چطور به خانواده بگم میخوام ازدواج کنم

 
helpkade
چطور به خانواده بگم میخوام ازدواج کنم
چطور به خانواده بگم میخوام ازدواج کنم

جستجو در سایت

پیرو برخی سوالات کاربران پایگاه اطلاع رسانی تنظیم خانواده یکی از مراحل دشوار برای پسران گفتن جمله میخواهم ازدواج کنم یا در اصطلاح عام میخوام زن بگیرم به خانواده است سعی کرده ایم در مطلب ذیل به این موضوع بپردازیم

معمولا پسرانی از سن 20 سالگی تا 25 سالگی  در شرایط روحی و جنسی قرار میگرند که بواسطه هر دو نیاز تمایل به ازدواج پیدا میکنند ، که در پسرانی که تجربه قبلی ارتباط با جنس مخالف را ندارند این نیاز طبیعتا محسوس تر است ، پسران در این سن  تمایل بیشتری به دوست داشتن و اینکه فردی آنها را دوست داشته باشند دارند ، آنهاهر زوجی میبینند که در دوره نامزدی دست به دست هم در خیابان در مهمانی و … کنار یکدیگر هستند به شدت ترغیب میشوند به سمت ازدواج ، انسان ذاتا نیاز به دوست داشته شدن دارد و البته در مسیر تکامل نیاز به همسر ، معمولا پسران در این سن و سال بیشتر احساسی برخورد میکنند

قبل از اینکه شما به فکر مطرح کردن این موضع باشید ابتدا باید تغییراتی در رفتارها ی خود اعمال کنید و برخی رفتارهای نا مناسب خودتان را که قبلا خانواده به شما متذکر شده اند کنار بگذارید ، مسلما زمانی که خانواده هیچ تغییر و هیچ نشانه ای از رشد نسبت به قبل در شما نبینند نمیتوانند درخواست شما را مبنی بر ازدواج پذیرند و بر عکس زمانی که در شما تغییرات و دگرگونیهای فکری و رفتاری را مشاهده کنند زم مزه های ازدواج بر زبان آنها کم کم آغاز میشود حتی بدون آنکه شما از آنها بخواهید

چطور به خانواده بگم میخوام ازدواج کنم

اگر تا دیروز فردی پرخاشگر بودید زود جبهه گیری میکردید باید این رفتار را کنترل کنید

اگر تا دیروز زود بر سر هر حرفی بهتان بر میخورد و حتی قهر میکردید و از سر سفره کنار میرفتید این رفتار را باید اصلاح کنید

اگر تا دیروز بیشتر وقت شما با دوستانتان میگذشت شبها دیر به منزل باز میگشتید این رفتار را ترک کنید

اگر در ارتباط با اعضای خانواده یا حتی یکی از آنها مشکلی دارید آنرا برطرف کنید

اگرتیپ و سرو وضع شما به گونه ای بوده که به چشم یک مرد به شما نگاه نمیشده آنرا تغییر دهید

برنامه ریزی برای زندگی خود تدوین کنید و خانواده را از آن مطلع کنید

 

قرار نست منتظر بمانید صاحب خانه شوید ، صاحب ماشین شوید ، درامد چند میلیونی و پس انداز چند ده میلیونی داشته باشید ، قرار نیست صبر کنید صاحب همه شرایط شوید سپس سراغ ازدواج بروید چرا که در اینصورت اگر 20 ساله هستید حداقل تا 35 سالگی باید صبر کنید ، اما حداقل یکی دو مورد را به نتیجه مناسب رسانده باشید ، اگرد ر حین تحصیل هستید حداقل وضعت تحصیل را به نتیجه نسبی برسانید ، یا تکلیف خدمت سربازی را مشخص کنید ، و یا تکلیف شغل ، بهر حال یکی از این سه مورد را تعیین وضعیت کنید که حداقل خیال خودتان هم آسوده تر باشد در اینصورت دست خانواده برای یافتن دختر مناسب نیز بازتر است

اگر تکلیف همه برنامه های شما نا مشخص باشد و به اما و اگر و اید منتهی شود دست خانواده شما برای انتخاب همسر نیز کوتاه خواهد بود

آیا صرفا بخاطر نیاز جنسی و ترس از به گناه افتادن ؟

آیا دختری را میخواهید میترسید اگر صبر کنید اورا از دست بدهید ؟

عاشق شده اید و تمرکزتان روی کارو تحصیل تحت تاثیر قرار گرفته ؟

اگر فقط و فقط دلیل شما برای ازدواج نیاز جنسی است د ، چنانچه در مرحله ای هستید  که دیگر توانایی مقابله با نیاز جنسی ندارید به نحوی که تمرکز تان را از دست داده اید ، باید بدانید ازدواج فقط و فقط برای نیاز جنسی نمیتواند پاسخ مناسبی برای شما باید چرا که در اینصورت  بعد از تخلیه نیاز جنسی با واقعیتها و مسئولیتهای بزرگی روبرو میشوید که از قبل آمادگی آنرا ندارید لذا اگر تنها دلیل شما نیاز جنسی است و به مرحله ای رسیده اید که قابل کنترل نیست و بر تحصیل و سایر امور زندگی زما تاثیر گذاشته است و امکان دارد به گناه کشید هشوید ازدواج موقت گزینه مناسبتریست

اگر شرایط احساسی و جنسی شما به گونه ایست که میتوانید آنرا کنترل کنید بهتر است تا محیا شدن شرایط نسبی شکیبا باشید تا بتوانید دختری متناسب با معیارهایتان انتخاب کنید

شما بعنوان یک پسر ، ممکن است از سن نوجوانی و خصوصا 16 سالگی تا زمانی که در منزل پدرتان به سر میبرید بارها با پدرتان دچار بحث و دعوا شوید این امریست طبیعی ، اما فراموش نکنید پدر شما در مورد ازدواج بهتر میتواند به یاری شما بیاید چرا که خود روزی در شرایط حسی و جنسی شما قرار داشته است البته این یک طرح همه گیر نمیباشد اما در اکثر خانواده ها اینگونه است ، اگر شما صاحب خواهر هستید از جهتی کارتان راحت و از جهتی دشوار میشود ، از این جهت دشوار میشود که پدر شما با توجه به داشتن دختر  ابتدا تصور میکنند اگر پسری با شرایط شما باز دختر ایشان خواستگاری کند آیا قبول میکنند یا خیر و از جتی سهل تر میشود که می دانند این موضوع ار چگونه مدیریت کنند که خانواده طرف مقابل راحتر با شرایط کنار بیایند ، اما در هر صورت اگر تصمیم به ازدواج دارید یکی از ملزومات آن جسارت است و باید با شهامت بعد از گام ها اول و دوم این موضوع را با پدرتان مطرح کنید به چه شکل

با توجه به شناختی که از پدرتان دارید و راحتی رابطه شما و پدرتان ، اگر از قبل رابطه دوستانه با پدرتان برقرار کرده اید میتوانید موضوع را  راحتر مطرح کنید و اگر رابطه شما به سطح دوستانه نرسیده آنرا به این سطح نزدیک کنید ،امااگر شما صرفا دلیل ازدواجتان نیاز جنسی باشد برای پدر شما قابل پذیرش نیست چرا که بهتر از هر کسی میداند که در شرایط فعلی نمیتوان تنها برای نیاز جنسی به سمت ازدواج رفت پس اینکه فقط موضوع نیاز جنسی را مطرح کنید کفایت نمیکند بلکه باید از جملاتی گسترده تر و نشانه درک شما از مسئولیتهای زندگی را بهمراه داشته باشد ، استفاده کنید  ، احساس میکنم آمادگی لازم برای مسئولیتهای بزرگتر را دارم ، دوست دارم با کمک  و راهنمایی شما تشکیل خانواده بدم ، کم کم دارم خودمو برای ازدواج آماده میکنم میخواستم با شما مشورت کنم ، بابا اگر بخوام ازدواج کنم شما کمکم میکنید ،فکر مکنم به سنی رسیدم که بتونم مسئولیت زندگی رو قبول کنم

انتظار نداشته باشید که خانواده در همان مرحله اولیه درخواست شما را بپذیرند و البته واکنش شما در مقابل رد این درخواست بسیار مهم است فراموش نکنید در گام اول قرار بر این شد قهر و … را کنار بگذارید ممکن است شما با این سوالات روبرو شوید

تو که هنوز سربازی نرفتی ، تو که هنوز کار نداری ، زندگی کردن الکی نیست مسئولیت های بزرگی بهمراه  داره ، آخه بریم به خانواده دختر مردم بگیم پسرمون چکارست و از این قبیل

لذا قبل از مطرح شدن این سوالات لازم است در ادامه درخواست خود عنوان کنید ، از ملزومات یک زندگی آگاهی دارید شرایطتتان را توصیف کنید ، میدونم تکلیف شغلم مشخص نیست میدانم تکلیف مسکنم مشخص نیست و امثالهم  ، قرار بر این نیست که تا به کسی پیشنهاد ازدواج داده شد طی مدت یکماه نامزدی و عقد و عروسی تشکیل زندگی بدهید و شما روی حمایت خانواده حساب باز کرده اید این موضوع را مطرح کنید ، خودتان قبل از اینکه سوالات مذکور از شما پرسیده شود آنها را مطرح که خانواده شما بدانند شما به این موضوعات فکر کرده اید و با علم و آگاهی در این خصوص پیش قدم شده اید

اگر خانواده شما مخالفت کردند ، صبر کنید و به خودتان و به آنها زمان دهید ، شما یک مرحله پیش افتاد هاید و آمادگی خود را به خانواده اعلام کرده اید پس مدتی شکیبا باشید و در این بین میتوانید با افرادی نظیر پدربزرگ و مادربزرگ ، خاله یا عمو و یا بزرگ محل بهر حال فردی که روی پدر و مادر شما نفوظ دارد نیز بصورت سربسته صحبت کنید و از وی بخواهید غیر مستقیم با پدر و مادرتان صحبت کند البته نه به گونه ای که مشخص شود شما با وی صحبت کردید و البته مطرح کردن آن باید مدتی بعد از صحبتهای شما با خانواده تان باشد

سخن نهایی

ازدواج نه گناه است ، نه زشت ونه ناپسند پس از مطرح کردن موضوع آن حراس نداشته باشید و اتفاقا نشانه پاکی شماست که از راه حق و فرموده خداوند نیاز خود را پاسخ دهید ، توکلتان از صمیم قلب به خداوند متعال باشد ،  اما  ممکن است شما ملاکها و معیارهای برای انتخاب همسر داشته باشید اما با شرایط فعالی شما نتوانید چنین دختری را به همسری خود درآورید و ممکن است چند سال بعد که آن شرایط را بدست اوردید از ازدواج خود پشیمان شوید ، اگر میتوانید امیال درونی خودتان را کنترل کنید و به گناه نمی افتید تا بهتر شدن شرایط شکیبا باشید تا بتوانید دختری نزدیکتر به معیارهایتان انتخاب کنید

پایگاه اطلاع رسانی تنظیم خانواده –



بخش مشاوره و پرسش و پاسخ

شناسه کاربری 

رمز عبور             


  

عضویت در سایت


دسته بندی مطالب

چطور به خانواده بگم میخوام ازدواج کنم

مطالب روابط جنسی و زناشویی

مطالب دوران قبل از ازدواج

مطالب پزشکی و سلامت

مطالب تربیت فرزندان

مطالب احکام شرعی

مطالب روانشناسی

مطالب اجتماعی

مطالب صوتی

ویدئو

خدمات عمومی


 


 افراد آنلاین :


21314


بازدید امروز:


34745


بازدید دیروز:


232682719


آمار کل:

مشاوره
ازدواج و مشاوره زناشویی تنظیم خانواده ،کلیه حقوق مادی و
معنوی مروبط به مطالب اختصاصی ثبت شده و ترجمه شده در این
سایت برای پایگاه اطلاع رسانی تنظیم خانواده محفوظ است.

در جامعه کنونی ازدواج ها دیگر شکل سنتی گذشته را ندارند و دختر و پسر قبل از اینکه والدین را در جریان ارتباطشان با یکدیگر قرار دهند ، به منظور شناخت بیشتر برای ازدواج با هم آشنا می شوند و دیگر مثل قدیم ها پسرها موقع گفتن اینکه از یکی خوششان آمده به پدر یا مادرشان تغییر رنگ نمی دهند و دخترها هم راحت تر به مادرشان می گویند که خواستگار دارند .

با این همه تغییر در سبک زندگی، با وجود این موضوعات اما هنوز خانواده ها به طور کامل آمادگی پذیرش این موضوع را ندارند که از رسم سنتی ازدواج فاصله بگیرند و فرزندشان همسر آینده اش را انتخاب و به آنها معرفی کند و هنوز در میان گذاشتن مسئله با خانواده ها مهم و حتی گاهی سخت است.

خانواده شما جزو کدام دسته است؟

خانواده ها نسبت به پیشنهاد فرزند برای ازدواج با فرد موردعلاقه شان دو نوع واکنش دارند یا این ماجرا را می پذیرند وبا این موضوع راحت برخورد کرده و روابط دختر و پسر را به درستی مدیریت می کنند یا با موضوع به نحو نادرست برخورد کرده و موجب شکل گیری روابطی پنهانی می شوند.

پیش از این هم در نمناک گفتیم که اگر فرهنگ خانواده ها طوری باشد که رابطه دختر و پسر را خارج از چارچوب مراسم خواستگاری و غیره مجاز نبینند امکان بروز مشکلات زیاد برای خانواده و دختر و پسر وجود دارد.

چطور به خانواده بگم میخوام ازدواج کنم

خودخواه نباشید

به فکر طرف مقابل خود نیز باشید و فقط به خودتان فکر نکنید زیرا ممکن است او شرایطی داشته باشد که نتواند آن راباز گوکند و اتلاف وقت و دست دست کردن شما او را تحت فشار قرار دهد.

مثلا برخی از پسرها خواستگاری را به دلیل تمام شدن سربازیشان ، خریدن ماشین یا خانه ، ترفیع گرفتن در اداره و… عقب می اندازند در صورتی که شاید دختر به دلیل داشتن خواستگارهای متعدد از سمت خانواده اش تحت فشار باشد. این مشکلات می توانند یکی از طرفین را خسته کند وسبب بروز مشکل برای او شوند تا حدی که صورت مسئله را به کلی پاک نمایند. 

حتما بگویید

اگر برای شناخت طرف مقابلتان زمان بیشتری را در رابطه با او باشید و هر روز خواستگاری را عقب بیاندازید ، ضرر خواهید نمود. زیرا طولانی شدن رابطه سبب وابستگی بیشتر شما و پر رنگ تر شدن احساساتتان می شود و شما را از شناخت بیشتر و گرفتن تصمیم منطقی دور می سازد.

اگر شما رابطه خود را اطلاع خانواده ها رسمی کنید شناخت شکل جدید و جدی تری به خودش می گیرد که چشمتان را به روی دست دیگری حقایق باز می کند اما هنگامی که بدون اطلاع خانواده ها دررابطه باشید فرآیند شناخت روند کند و حتی ساکنی پیدا می کند.

بنابراین درمیان گذاشتن با خانواده سبب می شود مسائل و مشکلات راحت تر حل گردد. زمانی که دو نفر بدون اطلاع از خانواده ها با یکدیگر در رابطه باشند ، خانواده که عنصر مهمی است از قلم می افتد.

شما می توانید در خواستگاری و دیدن همه اعضای خانواده و تعاملشان با هم و از نزدیک رصد کردن خانه و زندگی شان شناخت بیشتری به دست آورید و یا حتی نظرتان تغییر نماید.

خودتان را آماده کنید

اینگونه نیست که شما وقتی تصمیم به ازدواج بگیرید ، اسم و مشخصات طرف مقابلتان را به خانواده بدهید و خود را خلاص کنید . شما باید قبل از گفتن، خودتان را برای رویارویی با بزرگ تر ها آماده کنید. رسمی کردن ازدواج ، همان قدرکه برخی مشکلات را حل می کند می تواند مسائل و مشکلات با شکل جدیدتری نیز برایتان به وجود آورد .

بنابراین از افراد با تجربه در این مسیر کمک بگیرید. بهترین کمک را می توانید از خواهر یا برادر بزرگ تان که این مسیر را قبلا پیموده ، بگیرید زیرا آنها دارای شناختی هستند که می تواند به درد شما بخورد.

اگرهم اولین نفر در خانواده تان شما هستید که سنت شکنی می کنید ، به سراغ چند تا دوست و همکلاسی که قبلا این مسیر را پیموده اند ، بروید. شما می توانید از آنها کمک بگیرید و با توجه به شرایط خانواده تان آن را بومی سازی کنید.

به کی بگیم؟

ابتدا برای در میان گذاشتن موضوع خواستگاری با خانواده تان رگ خواب آنها را پیدا کنید و بدانید نبض خانواده دست کیست و لازم نیست ابتدا به سراغ مهره های اصلی خانه بروید بلکه می توانید به سراغ یک واسطه بروید که مادر ها می توانند بهترین واسطه بین شما و پدر باشند.

اگرشناختی از مادرتان دارید و می دانید گزینه مناسبی در این زمینه نیست، به سراغ خواهر برادرهای بزرگ تر بروید تا آنها واسطه شوند و حرف های شما را به گوش خانواده برسانند. این روش مطمئن تر است و شما را از مشکلات احتمالی مصون می دارد.

چه جوری بگید؟

بستگی به خانواده شما و طرز فکر افراد خانواده دارد که چگونه با این مسئله برخورد کنند و کنار آیند بنابراین شما باید خونسردی خود را حفظ کنید و آماده شنیدن هر پاسخی از سمت آنان باشید.

برای مطرح کردن این موضوع با خانواده خود از ادبیات درستی استفاده کنید و در همان ابتدا مانند فیلم ها گارد نگیرید و بگویید «فلانی سهم منه، حق منه، عشق منه» یا «یا فلانی یا هیچ کس» . شما باید طوری با خانواده تان صحبت کنید تا آنها بدانند شما در انتخابتان به عقیده و سلیقه شان احترام می گذارید و جایی هم برای نظر آنها گذاشته اید.

اینگونه آنها راحت تر با موضوع کنار می ایند. شما نباید طوری برخورد کنید که فکر کنند نظرشان مهم نیست و «بعد از یه عمر بچه بزرگ کردن نتیجه اش شد این!» 

اگر مخالفت شنیدید

اگر خانواده شما به دلیل نداشتن شناخت با انتخاب تان مخالفت کردند، دلسرد نشوید و بدانید که سختگیرانه عمل کردن آنها به دلیل شناخت ناکافی است پس عصبانی نشوید.

می توانید خصوصیات و زوایایی که از دید خانواده تان پنهان است، برایشان، شفاف و پررنگ کنید و با چند جلسه آشنایی بیشتر و ایجاد فضای مناسب آن شبهه را برطرف کنید اما در صورتی که مشکلات بزرگ تربود به زمان و صبر بیشتری نیاز است.

اگر از نظر فرهنگ، عقیده و… با خانواده طرف مقابل مشکل دارید، از دید خانواده به ماجرا نگاه کنید شاید نکاتی پنهان از نظرتان وجود داشته باشند که در آینده بتوانند مشکل ساز شوند.پس تمامی مسائلی را که بزرگترهای با تجربه شما بیان می کنند، با دید منطقی و نگاهی جدی تر بررسی کنید.

اگر بعد از این بررسی ها هنوز مصمم بودید، فکر کنید و با ملایمت به خانواده درباره ویژگی های مثبت طرف مقابلتان توضیح دهید شاید این خصوصیات برای والدینتان مهم باشد.

یکی از راه های خوب برای جلب نظر خانواده ها آشنایی بیشتر و ایجاد صمیمیت می باشد بنابراین با برگزاری چند جلسه خانوادگی و با کمک طرف مقابل نظرات را به نفع خودتان تغییر دهید.

رفتار والدین چگونه باشد؟

والدین باید به فرزندانشان اعتماد داشته باشند و با نظر او در ابتدا مخالفت نکنند و فرد مورد نظر را ببینند و بعد درباره او صحبت کنند. برخی از خانواده ها قبل از دیدن فرد از نزدیک پیشگویی هایی می کنند اما بعد از دیدن او ، نظرشان تغییر می کند.

خانواده ها باید با هم در ارتباط باشند تا فرد را بهتر بشناسند و اگر ایراداتی نیز می بینند آن را مستقیم ابراز نکنند و به صورت پیشنهاد مطرح کنند . بهترین پیشنهاد نمناک این است که خانواده نزد مشاور بروند زیرا وقتی واسطه ای وجود داشته باشد تنش ها کمتر می شود.

در خانواده های ایرانی ازدواج نباید بدون رضایت خانواده انجام شود و حداقل باید یک رضایت نسبی وجود داشته باشد. دختر یا پسری که بدون رضایت والدین همسر وارد خانواده ای می شوند، متاسفانه از نظر آن خانواده مطرود هستند.

عروس ها زیر نگاه تند و تیز مادر شوهر و خواهر شوهر قرار دارند و ممکن است نگاه تحقیر آمیزی به داماد شود بنابراین اگر بخواهید بدون نظر والدین ازدواج کنید مشکلاتی برای شما ایجاد می شود.

اگر مخالفت خانواده ها به خاطر تفاوت اعتقادات مذهبی ، اختلاف مالی فراوان ، فاصله سنی بسیار زیاد یا موجه نبودن شخصیت فرد مورد نظر بود در حالی که شما معتقدید می توانید با قدرت عشق و صبر او را عوض کنید بهتر است به توصیه والدینتان گوش دهید و بی گدار به آب نزنید و در انتخابتان دقت بیشتری داشته باشید. 

چطور به خانواده بگم میخوام ازدواج کنم

 

 

 

 

 

 

شاید اکنون که در حال خواندن این مقاله هستید با شخصی آشنا شده‌اید و مدتی است با او در ارتباط هستید. عاشقش شده‌اید و تنها نگرانی که در حال حاضر شما را اذیت می‌کند، چگونه مطرح کردن این موضوع با خانواده‌تان است. ما به شما حق می‌دهیم، زیرا در فرهنگ ما، خانواده‌های ایرانی تاحدی درباره چنین روابطی بین دختر و پسر حساسیت‌هایی دارند. نگرانی‌های آنها به عنوان کسانی که برای بزرگ کردن شما سختی‌های زیادی کشیده‌اند قطعا طبیعی است، اما آنچه ما در این مقاله به دنبال آن هستیم این است که چطور بتوانید این موضوع را با کمترین ریسکی با آنها مطرح کنید.

در این مقاله، آنچه با عنوان دوستی دختر و پسر آورده می‌شود به معنای هر رابطه‌ای است که به قصد ازدواج و با نظارت والدین ایجاد شده است. هدف ما در استفاده از این واژه نیز صرفا ملموس‌تر شدن مبحث برای خوانندگان است، زیرا بیشتر مراجعان ما نیز هنگام بیان مشکل خود در استفاده از این واژه احساس راحتی می‌کنند.

فهرست مطالب

زمانیکه شما عاشق شخصی می‌شوید و آنقدر این موضوع برایتان مهم است که می‌خواهید آن را با خانواده مطرح کنید احتمالا قصد و نیت ازدواج در کار است. اما همانطور که می‌دانید یکی از اصلی‌ترین فاکتورها برای ازدواج داشتن سن مناسب است، زیرا تا حدی میزان موفقیت‌آمیز بودن یک رابطه را به ما نشان می‌دهد؛ برای مثال دختری که در سن 16 سالگی عاشق می‌شود و تصمیم به ازدواج می‌گیرد احتمالا نسبت به دختری که در 25 سالگی چنین تصمیمی را گرفته شانس کمتری برای موفقیت در ازدواج دارد. علت این موضوع هم این است که ما سن را به عنوان عامل نشان‌دهنده پختگی عقلانی و هیجانی در نظر می‌گیریم. هرچند که قطعا استثنائاتی هم وجود دارد. پس اگر شما در سن پایینی عاشق شده‌اید و می‌خواهید این موضوع را با خانواده مطرح کنید شاید با مقاومت خانواده روبرو شوید.

در این بخش شما باید تمام موارد فردی و خانوادگی که در دوام یک رابطه نقش دارند را بررسی کنید. ویژگی‌های فردی عبارت‌اند از اینکه آیا شخص مورد نظر شما از لحاظ اخلاقی تمام معیارها و ملاک‌های شما را داراست؟ یا اینکه صرف چون عاشق او شده‌اید می‌خواهید از نقاط ضعف او و خواسته‌های خودتان چشم‌پوشی کنید؟ حتما در این مورد با چشمان باز تصمیم بگیرید چرا که وقتی بخواهید درباره او با خانواده صحبت کنید باید با ارائه دلایل قابل قبول و منطقی توضیح دهید که چرا این شخص می تواند شما را خوشبخت کند. درباره خانواده و ارتباط او با خانواده‌اش نیز اطلاعاتی بدست آورید و ببینید که آیا جایگاه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی آنها با خانواده شما تناسب دارد؟ هرگونه بالا بودن یا پایین بودن فاصله طبقاتی می‌تواند به عنوان عامل تاثیر‌گذار در نظر خانواده‌تان باشد.

چطور به خانواده بگم میخوام ازدواج کنم

دو نکته‌ای که در بالا مطرح شد، مواردی هستند که قبل از ورود به بخش بعد باید آن‌ها را بررسی کنید. زیرا این دو نکته احتمالا ریشه موافقت یا مخالفت خانواده شما خواهند بود.

اگر بترسید، گیج و دستپاچه می‌شوید، بنابراین هیچ اشکالی ندارد، حرف‌هایی را که می‌خواهید به والدینتان بزنید، اول برای خودتان روی کاغذ بنویسید. نوشتن کمک می‌کند تا افکارتان را به درستی پردازش کنید و بتوانید رابطۀ‌ جدیدتان را به بهترین وجه ارائه بدهید. به این ترتیب وقتی زمان گفتگوی سرنوشت‌ساز فرا برسد، می‌توانید حرف‌های مهمتان را بدون تپق زدن مطرح کنید. همان‌طور که مشغول نوشتن حرف‌هایتان هستید، واکنش احتمالی والدینتان را پیش‌بینی کنید. اگر بدانید که باید منتظر شنیدن چه حرف‌هایی باشید، بهتر می‌توانید نگرانی‌های آنها را درباره‌ی عشقتان برطرف کنید.

موقع غذا خوردن یا در ماشین هنگام رانندگی قطعا فرصت خوبی برای مطرح کردن این موضوع با خانواده نیست. گفت و گو اصولی دارد که این مورد هم جدای از آن نیست. پس هنگامیکه قرار است چنین موضوع با اهمیتی را با خانواده مطرح کنید بهتر است زمانی را انتخاب کنید که پدر و مادرتان تحت فشار روحی ناشی از خستگی کار نباشند؛ برای مثال هنگام غروب که در جمع خانوادگی مشغول استراحت و تماشای تلویزیون هستید می‌توانید به والدیتان بگویید که: “من می‌خوام درباره یک موضوع مهم باتون صحبت کنم. میشه لطفا چند دقیقه‌ تو سکوت با هم حرف بزنیم؟”. یادتان باشد که در این موقعیت شما باید با اعتماد به نفس بالایی صحبت کنید و به هیچ عنوان شک و تردید در دلتان وجود نداشته باشد.

یادتان باشد که توافق شما و کسی که عاشقش هستید به معنای پایان کار نیست و شما باید حتما نظر مثبت والدینتان را هم داشته باشید. پس لحن صحبتتان نباید به گونه‌ای باشد که انگار شما تصمیمتان را گرفته‌اید و جز این شخص قرار نیست به آدم دیگری فکر کنید. این کار فقط در آنها حس ناخوشایند سرخود بودن شما را ایجاد می‌کند و بخاطر نشان دادن قدرتشان احتمالا با شما مخالفت خواهند کرد. پس بهتر است صحبت خود را به گونه‌ای آغاز کنید که به والدینتان این احساس را بدهد که شما چقدر از بابت او مطمئن هستید ولی باز هم برای گرفتن تصمیم نهایی به کمک آنها احتیاج دارید.

سعی کنید از بیان ویژگی‌هایی شروع کنید که فکر می‌کنید برای والدین شما بسیار با اهمیت است؛ مثلا خانواده‌دار بودن، شغل مناسب داشتن، با حجب و حیا بودن، مستقل و باپشتکار بودن و… . سعی کنید در این مرحله از همان اول روی ویژگی‌های ظاهری مانور ندهید؛ برای مثال نگویید که:” خیلی دختر/پسر خوشگل و خوش هیکلیه. حتما عاشقش میشید”. شروع کردن صحبتتان با این جملات باعث می شود که خانواده شما احساس کنند که دلیل منطقی و موجهی برای انتخابتان ندارید. می‌توانید صحبت خود را اینگونه شروع کنید:” این شخص که من باهاش آشنا شدم، خیلی دختر/پسر با مسئولیتیه. از همون اول به من گفته که قصدش ازدواجه و دوست داره با اطلاع خانواده‌ها رابطمون رو جدی کنه. من خودمم از همون اول گفتم که نظر خانوادم برام خیلی مهمه. توو مدتی که با هم صحبت می‌کنیم فهمیدم خیلی از ملاک‌ها و ارزش‌هامون به هم شبیه. هر دوتامون هدفای یکسانی داریم. خانواده خوبی داره و خیلی برای خانوادش ارزش و احترام قائله خیلی دوست دارم شما هم بیشتر باهاش آشنا بشید و نظرتون رو درباره‌اش بگید. من واقعا تو این مرحله به کمکتون احتیاج دارم”.

زمانیکه تصمیم گرفتید موضوع را با والدینتان در میان بگذارید باید آمادگی پاسخ دادن به تمام سوالات احتمالی آنها را داشته باشید. آینده شما قطعا برای آنها مهم است و احتمالا سوالاتی می پرسند که جزئیات رابطه شما را در برمی‌گیرد. سعی کنید با صداقت کامل به سوالات آنها پاسخ دهید؛ برای مثال اگر شخصی که عاشقش شده‌اید تحصیلات دانشگاهی ندارد و هنوز شغلی پیدا نکرده به دروغ نگویید که لیسانس دارد و در شرکت مشغول کار است. چراکه بعد از تحقیقاتی که انجام می‌دهند متوجه این دروغ ها می‌شوند و آن زمان بخاطر عدم صداقتتان با این ازدواج مخالفت کرده و شما را شخص مناسبی برای تصمیم گرفتن در زندگی شخصی‌تان نمی‌دانند.

سوالاتی که ممکن است والدینتان از شما سوال کنند عبارت اند از:

ممکن است مدتی طول بکشد تا والدینتان با تصور عاشق شدن و ازدواج کردن شما کنار بیایند. حتی اگر آنها هنگام مطرح کردن موضوع ناراحت بشوند و با ازدواجتان مخالفت کنند، ممکن است بعداً وقتی آب‌ها از آسیاب افتاد، نظرشان را تغییر بدهند. درهر حال باید به نظر والدینتان احترام بگذارید و بدانید که همچنان به رابطه با آنها نیاز خواهید داشت، بنابراین نمی‌توانید صرفاً به خاطر مخالفت کردن عزیزترین انسانهای زندگیتان با ازدواجتان، آنها را در فهرست دشمنان خونی خود قرار بدهید.

وقتی پای عشق و عاشقی به میان می‌آید، ممکن است عاقلانه تصمیم نگیرید. برای قانع کردن والدینتان باید شکیبایی پیشه کنید و از جاده‌ی عقل و اعتدال خارج نشوید. شاید وقتی متوجه شوید که والدینتان عشقتان را تایید نمی‌کنند، بخواهید که خانه را ترک کنید یا بدون رضایت آنها با عشقتان ازدواج کنید. اما بهتر است به هر قیمتی که شده از گرفتن چنین تصمیم‌های نسنجیده و شتابزده‌ای خودداری کنید، در غیر این صورت شانس این که والدینتان در آینده با ازدواجتان موافقت کنند، برای همیشه به باد می‌رود.

شاید عشق و علاقه‌ای که به طرف مقابلتان دارید به اندازه‌ای زیاد است که دیگر نمی‌توانید مخالفت‌های خانواده را تحمل کنید. ما این حس و حال شما را درک می‌کنیم، اما بدانید که تحت هر شرایطی آنها والدین شما هستند و نمی‌توانید آنها را بخاطر شخص دیگری کنار بگذارید. آنچه بیش از همه در این مرحله لازم است حفظ خونسردی و صبوری کردن است. واکنش منفی به آنها نشان ندهید و اجازه دهید متوجه شوند که شما به عنوان یک انسان پخته و منطقی حتی با وجود مخالفت، باز هم آنها را دوست دارید و برایشان ارزش و احترام قائلید. مرور زمان احتمالا کمی در نظر آنها تغییر ایجاد خواهد کرد.

زمانیکه عاشق شخصی شدید و تصمیم گرفتید که این موضوع را با خانواده درمیان بگذارید بهتر است به چند نکته توجه کنید. آیا سن شما اکنون مناسب برقراری ارتباط با شخص دیگری هست؟ شخصی که با او آشنا شدید چقدر از ملاک‌ها و معیارهای شما را داراست؟ این دو مورد می‌تواند پیش‌بینی کننده احتمال موافقت یا مخالفت والدینتان باشد. سعی کنید قبل از گفت و گو با والدینتان صحبت‌های خود را روی یک کاغذ یادداشت کرده و آنها را تمرین کنید. زمان و مکان مناسبی را برای صحبت کردن انتخاب کنید و با اعتماد به نفس بحث را شروع کنید. البته قبل از آن ببینید که بهتر است این موضوع را با پدرتان مطرح کنید یا مادرتان؟ با هر کدام که احساس راحتی بیشتری می‌کنید موضوع را درمیان بگذارید. به نقاط قوت رفتاری شخصی که عاشق او هستید اشاره کنید. به سوالات آنها صادقانه پاسخ دهید. نگرانی‌هایشان را درک کنید و به آنها زمان فکر کردن بدهید. بیش از اندازه پافشاری نکنید چون این کار فقط آنها را کلافه می‌کند. اگر فکر می‌کنید که به تنهایی از پس این کار برنمی آیید، موضوع را با یکی دیگر از اعضای خانواده یا دوستانتان مطرح کنید و از آنها کمک بگیرید. در صورتیکه این آشنایان را نداشتید، به روانشناس مراجعه کنید. صبور باشید و زود به دنبال واکنش‌های هیجانی نروید. اجازه دهید گذر زمان و برخوردهای منطقی شما والدینتان را به فکر فرو ببرد.

عشقت رو جذب کن

میخوای یاد بگیری چطور روز به روز بیشتر قلب عشقتو بدست بیاری؟ چطور یه رابطه موفق منجر به ازدواج داشته باشی؟ چطور یه زندگی مشترک موفق داشته باشی؟ پس فرصت را از دست نده! تو هم به جمع دنبال کنندگان پیج رادیو عشق در اینستاگرام اضافه شو…

عضویت در خبرنامه رادیو عشق

10 بازدید

9 بازدید

15 بازدید

19 بازدید

28 بازدید

دیدگاه

نام *

ایمیل *

وب‌ سایت

ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی می‌نویسم.

مشترک نمی شومدریافت همه دیدگاه های این نوشتهفقط دریافت پاسخ دیدگاه های خودم

سلام من یه دختر ۲۰ساله هستم عشقمم هم ۲۸سالشه باهم دیگه مجازی اشنا شدیم البته خانواده اون میدونن و هیچ مشکلی ندارن ولی خانواده من با این رابطه ها مخالفت دارند حتی خواهرش زنگ زد به مامانم که بیان خواستگاری اما خانوادم راضی نشدن شما بگید چیکار کنم که خانواده هارو اشنا کنم و خانوادم راضی بشه کمکم کنید لطفا 😔

سلام دوست گرامی دلایل مخالفت خانواده چیست؟ نحوه آشنایی شما با یکدیگر؟ طرف مقابل شما باید از خانواده‌اش بخواهد که با مادرو پدر شما ابتدا به صورت تلفنی صحبت کنند و سپس خود طرف مقابل به دیدار غیررسمی با خانواده بیاید( خارج از منزل). راه دیگر نیز مراجعه به مشاور پیش از ازدواج است.

سلام من 19 سالمه و عاشق شدم منتها به دختر درخواست اشنایی دادم بدون دلیل رد کرد اگر با باباش تلفنی حرف بزنم مشکلی پیش میاد؟ اخه اون دختر هنوز منو کامل نمیشناسه شاید عوض شد تصمیمش واکنش بابای منفی و خشمگین خواهد بود؟ اگر ادم راحتی باشه ؟

سلام دوست گرامی سوال شما مبهم است و اطلاعات مختصری از خودتان دادید. درباره رد کردن پیشنهاد شما، او حق دارد که بخواهد شما را رد کند چون این انتخاب اوست و واسطه قرار دادن پدرش به شما کمکی نمی‌کند. به جای این کار مدتی دیگر پس از گذشت زمان مجدد به او پیام بدهید و پیشنهاد خودتان را مطرح کنید و اگر مجدد رد کرد، علت دقیق را جویا شوید.

چطور به خانواده بگم میخوام ازدواج کنم

با سلام خدمت شما. پسر 24 ساله ای هستم که تو دوران دانشگاه عاشق دختری شدم که تا الان حدود 5 ساله که با هم دیگه در ارتباط هستیم. از اونجایی که میدونستم خانواده ی من با اینجور روابط امروزی کنار نمیان و نظرشون خوب نیست تصمیم گرفتم که خانواده رو در جریان این موضوع نذارم اما به صورت اتفاقی خانواده در جریان قرار گرفتند و مدتی رو با اطلاع خانواده با هم دیگه در ارتباط بودیم تا زمانی که به خانواده با فشار های خودشون به بنده اجبار کردن که با ایشون رابطه رو تموم کنم . اما از اونجایی که من عاشق این دختر بودم و دلایل خانواده برای تموم کردن این رابطه رو منطقی نمیدونستم ( حتی به مشاور هم مراجعه کردیم و ایشون تایید کردن که مشکلی وجود نداره) به رابطه با ایشون ادامه دادم. اما حالا بنا به دلایلی مجبور به اعلام این رابطه به خانواده هستم . آیا پیشنهاد خاصی به بنده دارید ؟ پیشاپیش از کمکتون ممنونم

سلام دوست گرامی دلایل مخالفت خانواده اگر شیوه آشنایی و ارتباط شما است، می‌توانید به مشاور خانواده مراجعه کنید و از او بخواهید با خانواده شما صحبت کند.

سلام من ۱۴ سالمه ولی عاشق شدم ولی متاسفانه خانوادم خیلی دید کوچیکی دارند با مادر راحت تر هستم ولی میترسم بهش بگم نمیتونم بهش نگم شما بگید چکار کنم😔😔

سلام دوست گرامی در دوره نوجوانی، هیجانات زیادی به ما وارد می‌شود که یکی از این هیجانات، تمایل به برقراری رابطه با جنس مخالف است. بنابراین نمی‌شود روی این هیجانات نام عشق را گذاشت. خیر به او اعلام نکنید، به جای اعلام کردن، سعی کنید با کسب موفقیت‌های درسی و یادگیری مهارت‌های مختلف توجه او را جلب کنید.

سلام من دختری هستم ۱۸سال و نیم سن دارم مدتیه ک با کسی اشنا شدم و واقعا همدیگه رو دوست داریم و شرایطش هم از نظر من عالیه …دوروزه ک ب مادرم گفتم اولش واکنشش بدنبود اما امروز بهم کنایه هایی میزد ک منو واقعا اذیت کرد بخاطر رابطه ی قبلی که داشتم و فهمیده بود و از طرفی پشت کنکوریم اما این رابطه ب درسم ضربه ای نمیزنه چون طرف مقابلم درکم میکنه و ب درسم اسیب نمیزنه اما مادرم خیلی زبون تلخی داره و درکل همیشه باعث ناراحتی من وخواهرام بازبونش میشه ..امامن دوست داشتم بدونه …من بخاطردرسم و طرفم بخاطر دانشگاهش فعلا قصدازدواج نداریم اماکنارهم حالمون خوبه بنظر شما من بامادرم چیکارکنم ک باحرفاش ازارم نده وکنار بیاد…؟

سلام دوست گرامی اشاره نکردید که دقیقا مادر شما چه صحبت می‌کنند یا چه کنایه‌ای می‌زنند؟ همانطور که گفتید فعلا شرایط ازدواج را ندارید و ممکن است در مسیر ارتباطی شما اتفاقاتی بیفتد که به ازداج ختم نشود؛ اما در هر صورت تلاش کنید تا مادر را در جریان اهداف خود از ارتباط قرار دهید. وقتی کنایه‌ای می‌زنند ابتدا حرفش را دقیق بشنوید و بعد بگویید “وقتی درباره این مساله به من کنایه می‌زنی، من ناراحت میشم؛ میشه دقیقاً منظورت رو بهم بگی؟” همچنین می‌توانید از مشاوران رادیوعشق، نوبت مشاوره دریافت کنید.

آدرس: تهران، پونک، نبش بلوار پونک، پلاک 2، طبقه سوم، واحد 6

تلفن پشتیبانی:02146015870

رزرو نوبت مشاوره

انجمن روانشناسی آمریکا

سازمان نظام روانشناسی و مشاوره ایران

سازمان بهزیستی ایران

انجمن روانشناسی ایران

 

شاید اکنون که در حال خواندن این مقاله هستید با شخصی آشنا شده‌اید و مدتی است با او در ارتباط هستید. عاشقش شده‌اید و تنها نگرانی که در حال حاضر شما را اذیت می‌کند، چگونه مطرح کردن این موضوع با خانواده‌تان است. ما به شما حق می‌دهیم، زیرا در فرهنگ ما، خانواده‌های ایرانی تاحدی درباره چنین روابطی بین دختر و پسر حساسیت‌هایی دارند. نگرانی‌های آنها به عنوان کسانی که برای بزرگ کردن شما سختی‌های زیادی کشیده‌اند قطعا طبیعی است، اما آنچه ما در این مقاله به دنبال آن هستیم این است که چطور بتوانید این موضوع را با کمترین ریسکی با آنها مطرح کنید.

در این مقاله، آنچه با عنوان دوستی دختر و پسر آورده می‌شود به معنای هر رابطه‌ای است که به قصد ازدواج و با نظارت والدین ایجاد شده است. هدف ما در استفاده از این واژه نیز صرفا ملموس‌تر شدن مبحث برای خوانندگان است، زیرا بیشتر مراجعان ما نیز هنگام بیان مشکل خود در استفاده از این واژه احساس راحتی می‌کنند.

فهرست مطالب

زمانیکه شما عاشق شخصی می‌شوید و آنقدر این موضوع برایتان مهم است که می‌خواهید آن را با خانواده مطرح کنید احتمالا قصد و نیت ازدواج در کار است. اما همانطور که می‌دانید یکی از اصلی‌ترین فاکتورها برای ازدواج داشتن سن مناسب است، زیرا تا حدی میزان موفقیت‌آمیز بودن یک رابطه را به ما نشان می‌دهد؛ برای مثال دختری که در سن 16 سالگی عاشق می‌شود و تصمیم به ازدواج می‌گیرد احتمالا نسبت به دختری که در 25 سالگی چنین تصمیمی را گرفته شانس کمتری برای موفقیت در ازدواج دارد. علت این موضوع هم این است که ما سن را به عنوان عامل نشان‌دهنده پختگی عقلانی و هیجانی در نظر می‌گیریم. هرچند که قطعا استثنائاتی هم وجود دارد. پس اگر شما در سن پایینی عاشق شده‌اید و می‌خواهید این موضوع را با خانواده مطرح کنید شاید با مقاومت خانواده روبرو شوید.

در این بخش شما باید تمام موارد فردی و خانوادگی که در دوام یک رابطه نقش دارند را بررسی کنید. ویژگی‌های فردی عبارت‌اند از اینکه آیا شخص مورد نظر شما از لحاظ اخلاقی تمام معیارها و ملاک‌های شما را داراست؟ یا اینکه صرف چون عاشق او شده‌اید می‌خواهید از نقاط ضعف او و خواسته‌های خودتان چشم‌پوشی کنید؟ حتما در این مورد با چشمان باز تصمیم بگیرید چرا که وقتی بخواهید درباره او با خانواده صحبت کنید باید با ارائه دلایل قابل قبول و منطقی توضیح دهید که چرا این شخص می تواند شما را خوشبخت کند. درباره خانواده و ارتباط او با خانواده‌اش نیز اطلاعاتی بدست آورید و ببینید که آیا جایگاه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی آنها با خانواده شما تناسب دارد؟ هرگونه بالا بودن یا پایین بودن فاصله طبقاتی می‌تواند به عنوان عامل تاثیر‌گذار در نظر خانواده‌تان باشد.

چطور به خانواده بگم میخوام ازدواج کنم

دو نکته‌ای که در بالا مطرح شد، مواردی هستند که قبل از ورود به بخش بعد باید آن‌ها را بررسی کنید. زیرا این دو نکته احتمالا ریشه موافقت یا مخالفت خانواده شما خواهند بود.

اگر بترسید، گیج و دستپاچه می‌شوید، بنابراین هیچ اشکالی ندارد، حرف‌هایی را که می‌خواهید به والدینتان بزنید، اول برای خودتان روی کاغذ بنویسید. نوشتن کمک می‌کند تا افکارتان را به درستی پردازش کنید و بتوانید رابطۀ‌ جدیدتان را به بهترین وجه ارائه بدهید. به این ترتیب وقتی زمان گفتگوی سرنوشت‌ساز فرا برسد، می‌توانید حرف‌های مهمتان را بدون تپق زدن مطرح کنید. همان‌طور که مشغول نوشتن حرف‌هایتان هستید، واکنش احتمالی والدینتان را پیش‌بینی کنید. اگر بدانید که باید منتظر شنیدن چه حرف‌هایی باشید، بهتر می‌توانید نگرانی‌های آنها را درباره‌ی عشقتان برطرف کنید.

موقع غذا خوردن یا در ماشین هنگام رانندگی قطعا فرصت خوبی برای مطرح کردن این موضوع با خانواده نیست. گفت و گو اصولی دارد که این مورد هم جدای از آن نیست. پس هنگامیکه قرار است چنین موضوع با اهمیتی را با خانواده مطرح کنید بهتر است زمانی را انتخاب کنید که پدر و مادرتان تحت فشار روحی ناشی از خستگی کار نباشند؛ برای مثال هنگام غروب که در جمع خانوادگی مشغول استراحت و تماشای تلویزیون هستید می‌توانید به والدیتان بگویید که: “من می‌خوام درباره یک موضوع مهم باتون صحبت کنم. میشه لطفا چند دقیقه‌ تو سکوت با هم حرف بزنیم؟”. یادتان باشد که در این موقعیت شما باید با اعتماد به نفس بالایی صحبت کنید و به هیچ عنوان شک و تردید در دلتان وجود نداشته باشد.

یادتان باشد که توافق شما و کسی که عاشقش هستید به معنای پایان کار نیست و شما باید حتما نظر مثبت والدینتان را هم داشته باشید. پس لحن صحبتتان نباید به گونه‌ای باشد که انگار شما تصمیمتان را گرفته‌اید و جز این شخص قرار نیست به آدم دیگری فکر کنید. این کار فقط در آنها حس ناخوشایند سرخود بودن شما را ایجاد می‌کند و بخاطر نشان دادن قدرتشان احتمالا با شما مخالفت خواهند کرد. پس بهتر است صحبت خود را به گونه‌ای آغاز کنید که به والدینتان این احساس را بدهد که شما چقدر از بابت او مطمئن هستید ولی باز هم برای گرفتن تصمیم نهایی به کمک آنها احتیاج دارید.

سعی کنید از بیان ویژگی‌هایی شروع کنید که فکر می‌کنید برای والدین شما بسیار با اهمیت است؛ مثلا خانواده‌دار بودن، شغل مناسب داشتن، با حجب و حیا بودن، مستقل و باپشتکار بودن و… . سعی کنید در این مرحله از همان اول روی ویژگی‌های ظاهری مانور ندهید؛ برای مثال نگویید که:” خیلی دختر/پسر خوشگل و خوش هیکلیه. حتما عاشقش میشید”. شروع کردن صحبتتان با این جملات باعث می شود که خانواده شما احساس کنند که دلیل منطقی و موجهی برای انتخابتان ندارید. می‌توانید صحبت خود را اینگونه شروع کنید:” این شخص که من باهاش آشنا شدم، خیلی دختر/پسر با مسئولیتیه. از همون اول به من گفته که قصدش ازدواجه و دوست داره با اطلاع خانواده‌ها رابطمون رو جدی کنه. من خودمم از همون اول گفتم که نظر خانوادم برام خیلی مهمه. توو مدتی که با هم صحبت می‌کنیم فهمیدم خیلی از ملاک‌ها و ارزش‌هامون به هم شبیه. هر دوتامون هدفای یکسانی داریم. خانواده خوبی داره و خیلی برای خانوادش ارزش و احترام قائله خیلی دوست دارم شما هم بیشتر باهاش آشنا بشید و نظرتون رو درباره‌اش بگید. من واقعا تو این مرحله به کمکتون احتیاج دارم”.

زمانیکه تصمیم گرفتید موضوع را با والدینتان در میان بگذارید باید آمادگی پاسخ دادن به تمام سوالات احتمالی آنها را داشته باشید. آینده شما قطعا برای آنها مهم است و احتمالا سوالاتی می پرسند که جزئیات رابطه شما را در برمی‌گیرد. سعی کنید با صداقت کامل به سوالات آنها پاسخ دهید؛ برای مثال اگر شخصی که عاشقش شده‌اید تحصیلات دانشگاهی ندارد و هنوز شغلی پیدا نکرده به دروغ نگویید که لیسانس دارد و در شرکت مشغول کار است. چراکه بعد از تحقیقاتی که انجام می‌دهند متوجه این دروغ ها می‌شوند و آن زمان بخاطر عدم صداقتتان با این ازدواج مخالفت کرده و شما را شخص مناسبی برای تصمیم گرفتن در زندگی شخصی‌تان نمی‌دانند.

سوالاتی که ممکن است والدینتان از شما سوال کنند عبارت اند از:

ممکن است مدتی طول بکشد تا والدینتان با تصور عاشق شدن و ازدواج کردن شما کنار بیایند. حتی اگر آنها هنگام مطرح کردن موضوع ناراحت بشوند و با ازدواجتان مخالفت کنند، ممکن است بعداً وقتی آب‌ها از آسیاب افتاد، نظرشان را تغییر بدهند. درهر حال باید به نظر والدینتان احترام بگذارید و بدانید که همچنان به رابطه با آنها نیاز خواهید داشت، بنابراین نمی‌توانید صرفاً به خاطر مخالفت کردن عزیزترین انسانهای زندگیتان با ازدواجتان، آنها را در فهرست دشمنان خونی خود قرار بدهید.

وقتی پای عشق و عاشقی به میان می‌آید، ممکن است عاقلانه تصمیم نگیرید. برای قانع کردن والدینتان باید شکیبایی پیشه کنید و از جاده‌ی عقل و اعتدال خارج نشوید. شاید وقتی متوجه شوید که والدینتان عشقتان را تایید نمی‌کنند، بخواهید که خانه را ترک کنید یا بدون رضایت آنها با عشقتان ازدواج کنید. اما بهتر است به هر قیمتی که شده از گرفتن چنین تصمیم‌های نسنجیده و شتابزده‌ای خودداری کنید، در غیر این صورت شانس این که والدینتان در آینده با ازدواجتان موافقت کنند، برای همیشه به باد می‌رود.

شاید عشق و علاقه‌ای که به طرف مقابلتان دارید به اندازه‌ای زیاد است که دیگر نمی‌توانید مخالفت‌های خانواده را تحمل کنید. ما این حس و حال شما را درک می‌کنیم، اما بدانید که تحت هر شرایطی آنها والدین شما هستند و نمی‌توانید آنها را بخاطر شخص دیگری کنار بگذارید. آنچه بیش از همه در این مرحله لازم است حفظ خونسردی و صبوری کردن است. واکنش منفی به آنها نشان ندهید و اجازه دهید متوجه شوند که شما به عنوان یک انسان پخته و منطقی حتی با وجود مخالفت، باز هم آنها را دوست دارید و برایشان ارزش و احترام قائلید. مرور زمان احتمالا کمی در نظر آنها تغییر ایجاد خواهد کرد.

زمانیکه عاشق شخصی شدید و تصمیم گرفتید که این موضوع را با خانواده درمیان بگذارید بهتر است به چند نکته توجه کنید. آیا سن شما اکنون مناسب برقراری ارتباط با شخص دیگری هست؟ شخصی که با او آشنا شدید چقدر از ملاک‌ها و معیارهای شما را داراست؟ این دو مورد می‌تواند پیش‌بینی کننده احتمال موافقت یا مخالفت والدینتان باشد. سعی کنید قبل از گفت و گو با والدینتان صحبت‌های خود را روی یک کاغذ یادداشت کرده و آنها را تمرین کنید. زمان و مکان مناسبی را برای صحبت کردن انتخاب کنید و با اعتماد به نفس بحث را شروع کنید. البته قبل از آن ببینید که بهتر است این موضوع را با پدرتان مطرح کنید یا مادرتان؟ با هر کدام که احساس راحتی بیشتری می‌کنید موضوع را درمیان بگذارید. به نقاط قوت رفتاری شخصی که عاشق او هستید اشاره کنید. به سوالات آنها صادقانه پاسخ دهید. نگرانی‌هایشان را درک کنید و به آنها زمان فکر کردن بدهید. بیش از اندازه پافشاری نکنید چون این کار فقط آنها را کلافه می‌کند. اگر فکر می‌کنید که به تنهایی از پس این کار برنمی آیید، موضوع را با یکی دیگر از اعضای خانواده یا دوستانتان مطرح کنید و از آنها کمک بگیرید. در صورتیکه این آشنایان را نداشتید، به روانشناس مراجعه کنید. صبور باشید و زود به دنبال واکنش‌های هیجانی نروید. اجازه دهید گذر زمان و برخوردهای منطقی شما والدینتان را به فکر فرو ببرد.

عشقت رو جذب کن

میخوای یاد بگیری چطور روز به روز بیشتر قلب عشقتو بدست بیاری؟ چطور یه رابطه موفق منجر به ازدواج داشته باشی؟ چطور یه زندگی مشترک موفق داشته باشی؟ پس فرصت را از دست نده! تو هم به جمع دنبال کنندگان پیج رادیو عشق در اینستاگرام اضافه شو…

عضویت در خبرنامه رادیو عشق

10 بازدید

9 بازدید

15 بازدید

19 بازدید

28 بازدید

دیدگاه

نام *

ایمیل *

وب‌ سایت

ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی می‌نویسم.

مشترک نمی شومدریافت همه دیدگاه های این نوشتهفقط دریافت پاسخ دیدگاه های خودم

سلام من یه دختر ۲۰ساله هستم عشقمم هم ۲۸سالشه باهم دیگه مجازی اشنا شدیم البته خانواده اون میدونن و هیچ مشکلی ندارن ولی خانواده من با این رابطه ها مخالفت دارند حتی خواهرش زنگ زد به مامانم که بیان خواستگاری اما خانوادم راضی نشدن شما بگید چیکار کنم که خانواده هارو اشنا کنم و خانوادم راضی بشه کمکم کنید لطفا 😔

سلام دوست گرامی دلایل مخالفت خانواده چیست؟ نحوه آشنایی شما با یکدیگر؟ طرف مقابل شما باید از خانواده‌اش بخواهد که با مادرو پدر شما ابتدا به صورت تلفنی صحبت کنند و سپس خود طرف مقابل به دیدار غیررسمی با خانواده بیاید( خارج از منزل). راه دیگر نیز مراجعه به مشاور پیش از ازدواج است.

سلام من 19 سالمه و عاشق شدم منتها به دختر درخواست اشنایی دادم بدون دلیل رد کرد اگر با باباش تلفنی حرف بزنم مشکلی پیش میاد؟ اخه اون دختر هنوز منو کامل نمیشناسه شاید عوض شد تصمیمش واکنش بابای منفی و خشمگین خواهد بود؟ اگر ادم راحتی باشه ؟

سلام دوست گرامی سوال شما مبهم است و اطلاعات مختصری از خودتان دادید. درباره رد کردن پیشنهاد شما، او حق دارد که بخواهد شما را رد کند چون این انتخاب اوست و واسطه قرار دادن پدرش به شما کمکی نمی‌کند. به جای این کار مدتی دیگر پس از گذشت زمان مجدد به او پیام بدهید و پیشنهاد خودتان را مطرح کنید و اگر مجدد رد کرد، علت دقیق را جویا شوید.

چطور به خانواده بگم میخوام ازدواج کنم

با سلام خدمت شما. پسر 24 ساله ای هستم که تو دوران دانشگاه عاشق دختری شدم که تا الان حدود 5 ساله که با هم دیگه در ارتباط هستیم. از اونجایی که میدونستم خانواده ی من با اینجور روابط امروزی کنار نمیان و نظرشون خوب نیست تصمیم گرفتم که خانواده رو در جریان این موضوع نذارم اما به صورت اتفاقی خانواده در جریان قرار گرفتند و مدتی رو با اطلاع خانواده با هم دیگه در ارتباط بودیم تا زمانی که به خانواده با فشار های خودشون به بنده اجبار کردن که با ایشون رابطه رو تموم کنم . اما از اونجایی که من عاشق این دختر بودم و دلایل خانواده برای تموم کردن این رابطه رو منطقی نمیدونستم ( حتی به مشاور هم مراجعه کردیم و ایشون تایید کردن که مشکلی وجود نداره) به رابطه با ایشون ادامه دادم. اما حالا بنا به دلایلی مجبور به اعلام این رابطه به خانواده هستم . آیا پیشنهاد خاصی به بنده دارید ؟ پیشاپیش از کمکتون ممنونم

سلام دوست گرامی دلایل مخالفت خانواده اگر شیوه آشنایی و ارتباط شما است، می‌توانید به مشاور خانواده مراجعه کنید و از او بخواهید با خانواده شما صحبت کند.

سلام من ۱۴ سالمه ولی عاشق شدم ولی متاسفانه خانوادم خیلی دید کوچیکی دارند با مادر راحت تر هستم ولی میترسم بهش بگم نمیتونم بهش نگم شما بگید چکار کنم😔😔

سلام دوست گرامی در دوره نوجوانی، هیجانات زیادی به ما وارد می‌شود که یکی از این هیجانات، تمایل به برقراری رابطه با جنس مخالف است. بنابراین نمی‌شود روی این هیجانات نام عشق را گذاشت. خیر به او اعلام نکنید، به جای اعلام کردن، سعی کنید با کسب موفقیت‌های درسی و یادگیری مهارت‌های مختلف توجه او را جلب کنید.

سلام من دختری هستم ۱۸سال و نیم سن دارم مدتیه ک با کسی اشنا شدم و واقعا همدیگه رو دوست داریم و شرایطش هم از نظر من عالیه …دوروزه ک ب مادرم گفتم اولش واکنشش بدنبود اما امروز بهم کنایه هایی میزد ک منو واقعا اذیت کرد بخاطر رابطه ی قبلی که داشتم و فهمیده بود و از طرفی پشت کنکوریم اما این رابطه ب درسم ضربه ای نمیزنه چون طرف مقابلم درکم میکنه و ب درسم اسیب نمیزنه اما مادرم خیلی زبون تلخی داره و درکل همیشه باعث ناراحتی من وخواهرام بازبونش میشه ..امامن دوست داشتم بدونه …من بخاطردرسم و طرفم بخاطر دانشگاهش فعلا قصدازدواج نداریم اماکنارهم حالمون خوبه بنظر شما من بامادرم چیکارکنم ک باحرفاش ازارم نده وکنار بیاد…؟

سلام دوست گرامی اشاره نکردید که دقیقا مادر شما چه صحبت می‌کنند یا چه کنایه‌ای می‌زنند؟ همانطور که گفتید فعلا شرایط ازدواج را ندارید و ممکن است در مسیر ارتباطی شما اتفاقاتی بیفتد که به ازداج ختم نشود؛ اما در هر صورت تلاش کنید تا مادر را در جریان اهداف خود از ارتباط قرار دهید. وقتی کنایه‌ای می‌زنند ابتدا حرفش را دقیق بشنوید و بعد بگویید “وقتی درباره این مساله به من کنایه می‌زنی، من ناراحت میشم؛ میشه دقیقاً منظورت رو بهم بگی؟” همچنین می‌توانید از مشاوران رادیوعشق، نوبت مشاوره دریافت کنید.

آدرس: تهران، پونک، نبش بلوار پونک، پلاک 2، طبقه سوم، واحد 6

تلفن پشتیبانی:02146015870

رزرو نوبت مشاوره

انجمن روانشناسی آمریکا

سازمان نظام روانشناسی و مشاوره ایران

سازمان بهزیستی ایران

انجمن روانشناسی ایران

 

شاید اکنون که در حال خواندن این مقاله هستید با شخصی آشنا شده‌اید و مدتی است با او در ارتباط هستید. عاشقش شده‌اید و تنها نگرانی که در حال حاضر شما را اذیت می‌کند، چگونه مطرح کردن این موضوع با خانواده‌تان است. ما به شما حق می‌دهیم، زیرا در فرهنگ ما، خانواده‌های ایرانی تاحدی درباره چنین روابطی بین دختر و پسر حساسیت‌هایی دارند. نگرانی‌های آنها به عنوان کسانی که برای بزرگ کردن شما سختی‌های زیادی کشیده‌اند قطعا طبیعی است، اما آنچه ما در این مقاله به دنبال آن هستیم این است که چطور بتوانید این موضوع را با کمترین ریسکی با آنها مطرح کنید.

در این مقاله، آنچه با عنوان دوستی دختر و پسر آورده می‌شود به معنای هر رابطه‌ای است که به قصد ازدواج و با نظارت والدین ایجاد شده است. هدف ما در استفاده از این واژه نیز صرفا ملموس‌تر شدن مبحث برای خوانندگان است، زیرا بیشتر مراجعان ما نیز هنگام بیان مشکل خود در استفاده از این واژه احساس راحتی می‌کنند.

فهرست مطالب

زمانیکه شما عاشق شخصی می‌شوید و آنقدر این موضوع برایتان مهم است که می‌خواهید آن را با خانواده مطرح کنید احتمالا قصد و نیت ازدواج در کار است. اما همانطور که می‌دانید یکی از اصلی‌ترین فاکتورها برای ازدواج داشتن سن مناسب است، زیرا تا حدی میزان موفقیت‌آمیز بودن یک رابطه را به ما نشان می‌دهد؛ برای مثال دختری که در سن 16 سالگی عاشق می‌شود و تصمیم به ازدواج می‌گیرد احتمالا نسبت به دختری که در 25 سالگی چنین تصمیمی را گرفته شانس کمتری برای موفقیت در ازدواج دارد. علت این موضوع هم این است که ما سن را به عنوان عامل نشان‌دهنده پختگی عقلانی و هیجانی در نظر می‌گیریم. هرچند که قطعا استثنائاتی هم وجود دارد. پس اگر شما در سن پایینی عاشق شده‌اید و می‌خواهید این موضوع را با خانواده مطرح کنید شاید با مقاومت خانواده روبرو شوید.

در این بخش شما باید تمام موارد فردی و خانوادگی که در دوام یک رابطه نقش دارند را بررسی کنید. ویژگی‌های فردی عبارت‌اند از اینکه آیا شخص مورد نظر شما از لحاظ اخلاقی تمام معیارها و ملاک‌های شما را داراست؟ یا اینکه صرف چون عاشق او شده‌اید می‌خواهید از نقاط ضعف او و خواسته‌های خودتان چشم‌پوشی کنید؟ حتما در این مورد با چشمان باز تصمیم بگیرید چرا که وقتی بخواهید درباره او با خانواده صحبت کنید باید با ارائه دلایل قابل قبول و منطقی توضیح دهید که چرا این شخص می تواند شما را خوشبخت کند. درباره خانواده و ارتباط او با خانواده‌اش نیز اطلاعاتی بدست آورید و ببینید که آیا جایگاه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی آنها با خانواده شما تناسب دارد؟ هرگونه بالا بودن یا پایین بودن فاصله طبقاتی می‌تواند به عنوان عامل تاثیر‌گذار در نظر خانواده‌تان باشد.

چطور به خانواده بگم میخوام ازدواج کنم

دو نکته‌ای که در بالا مطرح شد، مواردی هستند که قبل از ورود به بخش بعد باید آن‌ها را بررسی کنید. زیرا این دو نکته احتمالا ریشه موافقت یا مخالفت خانواده شما خواهند بود.

اگر بترسید، گیج و دستپاچه می‌شوید، بنابراین هیچ اشکالی ندارد، حرف‌هایی را که می‌خواهید به والدینتان بزنید، اول برای خودتان روی کاغذ بنویسید. نوشتن کمک می‌کند تا افکارتان را به درستی پردازش کنید و بتوانید رابطۀ‌ جدیدتان را به بهترین وجه ارائه بدهید. به این ترتیب وقتی زمان گفتگوی سرنوشت‌ساز فرا برسد، می‌توانید حرف‌های مهمتان را بدون تپق زدن مطرح کنید. همان‌طور که مشغول نوشتن حرف‌هایتان هستید، واکنش احتمالی والدینتان را پیش‌بینی کنید. اگر بدانید که باید منتظر شنیدن چه حرف‌هایی باشید، بهتر می‌توانید نگرانی‌های آنها را درباره‌ی عشقتان برطرف کنید.

موقع غذا خوردن یا در ماشین هنگام رانندگی قطعا فرصت خوبی برای مطرح کردن این موضوع با خانواده نیست. گفت و گو اصولی دارد که این مورد هم جدای از آن نیست. پس هنگامیکه قرار است چنین موضوع با اهمیتی را با خانواده مطرح کنید بهتر است زمانی را انتخاب کنید که پدر و مادرتان تحت فشار روحی ناشی از خستگی کار نباشند؛ برای مثال هنگام غروب که در جمع خانوادگی مشغول استراحت و تماشای تلویزیون هستید می‌توانید به والدیتان بگویید که: “من می‌خوام درباره یک موضوع مهم باتون صحبت کنم. میشه لطفا چند دقیقه‌ تو سکوت با هم حرف بزنیم؟”. یادتان باشد که در این موقعیت شما باید با اعتماد به نفس بالایی صحبت کنید و به هیچ عنوان شک و تردید در دلتان وجود نداشته باشد.

یادتان باشد که توافق شما و کسی که عاشقش هستید به معنای پایان کار نیست و شما باید حتما نظر مثبت والدینتان را هم داشته باشید. پس لحن صحبتتان نباید به گونه‌ای باشد که انگار شما تصمیمتان را گرفته‌اید و جز این شخص قرار نیست به آدم دیگری فکر کنید. این کار فقط در آنها حس ناخوشایند سرخود بودن شما را ایجاد می‌کند و بخاطر نشان دادن قدرتشان احتمالا با شما مخالفت خواهند کرد. پس بهتر است صحبت خود را به گونه‌ای آغاز کنید که به والدینتان این احساس را بدهد که شما چقدر از بابت او مطمئن هستید ولی باز هم برای گرفتن تصمیم نهایی به کمک آنها احتیاج دارید.

سعی کنید از بیان ویژگی‌هایی شروع کنید که فکر می‌کنید برای والدین شما بسیار با اهمیت است؛ مثلا خانواده‌دار بودن، شغل مناسب داشتن، با حجب و حیا بودن، مستقل و باپشتکار بودن و… . سعی کنید در این مرحله از همان اول روی ویژگی‌های ظاهری مانور ندهید؛ برای مثال نگویید که:” خیلی دختر/پسر خوشگل و خوش هیکلیه. حتما عاشقش میشید”. شروع کردن صحبتتان با این جملات باعث می شود که خانواده شما احساس کنند که دلیل منطقی و موجهی برای انتخابتان ندارید. می‌توانید صحبت خود را اینگونه شروع کنید:” این شخص که من باهاش آشنا شدم، خیلی دختر/پسر با مسئولیتیه. از همون اول به من گفته که قصدش ازدواجه و دوست داره با اطلاع خانواده‌ها رابطمون رو جدی کنه. من خودمم از همون اول گفتم که نظر خانوادم برام خیلی مهمه. توو مدتی که با هم صحبت می‌کنیم فهمیدم خیلی از ملاک‌ها و ارزش‌هامون به هم شبیه. هر دوتامون هدفای یکسانی داریم. خانواده خوبی داره و خیلی برای خانوادش ارزش و احترام قائله خیلی دوست دارم شما هم بیشتر باهاش آشنا بشید و نظرتون رو درباره‌اش بگید. من واقعا تو این مرحله به کمکتون احتیاج دارم”.

زمانیکه تصمیم گرفتید موضوع را با والدینتان در میان بگذارید باید آمادگی پاسخ دادن به تمام سوالات احتمالی آنها را داشته باشید. آینده شما قطعا برای آنها مهم است و احتمالا سوالاتی می پرسند که جزئیات رابطه شما را در برمی‌گیرد. سعی کنید با صداقت کامل به سوالات آنها پاسخ دهید؛ برای مثال اگر شخصی که عاشقش شده‌اید تحصیلات دانشگاهی ندارد و هنوز شغلی پیدا نکرده به دروغ نگویید که لیسانس دارد و در شرکت مشغول کار است. چراکه بعد از تحقیقاتی که انجام می‌دهند متوجه این دروغ ها می‌شوند و آن زمان بخاطر عدم صداقتتان با این ازدواج مخالفت کرده و شما را شخص مناسبی برای تصمیم گرفتن در زندگی شخصی‌تان نمی‌دانند.

سوالاتی که ممکن است والدینتان از شما سوال کنند عبارت اند از:

ممکن است مدتی طول بکشد تا والدینتان با تصور عاشق شدن و ازدواج کردن شما کنار بیایند. حتی اگر آنها هنگام مطرح کردن موضوع ناراحت بشوند و با ازدواجتان مخالفت کنند، ممکن است بعداً وقتی آب‌ها از آسیاب افتاد، نظرشان را تغییر بدهند. درهر حال باید به نظر والدینتان احترام بگذارید و بدانید که همچنان به رابطه با آنها نیاز خواهید داشت، بنابراین نمی‌توانید صرفاً به خاطر مخالفت کردن عزیزترین انسانهای زندگیتان با ازدواجتان، آنها را در فهرست دشمنان خونی خود قرار بدهید.

وقتی پای عشق و عاشقی به میان می‌آید، ممکن است عاقلانه تصمیم نگیرید. برای قانع کردن والدینتان باید شکیبایی پیشه کنید و از جاده‌ی عقل و اعتدال خارج نشوید. شاید وقتی متوجه شوید که والدینتان عشقتان را تایید نمی‌کنند، بخواهید که خانه را ترک کنید یا بدون رضایت آنها با عشقتان ازدواج کنید. اما بهتر است به هر قیمتی که شده از گرفتن چنین تصمیم‌های نسنجیده و شتابزده‌ای خودداری کنید، در غیر این صورت شانس این که والدینتان در آینده با ازدواجتان موافقت کنند، برای همیشه به باد می‌رود.

شاید عشق و علاقه‌ای که به طرف مقابلتان دارید به اندازه‌ای زیاد است که دیگر نمی‌توانید مخالفت‌های خانواده را تحمل کنید. ما این حس و حال شما را درک می‌کنیم، اما بدانید که تحت هر شرایطی آنها والدین شما هستند و نمی‌توانید آنها را بخاطر شخص دیگری کنار بگذارید. آنچه بیش از همه در این مرحله لازم است حفظ خونسردی و صبوری کردن است. واکنش منفی به آنها نشان ندهید و اجازه دهید متوجه شوند که شما به عنوان یک انسان پخته و منطقی حتی با وجود مخالفت، باز هم آنها را دوست دارید و برایشان ارزش و احترام قائلید. مرور زمان احتمالا کمی در نظر آنها تغییر ایجاد خواهد کرد.

زمانیکه عاشق شخصی شدید و تصمیم گرفتید که این موضوع را با خانواده درمیان بگذارید بهتر است به چند نکته توجه کنید. آیا سن شما اکنون مناسب برقراری ارتباط با شخص دیگری هست؟ شخصی که با او آشنا شدید چقدر از ملاک‌ها و معیارهای شما را داراست؟ این دو مورد می‌تواند پیش‌بینی کننده احتمال موافقت یا مخالفت والدینتان باشد. سعی کنید قبل از گفت و گو با والدینتان صحبت‌های خود را روی یک کاغذ یادداشت کرده و آنها را تمرین کنید. زمان و مکان مناسبی را برای صحبت کردن انتخاب کنید و با اعتماد به نفس بحث را شروع کنید. البته قبل از آن ببینید که بهتر است این موضوع را با پدرتان مطرح کنید یا مادرتان؟ با هر کدام که احساس راحتی بیشتری می‌کنید موضوع را درمیان بگذارید. به نقاط قوت رفتاری شخصی که عاشق او هستید اشاره کنید. به سوالات آنها صادقانه پاسخ دهید. نگرانی‌هایشان را درک کنید و به آنها زمان فکر کردن بدهید. بیش از اندازه پافشاری نکنید چون این کار فقط آنها را کلافه می‌کند. اگر فکر می‌کنید که به تنهایی از پس این کار برنمی آیید، موضوع را با یکی دیگر از اعضای خانواده یا دوستانتان مطرح کنید و از آنها کمک بگیرید. در صورتیکه این آشنایان را نداشتید، به روانشناس مراجعه کنید. صبور باشید و زود به دنبال واکنش‌های هیجانی نروید. اجازه دهید گذر زمان و برخوردهای منطقی شما والدینتان را به فکر فرو ببرد.

عشقت رو جذب کن

میخوای یاد بگیری چطور روز به روز بیشتر قلب عشقتو بدست بیاری؟ چطور یه رابطه موفق منجر به ازدواج داشته باشی؟ چطور یه زندگی مشترک موفق داشته باشی؟ پس فرصت را از دست نده! تو هم به جمع دنبال کنندگان پیج رادیو عشق در اینستاگرام اضافه شو…

عضویت در خبرنامه رادیو عشق

10 بازدید

9 بازدید

15 بازدید

19 بازدید

28 بازدید

دیدگاه

نام *

ایمیل *

وب‌ سایت

ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی می‌نویسم.

مشترک نمی شومدریافت همه دیدگاه های این نوشتهفقط دریافت پاسخ دیدگاه های خودم

سلام من یه دختر ۲۰ساله هستم عشقمم هم ۲۸سالشه باهم دیگه مجازی اشنا شدیم البته خانواده اون میدونن و هیچ مشکلی ندارن ولی خانواده من با این رابطه ها مخالفت دارند حتی خواهرش زنگ زد به مامانم که بیان خواستگاری اما خانوادم راضی نشدن شما بگید چیکار کنم که خانواده هارو اشنا کنم و خانوادم راضی بشه کمکم کنید لطفا 😔

سلام دوست گرامی دلایل مخالفت خانواده چیست؟ نحوه آشنایی شما با یکدیگر؟ طرف مقابل شما باید از خانواده‌اش بخواهد که با مادرو پدر شما ابتدا به صورت تلفنی صحبت کنند و سپس خود طرف مقابل به دیدار غیررسمی با خانواده بیاید( خارج از منزل). راه دیگر نیز مراجعه به مشاور پیش از ازدواج است.

سلام من 19 سالمه و عاشق شدم منتها به دختر درخواست اشنایی دادم بدون دلیل رد کرد اگر با باباش تلفنی حرف بزنم مشکلی پیش میاد؟ اخه اون دختر هنوز منو کامل نمیشناسه شاید عوض شد تصمیمش واکنش بابای منفی و خشمگین خواهد بود؟ اگر ادم راحتی باشه ؟

سلام دوست گرامی سوال شما مبهم است و اطلاعات مختصری از خودتان دادید. درباره رد کردن پیشنهاد شما، او حق دارد که بخواهد شما را رد کند چون این انتخاب اوست و واسطه قرار دادن پدرش به شما کمکی نمی‌کند. به جای این کار مدتی دیگر پس از گذشت زمان مجدد به او پیام بدهید و پیشنهاد خودتان را مطرح کنید و اگر مجدد رد کرد، علت دقیق را جویا شوید.

چطور به خانواده بگم میخوام ازدواج کنم

با سلام خدمت شما. پسر 24 ساله ای هستم که تو دوران دانشگاه عاشق دختری شدم که تا الان حدود 5 ساله که با هم دیگه در ارتباط هستیم. از اونجایی که میدونستم خانواده ی من با اینجور روابط امروزی کنار نمیان و نظرشون خوب نیست تصمیم گرفتم که خانواده رو در جریان این موضوع نذارم اما به صورت اتفاقی خانواده در جریان قرار گرفتند و مدتی رو با اطلاع خانواده با هم دیگه در ارتباط بودیم تا زمانی که به خانواده با فشار های خودشون به بنده اجبار کردن که با ایشون رابطه رو تموم کنم . اما از اونجایی که من عاشق این دختر بودم و دلایل خانواده برای تموم کردن این رابطه رو منطقی نمیدونستم ( حتی به مشاور هم مراجعه کردیم و ایشون تایید کردن که مشکلی وجود نداره) به رابطه با ایشون ادامه دادم. اما حالا بنا به دلایلی مجبور به اعلام این رابطه به خانواده هستم . آیا پیشنهاد خاصی به بنده دارید ؟ پیشاپیش از کمکتون ممنونم

سلام دوست گرامی دلایل مخالفت خانواده اگر شیوه آشنایی و ارتباط شما است، می‌توانید به مشاور خانواده مراجعه کنید و از او بخواهید با خانواده شما صحبت کند.

سلام من ۱۴ سالمه ولی عاشق شدم ولی متاسفانه خانوادم خیلی دید کوچیکی دارند با مادر راحت تر هستم ولی میترسم بهش بگم نمیتونم بهش نگم شما بگید چکار کنم😔😔

سلام دوست گرامی در دوره نوجوانی، هیجانات زیادی به ما وارد می‌شود که یکی از این هیجانات، تمایل به برقراری رابطه با جنس مخالف است. بنابراین نمی‌شود روی این هیجانات نام عشق را گذاشت. خیر به او اعلام نکنید، به جای اعلام کردن، سعی کنید با کسب موفقیت‌های درسی و یادگیری مهارت‌های مختلف توجه او را جلب کنید.

سلام من دختری هستم ۱۸سال و نیم سن دارم مدتیه ک با کسی اشنا شدم و واقعا همدیگه رو دوست داریم و شرایطش هم از نظر من عالیه …دوروزه ک ب مادرم گفتم اولش واکنشش بدنبود اما امروز بهم کنایه هایی میزد ک منو واقعا اذیت کرد بخاطر رابطه ی قبلی که داشتم و فهمیده بود و از طرفی پشت کنکوریم اما این رابطه ب درسم ضربه ای نمیزنه چون طرف مقابلم درکم میکنه و ب درسم اسیب نمیزنه اما مادرم خیلی زبون تلخی داره و درکل همیشه باعث ناراحتی من وخواهرام بازبونش میشه ..امامن دوست داشتم بدونه …من بخاطردرسم و طرفم بخاطر دانشگاهش فعلا قصدازدواج نداریم اماکنارهم حالمون خوبه بنظر شما من بامادرم چیکارکنم ک باحرفاش ازارم نده وکنار بیاد…؟

سلام دوست گرامی اشاره نکردید که دقیقا مادر شما چه صحبت می‌کنند یا چه کنایه‌ای می‌زنند؟ همانطور که گفتید فعلا شرایط ازدواج را ندارید و ممکن است در مسیر ارتباطی شما اتفاقاتی بیفتد که به ازداج ختم نشود؛ اما در هر صورت تلاش کنید تا مادر را در جریان اهداف خود از ارتباط قرار دهید. وقتی کنایه‌ای می‌زنند ابتدا حرفش را دقیق بشنوید و بعد بگویید “وقتی درباره این مساله به من کنایه می‌زنی، من ناراحت میشم؛ میشه دقیقاً منظورت رو بهم بگی؟” همچنین می‌توانید از مشاوران رادیوعشق، نوبت مشاوره دریافت کنید.

آدرس: تهران، پونک، نبش بلوار پونک، پلاک 2، طبقه سوم، واحد 6

تلفن پشتیبانی:02146015870

رزرو نوبت مشاوره

انجمن روانشناسی آمریکا

سازمان نظام روانشناسی و مشاوره ایران

سازمان بهزیستی ایران

انجمن روانشناسی ایران

 

شاید اکنون که در حال خواندن این مقاله هستید با شخصی آشنا شده‌اید و مدتی است با او در ارتباط هستید. عاشقش شده‌اید و تنها نگرانی که در حال حاضر شما را اذیت می‌کند، چگونه مطرح کردن این موضوع با خانواده‌تان است. ما به شما حق می‌دهیم، زیرا در فرهنگ ما، خانواده‌های ایرانی تاحدی درباره چنین روابطی بین دختر و پسر حساسیت‌هایی دارند. نگرانی‌های آنها به عنوان کسانی که برای بزرگ کردن شما سختی‌های زیادی کشیده‌اند قطعا طبیعی است، اما آنچه ما در این مقاله به دنبال آن هستیم این است که چطور بتوانید این موضوع را با کمترین ریسکی با آنها مطرح کنید.

در این مقاله، آنچه با عنوان دوستی دختر و پسر آورده می‌شود به معنای هر رابطه‌ای است که به قصد ازدواج و با نظارت والدین ایجاد شده است. هدف ما در استفاده از این واژه نیز صرفا ملموس‌تر شدن مبحث برای خوانندگان است، زیرا بیشتر مراجعان ما نیز هنگام بیان مشکل خود در استفاده از این واژه احساس راحتی می‌کنند.

فهرست مطالب

زمانیکه شما عاشق شخصی می‌شوید و آنقدر این موضوع برایتان مهم است که می‌خواهید آن را با خانواده مطرح کنید احتمالا قصد و نیت ازدواج در کار است. اما همانطور که می‌دانید یکی از اصلی‌ترین فاکتورها برای ازدواج داشتن سن مناسب است، زیرا تا حدی میزان موفقیت‌آمیز بودن یک رابطه را به ما نشان می‌دهد؛ برای مثال دختری که در سن 16 سالگی عاشق می‌شود و تصمیم به ازدواج می‌گیرد احتمالا نسبت به دختری که در 25 سالگی چنین تصمیمی را گرفته شانس کمتری برای موفقیت در ازدواج دارد. علت این موضوع هم این است که ما سن را به عنوان عامل نشان‌دهنده پختگی عقلانی و هیجانی در نظر می‌گیریم. هرچند که قطعا استثنائاتی هم وجود دارد. پس اگر شما در سن پایینی عاشق شده‌اید و می‌خواهید این موضوع را با خانواده مطرح کنید شاید با مقاومت خانواده روبرو شوید.

در این بخش شما باید تمام موارد فردی و خانوادگی که در دوام یک رابطه نقش دارند را بررسی کنید. ویژگی‌های فردی عبارت‌اند از اینکه آیا شخص مورد نظر شما از لحاظ اخلاقی تمام معیارها و ملاک‌های شما را داراست؟ یا اینکه صرف چون عاشق او شده‌اید می‌خواهید از نقاط ضعف او و خواسته‌های خودتان چشم‌پوشی کنید؟ حتما در این مورد با چشمان باز تصمیم بگیرید چرا که وقتی بخواهید درباره او با خانواده صحبت کنید باید با ارائه دلایل قابل قبول و منطقی توضیح دهید که چرا این شخص می تواند شما را خوشبخت کند. درباره خانواده و ارتباط او با خانواده‌اش نیز اطلاعاتی بدست آورید و ببینید که آیا جایگاه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی آنها با خانواده شما تناسب دارد؟ هرگونه بالا بودن یا پایین بودن فاصله طبقاتی می‌تواند به عنوان عامل تاثیر‌گذار در نظر خانواده‌تان باشد.

چطور به خانواده بگم میخوام ازدواج کنم

دو نکته‌ای که در بالا مطرح شد، مواردی هستند که قبل از ورود به بخش بعد باید آن‌ها را بررسی کنید. زیرا این دو نکته احتمالا ریشه موافقت یا مخالفت خانواده شما خواهند بود.

اگر بترسید، گیج و دستپاچه می‌شوید، بنابراین هیچ اشکالی ندارد، حرف‌هایی را که می‌خواهید به والدینتان بزنید، اول برای خودتان روی کاغذ بنویسید. نوشتن کمک می‌کند تا افکارتان را به درستی پردازش کنید و بتوانید رابطۀ‌ جدیدتان را به بهترین وجه ارائه بدهید. به این ترتیب وقتی زمان گفتگوی سرنوشت‌ساز فرا برسد، می‌توانید حرف‌های مهمتان را بدون تپق زدن مطرح کنید. همان‌طور که مشغول نوشتن حرف‌هایتان هستید، واکنش احتمالی والدینتان را پیش‌بینی کنید. اگر بدانید که باید منتظر شنیدن چه حرف‌هایی باشید، بهتر می‌توانید نگرانی‌های آنها را درباره‌ی عشقتان برطرف کنید.

موقع غذا خوردن یا در ماشین هنگام رانندگی قطعا فرصت خوبی برای مطرح کردن این موضوع با خانواده نیست. گفت و گو اصولی دارد که این مورد هم جدای از آن نیست. پس هنگامیکه قرار است چنین موضوع با اهمیتی را با خانواده مطرح کنید بهتر است زمانی را انتخاب کنید که پدر و مادرتان تحت فشار روحی ناشی از خستگی کار نباشند؛ برای مثال هنگام غروب که در جمع خانوادگی مشغول استراحت و تماشای تلویزیون هستید می‌توانید به والدیتان بگویید که: “من می‌خوام درباره یک موضوع مهم باتون صحبت کنم. میشه لطفا چند دقیقه‌ تو سکوت با هم حرف بزنیم؟”. یادتان باشد که در این موقعیت شما باید با اعتماد به نفس بالایی صحبت کنید و به هیچ عنوان شک و تردید در دلتان وجود نداشته باشد.

یادتان باشد که توافق شما و کسی که عاشقش هستید به معنای پایان کار نیست و شما باید حتما نظر مثبت والدینتان را هم داشته باشید. پس لحن صحبتتان نباید به گونه‌ای باشد که انگار شما تصمیمتان را گرفته‌اید و جز این شخص قرار نیست به آدم دیگری فکر کنید. این کار فقط در آنها حس ناخوشایند سرخود بودن شما را ایجاد می‌کند و بخاطر نشان دادن قدرتشان احتمالا با شما مخالفت خواهند کرد. پس بهتر است صحبت خود را به گونه‌ای آغاز کنید که به والدینتان این احساس را بدهد که شما چقدر از بابت او مطمئن هستید ولی باز هم برای گرفتن تصمیم نهایی به کمک آنها احتیاج دارید.

سعی کنید از بیان ویژگی‌هایی شروع کنید که فکر می‌کنید برای والدین شما بسیار با اهمیت است؛ مثلا خانواده‌دار بودن، شغل مناسب داشتن، با حجب و حیا بودن، مستقل و باپشتکار بودن و… . سعی کنید در این مرحله از همان اول روی ویژگی‌های ظاهری مانور ندهید؛ برای مثال نگویید که:” خیلی دختر/پسر خوشگل و خوش هیکلیه. حتما عاشقش میشید”. شروع کردن صحبتتان با این جملات باعث می شود که خانواده شما احساس کنند که دلیل منطقی و موجهی برای انتخابتان ندارید. می‌توانید صحبت خود را اینگونه شروع کنید:” این شخص که من باهاش آشنا شدم، خیلی دختر/پسر با مسئولیتیه. از همون اول به من گفته که قصدش ازدواجه و دوست داره با اطلاع خانواده‌ها رابطمون رو جدی کنه. من خودمم از همون اول گفتم که نظر خانوادم برام خیلی مهمه. توو مدتی که با هم صحبت می‌کنیم فهمیدم خیلی از ملاک‌ها و ارزش‌هامون به هم شبیه. هر دوتامون هدفای یکسانی داریم. خانواده خوبی داره و خیلی برای خانوادش ارزش و احترام قائله خیلی دوست دارم شما هم بیشتر باهاش آشنا بشید و نظرتون رو درباره‌اش بگید. من واقعا تو این مرحله به کمکتون احتیاج دارم”.

زمانیکه تصمیم گرفتید موضوع را با والدینتان در میان بگذارید باید آمادگی پاسخ دادن به تمام سوالات احتمالی آنها را داشته باشید. آینده شما قطعا برای آنها مهم است و احتمالا سوالاتی می پرسند که جزئیات رابطه شما را در برمی‌گیرد. سعی کنید با صداقت کامل به سوالات آنها پاسخ دهید؛ برای مثال اگر شخصی که عاشقش شده‌اید تحصیلات دانشگاهی ندارد و هنوز شغلی پیدا نکرده به دروغ نگویید که لیسانس دارد و در شرکت مشغول کار است. چراکه بعد از تحقیقاتی که انجام می‌دهند متوجه این دروغ ها می‌شوند و آن زمان بخاطر عدم صداقتتان با این ازدواج مخالفت کرده و شما را شخص مناسبی برای تصمیم گرفتن در زندگی شخصی‌تان نمی‌دانند.

سوالاتی که ممکن است والدینتان از شما سوال کنند عبارت اند از:

ممکن است مدتی طول بکشد تا والدینتان با تصور عاشق شدن و ازدواج کردن شما کنار بیایند. حتی اگر آنها هنگام مطرح کردن موضوع ناراحت بشوند و با ازدواجتان مخالفت کنند، ممکن است بعداً وقتی آب‌ها از آسیاب افتاد، نظرشان را تغییر بدهند. درهر حال باید به نظر والدینتان احترام بگذارید و بدانید که همچنان به رابطه با آنها نیاز خواهید داشت، بنابراین نمی‌توانید صرفاً به خاطر مخالفت کردن عزیزترین انسانهای زندگیتان با ازدواجتان، آنها را در فهرست دشمنان خونی خود قرار بدهید.

وقتی پای عشق و عاشقی به میان می‌آید، ممکن است عاقلانه تصمیم نگیرید. برای قانع کردن والدینتان باید شکیبایی پیشه کنید و از جاده‌ی عقل و اعتدال خارج نشوید. شاید وقتی متوجه شوید که والدینتان عشقتان را تایید نمی‌کنند، بخواهید که خانه را ترک کنید یا بدون رضایت آنها با عشقتان ازدواج کنید. اما بهتر است به هر قیمتی که شده از گرفتن چنین تصمیم‌های نسنجیده و شتابزده‌ای خودداری کنید، در غیر این صورت شانس این که والدینتان در آینده با ازدواجتان موافقت کنند، برای همیشه به باد می‌رود.

شاید عشق و علاقه‌ای که به طرف مقابلتان دارید به اندازه‌ای زیاد است که دیگر نمی‌توانید مخالفت‌های خانواده را تحمل کنید. ما این حس و حال شما را درک می‌کنیم، اما بدانید که تحت هر شرایطی آنها والدین شما هستند و نمی‌توانید آنها را بخاطر شخص دیگری کنار بگذارید. آنچه بیش از همه در این مرحله لازم است حفظ خونسردی و صبوری کردن است. واکنش منفی به آنها نشان ندهید و اجازه دهید متوجه شوند که شما به عنوان یک انسان پخته و منطقی حتی با وجود مخالفت، باز هم آنها را دوست دارید و برایشان ارزش و احترام قائلید. مرور زمان احتمالا کمی در نظر آنها تغییر ایجاد خواهد کرد.

زمانیکه عاشق شخصی شدید و تصمیم گرفتید که این موضوع را با خانواده درمیان بگذارید بهتر است به چند نکته توجه کنید. آیا سن شما اکنون مناسب برقراری ارتباط با شخص دیگری هست؟ شخصی که با او آشنا شدید چقدر از ملاک‌ها و معیارهای شما را داراست؟ این دو مورد می‌تواند پیش‌بینی کننده احتمال موافقت یا مخالفت والدینتان باشد. سعی کنید قبل از گفت و گو با والدینتان صحبت‌های خود را روی یک کاغذ یادداشت کرده و آنها را تمرین کنید. زمان و مکان مناسبی را برای صحبت کردن انتخاب کنید و با اعتماد به نفس بحث را شروع کنید. البته قبل از آن ببینید که بهتر است این موضوع را با پدرتان مطرح کنید یا مادرتان؟ با هر کدام که احساس راحتی بیشتری می‌کنید موضوع را درمیان بگذارید. به نقاط قوت رفتاری شخصی که عاشق او هستید اشاره کنید. به سوالات آنها صادقانه پاسخ دهید. نگرانی‌هایشان را درک کنید و به آنها زمان فکر کردن بدهید. بیش از اندازه پافشاری نکنید چون این کار فقط آنها را کلافه می‌کند. اگر فکر می‌کنید که به تنهایی از پس این کار برنمی آیید، موضوع را با یکی دیگر از اعضای خانواده یا دوستانتان مطرح کنید و از آنها کمک بگیرید. در صورتیکه این آشنایان را نداشتید، به روانشناس مراجعه کنید. صبور باشید و زود به دنبال واکنش‌های هیجانی نروید. اجازه دهید گذر زمان و برخوردهای منطقی شما والدینتان را به فکر فرو ببرد.

عشقت رو جذب کن

میخوای یاد بگیری چطور روز به روز بیشتر قلب عشقتو بدست بیاری؟ چطور یه رابطه موفق منجر به ازدواج داشته باشی؟ چطور یه زندگی مشترک موفق داشته باشی؟ پس فرصت را از دست نده! تو هم به جمع دنبال کنندگان پیج رادیو عشق در اینستاگرام اضافه شو…

عضویت در خبرنامه رادیو عشق

10 بازدید

9 بازدید

15 بازدید

19 بازدید

28 بازدید

دیدگاه

نام *

ایمیل *

وب‌ سایت

ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی می‌نویسم.

مشترک نمی شومدریافت همه دیدگاه های این نوشتهفقط دریافت پاسخ دیدگاه های خودم

سلام من یه دختر ۲۰ساله هستم عشقمم هم ۲۸سالشه باهم دیگه مجازی اشنا شدیم البته خانواده اون میدونن و هیچ مشکلی ندارن ولی خانواده من با این رابطه ها مخالفت دارند حتی خواهرش زنگ زد به مامانم که بیان خواستگاری اما خانوادم راضی نشدن شما بگید چیکار کنم که خانواده هارو اشنا کنم و خانوادم راضی بشه کمکم کنید لطفا 😔

سلام دوست گرامی دلایل مخالفت خانواده چیست؟ نحوه آشنایی شما با یکدیگر؟ طرف مقابل شما باید از خانواده‌اش بخواهد که با مادرو پدر شما ابتدا به صورت تلفنی صحبت کنند و سپس خود طرف مقابل به دیدار غیررسمی با خانواده بیاید( خارج از منزل). راه دیگر نیز مراجعه به مشاور پیش از ازدواج است.

سلام من 19 سالمه و عاشق شدم منتها به دختر درخواست اشنایی دادم بدون دلیل رد کرد اگر با باباش تلفنی حرف بزنم مشکلی پیش میاد؟ اخه اون دختر هنوز منو کامل نمیشناسه شاید عوض شد تصمیمش واکنش بابای منفی و خشمگین خواهد بود؟ اگر ادم راحتی باشه ؟

سلام دوست گرامی سوال شما مبهم است و اطلاعات مختصری از خودتان دادید. درباره رد کردن پیشنهاد شما، او حق دارد که بخواهد شما را رد کند چون این انتخاب اوست و واسطه قرار دادن پدرش به شما کمکی نمی‌کند. به جای این کار مدتی دیگر پس از گذشت زمان مجدد به او پیام بدهید و پیشنهاد خودتان را مطرح کنید و اگر مجدد رد کرد، علت دقیق را جویا شوید.

چطور به خانواده بگم میخوام ازدواج کنم

با سلام خدمت شما. پسر 24 ساله ای هستم که تو دوران دانشگاه عاشق دختری شدم که تا الان حدود 5 ساله که با هم دیگه در ارتباط هستیم. از اونجایی که میدونستم خانواده ی من با اینجور روابط امروزی کنار نمیان و نظرشون خوب نیست تصمیم گرفتم که خانواده رو در جریان این موضوع نذارم اما به صورت اتفاقی خانواده در جریان قرار گرفتند و مدتی رو با اطلاع خانواده با هم دیگه در ارتباط بودیم تا زمانی که به خانواده با فشار های خودشون به بنده اجبار کردن که با ایشون رابطه رو تموم کنم . اما از اونجایی که من عاشق این دختر بودم و دلایل خانواده برای تموم کردن این رابطه رو منطقی نمیدونستم ( حتی به مشاور هم مراجعه کردیم و ایشون تایید کردن که مشکلی وجود نداره) به رابطه با ایشون ادامه دادم. اما حالا بنا به دلایلی مجبور به اعلام این رابطه به خانواده هستم . آیا پیشنهاد خاصی به بنده دارید ؟ پیشاپیش از کمکتون ممنونم

سلام دوست گرامی دلایل مخالفت خانواده اگر شیوه آشنایی و ارتباط شما است، می‌توانید به مشاور خانواده مراجعه کنید و از او بخواهید با خانواده شما صحبت کند.

سلام من ۱۴ سالمه ولی عاشق شدم ولی متاسفانه خانوادم خیلی دید کوچیکی دارند با مادر راحت تر هستم ولی میترسم بهش بگم نمیتونم بهش نگم شما بگید چکار کنم😔😔

سلام دوست گرامی در دوره نوجوانی، هیجانات زیادی به ما وارد می‌شود که یکی از این هیجانات، تمایل به برقراری رابطه با جنس مخالف است. بنابراین نمی‌شود روی این هیجانات نام عشق را گذاشت. خیر به او اعلام نکنید، به جای اعلام کردن، سعی کنید با کسب موفقیت‌های درسی و یادگیری مهارت‌های مختلف توجه او را جلب کنید.

سلام من دختری هستم ۱۸سال و نیم سن دارم مدتیه ک با کسی اشنا شدم و واقعا همدیگه رو دوست داریم و شرایطش هم از نظر من عالیه …دوروزه ک ب مادرم گفتم اولش واکنشش بدنبود اما امروز بهم کنایه هایی میزد ک منو واقعا اذیت کرد بخاطر رابطه ی قبلی که داشتم و فهمیده بود و از طرفی پشت کنکوریم اما این رابطه ب درسم ضربه ای نمیزنه چون طرف مقابلم درکم میکنه و ب درسم اسیب نمیزنه اما مادرم خیلی زبون تلخی داره و درکل همیشه باعث ناراحتی من وخواهرام بازبونش میشه ..امامن دوست داشتم بدونه …من بخاطردرسم و طرفم بخاطر دانشگاهش فعلا قصدازدواج نداریم اماکنارهم حالمون خوبه بنظر شما من بامادرم چیکارکنم ک باحرفاش ازارم نده وکنار بیاد…؟

سلام دوست گرامی اشاره نکردید که دقیقا مادر شما چه صحبت می‌کنند یا چه کنایه‌ای می‌زنند؟ همانطور که گفتید فعلا شرایط ازدواج را ندارید و ممکن است در مسیر ارتباطی شما اتفاقاتی بیفتد که به ازداج ختم نشود؛ اما در هر صورت تلاش کنید تا مادر را در جریان اهداف خود از ارتباط قرار دهید. وقتی کنایه‌ای می‌زنند ابتدا حرفش را دقیق بشنوید و بعد بگویید “وقتی درباره این مساله به من کنایه می‌زنی، من ناراحت میشم؛ میشه دقیقاً منظورت رو بهم بگی؟” همچنین می‌توانید از مشاوران رادیوعشق، نوبت مشاوره دریافت کنید.

آدرس: تهران، پونک، نبش بلوار پونک، پلاک 2، طبقه سوم، واحد 6

تلفن پشتیبانی:02146015870

رزرو نوبت مشاوره

انجمن روانشناسی آمریکا

سازمان نظام روانشناسی و مشاوره ایران

سازمان بهزیستی ایران

انجمن روانشناسی ایران

 

پیرو برخی سوالات کاربران پایگاه اطلاع رسانی زیفایو یکی از مراحل دشوار برای پسران گفتن جمله میخواهم ازدواج کنم یا در اصطلاح عام میخوام زن بگیرم به خانواده است سعی کرده ایم در مطلب ذیل به این موضوع بپردازیم

معمولا پسرانی از سن 20 سالگی تا 25 سالگی در شرایط روحی و جنسی قرار میگرند که بواسطه هر دو نیاز تمایل به ازدواج پیدا میکنند ، که در پسرانی که تجربه قبلی ارتباط با جنس مخالف را ندارند این نیاز طبیعتا محسوس تر است ، پسران در این سن تمایل بیشتری به دوست داشتن و اینکه فردی آنها را دوست داشته باشند دارند ، آنهاهر زوجی میبینند که در دوره نامزدی دست به دست هم در خیابان در مهمانی و … کنار یکدیگر هستند به شدت ترغیب میشوند به سمت ازدواج ، انسان ذاتا نیاز به دوست داشته شدن دارد و البته در مسیر تکامل نیاز به همسر ، معمولا پسران در این سن و سال بیشتر احساسی برخورد میکنند

قبل از اینکه شما به فکر مطرح کردن این موضع باشید ابتدا باید تغییراتی در رفتارها ی خود اعمال کنید و برخی رفتارهای نا مناسب خودتان را که قبلا خانواده به شما متذکر شده اند کنار بگذارید ، مسلما زمانی که خانواده هیچ تغییر و هیچ نشانه ای از رشد نسبت به قبل در شما نبینند نمیتوانند درخواست شما را مبنی بر ازدواج پذیرند و بر عکس زمانی که در شما تغییرات و دگرگونیهای فکری و رفتاری را مشاهده کنند زم مزه های ازدواج بر زبان آنها کم کم آغاز میشود حتی بدون آنکه شما از آنها بخواهید

چطور به خانواده بگم میخوام ازدواج کنم

اگر تا دیروز فردی پرخاشگر بودید زود جبهه گیری میکردید باید این رفتار را کنترل کنید

اگر تا دیروز زود بر سر هر حرفی بهتان بر میخورد و حتی قهر میکردید و از سر سفره کنار میرفتید این رفتار را باید اصلاح کنید

اگر تا دیروز بیشتر وقت شما با دوستانتان میگذشت شبها دیر به منزل باز میگشتید این رفتار را ترک کنید

اگر در ارتباط با اعضای خانواده یا حتی یکی از آنها مشکلی دارید آنرا برطرف کنید

اگرتیپ و سرو وضع شما به گونه ای بوده که به چشم یک مرد به شما نگاه نمیشده آنرا تغییر دهید

برنامه ریزی برای زندگی خود تدوین کنید و خانواده را از آن مطلع کنید

قرار نست منتظر بمانید صاحب خانه شوید ، صاحب ماشین شوید ، درامد چند میلیونی و پس انداز چند ده میلیونی داشته باشید ، قرار نیست صبر کنید صاحب همه شرایط شوید سپس سراغ ازدواج بروید چرا که در اینصورت اگر 20 ساله هستید حداقل تا 35 سالگی باید صبر کنید ، اما حداقل یکی دو مورد را به نتیجه مناسب رسانده باشید ، اگرد ر حین تحصیل هستید حداقل وضعت تحصیل را به نتیجه نسبی برسانید ، یا تکلیف خدمت سربازی را مشخص کنید ، و یا تکلیف شغل ، بهر حال یکی از این سه مورد را تعیین وضعیت کنید که حداقل خیال خودتان هم آسوده تر باشد در اینصورت دست خانواده برای یافتن دختر مناسب نیز بازتر است

اگر تکلیف همه برنامه های شما نا مشخص باشد و به اما و اگر و اید منتهی شود دست خانواده شما برای انتخاب همسر نیز کوتاه خواهد بود

آیا صرفا بخاطر نیاز جنسی و ترس از به گناه افتادن ؟

آیا دختری را میخواهید میترسید اگر صبر کنید اورا از دست بدهید ؟

عاشق شده اید و تمرکزتان روی کارو تحصیل تحت تاثیر قرار گرفته ؟

اگر فقط و فقط دلیل شما برای ازدواج نیاز جنسی است د ، چنانچه در مرحله ای هستید که دیگر توانایی مقابله با نیاز جنسی ندارید به نحوی که تمرکز تان را از دست داده اید ، باید بدانید ازدواج فقط و فقط برای نیاز جنسی نمیتواند پاسخ مناسبی برای شما باید چرا که در اینصورت بعد از تخلیه نیاز جنسی با واقعیتها و مسئولیتهای بزرگی روبرو میشوید که از قبل آمادگی آنرا ندارید لذا اگر تنها دلیل شما نیاز جنسی است و به مرحله ای رسیده اید که قابل کنترل نیست و بر تحصیل و سایر امور زندگی زما تاثیر گذاشته است و امکان دارد به گناه کشید هشوید ازدواج موقت گزینه مناسبتریست

اگر شرایط احساسی و جنسی شما به گونه ایست که میتوانید آنرا کنترل کنید بهتر است تا محیا شدن شرایط نسبی شکیبا باشید تا بتوانید دختری متناسب با معیارهایتان انتخاب کنید

شما بعنوان یک پسر ، ممکن است از سن نوجوانی و خصوصا 16 سالگی تا زمانی که در منزل پدرتان به سر میبرید بارها با پدرتان دچار بحث و دعوا شوید این امریست طبیعی ، اما فراموش نکنید پدر شما در مورد ازدواج بهتر میتواند به یاری شما بیاید چرا که خود روزی در شرایط حسی و جنسی شما قرار داشته است البته این یک طرح همه گیر نمیباشد اما در اکثر خانواده ها اینگونه است ، اگر شما صاحب خواهر هستید از جهتی کارتان راحت و از جهتی دشوار میشود ، از این جهت دشوار میشود که پدر شما با توجه به داشتن دختر ابتدا تصور میکنند اگر پسری با شرایط شما باز دختر ایشان خواستگاری کند آیا قبول میکنند یا خیر و از جتی سهل تر میشود که می دانند این موضوع ار چگونه مدیریت کنند که خانواده طرف مقابل راحتر با شرایط کنار بیایند ، اما در هر صورت اگر تصمیم به ازدواج دارید یکی از ملزومات آن جسارت است و باید با شهامت بعد از گام ها اول و دوم این موضوع را با پدرتان مطرح کنید به چه شکل

با توجه به شناختی که از پدرتان دارید و راحتی رابطه شما و پدرتان ، اگر از قبل رابطه دوستانه با پدرتان برقرار کرده اید میتوانید موضوع را راحتر مطرح کنید و اگر رابطه شما به سطح دوستانه نرسیده آنرا به این سطح نزدیک کنید ،امااگر شما صرفا دلیل ازدواجتان نیاز جنسی باشد برای پدر شما قابل پذیرش نیست چرا که بهتر از هر کسی میداند که در شرایط فعلی نمیتوان تنها برای نیاز جنسی به سمت ازدواج رفت پس اینکه فقط موضوع نیاز جنسی را مطرح کنید کفایت نمیکند بلکه باید از جملاتی گسترده تر و نشانه درک شما از مسئولیتهای زندگی را بهمراه داشته باشد ، استفاده کنید ، احساس میکنم آمادگی لازم برای مسئولیتهای بزرگتر را دارم ، دوست دارم با کمک و راهنمایی شما تشکیل خانواده بدم ، کم کم دارم خودمو برای ازدواج آماده میکنم میخواستم با شما مشورت کنم ، بابا اگر بخوام ازدواج کنم شما کمکم میکنید ،فکر مکنم به سنی رسیدم که بتونم مسئولیت زندگی رو قبول کنم

انتظار نداشته باشید که خانواده در همان مرحله اولیه درخواست شما را بپذیرند و البته واکنش شما در مقابل رد این درخواست بسیار مهم است فراموش نکنید در گام اول قرار بر این شد قهر و … را کنار بگذارید ممکن است شما با این سوالات روبرو شوید

تو که هنوز سربازی نرفتی ، تو که هنوز کار نداری ، زندگی کردن الکی نیست مسئولیت های بزرگی بهمراه داره ، آخه بریم به خانواده دختر مردم بگیم پسرمون چکارست و از این قبیل

لذا قبل از مطرح شدن این سوالات لازم است در ادامه درخواست خود عنوان کنید ، از ملزومات یک زندگی آگاهی دارید شرایطتتان را توصیف کنید ، میدونم تکلیف شغلم مشخص نیست میدانم تکلیف مسکنم مشخص نیست و امثالهم ، قرار بر این نیست که تا به کسی پیشنهاد ازدواج داده شد طی مدت یکماه نامزدی و عقد و عروسی تشکیل زندگی بدهید و شما روی حمایت خانواده حساب باز کرده اید این موضوع را مطرح کنید ، خودتان قبل از اینکه سوالات مذکور از شما پرسیده شود آنها را مطرح که خانواده شما بدانند شما به این موضوعات فکر کرده اید و با علم و آگاهی در این خصوص پیش قدم شده اید

اگر خانواده شما مخالفت کردند ، صبر کنید و به خودتان و به آنها زمان دهید ، شما یک مرحله پیش افتاد هاید و آمادگی خود را به خانواده اعلام کرده اید پس مدتی شکیبا باشید و در این بین میتوانید با افرادی نظیر پدربزرگ و مادربزرگ ، خاله یا عمو و یا بزرگ محل بهر حال فردی که روی پدر و مادر شما نفوظ دارد نیز بصورت سربسته صحبت کنید و از وی بخواهید غیر مستقیم با پدر و مادرتان صحبت کند البته نه به گونه ای که مشخص شود شما با وی صحبت کردید و البته مطرح کردن آن باید مدتی بعد از صحبتهای شما با خانواده تان باشد

سخن نهایی

ازدواج نه گناه است ، نه زشت ونه ناپسند پس از مطرح کردن موضوع آن حراس نداشته باشید و اتفاقا نشانه پاکی شماست که از راه حق و فرموده خداوند نیاز خود را پاسخ دهید ، توکلتان از صمیم قلب به خداوند متعال باشد ، اما ممکن است شما ملاکها و معیارهای برای انتخاب همسر داشته باشید اما با شرایط فعالی شما نتوانید چنین دختری را به همسری خود درآورید و ممکن است چند سال بعد که آن شرایط را بدست اوردید از ازدواج خود پشیمان شوید ، اگر میتوانید امیال درونی خودتان را کنترل کنید و به گناه نمی افتید تا بهتر شدن شرایط شکیبا باشید تا بتوانید دختری نزدیکتر به معیارهایتان انتخاب کنید

پایگاه اطلاع رسانی زیفایو –

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دیدگاه

نام *

ایمیل *

وب‌ سایت

ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی می‌نویسم.

لطفا پاسخ را به عدد انگلیسی وارد کنید:

سلام و احترام ، در خدمتیم ؟…

سلام . لطفا ایمیل پشتیبانی رو ارسال بفرمایید . کار مهمی دارم…

محتوا خیلی خوبی بود.بخصوص برا خودم که این مشکل داشتم…

سلام ، بنده دانشجوی ترم اول پرستاری هستم و 20 سالمه. کارم اگه خدا بخواد قطعیه و از ترم 5 میرم سر کار -تقریبا مذهبی هستم اما از اون روزی که رفتم دانشگاه آزاد(بد حجابی دخترا) حس میکنم از خدا فاصله گرفتم…

حالا تصمیم جدی گرفتم ازدواج کنم.

حالا لطفا بهم بگید که چطور  خانواده رو متقاعدشون کنم که برام پا پیش بزارن؟؟

قصد من تا موقعی که نرفتم سر کار فقط نامزدیه. من تا حالا مورد مناسبی رو هم برای ازدواج پیدا نکردم.

اطلاعات بیشتر در مورد فرمت‌های متنی

چطور به خانواده بگم میخوام ازدواج کنم

سلام شمااول دختر مناسب خودتو پیدا کن بعد به خانواده بگو ممکنه خانواده دختری برا شما پیدا کنه که با هم به تفاهم نرسید.

سلام

1- سن این آقا برای ازدواج، اصلاً کم و زود نیس. متأسفانه چون سن ازدواج بالا رفته، وقتی کسی می‌خواد به موقع ازدواج کنه، غیر عادی به نظر می‌رسه.

2- کسی که می‌ترسه به گناه بیفته، از نظر شرعی واجبه که ازدواج کنه؛ بنابراین دیگه جای صبر و خجالت نیس.

3- بدون شک بر اساس حکم اسلام، بر هر مرد و زن مسلمانی واجبه که چشم خودش رو کنترل کنه تا کنترل فکر و قلب راحت بشه و زمینه گناه فراهم نشه.

4- این آقا باید اولاً خطرات انحراف جوانان در جامعه و دانشگاه را به خانواده گوشزد کنه و بگه که اگه من به گناه بیفتم شما مقصر و گناهکارید ثانیاً باید افرادی رو پیدا کنه که بتونه بدون خجالت با اون‌ها صحبت کنه و اون‌ها باید افرادی باشن که خونواده پسر روی حرف اون‌ها حساب باز می‌کنن مثلاً بزرگترهای فامیل.

5- چهار سال در عقد بودن اصلاً بد نیس بلکه در شرایط فعلی جامعه، خیلی خوب و لازمه(مثل خود من و خیلی‌ها که بیشتر از چهار سال توی عقد بودیم).

6- به هیچ وجه صلاح نیس خود پسر بره دنبال پیدا کردن دختر؛ اما می‌تونه خانواده رو تهدید کنه که اگه دختر پیدا نکنید خودم دست به کار می‌شم.

موفق باشید

دوست عزیز وقتی داخل اقیانوس دختر بی حجاب باشی کل دانشگاه رو میگم مگه میشه چشمت بهشون نخوره

من امتحانامو پس دادم و هنوز هم دارم میرم و منظورم اینه که از این اوضاع ناراضی ام نه اینگه خدایی نکرده توی گناه بیفتم

وقتی میگم از خدا دور شدم مثلا نمازهام دیگه بهم لذت معنوی نمیده نه اونچیزایی که میفرمایین

در کل ناراحتم کردین….. 

امثال شما هم باید ظرفیت خودشونو افزایش بدهند. یعنی چی که با یک نگاه زود از خودتون در می آیین خرابکاری می کنید.
چشم اگه واقعا چشم باشه انسان لخت تحریک کننده رو هم جلوش بگذارند تحریک نمیشه.
یکم جنبه تونو ببرین بالا … بالاتر! شمام می تونی نگاه نکنی و جهنمی نشی!

سلام

اتفاقا دقیقا برعکسه

چشم و ذهن اگه سالم نباشد تحریک نمیشه مثل کسی که براش عادی شده!

ببخشید خب ذر زمان پیامبران و امامان ما هم افراد بی حجابی بودند,نبوودند ؟؟؟
باید گفت چون فکر و ذهن اون ها پاک بود اعوذ و بالله تحریک میشدند ؟؟؟
نگید اون ها فرق دارن و معصوم اند میدونم اما یارانشون چی ؟؟؟
من میگم نگاهت ک پاک باشه نگاه نمیکنی نگاهت که پاک باشه شده باشه سرت تو سنگ فرش دانشگاه باشه دقیق نمیشی
من توجیه نمیکنم کاری هم ندارم
ولی نمیشه گفت چون من گناهکارم مثلا ذهنم پاک نیست پس من تحریک نمیشم و ب سمت اون خانوم کشیده نمیشم
:/

سلام

بهترین راه ورود به این مسئله این است که با شوخی و خنده شروع کنید. به هر بهانه ای مسئله ازدواج با پیش بکشید و بگویید که قصد ازدواج دارید. مثلا وقتی فیلمی را به طور خانوادگی نگاه میکنید و در آن ازدواجی اتفاق می افتد بگویید خوش به حالش. کسی که به فکر ما نیست. یا وقتی مادر شما شدیدا از کار خانه خسته شده، بعد از خسته نباشید بگویید اگر الان عروس داشتی کمکت می کرد تا اینقد خسته نشی و …

بعد از مدتی که مسئله را شوخی در خانواده مطرح کنی عکس العمل های آن ها را خواهید دید و سپس مطابق با آن می توانی با آنها صحبت کنی. مثلا اگر گفتند هنوز سنت کم است بگو من طبق دستور قرآن 5 سال پیش باید ازدواج می کردم و تا الانش رو هم تخفیف دادم. اگر گفتند کار که بگویید وضعیت کاری من مشخص است. اگر گفتند سربازی بگو اگر متاهل باشم سربازیم هم توی شهر خودمان است و می توانم در کنار سربازی کار هم بکنم.

بنابراین شروع با شوخی و سپس ادامه دادن با صحبت های منطقی البته با حفظ احترام و سپس سماجت در این قضیه می تواند به شما کمک کند که هر چه زودتر ازدواج کنید.

این پست را هم مطالعه کنید: 

گفتند باید درس و سربازیت مشخص بشه بعد

پیروز و سربلند

سلام من تقریبا 18 سالمه من هم مشکل شما را دارم با این تفاوت که من زن
میخوام ، خونه هم دارم کار هم ان شاء الله دارم پیدا میکنم من خجالت میکشم به
خانوادم بگم من زن میخوام . لطفا راهنمایم کنید تا به حال با هیچ
دختری دوست نبودم و خودارضایی هم نمی کنم.

مرتبط:

من زن میخوام ، مشکل اصلى من نیاز عاطفیه

من زن میخوام میگن نه درست رو تموم کن

چطور به خانواده بگم میخوام ازدواج کنم

زن می خوام ، 18 سالمه و می خوام به پدرم بگم

من زن میخوام ، اینو برای اولین بار چطوری گفتید ؟

چطوری بگم زن می خوام چون اصلا با خانوادم راحت نیستم

به سرم زده که برم و بگم من زن می‌خوام

سرتون رو درد نیارم، زن میخوام

منم با روش محمد خیلی حال کردم خیلی خندیدم.خخخخخخخخخ

عجب اینجا همه اقا پسرت یکیو دوس دارن ،یعنی  آقا پسری هم وجود داره که مارو دوس داشته باشه؟؟؟هییییییییییی

منم مشکل تورو دارم  خدا کمکمون کنه

موفق باشی

منم مشکل تورو دارم  خدا کمکمون کنه

موفق باشی

سلام 

من ۲۳ هستم از پونزده سالگی از نظر مالی به خانواده متکی نبودم یک ساله خدمت تموم کردم پنج سالم هست تنهایی زندگی میکنم و از نظر روحی خیلی نیاز به همسر دارم خانواده هم بهم خیلی تاکید میکنن ولی میگم نمیدونم چرا استرس دارم لطفا کمکم کنید

با سلام و خسته نباشید به تمامی اعضای خانواده برتر

پسر هستم و دانشجوی ترم 1 تو دانشگاه دولتی شهر خودم، از 17 سالگی دوست داشتم زود ازدواج کنم مثلا تا 21 سالگی مزدوج شده باشم و الان 19 ساله هستم و تا چند ماه دیگه 20 سالم میشه.

از اوایل ترم بود که از یکی از همکلاسی هام خوشم اومد یعنی تقریبا تمامی ملاکای من برای انتخاب همسر آینده رو در ایشون دیدم. حتی بعضی وقتا چون نماینده کلاس هستم به بهونه های مختلف که همشون هم الکی هست، با ایشون صحبت میکنم.

همه بهم میگن چهرت 17 میخوره، سنت 19 و درک و فهمت 23 هست. من دوست دارم زود ازدواج کنم ولی مطمئنم خانوادم مخالفن چون خود پدرم هم 28 سالگی متأهل شدند.

از این نظر میگم ازدواج زود که ؛

چطور به خانواده بگم میخوام ازدواج کنم

1. به فسادهای این جامعه آلوده نشم

2. تفاضل سنیم با بچه هام زیاد نباشه و همدیگرو متوجه بشیم

3. نیاز به محبت کردن و دوست داشته شدن رو در خودم حس میکنم.

تابحال هم دوست دختر نداشتم و از این کارا به شدت بدم میاد. تازگیا متوجه شدم که ایشون 6 ماه از من بزرگتر هستن ولی برای من اهمیت نداره همسرم از من بزرگتر باشه چون ازدواج های موفق زیادی دیدم که خانم بزرگتر از مرد بوده و بیش از 20 سال هست که دارند با هم زندگی میکنند.

رشته ای که میخونیم چون خانوم ها بیشتر میان تو این رشته، جای زیادی برای پسرها هست برای استخدامی و از نظر سربازی هم انشاء الله مشکلی ندارم و میتونم امریه بگیرم.

با یکی از اساتیدم که آخوند بودن و درباره ازدواج مشورت میدادن صحبت کردم و ایشون گفتن: بهتره تا ترم 3 صبر کنم و ببینم همچنان از ایشون خوشم میاد یا نه؟! ولی خودشون با ازدواج دانشجویی بسیار موافق بودن و پسر خودشون هم دانشگاه نرفته ازدواج کرده. ولی من میترسم که تا ترم 3 صبر کنم و ایشون ازدواج کنن.

روم هم واقعا نمیشه به خانوادم بگم که میخوام ازدواج کنم، از نظر اونا بچه ام ولی خیلی مسئولیت پذیر هستم ( به خاطر همین مسئولیت پذیری نماینده کلاس انتخابم کردن ). واقعا نمیدونم چیکار کنم! لطف کنین کمکم کنید که بتونم بهترین راه رو در پیش بگیرم.

ممنونم

ممنون از نظرتون. این مورد رو کسی بهم گفته که میگم وگرنه خودم که نمتونم تشخیص بدم خخخ

ممنون از نظرتون. رشته من همونطور که گفتین جز رشته های علوم پزشکی هست که از الان میتونم بعنوان کار دانشجویی استخدام بشم، مشکل کاری انشاالله ندارم

جرأت نمیکنم در این باره صحبت کنم باهشون!! سخته واقعاااا، ممنون از نظرتون

مرسی از نظرتون.

من الان ماهی شاید فوقش 1 بار با دوستام برم بیرون که تفریح کنم باقی وقتم رو با خانواده ام و با خانواده میگذرونم و فقط برای شارژ موبایلم خرج میکنم و واسه خودم چیزی نمیخرم که خیلی از پسرا واسه خودشون از این کارا میکنن.

ممنون از نظرتون. روابط دانشجویا با هم چه ربطی به دختربازی داره؟! باهشون صحبت کردم، درست ولی کار غیر شرعی که نکردم.

ممنون از نظر بلند بالاتون.

اره قبول دارم باید مسئولیت پذیر بودنم رو به پدر مادرم نشون بدم، بنظرم روش 2 راحتترین روش هست بین این روشهایی که گفتین خخخخ

هزاران سلام تقدیم تو باد خخخ

اره سپردم دستش تا ببینم خدا چی صلاح میدونه برام.

ممنون از نظرت

افرین دقیقا 28 به بعد شاید 30 به بعد تمایل به مجرد موندن بیشتر میشه.

اگه بزرگترا متوجه ما دو تا جوون بشن قبول میکنن منم سعیمو میکنم میتونم همه اینا رو به مرور داشته باشم به امید خدا.

ممننون از نظرتوووووووووون 🙂

نمیگم که دو روز دیگه که انشاالله اوکی بشه بریم خونه خودمون، یکم صبر میکنیم بعدش، خرجمون هم کمتره.

مممنون از نظرتون

اگه 25 رو بخام رد کنم، انتظارات یک دختر 25 ساله از دختر 20 یا 21 ساله بیشتره و توقعات خیلی والایی داره که سخته پذیرفتنش.

ممنون

چندتا چندتا که واقعا جالب نیست خخخ، این همه صبر! صبرم زیاده ولی بهرجال باید اتفاق بیفته این.

چطور به خانواده بگم میخوام ازدواج کنم

ممنون

خدایا چرا آخه؟!!!؟

این چه وضعیه که یسری ۱۸،۱۹،۲۰ ساله ها میان میگن زن میخوایم یا وقت شوهرمه!!!

باورکنید شماها داغید.زندگی مشترک مگه به این راحتیاست؟!!!

دو سه سال بگذره ها از فکرای خودتونم خنده تون میگیره چه برسه به کارهاتون!

آخه شمایی که میگی الان زن میخوام، خرج زندگیتو میخوای از کجا بیاری؟؟ نگو بابام میده که مجبورم اینو بگم که:شما عزت نفس نداری که بخواد بابات خرج زندگیتو بده؟؟؟(ببخشیدا ولی واقعا عصبانی میشم از پسرهایی که باباشون خرج زندگی مشترکشون رو میده.شاید شمااصلا قصدت این نباشه من فقط یه مثال آوردم)

یا شما دخترخانمی که میگی سنم از ۲۰ بگذره دیگه خواستگار نخواهم داشت پس الان ازدواج کنم و اینحرفا…شده تاحالا به مدت مثلا چندماه کل وظایف خانه داری و پخت و پز و… که مادرتون انجام میده رو متقبل شده باشید؟؟ حالا بماند که شوهرداری خودش یه بحث جداست!

ببخشید که اینو میگما، ولی اکککککثر قریب به اتفاق جوونای این رده سنی فقط و فقط فکرشون اینه که تمام دوران زندگی مث دوران نامزدی و عروسی و شب اولش و ماه عسله.

اول از همه ما باید صبر و تحملمون رو ببریم بالا. تا بتونیم از خیلی چیزا بگذریم و گذشت رو یاد بگیریم پس سعی کن صبور باشی. عجله نکنی و از همه مهمتر اینکه بدونی پدر و مادرت در هر شرایطی که باشی خیرو صلاحت رو میخوان. حرف دوست و رفیق و همکلاسی که میگه چهره فلانه و درکت بهمانه، کشکه.

نمیگم ازدواج نکن، به موقع ازدواج کن اما هیچوقت این دلیل هایی که آوردی رو ملاک قرار نده.

اون روحانی هم که بهت گفته پسرم زود ازدواج کرد رو ملاک قرار نده.چون روحانیون کلا سبک زندگیشون همینه که زود ازدواج کنن و بچه هاشونم زود سروسامون بدن.

ایسنا به نقل از مجله سپیده دانایی نوشت:

یک مشاور گفت: این روزها ممکن است برای بسیاری از جوانان پیش بیاید که فردی را برای ازدواج بپسندند و مناسب ببینند، اما خانواده‌ها با انتخاب‌شان مخالفت کنند. این موضوع چند دلیل دارد؛ از جمله اینکه والدین همیشه تصور می‌کنند که خودشان می‌توانند انتخاب بهتری برای فرزندانشان داشته باشند.

دکتر آناهیتا خدابخش کولایی افزود: گاهی اوقات بدون این که طرف مقابل را ببینند چنین طرز فکری دارند. این موضوع در بین خانواده های ایرانی زیاد دیده می شود و در فرهنگ ما ریشه دارد.

وی در ادامه گفت: پدر و مادرها تصور می‌کنند فرزندشان به بلوغ فکری و عقلانیت کافی نرسیده است تا بتواند شخص مناسبی را برای ازدواج انتخاب کند.

این مشاور با بیان اینکه خانواده‌ها مخالفت خود با ازدواج فرزندانشان را به شکل‌های مختلف نشان می‌دهند،اظهارکرد: برخی از خانواده‌ها از همان وهله نخست نسبت به انتخاب فرزندشان و حتی حرف زدن در این زمینه واکنش نشان می‌دهند. برخی دیگر در ابتدا مخالفت‌شان را نشان نمی‌دهند، اما پس از دیدن دختر یا پسر با قصد و نیت طوری حرکت می‌کنند که مخالفت‌شان را اعلام کنند. بعضی وقت‌ها خانواده‌ها افرادی را در بین خانواده یا فامیل برای فرزندشان پسندیده‌اند و به همین دلیل با انتخاب او مخالفت می‌کنند.

چطور به خانواده بگم میخوام ازدواج کنم

خدابخش کولایی اضافه کرد: واکنش دیگر والدین این است که حرفی می‌زنند که جوان را بر سر دوراهی قرار می دهد. به طور مثال می گویند:«خودت انتخاب کردی. میل خودت است.ما نظری نداریم.» بدین ترتیب به طور ضمنی به او می‌گویند که «ما با این قضیه مخالف هستیم و اگر اتفاقی افتاد به ما ربطی ندارد.» در نتیجه جوان در بن بست قرار می‌گیرد و نمی‌داند به کدام سمت برود.

جوان‌ها برای کاهش مخالفت‌ها چه کار کنند؟

وی با اشاره به راهکار‌هایی برای حل مسئله مخالفت والدین گفت: اگر جوانان می‌دانند امکان صحبت با والدینشان وجود دارد، با آنها مشورت کنند. با لجبازی و قهر کاری پیش نمی‌رود. بهتر است درباره شخص مورد نظرشان به والدین اطلاعاتی دهند و آنان را تشویق کنند که فرد را ببینند. دیده‌ها با شنیده‌ها متفاوت است. ممکن است از فردی یک تصور کلی وجود داشته باشد اما زمانی که او را می‌بینند شرایط متفاوت می‌شود.

واسطه انتخاب کنید

این مشاور در ادامه اظهار کرد:‌ در صورتی که فرزندان می‌دانند بزرگتری در فامیل وجود دارد که به والدین نزدیک است و پدر و مادر به نظراتش اهمیت می‌دهند، می‌توانند از نظر مشورتی او کمک بگیرید. در غیر این صورت توصیه می‌شود نزد مشاور بروند.

دلایل منطقی را بپذیرید

وی تصریح کرد:‌ بعضی وقت‌ها خانواده‌ها به عمد با انتخاب فرزندشان مخالفت نمی‌کنند و نظرشان منطقی است. اگر والدین ایراداتی می‌بینند شرایطی را به وجود آورند که جوان خودش این موضوع را حس کند. واقعیت این است که آدم ها از افراد غریبه بیشتر حرف شنوی دارند. مهم است که خانواده بدون غرض ورزی مخالفت شان را ابراز کنند. ابتدا فرد مورد نظر را بشناسند سپس با دلایل منطقی مخالفت‌شان را اعلام کنند.

بدون رضایت خانواده ازدواج نکنید

خدابخش کولایی توصیه کرد: در خانواده‌های ایرانی ازدواج بدون رضایت خانواده انجام نشود و حداقل یک رضایت نسبی وجود داشته باشد. با وجود حرکت جامعه ایرانی به سمت مدرنیزه شدن، ذات پنهان خانواده‌ها هنوز گسترده است و دختر یا پسری که بدون رضایت والدیم همسر وارد خانواده‌ای می شوند، متاسفانه از نظر آن خانواده مطرود هستند. عروس‌ها زیر نگاه تند و تیز مادر شوهر و خواهر شوهر قرار دارند و ممکن است نگاه تحقیر آمیزی به داماد شود.

وی اضافه کرد: جوانان باید بدانند خانواده ایرانی غربی نیست. هر چند در جوامع غربی هم رضایت والدین اهمیت دارد، به دلیل روحیه فردگرایی خیلی در مسائل یکدیگر دخالت نمی‌کنند. در ایران خانواده‌ها گسترده هستند و در واقع فرد با یک ایل و تبار ازدواج می‌کند بنابراین اگر بخواهد بدون نظر والدین همسری داشته باشد مشکلاتی برایش ایجاد می‌شود.

از پیله زناشویی پیشگیری کنید

این عضو هیئت علمی دانشگاه علوم بهزیستی و توان بخشی گفت: وقتی زوج‌ها بدون رضایت والدین وارد زندگی مشترک می شوند مشکلی برای شان پیش می آید که به آن «پیله زناشویی» می‌گویند. در این حالت زوجین از هیچ حمایتی برخوردار نیستند و اگر مشکلات اقتصادی و عاطفی برایشان پیش بیاید یا در زمینه نگهداری فرزندان دچار مشکل شوند، نمی‌توانند به فکر کمک خانواده‌ها باشند. زن و شوهر باید همه مشکلات اقتصادی و اجتماعی را خودشان حل کنند.

وی اضافه کرد: این افراد در سنین میانسالی به شدت از نظر جسمی، روحی و ظاهری شکسته می‌شوند و تنش‌های زندگی‌شان افزایش می‌یابد. ممکن است در دعواها و اختلافات به هم بگویند من به خاطر تو از خانواده‌ام گذشتم. به دلیل این که افراد به مرور زمان حمایت ها را از دست می دهند آستانه تحمل‌شان پایین می آید و ممکن است این تنش‌ها منجربه جدایی شود.

رفتار والدین چگونه باشد

این مشاور تاکید کرد: والدین باید به فرزندانشان اعتماد داشته باشند و در ابتدا با نظر او مخالفت نکنند البته می‌توانند نظر مشورتی هم بدهند. بهتر است ابتدا فرد مورد نظر را ببینند و بعد درباره او صحبت کنند. بسیاری از انتقادات برخی از خانواده‌ها در این باره پیش زمینه‌هایی دارند اما وقتی از نزدیک با فرد روبرو می‌شوند، نظرشان تغییر می‌کند.

خدابخش کولایی در پایان مطلب خود توصیه کرد: خانواده‌ها با هم در ارتباط باشند و فرد را بهتر بشناسند. اگر هم اشکالاتی می‌بینند آن را به شکل مستقیم ابراز نکنند. می‌توانند نظرشان را به صورت پیشنهاد مطرح کنند اما بهترین پیشنهاد این است که نزد مشاور خانواده بروند به این دلیل که فرزندان همیشه فکر می‌کنند مخالفت‌ها به عمد صورت می‌گیرد. وقتی واسطه‌ای وجود داشته باشد تنش‌ها کمتر می‌شود. مشاور قرار نیست طرف کسی را بگیرد بلکه از منطق حمایت می‌کند.

۴۷۴۷

شهر جهانی یزد، شهری تاریخی و کویری ‌بین دشت لوت و دشت کویر است که مارکوپولو جهانگرد معروف آن را بزرگ، زیبا و پر رونق توصیف می‌کند. شهر تاریخی یزد در قدیم؛ به ایساتیس به معنی فرخنده و مقدس معروف بوده است.

ساخت و ساز و مسکن متأثر از قیمت مصالح ساختمانی از جمله تیرآهن و میلگرد است. اما به طور کلی قیمت‌ها در ایران با نوسانات دلار جابجا می‌شود.

تمامی حقوق این سایت برای خبرآنلاین محفوظ است.
نقل مطالب با ذکر منبع بلامانع است.
Copyright © 2018 khabaronline News Agancy, All rights reserved

 !(function (w, d) { ‘use strict’; var ad = {zone: “brtrha1”, user: “1565432215”, width: 728, height: 90, id: ‘adro-246454’}, h = d.head || d.getElementsByTagName(‘head’)[0]; if (typeof w.adroParams != ‘object’) w.adroParams = {}; w.adroParams[ad.id] = ad; var script = document.createElement(“script”); script.type = “text/javascript”; script.async = 1; script.src = “//static-cdn.adro.ir/dlvr/rsdnt.js”; h.appendChild(script); })(this, document); var h = document.getElementsByTagName(“head”)[0], s = document.createElement(“script”); s.async = !0, s.defer = !0, s.type = “text/javascript”, d = new Date, s.src = “https://cdn.sanjagh.com/assets/sdk/www.bartarinha.ir/client.js?t=” + d.getFullYear().toString() + d.getMonth() + d.getDate() + d.getHours(), h.appendChild(s); var sabaVisionWebsiteID = “1c27cb39-612a-452a-954c-b3e3dd1f3d36”; var sabaVisionWebsitePage = “ALL” _atrk_opts = {atrk_acct: “i2i8r1SZw320l9”, domain: “bartarinha.ir”, dynamic: true}; (function () { var as = document.createElement(‘script’); as.type = ‘text/javascript’; as.async = true; as.src = “https://certify-js.alexametrics.com/atrk.js”; var s = document.getElementsByTagName(‘script’)[0]; s.parentNode.insertBefore(as, s); })();


چطور به خانواده بگم میخوام ازدواج کنم
چطور به خانواده بگم میخوام ازدواج کنم
0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *