخت (با امنیت)، تاثیرات مثبت روی سلامتی و رشد اجتماعی بچه‌ها دارد.

به گفته محققان، این فعالیت‌ها به کودکان اجازه می‌دهد درمورد احتمال خطر چیزهایی یاد گرفته و محدودیت‌های خود را بشناسند. نه این‌که شما باید به نیت سلامتی، کودک‌تان را تشویق به خطر کردن کنید، اما کمی بازی ماجراجویانه و بی‌پروا در حیاط خانه می‌تواند در درازمدت به نفع‌شان باشد.

اگر کودک شما مبتلا به اختلال کم‌توجهی- بیش‌فعالی است، اجازه دهید وول بخورد و جنب و جوش داشته باشد. تحقیقی که توسط دانشگاه کالیفرنیا انجام شده نشان می‌دهد کمی تحرک بیشتر، به تمرکز بچه‌ها کمک کرده و عملکرد ادارک و شناخت را بهتر می‌کند. اگر نمی‌توانند ساکت بنشینند، نیازی نیست نگران باشید.

هشدار: تلویزیون می‌تواند یک برنامه آموزشی باشد. پژوهشی از دانشگاه مریلند دریافته، زمانی که صرف تماشای برنامه Sesame Street می‌شده، به اندازه زمانی که در یک کلاس پیش‌دبستانی سپری می‌شده، آموزند بوده، و بچه‌های سنین پیش‌دبستانی که شوهای تلویزیونی تماشا می‌کرده‌اند، عملکرد بهتری در مدرسه داشتند. (مجموعه برنامه های Sesame Street برنامه‌ای آموزشی و سرگرمی برای کودکان است که محتویات آموزشی خود را با کمک عروسک‌های متعدد برنامه به کودکان انتقال می دهد.)

براساس تحقیقات پیشین، اگر این شوهای تلویزیونی، اخلاقی بوده و با الگوهای مثبت ارائه شوند، کمی وقت صرف کردن پای تلویزیون به آنها آسیبی نمی‌رساند.

هرچند زندگی درفضای بدون جنگ و درگیری خانه، مطلوب و ایده‌آل است اما پژوهشی از دانشگاه ایلینویز نشان داده بگومگو میان خواهر و برادرها، فوایدی برای بچه‌ها و والدین دارد.

برای بچه‌ها، حل و فصل کردن دعوا می‌تواند به یادگیری مذاکره و سازش کمک کند. مادرها هم اگر به بچه‌ها در رفع اختلافات کمک کنند، بهتر می‌توانند هیجانات خودشان را درموقعیت‌های استرس‌برانگیز مدیریت و کنترل نمایند.

بله، شما باید به کودک‌تان تابعیت از قوانین و احترام به بزرگ‌تر را تعلیم دهید، اما تحقیقی جدید که نتایجش در Developmental Psychology منتشر شده می‌گوید، اگر با دید مثبت به قضیه نگاه کنیم، بچه‌های نافرمان، بعدها در زندگی به درآمدهای بالاتری دست پیدا خواهند کرد. بنابراین شاید از دستور شما سرپیچی کنند، اما روزی می‌رسد که از شما حمایت کنند.

موفقیت تصادفی نیست و عوامل بسیاری در آن دخیل هستند. والدین این فرصت را دارند که توانایی فرزند خود را برای موفقیت در بزرگسالی تحت ‌تاثیر قرار دهند.

موفقیت مستلزم کار سخت، استقامت، اعتماد، احترام، استقلال، هم‌کاری و مهربانی است و این ها همه و همه خصوصیاتی است که باید به کودک آموزش داده شود.

نکات فوق را رعایت کنید و فرزندتان را در رسیدن به موفقیت همراهی کنید.

ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی می‌نویسم.

تربیت فرزندان موفق از مهم‌ترین دغدغه‌های والدین است. کدام پدر و مادری هست که دلش نخواهد فرزندش آینده‌ای سرشار از موفقیت و خوشبختی داشته باشد؟ موفقیت فرزندان با اصول تربیتی والدین رابطه‌ای مستقیم دارد. همه افراد دوست دارند فرزندانشان فوق‌العاده باشند و هر شخص بسته به شخصیت و اصول خود، راه و روشی را برای تربیت صحیح فرزندانش انتخاب می‌کند. والدین بر اساس تجربه و دانش قبلی خود تصمیم می‌گیرند که چگونه و از چه راهی برای تربیت فرزند خود اقدام کنند و از او فرد موفق و کاملی بسازند. برخی از مهارت‌ها هستند که آموزش آن‌ها به کودکان ضروری است و پایه‌ای برای موفقیت در آینده محسوب می‌شوند. در این مقاله می‌خواهیم راجع به تربیت فرزندان موفق صحبت کنیم. ضمن اینکه شما هم اگر در این مسأله نیاز به مشاوری متخصص دارید می‌توانید از مشاوره خانواده و کودک کمک بگیرید.

تربیت فرزندان موفق همانند سرمایه گذاری برای آینده است. ممکن است والدین سوالات و ابهامات زیادی در این زمینه داشته باشند مانند اینکه از چه سنی کودک را تربیت کنیم؟ تربیت فرزندان موفق باعث می‌شود که والدین در آینده ارتباط بسیار خوبی با فرزندانشان داشته باشند و همچنین فرزندانی متعهد و سالم به جامعه تحویل دهند. این والدین ارتباط قوی و عمیقی با فرزندانشان دارند و سعی می‌کنند نیازهای آنان را به خوبی بشناسند. از فرزندان خود به طور کامل حمایت می‌کنند ولی در صورت نیاز از تنبیه کردن نیز کوتاهی نمی‌کنند. انجام برخی کارها در موفق بودن فرزندان بسیار موثر است. در ادامه به بررسی این راه‌ها می‌پردازیم. والدین موفق می‌توانند فرزندانی موفق تربیت کنند. اگر بخواهیم چند ویژگی والدین موفق را بصورت خلاصه ذکر کنیم باید به این موارد اشاره کنیم.

– به مهرورزی به فرزندان و ارتباط حسی و فیزیکی اهمیت می‌دهند

– در قوانین و مقررات تربیتی خانواده ثبات دارند

– خودشان درست رفتار می‌کنند و فقط حرف نمی‌زنند

چگونه کودک موفق داشته باشیم

– موفق بودن را تمرین می‌کنند و به فرزندان نشان می‌دهند

– سلامتی و نشاط فرزندان برایشان مهم است

برای آگاهی بیشتر درباره سن تربیت کودک کلیک کنید.

والدین موفق والدینی هستند که به یادگیری مهارت‌های فرزندپروری و سبک‌ های فرزندپروری اهمیت می‌دهند. توجه دارید که تربیت فرزند کاری تخصصی است؛ به همین دلیل بهتر است در مسائل چالش‌برانگیز خانواده، مشاوری متخصص در کنار خود داشته باشید. در اینجا به اصول تربیتی می‌پردازیم که می‌تواند به عنوان پایه و اساس موفقیت کودکان شما در آینده محسوب شوند. برای اطلاع بیشتر درباره سبک های فرزندپروری کلیک کنید.

یکی از مهمترین اصول تربیتی، اهمیت دادن به نقش فرزندان و جایگاه آنها در خانواده است. کودکان در ابتدا توانایی این را ندارند که جایگاه خود را در خانواده اثبات کنند و این مهم باید توسط پدر و مادر تقویت شود. والدین باید به نظر و عقیده فرزندان احترام بگذارند و آنها را در تصمیم‌های کوچک مربوط به خود و خانواده سهیم کنند. کودکان باید باور داشته باشند که در خانواده اهمیت دارند.

کودکان دوست دارند که به انجام فعالیت‌های مورد علاقه‌شان بپردازند. والدین می‌توانند با توجه به علاقه‌مندی‌های کودکان، تمرکز کردن را در آن‌ها تقویت کنند. مثلا اگر فرزندتان به نوشتن یا نقاشی علاقه‌مند است می‌توانید وسایل مورد نیاز مثل تخته وایت برد یا بوم نقاشی برای او تهیه کنید تا با علاقه و تمرکز بیشتر به انجام این فعالیت‌ها بپردازد. این کارها به افزایش تمرکز در کودکان کمک بسیاری می‌کند.

روانشناس کودک می‌تواند روش‌های موثری برای تقویت اعتماد به نفس فرزندان در اختیار شما قرار دهد. در صورتی که فرزندان یاد بگیرند که خودشان کارهایشان را انجام دهند و تا حد لازم مستقل باشند، به اعتماد به نفس و خوداتکایی می‌رسند و راحت‌تر وارد اجتماع می‌شوند. همچنین در تعامل با محیط و کارهای خود به موفقیت بیشتری می‌رسند. این کودکان می‌توانند روی پای خودشان بایستند و وابستگی کمتری به والدین‌شان داشته باشند. مثلا اجازه دهید که کودکان لباس‌هایشان را به تنهایی بپوشند و بندِ کفش‌هایشان را خودشان ببندند. در صورتی که کاری را اشتباه انجام می‌دهند آن‌ها را سرزنش و تحقیر نکنید و اجازه دهید به مرور یاد بگیرند تا اعتماد به نفس بیشتری به دست آورند. توجه به این نکات حساس تربیتی باعث سلامت کودک و رشد و پیشرفت بهتر او نیز می‌شود.

برای آشنایی بیشتر درباره نکات حساس تربیت فرزند کلیک کنید.

کودکان باید بیاموزند که عضو تیم‌های مشخص باشند و رفتار در گروه را تمرین کنند. کودکان خیلی زود وارد اجتماع می‌شوند اما این که در برخورد با دیگران و رفتارهای گروهی چگونه عمل کنند، به آموزش و تربیت والدین شان بستگی دارد. فرزندانتان را تشویق کنید تا وارد تیم شوند و در مورد وظایف و مسئولیت‌هایشان به آن‌ها هشدار دهید. توجه داشته باشید که آموزش‌های فرزندتان در مقابل دوستانش نباشد و هرگز او را با دوستانش مقایسه نکنید. اگر فرزند شما بیش از حد درونگراست و از جمع می‌گریزد حتماً این مساله را با روانشناس خانواده درمیان بگذارید. 

لازم است تا کودکان علاوه بر زبان مادری به یک زبان دیگر نیز مسلط باشند. در اکثر جوامع، زبان انگلیسی به عنوان زبان دوم انتخاب می‌شود ولی این انتخاب می‌تواند بسته به اهداف و شرایط شما متفاوت باشد. با توجه به نقش زبان دوم در جامعه امروزی، یادگیری آن ضرورتی برای رسیدن به موفقیت است.

این که مسیر و اهداف فرزندان تحت تاثیر عقاید و اهداف والدین باشد، مانعی برای رسیدن آن‌ها به موففیت در آینده است. در صورتی که شما مسیر و هدف فرزندتان را از قبل مشخص کرده باشید، دید و نگرش او محدود می‌شود و دیگر فرصتی برای شکوفایی پیدا نمی‌کند. تا حد امکان به کودک خود اجازه دهید تا متناسب با سنش تجربه کسب کند و با مشورت شما، راه خود را انتخاب کند.

شکست، بخشی از زندگی و لازمه رسیدن به موفقیت است. کودکان باید یاد بگیرند که همیشه امکان موفقیت وجود ندارد و در صورت شکست خوردن بتوانند با آن کنار بیایند و برای موفقیت بعدی تلاش کنند. در صورتی که فرزندتان دچار شکست های کوچکی شد به او بگویید که مشکلی نیست و می‌تواند دفعه بعد موفق شود و در هنگام موفقیت بعدی او را تشویق کنید و تا حد ممکن شکست‌های قبلی‌اش را به خاطرش نیاورید.

برای آگاهی بیشتر درباره تربیت کودک کلیک کنید.

روانشناس کودک سعی می‌کند با استفاده از روش‌ها و رویکردهای مختلف، جنبه‌های روحی، روانی، رفتاری و شناختی کودکان را به تعالی برساند و مهارت‌هایی همچون مهارت حل مساله، افزایش تاثیرات مثبت فردی و افزایش ارزش‌های انسان دوستانه را در کودکان تقویت کند. همچنین روانشناس کودک مانند پلی بین والدین و کودکان است و با آموزش مهارت‌های فرزند پروری، والدین را در جهت تربیت فرزندان موفق یاری می‌کند.

در همین راستا مشاوران ما در مرکز مشاوره روانشناسی حامی هنر زندگی شرایطی را برای شما فرآهم آورده‌اند تا بتوانید با دریافت مشاوره، اصول و روش‌های تربیتی صحیح را بیاموزید و کودکی سالم از نظر اخلاقی و رفتاری تربیت کنید. این مرکز با داشتن مشاورانی برجسته در زمینه کودک با توجه به شرایط فرهنگی، اجتماعی و فردی هر خانواده راهکارهای گوناگونی را در اختیار شما خواهند گذاشت. 

برای اطلاع بیشتر درباره روند دریافت مشاوره کودک کلیک کنید.

والدین لازم است تا از فرزندان خود به طور کامل حمایت کنند و در محیط خانه و بیرون شرایطی را فرآهم نمایند که امکان رشد و پیشرفت کودک در همه زمینه‌ها وجود داشته باشد. به طور مثال کودک را در گروه‌های ورزشی، هنری و… شرکت دهند و یا آموزش زبان دوم کودک را در دستور کار قرار دهند. در خانه نیز با رعایت قوانین و مقررات تربیتی و رفتار درست خود در راستای تربیت فرزندان موفق حرکت کنند.

برای دریافت مشاوره در زمینه فرزندپروری می توانید با مشاوران مرکز مشاوره روانشناسی حامی هنر زندگی از طریق شماره 02122018502 و یا از طریق تلفن ثابت از کل کشور با شماره 9099075228 و از تهران با شماره 9092305265 تماس بگیرید.

هنر زندگی اولین سامانه مشاوره روانشناسی تخصصی کشور با مجرب ترین مشاوران روانشناسی پاسخگوی سوالات و مشکلات شما در زمینه های مشاوره خانواده ، ازدواج ، طلاق ، تربیت کودک ، جوانان ، مهارت های ارتباطی ، ترک اعتیاد ، مشاوره روانشناسی ، روان درمانی و … می باشد. به امید زندگی شاد و سالم برای یکایک مردم ایران…

با عضویت در خبرنامه، از جدیدترین و بهترین کتاب ها و مقالات روانشناسی اطلاع پیدا کنید…

© کلیه حقوق برای حامی هنر زندگی محفوظ می باشد. انتشار مقالات با ذکر منبع بلامانع می باشد.

برخی از والدین برای آنکه بتوانند بهتر به انجام وظایف خود بپردازند عمدتا از راهکارهای والدین بسیار موفق در تربیت فرزندان خود استفاده می کنند.

همواره سئوالاتی نیز در ذهن آنها به وجود می آید که به عنوان مثال آیا باید زمان خوابیدن کودکان شان را به ساعات اولیه تری از شب تغییر دهند؟ آیا باید برای یادگیری دروس پیانوی کودک شان، پافشاری بیشتری کنند؟ و هزاران سئوال دیگر که گاهی والدین از پاسخ دادن به آنها عاجز هستند.

در ادامه این نوشته شما را با برخی از عادات والدینی که فرزندان موفقی دارند آشنا می کنیم. اگرچه شاید تفاوت های شخصیتی، توانمندی های جسمی کودکان، استعدادها و علایق شان متفاوت باشد اما شاید به کارگیری برخی از این راهکارها برای فرزند شما نیز مفید باشد. این موارد را با هم مرور می کنیم

زمانی که کودک شما به انجام کارهای خانه می پردازد شما از همان دوران کودکی او را با کار کردن آشنا خواهید کرد. نه تنها شما به او شانس مشارکت در زندگی خانوادگی را داده اید بلکه او برعهده گرفتن مسئولیت روزانه در زندگی را نیز تجربه می کند. همچنین انجام برخی از کارهای منزل می تواند آنها را برای ورود به دانشگاه و یا زندگی ای با مسئولیت بیشتر در دوران بزرگسالی آماده سازد.

والدین موفق عمدتا برای خود و فرزندان شان، انتظارات بالایی را مشخص می کنند. همچنین داشتن انتظارات بالا سبب می شود که آنها سختکوشی برای رسیدن به اهداف شان را بیاموزند. البته همواره باید این نکته را در نظر داشته باشید که انتظارات شما از فرزندتان واقع گرایانه باشد.

چگونه کودک موفق داشته باشیم

علاوه بر این لازم است بدانید که قرار دادن فشار بیش از اندازه بر کودکان می تواند سبب ایجاد اضطراب و عقب نشینی آنها شود.

عمدتا والدینی که خود تحصیلکرده هستند فرزندان شان نیز در این مسیر قرار می گیرند. شاید بهتر باشد والدینی که خودشان تحصیلات دانشگاهی را کسب نکرده اند برای ترغیب بیشتر فرزندان شان به سمت اهداف تحصیلی، خود نیز آموزش هایی ببینند.

برای اینکه الگوی مناسبی برای فرزندان تان باشید لازم است که بنیان خانوادگی، شغلی و مکانی مستحکمی داشته باشید. داشتن یک شغل ثابت و خوب، روابط خوب با اعضای خانواده و خانه ای که محل آرامش شما باشد می تواند حس خوبی به فرزندتان بدهد.

لازم نیست که حقایق زندگی خود را از فرزندان تان پنهان کنید بلکه می توانید به آنها برای دستیابی به موفقیت انگیزه بدهید. اگر آنها ببینند که زحمت کشیدن و سختکوشی همراه با نتیجه است آنگاه آنها نیز برای ساختن آینده شان سرمایه گذاری هایی را خواهند کرد.

آشنایی کودکان با اعداد نه تنها بعدها در ریاضیات به آنها کمک خواهد کرد بلکه در خواندن نیز بسیار موثر است. به همین دلیل هم در دوران پیش دبستانی کودکان را با اعداد آشنا می کنند تا آنها بتوانند برای برآورده کردن انتظارات سیستم آموزشی در دوران دبستان و بعد از آن آمادگی داشته باشند.

کودکانی که با والدین خود روابطی بر پایه امنیت دارند، بدون در نظر گرفتن مسائل اجتماعی و اقتصادی عمدتا موفق تر هستند. البته این بدان معنی نیست که باید هر هفته فرزندان تان را به سینما و پارک ببرید بلکه می توانید در زمان خوابیدن برای آنها کتاب بخوانید، با هم غذا بخورید و یا در زمان هایی که او به شما نیاز دارد در کنارش باشید.

اگر ارتباط شما با فرزندتان از همان زمانی که متولد می شود خوب باشد این امر می تواند موجبات امنیت کودک تان را فراهم آورد.

والدین کودکان موفق عمدتا ابزاری را در اختیار کودکان شان قرار می دهند تا بتوانند مشکلات و مسائل خود را حل کنند. این ابزار می تواند صحبت کردن با فرزندان شان در مورد حل کردن مسائل شان و یا پیشنهاد کردن راهکارهایی به آنها باشد.

این کار می تواند به کودک احساس صلاحیت و اعتماد به نفس بدهد و مهارت های ارزشمندی را برای هدایت کردن زندگی آینده در اختیار آنها قرار می دهد.

از آنجایی که کنار آمدن با احساسات و بیان آنها برای بسیاری از افراد خصوصا کودکان دشوار است می توانید به آنها در بیان و درک احساسات شان کمک کنید. مثلا به فرزندتان بگویید :”می توانم درک کنم که نرفتن به مهمانی دوستت چقدر برای تو سخت است.” اینکه به کودکان تان اجازه دهید که به جستجوی احساسات خود بپردازد برای موفقیت او در آینده نیز مفید خواهد بود.

عمدتا والدینی که استرس کمتری دارند فرزندان شان نیز همین وضعیت را تجربه خواهند کرد. استرس همچون یک بیماری مسری به افراد دیگر نیز انتقال پیدا می کند بنابراین تلاش کنید که از گستردن استرس در محیط خانه پرهیز کنید و برای فرزندتان مکان آرامی را فراهم آورید.

کتاب خواندن برای فرزندتان حتی زمانی که او تنها یک نوزاد است می تواند به مهارت های کلامی او در آینده کمک کند. همچنین خواندن کتاب سبب می شود که حس همدردی و مهارت تصمیم گیری در او افزایش پیدا کند. علاوه بر تمام اینها با در آغوش گرفتن او می توانید موجبات سلامت فرزندتان را نیز فراهم آورید. / روزیاتو

فال حافظ

متن عاشقانه متن زیبا آهنگ تولدت مبارک

صفحه اصلی تبلیغات تماس با ما درباره ما

مطالب بخش سلامت و پزشکی سایت کوکا فقط جنبه اطلاع رسانی و آموزشی دارند. این مطالب توصیه پزشکی تلقی نمی شوند و نباید آنها را جایگزین مراجعه به پزشک جهت تشخیص و درمان کرد.

© کپی بخش یا کل هر کدام از مطالب کوکا برای تمامی وب سایت ها به هر نحو غیر مجاز می باشد.
هر گونه کپی برداری از محتوای سایت کوکا پیگرد قانونی دارد.
استفاده از مطالب سایت کوکا در سایت های خبر خوان و دارای آی فریم نیز اکیدا ممنوع است.

حداقل 8 کاراکتر

تربیت فرزندان موفق از مهمترین دغدغه‌ های والدین است. کدام پدر و مادری هست که دلش نخواهد فرزندش آینده‌ای سرشار از موفقیت و خوشبختی داشته باشد؟ موفقیت فرزندان با اصول تربیتی والدین رابطه‌ ای مستقیم دارد. همه افراد دوست دارند فرزندانشان فوق‌العاده باشند و هر شخص بسته به شخصیت و اصول خود، راه و روشی را برای تربیت صحیح فرزندانش انتخاب می‌کند. دوره اصول گفتگو ، شیوه برخورد با افراد پرخاشگر می تواند به شما در این خصوص کمک کند.

به فرزندتان گوش کنید و به زبان او عادت کنید اگر فرزند شما نمی تواند شما را درک کند، نمی تواند از شما چیزی یاد بگیرد ، بر روی پیامی که می خواهید به فرزندتان انتقال دهید تمرکز کنید، و سپس بهترین راهش را انتخاب کنید نه پیچیده ترین راه و یا روش های فنی برای انتقال این پیام.

چگونه کودک موفق داشته باشیم

اجازه ندهید فرزند شما در حالی رشد کند و فکر کند که خوشبختی به پیروزی وابسته است ، اگر فرزند شما اینگونه فکر کند، از خود متنفر خواهد شد و در زمان شکست ناراحت خواهد بود. پس چگونه بسیاری از بچه ها این ایده را دارند که برنده شدن همه چیز است؟ قطعا از طرف پدر و مادرشان. اگر شما در هنگام بازی، توپتان را از دست دهید، زمانی که شکست می خورید سر کودکتان فریاد می زنید، در این صورت به او یاد می دهید که برنده شدن از همه چیز مهم تر است. بعضی از والدین معتقدند که این اشتباه است.

اعتماد به نفس کودک شما تحت تأثیر کیفیت اوقاتی است که شما با او صرف می کنید، نه مقدار و زیادی این زمان! در زندگی های بسیار شلوغ این زمانه اکثر ما در فکر کارهای بعدی یا عقب افتاده و مشغله های روزمره هستیم و در حالیکه فرزندمان با ما صحبت می کند صد درصد حواسمان متوجه او نیست. اکثرا وانمود می کنیم که گوش می دهیم! خیلی اوقات هم تلاش فرزندان را که سعی می کنند با ما ارتباط برقرار کنند نادیده می گیریم. اگر اوقات مفیدی را هر روزه به کودک اختصاص ندهیم (اوقاتی که فقط متوجه او باشیم) کم کم ناهنجاری های رفتاری در او بروز خواهد کرد. از نظر کودک، اگر به او عکس العمل (حتی) منفی نشان دهیم بهتر از آن است که به او بی توجهی کنیم.

مهم است که به درستی احساسات کودک را درک کنیم و این گونه مسئله را نبینیم که آیا احساسات او درست هستند یا غلط. وقتی کودک می گوید: “مامان، تو هیچ وقت به من توجه نداری” (در حالی که شما تازه با او بازی کرده اید) او فقط احساسش را بیان کرده. در این موقع بهتر است به احساسش ارزش دهید و بگویید: ” بله، احساس می کنم خیلی وقت است که با هم بازی نکرده ایم”.

در دوره والدین موثر، فرزندان موفق الگوهای رفتاری والدینی که به شکل موثر با فرزندانشان رفتار می کنند را یاد می گیریم. اینکه آنها چه رفتارهایی دارند، چه عادتهایی دارند، نقاط ضعف را چگونه مدیریت می کنند.

با یادگیری مهارتهای فرزندپروری و سبک های فرزندپروری شما می توانید موثرتر، با فرزندتان مخصوصا فرزند نوجوانتان برخورد کنید، رابطه برقرار کنید، تا جاذبه های ارتباطی شما و فرزندتان آنقدر بالا باشد که جاذبه های محیط اجتماع و گروه همسن نتواند او را به شکل نامطلوبی تغییر دهد، بلکه در آن محیط ها بتواند نقش یک رهبر اثرگذار را داشته باشد.

به ما در شبکه های اجتماعی بپیوندید:

[…] برخورد با افراد پرخاشگر می تواند شما را در تربیت فرزند موفق یاری […]

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سلام! به اکانت کاربری خود وارد شوید

بازیابی رمز عبور

پسورد شما به ایمیل شما ارسال خواهد شد

پرورش افکار – رسیدن به موفقیت قطعی از طریق آموزش و یادگیری قانون جذب توسط دوره کارشناس جذب شوید استاد شریفی

چگونه کودک موفق داشته باشیم

چگونه فرزندان موفق داشته باشیم

موفقیت فرزندان تا حد زیادی مرتبط با اصول تربیتی والدین است و اگر می خواهیم فرزندی موفق داشته باشیم باید از همان بدو تولد این هدف را دنبال کنیم.

همه‌ ی پدر و مادرها دلشان می‌ خواهد بچه‌ هایشان دنبال دردسر نگردند، خوب درس بخوانند و وقتی بزرگ شدند کارهای فوق‌ العاده‌ ای انجام دهند. اما چطور به عنوان والدین به این آرزوی‌ مان برسیم؟ اگر چه برای بزرگ کردن یک بچه‌ ی موفق دستورالعمل معینی وجود ندارد اما تحقیقات روانشناسی به عوامل معدودی اشاره دارند که پیش‌ بینی می‌ کنند در این راه موفق می‌ شویم.

تربیت فرزندان موفق

جای تعجب ندارد که اکثر این عوامل به پدر و مادر بستگی دارد. در ادامه به ویژگی‌ هایی می‌ پردازیم که پدران و مادران کودکان موفق در آن اشتراک دارند:

۱- بچه‌ ها را به انجام کارهای روزمره‌ ی خانه وادار می‌ کنند

جولی لیثکات-هیمز (Julie Lythcott-Haims)، مشاور اسبق سال اولی‌ های دانشکده استنفورد و نویسنده‌ ی کتاب «چگونه یک انسان بالغ تربیت کنیم» حین یکی از برنامه‌ های سخنرانی تدتاک (TED Talks) می‌گوید: «اگر بچه‌ ها ظرف نمی‌ شویند به این معناست که شخص دیگری دارد این کار را برایشان انجام می‌ دهد.»

او اضافه می‌ کند: «و اینگونه است که بچه‌ ها شانه خالی کردن از انجام کارها را می‌ آموزند؛ و از اینکه یاد بگیرند کار را باید انجام داد و هر یک از ما در بهبود نتیجه‌ ی نهایی باید سهمی داشته باشیم باز می‌ مانند.»

جولی لیثکات-هیمز اعتقاد دارد بچه‌ هایی که کارهای خانه را انجام می‌ دهند در آینده به عنوان نیروی کاری شناخته می‌ شوند که قادرند به خوبی با دیگران همکاری کند و به این دلیل که شخصاً تقلا کردن را تجربه کرده‌ اند از همدلی بالاتری برخوردار هستند و می‌ توانند به طور مستقل وظایفی را عهده‌ دار شوند.

چگونه کودکی باهوش داشته باشیم؟

این محقق سخن خود را به پشتوانه‌ ی بلندمدت‌ ترین «مطالعه‌ ی طولی» انجام شده تا به امروز توسط دانشگاه هاروارد بیان می‌ کند. مطالعه‌ ی طولی نوعی تحقیق است که در آن موارد مورد مطالعه، طی زمانی طولانی به دفعات مورد بررسی قرار می‌ گیرند.

جولی لیثکات-هیمز می‌ گوید:

«با وادار کردن بچه‌ ها به انجام کارهای خانه مثل بیرون بردن زباله و شستن لباس‌ های خودشان آنها متوجه می‌ شوند که برای اینکه بخشی از زندگی باشم باید کارهای مربوط به زندگی را انجام دهم.»

۲- مهارت‌ های اجتماعی را به بچه‌ هایشان یاد می‌ دهند

محققان دانشگاه پنسیلوانیا و دانشگاه دوک بیش از ۷۰۰ کودک مناطق مختلف آمریکا را از سنین مهدکودک تا ۲۵ سالگی دنبال کردند و بین مهارت‌ های اجتماعی سنین مهدکودک و موفقیت‌ آنها در دو دهه‌ ی بعد، به عنوان یک بزرگسال، رابطه‌ ی همبستگی معناداری یافتند.

این مطالعه‌ که ۲۰ سال به طول انجامید نشان می‌ دهد کودکانی که از شایستگی اجتماعی بالاتری برخوردار بودند، یعنی می‌ توانستند بدون دریافت راهنمایی با همسالان خود همکاری کنند، به دیگران کمک کنند، احساسات دیگران را درک کنند و مشکلات را به تنهایی حل و فصل کنند، نسبت به کودکانی که مهارت‌ های اجتماعی محدودی داشتند، با احتمال بسیار بیشتری تا سن ۲۵ سالگی یک مدرک دانشگاهی و کاری تمام‌ وقت داشتند.

در مورد کسانی که مهارت‌ های اجتماعی محدودی داشتند احتمال بیشتری وجود داشت که دستگیر شوند، میگساری کنند و برای سکونت در اقامتگاه‌ های عمومی ثبت‌ نام کنند.

کریستین شوبرت (Kristin Schubert)، مدیر برنامه‌ ی مؤسسه‌ ی ارتقای سلامت روبرت وود جانسون که تأمین مالی انتشار این تحقیق را بر عهده داشته می‌ گوید: «این مطالعه نشان می‌ دهد یکی از مهم‌ ترین کارهایی که برای آماده کردن کودکان جهت داشتن آینده‌ ای سالم می‌ توانیم انجام دهیم، کمک به آنها برای پرورش مهارت‌ های اجتماعی و احساسی‌ شان است.»

«داشتن یا نداشتن این مهارت‌ ها از سنین پایین مشخص می‌ کنند که یک کودک در آینده به دانشگاه راه می‌ یابد یا به زندان و آیا جایی مشغول به کار می‌ شود یا گرفتار اعتیاد خواهد شد.»

۳- پدر و مادران بچه‌ های موفق از آنها انتظارات بالایی دارند

پروفسور نیل هَلفُن (Neal Halfon) و همکارانش از دانشگاه کالیفرنیای لوس‌ آنجلس، با استفاده از داده‌ های به دست آمده از ۶،۶۰۰ کودک متولد سال ۲۰۰۱، دریافتند انتظاری که والدین از فرزندانشان دارند بر پیشرفت آنها اثر بسیار عمده‌ ای می‌ گذارد.

او می‌ گوید: «به نظر می‌ رسد بدون دخالت تفاوت موجود‌ در درآمد و سایر دارایی‌ ها، والدینی که رفتن به دانشگاه را در آینده‌ ی فرزندانشان می‌ بینند، به نوعی آنها را برای رسیدن به این هدف مدیریت می‌ کنند.»

یافته‌ های این سنجش استاندار‌د شده نشان می‌ دهد: والدین ٪۵۷ از بچه‌ هایی که بدترین عملکرد را داشتند از آنها انتظار داشتند که در آینده به دانشگاه بروند، در حالی که از ٪۹۶ از بچه‌ هایی که بهترین عملکرد را داشتند انتظار می‌ رفته در آینده به دانشگاه راه پیدا کنند.

راههای تربیت فرزند امیدوار و موفق

این یافته با یافته‌ ی مهم دیگری در روانشناسی به نام «اثر پیگمالیون» مطابقت دارد، که بیان می‌ کند «آنچه فردی از دیگری انتظار دارد می‌ تواند به عنوان یک پیشگویی خودکام بخش به حقیقت بپیوندد.»

در مورد بچه‌ ها این مسئله به این شکل خود را نشان می‌ دهد که آنها مطابق با انتظارات والدین خود عمل خواهند کرد.

۴- پدران و مادران بچه‌ های موفق رابطه‌ ی سالمی با هم دارند

بر اساس مطالعه‌ ی دانشگاه ایلینویز بچه‌ ها در خانواده‌ های پرتنش، در مقایسه با خانواده‌ هایی که افراد در آنها با یکدیگر کنار می‌ آیند، فارغ از اینکه والدین در کنار هم زندگی کنند یا طلاق گرفته‌ باشند، پیشرفت کمتری از خود نشان می‌ دهند. رابرت هیوز (Robert Hughes)، پروفسور این دانشگاه همچنین اشاره می‌ کند که برخی مطالعات نشان داده‌ اند بچه‌ ها در خانواده‌ های تک‌ والد بدون درگیری، بهتر پیشرفت می‌ کنند تا کودکانی که در کنار هر دو والد زندگی پرتنشی را سپری می‌ کنند.

تعارضات قبل از طلاق بر کودکان تأثیر منفی دارند در حالی که تعارض‌ های پس از طلاق بر روی سازگاری کودکان اثر شدیدی برجای می‌ گذارند.

در یک مطالعه معلوم شد پس از طلاق چنانچه پدر فاقد حق حضانت، در ارتباط مکرر با فرزندانش باشد مادام که در این رابطه تعارضی بین والدین وجود نداشته باشد، کودکان پیشرفت بهتری از خود نشان می‌ دهند. اما زمانی که بین والدین تعارض وجود داشته باشد، دیدار مکرر پدر با فرزندان به سازگاری پایین‌ تر فرزندان منجر می‌ شود.

در مطالعه‌ ی دیگری بیست و چند ساله‌ هایی که در کودکی تجربه جدایی والدینشان را داشتند با گذشت ده سال هنوز درباره‌ ی طلاق والدینشان ابراز درد و ناراحتی می‌ کردند و از این میان آنهایی که گزارش داده بودند میان والدینشان میزان بالایی از درگیری در جریان بوده، با احتمال بسیار بیشتری امکان داشت احساس فقدان و افسوس را تجربه کنند.

۵- پدران و مادران بچه‌ های موفق مدارک تحصیلی بالاتری دارند

تحقیقی که در سال ۲۰۱۴ توسط ساندرا تنگ (Sandra Tang) روانشناس دانشگاه میشیگان انجام شد مشخص کرد مادرانی که دبیرستان یا دانشگاه را به پایان رسانده‌ اند، با احتمال بیشتری بچه‌ هایی تربیت می‌ کنند که تحصیلات خود را به پایان برسانند. با بررسی نمونه‌ ی حاصل از یک گروه ۱۴،۰۰۰ نفری از کودکان که بین سال‌ های ۱۹۹۸ تا ۲۰۰۷ وارد مهدکودک شده بودند مشخص شد کودکانی که از مادران نوجوان (۱۸ سال و جوان تر) متولد می‌ شوند، نسبت به سایر همتایان خود احتمال کمتری دارد که دبیرستان را تمام کنند یا به دانشگاه بروند.

چگونه کودک موفق داشته باشیم

اشتیاق به موفقیت در والدین تا حدودی در موفقیت فرزندانشان دخیل است. در یک مطالعه‌ ی بلندمدت درباره ۸۵۶ نفر از اهالی مناطق نیمه‌ روستایی نیویورک، اریک دوبو (Eric Dubow)، روانشناس دانشگاه بولینگ گرین استیت (Bowling Green State) متوجه شد سطح تحصیلات والدین زمانی که فرزندشان ۸ سال دارد به طور معناداری موفقیت تحصیلی و شغلی کودکشان در ۴۰ سال بعد را پیش‌ بینی می‌ کند.

نقشی که ذهن ناخودآگاه شما در زندگی روزمره تان ایفا می‌کند.


محافظین قانون جذب و حیوانات روحانی

قانون جذب چیست؟ چشمهایتان را بر روی جهانی با احتمالات…


قانون جذب و شناختن فرصت‌های ارسالی

۱۱ چیزی که باید در مورد قانون جذب و چگونگی استفاده از آن…

۹ روش از قانون جذب که می تواند زندگی شما را بهبود ببخشد.

۶- در مراحل اولیه به بچه‌ ها ریاضیات را آموزش می‌ دهند

نتایج فراتحلیل انجام شده در سال ۲۰۰۷ با اطلاعات حاصل از ۳۵،۰۰۰ کودک پیش‌ دبستانی از امریکا، کانادا و انگستان نشان می‌ دهد یاد دادن زودهنگام مهارت‌ های ریاضی به کودکان می‌ تواند در آینده به مزیت بزرگی برای آنها تبدیل شود.

گِرِگ دانکِن (Greg Duncan)‌ محقق دانشگاه نورث‌ وسترن (Northwestern) و یکی از نویسندگان این مقاله در مطلبی مطبوعاتی می‌ گوید: «یکی از معماهایی که در این تحقیق حل شد، اهمیت فوق‌ العاده‌ی داشتن مهارت‌ های اولیه‌ ی ریاضی بود. از جمله شروع کردن آموزش‌ های مدرسه با شناخت اعداد، ترتیب اعداد و سایر مفاهیم ابتدایی ریاضی.»

او اضافه می‌ کند: «تسلط بر مهارت‌ های ابتدایی ریاضی نه تنها موفقیت‌ های فرد را در ریاضیات بلکه در زمینه خواندن نیز پیش‌ بینی می‌ کند.»

۷- با فرزندشان رابطه برقرار می‌ کنند

تحقیقی که در سال ۲۰۱۴ روی ۲۴۳ فرد متولد شده در مناطق محروم انجام شد نشان می‌ دهد کودکانی که در سه سال اول عمر از «مراقبت حساس» برخوردار بودند نه تنها در امتحانات تحصیلی زمان کودکی موفق تر عمل کردند بلکه روابط سالم‌ تر و موفقیت‌ های تحصیلی بیشتری در دهه‌ ی سوم عمرشان داشتند.

چنانچه در سای‌ بلاگ (PsyBlog)‌ آمده است، والدینی مراقبان حساس هستند که «به علامت‌ هایی که کودک از خود بروز می‌ دهد به سرعت و به درستی پاسخ می‌ دهند» و «پایگاه امن»ی برای کودک خود فراهم می‌ کنند تا با تکیه بر آن دنیا را کشف کند.

لی رِیبی (Lee Raby)، روانشناس دانشگاه مینه‌ سوتا و از نویسندگان این مقاله در مصاحبه‌ ای می‌ گوید: «مطالب گفته شده نشان می‌ دهد سرمایه گذاری در رابطه‌ ی اولیه میان والدین و فرزندان منجر به نتایج دراز مدتی می‌شود که در طی زندگی فرد بر روی هم انباشته می‌ گردد.»

بر اساس تحقیق بریجید شولت (Brigid Schulte) که در روزنامه‌ی واشنگتن‌ پُست به آن اشاره شده است، ساعاتی که مادر با فرزندان خود بین سنین ۳ تا ۱۱ سالگی سپری می‌ کند چندان پیش‌ بینی‌ کننده‌ ی رفتار، بهزیستی و موفقیت‌ های کودک نیست. جالب اینجاست که شیوه‌ ی «مادرانگیِ فشرده» یا «مراقبت هلکوپتری» می‌ تواند نتیجه‌ ی معکوس داشته باشد.

کِی نُمِگوچی (Kei Nomaguchi)، جامعه‌ شناس از دانشگاه بولینگ گرین استیت و از نویسندگان این مقاله به روزنامه‌ ی پُست می‌ گوید: «استرس مادران، به خصوص استرس ناشی از تلاش برای برقرار کردن تعادل بین انجام کار و یافتن زمانی برای گذراندن با بچه‌ها، در حقیقت ممکن است اثر منفی روی بچه‌ ها داشته باشد.»

سرایت احساسات این مسئله را پدیده‌ ای روان‌ شناختی توضیح می‌ دهد که به موجب آن مثل گرفتن سرماخوردگی از دیگری، مردم به احساسات یکدیگر دچار می‌شوند. تحقیقات نشان می‌دهد اگر دوست شما خوشحال باشد، شادی او بر روی شما هم اثر می‌گذارد و اگر ناراحت باشد، این دلتنگی به شما هم منتقل خواهد شد. همین‌ طور اگر پدر و مادری درمانده و تحلیل‌ رفته باشند، حالت روانی آنها نیز می‌ تواند به بچه‌ ها منتقل شود.

۹- برای تلاش فرزندشان ارزش قائل‌ اند نه برای اجتناب از شکست

اگر بدانیم بچه‌ ها درباره‌ ی منشأ موفقیت خود چگونه فکر می‌ کنند، می‌ توانیم موفقیت آنها را پیش‌ بینی کنیم. کَرول دوک (Carol Dweck)، روانشناس دانشگاه استنفورد پس از چند دهه‌ توانست کشف کند که کودکان (و بزرگسالان) درباره‌ی موفقیت به دو‌ شیوه فکر می‌کنند.

ماریا پاپووا (Maria Popova) در سایت همیشه عالی Brain Pickings این دو شیوه‌ ی تفکر را به صورت زیر شرح می‌ دهد:

در «نگرش ایستا» اینطور فرض می‌ شود که شخصیت، هوش و خلاقیت ما مواردی از پیش تعیین‌ شده و ثابت هستند که ما به هیچ روشی قادر نیستیم آنها را تغییر دهیم، در این نگرش، موفقیت راهی برای اثبات‌ هوش ذاتی فرد است. چرا که موفقیت می‌ تواند برآوردی از میزان استعداد ذاتی او را در مقایسه با یک استاندارد ثابت به فرد ارائه ‌کند. در نگرش ایستا، فرد تلاش‌ شدید برای دستیابی به موفقیت و اجتناب از شکست به هر قیمت را به عنوان راهی برای حفظ احساس باهوش یا ماهر بودن خود انتخاب می‌کند.

۱۰- مادران بچه‌ های موفق بیرون از خانه کار می‌ کنند

بر اساس تحقیق دانشگاه کسب‌ و کار هاروارد، منافع قابل توجهی برای کودکانی که مادران آنها بیرون از خانه کار می‌ کنند وجود دارد. در این پژوهش مشخص شد دختران مادران شاغل مدت بیشتری به تحصیل ادامه می‌ دهند، با احتمال بیشتری در سمت‌ های بالا مشغول به کار خواهند شد و به نسبت همسالان خود که مادران خانه‌ دار داشته‌ اند ٪۲۳ بیشتر درآمد خواهند داشت.

پسران مادران شاغل در کارهای خانه و نگه‌ داری از بچه‌ ها به فعالیت بیشتری گرایش دارند. در این تحقیق معلوم شد که این پسران در هفته، هفت ساعت و نیم بیشتر در نگهداری از بچه‌ ها و ۲۵ دقیقه بیشتر برای کارهای خانه وقت صرف می‌ کنند.

کَتلین ال. مک‌گین (Kathleen L. McGinn) به بیزنس اینسایدر (Business Insider) گفت: «سرمشق بودن به وسیله‌ ی کاری که انجام می‌ دهید، فعالیت‌ هایی که در آن دخیل هستید و آنچه به آن باور دارید، روشی است برای اشاره‌ ی عملی به چیزی که آن را خوب می‌ دانید.»

او معتقد است: «چیزهای بسیار کمی وجود دارد که دانشمندان هم از آنها اطلاع داشته باشند و مانند بزرگ شدن توسط یک مادر شاغل، چنین اثر واضحی بر عدم برابری جنسیتی داشته باشند.»

۱۱- از موقعیت اجتماعی-اقتصادی بالاتری برخوردارند

متأسفانه یک پنجم کودکان آمریکایی با فقر بزرگ می‌ شوند، که این فقر قابلیت‌ های بالقوه‌ ی آنها را به طور جدی محدود می‌ کند. بر اساس گفته‌ های شان ریردِن (Sean Reardon)، محقق دانشگاه استنفورد، «تفاوت بین موفقیت‌ های کودکان در خانواده‌ های با درآمد بالا و پایین، که در سال ۲۰۰۱ به دنیا آمده‌ اند نسبت به کسانی که ۲۵ سال قبل به دنیا آمده بودند، ۳۰ تا ۴۰ درصد بیشتر است». این یعنی امروزه موفقیت کودکان بیش از گذشته تحت تأثیر طبقه‌ ی اجتماعی آنها قرار دارد.

دَن پینک نویسنده‌ ی کتاب «انگیزه» (Drive) می‌ گوید: «هر چه درآمد والدین بالاتر باشد، نمرات آزمون نهایی دبیرستان بچه‌ ها نیز بهتر خواهد بود.»

او در وبسایت شخصی‌ خود می‌ نویسد: «در نبود آموزش همگانی و با وجود مداخلات آموزشی گران‌ قیمت، طبقه‌ ی اقتصادی–اجتماعی است که بیشترین سهم را در موفقیت و عملکرد تحصیلی فرد دارد.»

۱۲- پدر و مادرهای بچه‌ های موفق مقتدرند اما مستبد نیستند

برای اولین بار با انتشار مقاله‌ ای در سال ۱۹۶۰ بود که دیانا بامریند (Diana Baumrinde)،‌ محقق دانشگاه برکلی کالیفرنیا، متوجه وجود سه سبک متفاوت فرزندپروری در بین والدین شد:

آسان‌ گیر: این والدین سعی می‌ کنند تنبیه‌ گر نباشند و کودک را بپذیرند. بر این اساس آنها کنترل و سخت‌ گیری خاصی بر فرزندان خود اعمال نمی‌ کنند.

مستبدانه: این والدین سعی می‌ کنند کودک را کنترل کرده و او را بر اساس یک سری دستورات معین تربیتی شکل دهند. در این روش والدین انتظار دارند کودک اجبار و دستورات آنها را بدون چون و چرا بپذیرد.

مقتدرانه: این والدین اگر چه سعی می‌ کنند کودک را راهنمایی کنند، اما بر ایجاد رابطه‌ ی مناسب با کودک و هدایت بر اساس منطق نیز تکیه دارند. این والدین در مورد انتظاراتشان دلیل می‌ آورند و حاضر به گفتگو هستند.

از بین این سه روش، رویکرد مقتدرانه مطلوب است. روشی که در آن کودک احترام به قانون را می‌ آموزد، اما توسط آن سرکوب نمی‌ شود.

۱۳- پدر و مادرهای بچه‌ های موفق به آنها می‌ آموزند که جان‌ سخت باشند

در سال ۲۰۱۳، آنجلا داک‌ وُرث (Angela Duckworth)، روانشناس در دانشگاه پنسیلوانیا، برای کشف یک ویژگی شخصیتی قدرتمند که باعث موفقیت می‌ شد، جایزه‌  ی «نابغه»ی مک‌ آرتور (MacArthur) را نصیب خود کرد. این خصوصیت «سخت‌ جان» بودن نام داشت.

داک‌ ورث سخت‌ جانی را «میل به حفظ تلاش و علاقه در مسیر رسیدن به اهداف بسیار بلندمدت» تعریف کرده است. بین سخت‌ جانی با موارد زیر رابطه مستقیم وجود دارد: موفقیت‌ های تحصیلی، میانگین نمرات دانشجویان لیسانس دانشگاه‌ های برتر امریکا، ماندگاری در دانشگاه نظامی وست‌ پویت امریکا و رتبه‌ ی فرد در مسابقات ملی هجی کردن در امریکا.

سخت‌ جانی آموختن این نکته به بچه‌ ها است که آینده‌ ای که قصد ساختنش را دارند، تصور کنند «و به آن تعهد داشته باشند.»

مطلب قبلی

زندگینامه محمد حسن گنجی – پدر علم جغرافیای ایران

مطلب بعدی

زندگینامه گوتلیب دایملر – مختــرع اتومبیل

۹ تکنیک تجلی قانون جاذب که باید بلد باشید

7 راه برای اینکه زندگی موفق و بدون محدودیتی داشته باشید

10 دلیلی که چرا ترک عادات بد خیلی سخت و مشکل است

راهنمای اساسی برای روتین های صبحگاهی

چالش 21 روزه: برنامه قانون‌ جذب برای تجلی شادی

چرا تفکر مثبت میتواند سلامت جسمی را بهبود بخشد

شکست را به موفقیت تبدیل کنید: استفاده از قانون جذب برای غلبه…

برای چت کردن با ما روی آیکون مشاور فروش کلیک کنید

سلام! به اکانت کاربری خود وارد شوید

بازیابی رمز عبور

پسورد شما به ایمیل شما ارسال خواهد شد

به کودک تان مهارت های حل مسئله را یاد دهید و بخواهید که مسیر موفقیتش را خودش طی کند. چه چیزی باعث شاد بودن کودک می شود؟! همه ما می خواهیم کودکانی شاد و موفق داشته باشیم. ما می خواهیم که آن ها با عشق بزرگ شوند و دوست داشتن را یاد بگیرند، به دنبال آرزوهایشان بروند و موفق شوند. اما چقدر در انجام این کار موفق می شویم؟! آیا قادر به کنترل خوشحالی و شاد بودن کودک هستیم؟ در ادامه مطلب راهکارهای مفیدی برای تربیت یک کودک شاد در اختیارتان خواهیم گذاشت.

به این مثال توجه کنید:

پسر ۷ ساله من از اول تولدش کودک غمگین و ناراحتی بود در حالی که دختر ۵ ساله ام همیشه کودک سرزنده و شادی است. پسرم همیشه از روی دنده چپ بلند می شود. در حالی که دخترم روزش را با لبخند شروع می کند. معمولا از دوران بچگی هم می شد فهمید که عادت و رفتارشان به ژنتیک شان بستگی دارد.

ولی این به این معنی نیست که شاد بودن یک کودک از قبل کاملا برنامه ریزی شده است شما باید برایتربیت یک کودک شاد تلاش کنید، دکتر باب مُری نویسنده کتاب ” چگونه کودکانی خوش بین داشته باشیم” در رابطه با این موضوع می گوید: درست است که ژنتیک ما گرایش باطنی برای افسرده شدن دارد ، اما ژن های ما بسته به محیط اطراف، توانایی انعطاف دارند. او هم چنین می گوید” تحقیقات به وضوح نشان می دهد که کودکانی که شاد و مثبت اندیش هستند حتما محیط خانوادگی و خانه ی شادی دارند ” حتی اگر از نقش ژنتیک در این زمینه چشم پوشی کنیم.

چگونه کودک موفق داشته باشیم

چگونه می توانیم محیطی شاد برای کودکان مان که در حال یاد گرفتن این حس هستند فراهم کنیم؟ با خواندن این ۷ راهکار می توانید میزان درک کودک تان از خوشحالی و شادی را چند برابر کنید.

یکی از موثر ترین راه های تقویت کردن سلامت روانی و احساسی کودکان داشتن روابط گرم و صمیمی خانواده است. طوری که کودک احساس تعلق کند حتی به دوستان، همسایه، پرستار و حتی حیوان خانگی خود. دکتر ادوارد هالووِل روانشناس کودکان و نویسنده ی کتاب ” دوران کودکی، ریشه ی خوشحالی در بزرگسالی دارد” می گوید: ” احساس تعلق کودک کلید شاد بودن او در آینده است” .

او همچنین به مطالعات سلامت روانی جوانان در ملیت ها و موقعیت های جغرافی مختلف به عنوان سند گفته های خود اشاره می کند که در این مطالعه بر روی حدود ۹۰ هزار افراد جوان انجام شده است و نشان می دهد که “حس تعلق” – حس درک شدن و مورد محبت دیگران قرار گرفتن – بزرگترین سد در مقابل فشار های روانی، افکار خودکشی و ناهنجاری های رفتاری مانند سیگار کشیدن، مصرف مواد و نوشیدنی های الکلی است.

خوشبختانه طبق گفته های دکتر هالووِل همه ی ما به راحتی می توانیم با عشق ورزیدن روابط اولیه خودمان و حس تعلق کودک به خودمان را تقویت کنیم. او هم چنین می گوید:

” انگار این حس و رابطه کمی نا آشنا شده است ، اگر در زندگی کودک تنها یک نفر بوده که او را تحت هر شرایطی دوست داشته این کودک در آینده در حل مشکلات دچار ضعف خواهد شد. این که فقط بگوییم که او را دوست داریم کافی نیست بلکه کودک باید این حس دوست داشتن را درک کند “.

هر چه قدر می توانید او را در آغوش بگیرید، به گریه هایش با نرمی و بردباری پاسخ دهید، او را صدا کنید و با هم بازی کنید و بخندید.

دکتر کریستین کارتر عضو هیئت رئیسه بخش مرکز تحقیقات عالی دانشگاه کالیفرنیا که سازمانی برای پژوهش در مورد شادی افراد است، پیشنهاد می دهد که برای کودکان موقعیت های زیادی در جهت برقراری رابطه دوستانه با دیگران فراهم کنیم. او هم چنین اشاره می کند که:

” داشتن تعامل اجتماعی حتی اگر مهم ترین عامل شادی نباشد اما باز هم در میزان شادی افراد تاثیر زیادی دارد. همچنین این موضوع به کمیت روابط بستگی ندارد بلکه به کیفیت آن بستگی دارد که به طوری که هر چقدر کودک احساس صمیمیت و نزدیکی بیشتری کند بهتر است. “

شاید کمی دور از عقل به نظر برسد اما بدانید که بهترین راه برای اینکه کودک تان را مدام شاد ببینید این است که دست از فراهم کردن شادی های زود گذر بردارید. بانی هَریس نویسنده ی کتاب ” وقتی که کودکان شما را عصبانی می کنند چه باید کرد ” و بنیان گذار انجمن کور پَرنتینگ ( میزان تاثیر روابط والدین بر روی عملکرد کودک ) در پیتربورگ در این باره می گوید:

” اگر هر چیز که کودک مان می خواهد را برای او فراهم کنیم او یاد می گیرد که خواسته هایش همواره به راحتی برآورده می شود اما در دنیای واقعی انتظار دیگر در پیش روی است. “

او هم چنین می گوید که والدین مسئول خوشحالی کودک شان نیستند پس کودکان را نازپرورده بار نیاورید. والدینی که نگران خوشحالی و عواطف حساس کودک شان هستند از رویارویی کودک شان با احساساتی مانند ترس، خشم یا نا امیدی بیزار هستند.

ما والدین عادت داریم هر طور که شده هر چیزی که به ذهن مان می رسد را فقط برای خوشحال کردن کودک مان یا رفع کردن ناراحتی شان برایشان فراهم کنیم. اما کودکانی که هرگز شرایط دست و پنجه نرم کردن با این احساسات منفی را نداشته اند مسلما در سنین بزرگسالی در مواجه با آن بسیار آسیب پذیر می شوند.

زمانی که قبول کردید که نمی توانید کودک تان را بیشتر از این شاد کنید نه تنها دیگر سر و کله زدن با احساسات او برایتان کم اهمیت می شود بلکه مایل هستید برای او شرایطی فراهم کنید که خودش مهارت هایش را بشناسد و رویارویی با سختی های زندگی را یاد بگیرد.

از آن جایی که ما نمی توانیم شاد بودن کودک مان را کنترل کنیم اما حداقل در مورد خودمان می توانیم این کار را بکنیم. از طرفی دیگر هم باید مواظب رفتارمان باشیم چون کودکان همه چیز را از والدین تقلید می کنند. بنابراین کودکانی که در خانواده ای با والدین شادتر بزرگ شده اند مسلما کودکان شادتری هستند اما کودکانی که در خانواده ای غمگین بزرگ شده اند دو برابر کودکان عادی در معرض افسردگی هستند.

بنابراین بهترین راه حل برای تربیت یک کودک شاد این است که اول مراقب رفتار خودتان باشید: از ساعت های تفریح خود لذت ببرید و استراحت کنید و از همه مهم تر روابط محبت آمیز در خانه داشته باشید. روابط محبت آمیزتان با همسرتان را افزایش دهید. دکتر مُری می گوید:

” اگر والدین در تربیت یک کودک شاد روابط محبت آمیز و خوبی با یک دیگر داشته باشد این رفتار به طور قطعی در شاد بودن کودک تان تاثیر می گذارد زیرا او هم رفتار های شما را دنبال می کند. “

جای تعجب ندارد که همه ی ما روابط دوطرفه ی اعتماد به نفس و شادی را می دانیم. کودکی که شادتر از بقیه است به طور حتم اعتماد به نفس بیشتری هم نسبت به بقیه دارد. همه ی ما به خوبی این موضوع را می دانیم و حتی گاهی اوقات بیش از اندازه در مورد آن عکس العمل نشان می دهیم.

حتی با وجود دست خط خرچنگ قورباقه او فکر می کنیم که او یک پا پیکاسو است یا اگر گل بزند حتما دیوید بکام می شود یا اگر ۲ به علاوه ۱ را حل کند حتما منسای ( ریاضیدان ) دیگری می شود. اما این تحسین های بی جا در نتیجه، نتیجه ی معکوس می دهند.

دکتر مُری می گوید: کودک برای جلب کردن توجه شما تلاش می کند که دست به هر کاری بزند و این یک نشانه ی خطر است. حتی ممکن است فکر کند که اگر در انجام آن کار موفق نشود والدین اش دیگر او را دوست نخواهند داشت.

اگر هم والدین فقط از کودک شان انتظار داشتن توانایی های خاص، هوش، زیبایی و مهارت های دیگر داشته باشند این کار در نهایت باعث کاهش اعتماد به نفس کودک می شود زیرا آن ها در محیطی در حال رشد هستند که داشتن این خصوصیات از کنترل شان خارج است.

دکتر مُری همچنین از ما می پرسد که: ” اگر مدام زیبایی کودک تان را تحسین کنید آن وقت وقتی که او پیر شود و زیبایی خودش را از دست بدهد چه اتفاقی برای او می افتد؟، چه چیزهایی برای او ارزشمند می شوند؟ جالب است که بدانید تحقیقات نشان داده است کودکانی که در خانواده به خاطر هوش تحسین و تشویق می شوند در واقع در آینده افراد خجالتی و ترسویی در مقابله با شکست شان در کاری به بار می آیند و احساس بی ارزشی می کنند.

دکتر مُری اضافه می کند که: ” راه حل این مشکل در واقع به این معنی نیست که از تشویق کردن شان دست برداریم بلکه در جهت درست، این کار را انجام دهیم. بیشتر، تلاش او را برای انجام کاری تشویق و تحسین کنید نه نتیجه ی انجام آن کار را. همیشه خلاقیت، پشتکار و ثبات قدمی او را تحسین کنید، این کار باعث می شود که کاری که انجام می دهند برایشان ارزش بیشتری داشته باشد تا نتیجه ی آن. “

دکتر کارتر با این نظریه موافق است که باید در کودک تان یک ذهنیت خلاق به وجود آورید و یا باور به این که هر نتیجه ی خوبی همراه با تمرین و پشتکار است نه هوش فردی آدم. او هم چنین می گوید:

” کودکانی که به صورت دائم باهوش تلقی می شوند دوست دارند که این را به بقیه ثابت کنند اما درحالی که مطالعات نشان داده کودکانی که ذهنیت ترقی وخلاق دارند از کارشان خیلی لذت می برند و اصلا نگران فکر مردم که اگر شکست بخورند چه می گویند نیستند.”

خوش بختانه مطالعات نشان داده است که این ذهنیت را به راحتی با گفتن چند کلمه ی ساده می توان القا کرد: تو کارت را خیلی خوب انجام دادی، حتما خیلی سخت تلاش کردی. پس به این معنا نیست که اصلا از او تعریف نکنید بلکه کارهای او را تحت کنترل تان قرار دهید و طبق آن عمل کنید.

اگر می خواهید اعتماد به نفس کودک تان را افزایش دهید دست از تعریف و تمجید زیاد بردارید و برای او موقعیت های زیادی فراهم کنید که بتواند مهارت های مختلف را یاد بگیرد. دکتر هالووِل می گوید برتری ( نه تعریف و تمجید ) در واقع بنیان اعتماد به نفس است.

از تاثیر تعریف و تمجید در تربیت یک کودک شاد غافل نشوید، خوش بختانه اگر کمتر از ۴ نفر باشند، هر کاری که انجام دهند به گونه ای موقعیت برای کسب مهارت است زیرا تمام این کار ها برایشان تازگی دارد مثلا چهار دست و پا راه رفتن، راه رفتن، غذا خوردن و لباس پوشیدن، استفاده کردن از توالت فرنگی و راندن سه چرخه. چالش ما در این موارد این است که عقب بایستیم و اجازه دهیم کودک مان خودشان از پس کارشان بر بیایند.

دکتر هالووِل هم چنین می گوید: ” بزرگترین اشتباه والدین این است که هر کاری از دستشان بر بیاید برای کودک شان انجام می دهند و به آن ها کمک می کنند. “

اگرچه دیدن کلنجار رفتن کودک با چیزی برای والدین سخت است اما تا زمانی که این اجازه را به او ندهید که خطر شکست را بچشد او هرگز طعم واقعی لذت کشف مهارت و موفقیت را نمی تواند بچشد. بعضی راه حل ها به آسانی در تلاش های اولیه به دست می آید.

اما رسیدن به ترقی فقط به تلاش و تمرین نیاز دارد. با قرار گرفتن مداوم در انجام این کار ها تجربه ی کسب این مهارت ها بیشتر می شود و یک رفتار خود اتکایی در او بوجود می آید که ( من از پس این کار بر می آیم ) به آن ها اجازه می دهد که با میل و رغبت به سمت چالش های زندگی شان بروند.

دکتر مُری می گوید: ” احساس خوش بختی یعنی احساس ما به چیزی که برای آن ارزش قائل هستیم و هم چنین برای دیگران هم ارزشمند است. بدون این حس ممکن است نگران محرومیت از اقشار ها باشیم. هم چنین تحقیقات نشان داده است که ممانعت و محروم سازی انسان بدترین کابوس او می تواند باشد.

در واقع انسان ها به طور کلی یک تمایل ذاتی به تعلق داشتن و مفید بودن دارند. پس اگر از همان ابتدا بتوانید به کودک تان بفهمانید که او در راستای خانواده کار های درستی انجام می دهد و در خانواده مشارکت دارد او حس می کند که برای شما مفید واقع شده است و خوشحالی اش را چند برابر می کند. دکتر مُری هم چنین می گوید کودکان ۳ ساله نقش مهمی در خانواده ایفا می کنند حتی اگر آن پر کردن کاسه ی غذای گربه یا گذاشتن دستمال سفره باشد. سعی کنید تا جایی که می توانید نقش هایی به او بدهید که با توانایی جسمانی او یکسان باشد.

مثلا اگر کودک تان دوست دارد وسایل ها را کنار هم بگذارد و تزئین کند از او بخواهید که کار چیدن چنگال و قاشق میز غذا خوری را انجام دهد. اگر کودک تان بزرگ تر است و توانایی انجام کار بزرگ تری را هم دارد می توانید از او بخواهید که وقتی شما در حال شام خوردن هستید مراقب خواهر کوچک خود باشد و با او بازی کند. پس تا زمانی که می دانید او در انجام کار ها و فعالیت ها مشارکت می کند این کار باعث می شود او حس تعلق خاطر و اعتماد به نفس که دو شرط اصلی برای احساس شادی است داشته باشد.

در نهایت مطالعات در مورد حس رضایت و شادی به صورت مداوم به سلامت روانی و حس قدر دانی مرتبط است. تحیقات دانشگاه کالیفرنیا، داویس، نشان داده است افرادی که قدر دان هستند و آن لحظه ها را ثبت می کنند افراد خوش بین تری هستند و در زندگی بیشتر از بقیه ترقی می کنند و احساس رضایت زیادی از زندگی و اطراف خود دارند.

دکتر کارتر می گوید:

چگونه کودک موفق داشته باشیم

” درست است که نوشتن روزانه خاطرات برای کودکان دور از واقعیت است اما یک راه برای تقویت حس قدر دانی کودک این است از تمام اعضای خانواده بخواهید که روزانه با صدای بلند چیز هایی که او باید بابت آن شکر گزار باشد را نام برد مثلا می توانید این کار را میان صرف وعده ی غذایی تان انجام دهید.

و مهم تر از همه این است که این کار را با انجام مداوم آن به شکل یک رسم و آداب تبدیل کنید. این کار باعث پرورش احساسات مثبت در کودک می شود و می تواند به احساس رضایت و شادی دائم او منجر شود. “

با ثبت نام در ویرگول به آرشیو بزرگی از مقالات مرتبط با این موضوع دسترسی خواهید داشت

از این پس او نمی‌تواند پروفایل کاربری و مطالب شما را ببیند.

تمام والدین دوست دارند فرزند آن‌ها به عنوان یک کودک باهوش و موفق شناخته شود. یک کودک باهوش در مدرسه دانش‌آموزی موفق و در جامعه فردی بدون مشکل خواهد بود. تربیت یک کودک باهوش و موفق، دوران بزرگ‌سالی او را هم به عنوان فردی پیشرو تضمین خواهد کرد. اما چگونه کودک باهوش داشته باشیم؟ تربیت یک کودک باهوش چقدر ساده است؟ پدر و مادر در مسیر تربیت فرزند خود چه موانعی را پیش رو دارند و با چه مشکلاتی مواجه خواهند بود؟ یکی از بزرگ‌ترین سوالات والدین میزان تاثیر آن‌ها در مسیر رشد و تربیت کودکان است؛ این‌که جامعه چقدر از بار این تربیت را به دوش می‌کشد و مهدکودک یا مدرسه چقدر در تربیت و رشد یک کودک باهوش موثر است.

هرچند والدین برای خود در این مسیر نقشی فوق‌العاده قائل هستند، اما حقیقت این است که مسیری کاربردی برای تضمین موفقیت والدین در تربیت کاملا دل‌خواه فرزندان وجود ندارد. اما این به معنی تلاش نکردن پدر و مادر در این راه نیست. سال‌هاست مطالعات مهم و فراوانی در زمینه‌ی نقش والدین در رشد و تربیت کودکان باهوش صورت می‌گیرد و بسیاری از مطالعات به نتایج جالبی منجر شده‌اند. نتایج این مطالعات دستورالعمل هایی را ارائه می‌دهند که می‌تواند تا حد زیادی موجب افزایش شانس والدین برای داشتن یک کودک باهوش شود. در این مقاله به ۱۰ نکته‌ی علمی و راهکار مفید برای تربیت و پرورش یک کودک باهوش و موفق اشاره شده است.

نتایج یک تحقیق بلند مدت نشان می‌دهد میان مهارت‌هایی که کودکان در مهدکودک می‌آموزند و موفقیت آن‌ها در سال‌های ابتدای بزرگ‌سالی، ارتباطی مثبت و محکم وجود دارد. این تحقیق که به مدت بیست سال در یکی از دانشگاه‌های ایالات متحده انجام شد، تاثیر آموزش مهارت‌های اجتماعی در سال‌های پیش از دبستان را بسیار بااهمیت اعلام می‌کند. والدین در کنار مربیان مقطع پیش‌دبستانی باید به فرزندان خود بیاموزند که چگونه مشکلات خود را با همکاری دوستان‌شان حل کنند.

یک کودک باهوش یاد می‌گیرد که داشته‌هایش را با دیگران قسمت کند. او می‌آموزد که بدون پریدن میان حرف بقیه تبدیل به شنونده‌ای قوی شود. و به عنوان نکته‌ای مهم، والدین نباید فراموش کنند که خانه بهترین جایی است که کودکان در آن کمک کردن به دیگر هم‌نوعان خود را فرا می‌گیرند. بنابراین آموزش مهارت اجتماعی در سال‌های پیش از مدرسه و در ابتدا از خانه آغاز می‌شود. محیط خانه می‌تواند فرزند ما را از نظر این‌گونه مهارت‌ها به یک کودک باهوش تبدیل کند.

امروزه بسیاری از والدین فکر می‌کنند بهترین نوع مراقبت، حضور بی‌وقفه بالای سر کودکان و مواظبت بدون قید و شرط است. بسیاری از پدرو مادرها مانند عقاب بالای سر کودک خود چرخ می‌زنند و حتی لحظه‌ای او را برای انجام کارها و کنار آمدن با مشکلاتش تنها نمی‌گذارند. اما این تنها نکته‌ی بد و منفی ماجرا نیست. والدین نه تنها به فرزندان اجازه‌ی حل مسئله نمی‌دهند بلکه خود به سرعت مشکلات کودک را برطرف کرده و اصلا اجازه نمی‌دهند او با مشکل درگیر شود.

چگونه کودک موفق داشته باشیم

بر اساس مطالعاتی که درباره‌ی این موضوع در دانشگاه هاروارد انجام شده است، اجازه دادن به بچه‌ها برای ایجاد اشتباهات، ارتقاء قابلیت انعطاف پذیری و ایجاد بستر برای رشد کاردانی و حل مسئله در سوق دادن آن‌ها به سوی موفقیت حیاتی است.

البته نباید فراموش کردن که این راه برای والدین مسیری ساده و آسان نیست. پدر و مادر همواره باید روی مسیر باریکی بین مراقبت از فرزندان خود و آزاد گذاشتن آن‌ها برای مواجهه با مشکلات قدم بردارند. این تمرین می‌تواند از فرزند آن‌ها یک کودک باهوش و پیشرو بسازد.

تحقیقات نشان می‌دهند کتاب خواندن برای بچه‌ها، آموزش الفبا و یاد دادن اصول ابتدایی ریاضیات در سال‌های پیش از مدرسه می‌تواند در موفقیت بیشتر آن‌ها در سال های بعد بسیار مفید و کارساز باشد. ذهن کودکان در سال‌های پیش از مدرسه به شدت پذیرای آموزه‌های جدید است و والدین می‌توانند به بهترین شکل ممکن نیازهای ابتدایی کودک را به او بیاموزند. آمادگی ابتدایی کودک او را برای تبدیل شدن به یک محصل پیشرو در فضای مدرسه حاضر می‌کند.

اما از سوی دیگر، هنگامی که فرزند شما وارد مدرسه شد نیاز به استقلال دارد. کمک بدون قید و شرط والدین به فرزند خود برای انجام دادن تکالیف مدرسه به شدت برای او مضر است و باعث عقب ماندن او از کودکان هم سن و سالش می‌شود. همان‌طور که گفته شد، ذهن کودکان در سن ورود به مدرسه بسیار پذیرا است و این پذیرش می‌تواند جنبه‌ی منفی هم داشته باشد. به نظر کارشناسان رشد و تربیت کودک، والدین باید همواره پیگیر وضعیت تحصیل و تکالیف فرزندان خود باشند؛ اما تشویق به انجام مسئولانه و مستقل تکالیف وظیفه‌ای است که تحت هیچ شرایطی نباید به دست فراموشی سپرده شود.

تحقیقات بسیاری توانسته‌اند ثابت کنند نشستن بدون حساب و کتاب کودکان پای تلویزیون و کامپیوتر منجر به چاقی، اختلال در زمان و میزان خواب و مشکلات رفتاری در آن‌ها می‌شود. پدر و مادرهایی که دوست دارند صاحب یک کودک باهوش باشند، نباید تحت هیچ شرایطی تلویزیون، کامپیوتر، تبلت و تلفن همراه هوشمند را بدون برنامه‌ریزی در اختیار او قرار دهند. برنامه‌ها و سرویس‌های مختلف تلویزیونی و اینترنتی به هیچ عنوان نباید بدون نظارت در اختیار کودکان قرار داده شود. یک تحقیق جدید نشان می‌دهد بازی‌های خشن کامپیوتری می‌تواند ضربات جبران ناپذیری از لحاظ روحی و جسمی به کودکان وارد کند.

ممکن است برای بسیاری از والدین این سوال وجود داشته باشد که برنامه‌ها و سرویس‌های مفید باید به چه میزان در اختیار کودکان قرار بگیرد؟ بر اساس مقالات منتشر شده در مجله‌ی آکادمی رشد و تربیت اطفال در ایالات متحده، زمان مناسب برای استفاده‌ی تفریحی کودکان از وسایلی مانند تلویزیون و کامپیوتر نباید از ۲ ساعت در شبانه‌روز تجاوز کند.

اما به خاطر داشته باشید که این زمان را می‌توان به گونه‌ای مفیدتر هم صرف کرد. والدین می‌توانند کودک خود را تشویق کنند تا به جای یک مصرف کننده‌ی برنامه‌ها و سرویس‌های دیجیتال، تبدیل به یک تولیدکننده‌ی محتوای خلاق شود. یک کودک باهوش می‌تواند به جای ساعت‌ها وقت سپری کردن برای بازی یا تماشای برنامه‌ها، سطحی ابتدایی از برنامه‌نویسی کامپیوتر، ساخت مدل‌های سه‌بعدی یا تولید موسیقی‌های ساده‌ی دیجیتال را بیاموزد تا علاوه بر فراگرفتن خلاقیتی جدید، ذهن خود را برای آموزه‌های بیشتر آماده کند.

نتایج یک نظرسنجی جامع که توسط اساتید دانشگاه UCLA انجام شده نشان می‌دهد انتظارات و توقع به‌جای والدین می‌تواند کودک را به سمت پیشرفت و موفقیت سوق دهد. این انتظارات باید مطابق با توانایی‌ها و روحیات کودک باشد تا بتواند تبدیل به موتوری محرک برای او باشد. تحقیقات به خوبی نشان می‌دهند فرزندانی که به عنوان کودک باهوش شناخته می‌شوند و توانایی‌های بالایی را از خود در زمان آموزش به نمایش می‌گذارند، از والدینی با انتظارات به‌جا و استاندارد برخوردار بوده‌اند. این توقعات می‌تواند به اشکال مختلفی به نمایش گذاشته شود؛ اما نباید فراموش کرد که سطح و نوع نمایش این انتظارات نباید کودک را تحت فشار قرار دهد و برای او ایجاد اضطراب و استرس کند. انتظار به‌اندازه می‌تواند کودک را با توانایی‌های خود آشنا کرده و او را به دنبال کردن آن‌ها تشویق کند.

بدون درس خوندن بیست گرفتی؟ آفرین. تو خیلی باهوش هستی! تحقیقات مستدل زیادی که توسط نهادهای دانشگاهی صورت گرفته نشان می‌دهد تشویق‌هایی از این دست و تمرکز صرف بر روی هوش کودک می‌تواند در واقع از توانایی‌های او در سنین بالاتر کاسته و او را از کودکان هم‌سن خود عقب‌تر نگه دارد. ممکن است کودک باهوش شما در سنین پایین توانایی‌های ذهنی بیشتری نسبت به افراد هم سن و سال خود داشته باشد، اما اگر تنها به تشویق این توانایی‌ها بپردازیم، در حقیقت جایگاه تلاش و پشتکار را انکار کرده و این مهارت‌های مهم را در سال‌های بعد از او گرفته‌ایم.

بنابراین  همواره توصیه شده تا از تعریف و تمجید توانایی‌های هوشی به صورت صرف پرهیز کرده و کودک را به تلاش، کوشش و پشتکار تشویق کنیم. باید به گونه‌ای مستقیم به کودک باهوش یادآور شد که فاکتور هوش بدون تلاش و پشتکار کارایی نداشته و در بلند مدت نمی‌تواند مفید واقع شود. کودکان باید بیاموزند که روی اراده برای مبارزه با مشکلات و چالش‌ها تمرکز کرده و از هوش خود به عنوان ابزاری کمکی برای ساده‌تر شدن حل مشکلات یاری بگیرند.

شواهد بسیار زیادی وجود دارد که به ما نشان می‌دهند سپردن مسئولیت و امور متناسب با سن و توانایی‌های کودکان، می‌تواند برای پیشرفت و کسب موفقیت در آینده‌ی آن‌ها بسیار مفید باشد. سپردن مسئولیت‌ها و امور مربوط به خود فرزندان و متناسب با سن و روحیه‌ی آن‌ها، تلاش کودکان را برای کسب موفقیت و مسئولیت پذیری به دنبال خواهد داشت. اما با وجود این، شواهد نشان می‌دهند والدین در بیشتر اوقات از سپردن امور خانه و مسئولیت‌های متناسب با سن فرزندان خودداری کرده و به دلایل مختلف ترجیح می‌دهند خود تمام امور خانه را بر عهده بگیرند. نتایج یک نظر سنجی نشان می‌دهد تنها ۲۸ درصد از والدین به صورت دقیق به این نکته توجه دارند و فرزندان خود را در مسئولیت‌های مربوط به فضای خانه شریک می‌کنند.

تحقیقات علمی ثابت کرده‌اند کودکانی که در سن ۳ تا ۴ سالگی مفهوم مسئولیت‌‌پذیری را تجربه کرده‌اند، در بزرگ‌سالی از نظر جامعه افرادی موفق‌تر محسوب می‌شده‌اند. سپردن کارهای ساده‌ی فرزند به خود او و استفاده از توانایی‌هایش در امور ساده‌ی خانه، می‌تواند از او یک کودک باهوش بسازد.

بر اساس یک نظرسنجی که از نوجوانان ۱۳ تا ۱۹ سال انجام شده، نزدیک به ۳۰ درصد والدین این نوجوانان به تلفن همراه خود معتاد بوده‌اند. این نوجوانان بیان کرده‌اند والدین ساعت‌های بسیار زیادی را پای لپ‌تاپ، موبایل یا تبلت خود صرف می‌کنند و گاه در طول روز حتی یک مکالمه‌ی کوتاه هم با فرزند خود ندارند. تحقیقات انجام شده نشان می‌دهد بالای ۳۵ درصد از کودکان اعتقاد دارند والدین‌شان به تلفن همراه علاقه‌ی بیشتری نسبت به فرزند خود دارند. پیدا شدن این حس عدم علاقه از سوی والدین در کودکان می‌تواند برای روحیه آن‌ها به شدت مضر و مخرب باشد.

پدر و مادرهای امروزی به عنوان اولین نسلی که به صورت ۲۴ ساعته به اینترنت متصل هستند، باید به شدت مراقب باشند تا در این اقیانوس غرق نشوند. توجه والدین به یکدیگر و مهم‌تر از آن به رشد و تربیت کودک نباید فدای وقت گذاشتن بیش از حد ما برای سرویس‌های اجتماعی و سرگرم کننده‌ی اینترنتی شود. فراموش نکنید خانواده، همسر و فرزندان بالاترین اولویت را در زندگی ما دارند و لازم است که با دقت و توجه بیشتری روی آن‌ها تمرکز کنیم.

تحقیقات علمی نشان می‌دهند کودکانی که در خانواده‌‌های ناآرام و پرتنش زندگی می‌کنند به مراتب وضع روحی بدتری نسبت به کودکان طلاق تجربه می‌کنند. بنابراین دعوای مداوم الدین و ایجاد اضطراب و تنش در خانه می‌تواند آینده‌ی یک کودک باهوش را با مخاطره‌ی بسیار جدی مواجه کند. ایجاد یک محیط امن، عاشقانه و پر از محبت در خانه مطمئن‌ترین مسیر برای رسیدن فرزندان به موفقیت است. یک خانه‌ی آرام سلامت روحی و جسمی کودکان را تضمین کرده و بستری مناسب برای رشد و پرورش استعدادهای او فراهم می‌کند.

هنگامی که در میان شما و همسرتان اختلاف نظر یا بحثی پدید می‌آید، به عنوان والدین کودک وظیفه دارید مدلی از بحث کردن عادلانه باشید تا کودک آن را از شما فرا بگیرد. فراموش نکنید شما اولین معلم کودک خود هستید که به او نگه داشتن حرمت دیگران و حل‌وفصل منطقی مشکلات را آموزش می‌دهید. کودکی که از پدر و مادر خود بحث کردن منطقی و کسب نتیجه را بیاموزد می‌تواند در بزرگسالی آن را در زندگی خود به کار ببندد.

بر اساس پژوهش‌های انجام شده در دانشگاه‌های ایالات متحده، می‌توان والدین را به سه گروه بسیار سخت‌گیر، بی مبالات و متعادل تقسیم کرد. به طور خلاصه می‌توان گفت برخی والدین سیستم استبدادی را برای تربیت فرزند خود به کار برده و بدون هیچ تفکری تنها به کودک امر و نهی می‌کنند. از سوی دیگر برخی والدین کودک را به حال خود رها کرده و به او اجازه می‌دهند تا هرگونه که دوست داشت رفتار کند. اما باید گفت که تربیت و پرورش صحیح را گروه سوم، یعنی والدین متعادل در پیش گرفته‌اند. پدر و مادرهای گروه سوم از طرفی بسیار مهربان و دلسوز هستند و به درخواست‌های فرزند خود کاملا دقت می‌کنند و از طرف دیگر به همان اندازه نظم و منطق را در تصمیم‌گیری‌های مشترک خود و فرزندان شرکت می‌دهند.

وقتی که فرزندان در معرض تربیت والدین این گروه قرار بگیرند، به خوبی مهارت‌های تنظیم احساسات و درک اجتماعی را که برای موفقیت و پیشرفت مهم هستند می‌آموزند.

بیشتر بخوانید: پیش از فرزندآوری چه کتاب‌هایی باید بخوانیم؟

منبع: INC

نُه
 − 
8
 = 

.hide-if-no-js {
display: none !important;
}

چگونه کودک موفق داشته باشیم
چگونه کودک موفق داشته باشیم
0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *