خدایا چطور ازدواج کنم

 
helpkade
خدایا چطور ازدواج کنم
خدایا چطور ازدواج کنم

زندگی این روزها در جامعه به سمتی می‌رود که دیگر افراد کمتر به ازدواج فکر می‌کنند و حتی داشتن روابط طولانی مدت را به ازدواج ترجیح می‌دهند. علت این مسأله بسیار متعدد است. اما در این بین دخترانی هستند که واقعاً دوست دارند ازدواج کنند اما از نبودن خواستگار گلایه دارند و گاهی از خدا می‌خواهند که زودتر ازدواج کنند. در این مقاله سعی داریم که شما را با روش‌­هایی آشنا کنیم که بتوانید علاوه بر دعا کردن و کمک خواستن از خدا برای این خواسته خود، راه‌حلی‌های عملی برای ازدواج کردن را تمرین کنید.

فهرست مطالب

پیدا کردن شریک زندگی و شوهرکردن یکی از نیازهای طبیعی است که در خانم‌ها وجود دارد. ممکن است ذهن شما درگیر این مسأله شده باشد که چه زمانی ازدواج می‌کنید و چگونه همسر و شوهر مناسبی برای خودتان پیدا کنید. حتی گاهی صحبت کردن با اطرافیان در این مورد که نیاز به ازدواج دارید کار ساده‌ای نیست و ممکن است نگران قضاوت‌های آنها باشید و یا حتی مهارت‌های برقراری ارتباط را نداشته باشید. در ادامه مقاله با ما همراه باشید تا موارد مهمی درباره نحوه پیدا کردن شوهر را باهم بررسی کنیم.

مهمترین سوالی که باید از خود بپرسید این است که دلایل خود را برای ازدواج و نیاز به همسر پیدا کنید. این دلایل می‌تواند متعدد باشد. برای مثال دختری که از تنهایی خسته شده است و به دنبال ازدواج است و یا از فشارخانواده خسته شده است و می‌خواهد زودتر از خانه پدری خلاص شود. پس دلایل شما برای ازدواج مهم است تا بتوانید براساس دلایل درست و منطقی مانند رشد کنار همسر، پیشرفت و فرزنددارشدن به روش صحیح به سمت ازدواج پیش بروید.

خدایا چطور ازدواج کنم

قدم مهم دیگر این است که ویژگی‌های شخصیتی خودتان را کاملاً بررسی کنید و در واقع خودتان را بررسی کنید. گاهی وجود یکسری از ویژگی‌های منفی در شخصیت‌تان مانع از نزدیک شدن مردها به شما می‌شود. برای مثال اگر شما دائماً رفتارهای ضدمردانه داشته باشید و یا برعکس شبیه به یک مرد رفتار کنید، جذابیتی برای یک آقا نخواهید داشت. گاهی هم داشتن ویژگی‌هایی مانند غرغر زدن و دائماً شاکی بودن مانع از جذب درست و پیدا کردن خواستگار می‌شود.

شما باید برای پیدا کردن خواستگار جذابیت‌های مختلف خود را بررسی کنید، چقدر اعتماد به نفس دارید و احساس ارزشمندی می‌کنید؟ تا چه میزان می‌توانید خودتان را به دنیای مرد رویاهایتان نزدیک کنید و با پیوند داشته باشید؟ این سوالات در «دوره جذب عشق از آشنایی تا ازدواج» پاسخ داده شده‌اند.

شما باید ویژگی‌ها و شرایط خانواده خود را در نظر داشته باشید. گاهی به دلیل شغل پدر و یا مشکلات فراوان خانوادگی، ازدواج شما به تعویق می‌افتد و باید دقیقاً بررسی کنید که آیا علت این خواستگار نداشتن به شغل پدرتان و ویژگی‌های مهم خانواده‌تان مربوط است یا خیر. قطعاً این دست شما نبوده است که پیش از تولد خیلی از مسائل را کنترل کنید که کجا به دنیا آمده‌اید؟ در چه خانواده‌‌ای رشد کرده و بزرگ شده‌اید؟ آیا در خانواده شما مسأله اعتیاد وجود داشته است یا خیر؟ تمامی این عوامل برای جذب خواستگار مهم و موثر است.

نکته مهم دیگر بررسی معیارهایی است که شما برای خواستگار و همسر آینده‌تان در نظر گرفته‌اید. یکی از دلایلی که باعث می‌شود دختران با وجود داشتن شرایط مناسب، خواستگار خوب نداشته باشند، داشتن معیارهای سخت و غیرواقعی ست به طور مثال زمانی که از طرف مقابل انتظار شرایط مالی عالی را دارند. پس شما باید معیارهای واقعی برای همسر آینده‌تان درنظر داشته باشید.

اعتماد به نفس خود به خود به وجود نمی‌آید، بلکه اعتماد به نفس نتیجه اعتماد شما به توانمندی‌هایی است که از خود نشان می‌دهید. فرض کنید شما به خوبی پختن ماکارونی را بلد هستید، اگر با باور همین اعتماد به نفس پختن ماکارونی و اعتماد به این توانایی، سراغ پختن غذای دیگری بروید، یعنی اعتماد به نفس شما خوب کار می‌کند. بنابراین باید خود را باور داشته باشید تا بتوانید در فعالیت‌های اجتماعی حضور پررنگی داشته باشید و توانمندی‌های خود را نشان دهید.

گاهی بعضی از دختران شرایط حال حاضر جامعه که به طور طبیعی سن ازدواج بالا رفته است و یا بخاطر مسائل مالی ازدواج‌ها کمتر صورت می‌گیرد را در نظر نمی‌گیرند. درنظر نگرفتن این مسأله باعث می‌شود که شما توقع داشته باشید که سریعاً ازدواج خوبی داشته باشید و یا هر خواستگاری که آمد، فوراً بخواهید با او ازدواج کنید.

بعد از ازدواج دوستان‌تان، ارتباط خود را با آنها قطع نکنید. یکی از رخدادهای مهم بعد از ازدواج آنها می‌تواند آشنایی شما با دوستان و یا اقوام همسر دوست‌تان باشد. بنابراین سعی کنید که ارتباط خود را حفظ کنید. اگر آنها به شما فردی را معرفی کردند، ابتدا دقیق او را بررسی کنید

یکی از ضعف‌هایی که برخی از دختران دارند این است که تمام زندگی خود را وابسته به ازدواج کردن می‌دانند. حتی متأسفانه برخی از خانواده‌ها بخاطر اینکه دخترشان مجرد است، شرایط را برای او سخت می‌کنند و دائم فشار می‌آورند که چرا ازدواج نمی‌کند! یک دختر در هر شرایطی نباید ازدواج را تنها ملاک خوشبختی خود بداند. ازدواج باید با آگاهی و داشتن مهارت‌های درست اتفاق بیفتد، شما باید شریک زندگی درستی انتخاب کنید تا آمار طلاق بالا نرود و شما هم قربانی طلاق و هزینه‌های زیاد آن نباشید.

مانع مهم دیگر این است که شما هیچ فعالیتی نداشته باشید، هیچ کجا دیده نشوید، دستاوردی نداشته باشید ولی انتظار خواستگار داشته باشید. شما باید در آن جمعی که دوست دارید همسر آینده خود را در آنجا ملاقات کنید به شیوه درست و صحیح و با رعایت تمامی موازین اخلاقی دیده شوید. هیچ مردی از یک دختر منزوی و بدون انرژی خوشش نمی‌آید.

افسردگی و داشتن خلق افسرده مانع از جذب کردن مرد مورد علاقه‌تان می‌شود. مشاوران متخصص رادیوعشق به شما کمک می‌کنند تا بتوانید با درمان افسردگی خود، گامی به خوشبختی نزدیک شوید. مشاوران ابتدا علت این افسردگی را کشف می‌کنند و سپس براساس دلایل آن، برنامه درمانی مناسبی برای شما می‌چینند. برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد نحوه درمان افسردگی در رادیو عشق «قطب‌نمای درمان افسردگی» را مطالعه کنید.

سبک زندگی مخرب یعنی داشتن رفتارهایی که به جای جذب کردن مردان برای ازدواج آنها را فراری می‌دهد. مثلاً به جای اینکه دختر سعی داشته باشد مهارت‌های ارتباطی، اخلاقی و احساسی خود را به صورت درست مدیریت کند، دائماً در حال رسیدگی افراطی به ظاهر خود هست. گاهی اوقات هم نداشتن سبک درستی برای تغذیه و خواب از شما یک فرد بی‌برنامه می‌سازد که انگار به خودش و سلامتی‌اش اهمیتی نمی‌دهد.

یکی دیگر از مهم‌ترین دلایلی که دختران نمی‌توانند ازدواج کنند، بودن در رابطه عاطفی بلندمدتی است که هیچ هدفی برای آینده این رابطه وجود نداشته باشد.

اگر در رابطه عاطفی نادرستی گیر کرده‌اید و جرات تمام کردن آن را ندارید، بهتر است ابتدا با مشاوران متخصص در زمینه رابطه عاطفی رادیوعشق مشاوره داشته باشید تا آنها شما را در دوره زندگی پیروزمندانه پس از جدایی همراهی کنند.

اگر از آن طرف بوم هم بیفتید و هیچ رسیدگی به ظاهر خود نداشته باشید ضرر می‌کنید! شما باید تعادلی مابین رسیدگی به ظاهر و عدم افراط در آن داشته باشید. این رسیدگی می‌تواند شامل رسیدگی به پوست و مو که تاثیر زیادی روی زیبایی دختر دارد و همچنین داشتن رژیم غذایی درست همراه با ورزش باشد.

اگر شما دختری باشید که در فضاهای مختلف مانند فضای کاری و یا تحصیلی با مردان زیادی تعامل و صمیمیت بیش از حد داشته باشید، شانس خود را برای داشتن یک موقعیت مناسب و فردی که شما را برای ازدواج زیرنظر دارد از دست می‌دهید. بنابراین سعی کنید این مانع را خودتان بوجود نیاورید که موقعیت‌های ازدواج‌تان کم نشود.

داشتن تحصیلات عالیه قطعاً عالی و شیرین است و به شما موقعیت اجتماعی خوب و شغل بهتری را نوید می‌دهد، اما نکته مهم اینجاست که چسبیدن به تحصیلات و فکر نکردن به ازدواج می‌تواند شما را از مسیر عادی زندگی دور کند و به نوعی فرار کردن از پذیرش مسئولیت زندگی مشترک باشد. درست است که ازدواج و تحصیل به صورت همزمان کار دشواری است، اما بهتر است بدانید که این دو متضاد هم نیستند و برای داشتن یکی دیگری را فدا نکنید.

مانع آخر بر سر راه ازدواج و شوهر نکردن، داشتن توقعات بالا از خواستگارتان است. مطئمناً دوجوان ابتدای زندگی بخصوص بدون حمایت خانواده‌ها نمی‌توانند همه چیز داشته باشند. پس سعی کنید با توجه به میانگین جامعه به درستی انتخاب کنید و در همان ابتدا همراهی بیشتری  با شرایط همسرتان داشته باشید.

ممکن است نگران باشید که آیا بالاخره من ازدواج می‌‌کنم با خیر؟ خبر خوب این است که مشاوران و روانشناسان رادیوعشق به کمک شما می‌آیند و با بررسی دقیق شرایط شما مانند: شرایط خانوادگی، ویژگی‌های شخصیتی، شرایط تحصیلی و کاری شما، بررسی معیارهای شما برای انتخاب طرف‌مقابل و سایر موارد، راه‌های مختلفی را برای جذب عشق از آشنایی تا ازدواج پیش روی شما بگذارند.

در این مقاله به یکی از نگرانی‌هایی که دختران دارند و آن پیدا نکردن مورد مناسب برای ازدواج است صحبت کردیم. عوامل متعددی مانند: ضعف‌های مختلف شخصیتی، شرایط کاری و خانوادگی، رفتارهای مردگریز و حتی داشتن دستاوردهای زیاد، می‌تواند مانع از آمدن خواستگار باشد. برای راه‌حل های مختلفی که راجع به این موضوع وجود دارد، سعی کردیم به ساده‌ترین آنها مانند: مشخص کردن معیارهای درست و واقعی برای انتخاب طرف مقابل، بررسی ویژگی‌های منفی شخصیت، اصلاح سبک زندگی و رسیدگی متعادل به ظاهر، فعالیت کردن و برطرف کردن افسردگی و انزوا، وسواسی نبودن در انتخاب، نداشتن معیارهای سخت و بالا در اوایل زندگی اشاره کردیم. در این مسیر مشاوران متخصص رادیوعشق به شما کمک می‌کنند تا به بهترین شیوه ممکن بتوانید دیده شوید و با رعایت اصول اخلاقی فرد مناسب زندگی خود را پیدا کنید.

 

ممکن است شما هم انتظارات و توقعات بالایی در انتخاب همسر داشته باشید.گاهی خانم‌های پردستاوردی مثل شما برای مردان اطراف ترسناک بنظر می‌رسند! چون آنها تصور می‌کنند که شما دیگر احتیاجی به ازدواج ندارید و همه‌ی مراحل زندگی و موفقیت‌ها را به تنهایی کسب کرده‌اید. بنابراین بهتر است موضع خود را نسبت به ازدواج و مردان اطرافی‌تان مشخص کنید تا آنها در جریان باشند که شما دوست دارید ازدواج کنید.

ابتدا ویژگی‌های یک خواستگار مناسب را برای خود شرح دهید و مشخص کنید. سپس قبل از ورود خواستگار به منزل شرایط مناسب یا نامناسب بودن او را بسنجید تا با آمدن یک خواستگار نامناسب شما ناامید نشوید. لازم به ذکر است که باید همانگونه که در مقاله اشاره شد، ویژگی­‌های شخصیتی و فردی خودتان را نیز مورد بازبینی قرار دهید تا بتوانید اگر ضعفی در درون خود حس می‌کنید آن را برطرف کنید.

ابتدا باید باور داشته باشید که گذشته شما تمام شده است و اگر هنوز اثراتی از آن باقی مانده است باید به پذیرش این نکته برسید که دیگر نمی‌توانید به گذشته برگردید و آن را تغییر دهید. مطئمناً شرایط شما کمی سخت‌تر از بقیه دختران خواهد بود اما به این معنی نیست که دیگر شرایط ازدواج کردن را نخواهید داشت. شما باید ابتدا بتوانید خود را ببخشید و سپس فردی را برای ازدواج انتخاب کنید که پختگی و بلوغ لازم را برای پذیرش گذشته شما را داشته باشد.

چهره فقط یکی از ملاک‌های انتخاب در ازدواج است. ممکن است شما ظاهر خوبی داشته باشید ولی بخاطر نداشتن اعتماد به نفس کافی خود را زیبا ندانید. روی سایر دستاوردهای خودتان تمرکز کنید و سعی کنید به وسیله این دستاوردها دیده شوید.

ابتدا به صورت دقیق معیارهای خودتان را برای انتخاب همسر مشخص کنید. سپس این معیارها را با خواستگاران‌تان بسنجید و مقایسه کنید. از ملاک‌های خودتان با خانواده صحبت کنید تا آنها نیز بدانند شما به دنبال چه فردی هستید. ازدواج به علت فشار خانواده نوعی فرار است اما شما هم  وسواس را کنار بگذارید و با انتخاب صحیح از این فشارهای سخت رها شوید.

درباره دعاهایی که برای ازدواج وجود دارد شما را به مطالعه مقاله: دعای باز شدن بخت دختر مجرد راهنمایی می‌کنیم اما این نکته را هم درنظر داشته باشید که خداوند قدرت عقل و اراده را در وجود انسان‌ها قرار داده است تا برای دستیابی به آرزوها و حل مشکلاتش تلاش کند. پس اگر با مشکلی روبرو هستید، شاید لازم باشد علاوه بر دعا و نیایش، برای حل مشکلات خود از راهکارهای علمی و عملی هم کمک بگیرید.

{
“@context”: “https://schema.org”,
“@type”: “FAQPage”,
“mainEntity”: [{
“@type”: “Question”,
“name”: “من دختر زیبایی هستم و جایگاه شغلی خوبی دارم، پس چرا کسی خواستگاریم نمیاد؟”,
“acceptedAnswer”: {
“@type”: “Answer”,
“text”: “ممکن است شما هم انتظارات و توقعات بالایی در انتخاب همسر داشته باشید.گاهی خانم‌های پردستاوردی مثل شما برای مردان اطراف ترسناک بنظر می‌رسند! چون آنها تصور می‌کنند که شما دیگر احتیاجی به ازدواج ندارید و همه‌ی مراحل زندگی و موفقیت‌ها را به تنهایی کسب کرده‌اید. بنابراین بهتر است موضع خود را نسبت به ازدواج و مردان اطرافی‌تان مشخص کنید تا آنها در جریان باشند که شما دوست دارید ازدواج کنید.”
}
},{
“@type”: “Question”,
“name”: “با اینکه خانواده خوبی دارم، اما خواستگارهای نامناسبی دارم، چیکار کنم آدم مناسبی بیاد خواستگاریم؟”,
“acceptedAnswer”: {
“@type”: “Answer”,
“text”: “ابتدا ویژگی‌های یک خواستگار مناسب را برای خود شرح دهید و مشخص کنید. سپس قبل از ورود خواستگار به منزل شرایط مناسب یا نامناسب بودن او را بسنجید تا با آمدن یک خواستگار نامناسب شما ناامید نشوید. لازم به ذکر است که باید همانگونه که در مقاله اشاره شد، ویژگی­‌های شخصیتی و فردی خودتان را نیز مورد بازبینی قرار دهید تا بتوانید اگر ضعفی در درون خود حس می‌کنید آن را برطرف کنید.”
}
},{
“@type”: “Question”,
“name”: “بخاطر گذشته بدم، شوهر گیرم نمیاد، چیکار کنم؟”,
“acceptedAnswer”: {
“@type”: “Answer”,
“text”: “ابتدا باید باور داشته باشید که گذشته شما تمام شده است و اگر هنوز اثراتی از آن باقی مانده است باید به پذیرش این نکته برسید که دیگر نمی‌توانید به گذشته برگردید و آن را تغییر دهید. مطئمناً شرایط شما کمی سخت‌تر از بقیه دختران خواهد بود اما به این معنی نیست که دیگر شرایط ازدواج کردن را نخواهید داشت. شما باید ابتدا بتوانید خود را ببخشید و سپس فردی را برای ازدواج انتخاب کنید که پختگی و بلوغ لازم را برای پذیرش گذشته شما را داشته باشد.”
}
},{
“@type”: “Question”,
“name”: “یعنی واقعاً میشه منم شوهرم کنم؟ آخه اصلا قیافه خوبی ندارم”,
“acceptedAnswer”: {
“@type”: “Answer”,
“text”: “چهره فقط یکی از ملاک‌های انتخاب در ازدواج است. ممکن است شما ظاهر خوبی داشته باشید ولی بخاطر نداشتن اعتماد به نفس کافی خود را زیبا ندانید. روی سایر دستاوردهای خودتان تمرکز کنید و سعی کنید به وسیله این دستاوردها دیده شوید.”
}
},{
“@type”: “Question”,
“name”: “خیلی از طرف خانواده تحت فشار هستم که شوهر کنم، ولی خواستگارهام به دلم نمی‌شینه، چیکار کنم؟”,
“acceptedAnswer”: {
“@type”: “Answer”,
“text”: “ابتدا به صورت دقیق معیارهای خودتان را برای انتخاب همسر مشخص کنید. سپس این معیارها را با خواستگاران‌تان بسنجید و مقایسه کنید. از ملاک‌های خودتان با خانواده صحبت کنید تا آنها نیز بدانند شما به دنبال چه فردی هستید. ازدواج به علت فشار خانواده نوعی فرار است اما شما هم وسواس را کنار بگذارید و با انتخاب صحیح از این فشارهای سخت رها شوید.”
}
},{
“@type”: “Question”,
“name”: “دعایی برای جذب شوهر وجود داره؟”,
“acceptedAnswer”: {
“@type”: “Answer”,
“text”: “درباره دعاهایی که برای ازدواج وجود دارد شما را به مطالعه مقاله: دعای باز شدن بخت دختر مجرد راهنمایی می‌کنیم اما این نکته را هم درنظر داشته باشید که خداوند قدرت عقل و اراده را در وجود انسان‌ها قرار داده است تا برای دستیابی به آرزوها و حل مشکلاتش تلاش کند. پس اگر با مشکلی روبرو هستید، شاید لازم باشد علاوه بر دعا و نیایش، برای حل مشکلات خود از راهکارهای علمی و عملی هم کمک بگیرید.”
}
}]
}

عشقت رو جذب کن

میخوای یاد بگیری چطور روز به روز بیشتر قلب عشقتو بدست بیاری؟ چطور یه رابطه موفق منجر به ازدواج داشته باشی؟ چطور یه زندگی مشترک موفق داشته باشی؟ پس فرصت را از دست نده! تو هم به جمع دنبال کنندگان پیج رادیو عشق در اینستاگرام اضافه شو…

خدایا چطور ازدواج کنم

عضویت در خبرنامه رادیو عشق

73 بازدید

80 بازدید

97 بازدید

122 بازدید

118 بازدید

دیدگاه

نام *

ایمیل *

وب‌ سایت

ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی می‌نویسم.

مشترک نمی شومدریافت همه دیدگاه های این نوشتهفقط دریافت پاسخ دیدگاه های خودم

سلام . میخواستم بدونم کم بدون اختلاف قدی شوهر از زن میتونه مانع ازدواج باشه در ضمن اگر برای زن مهم نباشه

آدرس: تهران، پونک، نبش بلوار پونک، پلاک 2، طبقه سوم، واحد 6

تلفن پشتیبانی:02146015870

رزرو نوبت مشاوره

انجمن روانشناسی آمریکا

سازمان نظام روانشناسی و مشاوره ایران

سازمان بهزیستی ایران

انجمن روانشناسی ایران

 

دعا برای تعجیل در ازدواج

۱۳۹۴/۰۷/۰۲


۲۷۷۸۸۰ بازدید

نقل مطالب در مطبوعات و نشریات با ذکر منبع بلامانع است.
اداره تبلیغ نوین نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها

جواب اولاً: دعا میکنم خدای سبحان در خیر و رحمت و خوشبختی را به روی شما باز کند.
ثانیاً: ما خبر از حکمت خدا نداریم زیرا همچنانکه شما به ازدواج کم سن ترها غبطه میخورید و به همسن و سالان خود که فرزندانی در دامن دارند یا حتی صاحب عروس یا داماد هستند، ولی نمیدانید که برخی هستند که به مجرد بودن شما غبطه میخورند و آرزو دارند کاش مثل شما باشند تا سایه شوم شوهر بداخلاق یا اطرافیان شوهر را بالای سر خود حس نکنند.
تنها غصه شما شوهر نکردن است البته همانطوریکه خودتان هم نوشته اید ازدواج حق شما هست و باید با فراهم شدن شرایط مناسب و مقدمات درست ازدواج کنید ولی نه ازدواج به هر قیمت.
شما از خدا گله مند نباشید زیرا ازدواج نکردن شما چند دلیل میتواند داشته باشد:
1-. سخت گیری شما در انتخاب همسر
2- سخت گیری خانواده در انتخاب همسر برای شما
3- شرایط ظاهری زندگی شما
4- نامناسب بودن برخی از خواستگاران.
دخترم، با وجود آنچه گفته شد نباید ناامید شوید زیرا ناامیدی غصه بزرگی است که به غصه های فعلی تان اضافه میشود و شما را در انزوا و افسردگی وارد میسازد. بنابراین همانگونه که دخترانی نجیب مثل شما همچون حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها در سن نسبتا بالا و مجردی زندگی کردند و مجرد از دنیا رفتنند شما نباید خود را تنها بدانید.
اکنون علاوه بر شما که دارای شرم و حیا و عفت و پاکدامنی هستید و مثل دختران هرزه و هوس باز و آلوده؛ دامن دامن عفت بالا نزده اید و به بیراهه نرفته اید، دختران فراوان دیگری مثل شما وجود دارند که سر بر عرش میسایند و بساط خود را در بیغوله ها و دخمه های هوسرانان و شهوت طلبان پهن نمیکنند، امیدشان به خدای یکتاست و میپسندند آنچه را جانان پسندد.
دخترم، نمیخواهم با نوشتن عبارات مذکور شما را از تاهل دلسرد کنم و به تجرد دلگرم و نمیخواهم به شما بگویم خود را برای همیشه مجرد بودن آماده کنید و از افکار بر حق لزوم ازدواج کردن صرف نظر کنید ولی میخواهم به شما بگویم با وجود همه سختیها و مشقت های دوره تجرد که تحمل کرده اید باز هم بدون ناامید شدن از خدا تحمل کنید که البته انشاء الله بالطف الهی روبرو شوید.
قرآن میفرماید: «انّ مع العسر یسرا ، فانّ مع العسر یسرا» با هر سختی آسانی است، به درستیکه با هر سختی آسانی است.
بساط ناامیدی و شکوه و شکایت را از خدا کنار بگذارید و بساط امید و توکل به خدای سبحان را بگسترانید و البته مطمئن باشید که هرگز از نظر و منظر الهی به دور نیستید و خدای سبحان در صورتیکه به او امید و توکل داشته باشید شما را ناامید نمیکند و رها نمیسازد.
*****
برای رسیدن به خیر و خوشبختی و موفقیّت در زندگی و برکت و رزق و روزی فراوان و سلامتی؛ چند توصیه جدّی به شما دارم:
1- گناه نکنید.
گناه، دل را ويران مي‌كند، دلي كه حرم و خانة خداست؛ گناه آن را نابود و قواي معنوي را تضعيف و ريشه‌هاي درخت ايمان را مي‌سوزاند.
امام باقر (عليه السّلام) مي‌فرمايند: هيچ بنده مؤمنی نيست مگر اين كه در قلبش نقطه سفيدي است. پس هر گاه گناهي را مرتكب شود، نقطه سياهي در قلبش نمودار مي‌گردد و باعث تباهي دل مي‌شود».
امام صادق (عليه السّلام) می فرماید: همانا به درستي كه انسان گناهي را كه مرتكب مي‌شود با آن گناه رزق و روزي از او دفع مي‌گردد».
رسول خدا (صلّي الله عليه و آله و سلّم) می فرماید: هر گاه بنده گناهي را مرتكب شود، به خاطر آن گناه از نماز شب محروم مي‌شود.
امام صادق (عليه السّلام) مي‌فرمايند: «انّ ادني ما اصنع بالعبد اذا آثر شهوته علي طاعتي ان احرمه لذيذ مناجاتي؛ هر بنده‌اي كه خواهش نفس خود را بر طاعت من اختيار نمود كمترين كاري كه دربارة او انجام دهم اين است كه او را از لذّت مناجاتم محروم مي‌سازم.».
رسول خدا (صلّي الله عليه و آله و سلّم) می فرماید: بدانيد و هوشيار باشيد همانا در قيامت بنده‌ را به خاطر يكي از گناهانش صدسال حبس مي‌كنند در حالي كه او به حوراني نگاه مي‌كند كه در بهشت براي او آماده شده‌اند و به نماز و نعمت مشغولند.
2- نمازها، «خصوصاً نماز صبح» را حتماً اول وقت بخوانید.
حضرت عبدالعظیم حسنی از امام حسن عسكری(علیه السلام) روایت می كند كه فرمودند: “خداوند متعال با حضرت موسی تكلم كرد، حضرت موسی فرمود:خدای من. كسی كه نمازها را در وقتش به جای آورد چه پاداشی دارد؟ خداوند فرمود:حاجت و درخواستش را به او عطا می كنم و بهشتم را برایش مباح می گردانم.
3- اول شبها صدقه بدهید و سوره «واقعه» بخوانید و هنگام خواب، پس از تسبیحات حضرت زهرا (سلام الله علیها) 70 مرتبه استغفار کنید و بگوئید: «استغفرالله ربّی و أتوب إلیه».
هر کس سوره واقعه را هر شب بخواند هیچ تنگدستی و گرفتاری به او نمی رسد.رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلّم) فرموده اند: سوره واقعه را به زنانتان یاد دهید زیرا آن سوره بی نیاز کننده است.
در خبر است: عبدالله بن مسعود صحابی بزرگوار رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلّم) بیمار شد. خلیفه وقت ، عثمان بن عفان، به دیدار او رفت و ناراحت و نگرانی در چهره او دید از او پرسید: چرا ناراحتی و آه و ناله می کنی؟ گفت: گناهکارم. پرسید: چه می خواهی؟ گفت: رحمت خداوند را، پرسید: آیا نیاز به پزشک داری؟ گفت: طبیب حقیقی مرا بیمار کرده است. پرسید: آیا می خواهی کمک مالی به تو بکنم؟ گفت: آن زمان که نیاز داشتم ندادی و اکنون نیازی ندارم. عثمان گفت: پول می دهم برای دخترانت باشد. ابن مسعود گفت: آنها نیازی ندارند. چون به ایشان گفته ام که همواره سوره واقعه را قرائت نمایند که هیچ گاه نیازمند نخواهند شد.
پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلّم) فرمودند: اگر سوره واقعه را بنویسند و در خانه بگذارند موجب افزایش خیر و برکت می شود و هر کس به قرائت آن مداومت ورزد، فقر از او برطرف می شود و در آن افزایش حفظ و توفیقات و وسعت در مال وجود دارد.
امام صادق (علیه السلام) فرموده است: هر کس در هر شب جمعه سوره واقعه را قرائت کند، خداوند او را دوست دارد و او را محبوب همه مردم می گرداند و هرگز در دنیا ناراحتی، فقر و تنگدستی و آفتی از آفات دنیا به او نخواهد رسیدو از همراهان و رفیقان امیرالمؤمنین (علیه السلام) خواهد بود.و این سوره ویژه امیرالمومنین علی علیه السلام است و هیچ کس در آن شرکت ندارد.
امام صادق (علیه السلام) می فرماید: سوره واقعه دارای منافع و بهره های زیادی است که قابل شمارش نیست. از جمله فواید این سوره آن است که اگر برای مرده ای خوانده شود، خداوند او را می امرزد و اگر برای کسی که در حال احتضار و مرگ است بخواند، مرگ و خروج روحش به اذن خدا آسان می شود.
به همراه داشتن نوشته سوره واقعه موجب آسانی زایمان می شود.
4- اول روزها صدقه بدهید و سوره «یس» بخوانید.
پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله وسلم) به آقا أمیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمودند: یا علی! «یس» را بخوان که در آن ده اثر است، هر که آن را قرائت کند: 1) اگر گرسنه باشد سیرگردد؛ 2) اگر تشنه باشد، سیراب گردد؛ 3) اگر عریان باشد، پوشانیده گردد؛ 4) اگر عزب باشد، ازدواج کند؛ 5) اگر ترسان باشد، امنیت یابد؛ 6) اگر مریض باشد، عافیت یابد؛ 7) اگر زندانی باشد، نجات یابد؛ 8) اگر مسافر باشد، در سفرش یاری شود؛ 9) نزد میت خوانده نمی شود مگر اینکه خدا بر او آسان گیرد؛ 10) اگر گمشده داشته باشد، گمشده اش را پیدا کند.
شخصی به امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) عرض کرد: بفرمایید وقتی چیزی یا کسی گم می شود چه باید بکنم؟ حضرت فرمودند: دو رکعت نماز بخوان و در هر دو رکعت بعد از حمد «یس» بخوان و بعد از آن بگو: یا هادی الضالّهِ رُدَّ عَلَیَّ ضالَّتی» ای هدایت کننده گمشدگان، گمشده ام را به من برگردان. آن شخص می گوید: من این کار را کردم و بعد از مدتی خداوند گمشده ام را به من برگرداند.
از رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله وسلم) نقل شده است: هر کس سوره «یس» را نوشته و پس از شستن از آب آن بنوشد در درونش هزار گونه دوا و نیز هزار گونه نور و یقین و برکت و رحمت را وارد کرده است و هر گونه دردی را از او دور میکند.
از حضرت سلمان فارسی (رحمة الله) روایت شده اگر کسی ده روز بعد از نماز صبح قبل از سخن گفتن با کسی، سوره «یس» را بخواند و این دعا را قبل از تلاوت سوره مزبور ده مرتبه بخواند بعد سوره را بخواند هر حاجتی را که بخواهد انجام شود انشاءالله؛ زیرا که اسم اعظم خداوندی در این دعا است ودعا است:
«بسم الله الرحمن الرحیم، یا قدیم یا دائم یا حی و یا قیوم یا فرد و یا وتر یا واحد یا احد یا صمد یا من لم یلد و لم یولد و لم یکن له کفواً احد و صلی الله علی محمد و اله اجمعین برحمتک یا ارحم الراحمین.»
5- به بزرگترها «خصوصا پدر و مادر» احترام کنید و بکوشید آنها را از خودتون خوشنود کنید.
قرآن در سوره اسرا آيه 23 می فرماید: و پروردگار تو مقرر كرد كه جز او را مپرستيد و به پدر و مادر احسان كنيد! و در سوره لقمان آيه 15 می فرماید: اگر آنها به تو اصرار كنند كه مشرك شوي اطاعتشان مكن، ولي در زندگي دنيا به نيكي با آنها معاشرت نما!
امام صادق (علیه السلام) می فرماید: مردي نزد پيامبر(صلی الله علیه و آله و سلّم) آمد و عرض كرد من جوان با نشاط و ورزيده اي هستم و جهاد را دوست دارم ولي مادري دارم كه از اين موضوع ناراحت مي شود، پيامبر(صلی الله علیه و آله و سلّم) فرمود: برگرد و با مادر خويش باش، قسم به آن خدايي كه مرا به حق مبعوث ساخته است، يك شب مادر با تو مانوس گردد از يك سال جهاد در راه خدا بهتراست.
در معارف اسلام احترام به پدر و مادر از مهمترين مسائل اخلاقي است و بي احترامي به پدر و مادر گناه بزرگي است كه خداوند به راحتي از آن نمي گذرد و تا روز قيامت صبر نمي كند و فرزند خطاكار را سريع مجازات مي نمايد. پيامبر بزرگ ما در اهميت اين موضوع مي فرمايد: «كيفر سه گناه تا قيامت به تاخير نمي افتد عاق پدر و مادر، ظلم و تجاوز به مردم و ناسپاسي در مقابل احسان و نيكي ديگران.».
امام صادق (علیه السلام) مي فرمايد: «حسن سلوك و نيكي به والدين از حسن شناخت و معرفت عبد به خداوند تعالي است، زيرا هيچ عبادتي انسان را به سرعت نيكي به پدر و مادر به خشنودي خداوند تعالي نمي رساند آن هم احساني كه محض تحصيل رضاي پروردگار باشد.».
امام باقر (علیه السلام) مي فرمايد: «خوشا به حال كسي كه به پدر و مادر خود نيكي كند، زيرا خداوند بر عمر او مي افزايد»
امام صادق(علیه السلام) مي فرمايد: «خداوند دعاي سه كس را رد نخواهد كرد: دعاي پدر در حق فرزند در هنگام نيكي به او، دعاي پدر بر ضد فرزند(نفرين) هنگامي كه مورد عاق او واقع شود و دعاي مظلوم بر ظالم.»
کمیل بن زیاد مى‏گوید : امیر المؤمنین (علیه السلام) همواره به نیکى بر پدر و مادر تشویق مى‏کرد و مى‏فرمود : «فرزندان من! بر شما باد به نیکى بر پدر و مادر که در دعاى آنها هم بهبودى است و هم نابودى».
به برکت این اعمال حتماً مورد لطف خدای سبحان قرار میگیرید. یاحقّ.

امیدواری به رحمت خدا

عن ابى ذرالغفارى (رضى اللّه عنه) قال: قال النبى (صلى اللّه عليه و آله‏ و سلّم): قال اللّه تبارك و تعالى:

يابن آدم ما دعوتنى و رجوتنى اغفرلك على ما كان فيك و ان اتيتنى بقرار الارض خطيئة اتيتك بقرارها مغفرة ما لم تشرك بى و ان اخطات حتى بلغ خطاياك عنان السماء ثم استغفرتنى غفرت لك.

خدایا چطور ازدواج کنم

اى فرزند آدم هر زمان كه مرا بخوانى و به من اميد داشته باشى تمام آنچه كه بر گردن توست مى‏بخشم و اگر به وسعت زمين همراه با گناه به پيش من آئى، من به وسعت زمين همراه با مغفرت به نزد تو مى‏آيم، مادامى كه شرك نورزى. و اگر مرتكب گناه شوى بنحوى كه گناهت به مرز آسمان برسد سپس استغفار كنى، ترا خواهم بخشيد.

کلیه حقوق مادی
و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی
خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی:
FARTECH/فرتک – فکور رایانه توسعه کویر –


گنجینه صوتیDownloads-icon


Downloads-icon


خدایا به امید تو

1ـ این گام پنجم  است: اگر می خواهی خوب و زود ازدواج کنی، باور
کن که ازدواج می کنی…

2ـ یک دفتر برای باور کردن تهیه
کنید… استفاده از جملات پذیرشی تاثیر بسیار زیادی بر باور شما دارد… شما اگر
همه ی گام های گذشته را به خوبی برداشته باشید اما باور نکنید که شما هم می توانید
خوب ازدواج کنید، مثل این است که هیچ کاری نکرده اید… بنابراین بر باور خود
بسیار کار کنید….برای این منظور از جملات پذیرشی مانند این استفاده کنید و در
دفتر باور ازدواج تان یادداشت کنید و سعی کنید که از ته دل به این جملات باور پیدا
کنید( می توانید از تصاویر رنگی همسران خوشحال و خوشبخت هم برای افزایش باور خود استفاده کنید):

ـ پارسال هزاران نفر همسر دلخواه خود
را در شهر خودشان پیدا کردند.

خدایا چطور ازدواج کنم

ـ در عرض شش ماه گذشته، هزاران نفر
همسردلخواه خود را در شهر خودشان پیدا کردند.

ـ هر روز بیش  از پیش مردم همسر دلخواه خود را در شهرشان جذب
می کنند.

ـ هر روز افراد بیشتری جفت دلخواه خود
را جذب می کنند.

ـ امروز هزاران زوج از مصاحبت و زندگی
در کنار هم لذت می برند.

ـ امروز هزاران زن  و مرد در کنار مرد و زنی که عاشق انهاست، زندگی
می کنند.

ـ هزاران نفر اولین قرار ملاقاتشان را
با فردی می گذارند که شریک زندگی دائمی آنها می شود.

ـ این هفته هزاران زوج به عقد هم در می
آیند.

ـ و جملات دیگری که با انها رابطه ی
بهتری می توانید برقرار کنید و این حس را به شما می دهد که اگر این اتفاق ( یعنی
ازدواج مطلوب) برای دیگران به وقوع پیوسته است، پس برای شما هم غیرممکن نیست. این
جملات را باور کنید….چون اگر باور نکنید، قانون جذب برای شما کاری نمی کند….

3ـ قدردان و حق شناس باشید: در جای
دیگری از دفتر باور ازدواج تان قدردان باشید و برای هر چیزی که در این راستا به
دست می اورید، قدردانی کنید…. استفاده از جملات مانند این توصیه می شود:

ـ برای احساس خوب و امیدی که به آینده
دارم، متشکرم

ـ برای اطمینان در رسیدن سریع همسرم
متشکرم

ـ برای اعتماد به نفس امروز، برای
زیبایی و جذابیت امروز و برای انتخاب 
امروز، متشکرم.

ـ …. و جملات دیگری که حس خوبی به
شما می دهد.

4ـ هرچیزی که قانون جذب به شما می دهد،
یادداشت کنید: این کار باعث می شود تا اگر زمانی ناامید شدید، دوباره یادتان بیاید
که قانون جذب تاکنون برای شما بیکار ننشسته است و کارهای زیادی کرده است. استفاده
از این دست جملات توصیه می شود:

ـ این آرامشی که این چند روزه داشته
ام، بدون شک از اثرات قانون جذب است. حتما آن 
دارد کار خودش را می کند که من انقدر آرام و راحتم.

ـ من هدفمند و با تفکر به انسان ها و
روابط خودم با آنها نگاه و توجه می کنم.

ـ قانون جذب به من کمک کرد تا امروز
گام پنجم این مسیر را بخوانم و انجام دهم.

ـ و جملاتی از این دست، هر چیزی که
قانون جذب به شما می دهد، حتما یادداشت کنید.

5ـ آنچه به خواسته ات نزدیک است، گرامی
بدار و یادداشت کن

مثال: ـ آرامش امروزم 

ـ این که دارم با آدم های مختلفی آشنا
می شوم مرا به خواسته ام نزدیک تر می سازد.

ـ امروز خواستگار دارم.

ـ امروز به خواستگاری می روم.

ـ و جملاتی از این دست که نشان دهنده ی
نزدیک شدن همسر الهی شماست.

6ـ عبارت ” من در روند کار قرار
دارم” را به کار ببر

من ترجیح می دهم از  این جمله استفاده کنم، چون با آن احساس بهتری
دارم. این جمله را اگر می توانید بنویسید، اگر می توانید روزی چند بار تکرار کنید:

ـ 
من در مرحله ی جذب همسر  دلخواهم
هستم.

7ـ عبارت ” من تصمیم گرفته ام
” را به کار ببر

این جمله را اگر می توانید بنویسید،
اگر می توانید روزی چند بار تکرار کنید:

من تصمیم گرفته ام به زودی و به خوبی
ازدواج کنم.

8ـ عبارت ” خیلی اتفاق ها ممکن
است، بیفتد ” را به کار ببر

مثال: در عرض چند روز آینده خیلی اتفاق
ها ممکن است بیفتد تا من با همسر الهی ام آشنا شوم.

9ـ اطلاعات کسب کن، خواسته ات را به
چندین بخش تقسیم بندی کن

یادتان هست روز اول از شما خواستم که
در باره ی خودتان، خدا و زندگی بنویسید؟…. امیدوارم یادداشت هایتان را نگاه
داشته باشید…. در این جا می توانید از آنها استفاده کنید… چون با توجه به دیدی
که از خود و زندگی تان دارید می توانید بهتر متوجه شوید که چه باید بکنید که به
خواسته تان زودتر برسید….

بنابراین سوالاتی از این دست از خود
بپرسید و به دنبال جوابشان باشید:

خدایا چطور ازدواج کنم

ـ برای شروع به چه چیزی نیاز دارم؟

ـ رابطه ی آرمانی چه ممکن است باشد؟

ـ چه چیزی بیش  از همه مرا به ازدواج ترغیب می کند؟

ـ همسر آرمانی من چه شکلی ست؟

ـ چه باید بکنم که قانون جذب زودتر
همسرم را به سویم جذب کند؟

و سوالاتی از این دست که فکر می کنید
مسیر را برایتان روشن تر می کند.

10ـ انجام همه ی این کارها، احتیاج به
وقت گذاشتن دارد، از کنار آنها بی تفاوت و سرسری رد نشوید… اگر قبلا این کارها
را انجام داده اید، با گروه هماهنگ باشید و دوباره هم انجام دهید…

11ـ با افرادی که انرژی مثبت به شما می
دهند و قانون جذب را باور دارند، رابطه برقرار کنید.

12ـ این که قانون جذب چطور ممکن است،
آن کسی که همسر الهی شماست را به سویتان جذب کنید، هیچ ارتباطی به شما ندارد…
شما تنها بگذارید که قانون جذب کار خودش را بکند… دانستن مسیر وظیفه ی شما
نیست…. شما فقط خواسته ی خود را بگویید و بس….

13ـ من اکنون در مرحله ی جذب همسر
دلخواهم هستم.

14ـ برای چندمین بار یادآوری می کنم،
کسانی که تازه برای طرح دعا، ثبت نام می کنند، نام خود را فقط و فقط در پست مربوط
به دعا، به صورت عمومی پیام بگذارند… پیام هایی که به صورت خصوصی می گذارید
نمایش داده نمی شود و من واقعا فرصت نمی کنم که این لیست را هرروز اصلاح کنم…
بنابراین نام خود را به صورت عمومی بگذارید تا دیگران بتوانند نام شما را به لیست
اضافه کنند.

15ـ باید ایمان داشته باشیم که به
هدفهای خود می رسیم، برای تقویت ایمان خود، آن را به عنوان یک واقعیت بنویسید….

16ـ هیچ قانونی انسان و آرزوهایش را
محدود نمی کند، به جز باورش.

17ـ در ضمن، دو نفر از افراد لیست دعا، همسر الهی شان را پیدا کرده اند و در شرف ازدواج هستند… بسیار خوشحالم… دعا کنید….

 

 


B L O G F A . C O M

* لطفا در مورد ایجاد تاپیک و نظرسنجی قبل از ثبت دقت فرمایید زیرا امکان ویرایش و یا حذف مطلب بعد از ارسال وجود ندارد.
همچنین شما ملزم به رعایت

قوانین و مقررات

نی‌نی‌سایت نیز می‌باشید.

* لطفا در مورد ایجاد تاپیک و نظرسنجی قبل از ثبت دقت فرمایید زیرا امکان ویرایش و یا حذف مطلب بعد از ارسال وجود ندارد.
همچنین شما ملزم به رعایت

قوانین و مقررات

نی‌نی‌سایت نیز می‌باشید.

من 24 سالمه،،دختر معمولی هستم نه زیبای زیبا و نه زشتم،، خانواده ی معمولی و آبرومندی دارم،،تیپم مانتو بلند هست،، هر خاستگاری میاد میره دیگه نمیاد درسمم تموم شده لیسانسمو گرفتم و خانوادم مخالف شاغل بودن دختر هستن به شدت واسه همین خونه هستم و سرکار نمیرم،، چیکار کنم پسندیده بشم و ازدواج کنم؟

خیلی متشکرم چشم حتما یس میخونم ممنونم اجرتون با خدا

خدایا چطور ازدواج کنم

من خودم موهام بیرون بود ،

ارایش کامل

اخه شوهز کردن دعا میخواد ؟ آواز دهل شنیدن از دور خوش است ،

شرایط سخت خونه رو درک میکنم اما ،

 من تو لباس عروس حس گوسفند قربونی رو داشتم

آیا می‌دانید در هفته ۳۶ بارداری باید برای ذخیره خون بندناف نوزادتان ثبت‌نام کنید؟!

شاید زیادی خجالتی هستی

در عین سر به زیر بودنو سنگین وباوقار بودن نباید خجالتی هم باشی

وقتی با خود پسر داری حرف میزنی ها

خیلیم ساکت باشی وهمش اون حرف بزنه خب بده

آخه اخلاق بدی نداری که بگیم این نباش

هرکسی یه جور شخصیتی میپسنده

آره درسته خجالتی هستم،، وقتی حرف میزنیم نمی دونم چی بگم همش ساکت هستم با مشاورم تماس گرفتم توو جلسه اول با پسر چه حرف هایی بزنم اما راهنماییم طوری نکرد که بدونم چیا بگم و وقتی حرف میزنم من ساکتم وواقعا نمیدونم چی بگم اگر سوال بپرسن فقط جواب میدم هیچی دیگه نمیگم

شما هم سوال بپرس

کتاب گلبرگ زندگی فکر کنم گفته همه اینارو

من یه خواستگار داشتم کارش خونه ماشین همه اوکی به خاطر اینکه حرف نمیزد ردش کردم

البته تو جمع میخواست حرف بزنه نمیتونست تا آخر جملشو بگه نمیدونم چطور کار میکرد

که این زبون دراز نفهم افتاد گیرم  

چندتا از اینجور کتابا بگیر

مثلا میگه میخوای ادامه تحصیل بدی یا نه فقط آره یا نه نگو مثلا برات مهم نیست چندان بگو اگه موقعیتش باشه به زندگیم لطمه نخوره خوبه آدم علمش بره بالا ولی اگه بخواد وقت زندیگمو بگیره باعث لطمه بشه واجب نمیدونم همین حد تحصیلم کفایت میکنه

حالا تو سوال بپرس تا من جوابتو بدم یه تمرینی بشه

من توی جمع خیلی خوب حرف میزنم،، سنجیده و بافکر حرف میزنم بیشتر کمتز توی رفتار و حرفام اشتباه هست اما تو جلسه خاستگاری انگار دهنم بسته س بخدا نمیدونم چی بگم،،حالا مثلا شما پسر هستید من میخام باهاتون حرف بزنم والا هرچی فکر میکنم به جز اینکه معیارتون برای ازدواج چیه هیچ حرفی به فکرم نمیاد بپرسم،،البته فکر میکنم اینکه ی مدت پسندیده نشدم و رفتن نیومدن ناخودآگاه روم تاثیر گذاشته همش حس میکنم اینم منو نمیپسنده چی بگم چرا الکی حرف بزنم فقط خودمو سبک میکنم این حسم توو وجودم هس ناخاسته،،چون قبلا ک چندبار صحبت میکردم میرفتن نمیومدن خیلی گریه میکردم غصه میخوردم و با خودم میگفتم اینکه این همه خوب بود دوساعت بامن حرف زد ی عالمه سوال پرسید چرا نیومد و… غصه میخوردم دیگه کم حرف شدم و عادت کردمو نمیدونم چی بگم واقعا

چشم عزیزم ممنونم حتما این کتابو میگیرم 🌹🙏

خب قرار نیست هرکی بیاد بپسنده

سریع اعتماد به نفستو از دست دادی

خدایا چطور ازدواج کنم

دوساله خاستگار میاد میره نمی پسنده،،خیلی هم سریع نیست😢بخدا خیلی برام سخته شب تاصبح اشک میریزم،،ی بار فرداش مامانم به زور همراه خودش بردم بیرون نوبت دکتر داشت انقدر حالم بد بود رفتم توی حیاط درمانگاه جلو مردم اشک میریختم عین ابر بهار منی که هيچوقت اشکمو نمیذاشتم کسی ببینه خیلی دیگه اذیت میشم دست خودم نیس

گفتی قبلا چند بار حرف زدم الان دیگه حرف نمیزنم

میگم بازم صحبت بکن

خب عکستو بده ببینیمت بیام برا داداشم بگیرمت😄

اصلا دلم نمیخاد دیگه خاستگار بیاد،، به زور مامانم میان،، اصلا حرفی ندارم باپسری بزنم واقعا،،انگار آسمون دهن بازکرده افتادن پایین،، اخرین خاستگارم ی پسر چاقه قدکوتاه عینکی و کچل بود،، مامانم ازش پرسیده بود شغلتون چیه گفت کارمندبانکم بعد اومد توی اتاق گفت شمامنو واسه شغلم میخاین اخه مامانتون اول پرسید شغلتون چیه منم قشنگ براش توضیح دادم که همچین چیزی و نیست دلیل سوال مامانمو گفتم حتی اونم چاقه کچلم رفت منو نپسندید ای خدا چیکار کنم بااین زندگی

واقعا دلم نمیخاد با پسرا حرف بزنم میان توی اتاق سوال پرسیدن قشنگ جوابشونو میدم اما هم نمیدونم چی بگم هم نمیخام حرفی بزنم که بعدش بره نیاد ی عالمه به خودم لعنت بفرستم

خب عزیزم نمیشه که خواستگاریه به هر حال

باید حرف بزنی وگرنه همه میانو میرن

شناخت چجوری بدست میاداولش خودشونوخوب نشون میدن تاتوزندگی نری نمیفهمی چی ب چیه😤

عزیزم جای من بودی چیکار میکردی با توهینایی که شوهرمو خونوادش بهم میکنن

میفهمم چی میگی ولی همینه

یه خانمی اومده بود خواستگاریم تا نشست لیست جهیزیه میخواست

میگفت جهیزیه آنچنانی

منم که اصلا میخواستم رد کنم گفتم جهیزیه هدیست وظیفه مرده

پسرش نظامی بود میگفت همین که شغل داره بسه

حالا کلی بدم اومد از زنه

بعد زنگ زده میگه پسرم گفته باید از لحاظ مالی ساپورتم کنن گفته نمیخوام

سر بده کالا بده دو قورتونیمم بالابده

قسمتت نیستن بی خودحرص نخورقسمتت بشه نمیفهمی چجوری جورشد

همه اینا که میگن ازدواج بده فکر میکردن بهترینو با شناخت ودرست انتخاب کردن

منکه خودم ومامانم فکر نمیکردیم ازین بهترم وجود داره

اصلا فکر نمیکردم یه روزی با اون قیافه وحشتناک بیاره چاقو بزاره رو گردنم

به هر حال یه مقدارم شانسیه

بخاطر این میگیم از هول حلیم نیافت تو دیگ

درست انتخاب کن و سخت بگیر نه سختی که طرف فرار کنه سخت معمول جامعه

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت

قوانین و مقررات

نی‌نی‌سایت می‌باشید

مطالب این سایت تنها جنبه اطلاع رسانی و
آموزشی داشته و توصیه پزشکی تخصصی تلقی نمی شوند و نباید آنها را جایگزین
مراجعه به پزشک جهت تشخیص و درمان دانست. لطفاً پیش از استفاده از سایت
صفحه
“شرایط استفاده از سایت”
را مطالعه فرمایید. استفاده از این سایت
بدان معناست که شما قبلاً صفحه “شرایط استفاده از سایت” را مطالعه کرده
و به مفاد آن واقفید. نقل مطالب این سایت با ذکر منبع و نشانی اینترنتی سایت بلامانع است

زندگی من مثل همه مردم، مجموعه‌ای از تلخ و شیرین است، ولی من انتخاب کرده‌ام شیرینی‌های زندگی‌ام را با شما سهیم شوم. هرگز خیال ندارم وانمود کنم هیچ مشکلی در زندگی ندارم و یا هیچ عیبی در رفتار و کردارم نیست. من یک آدم معمولی هستم. اگر بتوانم لحظه‌ای در روز، نور شادی و امید را به قلب شما بتابانم، وظیفه‌ام را در این دنیای زیبا انجام داده‌ام. ریختن چرک آب زندگی بر سر خواننده‌ها، کار ناشایستی است. به نظر من نویسنده‌ای هنرمند است که بتواند امید و شادی را به قلب مردم هدیه کند، وگرنه گله و شکایت از زندگی، کار ساده‌ای است.

مهارت‌های زندگی

برای خانم‌های تحصیل‌کرده

مربی رشد فردی

دکتر آناهیتا چشمه علایی

خدایا چطور ازدواج کنم


برای باز شدن صفحات بصورت همزمان

کلید ctrl   را پایین نگه داشته

سپس روی لینک کلیک کنید!

من به فکر ازدواج نبودم. راستش با ازدواج مخالف هم بودم. آنقدر سرم به درس خواندن و کار کردن گرم بود که احساس تنهایی نمی کردم.

 

سی ساله بودم که تازه به فکر ازدواج افتادم، ولی انگار ازدواج جن بود من بسم الله. بدگل نبودم. خواستار هم داشتم ولی ازدواج سر تمی گرفت. باور کرده بودم که اشکال از مردان دیار من است که قدر گوهر یکدانه ای چون مرا نمی دانند. در سن سی و هشت سالگی یکباره حقیقت هولناکی بر من آشکار شد: “من خودم مانع ازدواج می شوم…”

 

وقتی از شوک اولیه ناشی از این ادراک درآمدم، دست بکار برطرف کردن موانع روحی ام برای ازدواج شدم.

 

اطرافیان من دو دسته بودند. دسته اول خانم هایی بودند که قبل از سی سالگی با اولین یا دومین خواستگارشان ازدواج کرده بودند و دو سه بچه ریز و درشت دور و برشان بود. دسته دوم دختر خانم های بالای چهل سال، تحصیل کرده و مثل خودم تنها بودند.

 

هیچ کدام از این دو دسته نمی توانستند راهنمای خوبی برای من باشند. چقدر کج راهه رفتم. چقدر مسیرهای اشتباه در پیش گرفتم و سرخورده تر از قبل بازگشتم. درد تنهایی دیگر قابل تحمل نبود.

قصه کوتاه که من در سن چهل و دو سالگی با سلام و صلوات ازدواج کردم. داستان های پس از ازدواج بماند برای وقتی دیگر. حالا که متاهل هستم، فهمیده ام ازدواج کردن بخش ساده مقوله تاهل است. ازدواج کردن مثل آب خوردن ساده است. صد افسوس که من فرصت مادر شدن را از دست داده ام.

 

 تجارب خود را به صورت یک سلسله تمرینات ساده در کتاب”ازدواج مثل آب خوردن آسان است!” با شما سهیم می شوم.

 

 

{3}


نظرات

گیس گلابتون جان.سلام.یک بار دیگر هم بهت گفتم.البته حالا که تحصیلاتت رو می دونم دیگه نمی تونم مثل قبل با قاطعیت بهت بگم که فرصت نگذشته.ولی یک نی نی در 45 سالگی می تونی بیاریها! نکنه فرصت باقیمانده را هم از دست بدی.اگه مشکل خاصی نداشته باشی یا مثلا” با همسرت شرط قبلی نداری(که اگه داری هم باز به نظرم قابل بحث و تجدید نظر می تونه باشه) خواهش می کنم روش زود فکر کن.
دوستت دارم.

عسل چشم جون
از دیدن خواهرت بسیار خوشحال شدم. انشاالله خودت، همسرت و نی نی را بزودی ببینم.
بوس

سلام گیس,گلابتون. من با عسل چشم موافقم. با همه عوارضی که احتمالا هست ولی می ارزه. مادر شدن قشنگ ترین اتفاق زندگی یک زنه. از همسر هم بهتر(یک نلی آرزومند همسر و بچه)

البته اینکه دیدم نوشتی بزودی ببینم بسی جای خوشحالی,است. در همین اقوام ما دو نفر یکی در 42 و یکی در 44 سالگی صاحب فرزند شده اند.

سلام. من دوستی دارم که در سن 52 سالگی خدا بهش یک دختر داد، یک دختر باهوش

salam anghadr saret garme ke gisgolabatoone 2 ra faramoosh kardi,bivafa nistii midanam saret sholooghe
miboosamet

گیس گلابتون جان،من هنوز سنم زیر 30 هست و میخام ازدواج کنم ولی نمیدونم چرا انگار دیره؟دقیقا همون قضیه جن و بسم الله که گفتی، من تا چند سال پیش اصلا بهش فکر نمیکردم ولی موردهای مختلفی داشتم ولی حالا که برام مهم شده و میخام ازدواج کنم انگار هیشکی نیست یا از من خوشش نمیاد، بقول خودت بدگل نیستم ولی باور کن دارم اعتماد بنفسمو از دست میدم، احساس میکنم خوب نیستم یا زشتم و نمیتونم کسی رو جذب خودم کنم،خیلی دارم اذیت میشم 🙁


راستی چی شد که با همسرتون آشنا شدید؟؟؟

khanom doctor shoma kheili javantar az senetun be nazar miresin,energy balayi ham darin,be nazare man haminke ezdevaje movafaghi dashtin bayad sad marhaba dashte bashin,hame elzaman nabayad bache dar shan,man 35 salame hanuz mojaradam agar ezdevaj konam ghat an bache dar nemisham chon faseleye senie 37-8 sal ba bache fajeast

گیسو جون
گیس گلابتون شماره 2
خوش آمدی. دلم برایت تنگ شده. هنوز بوشهر هستی؟

گیس گلابتون عزیز
فکر کنم خیلی به خواندن کتابت نیازمندم.امیدوارم کمکم کنه.
نوشته هاتو می خونم و منتظر مطلب های جدیدتم.
موفق باشی.

لاله عزیزم
دخترعموی نازنینم، کتاب را برایت فرستادم. دلم می خواهد هر چه زودتر تو را در لباس عروسی ببینم. چه عروسی بشوی:) به به

همین الان کلی سوپرایز شدم.برات میل فرستادم و نوشتم که واقعا” …نمی دونم چی بگم فقط ممنون.

گیس گلابتون عزیزم
من کتاب شما را دریافت کردم خیلی ممنونم
راستش من این کتاب به خاطر ادمی که برام خیلی عزیزه تهیه کردم
من خیلی دوست دارم ازدواج کنه و بارها هم برای این منظور تلاش کردم ولی نمیدونم چرا این اتفاق نمی افته؟

مانا جون
تو تلاش می کنی که او ازدواج کند؟ یعنی چی؟ منظورت چیه؟
آیا خودت متاهل هستی؟

گیس گلابتون جون سلام
من زهرا هستم 35 سالمه و هنوز مجردم خیلی تلاش کردم ازدواج کنم حتی تا آشنایی نتی پیش رفتم ولی نمیشه که نمیشه از نظر زیبایی خوبم و تحصیلات فوق لیسانس و کارمند و خلاصه تمام شرایطی که یه دختر باید داشته باشه ولی موردام همه ایراد دارن یا خیلی کوچکتر از من یا سن بالا و مطلقه و بچه دار واقعا ناراحتم.عاشق بچه ام و از تنهایی بیزار ولی نمیدونم چکار کنم.میشه کمکم کنی؟

خدایا چطور ازدواج کنم

عزیم حالت تو رو خوب میفهمم منم 31ساله هستم تاقبل از اینکه کتاب گیس گلابتون عزیز بخونم مثل تو بودم خواستگار مناسبی نداشتم اگر هم بود یا کوچکتر از خودم بودن اما به تازگی کتاب و خریدم بعد از اون دو تا خواستگار تقریبا با معارهای من اومدن

زهراجون
ناراحتی و غصه را کنار بگذار. همسر دلخواهت را مجسم کن، روحیه ات را بالا نگه نگه دار و باور کن که او را خواهی دید. بزودی او را می بینی. تمرینات کتاب من کمک می کند ذهنت آماده شود. قبل از کاشتن دانه باید زمین را شخم زد. وقتی آرزویی داری، باید ذهنت را آماده جذب آن کنی.
می بوسمت

گیس گلابتون عزیزم من متاهلم.
منظورم از تلاش یافتن ادم واجد شرایطه که قصد ازدواج داشته باشه وبهم معرفیشون کنم
راستش خیلی نگرانم که نکنه ازدواج نکنه.خیلی نگرانم

ندا جون خوش آمدی. می دانم تازه واردها این سوال را می پرسند. به همین دلیل در بخش نوشته های ویژه، قصه های اولیه خود را نوشته ام. خواهش می کنم آنجا را مطالعه کنید چون جواب را مفصل نوشته ام.

سلام من 44 سالمه وهنوزمجردم از نظر زیبای خوبم لیاسنس هستم وشغل خوبی دارم هرکی هم نو زندگیم پیدا شد از من خوشش اومد اما ازدواج سرنگرفت بتازگی در همسایگی ما آقای هست که مجرد خیلی دور وبر من سبز میشه حقیقت من هم ازش خوشم میاد مرد باشخصیتی هست اما نمیدونم باید چکار کنم تا بهم پیشنهاد بده لطفا راهنمایی ام کن مرسی

مریم جون من یک کتاب در این مورد نوشته ام! کتاب را تهیه کن چون از آن استفاده خواهی کرد.

salam gisoye azizam khoda ghovat man tazeh vared hastam axet radidam chehraton be delam khili neshast behtarinha ra baraton az tahe ghalbam arezomandam.harja kehasti azkhodavand barat talabe khiro barekat mtalabam va doaye khire khodamo badragheyeh rahet mikonam.khili doset daram.

سلام
گیس گلابتون عزیز
شاید مادر شدن هم یک اتفاق ساده باشه
فکر کن!
بعدشم عزیزم نمیدونم چطور و از چه جایی باید شروع کنم
کمک میکنی؟

سلام گیس گلابتون جونم دوست دارم خیلللللللللللللللللی ـ عزیزم منم میخوام کتابت رو بخرم ولی دسترسی به بانک ندارم الان میخوام زود شروع کنم مردم از تنهایی

من در سن 36 سالگي ازدواج كردم .داستان زندگي ام بسيار شبيه به شماست.من وقتي فهميدم كه واقعا ميخواهم ازدواج كنم شرايط را با خالي كردن و آماده كردن شرايط روحي خودم فراهم كردم و در شرايط جالب و كاملا هيجان انگيزي ازدواج كردم. 🙂


Son of a gun, this is so heplufl!

سلام گیس گلابتون من همین امروز با وبلاکتون اشنا شدم آرزوی من ازدواج کردنه ولی وقتی خواستگار ندارم چیکار کنم ؟؟

سلام خانم دکتر ضمن تشکر از سایت جذاب شما میخواستم بدانم که آیاکتاب شما برای ازدواج دوم کسانی که یکبار تجربه زندگی ناموفق را داشتند نیز کاربرد دارد یا صرفا برای ازدواج اول است .ممنونم

افروز جون، من بارها و بارها گفته ام که از نظر من مجردها به دو دسته تقسیم نمی شوند. از نظر من مجرد کسی است که در حال حاضر، در رابطه نیست.

سلام توی اینترنت گشت میزدم که به اینجا رسیدم من کارمند مخابراتم در چهل سالگی ازدواج کردم و دختر خوشگلم پریسا در چهل وسه سالگیم به دنیا اومد پس به خدا اعتماد کنید که برای او هیچ چیز غیر ممکن نیست

گیس گلابتون عزیز اگر مشکل فیزیولوژیک ندارید فرصت مادر شدن را از دست ندهید.علم پیشرفت کرده است.غربالگریهای بارداری به شما کمک خواهد کرد انشااله فرزند سالمی داشته باشید.به امتحانش می ارزد.خواهر من در 43 سالگی دومین فرزندش را آورد.صحیح و سالم خدا را شکر.

گیس گلابتون جونم یعنی منم میتونم یه زندگی با آرامش داشته باشم؟لطفا کمکم کن

سلام من تازه با وبلاگ شما اشنا شدم ولی با خوندن نوشته هاتون کلی انرزی گرفتم خواستم ازتون تشکر کنم خدا حفظتون کنه

سلام خانم دکتر وای که چقدر خوشحالم با شما آشنا شدم نمیدونم از کجا بگم اما انگاریه ناجی برام پیداشده خیلللللی دوست دارم.من یه دختر32ساله هستم فوق جامعه شناسی البته پایان نامه مونده دوست دارم دکتری قبول بشم میدونی من همه این مشکلاتو درام یه زمختی تو خودم حس می کردم که مانع ازدواجم می شد والا منم زشت نیستم ولی نمیدونم چرا تا حالا نتونستم ازدواج کنم ولی از وقتی با سایت شما آشنا شدم انگار خدایه در به روم باز کزده جدی می گم هرروز میام سایتت می خونم ولذت می برم من تاریخ تعیین کردم گفتم چند سالش باشه تحصیلاتش و…مطمئنم که سروقتش ازدوج می کنم راستی نظرت در مورد آشنایی اینترنتی چیه؟میشه یه کم راهنمایی کنی.ممنون میشم

خیلی مطلباتون خوب وامزنده است این کتاب وکه گفتید نوشته خودتونه؟تورو خدا راز ازدواجتونم بگید خیلی اموزنده است

گلابتون عزیزم البته که همه نباید بچه دار بشن و بعضی بهتر است وقت و انرژی خود را صرف کارهای دیگری بکنند.اما در این سن بچه دار شدم دیر نیست.به خدا اول توکل کن و سپس اقدام کن.

گيس گلابتون عزيز براي من جاي بسي تعجب است كه شما كه اينقدر از توانايي و عدم ياس صحبت مي كنيد اما مي گوييد نمي توانم بچه دارشوم. اگر بيماري خاصي نداريد يا با همسرتان قول و قراري نگذاشته ايد پس چرا مي گوييد نمي توانم و افسوس هم مي خوريد. من فضول نيستم ولي دوست دارم شما هم بچه داشته باشيد چون خانمي كه اينقدر در جهت موفقيت جامعه تلاش مي كند مطمئنا بچه اي موفق و به درد بخور پرورش خواهد داد . دوستت دارم دوست عزيزم

نجمه جون، تو همان دوستی هستی که تلفنی مرا راهنمایی کردی؟چه کسی گفته من نومید و مایوس هستم؟ تو چنین چیزی در این سایت می بینی؟ من دوست دارم که “تو” بچه داشته باشی. که انشاالله همنطور هم می شود. بچه دار شدن برای سن من، مناسب نیست و باعث بیماری من می شود. بین مثبت اندیش بودن و خیالباف بودن، فاصله زیادی وجود دارد.

سلام خانم عزیز تازه با شما و سایتتون آشنا شدم .تو کارگاه هدفگذاری استاد عباس منش کتاب ارزشمندتون رو دریافت کردم.جواب بسیاری از سوالاتمو گرفتم بسیار سپاسگزارم ..ما جوان ها واقعا به راهنمایی و تجربیات شما نیازمندیم .متشکرم و از خداوند مهربان بهترین ها رو براتون آرزو دارم .

خوش آمدی عزیزم
خوشحالم که کتاب برات مفید است
منتظر خبرهای خوب تو هستم


سلام

سلام خانم دکتر ..من خیلی دوست دارم کتاب رو تهیه کنم ولی با اون شماره که گفتین تماس گرفتم ولی متاسفانه گفتن تموم شده..من باید چیکار کنم؟؟

یه کوچولو به من فرصت بده. خودم سیستم فروش ایجاد می کنم. اینطوری که دست سایرین می دم، فایده نداره. کسی در مقابل شما عزیزان من احساس مسئولیت نداره. باید خودم آستین بالا بزنم.

سلام گیسو جان. امیدوارم که خوب باشین… من تازه با این سایت آشنا شدم و به نظرم خیلی سایت مفیدیه. و از شما برای راه اندازی این سایت سپاسگزارم… اول از همه می خوام بپرسم که آیا آدرس ایمیلی که ما جهت عضویت دادیم برای همگان قابل مشاهده است یا نه؟ چون دوست ندارم ایمیلم مشخص شه…گیسو جان من دختری هستم که از ازدواج کردن می ترسم. کتاب های زیادی در این زمینه مطالعه کردم و فکر می کنم که هنوز ترس از ازدواج برام برطرف نشده. آیا شما می تونین به من کمک کنین؟

تو آدرس سایت از سایر دوستان در اینجا می بینی؟
خیر آدرس سایت تو را فقط من می بینم.
ممکن است با مطالعه کتاب ترس تو برطرف نشود. شاید نیاز به روانکاوی داشته باشی. من روانکاو نیستم. من به کسانی که دوست دارند ازدواج کنند، کمک می کنم خواستگار پیدا کنند.

مرسی از پاسخت گیسو جون آیا شما روانکاو خوبی سراغ دارید که به من معرفی کنید؟ چون من شنیدم تو ایران تعداد روانکاو واقعی بسیار اندک هست…می شه لطف کنید برام بنویسید که کتابتون از کدوم انتشاراته که من برم دنبالش؟

من روانکاوی سراغ ندارم.
کمی صبر کنی کتاب در سایت خودم عرضه می شود.

چرا فرصت مادر شدن رو از دست دادی عزیزم دختر عمه من متخصص زنان هست در سن 44 سالگی سومین بچه اش به دنیا اومد


سلامامیدوارم بخت ما هم باز بشه

سلام گیس گلابتون جان.برنامه ریزی کده بودم از ماه ها پیش که شهریور 93 ازدواج میکنم با مردی که دوسش دارم و…حتی تعیین کرده بودم که دقیقا چه روزی بیام اینو توی سایت بنویسم وبهتون خبر بدم.ولی متاسفانه نشد.البته هنوز 31 شهرویر نشده.ولی اون کسی که قرار بود باهاش ازوداج کنم منصرف شده.یعنی بقول خودش اینده میاد .اون اینده هم معلوم نیست.بستگی داره به خیلی چیزا.از چند ماه تا چندسال دیگه.اینکه باید بشینم دوباره از اول تاریخ تعیین کنم.همه برنامه ریزی هام بهم ریخته.نمیدونم کجای کارم اشتباه بوده.طرفمم یه ادم بلاتکلیفه.حیف……

سلام به شما تبریک میگم که بالاخره موفق شدینمن 39سالمه ظاهرم خوبه و زیبا ولی هیچ خواستگاری ندارم

خانم دکتر آنا عزیز، به اعتماد به نفس دادنتون احتیاج دارم. 32 سالمه تدریس میکنم چند جا. هر چی خاستگار برام اومد که من خوشم اومد خانواده شون مخالفت کردن از نظر زیبایی خوب به بالا هستم و خوش برخوردم. کتابتونم دارم چیکار کنم ازدواج خوبی داشته باشم. جذب میکنم اما به نتیجه نمیرسه.

چی بگم دخترم. آیا می توانی برای مشاوره حضوری بیایی؟

متاسفانه شهرستان هستم و امکان امد و رفت به تهران برام میسر نیست. من مدرس دانشگاه و مدرسه ام دو روز بیشتر نمیرم بیشتر منزل هستم. چیکار کنم تا فرصت های ازدواج برام پیش بیاد. خانمهای زیادی ازم شماره تماس میگیرن اما دیگه خبری نمیشه.

دوست عزیزم، من امکانی تحت عنوان یاوری آنلاین در سایت دارم. می توانی از این سرویس استفاده کنی.
وگرنه لطفا سوالت را در بخش پرسش و پاسخ بپرس تا به نوبت به سوال شما جواب بدهم
خوب باشی گلم

گیس گلابتون جان سلام من میخوام تو ثبت آرزوها آرزومو ثبت کنم هرچی گشتم نبود کجا باید ثبت کنم نوشته هاتون خیلی امیدوارم میکند خیلی احساس تنهایی میکنم وخیلی نیاز دارم که ازدواج کنم ولی متاسفانه انگار تو دنیا هیچ کس نیست

ببین گلم، لطفا برو صفحه اول سایت، دست راست بالای صفحه، پربیننده ترین نوشته ها را ببین. داخل آن دسته، می توانی ثبت آرزوها را براحتی پیدا کنی.
درست میشه گلم. خدا برای هرکسی یک جفت آفریده است.

با سلام خدمت خانم دکتر عزیز یا همون گیس گلابتونه دوست داشتنی من هم کتاب رو امروز دانلود کردم با همون مطالعه دفعه اول کلی انرژی مثبت گرفتم و از فردا تصمیم دارم که تمریناتم رو شروع کنم 🙂 فقط یک سوال آیا به طور همزمان میتونم روی چند چیز تمرکز کنم ؟ مثلا علاوه بر تمرینات برای جذب همسر میتونم تمرینات جذب پول یا شغل مناسب رو هم انجام بدم ؟ با وجود 23 سال سن آرزو دارم در اینده نزدیک علاوه بر ازدواج موفق وشاد شغل مناسب و پردرآمدی هم داشته باشم و مطمینم با نیرو و انرژی که از شما و دوستان میگیرم این امر میسر میشه اون هم خیلی زود … دوست دار شما سمانه 🙂

چه سوال خوبی
البته که می توانی. آخر کتاب نوشته ام که چندین هدف برای خودتان تعیین کنید و از زندگی لذت ببرید
منتظر خبرهای خوب تو هستم

حتما با خبرهای خوب به سایت میام و کلی انرژی میدم به همگی فقط 5 روز دیگه تا پایان تمرین 21 روزه ی ویژگی همسر ایده آل مونده

سلام گیس گلابتون عزیزم..من کتاب و خریدم و الان دارم تمرینارو انجام میدم…یه سوال واسه تمرین 21 روزه ی تصور واسم پیش اومد…ااینکه توی زندگیم کسی نیست اما دقیقا میدونم از چه جور چهره و تیپی یا اخلاقی خوشم میاد…حالا اگه این ویژگیهارو یه بازیگر داشته باشه و ناخوداگاه من هروقت به همسر ایده الم فکر میکنم چهره ی یه بازیگر و تصور میکنم این مشکل به وجود میاره؟ یعنی من اون بازیگر و نمیخوام اما خیلی دوست دارم همسرم اون ویژگی و داشته باشه…گیج شدم گی گلابتون عزیزم

سخت نگیر دخترجان
تمرینت را انجام بده. به مشخصات اخلاقی و اجتماعی او فکر کن. لازم نیست مدام به چهره او فکر کنی. لازمه؟


ببخشید منظورم گیس گلابتون بود

سلام گیس گلابتون عزیزم.فکر کردم شاید فکر کردن به چهره ای که میپسندم باعٍث بشه کسایی ک مورد پسند من هستند از من فاصله بگیرن و اصن طرفم نیان..تا حالا توی دانشگاه پسرایی بودن که من از ظاهر و اخلاقشون خیلی خوشم میومده و یجورایی شبیه همون کسایی بودن که میپسندم اما ایجور پسرا هیچوقت طرفم نیومدن و برعکس کسایی که به قصد ازدواج و دوستی جلو میومدن دقیقا همونایی بودن که من هیچوقت از اون مدل پسر با اون اخلاق و ظاهر خوشم نمیومد…وقتی که مطلبتونو در مورد اینکه اگه به شخص خاصی فکر کنیم ازمون دورتر میشه خوندم خیلی فکر کردم دیدم حتی اون مدل پسری ک من میپسندم تا حالا طرفم نیومده در حالی ک من چهره ی زیبایی دارم و کسایی ک منو میپسندن از من حتی از نظر ظاهر هم پایین ترن…

از طرفیم هرموقع به همسر ایده الم فکر میکنم چهره ی همونایی که خوشم میومده میاد جلوی چشمم…یعنی من یه سری مشخصات اخلاقی و اجتماعی و در قالب ظاهری ک دوست دارم (حالا شاید اون کس یه هم دانشکده ای یا یه بازیگر و..)باشه تصور میکنم…گیس گلابتون عزیزم به نظرتون اینجوری تصور کردن اشتباست؟؟

نمی دونم دخترم
انشاالله نتیجه کار شما نشان خواهد داد

سلام گیس گلابتون عزیزم/ممنونم از پاسخ و توجهتون/انشاالاه با خبرای خوب میام دوباره

سلام به همگیدر پاسخ به دوست خوبمون با اجازه گیس گلابتون عزیزم تو کتاب نوشه شده که تمام جزییات و رنگ چشم و سن هرچی که دوست دارین رو بنویسین پس جای نگرانی نیست اتفاقا خیلی هم خوبه که از کسی که ملاکته تصویرت واضح باشه این نظر منه البته، مطمئنم جواب میگیری

یه چیز دیگه اینکه ممکنه شخص واقعی حتماً شبیه اون بازیگر یا هر چیز دیگه نباشه ولی ایمان داشته باش به اندازه ی همون بازیگر به دلت میشینه و چه بسا بیشتر

سلام عزیزم من حرفهای بدی نوشتم که نه بهم جواب دادید نه پیامم گذاشتید.

دوست عزیز، شما تازه وارد هستید. به قلب من خوش آمدییادم نیست چی نوشته بودید. ولی از شما درخواست می کنم قبل از نظر نوشتن، به سوالات رایج شما مراجعه کنید. اگر سوالات در قالب ذکر شده نباشد، حذف میشود.
مطمئنا حرف بدی ننوشته بودید، ولی شاید سوال شخصی و بی ربط به پست بوده است.
ممنون میشم مقررات سایت را مطالعه بفرمایید.
از توجه شما متشکرم

سلام گیس گلابتون عزیز من تقریبا دوماهی میشه که این کتابو خریدم اما حقیقتش اینه کهاصلا نمیتونم خودمو قانع کنم که ازش استفاده کنم .من 28سالمه.پزشکم و از نظر مالی مستقلم و یه زندگی خوب دارم .نمیدونم چرا باید این زندگی اروم رو رها کنم و با ادمی که اصلا نمیشناسمش برم زیر یه سقف .من هیچ تصوری از زندگی پشترک خوب ندارم .خواهرم و همه دوستانی که ازدواج کردن اصلا از زندگیشون راضی نیستن و بهم میگن تا جایی که ممکنه ازدواج نکن.حقیقتش اینه که من فکر میکنم دخترا با ازدواج خیلی از فرصت ها رو برای پیشرفت و حتی تفریح ازدست میدن.من خاستگار زیاد دارم تقریبا اماهمینکه صحبتش میشه من پیشاپیش یه سناریو شکست براش مینویسم.نمیتونم تصور کنم من میتونم ازدواج خوبی داشته باشم فک میکنم محکومم به شکست

خانم دکتر عزیز
به شما تبریک می گویم به این واضحی به افکار بازدارنده خود اعتراف کردید
من وصراری ندارم آدمها را به ازدواج کردن وادار کنم. بلکه می گویم اگر می خواهید ازدواج کنید، من به شما کمک می کنم
یک پیشنهاد برای شما دارم: دنبال زوج های خوشبخت بگردید و خوب به زندگی شان دقت کنید

سلام گیس گلابتون جونمکتاب شما رو دوهفته پیش خریدم، همین که موانع ذهنی و ترس هام رو شناختم و باورهای مثبتی جایگزینش کردمیعنی در اولین مرحله ناگهان همه چیز عوض شد خواستگار تا حالا زیاد داشتم ولی هرکدوم رو با بهانه ای رد میکردم ینی به دلم نمی نشست و مطمئن نبودم، اماالان یه خواستگار عالی دارم دقیقا همون طور که می خواستم هست و تقریبا قطعی شده خیلی هیجان انگیزه ممنوووووووووونم


هورررررررا!!!

با سلام و خسته نباشید و تشکر فراوان بابت زحماتتوننمیخوام انرژی منفی بدم و جو خوب سایتتون رو خراب کنم فقط میخوام نظرمو درمورد مطلبتون بگم. بله صرف ازدواج کردن ممکنه مثل آب خوردن آسون باشه ولی پیدا کردن فرد ایده آل که حداقل یه سری از معیارهای اصلی رو داشته باشه و ازدواج کردن با اون آدم خیلی هم آسون نیست. حداقل برای من که نبوده. من از جزئیات زندگی شما باخبر نیستم، ولی اینکه از سی سالگی تصمیم به ازدواج گرفتین و چهل و دو سالگی محقق شده شاید یه علتش همین مساله بوده باشه.خیلی به شانس معتقد نبودم ولی الان دارم به این قضیه اعتقاد پیدا میکنم متاسفانه.نا امید نا امید نیستم، تمرینات کتابتونو انجام میدم.هرچند تا حالا کسی یافت نشده:) ولی نکته مثبتش اینه که معیارهای اصلیمو تو ذهنم نگه داشتم و فقط به کسی که حائز اونها باشه حاضرم فکر کنم. البته خیلی معیارهای خاصی نیستن…در سطح خودم. حداقلش اینه که دیگه از اون موردهای بی تناسب قبلی خبری نیست و دیگه کلا خبری نیست LOL ولی ناراحت نیستم چون هر بار که از اون موردا پیش میومد کلی به خودم فحش میدادم که چراااااا..آیا ازدواج با این آدمها آسونه؟؟ معلومه که آسونه ولی این یه رابطه برد-برد نیست و رابطه ای که برد – برد نباشه خیلی دوام نخواهد داشت. حالا این برد – برد برای هر کسی یه جور تعریف میشهمتشکرم

متشکرم دوست عزیز
انرژی منفی نمیدهید و سایت را خراب نمی کنید. شما دارید دغدغه خود را مطرح می نمایید.
من از سی سالگی دلم میخواست ازدواج کنم، ولی راه را نمی دانستم و بیراهه میرفتم. هیچکس نبود به من راهنمایی کند. خوشبختانه شما یک راهنما دارید. مجبور نیستید راه های اشتباه مرا بروید.
ازدواج آسان است اگر راه را درست برویم. متشکرم

باسلام و تبریک سال نومن نتونستم خریداینترنتی کتاب رو انجام بدم.لطفا راهنمایی کنید.در شیراز کتابفروشی هست که داشته باشه؟باتشکر

متشکرم
مراقبه عشق کتاب نیست، بلکه فایل صوتی است.
شما کتاب ازدواج را خریده اید و امروز برای شما پست خوهد شد.

سلام گیس گلابتون عزیزعکس اجرای مراسم کتاب ازدواج به آسانی آب خوردن را برایتان ارسال می کنم. منو محبوبه مراسم رو سرکار انجام دادیم. برای ما دعا کنید.


انشاالله

سلام عزیزم من تا به حال سه بار تمرینات را انجام دادم اما متاسفانه خبر خوبی نشد من میدونم یک مانع ذهنی وجود داره اما نمی تونم پیداش کنم من میخوام همه چیز خوب باشه اما میدونم همه چیز تحت اختیار من نیست و نمیشه چه کار کنم گلم ممنون عزیزم که صبوری می کنید

ممنونم. باید مشاوره بگیرید. من شما را نمی شناسم که بخواهم نظر بدهم. مشاوره حضوری یا اسکایپی

گیس گلابتون جان،من مدتیه که عاشق یه نفر شدم. تا مدتی تصور می کردم ایشون هم من رو دوست دارن ولی بعدا متوجه شدم شاید اینطورها هم نبوده. تقریبا شش ماه از این یک سال رو شب موقع خوابیدن بهش فکر کردم و گریه کردم و خوابیدم روز گریه کردم و روزم رو شروع کردم.حالا من با این فردی که مهرش این قدر توی دلم جا مونده (توی دانشگاه می بینمشون) چه طوری دوره ی ازدواج و آشنایی با افراد دیگه رو شروع کنم؟ اصلا برام مناسبه که توی این موقعیت کتاب ازدواج رو تهیه کنم؟ حتی حوصله ی آشنایی با فرد جدیدی رو هم دیگه ندارم.

ممنونم. در کتاب ازداوج مثل آب خوردن، بخشی تحت عنوان “ترمیم دل شکسته” وجود دارد.

ممنونم. می خوام اعتماد کنم و این کتاب رو تهیه کنم 🙂

گیسوگلابتون عزیز سلام.من دچار احساس یک طرفه ای بودم و حتی نمیتونستم با طرف مقابل مطرحش کنم. بالاخره به این نتیجه رسیدم که این احساس اشتباهه. قبل از شروع تمرینات کتاب، ابتدا بخش ترمیم دل شکسته را انجام دهم یا همزمان تمرینات کتاب را با تمرینات بخش ترمیم دل شکسته انجام دهم؟

درود بر شما. پیشنهاد می کنم ابتدا تمرین دل شکسته را انجام بدهید و سپس به تمرینات اصلی کتاب بپردازید.


چشممتشکرم 🌹

سلام من چطور می تونم فایل کتاب ازدواج مثل آب خوردن است رو از شما خریداری کنم

متشکرم. لطفا به فروشگاه سایت گیس گلابتون بروید

با سلام خدمت دوستان عزیز
زیارت عاشورای آیت الله حق شناس برای ازدواج و هر مشکلی معجزه میکنه. با اعتقاد بخونید و صبور باشید انشالله حل میشه.التماس دعا
طریقه خواندن زیارت عاشورا با صد لعن و صد سلام 🌺🍃
🍀 #۱ تعداد ۱۰۰ الله اکبر گفته شود.
🍀 #۲ بعداز ۱۰۰ الله اکبر یک بار سلام گفته شود
(اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنائِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللهِ (اَبَداً) ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ)
و یک بار لعن
(اَللّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ ظالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ آخِرَ تابِعٍ لَهُ عَلى ذلِکَ اَللّهُمَّ الْعَنِ الْعِصابَةَ الَّتى جاهَدَتِ الْحُسَیْنَ وَ شایَعَتْ وَ بایَعَتْ وَ تابَعَتْ عَلى قَتْلِهِ اَللّهُمَّ الْعَنْهُمْ جَمیعاً)
فقط لعن و سلام گفته شود بدونه خواندن زیارت عاشورا.
🍀 #۳ از اول زیارت عاشورا شروع به خواندن میکنیم تا ابتدای ۱۰۰ لعن ( #لعن_و_سلام_گفته_نمی_شود ) و ادامه زیارت عاشورا #خوانده_نمی_شود.
🍀 #۴ بلند میشیم و #دو_رکعت_نماز هدیه به امام حسین علیه السلام میکنیم.
🍀 #۵ بار مجدد تعداد ۱۰۰ مرتبه الله اکبر می گوییم.
🍀 #۶ از اول زیارت عاشورا شروع به خوندن میکنیم تا به ۱۰۰ لعن که رسیدیم ( #تعدادصدلعن_وصدسلام_گفته_میشود ) بصورت کامل بعداز سلام ادامه زیارت عاشورا رو میخونیم تا سجده.
🍀 #۷ مجدد ۲رکعت نماز زیارت امام حسین (علیه السلام) خوانده میشود.
💢حاج آقا حق شناس فرمودند بهترین #روز برای #شروع زیارت عاشورا #چهارشنبه هست.
💢موقع خواندن زیارت عاشورا اصلا باکسی نباید صحبت شود حتی یک کلام ، بسپارید تو این یک ساعت کسی با شما کاری نداشته باشه.
💢وقت خواندن باید از طلوع تا قبل از غروب آفتاب باشد یعنی وقتی هوا روشن هست باید خوانده شود
💢ترتیب باید رعایت شود از ابتدای شماره یک تا انتهای شماره هفت
به اندازه وُسع هر روز صدقه به امام زمان داده شود
💢مهترین مطلب مراقب اعمال بودن است (ترک گناه انجام واجبات)
✅دوستان ابا عبدلله ع کسانی که تو شماره دو اول لعن رو میگفتن فرمودن اشکالی نداره ادامه چله رو اول سلام بگن بعد لعن رو
✅مهم تر از همه چی و انجام واجبات و تر ک گناه میباشد حتی اگه تعداد صد لعن و سلام رو هم اشتباهی چنتا زیاد بشه ایت الله جاودان فرمون نیتش 100 تا بوده اشتباهی چنتا اذافه گفتن اشکال نداره
✅مهم
این چله زیارت عاشورا رو برای فرج مولامون #حضرت_مهدی عج خونده بشه
فرج امام زمان رو روبرو قرار بدیم و حاجت خود را پشت سر فرج امام زمان(عج)قرار بدیم

آدرس: بومهن- بلوار امام

تلفن:  76258183-021

ایمیل: info@gisgolabetoon.ir 


 

سایت مثل خورشید اولین و متفاوت ترین سایت در زمینه “رشد شخصی، رشد معنوی و مدیریت رابطه”است و محتوای این سایت از نایاب ترین و ارزشمندترین کتاب ها، سمینارها و وبینارهای جهان است. meslekhorshid.com

کتاب خدایا همسر دلخواه من کجاست نوشته استفان لبوسییر برای اولین بار در سایت مثل خورشید تهیه و گردآوری شده است. برای تهیه این کتاب می توانید به اینجا سر بزنید. مطالعه این کتاب به هر دختر مجردی که خواهان ازدواج موفق است و رابطه های بی سرانجام زیادی را سپری کرده توصیه می شود. شاید این دعا را هر روز تکرار می کنید: “خدایا کمکم کن ازدواج کنم!” اما واقعا چرا؟ چرا؟ چرا؟ آیا خداوند، خیلی معطل می‌کند تا برایتان یک شریک زندگی بفرستد؟

این مسئله، واقعا قابل درک نیست. چرا دیگران پیوسته روابط خود را پیدا می‌کنند اما شما همچنان منتظر (شاید هم با بی‌صبری) مردی هستید که خداوند برایتان در نظر دارد؟

خدایا چطور ازدواج کنم

شما انسان خوب و خوش‌قلبی هستید. شما زمان‌هایی را به عبادت و پرستش پروردگار اختصاص می‌دهید. ممکن است حتی با فعالیت در مراکز عبادی، زندگی‌تان را وقف خداوند کرده باشید.

اصلاً نمی‌خواهم در مورد خودداری از ازدواج صحبت کنم. کنترل هورمون‌ها کار آسانی نیست، بنابراین لازم است همان وقت رفع و رجوع شود. شما همسر خود را می‌خواهید و او را همین حالا می‌خواهید!

استفان لبوسییر نویسنده کتاب “خدایا همسر دلخواه من کجاست؟” می باشد. این کتاب، جزو پرفروش ترین کتاب های سایت آمازون است و زندگی هزاران دختر را متحول کرده است. این کتاب برای اولین بار توسط سایت مثل خورشید ترجمه شده و در اختیار شما عزیزان قرار گرفته است.

دختری، پنج سال با مردی نامزد بود اما در نهایت این رابطه بی‌نتیجه ماند. او مانند بسیاری از زنان از روابط، ناامید و دلسرد و نسبت به مردان بی‌اعتماد شده بود. او به عنوان کسی که به خداوند ایمان داشت، تصمیم گرفت رو به سوی خداوند کند و از او کمک بخواهد. او به این شکل دعا کرد:

شاید شما هم در گذشته چنین دعایی کرده باشید و بتوانید احساس این خانم را درک کنید. خب، او روز بعد، از خانه بیرون رفت و با مرد فوق‌العاده‌ای برخورد کرد.

او مردی خوش‌سیما بود، شغل خوبی داشت و هیچ ماجرا و سرگذشت قابل توجهی نداشت و به خداوند ایمان داشت.

واقعیت این بود که این خانم درست یک روز بعد از دعایش با این مرد ملاقات کرد و همین موضوع باعث شد که فکر کند این مردی است که خداوند برای او در نظر دارد.

این دو نفر با هم آشنا شدند و ملاقات‌هایی با یکدیگر گذاشتند. همه چیز عالی پیش می‌رفت و این باور که او بالاخره شوهرش را پیدا کرده است، بیشتر در ذهنش نفوذ می‌کرد.

داستان را کوتاه می‌کنم، این نامزدی سه ماه بعد، زمانی که آن مرد متوجه شد که این خانم حاضر نیست پیش از ازدواج هیچ گونه رابطه‌ی جنسی داشته باشد، از هم پاشید. او باورش نمی‌شد. قسم می‌خورد که این مرد مستقیما از سوی خداوند پس از اینکه دعا کرده بود، فرستاده شد. او با خودش می‌گفت:

« همه چیز خیلی عالی پیش می‌رفت.» آنها در مورد آینده‌شان با یکدیگر، صحبت کرده بودند اما با این وجود حتی این هم برای آن مرد که دریافته بود دسترسی جنسی به این خانم امکان‌پذیر نیست، کافی نبود.

این خانم لطمه‌ عاطفی خورده بود و متحیر بود که چگونه خداوند توانسته است با او چنین کاری کند؟ چرا خداوند او را ناامید کرده بود و کاری کرده بود که او دوباره تنها شود؟

وقتی این خانم داستانش را برایم تعریف کرد، اولین سؤالی که از او پرسیدم این بود:

برخی از شما با خواندن داستان این خانم، ناامیدتر و دلسردتر شدید چون شما هم چنین ماجرایی داشته‌اید و به خوبی می‌توانید آن را درک کنید. همه‌ ما روابطی داشته‌ایم که فکر می‌کردیم عالی پیش می‌رود اما ناگهان همه چیز در برابر دیدگان‌مان از هم پاشیده است.

واقعیت این است که وقتی درد و رنج و ناامیدی به ما می‌رسد، این درد و رنج، باعث دشوارتر شدن روند شناسایی و تأیید مسائل واقعی می‌شودکه منجر به نتایج منفی در این رابطه شده‌اند. ممکن است خدا را مقصر بدانیم.

ممکن است فرد دیگری را مقصر بدانیم یا ممکن است در تلاش برای یافتن دلیل اینکه چرا کارها درست از آب در نمی‌آیند، شرایط و اوضاع را مقصر بدانیم.

ما رفتار خودمان را نادیده می‌گیریم. ما انتخاب می‌کنیم که به نتایج منفی تجربیات‌مان فکر کنیم و به آنها بچسبیم زیرا از پذیرش درس‌هایی که باید یاد بگیریم امتناع می ورزیم.

اقدامات و اعمال فردی ما نقش بسیار بزرگی در نتایجی که از روابط‌مان بدست می‌آوریم، ایفا می‌کند. بسیاری از اوقات، رویکرد بهتر به معنای نتایج بسیار بهتر است.

این اصل در مورد خداوند نیز صدق می‌کند؛ زیرا امید داریم نعمت‌ها و برکاتی که خداوند برایمان در نظر دارد را دریافت کنیم. بسیاری از مردم بر این باور هستند که اگر قرار باشد نعمتی به آنها برسد، خواهد رسید، فارغ از اینکه چه کاری انجام می‌دهند. پاسخ من به آنها این است:

ممکن است اقدامات و کارهای خاصی باشد که باید برای دریافت نعمت‌ها و برکات خداوند، انجام دهید. این اقدامات فقط زمانی برایتان آشکار می‌شود که زمانی را صرف دعا کنید و از خداوند بپرسید که چه کارهایی باید انجام دهید.

من در این کتاب قصد دارم به شما کمک کنم تا دلایل کشمکش‌های درونی که متحمل‌شان شده‌اید برایتان روشن و آشکار شود. من هدایتی دریافت کرده‌ام تا بینش‌هایی در مورد چیزهایی که مانع پیشرفت‌تان در روابط می‌شوند را در اختیارتان بگذارم.

از نظر برخی، این مسائل شما را کاملاً فلج کرده‌اند و مانع از دریافت نعمت‌ها و برکات زیادی که در زندگی استحقاقش را دارید، شده‌اند. من از لحاظ روحی و معنوی چیزهای زیادی را تجربه کرده‌ام و خود شخصاً آنچه را که بسیاری از زنان و همینطور مردان پشت سر گذاشته‌اند را تجربه کرده‌ام.

من به عنوان یک دوست، خویشاوند و مربی رسمی روابط، این فرصت را داشته‌ام تا عمیقاً زندگی افراد زیادی را بررسی کنم. بر این اساس، توانسته‌ام مسائلی را کشف کنم که افراد زیادی در کشمکش‌های درونی‌شان، تمایل به نادیده گرفتن آنها دارند.

من این مسائل را مشاهده کرده‌ام، برای آنها دعا کرده‌ام و اکنون می‌خواهم آنها را برایتان روشن کنم. امید است که این کار، کمک خالصانه‌ای باشد به شما در طول سفرتان به سوی عشق و زندگی دلخواه‌تان.

نگاهی عمیق‌تر و دقیق‌تر به درون مسائلی بیندازید که به شما در آماده شدن و در موقعیت قرار گرفتن برای دریافت عشق و همسری که حقیقتا برایتان بهترین است، یاری می رساند.

سایت مثل خورشید اولین و متفاوت ترین سایت در زمینه “رشد شخصی، رشد معنوی و مدیریت رابطه”است و محتوای این سایت از نایاب ترین و ارزشمندترین کتاب ها، سمینارها و وبینارهای جهان است. meslekhorshid.com

با ثبت نام در ویرگول به آرشیو بزرگی از مقالات مرتبط با این موضوع دسترسی خواهید داشت

از این پس او نمی‌تواند پروفایل کاربری و مطالب شما را ببیند.

سلام وقتتون بخیر. من دختری 29 ساله هستم. از نظر ایمان دختر زیاد قوی یی نیستم متاسفانه. اما الان از اول محرم امسال تصمیم جدی تر گرفتم برای ارتباط بهتر با خدای مهربونم. راستش من مشکل بزرگ زندگیم رو ازدواج نکردنم میدونم. واقعا خسته شدم از بی ثباتی و اینکه نیاز به یه همدم دارم کنارم باشه. خیلی دعا کردم خیلی نذر کردم انقدر دعا کردم که یه بار نزدیک بود از هوش برم. خدایا من همسر میخوام. همسر خوب و نزدیک دلم که کنارش خوشبخت شم. به خدا نمیخوام نا امید شم اما واقعا یه جورایی یهو ته دلم خالی میشه. بشدت نیاز به همسر دارم. هم نیاز جنسی هم نیاز روحی… به خدا انقدر این نیاز در من شدید شده که کلا از تمام کارهای دیگه زندگیم دست کشیدم. از پسرها متنفر شدم. خواستگار داشتم 3مورد. اخری که اومدن ما تا سفره عقد میرفتیم جلو اما یهو هر3تا پسر دیگه نیومدن و گفتن بدرد هم نمیخوریم. واقعا دیگه نمیدونم به کدوم امام متوسل شم از کی بخوام. کی رو واسطه بزارم.10ساله دارم از خدا طلب همسر خوب میکنم. به خدا این همه پس زدن از سمت پسرها هر ادمی رو از پا در میاره. من دختر زیبا رویی به نسبت هستم. یه ختم یه دوره یه معجره یه چیزی نیاز دارم. به خواسته م برسم. میدونم الان میگین شاید به صلاح نیست قراره بهترش رو بده. نه اینها دیگه نه. به خدا 10ساله دارم اینها رو میشنوم. عجیبه که این همه خواستگار داشته باشی و نشه هیچکدوم نشه. تو رو خدا اگه راه دینی شرعی وجود داره به من بگید یا نمیدونم یه چیری که برسم به خواسته ام…

سلام و درود بر شما همراه گرامی سایت راسخون. اوقات شما هم بخیر و شادی.
پیام تان‌ را با دقت و از زاویه دید شما خواندم. تنهایی تان را حس کردم و نیازتان را به همدمی ارام بخش درک میکنم. سختی تسلط بر نفس و غلبه بر شیطان را هم میدانم. از تلخی تلاشهای بی ثمری که تجربه کردید و از امیدهایی که به دلیل نامعلوم از سوی طرف مقابل بر باد رفته نیز اگاهم. همه اینها سخت است و بر دوش شما سنگینی میکند. متاسفانه تاخیر در ازدواج و بالا رفتن سن ازدواج، مشکل اکثر جوانهای ماست و شما نیز با اکثریت جوانان جامعه هم درد و هم نوا هستید و چاره جز صبر بر ان وجود ندارد. از من خواستید که راهکار دینی برای این کار ارائه دهم. در کتب ادعیه و دستورات ائمه و علمای دین، ختم ها و ذکرهایی برای رفع حوائج وجود دارد از جمله چله زیارت عاشورا، نماز جعفر طیار و.. که با مراجعه به منابع مربوطه میتوانید از ان مطلع شوید. اما اگر از این راهکارها هم خسته هستید بدانید که پیامبراکرم صلی الله علیه و اله وسلم فرموده اند (مضمون روایت این است) اگر راه حلی برای حل مشکل وجود دارد انجام بده وگرنه صبور باش تا خداوند ان را حل کند. اینکه خداوند دعای شما را بر اساس حکمتش براورده میسازد یا نه در اختیار اوست و چاره ای جز پذیرش ندارید. اما بدانید همین پذیرش و تحمل سبب رشد شماست و خداوند شاهد و ناظر تمام رنجها و سختیهای شماست و ضمن اجر دادن، قدرت تحمل ان را نیز به شما عطا میکند. در کنار این صبر امیدوار به وعده الهی باشید که هر کس تقوای الهی پیشه کند، از جایی که فکرش را هم‌ نمیکند خداوند برایش گشایش ایجاد میکند. وعده خداوند صدق است و اعتماد شما به او بهای تمام خواسته های بزرگ‌ شماست. در کنار این اعتماد از اینکه همانند یک دختر منتظر باشید، دست برداشته و به گونه ای برای زندگی خود طرح ریزی نمایید که گویا قرار است همیشه مجرد باشید و در این راستا بر روی قدرت روانی، اعتماد به نفس، مدیریت رفتار و مهارت اموزی روانی و رفتار و هنری سرمایه گذاری نمایید و حضور اجتماعی پر رنگی در جامعه نشان دهید. اینگونه هم فرصت بیشتری برای ازدواج خواهید داشت و هم با توجه به مهارت تان، انتخاب شایسته ای داشته و زندگی اینده تان را بیشتر و بهتر مدیریت خواهید کرد‌.
در پناه حق و عاقبت بخیر باشید.


|zip code ایران و تهرانDownloads-icon

سلام

الان که این متن رو مینویسم واقعا دیگه امیدی برام نمونده. از خدا گله دارم. خیلی زیاد ….

مگه خدا نگفته ألا بذکر اللّه تطمئن القلوب ؟ پس چرا این آرامش رو از من دریغ کرده؟ 

خیلی تنهام. خیلی ……

این تنهایی منو از پا درآورده. خدا رو شکر هیچ وقت نرفتم سمت دوستی با جنس مخالف. با اینکه دخترم و شدیدا از نظر عاطفی احساس نیاز میکنم ولی هیچوقت به خودم اجازه ندادم کسی وارد حریم من بشه. چون هم به گناه بودنش اعتقاد دارم و هم اینکه معتقدم تنها مردی که میتونه به حریم من وارد بشه فقط و فقط همسرمه. 

خدایا چطور ازدواج کنم

یه مدته از نظر روحی خیلی داغونم. اصلا انگار دیگه برای خدا هم ارزشی ندارم. 

خب منم یه آدمم. منم نیاز عاطفی دارم. نیاز جنسی دارم. بیشتر از این توان مقاومت ندارم. 

هیچوقت سمت دوستی نرفتم و نخواهم رفت. اما بخاطر نیاز جنسیم به گناه افتادم. مگه خود خدا نگفته برای کسی که به گناه میفته، ازدواج واجب هست؟ من چیکار کنم؟ پسر که نیستم دنبال مورد مناسب باشم و برم خواستگاری. من دخترم و باید منتظر بمونم تا یکی بیاد خواستگاریم. 

البته چند مورد بوده که مناسب نبودن. چرا خدا کمکم نمیکنه ازدواج کنم؟

نیاز عاطفی و جنسی انقدر به من فشار آورده که واقعا دیگه از پا دراومدم. چقدر به خدا التماس کردم که کمکم کنه، ولی هرچی بیشتر صداش کردم، بیشتر سکوت کرد. هرچی بیشتر ازش کمک خواستم، بیشتر تنهام گذاشت. بابا بخدا منم آدمم. چرا دستمو نمی گیره؟ چرا به دادم نمیرسه؟ 

به جایی رسیدم که دارم اعتقادمو به خدا از دست میدم. دیگه باورش ندارم. دیگه به همه ی حرفاش شک کردم. 

24 سالمه. تو زندگیم سختی زیاد کشیدم. هیچوقت ناشکری نکردم. ولی الان از هرطرف پشتم خالیه. تو این حال و روزی که دارم، از خدا میخواستم لااقل اون تنهام نذاره. میخواستم بهم آرامش بده. میخواستم کنارم باشه تا حداقل یه امیدی داشته باشم. تا حداقل بدونم یکی هست که به فکرمه، یکی هست که پشتمه. اما اون تنهام گذاشت. حتی اون آرامشی که خودش تو این آیه گفته رو هم ازم دریغ کرد: ألا بذکر اللّه تطمئن القلوب

من بیشتر از این ظرفیت مقاومت ندارم. خدا خودشم اینو میدونه ولی کاری واسم نمیکنه. دیگه امیدی به هیچکس و هیچی ندارم.

یه خواهش از شما داشتم. اگه ممکنه حرف های کلیشه ای رو که همه مون میدونیم، نزنین. اینطوری من احساس میکنم واقعا هیچکس درکم نمیکنه. اینطوری من بیشتر ناامید میشم. 

منظورم از حرفهای کلیشه ای ایناست (چند تا نمونه ش رو میگم): مثلا خدا هیچوقت بنده شو تنها نمیذاره، ناامیدی بزرگترین گناهه، توکلت به خدا باشه، تقوا پیشه کن، توبه کن، خودتو به کارای دیگه سرگرم کن، در مورد ازدواج مطالعه کن، نماز بخون، دعا کن، خدا صدای گریه بنده هاشو دوست داره، اینا همش یه امتحانه، به فامیلاتون بگو تو رو معرفی کنن، تو مهمونی ها و کلا تو جمع حضور داشته باش، مثبت اندیش باش و به چیزای خوب فکر کن! نیمه ی پر لیوانو ببین و خیلی چیزای دیگه که همیشه دیدم تو اکثر پست ها دوستان محترم به اونا اشاره میکنن و اینکه اکثرا تو پست هایی با موضوع مشابه، معمولا راهنمایی ها شبیه هم هست. اکثر اونا رو میدونم ولی هیچ کمکی بهم نکردن. 

خدا شاهده اصلا قصد جسارت نداشتم. فقط منظورم اینه که با این نوع راهنمایی ها آشنا هستم، الان چیزی که بهش نیاز دارم اینه که یه حرف جدید بشنوم. یه راهنمایی که واقعا کمکم کنه.

انقدر شرایطم بده که با کوچکترین حرفی که متوجه میشم طرف مقابلم درکم نکرده، میشکنم. دست خودم نیست. من اینطوری نبودم، اینطوری شدم. بخاطر همینم بود که ازتون خواهش کردم از کلیشه ها استفاده نکنین.

میدونین من خودم خیلی چیزا رو میدونم ولی الان موقعیتی که دارم باعث شده اعتقادمو بهشون از دست بدم.

از آدمای اطرافم انتظاری بیشتر از این نداشتم. همیشه گفتم اونا یه انسانن، نعوذ بالله خدا که نیستن !!!

اما وقتی دیدم خدام دیگه محلم نمیذاره، از همه چی بریدم. مگه میشه آدم بدون خدا، امیدی داشته باشه؟ یه وقتایی انقدر از خدا ناراحت میشم که میگم: خدایا یعنی زجر کشیدن من انقدر برات لذت بخشه که داری نگاه میکنی و هیچی نمیگی؟ نگاه میکنی و کمکم نمیکنی؟ نگاه میکنی و ولم کردی؟

بخدا قسم قصدم این نیست که کفر بگم یا ناشکری کنم. فقط از دست خدام ناراحتم. خیلی ناراحتم. وقتی محلم نمیذاره احساس پوچی میکنم. احساس میکنم هیچی نیستم. 

آخه چقدر صداش کنم؟ دیگه امیدی برام نمونده. 

منم میخوام یه همسر داشته باشم. البته اینم بگم که مسلما قصدم از ازدواج فقط رفع نیازهای عاطفی و جنسی نیست. اینو گفتم چون میدونستم بالاخره یه نفر میگه که ازدواج فقط اینا نیست. 

من هدف های دیگه ای هم از ازدواج دارم. ولی الان چون مشکل اصلی من این دوتاست، فقط به اینا اشاره کردم. این دو تا مشکلم به قدری منو تحت فشار قرار داده که واقعا دارم ایمانمو به خدا و حرفا و وعده هاش از دست میدم.

تو رو خدا، التماس میکنم حرف های کلیشه ای رو برام تو کامنت ها ننویسین. اصلا وقتی این نوع حرف ها رو میشنوم به معنای واقعی دیوونه میشم. در حدی که دلم میخواد همون لحظه سرمو بکوبم به دیوار.

مرتبط با نیاز عاطفی دختران:

دخترم، انگیزه ی اصلی ازدواجم برطرف شدن نیاز عاطفی هستش

راه حل میخوام برای کنترل میل عاطفی

نیاز عاطفی و نیاز جنسی در خانم ها

با نیاز عاطفی تون چیکار میکنید؟

رابطه عاطفی دقیقا چیه ؟

دختری هستم 17 ساله ام که نیاز عاطفی داره اذیتم میکنه

چه چیزهایی نیاز عاطفی دختر ها رو برطرف میکنه

دختر 21 ساله ای هستم که شدیدا نیاز عاطفی دارم

نیاز عاطفی در دختران دقیقا یعنی چی؟

چرا یه نفر نیست که منو بخواد ؟

مرتبط با نیاز جنسی دختران :

خدایا چطور ازدواج کنم

تکلیف من که نیاز جنسی بسیار بالایی دارم مشخص نیست

بابا من که مریم مقدس نیستم

کسی نیاز جنسی دختری که نمی تونه ازدواج کنه رو درک میکنه ؟

ما جوون ها، بخاطر عدم ارضای نیاز جنسی باید یقه کی رو بگیریم ؟

خودتون رو اسیر نیاز جنسی نکنید تا جوونی تون نابود نشه

تکلیف نیاز جنسی دخترانی که به تجرد قطعی رسیدند چیه ؟

دخترتون باید آبروتون رو ببره تا بفهمین نیاز جنسی فقط مال پسرا نیست ؟!

دخترم، گاهی گریه م میگیره از این که نیاز جنسی دارم

دختری هستم که انرژی زیادی رو صرف کنترل فشار جنسی می کنم

دختری هستم که دارم از فشار جنسی میترکم

فکر کنم
بهترین تسکین دهنده برای شما اینه که بدونین تنها نیستین:

27 ساله…مجرد…دختر…

تو فامیل
و دوست و همسایه اونقدددددددررررررر دختر (و همچنین پسر) 27 ساله…28 ساله….29
ساله….. 30 ساله….31 ساله ی  مجرد دیدم
ک با وجود این که تمام نیازهای شما رو منم به شدددددت دارم ولی هنوز روم نمیشه حتی
تو خلوتم با خدا برای ازدواج خودم دعا کنم چون فکر میکنم نوبت اونیه که از من
بزرگتره و هنوز مجرده (اینم بگم ک نه این که کوچکتر از خودم ک ازدواج کرده باشم
ندیدم نه ولی تعدادشون زیاد نبوده)

منم مثله
شما گاهی فکر میکنم انگار خدا کاری به کار من نداره یا مثه “یه پسر
ایرونی” فکر می کنم خدا سرش شلوغ تر از این حرفاس… ولی میدونم اینا یه حسه از طرفه من نه
حقیقت خداوند…اگه هم من به خدا conent نمیشم  حتی اگه هزار بار روی دکمه  try again بزنم علتش اینه که من سخت افزار و نرم
افزارم مشکل پیدا کرده پس اول باید خودمو تعمیر کنم بعدش انتظار داشتم روشن شم تا “الابذکرالله تطمئن قلوب”  روم اثر داشته باشه….اگه تعمیر هم نمیشم پس باید انتظار خودم
رو از خدا بیارم پایین

به این
جمله اوه مای کامپیوترم خیلی اعتقاد دارم و ممنون ازشون بابت گفتنش: خدا ناز میکنه  ( و البته نعوذبالله جمله دیگه ای نمی تونه این
طوری منعکس کننده چیزی باشه ک میخوام بگم)… خوب اون خداست و ما بنده….میخواد
ببینه اگه “نداد” رابطمون باهاش مشکل پیدا میکنه؟…مثله
دوستایی ک فقط تا زمانی باهات رفیقن که سرویس دهنده باشی اگه یه روزی به هر دلیلی
بهشون سرویس ندادی ترکت میکنن…

بازم میگم
منم 27 ساله ام ( یعنی 3 ساله دیگه شما) و مجرد…با تمام نیازهایی ک گفتی…با
هزار و یک فراز و نشیب جور وا جور توی تمام لحظات زندگیم تا اینجا….پس نگین نفسش
از جای گرم بلند میشه…هر چیزی به وقتش … تازه شاید ما مجرد از دنیا
بریم….مثله خیلی های دیگه که مجرد از دنیا رفتن….شایدم در آینده ازدواجی داشته
باشیم با نهایت خوشبختی….

 

 

منم مثل خودتم. همسن خودت. منم خیلی دوست دارم ازدواج کنم . فقط برای نیاز جنسی و عاطفی نیست. اینو خیلی خوب میفهمم. اینکه میگن خودتو از محرکها دور کن دروغه. من دختریم چادری خیلی با اعتقادات قوی اهل دیدن فیلم و عکس ناجور هم نیستم اما باز نیاز جنسی رو حس میکنم و خیلی برام سخته چون از خ ا متنفرم. اونایی که میگن نیاز جنسی اگه بهش توجه نشه به خواب میره اینو بدونن که یه دختر بعد از سن بلوغ و تخمک گذاری هورمونهای جنسی توی بدنش ترشح میشه.به خاطر همینه که میگن بعد از عادت ماهیانه تمایلات جنسی خانمها بالا میره چون تخمک گذاری توی این زمانه. اما مشکل ازدواجم رو اینطوری برای خودم حل میکنم همیشه به خودم میگم خوب بود ازدواج کرده بودم ولی شوهرم معتاد بود یا مریضی سخت داشت یا میرفت بهم خیانت میکرد؟؟؟ خب با این احوال مجرد بودنم به صلاح نیست؟؟؟

نمیگم صبر کن یا خیلی حرفای به قول خودت کلیشه ای اما اینو مطمئنم هیچ کس به جز خدا صلاح ما بنده هاشو نمیدونه. یه خیری توی مجرد بودنت هست که خدا تا حالا نذاشته ازدواج کنی. ازدواج یکی از بهترین سنت هاست. اما یه خیری هست که خدا نمیذاره این خیر (ازدواج)برات اتفاق بیفته.

منم مثل تو.

به زور خوابم می بره.

جون می کنم/

این بغض لعنتی گلومو درد آورده.

با کوچیکترین چیزی اشکام جاری میشه.

با مادرم درد و دل می کنم و اشک می ریزم.اشک می ریزم و پشیمون می شم.

بازم توکلم به خداست.

همین که مراقبمه خودش کلی ه.

حرفای کلیشه ای را دوست دارم بهم امید میده…..

 

سلام…من
یه پیشنهاد  و البته درخواست دارم
ازتون آقا نجفی:

توی خیلی
از پست ها میبینم که دخترا میگن ما با وجود محسناتی که داریم ولی مطلقا تا حالا
فرصت ازدواج برامون پیش نیومده (و کاملا هم درست میگن) پسرای زیادی هم همینو میگن
و اونا هم کاملا حرفشون صحیحه. میشه یه پست بزارین که دوستان بیان و در مورد
خودشون موارد زیرو توضیح بدن…شاید هم تجربه باشه هم گره از کار کسی باز بشه هم
حداقل شاید اسباب آرامش هم شد:

متاهل ها:

خانم ها
بگن چطور ازدواج کردن یعنی معرفی بود؟…فامیل بود؟… چ طور اون آقا (ک الان
همسرشونه) بهشون علاقه مند شد؟ خودشون تو محیط های اجتماعی با هم آشنا شدن و اگه
این مورد بود چ طور به خواستگاری و ازدواج ختم شد  مثلا چه طور به درخواست آقا پاسخ دادن و….

آقایون:
آقایون هم مثله موارد بالا…بگن چ طور به فکر خواستگاری کردن از اون خانم (همسر
فعلیشون) افتادن…اگه انتخاب یا معرفی خانواده شون بود یا اگه انتخاب اوله خودشون
بود چی شد که این شد انتخابشون یعنی چه ویژگی در اون خانم باعث انتخابشون شد

مجردها:

دخترها :

فکر میکنن
چه عاملی دلیل مجرد بودنش هست؟خودشون هنوز آمادگی ازدواج رو پیدا نکردن؟ یا نه میل
به ازدواج دارن ولی نشده در این صورت دلیل این مشکل رو چی میدونن؟مقصر رو خودشون
میدونن؟ مثلا با فرصت پیش اومده بلد نبودید درست برخورد کنید یا مصلا اصلا تا حالا
براتون فرصت پیش نیومده….علت پیش نیومدن فرصت خودتون بودید یا خانواده تون و …چی فکر میکنید؟

پسرا:
اونا هم علت اینکه ازدواج نمی کنن رو بگن…رفتن خواستگاری ولی نمیشه و علت جواب
رد از طرف دختر خانم چی بوده؟….کلا تا حالا به کسی علاقه مند نشدن، چرا و دنبال
چ موردی میگردن؟ شرایط ازدواج رو ندارن شغل و چیزای دیگه؟….علاقه دارن تو دلشون
ب کسی ولی نمی تونن بگن، چرا نمی تونن بگن خودشون آماه نیستن از پاسخ رد میترسن
چرا از پاسخ رد می ترسن و دیگه کلا از این چیزا…

اگه فکر
میکنید امکانش هست ممنون میشم آقای نجفی اینو پست کنید…

دوستان هم
خواهش میکنم هر کسی با دیدگاه و عقاید خودش هر نظری داد نظر خودشه و قابل احترام  و ما حق تغییر دادن نظرش رو نداریم…فقط قراره گوش بدیم….

 

سلام آقا محمد طاها
،ممنون از اینکه گفتین دیگه دلم نشکه.

من خدا رو شاکرم اگه
عقد می کردیم .این موضوع می فهمیدم سکوت می کردم . برای شناخت باهم صحبت می کردیم
و اسمش روی من موند ولی من به خاطر اینکه آبروش نریزه به کسی نگفتم .اون دنیام از
این دنیا مهم تر ، این آقا با عقاید من بازی کردن و واقعا چشم روی مشکلاتش بستم واولین
ملاکم ایمان بود و بعد خانواده و تحصیلات ومادیات برام مهم نبود.اگه گفتم توقعمون
بیاریم پایین مگه ارزش دارن.اگه جای من بودین همین حرف می زدید.مومن واقعی
ندیدم .یک سری آدم  ( همسایه ، دوست
و…)که فکر میکنن مومن هستن زود قضاوت کردن من گفتم باهم تفاهم نداشتیم  قبلش بهم میگفتن اشتباه دارم میکنم بماند انگشت
نما شدم . قصد تعریف از خودم ندارم من هیچی کم نداشتم . دلیل ماجرا رو
نمیدونستن.دلم شکسته مخصوصا از آدم های که به قول شما پشت نقاب دین قایم شدن. که
خیلی هم زیاد هستن واقعا سخت برای یکی گذشت بکنی و بعد … خیلی دلم گرفته بود اگه حرفام تند بود ببخشید خواهشا
برام دعا کنید چون اعتمادم نسبت به آدما از بین رفته . تنهایی ترجیع میدم. التماس
دعا.

 

سلام فاطمه جون امیدوارم خوشبخت بشی عزیزم خدا خودش
میدون هر دردی به کی بده من آدم صبوریم و هرکی میبینم از وجودم به آرامش میرسه.منم
تقریبا همسن شما هستم ، مدرک تحصیلات تکمیلیم گرفتم .  خانواده خیلی خوبی دارم و…. هیچی کم ندارم اگه
جای من بودی  ببخشیدعاقلانه نمیتوانستی
تصمیم بگیری ببن حکمت خدا همین، خانواده من با صیغه مخالف بودن برای همین ما همین جوری باهم حرف
میزدیم و رفت و آمد می کردیم (دستشم به من نخورد و حجابم جلوش ور نداشتم) انقدر
خوب خودش تو قلبم  جا کرد که دوستشم داشتم  و برای عقد لحظه شماری می کردم من آدم منطقی ام
اگه رفتارش با اون دخترها معمولی بود کاری باهاش نداشتم.یا اگه گذشتش بود می گذشتم
ولی .. وقتی فهمیدم در جوابم بهم گفت یک مرد میتوانه 4 تا عقد دائم بکن.و….درصورتی
که خرج یکشم نداشت نمیتوانست یک خانه اجاره کن  دلم شکند منم دقیقا برای همین آقا محمدطاها رو  مخاطب قرار دادم چون حرفش کلی بود و امسال من
و… رو در نظر نگرفت . اولش همه بهم میگفتن چی کم داری که داری این کار میکنی ولی
بعدش که گفتم نه انگشت نما شدم از رفتارشون کلافه ام .  چون فکر میکنن مشکلی دارم خداروشاکرم که باهاش
عقد نکردم.ولی چرا این همه گذشتم درک نکرد. من که سختی ازدواج به قول آقا محمد
طاها پذیرفتم و به خدا اعتماد کردم . و فقط به خاطر ایمانی که فکر کردم داره انقدر
گذشت کردم.من قدم هم ورداشتم که گفتم تو خانه پدریش زندگی میکنم .و…ولی  دلم شکست . پشیمانیش برام سودی نداره  چون باهاشون بود ودروغگو حرفه ای بود. هر چقدر
خواست مخم بزنه دیگه به حرفاش گوش ندادم چون تحملش نداشتم خیلی سخت بود.الانم که
داشتم تایپ میکردم اشکم بند نمیومد.

به حرف مردم توجه نکن چون واقعا بیکارن ببینن دیگران چه
کار میکنن ،به رحمت خدا امیدوار باش . خداروشکر کن که این من یک اسم روت نموند و
انگشت نما نشدی . خدا خیلی مهربان حتما صلاحی در کارش هست. من پیشنهاد بهت میکنم
هفته ای یک ساعت بری یک مهد کودک  رایگان
کار کنی به هیچی فکر نکن اونجا حس خوبی بهت دست میده علاقه و نشاط برمیگرده

امیدوارم خوشبخت و سعادتمند بشی.

منم مطمئنم مصلحتم در نرسیدن به این آقابود .و خدارو
شاکرم و نماز شکر خواندم.

در مورد فراموشی نمیتوانم فراموشش کنم چون خودش تو قلبم
جا کرد.و وقتی باهاش حرف زدم دوست داشتنم به وجود اومد.و خیلی براش گذشت کردم.ولی تحمل دروغ نداشتم .و عاقلانه تصمیم گرفتم.

من دنبال یک مومن کامل نبودم اگه تا همون حدی که گفتم
گذشتم میخواندید باید متوجه میشدیدو از بقیه اش خجالت کشیدم بگم. دنبال معصوم از
گناه نبودم.چون خودم معصوم نیستم.

دختری که تو سن من اسم روش موند منطقی که  فرصت هام از دست دادم  .

من توکلم به خدا و  اعتقاددارم هرچی صلاحم باشه رو بهتر میدونه.

ببخشید اگه شمارو مخاطب قرار دادم و تند حرف زدم. قصد
نظر دادن نداشتم چون حرفاتون این فاطمه اولش اشکم درآورد.و یاد خاطرات بدی
انداختم.مخصوصا  این حرفتون شما یک قدم ور
دارید خدا کمکتون میکنه.سکوتم شکندین و صدام در آوردین.تو دنیا واقعی کسی نتوانسته
بود.و چون از نظراتون متوجه شده بودم، آدم مومنی هستین جوابتون دادم.ببخشید اگه باعث ناراحتی تون شدم.

ممنونم از اینکه دعام میکنین. چون احتیاج دارم آرامشم
برگرده. چشم منم شما و همه بچه های خانواده برتر  و آقای نجفی و خانواده اش دعا می کنم .

التماس دعا

به مهفام: سلام خواهر گلم.ممنونم از لطف بی ریا وخالصانه ات .بله
خانومی خیلی سخته یه عمر از خدا هرچی که بخوای وخدا جوابتو نده ولی چاره چیه اون
خالق منه ومن بنده اون ونه زورم میرسه ونه راه به جایی دارم جز واسطه قرار دادن
بندگان خاصش که پیامبرو معصومین ع هستند. دررابطه با اشتغال خیلی نذرکردم شاید
باورت نشه ولی تاالان هر وقت برای حل شدن مشکل خودم نذرکردم براورده نشد ولی برای
هرکس دیگه ندرکردم براورده شدو اداکردم.عزیز دلم 30 سال خیلی زوده؟؟؟؟؟؟؟ مگه
غیراز اینکه خانم ها تو50سالگی  یائسه
میشن؟؟؟؟ مگه چندسال دیگه مونده؟؟؟تازه اگه مشکلی بوجود نیاد به نظرت اون بچه حق
نداره پدرومادر جوانترو سرحالتروشادابتری داشته باشه؟؟؟؟ تو اوج جوانی وشیطنتش من
پادردوکمر درد داشته باشم ونتونم پابه پاش دوست خوبی براش باشم وبراش مادری کنمL((((((((((( درباره روضه
حضرت علی اصغرع ممنونم عزیزم مطمئن باش مادرم تاحالا خیلی نذرها کرده ونتیجه
نداشته که یکیش نذر گوسفند برای حضرت عباس ع بود. من همینکه خدا سایه ی پدرومادرم
بالاسرم هست واونا سالم وتندرست هستند خدارا هزاران هزاربار
شاکرم……………….. وتنها دعام سلامتی وشادی اونهاست. از صمیم قلبم برات
آرزوی بهترینهارو دارم خواهر عزیزم.ممنونم از لطفت………..

به هیس: سلام خانومی.ممنونم.سلامت باشی.خواهر گلم فرمایشاتت رو کاملا
قبول دارم ولی زبونم لال خدای نکرده باز زبونم لال خدا پدرو مادرهامونو سلامت وشاد
نگه شون داره ولی فکر 30 سال دیگه روهم بکن وقتیکه واقعاتنهای تنها باشی. البته
بچه های این دورو زمونه مهر زیادی نسبت به والدین ندارن ولی اگه همسری داشته باشی
که  باهاش درد دل کنی و تو آرامش قلب اون
باشی واون آرامش قلب تو باشه به اندازه یه دنیاارزش داره.ولی اگه تنها باشیم
وهمدمی نداشته باشیم فقط باید درو دیوار رو نگاه کنی و دنیا با وجود بزرگیش برات
قفس میشه. مونس وهمدم برای آدم یه چیز دیگه است که هم تو جوونی وهم تو پیری بهش
نیاز مبرم داره.

به  یک دل شکسته:سلام خانومی.خواهر
گلم چه وجه تشابهی داریم.اتفاقا منم طاقت یه خاربه پارفتن کسی رو ندارم و همه
تلاشمو میکنم که مرهمی برای مشکل کسی باشم 
چراکه معتقدم ماتواین دنیا فقط برای خوردن وخوابیدن نیومدیم بلکه بعنوان یه
انسان وظایفی دراین دنیا داریم که باید انجام بدیم.از سرگذشتی که داشتی خیلی متاسف
ومتاثرشدم عزیزم. حق دخترهای گلی مثل تو این نیست که گرفتارهمچین گرگهای بشن.
خداروشکر که زودتر فهمیدی واحسنت به نجابت وحجب وحیات واحسنت به گذشتت که چهره
واقعیشو نشون ندادی.ایشون هم همسری پاک دامن مثل شما میخواستن وهم از دل مشغولی
هاشون دست برنمیداشتن. حیف اشکهای پاکت نیست عزیزم که برای همچین آدمی بریزی.مطمئن
باش جایی چوب این همه اشک و آه تورو میخوره که دیگه خیلی دیره. واقعا به صبرت غبته
میخورم اعتراف میکنم من جای شمابودم دلیل نه گفتنم رو به همه اعلام میکردم که حساب
کار دستش بیاد ونخواد برای همه مظلوم نمایی کنه.واقعا شیر زنی ………….ولی
شمابااینکارت بهشون اجازه دادی تا سراغ یه دختر خوب دیگه بره و بانگفتن دلیل نه
گفتن شما ،شمارو که دختر پاکی هستی بد جلوه بده. خدا جواب نامردیشو هرچه زودتربهش
بده…………..

درباره پیشنهادتت خیلی ممنونم.منم دوست دارم ولی شهرما کوچیکه وهمه
همدیگه رو میشناسن ومطمئن باش با انجام دادن این پیشنهادت برچسبهایی دیگه بهم
میچسبونن از جمله اینکه ببین دختر بیچاره کارش به جایی رسیده که حسرت بچه داره و
از زور تنهایی بچه مردمو یه ساعتی نگه میداره………………..ترجیح میدم تو
تنهایی خودم با حسرت حس خوب مادرشدن وبغل کردن یه کوچولوی نازولبخندو شیرین زبونی
هاش بسوزم وبسازم تا اینکه برچسب دیگه ای بهم بزنن نه تنها خودم بلکه خانواده امم
تاراحت کنن. خدایا شکرت……………….چه میشه کرد ……………قربون بزرگی
خدابرم…………………خدایا همین بالش وپتو روازمون نگیر………..هییییییییییییییییییی

عزیزدلم حرفاتون خیلی آرومم کرد چراکه حرفی که از دل برآیدلاجرم بردل
نشیند. امیدوارم خدای بزرگ ومهربون  همسری
پاک ومهربان هرچه زودتر نصیبت کنه واون نامرد با دیدن خوشبختیت پی ببره که چه
گوهری رو از دست داده………..

به خانم فاطمه 30:

سلام فاطمه جون خوشحالم که حرفام آرامت کرد هیچ کار خدا
بی حکمت نیست . تو باید خوشحالم باشی که بلایی این من سرت نیومد منم خداروشکر می کنم
خیلی بزرگ، من برای عقد کردن وتو بغل رفتن و.. این آدم لحظه شماری می کردم . خیلی
سخت با تمام اینکه خودش تو دلم جا کرد و دوستشم داشتم بهش گفتم نه احساسم سرکوب
کردم به حرف مردم انقدر توجه نکن این کسی داره میگه که هرروز این حرفا رو میشنووبدترش
اگه قرار بود به حرف اونا باشه من الان عقد کرده بودم. و تا آخر عمرم سکوت می
کردم.

 این یک پیشنهاد
بود که بهت دادم  بری مهدکودک ، خوب اگه
کار نداری و پولش مهم نیست برات برو با یک مهد کودک حرف بزن یک مدت رایگان برو
اونجا سابقه کارت میشه. به کسی هم نگو بگو شاغل شدی ، بیشتر به خاطر این که علاقه
مند به زندگی بشی و شادیت برگرده میگم. باشادی تو پدر و مادرتم خوشحال میشن.سعی کن
خوشحال باشی.

من برای هرکی دعا میکنم دعام برآورده میشه  امیدوارم دعام برای شما هم برآورده بشه .( شوخی: جالب الان همه بهم میگن چون دلم شکست دعام زودتر برآورده میشه )دعا
میکنم  لبخند از روی لبت کنار نره ، خدا
همسری شایسته نصیبت بکنه . مطمئنم به زودی ازدواج میکنی ولی عاقلانه تصمیم بگیر.و
سایه پدر و مادرت بالای سرت باشه و به تمام آرزوهات بررسی. موفق باشی . التماس دعا.

به  خانم مفهام :

سلام مهفام جان ممنون از همدردید من امیدم به خدا است و
همیشه بهش توکل کردم هرچی خیر انشالله همان بشه.امیدوارم شما هم خوشبخت بشید.

 به آقا
محمد طاها :

سلام من تمام حرفایی که زدم از دلم بود .و فکر کردم
حرفام تند باشه. باعث دلخوری بشه .دلم نمیخواهد دل کسی به خاطر حرفم بگیربرای همین معذرت خواستم. احتیاجی به معذرت خواهی نیست شما نظرتون گفتین با این تفاوت که من به  اونا عمل کرده بودم و یک تجربه برام شده بود.شاید به منم کمک کردین. صدا من
توانستین دربیارین و سکوتم بشکنید . سکوتی
که هیچ کی نتوانسته بود. خیلی وقت از این ماجرا میگذره ، اما بغضش تو گلوم مونده
بود. گریه این چندروزی که شما در آوردید با بقیه گریه هام فرق داشت.من آدم صبوریم ولی به خداخیلی خیلی سخت گذشت
بکنی  با اعتقادات بازی بشه. طعم تلخی چشیدم.کاش کسی به اسم
دین با احساسات مردم بازی نکن.

بازم ممنونم که وقت گذاشتین واین یک برادرحرفام گوش دادین و جوابم دادین.
با آرزوی موفقیت برای شما و خانواده گرامی.

التماس دعا(برام دعا کنید به عنوان یک مومن که من
ندیدم)

سلام ،  آقا
محمدطاها من قصد ناراحت کردنتون نداشتم یعنی هیچ کس رو سعی کردم ناراحت نکنم به
قول اون آقایی که داشتم باهاش عقد می کردم .سکوتم آزار دهنده است به قول خودش اگه
دادمیزدم و به همه میگفتم چه جور آدمی بهتربود.اگه سکوت کردم یک دلیلش به خاطر خدا
است. چون بهش اعتماد دارم و نریختن آبروی کسی شاید در آینده پی به اشتباهش ببرمن
خودم به هیچ عنوانی حاضرنیستم باهاش ازدواج کنم. اعتراف میکنم باشرمندگی دوستش
دارم وبراش نمیتوانم بد بخواهم.وهرشب دعاشم میکنم با تمام اینکه یک نفس راحت به
قول خودش نمیتوانه بکش  نمیدونم راست میگه
یا نه چون خیلی دروغگو، و همش ناراحت چرا قبل عقد فهمیدم . میدون عقدمی کردیم سکوت می کردم.و تمام تلاش میکه نظرم برگرده
ولی میدونه بی فایده است.

نمیدونم حرفای که برای فاطمه نوشتم خواندین یا نه قصد
تعریف از خودم ندارم. من خانواده خوبی دارم، مدرک تحصیلات تکمیلم از یک رشته خوب
گرفتم از نظرمالی وضعمون خوب ، قیافم خداروشکر خوب و…یعنی شاید هیچ ایرادی
نتوانیدبرام پیدا کنید به قول همون آقا تنها ایرادی که داشتم چادری نبودنم بود که
بعد از اینکه مطمئن شد دوستش دارم ازم خواست و اولین نفری هم که مخالفت کرد مامان
خودش بود.و بهش گفت حجابش کامل شاید این مدلی راحتتربماند من دل پری دارم ولی من
درکل قبول کردم .سرکار میرفتم براثر بی حوصلگی، تمرکز نداشتن ترسیدم حق کسی ضایع
کنم و مدیونش بشم .برای همین سرکارنمیرم. این جمله تون توانست بغض من بترکون
وازتون ممنونم.

چرا فکر میکنین هر کسی ازدواج کرده
مرفه بوده و از درد شما خبر نداره؟ازدواج سختی های خودش رو داره اما خدا خودش توی قرآن گفتن که
به من اعتماد کنین وازدواج کنینبه خدا اعتماد ندارین؟شما یه قدم بردارین خدا کمکتون میکنه

من سختی ازدواج با این آقا رو قبول کردم .نه سربازی
رفته بود نه خانه داشت من قبول کردم برم خانه پدریش زندگی کنم(واقعیت من خودم یک
واحد به نام ولی ایشون نمیدونستن). درآمدش کفاف چرخوندن یک خانه معمولی نمیداد
برای همین میخواستم خانه پدریش برم. که وقتی به خانواده ام گفتم. تصمیم گرفتن
حمایتمون بکنن ولی نفهمه بعد عقد  قرار بود
بهش بگم چون نمیخواستم به خاطر مادیات تصمیم بگیر.من مهریه سنگین نخواستم .سطح
خانوادگی اش ازمون پایین تر بودو….من به خدا اعتمادکردم و جواب اعتمادم بهم
فهموند به دردم نمیخوره من اگه ایشون انتخاب کردم  اولین دلیلم فقط به خاطر ایمان بود.بعد تحصیلات
و خانواده و نون حلال بود .البته حسنایی هم داشت ولی دروغ وباکس دیگه بودن نمی
توانستم بپذیرم.من قدم های زیادی برای این آقا ورداشتم. شما گفتین یک قدم بردارین
خدا کمکتون میکنه من فقط دلیل اینکه چرا سر راه من باید قرار می گرفت تا الان
نفهمیدم.

من با خدا قهر نکردم.گفتم من نماز شکرم خواندم فکرکنم
تا حالا آدم صبوری ندید .آدم های صبور گریه نمیکنن ولی وقتی به یک جایی میرسن
تحملشون تمام میشه.هیچ وقت گریه این آدم ها رو نباید دید.

من شرایط سخت تجربه کردم معنی نا امیدی فهمیدم و ناامید
نشدم  قصد ندارم با گفتنش ناراحتتون کنم شاید
این آقای پاشایی نه ولی می توانم بگم امید خیلی زیادی دارم . و دلیل زندگیم امیدم چون
وجود خدارو حس کردم. اما تو این مورد کم آوردم .شما اگه من می دید فکر نمی کردید
از این موضوع یک درصدم ناراحت باشم چون عقیده دارم ازناراحتی ما کسایی که دوستمون
دارن ناراحت میشن  ما حق نداریم دیگران
ناراحت بکنیم با ناراحتیمون برای همین خودم خوشحال نشون میدم شرمنده شما از
دستم ناراحت شدید.

خیالتون راحت این آقا نتوانست رو عقایدم  کوچکترین اثری بذاره چون همه رو با تحقیق بهش
رسیدم .وهمان آدم قبلی ام  نمازم و قرآنم
میخوانم.و خداروشاکرم .فقط اعتماد ندارم.و یک تجربه تلخ برام شد. فکر میکنم معنی
حرفم میفهمید واقعا برام سخت بود جالب این جاست خدا هم دلش برام انگار میسوز،
هرکاری می کنم هیچ گره ای توکارم نیست خدا تنها کسی که میدونه حوصله ندارم .

خوش به حال رهاجون که حاضرین گریه اش نبینید پس حق داره
آنقدر ازتون دفاع کن.الان بیاد شکایت بکن چرا داداش ناراحت کردم.(رها جون شوخی کردم.)

شما به من کمک کردید چون حرفایی که تو دلم بود تا یک
حدیش اینجا مطرح کردم .سکوتم شکندید.

بازم ممنونم که وقت گذاشتین واین یک
برادرحرفام گوش دادین و جوابم دادین شرمنده اگه باعث ناراحتیتون شدم. نمیدونم چه
طوری ازتون عذرخواهی بکنم.با آرزوی موفقیت برای شما و خانواده گرامی.

فقط خواهش می کنم دعام کنید.

 

 

به آقا محمدطاها:

سلام آقا محمد طاها ممنونم، چون  این یک برادربرام نارحت شدین و شرمنده که ناراحتتون کردم .خواستم
بهتون موضوعی بگم این چند روز توانستم فکرکنم . من یک قسمت از زندگیم نگفتم  چون از دلسوزی وترحم بیزارم.من برای این آقا
مشکلی نداشتم. دلیل آشنایی ما یک درد مشترک و بیماری بود.امید نداشتن هیچ کی به
زندگیمون . من امید داشتم که تا خدا نخواهد اتفاقی نمیفته .مرگ وزندگی دست خدا است
. ولی اون نا امید و خسته  از بیماری بود
امیدمن بهش کمک کرد. و ازم خوشش اومد.خدا مهربان بهمون آرامش، سکوت ، صبر،توکل،امید به
زندگی،… رو با این بیماری هدیه داد.و شناخت از هم پیدا کردیم. در حال حاضر
خوبیم.و تنها دلیل زنده بودنمون تو اون شرایط سخت توکل به خدا بود.و انگار معجزه
شده که سلامتیمون به دست آوردیم  (خداروشکر). خیلی ها رو می دیدم که درکنارمون بر
اثر این بیماری از دنیا می رفتن.لبخند از لبمون  به خاطر خانواده هامون کنارنرفت. من و اون باهم
این شرایط سخت پشت سرگذاشتیم.وبرای هم دعا می کردیم. فکرکنم دلیل تمام گذشتم
فهمیدد چون اون دنیا برام ارزش بیشتر شده بود.و چرا دوستش دارم .وفراموشش نمیتوانم
بکنم. من اون سختی رو ازیاد برده بودم. شاید شکستن سکوتم باعث شد پی ببرم .هنوز
تصمیم نگرفتم  نمیدونم  کار درستی یانه ولی شاید بهش یک
فرصت بدم.

با آرزوی سلامتی ونشاط و موفقعیت برای شما و خانواده محترم.

التماس دعا از طرف خواهرتون دل شکسته.

 آقای نجفی از
شما هم متشکرم.

سلام

تورو خدا برای همه جوونا دعا کنید که عاقبت بخیر بشن

واسه ما هم دعا کنید

ایشالا بخت خوبی نصیب همه بشه و بحق حضرت زهرا (س) همه تون عاقبت بخیر بشین خواهرای عزیزم و برادرای بزرگوار

حالا همگی بلند صلوات بفرستین که معجزه میکنه

اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم

خیر ببینید

راستی (اوه مای کامپیوتر) اون جمله که گفتین :  من برای این که فقط مال تو باشم ، یه دنیاااااا سختی و غم و تنهایی رو تحمل کردم . فقط به عشق اون روزی که تو میای و دستامو بگیری و بغلم کنی و ببریم . حالا اون وقت نوبت شوهرته که همشو تا دنیا پابرجاست جبران کنه ….. خیلی قشنگ بود

پیر نشی ننه

یا علی

سلام

دوستانی که از خدا گله دارید و همچنین عزیزانی که میگید به خدا توکل کن حتما مصلحته، شرط استجابت دعا برقراری اسباب و ابزار اونه. چون متاسفانه در جامعه ما اسباب و زمینه های ازدواج ضعیفه موضوع ازدواج جوانان مشکل شده و تا هم خودمون و هم مسئولان قدم جدی برنداریم این مسئله حل نخواهدشد. ان الله لایغیر بقوم حتی یغیرو ما بانفسهم.

به نظر من سخت شدن ازدواج در جامعه ما دو دلیل داره. یکی  فرهنگ و سنت های دست و پاگیر و دیگری به خاطر عدم توجه و برنامه ریزی درست مسئولان .

سلام خواهر. درد چیزیه که همه دارند ولی مونده به طرفش مونده به اینکه چقدر محکم باشی من سه سال پیش پدرم از خونه انداخدتم بیرون. بعداز چند ماه واسه خاطر اشکای مادرم اومدم خونه و تواین سه سال تو زیرزمین خونمون زندگی میکنم سه سال پامو تو خونمون نذاشتم حتی پدرومو چند ماه یک بار میبینم خودشو از من قایم میکنه چون پدری برام نکرده چون شرمندست چون باعث بانی بد بخت شدنمه.هر بلایی بگی سرم اومده ماشین چپ کردم وافتادم دره چند وقت بیمارستان بودم هیچکی نفهمید .تو کارگری ساختمان برق سه فاز گرفت وولم نمیکرد حدود 2دیقه برق بهم متصل بودوبازم مدتی تو ای سیو بودم هیچکی نفهمید .چند تا سگ حار بهم حمله کردند وپامو به طرز وحشیانه ای خوردند و  چند ماهی تو یه شهر دیقه تحت مداوا بود تا پامو قطع نکند وهیچکی نفهمید.وآخریش دیروز کیف پولمو که هرچی تا به حال پس انداز کرده بودم توش بود گم کردم والان هیچی ندارم . این گوشه ای از اتفاقایی که افتاده.دروغ چرا به خدا گله و شکایت زیاد کردم ولی خب میدونم که ادم گناه کار دعاهاش نمیگیره منم مث تو گناهم نیاز جنسیه وهمین گناه نمیزاره به خدا نزدیک بشم ولی تو این چند ماه خ باهاش نزدیک بودم حس میکردم که صدامو میشنوه وبازم بلا اومد سرم ولی من دیگه اون پسره بیست ساله نازک نارنجی نیستم الام بزرگ شدم محکم شدم وبا وجود اینکه چند میلیون پولم به باد رفته ولی بازم توکلم به خدا ست هرکی به جای من بود با این همه حادثه تا بحال چند بار مرده بود ولی خواست خداست که زنده بمونم.واعتقاد قلبییم اینه که خدا هست مارو میبینه و همش امتحانمون میکنیه تا محکم بیشم .الان واسه شام هیچی ندارم ولی اعتقاد دارم که خدا کریمه و میرسونه وهیچکدوم از بنده هاشو تنها نمیزاره.  الان با این همه توضیحاتی که دادم باید فهمیده باشی که تنهایی رو تا مغز استوخوانم حس کردم ولی در غفلت بودم و نمیدونستم که باید به خدا پناه ببرم

فقط یادت نره توکل و اعتقاد به خدا کلیشه نیست ایمانه.

ازدواج خیلی خوبو لذت بخشه عالیه ولی خیلی سختی ام داره به نظر من که سختیاش نمی ارزه . تو دوره زمونه الان بیخیال ازدواج شدن بهترین کار ممکنه


 

سلام

مقصر خدا نیست . جنگ  ، تصادف های جاده ای و…….. میدونی چن تا جوون و مجرد به کام مرگ کشونده ، میدونی چن هزار دختر از دهه 40 و 50 مجردن اونا میتونستن ازدواج کنند و پسر بیارن،شرع دست مارو نبسته بلکه سنت های کاذب ما این کارو کردن. زبون تلخ و نیش دار کسایی که به مجردا متلک ونیش و کنایه حرف میزنه این بدبختیارو آورده. از خدا مظلوم تر گیر نیاوردیم، بچه ها عمق فاجعه در اجتماع نابه هنجار و اقتصاد مریض ماست، از فرهنگ بد ماست.

دوست خوبم سلام

حرفهات رو خوندم و بهت میگم کاملا حق داری

نمیخوام زیر سوال ببرمت و بگم چرا این حرفا رو میزنی با اون عقل و منطقی که خدا به ما داده

شما کاملا حق داری

دوست عزیزم من خودم شرایط شما رو دارم یعنی 30 سالمه و ازدواج نکردم

دوبار وار رابطه شدم به قصد ازدواج که اولی بعئ 3 سال منو گذاشت رفت و بعدش بابام سرطان گرفت و دوبارع یک سال تو بدترین شرایط بودم

و بعد اون دوباره با یه نفر دیگه آشنا شدم که یک سال بازی خوردم

و بعد فهمیدم از اول متاهل بوده و من نمیدونستم اما بخاط اختلاف با خانمش جدا زندگی میکردن

اما خانمش میخواد برگزده و خدا رو شاهد میگیرم بهمحض فهمیدن رابطه رو تموم کردم

خیلی سختی کشیدم

البته اینا رو نگفتم که بگم من بدبخت ترم نه اصلا

فقط خواستم بگم بعد از اینکه مدت ها احساسات شما رو داشتم یه روزی تصمیم گرقتم

که با فرض نبودن خدا یه فکر به حال خودم کنم

البته با حفظ اخلاقیات

نتیجه این شد که فهمیدم نباید حق کسی رو پایمال کنم و برای خودم اصول اخلاقی بذارم

و بعد از اون سر خودمو شلوغ کردم

کار کردم

ماشین خریدم تو گروه ها عضو شدم کوه میرفتم باشگاه میرفتم وام گرفته بودم و تلاش میکردم قسط بدم فوق لیسانس قبول شدم و …

الان شاید هنوز هم تنهایی ازار دهنده است اما احساس خوبی از زندگی دارم

کاش میشد میدیدمت و بیشتر صحبت میکردیم

من یک دختر 27 ساله هستم. هم چهره زیبایی دارم هم تحصیلاتم بالاست هم خانوادم از همه نظر خوب هستن اما متاسفانه ازدواج نکردم، تا ب حال خدا میدونه مرتکب گناه نشدم اما واقعا مجردی عذابم میده هر چه هم دعا میکنم و به هر دری متوسل میشم متاسفانه به بن بست میخورم و اوضاعم اصلا تغییر نمیکنه، شما رو به خدا قسم میدم واسه منم دعا کنید اصلا دلم نمیخواد مرتکب گناه بشم.

من یه دختر 42 ساله هستم که شانس ازدواج البته تا الان نداشته ام ؛ کسی چه میدونه شاید بعدا داشته باشم. متاسفانه خانواده خوبی نداشتم برای همین کسانی که به خواستگاریم می اومدن یا آدمای مناسبی نبودند و یا وقتی با خانواده ام آشنا می شدن ؛ بخاطر اشتباهات خانواده ی نامناسبم من رو نمی پسندیدند. ولی خودم تصمیم گرفتم خودم رو نجات بدم. یکی از مشکلات فقر زیاد خانواده ام بود هم فقر مالی و هم فقر فرهنگی؛ ولی من در دانشگاههای خوب تحصیل کردم و الان صاحب شغل خوبی هستم درآمد خوبی دارم. متاسفانه به دلیل مشکلات زیادی که خانواده داشت شانس ازدواج نداشتم ولی من شور و شعف زندگی دارم. شما که 24 سالته و این قدر خسته و دل گران هستی پس من چی بگم با 42 سال سن؟؟ می تونستم دختری به سن شما داشته باشم. درسته؟ عزیزم زندگی همینه باید ساخت و کنار اومد. هیچ وقت فکر نکردم خدا من رو دوست نداره؛ خدا من رو نمی بینه؛ همیشه در زندگی خودم رو به دست پروردگار سپردم. راستش الان که خوب نگاه می کنم می بینم از خیلی از اطرافیان یا دوستانم که ازدواج کرده اند خوش بخت تر هستم منظورم آرامشه. ازدواج خیلی خوبه خیلی خیلی خوبه ولی خوب من شانسش رو نداشتم . با اینکه دختری هستم اهل معاشرت و اجتماعی تا مقطع فوق لیسانس تحصیل کردم با نداری و سختی ولی بهترین دانشگاه درس خووندم و الان بسیا موفقم و شغل خیلی خوبی هم بدست آوردم . بعضی وقتها فکر میکنم چطور وقتی با سختی و نداری خدا این لطف رو در حقم کرد که من در بهترین رشته و بهترین دانشگاه درس بخوونم خدا خوب بود وقتی حتی یک روز هم بیکار نبودم وقتی شغل خیلی خوب و محبوبیت به این خوبی بین دوستانم و اطرافیانم بهم داده خدا خوب بوده حالا نتوونستم ازدواج کنم خدا بد شد. نه عزیزم این طوری نیست. من هنوزم نمی دونم حکمت خدا چی بوده و هست ولی من راضیم به رضای خدا. فکر نکنید که آدمی هستم که از نظر عاطفی مشکل دارم و یا نیاز ندارم چرا هم نیاز داشتم و هم نیاز دارم ولی نمیزارم بهم غلبه کنه. نمی زارم نیازم به من مسلط بشه . اصلا هم اهل گناه کردن نیستم . همیشه سعی کردم برای خودم ارزش قائل بشم و خدا رو در اولویت قرار بدم. صبر خصلت بزرگیه . همیشه باید صبور بود. شما رو به صبر و سکوت دعوت می کنم امیدوارم پروردگار راه گشای شما باشه.

بد بخت ترین دختر این دنیا زهرا امیر ابراهیمیه

دختری که  هیچ گناه شرعی مرتکب نشد ، اما به بدترین شکل ممکن عذاب کشید.

دختر بی گناهی که مجبورشد، از سرنوشت تلخی که ماایرانیان ددمنش براش رقم زدیم

از ایران بره وحالا وایسه به  گلشیفته فاحشه عکس بگیره

مگرنه درد بی همسری شاید درد خیلی خیلی سهمگینی باشه،

اما لقب بدبخت ترین دختر جهان رو به اسم اون باید باشه

آنچه را که من از مولانا ی بزرگ آموختم:

خدا وجود بی نهایت مطلقی است که به وضوح برای هر عقل سالمی اثبات شده است.

و خدا جدا از ما نیست، یعنی خدا با اینکه خداست اما ما هم هست.

من به این نتیجه رسیدم که از خدا خواستن کار اشتباهی است، بلکه فقط باید در سایه ایمان به او تنها باید از خودت بخوای. چون خودت در خدایی.

همین.

خدا را بدان، از خودت بخواه، حرکت کن ……موفق خواهی شد، و اعصابت از اینکه چرا خدا کمکم نمیکنه خراب نمیشه.

اعتقاد من و اینکه برایم اثبات شده هم عقلی هم نقلی و هم تجربی: خدا به هیچ کسی کمک نمیکنه، هرگز و هرگز …….فقط باید او را بدانی، از خودت بخواهی و حرکت کنی. تمام.

هر کسی که این سر لوحه ی زندگیش هست اول از همه آرام بوده و سپس پر تلاش و موفق.

یاحق.

مهدی

خواهشا تا انتها بخوانید : 

دوستای عزیزم تقریبا از خوندن پست و
کامنتا با عرض واقعا معذرت حالم یه کم بد شد ، به این دلایل : 

 

 

1)اول اینکه هم پسرا هم دخترا نوشتن این
مشکلا رو داریم. خیلی ببخشید شماها واقعا انسانید ؟؟ واقعا سر در نمیارم چرا وقتی
هردوتون(دختر و پسر) اینقد ابراز نیاز به ازدواج میکنید و دختر و پسر هم موجود
هست، باب آشنایی رو با هم باز نمیکنید. فقط متأسفم.

 

 

2)دوما اینکه سوال کننده ی عزیز، خدا
نگفته ” الا بذکر شوهر تطمئن القلوب” . خودت حرف خدا رو درست
“نوشتی” ولی ظاهرا اشتباه “خوندی”،. حالا اگه با یاد خدا
آرامش نگرفتی مطمئن باش که اون یاد خدا نبوده، یاد نیازها و میل هات بوده …. آدم تا روی خودش پا
نذاره نمیتونه خدا رو اونجوری که واقعا هست یاد کنه.

 

 

3)سوم اینکه این خدای مندرآوردی شما رو
که خیلی ازش گلایه دارید ، نه تنها من هم قبول ندارم بلکه ازش متنفرم. فقط بدونید
چیزی که ازش گلایه دارید: خدا نیست ، بلکه یه نوکر واسه خواسته های شماست که حالا
چون جواب خواسته هاتون رو نداده ناراحت شدین. وگرنه خدا بنا نیست وقتی ما داریم پر
پر میشیم جواب خواسته های ما رو بده. اگه قرار بود خدا به این چیزا جواب بده، چرا
وقتی دید امام حسین تکه تکه شد و زیر سم اسبا له شد، کاری نکرد و با مؤجزه نجاتش
نداد ؟؟؟؟ خدایی که امام حسین رو از تکه تکه شدن حفظ نکرد، میخواین شما رو از پرپر
شدن حفظ کنه ؟؟؟؟ پس نتیجه اینکه هنوز الفبای دین رو هم نمیدونیم چیه و فقط اسم
دین و … رو شنیدیم و هممون فقط شناسنامه هامون مسلمونیه وگرنه الفبای دین رو هم
نشناختیم

 

4) برا من مهم نیس همه مردم کشورم کافر باشن یا
مسلمون، چون خودم هم دست کمی از شماها ندارم فقط حداقل میدونم تو اوج توهم سیر می
کنید. بابا کجا خدا گفته یهو از آسمون خواسته های مارو نازل و تأمین میکنه ؟؟؟ یه
سری قواعد و سنت هایی به این جهان حاکمه که ما تو اون قواعد تعریف میشیم. برید این
قاعده ها(سنت های الهی ) رو بشناسید تا این جور وقتا دچار سردرگمی نشین و بدونید
برای رسیدن به خواسته هاتون باید از قواعد و سنت های الهی استفاده کنید نه اینکه
انتظار مؤجزه داشته باشید!!!!!

5) الآن میگی قبلا چن تا خواستگار داشتی ولی خوب نبودن
!!! خب من نمی فهمم این دقیقا ینی چی، ینی از بین چن تا خواستگار حتی یکی شون تا
حدودی به شما نمیخورد ؟ خو چرا اینقد سفت و سخت به بعضی ملاکا چسبیدین که از این چن
نفر یکی رو هم قبول نکردین ؟ اگه واقعا اینقد موقعیت اجتماعی و شخصی ضعیفی دارید
که خواستگاراتون خیلی افتضاحن بالاخره بدونید هر کس تقریبا در حد خودش واسش
خواستگار میاد پس با یکی از همونا باید ازدواج میکردید…… حالا که اون گذشته ،
چرا این همه زن و مرد سن بالای مجرد ازدواج نمیکنن!!!!!!!! به خدا خودم16  17 تا پسرخاله ی “مجرد” دارم که همه
شون چن سال از من مسن ترن !!! اگه میخواستم با توقعات اونا زندگی کنم منم الآن
مجرد بودم.

6) هیچ حرفی ندارم جز اینکه متأسفم که ضعفای خودمون
رو میندازین گردن خدایی که 13 تا انسان کاملش رو که تنها معصوم های هستی بودن به
خاطر ما آدم ها جام شهادت نوشاند …..

7) نکته آخر : یکیتون گفته بود با آرایش و بیحجابی
خلأ مجردی رو تاحدی پر میکنه و از نگاه مردای دیگه آروم میشه :خواستم بگم به
دلایلی واسم مهم نیس شما با حجاب باشین یا بی حجاب ، فقط بدونید که با  بی حجابی و جذب نگاه مردهای دیگه، نه تنها تخلیه
نمیشید ، بلکه وارد قاعده و سنت استدراج خدا میشید. اگه نمیدونید این قاعده چیه،
تو اینترنت سرچ کنید. چون عالَم هستی براساس قواعد جلو میره نه براساس مؤجزات و
خواست من و شما. بعد هم فک نکنید واقعا آروم میشین، فقط این کار مثل یه ماده مخدر
تخدیرتون میکنه تا اضطرابتون رو متوجه نشید و بیش از پیش به اضطراب شما اضافه
میکنه. حالا هرکاری که دلتون میخواد بکنید. فک نکنید تو تاریخ غیر از این بوده،
همیشه آدمایی که تو تاریخ جلو خدا ایستادن به خاطر این بوده که چیزی میخاستن ولی
بهش نرسیدن. یکی مقام میخواسته، یکی پول ، یکی زیبایی ، یکی شوهر ، و هرکس چیزی
خواسته و برای اینکه به خواسته اش برسه جلو خدا ایستاده .

 

8) متأسفم که اینقد پست شدیم که واسه اینکه خودمون
شوهر نداریم ، زوم کردیم به جذب نگاه مردایی که خودشون زن و خانواده دارن !!!  و خانواده های دیگران رو نشونه گرفتیم !!! الآن
ما چه فرقی داریم با اونایی که چون خودشون خونه ندارن خونه های دیگران رو اشغال
میکنن؟؟؟؟ با دزدها چی ؟ فرقی داریم ؟ ناراحت نشین لطفا خو سوال پرسیدم دیگه.

8) شیطان میگه خدا در شما نیازی قرار داد که پاسخش
رو نداد ولی من پاسخش رو به شما میدم. شیطان میگه من شما رو آزاد میذارم که هرجوری
خواستین به پاسخ نیازهاتون برسید از روابط نامشروع تا بیحجابی تا ….. خلاصه فقط
ببرید از خدا، شیطان وعده داده نیازهاتون رو برطرف کنه !!!!!!! فقط دوستای عزیزم،
بدونید که تو قرآن هست که خود شیطان همین الآن میگه وای به شماها که وعده های منو
باور کردید ولی وعده های خدا رو باور نکردید !!! میگه من وارد جهنم میشم شما هم
بامن وارد جهنم بشید!!! اینا آیه های قرآنه فک نکنید از خودم درآوردم.

 

9) سوال کننده ی عزیزم، منم دقیقا مثل شما از حرفای
کلیشه ای حالم بد میشه. البته دقیقا به همین اندازه از تنبلی و بیکاری هم حالم بد
میشه . واسه همین اگه جای شما بودم ترجیح میدادم زندگی پر از شور و نشاط و هیجان
واسه خودم بچینم که روز به روز پیشرفت کنم. با این روحیات و تنهایی ، با ازدواج چه
گلی میخواین به سرخودتون بزنید ؟؟ بعد ازدواج هم شوهر از صبح تا شب میره سر کار
اگه شما خودتون آدم باحالی نباشید از تنهایی دق میکنید. تازه بعد از ازدواج آدم یه
جوری تنها تر هم میشه چون ارتباطش با خونوادش و … کمتر میشه خود به خود……
واقعا نمیفهمم وقتی این همه مسیرای پیشرفت جلو راه هممون هست چرا اینقد …..
بیخیال ، میترسم حرف دلمو بزنم ناراحت بشین. ببخشید که تند حرف زدم قبل از اینکه
ناراحت بشین معذرت خواهیمو کردم. فدای همتون. موفق باشید.

فَقُلْتُ اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ إِنَّهُ کَانَ غَفَّارًا ﴿۱۰﴾یُرْسِلِ السَّمَاء عَلَیْکُم مِّدْرَارًا ﴿۱۱﴾وَیُمْدِدْکُمْ بِأَمْوَالٍ وَبَنِینَ وَیَجْعَل لَّکُمْ جَنَّاتٍ وَیَجْعَل لَّکُمْ أَنْهَارًا 

و گفتم از پروردگارتان آمرزش بخواهید که او همواره آمرزنده است 

{تا} بر شما از آسمان باران پى در پى فرستد

و شما را به اموال و پسران یارى کند و برایتان باغها قرار دهد و نهرها براى شما پدید آورد 

 

(بعد فرمودند) چون به گناه بودن بعضی از اعمالت آگاه نیستی استغفار تو ناقص است؛ زیرا از آنها استغفار نمیکنی و نتیجه نمیگیری. سپس فرمود: اینک به تو استغفاری می آموزم که اگر آن را هنگام خواب بخوانی خدا به تو وسعت رزق عطا فرماید. دعا را نوشته، به اعرابی داده و فرمودند: شب، قبل از خوابیدن، این استغفار را بخوان وگریه کن و اگر اشکت جاری نشد تباکی کن.

سلام جناب محمدطاها؛عرض ادب

احتمالا شما جملاتی از جمله فلانی ایده آل گراس…فلانی خوب و زشت کرده..فلانی نشسته تا شاهزاده بیاد دنبالش …..رو در طول عمرتون یکبار تکرار نکردین؟

کسی چی بگه جای بسی تاسفه که خیلی ها اینجا از این حرفا زیاد شنیدن

اصل رو بر این میزارم که این حرف ها حتی تا حالا به ذهنتون خطور هم نکرده ولی بدون امثال ما کم درددل از این قضاوت های نااگاهانه نکشیدیم(آدم که همه چیزو برای هر کس و ناکسی تعریف نمیتونه بکنه چه میدونی دغدغه های یک دخترو)

حالا شما هر کس و به هر چیزی تو هر جایی میخوای حواله کن…میخوام ببینم عدالت اون دنیا چطوره؟ زخم زبونا و نیش و کنایه ها تومنی چند حساب میشه

بیایم اگر نمیتونیم باری از روی دوش همدیگه برداریم نسخه نپیچیم

سلام به
همه عزیزای دلم…همه خواهر وبرادرهای گلم…. چقدر برام عجیبه که زیر پست من
اینقدر کامنت گذاشتین. چند تا از دوستان خواسته بودند بدونند که سرنوشت من الان
چطوری شده!!

راستش من این پست را گذاشتم….!

چندسال پیش توی یک روزی که خیلی حالم بد بود. بعدش دیگه نتونستم پیداش
کنم توی سایت. اخه من عضو این سایت نیستم و فقط حرفامو نوشتم و ارسال کردم و دیگه
ندونستم چه جوری و کی و کجا ثبت میشه! واسه همین دیگه دنبالش نگشتم!…. دیروز
خیلی اتفاقی این صفحه را توی گوگل دیدم و وقتی بازش کردم دیدم ای دل غافل! این
همون پستیه که خودم گذاشتم….وقتی تعداد کامنت ها را دیدم شوکه شدم. برام جالب
بود که چه کامنت های طولانی زیر این پست گذاشته شده. بیشترشون را خواندم. خیلی ها
باهام همدردی کرده بودند. خیلی ها همذات پنداری کرده بودن و داغ دلشون تازه شده و
یاد مسائل خودشون افتاده بودند. خیلی ها هم لطف کرده بودند و نصیحت کرده بودند. از
همتون ممنونم. دم همتون گرم…..ببخشید که با یه تاخیر 4 ساله دارم این نظرات را
می خونم.

جالبه که بعضی ها نوشته بودند که دلشون میخواد بدونند که من الان که 4
سال گذشته در چه وضعیتی هستم…

راستش دوستان من هنوز هم ازدواج نکردم…..!!!!!!!!!!!

توی این سالها هم اتفاقات تکان دهنده و ناگواری برام افتاد. ابتدا
مادرم و چندماه پیش هم پدرم مبتلا به سرطان شدند وبیماری این دو عزیز زندگی منو
بیش از پیش تحت تاثیر قرار داد. من نه تنها توی این سالها ازدواج نکردم بلکه
ناخواسته وارد یک رابطه عاطفی اشتباه شدم که تازه دارم ازش خارج میشم و انگار
دوباره متولد شدم.

 اما نگران نباشید. دلسوزی و
ترحم هم لازم نیست!….. جاهای خوب ماجرا را هم براتون تعریف می کنم…..!!!

 

من توی این سالها خیییییلی بزرگتر شدم. نه از نظر سن بلکه از نظر
روح…. حرفای خودمو که میخوندم به این فکر می کردم که من کجا بودم و الان به کجا
رسیدم. دیشب خیلی به حکمت خدا و اتفاقات این چندسال فکر کردم. و به یک نتیجه ای
رسیدم. من فکر می کنم زندگی همه ما ادم ها چیدمان و پلن خاصی داره. پلن ونقشه
زندگی هر کدوم از ما هم مخصوص خودمونه. همه ما قسمتی از نقشه کلی جهان هستی هستیم.
مهم اینه که ما نقشمون را چطور بازی می کنیم. هر اتفاقی که توی زندگی ما می افته
جزئی از نقشه کلی جهان هستی است…خدا کاملا با برنامه حرکت می کنه….

 

شاید فکر کنید که من با این اتفاقات ناگواری که توی این چندسال تجربه
کردم باید الان ناراضی تر و کفری تر باشم….ولی اصلا اینطور نیست. من الان از همیشه
آروم ترم و شاکرتر و راضی تر. اگه این اتفاقات توی زندگی من نمی افتاد بزرگ نمی
شدم.

الان دارم مفهوم صبر و اطاعت را می فهمم…. الان دارم می فهمم که
وقتی میگن توی زمان حال زندگی کن یعنی چی؟ ….. سالها برام سوال بود که وقتی میگن
“کسی که خودش را بشناسد خدای خودش را خواهد شناخت” یعنی چی.

مخصوصا این ماجرای عاطفی که برام اتفاق افتاد خیلی درس های بزرگی بهم
داد. شاید شنیدنش برای شما هم خالی از لطف نباشه:

1-      توی زندگی همه ما مراحلی هست که احساس می کنیم بریدیم. برای من مشکلات
اقتصادی، تجرد و بیماری پدر و مادرم بود. شیطان از همین حفره ها توی زندگی استفاده
می کنه و وارد میشه و خداوند هم همین جاها را وسیله ازمایش قرار میده. جاهایی که
احساس می کنید کم اوردین خیلی مراقب خودتون باشین.

 

2-      شیطان با هرکسی به زبان خودش حرف می زنه. توجیهاتش هم خیلی قشنگه!
اینقدر قشنگ که دلتون نمیاد توجیه نشین!!!………سر بزنگاه حمله شیطان را تشخیص
بدین.

 

 

3-      هیچ وقت بخاطر داشتن ویژگی های اخلاقی خوب به خودتون مغرور نشین.
هیچوقت نگین ” عمرا که من چنین اشتباهی بکنم!” چون در لحظات تاریک همه
ما مثل همیم…

 

4-      هیچ وقت دیگران را بخاطر اشتباهشون سرزنش نکنید.مطمئن باشید به زودی
در شرایطی قرار می گیرید که همون اشتباه یا بدتر از اون را تکرار می کنید.

 

 

5-      هر چقدرم خطا کردین از رحمت خدا نا امید نشین. چون ناامیدی باعث میشه
خطاهای بیشتری انجام بدین.

 

در اخرم میخوام یه قول از همتون بگیرم. چه متاهل ها و چه مجردها…

لطفا با دستای قشنگتون توی گوگل تایپ کنید: ” مس به طلا”

وارد سایتی میشین که دنیای شما را عوض می کنه. بهتون قول میدم.

قربون همتون برم.

انشالله خدا همه شما را در اغوش بگیره…

آیه آیه همه  جا سوره ی قرآب ادب است /

گرتو خواهی که دلت در دو جهان شادشود /

هه کس از سخنت خرم و دل شاد  شود /

خاطرت یک سره از رنج و غم آزاد شود /

با ادب باش که سرمشق جوانان ادب است /

آیه آیه همه جا  سوره ی قرآب ادب است

سلام دوستان

منم با یه دل پری از ناراحتی و کلی غر که چرا ازدواجم جور نمیشه اومدم تو اینترنت سرچ کردم و در کمال ناباوری دیدم چقدر ادم مثل من اینجاست، نه در یکسال بلکه پنج سال متوالی! اومدم کامنت ها رو از سال ۹۳ تا ۹۸ مرور کردم و دیدم همه جوونا درگیر هستن. ولی با اینکه خیلی شاکی بودم ته دلم اینطوری میگه:

به هر حال همه می میریم! خدا که لحظه به لحظه زندگی ما رو دیده! اگر پاکدامن بودیم، نگاه حرام نکردیم، پاکی پیشه کردیم، حالا چه تهش شوهر کنیم یا نکنیم خداوند کوچکترین اجری رو ضایع نمیکنه! ما باید اون دنیا رو ببینیم! خدا گفته: چه بسا چیزی رو خوب بدونیم ولی برای ما بد باشه و چیزی رو بد بدونیم ولی برای ما خوب باشه! ما نمیدونیم قراره چی پیش بیاد ولی میتونیم خوب زندگی کنیم، نه؟ خدا که داره میبینه حواسش هست کی تحمل میکنه و کی نمیتونه تا اخر دور بیاد! 

بیایید اگه دارید پاکی پیشه میکنید به خاطر خدا باشه نه به خاطر شوهر خوب کردن که البته اگه به خیرتون باشه خدا خیرش رو به موقعش میده! مهم اینه که یاد بگیریم چطور با شرایط این دنیا یه زندگی خوب بازی کنیم! ‌این هنر ماست! این یعنی درسته که به عنوان یک دختر همه دوست داریم خونه و زندگی خودمونو داشته باشیم و یه محیط شاد و اروم و یه خانواده خوب تشکیل بدیم و به همسرتون محبت کنید، بچه دار شید و … . اما ما انسانیم و خیلی کارهای خوب دیگه هم توی این دنیا میشه کرد: کمک به ادما،کتاب خوب خوندن، مهربون بودن با خانواده فعلیتون، خشمگین نشدن و … . کارای ساده ای که تو زندگی میشه انجام داد و حس خوبی گرفت.

باید بگم باید فکر کنید چرا خداوند موجودی عالی مثل شما آفرید؟ شما قراره ماموریتی انجام بدید، خودتون رو دست کم نگیرید. سعی کنید زندگی کنید و در همه حال توکل به خدا، هرچه پیش اورد، دمش گرم. مفید بودن و زندگی زیبا داشتن مهمه ، ازدواج هم بخشی از زندگیه نه همه زندگی!

توصیه ها: قران بخوانید و به معصومین توسل جویید نه تنها برای ازدواج بلکه برای زندگی کردن زیبا، برای بندگی

یه راه حل دیگه: مغزتون رو با چیزای خوب پر کنید. مغز ادما خیلی توانایی داره، اگه به چیز خوبی فکر نکنه میره سمت افکار بد و افکار بد هم به مرور انسان رو نابود میکنه! پس تا قبل اینکه بخواد بره تو فکر شوهر کردن و اینجور چیزا بهش یه جایگزین بدید فکر کنه! مثلا کتابی بخونید. بهش غذا بدید!

کتابای خوب:

هنر ظریف رهایی از دغدغه ها:مارک منسن

تفکر، سریع و کند، دانیل کانمن

عزیزم منم 23 سالمه و کاملا حس تو رو دارم. با اینکه پسرم اما نیاز عاطفیم خیلی زیاده. میخوای خودم بیام خواستگاریت؟

نگاه کن عزیز جان خودم ار حرف های کلیشه ای متنفرم اما اینو بگم که خدا میخواد من و شما و امثال ما ها رو امتحان کنه. امتحان تو لحظات سخت معنا و مفهوم داره نه تو ناز ونعمت و راحتی. برای خدا هیچکاری نداره تا برات درست کنه حتی همین امشب اما میخواد ببینه تو چکار میکنی؟! ضمنا حتما خودتون برای ازدواج مناسب اقدام کنید و از امام حسین کمک بخواهید.

من ۲۹سالمه وتاحالاعشق واقعیم روپیدانکردم براازدواج فقط۱۰درصدنیازجنسی رودرنظردا م بااینکه مزاجم گرمه امااصلادیدگاهم ب ازدواج جنسی نیست بچه هم نمیخوام هرگزدوست ندارم ب همسرم ب دید زنم نگاه کنم می‌خوام همسرم فقط ب دیددوست صمیمی ورفیقم باشه…هم ظاهرخوبی دارم هم اخلاق خوبی دارم(تعریف ازخودنباشه)خخخخ دنبال ی دخترساده وعاشق هستم.که باهاش دیوونگی کنم…باهم بریم مسافرت بریم کوه دستشوبگیرم ببرمش بالاکوه اگه جای خسته شدبغلش کنم خخخخ توچشمای هم نگاه کنیم باهم دادبزنیم.جملات عاشقانه بگیم که صداش برگرده ب خودمون،،،توخونه باهم برقصیم باهم برنامه کودک نگاه کنیم فیلم طنزببینیم مخصوصاشبهای برره خخخخخ که اینقدر توبغل هم بخندیم که ازحال بریم.واااااای چ شود…نصف شب فیلم ترسناک ببینیم که عشقم ازترس بپره توبغلم بوسش کنم ونوازشش کنم وبگم نترس عشم من هستم البته شایدم من مصلحتی ترسیدم وبرعکس شدخخخخخ دوست دارم توخونه باعشقم کشتی بگیرم یبارمن ببرم یبارعشقم ببره خخخخ البته نوبتی بردن هم دلیل داره خخخخخ صدای خوبی دارم دوست دارم عشقم سرشوبزاره روشونه هام موهاشو نوازش کنم وبراش عاشقانه بخونم…بعضی وقتابه عشقم بگم فرض کن نامزدیم بروخونه بابات تابرات هدیه بیارم.خخخخخ خیییییییلی فانتزیه…دوست دارم بعضی ازغذاهاش بسوزه وباهم اون غذاسوخته روبخوریم خخخخخ…من دنیاروکوچکترازاونی میبینم که غمهاش اسیرم کنه…دنیامثل بستنیه اگه ازخوردنش لذت نبریم زودآب میشه…البته فقط لذت حلال…اونم باعشقققققققت عالیه….فانتریهای دیگه هم درنظردارم که گفتنش جایزنیست خخخخ…عشقم زودتربیاتوزندگیم دلم براآغوشت تنگ شده البته می‌دونم عشقمم دلش برانوازشهای من تنگ شده خخخخخ اماهنوزهموپیدانکردیم…زودتربیاتوزندگیم آفرین دخترخوب خخخخ….باآرزوی خوشبختی براهمه جوونای گل ایران…یاحق…

منم شرایط شما رو دارم .و حتی بدتر ای کاش واقعا خدا صدای کارو بسنده و فرجی بشه کامنت هارو خوندم گریم گرفت….

سلام ،،،دمت گرم باز مثل خیلی دختر ها تن به هر کاری ندادی ،،،،ولی متاسفم برای خودم و از خدا گلایه دارم نه به خاطر ازدواجم بلکه به خاطر کشورم که کوچک ترین نیاز هم توش برطرف نمیشه و چرا من اینجا به دنیا اومدم ،،،ت

سلام به همه عزیزان طبق آمارهای رسمی حدود ۶۷درصد از دانشجویان کشور دختر هستن یعنی از هر صد دانشجو فقط ۳۳تا پسرن‌ ۱۰تا از این پسرهای دانشجو اصلا ازدواج نمیکنن یا به ازدواج سفید علاقه دارن یا مهاجرت میکنن ۱۰تا دیگه از این دانشجوهای پسر دوست دارن با دخترهای دیپلم و یا به قول معروف چشم و گوش بسته ازدواج کنن می مونه ۱۳تا پسر تحصیلکرده که با ۱۳دختر تحصیلکرده ازدواج میکنن پس ۱۳تا دختر تحصیلکرده با ۱۳ پسر تحصیلکرده ازدواج میکنن در واقع ۵۴دختر تحصیلکرده میمونن که انتظار دارن با پسر تحصیلکرده ازدواج کنن در حالی که پسر تحصیلکرده‌ای باقی نمونده این یک واقعیه که دختران مجرد تحصیلکرده برای ازدواج واقعا به مشکل برمیخورن و انتظار دارن یه پسر تحصیلکرده بیاد خواستگاریشون‌و ای خودش یه معظله‌برای نمونه می تونید به سایتهای همسر یابی سری بزنید ۹۰درصد خانمها تحصیلکرده هستن 

سلام من شیرینم سال پیش همین وقتا پیام دادم و گفتم ارزومه ازدواج کنم و تولد 27 سالگیم تنها نباشم الان نزدیک تولد 28 سالگیمه و من همچنان تنهام .تو خونه خیلی معذبم خجالت میکشم برم مهمونیا چون همه دختراهای فامیل کوچیکتر از من ازدواج کردن همش الکی میرم کتابخونه و درس میخونم که فقط تو اتاقم نباشم و نگاه سنگین خونوادمو نبینم.بخدا خسته شدم توروخدا برام دعا کنین اهل رفاقت و دوست پسر گرفتن و سبک سری هم نیستم نمیدونم چرا هیچکی از من خوشش نمیاد.

الان 4 ساله عاشق استادمم اینقد دوسش دارم که با وجود اینکه کمک نمیکنه استاد راهنمای دکترامم انتخابش کردم. ارزو میکنم از من خوشش بیاد زندگیم شده دعا کردن برا بدست اوردن دلش ولی وقتیکه میبینمش حتی نگاشم نمیکنم. حالا این اقا هم نشد یکی پیدا شه عاشقم شه و عاشقش شم. اینقد دلم تنگه بخدا کارم همش شده گریه و غصه توروخدا برام دعا کنین ازدواج کنم کاملا افسرده شدم از بس گریه کردم زیرجشمام گود افتاده فقط میخوام ازدواج کنم که دعای باز شدن بختمو از زبون خونوادم و طعنه های داداشمو نبینم.توروخدا قسمتون میدم برام دعا کنین یا اینکه برم سرکار و سرگرم شم و خونه نباشم .توروخدا دعا کنین بختم باز شهههههههههههههههه

من به یه نتیجه رسیدم اونم اینکه هر چقدر پاکتر باشی بختت بسته تر. هرچقدرم پستتر و پسر بازتر باشی چون وارد میشی و رگ خواب همه دستت میاد محبوبتری. من 3 ساله عاشق استادمم که من و یه خانوم دیگه دانشجوشیم. اون یکی خانمه هر هفته حداقللللللللللل با سه نفر مختلف میره بیرون و خوشگذرونی وقتیم تو دانشگاه میبینش میگی این از خودش پاکتر و معصوم تر وجود نداره از بس خودشو خوب نشون میده. من بدبخت هم تا حالا هیچ غلطی نکردم و الان پاک پاکم ولی استاده عاشق اون شده در صورتی که از هیچ نظری خداروشکر نه تنها کمتر نیستم نسبت به اون بلکه بیشترم هستم ولی چه فایده که بلد نیستم با مردا چه جوری رفتار کنم چون عاشق استادمم همش دارم باهاش دعوا میکنم که چرا فرق میزاری بین دانشجوهات و کار مقاله و پایان ناممو عقب میندازی .خودمم بعد دعواهام خجالت میکشم به دو دلیل اینکه هم استادم میدونه نسبت به اون خانم حسادت میکنم هم اینکه فهمیده عاشقشم. بنظرتون چیکار کنم؟ دیگه با استادم کار نکنم که اینجوری اذیت نشم؟

میدونم چی میگی درکت میکنم برو به عالم و آدم فش بده به هر کسی و هر چیزی که بدت میاد و میدونی مقصرن چون اصلا نو مقصر نیستی مقصر یا خداست یا خلق خدا که شرایط رو اینجور درست کردن

دختری هستم 30ساله؛مجرد،خیلی دلم میخوادازدواج کنم زندگی تشکیل بدم مادربشم تقریباباهرکی دوست شدم ازدواج کرده؛همکلاسیام همسنام؛بیشترشون بچه دارن؛همیشه ازهمین میترسیدم که ازهمه عقب بمونم؛دلم واسه پدرمادرم میسوزه مادرم پیش دوستاوهمسایه هایجورایی بخاطرمن سرشکسته است پیشم زیادنمیگه ولی میفهمم چون اونادختراشون حتی اونایی که ازمن کوچیکترن ازدواج کردن وبچه دارن اماطفلی مادرمن؛؛؛هی؛؛؛؛؛خیلی تنهام ازوقتی داداشم ازدواج کردتنهاترشدم نمیدونم چی کم دارم که اینجوری شده زندگیم خیلی وقته ازخدامیخوام کمکم کنه ازدواج کنم نمیگم گناه نکردم ولی شایداگه تاالان متاهل بودم خیلی ازاون گناه هارونمیکردم نمیخوام گله وشکایت کنم بازهم خداروشکربخاطرهمه چیز؛اماازش میخوام کمکم کنه؛میخوام طعم مادرشدنوبچشم طعم عشقو

فقط بعضی از دخترا نیستن که شرایط شمارو دارن.

یه پسری مثل من هم شرایط شمارو دارم. دلم میخواد همه عشق و احساسی که در وجودم نگه داشتم برای همسرم خرج کنم. من هم دوروبرم حتی کم سن و سال ها ازدواج کردن و حتی بچه دارن. یکی از همکلاسی های دوران دبیرستانم بچش الان مدرسه میره اونوقت من حتی کیس ازدواجمم هنوز معلوم نیست؛ با این که شرایطم بد نیست برای شروع یه زندگی.

شما هیچی کم ندارید. نذارید همه زندگیتون رو مختل کنه این موضوع. میفهمم حالتون رو. من که یه پسرم شبا تا با همسر خیالی خودم زمزمه های عاشقانه نکنم خوابنم نمیبره معلومه که شما دختر هستی و عاطفی تر و احساساتی تر. 

من دوست دارم روی عهد خودم با خدای خودم تا جایی که در توانم هست بمونم. چون من ازدواج رو به خاطر اون میخوام نه خودم.

از خدا میخوام قلب و دلتون رو با همسری از جنس آرامش آرام کنه.

برای منم دعا کنید.

ممنونم ازاینکه حرفهای منوخوندیدممنون که درکم کردید؛ولی توجامعه ی ماپسراآزادی عمل بیشتری دارن تامادخترا؛مثلاخودشمامیتونیداقدام کنیدواگه خدابخوادازدواج کنید؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛ممنونم ازدعای خوبتون،هیچی بهترازآرامش نیست،منم براتون دعامیکنم حتما

منم مشکل بارداری دارم ب خاطر همین مشکل کسی حاظر نیست با من ازدواج کنه کلی از دست خدا شاکی هستم تو خانواده هم شرایط خوبی ندارم

سلام منم یکی ازدخترایی هستم که با۳۲سال سن همین مشکلو دارم همش احساس میکنم حتما مشکلی دارم که ازدواج نکردم کسی منو نخواسته ایرادحتما ازمنه..اعتماد به نفسم از بین رفته..زندگیم سیاه شده..روزی نیست که به این موضوع فکر نکنم واقعا گناه ماچیه؟خدایا مارو نمیبینی؟اخرش به این نتیجه میرسم توی هر چیزی پرتی هست پرتی ادما هم من بودم که نباید زندگی معمولی مثه باقی داشته باشم

33سالمه و شاغل،همه همکاران خونواده بعضی از اقوام همیشه گیرند که چرا ازدواج نمی کنی!!به خاطر ی مشکل جسمی و پوستی اعتماد به نفسم داغون شده و نمی تونم ازدواج کنم به بقیه که می تونم مشکلم رو بگم حتی خونواده من در کم نکردن،و مسخره کردن ولی تو اجتماع خیلی ضربه خوردم به خاطر مشکلی که داشتم ،خیلی دنبال درمان رفتم ولی اصلا نتیجه نگرفتم با این که تقریبا مذهبی هستم ولی از خدام دیگه دارم می برم چونکه اصلا ندیدم و گره تو کارم انداخت هرچی رفتم دنبال حل مشکلم کمتر موفق بودم،خیلی وقتا آرزوی مرگ دارم اگه اعتقاد به اون دنیا نداشتم دیزی بود خودم رو خلاص کرده بودم،خیلی وقتا میگم خدا من رو برای هر دو دنیا جهنم آفریده،چون بخاطر ازدواج نکردن به گناه افتادم و مطمئنم از چشم خدا هم افتادم،کربلا رفتم مشهد رفتم همیشه سر نمازام اشک ریختم  امام زمان رو قسم دادم که میخوام تو مسیرش باشم سربازش باشم و ازدواج کنم بخاطر خدا و گناه نکردن اما هیچ اتفاقی نیفتاد،بعضی وقتا می بینم کسایکه خدا رو قبول ندارن و ازدواج کردن حداقل گناه نمیکنن میخوام منفجر بشم از خدا خیلی گله دارم بخاطر این موضوع،البته از بعضی چیزا از شاکرم!!!ولی علی ای حال از زندگیم خستم و آرزویم فقط مرگه!!!

سلام

تا حالا از چند تا دختر خواستگاری کردید که فقط بخاطر مشکل جسمی ردتون کردن؟

چندین مورد پسر معلول و ویلچری یا بیمار دیدم و شنیدم که حتی در سنین بیست سالگی ازدواج کردن.

مسلما دخترای خوبی هم هستن که عاشق مرام و معرفت پسرا میشن نه ظاهر یا پولشون.

واقعا میتونم بکم سخته وطاقت فرسا .مثل من که 34سالمه این بدبختی همراهمه نمیشه کاریش کرد

سلام دوستان  فکر کنم از سال95اینجا میام… هر چند وقتی که دلم.میگیره و حس بدی پیدا کنم میام اینج اروم بشم.. الان27اسفند98کروناهم اومده.. خذایا به حق امام زمان سال99همه دختر پسرهای جوانی ک اینجا ستن ازدواج کنن،منم بعد4سال بلا تکلیفی ازدواج کنم… بچ منم تخصیلکردم غیر خودمچندتا اخر مجردم دارم.. بذامون  دعا کنید خاهرم امسال46سالش  میشه…  کاش فقط غصه خودم بود 

سلام به همگی

عزیزان ایراد کار رو باید در چند موردی که میگم پیدا کرد:

یه مسئله خیلی مهم در زندگی بحث رابطه ما با والدین مونه

ببینید این کافر و مومن نداره قانون خداست روی زمین که هرکس به پدر و مادرش احسان کنه (جوری که نور چشم اش بشه) نون اش تو روغنه شما برید آدمای موفق رو ارزیابی کنید قطعا یکی از دلایل مهم موفقیت شون رو میگن دعای خیر پدر و مادرم/ بچه ای که پدر و مادر ازش کاملا راضی هستن دنیاش آباده و اگر بندگی خدا رو بکنه که آخرت اش هم همینطور

پس برید سراغ پدر و مادر تون با تمام بدی هایی که دارن تمام تلاش تون رو بکنید که از ته دل ازتون راضی بشن اون وقت خواهید دید که چه برکت هایی به زندگی تون سرازیر میشه

اینم بدونید با کوچکترین دل گرفتگی کار شما گره اش کور تر میشه پس خیلی مراقب باشید

میدونم که گاهی دل تون میخواد سر تون رو بکوبید به دیوار از دست پدر و مادر تون ولی بهتون بگم چاره ای نداریم جز صبر و احسان

 

نکته دیگه اینکه مخصوصا دخترا توجه کنن که شما یه نگاه به خودت بنداز ببین برای زندگی مشترک چقدر آماده ای؟ چقدر بلدی بحران های زندگی رو مدیریت و حل کنی؟ آیا آموزش دیدی که چطور باید با خانواده همسر رفتار کنی؟ با دخالت های مادر شوهر و خواهر شوهر و حسادت جاری میخوای چطوری رفتار کنی که عاقلانه ترین رفتار باشه که مسئله رو حل کنه نه اینکه کینه و دشمنی ایجاد کنه؟

پس تا میتونید مطالعه کنید و آموزش ببینید البته طبق آموزه های قرآنی

کتاب تا ساحل آرامش رو بخونید

و از صحبت های خانم همیز تو این زمینه خیلی میتونید کمک بگیرید

آدرس کانال ایشون در سروش و تلگرام اینه:

@hamiz_ir

 

نکته دیگه:دخترا چقدر برای کار سنگین خونه آمادگی دارید؟ دختر ۳۸ ساله ازدواج کرده برای یه لازانیا درست کردن انقدر سختش شده که رفته زیر سرم!!!! پس تا میتونید تو خونه بابا کار کنید

کار نیکو کردن از پر کردن است

هرچه قدر تو مجردی کار کنید خونه شوهر برنده ترید!

 

آقا پسرا شما هم باید یاد بگیرید که چطور با همسر باید رفتار کرد و چطور میشه پدر خوبی بود برای بچه ها

کتاب منِ دیگرِ ما رو پیشنهاد میکنم

 

درباره اینکه خدا چرا حاجت مون رو نمیده دوستان مفصل پاسخ دادن و واقعا هم قشنگ گفتن 

حالا من میخوام یه کتاب عالی تو این زمینه بهتون معرفی کنم که اگه بخونیدش و مدام مرورش کنید مطمئن باشید میشه یه نقطه قشنگ و تحول آفرین در زندگی تون! کتاب طعم شیرین خدا نوشته آقای محسن عباسی ولدی انتشارات آیین فطرت

این کتاب ۵ جلد ازش تا به این لحظه منتشر شده

متن اش روان و خودمونیه و واقعا شیرینه

مخصوصا جلد اول کتاب که غوغاست و درباره بزرگی خداست همین جلد اول رو بخونید خیلی دل تون آروم میگیره به یاری خدا

 

یه چله هم بهتون معرفی میکنم که خودم ازش نتیجه گرفتم!

دعای هفتم صحیفه سجادیه

متن فارسی دعا رو بخونید دقیقا حال و روز ماهاست و خیلی قشنگ توضیح میده که خدایا تو با قدرتت این مشکل رو برای من ایجاد کردی حالا خودت هم حلش کن اگرچه که من لایق اش نیستم ولی تو عرش عظیم داری …

 

و نکته آخر

هر وقت براتون خواستگار اومد (ان شاء الله به زودی) و یا خواستید برید خواستگاری حتما نماز استخاره بخونید

این نماز صلاح کارتون رو مشخص میکنه

یعنی اگه صلاح شما به اون ازدواج باشه همه چیز جور میشه و به عقد منجر میشه ولی اگه صلاح تون نباشه دروغ و پنهانی طرف مقابل آشکار میشه و بهم میخوره و شما از یک ازدواج غلط نجات پیدا میکنید ان شاء الله

روش قرائت نماز استخاره:ابتدا دو رکعت نماز مانند نماز صبح به نیت استخاره خوانده شود و سپس به سجده رفته و ذکر: اَسْتَخیرُ اللهَ بِرَحْمَتِهِ خِیَرَةً فى عافِیَةٍ 100 مرتبه گفته شود.

 

هرگز بدون خواندن این نماز جواب مثبت ندید!

 

به امید رفع تمام گرفتاری ها

یا علی

 

 

خدایا چطور ازدواج کنم
خدایا چطور ازدواج کنم
0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *