یکی از حقوق هر انسانی انتخاب همسر و تشکیل خانواده است و هر مرد و زنی میتوانند با توجه به شرایط فکری، فرهنگی، دینی خود ازدواج کند. طبق ماده شانزدهم اعلامیه جهانی حقوق بشر حق ازدواج انسانها به رسمیت شناخته شدهاست.[۱]
براساس آمارها، نرخ ازدواج در ایران به تناسب جمعیت کشور افزایش پیدا نکردهاست.[۲]
به واسطه تعداد زیاد دهه شصتیها که در دهه نود جوانانی در سن ازدواج بودند، تجرد قطعی در ایران رو به فزونی گذاشت.
قرنها بعد و در دوره ساسانیان، نوع اصلی ازدواج ایرانی «زنیِ پادِخشای» خوانده میشد که در واقع انتقال قیمومیت دختر از پدر به شوهر بود.[۳] همچنین گونهای ازدواج موقت برای زنان وجود داشت که «چَگَر» نامیده میشد و آن هنگامی بود که شوهر توانایی فرزندآوری نداشت و زن خود را به عنوان همسر موقت به یکی از نزدیکان میداد تا فرزند آورد. چگر را به صورت چَکَر هم نوشتهاند.[۳] در این گونه از ازدواج رضایت زن شرط نبودهاست و فرزندان حاصل به شوهر اول میرسیدهاند. نوع دیگری از ازدواجهای ساسانی که باعث بحث و جدلهای زیادی میان امروزیان شدهاست خویدوده بود که ازدواج با محارم است.[۴]
ازدواج در ایران دارای رسوم و قواعدی است که برخی از آنها منحصر به فرهنگ ایرانی است. این رسوم در طول تاریخ به دفعات تغییر کردهاند و در میان اقوام، ادیان و مذاهب، و حتی طبقات اجتماعی گوناگون به فراخور متفاوت هستند.
ازدواج سنتی ایرانی فرایندی است که دارای مراحل مختلفی است. این مراحل در برخی از نقاط ایران از ابتدا اندکی تفاوت داشته و در برخی از نقاط دیگر، به تدریج تغییراتی در آن راه یافتهاست؛ ولی آنچه در مراحل ازدواج سنتی ایرانی تقریباً در اکثر نقاط کشور (بخصوص شهر تهران) مرسوم و معمول بودهاست، بهطور رسمی شامل این مراحل است:[۵]
در این میان در گذشته رسومی نیز وجود داشته که از میان رفتهاند (مانند نشان دادن عروس به قابله پیش از عقد) و رسومی نیز وجود دارند که هنوز پابرجا هستند، ولی به شکل سنتی قدیم اجرا نمیشوند (مانند خرید عروسی).[۵] در مقابل ازدواجهای سنتی، ازدواجهای مدرن قرار دارند که کمتر تابع رسوم بوده و فقط به جنبه کارکردی ازدواج(عقد نکاح) و آغاز زندگی مشترک پرداخته میشود.
ازدواج چگونه صورت میگیرد
از سوی دیگر نقش خانواده در آشنایی زوجین، متغیر دیگری است که نوع ازدواج را (سنتی یا مدرن) تعیین میکند.[۶] در ازدواجهای سنتی غالباً خانواده طرفین نقش تعیینکننده تری داشته و حتی در برخی از ازدواجهای سنتی تا چند سال پیش، زوجین حق دیدن یا صحبت کردن با یکدیگر را نداشتهاند. (به عنوان نمونه ازدواج روحالله خمینی و بانو خدیجه ثقفی از این نوع بود)[۷] در حالی که در ازدواجهای مدرن، شناخت پیش از ازدواج توسط خود زوجین صورت میگیرد و خانواده طرفین نقش زیادی در آن ندارند. بدیهی است که در این میان، چه از نظر رسوم ازدواج و چه از نظر شناخت و آگاهی، انواع بینابینی زیادی وجود دارد.[۶]
از دیگر تفاوتهای ازدواج سنتی و مدرن، تفاوت سنی زوجین است. در ازدواج سنتی بهطور معمول زوج (داماد) چندین سال از زوجه (عروس) مسن تر است. در حالی که در ازدواجهای مدرن زوجین اختلاف سنی معنی داری نداشته و در مواردی نسبت معکوس برقرار است.[۶]
یک تحقیق آماری نشان میدهد که جوانان تهرانی، به ازدواج سنتی بیش از ازدواج مدرن راغب هستند.[۸] آمار نشان دادهاند که ازدواجهای سنتی از استحکام بیشتری نسبت به ازدواجهای مدرن برخوردارند. در استان تهران که نسبت ازدواجهای مدرن از دیگر استانها بیشتر است، حدود ۳۰ درصداز ازدواجها به جدایی و طلاق منجر میشوند.[۹][۱۰]
این نوع ازدواج در سالهای اخیر (زمان ویرایش ۱۳۹۳) رواج یافتهاست. بدین معناست که تعهدی میان دختر و پسر شکل میگیرد، اما در شناسنامه ثبت نمیشود. اگر ازدواج نوعی قرارداد باشد، ازدواج سپید، نوعی قرارداد نانوشته است. به دلیل غیرقانونی بودن این ازدواج، آماری از آن در دست نیست.[۱۱]
موضوع اختلاف سنی میان عروس و داماد، در ازدواج ایرانی موضوعی مناقشهبرانگیز است. امروزه در برخی از ازدواجهای مدرن ایرانی، اختلافهای سنی معنی دار مشاهده میشود. کارشناسان دلیل چنین انتخابهایی را مسائل مالی و کاهش نقش نظارتی خانواده در ازدواج میدانند. برخی آسیب شناسان اجتماعی، وضعیت کنونی جامعه ایران را در این خصوص بحرانی و در حد هشدار میدانند. علاوه بر آسیب شناسان، کارشناسان مسائل حقوقی نیز نسبت به افزایش اختلاف سنی واکنش نشان دادهاند.[۱۲][۱۳]
طرحی است که بستهٔ اول آن تلاش برای افزایش انگیزه برای ازدواج است و مراحلی همچون ارجاع به مشاور و بستههای آموزشی را دربردارد، در ۱۰ مهر ۱۳۹۳، در گزارشاتی فراوان در سایتهای خبری مختلف، دبیر کارگروهی باعنوان «کارگروه تخصصی صنعت ملی مشاوره ازدواج»، به تشریح مراحل مختلف یک طرح با نام «طرح ملی همسانگزینی» پرداخت.[۱۴][۱۵]
در واقع یکی از حقوق هر انسانی انتخاب همسر و تشکیل خانواده است و هر مرد و زنی میتوانند با توجه به شرایط فکری، فرهنگی، دینی خود ازدواج کند. طبق ماده شانزدهم اعلامیه جهانی حقوق بشر حق ازدواج انسانها به رسمیت شناخته شدهاست.[۱]
ولی در سیاستگذاریهای سازمان ملی جوانان در نظام جمهوری اسلامی ایران مردانی شایسته ازدواج هستند که پر قدرت و پرتوان و چهارشانه باشند.[۱۶] آنها باید توان جسمی بالا، پول و شهرت اجتماعی داشته باشد.[۱۶]
زنان شایسته ازدواج باید دارای جمال و زیبایی باشند که این جمال و زیبایی، در تناسب اندام، ظرافت مو و ابرو، ظرافت صدا، حیا، عفت و پاکدامنی تفسیر میشود. دراین سیاستگذاریها زنان با ایمان و خداشناس، زنان سادات، زنان باکره و زنان کممهریه برای ازدواج در اولویت قرار دارند. سازمان ملی جوانان بر این اعتقاد است که زنان نازا، کثیف، لجباز و نافرمان و سرکش نسبت به شوهر شایستگی همسری مردان را ندارند.[۱۶]
تجرد قطعی یعنی کسانی که امیدی به ازدواج ندارند یا احتمال ازدواج برای آنان بسیار کم است.[۱۷] زندگی مجردی در یک سطح یا در یک جنسیت در ایران باقی نماندهاست.[۱۸] تصمیم برای تجرد بیشتر در سنین ۳۵ تا ۴۵ سالگی گرفته میشود.[۱۹] در حال حاضر بیش از ۱۳ میلیون جوان مجرد ایرانی، سن مناسب ازدواج را سپری کردهاند یا در حال سپری کردن این سن هستند.[۲۰] افزایش احساس «تنهایی» در میان دختران از ۳۵ سالگی به بعد روی میدهد.[۲۱] مهمترین مشکلات کشور از نظر دختران جوان، بیکاری، تورم، فقر و مشکلات اقتصادی، اعتیاد و عدم تحقق عدالت اجتماعی است.[۲۱]
تا پیش از انقلاب ایران برای سالها آمار تجرد قطعی برای زنان ۲ درصد و برای مردان ۱٫۸ درصد بود اما پس از انقلاب و بعد از افزایش موالید در دهه ۶۰ با توجه به آنکه به لحاظ فرهنگی دختران در ایران میباید با دهه قبلی خود ازدواج کنند و با توجه به آنکه تعداد پسران دهه ۵۰ بسیار کمتر از دختران دهه ۶۰ بود، برای این گروه مضیقه ازدواج به وجود آمد و مسئله تجرد دختران متولد دهه ۶۰ از اواخر دهه ۸۰ خود را نشان داد.[۲۱]
سال ۱۳۹۰ آغاز دهه تجرد در ایران بود.[۱۸] تجردی که گرچه در دهههای پیش نیز در ایران دیده میشد اما به واسطه تعداد زیاد دهه شصتیها که حالا در دهه نود جوانانی در سن ازدواج بودند، این آمار رو به فزونی گذاشت. این آمار در سال ۹۰ حکایت از زندگی مجردی و تک نفره ۷٫۱ درصد خانوادههای ایرانی داشت. وزارت ورزش و جوانان در سال ۱۳۹۱ ارقامی را اعلام کرد که از زندگی مجرد حدود ۲۵ درصد دختران خبر میداد.[۱۸] گرچه هم در ابتدای دهه ۹۰ و هم در سال ۹۵ آمار دقیقی از زندگی مجردی دختران و پسران ایرانی وجود ندارد اما به استناد سخنان وزیر ورزش و جوانان در سال ۹۱ حدود ۳۰ درصد جوانان در شش کلانشهر تهران، شیراز، مشهد، اصفهان، تبریز و اهواز به تنهایی زندگی میکنند.[۱۸] دختری که مدرک لیسانس اخذ میکند دیگر تمامی پسرانی که تحصیلاتی کمتر از لیسانس دارند را از دایره همسرگزینیاش خارج میکند و این از جمله دلایلی است که باعث میشود فرصت ازدواج برای دخترانی که تحصیلات بالاتری دارند کمتر شود.[۲۲]
بنظر میرسد تجرد قطعی بر ساختارهای اجتماعی در ایران تأثیر خواهد گذاشت به این معنا که زندگیها به سمت فردی شدن و ایجاد خانههای تک نفره و خانوادههای یکنفره پیش خواهد رفت؛ خود به خود با افزایش خانوادههای یکنفره امکان مشارکت در اداره زندگی کمتر خواهد شد. به همین دلیل مشاغل جدید ایجاد خواهد شد. چون در هنگام بیماری و سالمندی نیاز به خدمات اجتماعی افزایش مییابد؛ یعنی این دسته از افراد جامعه از خدمات عاطفی و رایگان بستگان محروم شده با مشکلاتی نظیر نارضایتی از زندگی و جامعه مواجه خواهند شد.[۱۹]
https://www.ohchr.org/EN/UDHR/Documents/UDHR_Translations/prs.pdf
یکی از حقوق هر انسانی انتخاب همسر و تشکیل خانواده است و هر مرد و زنی میتوانند با توجه به شرایط فکری، فرهنگی، دینی خود ازدواج کند. طبق ماده شانزدهم اعلامیه جهانی حقوق بشر حق ازدواج انسانها به رسمیت شناخته شدهاست.[۱]
براساس آمارها، نرخ ازدواج در ایران به تناسب جمعیت کشور افزایش پیدا نکردهاست.[۲]
به واسطه تعداد زیاد دهه شصتیها که در دهه نود جوانانی در سن ازدواج بودند، تجرد قطعی در ایران رو به فزونی گذاشت.
قرنها بعد و در دوره ساسانیان، نوع اصلی ازدواج ایرانی «زنیِ پادِخشای» خوانده میشد که در واقع انتقال قیمومیت دختر از پدر به شوهر بود.[۳] همچنین گونهای ازدواج موقت برای زنان وجود داشت که «چَگَر» نامیده میشد و آن هنگامی بود که شوهر توانایی فرزندآوری نداشت و زن خود را به عنوان همسر موقت به یکی از نزدیکان میداد تا فرزند آورد. چگر را به صورت چَکَر هم نوشتهاند.[۳] در این گونه از ازدواج رضایت زن شرط نبودهاست و فرزندان حاصل به شوهر اول میرسیدهاند. نوع دیگری از ازدواجهای ساسانی که باعث بحث و جدلهای زیادی میان امروزیان شدهاست خویدوده بود که ازدواج با محارم است.[۴]
ازدواج در ایران دارای رسوم و قواعدی است که برخی از آنها منحصر به فرهنگ ایرانی است. این رسوم در طول تاریخ به دفعات تغییر کردهاند و در میان اقوام، ادیان و مذاهب، و حتی طبقات اجتماعی گوناگون به فراخور متفاوت هستند.
ازدواج سنتی ایرانی فرایندی است که دارای مراحل مختلفی است. این مراحل در برخی از نقاط ایران از ابتدا اندکی تفاوت داشته و در برخی از نقاط دیگر، به تدریج تغییراتی در آن راه یافتهاست؛ ولی آنچه در مراحل ازدواج سنتی ایرانی تقریباً در اکثر نقاط کشور (بخصوص شهر تهران) مرسوم و معمول بودهاست، بهطور رسمی شامل این مراحل است:[۵]
در این میان در گذشته رسومی نیز وجود داشته که از میان رفتهاند (مانند نشان دادن عروس به قابله پیش از عقد) و رسومی نیز وجود دارند که هنوز پابرجا هستند، ولی به شکل سنتی قدیم اجرا نمیشوند (مانند خرید عروسی).[۵] در مقابل ازدواجهای سنتی، ازدواجهای مدرن قرار دارند که کمتر تابع رسوم بوده و فقط به جنبه کارکردی ازدواج(عقد نکاح) و آغاز زندگی مشترک پرداخته میشود.
ازدواج چگونه صورت میگیرد
از سوی دیگر نقش خانواده در آشنایی زوجین، متغیر دیگری است که نوع ازدواج را (سنتی یا مدرن) تعیین میکند.[۶] در ازدواجهای سنتی غالباً خانواده طرفین نقش تعیینکننده تری داشته و حتی در برخی از ازدواجهای سنتی تا چند سال پیش، زوجین حق دیدن یا صحبت کردن با یکدیگر را نداشتهاند. (به عنوان نمونه ازدواج روحالله خمینی و بانو خدیجه ثقفی از این نوع بود)[۷] در حالی که در ازدواجهای مدرن، شناخت پیش از ازدواج توسط خود زوجین صورت میگیرد و خانواده طرفین نقش زیادی در آن ندارند. بدیهی است که در این میان، چه از نظر رسوم ازدواج و چه از نظر شناخت و آگاهی، انواع بینابینی زیادی وجود دارد.[۶]
از دیگر تفاوتهای ازدواج سنتی و مدرن، تفاوت سنی زوجین است. در ازدواج سنتی بهطور معمول زوج (داماد) چندین سال از زوجه (عروس) مسن تر است. در حالی که در ازدواجهای مدرن زوجین اختلاف سنی معنی داری نداشته و در مواردی نسبت معکوس برقرار است.[۶]
یک تحقیق آماری نشان میدهد که جوانان تهرانی، به ازدواج سنتی بیش از ازدواج مدرن راغب هستند.[۸] آمار نشان دادهاند که ازدواجهای سنتی از استحکام بیشتری نسبت به ازدواجهای مدرن برخوردارند. در استان تهران که نسبت ازدواجهای مدرن از دیگر استانها بیشتر است، حدود ۳۰ درصداز ازدواجها به جدایی و طلاق منجر میشوند.[۹][۱۰]
این نوع ازدواج در سالهای اخیر (زمان ویرایش ۱۳۹۳) رواج یافتهاست. بدین معناست که تعهدی میان دختر و پسر شکل میگیرد، اما در شناسنامه ثبت نمیشود. اگر ازدواج نوعی قرارداد باشد، ازدواج سپید، نوعی قرارداد نانوشته است. به دلیل غیرقانونی بودن این ازدواج، آماری از آن در دست نیست.[۱۱]
موضوع اختلاف سنی میان عروس و داماد، در ازدواج ایرانی موضوعی مناقشهبرانگیز است. امروزه در برخی از ازدواجهای مدرن ایرانی، اختلافهای سنی معنی دار مشاهده میشود. کارشناسان دلیل چنین انتخابهایی را مسائل مالی و کاهش نقش نظارتی خانواده در ازدواج میدانند. برخی آسیب شناسان اجتماعی، وضعیت کنونی جامعه ایران را در این خصوص بحرانی و در حد هشدار میدانند. علاوه بر آسیب شناسان، کارشناسان مسائل حقوقی نیز نسبت به افزایش اختلاف سنی واکنش نشان دادهاند.[۱۲][۱۳]
طرحی است که بستهٔ اول آن تلاش برای افزایش انگیزه برای ازدواج است و مراحلی همچون ارجاع به مشاور و بستههای آموزشی را دربردارد، در ۱۰ مهر ۱۳۹۳، در گزارشاتی فراوان در سایتهای خبری مختلف، دبیر کارگروهی باعنوان «کارگروه تخصصی صنعت ملی مشاوره ازدواج»، به تشریح مراحل مختلف یک طرح با نام «طرح ملی همسانگزینی» پرداخت.[۱۴][۱۵]
در واقع یکی از حقوق هر انسانی انتخاب همسر و تشکیل خانواده است و هر مرد و زنی میتوانند با توجه به شرایط فکری، فرهنگی، دینی خود ازدواج کند. طبق ماده شانزدهم اعلامیه جهانی حقوق بشر حق ازدواج انسانها به رسمیت شناخته شدهاست.[۱]
ولی در سیاستگذاریهای سازمان ملی جوانان در نظام جمهوری اسلامی ایران مردانی شایسته ازدواج هستند که پر قدرت و پرتوان و چهارشانه باشند.[۱۶] آنها باید توان جسمی بالا، پول و شهرت اجتماعی داشته باشد.[۱۶]
زنان شایسته ازدواج باید دارای جمال و زیبایی باشند که این جمال و زیبایی، در تناسب اندام، ظرافت مو و ابرو، ظرافت صدا، حیا، عفت و پاکدامنی تفسیر میشود. دراین سیاستگذاریها زنان با ایمان و خداشناس، زنان سادات، زنان باکره و زنان کممهریه برای ازدواج در اولویت قرار دارند. سازمان ملی جوانان بر این اعتقاد است که زنان نازا، کثیف، لجباز و نافرمان و سرکش نسبت به شوهر شایستگی همسری مردان را ندارند.[۱۶]
تجرد قطعی یعنی کسانی که امیدی به ازدواج ندارند یا احتمال ازدواج برای آنان بسیار کم است.[۱۷] زندگی مجردی در یک سطح یا در یک جنسیت در ایران باقی نماندهاست.[۱۸] تصمیم برای تجرد بیشتر در سنین ۳۵ تا ۴۵ سالگی گرفته میشود.[۱۹] در حال حاضر بیش از ۱۳ میلیون جوان مجرد ایرانی، سن مناسب ازدواج را سپری کردهاند یا در حال سپری کردن این سن هستند.[۲۰] افزایش احساس «تنهایی» در میان دختران از ۳۵ سالگی به بعد روی میدهد.[۲۱] مهمترین مشکلات کشور از نظر دختران جوان، بیکاری، تورم، فقر و مشکلات اقتصادی، اعتیاد و عدم تحقق عدالت اجتماعی است.[۲۱]
تا پیش از انقلاب ایران برای سالها آمار تجرد قطعی برای زنان ۲ درصد و برای مردان ۱٫۸ درصد بود اما پس از انقلاب و بعد از افزایش موالید در دهه ۶۰ با توجه به آنکه به لحاظ فرهنگی دختران در ایران میباید با دهه قبلی خود ازدواج کنند و با توجه به آنکه تعداد پسران دهه ۵۰ بسیار کمتر از دختران دهه ۶۰ بود، برای این گروه مضیقه ازدواج به وجود آمد و مسئله تجرد دختران متولد دهه ۶۰ از اواخر دهه ۸۰ خود را نشان داد.[۲۱]
سال ۱۳۹۰ آغاز دهه تجرد در ایران بود.[۱۸] تجردی که گرچه در دهههای پیش نیز در ایران دیده میشد اما به واسطه تعداد زیاد دهه شصتیها که حالا در دهه نود جوانانی در سن ازدواج بودند، این آمار رو به فزونی گذاشت. این آمار در سال ۹۰ حکایت از زندگی مجردی و تک نفره ۷٫۱ درصد خانوادههای ایرانی داشت. وزارت ورزش و جوانان در سال ۱۳۹۱ ارقامی را اعلام کرد که از زندگی مجرد حدود ۲۵ درصد دختران خبر میداد.[۱۸] گرچه هم در ابتدای دهه ۹۰ و هم در سال ۹۵ آمار دقیقی از زندگی مجردی دختران و پسران ایرانی وجود ندارد اما به استناد سخنان وزیر ورزش و جوانان در سال ۹۱ حدود ۳۰ درصد جوانان در شش کلانشهر تهران، شیراز، مشهد، اصفهان، تبریز و اهواز به تنهایی زندگی میکنند.[۱۸] دختری که مدرک لیسانس اخذ میکند دیگر تمامی پسرانی که تحصیلاتی کمتر از لیسانس دارند را از دایره همسرگزینیاش خارج میکند و این از جمله دلایلی است که باعث میشود فرصت ازدواج برای دخترانی که تحصیلات بالاتری دارند کمتر شود.[۲۲]
بنظر میرسد تجرد قطعی بر ساختارهای اجتماعی در ایران تأثیر خواهد گذاشت به این معنا که زندگیها به سمت فردی شدن و ایجاد خانههای تک نفره و خانوادههای یکنفره پیش خواهد رفت؛ خود به خود با افزایش خانوادههای یکنفره امکان مشارکت در اداره زندگی کمتر خواهد شد. به همین دلیل مشاغل جدید ایجاد خواهد شد. چون در هنگام بیماری و سالمندی نیاز به خدمات اجتماعی افزایش مییابد؛ یعنی این دسته از افراد جامعه از خدمات عاطفی و رایگان بستگان محروم شده با مشکلاتی نظیر نارضایتی از زندگی و جامعه مواجه خواهند شد.[۱۹]
https://www.ohchr.org/EN/UDHR/Documents/UDHR_Translations/prs.pdf
یکی از حقوق هر انسانی انتخاب همسر و تشکیل خانواده است و هر مرد و زنی میتوانند با توجه به شرایط فکری، فرهنگی، دینی خود ازدواج کند. طبق ماده شانزدهم اعلامیه جهانی حقوق بشر حق ازدواج انسانها به رسمیت شناخته شدهاست.[۱]
براساس آمارها، نرخ ازدواج در ایران به تناسب جمعیت کشور افزایش پیدا نکردهاست.[۲]
به واسطه تعداد زیاد دهه شصتیها که در دهه نود جوانانی در سن ازدواج بودند، تجرد قطعی در ایران رو به فزونی گذاشت.
قرنها بعد و در دوره ساسانیان، نوع اصلی ازدواج ایرانی «زنیِ پادِخشای» خوانده میشد که در واقع انتقال قیمومیت دختر از پدر به شوهر بود.[۳] همچنین گونهای ازدواج موقت برای زنان وجود داشت که «چَگَر» نامیده میشد و آن هنگامی بود که شوهر توانایی فرزندآوری نداشت و زن خود را به عنوان همسر موقت به یکی از نزدیکان میداد تا فرزند آورد. چگر را به صورت چَکَر هم نوشتهاند.[۳] در این گونه از ازدواج رضایت زن شرط نبودهاست و فرزندان حاصل به شوهر اول میرسیدهاند. نوع دیگری از ازدواجهای ساسانی که باعث بحث و جدلهای زیادی میان امروزیان شدهاست خویدوده بود که ازدواج با محارم است.[۴]
ازدواج در ایران دارای رسوم و قواعدی است که برخی از آنها منحصر به فرهنگ ایرانی است. این رسوم در طول تاریخ به دفعات تغییر کردهاند و در میان اقوام، ادیان و مذاهب، و حتی طبقات اجتماعی گوناگون به فراخور متفاوت هستند.
ازدواج سنتی ایرانی فرایندی است که دارای مراحل مختلفی است. این مراحل در برخی از نقاط ایران از ابتدا اندکی تفاوت داشته و در برخی از نقاط دیگر، به تدریج تغییراتی در آن راه یافتهاست؛ ولی آنچه در مراحل ازدواج سنتی ایرانی تقریباً در اکثر نقاط کشور (بخصوص شهر تهران) مرسوم و معمول بودهاست، بهطور رسمی شامل این مراحل است:[۵]
در این میان در گذشته رسومی نیز وجود داشته که از میان رفتهاند (مانند نشان دادن عروس به قابله پیش از عقد) و رسومی نیز وجود دارند که هنوز پابرجا هستند، ولی به شکل سنتی قدیم اجرا نمیشوند (مانند خرید عروسی).[۵] در مقابل ازدواجهای سنتی، ازدواجهای مدرن قرار دارند که کمتر تابع رسوم بوده و فقط به جنبه کارکردی ازدواج(عقد نکاح) و آغاز زندگی مشترک پرداخته میشود.
ازدواج چگونه صورت میگیرد
از سوی دیگر نقش خانواده در آشنایی زوجین، متغیر دیگری است که نوع ازدواج را (سنتی یا مدرن) تعیین میکند.[۶] در ازدواجهای سنتی غالباً خانواده طرفین نقش تعیینکننده تری داشته و حتی در برخی از ازدواجهای سنتی تا چند سال پیش، زوجین حق دیدن یا صحبت کردن با یکدیگر را نداشتهاند. (به عنوان نمونه ازدواج روحالله خمینی و بانو خدیجه ثقفی از این نوع بود)[۷] در حالی که در ازدواجهای مدرن، شناخت پیش از ازدواج توسط خود زوجین صورت میگیرد و خانواده طرفین نقش زیادی در آن ندارند. بدیهی است که در این میان، چه از نظر رسوم ازدواج و چه از نظر شناخت و آگاهی، انواع بینابینی زیادی وجود دارد.[۶]
از دیگر تفاوتهای ازدواج سنتی و مدرن، تفاوت سنی زوجین است. در ازدواج سنتی بهطور معمول زوج (داماد) چندین سال از زوجه (عروس) مسن تر است. در حالی که در ازدواجهای مدرن زوجین اختلاف سنی معنی داری نداشته و در مواردی نسبت معکوس برقرار است.[۶]
یک تحقیق آماری نشان میدهد که جوانان تهرانی، به ازدواج سنتی بیش از ازدواج مدرن راغب هستند.[۸] آمار نشان دادهاند که ازدواجهای سنتی از استحکام بیشتری نسبت به ازدواجهای مدرن برخوردارند. در استان تهران که نسبت ازدواجهای مدرن از دیگر استانها بیشتر است، حدود ۳۰ درصداز ازدواجها به جدایی و طلاق منجر میشوند.[۹][۱۰]
این نوع ازدواج در سالهای اخیر (زمان ویرایش ۱۳۹۳) رواج یافتهاست. بدین معناست که تعهدی میان دختر و پسر شکل میگیرد، اما در شناسنامه ثبت نمیشود. اگر ازدواج نوعی قرارداد باشد، ازدواج سپید، نوعی قرارداد نانوشته است. به دلیل غیرقانونی بودن این ازدواج، آماری از آن در دست نیست.[۱۱]
موضوع اختلاف سنی میان عروس و داماد، در ازدواج ایرانی موضوعی مناقشهبرانگیز است. امروزه در برخی از ازدواجهای مدرن ایرانی، اختلافهای سنی معنی دار مشاهده میشود. کارشناسان دلیل چنین انتخابهایی را مسائل مالی و کاهش نقش نظارتی خانواده در ازدواج میدانند. برخی آسیب شناسان اجتماعی، وضعیت کنونی جامعه ایران را در این خصوص بحرانی و در حد هشدار میدانند. علاوه بر آسیب شناسان، کارشناسان مسائل حقوقی نیز نسبت به افزایش اختلاف سنی واکنش نشان دادهاند.[۱۲][۱۳]
طرحی است که بستهٔ اول آن تلاش برای افزایش انگیزه برای ازدواج است و مراحلی همچون ارجاع به مشاور و بستههای آموزشی را دربردارد، در ۱۰ مهر ۱۳۹۳، در گزارشاتی فراوان در سایتهای خبری مختلف، دبیر کارگروهی باعنوان «کارگروه تخصصی صنعت ملی مشاوره ازدواج»، به تشریح مراحل مختلف یک طرح با نام «طرح ملی همسانگزینی» پرداخت.[۱۴][۱۵]
در واقع یکی از حقوق هر انسانی انتخاب همسر و تشکیل خانواده است و هر مرد و زنی میتوانند با توجه به شرایط فکری، فرهنگی، دینی خود ازدواج کند. طبق ماده شانزدهم اعلامیه جهانی حقوق بشر حق ازدواج انسانها به رسمیت شناخته شدهاست.[۱]
ولی در سیاستگذاریهای سازمان ملی جوانان در نظام جمهوری اسلامی ایران مردانی شایسته ازدواج هستند که پر قدرت و پرتوان و چهارشانه باشند.[۱۶] آنها باید توان جسمی بالا، پول و شهرت اجتماعی داشته باشد.[۱۶]
زنان شایسته ازدواج باید دارای جمال و زیبایی باشند که این جمال و زیبایی، در تناسب اندام، ظرافت مو و ابرو، ظرافت صدا، حیا، عفت و پاکدامنی تفسیر میشود. دراین سیاستگذاریها زنان با ایمان و خداشناس، زنان سادات، زنان باکره و زنان کممهریه برای ازدواج در اولویت قرار دارند. سازمان ملی جوانان بر این اعتقاد است که زنان نازا، کثیف، لجباز و نافرمان و سرکش نسبت به شوهر شایستگی همسری مردان را ندارند.[۱۶]
تجرد قطعی یعنی کسانی که امیدی به ازدواج ندارند یا احتمال ازدواج برای آنان بسیار کم است.[۱۷] زندگی مجردی در یک سطح یا در یک جنسیت در ایران باقی نماندهاست.[۱۸] تصمیم برای تجرد بیشتر در سنین ۳۵ تا ۴۵ سالگی گرفته میشود.[۱۹] در حال حاضر بیش از ۱۳ میلیون جوان مجرد ایرانی، سن مناسب ازدواج را سپری کردهاند یا در حال سپری کردن این سن هستند.[۲۰] افزایش احساس «تنهایی» در میان دختران از ۳۵ سالگی به بعد روی میدهد.[۲۱] مهمترین مشکلات کشور از نظر دختران جوان، بیکاری، تورم، فقر و مشکلات اقتصادی، اعتیاد و عدم تحقق عدالت اجتماعی است.[۲۱]
تا پیش از انقلاب ایران برای سالها آمار تجرد قطعی برای زنان ۲ درصد و برای مردان ۱٫۸ درصد بود اما پس از انقلاب و بعد از افزایش موالید در دهه ۶۰ با توجه به آنکه به لحاظ فرهنگی دختران در ایران میباید با دهه قبلی خود ازدواج کنند و با توجه به آنکه تعداد پسران دهه ۵۰ بسیار کمتر از دختران دهه ۶۰ بود، برای این گروه مضیقه ازدواج به وجود آمد و مسئله تجرد دختران متولد دهه ۶۰ از اواخر دهه ۸۰ خود را نشان داد.[۲۱]
سال ۱۳۹۰ آغاز دهه تجرد در ایران بود.[۱۸] تجردی که گرچه در دهههای پیش نیز در ایران دیده میشد اما به واسطه تعداد زیاد دهه شصتیها که حالا در دهه نود جوانانی در سن ازدواج بودند، این آمار رو به فزونی گذاشت. این آمار در سال ۹۰ حکایت از زندگی مجردی و تک نفره ۷٫۱ درصد خانوادههای ایرانی داشت. وزارت ورزش و جوانان در سال ۱۳۹۱ ارقامی را اعلام کرد که از زندگی مجرد حدود ۲۵ درصد دختران خبر میداد.[۱۸] گرچه هم در ابتدای دهه ۹۰ و هم در سال ۹۵ آمار دقیقی از زندگی مجردی دختران و پسران ایرانی وجود ندارد اما به استناد سخنان وزیر ورزش و جوانان در سال ۹۱ حدود ۳۰ درصد جوانان در شش کلانشهر تهران، شیراز، مشهد، اصفهان، تبریز و اهواز به تنهایی زندگی میکنند.[۱۸] دختری که مدرک لیسانس اخذ میکند دیگر تمامی پسرانی که تحصیلاتی کمتر از لیسانس دارند را از دایره همسرگزینیاش خارج میکند و این از جمله دلایلی است که باعث میشود فرصت ازدواج برای دخترانی که تحصیلات بالاتری دارند کمتر شود.[۲۲]
بنظر میرسد تجرد قطعی بر ساختارهای اجتماعی در ایران تأثیر خواهد گذاشت به این معنا که زندگیها به سمت فردی شدن و ایجاد خانههای تک نفره و خانوادههای یکنفره پیش خواهد رفت؛ خود به خود با افزایش خانوادههای یکنفره امکان مشارکت در اداره زندگی کمتر خواهد شد. به همین دلیل مشاغل جدید ایجاد خواهد شد. چون در هنگام بیماری و سالمندی نیاز به خدمات اجتماعی افزایش مییابد؛ یعنی این دسته از افراد جامعه از خدمات عاطفی و رایگان بستگان محروم شده با مشکلاتی نظیر نارضایتی از زندگی و جامعه مواجه خواهند شد.[۱۹]
https://www.ohchr.org/EN/UDHR/Documents/UDHR_Translations/prs.pdf
یکی از حقوق هر انسانی انتخاب همسر و تشکیل خانواده است و هر مرد و زنی میتوانند با توجه به شرایط فکری، فرهنگی، دینی خود ازدواج کند. طبق ماده شانزدهم اعلامیه جهانی حقوق بشر حق ازدواج انسانها به رسمیت شناخته شدهاست.[۱]
براساس آمارها، نرخ ازدواج در ایران به تناسب جمعیت کشور افزایش پیدا نکردهاست.[۲]
به واسطه تعداد زیاد دهه شصتیها که در دهه نود جوانانی در سن ازدواج بودند، تجرد قطعی در ایران رو به فزونی گذاشت.
قرنها بعد و در دوره ساسانیان، نوع اصلی ازدواج ایرانی «زنیِ پادِخشای» خوانده میشد که در واقع انتقال قیمومیت دختر از پدر به شوهر بود.[۳] همچنین گونهای ازدواج موقت برای زنان وجود داشت که «چَگَر» نامیده میشد و آن هنگامی بود که شوهر توانایی فرزندآوری نداشت و زن خود را به عنوان همسر موقت به یکی از نزدیکان میداد تا فرزند آورد. چگر را به صورت چَکَر هم نوشتهاند.[۳] در این گونه از ازدواج رضایت زن شرط نبودهاست و فرزندان حاصل به شوهر اول میرسیدهاند. نوع دیگری از ازدواجهای ساسانی که باعث بحث و جدلهای زیادی میان امروزیان شدهاست خویدوده بود که ازدواج با محارم است.[۴]
ازدواج در ایران دارای رسوم و قواعدی است که برخی از آنها منحصر به فرهنگ ایرانی است. این رسوم در طول تاریخ به دفعات تغییر کردهاند و در میان اقوام، ادیان و مذاهب، و حتی طبقات اجتماعی گوناگون به فراخور متفاوت هستند.
ازدواج سنتی ایرانی فرایندی است که دارای مراحل مختلفی است. این مراحل در برخی از نقاط ایران از ابتدا اندکی تفاوت داشته و در برخی از نقاط دیگر، به تدریج تغییراتی در آن راه یافتهاست؛ ولی آنچه در مراحل ازدواج سنتی ایرانی تقریباً در اکثر نقاط کشور (بخصوص شهر تهران) مرسوم و معمول بودهاست، بهطور رسمی شامل این مراحل است:[۵]
در این میان در گذشته رسومی نیز وجود داشته که از میان رفتهاند (مانند نشان دادن عروس به قابله پیش از عقد) و رسومی نیز وجود دارند که هنوز پابرجا هستند، ولی به شکل سنتی قدیم اجرا نمیشوند (مانند خرید عروسی).[۵] در مقابل ازدواجهای سنتی، ازدواجهای مدرن قرار دارند که کمتر تابع رسوم بوده و فقط به جنبه کارکردی ازدواج(عقد نکاح) و آغاز زندگی مشترک پرداخته میشود.
ازدواج چگونه صورت میگیرد
از سوی دیگر نقش خانواده در آشنایی زوجین، متغیر دیگری است که نوع ازدواج را (سنتی یا مدرن) تعیین میکند.[۶] در ازدواجهای سنتی غالباً خانواده طرفین نقش تعیینکننده تری داشته و حتی در برخی از ازدواجهای سنتی تا چند سال پیش، زوجین حق دیدن یا صحبت کردن با یکدیگر را نداشتهاند. (به عنوان نمونه ازدواج روحالله خمینی و بانو خدیجه ثقفی از این نوع بود)[۷] در حالی که در ازدواجهای مدرن، شناخت پیش از ازدواج توسط خود زوجین صورت میگیرد و خانواده طرفین نقش زیادی در آن ندارند. بدیهی است که در این میان، چه از نظر رسوم ازدواج و چه از نظر شناخت و آگاهی، انواع بینابینی زیادی وجود دارد.[۶]
از دیگر تفاوتهای ازدواج سنتی و مدرن، تفاوت سنی زوجین است. در ازدواج سنتی بهطور معمول زوج (داماد) چندین سال از زوجه (عروس) مسن تر است. در حالی که در ازدواجهای مدرن زوجین اختلاف سنی معنی داری نداشته و در مواردی نسبت معکوس برقرار است.[۶]
یک تحقیق آماری نشان میدهد که جوانان تهرانی، به ازدواج سنتی بیش از ازدواج مدرن راغب هستند.[۸] آمار نشان دادهاند که ازدواجهای سنتی از استحکام بیشتری نسبت به ازدواجهای مدرن برخوردارند. در استان تهران که نسبت ازدواجهای مدرن از دیگر استانها بیشتر است، حدود ۳۰ درصداز ازدواجها به جدایی و طلاق منجر میشوند.[۹][۱۰]
این نوع ازدواج در سالهای اخیر (زمان ویرایش ۱۳۹۳) رواج یافتهاست. بدین معناست که تعهدی میان دختر و پسر شکل میگیرد، اما در شناسنامه ثبت نمیشود. اگر ازدواج نوعی قرارداد باشد، ازدواج سپید، نوعی قرارداد نانوشته است. به دلیل غیرقانونی بودن این ازدواج، آماری از آن در دست نیست.[۱۱]
موضوع اختلاف سنی میان عروس و داماد، در ازدواج ایرانی موضوعی مناقشهبرانگیز است. امروزه در برخی از ازدواجهای مدرن ایرانی، اختلافهای سنی معنی دار مشاهده میشود. کارشناسان دلیل چنین انتخابهایی را مسائل مالی و کاهش نقش نظارتی خانواده در ازدواج میدانند. برخی آسیب شناسان اجتماعی، وضعیت کنونی جامعه ایران را در این خصوص بحرانی و در حد هشدار میدانند. علاوه بر آسیب شناسان، کارشناسان مسائل حقوقی نیز نسبت به افزایش اختلاف سنی واکنش نشان دادهاند.[۱۲][۱۳]
طرحی است که بستهٔ اول آن تلاش برای افزایش انگیزه برای ازدواج است و مراحلی همچون ارجاع به مشاور و بستههای آموزشی را دربردارد، در ۱۰ مهر ۱۳۹۳، در گزارشاتی فراوان در سایتهای خبری مختلف، دبیر کارگروهی باعنوان «کارگروه تخصصی صنعت ملی مشاوره ازدواج»، به تشریح مراحل مختلف یک طرح با نام «طرح ملی همسانگزینی» پرداخت.[۱۴][۱۵]
در واقع یکی از حقوق هر انسانی انتخاب همسر و تشکیل خانواده است و هر مرد و زنی میتوانند با توجه به شرایط فکری، فرهنگی، دینی خود ازدواج کند. طبق ماده شانزدهم اعلامیه جهانی حقوق بشر حق ازدواج انسانها به رسمیت شناخته شدهاست.[۱]
ولی در سیاستگذاریهای سازمان ملی جوانان در نظام جمهوری اسلامی ایران مردانی شایسته ازدواج هستند که پر قدرت و پرتوان و چهارشانه باشند.[۱۶] آنها باید توان جسمی بالا، پول و شهرت اجتماعی داشته باشد.[۱۶]
زنان شایسته ازدواج باید دارای جمال و زیبایی باشند که این جمال و زیبایی، در تناسب اندام، ظرافت مو و ابرو، ظرافت صدا، حیا، عفت و پاکدامنی تفسیر میشود. دراین سیاستگذاریها زنان با ایمان و خداشناس، زنان سادات، زنان باکره و زنان کممهریه برای ازدواج در اولویت قرار دارند. سازمان ملی جوانان بر این اعتقاد است که زنان نازا، کثیف، لجباز و نافرمان و سرکش نسبت به شوهر شایستگی همسری مردان را ندارند.[۱۶]
تجرد قطعی یعنی کسانی که امیدی به ازدواج ندارند یا احتمال ازدواج برای آنان بسیار کم است.[۱۷] زندگی مجردی در یک سطح یا در یک جنسیت در ایران باقی نماندهاست.[۱۸] تصمیم برای تجرد بیشتر در سنین ۳۵ تا ۴۵ سالگی گرفته میشود.[۱۹] در حال حاضر بیش از ۱۳ میلیون جوان مجرد ایرانی، سن مناسب ازدواج را سپری کردهاند یا در حال سپری کردن این سن هستند.[۲۰] افزایش احساس «تنهایی» در میان دختران از ۳۵ سالگی به بعد روی میدهد.[۲۱] مهمترین مشکلات کشور از نظر دختران جوان، بیکاری، تورم، فقر و مشکلات اقتصادی، اعتیاد و عدم تحقق عدالت اجتماعی است.[۲۱]
تا پیش از انقلاب ایران برای سالها آمار تجرد قطعی برای زنان ۲ درصد و برای مردان ۱٫۸ درصد بود اما پس از انقلاب و بعد از افزایش موالید در دهه ۶۰ با توجه به آنکه به لحاظ فرهنگی دختران در ایران میباید با دهه قبلی خود ازدواج کنند و با توجه به آنکه تعداد پسران دهه ۵۰ بسیار کمتر از دختران دهه ۶۰ بود، برای این گروه مضیقه ازدواج به وجود آمد و مسئله تجرد دختران متولد دهه ۶۰ از اواخر دهه ۸۰ خود را نشان داد.[۲۱]
سال ۱۳۹۰ آغاز دهه تجرد در ایران بود.[۱۸] تجردی که گرچه در دهههای پیش نیز در ایران دیده میشد اما به واسطه تعداد زیاد دهه شصتیها که حالا در دهه نود جوانانی در سن ازدواج بودند، این آمار رو به فزونی گذاشت. این آمار در سال ۹۰ حکایت از زندگی مجردی و تک نفره ۷٫۱ درصد خانوادههای ایرانی داشت. وزارت ورزش و جوانان در سال ۱۳۹۱ ارقامی را اعلام کرد که از زندگی مجرد حدود ۲۵ درصد دختران خبر میداد.[۱۸] گرچه هم در ابتدای دهه ۹۰ و هم در سال ۹۵ آمار دقیقی از زندگی مجردی دختران و پسران ایرانی وجود ندارد اما به استناد سخنان وزیر ورزش و جوانان در سال ۹۱ حدود ۳۰ درصد جوانان در شش کلانشهر تهران، شیراز، مشهد، اصفهان، تبریز و اهواز به تنهایی زندگی میکنند.[۱۸] دختری که مدرک لیسانس اخذ میکند دیگر تمامی پسرانی که تحصیلاتی کمتر از لیسانس دارند را از دایره همسرگزینیاش خارج میکند و این از جمله دلایلی است که باعث میشود فرصت ازدواج برای دخترانی که تحصیلات بالاتری دارند کمتر شود.[۲۲]
بنظر میرسد تجرد قطعی بر ساختارهای اجتماعی در ایران تأثیر خواهد گذاشت به این معنا که زندگیها به سمت فردی شدن و ایجاد خانههای تک نفره و خانوادههای یکنفره پیش خواهد رفت؛ خود به خود با افزایش خانوادههای یکنفره امکان مشارکت در اداره زندگی کمتر خواهد شد. به همین دلیل مشاغل جدید ایجاد خواهد شد. چون در هنگام بیماری و سالمندی نیاز به خدمات اجتماعی افزایش مییابد؛ یعنی این دسته از افراد جامعه از خدمات عاطفی و رایگان بستگان محروم شده با مشکلاتی نظیر نارضایتی از زندگی و جامعه مواجه خواهند شد.[۱۹]
https://www.ohchr.org/EN/UDHR/Documents/UDHR_Translations/prs.pdf
یکی از حقوق هر انسانی انتخاب همسر و تشکیل خانواده است و هر مرد و زنی میتوانند با توجه به شرایط فکری، فرهنگی، دینی خود ازدواج کند. طبق ماده شانزدهم اعلامیه جهانی حقوق بشر حق ازدواج انسانها به رسمیت شناخته شدهاست.[۱]
براساس آمارها، نرخ ازدواج در ایران به تناسب جمعیت کشور افزایش پیدا نکردهاست.[۲]
به واسطه تعداد زیاد دهه شصتیها که در دهه نود جوانانی در سن ازدواج بودند، تجرد قطعی در ایران رو به فزونی گذاشت.
قرنها بعد و در دوره ساسانیان، نوع اصلی ازدواج ایرانی «زنیِ پادِخشای» خوانده میشد که در واقع انتقال قیمومیت دختر از پدر به شوهر بود.[۳] همچنین گونهای ازدواج موقت برای زنان وجود داشت که «چَگَر» نامیده میشد و آن هنگامی بود که شوهر توانایی فرزندآوری نداشت و زن خود را به عنوان همسر موقت به یکی از نزدیکان میداد تا فرزند آورد. چگر را به صورت چَکَر هم نوشتهاند.[۳] در این گونه از ازدواج رضایت زن شرط نبودهاست و فرزندان حاصل به شوهر اول میرسیدهاند. نوع دیگری از ازدواجهای ساسانی که باعث بحث و جدلهای زیادی میان امروزیان شدهاست خویدوده بود که ازدواج با محارم است.[۴]
ازدواج در ایران دارای رسوم و قواعدی است که برخی از آنها منحصر به فرهنگ ایرانی است. این رسوم در طول تاریخ به دفعات تغییر کردهاند و در میان اقوام، ادیان و مذاهب، و حتی طبقات اجتماعی گوناگون به فراخور متفاوت هستند.
ازدواج سنتی ایرانی فرایندی است که دارای مراحل مختلفی است. این مراحل در برخی از نقاط ایران از ابتدا اندکی تفاوت داشته و در برخی از نقاط دیگر، به تدریج تغییراتی در آن راه یافتهاست؛ ولی آنچه در مراحل ازدواج سنتی ایرانی تقریباً در اکثر نقاط کشور (بخصوص شهر تهران) مرسوم و معمول بودهاست، بهطور رسمی شامل این مراحل است:[۵]
در این میان در گذشته رسومی نیز وجود داشته که از میان رفتهاند (مانند نشان دادن عروس به قابله پیش از عقد) و رسومی نیز وجود دارند که هنوز پابرجا هستند، ولی به شکل سنتی قدیم اجرا نمیشوند (مانند خرید عروسی).[۵] در مقابل ازدواجهای سنتی، ازدواجهای مدرن قرار دارند که کمتر تابع رسوم بوده و فقط به جنبه کارکردی ازدواج(عقد نکاح) و آغاز زندگی مشترک پرداخته میشود.
ازدواج چگونه صورت میگیرد
از سوی دیگر نقش خانواده در آشنایی زوجین، متغیر دیگری است که نوع ازدواج را (سنتی یا مدرن) تعیین میکند.[۶] در ازدواجهای سنتی غالباً خانواده طرفین نقش تعیینکننده تری داشته و حتی در برخی از ازدواجهای سنتی تا چند سال پیش، زوجین حق دیدن یا صحبت کردن با یکدیگر را نداشتهاند. (به عنوان نمونه ازدواج روحالله خمینی و بانو خدیجه ثقفی از این نوع بود)[۷] در حالی که در ازدواجهای مدرن، شناخت پیش از ازدواج توسط خود زوجین صورت میگیرد و خانواده طرفین نقش زیادی در آن ندارند. بدیهی است که در این میان، چه از نظر رسوم ازدواج و چه از نظر شناخت و آگاهی، انواع بینابینی زیادی وجود دارد.[۶]
از دیگر تفاوتهای ازدواج سنتی و مدرن، تفاوت سنی زوجین است. در ازدواج سنتی بهطور معمول زوج (داماد) چندین سال از زوجه (عروس) مسن تر است. در حالی که در ازدواجهای مدرن زوجین اختلاف سنی معنی داری نداشته و در مواردی نسبت معکوس برقرار است.[۶]
یک تحقیق آماری نشان میدهد که جوانان تهرانی، به ازدواج سنتی بیش از ازدواج مدرن راغب هستند.[۸] آمار نشان دادهاند که ازدواجهای سنتی از استحکام بیشتری نسبت به ازدواجهای مدرن برخوردارند. در استان تهران که نسبت ازدواجهای مدرن از دیگر استانها بیشتر است، حدود ۳۰ درصداز ازدواجها به جدایی و طلاق منجر میشوند.[۹][۱۰]
این نوع ازدواج در سالهای اخیر (زمان ویرایش ۱۳۹۳) رواج یافتهاست. بدین معناست که تعهدی میان دختر و پسر شکل میگیرد، اما در شناسنامه ثبت نمیشود. اگر ازدواج نوعی قرارداد باشد، ازدواج سپید، نوعی قرارداد نانوشته است. به دلیل غیرقانونی بودن این ازدواج، آماری از آن در دست نیست.[۱۱]
موضوع اختلاف سنی میان عروس و داماد، در ازدواج ایرانی موضوعی مناقشهبرانگیز است. امروزه در برخی از ازدواجهای مدرن ایرانی، اختلافهای سنی معنی دار مشاهده میشود. کارشناسان دلیل چنین انتخابهایی را مسائل مالی و کاهش نقش نظارتی خانواده در ازدواج میدانند. برخی آسیب شناسان اجتماعی، وضعیت کنونی جامعه ایران را در این خصوص بحرانی و در حد هشدار میدانند. علاوه بر آسیب شناسان، کارشناسان مسائل حقوقی نیز نسبت به افزایش اختلاف سنی واکنش نشان دادهاند.[۱۲][۱۳]
طرحی است که بستهٔ اول آن تلاش برای افزایش انگیزه برای ازدواج است و مراحلی همچون ارجاع به مشاور و بستههای آموزشی را دربردارد، در ۱۰ مهر ۱۳۹۳، در گزارشاتی فراوان در سایتهای خبری مختلف، دبیر کارگروهی باعنوان «کارگروه تخصصی صنعت ملی مشاوره ازدواج»، به تشریح مراحل مختلف یک طرح با نام «طرح ملی همسانگزینی» پرداخت.[۱۴][۱۵]
در واقع یکی از حقوق هر انسانی انتخاب همسر و تشکیل خانواده است و هر مرد و زنی میتوانند با توجه به شرایط فکری، فرهنگی، دینی خود ازدواج کند. طبق ماده شانزدهم اعلامیه جهانی حقوق بشر حق ازدواج انسانها به رسمیت شناخته شدهاست.[۱]
ولی در سیاستگذاریهای سازمان ملی جوانان در نظام جمهوری اسلامی ایران مردانی شایسته ازدواج هستند که پر قدرت و پرتوان و چهارشانه باشند.[۱۶] آنها باید توان جسمی بالا، پول و شهرت اجتماعی داشته باشد.[۱۶]
زنان شایسته ازدواج باید دارای جمال و زیبایی باشند که این جمال و زیبایی، در تناسب اندام، ظرافت مو و ابرو، ظرافت صدا، حیا، عفت و پاکدامنی تفسیر میشود. دراین سیاستگذاریها زنان با ایمان و خداشناس، زنان سادات، زنان باکره و زنان کممهریه برای ازدواج در اولویت قرار دارند. سازمان ملی جوانان بر این اعتقاد است که زنان نازا، کثیف، لجباز و نافرمان و سرکش نسبت به شوهر شایستگی همسری مردان را ندارند.[۱۶]
تجرد قطعی یعنی کسانی که امیدی به ازدواج ندارند یا احتمال ازدواج برای آنان بسیار کم است.[۱۷] زندگی مجردی در یک سطح یا در یک جنسیت در ایران باقی نماندهاست.[۱۸] تصمیم برای تجرد بیشتر در سنین ۳۵ تا ۴۵ سالگی گرفته میشود.[۱۹] در حال حاضر بیش از ۱۳ میلیون جوان مجرد ایرانی، سن مناسب ازدواج را سپری کردهاند یا در حال سپری کردن این سن هستند.[۲۰] افزایش احساس «تنهایی» در میان دختران از ۳۵ سالگی به بعد روی میدهد.[۲۱] مهمترین مشکلات کشور از نظر دختران جوان، بیکاری، تورم، فقر و مشکلات اقتصادی، اعتیاد و عدم تحقق عدالت اجتماعی است.[۲۱]
تا پیش از انقلاب ایران برای سالها آمار تجرد قطعی برای زنان ۲ درصد و برای مردان ۱٫۸ درصد بود اما پس از انقلاب و بعد از افزایش موالید در دهه ۶۰ با توجه به آنکه به لحاظ فرهنگی دختران در ایران میباید با دهه قبلی خود ازدواج کنند و با توجه به آنکه تعداد پسران دهه ۵۰ بسیار کمتر از دختران دهه ۶۰ بود، برای این گروه مضیقه ازدواج به وجود آمد و مسئله تجرد دختران متولد دهه ۶۰ از اواخر دهه ۸۰ خود را نشان داد.[۲۱]
سال ۱۳۹۰ آغاز دهه تجرد در ایران بود.[۱۸] تجردی که گرچه در دهههای پیش نیز در ایران دیده میشد اما به واسطه تعداد زیاد دهه شصتیها که حالا در دهه نود جوانانی در سن ازدواج بودند، این آمار رو به فزونی گذاشت. این آمار در سال ۹۰ حکایت از زندگی مجردی و تک نفره ۷٫۱ درصد خانوادههای ایرانی داشت. وزارت ورزش و جوانان در سال ۱۳۹۱ ارقامی را اعلام کرد که از زندگی مجرد حدود ۲۵ درصد دختران خبر میداد.[۱۸] گرچه هم در ابتدای دهه ۹۰ و هم در سال ۹۵ آمار دقیقی از زندگی مجردی دختران و پسران ایرانی وجود ندارد اما به استناد سخنان وزیر ورزش و جوانان در سال ۹۱ حدود ۳۰ درصد جوانان در شش کلانشهر تهران، شیراز، مشهد، اصفهان، تبریز و اهواز به تنهایی زندگی میکنند.[۱۸] دختری که مدرک لیسانس اخذ میکند دیگر تمامی پسرانی که تحصیلاتی کمتر از لیسانس دارند را از دایره همسرگزینیاش خارج میکند و این از جمله دلایلی است که باعث میشود فرصت ازدواج برای دخترانی که تحصیلات بالاتری دارند کمتر شود.[۲۲]
بنظر میرسد تجرد قطعی بر ساختارهای اجتماعی در ایران تأثیر خواهد گذاشت به این معنا که زندگیها به سمت فردی شدن و ایجاد خانههای تک نفره و خانوادههای یکنفره پیش خواهد رفت؛ خود به خود با افزایش خانوادههای یکنفره امکان مشارکت در اداره زندگی کمتر خواهد شد. به همین دلیل مشاغل جدید ایجاد خواهد شد. چون در هنگام بیماری و سالمندی نیاز به خدمات اجتماعی افزایش مییابد؛ یعنی این دسته از افراد جامعه از خدمات عاطفی و رایگان بستگان محروم شده با مشکلاتی نظیر نارضایتی از زندگی و جامعه مواجه خواهند شد.[۱۹]
https://www.ohchr.org/EN/UDHR/Documents/UDHR_Translations/prs.pdf
ازدواج، نکاح یا پیوند زناشویی پیمانی است که بهموجب آن یک زن و مرد باهم شریک و متحد میشوند و خانوادهای را تشکیل میدهند.
در واقع هدف ازدواج تشکیل خانواده است که تمایل به این امر در نهاد انسان گذاشته شدهاست. ازدواج به روابط جنسی مشروعیت می بخشد. به طور سنتی، ازدواج نقشی اساسی در حفظ اخلاق و تمدن دارد. [۱]
مردمشناسان برای اینکه تنوع وسیع اَعمال زناشویی مشاهدهشده از سوی فرهنگ را در نظر بگیرند چندین تعریف رقابتی از ازدواج پیشنهاد کردهاند.[۲] اِدوارد وستمارک در کتابش با عنوان «تاریخ ازدواج انسان (۱۹۲۱)» ازدواج را به این صورت تعریف میکند: ارتباط پردوام یا کمدوام نر و ماده گذشته از عمل زادآوری محض تا بعد از تولد فرزند «.[۳] او در کتاب» آیندهٔ ازدواج در تمدن وسترن «تعریف پیشیناش را رد میکند و در عوض بطور موقت ازدواج را اینگونه تعریف میکند: «رابطهٔ یک یا تعداد بیشتری مرد با یک یا تعداد بیشتری زن که بوسیلهٔ عرف یا قانون پذیرفته شدهاست».[۴]
یادداشتها و جستجوها (۱۹۵۱)، کتابچهٔ راهنمای انسانشناسی، ازدواج را چنین تعریف کردهاست، «پیوندی بین یک زن و یک مرد بهطوریکه بچههای متولد شده از زن به عنوان فرزندان مشروع هر دوی والدین شناخته شوند.»[۵] در راستای رویهٔ معمول در میان مردم ساکن قبایل جنوب سودان و غرب اتیوپی که به زنها اجازه میداد در شرایط خاص در نقش شوهر عمل کنند، کاتلین گوگ [انسانشناس بریتانیایی] پیشنهاد داد که آن تعریف را به این صورت تغییر دهند که «یک زن و یک یا چند شخص دیگر».[۶]
دموند لیچ تعریف گافس را مورد انتقاد قرار میدهد و آن را در مقولهٔ شناخت حلالزادگی (مشروعیت) فرزند بسیار دست و پاگیر میداند و پیشنهاد میکند که ازدواج را مانند انواع متفاوتی از قوانین که برای اجرایی شدن وضع میشوند نگاه کنیم. لیچ تعریفاش را باز میکند و میگوید: «ازدواج رابطهای است که بین یک زن با یک یا تعداد بیشتری از اشخاص دیگر برقرار میشود- که این روابط تولد کودکی را تحت پیشامدهایی که توسط قوانین رابطهها قدغن نشدهاند میسّر میکند- تمامی قوانین همگانی مراتب تولد مطابقت داده شدهاند با عضوهای معمولی یا سطوح متفاوت جامعه».[۷] استدلال لیچ این است که هیچکدام از تعاریف ازدواج برای همه فرهنگها قابل اجرا نیست. او لیستی از ده قانون مرتبطشده با ازدواج را ارائه میکند شامل انحصار جنسی، قوانینی با احترام به کودک و قوانین متنوع ویژهای از سوی فرهنگ.[۸]
دوران بل همچنین تعریف بنیان مشروعیت را با این اصل که برخی جوامع برای ازدواج به مشروعیت احتیاج ندارند مورد نقد قرار میدهد و اینگونه استدلال میکند: در جوامعی که نامشروعیت فقط به معنای ازدواج نکردن مادر است و غیر از این هیچ قانون ضمنی دیگری وجود ندارد تعریف بنیان مشروعیت ازدواج چرخهای است. او تعریف ازدواج را در مقولهٔ قوانین دستیابی جنسی قرار میدهد.[۲]
ازدواج چگونه صورت میگیرد
مقالهٔ اصلی: ازدواج در بوتهٔ نقد
بسیاری از مردم به دلایل گوناگون، استدلالهایی ضد ازدواج دارند. این استدلالها شامل نقدهای سیاسی و مذهبی، اشاره به میزان طلاق، و نیز اهمیت تجرد بر پایهٔ آموزههای مذهبی و فلسفی میشود. بسیاری از مردم علت انزجار از ازدواج را مشکلات اقتصادی و بسیاری محدودیتهای ناشی از آن میدانند و عده ای نیز مطابق احکام ادیان متبوع خود آن را خلاف اوامر الهی میدانند. فی المثل تجرد عیسی مسیح را سرمشق عمل قرار داده و آن را ناشی از امر الهی میدانند. لیکن عدهٔ بسیاری نیز ازدواج را محدودیت دانسته و آن را سالب آزادیهای مطلوب خویش میدانند.
نتیجهٔ تحقیقات جدید نشان میدهد که از دههٔ هشتاد میلادی بهبعد میل به تجرّد در افراد بیشتر شده ازدواجها کمتر و بیدوامتر شدهاند. همچنین نتیجهٔ تحقیقات ثابت میکنند که برخلاف باورهای قدیمی که اظهار میکردند افراد متأهل نسبت به مجردها از سلامت و حس خوشبختی بیشتری بهرهمندند دیگر مطلقاً صحت ندارد و در مواردی حتی مجردها خوشبختی و سلامت بیشتری از متأهلها دارند. از دلایل اظهار شده برای این مسئله میتوان به آزادی بیشتر در افراد مجرد و همینطور فشار بالا بر روی متأهلها اشاره کرد. به بیان دیگر زیست مشترک در دنیای مدرن دستخوش تغییرات جدی و گام به گام میشود و دیگر بهسان قدیم نمیباشد. چکیدهٔ این تحقیقات ثابت کرد که در عصر جدید فردیت با زندگی مشترک در اصطکاک خواهد بود و چالشهای جدیدی را بهوجود خواهد آورد. عامل دیگری که برای توضیح علت سالمتر و خوشبختر بودن مجرّدها در برابر متأهلین اظهار شده این است که انسان در موقعیتهای فردی دچار دغدغههای ذهنی کمتری است؛ ولی در زمان قرار گرفتن در یک جمع بهخاطر افزایش کشمکشها و محاسبات ذهنی برای تعدیل، رفتار آدمی در قبال طرف مقابل آشفتگی ذهنی افزایش مییابد.[۹] با این وجود بعضی دیگر از منابع هنوز بر این باورند که با تمام مشکلاتی که ازدواج در دنیای امروز دارد، باز به دلایلی مانند اثبات عشق به شریک عاطفی، اجتماعی بودن انسان، حمایت همسر و ایجاد انگیزه بیشتر برای زندگی ازدواج کردن نسبت به مجرد بودن بهتر است.[۱۰]
گوناگونی وسیعی در سطح فرهنگها، در رسومی که انتخاب همسر را کنترل میکنند وجود دارد. گوناگونیهایی در مورد سطحی که انتخاب همسر یک انتخاب شخصی توسط طرفین یا تصمیمی جمعی توسط خویشاوندهای دو طرف است و قوانینی که مشخص میکنند، کدام افراد انتخابهای معتبری محسوب میشوند وجود دارد.
در بسیاری از جوامع انتخاب همسر به افرادی مناسب از گروههای اجتماعی ویژه محدود میشود. در بعضی از جوامع رسم بر این است که همسر از درون گروه اجتماعی خود فرد انتخاب میشود – درون همسری (به انگلیسی: endogamy). این وضعیتی است که در بسیاری از جوامع که بر پایه صفوف و طبقات بنا شدهاند صدق میکند؛ ولی در دیگر جوامع همسر باید از گروهی به جز گروه خود انتخاب گردد- برون همسری (به انگلیسی: exogamy). این وضعیت در مورد جوامع فراوانی که آیین توتمی دارند و جامعه به چند قبیله توتمی برون همسر تقسیم شدهاست صادق است، همانند بیشتر جوامع بومی استرالیایی. در جوامع دیگر از فرد انتظار میرود با عموزادهها ازدواج کند. دختر باید با پسر خواهر پدرش ازدواج کند و پسر با دختر برادر مادرش-این عمدتاً حالت جوامعی است که رسم دارند شجره نامه را تنها از خط پدری یا مادری پیگیری کنند، مانند مردم آکان آفریقا. نوع دیگر انتخاب، ازدواج با برادر شوهر (به انگلیسی: levirate marriage) است که در آن بیوه باید با برادر شوهرش ازدواج کند، این شیوه عمدتاً در جوامعی که بر پایه گروههای قبیلهای درون همسر بنا شدهاند یافت میشود.
در فرهنگهای دیگر بر گروههایی که همسر میتواند از آنها انتخاب شود سختگیری کمتری مشاهده میشود. انتخاب همسر میتواند طی یک فرایند انتخابی به شیوه معاشقه توسط زوج یا تنظیم ازدواج توسط والدین یا زوج یا فردی بیرونی، دلال ازدواج شود.
ازدواجهای کاربردی (یا ازدواج مصلحتی) به مدد روالهای رسمی خانواده یا سیاستهای گروهی تسهیل میشوند. یک مرجع مسئول ازدواج را تنظیم یا افراد را به آن تشویق میکند؛ حتی ممکن است برای یافتن همسر مناسب برای فرد مجرد، یک دلال ازدواج به کار گرفته شود. مرجعیت ممکن است با والدین، خانواده، یک مقام مذهبی یا اجماع گروهی باشد. در بعضی موارد، مرجع مسئول ممکن است در انتخاب زوج انگیزههایی به غیر از تفاهم داشته باشد.[۱۱]
در دهکدههای روستایی هند، ازدواج کودکان نیز انجام میشود که والدین آن را در گاهی حتی قبل از تولد کودک تنظیم میکنند.[۱۲] این عمل به موجب «مصوبه ممنوعیت ازدواج کودک» در ۱۹۲۹ ممنوع گشت.
در بعضی جوامع از آسیای مرکزی، قفقاز تا آفریقا هنوز سنت عروس ربایی وجود دارد که در آن عروس توسط مرد و دوستانش اسیر میشود. گاهی اوقات این کار در حقیقت فرار با معشوق را پنهان میکند اما گاهی اوقات به سمت خشونت جنسی تمایل دارد. در زمانهای گذشته ربایش زنان، مقیاسی بزرگتر از این بودهاست که در آن گروههایی از زنان توسط گروههایی از مردان، گاهی اوقات در جنگ، اسیر میشدند. معروفترین مثال برای این مورد، تجاوز به زنان اهل سابین میباشد که موجب شد اولین شهروندان روم اولین همسرانشان را بدست آوردند.
سایر شرکای ازدواج کمابیش تحمیلی هستند. برای مثال ارثی که به زن بیوه میرسد مردی از برادران شوهر مرحومش برای او فراهم میکند.
همچنین بینید: همزیستی
ازدواج نهادی است که زندگی افراد را به شیوههای گوناگون عاطفی و اقتصادی به هم پیوند میزند. دربسیاری از فرهنگهای غربی، ازدواج معمولاً به ایجاد خانوادهای جدید که از زوج متأهل تشکیل میشود منجر میشود که در خانهای مشترک با هم زندگی میکنند و غالباً از بستر یکسانی استفاده میکنند، ولی در بعضی از فرهنگهای دیگر اینگونه نیست.[۱۳] در میان «میانگ کاباو» ها در غرب سوماترا، همزیستی در منزل مادری (به انگلیسی: matrilocal)است و شوهر به خانهٔ مادر زن نقل مکان میکند.[۱۴] اقامت بعد از ازدواج میتواند در منزل پدری (به انگلیسی: patrilocal) یا منزل دایی شوهر (به انگلیسی: avunculocal) باشد. چنین ازدواجهایی در پکن امروزی بهطور روزافزونی متداول است. «گو جیانمی»، مدیر مرکز مطالعات زنان در دانشگاه پکن به خبرنگار «نیوزدی» گفت: «ازدواجهای پاره وقت (به انگلیسی: Walking marriage) نشان دهندهٔ تغییرات گسترده در جامعه چین است»[۱۵] تمهیدی مشابه در عربستان سعودی تحت عنوان «ازدواج مسیار» وجود دارد که در آن زن و شوهر جدا از هم زندگی میکنند و بهطور مرتب با هم دیدار میکنند.[۱۶]
از سوی دیگر، ازدواج لازمهٔ همزیستی نیست. در بعضی موارد زوجهایی که با هم زندگی میکنند دوست ندارد متأهل شناخته شوند. مثلاً هنگامی که حق بازنشستگی یا نفقه به طرز منفی تحت تأثیر قرار میگیرند یا به خاطر ملاحظات مالیاتی، مسائل مهاجرتی و دلایل فراوان دیگر. در جوامع امروزی غربی بعضی از زوجها پیش از ازدواج با هم زندگی میکنند تا کارایی چنین تمهیدی را در طولانی مدت بیازمایند.
در بعضی از موارد هم زیستی ممکن است منجر به ازدواج عرفی شود و در بعضی از کشورها هم زیستی را به رسمیت ازدواج به جهت منافع مالیاتی و امنیت اجتماعی ترجیح میدهند. این در مورد استرالیا صدق میکند.[۱۷]
موضوع اصلی مقاله: قوانین و محدودیتهای ازدواج
ازدواج نهادی است که به صورت تاریخی توسط جامعه به منظور حفظ منافع بچهها، انتقال ژنهای سالم، حفظ ارزشهای فرهنگی، یا به خاطر تعصب و ترس با محدودیت همراه بودهاست، از هر سن و نژاد تا هر وضعیت اجتماعی، هر نوع قرابت قوم و خویشی و هر جنسیتی. تقریباً همه فرهنگهایی که ازدواج را به رسمیت میشناسند زنای با دیگری را تخطی از ضوابط ازدواج میدانند.[۱۸]
ایالات متحده تاریخچهای از قوانین محدودیت در ازدواج دارد. ایالات زیادی به قوانینی که علیه ازدواج بین نژادی بود عمل میکردند که اولین بار در قرن ۱۷ (در مستعمره برده داری «ویرجینیا۱۶۹۱ و» مریلند «۱۶۹۲) مطرح شد و تا ۱۹۶۷ که توسط قانون شهروندی Loving v. Virginia واژگون شد ادامه داشت. بسیاری ازین ایالات چندین اقلیت را از ازدواج با سفید پوستان منع کردند. مثلاً «آلاباما» «آرکانزاس» و «اوکلاهما» مشخصا سیاهان را منع کردند. ایلاتی مثل «میسیسیپی» و «میسوری» سیاهپوستان و آسیاییها را ممنوع کردند. ایالاتی چون «کارولینای شمای و جنوبی» سیاهان و بومیان آمریکایی را و ایالاتی چون «جرجیا،» کارولینای جنوبی و ویرجینیا همه غیر سفیدپوستان را از ازدواج با سفید پوستان منع کردند.
به رسمیت شناختن قانونی ازدواج زوجهای هم جنس آن طور که برای زوجهای غیر هم جنس فراهم است، عملی نسبتاً جدید است. در ایالات متحده، مصوبه حمایت از ازدواج 1996 (DOMA) به طرز واضحی ازدواج به جهت اهداف قوانین فدرال را میان یک مرد و یک زن تعریف میکند و اجازه میدهد ایالتها ازدواج هم جنسها در ایالات دیگر را نادیده بگیرند (گرچه استدلال میشود که ایالتها میتوانستند قبلاً هم اینکار را بکنند).[۱۹][۲۰] چهل و یک ایالت آمریکا ازدواج را میان یک مرد و یک زن تعریف میکنند. سه مورد از این ایالتها زبان قانونی دارند که از تعریف این چنینی DOMA قدیمی تر هستند (پیش از ۱۹۹۶ تصویب شدهاند). سی ایالت ازدواج را در قانون اساسی خود تعریف کردهاند. آریزونا تنها ایالتی است که تاکنون اصلاحیه قانون اساسی در مورد تعریف ازدواج تنها میان یک مرد و یک زن را رد کردهاست (۲۰۰۶)، ولی بعداً این اصلاحیه در ۲۰۰۸ تصویب شد.[۲۱]
در جوامع اغلب محدودیتهایی برای ازدواج با فامیل وجود داشتهاست، گرچه شدت این محدودیتها متفاوت بودهاست. به جز چند مورد استثنایی، ازدواج میان والدین و فرزندان یا میان خواهر و برادر با والدین یکسان زنا محسوب شده و ممنوع بودهاست. با این وجود، ازدواج میان فامیلهای دورتر بسیار متعارف بودهاست، و تخمینی در این باره حاکی از آن است که در ۸۰٪ ازدواجها در طول تاریخ نسبت خانوادگی نوه عموی والدینی یا نزدیکتر بودهاست.[۲۲] در دوران مدرن این نسبت کاهش شدیدی داشتهاست، اما هنوز تخمین زده میشود که بیش از ۱۰٪ ازدواجها میان نوه عموهای والدینی یا عموزادهها صورت میگیرد.[۲۳] در ایالات متحد، امروزه چنین ازدواجهایی نکوهیدهاست، و ممنوعیت ازدواج عموزادهها در بیش از ۳۰ ایالت قانونی است. تنوع قابل ملاحظهاست: در کرهٔ جنوبی، در گذشته ازدواج با فردی با نام خانوادگی یکسان غیرقانونی بودهاست.[۲۴]
در جوامع زیادی ازدواج به طبقهٔ اجتماعی فرد محدود بودهاست – پدیدهای که انسانشناسان درونهمسری مینامند. یک نمونه از چنین محدودیتهایی شرط ازدواج با همقبیلهای است.
محدودیت در برابر چندهمسری نیز متداول بودهاست. مخالفت دولت فدرال آمریکا با به رسمیت شناختن دِسِرِت به عنوان یک ایالت بر پایهٔ مخالفت با ازدواجهای چندهمسریای بود که در گذشته در میان مورمونها رواج داشتهاست.
همچنین نگاه کنید به: قوانین ضد- ازدواج میاننژادی، ازدواج میاننژادی، ازدواج فرا- ملی، ازدواج بینالادیانی، ازدواج مختلط (ابهامزدایی)، ازدواج با همجنس، طلاق، چندهمسری، ازدواج کودکان، و ازدواج رسمی.
در رابطه با ازدواج، مباحثههای زیادی در کشورهای مختلف انجام شدهاست- از جمله: مباحث مربوط به سازگاری زوجهای دارای مذاهب، عقاید، تبارها یا نژادهای متفاوت، تعداد و حداقل سن قابلقبول برای زنان، حقوق زوجها (بهویژه زنان)، و تعهدات خانوادگی گستردهتر. بهطور مثال، یکی از مجادلههای دورهٔ معاصر (که علیالخصوص بهطور چشمگیری در ایالات متحد آمریکا جریان دارد) عبارت است از، ممانعت از قانونیشدن روابط همجنسگرایانه، تأیید اجتماعی آن، و بهرهمندی از حقوق و تعهدات قانونی. در برخی از کشورها، محافظهکاران اجتماعی با ازدواج همجنسگرایان مخالفند، با این ادعا که هرگونه تلاشی برای تعریف ازدواج به شکلی غیر از «پیوند یک مرد و یک زن»، موجب «تهیشدن واژهٔ ازدواج از معنا و مفهوم اصلیاش» خواهد شد.[۲۵] همچنین، در دیگر کشورها، چندهمسری یک رسم «به لحاظ اجتماعی محافظهکارانه» است. از سوی دیگر، مدافعان ازدواجِ افراد هممذهب و همنژاد، ممکن است به ترتیب، قانونیشدن ازدواج بینالادیانی[۲۵] و ازدواج میاننژادی[۲۶] را محکوم کنند.
ایالت ماساچوست، خواستار تجدیدنظر دولت فدرال ایالات متحد آمریکا در مورد تعریفاش از پدیدهٔ ازدواج شدهاست. ایالت ماساچوست نخستین ایالتی بود که ازدواج همجنسگرایان را به رسمیت شناخت. بر پایهٔ این دعوی، «قانون دفاع از ازدواج ۱۹۹۶» (DOMA) به حق حاکمیت و خودمختاری ایالتها برای ارائهٔ تعریف خویش از مفهوم ازدواج تجاوز کردهاست. این دعوی معتقد است که قانون دفاع از ازدواج حق خودمختاری ایالت برای ارائهٔ تعریف خویش از مفهوم ازدواج را نقض کرده و مغایر با قانون اساسی است.[۲۷]
برانگیختگی هفتساله زناشویی سندرم،[۲۸] نظریه، عقیده و اصطلاحی در روانشناسی رابطه است که میگوید پس از حدود کم و بیش هفت سال اشتیاق جنسی و احساس رضایت رابطه زناشویی به تدریج کاسته میگردد.[۲۹] این نظریه از گرایش به پیمانشکنی و خیانت زناشویی در حدود سال هفتم ازدواج سخن میگوید.[۳۰] تمایل به طلاق از دیگر ادعاهای این نظریه است.[۳۱] این موضوع روانشناسی همچنین تمایل فرد متأهل به ارزیابی مجدد در ارتباط زناشویش را بازگو میکند. البته این مدت بر اساس آمار و شواهد ممکنا «و محتملا» کمتر از هفت سال هم روی میدهد اما با توجه به این که بر اساس برخی آمارها در آمریکا متوسط طول عمر هر ازدواج هفت سال است مدت هفت سال را برای این تئوری در نظر گرفتهاند.[۳۲]
وسوسه و برانگیختگی هفتساله زناشویی چیز بدی نیست ولی آن چیز که اهمیت دارد این است که نباید توجه زیادی به آن کرد زیرا در زندگی اولویت اصلی ازدواج و روابط با همسر است.[۳۳]
یکی از معیارهای مهمّ ازدواج، شناخت طرفین از یکدیگر است. افراد برای شناخت کامل یکدیگر به دست کم ۶ماه زمان و معاشرت نیاز دارند.[۳۴]
اطلاعات بیشتر:تعدد زوجین و چند همسری
گروههای مذهبی رویکردهای متفاوتی بر مشروعیت چند همسری دارند. اختیار کردن بیش از یک همسر برای مرد، این عمل در اسلام و کنفوسیوس مجاز است، هر چند که امروزه در بسیاری مناطق غیرمعمول شدهاست.[۳۵][۳۶]
در گذشته چند همسری در مذاهبی چون یهود، مسیحیت و هندوئیسم، مجاز بودهاست، ولی اخیراً توسط جریانات اعمال قدرت دنیای مدرن، ممنوع شدهاست.[۳۵]
ازدواج به زوجین، حقوق و وظایفی اعطا میکند؛ و از آنجاییکه یگانه ساختار ایجاد خویشاوندی سببی است این وضع گاهی شامل خویشاوندان آنها نیز میشود؛ و میتواند شامل موارد ذیل باشد:
این حقوق و وظایف در میان جوامع و گروههای گوناگون در هر جامعه بهطور قابل ملاحظهای متغیر است.[۳۷]
ازدواج گروهی که همچنین تحت عنوان ازدواج چند جانبه شناخته میشود، فرمی از چندمهری (پلی آموری) است در آن بیش از دو نفر واحد خانواده را تأسیس میکنند و تمام اعضای ازدواج گروهی، همسر تمام اعضای دیگر ازدواج گروهی محسوب میشود، و تمام اعضای ازدواج مسئولیت والدینی را برای هر کودکی که از ازدواج حاصل شود به عهده میگیرند.[۳۸] هیچ کشوری ازدواجهای گروهی را چه از لحاظ قانون و چه از لحاظ قانون عرفی نپذیرفتهاست.
جامعهشناسی خانواده به بررسی واقعیتهای موجود در مفهوم «خانواده» و ریشهیابی دگرگونیهای آن میپردازد. بهطور کلی، ازدواج موجب تغییر نقشهای اجتماعی و جابهجایی پایگاه اجتماعی افراد میشود.[۳۹]
موضوع مکانگزینی زوج پس از ازدواج یکی از موضوعات مورد پژوهش در جامعهشناسی و انسانشناسی است.
نظریههای اولیهای که سعی در توضیحِ عوامل تعیینکنندهٔ «محل سکونت پس از ازدواج» داشتهاند – برای مثال سکونت با خویشاوندان شوهر، زن یا سکونت در نزدیکی آنها- آن را با تقسیم جنسی کار مرتبط دانستهاند (از جمله، نظریههای لوییس هنری مورگان، ادوارد تیلور، یا جورج پتر مُرداک). با این وجود، با گذشت زمان، پژوهشهای میانفرهنگی که با استفاده از نمونهگیریهای جهانی بر روی این فرضیه انجام شد، نتوانست رابطهٔ چشمگیری بین این دو متغیر بیابد؛ البته تحقیقات کوروتایو (Korotayev) نشان دادهاست که، بهطور کلی کمک و مشارکتِ زن در امرار معاش، همبستگی چشمگیری با سکونت در نزدیکی خانوادهٔ زن دارد؛ با این حال، این همبستگی زیر پوشش عامل متداولی همچون «چند زنی» پنهان ماندهاست. به بیان دقیقتر، اگرچه کمک زن به امرار معاش گرایش به آن دارد تا منجر به سکونت در نزدیکی خانوادهٔ زن بشود، توأمان گرایش به آن دارد تا به چند زنیِ «غیرخواهرانه» (non-sororal، ازدواج مرد با کسی غیر از خواهر زنش) بینجامد. «چند زنیِ غیرخواهرانه» مانع از سکونت در کنار خانوادهٔ تازه عروس میشود. اگر عامل «چند زنی» کنترل شود، تقسیم کار تبدیل به عامل مهمی برای پیشبینی محل سکونتِ پس از ازدواج خواهد شد. از اینرو، نظریهٔ مُرداک (Murdock) در زمینهٔ رابطهٔ بین تقسیم جنسی کار و محل سکونتِ پس از ازدواج، اساساً صحیح است، هر چند همانطور که کوروتایو نشان دادهاست، رابطهٔ موجود بین این متغیرها، پیچیدهتر از آن است که امکان پیشبینی را بدهد.[۴۰][۴۱]
در جوامع امروزی، شاهد آن هستیم که افراد گرایش به آن دارند تا محلهای جدیدی را برای سکونت بعد از ازدواج انتخاب کنند.[۴۲]
در زمان ساسانی نوع اصلی ازدواج ایرانی «زنیِ پادِخشای» خوانده میشد که در واقع انتقال قیمومیت دختر از پدر به شوهر بود.[۴۳] انواع دیگری هم از ازدواج بود از جمله «چَگَر» که هنگامی بود که شوهر توانایی فرزندآوری نداشت و زن خود را به عنوان همسر موقت به یکی از نزدیکان میداد تا فرزند آورد. چگر را به صورت چَکَر هم نوشتهاند.[۴۳] نوع دیگر خویدوده بود که ازدواج با خویشاوندان است.[۴۴]
گرچه نهاد خانواده از تاریخ ثبت شده موثق فراتر میرود بسیاری از فرهنگها افسانههایی پیرامون خاستگاه ازدواج دارند. روشی که بدان صورت ازدواج انجام میشود و قواعد و انشعابات آن مانند خود نهاد بسته به فرهنگ و ویژگیهای آماری دوره در طول زمان تغییر کردهاست[۴۵] فرهنگهای گوناگون تئوریهای خود را در مورد خاستگاه ازدواج داشتهاند. برای مثال یکی میتواند ریشه در نیاز مرد به اطمینان از پدر فرزندانش بودن داشته باشد. در نتیجه شاید او راغب باشد که هزینهٔ عروس را بپردازد یا یک زن را به ازای دسترسی اختصاصی جنسی تأمین کند[۴۶] حلال زادگی نتیجهٔ این معاملهاست تا انگیزههای آن. در جامعهٔ کومانچی زنان متأهل بیشتر کار میکنند آزادی جنسی را ازدست میدهند و به نظر نمیرسد هیچ سودی از ازدواج عاید کنند[۴۷]
ازدواج چگونه صورت میگیرد
اما زنهایی که میشد آنها را به همسری گرفت، همواره منبع حسادت و ستیز در قبیله بودند، بنابراین معمولاً انتخابی جز تن دادن به ازدواج نداشتند. «تقریباً در همه جوامع، دستیابی به زنها به نوعی از طریق رسمی و قانونی ممکن شدهاست تا بتوان شدت رقابتها را کاهش داد.»[۴۸] انواعی از ازدواجهای گروهی که در آنها بیش از یک نفر از یک جنس شرکت دارد، ولی چندزنی یا چند شوهری نیستند، در تاریخ وجود داشتهاند. اگرچه که این گونه ازدواجها به ندرت اتفاق میافتاد. از ۲۵۰ جامعه آماری که در سال ۱۹۴۹ توسط انسانشناس آمریکایی جورج پی. مرداک گزارش شده بود، تنها در میان اهالی کینگنگِ برزیل نوعی ازدواج گروهی دیده شد.[۴۹] انواع متفاوتی از ازدواج در دنیا وجود دارد. در بعضی از جوامع، فرد محدود است به اینکه در هر زمان تنها در یک زوج باقی بماند (تک همسری)، در حالیکه سایر فرهنگها به مرد اجازه میدهند که بیش از یک همسر داشته باشد (چندزنی) یا، در جوامع معدودی، به زن اجازه داده میشود که بیش از یک شوهر اختیار کند (چندشوهری). بعضی از جوامع نیز ازدواج بین دو مرد یا دو زن را مجاز میدانند. بیشتر جوامع برای ازدواج محدودیتهایی روی سن وسال افراد، روابط خویشاوندی پیشین آنها یا عضویتشان در گروههای مذهبی یا سایر گروههای اجتماعی قرار میدهند.
نوشتار اصلی:ازدواج در چین
منشأ اساطیری ازدواج چینی، داستانی در مورد نووا و فوخی است، که روشهای مناسب ازدواج را پس از ازدواج شان، ابداع کردند. در جامعه باستانی چین، مردم با نام خانوادگی مشابه، مجاز به ازدواج با یکدیگر نبودند و این عمل به عنوان زنای با محارم، قلمداد میشد. با این حال، به دلیل ازدواج با بستگان مادر که زنا با محارم، تلقی نمیشد، خانوادهها گاهی ازدواجهای درون فامیلی، از نسلی به نسلی دیگر نیز داشتند. با گذشت زمان، علیرغم جابه جایی زیاد جغرافیایی مردم چین، نسبت بیولوژیکی اعضای خانواده همچنان برجا بود. هنگامی که زن و شوهری فوت میکردند، زن و شوهر بهطور جداگانه در گورستان قبیله مربوطه به خاک سپرده میشدند. در نوع ازدواج مادرانه، مرد به عنوان پسر خوانده در خانهً همسر زندگی میکرد.
قانون جدید ازدواج در سال ۱۹۵۰، بهطور اساسی سنتهای ازدواج را در چین تغییر داد. اعمال تک همسری، برابری حقوق زنان ومردان، و اهمیت انتخاب در ازدواج از جملهً این تغییرات بود. ازدواجهای مقرر(arranged marriage) اغلب، رایجترین نوع ازدواج در چین، تا آن زمان بود.
در یونان باستان، هیچ گونه مراسم خاص حقوقی برای ایجاد یک ازدواج لازم نبود – تنها توافق طرفین و اینکه زوج باید یکدیگر را به عنوان زن و شوهر بپذیرند کافی بود [نیاز به ارجاع دارد]. مردها معمولاً وقتی به دوره ۲۰ یا ۳۰ سالگی میرسیدند ازدواج میکردند [نیاز به ارجاع دارد] و انتظار داشتند که زنهای آنها در اوان نوجوانی باشند. عنوان شدهاست که این سنین برای یونانیان مناسب بود چرا که مردان معمولاً تا سن ۳۰ از خدمت سربازی فارغ شده بودند، و ازدواج با یک دختر جوان، باکرگی او را تضمین میکرد [نیاز به ارجاع دارد]. زنان ازدواج کرده یونانی در یونان باستان حقوق کمی داشتند و انتظار میرفت که از خانه و فرزندان مراقبت کنند [نیاز به ارجاع دارد]. زمان، عامل با اهمیتی در ازدواجهای یونانی بود. به عنوان مثال، بر اساس یک عقیده خرافی، ازدواج در زمانی که ماه کامل بود خوش شانسی میآورده و همچنین از نظر رابرت فلاسلیره، یونانیان در زمستان ازدواج میکردند [نیاز به ارجاع دارد]. وراثت بسیار مهمتر از احساسات بود: زنی که پدرش میمرد در صورتی که هیچ وارث مذکری نداشت وادار میشد که با نزدیکترین خویشاوند مذکر خود ازدواج کند – حتی اگر اول مجبور بود از شوهرش طلاق بگیرد.[۵۰]
در روم باستان انواع گوناگونی از ازدواج وجود داشت. گونه سنتی (متعارف) آن conventio in manum نامیده میشد نیاز به مراسمی با حضور شاهدان داشت و با مراسم بخصوصی نیز باطل میشد.[۵۱] در این گونه ازدواج، زن حقوق ارث بری را در خانواده سابق خود از دست میداد و حقوق خانواده جدیدش را میگرفت. او دیگر تحت تبعیت اختیارات همسرش بود]نیاز به ارجاع دارد[. یک نوع ازدواج آزاد وجود داشت تحت عنوان sine manu. در این قرارداد، زن همچنان یک عضو از خانوادهٔ خود باقی میماند، او تحت تبعیت پدرش میماند، حقوق ارث بری خانواده سابق خود را حفظ میکند و هیچ حقوقی در خانواده جدیدش دریافت نمیکند.[۵۲] حداقل سن ازدواج برای دختران ۱۲ سال بود.[۵۳]
از اوایل دوره مسیحیت (سالهای ۳۰ تا ۳۲۵)، به ازدواج به دید یک مقولهی کاملاً خصوصی نگاه میشد[نیاز به ارجاع دارد]، بدون نیاز به هیچ گونه مراسم خاص مذهبی. اگرچه کشیش ایگناتوس اهل Antioch حدود سال ۱۱۰ به کشیش پلی کرپ اهل Smyrna نوشت، «[ا]ین گونهاست که هر دو زن و مردی که با هم ازدواج میکنند، که این پیوند با پذیرش کشیش شکل میگیرد، که ازدواج آنها در محضر خداوند انجام میشود، و نه بر پایهی شهوت خودشان.»[۵۴] / در قرن دوازدهم [کجا؟] زنها مجبور بودند که نام شوهران خود را بگیرند و با از ابتدای نیمهی دوم قرن شانزدهم [کجا؟] رضایتنامه والدین به همراه رضایتنامه کلیسا برای ازدواج لازم بود.[[۵۵]
به جز چند مورد محلی تا ۱۵۴۵ ازدواجهای مسیحی در اروپا، با رضایت طرفین، اعلام قصد ازدواج و وصلت جسمانی دو طرف انجام میشد.[۵۶][۵۷]
زوج بهطور شفاهی به هم پیمان میبستند که با یکدیگر ازدواج کنند. حضور کشیش یا شاهدین الزامی نبود.[۵۸] این پیمان به عنوان “verbum” شناخته میشد. اگر آزادانه و با فعل زمان حاضر ادا میشد (برای مثال «من با تو ازدواج میکنم») بدون تردید الزامآور بود.[۵۶] اگر به زمان آینده ادا میشد («من با تو ازدواج خواهم کرد»)، منجر به نامزدی میشد. یکی از کارکردهای کلیسا در دوران قرون وسطی ثبت ازدواجها بود که اجباری نبود. به دلیل اینکه این مسائل در دادگاه کلیسایی حل و فصل میشد، هیچ مداخلهٔ حکومتی در ازدواج و وضعیت فردی وجود نداشت. در قرون وسطی ازدواجها از قبل تعیین میشد، حتی گاهی اوقات در هنگام تولد؛ و این قرارهای ازدواج معمولاً برای اطمینان از صحت قراردادها میان خانوادههای مختلف سلطنتی، اشراف و وراث فیفها بود. کلیسا در برابر این وصلتهای تحمیلی مقاومت کرد و دلایل ابطال این قرارها را افزایش داد[۵۵] در همان حال که مسیحیت در دوره رومن و قرون وسطی گسترش یافت، ایده آزادی انتخاب در گزینش شریک زندگی با آن رشد کرد و گسترده شد.[۵۵]
متوسط سن ازدواج در اواخر قرن سیزدهم تا اوایل قرن شانزدهم، حدود ۲۵ سالگی بودهاست.
نقش ازدواجهای ثبت شده و قوانین مربوط به ازدواج، به عنوان بخشی از اصلاحات پروتستان، به تصویب دولت رسید. این اصلاحات نگاه مارتین لوتر را منعکس میکرد که ازدواج «امری دنیوی» است.[۵۹] در قرن هفدهم، بسیاری از کشورهای اروپایی پروتستان، دچار درگیری با دولت در امر ازدواج، بودند. در سال ۲۰۰۰، متوسط سن ازدواج در گسترهً ۴۴–۲۵ سالگی برای مردان و ۳۹–۲۲ سالگی برای زنان بود. در انگلستان در سال ۱۷۵۳، اعتبار ازدواج با رضایت و اجماع، تحت قانون تصویب شدهً Lord Hardwich، در کلیسای آنجلیکا، تعیین میشد.[۶۰] این عمل الزامات خاصی همچون، حضور شاهدان در مراسم، را برای ازدواج به وجود میآورد.[۶۰]
در بخشی از اقدامات مخالف با اصلاحات، در سال ۱۵۶۳، شورای ترنت فرمان داد که، تنها در صورتی ازدواج کاتولیک روم را به رسمیت میشناسد که مراسم رسمی ازدواج در حضور یک کشیش و دو شاهد اجرا شود. این شورا همچنین، در سال ۱۵۶۶، تعلیمات و دستورها مذهبیِ مرتبط با ازدواج را تحت عنوان «اتحاد زناشویی بین زن و مرد، قرارداد بین دو نفر واجد شرایط، که آنها را ملزم به زندگی با یکدیگر، در طول حیاتشان میکند.» صادر کرد.[۶۱]
در اوایل عصر حاضر، جان کالوین و همکاران پروتستانی او، به اصلاح قوانین مسیحی ازدواج، که مورد تصویب احکام حقوقی ازدواج ژنو بود، پرداختند. این اصلاحات، خواستار بازنگریِ قانون ” لزوم شکلگیری ازدواج با الزامات دوگانهً ثبت نام دولتی و تقدیس کلیساًبود.
در انگلستان و ولز در سال ۱۷۵۳، قانون ازدواج Lord Hardwick نیازمند مراسم رسمی بود. مختصر برگزار کردن این عمل، منجر به یک ازدواج خارج از قاعده (غیرمعمولی) میشد.[۶۲] این نوع از ازدواجهای مخفی یا بی قاعده در زندان ناوگان (Fleet Prison) و صدها مکان دیگر انجام میشد. از سال ۱۶۹۰ تا تصویب قانون ازدواج در سال ۱۷۵۳، تنها تعداد ۳۰۰٬۰۰ ازدواج مخفی درزندان ناوگان Fleet Prison))انجام شد.[۶۳] این قانون، نیازمند به اجرای مراسمی رسمی بود، که توسط کشیشی در کلیسای آنجلیکا و دو شاهد، به رسمیت شناخته و ثبت میشد. این قانون به هیچ وجه برای اقلیتهای یهودی و کواکرها (Quakers) لازمالاجرا نبود. آنها با آداب و رسوم خود ازدواج میکردند.
به موجب قانون ازدواج ۱۸۳۶ از سال ۱۸۳۷، در انگلستان و ولز، ازدواج مدنی به عنوان به موجب قانون ازدواج ۱۸۳۶ از سال ۱۸۳۷، در انگلستان و ولز، ازدواج مدنی به عنوان یک جایگزین قانونی برای ازدواج کلیسایی به رسمیت شناخته شد. در آلمان، ازدواجهای مدنی در ۱۸۷۵ به رسمیت شناخته شد. این قانون اجازه انجام مراسم ازدواج در برابر کارکن رسمی اداره کل امور مدنی را صادر کرد، به شرط آنکه هر دو نفر قصد خود برای ازدواج معتبر و مؤثر تأیید کنند. همچنین پذیرفت که در صورت تمایل طرفین مراسم مذهبی نیز بهطور خصوصی برگزار شود.
در قانون معاصر عوام در انگلستان، ازدواج، قراردادی اختیاری میان یک زن و یک مرد است، که در این قرارداد آنها میپذیرند زن و شوهر باشند.[۶۴] ادوارد وسترمارک اظهار کردهاست که «نهاد ازدواج احتمالاً از یک عادت باستانی تکامل یافتهاست»[۶۵]
نظریهٔ فمینیستی، به ازدواج با جنس مخالف به عنوان یک نهاد سنتی که در پدرسالاری ریشه دارد برخورد میکند و ازدواج را نهادی میداند که منجر به ترویج برتری و قدرت مرد بر زن میشود. این روابط قدرت، مردان را به عنوان «روزیرسان که در حوزهٔ عمومی عمل میکنند» و زنان را به عنوان «تامینکنندهٔ خدمات پرستاری و مراقبت که در حوزهٔ خصوصی عمل میکنند» در نظر میگیرد.»[۶۶] این با مفهوم ازدواج مساواتخواهانه که در آن قدرت و کار بین دو جنسیت بهطور برابر تقسیم میشود، و این تقسیم برمبنای نقشهای جنسیتی صورت نمیگیرد در تضاد است.[۶۶]
در یک ازدواج، اختصاص دادنِ نقشهای جنسیتی غالب به مردان و نقشهای جنسیتی زیردستانه و سلطهپذیر به زنان، بر روابط قدرت درون رابطه اثر میگذارد.[۶۷] در برخی خانوادههای آمریکایی، زنان نقشهای جنسیتی کلیشهای را درونی میکنند، و غالباً خود را با نقش «همسر»، «مادر»، و «پرستار» در هماهنگی با هنجارهای اجتماعی و شریک مذکرشان وفق میدهند. «بل هوک» میگوید: «در ساختار خانواده، افراد یادمیگیرند که ستم جنسیتی را به عنوان امری» طبیعی «بپذیرند و این در حکم اولین قدم برای حمایت از سایر اشکال ستم، نظیر سلطهٔ یک جنس بر دیگری است.»[۶۸]
در ایالات متحد، مطالعات نشان دادهاست که، علیرغم آرمانهای مساواتخواهانهای که ترویج میشوند، کمتر از نیمی از زنان به روابطشان با جنس مخالف از نظر قدرت به شکلی برابر مینگرند و روابط نابرابر که در آن مرد در سلطه قرار دارد بیشتر از همه به چشم میخورد.[۶۹] مطالعات همچنین نشان میدهند که زوجهای ازدواج کرده، بیشترین میزان رضایت خود را در روابط مساواتخواهانه تجربه میکنند.[۷۰]
نوشتار اصلی:مباحثههای مذهبی پیرامون ازدواج همجنس گرا
در اکثر موارد، سنتهای مذهبی در جهان، ازدواج را مختص به پیوند بین دو جنس مخالف میدانند. با این حال استثناهایی از جمله در ادیان یکتاپرست، کلیسای انجمن متروپولیتن، کویکر، کلیسای متحده کانادا، کلیسای متحد مسیحی و یهودی، برخی از اسقفهای کلیسای آنجلیکان، وجود دارند که، در حال حاضر، در آنها این مدل، توسط حوزههای قضایی[۷۱] و فرقههای مذهبی به رسمیت شناخته شدهاست[۷۲][۷۳][۷۴]
نوشتار اصلی:ازدواج همجنسگرایان
انواع مختلفی از ازدواج همجنسگرایانه وجود دارد،[۷۵] از شکل غیررسمی و روابط نامشروع unsanctioned)) تا پیوندهایی با تشریفات بالا گسترده شدهاست.[۷۶]
در حالی که ازدواج همجنسگرایانه(same-sex marriage) شکل نسبتاً جدیدی از رابطهاست، با این حال قانون ازدواجِ زوجهای همجنس همانند زوجهای غیر هم جنس، به رسمیت شناخته میشود. تأثیر تبلیغات و بحثها، در دهه اخیر، بر روی تصور مدنیِ ازدواجهای همجنس گرایانه میان دو زن و دو مرد، بسیار نو و بیسابقه بودهاست. برای پیوندهای همجنس ثبت شده، سابقهً طولانی درتمامی جهان وجود دارد.[۷۷] این اعتقاد وجود داشتهاست که پیوندهای همجنس در یونان باستان و رم،[۷۸] برخی از مناطق چین مانند فوجیان، و در برخی زمانها در طول تاریخِ اروپای باستان، جشن گرفته میشدهاست.[۷۹] قانون با مشخصهًTheodosian (C.TH.9.7.3)منتشر شده در ۳۴۲ میلادی، مجازات شدید یا حتی مرگ را، بر افرادی که ازدواج همجنسگرایانه داشتند، تحمیل میکرد.[۸۰] اما مقصود دقیق این قانون و رابطه اش با عملکرد اجتماعیِ آن، نامعلوم بود. اینها تنها چند مثال از ازدواج همجنس گرایانه در فرهنگ آن زمان بود.[۸۱]
همچنان که پیش از این یادآور شدیم، زناشویی میان دو همجنس در موقعیتهای گوناگون تاریخی و فرهنگی رخ دادهاست. در برخی از فرهنگهای آفریقایی، از جمله در قبیلهٔ ایگبو نیجریه و لاودو آفریقای جنوبی، زنها میتوانند با زنان دیگر ازدواج کنند در موقعیتهایی مانند موقعیت زنان بازاری برجسته در آفریقای غربی، که زنها میتوانند دارایی چشمگیری به دست آورند، یک زن میتواند زن دیگری را به همسری برگزیند. یک چنین زناشویی، به آن زن برجسته اجازه میدهد که جایگاه اجتماعی و اهمیت اقتصادیاش را در خانواده، تقویت کنند (آمادیوم ۱۹۸۷)
.[۸۲]
یکی از مشهورترین نمونههای زناشویی دو همجنس، در میان قبیلهٔ آزاند سودان دیده شدهاست. جنگجویان این قبیله میتوانند مردهای جوانتر را به عنوان عروس بگیرند و این عروس موظف است به یک جنگجو از جهت جنسی خدمت کند و وظایف خانهداری را برایش انجام دهد. این جنگجویان «شیربها» ی عروس مذکرشان را به خانوادهاش میپردازند و با دودمان او رابطهٔ سببی برقرار میکنند. هرگاه یک جنگجو از کارافتاده شود و دیگر نتواند نقش خود را به عنوان جنگجو بازی کند، عروس مذکر خود را رها میکند و گهگاه با خواهر عروس مذکر پیشیناش ازدواج میکند. در این زمان عروس مذکر پیشین وارد ردهٔ جنگجویان میشود و عروس مذکر و جوانتری را برای خود میگیرد. آزاندها که در رابطهٔ جنسیشان بسیار انعطافپذیرند، هیچ مشکلی در جابهجایی از کارهای همجنسگرایانه به فعالیتهای ناهمجنسگرایانه ندارند. (نگاه کنید به مورِی و روسکو، 1998)[۸۲]
همچنین رجوع کنید به: پاکدامنی و خیانت جنسی
بسیاری از ادیان بزرگ دنیا به روابط جنسی خارج از ازدواج با ناخشنودی مینگرند.[۸۳] حکومتهای غیرسکولار فراوانی، غالباً با اکثریت مسلمان[نیاز به نقل قول دارد] قرارهای مجرمانهای برای آمیزش جنسی پیش از ازدواج در نظر گرفتهاند. روابط جنسی میان فردی متأهل با کسی به جز همسرش تحت عنوان زنای محصنه شناخته میشود و عموماً از سوی ادیان بزرگ جهان ناپسند شمرده میشود (بعضی آن را گناه میدانند). زنای محصنه توسط بسیاری از سیستمهای قضایی جرم و دلیلی برای طلاق بهشمار میآید.
از سوی دیگر، ازدواج لازمه فرزنددار شدن نیست. «مرکز کلی آمار سلامت» در آمریکا گزارش کردهاست که در سال ۱۹۹۲ ۳۰/۱ درصد از تولدها مربوط به زنان مجرد بودهاست.[۸۴][۸۵] در سال ۲۰۰۶ این عدد به ۳۸٫۵ درصد افزایش یافتهاست.[۸۶] کودکانی که خارج از ازدواج متولد میشدند، حرامزادهها و ولدالزناها، نامشروع محسوب میشدند و گرفتار زیانهای قانونی و ننگ اجتماعی میگردیدند. در سالهای اخیر از اهمیت مشروعیت کاسته شده و پذیرش اجتماعی به خصوص در جوامع غربی افزایش یافتهاست.
بعضی از زوجهای متأهل تصمیم میگیرند که فرزند نداشته باشند و در نتیجه بی فرزند میمانند. بعضی دیگر از فرزنددار شدن به خاطر ناباروری و سایر دلایلی که از لقاح یا حمل کودک جلوگیری میکند ناتوان هستند. در بعضی از فرهنگها ازدواج فرزنددار شدن را به زنان تحمیل میکند. برای مثال در شمال غنا، بهای عروس در ازای الزام زن به بارداری است و زنانی که از روشهای جلوگیری از بارداری استفاده میکنند با خطرات جدی و آزار جسمی و انتقام روبرو هستند.[۸۷]
مطالب مرتبط: تک همسری
مسیحیان هنگام ازدواج متعهد میشوند که یکی شدن مرد و زن را نشانهٔ آشکاری برای محبت خدا به بشر و محبت مسیح به شاگردانش قرار دهند. به همین علت، مسیحیان ازدواج را التزام و تعهد در طول زندگی میشمارند و با طلاق و ازدواج مجدد در زمان حیات همسر مخالفند.[۸۸]
اگرچه ازدواج در مسیحیت پدیدهای مقدس محسوب شده و سرّ عظیم نامیده میشود، اما در برابر آن دوری گزیدن از ازدواج از نظر برخی مسیحیان امری پسندیدهتر است، گرچه هیچ اجباری در این مورد نیست. شخص مجرد، با تمام توان به خدمت خداوند میرسد و با کمکردن مشغلههای دنیوی و زندگی، خود را شبیه عیسی میسازد.[۸۹]
با صرف نطر از فرقه های معدود و نوپیدایی که همجسنگرایی را نیز نوعی از ازدواج می دانند، تنها شکل قابل پذیرش برای ازدواج به طور سنتی و معمول بین مسیحیان، ازدواج بین فقط یک زن و فقط یک مرد است و چندزنی یا چندشوهری ممنوع و حرام است[۹۰][۹۱][۹۲]. همچنین مسیحیت یکی از مهمترین عوامل جا افتادن تک همسری به عنوان گونۀ مورد پذیرش ازدواج در جوامع غربی بوده است[۹۳].
از دیدگاه اسلام، ماهیت ازدواج یک قرارداد و پیمان با شرایطی ویژه است.[۹۴]
و بسیار پسندیده و مطلوب است و از منظر فقه اسلامی، عملی مستحب و چه بسا مستحب مؤکد و در برخی موارد واجب شمرده میشود.[۹۵]
عفت و حیا از جملهٔ این صفات میباشند که یکی از راههای تأمین این صفات و سجایا ازدواج است. اسلام با تشریع ازدواج، مسیر رسیدن به عفت و حیا را هموار میسازد بدین صورت که ازدواج را بهترین و طبیعیترین راه تأمین نیازهای جنسی معرفی میکند.
طبق قوانین اسلامی در صورت نبود موانع ازدواج و حرام نبودن ازدواج طرفین (مثلاً شوهر داشتن زن یا محرم بودن دو طرف) ازدواج با گفتن عبارت «زَوَجتُک» (خود را به زوجیت تو درآوردم) یا عبارتی دقیقاً به همین معنی از سوی زن و تأیید مرد با عبارتی نظیر «قَبلتُ» محقق میشود. برخی حضور دو شاهد و ولی زن (پدر و جد پدری) را هم لازم میدانند. در مورد کودکان نابالغ، دیوانگان، و اشخاص سفیه (کمخرد) نیز حق ازدواج با پدر و جد پدری، وصی آنها یا حاکم شرع و برای بردگان و کنیزان با مالک آنهاست. همچنین طرفین میتوانند به شخص دیگری، که لازم هم نیست نمایندهٔ دینی باشد، وکالت دهند تا آنها را به عقد یکدیگر درآورد.[۹۶]چندزنی تا حداکثر ۴ همسر برای مردان جایز است ولی چندشوهری جایز نیست. در صورت طلاق یا مرگ شوهر، زن برای ازدواج مجدد باید مدتی را صبر کند که به عده معروف است و در این دوران همچنان برخی آثار رابطهٔ زوجیت بین او و همسر سابقش برقرار است. در هنگام ازدواج مرد باید مالی را به تملک زن درآورد که به مهریه معروف است. مقدار مهریه بسته به توافق زن و مرد است.
شیعیان نوع دیگری از ازدواج (معروف به ازدواج موقت یا صیغه یا متعه) هم دارند که در آن عقد ازدواج برای مدت معین و محدودی بین دو طرف بسته میشود. در این نوع ازدواج فقط برای مدت محدودی (مثلاً چند ساعت یا چند روز) که توسط دو طرف معین شده انجام میشود.
ازدواج در اسلام بسیار پسندیدهاست. محمّد پیامبر اسلام گفتهاست: «إذا تَزَوَّجَ العَبدُ فقدِ استَکمَلَ نِصفَ الدینِ، فَلْیَتَّقِ اللّهَ فی النِّصفِ الباقی». یعنی هر گاه آدمی ازدواج کند، نصف دین را به دست آوردهاست و برای نصف دیگر باید تقوای خدا پیشه کند؛ و در جای دیگری گفتهاست: «النِّکَاحُ سُنَّتِی فَمَنْ رَغِبَ عَنْ سُنَّتِی فَلَیْسَ مِنِّی». یعنی ازدواج سنت من است، هرکس از سنت من روی برگرداند، از من نیست.[۹۷]
در یهودیت، ازدواج به معنای کامل شدن و اوج رشد انسانی است. برپایه تعالیم یهود، یک زن بدون همسر و یک مرد بدون زن انسانهایی کامل نیستند و با ازدواج و پیوند زناشویی از شکل ناقص به وجودی کامل تبدیل میشوند. ازدواج در میان کلیمیان دارای مراسمی مخصوص با آداب مربوط به آن است که از آنجمله میتوان به مهریه زن که کتوباه گفته میشود تا چاپاه، پارچهای سفید و نماد روشنایی که بر روی چهار چوب از هر طرف و بر روی سر عروس و داماد قرار میگیرد و نماد خانه و زندگی جدید زوج جوان است یاد کرد.
ازدواج در بین بهائیان، اتحاد بین زن و مرد است و بهائیان به امر ازدواج تشویق شدهاند.
اما این ازدواج علاوه بر ارتباط جسمانی باید روحانی نیز باشد. هدف اصلی ازدواج، پرورش روح و ایجاد هماهنگی و وحدت بین دو شریک زندگی تعریف شدهاست.[۹۸] حداقل سن ازدواج پانزده سال تمام است.[۹۹] از بیان رضایت طرفین و پرداخت مهریه بهائی و خواندن آیهای توسط زن و مرد که متن آن در کتاب اقدس امالکتاب دین بهائی امدهاست و ثبت واقعه، امضای والدین و همچنین ۹ شاهد رسماً آغاز میشود.[۱۰۰] باید توجه داشت که رضایت والدین دو طرف ازدواج نیز در امر بهائی از عناصر تحقق اقتران است.[۱۰۱][۱۰۲]
آیه مخصوص که به آن اشاره شد «انا کل لله راضون» برای مردان و «انا کل لله راضیات» برای زنان است.[۱۰۰][۱۰۲] در احکام بهائی داشتن چند همسر در یک زمان و ازدواج همجنسان مجاز نیست.[۱۰۳][۱۰۴]
در چندین نمونه از فرهنگها، آیینِ ازدواج «موقت» و «مشروط» وجود دارد. «رسم حلقه» در میان مردم نژاد سلتی و «ازدواجهای دارای مدت مشخص» در میان مسلمانان از نمونههای آن است. پیش از اسلام، در میان اعراب نوعی «ازدواج موقت» مرسوم بود که امروز آن را در ایران با عنوان «صیغه» (Nikah Mut’ah) و در عراق با عنوان «متعه» میشناسند. صیغه نوعی نکاح موقت، با مدت زمان مشخص و معین است[۱۰۵] مجادلههای مسلمانان در رابطه با صیغه، موجب شدهاست تا این آیین عمدتاً به جوامع شیعهنشین محدود شود.
مذاهب، بهطور معمول به ازدواج فامیلی، در هر نوع از آن، اجازه میدهند. روابط فامیلی ممکن است یا از نوع روابط خویشاوندی نسبی باشد که در آن افراد دارای پیوند زیستی (همخونی) با یکدیگر هستند، یا از نوع خویشاوندی سببی که به واسطه ازدواجها شکل گرفتهاست، باشد. سیاست کاتولیک، ازدواج فامیلی را در ابتدا برای مدتی طولانی ممنوع کرده بود، ولی امروزه در نتیجه نیاز روز، به این نوع از ازدواجها، مجوز دادهاست.[۱۰۶] در برخی از منابع ادعا شدهاست که این نوع از ازدواج، همواره مورد تأیید اسلام بودهاست، در حالی که محدودیتهای هندوها در مورد آن، بهطور گستردهای متفاوت تر است.[۱۰۷] اما بعضی از منابع دیگر مدعی کراهت چنین ازدواجهایی از نظر اسلام به دلیل مشکلات ژنتیکی و ضعیف شدن نسل، شدهاند.[۱۰۸][۱۰۹][۱۱۰][۱۱۱]
در اکثر جوامع، مرگ یکی از زوجها موجب پایان یافتن پیوند ازدواج میشود، و در جوامع تکهمسری، این امکان برای شریک دیگر وجود دارد که مجدداً ازدواج کند. گاهی اوقات، ازدواج مجدد با گذشت دورهای از سوگواری انجام میشود.
در بسیاری از جوامع نیز، طلاق راهی برای خاتمه دادن به پیوند ازدواج است. همچنین در برخی جوامع ممکن است ازدواج ممنوع باشد، در این قبیل جوامع طبقه سیاسی حاکم اعلام میدارد که به هیچ عنوان کسی نباید ازدواج کند. در هر دو نوع جامعه، مردم دلواپس آزادیِ ازدواجِ مجدد یا ازدواج هستند. از سوی دیگر، بعد از طلاق ممکن است یکی از زوجها مجبور شود نفقه بپردازد.
اینکه هر دو زوج حق دارند نسبت به طلاق رضایت داشته باشند، تنها طی دهههای اخیر در کشورهای غربی به رسمیت شناخته شد. در ایالات متحد آمریکا، نادرست نبودن عملِ طلاق، نخستین بار در سال ۱۹۶۹ در کالیفرنیا به رسمیت شناخته شد و نیویورک آخرین ایالتی بود که این موضوع را در سال ۱۹۸۹ به رسمیت شناخت.[۱۱۲]
مهمترین ویژگیهای ازدواج، قانونمند بودن آن است. ازدواج به هر صورتی که باشد، قانونمند است. تمامی مراحل ازدواج از پیوند تا جدایی و نیز پس از فوت یکی از طرفین قانونمند است؛ بنابراین هر ازدواجی بر پایهٔ یک سری قوانین شکل گرفتهاست و ادامه مییابد. این قوانین به سه شکل قوانین عرفی، قوانین شرعی و قوانین مدنی است.[۱۱۳]
در ایران مقررات ازدواج عمدتاً بر اساس فقه امامیه تدوین شده و ازدواج به دو نحو دائم و موقت میتواند صورت پذیرد. در مذهب جعفری آیین اسلام این دو ازدواج در پارهای از آثار با هم یکی هستند و در برخی دگر اختلاف دارند، تفاوت اصلی و جوهری ازدواج موقت با ازدواج دائم در مدتدار بودت ازدواج موقت که پس از پایان آن رابطهٔ زوجیت به انتها میرسد. همچنین در ازدواج موقت برخلاف ازدواج دائم طلاق وجود ندارد، زن حق نفقه ندارد و زن و شوهر از یکدیگر ارث نمیبرند، مهریه هم در ازدواج دائم لازم است و هم در ازدواج موقت، با این تفاوت که در ازدواج موقت عدم ذکر مهر موجب بطلان عقد است ولی در ازدواج دائم عقد باطل نیست و میتوان مهریه را بعداً توافق کرد یا درصورت عدم توافق مهرالمثل تعیین میشود.
مرکز تحقیقات و درسنامههای آموزش ازدواج در ایران ستاد ازدواج دانشجویی نهاد نمایندگی رهبری در دانشگاهها میباشد که آدرس وبگاه این ستاد به شرح زیر میباشد:
ازدواج، نکاح یا پیوند زناشویی پیمانی است که بهموجب آن یک زن و مرد باهم شریک و متحد میشوند و خانوادهای را تشکیل میدهند.
در واقع هدف ازدواج تشکیل خانواده است که تمایل به این امر در نهاد انسان گذاشته شدهاست. ازدواج به روابط جنسی مشروعیت می بخشد. به طور سنتی، ازدواج نقشی اساسی در حفظ اخلاق و تمدن دارد. [۱]
مردمشناسان برای اینکه تنوع وسیع اَعمال زناشویی مشاهدهشده از سوی فرهنگ را در نظر بگیرند چندین تعریف رقابتی از ازدواج پیشنهاد کردهاند.[۲] اِدوارد وستمارک در کتابش با عنوان «تاریخ ازدواج انسان (۱۹۲۱)» ازدواج را به این صورت تعریف میکند: ارتباط پردوام یا کمدوام نر و ماده گذشته از عمل زادآوری محض تا بعد از تولد فرزند «.[۳] او در کتاب» آیندهٔ ازدواج در تمدن وسترن «تعریف پیشیناش را رد میکند و در عوض بطور موقت ازدواج را اینگونه تعریف میکند: «رابطهٔ یک یا تعداد بیشتری مرد با یک یا تعداد بیشتری زن که بوسیلهٔ عرف یا قانون پذیرفته شدهاست».[۴]
یادداشتها و جستجوها (۱۹۵۱)، کتابچهٔ راهنمای انسانشناسی، ازدواج را چنین تعریف کردهاست، «پیوندی بین یک زن و یک مرد بهطوریکه بچههای متولد شده از زن به عنوان فرزندان مشروع هر دوی والدین شناخته شوند.»[۵] در راستای رویهٔ معمول در میان مردم ساکن قبایل جنوب سودان و غرب اتیوپی که به زنها اجازه میداد در شرایط خاص در نقش شوهر عمل کنند، کاتلین گوگ [انسانشناس بریتانیایی] پیشنهاد داد که آن تعریف را به این صورت تغییر دهند که «یک زن و یک یا چند شخص دیگر».[۶]
دموند لیچ تعریف گافس را مورد انتقاد قرار میدهد و آن را در مقولهٔ شناخت حلالزادگی (مشروعیت) فرزند بسیار دست و پاگیر میداند و پیشنهاد میکند که ازدواج را مانند انواع متفاوتی از قوانین که برای اجرایی شدن وضع میشوند نگاه کنیم. لیچ تعریفاش را باز میکند و میگوید: «ازدواج رابطهای است که بین یک زن با یک یا تعداد بیشتری از اشخاص دیگر برقرار میشود- که این روابط تولد کودکی را تحت پیشامدهایی که توسط قوانین رابطهها قدغن نشدهاند میسّر میکند- تمامی قوانین همگانی مراتب تولد مطابقت داده شدهاند با عضوهای معمولی یا سطوح متفاوت جامعه».[۷] استدلال لیچ این است که هیچکدام از تعاریف ازدواج برای همه فرهنگها قابل اجرا نیست. او لیستی از ده قانون مرتبطشده با ازدواج را ارائه میکند شامل انحصار جنسی، قوانینی با احترام به کودک و قوانین متنوع ویژهای از سوی فرهنگ.[۸]
دوران بل همچنین تعریف بنیان مشروعیت را با این اصل که برخی جوامع برای ازدواج به مشروعیت احتیاج ندارند مورد نقد قرار میدهد و اینگونه استدلال میکند: در جوامعی که نامشروعیت فقط به معنای ازدواج نکردن مادر است و غیر از این هیچ قانون ضمنی دیگری وجود ندارد تعریف بنیان مشروعیت ازدواج چرخهای است. او تعریف ازدواج را در مقولهٔ قوانین دستیابی جنسی قرار میدهد.[۲]
ازدواج چگونه صورت میگیرد
مقالهٔ اصلی: ازدواج در بوتهٔ نقد
بسیاری از مردم به دلایل گوناگون، استدلالهایی ضد ازدواج دارند. این استدلالها شامل نقدهای سیاسی و مذهبی، اشاره به میزان طلاق، و نیز اهمیت تجرد بر پایهٔ آموزههای مذهبی و فلسفی میشود. بسیاری از مردم علت انزجار از ازدواج را مشکلات اقتصادی و بسیاری محدودیتهای ناشی از آن میدانند و عده ای نیز مطابق احکام ادیان متبوع خود آن را خلاف اوامر الهی میدانند. فی المثل تجرد عیسی مسیح را سرمشق عمل قرار داده و آن را ناشی از امر الهی میدانند. لیکن عدهٔ بسیاری نیز ازدواج را محدودیت دانسته و آن را سالب آزادیهای مطلوب خویش میدانند.
نتیجهٔ تحقیقات جدید نشان میدهد که از دههٔ هشتاد میلادی بهبعد میل به تجرّد در افراد بیشتر شده ازدواجها کمتر و بیدوامتر شدهاند. همچنین نتیجهٔ تحقیقات ثابت میکنند که برخلاف باورهای قدیمی که اظهار میکردند افراد متأهل نسبت به مجردها از سلامت و حس خوشبختی بیشتری بهرهمندند دیگر مطلقاً صحت ندارد و در مواردی حتی مجردها خوشبختی و سلامت بیشتری از متأهلها دارند. از دلایل اظهار شده برای این مسئله میتوان به آزادی بیشتر در افراد مجرد و همینطور فشار بالا بر روی متأهلها اشاره کرد. به بیان دیگر زیست مشترک در دنیای مدرن دستخوش تغییرات جدی و گام به گام میشود و دیگر بهسان قدیم نمیباشد. چکیدهٔ این تحقیقات ثابت کرد که در عصر جدید فردیت با زندگی مشترک در اصطکاک خواهد بود و چالشهای جدیدی را بهوجود خواهد آورد. عامل دیگری که برای توضیح علت سالمتر و خوشبختر بودن مجرّدها در برابر متأهلین اظهار شده این است که انسان در موقعیتهای فردی دچار دغدغههای ذهنی کمتری است؛ ولی در زمان قرار گرفتن در یک جمع بهخاطر افزایش کشمکشها و محاسبات ذهنی برای تعدیل، رفتار آدمی در قبال طرف مقابل آشفتگی ذهنی افزایش مییابد.[۹] با این وجود بعضی دیگر از منابع هنوز بر این باورند که با تمام مشکلاتی که ازدواج در دنیای امروز دارد، باز به دلایلی مانند اثبات عشق به شریک عاطفی، اجتماعی بودن انسان، حمایت همسر و ایجاد انگیزه بیشتر برای زندگی ازدواج کردن نسبت به مجرد بودن بهتر است.[۱۰]
گوناگونی وسیعی در سطح فرهنگها، در رسومی که انتخاب همسر را کنترل میکنند وجود دارد. گوناگونیهایی در مورد سطحی که انتخاب همسر یک انتخاب شخصی توسط طرفین یا تصمیمی جمعی توسط خویشاوندهای دو طرف است و قوانینی که مشخص میکنند، کدام افراد انتخابهای معتبری محسوب میشوند وجود دارد.
در بسیاری از جوامع انتخاب همسر به افرادی مناسب از گروههای اجتماعی ویژه محدود میشود. در بعضی از جوامع رسم بر این است که همسر از درون گروه اجتماعی خود فرد انتخاب میشود – درون همسری (به انگلیسی: endogamy). این وضعیتی است که در بسیاری از جوامع که بر پایه صفوف و طبقات بنا شدهاند صدق میکند؛ ولی در دیگر جوامع همسر باید از گروهی به جز گروه خود انتخاب گردد- برون همسری (به انگلیسی: exogamy). این وضعیت در مورد جوامع فراوانی که آیین توتمی دارند و جامعه به چند قبیله توتمی برون همسر تقسیم شدهاست صادق است، همانند بیشتر جوامع بومی استرالیایی. در جوامع دیگر از فرد انتظار میرود با عموزادهها ازدواج کند. دختر باید با پسر خواهر پدرش ازدواج کند و پسر با دختر برادر مادرش-این عمدتاً حالت جوامعی است که رسم دارند شجره نامه را تنها از خط پدری یا مادری پیگیری کنند، مانند مردم آکان آفریقا. نوع دیگر انتخاب، ازدواج با برادر شوهر (به انگلیسی: levirate marriage) است که در آن بیوه باید با برادر شوهرش ازدواج کند، این شیوه عمدتاً در جوامعی که بر پایه گروههای قبیلهای درون همسر بنا شدهاند یافت میشود.
در فرهنگهای دیگر بر گروههایی که همسر میتواند از آنها انتخاب شود سختگیری کمتری مشاهده میشود. انتخاب همسر میتواند طی یک فرایند انتخابی به شیوه معاشقه توسط زوج یا تنظیم ازدواج توسط والدین یا زوج یا فردی بیرونی، دلال ازدواج شود.
ازدواجهای کاربردی (یا ازدواج مصلحتی) به مدد روالهای رسمی خانواده یا سیاستهای گروهی تسهیل میشوند. یک مرجع مسئول ازدواج را تنظیم یا افراد را به آن تشویق میکند؛ حتی ممکن است برای یافتن همسر مناسب برای فرد مجرد، یک دلال ازدواج به کار گرفته شود. مرجعیت ممکن است با والدین، خانواده، یک مقام مذهبی یا اجماع گروهی باشد. در بعضی موارد، مرجع مسئول ممکن است در انتخاب زوج انگیزههایی به غیر از تفاهم داشته باشد.[۱۱]
در دهکدههای روستایی هند، ازدواج کودکان نیز انجام میشود که والدین آن را در گاهی حتی قبل از تولد کودک تنظیم میکنند.[۱۲] این عمل به موجب «مصوبه ممنوعیت ازدواج کودک» در ۱۹۲۹ ممنوع گشت.
در بعضی جوامع از آسیای مرکزی، قفقاز تا آفریقا هنوز سنت عروس ربایی وجود دارد که در آن عروس توسط مرد و دوستانش اسیر میشود. گاهی اوقات این کار در حقیقت فرار با معشوق را پنهان میکند اما گاهی اوقات به سمت خشونت جنسی تمایل دارد. در زمانهای گذشته ربایش زنان، مقیاسی بزرگتر از این بودهاست که در آن گروههایی از زنان توسط گروههایی از مردان، گاهی اوقات در جنگ، اسیر میشدند. معروفترین مثال برای این مورد، تجاوز به زنان اهل سابین میباشد که موجب شد اولین شهروندان روم اولین همسرانشان را بدست آوردند.
سایر شرکای ازدواج کمابیش تحمیلی هستند. برای مثال ارثی که به زن بیوه میرسد مردی از برادران شوهر مرحومش برای او فراهم میکند.
همچنین بینید: همزیستی
ازدواج نهادی است که زندگی افراد را به شیوههای گوناگون عاطفی و اقتصادی به هم پیوند میزند. دربسیاری از فرهنگهای غربی، ازدواج معمولاً به ایجاد خانوادهای جدید که از زوج متأهل تشکیل میشود منجر میشود که در خانهای مشترک با هم زندگی میکنند و غالباً از بستر یکسانی استفاده میکنند، ولی در بعضی از فرهنگهای دیگر اینگونه نیست.[۱۳] در میان «میانگ کاباو» ها در غرب سوماترا، همزیستی در منزل مادری (به انگلیسی: matrilocal)است و شوهر به خانهٔ مادر زن نقل مکان میکند.[۱۴] اقامت بعد از ازدواج میتواند در منزل پدری (به انگلیسی: patrilocal) یا منزل دایی شوهر (به انگلیسی: avunculocal) باشد. چنین ازدواجهایی در پکن امروزی بهطور روزافزونی متداول است. «گو جیانمی»، مدیر مرکز مطالعات زنان در دانشگاه پکن به خبرنگار «نیوزدی» گفت: «ازدواجهای پاره وقت (به انگلیسی: Walking marriage) نشان دهندهٔ تغییرات گسترده در جامعه چین است»[۱۵] تمهیدی مشابه در عربستان سعودی تحت عنوان «ازدواج مسیار» وجود دارد که در آن زن و شوهر جدا از هم زندگی میکنند و بهطور مرتب با هم دیدار میکنند.[۱۶]
از سوی دیگر، ازدواج لازمهٔ همزیستی نیست. در بعضی موارد زوجهایی که با هم زندگی میکنند دوست ندارد متأهل شناخته شوند. مثلاً هنگامی که حق بازنشستگی یا نفقه به طرز منفی تحت تأثیر قرار میگیرند یا به خاطر ملاحظات مالیاتی، مسائل مهاجرتی و دلایل فراوان دیگر. در جوامع امروزی غربی بعضی از زوجها پیش از ازدواج با هم زندگی میکنند تا کارایی چنین تمهیدی را در طولانی مدت بیازمایند.
در بعضی از موارد هم زیستی ممکن است منجر به ازدواج عرفی شود و در بعضی از کشورها هم زیستی را به رسمیت ازدواج به جهت منافع مالیاتی و امنیت اجتماعی ترجیح میدهند. این در مورد استرالیا صدق میکند.[۱۷]
موضوع اصلی مقاله: قوانین و محدودیتهای ازدواج
ازدواج نهادی است که به صورت تاریخی توسط جامعه به منظور حفظ منافع بچهها، انتقال ژنهای سالم، حفظ ارزشهای فرهنگی، یا به خاطر تعصب و ترس با محدودیت همراه بودهاست، از هر سن و نژاد تا هر وضعیت اجتماعی، هر نوع قرابت قوم و خویشی و هر جنسیتی. تقریباً همه فرهنگهایی که ازدواج را به رسمیت میشناسند زنای با دیگری را تخطی از ضوابط ازدواج میدانند.[۱۸]
ایالات متحده تاریخچهای از قوانین محدودیت در ازدواج دارد. ایالات زیادی به قوانینی که علیه ازدواج بین نژادی بود عمل میکردند که اولین بار در قرن ۱۷ (در مستعمره برده داری «ویرجینیا۱۶۹۱ و» مریلند «۱۶۹۲) مطرح شد و تا ۱۹۶۷ که توسط قانون شهروندی Loving v. Virginia واژگون شد ادامه داشت. بسیاری ازین ایالات چندین اقلیت را از ازدواج با سفید پوستان منع کردند. مثلاً «آلاباما» «آرکانزاس» و «اوکلاهما» مشخصا سیاهان را منع کردند. ایلاتی مثل «میسیسیپی» و «میسوری» سیاهپوستان و آسیاییها را ممنوع کردند. ایالاتی چون «کارولینای شمای و جنوبی» سیاهان و بومیان آمریکایی را و ایالاتی چون «جرجیا،» کارولینای جنوبی و ویرجینیا همه غیر سفیدپوستان را از ازدواج با سفید پوستان منع کردند.
به رسمیت شناختن قانونی ازدواج زوجهای هم جنس آن طور که برای زوجهای غیر هم جنس فراهم است، عملی نسبتاً جدید است. در ایالات متحده، مصوبه حمایت از ازدواج 1996 (DOMA) به طرز واضحی ازدواج به جهت اهداف قوانین فدرال را میان یک مرد و یک زن تعریف میکند و اجازه میدهد ایالتها ازدواج هم جنسها در ایالات دیگر را نادیده بگیرند (گرچه استدلال میشود که ایالتها میتوانستند قبلاً هم اینکار را بکنند).[۱۹][۲۰] چهل و یک ایالت آمریکا ازدواج را میان یک مرد و یک زن تعریف میکنند. سه مورد از این ایالتها زبان قانونی دارند که از تعریف این چنینی DOMA قدیمی تر هستند (پیش از ۱۹۹۶ تصویب شدهاند). سی ایالت ازدواج را در قانون اساسی خود تعریف کردهاند. آریزونا تنها ایالتی است که تاکنون اصلاحیه قانون اساسی در مورد تعریف ازدواج تنها میان یک مرد و یک زن را رد کردهاست (۲۰۰۶)، ولی بعداً این اصلاحیه در ۲۰۰۸ تصویب شد.[۲۱]
در جوامع اغلب محدودیتهایی برای ازدواج با فامیل وجود داشتهاست، گرچه شدت این محدودیتها متفاوت بودهاست. به جز چند مورد استثنایی، ازدواج میان والدین و فرزندان یا میان خواهر و برادر با والدین یکسان زنا محسوب شده و ممنوع بودهاست. با این وجود، ازدواج میان فامیلهای دورتر بسیار متعارف بودهاست، و تخمینی در این باره حاکی از آن است که در ۸۰٪ ازدواجها در طول تاریخ نسبت خانوادگی نوه عموی والدینی یا نزدیکتر بودهاست.[۲۲] در دوران مدرن این نسبت کاهش شدیدی داشتهاست، اما هنوز تخمین زده میشود که بیش از ۱۰٪ ازدواجها میان نوه عموهای والدینی یا عموزادهها صورت میگیرد.[۲۳] در ایالات متحد، امروزه چنین ازدواجهایی نکوهیدهاست، و ممنوعیت ازدواج عموزادهها در بیش از ۳۰ ایالت قانونی است. تنوع قابل ملاحظهاست: در کرهٔ جنوبی، در گذشته ازدواج با فردی با نام خانوادگی یکسان غیرقانونی بودهاست.[۲۴]
در جوامع زیادی ازدواج به طبقهٔ اجتماعی فرد محدود بودهاست – پدیدهای که انسانشناسان درونهمسری مینامند. یک نمونه از چنین محدودیتهایی شرط ازدواج با همقبیلهای است.
محدودیت در برابر چندهمسری نیز متداول بودهاست. مخالفت دولت فدرال آمریکا با به رسمیت شناختن دِسِرِت به عنوان یک ایالت بر پایهٔ مخالفت با ازدواجهای چندهمسریای بود که در گذشته در میان مورمونها رواج داشتهاست.
همچنین نگاه کنید به: قوانین ضد- ازدواج میاننژادی، ازدواج میاننژادی، ازدواج فرا- ملی، ازدواج بینالادیانی، ازدواج مختلط (ابهامزدایی)، ازدواج با همجنس، طلاق، چندهمسری، ازدواج کودکان، و ازدواج رسمی.
در رابطه با ازدواج، مباحثههای زیادی در کشورهای مختلف انجام شدهاست- از جمله: مباحث مربوط به سازگاری زوجهای دارای مذاهب، عقاید، تبارها یا نژادهای متفاوت، تعداد و حداقل سن قابلقبول برای زنان، حقوق زوجها (بهویژه زنان)، و تعهدات خانوادگی گستردهتر. بهطور مثال، یکی از مجادلههای دورهٔ معاصر (که علیالخصوص بهطور چشمگیری در ایالات متحد آمریکا جریان دارد) عبارت است از، ممانعت از قانونیشدن روابط همجنسگرایانه، تأیید اجتماعی آن، و بهرهمندی از حقوق و تعهدات قانونی. در برخی از کشورها، محافظهکاران اجتماعی با ازدواج همجنسگرایان مخالفند، با این ادعا که هرگونه تلاشی برای تعریف ازدواج به شکلی غیر از «پیوند یک مرد و یک زن»، موجب «تهیشدن واژهٔ ازدواج از معنا و مفهوم اصلیاش» خواهد شد.[۲۵] همچنین، در دیگر کشورها، چندهمسری یک رسم «به لحاظ اجتماعی محافظهکارانه» است. از سوی دیگر، مدافعان ازدواجِ افراد هممذهب و همنژاد، ممکن است به ترتیب، قانونیشدن ازدواج بینالادیانی[۲۵] و ازدواج میاننژادی[۲۶] را محکوم کنند.
ایالت ماساچوست، خواستار تجدیدنظر دولت فدرال ایالات متحد آمریکا در مورد تعریفاش از پدیدهٔ ازدواج شدهاست. ایالت ماساچوست نخستین ایالتی بود که ازدواج همجنسگرایان را به رسمیت شناخت. بر پایهٔ این دعوی، «قانون دفاع از ازدواج ۱۹۹۶» (DOMA) به حق حاکمیت و خودمختاری ایالتها برای ارائهٔ تعریف خویش از مفهوم ازدواج تجاوز کردهاست. این دعوی معتقد است که قانون دفاع از ازدواج حق خودمختاری ایالت برای ارائهٔ تعریف خویش از مفهوم ازدواج را نقض کرده و مغایر با قانون اساسی است.[۲۷]
برانگیختگی هفتساله زناشویی سندرم،[۲۸] نظریه، عقیده و اصطلاحی در روانشناسی رابطه است که میگوید پس از حدود کم و بیش هفت سال اشتیاق جنسی و احساس رضایت رابطه زناشویی به تدریج کاسته میگردد.[۲۹] این نظریه از گرایش به پیمانشکنی و خیانت زناشویی در حدود سال هفتم ازدواج سخن میگوید.[۳۰] تمایل به طلاق از دیگر ادعاهای این نظریه است.[۳۱] این موضوع روانشناسی همچنین تمایل فرد متأهل به ارزیابی مجدد در ارتباط زناشویش را بازگو میکند. البته این مدت بر اساس آمار و شواهد ممکنا «و محتملا» کمتر از هفت سال هم روی میدهد اما با توجه به این که بر اساس برخی آمارها در آمریکا متوسط طول عمر هر ازدواج هفت سال است مدت هفت سال را برای این تئوری در نظر گرفتهاند.[۳۲]
وسوسه و برانگیختگی هفتساله زناشویی چیز بدی نیست ولی آن چیز که اهمیت دارد این است که نباید توجه زیادی به آن کرد زیرا در زندگی اولویت اصلی ازدواج و روابط با همسر است.[۳۳]
یکی از معیارهای مهمّ ازدواج، شناخت طرفین از یکدیگر است. افراد برای شناخت کامل یکدیگر به دست کم ۶ماه زمان و معاشرت نیاز دارند.[۳۴]
اطلاعات بیشتر:تعدد زوجین و چند همسری
گروههای مذهبی رویکردهای متفاوتی بر مشروعیت چند همسری دارند. اختیار کردن بیش از یک همسر برای مرد، این عمل در اسلام و کنفوسیوس مجاز است، هر چند که امروزه در بسیاری مناطق غیرمعمول شدهاست.[۳۵][۳۶]
در گذشته چند همسری در مذاهبی چون یهود، مسیحیت و هندوئیسم، مجاز بودهاست، ولی اخیراً توسط جریانات اعمال قدرت دنیای مدرن، ممنوع شدهاست.[۳۵]
ازدواج به زوجین، حقوق و وظایفی اعطا میکند؛ و از آنجاییکه یگانه ساختار ایجاد خویشاوندی سببی است این وضع گاهی شامل خویشاوندان آنها نیز میشود؛ و میتواند شامل موارد ذیل باشد:
این حقوق و وظایف در میان جوامع و گروههای گوناگون در هر جامعه بهطور قابل ملاحظهای متغیر است.[۳۷]
ازدواج گروهی که همچنین تحت عنوان ازدواج چند جانبه شناخته میشود، فرمی از چندمهری (پلی آموری) است در آن بیش از دو نفر واحد خانواده را تأسیس میکنند و تمام اعضای ازدواج گروهی، همسر تمام اعضای دیگر ازدواج گروهی محسوب میشود، و تمام اعضای ازدواج مسئولیت والدینی را برای هر کودکی که از ازدواج حاصل شود به عهده میگیرند.[۳۸] هیچ کشوری ازدواجهای گروهی را چه از لحاظ قانون و چه از لحاظ قانون عرفی نپذیرفتهاست.
جامعهشناسی خانواده به بررسی واقعیتهای موجود در مفهوم «خانواده» و ریشهیابی دگرگونیهای آن میپردازد. بهطور کلی، ازدواج موجب تغییر نقشهای اجتماعی و جابهجایی پایگاه اجتماعی افراد میشود.[۳۹]
موضوع مکانگزینی زوج پس از ازدواج یکی از موضوعات مورد پژوهش در جامعهشناسی و انسانشناسی است.
نظریههای اولیهای که سعی در توضیحِ عوامل تعیینکنندهٔ «محل سکونت پس از ازدواج» داشتهاند – برای مثال سکونت با خویشاوندان شوهر، زن یا سکونت در نزدیکی آنها- آن را با تقسیم جنسی کار مرتبط دانستهاند (از جمله، نظریههای لوییس هنری مورگان، ادوارد تیلور، یا جورج پتر مُرداک). با این وجود، با گذشت زمان، پژوهشهای میانفرهنگی که با استفاده از نمونهگیریهای جهانی بر روی این فرضیه انجام شد، نتوانست رابطهٔ چشمگیری بین این دو متغیر بیابد؛ البته تحقیقات کوروتایو (Korotayev) نشان دادهاست که، بهطور کلی کمک و مشارکتِ زن در امرار معاش، همبستگی چشمگیری با سکونت در نزدیکی خانوادهٔ زن دارد؛ با این حال، این همبستگی زیر پوشش عامل متداولی همچون «چند زنی» پنهان ماندهاست. به بیان دقیقتر، اگرچه کمک زن به امرار معاش گرایش به آن دارد تا منجر به سکونت در نزدیکی خانوادهٔ زن بشود، توأمان گرایش به آن دارد تا به چند زنیِ «غیرخواهرانه» (non-sororal، ازدواج مرد با کسی غیر از خواهر زنش) بینجامد. «چند زنیِ غیرخواهرانه» مانع از سکونت در کنار خانوادهٔ تازه عروس میشود. اگر عامل «چند زنی» کنترل شود، تقسیم کار تبدیل به عامل مهمی برای پیشبینی محل سکونتِ پس از ازدواج خواهد شد. از اینرو، نظریهٔ مُرداک (Murdock) در زمینهٔ رابطهٔ بین تقسیم جنسی کار و محل سکونتِ پس از ازدواج، اساساً صحیح است، هر چند همانطور که کوروتایو نشان دادهاست، رابطهٔ موجود بین این متغیرها، پیچیدهتر از آن است که امکان پیشبینی را بدهد.[۴۰][۴۱]
در جوامع امروزی، شاهد آن هستیم که افراد گرایش به آن دارند تا محلهای جدیدی را برای سکونت بعد از ازدواج انتخاب کنند.[۴۲]
در زمان ساسانی نوع اصلی ازدواج ایرانی «زنیِ پادِخشای» خوانده میشد که در واقع انتقال قیمومیت دختر از پدر به شوهر بود.[۴۳] انواع دیگری هم از ازدواج بود از جمله «چَگَر» که هنگامی بود که شوهر توانایی فرزندآوری نداشت و زن خود را به عنوان همسر موقت به یکی از نزدیکان میداد تا فرزند آورد. چگر را به صورت چَکَر هم نوشتهاند.[۴۳] نوع دیگر خویدوده بود که ازدواج با خویشاوندان است.[۴۴]
گرچه نهاد خانواده از تاریخ ثبت شده موثق فراتر میرود بسیاری از فرهنگها افسانههایی پیرامون خاستگاه ازدواج دارند. روشی که بدان صورت ازدواج انجام میشود و قواعد و انشعابات آن مانند خود نهاد بسته به فرهنگ و ویژگیهای آماری دوره در طول زمان تغییر کردهاست[۴۵] فرهنگهای گوناگون تئوریهای خود را در مورد خاستگاه ازدواج داشتهاند. برای مثال یکی میتواند ریشه در نیاز مرد به اطمینان از پدر فرزندانش بودن داشته باشد. در نتیجه شاید او راغب باشد که هزینهٔ عروس را بپردازد یا یک زن را به ازای دسترسی اختصاصی جنسی تأمین کند[۴۶] حلال زادگی نتیجهٔ این معاملهاست تا انگیزههای آن. در جامعهٔ کومانچی زنان متأهل بیشتر کار میکنند آزادی جنسی را ازدست میدهند و به نظر نمیرسد هیچ سودی از ازدواج عاید کنند[۴۷]
ازدواج چگونه صورت میگیرد
اما زنهایی که میشد آنها را به همسری گرفت، همواره منبع حسادت و ستیز در قبیله بودند، بنابراین معمولاً انتخابی جز تن دادن به ازدواج نداشتند. «تقریباً در همه جوامع، دستیابی به زنها به نوعی از طریق رسمی و قانونی ممکن شدهاست تا بتوان شدت رقابتها را کاهش داد.»[۴۸] انواعی از ازدواجهای گروهی که در آنها بیش از یک نفر از یک جنس شرکت دارد، ولی چندزنی یا چند شوهری نیستند، در تاریخ وجود داشتهاند. اگرچه که این گونه ازدواجها به ندرت اتفاق میافتاد. از ۲۵۰ جامعه آماری که در سال ۱۹۴۹ توسط انسانشناس آمریکایی جورج پی. مرداک گزارش شده بود، تنها در میان اهالی کینگنگِ برزیل نوعی ازدواج گروهی دیده شد.[۴۹] انواع متفاوتی از ازدواج در دنیا وجود دارد. در بعضی از جوامع، فرد محدود است به اینکه در هر زمان تنها در یک زوج باقی بماند (تک همسری)، در حالیکه سایر فرهنگها به مرد اجازه میدهند که بیش از یک همسر داشته باشد (چندزنی) یا، در جوامع معدودی، به زن اجازه داده میشود که بیش از یک شوهر اختیار کند (چندشوهری). بعضی از جوامع نیز ازدواج بین دو مرد یا دو زن را مجاز میدانند. بیشتر جوامع برای ازدواج محدودیتهایی روی سن وسال افراد، روابط خویشاوندی پیشین آنها یا عضویتشان در گروههای مذهبی یا سایر گروههای اجتماعی قرار میدهند.
نوشتار اصلی:ازدواج در چین
منشأ اساطیری ازدواج چینی، داستانی در مورد نووا و فوخی است، که روشهای مناسب ازدواج را پس از ازدواج شان، ابداع کردند. در جامعه باستانی چین، مردم با نام خانوادگی مشابه، مجاز به ازدواج با یکدیگر نبودند و این عمل به عنوان زنای با محارم، قلمداد میشد. با این حال، به دلیل ازدواج با بستگان مادر که زنا با محارم، تلقی نمیشد، خانوادهها گاهی ازدواجهای درون فامیلی، از نسلی به نسلی دیگر نیز داشتند. با گذشت زمان، علیرغم جابه جایی زیاد جغرافیایی مردم چین، نسبت بیولوژیکی اعضای خانواده همچنان برجا بود. هنگامی که زن و شوهری فوت میکردند، زن و شوهر بهطور جداگانه در گورستان قبیله مربوطه به خاک سپرده میشدند. در نوع ازدواج مادرانه، مرد به عنوان پسر خوانده در خانهً همسر زندگی میکرد.
قانون جدید ازدواج در سال ۱۹۵۰، بهطور اساسی سنتهای ازدواج را در چین تغییر داد. اعمال تک همسری، برابری حقوق زنان ومردان، و اهمیت انتخاب در ازدواج از جملهً این تغییرات بود. ازدواجهای مقرر(arranged marriage) اغلب، رایجترین نوع ازدواج در چین، تا آن زمان بود.
در یونان باستان، هیچ گونه مراسم خاص حقوقی برای ایجاد یک ازدواج لازم نبود – تنها توافق طرفین و اینکه زوج باید یکدیگر را به عنوان زن و شوهر بپذیرند کافی بود [نیاز به ارجاع دارد]. مردها معمولاً وقتی به دوره ۲۰ یا ۳۰ سالگی میرسیدند ازدواج میکردند [نیاز به ارجاع دارد] و انتظار داشتند که زنهای آنها در اوان نوجوانی باشند. عنوان شدهاست که این سنین برای یونانیان مناسب بود چرا که مردان معمولاً تا سن ۳۰ از خدمت سربازی فارغ شده بودند، و ازدواج با یک دختر جوان، باکرگی او را تضمین میکرد [نیاز به ارجاع دارد]. زنان ازدواج کرده یونانی در یونان باستان حقوق کمی داشتند و انتظار میرفت که از خانه و فرزندان مراقبت کنند [نیاز به ارجاع دارد]. زمان، عامل با اهمیتی در ازدواجهای یونانی بود. به عنوان مثال، بر اساس یک عقیده خرافی، ازدواج در زمانی که ماه کامل بود خوش شانسی میآورده و همچنین از نظر رابرت فلاسلیره، یونانیان در زمستان ازدواج میکردند [نیاز به ارجاع دارد]. وراثت بسیار مهمتر از احساسات بود: زنی که پدرش میمرد در صورتی که هیچ وارث مذکری نداشت وادار میشد که با نزدیکترین خویشاوند مذکر خود ازدواج کند – حتی اگر اول مجبور بود از شوهرش طلاق بگیرد.[۵۰]
در روم باستان انواع گوناگونی از ازدواج وجود داشت. گونه سنتی (متعارف) آن conventio in manum نامیده میشد نیاز به مراسمی با حضور شاهدان داشت و با مراسم بخصوصی نیز باطل میشد.[۵۱] در این گونه ازدواج، زن حقوق ارث بری را در خانواده سابق خود از دست میداد و حقوق خانواده جدیدش را میگرفت. او دیگر تحت تبعیت اختیارات همسرش بود]نیاز به ارجاع دارد[. یک نوع ازدواج آزاد وجود داشت تحت عنوان sine manu. در این قرارداد، زن همچنان یک عضو از خانوادهٔ خود باقی میماند، او تحت تبعیت پدرش میماند، حقوق ارث بری خانواده سابق خود را حفظ میکند و هیچ حقوقی در خانواده جدیدش دریافت نمیکند.[۵۲] حداقل سن ازدواج برای دختران ۱۲ سال بود.[۵۳]
از اوایل دوره مسیحیت (سالهای ۳۰ تا ۳۲۵)، به ازدواج به دید یک مقولهی کاملاً خصوصی نگاه میشد[نیاز به ارجاع دارد]، بدون نیاز به هیچ گونه مراسم خاص مذهبی. اگرچه کشیش ایگناتوس اهل Antioch حدود سال ۱۱۰ به کشیش پلی کرپ اهل Smyrna نوشت، «[ا]ین گونهاست که هر دو زن و مردی که با هم ازدواج میکنند، که این پیوند با پذیرش کشیش شکل میگیرد، که ازدواج آنها در محضر خداوند انجام میشود، و نه بر پایهی شهوت خودشان.»[۵۴] / در قرن دوازدهم [کجا؟] زنها مجبور بودند که نام شوهران خود را بگیرند و با از ابتدای نیمهی دوم قرن شانزدهم [کجا؟] رضایتنامه والدین به همراه رضایتنامه کلیسا برای ازدواج لازم بود.[[۵۵]
به جز چند مورد محلی تا ۱۵۴۵ ازدواجهای مسیحی در اروپا، با رضایت طرفین، اعلام قصد ازدواج و وصلت جسمانی دو طرف انجام میشد.[۵۶][۵۷]
زوج بهطور شفاهی به هم پیمان میبستند که با یکدیگر ازدواج کنند. حضور کشیش یا شاهدین الزامی نبود.[۵۸] این پیمان به عنوان “verbum” شناخته میشد. اگر آزادانه و با فعل زمان حاضر ادا میشد (برای مثال «من با تو ازدواج میکنم») بدون تردید الزامآور بود.[۵۶] اگر به زمان آینده ادا میشد («من با تو ازدواج خواهم کرد»)، منجر به نامزدی میشد. یکی از کارکردهای کلیسا در دوران قرون وسطی ثبت ازدواجها بود که اجباری نبود. به دلیل اینکه این مسائل در دادگاه کلیسایی حل و فصل میشد، هیچ مداخلهٔ حکومتی در ازدواج و وضعیت فردی وجود نداشت. در قرون وسطی ازدواجها از قبل تعیین میشد، حتی گاهی اوقات در هنگام تولد؛ و این قرارهای ازدواج معمولاً برای اطمینان از صحت قراردادها میان خانوادههای مختلف سلطنتی، اشراف و وراث فیفها بود. کلیسا در برابر این وصلتهای تحمیلی مقاومت کرد و دلایل ابطال این قرارها را افزایش داد[۵۵] در همان حال که مسیحیت در دوره رومن و قرون وسطی گسترش یافت، ایده آزادی انتخاب در گزینش شریک زندگی با آن رشد کرد و گسترده شد.[۵۵]
متوسط سن ازدواج در اواخر قرن سیزدهم تا اوایل قرن شانزدهم، حدود ۲۵ سالگی بودهاست.
نقش ازدواجهای ثبت شده و قوانین مربوط به ازدواج، به عنوان بخشی از اصلاحات پروتستان، به تصویب دولت رسید. این اصلاحات نگاه مارتین لوتر را منعکس میکرد که ازدواج «امری دنیوی» است.[۵۹] در قرن هفدهم، بسیاری از کشورهای اروپایی پروتستان، دچار درگیری با دولت در امر ازدواج، بودند. در سال ۲۰۰۰، متوسط سن ازدواج در گسترهً ۴۴–۲۵ سالگی برای مردان و ۳۹–۲۲ سالگی برای زنان بود. در انگلستان در سال ۱۷۵۳، اعتبار ازدواج با رضایت و اجماع، تحت قانون تصویب شدهً Lord Hardwich، در کلیسای آنجلیکا، تعیین میشد.[۶۰] این عمل الزامات خاصی همچون، حضور شاهدان در مراسم، را برای ازدواج به وجود میآورد.[۶۰]
در بخشی از اقدامات مخالف با اصلاحات، در سال ۱۵۶۳، شورای ترنت فرمان داد که، تنها در صورتی ازدواج کاتولیک روم را به رسمیت میشناسد که مراسم رسمی ازدواج در حضور یک کشیش و دو شاهد اجرا شود. این شورا همچنین، در سال ۱۵۶۶، تعلیمات و دستورها مذهبیِ مرتبط با ازدواج را تحت عنوان «اتحاد زناشویی بین زن و مرد، قرارداد بین دو نفر واجد شرایط، که آنها را ملزم به زندگی با یکدیگر، در طول حیاتشان میکند.» صادر کرد.[۶۱]
در اوایل عصر حاضر، جان کالوین و همکاران پروتستانی او، به اصلاح قوانین مسیحی ازدواج، که مورد تصویب احکام حقوقی ازدواج ژنو بود، پرداختند. این اصلاحات، خواستار بازنگریِ قانون ” لزوم شکلگیری ازدواج با الزامات دوگانهً ثبت نام دولتی و تقدیس کلیساًبود.
در انگلستان و ولز در سال ۱۷۵۳، قانون ازدواج Lord Hardwick نیازمند مراسم رسمی بود. مختصر برگزار کردن این عمل، منجر به یک ازدواج خارج از قاعده (غیرمعمولی) میشد.[۶۲] این نوع از ازدواجهای مخفی یا بی قاعده در زندان ناوگان (Fleet Prison) و صدها مکان دیگر انجام میشد. از سال ۱۶۹۰ تا تصویب قانون ازدواج در سال ۱۷۵۳، تنها تعداد ۳۰۰٬۰۰ ازدواج مخفی درزندان ناوگان Fleet Prison))انجام شد.[۶۳] این قانون، نیازمند به اجرای مراسمی رسمی بود، که توسط کشیشی در کلیسای آنجلیکا و دو شاهد، به رسمیت شناخته و ثبت میشد. این قانون به هیچ وجه برای اقلیتهای یهودی و کواکرها (Quakers) لازمالاجرا نبود. آنها با آداب و رسوم خود ازدواج میکردند.
به موجب قانون ازدواج ۱۸۳۶ از سال ۱۸۳۷، در انگلستان و ولز، ازدواج مدنی به عنوان به موجب قانون ازدواج ۱۸۳۶ از سال ۱۸۳۷، در انگلستان و ولز، ازدواج مدنی به عنوان یک جایگزین قانونی برای ازدواج کلیسایی به رسمیت شناخته شد. در آلمان، ازدواجهای مدنی در ۱۸۷۵ به رسمیت شناخته شد. این قانون اجازه انجام مراسم ازدواج در برابر کارکن رسمی اداره کل امور مدنی را صادر کرد، به شرط آنکه هر دو نفر قصد خود برای ازدواج معتبر و مؤثر تأیید کنند. همچنین پذیرفت که در صورت تمایل طرفین مراسم مذهبی نیز بهطور خصوصی برگزار شود.
در قانون معاصر عوام در انگلستان، ازدواج، قراردادی اختیاری میان یک زن و یک مرد است، که در این قرارداد آنها میپذیرند زن و شوهر باشند.[۶۴] ادوارد وسترمارک اظهار کردهاست که «نهاد ازدواج احتمالاً از یک عادت باستانی تکامل یافتهاست»[۶۵]
نظریهٔ فمینیستی، به ازدواج با جنس مخالف به عنوان یک نهاد سنتی که در پدرسالاری ریشه دارد برخورد میکند و ازدواج را نهادی میداند که منجر به ترویج برتری و قدرت مرد بر زن میشود. این روابط قدرت، مردان را به عنوان «روزیرسان که در حوزهٔ عمومی عمل میکنند» و زنان را به عنوان «تامینکنندهٔ خدمات پرستاری و مراقبت که در حوزهٔ خصوصی عمل میکنند» در نظر میگیرد.»[۶۶] این با مفهوم ازدواج مساواتخواهانه که در آن قدرت و کار بین دو جنسیت بهطور برابر تقسیم میشود، و این تقسیم برمبنای نقشهای جنسیتی صورت نمیگیرد در تضاد است.[۶۶]
در یک ازدواج، اختصاص دادنِ نقشهای جنسیتی غالب به مردان و نقشهای جنسیتی زیردستانه و سلطهپذیر به زنان، بر روابط قدرت درون رابطه اثر میگذارد.[۶۷] در برخی خانوادههای آمریکایی، زنان نقشهای جنسیتی کلیشهای را درونی میکنند، و غالباً خود را با نقش «همسر»، «مادر»، و «پرستار» در هماهنگی با هنجارهای اجتماعی و شریک مذکرشان وفق میدهند. «بل هوک» میگوید: «در ساختار خانواده، افراد یادمیگیرند که ستم جنسیتی را به عنوان امری» طبیعی «بپذیرند و این در حکم اولین قدم برای حمایت از سایر اشکال ستم، نظیر سلطهٔ یک جنس بر دیگری است.»[۶۸]
در ایالات متحد، مطالعات نشان دادهاست که، علیرغم آرمانهای مساواتخواهانهای که ترویج میشوند، کمتر از نیمی از زنان به روابطشان با جنس مخالف از نظر قدرت به شکلی برابر مینگرند و روابط نابرابر که در آن مرد در سلطه قرار دارد بیشتر از همه به چشم میخورد.[۶۹] مطالعات همچنین نشان میدهند که زوجهای ازدواج کرده، بیشترین میزان رضایت خود را در روابط مساواتخواهانه تجربه میکنند.[۷۰]
نوشتار اصلی:مباحثههای مذهبی پیرامون ازدواج همجنس گرا
در اکثر موارد، سنتهای مذهبی در جهان، ازدواج را مختص به پیوند بین دو جنس مخالف میدانند. با این حال استثناهایی از جمله در ادیان یکتاپرست، کلیسای انجمن متروپولیتن، کویکر، کلیسای متحده کانادا، کلیسای متحد مسیحی و یهودی، برخی از اسقفهای کلیسای آنجلیکان، وجود دارند که، در حال حاضر، در آنها این مدل، توسط حوزههای قضایی[۷۱] و فرقههای مذهبی به رسمیت شناخته شدهاست[۷۲][۷۳][۷۴]
نوشتار اصلی:ازدواج همجنسگرایان
انواع مختلفی از ازدواج همجنسگرایانه وجود دارد،[۷۵] از شکل غیررسمی و روابط نامشروع unsanctioned)) تا پیوندهایی با تشریفات بالا گسترده شدهاست.[۷۶]
در حالی که ازدواج همجنسگرایانه(same-sex marriage) شکل نسبتاً جدیدی از رابطهاست، با این حال قانون ازدواجِ زوجهای همجنس همانند زوجهای غیر هم جنس، به رسمیت شناخته میشود. تأثیر تبلیغات و بحثها، در دهه اخیر، بر روی تصور مدنیِ ازدواجهای همجنس گرایانه میان دو زن و دو مرد، بسیار نو و بیسابقه بودهاست. برای پیوندهای همجنس ثبت شده، سابقهً طولانی درتمامی جهان وجود دارد.[۷۷] این اعتقاد وجود داشتهاست که پیوندهای همجنس در یونان باستان و رم،[۷۸] برخی از مناطق چین مانند فوجیان، و در برخی زمانها در طول تاریخِ اروپای باستان، جشن گرفته میشدهاست.[۷۹] قانون با مشخصهًTheodosian (C.TH.9.7.3)منتشر شده در ۳۴۲ میلادی، مجازات شدید یا حتی مرگ را، بر افرادی که ازدواج همجنسگرایانه داشتند، تحمیل میکرد.[۸۰] اما مقصود دقیق این قانون و رابطه اش با عملکرد اجتماعیِ آن، نامعلوم بود. اینها تنها چند مثال از ازدواج همجنس گرایانه در فرهنگ آن زمان بود.[۸۱]
همچنان که پیش از این یادآور شدیم، زناشویی میان دو همجنس در موقعیتهای گوناگون تاریخی و فرهنگی رخ دادهاست. در برخی از فرهنگهای آفریقایی، از جمله در قبیلهٔ ایگبو نیجریه و لاودو آفریقای جنوبی، زنها میتوانند با زنان دیگر ازدواج کنند در موقعیتهایی مانند موقعیت زنان بازاری برجسته در آفریقای غربی، که زنها میتوانند دارایی چشمگیری به دست آورند، یک زن میتواند زن دیگری را به همسری برگزیند. یک چنین زناشویی، به آن زن برجسته اجازه میدهد که جایگاه اجتماعی و اهمیت اقتصادیاش را در خانواده، تقویت کنند (آمادیوم ۱۹۸۷)
.[۸۲]
یکی از مشهورترین نمونههای زناشویی دو همجنس، در میان قبیلهٔ آزاند سودان دیده شدهاست. جنگجویان این قبیله میتوانند مردهای جوانتر را به عنوان عروس بگیرند و این عروس موظف است به یک جنگجو از جهت جنسی خدمت کند و وظایف خانهداری را برایش انجام دهد. این جنگجویان «شیربها» ی عروس مذکرشان را به خانوادهاش میپردازند و با دودمان او رابطهٔ سببی برقرار میکنند. هرگاه یک جنگجو از کارافتاده شود و دیگر نتواند نقش خود را به عنوان جنگجو بازی کند، عروس مذکر خود را رها میکند و گهگاه با خواهر عروس مذکر پیشیناش ازدواج میکند. در این زمان عروس مذکر پیشین وارد ردهٔ جنگجویان میشود و عروس مذکر و جوانتری را برای خود میگیرد. آزاندها که در رابطهٔ جنسیشان بسیار انعطافپذیرند، هیچ مشکلی در جابهجایی از کارهای همجنسگرایانه به فعالیتهای ناهمجنسگرایانه ندارند. (نگاه کنید به مورِی و روسکو، 1998)[۸۲]
همچنین رجوع کنید به: پاکدامنی و خیانت جنسی
بسیاری از ادیان بزرگ دنیا به روابط جنسی خارج از ازدواج با ناخشنودی مینگرند.[۸۳] حکومتهای غیرسکولار فراوانی، غالباً با اکثریت مسلمان[نیاز به نقل قول دارد] قرارهای مجرمانهای برای آمیزش جنسی پیش از ازدواج در نظر گرفتهاند. روابط جنسی میان فردی متأهل با کسی به جز همسرش تحت عنوان زنای محصنه شناخته میشود و عموماً از سوی ادیان بزرگ جهان ناپسند شمرده میشود (بعضی آن را گناه میدانند). زنای محصنه توسط بسیاری از سیستمهای قضایی جرم و دلیلی برای طلاق بهشمار میآید.
از سوی دیگر، ازدواج لازمه فرزنددار شدن نیست. «مرکز کلی آمار سلامت» در آمریکا گزارش کردهاست که در سال ۱۹۹۲ ۳۰/۱ درصد از تولدها مربوط به زنان مجرد بودهاست.[۸۴][۸۵] در سال ۲۰۰۶ این عدد به ۳۸٫۵ درصد افزایش یافتهاست.[۸۶] کودکانی که خارج از ازدواج متولد میشدند، حرامزادهها و ولدالزناها، نامشروع محسوب میشدند و گرفتار زیانهای قانونی و ننگ اجتماعی میگردیدند. در سالهای اخیر از اهمیت مشروعیت کاسته شده و پذیرش اجتماعی به خصوص در جوامع غربی افزایش یافتهاست.
بعضی از زوجهای متأهل تصمیم میگیرند که فرزند نداشته باشند و در نتیجه بی فرزند میمانند. بعضی دیگر از فرزنددار شدن به خاطر ناباروری و سایر دلایلی که از لقاح یا حمل کودک جلوگیری میکند ناتوان هستند. در بعضی از فرهنگها ازدواج فرزنددار شدن را به زنان تحمیل میکند. برای مثال در شمال غنا، بهای عروس در ازای الزام زن به بارداری است و زنانی که از روشهای جلوگیری از بارداری استفاده میکنند با خطرات جدی و آزار جسمی و انتقام روبرو هستند.[۸۷]
مطالب مرتبط: تک همسری
مسیحیان هنگام ازدواج متعهد میشوند که یکی شدن مرد و زن را نشانهٔ آشکاری برای محبت خدا به بشر و محبت مسیح به شاگردانش قرار دهند. به همین علت، مسیحیان ازدواج را التزام و تعهد در طول زندگی میشمارند و با طلاق و ازدواج مجدد در زمان حیات همسر مخالفند.[۸۸]
اگرچه ازدواج در مسیحیت پدیدهای مقدس محسوب شده و سرّ عظیم نامیده میشود، اما در برابر آن دوری گزیدن از ازدواج از نظر برخی مسیحیان امری پسندیدهتر است، گرچه هیچ اجباری در این مورد نیست. شخص مجرد، با تمام توان به خدمت خداوند میرسد و با کمکردن مشغلههای دنیوی و زندگی، خود را شبیه عیسی میسازد.[۸۹]
با صرف نطر از فرقه های معدود و نوپیدایی که همجسنگرایی را نیز نوعی از ازدواج می دانند، تنها شکل قابل پذیرش برای ازدواج به طور سنتی و معمول بین مسیحیان، ازدواج بین فقط یک زن و فقط یک مرد است و چندزنی یا چندشوهری ممنوع و حرام است[۹۰][۹۱][۹۲]. همچنین مسیحیت یکی از مهمترین عوامل جا افتادن تک همسری به عنوان گونۀ مورد پذیرش ازدواج در جوامع غربی بوده است[۹۳].
از دیدگاه اسلام، ماهیت ازدواج یک قرارداد و پیمان با شرایطی ویژه است.[۹۴]
و بسیار پسندیده و مطلوب است و از منظر فقه اسلامی، عملی مستحب و چه بسا مستحب مؤکد و در برخی موارد واجب شمرده میشود.[۹۵]
عفت و حیا از جملهٔ این صفات میباشند که یکی از راههای تأمین این صفات و سجایا ازدواج است. اسلام با تشریع ازدواج، مسیر رسیدن به عفت و حیا را هموار میسازد بدین صورت که ازدواج را بهترین و طبیعیترین راه تأمین نیازهای جنسی معرفی میکند.
طبق قوانین اسلامی در صورت نبود موانع ازدواج و حرام نبودن ازدواج طرفین (مثلاً شوهر داشتن زن یا محرم بودن دو طرف) ازدواج با گفتن عبارت «زَوَجتُک» (خود را به زوجیت تو درآوردم) یا عبارتی دقیقاً به همین معنی از سوی زن و تأیید مرد با عبارتی نظیر «قَبلتُ» محقق میشود. برخی حضور دو شاهد و ولی زن (پدر و جد پدری) را هم لازم میدانند. در مورد کودکان نابالغ، دیوانگان، و اشخاص سفیه (کمخرد) نیز حق ازدواج با پدر و جد پدری، وصی آنها یا حاکم شرع و برای بردگان و کنیزان با مالک آنهاست. همچنین طرفین میتوانند به شخص دیگری، که لازم هم نیست نمایندهٔ دینی باشد، وکالت دهند تا آنها را به عقد یکدیگر درآورد.[۹۶]چندزنی تا حداکثر ۴ همسر برای مردان جایز است ولی چندشوهری جایز نیست. در صورت طلاق یا مرگ شوهر، زن برای ازدواج مجدد باید مدتی را صبر کند که به عده معروف است و در این دوران همچنان برخی آثار رابطهٔ زوجیت بین او و همسر سابقش برقرار است. در هنگام ازدواج مرد باید مالی را به تملک زن درآورد که به مهریه معروف است. مقدار مهریه بسته به توافق زن و مرد است.
شیعیان نوع دیگری از ازدواج (معروف به ازدواج موقت یا صیغه یا متعه) هم دارند که در آن عقد ازدواج برای مدت معین و محدودی بین دو طرف بسته میشود. در این نوع ازدواج فقط برای مدت محدودی (مثلاً چند ساعت یا چند روز) که توسط دو طرف معین شده انجام میشود.
ازدواج در اسلام بسیار پسندیدهاست. محمّد پیامبر اسلام گفتهاست: «إذا تَزَوَّجَ العَبدُ فقدِ استَکمَلَ نِصفَ الدینِ، فَلْیَتَّقِ اللّهَ فی النِّصفِ الباقی». یعنی هر گاه آدمی ازدواج کند، نصف دین را به دست آوردهاست و برای نصف دیگر باید تقوای خدا پیشه کند؛ و در جای دیگری گفتهاست: «النِّکَاحُ سُنَّتِی فَمَنْ رَغِبَ عَنْ سُنَّتِی فَلَیْسَ مِنِّی». یعنی ازدواج سنت من است، هرکس از سنت من روی برگرداند، از من نیست.[۹۷]
در یهودیت، ازدواج به معنای کامل شدن و اوج رشد انسانی است. برپایه تعالیم یهود، یک زن بدون همسر و یک مرد بدون زن انسانهایی کامل نیستند و با ازدواج و پیوند زناشویی از شکل ناقص به وجودی کامل تبدیل میشوند. ازدواج در میان کلیمیان دارای مراسمی مخصوص با آداب مربوط به آن است که از آنجمله میتوان به مهریه زن که کتوباه گفته میشود تا چاپاه، پارچهای سفید و نماد روشنایی که بر روی چهار چوب از هر طرف و بر روی سر عروس و داماد قرار میگیرد و نماد خانه و زندگی جدید زوج جوان است یاد کرد.
ازدواج در بین بهائیان، اتحاد بین زن و مرد است و بهائیان به امر ازدواج تشویق شدهاند.
اما این ازدواج علاوه بر ارتباط جسمانی باید روحانی نیز باشد. هدف اصلی ازدواج، پرورش روح و ایجاد هماهنگی و وحدت بین دو شریک زندگی تعریف شدهاست.[۹۸] حداقل سن ازدواج پانزده سال تمام است.[۹۹] از بیان رضایت طرفین و پرداخت مهریه بهائی و خواندن آیهای توسط زن و مرد که متن آن در کتاب اقدس امالکتاب دین بهائی امدهاست و ثبت واقعه، امضای والدین و همچنین ۹ شاهد رسماً آغاز میشود.[۱۰۰] باید توجه داشت که رضایت والدین دو طرف ازدواج نیز در امر بهائی از عناصر تحقق اقتران است.[۱۰۱][۱۰۲]
آیه مخصوص که به آن اشاره شد «انا کل لله راضون» برای مردان و «انا کل لله راضیات» برای زنان است.[۱۰۰][۱۰۲] در احکام بهائی داشتن چند همسر در یک زمان و ازدواج همجنسان مجاز نیست.[۱۰۳][۱۰۴]
در چندین نمونه از فرهنگها، آیینِ ازدواج «موقت» و «مشروط» وجود دارد. «رسم حلقه» در میان مردم نژاد سلتی و «ازدواجهای دارای مدت مشخص» در میان مسلمانان از نمونههای آن است. پیش از اسلام، در میان اعراب نوعی «ازدواج موقت» مرسوم بود که امروز آن را در ایران با عنوان «صیغه» (Nikah Mut’ah) و در عراق با عنوان «متعه» میشناسند. صیغه نوعی نکاح موقت، با مدت زمان مشخص و معین است[۱۰۵] مجادلههای مسلمانان در رابطه با صیغه، موجب شدهاست تا این آیین عمدتاً به جوامع شیعهنشین محدود شود.
مذاهب، بهطور معمول به ازدواج فامیلی، در هر نوع از آن، اجازه میدهند. روابط فامیلی ممکن است یا از نوع روابط خویشاوندی نسبی باشد که در آن افراد دارای پیوند زیستی (همخونی) با یکدیگر هستند، یا از نوع خویشاوندی سببی که به واسطه ازدواجها شکل گرفتهاست، باشد. سیاست کاتولیک، ازدواج فامیلی را در ابتدا برای مدتی طولانی ممنوع کرده بود، ولی امروزه در نتیجه نیاز روز، به این نوع از ازدواجها، مجوز دادهاست.[۱۰۶] در برخی از منابع ادعا شدهاست که این نوع از ازدواج، همواره مورد تأیید اسلام بودهاست، در حالی که محدودیتهای هندوها در مورد آن، بهطور گستردهای متفاوت تر است.[۱۰۷] اما بعضی از منابع دیگر مدعی کراهت چنین ازدواجهایی از نظر اسلام به دلیل مشکلات ژنتیکی و ضعیف شدن نسل، شدهاند.[۱۰۸][۱۰۹][۱۱۰][۱۱۱]
در اکثر جوامع، مرگ یکی از زوجها موجب پایان یافتن پیوند ازدواج میشود، و در جوامع تکهمسری، این امکان برای شریک دیگر وجود دارد که مجدداً ازدواج کند. گاهی اوقات، ازدواج مجدد با گذشت دورهای از سوگواری انجام میشود.
در بسیاری از جوامع نیز، طلاق راهی برای خاتمه دادن به پیوند ازدواج است. همچنین در برخی جوامع ممکن است ازدواج ممنوع باشد، در این قبیل جوامع طبقه سیاسی حاکم اعلام میدارد که به هیچ عنوان کسی نباید ازدواج کند. در هر دو نوع جامعه، مردم دلواپس آزادیِ ازدواجِ مجدد یا ازدواج هستند. از سوی دیگر، بعد از طلاق ممکن است یکی از زوجها مجبور شود نفقه بپردازد.
اینکه هر دو زوج حق دارند نسبت به طلاق رضایت داشته باشند، تنها طی دهههای اخیر در کشورهای غربی به رسمیت شناخته شد. در ایالات متحد آمریکا، نادرست نبودن عملِ طلاق، نخستین بار در سال ۱۹۶۹ در کالیفرنیا به رسمیت شناخته شد و نیویورک آخرین ایالتی بود که این موضوع را در سال ۱۹۸۹ به رسمیت شناخت.[۱۱۲]
مهمترین ویژگیهای ازدواج، قانونمند بودن آن است. ازدواج به هر صورتی که باشد، قانونمند است. تمامی مراحل ازدواج از پیوند تا جدایی و نیز پس از فوت یکی از طرفین قانونمند است؛ بنابراین هر ازدواجی بر پایهٔ یک سری قوانین شکل گرفتهاست و ادامه مییابد. این قوانین به سه شکل قوانین عرفی، قوانین شرعی و قوانین مدنی است.[۱۱۳]
در ایران مقررات ازدواج عمدتاً بر اساس فقه امامیه تدوین شده و ازدواج به دو نحو دائم و موقت میتواند صورت پذیرد. در مذهب جعفری آیین اسلام این دو ازدواج در پارهای از آثار با هم یکی هستند و در برخی دگر اختلاف دارند، تفاوت اصلی و جوهری ازدواج موقت با ازدواج دائم در مدتدار بودت ازدواج موقت که پس از پایان آن رابطهٔ زوجیت به انتها میرسد. همچنین در ازدواج موقت برخلاف ازدواج دائم طلاق وجود ندارد، زن حق نفقه ندارد و زن و شوهر از یکدیگر ارث نمیبرند، مهریه هم در ازدواج دائم لازم است و هم در ازدواج موقت، با این تفاوت که در ازدواج موقت عدم ذکر مهر موجب بطلان عقد است ولی در ازدواج دائم عقد باطل نیست و میتوان مهریه را بعداً توافق کرد یا درصورت عدم توافق مهرالمثل تعیین میشود.
مرکز تحقیقات و درسنامههای آموزش ازدواج در ایران ستاد ازدواج دانشجویی نهاد نمایندگی رهبری در دانشگاهها میباشد که آدرس وبگاه این ستاد به شرح زیر میباشد:
ازدواج، نکاح یا پیوند زناشویی پیمانی است که بهموجب آن یک زن و مرد باهم شریک و متحد میشوند و خانوادهای را تشکیل میدهند.
در واقع هدف ازدواج تشکیل خانواده است که تمایل به این امر در نهاد انسان گذاشته شدهاست. ازدواج به روابط جنسی مشروعیت می بخشد. به طور سنتی، ازدواج نقشی اساسی در حفظ اخلاق و تمدن دارد. [۱]
مردمشناسان برای اینکه تنوع وسیع اَعمال زناشویی مشاهدهشده از سوی فرهنگ را در نظر بگیرند چندین تعریف رقابتی از ازدواج پیشنهاد کردهاند.[۲] اِدوارد وستمارک در کتابش با عنوان «تاریخ ازدواج انسان (۱۹۲۱)» ازدواج را به این صورت تعریف میکند: ارتباط پردوام یا کمدوام نر و ماده گذشته از عمل زادآوری محض تا بعد از تولد فرزند «.[۳] او در کتاب» آیندهٔ ازدواج در تمدن وسترن «تعریف پیشیناش را رد میکند و در عوض بطور موقت ازدواج را اینگونه تعریف میکند: «رابطهٔ یک یا تعداد بیشتری مرد با یک یا تعداد بیشتری زن که بوسیلهٔ عرف یا قانون پذیرفته شدهاست».[۴]
یادداشتها و جستجوها (۱۹۵۱)، کتابچهٔ راهنمای انسانشناسی، ازدواج را چنین تعریف کردهاست، «پیوندی بین یک زن و یک مرد بهطوریکه بچههای متولد شده از زن به عنوان فرزندان مشروع هر دوی والدین شناخته شوند.»[۵] در راستای رویهٔ معمول در میان مردم ساکن قبایل جنوب سودان و غرب اتیوپی که به زنها اجازه میداد در شرایط خاص در نقش شوهر عمل کنند، کاتلین گوگ [انسانشناس بریتانیایی] پیشنهاد داد که آن تعریف را به این صورت تغییر دهند که «یک زن و یک یا چند شخص دیگر».[۶]
دموند لیچ تعریف گافس را مورد انتقاد قرار میدهد و آن را در مقولهٔ شناخت حلالزادگی (مشروعیت) فرزند بسیار دست و پاگیر میداند و پیشنهاد میکند که ازدواج را مانند انواع متفاوتی از قوانین که برای اجرایی شدن وضع میشوند نگاه کنیم. لیچ تعریفاش را باز میکند و میگوید: «ازدواج رابطهای است که بین یک زن با یک یا تعداد بیشتری از اشخاص دیگر برقرار میشود- که این روابط تولد کودکی را تحت پیشامدهایی که توسط قوانین رابطهها قدغن نشدهاند میسّر میکند- تمامی قوانین همگانی مراتب تولد مطابقت داده شدهاند با عضوهای معمولی یا سطوح متفاوت جامعه».[۷] استدلال لیچ این است که هیچکدام از تعاریف ازدواج برای همه فرهنگها قابل اجرا نیست. او لیستی از ده قانون مرتبطشده با ازدواج را ارائه میکند شامل انحصار جنسی، قوانینی با احترام به کودک و قوانین متنوع ویژهای از سوی فرهنگ.[۸]
دوران بل همچنین تعریف بنیان مشروعیت را با این اصل که برخی جوامع برای ازدواج به مشروعیت احتیاج ندارند مورد نقد قرار میدهد و اینگونه استدلال میکند: در جوامعی که نامشروعیت فقط به معنای ازدواج نکردن مادر است و غیر از این هیچ قانون ضمنی دیگری وجود ندارد تعریف بنیان مشروعیت ازدواج چرخهای است. او تعریف ازدواج را در مقولهٔ قوانین دستیابی جنسی قرار میدهد.[۲]
ازدواج چگونه صورت میگیرد
مقالهٔ اصلی: ازدواج در بوتهٔ نقد
بسیاری از مردم به دلایل گوناگون، استدلالهایی ضد ازدواج دارند. این استدلالها شامل نقدهای سیاسی و مذهبی، اشاره به میزان طلاق، و نیز اهمیت تجرد بر پایهٔ آموزههای مذهبی و فلسفی میشود. بسیاری از مردم علت انزجار از ازدواج را مشکلات اقتصادی و بسیاری محدودیتهای ناشی از آن میدانند و عده ای نیز مطابق احکام ادیان متبوع خود آن را خلاف اوامر الهی میدانند. فی المثل تجرد عیسی مسیح را سرمشق عمل قرار داده و آن را ناشی از امر الهی میدانند. لیکن عدهٔ بسیاری نیز ازدواج را محدودیت دانسته و آن را سالب آزادیهای مطلوب خویش میدانند.
نتیجهٔ تحقیقات جدید نشان میدهد که از دههٔ هشتاد میلادی بهبعد میل به تجرّد در افراد بیشتر شده ازدواجها کمتر و بیدوامتر شدهاند. همچنین نتیجهٔ تحقیقات ثابت میکنند که برخلاف باورهای قدیمی که اظهار میکردند افراد متأهل نسبت به مجردها از سلامت و حس خوشبختی بیشتری بهرهمندند دیگر مطلقاً صحت ندارد و در مواردی حتی مجردها خوشبختی و سلامت بیشتری از متأهلها دارند. از دلایل اظهار شده برای این مسئله میتوان به آزادی بیشتر در افراد مجرد و همینطور فشار بالا بر روی متأهلها اشاره کرد. به بیان دیگر زیست مشترک در دنیای مدرن دستخوش تغییرات جدی و گام به گام میشود و دیگر بهسان قدیم نمیباشد. چکیدهٔ این تحقیقات ثابت کرد که در عصر جدید فردیت با زندگی مشترک در اصطکاک خواهد بود و چالشهای جدیدی را بهوجود خواهد آورد. عامل دیگری که برای توضیح علت سالمتر و خوشبختر بودن مجرّدها در برابر متأهلین اظهار شده این است که انسان در موقعیتهای فردی دچار دغدغههای ذهنی کمتری است؛ ولی در زمان قرار گرفتن در یک جمع بهخاطر افزایش کشمکشها و محاسبات ذهنی برای تعدیل، رفتار آدمی در قبال طرف مقابل آشفتگی ذهنی افزایش مییابد.[۹] با این وجود بعضی دیگر از منابع هنوز بر این باورند که با تمام مشکلاتی که ازدواج در دنیای امروز دارد، باز به دلایلی مانند اثبات عشق به شریک عاطفی، اجتماعی بودن انسان، حمایت همسر و ایجاد انگیزه بیشتر برای زندگی ازدواج کردن نسبت به مجرد بودن بهتر است.[۱۰]
گوناگونی وسیعی در سطح فرهنگها، در رسومی که انتخاب همسر را کنترل میکنند وجود دارد. گوناگونیهایی در مورد سطحی که انتخاب همسر یک انتخاب شخصی توسط طرفین یا تصمیمی جمعی توسط خویشاوندهای دو طرف است و قوانینی که مشخص میکنند، کدام افراد انتخابهای معتبری محسوب میشوند وجود دارد.
در بسیاری از جوامع انتخاب همسر به افرادی مناسب از گروههای اجتماعی ویژه محدود میشود. در بعضی از جوامع رسم بر این است که همسر از درون گروه اجتماعی خود فرد انتخاب میشود – درون همسری (به انگلیسی: endogamy). این وضعیتی است که در بسیاری از جوامع که بر پایه صفوف و طبقات بنا شدهاند صدق میکند؛ ولی در دیگر جوامع همسر باید از گروهی به جز گروه خود انتخاب گردد- برون همسری (به انگلیسی: exogamy). این وضعیت در مورد جوامع فراوانی که آیین توتمی دارند و جامعه به چند قبیله توتمی برون همسر تقسیم شدهاست صادق است، همانند بیشتر جوامع بومی استرالیایی. در جوامع دیگر از فرد انتظار میرود با عموزادهها ازدواج کند. دختر باید با پسر خواهر پدرش ازدواج کند و پسر با دختر برادر مادرش-این عمدتاً حالت جوامعی است که رسم دارند شجره نامه را تنها از خط پدری یا مادری پیگیری کنند، مانند مردم آکان آفریقا. نوع دیگر انتخاب، ازدواج با برادر شوهر (به انگلیسی: levirate marriage) است که در آن بیوه باید با برادر شوهرش ازدواج کند، این شیوه عمدتاً در جوامعی که بر پایه گروههای قبیلهای درون همسر بنا شدهاند یافت میشود.
در فرهنگهای دیگر بر گروههایی که همسر میتواند از آنها انتخاب شود سختگیری کمتری مشاهده میشود. انتخاب همسر میتواند طی یک فرایند انتخابی به شیوه معاشقه توسط زوج یا تنظیم ازدواج توسط والدین یا زوج یا فردی بیرونی، دلال ازدواج شود.
ازدواجهای کاربردی (یا ازدواج مصلحتی) به مدد روالهای رسمی خانواده یا سیاستهای گروهی تسهیل میشوند. یک مرجع مسئول ازدواج را تنظیم یا افراد را به آن تشویق میکند؛ حتی ممکن است برای یافتن همسر مناسب برای فرد مجرد، یک دلال ازدواج به کار گرفته شود. مرجعیت ممکن است با والدین، خانواده، یک مقام مذهبی یا اجماع گروهی باشد. در بعضی موارد، مرجع مسئول ممکن است در انتخاب زوج انگیزههایی به غیر از تفاهم داشته باشد.[۱۱]
در دهکدههای روستایی هند، ازدواج کودکان نیز انجام میشود که والدین آن را در گاهی حتی قبل از تولد کودک تنظیم میکنند.[۱۲] این عمل به موجب «مصوبه ممنوعیت ازدواج کودک» در ۱۹۲۹ ممنوع گشت.
در بعضی جوامع از آسیای مرکزی، قفقاز تا آفریقا هنوز سنت عروس ربایی وجود دارد که در آن عروس توسط مرد و دوستانش اسیر میشود. گاهی اوقات این کار در حقیقت فرار با معشوق را پنهان میکند اما گاهی اوقات به سمت خشونت جنسی تمایل دارد. در زمانهای گذشته ربایش زنان، مقیاسی بزرگتر از این بودهاست که در آن گروههایی از زنان توسط گروههایی از مردان، گاهی اوقات در جنگ، اسیر میشدند. معروفترین مثال برای این مورد، تجاوز به زنان اهل سابین میباشد که موجب شد اولین شهروندان روم اولین همسرانشان را بدست آوردند.
سایر شرکای ازدواج کمابیش تحمیلی هستند. برای مثال ارثی که به زن بیوه میرسد مردی از برادران شوهر مرحومش برای او فراهم میکند.
همچنین بینید: همزیستی
ازدواج نهادی است که زندگی افراد را به شیوههای گوناگون عاطفی و اقتصادی به هم پیوند میزند. دربسیاری از فرهنگهای غربی، ازدواج معمولاً به ایجاد خانوادهای جدید که از زوج متأهل تشکیل میشود منجر میشود که در خانهای مشترک با هم زندگی میکنند و غالباً از بستر یکسانی استفاده میکنند، ولی در بعضی از فرهنگهای دیگر اینگونه نیست.[۱۳] در میان «میانگ کاباو» ها در غرب سوماترا، همزیستی در منزل مادری (به انگلیسی: matrilocal)است و شوهر به خانهٔ مادر زن نقل مکان میکند.[۱۴] اقامت بعد از ازدواج میتواند در منزل پدری (به انگلیسی: patrilocal) یا منزل دایی شوهر (به انگلیسی: avunculocal) باشد. چنین ازدواجهایی در پکن امروزی بهطور روزافزونی متداول است. «گو جیانمی»، مدیر مرکز مطالعات زنان در دانشگاه پکن به خبرنگار «نیوزدی» گفت: «ازدواجهای پاره وقت (به انگلیسی: Walking marriage) نشان دهندهٔ تغییرات گسترده در جامعه چین است»[۱۵] تمهیدی مشابه در عربستان سعودی تحت عنوان «ازدواج مسیار» وجود دارد که در آن زن و شوهر جدا از هم زندگی میکنند و بهطور مرتب با هم دیدار میکنند.[۱۶]
از سوی دیگر، ازدواج لازمهٔ همزیستی نیست. در بعضی موارد زوجهایی که با هم زندگی میکنند دوست ندارد متأهل شناخته شوند. مثلاً هنگامی که حق بازنشستگی یا نفقه به طرز منفی تحت تأثیر قرار میگیرند یا به خاطر ملاحظات مالیاتی، مسائل مهاجرتی و دلایل فراوان دیگر. در جوامع امروزی غربی بعضی از زوجها پیش از ازدواج با هم زندگی میکنند تا کارایی چنین تمهیدی را در طولانی مدت بیازمایند.
در بعضی از موارد هم زیستی ممکن است منجر به ازدواج عرفی شود و در بعضی از کشورها هم زیستی را به رسمیت ازدواج به جهت منافع مالیاتی و امنیت اجتماعی ترجیح میدهند. این در مورد استرالیا صدق میکند.[۱۷]
موضوع اصلی مقاله: قوانین و محدودیتهای ازدواج
ازدواج نهادی است که به صورت تاریخی توسط جامعه به منظور حفظ منافع بچهها، انتقال ژنهای سالم، حفظ ارزشهای فرهنگی، یا به خاطر تعصب و ترس با محدودیت همراه بودهاست، از هر سن و نژاد تا هر وضعیت اجتماعی، هر نوع قرابت قوم و خویشی و هر جنسیتی. تقریباً همه فرهنگهایی که ازدواج را به رسمیت میشناسند زنای با دیگری را تخطی از ضوابط ازدواج میدانند.[۱۸]
ایالات متحده تاریخچهای از قوانین محدودیت در ازدواج دارد. ایالات زیادی به قوانینی که علیه ازدواج بین نژادی بود عمل میکردند که اولین بار در قرن ۱۷ (در مستعمره برده داری «ویرجینیا۱۶۹۱ و» مریلند «۱۶۹۲) مطرح شد و تا ۱۹۶۷ که توسط قانون شهروندی Loving v. Virginia واژگون شد ادامه داشت. بسیاری ازین ایالات چندین اقلیت را از ازدواج با سفید پوستان منع کردند. مثلاً «آلاباما» «آرکانزاس» و «اوکلاهما» مشخصا سیاهان را منع کردند. ایلاتی مثل «میسیسیپی» و «میسوری» سیاهپوستان و آسیاییها را ممنوع کردند. ایالاتی چون «کارولینای شمای و جنوبی» سیاهان و بومیان آمریکایی را و ایالاتی چون «جرجیا،» کارولینای جنوبی و ویرجینیا همه غیر سفیدپوستان را از ازدواج با سفید پوستان منع کردند.
به رسمیت شناختن قانونی ازدواج زوجهای هم جنس آن طور که برای زوجهای غیر هم جنس فراهم است، عملی نسبتاً جدید است. در ایالات متحده، مصوبه حمایت از ازدواج 1996 (DOMA) به طرز واضحی ازدواج به جهت اهداف قوانین فدرال را میان یک مرد و یک زن تعریف میکند و اجازه میدهد ایالتها ازدواج هم جنسها در ایالات دیگر را نادیده بگیرند (گرچه استدلال میشود که ایالتها میتوانستند قبلاً هم اینکار را بکنند).[۱۹][۲۰] چهل و یک ایالت آمریکا ازدواج را میان یک مرد و یک زن تعریف میکنند. سه مورد از این ایالتها زبان قانونی دارند که از تعریف این چنینی DOMA قدیمی تر هستند (پیش از ۱۹۹۶ تصویب شدهاند). سی ایالت ازدواج را در قانون اساسی خود تعریف کردهاند. آریزونا تنها ایالتی است که تاکنون اصلاحیه قانون اساسی در مورد تعریف ازدواج تنها میان یک مرد و یک زن را رد کردهاست (۲۰۰۶)، ولی بعداً این اصلاحیه در ۲۰۰۸ تصویب شد.[۲۱]
در جوامع اغلب محدودیتهایی برای ازدواج با فامیل وجود داشتهاست، گرچه شدت این محدودیتها متفاوت بودهاست. به جز چند مورد استثنایی، ازدواج میان والدین و فرزندان یا میان خواهر و برادر با والدین یکسان زنا محسوب شده و ممنوع بودهاست. با این وجود، ازدواج میان فامیلهای دورتر بسیار متعارف بودهاست، و تخمینی در این باره حاکی از آن است که در ۸۰٪ ازدواجها در طول تاریخ نسبت خانوادگی نوه عموی والدینی یا نزدیکتر بودهاست.[۲۲] در دوران مدرن این نسبت کاهش شدیدی داشتهاست، اما هنوز تخمین زده میشود که بیش از ۱۰٪ ازدواجها میان نوه عموهای والدینی یا عموزادهها صورت میگیرد.[۲۳] در ایالات متحد، امروزه چنین ازدواجهایی نکوهیدهاست، و ممنوعیت ازدواج عموزادهها در بیش از ۳۰ ایالت قانونی است. تنوع قابل ملاحظهاست: در کرهٔ جنوبی، در گذشته ازدواج با فردی با نام خانوادگی یکسان غیرقانونی بودهاست.[۲۴]
در جوامع زیادی ازدواج به طبقهٔ اجتماعی فرد محدود بودهاست – پدیدهای که انسانشناسان درونهمسری مینامند. یک نمونه از چنین محدودیتهایی شرط ازدواج با همقبیلهای است.
محدودیت در برابر چندهمسری نیز متداول بودهاست. مخالفت دولت فدرال آمریکا با به رسمیت شناختن دِسِرِت به عنوان یک ایالت بر پایهٔ مخالفت با ازدواجهای چندهمسریای بود که در گذشته در میان مورمونها رواج داشتهاست.
همچنین نگاه کنید به: قوانین ضد- ازدواج میاننژادی، ازدواج میاننژادی، ازدواج فرا- ملی، ازدواج بینالادیانی، ازدواج مختلط (ابهامزدایی)، ازدواج با همجنس، طلاق، چندهمسری، ازدواج کودکان، و ازدواج رسمی.
در رابطه با ازدواج، مباحثههای زیادی در کشورهای مختلف انجام شدهاست- از جمله: مباحث مربوط به سازگاری زوجهای دارای مذاهب، عقاید، تبارها یا نژادهای متفاوت، تعداد و حداقل سن قابلقبول برای زنان، حقوق زوجها (بهویژه زنان)، و تعهدات خانوادگی گستردهتر. بهطور مثال، یکی از مجادلههای دورهٔ معاصر (که علیالخصوص بهطور چشمگیری در ایالات متحد آمریکا جریان دارد) عبارت است از، ممانعت از قانونیشدن روابط همجنسگرایانه، تأیید اجتماعی آن، و بهرهمندی از حقوق و تعهدات قانونی. در برخی از کشورها، محافظهکاران اجتماعی با ازدواج همجنسگرایان مخالفند، با این ادعا که هرگونه تلاشی برای تعریف ازدواج به شکلی غیر از «پیوند یک مرد و یک زن»، موجب «تهیشدن واژهٔ ازدواج از معنا و مفهوم اصلیاش» خواهد شد.[۲۵] همچنین، در دیگر کشورها، چندهمسری یک رسم «به لحاظ اجتماعی محافظهکارانه» است. از سوی دیگر، مدافعان ازدواجِ افراد هممذهب و همنژاد، ممکن است به ترتیب، قانونیشدن ازدواج بینالادیانی[۲۵] و ازدواج میاننژادی[۲۶] را محکوم کنند.
ایالت ماساچوست، خواستار تجدیدنظر دولت فدرال ایالات متحد آمریکا در مورد تعریفاش از پدیدهٔ ازدواج شدهاست. ایالت ماساچوست نخستین ایالتی بود که ازدواج همجنسگرایان را به رسمیت شناخت. بر پایهٔ این دعوی، «قانون دفاع از ازدواج ۱۹۹۶» (DOMA) به حق حاکمیت و خودمختاری ایالتها برای ارائهٔ تعریف خویش از مفهوم ازدواج تجاوز کردهاست. این دعوی معتقد است که قانون دفاع از ازدواج حق خودمختاری ایالت برای ارائهٔ تعریف خویش از مفهوم ازدواج را نقض کرده و مغایر با قانون اساسی است.[۲۷]
برانگیختگی هفتساله زناشویی سندرم،[۲۸] نظریه، عقیده و اصطلاحی در روانشناسی رابطه است که میگوید پس از حدود کم و بیش هفت سال اشتیاق جنسی و احساس رضایت رابطه زناشویی به تدریج کاسته میگردد.[۲۹] این نظریه از گرایش به پیمانشکنی و خیانت زناشویی در حدود سال هفتم ازدواج سخن میگوید.[۳۰] تمایل به طلاق از دیگر ادعاهای این نظریه است.[۳۱] این موضوع روانشناسی همچنین تمایل فرد متأهل به ارزیابی مجدد در ارتباط زناشویش را بازگو میکند. البته این مدت بر اساس آمار و شواهد ممکنا «و محتملا» کمتر از هفت سال هم روی میدهد اما با توجه به این که بر اساس برخی آمارها در آمریکا متوسط طول عمر هر ازدواج هفت سال است مدت هفت سال را برای این تئوری در نظر گرفتهاند.[۳۲]
وسوسه و برانگیختگی هفتساله زناشویی چیز بدی نیست ولی آن چیز که اهمیت دارد این است که نباید توجه زیادی به آن کرد زیرا در زندگی اولویت اصلی ازدواج و روابط با همسر است.[۳۳]
یکی از معیارهای مهمّ ازدواج، شناخت طرفین از یکدیگر است. افراد برای شناخت کامل یکدیگر به دست کم ۶ماه زمان و معاشرت نیاز دارند.[۳۴]
اطلاعات بیشتر:تعدد زوجین و چند همسری
گروههای مذهبی رویکردهای متفاوتی بر مشروعیت چند همسری دارند. اختیار کردن بیش از یک همسر برای مرد، این عمل در اسلام و کنفوسیوس مجاز است، هر چند که امروزه در بسیاری مناطق غیرمعمول شدهاست.[۳۵][۳۶]
در گذشته چند همسری در مذاهبی چون یهود، مسیحیت و هندوئیسم، مجاز بودهاست، ولی اخیراً توسط جریانات اعمال قدرت دنیای مدرن، ممنوع شدهاست.[۳۵]
ازدواج به زوجین، حقوق و وظایفی اعطا میکند؛ و از آنجاییکه یگانه ساختار ایجاد خویشاوندی سببی است این وضع گاهی شامل خویشاوندان آنها نیز میشود؛ و میتواند شامل موارد ذیل باشد:
این حقوق و وظایف در میان جوامع و گروههای گوناگون در هر جامعه بهطور قابل ملاحظهای متغیر است.[۳۷]
ازدواج گروهی که همچنین تحت عنوان ازدواج چند جانبه شناخته میشود، فرمی از چندمهری (پلی آموری) است در آن بیش از دو نفر واحد خانواده را تأسیس میکنند و تمام اعضای ازدواج گروهی، همسر تمام اعضای دیگر ازدواج گروهی محسوب میشود، و تمام اعضای ازدواج مسئولیت والدینی را برای هر کودکی که از ازدواج حاصل شود به عهده میگیرند.[۳۸] هیچ کشوری ازدواجهای گروهی را چه از لحاظ قانون و چه از لحاظ قانون عرفی نپذیرفتهاست.
جامعهشناسی خانواده به بررسی واقعیتهای موجود در مفهوم «خانواده» و ریشهیابی دگرگونیهای آن میپردازد. بهطور کلی، ازدواج موجب تغییر نقشهای اجتماعی و جابهجایی پایگاه اجتماعی افراد میشود.[۳۹]
موضوع مکانگزینی زوج پس از ازدواج یکی از موضوعات مورد پژوهش در جامعهشناسی و انسانشناسی است.
نظریههای اولیهای که سعی در توضیحِ عوامل تعیینکنندهٔ «محل سکونت پس از ازدواج» داشتهاند – برای مثال سکونت با خویشاوندان شوهر، زن یا سکونت در نزدیکی آنها- آن را با تقسیم جنسی کار مرتبط دانستهاند (از جمله، نظریههای لوییس هنری مورگان، ادوارد تیلور، یا جورج پتر مُرداک). با این وجود، با گذشت زمان، پژوهشهای میانفرهنگی که با استفاده از نمونهگیریهای جهانی بر روی این فرضیه انجام شد، نتوانست رابطهٔ چشمگیری بین این دو متغیر بیابد؛ البته تحقیقات کوروتایو (Korotayev) نشان دادهاست که، بهطور کلی کمک و مشارکتِ زن در امرار معاش، همبستگی چشمگیری با سکونت در نزدیکی خانوادهٔ زن دارد؛ با این حال، این همبستگی زیر پوشش عامل متداولی همچون «چند زنی» پنهان ماندهاست. به بیان دقیقتر، اگرچه کمک زن به امرار معاش گرایش به آن دارد تا منجر به سکونت در نزدیکی خانوادهٔ زن بشود، توأمان گرایش به آن دارد تا به چند زنیِ «غیرخواهرانه» (non-sororal، ازدواج مرد با کسی غیر از خواهر زنش) بینجامد. «چند زنیِ غیرخواهرانه» مانع از سکونت در کنار خانوادهٔ تازه عروس میشود. اگر عامل «چند زنی» کنترل شود، تقسیم کار تبدیل به عامل مهمی برای پیشبینی محل سکونتِ پس از ازدواج خواهد شد. از اینرو، نظریهٔ مُرداک (Murdock) در زمینهٔ رابطهٔ بین تقسیم جنسی کار و محل سکونتِ پس از ازدواج، اساساً صحیح است، هر چند همانطور که کوروتایو نشان دادهاست، رابطهٔ موجود بین این متغیرها، پیچیدهتر از آن است که امکان پیشبینی را بدهد.[۴۰][۴۱]
در جوامع امروزی، شاهد آن هستیم که افراد گرایش به آن دارند تا محلهای جدیدی را برای سکونت بعد از ازدواج انتخاب کنند.[۴۲]
در زمان ساسانی نوع اصلی ازدواج ایرانی «زنیِ پادِخشای» خوانده میشد که در واقع انتقال قیمومیت دختر از پدر به شوهر بود.[۴۳] انواع دیگری هم از ازدواج بود از جمله «چَگَر» که هنگامی بود که شوهر توانایی فرزندآوری نداشت و زن خود را به عنوان همسر موقت به یکی از نزدیکان میداد تا فرزند آورد. چگر را به صورت چَکَر هم نوشتهاند.[۴۳] نوع دیگر خویدوده بود که ازدواج با خویشاوندان است.[۴۴]
گرچه نهاد خانواده از تاریخ ثبت شده موثق فراتر میرود بسیاری از فرهنگها افسانههایی پیرامون خاستگاه ازدواج دارند. روشی که بدان صورت ازدواج انجام میشود و قواعد و انشعابات آن مانند خود نهاد بسته به فرهنگ و ویژگیهای آماری دوره در طول زمان تغییر کردهاست[۴۵] فرهنگهای گوناگون تئوریهای خود را در مورد خاستگاه ازدواج داشتهاند. برای مثال یکی میتواند ریشه در نیاز مرد به اطمینان از پدر فرزندانش بودن داشته باشد. در نتیجه شاید او راغب باشد که هزینهٔ عروس را بپردازد یا یک زن را به ازای دسترسی اختصاصی جنسی تأمین کند[۴۶] حلال زادگی نتیجهٔ این معاملهاست تا انگیزههای آن. در جامعهٔ کومانچی زنان متأهل بیشتر کار میکنند آزادی جنسی را ازدست میدهند و به نظر نمیرسد هیچ سودی از ازدواج عاید کنند[۴۷]
ازدواج چگونه صورت میگیرد
اما زنهایی که میشد آنها را به همسری گرفت، همواره منبع حسادت و ستیز در قبیله بودند، بنابراین معمولاً انتخابی جز تن دادن به ازدواج نداشتند. «تقریباً در همه جوامع، دستیابی به زنها به نوعی از طریق رسمی و قانونی ممکن شدهاست تا بتوان شدت رقابتها را کاهش داد.»[۴۸] انواعی از ازدواجهای گروهی که در آنها بیش از یک نفر از یک جنس شرکت دارد، ولی چندزنی یا چند شوهری نیستند، در تاریخ وجود داشتهاند. اگرچه که این گونه ازدواجها به ندرت اتفاق میافتاد. از ۲۵۰ جامعه آماری که در سال ۱۹۴۹ توسط انسانشناس آمریکایی جورج پی. مرداک گزارش شده بود، تنها در میان اهالی کینگنگِ برزیل نوعی ازدواج گروهی دیده شد.[۴۹] انواع متفاوتی از ازدواج در دنیا وجود دارد. در بعضی از جوامع، فرد محدود است به اینکه در هر زمان تنها در یک زوج باقی بماند (تک همسری)، در حالیکه سایر فرهنگها به مرد اجازه میدهند که بیش از یک همسر داشته باشد (چندزنی) یا، در جوامع معدودی، به زن اجازه داده میشود که بیش از یک شوهر اختیار کند (چندشوهری). بعضی از جوامع نیز ازدواج بین دو مرد یا دو زن را مجاز میدانند. بیشتر جوامع برای ازدواج محدودیتهایی روی سن وسال افراد، روابط خویشاوندی پیشین آنها یا عضویتشان در گروههای مذهبی یا سایر گروههای اجتماعی قرار میدهند.
نوشتار اصلی:ازدواج در چین
منشأ اساطیری ازدواج چینی، داستانی در مورد نووا و فوخی است، که روشهای مناسب ازدواج را پس از ازدواج شان، ابداع کردند. در جامعه باستانی چین، مردم با نام خانوادگی مشابه، مجاز به ازدواج با یکدیگر نبودند و این عمل به عنوان زنای با محارم، قلمداد میشد. با این حال، به دلیل ازدواج با بستگان مادر که زنا با محارم، تلقی نمیشد، خانوادهها گاهی ازدواجهای درون فامیلی، از نسلی به نسلی دیگر نیز داشتند. با گذشت زمان، علیرغم جابه جایی زیاد جغرافیایی مردم چین، نسبت بیولوژیکی اعضای خانواده همچنان برجا بود. هنگامی که زن و شوهری فوت میکردند، زن و شوهر بهطور جداگانه در گورستان قبیله مربوطه به خاک سپرده میشدند. در نوع ازدواج مادرانه، مرد به عنوان پسر خوانده در خانهً همسر زندگی میکرد.
قانون جدید ازدواج در سال ۱۹۵۰، بهطور اساسی سنتهای ازدواج را در چین تغییر داد. اعمال تک همسری، برابری حقوق زنان ومردان، و اهمیت انتخاب در ازدواج از جملهً این تغییرات بود. ازدواجهای مقرر(arranged marriage) اغلب، رایجترین نوع ازدواج در چین، تا آن زمان بود.
در یونان باستان، هیچ گونه مراسم خاص حقوقی برای ایجاد یک ازدواج لازم نبود – تنها توافق طرفین و اینکه زوج باید یکدیگر را به عنوان زن و شوهر بپذیرند کافی بود [نیاز به ارجاع دارد]. مردها معمولاً وقتی به دوره ۲۰ یا ۳۰ سالگی میرسیدند ازدواج میکردند [نیاز به ارجاع دارد] و انتظار داشتند که زنهای آنها در اوان نوجوانی باشند. عنوان شدهاست که این سنین برای یونانیان مناسب بود چرا که مردان معمولاً تا سن ۳۰ از خدمت سربازی فارغ شده بودند، و ازدواج با یک دختر جوان، باکرگی او را تضمین میکرد [نیاز به ارجاع دارد]. زنان ازدواج کرده یونانی در یونان باستان حقوق کمی داشتند و انتظار میرفت که از خانه و فرزندان مراقبت کنند [نیاز به ارجاع دارد]. زمان، عامل با اهمیتی در ازدواجهای یونانی بود. به عنوان مثال، بر اساس یک عقیده خرافی، ازدواج در زمانی که ماه کامل بود خوش شانسی میآورده و همچنین از نظر رابرت فلاسلیره، یونانیان در زمستان ازدواج میکردند [نیاز به ارجاع دارد]. وراثت بسیار مهمتر از احساسات بود: زنی که پدرش میمرد در صورتی که هیچ وارث مذکری نداشت وادار میشد که با نزدیکترین خویشاوند مذکر خود ازدواج کند – حتی اگر اول مجبور بود از شوهرش طلاق بگیرد.[۵۰]
در روم باستان انواع گوناگونی از ازدواج وجود داشت. گونه سنتی (متعارف) آن conventio in manum نامیده میشد نیاز به مراسمی با حضور شاهدان داشت و با مراسم بخصوصی نیز باطل میشد.[۵۱] در این گونه ازدواج، زن حقوق ارث بری را در خانواده سابق خود از دست میداد و حقوق خانواده جدیدش را میگرفت. او دیگر تحت تبعیت اختیارات همسرش بود]نیاز به ارجاع دارد[. یک نوع ازدواج آزاد وجود داشت تحت عنوان sine manu. در این قرارداد، زن همچنان یک عضو از خانوادهٔ خود باقی میماند، او تحت تبعیت پدرش میماند، حقوق ارث بری خانواده سابق خود را حفظ میکند و هیچ حقوقی در خانواده جدیدش دریافت نمیکند.[۵۲] حداقل سن ازدواج برای دختران ۱۲ سال بود.[۵۳]
از اوایل دوره مسیحیت (سالهای ۳۰ تا ۳۲۵)، به ازدواج به دید یک مقولهی کاملاً خصوصی نگاه میشد[نیاز به ارجاع دارد]، بدون نیاز به هیچ گونه مراسم خاص مذهبی. اگرچه کشیش ایگناتوس اهل Antioch حدود سال ۱۱۰ به کشیش پلی کرپ اهل Smyrna نوشت، «[ا]ین گونهاست که هر دو زن و مردی که با هم ازدواج میکنند، که این پیوند با پذیرش کشیش شکل میگیرد، که ازدواج آنها در محضر خداوند انجام میشود، و نه بر پایهی شهوت خودشان.»[۵۴] / در قرن دوازدهم [کجا؟] زنها مجبور بودند که نام شوهران خود را بگیرند و با از ابتدای نیمهی دوم قرن شانزدهم [کجا؟] رضایتنامه والدین به همراه رضایتنامه کلیسا برای ازدواج لازم بود.[[۵۵]
به جز چند مورد محلی تا ۱۵۴۵ ازدواجهای مسیحی در اروپا، با رضایت طرفین، اعلام قصد ازدواج و وصلت جسمانی دو طرف انجام میشد.[۵۶][۵۷]
زوج بهطور شفاهی به هم پیمان میبستند که با یکدیگر ازدواج کنند. حضور کشیش یا شاهدین الزامی نبود.[۵۸] این پیمان به عنوان “verbum” شناخته میشد. اگر آزادانه و با فعل زمان حاضر ادا میشد (برای مثال «من با تو ازدواج میکنم») بدون تردید الزامآور بود.[۵۶] اگر به زمان آینده ادا میشد («من با تو ازدواج خواهم کرد»)، منجر به نامزدی میشد. یکی از کارکردهای کلیسا در دوران قرون وسطی ثبت ازدواجها بود که اجباری نبود. به دلیل اینکه این مسائل در دادگاه کلیسایی حل و فصل میشد، هیچ مداخلهٔ حکومتی در ازدواج و وضعیت فردی وجود نداشت. در قرون وسطی ازدواجها از قبل تعیین میشد، حتی گاهی اوقات در هنگام تولد؛ و این قرارهای ازدواج معمولاً برای اطمینان از صحت قراردادها میان خانوادههای مختلف سلطنتی، اشراف و وراث فیفها بود. کلیسا در برابر این وصلتهای تحمیلی مقاومت کرد و دلایل ابطال این قرارها را افزایش داد[۵۵] در همان حال که مسیحیت در دوره رومن و قرون وسطی گسترش یافت، ایده آزادی انتخاب در گزینش شریک زندگی با آن رشد کرد و گسترده شد.[۵۵]
متوسط سن ازدواج در اواخر قرن سیزدهم تا اوایل قرن شانزدهم، حدود ۲۵ سالگی بودهاست.
نقش ازدواجهای ثبت شده و قوانین مربوط به ازدواج، به عنوان بخشی از اصلاحات پروتستان، به تصویب دولت رسید. این اصلاحات نگاه مارتین لوتر را منعکس میکرد که ازدواج «امری دنیوی» است.[۵۹] در قرن هفدهم، بسیاری از کشورهای اروپایی پروتستان، دچار درگیری با دولت در امر ازدواج، بودند. در سال ۲۰۰۰، متوسط سن ازدواج در گسترهً ۴۴–۲۵ سالگی برای مردان و ۳۹–۲۲ سالگی برای زنان بود. در انگلستان در سال ۱۷۵۳، اعتبار ازدواج با رضایت و اجماع، تحت قانون تصویب شدهً Lord Hardwich، در کلیسای آنجلیکا، تعیین میشد.[۶۰] این عمل الزامات خاصی همچون، حضور شاهدان در مراسم، را برای ازدواج به وجود میآورد.[۶۰]
در بخشی از اقدامات مخالف با اصلاحات، در سال ۱۵۶۳، شورای ترنت فرمان داد که، تنها در صورتی ازدواج کاتولیک روم را به رسمیت میشناسد که مراسم رسمی ازدواج در حضور یک کشیش و دو شاهد اجرا شود. این شورا همچنین، در سال ۱۵۶۶، تعلیمات و دستورها مذهبیِ مرتبط با ازدواج را تحت عنوان «اتحاد زناشویی بین زن و مرد، قرارداد بین دو نفر واجد شرایط، که آنها را ملزم به زندگی با یکدیگر، در طول حیاتشان میکند.» صادر کرد.[۶۱]
در اوایل عصر حاضر، جان کالوین و همکاران پروتستانی او، به اصلاح قوانین مسیحی ازدواج، که مورد تصویب احکام حقوقی ازدواج ژنو بود، پرداختند. این اصلاحات، خواستار بازنگریِ قانون ” لزوم شکلگیری ازدواج با الزامات دوگانهً ثبت نام دولتی و تقدیس کلیساًبود.
در انگلستان و ولز در سال ۱۷۵۳، قانون ازدواج Lord Hardwick نیازمند مراسم رسمی بود. مختصر برگزار کردن این عمل، منجر به یک ازدواج خارج از قاعده (غیرمعمولی) میشد.[۶۲] این نوع از ازدواجهای مخفی یا بی قاعده در زندان ناوگان (Fleet Prison) و صدها مکان دیگر انجام میشد. از سال ۱۶۹۰ تا تصویب قانون ازدواج در سال ۱۷۵۳، تنها تعداد ۳۰۰٬۰۰ ازدواج مخفی درزندان ناوگان Fleet Prison))انجام شد.[۶۳] این قانون، نیازمند به اجرای مراسمی رسمی بود، که توسط کشیشی در کلیسای آنجلیکا و دو شاهد، به رسمیت شناخته و ثبت میشد. این قانون به هیچ وجه برای اقلیتهای یهودی و کواکرها (Quakers) لازمالاجرا نبود. آنها با آداب و رسوم خود ازدواج میکردند.
به موجب قانون ازدواج ۱۸۳۶ از سال ۱۸۳۷، در انگلستان و ولز، ازدواج مدنی به عنوان به موجب قانون ازدواج ۱۸۳۶ از سال ۱۸۳۷، در انگلستان و ولز، ازدواج مدنی به عنوان یک جایگزین قانونی برای ازدواج کلیسایی به رسمیت شناخته شد. در آلمان، ازدواجهای مدنی در ۱۸۷۵ به رسمیت شناخته شد. این قانون اجازه انجام مراسم ازدواج در برابر کارکن رسمی اداره کل امور مدنی را صادر کرد، به شرط آنکه هر دو نفر قصد خود برای ازدواج معتبر و مؤثر تأیید کنند. همچنین پذیرفت که در صورت تمایل طرفین مراسم مذهبی نیز بهطور خصوصی برگزار شود.
در قانون معاصر عوام در انگلستان، ازدواج، قراردادی اختیاری میان یک زن و یک مرد است، که در این قرارداد آنها میپذیرند زن و شوهر باشند.[۶۴] ادوارد وسترمارک اظهار کردهاست که «نهاد ازدواج احتمالاً از یک عادت باستانی تکامل یافتهاست»[۶۵]
نظریهٔ فمینیستی، به ازدواج با جنس مخالف به عنوان یک نهاد سنتی که در پدرسالاری ریشه دارد برخورد میکند و ازدواج را نهادی میداند که منجر به ترویج برتری و قدرت مرد بر زن میشود. این روابط قدرت، مردان را به عنوان «روزیرسان که در حوزهٔ عمومی عمل میکنند» و زنان را به عنوان «تامینکنندهٔ خدمات پرستاری و مراقبت که در حوزهٔ خصوصی عمل میکنند» در نظر میگیرد.»[۶۶] این با مفهوم ازدواج مساواتخواهانه که در آن قدرت و کار بین دو جنسیت بهطور برابر تقسیم میشود، و این تقسیم برمبنای نقشهای جنسیتی صورت نمیگیرد در تضاد است.[۶۶]
در یک ازدواج، اختصاص دادنِ نقشهای جنسیتی غالب به مردان و نقشهای جنسیتی زیردستانه و سلطهپذیر به زنان، بر روابط قدرت درون رابطه اثر میگذارد.[۶۷] در برخی خانوادههای آمریکایی، زنان نقشهای جنسیتی کلیشهای را درونی میکنند، و غالباً خود را با نقش «همسر»، «مادر»، و «پرستار» در هماهنگی با هنجارهای اجتماعی و شریک مذکرشان وفق میدهند. «بل هوک» میگوید: «در ساختار خانواده، افراد یادمیگیرند که ستم جنسیتی را به عنوان امری» طبیعی «بپذیرند و این در حکم اولین قدم برای حمایت از سایر اشکال ستم، نظیر سلطهٔ یک جنس بر دیگری است.»[۶۸]
در ایالات متحد، مطالعات نشان دادهاست که، علیرغم آرمانهای مساواتخواهانهای که ترویج میشوند، کمتر از نیمی از زنان به روابطشان با جنس مخالف از نظر قدرت به شکلی برابر مینگرند و روابط نابرابر که در آن مرد در سلطه قرار دارد بیشتر از همه به چشم میخورد.[۶۹] مطالعات همچنین نشان میدهند که زوجهای ازدواج کرده، بیشترین میزان رضایت خود را در روابط مساواتخواهانه تجربه میکنند.[۷۰]
نوشتار اصلی:مباحثههای مذهبی پیرامون ازدواج همجنس گرا
در اکثر موارد، سنتهای مذهبی در جهان، ازدواج را مختص به پیوند بین دو جنس مخالف میدانند. با این حال استثناهایی از جمله در ادیان یکتاپرست، کلیسای انجمن متروپولیتن، کویکر، کلیسای متحده کانادا، کلیسای متحد مسیحی و یهودی، برخی از اسقفهای کلیسای آنجلیکان، وجود دارند که، در حال حاضر، در آنها این مدل، توسط حوزههای قضایی[۷۱] و فرقههای مذهبی به رسمیت شناخته شدهاست[۷۲][۷۳][۷۴]
نوشتار اصلی:ازدواج همجنسگرایان
انواع مختلفی از ازدواج همجنسگرایانه وجود دارد،[۷۵] از شکل غیررسمی و روابط نامشروع unsanctioned)) تا پیوندهایی با تشریفات بالا گسترده شدهاست.[۷۶]
در حالی که ازدواج همجنسگرایانه(same-sex marriage) شکل نسبتاً جدیدی از رابطهاست، با این حال قانون ازدواجِ زوجهای همجنس همانند زوجهای غیر هم جنس، به رسمیت شناخته میشود. تأثیر تبلیغات و بحثها، در دهه اخیر، بر روی تصور مدنیِ ازدواجهای همجنس گرایانه میان دو زن و دو مرد، بسیار نو و بیسابقه بودهاست. برای پیوندهای همجنس ثبت شده، سابقهً طولانی درتمامی جهان وجود دارد.[۷۷] این اعتقاد وجود داشتهاست که پیوندهای همجنس در یونان باستان و رم،[۷۸] برخی از مناطق چین مانند فوجیان، و در برخی زمانها در طول تاریخِ اروپای باستان، جشن گرفته میشدهاست.[۷۹] قانون با مشخصهًTheodosian (C.TH.9.7.3)منتشر شده در ۳۴۲ میلادی، مجازات شدید یا حتی مرگ را، بر افرادی که ازدواج همجنسگرایانه داشتند، تحمیل میکرد.[۸۰] اما مقصود دقیق این قانون و رابطه اش با عملکرد اجتماعیِ آن، نامعلوم بود. اینها تنها چند مثال از ازدواج همجنس گرایانه در فرهنگ آن زمان بود.[۸۱]
همچنان که پیش از این یادآور شدیم، زناشویی میان دو همجنس در موقعیتهای گوناگون تاریخی و فرهنگی رخ دادهاست. در برخی از فرهنگهای آفریقایی، از جمله در قبیلهٔ ایگبو نیجریه و لاودو آفریقای جنوبی، زنها میتوانند با زنان دیگر ازدواج کنند در موقعیتهایی مانند موقعیت زنان بازاری برجسته در آفریقای غربی، که زنها میتوانند دارایی چشمگیری به دست آورند، یک زن میتواند زن دیگری را به همسری برگزیند. یک چنین زناشویی، به آن زن برجسته اجازه میدهد که جایگاه اجتماعی و اهمیت اقتصادیاش را در خانواده، تقویت کنند (آمادیوم ۱۹۸۷)
.[۸۲]
یکی از مشهورترین نمونههای زناشویی دو همجنس، در میان قبیلهٔ آزاند سودان دیده شدهاست. جنگجویان این قبیله میتوانند مردهای جوانتر را به عنوان عروس بگیرند و این عروس موظف است به یک جنگجو از جهت جنسی خدمت کند و وظایف خانهداری را برایش انجام دهد. این جنگجویان «شیربها» ی عروس مذکرشان را به خانوادهاش میپردازند و با دودمان او رابطهٔ سببی برقرار میکنند. هرگاه یک جنگجو از کارافتاده شود و دیگر نتواند نقش خود را به عنوان جنگجو بازی کند، عروس مذکر خود را رها میکند و گهگاه با خواهر عروس مذکر پیشیناش ازدواج میکند. در این زمان عروس مذکر پیشین وارد ردهٔ جنگجویان میشود و عروس مذکر و جوانتری را برای خود میگیرد. آزاندها که در رابطهٔ جنسیشان بسیار انعطافپذیرند، هیچ مشکلی در جابهجایی از کارهای همجنسگرایانه به فعالیتهای ناهمجنسگرایانه ندارند. (نگاه کنید به مورِی و روسکو، 1998)[۸۲]
همچنین رجوع کنید به: پاکدامنی و خیانت جنسی
بسیاری از ادیان بزرگ دنیا به روابط جنسی خارج از ازدواج با ناخشنودی مینگرند.[۸۳] حکومتهای غیرسکولار فراوانی، غالباً با اکثریت مسلمان[نیاز به نقل قول دارد] قرارهای مجرمانهای برای آمیزش جنسی پیش از ازدواج در نظر گرفتهاند. روابط جنسی میان فردی متأهل با کسی به جز همسرش تحت عنوان زنای محصنه شناخته میشود و عموماً از سوی ادیان بزرگ جهان ناپسند شمرده میشود (بعضی آن را گناه میدانند). زنای محصنه توسط بسیاری از سیستمهای قضایی جرم و دلیلی برای طلاق بهشمار میآید.
از سوی دیگر، ازدواج لازمه فرزنددار شدن نیست. «مرکز کلی آمار سلامت» در آمریکا گزارش کردهاست که در سال ۱۹۹۲ ۳۰/۱ درصد از تولدها مربوط به زنان مجرد بودهاست.[۸۴][۸۵] در سال ۲۰۰۶ این عدد به ۳۸٫۵ درصد افزایش یافتهاست.[۸۶] کودکانی که خارج از ازدواج متولد میشدند، حرامزادهها و ولدالزناها، نامشروع محسوب میشدند و گرفتار زیانهای قانونی و ننگ اجتماعی میگردیدند. در سالهای اخیر از اهمیت مشروعیت کاسته شده و پذیرش اجتماعی به خصوص در جوامع غربی افزایش یافتهاست.
بعضی از زوجهای متأهل تصمیم میگیرند که فرزند نداشته باشند و در نتیجه بی فرزند میمانند. بعضی دیگر از فرزنددار شدن به خاطر ناباروری و سایر دلایلی که از لقاح یا حمل کودک جلوگیری میکند ناتوان هستند. در بعضی از فرهنگها ازدواج فرزنددار شدن را به زنان تحمیل میکند. برای مثال در شمال غنا، بهای عروس در ازای الزام زن به بارداری است و زنانی که از روشهای جلوگیری از بارداری استفاده میکنند با خطرات جدی و آزار جسمی و انتقام روبرو هستند.[۸۷]
مطالب مرتبط: تک همسری
مسیحیان هنگام ازدواج متعهد میشوند که یکی شدن مرد و زن را نشانهٔ آشکاری برای محبت خدا به بشر و محبت مسیح به شاگردانش قرار دهند. به همین علت، مسیحیان ازدواج را التزام و تعهد در طول زندگی میشمارند و با طلاق و ازدواج مجدد در زمان حیات همسر مخالفند.[۸۸]
اگرچه ازدواج در مسیحیت پدیدهای مقدس محسوب شده و سرّ عظیم نامیده میشود، اما در برابر آن دوری گزیدن از ازدواج از نظر برخی مسیحیان امری پسندیدهتر است، گرچه هیچ اجباری در این مورد نیست. شخص مجرد، با تمام توان به خدمت خداوند میرسد و با کمکردن مشغلههای دنیوی و زندگی، خود را شبیه عیسی میسازد.[۸۹]
با صرف نطر از فرقه های معدود و نوپیدایی که همجسنگرایی را نیز نوعی از ازدواج می دانند، تنها شکل قابل پذیرش برای ازدواج به طور سنتی و معمول بین مسیحیان، ازدواج بین فقط یک زن و فقط یک مرد است و چندزنی یا چندشوهری ممنوع و حرام است[۹۰][۹۱][۹۲]. همچنین مسیحیت یکی از مهمترین عوامل جا افتادن تک همسری به عنوان گونۀ مورد پذیرش ازدواج در جوامع غربی بوده است[۹۳].
از دیدگاه اسلام، ماهیت ازدواج یک قرارداد و پیمان با شرایطی ویژه است.[۹۴]
و بسیار پسندیده و مطلوب است و از منظر فقه اسلامی، عملی مستحب و چه بسا مستحب مؤکد و در برخی موارد واجب شمرده میشود.[۹۵]
عفت و حیا از جملهٔ این صفات میباشند که یکی از راههای تأمین این صفات و سجایا ازدواج است. اسلام با تشریع ازدواج، مسیر رسیدن به عفت و حیا را هموار میسازد بدین صورت که ازدواج را بهترین و طبیعیترین راه تأمین نیازهای جنسی معرفی میکند.
طبق قوانین اسلامی در صورت نبود موانع ازدواج و حرام نبودن ازدواج طرفین (مثلاً شوهر داشتن زن یا محرم بودن دو طرف) ازدواج با گفتن عبارت «زَوَجتُک» (خود را به زوجیت تو درآوردم) یا عبارتی دقیقاً به همین معنی از سوی زن و تأیید مرد با عبارتی نظیر «قَبلتُ» محقق میشود. برخی حضور دو شاهد و ولی زن (پدر و جد پدری) را هم لازم میدانند. در مورد کودکان نابالغ، دیوانگان، و اشخاص سفیه (کمخرد) نیز حق ازدواج با پدر و جد پدری، وصی آنها یا حاکم شرع و برای بردگان و کنیزان با مالک آنهاست. همچنین طرفین میتوانند به شخص دیگری، که لازم هم نیست نمایندهٔ دینی باشد، وکالت دهند تا آنها را به عقد یکدیگر درآورد.[۹۶]چندزنی تا حداکثر ۴ همسر برای مردان جایز است ولی چندشوهری جایز نیست. در صورت طلاق یا مرگ شوهر، زن برای ازدواج مجدد باید مدتی را صبر کند که به عده معروف است و در این دوران همچنان برخی آثار رابطهٔ زوجیت بین او و همسر سابقش برقرار است. در هنگام ازدواج مرد باید مالی را به تملک زن درآورد که به مهریه معروف است. مقدار مهریه بسته به توافق زن و مرد است.
شیعیان نوع دیگری از ازدواج (معروف به ازدواج موقت یا صیغه یا متعه) هم دارند که در آن عقد ازدواج برای مدت معین و محدودی بین دو طرف بسته میشود. در این نوع ازدواج فقط برای مدت محدودی (مثلاً چند ساعت یا چند روز) که توسط دو طرف معین شده انجام میشود.
ازدواج در اسلام بسیار پسندیدهاست. محمّد پیامبر اسلام گفتهاست: «إذا تَزَوَّجَ العَبدُ فقدِ استَکمَلَ نِصفَ الدینِ، فَلْیَتَّقِ اللّهَ فی النِّصفِ الباقی». یعنی هر گاه آدمی ازدواج کند، نصف دین را به دست آوردهاست و برای نصف دیگر باید تقوای خدا پیشه کند؛ و در جای دیگری گفتهاست: «النِّکَاحُ سُنَّتِی فَمَنْ رَغِبَ عَنْ سُنَّتِی فَلَیْسَ مِنِّی». یعنی ازدواج سنت من است، هرکس از سنت من روی برگرداند، از من نیست.[۹۷]
در یهودیت، ازدواج به معنای کامل شدن و اوج رشد انسانی است. برپایه تعالیم یهود، یک زن بدون همسر و یک مرد بدون زن انسانهایی کامل نیستند و با ازدواج و پیوند زناشویی از شکل ناقص به وجودی کامل تبدیل میشوند. ازدواج در میان کلیمیان دارای مراسمی مخصوص با آداب مربوط به آن است که از آنجمله میتوان به مهریه زن که کتوباه گفته میشود تا چاپاه، پارچهای سفید و نماد روشنایی که بر روی چهار چوب از هر طرف و بر روی سر عروس و داماد قرار میگیرد و نماد خانه و زندگی جدید زوج جوان است یاد کرد.
ازدواج در بین بهائیان، اتحاد بین زن و مرد است و بهائیان به امر ازدواج تشویق شدهاند.
اما این ازدواج علاوه بر ارتباط جسمانی باید روحانی نیز باشد. هدف اصلی ازدواج، پرورش روح و ایجاد هماهنگی و وحدت بین دو شریک زندگی تعریف شدهاست.[۹۸] حداقل سن ازدواج پانزده سال تمام است.[۹۹] از بیان رضایت طرفین و پرداخت مهریه بهائی و خواندن آیهای توسط زن و مرد که متن آن در کتاب اقدس امالکتاب دین بهائی امدهاست و ثبت واقعه، امضای والدین و همچنین ۹ شاهد رسماً آغاز میشود.[۱۰۰] باید توجه داشت که رضایت والدین دو طرف ازدواج نیز در امر بهائی از عناصر تحقق اقتران است.[۱۰۱][۱۰۲]
آیه مخصوص که به آن اشاره شد «انا کل لله راضون» برای مردان و «انا کل لله راضیات» برای زنان است.[۱۰۰][۱۰۲] در احکام بهائی داشتن چند همسر در یک زمان و ازدواج همجنسان مجاز نیست.[۱۰۳][۱۰۴]
در چندین نمونه از فرهنگها، آیینِ ازدواج «موقت» و «مشروط» وجود دارد. «رسم حلقه» در میان مردم نژاد سلتی و «ازدواجهای دارای مدت مشخص» در میان مسلمانان از نمونههای آن است. پیش از اسلام، در میان اعراب نوعی «ازدواج موقت» مرسوم بود که امروز آن را در ایران با عنوان «صیغه» (Nikah Mut’ah) و در عراق با عنوان «متعه» میشناسند. صیغه نوعی نکاح موقت، با مدت زمان مشخص و معین است[۱۰۵] مجادلههای مسلمانان در رابطه با صیغه، موجب شدهاست تا این آیین عمدتاً به جوامع شیعهنشین محدود شود.
مذاهب، بهطور معمول به ازدواج فامیلی، در هر نوع از آن، اجازه میدهند. روابط فامیلی ممکن است یا از نوع روابط خویشاوندی نسبی باشد که در آن افراد دارای پیوند زیستی (همخونی) با یکدیگر هستند، یا از نوع خویشاوندی سببی که به واسطه ازدواجها شکل گرفتهاست، باشد. سیاست کاتولیک، ازدواج فامیلی را در ابتدا برای مدتی طولانی ممنوع کرده بود، ولی امروزه در نتیجه نیاز روز، به این نوع از ازدواجها، مجوز دادهاست.[۱۰۶] در برخی از منابع ادعا شدهاست که این نوع از ازدواج، همواره مورد تأیید اسلام بودهاست، در حالی که محدودیتهای هندوها در مورد آن، بهطور گستردهای متفاوت تر است.[۱۰۷] اما بعضی از منابع دیگر مدعی کراهت چنین ازدواجهایی از نظر اسلام به دلیل مشکلات ژنتیکی و ضعیف شدن نسل، شدهاند.[۱۰۸][۱۰۹][۱۱۰][۱۱۱]
در اکثر جوامع، مرگ یکی از زوجها موجب پایان یافتن پیوند ازدواج میشود، و در جوامع تکهمسری، این امکان برای شریک دیگر وجود دارد که مجدداً ازدواج کند. گاهی اوقات، ازدواج مجدد با گذشت دورهای از سوگواری انجام میشود.
در بسیاری از جوامع نیز، طلاق راهی برای خاتمه دادن به پیوند ازدواج است. همچنین در برخی جوامع ممکن است ازدواج ممنوع باشد، در این قبیل جوامع طبقه سیاسی حاکم اعلام میدارد که به هیچ عنوان کسی نباید ازدواج کند. در هر دو نوع جامعه، مردم دلواپس آزادیِ ازدواجِ مجدد یا ازدواج هستند. از سوی دیگر، بعد از طلاق ممکن است یکی از زوجها مجبور شود نفقه بپردازد.
اینکه هر دو زوج حق دارند نسبت به طلاق رضایت داشته باشند، تنها طی دهههای اخیر در کشورهای غربی به رسمیت شناخته شد. در ایالات متحد آمریکا، نادرست نبودن عملِ طلاق، نخستین بار در سال ۱۹۶۹ در کالیفرنیا به رسمیت شناخته شد و نیویورک آخرین ایالتی بود که این موضوع را در سال ۱۹۸۹ به رسمیت شناخت.[۱۱۲]
مهمترین ویژگیهای ازدواج، قانونمند بودن آن است. ازدواج به هر صورتی که باشد، قانونمند است. تمامی مراحل ازدواج از پیوند تا جدایی و نیز پس از فوت یکی از طرفین قانونمند است؛ بنابراین هر ازدواجی بر پایهٔ یک سری قوانین شکل گرفتهاست و ادامه مییابد. این قوانین به سه شکل قوانین عرفی، قوانین شرعی و قوانین مدنی است.[۱۱۳]
در ایران مقررات ازدواج عمدتاً بر اساس فقه امامیه تدوین شده و ازدواج به دو نحو دائم و موقت میتواند صورت پذیرد. در مذهب جعفری آیین اسلام این دو ازدواج در پارهای از آثار با هم یکی هستند و در برخی دگر اختلاف دارند، تفاوت اصلی و جوهری ازدواج موقت با ازدواج دائم در مدتدار بودت ازدواج موقت که پس از پایان آن رابطهٔ زوجیت به انتها میرسد. همچنین در ازدواج موقت برخلاف ازدواج دائم طلاق وجود ندارد، زن حق نفقه ندارد و زن و شوهر از یکدیگر ارث نمیبرند، مهریه هم در ازدواج دائم لازم است و هم در ازدواج موقت، با این تفاوت که در ازدواج موقت عدم ذکر مهر موجب بطلان عقد است ولی در ازدواج دائم عقد باطل نیست و میتوان مهریه را بعداً توافق کرد یا درصورت عدم توافق مهرالمثل تعیین میشود.
مرکز تحقیقات و درسنامههای آموزش ازدواج در ایران ستاد ازدواج دانشجویی نهاد نمایندگی رهبری در دانشگاهها میباشد که آدرس وبگاه این ستاد به شرح زیر میباشد:
ازدواج، نکاح یا پیوند زناشویی پیمانی است که بهموجب آن یک زن و مرد باهم شریک و متحد میشوند و خانوادهای را تشکیل میدهند.
در واقع هدف ازدواج تشکیل خانواده است که تمایل به این امر در نهاد انسان گذاشته شدهاست. ازدواج به روابط جنسی مشروعیت می بخشد. به طور سنتی، ازدواج نقشی اساسی در حفظ اخلاق و تمدن دارد. [۱]
مردمشناسان برای اینکه تنوع وسیع اَعمال زناشویی مشاهدهشده از سوی فرهنگ را در نظر بگیرند چندین تعریف رقابتی از ازدواج پیشنهاد کردهاند.[۲] اِدوارد وستمارک در کتابش با عنوان «تاریخ ازدواج انسان (۱۹۲۱)» ازدواج را به این صورت تعریف میکند: ارتباط پردوام یا کمدوام نر و ماده گذشته از عمل زادآوری محض تا بعد از تولد فرزند «.[۳] او در کتاب» آیندهٔ ازدواج در تمدن وسترن «تعریف پیشیناش را رد میکند و در عوض بطور موقت ازدواج را اینگونه تعریف میکند: «رابطهٔ یک یا تعداد بیشتری مرد با یک یا تعداد بیشتری زن که بوسیلهٔ عرف یا قانون پذیرفته شدهاست».[۴]
یادداشتها و جستجوها (۱۹۵۱)، کتابچهٔ راهنمای انسانشناسی، ازدواج را چنین تعریف کردهاست، «پیوندی بین یک زن و یک مرد بهطوریکه بچههای متولد شده از زن به عنوان فرزندان مشروع هر دوی والدین شناخته شوند.»[۵] در راستای رویهٔ معمول در میان مردم ساکن قبایل جنوب سودان و غرب اتیوپی که به زنها اجازه میداد در شرایط خاص در نقش شوهر عمل کنند، کاتلین گوگ [انسانشناس بریتانیایی] پیشنهاد داد که آن تعریف را به این صورت تغییر دهند که «یک زن و یک یا چند شخص دیگر».[۶]
دموند لیچ تعریف گافس را مورد انتقاد قرار میدهد و آن را در مقولهٔ شناخت حلالزادگی (مشروعیت) فرزند بسیار دست و پاگیر میداند و پیشنهاد میکند که ازدواج را مانند انواع متفاوتی از قوانین که برای اجرایی شدن وضع میشوند نگاه کنیم. لیچ تعریفاش را باز میکند و میگوید: «ازدواج رابطهای است که بین یک زن با یک یا تعداد بیشتری از اشخاص دیگر برقرار میشود- که این روابط تولد کودکی را تحت پیشامدهایی که توسط قوانین رابطهها قدغن نشدهاند میسّر میکند- تمامی قوانین همگانی مراتب تولد مطابقت داده شدهاند با عضوهای معمولی یا سطوح متفاوت جامعه».[۷] استدلال لیچ این است که هیچکدام از تعاریف ازدواج برای همه فرهنگها قابل اجرا نیست. او لیستی از ده قانون مرتبطشده با ازدواج را ارائه میکند شامل انحصار جنسی، قوانینی با احترام به کودک و قوانین متنوع ویژهای از سوی فرهنگ.[۸]
دوران بل همچنین تعریف بنیان مشروعیت را با این اصل که برخی جوامع برای ازدواج به مشروعیت احتیاج ندارند مورد نقد قرار میدهد و اینگونه استدلال میکند: در جوامعی که نامشروعیت فقط به معنای ازدواج نکردن مادر است و غیر از این هیچ قانون ضمنی دیگری وجود ندارد تعریف بنیان مشروعیت ازدواج چرخهای است. او تعریف ازدواج را در مقولهٔ قوانین دستیابی جنسی قرار میدهد.[۲]
ازدواج چگونه صورت میگیرد
مقالهٔ اصلی: ازدواج در بوتهٔ نقد
بسیاری از مردم به دلایل گوناگون، استدلالهایی ضد ازدواج دارند. این استدلالها شامل نقدهای سیاسی و مذهبی، اشاره به میزان طلاق، و نیز اهمیت تجرد بر پایهٔ آموزههای مذهبی و فلسفی میشود. بسیاری از مردم علت انزجار از ازدواج را مشکلات اقتصادی و بسیاری محدودیتهای ناشی از آن میدانند و عده ای نیز مطابق احکام ادیان متبوع خود آن را خلاف اوامر الهی میدانند. فی المثل تجرد عیسی مسیح را سرمشق عمل قرار داده و آن را ناشی از امر الهی میدانند. لیکن عدهٔ بسیاری نیز ازدواج را محدودیت دانسته و آن را سالب آزادیهای مطلوب خویش میدانند.
نتیجهٔ تحقیقات جدید نشان میدهد که از دههٔ هشتاد میلادی بهبعد میل به تجرّد در افراد بیشتر شده ازدواجها کمتر و بیدوامتر شدهاند. همچنین نتیجهٔ تحقیقات ثابت میکنند که برخلاف باورهای قدیمی که اظهار میکردند افراد متأهل نسبت به مجردها از سلامت و حس خوشبختی بیشتری بهرهمندند دیگر مطلقاً صحت ندارد و در مواردی حتی مجردها خوشبختی و سلامت بیشتری از متأهلها دارند. از دلایل اظهار شده برای این مسئله میتوان به آزادی بیشتر در افراد مجرد و همینطور فشار بالا بر روی متأهلها اشاره کرد. به بیان دیگر زیست مشترک در دنیای مدرن دستخوش تغییرات جدی و گام به گام میشود و دیگر بهسان قدیم نمیباشد. چکیدهٔ این تحقیقات ثابت کرد که در عصر جدید فردیت با زندگی مشترک در اصطکاک خواهد بود و چالشهای جدیدی را بهوجود خواهد آورد. عامل دیگری که برای توضیح علت سالمتر و خوشبختر بودن مجرّدها در برابر متأهلین اظهار شده این است که انسان در موقعیتهای فردی دچار دغدغههای ذهنی کمتری است؛ ولی در زمان قرار گرفتن در یک جمع بهخاطر افزایش کشمکشها و محاسبات ذهنی برای تعدیل، رفتار آدمی در قبال طرف مقابل آشفتگی ذهنی افزایش مییابد.[۹] با این وجود بعضی دیگر از منابع هنوز بر این باورند که با تمام مشکلاتی که ازدواج در دنیای امروز دارد، باز به دلایلی مانند اثبات عشق به شریک عاطفی، اجتماعی بودن انسان، حمایت همسر و ایجاد انگیزه بیشتر برای زندگی ازدواج کردن نسبت به مجرد بودن بهتر است.[۱۰]
گوناگونی وسیعی در سطح فرهنگها، در رسومی که انتخاب همسر را کنترل میکنند وجود دارد. گوناگونیهایی در مورد سطحی که انتخاب همسر یک انتخاب شخصی توسط طرفین یا تصمیمی جمعی توسط خویشاوندهای دو طرف است و قوانینی که مشخص میکنند، کدام افراد انتخابهای معتبری محسوب میشوند وجود دارد.
در بسیاری از جوامع انتخاب همسر به افرادی مناسب از گروههای اجتماعی ویژه محدود میشود. در بعضی از جوامع رسم بر این است که همسر از درون گروه اجتماعی خود فرد انتخاب میشود – درون همسری (به انگلیسی: endogamy). این وضعیتی است که در بسیاری از جوامع که بر پایه صفوف و طبقات بنا شدهاند صدق میکند؛ ولی در دیگر جوامع همسر باید از گروهی به جز گروه خود انتخاب گردد- برون همسری (به انگلیسی: exogamy). این وضعیت در مورد جوامع فراوانی که آیین توتمی دارند و جامعه به چند قبیله توتمی برون همسر تقسیم شدهاست صادق است، همانند بیشتر جوامع بومی استرالیایی. در جوامع دیگر از فرد انتظار میرود با عموزادهها ازدواج کند. دختر باید با پسر خواهر پدرش ازدواج کند و پسر با دختر برادر مادرش-این عمدتاً حالت جوامعی است که رسم دارند شجره نامه را تنها از خط پدری یا مادری پیگیری کنند، مانند مردم آکان آفریقا. نوع دیگر انتخاب، ازدواج با برادر شوهر (به انگلیسی: levirate marriage) است که در آن بیوه باید با برادر شوهرش ازدواج کند، این شیوه عمدتاً در جوامعی که بر پایه گروههای قبیلهای درون همسر بنا شدهاند یافت میشود.
در فرهنگهای دیگر بر گروههایی که همسر میتواند از آنها انتخاب شود سختگیری کمتری مشاهده میشود. انتخاب همسر میتواند طی یک فرایند انتخابی به شیوه معاشقه توسط زوج یا تنظیم ازدواج توسط والدین یا زوج یا فردی بیرونی، دلال ازدواج شود.
ازدواجهای کاربردی (یا ازدواج مصلحتی) به مدد روالهای رسمی خانواده یا سیاستهای گروهی تسهیل میشوند. یک مرجع مسئول ازدواج را تنظیم یا افراد را به آن تشویق میکند؛ حتی ممکن است برای یافتن همسر مناسب برای فرد مجرد، یک دلال ازدواج به کار گرفته شود. مرجعیت ممکن است با والدین، خانواده، یک مقام مذهبی یا اجماع گروهی باشد. در بعضی موارد، مرجع مسئول ممکن است در انتخاب زوج انگیزههایی به غیر از تفاهم داشته باشد.[۱۱]
در دهکدههای روستایی هند، ازدواج کودکان نیز انجام میشود که والدین آن را در گاهی حتی قبل از تولد کودک تنظیم میکنند.[۱۲] این عمل به موجب «مصوبه ممنوعیت ازدواج کودک» در ۱۹۲۹ ممنوع گشت.
در بعضی جوامع از آسیای مرکزی، قفقاز تا آفریقا هنوز سنت عروس ربایی وجود دارد که در آن عروس توسط مرد و دوستانش اسیر میشود. گاهی اوقات این کار در حقیقت فرار با معشوق را پنهان میکند اما گاهی اوقات به سمت خشونت جنسی تمایل دارد. در زمانهای گذشته ربایش زنان، مقیاسی بزرگتر از این بودهاست که در آن گروههایی از زنان توسط گروههایی از مردان، گاهی اوقات در جنگ، اسیر میشدند. معروفترین مثال برای این مورد، تجاوز به زنان اهل سابین میباشد که موجب شد اولین شهروندان روم اولین همسرانشان را بدست آوردند.
سایر شرکای ازدواج کمابیش تحمیلی هستند. برای مثال ارثی که به زن بیوه میرسد مردی از برادران شوهر مرحومش برای او فراهم میکند.
همچنین بینید: همزیستی
ازدواج نهادی است که زندگی افراد را به شیوههای گوناگون عاطفی و اقتصادی به هم پیوند میزند. دربسیاری از فرهنگهای غربی، ازدواج معمولاً به ایجاد خانوادهای جدید که از زوج متأهل تشکیل میشود منجر میشود که در خانهای مشترک با هم زندگی میکنند و غالباً از بستر یکسانی استفاده میکنند، ولی در بعضی از فرهنگهای دیگر اینگونه نیست.[۱۳] در میان «میانگ کاباو» ها در غرب سوماترا، همزیستی در منزل مادری (به انگلیسی: matrilocal)است و شوهر به خانهٔ مادر زن نقل مکان میکند.[۱۴] اقامت بعد از ازدواج میتواند در منزل پدری (به انگلیسی: patrilocal) یا منزل دایی شوهر (به انگلیسی: avunculocal) باشد. چنین ازدواجهایی در پکن امروزی بهطور روزافزونی متداول است. «گو جیانمی»، مدیر مرکز مطالعات زنان در دانشگاه پکن به خبرنگار «نیوزدی» گفت: «ازدواجهای پاره وقت (به انگلیسی: Walking marriage) نشان دهندهٔ تغییرات گسترده در جامعه چین است»[۱۵] تمهیدی مشابه در عربستان سعودی تحت عنوان «ازدواج مسیار» وجود دارد که در آن زن و شوهر جدا از هم زندگی میکنند و بهطور مرتب با هم دیدار میکنند.[۱۶]
از سوی دیگر، ازدواج لازمهٔ همزیستی نیست. در بعضی موارد زوجهایی که با هم زندگی میکنند دوست ندارد متأهل شناخته شوند. مثلاً هنگامی که حق بازنشستگی یا نفقه به طرز منفی تحت تأثیر قرار میگیرند یا به خاطر ملاحظات مالیاتی، مسائل مهاجرتی و دلایل فراوان دیگر. در جوامع امروزی غربی بعضی از زوجها پیش از ازدواج با هم زندگی میکنند تا کارایی چنین تمهیدی را در طولانی مدت بیازمایند.
در بعضی از موارد هم زیستی ممکن است منجر به ازدواج عرفی شود و در بعضی از کشورها هم زیستی را به رسمیت ازدواج به جهت منافع مالیاتی و امنیت اجتماعی ترجیح میدهند. این در مورد استرالیا صدق میکند.[۱۷]
موضوع اصلی مقاله: قوانین و محدودیتهای ازدواج
ازدواج نهادی است که به صورت تاریخی توسط جامعه به منظور حفظ منافع بچهها، انتقال ژنهای سالم، حفظ ارزشهای فرهنگی، یا به خاطر تعصب و ترس با محدودیت همراه بودهاست، از هر سن و نژاد تا هر وضعیت اجتماعی، هر نوع قرابت قوم و خویشی و هر جنسیتی. تقریباً همه فرهنگهایی که ازدواج را به رسمیت میشناسند زنای با دیگری را تخطی از ضوابط ازدواج میدانند.[۱۸]
ایالات متحده تاریخچهای از قوانین محدودیت در ازدواج دارد. ایالات زیادی به قوانینی که علیه ازدواج بین نژادی بود عمل میکردند که اولین بار در قرن ۱۷ (در مستعمره برده داری «ویرجینیا۱۶۹۱ و» مریلند «۱۶۹۲) مطرح شد و تا ۱۹۶۷ که توسط قانون شهروندی Loving v. Virginia واژگون شد ادامه داشت. بسیاری ازین ایالات چندین اقلیت را از ازدواج با سفید پوستان منع کردند. مثلاً «آلاباما» «آرکانزاس» و «اوکلاهما» مشخصا سیاهان را منع کردند. ایلاتی مثل «میسیسیپی» و «میسوری» سیاهپوستان و آسیاییها را ممنوع کردند. ایالاتی چون «کارولینای شمای و جنوبی» سیاهان و بومیان آمریکایی را و ایالاتی چون «جرجیا،» کارولینای جنوبی و ویرجینیا همه غیر سفیدپوستان را از ازدواج با سفید پوستان منع کردند.
به رسمیت شناختن قانونی ازدواج زوجهای هم جنس آن طور که برای زوجهای غیر هم جنس فراهم است، عملی نسبتاً جدید است. در ایالات متحده، مصوبه حمایت از ازدواج 1996 (DOMA) به طرز واضحی ازدواج به جهت اهداف قوانین فدرال را میان یک مرد و یک زن تعریف میکند و اجازه میدهد ایالتها ازدواج هم جنسها در ایالات دیگر را نادیده بگیرند (گرچه استدلال میشود که ایالتها میتوانستند قبلاً هم اینکار را بکنند).[۱۹][۲۰] چهل و یک ایالت آمریکا ازدواج را میان یک مرد و یک زن تعریف میکنند. سه مورد از این ایالتها زبان قانونی دارند که از تعریف این چنینی DOMA قدیمی تر هستند (پیش از ۱۹۹۶ تصویب شدهاند). سی ایالت ازدواج را در قانون اساسی خود تعریف کردهاند. آریزونا تنها ایالتی است که تاکنون اصلاحیه قانون اساسی در مورد تعریف ازدواج تنها میان یک مرد و یک زن را رد کردهاست (۲۰۰۶)، ولی بعداً این اصلاحیه در ۲۰۰۸ تصویب شد.[۲۱]
در جوامع اغلب محدودیتهایی برای ازدواج با فامیل وجود داشتهاست، گرچه شدت این محدودیتها متفاوت بودهاست. به جز چند مورد استثنایی، ازدواج میان والدین و فرزندان یا میان خواهر و برادر با والدین یکسان زنا محسوب شده و ممنوع بودهاست. با این وجود، ازدواج میان فامیلهای دورتر بسیار متعارف بودهاست، و تخمینی در این باره حاکی از آن است که در ۸۰٪ ازدواجها در طول تاریخ نسبت خانوادگی نوه عموی والدینی یا نزدیکتر بودهاست.[۲۲] در دوران مدرن این نسبت کاهش شدیدی داشتهاست، اما هنوز تخمین زده میشود که بیش از ۱۰٪ ازدواجها میان نوه عموهای والدینی یا عموزادهها صورت میگیرد.[۲۳] در ایالات متحد، امروزه چنین ازدواجهایی نکوهیدهاست، و ممنوعیت ازدواج عموزادهها در بیش از ۳۰ ایالت قانونی است. تنوع قابل ملاحظهاست: در کرهٔ جنوبی، در گذشته ازدواج با فردی با نام خانوادگی یکسان غیرقانونی بودهاست.[۲۴]
در جوامع زیادی ازدواج به طبقهٔ اجتماعی فرد محدود بودهاست – پدیدهای که انسانشناسان درونهمسری مینامند. یک نمونه از چنین محدودیتهایی شرط ازدواج با همقبیلهای است.
محدودیت در برابر چندهمسری نیز متداول بودهاست. مخالفت دولت فدرال آمریکا با به رسمیت شناختن دِسِرِت به عنوان یک ایالت بر پایهٔ مخالفت با ازدواجهای چندهمسریای بود که در گذشته در میان مورمونها رواج داشتهاست.
همچنین نگاه کنید به: قوانین ضد- ازدواج میاننژادی، ازدواج میاننژادی، ازدواج فرا- ملی، ازدواج بینالادیانی، ازدواج مختلط (ابهامزدایی)، ازدواج با همجنس، طلاق، چندهمسری، ازدواج کودکان، و ازدواج رسمی.
در رابطه با ازدواج، مباحثههای زیادی در کشورهای مختلف انجام شدهاست- از جمله: مباحث مربوط به سازگاری زوجهای دارای مذاهب، عقاید، تبارها یا نژادهای متفاوت، تعداد و حداقل سن قابلقبول برای زنان، حقوق زوجها (بهویژه زنان)، و تعهدات خانوادگی گستردهتر. بهطور مثال، یکی از مجادلههای دورهٔ معاصر (که علیالخصوص بهطور چشمگیری در ایالات متحد آمریکا جریان دارد) عبارت است از، ممانعت از قانونیشدن روابط همجنسگرایانه، تأیید اجتماعی آن، و بهرهمندی از حقوق و تعهدات قانونی. در برخی از کشورها، محافظهکاران اجتماعی با ازدواج همجنسگرایان مخالفند، با این ادعا که هرگونه تلاشی برای تعریف ازدواج به شکلی غیر از «پیوند یک مرد و یک زن»، موجب «تهیشدن واژهٔ ازدواج از معنا و مفهوم اصلیاش» خواهد شد.[۲۵] همچنین، در دیگر کشورها، چندهمسری یک رسم «به لحاظ اجتماعی محافظهکارانه» است. از سوی دیگر، مدافعان ازدواجِ افراد هممذهب و همنژاد، ممکن است به ترتیب، قانونیشدن ازدواج بینالادیانی[۲۵] و ازدواج میاننژادی[۲۶] را محکوم کنند.
ایالت ماساچوست، خواستار تجدیدنظر دولت فدرال ایالات متحد آمریکا در مورد تعریفاش از پدیدهٔ ازدواج شدهاست. ایالت ماساچوست نخستین ایالتی بود که ازدواج همجنسگرایان را به رسمیت شناخت. بر پایهٔ این دعوی، «قانون دفاع از ازدواج ۱۹۹۶» (DOMA) به حق حاکمیت و خودمختاری ایالتها برای ارائهٔ تعریف خویش از مفهوم ازدواج تجاوز کردهاست. این دعوی معتقد است که قانون دفاع از ازدواج حق خودمختاری ایالت برای ارائهٔ تعریف خویش از مفهوم ازدواج را نقض کرده و مغایر با قانون اساسی است.[۲۷]
برانگیختگی هفتساله زناشویی سندرم،[۲۸] نظریه، عقیده و اصطلاحی در روانشناسی رابطه است که میگوید پس از حدود کم و بیش هفت سال اشتیاق جنسی و احساس رضایت رابطه زناشویی به تدریج کاسته میگردد.[۲۹] این نظریه از گرایش به پیمانشکنی و خیانت زناشویی در حدود سال هفتم ازدواج سخن میگوید.[۳۰] تمایل به طلاق از دیگر ادعاهای این نظریه است.[۳۱] این موضوع روانشناسی همچنین تمایل فرد متأهل به ارزیابی مجدد در ارتباط زناشویش را بازگو میکند. البته این مدت بر اساس آمار و شواهد ممکنا «و محتملا» کمتر از هفت سال هم روی میدهد اما با توجه به این که بر اساس برخی آمارها در آمریکا متوسط طول عمر هر ازدواج هفت سال است مدت هفت سال را برای این تئوری در نظر گرفتهاند.[۳۲]
وسوسه و برانگیختگی هفتساله زناشویی چیز بدی نیست ولی آن چیز که اهمیت دارد این است که نباید توجه زیادی به آن کرد زیرا در زندگی اولویت اصلی ازدواج و روابط با همسر است.[۳۳]
یکی از معیارهای مهمّ ازدواج، شناخت طرفین از یکدیگر است. افراد برای شناخت کامل یکدیگر به دست کم ۶ماه زمان و معاشرت نیاز دارند.[۳۴]
اطلاعات بیشتر:تعدد زوجین و چند همسری
گروههای مذهبی رویکردهای متفاوتی بر مشروعیت چند همسری دارند. اختیار کردن بیش از یک همسر برای مرد، این عمل در اسلام و کنفوسیوس مجاز است، هر چند که امروزه در بسیاری مناطق غیرمعمول شدهاست.[۳۵][۳۶]
در گذشته چند همسری در مذاهبی چون یهود، مسیحیت و هندوئیسم، مجاز بودهاست، ولی اخیراً توسط جریانات اعمال قدرت دنیای مدرن، ممنوع شدهاست.[۳۵]
ازدواج به زوجین، حقوق و وظایفی اعطا میکند؛ و از آنجاییکه یگانه ساختار ایجاد خویشاوندی سببی است این وضع گاهی شامل خویشاوندان آنها نیز میشود؛ و میتواند شامل موارد ذیل باشد:
این حقوق و وظایف در میان جوامع و گروههای گوناگون در هر جامعه بهطور قابل ملاحظهای متغیر است.[۳۷]
ازدواج گروهی که همچنین تحت عنوان ازدواج چند جانبه شناخته میشود، فرمی از چندمهری (پلی آموری) است در آن بیش از دو نفر واحد خانواده را تأسیس میکنند و تمام اعضای ازدواج گروهی، همسر تمام اعضای دیگر ازدواج گروهی محسوب میشود، و تمام اعضای ازدواج مسئولیت والدینی را برای هر کودکی که از ازدواج حاصل شود به عهده میگیرند.[۳۸] هیچ کشوری ازدواجهای گروهی را چه از لحاظ قانون و چه از لحاظ قانون عرفی نپذیرفتهاست.
جامعهشناسی خانواده به بررسی واقعیتهای موجود در مفهوم «خانواده» و ریشهیابی دگرگونیهای آن میپردازد. بهطور کلی، ازدواج موجب تغییر نقشهای اجتماعی و جابهجایی پایگاه اجتماعی افراد میشود.[۳۹]
موضوع مکانگزینی زوج پس از ازدواج یکی از موضوعات مورد پژوهش در جامعهشناسی و انسانشناسی است.
نظریههای اولیهای که سعی در توضیحِ عوامل تعیینکنندهٔ «محل سکونت پس از ازدواج» داشتهاند – برای مثال سکونت با خویشاوندان شوهر، زن یا سکونت در نزدیکی آنها- آن را با تقسیم جنسی کار مرتبط دانستهاند (از جمله، نظریههای لوییس هنری مورگان، ادوارد تیلور، یا جورج پتر مُرداک). با این وجود، با گذشت زمان، پژوهشهای میانفرهنگی که با استفاده از نمونهگیریهای جهانی بر روی این فرضیه انجام شد، نتوانست رابطهٔ چشمگیری بین این دو متغیر بیابد؛ البته تحقیقات کوروتایو (Korotayev) نشان دادهاست که، بهطور کلی کمک و مشارکتِ زن در امرار معاش، همبستگی چشمگیری با سکونت در نزدیکی خانوادهٔ زن دارد؛ با این حال، این همبستگی زیر پوشش عامل متداولی همچون «چند زنی» پنهان ماندهاست. به بیان دقیقتر، اگرچه کمک زن به امرار معاش گرایش به آن دارد تا منجر به سکونت در نزدیکی خانوادهٔ زن بشود، توأمان گرایش به آن دارد تا به چند زنیِ «غیرخواهرانه» (non-sororal، ازدواج مرد با کسی غیر از خواهر زنش) بینجامد. «چند زنیِ غیرخواهرانه» مانع از سکونت در کنار خانوادهٔ تازه عروس میشود. اگر عامل «چند زنی» کنترل شود، تقسیم کار تبدیل به عامل مهمی برای پیشبینی محل سکونتِ پس از ازدواج خواهد شد. از اینرو، نظریهٔ مُرداک (Murdock) در زمینهٔ رابطهٔ بین تقسیم جنسی کار و محل سکونتِ پس از ازدواج، اساساً صحیح است، هر چند همانطور که کوروتایو نشان دادهاست، رابطهٔ موجود بین این متغیرها، پیچیدهتر از آن است که امکان پیشبینی را بدهد.[۴۰][۴۱]
در جوامع امروزی، شاهد آن هستیم که افراد گرایش به آن دارند تا محلهای جدیدی را برای سکونت بعد از ازدواج انتخاب کنند.[۴۲]
در زمان ساسانی نوع اصلی ازدواج ایرانی «زنیِ پادِخشای» خوانده میشد که در واقع انتقال قیمومیت دختر از پدر به شوهر بود.[۴۳] انواع دیگری هم از ازدواج بود از جمله «چَگَر» که هنگامی بود که شوهر توانایی فرزندآوری نداشت و زن خود را به عنوان همسر موقت به یکی از نزدیکان میداد تا فرزند آورد. چگر را به صورت چَکَر هم نوشتهاند.[۴۳] نوع دیگر خویدوده بود که ازدواج با خویشاوندان است.[۴۴]
گرچه نهاد خانواده از تاریخ ثبت شده موثق فراتر میرود بسیاری از فرهنگها افسانههایی پیرامون خاستگاه ازدواج دارند. روشی که بدان صورت ازدواج انجام میشود و قواعد و انشعابات آن مانند خود نهاد بسته به فرهنگ و ویژگیهای آماری دوره در طول زمان تغییر کردهاست[۴۵] فرهنگهای گوناگون تئوریهای خود را در مورد خاستگاه ازدواج داشتهاند. برای مثال یکی میتواند ریشه در نیاز مرد به اطمینان از پدر فرزندانش بودن داشته باشد. در نتیجه شاید او راغب باشد که هزینهٔ عروس را بپردازد یا یک زن را به ازای دسترسی اختصاصی جنسی تأمین کند[۴۶] حلال زادگی نتیجهٔ این معاملهاست تا انگیزههای آن. در جامعهٔ کومانچی زنان متأهل بیشتر کار میکنند آزادی جنسی را ازدست میدهند و به نظر نمیرسد هیچ سودی از ازدواج عاید کنند[۴۷]
ازدواج چگونه صورت میگیرد
اما زنهایی که میشد آنها را به همسری گرفت، همواره منبع حسادت و ستیز در قبیله بودند، بنابراین معمولاً انتخابی جز تن دادن به ازدواج نداشتند. «تقریباً در همه جوامع، دستیابی به زنها به نوعی از طریق رسمی و قانونی ممکن شدهاست تا بتوان شدت رقابتها را کاهش داد.»[۴۸] انواعی از ازدواجهای گروهی که در آنها بیش از یک نفر از یک جنس شرکت دارد، ولی چندزنی یا چند شوهری نیستند، در تاریخ وجود داشتهاند. اگرچه که این گونه ازدواجها به ندرت اتفاق میافتاد. از ۲۵۰ جامعه آماری که در سال ۱۹۴۹ توسط انسانشناس آمریکایی جورج پی. مرداک گزارش شده بود، تنها در میان اهالی کینگنگِ برزیل نوعی ازدواج گروهی دیده شد.[۴۹] انواع متفاوتی از ازدواج در دنیا وجود دارد. در بعضی از جوامع، فرد محدود است به اینکه در هر زمان تنها در یک زوج باقی بماند (تک همسری)، در حالیکه سایر فرهنگها به مرد اجازه میدهند که بیش از یک همسر داشته باشد (چندزنی) یا، در جوامع معدودی، به زن اجازه داده میشود که بیش از یک شوهر اختیار کند (چندشوهری). بعضی از جوامع نیز ازدواج بین دو مرد یا دو زن را مجاز میدانند. بیشتر جوامع برای ازدواج محدودیتهایی روی سن وسال افراد، روابط خویشاوندی پیشین آنها یا عضویتشان در گروههای مذهبی یا سایر گروههای اجتماعی قرار میدهند.
نوشتار اصلی:ازدواج در چین
منشأ اساطیری ازدواج چینی، داستانی در مورد نووا و فوخی است، که روشهای مناسب ازدواج را پس از ازدواج شان، ابداع کردند. در جامعه باستانی چین، مردم با نام خانوادگی مشابه، مجاز به ازدواج با یکدیگر نبودند و این عمل به عنوان زنای با محارم، قلمداد میشد. با این حال، به دلیل ازدواج با بستگان مادر که زنا با محارم، تلقی نمیشد، خانوادهها گاهی ازدواجهای درون فامیلی، از نسلی به نسلی دیگر نیز داشتند. با گذشت زمان، علیرغم جابه جایی زیاد جغرافیایی مردم چین، نسبت بیولوژیکی اعضای خانواده همچنان برجا بود. هنگامی که زن و شوهری فوت میکردند، زن و شوهر بهطور جداگانه در گورستان قبیله مربوطه به خاک سپرده میشدند. در نوع ازدواج مادرانه، مرد به عنوان پسر خوانده در خانهً همسر زندگی میکرد.
قانون جدید ازدواج در سال ۱۹۵۰، بهطور اساسی سنتهای ازدواج را در چین تغییر داد. اعمال تک همسری، برابری حقوق زنان ومردان، و اهمیت انتخاب در ازدواج از جملهً این تغییرات بود. ازدواجهای مقرر(arranged marriage) اغلب، رایجترین نوع ازدواج در چین، تا آن زمان بود.
در یونان باستان، هیچ گونه مراسم خاص حقوقی برای ایجاد یک ازدواج لازم نبود – تنها توافق طرفین و اینکه زوج باید یکدیگر را به عنوان زن و شوهر بپذیرند کافی بود [نیاز به ارجاع دارد]. مردها معمولاً وقتی به دوره ۲۰ یا ۳۰ سالگی میرسیدند ازدواج میکردند [نیاز به ارجاع دارد] و انتظار داشتند که زنهای آنها در اوان نوجوانی باشند. عنوان شدهاست که این سنین برای یونانیان مناسب بود چرا که مردان معمولاً تا سن ۳۰ از خدمت سربازی فارغ شده بودند، و ازدواج با یک دختر جوان، باکرگی او را تضمین میکرد [نیاز به ارجاع دارد]. زنان ازدواج کرده یونانی در یونان باستان حقوق کمی داشتند و انتظار میرفت که از خانه و فرزندان مراقبت کنند [نیاز به ارجاع دارد]. زمان، عامل با اهمیتی در ازدواجهای یونانی بود. به عنوان مثال، بر اساس یک عقیده خرافی، ازدواج در زمانی که ماه کامل بود خوش شانسی میآورده و همچنین از نظر رابرت فلاسلیره، یونانیان در زمستان ازدواج میکردند [نیاز به ارجاع دارد]. وراثت بسیار مهمتر از احساسات بود: زنی که پدرش میمرد در صورتی که هیچ وارث مذکری نداشت وادار میشد که با نزدیکترین خویشاوند مذکر خود ازدواج کند – حتی اگر اول مجبور بود از شوهرش طلاق بگیرد.[۵۰]
در روم باستان انواع گوناگونی از ازدواج وجود داشت. گونه سنتی (متعارف) آن conventio in manum نامیده میشد نیاز به مراسمی با حضور شاهدان داشت و با مراسم بخصوصی نیز باطل میشد.[۵۱] در این گونه ازدواج، زن حقوق ارث بری را در خانواده سابق خود از دست میداد و حقوق خانواده جدیدش را میگرفت. او دیگر تحت تبعیت اختیارات همسرش بود]نیاز به ارجاع دارد[. یک نوع ازدواج آزاد وجود داشت تحت عنوان sine manu. در این قرارداد، زن همچنان یک عضو از خانوادهٔ خود باقی میماند، او تحت تبعیت پدرش میماند، حقوق ارث بری خانواده سابق خود را حفظ میکند و هیچ حقوقی در خانواده جدیدش دریافت نمیکند.[۵۲] حداقل سن ازدواج برای دختران ۱۲ سال بود.[۵۳]
از اوایل دوره مسیحیت (سالهای ۳۰ تا ۳۲۵)، به ازدواج به دید یک مقولهی کاملاً خصوصی نگاه میشد[نیاز به ارجاع دارد]، بدون نیاز به هیچ گونه مراسم خاص مذهبی. اگرچه کشیش ایگناتوس اهل Antioch حدود سال ۱۱۰ به کشیش پلی کرپ اهل Smyrna نوشت، «[ا]ین گونهاست که هر دو زن و مردی که با هم ازدواج میکنند، که این پیوند با پذیرش کشیش شکل میگیرد، که ازدواج آنها در محضر خداوند انجام میشود، و نه بر پایهی شهوت خودشان.»[۵۴] / در قرن دوازدهم [کجا؟] زنها مجبور بودند که نام شوهران خود را بگیرند و با از ابتدای نیمهی دوم قرن شانزدهم [کجا؟] رضایتنامه والدین به همراه رضایتنامه کلیسا برای ازدواج لازم بود.[[۵۵]
به جز چند مورد محلی تا ۱۵۴۵ ازدواجهای مسیحی در اروپا، با رضایت طرفین، اعلام قصد ازدواج و وصلت جسمانی دو طرف انجام میشد.[۵۶][۵۷]
زوج بهطور شفاهی به هم پیمان میبستند که با یکدیگر ازدواج کنند. حضور کشیش یا شاهدین الزامی نبود.[۵۸] این پیمان به عنوان “verbum” شناخته میشد. اگر آزادانه و با فعل زمان حاضر ادا میشد (برای مثال «من با تو ازدواج میکنم») بدون تردید الزامآور بود.[۵۶] اگر به زمان آینده ادا میشد («من با تو ازدواج خواهم کرد»)، منجر به نامزدی میشد. یکی از کارکردهای کلیسا در دوران قرون وسطی ثبت ازدواجها بود که اجباری نبود. به دلیل اینکه این مسائل در دادگاه کلیسایی حل و فصل میشد، هیچ مداخلهٔ حکومتی در ازدواج و وضعیت فردی وجود نداشت. در قرون وسطی ازدواجها از قبل تعیین میشد، حتی گاهی اوقات در هنگام تولد؛ و این قرارهای ازدواج معمولاً برای اطمینان از صحت قراردادها میان خانوادههای مختلف سلطنتی، اشراف و وراث فیفها بود. کلیسا در برابر این وصلتهای تحمیلی مقاومت کرد و دلایل ابطال این قرارها را افزایش داد[۵۵] در همان حال که مسیحیت در دوره رومن و قرون وسطی گسترش یافت، ایده آزادی انتخاب در گزینش شریک زندگی با آن رشد کرد و گسترده شد.[۵۵]
متوسط سن ازدواج در اواخر قرن سیزدهم تا اوایل قرن شانزدهم، حدود ۲۵ سالگی بودهاست.
نقش ازدواجهای ثبت شده و قوانین مربوط به ازدواج، به عنوان بخشی از اصلاحات پروتستان، به تصویب دولت رسید. این اصلاحات نگاه مارتین لوتر را منعکس میکرد که ازدواج «امری دنیوی» است.[۵۹] در قرن هفدهم، بسیاری از کشورهای اروپایی پروتستان، دچار درگیری با دولت در امر ازدواج، بودند. در سال ۲۰۰۰، متوسط سن ازدواج در گسترهً ۴۴–۲۵ سالگی برای مردان و ۳۹–۲۲ سالگی برای زنان بود. در انگلستان در سال ۱۷۵۳، اعتبار ازدواج با رضایت و اجماع، تحت قانون تصویب شدهً Lord Hardwich، در کلیسای آنجلیکا، تعیین میشد.[۶۰] این عمل الزامات خاصی همچون، حضور شاهدان در مراسم، را برای ازدواج به وجود میآورد.[۶۰]
در بخشی از اقدامات مخالف با اصلاحات، در سال ۱۵۶۳، شورای ترنت فرمان داد که، تنها در صورتی ازدواج کاتولیک روم را به رسمیت میشناسد که مراسم رسمی ازدواج در حضور یک کشیش و دو شاهد اجرا شود. این شورا همچنین، در سال ۱۵۶۶، تعلیمات و دستورها مذهبیِ مرتبط با ازدواج را تحت عنوان «اتحاد زناشویی بین زن و مرد، قرارداد بین دو نفر واجد شرایط، که آنها را ملزم به زندگی با یکدیگر، در طول حیاتشان میکند.» صادر کرد.[۶۱]
در اوایل عصر حاضر، جان کالوین و همکاران پروتستانی او، به اصلاح قوانین مسیحی ازدواج، که مورد تصویب احکام حقوقی ازدواج ژنو بود، پرداختند. این اصلاحات، خواستار بازنگریِ قانون ” لزوم شکلگیری ازدواج با الزامات دوگانهً ثبت نام دولتی و تقدیس کلیساًبود.
در انگلستان و ولز در سال ۱۷۵۳، قانون ازدواج Lord Hardwick نیازمند مراسم رسمی بود. مختصر برگزار کردن این عمل، منجر به یک ازدواج خارج از قاعده (غیرمعمولی) میشد.[۶۲] این نوع از ازدواجهای مخفی یا بی قاعده در زندان ناوگان (Fleet Prison) و صدها مکان دیگر انجام میشد. از سال ۱۶۹۰ تا تصویب قانون ازدواج در سال ۱۷۵۳، تنها تعداد ۳۰۰٬۰۰ ازدواج مخفی درزندان ناوگان Fleet Prison))انجام شد.[۶۳] این قانون، نیازمند به اجرای مراسمی رسمی بود، که توسط کشیشی در کلیسای آنجلیکا و دو شاهد، به رسمیت شناخته و ثبت میشد. این قانون به هیچ وجه برای اقلیتهای یهودی و کواکرها (Quakers) لازمالاجرا نبود. آنها با آداب و رسوم خود ازدواج میکردند.
به موجب قانون ازدواج ۱۸۳۶ از سال ۱۸۳۷، در انگلستان و ولز، ازدواج مدنی به عنوان به موجب قانون ازدواج ۱۸۳۶ از سال ۱۸۳۷، در انگلستان و ولز، ازدواج مدنی به عنوان یک جایگزین قانونی برای ازدواج کلیسایی به رسمیت شناخته شد. در آلمان، ازدواجهای مدنی در ۱۸۷۵ به رسمیت شناخته شد. این قانون اجازه انجام مراسم ازدواج در برابر کارکن رسمی اداره کل امور مدنی را صادر کرد، به شرط آنکه هر دو نفر قصد خود برای ازدواج معتبر و مؤثر تأیید کنند. همچنین پذیرفت که در صورت تمایل طرفین مراسم مذهبی نیز بهطور خصوصی برگزار شود.
در قانون معاصر عوام در انگلستان، ازدواج، قراردادی اختیاری میان یک زن و یک مرد است، که در این قرارداد آنها میپذیرند زن و شوهر باشند.[۶۴] ادوارد وسترمارک اظهار کردهاست که «نهاد ازدواج احتمالاً از یک عادت باستانی تکامل یافتهاست»[۶۵]
نظریهٔ فمینیستی، به ازدواج با جنس مخالف به عنوان یک نهاد سنتی که در پدرسالاری ریشه دارد برخورد میکند و ازدواج را نهادی میداند که منجر به ترویج برتری و قدرت مرد بر زن میشود. این روابط قدرت، مردان را به عنوان «روزیرسان که در حوزهٔ عمومی عمل میکنند» و زنان را به عنوان «تامینکنندهٔ خدمات پرستاری و مراقبت که در حوزهٔ خصوصی عمل میکنند» در نظر میگیرد.»[۶۶] این با مفهوم ازدواج مساواتخواهانه که در آن قدرت و کار بین دو جنسیت بهطور برابر تقسیم میشود، و این تقسیم برمبنای نقشهای جنسیتی صورت نمیگیرد در تضاد است.[۶۶]
در یک ازدواج، اختصاص دادنِ نقشهای جنسیتی غالب به مردان و نقشهای جنسیتی زیردستانه و سلطهپذیر به زنان، بر روابط قدرت درون رابطه اثر میگذارد.[۶۷] در برخی خانوادههای آمریکایی، زنان نقشهای جنسیتی کلیشهای را درونی میکنند، و غالباً خود را با نقش «همسر»، «مادر»، و «پرستار» در هماهنگی با هنجارهای اجتماعی و شریک مذکرشان وفق میدهند. «بل هوک» میگوید: «در ساختار خانواده، افراد یادمیگیرند که ستم جنسیتی را به عنوان امری» طبیعی «بپذیرند و این در حکم اولین قدم برای حمایت از سایر اشکال ستم، نظیر سلطهٔ یک جنس بر دیگری است.»[۶۸]
در ایالات متحد، مطالعات نشان دادهاست که، علیرغم آرمانهای مساواتخواهانهای که ترویج میشوند، کمتر از نیمی از زنان به روابطشان با جنس مخالف از نظر قدرت به شکلی برابر مینگرند و روابط نابرابر که در آن مرد در سلطه قرار دارد بیشتر از همه به چشم میخورد.[۶۹] مطالعات همچنین نشان میدهند که زوجهای ازدواج کرده، بیشترین میزان رضایت خود را در روابط مساواتخواهانه تجربه میکنند.[۷۰]
نوشتار اصلی:مباحثههای مذهبی پیرامون ازدواج همجنس گرا
در اکثر موارد، سنتهای مذهبی در جهان، ازدواج را مختص به پیوند بین دو جنس مخالف میدانند. با این حال استثناهایی از جمله در ادیان یکتاپرست، کلیسای انجمن متروپولیتن، کویکر، کلیسای متحده کانادا، کلیسای متحد مسیحی و یهودی، برخی از اسقفهای کلیسای آنجلیکان، وجود دارند که، در حال حاضر، در آنها این مدل، توسط حوزههای قضایی[۷۱] و فرقههای مذهبی به رسمیت شناخته شدهاست[۷۲][۷۳][۷۴]
نوشتار اصلی:ازدواج همجنسگرایان
انواع مختلفی از ازدواج همجنسگرایانه وجود دارد،[۷۵] از شکل غیررسمی و روابط نامشروع unsanctioned)) تا پیوندهایی با تشریفات بالا گسترده شدهاست.[۷۶]
در حالی که ازدواج همجنسگرایانه(same-sex marriage) شکل نسبتاً جدیدی از رابطهاست، با این حال قانون ازدواجِ زوجهای همجنس همانند زوجهای غیر هم جنس، به رسمیت شناخته میشود. تأثیر تبلیغات و بحثها، در دهه اخیر، بر روی تصور مدنیِ ازدواجهای همجنس گرایانه میان دو زن و دو مرد، بسیار نو و بیسابقه بودهاست. برای پیوندهای همجنس ثبت شده، سابقهً طولانی درتمامی جهان وجود دارد.[۷۷] این اعتقاد وجود داشتهاست که پیوندهای همجنس در یونان باستان و رم،[۷۸] برخی از مناطق چین مانند فوجیان، و در برخی زمانها در طول تاریخِ اروپای باستان، جشن گرفته میشدهاست.[۷۹] قانون با مشخصهًTheodosian (C.TH.9.7.3)منتشر شده در ۳۴۲ میلادی، مجازات شدید یا حتی مرگ را، بر افرادی که ازدواج همجنسگرایانه داشتند، تحمیل میکرد.[۸۰] اما مقصود دقیق این قانون و رابطه اش با عملکرد اجتماعیِ آن، نامعلوم بود. اینها تنها چند مثال از ازدواج همجنس گرایانه در فرهنگ آن زمان بود.[۸۱]
همچنان که پیش از این یادآور شدیم، زناشویی میان دو همجنس در موقعیتهای گوناگون تاریخی و فرهنگی رخ دادهاست. در برخی از فرهنگهای آفریقایی، از جمله در قبیلهٔ ایگبو نیجریه و لاودو آفریقای جنوبی، زنها میتوانند با زنان دیگر ازدواج کنند در موقعیتهایی مانند موقعیت زنان بازاری برجسته در آفریقای غربی، که زنها میتوانند دارایی چشمگیری به دست آورند، یک زن میتواند زن دیگری را به همسری برگزیند. یک چنین زناشویی، به آن زن برجسته اجازه میدهد که جایگاه اجتماعی و اهمیت اقتصادیاش را در خانواده، تقویت کنند (آمادیوم ۱۹۸۷)
.[۸۲]
یکی از مشهورترین نمونههای زناشویی دو همجنس، در میان قبیلهٔ آزاند سودان دیده شدهاست. جنگجویان این قبیله میتوانند مردهای جوانتر را به عنوان عروس بگیرند و این عروس موظف است به یک جنگجو از جهت جنسی خدمت کند و وظایف خانهداری را برایش انجام دهد. این جنگجویان «شیربها» ی عروس مذکرشان را به خانوادهاش میپردازند و با دودمان او رابطهٔ سببی برقرار میکنند. هرگاه یک جنگجو از کارافتاده شود و دیگر نتواند نقش خود را به عنوان جنگجو بازی کند، عروس مذکر خود را رها میکند و گهگاه با خواهر عروس مذکر پیشیناش ازدواج میکند. در این زمان عروس مذکر پیشین وارد ردهٔ جنگجویان میشود و عروس مذکر و جوانتری را برای خود میگیرد. آزاندها که در رابطهٔ جنسیشان بسیار انعطافپذیرند، هیچ مشکلی در جابهجایی از کارهای همجنسگرایانه به فعالیتهای ناهمجنسگرایانه ندارند. (نگاه کنید به مورِی و روسکو، 1998)[۸۲]
همچنین رجوع کنید به: پاکدامنی و خیانت جنسی
بسیاری از ادیان بزرگ دنیا به روابط جنسی خارج از ازدواج با ناخشنودی مینگرند.[۸۳] حکومتهای غیرسکولار فراوانی، غالباً با اکثریت مسلمان[نیاز به نقل قول دارد] قرارهای مجرمانهای برای آمیزش جنسی پیش از ازدواج در نظر گرفتهاند. روابط جنسی میان فردی متأهل با کسی به جز همسرش تحت عنوان زنای محصنه شناخته میشود و عموماً از سوی ادیان بزرگ جهان ناپسند شمرده میشود (بعضی آن را گناه میدانند). زنای محصنه توسط بسیاری از سیستمهای قضایی جرم و دلیلی برای طلاق بهشمار میآید.
از سوی دیگر، ازدواج لازمه فرزنددار شدن نیست. «مرکز کلی آمار سلامت» در آمریکا گزارش کردهاست که در سال ۱۹۹۲ ۳۰/۱ درصد از تولدها مربوط به زنان مجرد بودهاست.[۸۴][۸۵] در سال ۲۰۰۶ این عدد به ۳۸٫۵ درصد افزایش یافتهاست.[۸۶] کودکانی که خارج از ازدواج متولد میشدند، حرامزادهها و ولدالزناها، نامشروع محسوب میشدند و گرفتار زیانهای قانونی و ننگ اجتماعی میگردیدند. در سالهای اخیر از اهمیت مشروعیت کاسته شده و پذیرش اجتماعی به خصوص در جوامع غربی افزایش یافتهاست.
بعضی از زوجهای متأهل تصمیم میگیرند که فرزند نداشته باشند و در نتیجه بی فرزند میمانند. بعضی دیگر از فرزنددار شدن به خاطر ناباروری و سایر دلایلی که از لقاح یا حمل کودک جلوگیری میکند ناتوان هستند. در بعضی از فرهنگها ازدواج فرزنددار شدن را به زنان تحمیل میکند. برای مثال در شمال غنا، بهای عروس در ازای الزام زن به بارداری است و زنانی که از روشهای جلوگیری از بارداری استفاده میکنند با خطرات جدی و آزار جسمی و انتقام روبرو هستند.[۸۷]
مطالب مرتبط: تک همسری
مسیحیان هنگام ازدواج متعهد میشوند که یکی شدن مرد و زن را نشانهٔ آشکاری برای محبت خدا به بشر و محبت مسیح به شاگردانش قرار دهند. به همین علت، مسیحیان ازدواج را التزام و تعهد در طول زندگی میشمارند و با طلاق و ازدواج مجدد در زمان حیات همسر مخالفند.[۸۸]
اگرچه ازدواج در مسیحیت پدیدهای مقدس محسوب شده و سرّ عظیم نامیده میشود، اما در برابر آن دوری گزیدن از ازدواج از نظر برخی مسیحیان امری پسندیدهتر است، گرچه هیچ اجباری در این مورد نیست. شخص مجرد، با تمام توان به خدمت خداوند میرسد و با کمکردن مشغلههای دنیوی و زندگی، خود را شبیه عیسی میسازد.[۸۹]
با صرف نطر از فرقه های معدود و نوپیدایی که همجسنگرایی را نیز نوعی از ازدواج می دانند، تنها شکل قابل پذیرش برای ازدواج به طور سنتی و معمول بین مسیحیان، ازدواج بین فقط یک زن و فقط یک مرد است و چندزنی یا چندشوهری ممنوع و حرام است[۹۰][۹۱][۹۲]. همچنین مسیحیت یکی از مهمترین عوامل جا افتادن تک همسری به عنوان گونۀ مورد پذیرش ازدواج در جوامع غربی بوده است[۹۳].
از دیدگاه اسلام، ماهیت ازدواج یک قرارداد و پیمان با شرایطی ویژه است.[۹۴]
و بسیار پسندیده و مطلوب است و از منظر فقه اسلامی، عملی مستحب و چه بسا مستحب مؤکد و در برخی موارد واجب شمرده میشود.[۹۵]
عفت و حیا از جملهٔ این صفات میباشند که یکی از راههای تأمین این صفات و سجایا ازدواج است. اسلام با تشریع ازدواج، مسیر رسیدن به عفت و حیا را هموار میسازد بدین صورت که ازدواج را بهترین و طبیعیترین راه تأمین نیازهای جنسی معرفی میکند.
طبق قوانین اسلامی در صورت نبود موانع ازدواج و حرام نبودن ازدواج طرفین (مثلاً شوهر داشتن زن یا محرم بودن دو طرف) ازدواج با گفتن عبارت «زَوَجتُک» (خود را به زوجیت تو درآوردم) یا عبارتی دقیقاً به همین معنی از سوی زن و تأیید مرد با عبارتی نظیر «قَبلتُ» محقق میشود. برخی حضور دو شاهد و ولی زن (پدر و جد پدری) را هم لازم میدانند. در مورد کودکان نابالغ، دیوانگان، و اشخاص سفیه (کمخرد) نیز حق ازدواج با پدر و جد پدری، وصی آنها یا حاکم شرع و برای بردگان و کنیزان با مالک آنهاست. همچنین طرفین میتوانند به شخص دیگری، که لازم هم نیست نمایندهٔ دینی باشد، وکالت دهند تا آنها را به عقد یکدیگر درآورد.[۹۶]چندزنی تا حداکثر ۴ همسر برای مردان جایز است ولی چندشوهری جایز نیست. در صورت طلاق یا مرگ شوهر، زن برای ازدواج مجدد باید مدتی را صبر کند که به عده معروف است و در این دوران همچنان برخی آثار رابطهٔ زوجیت بین او و همسر سابقش برقرار است. در هنگام ازدواج مرد باید مالی را به تملک زن درآورد که به مهریه معروف است. مقدار مهریه بسته به توافق زن و مرد است.
شیعیان نوع دیگری از ازدواج (معروف به ازدواج موقت یا صیغه یا متعه) هم دارند که در آن عقد ازدواج برای مدت معین و محدودی بین دو طرف بسته میشود. در این نوع ازدواج فقط برای مدت محدودی (مثلاً چند ساعت یا چند روز) که توسط دو طرف معین شده انجام میشود.
ازدواج در اسلام بسیار پسندیدهاست. محمّد پیامبر اسلام گفتهاست: «إذا تَزَوَّجَ العَبدُ فقدِ استَکمَلَ نِصفَ الدینِ، فَلْیَتَّقِ اللّهَ فی النِّصفِ الباقی». یعنی هر گاه آدمی ازدواج کند، نصف دین را به دست آوردهاست و برای نصف دیگر باید تقوای خدا پیشه کند؛ و در جای دیگری گفتهاست: «النِّکَاحُ سُنَّتِی فَمَنْ رَغِبَ عَنْ سُنَّتِی فَلَیْسَ مِنِّی». یعنی ازدواج سنت من است، هرکس از سنت من روی برگرداند، از من نیست.[۹۷]
در یهودیت، ازدواج به معنای کامل شدن و اوج رشد انسانی است. برپایه تعالیم یهود، یک زن بدون همسر و یک مرد بدون زن انسانهایی کامل نیستند و با ازدواج و پیوند زناشویی از شکل ناقص به وجودی کامل تبدیل میشوند. ازدواج در میان کلیمیان دارای مراسمی مخصوص با آداب مربوط به آن است که از آنجمله میتوان به مهریه زن که کتوباه گفته میشود تا چاپاه، پارچهای سفید و نماد روشنایی که بر روی چهار چوب از هر طرف و بر روی سر عروس و داماد قرار میگیرد و نماد خانه و زندگی جدید زوج جوان است یاد کرد.
ازدواج در بین بهائیان، اتحاد بین زن و مرد است و بهائیان به امر ازدواج تشویق شدهاند.
اما این ازدواج علاوه بر ارتباط جسمانی باید روحانی نیز باشد. هدف اصلی ازدواج، پرورش روح و ایجاد هماهنگی و وحدت بین دو شریک زندگی تعریف شدهاست.[۹۸] حداقل سن ازدواج پانزده سال تمام است.[۹۹] از بیان رضایت طرفین و پرداخت مهریه بهائی و خواندن آیهای توسط زن و مرد که متن آن در کتاب اقدس امالکتاب دین بهائی امدهاست و ثبت واقعه، امضای والدین و همچنین ۹ شاهد رسماً آغاز میشود.[۱۰۰] باید توجه داشت که رضایت والدین دو طرف ازدواج نیز در امر بهائی از عناصر تحقق اقتران است.[۱۰۱][۱۰۲]
آیه مخصوص که به آن اشاره شد «انا کل لله راضون» برای مردان و «انا کل لله راضیات» برای زنان است.[۱۰۰][۱۰۲] در احکام بهائی داشتن چند همسر در یک زمان و ازدواج همجنسان مجاز نیست.[۱۰۳][۱۰۴]
در چندین نمونه از فرهنگها، آیینِ ازدواج «موقت» و «مشروط» وجود دارد. «رسم حلقه» در میان مردم نژاد سلتی و «ازدواجهای دارای مدت مشخص» در میان مسلمانان از نمونههای آن است. پیش از اسلام، در میان اعراب نوعی «ازدواج موقت» مرسوم بود که امروز آن را در ایران با عنوان «صیغه» (Nikah Mut’ah) و در عراق با عنوان «متعه» میشناسند. صیغه نوعی نکاح موقت، با مدت زمان مشخص و معین است[۱۰۵] مجادلههای مسلمانان در رابطه با صیغه، موجب شدهاست تا این آیین عمدتاً به جوامع شیعهنشین محدود شود.
مذاهب، بهطور معمول به ازدواج فامیلی، در هر نوع از آن، اجازه میدهند. روابط فامیلی ممکن است یا از نوع روابط خویشاوندی نسبی باشد که در آن افراد دارای پیوند زیستی (همخونی) با یکدیگر هستند، یا از نوع خویشاوندی سببی که به واسطه ازدواجها شکل گرفتهاست، باشد. سیاست کاتولیک، ازدواج فامیلی را در ابتدا برای مدتی طولانی ممنوع کرده بود، ولی امروزه در نتیجه نیاز روز، به این نوع از ازدواجها، مجوز دادهاست.[۱۰۶] در برخی از منابع ادعا شدهاست که این نوع از ازدواج، همواره مورد تأیید اسلام بودهاست، در حالی که محدودیتهای هندوها در مورد آن، بهطور گستردهای متفاوت تر است.[۱۰۷] اما بعضی از منابع دیگر مدعی کراهت چنین ازدواجهایی از نظر اسلام به دلیل مشکلات ژنتیکی و ضعیف شدن نسل، شدهاند.[۱۰۸][۱۰۹][۱۱۰][۱۱۱]
در اکثر جوامع، مرگ یکی از زوجها موجب پایان یافتن پیوند ازدواج میشود، و در جوامع تکهمسری، این امکان برای شریک دیگر وجود دارد که مجدداً ازدواج کند. گاهی اوقات، ازدواج مجدد با گذشت دورهای از سوگواری انجام میشود.
در بسیاری از جوامع نیز، طلاق راهی برای خاتمه دادن به پیوند ازدواج است. همچنین در برخی جوامع ممکن است ازدواج ممنوع باشد، در این قبیل جوامع طبقه سیاسی حاکم اعلام میدارد که به هیچ عنوان کسی نباید ازدواج کند. در هر دو نوع جامعه، مردم دلواپس آزادیِ ازدواجِ مجدد یا ازدواج هستند. از سوی دیگر، بعد از طلاق ممکن است یکی از زوجها مجبور شود نفقه بپردازد.
اینکه هر دو زوج حق دارند نسبت به طلاق رضایت داشته باشند، تنها طی دهههای اخیر در کشورهای غربی به رسمیت شناخته شد. در ایالات متحد آمریکا، نادرست نبودن عملِ طلاق، نخستین بار در سال ۱۹۶۹ در کالیفرنیا به رسمیت شناخته شد و نیویورک آخرین ایالتی بود که این موضوع را در سال ۱۹۸۹ به رسمیت شناخت.[۱۱۲]
مهمترین ویژگیهای ازدواج، قانونمند بودن آن است. ازدواج به هر صورتی که باشد، قانونمند است. تمامی مراحل ازدواج از پیوند تا جدایی و نیز پس از فوت یکی از طرفین قانونمند است؛ بنابراین هر ازدواجی بر پایهٔ یک سری قوانین شکل گرفتهاست و ادامه مییابد. این قوانین به سه شکل قوانین عرفی، قوانین شرعی و قوانین مدنی است.[۱۱۳]
در ایران مقررات ازدواج عمدتاً بر اساس فقه امامیه تدوین شده و ازدواج به دو نحو دائم و موقت میتواند صورت پذیرد. در مذهب جعفری آیین اسلام این دو ازدواج در پارهای از آثار با هم یکی هستند و در برخی دگر اختلاف دارند، تفاوت اصلی و جوهری ازدواج موقت با ازدواج دائم در مدتدار بودت ازدواج موقت که پس از پایان آن رابطهٔ زوجیت به انتها میرسد. همچنین در ازدواج موقت برخلاف ازدواج دائم طلاق وجود ندارد، زن حق نفقه ندارد و زن و شوهر از یکدیگر ارث نمیبرند، مهریه هم در ازدواج دائم لازم است و هم در ازدواج موقت، با این تفاوت که در ازدواج موقت عدم ذکر مهر موجب بطلان عقد است ولی در ازدواج دائم عقد باطل نیست و میتوان مهریه را بعداً توافق کرد یا درصورت عدم توافق مهرالمثل تعیین میشود.
مرکز تحقیقات و درسنامههای آموزش ازدواج در ایران ستاد ازدواج دانشجویی نهاد نمایندگی رهبری در دانشگاهها میباشد که آدرس وبگاه این ستاد به شرح زیر میباشد:
ازدواج، نکاح یا پیوند زناشویی پیمانی است که بهموجب آن یک زن و مرد باهم شریک و متحد میشوند و خانوادهای را تشکیل میدهند.
در واقع هدف ازدواج تشکیل خانواده است که تمایل به این امر در نهاد انسان گذاشته شدهاست. ازدواج به روابط جنسی مشروعیت می بخشد. به طور سنتی، ازدواج نقشی اساسی در حفظ اخلاق و تمدن دارد. [۱]
مردمشناسان برای اینکه تنوع وسیع اَعمال زناشویی مشاهدهشده از سوی فرهنگ را در نظر بگیرند چندین تعریف رقابتی از ازدواج پیشنهاد کردهاند.[۲] اِدوارد وستمارک در کتابش با عنوان «تاریخ ازدواج انسان (۱۹۲۱)» ازدواج را به این صورت تعریف میکند: ارتباط پردوام یا کمدوام نر و ماده گذشته از عمل زادآوری محض تا بعد از تولد فرزند «.[۳] او در کتاب» آیندهٔ ازدواج در تمدن وسترن «تعریف پیشیناش را رد میکند و در عوض بطور موقت ازدواج را اینگونه تعریف میکند: «رابطهٔ یک یا تعداد بیشتری مرد با یک یا تعداد بیشتری زن که بوسیلهٔ عرف یا قانون پذیرفته شدهاست».[۴]
یادداشتها و جستجوها (۱۹۵۱)، کتابچهٔ راهنمای انسانشناسی، ازدواج را چنین تعریف کردهاست، «پیوندی بین یک زن و یک مرد بهطوریکه بچههای متولد شده از زن به عنوان فرزندان مشروع هر دوی والدین شناخته شوند.»[۵] در راستای رویهٔ معمول در میان مردم ساکن قبایل جنوب سودان و غرب اتیوپی که به زنها اجازه میداد در شرایط خاص در نقش شوهر عمل کنند، کاتلین گوگ [انسانشناس بریتانیایی] پیشنهاد داد که آن تعریف را به این صورت تغییر دهند که «یک زن و یک یا چند شخص دیگر».[۶]
دموند لیچ تعریف گافس را مورد انتقاد قرار میدهد و آن را در مقولهٔ شناخت حلالزادگی (مشروعیت) فرزند بسیار دست و پاگیر میداند و پیشنهاد میکند که ازدواج را مانند انواع متفاوتی از قوانین که برای اجرایی شدن وضع میشوند نگاه کنیم. لیچ تعریفاش را باز میکند و میگوید: «ازدواج رابطهای است که بین یک زن با یک یا تعداد بیشتری از اشخاص دیگر برقرار میشود- که این روابط تولد کودکی را تحت پیشامدهایی که توسط قوانین رابطهها قدغن نشدهاند میسّر میکند- تمامی قوانین همگانی مراتب تولد مطابقت داده شدهاند با عضوهای معمولی یا سطوح متفاوت جامعه».[۷] استدلال لیچ این است که هیچکدام از تعاریف ازدواج برای همه فرهنگها قابل اجرا نیست. او لیستی از ده قانون مرتبطشده با ازدواج را ارائه میکند شامل انحصار جنسی، قوانینی با احترام به کودک و قوانین متنوع ویژهای از سوی فرهنگ.[۸]
دوران بل همچنین تعریف بنیان مشروعیت را با این اصل که برخی جوامع برای ازدواج به مشروعیت احتیاج ندارند مورد نقد قرار میدهد و اینگونه استدلال میکند: در جوامعی که نامشروعیت فقط به معنای ازدواج نکردن مادر است و غیر از این هیچ قانون ضمنی دیگری وجود ندارد تعریف بنیان مشروعیت ازدواج چرخهای است. او تعریف ازدواج را در مقولهٔ قوانین دستیابی جنسی قرار میدهد.[۲]
ازدواج چگونه صورت میگیرد
مقالهٔ اصلی: ازدواج در بوتهٔ نقد
بسیاری از مردم به دلایل گوناگون، استدلالهایی ضد ازدواج دارند. این استدلالها شامل نقدهای سیاسی و مذهبی، اشاره به میزان طلاق، و نیز اهمیت تجرد بر پایهٔ آموزههای مذهبی و فلسفی میشود. بسیاری از مردم علت انزجار از ازدواج را مشکلات اقتصادی و بسیاری محدودیتهای ناشی از آن میدانند و عده ای نیز مطابق احکام ادیان متبوع خود آن را خلاف اوامر الهی میدانند. فی المثل تجرد عیسی مسیح را سرمشق عمل قرار داده و آن را ناشی از امر الهی میدانند. لیکن عدهٔ بسیاری نیز ازدواج را محدودیت دانسته و آن را سالب آزادیهای مطلوب خویش میدانند.
نتیجهٔ تحقیقات جدید نشان میدهد که از دههٔ هشتاد میلادی بهبعد میل به تجرّد در افراد بیشتر شده ازدواجها کمتر و بیدوامتر شدهاند. همچنین نتیجهٔ تحقیقات ثابت میکنند که برخلاف باورهای قدیمی که اظهار میکردند افراد متأهل نسبت به مجردها از سلامت و حس خوشبختی بیشتری بهرهمندند دیگر مطلقاً صحت ندارد و در مواردی حتی مجردها خوشبختی و سلامت بیشتری از متأهلها دارند. از دلایل اظهار شده برای این مسئله میتوان به آزادی بیشتر در افراد مجرد و همینطور فشار بالا بر روی متأهلها اشاره کرد. به بیان دیگر زیست مشترک در دنیای مدرن دستخوش تغییرات جدی و گام به گام میشود و دیگر بهسان قدیم نمیباشد. چکیدهٔ این تحقیقات ثابت کرد که در عصر جدید فردیت با زندگی مشترک در اصطکاک خواهد بود و چالشهای جدیدی را بهوجود خواهد آورد. عامل دیگری که برای توضیح علت سالمتر و خوشبختر بودن مجرّدها در برابر متأهلین اظهار شده این است که انسان در موقعیتهای فردی دچار دغدغههای ذهنی کمتری است؛ ولی در زمان قرار گرفتن در یک جمع بهخاطر افزایش کشمکشها و محاسبات ذهنی برای تعدیل، رفتار آدمی در قبال طرف مقابل آشفتگی ذهنی افزایش مییابد.[۹] با این وجود بعضی دیگر از منابع هنوز بر این باورند که با تمام مشکلاتی که ازدواج در دنیای امروز دارد، باز به دلایلی مانند اثبات عشق به شریک عاطفی، اجتماعی بودن انسان، حمایت همسر و ایجاد انگیزه بیشتر برای زندگی ازدواج کردن نسبت به مجرد بودن بهتر است.[۱۰]
گوناگونی وسیعی در سطح فرهنگها، در رسومی که انتخاب همسر را کنترل میکنند وجود دارد. گوناگونیهایی در مورد سطحی که انتخاب همسر یک انتخاب شخصی توسط طرفین یا تصمیمی جمعی توسط خویشاوندهای دو طرف است و قوانینی که مشخص میکنند، کدام افراد انتخابهای معتبری محسوب میشوند وجود دارد.
در بسیاری از جوامع انتخاب همسر به افرادی مناسب از گروههای اجتماعی ویژه محدود میشود. در بعضی از جوامع رسم بر این است که همسر از درون گروه اجتماعی خود فرد انتخاب میشود – درون همسری (به انگلیسی: endogamy). این وضعیتی است که در بسیاری از جوامع که بر پایه صفوف و طبقات بنا شدهاند صدق میکند؛ ولی در دیگر جوامع همسر باید از گروهی به جز گروه خود انتخاب گردد- برون همسری (به انگلیسی: exogamy). این وضعیت در مورد جوامع فراوانی که آیین توتمی دارند و جامعه به چند قبیله توتمی برون همسر تقسیم شدهاست صادق است، همانند بیشتر جوامع بومی استرالیایی. در جوامع دیگر از فرد انتظار میرود با عموزادهها ازدواج کند. دختر باید با پسر خواهر پدرش ازدواج کند و پسر با دختر برادر مادرش-این عمدتاً حالت جوامعی است که رسم دارند شجره نامه را تنها از خط پدری یا مادری پیگیری کنند، مانند مردم آکان آفریقا. نوع دیگر انتخاب، ازدواج با برادر شوهر (به انگلیسی: levirate marriage) است که در آن بیوه باید با برادر شوهرش ازدواج کند، این شیوه عمدتاً در جوامعی که بر پایه گروههای قبیلهای درون همسر بنا شدهاند یافت میشود.
در فرهنگهای دیگر بر گروههایی که همسر میتواند از آنها انتخاب شود سختگیری کمتری مشاهده میشود. انتخاب همسر میتواند طی یک فرایند انتخابی به شیوه معاشقه توسط زوج یا تنظیم ازدواج توسط والدین یا زوج یا فردی بیرونی، دلال ازدواج شود.
ازدواجهای کاربردی (یا ازدواج مصلحتی) به مدد روالهای رسمی خانواده یا سیاستهای گروهی تسهیل میشوند. یک مرجع مسئول ازدواج را تنظیم یا افراد را به آن تشویق میکند؛ حتی ممکن است برای یافتن همسر مناسب برای فرد مجرد، یک دلال ازدواج به کار گرفته شود. مرجعیت ممکن است با والدین، خانواده، یک مقام مذهبی یا اجماع گروهی باشد. در بعضی موارد، مرجع مسئول ممکن است در انتخاب زوج انگیزههایی به غیر از تفاهم داشته باشد.[۱۱]
در دهکدههای روستایی هند، ازدواج کودکان نیز انجام میشود که والدین آن را در گاهی حتی قبل از تولد کودک تنظیم میکنند.[۱۲] این عمل به موجب «مصوبه ممنوعیت ازدواج کودک» در ۱۹۲۹ ممنوع گشت.
در بعضی جوامع از آسیای مرکزی، قفقاز تا آفریقا هنوز سنت عروس ربایی وجود دارد که در آن عروس توسط مرد و دوستانش اسیر میشود. گاهی اوقات این کار در حقیقت فرار با معشوق را پنهان میکند اما گاهی اوقات به سمت خشونت جنسی تمایل دارد. در زمانهای گذشته ربایش زنان، مقیاسی بزرگتر از این بودهاست که در آن گروههایی از زنان توسط گروههایی از مردان، گاهی اوقات در جنگ، اسیر میشدند. معروفترین مثال برای این مورد، تجاوز به زنان اهل سابین میباشد که موجب شد اولین شهروندان روم اولین همسرانشان را بدست آوردند.
سایر شرکای ازدواج کمابیش تحمیلی هستند. برای مثال ارثی که به زن بیوه میرسد مردی از برادران شوهر مرحومش برای او فراهم میکند.
همچنین بینید: همزیستی
ازدواج نهادی است که زندگی افراد را به شیوههای گوناگون عاطفی و اقتصادی به هم پیوند میزند. دربسیاری از فرهنگهای غربی، ازدواج معمولاً به ایجاد خانوادهای جدید که از زوج متأهل تشکیل میشود منجر میشود که در خانهای مشترک با هم زندگی میکنند و غالباً از بستر یکسانی استفاده میکنند، ولی در بعضی از فرهنگهای دیگر اینگونه نیست.[۱۳] در میان «میانگ کاباو» ها در غرب سوماترا، همزیستی در منزل مادری (به انگلیسی: matrilocal)است و شوهر به خانهٔ مادر زن نقل مکان میکند.[۱۴] اقامت بعد از ازدواج میتواند در منزل پدری (به انگلیسی: patrilocal) یا منزل دایی شوهر (به انگلیسی: avunculocal) باشد. چنین ازدواجهایی در پکن امروزی بهطور روزافزونی متداول است. «گو جیانمی»، مدیر مرکز مطالعات زنان در دانشگاه پکن به خبرنگار «نیوزدی» گفت: «ازدواجهای پاره وقت (به انگلیسی: Walking marriage) نشان دهندهٔ تغییرات گسترده در جامعه چین است»[۱۵] تمهیدی مشابه در عربستان سعودی تحت عنوان «ازدواج مسیار» وجود دارد که در آن زن و شوهر جدا از هم زندگی میکنند و بهطور مرتب با هم دیدار میکنند.[۱۶]
از سوی دیگر، ازدواج لازمهٔ همزیستی نیست. در بعضی موارد زوجهایی که با هم زندگی میکنند دوست ندارد متأهل شناخته شوند. مثلاً هنگامی که حق بازنشستگی یا نفقه به طرز منفی تحت تأثیر قرار میگیرند یا به خاطر ملاحظات مالیاتی، مسائل مهاجرتی و دلایل فراوان دیگر. در جوامع امروزی غربی بعضی از زوجها پیش از ازدواج با هم زندگی میکنند تا کارایی چنین تمهیدی را در طولانی مدت بیازمایند.
در بعضی از موارد هم زیستی ممکن است منجر به ازدواج عرفی شود و در بعضی از کشورها هم زیستی را به رسمیت ازدواج به جهت منافع مالیاتی و امنیت اجتماعی ترجیح میدهند. این در مورد استرالیا صدق میکند.[۱۷]
موضوع اصلی مقاله: قوانین و محدودیتهای ازدواج
ازدواج نهادی است که به صورت تاریخی توسط جامعه به منظور حفظ منافع بچهها، انتقال ژنهای سالم، حفظ ارزشهای فرهنگی، یا به خاطر تعصب و ترس با محدودیت همراه بودهاست، از هر سن و نژاد تا هر وضعیت اجتماعی، هر نوع قرابت قوم و خویشی و هر جنسیتی. تقریباً همه فرهنگهایی که ازدواج را به رسمیت میشناسند زنای با دیگری را تخطی از ضوابط ازدواج میدانند.[۱۸]
ایالات متحده تاریخچهای از قوانین محدودیت در ازدواج دارد. ایالات زیادی به قوانینی که علیه ازدواج بین نژادی بود عمل میکردند که اولین بار در قرن ۱۷ (در مستعمره برده داری «ویرجینیا۱۶۹۱ و» مریلند «۱۶۹۲) مطرح شد و تا ۱۹۶۷ که توسط قانون شهروندی Loving v. Virginia واژگون شد ادامه داشت. بسیاری ازین ایالات چندین اقلیت را از ازدواج با سفید پوستان منع کردند. مثلاً «آلاباما» «آرکانزاس» و «اوکلاهما» مشخصا سیاهان را منع کردند. ایلاتی مثل «میسیسیپی» و «میسوری» سیاهپوستان و آسیاییها را ممنوع کردند. ایالاتی چون «کارولینای شمای و جنوبی» سیاهان و بومیان آمریکایی را و ایالاتی چون «جرجیا،» کارولینای جنوبی و ویرجینیا همه غیر سفیدپوستان را از ازدواج با سفید پوستان منع کردند.
به رسمیت شناختن قانونی ازدواج زوجهای هم جنس آن طور که برای زوجهای غیر هم جنس فراهم است، عملی نسبتاً جدید است. در ایالات متحده، مصوبه حمایت از ازدواج 1996 (DOMA) به طرز واضحی ازدواج به جهت اهداف قوانین فدرال را میان یک مرد و یک زن تعریف میکند و اجازه میدهد ایالتها ازدواج هم جنسها در ایالات دیگر را نادیده بگیرند (گرچه استدلال میشود که ایالتها میتوانستند قبلاً هم اینکار را بکنند).[۱۹][۲۰] چهل و یک ایالت آمریکا ازدواج را میان یک مرد و یک زن تعریف میکنند. سه مورد از این ایالتها زبان قانونی دارند که از تعریف این چنینی DOMA قدیمی تر هستند (پیش از ۱۹۹۶ تصویب شدهاند). سی ایالت ازدواج را در قانون اساسی خود تعریف کردهاند. آریزونا تنها ایالتی است که تاکنون اصلاحیه قانون اساسی در مورد تعریف ازدواج تنها میان یک مرد و یک زن را رد کردهاست (۲۰۰۶)، ولی بعداً این اصلاحیه در ۲۰۰۸ تصویب شد.[۲۱]
در جوامع اغلب محدودیتهایی برای ازدواج با فامیل وجود داشتهاست، گرچه شدت این محدودیتها متفاوت بودهاست. به جز چند مورد استثنایی، ازدواج میان والدین و فرزندان یا میان خواهر و برادر با والدین یکسان زنا محسوب شده و ممنوع بودهاست. با این وجود، ازدواج میان فامیلهای دورتر بسیار متعارف بودهاست، و تخمینی در این باره حاکی از آن است که در ۸۰٪ ازدواجها در طول تاریخ نسبت خانوادگی نوه عموی والدینی یا نزدیکتر بودهاست.[۲۲] در دوران مدرن این نسبت کاهش شدیدی داشتهاست، اما هنوز تخمین زده میشود که بیش از ۱۰٪ ازدواجها میان نوه عموهای والدینی یا عموزادهها صورت میگیرد.[۲۳] در ایالات متحد، امروزه چنین ازدواجهایی نکوهیدهاست، و ممنوعیت ازدواج عموزادهها در بیش از ۳۰ ایالت قانونی است. تنوع قابل ملاحظهاست: در کرهٔ جنوبی، در گذشته ازدواج با فردی با نام خانوادگی یکسان غیرقانونی بودهاست.[۲۴]
در جوامع زیادی ازدواج به طبقهٔ اجتماعی فرد محدود بودهاست – پدیدهای که انسانشناسان درونهمسری مینامند. یک نمونه از چنین محدودیتهایی شرط ازدواج با همقبیلهای است.
محدودیت در برابر چندهمسری نیز متداول بودهاست. مخالفت دولت فدرال آمریکا با به رسمیت شناختن دِسِرِت به عنوان یک ایالت بر پایهٔ مخالفت با ازدواجهای چندهمسریای بود که در گذشته در میان مورمونها رواج داشتهاست.
همچنین نگاه کنید به: قوانین ضد- ازدواج میاننژادی، ازدواج میاننژادی، ازدواج فرا- ملی، ازدواج بینالادیانی، ازدواج مختلط (ابهامزدایی)، ازدواج با همجنس، طلاق، چندهمسری، ازدواج کودکان، و ازدواج رسمی.
در رابطه با ازدواج، مباحثههای زیادی در کشورهای مختلف انجام شدهاست- از جمله: مباحث مربوط به سازگاری زوجهای دارای مذاهب، عقاید، تبارها یا نژادهای متفاوت، تعداد و حداقل سن قابلقبول برای زنان، حقوق زوجها (بهویژه زنان)، و تعهدات خانوادگی گستردهتر. بهطور مثال، یکی از مجادلههای دورهٔ معاصر (که علیالخصوص بهطور چشمگیری در ایالات متحد آمریکا جریان دارد) عبارت است از، ممانعت از قانونیشدن روابط همجنسگرایانه، تأیید اجتماعی آن، و بهرهمندی از حقوق و تعهدات قانونی. در برخی از کشورها، محافظهکاران اجتماعی با ازدواج همجنسگرایان مخالفند، با این ادعا که هرگونه تلاشی برای تعریف ازدواج به شکلی غیر از «پیوند یک مرد و یک زن»، موجب «تهیشدن واژهٔ ازدواج از معنا و مفهوم اصلیاش» خواهد شد.[۲۵] همچنین، در دیگر کشورها، چندهمسری یک رسم «به لحاظ اجتماعی محافظهکارانه» است. از سوی دیگر، مدافعان ازدواجِ افراد هممذهب و همنژاد، ممکن است به ترتیب، قانونیشدن ازدواج بینالادیانی[۲۵] و ازدواج میاننژادی[۲۶] را محکوم کنند.
ایالت ماساچوست، خواستار تجدیدنظر دولت فدرال ایالات متحد آمریکا در مورد تعریفاش از پدیدهٔ ازدواج شدهاست. ایالت ماساچوست نخستین ایالتی بود که ازدواج همجنسگرایان را به رسمیت شناخت. بر پایهٔ این دعوی، «قانون دفاع از ازدواج ۱۹۹۶» (DOMA) به حق حاکمیت و خودمختاری ایالتها برای ارائهٔ تعریف خویش از مفهوم ازدواج تجاوز کردهاست. این دعوی معتقد است که قانون دفاع از ازدواج حق خودمختاری ایالت برای ارائهٔ تعریف خویش از مفهوم ازدواج را نقض کرده و مغایر با قانون اساسی است.[۲۷]
برانگیختگی هفتساله زناشویی سندرم،[۲۸] نظریه، عقیده و اصطلاحی در روانشناسی رابطه است که میگوید پس از حدود کم و بیش هفت سال اشتیاق جنسی و احساس رضایت رابطه زناشویی به تدریج کاسته میگردد.[۲۹] این نظریه از گرایش به پیمانشکنی و خیانت زناشویی در حدود سال هفتم ازدواج سخن میگوید.[۳۰] تمایل به طلاق از دیگر ادعاهای این نظریه است.[۳۱] این موضوع روانشناسی همچنین تمایل فرد متأهل به ارزیابی مجدد در ارتباط زناشویش را بازگو میکند. البته این مدت بر اساس آمار و شواهد ممکنا «و محتملا» کمتر از هفت سال هم روی میدهد اما با توجه به این که بر اساس برخی آمارها در آمریکا متوسط طول عمر هر ازدواج هفت سال است مدت هفت سال را برای این تئوری در نظر گرفتهاند.[۳۲]
وسوسه و برانگیختگی هفتساله زناشویی چیز بدی نیست ولی آن چیز که اهمیت دارد این است که نباید توجه زیادی به آن کرد زیرا در زندگی اولویت اصلی ازدواج و روابط با همسر است.[۳۳]
یکی از معیارهای مهمّ ازدواج، شناخت طرفین از یکدیگر است. افراد برای شناخت کامل یکدیگر به دست کم ۶ماه زمان و معاشرت نیاز دارند.[۳۴]
اطلاعات بیشتر:تعدد زوجین و چند همسری
گروههای مذهبی رویکردهای متفاوتی بر مشروعیت چند همسری دارند. اختیار کردن بیش از یک همسر برای مرد، این عمل در اسلام و کنفوسیوس مجاز است، هر چند که امروزه در بسیاری مناطق غیرمعمول شدهاست.[۳۵][۳۶]
در گذشته چند همسری در مذاهبی چون یهود، مسیحیت و هندوئیسم، مجاز بودهاست، ولی اخیراً توسط جریانات اعمال قدرت دنیای مدرن، ممنوع شدهاست.[۳۵]
ازدواج به زوجین، حقوق و وظایفی اعطا میکند؛ و از آنجاییکه یگانه ساختار ایجاد خویشاوندی سببی است این وضع گاهی شامل خویشاوندان آنها نیز میشود؛ و میتواند شامل موارد ذیل باشد:
این حقوق و وظایف در میان جوامع و گروههای گوناگون در هر جامعه بهطور قابل ملاحظهای متغیر است.[۳۷]
ازدواج گروهی که همچنین تحت عنوان ازدواج چند جانبه شناخته میشود، فرمی از چندمهری (پلی آموری) است در آن بیش از دو نفر واحد خانواده را تأسیس میکنند و تمام اعضای ازدواج گروهی، همسر تمام اعضای دیگر ازدواج گروهی محسوب میشود، و تمام اعضای ازدواج مسئولیت والدینی را برای هر کودکی که از ازدواج حاصل شود به عهده میگیرند.[۳۸] هیچ کشوری ازدواجهای گروهی را چه از لحاظ قانون و چه از لحاظ قانون عرفی نپذیرفتهاست.
جامعهشناسی خانواده به بررسی واقعیتهای موجود در مفهوم «خانواده» و ریشهیابی دگرگونیهای آن میپردازد. بهطور کلی، ازدواج موجب تغییر نقشهای اجتماعی و جابهجایی پایگاه اجتماعی افراد میشود.[۳۹]
موضوع مکانگزینی زوج پس از ازدواج یکی از موضوعات مورد پژوهش در جامعهشناسی و انسانشناسی است.
نظریههای اولیهای که سعی در توضیحِ عوامل تعیینکنندهٔ «محل سکونت پس از ازدواج» داشتهاند – برای مثال سکونت با خویشاوندان شوهر، زن یا سکونت در نزدیکی آنها- آن را با تقسیم جنسی کار مرتبط دانستهاند (از جمله، نظریههای لوییس هنری مورگان، ادوارد تیلور، یا جورج پتر مُرداک). با این وجود، با گذشت زمان، پژوهشهای میانفرهنگی که با استفاده از نمونهگیریهای جهانی بر روی این فرضیه انجام شد، نتوانست رابطهٔ چشمگیری بین این دو متغیر بیابد؛ البته تحقیقات کوروتایو (Korotayev) نشان دادهاست که، بهطور کلی کمک و مشارکتِ زن در امرار معاش، همبستگی چشمگیری با سکونت در نزدیکی خانوادهٔ زن دارد؛ با این حال، این همبستگی زیر پوشش عامل متداولی همچون «چند زنی» پنهان ماندهاست. به بیان دقیقتر، اگرچه کمک زن به امرار معاش گرایش به آن دارد تا منجر به سکونت در نزدیکی خانوادهٔ زن بشود، توأمان گرایش به آن دارد تا به چند زنیِ «غیرخواهرانه» (non-sororal، ازدواج مرد با کسی غیر از خواهر زنش) بینجامد. «چند زنیِ غیرخواهرانه» مانع از سکونت در کنار خانوادهٔ تازه عروس میشود. اگر عامل «چند زنی» کنترل شود، تقسیم کار تبدیل به عامل مهمی برای پیشبینی محل سکونتِ پس از ازدواج خواهد شد. از اینرو، نظریهٔ مُرداک (Murdock) در زمینهٔ رابطهٔ بین تقسیم جنسی کار و محل سکونتِ پس از ازدواج، اساساً صحیح است، هر چند همانطور که کوروتایو نشان دادهاست، رابطهٔ موجود بین این متغیرها، پیچیدهتر از آن است که امکان پیشبینی را بدهد.[۴۰][۴۱]
در جوامع امروزی، شاهد آن هستیم که افراد گرایش به آن دارند تا محلهای جدیدی را برای سکونت بعد از ازدواج انتخاب کنند.[۴۲]
در زمان ساسانی نوع اصلی ازدواج ایرانی «زنیِ پادِخشای» خوانده میشد که در واقع انتقال قیمومیت دختر از پدر به شوهر بود.[۴۳] انواع دیگری هم از ازدواج بود از جمله «چَگَر» که هنگامی بود که شوهر توانایی فرزندآوری نداشت و زن خود را به عنوان همسر موقت به یکی از نزدیکان میداد تا فرزند آورد. چگر را به صورت چَکَر هم نوشتهاند.[۴۳] نوع دیگر خویدوده بود که ازدواج با خویشاوندان است.[۴۴]
گرچه نهاد خانواده از تاریخ ثبت شده موثق فراتر میرود بسیاری از فرهنگها افسانههایی پیرامون خاستگاه ازدواج دارند. روشی که بدان صورت ازدواج انجام میشود و قواعد و انشعابات آن مانند خود نهاد بسته به فرهنگ و ویژگیهای آماری دوره در طول زمان تغییر کردهاست[۴۵] فرهنگهای گوناگون تئوریهای خود را در مورد خاستگاه ازدواج داشتهاند. برای مثال یکی میتواند ریشه در نیاز مرد به اطمینان از پدر فرزندانش بودن داشته باشد. در نتیجه شاید او راغب باشد که هزینهٔ عروس را بپردازد یا یک زن را به ازای دسترسی اختصاصی جنسی تأمین کند[۴۶] حلال زادگی نتیجهٔ این معاملهاست تا انگیزههای آن. در جامعهٔ کومانچی زنان متأهل بیشتر کار میکنند آزادی جنسی را ازدست میدهند و به نظر نمیرسد هیچ سودی از ازدواج عاید کنند[۴۷]
ازدواج چگونه صورت میگیرد
اما زنهایی که میشد آنها را به همسری گرفت، همواره منبع حسادت و ستیز در قبیله بودند، بنابراین معمولاً انتخابی جز تن دادن به ازدواج نداشتند. «تقریباً در همه جوامع، دستیابی به زنها به نوعی از طریق رسمی و قانونی ممکن شدهاست تا بتوان شدت رقابتها را کاهش داد.»[۴۸] انواعی از ازدواجهای گروهی که در آنها بیش از یک نفر از یک جنس شرکت دارد، ولی چندزنی یا چند شوهری نیستند، در تاریخ وجود داشتهاند. اگرچه که این گونه ازدواجها به ندرت اتفاق میافتاد. از ۲۵۰ جامعه آماری که در سال ۱۹۴۹ توسط انسانشناس آمریکایی جورج پی. مرداک گزارش شده بود، تنها در میان اهالی کینگنگِ برزیل نوعی ازدواج گروهی دیده شد.[۴۹] انواع متفاوتی از ازدواج در دنیا وجود دارد. در بعضی از جوامع، فرد محدود است به اینکه در هر زمان تنها در یک زوج باقی بماند (تک همسری)، در حالیکه سایر فرهنگها به مرد اجازه میدهند که بیش از یک همسر داشته باشد (چندزنی) یا، در جوامع معدودی، به زن اجازه داده میشود که بیش از یک شوهر اختیار کند (چندشوهری). بعضی از جوامع نیز ازدواج بین دو مرد یا دو زن را مجاز میدانند. بیشتر جوامع برای ازدواج محدودیتهایی روی سن وسال افراد، روابط خویشاوندی پیشین آنها یا عضویتشان در گروههای مذهبی یا سایر گروههای اجتماعی قرار میدهند.
نوشتار اصلی:ازدواج در چین
منشأ اساطیری ازدواج چینی، داستانی در مورد نووا و فوخی است، که روشهای مناسب ازدواج را پس از ازدواج شان، ابداع کردند. در جامعه باستانی چین، مردم با نام خانوادگی مشابه، مجاز به ازدواج با یکدیگر نبودند و این عمل به عنوان زنای با محارم، قلمداد میشد. با این حال، به دلیل ازدواج با بستگان مادر که زنا با محارم، تلقی نمیشد، خانوادهها گاهی ازدواجهای درون فامیلی، از نسلی به نسلی دیگر نیز داشتند. با گذشت زمان، علیرغم جابه جایی زیاد جغرافیایی مردم چین، نسبت بیولوژیکی اعضای خانواده همچنان برجا بود. هنگامی که زن و شوهری فوت میکردند، زن و شوهر بهطور جداگانه در گورستان قبیله مربوطه به خاک سپرده میشدند. در نوع ازدواج مادرانه، مرد به عنوان پسر خوانده در خانهً همسر زندگی میکرد.
قانون جدید ازدواج در سال ۱۹۵۰، بهطور اساسی سنتهای ازدواج را در چین تغییر داد. اعمال تک همسری، برابری حقوق زنان ومردان، و اهمیت انتخاب در ازدواج از جملهً این تغییرات بود. ازدواجهای مقرر(arranged marriage) اغلب، رایجترین نوع ازدواج در چین، تا آن زمان بود.
در یونان باستان، هیچ گونه مراسم خاص حقوقی برای ایجاد یک ازدواج لازم نبود – تنها توافق طرفین و اینکه زوج باید یکدیگر را به عنوان زن و شوهر بپذیرند کافی بود [نیاز به ارجاع دارد]. مردها معمولاً وقتی به دوره ۲۰ یا ۳۰ سالگی میرسیدند ازدواج میکردند [نیاز به ارجاع دارد] و انتظار داشتند که زنهای آنها در اوان نوجوانی باشند. عنوان شدهاست که این سنین برای یونانیان مناسب بود چرا که مردان معمولاً تا سن ۳۰ از خدمت سربازی فارغ شده بودند، و ازدواج با یک دختر جوان، باکرگی او را تضمین میکرد [نیاز به ارجاع دارد]. زنان ازدواج کرده یونانی در یونان باستان حقوق کمی داشتند و انتظار میرفت که از خانه و فرزندان مراقبت کنند [نیاز به ارجاع دارد]. زمان، عامل با اهمیتی در ازدواجهای یونانی بود. به عنوان مثال، بر اساس یک عقیده خرافی، ازدواج در زمانی که ماه کامل بود خوش شانسی میآورده و همچنین از نظر رابرت فلاسلیره، یونانیان در زمستان ازدواج میکردند [نیاز به ارجاع دارد]. وراثت بسیار مهمتر از احساسات بود: زنی که پدرش میمرد در صورتی که هیچ وارث مذکری نداشت وادار میشد که با نزدیکترین خویشاوند مذکر خود ازدواج کند – حتی اگر اول مجبور بود از شوهرش طلاق بگیرد.[۵۰]
در روم باستان انواع گوناگونی از ازدواج وجود داشت. گونه سنتی (متعارف) آن conventio in manum نامیده میشد نیاز به مراسمی با حضور شاهدان داشت و با مراسم بخصوصی نیز باطل میشد.[۵۱] در این گونه ازدواج، زن حقوق ارث بری را در خانواده سابق خود از دست میداد و حقوق خانواده جدیدش را میگرفت. او دیگر تحت تبعیت اختیارات همسرش بود]نیاز به ارجاع دارد[. یک نوع ازدواج آزاد وجود داشت تحت عنوان sine manu. در این قرارداد، زن همچنان یک عضو از خانوادهٔ خود باقی میماند، او تحت تبعیت پدرش میماند، حقوق ارث بری خانواده سابق خود را حفظ میکند و هیچ حقوقی در خانواده جدیدش دریافت نمیکند.[۵۲] حداقل سن ازدواج برای دختران ۱۲ سال بود.[۵۳]
از اوایل دوره مسیحیت (سالهای ۳۰ تا ۳۲۵)، به ازدواج به دید یک مقولهی کاملاً خصوصی نگاه میشد[نیاز به ارجاع دارد]، بدون نیاز به هیچ گونه مراسم خاص مذهبی. اگرچه کشیش ایگناتوس اهل Antioch حدود سال ۱۱۰ به کشیش پلی کرپ اهل Smyrna نوشت، «[ا]ین گونهاست که هر دو زن و مردی که با هم ازدواج میکنند، که این پیوند با پذیرش کشیش شکل میگیرد، که ازدواج آنها در محضر خداوند انجام میشود، و نه بر پایهی شهوت خودشان.»[۵۴] / در قرن دوازدهم [کجا؟] زنها مجبور بودند که نام شوهران خود را بگیرند و با از ابتدای نیمهی دوم قرن شانزدهم [کجا؟] رضایتنامه والدین به همراه رضایتنامه کلیسا برای ازدواج لازم بود.[[۵۵]
به جز چند مورد محلی تا ۱۵۴۵ ازدواجهای مسیحی در اروپا، با رضایت طرفین، اعلام قصد ازدواج و وصلت جسمانی دو طرف انجام میشد.[۵۶][۵۷]
زوج بهطور شفاهی به هم پیمان میبستند که با یکدیگر ازدواج کنند. حضور کشیش یا شاهدین الزامی نبود.[۵۸] این پیمان به عنوان “verbum” شناخته میشد. اگر آزادانه و با فعل زمان حاضر ادا میشد (برای مثال «من با تو ازدواج میکنم») بدون تردید الزامآور بود.[۵۶] اگر به زمان آینده ادا میشد («من با تو ازدواج خواهم کرد»)، منجر به نامزدی میشد. یکی از کارکردهای کلیسا در دوران قرون وسطی ثبت ازدواجها بود که اجباری نبود. به دلیل اینکه این مسائل در دادگاه کلیسایی حل و فصل میشد، هیچ مداخلهٔ حکومتی در ازدواج و وضعیت فردی وجود نداشت. در قرون وسطی ازدواجها از قبل تعیین میشد، حتی گاهی اوقات در هنگام تولد؛ و این قرارهای ازدواج معمولاً برای اطمینان از صحت قراردادها میان خانوادههای مختلف سلطنتی، اشراف و وراث فیفها بود. کلیسا در برابر این وصلتهای تحمیلی مقاومت کرد و دلایل ابطال این قرارها را افزایش داد[۵۵] در همان حال که مسیحیت در دوره رومن و قرون وسطی گسترش یافت، ایده آزادی انتخاب در گزینش شریک زندگی با آن رشد کرد و گسترده شد.[۵۵]
متوسط سن ازدواج در اواخر قرن سیزدهم تا اوایل قرن شانزدهم، حدود ۲۵ سالگی بودهاست.
نقش ازدواجهای ثبت شده و قوانین مربوط به ازدواج، به عنوان بخشی از اصلاحات پروتستان، به تصویب دولت رسید. این اصلاحات نگاه مارتین لوتر را منعکس میکرد که ازدواج «امری دنیوی» است.[۵۹] در قرن هفدهم، بسیاری از کشورهای اروپایی پروتستان، دچار درگیری با دولت در امر ازدواج، بودند. در سال ۲۰۰۰، متوسط سن ازدواج در گسترهً ۴۴–۲۵ سالگی برای مردان و ۳۹–۲۲ سالگی برای زنان بود. در انگلستان در سال ۱۷۵۳، اعتبار ازدواج با رضایت و اجماع، تحت قانون تصویب شدهً Lord Hardwich، در کلیسای آنجلیکا، تعیین میشد.[۶۰] این عمل الزامات خاصی همچون، حضور شاهدان در مراسم، را برای ازدواج به وجود میآورد.[۶۰]
در بخشی از اقدامات مخالف با اصلاحات، در سال ۱۵۶۳، شورای ترنت فرمان داد که، تنها در صورتی ازدواج کاتولیک روم را به رسمیت میشناسد که مراسم رسمی ازدواج در حضور یک کشیش و دو شاهد اجرا شود. این شورا همچنین، در سال ۱۵۶۶، تعلیمات و دستورها مذهبیِ مرتبط با ازدواج را تحت عنوان «اتحاد زناشویی بین زن و مرد، قرارداد بین دو نفر واجد شرایط، که آنها را ملزم به زندگی با یکدیگر، در طول حیاتشان میکند.» صادر کرد.[۶۱]
در اوایل عصر حاضر، جان کالوین و همکاران پروتستانی او، به اصلاح قوانین مسیحی ازدواج، که مورد تصویب احکام حقوقی ازدواج ژنو بود، پرداختند. این اصلاحات، خواستار بازنگریِ قانون ” لزوم شکلگیری ازدواج با الزامات دوگانهً ثبت نام دولتی و تقدیس کلیساًبود.
در انگلستان و ولز در سال ۱۷۵۳، قانون ازدواج Lord Hardwick نیازمند مراسم رسمی بود. مختصر برگزار کردن این عمل، منجر به یک ازدواج خارج از قاعده (غیرمعمولی) میشد.[۶۲] این نوع از ازدواجهای مخفی یا بی قاعده در زندان ناوگان (Fleet Prison) و صدها مکان دیگر انجام میشد. از سال ۱۶۹۰ تا تصویب قانون ازدواج در سال ۱۷۵۳، تنها تعداد ۳۰۰٬۰۰ ازدواج مخفی درزندان ناوگان Fleet Prison))انجام شد.[۶۳] این قانون، نیازمند به اجرای مراسمی رسمی بود، که توسط کشیشی در کلیسای آنجلیکا و دو شاهد، به رسمیت شناخته و ثبت میشد. این قانون به هیچ وجه برای اقلیتهای یهودی و کواکرها (Quakers) لازمالاجرا نبود. آنها با آداب و رسوم خود ازدواج میکردند.
به موجب قانون ازدواج ۱۸۳۶ از سال ۱۸۳۷، در انگلستان و ولز، ازدواج مدنی به عنوان به موجب قانون ازدواج ۱۸۳۶ از سال ۱۸۳۷، در انگلستان و ولز، ازدواج مدنی به عنوان یک جایگزین قانونی برای ازدواج کلیسایی به رسمیت شناخته شد. در آلمان، ازدواجهای مدنی در ۱۸۷۵ به رسمیت شناخته شد. این قانون اجازه انجام مراسم ازدواج در برابر کارکن رسمی اداره کل امور مدنی را صادر کرد، به شرط آنکه هر دو نفر قصد خود برای ازدواج معتبر و مؤثر تأیید کنند. همچنین پذیرفت که در صورت تمایل طرفین مراسم مذهبی نیز بهطور خصوصی برگزار شود.
در قانون معاصر عوام در انگلستان، ازدواج، قراردادی اختیاری میان یک زن و یک مرد است، که در این قرارداد آنها میپذیرند زن و شوهر باشند.[۶۴] ادوارد وسترمارک اظهار کردهاست که «نهاد ازدواج احتمالاً از یک عادت باستانی تکامل یافتهاست»[۶۵]
نظریهٔ فمینیستی، به ازدواج با جنس مخالف به عنوان یک نهاد سنتی که در پدرسالاری ریشه دارد برخورد میکند و ازدواج را نهادی میداند که منجر به ترویج برتری و قدرت مرد بر زن میشود. این روابط قدرت، مردان را به عنوان «روزیرسان که در حوزهٔ عمومی عمل میکنند» و زنان را به عنوان «تامینکنندهٔ خدمات پرستاری و مراقبت که در حوزهٔ خصوصی عمل میکنند» در نظر میگیرد.»[۶۶] این با مفهوم ازدواج مساواتخواهانه که در آن قدرت و کار بین دو جنسیت بهطور برابر تقسیم میشود، و این تقسیم برمبنای نقشهای جنسیتی صورت نمیگیرد در تضاد است.[۶۶]
در یک ازدواج، اختصاص دادنِ نقشهای جنسیتی غالب به مردان و نقشهای جنسیتی زیردستانه و سلطهپذیر به زنان، بر روابط قدرت درون رابطه اثر میگذارد.[۶۷] در برخی خانوادههای آمریکایی، زنان نقشهای جنسیتی کلیشهای را درونی میکنند، و غالباً خود را با نقش «همسر»، «مادر»، و «پرستار» در هماهنگی با هنجارهای اجتماعی و شریک مذکرشان وفق میدهند. «بل هوک» میگوید: «در ساختار خانواده، افراد یادمیگیرند که ستم جنسیتی را به عنوان امری» طبیعی «بپذیرند و این در حکم اولین قدم برای حمایت از سایر اشکال ستم، نظیر سلطهٔ یک جنس بر دیگری است.»[۶۸]
در ایالات متحد، مطالعات نشان دادهاست که، علیرغم آرمانهای مساواتخواهانهای که ترویج میشوند، کمتر از نیمی از زنان به روابطشان با جنس مخالف از نظر قدرت به شکلی برابر مینگرند و روابط نابرابر که در آن مرد در سلطه قرار دارد بیشتر از همه به چشم میخورد.[۶۹] مطالعات همچنین نشان میدهند که زوجهای ازدواج کرده، بیشترین میزان رضایت خود را در روابط مساواتخواهانه تجربه میکنند.[۷۰]
نوشتار اصلی:مباحثههای مذهبی پیرامون ازدواج همجنس گرا
در اکثر موارد، سنتهای مذهبی در جهان، ازدواج را مختص به پیوند بین دو جنس مخالف میدانند. با این حال استثناهایی از جمله در ادیان یکتاپرست، کلیسای انجمن متروپولیتن، کویکر، کلیسای متحده کانادا، کلیسای متحد مسیحی و یهودی، برخی از اسقفهای کلیسای آنجلیکان، وجود دارند که، در حال حاضر، در آنها این مدل، توسط حوزههای قضایی[۷۱] و فرقههای مذهبی به رسمیت شناخته شدهاست[۷۲][۷۳][۷۴]
نوشتار اصلی:ازدواج همجنسگرایان
انواع مختلفی از ازدواج همجنسگرایانه وجود دارد،[۷۵] از شکل غیررسمی و روابط نامشروع unsanctioned)) تا پیوندهایی با تشریفات بالا گسترده شدهاست.[۷۶]
در حالی که ازدواج همجنسگرایانه(same-sex marriage) شکل نسبتاً جدیدی از رابطهاست، با این حال قانون ازدواجِ زوجهای همجنس همانند زوجهای غیر هم جنس، به رسمیت شناخته میشود. تأثیر تبلیغات و بحثها، در دهه اخیر، بر روی تصور مدنیِ ازدواجهای همجنس گرایانه میان دو زن و دو مرد، بسیار نو و بیسابقه بودهاست. برای پیوندهای همجنس ثبت شده، سابقهً طولانی درتمامی جهان وجود دارد.[۷۷] این اعتقاد وجود داشتهاست که پیوندهای همجنس در یونان باستان و رم،[۷۸] برخی از مناطق چین مانند فوجیان، و در برخی زمانها در طول تاریخِ اروپای باستان، جشن گرفته میشدهاست.[۷۹] قانون با مشخصهًTheodosian (C.TH.9.7.3)منتشر شده در ۳۴۲ میلادی، مجازات شدید یا حتی مرگ را، بر افرادی که ازدواج همجنسگرایانه داشتند، تحمیل میکرد.[۸۰] اما مقصود دقیق این قانون و رابطه اش با عملکرد اجتماعیِ آن، نامعلوم بود. اینها تنها چند مثال از ازدواج همجنس گرایانه در فرهنگ آن زمان بود.[۸۱]
همچنان که پیش از این یادآور شدیم، زناشویی میان دو همجنس در موقعیتهای گوناگون تاریخی و فرهنگی رخ دادهاست. در برخی از فرهنگهای آفریقایی، از جمله در قبیلهٔ ایگبو نیجریه و لاودو آفریقای جنوبی، زنها میتوانند با زنان دیگر ازدواج کنند در موقعیتهایی مانند موقعیت زنان بازاری برجسته در آفریقای غربی، که زنها میتوانند دارایی چشمگیری به دست آورند، یک زن میتواند زن دیگری را به همسری برگزیند. یک چنین زناشویی، به آن زن برجسته اجازه میدهد که جایگاه اجتماعی و اهمیت اقتصادیاش را در خانواده، تقویت کنند (آمادیوم ۱۹۸۷)
.[۸۲]
یکی از مشهورترین نمونههای زناشویی دو همجنس، در میان قبیلهٔ آزاند سودان دیده شدهاست. جنگجویان این قبیله میتوانند مردهای جوانتر را به عنوان عروس بگیرند و این عروس موظف است به یک جنگجو از جهت جنسی خدمت کند و وظایف خانهداری را برایش انجام دهد. این جنگجویان «شیربها» ی عروس مذکرشان را به خانوادهاش میپردازند و با دودمان او رابطهٔ سببی برقرار میکنند. هرگاه یک جنگجو از کارافتاده شود و دیگر نتواند نقش خود را به عنوان جنگجو بازی کند، عروس مذکر خود را رها میکند و گهگاه با خواهر عروس مذکر پیشیناش ازدواج میکند. در این زمان عروس مذکر پیشین وارد ردهٔ جنگجویان میشود و عروس مذکر و جوانتری را برای خود میگیرد. آزاندها که در رابطهٔ جنسیشان بسیار انعطافپذیرند، هیچ مشکلی در جابهجایی از کارهای همجنسگرایانه به فعالیتهای ناهمجنسگرایانه ندارند. (نگاه کنید به مورِی و روسکو، 1998)[۸۲]
همچنین رجوع کنید به: پاکدامنی و خیانت جنسی
بسیاری از ادیان بزرگ دنیا به روابط جنسی خارج از ازدواج با ناخشنودی مینگرند.[۸۳] حکومتهای غیرسکولار فراوانی، غالباً با اکثریت مسلمان[نیاز به نقل قول دارد] قرارهای مجرمانهای برای آمیزش جنسی پیش از ازدواج در نظر گرفتهاند. روابط جنسی میان فردی متأهل با کسی به جز همسرش تحت عنوان زنای محصنه شناخته میشود و عموماً از سوی ادیان بزرگ جهان ناپسند شمرده میشود (بعضی آن را گناه میدانند). زنای محصنه توسط بسیاری از سیستمهای قضایی جرم و دلیلی برای طلاق بهشمار میآید.
از سوی دیگر، ازدواج لازمه فرزنددار شدن نیست. «مرکز کلی آمار سلامت» در آمریکا گزارش کردهاست که در سال ۱۹۹۲ ۳۰/۱ درصد از تولدها مربوط به زنان مجرد بودهاست.[۸۴][۸۵] در سال ۲۰۰۶ این عدد به ۳۸٫۵ درصد افزایش یافتهاست.[۸۶] کودکانی که خارج از ازدواج متولد میشدند، حرامزادهها و ولدالزناها، نامشروع محسوب میشدند و گرفتار زیانهای قانونی و ننگ اجتماعی میگردیدند. در سالهای اخیر از اهمیت مشروعیت کاسته شده و پذیرش اجتماعی به خصوص در جوامع غربی افزایش یافتهاست.
بعضی از زوجهای متأهل تصمیم میگیرند که فرزند نداشته باشند و در نتیجه بی فرزند میمانند. بعضی دیگر از فرزنددار شدن به خاطر ناباروری و سایر دلایلی که از لقاح یا حمل کودک جلوگیری میکند ناتوان هستند. در بعضی از فرهنگها ازدواج فرزنددار شدن را به زنان تحمیل میکند. برای مثال در شمال غنا، بهای عروس در ازای الزام زن به بارداری است و زنانی که از روشهای جلوگیری از بارداری استفاده میکنند با خطرات جدی و آزار جسمی و انتقام روبرو هستند.[۸۷]
مطالب مرتبط: تک همسری
مسیحیان هنگام ازدواج متعهد میشوند که یکی شدن مرد و زن را نشانهٔ آشکاری برای محبت خدا به بشر و محبت مسیح به شاگردانش قرار دهند. به همین علت، مسیحیان ازدواج را التزام و تعهد در طول زندگی میشمارند و با طلاق و ازدواج مجدد در زمان حیات همسر مخالفند.[۸۸]
اگرچه ازدواج در مسیحیت پدیدهای مقدس محسوب شده و سرّ عظیم نامیده میشود، اما در برابر آن دوری گزیدن از ازدواج از نظر برخی مسیحیان امری پسندیدهتر است، گرچه هیچ اجباری در این مورد نیست. شخص مجرد، با تمام توان به خدمت خداوند میرسد و با کمکردن مشغلههای دنیوی و زندگی، خود را شبیه عیسی میسازد.[۸۹]
با صرف نطر از فرقه های معدود و نوپیدایی که همجسنگرایی را نیز نوعی از ازدواج می دانند، تنها شکل قابل پذیرش برای ازدواج به طور سنتی و معمول بین مسیحیان، ازدواج بین فقط یک زن و فقط یک مرد است و چندزنی یا چندشوهری ممنوع و حرام است[۹۰][۹۱][۹۲]. همچنین مسیحیت یکی از مهمترین عوامل جا افتادن تک همسری به عنوان گونۀ مورد پذیرش ازدواج در جوامع غربی بوده است[۹۳].
از دیدگاه اسلام، ماهیت ازدواج یک قرارداد و پیمان با شرایطی ویژه است.[۹۴]
و بسیار پسندیده و مطلوب است و از منظر فقه اسلامی، عملی مستحب و چه بسا مستحب مؤکد و در برخی موارد واجب شمرده میشود.[۹۵]
عفت و حیا از جملهٔ این صفات میباشند که یکی از راههای تأمین این صفات و سجایا ازدواج است. اسلام با تشریع ازدواج، مسیر رسیدن به عفت و حیا را هموار میسازد بدین صورت که ازدواج را بهترین و طبیعیترین راه تأمین نیازهای جنسی معرفی میکند.
طبق قوانین اسلامی در صورت نبود موانع ازدواج و حرام نبودن ازدواج طرفین (مثلاً شوهر داشتن زن یا محرم بودن دو طرف) ازدواج با گفتن عبارت «زَوَجتُک» (خود را به زوجیت تو درآوردم) یا عبارتی دقیقاً به همین معنی از سوی زن و تأیید مرد با عبارتی نظیر «قَبلتُ» محقق میشود. برخی حضور دو شاهد و ولی زن (پدر و جد پدری) را هم لازم میدانند. در مورد کودکان نابالغ، دیوانگان، و اشخاص سفیه (کمخرد) نیز حق ازدواج با پدر و جد پدری، وصی آنها یا حاکم شرع و برای بردگان و کنیزان با مالک آنهاست. همچنین طرفین میتوانند به شخص دیگری، که لازم هم نیست نمایندهٔ دینی باشد، وکالت دهند تا آنها را به عقد یکدیگر درآورد.[۹۶]چندزنی تا حداکثر ۴ همسر برای مردان جایز است ولی چندشوهری جایز نیست. در صورت طلاق یا مرگ شوهر، زن برای ازدواج مجدد باید مدتی را صبر کند که به عده معروف است و در این دوران همچنان برخی آثار رابطهٔ زوجیت بین او و همسر سابقش برقرار است. در هنگام ازدواج مرد باید مالی را به تملک زن درآورد که به مهریه معروف است. مقدار مهریه بسته به توافق زن و مرد است.
شیعیان نوع دیگری از ازدواج (معروف به ازدواج موقت یا صیغه یا متعه) هم دارند که در آن عقد ازدواج برای مدت معین و محدودی بین دو طرف بسته میشود. در این نوع ازدواج فقط برای مدت محدودی (مثلاً چند ساعت یا چند روز) که توسط دو طرف معین شده انجام میشود.
ازدواج در اسلام بسیار پسندیدهاست. محمّد پیامبر اسلام گفتهاست: «إذا تَزَوَّجَ العَبدُ فقدِ استَکمَلَ نِصفَ الدینِ، فَلْیَتَّقِ اللّهَ فی النِّصفِ الباقی». یعنی هر گاه آدمی ازدواج کند، نصف دین را به دست آوردهاست و برای نصف دیگر باید تقوای خدا پیشه کند؛ و در جای دیگری گفتهاست: «النِّکَاحُ سُنَّتِی فَمَنْ رَغِبَ عَنْ سُنَّتِی فَلَیْسَ مِنِّی». یعنی ازدواج سنت من است، هرکس از سنت من روی برگرداند، از من نیست.[۹۷]
در یهودیت، ازدواج به معنای کامل شدن و اوج رشد انسانی است. برپایه تعالیم یهود، یک زن بدون همسر و یک مرد بدون زن انسانهایی کامل نیستند و با ازدواج و پیوند زناشویی از شکل ناقص به وجودی کامل تبدیل میشوند. ازدواج در میان کلیمیان دارای مراسمی مخصوص با آداب مربوط به آن است که از آنجمله میتوان به مهریه زن که کتوباه گفته میشود تا چاپاه، پارچهای سفید و نماد روشنایی که بر روی چهار چوب از هر طرف و بر روی سر عروس و داماد قرار میگیرد و نماد خانه و زندگی جدید زوج جوان است یاد کرد.
ازدواج در بین بهائیان، اتحاد بین زن و مرد است و بهائیان به امر ازدواج تشویق شدهاند.
اما این ازدواج علاوه بر ارتباط جسمانی باید روحانی نیز باشد. هدف اصلی ازدواج، پرورش روح و ایجاد هماهنگی و وحدت بین دو شریک زندگی تعریف شدهاست.[۹۸] حداقل سن ازدواج پانزده سال تمام است.[۹۹] از بیان رضایت طرفین و پرداخت مهریه بهائی و خواندن آیهای توسط زن و مرد که متن آن در کتاب اقدس امالکتاب دین بهائی امدهاست و ثبت واقعه، امضای والدین و همچنین ۹ شاهد رسماً آغاز میشود.[۱۰۰] باید توجه داشت که رضایت والدین دو طرف ازدواج نیز در امر بهائی از عناصر تحقق اقتران است.[۱۰۱][۱۰۲]
آیه مخصوص که به آن اشاره شد «انا کل لله راضون» برای مردان و «انا کل لله راضیات» برای زنان است.[۱۰۰][۱۰۲] در احکام بهائی داشتن چند همسر در یک زمان و ازدواج همجنسان مجاز نیست.[۱۰۳][۱۰۴]
در چندین نمونه از فرهنگها، آیینِ ازدواج «موقت» و «مشروط» وجود دارد. «رسم حلقه» در میان مردم نژاد سلتی و «ازدواجهای دارای مدت مشخص» در میان مسلمانان از نمونههای آن است. پیش از اسلام، در میان اعراب نوعی «ازدواج موقت» مرسوم بود که امروز آن را در ایران با عنوان «صیغه» (Nikah Mut’ah) و در عراق با عنوان «متعه» میشناسند. صیغه نوعی نکاح موقت، با مدت زمان مشخص و معین است[۱۰۵] مجادلههای مسلمانان در رابطه با صیغه، موجب شدهاست تا این آیین عمدتاً به جوامع شیعهنشین محدود شود.
مذاهب، بهطور معمول به ازدواج فامیلی، در هر نوع از آن، اجازه میدهند. روابط فامیلی ممکن است یا از نوع روابط خویشاوندی نسبی باشد که در آن افراد دارای پیوند زیستی (همخونی) با یکدیگر هستند، یا از نوع خویشاوندی سببی که به واسطه ازدواجها شکل گرفتهاست، باشد. سیاست کاتولیک، ازدواج فامیلی را در ابتدا برای مدتی طولانی ممنوع کرده بود، ولی امروزه در نتیجه نیاز روز، به این نوع از ازدواجها، مجوز دادهاست.[۱۰۶] در برخی از منابع ادعا شدهاست که این نوع از ازدواج، همواره مورد تأیید اسلام بودهاست، در حالی که محدودیتهای هندوها در مورد آن، بهطور گستردهای متفاوت تر است.[۱۰۷] اما بعضی از منابع دیگر مدعی کراهت چنین ازدواجهایی از نظر اسلام به دلیل مشکلات ژنتیکی و ضعیف شدن نسل، شدهاند.[۱۰۸][۱۰۹][۱۱۰][۱۱۱]
در اکثر جوامع، مرگ یکی از زوجها موجب پایان یافتن پیوند ازدواج میشود، و در جوامع تکهمسری، این امکان برای شریک دیگر وجود دارد که مجدداً ازدواج کند. گاهی اوقات، ازدواج مجدد با گذشت دورهای از سوگواری انجام میشود.
در بسیاری از جوامع نیز، طلاق راهی برای خاتمه دادن به پیوند ازدواج است. همچنین در برخی جوامع ممکن است ازدواج ممنوع باشد، در این قبیل جوامع طبقه سیاسی حاکم اعلام میدارد که به هیچ عنوان کسی نباید ازدواج کند. در هر دو نوع جامعه، مردم دلواپس آزادیِ ازدواجِ مجدد یا ازدواج هستند. از سوی دیگر، بعد از طلاق ممکن است یکی از زوجها مجبور شود نفقه بپردازد.
اینکه هر دو زوج حق دارند نسبت به طلاق رضایت داشته باشند، تنها طی دهههای اخیر در کشورهای غربی به رسمیت شناخته شد. در ایالات متحد آمریکا، نادرست نبودن عملِ طلاق، نخستین بار در سال ۱۹۶۹ در کالیفرنیا به رسمیت شناخته شد و نیویورک آخرین ایالتی بود که این موضوع را در سال ۱۹۸۹ به رسمیت شناخت.[۱۱۲]
مهمترین ویژگیهای ازدواج، قانونمند بودن آن است. ازدواج به هر صورتی که باشد، قانونمند است. تمامی مراحل ازدواج از پیوند تا جدایی و نیز پس از فوت یکی از طرفین قانونمند است؛ بنابراین هر ازدواجی بر پایهٔ یک سری قوانین شکل گرفتهاست و ادامه مییابد. این قوانین به سه شکل قوانین عرفی، قوانین شرعی و قوانین مدنی است.[۱۱۳]
در ایران مقررات ازدواج عمدتاً بر اساس فقه امامیه تدوین شده و ازدواج به دو نحو دائم و موقت میتواند صورت پذیرد. در مذهب جعفری آیین اسلام این دو ازدواج در پارهای از آثار با هم یکی هستند و در برخی دگر اختلاف دارند، تفاوت اصلی و جوهری ازدواج موقت با ازدواج دائم در مدتدار بودت ازدواج موقت که پس از پایان آن رابطهٔ زوجیت به انتها میرسد. همچنین در ازدواج موقت برخلاف ازدواج دائم طلاق وجود ندارد، زن حق نفقه ندارد و زن و شوهر از یکدیگر ارث نمیبرند، مهریه هم در ازدواج دائم لازم است و هم در ازدواج موقت، با این تفاوت که در ازدواج موقت عدم ذکر مهر موجب بطلان عقد است ولی در ازدواج دائم عقد باطل نیست و میتوان مهریه را بعداً توافق کرد یا درصورت عدم توافق مهرالمثل تعیین میشود.
مرکز تحقیقات و درسنامههای آموزش ازدواج در ایران ستاد ازدواج دانشجویی نهاد نمایندگی رهبری در دانشگاهها میباشد که آدرس وبگاه این ستاد به شرح زیر میباشد:
راهی كه باید برای رسمیت بخشیدن به ازدواج یك زوج طی كرد چندان دراز و پرپیچ و خم نیست. با این حال به كمی زمان نیاز دارد. یك هفته شاید كمترین زمانی باشد كه میتوان برای آن درنظر گرفت. البته در مواقعی خاص ظرف 2روز هم میتوان همه مراحل این كار را طی كرد. با این مراحل بیشتر آشنا شوید.گام شماره صفر: مشورتقبل از این که به توافق های اولیه برسید، در همان جلسات اول و حتی در طول دورانی که نامزدی و عقدتان را طی می کنید، باید با یک مشاور مجرب در ارتباط باشید. فکر نکنید که رفتن پیش مشاور ازدواج یک کار نمایشی و فرمالیته است. این توجیه که مگر قدیمی ها چطور ازدواج می کردند، حداقل در زمان فعلی جواب نمی دهد. ازدواج های امروزی بسیار پیچیده تر از ازدواج های قدیمی هستند. اولا چون آدم های امروز پیچیده تر شده اند و ثانیا چون الگوهای زندگی مشترک تغییر کرده، افراد سازشکاری کمتری دارند و دیگر مثل سابق تحمل شرایط دشوار را ندارند. از این مهم تر، با بزرگتر شدن جوامع آدم ها از هم فاصله بیشتری گرفته اند و شناخت پیدا کردن نسبت به یکدیگر به اندازه سابق آسان نیست. در دنیای پیچیده امروز که نرخ بیماری ها و اختلالات روانی هم بالاتر رفته، کمک گرفتن از یک متخصص دلسوز، دیندار و مجرب شرط عقل است. بنابراین از هزینه کردن در این باره نترسید و در تمام مراحل ازدواج تان با یک مشاور ارتباط داشته باشید. گام اول: دریافت نامه از محضراولین گام برای ثبت ازدواج انتخاب محضر است و مراجعه به این محضر ثبت ازدواج. در این مراجعه به همراه داشتن مدارك شناسایی زوجین و شناسنامه پدر زوجه الزامی است. مدارك را به همراه یك قطعه عكس 4* 3 به دفتردار تحویل دهید تا نامهای دریافت كنید كه در آن زوجین به آزمایشگاه مورد نظر برای انجام آزمایشهای قبل از ازدواج معرفی میشوند. این نامه مهر و امضای محضر را دارد و یك قطعه عكس از زوجین بالای آن منگنه شده است. در این نامه جایی برای مهر و امضای آزمایشگاه گنجانده شده است. بدون داشتن این معرفینامه، آزمایشگاه زوجین را نمیپذیرد. معمولا هر دفتر ثبت ازدواج بسته به موقعیت مكانیای كه دارد زوجین را به نزدیكترین آزمایشگاه معرفی میكند. گام دوم: مراجعه به آزمایشگاهمعرفینامه محضر را به قسمت پذیرش تحول دهید و منتظر باشید تا نامتان اعلام شود. ناشتا بودن، شرط اولیه برای انجام آزمایش اعتیاد است كه با نمونهگیری از ادرار انجام میشود. هنگام این آزمایش، شما با دوربین مدار بسته تحت نظارت هستید تا تقلبی انجام ندهید. برای انجام آزمایش اعتیاد لازم است مواردی را رعایت كنید. ازجمله اینكه یك هفته قبل از انجام آزمایش از مصرف برخی از داروها خودداری كنید، مثل داروهای كدئیندار و مسكنهای مخدر. ظاهرا مصرف داروی ویتامین ب كمپلكس هم در چند روز قبل از انجام آزمایش نتیجه آزمایش را با اختلال روبهرو میكند. اگر داروی خاصی هم مصرف میكنید حتما از قبل با پزشك خود مشورت كنید تا درصورت امكان، قبل از انجام این آزمایش، آن را استفاده نكنید. گام سوم: واكسن كزازسومین مرحله مخصوص خانمهاست؛ باید با راهنمایی مسئولان آزمایشگاه به اتاق واكسن مراجعه و به نوبت، واكسن كزاز را دریافت كنند. كسانی كه بیش از 10سال از تزریق این واكسن به بدنشان میگذرد باید این واكسن را دریافت كنند؛ هرچند به تمام افرادی كه برای انجام آزمایشهای پیش از ازدواج به آزمایشگاه مراجعه میكنند تزریق این واكسن توصیه میشود.گام چهارم: آزمایش خونچهارمین خان مربوط به آقایان است؛ از آنها نمونه خون دریافت میشود تا 2بیماری خونی در آنها بررسی شود؛ هپاتیت و تالاسمی. تالاسمی خود 2نوع ماژور و مینور دارد و نوع آن در تعیین نتیجه آزمایش ازدواج تأثیر زیادی دارد. تالاسمی مینور نوعی كم خونی قابل درمان است و تالاسمی ماژور كم خونی بسیار شدید است كه قابل درمان نیست. نتیجه این آزمایش خیلی زود و در همان روز مراجعه به آزمایشگاه آماده میشود و زوجین قبل از دریافت نامه به محضر، از آن مطلع میشوند. به زوجینی كه در خانواده و یا اطرافیانشان مواردی شامل بیماریها و اختلالهای ژنتیك دیده میشود توصیه میشود كه علاوه بر انجام آزمایشهای معمول پیش از ازدواج، برای انجام آزمایش ژنتیك در كلینیكهای مربوطه اقدام كنند.بد نیست بدانید که ازدواجهای خویشاوندی در ایران منجر به افزایش بیماریهای کمیاب و نادر ژنتیکی شده که این بیماریهای نادر در بسیاری از مناطق دنیا شیوع ندارند زیرا در کشورهای اروپایی حدود چند صد سال است که ازدواجهای فامیلی صورت نمیگیرد. بنابراین مشاوره ژنتیک پیش از ازدواج بسیار اقدام مهمی است. گام پنجم: جلسه آموزشیزوجین برای اینكه با زندگی مشتركی كه پیش رو دارند بهتر آشنا شوند باید در جلسه آموزشیای كه در آزمایشگاه برگزار میشود شركت كنند. این جلسه یك ساعته برای آقایان و خانمها جداگانه برگزار میشود و در پایان این كلاس آموزشی، در مقابل نام شركتكنندگان در كلاس امضای تأیید جا میگیرد. افرادی كه ازدواج مجدد را تجربه میكنند از شركت در این كلاسها معاف هستند. در پایان كلاس كتابچه یا جزوهای مربوط به آموزشهای قبل از ازدواج به زوجین داده میشود. گام ششم: نامه از آزمایشگاهقبل از ظهر نتیجه نهایی آزمایشها مشخص میشود و در برگه ازدواج امضاهایی مربوط به انجام آزمایش اعتیاد، دریافت واكسن كزاز برای زوجه و نتیجه آزمایش خون زوج و تأییدیه شركت در جلسه آموزشی دیده میشود و مطلوب بودن همه این موارد را به محضرخانه اطلاع میدهد. نتیجه این آزمایش تنها برای مدت یكماه اعتبار دارد و اگر در این مدت عقدتان را ثبت نكردید باید آزمایش تجدید شود. گام هفتم: ثبت ازدواجحالا باید دوباره به محضر مراجعه كنید؛ این بار برای ثبت رسمی ازدواج. البته این كار با تعیین وقت قبلی از محضر انجام میشود. اطلاعاتی مانند نوع عقد و مدت آن، میزان مهریه و شیربها، شروط عقد و… در زمان تعیین وقت از محضر باید به محضردار ارائه شود. روزی كه برای ثبت رسمی ازدواج به دفاتر ثبت مراجعه میكنید بعد از جاری شدن خطبه عقد و اعلام شرط و شروط ازدواج، باید دفتر بزرگ محضر را به همراه دفترچهای كه در اختیار شما قرار میدهند امضا كنید. تعداد این امضاها كم نیست و هر كدام درباره موضوع خاصی است كه باید قبل از امضا با دقت بخوانید. اگر بین خانوادههای دوطرف در زمان خواستگاری توافقی كتبی انجام شده باشد لازم است این اسناد هم قبل از جاری شدن عقد به محضر ارائه شود. گام هشتم: دریافت عقدنامهبسته به شلوغی و یا خلوتی محضردار مورد نظر، از 3 تا 10 روز طول میكشد تا عقدنامه رسمی زوجین آماده شود و اطلاعات درجشده در آن در اسناد رسمی به ثبت برسد و عقد، جنبه رسمی پیدا كند. ثبت عقد در شناسنامه هم توسط همان محضر انجام میشود و برای این كار هم مدت زمانی را باید درنظر گرفت. حالا دیگر عقدنامه هم به دستتان رسیده و ازدواج، رسمیت پیدا كرده است. نخستین كاربرد این عقدنامه این است كه به وسیله آن میتوانید برای دریافت وام ازدواج اقدام كنید. این وام كم بهرهترین وامی است كه بانكها پرداخت میكنند. برای همین هم متقاضیان زیادی دارد. این نكته را بهخاطر داشته باشید كه تنها تا 6ماه پس از تاریخ تنظیم و صدور عقدنامه امكان دریافت وام ازدواج را دارید.منبع:همشهری آنلاین، سلامت
دانستنیهای قبل و بعد از ازدواج
واسه همه چی جا هست!
ازدواج چگونه صورت میگیرد
برای سفارش این ست فقط کافیه کلیک کنی!
تعیین جنسیت پیش از بارداری
تور ارزان کیش با رزرواسیون بهترین هتل ها
اقساط 36 ماه بدون پیش پرداخت لوازم خانگی
بهترین راه بهبود کیفیت هوا در خانه
اینجا یکی از هتلهای کیشه! همین حالارزروکن
به مقصد دلخواهت با کمترین هزینه سفر کن
بهترین قیمت بلیط اتوبوس-خریدآنلاین
درمان سریع وقطعی بواسیر بدون درد و خونریزی
دنبال بلیط ارزون هستی؟حتما اینجا سر بزن
درانتخاب همسرآیندهتان دچارتردید شدهاید؟
مراکز فیزیوتراپی با به روز ترین دستگاه ها
راه و رسم داشتن زندگی زناشویی بدون تنش
Makan Inc.| All Rights Reserved – © 2013 – 2021
آزمایش های قبل از ازدواج می توانند از بروز بسیاری از مشکلات که ممکن است در آینده، زندگی فرزندتان و همچنین روابط عاطفی بین شما را تحت تاثیر قرار دهد، جلوگیری کنند. برای اینکه زندگی سالم و پر از نشاط داشته باشید، عشق بین زوجین لازم است اما کافی نیست. اطلاع از وضعیت سلامتی طرفین هم امری است که اهمیت بسیاری دارد و با اطلاع از آن می توان از اختلافات بعدی جلوگیری کرده و زندگی پرنشاطی را در کنار هم دارا بود.
آزمایش قبل از ازدواج
همیشه پیشگیری بهتر از درمان است. بنابراین برای داشتن رابطه ای شاد و فرزندی سالم و در نهایت زندگی ای پرنشاط، آزمایش های قبل از ازدواج براساس اطلاعاتی که مشاور از زوجین می گیرد، باید برای آنها طبق سوابق بیماری هایی که در خانواده هرکدام وجود داشته و در نظر گرفتن احتمال به ارث رسیدن آن به فرزند، باید انجام شود، زیرا پی بردن به مشکلات قبل از ازدواج نسبت به بعد از آن، قابل تحمل تر است. هم برای بیماری هایی که امکان انتقال آن بین زوجین وجود دارد و هم بیماری های ژنتیکی که می تواند فرزند را درخطر ابتلا قرار دهد.
ازدواج چگونه صورت میگیرد
آزمایش قبل از ازدواج گامی اولیه و اساسی برای برنامه ریزی های بعدی ازدواج است. انجام این آزمایشات برای رفع نگرانی درباره سلامتی زوجین از لحاظ بیماری های ژنتیکی مانند تالاسمی، هموفیلی، و همینطور سلامت از لحاظ بیماری های مقاربتی مانند ایدز، سیفلیس و سایر بیماری های عفونتی واگیردار لازم است، وگرنه زندگی زناشویی با مشکلاتی دنبال می شود.
تست های قبل از ازدواج
اطلاع از پیشینه خانوادگی، عوامل ارثی، سن، رژیم غذایی، ورزش، وزن و اعتیاد می تواند تصویر واضح تری برای انجام آزمایش های لازم ارائه دهد.
لازم به ذکر است که این آزمایشات با یک تست خون ساده انجام می شود
شمارش کامل خون (CBC)، آنالیز کامل ادرار و اسمیرهای خون محیطی برای بررسی سلول های نرمال و غیرنرمال. آزمایش گروه خونی (ABO-RH) برای بررسی زنان RH– و مشاوره دادن به آن ها درمورد خطرات احتمالی حاملگی.
آزمایش HIV و سایر بیماری های مقاربتی (STDs) مانند هپاتیت B و C، سفلیس، سوزاک و زگیل تناسلی.
آزمایش ژنتیک معمولا براساس نژاد و فرهنگ است. بسته به سابقه خانوادگی و اجداد زوجین و اینکه آیا باهم فامیل هستند یا خیر مشاوره ژنتیک در صورت نیاز آزمایش های مختلفی برای بررسی اختلالات ژنتیکی صورت می گیرد. در صورتی که زوجین با هم رابطه فامیلی داشته باشند و یا سابقه بیماری خاصی در خانواده هایشان وجود داشته باشد انجام بررسی ژنتیکی و مشورت با فرد متخصص الزامی است. به دلیل شیوع بالای برخی از بیماری های ژنتیکی در ایران، امروزه مشاوره ژنتیک پیش از ازدواج به امری اجباری تبدیل شده است.
هرچه رابطه فامیلی و خونی نزدیک تر باشد، احتمال اینکه فرزند به بیماری ای که در خانواده وجود دارد مبتلا شود، بیشتر می شود.
اکثر نوزادان سالم به دنیا می آیند، اگرچه حتی بدون هیچ سابقه وجود بیماری در خانواده، بازهم به میزان کم ۳% احتمال دارد نوزاد به یک بیماری یا نقص ژنتیکی مبتلا شود. باید به این نکته توجه داشت که جلوگیری از همه نقص ها غیر ممکن است، با این حال چون علت برخی از نقایص عوامل ارثی است، پس مشاوره و آزمایش ژنتیک می تواند نقش پیشگیریانه ای داشته باشند. غربالگری های ژنتیکی با توجه به ماهیت بیماری و تکنیک آزمایشی، هم قبل از بارداری و هم حین بارداری انجام می شوند. به علاوه، بسیاری از والدین برای بررسی وضعیت سلامتی فرزندشان و همچنین پی بردن به استعدادهای و توانایی های ذاتی او، با استفاده از نمونه بزاق کودک تست سلامت ژنتیکی انجام می دهند.
همانطور که گفته شد مطلع شدن از وضعیت سلامتی شریک زندگی قبل از ازدواج قابل تحمل تر از دانستن آن بعد از ازدواج است، و زوجین وقت دارند که بیشتر و بهتر با شرایط آشنا شوند و تصمیم بگیرند. بیشتر اوقات، افرادی که ناقل بیماری یا نقص ژنتیکی خاصی هستند علائم خاصی را نشان نمی دهند و به اشتباه ممکن است سالم به نظر برسند. متاسفانه افراد ناقل، بدون آگاهی از وجود نقص ژنتیکی ژن حامل بیماری را به نسل بعد انتقال می دهند. اما تست سلامت فردی با استفاده از ژنتیک پیش از ازدواج یا بررسی وضعیت ناقلی افراد در مورد بیماری های خاص، سلامت زوجین و تولد فرزند سالم را تضمین می کند. بنابراین قبل از شروع برنامه ریزی برای ازدواج باید آزمایش های لازم صورت گیرد و نتایج آن توسط متخصصین بررسی شود تا بتوان به نتایج قابل اتکا دست پیدا کرد. گاهی حتی برای زوجین دارای ریسک بالا برای داشتن فرزند، می توان گزینه های تشخیصی ژنتیک حین بارداری مانند IVF و PGD را درنظر گرفت تا بتوان فرزندی سالم را به دنیا بیاورند.
“بهترین زمان برای انجام آزمایش، قبل از برنامه ریزی برای ازدواج است”
خیر، برای انجام این آزمایشات نیازی به ناشتا بودن نیست.
در کل انجام این آزمایش ها قبل از ازدواج می تواند مانند این باشد که در هوای مه آلود با چراغ روشن حرکت کنید و جاده ای که تاریک و مه آلود است را بتوان تا حد زیادی روشن کرد و مسیر درست را انتخاب کرد. در ابتدای این مسیر مشاورین ژنتیک کلینیک ساواژنوم همراه شما هستند تا با خیالی راحت و بدون دغدغه به ادامه ازدواج و ساختن رویاهایتان با شریک زندگیتان بپردازید.
مشاوره ژنتیک و آزمایش قبل از ازدواج
توجه داشته باشید که در اکثر موارد بعد از مشاوره ژنتیک به انجام آزمایش نیازی نیست،
اما اگر نیاز بود می تواند پیامدهای مثبت زیر را مدنظر گرفت:
بله، به علاوه افرادی که قصد ازدواج دارند، زوج های متاهلی که درحال برنامه ریزی برای داشتن فرزند هستند نیز باید آزمایش های غربالگری ژنتیکی را در نظر بگیرند. اگر آنها ریسک دارا بودن فرزندی با یک بیماری شدید ژنتیکی را داشته باشند، باید در حین بارداری آزمایش های تکمیلی روی جنین و مادر انجام شود تا اطمینان حاصل شود که جنین سالم است.
لطفا نظرات خودتان را با ما در میان بگذارید، و اگر سوالی در ذهن شما هست که همچنان به جواب آن نرسیدید در قمست نظرات از ما بپرسید.
سلام. عالی بود. ببخشید سوالی داشتم. ایا ازمایش اورولوژی قبل ازدواج واجب هست؟ و تو ازمایشات قبل ازدواج سابقه نزدیکی در گذشته یا خودارضایی مشخص میشود؟ ممنون میشم سوالمو جواب بدید.
در صورت وجود داشتن عوارض و بیماری جنسی طبیعتا مشخص می شود. بررسی اورولوژی اجباری نمی باشد و اختیاری است. با این حال توصیه می شود در صورت وجود نشانه هایی حتما انجام شود
سلام ببخشید دختر در صورت داشتن رماتیسم با آزمایش میزان ریسک انتقال ژنتیک رماتیسم به بچه چقدر مشخص میشه؟ و آیا انتقال می یابد رماتیسم یا نه؟
سلام آرتریت روماتویید ژنتیکی می باشد. البته می توان ریسک آن را با آزمایش ژنتیک بررسی کرد البته نمی توان با تست های قبل از بارداری جلوی آن را گرفت. ولی با بررسی ژنتیکی می توانید متوجه شوید که آرتریت روماتویید ژنتیکی است یا نه.
سلام.آیا متادون در آزمایش ادرار قبل ازدواج نشان میدهد؟
سلام ببخشید من نامزدم تلاسمی مینور داره ودوتا از برادر هاش بیماری شبکیه ی چشم دارن که احتمالا ارثی هستش خودش پسر دوم هستش وسالم هست منم من سالم هستم وهیچ بیماری خاصی توی خانواده مون نیست حالا مبخوام ببینم در آینده ما بخوایم فرزندداربشیم مشکلی برای چشم های فرزند مون به وجود میاد یان ممنون میشم جواب بدید
سلام حتما برای مشاوره ژنتیک وقت بگیرید
ازدواج چگونه صورت میگیرد
سلام در آزمایش ازدواج تست عدم اعتياد هم گرفته میشود؟
خیر مگر به درخواست خانواده زوجه فقط مورفین و شیشه و ترکیباتش
ببخشید این تست ازدواج میزان نیکوتین بدن رو هم میسنجن .یعنی مصرف سیگار رو نشون میده
سلام ممنون از سایت خوبتون ایا ازمایشی هست قبل ازدواج انجام داد که بفهمیم برای بارداری بچه لب شکری میشه یا نه ؟
سلام لطفا مشاوره ژنتیک بگیرید. می توانید آزمایشات انجام شده را به تلگرام کلینیک بفرستید و مشاوره ژنتیک دریافت کنید.
سلام من شش ماه نصف قرص ب۲ مصرف میکنم در آزمایش اعتیاد تاثیر داره
سلام وقت بخیر،میخواستم بپرسم ازمایش ژنتیک قبل از ازدواج میتونه تمام اختلالات و مشکلاتی که ممکنه بچه در اینده داشته باشه رو نشون بده یا خیر.؟
سلام بیشتر این مشکلات را مشخص خواهد کرد. البته اگه پکیج آزمایش ژنتیک کامل توصیه شود. می توانید برای اطلاعات بیشتر برای مشاوره ژنتیک مراجعه کنید
سلام آیا آزمایش ایدز قبل از ازدواج حتما انجام می شود یا خودمان داوطلبانه باید آزمایش بدهیم؟
سلام وقت بخیر
آزمایش ایدز اجبار نبوده و شما به اختیار خودتون میتوانید این آزمایش رو هرزمانی که خواستید، بدهید. اما انجام این آزمایش قبل از ازدواج ضرر نداره و پیشنهاد میشه این آزمایش رو هم بدهید.
سلام وقت بخیر
سابقه خانوادگی سرطان های ارثی مانند سرطان معده، مسئله جدی هست که حتما باید قبل از ازدواج در موردش آزمایش ژنتیکی و مشاوره با متخصص انجام بشه، چون متاسفانه این سرطان ها در اعضای خانواده به ارث میرسه و احتمال تولد فرزند های ریسک (یعنی با ریسک بالای سرطان) وجود داره.
سلام من پدرم و عموم از سرطان معده فوت کردن قبل ازدواج باید آزمایش بدم؟
سلام برای مشاوره ژنتیک تماس بگیرید.موفق باشید.
ببخشید،ولی من در برگه ی آزمایش دیدم که نوشته بود بیماری های آمیزشی و جلوشم نوشته بود نگاتیو. میشه بگید قضیه چیه؟
نوع آژمایش چه بود؟
سلام ببخشید الان آزمایشات قبل ازدواجمیگیرید
سلام بله با شماره های کلینیک تماس بگیریدک. موفق باشید.
سلام گروه خونی نامزدم abمنفی وگروه خونی من aمثبت و هردمون، غریبه هستیم آیا. خونمون رو هم میخوره؟
سلام به مطالب سایت مراجعه کنید.
سلام برای آزمایش عدم اعتیاد ک نمونه ادرار هست میشه نمونه ادرار نداد و ب جاش آزمایش خون داد اخه آزمایش ادرار میان بالا سر آدم وایمیسن استرس میگیره
سلام ، در ازمایش خون قبل از ازدواج چه چیزایی بررسی میشن؟! و اینکه میگن خونها بهم نخورد یعنی چی؟! (منو نامزدم بهم علاقمندیم ولی هنوز خون ازمایش نرفتیمه و استرس داریم که مبادا خونامون بهم نخوره ضمن اینکه هیچ نسبت فامیلی باهم نداریم و کاملا غریبه هستیم) لطفا راهنمایی کنید.
سلام. گروه خونی هیچ ربطی به ازدواج ندارد اما ممکن است برای شما هم این سوال پیش آمده باشد که منظور از اینکه می گویند “گروه خون عروس و داماد به هم نخورده” چیست؟ باید گفت این اصطلاح، اشاره به برخی نتایج که در آزمایشات قبل از عقد مشخص می شود، دارد. وقتی یکی از طرفین در سوابق خود و یا اقوام خود یکی از بیماری هایی که از طریق ژن منتقل می شود(مثل تالاسمی) وجود داشته باشد با انجام آزمایشات خونی بررسی می کنند که چقدر احتمال ابتلای فرزند آنها به آن بیماری ها وجود دارد چنانچه این احتمال بالا باشد به آنها درباره عواقب بچه دار شدنشان هشدار میدهند.
سلام ارمایش های قبل ازدواج شامل چیست .که خودشون میگیرن چون ما درخواستی برای مورد خاصی ندادیم.یعنی همه چیز توش نبوده؟؟؟؟
سلام دوست عزیز آزمایش های قبل از ازدواج در این باد داشت توضیح داده شده است. البته این آزمایشات می تواند به درخواست شما وسیعتر باشد. مثلا شامل تست های کاملتری در ژنتیک باشد که البته باید خودتان آن را درخواست کنید و هز آزمایشگاهی نیر آن تست ها را انجام نمی دهد. این تست تحت نام تست ساواسلامت جزو بهترین تست های موجود دنیا می باشد.
سلام من یه هفته اس سقط کردم الان تو ازمایش ازدواج مشخص میشه ممنون میشم پاسخ بدید
جواب آزمایش ازدواج منفی ینی چی ؟ینی میتونن با هم ازدواج کنن؟
سلام اصطلاحا وقتی می گوییم چواب منفی است یعنی مشکلی وجود ندارد. البته با اینحال همیشه برای تفسیر آزمایش به پزشک خود مراجعه کنید.
سلام اگه من نخوام ازمایشم با اون فردی که ازدواج کنم بهم بخوره باید چکار کنم من به اجبار میخوام برم اگه بخوام بهم بخوره چی میشه لطفا راهنمایی کنید
سلام روشی برای این کار وجود ندارد
سلام اگه مرد بيماري hpv يا همون زگيل تناسلي داشته باشه در اين صورت اجازه ازدواج رو نميدن ؟؟
سلام ببخشید اگه بعد ازمایش گروه خونی خون زوجین به هم نخورد راه حلی وحود دارد؟!
سلام اصلا نگران نباشید هیچ مشکلی از نظر گروه خونی برای شما پیش نمی آید ولی حتما مشاوره ژنتیک و مشاوره زنان داشته باشید.
نه، چیز خاصی توش نیست، فقط تالاسمی، و یه سری آزمایش های ارزون دیگه خودتون باید برید آزمایشگاه و آزمایش ایدز و هپاتیت و اینجور چیزا رو بگیرین اگر دلتون خواست.
آیا در آزمایش قبل ازدواج دیابت مشخص میشود؟
سلام همراه گرامی، مشخص نمی شود ولی میتوانید جداگانه درخواست بررسی دیابت را داشته باشید. امروزه می توان تا حدودی ریسک ابتلا به دیابت را در آینده نیز مشخص کرد.
سلام خسته نباشید یه سوال داشتیم ما عید میخواستیم عقد کنیم والان کرونا اومده میخواستم ببنیم آزمایشگاه میریم خطری نداره؟ وکلاسا مشاورش حتما باید شرکت کنیم؟ کی جواب آزمایش آماده میشه؟
در آزمایشگاه های معتبر بهترین اقدامات برای حفظ سلامتی شما انجام میشه. کلاس مشاوره رو می توانید بصورتی دیگر مجازی یا در زمان دیگر انجام دهید.
سلام،ببخشید برای انجام ازمایش قبل ازدواج ملزم ب نامه از محصر میباشد؟یا ی دکتر عمومی هم میتونه این ازمایش رو بنویسه؟ ممنونم
سلام همون محضری که عقد را انجام میدهد ازمایشگاه های مخصوص خودشونو دارند و با نامه عکسدار و مشخصات طرفین معرفی میکند به ان ازمایشگاه اینکه من بگم دوستم ازمایشگاه داشته و من گرفتم قابل قبول نیست
سلام من گروه خونیم ک خانوم هستم ب منفی هستش و نامزدم او مثبت …امکان ازدواج برای این نوع گروه خونی وجود داره؟ممنون
سلام بله حتما ولی در زمان بارداری باید حتما پزشک داروی خاصی به شما بدهد که کمک کننده است.
سلام ، در ازمایش خون قبل از ازدواج چه چیزایی بررسی میشن؟! و اینکه میگن خونها بهم نخورد یعنی چی؟! (منو نامزدم بهم علاقمندیم ولی هنوز خون ازمایش نرفتیمه و استرس داریم که مبادا خونامون بهم نخوره ضمن اینکه هیچ نسبت فامیلی باهم نداریم و کاملا غریبه هستیم) لطفا راهنمایی کنید.
سلام من کیست دارم و دارم قرص میخورم و اینکه کولیت روده دارم ایا تو ازمایش معلوم میشه؟ و اینک بارداربشیم فرزندمون میگیره؟
سلام خیر مشخص نمی شه و در بارداری ریسک انتقال ژنتیکی بیسار کم هست با اینحال برای مشاوره ژنتیک مراجعه کنید.
ببخشید سوال منا جواب ندادید
سلام.ازمایش های تکمیلی قبل از ازدواج چیه؟ چه چیزی مورد بررسی قرار میگیره؟؟
سلام احوال شما ببخشید سوالی دارم با دختری قصد ازدواج دارم ۲برادر این دختر خانم مشکلات خونی داشتند فکر کنم سرطان یا تالاسمی باید چه آزمایشی از ایشون گرفته شود خواهش میکنم جواب بنده رو لطف کنید
سلام فدم اول این است که در مشاوره ژنتیک با مدارک بیماری این افراد شرکت کنید. بسته به نوع بیماری ریسک انتقال متفاوت می باشد.
سلام اگر عفونت ادراری و عفونت ناحیه تناسلی داشته باشم تو ازمایش مشخص ؟ اگر داشته باشم مانع ازدواج میشه ؟
باید مطرح کنید و آزمایش های عفونی کامل داده شود. بعضی عفونت ها در آزمایش روتین مشخص می شود.
ببخشید اگه خونمون بهم نخوره درمان داره؟
با سلام چیزی به اسم اینکه خون دو نفر بهم نخوره وجود نداره. معمولا اگر ازدواج خانوادگی یا سابقه فرزند مبتلا وجود داشته باشه اصطلاحا میگن خون زن و شوهر به هم نمی خورد. در هر صورت اصلا نگران نباشید و در اکثر موارد با بررسی ژنتیک، ما میتونیم سلامت فرزند را بررسی و از آن اطمینان حاصل کنیم.
سلام من رماتیسم دارم دارو مصرف میکنم آیا باید چن روز قبل از ازمایش خون داروهامو نخورم؟؟؟
سلام داروهای معمول بر جواب آزمایشات ازدواج تاثیری ندارد.
سلام من فردا برای ازمایش های ازدواج میرم و ساعت ۸ شب پودرچاقی مصرف کردم فردا مشکلی برام پیش نمیاد تووآزمایش؟. لطفااا جواب بدید
سلام وقت بخیر من میخوام که خونم به خونش نخوره یعنی به زور دارن میگن ازدواج کن چیکار کنم لطفا زودتر جواب بدین
با سلام امکانپذیر نمی باشد. بهتر است روش دیگری برای ازدواج نکردن انتخاب کنید.
اگر خانواده شما رو مجبور به ازدواج کردن با یک شخصی خاص می کنند باید بدانید حق چنین کاری رو ندارند و قانون اجازه چنین کاری رو به آن ها نمی دهد پس می توانید از طریق نیروی انتظامی و دادگاه پیگیر این قضیه باشید
من ب آزمایشگاه زنگزدم گفتن ازمایش قبل از ازدواج نمیگیرن ما دوماه پیش ازمایش دادیم ،میشه بگید کی ازمایشات ازدواج انجاممیشه اخه تا کی باید صبرکرد؟
آزمایشات بصورت هر روزه انجام میشود. می توانید مراجعه کنید یا تماس بگیرید.
سلام میخواستم بدونم کسی که مبتلا به hpv باشه هم تو آزمایش قبل ازدواج مشخص میشه؟
با سلام
من قبلا با یکی رابطه داشتم الان نامزد کردم با کسی دیگه و الان با ایشون رابطه دارم میخواستم ببینم اگه آزمایش بدم چیزی از فرد قبلی مشخص میشه یا خیر ممنون.
سلام خیر
با سلام ممنون از سایت خوبتون اگر بیماری سوزاک یا بیماری جنسی در گذشته داشته بودیم باشیم و درمان شده باشد آیا در آزمایش قبل ازدواج مشخص می شود
سلام وقت بخیر
خیر، مشخص نخواهد بود
با سلام . منو دختر داییم میخوایم باهم ازدواج کنیم ولی من خیلی میترسم بابت این که بچه ناقص خدای نکرده به دنیا بیاد . من تو بچگی ناهنجاری سینه داشتم (سینه کبوتری ) میخواستم بدونم ممکنه به ارث برسه و یا اینکه ممکنه از طریق تکنولوژی کاری کنن که بچه سالم به دنیا بیاد ؟ لطفا جوابمو بدین من وحشتناک دختر داییم رو دوست دارم اگه گروه خونمون به هم نخوره من نابود میشم هر وقت بهش فکر میکنم جونم میلرزه
سلام لطفا برای مشاوره ژنتیک مراجعه کنید. سینه کفتری می تواند همراه با مشکلات ژنتیکی باشد و می تواند اصلا ژنتیکی نباشد. بررسی و مشاوره ژنتیک به شما کمک می کند
سلام وقت بخیر برای آزمایش قبل ازدواج باید ناشتا بود؟ فقط آزمایش خون یا چیز دیگه ای هم هست؟
سلام تو آزمایش ها نشان داده میشود که فرد خود ارضایی کرده است یا نه. تا چه وقت و چگونه ؟ لطفا این موضوع را برایم کاملا روشن کنید. سپاس
سلام
خیر مشخص نخواهد بود
باسلام. آیا پلاکت خون در آزمایش ازدواج بررسی میشه؟ در صورت کمبود اون از طرف یکی از زوجین آیا مشکلی و منعی برای ازدواج ایجاد میکنه؟
سلام
وقت بخیر
این مورد در آزمایش قبل از ازدواج نشان داده خواهد شد اما منعی برای ازدواج ندارد.
با سلام.امروز رفتم برای ازمایش ازدواج ولی فقط از من ازمایش خون گرفتن از خانومم نگرفتن آیا مشکلی داره
قبلا پاسخ داده شده است. به سوالات قبلی مراجعه کنید
سلام من و نامردم رفتیم برای آزمایش خون قبل ازدواج اما هر ۲نفرمون کم خونی داشتیم دکتر گفت باید ۱ماهی قرص مصرف کنین بعد دوباره آزمایش بدین نمیشه زودتر آزمایش داد ممنون.
سلام علت مصرف قرص برای این است که پزشک مطمئن بشود که کم خونی از نوع فقر آهن نیست. در چنین حالتی ریسک تالاسمی وجود ندارد و آزمایش ژنتیک لازم نیست. به دستورات پزشک خود اعتماد کنید
سلام آیا آزمایش اعتیاد اجباری است و برای نامزدی اگربخوایم ازمایش بگیریم پون مهظر نمیریممعرفینماه نیازی هست یا نه؟
با سلام، بله آزمایش اعتیاد از جمله آزمایش های اجباری پیش از ازدواج محسوب می شود. در مورد روند انجام عقد با دفاتر رسمی ازدواج مشورت کنید.
من قبلا باردار شدم وسقط کردم اِلان در ازمایش ازدواج نشان میدهد
سلام در آزمایش هایی که بر روی خون انجام میشود بارداری قبلی مشخص نیست مگر اینکه از آزمایشات تخصصی استفاده شود.
سلام وقت بخیر میخواستم بدونم قبل ازدواج آزمایشی هست که نشون بده زن در آینده میتونه باردار بشه یا نه؟
با سلام، بله آزمایش های ژنتیکی وجود داره که مربوط به بررسی وضعیت باروری در خانم ها و آقایان میشه، البته قبل از انجام این آزمایش ها در مورد خانم ها باید معاینه و ویزیت توسط پزشک متخصص زنان انجام بشه. برای اطلاعات بیشتر با دپارتمان زنان و ناباروری ساواژنوم تماس بگیرید.
سلام اگر جواب آزمایش برای زوجی که رابطه فامیلی نزدیک داشته باشند خوب دربیاد،آیا می توانیم خیالمان را از بابت سلامت فرزند راحت کنیم؟ (آخه برادرم میخواد با دخترعموش ازدواج کنه و من خیلی نگرانم و بخاطر همین مخالف این ازدواجم) و سوال بعدیم اینه که کدوم رابطه فامیلی بیشترین ریسک را برای سلامتی فرزند دارد؟
با سلام، اگر یک نفر زگیل تناسلی داشته باشه راه درمانش چیه و آیا حتما به همسرش هم منتقل میشه؟؟
باسلام، زگیل تناسلی یا عفونت ویروس HPV یکی از شایع ترین عفونت های منتقله از راه تماس جنسی است. متاسفانه نه تنها تماس جنسی، بلکه هرگونه تماس پوستی با ناحیه عفونی (زگیل) باعث انتقال این ویروس می شود. از آنجایی که عامل این عارضه، ویروس است، مصرف آنتی بیوتیک منجر به درمان نخواهد شد. روش های درمانی متعددی برای درمان زگیل تناسلی وجود دارد مانند استعمال پمادها یا داروهای موضعی، کرایوتراپی یا انجماد با مایع نیتروژن، الکتروکوتری یا استفاده از گرما برای سوزاندن زگیل، درمان با لیزر و جراحی محل زگیل، که بسته به اندازه و تعداد زگیل ها روش درمانی متفاوت مورد استفاده قرار می گیرد.
باعرض سلام وخسته نباشید نامزدم خونش تلاسمیه وکم خونیش ارثیه ولی من مشکل خونی ندارم آیامشکلی پیش میادبعدازدواجمون واثری روی فرزندامون داره
مطمن شوید که مشاور ژنتیک یا متخصص خون از نبود نوع مخفی تالاسمی و کم خونی اطمینان دارد. در اینصورت بارداری بعدی در خطر ابتلای فرزند مبتلا به تالاسمی نمی باشد. در صورت نیاز با شماره کلینیک ۸۸۶۶۲۸۲۰ و ۸۸۶۶۲۸۲۱ تماس و با یکی از مشاورین زبده این کلینیک تماس حاصل فرمایید.
سلام من فردا برای ازمایش های ازدواج میرم و ساعت ۸ شب پودرچاقی مصرف کردم فردا مشکلی برام پیش نمیاد تووآزمایش؟.
سلام من و دختر دایم می خواهیم با هم ازدواج کنیم ولی تو ازمایش خون من خونم مشکل داشت دختر داییم هم کم خون هست کم خونیش از فقر اهنه میخوام بدونم اگر اون با دارو کم خونیش از بین بره میشه ازدواج کرد
سلام بررسی دقیق آزمایشگاهی و الکتروفورز هموگلوبین توصیه می شود. می توانید برای مشاوره ژنتیک افدام کنید
با سلام، در کلینیک چندتخصصی ژنتیک ساواژنوم تمامی آزمایش های ژنتیکی پیش از ازدواج انجام میشه، مثل تست های ناقلی در مورد بیماری ها، ریسک انواع ناهنجاری ها و بدخیمی های ژنتیکی در نسل آینده، و حتی آزمایش های مربوط به باروری. لازم به ذکر است که این آزمایش ها کاملا ژنتیکی هستند و بر روی DNA استخراج شده از سلول هایتان انجام می شوند. استفاده از قرص ها یا داروهای مختلف مانند متادون در تست های عمومی که بر روی خون انجام می شوند مشخص می شوند و در تست ژنتیک مورد بررسی قرار نمیگیرند.
سلام آیا مشکل هورمونی در آزمایش خون ازدواج اثر منفی میزاره؟
معمولا تاثیری ندارد ولی بهتر است که با جواب آزمایشات مراجعه کنید برای مشاوره.
سلام، استفاده از قرص متادون هم تو ازمايش مشخص ميشه؟ و اثر قرص تل چند روز تو بدن هست؟
با سلام، بله در صورت مصرف متادون نتیجه تست اعتیاد مثبت خواهد شد. اینکه در صورت قطع مصرف چه قدر طول می کشد تا آزمایش شما منفی شود بسته به مدت زمان مصرف شما دارد، اما به طور معمول پس از بازه زمانی ۱۴ روزه این ماده به طور کلی از جریان خون حذف می شود.
م.سلام زوج اگه هردو تالاسمی مینور داشته باشن مشکلی وجود داره یا نه ممنون میشم ج بدین
مشکلی وجود ندارد ولی باید حتما تحت نظر پزشک متخصص یا مشاور ژنتیک باشید.
آیا امکان دارد خون یک روج بهم نخورد؟ راه حلی وجود دارد؟
سلام مطلب کاملی در این رابطه در ساوامگ موجود می باشدhttps://savagenome.com/%d9%85%d9%88%d8%a7%d9%86%d8%b9-%da%98%d9%86%d8%aa%db%8c%da%a9%db%8c-%d8%af%d8%b1-%d8%a7%d8%b2%d8%af%d9%88%d8%a7%d8%ac/ ارادتمند
سلام. اگه تو آزمایشات پسر تالاسمی میتور داشته باشه و دختر هم کمی کم خون باشه آیا ازدواج رو به تاخیر میندازن مثلا برای مصرف قرص خاصی؟
سلام من و همسرم رفتیم برای ازمایش.ازمایش دادیم ولی من کم خون بودم بعد خانمم کم خون بود گفتن برو یک ماه دیگ بیا بعد جوتب ازمایش اعتیادم ندادن ب همه همون جا دادن ولی ب ما ندادن میشه چون کم خون بودیم جواب ازمایش اعتیادو ندادن یا ن. براچی جوابو همون جا ب ما ندادن؟ مرسی از راهنماییتون
سلام وقت بخیر، تست اعتیاد ارتباطی به کم خونی ندارد و اگر از شما نمونه گیری انجام شده آزمایشگاه موظف به انجام آزمایش و پاسخدهی به شما در موعد مقرر خواهد بود.
سلام.ایا در ازمایش خون برای ازدواج ک برای محضر گرفته میشه،بیماری هپاتیت ب هم مشخص میشه؟
با سلام، آزمایش هپاتیت پیش از ازدواج اجباری نیست اما معمولا به درخواست افراد متقاضی انجام می شود.
اگر گروه خونی زن و مرد یکی باشه آیا مشکلی به وجود میاد ؟؟
سلام، خیر در صورت یکسان بودن گروه خونی زن و مرد مشکلی به وجود نمی آید.
سلام خسته نباشید میخواستم بپرسم در ازمایش خون قبل از ازدواج فرد رابطه جنسی داشته معلوم میشه؟؟؟
خیر
با سلام اگر موقع ازمایش خون برای بچه دار شدن به مشکل بخوریم راه حلی داره؟؟
حتما در صورت پیدا شدن مشکلی مانند حامل بودن بیماری ژنتیکی برای آن راه حلی وجود دارد. به پزشک مشاور معتمد خود در کلینیک مزاجعه کنید برای راهنمایی های بیشتر و دقیقتر
با عرض سلام برای ازدواج آیا آزمایش اعتیاد رو هم از طریق خون انجام میدن یا از طریق ادرار میباشد با تشکر
با سلام، اعتیاد به مواد مخدر هم از طریق آزمایش خون و هم از طریق ازمایش ادرار قابل تشخیص است.
سلام ایا از طریق خون هم برای تشخیص اعتیاد آزمایش میگیرند موقع ازدواج؟
سلام، خیر آزمایش اعتیاد بر روی نمونه ادرار انجام می شود. هرچند بر روی خون، موی سر، ناخن و غیره می توان با آزمایشات اختصاصی اعتیاد را بررسی کرد.
سلام آیا مصرف قرص لاغری نتیجه آزمایش اعتیاد رو مثبت میکنه ؟
بسته به نوع قرص دارد به پزشک مراجعه کنید.
سلام آیا زگیل تناسلی در آزمایشات قبل ازدواج قابل تشخیص واجباری است؟
سلام همراه گرامی قابل تشخیص ولی غیر الزامی است.
سلام وقتتون بخیر، ببخشید ایا hiv توی ازمایش خون قبل ازدواج معلوم میشه؟ ینی اگه کسی خدایی نکرده داشته باشه اطلاع میدن؟
سلام بله در ا ین ازمایش مشخص می شود.
سلام،آیا میشه کاری کرد که آزمایش خون جواب خوبی نداشته باشه و باعث منع در ازدواج بشه البته دلیلش در جواب آزمایشات قابل تشخیص نباشه؟؟
سلام، در مورد آزمایش خون قبل از ازدواج حالتی وجود نداره که مانع ازدواج بشه، حتی در صورت تشخیص اعتیاد به مواد مخدر و یا مواردی مانند کم خونی مینور زوجین، تصمیم گیری در مورد ادامه ازدواج بر عهده افراد می باشد.
باسلام وقتتون بخیر،من وهمسرم آزمایش خون اولیه ازدواج دادیم امابهم گفتند مقدارکمی دونفرتون کم خونی دارید ونیازبه آزمایش تکمیلی وELمشاوره دارید؟میخاستم بدونم ممکن مشکلی بوجودبیاد وجواب آزمایش مثبت نشه؟؟؟ودرچه شرایطی زوجین مشاوره میشن؟؟
آیا ازمایش زگیل تناسلی رو از همه میگیرن و اجباریه ؟ یا اگر بخوایم باید خودمون بگیم؟ و میشه دقیق بگید قبل ازدواج چه آزمایشهایی میگیرن
با سلام، این آزمایش به درخواست زوجین انجام می شود و اجباری نیست.
سلام خسته نباشید ببخشید در ازمایش قبل ازدواج برای زگیل تناسلی انجام میگیره یا اگر خود زوجین بخوان این ازمایشو انجام میدن؟؟
با سلام، این آزمایش به درخواست زوجین انجام می شود و اجباری نیست.
سلام اگه کسی زگیل تناسلی داشته باشه به زنش یا بچه اش منتقل میشه؟ ایا خطری داره؟.آیا زگیل درمان داره، بعد درمان دیگه بازگشت داره؟
با سلام.امروز رفتم برای ازمایش ازدواج ولی فقط از من ازمایش خون گرفتن از خانومم نگرفتن آیا مشکلی داره
با سلام اشتباه نشده است. برای شما آزمایشات حداقلی درخواست شده است. زوجین می توانند بعد از انجام مشاوره ژنتیک آزمایشات دقیقتری را انجام دهند. امروزه با کمک تکنولوژی تا مقدار زیادی می توان از ایجاد بیماری های شناخته شده ژنتیک جلوگیری کرد.
با سلام میخواستم بدونم ایا کسی سیگاری باشه تو آزمایشا مشخص میشه
سلام کسی که از حاصل یک ازدواج فامیلی به دنیا اومده و تنها مشکل جسمی داره ، اگه این شخص ازدواج کنه (ازدواج فامیلی نباشه )آیا خطری هم بچه اون رو تهدید میکنه؟
حتما خطر وجود دارد. شما باید برای مشاوره مراجعه کنید.
آره می فهمن ??
منم سوالم همینه لطفا جواب بدین
سلام،ایا میزان هورمون HCGدر ازمایش خون چک میشود؟
سلام. من یکسال و نیم است قرص متفورمین مصرف میکنم بدلیل مشکل هورمونی. برای ازمایش قبل ازدواج مراجعه کردیم ازمایش من کم خونی نشون داد ازمایش نامزدم تالاسمی مینور. ممکنه کم خونی من بدلیل مصرف این قرص باشه و باید به ازمایشگاه اطلاع میدادم؟؟؟
استفاده طولانی از متفورمین می تواند باعث کم خونی و یا کاهش ویتامین b12 شود. به پزشک خود اطلاع دهید.
سلام خسته نباشید ببخشید منو دختر عموم تازه نامزد کردیم و ازمایش خونمون هم نرمال بود مشکلی نداشتیم و در خانوادمون بیماری ارثی یا ژنتیکی نداریم میخواستم بدونم ایا به ازمایش ژنتیک نیاز هست ؟
سلام بله با آزمایش ژنتیک می توانید در صورتی که ژن نهفته در بدنتان وجود داشته باشد آن را بشناسید و جلوی بیماری ژنتیکی را در فرزند و بارداری بعدی بگیرید.
با سلام اگه دو نفر مینور باشن خونشون به هم میخوره؟
سلام بله مشکلی نیست به پزشک مشاور مراجعه کنید.
آدم نظرها و این متنها رو میخونه نگران میشه!
ممنون از بیان احساساتتون البته در اکثر موارد ژنتیک موجب پیشگیری خواهد شد. خوشحالیم که با ما همراه هستید.
نه والا 😂
سلام ببخشيد اين ازمايشات باعث ميشه كه دو نفر نتونن با هم ازدواج كنن؟؟؟؟
خیر
سلام من تالاسمی مینور دارم خواستم بدونم چه مشکلی برای آزمایش ازدواج داره آیا خونمون بهم میخوره البته دکتر گفته دارو مصرف کنی خوب میشی
بنظر در مورد بیماری دیگری باید این نکته به شما گفته شده باشد. لذا برای تالاسمی حتما به مشاور ژنتیک مراجعه کنید.
سلام من تالاسمی مینور دارم خواستم بدونم چه مشکلی برای آزمایش ازدواج داره آیا خونمون بهم میخوره البته دکتر گفته دارو مصرف کنی خوب میشی گروه خونی خودم Aمثبت هستش و دیگری Bمثبت
سلام وقت بخير من چند ماه پيش مشكوك به فشار خون بالا بودم و رفتم پيش دكتر قلب كه ايشون يه آزمايش كلى خون و ادرار برام نوشت و من انجام دادم ميخواستم بدونم هر گونه بيمارى از جمله ايدز يا زگيل تناسلى و .. توو اين آزمايشها مشخص ميشه يا اين بيمارى ها هر كدوم آزمايش خاص خودش رو داره ممنون و سپاسگزار
سلام هر کدام آژمایش خاص خودش را دارد. البته آزمایش قلب و فشار خون از آزمایشات سلامتی می باشند. در ژنتیک نیز آزمایش سلامتی بصورت کامل در کلینیک ساواژنوم انجام می شود.
با سلام.خواستم بدونم اگه دختر و پسر جفتشون کم خون باشن راه درمان داره؟ و چند نوع کم خونی داریم که دکتر قرص میده میگه دوباره آزمایش بدید؟ اگه آزمایشا خوب در نیاد از ازدواج جلوگیری میشه؟(فقط در رابطه با کم خونی)
سلام سوال مهمی که همه یادشون میره بپرسند اینه که تا چه سنی آزمایش تالاسمی واقعا نیازه اگر از دفترخانه ها بپرسید هیچکدوم اطلاعی ندارن! یا اصلا منظور حرف رو حالیشون نمیشه! وقتی آزمایش تالاسمی واجبه که زن قابلیت باروری داشته باشه وگرنه هیچ لزومی نداره ، جناب محترم مدیرسایت لطفا نظردهی کنید چون قوانین ظاهرا بازبینی نشدند و دفترداران رسمی ازدواج واقعا باین مسئله اورینت نیستند..!؟
دوست عزیز ممنون از مطلبتون زیاد ناراحت نشوید بنظر شما سر دفتر چطور می تواند بفهمد که خانم باردار می شود یا نه؟ عملا هیچ راهی وجود ندارد که بتوان از این مساله مطمِن شد. به عبارت دیگر از نظر منطقی حرف شما درست ولی انجام آن به این راحتی نمی باشد.
باسلام میخواستم بدونم برای آزمایشی که بایدجوابش روببریم محضراز زن هم تست اعتیادمیگیرن؟
سلام بله
سلام ببخشید من قرض چاقی مصرف میکنم میخواستم ببینم تو آزمایش ازدواج مشخص میشه
سلام خیر بررسی نمی شود.
سلام ببخشید من قبل از ازداج م از ترس این که نتونم ازدواج کنم آزمایش ندادم والان پشیمونم با همسرم رابطه خونی دارم باید چه کنم
مشکلی ندارد می توانید قبل از بارداری یا هرچه زودتر مراجعه کنید.
لطفا بفرمایید چنانچه داروی ضد صرع مصرف میکنیم آیا برای ازدواج ضرر دارند ؟ دراین صورت چه موقع باید آنها را تغییر داد
سلام بله برای بارداری می توانند مشکل زا باشند در زمان بارداری مراجعه کنید
سلام من از نامزدم باردارم و در هفته سوم هستم و عروسیمونم سریع می گیریم میخواستم بدونم ازمایش ادرار ک ازم می گیرن نشون میده ک باردارم؟ الان ام لکه بینی دارم …اگر بچه برام نموند باز هم تو ازمایشم ادرارم نشون میده ؟
سلام آزمایش های زمان ازدواج برای بررسی بارداری نمی باشد.
سلام،وقت بخیر. برای تشخیص ویروس hiv و زگیل تناسلی چه آزمایشی نیاز هست؟
بررسی خون و بررسی پاپ اسمیر آزمایشات تخصصی تر هم وجود دارد که در صورت تشخیص پزشک انجام خواهد شد.
سلام. این ازمایش خون و ادرای که قبل عقد انجام میدن، اگه کسی باردار باشه مشخص میشه؟! لطفا جواب بدید
سلام خیر
سلام. در آزمایش خون و ادراری که از زن گرفته میشه اگه زنه باردار باشه مشخص میشه؟ تو رو خدا جواب بدید
سلام خیر
چرا همزمان با ازمایش تالاسمی ازمایش های مثل ایدز هم گرفته نمیشه که بر اثر مقاربت فرد دیگر هم مبتلا نشه؟
دوست گرامی ساوامگ جواب این سوال را در بالای این صفحه ملاحظه خواهید کرد.
در آزمایشگاه از من آزمایش خون نگرفتند ولی از همسرم چرا . آیا این در آینده مسکلی پیش میارع برامون ؟
ایا قبل از ازدواج انجام ازمایش های هورمونی هم لازمه؟؟ ینی اگر کسی مشکل هورمونی و کیست داشته باشه مشخص میشه؟؟؟
سلام قابل تشخیص است ولی الزامی نیست به عبارت دیگر اگر مشکلی دارید که مشکوک به مشکلات هورمونی می باشید باید با مشاوره با پزشک خود آزمایشات دقیق و هدفمندی برای شما تجویز شود
با سلام و ادب آیا تست ویروس هرپس هم جز موارد اجباریه!!؟اگه اجباری نیست با تست و آزمایش خون مشخص میشه!!!؟؟
سلام واجب نیست و عمدتا با انجام بررسی بر روی نمونه پاپ اسمیر در خانم انجام می شود.
باسلام-ازمایش قبل ازدواج دادیم ولی به علت کم خونی گفتن یک ماه دیگه بیاید و ازمایش تالاسمی هم دادیم-اگه ازمایش تالاسمی رو بدیم و هیچگونه مشکلی نباشه ایا نیاز هست هنوز یک ماه دارو استفاده کنیم
بسته به آزمایشی دارد که از شما گرفته شده است. در صورت رد تالاسمی کماکان خورد دارو برای تشخیص کم خونی در شما مفید است.
سلام من و نامزدم هردو مشکل تالاسمی مینور داریم هنوز آزمایش خون قبل از ازدواج نرفتیم ایا امکانش هست مشکلمون با دارو رفع بشه؟ ممنون میشم راهنمایی کنید
با دارو نه ولی راه حل مشکل شما مشخص و انجام پذیر است به مشاور مراجعه کنید.
در خواستگاری متوجه شدم ک پدر و مادر دختر ازدواج فامیلی کردن و یکی از دو پسرشون دارای معلولیته. آیا این میتونه برای سلامتی بچه من و اون دختر خانم خطرساز باشه؟ باید آزمايش ژنتیک بدیم؟
میتونه ولی احتمالش کم است. در مشاوره ژنتیک مشخص خواهد شد.
سلام خسته نباشید میخواستم بدونم ایا مصرف الکل هم در ازمایش اعتیاد ازدواج معلوم میشه؟تا چند وقت بعد مشخص میشه؟چیکار کنیم که معلوم نشه؟
سلام وقتتون بخیر من امروز ازمایش ازدواج دادم و گفتن من کم خون هستم و از نامزدم ازمایش گرفتن الان نگرانم نمیدونم چیکار کنم ??
ایا بعد از نزدیکی بین زوجین ،میشود ازمایش خون و ژنتیک داد ؟و اگر میتوانیم ازمایش بدهیم ،جواب ازمایش چند درصد درست هس؟
بله برای انجام آزمایش ژنتیک نباید داروهای خاص مصرف کرد یا در شرایط درمانی خاص وجود داشت ناشتا بودن یا نزدیکی مشکلی ایجاد نمی کند مگر در بعضی آزمایشات در ارتباط با بارداری. بنا بر این برای تفسیر نتیجه به مشاور ژنتیک مراجعه کنید.
سلام من و نامزدم هر دو دارای mcv 25/9 و ۲۵/۷ هستیم ۀزمایش تکمیلی رو هم انجام دادیم در اون hba2 یکی مون ۲/۷ و دیگری ۳/۱ بود بهمون اجازه عقد ندادن گفتن یک ماه قرص آهن بخورید بعد بیاید دوباره آزمایش خیلی هم ما نگران این موضوع هستیم که چه خواهد شد می توانید راهنمایی مون کنید که آیا تالاسمی داریم یا نه
بله ادامه دهید و نگران نباشید. در نهایت آزمایش ژنتیک مشخص می کند که چه اقدامی لازم است. بررسی تالاسمی از شایعترین بررسی های ژنتیکی می باشد.
ببخشید نامزدم پسر داییشون کر ولال هستن و پسر عمه شون عقب موندگی ذهنی دارن و پدر بزرگ خودم نیز در پیری سرطان معده داشتن ایا آزمایش ژنتیک قبل ازدواج نیازه حتما؟ یا میتونیم بعد ازدواج و قبل بارداری ازمایش ژنتیک بگیریم؟
سلام می توانید قبل از بارداری انجام دهید. ولی برای مشاوره ژنتیک حتما مراجعه کنید.موفق باشید.
سلام ببخشید من مشکل مادرزادی برای پاهام الان نگرانم اگر صاحب فرزند بشم این مشکل برای اونم پیش بیاد فعلا نامزدیم ۳ روز دیگه عروسیمه در صورت بعد ازدواج این ازمایش مشخص میکنه لطفا جواب بدین
تا زمانی که مشاور ژنتیک بررسی نکرده باشد نمی توان گفت که مشکل شما ژنتیکی است. چون بررسی ژنتیک کاملا لازم و راحت می باشد شما در انجام آن تاخیر نخواهید کرد.
سلام من یه هفته اس سقط کردم الان تو ازمایش ازدوآن مشخص میشه
با سلام ، برادر من مبتلا به بیماری سندروم ایکس شکننده هست و این بیماری در خانواده ما ارثیست ، ایا ممکن که بچه من هم دچار این بیماری بشه ؟ و آیا این درسته ک فقط کسانی ناقل این بیماری هستن که فقط خودشون بیمارن ؟ یعنی من هم میتونم ناقل بیماری باشم با اینکه بیمار نیستم ؟؟؟؟
با سلام شما در خطر حامل بودن هستید. بررسی سندرم ایکس شکننده از بررسی های راحت در عین حال مهم می باشد. بررسی ژنتیکی در آزمایشگاه ساواژنوم در خون شما و یا در بزاق می تواند انجام شود. نتیجه می تواند مشخص کند که آیاشما در بارداری بعدی خطر انتقال بیماری به فرزندان خود را دارید یا نه. با مشاور معتمد خود در کلینیک ساواژنوم تماس بگیرید.
با سلام وعرض ادب اگر ازمایش قبل ازدواج و ژنتیک بهم نخوره راحلی واسش هس؟واگرهس چیکارهایی باید انجام داد؟
سلام خیر
سلام ایا در ازمایش ازدواج تست الکل هم میگیرند
با سلام اگر موقع ازمایش خون برای بچه دار شدن به مشکل بخوریم راه حلی داره؟؟
بدون شک در اکثر موارد مشکل قابل حل خواهد بود.
سلام با انجام این ازمایش میشه فهمید ک فرد مونث دختر هست یا زن؟
سلام خیر
با نامزدم ی مشکلی داریم ک میخایم مصلحتی بدون اینکه ناراحتی بین خانواده ها بیفته بهم بزنیم.بهمون گفتن قبل آزمایش قرص بخورین
توصیه نمی شود و چنین چیزی امکانپذیر نمی باشد.
سلام بعد از دادن اين آزمايش چقدر بعد جوابش مياد؟
با سلام از حدود یک روز در آزمایشات روتین تا حدود یک هفته در آزمایشات ژنتیک متفاوت است. البته آزمایشات ساواسلامت برای اولین بار در ایران انجام می شود و حدود ۸ هفته طول می کشد. این آزمایشات پیچیده ترین و بهترین روش بررسی ریسک های نهفته بیماری های ژنتیک می باشد که می تواند به نوزاد منتقل شود. در صورت تمایل حتی می توان به عنوان آزمایشات قبل از بارداری از آزمایش ساواسلامت استفاده کزد.
سلام وقت بخیر ببخشید بارداری عروس در ازمایش قبل از ازدواج مشخص میشود؟
خیر مگر اینکه در معاینه یا بصورت اختصاصی بررسی شود. آزمایشات قبل از ازدواج جهت بررسی سلامتی و عدم وجود بیماری های مقاربتی و خطر بیماری های شایع ژنتیک می باشد.
ایااستفاده ازمکمل های ورزشی مانندتستسرون درجواب ازمایش تاثیرگذارمی باشد؟
سلام در آزمایشات معمول اردواج تاثیر گذار نمی باشد.
سلام ببخشید من ۲۵سالمه و مجرد هستم. اگر بخوام خودم آزمایش زگیل تناسلی و تبخال تناسلی بدم نیاز هست که دکتر توی دفترچه بنویسه واسم یا خودم بدون نسخه پزشک میتونم آزمایش رو انجام بدم؟همینطور اسم تخصصی آزمایشهای زگیل تناسلی و تبخال تناسلی که توی آزمایشگاه میگن چی هستش؟هزینه آزمایش به طور آزاد چقدره حدودا؟
سلام اول معاینه می شوید و درخواست داده می شود و هزینه هم بسیار کم است. چون روشهای متعدد وجود دارد برای قیمت به آزمایشگاه مراجعه کنید.
سلام من امروز ازمایش دادم من بی مثبت هستم ونامزدم آی منفی میتونیم ازدواج کنیم.. پزشک عمومی گفتن نمیشه الان چیکارکنم.
سلام مشکلی نداره. ولی حتما تحت مظر و با اطلاع پزشک زنان اقدام به بارداری کنید موفق باشید
سیگار تو ازمایش قبل ازدواج معلوم میشه یا نه؟
خیر
با سلام ما رفتیم برای ازمایش ازدواج که فقط از من ازمایش خون گرفتن و گفتن نیازی نیس خانومتون ازمایش بده مشکلی نداره که
سلام خیر برای شروع کافی هست.
سلام
ببخشيد آزمايش تبخال تناسلي قبل از ازدواج انجام ميشه؟
سلام اجباری نیست ولی بر اساس مشاوره پزشک ممکن است تشخیص داده شود که برای سلامت خودتان لازم است.
سلام خسته نباشید یه سوال داشتم منو نامزدم رفتیم آزمایش قبل ازدواج و آزمایش ادرار و مورفین و اینا از نامزدم گرفته شد و من فقط ادرار خوسام بدون آیا اشتباهی نشده؟که از من آزمایش خوت نگرفتن؟
سلام خیر در صورت مثبت شدن آزمایش ایشان در ارتباط با تالاسمی از شما هم خونگیری خواهد شد.
سلام …آیا بارداری در آزمایش قبل عقد مشخص میشود ؟؟
خیر الزامی نیست در صورت تشخیص پزشکی و درخواست شخصی بررسی انجام خواهد شد.
سلام من چند ماهی است ازدواج کردم اما تازه فهمیدم که باید ازمایش قبل از ازدواج میدادم ولی همسرم در کشور دیگر زندگی میکند حالا نمیدونم چه باید کنم .
سلام می تونید خودتان انجام دهید در صورت احتیاج به شما توصیه می شود که همسر شما هم آزمایش انجام شود
سلام ممنون از سایت خوبتون من و نامزدم ازمایش قبل از ازدواج دادیم و بخاطر بیماری کرونا ازمایش هامون عقب افتاده و کلاس قبل از ازدواج هم برگذار نشذ و گفتن که اعلام میشه برای کلاسش ایا روشی هست که بشه جواب ازمایش رو زودتر گرفت؟
سلام اگه تو خانواده دختر مشکل جسمی وجود داشته باشه(پسرعمه ی دختر مادرزادی یک پای کوتاه داشته باشه (بخاطره ازدواج فامیلی))نیازه که حتما ازمایش ژنتیک بدن؟!
سلام پس از مشاوره ژنتیک می توانید آزمایش ژنتیک بدهید. فقط بدانید که این مشکلات را در اکثر مواقع می توان تشخیص علت داد پس تعلل نکنید
سلام. نامزدم خارجی است و قراره که بعد از انجام مراحل قانونی، آزمایش ازدواج بریم. ولی دو هفته وقت داریم تا نتیجه رو برای محضر ازدواج و ثبت ش، ببریم. اگه درصورت کم خونی بودن ازما بخوان که یکماه قرص بخوریم و بعدش بیایم برای آزمایش، چکار کنیم؟ و آیا از هردومون آزمایش میگیرن؟
سلام لزومی نداره می توانید درخواست کنید که آزمایش تالاسمی بدون از دست دادن زمان بصورت مستقیم و با درخواست شخصی شما انجام شود.
سلام ببخشید من با دختری آشنا شدم خواستم قبل از اینکه خانواده ها بدونن آزمایش قبل از ازدواج بدیم ایا چنین چیزی امکان داره اگه امکان داره تهران کدوم کلینیک مراجعه کنم و چقدر زمان میبره آزمایش انجام بدیم
سلام بله امکانپذیر هست این آزمایشات را در آزمایشگاه ساواژنوم یا بسیاری از آزمایشگاه های دیگر می توانید انجام دهید. مدت آزمایش بین یک روز تا یک هفته در اکثر آنها می باشد
ببخشید تو آزمایش های قبل ازدواج عفونت های بر اثر رابطه ی جنسی مشخص میشه?
سلام بعضی بیماری های شایع یا مهم مانند هپاتیت و ایدز بررسی می شود.
سلام.خسته نباشید… من قراره با پسر داییم ازدواج کنم…تب من سرده و تب اون گرمه.ولی خیلی میترسم که جواب ازمایش منفی باشه…لطفا راهنمایی کنید ❤
سلام منظورتون از تب چیه؟
سلام منظور ایشان طبع سرد و گرم هستش.
سلام من ٩ سال پيش ازمايش ازدواج دادم كه منجربه ازدواج نشد ! الان مى خوام با شخصى ازدواج كنم ايا اين كه من قبلا اين ازمايش رو دادم ثبت شده جايى و مشخص مى شه؟
سلام در آزمایش بیماری های مقاربتی قبل از ازدواج اگر مرد زگیل تناسلی داشته باشد مشخص میشود یا فقط آزمایش زن آن را مشخص می کند؟
خیر بررسی نمی شود.
سلام من و نامزدم دختر خاله و پسر خاله هستیم دیروز رفتیم جواب آزمایش رو گرفتیم که جواب رو به خودمون نشون ندادن و ما رو داخل مشاوره بردن و ازم پرسید تو سنت کمه میتونی تصمیمات یک زندگی مشترک رو بگیری و من گفتم نه و بعد گفتند که بخاطر سن کم من و اختلاف سنی زیاد یعنی۱۱سال صلاح نمیدونم ازدواج کنید بعدش پرسیدند که توی اقوامتون کسی بیماری ژنتیکی داره؟دختر عمه من کم شنوایی داره و برادر زاده نامزدم هم کم شنوایی داره و هردو بخاطر ازدواج فامیلی بوده و بعدش به ما گفتن ژنتیک شما ۹۵درصد مشکل داره و ازدواج نکنید جواب رو هم به ما ندادن که ببینیم.آیا در این آزمایش ژنتیک هم مورد برسی قرار میگیره که چنین چیزی به ما گفتند؟البته نامزدم هم تالاسمی مینور داره،امروز که نامزدم رفته بود جواب رو ازشون بگیره بهش ندادن باز گفتن تلاش نکنید شما ژنتیکتون مشکل داره.دارم دیوونه میشم من اونو دوست دارم راه حلی نیست که ما ازدواج کنیم؟بهتر نیست باز یه آزمایش دیگه بدیم؟
سلام، بهتر است به مشاور ژنتیک دیگری هم مراجعه کنید. هیج آزمایشی نمی تواند باعث شود که دو نفر ازدواج نکنند. در ضمن جواب آزمایش لزوما باید به شما تحویل داده شود. آزادانه می توانید به مشاور ژنتیک دیگری مراجعه کنید و اطلاع دقیق بگیرید. باید تصمیم شما با آگاهی کامل باشد. هیچ آزمایشی نمی تواند بگوید که ژنتیک شما ۹۵ درصد مشکل دارد. امیدوارم پاسخ کافی بوده باشد که بتوانید تصمیم بگیرید.
ممنون از پاسخگویی خوبتون،گفتند شجره نامه شما رو کشیدیم و بخاطر اینکه توی خانواده هر دوی ما بیماری ژنتیکی بوده ۹۵درصد بچه شما هم بیمار ژنتیکی میشود و جواب رو هم بهمون ندادند
خواهش می کنم در خدمت هستیم. برای مشاوره مراجعه کنید البته باید جواب آزمایش همراهتان باشد. اگر آزمایشی انجام شده است.
سلام و خسته نباشید من میخواستم بدونم ازدواج فامیلی دختر خاله و پسر خاله مشکلی داره یا نه میتونه مشکل ژنتیک داشته باشه مرسی
سلام همراه گرامی، ازدواج دختر خاله و پسر خاله ریسک ابتلا به بیماری های ژنتیکی مانند تالاسمی و هزاران بیماری دیگر را بالا می برد. لذا پیشنهاد می شود در یک مشاوره ژنتیک ازدواج شرکت کنید و در صورت نیاز آزمایش های بیشتر انجام شود.
سلام خیلی ممنونم لطف کردین
سلام خسته نباشد ببخشید من میخوام ازدواج کنم قبل از نامزدی همراه داماد برای آزمایش خون رفتیم من کم خونی دارم ولی جواب آزمایش داماد همه چیز نرماله نشون دکتر دادن گفتن خونامون به هم نمیخوره راهی هست واسه ازدواج یا خیر
سلام باید جواب آزمایش را برای مشاوره بیاورید. احتیاج به بررسی دقیق تر است. احتمالا مشکلی نباشد.
سلام ببخشید دخترخانمی آزمایش خون ازدواج بدهد؛در آن مشخص میشود که باردار است یا خیر؟
سلام خیر.
با سلام اگر بعد از آزمایش ازدواج و قبل از ثبت ازدواج رابطه به هم بخوره آیا اسناد آزمایشی برای دفعه بعد (منظور در رابطه جدید) ثبت می مونه
سلام بعضی از این آزمایشات مانند انواع هپاتیت تکرار می شود.
سلام خسته نباشید من میخوام عقد کنم ایا میتونم توی شهر خودم ازمایش قبل از عقد رو بدم و بدم شهری دیگه عقد کنم؟؟
سلام بله تاییدیه بگیرید.
سلام من بیماری آنمی اپلاستیک دارم میخواستم بدونم در آزمایش ازدواج یا بچه دار شدن به مشکل میخورم یا نه
سلام حتما مشاوره ژنتیک بگیرید با شماره های کلینیک تماس بگیرید برای مشاوره آنمی
سلام میخواستم بدونم کسی که مبتلا به hpv باشه هم تو آزمایش قبل ازدواج مشخص میشه؟
با سلام . من قبلاً رابطه داشتم . و آزمایش ایدز هم دادم منفی بود .بعد میخواستم خون اهدا کنم رفتم مرکز اهدا خون ازم سوال کردن گفتم قبلاً رابطه داشتم و تو پرونده ثبت کردن. میخواستم بدونم این پرونده محرمانه است یا موقع ازدواج گفته میشه . واقعا نگرانم . لطفاً راهنمایی کنید.
سلام بله محرمانه است.
سلام ایا خوردن قرص کلد استاپ در ازمایش ازدواج مواد مخدر نشان داده میشود؟ ممنون از پاسخگوییتون
سلام خیر
سلام.توروخدا اگه میشه جواب منو سریع بدین من خیلی استرس دارم.. یه نفر خواستگاری من اومده حالا خانواده ها اصرار دارن قبل از هرچیزی بریم آزمایش تا اگه مشکلی نداشت رسمی شه..من میترسم که خونمون بهم نخوره یا هر چیزی در مورد این آزمایش که باعث بهم خوردن بشه..ما فامیل نیستیم اما پدر من دیابت دارم اونا هیچ بیماری ارثی ندارن میشه لطفا راهنمایی کنید اگه خونمون بهم نخورد چیکار کنیم؟؟
سلام به متن مراجعه کنید. در صورت استرس برای مشاوره ژنتیک قبل از ازدواج تماس بگیرید.
سلام من هپاتیت ب دارم و نامزدم هم نمیدونه آیا در آزمایش قبل از ازدواج مشخص میشه یا نه
سلام ببخشید گروه خونی من ونامزدم هرد oمثبت امکان داره خونمون به هم نخوره؟؟
سلام وقت بخیر من ونامزدم ازمایش قبل ازرواج انجام دادیم من کمبوداهن دارم البته خیلی جزئی Mcvبجاییکه۲۷باشه۲۶و۶دهم هست و نامزدم مینور ب من گفتن قرص بخورم الان دوماهه دارم قرص فولیک وسولفات استفاده میکنم اگه خدای ناکرده اهنم بالا نیاد ممکنه نذارن عقد کنیم؟؟؟؟
خیر کافی هست که ازمایش دقیق خون و الکتروفورز خون انجام دهید. در صورت ناقل بودن نوعی تعهد از شما گرفته می شود که در زمان بارداری اقدامات لازم را انجام دهید.
سلام لطفا بفرمایید که آیا ازمایش ایدز جز ازمایشات روتین ازدواج هستش یا خیر یا اینکه بایستی خودمان درخواست انجام این آزمایش را کنیم
سلام خسته نباشید من مشکلم اینکه دریچه قلبم بزرگه و باید عمل بشه و این مشکل مادرزادیه در من ولی خانومم مشکلی نداره حالا دوتا سوال دارم اول اینکه اگر بچه دارم بشم بچمم دچار این مشکل میشه یا ن تاثیری نمیذاره؟ سوال دوم اینکه در آزمایش خونم این مشکلمو نشون میده یا ن؟
با جواب اکوی قلب برای مشاوره ژنتیک و رسم شجره فامیلی مراجعه کنید. بررسی ژنتیکی می تواند در مواردی ژن معیوب را پیدا کند. موفق باشید.
سلام وقتتون بخیر منو همسرم قراره بعد از عید عقد کنیم و الان برای نامزدی خانواده ها اسرار دارند که حتما ازمایش های لازم رو انجام بدیم با توجه به اینکه جواب ازمایش یکماه اعتبار دارد امکانش هست الان جواب اوکی باشه ولی دوماه بعد که دوباره ازمایش میدیم جواب تغییر کنه؟
سلام در هر صورت امکانش هست جواب بعضی آزمایشات تغییر کنند. البته اصرار خانواده برای اطمینان از مثبت نبودن آزمایشات است. لذا بر اساس صلاح خود می توانید آزمایش انحام دهید. در صورت نیاز می توانید فقط آزمایشاتی را انحام دهید که در صورت مثبت بودن اخلالی در ازدواج ایجاد می کنند. در منشاوره برای شما توضیح داده خواهد شد.
سلام خسته نباشید سوال من اینه که ایا مصرف قرص ال دی برای به تعویق انداختن پریود ایا تاثیری در نتایج ازمایشات قبل ازدواج داره یانه مشکلی ایجاد نمیکنه؟
سلام خیر اختلالی ایجاد نمیکنه.
اینکه گفتن خون دو نفر بهم نخورده و ازدواج خانوادگیه، دختر خاله با پسر خاله و هر دو گروه خونی o+ می باشند تکلیف چیه؟
گروه خونی ربطی به این مساله ندارد. در صورت وجود بیماری در خانواده با کلینیک تماس و وقت مشاوره قبل از بارداری بگیرید.
سلام من قبل ازدواج ازمایش ژنتیک دادم مشکلی نبود نسبتمون دختر خاله پسرخاله است ولی هنوز ازمایش خون انجام ندادیم ممکن هست ک ازمایش خونمون بهم نخوره ینی خوب نباشه جوابش؟؟
سلام بله امکانش هست. در هر صورت شما ریسک دو برابر در ابتلای فرزند به بیماری های ژنتیک دارید. امروزه می توان این ریسک را با بررسی های ژنتیک کاهش داد. با کلینیک تماس و وقت مشاوره ژنتیک بگیرید.
سلام در آزمایش خون (برای کم خونی) اعتیاد مشخص میشه ؟
سلام خیر مشخص نمیشود.
سلام ما رفتیم واسه ازمایش جواب ها رو به همه دادن ما ندادن بعدش گفتن صبر کنید وقتی رفتیم از پسره گفتن دارو چی مصرف کردی گفت سرما خوردگی گفتن دوباره باید ازمایش بده مشه توضیح بدید واسه چیه و اینها بخدا دارم دیونه مشم
سلام نگران نباشید در صورت تگرار و عدم وجود مشکل خیالتان راحت خواهد شد.
با سلام من در گذشته بل کسی رابطه داشتم ایا هنگام ازمایش مشخص میشود که من در گذشته رابطه داشتم؟؟؟؟؟
با سلام من و همسرم قراره بریم آزمایش قبل ازدواج اما من گروه خونیم +A و همسرم -O الان آزمایش ما مشکلی پیش نمیاد؟
سلام خیر نگران نباشید امکان جلوگیری از مشکلات در این نوع گرون خونی وجود دارد.
سلام وقتتون بخیر .من گروه خونیم B مثبت هست اقای داماد هم B مثبت هست و هردو از یه گروه خونی هستیم و میدونم مشکلی نیست.فقط آقای داماد به مقداری کمبود گلبلول سفید دارند امکان داره آزمایش مشکل پیش بیاد.
سلام برای مشاوره ژنتیک تماس بگیرید.موفق باشید.
سلام بنده نامزدم یکی از گوشاش ۳۰ درصد کم شنوا هست میخاستم ببینم ممکنه این مشکل به فرزند هم منتقل بشه
سلام دوست عزیز بستگی دارد که علت کم شنوایی مختصر ژنتیکی باشد یا نه می توانید آزمایشات انجام شده را به تلگرام کلینیک بفرستید و مشاوره ژنتیک دریافت کنید.
سلام . در آزمایش ازدواج عفونت ادرار و این جور چیزا هم میشه؟
سلام لازم است انجام شود.
با سلام اگر مردی در خانواده خود مانند عمه و عمو مشکل بیماری ناشنوایی داشته باشند ممکن است برای فرزندان خود او هم این اتفاق بیفتد؟ چطور میتوان مطمئن شد؟؟؟
سلام در مرحله اول بررسی ژنتیکی در عمه یا عمو انجام شود. در صورت پیدا شدن جهش می توان فهمید که ریسک وجود دارد یا نه. در صورت وجود ریسک می توان به روش تشخیص قبل از تولد جلوی ابتلای فرزند را گرفت.
سلام خسته نباشید. امکان داره تو آزمایش اولیه که میدیم جواب نرمال باشه ولی تو آزمایش قبل از عقد که ازمایشات تکمیلی هست مشکلی وجود داشته باشه؟؟
سلام در مورد آزمایشات ژنتیک جنین مشکلی پیش نمی آید ولی در مورد آزمایشات عفونی این احتمال وجود دارد.
سلام ببخشید من قرص یونی زینک(شامل ب کمپلکس و ویتامین سی و بیوتین )و ویتامین سی مصرف کردم میخواستم ببینم مصرفش برای آزمایش ازدواج باید قطع بشه؟
سلام خیر
آیا وجود یه خال ارثی که از بابام به من رسیده اما تو من مشکلی به وجود نیاورده تو ازدواج مشکلی به وجود میاره بعدا؟؟؟
سلام خسته نباشید،من و دخترعموم چندساله همو میخواییم،،میخوایم قبل اینکه بقیه بفهمند ازمایش بدیم اما باتوجه به محدودیت های خانوادگی امکان اینکه باهم بریم برای ازمایش وجود نداره،خواستم بپرسم ایا امکانش هست بصورت جداگانه ازمایش بدیم بعد باهم تطبیقشون بدیم؟اگر امکانش وجود داره ،نام ازمایش چیه؟
سلام آیا ازمایش بارداری هنگام مجردی در جایی ثبت میشه و ازدواج در آینده رو مشکل ساز میکنه؟ خواهش میکنم جواب بدید
با سلام و خسته نباشید در ازمایش عدم اعتیاد ازدواج تست چندگانه میگیرند و میشه مواد و قرص ها را نام ببرید تشکر
با سلام و خسته نباشید در ازمایش عدم اعتیاد ازدواج چنگانه میگیرند و چه مواد و قرص هایی میگیرند تشکر
سلام من قرص آلپرازولام میخورم شبها،آیاباعث میشود آزمایش قبل ازدواج مثبت بشه یا ننفی نیشه ممنونم جواب بدین
سلام وقت بخیر. جواب آزمایش گرفتم جواب rpr هر دو منفی ولی جواب اعتیاد زوج مثبت و زوجه منفی این مشکلی نداره درسته یه نه
سلام ببخشید برای آزمایش ازدواج مصرف متادن هم مشخص میشه ممنون
ممنون میشم جواب بدید
سلام ببخشید یه سوال داشتم ممنون میشم جوابمو بدین.من و خانومم تمام ازمایشات ازدواج رو دادیم و قرار بود عقد کنیم اما بخاطر این ک خانومم اگر عقد میکردیم نمیتونست ادامه تحصیل بده صیغه محضری کردیم تا ۳سال دیگ ک درسش تموم شه و ازدواج کنیم.ایا دوباره باید بریم ازمایشات رو بدیم؟این شده بزرگترین فکر واسه هردو خانواده.البته محضر گفت نمیخاد اما میخام مطمان شیم.ممنون و تشکر
سلام وقت بخیر ممنون میشم اگه راهنمایی کنید خواستم بدونم تو آزمایش ازدواج کسی که متادن مصرف میکنه مشخص میشه یا خیر
با عرض سلام و خسته نباشید میخواستم بدونم آیا تو تستای مختلف قبل ازدواج آیا سیگاری بودن فرد هم مشخص میشه یا نه و اگه مشخص میشه آیا اجباریه ممنونم
سلام در ازمایش قبل از ازدواج من از ازمایشگاه پرسیدم گفتن تو ازمایش خون بیماریهای مقاربتی هم بررسی میشه میخواستم بدونم دقیقا چه بیماریهایی رو بررسی میکنه در خانمها
سلام آیا مصرف قرص متفورمین دو سه ماه قبل از آزمایش قبل از ازدواج به میزان روزانه نیم قرص قبل از ناهار و فقط جهت لاغری، مشکلی در آزمایش بوجود میاره؟
سلام مصرف قرص آهن قبل از آزمایش قبل ازدواج مشکلی یا تاثیری در نتیجه آزمایش ایجاد میکند یا خیر
سلام من و دختر خالم قصد ازدواج داریم سن من ۲۰ و سن ایشون ۱۶ هستش الآن امکان ازدواج وجود نداره هر دو کم خون هستیم ولی مشکل ارثی خاصی در خانواده ایجاد نشده احتمال اینکه خونمون به هم نخوره چقدر هستش؟؟ واینکه آیا توصیه میکنید رابطه ی عاطفی ما تا زمان آزمایش حفظ شود یا نه؟ با تشکر
سلام من با دختری قصد ازدواج دارم که غریبه س ولی هر دوتامون ازدواج فامیلی هستیم و از طرفی من خودم مادر زاد قلبم سمت راسته . و اون خواهر بزرگتر و برادر کوچکترش مشکل ذهنی دارن. به نظرتون چیکار باید بکنم ممنون میشم راهنمایی کنید
سلام برای مشاوره ژنتیک تماس بگیرید.موفق باشید.
سلام ممنون میشم اگه جواب بدین در مورد آزمایش ازدواج متادن مشخص میشود
سلام میخواستم بدونم اگه دونفر برن آزمایش بعد هنوز جواب آزمایش رو نگرفته قضیه کنسل شه آیا برای انجام آزمایش با شخص دیگر مشکلی پیش میاد در صورتی که هنوز یک ماه از آزمایش قبلی نگذشته؟!
سلام من با دختر داییم رفتم آزمایش دادم ک نتیجش اینکه دختر مینور هست و من کم خونی تقریبا نزدیک ب مینور حالا بنظرتون ما میتونیم ازدواج کنیم وبرا آینده بچه هامون مشکلی پیش نمیاد؟
آیا آزمایش خون که قبل ازدواج از زوجین گرفته می شود را می توان به صورت جداگانه دختر و پسر انجام دهند ؟ دختر و پسر هر کدام جداگانه آزمایش بدهند؟
سلام بارداری مشخص میشه درازمایش؟
سلام وقت بخیر خواستم بدونم ایا ازمایشی هم وجود داره که نشون بده طرف قبلا با کسی رابطه داشته یا ن ؟؟؟
با سلام، زمان ازدواج ما وقتی برای آزمایش خون رفتیم از شوهرم هم آزمایش خون گرفتن و هم ادرار اما از من فقط آزمایش ادرار گرفتن ، واقعا نمیدونم آیا این درسته برای همه همین شکلیه یا نه؟
سلام روی برگه ازمایش ما یک مهر خورده که روش نوشته از لحاظ اعتیاد منفی است،این درسته؟ یا باید دو تا مهر بخوره؟ من مشکل ریه دارم و مرتب قرص استامینیفون معمولی میخوردم
سلام اگه فردی دچار کمبود پلاکت خون باشه می تونه با فردی که مینور یا ماژور هستش ازدواج کنه مشکلی برای فرزند شون پیش نمی یاد
سلام برای مشاوره ژنتیک تماس بگیرید.موفق باشید.
سلام شديدأ نياز به يك مشاوره چند دقيقه اي با يكي از كارشناسان محترم دارم لطفا در صورتي ك امكان دارد پارسخ بدهيد و يا تماس بگيرين و در صورت تمايل به كمك كردن بهمن بزنيد
سلام.اگر ازدواج فامیلی باشه و هر دو فرد در خانواده هاشون(مثل پسر عمو و خواهر زاده)که هر دو پدر مادرشون ازدواج فامیلی داشتند و مشکل کم شنوایی دارند….آزمایش ژنتیک چگونه گرفته میشود؟ممنون از پاسخگوییتون ذهنمو خیلی درگیر کرده و الان اوضاع طوری نیست که برای آزمایش دادن بتونیم بریم و خیلی استرس دارم ممنون میشم برام روشنش کنید😊و اینکه احتمالش هست که مشکلی نباشه برای ازدواجمون؟چون مشاور ازدواج وقتی فهمیدن فامیل هستیم و اقواممون مشکل کم شنوایی دارن گفت راهی نیست لصلا ازدواج نکنید😔
سلام به هیج وجه آزمایش ژنتیک اکثر موارد را از نظر ناشنوایی مشخص خواهد کرد
ممنون.یعنی راهی نیست؟ژنتیک نرفتیم… قرار بود بریم یعنی دیگه نریم؟
سلام چرا که نه برای مشاوره آنلاین مراجعه کنید.
سلام.اگر ازدواج فامیلی باشه و هر دو فرد در خانواده هاشون(مثل پسر عمو و خواهر زاده)که هر دو پدر مادرشون ازدواج فامیلی داشتند و مشکل کم شنوایی دارند….آزمایش ژنتیک چگونه گرفته میشود؟ممنون از پاسخگوییتون ذهنمو خیلی درگیر کرده و الان اوضاع طوری نیست که برای آزمایش دادن بتونیم بریم و خیلی استرس دارم ممنون میشم برام روشنش کنید😊و اینکه احتمالش هست که مشکلی نباشه برای ازدواجمون؟چون مشاور ازدواج وقتی فهمیدن فامیل هستیم و اقواممون مشکل کم شنوایی دارن گفت راهی نیست لصلا ازدواج نکنیـد😔
سلام برای مشاوره ژنتیک تماس بگیرید.موفق باشید.
سلام خسته نباشید میخواستم بدونم برای نوشتن آزمایشات باید به کدوم دکتر و با چه تخصصی مراجعه کنیم؟؟؟و بعد از دریافت هم به چه تتصصی نشون بدیم که کامل مطمئن بشیم ممنون میشم کمکم کنید
سلام پزشک زنان و پزشک ژنتیک بالینی
سلام و عرض خسته نباشید ، من شنیدم که به تازگی باید به محضر بریم و اونجا نامه ای برای انجام آزمایش به ما میده که آزمایش رو انجام بدیم و اگه جواب آزمایش منفی باشهدنمیتونیم ازدواج کنیم ، آیا واقعا درسته ؟ یعنی اگه منفی باشه راهی برای ازدواج نیست و ازدواج باید منتفی بشه ؟
نه جنین جیزی وجود ندارد که جلوی ازدواج شما گرفته شود.
سلام من واقعا عاشق دختر عموم شدم اما از جواب ازمایش نامطلوب ترس دارم سوال من اینه اگه جواب ازمایش نامطلوب بود میشود ازدواج کرد و برای بچه دار شدن دارو یا عواملی هست که باعث بدنیا امدن بچه سالم شود
سلام نگران نباشید هر نوع جوابی را میتوان با اقداماتی تبدیل به مطلوب کرد. برای مشاوره اقدام کنید.
اگه نسبت فامیلی خیلی دور داشته باشیم وهیچکدوم سابقهی بیماری خانوادگی نداشته باشیم، آیا آزمایش ما ممکنه بهم نخوره؟
سلام بله
سلام ببخشید اگه بعد ازمایش گروه خونی خون زوجین به هم نخورد راه حلی وحود دارد؟!
به مظلب موانع ژنتیکی ازدواج ساوامگ مراجعه کنید.
آیا مصرف قرص لووتیروکسین در آزمایشات پیش از ازدواج مشخص می شود؟
سلام خیر
سلام ایا قبل ازدواج خون میگیرن بیمارژنتیکی معلوم میشه
خیر در مشاوره ژنتیک مشخص می شود که آزمایش ژنتیک از چه نوعی باید انجاام شود لذا بهتر است برای مشاوره ژنتیک اقدام کنید
سلام..خسته نباشید..من کم خون هستم .احتمالا تالاسمی مینور..ولی خانم مشکلی نداره ..ازمایش دادیم ولی وقتی رفتم برای جوابش گفتن ایا سابقه کم خونی داری گفتم بله و گفت باید هردو یه ازمایش بدین.تو ازمایش نوشته بود h.b 4lee یه همچین چیزی..میخواستم بدونم مشکل داریم برای ازدواج ایا…ممنونم
سلام لطف کنید جون اطلاعات دقیق لازم است برای مشاوره ژنتیک اقدام کنید
سلام عالی
سلام وقت بخیر میخواستم ببینم اگر بتازگی عروس خانوم سقط جنین داشته باشن یعنی کمتر از یک ماه باشه و سطح اچ سی جی هنوز پایین نیومده تو آزمایش گفته میشه؟ و مسئولین آزمایشگاه چقد رازدار اطلاعات افراد هستن؟ اصلا این موضوع رو متوجه میشن یا نه ؟
بله ممکن است بالا باشه البته به سرعت پایین میاد همکاران کادر پزشکی بسیار رازدار هستند
سلام و خسته نباشید خدمت شما. من میخوام با یک دختر خانومی ازدواج کنم ولی با هم فامیل نیستیم میخواستم بدون اگه خونمون به هم نخوره چه اتفاقی میوفته یعنی میشه ازدواج بهم بخوره؟؟؟
به مطلب موانع ژنتیکی ازدواج در ساوامگ مراجعه کنید ارادتمند
سلام من میخوام آزمایش سوزاک بدم اسم اختصاریش برای آزمایش چی هست وکدوم آزمایشگاه میشه تست داد اخه هرجایی نیستش
سلام برای مشاوره اقدام کنید. شما نمی توانید خودتان آزمایش تجویز کنید باید حتما با نسخه پزشک باشه.
با سلام و عرض خسته نباشید من یه سوالی داشتم قرص تاخیری خوردم اعتیادی ندارم ولی قرص خوردم برای تاخیر حالا خواستگاری رفتم همهدچی اوکی قرار شدا بریم محضر صیعه و آزمایش بنویسن تو آزمایش اون یبار قرص نشون داده میشه؟نگن معتادی چکار باید کنم من هیچ وقت همچین کاری نمیکردم اسپری و … استفاده میکردم اینبار خول شدم حالا الان فکرم درگیر شده
اسم قرص را بفرمایید
سلام من اگه نخام خونم به طرف مقابلم نخوره راهی هست که اینکارو بکنم؟ مثلاقبلازآزمایش چیزی هست که باعث بشه خونمون به طرف مقابل نخوره؟
سلام ازدواج دختر خاله و پسرخاله میتونه در آینده مشکلی بوجود بیاره توی خانواده هیچ مشکل ژنتیکی هم وجود نداره
سلام این ازدواج و هیچ ازدواج دیگه ای خطر صفر ندارد. ولی ازدواج فامیلی ریسک بالاتری دارد. مشاوره ژنتیک توصیه می شود.
سلام آزمايش قبل ازدواج كه ميگن كم خوني داريد برين يك ماه قرص مصرف كنين بياين اين كم خوني همون تالاسمي هست؟يكيم اينكه بعد يك ماه بريم دوباره آزمايش بديم امكان داره بگن باز برين متلا يه مدت ديگه بياين يا ازدواج شما امكان پذير نيست؟
سلام. من برای چاق شدن سیپروهپتادین مصرف می کنم. و الان چند روز دکتر برام کوآموکسی کلاو نوشته. آیا اینها در آزمایش ازدواج مشخص میشه؟
سپروهپتادین باعث کاهش اشتها می شود.و داروی آنتی هیستامین است
سلام خسته نباشید میخواستم بدونم گروه خونی هم توی ازدواج موثر یا نه؟ مثلا گروه خونی خانم من او منفی و گروه خونی خودم آ مثبت آیا دچار مشکل میشیم یا نه؟
سلام بله حتما گروه خونی از مهمترین فاکتور ها در ازدواج و باروری می باشد. دچار مشکل که نمی شوید ولی در زمان بارداری پزشک زنان را مطلع کنید. ارادتمند
آیا تو آزمایش قبل ازدواج اگ فردی دچار سرطان خون باشه مشخص میشه؟
سلام باید مشاور شما حتما آزمایش خون را کامل انجام دهند. از طرف دیگر در مشاوره و بررسی جواب آزمایش توجه داشته باشند.
سلام بیماری صدف دارم آیا میتونم ازدواج کنم مشکلی پیش میاد یا خیر ممنون میشم جواب بدین
بیماری پسوریازیس یا بیماری صدف به اصطلاح عامه بیماری ژنتیکی می باشد. برای بررسی اینکه از نوع شدید منتقل می شود یا خفیف می توانید تشخیص ژنتیکی داشته باشید. این تست در آزمایشگاه ژنتیک ساواژنوم انجام می شود. با توجه به کیفیت کیت های آزمایشگاه ساواژنوم با دقت زیاد در صورت وجود جهش می توانید با خیال راحت برای بارداری اقدام کنید.
سلام. در آزمایش خون که قبل از ازدواج گرفته میشه آیا بیماری هپاتیت مشخص میشه یا باید در این مورد درخواست جداگانه برای بررسی هپاتیت داده شود؟
سلام. وقت بخیر.من شدیدا ب کمک احتیاج دارم.من میخام جواب ازمایش قبل ازدواجم منفی در بیاد. چیکار بایستی بکنم لطفا کمکم کنین
سلام خسته نباشید ببخشید من و نامزدم هردو تالاسمی مینور داریم برای ازدواج مشکلی وجود داره؟
ببخشید
سلام . ببخشید میخواستم بدونم گروه خونیه من اُ هستش و فردی که قرارع باهاش ازدواج کنم به گروه خونیه من نمیخوره.البته تا جایی که میدونم . ایشون کم خونی مینور دارن.خیلی استرس و نگرانی داریم که گروه های خونی بهم نمیخوره و نمیدونیم میشه ازدواج کرد یا نه؟😔بعضی ها میگن برای بارداری مشکل پیدا میشه .بعضی هایم میگن اگه گروه های خونی بهم نخوره پزشک اجازه ازدواج رو نمیده و باید جدا بشی😭😭😭خواهش می کنم کمکمون کنید.
سلام برای مشاوره ژنتیک تماس بگیرید.موفق باشید.
سلام وقت بخیر بنده یک مقدار کمی عفونت ادراری دارم و یک مقداری هم کم خونی فردا قراره بریم برای آزمایش ،خودمم میدونم این مشکلات ارثی نیستن چکار کنم فردا نگن کم خونی تا یکماه کار بتعویق بیوفته؟؟
سلام من میخواستم بدونم که آیا در آزمایش ازدواج اگر فردی دچار رابطه جنسی شده باشه هم دختر و هم پسر مشخص میشه؟ و اگر بخوایم که مشخص نشه چیکار کنیم!؟
سلام خسته نباشيد ميخاستم بپرسم اگه دختري قبل ازدواج رابطه جنسي داشته باشه يعني دختر نباشد توي ازمايش قبل ازدواج معلوم ميشه؟؟؟
سلام من و نامزدم ازمایش خون دادیم ایشون مینور هستن اما من لب مرز هستم و برای من ازمایش تکمیلی نوشتن این ازمایش تکمیلی برای چیه؟
سلام براس اطمینان از اینکه موارد نادر تالاسمی ندارید.موفق باشید.
سلام آیا مصرف انسولین در دیابت در ازلمایش عقد معلوم است
سلام خسته نباشید فقط خواهشن جواب بدید ۱_مواد مخدر تا چند روز توی آزمایش نشون میده؟ ۲_سیگار چند روز؟ ۳_اگه معلوم بشه ب همه اعلام میکنن یا ن فقط ب ذوجین؟ ۴_ راهکار برای از بین بردن زود تر این دوتا ماده ملعون که دارن بدبختم میکنن؟ ۵_غلط کردم که فک نکردم… 😂 فقط خواهشا جواب بذید
با عرض سلام و خسته نباشید. در آزمایش خون قبل از ازدواج آیا بیماری هپاتیت خود به خود نشون داده میشه یا اینکه باید در این مورد درخواست داده بشه؟؟ ممنون میشم اگر پاسخ بدین.
سلام بله مشخص می شود.
سلام وقت بخیر من خانم هستم بیماری لوپوس دارم و در حال حاضر نصف پردنیزولون پنج در روز استفاده میکنم ایا در ازمایشات بارداری مشخص میشود؟ برای ژنتیک قبل از عقد بیام پیشتون یا قبل از بارداری؟
سلام قبل از بارداری اقدام کنید. موفق باشید.
سلام ،منو دختر عموم چندساله همو میخوایم،میخوایم قبل اینکه بقیه بفهمند ازمایش بدیم..اما مشکل اینه با توجه به محدودیت خانواده ها نمیتونیم باهم بریم بیرون..سوالم اینه آیا میشه ازمایش رو هرکس جدا انجام بده بعد باهم تطبیق داده بشه؟؟اگه امکانش وجود داره نام ازمایش چیه؟
سلام خسته نباشید،من و دخترعموم چندساله همو میخواییم،،میخوایم قبل اینکه بقیه بفهمند ازمایش بدیم اما باتوجه به محدودیت های خانوادگی امکان اینکه باهم بریم برای ازمایش وجود نداره،خواستم بپرسم ایا امکانش هست بصورت جداگانه ازمایش بدیم بعد باهم تطبیقشون بدیم؟اگر امکانش وجود داره ،نام ازمایش چیه؟
سلام میتونید قبل از آزمایش مشاوره انحام دهید. این بهترین کار هست.
سلام . آیا مصرف سیگار آزمایش اعتیاد را مثبت نشون میده؟ اگه نشون میده چند روز باید مصرف نشه تا نشون نده؟ ممنون
سلام خسته نباشید. مصرف سیگار تو ازمایش اعتیاد ازدواج معلوم میشه؟ ممنون لطفا پاسخ دهید .
سلام اگه کسی چند سال قبل آزمایش تالاسمی انجام داده و مشکلی نداشته برای ازدواج دوباره باید آزمایش تکرار بشه یا نه ؟
سلام خیر احتیاجی به بررسی نمی باشد.
اگر قبل از ازدواج رابطه داشته باشی در ازمایش نشون داده میشود؟؟؟؟؟؟
سلام قبلا توضیح داده شده است.
سلام ممنون از شما ،من و نامزدم خیلی به هم علاقه داریم من اما کمی از آزمایش و نتیجه اش میترسم نکند خون ما به هم نخورد البته میدانم خیلی موارد بدون مشکل است اما بازهم نگرانم .
نگران نباشید. هرچی باشه قابل حل هست.
سلام خسته نباشید من تازه رفتم برا ازمایش ازدواج نامزدم کم خونه .قراره از من خون بگیرن من حدود سه ماه هستش که قرص فولیک اسید ۱ میلی گرم برای خون مصرف میکنم .سوالم اینه که ایا مصرف قرص فولیک اسید لیا روی خون من تو این ۳ ماه تاثیر داشته که خون من رو خوب نشون بده؟
سلام بیماری نرو فیبروماتوزین در آزمایش ازدواج مشخص میشود؟
سلام خیر در صورتی که بیماری مشابهی در خانواده وجود دارد می توانید بصورت زیر عمل کنید. می توانید آزمایشات انجام شده را به تلگرام کلینیک بفرستید و مشاوره ژنتیک دریافت کنید.
سلام آیا بیماری نرو فیبروماتوزین در آزمایش ازدواج مشخص میشود؟
سلام خیر
سلام خسته نباشین منو همسرم قلب عقد رفتیم ازمایش دادیم از نامزدم خون گرفتن ولی از من نه،بعدشم که رفتیم جواب رو بگیریم ندادن برگ رو گفتن اقا کم خونی داره باید عروس هم خون بده،منم رفتم دادم،نتیجه نهایی رو همسرم رف گرف،بهم گف گفتن خانومت مشکلی نداره توهم مشکل خاصی نداری کمبود اهن داری،میزان خونش هم ۱۵ بود،همش فکرم درگیره که نکنه خدای نکرده تالاسمی داشته باشه که از منم خون گرفتن؟ممکنه نتیجه ازمایش رو عوض کنن؟خیلی میترسم از سلامتی همسرم و از اینده بارداری و فلان،تورو خدا راهنماییم کنین ایا ممکنه جواب ازمایش رو عوض کنن مثلن نفهمم تالاسمی هس یا نه؟
با سلام و عرض خسته نباشید ممنونم از سایت خوبتون که بیشتر ترس و نگرانیهایم رو از بین برد. سوالی داشتم:اگر دختر عفونت معده داشته باشه در اینده خطری واسه بچه دار شدن هست؟؟
ببخشید من درجایی خوندم که پسر اگر ب منفی باشه با دختری که ای مثبت باشه به مشکل میخوره آیا درسته؟!
سلام صحیح نمی باشد.
با سلام برادر همسر بنده به بیماری دچار است که نباید چیزهایی از قبیل ویتامین سی و میوه هایی مثل نارنگی میل نماید چون به گفته پزشک ممکن است دچار سرطان معده شود. در این خصوص توصیه ای دارید؟ آیا باید اقدام خاصی نمود یا مشکلی وجود ندارد؟
سلام اسم بیماری چه می باشد؟ می توانید آزمایشات انجام شده را به تلگرام کلینیک بفرستید و مشاوره ژنتیک دریافت کنید.
با سلام. از ایشان پرسید و فرمودن نام بیماری مری بارتز ( Barrett’s esophagus ) می باشد. بابت پاسخ سریعتون متشکرم.
سلام. لیست مواد غذایی که نباید مصرف کنند مانند انواع ادویه جات بصورت فراوان غذای چرب و سیگار و موارد دیگر را در نظر داشته باشند. تغییر سبک زندگی و سبک خواب هم کمک کننده است. کمتر از ۱٪ موارد این حالت می تواند زمینه ساز سرطان مری باشد. روشهای تهاجمی دیگری نیز علاوه بر استفاده از داروهای اختصاصی وجود دارد. از پزشک معالج کمک بگیرید. و حتما تحت مراقبت مرتب باشند.
از پاسخگویی شما بسیار متشکرم. سوال بنده بیشتر مربوط به مشاوره قبل از ازدواج هست. با توجه به اینکه برادر ایشان این مشکل رو دارند آیا بجز آزمایشات معمول قبل از ازدواج، آزمایش دیگری نیز نیاز هست؟
سلام.برای ازدواج که از هر جهت خیال راحت باشه از لحاظ جسمی وروحی هر نوع معتادی باید چه نوع آزمایشی بدهن ۰ضمنا یک خانواده ۸نفره هستند که ۷پسر یک دختر ۳تا ازپسرها کم شنوا هستند من میخوام با پسر آخری ازدواج کنم که از لحاظ جسمی سالمه بعد از ازدواج مشکلی برایمان پیش نمیاد ۰ممنون
کم شنوایی می تواند ژنتیکی باشد. احتیاج به شجره فامیلی و بررسی خانواده است. برای مشاوره حتما اقدام کنید. امر مهمی مانند ازدواج رو باید در مشاوره حتما بررسی کرد.
سلام وقت بخیر تست کرونا قبل از ازدواج ضروری است یعنی کسی که آزمایش خون میده تست کرونا هم باید انجام بده؟
سلام خیر اجباری نیست.
آیادرآزمایش ازدواج hivمشخص میشود
سلام من دقیق متوجه نشدم میشه بگید اگه ازمایش منفی باشه راهی دیگر برای بچه دارشدن هم هست یا خیر لطفا جوابش را به ایمیلم بفرستید ممنون
سلام لطف کنید سوالاتی که اختصاصی هست با وسواس بیشتر و در مشاوره ژنتیک با پزشک مشاور مطرح کنید. در غیر اینصورت ممکن است که پاسخ کافی نباشد. در صورت دور بودن از محل کلینیک می توانید مشاوره تلفنی داشته باشید. برای مشاوره تلفنی می توانید وقت بگیرید. امید واریم که مشکلی وجود نداشته باشد.
سلام آیادرازمایش ازدواج بیماری hivبررسی میشودومشخص میکنه وبه فرداطلاع میدن
سلام وقت بخیر ببخشید اگر امکانش هست جواب سوالمو بدید خیلی فوریه.اگر یه نفر زگیل تناسلی داشته باشه توی ازمایش قبل از ازدواج مشخص میشه؟؟؟ لطفا اگر امکانش هست سریع جوابموبدید ممنون میشم ازتون
سلام در آزمایشهای اجباری مشخص نمی شود ولی بهتر است که هر دو نفر به این مساله آگاه باشند. و به هم اطلاع دهند.
سلام وقتتون بخیر بیماری صدفی برا ازدواج مشکلی پیش میاره؟ یا داخل آزمایش خون مشخص میشه ؟ممنون میشم جواب بدین
سلام خیر برای ازدواج مشکلی پیش نمی آید. البته داخل آزمایش خون هم دیده نمی شود.
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *
ارسال دیدگاه
دسته بندی مطالب :
ساوامگ
زنان
زیبایی
بیماری ها
سبک زندگی
سلامتی و ژنتیک
حتما بخوانید:
برگه ای که از
طرف محضر به عروس و داماد داده میشود تا بعد از آزمایشهای اولیه برای عقد اقدام
کنند را یک هزینهی اضافی برای ازدواج میبینند، در حالی که اگر به این آزمایشها
توجه بیشتری شود، مشکلات بارداری و خطرات ناشی از ایدز را تا میزان قابل توجهی میتواند کاهش دهد.
ازدواج چگونه صورت میگیرد
دختر و پسری که
تصمیم آنها مبنی بر ازدواج می شود، قبل از آنکه به عنوان زن و شوهر رسمی همدیگر
قرار بگیرند، باید مراحل پزشکی تحت آزمایشهای ازدواج انجام دهند.
دو فردی که همدیگر ار برای ازدواج انتخاب میکنند، قبل از مراجعه به آزمایشگاهها
که یک اجبار قبل از عقد کردن میباشد، در ابتدا باید اگر دچار بیماری یا مشکلی در
سلامت خود هستند، صادقانه آن را برای هم بازگو کنند، در غیر این صورت این آزمایشها تا حدودی میتواند وضعیت جسمانی
افراد را مشخص کند.
چنانچه زوج جوان بخواهند آزمایش HIV
بدهند برای کاهش هزینه میتوانند به کلینیکهای مثلثی که زیر نظر مستقیم مراکز
بهداشت فعالیت میکنند بروند. این مراکز به صورت رایگان، بدون پرسیدن مشخصات فردی
و تنها با دادن یک کد به فرد، آزمایش HIV و سایر آزمایشهای مقاربتی را انجام میدهند.
وقتی زوجین به دفترخانه برای تعیین زمان عقد مراجعه میکنند به آنها یک معرفینامه
داده میشود تا با در دست داشتن آن به آزمایشگاههای مخصوص و معتبری که لیست آن ها
در دفترخانه موجود است مراجعه کنند. این آزمایشها شامل بررسی اعتیاد و تالاسمی میشود و در کنار آن تزریق واکسن کزاز برای خانم هم انجام
میشود. چنانچه مسئولان آزمایشگاه تشخیص بدهند که فرد نیاز به انجام آزمایشهای
دیگری دارد، او را به مراکز دیگری ارجاع میدهند تا بررسیهای تخصصی تر انجام
شود. این آزمایشها از زمان صدور تنها یک ماه اعتبار دارند و در صورتی که زوجین بعد از گذشت یک
ماه برای انجام عقد مراجعه کنند باید دوباره این آزمایشها را انجام بدهند.
گروه خونی عروس و داماد چه میگوید؟
گروه خونی هیچ
ربطی به ازدواج ندارد اما ممکن است برای شما هم این سوال پیش آمده باشد که منظور
از اینکه میگویند “گروه خون عروس و داماد به هم نخورده” چیست؟ باید گفت این
اصطلاح، اشاره به برخی نتایج که در آزمایشات قبل از عقد مشخص میشود، دارد.
وقتی یکی از طرفین در سوابق خود و یا اقوام خود یکی از بیماریهایی که از طریق ژن
منتقل میشود(مثل تالاسمی) وجود داشته باشد با انجام آزمایشات خونی بررسی میکنند
که چقدر احتمال ابتلای فرزند آنها به آن بیماریها وجود دارد چنانچه این احتمال
بالا باشد به آنها توصیه میشود که عقد نکنند و به آنها درباره عواقب
بچه دار شدنشان
هشدار میدهند.
علاوه براین کسانی که دارای تالاسمی مینور هستند چنانچه با فرد دیگری که او هم
مبتلا به تالاسمی مینور است عروسی کنند ۲۵ درصد احتمال
دارد که فرزندان آنها مبتلا به تالاسمی ماژور بشود. تالاسمی مینور دارای هیچ علامت
خاصی نیست و نیاز به درمان ندارد فرد مبتلا به تالاسمی مینور نیز
از نظر ظاهری کاملا سالم است و وصلت او با افراد سالم هیچ عواقبی ندارد اما تالاسمی
ماژور یک بیماری حاد است و نیاز به درمان دارد و مشکلات و هزینه های زیادی را به
دنبال خواهد داشت. لذا چنانچه در آزمایش خون قبل از عقد معلوم شود که هردو طرف تالاسمی مینور
دارند، آزمایشات تکمیلی دیگر به همراه مشاوره ژنتیکی برای آنها انجام خواهد شد و به
آنها درباره عواقب بچه دار شدنشان هشدار داده میشود.
آزمایشهای دلهره آور
علاوه بر این
آزمایشها، دو آزمایشی که بسیاری از زوجین در اول مسیر از آن سر باز میزنند،
آزمایش ژنتیک برای افرادی که دچار مشکل هستند و همچنین ازدواجهای فامیلی و آن هم
به علت هزینهی بالایی که دارد و همچنین آزمایش ایدز در پیش از ازدواج که اگر صورت بگیرد یک توهین
به دو طرف محسوب میشود.
صداقت رئیس ادارهی ایدز وزارت بهداشت اظهار داشت: بیماری ایدز دارای یک دورهای بوده
که ممکن است افراد آزمایش دهند ولی نتیجه آزمایش آنها حکایتی از ابتلایشان نداشته باشد،
بنابر این آزمایش اجباری ایدز هیچ تاثیری در کنترل ویروس اچ.آی.وی ندارد و افرادی
که احساس میکنند به
دلیل شرایط خاص یا انجام رفتارهای پر خطر احتمال ابتلا به ایدز را دارند، باید نسبت
به آزمایش به صورت داوطلبانه اقدام کنند.
وی همچنین اشاره میکند که: تاكید ما در مورد ایدز، اطلاعرسانی و آموزش است، بنابراین مشاوره قبل از ازدواج برای آگاهی و پیشگیری از رفتارهای پرخطر بسیار
موثر است.» رییس اداره ایدز با اشاره به توصیههای سازمان جهانی بهداشت درباره
آزمایش ایدز، تصریح میكند: «بنابر دستور سازمان جهانی بهداشت، آزمایش
ایدز باید داوطلبانه و محرمانه باشد و برای پیشگیری از این بیماری مهمترین اقدام
اطلاعرسانی است.»
گرچه انجام
آزمایش HIV
اگر چه کار خوبی به نظر میرسد ولی نمیتواند دلیلی برای تضمین 100 در صدی عدم
ابتلای فرد باشد چرا که این ویروس وقتی وارد بدن میشود تا چندین ماه میتواند به
حالت مخفی در بدن باقی بماند بدون اینکه چیزی در آزمایش مشخص شود به چنین
حالتی دوره پنجره ای میگویند.
آزمایشهای HIV میتوانند تنها وضعیت حدود 3 تا 6 ماه قبل فرد را نشان بدهند و در صورت انجام رفتار
پر خطر قبل از آزمایش، مثلا یک روز قبل از آزمایش معمولا هیچ چیزی در آزمایش مشخص
نمیشود و نتیجه آزمایش منفی کاذب خواهد بود. به همین دلیل برای اینکه خیالتان راحت شود باید به شناخت کافی از فرد برسید و تحقیقات لازم را در رابطه با پیشینه
فرد انجام بدهید.
علاوه بر آزمایشهای پیش از ازدواج، یک کلاس آموزشهای جنسی زناشویی برای همسران
برگزار میشود، که در برخی از مراکز به صورت تفکیک شده و در مراکزی به صورت مختلط
این آموزشها را در نیم ساعت به زوجین آموزش میدهند. اما آیا دختر و پسری که تاکنون رابطهی جنسی
نداشتهاند با صرف نیم ساعت زمان همه اطلاعات را کسب میکنند؟ و آیا در چنین
فضاهایی میتوانند سوالات نادانسته خود را بپرسند؟ بهتر است در ارتباط با این
آموزشهای پیش از ازدواج کلاسهای مفیدتری برای زوجین برگزار شود تا آنها با آگاهی بیشتر وارد زندگی
زناشویی خود شوند و در نتیجه اختلافات ناشی از مسائل جنسی در زندگی کاهش یابد.
اصفهان – ایرنا – شیوع ویروس کرونا در جهان به ویژه ایران و اصفهان، علاوه بر بخشهای مختلف اقتصادی، اجتماعی، ورزشی، فرهنگی و گردشگری، این روزها جوانان را هم با چالش بزرگی به نام ازدواج مواجه کردهاست.
در روزهای ابتدایی شیوع ویروس کرونا در کشور، برخی با انتشار ویدئوهایی در شبکههای اجتماعی جوانان را به ازدواج در این ایام به منظور کاهش هزینههای عقد و عروسی تشویق کردند. موضوعی که بازتاب گستردهای در جامعه داشت و برخی جوانان را به این فکر انداخت که برای کاهش مخارج ازدواج، حذف مراسم عقد و عروسی، کاهش مهمانان دعوتی و نیز میزان خریدهای پیش از ازدواج، ازدواج در ایام همهگیری کرونا را در دستور کار خود قرار دهند. موضوعی که باید آن را از جوانب مختلف مورد بررسی قرار داد. در یکماه اخیر بسیاری از جوانان شهرمان ازدواج خود را بر سر دو راهی کرونا یافتهاند، برخی مراحل ازدواج را در بنبست کرونایی متوقف ساخته و برخی برای خلاصی از بار سنگین مخارج، گاز ازدواج را گرفته و سعی در تشکیل خانواده در همین ایام دارند. بعضی دیگر از دختران و پسران دمبخت نیز خواستگاری را به آشناییهای تلفنی محدود کردهاند تا در زمانی بهتر آن را به صورت حضوری برگزار کنند و یکدیگر را بهتر بشناسند. اما در این میان تعدادی هم بودند که تا مراحل پیش از عقد جلو رفته بودند اما بعد از گذاشتن قرارهای عقد و عروسی به یکباره محدودیتهایی بر سر راه فعالیت تالارها پذیرایی و دفترخانههای ازدواج قرار گرفت. موضوعی که ازدواج تعدادی از زوجها را به تاخیر انداخت اما برخی دیگر به دلیل نگرانی از برهم خوردن ازدواجشان در گذر زمان، ازدواج ساده با حذف بسیاری از رسومات و با حضور خانواده درجه اول خود در محضر را به جان خریدند.
ممنوعیت برگزاری مراسم ازدواج در تالارهای شهر هفتم اسفند سال ۹۸ بود که رییس اتحادیه رستوران و تالارداران اصفهان از ابلاغ دستورالعمل مرکز بهداشت استان اصفهان مبنی بر ممنوعیت برگزاری هرگونه مراسم ازدواج و عزاداری در تالارهای پذیرایی سطح استان اصفهان خبر داد. امیرحسین عکافزاده گفت: قرارداد تالارهای پذیرایی برای برگزاری مراسم، مباحث حقوقی دارد که در شرایط عادی بر اساس تعرفه خاص موجود در قرارداد به ازای لغو مراسم نسبت به زمان و شرایط آن، مبلغی از قرارداد کم میشود. وی اضافه کرد: ما از تالارداران درخواست کردهایم تا در شرایط فعلی مبلغی از قرارداد کسر نکنند و با مردم همکاری کنند تا ضرری متوجه شهروندان نشود. عکافزاده تصریح کرد: عروس و دامادهایی که مراسم آنها در این مدت لغو میشود میتوانند با تالارداران مذاکره و با توافق دوطرفه مراسم خود را معلق نگهداشته و در تاریخ دیگر، برگزار و یا بطورکلی آن را لغو کنند.ازدواج کرونایی؛ آری یا خیر؟ رییس کانون سردفتران ازدواج و طلاق استان اصفهان در گفت و گو با خبرنگار ایرنا درباره شرایط ازدواج جوانان در محضرها در دوران شیوع کرونا گفت: براساس اجرای طرح فاصلهگذاری اجتماعی و نیز هوشمند، ازدواج و ثبت عقد در دفترخانهها نیز براساس پروتکلهای ویژهای صورت میگیرد. علیاکبر صافی اصفهانی با اشاره به محدودیت و کاهش ساعات کاری از هفت به چهار ساعت افزود: تعداد افراد حاضر در زمان جاری شدن خطبه عقد نیز به ۵ نفر یعنی زوجها و شهود قانونی آنها کاهش یافتهاست. وی با اشاره به اینکه تعطیلی مراکز آزمایش پیش از ازدواج از ۱۱ فروردینماه جاری، ازدواج بسیاری از جوانان را با مشکل مواجه کرد ادامه داد: در برخی از موارد به تاخیر افتادن ازدواج آفتهایی به دنبال دارد و یا موجب برهم خوردن بعضی ازدواجها و مشکلات روحی و دردسرهایی برای خانوادهها میشود. رییس کانون سردفتران ازدواج و طلاق اصفهان با اشاره به اجباری بودن آزمایش پیش از ازدواج برای ثبت عقد در دفترخانههای ازدواج، معتقد است از سرگیری فعالیت مراکز آزمایشگاهی پیش از ازدواج استان با رعایت پروتکلهای سلامت میتواند ازدواج جوانان را تسهیل نماید. وی همچنین تعطیلی فعالیت مراکز آزمایش پیش از ازدواج را موجب اُفت آمار ازدواج در این استان دانست و تصریح کرد: بسیاری از خانوادهها و جوانان از این موضوع گلایهمند هستند. صافی اصفهانی با بیان اینکه در روزهای شیوع ویروس کرونا در استان، آمار ثبت ازدواج در دفترخانهها کاهش داشتهاست بیان کرد: خانوادهها درحال خوگرفتن با این روند ازدواج ساده و بیتکلف در محضرها بودند که آزمایشهای پیش از ازدواج تعطیل شد که به تبع آن مجوزی برای عقد صادر نمیشود. وی در ادامه همچنین این موضوع را عاملی بر بروز مشکلات اقتصادی و معیشتی سردفتران ازدواج و طلاق استان برشمرد و متذکر شد: بسیاری جوانان علاقهمند به ثبت ازدواج خود در ماههای رجب و شعبان هستند به ویژه نیمه شعبان، که به دلیل تعطیلی مراکز آزمایش پیش از ازدواج بعید است نیمه شعبان امسال ازدواجی در اصفهان صورت پذیرد. رییس کانون سردفتران ازدواج و طلاق اصفهان در مقابل مقوله ازدواج، طلاق را نیز در روزهای اخیر با بحرانهایی روبرو دانست و خاطرنشان کرد: به دلیل تعطیلی دادگاههای خانواده، پروندههای طلاقی که به مرحله صدور دادنامه رسیده بودند راکد مانده و برای برخی خانوادههای در شُرف طلاق، بحرانهایی به دنبال داشت که در زمان حاضر با آغاز فعالیت ادارات این موضوع رفع شد. وی با اشاره به فعالیت تعدادی از سردفتران استان در زمینه ثبت واقعه طلاق افزود: برخی کارهای جانبی مربوط به مهریه برای صدور اجرائیه نیز توسط دفترخانههای طلاق صورت میگیرد. صافی اصفهانی عنوان کرد: حدود ۲۵۰ دفتر ازدواج و طلاق در استان اصفهان فعال هستند که از این تعداد نزدیک به ۱۰۰ دفتر ازدواج و ۳۶ دفتر طلاق در شهر اصفهان فعالیت دارند.ازدواج کرونایی راه فرار جوانان از بار سنگین مخارج مراسم اما در این بین برخی معتقدند که روزهای فعلی که ایران و جهان با ویروس عالمگیر کرونا دست و پنجه نرم میکند ازدواج امری ضروری نیست و بهتر است جوانان در این ایام کمی صبر پیشه کنند تا خود، خانواده و همشهریانشان را از احتمال ابتلا به این ویروس در امان نگهدارند. حوصلهای که به برپایی مراسم عقد و عروسی در روزهای خوشی جامعه در آینده نه چندان دور خواهد انجامید و خود نیز از نعمت درکنار هم بودن لذت و شادی وافری ببرد. نکته قابل توجه اینکه خانوادهها باید کمی آگاهانهتر و با دیدی منطقی زوجهای جوان را راهنمایی و با آنان همدلی کنند. موضوعی که جوانان را امروز برای تعجیل در برگزاری عقدی ساده در محضرخانهها به تکاپو انداخته شاید نداشتن انتظار خانواده و اقوام برای برگزاری مراسم شکیل و پر مهمان و خریدهای مختصر در این ایام باشد. تجمل و توقعات بیجا و بیش از حدی که دست و پای جوانان را در آستانه تشکیل خانواده بسته و آنان را در معذوریات اخلاقی و اقتصادی قرار داده است و این زوجها روزهای کرونایی پر درد جامعه را راه خلاصیِ خود برای فرار از این توقعات و تجملگراییها و ازدواجی ساده یافتهاند. حال بیایید از زاویهای دیگر نیز ازدواج جوانان در روزهای شیوع ویروس کرونا را مورد بررسی قرار دهیم. به دور از بودن یا نبودن همه این مراسم، مرحلهای که همه زوجها برای رسیدن پای سفره عقد باید آن را طی کنند آزمایشها و غربالگری ژنتیک پیش از ازدواج است که در ۲روز باید طی شود. مرحلهای که باید دید این روزها با شیوع ویروس کرونا در شهر اصفهان چگونه طی میشود. به همین منظور خبرنگار ایرنا با رییس یکی از دو مرکز آزمایشهای پیش از ازدواج شهر اصفهان گفت و گو کرد تا از کم و کیف انجام این آزمایشها مطلع شود.ازدواج در دوران کرونا اضطراری نیست رییس مرکز آزمایشهای پیش از ازدواج گل یاس شهر اصفهان در گفت و گو با خبرنگار ایرنا گفت: طبق قانون زوجها پیش از ازدواج باید مراحل مختلف از جمله کلاسهای ۲روزه آموزشی، آزمایش خون، اعتیاد و غربالگری و مشاوره ژنتیک را انجام دهند که در روزهای شیوع ویروس کرونا بهمنظور پیشگیری از ابتلا، گذراندن کلاسهای ۲ روزه از حالت اجباری خارج و لغو شد. دکتر زهره حنایینژاد افزود: از یازدهم فروردین تا اطلاع بعدی نیز به دلیل اجرای طرح فاصلهگذاری اجتماعی و حفظ سلامتی زوجین و خانواده آنها، انجام هرگونه آزمایش پیش از ازدواج در مراکز بهداشت اصفهان تعطیل است. وی ادامه داد: بسیاری از زوجین با چندین نفر همراه مراجعه کرده و نیز تجمع جمعیت در مراکز آزمایش پیش از ازدواج زیاد است که احتمال ابتلا را افزایش میدهد. رییس مرکز آزمایشهای پیش از ازدواج گل یاس درخصوص میزان مراجعه زوجین تصریح کرد: در روزهای شیوع ویروس کرونا آمار مراجعهکنتدگان برای انجام آزمایشهای پیش از ازدواج افزایش داشته است. وی اظهارداشت: عموما دیده شده که زوجین و خانوادهها بدون ماسک و دستکش مراجعه میکنند که این موضوع جای نگرانی دارد و افراد باید موارد بهداشتی و پیشگیری از ابتلا به ویروس را رعایت کنند. حنایینژاد گفت: هر فرد مراجعهکننده به مرکز آزمایش پیش از ازدواج ممکن است ناقل ویروس باشد که جان کارکنان مرکز بهداشت و سایر زوجین مراجعهکننده و خانواده آنها را به خطر میاندازد، بنابراین بهترین راهکار برای قطع زنجیره ابتلا به ویروس کرونا مراجعه نکردن برای انجام این آزمایشها و موکول کردن ازدواج به زمان پساکرونا است. رییس مرکز آزمایشهای پیش از ازدواج گل یاس تاکیدکرد: باید فرهنگ و آگاهی مردم و زوجها در این زمینه افزایش یابد و امر ازدواج که واقعا در این شرایط موضوعی اضطراری نیست را به روزهای بیخطر و شاد پس از اتمام شیوع ویروس کرونا موکول و زوجین و خانوادهها در کمال سلامتی و اطمینان خاطر به انجام این سنت پسندیده اقدام کنند. در شهر اصفهان مراکز آزمایش پیش از ازدواج ابنسینا و گل یاس زیر نظر مراکز بهداشت شماره یک و دو فعالیت دارند.
جوانان و خانوادهها در کِش و قوس برگزاری رسوم ازدواج سمانه ق یک دختر دم بخت اصفهانی درباره ازدواج در روزهای کرونایی به خبرنگار ایرنا گفت: من در این مدت برای آشنایی با خواستگاران خود از صحبت تلفنی با اطلاع خانواده دو طرف استفاده میکنم، زیرا در شرایط فعلی برگزاری مراسم رسمی و حضوری خواستگاری امر عاقلانهای به نظر نمیرسد. اما س ع کارمند جوانی که مدتهاست در فکر ازدواج با دختر موردنظرش است و راه زیادی تا به امروز طی کرده برای برگزاری مراسم حضوری نهایی در منزل خانواده دختر تعجیل دارد. وی افزود: اکنون بهترین زمان برای یک ازدواج به دور از تجمل و برو و بیای معمول است و با توجه به بالا رفتن سِنِمان بهتر است زودتر تشکیل خانواده دهیم و مشخص نیست تا چه زمانی این شرایط کرونایی به طول انجامد. اما صدیقه ن یکی از شهروندان اصفهانی که در روزهای اخیر خواستگاری برای دخترش پاپیش گذاشته است در این باره گفت: به دلیل شیوع ویروس کرونا نمیتوانیم پذیرای مهمان در منزل باشیم و سعی در به تاخیر انداختن مراسم خواستگاری داریم اما دخترم اصرار بر برگزاری آن دارد. وی شرایط موجود پیش آمده در جامعه را بحرانی در زمینه ازدواج جوانان و به دنبال آن دردسرهای جدیدی برای خانوادهها دانست.
اما در هفتههای گذشته موارد مشابهی از ابتلای چندین نفر از اعضای خانوادههای ساکن اصفهان و نیز شهرهای اطراف که مراسم ازدواج خود را در دفترخانه به ثبت رسانده بودند و یا جشن عروسی خود را در منزل و با تعداد زیادی مهمان برگزار کرده بودند مشاهده شده که زنگ خطری برای شهر است؛ موضوعی که باید با تامل به آن نگریست و برای آن چارهای منطقی اندیشید. حال باید دید ویروس کرونا چه مدت قرار است مهمان بیدعوت شهرهای ما باشد و مقوله ازدواج جوانان تا چه حد تحت تاثیر آن قرار بگیرد، موضوعی که در یکی دو ماه اخیر چالشی بزرگ برای بسیاری از افراد شده و آنان را بر سر تصمیمی عظیم و دوراهی زندگی قرار دادهاست.
ازدواج چگونه صورت میگیرد
اصفهان-ایرنا- جانشین رییس سازمان صنعت، معدن و تجارت اصفهان گفت: تکمیل…
شیراز – ایرنا- به گفته مدیر روابط عمومی دانشگاه علوم پزشکی و خدمات…
خرمآباد – ایرنا – نفرات برتر مسابقات دومیدانی صحرانوردی دختران کشور…
آبادان – ایرنا – معاون سرمایه گذاری و کسب و کار منطقه آزاد اروند گفت:سه…
نقل مطالب با ذکر منبع بلامانع است
در این مقاله می خواهیم به بخشی از آداب و رسوم ازدواج در دنیا بپردازیم
منطقه کردستان سرشار از آیینهای شگفت و دوستداشتنی است؛ از ساز و آواز و رقص چوبشان بگیرید تا آیینهایی همچون پیر شالیار که هر ساله تعداد زیادی را به انگیزه دیدنشان راهی این منطقه میکند. اما یکی از شیرینترین و شادترین آیینهای آنها آیین ازدواج است.
هر چند در بیشتر مناطق ایران (آداب و رسوم ازدواج ) کمتر این رسوم اجرا میشود اما هنوز هم میتوان اجرای این آیینها را در مناطقی از کردستان دید. این مراسم شامل نامزدی، روباز کردن، خرید لباس عروس، عقدکنان، تعیین زمان عروسی، حنابندان، حمامبردن عروس و شب عروسی است که هر قسمت آن با هلهله، شادی و خواندن ترانه و سرود و رقص همراه است.
مراسم عروسی بویژه در میان عشایر جلوهای از رنگارنگی لباس زنان را که مملو از طلب شادی مردم و بویژه زنان عشایر است نشان میدهد. کردها عروسشان را «بوک» میخوانند و به داماد «زاوا» میگویند. در گویش شیرین کردی مهریهای که از طرف خانواده داماد به خانواده عروس داده میشود «نخت» (بهفتح نون) و شیربها «نزت» نام دارد و همچنین فرد همراه داماد که همان ساقدوش است را کردها «برازاوا» (برادر داماد) مینامند. طلاق توافقی معمولا مراسم عروسی در کردستان سه تا هفت روز در منزل داماد طول میکشد. در شب عروسی یک بانوی مسن به همراه عروس فرستاده میشود تا همدم وی باشد که به آن «سرسپی» میگویند. در این مراسم رقصهای بومی اجرا میشود و عروس و داماد هرکدام وارد حلقه رقص و «سرچوپی» که همان سردسته گروه رقص است، میشوند.
خراسان شمالی همچون دیگر مناطق ایران آداب ویژهای برای مراسم ازدواج دارد. یکی از این قومهای این منطقه که مراسم عروسی شان هنوز با همان شور و حال قدیم برگزار میشود ترکمنها هستند. در جامعه ترکمن معمولا پدر برای پسرش زن انتخاب میکند و قراردادهای مربوط به ازدواج را انجام میدهد. شیربها نیز به وسیله پدر داماد به پدر عروس داده میشود. معمولا عمههای پسر همراه با هدایایی (شیرینی یا روسری و چارقد و البته نان) که برای عروس است به خواستگاری میروند. پدر عروس نیز گوسفندی را قربانی کرده و با گوشت آن غذایی به نام «باترمه» درست کرده و از مهمانان و نیز چندنفر از همسایگان پذیرایی میکند. پدر عروس با انجام این عمل موافقت خود را با عروسی اعلام میکند. پس از آن روزی را برای بلهبرون انتخاب میکنند که در آن مقدار جهیزیه، شیربها و نحوه برگزاری جشن تعیین میشود که این مراسم در گذشته ایستماق و حالا «شب جواب» میگویند. روز مراسم زنان و دختران همراه با دست زدن و خواندن آواز (لاله شاد) که در وصف عروس و داماد است، به خانه عروس میروند. آنجا نیز نغمههای لالهخوانی ادامه دارد. در آستانه مراسم عروسی یک آیین دیگر به نام « قوده بولمه» برگزار میشود که برای عروس لباس، طلا و جواهرات و روسری و چارقد به همراه شیرینیهای محلی برده میشود. شب پیش از عروسی به نام «گنگش گیجه» یا شب مشورت نامیده میشود که افراد فامیل در خانه داماد جمع شده و برای عروسی برنامهریزی میکنند.
ازدواج چگونه صورت میگیرد
پس از خواستگاری که در قدیم حتی در حمامها انجام میشد نوبت به مراسم عقدکنان شیرین و جذاب یزدیها میرسد. در روز عقدکنان، عاقد از عروس بله را میگیرد. سپس سفره سفیدی به نشانه سپیدبختی روی سر عروس میگیرند و دو کله قند را بههم میسایند.
در میان اقوام لر، معمولا رسم بر این است که زنان فامیل دختری را برای پسر انتخاب میکنند و چند بار به خانه دختر رفت و آمد میکنند تا حرکات و رفتار او را در برخورد با مهمان و خانوادهاش مورد ارزیابی قرار دهند. پس از آن نوبت به آمد و شد ریشسفیدان است. پس از این مرحله خانواده عروس نیز شرطهای خود را برای قبول این وصلت اعلام کرده و خانواده داماد بعد از چند روز رضایت خود را به خانواده عروس اعلام میکند.یکی از آداب ویژه مردم لر که در آیینهای عروسی مردم این دیار رایج است رقص و پایکوبی به همراه بازیهای سنتی و محلی است. ساز و سماع، کمانچه و تنبک از آلات موسیقی است که در آیین عروسی لرها از آن استفاده میشود.
براساس رسم بلوچها میتوان در عروسیهای کنونی نیز هشتمرحله را دید. «گِندونِن» (به کسر گاف و نون)، «هِبَرجنی» که به نوعی همان بله برون است. «بربند مال» دعاوی خانوادگی که مراسمی برای تعیین مال عروس و مهریه است. «جُلبندی» که در آن عروس برای رفتن به مراسم عروسی بست مینشیند و نباید کسی او را در این مدت ببیند. «حِنا دوزوکی» که حنابندان غیررسمی پیش از شب حنابندان است. «حِنا راستکی» که مراسم حنابندان اصلی است. «سرآپی» یا «سرآب» و «مشاطه» که به آماده کردن عروس و داماد مربوط است و سرانجام «شب یکجایی» که در آن داماد و عروس یکخانه میشوند و زندگی مشترک از این نقطه آغاز میشود.
نهال همراه عروس گیلانیها در آداب و رسوم ازدواج
عروسی در مناطق شمالی ایران به رسم و رسوم سابق برگزار میشود و هنوز هم میتوان خانوادههایی را یافت که بر طبق آیین و سنت پیشینیانشان پیوند زناشویی میبندند. در گیلان بویژه در مناطق روستایی پیوند دو خانواده اصولا با یاری و همکاری در کار و زندگی آغاز میشود.
تاملی در قسمتهای مختلف این مراسم نشان میدهد که اگر چه از نظر مالی داد و ستدهایی در قالب هدایای مختلف بین دو خانواده صورت میگیرد که البته بخش عمده آن جنبه کمک به عروس و داماد را دارد اما همکاریهای افراد بسیار چشمگیر است.
پسران در شالیکاری، درو شالی، کلش ریختن بام خانهها، دروگندم و دیگرکارهای کشاورزی و باغداری، دامداری، نوغان داری و … که برعهده مردان است به کمک پدر نامزد خود به اصطلاح به یاوری میروند.
دامادها معمولا این کار را بعد از ازدواج نیز ادامه میدهند. در شرق گیلان اما رسمی برای عروس است به این شکل که نهالی را که از خانه پدر عروس کندهاند همراه او میکنند و این نهال را عروس و داماد با هم در خانه داماد میکارند. در بعضی از روستاهای غرب و شرق گیلان مادر عروس پای خروسی را که از مادر داماد گرفته با رشتههای رنگین ابریشمی به پای مرغ میبندد و آن مرغ و خروس را با عروس همراه میکنند تا در خانه داماد بند از پای آن برگیرند و در لانهای که آماده کردهاند جایشان دهند.
مراسم ازدواج در شهرها و روستاهای مختلف استان یزد با اندکی تفاوت به یکدیگر شبیه هستند. پس از خواستگاری که در قدیم حتی در حمامها انجام میشد نوبت به مراسم عقدکنان شیرین و جذاب یزدیها میرسد. در روز عقدکنان، عاقد از عروس بله را میگیرد. سپس سفره سفیدی به نشانه سپیدبختی روی سر عروس میگیرند و دو کله قند را بههم میسایند و میخوانند:
مسابم، مسابم. دخترها و زنان میپرسند چیچی مسابی؟ مهر و محبت مسابم، برای کی؟ برای عروس و دوماد.
بعد از عروس و داماد از زن و شوهران جوان دیگر نیز اسم میبرند. بعد با نخ و سوزن پارچه سفیدی را میدوزند و میخوانند:چیچی میدوزی؟مهر و محبت میدوزم ، برای کی میدوزی؟ برای عروس و داماد.
به این مراسم پیش از آمدن داماد نزد عروس «روس کردن» میگویند. آنگاه داماد را کنار عروس روبهروی آیینه مینشانند. داماد رونما میدهد و خویشان عروس و داماد نیز به آن دو رونما میدهند. مادرزن حلقه انگشتر را بهدست داماد میکند و داماد هم به دست عروس حلقه میگذارد. سپس یکی از نزدیکان عروس، ظرف آبی آورده و داماد مشتی پول درون آب میریزد. آب را درون راهرو ریخته و پول را بهعنوان شگون برمیدارند. دو روز بعد دیگر اقوام عروس و داماد، لوازمی مثل ظرف و وسایل خانه را به رسم پیشکش به خانه داماد میبرند. به این پیشکشها «جاخالی» میگویند.
ازدواج و جشن و سرورهای مربوط به عروسی مهمترین مراسم شادی بختیاریهاست. بختیاریها معمولا به صورت « درون گروهی» عروسی میکنند و کمتر پیش آمده مرد بختیاری زنی غیربختیاری اختیار کند و البته برعکس آن. اگر چنین شود کودکان چنین ازدواجی (برون ایلی) از نظر آداب و سنن ایل، از قوم بختیاری به حساب نمیآیند. این ازدواجها معمولا در داخل گروه خویشاوندی صورت میگیرد و معمولا دختر عموها با پسرداییها و… ازدواج میکنند. بختیاریها معمولا دختران و پسران خردسال را برای تحکیم مناسبات قومی و طایفهای برای هم «نافبر» میکنند و از همان اوان کودکی نامزد یکدیگر میشوند و هنگام جوانی با یکدیگر ازدواج میکنند. در ازدواجها معمولا اصل و نسب، قدرت ایلی و خانوادگی دختر اهمیت دارد و جالب اینکه انتخاب عروس بهعهده مادر داماد است.
تاملی در قسمتهای مختلف این مراسم نشان میدهد که اگر چه از نظر مالی داد و ستدهایی در قالب هدایای مختلف بین دو خانواده صورت میگیرد که البته بخش عمده آن جنبه کمک به عروس و داماد را دارد اما همکاریهای افراد بسیار چشمگیر است.
شیرازیها خانه داماد و عروس را برای مراسم عروسی آذین میبندند و گلدانهای سفالین که معمولا دارای گل شمعدانی جز آداب و رسوم ازدواج آنها است دور حوض میگذارند. کف حیاط فرش پهن میکنند و بعد از حضور همه مدعوین و گرم شدن مجلس به دنبال عروس میروند. هنگامی که عروس به خانه داماد وارد میشود یک نفر ظرفی را که درآن عسل است جلو عروس میآورد، عروس انگشتش را کمی درآن زده به در خانه میکشد و وارد میشود.
سینی دیگری که یک جلد قرآن مجید و یک ظرف و یک کاسه آب که برگ سبز یا شاخه گل در آن گذاشتهاند و یا نارنجی که در کاسه آب افتاده جلوی عروس آورده میشود.عروس قرآن را میبوسد و از زیر آن میگذرد و دیگران ظرف نقل را روی سرش میپاشند. عروس باید طوری عبور کند که پایش به ظرف اصابت کند و ظرف واژگون شود.
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *
نام
ایمیل
وبسایت
ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی مینویسم.
-یک زن هرگز از ابراز عشقهای مرد زندگیش خسته نخواهد شد . به زبان آوردن دوستت دارم موجب می شود که زن به عشق واقعی مرد زندگیش پی ببرد و آن را احساس کند . -یک زن به دریافت عاشقانه چند شاخه گل ، هدایای کوچک و ابراز عشقهای بی اختیار ، عشق می ورزد . -زمانی که مردی به زنی چند شاخه گل تقدیم می کند و یا یادداشت های عاشقانه اش را نثارش می دارد ، به آن زن اجازه می دهد تا بداند تا چه اندازه منحصر به فرد است . -وقتی زنی عاشق می شود ، احساس زیبایی و زنانگی در او به چندین برابر می رسد . -نوازش یک زن به او قدرت و انگیزه برای زندگی کردن می بخشاید . -یک زن همیشه دوست دارد از عشق همسرش نسبت به خودش مطمئن شود . -پیش از اینکه زنی قادر به احساس عمیق برقراری رابطه جسمانی باشد ، به احساس عشق ، نوازش و ملاطفت نیاز دارد . -زنان ابتدا کیمیای روح و عاطفه را احساس می کنند و بعد به کیمیای جسم پی می برند . -لحظاتی که مرد ، دستهای زنی را در دست می گیرد و او را لمس می کند ، لحظاتی هستند که زن به آنها عشق می ورزد . -هدف یک زن در برقراری رابطه جسمانی ، شور شهوانی نیست. بلکه مقصود او لذت بردن از صمیمیت ، عشق و ملاطفت در کنار شور جسمانی است . -هنگامی که زنی بداند فقط اوست که راه به قلب شریک زندگیش دارد ، در عرش سیر خواهد کرد . -یک زن هرگز مشکلاتش را دسته بندی نمی کند ، در صورتی که زمانی که غمگین و ناراحت باشد ، تمامی مشکلاتش از کوچک و بزرگ به دلش هجوم می آورند . -یک زن هنگامی سکوت می کند که دردهای نهفته در دلش بسیار عمیق است و یا اینکه به مرد مقابلش آنقدر اعتماد ندارد که سخن دل با او بگوید . -وقتی مردی با دلسوزی و توجه به مشکلات زن گوش می سپارد و از ارائه راه حل می پرهیزد ، احساس عشق و بلوغ را در او دو چندان می کند . -مردان و زنان در برابر فشارهای عصبی واکنش های متفاوتی از خود نشان می دهند . دراینگونه مواقع زن نیازمند نزدیکی و درک طرف مقابلش می باشد ، در صورتی که مرد به تنهایی احتیاج دارد . -هنگامی که اظهارات و اعمال زنی بیهوده تلقی می گردد ، او برای مطرح شدن شروع به ابراز نظریات مخالف و عدم توافق می کند . -به جرات می توان گفت به جز در موارد انگشت شماری ، هیچ چیز بیش از سخن گفتن بر علیه یک زن به او آسیب نمی رساند . -زن درست مثل یک موج است ، به هنگامی که عشق در قلبش به ظهور می نشیند ، اعتماد به نفسش در حرکتی مواج به اوج می رسد . -هنگامی که موج احساسات یک زن به اوج می رسد ، به هیچ عنوان محدودیتی در ارائه عشق نمی بیند . -مردها همواره باید بدانند که هر گاه زنی رنج و عصبانیت خود را بیرون بریزد و آشکار نماید ، احساس آسایش و آرامش بیشتری می کند . -این نکته را به خاطر بسپارید که هر گاه زنی در اوج فوران خشم و غم قرار گرفته باشد ، به هیچ عنوان تقصیری را به گردن نمی گیرد . -وقتی زنی از موضوعی می رنجد ، مرد باید ضمن همدردی با او نشان دهد که برای غم او نگران است ، سپس سکوت اختیار کند تا آن زن بتواند احساس همدردی اش را حس کند . -دردناک ترین مسائل برای بعضی از زنان ، عدم پذیرش ، قضاوت نادرست و ترک شدن است ، چراکه امکان دارد این باورها در عمق ضمیر ناخودآگاهشان آنان را به سوی این تصور نادرست سوق دهد که لیاقتشان بیش از این نیست . -ماهیت یک زن ، درخواست تایید امور است . -در صورتی که مردی در مقابل پیشنهادات یک زن از خود مقاومت نشان دهد ، زن با این حال که مفهوم این مقاومت را درک می کند ، اما هیچ گونه توجهی به آن نشان نمی دهد . ولی در این زمان احساس می کند که مرد به او احترام نمی گذارد . -بسیاری از زنان به این علت که نمی خواهند کسی ایشان را نیازمند بداند ، نیازهایشان را انکار می کنند . -حتی در صورتی که زنی بپندارد نیازها و خواسته هایش برآورده نخواهند شد ، اجتناب از بیان آنها و قصد انجام دادن تمام کارها به تنهایی ، اشتباه بزرگی است . -یک زن باید بیاموزد که چطور نیازها و تمایلات خود را بدون نکوهش و یا تزلزل ابراز دارد و این نکته از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است . -امروزه بسیاری از زنان از اینکه عشق می ورزند ، اما در عوض چیزی دریافت نمی کنند ، رنج می کشند ، آنان به دنبال وقفه ای می گردند تا در این زمان تنها به خود بیندیشند و توجه کنند و در خلال آن وجودشان را بهتر کنکاش و کشف کنند . -یک زن جوان در اوج جوانی مایل است برای برآوردن تمایلات شریک زندگیش خودش را فدا کند . -یک زن بطور ذاتی از توانایی نامحدودی در شاداب ساختن دیگران برخوردار است .اما وقتی آن زن لبخند میزند ، لبخندش به این معنا نیست که در اوج شادابی و خوشحالی قرار دارد . -همیشه زنان به همان اندازه ای که در توان دارند . بخشش می کنند و در این زمان به خاطر می آورند هنگامی که آنان به بخشش نیاز داشتند ، تا حدودی کمتر از این اندازه ، به ایشان بخشیده شده است. -اغلب زنان با آنچه همسرشان می خواهد به راحتی موافقت می کنند ، اما این کار به این معنا نیست که خواسته همسرشان دقیقا همان باشد که آنان می خواهند . -یک زن ، هرگز به کارهای خودش و همسرش امتیاز نمی دهد ، بلکه شوهرش را آزاد می گذارد و تصور میکند او نیز به همین ترتبیب آزادش گذاشته است . -وقتی زنی به ثبت امتیازات می پردازد ، ممکن است موضوع بسیار کوچکی در نظرش به اندازه امری بسیار بزرگ به شمار آید . پس امکان دارد یک شاخه گل سرخ بتواند برای شما امتیازات فراوانی به همراه داشته باشد. -یک احساس پنهان در درون زن به او می گوید نمی خواهم خواسته هایم را برایش بگویم ، اگر عشق او به من واقعی باشد ، خودش از نیازهایم مطلع می گردد . -مردان و زنان باید به خاطر داشته باشند که همسرشان به هیچ عنوان خود بخود از نیازهایشان ، مطلع نیست . -زنان نمی پسندند که شوهرانشان ، برآورده ساختن نیازهایشان را به دست فراموشی بسپارند . به همین علت ، دست از نق زدن بر می دارند و به حمایت شوهرانشان می پردازند . -یک زن باید احساس کند که مورد احترام قرار گرفته و به بهترین وجه در خاطرها می ماند . در این صورت نادیده گرفته شدن برایش همچون امری است که دربخش انتهایی فهرست شخصیتش قرار می گیرد .
یکی از بحثهای داغی که این روزها نقل بعضی از محافل شده و نسبت به آن اظهارنظرهای متفاوتی میشود، محدوده سنی ازدواج جوانان است. این سن برای دخترها 16 تا 18 سال و برای پسرها 19 تا 21 سال ذکر میشود… در حالی که از دیدگاه روانشناسی، ازدواج کردن در سنین یاد شده قابلتامل است. برای بررسی این موضوع و نقد اینکه آیا نوجوانان در این سنین قادر به اداره یک زنگی مستقل هستند یا خیر نظرات دکتر سیدعلی احمدی ابهری، روانپزشک و استاد دانشگاه علوم پزشکی تهران را جویا شدهایم که میخوانید. سوال: آقای دکتر! آیا تنها با رسیدن به بلوغ جسمانی، میتوان از عوامل دیگری که در شروع یک زندگی مشترک نقش دارند چشمپوشی کرد؟ از نظر ما سن ازدواج باید مبتنی بر سه اصل بلوغ جسمانی، بلوغ روانی و بلوغ اجتماعی باشد. منظور از بلوغ جسمانی دوران توانمندی فرد از نظر تولید مثل است که برای دختران از حدود سنین 12 تا 14 سالگی و در پسران از حدود 14 تا 16 سالگی شروع میشود. بلوغ روانی، عنوانی است که روانپزشکان از آن تحت عنوان رشد شخصیت نام میبرند. از لحاظ حقوقی نیز بلوغ روانی با عنوان رشد شناخته میشود. اما اختلافی که ما با حقوقدانان در این زمینه داریم این است که حقوقدانها به حداقل کفایت میکنند و معتقدند فقط کافی است فرد توان تشخیص مصالح خود را داشته باشد ولی عقیده روانپزشکان و اصولا مکاتب روانشناختی بر این است که فرد باید از لحاظ شخصیتی، توانمندی، پختگی و رشد به مرحلهای برسد که نه تنها نسبت به خود شناخت کافی پیدا کند و بتواند مصالح خود را تشخیص بدهد بلکه نسبت به فردی که در نظر دارد با او ازدواج کند نیز شناخت کافی بهدست آورد. سوال: و منظور از بلوغ اجتماعی چیست؟بلوغ اجتماعی به معنی توانمندی لازم برای اداره امور خانواده، همسر و فرزندان است. این امر، مستلزم برآوردهشدن نیازهای اقتصادی، بهداشتی، علمی، آموزشی و… برای گذراندن زندگی است تا فرد بتواند با آن، مسکن و حداقل نیازهای خانواده را تامین کند. سوال: خصوصیاتی که ذکر کردید معمولا در چه سنی بهدست میآید؟بستگی به فرد دارد. یک فرد ممکن است در سن 20 سالگی زمینههای فوق را یکجا و کامل پیدا کند. در حالی که فردی دیگر در سنین بالاتر هم نتواند به آنها دست یابد. در مورد خانمها هم به همین شکل است. یک دختر جوان ممکن است در سن 14 تا 15 سالگی به رشد کامل جسمانی رسیده باشد اما رشد روانی و شخصیتی او کامل نشده و توانایی ایجاد یک رابطه درست با همسر، فرزند، اطرافیان خود و از جمله خانواده جدیدی که با او پیوند میخورد یعنی خانواده شوهر را نداشته باشد. در این صورت تبعات آن نه تنها به فرد و خانواده بلکه به جامعه هم کشیده میشود. جامعهای که نیازمند افراد فعال، آگاه، پخته و توانمند است. بنابراین ما فقط سن را ملاک اولیه و اصلی برای تشکیل خانواده یا ازدواج قرار نمیدهیم. البته به این نکته هم باید اشاره کنم که خردهگیری و سختگیری و اینکه افراد فکر کنند ابتدا باید همه امکانات را فراهم و تمام دورههای تحصیل را طی کنند، شغل پردرآمدی داشته باشند و بعد ازدواج کنند را تایید نمیکنیم. صحبت ما در مورد حداقلهاست. اگر فرد بتواند به توانمندیهای شخصیتی، اجتماعی، اقتصادی و… برسد، میتواند ازدواج کند که این اتفاق میتواند در شروع دهه سوم زندگی باشد که بسیار هم مطلوب است. البته گاهی ممکن است افراد در همان زمان هم آمادگی لازم برای ازدواج را پیدا نکنند و انجام این کار مهم به سنین و سالهای بعدی موکول شود. سوال: آیا جوانان کشور ما این قابلیت را دارند که در سنین ذکر شده به این حد از بلوغ روانی و اجتماعی برسند؟ممکن است برای تعداد کمی از افراد این اتفاق بیفتد اما طبیعتا این امر برای اکثریت افراد جامعه محقق نمیشود. البته این تعداد کم نیز وابسته به خانوادهشان هستند. خانواده این افراد، معمولا خانوادهای تحصیلکرده و هوشمند هستند، خانوادههایی که ازدواجوالدین بر پایه اصول و ازدواج و انتخابشان برنامهریزی شده است و مسیر رشد درستی را برای فرزندانشان فراهم کردهاند. سوال: پس با توجه به گفتههای شما، رسیدن به این حد از بلوغ در شهر و روستا و با توجه به سطح تحصیلات، فرهنگ و سایر شرایط محیطی در افراد متفاوت است؟بله دقیقا. برای هر فرد، هر خانواده و هر اجتماع کوچک و بزرگ این مساله متفاوت است. اما به هر حال ما یک حداقلهایی را نیاز داریم. علت تاکید بر انجام مشاوره قبل از ازدواج نیز همین است که ما ببینیم دو نفری که میخواهند ازدواج کنند به بلوغ روانی و اجتماعی رسیدهاند یا خیر. سوال: بهتر است تفاوت سنی زوجین چقدر باشد؟ما اختلاف سنی 5 سال را مطلوب میدانیم. در این صورت میتوانیم بگوییم که زمینهها به عنوان قدم اول یعنی حداقل اختلاف سن شروع میشود. اگر مبنا را فقط سن در نظر بگیریم، میتوانیم بگوییم حداقل سن ازدواج در دختران 18 سال و در پسران 5 سال بیشتر یعنی 23 سال است البته با حداقل توانمندیها، مهارتها، حرفه و تحصیلات. اگر خانمی از همسرش بزرگتر بود چطور؟این مساله هم اگر بهصورت موردی در جامعه وجود داشته باشد و همراه با مشاورههای لازم، شناخت فردی و شناخت نسبت به فرد مقابل باشد، مشکلی نیست و میتوان آن را پذیرفت اما به عنوان یک قانون عام مورد تایید نیست. سوال: همیشه بحث بر سر فاصله سنی زوجین است و کمتر در مورد فاصله سنی والدین با فرزندانشان اظهارنظر میشود. نظر شما در این رابطه چیست؟ازدواج کردن به مفهوم این نیست که بلافاصله زوجین بچهدار شوند. البته اگر زوج سن بالاتری داشته و پختگی و تجربه داشته باشند، چنانچه بلافاصله بعد از ازدواج بچهدار شوند، مشکل چندانی نخواهند داشت. اما جوانانی که با حداقل سنینی که صحبت کردیم ازدواج میکنند نباید برای بچهدار شدن عجله کنند. شروع زندگی به معنای افزایش تعداد افراد خانواده نیست. شروع زندگی مستلزم زمانهایی است که زندگی مشترک برای یک زوج بسیار جوان معنادار شود و اصطلاحا جا بیفتد. بنابراین پاسخ به این سوال که یک دامنه وسیعی را شامل میشود، خیلی آسان نیست. اگر ازدواج در دهه سوم زندگی که مطلوبترین زمان برای ازدواج است صورت بگیرد و در این سنین زوج صاحب فرزند شوند فاصله مناسبی بین آنها و فرزندانشان ایجاد میشود. به عنوان نمونه برای یک مرد 30 ساله و یک زن 25 ساله بچهدار شدن بسیار مناسب است. اما برای زوجی که در 23 سالگی و 18 سالگی هستند زود است و باید ابتدا تجربه کسب کنند و بعد صاحب فرزند شوند. منبع: salamat.ir 0