یکی از بزرگتین ترس های ما -که معمولا در حین روابط اجتماعی به سراغمان میآید- اینست که احتمال میدهیم، به صورت ذاتی، خسته کننده و حوصله سر بر باشیم.
ولی خبر خوب، و یک حقیقت بنیادی، اینست که هیچکس واقعا حوصله سر بر نیست. آنها فقط وقتی ممکن است اینطور به نظر برسند که در درک کردن خودِ درونی شکست میخورند، و یا جرئت ندارند (و یا نمیداند) که چطور با دیگران معاشرت کنند.
اینکه “حوصله سر بری ذاتی، وجود خارجی ندارد” یکی از بهترین درس هاییست که هنر به ما میدهد. بسیاری از کار های رضایت بخش، عناصر خاص یا کمیاب درون خود ندارند؛ آنها درباره معمولیای هستند که به صورت خاصی به آن نگاه شده، با یک صمیمیت خلاف عادت و باز بودن به تجربه های بکر. برای مثال، مقداری سبزه توسط نقاش دانمارکی، “کریستین کوبکه” در حومه شهر کوپنهاگن در سال 1833 به تصویر کشیده شده است. سطحاً، این صحنه بسیار عادی بوده و در نگاه اول بسیار صحنهی نومید کننده ای برای یک نقاشی به نظر برسد. ولی کوبکه -مانند هر هنرمند بزرگ دیگر- میداند که چطور میتواند دیدگاهش را به نحوی تازه، بدون ابهام و بدون مشتقات زیر سوال برده، و آنها را به صورت دقیقی بر روی بوماش ترجمه کرده، و یک شاهکار از یک موضوع روزمرّه خلق کند.
همانطور که رودخانه، درخت، یا قاصدک حوصله سر بری معنی ندارد، هیچ انسان زاتاً حوصله سر بری نیز وجود ندارد. موجود انسان در ذات خود، با صداقت و فارغ از تصنع، همواره جذاب است. وقتی که ما کسی را حوصله سر بر خطاب میکنیم، ما فقط داریم به کسی اشاره میکنیم، که شجاعت یا تمرکز لازم را نداشته که به ما بگوید که مانند آنها بودن، چگونهست. در تضاد این موضوع، ما زمانی جذاب خواهیم بود، که موفق شویم که بگوییم چگونه و چه چیزی را واقعا تمایل داریم. به چه چیزی حسادت میکنیم، از چه چیزی حسرت میخوریم، از چه گریه داشته و چه چیزی را آرزو میکنیم. هرکسی که امیدمندانه داده های واقعی در مورد اینکه “وجود داشتن” را احیا میکند، تضمین میکند که چیز هایی دارد که برای دیگران، جذاب جلوه میکند. آدم جذاب کسی نیست که به صورت واضح برایش اتفاق جالبی افتاده باشد، یا کسی باشد که دنیا را سفر کرده باشد، یا کسی که خاندان های مهمی را دیده باشد، و یا کسی که در اتفاقات مهم سیاسی-جغرافیایی حضور داشته باشد. و نه کسیست که درباره فرهنگ، تاریخ و یا علم، با عبارات یاد گرفته و سنگین صحبت میکند. آنها کسانی هستند که اهمیت دهنده و هشیارانه به ترس های آنی قلب و مغز خود گوش کرده، و به صورت صادقانه و مورد اتکا به این ترس ها پاسخ میدهند. و بنابراین میتوانند توضیحات اصیلی از ترحم ها، درام ها و شگرفی زنده بودن به ما بدهند.
چگونه در رابطه خسته کننده نباشیم
پس، چه عناصری جلوی ما را میگیرند، تا به اندازه ای که در واقع جذاب هستیم، جذاب نباشیم؟
اولین و مهمترین عنصر اینست: وقتی از این باور که “احساسات ما بهترین شانس ما در جهت علاقهمند کردن دیگران است” دست میکشیم، آنگاه واقعا خسته کننده میشویم. ما از روی تواضع و عادت، جالب ترین مشاهدات خودمان را به کناری گذاشته، تا یک مکالمه مورد احترام ولی مرده از لحاظ جذاب بودن را دنبال کنیم. وقتی داستان تعریف میکنیم، بجای اینکه سعی کنیم بر اعصاب خود مسلط بوده و لایه هایی از احساسات زیر نکات را تعریف کنیم – مانند لحظهی احساس گناه، نگاه توأمان با شهوت، اخم تحقیرآمیز، بحران شغلی، شادی عجیبِ ساعت 3 صبح-، چیز هایی تعریف میکنیم که سطحیست، مثل چه کسی آنجا بود، کی حرکت کردیم، دمای هوا چطور بود.
نادیده گرفتن این احساسات نهادی فقط یک اشتباه سهوی نیست؛ بلکه یک استراتژی سنجیده شدهست جهت اینکه فکرمان از استدلال هایی که ایده هایمان و شأنمان و عادی بودن را تهدید میکند، دور کنیم. ما یاوه گویی میکنیم، زیرا اعصاب اینکه با ثبات قدم و ریزبینانه به درونمان نگاه کنیم، نداریم.
یک نکته جالبی که وجود دارد اینست که اکثر 5ساله ها خیلی حوصله سر نبر تر از اکثر 45ساله ها هستند. چیزی که باعث جالبی بچه ها میشود این نیست که آنها احساسات جالبتری نسبت به بقیه دارند (بلکه برعکس)، اما این جالبی از اینجا نشات میگیرد که آنها احساسات خود را سانسور نمیکنند. بیتجربگی آنها از دنیا باعث میشود که به صورت غریزی فقط به خودشان وفادار باشند؛ و این باعث میشود که آنها صادقانه بگویند که در مورد مامان بزرگ و برادر کوچکشان چه حسی دارند، چه برنامه ای جهت اصلاح زمین دارند و اینکه دیگران با فینشان چه کنند. دلیل حوصله سر بر به نظر رسیدن ما بیشتر از اینکه بخاطر طبیعتمان باشد، به خاطر این خواسته است -که سلطنت نحسش را ما از دوران بلوغ شروع کرده- که عادی به نظر برسیم.
ولی، حتی زمانی که ما در مورد احساساتمان صادقیم، باز هم ممکن است ملال آور به نظر بیاییم، بخاطر اینکه ما آنها را به اندازی ای که باید، نمیشناسیم، و بجای آنکه احساساتمان را توضیح دهیم، بر احساساتمان تاکید میکنیم. ما -با تلاش هرچه تمام تر- تاکید میکنیم که یک موقعیت ‘هیجان انگیز’، ‘بد’ یا ‘قشنگ’ بود، ولی ما نمیتوانیم جزئیاتی -که برای درک اینکه چرا اینگونه بود، لازم است- ارائه دهیم. ما در نهایت خسته کننده به نظر میرسیم، نه بخاطر اینکه نمیخواهیم تجربه هایمان را به اشتراک بگذاریم، بلکه بخاظر اینکه ما هنوز آنقدر آنها را خوب نمیشناسیم که اینگونه عمل کنیم.
خوشبختانه، نعمت اندیشگیر بودن نه اختصاصیست و نه به استعدادی درخشان نیازمند است؛ کنجکاوگر بودن فقط به جهت، صداقت و تمرکز نیازمند است. کسی که به نظرمان جالب میآید، در اصل کسیست بسیار دارنده چیزی که ما عمیقاً از آمیزش اجتماعی میخواهیم: یک نگاه بدون سانسور از چشمان شخصی دیگر از یک رویایی زنده که زندگی نام دارد و یک اطمینان قبل جهت اینکه ما در احساسات سردرگم، عجیب و غریب و شدید تنها نیستیم.
برگرفته شده از “The Book of Life”.
با ثبت نام در ویرگول به آرشیو بزرگی از مقالات مرتبط با این موضوع دسترسی خواهید داشت
از این پس او نمیتواند پروفایل کاربری و مطالب شما را ببیند.
تست شنوایی و درمان وزوز گوش
دریافت کارت تخفیف 20درصدی درمان
در هر مرحلهای از زندگی، و در هر موقعیت جدید، همه آدمها باید بطور مداوم بین امنیت و قابل پیشبینی بودن از یک طرف و عطش ماجراجویی و چالش از طرف دیگر انتخاب کنند. وقتی افراد امنیت زیاد داشته باشند، ممکن است دچار یکنواختی کُشندهای شوند که ذهن را تیره و تار کرده و روحیه را از بین میبرد. اگر از طرف دیگر، زندگی سراسر چالش و ماجراجویی داشته باشند، ممکن است منابعشان به شدت تخلیه شود و زندگی پرهرجمرج و غیرقابلپیشبینی را بگذرانند. هدف عالی برای هر فرد پیدا کردن بهترین تعادل بین این دو انتخاب است.وقتی قرار باشد فقط خودمان را در نظر داشته باشیم، این فرایند به اندازه کافی مشکل خواهد بود. وقتی وارد یک رابطه نزدیک میشویم، از آن سختتر شده و مجبور خواهیم بود به طور متقابل بین تعارضاتمان با طرفمقابل تعادل ایجاد کنیم.زوجها در ابتدای رابطه تا حد زیادی برای استقبال از ماجراجوییهایی که ارتباطشان ایجاد میکند مشتاق هستند. آنها جذب سختی کشف همدیگر میشوند و به طور پیوسته افکار، اعمال و احساسات جدیدی را تجربه میکنند. در این شرایط که هنوز نمیدانند رابطهشان تا کجا ادامه پیدا خواهد کرد،نیاز به راحتی و امنیت هنوز به خاطرشان خطور نکرده است.همینطور که همدیگر را میشناسند و سرعت اکتشافات جدید کاهش مییابد، زوج بیشتر و بیشتر نگران آینده رابطه میشوند. هر دو طرف یا یکی از آنها هرگونه تغییرات شخصی تهدیدآمیز را محدود میکند و به جای روابط قابلپیشبینی به هم پاداش میدهند. به شریکهایی تبدیل میشوند که سعی میکنند محدودیتهای همدیگر را بپذیرند به جای اینکه آنها را به چالش بکشند. وقتی دو طرف اجازه میدهند که گذشته، آیندهشان را تعریف کند، اکتشافات اولیه آنها در منطقه ناشناخته به وضعیت رکود تبدیل میشود و این محدودیتهای انتخاب شده را عشق واقعی و ماندگار میپندارند.«میدانم که همیشه همینطور دوستت خواهم داشت.»«هیچوقت عوض نشو. هیمنطور که هستی عالی هستی.»«ما اینقدر خوب و کامل همدیگر را میفهمیم که دیگر لازم نیست درموردش فکر کنیم.»«من میتوانم هر چیزی که او میخواهد را پیشبینی کنم و همیشه در دسترسش باشم.»«به محض اینکه به چیزی که نیاز دارم فکر میکنم، طرفم قبل از من آن را به زبان میآورد.»«ما عشقی جاودانه بینمان ساختهایم. بگذار همیشه همینطور بمانیم.»«ما اشتباهات و نقصهای هم را به طور کامل میپذیریم. به خاطر همین است که اینقدر خوب با هم کنار میآییم.»«هیچوقت نمیگذاریم چیزی ما را از هم جدا کند.»این نوع نظرات دقیقاً ایدههای ایدآلگراهای رمانتیک است. متاسفانه، آنها در وضعیت رکود میمانند که رشد بیشتر رابطه را محدود میکند. زوجهایی که این حرفها را به هم میزنند اعتقاد دارند که آشناییت و قابلپیشبینی بودن آنها جبران از دست رفتن هیجانی که در ابتدا تجربه کرده بودند را میکند. صمیمیت امنیت، جایگزین ترس اکتشاف شده است و آنها را برای از دست رفتن عشقی که ساختهاند آسیبپذیر کرده است.وقتی افراد دست از چالش و اکتشاف برداشته و به امنیت روی میآورند، در خطر گذاشتن انرژی کمتر قرار میگیرند زیرا رابطه دیگر به انرژی زیادی نیاز ندارد. درعوض، دو طرف آداب و رفتارهای کلامی و فیزیکی قابلپیشبینی به دست میآورند. درنتیجه، دیگر هر ایدهای که آنچه پیشبینی میکردهاند را به خطر میاندازد، به زبان نمیآورند.پیشبینیپذیری بیش از اندازه میتواند منجر به بیتفاوتی شود. به مرور زمان، بیعلاقگی میتواند به غضب، آزار و اذیت شدن منجر شود. امنیتی که یک روز قلعه محافظ آنها بود حالا به زندانی برایشان تبدیل میشود. بدون آنکه بدانند خسته شده و برای هم یکنواخت میشوند.زوجها معمولاً نمیفهمند که مشکلشان از خستگی که نادانسته ایجاد کردهاند ریشه میگیرد. مشاجره بر سر مسائل آزاردهنده کوچک به چالشها و مشکلاتی فاجعهبار تبدیل میشود. زوج ممکن است گمان ببرند که شکایتهایشان مشکل اصلی نیست اما دیگر قادر نیستند علت اصلی را درک کنند.معمولاً مشخص میشود که مشکل اصلی از دست رفتن همان حس اکتشاف است. آنها زندگی را بدون پیش آمدن اتفاقات تازه پذیرفتهاند. و بااینکه به طور متقابل به چالشهای خارجی زندگی متعهد شدهاند، اما علاقهشان به رابطهشان را از دست دادهاند.چرا زوجهای متعهد، امنیت را به اکتشافات پیوسته ترجیح میدهند؟امنیت بسیار شیرین است. زوجهای رابطههای جدی از اینکه بدانند چه انتظاراتی باید داشته باشند و بتوانند با پیشامدها کنار بیایند برایشان کافی است. چالشهای عادی زندگی برای اینکه زوجها در کنار هم با آن مقابله کنند، کافی است.وقتی از آنها میپرسید که چرا امنیت را به اکتشاف ترجیح میدهند، میگویند نزدیکی به وجود آمده و انرژی کمتری که طلب میکند را دوست دارند. وقتی نباید همیشه گوش به زنگ آماده چالش بعدی در رابطه باشند، اضطراب کمتری دارند.«از صورتش میفهمم که چه میخواهد بگوید و معمولاً هم درست حدس زدهام.»«وقتی وارد خانه میشود و با عصبانیت شروع به تمیز کردن میکند، میدانم که مشکلی پیش آمده و باید حرف بزنیم.»«از سر کار که میآیم، وقتی میبینم که ملحفههای تخت را عوض کرده و کامپیوتر خاموش است میفهمم که دوست دارد رابطهجنسی داشته باشد.»«وقتی آن لبخند مسخره روی لبانش میآید، میدانم که میخواهد هرچه که میگوید بگویم باشه!»«وقتی در سه قرار قبلی دیر رسیده، میدانم که امروز برایم گل میآورد.»«وقتی خیلی با من مهربان میشود، میفهمم که مادرش قرار است بیاید و یک ماه پیش ما بماند.»چرا عاشق و معشوقهای جدید، دست از هیجان اکتشاف میکشند؟عشاق جدید مدام در حال کشف همدیگر هستند. آنها بدن هم، قلب، ذهن و خاطرات هم را با هیجان و شدت بسیار زیاد بررسی میکنند و به دنبال راههایی تازه برای برقراری ارتباط هستند. هر اکتشاف تازه ذخیره شده و برای مراجعات بعدی آرشیو میشود. آنها از به دست آوردن توانایی حدس زدن نیازهای طرفشان به شوق میآیند. در آن زمان قابل پیشبینی بودن برایشان راهی به ایجاد یکنواختی در رابطه نیست؛ آنها آن را راهی عالی برای راحتی متقابل میبینند.هر طرف در تغییر مداوم است و برای هر تجربه جدید شدیداً زنده و آماده. هر دو طرف از نظر احساسی خوب واکنش داده و مداوم پیام امید و تایید به هم میفرستند. از هیجانات مداوم هم لذت برده و از آرزوهای هم پشتیبانی کرده، آرزوهایی تازه با هم میسازند و قادر به انجام کارهایی میشوند که به تنهایی توان آن را نداشتند.عشاق تازه در کنار هم زندگی متقابل میسازند. عشق درونی آنها به جستجو، درکنار ارتباطات جسمی پرشهوتشان، آنها را به عمیقترین تجربیات جدید میرساند. مردمک چشمانشان گشاد شده و بدنشان سرشار از آدرنالین میشود و با هر اکتشاف جدید، انرژی بیشتری به هم میدهند.درکنار هیجان اکتشاف، زوجها احساس اضطراب و عدمامنیت را هم تجربه میکنند. آنها مدام نگران این هستند که ارتباط جدیدشان نتواند به شدت کنونی باقی بماند. هرچه بیشتر در عشق گرفتار میشوند، بیشتر از درد احتمالی پایان گرفتن رابطهشان میترسند. این ترس باعث میشود دست از ریسک کردن افکار و رفتارهای جدید بردارند و درعوض به دنبال راحتی و امنیت باشند.این دو میل، اکتشاف و ترس/عدمامنیت شروع به تعارض میکنند. قبلتر زوج از تازگی مداوم تجربیاتشان لذت میبرند و حالا دوست دارند بدانند که طرفشان برای همیشه دوستشان خواهد داشت. برای مطمئن شدن از چنین نتیجهای، هر دو آنها شروع به مخفی کردن افکار، احساسات و رفتارهایی از خود میکنند که ممکن است باعث دور شدن طرفشان شود. فقط چیزهایی را ارائه میدهند که باور دارند مورد قبول واقع میشود و دست از جستجو درمورد هر اطلاعات جدیدی که ممکن است خطر امتناع طرفشان را به دنبال داشته باشد، میکشند. جستجو و اکتشاف دیگر تمام شده است و دو طرف وارد رابطه منطقیتر، قابلپیشبینیتر و کمتر هیجانانگیز میشوند.این زوجها چطور به درمان واکنش میدهند؟بسیار زوجهای متعهد وقتی نمیتوانند به هسته دلشکستگیشان نفوذ کنند، از مشاوره گرفتن خسته میشوند. هر زمان که چیزی که فکر میکنند مشکل اصلی است را حل میکنند، مشکل دیگری نمودار میشود و شکایت جدید آغاز میشود. اگر خستگی و یکنواختی مسئله و مشکل باشد، معمولاً در این روابط غیرخیالی پدیدار میشود.دو طرف که دیگر نمیتوانند فقدان شور و اشتیاق از دسترفته را تحمل کنند، شروع به بحث و مجادله بر سر مسائل پیشپاافتاده و انرژیگیر میکنند. بیحوصلگی آنها به دشمنی تبدیل میشود که جای صمیمیت واقعی را میگیرد. دیگر از امتحان کردن انگیزهشان یا پیدا کردن راه برای انجام متفاوتتر کارها خسته هستند و دیگر علاقهای به نظرات و احساسات همدیگر نشان نمیدهند. وقتی از آنها درمورد وقت یا علاقهای سوال میشود معمولاً پاسخهایی آزاردهنده در آستین دارند.«میدونم، میدونم. وقت بیشتری برای خودت میخوای، درسته؟ دیگه همان بهانه همیشگی را پیش نکش.»«چرا درک نمیکنی چقدر خستهام؟ هیچوقت راضی نمیشی.»«هزار بار به تو گفتم امکان نداره باهات به اون کلاس رقص مسخره بیام. اصلاً علاقهای ندارم.»«اینقدر غُر نزن. گفتم یه لیست بنویس هر وقت بتونم برات میگیرم.»«اگه چیزی میخوای، بهم بگو. من که نمیتونم فکرتو بخونم.»«اصلاً برام مهم نیست که چرا اینکار رو کردی، هنوزم ازش خوشم نمیاد. یا رفتارت رو عوض کن یا اینقدر اصرار نداشته باش که من با این رفتار کنار بیام.»بیشتر زوجهایی که میبینیم هیچوقت در ابتدای رابطه با هم اینطور حرف نمیزدهاند. مطمئناً خیلی خوب همدیگر را درک میکرده و برایشان مهم بوده که طرفشان چه احساسی داشته و برای پیدا کردن راهکارهای موفق برای مشکلاتشان بسیار پرانگیزه بودهاند.بعد از بروز مشکلات درخواست کمک میکنند. دوست دارند حالشان بهتر شود. حتی دوست دارند دوباره عاشق بشوند و واقعاً نمیفهمند مشکل کجاست.
چطور دوباره به اکتشاف و هیجان برسید؟اگر شما و همسرتان بر سر مسائل پیشپاافتاده با هم جنگ میکنید، به هم بیتوجهی میکنید یا مدتی طولانی است که با هم حرف نمیزنید، برای برگرداندن اشتیاق نسبت به همدیگر چه میتوانید بکنید؟
چگونه در رابطه خسته کننده نباشیم
این مراحل را باید طی کنید:۱. ارزیابی کنید که تا چه حد اجازه دادهاید که رابطهتان از توازن خود خارج شود.۲. انگیزهتان برای تغییر را بسنجید.۳. میل اولیهتان برای کشف همدیگر را دوباره بسازید.تمرینات زیر میتواند کمکتان کند:
تمرین ۱ – ارزیابیسوالات زیر را پاسخ دهید و به پاسخهایتان امتیاز دهید. وقتی جوابهایتان تمام شد، از همسرتان هم بخواهید همین کار را بکند. بعد پاسخهایتان را با هم درمیان بگذارید. اگر هرکدام از شما احساس کرد که بین هر پاسخی نیاز دارید بپرسید که چرا و چطور به این نتیجه رسیده است، هیچ اشکالی ندارد.به پاسخهایتان به طریق زیر امتیاز دهید:همیشه = ۵اغلب = ۴گاهی = ۳نه خیلی زیاد = ۲بهندرت = ۱وقتی همسرتان میخواهد تجربه مهمی را با شما درمیان بگذارد، بیصبرانه منتظر این هستید که صحبتش تمام شود؟ ————-آیا جملات همسرتان را چون میدانید چطور میخواهد آن را تمام کند، خودتان به پایان میرسانید؟ ————-وقتی همسرتان نظری میدهد، آیا میتوانستید حدس بزنید؟ ————-اگر همسرتان سوالی از شما بپرسد، آیا احتمال اینکه یک پاسخ سطحی به آن بدهید زیاد است؟ ————-آیا از اینکه به نظر میرسد همسرتان دیگر چندان علاقهای به شما ندارد ناراحت هستید؟ ————-آیا به این دلیل مسائل را از همسرتان پنهان میکنید که فکر میکنید ممکن است واقعاً به آن علاقهمند نباشد؟ ————-آیا احساس میکنید که دیگر دوست ندارید آرزوهایتان را با همسرتان مطرح کنید؟ ————-آیا احساس میکنید که به دنبال هیجان بیشتر در رابطهتان هستید؟ ————-چند وقت یکبار احساس میکنید که انرژی با هم بودنتان از بین رفته است؟ ————-آیا آرزو دارید که میتوانستید رابطهتان را هیجانانگیزتر کنید اما این افکار را از همسرتان مخفی میکنید؟ ————-امتیازاتتان را جمع بزنید.امتیاز بین ۲۰-۱۰ یعنی آنقدرها که فکر میکنید دچار یکنواختی و خستگی از رابطهتان نشدهاید.امتیاز بین ۳۰-۲۰ یعنی در منطقه نگرانی هستید.امتیاز بین ۴۰-۳۰ یعنی چند سانتیمتر فقط با از بین رفتن کامل علاقه در رابطهتان فاصله دارید.امیتاز بین ۵۰-۴۰ یعنی یک هشدار مهم که رابطهتان به طور جدی دچار مشکل شده است.اگر هرکدام از شما نگران امتیازاتتان هستید، قدم بعدیتان ارزیابی سطح انگیزهتان برای تغییر اوضاع است.تمرین ۲ – انگیزهبااستفاده از انتخابهای زیر به سوالات امتیاز دهید:۱ = فوراً ۲ = با کمی احتیاط۳ = با ملاحظهکاری اما علاقهمند به امتحان کردن۴ = به من ثابتش کن۵ = باور ندارم که قابل تغییر باشدآیا اگر همسرتان ایدههای تازه و مسائل چالشبرانگیز برای گفتن داشته باشد، برای گوش دادن به افکار و احساسات او علاقهمند هستید؟ ————-آیا دوست دارید از آنچه که همسرتان میخواهد بگوید تعجب کنید؟ ————-آیا اگر سوالات همسرتان آن چیزی نباشد که شما انتظار داشتید، خوشحالتر میشوید؟ ————-آیا دوست دارید همسرتان انتظار داشته باشد که فردی جالبتر باشید؟ ————-آیا دوست دارید که همسرتان علاقه بیشتری به چیزهایی که میگویید نشان دهد؟ ————-آیا آرزو داشتید که برای گفتن افکار و احساساتتان به همسرتان مشتاقتر بودید؟ ————-آیا دوست داشتید که برای در میان گذاشتن ایده و احساسات جدید هیجان بیشتری داشته باشید؟ ————-آیا دوست دارید که همسرتان شما را با افکار و احساساتی که قبلاً نشنیده بودید، متعجب کند؟ ————-آیا تبادلات مثبتتر و پرانرژیتر با همسرتان میخواهید؟ ————-آیا به طور کلی در رابطهتان عشق و شور بیشتری میخواهید؟ ————-آیا دوست داشتید که همسرتان مرموزتر بود؟ ————-امتیازاتتان را با هم جمع کنید.امتیاز بین ۲۰-۱۰ یعنی این احتمال وجود دارد که بتوانید چالشهای موجود در رابطهتان را دوباره پیدا کنید.امتیاز بین ۳۰-۲۰ یعنی کمی امید از دست دادهاید ولی هنوز برای امتحان کردن تلاش میکنید.امتیاز بین ۴۰-۳۰ یعنی ازاینکه نتوانید دوباره اوضاع را به وضع سابق برگردانید، ناامید شدهاید.امتیاز بین ۵۰-۴۰ یعنی کاملاً مشخص است که خسته شدهاید اما همه چیز را آنطور که هست پذیرفتهاید و میخواهید امنیت را بدون هیچ تلاطم خاصی قبول کنید.ممکن است احساس کنید که تحت هیچ شرایطی تغییری رخ نخواهد داد اما وقتی امتحان کنید، رویکردتان تغییر خواهد کرد، حتی تغییر خیلی کم. امید تولید انرژی میکند و برای برگرداندن رابطهتان به وضعیت سابق نیاز به چیز زیادی ندارید.زوجهایی که روابط موفق دارند بطور مداوم مطمئن میشوند که تعادل بین امنیت و اکتشافات از بین نرفته است. از صمیمیت ایجاد شده بخاطر شناخت کامل همدیگر لذت میبرند اما همچنین درک میکنند که نیاز به چالشها و اکتشافات جدید درمورد هم دارند. میدانند که باید به تغییر و تکامل ادامه دهند، حتی اگر این فرایند به طور موقت امنیت رابطهشان را تهدید کند. آنها راحتی به دست آمده را مثل جواهر میدانند و درعینحال به دنبال راههای تازهای برای شناختن همدیگر هستند. خیلی مهم است که بدانید میتوانید به طور همزمان بر روی آشناییت و قابلپیشبینی بودن حساب کنید اما به همان اندازه هم مهم است که با تجربیات جدید به هیجان بیایید.تازمانیکه خودتان بر روی ظرفیت خودتان برای به هیجان آوردن طرفتان کار نکردهاید، نمیتوانید از همسرتان بخواهید که به شما علاقهمندتر شود. با تغییر رفتارهای قابلپیشبینی خودتان شروع کنید. از خودتان بپرسید آخرین باری که هدف خودتان را به چالش کشیدید، به دنبال مفهوم عمیقتری از زندگی بودهاید یا آدابی بیفایده بر جای گذاشتید، کی بوده است. چه ایدهها و افکار جدیدی را از ترس تهدید شدن راحتی رابطه، از همسرتان پنهان کردهاید؟ اگر هر دو شما با این قوانین زندگی کنید، آنوقت میتوانید تغییر روبه پیشرفت پیدا کردن کشفیات جدید در همسرتان، کسی که فکر میکردید خیلی خوب میشناختید، را آغاز خواهید کرد.اگر میخواهید چالش و اکتشاف بیشتری وارد رابطهتان کنید، لطفاً به خاطر بیاورید که اوایل رابطه تان وقتی عشقتان تازه بود، چه کارهایی انجام می دادید و به دنبال چه میگشتید. متاسفانه بسیاری از آنهایی که بخاطر یکنواختی رابطه ای که به آن متعهد هستند، شروع به قرار گذاشتن با افراد تازه میکنند، فوراً و با علاقه تمام کارهایی را انجام میدهند که اگر در رابطه قبلی اجرا میکردند، وضعیتشان در رابطه قبلی بهبود مییافت. شما سرمایه زیادی را در چیزی که در کنار هم ساختهاید گذاشتهاید. اضافه کردن هیجان تجربیات غیرقابلپیشبینی و جالب، رابطهتان را به بهترین حالت سابق خود برمیگرداند.منبع:مردمان
راه های شناخت خود و دیگران
رویایی بابحران نگران کننده روابط زناشویی
اقساط 36 ماه بدون پیش پرداخت لوازم خانگی
میخوای از همیشه زیباتر باشی؟
سینما رو به خونت بیار!
کلکسیون فرشهای مدرن و کلاسیک برای خرید
تردید و دو دلی قبل از ازدواج
بلیط کیش را دربهترین فصل سفر به آن خریدکن
مرجع معتبر و رسمی خرید انواع گیفت کارت
راه و رسم داشتن زندگی زناشویی بدون تنش
این آزمون شخصیت شما را مشخص می کند
رزروبلیط وهتل درسراسرایران بابیشترین تخفیف
تو جلسه خواستگاری چی بپرسیم!؟
طعم موردعلاقه کیکت رو انتخاب کن
قابلیت افزودن لباس حین شست و شو
Makan Inc.| All Rights Reserved – © 2013 – 2021
معمولاً در هر جمعی افرادی حضور دارند که شما را کلافه میکنند و آرزو میکنید که ای کاش در جای دیگری بودید! میتوان این افراد را در دسته خستهکنندهها قرار داد که همگی ویژگیهای خاص و مشترکی دارند در ادامه با برخی از ویژگیهای افراد خسته کننده آشنا میشوید.
به جای پیدا کردن یک تعادل بین صحبت کردن و گوش دادن، در حرف زدن زیاده روی میکنند. گوش دادن بدون صحبت کردن و یا صحبت کردن بدون گوش دادن، هر دو کار اشتباهی است.
اگر شما آدم خسته کنندهای هستید، احتمالا متوجه زبان بدن اشخاص دیگر نمیشوید. آنچه که باعث میشود یک فرد خسته کننده باشد، صحبت کردن بیهوده و مستمر و نادیده گرفتن سیگنالها و زبان بدن طرف مقابل است که میگوید “من علاقه مند به شنیدن آنچه شما میگویید نیستم، اما هر چند ثانیه یکبار به رسم ادب با اشاره سر شما را تایید میکنم”.
برای جلوگیری از این، یاد بگیرید که به چیزی که مردم با بدن خود میگویند، گوش بدهید.
چگونه در رابطه خسته کننده نباشیم
انعطاف پذیری شناختی یعنی توانایی ارزیابی یک ایده یا یک رویداد از دیدگاههای متفاوت و پس از آن، به طور طبیعی، برجسته کردن آن است. اما مردم خسته کننده این توانایی را ندارند و نمیتوانند از وقایع روزمره نکات خنده دار و سرگرم کننده بسازند.
یک زندگی کمتحرک و بدون تنوع برای هرکسی باعث زندگی خسته کنندهای میشود. رفتن به موزهها، خواندن کتاب و یا حتی پیاده روی، تحرک خوبی به زندگی میدهد. تجارب گوناگون مکالمه و ارتباط فرد را بهبود میببخشد.
او معتقد است به این دلیل که کسی نمیخواهد به او گوش دهد، و شاید صحبتهای او برای کسی جذابیتی نداشته باشد، بهتر است چیزی نگوید.
افرادی که نمیدانند به چه چیزی اعتقاد دارند، آدمهای خسته کنندهای هستند.
برای علاقهمند کردن و درگیر کردن دیگران، شما باید قادر باشید که چگونه داستان بگویید. شما باید به آن داستان اهمیت دهید که دیگران مجذوب داستان شما شوند.
یک موضوع مهم که احساس میکنید دیگران باید به آن اهمیت دهند را بیابید. این اهمیت باید واقعی، نه بازی با زبان باشد، که باید در سبک خود قانع کننده و اغوا کننده باشد.
مردم خسته کننده معمولا کسانی هستند که نمیتوانند (یا نمیخواهند) درک کنند که یک مکالمه از دیدگاه تجربهی شخص دیگر چگونه است. توانایی قرار دادن خود در جای یک نفر دیگر، قدرت جالب صحبت کردن را میسازد. به این ترتیب، هوش هیجانی کلید یک مکالمه خوب است.
اگر مردم در مورد آنچه که فکر میکنند، نگاه انتقادی ندارند، پس چیزهای زیادی را برای ارائه در گفتگو نیز نخواهند داشت. این افراد فقط میتوانند نظرات بسیار سطحی خود را در موضوعات مختلف ارائه دهند.
تحقیقات بر روی مغز نشان میدهد که ما اساسا به صورت طبیعی به دنبال اخبار تازه هستیم. اگر شما هیچ چیز جدیدی را برای شنونده فراهم نکنید، آنها برای گوش دادن به شما تحریک نمیشوند. وقتی که از کسی میتوان چیزی جدید یاد گرفت دیگر آن فرد یک فرد خسته کننده نیست.
زمان تصمیم گیری در مورد اینکه کسی واقعا یک فرد خسته کننده است، طول میکشد، هر چند برخی از افراد نشانههای بسیاری در اوایل یک رابطه از خودشان بروز میدهند.
آنچه که باعث میشود کسی خسته کننده به نظر برسد، عدم توانایی در شریک کردن دیگران در مکالمه است. آنها معمولا نقطه نظر خود را با جزئیات بسیار زیاد و بی ربط به موضوع اصلی، بازگو میکنند. اگر شما نمیتوانید بفهمید که کسی از دایره گفتگو کنار رفته، شما آدم خسته کنندهای هستید.
ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی مینویسم.
یكی از دلایلی كه باعث تكراری شدن رابطه شما با همسرتان میشود تغییر ظاهر شماست. در طول سالهایی كه با هم بودهاید، آنچه مسلما تغییر كرده است ظاهر و قیافه شماست.بنابراین برای جلوگیری از خستگی از وضع ظاهر باید به فكر تغییر آن باشید. آنچه را كه روزی باعث شد به همسرتان علاقهمند و مجذوب او شوید را بهخاطر آورید و به تحسین آن مشخصهها در افكار خود بپردازید.از كلماتی كه همسرتان را به وجد میآورد و شما را به یاد روزهای اول زندگی مشتركتان میاندازد، استفاده كنید.
خستگی زوجین از یكدیگر مشكلی است كه درمان آن دوباره زنده كردن رابطه است.مشكلاتی كه همسران در طول زندگی مشتركشان مواجه هستند را میتوان به چند دسته تقسیم كرد؛ خیانت، انجامندادن تعهدات تا كشمكش، حسادت و خودخواهی. اما خستگی زوجین از یكدیگر مسئلهای متفاوت است و بهطور واضح ارتباطی با جنگ و دعوا و خودخواهی بین زوجین ندارد.
چگونه در رابطه خسته کننده نباشیم
ابتدا بفهمیم که همسرمان از ما خسته شده است یا نه
اگر متوجه شدید همسرتان كمتر حرف میزند و به جای گذراندن وقت آزاد خود با شما، وقت خود را با دوستانش در بیرون از خانه میگذراند اكنون زمان آن رسیده كه دست به كار شوید.اگر اوضاع را به حال خود رها كنید شاید روزی را ببینید كه همسرتان وقت خود را با شخص دیگری میگذراند تا لحظهها برایش لذت بخشتر باشد. از خودتان شروع كنید.
روزهای اول آشناییتان را به خاطر آورید زمانی كه تازه ازدواج كرده بودید به چه اندازه از هم شناخت داشتید؟
قابل فهم است كه تغییر در وضعیت خانواده نیاز به تغییر در اولویتها دارد؛ زمانی را در بیرون از خانه با همسرتان سپری كنید و لحظات لذتبخشی را با یكدیگر داشته باشید تا تاثیرش را ببینید.
بسیار دیده میشود خانمها چند سال پس از ازدواج دیگر به ظاهر خود اهمیت نمیدهند و خود را رها میكنند. درحالیكه پس از ازدواج هم باید همیشه آراسته باشید و به ظاهر خود اهمیت دهید. برای رفتن به آرایشگاه برنامه هفتگی داشته باشید.سعی كنید از مدل موها و آرایش جدید استفاده كنید. اگر توان مالی ندارید میتوانید خودتان به آرایش موهای خود بپردازید و لباسی زیبا به تن كنید. مطمئن باشید كه همسرتان متوجه تغییر شما خواهد شد و شرایط از آن پس كمی بهتر میشود.ورزش كنید با ورزش نه تنها میتوانید به وزن ایدهآل خود برسید بلكه قلب و پوستی سالم خواهید داشت. وقتی شما احساس خوبی نسبت بهخود داشته باشید مطمئنا شوهرتان همین احساس را نسبت به شما پیدا میكند.
تلاش كنید تمامی فعالیتهایی كه از انجام آن با همدیگر در گذشته لذت میبردید را به خاطر آورید و آنها را تكرار كنید. اگر امكان پیادهروی در روزهای آخر هفته در كوه را ندارید به پیادهروی در پارك اطراف خانه خود بسنده كنید. بهتر است كاری كه هردویتان از آن لذت میبرید، انجام دهید.
برخلاف تلاشهای شما برای بهبود رابطه، اگر همسرتان مانند گذشته از شما فاصله میگیرد و از بودن با شما خسته است، بهتر است با او مستقیما به گفتوگو بپردازید و از او صریحا سوال كنید چه چیزی موجب چنین تغییری در رفتار او شده است.اگر میتوانید هردویتان با تلاش یكدیگر به تغییر شرایط بپردازید و جرقهای در رابطهتان ایجاد كنید.
اگر همسرتان از جواب دادن به سوال شما خودداری كرد احتمالا مشكل جدیتر از آن است كه فكر میكنید، در این صورت بهتر است با یك مشاور متخصص مشكل خود را در میان بگذارید. نگران نباشید شاید روزهای سختی در كار خود گذرانیده است.اگر بر خلاف تلاشهایتان نتوانستید علت را جویا شوید اجازه ندهید این شرایط بر شما تاثیر بگذارد و ناامید شوید. فعالیت اجتماعی خود را ادامه دهید. افراد اجتماعی و با اعتماد به نفس همیشه مورد تایید و تحسین همسرانشان هستند، البته تلاش كنید تعادل را میان كار و زندگی مشترك خود رعایت كنید.
شما هم از رابطهتان خسته شدهاید یا نه
خستگی از روابط در هر جایی ممكن است اتفاق بیفتد نه تنها در زندگی زوجین بلكه حتی در محیط كار. اگر شما هر روز كار یكسان و ثابتی را انجام دهید نه تنها تا حدی از آن كار خسته میشوید بلكه كارتان كیفیت مطلوب نخواهد داشت.وقتی كار جدیدی را آغاز میكنید یا پیشرفتی در كارتان ایجاد میشود ناگهان نیروی تازه میگیرید. اگر رابطه با همسرتان برای شما خستهكننده شده است به جای اینكه به فكر شخصی دیگر بیفتید و بخواهید دیگری را جایگزین كنید، بهتر است تغییری هر چند كوچك در زندگیتان ایجاد كنید.
گاهی تنها با بیان احساسات و آرزوهایتان میتوانید تازگی به روابط ببخشید.روابط بسیاری وجود دارند كه هر 2 در دل جمله - ای كاش… – را تكرار میكنند ولی هیچ گاه این موضوع را برای همسرشان بازگو نمیكنند درحالیكه با گفتن آرزوها میبینید تا چه اندازه نقاط مشتركی بین شما وجود دارد. اینكه شما بدانید از روابط خود خسته شدهاید اصلا خجالتآور نیست، آنچه باعث ناراحتی میشود و باید برای آن شرمنده شد، نپذیرفتن و آگاهی نداشتن از این خستگی است.
با گذر زمان زندگی رنگ یكنواختی میگیرد اما این موضوع به این معنا نیست كه شما دیگر عاشق هم نیستید و همانند روزهای دوران نامزدی از دیدن یكدیگر قلبتان به تپش نمیافتد و صدای قلبتان را نمیشنوید. برای اینكه روابط خود را زنده و عاشقانه نگه دارید 2 راهكار به شما پیشنهاد میشود :
1. حرف یكدیگر را بشنوید
درست است كه شما دوست دارید زمانی را تنها باشید اما باید زمانی را برای شنیدن حرف همسرتان در نظر بگیرید. این زمان میتواند موقع صرف شام یا هنگام شستن ظرفها یا قبل از خوابیدن باشد. یكی از راههایی كه نشان میدهد همسرتان نزد شما دارای ارزش است گوش دادن به حرفهای اوست.
2. همسرتان را غافلگیر كنید
آخر هفته بدون برنامهریزی و اطلاع قبلی همسر خود را بیرون ببرید یا هدیهای هر چند كوچك به او دهید. این هدیه میتواند حتی یك شاخه گل باشد. خود را به جای همسرتان قرار دهید و از خود بپرسید اگر جای او بودم چه چیزی من را غافلگیر میكرد؟ این هدیه میتواند خاطرات زیبای گذشته را به یاد شما آورد.
هر كدام از شما این حق را در زندگی دارید كه به فعالیتهای شخصی خود بپردازید. زمانی را صرف پیشرفت شخصی خود، علائق شخصی، سرگرمیها و دوستان خود كنید. به همان اندازه كه نیاز به گذراندن وقت بیكاری خود با یكدیگر دارید باید وقتی را برای خود اختصاص دهید.با گذراندن وقت كافی با یكدیگر در پایان روز حرفی مشترك برای گفتن دارید كه این خود روابط را بهبود میبخشد.
جلوگیری از تکراری شدن زندگی زناشویی
برای جلوگیری از تکراری شدن رابطه با همسر،کافي است وقت بگذاريد و اين 10 راه را امتحان کنيد و کمي هم خلاقيت خودتان را چاشنياش کنيد تا نتيجه بهتري بگيريد.
1 – کدامتان ميتوانيد به بهبود رابطه زناشويي کمک کنيد؟
در بيشتر رابطهها، معمولا يکي از زوجين ارزش بيشتري براي احساسات قائل است و اين فرد، هميشه خانم خانه نيست. ببينيد در رابطه شما کدامتان اين احساس را بيشتر داريد؟ اين فرد معمولا زودتر از ديگري متوجه سرد شدن رابطه يا فاصله گرفتنتان از يکديگر ميشود و ميتواند با قدرتي که ذاتا دارد، راههايي براي نزديکتر شدن و صميميت را به شما نشان دهد. اين فرد نهتنها خودش را مسئول ميداند که هميشه از همهچيز مراقبت کند، بلکه به خاطر هوشيارياش، ميتواند عمق رابطهتان را هم تحت تاثير قرار دهد.
2 – برای جلوگیری از تکراری شدن با هم قرارهاي عاشقانه بگذاريد
چگونه در رابطه خسته کننده نباشیم
يادتان هست اوايل آشنايي با بهانه و بيبهانه براي ديدن هم بيتاب ميشديد و قرارملاقاتهاي عاشقانه در رستوران، پارک، کافيشاپ، سينما و… ميگذاشتيد؟ يادتان باشد اين قرار و مدارها فقط براي عاشقهاي تازهکار نيست؛ اين کار ساده ميتواند براي عشاق قديمي هم جادو کند. برنامههاي «دوتايي» را در برنامه زندگيتان بگذاريد؛ دوتايي سينما، کنسرت و رستوران برويد يا با هم براي ورزش به پارک برويد. اين قرارها ميتواند بيش از چند ساعت طول بکشد؛ يک روز، يک هفته يا حتي بيشتر!
3 – دوباره (يا سه باره) ماه عسل برويد!
ماه عسلها (قطعا بدون حضور بچهها) فقط براي تازهعروس و تازهدامادها نيست. سالي يک ماه عسل اصلا زياد نيست! خيلي از مردم اين سنت را مدام تکرار ميکنند و کلي هم به آنها خوش ميگذرد.
4 – از برق بکشيد!
فکر کنيد ميخواهيد مديتيشن کنيد؛ اما اين بار دوتايي همراه با همسرتان. جايي را پيدا کنيد که هيچ تکنولوژياي دمدستتان نباشد تا هيچکس مزاحم لحظههاي عاشقانهتان نشود. حالا لذت ببريد!
5 – سرگرم شويد!
بعضي کارهاي دوتايي به خرج زيادي نياز ندارد، فقط کافي است کمي خلاقيت به خرج دهيد. ببينيد چه بازيهايي مورد علاقه شما و همسرتان است و هر دو از آن لذت ميبريد. قطعا اين کار ميتواند شما را بيش از پيش به هم نزديک کند.
6 – در خدمت هم باشيد
نوبتي به يکديگر خدمترساني کنيد. مثلا شما ميتوانيد ريشهاي همسرتان را برايش بتراشيد و او ميتواند موهايتان را برايتان بشويد يا شانه کند. اين کارها هيچ خرجي ندارد و همهاش منفعت است!
7 – به هم غذا بدهيد
شام خوردن زير نور شمع را امتحان کنيد. گاهي هم دور سفره يا ميز کنار هم بنشينيد و براي هم لقمه بگيريد.
8 – در چشم هم خيره شويد
سعي کنيد لحظاتي فقط از طريق تماس چشمي با هم رابطه بگيريد، بدون اينکه نياز به حرف زدن باشد. شايد اولش در اين کار ناشي باشيد يا خندهتان بگيرد اما مطمئنا بعد از چند دقيقه لحظات خوبي را تجربه خواهيد کرد و با احساس بينظيري غافلگير خواهيد شد.
9 – موسيقی دونفره
بعد از صرف شام که بچهها به اتاق خودشان ميروند، شما هم با همسرتان به اتاق خوابتان برويد، يک موسيقي ملايم بگذاريد و با هم گوش کنيد. مطمئن باشيد اتفاقهاي خوبي خواهد افتاد!
10 – دوره ديدنی نمي خواهد
ماساژ دادن يکي از روشهاي زنده نگه داشتن عشق است. نيازي به تخت مخصوص يا روغنهاي خوشبو و فانتزي نيست؛ براي لمس عشق، احتياجي به دورههاي حرفهاي ماساژ و… نيست. فقط کنار هم باشيد.
11 – با هم شعر بخوانيد
براي هم اشعار عاشقانه بخوانيد . جادوي کلام حافظ و مولانا را فراموش نکنيد که ميتواند مدهوشتان کند.
12 – برای عشقتان يادداشتهاي عاشقانه بگذاريد
يادداشتهاي عاشقانهاي که لاي يک صفحه از کتاب، زير بشقاب يا بالش پنهان شده باشد، مسلما لبخند تحسينبرانگيزي را بر لبان همسرتان خواهد نشاند.
13 – با زبان عشق با هم صحبت کنيد
به روش عشاق افسانهاي با هم صحبت کنيد. سرشار از ارادت، صميميت و احساساتي که از قلبتان نشات گرفته است.
اگر از روزمرگی خسته شده اید، خوشحال نیستید، انگیزه کافی برای زندگی ندارید و غم و اندوه شما را فرا گرفته وقتش رسیده که برای ایجاد تغییراتی در زندگی تان تلاش کنید. هنگامی که شما در یک رابطه شروع به ناسازگاری میکنید، احتمالا به مرور زمان شریک شما عقب نشینی میکند و لحظه ای که شریکتان شما را ترک می کند بیشتر محتاج توجه میشوید ، این یک دایره منفی است و تقریبا همیشه با زمان هم بدتر می شود.
یک لحظه خودتان را امتحان کنید و سعی کنید که بفهمید این نوع رفتار به طور بالقوه چگونه روابط شما را خراب می کند. سعی کنید این نوع رفتار خود را تغییر دهید، خود را از یک شخص نیازمند به فردی مستقل و با اعتماد به نفس تغییر دهید. در این بخش از نمناک چند مورد وجود دارد که به شما کمک می کند که در یک رابطه متکی باشید.
بالغ شوید و مانند یک بزرگسال عمل کنید:
به شریک زندگیتان احترام بگذارید. اگر او به فضا نیاز دارد، به خواسته او احترام بگذارید و حریم و فضای او را به او بدهید. درخواست فضا یا زمان به این معنا نیست که او در حال پایان دادن به رابطه است همه نیاز به تنهایی دارند.
چگونه در رابطه خسته کننده نباشیم
هویت جداگانه خود را حفظ کنید:
افراد مستقل درک می کنند که همه به زمان نیاز دارند. هر زوج باید مدت زمان کوتاهی را از یکدیگر جدا باشند. این رابطه سالم است و به شما کمک می کند احساس و هویت خود را حفظ کنید.
بیش از حد وابسته نباشید:
به شریک زندگی خود وابسته نباشید و بدانید او تمام نیازهای شما را برآورده نمی کند. انتظار نداشته باشید شریک زندگیتان شما را از دنیای بد نجات دهد یا از احساسات شما مراقبت کند.
ادامه لذت بردن از فعالیت ها و سرگرمی هایی که با شریک خود به اشتراک نمی گذارید:
بدانید که شما و همسرتان قصد ندارید از تمام فعالیت های مشابه لذت ببرید.لذت های زندگی خود را فقط به این دلیل که شریک زندگیتان از آن لذت نمی برد کنار نگذارید.برای یک رابطه سالم، مهم است که از منافع یکدیگر حمایت کنید، حتی اگر آنها را به اشتراک نگذارید.
اجتماعی باشید:
نیازی نیست که فقط همسرتان نیازهای عاطفی شما را برآورده کند. نیاز خود به مکالمه و همراهی را با بیش از یک منبع پر کنید، به جای اینکه منتظر شریک زندگی خود باشید تا از احساس تنهایی و بی حوصلگی نجات یابید. این امر همچنین مانع از احساس فشار در برقراری رابطه برای جلوگیری از تنهایی خواهد شد.
در مورد ارزش خود با اعتماد به نفس برخورد کنید :
اگر در رابطه شما حس مالکیت، حسادت یا ناامنی داشته باشید، یک گام به عقب برداشته اید. این رفتارها کاملا اشتباه است. این می تواند جذابیت زندگی شما را کاهش دهد،و احترام و عشق را از بین ببرد. مردم معمولا به افراد عاطفی، قوی و سالم جذب می شوند.
از راه دور مداوم با هم در ارتباط نباشید:
اگر در طول روز از طریق چت، ایمیل، پیام کوتاه یا پیام کوتاه به طور مداوم با شریکتان در تماس هستید، در پایان روز دیگر حرفی برای گفتن نخواهید داشت.به یکدیگر فضا بدهید.
برای سپری کردن زمان با شریکتان التماس نکنید:
بحث در مورد چگونگی به اشتراک گذاشتن زمان با هم باعث ایجاد مشکل در رابطه شما خواهد شد. ابتدا سعی کنید بفهمید شریکتان با میل خود می خواهد با شما وقت بگذراند یا به اجبار، به کیفیت زمانی که با هم صرف میکنید بیشتر تمرکز کنید، نه مقدار.
یک هدف در زندگی داشته باشید:
هنگامی که شما در زندگی خود هدف ندارید، تمایل دارید که همسر خود را به عنوان هدف زندگی قرار دهید . زندگی شما حول همسرتان می چرخد و می تواند برای بعضی افراد خسته کننده باشد. آنها احساس خستگی می کنند که تمام نیازهای شما را برآورده کنند. در مورد اهداف خود در زندگی فکر کنید – و بیش از یک هدف داشته باشید. اجازه ندهید تنها مربوط به رابطه شما باشد.
لذت بردن از تنهایی را بلد باشید :
داشتن رابطه ای نباید شما را از لذت تنهایی دور کند از زمان تنهایی خود بهترین استفاده را ببرید. برای تماشای یک فیلم بیرون بروید، به یک آبگرم بروید، یک نپ بخرید، بخوانید، یا به یک پیاده روی بروید.از زمان خود لذت ببرید.
با دوستان خود وقت بگذرانید:
آیا از افرادی هستید که در دقیقه نود برنامه با دوستانتان را کنسل میکنید تا پیش همسرتان باشید؟ این اشتباه را انجام ندهید و زندگی خود را محدود به یک شخص نکنید.با دوستان خود وقت بگذرانید، این به شما کمک می کند تعادل را در زندگی خود حفظ کنید. وقت خود را برای پرورش و حفظ روابط با دوستان صرف کنید.
مشغول انجام کارها باشید مهارت های خود را بهبود بخشید :
یک کلاس را انتخاب کنید که به شما کمک کند تا مهارت هایی را که در حال حاضر دارید را بهبود ببخشید. عاشق آشپزی هستید ؟ ثبت نام در یک کلاس پخت و پز. اگر زبان انگلیسی خوبی دارید، زبان فرانسه یا آلمانی را یاد بگیرید. به غیر از ارتقاء مهارت های خود، یادگیری چیزی جدید نیز اعتماد به نفس شما را افزایش می دهد.
برای نیازهای خودتان باهم صحبت کنید:
نیازهای و احساسات خود را برای شریکتان بیان کنید:
فقط به خاطر اینکه خواسته ها و منافع خود را به خطر نیندازید و یا اینکه می ترسید او را از دست بدهید سکوت نکنید. یک رابطه سالم فضایی برای نیازها و خواسته های هر دو فرد دارا است. نیازهای خود را بیان کنید تا شریکتان متوجه آنها بشود.
برای آینده خود برنامه ریزی کنید:
صرف نظر از سایر موارد مهم دیگر. بر روی اهدافی که می خواهید در زندگی شخصی خود داشته باشید، کار کنید و اهداف شغلی خود را مشخص کنید.
خود را دوست داشته باشید:
به خود عشق بورزید از خود قدردانی کنید و با خود وقت بگذرانید.
چگونه در رابطه خسته کننده نباشیم
خودتان باشید و از کارهایتان لذت ببرید:
هنگامی که به خود احترام و عشق می ورزید، دیگران هم همین احساس را به شما خواهند داشت.
!(function (w, d) { ‘use strict’; var ad = {zone: “brtrha1”, user: “1565432215”, width: 728, height: 90, id: ‘adro-246454’}, h = d.head || d.getElementsByTagName(‘head’)[0]; if (typeof w.adroParams != ‘object’) w.adroParams = {}; w.adroParams[ad.id] = ad; var script = document.createElement(“script”); script.type = “text/javascript”; script.async = 1; script.src = “//static-cdn.adro.ir/dlvr/rsdnt.js”; h.appendChild(script); })(this, document); var h = document.getElementsByTagName(“head”)[0], s = document.createElement(“script”); s.async = !0, s.defer = !0, s.type = “text/javascript”, d = new Date, s.src = “https://cdn.sanjagh.com/assets/sdk/www.bartarinha.ir/client.js?t=” + d.getFullYear().toString() + d.getMonth() + d.getDate() + d.getHours(), h.appendChild(s); var sabaVisionWebsiteID = “1c27cb39-612a-452a-954c-b3e3dd1f3d36”; var sabaVisionWebsitePage = “ALL” _atrk_opts = {atrk_acct: “i2i8r1SZw320l9”, domain: “bartarinha.ir”, dynamic: true}; (function () { var as = document.createElement(‘script’); as.type = ‘text/javascript’; as.async = true; as.src = “https://certify-js.alexametrics.com/atrk.js”; var s = document.getElementsByTagName(‘script’)[0]; s.parentNode.insertBefore(as, s); })();
چگونه در رابطه خسته کننده نباشیم ؟
چگونه در رابطه خسته کننده نباشیم ؟
استر پرل می گوید ما در روابط به دو چیز احتیاج داریم: ثبات- دانستن اینکه شریک زندگی تان مراقب شما است و به شما تمایل دارد. متاسفانه، ثبات، تمایل را از بین می برد. برعکس، چه چیزی در شما ایجاد میل می کند؟ خطر. در آغاز یک رابطه، با خطرهای زیادی مواجه می شویم. اگر قلب شما بشکند، چه اتفاقی می افتد؟ چه اتفاقی می افتد اگر شخص دیگر به اندازه ای که شما او را دوست دارید، به شما علاقه نداشته باشد؟ آیا او همان شخص مورد نظر شما است؟ آیا وقت خود را تلف می کنید؟ در مراحل اولیه رابطه عاشقانه، تعقیب و گریز وجود دارد. این مساله هیجان انگیز است و ترس از دست دادن وجود دارد. احساس عشق سیری ناپذیر وجود دارد و عشق همه چیز را تسخیر می کند. این عشق جدید معمولا یک تا دو سال به طول می انجامد، سپس ثابت شده و ما در وضعیت پایدار روابط قرار گرفته و راحت می شویم.
اگرچه ثبات برای موفقیت در یک رابطه بسیار مهم و ضروری است، اما چندان هیجان انگیز محسوب نمی شود. ما خانه ای داریم که باید از آن مراقبت کنیم و قبض هایی برای پرداخت کردن داریم. این بخش، جنبه جذاب یک رابطه محسوب نمی شود. ممکن است همیشه در مورد چیزهایی که می تواند باعث استرس و فشار اضافی در روابط شود، موافق نباشیم.
کاملاً طبیعی است که در مقطعی از روابط خود خسته شوید و این تقصیر شما نیست. ما برای پیدا کردن شخص مورد نظر سخت تلاش می کنیم. شخصی که ما را کامل می کند، پس چه اتفاقی می افتد؟ البته ما بعد از آن با خوشحالی یک زندگی سعادتمندانه خواهیم داشت. این چیزی است که ما از داستان های افسانه ای و هالیوودی آموخته ایم. اکثر ما هرگز یاد نگرفته ایم که چگونه رابطه برقرار کنیم یا یک الگوی مناسب برای خود نداشته ایم که بدانیم چگونه عشق و شور عاشقانه را زنده نگه داریم. متاسفانه این مطالب در مدارس تدریس نمی شود و اکثر ما یک کتاب مرجع برای راهنمایی گرفتن از آن در اختیار نداریم. اگرچه این احتمالا باید دلیلی باشد که آمار طلاق در ایالات متحده هنوز هم به میزان 50 درصد است.
در آغاز رابطه ها، ما تلاش زیادی برای اظهار عشق نسبت به شریک زندگی خود کرده ایم، فعالیت هایی برنامه ریزی کرده و تجارب و حتی شگفتی هایی برای یکدیگر داشته ایم. با هم برای صرف شام می رفتیم و برای ساعت ها صحبت می کردیم؛ زیرا ما چیزهایی زیادی برای به اشتراک گذاشتن و آموختن در مورد همدیگر داشتیم. ما گفت و گو های جذابی در مورد همه مسائل زندگی، ذات یکدیگر و و غرق شدن در وجود دیگری داشتیم.
چگونه در رابطه خسته کننده نباشیم
سپس زندگی اتفاق می افتد. ما گرفتار زندگی روزمره و کارهای روزانه خود می شویم، شاید چند کودک داشته و شلوغی زندگی به ما اجازه می دهد تا مهم ترین رابطه زندگی خود را در الویت قرار ندهیم. اگر ما اصلا از خانه بیرون نرویم، شب های قرار گذاشتن تبدیل به شب های شام خوردن و فیلم دیدن می شود. من متوجه هستم که شما کل هفته را سخت کار کرده اید و برنامه ریزی برای یک شب قرار گذاشتن می تواند خسته کننده باشد و پوشیدن لباس راحتی و غذا سفارش دادن و تماشای شبکه نتفلیکس به نظر راه آسان تری است. وقتی صحبت از کلمه قرار یا قرار گذاشتن می شود، اکثر مردم تصویر افراد مجردی را تصور می کنند که قرار عاشقانه گذاشته و به دنبال شخص مورد نظر خود هستند. آیا ما فراتر از جامعه به این مساله فکر می کنیم که هیچ وقت نباید قرار گذاشتن با همسر یا شریک طولانی مدت زندگی خود را متوقف کنیم؟
دلیلی که بسیاری از روابط عادی و خسته کننده می شوند، این است که زوجین قرار گذاشتن با یکدیگر را متوقف می کنند. به همین سادگی. گذر زمان در روابط می تواند باعث از بین رفتن آن شود. در شروع یک رابطه، شور و شوق داشتن بسیار آسان است، اما با گذشت زمان اگر به رابطه خود توجه نکنید، فاصله افتادن بین شما آسان می شود.
ما شنیده ایم که حدود 7 سال است. این زمان تخمینی است که شادی بین زوجین از بین می رود. هر زوجی متفاوت بوده و واقعا به این مساله اهمیت می دهند که چگونه هیجان رابطه خود را حفظ کنند. اگر به علت انجام دادن کارهای مشابه خسته کننده خیلی زود در رابطه شما فاصله ایجاد شده است، از رابطه خود خیلی سریع تر خسته می شوید. با این وجود، اگر متعهد شده اید که یک روند روزمره را انجام ندهید و قصد دارید میل به یکدیگر را در رابطه خود زنده نگه دارید، در اکثر موارد از خسته شدن در رابطه اجتناب می کنید.
روابط سر و صداها و جریان های خاص خود را دارند، و البته، زمان هایی وجود دارد که روابط شما جذاب تر می شود. این مشکل هنگامی به وجود می آید که در روابط عاشقانه شما برای طولانی مدت فاصله ایجاد می شود. در اکثر مطالعات مربوط به روابط، عشق عاشقانه به مرور زمان فروکش می کند و هیجان عاشقانه ای که در اول رابطه وجود داشته، از بین می رود. در یک مطالعه روابط که توسط دکتر آرتور آورن در دانشگاه نیویورک واقع در استونی بروک انجام شد، مشخص شد که تازگی یا امتحان کردن چیزهای جدید می تواند موجبات بیشتر شدن میل به یکدیگر در روابط را ایجاد کند و می تواند رضایت در روابط را در هنگام تمرین مداوم افزایش دهد. زندگی می تواند به هم ریخته شده و حتی روابط عالی می توانند خراب شده و گاهی اوقات خسته کننده شوند، این امر کاملا طبیعی است. اگر از این مساله آگاه باشید و برنامه ریزی کنید که از این به هم خوردگی رابطه خارج شوید، خطر ترک یکدیگر وجود نخواهد داشت.
البته که باید برای یک قرار عاشقانه برنامه ریزی کنید! من عاشق قرار ملاقات های غافلگیر کننده هستم. در حقیقت، من این کار را به مشتریان خود پیشنهاد می کنم. متعهد شوید که هر ماه یک قرار ملاقات غافلگیر کننده را برای شریک زندگی خود برنامه ریزی کنید و آنها را در هر ماه به این قرار ملاقات عاشقانه غافلگیر کننده دعوت کنید. ترجیحا یک کار تعاملی یا قرار ملاقات عاشقانه باشد. سپس وقتی شروع به غذا خوردن می کنید، چیزی برای صحبت کردن در مورد آن دارید و تجربه جدیدی که هم اکنون با هم کسب می کنید.
آخرین باری که واقعا یک مکالمه فوق العاده داشتید، چه زمانی بود؟ مکالمه ای که مربوط به صحبت کردن در مورد کار و کودکان نمی شود، چه زمانی بود؟ هنگامی که با هم تجربه جدیدی کسب می کنید، این کار بعد از قرار ملاقات عاشقانه، به شما موضوعی برای صحبت کردن در مورد آن می دهد. ایده خیلی خوبی است که چندین سوال را بر روی یک برگه یادداشت کرده و هنگامی که به قرار ملاقات عاشقاته می روید، با خود به همراه داشته باشید. می توانید برخی از سولات جالب را از طریق اینترنت یا از طریق وبسایت TABLETOPICS زوجین پیدا کنید: در صورتی که به الهامات بیشتری نیاز دارید، سوالاتی است که برای شروع مکالمه فوق العاده هستند.
شما می توانید شعله این کار را با سوالاتی مانند «اگر قدرت فوق العاده ای داشتید، می خواستید که آن قدرت چه چیزی باشد؟» یا چیزی که کمی جدی تر باشد، مانند «اگر امروز آخرین روزی باشد که همدیگر را می بینیم، می خواستی که من چه چیزی را بدانم؟» شروع کنید. این سؤالات احتمالی بینش و آگاهی بیشتری از شریک زندگی تان برای شما و از شما برای شریک زندگی تان ایجاد می کند.
نکته مهم در مورد برنامه ریزی برای این قرار ملاقات های عاشقانه با یکدیگر، این است که سوالات قدیمی را حذف کنید، «امشب می خواهی چه کاری انجام دهی؟»، که پس از آن هم این سوال پرسیده می شود: «من نمی دانم، تو می خواهی چه کاری انجام دهی؟». و پس از 45 دقیقه بحث و گفت و گو، ممکن است در نهایت هیچ کاری انجام نداده باشید. این چاشنی مخفی قرار ملاقات های عاشقانه است. فقط به کسی که با او قرار می گذارید، اطلاع دهید که چه زمانی آماده باشد و چه چیزی بپوشد و هیچ شک و مقاومتی وجود نخواهد داشت. هیچ گاه ایده های قرار ملاقات عاشقانه خود را افشا نکنید. افزودن تازگی و انجام کاری متفاوت با یکدیگر است که ارتباط و عاشقانه بین زوجین را افزایش می دهد.
هنگامی که در روابط شما فاصله ایجاد می شود، ممکن است به این مساله فکر کنید که یک شخص جدید را پیدا کنید که هیجان انگیزتر است، که این یک راه حل آسان، اما موقتی است. اگر در روابط جدید خود با فرد دیگر نیز در الگوی مشابه ای قرار بگیرید، ناگزیر خواهید شد که در همان بازه زمانی ماه ها یا سال ها به رابطه خود خاتمه دهید.
اگر شما برای یک رابطه تلاش کنید، وقتی در یک رابطه خوب قرار دارید، بسیار ارزشمند خواهد بود. امید من این است که بتوانید یک رابطه فوق العاده داشته باشید، و اینکه برای کسی که برای شما بسیار خوب است، پا پس نمی کشید. نوآوری در روابط، کلید اصلی اجتناب از خستگی و اطمینان از داشتن رابطه ای است که راهی طولانی در پیش داشته و با دوام خواهد بود.
یکی از مهم ترین نقل قول های تونی رابینز، این است که: «اگر کاری را که در آغاز رابطه خود کرده اید، را انجام دهید، هیچ پایانی در رابطه شما وجود نخواهد داشت». رابطه رویایی خود را با قصد اضافه کردن تازگی و غافلگیری در رابطه تعاملی خود، از طریق قرار ملاقات عاشقانه ایجاد کنید. از کاری که انجام داده اید، خوشحال خواهید شد!
منبع: lifehack
چگونه سعی کنیم فردی خسته کننده نباشیم.
سه روش : به ماجراجویی بپردازید تا فردی خسته کننده به نظر نرسید.
سعی کنید در مورد دیگران کنجکاو باشید.
چگونه در رابطه خسته کننده نباشیم
سعی کنید در مقابل دیگران با اعتماد به نفس باشید تا بتوانید آنها را تحت تاثیر قرار دهید.
بعضی از مردم سعی دارند از پوسته خود خارج شوند و برای خود و دیگران هیجان انگیزتر باشند. افرادی که خسته کننده نیستند اغلب اجتماعی و ماجراجو هستند. برای اینکه فردی خسته کننده نباشید باید با دیگران اجتماعی برخورد کنید, اعتماد به نفس داشته باشید و فردی ماجراجو باشید. این کار تعاملات شخصی، دنیای اجتماعی و زندگی روزانه شما را تغییر می دهد.
روش اول : به ماجراجویی بپردازید تا فردی خسته کننده به نظر نرسید.
از محله های جدید و رستوران ها دیدن کنید. هر بار به یک مکان تکراری نروید, با این کار چیز های جدید را در زندگی خود تجربه نخواهید کرد. در مورد افرادی که شبیه به شما نیستند مطالعه کنید. این افراد می توانند افرادی از کشور دیگر, مذهب دیگر, قوم دیگر یا جنس دیگر باشند.
به ژانر های مختلف موزیک گوش دهید. حتی اگر در ابتدا متوجه موزیک هایی که پس زمینه ی متفاوت دارند, نمی شوید سعی کنید به آنها گوش کنید.
یادگیری مهارت
هم چنین می توانید با این کار خود را به افرادی که همین مهارت را آموزش دیده اند, بشناسانید. با یادگرفتن گیتار می توانید دوست های جدید پیدا کنید.
یادگیری مهارت آشپزی باعث می شود بتوانید برای خود غذا های متنوع درست کنید و موضوعی برای صحبت با دیگران داشته باشید. اگر سرگرمی شما جالب باشد, مردم علاقمند به یادگیری آن می شوند.
به دنبال پروازهای ارزان قیمت از فرودگاه باشید. گاهی برخی پرواز ها به مکان های جدید و جالب تخفیف زده می شود.
تجربه های فرهنگی جدید داشته باشید. این کار باعث می شود دید شما به زندگی وسیع تر شود.
پاراگلایدر
یک لیگ ورزشی در بازی پیدا کنید. حتی اگر به ورزش به عنوان یک سرگرمی نگاه می کنید, این کار می تواند برای شما مزایای زیادی داشته باشد .
به دنبال گروه های مورد علاقه ی خود باشید. گروه های مختلفی وجود دارد که ممکن است با علایق شما جور دربیایند. هم چنین کمک کردن به دیگران باعث می شود احساس بهتری داشته باشید.
سعی کنید به تنهایی یا با گروه خاصی به پاراگلایدر بروید. این کار تجربه ی فوق العاده ای در زندگی شما خواهد بود.
چالش های جدید مانند صخره نوردی را امتحان کنید.
فعالیت در فضای باز مانند پیاده روی تجربه ی خوبی با دیگران برای شما به جا می گذارد.
روش دوم : سعی کنید در مورد دیگران کنجکاو باشید.
به زبان بدن دیگران نیز توجه کنید. اگر آنها به صورت خمیده نشسته اند و دستانشان را روی هم گذاشته اند یا اینکه بی علاقه به نظر میرسند, ممکن است موضوع بحث را دوست نداشته باشند.
در مورد دیگران سوال بپرسید. سعی کنید برای شروع مکالمه از سوال های استانداردی مانند ” چیکار می کنی؟ ” استفاده نکنید و در عوض سوالاتی مانند ” بهترین اتفاق این هفته برای تو چه بوده است ؟ ” یا ” چه چیزی باعث شده اینقدر پرشور به نظر برسی؟ ” استفاده کنید.
صحبت کردن با دیگران
به اشتراک گذاری نظرات نشان می دهد که شما به دیگران توجه دارید و چیزی برای به اشتراک گذاشتن دارید.
اگر با نظر کسی مخالف هستید، به نظر آنها احترام بگذارید. با آنها مخالفت نکنید بلکه سعی کنید به صحبت های آنها گوش دهید.
هنگامی که نظر خود را به اشتراک می گذارید، سعی کنید از دو طرف مکالمه مطلع باشید. در غیر این صورت، ممکن است فردی نا آگاه به نظر برسید.
چگونه در رابطه خسته کننده نباشیم
اگر مهارت یا استعدادی دارید به آنها نشان دهید. سعی کنید خود را در مرکز توجهات قرار ندهید بلکه به دیگران نشان دهید به خوبی از پس کار ها برمی آیید.
سعی کنید خیلی به این اهمیت ندهید که دیگران در مورد شما چگونه فکر می کنند. هر چه طبیعی تر رفتار کنید کمتر فردی خسته کننده به نظر خواهید رسید.
اگر با دیگران در مورد چیز هایی که در زندگیتان دوست دارید صحبت کنید جذاب تر به نظر می رسید. مثبت بودن را کاملا می توان از زبان بدن فرد تشخیص داد.
هم صحبتی با دیگران
متکبر نباشید. نگران این نباشید که در مقابل دیگران چگونه به نظر می رسید. اگر دیگران در مرکز توجهات قرار دارند این بدین معنا نیست که شما فرد خسته کننده ای هستید.
لبخند زدن باعث می شود در موقعیت های جدید شاد تر به نظر برسید. این کار حال شما را بهتر می کند و باعث می شود برای صحبت کردن با دیگران مشتاق به نظر برسید.
وقتی به دیگران لبخند میزنید, این لبخند شما واگیر دار است. آنها هم به شما لبخند می زنند و زمانیکه شما در حال صحبت کردن هستید به سخنان شما احترام میگذارند.
روش سوم : سعی کنید در مقابل دیگران با اعتماد به نفس باشید تا بتوانید آنها را تحت تاثیر قرار دهید.
خنده افراد را به یکدیگر نزدیک تر می کند. خنده باعث می شود افراد به خاطر تجربه ی شادی که با یکدیگر داشتند با هم بمانند. اگر خنده را در اولویت قرار دهید فرد جذابی به نظر می رسید. این نشان می دهد که شما در ارتباط با خود و دیگران فرد شادی هستید.
همیشه در کار های خنده دار دیگران شرکت کنید. برای دیگران یک دلقک نباشید، اما سعی کنید آنها را در فعالیت های شاد خود همراه کنید.
شوخی کردن گاهی باعث می شود که دیگران فکر کنند شما توجهی به حرف آنها نمی کنید.
خندیدن با دیگران
وقتی فرصتی بوجود می آید با دیگران شوخی کنید. ممکن است آنها دوست داشته باشند در سرگرمی شما شرکت کنند اما منتظر این هستند که ابتدا دیگران این کار را انجام دهند.
با دیگران شوخی کنید و عکس العمل آنها را بسنجید.
اگر آنها در سرگرمی شرکت کنند متوجه می شوید که علاقه ای به تعامل با شما دارند.
افراد خسته کننده معمولا انعطاف پذیری ندارند و نمی خواهند دیدگاه خود را تغییر دهند.
هنگامی که دیگران با شما صحبت می کنند, فکر کنید و موضوع خنده داری در مورد سخنانشان مطرح کنید. به آنها توهین نکنید اما در مکالمات خود به دنبال شوخی کردن باشید.
نترسید از اینکه فرد شوخ طبعی به نظر برسید. شوخی کردن باعث می شود در جمع خیلی جدی نباشید.
ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی مینویسم.
مجله اینترنتی ترفندها در سال 93 فعالیت خود را آغاز کرد. حوزه کاری ترفندها انتشار ترفند، آموزش و مطالب مرتبط با تکنولوژی است. در ترفندها همیشه مطالب روز دنیا منتشر می شود و از این حیث یکی از برترین های وب فارسی هستیم. ترفندها بزودی تحت یک شرکت و برند رسمی به فعالیت خود با قدرت بیشتر ادامه خواهد داد.
انواع ترفند و دانلود نرم افزار
سلام با تشکر مشکلم حل شد…
من چندوقط پیش دلیت اکانت کردم خواستم وارد شم با مشکل phone N…
ایمیل ا…
سلام واسه من اون دوتا گزينه نمياد…
تمامی حقوق مطالب برای ترفندها محفوظ است و هرگونه کپی برداری تحت هر عنوانی ممنوع و پیگرد قانونی دارد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.0