روانشناسان جوانان

 
helpkade
روانشناسان جوانان
روانشناسان جوانان

بهترین روانشناس جوانان تهران : دوره جوانی دوره حساس و مهمی در زندگی است. در این دوره جوانان حساسیت‌های بیشتری دارند و خطرهای مختلفی هم در کمین آن‌هاست. به همین علت است که اختلالات و مشکلات متعددی مممکن است برای آن‌ها پیش بیاید. جوانان در این سن شاید فکر کنند که به بیشتری رشد خود رسیده‌اند و می‌توانند برای زندگی‌شان به تنهایی تصمیم بگیرند و نیازی هم به راهنمایی یا نگرانی کسی ندارند. اما این درحالی است که یک جوان 18 تا 29 ساله هنوز تجربه کاملی ندارد و چیزهای زیادی هستند که باید یاد بگیرد. درواقع او به آگاهی و علم بیشتری نیاز دارد.

جوانی دوره‌ای است که اختلالات و بیماری‌های متعدد می‌توانند سلامت جسمی و روحی فرد را تحت تاثیر قرار دهند. به همین دلیل است که گاهی در این دوره فرد نیاز به مراجعه به روانشناس و مطرح کردن مسائل خود را دارد. معمولا حاذق‌ترین روانشناسان ما در پایتخت هستند و افراد زیادی هم معمولا به دنبال بهترین روانشناس جوانان تهران می‌گردند تا با خیال راحت مشکلات و مسائلشان را با او در میان بگذارند.

بیشتر افراد با مرحله رشد نوجوانان در افراد در حال بلوغ آشنا هستند. اراده مستقل برای اتکا بر دوستان به جای والدین برای اولین دفعه، اضطراب ناشی از هویت یافتن و در عین حال احساس تعلق به یک گروه خاص اجتماعی و تردیدها و تصمیم‌گیری‌های ضعیف بعضی از رایج‌ترین مشکلاتی است که نوجوانان تجربه می‌کنند.

برعکس تصور بیشتر افراد رشد مغزی در سن 18 سالگی متوقف نمی‌شود و ادامه دارد. بعضی از مغز که تکانه‌ها و برنامه‌ریزی‌ها را کنترل می‌کند، همچنین رفتار آدم را برای رسیدن به هدف برنامه‌ریزی می‌کند، تا اواسط دهه‌ی سوم زندگی باز هم به رشد خودش ادامه می‌دهد. این فرایند رشد در بیشتر افراد 18 ساله تازه به اواسط خود رسیده است.روانشناسان جوانان

مغز نوجوانان یک سامانه رشد مغزی را رشد می‌دهد و تا سال‌های بعد هم فعال است. این سامانه درواقع باعث بیشتر شدن حساسیت‌های افراد نسبت به مسائل مختلف . هیجانات و حساسیت‌های شدید . باورنکردنی‌ آن‌ها می‌شود. آن‌ها در طول دوران بیست سالگی بدون توجه به خطرات به دنبال کسب تجربیات تازه هستند.

تغییراتی که در اوایل بیست سالگی رخ می‌دهد روی نتیجه‌گیری کلی افراد از تجربیات و اطلاعات جدید تاثیر می‌گذارد. این رشد مغزی عموما با کاهش کنترل والدین و احتمالا راحت شدن از اجبار حضور در کالج یا دانشگاه‌ها همراه می‌شود. تجربیات خوب و بدی که نوجوان در این دوره با آن‌ها مواجه می‌شود، تاثیر زیادی روی روند رشد مغزی نوجوان گذاشته و روی شکل‌گیری آن‌ها موثر است.

بیماری روانی شامل طیف زیادی از اختلالات است که شدت این اختلالات هم یک طیف مشخص دارند. بعضی از این اختلالات می‌توانند باعث بروز واکنش‌های موقتی شوند. درحالی که برخی دیگر از این اختلالات باعث ایجاد نوعی وضعیت مزمن می‌شوند. بیماری‌های روانی دارای علت‌ها و محرک‌های متعددی می‌باشند. بیماری روانی در جوامع مدرن مانند قبل خجالت‌آور نیستند. چرا که امروزه افراد بیش از قبل متوجه بروز یک بیماری روانی در خود می‌شوند. درواقع آگاهی این افراد نسبت به قبل بیشتر شده است و باعث می‌شود که بتواند نیاز به مراجعه به روانشناس را بیشتر درک کنند. و با انجام بعضی اقدامات درمانی، به روند زندگی‌شان بهبود بدهند.

با اینکه بعضی از بیماری‌های روانی می‌توانند ر دوران کودکی هم ایجاد شده و تشخیص داده شوند، خیلی از مشکلات روانی در دوران نوجوانی و جوانی قابل تشخیص نیستند. چرا که در این دوران هنوز شخصیت فرد شکل نگرفته است و نمی‌توان بروز بعضی از اتفاقات را به وجود امراض و مشکلات روانی نسبت داد. همچنین در این دوران والدین به اجبار توانایی کنترل گری کمتری روی فرزندانشان دارند و نمی‌توانند همه رفتارهای او را آنالیز کرده و تایید یا تکذیب کنند. به همین دلیل است که اعتماد یا اختلالات غذایی در دوران نوجوانی یا جوانی بیشتر شایع است. در این دوره افراد کنترل زندگی خود را به دست گرفته و اجازه دخالت را به دیگران نمی‌دهند.

جوانان در این دوره از فرایند رشد مغز بیشتر از قبل آسیب‌پذیر می‌شوند. به همین دلیل است که از بین هر جوان 5 نفر آن‌ها به بیماری‌های روانی مبتلا می‌شوند. برخی از رایج‌ترین اختلالات و بیماری‌های روانی جوانان شامل موارد زیر است:

جوانان در حال تکمیل کردن وضعیت روانی‌شان هستند. این دوره با هیجانات و تنش‌های زیادی همراه است. در همین شرایط بعضی از تغییرات هم در روند زندگی این افراد اتفاق می‌افتد. به این ترتیب آن‌ها در برابر بیماری‌ها و وضعیت‌های مختلف روانی بیش از پیش آسیب‌پذیر می‌شوند.

خیلی از آدم‌ها در اوایل بیست سالگی برای اولین بار برای رفتن به دانشگاه یا محل کار از خانواده جدا شده و مستقل زندگی می‌کنند. بعضی از آن‌ها بعد از دانشگاه به خانه باز‌می‌گردند اما برخی از جوانان به زندگی مستقلشان ادامه می‌دهند. تمام این تغییرات می‌تواند استرس‌هایی را به جوانان تحمیل کند. همین استرس هم زمینه ابتلا به تعداد زیادی از بیماری‌ها را ایجاد می‌کند.

دانشگاه نوع خاصی از استرس را به همراه دارد. این دوران با چالش‌های تحصیلی، مسئولیت‌های فزاینده و ترتیبات جدید همراه است. به همین دلیل است که بعضی از آدم‌ها تحولات زیادی را در این دوران تجربه می‌کنند که نیاز به مدیریت دارند. دسترسی به انواع مواد مخدر و الکل و نیاز جوانان به این گونه مواد برای آرام شدن و خلاصی از استرس زمینه معتاد شدن و شروع اعتیاد را در جوانان رقم می‌زند.

 

طبق گزارش‌های اخیر در خصوص مشکلات روانی دانشجویان، بیشتر از بیست درصد از دانشجوها در 2013 درگیر بیماری‌های روانی بوده‌اند. یا اینکه به خاطر این بیماری‌ها تحت درمان بوده‌اند. ولی بعضی‌ها معتقدند که شمار بیشتری از دانشجویان دیگر این نوع بیماری‌ها هستند. چرا که تقریبا 40 درصد از آن‌ها تحت درمان قرار نمی‌گیرند و بیماری خود را قبول نمی‌کنند. به نوعی تعداد افرادی که بیماری روانی دارند بسیار بیشتر است و همه این افراد بیماری خود را بروز نمی‌دهند. طبق یک نظرسنجی حداقل 80 درصد از دانشجویان احساس می‌کنند که کاملا غرق انجام مسئولیت‌هایشان شده‌اند و از وجه‌های دیگر زندگی بازمانده‌اند. درحالی که 50 درصد از دانشجوها به خاطر این مسئولیت‌ها و کار زیاد درگیر استرس هستند.

طبق نتایج یک نظرسنجی که به تازگی روی فارغ‌التحصیلان یک دانشگاه در کالیفرنیا انجام شد، 45 درصد از دانشجویان به اندازه‌ای مشکلات هیجانی و استرس دارند که این مشکلات توانسته‌اند وضعیت درسی آن‌ها را تحت تاثیر قرار دهد. نتایج نظرسنجی سالانه‌ای که روی بیشتر جمعیت آمریکا انجام می‌شود نشان می‌دهد که حدود 30 درصد از دانشجویان تازه‌وارد در دانشگاه احساس می‌کنند که کاملا در مسئولیت‌هایشان غرق شده‌اند. از این تعداد، آمار دخترانی که با استرس و هیجان ناشی از حضور در دانشگاه مواجه هستند، بیشتر است.

مطالعات نشان می‌دهند که آمار گزارش شده در خصوص اضطراب و افسردگی بین دانشجویان در دهه‌های اخیر بیشتر شده است. تقریبا یک سوم دانشجویان گزارش داده‌اند که در طول زندگی دانشجویی‌شان درگیر اختلالات اضطراب و افسردگی می‌شوند. در سال 2013 حدود 27 درصد از دانشجویان پسر و 33 درصد از دانشجویان دختر گزارش داده‌اند که به اندازه‌ای استرس دارند که انجام کارها برای‌شان دشوار است.

به عنوان والدین جوانان احتمالا زمانی که فرزندتان خانه را ترک کند و به دانشگاه برود، احساس درماندگی و ترس می‌کنید. چرا که دیگر از وضعیت او خبر ندارید و نمی‌توانید او را در برابر بسیاری از مشکلات محافظت کنید. اگرچه زمانی که از یک بیماری روانی صحبت می‌شود، اگر به موقع علائم را تشخیص داده و اقدام به درمان کنید، می‌توانید او را از بسیاری از علائم و رویدادها در امان نگه دارید.

خیلی از اختلالات روانی در جوانان ممکن است طوری باشد که نسبت به شخصیت یک نوجوان یا یک فرد جوان تا حدودی عادی به نظر برسد. عموما جوانان این گونه رفتارها را به عنوان بخشی طبیعی از تحول مغزی‌شان و زندگی‌شان بروز می‌دهند. اما شما به عنوان والدین این افراد بهتر از دیگران فرزندتان را می‌شناسید. اگر متوجه شده‌اند که او رفتارهای عجیبی از خودش نشان می‌دهد، شاید لازم شود کمی با او صحبت کنید. یا اینکه می‌توانید با مراجعه به روانشناس با بهترین روانشناس جوانان تهران این مشکل را مطرح کرده و حل کنید.

تنها یک فرد متخصص و واجد شرایط می‌تواند بیماری روانی را به درستی تشخیص دهد. اما وظیفه والدین در این بین این است که نشانه‌ها و علائم بیماری را متوجه شده و به متخصص گزارش دهند. یکی از مشکلاتی که در روند بیماری‌های روانی وجود دارد این است که ممکن است بیمار خودش با صداقت مسائل را مطرح نکند. یا اینکه حتی ممکن است متوجه رفتارهای غیرعادی خودشان نباشند. گاهی هم پیش می‌آید که جوانان به جای اینکه مشکلات را تشخیص داده و درپی درمان آن باشند، سعی دارند نشانه‌ها و علائم را در خود پنهان نگه دارند.

نادیده گرفتن نشانه‌های بیماری روانی یکی از بدترین کارهایی است که بیمار می‌تواند انجام دهد. درصورتی که فرزند جوان شما رفتار غیرعادی از خودش نشان می‌دهد، باید خیلی زود با او صحبت کنید. اگر رفتاری از او دیدید که مشکوک به بیماری روانی بود، بهتر است خیلی زود با مراجعه به بهترین روانشناس جوانان تهران یا یک متخصص در شهر خودتان مشکل را مطرح کرده و نظر فرد متخصص را هم جویا شوید.

بیماری روانی در جوانان در صورت تشخیص به موقع این شانس را دارد که به صورت موثرتری درمان شود. وضعیت‌هایی مانند افسردگی و اضطراب می‌توانند باعث ایجاد استرس مضاعف در روند زندگی فرد شوند. بهتر است در صورت وجود علائم هشدار دهند، به روانشناس مراجعه کرده و روند درمان را شروع کنید.

مقالات پیشنهادی:

مشاوره رابطه عاطفی

دکتر روانشناس نوجوانان

سایت روانشناسی ازدواج

از کلینیک روانشناسی روان آرام

کلینیک روان آرام با دارا بودن جمعی از مشاوران خبره، اساتید دانشگاه و درمانگران مفتخر است در خدمت شما عزیزان باشد. لازم به ذکر است که کلیه خدمات این مجموعه توسط متخصصان دوره دیده در زمینه های مختلف روانشناسی عرضه میگردد.

تهران، میدان ونک خیابان ملاصدرا، خیابان شیرازی شمالی نبش کوچه شهریار پلاک 181، طبقه 3، واحد 16

ravanaramvanak@gmail.com

© تمامی حقوق این وب سایت متعلق به روان آرام
کلینیک می باشد طراحی و سئو توسط لومین

کارشناس مسائل تربیتی و مدیر گروه روانشناسی دانشگاه شهید بهشتی گفت: یکی از دلایل محکمی که نمی‌توان جوانان را در مرحله‌ای از سن رها کرد، استفاده بیش از حد از فضاهای مجازی است.

کارشناس مسائل تربیتی و مدیر گروه روانشناسی دانشگاه شهید بهشتی گفت: یکی از دلایل محکمی که نمی‌توان جوانان را در مرحله‌ای از سن رها کرد، استفاده بیش از حد از فضاهای مجازی است.

به گزارش خبرنگار «جوانان» خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا) منطقه همدان، دکتر سیما فردوسی در دومین همایش ویژه والدین و دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی همدان، اظهار کرد: بررسی‌ها نشان می‌دهد دلایلی مبنی بر تند خو و کم طاقت شدن جوانان وجود دارد چرا که امروزه آنان دوست ندارند با والدین خود روابط لطیفی برقرار کنند و برخورد جوانان با والدین نیز خصمانه و سهل انگارانه است.

روانشناسان جوانان

وی با تاکید بر اینکه نظارت والدین بر فرزندان باید دقیق باشد، تصریح کرد: جوانان خواهان هیجان هستند و بسیاری از وقت خود را صرف فضاهای مجازی می کنند متاسفانه امروزه نیز شاهد شبکه‌های جدید هستیم که جوانان را با امکانات و تجهیزات بیشتری به سمت خود دعوت می کنند.

فردوسی یکی از دلایل گرایش جوانان به فضاهای مجازی را کسب اعتماد به نفس کاذب عنوان کرد و ادامه داد: گروهی از جوانان، در فضاهای واقعی و حقیقی اعتماد به نفس ندارند بنابراین سعی می کنند در فضاهای مجازی این اعتماد به نفس را یافته و با قرار دادن عکس خود منتظر تائید از سوی اشخاص دیگر هستند که این کار احساس خوشایند و مطلوبی را برای آنان در پی دارد.

وی از دیگر افراد متمایل به فضاهای مجازی را افرادی با اضطراب بالا، افراد غمگین و گروه‌های دارای ضعف شخصیتی برشمرد و افزود: طی تحقیقات به عمل آمده، افرادی که از فضاهای مجازی استفاده می‌کنند از رشد اجتماعی دور شده و مردم گریز و تنهایی را بیشتر دوست دارند.

فردوسی اضافه کرد: همچنین این افراد مدیریتی در رفتار و هیجانات خود نداشته و ادبیات خاصی که زیاد پسندیده و خوشایند نیست را در بین خود رواج می دهند.

وی از دیگر عوارض استفاده فضاهای مجازی را بی حوصلگی، کم رنگ شدن حافظه و مدیریت زمان، کم دقت و عجول شدن عنوان کرد و گفت: این افراد عجول بوده و حوصله جواب دادن معمولی را ندارند همچنین این فضاها عملکرد و ساختار مغز آنان را نیز تغییر می دهد.

فردوسی از دلایل مهم در اختیار گذاشتن امکانات شبکه‌های مجازی به صورت رایگان در اختیار جوانان را جذب آنان به سمت خود دانست و افزود: جوانان ایرانی مهر طلب و عاطفی هستند بنابراین دشمنان می خواهند از این طریق بر ملت‌ها نفوذ کرده و اهداف خود را پیاده کنند که خانواده ها باید جوانان را بیشتر تشویق به تفکر کنند.

وی در بخش دیگری با اشاره به ازدواج سپید اذعان کرد: متاسفانه امروزه این بحث در کشور ما رایج شده که والدین با ایجاد رابطه‌ای صمیمی و مهر و محبت می‌توانند جوانان را بیش از پیش به سمت خود جذب کرده و در خصوص این مسائل آگاه کنند.

وی به والدین توصیه کرد: بیشتر برای فرزندان خود وقت گذاشته، فضای ایمن و راحتی برای جوانان فراهم کرده و با آنان به گفت و گو بپردازید چرا که امروزه نسبت به گذشته والدین از فضای خانواده دور شده‌اند.

فردوسی با تاکید بر اینکه والدین باید جوانان را وارد عادت گفت و گو کنند، اظهار کرد: والدین باید شنونده‌های خوبی برای فرزندان خود باشند چرا که جوانان از نصیحت‌های تکراری گریزان بوده که والدین باید در مورد موضوعی که آنان دوست دارند صحبت کنند.

وی تصریح کرد: امروزه جوانان به موسیقی‌های مبتذل گرایش دارند و والدین باید متذکر شده و با دلایل علمی، منطقی و مستند با آنان صحبت کنند.

وی تاکید کرد: والدین نباید برای متذکر شدن فرزندان، با کلمات بد با آن‌ها سخن بگویند چرا که آنان احتیاج به امید دارند که اگر آن را از دست بدهند دیگر نمی‌توان کاری انجام داد.

فردوسی خاطرنشان کرد: باید کاری کنیم تا جوانان قدر خود را بدانند و به سمت اعتیاد و دیگر آسیب‌های اجتماعی کشیده نشوند.

وی یادآور شد: باید جوانان را به سمت کارآفرینی برده و اهداف بلند مدت و کوتاه مدت را برای آنان ترسیم کنیم تا از یاس و ناامیدی دور شوند.

فردوسی همچنین به والدینی که فرزندان خوابگاهی دارند توصیه کرد: در موقعیت‌های مناسب و مداوم به فرزندان خود سر بزنید، آن ها را تنها رها نکنید و بیشتر از گذشته به آنها ابراز علاقه کنید چرا که آنان در این موقعیت بیشت به محبت نیاز دارند.

وی در ادامه خصوصیات شادکامی را صبوری، احساس رضایتمندی و شکرگزاری خداوند خواند و اضافه کرد: شادکامی یک نوع سبک زندگی است و شادکام کسی است که آرامش درون داشته باشد.

روانشناسان جوانان

وی یادآور شد: از جمله راهکارهای ایجاد صبوری می توان به خواندن نماز با صبر، منتظر شدن در مکان‌های شلوغ و شکرگزاری خداوند اشاره کرد چراکه دینداری نباید طلبکارانه باشد.

فردوسی در پایان خاطرنشان کرد: دانشگاه فقط محل تحصیل نیست، بلکه مکانی برای رشد و ارتقاء شخصیت، فکر و اندیشه است.


انتهای پیام

مرکز مشاوره خانواده و روانشناسی آویژه

مشاوره تلفنی خانواده، ازدواج، روانشناسی و عشق

برای دسترسی آسانتر به مطالب سایت به کانال تلگرام روانشناسی آویژه بپیوندید (کلیک کنید).

پسر جوان و دنیایی ازابهامات ورازهای جدید همراه با سوالهایی که در ذهن او نقش میبندد . پسر جوان وخانواده  ، پسر جوان و جامعه  ، پسر جوان و سن بلوغ ،  پسر جوان و مدرسه ،  پسر جوان و خطرهایی که بر سر راه اوست .  پس از دوران شیرین و پر از کنجکاوی و در عین حال سادگی پسر شما به مرحله نوجوانی میرسد . آرام آرام پشت لبهایش سیاه میشود ،  قد میکشد ،  صدایش رگ می اندازد  همه با حلاوت به او نگاه میکنند و بعضی اوقات پچ پچ مکنند به رفتارش دقت کنید به حرفهایتان کمتر توجه میکند بیشتر دوست دارد تنها باشد میخواهد بزرگ شدنش را همه درک کنند  از دنیای شما جدا میشود برخی بداخلاقتر و برخی دیگر اجتماعی تر میشوند شما ممکن است دنیای اورا درک کنید  ، ممکن است اورا با نوجوانی خود مقایسه کنید .

متاسفانه برخی خانواده ها در این سن با نوجوان خود رفتار متعصبانه دارند  میخواهند اورا تحت نظارت  و کنترل خود قرار دهند بقدری احساس خطر وفوبیا ی نوجوانی آنها را آزار میدهد که نا خواسته به فرزند خود آسیب روحی میرسانند یادمان باشد او حالا احساس بزرگی میکند ممکن است امرو نهی کردن شما باعث آزردگی خاطرش شود بخصوص در جمع و با تغییر در دنیای جدید دنیای اینترنت ومجازی بپذیریم که  از او عقبتر هستیم  اگر او این مورد را به رخ ما کشید عصبانی نشویم  او در ارگانیسم بدنش با تغییراتی مواجه میشود که کنجکاویش را بر می انگیزد هنگام تنهایی اش نا بهنگام وارد خلوت او نشویم  به دلیل تغییرات هورمونی عصبیست اورا درک کنیم نمیخواهد کنترل شود با او با منطق و آرامش صحبت کنیم غیر مستقیم اورا با خطراتی که ممکن است بر سر راهش باشد  آشنا کنیم .روانشناسان جوانان

زندگی پسر جوان تحت الشعاع نوجوانی اوست و حتی کودکی اش در دوران نوجوانی حتما با مرکز مشاوره خانواده در ارتباط باشیم زندگی پسر جوان به مراتب حساس تر از کودکی اوست همانطور که در کودکی به دقت مراقب بودیم تا جسمش آسیب نبیند اکنون نیز مراقب او باشیم  مشاوره خانواده میتواند به ما کمک کند  یادمان باشد در این دوره هم افراط وهم تفریط بر زندگی پسر جوان ما اثر گذار خواهد بود در این مرحله یعنی جوانی و نوجوانی پدر و مادر موظف هستند اورا با دوران بلوغ آشنا کنند البته این آشنا نمودن دقت و حساسیت خاصی را میطلبد  ممکن است ما بدون اینکه متوجه باشیم برای نهی کردن او از برخی موارد حالت آموزش و تشویق داشته باشیم مشاوره جوان به ما می آموزد چه مطالبی را عنوان کنیم و چه مطالبی را عنوان نکنیم و مطالبی که قرار است بگوییم چگونه بیان کنیم

زندگی پسر جوان ما بستگی به نوع تربیت ما دارد و نوع تربیت ما بسته به آگاهی ماست لازم است در برخی موارد همزادپنداری نموده وهمراه او وارد دنیایش شویم به دور از تعصب و افراط و  تفریط . درک کنیم در زمانی که ما زندگی میکردیم با زمان زندگی او در جوانی متفاوت است دنیای خودمان را با او مقایسه نکنیم اکنون جامعه برخی چیزها را میپذیرد که شاید در زمان ما یک تابو بود وغیر قابل پذیرش . بپذیریم که او اکنون غرور دارد و دیگر کودک نیست غرورش را نشکنیم یادمان باشد با کوچک کردن فرزندمان ما بزرگ نمیشویم بلکه ممکن است خاطره ای در ذهنش باقی بماند که تا آخر عمردیگر نتوانیم جبران کنیم  ویا برعکس برخی دیگر از والدین بی اندازه جوانشان را بزرگ میکنند و او را توخالی وپوشالی بار می آورند در این حالت نیز به جوان خود آسیب میرسانند .

پسر جوان دانشجو اکنون وارد جامعه و حتی مرحله جدیدی از زندگی شده است بعد از دوران دبیرستان وارد محیط دانشگاه شده که باید برای آینده خود تصمیم های مهمی بگیرد محیطی که در آن شخصیت اجتماعی و جنسی اش شکل میگیرد محیط مختلط است و او هر روز ممکن است با دختری برخورد کند که دلش را بلرزاند از طرفی هیچ تجربه ای در برخورد با دختران نداشته است  پسر جوان دانشجو در این محیط شخصیت سیاسی ،  اجتماعی و اقتصادیش شکل میگیرد  اوباید کوله بار شخصیتی خود را پر کند از تجربه های جدید و رنگی و در عین حال مراقب باشد .  تا کنون پدر و مادر لحظه به لحظه همراهش بوده اند  اکنون افق های پیش رویش او را میخوانند اما در تنهایی . پدر و مادر هرچقدر با سواد و اجتماعی باشند ممکن است در رشته او اطلاعاتی نداشته باشند .

پسر جوان دانشجو نیاز به همراه دارد همراهانی که یاریش کنند در عین حال دام نیندازند و از او سو استفاده نکنند  پدر ومادر موظف است غیر مستقیم و آگاهانه پسرش را با مسایل اطرافش آشنا کند  آگاهی دادن به فرزند باید بگونه ای باشد که او احساس کوچکی نکند  دانشجوی جوان ما اگر از نظر فکری وابسته بار آید در آینده نمیتواند مستقل عمل کند در حین آموزش های رفتاری و اجتماعی باید به او اعتماد به نفس بدهیم .

حرفهایمان را با این جملات همراه کنیم :  تو دیگه بزرگ شدی یا تو بهتر میدونی که ..  در اینصورت جوان ما ضمن اینکه اعتماد به نفس پیدا میکند در عین حال حرفهای مارا بهتر میپذیرد جوانان از نصیحت شنیدن بدشان می آید چون احساس میکنند هنوز تحت مراقبت هستند اگر از دوستانش میخواهیم انتقاد کنیم با سر سختی و تعصب برخورد نکنیم  هنگام انتقاد میتوانیم بگوییم فلانی پسر خوبیست ولی خوب … بعد انتقاد کنیم .

ازدواج پسر جوان اگر از روی عشق  ، شناخت و آگاهی باشد که چه بهتر .  اگر پسر جوان ما موقعیت اقتصادی مناسبی داشته باشد بهتر است اورا برای ازدواج همراهی کنیم  اما اگر از روی احساسات و بدون تفکر انجام میشود بهتر است صبوری پیشه کنیم و بدون سرسختی از او زمان بخریم  با جملاتی مانند خیلی خوبه که تو همسرت رو انتخاب کردی … اما اجازه بده درست تموم بشه … یا اجازه بده از نظر مادی قدری جلو بیوفتیم … و یا بهتره یه مدت بگذره تا عشقتون به تثبیت برسه . ازدواج پسر جوان ما باید با همراهی ما باشد تا ازدواج موفقی شود حتی اگر کاملا با او و ازدواجش مخالف هستیم در رفتارمان انعطاف نشان دهیم این انعطاف به موفقیت فرزندمان کمک میکند  یادمان باشد همیشه هم حق با ما نیست و گاهی جوانان مشکلات خودشان را بهتر حل میکنند پس مراقب باشیم .

بعضی اوقات جوانان کیس مناسب خود را پیدا میکنند با درایت و آینده نگری و در نظر داشتن هم گونه بودن و موارد اقتصادی .  در اینگونه موارد بهتر است خانواده اورا همراهی کنند .  در جامعه ما سن ازدواج بالا رفته است  اما ممکن است جوان ما به ازدواج نیاز  داشته باشد همراهی ما از استرس و نگرانی اومیکاهد  . ازدواج با دختری که قانع است  وشرایط پسر را بخوبی درک میکند . و یا دخترانی که حاضرند چند سال نامزد بمانند تا در موقعیت مناسب عروسی کنند  دخترانی که شاغل هستند و میتوانند کمک خرج خانواده باشند و …

مشاوره پسر جوان برای رفتارهای سن بلوغ  ورود به جامعه بسیار لازم است .  مشاوره پسر جوان برای همراهی با جنس مخالف و یا ازدواج  . پسر جوان ما ممکن است نتواند با پدر و مادر خود راحت صحبت کند  یک مشاور خوب میتواند به او اطمینان دهد که قضاوت نمیشود و بدون حجب و حیا به مشورت بپردازد .  یک جوان برای موارد اجتماعی خود نیاز به مشورت وهمراهی دارد اینکه تا چه حد میتواند به توانایی هایش متکی باشد  نیازهایش تا چه حد توسط خود او برطرف میشوند؟  آیا برای بر طرف کردن نیازهایش باید از شخص یا اشخاص دیگر کمک بخواهد ؟  تا چه حد میتواند خانواده را در مسائل خصوصیش دخالت دهد ؟ حد ورود افراد جامعه به زندگیش چقدر است ؟ و خیلی مسائل دیگر که نیاز به مشاوره و راهنمایی دارد .

تربیت پدر و مادر و راهنمایی آنها برای کمک گرفتن از مشاور بسیار راهگشاست . دیده شده افرادی مشورت گرفتن را کوچک شمردن خود میدانند .  سوال من اینست مشورت کنیم و راه درست را انتخاب کنیم بزرگ میشویم یا بر عکس . همیشه کسانی از کلمه کاش بیشتر استفاده میکنند که از راهنمایی دیگران کمتر استفاده کرده اند . به امید پیروزی جوانان ما در مراحل مختلف زندگی .

لطفا برای کسب اطلاعات بیشتر سایر مقالات متخصصان مرکز مشاوره آویژه را مطالعه نمایید .

در این راستا مرکز مشاوره خانواده و روانشناسی آویژه خدمات متنوعی را در زمینه مشاوره جوانان به شما هم میهنان عزیز ارائه میدهد .

منبع:  Teenage Boys

نویسنده: زهره حبیبی نوده

براي مشاوره در زمينه روانشناسی پسر جوان و خصویات این دوره

از مشاورين مشاوره خانواده و روانشناسي آويژه
از سراسر کشور

با 09353000102 تماس بگيريد

همه روزه از ساعت ? صبح تا ?? شب 

حتي ايام تعطيل

من با جوانی آشنا شدم در چت که میگه مسلمانانی دارم عاطفی دارم چگونه بااین پسر رفتار کنم من درسته تو فضای مجازی باهاش آشنا شدم ولی خیلی نگرانشم

با سلام
این جوان چند سالشه و نگرانی شما از چه بابت هست؟

با سلام، جوانی ۲۰ ساله که به پدرو مادرش احترام نمیگذارد و وقیحانه صحبت میکند و شب ها دیر به خانه می آید و چند باری هم به خاطر این موضوع توسط پدرش تنبیه بدنی شده است ولی تاثیری نداشته و بر وقاحت شخص افزوده…
متاسفانه دوستانش مشروبات الکلی و عرق هم به او میدهند…

با این جوان چگونه باید برخورد کرد؟

با سلام
فرزند شما در سن حساسی است. در این دوره بد ترین کار تنبیه بدنی می باشد. از این کتر خودداری کنید زیرا باعث ایجاد حس کینه میشود. لطفا سعی شود فردی که در خانه رابطه بهتری با فرزند شما دارد با او ارتباط برقرار کند. ایجاد پیوند صمیمی با او باعث میشود حس احترامی بین خانواده و او شکل گیرد.

با سلام پسری دارم هجده ساله حدود چهار ماهه بادختری اشنا شده و بیشتر وقتش رو با ایشون درحال چت کردنه ودیگه اونقدر که باید برا کنکور درس نمی خونه واین مسئله شدیدا من نگران کرده واقعا نمی دونم چیکار کنم لطفاراهنماییم کنید ممنون

با سلام
در این دوران نوجوانان بیشتر در پی کشف تجربیات جدید هستند و میخواهند استقلال خود را به دست بگیرند در نتیجه
۱٫ سعی کنید آنها را سرزنش نکنید
۲٫ فرزند خود را نصیحت نکنید
۳٫ با او دوستانه صحبت کنید
۴٫ سعی کنید به او بگویید که مطلع هستید
۵٫ طوری رفتار نکنید که او را کنترل میکنید
۶٫ به او برای درس خواندن انگیزه بدهید
۷٫ برای او یک مشاوره تحصیلی فراهم کنید

با سلام پسری دارم هجده ساله حدود چهار ماهه بادختری اشنا شده و بیشتر وقتش رو با ایشون درحال چت کردنه ودیگه اونقدر که باید برا کنکور درس نمی خونه واین مسئله شدیدا من نگران کرده واقعا نمی دونم چیکار کنم لطفاراهنماییم کنید ممنون

با سلام
در این دوران نوجوانان بیشتر در پی کشف تجربیات جدید هستند و میخواهند استقلال خود را به دست بگیرند در نتیجه
1. سعی کنید آنها را سرزنش نکنید
2. فرزند خود را نصیحت نکنید
3. با او دوستانه صحبت کنید
4. سعی کنید به او بگویید که مطلع هستید
5. طوری رفتار نکنید که او را کنترل میکنید
6. به او برای درس خواندن انگیزه بدهید
7. برای او یک مشاوره تحصیلی فراهم کنید

باسلام گفته های شما صحیح ب جااست من هم پسریی دارم ک ۲۰ ساله است اصلا مدتیه حرف شنویی نداردبیشتردوستدارددرجمع رفیقان ودورهمی ها باشد ومن میترسم چون پسره مهربان وساده من خصوصیات اخلاقی بدیی هم داردک دیگران روی ان تاثیرمیگدارن او عاقل وباهوش ولی هیچ تصمیمی برای اینده خودش نمیخوادبگیره نه خدمت میره نه کار نه ادامه تخصیل وگفته های من رو درک نمیکنه حتی عنوان میکنه منودرک نمیکنید درصورتیکه همچی دراختیارش هست فکرکنم اشتباه من وپدرش هم فراهم کردن احتیاحاتش بوده،ممنون میشم راهنماییم کنید من واقعا کم اوردم

باسلام
مادر عزیز اولا دوره سنی پسر شما جوانی است و نه نوجوان قطعا این دوره مسئولیت پذیری بیشتری می بایست فرد از خود نشان دهد. گذشته از وضعیت نا به سامان جامعه حتما باید بررسی کنید چرا این جوان شما چشم خود را به آینده خود بسته است. در کا پیشنهاد ما به شما ایتن است که او را نصیحت نکنید و لی سعی کنید غیر مستقیم حرکت و مسیر او را به سمت صواب و صحیح ختم کنید به او نگویید با چه کسی رفت آمد کن ولی سعی کنی او با دوستان بهتری معاشرت کند

باسلام گفته های شما صحیح ب جااست من هم پسریی دارم ک ۲۰ ساله است اصلا مدتیه حرف شنویی نداردبیشتردوستدارددرجمع رفیقان ودورهمی ها باشد ومن میترسم چون پسره مهربان وساده من خصوصیات اخلاقی بدیی هم داردک دیگران روی ان تاثیرمیگدارن او عاقل وباهوش ولی هیچ تصمیمی برای اینده خودش نمیخوادبگیره نه خدمت میره نه کار نه ادامه تخصیل وگفته های من رو درک نمیکنه حتی عنوان میکنه منودرک نمیکنید درصورتیکه همچی دراختیارش هست فکرکنم اشتباه من وپدرش هم فراهم کردن احتیاحاتش بوده،ممنون میشم راهنماییم کنید من واقعا کم اوردم

باسلام
مادر عزیز اولا دوره سنی پسر شما جوانی است و نه نوجوان قطعا این دوره مسئولیت پذیری بیشتری می بایست فرد از خود نشان دهد. گذشته از وضعیت نا به سامان جامعه حتما باید بررسی کنید چرا این جوان شما چشم خود را به آینده خود بسته است. در کا پیشنهاد ما به شما ایتن است که او را نصیحت نکنید و لی سعی کنید غیر مستقیم حرکت و مسیر او را به سمت صواب و صحیح ختم کنید به او نگویید با چه کسی رفت آمد کن ولی سعی کنی او با دوستان بهتری معاشرت کند

باسلام گفته های شما صحیح ب جااست من هم پسریی دارم ک ۲۰ ساله است اصلا مدتیه حرف شنویی نداردبیشتردوستدارددرجمع رفیقان ودورهمی ها باشد ومن میترسم چون پسره مهربان وساده من خصوصیات اخلاقی بدیی هم داردک دیگران روی ان تاثیرمیگدارن او عاقل وباهوش ولی هیچ تصمیمی برای اینده خودش نمیخوادبگیره نه خدمت میره نه کار نه ادامه تخصیل وگفته های من رو درک نمیکنه حتی عنوان میکنه منودرک نمیکنید درصورتیکه همچی دراختیارش هست فکرکنم اشتباه من وپدرش هم فراهم کردن احتیاحاتش بوده،ممنون میشم راهنماییم کنید من واقعا کم اوردم

باسلام
مادر عزیز اولا دوره سنی پسر شما جوانی است و نه نوجوان قطعا این دوره مسئولیت پذیری بیشتری می بایست فرد از خود نشان دهد. گذشته از وضعیت نا به سامان جامعه حتما باید بررسی کنید چرا این جوان شما چشم خود را به آینده خود بسته است. در کا پیشنهاد ما به شما ایتن است که او را نصیحت نکنید و لی سعی کنید غیر مستقیم حرکت و مسیر او را به سمت صواب و صحیح ختم کنید به او نگویید با چه کسی رفت آمد کن ولی سعی کنی او با دوستان بهتری معاشرت کند

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دیدگاه

روانشناسان جوانان

نام

ایمیل

وب‌ سایت


avijeee@ 


info@avije.org  

براي تماس با مشاور کليک کنيد!

مرکز مشاوره خانواده و روانشناسی آویژه در راستای گسترش خدمات مشاوره دسترسی تمامی هم وطنان به خدمات مشاوره و همچنین بهبود خدمات مشاوره تلفنی، اقدام به ارائه خدمات مشاوره تلفنی خانواده، مشاوره تلفنی کودک، مشاوره تلفنی ازدواج، مشاوره تلفنی روانشناسی کرده است. به لطف خداوند متعال مرکز مشاوره تلفنی آویژه در نظر دارد با گسترش کار خود در زمینه مشاوره تلفنی و در راستای آسان تر و ارزان تر شدن خدمات مشاوره، با گسترش خدمات مشاوره تلفنی خود، در حوزه مشاوره حضوری و مشاوره آنلاین با هم میهنان گرامی، وارد شود. در حال حاضر در مرکز مشاوره تلفنی آویژه، شما می توانید از مشاوران زبده در حوزه های مختلف مشاوره تلفنی خانواده، مشاوره تلفنی کودک، مشاوره تلفنی ازدواج، مشاوره تلفنی روانشناسی بهره مند شوید.ان شاءالله شما کاربران گرامی از خدمات مشاوره تلفنی آویژه کمال رضایت و استفاده را داشته باشید.

برای مشاوره تلفنی کودک، تربیت کودک، اختلالات کودک، روانشناسی کودک و … می توانید از خدمات مرکز مشاوره کودک آویژه بهره مند شوید.

برای مشاوره تلفنی ازدواج، مشاوره ازدواج دانشجویی، مشاوره ازدواج فامیلی، مشاوره ازدواج اسلامی ایرانی، مشاوره ازدواج موفق، مشاوره در زمینه خواستگاری، مشاوره ، معیار های ازدواج و … با مرکز مشاوره ازدواج آویژه در تماس باشید.

برای مشاوره تلفنی خانواده، مشاوره نوجوان، مشاوره جوانان، مشاوره ازدواج، مشاوره زناشویی و زندگی مشترک، مشاوره زنان و خانواده، مشاوره خیانت، مشاوره طلاق، مشاوره مرگ عزیزان و … با مشاوران خانواده مرکز مشاوره در تماس باشید.

برای مشاوره تلفنی روانشناسی، مشاوره اختلالات شخصیت، مشاوره اختلالات یادگیری، مشاوره افسردگی، مشاوره اعتیاد، مشاوره ترس و فوبیا، مشاوره اختلالات خواب و … با مرکز مشاوره آویژه در تماس باشید.

برای مشاوره در زمینه عشق، عشق به همسر، عشق حقیقی و واقعی، عشق مجازی و دروغی، ابراز عشق، عشق به خانواده، عشق به و … با مرکز مشاوره آویژه در تماس باشید.

برای مشاوره در زمینه مهارت های زندگی، اعتماد به نفس و … با مرکز مشاوره آویژه در تماس باشید.


تهران – تهران —-

021-91022688 (سراسری) – مشاوره تلفنی

به زودی – تماس فقط برای تعیین وقت مشاوره حضوری

مرکز مشاوره خانواده و روانشناسی آویژه

مشاوره تلفنی خانواده، ازدواج، روانشناسی و عشق

برای دسترسی آسانتر به مطالب سایت به کانال تلگرام روانشناسی آویژه بپیوندید (کلیک کنید).

پسر جوان و دنیایی ازابهامات ورازهای جدید همراه با سوالهایی که در ذهن او نقش میبندد . پسر جوان وخانواده  ، پسر جوان و جامعه  ، پسر جوان و سن بلوغ ،  پسر جوان و مدرسه ،  پسر جوان و خطرهایی که بر سر راه اوست .  پس از دوران شیرین و پر از کنجکاوی و در عین حال سادگی پسر شما به مرحله نوجوانی میرسد . آرام آرام پشت لبهایش سیاه میشود ،  قد میکشد ،  صدایش رگ می اندازد  همه با حلاوت به او نگاه میکنند و بعضی اوقات پچ پچ مکنند به رفتارش دقت کنید به حرفهایتان کمتر توجه میکند بیشتر دوست دارد تنها باشد میخواهد بزرگ شدنش را همه درک کنند  از دنیای شما جدا میشود برخی بداخلاقتر و برخی دیگر اجتماعی تر میشوند شما ممکن است دنیای اورا درک کنید  ، ممکن است اورا با نوجوانی خود مقایسه کنید .

متاسفانه برخی خانواده ها در این سن با نوجوان خود رفتار متعصبانه دارند  میخواهند اورا تحت نظارت  و کنترل خود قرار دهند بقدری احساس خطر وفوبیا ی نوجوانی آنها را آزار میدهد که نا خواسته به فرزند خود آسیب روحی میرسانند یادمان باشد او حالا احساس بزرگی میکند ممکن است امرو نهی کردن شما باعث آزردگی خاطرش شود بخصوص در جمع و با تغییر در دنیای جدید دنیای اینترنت ومجازی بپذیریم که  از او عقبتر هستیم  اگر او این مورد را به رخ ما کشید عصبانی نشویم  او در ارگانیسم بدنش با تغییراتی مواجه میشود که کنجکاویش را بر می انگیزد هنگام تنهایی اش نا بهنگام وارد خلوت او نشویم  به دلیل تغییرات هورمونی عصبیست اورا درک کنیم نمیخواهد کنترل شود با او با منطق و آرامش صحبت کنیم غیر مستقیم اورا با خطراتی که ممکن است بر سر راهش باشد  آشنا کنیم .روانشناسان جوانان

زندگی پسر جوان تحت الشعاع نوجوانی اوست و حتی کودکی اش در دوران نوجوانی حتما با مرکز مشاوره خانواده در ارتباط باشیم زندگی پسر جوان به مراتب حساس تر از کودکی اوست همانطور که در کودکی به دقت مراقب بودیم تا جسمش آسیب نبیند اکنون نیز مراقب او باشیم  مشاوره خانواده میتواند به ما کمک کند  یادمان باشد در این دوره هم افراط وهم تفریط بر زندگی پسر جوان ما اثر گذار خواهد بود در این مرحله یعنی جوانی و نوجوانی پدر و مادر موظف هستند اورا با دوران بلوغ آشنا کنند البته این آشنا نمودن دقت و حساسیت خاصی را میطلبد  ممکن است ما بدون اینکه متوجه باشیم برای نهی کردن او از برخی موارد حالت آموزش و تشویق داشته باشیم مشاوره جوان به ما می آموزد چه مطالبی را عنوان کنیم و چه مطالبی را عنوان نکنیم و مطالبی که قرار است بگوییم چگونه بیان کنیم

زندگی پسر جوان ما بستگی به نوع تربیت ما دارد و نوع تربیت ما بسته به آگاهی ماست لازم است در برخی موارد همزادپنداری نموده وهمراه او وارد دنیایش شویم به دور از تعصب و افراط و  تفریط . درک کنیم در زمانی که ما زندگی میکردیم با زمان زندگی او در جوانی متفاوت است دنیای خودمان را با او مقایسه نکنیم اکنون جامعه برخی چیزها را میپذیرد که شاید در زمان ما یک تابو بود وغیر قابل پذیرش . بپذیریم که او اکنون غرور دارد و دیگر کودک نیست غرورش را نشکنیم یادمان باشد با کوچک کردن فرزندمان ما بزرگ نمیشویم بلکه ممکن است خاطره ای در ذهنش باقی بماند که تا آخر عمردیگر نتوانیم جبران کنیم  ویا برعکس برخی دیگر از والدین بی اندازه جوانشان را بزرگ میکنند و او را توخالی وپوشالی بار می آورند در این حالت نیز به جوان خود آسیب میرسانند .

پسر جوان دانشجو اکنون وارد جامعه و حتی مرحله جدیدی از زندگی شده است بعد از دوران دبیرستان وارد محیط دانشگاه شده که باید برای آینده خود تصمیم های مهمی بگیرد محیطی که در آن شخصیت اجتماعی و جنسی اش شکل میگیرد محیط مختلط است و او هر روز ممکن است با دختری برخورد کند که دلش را بلرزاند از طرفی هیچ تجربه ای در برخورد با دختران نداشته است  پسر جوان دانشجو در این محیط شخصیت سیاسی ،  اجتماعی و اقتصادیش شکل میگیرد  اوباید کوله بار شخصیتی خود را پر کند از تجربه های جدید و رنگی و در عین حال مراقب باشد .  تا کنون پدر و مادر لحظه به لحظه همراهش بوده اند  اکنون افق های پیش رویش او را میخوانند اما در تنهایی . پدر و مادر هرچقدر با سواد و اجتماعی باشند ممکن است در رشته او اطلاعاتی نداشته باشند .

پسر جوان دانشجو نیاز به همراه دارد همراهانی که یاریش کنند در عین حال دام نیندازند و از او سو استفاده نکنند  پدر ومادر موظف است غیر مستقیم و آگاهانه پسرش را با مسایل اطرافش آشنا کند  آگاهی دادن به فرزند باید بگونه ای باشد که او احساس کوچکی نکند  دانشجوی جوان ما اگر از نظر فکری وابسته بار آید در آینده نمیتواند مستقل عمل کند در حین آموزش های رفتاری و اجتماعی باید به او اعتماد به نفس بدهیم .

حرفهایمان را با این جملات همراه کنیم :  تو دیگه بزرگ شدی یا تو بهتر میدونی که ..  در اینصورت جوان ما ضمن اینکه اعتماد به نفس پیدا میکند در عین حال حرفهای مارا بهتر میپذیرد جوانان از نصیحت شنیدن بدشان می آید چون احساس میکنند هنوز تحت مراقبت هستند اگر از دوستانش میخواهیم انتقاد کنیم با سر سختی و تعصب برخورد نکنیم  هنگام انتقاد میتوانیم بگوییم فلانی پسر خوبیست ولی خوب … بعد انتقاد کنیم .

ازدواج پسر جوان اگر از روی عشق  ، شناخت و آگاهی باشد که چه بهتر .  اگر پسر جوان ما موقعیت اقتصادی مناسبی داشته باشد بهتر است اورا برای ازدواج همراهی کنیم  اما اگر از روی احساسات و بدون تفکر انجام میشود بهتر است صبوری پیشه کنیم و بدون سرسختی از او زمان بخریم  با جملاتی مانند خیلی خوبه که تو همسرت رو انتخاب کردی … اما اجازه بده درست تموم بشه … یا اجازه بده از نظر مادی قدری جلو بیوفتیم … و یا بهتره یه مدت بگذره تا عشقتون به تثبیت برسه . ازدواج پسر جوان ما باید با همراهی ما باشد تا ازدواج موفقی شود حتی اگر کاملا با او و ازدواجش مخالف هستیم در رفتارمان انعطاف نشان دهیم این انعطاف به موفقیت فرزندمان کمک میکند  یادمان باشد همیشه هم حق با ما نیست و گاهی جوانان مشکلات خودشان را بهتر حل میکنند پس مراقب باشیم .

بعضی اوقات جوانان کیس مناسب خود را پیدا میکنند با درایت و آینده نگری و در نظر داشتن هم گونه بودن و موارد اقتصادی .  در اینگونه موارد بهتر است خانواده اورا همراهی کنند .  در جامعه ما سن ازدواج بالا رفته است  اما ممکن است جوان ما به ازدواج نیاز  داشته باشد همراهی ما از استرس و نگرانی اومیکاهد  . ازدواج با دختری که قانع است  وشرایط پسر را بخوبی درک میکند . و یا دخترانی که حاضرند چند سال نامزد بمانند تا در موقعیت مناسب عروسی کنند  دخترانی که شاغل هستند و میتوانند کمک خرج خانواده باشند و …

مشاوره پسر جوان برای رفتارهای سن بلوغ  ورود به جامعه بسیار لازم است .  مشاوره پسر جوان برای همراهی با جنس مخالف و یا ازدواج  . پسر جوان ما ممکن است نتواند با پدر و مادر خود راحت صحبت کند  یک مشاور خوب میتواند به او اطمینان دهد که قضاوت نمیشود و بدون حجب و حیا به مشورت بپردازد .  یک جوان برای موارد اجتماعی خود نیاز به مشورت وهمراهی دارد اینکه تا چه حد میتواند به توانایی هایش متکی باشد  نیازهایش تا چه حد توسط خود او برطرف میشوند؟  آیا برای بر طرف کردن نیازهایش باید از شخص یا اشخاص دیگر کمک بخواهد ؟  تا چه حد میتواند خانواده را در مسائل خصوصیش دخالت دهد ؟ حد ورود افراد جامعه به زندگیش چقدر است ؟ و خیلی مسائل دیگر که نیاز به مشاوره و راهنمایی دارد .

تربیت پدر و مادر و راهنمایی آنها برای کمک گرفتن از مشاور بسیار راهگشاست . دیده شده افرادی مشورت گرفتن را کوچک شمردن خود میدانند .  سوال من اینست مشورت کنیم و راه درست را انتخاب کنیم بزرگ میشویم یا بر عکس . همیشه کسانی از کلمه کاش بیشتر استفاده میکنند که از راهنمایی دیگران کمتر استفاده کرده اند . به امید پیروزی جوانان ما در مراحل مختلف زندگی .

لطفا برای کسب اطلاعات بیشتر سایر مقالات متخصصان مرکز مشاوره آویژه را مطالعه نمایید .

در این راستا مرکز مشاوره خانواده و روانشناسی آویژه خدمات متنوعی را در زمینه مشاوره جوانان به شما هم میهنان عزیز ارائه میدهد .

منبع:  Teenage Boys

نویسنده: زهره حبیبی نوده

براي مشاوره در زمينه روانشناسی پسر جوان و خصویات این دوره

از مشاورين مشاوره خانواده و روانشناسي آويژه
از سراسر کشور

با 09353000102 تماس بگيريد

همه روزه از ساعت ? صبح تا ?? شب 

حتي ايام تعطيل

من با جوانی آشنا شدم در چت که میگه مسلمانانی دارم عاطفی دارم چگونه بااین پسر رفتار کنم من درسته تو فضای مجازی باهاش آشنا شدم ولی خیلی نگرانشم

با سلام
این جوان چند سالشه و نگرانی شما از چه بابت هست؟

با سلام، جوانی ۲۰ ساله که به پدرو مادرش احترام نمیگذارد و وقیحانه صحبت میکند و شب ها دیر به خانه می آید و چند باری هم به خاطر این موضوع توسط پدرش تنبیه بدنی شده است ولی تاثیری نداشته و بر وقاحت شخص افزوده…
متاسفانه دوستانش مشروبات الکلی و عرق هم به او میدهند…

با این جوان چگونه باید برخورد کرد؟

با سلام
فرزند شما در سن حساسی است. در این دوره بد ترین کار تنبیه بدنی می باشد. از این کتر خودداری کنید زیرا باعث ایجاد حس کینه میشود. لطفا سعی شود فردی که در خانه رابطه بهتری با فرزند شما دارد با او ارتباط برقرار کند. ایجاد پیوند صمیمی با او باعث میشود حس احترامی بین خانواده و او شکل گیرد.

با سلام پسری دارم هجده ساله حدود چهار ماهه بادختری اشنا شده و بیشتر وقتش رو با ایشون درحال چت کردنه ودیگه اونقدر که باید برا کنکور درس نمی خونه واین مسئله شدیدا من نگران کرده واقعا نمی دونم چیکار کنم لطفاراهنماییم کنید ممنون

با سلام
در این دوران نوجوانان بیشتر در پی کشف تجربیات جدید هستند و میخواهند استقلال خود را به دست بگیرند در نتیجه
۱٫ سعی کنید آنها را سرزنش نکنید
۲٫ فرزند خود را نصیحت نکنید
۳٫ با او دوستانه صحبت کنید
۴٫ سعی کنید به او بگویید که مطلع هستید
۵٫ طوری رفتار نکنید که او را کنترل میکنید
۶٫ به او برای درس خواندن انگیزه بدهید
۷٫ برای او یک مشاوره تحصیلی فراهم کنید

با سلام پسری دارم هجده ساله حدود چهار ماهه بادختری اشنا شده و بیشتر وقتش رو با ایشون درحال چت کردنه ودیگه اونقدر که باید برا کنکور درس نمی خونه واین مسئله شدیدا من نگران کرده واقعا نمی دونم چیکار کنم لطفاراهنماییم کنید ممنون

با سلام
در این دوران نوجوانان بیشتر در پی کشف تجربیات جدید هستند و میخواهند استقلال خود را به دست بگیرند در نتیجه
1. سعی کنید آنها را سرزنش نکنید
2. فرزند خود را نصیحت نکنید
3. با او دوستانه صحبت کنید
4. سعی کنید به او بگویید که مطلع هستید
5. طوری رفتار نکنید که او را کنترل میکنید
6. به او برای درس خواندن انگیزه بدهید
7. برای او یک مشاوره تحصیلی فراهم کنید

باسلام گفته های شما صحیح ب جااست من هم پسریی دارم ک ۲۰ ساله است اصلا مدتیه حرف شنویی نداردبیشتردوستدارددرجمع رفیقان ودورهمی ها باشد ومن میترسم چون پسره مهربان وساده من خصوصیات اخلاقی بدیی هم داردک دیگران روی ان تاثیرمیگدارن او عاقل وباهوش ولی هیچ تصمیمی برای اینده خودش نمیخوادبگیره نه خدمت میره نه کار نه ادامه تخصیل وگفته های من رو درک نمیکنه حتی عنوان میکنه منودرک نمیکنید درصورتیکه همچی دراختیارش هست فکرکنم اشتباه من وپدرش هم فراهم کردن احتیاحاتش بوده،ممنون میشم راهنماییم کنید من واقعا کم اوردم

باسلام
مادر عزیز اولا دوره سنی پسر شما جوانی است و نه نوجوان قطعا این دوره مسئولیت پذیری بیشتری می بایست فرد از خود نشان دهد. گذشته از وضعیت نا به سامان جامعه حتما باید بررسی کنید چرا این جوان شما چشم خود را به آینده خود بسته است. در کا پیشنهاد ما به شما ایتن است که او را نصیحت نکنید و لی سعی کنید غیر مستقیم حرکت و مسیر او را به سمت صواب و صحیح ختم کنید به او نگویید با چه کسی رفت آمد کن ولی سعی کنی او با دوستان بهتری معاشرت کند

باسلام گفته های شما صحیح ب جااست من هم پسریی دارم ک ۲۰ ساله است اصلا مدتیه حرف شنویی نداردبیشتردوستدارددرجمع رفیقان ودورهمی ها باشد ومن میترسم چون پسره مهربان وساده من خصوصیات اخلاقی بدیی هم داردک دیگران روی ان تاثیرمیگدارن او عاقل وباهوش ولی هیچ تصمیمی برای اینده خودش نمیخوادبگیره نه خدمت میره نه کار نه ادامه تخصیل وگفته های من رو درک نمیکنه حتی عنوان میکنه منودرک نمیکنید درصورتیکه همچی دراختیارش هست فکرکنم اشتباه من وپدرش هم فراهم کردن احتیاحاتش بوده،ممنون میشم راهنماییم کنید من واقعا کم اوردم

باسلام
مادر عزیز اولا دوره سنی پسر شما جوانی است و نه نوجوان قطعا این دوره مسئولیت پذیری بیشتری می بایست فرد از خود نشان دهد. گذشته از وضعیت نا به سامان جامعه حتما باید بررسی کنید چرا این جوان شما چشم خود را به آینده خود بسته است. در کا پیشنهاد ما به شما ایتن است که او را نصیحت نکنید و لی سعی کنید غیر مستقیم حرکت و مسیر او را به سمت صواب و صحیح ختم کنید به او نگویید با چه کسی رفت آمد کن ولی سعی کنی او با دوستان بهتری معاشرت کند

باسلام گفته های شما صحیح ب جااست من هم پسریی دارم ک ۲۰ ساله است اصلا مدتیه حرف شنویی نداردبیشتردوستدارددرجمع رفیقان ودورهمی ها باشد ومن میترسم چون پسره مهربان وساده من خصوصیات اخلاقی بدیی هم داردک دیگران روی ان تاثیرمیگدارن او عاقل وباهوش ولی هیچ تصمیمی برای اینده خودش نمیخوادبگیره نه خدمت میره نه کار نه ادامه تخصیل وگفته های من رو درک نمیکنه حتی عنوان میکنه منودرک نمیکنید درصورتیکه همچی دراختیارش هست فکرکنم اشتباه من وپدرش هم فراهم کردن احتیاحاتش بوده،ممنون میشم راهنماییم کنید من واقعا کم اوردم

باسلام
مادر عزیز اولا دوره سنی پسر شما جوانی است و نه نوجوان قطعا این دوره مسئولیت پذیری بیشتری می بایست فرد از خود نشان دهد. گذشته از وضعیت نا به سامان جامعه حتما باید بررسی کنید چرا این جوان شما چشم خود را به آینده خود بسته است. در کا پیشنهاد ما به شما ایتن است که او را نصیحت نکنید و لی سعی کنید غیر مستقیم حرکت و مسیر او را به سمت صواب و صحیح ختم کنید به او نگویید با چه کسی رفت آمد کن ولی سعی کنی او با دوستان بهتری معاشرت کند

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دیدگاه

روانشناسان جوانان

نام

ایمیل

وب‌ سایت


avijeee@ 


info@avije.org  

براي تماس با مشاور کليک کنيد!

مرکز مشاوره خانواده و روانشناسی آویژه در راستای گسترش خدمات مشاوره دسترسی تمامی هم وطنان به خدمات مشاوره و همچنین بهبود خدمات مشاوره تلفنی، اقدام به ارائه خدمات مشاوره تلفنی خانواده، مشاوره تلفنی کودک، مشاوره تلفنی ازدواج، مشاوره تلفنی روانشناسی کرده است. به لطف خداوند متعال مرکز مشاوره تلفنی آویژه در نظر دارد با گسترش کار خود در زمینه مشاوره تلفنی و در راستای آسان تر و ارزان تر شدن خدمات مشاوره، با گسترش خدمات مشاوره تلفنی خود، در حوزه مشاوره حضوری و مشاوره آنلاین با هم میهنان گرامی، وارد شود. در حال حاضر در مرکز مشاوره تلفنی آویژه، شما می توانید از مشاوران زبده در حوزه های مختلف مشاوره تلفنی خانواده، مشاوره تلفنی کودک، مشاوره تلفنی ازدواج، مشاوره تلفنی روانشناسی بهره مند شوید.ان شاءالله شما کاربران گرامی از خدمات مشاوره تلفنی آویژه کمال رضایت و استفاده را داشته باشید.

برای مشاوره تلفنی کودک، تربیت کودک، اختلالات کودک، روانشناسی کودک و … می توانید از خدمات مرکز مشاوره کودک آویژه بهره مند شوید.

برای مشاوره تلفنی ازدواج، مشاوره ازدواج دانشجویی، مشاوره ازدواج فامیلی، مشاوره ازدواج اسلامی ایرانی، مشاوره ازدواج موفق، مشاوره در زمینه خواستگاری، مشاوره ، معیار های ازدواج و … با مرکز مشاوره ازدواج آویژه در تماس باشید.

برای مشاوره تلفنی خانواده، مشاوره نوجوان، مشاوره جوانان، مشاوره ازدواج، مشاوره زناشویی و زندگی مشترک، مشاوره زنان و خانواده، مشاوره خیانت، مشاوره طلاق، مشاوره مرگ عزیزان و … با مشاوران خانواده مرکز مشاوره در تماس باشید.

برای مشاوره تلفنی روانشناسی، مشاوره اختلالات شخصیت، مشاوره اختلالات یادگیری، مشاوره افسردگی، مشاوره اعتیاد، مشاوره ترس و فوبیا، مشاوره اختلالات خواب و … با مرکز مشاوره آویژه در تماس باشید.

برای مشاوره در زمینه عشق، عشق به همسر، عشق حقیقی و واقعی، عشق مجازی و دروغی، ابراز عشق، عشق به خانواده، عشق به و … با مرکز مشاوره آویژه در تماس باشید.

برای مشاوره در زمینه مهارت های زندگی، اعتماد به نفس و … با مرکز مشاوره آویژه در تماس باشید.


تهران – تهران —-

021-91022688 (سراسری) – مشاوره تلفنی

به زودی – تماس فقط برای تعیین وقت مشاوره حضوری

مرکز مشاوره خانواده و روانشناسی آویژه

مشاوره تلفنی خانواده، ازدواج، روانشناسی و عشق

برای دسترسی آسانتر به مطالب سایت به کانال تلگرام روانشناسی آویژه بپیوندید (کلیک کنید).

پسر جوان و دنیایی ازابهامات ورازهای جدید همراه با سوالهایی که در ذهن او نقش میبندد . پسر جوان وخانواده  ، پسر جوان و جامعه  ، پسر جوان و سن بلوغ ،  پسر جوان و مدرسه ،  پسر جوان و خطرهایی که بر سر راه اوست .  پس از دوران شیرین و پر از کنجکاوی و در عین حال سادگی پسر شما به مرحله نوجوانی میرسد . آرام آرام پشت لبهایش سیاه میشود ،  قد میکشد ،  صدایش رگ می اندازد  همه با حلاوت به او نگاه میکنند و بعضی اوقات پچ پچ مکنند به رفتارش دقت کنید به حرفهایتان کمتر توجه میکند بیشتر دوست دارد تنها باشد میخواهد بزرگ شدنش را همه درک کنند  از دنیای شما جدا میشود برخی بداخلاقتر و برخی دیگر اجتماعی تر میشوند شما ممکن است دنیای اورا درک کنید  ، ممکن است اورا با نوجوانی خود مقایسه کنید .

متاسفانه برخی خانواده ها در این سن با نوجوان خود رفتار متعصبانه دارند  میخواهند اورا تحت نظارت  و کنترل خود قرار دهند بقدری احساس خطر وفوبیا ی نوجوانی آنها را آزار میدهد که نا خواسته به فرزند خود آسیب روحی میرسانند یادمان باشد او حالا احساس بزرگی میکند ممکن است امرو نهی کردن شما باعث آزردگی خاطرش شود بخصوص در جمع و با تغییر در دنیای جدید دنیای اینترنت ومجازی بپذیریم که  از او عقبتر هستیم  اگر او این مورد را به رخ ما کشید عصبانی نشویم  او در ارگانیسم بدنش با تغییراتی مواجه میشود که کنجکاویش را بر می انگیزد هنگام تنهایی اش نا بهنگام وارد خلوت او نشویم  به دلیل تغییرات هورمونی عصبیست اورا درک کنیم نمیخواهد کنترل شود با او با منطق و آرامش صحبت کنیم غیر مستقیم اورا با خطراتی که ممکن است بر سر راهش باشد  آشنا کنیم .روانشناسان جوانان

زندگی پسر جوان تحت الشعاع نوجوانی اوست و حتی کودکی اش در دوران نوجوانی حتما با مرکز مشاوره خانواده در ارتباط باشیم زندگی پسر جوان به مراتب حساس تر از کودکی اوست همانطور که در کودکی به دقت مراقب بودیم تا جسمش آسیب نبیند اکنون نیز مراقب او باشیم  مشاوره خانواده میتواند به ما کمک کند  یادمان باشد در این دوره هم افراط وهم تفریط بر زندگی پسر جوان ما اثر گذار خواهد بود در این مرحله یعنی جوانی و نوجوانی پدر و مادر موظف هستند اورا با دوران بلوغ آشنا کنند البته این آشنا نمودن دقت و حساسیت خاصی را میطلبد  ممکن است ما بدون اینکه متوجه باشیم برای نهی کردن او از برخی موارد حالت آموزش و تشویق داشته باشیم مشاوره جوان به ما می آموزد چه مطالبی را عنوان کنیم و چه مطالبی را عنوان نکنیم و مطالبی که قرار است بگوییم چگونه بیان کنیم

زندگی پسر جوان ما بستگی به نوع تربیت ما دارد و نوع تربیت ما بسته به آگاهی ماست لازم است در برخی موارد همزادپنداری نموده وهمراه او وارد دنیایش شویم به دور از تعصب و افراط و  تفریط . درک کنیم در زمانی که ما زندگی میکردیم با زمان زندگی او در جوانی متفاوت است دنیای خودمان را با او مقایسه نکنیم اکنون جامعه برخی چیزها را میپذیرد که شاید در زمان ما یک تابو بود وغیر قابل پذیرش . بپذیریم که او اکنون غرور دارد و دیگر کودک نیست غرورش را نشکنیم یادمان باشد با کوچک کردن فرزندمان ما بزرگ نمیشویم بلکه ممکن است خاطره ای در ذهنش باقی بماند که تا آخر عمردیگر نتوانیم جبران کنیم  ویا برعکس برخی دیگر از والدین بی اندازه جوانشان را بزرگ میکنند و او را توخالی وپوشالی بار می آورند در این حالت نیز به جوان خود آسیب میرسانند .

پسر جوان دانشجو اکنون وارد جامعه و حتی مرحله جدیدی از زندگی شده است بعد از دوران دبیرستان وارد محیط دانشگاه شده که باید برای آینده خود تصمیم های مهمی بگیرد محیطی که در آن شخصیت اجتماعی و جنسی اش شکل میگیرد محیط مختلط است و او هر روز ممکن است با دختری برخورد کند که دلش را بلرزاند از طرفی هیچ تجربه ای در برخورد با دختران نداشته است  پسر جوان دانشجو در این محیط شخصیت سیاسی ،  اجتماعی و اقتصادیش شکل میگیرد  اوباید کوله بار شخصیتی خود را پر کند از تجربه های جدید و رنگی و در عین حال مراقب باشد .  تا کنون پدر و مادر لحظه به لحظه همراهش بوده اند  اکنون افق های پیش رویش او را میخوانند اما در تنهایی . پدر و مادر هرچقدر با سواد و اجتماعی باشند ممکن است در رشته او اطلاعاتی نداشته باشند .

پسر جوان دانشجو نیاز به همراه دارد همراهانی که یاریش کنند در عین حال دام نیندازند و از او سو استفاده نکنند  پدر ومادر موظف است غیر مستقیم و آگاهانه پسرش را با مسایل اطرافش آشنا کند  آگاهی دادن به فرزند باید بگونه ای باشد که او احساس کوچکی نکند  دانشجوی جوان ما اگر از نظر فکری وابسته بار آید در آینده نمیتواند مستقل عمل کند در حین آموزش های رفتاری و اجتماعی باید به او اعتماد به نفس بدهیم .

حرفهایمان را با این جملات همراه کنیم :  تو دیگه بزرگ شدی یا تو بهتر میدونی که ..  در اینصورت جوان ما ضمن اینکه اعتماد به نفس پیدا میکند در عین حال حرفهای مارا بهتر میپذیرد جوانان از نصیحت شنیدن بدشان می آید چون احساس میکنند هنوز تحت مراقبت هستند اگر از دوستانش میخواهیم انتقاد کنیم با سر سختی و تعصب برخورد نکنیم  هنگام انتقاد میتوانیم بگوییم فلانی پسر خوبیست ولی خوب … بعد انتقاد کنیم .

ازدواج پسر جوان اگر از روی عشق  ، شناخت و آگاهی باشد که چه بهتر .  اگر پسر جوان ما موقعیت اقتصادی مناسبی داشته باشد بهتر است اورا برای ازدواج همراهی کنیم  اما اگر از روی احساسات و بدون تفکر انجام میشود بهتر است صبوری پیشه کنیم و بدون سرسختی از او زمان بخریم  با جملاتی مانند خیلی خوبه که تو همسرت رو انتخاب کردی … اما اجازه بده درست تموم بشه … یا اجازه بده از نظر مادی قدری جلو بیوفتیم … و یا بهتره یه مدت بگذره تا عشقتون به تثبیت برسه . ازدواج پسر جوان ما باید با همراهی ما باشد تا ازدواج موفقی شود حتی اگر کاملا با او و ازدواجش مخالف هستیم در رفتارمان انعطاف نشان دهیم این انعطاف به موفقیت فرزندمان کمک میکند  یادمان باشد همیشه هم حق با ما نیست و گاهی جوانان مشکلات خودشان را بهتر حل میکنند پس مراقب باشیم .

بعضی اوقات جوانان کیس مناسب خود را پیدا میکنند با درایت و آینده نگری و در نظر داشتن هم گونه بودن و موارد اقتصادی .  در اینگونه موارد بهتر است خانواده اورا همراهی کنند .  در جامعه ما سن ازدواج بالا رفته است  اما ممکن است جوان ما به ازدواج نیاز  داشته باشد همراهی ما از استرس و نگرانی اومیکاهد  . ازدواج با دختری که قانع است  وشرایط پسر را بخوبی درک میکند . و یا دخترانی که حاضرند چند سال نامزد بمانند تا در موقعیت مناسب عروسی کنند  دخترانی که شاغل هستند و میتوانند کمک خرج خانواده باشند و …

مشاوره پسر جوان برای رفتارهای سن بلوغ  ورود به جامعه بسیار لازم است .  مشاوره پسر جوان برای همراهی با جنس مخالف و یا ازدواج  . پسر جوان ما ممکن است نتواند با پدر و مادر خود راحت صحبت کند  یک مشاور خوب میتواند به او اطمینان دهد که قضاوت نمیشود و بدون حجب و حیا به مشورت بپردازد .  یک جوان برای موارد اجتماعی خود نیاز به مشورت وهمراهی دارد اینکه تا چه حد میتواند به توانایی هایش متکی باشد  نیازهایش تا چه حد توسط خود او برطرف میشوند؟  آیا برای بر طرف کردن نیازهایش باید از شخص یا اشخاص دیگر کمک بخواهد ؟  تا چه حد میتواند خانواده را در مسائل خصوصیش دخالت دهد ؟ حد ورود افراد جامعه به زندگیش چقدر است ؟ و خیلی مسائل دیگر که نیاز به مشاوره و راهنمایی دارد .

تربیت پدر و مادر و راهنمایی آنها برای کمک گرفتن از مشاور بسیار راهگشاست . دیده شده افرادی مشورت گرفتن را کوچک شمردن خود میدانند .  سوال من اینست مشورت کنیم و راه درست را انتخاب کنیم بزرگ میشویم یا بر عکس . همیشه کسانی از کلمه کاش بیشتر استفاده میکنند که از راهنمایی دیگران کمتر استفاده کرده اند . به امید پیروزی جوانان ما در مراحل مختلف زندگی .

لطفا برای کسب اطلاعات بیشتر سایر مقالات متخصصان مرکز مشاوره آویژه را مطالعه نمایید .

در این راستا مرکز مشاوره خانواده و روانشناسی آویژه خدمات متنوعی را در زمینه مشاوره جوانان به شما هم میهنان عزیز ارائه میدهد .

منبع:  Teenage Boys

نویسنده: زهره حبیبی نوده

براي مشاوره در زمينه روانشناسی پسر جوان و خصویات این دوره

از مشاورين مشاوره خانواده و روانشناسي آويژه
از سراسر کشور

با 09353000102 تماس بگيريد

همه روزه از ساعت ? صبح تا ?? شب 

حتي ايام تعطيل

من با جوانی آشنا شدم در چت که میگه مسلمانانی دارم عاطفی دارم چگونه بااین پسر رفتار کنم من درسته تو فضای مجازی باهاش آشنا شدم ولی خیلی نگرانشم

با سلام
این جوان چند سالشه و نگرانی شما از چه بابت هست؟

با سلام، جوانی ۲۰ ساله که به پدرو مادرش احترام نمیگذارد و وقیحانه صحبت میکند و شب ها دیر به خانه می آید و چند باری هم به خاطر این موضوع توسط پدرش تنبیه بدنی شده است ولی تاثیری نداشته و بر وقاحت شخص افزوده…
متاسفانه دوستانش مشروبات الکلی و عرق هم به او میدهند…

با این جوان چگونه باید برخورد کرد؟

با سلام
فرزند شما در سن حساسی است. در این دوره بد ترین کار تنبیه بدنی می باشد. از این کتر خودداری کنید زیرا باعث ایجاد حس کینه میشود. لطفا سعی شود فردی که در خانه رابطه بهتری با فرزند شما دارد با او ارتباط برقرار کند. ایجاد پیوند صمیمی با او باعث میشود حس احترامی بین خانواده و او شکل گیرد.

با سلام پسری دارم هجده ساله حدود چهار ماهه بادختری اشنا شده و بیشتر وقتش رو با ایشون درحال چت کردنه ودیگه اونقدر که باید برا کنکور درس نمی خونه واین مسئله شدیدا من نگران کرده واقعا نمی دونم چیکار کنم لطفاراهنماییم کنید ممنون

با سلام
در این دوران نوجوانان بیشتر در پی کشف تجربیات جدید هستند و میخواهند استقلال خود را به دست بگیرند در نتیجه
۱٫ سعی کنید آنها را سرزنش نکنید
۲٫ فرزند خود را نصیحت نکنید
۳٫ با او دوستانه صحبت کنید
۴٫ سعی کنید به او بگویید که مطلع هستید
۵٫ طوری رفتار نکنید که او را کنترل میکنید
۶٫ به او برای درس خواندن انگیزه بدهید
۷٫ برای او یک مشاوره تحصیلی فراهم کنید

با سلام پسری دارم هجده ساله حدود چهار ماهه بادختری اشنا شده و بیشتر وقتش رو با ایشون درحال چت کردنه ودیگه اونقدر که باید برا کنکور درس نمی خونه واین مسئله شدیدا من نگران کرده واقعا نمی دونم چیکار کنم لطفاراهنماییم کنید ممنون

با سلام
در این دوران نوجوانان بیشتر در پی کشف تجربیات جدید هستند و میخواهند استقلال خود را به دست بگیرند در نتیجه
1. سعی کنید آنها را سرزنش نکنید
2. فرزند خود را نصیحت نکنید
3. با او دوستانه صحبت کنید
4. سعی کنید به او بگویید که مطلع هستید
5. طوری رفتار نکنید که او را کنترل میکنید
6. به او برای درس خواندن انگیزه بدهید
7. برای او یک مشاوره تحصیلی فراهم کنید

باسلام گفته های شما صحیح ب جااست من هم پسریی دارم ک ۲۰ ساله است اصلا مدتیه حرف شنویی نداردبیشتردوستدارددرجمع رفیقان ودورهمی ها باشد ومن میترسم چون پسره مهربان وساده من خصوصیات اخلاقی بدیی هم داردک دیگران روی ان تاثیرمیگدارن او عاقل وباهوش ولی هیچ تصمیمی برای اینده خودش نمیخوادبگیره نه خدمت میره نه کار نه ادامه تخصیل وگفته های من رو درک نمیکنه حتی عنوان میکنه منودرک نمیکنید درصورتیکه همچی دراختیارش هست فکرکنم اشتباه من وپدرش هم فراهم کردن احتیاحاتش بوده،ممنون میشم راهنماییم کنید من واقعا کم اوردم

باسلام
مادر عزیز اولا دوره سنی پسر شما جوانی است و نه نوجوان قطعا این دوره مسئولیت پذیری بیشتری می بایست فرد از خود نشان دهد. گذشته از وضعیت نا به سامان جامعه حتما باید بررسی کنید چرا این جوان شما چشم خود را به آینده خود بسته است. در کا پیشنهاد ما به شما ایتن است که او را نصیحت نکنید و لی سعی کنید غیر مستقیم حرکت و مسیر او را به سمت صواب و صحیح ختم کنید به او نگویید با چه کسی رفت آمد کن ولی سعی کنی او با دوستان بهتری معاشرت کند

باسلام گفته های شما صحیح ب جااست من هم پسریی دارم ک ۲۰ ساله است اصلا مدتیه حرف شنویی نداردبیشتردوستدارددرجمع رفیقان ودورهمی ها باشد ومن میترسم چون پسره مهربان وساده من خصوصیات اخلاقی بدیی هم داردک دیگران روی ان تاثیرمیگدارن او عاقل وباهوش ولی هیچ تصمیمی برای اینده خودش نمیخوادبگیره نه خدمت میره نه کار نه ادامه تخصیل وگفته های من رو درک نمیکنه حتی عنوان میکنه منودرک نمیکنید درصورتیکه همچی دراختیارش هست فکرکنم اشتباه من وپدرش هم فراهم کردن احتیاحاتش بوده،ممنون میشم راهنماییم کنید من واقعا کم اوردم

باسلام
مادر عزیز اولا دوره سنی پسر شما جوانی است و نه نوجوان قطعا این دوره مسئولیت پذیری بیشتری می بایست فرد از خود نشان دهد. گذشته از وضعیت نا به سامان جامعه حتما باید بررسی کنید چرا این جوان شما چشم خود را به آینده خود بسته است. در کا پیشنهاد ما به شما ایتن است که او را نصیحت نکنید و لی سعی کنید غیر مستقیم حرکت و مسیر او را به سمت صواب و صحیح ختم کنید به او نگویید با چه کسی رفت آمد کن ولی سعی کنی او با دوستان بهتری معاشرت کند

باسلام گفته های شما صحیح ب جااست من هم پسریی دارم ک ۲۰ ساله است اصلا مدتیه حرف شنویی نداردبیشتردوستدارددرجمع رفیقان ودورهمی ها باشد ومن میترسم چون پسره مهربان وساده من خصوصیات اخلاقی بدیی هم داردک دیگران روی ان تاثیرمیگدارن او عاقل وباهوش ولی هیچ تصمیمی برای اینده خودش نمیخوادبگیره نه خدمت میره نه کار نه ادامه تخصیل وگفته های من رو درک نمیکنه حتی عنوان میکنه منودرک نمیکنید درصورتیکه همچی دراختیارش هست فکرکنم اشتباه من وپدرش هم فراهم کردن احتیاحاتش بوده،ممنون میشم راهنماییم کنید من واقعا کم اوردم

باسلام
مادر عزیز اولا دوره سنی پسر شما جوانی است و نه نوجوان قطعا این دوره مسئولیت پذیری بیشتری می بایست فرد از خود نشان دهد. گذشته از وضعیت نا به سامان جامعه حتما باید بررسی کنید چرا این جوان شما چشم خود را به آینده خود بسته است. در کا پیشنهاد ما به شما ایتن است که او را نصیحت نکنید و لی سعی کنید غیر مستقیم حرکت و مسیر او را به سمت صواب و صحیح ختم کنید به او نگویید با چه کسی رفت آمد کن ولی سعی کنی او با دوستان بهتری معاشرت کند

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دیدگاه

روانشناسان جوانان

نام

ایمیل

وب‌ سایت


avijeee@ 


info@avije.org  

براي تماس با مشاور کليک کنيد!

مرکز مشاوره خانواده و روانشناسی آویژه در راستای گسترش خدمات مشاوره دسترسی تمامی هم وطنان به خدمات مشاوره و همچنین بهبود خدمات مشاوره تلفنی، اقدام به ارائه خدمات مشاوره تلفنی خانواده، مشاوره تلفنی کودک، مشاوره تلفنی ازدواج، مشاوره تلفنی روانشناسی کرده است. به لطف خداوند متعال مرکز مشاوره تلفنی آویژه در نظر دارد با گسترش کار خود در زمینه مشاوره تلفنی و در راستای آسان تر و ارزان تر شدن خدمات مشاوره، با گسترش خدمات مشاوره تلفنی خود، در حوزه مشاوره حضوری و مشاوره آنلاین با هم میهنان گرامی، وارد شود. در حال حاضر در مرکز مشاوره تلفنی آویژه، شما می توانید از مشاوران زبده در حوزه های مختلف مشاوره تلفنی خانواده، مشاوره تلفنی کودک، مشاوره تلفنی ازدواج، مشاوره تلفنی روانشناسی بهره مند شوید.ان شاءالله شما کاربران گرامی از خدمات مشاوره تلفنی آویژه کمال رضایت و استفاده را داشته باشید.

برای مشاوره تلفنی کودک، تربیت کودک، اختلالات کودک، روانشناسی کودک و … می توانید از خدمات مرکز مشاوره کودک آویژه بهره مند شوید.

برای مشاوره تلفنی ازدواج، مشاوره ازدواج دانشجویی، مشاوره ازدواج فامیلی، مشاوره ازدواج اسلامی ایرانی، مشاوره ازدواج موفق، مشاوره در زمینه خواستگاری، مشاوره ، معیار های ازدواج و … با مرکز مشاوره ازدواج آویژه در تماس باشید.

برای مشاوره تلفنی خانواده، مشاوره نوجوان، مشاوره جوانان، مشاوره ازدواج، مشاوره زناشویی و زندگی مشترک، مشاوره زنان و خانواده، مشاوره خیانت، مشاوره طلاق، مشاوره مرگ عزیزان و … با مشاوران خانواده مرکز مشاوره در تماس باشید.

برای مشاوره تلفنی روانشناسی، مشاوره اختلالات شخصیت، مشاوره اختلالات یادگیری، مشاوره افسردگی، مشاوره اعتیاد، مشاوره ترس و فوبیا، مشاوره اختلالات خواب و … با مرکز مشاوره آویژه در تماس باشید.

برای مشاوره در زمینه عشق، عشق به همسر، عشق حقیقی و واقعی، عشق مجازی و دروغی، ابراز عشق، عشق به خانواده، عشق به و … با مرکز مشاوره آویژه در تماس باشید.

برای مشاوره در زمینه مهارت های زندگی، اعتماد به نفس و … با مرکز مشاوره آویژه در تماس باشید.


تهران – تهران —-

021-91022688 (سراسری) – مشاوره تلفنی

به زودی – تماس فقط برای تعیین وقت مشاوره حضوری

مرکز مشاوره خانواده و روانشناسی آویژه

مشاوره تلفنی خانواده، ازدواج، روانشناسی و عشق

برای دسترسی آسانتر به مطالب سایت به کانال تلگرام روانشناسی آویژه بپیوندید (کلیک کنید).

پسر جوان و دنیایی ازابهامات ورازهای جدید همراه با سوالهایی که در ذهن او نقش میبندد . پسر جوان وخانواده  ، پسر جوان و جامعه  ، پسر جوان و سن بلوغ ،  پسر جوان و مدرسه ،  پسر جوان و خطرهایی که بر سر راه اوست .  پس از دوران شیرین و پر از کنجکاوی و در عین حال سادگی پسر شما به مرحله نوجوانی میرسد . آرام آرام پشت لبهایش سیاه میشود ،  قد میکشد ،  صدایش رگ می اندازد  همه با حلاوت به او نگاه میکنند و بعضی اوقات پچ پچ مکنند به رفتارش دقت کنید به حرفهایتان کمتر توجه میکند بیشتر دوست دارد تنها باشد میخواهد بزرگ شدنش را همه درک کنند  از دنیای شما جدا میشود برخی بداخلاقتر و برخی دیگر اجتماعی تر میشوند شما ممکن است دنیای اورا درک کنید  ، ممکن است اورا با نوجوانی خود مقایسه کنید .

متاسفانه برخی خانواده ها در این سن با نوجوان خود رفتار متعصبانه دارند  میخواهند اورا تحت نظارت  و کنترل خود قرار دهند بقدری احساس خطر وفوبیا ی نوجوانی آنها را آزار میدهد که نا خواسته به فرزند خود آسیب روحی میرسانند یادمان باشد او حالا احساس بزرگی میکند ممکن است امرو نهی کردن شما باعث آزردگی خاطرش شود بخصوص در جمع و با تغییر در دنیای جدید دنیای اینترنت ومجازی بپذیریم که  از او عقبتر هستیم  اگر او این مورد را به رخ ما کشید عصبانی نشویم  او در ارگانیسم بدنش با تغییراتی مواجه میشود که کنجکاویش را بر می انگیزد هنگام تنهایی اش نا بهنگام وارد خلوت او نشویم  به دلیل تغییرات هورمونی عصبیست اورا درک کنیم نمیخواهد کنترل شود با او با منطق و آرامش صحبت کنیم غیر مستقیم اورا با خطراتی که ممکن است بر سر راهش باشد  آشنا کنیم .روانشناسان جوانان

زندگی پسر جوان تحت الشعاع نوجوانی اوست و حتی کودکی اش در دوران نوجوانی حتما با مرکز مشاوره خانواده در ارتباط باشیم زندگی پسر جوان به مراتب حساس تر از کودکی اوست همانطور که در کودکی به دقت مراقب بودیم تا جسمش آسیب نبیند اکنون نیز مراقب او باشیم  مشاوره خانواده میتواند به ما کمک کند  یادمان باشد در این دوره هم افراط وهم تفریط بر زندگی پسر جوان ما اثر گذار خواهد بود در این مرحله یعنی جوانی و نوجوانی پدر و مادر موظف هستند اورا با دوران بلوغ آشنا کنند البته این آشنا نمودن دقت و حساسیت خاصی را میطلبد  ممکن است ما بدون اینکه متوجه باشیم برای نهی کردن او از برخی موارد حالت آموزش و تشویق داشته باشیم مشاوره جوان به ما می آموزد چه مطالبی را عنوان کنیم و چه مطالبی را عنوان نکنیم و مطالبی که قرار است بگوییم چگونه بیان کنیم

زندگی پسر جوان ما بستگی به نوع تربیت ما دارد و نوع تربیت ما بسته به آگاهی ماست لازم است در برخی موارد همزادپنداری نموده وهمراه او وارد دنیایش شویم به دور از تعصب و افراط و  تفریط . درک کنیم در زمانی که ما زندگی میکردیم با زمان زندگی او در جوانی متفاوت است دنیای خودمان را با او مقایسه نکنیم اکنون جامعه برخی چیزها را میپذیرد که شاید در زمان ما یک تابو بود وغیر قابل پذیرش . بپذیریم که او اکنون غرور دارد و دیگر کودک نیست غرورش را نشکنیم یادمان باشد با کوچک کردن فرزندمان ما بزرگ نمیشویم بلکه ممکن است خاطره ای در ذهنش باقی بماند که تا آخر عمردیگر نتوانیم جبران کنیم  ویا برعکس برخی دیگر از والدین بی اندازه جوانشان را بزرگ میکنند و او را توخالی وپوشالی بار می آورند در این حالت نیز به جوان خود آسیب میرسانند .

پسر جوان دانشجو اکنون وارد جامعه و حتی مرحله جدیدی از زندگی شده است بعد از دوران دبیرستان وارد محیط دانشگاه شده که باید برای آینده خود تصمیم های مهمی بگیرد محیطی که در آن شخصیت اجتماعی و جنسی اش شکل میگیرد محیط مختلط است و او هر روز ممکن است با دختری برخورد کند که دلش را بلرزاند از طرفی هیچ تجربه ای در برخورد با دختران نداشته است  پسر جوان دانشجو در این محیط شخصیت سیاسی ،  اجتماعی و اقتصادیش شکل میگیرد  اوباید کوله بار شخصیتی خود را پر کند از تجربه های جدید و رنگی و در عین حال مراقب باشد .  تا کنون پدر و مادر لحظه به لحظه همراهش بوده اند  اکنون افق های پیش رویش او را میخوانند اما در تنهایی . پدر و مادر هرچقدر با سواد و اجتماعی باشند ممکن است در رشته او اطلاعاتی نداشته باشند .

پسر جوان دانشجو نیاز به همراه دارد همراهانی که یاریش کنند در عین حال دام نیندازند و از او سو استفاده نکنند  پدر ومادر موظف است غیر مستقیم و آگاهانه پسرش را با مسایل اطرافش آشنا کند  آگاهی دادن به فرزند باید بگونه ای باشد که او احساس کوچکی نکند  دانشجوی جوان ما اگر از نظر فکری وابسته بار آید در آینده نمیتواند مستقل عمل کند در حین آموزش های رفتاری و اجتماعی باید به او اعتماد به نفس بدهیم .

حرفهایمان را با این جملات همراه کنیم :  تو دیگه بزرگ شدی یا تو بهتر میدونی که ..  در اینصورت جوان ما ضمن اینکه اعتماد به نفس پیدا میکند در عین حال حرفهای مارا بهتر میپذیرد جوانان از نصیحت شنیدن بدشان می آید چون احساس میکنند هنوز تحت مراقبت هستند اگر از دوستانش میخواهیم انتقاد کنیم با سر سختی و تعصب برخورد نکنیم  هنگام انتقاد میتوانیم بگوییم فلانی پسر خوبیست ولی خوب … بعد انتقاد کنیم .

ازدواج پسر جوان اگر از روی عشق  ، شناخت و آگاهی باشد که چه بهتر .  اگر پسر جوان ما موقعیت اقتصادی مناسبی داشته باشد بهتر است اورا برای ازدواج همراهی کنیم  اما اگر از روی احساسات و بدون تفکر انجام میشود بهتر است صبوری پیشه کنیم و بدون سرسختی از او زمان بخریم  با جملاتی مانند خیلی خوبه که تو همسرت رو انتخاب کردی … اما اجازه بده درست تموم بشه … یا اجازه بده از نظر مادی قدری جلو بیوفتیم … و یا بهتره یه مدت بگذره تا عشقتون به تثبیت برسه . ازدواج پسر جوان ما باید با همراهی ما باشد تا ازدواج موفقی شود حتی اگر کاملا با او و ازدواجش مخالف هستیم در رفتارمان انعطاف نشان دهیم این انعطاف به موفقیت فرزندمان کمک میکند  یادمان باشد همیشه هم حق با ما نیست و گاهی جوانان مشکلات خودشان را بهتر حل میکنند پس مراقب باشیم .

بعضی اوقات جوانان کیس مناسب خود را پیدا میکنند با درایت و آینده نگری و در نظر داشتن هم گونه بودن و موارد اقتصادی .  در اینگونه موارد بهتر است خانواده اورا همراهی کنند .  در جامعه ما سن ازدواج بالا رفته است  اما ممکن است جوان ما به ازدواج نیاز  داشته باشد همراهی ما از استرس و نگرانی اومیکاهد  . ازدواج با دختری که قانع است  وشرایط پسر را بخوبی درک میکند . و یا دخترانی که حاضرند چند سال نامزد بمانند تا در موقعیت مناسب عروسی کنند  دخترانی که شاغل هستند و میتوانند کمک خرج خانواده باشند و …

مشاوره پسر جوان برای رفتارهای سن بلوغ  ورود به جامعه بسیار لازم است .  مشاوره پسر جوان برای همراهی با جنس مخالف و یا ازدواج  . پسر جوان ما ممکن است نتواند با پدر و مادر خود راحت صحبت کند  یک مشاور خوب میتواند به او اطمینان دهد که قضاوت نمیشود و بدون حجب و حیا به مشورت بپردازد .  یک جوان برای موارد اجتماعی خود نیاز به مشورت وهمراهی دارد اینکه تا چه حد میتواند به توانایی هایش متکی باشد  نیازهایش تا چه حد توسط خود او برطرف میشوند؟  آیا برای بر طرف کردن نیازهایش باید از شخص یا اشخاص دیگر کمک بخواهد ؟  تا چه حد میتواند خانواده را در مسائل خصوصیش دخالت دهد ؟ حد ورود افراد جامعه به زندگیش چقدر است ؟ و خیلی مسائل دیگر که نیاز به مشاوره و راهنمایی دارد .

تربیت پدر و مادر و راهنمایی آنها برای کمک گرفتن از مشاور بسیار راهگشاست . دیده شده افرادی مشورت گرفتن را کوچک شمردن خود میدانند .  سوال من اینست مشورت کنیم و راه درست را انتخاب کنیم بزرگ میشویم یا بر عکس . همیشه کسانی از کلمه کاش بیشتر استفاده میکنند که از راهنمایی دیگران کمتر استفاده کرده اند . به امید پیروزی جوانان ما در مراحل مختلف زندگی .

لطفا برای کسب اطلاعات بیشتر سایر مقالات متخصصان مرکز مشاوره آویژه را مطالعه نمایید .

در این راستا مرکز مشاوره خانواده و روانشناسی آویژه خدمات متنوعی را در زمینه مشاوره جوانان به شما هم میهنان عزیز ارائه میدهد .

منبع:  Teenage Boys

نویسنده: زهره حبیبی نوده

براي مشاوره در زمينه روانشناسی پسر جوان و خصویات این دوره

از مشاورين مشاوره خانواده و روانشناسي آويژه
از سراسر کشور

با 09353000102 تماس بگيريد

همه روزه از ساعت ? صبح تا ?? شب 

حتي ايام تعطيل

من با جوانی آشنا شدم در چت که میگه مسلمانانی دارم عاطفی دارم چگونه بااین پسر رفتار کنم من درسته تو فضای مجازی باهاش آشنا شدم ولی خیلی نگرانشم

با سلام
این جوان چند سالشه و نگرانی شما از چه بابت هست؟

با سلام، جوانی ۲۰ ساله که به پدرو مادرش احترام نمیگذارد و وقیحانه صحبت میکند و شب ها دیر به خانه می آید و چند باری هم به خاطر این موضوع توسط پدرش تنبیه بدنی شده است ولی تاثیری نداشته و بر وقاحت شخص افزوده…
متاسفانه دوستانش مشروبات الکلی و عرق هم به او میدهند…

با این جوان چگونه باید برخورد کرد؟

با سلام
فرزند شما در سن حساسی است. در این دوره بد ترین کار تنبیه بدنی می باشد. از این کتر خودداری کنید زیرا باعث ایجاد حس کینه میشود. لطفا سعی شود فردی که در خانه رابطه بهتری با فرزند شما دارد با او ارتباط برقرار کند. ایجاد پیوند صمیمی با او باعث میشود حس احترامی بین خانواده و او شکل گیرد.

با سلام پسری دارم هجده ساله حدود چهار ماهه بادختری اشنا شده و بیشتر وقتش رو با ایشون درحال چت کردنه ودیگه اونقدر که باید برا کنکور درس نمی خونه واین مسئله شدیدا من نگران کرده واقعا نمی دونم چیکار کنم لطفاراهنماییم کنید ممنون

با سلام
در این دوران نوجوانان بیشتر در پی کشف تجربیات جدید هستند و میخواهند استقلال خود را به دست بگیرند در نتیجه
۱٫ سعی کنید آنها را سرزنش نکنید
۲٫ فرزند خود را نصیحت نکنید
۳٫ با او دوستانه صحبت کنید
۴٫ سعی کنید به او بگویید که مطلع هستید
۵٫ طوری رفتار نکنید که او را کنترل میکنید
۶٫ به او برای درس خواندن انگیزه بدهید
۷٫ برای او یک مشاوره تحصیلی فراهم کنید

با سلام پسری دارم هجده ساله حدود چهار ماهه بادختری اشنا شده و بیشتر وقتش رو با ایشون درحال چت کردنه ودیگه اونقدر که باید برا کنکور درس نمی خونه واین مسئله شدیدا من نگران کرده واقعا نمی دونم چیکار کنم لطفاراهنماییم کنید ممنون

با سلام
در این دوران نوجوانان بیشتر در پی کشف تجربیات جدید هستند و میخواهند استقلال خود را به دست بگیرند در نتیجه
1. سعی کنید آنها را سرزنش نکنید
2. فرزند خود را نصیحت نکنید
3. با او دوستانه صحبت کنید
4. سعی کنید به او بگویید که مطلع هستید
5. طوری رفتار نکنید که او را کنترل میکنید
6. به او برای درس خواندن انگیزه بدهید
7. برای او یک مشاوره تحصیلی فراهم کنید

باسلام گفته های شما صحیح ب جااست من هم پسریی دارم ک ۲۰ ساله است اصلا مدتیه حرف شنویی نداردبیشتردوستدارددرجمع رفیقان ودورهمی ها باشد ومن میترسم چون پسره مهربان وساده من خصوصیات اخلاقی بدیی هم داردک دیگران روی ان تاثیرمیگدارن او عاقل وباهوش ولی هیچ تصمیمی برای اینده خودش نمیخوادبگیره نه خدمت میره نه کار نه ادامه تخصیل وگفته های من رو درک نمیکنه حتی عنوان میکنه منودرک نمیکنید درصورتیکه همچی دراختیارش هست فکرکنم اشتباه من وپدرش هم فراهم کردن احتیاحاتش بوده،ممنون میشم راهنماییم کنید من واقعا کم اوردم

باسلام
مادر عزیز اولا دوره سنی پسر شما جوانی است و نه نوجوان قطعا این دوره مسئولیت پذیری بیشتری می بایست فرد از خود نشان دهد. گذشته از وضعیت نا به سامان جامعه حتما باید بررسی کنید چرا این جوان شما چشم خود را به آینده خود بسته است. در کا پیشنهاد ما به شما ایتن است که او را نصیحت نکنید و لی سعی کنید غیر مستقیم حرکت و مسیر او را به سمت صواب و صحیح ختم کنید به او نگویید با چه کسی رفت آمد کن ولی سعی کنی او با دوستان بهتری معاشرت کند

باسلام گفته های شما صحیح ب جااست من هم پسریی دارم ک ۲۰ ساله است اصلا مدتیه حرف شنویی نداردبیشتردوستدارددرجمع رفیقان ودورهمی ها باشد ومن میترسم چون پسره مهربان وساده من خصوصیات اخلاقی بدیی هم داردک دیگران روی ان تاثیرمیگدارن او عاقل وباهوش ولی هیچ تصمیمی برای اینده خودش نمیخوادبگیره نه خدمت میره نه کار نه ادامه تخصیل وگفته های من رو درک نمیکنه حتی عنوان میکنه منودرک نمیکنید درصورتیکه همچی دراختیارش هست فکرکنم اشتباه من وپدرش هم فراهم کردن احتیاحاتش بوده،ممنون میشم راهنماییم کنید من واقعا کم اوردم

باسلام
مادر عزیز اولا دوره سنی پسر شما جوانی است و نه نوجوان قطعا این دوره مسئولیت پذیری بیشتری می بایست فرد از خود نشان دهد. گذشته از وضعیت نا به سامان جامعه حتما باید بررسی کنید چرا این جوان شما چشم خود را به آینده خود بسته است. در کا پیشنهاد ما به شما ایتن است که او را نصیحت نکنید و لی سعی کنید غیر مستقیم حرکت و مسیر او را به سمت صواب و صحیح ختم کنید به او نگویید با چه کسی رفت آمد کن ولی سعی کنی او با دوستان بهتری معاشرت کند

باسلام گفته های شما صحیح ب جااست من هم پسریی دارم ک ۲۰ ساله است اصلا مدتیه حرف شنویی نداردبیشتردوستدارددرجمع رفیقان ودورهمی ها باشد ومن میترسم چون پسره مهربان وساده من خصوصیات اخلاقی بدیی هم داردک دیگران روی ان تاثیرمیگدارن او عاقل وباهوش ولی هیچ تصمیمی برای اینده خودش نمیخوادبگیره نه خدمت میره نه کار نه ادامه تخصیل وگفته های من رو درک نمیکنه حتی عنوان میکنه منودرک نمیکنید درصورتیکه همچی دراختیارش هست فکرکنم اشتباه من وپدرش هم فراهم کردن احتیاحاتش بوده،ممنون میشم راهنماییم کنید من واقعا کم اوردم

باسلام
مادر عزیز اولا دوره سنی پسر شما جوانی است و نه نوجوان قطعا این دوره مسئولیت پذیری بیشتری می بایست فرد از خود نشان دهد. گذشته از وضعیت نا به سامان جامعه حتما باید بررسی کنید چرا این جوان شما چشم خود را به آینده خود بسته است. در کا پیشنهاد ما به شما ایتن است که او را نصیحت نکنید و لی سعی کنید غیر مستقیم حرکت و مسیر او را به سمت صواب و صحیح ختم کنید به او نگویید با چه کسی رفت آمد کن ولی سعی کنی او با دوستان بهتری معاشرت کند

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دیدگاه

روانشناسان جوانان

نام

ایمیل

وب‌ سایت


avijeee@ 


info@avije.org  

براي تماس با مشاور کليک کنيد!

مرکز مشاوره خانواده و روانشناسی آویژه در راستای گسترش خدمات مشاوره دسترسی تمامی هم وطنان به خدمات مشاوره و همچنین بهبود خدمات مشاوره تلفنی، اقدام به ارائه خدمات مشاوره تلفنی خانواده، مشاوره تلفنی کودک، مشاوره تلفنی ازدواج، مشاوره تلفنی روانشناسی کرده است. به لطف خداوند متعال مرکز مشاوره تلفنی آویژه در نظر دارد با گسترش کار خود در زمینه مشاوره تلفنی و در راستای آسان تر و ارزان تر شدن خدمات مشاوره، با گسترش خدمات مشاوره تلفنی خود، در حوزه مشاوره حضوری و مشاوره آنلاین با هم میهنان گرامی، وارد شود. در حال حاضر در مرکز مشاوره تلفنی آویژه، شما می توانید از مشاوران زبده در حوزه های مختلف مشاوره تلفنی خانواده، مشاوره تلفنی کودک، مشاوره تلفنی ازدواج، مشاوره تلفنی روانشناسی بهره مند شوید.ان شاءالله شما کاربران گرامی از خدمات مشاوره تلفنی آویژه کمال رضایت و استفاده را داشته باشید.

برای مشاوره تلفنی کودک، تربیت کودک، اختلالات کودک، روانشناسی کودک و … می توانید از خدمات مرکز مشاوره کودک آویژه بهره مند شوید.

برای مشاوره تلفنی ازدواج، مشاوره ازدواج دانشجویی، مشاوره ازدواج فامیلی، مشاوره ازدواج اسلامی ایرانی، مشاوره ازدواج موفق، مشاوره در زمینه خواستگاری، مشاوره ، معیار های ازدواج و … با مرکز مشاوره ازدواج آویژه در تماس باشید.

برای مشاوره تلفنی خانواده، مشاوره نوجوان، مشاوره جوانان، مشاوره ازدواج، مشاوره زناشویی و زندگی مشترک، مشاوره زنان و خانواده، مشاوره خیانت، مشاوره طلاق، مشاوره مرگ عزیزان و … با مشاوران خانواده مرکز مشاوره در تماس باشید.

برای مشاوره تلفنی روانشناسی، مشاوره اختلالات شخصیت، مشاوره اختلالات یادگیری، مشاوره افسردگی، مشاوره اعتیاد، مشاوره ترس و فوبیا، مشاوره اختلالات خواب و … با مرکز مشاوره آویژه در تماس باشید.

برای مشاوره در زمینه عشق، عشق به همسر، عشق حقیقی و واقعی، عشق مجازی و دروغی، ابراز عشق، عشق به خانواده، عشق به و … با مرکز مشاوره آویژه در تماس باشید.

برای مشاوره در زمینه مهارت های زندگی، اعتماد به نفس و … با مرکز مشاوره آویژه در تماس باشید.


تهران – تهران —-

021-91022688 (سراسری) – مشاوره تلفنی

به زودی – تماس فقط برای تعیین وقت مشاوره حضوری

مرکز مشاوره خانواده و روانشناسی آویژه

مشاوره تلفنی خانواده، ازدواج، روانشناسی و عشق

برای دسترسی آسانتر به مطالب سایت به کانال تلگرام روانشناسی آویژه بپیوندید (کلیک کنید).

پسر جوان و دنیایی ازابهامات ورازهای جدید همراه با سوالهایی که در ذهن او نقش میبندد . پسر جوان وخانواده  ، پسر جوان و جامعه  ، پسر جوان و سن بلوغ ،  پسر جوان و مدرسه ،  پسر جوان و خطرهایی که بر سر راه اوست .  پس از دوران شیرین و پر از کنجکاوی و در عین حال سادگی پسر شما به مرحله نوجوانی میرسد . آرام آرام پشت لبهایش سیاه میشود ،  قد میکشد ،  صدایش رگ می اندازد  همه با حلاوت به او نگاه میکنند و بعضی اوقات پچ پچ مکنند به رفتارش دقت کنید به حرفهایتان کمتر توجه میکند بیشتر دوست دارد تنها باشد میخواهد بزرگ شدنش را همه درک کنند  از دنیای شما جدا میشود برخی بداخلاقتر و برخی دیگر اجتماعی تر میشوند شما ممکن است دنیای اورا درک کنید  ، ممکن است اورا با نوجوانی خود مقایسه کنید .

متاسفانه برخی خانواده ها در این سن با نوجوان خود رفتار متعصبانه دارند  میخواهند اورا تحت نظارت  و کنترل خود قرار دهند بقدری احساس خطر وفوبیا ی نوجوانی آنها را آزار میدهد که نا خواسته به فرزند خود آسیب روحی میرسانند یادمان باشد او حالا احساس بزرگی میکند ممکن است امرو نهی کردن شما باعث آزردگی خاطرش شود بخصوص در جمع و با تغییر در دنیای جدید دنیای اینترنت ومجازی بپذیریم که  از او عقبتر هستیم  اگر او این مورد را به رخ ما کشید عصبانی نشویم  او در ارگانیسم بدنش با تغییراتی مواجه میشود که کنجکاویش را بر می انگیزد هنگام تنهایی اش نا بهنگام وارد خلوت او نشویم  به دلیل تغییرات هورمونی عصبیست اورا درک کنیم نمیخواهد کنترل شود با او با منطق و آرامش صحبت کنیم غیر مستقیم اورا با خطراتی که ممکن است بر سر راهش باشد  آشنا کنیم .روانشناسان جوانان

زندگی پسر جوان تحت الشعاع نوجوانی اوست و حتی کودکی اش در دوران نوجوانی حتما با مرکز مشاوره خانواده در ارتباط باشیم زندگی پسر جوان به مراتب حساس تر از کودکی اوست همانطور که در کودکی به دقت مراقب بودیم تا جسمش آسیب نبیند اکنون نیز مراقب او باشیم  مشاوره خانواده میتواند به ما کمک کند  یادمان باشد در این دوره هم افراط وهم تفریط بر زندگی پسر جوان ما اثر گذار خواهد بود در این مرحله یعنی جوانی و نوجوانی پدر و مادر موظف هستند اورا با دوران بلوغ آشنا کنند البته این آشنا نمودن دقت و حساسیت خاصی را میطلبد  ممکن است ما بدون اینکه متوجه باشیم برای نهی کردن او از برخی موارد حالت آموزش و تشویق داشته باشیم مشاوره جوان به ما می آموزد چه مطالبی را عنوان کنیم و چه مطالبی را عنوان نکنیم و مطالبی که قرار است بگوییم چگونه بیان کنیم

زندگی پسر جوان ما بستگی به نوع تربیت ما دارد و نوع تربیت ما بسته به آگاهی ماست لازم است در برخی موارد همزادپنداری نموده وهمراه او وارد دنیایش شویم به دور از تعصب و افراط و  تفریط . درک کنیم در زمانی که ما زندگی میکردیم با زمان زندگی او در جوانی متفاوت است دنیای خودمان را با او مقایسه نکنیم اکنون جامعه برخی چیزها را میپذیرد که شاید در زمان ما یک تابو بود وغیر قابل پذیرش . بپذیریم که او اکنون غرور دارد و دیگر کودک نیست غرورش را نشکنیم یادمان باشد با کوچک کردن فرزندمان ما بزرگ نمیشویم بلکه ممکن است خاطره ای در ذهنش باقی بماند که تا آخر عمردیگر نتوانیم جبران کنیم  ویا برعکس برخی دیگر از والدین بی اندازه جوانشان را بزرگ میکنند و او را توخالی وپوشالی بار می آورند در این حالت نیز به جوان خود آسیب میرسانند .

پسر جوان دانشجو اکنون وارد جامعه و حتی مرحله جدیدی از زندگی شده است بعد از دوران دبیرستان وارد محیط دانشگاه شده که باید برای آینده خود تصمیم های مهمی بگیرد محیطی که در آن شخصیت اجتماعی و جنسی اش شکل میگیرد محیط مختلط است و او هر روز ممکن است با دختری برخورد کند که دلش را بلرزاند از طرفی هیچ تجربه ای در برخورد با دختران نداشته است  پسر جوان دانشجو در این محیط شخصیت سیاسی ،  اجتماعی و اقتصادیش شکل میگیرد  اوباید کوله بار شخصیتی خود را پر کند از تجربه های جدید و رنگی و در عین حال مراقب باشد .  تا کنون پدر و مادر لحظه به لحظه همراهش بوده اند  اکنون افق های پیش رویش او را میخوانند اما در تنهایی . پدر و مادر هرچقدر با سواد و اجتماعی باشند ممکن است در رشته او اطلاعاتی نداشته باشند .

پسر جوان دانشجو نیاز به همراه دارد همراهانی که یاریش کنند در عین حال دام نیندازند و از او سو استفاده نکنند  پدر ومادر موظف است غیر مستقیم و آگاهانه پسرش را با مسایل اطرافش آشنا کند  آگاهی دادن به فرزند باید بگونه ای باشد که او احساس کوچکی نکند  دانشجوی جوان ما اگر از نظر فکری وابسته بار آید در آینده نمیتواند مستقل عمل کند در حین آموزش های رفتاری و اجتماعی باید به او اعتماد به نفس بدهیم .

حرفهایمان را با این جملات همراه کنیم :  تو دیگه بزرگ شدی یا تو بهتر میدونی که ..  در اینصورت جوان ما ضمن اینکه اعتماد به نفس پیدا میکند در عین حال حرفهای مارا بهتر میپذیرد جوانان از نصیحت شنیدن بدشان می آید چون احساس میکنند هنوز تحت مراقبت هستند اگر از دوستانش میخواهیم انتقاد کنیم با سر سختی و تعصب برخورد نکنیم  هنگام انتقاد میتوانیم بگوییم فلانی پسر خوبیست ولی خوب … بعد انتقاد کنیم .

ازدواج پسر جوان اگر از روی عشق  ، شناخت و آگاهی باشد که چه بهتر .  اگر پسر جوان ما موقعیت اقتصادی مناسبی داشته باشد بهتر است اورا برای ازدواج همراهی کنیم  اما اگر از روی احساسات و بدون تفکر انجام میشود بهتر است صبوری پیشه کنیم و بدون سرسختی از او زمان بخریم  با جملاتی مانند خیلی خوبه که تو همسرت رو انتخاب کردی … اما اجازه بده درست تموم بشه … یا اجازه بده از نظر مادی قدری جلو بیوفتیم … و یا بهتره یه مدت بگذره تا عشقتون به تثبیت برسه . ازدواج پسر جوان ما باید با همراهی ما باشد تا ازدواج موفقی شود حتی اگر کاملا با او و ازدواجش مخالف هستیم در رفتارمان انعطاف نشان دهیم این انعطاف به موفقیت فرزندمان کمک میکند  یادمان باشد همیشه هم حق با ما نیست و گاهی جوانان مشکلات خودشان را بهتر حل میکنند پس مراقب باشیم .

بعضی اوقات جوانان کیس مناسب خود را پیدا میکنند با درایت و آینده نگری و در نظر داشتن هم گونه بودن و موارد اقتصادی .  در اینگونه موارد بهتر است خانواده اورا همراهی کنند .  در جامعه ما سن ازدواج بالا رفته است  اما ممکن است جوان ما به ازدواج نیاز  داشته باشد همراهی ما از استرس و نگرانی اومیکاهد  . ازدواج با دختری که قانع است  وشرایط پسر را بخوبی درک میکند . و یا دخترانی که حاضرند چند سال نامزد بمانند تا در موقعیت مناسب عروسی کنند  دخترانی که شاغل هستند و میتوانند کمک خرج خانواده باشند و …

مشاوره پسر جوان برای رفتارهای سن بلوغ  ورود به جامعه بسیار لازم است .  مشاوره پسر جوان برای همراهی با جنس مخالف و یا ازدواج  . پسر جوان ما ممکن است نتواند با پدر و مادر خود راحت صحبت کند  یک مشاور خوب میتواند به او اطمینان دهد که قضاوت نمیشود و بدون حجب و حیا به مشورت بپردازد .  یک جوان برای موارد اجتماعی خود نیاز به مشورت وهمراهی دارد اینکه تا چه حد میتواند به توانایی هایش متکی باشد  نیازهایش تا چه حد توسط خود او برطرف میشوند؟  آیا برای بر طرف کردن نیازهایش باید از شخص یا اشخاص دیگر کمک بخواهد ؟  تا چه حد میتواند خانواده را در مسائل خصوصیش دخالت دهد ؟ حد ورود افراد جامعه به زندگیش چقدر است ؟ و خیلی مسائل دیگر که نیاز به مشاوره و راهنمایی دارد .

تربیت پدر و مادر و راهنمایی آنها برای کمک گرفتن از مشاور بسیار راهگشاست . دیده شده افرادی مشورت گرفتن را کوچک شمردن خود میدانند .  سوال من اینست مشورت کنیم و راه درست را انتخاب کنیم بزرگ میشویم یا بر عکس . همیشه کسانی از کلمه کاش بیشتر استفاده میکنند که از راهنمایی دیگران کمتر استفاده کرده اند . به امید پیروزی جوانان ما در مراحل مختلف زندگی .

لطفا برای کسب اطلاعات بیشتر سایر مقالات متخصصان مرکز مشاوره آویژه را مطالعه نمایید .

در این راستا مرکز مشاوره خانواده و روانشناسی آویژه خدمات متنوعی را در زمینه مشاوره جوانان به شما هم میهنان عزیز ارائه میدهد .

منبع:  Teenage Boys

نویسنده: زهره حبیبی نوده

براي مشاوره در زمينه روانشناسی پسر جوان و خصویات این دوره

از مشاورين مشاوره خانواده و روانشناسي آويژه
از سراسر کشور

با 09353000102 تماس بگيريد

همه روزه از ساعت ? صبح تا ?? شب 

حتي ايام تعطيل

من با جوانی آشنا شدم در چت که میگه مسلمانانی دارم عاطفی دارم چگونه بااین پسر رفتار کنم من درسته تو فضای مجازی باهاش آشنا شدم ولی خیلی نگرانشم

با سلام
این جوان چند سالشه و نگرانی شما از چه بابت هست؟

با سلام، جوانی ۲۰ ساله که به پدرو مادرش احترام نمیگذارد و وقیحانه صحبت میکند و شب ها دیر به خانه می آید و چند باری هم به خاطر این موضوع توسط پدرش تنبیه بدنی شده است ولی تاثیری نداشته و بر وقاحت شخص افزوده…
متاسفانه دوستانش مشروبات الکلی و عرق هم به او میدهند…

با این جوان چگونه باید برخورد کرد؟

با سلام
فرزند شما در سن حساسی است. در این دوره بد ترین کار تنبیه بدنی می باشد. از این کتر خودداری کنید زیرا باعث ایجاد حس کینه میشود. لطفا سعی شود فردی که در خانه رابطه بهتری با فرزند شما دارد با او ارتباط برقرار کند. ایجاد پیوند صمیمی با او باعث میشود حس احترامی بین خانواده و او شکل گیرد.

با سلام پسری دارم هجده ساله حدود چهار ماهه بادختری اشنا شده و بیشتر وقتش رو با ایشون درحال چت کردنه ودیگه اونقدر که باید برا کنکور درس نمی خونه واین مسئله شدیدا من نگران کرده واقعا نمی دونم چیکار کنم لطفاراهنماییم کنید ممنون

با سلام
در این دوران نوجوانان بیشتر در پی کشف تجربیات جدید هستند و میخواهند استقلال خود را به دست بگیرند در نتیجه
۱٫ سعی کنید آنها را سرزنش نکنید
۲٫ فرزند خود را نصیحت نکنید
۳٫ با او دوستانه صحبت کنید
۴٫ سعی کنید به او بگویید که مطلع هستید
۵٫ طوری رفتار نکنید که او را کنترل میکنید
۶٫ به او برای درس خواندن انگیزه بدهید
۷٫ برای او یک مشاوره تحصیلی فراهم کنید

با سلام پسری دارم هجده ساله حدود چهار ماهه بادختری اشنا شده و بیشتر وقتش رو با ایشون درحال چت کردنه ودیگه اونقدر که باید برا کنکور درس نمی خونه واین مسئله شدیدا من نگران کرده واقعا نمی دونم چیکار کنم لطفاراهنماییم کنید ممنون

با سلام
در این دوران نوجوانان بیشتر در پی کشف تجربیات جدید هستند و میخواهند استقلال خود را به دست بگیرند در نتیجه
1. سعی کنید آنها را سرزنش نکنید
2. فرزند خود را نصیحت نکنید
3. با او دوستانه صحبت کنید
4. سعی کنید به او بگویید که مطلع هستید
5. طوری رفتار نکنید که او را کنترل میکنید
6. به او برای درس خواندن انگیزه بدهید
7. برای او یک مشاوره تحصیلی فراهم کنید

باسلام گفته های شما صحیح ب جااست من هم پسریی دارم ک ۲۰ ساله است اصلا مدتیه حرف شنویی نداردبیشتردوستدارددرجمع رفیقان ودورهمی ها باشد ومن میترسم چون پسره مهربان وساده من خصوصیات اخلاقی بدیی هم داردک دیگران روی ان تاثیرمیگدارن او عاقل وباهوش ولی هیچ تصمیمی برای اینده خودش نمیخوادبگیره نه خدمت میره نه کار نه ادامه تخصیل وگفته های من رو درک نمیکنه حتی عنوان میکنه منودرک نمیکنید درصورتیکه همچی دراختیارش هست فکرکنم اشتباه من وپدرش هم فراهم کردن احتیاحاتش بوده،ممنون میشم راهنماییم کنید من واقعا کم اوردم

باسلام
مادر عزیز اولا دوره سنی پسر شما جوانی است و نه نوجوان قطعا این دوره مسئولیت پذیری بیشتری می بایست فرد از خود نشان دهد. گذشته از وضعیت نا به سامان جامعه حتما باید بررسی کنید چرا این جوان شما چشم خود را به آینده خود بسته است. در کا پیشنهاد ما به شما ایتن است که او را نصیحت نکنید و لی سعی کنید غیر مستقیم حرکت و مسیر او را به سمت صواب و صحیح ختم کنید به او نگویید با چه کسی رفت آمد کن ولی سعی کنی او با دوستان بهتری معاشرت کند

باسلام گفته های شما صحیح ب جااست من هم پسریی دارم ک ۲۰ ساله است اصلا مدتیه حرف شنویی نداردبیشتردوستدارددرجمع رفیقان ودورهمی ها باشد ومن میترسم چون پسره مهربان وساده من خصوصیات اخلاقی بدیی هم داردک دیگران روی ان تاثیرمیگدارن او عاقل وباهوش ولی هیچ تصمیمی برای اینده خودش نمیخوادبگیره نه خدمت میره نه کار نه ادامه تخصیل وگفته های من رو درک نمیکنه حتی عنوان میکنه منودرک نمیکنید درصورتیکه همچی دراختیارش هست فکرکنم اشتباه من وپدرش هم فراهم کردن احتیاحاتش بوده،ممنون میشم راهنماییم کنید من واقعا کم اوردم

باسلام
مادر عزیز اولا دوره سنی پسر شما جوانی است و نه نوجوان قطعا این دوره مسئولیت پذیری بیشتری می بایست فرد از خود نشان دهد. گذشته از وضعیت نا به سامان جامعه حتما باید بررسی کنید چرا این جوان شما چشم خود را به آینده خود بسته است. در کا پیشنهاد ما به شما ایتن است که او را نصیحت نکنید و لی سعی کنید غیر مستقیم حرکت و مسیر او را به سمت صواب و صحیح ختم کنید به او نگویید با چه کسی رفت آمد کن ولی سعی کنی او با دوستان بهتری معاشرت کند

باسلام گفته های شما صحیح ب جااست من هم پسریی دارم ک ۲۰ ساله است اصلا مدتیه حرف شنویی نداردبیشتردوستدارددرجمع رفیقان ودورهمی ها باشد ومن میترسم چون پسره مهربان وساده من خصوصیات اخلاقی بدیی هم داردک دیگران روی ان تاثیرمیگدارن او عاقل وباهوش ولی هیچ تصمیمی برای اینده خودش نمیخوادبگیره نه خدمت میره نه کار نه ادامه تخصیل وگفته های من رو درک نمیکنه حتی عنوان میکنه منودرک نمیکنید درصورتیکه همچی دراختیارش هست فکرکنم اشتباه من وپدرش هم فراهم کردن احتیاحاتش بوده،ممنون میشم راهنماییم کنید من واقعا کم اوردم

باسلام
مادر عزیز اولا دوره سنی پسر شما جوانی است و نه نوجوان قطعا این دوره مسئولیت پذیری بیشتری می بایست فرد از خود نشان دهد. گذشته از وضعیت نا به سامان جامعه حتما باید بررسی کنید چرا این جوان شما چشم خود را به آینده خود بسته است. در کا پیشنهاد ما به شما ایتن است که او را نصیحت نکنید و لی سعی کنید غیر مستقیم حرکت و مسیر او را به سمت صواب و صحیح ختم کنید به او نگویید با چه کسی رفت آمد کن ولی سعی کنی او با دوستان بهتری معاشرت کند

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دیدگاه

روانشناسان جوانان

نام

ایمیل

وب‌ سایت


avijeee@ 


info@avije.org  

براي تماس با مشاور کليک کنيد!

مرکز مشاوره خانواده و روانشناسی آویژه در راستای گسترش خدمات مشاوره دسترسی تمامی هم وطنان به خدمات مشاوره و همچنین بهبود خدمات مشاوره تلفنی، اقدام به ارائه خدمات مشاوره تلفنی خانواده، مشاوره تلفنی کودک، مشاوره تلفنی ازدواج، مشاوره تلفنی روانشناسی کرده است. به لطف خداوند متعال مرکز مشاوره تلفنی آویژه در نظر دارد با گسترش کار خود در زمینه مشاوره تلفنی و در راستای آسان تر و ارزان تر شدن خدمات مشاوره، با گسترش خدمات مشاوره تلفنی خود، در حوزه مشاوره حضوری و مشاوره آنلاین با هم میهنان گرامی، وارد شود. در حال حاضر در مرکز مشاوره تلفنی آویژه، شما می توانید از مشاوران زبده در حوزه های مختلف مشاوره تلفنی خانواده، مشاوره تلفنی کودک، مشاوره تلفنی ازدواج، مشاوره تلفنی روانشناسی بهره مند شوید.ان شاءالله شما کاربران گرامی از خدمات مشاوره تلفنی آویژه کمال رضایت و استفاده را داشته باشید.

برای مشاوره تلفنی کودک، تربیت کودک، اختلالات کودک، روانشناسی کودک و … می توانید از خدمات مرکز مشاوره کودک آویژه بهره مند شوید.

برای مشاوره تلفنی ازدواج، مشاوره ازدواج دانشجویی، مشاوره ازدواج فامیلی، مشاوره ازدواج اسلامی ایرانی، مشاوره ازدواج موفق، مشاوره در زمینه خواستگاری، مشاوره ، معیار های ازدواج و … با مرکز مشاوره ازدواج آویژه در تماس باشید.

برای مشاوره تلفنی خانواده، مشاوره نوجوان، مشاوره جوانان، مشاوره ازدواج، مشاوره زناشویی و زندگی مشترک، مشاوره زنان و خانواده، مشاوره خیانت، مشاوره طلاق، مشاوره مرگ عزیزان و … با مشاوران خانواده مرکز مشاوره در تماس باشید.

برای مشاوره تلفنی روانشناسی، مشاوره اختلالات شخصیت، مشاوره اختلالات یادگیری، مشاوره افسردگی، مشاوره اعتیاد، مشاوره ترس و فوبیا، مشاوره اختلالات خواب و … با مرکز مشاوره آویژه در تماس باشید.

برای مشاوره در زمینه عشق، عشق به همسر، عشق حقیقی و واقعی، عشق مجازی و دروغی، ابراز عشق، عشق به خانواده، عشق به و … با مرکز مشاوره آویژه در تماس باشید.

برای مشاوره در زمینه مهارت های زندگی، اعتماد به نفس و … با مرکز مشاوره آویژه در تماس باشید.


تهران – تهران —-

021-91022688 (سراسری) – مشاوره تلفنی

به زودی – تماس فقط برای تعیین وقت مشاوره حضوری

 از باغی می گذرید و به یک درخت بلند و تنومند برمی خورید، اگر مقایسه کنید چه می شود: درخت بسیار تنومند و بلند است، ناگهان خود را در کنار آن خیلی کوچک و خوار می بینید! حال اگر مقایسه نکنید و تنها برای تفرج وارد باغ شوید از وجود آن درخت لذت می برید و مشکلی هم بوجود نخواهد آمد.

 درخت تنومند است، که هست! بگذار تنومند باشد، شما که یک درخت نیستید! اگر خوب نگاه کنید، درختان دیگری هم هستند که چندان تنومند و بزرگ نیستند و هیچ کدام مقایسه نمی کنند و به همین خاطر از عقده ی حقارت هم رنج نمی برند. من هرگز با درختی برخورد نکردم که از عقده ی حقارت یا از عقده ی خودبزرگ بینی در رنج باشد، شما چطور؟

 بلندترین و تنومندترین درختان هم هرگز از عقده خودبزرگ بینی رنج نمی برند، زیرا میان آنها مقایسه وجود ندارد. این انسان است که مقایسه را خلق کرده است و عده ای در این میان تنها با حس و رفتار “مقایسه کردن” زندگی می کنند و مدام این حس منفی را تغذیه و رشد می دهند.

 با این حس و رفتار، تنها دو نتیجه منتظر انسان است. یعنی گاهی احساس برتر بودن می کنی و گاهی احساس کوچکی و خواری… انسان می داند که احساس خواری و کوچک بینی بیش از احساس برتری در او جا می گیرد. زیرا میلیون ها انسان وجود دارد که ممکن است از او زیباتر، از او بلندقدتر، از او قوی تر، هوشمندتر، توانمند تر و… باشد. یک فرد چنان است و دیگری چنین است.

 اگر به مقایسه کردن خود با این میلیون ها انسان ادامه دهی، عقده ی حقارت تو نیز روز به روز بزرگ تر و حجمی میلیونی پیدا می کند. در حالیکه پندارهای تو و به عبارتی قیاس های تو در واقعیت وجود ندارند. آنچه که واقعیت می پنداری تنها تصورات و انگارهای تو هستند.روانشناسان جوانان

در اینجا برای روشن شدن هر چه بیشتر مطلب داستان استعاره ای کهنی را برایتان نقل می کنیم :

 روزگاری در یک جنگل زیبا، حیوانات تصمیم گرفتند برای فرزندان خود مدرسه ای دایر کنند. به همین دلیل برای تدوین برنامه درسی یک روز دور هم جمع شدند.

 در این جلسه خرگوش اصرار داشت که دویدن جزء برنامه درسی باشد. پرنده معتقد بود که باید پرواز نیز به برنامه درسی اضافه شود. ماهی هم به آموزش شنا اصرار داشت و سنجاب نیز مصرانه تاکید می کرد که بالا رفتن از درخت نیز باید در این آموزش های مدرسه قرار بگیرد.

 شورای مدرسه با رعایت همه پیشنهادات دفترچه راهنمای تحصیلی مدرسه را تهیه کرد و بعد قرار شد که همه حیوانات درس ها را یاد بگیرند. خرگوش در دویدن نمره بیست گرفت، اما بالا رفتن از درخت برایش دشوار بود و مرتب از پشت، زمین می خورد.

 دیری نگذشت که در اثر یکی از این سقوط ها مغزش آسیب دید و قدرت دویدن را هم از دست داد. حالا به جای نمره بیست، نمره ۱۰ می گرفت و نهایت در بالا رفتن از درخت هم نمره اش از حد صفر بالاتر نمی رفت.

 پرنده در پرواز عالی بود اما نوبت به دویدن روی زمین که می رسید، نمره خوبی نمی گرفت و مرتب صفر می گرفت. صعود عمودی از تنه، شاخه و برگ درختان نیز برایش سخت بود.

 جالب اینجاست که تنها مارماهی کند ذهن و عقب افتاده بود که می توانست درس های مدرسه را تا حدودی انجام دهد و با نمره ضعیف بالا رود.

 با تمام این اوضاع و احوال، مسئولان مدرسه از این خوشحال بودند که دانش آموزان همه دروس را می خوانند. این داستان نشان می دهد که همیشه عده ای هستند که می کوشند یک الگوی مشخص بر آدمی تحمیل کنند. آنان ماشین می خواهند نه انسان!

 آنها می خواهند انسانها را همانطور بسازند که شرکت های ” خودرو” اتومبیل می سازند : روی خط تولید! ولی انسانها را روی خط تولید نمی توان قرار داد. چون به صورت یکسان خلق نشده اند. خالق یکتا هر فردی را منحصر به فرد می آفریند.

ای انسان بکوش تا “منحصر به فرد بودنت” را ببینی نه چیز دیگر. خودت باش و با هیچ چیز روی زمین خود را مقایسه نکن!

متانتxاخلاقxجذابیت زنانه=جام

جذابیت زنانه با زیبایی متفاوت است. زیبایی خدادادی است ولی جذابیت زنانه اکتسابی است. یک دختر زیبا ممکن است به خاطر اعتماد به نفس کم، لباس نامناسب و رفتار اجتماعی ضعیف جذاب نباشد. ولی دختری با قیافه معمولی بسیار جذاب باشد. جذابیت زن مربوط به اعتماد به نفس و احساس خود ارزشی اوست. زن جذاب زنی است که خود را خوب و دلپذیر میداند، برای خود احترام و ارزش قائل است، اعتماد به نفس دارد، برای جلب نظر مردان خود را هلاک نمیکند، بی حرمتی و رفتار بی تفاوت مرد را نمیپذیرد، فکر نمیکند به هر قیمتی لازم است رابطه را حفظ کند. او زنی است که به خوبی میداند که همیشه مردی وجود دارد که او را دوست بدارد و دیوانه وار اورا بخواهد.

فاکتور مهم بعدی متانت یک خانم است. دخترکان جلف میتوانند مردان بوالهوس زیادی را جذب خود کنند ولی وقتی زمان تصمیم گیری برای ازدواج فرا برسد، متانت یک دختر خانم عاملی تعیین کننده است و بسیار اهمیت دارد. زیرا مردها میخواهند مطمئن باشند که همسرشان به آنها وفادار است و بر اساس رفتار متین یک خانم نتیجه میگیرند که او قابل اعتماد است. 

امتیاز جام برای یک خانم دیپلمه متین، با جذابیت متوسط و اخلاق تقریبا خوب چنین است:

18x15x15=4050

امتیاز جام برای یک خانم دکتر نه چندان جذاب،عبوس و متین چنین است:

20x10x10=1800

همانطور که متوجه شدید متاسفانه برای محاسبه جذابیت یک خانم سطح تحصیلات او در نظر گرفته نمیشود و صد افسوس که برای محاسبه میزان جذابیت یک آقا زیبایی صورت و هیکل او اهمیت چندان زیادی ندارد. متاسفانه در همه ی دنیا چنین شرایطی وجود دارد.

در همه دنیا مردان در زیبایی ظاهری زن بی تاب میشوند و زنان در مقابل موقعیت اجتماعی خوب مرد دست و پای خود را گم میکنند!

1-شغل

2- اخلاق

3-میزان تحصیلات

هر اندازه که مردی شغل بهتر، اخلاقی خوش تر و تحصیلاتی بالاتر داشته باشد میزان جذابیت او برای خانم ها بالاتر میرود. میزان جذابیت یک مرد برای جنس مقابل را با فرمول «شات» محاسبه میکنیم. 

شغلxاخلاقxتحصیلات=شات

برای محاسبه نمره شات به موارد سه گانه از 1 تا 20 نمره ای بدهید. سپس این سه عدد را در هم ضرب کنید جواب حاصلضرب میزان جذابیت مرد برای جنس مقابل را نشان میدهد. برای مثال مردی جوان، زیبا، دیپلمه و بیکار است. از نظر اخلاقی متوسط است، نه خیلی خوش اخلاق و نه خیلی بداخلاق است. امتیاز شات او چنین است: نمره 1 برای شغل،زیرا بیکار است-نمره 15 برای اخلاق، زیرا گفتیم از نظر اخلاقی متوسط است-نمره 12 برای تحصیلات،زیرا دیپلمه است.

12x15x1=180

نمره شات یک جوان زیبایِ دیپلمه بیکار، 180 است. ولی مردی با قیافه معمولی،دیپلمه،کارمند معمولی با اخلاق معمولی امتیاز 2700 شات دارد!! برای شغل نمره او 15، برای اخلاق15، و برای مدرک 12 میدهیم. 12x12x15=2700

همانطور که مشاهده کردید زیبایی برای آقایان امتیاز مهمی محسوب نمیشود. و نمره شات یک مرد شاغل از نمره شات یک جوان زیبای بیکار بسیار بسیار بیشتر است.

هر اندازه مردی شغلی بهتر، اخلاقی خوش تر و تحصیلاتی بالاتر داشته باشد، میزان جذابیت او برای خانمها بالاتر میرود.

 

بيشتر ما با مداخله در امور ديگران، براي خود و آنها مشكلاتي ايجاد مي كنيم. ما معمولاً به اين دليل در كار آنها مداخله مي كنيم كه معتقديم راه ما، بهترين راه است. ما تصور مي كنيم كه منطق ما بهترين منطق است و كساني كه مطابق طرز فكر ما عمل نمي كنند، بايد مورد انتقاد قرار بگيرند و به مسير درست (كه همان مسير ماست) هدايت شوند. اين طرز فكر، وجود فرديت را انكار مي كند. خداوند هر يك از ما را منحصر به فرد آفريده است و هيچ دو نفري، نمي توانند يك جور فكر و عمل كنند. تمام مردان و زنان، به روش منحصر به فرد خودشان عمل مي كنند؛ بنابراين به فكر كار خود باشيد و آرامش را براي خود حفظ كنيد.

 

همه ما اين تجربه را كسب كرده ايم كه چگونه حسادت مي تواند آرامش ذهن را به هم بزند؛ مثلاً وقتي كه شما مي دانيد كه سخت تر از همكاران تان در اداره كار مي كنيد، اما گاهي اوقات آنها ترفيع مي گيرند و شما نمي گيريد، يا اينكه چند سال پيش كاري را شروع كرديد، اما به اندازه همسايه تان كه تازه يك سال است آن كار را شروع كرده، موفق نيستيد. مثال هاي متعددي از اين قبيل در زندگي روزمره وجود دارد، اما هيچ يك از آنها دليل نمي شود كه شما حسودي كنيد. به خاطر داشته باشيد كه زندگي هر كسي طبق سرنوشت او رقم مي خورد كه حالا جزئي از واقعيت اوست. اگر مقدر شده كه شما ثروتمند باشيد، هيچ چيز در دنيا نمي تواند شما را متوقف سازد و اگر اينگونه مقدر نشده باشد، هيچ كس نمي تواند به شما كمك كند. با سرزنش كردن ديگران، در قبال بداقبالي خود، كاري از پيش نمي بريد. مطمئن باشيد كه حسادت، شما را به جايي نمي رساند، تنها آرامش را از ذهن شما مي ربايد.

 

روانشناسان جوانان

اين روش، بهترين راه براي رسيدن شما به آرامش ذهني است. ما اغلب به دليل اينكه كسي به ما توهين كرده يا به ما ضرري رسانده است، احساسات ستيزگي را در قلب خود افزايش مي دهيم. ما شكايت ها و گلايه ها در خود را پرورش مي دهيم و نتيجه آن براي ما، تنها بي خوابي، زخم معده و افزايش فشارخون است. توهين يا صدمه ممكن است يك بار اتفاق بيفتد، اما با تشديد شكايات، مدام آن را به خود يادآوري مي كنيم. شما بايد به سرعت اين عادت بد را ترك كنيد. زندگي بسيار كوتاه تر از آن است كه بخواهد بازيچه چنين چيزهايي شود. ببخشيد و فراموش كنيد؛ تنها با بخشش و فراموش كردن است كه عشق شكوفا مي شود.

 

دنيا پر از آدم هاي خودخواه است. آنها به ندرت بدون انگيزه هاي خودپسندانه كسي را ستايش مي كنند؛ آنها ممكن است امروز شما را ستايش كنند، زيرا در قدرت هستيد، اما به محض اينكه جايگاه خود را از دست داديد، موفقيت شما را فراموش مي كنند و به دنبال پيدا كردن نقص و ايراد در شما خواهند بود. چرا تا حد مرگ براي به رسميت شناخته شدن تلاش مي كنيد؟ اين رسميت، ارزش اين همه تلاش را ندارد. وظايف خود را بسيار اخلاقي و صادقانه انجام دهيد و منتظر تاييد ديگران نباشيد.

 

اگر سعي كنيد فقط محيط را تغيير دهيد، موقعيت هايتان را از دست خواهيد داد. به جاي آن، سعي كنيد خودتان را مطابق با محيط اطراف خود تغيير دهيد. به محض انجام اين كار، حتي محيط پيرامون تان كه با شما سر جنگ داشت، به طور اسرارآميزي، تغيير مي كند و با شما همسو و هماهنگ مي شود.

 

بهترين راه براي تبديل ضرر به سود، همين است. هر روز با تعداد زيادي از ناملايمات، بيماري ها، آزردگي ها و حوادثي مواجه مي شويم كه نمي توانيم آنها را تحمل كنيم و يا تغييرشان دهيم؛ بنابراين بايد ياد بگيريم كه با آنها سازگار شويم. بايد بياموزيم با خوشرويي و بردباري، آنها را تحمل نماييم. به خودتان ايمان داشته باشيد؛ شما برحسب ميزان شكيبايي خود، قدرت و توانايي بيشتري را به دست خواهيد آورد.

 

لازم است اين پند، هميشه در خاطرتان بماند. ما اغلب تمايل داريم بيشتر از توان مان مسئوليت برعهده بگيريم؛ انگار اين امر، ذهن و منيت ما را راضي مي سازد، اما شما كه حدود خود را به خوبي مي شناسيد، چرا كار بيشتري را تحمل مي كنيد كه نگراني بيشتري را براي شما در بر خواهد داشت؟ شما نمي توانيد با فعاليت هاي بيشتر، ذهن خود را به سمت آرامش سوق دهيد؛ بنابراين درگيري هاي اضافي را كاهش دهيد و اوقات خود را صرف دعا، درون نگري و آرامش نماييد. اين كار افكاري را كه موجب بروز استرس و بي قراري در ذهن تان مي شود، كاهش مي دهد. ذهن آسوده، آرامش بيشتري در بر خواهد داشت.

 

تمرين تمركز، ذهن را آرام مي كند و افكار مزاحم را از بين مي برد. اين كار بالاترين درجه آرامش ذهن است. اگر هر روز نيم ساعت تمركز نماييد، ذهن تان در ۲۳ ساعت و نيم ديگر، آرامش كافي خواهد داشت و ذهن شما به سادگي قبل، درگير ناملايمات نمي شود. با افزايش زمان تمركز روزانه، سود بيشتري عايدتان خواهد شد. به علاوه، كارايي شما نيز افزايش مي يابد و قادر خواهيد بود نتايج بهتري را در زمان كمتري ارائه دهيد.

 

ذهن خالي، محل مورد علاقه شيطان است. تمام كارهاي شيطاني در ذهن خالي روي خواهد داد. ذهن خود را با افكار مثبت و با ارزش پر كنيد. فعالانه يك سرگرمي را دنبال كنيد و كاري را انجام دهيد كه علاقه شما را برانگيزد. شما بايد تصميم بگيريد كه چه چيزي بيشتر ارزش دارد؛ پول يا آرامش ذهن؟ ممكن است سرگرمي هاي شما اغم از كارهاي عام المنفعه يا كار مذهبي، هميشه پولي به همراه نداشته باشد، اما حس موفقيت و تكامل را براي شما در بر خواهد داشت؛ حتي زماني كه از لحاظ جسمي در حال استراحت هستيد، خودتان را مشغول خواندن يا مناجات با خدا نماييد.

 

انرژي و وقت خود را با «بايد» يا «نبايد» ها تلف نكنيد. روزها، ماه ها و سال ها ممكن است با اين مناظرات ذهني بيهوده تلف شود. شما هرگز نمي توانيد برنامه ريزي دقيق و همه جانبه اي داشته باشيد، زيرا هرگز نمي توانيد تمام اتفاقات آينده را پيش بيني نماييد. براي وقت خود ارزش قائل شويد و كارهايي را انجام دهيد كه به راستي لازم است انجام شود. مهم نيست كه اولين بار با شكست مواجه شويد؛ زيرا مي توانيد از اشتباهات خود درس بگيريد و بار ديگر موفقيت كسب نماييد. عقب نشيني و نگراني، كاري از پيش نمي برد، هرگز حسرت نخوريد؛ آنچه كه اتفاق افتاده، ديگر قابل تغيير نيست، حتي اگر تمام عمر حسرت آن را بخوريد.

اگر بخواهيم به موضوع در سطح كلي بنگريم و كمي واقع بينانه و منطقي باشيم برخي از قواعد و شيوه ها در مورد گرايش مرد به زن اثبات شده است كه ذيلآ بطور خلاصه به سه مورد اساسي اشاره مي كنم:

 1- شكل ظاهري بدن:

گرچه اين عامل در نظراكثريت از اولويت نخست برخوردار است ولي بايد بگويم اين عامل شرط لازم است اما شرط كافي نيست چراكه افراد زيادي را مشاهده كرده ايم كه تنها به ظاهر نگريسته اند و بعد از مدتي ديده اند كه طرف به درد زندگي نمي خورد و دريافته اند كه زندگي شان را باخته اند. به هر حال اگر بخواهيم زير مجموعه اين قسمت را بيان كنيم بايد به نكات زير در زيبايي زنان اشاره نمود:

– بالا تنه يعني سينه هاي بزرگ و برجسته.

– براي پايين تنه ، بايد دور كمر از دور باسن كمتر باشد يعني به عبارت ساده تر باسن بزرگ ، قوس دار، خوش فرم ، سفت و كاملآ گرد باشد.

– پاهاي بلند ، كشيده ، با ماهيچه هايي كمي تپل

– صورت: چشمان درشت و با فاصله، پلك بلند ، ابروهايي نازك و تيره، بيني كوچك و باريك، لبهاي پر و كمي بر جسته

– تپل ، پوستي سفيد و صاف و شفاف، (چين و چروك براي هر فردي دشمن زيبايي محسوب مي شود)

– موهايي صاف، پر پشت، براق و بلند

– مردان خصوصا مردهاي دل مريض و هوسباز زنان لاغر را نمي پسندند آنها بيشتر به زنان تپل با پيچ و خم ها و قوسهاي ظريف گرايش دارند.

لازم به توضيح است كه يكي از علت هاي توجه افراد به زيبايي اين است كه معمولآ زيبايي ظاهر نشان از سلامتي باطن دارد درست به همين دليل است كه اكثريت خانمها زيبايي و عدم وجود نقص را در انتخاب همسربراي پسرشان در اولويت اول قرار مي دهند لذا برخي خانمها دختر مورد علاقه شان را در استخرها يا مكانهايي كه تمام بدنشان را به وضوح مي بينند انتخاب مي كنند.

2- عامل مهم ديگر در زيبايي خوش تيپ بودن و شيك پوشي است:

متاسفانه برخي دختر خانم ها يا زنان ، شيك پوشي را با جلف پوشي يا بعبارت بهتر سكسي پوشي اشتباه مي گيرند آنها با پوشيدن لباس هاي تنگ و زننده كه كاملآ چشم مردان هوسباز را خيره و به خود جلب مي كند  تصور مي كنند كه خوش تيپ شده انددر حاليكه نمي انديشند كه مد پرستي و آرايش هاي غليظ با وضع پوشش آنچناني در شيوع بيماريهاي جنسي در جامعه موثر است بعبارت ساده تر شيك پوشي يعني پوشيدن لباس تميز،‌مناسب اندام، آراستگي ، رنگ مناسب و…

3- عامل مهم و اساسي ديگر زيبايي معنوي و اخلاق است:

دو عامل ديگر بدون اين عامل ارزشي ندارد و به سرانجام مطلوب نمي رسد بقول پروين اعتصامي:

براي گردن و دست زن نكو پروين                 سزاست گوهر دانش نه گوهر الوان

در اين قسمت موارد ذيل بطور خلاصه قرار مي گيرند:

– داشتن تربيت درست خانوادگي، متانت و با وقار بودن در برخوردهاي اجتماعي.

– درستكاري و صداقت و نيز مادري نمونه بودن براي فرزندان

– درك و فهم و شعور بالا و از همه مهمتر تفاهم در زندگي مشترك

– رعايت حجاب و پوشش ساده و بي آرايش

اما از تمامي اين حرفها كه بگذريم بايد متوجه اين نكته مهم باشيم كه زندگي فقط در زيبايي ظاهري، شيك پوشيدن، خوب خوردن و… خلاصه نمي شود و شخصيت انسان با ظواهر مادي هرگز ارتقاء نمي يابد همچنان كه نبود و كاستي ظواهر مادي نيز نمي تواند شخصيت فرد را تنزل بخشد آري درخت زندگي زماني شاداب، سر سبز، زيبا و قشنگ جلوه مي كند كه بار سالم ( ميوه) در شاخه خود داشته باشد درخت زندگي نيز همين طور است اين درخت با مد پرستي،‌افاده فروشي، آرايش هاي كذب و دروغين، و داشتن اندامي زيبا و جذاب جلا نمي پذيرد خوبي و صفاي اين درخت به زيبايي معنوي، داشتن حسن خلق، گذشت و فداكاري، تفاهم و نيز از همه مهمتر پرورش فرزندان سالم و بدور از آفات و بيماريها مي باشد پس در جهت تحقق اين مهم تلاش كنيم.

1) چه موقع از روز بهترين و آرام ترين احساس را داريد؟

 الف _ صبح، ب- عصر و غروب، ج _ شب

۲) معمولاً چگونه راه مى رويد؟

 الف _ نسبتاً سريع، با قدم هاى بلند، ب- نسبتاً سريع، با قدمهاى كوتاه ولى تند و پشت سر هم، ج _ آهسته تر، با سرى صاف روبرو، د _ آهسته و سربه زير، ه- – خيلى آهسته

۳) وقتى با ديگران صحبت مى كنيد؛

 الف _ مى ايستيد و دست به سينه حرف مى زنيد، ب- دستها را در هم قلاب مى كنيد، ج _ يك يا هر دو دست را در پهلو مى گذاريد، د _ دست به شخصى كه با او صحبت مى كنيد، مى زنيد، و ه-_ با گوش خود بازى مى كنيد، به چانه تان دست مى زنيد يا موهايتان را صاف مىكنيد

۴) وقتى آرام هستيد، چگونه مى نشينيد؟

 الف _ زانوها خم و پاها تقريباً كنار هم، ب- چهارزانو، ج _ پاى صاف و دراز به بيرون، د _ يك پا زير ديگرى خم

۵) وقتى چيزى واقعاً براى شما جالب است، چگونه واكنش نشان مى دهيد؟

 الف _ خنده اى بلند كه نشان دهد چقدر موضوع جالب بوده، ب _ خنده، اما نه بلند، ج _ با پوزخند كوچك، د _ لبخند بزرگ، ه_ لبخند كوچك

۶) وقتى وارد يك ميهمانى يا جمع مى شويد؛

 الف _ با صداى بلند سلام و حركتى كه همه متوجه شما شوند، وارد مى شويد ب _ با صداى آرامتر سلام مى كنيد و سريع به دنبال شخصى كه مى شناسيد، مى گرديد ج _ در حد امكان آرام وارد مى شويد، سعى مى كنيد به نظر سايرين نياييد

۷) سخت مشغول كارى هستيد، بر آن تمركز داريد، اما ناگهان دليلى يا شخصى آن را قطع مى كند؛

 الف _ از وقفه ايجاد شده راضى هستيد و از آن استقبال مى كنيد ب _ بسختى ناراحت مى شويد ج _ حالتى بينابين اين ۲ حالت ايجاد مى شود

۸) كداميك از مجموعه رنگ هاى زير را بيشتر دوست داريد؟

 الف- قرمز يا نارنجى ب- سياه ج- زرد يا آبى كمرنگ د- سبز ه- آبى تيره يا ارغوانى و- سفيد ز- قهوه اى، خاكسترى، بنفش

۹) وقتى در رختخواب هستيد (در شب) در آخرين لحظات پيش از خواب، در چه حالتى دراز مى كشيد؟

 الف- به پشت ب- روى شكم (دمر) ج- به پهلو و كمى خم و دايره اى د- سر بر روى يك دست ه- سر زير پتو يا ملافه…

۱۰) آيا شما غالباً خواب مى بينيد كه:

 الف- از جايى مى افتيد. ب- مشغول جنگ و دعوا هستيد. ج- به دنبال كسى يا چيزى هستيد. د- پرواز مى كنيد يا در آب غوطه وريد. ه- اصلاً خواب نمى بينيد. و- معمولاً خواب هاى خوش مى بينيد

امتيازات

 سؤال اول: الف(۲ امتياز)، ب (۴ امتياز)، ج (۶ امتياز)

 سؤال دوم: الف (۶امتياز)، ب (۴ امتياز)، ج (۷ امتياز)، د (۲ امتياز)، ه (۱ امتياز)

 سؤال سوم: الف (۴ امتياز)، ب (۲ امتياز)، ج (۵ امتياز)، د (۷ امتياز)، ه (۶ امتياز)

 سؤال چهارم: الف (۴ امتياز)، ب (۶ امتياز)، ج (۲ امتياز)، د (۱ امتياز)

 سؤال پنجم: الف (۶ امتياز)، ب (۴ امتياز)، ج (۳ امتياز)، د (۵ امتياز)، ه (۲ ا متياز)

 سؤال ششم: الف (۶ امتياز)، ب (۴ امتياز)، ج (۲ امتياز)

 سؤال هفتم: الف (۶ امتياز)، ب (۲ امتياز)، ج (۴ امتياز)

 سؤال هشتم: الف (۶ امتياز)، ب (۷ امتياز)، ج (۵امتياز)، د (۴ امتياز)، ه (۳ امتياز) و (۲ امتياز)، ز (۱ امتياز)

 سؤال نهم: الف (۷ امتياز)، ب (۶ امتياز)، ج (۴ امتياز)، د (۲ امتياز)، ه (۱ امتياز)

 سؤال دهم: الف (۴ امتياز)، ب (۲ امتياز)، ج (۳ امتياز)، د (۵ امتياز)، ه (۶ امتياز)، و (۱ امتياز)

 خب، امتيازهايتان را جمع زديد. عدد به دست آمده را با نتیجه گیری که در ادامه مطلب هست تطبیق بدهید مقايسه كنيد و شخصيت خودتان را بشناسيد.

با امید به اینکه نکاتی که ذکر شد مفید واقع شده باشد،آرزو داریم احساس خوشبختی، همراه همیشگی زندگی شما و همسرتان باشد.

نگرانش باشی؛ اما اگر مریضی، فقط دو چیز وجود دارد که نگرانش باشی: اینکه دست آخر خوب میشوی یا

میمیری.

اگر خوب شدی که دیگر چیزی برای نگرانی باقی نمی ماند؛ اما اگر بمیری، دو چیز وجود دارد که

نگرانش باشی: اینکه به بهشت میروی یا جهنم. اگر به بهشت بروی، آنقدر مشغول احوال پرسی با دوستان

قدیمی میشوی که وقتی برای نگرانی نداری! 

پس در واقع هیچوقت هیچ چیز برای نگرانی وجود ندارد!!

ازدواج یکی از مراحل مهم در زندگی انسان به شمار میرود. نتایج اطلاعات متعددی که در مورد ازدواج انجام شده بر اهمیت آن در سلامت جسمانی و روانشناختی تاکیید کرده اند. به طور کلی میتوان گفت در روانشناسی ازدواج دو دسته مبحث کلی مورد توجه است: 1- مباحثی که به شرایط قبل از ازدواج و در واقع به مرحله تصمیم گیری برای ازدواج می پردازد. 2- دسته دیگر مطالبی را شامل میشود که به مراحل حین ازدواج و بعد از ازدواج مربوط هستند در این مرحله تلاش میشود سوالاتی از این قبیل پاسخ داده شود که یک فرد چگونه میتواند زوج مناسبی برای خود انتخاب کند، در انتخاب زوج چه اولویت هایی را باید مد نظر قرار داد. آیا شرایط مادی مهم هستند یا شرایط خانواگی و فرهنگی؟ عوامل شخصیتی تا چه اندازه میتواند ازدواج موفقی را پیش بینی کند؟ آیا تناسب و همانندی در صفات شخصیتی مهم تر است یا مکمل بودن این خصوصیات؟

در اینجا 5 عامل اصلی که در اکثر جلسات مشاوره ازدواج مورد توجه واقع میگردد برای شما عنوان میشود تا بتوانید در جهت کاربرد هر چه بیشتر این مطلب گام بردارید.

عامل اول: روان رنجــــوری

توجه کنید که فرد مورد علاقه شما تا چه اندازه پرخاشگر، افسرده، مضطرب و زودرنج است. هر اندازه میزان این عامل بالاتر رود روند زندگی به احتمال بیشتری نزول خواهد یافت.

عامل دوم: برونگرایی، درونگرایی

هیچ کدام به طور انفرادی بد نیست. آنچه حائز اهمیت است کنار هم قرارگیری این دو قطب است یعنی یک فرد برونگرا در مقابل یک فرد درونگرا دچار مشکل خواهد شد.

عامل سوم: انعطاف پذیری

اگر شما فردی سنتی با گرایش های بسیار کهن اما ارزشمند هستید و در مورد هنجارها و خط قرمزهای موجود در خانواده بسیار معتقد هستید باید با فردی با این خصوصیات اخلاقی ازدواج کنید. 

عامل چهارم: عامل اجتماعی

فرد مورد علاقه خود را از جهت رفتارهای اجتماعی بسنجید. اگر شما فردی هستید که نوع دوستی در شما بالاست و علاقه زیادی به ایثار و از خود گذشتگی دارید و بسیار همراه و همدل با دیگران هستید، طرف مقابل شما به طور نسبی دارای این خصوصیات باشد.

عامل پنجم: تعهد و مسئولیت پذیری

فرد مورد علاقه خود را از جهت تعهد و مسئولیت پذیری، نظم و انضباط، وظیفه شناسی و ریسک پذیری بسنجید.

لازم به ذکر است که جمع این عوامل در کنار هم و با توجه به اصل اولویت بندی که در ابتدای مطلب ذکر شد، همچنین با توجه به عوامل دیگر به تشخیص متخصص، نتیجه مشاوره ازدواج مشخص میشود. هر یک از این عوامل به تنهایی مشکل زا نخواهد بود، برآیند آنها نتیجه را معین میکند. پس راه درست این است که تا جای ممکن برای مشاوره ازدواج به متخصص مربوطه مراجعه کنید.

به امید خوشبختی تمام جوانان این مرز و بوم.

1. خاص بودن طرف مقابلتان را قبول کنید. همه ما در لحظه هایی آرزو می کردیم طرف مقابلمان لاغرتر، پولدارتر، رمانتیک تر یا خیلی چیزهای دیگر بود. نگاهی به انتظاراتتان بیندازید و ببینید تا چه حد واقع بینانه هستند. انتظارات غیرواقع بینانه فقط منجر به خسته شدن شما از رابطه می شوند که یکی از مهمترین دلایل از بین رفتن رابطه هاست.

2. هر از گاهی مهربان شوید. اعمال و رفتارهای خیلی کوچک که نشان دهد، “من به تو فکر می کنم” برای حفظ رابطه لازم است. مثلاً همین که مرد ماشین همسرش را ببرد و بنزین به آن بزند، همین که زن یک فنجان چای خوب برای شوهرش درست کند و کنار تختش ببرد، گرفتن دست ها، لمس کردن همدیگر، ایمیل های عاشقانه در وسط روز همه و همه راه هایی بسیار ساده برای ابراز محبت هستند. تحقیقات نشان می دهد که جمع شدن رفتارهای کوچک مکرر تاثیر بزرگتری بر خوشبختی روابط زوج ها دارد تا رفتارهای بزرگ هر از گاهی.

3. ده دقیقه در روز را به برقراری ارتباط اختصاص دهید. بیشتر زوج ها فکر می کنند که همیشه با هم در تماس هستند اما واقعاً چه مقدار زمان را به عمیق تر کردن درکتان از طرف مقابل اختصاص می دهید؟زوج های خوشبخت بیشتر اوقات با هم حرف می زنند اما نه درمورد رابطه شان، درمورد مسائل خودشان و فکر می کردند که در چهار زمینه شناخت خوبی از طرف مقابلشان داشتند: دوستان، محرک های استرس زا، آرزوها و رویاها، و ارزش ها. 10 دقیقه در روز را اختصاص دهید که با همسرتان در مورد چیزی جز کار، خانواده، مسائل خانه یا رابطه تان حرف بزنید. این تغییر کوچک روح و زندگی تازه ای به رابطه تان می دهد.

4. هر هفته عاشق شوید. قرار ملاقات های ناگهانی فوق العاده هستند اما واقعیت این است که ما آنقدر مشغول کار و زندگی هستیم که معمولاً وقتی کمی برای عشقمان می گذاریم. با یک قرار ملاقات در هفته برای خوردن شام بیرون، رفتن به سینما، گالری های هنری، یا هر چیز دیگری عشق و رابطه تان را همیشه سالم نگه دارید.یک نکته برای آقایون: تحقیقات نشان می دهد که خانم ها وقتی خارج از خانه و دور از بچه ها و مسائل خانه داری باشند، مهربان تر و پرحرارت تر می شوند و میل جنسیشان هم خیلی قوی تر می شود. با اجاره یک شب در یک هتل و سپردن بچه های به یکی از افراد فامیل ببینید که چه اتفاقی می افتد.

5. با هم و در کنار هم تغییر کنید و رشد کنید. رابطه عشقی شما یک موجود زنده است که برای رشد و پیشرفت نیاز به غذا دارد. بهترین راه برای غذا دادن به آن ایجاد تغییر در آن است. ایجاد تغییر در رابطه نشان داده است که یکی از مهمترین عناصر در خوشبختی زوج ها می باشد.این تغییرات می توانند کوچک باشند اما باید آنقدر بزرگ باشند که طرفتان متوجه آن شود. جایتان را با هم عوض کنید: اگر همیشه مرد برای شام در یک رستوران جا رزرو می کند، اجازه بدهید یکبار خانم اینکار را بکند. یا برنامه هایتان را قطع کنید: وسط کار یک کار جالب با هم انجام بدهید، مثلاً به یک گالری یا موزه که نزدیکتان است بروید. یا یک چیز جدید را امتحان کنید: با هم به کلاس رقص یا اسکیت بروید.

6. دوستان و خانواده هم را بهتر بشناسید. تحقیقات نشان داده که بخصوص مردها وقتی همسرشان رابطه خوبی با خانواده او دارد شادتر هستند. همچنین زوج هایی که دوستان هم را می پذیرند و برای شناختن آنها تلاش می کنند خوشبخت تر هستند تا زوج هایی که دوستان و زندگی خانوادگی جداگانه دارند.

7. مراقبت و حمایت کنید. یکی از سه چیزی که زوج ها برای موفقیت در رابطه شان به آن نیاز دارند حمایت است (آن دوتای دیگر اطمینان آفرینی و صمیمیت می باشد). زوج های خوشبخت معتقدند که داشتن همسری که پشتیبان آنها باشد یکی از مهمترین جنبه های رابطه شان است. خیلی وقت ها مردها دوست دارند حمایت مادی کنند و زن های بیشتر به سمت حمایت عاطفی گرایش دارند. ببینید همسرتان به چه کمک و پشتیبانی نیاز دارد و بعد آنرا به او عرضه کنید.

8. بخندید. خنده یک تمرین معنوی است. در ازدواج خنده بعنوان یک داروی خوشبختی عمل می کند. برای جلوگیری از یکنواخت شدن رابطه باید بتوانید بین جنبه های منطقی رابطه تان با جنبه های تفریحی آن تعادل ایجاد کنید. بله برای منظم بودن زندگی و امنیت رابطه تان باید کارهای خاصی انجام دهید اما هیچوقت شوخی و تفریح را فراموش نکنید. بد نیست گاهی برای همسرتان بچگانه رفتار کنید، یا در کنار هم یک فیلم خنده دار نگاه کنید.

9. اجازه بدهید آنرا به قدرت بالاتر بسپاریم. وقتی با هم اختلاف دارید گاهی اوقات بهتر است که آنرا رها کنید و اجازه بدهید روزگار خودش آنرا حل کند. به جای عصبانی شدن سعی کنید از چیزهای کوچک گذشت کنید.مشاجره و اختلاف در هر رابطه ای پیش می آید. یادتان باشد که اختلاف دلیل عدم موفقیت روابط نیست اما طریقه برخورد شما با آن است که استرس را وارد رابطه تان می کند. باید ببینید چه مسائلی اهمیت بیشتری دارند و به آنها بپردازید و مسائل کوچکتر را فراموش کنید.

10. راهی سالم برای ارتباط پیدا کنید. همه زوج های خوشبخت بر این عقیده اند که داشتن مهارت های ارتباطی قوی یکی از عوامل موثر در ماندن آنها کنار همدیگر بوده است. این یعنی نه تنها از همسرتان بپرسید که به چه چیز نیاز دارد بلکه نیازهای خودتان را هم با او در میان بگذارید.این یعنی مرتب ببینید که چه عوامل استرس زایی وارد زندگی همسرتان شده است تا به برطرف کردن آنها کمک کنید. این یعنی با جنگ و دعوا با هم بحث نکنید، طوری بحث کنید که احترام بینتان خدشه دار نشود و اثاثیه خانه تان هم سالم بماند!

بهار قران

ماه عبادتهای عاشقانه

نیایشهای عارفانه

وبندگی خالصانه را به شما تبریک عرض میکنم….

رمضان آمده است و عطر آسمانى سحرهاى رمضان، عشق را در كالبد خسته عاشقان و  عارفان جارى كرده است . خدايا! دوباره زمزمه «يارب، يارب‏» سحــرگاهان، شور خاصى در  خانه متروك دلم جارى مى‏كند و ترنم « اللهم انى افتتح الثناء بحمدك‏» ، همــ ه تشنگان  جام وصلت را بى ‏قرار كرده است .

سجـــده نزولـی است سرشار از صعـود

 پس در زیباترین نزولتــــــــان مراهم به دعایـی یاد کنید…

اگر احساس می کنید که به کرات تسلط بر اعصابتان را از دست می دهید، یادگرفتن اینکه چطور احساساتتان را به درستی کنترل کنید بخشی از فرایند رشد شماست. این مهارتی است که همه ندارند و احتمالاً نه شما و نه طرف مقابلتان در آخرین دعوایی که داشتید از خود نشان نداده اید. اما دفعه بعد که با یک اختلاف نظر متوجه شدید که فشارخونتان در حال بالا رفتن است، از این 7 راه برای آرام کردن و حفظ کنترل اعصاب خود استفاده کنید.

1. شانه هایتان را بلرزانید.در اکثر ما قسمت اعظم فشار در پشت گردن، شانه ها و بالاتنه جمع می شود. دفعه بعد که در یک موقعیت ناراحت کننده گرفتار شدید، اگر دقت کنید خواهید دید که شانه هایتان به جلو خم شده و عضلاتتان منقبض می شوند. لرزاندن شانه ها باعث می شود فرم بدنتان را دوباره به حالت نرمال برگردانید، طبیعی نفس بکشید و کمی آرامتر شوید.

2. برای قدم زدن بیرون بروید.گاهی اوقات نفس کشیدن در هوای آزاد همه آن چیزی است که برای تغییر حال و هوا به آن نیاز دارید. وقتی عصبانی می شوید، بیرون رفته و نفس عمیق بکشید. حتی یک پیاده روی کوتاه می تواند خیلی کمک حالتان باشد. بالا بردن گردش خون، حتی اگر برای یک لحظه کوتاه هم که باشد، فکرتان را بازتر می کند.

3. یکدسته ورق پاره کنید.یکی از ساده ترین فعالیت هایی که می تواند حواس شما را از موضوع منحرف کرده و عصبانیت شما را خالی کند، این است که یک دسته ورق را پاره کنید.

4. با مدیتیشن و ریلکسیشن خود را آرام کنید.از بین بردن استرس به طور طبیعی، نیازمند صبر و تحمل است. وقتی روی آرام کردن درونی خود تمرکز کنید، آنوقت می توانید با فکری بازتر به همه چیز نگاه کنید.

5. ناراحتی هایتان را روی کاغذ بیاورید.خودکار و کاغذ ابزارهایی بسیار ارزشمند برای بیرون کردن افکار ناراحت کننده از ذهنتان هستند. حتی اگر هیچوقت عادت نداشته اید که برای خالی کردن خودتان از نوشتن استفاده کنید، نوشتن چند جمله خیلی ساده درمورد افکاری که در سرتان می گذرد خیلی به آرام کردنتان کمک میکند.

6. چشمانتان را ببندید و نفس عمیق بکشید.اجازه بدهید حتی برای یک لحظه هم که شده، زمان در ذهنتان متوقف شود. با این روش می توانید روی بیرون کردن فشارهای روحی و احساسی از ذهنتان تمرکز کنید و آرام آرام فکرتان را باز کنید.

7. شمع وانیلی یا سنبل روشن کنید.رایحه وانیل آرامبخش و تسکین دهنده است درحالیکه عطر سنبل هم تقریباً خواب آور است. بااستفاده از این رایحه های قوی می توانید به بیرون کردن استرس از بدنتان و از بین بردن عصبانیتتان کمک کنید.

اگر پس از دعوا و مرافعه احساس می کنید ذهنتان مغشوش شده است و بی قرارید، می توانید بااستفاده از هریک از این راهکارها آرامش را به فکر و جسمتان برگردانید. شاید پیدا کردن تعادل در وسط مشاجره دشوار باشد اما نیاز به تمرین دارید. فقط یادتان باشد که تنفس عمیق می تواند هر انرژی منفی را از بین ببرد.

با این راهکارها خیلی زود یاد می گیرید که چطور بر احساسات خود فائق آیید و بدون از دست دادن کنترل، همه مشاجرات را از سر بگذرانید

قانون دوم: در مدرسه‌ای غیر رسمی و تمام وقت نام‌نویسی کرده‌اید که “زندگی” نام دارد. در این مدرسه هر روز فرصت یادگیری دروس را دارید. چه این درس‌ها را دوست داشته باشید چه از آن بدتان بیاید، پس بهتر است به عنوان بخشی از برنامه آموزشی برایشان طرح‌ریزی کنید. 

قانون سوم: اشتباه وجود ندارد، تنها درس است. رشد فرآیند آزمایش است، یک سلسله دادرسی، خطا و پیروزی‌های گهگاهی، آزمایش‌های ناکام نیز به همان اندازه آزمایش‌های موفق بخشی از فرآیند رشد هستند. 

قانون چهارم: درس آنقدر تکرار می‌شود تا آموخته شود. درس‌ها در اشکال مختلف آنقدر تکرار می‌شوند، تا آنها را بیاموزید. وقتی آموختید می‌توانید درس بعدی را شروع کنید، بنابراین بهتر است زودتر درس‌هایتان را بیاموزید. 

قانون پنجم: آموختن پایان ندارد. هیچ بخشی از زندگی نیست که در آن درسی نباشد. اگر زنده هستید درس‌هایتان را نیز باید بیاموزید. 

قانون ششم: قضاوت نکنید، غیبت نکنید، ادعا نکنید،سرزنش نکنید،تحقیرو مسخره نکنید، وگرنه سرتون میاد. خداوند شما را در همان شرایط قرار می‌دهد تا ببیند شما چکار می‌کنید. 

قانون هفتم: دیگران فقط آینه شما هستند. نمی‌توانید از چیزی در دیگران خوشتان بیاید یا بدتان بیاید، مگر آنکه منعکس کننده چیزی باشد که درباره خودتان می‌پسندید یا از آن بدتان می‌آید. 

قانون هشتم: انتخاب چگونه زندگی کردن با شماست. همه ابزار و منابع مورد نیاز را در اختیار دارید، این که با آنها چه می‌کنید، بستگی به خودتان دارد. 

قانون نهم: جواب‌هایتان در وجود خودتان است. تنها کاری که باید بکنید این است که نگاه کنید، گوش بدهید و اعتماد کنید.

  قانون دهم : خیرخواه همه باشید تا به شما نیز خیر برسد.

 با این که مفهوم کلی عبارت “من بیمار نیستم” مثبت است اما کلمه “بیمار” واژه منفی است. ضمیر ناخودآگاه به منظور و مفهوم کاری ندارد، بلکه روی کلمات متمرکز می شود. به عنوان مثال در جمله “فراموش نکنی در هنگام برگشتن نان بخری” احتمال فراموشی بیشتر از زمانی است که می گوییم “یادت باشد که هنگام برگشتن نان بخری”، زیرا در حالت اول ناخودآگاه بر روی فراموشی تمرکز می کند و در حالت دوم بر روی به یاد ماندن.

 و یا مثلاَ برای آرام شدن یک نفر جمله “آرام باش” بیشتر از جمله “داد نزن” تاثیر دارد و همچنین به کار بردن جملاتی از قبیل “خسته نباشی”، “دستت درد نکند” و… در ناخودآگاه تاثیر منفی می گذارد و باعث افزایش خستگی، درد و… می شود.

 وقتی درباره چیزی واژه بد را به کار می بریم باید بدانیم در جهان چیز منفی و بدی وجود ندارد. وقتی چیزی بد تلقی می شود، در واقع به ما خبر نبودن خوبی می دهد. پس چه بهتر است که به جای بد بگوییم ناخوب. هر گاه ذهنتان را از امواج منفی (افکار، کلام، عادات و…) تخلیه کنید آنگاه شاهد هجوم شادی و آرامش خواهید بود.

به جای خسته نباشید؛ بگوییم : خدا قوت

 به جای خدا بد نده؛ بگوییم : خدا سلامتی بده

 به جای  بد نیستم؛ بگوییم :‌ خوب هستم

 به جای فراموش نکنی؛ بگوییم : یادت باشه

 به جای پدرم درآمد؛ بگوییم : خیلی راحت نبود

 به جای دستت درد نکنه؛ بگوییم :  ممنون از محبتت، سلامت باشی

 به جای ببخشید که مزاحمتان شدم؛ بگوییم : از اینکه وقت خود را در اختیار من گذاشتید متشکرم

 به جای  گرفتارم؛ بگوییم : ‌در فرصت مناسب کنار شما خواهم بود

 به جای دروغ نگو؛ بگوییم : راست می گی؟ راستی؟

 به جای  قابل نداره؛ بگوییم : هدیه برای شما

 به جای شکست خورده؛ بگوییم : با تجربه

 به جای فقیر هستم؛‌ بگوییم : ثروت کمی دارم

 به جای بدرد من نمی خورد؛ بگوییم :  مناسب من نیست

 به جای  مشکل دارم؛ بگوییم :  مسئله دارم

 به جای جانم به لبم رسید؛ بگوییم :  چندان هم راحت نبود

 به جای مسئله ربطی به تو ندارد؛ بگوییم : مسئله را خودم حل می‌کنم

 به جای من مریض و غمگین نیستم؛‌ بگوییم :‌ من سالم و با نشاط هستم

 به جای زشت است؛ بگوییم :‌ قشنگ نیست

 به جای چرا اذیت می‌کنی؛ بگوییم :‌ با این کار چه لذتی می‌بری

 به جای  غم آخرت باشد؛ بگوییم : شما را در شادی ها ببینم

 به جای  متنفرم؛ بگوییم : دوست ندارم

 به جای دشوار است؛ بگوییم : آسان نیست

 به جای جملاتی از جمله چقدر چاق شدی؟، چقدر لاغر شدی؟،  چقدر خسته به نظر می‌آیی؟، چرا موهات را این قدر کوتاه کردی؟، چرا ریشت را بلند کردی؟، چراتوهمی؟، چرا رنگت پریده؟،  چرا تلفن نکردی؟،  چرا حال مرا نپرسیدی؟

 بگوییم:  سلام به روی ماهت، چقدر خوشحال شدم تو را دیدم، همیشه در قلب من هستی …

 ۱- در متن زیر C را پیدا کنید. از مکان نمای موس استفاده نکنید.

 OOOOOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO

OOOOOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO

OOOOOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO

OOOOOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO

OOOOOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO

OOOOOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO

OOOOOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO COOOOOOOOOOOOOOO

OOOOOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO

OOOOOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO

OOOOOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO

OOOOOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO

 2- اگر درمتن بالا C را پیدا کردید، حالا ۶ را پیدا کنید.

 ۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹ ۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹ ۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹ ۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹

۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹ ۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹ ۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹ ۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹

۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹ ۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹ ۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹ ۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹

۹۹۹۹۶۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹ ۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹ ۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹ ۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹

۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹ ۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹ ۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹ ۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹

۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹ ۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹ ۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹ ۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹

 ۳- حالا حرف N رابیابید. کمی مشکل‌تر از قسمت‌های بالا می‌باشد.

 MMMMMMMMMMMMMMMMMMM MMMMMMMMMMMMMMMM MNMMMM

MMMMMMMMMMMMMMMMMMM MMMMMMMMMMMMMMMM MMMMMM

MMMMMMMMMMMMMMMMMMM MMMMMMMMMMMMMMMM MMMMMM

MMMMMMMMMMMMMMMMMMM MMMMMMMMMMMMMMMM MMMMMM

MMMMMMMMMMMMMMMMMMM MMMMMMMMMMMMMMMM MMMMMM

 این یک شوخی نیست.

 اگر قادر بودید که این سه تست را پشت سر بگذارید، شما دیگر هیچ وقت نیاز به دکتر اعصاب و روان نخواهید داشت.

 مغز شما عملکرد خوبی دارد و از بیماری آلزایمر در امان خواهید بود.

1. به عواطف او احترام بگذارید بگذارید گریه كند. زنان همیشه قدردان مردهایی هستند كه به عواطف و احساسات‌شان اهمیت می‌دهند. به خصوص وقتی از چیزی ناراحتند. از همسرتان بپرسید از چه ناراحت است و اگر گریه می‌كند به او دستمال تعارف كنید. مطمئن باشید ابراز احساسات باعث تقویت رابطه می‌شود.

2.  اهمیت آنچه می‌پوشید با نظر او لباس بپوشید. مدها می‌آیند و می‌روند اما توجه یك مرد به طرز پوشش خود باید مداوم باشد. این از همان روزهای اول آشنایی برای یك زن حائز اهمیت است. باید سعی كنید بفهمید همسرتان چه نوع ظاهری را می‌پسندد. مثلا اگر دوست دارد رنگ شلوار شما روشن باشد به خواسته‌اش توجه كنید.

 لباس پوشیدن شما آنطور كه همسرتان دوست دارد قدم مهمی در ایجاد علاقه بیشتر در زنان است. مردان باید بدانند كه بد نیست گاهی لباس قرمز بپوشند، زیرا روانشناسان می‌گویند این یكی از اولویت‌های ناخودآگاه زنان است. آنها معتقدند رنگ قرمز باعث می‌شود مردها قوی‌تر و جالب‌‌تر به نظر بیایند. اما توجه داشته باشید كه این رنگ به مهربان‌تر نشان دادن شما كمكی نمی‌كند.

3. از خودگذشتگی هیچ وقت از مد نمی‌افتد یك مرد سنتی باشید. زمانی كه پای عواطف به میان می‌آید خیلی از زنان هنوز شیوه مردان سنتی را ترجیح می‌دهند، به خصوص در ابتدای زندگی مشترك. آنها به خوبی می‌توانند از پس كارهایی همچون باز كردن در یا جابه‌جا كردن صندلی بربیایند ولی وقتی تامل می‌كنند یعنی از شما انتظار ادای احترام و همكاری دارند و توقع دارند شما این كارها را برای او انجام دهید.

4. اشتباهات خود را پنهان نكنید شجاع باشید، اعتراف كنید. می‌خواهید دل همسرتان را به دست بیاورید؟ زنان عموما به رشد شخصیتی علاقه دارند و مردی را دوست دارند كه با ملاحظه و متفكر باشد، به خصوص وقتی می‌دانند به اشتباهش پی برده. این اشتباه می‌تواند اعم از بدخلقی یا بی‌توجهی به آنها به دلیل خستگی از كار باشد. آنها مشتاقند ببینند كه شوهرشان سعی در جبران آن دارد. پس شجاع باشید و به اشتباه‌تان اعتراف كنید.

5. نقش حلال مشكلات را بازی نكنید گوش كنید، راه‌حل ارائه ندهید. وقتی چیزی همسرتان را آزار می‌دهد او گوش شنوای شما را می‌خواهد نه نصیحت. مردها فكر می‌كنند باید همه چیز را حل كنند، زیرا عموما تمایل به حل مسئله دارند. اما برای یك زن گوش سپردن به حرف‌هایش مانند معجزه‌ای عمل می‌كند كه به عمیق‌تر شدن رابطه كمك می‌كند.

6. سر تكان دادن كافی نیست با دقت گوش كنید. خانم‌ها واقعا دوست دارند بدانند كه به حرف‌هایشان توجه می‌كنید. كافـی نیست سر تكان دهید و وقتی مكث می‌كنند منتظرند عكس‌العمل شما همراه با توجه كامل باشد. مثلا اگر از كارفرمای خود شكایت می‌كنند دوست دارند چیزهایی از زبان شما بشنوند از قبیل: متاسفم كه روز سختی داشتی یا چه بد، نگران نباش و… یادتان باشد سعی كنید در ارائه راه‌حل شتاب نكنید.

7. تقلید می‌تواند نشانه علاقه باشد نشانه عشق را از یاد نبرید. همسر شما با تقلید از اعمال و رفتار شما میزان علاقه‌اش را به شما نشان می‌دهد. مثلا او ممكن است غذایی را كه باب میل شماست سفارش دهد یا لباس به رنگ مورد علاقه‌تان را بپوشد یا لبخند شما را با لبخند پاسخ دهد. پس به اینگونه رفتارها دقت بیشتری داشته باشید.

8. به یك بار گفتن اكتفا نكنید چند بار بگویید، نه یك بار. بد نیست گاهی ویژگی‌های فردی مثبت او را گوشزد كنید. مثلا از زیبایی‌اش تعریف كنید و بدون اینكه به شما بگوید تغییرات ظاهری‌اش را تحسین كنید. تغییراتی از قبیل كاهش وزن، تغییر رنگ مو و از این قبیل هر چند كوچك هم باشد برای آنها از اهمیت خاصی برخوردار است. مطمئن باشید تحسین همسرتان او را بیشتر به شما علاقه‌مند می‌كند.

9. از رابطه‌تان صحبت كنید فرصتی برای صحبت فراهم کنید. وقتی او می‌خواهد سر صحبت در مورد روابط‌تان را باز كند لزوما قرار نیست مشكلی را مطرح كند. روانشناسان معتقدند كه زنان دوست دارند در مورد همبستگی در زندگی مشترك، خوب یا بد پیش رفتن اوضاع و به طور كلی راجع به زندگی گهگاهی حرف بزنند كه این نشانه خوبی است. یك صحبت صادقانه دونفره می‌تواند یك زوج را به هم نزدیك‌تر می‌كند.

10. با او چشم در چشم صحبت كنید چشم در مقابل چشم. شما به عنوان یك مرد ممكن است ترجیح بدهید در كنار همسرتان نشسته و با او صحبت كنید اما او اغلب ترجیح می‌دهد با شما رودررو باشد. تماس چشمی در حین مكالمه باعث افزایش علاقه بین شما به عنوان یك زوج خواهد شد.

11. لحظه را از دست ندهید گاهی شما فرمان را در دست بگیرید. نگذارید او همیشه پیش‌قدم شده و سرحرف را باز كند. اگر به شما فرصت صحبت كردن می‌دهد سعی كنید از آن استفاده كرده و بحث را هدایت كنید هرچند موضوع ساده‌ای باشد. توجه به موضوع بحث و به نتیجه رساندن آن برای او بسیار حائز اهمیت است.

12. حفظ رابطه صمیمی اصلا سخت نیست چرا شاعر نمی‌شوید؟ همسرتان همیشه خواستار محبت و عشق شماست. فرقی نمی‌كند 2 ماه از ازدواج‌تان گذشته باشد یا 20 سال. تقدیم یك شاخه گل، دعوت به یك شام ساده، چند بیت شعر، حتی اگر كلیشه‌ای به نظر برسد باعث ایجاد صمیمیت بیشتر می‌شود. به گفته روانشناسان زنان از ابراز علاقه‌هایی اینچنین ساده لذت برده و قدردان آن خواهند بود و این قدردانی را همیشه ابراز خواهند كرد. 

 یكی از مهمان‌ها كه الان مى‌آید نكته‌بین و بهانه‌گیر و حسود و چهار چشمى همه چیز را مى‌پاید … از این اتاق به آن اتاق سر مى‌كشى، از حیاط به توى هال مى‌پرى، از پله‌ها به طبقه بالا می‌روى، بر می‌گردى … پرده و قالى و سماور و گل و میوه و چاى و شربت و شیرینى و شهرام و رامین و مهین و شهین … غرق در همین كشمكش‌ها و گرفتاری‌ها و مشغولیات و خیالات

 مى‌روى و مى‌آیى و مى‌دوى و مى‌پرى كه ناگهان سر پیچ پلكان جلوت یک آینه است …

 از آن رد مشو …! لحظه‌اى همه چیز را رها كن خودت را خلاص كن بایست و با خودت روبرو شو نگاهش كن خوب نگاهش كن!

 او را مى‌شناسى؟ دقیقا وراندازش كن كوشش كن درست بشناسی‌اش درست بجایش آورى فكر كن ببین این همان است كه مى‌خواستى باشى؟ اگر نه پس چه كسى و چه كارى فوری‌تر و مهم‌تر از اینكه همه‌ی این مشغله‌هاى سرسام آور و پوچ و روزمره و تكرارى و زودگذر و تقلیدى و بی‌دوام و بى‌قیمت را از دست و دوشت بریزى و به او بپردازى و او را درست كنى

 فرصت كم است! مگر عمر آدمى چند هزار سال است؟! چه زود هم مى‌گذرد مثل صفحات كتابى كه باد آن را ورق مى‌زند، آن‌هم كتاب كوچكى كه پنجاه، شصت صفحه بیشتر ندارد … 

اگر به افرادی که در اطرافتان هستند خوب توجه کنید، درخواهید یافت که بسیاری از آنها در طول روز دروغهای فراوانی می گویند. در واقع این مسئله گویای این است که تقریبا همه افراد به شیوه های متفاوتی در زندگی دروغ می گویند. پرواضح است که دروغ از بدترین معایب، زشت ترین گناهان و منشأ بسیاری از مفاسد است و مهمترین علت اصلی دروغ، عقده حقارت و خود کم بینی انسان دروغگوست.

 سرچشمه دروغ گاهی به خاطر ترس از فقر، پراکنده شدن مردم از دور او، از دست دادن موقعیت و مقام و زمانی نیز به خاطر علاقه شدید به مال و جاه و مقام و … است که شخص از این وسیله نامشروع برای تامین مقصود خود کمک می گیرد. در بسیاری از موارد، افراد برای حفظ علایق شخصی خود دروغ می گویند. اما افرادی هم هستند که برای گول زدن دیگران دروغ می گویند. گروه دیگری از افراد نیز به دروغگویی معتاد شده اند. خیلی ها هم به این دلیل دروغ می گویند که از هرگونه مورد انتقاد قرار گرفتن در اجتماع دور باشند …

 برای سفر به اصفهان رفته بودم. کنار سی و سه پل نشسته بودم. نگاهم به دختر بچه سه یا چهار ساله خارجی افتاد که از پدر و مادرش اندکی فاصله گرفته بود و داشت مرا نگاه میکرد. بقدری چهره زیبا و بانمکی داشت که بی اختیار با دستم اشاره کردم به طرفم بیاید اما در حالتی از شک و ترس از جایش تکان نخورد. دو سه بار دیگر هم تکرار کردم اما نیامد.

 به عادت همیشگی، دستم را که خالی بود مشت کردم و به سمتش گرفتم تا احساس کند چیزی برایش دارم. بلافاصله به سویم حـرکت کرد. در همین لحظه پدرش که گویا دورادور مواظبش بود بسرعت به سمت من آمد و یک شکلات را مخفیانه در مشتم قرار داد. بچه آمد و شکلات را گرفت.

 به پدرش که ایتالیایی بود گفتم من قصد اذیت او را نداشتم. گفت میدانم و مطمئنم که میخواستی با او بازی کنی اما وقتی مشتت را باز میکردی او متوجه میشد که اعتمادش به تو بیهوده بوده است. کار تو باعث میگردید که بچه، دروغ را تجربه کند و دیگر تا آخر عمرش به کسی اعتماد نکند.

 

 حال ما ایرانیها چگونه عمل میکنیم. بابا میشینه تو خونه جلوی بچه کوچک به زنش میگه، فلانی زنگ زد بگو من نیستم. مامانه به بچه میگه اگه غذاتو بخوری برات فلان چیزو میخرم بعد انگار نه انگار. بابا به بچه اش میگه مامانت اومد نگو من به مامان بزرگ زنگ زدم.

 بعد این بچه بزرگ میشه میره تو جامعه… معلمش میگه چرا مشق ننوشتی براحتی دروغ میگه که خاله ام مرده بود نبودیم. فروشنده میشه مثل آب خوردن جنس بنجل را به دروغ جای اصلی میفروشه. مهندس میشه بجای دو متر، یک متر فونداسیون میریزه. دکتر میشه، سهل انگاری در عمل جراحی را ایست قلبی گزارش میکنه. تولید کننده محصولات پروتئینی میشه، گوشت اسب و الاغ رو توی فرآورده های تولیدیش مصرف میکنه. رییس هواپیمائی میشه سقوط هواپیما را پای خلبان مرده میذاره. وارد سیاست میشه سر ملت رو شیره میماله… و دروغ به اولین ابزار هر فرد برای دست یافتن به هدف تبدیل میشود.

 

 دروغ انسان را در دنیا و آخرت از رحمت الهی محروم می کند. دروغ، فساد و تباهی را در جامعه ببار میاورد. اعتمادها را زایل میکند. لذت زندگی جمعی و مدنی را از بین میبرد. اعتماد عمومی را سلب و جامعه را به بیماری نفاق دچار می سازد. رفته رفته ظلم و بیعدالتی را گسترش میدهد. منشا بسیاری از معضلات اجتماعی دروغ است. و دروغ ریشه جامعه را خشک میکند.

 

 نمی دانیم چرا ولی دروغ در تمامی اجزای زندگی ما ایرانیها براحتی جاری است و چون سیلی سهمگین که هر لحظه بزرگتر میشود در حال نابودی ماست !

 شاید حتی باورکردنی نباشد که حتی از آن لحظه که مــادر بدلیل تنبلی خود، شیشه شیر خالی را در دهان نوزادش قرار میدهد تا او را ساکت کند، آموزش دروغ را به او آغاز کرده است …

 ای کاش بتوانیم راستی، درستی و صداقت را در هر زمان ارج بنهیم. چراکه صداقت، ارزشی بی اندازه دارد.

 خدا کند که بخواهیم و این اراده را در خود بارور کنیم و تا هر اندازه که در توان داریم برای پایدار نگاه داشتن گوهر صداقت تلاش کنیم.

جایگاهی برساند که شایسته اش هستید. پس به او اعتماد کنید.

+ پیر شدن باعث نمیشود تفریح نکنید، اما تفریح نکردن باعث میشود پیر شوید.

+ اگر کسی با شما بدرفتاری کرد، یادتان باشد، مشکل از اوست نه شما. آدم های نرمال هیچگاه درصدد

تخریب دیگران برنمی آیند.

+ همیشه به یاد داشته باشید که موقعیت کنونی شما سرنوشت نهایی تان نیست. بهترین روزهای

زندگی شما در راهند.

+ زمان بندی خدا بی نظیر است. نه هیچگاه دیر، نه هیچگاه زود. فقط کمی بردباری می طلبد و ایمانی

بسیار. اما ارزش انتظار را دارد.

+ هرقدر هم کسی سرش شلوغ باشد، اگر علاقه اش به شما واقعی باشد، همیشه برایتان وقت پیدا

خواهد کرد.

+ یک مرد ایده آل کسی نیست که بیشترین ثروت و جذاب ترین ظاهر را داشته باشد. بلکه

کسی است که بداند چگونه لبخند بر لبانتان بنشاند و هر روز و همه روز تا ابد مراقبتان باشد.

+ اجازه ندهید رفتار دیگران آرامش درونی شما را نابود کند.

+ اعتماد ، ساختنش سالها طول میکشد ، تخریبش چند ثانیه و ترمیمش تا ابد.

+ مردم دقیقا با شما به همان صورتی رفتار میکنند که خودتان به آنها اجازه میدهید.

دوران عقد فرصت طلایی اما زودگذری است! در این مدت شما فرصت دارید تا پیش از شروع زندگی مشترک، در زیر یک سقف، همدیگر را بیشتر بشناسید اما مواجه شدن با مسائلی که پیش بینی اش را نمی کردید و آماده شدن برای برگزاری مراسم عروسی شما را مشوش می کند و تا چشم به هم می زنید، می بینید که فرصت تمام شده است.

 باید بدانیم که برای شروع زندگی مشترک تنها عشق کافی نیست؛ یعنی حتی اگر عشق دو طرف واقعی باشد و همدیگر را به خاطر لیاقت ها، توانایی ها و مهارت های اجتماعی و فردی دوست داشته باشند باز هم باید مهارت هایی را پیش از ازدواج بیاموزند تا بتوانند به خوبی دوران پیش رو را مدیریت کنند و باعث آرامش، امنیت و افتخار یکدیگر شوند. روانشناسان بر این باورند که دوران عقد می تواند برای برخی از همسران دوران سختی باشد؛ چرا که آنها به دلیل بی تجربگی قادر به مدیریت درست مسائل نیستند. اما برای اینکه از استرس ها و درگیری های احتمالی کاسته شود باید درست رفتار کردن، مدیریت برنامه ها و آینده نگری را بیاموزیم.

 نکاتی که باید جدی گرفته شود :

 – اگر می خواهید ارتباطی سالم، منطقی و پربار داشته باشید، یادگیری مهارت های ارتباطی را جدی بگیرید. مهارت های ارتباطی فرصتی است برای تعیین چارچوب های زندگی مشترک و پاسخ مثبت دادن به احساسات و عواطف همسر. علامت اینکه کسی مهارت های ارتباطی کافی ندارد این است که معمولا سخنان و رفتارهای نسنجیده هر چند کوچک و به شوخی دارد که می تواند یک دلخوری بزرگ به وجود آورد و شیرینی روابط را کم کند.

 – ارتباط با همسر و خانواده اش به طور مستقیم یا غیرمستقیم به صورت کلامی و غیرکلامی، آگاهانه یا ناآگاهانه، انتقال دهنده پیامی است، پس بیندیشید که هر بار چه پیامی می دهید.

 – برای آن که به وظایف شغلی، تحصیلی و خانوادگی شما لطمه نخورد، برای ملاقات هایتان برنامه داشته باشید.

 – با شنیدن صحبت های همسرتان، ارزیابی هدایای او، انتخاب هایش، (نوع و رنگ لباس، کتاب ها و…) علاقه ها، سلیقه ها، احساسات، عواطف و نقاط حساس شخصیت او را پیدا کنید.

 – رفتار احترام آمیز، بهترین شیوه حفظ حریم های فردی اجتماعی و مقدمه ارتباط مثبت است.

 – یکی از عوامل مهم تعیین کننده جایگاه اجتماعی شما، رفتارهای پسندیده و محترمانه با اطرافیان تان است.

 – اگر می خواهید روانی با نشاط، فکری سالم و خاطری آسوده داشته باشید با همسرتان صادقانه، محترمانه و دوستانه رفتار کنید.

 – در برخورد با همسرتان، صداقت را سرلوحه رفتار و گفتار خود قرار دهید. “صداقت است که آدمی را نیکوکار می کند و نیکوکار به بهشت راه پیدا می کند”. همسران صادق، دروغ نمی گویند و دورویی نمی کنند و به وعده های خود عمل می کنند در حالی که ملزم به گفتن همه چیز هم نیستند.

 – در صورتی که به خصوصیت مثبت همسرتان به صورتی برجسته بنگرید همیشه به او وفادار خواهید ماند.

 – سخنانی که بین شما و همسرتان ردوبدل می شود، امانت است. برای استحکام زندگی باید امانتدار یکدیگر باشید.

 – انسان طالب زیبایی است و زیبایی طلبی، مقدمه ارتباط؛ پس شما زوج های جوان نیز با آراستن و پیراستن خود برای یکدیگر با هم رابطه ای سازنده و محترمانه برقرار کنید.

 – درباره مسائل خصوصی همسرتان بیهوده کنجکاوی نکنید؛ زیرا اینگونه رفتار کردن می تواند موجب لجبازی، بی اعتمادی و پنهان کاری او شود.

 – بی دلیل در گذشته همسرتان کنکاش نکنید، حال را ببینید و آن را سرمایه آینده ای روشن قرار دهید.

 – شما دو چشم و دو گوش ولی یک زبان دارید پس بیشتر بنگرید و بشنوید و در مقابل کمتر سخن بگویید؛ زیرا با پر حرفی برخی رازها و عیب ها آشکار و زمینه کدورت ها فراهم می شود. موقع شناسی در سخن گفتن مهارتی است که با تجربه، بیشتر شنیدن و کمتر گفتن به دست می آید.

 – تعریف، تمجید و انتقاد شمشیرهای دو لبه ای هستند که باید به موقع و بر اساس ظرفیت همسرتان به کار گرفته شود.

 شناخت در دوران عقد؛ چگونه؟!

 اما فکر می کنید چطور می توانید دوران عقد را به یک دوران شناخت دقیق تبدیل کنید تا در ادامه، زندگی مشترک موفقی داشته باشید؟

 به طور کلی شناخت در این دوران شامل بعد عینی و غیر عینی است. بعد عینی شامل بررسی طبقه اجتماعی، تحصیلات، سن، مسائل اقتصادی و … است که مسلما در دوران خواستگاری و تحقیقات قبل از ازدواج بررسی شده است و تنها در دوران عقد نیاز به تکمیل بیشتر دارد.

 اما آنچه که بررسی اش در این دوران بسیار مهم تر به نظر می رسد، شناخت غیر عینی است که شامل لایه های زیرین شخصیت همسرتان و ابعاد اخلاقی و روانی و حتی اعتقادی او می شود. چنین شناختی در سایه معاشرت بیشتر با او و خانواده اش به دست می آید و به شما نشان می دهد که آیا طرف مقابل تان نسبت به ادعاهایی که در دوران خواستگاری داشته است صداقت لازم را دارد یا خیر؟

 در این معاشرت ها دو طرف با فرهنگ و اخلاق یکدیگر بیشتر آشنا می شوند و می توانند از طریق دید و بازدید با خانواده همسر و اقوام نزدیک او، بخشی از مسائلی را که همسرشان با آن ها رو به رو بوده است ارزیابی کنند. این ارزیابی در آینده آن‌ها بسیار تاثیر گذار خواهد بود. در حقیقت می توان گفت که شناخت حاصل از جلسات خواستگاری و قبل از ازدواج برای انتخاب کردن آگاهانه همسر است و شناخت دوران عقد برای ایجاد تفاهم و سازگاری بیشتر در زندگی مشترک.

جوان به طلاق کشید! البته شاید هم خمیردندان هم بهانه بود، اما آنچه که مشخص است،

اینکه هیچ کدام از دو طرف کوتاه نیامدند آن هم در شب اول ازدواج. . .

وقتی عروس خانم میخواسته تا به عادت هر شب قبل از ازدواج، دندان های خود را مسواک

بزند ابتدا مسواک را از جلدش خارج کرد، (چون تازه ازدواج کرده بودند همه چیز نو بود!)

سپس خمیردندان را برداشت و با فشار دادن در آن به روی سر تیوب، آنرا افتتاح کرد. تا اینجا 

مشکلی نبود، اما مشکل زمانی پیش آمد که تازه داماد از راه رسید و بعد از کلی دادوقال

میخواهد بهعروس خانم بفهماند که عقل سالم حکم میکند خمیردندان را از پایین فشار

دهی (آخر این چه کاری بود تو کردی آقای داماد!!مرد حسابی زشت نبود خدایی آخه این

رفتار تو!)

– اما در ادامه ی ماجرا عروس خانم که تعجب کرده بود از این رفتار شوهرش با یک دودو تا

چهارتای ساده فهمید که شریک زندگیش، چقدر مرد باگذشتی! است.

تو روی داماد وامیسته و خمیر دندان را دوباره از بالا فشار میدهد تا لج شوهرش را در بیاورد

همه چیز به نقطه جوش میرسد و دختر جوان در همان شب نخست سر از منزل پدرش

در میاورد،پس از این اتفاق هم تمام مشاوره ها و پادرمیانی ها به نتیجه ای نمیرسد.

عروس داماد جوان، از هم جدا میشوند،به همین راحتــــــی!!!

امیدوارم مثل همیشه خوب باشید و از روزهای بهاری لذت ببرید!

مدتی بود که به دلایلی به اینترنت دسترسی نداشتم. ممنونم از همه ی شما که در این مدت به یادم بودید

و کامنت های زیبایی به مناسبتهای مختلف گذاشتید. سر فرصت جبران میکنم.

مطالب جدیدی آماده کرده ام پس منتظرم باشید….

گفت: نه.

گفت: دوسم داری؟

گفت: نوچ؟

گفت: اگر بمیرم برایم گریه میکنی؟

گفت: اصلـا….

مادربزرگ چشمانش پر از اشک شد. هیچی نگفت.

پدربزرگ جلوی همه نوه ها که حرفهایشـــان را می شنیدنـــد، بغلش کرد و گفت:

« تو خوشگل نیستی زیباترین هستی.»

« تورا دوست ندارم چـــون عاشقتـــم.»

«اگـــر تو بمیری برایت گریــه نمیکنـــم چون من هم میمیـــرم!»

* وقتی می بینند یک گنجشک روی زمین دنبال غذا میگردد راهشان را کج میکنند و از طرف دیگـر

میروند که آن نپرد.

* اگر یخ هم بزنند، دستت را رها نمیکنند تا بگذارند در جیبشان.

 همان هایی که برایتان حاضر هستند هر کاری بکننند.

 اینهـــا فرشتـــه هستند!

همین ها هستند که دنیا را جای بهتری میکننــــد!

مثل آن راننده تاکسی که حتی اگـــر در ماشینش را محکم ببندی بلند میگویند:

                                  روز خوبی داشته باشید.

آدم هایی که در اتوبوس وقتی تصادفی چشم در چشمشان میشوی دست پاچه رو برنمیگردانند

لبخند میزنند و هنوز نگاهت میکنند.

دوست هایی که بدون مناسبت کادو می خرنـــد…. مثلا میگویند: این شال پشت ویترین مال تو بود.

یا گاهی دفتر یادداشتی، نشانه کتابی، پیکسلی….

آدم هایی که از سر چهار راه نرگس نوبرانه میخرند و با گل میروند خانه.

آدم های پیامک های آخـــر شب، که یادشان نمیرود گاهی قبل از خواب به دوستانشان یادآوری

کنند که چه عزیزنــــد! آدم های پیامک های پر مهر بی بهانه، حتی اگر با آنها بدخلقـــی و

بی حوصلگی کرده باشید.

آدم هایی که هر چند وقت یکبار ایمیل پر محبتی میزنند که مثلا تورا میخوانند و بعد از هر یادداشت 

غمگین خط هایی مینویسند که یعنی هستند کسانی که غم هیچکس را تاب نمی آورند.

راز خوشبختی زوج های خوشبخت، نه اجتناب از کشمکش است و نه جستجوی منطقی برای رفع کردن آنها. تفاوت های عمیق در سرتاسر زندگی شان وجود دارد اما با این حال خوشبختی، بقا و دوام زندگی مشترک آنها به خطر نمی افتد. بنابراین، طولانی بودن خوشبختی زندگی مشترک آنها را چه طور می توان توضیح داد؟

دستورالعمل: به تمام لذت های تان بپردازید

زوج های خوشبخت چه کار می کنند که زندگی شان دوام می آورد؟

جان گوتمن و نان سیلور مطالعاتی بر روی عملکرد روانی برخی زوج ها انجام داده اند، تا پاسخ به این سئوال را بیابند.

نتیجۀ نهایی به این ترتیب است: خوشبختی مشترک و لذت بردن از خوشی همراه با هم، بیشتر از کشمکش نداشتن باعث دوام آوردن خوشبختی یک زوج می شود. می توان تمام عمر را دربارۀ یک مادر شوهر یا مادر زن بیش از حد مزاحم بحث کرد بدون اینکه راه حلی برای آن پیدا شود، اما باز هم با هم خوشبخت بود!

ضمناً زوج های خوشبخت لذت و سرخوشی متقابل بیشتری به یکدیگر می دهند. رفتار مثبت یکی پاداش رفتار مثبت دیگری است، یک لبخند با یک لبخند پاسخ داده می شود. هر حرکت مثبت از سوی یک طرف پاداشش را توسط، رفتار، حرکت یا تشکر از دیگری دریافت می کند. و این طرز برخورد، یک تحرک و پویایی بسیار مفید به وجود می آورد.

به این ترتیب می توان گفت در زندگی یک زوج مقدار چیزهای مثبت و منفی در تعادل هستند. اگر شما ذهن خود را با هنر مثبت بودن، عشق، دوستی، و لبخندهایی که مبادله می شوند بپرورانید و اگر میزان همۀ اینها را افزایش دهید، به راحتی می توانید تضادهای عمده تان را برطرف کنید. در عوض اگر مثبت بودن کمی را وارد زندگی تان کنید، کوچکترین مشکلی به شدت آزارتان می دهد چرا که شما به اندازۀ کافی ذخیرۀ خوشبختی برای مواجه شدن با این مشکل ندارید.

در نهایت خوشایندترین دستورالعمل را در اختیارتان می گذاریم، آیا به همان میزان که به دنبال راه حل مشکلات تان هستید به لذت و سرخوشی می پردازید؟ آیا بیشتر از این که مشغول دعوا و درگیری باشید، سهم خوشبختی خود را افزایش می دهید؟ این دستورالعمل، هم ساده است، هم خوشایند و هم مفید!

خاطر اینکه بی سرو صداییم!

* آرامش رهایی از طوفان نیست، بلکه آرام زندگی کردن در میان طوفان است.

* گورستان ها پر از افرادی است که روزی گمان میکردند چرخ دنیا بدون آنها نمی چرخد.

* افلاطون را گفتند: چرا هرگز غمگین نمیشوی؟

گفت: دل بر آنچا نمیماند، نمی بندم.

* خوشبختی یعنی منتظر شادی های بزرگ نماندن و از شادی های کوچک لذت بردن.

* یادمان باشد زنگ تفریح دنیا همیشگی نیست، ساعت بعد حساب داریم.

* آنچه را که نمی توانی فراموش کنی، ببخش و آنچاه را که نمیتوانی ببخشی

فراموش کن.

شاخه را بیاور. اما در هنگام عبور از گندم زار، به یاد داشته باش که نمیتوانی به عقب برگردی تا خوشه ای

بچینی!» شاگرد به گندم زار رفت. پس از مدتی طولانی برگشت. استاد پرسید: « چه آوردی؟» و شاگرد 

با حسرت جواب داد:« هیچ! هر چه جلو میرفتم، خوشه های پرپشت تر میدیدم و به امید پیدا کردن پر پشت

ترین تا انتهای گندم زار رفتم.»

استاد گفت:« عشق یعنی همین چشمانت را وقف نگاهی کن که قدر نگاهت را بداند.»

با صــدای اذان بلنــدشو مثــل صــدای موبایلتـــ !!

از انگشتــان برای ذکـــر استفاده کــن مثــل صفحه کلیـــد موبایلتــــــ !!

قرآن را همیشـــه بخــوان مثــل پیـام های موبایلتـــــ ، خدایــی ما کجاییـــــــم … !!؟

بهــار بی خــــزان روی محمـــد

بهشت جـــاودان کـــوی محمــــد

معطـــر ساخــت گلــزار جهـــان را

شمیـــم تــار گیســـوی محمـــد

پنجره برد و پرسید: پشت پنجره چه میبینی؟ 

– آدم هایی که می آیند و می روند و گدای نابینایی که در خیابان صدقه میگیرد.

بعد آینه ی بزرگی به او نشان داد و پرسید :در این آینه نگاه کن و بگو چه می بینی؟

– خودم را می بینم.

– دیگر دیگران را نمی بینی! آینه و پشت پنجره هر دو از یک ماده ی اولیه ساخته شده اند. شیشه.

اما در آینه لایه نازکی از نقره در پشت شیشه قرار گرفته و در آن چیزی جز شخص خودت را نمی بینی.

این دو شیء شیشه ای را با هم مقایسه کن. وقتی شیشه فقیر باشد دیگران را میبیند و به آنها احساس

محبت میکند اما وقتی از نقره (ثروت) پوشیده میشود فقط خودش را میبینـــد. تنها وقتی ارزش داری

که شجاع باشی و آن پوشش نقره ای را از جلوی چشمانت برداری تا بتوانی باز دیگران را ببینی و دوست

داشته باشی. 

محیط

مهارت پرسنل

احترام و طرز برخورد

وقت شناسی

خدمات

روانشناسان جوانان

هزینه اقتصادی

ممکن است در زندگی گاه با مسائل و مشکلاتی مواجه شوید که برای حل آنها نیاز به مشورت و یاری گرفتن از یک متخصص با تجربه را داشته باشید. مرکز مشاوره جوانان با در برگرفتن تیمی مجرب اعم از مشاور و روان شناس، یک انتخاب مناسب برای شما عزیزان می باشد. از جمله خدماتی که در این مرکز ارائه می شود می توان از مشاوره تحصیلی، مشاوره شغلی، مشاوره ازدواج، مشاوره روابط عاطفی، مشاوره فردی، مشاوره خانواده و… نام برد. با ما در ارتباط باشید و زندگی ای آرام را تجربه کنید.

مشاهده اطلاعات تمامی مراکز و متخصصان به صورت کاملا رایگان با دانلود اپلیکیشن اندروید

E-Teb.com © Copyright 2016
روانشناس یا روانپزشک.
تمامی حقوق محفوظ است.

اشاره

الف . رعایت نکات شکلی و صوری

ب . رعایت اصول تکوینی و باطنی

ج . شیوه‏ها و اصول رفتاری

د . اصول حاکم بر طرز گفتار

تلفن تماس جهت رزرو یا کسب اطلاعات بیشتر : شعبه سعادت آباد ۲۲۳۵۴۲۸۲ – ۰۲۱ | شعبه قیطریه ۲۲۶۸۹۵۵۸ – ۰۲۱ | شعبه شریعتی ۸۸۴۲۲۴۹۵ – ۰۲۱

لحظه ای فرارسیده که معلوم نیست فرزند شما هنوز بچه است یا نه؟ ممکن است فکر کنید بچه ای که از اولین لحظات زندگی تا نزدیک دوره بزرگسالی  تربیت کرده اید، برای مستقل شدن آماده است و دیگر به کمک شما نیاز ندارد، درصورتی که این فکر واقعا اشتباه است.

ازنظر جسمی، فرزند شما تقریبا بالغ شده است. پسرها بعد از دخترها به سن بلوغ می رسند و بدنشان عضلانی  و پرمو می شود، ولی مشکلات  مربوط به بلوغ برای هردو جنس بسیار زیاد است.

از نظر احساسی، فرزند شما مستقل تر است ولی این بدان معنا نیست که دیگر به کمک شما نیازی ندارد. این استقلال ممکن است منجر به تعارض، مخصوصا درون خانواده  شود و سختی این کار در این  است که  مرز باریکی بین کاری که شما به عنوان حمایت از او انجام می دهید و برداشت او از این حمایت که فکر می کند درحال کنترل او هستید، وجود دارد. آنها روابط جدی تر، و گاهی رمانتیک و حس شدید هویت جنسی دارند. این موضوع می تواند باعث تعارضارت اضافی شود اگر نحوه نگرش آنها به خودشان با تعبیری که شما از هویت  وشخصیت او دارید مطابقت نداشته باشد.

تکامل احساسات آنها منجر به نگرانی های بیشتری درباره مزایای بزرگسالی  می شود مثل اینکه آنها چطور می توانند از خودشان محافظت کنند، قرار است کجا زندگی کنند یا می خواهند با زندگیشان چه کنند. اگر می خواهند به دانشکده بروند، ممکن است نگرانی هایی در باره اولین تجربه  زندگی دور از خانه و یا مقابله با محیط آموزشی متفاوت  داشته باشند. آنها فهم  قوی تری از هویت دارند که ممکن است روی تجربیاتش بیشتر منعکس شود  شاید توسط  درد دل کردن در دفتر خاطرات.روانشناسان جوانان

ممکن است علاقه بیش تری  به خانواده و آداب و رسوم  فرهنگی نشان دهند که موجب تایید نقش مهمی است که در خانواده  به عهده دارند. احتمالا به گروه همسالان نسبت به  خانواده توجه بیشتری دارند و روی رابطه ها  تمرکز بیشتری دارند مخصوصا زمانی که گروه های اجتماعی بسط داده می شود و بنابراین آنها زندگی اجتماعی خودشان را می خواهند. انها نگرانی های بیشتری درباره دیگران دارند و می بینید که برخی از سوالاتشان پیرامون موضوعاتی که با دوستانشان دارند حل می شود.

از نظر شناختی، فرزند شما برای درک جهان اطرافش  گام های بزرگتری برمی دارد در صورتی که  قبلا تلاش او  برای شناختن  با ترس و نگرانی همراه بود. آنها ایده های بهتری درباره اهدافشان دارند و برای رسیدن به آنها بلند پروازند. مهارت های برنامه ریزی بهبود یافته ، آینده نگری و  درک عمیق تراز نتایج بالقوه همگی برای یک زندگی مستقل مخصوصا زمانی که  روی آینده و آینده نزدیک متمرکز می شوند، حیاتی است. ممکن است کمی خودمحور باشد و علی رغم داشتن ویژگی عقل و اخلاق، معتقد باشند نقطه نظرات خود شان صحیح است با اینکه می دانند دیگران نظر خاص  خودشان را دارند. مهارت های تحصیلی آنها، حافظه، مهارت های سازماندهی، مدیریت زمان، و توانایی  حل مساله نظری در آنها در سطحی است که می توانند از عهده تحصیلات عالی و قرارگرفتن در محیطی که   همان چارچوب های  قبلی و مسیری که قبلا طی می کرد را ندارد (محیط قبلی) برآید. اکنون زمانی است که رفتار خطر پذیری در او به چشم می خورد (اگر تا به حال اینطور نبوده است)، مخصوصا  در مورد نوشیدنی ها، مصرف مواد مخدر، و فعالیت های جسمی و جنسی.

راه هایی وجود دارد تا به فرزندتان کمک کنید به سرعت به بزرگسالی برسد. اگر آنها را تشویق کنید که  نه تنها در باره نگرانی ها بلکه درباره آرمان ها و آرزوهایشان  با شما صحبت کنند و بیشتر از اینکه قاضی باشید از او حمایت کنید، به او اجازه می دهید بفهمد  درکنارش هستید. می توانید به صورت عملی به او کمک کنید  مثلا در مورد اقتصاد خانواده و قرض دادن به او آموزش دهید و یا اینکه یاد دهید چطور آشپزی کند یا لباس بشوید (اگرتا به حال این کارها را انجام نداده اید). آنها با تغییرات عمده ای رو به رو می شوند، شاید کار جدیدی شروع کند، به دانشکده برود و یا تغییر مکان دهد که این کارها موجب خدشه وارد شدن به اعتماد به نفسشان  شود بنابراین تشویق و واکنش مثبت به این تغییرات کمک می کند اعتماد به نفس و خود باوری آنها حفظ شود.

ممکن است به این کار اقرار نکنند ولی همچنان به رفتار شما نگاه می کند و الگو می گیرد. یاد گرفتن اینکه مثل یک بزرگسال رفتارکند که مسولیت پذیری دارد و با نتایج کارهایش رو به رو می شود کمی زمان می برد. وقتی در مسائل مربوط به بزرگسالی غرق  و سراسیمه می شود شما هستید که می توانید بیشتراز هر چیزی  برای او پناهگاهی امن  و مطمئن از نظر احساسی  فراهم کنید .

فرزندتان را در گذر از مسیرزندگی  برای رسیدن به بزرگسالی تماشا کرده اید و سال هایی که صرف سخت کارکردن برای رشد و تربیت او کردید، ثمرداده است. شما یک انسان  بزرگسال سازگار و ماهر از نظر اجتماعی دارید که باعث افتخارشماست. در حالیکه طبیعت رابطه شما تغییر کرده است واز رابطه کودک-بزرگسال به رابطه بزرگسال-بزرگسال  تبدیل شده است آنها هنور هم در سال های آینده به شما نیاز دارند. تفاوت در این است که آنها اکنون انتخاب خواهند کرد که به سمت شما بیایند.

منبع:مشاورکو

برچسب‌ها روان شناسی رشد, روان شناسی رشد نوجوان, روانشناسی نوجوان, مشاوره نوجوان

صرف مشروبات الکلی در سنین جوانی ناشایست و زیان آور است اعتیاد به الکل در بسیاری از کشورهای جهان گسترش زیادی دارد و در حال حاضر بعنوان آفت بزرگ اجتماعی مورد بررسی قرار می گیرد.این آفت با استعمال زیاد مشروبات الکلی به وجود می آید که تأثیر مهلکی روی سلامتی، زندگی، کار، میزان تمدن و فرهنگ و رفاه اجتماعی بجای میگذارد. تحت تأثیر الکل، اصول اخلاقی و انسانی بدست فراموشی سپرده میشود و سبب اصطکاک ها و برخوردهائی در خانواده ها و اجتماع میگردد و بتدریج اختلالات عصبی و غیره توسعه و افزایش می یابد. پس از استعمال مقدار کمی الکل مرحلۀ ابتدائی مستی یعنی – احساس شادی، نیرومندی، مساعدت بدن، افزایش اعتماد به نفس، با عدم جلو گیری از گفتار بیهوده و ضعف تشخیص، ظاهر میشود.ولی اولین گیلاس مشروب در دست کودک قبل از هر چیز به سبب کنجکاوی و نمونۀ تقلید از بزرگترها و برای خود ستائی غیر عاقلانه در مقابل همسالان خویش است. کودکانی که به عنوان تجربه مقدار کمی مشروب خورده اند حالت لاقیدی و خوشی به آنها دست میدهد و بدین ترتیب کم کم آنها را بسوی بدبختی سوق میدهد و به تدریج شوقی بیمار گونه نسبت به الکل در آنها بوجود می آید بطوریکه بعدها معالجات امروزه مؤثر واقع نخواهد شد.

عشق جوانیشاید هیچ پدر مادری را نتوان یافت که به هنگام تشکیل احساسات فرزند خود در جوانی مضطرب و ناراحت نباشد. «بسیاری از پدر و مادران میگویند: فکرش را بکنید هنوز دهانش بوی شیر میدهد، ولی میگوید: «دوست دارم» آخر او در این مورد چه میداند؟ بلی، هنوز زود است که به این فکرها بیفتد، هنوز زود است که بدرد سر بیفتد، رنج و عذاب بکشد».برای درک بهتر این موضوع نامه ای را که از جوانی دریافت کردیم می خوانیم: او در نامۀ خود جداً نسبت به نظریۀ عشق اعتراض کرده و نوشته بود که: عشق حماقت، چرند و مزخرف است و اصلاً برای او عشقی وجود ندارد و غیره… و اینک پس از دو سال نامه ای از او بدست ما رسیده است و چنین نوشته:«… بخاطر دارید که چگونه دربارۀ عشق با شما گفتگو کردم؟ نه، آن «عشق» وجود ندارد؟ برای اینکه عشق تماماً در روح است…اکنون هیچ خجالت نمی کشم به شما چیز دیگری بگویم: اعتراف میکنم، من اشتباه میکردم. من آن موقع هنوز نمی دانستم که چقدر کور و کر هستم. من در خانوادۀ خشنی بزرگ شده ام، جائیکه ابداً در آن نه مهربانی و نه دلسوزی وجود نداشت. میان پدر و مادرم همیشه نوعی سردی و جدائی احساس میشد… من هیچ کس را دوست نداشتم،چنانکه، لابد … من بطور اتفاقی و غیره منتظره برای خودم به «کاتیا» برخوردم… من نمی خواهم از او تعریف کنم، به هر حال من نخواهم توانست … شاید او دختری معمولی است، ولی برای من بهتر از او وجود ندارد. میدانید او … ظریف، دلسوز، دقیق و مهربان است.فکرنکنید؛ دوستی ما پاکترین و زیبا ترین دوستی هاست و من نمی دانم غیر از کاتیا هیچ وقت و هیچ کس بدرد من نخواهد خورد. من اطمینان کامل دارم که فقط او را دوست خواهم داشت و در تمام زندگیم دوست خواهم داشت … من عوض شده ام. شما مرا اگر چه که کم می شناسید، من آن موقع شجاعت بیجا نشان میدادم و با لباس چروک خورده ام، با یقۀ کثیفم میخواستم نفرت خود را نسبت به مسئلۀ مورد بحث یعنی عشق اظهار نمایم. (بخاطر دارید؟) هنگامیکه نمونه های عشق های زیبای اتفاق افتاده آورده میشود، من بلندتر از همه میخندیدم. اگ الان به من بر میخوردید گمان نمی کنم مرا می شناختید. من دیگر بهنگام بر خورد با دختران با بی مبالاتی روی زمین تف نمی کنم و خطاب به آنها کلمات رکیک و تند و زننده یا متلک نمی گویم. گوئی من در روی زمین راه نمیروم … من خوشبختم، میفهمید؟ متأسفانه صورت من طوری شده که فقط برای کاتیا نفرت انگیز نیست و چرا قیافۀ من اینطوری شده است خودم هم نمیدانم و باور نمیکنم …»

خصوصیات روانی جوانان دورۀ دبیرستانیسرانجام زیباترین دورۀ زندگی فرزندان شما یعنی دورۀ جوانی فرا میرسد. آنها از ناهمواری های جسمی و انگ درازی و بی تناسبی دورۀ نوجوانی گذشته و مبدل به آدمهائی خوش انهدام، نیرومند، با ظاهری کاملاً درشت میشوند. مسلم است که این تغییرات یک مرتبه و به شدت روی نمیدهد. شما میدانید که دخترتان یک مرتبه، هیکل زنانه و خوش تراش و پسرتان نیز قیافۀ مردانه و نیرومند پیدا نکرده اند و چیز دیگری نیز میدانید و آن ورود مهمان عجیب یعنی جوانی بخانۀ شماست. حق با شماست، هنوز مواظبت های شما و هیجانات و اضطرابات شما پایان نیافته اند … و راست میگوئید که: «کودکان کوچولو غم های کوچولو و کودکان بزرگ غمهای بزرگ دارند».و.آ. سوخوملینسکی راست میگوید که اولین تربیت، یعنی انسان بودن، و اگر کودک انسان واقعی شود صد برابر مهم تر و بهتر است که مکانیسین، باغبان، معلم و مهندس و غیره شود. (یا بقول ما ایرانی ها آن چیزی که از بچه مهم تر است تربیت اوست).

عوارض تربیت نادرست جنسیبرای درک بهتر این موضوع به یک داستان کوتاه مینگریم:« دیما» که پسری 14 ساله بود و همیشه در درس نمرات عالی میگرفت، ناگهان شدیداً روش خود را در تحصیل عوض کرد. او هر نوع قضیه برایش مشکل شده است و نیز اثبات هر نوع قضیه برایش مشکل بود. بررسیهای مفصل، تغییراتی را که در زندگی او روی داده بود نشان میدهد که دیما یکسال تمام بوده که روابط نزدیک با دختری داشته که از لحاظ  سنی از او بزرگتر بوده و در نزدیکی خانۀ آنها زندگی میکرده و همین احساس جنسی پیش رس اثر منفی در روی حافظۀ او گذاشته است.

دختران و پسراندر دختران نوجوان که کمی از پسران همسال خود زودتر بالغ شده اند پرورش فروتنی و تواضع و لیاقت و سختگیری عمیق نسبت به خود و نسبت به دوستان پسر خیلی مهم است. با در نظر گرفتن ظرافت زنانگی آنها که زود تکوین یافته میخواهند بموقع توسعۀ میل شدید را باز دارند اما نه بقدریکه از توجه به ظاهر بوسیله زینت آلات غافل بمانند. باید مواظب باشید که دختر شما چطور لباس می پوشد و چگونه صحبت می کند، چطور مینشیند، چطور با دوستانش مراوده دارد. آیا خیلی ساده دوستی می کند و سپس، دوستی خود را قطع میکند و یا خیلی با دقت و احتیاط رفتار میکند، بطوریکه درس و مشق را فراموش میکند و خود را می آراید بامید اینکه «او» را ملاقات کند و توی کوچه میدود.در این سن، هنگامیکه اولین نشانه های «بلوغ» ظاهر میشود و قاعدگی آغاز میگردد مهم است که دختر را آمادۀ رعایت بهداشت خویشتن نمود و برای او باید توضیح داد: همانگونه که به آراستگی خود اهمیت میدهد به همان صورت به پاکیزگی جسم و نظم و ترتیب نیز اهمیت بدهد.اما پسرها چطور؟ با آنها باید چه کرد؟ بویژه در تربیت آنها به چه چیزهایی باید توجه نمود؟ با تربیت نسل جوان،  موظفیم هم در پسرها و هم در دخترها پاکی اخلاق و عفت و لیاقت و شایستگی را پرورش داده از آنها مراقبت به عمل آوریم تا آنها را به سلامتی فرحبخش و زندگی شرافتمندانه آماده سازیم.چرا تنها از دختر انتظار پاکی و عفت دارند؟پسر نوجوان هم احتیاج به عفت و پاکی و نزاکت و ادب در رابطه با دختران دارد. و با در نظر گرفتن خصوصیات جنس که طبیعت بوسیله قدرت، تحمل، شجاعت و مردانگی از هم متمایز ساخته باید این خصوصیات را در کارهای خوب و مفید که در آن احترام به جنس مخالف ایجاب میکند از قبیل مادر بزرگ، مادر، خواهر، دوست و نامزد و غیره ظاهر سازد.و الا نیروی نوجوانان در شیطنت، بستوه آوردن مادر بزرگ و در رفتاری که مادرش را دلتنگ  کند و اعمال نادرست و اهانت به دختران ظاهر خواهد شد.« م. ای. کالینین می گوید: کار تربیتی یکی از مشکل ترین کارها است، براتی اینکه بستگی تامی به رفتار نیرومند مربی و معلم دارد. اگر مربی فرضاً علیه مشروبات الکلی داد سخن دهد ولی  خودش بخورد کلام مؤثر نخواهد شد. اگر وی آنها را به دیسیپلین دعوت کند ولی خود آنرا نقض نماید مسلم است که چنین دعوتی کمتر مؤثر خواهد افتاد و بقول معروف «رطب خورده منع رطب چون کند». پدر در خانواده تنها در این مورد تأثیر مردانه و مخصوصی روی پسر میگذارد اگر پدر نزدیک به پسر باشد همیشه مواظب او بوده و علاوه بر این در کارهای خانه نیز شرکت خواهد نمود.ن. ک. کروپسکایا اهمیت زیادی به کار دسته جمعی کودکان دختر و پسر با هم قائل است. وی خاطر نشان می سازد که در خانه نباید کار به دو قسمت «زنانه» و «مردانه» تقسیم شود؛ کودکان بتساوی می توانند به کارهای خانه مشغول گردند.

روانشناسان جوانان

پدران و مادران باید روش تربیت را بیاموزندقبلاً گفتیم که پر ارزش ترین چیز برای کودکان نصایح بموقع و مؤدبانه و یادآوری لازم و توضیحات پدران و مادران دربارۀ مسائل روابط  متقابل دختر و پسر است. ولی نباید چنین پنداشت که نوجوانان به فراگیری و گوش دادن پند و اندرز حتی با نزاکت ترین نصایح راغب نیستند. نوجوانان بر عکس سعی میکنند اندرزهای بزرگترها را گوش ندهند و هرچه بیشتر از عقاید همسالان خود پیروی کنند.برای درک بهتر نقش والدین در تربیت فرزندان داستانی نقل میکنیم: مادری تعریف میکرد که پسر پانزده ساله اش هیچ راهی برای تربیت او باقی نگذاشته بود. او هرگز در خانه به مادرش کمک نمی کرده و خیلی خشن بوده است. او مادرش را با بی پروائی «ننه» میخوانده و دخترها را هم بدون هیچ گونه احترامی «دختر» صدا میکرده است. روزی مادرش پولی به او میدهد تا به سینما برود و میگوید: «برو پسر جان میگویند این فیلم خیلی جالب است…». این فیلم درست همان چیزی بود که برای متقاعد کردن این نوجوان لازم بود تا متانت و ظرافت و ادب نسبت به دختران و زنان را بطور زنده نشان دهد و در او مؤثر واقع شود. تأثیر فیلم در این نوجوان فوق العاده و کاری بود. به محض برگشتن از سینما سراسیمه دم در ایستاد و گوئی به گونۀ دیگری به مادرش نگاه میکرد.مادرش در این لحظه مشغول پاک کردن کف اتاق بود و تا مادرش را دید لبخند زد… اینجا بود که حادثۀ عجیبی اتفاق افتاد… بلی خیلی عجیب… پسرک دستش را جلو برد، گوئی به مادرش تعظیم میکرد و با آرامی و احتیاط گفت: «ماما جون … بده، بده من تمیز کنم».اشک شوق از چشمان مادر سرازیر شد. بلی این فیلم بود که باعث شد تا نوجوان در رفتار خود تجدیدنظر کند و تحولی در عادات زشت و مخصوص او ایجاد گردد.نمونۀ دیگر لیودا دختری بی بند بار است و در عین حال در مقابل جنس مخالف عکس العمل متقابل آنی از قبیل حرص به نزدیکی  و عمل غیر مجاز از خود نشان میداد. وی پس از تماشای بالۀ «افسانۀ عشق» که از پاکی عشق بیحد دختر و پسری یعنی لیلی و مجنون حکایت میکند با دستهای لرزان در دفترچۀ خاطراتش نوشت: «چقدر جای خوشبختی است که چنان آدمهائی در روی زمین زندگی میکنند. زیرا من میخواستم که کسی هم متعلق به من باشد چنانکه او متعلق به لیلی است…» .اما احترام به زن را لازم است به نوجوانان پسر آموخت، همزمان با آن احترام به مرد را نیز الزاماً باید به دختران نوجوان یاد داد.در بعضی از خانواده ها در این باره هرگز سخنی نمی گویند و در آنها نظام «مادر شاهی » وجود دارد یعنی نظریۀ زن حاکم بر امور است.میتوان متأسفانه در این  گونه خانواده ها رفتار نامناسبی را نسبت به مرد (پدر) خانواده مشاهده نمود. ونیز گاهی اتفاق می افتد که زن هوسباز و تربیت کافی نیافته سعی می کند به هر طریقی که شده شوهرش را در نظر کودکان حقیر جلوه دهد. او خواستهای او را نسبت به کودکان لغو میکند و جنبه های ضعیف او را به تمسخر میگیرد و غیره. در نتیجه در دختر رفتار غیره محترمانه نسبت به جنس مرد پیدا میشود. چنانکه «کلاوا» که دختر چهارده ساله ای است می گفت: «همۀ مردها احمق اند آیا ارزش این را دارد که آدم به آنها توجه کند؟».به فرزند نوجوانتان در مقابل احترام به جنس مخالفش افتخار کنید و بطور تحسین آمیزی از رفتار او نسبت به دوستش به خود ببالید. شما خواهید دید، چگونه چشمان مملو از غرورش خواهد درخشید و چگونه او به این افتخار شما پر و بال خواهد گشود و چگونه بیش از پیش مواظب رفتار و کردار خود خواهد بود.

مگر دوست ایده آل پیدا میشود؟!آ.س. ماکارنکو بتدریج و با پند و اندرز بر جوانان پیروز شد و بدین گونه استدلال میکرد: اگر انسان بیست عیب داشته باشد باید سعی کند تا ده تای آنها را اصلاح کند. تا فقط ده تای دیگر باقی بماند. و سپس متوجه از بین بردن ده تای دیگر شود.دوست واقعی صمیمی ترین و یکرنگ ترین آدمهاست. وقتی احتیاج به کمک نیست، با سخنان خوشایند دوست خود را شاد می سازد و چنانچه لازم باشد عملاً هم کمک می کند.

آیا باید از دوست انتظاراتی داشت؟آری باید از دوستی و دوست انتظاراتی داشت. اساسی ترین آنها: اعتماد، نجات، راستی و ادب در روابط میان دختران و پسران و سعی کوشش در دفاع از دوست و کمک به او در هر موردی، توانائی گوشزد کردن اشتباهات و عدم شایستگی ها و متقاعد کردن وی در صورت لزوم و تغییر دادن رفتار زشت و برطرف کردن خشونت و گستاخی و بی بند و باری و غیره است … سختگیری نسبت به دوست و همراه با آن احترام به شخصیت او است،احتمال نمیرود تقاضای بی اساسی باشد. آنها می توانند چیزهای زیادی از دوست بخواهند ولی توجه به امکانات او و شرایط اجرای توقعات خود نمی کنند.

روانشناسی نوجوانانچه تغییراتی در تکامل روانی نوجوانان روی میدهد؟ نوجوانان بر خلاف کودکان خردسال دبستانی، دیگر مواد درسی را سرسری نمی گیرند بلکه بصورتی منظم دروس خود را تجزیه و تحلیل می کنند و حافظۀ آنها بوسیلۀ مفاهیم جدیدی غنی تر میشود و معنائی بخود میگیرد،مستعد میشود، تا دیده ها و شنیدن ها را مجدداً بطور ساده تقلید نکند آنها را فهمیده و تفسیر کرده و نتیجه گیری کند.احساسات نوجوانان: احساسات نوجوانان متفاوت است. آنها گاهی شاداب، خوشحال، سرزنده و گاهی پژمرده، اندوهگین و ساکت آن دو گاهی دربارۀ شجاعت و دلاوری قهرمانان می اندیشند و گاهی به خود اطمینانی ندارند و دربارۀ همه چیز شکاک اند.

تربیت نوجواناناین مرحله از زندگی را بر حسب اتفاق یا بیهوده مرحلۀ مشکل زندگی یا سن انتقادی نام ننهاده اند بلکه این سن دال بر عبور از سن کودکی به سن جوانی است. ن.ک کروپسکایا می نویسد: «نوجوان دیگر، بچه نیست. او علاقۀ شدیدی به اطرافیان خود دارد و فعالیت خیلی زیادی از خود نشان میدهد، شوق فراوانی بکارهای جسمی و فکری دارد».و می بینید که فعالیت نوجوانان، دیگر آنطور نیست که قبلاً بود، اکنون همانقدر که خود کار و فعالیت او را بسوی خود می کشد بهمان میزان نیز هدف و نتیجۀ این فعالیت آنها را جلب میکند. دیگر بسادگی و با رغبت کاغذ پاره ها را جمع نمی کند یا کتابها را منظم نمی کند بلکه سعی میکند آنها را بهتر و جالبتر سازد… او دیگر دوست ندارد بطور معمولی بخواند بلکه جالبترین آنها را برای خواندن انتخاب میکند. فصل جدید بلوغ شروع شده و به سه دوره زیر تقسیم میشود:در دورۀ اوّل (11- 12 سالگی) فعالیت غدد مخ شدت مییابد مخصوصاً قسمت پیشین و غدد تیروئید رشد میکند.در دورۀ دوّم (12- 14 سالگی) غدد جنسی شروع به تشکیل شدن می کنند. در این سن رشد قد کودک سریعتر میشود.و اما ن.ک.کروپسکایا  دربارۀ نوجوانان چنین می نویسد: «این سن شکاک ترین، بحرانی ترین و ناپایدارترین سنین است. در این سن خصوصاً نوجوانان از اثرات بد می ترسند، مخصوصاً گوشه گیرند و اغلب خواندن کتاب را بیشتر از مصاحبت اشخاص بزرگ حتی آنهائیکه خیلی به او نزدیک اند ترجیح میدهند».دورۀ سوم که بطور کلی در 14-15 سالگی پایان می پذیرد آغاز بلوغ جنسی را نشان می دهد. در این زمان جریان استخوانی شدن اسکلت پایان می پذیرد و بی تناسبی و ناموزونی بدن با رشد استخوانهای دست و پا و بدن از بین میرود و عضلات بدن رشد کرده و توسعه می یابد و استعداد به کار افزوده میشود.

استمناء یا جلقتحریک مکانیکی آلت تناسلی با ظهور احساس شهوانی را استمناء یا جلق گویند که بهنگام بلوغ جنسی در پسر بچه ها همراه با ترشحات تخمی است. به موازات استمناء جسمانی، استمنای روانی نیز وجود دارد. اولاً مشروط است به تحریکات پی در پی آلت تناسلی در پسرها و قسمت خارجی آلت تناسلی در دختر بچه ها، ثانیاً مشروط به امیال عشقی و شهوانی است. ولی بیشتر به استمنای مرکب برخورد میشود. بدین معنی که در کودکان تحریک آلت تناسلی گاهی هم زمان با تصورات خصوصیات جنسی است.یکی از عوامل مستعد کننده بروز استمنای کودکان را باید در بیماریهای مختلف جلدی نیز دانست که همراه با خارش پدید میآید و تورم در قسمت آلت تناسلی (مخصوصاً تورم اطراف و غشاء مخاطی مهبل)است. تحریک آلت تناسلی بسته به جریان خارج از اندازۀ خون در نزدیک لگن خاطره است و عوامل دیگری نیز بیاری آن می شتابند از قبیل خوردن غذای زیاد در شب و استعمال فراوان مایعات، غذاهای پر ادویه و تند (و یا هر چیز که خاصیت گرمی بخش دارد مثل خرما) و نیز لباس تنگ محرک.

تربیت جنسی کودکان دبستانیپدرها و مادرها با مساعدت به رشد احساس دوستی و همچنین احترام عمیق و علاقه نسبت به پدر و مادر و معلم و بزرگترها، خصوصیات جدید احترام به دخترها را بوجود آورده به آنها تلقین نمایند تا عادت کنند که به دختران احترام  گذاشته و از آنها دفاع نمایند که بعدها این عادت به دوستی و عشق نسبت به مادر وزن را تقویت میکند.اما نباید فراموش کرد که برخی از انواع تقلیدهای کودکان بلاشرط، دارای خصوصیت مادرزادی است. و اما والدین و آموزگاران باید بدانند که این مشکلات در سنین 10- 12 کودکان را متأثر می سازد. آغاز فعالیت هورمونی غدد تناسلی در پسر بچه ها با ظهور خود بخود نعوظ مخصوصاً صبح ها و شب ها همراه است. در دختر بچه ها غدد شیری (پستانها) تحت تأثیر هورمونهای تناسلی زنانه در سن 9- 11 سال شروع به رشد می کنند و اولین مو در زهار و در زیر بغل می روید. کودکان در این سن بر خلاف دورۀ کودکستان تا اندازۀ زیادی اعمال و رفتار و کردار مخصوص بخود دارند که مربوط به آغاز بیداری تمایلات جنسی است و ابتدا کاملاً از نظر پنهان است.

کودکان را با وظایف خانگی آشنا سازیدبنا به عقیدۀ آ.س. ماکارنکو، کودکان باید استعداد آشنائی خرید بجا را داشته باشند و امور خانوادگی را بموقع بیاموزند؛ و نیز میگوید که از 7الی 8 سالگی   باید به کودک مسائل جدیدتری از قبیل آب دادن به گلها، تنظیم کتابها، غذا دادن به حیوانات خانگی و مواظبت از برادر یا خواهر کوچکتر را ارائه داد. ولی موضوع خرج پول مهم تر است. وی پدران و مادران را به آزادی کمتر کودکان در مخارج شخصی و خانوادگی توصیه میکند و میگوید: برای آزمایش در هر ماه یک یا چند بار مبلغ معینی پول کودک بدهند و او را به خرید اجناس خانه و لوازم مشخص خود او وادارند. درین موقع می توان رفتار بچه و چگونگی خرج آن پولها و خصوصیات اخلاقی و غیره را مشاهده نمود.

روابط  پسر بچه ها و دختر بچه هاپدران و مادران باید توجه خاصی به روابط پسران و دختران دورۀ دبستانی داشته باشند. دختران از لحاظ جسمانی سریع تر از پسران رشد می کنند و قبل از پسرها میل به آمیزش دوستانه از خود نشان میدهند و علاقه به بازیهای مشترک و میل به شیک پوشی و آراسته بودن پیدا می کند.اما دختران؛ لازم است که بگوییم  دختران خیلی زودتر از پسران مسائل دوستی را می فهمند … لباسهایشان اغلب در نتیجۀ لاقیدی پاره میشود و نوع شیطنت در نزد هر بچه ای تقریباً مخصوص خود آن بچه است.

خصوصیات روانی کودکان دبستانیچون در مقابل ما کودک دبستانی قرار دارد ما فقط به خصوصیات کلی که اغلب کودکان دارند پرداختیم. و اکنون وضع خصوصیات روحی و شخصیت کودکان را مورد بررسی قرار میدهیم زیرا میخواهیم تغییراتی که در نتیجۀ گذر از یک مرحله سنی به مرحلۀ دیگر پیش آمده است به فهم.شاگرد خردسال مدرسۀ تا پایش را از کودکستان بیرون می کشید و قدم به دبستان میگذارد خیلی تغییر می کند. بسته به تحصیل منظم، جریان روحی کودک بطور عمده پیچیده میشود. حالا قادر است سرسری اشیاء را تماشا نکرده و بدانها خوشحالی نکند بلکه میخواهد جداً خصوصیات آنها را جستجو کرده و مشاهده نماید و نتایج شایسته و منطقی از آن بگیرد مثلاً «در این تابلو سربازی را می بینیم که کودکی را نجات می دهد.او قهرمان است قهرمانان همیشه چنین می کنند. یا: «کولیا و ساشا با هم دوست اند. آنها درسهایشان را با هم میخوانند، با هم به گردش میروند و دو دوست باید همیشه به یکدیگر کمک کنند» (سونیا. م) معلوم میشود قوۀ مدر که کودکان تغییر یافته و افکارشان نیز عوض شده و خصوصیات تجزیه و تحلیل منطقی در آنها ظاهر گردیده و مقداری تعمیم نیز آشکار شده است.سخن آ. س . ماکارنکو را بیاد بیاورید که میگوید: «سعی کنید و جدی باشید و تصمیم قاطع بگیرید که انسان های مردانه ای بار بیاورید زیرا در این صورت هرگز احتیاجی به صحبت های نجات بخش نخواهد بود».

بهداشت جنسی در دورۀ کودکستاندر جریان تربیت جنسی رل برتر را پدر و مادر بر عهده دارند.حقیقت مسلم آنستکه اساس خصوصیات اخلاقی و عادات شخصی در پنج سال اول  زندگی تکوین مییابد. در سالهای بعد جریان تربیت اغلب مربوط به تربیت نیست بلکه مربوط به تربیت مجدد است.مسئله مهم تربیت از جمله تربیت جنسی بیشتر توسط خصوصیات آناتومی و فیزیکی و روحی ارگانیزم کودک در دوره های سنین مختلف تعیین میشوند.

رسوم (درست)خانوادگی (و اجتماعی)یکی از رسوم درست قرن گذشته  از شعرا و نقاشان و روشن  فکران بودند که دوست داشتند زمان را با صرف استکان چایی بگذرانند. آنها شعر میخواندند و دربارۀ هنر، ادبیات، موزیک صحبت میکردند و سرگرمیهای خود سخن میگفتند… آنها هرگز اندوهی بخود راه نمیدادند و هرگز شراب و سایر مشروبات الکلی را به عنوان وسیلۀ محرک نمی نوشیدند.یکی از بهترین رسومی که دارای اهمیت زیادی برای تربیت صحیح کودکان است مذاکرۀ افراد خانواده دربارۀ مهمانی یا گردش روز گذشته است.اینست آنچه که آ.س ماکارنکو دربارۀ چنان آداب و رسومی نوشته است:«شب ساعات استراحت برای همۀ افراد خانواده است. پس باید تمام خانواده خوشحال و سرحال باشند.زیرا شب هنگام، تنها زمانی است که تمام افراد خانواده یا هم روبرو میشوند. تنها وقتی است که هر کدام می تواند   آنچه که در روز برایش اتفاق افتاده است تعریف کند و بنابراین باید در خانه وضع دوستانه و صمیمانه ای بوجود آورد و باید توانست که دربارۀ خود چیزی تعریف نمود. آنگاه کودکان تمایل پیدا می کنند که با پدر و مادرشان دربارۀ عدم موفقیت های خود و در چیزهایی که مقصر بوده اند گفتگو کنند. پدر و مادر نباید درین لحظه کودکان را توبیخ و سرزنش کنند و این کار را به بعد واگذار کنند. باید با تمام نیرو و ساعات شادی و استراحت رسمی خانواده را حفظ کنند».

نفوذ و اعتبار پدر و مادرآ. س ماکارنکو خاطر نشان می سازد که: «تربیت جنسی صحیح نیز مانند هر یک از خصوصیات انسانی در صورتی به موفقیت نزدیک میشود درک اساس خانواده بر پایۀ صحیحی استوار بوده و کودک زیر نظر پدر و مادری دلسوز بزرگ شده باشد. و نیز مینویسد: نفوذ واقعی پدر و مادر وقتی مؤثر واقع میشود که کودکان شخصیت و اعتبار پدر و مادر را در اجتماع ببینند. و اضافه میکند که کودکان باید بدانند که شما، فردی اجتماعی هستید و بخود و موفقیت های خود و به خدمات خود در مقابل اجتماع ارزش قائل بوده و افتخار میکنید. فقط در این مورد است که غرور و افتخار سالم خواهد بود. زیرا واقعیت اجتماعی شما را کودکان درک میکنند، آنها به لباس شیک و اتومبیل شما و تفنگ شکاریتان افتخار نمی کنند این امر با تجربیات تربیتی در بسیاری از خانواده های امروزی مورد تأیید است.دانستن دنیای روحی کودکان و خصوصیات فردی آنها به پدر و مادر کمک می کند تا ادب و نزاکت را در ارزیابی رفتار کودکان و در ارزیابی شخصیت دوستان و رابطه ای که میان دوستان بر قرار میکنند مراعات کنند.

چند کلمه دربارۀ آداب معاشرتبگذارید دقیق تر به اطراف نگاه کنیم و سعی کنیم موشکافتر باشیم و هر چیزی را که با رفتار جوانان بستگی دارد بصورت انتقادی ارزشیابی کنیم.از این رو داخل واگون مترو میشویم. به  آدمهائی که نشسته یا سرپا ایستادند نگاه میکنیم؛ ناگهان چشمانمان به مسافران جوان می افتد. اینجا دختری در حدود 16 ساله نشسته است، خیلی خوش سیما و ملیح و خیلی شیک است. دامنی کوتاه پوشیده و کیف مدرسه ای در دست دارد. ظاهراً دانشجو بنظر میرسد و یا دختر دبیرستانی که محصل کلاسهای بالا است. چرا نگاه ما درست متوجه او میشود؟ زیرا پز و حرکات او نا زیباست: پاهایش از هم جداست؛ زانوها و رانهایش کاملاً لخت است و با کیف دستی روی آنها را پوشانده است. فوراً این سوال به ذهن آدم خطور میکند که: مگر کسی به این دختر یاد نداده است که باید درست و مناسب بنشیند تا احترام اطرافیان را به خود جلب کند؟ بزرگترها پیوسته جوانان را پند و اندرز میدهند تا آنها را با زیبائی واقعی هر چیز آشنا سازند یعنی آنها را با رفتار روزانه در اجتماع آشنائی دهند.  اغلب دختران و پسران آزادانه بدون کوچکترین شرمی لطیفه های زشتی میگویند، در آنها عبارات وقیحانه ای بکار میبرند و کنایات دو پهلو از لحظات زندگی خصوصی… را بازگو میکنند. و اطرافیان در پاسخ کلمات رکیک بصدای بلند میخندند. آنچه ظاهراً مفهوم خاصی دارد اینست که جوانان  متوجه لذت بردن از روابط و مسائل جنسی هستند.در اینجا لازم است که به کنار دریا برویم زیرا در اینجا بهتر از هر جای دیگر رفتار مردم بصورت آشکار مشاهده میشود. بسیاری از دختران و پسران رفتار عجیبی دارند … دختری در حدود شانزده ساله جلو آفتاب دراز کشیده و باصتلاح حمام آفتاب می گیرد ولی مطلب به اینجا ختم نمی شود. حالت دراز کشیدن او سبب حیرت برخی و عصبانیت و خشم عده ای دیگر و باعث هوس نزدیکی و سر صحبت باز کردن دستۀ سوم میشود…دخترک را که در آفتاب خود را برنزه میکند بررسی کنیم، در آن نزدیکی جوانی نشسته و در حالیکه با چشمانش باو اشاره میکند، شروع به پرتاب سنگریزه میکند و سنگریزه ها روی پاها و روی شکم دخترک می افتد. بمحض اینکه دخترک دستمال را از چهره خود بر میدارد فوراً صورت یکی از مهاجمین را که بالای سرش ایستاده میبیند. پسرک شروع به صحبت میکند و لبخند نازیبائی  میزند و بصورت پژمرده ای کلمات را کش میدهد و میگوید: «با هم آشنا بشیم؟ اسم من والر است. دوستان من آنجا هستند اسم تو چیه؟»دخترک هیچ خجالت نمی کشد و چشمانش را پایین نمی اندازد. نه لحن کلام و نه نگاه آشکار و بیشرمانه والر تازه پیدا شده ذو نه کلمه «تو» او را ناراحت نمی کند.آنها از پلاژ دوتائی بیرون میروند و شب را تا دیر وقت گردش می کنند. پس از مراجعت به خانه، والر پر مدعا می فهمد که به ناخوشی وحشتناکی مبتلا شده و پشیمانی او دیگر دردش را علاج نخواهد کرد. بدین ترتیب آشنائی سریع و بی مطالعه او را به ناخوشی سختی دچار کرد و مدتها باید ناامیدی و عذاب روحی را تحمل کند. اگر از دوران کودکی احساسات کمروئی و شرم و خودداری در او پرورش می یافت می توانست در اولین ملاقات به رفتار و حرکات بی پردۀ دختر پی ببرد و بدرستی رفتار جلف و حالات بی بند و بار و نامناسب او را ارزشیابی کند.

«بهترین چیز در عالم پاپا و ماماست»اکنون بیائید با هم به طپش قلب دو کودک گوش دهیم، به ضربان قلب دو دوست، دو هم کلاسی که کمی دورتر از ساختمان مدرسه ایستاده اند. یکی از آن دو منظم، سر زنده، با انرژی، فوق العاده دلسوز،سربزیر و دارای قیافه ای آرام است و دیگری- چرکین، رنگ پریده، لاغر…است.چه شده؟چرا قلب این دو کودک، هم سن بصورت هم – آهنگ نمی زنند و از خوشحالی شادی نمی کنند و به استقبال روزهای جالب و تازۀ آینده نمی روند؟خوب توجه کنید:«کولیا که شاد و خوشحال است با این سخنان، دوست خود را آرام می کند: ساشا ناراحت نشو؛ میدانی که تو بیهوده با کلودیا فدورونا خشونت کردی. باید بروی و عذر خواهی کنی، والا تو…گوئی یکدفعه چیزی به ذهنش رسید، گفت: میدانی ،بیا بریم به خانۀ ما»او لحظه ای توقف میکند، گوئی چیزی را به یاد می آورد ولی بعد خیلی با حرارت و با اطمینان و خوشحالی اضافه میکند: «حتماً در خانۀ ما به تو کمک می کنند: آنها میدانند چکار کنند،تو نترس». هنگام ادای این کلمات کاملاً مغرور بود و باز ادامه داد: «تو هنوز نمیدانی من بهترین پاپا و مامای دنیا را دارم».«ساشا با خود اندیشید بهترین پاپا و مامای دنیا؟ بهترین پدر و مادر، حتماً مانند پدر و مادر من نیستند». او مثل اینکه خواب می بیند وضع خانۀ خود را بیاد آورد و صدای دوست خود را شنید که میگفت: «بلی تو نترس، باید اعتراف کنی. والسلام».«اعتراف؟ ساشا ترسید وبا خود اندیشید: اعتراف چیه، اعتراف… او چه میداند که این اعتراف برای من چه معنی دارد؟مگر او می تواند تصور کند که بعد چه به سر من خواهد آمد؟بلی اگر او پدر مرا میدید…!» تن کودک لرزید و تکان خورد. مگر او دیشب اینطوری نگفت که:«یه بار دیگه بخوای گردنتو میشکونم» ولی کولیا از کجا میداند که: برای پدر من هیچ اهمیت ندارد که بوعدۀ خود وفا کند.آخر او که با مادر چنین رفتار میکند. در این حال پسر بچه راهرو تاریک، پله های سرد و اشکهای مادر را بیاد آورد. پدری که اغلب مشروب میخورد و مرتب آنها را از خانه بیرون میراند. آیا کولیا می تواند اینها را بفهمد؟ پدر او بهترین پدر دنیاست در صورتی که پدر من هیچ اینطور نیست.کولیای متحیر بکلی خود را باخت و با خود گفت: «این چه جور آدمی است. چرا ناراحت میشود؟میخواهند به او کمک بکنند ولی او…»بلی، اگر در قلب کودک شادی باشد اندوه دیگران برای او مجهول است، او مشکل آنها را درک نمی کند و بنظرش ساده میآید. به هر حال او ساشا را به منزل برد.آخر چرا این دو کودک قلبشان جدا از هم است چرا آنها محیط زندگیشان را متفاوت درک می کنند؟ ما آنها را دنبال میکنیم تا راز مکتوم را بگشائیم. ابتدا در آپارتمانی را که کولیا در آن اقامت دارد باز می کنیم، اطاقی بزرگ است، مبلهای ارزان قیمت در اطاق چیده شده و نسخه های چاپی نقاشیها روی دیوار دیده میشود. دو میز تحریر در اطاق قرار دارد.کولیا آنها را با غرور خاصی نشان داده میگوید: «این مال من و آن یکی هم مال پاپاست. او نیز در مدرسۀ شبانه درس میخواند و دیر تر بمنزل میرسد» لکه ای روی فرش چوبی دیده میشود «کولیا آن را نشان داده میگوید: کار من است، دیشب مرکب ریختم، سائیدم ولی پاک نشد. باید با چاقو بتراشم».ساشا با کنجکاوی پرسید:خیلی فحشت دادند؟-    فحش دادند؟ برای چی؟ نه. من خودم به خودم ناسزا گفتم چون من مسئول آن بودم و مجبور شدم که مشغول پاک کردن آن شوم و پدرم فقط توضیح داد که چطور باید لکه را از بین ببرم.«ساشا با تعجب پرسید: فقط همین، فحش ندادند…» او بیاد آورد که در مدرسه هم دوستانش همیشه سعی می کنند مواظب باشند که چیزی را کثیف نکنند و او را از لحاظ تمیزی نمونه و سرمشق قرار میدهند.پس از آن، دو دوست مدل هواپیمائی را که کولیا ساخته بود تماشا میکردند که مادرش از سر کار برگشت. ساشا زن جوان و شادابی را که خیلی شبیه به کولیا بود، دید.او بمحض اینکه آنها را دید گفت: «مهمان داری؟ با خوشرویی به ساشا خوش آمد گفت و دستش را به سوی ساشا دراز کرد و گفت: خیلی خوشحال شدم، خوب بنشین، خجالت نکش تا چند دقیقۀ دیگر شام حاضر میشود!..»ساشا مدتی که آنجا بود هیچ ناراحت نشد که تمام عصر را در خانه مانده است. او با گربه بازی میکرد و به داد و اطوار آن میخندید. او حتی واقعۀ ناگواری را که در مدرسه اتفاق افتاده بود را فراموش کرده بود…آنچه که به نظر ساشا مهم میآمد مادر کولیا بود. او بطور کلی بنظر وی زن عجیبی بود. با کولیا خوب بود، خیلی خوب ناگهان شنید که کولیا رو بمادرش کرده گفت: «ماما. بما بگوئید که…آخر در مدرسه… کولیا در این حال نگاهی به ساشا انداخت دید که ساشا از اینکه موضوع برایش غیر منتظره بوده در جای خود خشکش زده است و اضافه کرد: یکی از بچه ها خانم  معلم را صدا کرد و دیگری … و نیز؟..مادر کولیا با تعجب و هراسان چشمانش را به پسرش دوخت و گفت: «این یک نفر کی بود؟…» کولیا ساکت شد. ساشا ناگهان به آرامی گفت: «این من بودم ماریا پتروونا» ماریاپتروونا (مادر کولیا) مثل اینکه اصلاً پسر خودش است گفت: «ولی تو چطور، پسر جان» «تو چطور… تو تز؟..»«کوهی از اندوه بر قلب ساشا فرود آمد و با خود گفت او هنوز چیزی دربارۀ من نمی داند. نمیداند که من- لاغرترین بچه ها هستم و همه مرا تحقیر می کنند،مخصوصاً دخترها مرا عصبانی می کنند… و اگر او بداند بهیچ وجه اجازه نخواهد داد که کولیا با من دوستی کند… و پدر و مادرم را نیز نمی شناسد…»مکالمه قطع شد. همه ساکت نشستند.ناگهان صدای زنگ در بگوش رسید و متعاقب آن پدر کولیا داخل شد.در حالیکه دستهای یخ کردۀ خود را بهم میمالید، پیش آمد و گفت: «چرا ساکت نشسته اید؟» و بمحض اینکه ساشا را دید گفت: «این کیه، کاندیدای جدید کیهان نوردی؟ خیلی خوب با هم آشنا بشیم…»پدر کولیا ناگهان دل ساشا را برد. او همه اش در جنب و جوش بود، با آنها بازی میکرد، چیزهای شنیدنی برای بچه ها تعریف میکرد.ساشا هنگامی که به خانۀ خودشان میرفت دید که پدر کولیا پیشبند زنانه بسته و با شادی از روی میز بشقابها را جمع میکند و چیزی به زنش میگوید. ساشا در حالیکه آه می کشید با خود گفت: «بلی فهمیدم که پدر و مادر خوب چگونه اند. درست است آنها همین طوراند».در حالیکه از اطاق خارج می شد بدون اینکه خودش ملتفت شود برای اولین باردر زندگیش رو به آنها کرد و گفت: «برای همه چیز از شما متشکرم…» و در راهرو پچ پچ کنان به دوستش میگفت:«میدانی، من دربارۀ این لکه فکر کردم ممکن است فردا با هم پاک کنیم ها؟» در لحن کلامش امید اینکه باز هم او را باین جا دعوت کند وجود داشت.این کودک که محروم از خوشبختی واقعی خانوادگی بود در صدد یافتن خوشبختی در اجتماع مردمی دیگر بود و از اینجاست که در روابط اجتماعی، اغلب تجدید بنای بسیاری از خصوصیات رفتار انسان آغاز میشود.پس از آنکه در آپارتمان کولیا بسته شد، ساشا تنها ماند، تنها با افکار خود، تنها با غم ها و اضطرابهای خود و سپس اندیشید که: باید بخانه بروم. چطور از من استقبال خواهند کرد؟… وبا نمره ایکه امروز در مدرسه گرفتم و در دفتر مشقم منعکس است چه باید کرد؟ فکر نجات بخشی بخاطرش خطور کرد- ممکن است این صفحه را بکنم- نه، می فهمند. پدر دوباره کتکم میزند!..» ساشا نیز در همان محله ایکه کولیا ساکن بود زندگی میکرد و بزودی به در آپارتمان خودشان رسید.از لای در صدای ناموزون آوازی بگوش میرسید، و صدای بهم خوردن استکان ها شنیده میشد.ساشا با خشم، ناسزائی گفت و کلمۀ «باز هم!» را بر زبان راند. آنگاه آرام در حالیکه سعی میکرد توجه آنها را بخود جلب نکند وارد اطاق شد. اطاق خفه و پر از دود بود و بوی شراب به مشام میرسید … همه چیز را مهی از دود فرا گرفته بود … کسانیکه پشت میز نشسته بودند بنظر کاملاً مست میرسیدند. آنها میخواستند آواز بخوانند ولی بجای آواز در واقع صداهای مقطع و گرفته در میآورند… دیگران هم نشسته و همدیگر را در آغوش میکشیدند. حالا دیگر ساشا میدانست که چرا عمو پیتا خاله نادیا را بغل کرده یا زیر بغل وی را میگرفت یا دست به دور گردنش می انداخت یا چرا در زیر میز دست روی پای او میگذاشت…و پدر و مادرش هم در حالیکه شراب، رنگ رخسارشان را سرخ کرده بود عبوس و گرفته می نشستند…آنها توجه زیادی به آمدن ساشا نکردند. تنها پدرش در حالت مستی ناسزا گویان فریاد زد:«این توئی، مزخرف!دفتر مشقت را ببینم!»قلب کودک سرد شد و سرش بدوران افتاد، نه از دود اطاق بلکه از هیجان. او در حالیکه خود را باخته بود به تته پته افتاد و گفت: «مشق ندارم…برای امتحان گرفته اند…». «خوب نگاه کن، اگر تنبلی کنی گوشا تو از بیخ میکنم…»آن لحظۀ تربیتی خوشبختانه برای ساشا به خیر گذشت.ساشا در حالتی میان خواب و بیداری گفتگوهای مهمانان را می شنید که در پشت سر کسی بدگوئی میکنند و یک را نیز مسخره میکنند و به یکی دیگر غبطه میخورند و حسادت میورزند.ولی بعد وقتی مهمانان رفتند، ساشا فحش مستانۀ پدر و هق هق گریۀ آشنای مادر را شنید. او فوراً از روی کاناپه برخاست و بسوی رختخواب پدر و مادر خود دوید. در حالیکه با عصبانیت مشت هایش را گره کرده، در پشت پدر قوی هیکل خود فریاد زد: «نمی توانی مادر را اذیت کنی،! بدمست! بدمست!» و با حالتی اشک آلود تکرار کرد: همه چیز تمام شد. پدر بدون اینکه به حالت آشفته و خستۀ او وقعی بگذارد، با یک حرکت او را بدور انداخت و دوباره قلب ساشا پر از خشم و عداوت و سردی شد.آیا او از زخمی که دست بیرحمانۀ پدر بر قلب وی وارد آورده صرفنظر خواهد کرد؟ شماچه فکر میکنید؟ آیا خواهد توانست به شادی مانند قلب انسان دیگری شاد و خوشبخت باشد؟ساشا در خواب خود را پیروز دید… در خواب دید که او در قلۀ کوهی ایستاده و با تمام نیرویش فریاد میزند: «من هم بهترین پدر و مادر را دارم. باور نمیکنید؟».ما دو خانواده را ملاقات کردیم و با دو پسر بچۀ آنها و با وضع آنها آشنا شدیم. طبیعی است که این دو کودک قابل مقایسه نیستند، مخالف هم اند. بقدری اختلاف دارند که احتیاج به تجزیه و تحلیل ندارد.پدر و مادر کولیا هنگامیکه 16 و 17 ساله بودند در مؤسسه ای که کار میکردند آشنا شدند این دو اکثر اوقات بی کاری را با هم میگذراندند. یعنی با همدیگر یه سینما و موزه و این مکان ها می رفتند؛ تا اینکه عاشق یکدیگر شدند. و آنها از نزدیکی قبل از زمان موعد دوری کردند و به همدیگر احترام میگذاشتند.ماریاپتروونا آن روزها را بیاد میآورد و میگوید: «من به نیکولای (پدر کولیا) افتخار میکنم، او هیچ وقت لیاقت و شایستگی مرا کوچک نپنداشته و توهین نکرده است و هرگز بهانه ای بدست نمیداد تا از دستش عصبانی بشوم، همیشه متواضع و محجوب بود».اما خانواده ساشا چگونه تشکیل شده؟ آنها در کارخانه ای کار می کنند و در مجمع دوستی آنها احترام رعایت نمیشود. پدر ساشا خشن و بی انضباط است و اغلب مشروب میخورد. با مادر ساشا در یک شب نشینی دوستانش آشنا شد و در همان شب با وی رابطۀ نزدیکی بر قرار کرد و ازدواج رسمی آنها  دو سال بعد از تولد پسرشان اتفاق افتاد. از همان روزهای اول زندگی مشترکشان پاول شروع به کتک زدن زنش کرد. پیوسته او را از خانه میراند و او را متهم میکرد با ازدواج با او زندگیش را به هدر داده است.مادر ساشا زنی بی اراده و سبک مغز است و صمیمانه اعتراف میکند که شوهرش را دوست ندارد و از او متنفر است، ولی تصور میکند که فعلاً این زندگی بدین صورت لازم است تا بچه بزرگ شده و او را به پدرش بدهد و در غیر این صورت بدتر میشود. بمحض اینکه ساشا توانست محیط خود را بشناسد رفتار مستانۀ پدرش را مشاهده کرد و از او فحش های رکیک شنید. در نتیجه از پدرش شدیداً متنفر شد. او اغلب در خواب میگریست و از خواب می پرید و فریاد میزد: «نکن، نه، من از تو می ترسم…».ساشا از پدر و مادرش تمام آن چیزهایی که او را تهییج میکرد پنهان مینمود.در مدرسه او با بچه ها، مخصوصاً با دخترها خشونت میکرد و حرکات زشتی از خود نشان میداد و عبارات عامیانۀ بی نزاکت ادا میکرد. در سر یکی از درسها خانم آموزگار از او چند کارت پستال و نقاشی و تصاویر لخت زن و مرد گرفت. بعد به علت این رفتارش در دفترچۀ وی نمرۀ دو داد، خانم معلم برای مجازات شدیدتر وی بدنبال پدرش فرستاد. درین جا ساشا وحشت زده شده نتوانست خود داری کند و فحش داد.



 

نقش خانواده در تربیت اجتماعی

و جنسی کودکان

پدران و مادران
و مربیان و آموزگاران اولیه مسئولیت مهمی را در قبال تشکیل تصورات صحیح و کسب
عادات بجا بگردن دارند. مهم ترین آن مسئولیت ها مربوط به مسئله فراهم ساختن محیط
سالم و روابط صحیح در خانواده است.

زمینۀ اخلاقی تربیت جنسیموازین اخلاقی مجموعه معیارهای پذیرفته شدۀ مردم در اجتماع است. (رفتاری که هنوز به صورت قانون در نیامده است ). روابط اخلاقی ریشه های تاریخی معین و محکمی دارد. این روابط با نظام اجتماعی و اقتصادی اجتماع به صورت مستحکمی مربوط است و به این جهت در طبقات سنی جداگانه تفاوت دارد. بنابراین نسل نوجوان حق ندارد کور کورانه رویۀ جوانان کشورهائی که همه جوانب زندگیشان بستگی به نفع شخصی و سکس دارد تقلید کنند.ضمناً هر دورۀ اجتماعی و اقتصادی یعنی اجتماع اولیه و بردگی و فئودالی و بورژوازی و کاپتالیستی و سوسالیستی، اخلاق و آداب و رسوم مخصوص بخود دارند. آداب و رسوم اجتماعات اولیه در زمینۀ روابط جنسی (مثلاً ازدواج دسته جمعی) نشان دهندۀ سطح اقتصادی کم رشد آنهاست.در دورۀ بردگی زنان، زن تقریباً بهمان صورت برده و مجری فرامین و دستورات شوهر خود مانند سایر بردگان بود. و در عین حال مرد خود را از آزادی خواهشهای نفسانی محروم نمیکرد. در دورۀ فئودالیسم، مالک فئودال، حاکم بر زن و مال و عشق دهقانان مملوک خویش بود. وجود «قانون شب اول» در آن زمان پدیدۀ معمولی بود. مجله آمریکایی «پلین تروس» با استناد به آمار مدیران «خادمان امراض مسری» می نویسد: «امراض مقاربتی در آمریکای جنوبی و دنیای غرب از کنترل پزشکان خارج شده است». وضع دختران و پسران جوانی که به رابطه جنسی فقط به صورت تمتع زود گذر نگاه کنند بهتر از آن نخواهد بود.یو. لیپس «در منشاء اشیاء» (ای. ل. 1954ص259) چند قبیله از قبایل آفریقائی و آمریکای جنوبی را توصیف کرده می نویسد: هم اکنون در آنجا زنان از برهنگی خجالت نمی کشند اما «…اگر آنها را به هنگام غذا خوردن ببینند و یا بدون تکه ای پارچه که بر سرشان می اندازند تماشا کنند بی اندازه خجالت می کشند» بدین ترتیب موازین اخلاقی وعقاید و آداب و رسوم مربوط به نظام اجتماعی جوامع مختلف است که انگیزه های احساس انسانی و رفتار جنسی آنها را تعیین می کنند.و اما وقتی پدر و مادری بدون صمیمیت و دوستی و عشق زندگی می کنند مشکل است بتوانند با اصول اخلاقی به تربیت کودکان بپردازند و مشکل اساسی در این است که تربیت کودکان و مواظبت از آنها به عهدۀ خانواده و پدر و مادر و خواهران و برادران بزرگتر است. تأثیر مساعد خانواده در تشکیل اعتقادات اجتماعی، خصوصیات و شخصیت کودک و نیز تربیت جنسی بر عهدۀ پدران و مادران است که ارادۀ خود را ظاهر ساخته و استعداد خلاقه کودکان را بیدار کنند و آنها را علیه توهمات و پدیده های مختلف و انزواجوئی آماده نمایند؛ مشکلات تربیت کودکان فوق العاده زیاد است. در شوروی (روسیۀ کنونی ) در حدود 80میلیون نفر کودک کمتر از 16 ساله وجود دارد و بهترین وسیلۀ تربیت آنها،دلبستگی متقابل جوانان دختر و پسر و محیط اخلاقی سالم خانواده و عشق و احترام متقابل همسران (پدرارن و مادران)و علاقۀ آنها به کودکان و تربیت آنها و عشق متقابل کودکان نسبت به پدر و مادر و نیز به خواهران و برادران است. بنابراین برای فراهم آوردن محیطی پاک و درک انسانیت باید احساس دوستی و عشق به کار و هم نوع و مدرسه و میهن آموخته شود.

روانشناسی

و

تربیت جنسی

کودکان و نوجوانان

تألیف:

روانشناسان جوانان

و.د.کوچکتف،و.م. لاپیک

(روانشناسان بزرگ شوروی)

ترجمه: محمّد- تقی زادهتربیت
جنسی نوجوانان مسئله پر اهمیتی است. زیرا دنیای روحی جوانان روز به روز
همراه با رشد علمی و اقتصادی و موفقیت های فرهنگی دنیای امروز غنی تر
میشود.احساسات
شهوانی ممکن است در سنین خیلی کم، بسته به بلوغ جنسی و رشد شدت آن ظهور
کند و اشکال ظهور آن اغلب متنوع است. بنابراین تربیت جنسی یکی از مشکل ترین
مسائل تربیتی مطرح میشود. یعنی اصل مسئله، تربیت کودکان برای آینده و
متفکر ساختن  آنها و تلطیف احساسات عمیق انسانی است که بر پایۀ تربیت جنسی
قرار دارد.«آ.
س. ماکارنکو» می گوید که قدرت تسلط بر احساس خود، بر تصورات خود، بر
آرزوهای خود از مهم ترین قدرت هائی است که اهمیت اجتماعی دارد و هنوز
ارزیابی کافی در این مورد به عمل نیامده است.میل
جنسی انسان در طی رشد اجتماعی شخص، به عنوان اساس بیولوژی، به هیچ وجه با
احساس عشق انسانی قابل مقایسه نیست. زیرا آن یکی بیشتر مربوط به طبقات
اجتماعی و تابع دانش و فرهنگ است.«آ.
م. گورکی میگوید: فرهنگ فشاری است بر غریزۀ حیوانی انسان که توسط عقل به
وجود آمده است» ف. شیللر نیز گفتۀ مشابهی دارد که میگوید: «عقل روشن، احساس
اخلاقی را بهتر می سازد و همیشه باید راهنمای دل باشد» در حقیقت انسان
خوشخوی و متمدن واقعاً زیباست. در او همۀ آن چیزهائی که از طبیعت و از تمدن
و فرهنگ به انسان رسیده به  صورتی موزون رو هم آهنگ در میآیند.عادت
بدو نادرست جنسی و رفتار غیر اخلاقی و سعی در مصرف الکل و اطفاء شهوت
پیاپی نه تنها ضعف هدفهای اجتماعی و فرهنگی را به هنگام تربیت نشان می دهد،
بلکه خصوصیات بیولوژی را به صورت تمایلات جنسی که در این دوره افزایش
مییابد معین می سازد.بنابراین
حل ثمر بخش مسائل تربیت جنسی، زمانی امکان دارد که بموازات علل اجتماعی،
عوامل بیولوژیک هم مورد بررسی قرار گیرد مثلاً ای . ای مچینکوف علت اصلی
بیولوژیکی گسترش استمناء را در میان جوانان ناسازگاری طبیعت می داند. در
دورۀ هیپرسکسی (تمایل شدید به اطفاء شهوت) جوانی هنگامی که  تمایل جنسی
بشدت توسعه مییابد و هنوز قادر به ایستادگی در برابر تمایلات باطنی نیست
راه استفاده از تنهائی (نام دیگر استمناء است) را بر می گزینند.اگر
جوانی مدت مدیدی تحریکات جنسی شدیدی را تحمل کند ولی از اطفاءِ شهوت
جلوگیری کند ممکن است مابین جریانات تحریکات جنسی و جلوگیری اجباری از
اطفاء آن «لطمۀ روحی» وارد شود.خشونت
و تند خویی، عصبانیت، بی حوصلگی،لج بازی بیهوده را باید جزو اولین نشانه
های اختلالات عصبی بشمار آورد که بدنبال آن می تواند عادت نادرست جنسی و در
برخی موارد رفتار خلاف اخلاق ظهور کند.در
جریان تربیت جنسی باید به خردسالان اساس اطلاعات بهداشت جنسی و عمومی را
یاد داد و از نتایج اخلاقی و فیزیکی اطفاء بیش از موعد تمایلات جنسی و
امکان ابتلا به امراض مقاربتی و تأمین مجموعه تدابیر لازم و ایجاد موانع
اعتیاد نسبت به استعمال الکل، سیگار، استمناء و سایر گرایش های جنسی آگاه
ساخت؛ و نیز والدین باید به کودکانشان توضیح دهند که علاقه مندی و خاطر
خواهی هنوز نشانۀ دوست داشتن نیست. عشق مستلزم گذشت زمان است ولی علاقه و
دلبستگی و حتی محبت و چنین موضوعهایی که در آنها عوامل اتفاقی برتری دارند
کم دوام است. حکیمان گفته اند: جدائی عشاق مانند شعله در مقابل باد است که
زود خاموش می شود و سخت شعله می گیرد.مداخلۀ
ناشیانۀ معلم در جهان تأثیر جنسی دانش آموزان، می تواند نتیجۀ نامطلوبی
بجای گذارد. مثلاً گفتگوی معلم، مربی، پزشک دربارۀ پاتولوژی عادات جنسی با
گروه پسر بچه ها یا دختر بچه ها   این خطر را بدنبال دارد که بسیاری از
کودکان با شنیدن چنین مکالماتی چون اولین بار آنها را می شنوند میخواهند
آنچه که شنیده اند به بوتۀ آزمایش نهند. به این جهت باید خصوصیت خیالی
کودکان را قبلاً در نظر بگیرند و تأثیر پذیری و قابل انعطاف بودن زیاده از
حد آنان را پیش بینی کنند.

بسیاری از نوجوانان دوران بلوغ و نوجوانی خود را به سادگی پشت سر می‌گذارند، اما برای برخی دیگر، بلوغ همانند بمبی منجر به انفجاری مهیب در درون آن‌ها خواهد شد. در چنین شرایطی رفتارهای والدین و کمک‌گیری از یک روانشناس نوجوان نقش اساسی را در بهبود شرایط زندگی فرزندشان دارد.

به عنوان یک روانشناس، همواره با والدین بسیاری مواجه بوده‌ام که به شیوه‌های مختلف سعی در شکل‌دهی یک رابطه بین رفتار نوجوان و عوامل طبیعی بوده‌اند، به عنوان مثال

برخی از والدین هم سعی می‌کنند تقصیرها را گردن خود بیندازند

یا هم همه‌ی مشکلات را به DNA فرد ارتباط می‌دهند

متاسفانه، با این که موارد ذکر شده تسکین‌دهنده هستند، اما هیچ مشکلی را رفع نخواهند کرد. یک والدین خوب به جای فکر کردن به این موارد باید آگاهی کافی از مسائل نوجوانان داشته باشد و بداند که در شرایط غیرمعمول چه کارهایی باید انجام دهد.روانشناسان جوانان

سوال اساسی اینست که رفتارهای غیرطبیعی در نوجوانان کدام‌ها هستند و از کجا باید مطمئن شویم که نوجوان‌مان به روانشناس نیاز دارد یا نه؟

نوجوانی با یک دوره‌ی “آگاهی ناگهانی” همراه است، همین‌که نوجوان به این مرحله از زندگیش می‌رسد، به صورت ناخودآگاه به مواردی هم‌چون مرگ خودش یا عزیزانش یا مسائل مشابه فکر می‌کند. این بحران منجر به ناآرامی‌هایی در درون فرد می‌شود، اما فصل جدیدی را در زندگی وی رقم می‌زند. اکثر روانشناسان با هم توافق دارند که این ناآرامی‌ها طبیعی و ضروری است.

برخی از ویژگی‌های طبیعی که نوجوانان در این مرحله از زندگی خود دارند:

برخی از ویژگی‌های دیگر که نیاز به روان‌پزشک را اجباری می‌کنند

همان‌طور که گفتیم بحران بلوغ طبیعی است و هر نوجوانی در این مرحله از زندگیش با مشکلاتی مواجه می‌شود. اما در زندگی برخی نوجوانان اتفاقاتی رخ می‌دهد که گذر از این دوران را برای وی سخت‌تر کرده و باعث افسردگی‌ و مشکلات غیرطبیعی‌ می‌شوند.

برخلاف افسردگی طبیعی که نوجوان را به غم و اندوه دچار می‌کند، افسردگی غیرمعمول نوجوان را به ناامیدی، خشونت و تنش روانی سوق می‌دهد. نوجوانانی که به افسردگی غیرمعمول دچار می‌شوند، در یک نبرد روانی با خود قرار می‌گیرند و انرژی زیادی صرف می‌کنند تا به حالت طبیعی بازگردند. نوجوان در چنین شرایطی به طور مداوم یا خسته است یا هیجان زده.

برخی از ویژگی‌های افسردگی غیرطبیعی نوجوانان در این برهه از زندگی‌شان

گاهی اوقات با موارد ذکر شده در بالا، تشخیص این‌که آیا یک نوجوان از افسردگی غیرطبیعی رنج می‌برد یا نه؟ سخت و دشوار است. در ادامه سه نشانه‌ی اصلی که نشان‌دهنده‌ی افسردگی غیرطبیعی یک نوجوان است را مشاهده می‌کنید.

اگر یک نوجوان از رفتارهای خشونت آمیز استفاده می‌کند و اغلب سعی می‌کند به خود آسیب برساند، مثل کوبیدن سر یا دست به دیوار، کندن مو و مواردی مشابه، باید سریعا باید از یک روانشناس نوجوان کمک بگیرید.

افراد در دوره‌ی نوجوانی علاقه‌ی بسیاری به مواد مخدر خصوصا سیگار دارند. اگر احساس می‌کنید که نوجوان شما به صورت غیرطبیعی به این مواد علاقه پیدا کرده است، سریعا او را به یک روانشناس نوجوان معرفی کنید.

بسیاری از والدین هنگامی که از فرزندان‌شان راجع به خودکشی می‌شنوند، هیچ عکس‌العملی نشان می‌دهند. آن‌ها فکر می‌کنند که می‌توانند این وضعیت را کنترل کنند، با این حال، افزایش آمار خودکشی در میان نوجوانان نشان می‌دهد که والدین باید نسبت به چنین اتفاقاتی با احتیاط بیشتری عکس‌العمل نشان دهند. این برهه از زندگی نوجوانان به شدت سخت و بحرانی است و لحظه‌ای غفلت ممکن است به قیمت از دست دادن آن‌ها تمام شود.

زمانی که متوجه شدید نوجوان شما دچار بحران نوجوانی غیرطبیعی شده است، چه کار کنید؟

زمانی که فرزندان در مراحل مختلف زندگی‌شان مرتکب اشتباهاتی می‌شوند و والدین مجبور می‌شوند تا به شیوه‌های مختلف به آن‌ها کمک کنند، اغلب این موضوع برای والدین ناراحت‌کننده است. این اتفاق نیز از این قاعده مستثنی نیست، با این حال، والدین باید بدانند که کمک گرفتن از یک روانشناس نوجوان نه تنها یک عمل محبت‌آمیز است، بلکه در جنبه‌های مختلف زندگی نوجوان تاثیرگذار خواهد بود.

بنابراین، همان‌طور که گفتیم مراجعه به روانشناس نوجوان، مهم‌ترین و بهترین راهکار برای رفع مشکلات شدید نوجوانان بعد از بلوغ است.

اما آمارها نشان می‌دهد که بسیاری از نوجوانان از روانشناسی و روانشناس‌ها بیزار هستند، آن‌ها دوست ندارند به روانشناس مراجعه کنند و در مورد مشکل خود با او حرف بزنند. آن‌ها ترجیح می‌دهند احساسات خود را به صورت غیرمستقیم ابراز کنند و از این‌که یک نفر از آن‌ها راجع به احساسات‌شان صحبت کند، منزجر هستند. آن‌ها احساس می‌کنند در دادگاه هستند و در حال محاکمه.

به عنوان والدین، فرزند خود را به صورت غیرمستقیم به روانشناس نوجوان معرفی کنید. سعی کنید به او بفهمانید مشکل خیلی خاصی ندارد و شما می‌خواهید مطمئن شوید که او سالم و سلامت به زندگی خود ادامه دهد.

و در نهایت این‌که، نوجوانان اغلب با روانشناسان آنلاین راحت‌تر ارتباط برقرار می‌کنند. اگر به دنبال یک روانشناس نوجوان آنلاین هستید، حتما فول فکر را بررسی کنید و به نوجوان خود اجازه دهید، بدون این‌که کسی را رو در رو ببینید، راحت به بیان مشکل خود بپردازد.

فول فکر امکان استفاده از مشاوره روانشناسی بصورت آنلاین و با استفاده از روانشناسان باتجربه فراهم کرده. شما می توانید از طریق گفتگوی متنی و صوتی با مشاوران ارتباط برقرار نمایید.

نويسندگان فول‌فکر، جمعي از مشاوران روانشناسي مي باشند. شما مي توانيد با ورود بصورت ناشناس مشاوره آنلاين بگيريد.

شما می توانید بصورت آنلاین با روانشناسان فول فکر گفت و گو کنید

CopyRight &copy 2018, Fullfekr. All Rights Reserved For Fullfekr

روانشناسان جوانان
روانشناسان جوانان
0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *