روانشناس به آلمانی

 
helpkade
روانشناس به آلمانی
روانشناس به آلمانی

enDownloads-icon


plDownloads-icon


enDownloads-icon


plDownloads-icon

دیکشنری آموزشی بیاموز، یک دیکشنری آنلاین و رایگان است که با هدف استفاده زبان
آموزان زبان های
انگلیسی، آلمانی و فرانسه طراحی شده. در طراحی این دیکشنری گذشته از استاندارد بودن محتوا، توجه
ویژه ای
به المان های آموزشی شده است.

دیکشنری
انگلیسی

دیکشنری
آلمانی

دیکشنری
فرانسه

دیکشنری
ترکی استانبولی
روانشناس به آلمانی

خانه

وبسایت آموزشی

درباره ما

تماس با ما

آموزش
زبان ترکی

آموزش
زبان انگلیسی

آموزش
زبان فرانسه

آموزش
زبان آلمانی

دیکشنری
انگلیسی

دیکشنری
آلمانی

دیکشنری
فرانسه

دیکشنری
ترکی استانبولی

خانه

وبسایت آموزشی

درباره ما

تماس با ما

آموزش
زبان ترکی

آموزش
زبان انگلیسی

آموزش
زبان فرانسه

آموزش
زبان آلمانی

این ۲۶ صفحه در این رده قرار دارند؛ این رده در کل حاوی ۲۶ صفحه است.

هیئت‌نگر[۱] یا گشتالت[۱] (به آلمانی: Gestalt) نام مکتبیست در روانشناسی، و نیز نام گروهی کوچک از روانشناسان آلمانی پیرو این مکتب در اوایل سدهٔ بیستم میلادی، که نظریات ماکس ورتایمر را مبنای کار خود در زمینه بررسی یادگیری قرار دادند.

بنیانگذاران این نهضت، ماکس ورتایمر (۱۹۴۳–۱۸۸۰) و دو همکار دیگرش به نام‌های وولفگانگ کُهلر (۱۹۶۷–۱۸۸۷) و کورت کافکا (۱۹۴۱–۱۸۸۶) بودند و احتمالاً این نهضت پس از انتشار مقاله ماکس ورتایمر دربارهٔ حرکت آشکار در ۱۹۱۳ شکل گرفت.

نام این مکتب از واژهٔ هیئت[۲] یا گشتالت[۲] (به آلمانی: Gestalt) در آلمانی به معنای شکل و هیئت[۳] است. روانشناسان گشتالت معتقد بودند که گرچه تجربه‌های روانشناختی از عناصر حسی ناشی می‌شوند، اما باخود این عناصر تفاوت دارند. روانشناسان گشتالت معتقد بودند که یک ارگانیزم، چیزی به تجربه می‌افزاید که در داده‌های حسی وجود ندارد و آن‌ها آن چیز را سازمان (organization) نامیدند و همانطور که بیان شد گشتالت در آلمانی به معنی سازمان است. طبق نظریه گشتالت، ما دنیا را در کل‌های معنی‌دار تجربه می‌کنیم و محرک‌های جداگانه را نمی‌بینیم و کلاً هرآنچه می‌بینیم محرک‌های ترکیب یافته در سازمان‌ها (گشتالت‌ها) یی است که برای ما معنی دارند.

طبق این نظریه، کلِ هر چیزی، فراتر از مجموع اجزای آن است. برای مثال ما با گوش فرادادن به نت‌های مجزای یک ارکستر سمفونی، قادر به درک تجربه گوش دادن به خود آن نیستیم و در حقیقت موسیقی حاصل از ارکستر چیزی فراتر از مجموع نت‌های مختلفی است که توسط نوازندگان مختلف اجرا می‌شود. آهنگ، دارای یک کیفیت منحصر به فرد ترکیبی است که با مجموع قسمت‌های آن متفاوت است.

«موریس مرلو پونتی» نخستین پایان‌نامه دکتری خود را که گزارشی انتقادی از نظریه روان شناختی با تأکید خاص بر نظریه گشتالت بود، ارائه داد.
روانشناس به آلمانی

مکس ورتایمر، هنگام تعطیلات، زماني كه در سفري با قطار به شهر رایلند، در حركت بود، به یک اندیشه تازه دست یافت. او دریافت که اگر دو نور متفاوت با نرخ معینی خاموش و روشن شوند، در بیننده این تصور را ایجاد می‌نمایند که این تنها یک نور است که به عقب و جلو می‌رود (درست همانند آنچه که در کارتون‌های انیمیشن اتفاق می‌افتد و ما بادیدن پشت سرهم چند نقاشی تصور می‌کنیم که یک موجودیت واحد در حال تحرک را می‌بینیم). وی پس از این تجربه، قطار را ترک نمود و یک چرخش‌نما (stroboscope) خریداری نمود و در اتاقی که برای اقامت کرایه کرده بود با آن تعداد زیادی آزمایش انجام داد. او دریافت که در صورتی که چشم، محرک را به طریق معینی ببیند در شخص تصور حرکت ایجاد می‌شود و این را پدیده فای نامید. این کشف تأثیری عمیق بر تاریخ روانشناسی به جای نهاد. اهمیت پدیده فای در این است که این پدیده با عناصری که آن را به وجود می‌آورند، فرق دارد. احساس حرکت، توسط بررسی هر یک از دو نوری که خاموش یا روشن می‌شوند، قابل تبیین نخواهد بود. تجربه حرکت، به نحوی از ترکیب عناصر به دست می‌آید.

نظریه گشتالت در علم تعامل انسان و رایانه کاربرد داشته و در روانشناسی طراحی رابط کاربر گرافیکی تاثیر گذار است. بر اساس الگوی گشتالت کاربر در زمان مواجه با یک وب سایت و یا یک نرم افزار گوشی های هوشمند، ابتدا ماهیت آن را در قالب ترکیبی از عناصر موجود در رابط کاربری می سنجند و چندان توجهی به جزئیات ایجاد شده در آن ندارد. چه بسا ترکیب جزئیات متعدد و پیچیده باعث ایجاد یک درک کلی کاملا متفاوت و متناقض با مفهوم اصلی نرم افزار مربوطه شود. همچنین جزئیات زیاد ممکن است باعث ایجاد اختلال در تجربه کاربری شده و کاربر را شدیدا گیج نماید.


10 روان‌شناس برتر جهان

روان‌شناسی رشته بسیار گسترده‌ای با موضوعات مختلف است. با نگاهی به نظریات معروفترین متفکران روان‌شناسی، این گستردگی و تنوع افکار به خوبی قابل مشاهده است.

بر اساس مطالعه‌ای که در ماه جولای 2002 در مجله معتبر Review of General Psychology به عمل آمد، 99 روان‌شناسی که بیشترین تاثیر را بر این رشته بر جا گذاشته‌اند، شناسایی و رده‌بندی شدند. این رده‌بندی براساس سه عامل صورت گرفت: بسامد ارجاع در مجلات علمی، ارجاع در کتاب‌های درسی و نظرخواهی از 1725 عضو انجمن روان‌شناسی آمریکا.

10 روان‌شناس برتر این لیست به قرار زیر بودند. این افراد نه تنها از معروفترین متفکران روان‌شناسی هستند بلکه همگی نقش مهمی در تاریخ روان‌شناسی و سهم عمده‌ای در شناخت ما نسبت به رفتار انسان‌ها ایفا کرده‌اند:

*****************************

روانشناس به آلمانی


1- بی. اف. اسکینر ( B.F. Skinner )
     (1904-1990) این روان‌شناس آمریکایی یکی از رهبران نظریه رفتارگرایی ( behaviorism ) است. کارهای او در زمینه روان‌شناسی تجربی او را یکی از تاثیرگذارترین روان‌شناسان تاریخ نموده و روش‌های درمانی بر پایه نظریه‌های او هنوز در سطح گسترده‌ای مورد استفاده است.

2- زیگموند فروید ( Sigmund Freud )
     (1856-1939) وقتی صحبت از روان‌شناسی می‌شود، بسیاری از مردم به یاد این روان‌شناس آلمانی می‌افتند. کارهای او این عقیده را تقویت کرد که تمام بیماری‌های روانی دلایل فیزیولوژیک ندارند. او همچنین شواهدی دال بر این که تفاوت‌های فرهنگی دارای تاثیر بر روی روان‌شناسی و رفتار است ارائه نمود. کارهای او به شناخت بهتر ما از شخصیت، روان‌شناسی بالینی، رشد انسان و ناهنجاری‌های روانی، کمک شایانی نموده است.

3- آلبرت بندورا ( Albert Bandura )      (1925-)کارهای این روان‌شناس کانادایی، بخشی از انقلاب «شناخت در روان‌شناسی» است که از اواخر دهه 1960 شروع شد. نظریه یادگیری اجتماعی آلبرت بندورا بر اهمیت یادگیری مشاهده‌ای، تقلید و مدل‌سازی، تاکید گذاشت.

4- ژان پیاژه ( Jean Piaget )
     (1896-1980) کارهای این روان‌شناس سوئیسی تاثیر عمده‌ای بر روان‌شناسی، به ویژه درک ما از رشد فکری و ذهنی کودکان، داشته است. پژوهش‌های پیاژه به توسعه روان‌شناسی رشد، روان‌شناسی شناخت، معرفت‌شناسی ژنتیکی و اصلاح روش‌های آموزشی، کمک شایانی نموده است. آلبرت اینشتین درباره مشاهدات پیاژه در مورد رشد فکری و ذهنی کودکان و فرایند تفکر چنین گفته است: «این کشفی است که آنقدر ساده است که فقط به فکر یک نابغه می‌رسد.»

5- کارل راجرز ( Carl Rogers )
     (1902-1987) تاکید اصلی این روان‌شناس آمریکایی بر تاثیر شگفت توانائی‌های بالقّوه انسان بر روان‌شناسی و آموزش است. کارل راجرز یکی از مهمترین متفکران انسان گراست و روش درمان ابتکاری او که به «درمان راجرین» معروف است، تاثیر عمده‌ای بر روش‌های درمانی داشته است.

 

6- ویلیام جیمز ( William James )
     (1842-1910) از این روان‌شناس و فیلسوف معروف، غالباً به عنوان «پدر روان‌شناسی آمریکا» یاد می‌شود. کتاب درسی 1200 صفحه‌ای او به نام «اصول روان‌شناسی»، مهمترین منبع کلاسیک درسی بود و درس‌ها و نوشته‌های او کمک شایانی به تثبیت روان‌شناسی به عنوان یک علم کرد. او در طی 35 سال تدریس خود، تاثیر بسیاری بر روی روان‌شناسان اوایل قرن بیستم گذاشت.

7- اریک اریکسون ( Erik Erikson )
     (1902-1994)نظریه این روان‌شناس آلمانی درباره «رشد روانی- اجتماعی» علاقه‌مندی و تحقیقات بسیاری را در زمینه رشد انسان در دوره حیاتش به وجود آورد. اریکسون که از همکاران آنا فروید (دختر زیگموند فروید) بود، از طریق کشف رشد در طول حیات، شامل دوران کودکی، بلوغ و پیری، به توسعه نظریه روانکاوی کمک بسزایی نموده است.

  8- ایوان پولوف ( Ivan Pavlov )
       (1849-1936)این روان‌شناس روسی با تحقیقاتش در زمینه واکنش‌های شرطی، به پیدایش رفتارگرایی در روان‌شناسی کمک شایانی نموده است. روش‌های تجربی پاولوف در تغییر روش روان‌شناسی از درون‌نگری و سنجش ذهنی به معیارهای عینی رفتاری، تاثیر عمده‌ای داشته است. پاولوف در سال 1904 برنده جایزه نوبل روان‌شناسی شد.

9- کرت لوین ( Kurt Lewin )
     (1890-1947)از این روان‌شناس آلمانی به عنوان پدر «روان‌شناسی اجتماعی مدرن» نامبرده می‌شود زیرا او یکی از نخستین کسانی بوده است که روش‌های علمی و تجربه را برای نگریستن به رفتارهای اجتماعی به خدمت گرفته است.

 

10- به انتخاب خواننده آخرین مکان این لیست را خالی می‌گذاریم تا خواننده، مناسب‌ترین فردی را که خودش ترجیح می‌دهد در این مکان قرار دهد!

 به گزارش بُردار؛ انجمن روان‌شناسی ایران در اقدامی کم‌سابقه و مفید، پنج‌شنبه، ۱۹ مهرماه، نشستی را در خانه اندیشمندان علوم انسانی تدارک دیده بود که طی آن یاسمن سلطانی درباره «فرآیند آموزش و ارائه خدمات روان‌شناختی در کشور آلمان» صحبت کرد.

آنچه در این نشست ارائه شد، تجربه زیسته یاسمن سلطانی از حضور و آموزش در عرصه روان شناسی کشور آلمان بود. سلطانی که یکی از روان‌درمان‌گران مرکز درمانی فرانکفورت است، از بیم‌ها و امیدهای حضور در کشور آلمان به عنوان یک روان‌درمان‌گر گفت.

سلطانی که با سه زبان فارسی، انگلیسی و آلمانی به ارائه خدمات در مرکز درمانی فرانکفورت مشغول به کار است، همچنین خود را مدیر بخش پناهندگان این مرکز نیز معرفی کرد. سلطانی توضیح داد به این دلیل ساده اما مهم که «زبان» ابزار کار یک روان‌درمان‌گر است، و از آنجا که در شرایط فعلی، کشور آلمان، جامعه‌ای مهاجرپذیر است، نیاز به روان‌درمان‌گرانی که به زبان‌های مهاجران مسلط باشند، اهمیت ویژه‌ای دارد.

از این حیث، پذیرش خود به عنوان روان‌درمان‌گر را پس از گذراندن دوره‌های آموزشی این مرکز، از طرف مرکز درمانی فرانکفورت بدیهی و چه‌بسا حتمی دانست.

همچنین در کلیت فرهنگ آلمانی، فرد ایرانی کم‌تر به عنوان نیروی کار یدی شناخته می‌شود و بیش‌تر وجهه‌ای آکادمیک دارد. این نیز امری است که می‌تواند در پیشبرد اهداف تحصیلی و کاری برای مهاجرت تحصیلی و کاری به آلمان، به عنوان عاملی تسهیل‌گر ایفای نقش کند.روانشناس به آلمانی

سلطانی به این واقعیت نیز اشاره کرد که گرچه مراجعه افراد آلمانی به روان‌درمان‌گری غیرآلمانی (روسی، ایرانی و غیره) کم است؛ با این حال سیستم بیمه برای خدمات درمانی در این کشور طوری است که فردِ برخوردار از مهارت‌های لازمِ درمان‌گری، در آلمان بی‌کار نمی‌ماند. یا به بیان ساده سلطانی: «برای همه کار هست»!

«بیمه در آلمان هزینه تراپی را می‌دهد». سلطانی تصویر امنی از سیستم بیمه آلمان ارائه داد که هر سه رویکرد شناختی رفتاری، رفتارگرایی و روان‌کاوی را شامل می‌شود.

آنچه سلطانی از فرآیند آموزش تا اشتغال روان‌شناسی در آلمان توضیح داد، از این قرار بود که یک فرد بلافاصله پس از گذراندن دوره ارشد، نمی‌تواند مراجعه‌کننده داشته باشد و به درمان و مشاوره مشغول شود. بلکه هر فرد بایستی در فضای امن ناشی از حمایت علمی و مشاوره‌های به‌هنگام برجستگان رشته خود، روان‌درمانی را تمرین کند و از این طریق به مهارت‌ورزی بپردازد.

سلطانی این روند را هم به نفع روان‌درمان‌گر و هم مفید برای مُراجع معرفی می‌کند؛ چراکه فرد درمان‌گر با این همراهی و حمایت، امکان شناخت بدون نگرانی انواع موقعیت‌های کاری را تجربه می‌کند، بدون اینکه نگران آسیب‌ زدن‌های ناشی از فقدان حرفه‌ای‌گری در ابتدای کار به مراجعین باشد.

آموزش در مراکز روان‌درمانی آلمانی شامل ساعات زیر است:

پس از این ساعات است که فرد در محیط امنی که گفته شد، به مهارت‌ورزی و افزایش اعتماد به نفس حرفه‌ای می‌پردازد.

یکی از محورهای جالب توجه در سخنرانی سلطانی توضیح درباره این تفکیک مهم در روان‌شناسیِ آلمان بود: فرآیند آموزش برای ورود به بازار کار و روان‌درمان‌گری، از فرآیند آموزش برای تدریس در این رشته متفاوت است.

به عبارت دیگر سیستم آموزش روان‌شناسی در آلمان به گونه‌ای طراحی و به فرد ارائه می‌شود که می‌تواند تصمیم بگیرد با توجه به هدفی که از آموختن این رشته دارد، کدام دوره‌ها را دنبال کند.

به طور مثال فرآیند آموزشی که در مراکز درمانی ارائه می‌شود، شامل دوره‌هایی است که در مقابل گذراندن ۶۰۰ ساعت تئوری، ۱۸۰۰ ساعت برای تمرین عملی بایست وقت بگذارند.

این درحالی است که فرآیند آموزش روان‌شناسی در دانشگاه‌ها و مراکز دانشگاهی شامل شش ترم است که سروکار فرد بیش‌تر با متون (text) روان‌شناسی است و مباحثی چون اخلاق در روان‌درمانی را شامل می‌شود.

آن‌طور که یاسمن سلطانی، مدیر بخش پناهندگان مرکز روان‌درمانی فرانکفورت، توضیح داد آموزش و اشتغال در آلمان به صورتی منظم به هم پیوند خورده‌اند. ارتباط آموزش و اشتغال، دارای روندهایی جاری است که تسهیل این ارتباط را رقم زده است. به طور مثال آموزش در مراکزی صورت می‌گیرد که خود نیاز به روان‌درمان‌گر دارند و فرد از ابتدا با محیط آشنا می‌شوند.

بعد از گذراندن دوره‌های آموزشی و قبولی در امتحان پایانی است که مرکز درخواست همکاری به فرد می‌دهد که با توجه به آنچه در بخش «آلمان و پذیرش دانشجوی روان‌شناسی» آمده است، پذیرش دانشجوی ایرانی در شرایط فعلی امکان‌پذیر است.

همچنین سلطانی توضیح داد که کسب مجوز کار با کسب پروانه کار خصوصی در آلمان متفاوت است و دومی نیاز به دوره‌های پولی دارد که با توجه به رایگان بودن هزینه تحصیل در آلمان، هزینه‌های بالایی را دریافت می‌کنند.

این دوره‌های پولی منجر به کسب اجازه برای فرد می‌شوند تا بتواند دفتر خصوصی خود را به عنوان روان‌درمان‌گر راه‌اندازی کند و به پذیرش بیمار مشغول شود. پذیرش بیمار در دفاتر شخصی روان‌درمانی نیز شامل بیمه هستند و هر مجوز عددی برابر با ۳۴۰ مراجع را شامل می‌شود؛ که در مقایسه با کشوری مثل امریکا که تنها سه مراجع در هفته شامل بیمه می‌شوند، یا در کشوری مثل ایران که بیمه به تراپی تعلق نمی‌گیرد، رقمی قابل توجه به نظر می‌رسد.

هزینه‌هایی که سلطانی برای دوره کسب پروانه دفتر شخصی برشمرد، به قرار زیر است:

یاسمن سلطانی تجربه‌های خود از فرآیند آموزش، تدریس و اشتغال در مرکز روان‌درمانی را نیز با حضار به اشتراک گذاشت.

سلطانی تجربه‌های خود را که به عنوان «درس» از آن یاد می‌کرد، به این صورت بیان کرد:

سلطانی همچنین به نقص‌هایی که آموزش و اشتغال روان‌شناسی در آلمان با آن مواجه است، اشاراتی داشت:

این جلسه دو ساعته که به صورت دیالوگ بین سخنران و حضار برگزار شد؛ با یک تمرین عملی/کارگاهی برای آموزش تکنیک‌های مواجهه با مورد (کیس) دارای سابقه/افکار خودکشی نیز همراه بود.

بردار به تازگی در حال انجام پروژه ای با عنوان آسیب شناسی رشته و حرفه روانشناسی و مشاوره در ایران است که می‌توانید اینجا پیگیری کنید.

فاطمه مرتضوی/

سلام وقت بخیر. چطور میشه با خانم سلطانی ارتباط گرفت و چطور میشه توو این دوره شرکت کرد. ممنون میشم جواب بدین

سلام
لطفا با انجمن علمی روان‌شناسی ایران در تماس باشید.
با احترام

constantly i used to read smaller posts which also clear their motive, and that is also happening with
this post which I am reading now.

ممنون از مطالب خوبتون

سلام.ممنون .خیلی خوب بود.از دست اندرکاران وبسایت به این خوبی سپاسگزارم

I have been browsing on-line more than 3 hours today, but I never discovered any fascinating article like yours.

It is beautiful worth sufficient for me. Personally,
if all site owners and bloggers made good content as you did, the net can be much more useful than ever
before.

P.S. If you have a minute, would love your feedback on my new website re-design. You can find it by
searching for “royal cbd” – no sweat if you can’t.

Keep up the good work!

ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی می‌نویسم.

لطفا پاسخ را به عدد انگلیسی وارد کنید:

روانشناس به آلمانی

روانشناس به آلمانی
روانشناس به آلمانی
0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *