چه کسی فکرش را می کرد که یک موجود قهوه ای عجیب و غریب با چشمهای بزرگ که روی صفحه ی تبلت یا گوشی آرام ایستاده و نگاهمان می کند، یک روز برایمان جان بگیرد و رسیدگی به او بشود یکی از بزرگترین دغدغه ها و همه فکر و ذکرمان!
زهرا مهاجری: وسط جلسه نشسته است و تند و تند از حرف های رییس نت برمی دارد تا چیزی از قلم نیفتد. یکهو صدای آشنایی از گوشی بلند می شود که نشان می دهد بچه از خواب بیدار شده. وقتی این بچه از خواب بیدار می شود خودش را کثیف کرده و طبیعتا گرسنه است. زمان در اینجا حیاتی ست. باید هر چه زودتر به «پو» برسی تا وضعش خراب تر از این که هست نشود.
کار را رها می کند و دو سه دقیقه ای به رتق و فتق امور این بچه ی مجازی می پردازد و دوباره برمی گردد سرکار!
به گزارش روزنامه خبر؛ «پو» (pou) یک بازی برای گوشی و تبلت با سیستم عامل های اندروید و آی او اس و غیره است که طراحی و فرایند آسانی دارد.
وقتی این بازی و بازی های مشابهش را نصب می کنی، با موجودی مواجه می شوی که رنگش قهوه ای است و چشم های بزرگی دارد. روی صفحه ی گوشی ات ایستاده و با آن چشم های درشت نگاهت می کند و منتظر است تا پدر و مادرش را پیدا کند.چگونه پو ازدواج میکند
وقتی که مادر یا پدرش شدی، دیگر همه ی مسئولیتش بر گردن توست. باید سر وقت به او غذا بدهی، سر وقت با او بازی کنی، بخوابانی اش، تمیزش کنی و …
وقتی هم که مرحله ات بالا رفت، با جمع آوری سکه می توانی برایش خرید کنی و توقعاتش را برآورده کنی و خلاصه هر کاری که می شود برای یک بچه انجام داد!
شاید کسی نداند روزی که «پل سالامه» این بازی ساده را طراحی کرد، چه مخاطبینی برایش در نظر گرفت و جامعه ی هدفش چه کسانی بودند اما امروز می بینیم که محبوبیت این موجود کوچک و عجیب، مرز سنی و جنسیتی را شکانده و هر کس با هر تحصیلات و سن و جنسیتی، یک بچه قهوه ایِ نیازمند به رسیدگی و توجه توی گوشی یا تبلتش دارد و در برابر او احساس مسئولیت می کند.
یک عاشقانه مثلا آرام!
می گوید: «من اگر این ترم مشروط شدم تقصیر پسرمه!» منظورش از «پسرم»، پو است. می گوید که «پو» یش چاق و تپلی است که به تازگی برایش یک کت و شلوار خریده و یک سبیل کلفت! می گوید :«مردی شده برای خودش!»
در دنیایی که تکنولوژی بازی های رایانه ای هر روز پیشرفته تر و پیچیده تر می شود و با قدرت هر چه تمام تر، محصولات را با گرافیک بالا و داستان های جذاب و رنگ و لعاب فراوان به مخاطبین خود عرضه می کند، گل کردن بازی های آرام و بی دغدغه، کمی عجیب و قابل تامل به نظر می رسد.
این بازی ها با یک برنامه ریزی دقیق و استفاده از علوم روانشناسی و جامعه شناسی، روی احساسات فرد انگشت می گذارند و از خاصیت وابستگی انسان به موجودات اطرافش استفاده می کنند. خیلی آرام و ظریف وابسته ات می کنند بطوریکه حتی اگر بخواهی هم دیگر نمی توانی ازشان دست بکشی.
کارشناسان معتقند که بازی های رایانه ای در دنیای امروز نوعی رسانه نوین هستند. خاصیت رسانه این است که مطلب، موضوع یا مفهومی را برای مخاطب تبیین کند. این رسانه های نوین، علاوه بر تاثیرگذاری و فرستادن و دریافت پیام از سوی مخاطب، وظیفه ی بزرگ دیگری هم دارند. این وظیفه، تلاش برای ماندگاری است. هر چه یک رسانه ماندگارتر باشد و بتواند مخاطب را مدت زمان بیشتری از آن خود کند، موفق تر است.
این بازی های آرامِ عاشقانه، که با تکیه بر احساسات و وابستگی انسانها به موجوداتی که دوستشان دارند طراحی و ساخته شده، به این هدف دست یافته اند و چنان در لایه های زندگی فرد وارد شده اند، که بعد از مدتی خود فرد هم متعجب می شود که چطور شد که موجود صفر و یکی بی جان، توانسته بخش عمده ای از احساسات یک انسان را به خودش معطوف کند.
واقعی شدن «پو» و راه یافتن او به زندگی و احساساتمان نشان می دهد که هدف گذاری و برنامه ریزی طراح و سازنده، بسیار دقیق و موفق بوده است. موارد زیر، کامنت های مخاطبین این بازی و ابراز احساسات آنها نسبت به این موجود ناشناخته است:
پوی من دختره! الان دوازده مرحله ست که دارمش و براش یه چیزایی خریده م. رنگش هم نارنجیه و البته خیلی شکمو! تحمل ندارم؛ پس کی بزرگ می شه؟
بچه من 98 سالشه. داره می ترکه از بس چاق شده. به خدا از کار و زندگی منو انداخته.
من برای پو اسم گذاشتم. اسمشو گذاشتم پژمان که با بقیه فرق کنه.
کی می دونه پو چطوری می تونه ازدواج کنه؟ دلم می خواد بچه مو توی لباس دامادی ببینم!
وقتی سیر شده و می خوام بهش غذا بدم و اون می گه:«نه» دلم می خواد بپرم توی تبلت بغلش کنم!
من خودم یه پسر دارم برای همین پوی دختر انتخاب کردم. دخترا بابایی هستن آخه. پوی من هم خودشو برام لوس می کنه و منم نازشو می خرم.
عکسش را می گیرند و در فضای مجازی منتشر می کنند، هم و غمشان خریدن لباس و عینک و کلاه و سایر لوازم برایش است، تلاش می کنند بزرگش کنند و بهترین چیزها را بدهند بخورد، به هم که می رسند از سن و سال فرزندخوانده مجازیشان می گویند و اتفاق هایی که برایش افتاده… این ابراز احساسات نسبت به چیزی که جان و هویت ندارد و معلوم نیست از کجا پیدایش شده، واقعا عجیب به نظر می رسد.
خطر! «پو» در کمین شماست!
کفرش درآمده! از دست همسرش حرص می خورد که مرتب سرش توی گوشی است و دارد قربان صدقه ی «پو»ی نوجوانشان می رود. همسرش هر اتفاقی که برای پو می افتد و هر چیز جدیدی که برای پو می خرد را می آید با آب و تاب برای او تعریف می کند و همه ی فکر و ذکرش شده بزرگ کردن این فرزندخوانده!
خودشان یک دختر پنج شش ساله دارند؛ با این حال این مادر جوان، دلش یک بچه ی کوچک دیگر هم خواسته و به هر دوی این ها رسیدگی می کند. مرد جوان می گوید:«گاهی «پو» به دخترک خودمان ترجیح داده می شود. وقتی «پو» چشمهایش دو دو می زند، همسرم با احساس مسئولیت وصف ناپذیری می دود و غذایش را مهیا می کند و اگر پول در حسابش نباشد، آن قدر بازی می کند تا پول گیر بیاورد و بتواند بچه ی صفر و یکی اش را سیر کند و تا این بچه آرام نگیرد و نخوابد، همسر هم آرام نمی گیرد. گاهی ساعت ها غرق شدن در مسائل «پو»ی کوچک، وقت رسیدگی به کارهای دیگر را می گیرد و حتی دلزدگی نسبت به کارهای دیگر ایجاد می کند.»
اگر در قدیم بیشتر نسبت به تاثیر بازی های رایانه ای بر کودکان و نوجوانان نگران می شدیم، امروز این خطر گسترده تر شده و ابعاد وسیعی پیدا کرده است.اگر در قدیم برخی بازی های رایانه ای باعث رواج مفاهیم ضدمعنوی و خشونت می شد، امروز باید از بازی های آرامی که به ظاهر هیچ کدام از آسیب های بازی های اکشن و خشن را ندارند هم ترسید. بازی های آرامی که فرد را (در هر گروه سنی و تحصیلی و در هر جایگاه اجتماعی) تحت تاثیر قرار می دهد و از دنیای پیرامون خود جدا می اندازد و خطرشان کمتر از بازی های خشونت آمیز و تاثیرگذار اکشن نیست.
رحیمی، کارشناس روانشناسی رد مورد تاثیر این گونه بازی ها در زندگی انسان می گوید: «یکی از بزرگترین آسیب های این بازی ها این است که افراد گذشت زمان را به هیچ وجه احساس نمیکنند و وقتی به خود میآیند که ساعتهای زیادی از وقتشان صرف این بازیها شدهاست. علاوه بر آن طبق تحقیقات، افرادی که وابسته به این بازی ها می شوند، درونگرا شده و در جامعه منزوی می شوند و رفته رفته در برقراری ارتباط اجتماعی کم تمایل و یا ناتوان می گردند.
این روانشناس خطر خیالپردازی و دور شدن از دنیای حقیقی را مهم و غیرقابل انکار می داند و می گوید: «وقتی بچه ی مجازی اجز نیازهای مادی توقعی از پدر و مادرش ندارد و با اندکی غذا و کمی بازی می توانی راضی نگهش داری، ناخودآگاه این تفکر و این ذهنیت در زندگی عادی برای انسان نهادینه می شود. تحملش در برابر خواسته های دیگر را از دست می دهد و توجهی به نیازهای معنوی اطرافیان علی الخصوص فرزند را از دست می دهد.»
رحیمی معتقد است پیشرفت تکنولوژی سبب دور شدن اعضای خانواده از یکدیگر میشود. به طوری که هر یک از افرادخانواده به خاطر مشغول بودن به تماشای تلویزیون یا درگیر بودن با رایانه و اینترنت و بازیهای رایانهای، کمتر وقت میکنند با یکدیگر بنشینند و صحبت کنند و این خود باعث سرد شدن روابط بین والدین و فرزندان شدهاست، به گونهای که آنان کمتر حوصله یکدیگر را دارند.
به هر صورت شمشیر دولبه ی تکنولوژی هر روز یک وجه و یک بعد از زندگی انسان را هدف قرار می دهد و با رسوخ به تمامی ابعاد زندگی انسان، قدرتش را به رخ می کشد. قدرتی که مخاطبان را منفعل کرده و آنها را در جریانی قرار داده که نتیجه ای جز قدرتمندتر شدن این رسانه های نوین ندارد.
باید مراقب باشیم چرا که «پو» همین موجود کوچک دوست داشتنی با آن نگاه مظلوم و لبخند شاد، در کمین ماست!
۴۷۴۷
شهر جهانی یزد، شهری تاریخی و کویری بین دشت لوت و دشت کویر است که مارکوپولو جهانگرد معروف آن را بزرگ، زیبا و پر رونق توصیف میکند. شهر تاریخی یزد در قدیم؛ به ایساتیس به معنی فرخنده و مقدس معروف بوده است.
ساخت و ساز و مسکن متأثر از قیمت مصالح ساختمانی از جمله تیرآهن و میلگرد است. اما به طور کلی قیمتها در ایران با نوسانات دلار جابجا میشود.
تمامی حقوق این سایت برای خبرآنلاین محفوظ است.
نقل مطالب با ذکر منبع بلامانع است.
Copyright © 2018 khabaronline News Agancy, All rights reserved
اموزش ازدواج پو , پو چگونه ازدواج میکند؟
چگونه پو ازدواج میکند
«پو»؛ جذاب اما خطرناک!کفرش درآمده، از دست همسرش حرص میخورد که مرتب سرش توی گوشی است و …
وسط جلسه نشسته است و تند و تند از حرفهای رییس نت برمی دارد تا چیزی از قلم نیفتد. یکهو صدای آشنایی از گوشی بلند میشود که نشان میدهد بچه از خواب بیدار شده. وقتی این بچه از خواب بیدار میشود خودش را کثیف کرده و طبیعتاً گرسنه است. زمان در اینجا حیاتی ست. باید هر چه زودتر به «پو» برسی تا وضعش خرابتر از این که هست نشود. کار را رها میکند و دو سه دقیقه ای به رتق و فتق امور این بچهی مجازی میپردازد و دوباره برمی گردد سرکار! «پو» pou یک بازی برای گوشی و تبلت با سیستم عاملهای اندروید و آی او اس و غیره است که طراحی و فرایند آسانی دارد. وقتی این بازی و بازیهای مشابهش را نصب میکنی، با موجودی مواجه میشوی که رنگش قهوه ای است و چشمهای بزرگی دارد. روی صفحهی گوشیات ایستاده و با آن چشمهای درشت نگاهت میکند و منتظر است تا پدر و مادرش را پیدا کند. وقتی که مادر یا پدرش شدی، دیگر همهی مسئولیتش بر گردن توست. باید سر وقت به او غذا بدهی، سر وقت با او بازی کنی، بخوابانی اش، تمیزش کنی و … وقتی هم که مرحلهات بالا رفت، با جمع آوری سکه میتوانی برایش خرید کنی و توقعاتش را برآورده کنی و خلاصه هر کاری که میشود برای یک بچه انجام داد! شاید کسی نداند روزی که «پل سالامه» این بازی ساده را طراحی کرد، چه مخاطبینی برایش در نظر گرفت و جامعهی هدفش چه کسانی بودند اما امروز میبینیم که محبوبیت این موجود کوچک و عجیب، مرز سنی و جنسیتی را شکانده و هر کس با هر تحصیلات و سن و جنسیتی، یک بچه قهوه ایِ نیازمند به رسیدگی و توجه توی گوشی یا تبلتش دارد و در برابر او احساس مسئولیت میکند.
یک عاشقانه مثلاً آرام! میگوید: «من اگر این ترم مشروط شدم تقصیر پسرمه!» منظورش از «پسرم»، پو است. میگوید که «پو» یش چاق و تپلی است که به تازگی برایش یک کت و شلوار خریده و یک سبیل کلفت! میگوید : «مردی شده برای خودش!» در دنیایی که تکنولوژی بازیهای رایانه ای هر روز پیشرفته تر و پیچیده تر میشود و با قدرت هر چه تمامتر، محصولات را با گرافیک بالا و داستانهای جذاب و رنگ و لعاب فراوان به مخاطبین خود عرضه میکند، گل کردن بازیهای آرام و بی دغدغه، کمی عجیب و قابل تأمل به نظر میرسد این بازیها با یک برنامه ریزی دقیق و استفاده از علوم روانشناسی و جامعه شناسی، روی احساسات فرد انگشت میگذارند و از خاصیت وابستگی انسان به موجودات اطرافش استفاده میکنند. خیلی آرام و ظریف وابستهات میکنند بطوریکه حتی اگر بخواهی هم دیگر نمیتوانی ازشان دست بکشی. کارشناسان معتقدند که بازیهای رایانه ای در دنیای امروز نوعی رسانه نوین هستند. خاصیت رسانه این است که مطلب، موضوع یا مفهومی را برای مخاطب تبیین کند. این رسانه های نوین، علاوه بر تأثیرگذاری و فرستادن و دریافت پیام از سوی مخاطب، وظیفهی بزرگ دیگری هم دارند. این وظیفه، تلاش برای ماندگاری است. هر چه یک رسانه ماندگارتر باشد و بتواند مخاطب را مدت زمان بیشتری از آن خود کند، موفقتر است. این بازیهای آرامِ عاشقانه، که با تکیه بر احساسات و وابستگی انسانها به موجوداتی که دوستشان دارند طراحی و ساخته شده، به این هدف دست یافتهاند و چنان در لایه های زندگی فرد وارد شدهاند، که بعد از مدتی خود فرد هم متعجب میشود که چطور شد که موجود صفر و یکی بی جان، توانسته بخش عمده ای از احساسات یک انسان را به خودش معطوف کند. واقعی شدن «پو» و راه یافتن او به زندگی و احساساتمان نشان میدهد که هدف گذاری و برنامه ریزی طراح و سازنده، بسیار دقیق و موفق بوده است. موارد زیر، کامنت های مخاطبین این بازی و ابراز احساسات آنها نسبت به این موجود ناشناخته است: پوی من دختره! الآن دوازده مرحله ست که دارمش و براش یه چیزایی خریده م. رنگش هم نارنجیه و البته خیلی شکمو! تحمل ندارم؛ پس کی بزرگ میشه؟ بچه من ۹۸ سالشه. داره میترکه از بس چاق شده. به خدا از کار و زندگی منو انداخته. من برای پو اسم گذاشتم. اسمشو گذاشتم پژمان که با بقیه فرق کنه. کی میدونه پو چطوری میتونه ازدواج کنه؟ دلم میخواد بچهمو توی لباس دامادی ببینم! وقتی سیر شده و میخوام بهش غذا بدم و اون میگه: «نه» دلم میخواد بپرم توی تبلت بغلش کنم! من خودم یه پسر دارم برای همین پوی دختر انتخاب کردم. دخترا بابایی هستن آخه. پوی من هم خودشو برام لوس میکنه و منم نازشو میخرم. عکسش را میگیرند و در فضای مجازی منتشر میکنند، هم و غمشان خریدن لباس و عینک و کلاه و سایر لوازم برایش است، تلاش میکنند بزرگش کنند و بهترین چیزها را بدهند بخورد، به هم که میرسند از سن و سال فرزندخوانده مجازیشان میگویند و اتفاقهایی که برایش افتاده… این ابراز احساسات نسبت به چیزی که جان و هویت ندارد و معلوم نیست از کجا پیدایش شده، واقعاً عجیب به نظر میرسد.
خطر! «پو» در کمین شماست! کفرش درآمده! از دست همسرش حرص میخورد که مرتب سرش توی گوشی است و دارد قربان صدقهی «پو» ی نوجوانشان میرود. همسرش هر اتفاقی که برای پو میافتد و هر چیز جدیدی که برای پو میخرد را میآید با آب و تاب برای او تعریف میکند و همهی فکر و ذکرش شده بزرگ کردن این فرزندخوانده! خودشان یک دختر پنج شش ساله دارند؛ با این حال این مادر جوان، دلش یک بچهی کوچک دیگر هم خواسته و به هر دوی اینها رسیدگی میکند. مرد جوان میگوید: گاهی « پو» به دخترک خودمان ترجیح داده میشود. وقتی «پو» چشمهایش دو دو میزند، همسرم با احساس مسئولیت وصف ناپذیری میدود و غذایش را مهیا میکند و اگر پول در حسابش نباشد، آن قدر بازی میکند تا پول گیر بیاورد و بتواند بچهی صفر و یکیاش را سیر کند و تا این بچه آرام نگیرد و نخوابد، همسر هم آرام نمیگیرد. گاهی ساعتها غرق شدن در مسائل «پو» ی کوچک، وقت رسیدگی به کارهای دیگر را میگیرد و حتی دلزدگی نسبت به کارهای دیگر ایجاد میکند.» اگر در قدیم بیشتر نسبت به تأثیر بازیهای رایانه ای بر کودکان و نوجوانان نگران میشدیم، امروز این خطر گسترده تر شده و ابعاد وسیعی پیدا کرده است. اگر در قدیم برخی بازیهای رایانه ای باعث رواج مفاهیم ضد معنوی و خشونت میشد، امروز باید از بازیهای آرامی که به ظاهر هیچ کدام از آسیبهای بازیهای اکشن و خشن را ندارند هم ترسید. بازیهای آرامی که فرد را (در هر گروه سنی و تحصیلی و در هر جایگاه اجتماعی) تحت تأثیر قرار میدهد و از دنیای پیرامون خود جدا میاندازد و خطرشان کمتر از بازیهای خشونت آمیز و تأثیرگذار اکشن نیست.
«رحیمی»، کارشناس روانشناسی رد مورد تأثیر این گونه بازیها در زندگی انسان میگوید: «یکی از بزرگترین آسیبهای این بازیها این است که افراد گذشت زمان را به هیچ وجه احساس نمیکنند و وقتی به خود میآیند که ساعتهای زیادی از وقتشان صرف این بازیها شده است. علاوه بر آن طبق تحقیقات، افرادی که وابسته به این بازیها میشوند، درون گرا شده و در جامعه منزوی میشوند و رفته رفته در برقراری ارتباط اجتماعی کم تمایل و یا ناتوان میگردند. این روانشناس خطر خیال پردازی و دور شدن از دنیای حقیقی را مهم و غیرقابل انکار میداند و میگوید: «وقتی بچهی مجازی اجز نیازهای مادی توقعی از پدر و مادرش ندارد و با اندکی غذا و کمی بازی میتوانی راضی نگهش داری، ناخودآگاه این تفکر و این ذهنیت در زندگی عادی برای انسان نهادینه میشود. تحملش در برابر خواسته های دیگر را از دست میدهد و توجهی به نیازهای معنوی اطرافیان علیالخصوص فرزند را از دست میدهد.» رحیمی معتقد است پیشرفت تکنولوژی سبب دور شدن اعضای خانواده از یکدیگر میشود. به طوری که هر یک از افراد خانواده به خاطر مشغول بودن به تماشای تلویزیون یا درگیر بودن با رایانه و اینترنت و بازیهای رایانهای، کمتر وقت میکنند با یکدیگر بنشینند و صحبت کنند و این خود باعث سرد شدن روابط بین والدین و فرزندان شده است، به گونهای که آنان کمتر حوصله یکدیگر را دارند. به هر صورت شمشیر دو لبهی تکنولوژی هر روز یک وجه و یک بعد از زندگی انسان را هدف قرار میدهد و با رسوخ به تمامی ابعاد زندگی انسان، قدرتش را به رخ میکشد. قدرتی که مخاطبان را منفعل کرده و آنها را در جریانی قرار داده که نتیجه ای جز قدرتمندتر شدن این رسانه های نوین ندارد. باید مراقب باشیم چرا که «پو» همین موجود کوچک دوست داشتنی با آن نگاه مظلوم و لبخند شاد، در کمین ماست!
1392/12/3
عالی بود واقعا که حقیقته
این رو دانلود کنید خیلی خوبه
این رو دانلود کنید خیلی خوبه
۱۳۹۳-۰۹-۲۲
مطالب خواندنی
1 دیدگاه
5,742 بازدید
هر جایی که قدم بگذاری، اثراتش را میبینی. توی تاکسی، صف بانک، کلاس درس، رستوران یا کافیشاپ با کمی دقت میتوان آدمهایی را یافت که مثل یک مادر یا پدر مهربان مشغول غذا دادن به پو هستند یا در مورد آن با دوستانشان حرف میزنند. هیچکس نمیتواند استقبال از پو را انکار کند. حتی یکی از بازماندگان هواپیمایی که مدتی پیش در تهران سقوط کرد، میگفت تا قبل از بروز این فاجعه سرگرم رسیدگی به پو بوده است. واقعا این شخصیت کوچک دوستداشتنی با چشمهای درشت از کجا آمد و چگونه جایش را در دل میلیونها نفر در سراسر جهان باز کرد؟
اگرچه محققان فوایدی همچون کاهش استرس، مسئولیتپذیری و افزایش اعتماد به نفس را از جمله ویژگیهای بازی و مراقبت از پو میدانند اما همین گروه مراوده و بازی با پو را اعتیادآور میدانند. حقیقتی که این روزها باعث نگرانی بسیاری از پدرها و مادرها شده است. اگر شما هم در گروه علاقهمندان به پو هستید و پو را به فرزندخواندگی پذیرفتهاید، اگر مراقبت و نگهداری از پو دختر یا پسر نوجوان یا کودک، شما را هم به شما خود مشغول کرده با ما همراه باشید تا با واقعیتهایی درباره چگونگی تولد پو و فواید و مضرات همزیستی با این موجود مجازی آشنا شوید.
ایده ساده، موفقیت بزرگ
زمانی که «پاول سلامه» لبنانی طرح اولیه یک برنامه ساده را در ذهن خود میکشید، هیچگاه تصورش را هم نمیکرد که این برنامه تبدیل به یکی از موفقترین و پرطرفدارترین بازیهای چند سال اخیر شود. این بازی آنقدر علاقهمند پیدا کرد که دهها هزار نفر از صاحبان آیفون حاضر بودند هر مبلغی را بپردازند تا این بازی روی گوشی آنها هم نصب شود.چگونه پو ازدواج میکند
بله درست است، ما داریم در مورد پو حرف میزنیم. یک آدم فضایی کوچک با شکل مثلثی و رنگ قهوهای که در وسط صفحه نمایش موبایل مینشیند و با چشمان درشتش از شما میخواهد به او غذا دهید، او را بشویید و هر چند وقت یکبار سرگرمش کنید. فقط چند ماه طول کشید تا پو صدها هزار نفر را به خود معتاد کند و تبدیل به پنج بازی پرطرفدار موبایل در بیش از 50 کشور جهان شود.
پو دقیقا شبیه سازندهاش است
شاید باورتان نشود، اما سازنده یکی از موفقترین بازیهای موبایل در دنیا اصلا برنامهنویسی بلد نبود. او قدمهای اول نوشتن بازی برای موبایل را در اینترنت و از طریق گوگل فرا گرفت. اما او یک ویژگی خاص داشت که بسیاری از مردم جهان ندارند؛ پاول با دقت بسیار زیادی به محیط اطرافش نگاه میکرد و عاشق توجه به جزئیات بود.
او فهمیده بود که بسیاری از مردم احساس تنهایی میکنند و دوست دارند وقت خود را در اینترنت و موبایل سپری کنند. پس شاید بتوان یک موجود بامزه ساخت که روی گوشیهای تلفن همراه نصب شود و مدتی صاحبان آنها را سرگرم کند.
او در این باره میگوید: «من بسیاری از خصوصیات پو را باتوجه به محیط اطرافم طراحی کردم. این موجود کوچک همیشه گرسنه براساس شخصیت واقعی خودم درست شده، چون من هم همیشه به دنبال خوردن هستم! حتی اسم آن هم از نام من اقتباس شده است. اسم من پاول است، اما دوستانم مرا پو صدا میزنند. من هم تصمیم گرفتم نام این موجود قهوهای بامزه را پو بگذارم.»
ایده پو از کجا آمد؟
اولین بار چهار سال پیش یک دوست پیشنهاد نوشتن یک بازی با این خصوصیات را به پاول داد. او در آن زمان در یک شرکت کار میکرد و همیشه به فکر تغییر وضع زندگی خودش بود. یک روز پاول در یک کنفرانس ساخت بازیهای کامپیوتری در لبنان شرکت کرد و در آنجا شنید شرکتهای بزرگ به فکر ساخت بازیهای جالب و ساده برای کودکان هستند.
این موضوع پاول را به فکر ساخت یک شخصیت کارتونی بسیار ساده انداخت که روی موبایل نصب میشود و صاحب گوشی باید وظیفه بزرگ کردن آن را به عهده بگیرد. یعنی به آن لباس بپوشاند، غذا بدهد و برای خرید لباس مجبور شود با انجام بازیهای مختلف سکه جمع کند.
جالب است بدانید خواهر« پو» که یک دانشجوی معماری است بسیاری از ایدههای هنری در مورد بازی را داده است. برای مثال شکل کلاهها و طرح لباسها یا فضای اتاقها ساخته ذهن اوست.
پو 20 سال قبل هم وجود داشته!
اواخر دهه 90 میلادی یک اسباببازی که برای کودکان ژاپنی ساخته شده بود به آرامی جای خود را در میان بزرگسالان باز کرد. این اسباببازی که «تاماگوتچی» نامیده میشد یک جاسوئیچی بود که یک صفحه نمایش کوچک و سه دکمه داشت. با روشن کردن دستگاه یک سگ روی صفحه نمایش ظاهر میشد و مرتب از شما درخواست میکرد با زدن دکمهها به او آب و غذا بدهید و بدنش را تمیز کنید. اگر چند روز به تاماگوتچی کممحلی میکردید این حیوان مجازی بهتدریج ضعیف میشد و حتی جان خود را از دست میداد! باور کردنی نبود، اما تاماگوتچی تبدیل به یکی از پرفروشترین وسایل سرگرمی در جهان شد و تا سال 2010 بیش از 76 میلیون عدد از آن به فروش رفت.
انسانها عاشق جاسوئیچی شدند
در آن سالها دانشمندان متوجه یک اتفاق بسیار عجیب شدند که بعدها نام آن را اثر تاماگوتچی گذاشتند. تحقیقات نشان میداد صاحبان جاسوئیچی بهتدریج به این حیوان وابسته میشدند و با آن ارتباط عاطفی برقرار میکردند. این موضوع اثبات میکرد انسان میتواند بهشدت به یک روبات، ماشین و حتی یک شخصیت کارتونی علاقه شدید پیدا کند و حتی از دوری او علائمی شبیه به افسردگی از خود بروز بدهد. خصوصا اگر شخصیتهای مجازی دارای هوش باشند و نسبت به کارهای شما واکنش نشان دهند، میزان این علاقه بیشتر هم میشود.
پـو وارد میشود
بعد از 20 سال آن جاسوئیچی جای خود را به پو داد و به جای جیب شلوار، درون موبایلها قرار گرفت. اولین چیزی که بعد از نصب بازی روی صفحه نمایش میبینید یک موجود زشت و بسیار ساده است که فقط به شما نگاه میکند. هیچ راهنمایی در این بازی وجود ندارد و شما حتی نمیدانید باید چه کاری انجام دهید. اما به سرعت همه چیز مشخص میشود. با نصب این برنامه شما باید نگهداری از یک موجود شبهفضایی را به عهده بگیرید و نقش مادر را برایش بازی کنید. در ابتدای بازی پو بسیار کوچک و جوان است و مرتب باید به او غذا داد و هنگام بیماری با امکاناتی که در بازی نهفته است پو را درمان کرد.
هیچ چیز در پو مجانی نیست!
تفاوت پو با بازیهای دیگر این است که فعالیتهای شما فقط محدود به مراقبت نمیشود. شما میتوانید ظاهر و نام فرزند خود را عوض کنید و مطابق سلیقه خود به او لباس بپوشانید. میتوانید برای پو کلاه، گل یا چیزهای دیگر بخرید، اما هیچ کدام از اینها رایگان نیست. برای خرید هر چیزی احتیاج به سکه است و تنها راه به دست آوردن آنها هم انجام بازیهای مختلف است. هیچ چیز پیچیدهای در پو وجود ندارد و شما مجبور به انجام کارهای سخت و دشوار نیستید. همین سادگی مخاطب را به خود جذب میکند و ساعتها وقت شما را به خود اختصاص میدهد.
آیا پو معتاد میکند؟
جواب به این سؤال به طور حتم مثبت است. یک محقق بازیهای کامپیوتری در شرکت مایکروسافت راز عجیبی را فاش کرده که باعث نگرانی پدرها و مادرها شده است. شرکتهای بزرگ کامپیوتری، روانشناسان خبره را استخدام میکنند تا تکنیکهای اعتیادآوری را در بازیهای خود پیادهسازی کنند. سود چند میلیارد دلاری این شرکتها باعث میشود تا آنها برای پول بیشتر دست به هر کاری بزنند. امروزه شرکتها نمیخواهند بازیهایی بسازند که بعد از چند روز به مرحله پایانی برسد و شما آن را دور بیندازید. هدف این است که شما از صبح به فکر بازی باشید و تا ماهها و حتی سالها بازی کردن را ادامه دهید. بعضی از این تکنیکها در بازی پو هم دیده میشود که به چند مورد از آنها اشاره میکنیم:
مغز همه چیز را واقعی میبیند: این عجیب به نظر میرسد، اما مغز ما اجسام و اشیای بازیهای کامپیوتری را کاملا حقیقی میبیند. وقتی شما برای خرید لباس برای کاراکتر خیالی پو تلاش میکنید، مغز آن را مانند یاری کردن یک موجود واقعی تصور میکند. پس واضح است که سکههای مجازی بازی در ناخودآگاه ذهن ما حقیقی به نظر برسند و یک فرد ساعتها برای افزایش آنها زمان صرف کند.
نمونه واقعی: در سال 2006 یک کودک 13 ساله چینی آنقدر شخصیتهای یک بازی کامپیوتری را باور کرده بود که خود را از بالای یک ساختمان 24طبقه به پایین پرت کرد. او در نامهای که از خود به جا گذاشته بود هدف از این کار را رسیدن به قهرمانان آن بازی اعلام کرد.
پو هم مانند بچههای دیگراست
پو هر روز خود را کثیف میکند، پس باید او را با صابون تمیز کنید. مانند هر بچه دیگری حوصله پو هم سر میرود، پس باید بازیهایی انجام دهید تا این موجود عجیب را شاد کنید. پو هم مانند بقیه خسته میشود، پس باید چراغ اتاقش را خاموش کنید و او را بخوابانید تا انرژی از دست رفتهاش برگردد. حتی باید هر چند وقت یکبار پو را به پارک ببرید تا احساس افسردگی نکند. اگر مدتی این وظایف را فراموش کنید پوی شما بیمار میشود و باید زمان بیشتری صرف کنید تا او به وضعیت اول برگردد.
حس علاقه و وابستگی: مراقبت از یک شخصیت مجازی شما را وابسته میکند؛ دقیقا به همان دلیل که مغز ما این دنیا را کاملا حقیقی میبیند و ارتباط مستمر با یک موجود میتواند حس علاقه را در او بیدار کند. از سوی دیگر نگهداری از این موجودات هیچ هزینه و دردسری ندارد. تنها هزینهای که شما باید صرف کنید اختصاص ساعتها از وقتتان در طول روز است.
نمونه واقعی: پلیس کره جنوبی زوجی را در این کشور دستگیر کرد که با گرسنگی دادن به نوزاد سه ماهه باعث مرگ او شده بودند. شوهر 41 ساله و زن 25 ساله آنقدر زندگی خود را صرف نگهداری از یک کاراکتر مجازی در کامپیوتر کرده بودند که وقت کافی برای نگهداری از نوزاد خود نداشتند و فقط گاهی اوقات فرصت میکردند به او شیر خشک بدهند.
تمایل به کسب پاداش: مغز ما از کسب موفقیت و پاداش لذت میبرد. قسمتهایی در مغز وجود دارند که مسئول تحلیل این احساسات هستند. یک فرد معتاد با دریافت مواد مخدر باعث فعال شدن این قسمتها شده و به همین دلیل بعد از مصرف مواد، حس رضایت میکند. دقیقا همین اتفاق در بازیهای کامپیوتری رخ میدهد. پیروزی در هر بازی، کسب سکههای بیشتر و رفتن به مراحل بالاتر، مغز شما را تحریک میکند و قسمتهای مرتبط با لذت را فعال میکند.
نمونه واقعی:یک مرد 22 ساله کرهای آنقدر مجذوب یک بازی کامپیوتری شده بود که بهطور کامل زندگی خود را صرف آن میکرد. بعد از آنکه چند بار مورد اعتراض مادرش قرار گرفت، او را به قتل رساند و بعد از رساندن خود به یک کافه، باز هم بازی کردن را از سر گرفت. مغز او طوری به بازی کامپیوتری معتاد شده بود که هر چیزی مانع انجام این کار میشد را از سر راه برمیداشت.
ساده کردن: بعد از سالها تجربه، شرکتهای کامپیوتری متوجه شدند، باید قوانین بازی را ساده کنند تا مغز بدون تلاش اضافه و زحمت بتواند مراحل بازی را سپری کرده و به راحتی امتیاز کسب کند. اگر دقت کنید در بازی پو هیچ چیز سختی وجود ندارد. تنها کاری که شما باید بکنید مراقبت از یک موجود است. به او غذا بدهید، تمیزش کنید و سر وقت او را بخوابانید.
نمونه واقعی: براساس آمار سایت اپل، پو در بیش از 90 کشور دنیا بهعنوان پرطرفدارترین بازی مورد علاقه کودکان شناخته شده است. این نشان میدهد قوانین بازی آنقدر ساده هستند که حتی کودکان هم به راحتی میتوانند آن را بازی کنند.
اما پو فوایدی هم دارد
با اینکه اعتیاد به این بازی قابل انکار نیست و ساعتها از وقت مردم را تلف میکند، اما این وقت گذاشتن بیفایده هم نیست. دانشمندان طی این سالها اثرات مثبتی هم در بازیهای کامپیوتری مشاهده کردهاند که به چند نمونه از آن اشاره میکنیم.
کاهش استرس: نتایج نظرسنجی که سال گذشته انجام شده نشان میدهد نیمی از مردم هنگام استرس و نگرانی سراغ بازی کردن با موبایل یا کامپیوتر میروند. تمرکز روی بازی سبب میشود آنها برای مدت کوتاهی مشکلات خود را فراموش کنند و در دنیای کاراکترهای مجازی غرق شوند. حتی زمان فکر کردن در مورد یک موضوع هم بسیاری از افراد سراغ موبایل خود میروند و با بازی کردن سعی در افزایش قدرت تمرکز خود دارند.
حس اعتماد به نفس: علاوه بر فرار از مشکلات و استرسها، موفقیت در بازی میتواند به افزایش اعتماد به نفس منجر شود. همانطور که گفتیم مغز تفاوتی بین دنیای مجازی و واقعی نمیبیند؛ پس اگر مسئولیت نگهداری از یک شخصیت کامپیوتری را به عهده بگیرید احساس مفید بودن و تاثیرگذاری به او دست میدهد. افرادی که خود را دارای قدرت کنترل و انتخاب میدانند احساس غرور میکنند و بیشتر برای انجام کارهای مختلف داوطلب میشوند. بازی پو میتواند با کمترین هزینه این حس را در شما تقویت کند.
آموزش نظم و مسئولیتپذیری: بازیهایی که شما وظیفه نگهداری از یک شخصیت را به عهده میگیرید، تمرین مسئولیتپذیری و وقتشناسی است. باز هم تاثیر این روش در میان کودکان بیشتر است. همین که با بلند شدن صدای پو، شما متوجه میشوید باید به امور او رسیدگی کنید؛ فرمان ناخودآگاه به مغز برای داشتن نظم در کارهاست.
افزایش سلولهای خاکستری:به طور قطع بازیهای کامپیوتری روی مغز تاثیر میگذارند. عکسبرداری از مغز افرادی که 30 دقیقه را صرف بازی کردهاند نشان میدهد حجم سلولهای خاکستری آنها بعد از دو ماه افزایش پیدا میکند. این موضوع ثابت میکند قسمتهای خاصی از مغز توسط بازیهای کامپیوتری تحریک شده و فعالیت بیشتری پیدا میکند. در بازی حیوانات خانگی مجازی شما باید شیوه رفتار با کاراکتر بازی را حدس بزنید و برای هر مشکل راهی پیدا کنید.
کاهش درد:شاید عجیب باشد، اما بازیهایی که مدت زمان طولانی شما را سرگرم میکنند، میتوانند درد بیماریهای مزمن را کاهش دهند. این روش خصوصا در میان کودکان بسیار کارساز است. بازی کردن توجه مغز را نسبت به درد و ناراحتی منحرف کرده و آستانه تحمل بدن را افزایش میدهد. آزمایشات نشان میدهد انسانها حین بازی کردن توانایی بیشتری برای تحمل درد دارند.
تمرین ارتباط اجتماعی: در بازیهای مدرن امروزی، دیگر شخصیتها با نمایش پیام یا شکل با دیگران ارتباط برقرار نمیکنند.
پس کاربرانشان مجبورند باتوجه به حرکتهای آنها، حالت چهره و حتی صداها منظور طرف مقابل را بفهمند. هرچقدر بازی پیشرفتهتر باشد، به همان اندازه مغز تلاش بیشتری برای درک پیامها خواهد کرد. تا چند سال دیگر رفتار کاراکترها به شدت طبیعی خواهد شد و بازیکنان با کمک آنها میتوانند روابط انسانی را تمرین کنند.
مدیریت منابع مالی: در بسیاری از بازیها داراییهای شما محدود هستند، پس شما مجبورید آنها را مدیریت کنید. برای مثال میتوان به تعداد سکهها در بازی پو اشاره کرد. همین عامل مغز شما را تمرین میدهد با کمترین هزینه بیشترین استفاده را ببرید. بسیاری از بازیهای کامپیوتری مغز را وادار به فکر کردن میکنند تا برای صرف داراییهای خود بهترین استراتژی را پیادهسازی کنید.
مردها بیشتر بازی میکنند یا زنها؟
شاید کسی باور نکند، اما مردم جهان تقریبا سه میلیارد ساعت از وقت خود را در هر هفته پای بازیهای کامپیوتری تلف میکنند اما سهم زنان از این اتلافوقت بیشتر است یا مردان؟
تقریبا همه انگشت اتهام را به سوی مردان میگیرند و معتقدند آنها هستند که ساعتها به صفحه موبایل یا کامپیوتر خود میخکوب میشوند اما تحقیقات نشان میدهد زنان نهتنها به اندازه مردان بلکه از آنها بیشتر وقت خود را به بازی کردن اختصاص میدهند. درصد زیادی از زنان اقرار کردهاند به جای انجام کارهای خانه و رسیدگی به همسر و فرزندانشان، بیشتر تمایل دارند وقت خود را صرف موبایل و اینترنت کنند. 20درصد از زنان هم بهطور مرتب در تختخواب وقت خود را به بازی کردن اختصاص میدهند.چگونه پو ازدواج میکند
بیش از 50درصد مردان رقابت و سرگرمی را علت اصلی بازی کردن عنوان میکنند، در حالی که دو سوم زنان بازی کردن را وسیلهای برای کاهش استرس خود میدانند.
زنان بیشتر علاقهمند به بازیهای فکری یا اجتماعی هستند، به طوری که 50درصد از آنها سعی میکنند این بازیها را روی گوشی تلفن همراه خود نصب کنند. در حالی که نوع بازی برای مردان چندان اهمیت ندارد و بیشتر سراغ بازیهایی میروند که حالت مبارزه و رقابت دارد. اما آیا سپری کردن ساعات طولانی برای بازی کردن میتواند روی روابط همسران تاثیرگذار باشد. متاسفانه 15درصد از زنان به این سوال جواب مثبت میدهند و معتقدند همسرانشان بازیهای کامپیوتری را بیشتر از آنها دوست دارند. خاصیت اعتیادآور بازیهای کامپیوتری آنقدر افزایش پیدا کرده که خیلی از مردم نمیتوانند بیش از چند ساعت خود را از تلفن همراه یا کامپیوترشان دور کنند.
برچسبپو همه چی درباره “پو”
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *
دیدگاه
نام *
ایمیل *
وب سایت
لطفا پاسخ را به عدد انگلیسی وارد کنید:
سلام.من الان پورو بازی کنم یا نکنم؟ مضر هست یا مفید؟ بازی پورو من بهش معتادم.
شاید اسم بازی «پو » ( pou) را نشنیده باشید اما بدون شک در اطرافتان آدمهای بسیاری را دیدهاید که در تبلت یا صفحههای کوچک تلفن همراهشان در حال بازی با یک موجود کوچک مثلثیاند و گاهگاهی هم قربان صدقه آن میروند. بازی «پو » (pou) یک بازی فانتزی برای گوشیهای هوشمند است که در آن با موجودی مواجه میشوید که رنگش قهوهای است و چشمهای بزرگی دارد. روی صفحه گوشیتان میایستد و با آن چشمهای درشت نگاهتان میکند و منتظر است تا پدر و مادرش را پیدا کند، وقتی که مادر یا پدرش شدید، دیگر همه مسئولیتهایش گردن شماست.
باید سر وقت به او غذا بدهید، سر وقت با او بازی کنید، او را بخوابانید، تمیزش کنید و… اگر غذای «پو » دیر شود یا فراموش کنید با او بازی و تمیزش کنید، صدای اعتراضش بلند میشود و با هشدارهای متفاوت مدام حضور خود را یادآوری میکند. از طرف دیگر، وقتی هم که مرحلهتان بالا برود، با جمعآوری سکه میتوانید برایش خرید کنید و توقعاتش را برآورده کنید؛ خلاصه هر کاری که میشود برای یک بچه انجام داد!
بدون مرز سنی
امروز میبینیم که محبوبیت این موجود کوچک و عجیب، مرز سنی و جنسیتی را شکسته و ممکن است هر کس با هر تحصیلات و سن و جنسیتی، یک بچه قهوهای نیازمند به رسیدگی و توجه در گوشی یا تبلتش داشته باشد و در برابر او احساس مسئولیت کند. البته نباید فراموش کرد خانمها طرفداران پر و پاقرصتری هستند. این بازی ساده چه ویژگیهایی دارد و چه نیازهایی را تامین میکند که چنین توانسته افراد زیادی را معتاد خود کند، تا جایی که بعضیها حاضرند بیشتر از آنکه به فرزند خود توجه نشان دهند، این ««پو »»ی کوچک را تر و خشک کنند؟
در نگاه اول بازی «پو » به نظر بازی بسیار آرام و ساکنی جلوه میکند. بازیای که هیچ هیجانی در آن وجود ندارد و شما صرفا در آن با یک موجود کوچک و ساکن مواجه هستید اما در باطن این بازی هدف اصلی خود را ارضای نیازهای احساسی ما قرار داده است، مثلا همین ظاهر دوستداشتنی «پو »، چشمان درشت او که ترحم هر کسی را برمیانگیزد و حتی احساس خوبی در فرد به وجود میآورد، نگاه معصوم «پو » یا حتی لبخند شادی که دارد، میتواند در راستای تامین نیازهای عاطفی ما باشد. یعنی نیازهای عاطفی که در روابط بینفردی ما دیده میشود و اگر با کسی رابطه برقرار میکنیم، در او به دنبال اینگونه چیزها میگردیم. این بازی خیلی هوشمندانه روی همین جنبههای شخصیتی آدمها دست گذاشته و در ظاهر هم خوب از پس آنها برآمده است و حداقل به صورت کاذب توانسته این نیازهای عاطفی را ارضا کند.چگونه پو ازدواج میکند
از حیوانات مکانیکی تا «پو » دیجیتال
اینکه در واقعیت زندگی مدرن آدمها دچار کمبود عاطفی هستند، چیز جدیدی نیست و شاید ما بارها آن را شنیده و خودمان هم با گوشت و «پو »ستمان آن را درک کردهایم. زندگی مدرن خیلی ایزوله است و در آن روابط بینفردی خیلی کمتر شده و اینترنت و فراوردههای الکتریکی و دیجیتال همه جا را گرفتهاند. تبادل احساسات کمتری بین افراد وجود دارد و همین باعث شده است که نیازهای عاطفی و احساسی آدمها دیگر آنقدر که باید ارضا نشود، آوردن حیوانات خانگی مثل سگ و گربه و… همه نشان از تمایل به ارضای این نیازهای احساسی، عاطفی است. حتی در روزگاری نهچندان دور در کشورهای دیگر، برخی مردم رو به حیوان مکانیکی میآوردند مثلا سگ دستآموز مکانیکی میخریدند تا بتوانند با او ارتباط عاطفی برقرار کنند و سرگرم شوند. حالا جای آن حیوانات مکانیکی را فراوردههای دیجیتال پرکردهاند، مثل همین بازی ««پو » »که شخصیتش دردسرها و قیمت کمتری دارد ولی در عین حال میتواند تا حدی آن نیازهای مربوط به سرگرمی و عاطفی را برطرف کند. در واقع نیاز همان نیاز همیشگی است که در انسانها از روزگاران گذشته وجود داشته اما شکل ارضای آن با توجه به شرایط زمان تغییر کرده است.
حس مادری و پدری را بیدار میکند
در بازی «پو » قرار است شما یک موجود کوچک را پرورش دهید، غذا دهید، تمیزش کنید و… همه اینها میتواند حس مادر یا پدر بودن را در شما بیدار کند. در این دورهای که آدمها مثل قبل درگیر بچهدار شدن و بچهداری نیستند، پرداختن به این نیاز کمی کمرنگتر شده است و در نتیجه این موجود کوچک شاید بتواند این احساسات را بیدار و بهطور کاذب تا حدی این خلاهای وجودی را پر کند.
علاقهمندان «پو » از نوجوانها تا مسنها
اینکه انسان به ازدواج نیاز دارد تا بتواند خانواده تشکیل دهد و در راستای همین خانواده فرزندآوری داشته باشد، بحثی است که بارها متخصصان مختلف در مورد آن صحبت و نظرهای خود را اعلام کردهاند. اینکه اینها نیازهای اولیه انسانهاست که حس والد بودن را تجربه و احساسات مادری و پدری را در خود پیدا کنند حتی میتوان گفت این نیاز به مادری یا پدری مربوط به سن خاصی هم نیست و احتمالا از همان دوران بچگی در روابط با پدر و مادر خیلی از این احساسات شکل میگیرد. مثلا از همان سنین کودکی دخترها دوست دارند در قبال عروسکهایشان نقش مادری را ایفا کنند. همین را میتوان در تمایل گروههای مختلف سنی به بازی «پو » مشاهده کرد؛ تنها افرادی که در سن ازدواج هستند یا سن ازدواج آنها گذشته است، از علاقهمندان این بازی نیستند بلکه مثلا نوجوانان ۱۴ یا ۱۵ ساله یا کوچکتر هم از بازی با این موجود بامزه لذت میبرند. افراد متاهل یا مسنتر هم از بازی با آن لذت میبرند و ساعتی از روز خود را به مراقبت از این «پو »ی کوچک اختصاص میدهند چون این نیاز به احساس مادر یا پدر بودن وجود دارد و وقتی طبیعی ارضا نشود، فرد راه جایگزین را در پیش میگیرد که راه دیجیتال و الکترونیک یکی از اینهاست.
چرا بچهدارها هم pou را دوست دارند؟
همانطور که وقتی روابط بینفردی کم میشود، آدمها به سمت وایبر، واتسآپ، ویچت و… تمایل پیدا میکنند تا بتوانند نیاز به برقراری ارتباط را بهنوعی در خود ارضا کنند و از این جنبه احساس کمبود نکنند، وقتی نیازهای احساسی در روابط بینفردی تامین نشد، خواهناخواه به سمت بازیهای دیجیتالی چون «پو » روی میآورند که میتواند به آنها در ارضای نیازهایشان کمک کند. همین است که میبینیم حتی یک خانم بچهدار هم جذب این موجود کوچک میشود.
نیاز به بچهدار شدن غریزی است یا محیطی؟
بهطور حتم میتوان گفت نیاز به بچهدارشدن غریزی است و مهمترین چیزی که باعث بقای موجودات طی تمام دورانها شده، همین غریزه است بنابراین نمیتوان گفت چیزی است که محیط به ما یاد دادهاست. البته محیط میتواند تا حدی در تقویت یا تضعیف آن موثر باشد ولی صددرصد نیاز به مادر یا پدر بودن در غریزه بشر وجود دارد.
شاید با تئوری بتوان گفت آدمهایی که بچهدار نمیشوند، احتمال دارد بیشتر دچار مشکلات روانی شوند، البته تاکنون هیچ مطالعه تجربی در این مورد وجود نداشته است و نمیتوان در مورد آن بهطور قطع نظر داد اما میتوان گفت اگر این نیاز ارضا نشود، خواهناخواه فرد به راههایی کشیده میشود که بتواند این نیاز را تامین کند. حالا اینکه آن راه جایگزین چقدر بیمارگونه یا سالم است نمیتوان نظر قطعی داد اما نباید فراموش کرد وقتی تامین نیازی راه طبیعی خودش را طی نکند ممکن است عوارض و مشکلاتی را به دنبال بیاورد.
برای صرفنظر کردن از پاسخگویی اینجا را کلیک نمایید.
کد کپچا *
0