چگونه خوش سر زبون باشیم

 
helpkade
چگونه خوش سر زبون باشیم
چگونه خوش سر زبون باشیم

* لطفا در مورد ایجاد تاپیک و نظرسنجی قبل از ثبت دقت فرمایید زیرا امکان ویرایش و یا حذف مطلب بعد از ارسال وجود ندارد.
همچنین شما ملزم به رعایت

قوانین و مقررات

نی‌نی‌سایت نیز می‌باشید.

* لطفا در مورد ایجاد تاپیک و نظرسنجی قبل از ثبت دقت فرمایید زیرا امکان ویرایش و یا حذف مطلب بعد از ارسال وجود ندارد.
همچنین شما ملزم به رعایت

قوانین و مقررات

نی‌نی‌سایت نیز می‌باشید.

بچه من ب تازگی متاهل شدم 

قبلا تو یه خانواده ساکت و کم‌ جمعیت بودم 

کلا رفتو آمدمون کم بود و کم حرف بودم 

چگونه خوش سر زبون باشیم

احساس میکنم اصلا بلد نیستم حرف بزنم 

نمیتونم زبون بریزم و مجلس گرمی کنم 

وقتی یه نفر بهم متلک میگه نمیتونم جوابشو بدم چون حرف بلد نیستم اون لحظه کم میارم یا خجالت میکشم… توروخدا بهم راهکار بدید حتی اگر تیکه ای بلدید بمنم بگید 

اعتماد به نفس عزیزم 

منم مث توام،لازم نیس مجلس گرم کن باشی،خودت باش اما سعی کن یکم بیشتر ارتباط برقرار کنی

مشکلم کم اوردن کلماته… اعتمادبنفسم خوبه تا حدودی 

خانه خود را زیبا تر کنید

پس مطالعه کن اعتماد به نفست خوبه دیگه حله باقی سعی کن تمرین کنی حرف زدنو مطالعه کن که دامنه ی لغاتت  زیاد بشه البته اینا رو در جهت مثبت به کار ببر خدای نکرده دل کسی نشکنه 

مرسی عزیزم 

دوسدارم اطرافیانو تحت تاثیر خودم قرار بدم 

که چی بشه؟وقتی تحت تاثیر قرار دادی میفهمی اهمیتی نداشته

از نظر لحن بیان و طرز صحبت کردن میخوام قوی باشم و فن بیان قوی داشته باشم منظورم اینه 

منم شرایط تو رو داشتم یه بار ک با شوهرم دعوامون شد اول زندگی گفت نه حرف زدن بلدی نه پول داری و…خیلی دلم شکست..جاریم خیلی سرو زبون داره البته سنش دوبرابرسن منه منو با اون مقایسه کرد ینی نابود شدم هممش فک میکنم اونو دوسداره و مشتاق حرف زدنشه..فقط کتاب زیاد مطالعه کن منم همین کارو دارم میکنم

بهش بگو خاک بر سر مامانت کنن اون ترشیده رو با من مقایسه میکنی😑😑😑😑😑ببخشید عصبی شدم 😐

البتته تو دعوا حلوا خیر نمیکنن ک اونم عصبانی بود ..ولی بخاطر حرفاش اعتماد بنفسم شد صفر صفر

من با کسایی که احساس راحتی میکنم خیلی خودی هستم و اوکی هستم ولی کسی غریبه باشه اصلا قفلی میزنم دقیقا مثل یه بچه ای که یه جا غریب میره اول ساکته بعد یخش باز میشه دیگه نمیشه جمعش کرد   

سلام میشه بگید چه کتابایی و بخونیم تا هم اعتماد به نفس داشته باشیم هم سر و زبون دار؟ ممنون میشم

میشه چنتا کتابا ک میخونی معرفی کنی؟

دقیقا این یکی از مشگلات منه میشه راهنمایی کنی دوست عزیز❤

میشه معرفی کنید واقعا منم احتیاج دارم لطفا🙏🙏

اوممم 

کتاب بیشعوری رو بخون تا بتونی با افراد بیشعور دورو اطرافت ارتباط برقرار کنی ب خودت صدمع ای وارد نشه و چگونه خوش سر زبون باشیم

مطالعه داشته باش 

دایرع لغاتت گسترده تر شه بیب💋

باورم نمیشه هستن کسایی که دقیقا مشکل منو دارن😂همیشه هرکسو میبینم گرگ و زبون باز و چرب زبون خفن هستن و این باعث میشه کلی اعتماد بنفسم بیاد پایین ولی اینجا شماها هم هم مشکل منین، چه خوبه پیداتون کردم😂

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت

قوانین و مقررات

نی‌نی‌سایت می‌باشید

مطالب این سایت تنها جنبه اطلاع رسانی و
آموزشی داشته و توصیه پزشکی تخصصی تلقی نمی شوند و نباید آنها را جایگزین
مراجعه به پزشک جهت تشخیص و درمان دانست. لطفاً پیش از استفاده از سایت
صفحه
“شرایط استفاده از سایت”
را مطالعه فرمایید. استفاده از این سایت
بدان معناست که شما قبلاً صفحه “شرایط استفاده از سایت” را مطالعه کرده
و به مفاد آن واقفید. نقل مطالب این سایت با ذکر منبع و نشانی اینترنتی سایت بلامانع است

شاید خیلی از افراد فکر می کنند که خوش صحبتی و شیرین زبان بودن اهمیت چندانی ندارد و یا بدون دانستن آداب درست برقراری ارتباط هم می توان به سادگی حرف زد و ارتباط برقرار کرد. اما مسئله این است که پشت این مهارت ها، فلسفه های گوناگون و مهمی وجود دارد که بسیاری از مردم از آنها بی خبرند. افرادی وجود دارند که به صورت ذاتی، استعداد شیرین زبانی و خوب صحبت کردن را دارند؛ اما برخی افرادی که این طور نیستند، باید مهارت فن بیان و صحبت کردن خود را تقویت کنند تا اتفاق برایشان رخ دهد؛ ما هم در این مقاله دقیقاً می خواهیم همین مورد را توضیح دهیم و بگوییم که چگونه خوش صحبت و شیرین زبان باشیم ؟ در واقع این مقاله به دو بخش زیر تقسیم بندی شده اند که به طور کامل تکنیک های خوش صحبت بودن را توضیح می دهد:

قبل از هر چیز باید این نکته را به خوبی بدانید که مهم ترین راه کسب آمادگی برای تبدیل شدن به فردی خوش صحبت، اعتماد به نفس است. معمولا افرادی که اعتماد به نفس بالایی دارند، در جمع ها نقش پررنگ تری دارند و به راحتی گفتگو و اظهار نظر می‌کنند.

 افرادی که از اعتماد به نفس بالایی برخوردار نیستند و برقراری ارتباط برایشان کاری دشوار است، باید خود را در معرض گفتگو و صحبت کردن قرار دهند، راه های مختلفی برای افزایش اعتماد به نفس وجود دارد که مواردی که مناسب برای داشتن ارتباطی موثر و خوش صحبت بودن نیاز است را بیان می‌کنیم. برای این که خیلی کامل تر این موارد را آموزش ببینید، پیشنهاد می کنم سری هم به مقاله اعتماد به نفس در صحبت کردن بزنید.

متمایز بودن از دیگران جذابیت و محبوبیت شما را بیشترمی‌کند. ریسک کنید و روش های مختلفی را امتحان کنید تا بالاخره روشی مناسب و خاص خودتان را پیدا کنید. در جمع های مختلف هم یک نوع ریسک محسوب می شود. خودتان را محدود نکنید و در جمع های متفاوت حضور پیدا کنید و سعی کنید در گفتگوها شرکت کنید. حضور در مهمانی های خانوادگی، جمع های دوستانه، سمینارهای مختلف، کلاس ها و دوره های مختلف و هر چیزی که شما را با انسان های مختلفی روبرو کرده و مجاب به برقراری ارتباط می‌کند.

اگر با فرهنگ های مختلف آشنا باشید، مدام درحال یادگیری مطالب مختلف باشید و اطلاعات خود را در موضوعات گوناگون افزایش بدهید، قطعاً در برقراری ارتباط قدرتمند تر می‌شوید و به شخصی خوش صحبت تبدیل می‌شوید. پس با یکجا نشستن، تنهایی را ترجیح دادن و ارتباط نگرفتن با دیگران، نمی‌توان مهارت صحبت کردن که بسیار مهم تلقی می‌شود را تقویت کرد؛ به هر حال انسان موجودی اجتماعی است و به ارتباط نیاز دارد، پس چه بهتر که این ارتباط به درستی صورت بگیرد.چگونه خوش سر زبون باشیم

تشخیص بدهید که باید با هر شخصیتی به چه روشی صحبت کنید؛ شما نمی توانید با مردی کهنسال و یک کودک به یک لحن و شکل صحبت کنید!  همینطور باید موقعیت شناسی کنید و حتماً در نظر داشته باشید که آیا حرفی که می‌خواهید به زبان بیاورید با موقعیت موجود تناسب دارد یا خیر. برای مثال: موقعیت مخاطب و خودتان را بسنجید، شما با مخاطب خود در موقعیت پدر و فرزندی هستید، لحن مناسب را انتخاب کنید و همانگونه برای صحبت با مخاطبتان که در موقعیت دوستی و رفاقت هستید لحن درستی را پیدا کنید.

موقعیتی که مخاطب در آن قرار دارد را هم فراموش نکنید. ببینید که او غمگین است یا خوشحال، خشمگین است یا مضطرب، پرانرژی است و یا اینکه خسته، معمولا برای افراد لذت بخش است که از جانب فردی که با او صحبت می کنند درک شوند و حال و هوایشان مورد توجه قرار بگیرد. وقتی بتوانید شریک موقعیت های مختلف دیگران بشوید شما را دوست داشتنی تر جلوه می‌دهد.

این موضوع را هم خیلی کامل تر در مقاله مخاطب شناسی مورد بررسی قرار داده ایم که می توانید آن را هم مطالعه کنید.

برای ایجاد آمادگی صحبت کردن و بالا بردن اعتماد به نفس خود همچنین می‌توانید از روش الگوبرداری بهره بگیرید. افرادی که از نظر ارتباط گیری قدرتمند هستند و آنها را خوش صحبت و شیرین زبان می‌دانید را در نظر داشته باشید و ببینید آن ها چگونه توانسته اند به این خصوصیت دست پیدا کنند، چه رفتارهایی دارند و دیگران رفتار آنها را چگونه می دانند. این روش هم میتواند کمک زیادی به شما بکند.

اکنون نوبت به بیان بهترین راه ها برای خوش صحبت و شیرین زبان بودن می رسد که بتوانید با استفاده از آن ها، این دو ویژگی را به خوبی درون خود ایجاد کنید. این راه ها عبارتند از:

یکی از موارد مهم در لحن صحبت ما که باعث جذب مخاطب شده و انگیزه برای ادامه گفتگو ایجاد می‌کند، حفظ آرامش است. افراد دوست ندارند با کسی که سرشار از اضطراب است گفتگو کنند؛ چرا که موجب ایجاد حال و هوای نامناسب شده و مخاطب از ادامه گفتگو صرف نظر می کند.  این را فراموش نکنید که شما گفتگو می کنید نه جنگ! پس اگر رفتاری بر خلاف میل شما صورت گرفت، باز هم کار خود را با آرامش پیش ببرید و حتی در برابر رفتار تند مخاطبتان هم آرام باشید.

سعی کنید برای خودتان شتاب سنجی در نظر بگیرید که سرعت حرف هایتان را در نظر داشته باشید، هرگاه سرعتتان بالا رفت از نفس کشیدن استفاده کنید. اینکه بخواهید مانند بعضی از دانش آموزان پایه های ابتدایی، قبل از اینکه صحبت طرف مقابلتان به اتمام برسد، پاسخی بدهید و یا اظهار نظر کنید بسیار اشتباه است. همیشه این را در نظر بگیرید که مخاطب دوست دارد که شما چگونه باشید؟ آیا از کندی کلامتان لذت می برد یا اینکه بی حوصله می‌شود؟

گاهی هم سرعت کلامتان مناسب است اما به دلیل موضوع صحبت هایتان مخاطب نیازمند این است که با سرعت کمتری صحبت کنید.

تن صدای خود را کنترل کنید. نه آنقدر بلند که گوش فلک را کر کند و نه آنقدر آرام که هیچ صدایی شنیده نشود. تعادل را برقرار کنید و خواسته و موقعیت مخاطب را هم در نظر بگیرید.

پیشنهاد می کنم برای این که این موضوع را خیلی بهتر و حامع تر یاد بگیرید، حتماً مقاله چگونه لحن و تن صدای خوبی داشته باشیم را هم مطالعه کنید.

برای این که بتوانید خوب سخن بگویید، باید خوب بشنوید! وقتی با جان و دل به حرف های مخاطب خود گوش می‌دهید، احساس اعتماد را در او ایجاد می‌کنید و این اعتماد را مخاطب هم متقابلاً به شما می‌دهد و حاصل اعتماد می‌شود گفتگویی دلنشین و محبوبیت شما نزد دیگران. یک شنونده خوب، سعی می‌کند با استفاده از زبان بدن، تولید آوایی از خود و گاهی اظهار نظر صحیح و بجا به منظور رساندن این موضوع به مخاطب که “من حواسم به آنچه که می‌گویی جمع است! ” اعتماد مخاطب را جلب می‌کند و زمینه‌ای برای صحبت های خود فراهم می‌کند.

ممکن است افرادی پرحرفی و حاشیه پراکنی را خوش صحبت بودن تلقی کنند، درحالی که به هیچ وجه اینطور نیست! وقتی از شیرین زبانی و خوش صحبتی سخن می‌گوییم، درواقع دید دیگران را می‌سنجیم؛ انسان نمی‌تواند برای خودش شیرین زبان باشد و این موضوع بستگی به ارتباط ما با دیگران دارد. از دید دیگران خودتان را بنگرید؛ آیا اگر شما خودتان جای آنها بودید شخصی چون خودتان را پرحرف می دیدید یا خوش صحبت؟ اصولاً انسان های پرحرف، آنهایی که بین حرف دیگران می‌روند،  گزافه گویی و حاشیه پراکنی می کنند و دائما موضوع گفتگو را به بیراهه می‌کشند و از این شاخه به آن شاخه می‌پرند، ارزش و اعتبار زیادی در دیدگاه مردم ندارند.

نمونه بارز این مسئله را می‌توان در مراسم خواستگاری دید، وقتی خانواده داماد یا عروس بیش از حد درباره فرزندشان سخن می‌گویند و به خانواده دیگری مجال حرف زدن نمی‌دهند که این کار باعث بد بین شدن این خانواد به دیگری می‌شود.

آیا می‌دانید که شما جز کدام ی از این افراد هستید؟ اگر نمی‌دانید که شیرین زبان هستید یا پر حرف، توصیه می‌کنم حتماً مقاله فن بیان در خواستگاری را بخوانید تا از این واقعیت بزرگ آگاه شوید.

طنازی و مزاح کردن در بین صحبت هم می‌تواند به کلام شما جان بدهد، البته به شرطی که بجا باشد. برای مثال: افرادی که به بهانه طنز پردازی دیگران را مورد تمسخر قرار می دهند، عزت و احترام شخصی را تا حد نابودی می‌برند و در انتها لفظ “شوخی کردم!” را به آن اضافه می‌کنند، الفاظ قبیح و زننده را به زبان می‌آورند و به خیال خودشان فکر می‌کنند انسان های جذابی هستند، با کنایه هایشان دیگران را آزار می‌دهند، در ذهن دیگران تصویر زیبایی از خود بجا نمی‌گذارند. شاید آن لحظه کسی بخندد و حتی به دلایلی لذت هم ببرد اما می‌داند که او به همین سادگی احترام دیگران را زیر پا می‌گذارد.

این را بدانید که برای مخاطب شما موضوعی که راجع به آن سخن می‌گویید اهمیت زیادی دارد، او قرار است برای شما وقت صرف کند؛ پس بیشتر از موضوعات مثبت حرف بزنید، از خوبی ها و زیبایی ها، حس خوبی که به مخاطب منتقل می‌شود او را مشتاق تر کرده و تصویر خوبی از شما می‌سازد که یکی از آن ها، همین طنزپردازی می باشد.

پیشنهاد می کنم برای این که این موضوع هم خیلی بهتر و جامع تر در ذهنتان قرار بگیرد، حتماً مقاله طنزپردازی در صحبت کردن را هم مطالعه کنید.

موضوع آخری که در رابطه با احترام به مخاطب باید بیان شود این است که با استفاده از راه های غلبه بر خشم، بر خشم و عصبانیت خود غلبه کنید و از فریاد و پرخاش جلوگیری کنید و همانطور که پیش تر هم گفته شد، آرامش خود را در هر شرایطی حفظ کنید.

یکی از بهترین روش ها برای داشتن گفتگویی دلنشین با دیگران این است که ما خود را دانش آموز بدانیم و سعی کنیم به جای این که مدام بخواهیم به طرف مقابلمان چیزی را آموزش بدهیم و او را موعظه کنیم، چیزی یاد بگیریم. خوب است که بخواهیم اطلاعاتی را به مخاطب منتقل کنیم، اما باید حواسمان باشد که ادعا و اطلاعاتمان را به رخ نکشیم و مغرورانه بیان نکنیم. از طرفی هم این را حتما در نظر داشته باشید که نباید طوری رفتار کنید و وانمود کنید که حرف ها، نظرات و اتفاقات اطراف  برایتان بی اهمیت است. در هر صورت هیچگاه با غرور بیجا نمی‌توان محبوبیتی کسب کرد.

نکته ای که در این رابطه وجود دارد این است که همانطور که سعی دارید بدون غرور رفتار کنید، عزت نفس خود را حفظ کنید و مثل همان رابطه ای که گفته شد دانش آموز باشید نه استاد، بیش از حد خود را به کسی نزدیک نکنید و سعی نداشته باشید به منظور صمیمیت سر از چیزهایی در بیاورید که مخاطب شما دوست ندارد شما آنها را بدانید.   

می‌توانید مثل یک دانش آموز هنگام گفتگو سوال بپرسید؛ سوال هایی بجا، منطقی و مفید! سوال کردن اشتیاق مخاطب شما را به ادامه گفتگو افزایش می‌دهد. در هنگام صحبت کردن منطقی باشید ولی احساسات و عواطف را هم در نظر داشته باشید، برخی اوقات احساسات در بعضی افراد بیشتر از منطق نفوذ می‌کند.

سوالات، اظهار نظر و هر چیزی را که می‌خواهید بیان کنید، به منظور جلب توجه نباشد. افرادی که سعی دارند صرفاً توجه دیگران را به خود جلب کنند، معمولاً موفق نمی‌شوند چرا که کار خوشایندی انجام نمی‌دهند. به جای جلب کردن توجه دیگران، علاقه نشان دهید. شما سوالی را از استاد می‌پرسید چون دانستن جواب برایتان مهم است، همان طور هم هنگام گفتگو به دانستن جواب علاقه نشان دهید تا مخاطب هم با علاقه و لذت جواب شما را بدهد.

در صورت نیاز و توانمندی، کمک کنید. کمک کردن به دیگران  می‌تواند محبوبیت شما را چند برابر افزایش دهد. راه های مختلفی برای کمک کردن وجود دارد. شما می‌توانید در صورتی که کسی مشکلاتش را برایتان بیان می‌کند، راه حلی ارائه دهید و یا ابراز همدردی کنید، نکات مثبت را هم یادآوری کنید و امیدواری دهید.  یا هنگامی که فردی سوالی را از شما می‌پرسد و نیاز به کمک شما دارد، طوری که او را از اینکه سؤالش را با شما در میان گذاشته و از شما طلب کمک کرده، پشیمان نکنید، پاسخ بدهید و حتی اگر پاسخ را نمی ‌دانید پیشنهاد بدهید که چگونه می‌تواند به پاسخ خود برسد. کمک کردن گاهی همین قدر ساده است!

برخی اوقات هم نیاز است که با مخاطبانتان دوستانه رفتار کنید و صمیمیتی درست به وجود بیاورید و به این سبب به دیگران اجازه بدهید که بتوانند به راحتی به سمت شما بیایند و به هم صحبتی با شما رغبت داشته باشند. برای ایجاد این حس دوستانه و صمیمیت راه کار هایی به شما پیشنهاد می‌شود:

همه ما می‌دانیم آنچه  که از دل براید بر دل هم می‌نشیند. پس گاهی هم هنگام گفتگو از صمیم قلبتان صحبت کنید و از بیان احساسات قلبی خود نهراسید. معمولا مردم به این دسته از افراد صفت “خوش قلب” را نسبت می‌دهند و به سبب مهربانی آنها را دوست داشتنی می دانند.

از افراد حسن جویی کنید و بیشتر خوبی ها و نکات مثبتشان را برایشان یادآور شوید. تقریباً همه افراد از اینکه مورد تحسین، تعریف و تمجید قرار بگیرند لذت می‌برند. البته نباید در این مورد اغراق کنید و همانطور که پیش تر هم گفتیم، خصوصیات طرف مقابل را هم در نظر بگیرید، ممکن است دوست نداشته و احساس بدی از این کار شما به او دست بدهد.

اینکه در گفتگو هایتان راجع به دیگران صحبت کنید، چه خوب و چه بد، کار درستی نیست و باعث می‌شود اعتماد دیگران به شما از بین برود. سعی کنید خودتان را به جای دیگران بگذارید و به رفتار های خود از دیدگاه دیگران نگاه کنید و در رفتارهایی که ناپسند به نظر می‌رسند تجدید نظر کنید.

لبخند زدن کاری مؤثر است که می‌تواند چهره شما را دلنشین تر کند و به دیگران حس خوبی را انتقال بدهد. فراموش نکنید که یکی از ویژگی های بارز انسان های موفق لبخند داشتن بر لب است.

پیشنهاد می کنم برای این که بتوانید این دفتار را در وجود خودتان قدرتمندتر کنید، حتماً مقاله چگونه خوب صحبت کنیم را هم مطالعه کنید.

یکی از راه های فوق العاده خوبی که برای تقویت فن بیان و مهارت های آن مثل همین خوش صحبت و شیرین زبان بودن معمولاً پیشنهاد می‌شود، شرکت در کلاس های مرتبط با فن بیان است. اگر در این کلاس ها به صورت حضوری شرکت کنید که چه بهتر! اما اگر وقت یا حوصله این کلاس ها را ندارید، پیشنهادی که برایتان دارم این است که در کلاس های غیرحضوری فن بیان شرکت کنید. در این کلاس ها علاوه بر این که مطالب فوق العاده درجه یکی یاد می‌گیرید، تمرین های عملی نیز به شما داده می‌شود که با انجام دادن آن ها، شک نکنید بهترین اتفاقات برایتان رقم خواهد خورد.چگونه خوش سر زبون باشیم

موسسه گام برتر سال هاست به صورت تخصصی روی موضوع فن بیان در حال فعالیت است و اکنون، دوره ای غیر حضوری برای تقویت فن بیان شما تدارک دیده که زبان بدن یکی از دروس تخصصی آن نیز محسوب می شود و با استفاده از آن، می‌توانید به بهترین شکل ممکن فن بیان و مهارت های کلامی و غیر کلامی در ارتباطات خود را تقویت کنید. برای مشاهده توضیحات این دوره و تهیه آن، روی دوره فن بیان کلیک کنید.

موفق باشید…

Sweet tongue

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی می‌نویسم.

— بارگیری کد امنیتی –به منظور تصویب CAPTCHA لطفا جاوا اسکریپت را فعال کنید.

هر آنچه باید از فن بیان بدانید را در این کتاب یاد بگیرید و مثل حرفه ای ها صحبت کنید

محبوب ترین مطالب سخنرانی و فن بیان

بهترین تکنیک های تقویت فن بیان

آموزش سخنرانی به سبک حرفه ای ها

چگونه با اعتماد به نفس صحبت کنیم؟

کتاب فن بیان را قورت بده

راه های افزایش هوش کلامی

تکنیک های زبان بدن

فن بیان کودکان

دوره غیر حضوری فن بیان

مدیریت ترس از سخنرانی

بهتری کتاب های فن بیان

تهران، باغ فیض کوچه 1

پـلاک 15، طـبقه چهارم

تلفن: 02156692113 | 09038942379

کتابهایی که باعث رشد فکری فرزندتان میشود

هرآنچه ازعملهای زیبایی زنان میخواهیدبدانید

آدم های خوش معاشرت گرچه بطور عمومی در ویژگی هایی مشترکند و مجموعه ای از صفات، کم و بیش در هر کدامشان دیده می شود، با اینحال انواع و اقسام مختلفی دارند. بعضی ها مونولوگ های طولانی دارند و بعضی ها بیشتر بدون توپ و در فضاهای خالی کار می کنند. عده ای به بازی زیر پوستی علاقه دارند و گروهی نقش آفرینی «اُوِر اَکت» را ترجیح می دهند. اینجا ما سعی کرده ایم براساس نمونه های عینی دور و برمان، «شصمع های محافل» دوستانه یا خانوادگی را به چند گونه کلی و اصلی تقسیم کنیم. بدیهی است که دسته بندی این افراد به طور علمی و دقیق به این راحتی میسر نیست و ممکن است افراد مختلف، ویژگی هایی از هر گروه را با دُزهای گوناگون در خود داشته باشند.پرشورهاژانری استثنایی که گرچه با نُت سفید [سکوت] مطلقا آشنایی ندارند و لبشان لحظه ای از جنبیدن نمی ایستد، باز چهره جذاب هر جمعی محسوب می شوند. حرف زدنشان به متن Wordای می ماند که بدون Space تایپ شده باشد. مخاطب را طوری به رگبار کلمات می بندند که سرعت ادای واژگانشان از سرعت پروسس ذهنی او برای درک مفهوم آنها بیشتر است؛ به این ترتیب همیشه باید خوشه چین صحبت هایشان باشید اما به فهم هر قسمتش که برسید، باز هم بُرد کرده اید.موقع خوردن چای و میوه سراغ حنجره زااسشان می روند. ذهنشان مدام مشغولیات دارد و هر نفَسی، از این سوی عالم به آن سویش می رود. اگر یک واژه خاص را ده بار بهشان بگویید، هر دفعه بسته خاص و متفاوتی از قبلی را به یاد می آورند. از «شلغم» به «شُغلم» می رسند و از «آرسنال» به «بارسلون». اگر فرصت کنید و لابلای نفس کشیدن هایشان حرفی از «پاستیل» به میان آورید، اول سراغ زندان «باستیل» می روند و بعد سری به «پاستا»ی مرغ می زنند. از پاستا به «روی کاستا» پر می کشند، بعد به «کاستاریکا»، بعد پنیر کاستارد! … همه اینها در کسری از ثانیه در ذهنشان می گذرد و نتیجه اش می شود اینکه وقتی زبان باز می کنند، می بینی در جواب حرف تو از پاستیل، دارند درباره هیکل آشنایی حرف می زنند که به نظرشان «شبیه گونی برنج صادقاتی است؛ شیک و با کلاس اما استوانه ای» از ما می شنوید، هیچ وقت ریسک طعنه زدن و متلکانداختن به پرشورها را به جان نخرید. از شوخی کسی ناراحت نمی شوند اما استاد بدل کردن تهدید به فرصت در حداقل زمان ممکن اندو تا بفهمید از کجا خورده اید، می بینید خودتان سوژه خنده جمع شده اید.فرمالیست هانمونه بارز غلبه «فرم بر محتوا». اگر شوخی ها و خاطره هایشان را عین به عین به خاطر بسپارید و سعی کنید جایی دوباره آن را از زبان خودتان برای جمعی تعریف کنید، قبل از واکنش اعتراضی ملت، شخصا به پوچی کارتان پی خواهید برد. بعد ممکن است از خود بپرسید: «پس چرا وقتی فلانی داشت تعریف می کرد، از خنده اشک جمع شد توی چشمامون؟»پاسخش به همان عبارت نخست برمی گردد. فرمالیست ها انبانی از شوخی های لوس و بی مزه و حتی تکراری و جوک های اداری کپک زده تاریخ مصرف گذشته اند که با نفس جادویی شان، به آنها جان تازه ای می بخشند. توان خود در غنی سازی خاطره را باور کرده اند، به نتیجه کارشان ایمان دارند و لذا با آرامش و اعتماد به نفس ماجرایشان را تعریف می کنند.گاهی لبخند مخفی و ملیحی هم به عنوان چاشنی به صحبت هایشان می افزایند. چندان اهل ادا درآوردن و تقلید صدا نیستند، هر چند بعضی کنش ها را به صورت محدود بازسازی می کنند. فرمالیست ها هیچ وقت به ماجرایی که تعریف می کنند نمی خندند و در پایان کار وقتی ملت کف زمین دراز شده اند، پیروزمندانه و خونسرد به حاصل دستنرج خویش می نگرند و قوایشان را برای حمله بعدی تجدید می کنند.خاموشان هنرنمایهمان اول های «یک بوس کوچولو»ی فرمان آرا، سعدی (کیانیان) به شبلی (مشایخی) می گوید: «سراغ جوونا برا کمیت میرن، پیش ما برا کیفیت میان». شما هم اگر طالب کیفیت اید، این ژانر را از نظر دور ندارید. ظاهرا در هر مجلس و محفلی، زبان بریده به کنجی نشسته صم بکم اند اما در واقع مثل جغد دارند به همه چیز و همه کس توجه می کنند و از جزء جزء فضا در ذهنشان اسکن می گیرند. منتظر پاس گلی هستند تا با یک شوخی کوتاه، چگال و هوشمندانه، توپ را زیر تاق بچسبانند و جمع را از خنده بترکانند.هر جمله و نکته این دسته از افراد، در واقع کوه یخی است که شما فقط 10 درصد بالای آبش را می بینید، حال آنکه حجم اصلی آن پایین ها قایم شده است. به قول شاعر، «صورتی در زیر دارد آنچه در بالاستی» به خاطر MP3 بودن شوخی های این ژانر، معمولا بعد از گفته شدنشان همهمه «چی گفت؟ چی شد؟ منظورش چی بود؟» را زیاد توی جمع می شنویدو کمی بعد عده ای را می بینید که برای آنهایی که هنوز شیرفهم نشده اند، مساله را توضیح می دهند. خاموشان هنرنمای اغلب به خاطر کُندی ذاتی و اسلوموشن بودن، آدم های حاضر جوابی نیستند و بلافاصله از پس شوخی دیگران برنمی آیند اما اگر بهشان فرصت کافی داده شود، شاید بعد از نیم ساعت چیزی در جوابتان بگویند که کُت تان را بردارید و مجلس را وسط قهقه های جمع ترک کنید.روشنفکرهاآدم های این ژانر مبتلا به عارضه «بیش فعالی وودی آلنِ درون» هستند، یا لااقل سعی شان را می کنند که دچار این عارضه به نظر برسند. به خاطر تیریپ انتلکتی که در وجودشان جاری است، شاید خیلی ها با فضایشان ارتباط نگیرند و حتی از آنها خوششان نیاید اما به هر حال بین مخاطبان خاص خود محبوب القلوب اند (اصولا خودشان هم با این «مخاطب خاص» بیشتر حال می کنند). همیشه شمرده، با کلاس، و تا حدی نیناش حرف می زنند؛ جوری که شاید فکر کنید دارند مقابل دوربین تلویزیون برنامه اجرا می کنند.در شوخی ها و روایت هایشان، ارجاعات فرامتنی به فیلم ها و داستان ها و شخصیت های هنری و تاریخی زیاد دیده می شودو به همین خاطر فهمیدنشان نیاز به گذراندن پیش نیازهایی دارد. با اینحال اگر پایش بیفتد، از اینکه سراغ فرهنگ کوچه بروند هم ابایی ندارند و در برابر طعنه و متلک دیگران، به «بی ادبِ بی نزاکت» و «یه یه یه» و «آینه فولادی جلوت» بسنده نمی کنند. در واقع هر لحظه برای تغییر فاز آماده اند. فرم کانسپچوآل کارکترشان باعث می شود در محافلی که قهوهس رو می کنند و موخیتوی مجاز می خورند و بوی پیپ و توتون سیگار پیچستون در آنها طنین انداز است، بیشتر به چشم بیایند.تقلیدگرهابازیگران خوش قریحه ای هستند که استعداد خاصی در توصیف جزئیات فضا و پردازش خاطره ندارند. آنچه آنها را برای جمع جذاب می کند، مهارتشان در تقلید لهجه های مختلف یا در آوردن ادای اشخاص معروف عام و خاص است. تقلیدگردها بداهه پردازانی بدون متناند و به همین خاطر، همیشه این تهدید را بیخ گوششان احساس می کنند که ستاره بختشان غروب کند و از جایی دیگر جذابیتی برای حاضران نداشته باشند. همین باعث می شود که به هر دستاویزی چنگ بزنند و گاه حتی برای گرم نگه داشتن بازارشان، به بی اخلاقی یا شوخی های بی پروا و رکیک اما لوس و بی مزه هم روی بیاورند. فرق آنها با فرمالیست ها در این است که گروه دوم سراغ محتواهای تکراری می روند و با رنگ کردنشان، کلاغ را جای قناری به شما قالب می کنند اما شوخی های تقلیدی ها اساسا فاقد محتوا هستند. اگر هم بخواهید سر به سرشان بگذارید یا بهز بان شوخی و طعنه، اعتراضی بهشان بکنید، شاید به سرعت لحن و حالت حرف زدنتان را تقلید کنند و جماعت را به خنده بیندازند.لذت بردن از این ژانر، خیلی بستگی به اعتماد به نفس مجریانش دارد. برای تقلیدی هایی که به طور حاد دچار این عارضه اندو از اعتماد به نفس رنج می برند، ثواب این است که در اسرع وقت به بهانه ای جمع را ترک کنید و پی کار خودتان بروید.

چگونه خوش سر زبون باشیم

ویژگی های عمومی «بگو بخندیم» ها چیست؟

اندر فواید ویتامین ثلیمو شیرین ها چه خصوصیاتی دارند؟ چگونه می توان به یک آبلیموی شیرین تگری تبدیل شدو به تلخی نزد و کام دیگران را زهرمار نکرد؟ واقعیت امر این است که متاسفانه حائز فاکتورهای «لیمو شیرین» شدن، خیلی موضوع اکتسابی و در دسترسی نیست. در یک کلام و با الهام از جمله قصار یکی از رفقا، می توان قانونی کلی و بی رحمانه با این مضمون ساطع کرد که «لیمو شیرین بودنی است، نه شدنی». همه آن انسان های بامزه و شیرین زبانی که می توانند ظرف مدت چند دقیقه مدیریت یک مجلس خودمانی راتدر دست بگیرند و ساعت ها در کانون توجه باقی بمانند و دیگران را بخندانند واجد یکسری ویژگی های ذاتی هستند. همین هایی که در پی می خوانید.اعتماد به نفساولین و مهمترین ویژگی آنهاست. از نان شب هم برایشان واجب تر است. البته به میزان کافی و متعادل داشتن اعتماد به نفس به اندازه، شما را به عرش می برد و لبریز بودن از اعتماد به نفس کاذب شما را به شدت بر فرش می کوبد.طنازها نسبت به بامزه بودن خودشان اشراف کامل و آن را از ته قلب باور دارند. همین موضوع باعث جذابیت بیشتر در نظر مخاطب می شود. اول باید خودتان را باور کنید تا دیگران هم شما را باور کنند. آنها بدون خجالت و خوباختگی هدایت جمع را در دست می گیرند و آن را هوشمندانه مدیریت می کنند؛ بدون ترس و واهمه از عکس العمل دیگران و قضاوت آنها در مورد میزان نمک و شکر موجود در گفتار و رفتارشان. گرفتن یکی دو بازخورد ناامیدکننده و خنده های کم رنگ به هیچ عنوان یک سخن ور طناز را از میدان به در نمی کند. آنها مرد میدان های سخت و بحرانی هستند.ذهن پویاسرچشمه حاضرجوابی است و زیر شاخه هوش. آنها باهوشند، حضور ذهن دارند، به شدتس ریع الانتقال هستند و می توانند هر تکی را با یک پاتک سنگین پاسخ بدهند. از هر موضوعی که در لحظه نازل شود، سوژه ای جذاب می سازند و به شکل بداهه آن را روانه قلوب مخاطبین می کنند. مثلا کافی است یک فرد جدید به جمع حضار بپیوندد؛ قهرمان داستان ما بلافاصله این فرصت طلایی را مغتنم می شمارد و با رعایت انصاف، لحظه ورودِ با تاخیر این تازه وارد را – که می توانست به پاره کردن رشته کلام منجر شود – به نقطه عطفی تازه مبدل می سازد. تعلل و تاخیر در پاسخ دادن و باز کردن بابی جدید در عالم مسخرگی جایز نیست و می تواندب لایی بر سر سخن ور بیاورد که علی دایی بر سر پرویز مظلومی نیاورده بود.به روز بودناین یکی از آن فوت های کوزه گری اساسی است. آنها کاملا آپ دیت هستند. نه تنها در جریان جدیدترین شوخی ها و حکایت ها و اس ام اس های بامزه روز قرار دارند که به مسائل جدی روی داده در اطراف و اکناف نیز اشراف دارند و هیچ سوژه مادر مرده ای از زیر دستشان سالم در نمی رود. مثلا می توانند با اندوه درباب درگذشت غم انگیز نلسون ماندلا حرفی بزنند و در چرخشی هوشمندانه، سقلمه ای هم روانه ملکه انگلستان و کمپین حذف سه صفر از سن نامبرده نمایند. اطلاع از شوخی های جدید و پست مدرنی مثل «هیچ وقت گول ظاهر کسی را نخورید؛ یک نفر گول ظاهر مرا خورد و من الان گول ظاهر ندارم» خیلی بهتر از نمونه های یخ و از مد افتاده ای مانند «یک روز دوتا چینی به هم خوردند و شکستند» جواب می دهد.اجرای درستداشتن حس طنز و پر بودن از شوخی ها و ایده های ناب شرط لازم است ولی کافی نیست. مطابق گفته های استاد مسعود فراستی، محتوای بدون فرم به درد لای جرز هم نمی خورد. شوخی خوب 50 درصد قضیه است و اجرای مناسب آن در یک قالب درست، بیش از 50 درصد قضیه! یک سخن ور طناز علاوه بر شوخ بودن، شومن خوبی هم هست، می داند چه نوع شوخی را باید در چه قالبی و چگونه به خورد دیگران بدهدکه سوژه تلف نشود.ادبدر باب لزوم وجودی ا فقدان ادب آدم ها در سال های اخیر به اندازه کافی شنیده ایم و آن را با گوشت و پوست خود لمس کرده ایم. دیگر حتی «فرانچی» و وردست های دوقلویش در مدرسه «والت» هم فهمیده اند که طنازی با لودگی و بی ادبی توفیر دارد. یک طناز متبحر مانند یک بندباز ماهر باید جوری تعادل خودش را روی این لبه باریک و خطیر حفظ کند که یک وقت به صورت «لنگ افلاک» وارد وادی بی ادبی نشود.می توان تند و تیز حرف زد و همه را از لحاط سوژه کردن مورد عنایت قرار داد اما با رعایت انصاف و ادب. طنازان زبده گوله های نمک خود را به همه سمت پرتاب می کنند ولی مواظبند نمک ها داخل چشم و چال (!) دیگران نرود و روی زخم هایشان نپاشد.ظرفیتداشتن آن، همرده داشتن اعتماد به نفس ضروری است. نمی توان به زمین و زمان بند کرد و در عین حال بی ظرفیت بود. فقدان ظرفیت در وجود یک آدم طناز، از فقدان بهرام شفیع در «ورزش و مردم» هم بدتر است. به طور کلی، این دو ویژگی یک روح اند در دو بدن. ویژگی مهم در وجود آدم های بامزه، داشتن آمادگی برای مواجه شدن با هر نوع برخورد و ری اکشن است و ویژگی مهمتر، نحوه مدیریت کردن این برخوردها. در یک کلام آنها می توانند تهدیدها را به فرصت بدل کنند و از خطرات، خاطرات بسازند.

منبع:همشهری جوان

 

مطالب بیشتر برای زندگی بهتر

باکلاسهای غیرحضوری،چطورکمک درس فرزندم باشم


بهترین راه بهبود کیفیت هوا در خانه


درخواست مجرب ترین وکلا طلاق توافقی


تو جلسه خواستگاری چی بپرسیم!؟


طرح های 3بعدی کاغذ دیواری برای خرید


چنددقیقه ای بدون دردسر ماست سالم بساز!


موثرترین راه پاکسازی هوای خانه


آشپزی بدون دغدغه کثیفی گاز


جهیزیه ات رو قسطی وبدون پیش پرداخت بخر


بهترین موسسه آموزش زبان کدام است؟


راه و رسم داشتن زندگی زناشویی بدون تنش


سفارش آنلاین کیک تازه خانگی


یادگیری زبان انگلیسی با اینترنت نیم بها


سوالات پیش از ازدواج به تفکیک جلسه

Makan Inc.| All Rights Reserved – © 2013 – 2021

یکی از مهم ترین راه های موفقیت در جامعه امروزی خوش صحبت بودن است .

 

 

مهم نیست با چه دقتی برای کلمات‌تان برنامه‌ریزی می‌کنید، چرا که در اختیار شما نیست که پیام‌تان چطور دریافت می‌شود. البته موارد متعددی در کنترل شما هستند مانند به جا بودن، قوت و میزان صدا. دانستن توانایی‌ها و از قبل آماده شدن، به شما این امکان را می‌دهد که از هر فرصت بطور حداکثر برای برقراری ارتباط استفاده کنید. در ادامه پنج نکته ذکر می‌شود که در این مسیر به شما کمک می‌کند:

 

چگونه خوش سر زبون باشیم

به کمک این ۵ نکته به فردی خوش‌صحبت تبدیل شوید

 

۱- بدون فکر و فی‌البداهه سخن نگویید.

هر مکالمه‌ای که بعدها در مورد آن افسوس می‌خوریم یک علت مشترک دارند: فکر نکردن پیش از سخن گفتن. قبل از به اشتراک گذاشتن افکارمان، زمان زیادی را برای تحلیل آن‌ها در اختیار داریم. اگر مکالمه یا جلسه شما ارزش برنامه‌ریزی را دارد، ارزش آن را هم دارد که دقایقی را برای ایجاد طرحی کلی صرف کنید. برای یک مکالمه مهم، گفت‌وگو را با یک همکار قابل اعتماد انجام دهید تا بتوانید اشکالات را رفع کنید.

 

۲- آن را از دید شنونده مورد توجه قرار دهید.

به هنگام ایجاد استراتژی برای صحبت کردن، خود را در موقعیت طرف مقابل قرار دهید. این کار باعث ایجاد یک رویکرد متعادل می‌شود و شما را آماده می‌کند که تنها به موقعیت خود توجه نکنید و هر عمل متقابلی را مورد چالش قرار دهید.

 

۳- برای پاسخ‌های مختلف آمادگی داشته باشید.

کسی نمی‌تواند با قطعیت بگوید که پاسخ طرف مقابل چه خواهد بود. با پیش‌بینی کردن پاسخ‌های منفی یا سوالی، شانس خود را برای یک گفت‌وگوی خوب افزایش دهید. در این صورت احتمال کمتری برای غافلگیر شدن وجود دارد.

 

۴- با دلیل و منطق عمل کنید.

نقطه‌نظری که با منطق و اطمینان بیان شود، کمتر با خصومت رو‌به‌رو می‌شود. نکته این است که گفت‌وگو را تا جای ممکن با دلایلی که با داده‌ها و حقایق همراه شده‌اند پیش ببرید.

 

۵- جنبه احساسی را فراموش نکنید.

همانطور که مورد شماره چهار اهمیت منطق را تأکید می‌کند، مهم است بدانید که احساسات، اغلب از منطق پیشی می‌گیرد. تأثیر احساسات را در درک پیام‌تان نادیده نگیرید و بدانید کلماتتان چه احساساتی را برانگیخته می‌کنند.

احسان كرمي، رازهاي خوب حرف زدن را براي مخاطبان تپش برملا مي‌كند تا ديگر هيچ رازي در اين‌باره، وجود نداشته باشد؛ حرف‌هايي كه براي آن‌هايي كه عشق مجري‌ شدن هم دارند، فوق‌العاده است

چرا مد شده بعضي‌ شل و نصفه‌ حرف مي‌زنند؟

 

 

 

چگونه خوش سر زبون باشیم

مصاحبه‌گر: مرسده بابايي

آدم حسود‌ي‌اش مي‌شود وقتي عده‌اي را مي‌بيند كه همين‌جور بي‌هوا، وقتي كه لازم باشد، جلوي بقيه از جاي‌شان بلند مي‌شوند يا حتي از جايشان بلند نشده و در جايشان كماكان نشسته‌اند و مثل بلبل حرف مي‌زنند و ديگران را مجذوب حرف زدن‌شان و حرف‌هاي خوب‌شان مي‌كنند. بعد آدم از خودش مي‌پرسد كه واقعاً چرا بعضي‌ها، خوب‌تر از بقيه حرف مي‌زنند؟

راز خوب حرف زدن را، بايد از كساني بپرسيم كه خوب حرف مي‌زنند و احسان كرمي، بلاشك يكي از اين‌ آدم‌هاست؛ مردي كه در دوازدهمين جشنواره بين‌المللي راديو هم، كه اواخر اديبهشت ماه برگزار شد، جايزه گوينده برتر را براي سومين بار به خانه‌اش برد تا حالا ديگران، حساب خاصي روي او باز كنند. اجراهاي احسان كرمي در برنامه‌هايي چون نقره، تصوير زندگي، راديو هفت و مكث 95، چهره‌اي ديگر از توانايي اين گوينده را به رخ مخاطبان كشاند؛ چهره‌اي كه تفاوت‌هاي خاصي با اجراهاي راديويي او دارد و البته، هر دو نوع اجرا، در اوج خود هستند.

در منطقه سعادت‌آباد تهران، روبه‌رو با اين گوينده و انسان خوش‌بيان نشستيم تا با ما و براي مخاطبان ما، از رازها و رمزهاي خوب صحبت كردن و خوب حرف زدن بگويد. شك نكنيد كه اين حرف‌ها، شنيدن دارند. معطل چه هستيد؟ مگر آرزوي خوش‌بيان شدن نداريد؟ پس اين‌‌ها را بخوانيد. 

***

درست حرف زدن يعني چي؟

معنای درست حرف زدن همیشه این نیست که ما با همه شیک و رسمی و مؤدبانه حرف بزنیم؛ درست حرف زدن یعنی در هر موقعیتی و حالتی، تأثیرگذار‌ترین بیان را داشته باشیم، این تأثیرگذاری شامل به کارگیری بهترین واژه‌هاست براي انتقال تمام و کمال حس. باز هم تأکید می‌کنم، نمی‌گویم مؤدبانه حرف زدن یا استفاده از واژه‌های عجیب و آنچنانی.

 

مثل مجري‌هاي سابق حرف نزن

متأسفانه بین مردم رایج شده به کسانی که از لغات سنگین، بی‌معنی و نامربوط که فقط آواهای زیبایی دارد، استفاده می‌کنند، می‌گویند مثل مجری‌ها حرف می‌زند. شاید برای اینکه یک دوره‌ای مد بود مجری‌ها این طوري صحبت می‌کردند: پنجره‌ها را باز کنید تا عشق از میان پنجره داخل بیاید و بگذارد زندگی رنگی بیابد و چای بهتر بجوشد و… از همین حرف‌ها. برای همین مجری، نماد کسی بود که حرف‌های بی‌سر و ته می‌زد. البته کسی مثل رضا صفدری هم بود که از همین واژه‌ها استفاده می‌کرد، اما به شکل درست. او از واژه‌های سنگین و شعرگونه استفاده می‌کرد، اما ترکیب‌بندی در آن را هم رعایت می‌کرد و درست حرف می‌زد، از این مقایسه می‌شود فهمید که درست صحبت کردن فقط بستگی به واژه‌هایی که استفاده می‌کنید، ندارد. وقتی شما جمله‌بندی درست، لحن زیبا، آهنگ صدایی متناسب با واژه‌ها داشته باشید و متناسب با مکان و فضایی که در آن قرار دارید، حرف بزنید، می‌توانید امیدوار باشید که بیان مؤثر و درستی خواهید داشت.

 

صدايمان خانوادگي خوب است

چند عامل باعث شد که من احساس کنم بد حرف نمی‌زنم؛ اول اینکه پدربزرگم صدای بسیار خوبی داشت، عمه‌های من هم صداهای خوبی دارند، در نتیجه این اعتماد به نفس برای من ایجاد شد که طبق قانون توارث من هم می‌توانم صدای خوبی داشته باشم. دوم اینکه یک‌بار در هفده سالگی مزاحم تلفنی شدم و کسی‌که آنطرف خط بود، به من گفت خیلی خوب حرف می‌زنی و پیشنهاد کرد دوبلور بشوم، بعد از آن یک روز در همان طول دوره تحصیلی‌ام رادیو جوان برای برنامه‌ای مرا به عنوان جوان موفق دعوت کرد و آنجا هم مطرح شد که صدای خوبی دارم و تشویقم کردند به تست صدا دادن. من هم این کار را کردم که البته از همین تست‌های سر کاری بود که آدم را به بهانه‌ای از سر خودشان باز می‌کردند. جدا از همه این‌ها از بچگی هم علاقه زیادی به رادیو داشتم و در نوجوانی هم به واسطه علاقه پدرم به دوبله، اکثر دوبلور‌ها را می‌شناختم. همه این‌ها به ترتیب برای من انگیزه‌ای شد که این کار را پیگیری کنم، هنوز هم فکر نمی‌کنم صدای خوبی دارم، چیزی که مرا متقاعد می‌کند به درست صحبت کردن این است که می‌توانم لحنم را متناسب با فضا تغییر دهم تا مفهوم را به خوبی انتقال بدهم.

 

من؟ درست صحبت نمي‌كنم كه

البته من خودم را جزء آدم‌هایی که درست صحبت می‌کنند، نمی‌گذارم، اما از طرفی هم اصلاً دوست ندارم جزء کسانی باشم که از واژه‌های عجیب و غریب استفاده می‌کنند و حوصله دیگران را سر می‌برند. در ‌‌نهایت سعی خودم را می‌کنم درست صحبت کنم و برای این کار تمرین می‌کنم.

 

همه جا راديويي نمي‌شود حرف زد

من در اجرا‌ها و نوع صحبت کردنم این مسئله را در نظر می‌گیرم که اجرای رادیويي‌ام باید با اجرای تلویزیونی‌ام و هر کدام این‌ها باز به تناسب نوع برنامه، زمان برنامه، شبکه‌ای که در آن برنامه اجرا می‌کنم، فرق داشته باشد. همین طور شکل حرف زدن من باز در جمع خانواده و در محیط اجتماعی متفاوت است. اغلب مردم به این نکته توجه نمی‌کنند و همه جا یک‌جور صحبت می‌کنند. من نظری درباره درست یا غلط بودن این مسئله ندارم، اما این اتفاق مورد پسند من نیست. به نظر من چه طور حرف زدن هنر است، به شرط آنکه بدانی کجا و در چه موقعیتی حرف می‌زنی. صحبت کردن در موقعیت‌های متفاوت از هر نظر متفاوت است. برای مثال اگر من همانطور که پشت میکروفون رادیو حرف می‌زنم، موقع خرید از سوپرمارکت محله‌مان هم حرف بزنم، احتمالاً می‌گویند خیلی عقل درست و حسابی ندارد. پس شما باید بدانید که صحبت کردن در هنگام خرید یا زمان معامله یا یک محیط اداری یا هنگام رانندگی نمی‌تواند یک شکل و یک لحن و یک بیان داشته باشد، تشخیص در تفاوت این موقعیت‌ها به شما کمک می‌کند تا درست صحبت کردن را تعریف کنید.

 

وقتي چهره عوض كردم

من خودم این درست صحبت کردن و این تفاوت در شکل بیان را از رسانه یاد گرفته‌ام، از زمانی که پا به تلویزیون گذاشتم این تفاوت در اجرا را برای خودم تعریف کردم، چون با خودم فکر کردم اگر قرار باشد من‌‌ همان احسان کرمی رادیو را در تلویزیون تکرار کنم، خوب چه کاری است که در هر دوی آن‌ها باشم؛ یا در رادیو می‌مانم یا در تلویزیون. داستان هم از آنجايی شروع شد که ورود من به رادیو همزمان با مدیریت دکتر خجسته بود و در آن زمان اگر انگشت کوچک پای شما به عنوان یک گوینده رادیو، در تصویر تلویزیون دیده می‌شد، از رادیو اخراج می‌شدید، من هم در آن زمان برنامه رادیویی مکث را اجرا می‌کردم که منصور ضابطیان پیشنهاد برنامه تلویزیونی نقره را به من داد. من بدون اینکه هیچ حرفی به کسی بزنم رفتم و این برنامه را اجرا کردم، اما از‌‌ همان موقع تصمیم گرفتم آنقدر اجرای رادیويي‌ام با اجرای تلویزیونی‌ام متفاوت باشد که کسی متوجه نشود،‌‌ همان هم شد، تا زمانی که دکتر خجسته معاونت رادیو بودند یا متوجه نشدند که من‌‌ همان آدم هستم یا به رویم نیاوردند، بعد دیدم که اتفاقاً این کار درستی است و باید همین باشد؛ یعنی یک چهره کاملاً متفاوت از رادیو.

 

بيكاريد؟ دوره فن بيان برويد

البته کسی با آموزش دیدن مجری یا بازیگر نمی‌شود، چیزی باید درون شما باشد که آموختنی نیست، چیزی که درباره‌اش حرف می‌زنم، نه پررویی است، نه مطالعه زیاد و نه چهره خوب، بلکه مدیریت صحنه است که شما باید ذاتاً آن را داشته باشید، اما درباره خوب حرف زدن مسئله فرق می‌کند. خوب حرف زدن را می‌شود آموزش دید. من معمولاً به خیلی از آدم‌هايی که اطرافم بیکار هستند و قصد کلاس رفتن دارند، توصیه می‌کنم که دوره بیان ببینند و اغلب هم تعجب می‌کنند از این پیشنهاد من، در صورتی که من از بین همه دوره‌هایی که گذرانده‌ام، هیچ کدام‌شان به شیرینی دوره‌های بیان نبوده، چون آنجا شما یاد می‌گیرید چطور حرف بزنید، یاد می‌گیرید چقدر غلط مصطلح دارید، چه طور می‌شود می‌توانید بیان تأثیرگذاری داشته باشید، چه تمرین‌هایی برای بهتر حرف زدن هست و خوب شما زمانی که بتوانید بهتر حرف بزنید، حتماً بهتر هم می‌توانید کارتان را در اجتماع پیش ببرید.

 

خوب حرف زدن، نيازي جهاني

اتفاقی که این روز‌ها در جامعه ما افتاده این است که داریم به سمتی می‌رویم که خیلی خوب حرف نمی‌زنیم. شما اگر رجوع کنید به روزنامه‌های دهه بیست یا سی، بخشی از واژه‌های مرسوم در جامعه آن روز را در می‌یابید و این تفاوت را احساس می‌کنید. ما امروز خیلی از واژه‌ها را سرسری به کار می‌‌گيريم، خیلی واژه‌ها وارد زبانمان شده که آهنگ قشنگی ندارد، نوآمده و بد معنی هستند. مسئله بعدی سواد مطالعاتی است که اصلاً کتاب‌های پرفروش امروز ما اکثراً ایرادهای ادبی دارند. مسئله دیگر این است که در هر دوره‌ای نوع گویشی در جامعه مد می‌شود. مثلاً شل حرف زدن، کامل ادا نکردن جمله‌ها، نصفه و نیمه بیان کردن واژه‌ها، و من هیچ وقت نفهمیدم این مد‌ها از کجا می‌آیند و چه طور رواج پیدا می‌کنند. شاید خیلی‌ها در زندگی روزمره نیازی در خودشان برای درست صحبت کردن نبینند، ولی اصولاً اغلب ما امروز در جوامعی هستیم که ارتباط کلامی زیادی برقرار می‌کنیم. خیلی وقت‌ها ما نسبت به خیلی از مسائل بی‌تفاوت هستیم، اما این مسئله ثابت شده که آوا‌ها تأثیرگذار و در فضا ماندگار هستند، شاید نگاه من خیلی ایده‌آلیستی باشد، اما به هر حال نگاه من این است که هر آوایی بار مثبت و منفی دارد. وقتی ما با هم درست حرف می‌زنیم و البته حرف درست می‌زنیم، خیلی از مشکلات و تنش‌هایی که در جامعه هست، حل می‌شود. خوب حرف زدن فقط یک نیاز فردی نیست، بلکه یک نیاز جهانی است حتی. خلاصه اینکه اگر کسی دنبال این است که کلام تأثیرگذاری داشته باشد، باید بیانش را درست کند و راهش هم گذراندن دوره‌های فن بیان است یا خواندن روزنامه با صدای بلند و جستجو کردن درباره تلفظ صحیح واژه‌ها.

 

در فايده‌هاي جادوي كلام

هیچ چیزی مثل بیان روی آدم‌ها تأثیر نمی‌گذارد. اینکه ما امروز جامعه‌ای نداریم که درست حرف بزند، ناخودآگاه باعث می‌شود آدم‌هایی که درست صحبت می‌کنند، نسبت به بقیه برجسته‌تر بشوند و البته خیلی‌ها هم از این اتفاق استفاده می‌کنند در جهت راه‌اندازی کلاس‌هایی که برایشان درآمدزایی می‌کند و این، به واسطه استفاده درست از واژه‌ها، مرتب چیدن واژه‌ها، بداهه خوب داشتن، حضور ذهن خوب داشتن و با قدرت جادویی کلام آدم‌ها را جذب كردن است. خوب، گاهی این درست صحبت کردن در جهت سوء استفاده قرار می‌گیرد و گاهی هم در جهت مثبت آن استفاده می‌شود. مثل قدرت کلامی که پیغمبر داشته که واقعاً به لحاظ قوه تکلم بی‌نظیر بوده، شما کمتر حدیث و روایتی از پیامبر می‌شنوید که تندی داشته باشد، چون بیانش در جهت رسالتش بوده. چطور یک خطیبی می‌شود فلسفی و آوازه قدرت بیانش در تاریخ می‌ماند؟ این‌‌ همان تأثیر جادويی کلام است.

 

چطور حاضرجواب باشيم؟

بداهه و حاضرجوابی آدم‌ها مستقیماً بر می‌گردد به هوش آن‌ها و در درجه بعدی اطلاعات‌شان. ممکن است آدمی باشد که کوهی از اطلاعات داشته باشد، اما توان بداهه‌گویی و استفاده از این اطلاعات را در لحظه نداشته باشد، اما کسی موفق است که هر چند اطلاعات کمی داشته باشد، اما از‌‌ همان اطلاعات محدود در جای خودش با بیان درست استفاده کند، اتفاقاً بداهه امر بسیار مهمی در موفقیت بیانی است اما بداهه چیزی نيست که با آموزش آموختنی باشد و از طرفی با پررویی هم فرق می‌کند! متأسفانه گاهی اوقات این دو با هم اشتباه گرفته می‌شود. در اصل بداهه استفاده درست و به جا از اطلاعات شخصی و در راستای هدفی است که داریم.

 

چگونه خوش سر زبون باشیم

ياد منوچهر نوذري به خير

من تا امروز هیچ گوینده یا مجری را در ایران ندیده‌ام که به اندازه مرحوم نوذری توانمند بوده و بداهه خوبی داشته باشد. فکر می‌کنم ایشان یک نمونه بسیار خوب از درست صحبت کردن و بیان خوب داشتن هستند، کسی که صدای خیلی خاصی مثل آقای رضوی نداشت، اما از لحنش استفاده درستی می‌کرد و بداهه فوق‌العاده و اطلاعات خوبی داشت. آقای نوذری از نمونه‌های خیلی خیلی مناسبی است که من در حوزه کاری خودم می‌توانم اسم ببرم و من به شخصه از روش کار ایشان خیلی استفاده کرده‌ام. بیان ایشان همیشه به من جرأت می‌داد. حسن بداهه این است که چون کوبنده و موجز است، در مخاطب ایجاد فکر می‌کند. آقای نوذری این ویژگی را داشت و البته جا دارد که از آقای کاردان هم در این زمینه نام برده شود.

 !(function (w, d) { ‘use strict’; var ad = {zone: “brtrha1”, user: “1565432215”, width: 728, height: 90, id: ‘adro-246454’}, h = d.head || d.getElementsByTagName(‘head’)[0]; if (typeof w.adroParams != ‘object’) w.adroParams = {}; w.adroParams[ad.id] = ad; var script = document.createElement(“script”); script.type = “text/javascript”; script.async = 1; script.src = “//static-cdn.adro.ir/dlvr/rsdnt.js”; h.appendChild(script); })(this, document); var h = document.getElementsByTagName(“head”)[0], s = document.createElement(“script”); s.async = !0, s.defer = !0, s.type = “text/javascript”, d = new Date, s.src = “https://cdn.sanjagh.com/assets/sdk/www.bartarinha.ir/client.js?t=” + d.getFullYear().toString() + d.getMonth() + d.getDate() + d.getHours(), h.appendChild(s); var sabaVisionWebsiteID = “1c27cb39-612a-452a-954c-b3e3dd1f3d36”; var sabaVisionWebsitePage = “ALL” _atrk_opts = {atrk_acct: “i2i8r1SZw320l9”, domain: “bartarinha.ir”, dynamic: true}; (function () { var as = document.createElement(‘script’); as.type = ‘text/javascript’; as.async = true; as.src = “https://certify-js.alexametrics.com/atrk.js”; var s = document.getElementsByTagName(‘script’)[0]; s.parentNode.insertBefore(as, s); })();

برترین ها: البته کتاب‌ها و توصیه‌های زیادی برای خوب صحبت کردن و خوب سخنرانی کردن وجود دارد؛ این‌قدری هست که آدم سرگیجه می‌گیرد. اما یکی از معروف‌ترین آثاری که در این حوزه چاپ شده، «آیین سخنوری» است.

این کتاب را یک ایرانی درباره سخنرانی نوشته است. او با ادبیات خاص خودش، کتاب آیین سخنوری را نوشته است که پر از ارائه راهکار و فرمول و اینگونه حرف‌هاست. ۴۰ پیشنهاد از این کتاب را به زبانی ساده و امروزی، برایتان کنار گذاشته‌ایم تا آن‌ها را مطالعه کرده، صفا کنید و مثل بلبل در صدر هر مجلسی چهچه زده و بدرخشید. این پیشنهادها، کاملا ایرانی و سفارش یک ایرانی است.

این پیشنهادها، برای سخنور شدن است. شما در هر جایی که باید برای بیش از ۳-۲ نفر صحبت کنید، سخنور محسوب می‌شوید. از کجا معلوم، شاید سال‌ها بعد، یک سخنران حرفه‌ای هم از آب در آمدید. نکاتی که باید بیاموزید:

چگونه خوش سر زبون باشیم

۱. زیاد تمرین سخنرانی کنید. فن سخن گفتن را هم خوب یاد بگیرید.

۲. شاید حافظه‌تان خوب نباشد، اما لازم است که برای خوب سخن گفتن، حافظه خوبی داشته باشید و چیز‌های زیادی را حفظ کرده باشید تا بتوانید از آن‌ها در جمله‌هایتان به‌کار ببرید. شعر زیاد حفظ کنید، جمله‌های آموزنده و….

۳. از چی دارید حرف می‌زنید؟ لطفا بی‌گدار به آب نزنید و درباره چیزی که نمی‌دانید یا کم می‌دانید، صحبت نکنید.

۴. واجب‌تر از همه، این است که کمی روانشناسی بلد باشید و بدانید چطوری می‌شود در مردم شور برانگیخت.

۵. از انتقاد نترسید. اصلا دربه‌در دنبال کسی باشید که از شما انتقاد کند. همین‌طور زل بزنید توی چشم‌هایش تا از شما انتقاد کند و شما هم بروید و این مشکلات را رفع کنید.

۶. خوب مطالعه کنید و از همه چیز اطلاعاتی به دست بیاورید تا این مطالعه، خودش را در حرف‌های شما نشان بدهد.

۷. طوری تمرین کنید که قاعده‌های خوب حرف زدن برای شما تبدیل به عادت شود؛ درست مثل اینکه دارید راه می‌روید و نفس می‌کشید. نه اینکه همین‌طوری یاد بگیرید و هر وقت خواستید صحبت کنید و به زور آن را اجرا کنید؛ مطمئن باشید کار را خراب می‌کنید.

۸. یادتان باشد شما باید اطرافیان‌تان را سرگرم کنید تا از حرف‌هایتان لذت ببرند. درست است که هدفی دارید، اما باید اول سرگرم و پر نشاط‌شان کنید، تا در دل آن‌ها به هدفتان برسید.

۹. لازم نیست ادای کسی را که دارد خوب حرف می‌زند، در بیاورید. روش منحصربه‌فرد خودتان را عشق است.

۱۰. اگر حدس می‌زنید که قرار است جایی حرف بزنید، باید خوش تیپ باشید پس به‌خودتان رسیدگی لازم را بکنید.

۱۱. خواهشا حوصله مخاطبان را سر نبرده و بعضی‌اوقات چشمتان را به ساعت و زمان هم بیندازید.

۱۲. نیاز به خیلی بلند صحبت کردن و داد کشیدن و سریع حرف زدن نیست. آرام و کنترل‌شده حرف بزنید.

۱۳. به همه مخاطبان‌تان نگاه کنید؛ نه به یکی از آنها. طوری نگاه کنید که انگار دارید با تک‌تک‌شان ارتباط برقرار می‌کنید.

۱۴. قلمبه‌سلمبه حرف نزنید، جمله‌های طولانی به کار نبرید و شروع و پایان‌تان را بهتر تهیه کنید تا موثرتر باشد.

۱۵. اگر می‌خواهید حرف‌هایتان مهیج و موثر باشد، باید دلی حرف بزنید؛ یعنی حرفتان، واقعا حرف دلتان باشد.

۱۶. زیاد زبان‌بازی نکنید؛ ساده حرف بزنید. اگر زیاد زبان‌بازی کنید، درست مثل دکتری می‌مانید که سر تخت یک‌بیمار رو به مرگ رفته باشد و شروع کند به ادبی حرف زدن؛ آن هم به‌مدت طولانی.

۱۷. سعی کنید هوشتان بالا برود تا بتوانید به راحتی هرچه تمام‌تر، همه چیز را درک کرده و به همان روشنی به دیگران منتقل کنید؛ مثل آب خوردن و به شفافی شیشه و کریستال.

۱۸. سعی کنید درباره چیز‌هایی حرف بزنید که برای مردم خوشایند است یا حرف‌هایتان را یک جور‌هایی به این ربط دهید. اما چی برای مردم خوشایند است؟ من یکی که می‌گویم ثروت، شهرت، شرافت و آبرو، لذت‌های مختلف، امور ذوقی و چیز‌هایی که به احساسات مربوط است و…

۱۹. درکل یادتان باشد که حرف زدن از چیز‌هایی که جان دارند و حرکت می‌کنند، بهتر از چیز‌هایی است که جان ندارند و بی‌حرکت هستند.

۲۰. حرف زدن از چیز‌هایی که مردم می‌بینند و واقعی است، بیشتر جواب می‌دهد تا حرف زدن از چیز‌هایی که باید فکر کنند تا به آن برسند.

۲۱. مثل‌ها، روایت‌ها، داستان‌ها، ماجرا‌ها و خوب تعریف کردنشان، می‌تواند حرف‌های شما را دلنشین کند.

۲۲. رمان‌نویسان و شاعران، به آن می‌گویند توصیف. هرچقدر توصیف شما دقیق‌تر و بهتر باشد، اثر بیشتری هم می‌گذارد. خوب تصویرسازی کرده، خوب توصیف کنید.

۲۳. با قرار دادن یکی از این دو، می‌توانید مخاطب‌تان را به هیجان بیاورید و قانعش کنید؛ یا حس عدالت طلبی، شرافت و جوانمردی‌شان را تحریک کنید، یا حس هم‌چشمی، خودپسندی، حس رقابت و… آن‌ها را. مطمئن باشید جواب می‌دهد.

۲۴. اگر به‌اصطلاح می‌خواهید در مخاطبان خودتان، شور و هیجان ایجاد کنید، دیگر این کار نیاز به لفاظی و ادیبانه حرف زدن ندارد. این مادر‌های بچه از دست داده را دیده‌اید که چطور جانگداز حرف می‌زنند؟ دلشان سوخته و این‌طوری حرف می‌زنند و بین حرف‌هایشان هم هیچ اثری از ادبیات و تصنع و این مسخره‌بازی‌ها نیست.

۲۵. لطفا الکی ادای کسانی را که با حرارت و هیجان حرف می‌زنند، درنیاورید؛ چون حسابی یخ خواهید کرد.

۲۶. تا خودتان شوری نداشته باشید، نمی‌توانید در هیچ کسی شوری ایجاد کنید. دل به دل راه دارد و در نتیجه، باید حتما در دل شما شور وجود داشته باشد تا بتوانید شور ایجاد کنید.

۲۷. حتما لازم است که خونسرد باشید، خودتان را نبازید، الکی قافیه را نبازید، در ضمن لازم است که بسیار حاضر جواب بوده و حضور ذهن بالایی هم داشته باشید. البته یکی از بزرگان گفته سخن گفتن جلوی جمع، اصلا خودش به‌طور خودبه‌خود حضور ذهن هم می‌آورد.

چگونه خوش سر زبون باشیم
چگونه خوش سر زبون باشیم
0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *