چگونه غم گذشته را فراموش کنیم

 
helpkade
چگونه غم گذشته را فراموش کنیم
چگونه غم گذشته را فراموش کنیم

خانه > اینفوگرافیک > چگونه گذشته را فراموش کنیم؟ 50 راهکار برای فراموش کردن گذشته

 

خیلی ها معتقدند گذشته ها هیچ وقت نمی گذرند؛ همیشه چیزی از گذشته در زندگی انسان باقی می ماند و امتداد پیدا میکند و اثرش را در بخش های مختلف حال و آینده ی زندگی فرد باقی می گذارد. حالا می خواهیم از این گذشته ای که همه ی ما در زندگی کم و بیش تجربه اش کرده ایم، دست بکشیم و در زندگی حال و آینده مان متمرکز شویم.

فراموش کردن گذشته یعنی قبول کنید که برای تغییر گذشته کاری از دستتان برنمی آید. درمواجهه با شکستتان شما هرچه از دستتان برمی آمده کرده‌اید. باید بدانید که تا جاییکه می‌توانسته‌اید خوب، مهربان و موثر بوده‌اید. اگر قرار بود به عقب برگردید مطمئناً نمی‌توانستید کاری بیش از آن انجام دهید.

چگونه غم گذشته را فراموش کنیم

 

فراموش کردن گذشته یعنی خود را برای اشتباهاتتان ببخشید. فکر کردن دوباره به آنچه که می‌توانستید یا باید انجام می‌دانید هیچ اثری ندارد. اگر با اشتباهاتتان درگیر هستید یا شکست خورده‌اید سعی کنید خودتان را ببخشید. فراموش کردن گذشته یعنی افکارتان را بشناسید. اگر می‌بینید که مدام درگیر گذشته هستید، با ملایمت افکارتان را به زمان حال برگردانید. سعی کنید این عادت را کنار بگذارید که مدام به اشتباهات گذشته‌تان فکر کنید. فراموش کردن گذشته یعنی به ذات زمان اعتماد کنید. زمان می‌گذرد و شما هم باید از گذشته بگذرید. زخم‌هایتان به مرور التیام می‌یابند و فقط جای آن بر جا می‌ماند.

1- تصمیم بگیر برای رها کردن خاطرات گذشته، ابتدا لازم است تصمیم بگیری. تصمیم بگیر که آدم های گذشته را با تمام خاطرات خوب و بدشان به زباله دان تاریخ بیندازی.

2- اراده کن اراده کن که روی تصمیمی که گرفته ای بایستی. اجازه نده افکار منفی دوباره گذشته را در قلب و روحت زنده کنند.

3- حرف بزن یک بار برای همیشه تمام آن چیزهایی را که از گذشته باقی مانده اند، مرور کن، حرف بزن، وجودت را خالی کن و بعد برای همیشه پرونده اش را ببند.

4- مظلوم نمایی نکن سعی نکن خودت را تبرئه کنی، به هر حال در ایجاد ارتباط های ناموفق، خودت هم سهم داشته ای، سعی کن اشتباهاتت را بپذیری و با آن ها کنار بیایی.

5- دیگران را متهم نکن برخلاف چیزی که فکر می کنی، خیلی ها اهمیتی برای احساس تو قائل نیستند، برای جلب توجه دیگران، سعی نکن آدم های زندگی گذشته ات را بیش از چیزی که بودند، متهم جلوه دهی.

6- روی زندگی حال تمرکز کن سعی کن نقاط قوت زندگی ات در زمان حال را پیدا کنی،  نقاط قوت ات را پررنگ کن، سعی کن از لحظه هایی که در حال سپری کردن شان هستی لذت ببری.

7- ببخش و فراموش کن شاید این جمله ی معروف را شنیده باشی که «می بخشمت نه به خاطر اینکه تو لایق بخششی بلکه من لایق آرامش هستم». پس با تمام وجودت بهش عمل کن.

8- گذشته را با خودت حمل نکن زندگی ات در حال جریانه. اگر تو بخوای با گذشته زندگی کنی و به خاطر جفایی که در حقت شده، مدام غصه بخوری در حالی که اون آدم ها دارن زندگی شون رو می کن، شبیه اینه که سم بخوری ولی انتظار داشته باشی دیگران بمیرن!

 

9- طرز تفکرت را تغییر بده اگر تا کنون به این نکته فکر کرده ای که گذشته را می توان در زمان حال امتداد داد، حالا وقتش رسیده که به اشتباهات خودت اعتراف کنی و دست از تفکر غلط بکشی.

10- منفی بافی نکن زندگی همیشه دو روی خوب و بد دارد. اینکه در گذشته خوش شانس نبودی، دلیل نمی شود در آینده هم همین روال ادامه یابد.

11- خاطراتت را یادداشت کن تمام آن اتفاقاتی که در گذشته رخ داده و حالا فکر کردن به آن ها عذابت می دهد را یادداشت کن، با تمام خشم و نفرتی که از اتفاق ها و آدم ها داری، بعد از اتمام کار حس بهتری خواهی داشت.

12- دوستانت را عوض کن دوستان قدیمی و مخصوصا دوستانی را که رابطه ای در گذشته را مدام برات تداعی می کنند، کنار بگذار. مکان های جدید و دوستان جدیدی انتخاب کن. کسانی را ملاقات کن که قصه ات را ندانند و شروع کن به ساختن خاطره های جدید.

13- سعی نکن همه را راضی نگه داری تلاش برای جلب رضایت همه ی آدم های زندگی، معمولا تلاشی محکوم به شکست است. چون هیچ وقت چنین اتفاقی نخواهد افتاد.

14- به ظاهرت برس فرو رفتن در لاک خود، باعث افسردگی می شه. پس برای فرار از افسردگی، به ظاهرت برس، آراسته و مرتب باش، به رژیم غذایی ات برس. مواظب بالا یا پایین رفتن بیش از حد وزنت باش.

15- به خاطره ها قدرت نده خاطره های گذشته در همان روزها دفن شده اند، خاطره ها قدرتی ندارند، مگر اینکه خودت بخواهی نبش قبر کنی، مگر اینکه تو بهشون قدرت ببخشی. گذشته رو رها کن، تا بتونی قوی تر ادامه بدی.

16- خودت رو دوست داشته باش اشتباهات گذشته  نباید دلیلی برای فرار از خودت باشه. تو باید هر روز این رو تمرین کنی که شایستگی های بسیاری داری. هر چند اون شایستگی ها یک بار نادیده گرفته شده باشن.

17- اثرش رو خنثی کن هدف این نیست که کل زندگی گذشته رو یک باره فراموش کنی، بلکه باید تاثیر خاطره های تلخ، رابطه های تموم شده و آدم های مرده رو خنثی کنی.

18- ذهنت رو کنترل کن یه مدت زیادی ذهنت رو پرواز دادی، ذهنت رو آزاد گذاشتی و اون به راحتی تونسته همه جا رو کنکاش کنه. حالا وقتشه که محدود بشه.

19- افکار واقع بینانه داشته باش اگر بتونی در تمام اتفاق ها منصفانه قضاوت کنی، اشتباهات خودت و طرف مقابل رو به طور دقیق بپذیری؛ در این صورت میتونی یه پرش بزرگ رو به جلو داشته باشی.

20- داستان ات رو مرور نکن مرور داستان آشنایی، اتفاق های خوشایند، خاطره ی مکان های مشترک، تنها باعث میشن که به قلب و روح و مغز و بدنت آسیب برسونی. پس همین جا تموم شون کن.

21- کمک ها را دریاب کسی که از یک بحران عاطفی خارج شده، در معرض آسیب های روانی قرار داره. پس لازمه که با پناه بردن به رابطه های صمیمانه و حمایت های عاطفی خانواده در امان بمونی.

22- مثبت فکر کن زندگی اصلا منصفانه نیست! پس این واقعیت را بپذیر. مسولیت بهتر کردن زندگی تو به عهده ی دیگران نیست. گذشته هم اونقدر بد نبوده که نتونی اصلاحش کنی.

23- خشمت رو پنهان کن برای نشون دادن لحظه به لحظه ی زندگی ات مدام  نقشه نکش. پست های سوزناک نوشتن و عوض کردن عکس آواتار تنها یه امید واهی برای دیده شدن و خونده شدن از جانب طرف مقابله.

24- به روزهای از دست رفته فکر کن با زندگی ات بازی نکن. کاری نکن که چند سال دیگه به خودت بیای و ببینی دور و برت خالی شده، همه روال عادی زندگی رو طی کردن و تو تک و تنها همون نقطه ای ایستادی که چند سال قبل ایستاده بودی.

25- پاکسازی کن تمام یادگاری ها، هدیه ها، عکس ها، دوستان و مکان های خاطره ساز رو کنار بگذار، هر چند دشوار است. با دور ریختن این چیزها، راه رو برای ورود آدم های جدید و خاطره های جدید باز می کنی.

26- یاد بگیر که گذشته قابل تغییر نیست گذشته به هیچ عنوان قابل جبران نیست، اما اثرش رو همیشه روی زندگی حال و آینده ی تو باقی میذاره. افکار منفی روی ذهنت تاثیر بدی گذاشته پس وقتشه که نگرشت رو به جهان تغییر بدی. با افکار منفی، نمیشه زندگی مثبت ساخت!

27- فعالیت های جدیدی رو شروع کن شروع یک ورزش جدید، مثل یوگا، ایروبیک، مدیتیشن، می تونه تمام خشم های سرکوب شده و بغض های فرو خورده رو از وجودت بیرون کنه. پس امتحانش کن.

28- به دل طبیعت بزن روزهای مشخصی رو تعیین کن و حتما برای گردش به دل طبیعت برو. خلوت کردن در سکوت طبیعت میتونه روحیه ات رو تغییر بده.

29- اجتماعی شو در گروه های جدیدی عضو شو. آدم های جدیدی رو ملاقات کن و سعی کن فعالیت های اجتماعی ات رو دوباره به طور جدی دنبال کنی.

30- هدف داشته باش هدف های مهم زندگی ات رو تعیین کن و با تمام قوا برای محقق کردن شون تلاش کن. اجازه نده گذشته باعث توقفت بشه.

31- مهارت های جدید یاد بگیر زمانی که در گذشته توقف می کنی و مدام خودت رو تخریب می کنی، داری استعداد های خودت رو می سوزونی، برای فرار از این کار، مهارت های جدیدی رو یاد بگیر و ازشون استفاده کن.

32- شغلت رو جدی بگیر در هر شغلی که هستی، با جدیت تلاش کن، دنبال ارتقا و ترفیع باش. سعی کن امروز، روی همون پله ای نباشی که دیروز روش ایستاده بودی. راز زندگی موفق همینه.

چگونه غم گذشته را فراموش کنیم

33- اشتباهات جدیدی مرتکب شو گاهی اونقدر توی اشتباهات گذشته و تبعات اون غرق می شی که قدرت ریسک کردن رو از خودت میگیری. سعی کن در هر لحظه از زندگیت در حال مزه کردن چیزهای جدیدی باشی، حتی اشتباهات جدید.

34- معجزه ی صبح ها رو درک کن اینکه صبح ها زود بیدار بشی و هر روز فکر های مثبت به خودت القا کنی، کم کم می تونه باعث بشه که همه ی الهام های مثبت رو مثل یک حقیقت باور کنی. و چی بهتر از باور حرف های انرژی بخش؟

35- کوله بار سنگین گذشته را روی زمین بگذار تصور کن که زندگی یک میدان مسابقه است و تو دونده ای هستی که باید به خط پایان برسه و گذشته مثل یه کوله پشتی سنگینیه که روی دوش خودت حمل میکنی، سنگینی این کوله پشتی  قطعا مانع رسیدن تو به خط پایان خواهد شد.

36- برای پاک کردن گذشته به مخدر ها اصلا روی نیار برای مقابله با آلام و دردهای روحی های سپری شده، به سیگار و مشروبات الکلی روی نیار. کم کم عادت میشه.

37- ادامه ی تحصیل بده برای اینکه بتونی شخصیت جدیدی بیابی، در رشته ای که همیشه مورد علاقه ات بوده ادامه ی تحصیل بده. یادگیری مستمر، بهترین مسکن برای فراموشی است.

38- گذشته را نقاشی کن تمام اتفاقات رنج آور گذشته را در  یک صفحه نقاشی کن. اگر خودت در نقاشی هایت حضور داشته باشی، یعنی توانسته ای از آن اتفاق ها جدا شده و به عنوان یک تماشاگر همه چیز را نگاه کنی. نقاشی را تا رسیدن به این مرحله ادامه بده.

39- به دنبال تعادل باش وقتی دلت میخواهد دردها و ناراحتی هایت را با دیگران سهیم شوی، به همان نسبت هم باید به زندگی دیگران حساس باشی. تا یک تعامل سازنده بین شما شکل بگیرد.

40- مشاوره بگیر در کنار یک مشاور امین صحبت کردن به مراتب می تواند به تخلیه ی روانی ات کمک کند. پس جلسات مشاوره را به طور جدی دنبال کن.

41- گذشته رو چراغ راه آینده ات بکن اگر نمیخوای در یک برهه از زندگی بمونی و در جا بزنی، گذشته رو فراموش کن. گذشته و همه ی خاطره های تلخ و شیرینش باید تو گذشته باقی بمونه.

42- افسرده مانی نکن گاهی برای اینکه به بقیه ثابت کنی، یک شکست خورده ای، خودت رو به افسردگی می زنی، در حالی که این فقط یه تلقینه. پس دست از تلقین و ظاهر سازی بردار. عمرت را تلف نکن! یادت باشه فقط یک بار زندگی میکنی!

43- عجله نکن اینکه گذشته رو فراموش کنی، نباید باعث بشه یه آدم اشتباهی دیگه رو جایگزین نفر قبلی کنی. پس برای شروع یه رابطه ی جدید شتاب زده عمل نکن.

44- انتقام نگیر برای رها شدن از احساس شکست و یاسی که به دنبالش وجودت رو گرفته، دست به انتقام جویی نزن. اینکه توی یه رابطه پس زده شدی، دلیل موجهی برای قربانی کردن دیگران نیست.

45- ایمان بیار ایمان داشتن به نیروی فوق بشری، توی همه ی مسیرهای زندگی یه الهام بخش واقعیه. پس برای رها شدن از تمام فکرهای بد، چی بهتر از آغوش امن خدا؟

46- رویا بساز برای اینکه بتونی کدورت ها، غم ها و بغض ها رو از وجودت پاک کنی پناه ببر به قدرت رویا سازی. تمام آرزوهات رو بریز توی رویاهات و باهاشون خود واقعی ات رو پیدا کن.

47- مدیریت کن حس بدی که اغلب بابت گذشته سراغت میاد اینه که فکر می کنی دیگه کنترلی روی بقیه ی زندگیت نداری. در حالی که زندگی در دستای تو هست. کافیه باور کنی.

48- اجازه نده ازت سواستفاده کنن تبدیل به ماشین قصه گویی برای دوستانت نشو. اجازه نده هر وقت دلشون خواست، با پیش کشیدن قصه ی تو روزشون رو پر کنن.

49- قبول کن که حالت بده گاهی وقت ها اونقدر از همه ی آدم ها، خود واقعی مون رو مخفی می کنیم و احساسات مون رو بروز نمی دیم که گاهی واقعا باورمون میشه چیزی نبوده! خودت رو به موقع بیرون بریز، گریه کن، داد بزن.

50- مواظب خودت باش بیماری های روحی و روانی، مقدمه ی بروز بیماری های جسمی هستن. پس برای اینکه دچار بیماری های متعدد جسمی نشی، هوای خودت رو داشته باش.

دقیقا الان توی یه حالی ام که به یه همچین چیزی نیاز داشتم دارم میخونم و یه سری چیزها رو یادداشت میکنم که بزنم به دیوار اتاقم میخوام همیشه جلوی چشمم باشه ممنون بابت مطلب خوبتون

ممنون از نظر خوب تون همه ی تلاش ما در سایت عروس نوشتن مقالات کاربردی برای شما خوانندگان پیگیره

اصلا به دردم نخورد چطوری وقتی به کسی که پشت سر ما قصه میگه دسترسی نداریم جلوی رفتن ابرومونو بگیریم و بتونیم طرف فراموش کنیم

از نظر من خیلی وقت می‌بره تا گذشته رو فراموش کنی واینکه چطور میشه باکسی که باهاش خاطره داشتیم رو به سادگی به گذشتمون بسپاریم؟ من هرچقدر که تلاش میکنم هیچ قدر از گذشته ام رو نمیتونم فراموش کنم ? مطالبتون هم خوندم ولی هیچی برام عوض نشد شما بگید دیگه باید چکارکنم؟?

مورد 43 اونقدر مهمه که باید به جای مورد یک می نوشتین و چند تا ستاره هم روش میزدین که بلکه آدم ها بفهمن دارن با زندگی خودشون و دیگران چیکار میکنن! من خودم از این مورد خیلی ضربه خوردم …..

قبول ندارین که اینا خیلی بیش از حد شعاریه؟ خب اینا رو که هممون میدونیم مهم اینه که بتونی عملیش کنی تو زندگیت وقتی یکی که عاشقشقی ولت میکنه و با یکی پولدار تر از تو میریزه رو هم و تو رو قال میذاره دیگه نشستن و به این مزخرفات فکر کردن خیلی مسخره به نظر میرسه !

شعار یا هر چیز دیگری مهم اینه که همه ی این مسائل حاصل تحقیقات روان شناسی است. مهم این است که مطالعه کنیم و اطلاعات لازم رو کسب کنیم تا در وقت ضرورت بتونیم از راهکارهای ارائه شده استفاده کنیم. درسته که توی شرایط بحرانی نمی شه از طرف مقابل انتظار داشت که عقلانی رفتار کنه ولی به هر حال بعد از گذشت یک دوره، باید به زندگی عادی برگشت و این راهکارها میتونه برای برگشت به زندگی عادی کمک کنه. ممنون که نقدمون می کنید.

عالی بود عاشقش شدم……ولی یه آدم های بیشرفی هستن که از سگ هار هم بد تر هستن…..چه رابطه رو باهاشون قطع کنی چه نکی همیشه به دستو پات میپیچن…..چیکارشون کنیم؟؟؟؟ من منتظر هستم دوره ی تحصیلیم با اونا تمون بشه چون خیلی بد هستن تو یه کلاس هستیم و نمیدونم چطور خودم رو خلاص کنم….چیکار کنم؟؟؟؟

خوبیش اینه که ذات اون طرف هم رو شد. پول برای اون ادم مهم تر از شما و شخصیتتون هست. اگه پول ندارین غصه نخورین عوضش در اینده کسی پیدا میشه که شما رو همین جوری بخواد و پاتون وایسه. یا حداقل تلاش کنین که شما هم پولدار بشین

من موندم بعضی ها چه جوری میتونن اینقدر بی عاطفه باشن. من بعد از سه سال از یه رابطه کنار گذاشته شدم. اونم به یه بهانه ی واهی. یادش رفت که اولش چقدر عاشقم بود. حالا من هی بشینم اینا رو بخونم چه دردی از من دوا میکنه 🙁

سودابه ی عزیز، آدم ها در طول زمان تغییر می کنن. گاهی انتخاب اشتباه یا سرمایه گذاری اشتباه روی آدم ها، می تونه باعث بروز یک بحران روحی در فرد بشه. اما باید با این واقعیت کنار بیایید که اینکه یک نفر در این کره ی خاکی دیگه شما رو دوست نداره نمیتونه چیز چندان مهمی باشه. این جهان میلیاردها آدم دیگه داره که می تونن شما رو با همه ی نقص ها با همه ی کاستی ها دوست داشته باشن. به خودتون و به زندگی تون یک فرصت دیگه بدید و مطمئن باشید که خوشبختی دوباره بهتون رو خواهد کرد.

منم دقیقا سه سال دوسش داشتم خب ببین یادش میفتم دیوونه میشما ولی باید حواستو اونقد پرت کنی ک دیگه یادت نیاد اینطوری وقتی هم ک یادت میاد دیگه برات مهم نیس

سلام…ممنون واقعا من الان به خوندن همچین جمله هایی نیاز داشتم حس امید رو در من زنده کردین خیلی متشکرم ازتون

سلام…ممنون واقعا من الان به خوندن همچین جمله هایی نیاز داشتم حس امید رو در من زنده کردین خیلی متشکرم ازتون

سلام…ممنون واقعا من الان به خوندن همچین جمله هایی نیاز داشتم حس امید رو در من زنده کردین خیلی متشکرم ازتون

سلام…ممنون واقعا من الان به خوندن همچین جمله هایی نیاز داشتم حس امید رو در من زنده کردین خیلی متشکرم ازتون

سلام…ممنون واقعا من الان به خوندن همچین جمله هایی نیاز داشتم حس امید رو در من زنده کردین خیلی متشکرم ازتون

دام نمي خوادم خیال باف باشم یه عمربخاطرزندگی زجراورم پناه آوردم به خیال همه چیزموباختم چون همش دررویا بودم به نظرم خیال باغی احمقانست

به این فکر کن که اون طرف شما رو از دست داده، کسی که عاشقش بوده و دوسش داشته. اون محبت شما رو از دست داده و باید ناراحت باشه نه شما. به این فکر کن که لیاقت شما رو نداشته

شماره ۴۸ کاملا درسته… مردم بیکار و خاله زنک بیشتر دنبال خراب کردن تو هستند که از خودشون بیشتر احساس رضایت کنند. حداقل اینه که در ظاهر عین تو شکست نخوردند، هر چند از زندگی خودشان راضی نیستند. من این اشتباه رو متاسفانه اخیرا تجربه کردم

سلام وخسته نباشید همه موارد هم منطقی وهم علمیه ولی شکستها آدمها رو غیر منطقی وزود رنج وبی هدف و سرگردان میکند من خودم هم ازنظر شکست عاطفی وهم مالی که مالی را چند بار تجربه کردم حال باگذشت ۴۵سال از زندگیم باوجود هوش زیاد وپشتکارزیادالان هم ترسو وهم در انتخاب شغل مشکل دارم شاید الان سرمایه اولیه کاری را نداشته باشم ولی اموالی دارم که با فروش آن کاری را شروع کنم ولی شکستها ی گذشته منو ترسو کرده الان خیلی از مسائل گذشته برام حل شده ولی نیاز فکری دارم برای انتخاب شغلم باوجود اینکه در منطقه عالی کشور یعنی مازندران شهر آمل زندگی میکنم مهیاست ولی باوجود زن و بچه نتوانم تصمیم درستی بگیرم کمک کنید اگه کسی میتونه

در اینکه حق با شماست که شکی وجود نداره ولی بر اساس اقتضای موضوع، گاهی مطلب باید طولانی باشه که حق مطلب ادا بشه ممنون که نظر می دید.

سلام..ممنون از راهکارهای خوبتون من واقعا الان به خوندن همچین جمله هایی نیاز داشتم

با سلام .

من با بکارگیری راهکارهای شما تونستم قسمتی از گذشته رو فراموش کنم . ممنونم از تون.

محمد عزیز دیدگاهت رو خوندیم. این کامنت باعث دلگرمی ما در سایت عروس خواهد بود. از اینکه عروس رو دنبال می کنی ممنونیم.

به قول جان وودن:

“ﺑﻪ ﺷﺨﺼﻴﺖ ﺧﻮﺩ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺍﺯ ﺁﺑﺮﻭﻳﺘﺎﻥ ﺍﻫﻤﻴﺖ ﺩﻫﻴﺪ ﺯﻳﺮﺍ ﺷﺨﺼﻴﺖ ﺷﻤﺎ ﺟﻮﻫﺮ ﻭﺟﻮﺩ ﺷﻤﺎ ﻭ ﺁﺑﺮﻭﻳﺘﺎﻥ ﺗﺼﻮﺭﺍﺕ ﺩﻳﮕﺮﺍﻥ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺷﻤﺎﺳﺖ …”

برو خدا رو شکر کن که تموم شد و راحت شدی. الان با سکه ۲ تومنی نه می شه ازدواج کرد نه میشه طلاق گرفت. خدا به دادمون برسه

داداش الان سکه چنده؟

خب خوبه دیگه اینجوری آمار ازدواج میره بالا چون از ترس قیمت سکه هم که شده هیچ کس جرات طلاق دادن و گرفتن نداره مردها میرن میوفتن به پای زنشون و خیال زیرآبی رفتن هم به سرشون نمیزنه:)

خیلی خوبه که به تجربه ای به این خوبی دست پیدا کردین که خودتون مهم تراز بقیه هستین وبه نظرم شما کاملا فرد با تجربه ای شدین✌???

باور کن ساده تر از این حرفاست…

* اگر یاد گذشته حالتو خوب میکنه، به یاد گذشته کن… اگر یاد گذشته حالتو بد میکنه، به یاد گذشته نکن…

* هر کاری که حالتو خوب میکنه، انجام بده… هر کاری که حالتو بد میکنه، انجام نده…

* فکر آینده خودت باش… نه گذشته

* فکر آرامش خودت باش… نه انتقام

ﺳﺮﻋﺖ ﺁﻫﻮ 90 ﮐﯿﻠﻮﻣﺘﺮ ﺩﺭ ﺳﺎﻋﺖ ﺍﺳﺖ؛ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯽﮐﻪ سرعت شیر 57 کیلومتر در ساعت ﺍﺳﺖ. ﭘﺲ ﭼﻄﻮﺭ ﺁﻫﻮ ﻃﻌﻤﻪ شیر می‌شود؟ “ﺗﺮﺱ” ﺁﻫﻮ ﺍﺯ ﺷﮑﺎﺭ ﺷﺪﻥ ﺑﺎﻋﺚ میشود ﮐﻪ ﺍﻭ ﺑﺮﺍﯼ سنجیدن فاصله خود با شیر مدام به “پشت ﺳﺮ” ﻧﮕﺎﻩ ﮐﻨﺪ، ﻭ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ همین سرعتش بسیار کم می‌شود! تا جایی که شیر میتواند به او برسد؛ یعنی ﺍﮔﺮ ﺁﻫﻮ ﺑﻪ ﭘﺸﺖ ﺳﺮﺵ ﻧﮕﺎﻩ ﻧﮑﻨﺪ ﻃﻌﻤه ﺷﯿﺮ ﻧﻤﯽ شود! ﺍﮔﺮ ﺁﻫﻮ ﺑﻪ ﺳﺮﻋﺖ ﺧﻮﺩ ﺍﯾﻤﺎﻥ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ؛ ﻫﻤﺎﻧﮕﻮﻧﻪ ﮐﻪ شیر به نیرویش ایمان دارد؛ ﻫﯿﭽﮕﺎﻩ ﻃﻌﻤﻪ ﯼ ﺷﯿﺮ نخواهد شد ﺍﯾﻦ ﻗﺼﻪ ﯼ ﺧﯿﻠﯽ ﺍﺯ ﻣﺎ ﺁﺩﻡ ﻫﺎ ﻫﻢ ﻫﺴﺖ ﺍﮔﺮ ﺑﻪ ﺧﻮﺩﻣﺎﻥ ایمان نداشته باشیم و در طول زندگی ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺑﻪ ﭘﺸﺖ ﺳﺮﻧﮕﺎﻩ کنیم و به مرور خاطرات ﮔﺬﺷﺘﻪ ﺑﭙﺮﺩﺍﺯﯾﻢ؛ ﻫﻢ ﺍﺯ ﺯﻧﺪﮔﯿﻤﺎﻥ ﻋﻘﺐ میمانیم ﻭ ﻫﻢ ﺁﯾﻨﺪﻩ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﻣﯽ ﺩﻫﯿﻢ…

عالیییییی

فقط باید بگم ممنونم به خوندن این نوشته هاواقعا نیاز داشتم.

یعضی ادمها ارزش ندارد بهشون خوبی کنی،اگر یک جا دیدی که طرف حرف از جدایی میزنه سریع برو طلاقش بده، ارزش نداره دیگه بهش خوبی کنی ،چون خودت رو کوچیک میکنی، باید به کسی خوبی کنی ارزشش رو بدونه

خیلی وقته روحمو کشتن.. اگه تونستم انتقاممو بگیرم ک هیچ اگه نتونستم خودکشی می کنم

دو راهی عجیبی رو انتخاب کردین، یا انتقام یا خودکشی، مطمئنید که بعد از هر کدوم از این دو راه، حالتون بهتر می‌شه؟ چرا به راه سوم فکر نمی‌کنید؟

ادمین جان،من به تازگی حیوان خانگیم رو از دست دادم،از وقتی که ۶ سالم بود باهاش بودم ولی هرکاری میکنم نمیتونم از ذهمنم بندازمش بیرون،کله زندگیمو با مرگش نابود کرده،نه میتونم درس بخونم،نه میتونم کارای دیگمو انجام بدم،حتی غذا خوردنم هم نمیچسبه،چون همیشه دوتایی غذا میخوردیم،همه کارا مو با اون انجام میدادم،یعنی عین روح تو بدنم بود که الان نیست ببخشید که این همه تایپ کردم،من واقعا داغونم،حتی اینو خودمم میدونم به غیر از اطرافیانم،تورو خدا یه راهی رو نشونم بده،زندگیم به هم خورده من ۱۶ سالمه ممنونت میشم

سلام مرسی از متن مفیدتون. اما یه انتقاد هم داشتم. عنوان یا تیتر این هستش که چگونه گذشته را فراموش کنیم. پس ننوشتین چگونه شکست عشقی را فراموش کنیم ! اما اکثرِ این پنجاه مورد درباره شکست عشقی بود. کاش این فرهنگ توی جامعه ما جا میفتاد هممون به این درک برسیم که اگه پسر یا دختر جوانی دچار افسردگی و روزمرگی شده لزوما شکست عشقی نخورده. درباره این پست هم میخواستم یادآوری کنم که هر انسانی توی زندگیش کلی مراحل و اتفاق ها رو پشت سر میذاره که مسائل عشقی فقط یک درصدشه. همه ش نیست. مخصوصا دوره کودکی و نوجوانیش. مخصوصا کسایی که بی سرپرست بد سرپرست تک سرپرست یا…… بزرگ میشن. خلا های عاطفی عمیقی دارن. به ویژه بد سرپرست که اون آزارهای روحی تا آخر عمر ولشون نمیکنه چون توی سنِ حساس که شخصیتشون شکل میگرفته ضربه روحی خوردن. کاش میدونستیم گذشته یعنی کودکی ، نوجوانی و….. گذشته تلخ فقط شکستِ عشقی نیست. اما متنتون نکاتِ مفیدی هم داشت. مرسی

ممنونم سارای عزیز کامنت خیلی خوبی بود و نکاتی که متذکر شدی کاملا درسته. اما با توجه به اینکه اینجا سایت عروس هست و صفر تا صد مطالب در حوزه عروسی و ازدواج و روابط عاطفی تهیه و نوشته میشه، به خاطر همین عنوان اینجوری انتخاب شده. حتما با مشورت مشاورین سایت به مباحث مد نظر شما می‌پردازیم چون به شدت نیازش در جامعه حس میشه.

سلام، من ۶ ماهه ازدواج مجدد کردم ولی نمی تونم شوهر سابقم رو فراموش کنم. عکس هایی که دوستان مشترک می ذارن عذابم میده و خیلی پشیمونم ازش زود جدا شدم. لطفا من رو راهنمایی کنید

سلام به نظر میرسه شما فرصت کافی برای پشیمانی و رجوع داشتین، ولی به هر دلیلی ازش استفاده نکردین. به هر دلیلی نخواستین یا نشده و برنگشتین به اون رابطه. علاوه بر اینکه برنگشتین یک رابطۀ جدید رو هم شروع کردین. پس دیگه منصفانه نیست که خودتون و همسرتون رو با این افکار عذاب بدین. اولین کاری که باید بکنین اینه که با دوستان مشترک قطع رابطه کنین. به مکان‌هایی که شما رو یاد همسر سابق‌تون میندازه نرین، هر چیزی رو که از زندگی سابق با خودتون به زندگی فعلی منتقل کردین کنار بذارین. هر عکس یا فیلمی ازش دارین پاک کنین. چون این مصداق بارز خیانت به همسرتون هست. به نظرم باید روی این زندگی جدید بیشتر برنامه ‌ریزی کنین، اونقدر انسان ارزشمندی بودین که بعد از یک زندگی نافرجام، حالا به یک آرامش نسبی رسیدین و می‌تونین دوباره یک زندگی جدید بسازین. بهتره قدردان این موهبت باشین و با افکار پوچ و بی اساس زندگی رو به کام خودتون و همسرتون تلخ نکنین. در نهایت به این فکر کنین که چی باعث شد که ازش جدا بشین؟ چون الان همه چی تموم شده، شما فقط بخش های خوب اون زندگی رو برای خودتون یادآوری میکنین؛ اگر به تلخی های اون زندگی فکر کنین قطعا دلتون نمیخواد دوباره تکرارش کنین. دنبال شادی های جدید در این زندگی باشین و به افکار پوسیده اجازۀ خودنمایی ندین. خیانت فقط این نیست که جسمت رو در اختیار دیگری قرار بدی، همین که ذهنت و فکرت پیش کسی غیر از همسرت هست یعنی داری بهش خیانت می‌کنی. تقویت بعد معنوی، ورزش و یوگا خیلی می‌تونه موثر باشه. تا میتونی سر خودت رو گرم کن تا افکار پوچ فرصت خودنمایی پیدا نکنن.

سلام وخسته نباشید همه موارد هم منطقی وهم علمیه ولی شکستها آدمها رو غیر منطقی وزود رنج وبی هدف و سرگردان میکند من خودم هم ازنظر شکست عاطفی وهم مالی که مالی را چند بار تجربه کردم حال باگذشت ۴۵سال از زندگیم باوجود هوش زیاد وپشتکارزیادالان هم ترسو وهم در انتخاب شغل مشکل دارم شاید الان سرمایه اولیه کاری را نداشته باشم ولی اموالی دارم که با فروش آن کاری را شروع کنم ولی شکستها ی گذشته منو ترسو کرده الان خیلی از مسائل گذشته برام حل شده ولی نیاز فکری دارم برای انتخاب شغلم باوجود اینکه در منطقه عالی کشور یعنی مازندران شهر آمل زندگی میکنم مهیاست ولی باوجود زن و بچه نتوانم تصمیم درستی بگیرم کمک کنید اگه کسی میتونه

بیخیالش شو، عصابتو که از سر راه نیاوردی. یادت باشه فقط یک بار زندگی میکنی… حیفش نکن

اینکه خوبه من زنمو طلاقش دادم واسه خیانتی که بهم کرد بعدش نتونستم خاطراتو فراموش کنم دوباره گرفتمش دوباره بهم خیانت کرد بازم نتونستم بدون اون زندگی کنم رفتم سراغش الانم با اینکه میدونم با کس دیگه ارتباط داره همچنان منم باهاش ارتباط دارم.اصلا یه وعضی مث چی تو گل گیر کردم ۲تا بچه هم داریم من موندمو غم این ۲تابچه که نه تنهایی میتونم بزرگشون کنم نه دلم میاد نامادری بیارم براشون.کاش یه مشاور بود میگفت چیکار درسته که انجام بدم

هیچ کس غیر از خودتون نمی‌تونه راه درست رو بهتون نشون بده. شما همه واقعیت زندگی تون رو می‌دونین منتها نمی‌خوایین قبول کنین. وقتی آشکارا داره بهتون خیانت میشه منتظر چه تغییری هستین؟ اینکه روی بچه‌ها هم اثر بذاره این رابطه؟ بچه‌ها توی رابطۀ تنش زا بیشتر آسیب می‌بینن تا با زندگی در کنار نامادری.

سلام خیلللللللی ممنونم از راهکار ها و سایت خوبتون حتما با به کار گیری این راهکار ها میتونیم روزهای تلخمونو فراموش کنیم

من دو ساله نامزدم با نامزدم چندبار خارج کشور رفتم و خاطرات متفاوتی دارم و داشتم اما متاسفانه با پدر خانمم به مشکل خوردم و خانمم هم مونده بین من و خانوادش، و در نهایت انتخابش خانواده ست » دارم می‌سوزم برای خاطراتم برای روزای خوشم برای آرزو هام ، برای رویاهام با طرف مقابلم

این چیزا که بالا بود خیلی خوبن ، ولی واقعیت یچیز دیگست ، خیلی سخته بخای کنار بیای خیلی … خدا کسی رو به حالو روز من نندازه

سلام خسته نباشید متوعشقم یکسال باهم بودیم دیوونه وار عاشق هم بودیم برای هم جون میدادیم من یک اشتباه بزرگ‌کردم ک خودمم نفهمیدم یدفعه جیشد بادوستش منو دید و غرورش خورد شد از خودم متنفرم باید چیکارکنم

سلام من یه مدت تو رابطه بودم که جونمو واسش میدادم ولی یهویی ازم جدا شد دلیلشو بهم نگفت تا این مدت فهمیدم سرطان داشته واسه همین تنهام گذاشت به نظرتون میتونم فراموشش کتم؟؟؟؟

من هنوز هم که هنوزه نمیتونم اون دختری رو که بهم زنگ زد فراموش کنم علتش چیه هر چند علاوه بر اون خیلی ضربه خوردن به خاطر ضعیف بودنم و اینکه خیلی ساکت و آروم بودم و اینکه خیلی وقتا حقمو میخوردن و این خاطرات رو فراموش کردم اما هنوزم اون دختره رو فراموش نمیکنم با اینکه میدونم هیچ فایده ای به حالم نداره!

سلام من با همسرم 5ساله ازدواج کردم اوایل با من خیلی بد رفتاری میکرد اصلا محبت بلد نبود و نمیکرد اما بعدها مثلا یکی دو سال بعدش خوب شده اما من دیگه اون ادم سابق نیستم دیگه دوسش ندارم چون خیلی زد تو ذوقم همش تا یه دعوا بشه یاد اون روزا میفتم و خودخوری میکنم که چرا ازش طلاق نگرفتم اون خیلی پشیمونه و چندین بار ازم معذرت خواهی کرده و همش میگه منو ببخش و خدا کنه که منو دوس داشته باشی ولی من حتی یه جان هم کنار اسمش نمیذارم ولی اون الان عاشق منه و خدا منو از لمس لذت عشق و دوس داشتن یه نفر محروم کرده چون ازدواج ماسنتی بود اما همسرم نتونست منو جذب خودش کنه حالا یه بچه هم دارم طلاقم بگیرم که وضعم خوب نمیشه بدترم میشه نمیدونم چه کنم که افکار منفی ازم دور بشه همش دوس دارم بمیرم تا هم خودم هم بقیه راحت بشیم

دوست عزیز با وجود اینکه شرایط سخت شما رو درک می‌کنم اما چند تا توصیه دارم براتون. زندگی هیچ کس، حتی اونایی که عاشقانه کنار هم هستند بدون مشکل نیست. از کجا می‌دونید که شرایطی که شما در طی این چند سال دارید رو همسرتون اون اوایل ازدواج نداشته؟ تا حالا نشستین باهاش حرف بزنین؟ از حس و حالتون بهش گفتین؟ تلاش کردین که حسی رو در خودتون ایجاد کنید؟ روان‌شناس‌ها می‌گن طلاق گرفتن خیلی راحته، ولی بعدش خیلی سخته. اول تلاش بکنید که بهتر بشه اوضاع، بخوایین که زندگی شیرین تر بشه. با لجبازی و تلافی کردن گذشته زندگی فقط برای هر دوتون زهر میشه. شما توی یه کشتی نشستین، با سوراخ کردن کشتی هر دوتون غرق می‌شین. از همین امروز شروع کنین به ساختن، برین مشاوره، کتاب‌های روانشناسی بخونین، با همسرتون حرف بزنین و با تمام وجود بخوایین که بهتر بشه اوضاع. خیلی‌ها هستن که عشقی رو از دست دادن ولی زندگی منتظر من و شما نمی‌مونه و جریان داره. من نمیگم به خاطر بچه تون، میگم به خاطر خودتون چون لایق یه زندگی خوب و عاشقانه هستین. تلاش تون رو بکنید بعد اگر نشد همیشه راه جدایی هست.

دلم براش تنگ شده شیش ماهه ک باهم ارتباط نداریم.گفت بخاطرمنه،چون دوسم داره نمیخواد آیندم خراب بشه چون درس دارم کنکور دارم موقع خدافظی باخودم میگفتم خوبه ک انقدموقعیتمودرک میکنه ومیگه منتظرتم تابعدکنکور. اما حالا.. روزای اول هرروز گریه میکردم بعدشدشباتوخواب توبیداریامم باهام بود الانم ک هرجارومیبینم یادش میفتم بااینکه هیچ خاطره مشترکی نداریم.فک نمی کردم انقدعاشقش باشم و ندونم. نمیدونم الان منویادشه یانه ولی دلم تنگشه ازطرفی درسم…

دقییییقا همین اتفاق واسه منم افتاد و گفت نمیخاد ایندم بخاطرش خراب شه،ما دیدار حضوری نداشتیم الان یکماهه ک باهم هیچ ارتباطی نداریم،بااینکه همیشه بم میگف دوسم داره حتی تالحظه ی اخر،ولی من مطمعنم اگه دوسم داشت طاقت دوریمو نداشت و کنکورم فقط بهونش بود…

الان یک ماه و نیمه نه میبینمش نه حرف میزنیم.نه سال تمام باهم بودیم هر روز هرجای این شهر خاطره داریم نه سال بعداز ظهر ها از ساعت سه تا ساعت هفتی نیم باهم بودیم.بدجور داغونم.شوهر داشت ولی همدیگرو میپرستیدیم.آخرش حرفامون بهم نخورد هر روز دعوا بود دیگه توافقی کات کردیم.ولی خاطره ها عذابم میده.چقد طول میکشه فراموش کنم

سلام واقعاً عالی بود ممنون از شما

سلام مطالبتون بسیار مفیده ممنون و ممنون از ادمین محترم با جوابهای خوب و بجا

من،سه سال پیش ازهمسرم سرچیزای بیخودجداشدم،اون بلافاصله ازدواج کردومنم وقتی پروفتبلاشومیدیدموفهمیدم زنش حاملهس دنیا روسرم خرابشدو ازلجش باپسرخالم ازدواج کردم،انقدفکروذهنم روی همسراوام بودکه نتونستم باپسرخالهم کنارببام البته نه فقط بخاطر مقایسه باهمسرسابقم بخاطر کلی دلیل دیگه واینکه ازاصل انتخاب دوم اشنباه محض بود… هنوزم ازدوتج اوامو فراموش نکردم مدام بهش فکرمیکنم بااینکه اون لعنتی الان غرق خوشیو خوشبختیه…خیلی پشیمونم حماقت بزرگی کردم… کاش معجزه بسه همهچی درست شه یابمیرم… نمیدونم باید چ کنم،میام تصمیم میگیرم روی آینده فکرکنم اما فکرم میگه هیجی اون زندگی نمیشه،هیچکس اون لعنتی نمیشه‌..حوصله هیچکس وهیچ آدم جدیددیگه ای روندارم، کاش بود و جور دیگه ای باهاش رفتار میکردم… خسته شدم بس به گذشنه فکرمیکنمو درجامیزنم

باسلام، لطفا راهنمایم کنید، من مرد هستم، از همسرم دو سال جدا شدیم، و سه سال باهم زندگی کرده بودیم، من بیش از حد همسرم دوست داشتم و این باعث شد فک کنه چیزی کم دارم، قبل ازدواج با قسم قران التماسم میکرد ازدواج کنیم، بعد ازدواج متوجه شدم باهمکارش که آقا بودن پیام رد بدل میکنن و پاک میکنن و این موضوع باعث بدبینی من شد که البته بعد طلاق متوجه شدم با اون آقا قبل من هم دوست دخترش بوده، همسرم تو چشم من زیبا و مهربان و فرشته بود با همه تهدید کردناش به جدایی و.. همیشه میگفت ترکم نکن و بدون من میمیره، ولی هر حرفی پیش میومد به خانوادش انتقال میداد که همین مادرش و فامیلاش براش خواستگار پیدا کردن وقتی همسرم بود، بلافاصله مهریشو اجرا گذاشت و به هر نحوی بود جدا شدیم، این وسط همه حاطر به جدایی ما بودن حتی همسرم بال بال میزد جدا بشه و من تنها این وسط مخااف بودم چون با همه بدیاش عاشق زنم بودم، براش گریه کردم تا جدا نشیم، پیش هرکسی میرفتم و برام کابوس بود که همسرم ازم میخواد جدا شه، فکر میکردم همسرم هیچوقت ترکم نمیکنه ولی با خوشحالی اومد دادگاه و من گریه میکردم جدا شدیم، همسرم بعد چن ماه ازدواج کرد ولی من از روز جدایی شب و روز ندارم نصف شب از خواب بیدار میشم و دنبال همسرم هستم، روزها کلا تو دهنمه، همه این روشها رو خودنم پیش مشاور رفتم ولی انگار نه انگار حالم خوب نمیشه، ما بچه نداشتیم این وسط، ولی نمیتونم باور کنم بلافاصله زنم منو فراموش کرد و رفت با یکی دیگه تو تبریز زندگی کنه

همتون چسبیدید به داستاناتون بدون اینکه بفهمید زندگیتون روز به روز داره میگذره تیک تاک

من مجردم و ازاینکه باهاش کات کردم خوشحالم بخاطر آیندم خوشحالم چون میدونم بعد طلاقش از شوهرش با اون زندگی موفق نخواهم داشت با اینکه عاشق هم بودیم ولی مطمنم موفق نمیشدیم بخاطر دوتا بچش.ولی خاطره ها و دل تنگی عذابم میده

من گذشته بدی داشتم شکست عشقی خوردم و الان تو یه رابطه جدیدم هرکاری میکنم فراموش کنم گذشته مو و واقعا عاشق این رابطه ام بشم ولی نمیتونم لطفا راهنمایی کنین?

با عرض سلام… عزیزی که بریدی و پناه اوردی اینترنت تا دوای دردت رو پیدا کنی ….به نظر من بهترین التیام ودوای درد ۱،،،دوری از شرایط وادمای سمی۲،،،من تو دنیای خودم ادمایی که باعث ازار وشکنجه روحیم شدن…اسمشونو گذشتم ((ادمای ویروسی)) حالا چرا؟؟چون اعتقادم اینه بعد از برخورد با این موجودات زندگیت تغییر می کنه….سیستم مغزتان به هم می ریزه…حتی اگه از این اونا فاصله بگیرین بازم تو مغزتون هستن کارشون می کنن..باید انتی ویروس بهتون تزریق بشه از نظر من اونم اینه که خیلییی محکم جواب این اینارو بدین..وگر ن شاید هیچ وقت نتونیین خودتون رو ببخشین..ودر نهایت دوری کنین و مثل ویروس کرونا با فاصله تعیین شده با این افراد ارتباط کمرنگی داشته باشین….??? پس چی شد ۱-حتی الامکان جوابشان خوشگل بدین۲-ازشون فاصله بگیرین..درصورتی که این شخص جوریه که نمی تونین ازش دور باشین با فاصله ی تعیین شده و خیلی کمرنگ باهاش درارتباط باشین… موفق باشین ودر ارامش?????.

حالمو خوب کردی خیلی خیلی ممنون

سلام من ۵ سال هست که از همسرم جدا شدم خودم فکر میکنم که قضیه رو فراموش کردم ولی هر وقت تو مراسم عروسی کسی شرکت میکنم ویا حتی فیلم عروسیشون میبینم تا چند روز به شدت حالم بده و دوست دارم گریه کنم این حال خودم دوست ندارم داره اذیتم میکنه

مطالب تون عالی بود امیدوارم همه چی رو فراموش کنم همه چی رو به امید پیروزی

سلام من خانم متاهلم و دوتا بچه دارم ظاهر زندگیم خوبه ولی بخاطر عدم روابط زناشویی از طرف شوهرم و کمبود عاطفی با یه پسر مجرد دوست شدم و رابطه هم بوجود.دیوونه این مردم کاش هیچوقت نمیدیدمش داشتم زندگی مو میکردم اروم و پاک حیف شد الوده شدم.. و دیگه همون محبت هم که بهمسرم داشتم روندارم و.تظاهر میکنم و دلم بحالش می سوزه .. اولش اون خواهان بود بعدش من بودم که دیوونش شدم دوسه بار.هم بهم زدیم و.من دوباره بهش برمیگشتم بدی هاشو میدونم ولی جذابیتهایی داره و درکو هوشی که اصلا نمی تونم دل بکنم عصر دیروز قرار گذاشتیم و.نیومد من تا شب حالم بد بود و گریه میکردم و وویس هاشو گوش میدادم قسم خوردم بخاطر این حالهای خرابم هیچوقت بهش برنگردم که نتونم به خونواده م رسیدگی کنم عطش عجیبی بهش دارم که خاموش نمیشه ولی اون کم رنگه و بی تفاوت و بهونه میاره که چون من متاهلم تنها زندگی میکنه و میدونم که روابط دیگه هم داره خیلی دوستش دارم تا میام ازش بگذرم یه پیام میده و. دیووونم میکنه واقعا سخت شده کاش هرگز نمیدیمش

عالی بود عاشقش شدم……ولی یه آدم های بیشرفی هستن که از سگ هار هم بد تر هستن…..چه رابطه رو باهاشون قطع کنی چه نکی همیشه به دستو پات میپیچن…..چیکارشون کنیم؟؟؟؟ من منتظر هستم دوره ی تحصیلیم با اونا تمون بشه چون خیلی بد هستن تو یه کلاس هستیم و نمیدونم چطور خودم رو خلاص کنم….چیکار کنم؟؟؟؟

نمیدانم چه بگویم/ دوستش داشتم و دارم. نمیدانم تقصیر من است یا او. بنظرم منصفانه این است که هردو. ولی تقصیر من از دلتنگی فراوان و دوست داشتن بیش از اندازه بود. نباید مکرر ازش آنشب خبر میگرفتم. شب عجیبی بود. دلتنگ بودم و بی قرار. برای همین زیادی ازش خبر گرفتم. بعد از نزدیک به بیست و چهار ساعت امد و گفت گوشیم رو جا گذاشتم. اهل دروغ نیست ، ولی به گمونم دروغ میگفت. روز قبلش هم تغییر کرده بود رفتارش با من. من خوب میفهمم. به هر حال/ امروز تولدش است و بیخبرم ازش. شاید چند روز دیگر بهش بیام بدم، با اینکه از همه جا بلاکم کرده. اما نکته مهم این است که : دوستش دارم. و همین کافی است. از محسن به یگانه رمز: ma har2 khordadi hastim , aZiZam 26___4

سلام یک ضرب المثل انگلیسی میگه easy said than done یعنی گفتنش آسان است.خاطرات گذشته داغون میکنه آدمو و دست از سرت برنمیداره و این بستگی به روحیه شخص دارد و خوشا بحال آنان که بی خیالندچون ثروتی دارند که خود خبر ندارند.

سلام .شخصی که من بهش علاقه مند بودم از فامیل های نزدیک هست .البته ایشون هم به من علاقه مند هستن اما قبل از اینکه قضیه جدی تر مطرح بشه من متوجه شدم ،بعضی از روبط ازاد ایشون رو با جنس مخالف نمیتونم بپذیرم و شاید همین امر سبب شده که رابطه ما هنوز جدی تر نشده به همین خاطر با کمک مشاور و این نکات تمام تلاش ام رو کردم که علاقه ام رو فراموش کنم حالا بعد از ۶ ماه تلاش با هر فرد دیگری که اشنا میشم به طور ناخوداگاه با ایشون مقایسه ش میکنم و خاطرات گذشته برام یاد اوری میشه تا حدی که نسبت به جدی کردن رابطه جدیدم تردید پیدا میکنم و فکر میکنم شاید بشه با دادن فرصت دوباره به ایشون و…رابطه قبل رو از نو ساخت.خیلی سردرگم هستم میشه کمک ام کنید

سلام دوستان امیدوارم این موضوع رو که میخوانید بهم کمک کنید من تو سایت های مختلف گشتم اما هیچ کدام من را از اینکه مشکلم را بهش بگویم راضی نمیکرد. بله مشکل من از لماظ جنسی است میدونم و میدونیید که تو دوران امروز اینقدر رو این مسئله کشور های دیگه سرمایه گذاری میکنن که مارو نابود کنن راستش من غرق تو این فیلم ها شده بودم و برای اینکه نیازم را برطرف کنم میخواستم با کسی رابطه برقرار کنم اما چون از این میترسیدم که به دختر اسیبی برسونم تصمیم گرفتم با یک پسر رابطه برقرار کنم. البته اون پسر اختلاف هورمونی داشت و به طور علمی ترنس بود من با اون رابطه واقعی ای نداشتم اما از روی هوس یکی از کارهایی که تو اون فیلما انجام میدن رو روش انجام دادم و بعد از اون رابطه همش به اشتباهم فکر میکنم اینکه شاید اون هم عذاب کشیده یا نه میخواستم بپرسم ایا واقعا راهی هست که این مسئله تلخ رو برای همیشه از یاد ببرم؟ لطفا راهنماییم کنین.

فرتموش کردن بعضی خاطرات خیلی سخت تر و پیچیده تر از فراموش کردن ی ادم اشتباهیه ک بهت رکب عشقی زده این چیزا واسه بعضی ادما هیچو پوچه و خنده دار واسه بعضیا ن عشق مهمه ن چیزی تو این مایع ها درد گذشته ی بعضی انقدر بزرگه ک خیلییییی سخته بگذری خیلییییی سخته فراموش کنی کسی مثله من ک طعم تعرضو سوعه استفاده رو تو دوران کودکیش چشیده دورانی ک تصورم از ی ادم بد در برابر خلق این حیوونایی ک پنهونی با ادما زندگی میکنن ناچیزه وقتی طعم گسه این اتفاقو چشیدی جوری نفدتو کینه وجودتو میگیره ک سخته ب گذشته سفر نکنی سخته اجازه ورود اون خاطرات و ب مغزت ندی نمیگم امکان نداره اما سخته محو گذشتت نباشی

سلام به نظر من اگه این خانم قبلا ازهمسرشون جدا شدن و با شما یک رابطه عاطفی رو شروع کردن داشتن دو تا فرزند ایشون مانع خوشبختی شما نمیشه .چه بسادختر و پسران مجردی که به صورت سنتی یا عاشقانه با هم ازدواج میکنن و در آخر به طلاق ختم میشه . مهم علاقه و تفاهم هستش

سلام مطالب عالی چیزی که باعث تعجبمم شد این بود که الی ماشالا اکثرن تو رابطه خیانت کردن ولی میگن عاشق طرف بودیم و…خب عزیزم اگه عاشقی پس چطور خیانت کردی؟ کاش یاد بگیریم نفر سوم رابطه ها نشیم مگه وجدان ندارید؟ عشق و دوس داشتن چیز خوبیه ولی کل وجود و قلب تونو به یک نفر ندید برای خودتونم نگه دارید لااقل اگر ولتون کرد چیزی برای خودتون مونده باشه بتونید زندگی جدید شروع کنید

من عاشق شدم بعدازاون حتی سمت خودکشی هم رفتم دوسال باهاش بودم بعدش که رفت دوساله جداییم ضربه بدی ازش خوردم رفتم بایکی دیگه همینجوررفتم بادیگری امابه دمته کوتاه انگارفقط نیازبوداروم شم امابعدش رفتم بایکی که دوباره عاشق شدم اون بایکی دیگ ازدواج کردبخاطرپول حالاخودشم پولداربودامابادخترعموش ازدواج کردچون بابابزرگش فوت کردوقتی ازدواج بکردن بیش ازحدپول روسرشون میریخت بعدخانوادش خیلیامیدونستن میخوادبیادخواستگاریم امانمیدونم یهوچیشدحتی تااخرین لحظه هم میگفت منودوس داره تایه روزدیدم بیوش اسمه اونونوشته که عاشقشه…بعدش اونم هیچ تموم شدبعدبایکی رفتم دوباره عاشق اون شدم نمیدونم اصلاعشقه وابستگیه چیه اخه میگن عشق یه باره امامن سه بارعاشق شدم باهرکس بودم عاشقش نبودم اماواقعاعاشق این سه تابودم اینم نمیدونم چیشدبهش گفتم نمیخوام باهم باشیم همین اخریه بعدش حالادیگه نمیخوادم هرکاریم میکنم برنمیگرده اصلامیخوام ازاین چیزامیخوام برگردم به قبلم همون دختری باشم که همش باخدابودهمون ک خیلی مثبت بودوگذشتروفراموش کنم اصلاگذشته هرچی بودبودحالابه من لطفابگین من چیکارکنم که قلبم سه بارشکسته تیکه تیکه شده چجوری برگرده چجوری اروم بگیرم چجوری فکرنکنم..چجوری ازنوزندگیموبسازم ووقتی روزی خواستن بهم برگردن چون زمین گرده چجوری بگم نه دیگ تمومه اوناباهرحرفی منوشکستن من اینطوری نبودم امانابودم انگارفقط میگذرونم من دختری بودم ک خیلی خوب بامهروغیره اماالان خیلی نابودشدم بعدازاون اولی عشقه بچگیم بوددیگه مثلافکرشوکنین انقدداغون بودم هی رل میزدم هی کات میکردم اصلامیزدم میشکوندم اماسرم اومدواسه دوتای بعدی زمین گرده دیگ حالاشمابهم لطفابگین چیکارکنم گذشته همه چی فراموش شه وازنوهمه چیوبسازم بخدا قلب دردهمه چی گرفتم اصلاحالم خوب نیس حس میکنم نمیتونم اینارم عملی کنم امابنظرتون چیکارکنم واقعانظربدین یعنی طوری بودباانلاینیشون اروم میشدم همین اخریه انلاین میشدمیذاشتم گوشیوروقلبم اروم میگرفتم دراین حد….

سلام بعضی خاطرات غم انگیز گذشته هر روز جلو چشماته گذشته ات به خاطر تبعیض هایی که تو خانواده داشتی چطور میتونی فراموش کنی با این که الانم تو اون خانواده داری زندگی میکنی داری تو همون خانواده جلو چشمت اون تبعیض هارو میبینی ادمین اگه یه راه حلی واسه این داشتی مشتاق شنیدنش هستم.

چطوری فراموش کنم وقتی هم خونم خواهرم بهم خیانت میکنه ????????

چهار ساله که از هم جدا شدیم نتونستم فراموشش کنم، بعد از این که از من جدا شد، من مریض شدم هر روز امپول و سرم، همش فشارم میفتاد، بی اشتها شدم کاهش وزن شدید گرفتم، تا این که امروز بهم گفت یکساله ازدواج کردم دارم عروسی میکنم، احساس میکنم خدا هیچ وقت منو ندیده هیچ وقت صدای گریه هامو نشنیده، من برای آرامش خودم میخوام فراموش کنم همه چیزو ولی هیچی رو من تاثیر نداره

۴سال تو یه رابطه بودم بارها دعوا کردیم اشتی ولی اون نمیتونست من رها کنه و من باز به یه نحوه برمیگردون البته من دوست داشتم که خودمم برمیگشتم ولی یهو با یه خانم دوست شد با اون چندین بار رفت بیرون بعد یک شب یهو گفت من گذاشتمت کنار و رفتم واسه همیشه مگه میشه مگه داریم الان که مینوسم سرم داره منفجر میشه دوست دارم زنده بمونم

دقیقا عشق من اسمش منا بود اونم یهو بمن گفت ازدواج کردم این درد هیچوقت خوب نمیشه

راستش خب همه ی این مطالب خیلی درسته اما دنیای ما با دنیای مجازی خیلی فرق میکنه و خاطرات و درد های فراموش کردنشون خیلی سخت تر از اون چیزیه که فکرشو میکنید ببخشید ولی این مطالب کمکی به من هم نکرد.

همشون درسته. اما من هنوز ته دلم امید دارم به طرف چون اون منو پس زد بخاطر شرایط مالیش من 6 سال باهاش بودم تا تلاششو بکنه و بتونیم تشکیل زندگی بدیم. بی پولیش به خیلی چیزا ضربه زد در نهایت انقدر اوضاع اقتصادی خراب شد که جفتمون خسته و ناامید شدیم و جدا شدیم. فراموش کردن کسی که بهت بدی کرده راحت تره اما فراموش کردن کسی که بخاطر وضعیت مملکت و نداشتن حامی و ناتوانی در مقابل این مشکلات.. خیلی سخته حتی هر چقدر به بدی هاش فکر کنم به چشمم نمیاد نمیتونم یادگاری ها و عکساشو پاک کنم چون هنوز باورش نکردم این شکستو و فکر میکنم برمیگرده و مدام خیالبافی و رویاپردازی میکنم و آیندمو باهاش میبینم..

تمامی فعالیتهای این سایت تابع قوانین و مقررات جمهوری اسلامی ایران است | 1396 © AROOS.CO


https://www.aroos.co/wp-content/uploads/2017/06/aroos-co-eshgh-ya-ezdevaj-mixdown.mp3Downloads-icon

بسیاری از ما هنوز درگیر خاطرات گذشته خود هستیم و هر روز خاطرات تلخ گذشته را برای خودمان مرور می کنیم در حالی که می دانیم گذشته ها ، گذشته است .

مرور دائم خاطرات تلخ گذشته سبب می شود ما از زندگی حالمان غافل شویم و فقط خود را سرزنش کنیم و بدین صورت آن چنان که زندگی گذشته مان تلخ است زندگی حال و آینده مان نیز تلخ می شود . بهتر است از همین الان برای این مشکل چاره ای بیاندیشیم وبرای فراموش کردن گذشته راهکارهایی را بکار ببریم با این بخش از نمناک همراه شوید تا با این راهکارها آشنا شوید.

فراموش کردن گذشته یعنی اینکه قبول کنید در گذشته در مواجهه با مشکلتان بهترین عکس العمل را داشته اید و اگر به عقب نیز برگردید همان واکنش را از خود نشان خواهید داد.

ارتباطات جدید برقرار کنید:

چگونه غم گذشته را فراموش کنیم

برای فراموش کردن گذشته دوستان جدیدی پیدا کنید ، این دوستان می توانند از بین همکاران و همسایه های شما باشند . شما می توانید برای کنار آمدن با گذشته تان در مورد آن با دوستان خود صحبت کنید.

در مکالماتتان به دنبال تعادل باشید:

برای فراموش کردن گذشته هنگامی که با دوستتان صحبت می کنید فقط از مشکلات گذشته خود حرف نزنید و بگذارید او نیز برای شما از زندگی اش صحبت کند. 

کارهای جدید و تازه را تجربه کنید:

برای فراموش کردن گذشته کارهایی جدید انجام دهید مثلا شروع به یادگیری یک هنر جدید کنید و یا یک سرگرمی جدید برای خود ایجاد کنید.

خودتان را ببخشید

مهم ترین عملی که باید برای فراموش کردن گذشته بهکار ببرید بخشیدن خود است . اگر در گذشته خطایی کرده اید باید خودتان را ببخشید و دیگر به آن فکر نکنید زیرا فکر کردن دردی را دوا نمی کند.

افکارتان را مدیریت کنید

برای فراموش کردن گذشته افکارتان را مدیریت کنید و عادت فکر کردن به گذشته را ترک کنید . شما باید هنگام فکر کردن به گذشته افکارتان را به زمان حال بازگردانید .

به گذشت زمان اعتماد کنید

برای فراموش کردن گذشته شما بیش از هر چیز به گذشت زمان نیاز دارید . زمان حلال مشکلات شماست و به تدریج با گذشت زمان زخم های گذشته التیام پیدا می کند و رد کم رنگی از آن باقی می ماند.

 

کدام آموزشگاه برای یادگیری زبان بهتر است؟


انواع جراحی زیبایی سینه

 

چگونه غم گذشته را فراموش کنیم

فراموش کردن گذشته تان، چه ترک یک رابطه اعتیاد آور باشد یا غم از دست دادن یکی از عزیزان، یکی از سخت ترین کارهاست . با اینکه ممکن است بدانید که این رابطه چقدر برایتان دردناک است و برای سلامتی خودتان هم که شده باید آن را کنار بگذارید، اما هنوز برای گفتن «خداحافظ» مشکل دارید. آسان نیست، اما راه های عملی برای فراموش کردن گذشته تان وجود دارد.

 

قبل از اینکه بخواهید از رابطه خود خداحافظی کنید، لازم است که با خاطرات و تجربیاتتان روبه رو شوید. اگــــــر با اشتباهات خود دست و پنجه نرم می کنید، باید مسئولیت اعمالتان را بپذیرید.

 

6 قدمی که برای فراموش کردن گذشته وجود دارد شامل موارد زیر است:

 

۱ – درمورد افکار و خاطراتتان بنویسید، نقاشی بکشید و درموردشان حرف بزنید. برای فراموش کردن گذشته تان باید به خاطراتتان احترام بگذارید.

 

2 – با دور ریختن احساسات و عواطف مربوط به خاطرات دردناکتان ، آنها را فراموش کنید. خواهید دید که بعد از آن چقدر احساس آرامش می کنید.

 

۳ – درصورت امکان به عقب برگردید و با کسانیکه در آن خاطرات دخیل بوده اند حرف بزنید. برای فراموش کردن گذشته تان باید به عقب برگردید.

 

۴ – احساسات واقعیتان را با کسی در میان بگذارید. اگر صلاح است به آنها اعتراف کنید. برای فراموش کردن گذشته تان باید احساساتتان را بروز دهید. اگر باید با اشتباهاتتان کنار بیایید، باید تقصیر یا گناهتان را گردن بگیرید.

 

۵ – معذرت خواهی کرده و طلب بخشش کنید. برای فراموش کردن گذشته تان باید آسیب پذیر باشید.

 

۶ – برای کنترل پرخوری ها، اعتیاد یا آسیب رساندن به خودتان به خاطر گذشته دردناکتان کمک بگیرید. برای فراموش کردن گذشته باید غرور را کنار بگذارید.

 

فراموش کردن عزیزان، چه همسرتان باشد که از او طلاق گرفته اید، چه فرزندتان باشد که فوت کرده، چه خواهر یا برادرتان باشد که از شما دور شده یا هر کس دیگری، بسیار مشکل است. فراموش کردن گذشته نیاز به تلاش و انرژی بسیار دارد. مطمئن باشید که بعد از این گذشته دردناک نه تنها می توانید به زندگیتان ادامه دهید بلکه عاقل تر، آرام تر، و متمرکز تر خواهید بود.

فراموش کردن گذشته یعنی چه؟

 

فراموش کردن گذشته یعنی قبول کنید که برای تغییر گذشته کاری از دستتان برنمی آید: در مواجهه با شکستتان شما هرچه از دستتان برمی آمده، کرده اید. باید بدانید که تا جاییکه می توانسته اید خوب، مهربان و مؤثر بوده اید. اگر قرار بود به عقب برگردید مطمئناً نمی توانستید کاری بیش از آن انجام دهید. پس باید گذشته را فراموش کنید.

 

فراموش کردن گذشته یعنی خود را برای اشتباهاتتان ببخشید: فکر کردن دوباره به آنچه که می توانستید یا باید انجام می دادید هیچ اثری ندارد. اگر با اشتباهاتتان درگیر هستید یا شکست خورده اید ، سعی کنید خودتان را ببخشید.

 

فراموش کردن گذشته یعنی افکارتان را بشناسید: اگر می بینید که مدام درگیر گذشته هستید، با ملایمت افکارتان را به زمان حال برگردانید. سعی کنید این عادت را کنار بگذارید که مدام به اشتباهات گذشته تان فکر کنید.

 

فراموش کردن گذشته یعنی به ذات زمان اعتماد کنید: زمان می گذرد و شما هم باید از گذشته بگذرید. زخم هایتان به مرور التیام می یابند و فقط جای آن بر جا می ماند.

 

فراموش کردن گذشته یعنی ارتباطات جدید ایجاد کنید: لازم نیست که حتماً یک گروه دوست تازه پیدا کنید. می توانید یک دوستی جدید را با یکی از همکارانتان شروع کنید یا یکی از همسایه ها را برای شام به خانه تان دعوت کنید. اگر درمورد شکست هایتان با کسی حرف بزنید راحت تر می توانید با آنها کنار بیایید.

 

فراموش کردن گذشته یعنی در مکالماتتان به دنبال تعادل باشید: خیلی مهم است که دردها و ناراحتی هایتان را با دیگران قسمت کنید اما به همان اندازه مهم است که به زندگی دیگران هم علاقه نشان دهید.

 

فراموش کردن گذشته یعنی یک دنیای تازه را تجربه کنید: شروع به تحصیل در یک رشته تازه کنید یا یک سرگرمی جدید پیدا کنید. برای فراموش کردن گذشته باید به دنبال جهت های تازه باشید.

چگونه غم گذشته را فراموش کنیم

 

فراموش کردن گذشته یعنی زمانتان را در اختیار دیگران قرار دهید: فرصت های بیشمار تازه ای وجود دارد که به شما کمک می کند با گذشته تان خداحافظی کنید. از منطقه امنتان بیرون بیایید. وقتتان را با کسانی بگذرانید که شادتان می کنند و از بودن با آنها لذت می برید.

 

وقتی می خواهید یک رابطه را فراموش کنید باید به طور جدی فکر کنید که آیا عاقلانه است که باز با آن فرد وقت بگذرانید یا باید همه چیز را به طور کل فراموش کنید. شاید هنوز عاشق او باشید یا از شما سوء استفاده کرده باشد و در افکار و احساساتتان سردرگم شده باشید. ایجاد یک وقفه، عاقلانه ترین راه ممکن است. از این طریق می توانید راحت تر فراموش کنید.

منبع: سلامت نیوز

مطالب بیشتر برای زندگی بهتر


همین حالا وکیل بگیر

چنین کیکی روفقط تواین یخچال میتونی جابدی


درخواست مجرب ترین وکلا طلاق توافقی


بهبود مشکلات رفتاری کودک با بازی درمانی


جهیزیه ات رو قسطی وبدون پیش پرداخت بخر

کتابهایی که باعث رشد فکری فرزندتان میشود


سفارش آنلاین کیک تازه خانگی


تردید و دو دلی قبل از ازدواج


تست شنوایی و درمان وزوز گوش

اینجا یکی از هتلهای کیشه! همین حالارزروکن


به مقصد دلخواهت با کمترین هزینه سفر کن


خدمات ایمپلنت بدون آسیب رساندن به لثه


واسه همه چی جا هست!


معرفی بهترین کتاب‌های کودک برای خرید

Makan Inc.| All Rights Reserved – © 2013 – 2021


نام کاربری: perm_identity


رمز عبور: lock_open


وبلاگ

وقتی شب ها به خاطر ناراحتی ها و پشیمانی های گذشته نمی توانید بخوابید، وقتی نمی توانید از گذشته عبور کنید و به آینده هیچ امیدی ندارید، یعنی اینکه همچنان در گذشته مانده اید، یعنی گذشته و حوادث تلخ آن لحظات زندگی شما را به راحتی می بلعد، بی آنکه خودتان متوجه باشید.

چگونه غم گذشته را فراموش کنیم

در گذشته در جا نزنید

برای عبور از گذشته شاید با چالشی بزرگ مواجه شوید. ناراحتی های گذشته که لاینحل باقی مانده، گاهی اجازه نمی دهد از گذشته به سرعت عبور کنید و به امید آینده، رو به جلو بروید. از این رو سعی دارید از گذشته فرار کرده یا آن را کتمان کنید. به این ترتیب، به جای درس گرفتن از تجارب گذشته، دائم در کشاکش فراموش کردن آن، در گذشته در جا می زنید و ناخودآگاه اجازه می دهید تا گذشته شما را در کام خود فرو ببرد. اگر از گذشته به درستی نمی توانید عبور کنید از یک درمانگر کمک بگیرید.

گذشته را نمی توان تغییر داد

شما شاید بپذیرید که آنچه را که در گذشته اتفاق افتاده، نمی توانید تغییر بدهید و اگر هنوز به این باور نرسیده اید که گذشته در گذشته است، آسیب جدی به خودتان خواهید زد و در تمام روابط تازه تان اتفاقات تلخ گذشته، فضا را سمی و زهرآگین می کند و دیگران را از شما دور می سازد و در نتیجه، تک و تنها با کوله ای پر از افکار منفی در گذشته خواهید ماند.

به سوی آینده گام بردارید

فقط با پذیرفتن لحظه حال می توانید از گذشته ای که دشمن سلامت زندگی و جسم و روح تان است خلاص شوید. از گذشته فقط درس های آن را به خاطر بسپارید و اجازه ندهید کنترل لحظات شما به دست گذشته بیفتد، چون فقط با امید و ایمان به آینده است که زندگی معنا پیدا می کند.

یک آزمایش را انجام دهید

اگر قرار باشد یک جعبه یا کیسه بزرگ بردارید و هر چه غم و اندوه، نگرانی و پشیمانی، خاطرات تلخ و شکست های گذشته است در داخلش بریزید و آن را همیشه به گردن خود آویزان کنید و در همه حال همراه تان باشد، چه احساسی پیدا می کنید؟ دیگران چطور به شما نگاه می کنند؟ مسلماً به این نتیجه خواهید رسید که آن جعبه هیچ تاثیری بر آینده تان نخواهد داشت. جز اینکه دست و پاگیر و آزاردهنده باشد، خاصیت دیگری ندارد. حمل بار گذشته در مغز نیز همین است.

آینده را رقم بزنید

با این بینش که گذشته را نمی توان تغییر داد و آینده را نمی توان پیش بینی کرد، با ایمان و امید، فردایی زیبا و به یاد ماندنی را برای خود تصویر کنید. به جای تسلیم ماندن در برابر آنچه قبلاً اتفاق افتاده و با بوده است، با اراده استوار سناریوی تازه ای برای زندگی خود بنویسید. مهم نیست نتیجه چه می شود، مهم این است که پذیرای هر اتفاقی باشید و مسئولیت هر حادثه ای را بپذیرید. هنگامی که خودتان را باور کردید و در برابر هر مانعی سر فرود نیاوردید به این نتیجه خواهید رسید که هر آنچه بخواهید دست یافتنی است.

چند توصیه

109 بازدید

152 بازدید

141 بازدید

111 بازدید

93 بازدید

دیدگاه

نام *

ایمیل *

وب‌سایت

مرکز مشاوره و خدمات روانشناختی آسنا در سال ۱۳۹۰ به مديريت آقاي مهرداد دشتی (روانشناس و مدرس دانشگاه) و تحت نظارت اداره کل بهزيستي استان اصفهان شروع به کار نمود.

خدمات مرکز مشاوره آسنا:

مشاوره فردی، مشاوره گروهی، مشاوره بالینی، مشاوره شغلی، مشاوره تحصیلی، مشاوره پیش از ازدواج، مشاوره نوروفیدبک، تستهای روانشناسی، پژوهش، مشاوره اینترنتی


بیشتر افراد فکر می‌کنند به یادسپاری گذشته و کارهایی که در آن انجام داده‌اند بسیار مهم است. اما من معتقدم گذشته‌ها گذشته و چیزی که مهم است امروز و آینده شماست.

کاری که در گذشته انجام داده‌اید نقشی در آینده شما نخواهد داشت. پس بهتر است تمامی حواس خود را بر روی کارها و وقایع امروز خود قرار دهید و از لحظه‌ای که در آن هستید لذت ببرید.

در این مقاله قصد داریم ۵ روش مناسب برای فراموش کردن حوادث و رویداد‌های ناگوار گذشته را بیان کنیم.

اگر ذهن شما بر روی موارد منفی تمرکز کند که در گذشته اتفاق افتاده است، زندگیتان در جهتی منفی حرکت خواهد کرد. به یاد داشته باشید که زندگی شما در جهتی حرکت می‌کند که افکارتان آن را تعیین کند. به همین خاطر است که افکار مثبت و روحیه بخش تاثیر بسیار بزرگی در زندگی هر فرد دارد.

چگونه غم گذشته را فراموش کنیم

هر چیزی که بر روی آن تمرکز کنید بر روی احساسات و نحوه زندگی شما نیز تاثیر خواهد داشت. به جای اینکه تمامی تمرکز خود را بر روی افکار منفی قرار دهید که در گذشته رخ داده است، بهتر است موقعیت جدیدی برای خود بسازید. بازیافت تمامی افکار خود را آغاز کنید و سعی کنید افکار مثبت را جایگزین افکار منفی نمایید.

سعی کنید از جملات مثبتی همچون “من می‌توانم کارهای خوبی انجام دهم” ، “من بسیار باهوش هستم” ، “گذشته‌ها گذشته” ، ” هیچ چیزی نمی‌تواند جلوی رشد و موفقیت مرا بگیرد” استفاده نمایید.

زمانی که از خواب بیدار می‌شوید این جملات مثبت را با صدای بلند تکرار کنید. خواهید دید که در زمان کوتاه حس بسیار خوبی دارید.

همیشه در زندگی ما افرادی وجود دارند که هیچ نقش مثبتی ایفا نمی‌کنند و تنها باعث کند شدن جریان زندگیمان می‌شوند. در اینگونه موارد قطع کردن رابطه بهترین گزینه است.

برای افرادی که می‌خواهند افکار منفی را برای همیشه از ذهنشان پاک کنند، رابطه با دوستان منفی نیز باید قطع شود. باید خودتان را از این افراد دور نگه دارید زیرا آن‌ها یادآور خاطراتی هستند که ذهن شما را به گذشته سوق خواهد داد.

وقتی می‌گویم رابطه را قطع کنید، منظورم یک جدایی همیشگی و تمرکز بر روی تصورات مثبت و روحیه بخش است. اگرچه انجام اینکار در ابتدا کمی دشوار است اما ارزشش را دارد.

یکی از مهم‌ترین روش‌ها برای فراموش کردن حوادث تلخ گذشته، مشخص کردن یک هدف خاص برای آینده است. باید با این حقیقت آشنا باشید که بروز حوادث ناگوار یا تجارب بد در گذشته به معنای رسیدن به آخر خط نیست.

شما پتانسیل کافی برای دسترسی به نقاط بزرگ در زندگی را دارید. تصور کنید در آینده کار بسیار بزرگی انجام داده‌اید، به دانشگاه رفته‌اید، شغل جدیدی کسب کرده‌اید و به رویای همیشگی خود دست یافته‌اید. همیشه به تصورات و رویاهای مثبت خود بها دهید و به فکر رشد و پرورش آن‌ها باشید.

اهداف کوتاه مدت و بلند مدت داشته باشید و برای رسیدن به آن‌ها از برنامه ریزی‌های درست و مشورت افراد با تجربه کمک بگیرید.

یکی از مسائلی که از لحاظ احساسی و ذهنی بیشتر افراد را اذیت می‌کند، روحیه نبخشیدن است. کینه داشتن نسبت به یک نفر همانند خوردن سم است. در این حالت اولین نفری که صدمه می بیند خود شما هستید. همه ما اینکار را به خاطر خودمان انجام می‌دهیم اما نمی‌دانیم تنها اتفاقی که رخ می‌دهد نابود شدن احساسات و روحیه خودمان است.

بهترین راه برای فراموش کردن گذشته ، بخشیدن کسی است که اشتباه و ظلمی در حق شما انجام داده است. اگرچه انجام اینکار در حرف آسان است اما اگر بتوانید اینکار را انجام دهید احساس سبکی خواهید داشت.

روحیه نفرت را با روحیه عشق ورزی و دوست داشتن عوض کنید. خواهید دید اولین نفری که از این عشق نفع می‌برد خود شما هستید.

آیا تا به حال برایتان پیش آمده که احساس کنید هیچ کس شما را درک نمی‌کند و هر تصمیمی می‌گیرید نمی‌توانید آن را عملی کنید؟ اگر پاسخ شما به این جواب مثبت است پس آن‌ها چیزی را که شما می‌بینید مشاهده نمی‌کنند. شما بدهکار هیچ کسی نیستید و نیاز نیست برای هر تصمیمی که می‌گیرید از دیگران اجازه بگیرید و رای و نظر آن‌ها را نیز بدانید.

سعی کنید تایید گرفتن از دیگران را فراموش کنید و به خودتان حق زندگی کردن بدهید. شما نمی‌توانید همه مردم روی زمین را راضی نگه دارید این کار غیر ممکن است. پس به دنبال انجام کار غیر ممکن نباشید.

اگر بخواهید همه افراد را راضی نگه دارید تنها اتفاقی که می‌افتد نا امیدی شماست. اصلا مهم نیست که شما چقدر انسان خوب و دوست داشتنی هستید، همیشه افرادی در اطرافتان خواهند بود که شما را دوست ندارند و کارهایتان را نیز تایید نمی‌کنند.

این نیز بخشی از زندگی است پس به فکر خودتان باشید و از زندگی امروز خود نهایت لذت را ببرید.

اگر بخواهید برای همیشه با افکار گذشته زندگی کنید هرگز پیشرفت نخواهید کرد. تصور کنید یک ورزشکار دو میدانی بخواهد با یک کوله پشتی سنگین مسیر ۱۰ متری را بپیماید و اول شود. این کار اصلا ممکن نیست.

فکر کردن به گذشته نیز همانند یک کوله پشتی سنگین است. هر چقدر محتوای این کوله پشتی و وزن آن زیاد باشد، راه رفتن در مسیر زندگی نیز دشوار خواهد بود.پس برای اینکه بتوانید به رویاهای خود دست پیدا کنید اول باید این کوله پشتی را دور بیندازید.

افکار گذشته را رها کنید. به شرمندگی‌ها، پشیمانی‌ها، ناخرسندی‌ها، اشتباهات، شکست‌ها، قلب‌ شکسته و کینه سایر افراد فکر نکنید. اگر این کوله پشتی را دور بیندازید قول می‌دهم زندگی بهتری داشته باشید و برنده واقعی زندگی خود باشید.

مرسی.واقعا اموزنده بود

اگر کسی که در حق ما ظلم کرده از افراد خانواده باشد باید چه کار کنیم ؟ اگر خواهرمان خیلی ما را اذیت کرده باشد . اگر مادر ما بین فرزندان پسر و دختر بسیار تبعیض قائل شود چه باید بکنیم؟ اگر پدر ما هنگام تولد به خاطر دختر بودمان برای یک ماه خانه را ترک کند و همیشه بقیه اعضای خانواده این مطلب را مدام برای ما گوشزد کنند چه کنیم . اگر مادر مدام به ما بگوید دختر به درد نمیخورد و پسر خوب است چه کنیم و هزاران اگر دیگر ……..

آیا میشود خانواده بسیار بسیار بسیار بد را کنار گذاشت ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

سعی کن به نقاط مثبت زندگیت نگاه کنی

چه تلخ بود کامنت قبلی

راضی و بنازم کلا مسیرم داشت به اشتب میرفت کلا ممنون کارتون درسته

ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی می‌نویسم.

ورود و ثبت نام

وبلاگ

اگر این جمله شما را به فکر فرو می‌برد و کمی دلتان می‌گیرد؛ پس یعنی در گذشته‌تان، حوادث و اتفاقهایی رخ داده است که برای شما ناخوشایند بوده است. گاهی اوقات خودمان در شکل گیری خاطرات بد گذشته نقش داریم و گاهی اوقات، اتفاقات بد بدون اراده ما رخ می دهند. اما اینکه چطور اتفاقات بد در گذشته رخ داده اند مهم نیست؛ بلکه موضوع مهم این است که ما چطور آن خاطرات بد را مرور می‌کنیم؟ آیا از یادآوریشان احساس غم و ناراحتی شدید می‌کنیم؟ اگر این‌طور است، باید به دنبال راه‌های موثر برای فراموش کردن خاطرات بد گذشته باشیم. اگر در فراموش کردن خاطرات گذشته موفق نباشیم، لذت امروز و این لحظه را از دست می‌دهیم، ناراحت می‌شویم، نمی‌توانیم روی اهداف و زندگی امروزمان تمرکز کنیم و در نتیجه با این حال بد و ناراحتی، مدام درگیر هستیم. مدیریت نکردن خاطرات بد گذشته باعث می‌شود کارمان به افسردگی و مصرف داروهای آرام‌بخش هم برسد که این موضوع واقعا نگران‌کننده است.

به همین دلیل در این نوشته قصد دارم به شما بگویم که چگونه خاطرات بد گذشته را فراموش کنیم و زندگی راحت‌تر و شادتری را تجربه کنیم.

پیشنهاد من به شما این است که این مطلب را با دقت بخوانید و برای دوستان و عزیزانتان هم بفرستید؛ زیرا به حالِ خوب دیگران هم کمک می‌کند و امیدواری آنها را به زندگی افزایش می‌دهد.

چگونه غم گذشته را فراموش کنیم

حالا بیایید با راهکارهای بسیار موثر برای کنار آمدن با گذشته و فراموش کردن خاطرات بد گذشته آشنا شویم.

 

به احتمال زیاد تا به امروز، طوری درباره گذشته خود فکر می‌کنید که انگار بدترین اتفاقات و رخدادها را تجربه کرده‌اید؛ از این لحظه به بعد، به جای فکر کردن به روزهای ناراحت کننده، به تجربیاتی فکر کنید که از آن اتفاقها یاد گرفته‌اید. مثلا به جای اینکه به خاطره تصادف وحشتناک والدینتان فکر کنید، به این فکر کنید که امروزه هم شما و هم پدرتان با دقت بیشتر رانندگی می‌کنید و از آن روز به بعد، هیچ تصادفی برایتان رخ نداده است. یا مثلا اگر با کسی ارتباط عاطفی داشتید و به خاطر نداشتن تحصیلات دانشگاهی شما را رها کرده است، امروز دانشجوی رشته دلخواه خود هستید و جایگاه بالاتری دارید. واقعیت این است که اتفاقهای مختلف زندگی ما، آنقدرها هم که فکر می‌کنیم بد و تلخ نیستند؛ گاهی اوقات ما زیادی بزرگشان کرده‌ایم. اگر نگاه خود را به گذشته تغییر دهیم، می‌توانیم درسها و تجربه‌هایی که به ما اضافه شده است را بهتر درک کنیم. باور داشته باشید که اگر بتوانیم نگرش خود را عوض کنیم و دنیا را با عینک بهتری مشاهده کنیم، همه چیز رنگ جدیدی به خود می‌گیرد.

تربیت ما در خانواده و مدرسه این‌طور بوده است که بیشتر از اینکه برای انجام دادن کارهای خوب تشویق شویم، برای انجام دادن کارهای بد تنبیه می‌شدیم! مثلا ما هرگز به خاطر رانندگی خوبمان تشویق نشده‌ایم، اما به خاطر سرعت زیاد، جریمه های زیادی پرداخت کرده‌ایم. به همین دلیل است که ما انسانها، اصلی‌ترین منتقد درونی خودمان هستیم و خود را به خاطر کارهایی که انجام داده‌ایم سرزنش می‌کنیم. سرزنش کردن خودتان به خاطر گذشته، مثل این است که پایتان را با زنجیر به سنگ بزرگی بسته‌اید، نه می‌توانید از شر زنجیر راحت شوید و نه می‌توانید یک قدم رو به جلو بردارید. برای تمام کردن چرخه سرزنش خویشتن، خود را به خاطر هر آنچه اتفاق افتاده است ببخشید. فکر کردن دوباره به کارهایی که می‌توانستید انجام دهید یا باید انجام می‌دادید، هیچ فایده و اثر مثبتی ندارد. اگر می‌بینید که مدام درگیر گذشته هستید، با مهربانی و آرامش، فکرتان را به زمان حال بیاورید. عادت به فکر کردن راجع به گذشته و خودخوری را کنار بگذارید و از این لحظه به بعد، عشق و تشویق بیشتری را نثار جانِ عزیز و مهربان خود کنید. باور داشته باشید که شما لیاقت بخشیده شدن و عشق را دارید؛ اما در مرحله اول باید خودتان، عاشق وجودتان شوید.

چسبیدن به گذشته، مثل این است که به داخل رودخانه ای رفته‌اید و فقط یک تکه چوب را چسبیده اید تا جریان آب شما را با خود نبرد! اگر می‌خواهید شنا کنید، باید با جریان آب رودخانه همراه شوید و خود را به جریان آب بسپارید. زندگی ما هم مثل همین آب است و جریان دارد و شما باید با جریان زندگی همراه باشید. به ذات زمان اعتماد داشته باشید و بگذارید لحظه‌های شما، هرچند با درد و ناراحتی، بگذرند و روزهای جدید بیایند. زمان می‌گذرد و شما هم باید از گذشته‌ها عبور کنید. زخمی که در این لحظه حس می‌کنید، به کمک زمان بهتر می‌شود و فقط جای آن باقی می‌ماند. پس دیگر در خاطرات 10 سال پیشتان زندگی نکنید؛ زندگی همین امروزتان را دریابید. چه کارهایی باید انجام دهید تا آینده بهتری داشته باشید؟ هدف بزرگ و رویای زیبای شما در زندگی چیست؟ به جای فرو رفتن در گذشته، به سمت رویاهایتان گام بردارید.

 

اگر می‌خواهید برای همیشه پرونده گذشته را ببندید، یک بار برای همیشه تصمیم بگیرید و بگویید که: «من دیگر نمی‌خواهم در گذشته زندگی کنم؛ می‌خواهم آدمهای گذشته و اتفاقات را چه خوب و چه بد فراموش کنم و در اکنون و این لحظه زندگی کنم.» روی این تصمیم خود، قدرتمندانه بایستید و اجازه ندهید افکار منفی، دوباره گذشته را برایتان زنده کنند و باعث ناراحتی شما شوند.

همه ما روزهای سخت و دردناک را در زندگی پشت سر گذاشته‌ایم؛ اما بعضی‌ها چنان از زندگیشان تعریف می‌کنند که انگار تمام مشکلات و سختی‌های دنیا، روی دوشهای آنها بوده است. برای اینکه دلسوزی دیگران را برای خود بخرید، مظلوم‌نمایی نکنید و خاطره‌های بد را زیاد بزرگ نکنید؛ زیرا این کار باعث می‌شود که آن خاطره بد قدرت بیشتری بگیرد و بار بعدی، سیلی محکم‌تری به شما بزند! باور داشته باشید که آن خاطره بد، آن جدایی سخت، آن روز دردناک، آن اتفاق وحشتناک و هر روزِ سختی، دیگر تمام شده است و در گورستان زمان دفن شده است. اگر شما هر روز نبش قبر نکنید و روزهای بد گذشته را از قبرستان بیرون نیاورید، خواهید دید که آن خاطره‌ها هیچ قدرتی ندارند. یادتان باشد که هرچه از قدرت خاطرات بد گذشته کم کنید، به قدرت درونی خودتان اضافه می‌کنید.

مرور گذشته‌ها، هیچ فایده‌ای برای هیچ کس ندارد و فقط زمان و انرژی ما را می‌گیرد. شاید شما هم افرادی را دیده باشید که مدام درگیر گذشته هستند و جسمی ضعیف و اندامی لاغر و چروکیده دارند؛ این موضوع به خاطر این است که فکر کردن به گذشته و نشخوار ذهنی، بیشتر از 300 کیلوکالری از ما انرژی می‌گیرد و این یعنی فقط با فکر کردن به خاطرات گذشته ، احساس خستگی ذهنی و کوفتگی جسمی می‌کنید!

شما نمی‌توانید کاری برای خاطرات تلخ انجام ندهید؛ پس چرا به آنها اجازه می‌دهید که بدون اجازه شما وارد ذهنتان شوند و شما را عصبانی و ناراحت کنند؟ از این به بعد هر زمان که با خاطره‌ها به گذشته رفتید و در حال غرق شدن بودید، از خودتان بپرسید خب که چی؟ فکر کردن و ناراحت شدن برای این اتفاق، چه فایده‌ای برای من دارد؟ اگر فکر کردن به گذشته هیچ سودی ندارد؛ پس نباید کار بیهوده و بی‌فایده انجام دهید. همین سوال می‌تواند شما را از گردباد سهمگین گذشته بیرون بکشد.

وقتی بیش از حد بیکار باشیم، افکار منفی و ناراحت‌کننده به ذهنمان خطور می‌کند. پس اگر می‌خواهید عادت به فکر کردن درباره گذشته را از بین ببرید، باید خود را مشغول کار، ورزش و فعالیتهای جدید کنید. انقدر از خودتان کار بکشید که خسته شوید و حالی برای فرو رفتن در گذشته نداشته باشید! ورزش‌های هوازی، پیاده‌روی سریع، رقص، یوگا، یاد گرفتن مهارتهای جدید، انجام دادن کارهای خانه و حتی تغییر دکوراسیون منزل از جمله کارهایی هستند که می‌توانند فکر و جسم شما را مشغول کنند و کاری کنند که در لحظه حال حضور داشته باشید. یکی از روانشناسهای معروف به مراجعه‌کننده اش پیشنهاد کرد که برای فراموش کردن خاطرات بد گذشته خود، هر روز صبح زود بیدار شود. هدفون در گوشش بگذارد و بین 30 تا 40 دقیقه پیاده‌روی کند و این برنامه را به مدت 6 ماه تکرار کند تا تاثیر فوق‌العاده این برنامه را در ذهن و روانش ببیند. اگر شما هم دوست دارید از فردا این برنامه را اجرا کنید تا تاثیر آن را در شادابی و حالِ خوبتان مشاهده کنید.

از شما می خواهم چند دقیقه فکر کنید و ببینید همیشه دوست داشتید در زندگیتان به چه اهدافی برسید؟ چه تصوری از آینده رویایی خود داشتید؟ دلتان می‌خواست به چه چیزهایی برسید؟ بهتر نیست به جای فکر کردن به گذشته و افسوس خوردن به خاطر چیزهایی که از بین رفته‌اند، روی مواردی تمرکز کنید که به شما کمک می‌کنند پیشرفت کنید. اگر همیشه قصد ادامه تحصیل داشتید، به خاطر یک اتفاق تلخ یا طلاق آن را فراموش نکنید، بلند شوید و اولین گام را به سمت اهدافتان بردارید. در کلاس آموزشی ثبت‌نام کنید، با برنامه‌ریزی درس بخوانید و کارهایی را انجام دهید که شما را به آینده دلخواهتان نزدیکتر می‌کند.

می‌دانم که گذشته برایتان راحت نبوده است، می‌دانم که روزهای سخت و دردناکی را پشت سر گذاشته‌اید؛ اما مهم‌ترین درسی که این روزهای دردناک به ما می‌دهند این است که «ما، فقط خودمان را داریم و باید به خوبی از خودمان مراقبت کنیم…»

از این به بعد، بدن خود را با غذاهای خوب و سالم تغذیه کنید. خواب منظمی داشته باشید، با مدیتیشن خود را آرام کنید و خودتان را واقعا دوست داشته باشید. با انجام این کارها، آرامش بیشتری را در زندگی احساس می‌کنید و قدرت شما برای مقابله با خاطرات تلخ و ناراحت‌کننده، چندین برابر بیشتر می‌شود.

از شما ممنونم که تا انتهای این نوشته با من همراه شدید و امیدوارم با کمک راهکارهای این مطلب بتوانید در فراموش کردن خاطرات بد گذشته خود موفق شوید.

 

 

به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.

دیدگاه

نام *

ایمیل *

وب‌ سایت

مرا با ایمیل از پاسخ کامنتم مطلع کنید.

من بهامین دادرس هستم و به علاقه‌مندان رشد و بهبود فردی کمک می‌کنم که چطور با یادگیری NLP(برنامه‌ریزی عصبی کلامی) مهارت‌های خود را در زندگی به صورت خیلی سریع و مهندسی معکوس شده رشد دهند.مهارت‌هایی مثل هدفگذاری و ارتباط موثر و سخنرانی و کسب‌ درآمد و اعتماد به نفس و افزایش فروش و…

از درون ذهن با شما حرف ‌می‌زنیم…🧠

ورود


نام کاربری:


رمز عبور:


چگونه گذشته مان را فراموش کنیم؟ گذشته را دیلیت کنید

تبیان، دستیار هوشمند زندگی

پل های ارتباطی

بلوار کشاورز،خیابان نادری،نبش حجت دوست،پلاک 12

چگونه غم گذشته را فراموش کنیم

public@tebyan.com

02181200000

دسترسی سریع

محصولات و خدمات

اشتراک در خبرنامه

کلیه حقوق این سایت مربوط به موسسه فرهنگی و اطلاع رسانی تبیان می‌باشد.

ممکن است برای فراموش کردن خاطرات تلخ گذشته زمان زیادی را صرف کرده باشید. خاطراتی که در هر بار یادآوری مانند خنجری به سینه تان آزارتان می‌دهد. کوچک‌ترین نشانه‌ای شما را به یاد این خاطرات می‌اندازد. احتمالا برای فراموش کردن خاطرات تلخ گذشته تغییراتی در زندگی ایجاد کرده اید؛ اما هر چقدر هم تلاش می‌کنید ذهنتان را نمی‌توانید از حضور این خاطرات خالی کنید. پس از مدتی افکار مزاحم به سراغ‌تان آمده و سلامت روان شما را به اشکال مختلف به خطر می‌اندازد. پس باید راهی باید برای محافظت از خود پیدا کنید. در ادامه این مقاله با ما همراه باشید تا روش‌هایی برای فراموش کردن خاطرات تلخ گذشته را بیابید.

هر کسی خاطرات بدی دارد که می‌خواهد از ذهنش پاک شوند. خوشبختانه روش‌هایی وجود دارد که به شما این امکان را می‌دهند که بتوانید با افکار منفی مقابله کنید. با استفاده از این روش‌ها می‌توانید اضطراب ناشی از خاطرات بد را کاهش دهید. در ادامه به روش‌هایی برای فراموشی این خاطرات پرداخته‌ایم.

همانطور که خودتان تجربه کرده‌اید، زمانی که به مکان خاصی می‌روید یا در اطراف چیزهای خاصی می‌بینید که یادآور خاطرات بد هستند، افکار آزاردهنده بیشتر به سراغ تان می‌آیند. پس در اولین قدم تا آن‌جا که می‌توانید از هر آن چه که شما را به یاد گذشته می‌اندازد پرهیز کنید. مسیر خود را به سر کار عوض کنید، دکوراسیون اتاق‌تان را تغییر دهید و حتی تغییر مدل مو و لباس نیز می‌توانند مفید باشند. اما همیشه نمی‌توان همه چیز را تغییر داد و از همه چیز اجتناب کرد، در این مواقع بهتر است از دیگر راهکارها استفاده کنید.

برای کسب اطلاعات بیشتر در زمینه آرامش ذهن کلیک کنید.

چگونه غم گذشته را فراموش کنیم

در واقعیت زمانی که چیزی آزارتان می‌دهند تنها با حذف آن می‌توانید از آن رها شوید. اما ذهن اینطور عمل نمی‌کند، برعکس زمانی که تلاش می‌کنید به چیزی فکر نکنید، افکار مزاحم با شدت بیشتری به شما هجوم می‌آورند. پس به جای فرار از این افکار، به آن‌ها اجازه دهید به ذهن شما بیایند، می‌توانید برای این کار زمانی را برای خودتان مشخص کنید.

هربار که خاطره بدی را به یاد می‌آورید، حافظه کمی تغییر می‌کند. مغز شما با جایگزینی اطلاعات غلط، شکاف‌های کوچک را در ذهن‌تان می‌سازد. شما می‌توانید با جایگزینی اطلاعات مختلف با قسمت‌های بد خاطره، به یک تصویر متفاوت از آن خاطره برسید. مرور خاطرات ناگوار می تواند موجب بروز افسردگی شود، برای آگاهی درباره علائم افسردگی کلیک کنید.

هر بار که خاطره بدی به یادتان آمد، به جای فکر کردن به آن سریع به یک خاطره خوب فکر کنید. اجازه ندهید خاطرات بد خلق شما را تغییر دهند.

ذهن عادت دارد شما را با افکاری از گذشته یا آینده مشغول کند. با تمرین و استفاده از روش‌هایی مثل ذهن آگاهی می‌توانید خود را در زمان حال نگه داشته و از اضطراب گذشته و آینده دور کنید. تکنیک‌های ذهن آگاهی در مشاوره روانشناسی آموزش داده می شوند.

برای کسب اطلاعات بیشتر در زمینه ذهن آگاهی کلیک کنید.

به این فکر کنید که این خاطرات بد برای شما چه آورده‌ای داشته‌اند. در کنار هر اتفاق بد، پیامدهای منفی وجود دارد اما درس و تجربه‌ای که از آن اتفاق به دست آورده‌اید نیز برای شما هزینه زیادی داشته است. تجربه‌ها به شما این امکان را می‌دهند که از بروز مجدد حوادث ناگوار مشابه خودداری کنید.

برای آشنایی بیشتر در زمینه برخورد مثبت با مشکلات کلیک کنید.

ایجاد خاطرات خوب به فراموش کردن خاطرات بد کمک می‌کند. سرگرمی یا یک کار جدید انجام دهید که به شما احساس تازه بودن بدهد. برای شروع لیستی از کارهایی که به آن‌ها علاقه دارید تهیه کنید. همه آن‌ها را با هم شروع نکنید، قدم به قدم پیش بروید.

خوردن الکل یا استعمال مواد مخدر و سیگار هیچ کمکی برای حل مشکل شما نمی‌کند. استفاده از این مواد تنها شما را برای مدت کوتاهی آرام خواهد کرد. به علاوه سلامت شما را نیز به خطر می‌اندازد. این مواد با ترشح هورمون‌های شادی باعث یجاد حس خود در شما می‌شوند، در حالی که با ورزش کردن یا حتی خوردن یک غذای دلچسب می‌توانید به احساس خوب برسید.

برای آشنایی بیشتر در زمینه هورمون‌های شادی آور کلیک کنید.

پذیرش غم و اندوه شاید غیرممکن به نظر آید، اما پذیرش احساسات منفی جزء فرآیند بهبودی است. سرکوب یک خاطره بد، باعث می‌شود که آن خاطره هربار با شدت بیشتری بازگشت کند. به خودتان اجازه دهید که ناراحت یا خجالت زده باشید. اگر احتیاج به گریه کردن دارید آن را سرکوب نکنید.

نگه‌داشتن احساسات و افکار منفی در درون‌تان به شما آسیب خواهد زد. بسیاری از بیماری روانی مثل اختلالات روان تنی، اختلالات اضطرابی، استرس، افسردگی و … در اثر عدم برون ریزی شکل می‌گیرند. صحبت با یک روانشناس به شما کمک می‌کند تا بتوانید با ناراحتی‌های خود راحت‌تر کنار بیایید.

فراموشی معشوق سابق خود، با استفاده از راهکارهایی که بیان شد عملی است. نباید به خاطرات بد فکر کنید و خاطرات را مدام در ذهن خود مرور کنید بلکه افکار مثبت را جایگزین آن کرده و به زمان حال بیاندیشید.

سعی کنید که گذشته همسرتان را تحلیل نکنید و گذشته او را بپذیرید و هیجانات و احساسات خود را مدیریت کنید و به روابط خوبی که می‌توانید با همسر خود داشته باشید فکر کنید و برای آن برنامه ریزی کنید. به جای افکاری که فقط شما را آزار می‌دهد روی نکات مثبت همسر خود تمرکز کنید.

برای دریافت مشاوره در زمینه راه های فراموش کردن خاطرات تلخ گذشته می توانید با مشاوران مرکز مشاوره روانشناسی حامی هنر زندگی از طریق تلفن ثابت از کل کشور با شماره 9099075228 و از تهران با شماره 9092305265 تماس بگیرید.

هنر زندگی اولین سامانه مشاوره روانشناسی تخصصی کشور با مجرب ترین مشاوران روانشناسی پاسخگوی سوالات و مشکلات شما در زمینه های مشاوره خانواده ، ازدواج ، طلاق ، تربیت کودک ، جوانان ، مهارت های ارتباطی ، ترک اعتیاد ، مشاوره روانشناسی ، روان درمانی و … می باشد. به امید زندگی شاد و سالم برای یکایک مردم ایران…

با عضویت در خبرنامه، از جدیدترین و بهترین کتاب ها و مقالات روانشناسی اطلاع پیدا کنید…

© کلیه حقوق برای حامی هنر زندگی محفوظ می باشد. انتشار مقالات با ذکر منبع بلامانع می باشد.

چگونه غم گذشته را فراموش کنیم
چگونه غم گذشته را فراموش کنیم
0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *