یکی از حقوق هر انسانی انتخاب همسر و تشکیل خانواده است و هر مرد و زنی میتوانند با توجه به شرایط فکری، فرهنگی، دینی خود ازدواج کند. طبق ماده شانزدهم اعلامیه جهانی حقوق بشر حق ازدواج انسانها به رسمیت شناخته شدهاست.[۱]
براساس آمارها، نرخ ازدواج در ایران به تناسب جمعیت کشور افزایش پیدا نکردهاست.[۲]
به واسطه تعداد زیاد دهه شصتیها که در دهه نود جوانانی در سن ازدواج بودند، تجرد قطعی در ایران رو به فزونی گذاشت.
قرنها بعد و در دوره ساسانیان، نوع اصلی ازدواج ایرانی «زنیِ پادِخشای» خوانده میشد که در واقع انتقال قیمومیت دختر از پدر به شوهر بود.[۳] همچنین گونهای ازدواج موقت برای زنان وجود داشت که «چَگَر» نامیده میشد و آن هنگامی بود که شوهر توانایی فرزندآوری نداشت و زن خود را به عنوان همسر موقت به یکی از نزدیکان میداد تا فرزند آورد. چگر را به صورت چَکَر هم نوشتهاند.[۳] در این گونه از ازدواج رضایت زن شرط نبودهاست و فرزندان حاصل به شوهر اول میرسیدهاند. نوع دیگری از ازدواجهای ساسانی که باعث بحث و جدلهای زیادی میان امروزیان شدهاست خویدوده بود که ازدواج با محارم است.[۴]
ازدواج در ایران دارای رسوم و قواعدی است که برخی از آنها منحصر به فرهنگ ایرانی است. این رسوم در طول تاریخ به دفعات تغییر کردهاند و در میان اقوام، ادیان و مذاهب، و حتی طبقات اجتماعی گوناگون به فراخور متفاوت هستند.
ازدواج سنتی ایرانی فرایندی است که دارای مراحل مختلفی است. این مراحل در برخی از نقاط ایران از ابتدا اندکی تفاوت داشته و در برخی از نقاط دیگر، به تدریج تغییراتی در آن راه یافتهاست؛ ولی آنچه در مراحل ازدواج سنتی ایرانی تقریباً در اکثر نقاط کشور (بخصوص شهر تهران) مرسوم و معمول بودهاست، بهطور رسمی شامل این مراحل است:[۵]
در این میان در گذشته رسومی نیز وجود داشته که از میان رفتهاند (مانند نشان دادن عروس به قابله پیش از عقد) و رسومی نیز وجود دارند که هنوز پابرجا هستند، ولی به شکل سنتی قدیم اجرا نمیشوند (مانند خرید عروسی).[۵] در مقابل ازدواجهای سنتی، ازدواجهای مدرن قرار دارند که کمتر تابع رسوم بوده و فقط به جنبه کارکردی ازدواج(عقد نکاح) و آغاز زندگی مشترک پرداخته میشود.
ازدواج چگونه صورت مي گيرد
از سوی دیگر نقش خانواده در آشنایی زوجین، متغیر دیگری است که نوع ازدواج را (سنتی یا مدرن) تعیین میکند.[۶] در ازدواجهای سنتی غالباً خانواده طرفین نقش تعیینکننده تری داشته و حتی در برخی از ازدواجهای سنتی تا چند سال پیش، زوجین حق دیدن یا صحبت کردن با یکدیگر را نداشتهاند. (به عنوان نمونه ازدواج روحالله خمینی و بانو خدیجه ثقفی از این نوع بود)[۷] در حالی که در ازدواجهای مدرن، شناخت پیش از ازدواج توسط خود زوجین صورت میگیرد و خانواده طرفین نقش زیادی در آن ندارند. بدیهی است که در این میان، چه از نظر رسوم ازدواج و چه از نظر شناخت و آگاهی، انواع بینابینی زیادی وجود دارد.[۶]
از دیگر تفاوتهای ازدواج سنتی و مدرن، تفاوت سنی زوجین است. در ازدواج سنتی بهطور معمول زوج (داماد) چندین سال از زوجه (عروس) مسن تر است. در حالی که در ازدواجهای مدرن زوجین اختلاف سنی معنی داری نداشته و در مواردی نسبت معکوس برقرار است.[۶]
یک تحقیق آماری نشان میدهد که جوانان تهرانی، به ازدواج سنتی بیش از ازدواج مدرن راغب هستند.[۸] آمار نشان دادهاند که ازدواجهای سنتی از استحکام بیشتری نسبت به ازدواجهای مدرن برخوردارند. در استان تهران که نسبت ازدواجهای مدرن از دیگر استانها بیشتر است، حدود ۳۰ درصداز ازدواجها به جدایی و طلاق منجر میشوند.[۹][۱۰]
این نوع ازدواج در سالهای اخیر (زمان ویرایش ۱۳۹۳) رواج یافتهاست. بدین معناست که تعهدی میان دختر و پسر شکل میگیرد، اما در شناسنامه ثبت نمیشود. اگر ازدواج نوعی قرارداد باشد، ازدواج سپید، نوعی قرارداد نانوشته است. به دلیل غیرقانونی بودن این ازدواج، آماری از آن در دست نیست.[۱۱]
موضوع اختلاف سنی میان عروس و داماد، در ازدواج ایرانی موضوعی مناقشهبرانگیز است. امروزه در برخی از ازدواجهای مدرن ایرانی، اختلافهای سنی معنی دار مشاهده میشود. کارشناسان دلیل چنین انتخابهایی را مسائل مالی و کاهش نقش نظارتی خانواده در ازدواج میدانند. برخی آسیب شناسان اجتماعی، وضعیت کنونی جامعه ایران را در این خصوص بحرانی و در حد هشدار میدانند. علاوه بر آسیب شناسان، کارشناسان مسائل حقوقی نیز نسبت به افزایش اختلاف سنی واکنش نشان دادهاند.[۱۲][۱۳]
طرحی است که بستهٔ اول آن تلاش برای افزایش انگیزه برای ازدواج است و مراحلی همچون ارجاع به مشاور و بستههای آموزشی را دربردارد، در ۱۰ مهر ۱۳۹۳، در گزارشاتی فراوان در سایتهای خبری مختلف، دبیر کارگروهی باعنوان «کارگروه تخصصی صنعت ملی مشاوره ازدواج»، به تشریح مراحل مختلف یک طرح با نام «طرح ملی همسانگزینی» پرداخت.[۱۴][۱۵]
در واقع یکی از حقوق هر انسانی انتخاب همسر و تشکیل خانواده است و هر مرد و زنی میتوانند با توجه به شرایط فکری، فرهنگی، دینی خود ازدواج کند. طبق ماده شانزدهم اعلامیه جهانی حقوق بشر حق ازدواج انسانها به رسمیت شناخته شدهاست.[۱]
ولی در سیاستگذاریهای سازمان ملی جوانان در نظام جمهوری اسلامی ایران مردانی شایسته ازدواج هستند که پر قدرت و پرتوان و چهارشانه باشند.[۱۶] آنها باید توان جسمی بالا، پول و شهرت اجتماعی داشته باشد.[۱۶]
زنان شایسته ازدواج باید دارای جمال و زیبایی باشند که این جمال و زیبایی، در تناسب اندام، ظرافت مو و ابرو، ظرافت صدا، حیا، عفت و پاکدامنی تفسیر میشود. دراین سیاستگذاریها زنان با ایمان و خداشناس، زنان سادات، زنان باکره و زنان کممهریه برای ازدواج در اولویت قرار دارند. سازمان ملی جوانان بر این اعتقاد است که زنان نازا، کثیف، لجباز و نافرمان و سرکش نسبت به شوهر شایستگی همسری مردان را ندارند.[۱۶]
تجرد قطعی یعنی کسانی که امیدی به ازدواج ندارند یا احتمال ازدواج برای آنان بسیار کم است.[۱۷] زندگی مجردی در یک سطح یا در یک جنسیت در ایران باقی نماندهاست.[۱۸] تصمیم برای تجرد بیشتر در سنین ۳۵ تا ۴۵ سالگی گرفته میشود.[۱۹] در حال حاضر بیش از ۱۳ میلیون جوان مجرد ایرانی، سن مناسب ازدواج را سپری کردهاند یا در حال سپری کردن این سن هستند.[۲۰] افزایش احساس «تنهایی» در میان دختران از ۳۵ سالگی به بعد روی میدهد.[۲۱] مهمترین مشکلات کشور از نظر دختران جوان، بیکاری، تورم، فقر و مشکلات اقتصادی، اعتیاد و عدم تحقق عدالت اجتماعی است.[۲۱]
تا پیش از انقلاب ایران برای سالها آمار تجرد قطعی برای زنان ۲ درصد و برای مردان ۱٫۸ درصد بود اما پس از انقلاب و بعد از افزایش موالید در دهه ۶۰ با توجه به آنکه به لحاظ فرهنگی دختران در ایران میباید با دهه قبلی خود ازدواج کنند و با توجه به آنکه تعداد پسران دهه ۵۰ بسیار کمتر از دختران دهه ۶۰ بود، برای این گروه مضیقه ازدواج به وجود آمد و مسئله تجرد دختران متولد دهه ۶۰ از اواخر دهه ۸۰ خود را نشان داد.[۲۱]
سال ۱۳۹۰ آغاز دهه تجرد در ایران بود.[۱۸] تجردی که گرچه در دهههای پیش نیز در ایران دیده میشد اما به واسطه تعداد زیاد دهه شصتیها که حالا در دهه نود جوانانی در سن ازدواج بودند، این آمار رو به فزونی گذاشت. این آمار در سال ۹۰ حکایت از زندگی مجردی و تک نفره ۷٫۱ درصد خانوادههای ایرانی داشت. وزارت ورزش و جوانان در سال ۱۳۹۱ ارقامی را اعلام کرد که از زندگی مجرد حدود ۲۵ درصد دختران خبر میداد.[۱۸] گرچه هم در ابتدای دهه ۹۰ و هم در سال ۹۵ آمار دقیقی از زندگی مجردی دختران و پسران ایرانی وجود ندارد اما به استناد سخنان وزیر ورزش و جوانان در سال ۹۱ حدود ۳۰ درصد جوانان در شش کلانشهر تهران، شیراز، مشهد، اصفهان، تبریز و اهواز به تنهایی زندگی میکنند.[۱۸] دختری که مدرک لیسانس اخذ میکند دیگر تمامی پسرانی که تحصیلاتی کمتر از لیسانس دارند را از دایره همسرگزینیاش خارج میکند و این از جمله دلایلی است که باعث میشود فرصت ازدواج برای دخترانی که تحصیلات بالاتری دارند کمتر شود.[۲۲]
بنظر میرسد تجرد قطعی بر ساختارهای اجتماعی در ایران تأثیر خواهد گذاشت به این معنا که زندگیها به سمت فردی شدن و ایجاد خانههای تک نفره و خانوادههای یکنفره پیش خواهد رفت؛ خود به خود با افزایش خانوادههای یکنفره امکان مشارکت در اداره زندگی کمتر خواهد شد. به همین دلیل مشاغل جدید ایجاد خواهد شد. چون در هنگام بیماری و سالمندی نیاز به خدمات اجتماعی افزایش مییابد؛ یعنی این دسته از افراد جامعه از خدمات عاطفی و رایگان بستگان محروم شده با مشکلاتی نظیر نارضایتی از زندگی و جامعه مواجه خواهند شد.[۱۹]
https://www.ohchr.org/EN/UDHR/Documents/UDHR_Translations/prs.pdf
یکی از حقوق هر انسانی انتخاب همسر و تشکیل خانواده است و هر مرد و زنی میتوانند با توجه به شرایط فکری، فرهنگی، دینی خود ازدواج کند. طبق ماده شانزدهم اعلامیه جهانی حقوق بشر حق ازدواج انسانها به رسمیت شناخته شدهاست.[۱]
براساس آمارها، نرخ ازدواج در ایران به تناسب جمعیت کشور افزایش پیدا نکردهاست.[۲]
به واسطه تعداد زیاد دهه شصتیها که در دهه نود جوانانی در سن ازدواج بودند، تجرد قطعی در ایران رو به فزونی گذاشت.
قرنها بعد و در دوره ساسانیان، نوع اصلی ازدواج ایرانی «زنیِ پادِخشای» خوانده میشد که در واقع انتقال قیمومیت دختر از پدر به شوهر بود.[۳] همچنین گونهای ازدواج موقت برای زنان وجود داشت که «چَگَر» نامیده میشد و آن هنگامی بود که شوهر توانایی فرزندآوری نداشت و زن خود را به عنوان همسر موقت به یکی از نزدیکان میداد تا فرزند آورد. چگر را به صورت چَکَر هم نوشتهاند.[۳] در این گونه از ازدواج رضایت زن شرط نبودهاست و فرزندان حاصل به شوهر اول میرسیدهاند. نوع دیگری از ازدواجهای ساسانی که باعث بحث و جدلهای زیادی میان امروزیان شدهاست خویدوده بود که ازدواج با محارم است.[۴]
ازدواج در ایران دارای رسوم و قواعدی است که برخی از آنها منحصر به فرهنگ ایرانی است. این رسوم در طول تاریخ به دفعات تغییر کردهاند و در میان اقوام، ادیان و مذاهب، و حتی طبقات اجتماعی گوناگون به فراخور متفاوت هستند.
ازدواج سنتی ایرانی فرایندی است که دارای مراحل مختلفی است. این مراحل در برخی از نقاط ایران از ابتدا اندکی تفاوت داشته و در برخی از نقاط دیگر، به تدریج تغییراتی در آن راه یافتهاست؛ ولی آنچه در مراحل ازدواج سنتی ایرانی تقریباً در اکثر نقاط کشور (بخصوص شهر تهران) مرسوم و معمول بودهاست، بهطور رسمی شامل این مراحل است:[۵]
در این میان در گذشته رسومی نیز وجود داشته که از میان رفتهاند (مانند نشان دادن عروس به قابله پیش از عقد) و رسومی نیز وجود دارند که هنوز پابرجا هستند، ولی به شکل سنتی قدیم اجرا نمیشوند (مانند خرید عروسی).[۵] در مقابل ازدواجهای سنتی، ازدواجهای مدرن قرار دارند که کمتر تابع رسوم بوده و فقط به جنبه کارکردی ازدواج(عقد نکاح) و آغاز زندگی مشترک پرداخته میشود.
ازدواج چگونه صورت مي گيرد
از سوی دیگر نقش خانواده در آشنایی زوجین، متغیر دیگری است که نوع ازدواج را (سنتی یا مدرن) تعیین میکند.[۶] در ازدواجهای سنتی غالباً خانواده طرفین نقش تعیینکننده تری داشته و حتی در برخی از ازدواجهای سنتی تا چند سال پیش، زوجین حق دیدن یا صحبت کردن با یکدیگر را نداشتهاند. (به عنوان نمونه ازدواج روحالله خمینی و بانو خدیجه ثقفی از این نوع بود)[۷] در حالی که در ازدواجهای مدرن، شناخت پیش از ازدواج توسط خود زوجین صورت میگیرد و خانواده طرفین نقش زیادی در آن ندارند. بدیهی است که در این میان، چه از نظر رسوم ازدواج و چه از نظر شناخت و آگاهی، انواع بینابینی زیادی وجود دارد.[۶]
از دیگر تفاوتهای ازدواج سنتی و مدرن، تفاوت سنی زوجین است. در ازدواج سنتی بهطور معمول زوج (داماد) چندین سال از زوجه (عروس) مسن تر است. در حالی که در ازدواجهای مدرن زوجین اختلاف سنی معنی داری نداشته و در مواردی نسبت معکوس برقرار است.[۶]
یک تحقیق آماری نشان میدهد که جوانان تهرانی، به ازدواج سنتی بیش از ازدواج مدرن راغب هستند.[۸] آمار نشان دادهاند که ازدواجهای سنتی از استحکام بیشتری نسبت به ازدواجهای مدرن برخوردارند. در استان تهران که نسبت ازدواجهای مدرن از دیگر استانها بیشتر است، حدود ۳۰ درصداز ازدواجها به جدایی و طلاق منجر میشوند.[۹][۱۰]
این نوع ازدواج در سالهای اخیر (زمان ویرایش ۱۳۹۳) رواج یافتهاست. بدین معناست که تعهدی میان دختر و پسر شکل میگیرد، اما در شناسنامه ثبت نمیشود. اگر ازدواج نوعی قرارداد باشد، ازدواج سپید، نوعی قرارداد نانوشته است. به دلیل غیرقانونی بودن این ازدواج، آماری از آن در دست نیست.[۱۱]
موضوع اختلاف سنی میان عروس و داماد، در ازدواج ایرانی موضوعی مناقشهبرانگیز است. امروزه در برخی از ازدواجهای مدرن ایرانی، اختلافهای سنی معنی دار مشاهده میشود. کارشناسان دلیل چنین انتخابهایی را مسائل مالی و کاهش نقش نظارتی خانواده در ازدواج میدانند. برخی آسیب شناسان اجتماعی، وضعیت کنونی جامعه ایران را در این خصوص بحرانی و در حد هشدار میدانند. علاوه بر آسیب شناسان، کارشناسان مسائل حقوقی نیز نسبت به افزایش اختلاف سنی واکنش نشان دادهاند.[۱۲][۱۳]
طرحی است که بستهٔ اول آن تلاش برای افزایش انگیزه برای ازدواج است و مراحلی همچون ارجاع به مشاور و بستههای آموزشی را دربردارد، در ۱۰ مهر ۱۳۹۳، در گزارشاتی فراوان در سایتهای خبری مختلف، دبیر کارگروهی باعنوان «کارگروه تخصصی صنعت ملی مشاوره ازدواج»، به تشریح مراحل مختلف یک طرح با نام «طرح ملی همسانگزینی» پرداخت.[۱۴][۱۵]
در واقع یکی از حقوق هر انسانی انتخاب همسر و تشکیل خانواده است و هر مرد و زنی میتوانند با توجه به شرایط فکری، فرهنگی، دینی خود ازدواج کند. طبق ماده شانزدهم اعلامیه جهانی حقوق بشر حق ازدواج انسانها به رسمیت شناخته شدهاست.[۱]
ولی در سیاستگذاریهای سازمان ملی جوانان در نظام جمهوری اسلامی ایران مردانی شایسته ازدواج هستند که پر قدرت و پرتوان و چهارشانه باشند.[۱۶] آنها باید توان جسمی بالا، پول و شهرت اجتماعی داشته باشد.[۱۶]
زنان شایسته ازدواج باید دارای جمال و زیبایی باشند که این جمال و زیبایی، در تناسب اندام، ظرافت مو و ابرو، ظرافت صدا، حیا، عفت و پاکدامنی تفسیر میشود. دراین سیاستگذاریها زنان با ایمان و خداشناس، زنان سادات، زنان باکره و زنان کممهریه برای ازدواج در اولویت قرار دارند. سازمان ملی جوانان بر این اعتقاد است که زنان نازا، کثیف، لجباز و نافرمان و سرکش نسبت به شوهر شایستگی همسری مردان را ندارند.[۱۶]
تجرد قطعی یعنی کسانی که امیدی به ازدواج ندارند یا احتمال ازدواج برای آنان بسیار کم است.[۱۷] زندگی مجردی در یک سطح یا در یک جنسیت در ایران باقی نماندهاست.[۱۸] تصمیم برای تجرد بیشتر در سنین ۳۵ تا ۴۵ سالگی گرفته میشود.[۱۹] در حال حاضر بیش از ۱۳ میلیون جوان مجرد ایرانی، سن مناسب ازدواج را سپری کردهاند یا در حال سپری کردن این سن هستند.[۲۰] افزایش احساس «تنهایی» در میان دختران از ۳۵ سالگی به بعد روی میدهد.[۲۱] مهمترین مشکلات کشور از نظر دختران جوان، بیکاری، تورم، فقر و مشکلات اقتصادی، اعتیاد و عدم تحقق عدالت اجتماعی است.[۲۱]
تا پیش از انقلاب ایران برای سالها آمار تجرد قطعی برای زنان ۲ درصد و برای مردان ۱٫۸ درصد بود اما پس از انقلاب و بعد از افزایش موالید در دهه ۶۰ با توجه به آنکه به لحاظ فرهنگی دختران در ایران میباید با دهه قبلی خود ازدواج کنند و با توجه به آنکه تعداد پسران دهه ۵۰ بسیار کمتر از دختران دهه ۶۰ بود، برای این گروه مضیقه ازدواج به وجود آمد و مسئله تجرد دختران متولد دهه ۶۰ از اواخر دهه ۸۰ خود را نشان داد.[۲۱]
سال ۱۳۹۰ آغاز دهه تجرد در ایران بود.[۱۸] تجردی که گرچه در دهههای پیش نیز در ایران دیده میشد اما به واسطه تعداد زیاد دهه شصتیها که حالا در دهه نود جوانانی در سن ازدواج بودند، این آمار رو به فزونی گذاشت. این آمار در سال ۹۰ حکایت از زندگی مجردی و تک نفره ۷٫۱ درصد خانوادههای ایرانی داشت. وزارت ورزش و جوانان در سال ۱۳۹۱ ارقامی را اعلام کرد که از زندگی مجرد حدود ۲۵ درصد دختران خبر میداد.[۱۸] گرچه هم در ابتدای دهه ۹۰ و هم در سال ۹۵ آمار دقیقی از زندگی مجردی دختران و پسران ایرانی وجود ندارد اما به استناد سخنان وزیر ورزش و جوانان در سال ۹۱ حدود ۳۰ درصد جوانان در شش کلانشهر تهران، شیراز، مشهد، اصفهان، تبریز و اهواز به تنهایی زندگی میکنند.[۱۸] دختری که مدرک لیسانس اخذ میکند دیگر تمامی پسرانی که تحصیلاتی کمتر از لیسانس دارند را از دایره همسرگزینیاش خارج میکند و این از جمله دلایلی است که باعث میشود فرصت ازدواج برای دخترانی که تحصیلات بالاتری دارند کمتر شود.[۲۲]
بنظر میرسد تجرد قطعی بر ساختارهای اجتماعی در ایران تأثیر خواهد گذاشت به این معنا که زندگیها به سمت فردی شدن و ایجاد خانههای تک نفره و خانوادههای یکنفره پیش خواهد رفت؛ خود به خود با افزایش خانوادههای یکنفره امکان مشارکت در اداره زندگی کمتر خواهد شد. به همین دلیل مشاغل جدید ایجاد خواهد شد. چون در هنگام بیماری و سالمندی نیاز به خدمات اجتماعی افزایش مییابد؛ یعنی این دسته از افراد جامعه از خدمات عاطفی و رایگان بستگان محروم شده با مشکلاتی نظیر نارضایتی از زندگی و جامعه مواجه خواهند شد.[۱۹]
https://www.ohchr.org/EN/UDHR/Documents/UDHR_Translations/prs.pdf
یکی از حقوق هر انسانی انتخاب همسر و تشکیل خانواده است و هر مرد و زنی میتوانند با توجه به شرایط فکری، فرهنگی، دینی خود ازدواج کند. طبق ماده شانزدهم اعلامیه جهانی حقوق بشر حق ازدواج انسانها به رسمیت شناخته شدهاست.[۱]
براساس آمارها، نرخ ازدواج در ایران به تناسب جمعیت کشور افزایش پیدا نکردهاست.[۲]
به واسطه تعداد زیاد دهه شصتیها که در دهه نود جوانانی در سن ازدواج بودند، تجرد قطعی در ایران رو به فزونی گذاشت.
قرنها بعد و در دوره ساسانیان، نوع اصلی ازدواج ایرانی «زنیِ پادِخشای» خوانده میشد که در واقع انتقال قیمومیت دختر از پدر به شوهر بود.[۳] همچنین گونهای ازدواج موقت برای زنان وجود داشت که «چَگَر» نامیده میشد و آن هنگامی بود که شوهر توانایی فرزندآوری نداشت و زن خود را به عنوان همسر موقت به یکی از نزدیکان میداد تا فرزند آورد. چگر را به صورت چَکَر هم نوشتهاند.[۳] در این گونه از ازدواج رضایت زن شرط نبودهاست و فرزندان حاصل به شوهر اول میرسیدهاند. نوع دیگری از ازدواجهای ساسانی که باعث بحث و جدلهای زیادی میان امروزیان شدهاست خویدوده بود که ازدواج با محارم است.[۴]
ازدواج در ایران دارای رسوم و قواعدی است که برخی از آنها منحصر به فرهنگ ایرانی است. این رسوم در طول تاریخ به دفعات تغییر کردهاند و در میان اقوام، ادیان و مذاهب، و حتی طبقات اجتماعی گوناگون به فراخور متفاوت هستند.
ازدواج سنتی ایرانی فرایندی است که دارای مراحل مختلفی است. این مراحل در برخی از نقاط ایران از ابتدا اندکی تفاوت داشته و در برخی از نقاط دیگر، به تدریج تغییراتی در آن راه یافتهاست؛ ولی آنچه در مراحل ازدواج سنتی ایرانی تقریباً در اکثر نقاط کشور (بخصوص شهر تهران) مرسوم و معمول بودهاست، بهطور رسمی شامل این مراحل است:[۵]
در این میان در گذشته رسومی نیز وجود داشته که از میان رفتهاند (مانند نشان دادن عروس به قابله پیش از عقد) و رسومی نیز وجود دارند که هنوز پابرجا هستند، ولی به شکل سنتی قدیم اجرا نمیشوند (مانند خرید عروسی).[۵] در مقابل ازدواجهای سنتی، ازدواجهای مدرن قرار دارند که کمتر تابع رسوم بوده و فقط به جنبه کارکردی ازدواج(عقد نکاح) و آغاز زندگی مشترک پرداخته میشود.
ازدواج چگونه صورت مي گيرد
از سوی دیگر نقش خانواده در آشنایی زوجین، متغیر دیگری است که نوع ازدواج را (سنتی یا مدرن) تعیین میکند.[۶] در ازدواجهای سنتی غالباً خانواده طرفین نقش تعیینکننده تری داشته و حتی در برخی از ازدواجهای سنتی تا چند سال پیش، زوجین حق دیدن یا صحبت کردن با یکدیگر را نداشتهاند. (به عنوان نمونه ازدواج روحالله خمینی و بانو خدیجه ثقفی از این نوع بود)[۷] در حالی که در ازدواجهای مدرن، شناخت پیش از ازدواج توسط خود زوجین صورت میگیرد و خانواده طرفین نقش زیادی در آن ندارند. بدیهی است که در این میان، چه از نظر رسوم ازدواج و چه از نظر شناخت و آگاهی، انواع بینابینی زیادی وجود دارد.[۶]
از دیگر تفاوتهای ازدواج سنتی و مدرن، تفاوت سنی زوجین است. در ازدواج سنتی بهطور معمول زوج (داماد) چندین سال از زوجه (عروس) مسن تر است. در حالی که در ازدواجهای مدرن زوجین اختلاف سنی معنی داری نداشته و در مواردی نسبت معکوس برقرار است.[۶]
یک تحقیق آماری نشان میدهد که جوانان تهرانی، به ازدواج سنتی بیش از ازدواج مدرن راغب هستند.[۸] آمار نشان دادهاند که ازدواجهای سنتی از استحکام بیشتری نسبت به ازدواجهای مدرن برخوردارند. در استان تهران که نسبت ازدواجهای مدرن از دیگر استانها بیشتر است، حدود ۳۰ درصداز ازدواجها به جدایی و طلاق منجر میشوند.[۹][۱۰]
این نوع ازدواج در سالهای اخیر (زمان ویرایش ۱۳۹۳) رواج یافتهاست. بدین معناست که تعهدی میان دختر و پسر شکل میگیرد، اما در شناسنامه ثبت نمیشود. اگر ازدواج نوعی قرارداد باشد، ازدواج سپید، نوعی قرارداد نانوشته است. به دلیل غیرقانونی بودن این ازدواج، آماری از آن در دست نیست.[۱۱]
موضوع اختلاف سنی میان عروس و داماد، در ازدواج ایرانی موضوعی مناقشهبرانگیز است. امروزه در برخی از ازدواجهای مدرن ایرانی، اختلافهای سنی معنی دار مشاهده میشود. کارشناسان دلیل چنین انتخابهایی را مسائل مالی و کاهش نقش نظارتی خانواده در ازدواج میدانند. برخی آسیب شناسان اجتماعی، وضعیت کنونی جامعه ایران را در این خصوص بحرانی و در حد هشدار میدانند. علاوه بر آسیب شناسان، کارشناسان مسائل حقوقی نیز نسبت به افزایش اختلاف سنی واکنش نشان دادهاند.[۱۲][۱۳]
طرحی است که بستهٔ اول آن تلاش برای افزایش انگیزه برای ازدواج است و مراحلی همچون ارجاع به مشاور و بستههای آموزشی را دربردارد، در ۱۰ مهر ۱۳۹۳، در گزارشاتی فراوان در سایتهای خبری مختلف، دبیر کارگروهی باعنوان «کارگروه تخصصی صنعت ملی مشاوره ازدواج»، به تشریح مراحل مختلف یک طرح با نام «طرح ملی همسانگزینی» پرداخت.[۱۴][۱۵]
در واقع یکی از حقوق هر انسانی انتخاب همسر و تشکیل خانواده است و هر مرد و زنی میتوانند با توجه به شرایط فکری، فرهنگی، دینی خود ازدواج کند. طبق ماده شانزدهم اعلامیه جهانی حقوق بشر حق ازدواج انسانها به رسمیت شناخته شدهاست.[۱]
ولی در سیاستگذاریهای سازمان ملی جوانان در نظام جمهوری اسلامی ایران مردانی شایسته ازدواج هستند که پر قدرت و پرتوان و چهارشانه باشند.[۱۶] آنها باید توان جسمی بالا، پول و شهرت اجتماعی داشته باشد.[۱۶]
زنان شایسته ازدواج باید دارای جمال و زیبایی باشند که این جمال و زیبایی، در تناسب اندام، ظرافت مو و ابرو، ظرافت صدا، حیا، عفت و پاکدامنی تفسیر میشود. دراین سیاستگذاریها زنان با ایمان و خداشناس، زنان سادات، زنان باکره و زنان کممهریه برای ازدواج در اولویت قرار دارند. سازمان ملی جوانان بر این اعتقاد است که زنان نازا، کثیف، لجباز و نافرمان و سرکش نسبت به شوهر شایستگی همسری مردان را ندارند.[۱۶]
تجرد قطعی یعنی کسانی که امیدی به ازدواج ندارند یا احتمال ازدواج برای آنان بسیار کم است.[۱۷] زندگی مجردی در یک سطح یا در یک جنسیت در ایران باقی نماندهاست.[۱۸] تصمیم برای تجرد بیشتر در سنین ۳۵ تا ۴۵ سالگی گرفته میشود.[۱۹] در حال حاضر بیش از ۱۳ میلیون جوان مجرد ایرانی، سن مناسب ازدواج را سپری کردهاند یا در حال سپری کردن این سن هستند.[۲۰] افزایش احساس «تنهایی» در میان دختران از ۳۵ سالگی به بعد روی میدهد.[۲۱] مهمترین مشکلات کشور از نظر دختران جوان، بیکاری، تورم، فقر و مشکلات اقتصادی، اعتیاد و عدم تحقق عدالت اجتماعی است.[۲۱]
تا پیش از انقلاب ایران برای سالها آمار تجرد قطعی برای زنان ۲ درصد و برای مردان ۱٫۸ درصد بود اما پس از انقلاب و بعد از افزایش موالید در دهه ۶۰ با توجه به آنکه به لحاظ فرهنگی دختران در ایران میباید با دهه قبلی خود ازدواج کنند و با توجه به آنکه تعداد پسران دهه ۵۰ بسیار کمتر از دختران دهه ۶۰ بود، برای این گروه مضیقه ازدواج به وجود آمد و مسئله تجرد دختران متولد دهه ۶۰ از اواخر دهه ۸۰ خود را نشان داد.[۲۱]
سال ۱۳۹۰ آغاز دهه تجرد در ایران بود.[۱۸] تجردی که گرچه در دهههای پیش نیز در ایران دیده میشد اما به واسطه تعداد زیاد دهه شصتیها که حالا در دهه نود جوانانی در سن ازدواج بودند، این آمار رو به فزونی گذاشت. این آمار در سال ۹۰ حکایت از زندگی مجردی و تک نفره ۷٫۱ درصد خانوادههای ایرانی داشت. وزارت ورزش و جوانان در سال ۱۳۹۱ ارقامی را اعلام کرد که از زندگی مجرد حدود ۲۵ درصد دختران خبر میداد.[۱۸] گرچه هم در ابتدای دهه ۹۰ و هم در سال ۹۵ آمار دقیقی از زندگی مجردی دختران و پسران ایرانی وجود ندارد اما به استناد سخنان وزیر ورزش و جوانان در سال ۹۱ حدود ۳۰ درصد جوانان در شش کلانشهر تهران، شیراز، مشهد، اصفهان، تبریز و اهواز به تنهایی زندگی میکنند.[۱۸] دختری که مدرک لیسانس اخذ میکند دیگر تمامی پسرانی که تحصیلاتی کمتر از لیسانس دارند را از دایره همسرگزینیاش خارج میکند و این از جمله دلایلی است که باعث میشود فرصت ازدواج برای دخترانی که تحصیلات بالاتری دارند کمتر شود.[۲۲]
بنظر میرسد تجرد قطعی بر ساختارهای اجتماعی در ایران تأثیر خواهد گذاشت به این معنا که زندگیها به سمت فردی شدن و ایجاد خانههای تک نفره و خانوادههای یکنفره پیش خواهد رفت؛ خود به خود با افزایش خانوادههای یکنفره امکان مشارکت در اداره زندگی کمتر خواهد شد. به همین دلیل مشاغل جدید ایجاد خواهد شد. چون در هنگام بیماری و سالمندی نیاز به خدمات اجتماعی افزایش مییابد؛ یعنی این دسته از افراد جامعه از خدمات عاطفی و رایگان بستگان محروم شده با مشکلاتی نظیر نارضایتی از زندگی و جامعه مواجه خواهند شد.[۱۹]
https://www.ohchr.org/EN/UDHR/Documents/UDHR_Translations/prs.pdf
یکی از حقوق هر انسانی انتخاب همسر و تشکیل خانواده است و هر مرد و زنی میتوانند با توجه به شرایط فکری، فرهنگی، دینی خود ازدواج کند. طبق ماده شانزدهم اعلامیه جهانی حقوق بشر حق ازدواج انسانها به رسمیت شناخته شدهاست.[۱]
براساس آمارها، نرخ ازدواج در ایران به تناسب جمعیت کشور افزایش پیدا نکردهاست.[۲]
به واسطه تعداد زیاد دهه شصتیها که در دهه نود جوانانی در سن ازدواج بودند، تجرد قطعی در ایران رو به فزونی گذاشت.
قرنها بعد و در دوره ساسانیان، نوع اصلی ازدواج ایرانی «زنیِ پادِخشای» خوانده میشد که در واقع انتقال قیمومیت دختر از پدر به شوهر بود.[۳] همچنین گونهای ازدواج موقت برای زنان وجود داشت که «چَگَر» نامیده میشد و آن هنگامی بود که شوهر توانایی فرزندآوری نداشت و زن خود را به عنوان همسر موقت به یکی از نزدیکان میداد تا فرزند آورد. چگر را به صورت چَکَر هم نوشتهاند.[۳] در این گونه از ازدواج رضایت زن شرط نبودهاست و فرزندان حاصل به شوهر اول میرسیدهاند. نوع دیگری از ازدواجهای ساسانی که باعث بحث و جدلهای زیادی میان امروزیان شدهاست خویدوده بود که ازدواج با محارم است.[۴]
ازدواج در ایران دارای رسوم و قواعدی است که برخی از آنها منحصر به فرهنگ ایرانی است. این رسوم در طول تاریخ به دفعات تغییر کردهاند و در میان اقوام، ادیان و مذاهب، و حتی طبقات اجتماعی گوناگون به فراخور متفاوت هستند.
ازدواج سنتی ایرانی فرایندی است که دارای مراحل مختلفی است. این مراحل در برخی از نقاط ایران از ابتدا اندکی تفاوت داشته و در برخی از نقاط دیگر، به تدریج تغییراتی در آن راه یافتهاست؛ ولی آنچه در مراحل ازدواج سنتی ایرانی تقریباً در اکثر نقاط کشور (بخصوص شهر تهران) مرسوم و معمول بودهاست، بهطور رسمی شامل این مراحل است:[۵]
در این میان در گذشته رسومی نیز وجود داشته که از میان رفتهاند (مانند نشان دادن عروس به قابله پیش از عقد) و رسومی نیز وجود دارند که هنوز پابرجا هستند، ولی به شکل سنتی قدیم اجرا نمیشوند (مانند خرید عروسی).[۵] در مقابل ازدواجهای سنتی، ازدواجهای مدرن قرار دارند که کمتر تابع رسوم بوده و فقط به جنبه کارکردی ازدواج(عقد نکاح) و آغاز زندگی مشترک پرداخته میشود.
ازدواج چگونه صورت مي گيرد
از سوی دیگر نقش خانواده در آشنایی زوجین، متغیر دیگری است که نوع ازدواج را (سنتی یا مدرن) تعیین میکند.[۶] در ازدواجهای سنتی غالباً خانواده طرفین نقش تعیینکننده تری داشته و حتی در برخی از ازدواجهای سنتی تا چند سال پیش، زوجین حق دیدن یا صحبت کردن با یکدیگر را نداشتهاند. (به عنوان نمونه ازدواج روحالله خمینی و بانو خدیجه ثقفی از این نوع بود)[۷] در حالی که در ازدواجهای مدرن، شناخت پیش از ازدواج توسط خود زوجین صورت میگیرد و خانواده طرفین نقش زیادی در آن ندارند. بدیهی است که در این میان، چه از نظر رسوم ازدواج و چه از نظر شناخت و آگاهی، انواع بینابینی زیادی وجود دارد.[۶]
از دیگر تفاوتهای ازدواج سنتی و مدرن، تفاوت سنی زوجین است. در ازدواج سنتی بهطور معمول زوج (داماد) چندین سال از زوجه (عروس) مسن تر است. در حالی که در ازدواجهای مدرن زوجین اختلاف سنی معنی داری نداشته و در مواردی نسبت معکوس برقرار است.[۶]
یک تحقیق آماری نشان میدهد که جوانان تهرانی، به ازدواج سنتی بیش از ازدواج مدرن راغب هستند.[۸] آمار نشان دادهاند که ازدواجهای سنتی از استحکام بیشتری نسبت به ازدواجهای مدرن برخوردارند. در استان تهران که نسبت ازدواجهای مدرن از دیگر استانها بیشتر است، حدود ۳۰ درصداز ازدواجها به جدایی و طلاق منجر میشوند.[۹][۱۰]
این نوع ازدواج در سالهای اخیر (زمان ویرایش ۱۳۹۳) رواج یافتهاست. بدین معناست که تعهدی میان دختر و پسر شکل میگیرد، اما در شناسنامه ثبت نمیشود. اگر ازدواج نوعی قرارداد باشد، ازدواج سپید، نوعی قرارداد نانوشته است. به دلیل غیرقانونی بودن این ازدواج، آماری از آن در دست نیست.[۱۱]
موضوع اختلاف سنی میان عروس و داماد، در ازدواج ایرانی موضوعی مناقشهبرانگیز است. امروزه در برخی از ازدواجهای مدرن ایرانی، اختلافهای سنی معنی دار مشاهده میشود. کارشناسان دلیل چنین انتخابهایی را مسائل مالی و کاهش نقش نظارتی خانواده در ازدواج میدانند. برخی آسیب شناسان اجتماعی، وضعیت کنونی جامعه ایران را در این خصوص بحرانی و در حد هشدار میدانند. علاوه بر آسیب شناسان، کارشناسان مسائل حقوقی نیز نسبت به افزایش اختلاف سنی واکنش نشان دادهاند.[۱۲][۱۳]
طرحی است که بستهٔ اول آن تلاش برای افزایش انگیزه برای ازدواج است و مراحلی همچون ارجاع به مشاور و بستههای آموزشی را دربردارد، در ۱۰ مهر ۱۳۹۳، در گزارشاتی فراوان در سایتهای خبری مختلف، دبیر کارگروهی باعنوان «کارگروه تخصصی صنعت ملی مشاوره ازدواج»، به تشریح مراحل مختلف یک طرح با نام «طرح ملی همسانگزینی» پرداخت.[۱۴][۱۵]
در واقع یکی از حقوق هر انسانی انتخاب همسر و تشکیل خانواده است و هر مرد و زنی میتوانند با توجه به شرایط فکری، فرهنگی، دینی خود ازدواج کند. طبق ماده شانزدهم اعلامیه جهانی حقوق بشر حق ازدواج انسانها به رسمیت شناخته شدهاست.[۱]
ولی در سیاستگذاریهای سازمان ملی جوانان در نظام جمهوری اسلامی ایران مردانی شایسته ازدواج هستند که پر قدرت و پرتوان و چهارشانه باشند.[۱۶] آنها باید توان جسمی بالا، پول و شهرت اجتماعی داشته باشد.[۱۶]
زنان شایسته ازدواج باید دارای جمال و زیبایی باشند که این جمال و زیبایی، در تناسب اندام، ظرافت مو و ابرو، ظرافت صدا، حیا، عفت و پاکدامنی تفسیر میشود. دراین سیاستگذاریها زنان با ایمان و خداشناس، زنان سادات، زنان باکره و زنان کممهریه برای ازدواج در اولویت قرار دارند. سازمان ملی جوانان بر این اعتقاد است که زنان نازا، کثیف، لجباز و نافرمان و سرکش نسبت به شوهر شایستگی همسری مردان را ندارند.[۱۶]
تجرد قطعی یعنی کسانی که امیدی به ازدواج ندارند یا احتمال ازدواج برای آنان بسیار کم است.[۱۷] زندگی مجردی در یک سطح یا در یک جنسیت در ایران باقی نماندهاست.[۱۸] تصمیم برای تجرد بیشتر در سنین ۳۵ تا ۴۵ سالگی گرفته میشود.[۱۹] در حال حاضر بیش از ۱۳ میلیون جوان مجرد ایرانی، سن مناسب ازدواج را سپری کردهاند یا در حال سپری کردن این سن هستند.[۲۰] افزایش احساس «تنهایی» در میان دختران از ۳۵ سالگی به بعد روی میدهد.[۲۱] مهمترین مشکلات کشور از نظر دختران جوان، بیکاری، تورم، فقر و مشکلات اقتصادی، اعتیاد و عدم تحقق عدالت اجتماعی است.[۲۱]
تا پیش از انقلاب ایران برای سالها آمار تجرد قطعی برای زنان ۲ درصد و برای مردان ۱٫۸ درصد بود اما پس از انقلاب و بعد از افزایش موالید در دهه ۶۰ با توجه به آنکه به لحاظ فرهنگی دختران در ایران میباید با دهه قبلی خود ازدواج کنند و با توجه به آنکه تعداد پسران دهه ۵۰ بسیار کمتر از دختران دهه ۶۰ بود، برای این گروه مضیقه ازدواج به وجود آمد و مسئله تجرد دختران متولد دهه ۶۰ از اواخر دهه ۸۰ خود را نشان داد.[۲۱]
سال ۱۳۹۰ آغاز دهه تجرد در ایران بود.[۱۸] تجردی که گرچه در دهههای پیش نیز در ایران دیده میشد اما به واسطه تعداد زیاد دهه شصتیها که حالا در دهه نود جوانانی در سن ازدواج بودند، این آمار رو به فزونی گذاشت. این آمار در سال ۹۰ حکایت از زندگی مجردی و تک نفره ۷٫۱ درصد خانوادههای ایرانی داشت. وزارت ورزش و جوانان در سال ۱۳۹۱ ارقامی را اعلام کرد که از زندگی مجرد حدود ۲۵ درصد دختران خبر میداد.[۱۸] گرچه هم در ابتدای دهه ۹۰ و هم در سال ۹۵ آمار دقیقی از زندگی مجردی دختران و پسران ایرانی وجود ندارد اما به استناد سخنان وزیر ورزش و جوانان در سال ۹۱ حدود ۳۰ درصد جوانان در شش کلانشهر تهران، شیراز، مشهد، اصفهان، تبریز و اهواز به تنهایی زندگی میکنند.[۱۸] دختری که مدرک لیسانس اخذ میکند دیگر تمامی پسرانی که تحصیلاتی کمتر از لیسانس دارند را از دایره همسرگزینیاش خارج میکند و این از جمله دلایلی است که باعث میشود فرصت ازدواج برای دخترانی که تحصیلات بالاتری دارند کمتر شود.[۲۲]
بنظر میرسد تجرد قطعی بر ساختارهای اجتماعی در ایران تأثیر خواهد گذاشت به این معنا که زندگیها به سمت فردی شدن و ایجاد خانههای تک نفره و خانوادههای یکنفره پیش خواهد رفت؛ خود به خود با افزایش خانوادههای یکنفره امکان مشارکت در اداره زندگی کمتر خواهد شد. به همین دلیل مشاغل جدید ایجاد خواهد شد. چون در هنگام بیماری و سالمندی نیاز به خدمات اجتماعی افزایش مییابد؛ یعنی این دسته از افراد جامعه از خدمات عاطفی و رایگان بستگان محروم شده با مشکلاتی نظیر نارضایتی از زندگی و جامعه مواجه خواهند شد.[۱۹]
https://www.ohchr.org/EN/UDHR/Documents/UDHR_Translations/prs.pdf
یکی از حقوق هر انسانی انتخاب همسر و تشکیل خانواده است و هر مرد و زنی میتوانند با توجه به شرایط فکری، فرهنگی، دینی خود ازدواج کند. طبق ماده شانزدهم اعلامیه جهانی حقوق بشر حق ازدواج انسانها به رسمیت شناخته شدهاست.[۱]
براساس آمارها، نرخ ازدواج در ایران به تناسب جمعیت کشور افزایش پیدا نکردهاست.[۲]
به واسطه تعداد زیاد دهه شصتیها که در دهه نود جوانانی در سن ازدواج بودند، تجرد قطعی در ایران رو به فزونی گذاشت.
قرنها بعد و در دوره ساسانیان، نوع اصلی ازدواج ایرانی «زنیِ پادِخشای» خوانده میشد که در واقع انتقال قیمومیت دختر از پدر به شوهر بود.[۳] همچنین گونهای ازدواج موقت برای زنان وجود داشت که «چَگَر» نامیده میشد و آن هنگامی بود که شوهر توانایی فرزندآوری نداشت و زن خود را به عنوان همسر موقت به یکی از نزدیکان میداد تا فرزند آورد. چگر را به صورت چَکَر هم نوشتهاند.[۳] در این گونه از ازدواج رضایت زن شرط نبودهاست و فرزندان حاصل به شوهر اول میرسیدهاند. نوع دیگری از ازدواجهای ساسانی که باعث بحث و جدلهای زیادی میان امروزیان شدهاست خویدوده بود که ازدواج با محارم است.[۴]
ازدواج در ایران دارای رسوم و قواعدی است که برخی از آنها منحصر به فرهنگ ایرانی است. این رسوم در طول تاریخ به دفعات تغییر کردهاند و در میان اقوام، ادیان و مذاهب، و حتی طبقات اجتماعی گوناگون به فراخور متفاوت هستند.
ازدواج سنتی ایرانی فرایندی است که دارای مراحل مختلفی است. این مراحل در برخی از نقاط ایران از ابتدا اندکی تفاوت داشته و در برخی از نقاط دیگر، به تدریج تغییراتی در آن راه یافتهاست؛ ولی آنچه در مراحل ازدواج سنتی ایرانی تقریباً در اکثر نقاط کشور (بخصوص شهر تهران) مرسوم و معمول بودهاست، بهطور رسمی شامل این مراحل است:[۵]
در این میان در گذشته رسومی نیز وجود داشته که از میان رفتهاند (مانند نشان دادن عروس به قابله پیش از عقد) و رسومی نیز وجود دارند که هنوز پابرجا هستند، ولی به شکل سنتی قدیم اجرا نمیشوند (مانند خرید عروسی).[۵] در مقابل ازدواجهای سنتی، ازدواجهای مدرن قرار دارند که کمتر تابع رسوم بوده و فقط به جنبه کارکردی ازدواج(عقد نکاح) و آغاز زندگی مشترک پرداخته میشود.
ازدواج چگونه صورت مي گيرد
از سوی دیگر نقش خانواده در آشنایی زوجین، متغیر دیگری است که نوع ازدواج را (سنتی یا مدرن) تعیین میکند.[۶] در ازدواجهای سنتی غالباً خانواده طرفین نقش تعیینکننده تری داشته و حتی در برخی از ازدواجهای سنتی تا چند سال پیش، زوجین حق دیدن یا صحبت کردن با یکدیگر را نداشتهاند. (به عنوان نمونه ازدواج روحالله خمینی و بانو خدیجه ثقفی از این نوع بود)[۷] در حالی که در ازدواجهای مدرن، شناخت پیش از ازدواج توسط خود زوجین صورت میگیرد و خانواده طرفین نقش زیادی در آن ندارند. بدیهی است که در این میان، چه از نظر رسوم ازدواج و چه از نظر شناخت و آگاهی، انواع بینابینی زیادی وجود دارد.[۶]
از دیگر تفاوتهای ازدواج سنتی و مدرن، تفاوت سنی زوجین است. در ازدواج سنتی بهطور معمول زوج (داماد) چندین سال از زوجه (عروس) مسن تر است. در حالی که در ازدواجهای مدرن زوجین اختلاف سنی معنی داری نداشته و در مواردی نسبت معکوس برقرار است.[۶]
یک تحقیق آماری نشان میدهد که جوانان تهرانی، به ازدواج سنتی بیش از ازدواج مدرن راغب هستند.[۸] آمار نشان دادهاند که ازدواجهای سنتی از استحکام بیشتری نسبت به ازدواجهای مدرن برخوردارند. در استان تهران که نسبت ازدواجهای مدرن از دیگر استانها بیشتر است، حدود ۳۰ درصداز ازدواجها به جدایی و طلاق منجر میشوند.[۹][۱۰]
این نوع ازدواج در سالهای اخیر (زمان ویرایش ۱۳۹۳) رواج یافتهاست. بدین معناست که تعهدی میان دختر و پسر شکل میگیرد، اما در شناسنامه ثبت نمیشود. اگر ازدواج نوعی قرارداد باشد، ازدواج سپید، نوعی قرارداد نانوشته است. به دلیل غیرقانونی بودن این ازدواج، آماری از آن در دست نیست.[۱۱]
موضوع اختلاف سنی میان عروس و داماد، در ازدواج ایرانی موضوعی مناقشهبرانگیز است. امروزه در برخی از ازدواجهای مدرن ایرانی، اختلافهای سنی معنی دار مشاهده میشود. کارشناسان دلیل چنین انتخابهایی را مسائل مالی و کاهش نقش نظارتی خانواده در ازدواج میدانند. برخی آسیب شناسان اجتماعی، وضعیت کنونی جامعه ایران را در این خصوص بحرانی و در حد هشدار میدانند. علاوه بر آسیب شناسان، کارشناسان مسائل حقوقی نیز نسبت به افزایش اختلاف سنی واکنش نشان دادهاند.[۱۲][۱۳]
طرحی است که بستهٔ اول آن تلاش برای افزایش انگیزه برای ازدواج است و مراحلی همچون ارجاع به مشاور و بستههای آموزشی را دربردارد، در ۱۰ مهر ۱۳۹۳، در گزارشاتی فراوان در سایتهای خبری مختلف، دبیر کارگروهی باعنوان «کارگروه تخصصی صنعت ملی مشاوره ازدواج»، به تشریح مراحل مختلف یک طرح با نام «طرح ملی همسانگزینی» پرداخت.[۱۴][۱۵]
در واقع یکی از حقوق هر انسانی انتخاب همسر و تشکیل خانواده است و هر مرد و زنی میتوانند با توجه به شرایط فکری، فرهنگی، دینی خود ازدواج کند. طبق ماده شانزدهم اعلامیه جهانی حقوق بشر حق ازدواج انسانها به رسمیت شناخته شدهاست.[۱]
ولی در سیاستگذاریهای سازمان ملی جوانان در نظام جمهوری اسلامی ایران مردانی شایسته ازدواج هستند که پر قدرت و پرتوان و چهارشانه باشند.[۱۶] آنها باید توان جسمی بالا، پول و شهرت اجتماعی داشته باشد.[۱۶]
زنان شایسته ازدواج باید دارای جمال و زیبایی باشند که این جمال و زیبایی، در تناسب اندام، ظرافت مو و ابرو، ظرافت صدا، حیا، عفت و پاکدامنی تفسیر میشود. دراین سیاستگذاریها زنان با ایمان و خداشناس، زنان سادات، زنان باکره و زنان کممهریه برای ازدواج در اولویت قرار دارند. سازمان ملی جوانان بر این اعتقاد است که زنان نازا، کثیف، لجباز و نافرمان و سرکش نسبت به شوهر شایستگی همسری مردان را ندارند.[۱۶]
تجرد قطعی یعنی کسانی که امیدی به ازدواج ندارند یا احتمال ازدواج برای آنان بسیار کم است.[۱۷] زندگی مجردی در یک سطح یا در یک جنسیت در ایران باقی نماندهاست.[۱۸] تصمیم برای تجرد بیشتر در سنین ۳۵ تا ۴۵ سالگی گرفته میشود.[۱۹] در حال حاضر بیش از ۱۳ میلیون جوان مجرد ایرانی، سن مناسب ازدواج را سپری کردهاند یا در حال سپری کردن این سن هستند.[۲۰] افزایش احساس «تنهایی» در میان دختران از ۳۵ سالگی به بعد روی میدهد.[۲۱] مهمترین مشکلات کشور از نظر دختران جوان، بیکاری، تورم، فقر و مشکلات اقتصادی، اعتیاد و عدم تحقق عدالت اجتماعی است.[۲۱]
تا پیش از انقلاب ایران برای سالها آمار تجرد قطعی برای زنان ۲ درصد و برای مردان ۱٫۸ درصد بود اما پس از انقلاب و بعد از افزایش موالید در دهه ۶۰ با توجه به آنکه به لحاظ فرهنگی دختران در ایران میباید با دهه قبلی خود ازدواج کنند و با توجه به آنکه تعداد پسران دهه ۵۰ بسیار کمتر از دختران دهه ۶۰ بود، برای این گروه مضیقه ازدواج به وجود آمد و مسئله تجرد دختران متولد دهه ۶۰ از اواخر دهه ۸۰ خود را نشان داد.[۲۱]
سال ۱۳۹۰ آغاز دهه تجرد در ایران بود.[۱۸] تجردی که گرچه در دهههای پیش نیز در ایران دیده میشد اما به واسطه تعداد زیاد دهه شصتیها که حالا در دهه نود جوانانی در سن ازدواج بودند، این آمار رو به فزونی گذاشت. این آمار در سال ۹۰ حکایت از زندگی مجردی و تک نفره ۷٫۱ درصد خانوادههای ایرانی داشت. وزارت ورزش و جوانان در سال ۱۳۹۱ ارقامی را اعلام کرد که از زندگی مجرد حدود ۲۵ درصد دختران خبر میداد.[۱۸] گرچه هم در ابتدای دهه ۹۰ و هم در سال ۹۵ آمار دقیقی از زندگی مجردی دختران و پسران ایرانی وجود ندارد اما به استناد سخنان وزیر ورزش و جوانان در سال ۹۱ حدود ۳۰ درصد جوانان در شش کلانشهر تهران، شیراز، مشهد، اصفهان، تبریز و اهواز به تنهایی زندگی میکنند.[۱۸] دختری که مدرک لیسانس اخذ میکند دیگر تمامی پسرانی که تحصیلاتی کمتر از لیسانس دارند را از دایره همسرگزینیاش خارج میکند و این از جمله دلایلی است که باعث میشود فرصت ازدواج برای دخترانی که تحصیلات بالاتری دارند کمتر شود.[۲۲]
بنظر میرسد تجرد قطعی بر ساختارهای اجتماعی در ایران تأثیر خواهد گذاشت به این معنا که زندگیها به سمت فردی شدن و ایجاد خانههای تک نفره و خانوادههای یکنفره پیش خواهد رفت؛ خود به خود با افزایش خانوادههای یکنفره امکان مشارکت در اداره زندگی کمتر خواهد شد. به همین دلیل مشاغل جدید ایجاد خواهد شد. چون در هنگام بیماری و سالمندی نیاز به خدمات اجتماعی افزایش مییابد؛ یعنی این دسته از افراد جامعه از خدمات عاطفی و رایگان بستگان محروم شده با مشکلاتی نظیر نارضایتی از زندگی و جامعه مواجه خواهند شد.[۱۹]
https://www.ohchr.org/EN/UDHR/Documents/UDHR_Translations/prs.pdf
ازدواج، نکاح یا پیوند زناشویی پیمانی است که بهموجب آن یک زن و مرد باهم شریک و متحد میشوند و خانوادهای را تشکیل میدهند.
در واقع هدف ازدواج تشکیل خانواده است که تمایل به این امر در نهاد انسان گذاشته شدهاست. ازدواج به روابط جنسی مشروعیت می بخشد. به طور سنتی، ازدواج نقشی اساسی در حفظ اخلاق و تمدن دارد. [۱]
مردمشناسان برای اینکه تنوع وسیع اَعمال زناشویی مشاهدهشده از سوی فرهنگ را در نظر بگیرند چندین تعریف رقابتی از ازدواج پیشنهاد کردهاند.[۲] اِدوارد وستمارک در کتابش با عنوان «تاریخ ازدواج انسان (۱۹۲۱)» ازدواج را به این صورت تعریف میکند: ارتباط پردوام یا کمدوام نر و ماده گذشته از عمل زادآوری محض تا بعد از تولد فرزند «.[۳] او در کتاب» آیندهٔ ازدواج در تمدن وسترن «تعریف پیشیناش را رد میکند و در عوض بطور موقت ازدواج را اینگونه تعریف میکند: «رابطهٔ یک یا تعداد بیشتری مرد با یک یا تعداد بیشتری زن که بوسیلهٔ عرف یا قانون پذیرفته شدهاست».[۴]
یادداشتها و جستجوها (۱۹۵۱)، کتابچهٔ راهنمای انسانشناسی، ازدواج را چنین تعریف کردهاست، «پیوندی بین یک زن و یک مرد بهطوریکه بچههای متولد شده از زن به عنوان فرزندان مشروع هر دوی والدین شناخته شوند.»[۵] در راستای رویهٔ معمول در میان مردم ساکن قبایل جنوب سودان و غرب اتیوپی که به زنها اجازه میداد در شرایط خاص در نقش شوهر عمل کنند، کاتلین گوگ [انسانشناس بریتانیایی] پیشنهاد داد که آن تعریف را به این صورت تغییر دهند که «یک زن و یک یا چند شخص دیگر».[۶]
دموند لیچ تعریف گافس را مورد انتقاد قرار میدهد و آن را در مقولهٔ شناخت حلالزادگی (مشروعیت) فرزند بسیار دست و پاگیر میداند و پیشنهاد میکند که ازدواج را مانند انواع متفاوتی از قوانین که برای اجرایی شدن وضع میشوند نگاه کنیم. لیچ تعریفاش را باز میکند و میگوید: «ازدواج رابطهای است که بین یک زن با یک یا تعداد بیشتری از اشخاص دیگر برقرار میشود- که این روابط تولد کودکی را تحت پیشامدهایی که توسط قوانین رابطهها قدغن نشدهاند میسّر میکند- تمامی قوانین همگانی مراتب تولد مطابقت داده شدهاند با عضوهای معمولی یا سطوح متفاوت جامعه».[۷] استدلال لیچ این است که هیچکدام از تعاریف ازدواج برای همه فرهنگها قابل اجرا نیست. او لیستی از ده قانون مرتبطشده با ازدواج را ارائه میکند شامل انحصار جنسی، قوانینی با احترام به کودک و قوانین متنوع ویژهای از سوی فرهنگ.[۸]
دوران بل همچنین تعریف بنیان مشروعیت را با این اصل که برخی جوامع برای ازدواج به مشروعیت احتیاج ندارند مورد نقد قرار میدهد و اینگونه استدلال میکند: در جوامعی که نامشروعیت فقط به معنای ازدواج نکردن مادر است و غیر از این هیچ قانون ضمنی دیگری وجود ندارد تعریف بنیان مشروعیت ازدواج چرخهای است. او تعریف ازدواج را در مقولهٔ قوانین دستیابی جنسی قرار میدهد.[۲]ازدواج چگونه صورت مي گيرد
مقالهٔ اصلی: ازدواج در بوتهٔ نقد
بسیاری از مردم به دلایل گوناگون، استدلالهایی ضد ازدواج دارند. این استدلالها شامل نقدهای سیاسی و مذهبی، اشاره به میزان طلاق، و نیز اهمیت تجرد بر پایهٔ آموزههای مذهبی و فلسفی میشود. بسیاری از مردم علت انزجار از ازدواج را مشکلات اقتصادی و بسیاری محدودیتهای ناشی از آن میدانند و عده ای نیز مطابق احکام ادیان متبوع خود آن را خلاف اوامر الهی میدانند. فی المثل تجرد عیسی مسیح را سرمشق عمل قرار داده و آن را ناشی از امر الهی میدانند. لیکن عدهٔ بسیاری نیز ازدواج را محدودیت دانسته و آن را سالب آزادیهای مطلوب خویش میدانند.
نتیجهٔ تحقیقات جدید نشان میدهد که از دههٔ هشتاد میلادی بهبعد میل به تجرّد در افراد بیشتر شده ازدواجها کمتر و بیدوامتر شدهاند. همچنین نتیجهٔ تحقیقات ثابت میکنند که برخلاف باورهای قدیمی که اظهار میکردند افراد متأهل نسبت به مجردها از سلامت و حس خوشبختی بیشتری بهرهمندند دیگر مطلقاً صحت ندارد و در مواردی حتی مجردها خوشبختی و سلامت بیشتری از متأهلها دارند. از دلایل اظهار شده برای این مسئله میتوان به آزادی بیشتر در افراد مجرد و همینطور فشار بالا بر روی متأهلها اشاره کرد. به بیان دیگر زیست مشترک در دنیای مدرن دستخوش تغییرات جدی و گام به گام میشود و دیگر بهسان قدیم نمیباشد. چکیدهٔ این تحقیقات ثابت کرد که در عصر جدید فردیت با زندگی مشترک در اصطکاک خواهد بود و چالشهای جدیدی را بهوجود خواهد آورد. عامل دیگری که برای توضیح علت سالمتر و خوشبختر بودن مجرّدها در برابر متأهلین اظهار شده این است که انسان در موقعیتهای فردی دچار دغدغههای ذهنی کمتری است؛ ولی در زمان قرار گرفتن در یک جمع بهخاطر افزایش کشمکشها و محاسبات ذهنی برای تعدیل، رفتار آدمی در قبال طرف مقابل آشفتگی ذهنی افزایش مییابد.[۹] با این وجود بعضی دیگر از منابع هنوز بر این باورند که با تمام مشکلاتی که ازدواج در دنیای امروز دارد، باز به دلایلی مانند اثبات عشق به شریک عاطفی، اجتماعی بودن انسان، حمایت همسر و ایجاد انگیزه بیشتر برای زندگی ازدواج کردن نسبت به مجرد بودن بهتر است.[۱۰]
گوناگونی وسیعی در سطح فرهنگها، در رسومی که انتخاب همسر را کنترل میکنند وجود دارد. گوناگونیهایی در مورد سطحی که انتخاب همسر یک انتخاب شخصی توسط طرفین یا تصمیمی جمعی توسط خویشاوندهای دو طرف است و قوانینی که مشخص میکنند، کدام افراد انتخابهای معتبری محسوب میشوند وجود دارد.
در بسیاری از جوامع انتخاب همسر به افرادی مناسب از گروههای اجتماعی ویژه محدود میشود. در بعضی از جوامع رسم بر این است که همسر از درون گروه اجتماعی خود فرد انتخاب میشود – درون همسری (به انگلیسی: endogamy). این وضعیتی است که در بسیاری از جوامع که بر پایه صفوف و طبقات بنا شدهاند صدق میکند؛ ولی در دیگر جوامع همسر باید از گروهی به جز گروه خود انتخاب گردد- برون همسری (به انگلیسی: exogamy). این وضعیت در مورد جوامع فراوانی که آیین توتمی دارند و جامعه به چند قبیله توتمی برون همسر تقسیم شدهاست صادق است، همانند بیشتر جوامع بومی استرالیایی. در جوامع دیگر از فرد انتظار میرود با عموزادهها ازدواج کند. دختر باید با پسر خواهر پدرش ازدواج کند و پسر با دختر برادر مادرش-این عمدتاً حالت جوامعی است که رسم دارند شجره نامه را تنها از خط پدری یا مادری پیگیری کنند، مانند مردم آکان آفریقا. نوع دیگر انتخاب، ازدواج با برادر شوهر (به انگلیسی: levirate marriage) است که در آن بیوه باید با برادر شوهرش ازدواج کند، این شیوه عمدتاً در جوامعی که بر پایه گروههای قبیلهای درون همسر بنا شدهاند یافت میشود.
در فرهنگهای دیگر بر گروههایی که همسر میتواند از آنها انتخاب شود سختگیری کمتری مشاهده میشود. انتخاب همسر میتواند طی یک فرایند انتخابی به شیوه معاشقه توسط زوج یا تنظیم ازدواج توسط والدین یا زوج یا فردی بیرونی، دلال ازدواج شود.
ازدواجهای کاربردی (یا ازدواج مصلحتی) به مدد روالهای رسمی خانواده یا سیاستهای گروهی تسهیل میشوند. یک مرجع مسئول ازدواج را تنظیم یا افراد را به آن تشویق میکند؛ حتی ممکن است برای یافتن همسر مناسب برای فرد مجرد، یک دلال ازدواج به کار گرفته شود. مرجعیت ممکن است با والدین، خانواده، یک مقام مذهبی یا اجماع گروهی باشد. در بعضی موارد، مرجع مسئول ممکن است در انتخاب زوج انگیزههایی به غیر از تفاهم داشته باشد.[۱۱]
در دهکدههای روستایی هند، ازدواج کودکان نیز انجام میشود که والدین آن را در گاهی حتی قبل از تولد کودک تنظیم میکنند.[۱۲] این عمل به موجب «مصوبه ممنوعیت ازدواج کودک» در ۱۹۲۹ ممنوع گشت.
در بعضی جوامع از آسیای مرکزی، قفقاز تا آفریقا هنوز سنت عروس ربایی وجود دارد که در آن عروس توسط مرد و دوستانش اسیر میشود. گاهی اوقات این کار در حقیقت فرار با معشوق را پنهان میکند اما گاهی اوقات به سمت خشونت جنسی تمایل دارد. در زمانهای گذشته ربایش زنان، مقیاسی بزرگتر از این بودهاست که در آن گروههایی از زنان توسط گروههایی از مردان، گاهی اوقات در جنگ، اسیر میشدند. معروفترین مثال برای این مورد، تجاوز به زنان اهل سابین میباشد که موجب شد اولین شهروندان روم اولین همسرانشان را بدست آوردند.
سایر شرکای ازدواج کمابیش تحمیلی هستند. برای مثال ارثی که به زن بیوه میرسد مردی از برادران شوهر مرحومش برای او فراهم میکند.
همچنین بینید: همزیستی
ازدواج نهادی است که زندگی افراد را به شیوههای گوناگون عاطفی و اقتصادی به هم پیوند میزند. دربسیاری از فرهنگهای غربی، ازدواج معمولاً به ایجاد خانوادهای جدید که از زوج متأهل تشکیل میشود منجر میشود که در خانهای مشترک با هم زندگی میکنند و غالباً از بستر یکسانی استفاده میکنند، ولی در بعضی از فرهنگهای دیگر اینگونه نیست.[۱۳] در میان «میانگ کاباو» ها در غرب سوماترا، همزیستی در منزل مادری (به انگلیسی: matrilocal)است و شوهر به خانهٔ مادر زن نقل مکان میکند.[۱۴] اقامت بعد از ازدواج میتواند در منزل پدری (به انگلیسی: patrilocal) یا منزل دایی شوهر (به انگلیسی: avunculocal) باشد. چنین ازدواجهایی در پکن امروزی بهطور روزافزونی متداول است. «گو جیانمی»، مدیر مرکز مطالعات زنان در دانشگاه پکن به خبرنگار «نیوزدی» گفت: «ازدواجهای پاره وقت (به انگلیسی: Walking marriage) نشان دهندهٔ تغییرات گسترده در جامعه چین است»[۱۵] تمهیدی مشابه در عربستان سعودی تحت عنوان «ازدواج مسیار» وجود دارد که در آن زن و شوهر جدا از هم زندگی میکنند و بهطور مرتب با هم دیدار میکنند.[۱۶]
از سوی دیگر، ازدواج لازمهٔ همزیستی نیست. در بعضی موارد زوجهایی که با هم زندگی میکنند دوست ندارد متأهل شناخته شوند. مثلاً هنگامی که حق بازنشستگی یا نفقه به طرز منفی تحت تأثیر قرار میگیرند یا به خاطر ملاحظات مالیاتی، مسائل مهاجرتی و دلایل فراوان دیگر. در جوامع امروزی غربی بعضی از زوجها پیش از ازدواج با هم زندگی میکنند تا کارایی چنین تمهیدی را در طولانی مدت بیازمایند.
در بعضی از موارد هم زیستی ممکن است منجر به ازدواج عرفی شود و در بعضی از کشورها هم زیستی را به رسمیت ازدواج به جهت منافع مالیاتی و امنیت اجتماعی ترجیح میدهند. این در مورد استرالیا صدق میکند.[۱۷]
موضوع اصلی مقاله: قوانین و محدودیتهای ازدواج
ازدواج نهادی است که به صورت تاریخی توسط جامعه به منظور حفظ منافع بچهها، انتقال ژنهای سالم، حفظ ارزشهای فرهنگی، یا به خاطر تعصب و ترس با محدودیت همراه بودهاست، از هر سن و نژاد تا هر وضعیت اجتماعی، هر نوع قرابت قوم و خویشی و هر جنسیتی. تقریباً همه فرهنگهایی که ازدواج را به رسمیت میشناسند زنای با دیگری را تخطی از ضوابط ازدواج میدانند.[۱۸]
ایالات متحده تاریخچهای از قوانین محدودیت در ازدواج دارد. ایالات زیادی به قوانینی که علیه ازدواج بین نژادی بود عمل میکردند که اولین بار در قرن ۱۷ (در مستعمره برده داری «ویرجینیا۱۶۹۱ و» مریلند «۱۶۹۲) مطرح شد و تا ۱۹۶۷ که توسط قانون شهروندی Loving v. Virginia واژگون شد ادامه داشت. بسیاری ازین ایالات چندین اقلیت را از ازدواج با سفید پوستان منع کردند. مثلاً «آلاباما» «آرکانزاس» و «اوکلاهما» مشخصا سیاهان را منع کردند. ایلاتی مثل «میسیسیپی» و «میسوری» سیاهپوستان و آسیاییها را ممنوع کردند. ایالاتی چون «کارولینای شمای و جنوبی» سیاهان و بومیان آمریکایی را و ایالاتی چون «جرجیا،» کارولینای جنوبی و ویرجینیا همه غیر سفیدپوستان را از ازدواج با سفید پوستان منع کردند.
به رسمیت شناختن قانونی ازدواج زوجهای هم جنس آن طور که برای زوجهای غیر هم جنس فراهم است، عملی نسبتاً جدید است. در ایالات متحده، مصوبه حمایت از ازدواج 1996 (DOMA) به طرز واضحی ازدواج به جهت اهداف قوانین فدرال را میان یک مرد و یک زن تعریف میکند و اجازه میدهد ایالتها ازدواج هم جنسها در ایالات دیگر را نادیده بگیرند (گرچه استدلال میشود که ایالتها میتوانستند قبلاً هم اینکار را بکنند).[۱۹][۲۰] چهل و یک ایالت آمریکا ازدواج را میان یک مرد و یک زن تعریف میکنند. سه مورد از این ایالتها زبان قانونی دارند که از تعریف این چنینی DOMA قدیمی تر هستند (پیش از ۱۹۹۶ تصویب شدهاند). سی ایالت ازدواج را در قانون اساسی خود تعریف کردهاند. آریزونا تنها ایالتی است که تاکنون اصلاحیه قانون اساسی در مورد تعریف ازدواج تنها میان یک مرد و یک زن را رد کردهاست (۲۰۰۶)، ولی بعداً این اصلاحیه در ۲۰۰۸ تصویب شد.[۲۱]
در جوامع اغلب محدودیتهایی برای ازدواج با فامیل وجود داشتهاست، گرچه شدت این محدودیتها متفاوت بودهاست. به جز چند مورد استثنایی، ازدواج میان والدین و فرزندان یا میان خواهر و برادر با والدین یکسان زنا محسوب شده و ممنوع بودهاست. با این وجود، ازدواج میان فامیلهای دورتر بسیار متعارف بودهاست، و تخمینی در این باره حاکی از آن است که در ۸۰٪ ازدواجها در طول تاریخ نسبت خانوادگی نوه عموی والدینی یا نزدیکتر بودهاست.[۲۲] در دوران مدرن این نسبت کاهش شدیدی داشتهاست، اما هنوز تخمین زده میشود که بیش از ۱۰٪ ازدواجها میان نوه عموهای والدینی یا عموزادهها صورت میگیرد.[۲۳] در ایالات متحد، امروزه چنین ازدواجهایی نکوهیدهاست، و ممنوعیت ازدواج عموزادهها در بیش از ۳۰ ایالت قانونی است. تنوع قابل ملاحظهاست: در کرهٔ جنوبی، در گذشته ازدواج با فردی با نام خانوادگی یکسان غیرقانونی بودهاست.[۲۴]
در جوامع زیادی ازدواج به طبقهٔ اجتماعی فرد محدود بودهاست – پدیدهای که انسانشناسان درونهمسری مینامند. یک نمونه از چنین محدودیتهایی شرط ازدواج با همقبیلهای است.
محدودیت در برابر چندهمسری نیز متداول بودهاست. مخالفت دولت فدرال آمریکا با به رسمیت شناختن دِسِرِت به عنوان یک ایالت بر پایهٔ مخالفت با ازدواجهای چندهمسریای بود که در گذشته در میان مورمونها رواج داشتهاست.
همچنین نگاه کنید به: قوانین ضد- ازدواج میاننژادی، ازدواج میاننژادی، ازدواج فرا- ملی، ازدواج بینالادیانی، ازدواج مختلط (ابهامزدایی)، ازدواج با همجنس، طلاق، چندهمسری، ازدواج کودکان، و ازدواج رسمی.
در رابطه با ازدواج، مباحثههای زیادی در کشورهای مختلف انجام شدهاست- از جمله: مباحث مربوط به سازگاری زوجهای دارای مذاهب، عقاید، تبارها یا نژادهای متفاوت، تعداد و حداقل سن قابلقبول برای زنان، حقوق زوجها (بهویژه زنان)، و تعهدات خانوادگی گستردهتر. بهطور مثال، یکی از مجادلههای دورهٔ معاصر (که علیالخصوص بهطور چشمگیری در ایالات متحد آمریکا جریان دارد) عبارت است از، ممانعت از قانونیشدن روابط همجنسگرایانه، تأیید اجتماعی آن، و بهرهمندی از حقوق و تعهدات قانونی. در برخی از کشورها، محافظهکاران اجتماعی با ازدواج همجنسگرایان مخالفند، با این ادعا که هرگونه تلاشی برای تعریف ازدواج به شکلی غیر از «پیوند یک مرد و یک زن»، موجب «تهیشدن واژهٔ ازدواج از معنا و مفهوم اصلیاش» خواهد شد.[۲۵] همچنین، در دیگر کشورها، چندهمسری یک رسم «به لحاظ اجتماعی محافظهکارانه» است. از سوی دیگر، مدافعان ازدواجِ افراد هممذهب و همنژاد، ممکن است به ترتیب، قانونیشدن ازدواج بینالادیانی[۲۵] و ازدواج میاننژادی[۲۶] را محکوم کنند.
ایالت ماساچوست، خواستار تجدیدنظر دولت فدرال ایالات متحد آمریکا در مورد تعریفاش از پدیدهٔ ازدواج شدهاست. ایالت ماساچوست نخستین ایالتی بود که ازدواج همجنسگرایان را به رسمیت شناخت. بر پایهٔ این دعوی، «قانون دفاع از ازدواج ۱۹۹۶» (DOMA) به حق حاکمیت و خودمختاری ایالتها برای ارائهٔ تعریف خویش از مفهوم ازدواج تجاوز کردهاست. این دعوی معتقد است که قانون دفاع از ازدواج حق خودمختاری ایالت برای ارائهٔ تعریف خویش از مفهوم ازدواج را نقض کرده و مغایر با قانون اساسی است.[۲۷]
برانگیختگی هفتساله زناشویی سندرم،[۲۸] نظریه، عقیده و اصطلاحی در روانشناسی رابطه است که میگوید پس از حدود کم و بیش هفت سال اشتیاق جنسی و احساس رضایت رابطه زناشویی به تدریج کاسته میگردد.[۲۹] این نظریه از گرایش به پیمانشکنی و خیانت زناشویی در حدود سال هفتم ازدواج سخن میگوید.[۳۰] تمایل به طلاق از دیگر ادعاهای این نظریه است.[۳۱] این موضوع روانشناسی همچنین تمایل فرد متأهل به ارزیابی مجدد در ارتباط زناشویش را بازگو میکند. البته این مدت بر اساس آمار و شواهد ممکنا «و محتملا» کمتر از هفت سال هم روی میدهد اما با توجه به این که بر اساس برخی آمارها در آمریکا متوسط طول عمر هر ازدواج هفت سال است مدت هفت سال را برای این تئوری در نظر گرفتهاند.[۳۲]
وسوسه و برانگیختگی هفتساله زناشویی چیز بدی نیست ولی آن چیز که اهمیت دارد این است که نباید توجه زیادی به آن کرد زیرا در زندگی اولویت اصلی ازدواج و روابط با همسر است.[۳۳]
یکی از معیارهای مهمّ ازدواج، شناخت طرفین از یکدیگر است. افراد برای شناخت کامل یکدیگر به دست کم ۶ماه زمان و معاشرت نیاز دارند.[۳۴]
اطلاعات بیشتر:تعدد زوجین و چند همسری
گروههای مذهبی رویکردهای متفاوتی بر مشروعیت چند همسری دارند. اختیار کردن بیش از یک همسر برای مرد، این عمل در اسلام و کنفوسیوس مجاز است، هر چند که امروزه در بسیاری مناطق غیرمعمول شدهاست.[۳۵][۳۶]
در گذشته چند همسری در مذاهبی چون یهود، مسیحیت و هندوئیسم، مجاز بودهاست، ولی اخیراً توسط جریانات اعمال قدرت دنیای مدرن، ممنوع شدهاست.[۳۵]
ازدواج به زوجین، حقوق و وظایفی اعطا میکند؛ و از آنجاییکه یگانه ساختار ایجاد خویشاوندی سببی است این وضع گاهی شامل خویشاوندان آنها نیز میشود؛ و میتواند شامل موارد ذیل باشد:
این حقوق و وظایف در میان جوامع و گروههای گوناگون در هر جامعه بهطور قابل ملاحظهای متغیر است.[۳۷]
ازدواج گروهی که همچنین تحت عنوان ازدواج چند جانبه شناخته میشود، فرمی از چندمهری (پلی آموری) است در آن بیش از دو نفر واحد خانواده را تأسیس میکنند و تمام اعضای ازدواج گروهی، همسر تمام اعضای دیگر ازدواج گروهی محسوب میشود، و تمام اعضای ازدواج مسئولیت والدینی را برای هر کودکی که از ازدواج حاصل شود به عهده میگیرند.[۳۸] هیچ کشوری ازدواجهای گروهی را چه از لحاظ قانون و چه از لحاظ قانون عرفی نپذیرفتهاست.
جامعهشناسی خانواده به بررسی واقعیتهای موجود در مفهوم «خانواده» و ریشهیابی دگرگونیهای آن میپردازد. بهطور کلی، ازدواج موجب تغییر نقشهای اجتماعی و جابهجایی پایگاه اجتماعی افراد میشود.[۳۹]
موضوع مکانگزینی زوج پس از ازدواج یکی از موضوعات مورد پژوهش در جامعهشناسی و انسانشناسی است.
نظریههای اولیهای که سعی در توضیحِ عوامل تعیینکنندهٔ «محل سکونت پس از ازدواج» داشتهاند – برای مثال سکونت با خویشاوندان شوهر، زن یا سکونت در نزدیکی آنها- آن را با تقسیم جنسی کار مرتبط دانستهاند (از جمله، نظریههای لوییس هنری مورگان، ادوارد تیلور، یا جورج پتر مُرداک). با این وجود، با گذشت زمان، پژوهشهای میانفرهنگی که با استفاده از نمونهگیریهای جهانی بر روی این فرضیه انجام شد، نتوانست رابطهٔ چشمگیری بین این دو متغیر بیابد؛ البته تحقیقات کوروتایو (Korotayev) نشان دادهاست که، بهطور کلی کمک و مشارکتِ زن در امرار معاش، همبستگی چشمگیری با سکونت در نزدیکی خانوادهٔ زن دارد؛ با این حال، این همبستگی زیر پوشش عامل متداولی همچون «چند زنی» پنهان ماندهاست. به بیان دقیقتر، اگرچه کمک زن به امرار معاش گرایش به آن دارد تا منجر به سکونت در نزدیکی خانوادهٔ زن بشود، توأمان گرایش به آن دارد تا به چند زنیِ «غیرخواهرانه» (non-sororal، ازدواج مرد با کسی غیر از خواهر زنش) بینجامد. «چند زنیِ غیرخواهرانه» مانع از سکونت در کنار خانوادهٔ تازه عروس میشود. اگر عامل «چند زنی» کنترل شود، تقسیم کار تبدیل به عامل مهمی برای پیشبینی محل سکونتِ پس از ازدواج خواهد شد. از اینرو، نظریهٔ مُرداک (Murdock) در زمینهٔ رابطهٔ بین تقسیم جنسی کار و محل سکونتِ پس از ازدواج، اساساً صحیح است، هر چند همانطور که کوروتایو نشان دادهاست، رابطهٔ موجود بین این متغیرها، پیچیدهتر از آن است که امکان پیشبینی را بدهد.[۴۰][۴۱]
در جوامع امروزی، شاهد آن هستیم که افراد گرایش به آن دارند تا محلهای جدیدی را برای سکونت بعد از ازدواج انتخاب کنند.[۴۲]
در زمان ساسانی نوع اصلی ازدواج ایرانی «زنیِ پادِخشای» خوانده میشد که در واقع انتقال قیمومیت دختر از پدر به شوهر بود.[۴۳] انواع دیگری هم از ازدواج بود از جمله «چَگَر» که هنگامی بود که شوهر توانایی فرزندآوری نداشت و زن خود را به عنوان همسر موقت به یکی از نزدیکان میداد تا فرزند آورد. چگر را به صورت چَکَر هم نوشتهاند.[۴۳] نوع دیگر خویدوده بود که ازدواج با خویشاوندان است.[۴۴]
گرچه نهاد خانواده از تاریخ ثبت شده موثق فراتر میرود بسیاری از فرهنگها افسانههایی پیرامون خاستگاه ازدواج دارند. روشی که بدان صورت ازدواج انجام میشود و قواعد و انشعابات آن مانند خود نهاد بسته به فرهنگ و ویژگیهای آماری دوره در طول زمان تغییر کردهاست[۴۵] فرهنگهای گوناگون تئوریهای خود را در مورد خاستگاه ازدواج داشتهاند. برای مثال یکی میتواند ریشه در نیاز مرد به اطمینان از پدر فرزندانش بودن داشته باشد. در نتیجه شاید او راغب باشد که هزینهٔ عروس را بپردازد یا یک زن را به ازای دسترسی اختصاصی جنسی تأمین کند[۴۶] حلال زادگی نتیجهٔ این معاملهاست تا انگیزههای آن. در جامعهٔ کومانچی زنان متأهل بیشتر کار میکنند آزادی جنسی را ازدست میدهند و به نظر نمیرسد هیچ سودی از ازدواج عاید کنند[۴۷]ازدواج چگونه صورت مي گيرد
اما زنهایی که میشد آنها را به همسری گرفت، همواره منبع حسادت و ستیز در قبیله بودند، بنابراین معمولاً انتخابی جز تن دادن به ازدواج نداشتند. «تقریباً در همه جوامع، دستیابی به زنها به نوعی از طریق رسمی و قانونی ممکن شدهاست تا بتوان شدت رقابتها را کاهش داد.»[۴۸] انواعی از ازدواجهای گروهی که در آنها بیش از یک نفر از یک جنس شرکت دارد، ولی چندزنی یا چند شوهری نیستند، در تاریخ وجود داشتهاند. اگرچه که این گونه ازدواجها به ندرت اتفاق میافتاد. از ۲۵۰ جامعه آماری که در سال ۱۹۴۹ توسط انسانشناس آمریکایی جورج پی. مرداک گزارش شده بود، تنها در میان اهالی کینگنگِ برزیل نوعی ازدواج گروهی دیده شد.[۴۹] انواع متفاوتی از ازدواج در دنیا وجود دارد. در بعضی از جوامع، فرد محدود است به اینکه در هر زمان تنها در یک زوج باقی بماند (تک همسری)، در حالیکه سایر فرهنگها به مرد اجازه میدهند که بیش از یک همسر داشته باشد (چندزنی) یا، در جوامع معدودی، به زن اجازه داده میشود که بیش از یک شوهر اختیار کند (چندشوهری). بعضی از جوامع نیز ازدواج بین دو مرد یا دو زن را مجاز میدانند. بیشتر جوامع برای ازدواج محدودیتهایی روی سن وسال افراد، روابط خویشاوندی پیشین آنها یا عضویتشان در گروههای مذهبی یا سایر گروههای اجتماعی قرار میدهند.
نوشتار اصلی:ازدواج در چین
منشأ اساطیری ازدواج چینی، داستانی در مورد نووا و فوخی است، که روشهای مناسب ازدواج را پس از ازدواج شان، ابداع کردند. در جامعه باستانی چین، مردم با نام خانوادگی مشابه، مجاز به ازدواج با یکدیگر نبودند و این عمل به عنوان زنای با محارم، قلمداد میشد. با این حال، به دلیل ازدواج با بستگان مادر که زنا با محارم، تلقی نمیشد، خانوادهها گاهی ازدواجهای درون فامیلی، از نسلی به نسلی دیگر نیز داشتند. با گذشت زمان، علیرغم جابه جایی زیاد جغرافیایی مردم چین، نسبت بیولوژیکی اعضای خانواده همچنان برجا بود. هنگامی که زن و شوهری فوت میکردند، زن و شوهر بهطور جداگانه در گورستان قبیله مربوطه به خاک سپرده میشدند. در نوع ازدواج مادرانه، مرد به عنوان پسر خوانده در خانهً همسر زندگی میکرد.
قانون جدید ازدواج در سال ۱۹۵۰، بهطور اساسی سنتهای ازدواج را در چین تغییر داد. اعمال تک همسری، برابری حقوق زنان ومردان، و اهمیت انتخاب در ازدواج از جملهً این تغییرات بود. ازدواجهای مقرر(arranged marriage) اغلب، رایجترین نوع ازدواج در چین، تا آن زمان بود.
در یونان باستان، هیچ گونه مراسم خاص حقوقی برای ایجاد یک ازدواج لازم نبود – تنها توافق طرفین و اینکه زوج باید یکدیگر را به عنوان زن و شوهر بپذیرند کافی بود [نیاز به ارجاع دارد]. مردها معمولاً وقتی به دوره ۲۰ یا ۳۰ سالگی میرسیدند ازدواج میکردند [نیاز به ارجاع دارد] و انتظار داشتند که زنهای آنها در اوان نوجوانی باشند. عنوان شدهاست که این سنین برای یونانیان مناسب بود چرا که مردان معمولاً تا سن ۳۰ از خدمت سربازی فارغ شده بودند، و ازدواج با یک دختر جوان، باکرگی او را تضمین میکرد [نیاز به ارجاع دارد]. زنان ازدواج کرده یونانی در یونان باستان حقوق کمی داشتند و انتظار میرفت که از خانه و فرزندان مراقبت کنند [نیاز به ارجاع دارد]. زمان، عامل با اهمیتی در ازدواجهای یونانی بود. به عنوان مثال، بر اساس یک عقیده خرافی، ازدواج در زمانی که ماه کامل بود خوش شانسی میآورده و همچنین از نظر رابرت فلاسلیره، یونانیان در زمستان ازدواج میکردند [نیاز به ارجاع دارد]. وراثت بسیار مهمتر از احساسات بود: زنی که پدرش میمرد در صورتی که هیچ وارث مذکری نداشت وادار میشد که با نزدیکترین خویشاوند مذکر خود ازدواج کند – حتی اگر اول مجبور بود از شوهرش طلاق بگیرد.[۵۰]
در روم باستان انواع گوناگونی از ازدواج وجود داشت. گونه سنتی (متعارف) آن conventio in manum نامیده میشد نیاز به مراسمی با حضور شاهدان داشت و با مراسم بخصوصی نیز باطل میشد.[۵۱] در این گونه ازدواج، زن حقوق ارث بری را در خانواده سابق خود از دست میداد و حقوق خانواده جدیدش را میگرفت. او دیگر تحت تبعیت اختیارات همسرش بود]نیاز به ارجاع دارد[. یک نوع ازدواج آزاد وجود داشت تحت عنوان sine manu. در این قرارداد، زن همچنان یک عضو از خانوادهٔ خود باقی میماند، او تحت تبعیت پدرش میماند، حقوق ارث بری خانواده سابق خود را حفظ میکند و هیچ حقوقی در خانواده جدیدش دریافت نمیکند.[۵۲] حداقل سن ازدواج برای دختران ۱۲ سال بود.[۵۳]
از اوایل دوره مسیحیت (سالهای ۳۰ تا ۳۲۵)، به ازدواج به دید یک مقولهی کاملاً خصوصی نگاه میشد[نیاز به ارجاع دارد]، بدون نیاز به هیچ گونه مراسم خاص مذهبی. اگرچه کشیش ایگناتوس اهل Antioch حدود سال ۱۱۰ به کشیش پلی کرپ اهل Smyrna نوشت، «[ا]ین گونهاست که هر دو زن و مردی که با هم ازدواج میکنند، که این پیوند با پذیرش کشیش شکل میگیرد، که ازدواج آنها در محضر خداوند انجام میشود، و نه بر پایهی شهوت خودشان.»[۵۴] / در قرن دوازدهم [کجا؟] زنها مجبور بودند که نام شوهران خود را بگیرند و با از ابتدای نیمهی دوم قرن شانزدهم [کجا؟] رضایتنامه والدین به همراه رضایتنامه کلیسا برای ازدواج لازم بود.[[۵۵]
به جز چند مورد محلی تا ۱۵۴۵ ازدواجهای مسیحی در اروپا، با رضایت طرفین، اعلام قصد ازدواج و وصلت جسمانی دو طرف انجام میشد.[۵۶][۵۷]
زوج بهطور شفاهی به هم پیمان میبستند که با یکدیگر ازدواج کنند. حضور کشیش یا شاهدین الزامی نبود.[۵۸] این پیمان به عنوان “verbum” شناخته میشد. اگر آزادانه و با فعل زمان حاضر ادا میشد (برای مثال «من با تو ازدواج میکنم») بدون تردید الزامآور بود.[۵۶] اگر به زمان آینده ادا میشد («من با تو ازدواج خواهم کرد»)، منجر به نامزدی میشد. یکی از کارکردهای کلیسا در دوران قرون وسطی ثبت ازدواجها بود که اجباری نبود. به دلیل اینکه این مسائل در دادگاه کلیسایی حل و فصل میشد، هیچ مداخلهٔ حکومتی در ازدواج و وضعیت فردی وجود نداشت. در قرون وسطی ازدواجها از قبل تعیین میشد، حتی گاهی اوقات در هنگام تولد؛ و این قرارهای ازدواج معمولاً برای اطمینان از صحت قراردادها میان خانوادههای مختلف سلطنتی، اشراف و وراث فیفها بود. کلیسا در برابر این وصلتهای تحمیلی مقاومت کرد و دلایل ابطال این قرارها را افزایش داد[۵۵] در همان حال که مسیحیت در دوره رومن و قرون وسطی گسترش یافت، ایده آزادی انتخاب در گزینش شریک زندگی با آن رشد کرد و گسترده شد.[۵۵]
متوسط سن ازدواج در اواخر قرن سیزدهم تا اوایل قرن شانزدهم، حدود ۲۵ سالگی بودهاست.
نقش ازدواجهای ثبت شده و قوانین مربوط به ازدواج، به عنوان بخشی از اصلاحات پروتستان، به تصویب دولت رسید. این اصلاحات نگاه مارتین لوتر را منعکس میکرد که ازدواج «امری دنیوی» است.[۵۹] در قرن هفدهم، بسیاری از کشورهای اروپایی پروتستان، دچار درگیری با دولت در امر ازدواج، بودند. در سال ۲۰۰۰، متوسط سن ازدواج در گسترهً ۴۴–۲۵ سالگی برای مردان و ۳۹–۲۲ سالگی برای زنان بود. در انگلستان در سال ۱۷۵۳، اعتبار ازدواج با رضایت و اجماع، تحت قانون تصویب شدهً Lord Hardwich، در کلیسای آنجلیکا، تعیین میشد.[۶۰] این عمل الزامات خاصی همچون، حضور شاهدان در مراسم، را برای ازدواج به وجود میآورد.[۶۰]
در بخشی از اقدامات مخالف با اصلاحات، در سال ۱۵۶۳، شورای ترنت فرمان داد که، تنها در صورتی ازدواج کاتولیک روم را به رسمیت میشناسد که مراسم رسمی ازدواج در حضور یک کشیش و دو شاهد اجرا شود. این شورا همچنین، در سال ۱۵۶۶، تعلیمات و دستورها مذهبیِ مرتبط با ازدواج را تحت عنوان «اتحاد زناشویی بین زن و مرد، قرارداد بین دو نفر واجد شرایط، که آنها را ملزم به زندگی با یکدیگر، در طول حیاتشان میکند.» صادر کرد.[۶۱]
در اوایل عصر حاضر، جان کالوین و همکاران پروتستانی او، به اصلاح قوانین مسیحی ازدواج، که مورد تصویب احکام حقوقی ازدواج ژنو بود، پرداختند. این اصلاحات، خواستار بازنگریِ قانون ” لزوم شکلگیری ازدواج با الزامات دوگانهً ثبت نام دولتی و تقدیس کلیساًبود.
در انگلستان و ولز در سال ۱۷۵۳، قانون ازدواج Lord Hardwick نیازمند مراسم رسمی بود. مختصر برگزار کردن این عمل، منجر به یک ازدواج خارج از قاعده (غیرمعمولی) میشد.[۶۲] این نوع از ازدواجهای مخفی یا بی قاعده در زندان ناوگان (Fleet Prison) و صدها مکان دیگر انجام میشد. از سال ۱۶۹۰ تا تصویب قانون ازدواج در سال ۱۷۵۳، تنها تعداد ۳۰۰٬۰۰ ازدواج مخفی درزندان ناوگان Fleet Prison))انجام شد.[۶۳] این قانون، نیازمند به اجرای مراسمی رسمی بود، که توسط کشیشی در کلیسای آنجلیکا و دو شاهد، به رسمیت شناخته و ثبت میشد. این قانون به هیچ وجه برای اقلیتهای یهودی و کواکرها (Quakers) لازمالاجرا نبود. آنها با آداب و رسوم خود ازدواج میکردند.
به موجب قانون ازدواج ۱۸۳۶ از سال ۱۸۳۷، در انگلستان و ولز، ازدواج مدنی به عنوان به موجب قانون ازدواج ۱۸۳۶ از سال ۱۸۳۷، در انگلستان و ولز، ازدواج مدنی به عنوان یک جایگزین قانونی برای ازدواج کلیسایی به رسمیت شناخته شد. در آلمان، ازدواجهای مدنی در ۱۸۷۵ به رسمیت شناخته شد. این قانون اجازه انجام مراسم ازدواج در برابر کارکن رسمی اداره کل امور مدنی را صادر کرد، به شرط آنکه هر دو نفر قصد خود برای ازدواج معتبر و مؤثر تأیید کنند. همچنین پذیرفت که در صورت تمایل طرفین مراسم مذهبی نیز بهطور خصوصی برگزار شود.
در قانون معاصر عوام در انگلستان، ازدواج، قراردادی اختیاری میان یک زن و یک مرد است، که در این قرارداد آنها میپذیرند زن و شوهر باشند.[۶۴] ادوارد وسترمارک اظهار کردهاست که «نهاد ازدواج احتمالاً از یک عادت باستانی تکامل یافتهاست»[۶۵]
نظریهٔ فمینیستی، به ازدواج با جنس مخالف به عنوان یک نهاد سنتی که در پدرسالاری ریشه دارد برخورد میکند و ازدواج را نهادی میداند که منجر به ترویج برتری و قدرت مرد بر زن میشود. این روابط قدرت، مردان را به عنوان «روزیرسان که در حوزهٔ عمومی عمل میکنند» و زنان را به عنوان «تامینکنندهٔ خدمات پرستاری و مراقبت که در حوزهٔ خصوصی عمل میکنند» در نظر میگیرد.»[۶۶] این با مفهوم ازدواج مساواتخواهانه که در آن قدرت و کار بین دو جنسیت بهطور برابر تقسیم میشود، و این تقسیم برمبنای نقشهای جنسیتی صورت نمیگیرد در تضاد است.[۶۶]
در یک ازدواج، اختصاص دادنِ نقشهای جنسیتی غالب به مردان و نقشهای جنسیتی زیردستانه و سلطهپذیر به زنان، بر روابط قدرت درون رابطه اثر میگذارد.[۶۷] در برخی خانوادههای آمریکایی، زنان نقشهای جنسیتی کلیشهای را درونی میکنند، و غالباً خود را با نقش «همسر»، «مادر»، و «پرستار» در هماهنگی با هنجارهای اجتماعی و شریک مذکرشان وفق میدهند. «بل هوک» میگوید: «در ساختار خانواده، افراد یادمیگیرند که ستم جنسیتی را به عنوان امری» طبیعی «بپذیرند و این در حکم اولین قدم برای حمایت از سایر اشکال ستم، نظیر سلطهٔ یک جنس بر دیگری است.»[۶۸]
در ایالات متحد، مطالعات نشان دادهاست که، علیرغم آرمانهای مساواتخواهانهای که ترویج میشوند، کمتر از نیمی از زنان به روابطشان با جنس مخالف از نظر قدرت به شکلی برابر مینگرند و روابط نابرابر که در آن مرد در سلطه قرار دارد بیشتر از همه به چشم میخورد.[۶۹] مطالعات همچنین نشان میدهند که زوجهای ازدواج کرده، بیشترین میزان رضایت خود را در روابط مساواتخواهانه تجربه میکنند.[۷۰]
نوشتار اصلی:مباحثههای مذهبی پیرامون ازدواج همجنس گرا
در اکثر موارد، سنتهای مذهبی در جهان، ازدواج را مختص به پیوند بین دو جنس مخالف میدانند. با این حال استثناهایی از جمله در ادیان یکتاپرست، کلیسای انجمن متروپولیتن، کویکر، کلیسای متحده کانادا، کلیسای متحد مسیحی و یهودی، برخی از اسقفهای کلیسای آنجلیکان، وجود دارند که، در حال حاضر، در آنها این مدل، توسط حوزههای قضایی[۷۱] و فرقههای مذهبی به رسمیت شناخته شدهاست[۷۲][۷۳][۷۴]
نوشتار اصلی:ازدواج همجنسگرایان
انواع مختلفی از ازدواج همجنسگرایانه وجود دارد،[۷۵] از شکل غیررسمی و روابط نامشروع unsanctioned)) تا پیوندهایی با تشریفات بالا گسترده شدهاست.[۷۶]
در حالی که ازدواج همجنسگرایانه(same-sex marriage) شکل نسبتاً جدیدی از رابطهاست، با این حال قانون ازدواجِ زوجهای همجنس همانند زوجهای غیر هم جنس، به رسمیت شناخته میشود. تأثیر تبلیغات و بحثها، در دهه اخیر، بر روی تصور مدنیِ ازدواجهای همجنس گرایانه میان دو زن و دو مرد، بسیار نو و بیسابقه بودهاست. برای پیوندهای همجنس ثبت شده، سابقهً طولانی درتمامی جهان وجود دارد.[۷۷] این اعتقاد وجود داشتهاست که پیوندهای همجنس در یونان باستان و رم،[۷۸] برخی از مناطق چین مانند فوجیان، و در برخی زمانها در طول تاریخِ اروپای باستان، جشن گرفته میشدهاست.[۷۹] قانون با مشخصهًTheodosian (C.TH.9.7.3)منتشر شده در ۳۴۲ میلادی، مجازات شدید یا حتی مرگ را، بر افرادی که ازدواج همجنسگرایانه داشتند، تحمیل میکرد.[۸۰] اما مقصود دقیق این قانون و رابطه اش با عملکرد اجتماعیِ آن، نامعلوم بود. اینها تنها چند مثال از ازدواج همجنس گرایانه در فرهنگ آن زمان بود.[۸۱]
همچنان که پیش از این یادآور شدیم، زناشویی میان دو همجنس در موقعیتهای گوناگون تاریخی و فرهنگی رخ دادهاست. در برخی از فرهنگهای آفریقایی، از جمله در قبیلهٔ ایگبو نیجریه و لاودو آفریقای جنوبی، زنها میتوانند با زنان دیگر ازدواج کنند در موقعیتهایی مانند موقعیت زنان بازاری برجسته در آفریقای غربی، که زنها میتوانند دارایی چشمگیری به دست آورند، یک زن میتواند زن دیگری را به همسری برگزیند. یک چنین زناشویی، به آن زن برجسته اجازه میدهد که جایگاه اجتماعی و اهمیت اقتصادیاش را در خانواده، تقویت کنند (آمادیوم ۱۹۸۷)
.[۸۲]
یکی از مشهورترین نمونههای زناشویی دو همجنس، در میان قبیلهٔ آزاند سودان دیده شدهاست. جنگجویان این قبیله میتوانند مردهای جوانتر را به عنوان عروس بگیرند و این عروس موظف است به یک جنگجو از جهت جنسی خدمت کند و وظایف خانهداری را برایش انجام دهد. این جنگجویان «شیربها» ی عروس مذکرشان را به خانوادهاش میپردازند و با دودمان او رابطهٔ سببی برقرار میکنند. هرگاه یک جنگجو از کارافتاده شود و دیگر نتواند نقش خود را به عنوان جنگجو بازی کند، عروس مذکر خود را رها میکند و گهگاه با خواهر عروس مذکر پیشیناش ازدواج میکند. در این زمان عروس مذکر پیشین وارد ردهٔ جنگجویان میشود و عروس مذکر و جوانتری را برای خود میگیرد. آزاندها که در رابطهٔ جنسیشان بسیار انعطافپذیرند، هیچ مشکلی در جابهجایی از کارهای همجنسگرایانه به فعالیتهای ناهمجنسگرایانه ندارند. (نگاه کنید به مورِی و روسکو، 1998)[۸۲]
همچنین رجوع کنید به: پاکدامنی و خیانت جنسی
بسیاری از ادیان بزرگ دنیا به روابط جنسی خارج از ازدواج با ناخشنودی مینگرند.[۸۳] حکومتهای غیرسکولار فراوانی، غالباً با اکثریت مسلمان[نیاز به نقل قول دارد] قرارهای مجرمانهای برای آمیزش جنسی پیش از ازدواج در نظر گرفتهاند. روابط جنسی میان فردی متأهل با کسی به جز همسرش تحت عنوان زنای محصنه شناخته میشود و عموماً از سوی ادیان بزرگ جهان ناپسند شمرده میشود (بعضی آن را گناه میدانند). زنای محصنه توسط بسیاری از سیستمهای قضایی جرم و دلیلی برای طلاق بهشمار میآید.
از سوی دیگر، ازدواج لازمه فرزنددار شدن نیست. «مرکز کلی آمار سلامت» در آمریکا گزارش کردهاست که در سال ۱۹۹۲ ۳۰/۱ درصد از تولدها مربوط به زنان مجرد بودهاست.[۸۴][۸۵] در سال ۲۰۰۶ این عدد به ۳۸٫۵ درصد افزایش یافتهاست.[۸۶] کودکانی که خارج از ازدواج متولد میشدند، حرامزادهها و ولدالزناها، نامشروع محسوب میشدند و گرفتار زیانهای قانونی و ننگ اجتماعی میگردیدند. در سالهای اخیر از اهمیت مشروعیت کاسته شده و پذیرش اجتماعی به خصوص در جوامع غربی افزایش یافتهاست.
بعضی از زوجهای متأهل تصمیم میگیرند که فرزند نداشته باشند و در نتیجه بی فرزند میمانند. بعضی دیگر از فرزنددار شدن به خاطر ناباروری و سایر دلایلی که از لقاح یا حمل کودک جلوگیری میکند ناتوان هستند. در بعضی از فرهنگها ازدواج فرزنددار شدن را به زنان تحمیل میکند. برای مثال در شمال غنا، بهای عروس در ازای الزام زن به بارداری است و زنانی که از روشهای جلوگیری از بارداری استفاده میکنند با خطرات جدی و آزار جسمی و انتقام روبرو هستند.[۸۷]
مطالب مرتبط: تک همسری
مسیحیان هنگام ازدواج متعهد میشوند که یکی شدن مرد و زن را نشانهٔ آشکاری برای محبت خدا به بشر و محبت مسیح به شاگردانش قرار دهند. به همین علت، مسیحیان ازدواج را التزام و تعهد در طول زندگی میشمارند و با طلاق و ازدواج مجدد در زمان حیات همسر مخالفند.[۸۸]
اگرچه ازدواج در مسیحیت پدیدهای مقدس محسوب شده و سرّ عظیم نامیده میشود، اما در برابر آن دوری گزیدن از ازدواج از نظر برخی مسیحیان امری پسندیدهتر است، گرچه هیچ اجباری در این مورد نیست. شخص مجرد، با تمام توان به خدمت خداوند میرسد و با کمکردن مشغلههای دنیوی و زندگی، خود را شبیه عیسی میسازد.[۸۹]
با صرف نطر از فرقه های معدود و نوپیدایی که همجسنگرایی را نیز نوعی از ازدواج می دانند، تنها شکل قابل پذیرش برای ازدواج به طور سنتی و معمول بین مسیحیان، ازدواج بین فقط یک زن و فقط یک مرد است و چندزنی یا چندشوهری ممنوع و حرام است[۹۰][۹۱][۹۲]. همچنین مسیحیت یکی از مهمترین عوامل جا افتادن تک همسری به عنوان گونۀ مورد پذیرش ازدواج در جوامع غربی بوده است[۹۳].
از دیدگاه اسلام، ماهیت ازدواج یک قرارداد و پیمان با شرایطی ویژه است.[۹۴]
و بسیار پسندیده و مطلوب است و از منظر فقه اسلامی، عملی مستحب و چه بسا مستحب مؤکد و در برخی موارد واجب شمرده میشود.[۹۵]
عفت و حیا از جملهٔ این صفات میباشند که یکی از راههای تأمین این صفات و سجایا ازدواج است. اسلام با تشریع ازدواج، مسیر رسیدن به عفت و حیا را هموار میسازد بدین صورت که ازدواج را بهترین و طبیعیترین راه تأمین نیازهای جنسی معرفی میکند.
طبق قوانین اسلامی در صورت نبود موانع ازدواج و حرام نبودن ازدواج طرفین (مثلاً شوهر داشتن زن یا محرم بودن دو طرف) ازدواج با گفتن عبارت «زَوَجتُک» (خود را به زوجیت تو درآوردم) یا عبارتی دقیقاً به همین معنی از سوی زن و تأیید مرد با عبارتی نظیر «قَبلتُ» محقق میشود. برخی حضور دو شاهد و ولی زن (پدر و جد پدری) را هم لازم میدانند. در مورد کودکان نابالغ، دیوانگان، و اشخاص سفیه (کمخرد) نیز حق ازدواج با پدر و جد پدری، وصی آنها یا حاکم شرع و برای بردگان و کنیزان با مالک آنهاست. همچنین طرفین میتوانند به شخص دیگری، که لازم هم نیست نمایندهٔ دینی باشد، وکالت دهند تا آنها را به عقد یکدیگر درآورد.[۹۶]چندزنی تا حداکثر ۴ همسر برای مردان جایز است ولی چندشوهری جایز نیست. در صورت طلاق یا مرگ شوهر، زن برای ازدواج مجدد باید مدتی را صبر کند که به عده معروف است و در این دوران همچنان برخی آثار رابطهٔ زوجیت بین او و همسر سابقش برقرار است. در هنگام ازدواج مرد باید مالی را به تملک زن درآورد که به مهریه معروف است. مقدار مهریه بسته به توافق زن و مرد است.
شیعیان نوع دیگری از ازدواج (معروف به ازدواج موقت یا صیغه یا متعه) هم دارند که در آن عقد ازدواج برای مدت معین و محدودی بین دو طرف بسته میشود. در این نوع ازدواج فقط برای مدت محدودی (مثلاً چند ساعت یا چند روز) که توسط دو طرف معین شده انجام میشود.
ازدواج در اسلام بسیار پسندیدهاست. محمّد پیامبر اسلام گفتهاست: «إذا تَزَوَّجَ العَبدُ فقدِ استَکمَلَ نِصفَ الدینِ، فَلْیَتَّقِ اللّهَ فی النِّصفِ الباقی». یعنی هر گاه آدمی ازدواج کند، نصف دین را به دست آوردهاست و برای نصف دیگر باید تقوای خدا پیشه کند؛ و در جای دیگری گفتهاست: «النِّکَاحُ سُنَّتِی فَمَنْ رَغِبَ عَنْ سُنَّتِی فَلَیْسَ مِنِّی». یعنی ازدواج سنت من است، هرکس از سنت من روی برگرداند، از من نیست.[۹۷]
در یهودیت، ازدواج به معنای کامل شدن و اوج رشد انسانی است. برپایه تعالیم یهود، یک زن بدون همسر و یک مرد بدون زن انسانهایی کامل نیستند و با ازدواج و پیوند زناشویی از شکل ناقص به وجودی کامل تبدیل میشوند. ازدواج در میان کلیمیان دارای مراسمی مخصوص با آداب مربوط به آن است که از آنجمله میتوان به مهریه زن که کتوباه گفته میشود تا چاپاه، پارچهای سفید و نماد روشنایی که بر روی چهار چوب از هر طرف و بر روی سر عروس و داماد قرار میگیرد و نماد خانه و زندگی جدید زوج جوان است یاد کرد.
ازدواج در بین بهائیان، اتحاد بین زن و مرد است و بهائیان به امر ازدواج تشویق شدهاند.
اما این ازدواج علاوه بر ارتباط جسمانی باید روحانی نیز باشد. هدف اصلی ازدواج، پرورش روح و ایجاد هماهنگی و وحدت بین دو شریک زندگی تعریف شدهاست.[۹۸] حداقل سن ازدواج پانزده سال تمام است.[۹۹] از بیان رضایت طرفین و پرداخت مهریه بهائی و خواندن آیهای توسط زن و مرد که متن آن در کتاب اقدس امالکتاب دین بهائی امدهاست و ثبت واقعه، امضای والدین و همچنین ۹ شاهد رسماً آغاز میشود.[۱۰۰] باید توجه داشت که رضایت والدین دو طرف ازدواج نیز در امر بهائی از عناصر تحقق اقتران است.[۱۰۱][۱۰۲]
آیه مخصوص که به آن اشاره شد «انا کل لله راضون» برای مردان و «انا کل لله راضیات» برای زنان است.[۱۰۰][۱۰۲] در احکام بهائی داشتن چند همسر در یک زمان و ازدواج همجنسان مجاز نیست.[۱۰۳][۱۰۴]
در چندین نمونه از فرهنگها، آیینِ ازدواج «موقت» و «مشروط» وجود دارد. «رسم حلقه» در میان مردم نژاد سلتی و «ازدواجهای دارای مدت مشخص» در میان مسلمانان از نمونههای آن است. پیش از اسلام، در میان اعراب نوعی «ازدواج موقت» مرسوم بود که امروز آن را در ایران با عنوان «صیغه» (Nikah Mut’ah) و در عراق با عنوان «متعه» میشناسند. صیغه نوعی نکاح موقت، با مدت زمان مشخص و معین است[۱۰۵] مجادلههای مسلمانان در رابطه با صیغه، موجب شدهاست تا این آیین عمدتاً به جوامع شیعهنشین محدود شود.
مذاهب، بهطور معمول به ازدواج فامیلی، در هر نوع از آن، اجازه میدهند. روابط فامیلی ممکن است یا از نوع روابط خویشاوندی نسبی باشد که در آن افراد دارای پیوند زیستی (همخونی) با یکدیگر هستند، یا از نوع خویشاوندی سببی که به واسطه ازدواجها شکل گرفتهاست، باشد. سیاست کاتولیک، ازدواج فامیلی را در ابتدا برای مدتی طولانی ممنوع کرده بود، ولی امروزه در نتیجه نیاز روز، به این نوع از ازدواجها، مجوز دادهاست.[۱۰۶] در برخی از منابع ادعا شدهاست که این نوع از ازدواج، همواره مورد تأیید اسلام بودهاست، در حالی که محدودیتهای هندوها در مورد آن، بهطور گستردهای متفاوت تر است.[۱۰۷] اما بعضی از منابع دیگر مدعی کراهت چنین ازدواجهایی از نظر اسلام به دلیل مشکلات ژنتیکی و ضعیف شدن نسل، شدهاند.[۱۰۸][۱۰۹][۱۱۰][۱۱۱]
در اکثر جوامع، مرگ یکی از زوجها موجب پایان یافتن پیوند ازدواج میشود، و در جوامع تکهمسری، این امکان برای شریک دیگر وجود دارد که مجدداً ازدواج کند. گاهی اوقات، ازدواج مجدد با گذشت دورهای از سوگواری انجام میشود.
در بسیاری از جوامع نیز، طلاق راهی برای خاتمه دادن به پیوند ازدواج است. همچنین در برخی جوامع ممکن است ازدواج ممنوع باشد، در این قبیل جوامع طبقه سیاسی حاکم اعلام میدارد که به هیچ عنوان کسی نباید ازدواج کند. در هر دو نوع جامعه، مردم دلواپس آزادیِ ازدواجِ مجدد یا ازدواج هستند. از سوی دیگر، بعد از طلاق ممکن است یکی از زوجها مجبور شود نفقه بپردازد.
اینکه هر دو زوج حق دارند نسبت به طلاق رضایت داشته باشند، تنها طی دهههای اخیر در کشورهای غربی به رسمیت شناخته شد. در ایالات متحد آمریکا، نادرست نبودن عملِ طلاق، نخستین بار در سال ۱۹۶۹ در کالیفرنیا به رسمیت شناخته شد و نیویورک آخرین ایالتی بود که این موضوع را در سال ۱۹۸۹ به رسمیت شناخت.[۱۱۲]
مهمترین ویژگیهای ازدواج، قانونمند بودن آن است. ازدواج به هر صورتی که باشد، قانونمند است. تمامی مراحل ازدواج از پیوند تا جدایی و نیز پس از فوت یکی از طرفین قانونمند است؛ بنابراین هر ازدواجی بر پایهٔ یک سری قوانین شکل گرفتهاست و ادامه مییابد. این قوانین به سه شکل قوانین عرفی، قوانین شرعی و قوانین مدنی است.[۱۱۳]
در ایران مقررات ازدواج عمدتاً بر اساس فقه امامیه تدوین شده و ازدواج به دو نحو دائم و موقت میتواند صورت پذیرد. در مذهب جعفری آیین اسلام این دو ازدواج در پارهای از آثار با هم یکی هستند و در برخی دگر اختلاف دارند، تفاوت اصلی و جوهری ازدواج موقت با ازدواج دائم در مدتدار بودت ازدواج موقت که پس از پایان آن رابطهٔ زوجیت به انتها میرسد. همچنین در ازدواج موقت برخلاف ازدواج دائم طلاق وجود ندارد، زن حق نفقه ندارد و زن و شوهر از یکدیگر ارث نمیبرند، مهریه هم در ازدواج دائم لازم است و هم در ازدواج موقت، با این تفاوت که در ازدواج موقت عدم ذکر مهر موجب بطلان عقد است ولی در ازدواج دائم عقد باطل نیست و میتوان مهریه را بعداً توافق کرد یا درصورت عدم توافق مهرالمثل تعیین میشود.
مرکز تحقیقات و درسنامههای آموزش ازدواج در ایران ستاد ازدواج دانشجویی نهاد نمایندگی رهبری در دانشگاهها میباشد که آدرس وبگاه این ستاد به شرح زیر میباشد:
شب عروسی اولین شب شروع زندگی مشترک و یکی از شب های بسیار مبارک است
همه چیز به رابطه جنسی ختم نمی شودبسیاری از زوج ها اظهار می دارند که شب اول با هم رابطه جنسی نداشته اند. خوب به هر حال این مورد اصلاً بد نیست. خودتان را در نظر بگیرید که ماهها برای این روز برنامه ریزی کرده اید و ترتیب کارهای مختلف را داده اید، و خودتان را برای بزرگترین روز زندگیتان آماده کرده اید. سنت های بیشمار، صورتحساب های بیشماری را برای پرداخت کردن به شما تحمیل می کنند. به هر حال بسیری از افراد احساس خستگی شدیدی می کنند و فقط می خواهند آرام بوده و در کنار هم باشند.می توانید از سایر انواع نزدیکی ها، مانند:حرف زدن، لمس کردن، در آغوش گرفتن، بوسیدن، ماساژ دادن و در آغوش گرفتن استفاده کرده و لذت ببرید. به خاطر داشته باشید که لذات جنسی را می توان از راههای دیگر نیز نشان داد.به خصوص برای خانم ها، معاشقه فقط به رابطه جنسی ختم نمی شود. اگر احساس می کنید که آمادگی انجام رابطه جنسی را ندارید، در آغوش گرفتن، بوسیدن و نوازش کردن هم می توانند جایگزین های مناسبی برای آن باشند. بنابراین چه در شب عروسی با هم رابطه جنسی برقرار کردید چه کار به این مرحله ختم نشد، فقط باید مطمئن شوید که همدیگر را محکم در آغوش گرفته و احساساتتان را به یکدیگر انتقال می دهید. چند کار کوچک است که می توانید انجام دهید؛به چشم های هم نگاه کنید و بگویید: “دوستت دارم” بهترین زمان برای اعتراف به این موضوع که شریکتان را دوست می دارید، زمانی است که در صمیمیت کامل به سر میبرید و یا در حین برقراری رابطه جنسی هستید. اگر در این لحظه بتوانید با هم ارتباط برقرار کنید، هر زمان دیگری هم می توانید! ارتباط چشمی صمیمت را تشدید می کند چراکه حاوی این پیام است که شما دو نفر برای هم اهمیت قائل هستید.هیچ گزینه صحیح و یا غلطی وجود نداردرابطه جنسی چیزی نیست که در شما استرس ایجاد کند. شاید کتاب های بیشماری در این زمنیه نوشته شده باشند که چگونه می توانید این کار را انجام دهید، اما همه چیز به میزان صمیمیت دو طرف بستگی دارد. نگران نباشید که آنرا حتماً به شیوه صحیح انجام دهید، برای شروع فقط اجازه دهید که همه چیز خیلی طبیعی آغاز گردد و حتم داشته باشید که از صمیمت ایجاد شده لذت خواهید برد. اگر بیشتر پیش رفتید که چه بهتر!اصلاً نگران نباشید که چرا همه چیز آنطور که باید پیش نرفت. شما برای تمرین کردن هزاران شب دیگر را نیز در اختیار دارید. شاید اکثر زوج ها شب اول ناشیانه نسبت به هم برخورد کنند چراکه گامی به سوی برداشتن کلیه مرزهاست. به خودتان وقت بیشتری بدهید تا باز هم یکدیگر را بهتر درک کنید و متوجه شوید که دفعه آینده چگونه می توایند آنرا بهتر انجام دهید.انواع درد رابطه جنسیباید بدانیم در شب زفاف که اولین رابطه ی جنسی دختر و پسر است در نتیجه ی آن دختر پرده ی بکارت خود را از دست می دهد که در بیشتر مواقع با درد همراه است.پاره شدن پرده بکارت ، در حقیقت نمود خارجی جریانی بسیار پیچیده است که باید آن را آغاز زنانگی و پایان دوشیزگی شمرد. باید گفت در اولین تجربه ی جنسی دو نوع درد برای دختر ممکن است به وجود آید.این دو نوع درد عبارتند از:ازدواج چگونه صورت مي گيرد
• درد به علت پارگی پرده بکارتاین درد همان طور که در بالا گفته شد به علت ایجاد یک زخم سطحی در داخل واژن است. که این گونه زخم ها معمولاً دردناک تر از سایر زخم ها هستند. برای کنترل درد، بهترین کار ایجاد معاشقه طولانی است. این کار سبب می شود تا دختر به مرحله ی ارگاسم یا نزدیک آن برسد. رسیدن به ارگاسم، آستانه ی درد را بالا می برد و باعث می شود که درد یا خیلی کم شود و یا قابل تحمل گردد.• درد به علت دخولاین درد دقیقاً به علت کشش دیواره ی واژن است.واژن برای اولین بار می خواهد باز شود. پس درد زیادی را حس می کند.برای کنترل این درد دقیقاً مثل راه حل بالا، باید معاشقه طولانی داشت. تا هم واژن لیزشود و هم آستانه درد افزایش یابد. برای این منظور می شود از ژل مخصوص نیز استفاده نمود.در شب زفاف برای آمیزش بهتر و کم دردتر باید به نکات زیر توجه نمود:- معاشقه طولانی تا رسیدن به مرحله ی ارگاسم- استفاده از ژل مخصوص- دختر را باید قبل از نزدیکی از نظر روحی آماده کرد- در صورت داشتن درد شدید از سوی دختر از ادامه نزدیکی خودداری کنید.موارد لزوم مراجعه به پزشک:- پارگی پرده بکارت معمولاً دارای خونریزی کم است. البته این قضیه به چثه و سن دختر بستگی دارد. در بعضی از موارد پرده بکارت دختر با نزدیکی پاره نمی شود. در این حالت حتماً باید با جراح زنان مشورت نمود تا وی با روش جراحی پرده را باز نماید.- تا سه روز پس از نزدیکی خونریزی بسیار جزئی، طبیعی است و نباید نگران بود. ولی در صورت ادامه پیدا کردن خونریزی حتماً باید به جراح و متخصص زنان و زایمان مراجعه کرد.چرا برخی زنان در اولین ارتباط جنسی و در شب زفاف خونریزی ندارندگذشته از فقدان مادرزادی پرده بکارت در بعضی زنان، در صورتی که زن در هنگام رابطه ی جنسی ، آرام و بدون تنش بوده، زمان کافی برای عشق ورزی داشته باشد، با طرف مقابل خود احساس راحتی کند و دهانه ی واژنش به اندازه ی کافی مرطوب باشد، آلت تناسلی مرد به نرمی وارد واژن او می شود . به این ترتیب ممکن است در اولین ارتباط خونریزی نداشته باشد و یا به دلیل نوع خاصی از پرده بکارت اتفاق مشابه این می افتد. اما اگر زن مضطرب باشد یا بترسد و پاهایش را جمع کند دهانه واژن تنگ خواهد شد و هنگام دخول خونریزی و درد خواهد داشت.از آنجایی که در نظر مردم پرده بکارت پرده ای بسیار سفت و محکم است که تنها با فشار پاره می شود ، برخی مردها در هنگام رابطه ی جنسی فشار زیادی به دهانه ی واژن آورده و موجب پارگی دهانه ی واژن و درد و خونریزی می شوند. در صورتی که، اگر زن هنگام رابطه ی جنسی آمادگی کافی داشته و به دور از احساس اضطراب باشد هیچ نیازی به فشار از جانب مرد نیست.
رابطه جنسی درشب عروسی چیزی نیست که در شما استرس ایجاد کند
نکات قابل توجه در مورد پرده بکارت:رشته های عصبی در پرده کم هستند و به همین دلیل درصورت آرامش جسمی و روانی پارگی آن معمولاً با درد کمی همراه است. عمل دخول و پاره شدن پرده بهتر است در زمانی که بدن آرام است و هیچ اضطراب و خستگی ندارد انجام شود. بنابراین نزدیکی در اولین شب ازدواج و پس از مراسم طولانی عروسی توصیه نمی شود.زنان بهتر است قبل از نزدیکی نه به منظور گرفتن گواهی سلامت پرده بکارت، بلکه به دلیل آگاهی ازنوع پرده به پزشک متخصص زنان مراجعه کرده و توضیحات لازم را درخواست کنند؛ زیرا در موارد نادری که پرده از نوع ضخیم است احتیاج به عمل جراحی دارد. ضمن این که تحریک زن و خروج ترشحات از دهانه ی واژن موجب روان شدن دهانه ی واژن و سهولت ارتباط جنسی می شود.گاهی پرده بکارت با یکی دو بار نزدیکی کاملاً پاره نمی شود و هر دفعه قسمتی از آن پاره شده و کمی خونریزی می کند و البته بدون پارگی پرده، مایع اسپرم ریخته شده بر روی آن می تواند موجب حاملگی شود، زیرا اسپرماتوزئید موجود در اسپرم می تواند از سوراخ پرده حرکت کرده و به طرف تخمک زن برود و حاملگی ایجاد شود. در این موارد زن با پرده سالم حامله می شود.چرا برخی زنان در اولین ارتباط جنسی و در شب زفاف خونریزی ندارندگذشته از فقدان مادرزادی پرده بکارت در بعضی زنان، در صورتی که زن در هنگام رابطه ی جنسی ، آرام و بدون تنش بوده، زمان کافی برای عشق ورزی داشته باشد، با طرف مقابل خود احساس راحتی کند و دهانه ی واژنش به اندازه ی کافی مرطوب باشد، آلت تناسلی مرد به نرمی وارد واژن او می شود . به این ترتیب ممکن است در اولین ارتباط خونریزی نداشته باشد و یا به دلیل نوع خاصی از پرده بکارت اتفاق مشابه این می افتد. اما اگر زن مضطرب باشد یا بترسد و پاهایش را جمع کند دهانه واژن تنگ خواهد شد و هنگام دخول خونریزی و درد خواهد داشت.از آنجایی که در نظر مردم پرده بکارت پرده ای بسیار سفت و محکم است که تنها با فشار پاره می شود ، برخی مردها در هنگام رابطه ی جنسی فشار زیادی به دهانه ی واژن آورده و موجب پارگی دهانه ی واژن و درد و خونریزی می شوند. در صورتی که، اگر زن هنگام رابطه ی جنسی آمادگی کافی داشته و به دور از احساس اضطراب باشد هیچ نیازی به فشار از جانب مرد نیست.آداب روابط زناشویی زن و مرد :
الف – آداب شب زفاف که عبارت است از :- ابتدا عروس و داماد وضو بگیرند.
– تکبیر گفتن در شب زفافبرخلاف مراسم جاهلیت – که متأسفانه عده ای در عصر ما به بعضی از آنها گرفتاراند و شب زفاف را به بی عفتی و بی غیرتی و گناه میگذرانند – در اسلام ، نخستین حرکت سازنده زندگی مشترک ، با شعار «تکبیر» آغاز می گردد .
– خواندن دو رکعت نماز در شب زفاف ؛خواندن این نماز در شب زفاف، با حال خضوع و خشوع و دعای ذیل در سرنوشت عروس و داماد بسیار مؤثر است: خدایا الفت و مودت و رضایت زن را نسبت به من و رضایت مرا نسبت به او، بر من ارزانی دار و میان ما را به بهترین وجه مجتمع نما و نیکوترین الفت را به ما عطا کن، همانا تو حلال را دوست می داری و حرام را زشت می شماری».-خواندن دعا و نیایش، که بعد از خواندن نماز شب زفاف صورت می گیرد.
– دست گذاشتن داماد بر پیشانی عروس ؛پس از ورود عروس به حجله ، داماد در حالی که رو به قبله می ایستد، دست خویش را بر پیشانی عروس بگذارد و برای خود و عروس و اولاد آیندهشان ، چنین دعا کند: خدایا این زن را به امانت از تو گرفتم و با کلمات تو او را حلال کردم، اگر از این زن فرزندی برای من مقرر فرمودی او را پربرکت و پارسا قرار ده و برای شیطان در او بهرهای قرار مده».ب – آداب عمومی ( مستحبات) زناشویی:- گرفتن وضو- گفتن بسم اللّه- در هنگام جماع تعجیل نکند و زن را برای آن آماده کند تا او هم کاملاً لذت ببرد.- جماع در شبهای دوشنبه، سه شنبه، پنج شنبه یا جمعه باشد.- هنگام جماع با زن ملاعبه و بازی کند تا او کاملاً آماده شود.- جماع را وقتی انجام دهد که زن میل دارد.- بهتر است نزدیکی در اول شب نباشد ، بلکه ساعاتی بعد از خوردن شام باشد ، زیرا معده پر است و نزدیکی موجب قولنج و فلج و چکیدن بول و فتق و ضعف بینایی و برخی بیماری های دیگر می شود.
گردآوری: بخش زناشویی بیتوته
منابع:rahafun.comsamatak.com
bioteb.ir
دانستنیهای قبل و بعد از ازدواج
تا60%تخفیف پرطرفدارترین محصولات جنسی
درخواست وکیل طلاق و مشاوره تلفنی رایگان
برای خریدبلیط اتوبوس دنبال سایت معتبری؟
میخوای از همیشه زیباتر باشی؟
بهترین مراکزآموزشی بابالاترین میزان بازدهی
طرح فروش اقساط(بدون پیش پرداخت)لوازم خانگی
برای خرید بلیط اول اینجا سر بزن
سوالات پیش از ازدواج به تفکیک جلسه
قاعدگی دردناک زنان و دختران
برای سفارش این ست فقط کافیه کلیک کنی!
به تماشای کیفیتی بی حاشیه!
رویایی بابحران نگران کننده روابط زناشویی
علائم کیست تخمدان | درمان گیاهی
مشاوره تلفنی طلاق
Makan Inc.| All Rights Reserved – © 2013 – 2021
آمیزش جنسی
ازدواج چگونه صورت مي گيرد
آمیزش جنسی چیست؟
آمیزش جنسی به معنی نزدیکی و جفت گیری است که بین دو دو غیر همجنس انجام میشود که منجر به ارضا نیاز جنسی میشود. آمیزش جنسی بین حداقل دو غیر همجنس میتواند منجر به تولید مثل شود.
اعضا درگیر در آمیزش جنسی
اساساً تمام نقاط بدن قابلیت تحریک جنسی را دارند اما برخی نقاط به دلیل تراکم رشته های عصبی مربوط به لذت جنسی به عنوان ارگان های جنسی شناخته می شوند.
نقاط تحریک پذیر در آمیزش جنسی، در بدن زنان پراکنده تر و فراوان تر است وعلاوه بر دستگاه تناسلی نوک پستانها ،باسن و حتی لاله گوش، قوزک پا و یا گردن را در بر می گیرد.در آمیزش جنسی لب و دهان نیز به دلیل پوست نازک خود می توانند حساسیت زیادی نسبت به تحریک جنسی داشته باشند.
حالات مختلف آمیزش جنسی
حالات مختلف آمیزش جنسی و نزدیکی بین زن و مرد: حالت اول آمیزش جنسی، این سنتی ترین نوع آمیزش جنسی است که بسیاری برای اولین بار آن را انجام می دهند و بدین صورت است که زن در زیر قرار گرفته و پاهای خود را به اندازه ای که احساس راحتی کند باز می کند و مرد در میان پاهای زن دراز کشیده و عمل دخول را انجام می دهد. در این حالت بهتر است که هراز چند گاهی مرد تمام بدن خود را با بدن زن تماس دهد, حالت دوم این نوع آمیزش جنسی را اصطلاحا پهلو به پهلو مینامند. در این حالت هم مرد و هم زن به پهلو خوابیده و عمل دخول را انجام میدهند.
البته میشود حالت اول را به این حالت پیوند زد, یعنی به همان صورتکه مرد روی زن قرار گرفته بود دوتایی به پهلو بخوابند.در مورد نحوه قرار گرفتن دست و پاها, بهتر است که آن را به عهده خانم گذاشت تا به هر صورتیکه راحت تر است, آنگونه انتخاب کند. در این حالت از آنجایی که اکثر نقاط بدن مرد و زن با یکدیگر در تماس خواهند بود لذت بیشتری عاید طرفین میشود.این حالت از آمیزش جنسی از آنجا که زن متحمل فشار زیادی نمیشود و آزادی عمل مناسبتری دارا خواهد بود, در بین خانمها طرفداران زیادی دارد.
آمیزش جنسی در زمان حاملگی
در دوران حاملگی بدن زنان دچار تغییرات فیزیکی و درونی میشود. این تغییرات میتواند در برخی از زنها منجر به افزایش تمایل جنسی و در برخی منجر به کاهش میل جنسی و حتی زدگی از تمایل جنسی در طول دوران حاملگی گردد. از آن جا که برخوردهای زن و مرد و فشاری که بر بدن خانمها در هنگام نزدیکی وارد می شود ممکن است به جنین آسیب وارد کند لازم است تا سکس در هنگام بارداری زن با ملایمت و احتیاط انجام شود. روش های مناسب روش در این روش زن زانو زده و مرد از عقب دخول را انجام می دهد. برای استفاده از این روش در زمان بارداری زن باید کف زمین خم شده و تمام قسمتهای سینه و دستان خود را روی زمین بگذارد به طوری که هیچ فشاری بر شکمش وارد نشود. در این حالت بهتر است چند بالش نرم در زیر شکم و سینه زن قرار گیرد تا فشار کمتری بر زن وارد شود. روش پهلو به پهلو در هنگام حاملگی باید از عقب انجام شود یعنی مرد پشت سر زن دراز بکشد و زن پاهای خود را باز کند تا نزدیکی صورت بگیرد.روش هایی که زن در بالا و مرد در زیر قرار دارند این روشها برای آمیزش جنسی و نزدیکی از راه مقعد و برای خانم هایی که جثه بسیار کوچکتری از شریک جنسی خود دارند نیز بسیار مناسب هستند.
آمیزش جنسی
ارگاسم و آمیزش جنسی
ارگاسم در مردان تحریکات جنسی و اروتیکی سبب ساز تغییرات گستردهای در بدن میشود. زمانی که زن و مرد در اثر کنش جنسی تحریک میشوند,تپش قلب دو جنس طی آمیزش جنسی سریعتر میشود و فشار خون در بدن افزایش مییابد.این افزایش در اندام تناسلی مردان موجب بزرگتر شدن آلت مردانه و سفت شدن بدنه آن می شود که نعوظ ( شق کردن ) نامیده می شود. همچنین افزایش ترشح تستسترون ( هورمون جنسی مردانه )، اندورفین (ترشحات عصبی ضد درد ) که کارکردی مشابه تریاک دارند، اکسی توسین و وازوپرسین ( هورمون هایی که علاقه به روابط اجتماعی را افزایش داده و به ایجاد اعتماد میان افراد کمک می کند. ) در خون موجب بالا رفتن احساس خوشی و ایجاد تنشهای مثبت عصبی طی آمیزش جنسی می شود. رفته رفته این تغییرات در جریان مداوم آمیزش جنسی اوج لذت و یرانگیختگی را موجب می شود به ناگاه این تحریکات و تنشها فروکش میکند. این حالت را اصطلاحا ارگاسم یا اوج لذت جنسی می نامند که معمولا چند ثانیه دوام دارد.
در هنگام ارگاسم مرد در آمیزش جنسی, انزال (خروج منی ) صورت میگیرد.این مایع غلیظ که از آب، پروتئین ودرصد ناچیزی نمک، آلکالین (ماده ای تلخ مزه با اثر آرامبخش که در برخی گیاهان دارویی وجود دارد )، فروکتوز ( نوعی قند که در برخی میوه ها وجود دارد )و برخی املاح مانند روی تشکیل شده به میزان 2 تا 5 میلی لیتر در هنگام انزال از طریق آلت تناسلی از بدن مرد خارج میشود. (بیشتر بخوانید: آیا خانمها انزال دارند؟)
زمان نهفتگی ارگاسم در مردان معمولا بسیار کوتاهتر از زنان است که این به خاطر شرایط بدنی و عصبی زنان است که باعث این شرایط در طی آمیزش جنسی میشود.( برخی تحقیقات نشان می دهد 75 درصد مردان در کمتر از دو دقیقه از آغاز آمیزش جنسی به ارگاسم می رسند.) برای رسیدن مردان به ارگاسم تحریکاتی که بر روی آلت مرد همانند عمل دخول در واژن و یا مقعد و یا تحریکاتی که به وسیله زن روی آن انجام میگیرد (نوازش و …), نقش به سزایی دارد.
ارگاسم در زنان- ارگاسم در زنان در طی آمیزش جنسی از فرایند پیچیده تری نسبت به مردان پیروی می کند وبه همین دلیل زمان بیشتری میبرد تا یک زن به اوج لذت جنسی و ارگاسم برسد. ( به طور میانگین 10 تا 20 دقیقه ). ارگاسم در زنان دارای یک روند برای تخلیه است به طوری که زمان خاصی برای بوجود آمدن آن نمیتوان مشخص کرد(همانگونه که در بالا ذکر شد نشانه ارگاسم مردان انزال و خروج منی است) و ممکن است زمان آن تا یک دقیقه طول بکشد.در بیشتر زنان حساس ترین عضو به تحریکات جنسی کلیتوریس ( چوچوله )است که لمس آن بیشترین نقش را در فراهم آوردن لذت در آمیزش جنسی زنان دارد. بسیاری از زنان به ویژه زنان طبقات پائین در کشورهای جهان سوم تاکنون تجربه رسیدن به ارگاسم در طی آمیزش جنسی را نداشته اند و بسیاری از ناراحتیهای روحی می تواند توان ارگاسم را از زنان سلب کند. به عقیده بعضی از محققان در زمینه مسائل جنسی زنان لذت بیشتری از یک رابطه جنسی یا آمیزش جنسی میبرند تا مردان.
البته میزان دقیق آن تاکنون مشخص نشدهاست ولی در برخی موارد محققان لذت جنسی زن را تا ۳برابر بیشتر از لذت جنسی مرد تخمین زده اند.در این میان مردان وظیفه سنگین تری به عهده دارند و باید باکسب مهارت در رسیدن به لذت جنسی به زن کمک کنند.
امروزه تمام دنیا به بن بست های اخلاقی بزرگی در زمینه آمیزش جنسی برخورد کردند که شاید ریشه ی آن نظریه ی فروید بوده باشد. به هر حال بسیاری آمیزش جنسی در زندگی را جالب می دانند ولی طبق نظر سنجیهایی یاد شده بسیاری آمیزش جنسی قبل از ازدواج را باعث سست شدن بنیان خانواده می دانند، دین اسلام آمیزش جنسی را فقط منحصر به ازدواج و کنیزان (زنانی که در مالکیت فردی باشند) که در گذشته بوده است و ازدواج صیغه تایید می کند.آمیزش جنسی از شب زفاف به صورت رسمی صورت میگیرد چه برای مرد و چه زن.
خودداری از قبول واقعیات مربوط به مسائل جنسی سبب بحرانها و مشکلات اجتماعی فراوانی شده است, به صورتی که در سال ۲۰۰۶ در گزارشی که سایت جستجوگر گوگل در رابطه با بیشترین مراجعان به سایتهای پورنوگرافی انجام داده بود حاکی از آن بود که کاربران ایرانی در مقایسه با دیگر کشورها در مقام سوم جستجوگران واژه انگلیسی sex (جنس) از میان تمام کشورهای جهان قرار داشتند. گرایش جنسی که ترجیح جنسی و تمایل جنسی نیز نامیده شده توصیف کننده نوع محل تمرکز تمایلات عشقی، جنسی، احساسی و تخیلی افراد است. رده بندی گرایشهای جنسی موجودات زنده معمولاً برپایه نوع جنسیتی که مورد تمایل آنهاست صورت میگیرد. انواع این گرایشها عبارتند از:
همجنسگرایی: گرایش به جنس موافق
دگرجنسگرایی: گرایش به جنس مخالف
دوجنسگرایی (دوجنسی): گرایش به هردو جنس
بیجنسی: نداشتن گرایش جنسی به هیچکس
ازدواج چگونه صورت مي گيرد
همجنسگرایی یکی از گرایشهای جنسی است که مشخصه آن تمایل زیبایی شناختی، عشق رومانتیک، و تمایل جنسی منحصرآ نسبت به جنس همگون با خود فرد میباشد. به فردی که به جنس دیگر گرایش داشته باشد دگرجنسگرا و به افرادی که هم بهجنس دیگر و هم به همجنس خود تمایل دارند دوجنسگرا میگویند. در اصطلاح اسلامی به ارتباط جنسی بین مردان «لواط» (برگرفته از نام لوط پیامبر قومی که به این کار مشهورند) و به ارتباط جنسی بین زنان «مساحقه» میگویند. در گویش مردم عامی افراد همجنسگرا – زن یا مرد – با عنوان عمومی «همجنسباز» خوانده میشوند ولی واژههای دیگری نیز در گفتار عوام برای اشاره همجنسگرایان وجود دارد که معمولاً تحقیرآمیز و محکوم کننده هستند. برای اشاره به همجنس گرایان زن در زبان فارسی معمولاً واژه لزبی بکار میرود که از واژهٔ انگلیسی Lesbian آمدهاست. البته در گفتار ایرانیان به همجنسگرایان زن، طَبَقزن گفته میشده است که به عمل طَبَقزنی اشاره داشتهاست. این لغت امروزه بندرت مورد استفاده قرار میگیرد. پدیده همجنس گرایی همیشه با بشر بوده است و در ادبیات و هنر جهان از زمان بسیار کهن، شاهد اشاراتی به این پدیده هستیم. ·
دگرجنس گرایی که ناهمجنسخواهی هم گفته شده گونهای از گرایشهای جنسی است که در آن فرد به جنس مخالف خود تمایل جنسی دارد، یعنی مرد به زن و زن به مرد گرایش دارد. این نوع گرایش جنسی معمولترین و رایجترین گرایش است.
منبع:forum.iransalamat.com
دانستنیهای قبل و بعد از ازدواج
درمان سریع وقطعی بواسیر بدون درد و خونریزی
بهترین مراکزآموزشی بابالاترین میزان بازدهی
پیشنهاد خرید آنلاین ویژه روز مادر
تور ارزان کیش با رزرواسیون بهترین هتل ها
دانستنی های سلامت واژن
مشاوره و مراقبتهای قبل از بارداری
ناباروری شما هم می تواند قابل درمان باشد!
پاکسازی و رفع آلودگی هوای خانه
ست های لباس زیر جذاب و لاکچری
خریدقسطی جهیزیه بدون نیاز به پرداخت اولیه
اگر شما هم مشکل ملکی دارید تماس بگیرید
تشخیص و درمان ناباروری در زنان
قابلیت افزودن لباس حین شست و شو
درمان گیاهی فشار خون بالا در بارداری
Makan Inc.| All Rights Reserved – © 2013 – 2021
کلید واژه ها:
خانواده زن ازدواج زناشویی مرد همسرگزینی زوجیت پیوند مقدس تشکیل خانواده
ازدواج پیوند طبیعت با همه سادگی و عینیت آن و فرهنگ با همه پیچیدگی و ذهنیتش میباشد. ازدواج زن و مرد، منشاء تشکیل خانواده به عنوان کوچکترین واحد اجتماعی است و در واقع یکی از پیچیدهترین روابط اجتماعی میان دو جنس مخالف در جهان طبیعت میباشد که دارای ابعاد و پیامدهای زیستی، روانی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و حتی سیاسی است و از منظر علوم مختلف نظیر روانشناسی، جامعهشناسی، انسانشناسی، جمعیتشناسی و … قابل مطالعه و بررسی میباشد. ازدواج آثار مستقیم و غیر مستقیمی را بر زندگی فردی و اجتماعی افراد بر جای میگذارد؛ هرچند که پدیده ازدواج نیز متقابلاً بر جامعه و فرد تأثیرگذار است.
ازدواج از جنبه جامعهشناختی، دارای ساختار، ماهیت، کارکرد و پیامدهای اجتماعی پیشبینی شده و پیشبینی نشدة مثبت یا منفی، آسیبزدا یا آسیبزا است که کنش و واکنش اجتماعی اعضای جامعه و ساختارهای اجتماعی را متأثر میسازد، خصوصاً پیامدهای نامطلوب ازدواجهای غیراصولی، از یک سو ساختار، ماهیت و کارکردهای خانواده را در طول زمان دچار تغییر و تحول میسازد و از سوی دیگر ارزشهای محوری جامعه به ویژه امنیت اجتماعی و اخلاقی را تحت الشعاع قرار میدهد.
نگرش و دیدگاه نسبت به «ازدواج» به عنوان یک «واقعیت اجتماعی»، تحت تاثیر فرهنگ و نقش و موقعیتی است که در آن به سر میبریم. طبق بینش جامعهشناختی «واقعیت هرگز به ما نمیگوید که چیست، بلکه انسانها باید واقعیت را آن گونه که هست، تفسیر کنند و آن تفسیر با فرهنگی که ما برای راهنمایی خود به کار میبریم آغاز میگردد. هرچند فرهنگ نیز به نوبه خود از گروههای ما و از جامعه ما ناشی میشود». (شارون، 1379: ص139) بنابراین دیدگاه فرد نسبت به ازدواج تابع فرهنگی است که به آن تعلق دارد، همچنین ملهم از موضع و جایگاه فرد در جامعه است. به عبارت دیگر برخی باورهای فرد، ناشی از تأثیر فرهنگ و جامعهای است که در آن زندگی میکند، مانند نقش مرد یا زن بودن، مثلاً واقعیتی به نام زن بودن به مفهوم یاد گرفتن «اندیشیدن مانند یک زن» است، یعنی اعتقاد به اینکه عاطفه، حیا، صبر، بردباری، گذشت، خانهداری، بچهداری و مادری، کنشهای ضروری برای یک زندگی خوب و رضایتبخش است و مرد بودن نیز به مفهوم یاد گرفتن «اندیشیدن مانند یک مرد» است، یعنی باور داشتن به اینکه نانآوری، سرپرستی خانواده، احساسی نبودن، تلاش برای کسب معاش، اعتبار اجتماعی، لازمة یک زندگی خوب و سعادتمندانه است.
تعریف مفاهیم کلیدی
ـ ازدواج
در فرهنگ معین[1] «ازدواج رابطهای حقوقی است که برای همیشه یا مدتی معین، به وسیله عقد مخصوص بین زن و مرد حاصل شده و به آنها حق میدهد که از یکدیگر تمتع جنسی ببرند». در تعریفی دیگر «ازدواج و زندگی زناشویی یک پدیده طبیعی قراردادی است». (شهید مطهری، 1357) همچنین برخی ازدواج را فرآیندی از کنش متقابل بین یک مرد و یک زن؛ برخوردی دراماتیک بین فرهنگ (قواعد اجتماعی) و طبیعت (کشش جنسی) و پیوندی دائمی میان دو جنس مخالف میدانند که در یک چارچوب رسمی و قانونی مجاز به برقراری مناسبات جنسی میشوند. (رضوی و دیگران، 1381: ص8)
در تعریف دیگر، ازدواج به عنوان یک نهاد و کانون اجتماعی ملهم از سه منبع قانون، عقاید اجتماعی و اعتقادات مذهبی بوده و مبتنی بر شش نکته است:
1- ازدواج یک انتخاب شخصی آزاد است که بر پایة عشق استوار میگردد؛
2- بلوغ و استقلال یک نیاز مسلم برای اقدام به ازدواج است؛
3- ازدواج، ارتباطی بین دو جنس مخالف است؛
4- در یک زندگی مشترک، مرد سرپرست بوده، تأمین معاش و محافظت از خانواده را بر عهده دارد؛
5- وفاداری جنسی و تک همسری، انتظارات یک ازدواج میباشند؛
6- ازدواج به طور طبیعی با تولد فرزندان همراه است. (ناک، 1382: ص14)
ازدواج بر حسب فرهنگ و اقوام مختلف دارای انواع گوناگونی است از جمله: ازدواج خارجی، داخلی، تعدد زوجات، وحدت زوجه، تعدد شوهران، ازدواج رسمی، ازدواج خصوصی، ازدواج تولیدی، ازدواج موقت، ازدواج دائم، ازدواج آزمایشی، ازدواج خانوادگی، ازدواج دوشیزهای، ازدواج شبیه، ازدواج تصرفی، ازدواج تطبیقی، ازدواج استبدال، ازدواج شغار (رضوی و دیگران، 1381: ص9)، ازدواج میراثی، ازدواج تشریفاتی و تصنعی، ازدواج سه ربعی، ازدواج روزانه، ازدواج قبرستانی، ازدواج تطلیقی (مصلحتی، 1379: ص42) هر کدام از انواع ازدواجهای مذکور دارای تعریف خاص خود است.[2] در این مطالعه، ازدواج دائمی و رسمی که به تشکیل خانواده زن و شوهری منجر میگردد، مد نظر میباشد.
ـ خانواده
خانواده یک گروه خویشاوندی است که مسئولیت اصلی در اجتماعی کردن فرزندان و برآوردن برخی از نیازهای بنیادی دیگر جامعه را به عهده دارد. خانواده شامل گروهی از افراد است که از راه خونی، زناشویی یا فرزندپذیری با یکدیگر ارتباط مییابند و طی یک دورة زمانی نامشخص، با هم زندگی میکنند.(کوئن،1372: ص127)
خانواده بر حسب فرهنگ و تاریخ، شرایط اقتصادی و اجتماعی اقوام و جوامع مختلف، به شکل تک همسری، چند همسری، پدرتبار، مادرتبار، دوسوتبار، پدرسالار، مادرسالار، مادرمکان، پدرمکان، نومکان و … بوده است، اما به طور کلی در طول تاریخ، خانواده برحسب رابطه خونی یا سببی، به دو شکل تکوین یافته است:
1- خانواده گسترده که مبتنی بر رابطه خونی است و تعدادی از افراد شامل والدین، فرزندان، پدربزرگها، عمهها، داییها، عموها، خالهها، عموزادهها، خالهزادهها، عمهزادهها و داییزادهها را دربرمیگیرد. این نوع خانواده را «خانواده همخون» نیز مینامند. (همان، ص128) البته علاوه بر پیوند خونی، نوعی اتحاد خانوادگی نیز در این نوع خانواده وجود داشته که بیشتر در دوران ماقبل صنعتی بوده و وظایف اعضای خانواده، از وظایف خانواده امروزی متفاوت بوده است که در ریشهیابی کلمه خانواده، این نکته محرز میباشد.[3]
2- خانواده هستهای که بر حسب رابطه سببی و پیوند ازدواج و زناشویی حاصل میشود و به یک واحد خانوادگی بنیادی مرکب از همسر، شوهر و فرزندانشان اطلاق میگردد که گاه آن را «خانواده زن و شوهری» نیز مینامند. (همان) خانوادههایی که بر حسب رابطه سببی تشکیل میشوند، بر اساس شکل و نوع ازدواج دارای اشکال متعددی نظیر تک همسری، چند همسری، چندزنی و گروهی است. در این مطالعه، خانواده تک همسری مورد نظر است که حاصل ازدواج یک زن و یک مرد میباشد و شکل رایج و متعارف خانواده هستهای است و بعد از انقلاب صنعتی و تا کنون فراوانترین شکل زناشویی در جوامع بشری بوده است.
نظریات خانواده در دوران نوین
نهاد خانواده معطوف به ازدواج زن و مرد، یکی از نهادهای اجتماعی است که سابقهای دیرینه دارد و از همان ابتدای زندگی اجتماعی، نیاز به جنس مخالف و امنیت مبنای تکوین آن به شمار میرود، به طوری که پیدا شدن انسان بر روی زمین با تشکیل خانواده همزمان بوده و بیتردید دفاع از حریم انسان در برابر جانوران درنده و حوادث طبیعی، زندگی جمعی را برای انسان اجاد کرده است. (حیات اجتماعی زن در تاریخ ایران، 1369، ص21)
بنابراین علاوه بر نیاز جنسی، نیاز به داشتن حس نظم و احساس امنیت، در واقع از عوامل مؤثر بر تکوین و استمرار اجتماع محسوب میگردد که خانواده به عنوان هسته بنیادین اجتماع، از همان آغاز نقش اساسی در ایجاب و تقویت احساس نظم و امنیت هستیشناختی در زندگی اجتماعی افراد داشته است.
در جامعهشناسی دو دیدگاه در مورد خانواده مطرح است. دیدگاه اول بر مطلوبیت خانواده تأکید کرده و آن را به صورت گروهی خاص و ویژه در نظر میگیرد. مطابق این دیدگاه، خانواده، برتر از جامعه یا در برابر جامعه قرار میگیرد و بدون توجه به مشکلات واقعی موجود در خانواده، به صورت ایدهآل توصیف میشود.[4] دیدگاه دوم بر ارتباط متقابل جامعه و خانواده تأکید کرده و بازتاب شرایط تعارضی جامعه در خانواده را حائز اهمیت میداند، زیرا خانواده به صورت «طبیعی» وجود ندارد، بلکه در هر زمان، بازتابی از شرایط اجتماعی است، لذا خانواده را باید با توجه به قشری که در آن قرار دارد، مورد بررسی قرار داد.
رنه کونیگ معتقد است که بر طبق تقسیمبندی جامعهشناسی کلان و جامعهشناسی خرد، دو نوع بررسی از پدیده خانواده ضروری است. اول نگرش به خانواده در ارتباط با کل جامعه، با در نظر گرفتن مناسبات کلی جامعه و همچنین بررسی رابطه نظام خانواده با پاره نظامهای دیگر و دوم نگرش به خانواده به عنوان نظامی خاص، یعنی گروه کوچک با ساختار و کارکرد خاص خود. مطابق این دیدگاه، خانواده به عنوان یک گروه اجتماعی با ویژگیهای متفاوت از سایر گروهها مورد بررسی قرار میگیرد. (اعزازی، 1382: ص72)
بررسیهای جامعهشناسانه در مورد خانواده، در قرن نوزدهم توسط دو متفکر اجتماعی به نام فردریک لوپلی[5] فرانسوی و ویلهلم هانریش ریل[6] آلمانی شروع شد که بعدها به عنوان «پدران جامعهشناسی خانواده» محسوب شدند. آنان در آن زمان، در اوج انقلاب صنعتی اروپا و در دوران گذار، شاهد فروپاشی خانواده گسترده و تبدیل آن به خانواده هستهای بودند و هر دو در نظریههای خود، خانواده گسترده را مطلوب دانسته و از دولتها تقاضا میکردند که با ایجاد محدودیتهایی در «حقوق فردی»، افراد را به زندگی در خانواده گسترده وادار کنند. نظرات آنها تا مدتی طولانی در اروپا حاکم بود تا اینکه در اوایل قرن بیستم با نفوذ افکار جامعهشناسانة دورکیم، بررسیهای جامعهشناختی خانواده و تغییر و دگرگونی آن بدون تأکید بر مطلوبیت شکل خاصی از زندگی خانوادگی آغاز شد. در این زمان خانواده هستهای، یعنی خانوادهای که شامل زن، شوهر و فرزندان است، عمومیت یافته و به عنوان واقعیتی اجتماعی تلقی میشد.
بعدها پارسونز جامعهشناس آمریکایی به تفکیک نقشهای خویشاوندی و شغلی تأکید میکند و خانواده را واحد زن و شوهری میداند. (پارسونز، 1363: صص 719-718)
پارسونز خانواده را به دو نوع تقسیم میکند: خانواده جهتیاب[7] (خلفی یا سلفی) یعنی خانوادهای که فرد در آن رشد میکند و خانواده فرزندیاب[8] که منظور همان خانواده هستهای است و فرد خود تشکیل میدهد و شامل همسر و فرزندان اوست، نومکان است، یعنی دور از خانه والدین زن یا شوهر زندگی میکند و از لحاظ اقتصادی مستقل از خانواده جهت یاب است و پایگاه اجتماعی خانواده نیز تنها از طریق «شغل شوهر» که مستقل از روابط خویشاوندی است، به دست میآید. این نوع خانواده به عنوان یک واحد مشترکالمنافع تلقی میشود که دوام آن مستلزم برآورده ساختن انتظارات و توقعات متقابل زن و شوهر است که مهمترین آن «عشق ورزیدن» به یکدیگر و نیز مستلزم داشتن حق انتخاب ازدواج و همسرگزینی است. (اعزازی، 1382: صص 71-65) بنابراین در خانواده هستهای پارسونز، عشق هم مبنا و هم پیامد است؛ مبنا است از این جهت که فرد برای انتخاب همسر خود آزاد است و زن و مرد بر اساس عشق و علاقه با یکدیگر ازدواج میکنند، از سوی دیگر به نوعی پیامد است، از این جهت که زن و شوهر در خانواده متعهد و موظف هستند که عاشقانه همدیگر را دوست بدارند، زیرا بدون عشق، خانوادهشان از هم میگسلد. مهمترین پیامد اجتماعی مطلوب این ازدواج عاشقانه، اجتماعی کردن کودکان و جامعهپذیری آنان برای ایفای نقش سازنده در آینده و جلوگیری از آسیبهای اجتماعی و بزهکاری کودکان، نوجوانان و جوانان است.
ویلیام جی گود، نظریه همگرایی[9] را در مورد خانواده مطرح میکند که بر اساس آن، دگرگـونیهای نـظام خویشـاوندی، نتیجـة اجتنـابناپذیر دگرگـونیهای سـاختاری و همچنین دگرگونیهای ایدئولوژیکی است. بدین ترتیب که با دگرگونیهای ساختاری در سـطح کلان ماننـد صنعتی شـدن، شـهرنشینی، پـرولتاریـزه شـدن و نظایـر آن، دگرگونیهای ایدئولوژیکی نیز در سطح کلان رخ میدهد و در نتیجه، سازمانهای سطوح خرد (نظیر خانواده) اجباراً خود را با دگرگونیهای سطح کلان انطباق داده و در جوامع صنعتی نظام خانوادگی به شکل خانوادة زن و شوهری (یا هستهای) خواهد بود. (همان، ص 17)
رنه کونیگ نیز مسأله کاهش کارکردهای خانواده را مورد بررسی قرار میدهد. وی ویژگی خانواده را به عنوان یک گروه اینگونه تعریف میکند: «صمیمیت مشخصه اساسی و غیر قابل تفکیک خانواده است و همین صفت آن را از سایر گروههای اجتماعی متمایز میسازد» (همان، ص 72) چرا که همین «صمیمیت» است که میتواند شخصیت کودکان را شکل دهد. بـه زعم کونیـگ در اثـر صنعتی شـدن، کارکردهای عمـده خانـواده ماننـد کارکرد اقتصادی، آموزشی، بهداشتی، نگهداری از سالخوردگان و حتی گذران اوقات فراغت به سازمانهای دولتی واگذار شده است و خانواده در دوران نوین قادر گشته است که به کارکرد اصلی و اولیة خود یعنی رشد شخصیت اجتماعی- فرهنگی کودکان بپردازد. (همان، ص17)
هلموت شلسکی، جامعهشناس آلمانی نیز که نظریه خود را بعد از جنگ جهانی دوم و در دوران بیثباتی اجتماعی ناشی از جنگ مطرح کرد، خانواده را به عنوان یک نهاد اجتماعی و به منزلة «تنها باقیماندة ثبات اجتماعی»[10] تلقی میکند. وی برخلاف دیگران که معتقدند خانواده الزاماً باید خود را با دگرگونیهای اقتصادی و سیاسی جامعه وفق دهد و در صورت عدم انطباق، به معنای «تأخر فرهنگی» این نهاد است؛ نکته جدید و قابل ملاحظهای را مطرح میکند. شلسکی مطرح میکند که آیا این دگرگونیهای موجود جامعه الزاماً پیشرفت هستند؟ یا اینکه باید ادعا کرد که پیشرفت در اقتصاد مدرن، همزمان نوعی پیشرفت در جهت فروپاشی است. شلسکی با قبول فرض فوق، انطباق خانواده با نظام مدرن در حال فروپاشی را به معنای حرکت خانواده در جهت زوال و اضمحلال میداند، لذا خانواده را تنها باقیمانده ثبات اجتماعی تلقی میکند و معتقد است که شرایط مادی- اقتصادی جامعه باید خود را با خانواده انطباق دهد، زیرا در جوامع مدرن امروزی که انسان به صورت موجودی منفعل در برابر ساختارهای جامعه قرار گرفته است، تنها راه رهایی او، تحکیم مناسبات خانوادگی است. (همان، ص18)
شلسکی ساختار و روابط موجود در خانواده را ساختاری طبیعی دانسته و ریاست مرد بر زن و فرزندان را ضامن کارکردهای سنتی خانواده میداند. وی با اشتغال زنان در بیرون از خانه مخالف است، چرا که به زعم او در اثر اشتغال زنان، امنیت و موجودیت خانواده به خطر افتاده و سبب نابسامانیهایی در روابط اجتماعی درون خانواده میگردد و از این طریق «کارایی منحصر به فرد خانواده را که تربیت فرزندان در محیطی سرشار از اعتماد و مراقبت است، در معرض مخاطره قرار میدهد». (روزن بام، 1363: ص 33)
برخی آثار سازنده ازدواج بر فرد
ازدواج را میتوان همانند یک سرمایه اجتماعی تلقی نمود که زن و مرد بر پایه یک سلسله باورها، ارزشها و روابط اجتماعی به طور مشترک سرمایهگذاری میکنند، هرچقدر که قدرت ریسک و خطرپذیری این سرمایهگذاری کمتر باشد، پیامدهای آن قابل پیشبینی و احتمالاً مطلوب است و برعکس هرچه قدرت خطرپذیری آن افزایش یابد، پیامدهای آن در زندگی فردی و اجتماعی زنان و مردان، غیر قابل پیشبینی و احتمالاً نامطلوب است. ازدواجی که در بستر و شرایط مناسب اجتماعی، بر پایة عشق، ایمان، اعتماد و تعهدات متقابل اسـتوار گشـته و مبتنی بـر سیستم پیچیـدهای از وابستگیهای دو جانبه است، پیامدهای اجتماعی آن نیز قابل پیشبینی و مطلوب خواهد بود، لذا خطرپذیری آن نیز کاهش مییابد.
ازدواج، اولین گام یک فرد، برای ایجاد و تکوین زندگی مشترک با فردی از جنس مخالف است. چنانچه این گام در زمان مناسب و به شکل صحیح و سنجیده برداشته شود، کارکردهای مناسب آن در طول زندگی مشترک هویدا خواهد شد. هر چه کارکردهای مناسب ازدواج در زندگی زنان و مردان بیشتر باشد، خانوادههای معطوف به این گونه ازدواجها، سالمتر و مستحکمتر بوده و در نتیجه جامعه مشتمل بر این گونه خانوادهها نیز دارای انسجام و همبستگی زیاد و نظم اجتماعی مطلوب خواهد بود.
مرحوم علامه محمد تقی جعفری (ره) در جواب فیلسوف شهیر اروپایی، برتراند راسل که سؤال کرده بود چرا اسلام این قدر به ازدواج بها داده و برایش قانون وضع کرده است، مینویسد: «اسلام با ازدواج میخواهد انسان به وجود آید، مسأله انسان مطرح است». در فرهنگ اسلامی، ازدواج، پیوندی مقدس و میثاقی محکم[11]، بنایی محبوب نزد خداوند[12]، عاملی مؤثر در حفظ دین[13]، پذیرش عبادت انسان[14] و تکوین مودّت و رحمت[15] است. ازدواج همچنین شیوة پاسداری از حریم عفّت[16] و پاکدامنی، تضمین رزق و روزی[17] و تعظیم سنت نبوی[18] است. ازدواج آرامشبخش روحهای سرگشته و سرگردان، حیات بخش دلهای افسرده و نگران و هدایتگر افکار گسسته و پریشان است. در مکتب متعالی اسلام، ازدواج وسیلهای برای رشد و کمال، تأمین سلامت جامعه و بقای نسل است. از این رو پیامبر گرامی اسلام (ص) پیروان خود را به تسریع در ازدواج و ترک عزوبت[19] دعوت میکند. در فرهنگ اسلام، خانواده حاصل ازدواج مشروع زن و مرد، وسیلهای برای اقناع و ارضای مشروع سائقههای جنسی، تولید و تربیت نسل، ایجاد صمیمیت و تفاهم، تعاون و تعاضد، تکمیل و تکامل و آرامش روحی و روانی انسان است (آزرمی سه سارمی، 1379، صص 8-7) که در ادامه برخی از این پیامدهای مثبت تأملی کوتاه میشود.
ـ تکمیل
هیچ انسانی به تنهایی کامل نیست و پیوسته در جهت جبران کمبود خویش تلاش میکند. جوان در پی رسیدن به استقلال فکری است؛ برای جبران نواقص و تأمین نیازهای بیشمار خود به سوی ازدواج سوق داده میشود و با گزینش همسری مناسب و شایسته، موجبات رشد و تکامل خویش را فراهم میکند و با احساس مسئولیت اجتماعی، تمام هوش، ابتکار و استعدادهای خویش را بکار گرفته و بسیاری از شایستگیها و توانمندیهای نهفته در درونش را شکوفا میسازد. بنابراین میتوان رشد و کمال انسان را از پیامدهای مطلوب عمده ازدواج موفق و اصولی دانست، زیرا زن و مرد از نظر روحی و جسمی به هم وابستهاند و با قرار گرفتن در کنار هم، یکدیگر را تکمیل میکنند.
ـ تسکین
مهمترین نیازی که بر اثر ازدواج تأمین میشود، نیاز به آرامش و احساس امنیت و آسودگی است. این نیاز که در سرشت آدمی ریشه دارد، چنان مهم است که خداوند در بیان فلسفه ازدواج میفرماید: «از آیات و نشانههای خداوند این است که برای شما از جنس خودتان، همسرانی قرار دادیم، تا در کنار آنان آرامش یابید.» بنابراین، همسر موجب آرامش و امنیت خاطر و محیط خانه، وسیله آرامش روحی زن و مرد قرار داده شده است. در اوایـل جـوانی احساس تنـهایی، بیهودگی و نـداشتن پنـاهگاه، انسـان را فـرا میگیـرد و ازدواج با همسری شایسته، این احساس را از بین میبرد و فرد را به آرامش روحی میرساند. اتکای زوجین به یکدیگر در مقابل فشار امواج و گرفتاریهای ناشی از عوارض حیات اجتماعی، موجب سکون و آرامش آنها میشود. آنها در جهت برطرف کردن موانع سر راه پیشبرد زندگی و رسیدن به اهداف مشترک خود، با یاری و همفکری یکدیگر میتوانند در مقابل مسائل و مشکلات ایستادگی کنند. همچنین به واسطه ازدواج، غریزه جنسی در چارچوب پسندیده و مشروع ارضا میشود و فرد در سایه آن به آرامش میرسد و به جهت ارتباط تأمین این نیاز با سایر جنبههای وجودی انسان، موجبات رشد و شکوفایی فرد فراهم میشود.
ـ تولید نسل
از ثمرات اصلی ازدواج، وجود فرزندان و بقای نسل آدمی است که مطابق با هدف آفـرینش اسـت و زوجها از طریق فـرزندان خـود رشته پیوند میان اعضای یک نسل را بـه وجـود میآورند و بـا تـربیت و اجتماعی کردن کودکان، زیربنای یک جامعه سالم و امن را پیریزی میکنند.
ـ احساس شادکامی
به نظر میرسد ازدواج و تشکیل خانواده اثر مثبتی روی شادکامی داشته باشد. تعدادی از مطالعات، گزارش میدهند افرادی که ازدواج کردهاند، نسبت به افراد مجرد شادکامی بالاتری نشان میدهند. تحقیقات اخیر نشان میدهند که وقایع خوشایند زندگی خانوادگی، مستقیماً به شادکامی فرد منجر میشود.
ـ کاهش ارتکاب جرم
بر حسب بسیاری از مطالعات، کاهش بزهکاری و ارتکاب جرم از جمله پیامدهای اجتماعی ازدواج است. تازهترین تحقیق صورت گرفته از سوی یک محقق انگلیسی، حاکی از آن است که عشق به همسر و زندگی خانوادگی از جمله مواردی است که موجب کاهش جدی ارتکاب جرایم توسط مردان میشود. این تحقیق که توسط پروفسور «جان لاب» یک کارشناس جرمشناسی در انگلیس صورت گرفت، نشان میدهد اشخاصی که در مراحل جوانی ازدواج کرده و تشکیل خانواده میدهند، کمتر ممکن است به انجام امور مجرمانه و خلاف قانون روی بیاورند. بر اساس این پژوهش، ایجاد تغییر در شرایط اجتماعی از قبیل ازدواج، تشکیل خانواده و یافتن یک جایگاه مناسب اجتماعی نیز قادر است تا حد زیادی شرایط و سرنوشت بسیاری از بزهکاران را تغییر داده و آنها را در مسیر سالمی قرار دهد. نتایج تحقیق این جرمشناس انگلیسی تا حد زیادی با آموزههای پیشین جرمشناسی در مورد اولویت تأثیر رفتار و شرایط دوران کودکی و پس زمینههای خانوادگی در بروز رفتارهای خلاف قانون در سنین جوانی و میانسالی ناسازگار است. پروفسور جان لاب تحقیق خود را بر روی 500 نمونه از جوانان بزهکاری که در دهههای 1920 و 1930 به مرکز بزهکاران جوان فرستاده شدند، انجام داده است. وی به این نتیجه رسید که از این افراد، کسانی که بعد از آزادی از مرکز بزهکاری، ازدواج کرده و دارای همسر و خانواده شدند، به شدت کمتر از افرادی که مجرد باقی ماندند، مجدداً به بزهکاری روی آوردهاند. تحقیق پروفسور لاب نشان میدهد 80 درصد از بزهکاران جوانی که در سنین رشد، اعمال خلاف را کنار گذاشتند، کسانی بودند که پس از طی دوران بزهکاری دارای همسر و فرزند شده و به این جهت از گذشته خود روگردان شـدند. لاب، اعلام کـرد کـه بیشتر مردان بزهکار پس از ازدواج مجبور بـه داشـتن یک زندگی آرام، منظم و با برنامه برای کسب درآمد شده و معمولاً به دلیل سختگیریهای همسرشان مجبور میشوند تا دایره ارتباطات خود را محدود و کنترل کرده و دست از ماجراجویی بردارند.
ـ تقویت جنس و جنسیت
عبور از مرحله کودکی به بزرگسالی، نیازمند دستیابی به هویت جنسی و نقش جنسیتی، به دست آوردن مفهوم روشنی از «خود» و رشد و استحکام آن و ارزش گذاشتن به «خود» (یا برخورداری از عزت نفس) است. مرد بودن یا زن بودن (نرینگی[20] و مادینگی[21]) به کیفیتهایی از شخصیت ارتباط دارد که ویژگیهای یک مرد یا یک زن را تشکیل میدهند. وقتی به کسی «مرد» خطاب میشود، این مفهوم نوعی از قضاوتهای ارزشی را منعکس میکند که مبتنی بر ارزیابی خطاب کننده از ویژگیهای شخصیتی و رفتاری یک مرد است. همین طور، قضاوت یک زن دربارة خود، متأثر از معیارهایی است که در فرهنگ و جامعه برای «زن» وجود دارد. بنابراین «رشد مفهوم مرد بودن یا زن بودن در این معنا از مقولة یادگیری و فرهنگ است» (لطفآبادی،1379: ص189) همچنین ایجاد هویت و دستیابی به یک تعریف منسجم از خود، مهمترین جنبه رشد روانی- اجتماعی دوران نوجوانی و جوانی است. انتخاب ارزشها، باورها و اهداف زندگی، شاخصههای اصلی هویت را تشکیل میدهند. اینکه فرد بداند کیست، چه چیزهایی برای او ارزش به حساب میآید و چه راههایی را برگزیده است تا در زندگی دنبال کند. جزئی از تلاش فرد برای کسب هویت است. این جستجو برای کشف خود، نیروی محرکة بسیاری از دل مشغولیها و رفتارهای فرد در جهتگیری جنسی، در انتخاب شغل، در ارتباطات اجتماعی، در آرمانهای اجتماعی، اخلاقی، مذهبی و فرهنگی اوست. (همان، ص212)
دختر و پسر با ازدواج، به شناخت از خود عمق داده و زنانگی و مردانگی خویش را ابراز میکنند و به بسیاری از دل مشغولیهای خود پایان داده و باورها و ارزشهای محوری جامعه را درون خود تثبیت کرده و نسبت به آنها متعهد میشوند و در نتیجه خود را از پراکندگی و اغتشاش هویت رهانیده و دارای احساس امنیت هستی شناسی میشوند.
نهایت آنکه ازدواج به عنوان یک کانون اجتماعی که دارای انتظارات، قوانین، اعتقادات و رسوم است، در پردازش و ابراز روابط زناشویی شرکت دارد، ازدواج در واقع ساختار یا مدلی است که پیوسته زنان و شوهران را تحت تأثیر قرار داده و به رفتار آنها شکل میدهد، از همه مهمتر آن که ازدواج باعث تقویت احساس تأنیث در زن و احساس تذکیر در مرد میشود. (ناک، 1382: ص78)
ـ تقویت و تثبیت مردانگی
ازدواج اصولی مردان، باعث ابقا و تقویت مردانگی آنها میگردد. مردانگی در واقع بیش از آن است که مردان به صورت خودکار توسط خواص آناتومیک، سن یا بلوغ خود به دست میآورند. بر این اساس مردانگی چیزی است که باید فعالانه آن را کسب نمود. یافتههای علمی حاکی از آن است که مردانگی از طریق ازدواج تثبیت و تکمیل میگردد، به عبارت دیگر مردانگی به وسیله سه نقش اجتماعی تعریف و تثبیت میگردد، چرا که در تمامی دنیا برای آن که مردان عضو کاملی از جامعه خود باشند انتظار می رود که حداقل دارای 3 نقش اساسی باشند:
1)- نقش پدری برای فرزندان همسر خود؛
در تمام دنیا مردانگی با پدر بودن ارتباط تنگاتنگی دارد. در هیچ کجا نیروی شهوانی و قدرت جنسی به تنهایی برای تأیید ادعای مردانگی کافی نیست و مردان میبایست توانایی باروری و تولید مثل نیز داشته باشند که البته این شوهران هستند که مورد انتظار برای انجام فعالیت مزبور میباشند، زیرا وقتی یک زوج بدون فرزند باشند، در اکثریت فرهنگها، شوهر را مقصر اصلی تلقی میکنند. از سوی دیگر، صاحب فرزند شدن خارج از روابط زناشویی در هیچ جامعهای پذیرفته نیست. بنابراین از تلفیق این دو قاعده که مردان میبایست از نظر جنسی در تولید فرزند موفق باشند و فرزندان باید محصول ازدواج رسمی باشند؛ میتوان نتیجه گرفت که در همه دنیا انتظار این است که مردان پدرهایی متأهل باشند.
2)- مسئولیت تأمین معاش خانواده؛
در تمام دنیا، پدران مسئول تأمین معاش زن و فرزندان خود میباشند، مردی که به دلیل بیماری یا معلولیت قادر به چنین امری نباشد، مورد ترحم و دلسوزی دیگران قرار میگیرد، در حالی که اگر مردی عمداً به آن تن در ندهد، مورد استهزاء و بدگویی دیگران قرار خواهد گرفت. زیرا در واقع وی همانند یک عضو بالغ جامعه رفتار نکرده و مسئولیت خویش را نپذیرفته است. انتظار میرود مردان حتی در مواردی که تمایل ندارند، مشغول به کار باشند و هزینهی افراد وابستهی خود را به خوبی تأمین نمایند، همچنین غالباً این انتظار وجود دارد که تا حد امکان برای بازماندگان خود مقادیری به عنوان میراث فراهم نمایند.
3)- حمایت از زن و فرزند؛
از یک مرد انتظار میرود که به هنگام ضرورت برای حمایت از خانوادة خود ایستادگی نماید تا وفاداری و شجاعت خود را به ایشان نشان دهد. همچنین این توقع وجود دارد که از غرور، شرافت و نام و ناموس خود دفاع نماید. در مورد جنبههای رسمیتر، مثلاً برای شرکت در عملیات ارتش، مردان مسئول هستند و حتی زمانی که زنان نیز در جنگ شرکت مینمایند، هیچ جامعهای بر روی سرباز شدن زنان تکیه نمیکند. (همان، صص 92-91)
ازدواج اصولی همچنین بر نقش جنسی و جنسیتی زنان اثرگذار است. نقش مادری به عنوان بخشی از نقش زنان در سایه ازدواج حاصل خواهد شد و سختیها و رنجهای دوران مختلف تولد یک کودک و نیز دمیده شدن روح یک موجود زنده در وجود زن، او را به درجه معنوی خاصی میرساند که در خودسازی روحی و اخلاقی وی تأثیرگذار خواهد بود. مادری همچنین میتواند صبر، حوصله، آستانه تحمل مشکلات و بسیاری از فضایل اخلاقی را در بین زنانی که مادر شدهاند و تلاش میکنند این نقش را به خوبی ایفا نمایند، افزایش دهد.
ـ کسب موفقیت
جامعه شناسان (از جمله پارسونز) معتقد بودند که در خانواده شوهران و پدران، نقشهای ابزاری و زنان و مادران، نقشهای معنوی را ایفا میکنند. این نقش برای مردان به معنی درگیری ایشان در دنیایی از کار و امور اجتماعی و مدنی است. شوهران از گذشته تاکنون درگیر کسب درآمد و تأمین معاش خانواده هستند تا با استانداردهای بلوغ مردانگی در جامعه مطابقت نمایند. با یک پیشبینی ساده انتظار میرود که مردان متأهل به موفقیتهای بیشتری دست یابند. تأمین معاش خانواده به حدی با ازدواج اصولی و مردانگی توأم است که مردان متأهل علاوه بر آنکه الزاماً میبایست دارای چنین خاصیتی باشند، به دلیل خواص و سابقه زندگی متأهلی خود میبایست نسبت به مردان مجرد، موفقیتهای بالاتر دیگری نیز بدست آورند. مردان در واقع پس از ازدواج، مشاغل و امور خود را بهتر انجام میدهند و کار و درآمد بیشتری فراهم میآورند. (همان، ص 111)
ـ مشارکت اجتماعی
مردان متأهل قاعدتاً به میزان بالاتری در اجتماعات و تشکلات اجتماعی فعالیت داشته و نیز احتمال شرکت آنان در بعضی امور اجتماعی بیشتر است. در واقع مشارکت اجتماعی برای مردان، قسمتی از ایفای جنسیت (ابراز خویشتن) محسوب میگردد. ازدواج به ویژه موجب تقویت آن دسته از مشارکتهای اجتماعی میگردد که به وسیله قوانین عضویت، به طور واضح تعریف شده باشند و ارتباط با دیگران به گونهای سازمان یافته باشد که در آن، عضویتها دارای نقش مشخصی باشند. از سوی دیگر ازدواج قطعاً موجب کاهش میزان ارتباطات غیررسمی و شخصی مانند روابط دوستانه و بی اهمیت میشود. (همان، ص 112)
ـ سخاوت و نوع دوستی
سخاوت نتیجة مستقیم نقشهای تأمین معاش و حمایت موجود در ازدواج میباشد. یک فرد نوع دوست به دیگران کمک میکند، نیازهای آنان را برآورده میسازد و آنان را در مقابل درماندگی حمایت مینماید و در واقع به تهیه و تدارکی میپردازد که مورد توجه دیگران قرار میگیرد. ازدواج باعث میشود که مردان ابراز سخاوت و نوع دوستی خود را (که در روابط غیر رسمی و دوستانه وجود داشته) به روابطی انتقال دهند که دارای ساختاری واضح بوده، تعهدات و انتظارات در آنها مشخص میباشند.
دختران نیز به واسطه ازدواج احساس میکنند که مسئولیت مراقبت و سلامتی همسر و فرزندان را برعهده دارند و پرستار خانواده باشند، همین موضوع میتواند روحیه مهربانی و شفقت را در آنها تقویت کند.
ازدواج و خانواده در دوران نوین
در دوران نوین و در جوامع صنعتی، ماهیت و اشکال ازدواج و پیامدهای اجتماعی آن در خانواده و جامعه، اشکال، ساختار و ارزشهای خانواده و به طور کلی الگوهای همسرگزینی و نظام خانواده تحت تأثیر صنعتی شدن دچار تغییر و تحول شده و در جوامع رو به توسعه با آهنگی آرام در حال تغییر است از جمله:
ـ امروزه، شبکه خویشاوندی مبتنی بر تبار[22] و طایفه در اکثر جوامع تأثیر خود را از دست داده است؛
ـ ترویج ازدواجهای غیرخویشاوندی[23] به جای ازدواجهای مبتنی بر خویشاوندی،[24] به ویژه در نقاط شهری، روابط اجتماعی، روابط بین گروهی، رشد شخصیتی و بهبود نسل را دستخوش تغییر نمود.
ـ با تغییر الگوی خانواده از گسترده به هستهای، نحوه انتخاب همسر نیز در بسیاری جوامع تغییر یافته است، زیرا در خانواده گسترده، ازدواج مبتنی بر تصمیمات و نظریات افراد و اعضای خانواده بود، ولی با هستهای شدن خانوادهها، حق انتخاب آزاد همسر در جامعه هنجار شده است؛
ـ آزادی عمل زنان در ازدواج، تصمیمگیری در خانواده، عادی شدن طلاق و موارد مشابه، از جمله تغییرات ازدواج و خانواده محسوب میشود؛
ـ به دنبال تغییر در نظام هنجاری جامعه، تغییر در ارزشها و گسترش شهرنشینی، رفع محدودیت در روابط بین دو جنس مخالف کاهش یافته که به نوبة خود بسیاری از الگوهای رفتاری، ارزشهای مربوط به خانواده و هنجارهای موجود در جامعه را تحت تأثیر قرار داده است. (شیخی، 1382: صص54-53)
ـ امروزه همسرگزینی آزاد از ویژگیهای خانواده (هستهای) در دوران نوین است و عشق و علاقه در تکوین ازدواج، نقش اصلی دارد، مع الوصف این آزادی انتخاب همسر بر حسب نوع جامعه و ویژگیهای فرهنگی- اجتماعی، اقتصادی و زیستی از جمله مذهب، نژاد، قومیت و طبقه، مشروط و مقید میگردد، به عبارت دیگر ازدواج بر حسب تجانس انجام میشود و هر فردی به طور متعارف با کسی از طبقه، مذهب، نژاد و قومیت خود ازدواج میکند که این نوع ازدواج را ازدواج متجانس میگویند. نتایج تحقیقات همسرگزینی حاکی از آن است که اکثر ازدواجها، متجانس و درون گروهی هستند؛ تشابهات قشری، مذهبی، خانوادگی در میان زوجهایی که با یکدیگر ازدواج کردهاند، به حدی زیاد است که نمیتوان آن را تصادف دانست، بلکه نشان دهنده این نکته است که روندهای اجتماعی با قرار دادن گروههای مشابه در کنار یکدیگر، همسرگزینی آنها را نیز تعیین میکنند. البته در برخی موارد ازدواج میان دو طبقه متفاوت نیز مشاهده میشود. ازدواج افراد با طبقات بالاتر از خود صرفاً بر اساس یک ویژگی منحصر به فرد رخ داده است، امروزه ازدواجها بر اساس تجانس سنّی نیز بسیار دیده میشود و این تفاوت سنی معمولاً حدود 2 تا 3 سال است.
ازدواج میان همسایگان که معمولاً از لحاظ شغل، درآمد و سایر ویژگیهای قشری مشابه هم هستند، بسیار متداول است، البته هر خانوادهای، در جامعه از طریق روابط اجتماعی که برای فرزندان خود ایجاد میکند، امکان ازدواج نامتجانس را کم و امکان ازدواج متجانس را زیاد میکند. (اعزازی، 1382: صص98-96)
ـ امروزه در جوامع اروپایی، میزان رشد جمعیت، روندی کاهشی دارد و صرف نظر از تنظیم خانواده، ازدواج در سنین بالا صورت میگیرد. واحد خانواده به طور متوسط دارای فرزند کمتری است.
ـ در جوامع غربی، شکل جدیدی از خانواده تحت عنوان همزیستی مشترک[25]، خارج از قالب ازدواج رسمی و قانونی، متداول و روندی افزایشی به خود گرفته است و نسبت ولادتهای خارج از ازدواجهای مشروع تا حد زیادی در جامعه غربی افزایش یافته که خود موجب ایجاد نوعی بحران در این جوامع شده است. (شیخی، 1382: صص 59 و 35)
ازدواج در ایران (دوران گذشته و معاصر)
1)ـ دوران گذشته
درباره ویژگیهای ازدواج و پیامدهای اجتماعی آن در ایران دوران گذشته، اطلاعات چندانی وجود ندارد و منابع موجود در این زمینه در حد خاطرات، زندگینامه و نوشتههای بزرگان و افراد خانوادههای سرشناس درباری و کتابها و سفرنامههای جهانگردان خارجی است و منابع دیگری در دست نیست. بر مبنای همین منابع، برخی از مهمترین ویژگیهای ازدواج در آن دوران عبارتند از:
– ازدواج و انتخاب همسر معمولاً تحت سلطه کامل خانواده انجام میشد؛
– چند زنی، داشتن صیغه و کنیزهای فراوان در خانوادههای اشراف مرسوم بود؛
– زنان خانواده، در انتخاب همسر برای دختران و پسران دخالت میکردند که احتمالاً به دلیل جدایی میان مردان و زنان، در این زمینه، ابتکار عمل را در دست داشتند؛
– ازدواجهای فامیلی خصوصاً ازدواج دختر عمو- پسر عمو مرسوم بود؛
– قابلیت فرزندآوری، ویژگی مطلوب یک زن تلقی میگردید و مورد انتظار همگان بود؛
– فاصلة سنی میان زن و مرد برای ازدواج زیاد بود[26]؛
– دختر و پسر طبقه اشراف در سنین پایین ازدواج میکردند. در طبقه پایین نیز به دلیل فقر، سن ازدواج عموماً در سنین پایین بود، لذا برخلاف اروپا، سن ازدواج در میان توده مردم، بالا نبود.
– رابطه زن و شوهر نیز بر اساس احترام زن نسبت به شوهر و حفظ فاصله همراه با ترس بود، همچنین با توجه به وجود پدیدة ازدواج مجدد و اجازه مرد برای تجدید فراش، زنان همواره در دلهرة دائمی به سر میبردند؛
– عشق و علاقه در ازدواج و پس از آن کمتر وجود داشت؛
– زنان پس از ازدواج نیز از منزلت پایینی در خانواده و اجتماع برخوردار بودند؛
– روابط والدین- فرزندان نیز مانند اروپا، بر اساس فاصله اجتماعی و دوری مکانی بود؛ در طبقات بالا، کودکان از همان ابتدا به دایه و سپس به معلم سرخانه سپرده میشدند و مادر صرفاً بر تربیت کودکان نظارت کلی داشت.[27] در طبقات پایین نیز در صورتی که کودک از مخاطرات و بیماریهایی که در معرض آن بود به سلامتی میگذشت، از همان سنین کودکی، در فعالیتهای شغلی والدین، کمک میکرد. دختران در سنین پایین ازدواج میکردند، پسران نیز برای یادگیری حرفهای به شاگردی سپرده میشدند، یا به عنوان «غلام بچه» به منازل بزرگان فرستاده میشدند.
– روابط میان خواهران و برادران نیز به دلیل فاصله سنی زیاد ناشی از ازدواج مجدد والدین- که به دلیل مرگ همسر قبلی صورت میگرفت- و نیز چند زنی مردان، روابطی سرد، غیرصمیمی و آمیخته به حسادت بود.[28]
2)- دوران معاصر و تغییرات ازدواج
1-2) تغییرات کمّی
ـ متوسط سن ازدواج
آمار نشان میدهد که متوسط سن ازدواج از سال 1345 به بعد روندی افزایشی داشته است؛ به طوری که متوسط سن ازدواج دختران، خصوصاً روستائیان در طول زمان، همواره سیر صعودی داشته و از 4/18 سال در سرشماری 1345 به 4/22 سال در سرشماری 1375 رسیده است و متوسط سن ازدواج پسران، پس از کاهش محسوس در اوایل انقلاب اسلامی، از سال 1365 به بعد روندی افزایشی داشته است، معالوصف در مجموع افزایش سن ازدواج در دختران بیش از پسران بوده است. همچنین متوسط سن ازدواج دختران و پسران در نقاط روستایی همواره کمتر از نقاط شهری بوده است، اما در سال 1375 شاهد افزایش قابل ملاحظه متوسط سن ازدواج خصوصاً در بین دختران روستایی هستیم.
ـ اختلاف میانگین سن در اولین ازدواج
اختلاف میانگین سن در اولین ازدواج در فاصلة دهه 55-45 به شدت کاهش یافته و از 6/6 در سال 1345 به 4/4 سال در 1355 رسیده و پس از آن به گونهای بطئی و کند به سیر نزولی خود ادامه داده و به تدریج به 8/3 در سال 1365 و 7/3 در سال 1370 و به رقم 3 در سال 1375 رسیده است. اما در مجموع، شدّت آن در مناطق روستایی بیشتر میباشد. بنابراین حتی در میان روستائیان نیز شاهد افزایش سن ازدواج خصوصاً در بین دختران روستایی هستیم. (رضوی و دیگران، 1381: ص22)
مطابق آمار سرشماری سال 1375 میانگین سن ازدواج در ایران برای پسران تقریباً26 سال و برای دختران تقریباً 23 سال بوده است. در واقع بین بلوغ و سن ازدواج در دختران و پسران حداقل 10 سال فاصله است و پیشرسی ازدواج یعنی ازدواج زیر 20 سال طی 40 سال گذشته برای دختران از 41 درصد به 18 درصد رسیده است. تغییرات فوق، نشاندهنده سیر پیشرونده تأخیر در ازدواج و افزایش فاصله بلوغ و ازدواج است. (گلدوست عارفی، 1382، ص12)
جدول شماره (1): میانگین سن در اولین ازدواج برحسب جنس در نقاط شهری و روستایی
نقاط روستایی نقاط شهری کل کشور سال
اختلاف میانگین سن اولین ازدواج زن مرد اختلاف میانگین سن اولین ازدواج زن مرد اختلاف میانگین سن اولین ازدواج زن مرد
5/6 9/17 4/24 6/6 19 6/25 6/6 4/18 25 1345
6/3 1/19 7/22 9/4 2/20 1/25 4/4 7/19 1/24 1355
3 6/19 6/22 2/4 20 2/24 8/3 8/19 6/23 1365
7/2 8/20 5/23 9/3 21 9/24 7/3 9/20 6/24 1370
2/2 3/22 5/24 7/3 5/22 2/26 3 4/22 6/25 1375
* منبع: سالنامه آماری سال 1375، صص 65 و 48
ـ درصد ازدواج نسبت به جمعیت جوان
آمارها نشان میدهد که تعداد و درصد ازدواج نسبت به جمعیت جوان[29] در چند سالة اخیر، یعنی در فاصلة سالهای 1380-1375 روندی رو به افزایش داشته است، به طوری که از 8/2 درصد به 02/3 درصد رسیده است.
جدول شماره (2)- متوسط نرخ رشد ازدواج در سالهای 1380-1355
متوسط نرخ رشد ازدواج سال
روستا شهر کل
05/6 05/8 33/7 65-1355
58/0 74/4 5/3 75-1365
7/3 8/6 02/6 80-1375
* منبع: دفتر آمار و اطلاعات جمعیتی «ثبت احوال کشور»
ـ نرخ رشد سالیانه ازدواج
نرخ رشد سالیانه ازدواج[30] طی سالهای 75 تا 80 نیز با نوسانات زیادی همراه بوده است، به طوری که رقم 54/3 درصد در سال 75 به 71/6 درصد در سال 76 رسیده، سپس به 99/3 در سال 77 کاهش یافته، مجدداً در سال 78 به میزان 06/15 افزایش پیدا کرده است و در سال 1379 دوباره به 72/5 درصد کاهش یافته و بالاخره در سال 1380 به 35/0 درصد نزول کرده است.
جدول شماره (3)- نرخ رشد ازدواج در سالهای 1380-1375
نرخ رشد سالیانه ازدواج تعداد واقعه ازدواج سال
روستا شهر کل کشور روستا شهر کل کشور
06/0 79/4 54/3 122125 357138 479263 1375
64/1 44/8 71/6 124125 387276 811401 1376
19/4 53/6 99/3 118925 412565 531490 1377
35/13 55/15 06/15 134796 476723 611519 1378
32/9 70/4 72/5 147355 499143 646498 1379
77/0- 22/0- 35/0- 146224 498027 644251 1380
* منبع: دفتر آمار و اطلاعات جمعیتی «ثبت احوال کشور»
ـ متوسط نرخ رشد ازدواج
متوسط نرخ رشد ازدواج[31] در سالهای 1380-1375 نیز در کل کشور رقم 02/6 است که در مناطق شهری 8/6 و در روستا برابر 7/3 میباشد. اما بر خلاف افزایش متوسط نرخ رشد ازدواج، شمار متأهلین در سنین جوانی (29-15 سال) در هر دو گروه دختران و پسران طی سالهای 1375 تا 1380 کاهش یافته است. به طوری که بیشترین میزان تأهل پسران جوان در فاصله سنی 25 تا 34 سالگی و بیشترین میزان تأهل دختران در فاصله سنی 20 تا 29 سال روی داده و شمار متأهلین در سنین 15 تا 19 سالگی اندک بوده و خصوصاًدر سالهای اخیر روندی کاهشی داشته است.
بررسی متوسط نرخ رشد ازدواج در برش زمانی وسیعتر یعنی طی 20 سالة اخیر حاکی از آن است که این میزان همواره تابع آهنگی ثابت نبوده و نمودار آن V شکل است. متوسط نرخ رشد ازدواج در فاصله سالهای 75-65 نسبت به دهه قبل آن، روند نزولی داشته است، به طوری که در دهه 65-55 نرخ رشد ازدواج 33/7 درصد و در دهه 75-65 با نرخ 5/3 درصد بوده است. در مناطق روستایی کاهش نرخ رشد ازدواج 47/5 درصد و در مناطق شهری31/3 درصد بوده است (که احتمالاً به دلیل مهاجرت مردان روستایی میباشد) پس از آن تا سال 1380 نرخ رشد ازدواج روند صعودی (افزایش 52/2 درصد در کل کشور) به خصوص در مناطق روستایی داشته است. (همان، صص 28-25)
2-2) تغییرات کیفی
با توجه به تغییرات اجتماعی بعد از انقلاب صنعتی، فرآیند جوانی، طولانی شده است. فرآیندی که به تعبیر روانشناسان، وظیفه اصلی آن، جستجوی هویت مستقل و استقلالیابی است. دوران جوانی، درواقع دورانی است که با شروع بلوغ جسمانی آغاز میشود و معمولاً با تثبیت پایگاه اجتماعی فرد، تولید مثل و شغل اصلی خاتمه مییابد. در جوامع صنعتی و نیمه صنعتی عصر حاضر، به دو علت از مفهوم «جوانی طولانی شده» یاد میشود، اول به سبب جلو افتادن تحولات بلوغ و دوم به سبب بالا رفتن سن ازدواج و استقلال شغلی است. بنابراین در دوران معاصر، «جوانی» به دوران کمابیش طولانی شدهای اطلاق میشود که در حد فاصل «بلوغ جسمانی» و «بلوغ اجتماعی» قرار دارد. (محبوبیمنش، 1381: ص70) جوانان امروز از یک سو با انواع وسایل ارتباط جمعی، نظیر ماهواره و اینترنت سروکار دارند که غرایز جنسی آنان را تحریک میکند و از سوی دیگر امکان ازدواج برایشان فراهم نیست، لذا احتمال اینکه فاصله میان بلوغ جسمانی و بلوغ اجتماعی آنها را فساد و هرزگی پر نماید بسیار است. زیرا نیاز جنسی، نیازی انکارناپذیر است، نیازی است که در سنین جوانی باید به آن پاسخ مناسب داد، نیازی است که نمیتوان انکار، تحریم یا تعطیل نمود. دختر و پسر، هنگامیکه به سن بلوغ میرسند، هرچقدر فاصله بلوغ جنسی تا زمان ازدواج آنها بیشتر باشد، جامعه باید در انتظار تبعات این تأخیر باشد که چیزی جز فساد اخلاقی نیست. تجردگرایی، حرکتی برخلاف نیاز طبیعی انسان است و اثرات و تبعات سوئی را به دنبال دارد که از لحاظ فردی و اجتماعی زیانبار است. در ادامه برخی دیگر از تحولات کیفی ازدواج در موضوعات ذیل بررسی میشود:
ـ انگیزه ازدواج و الگوهای همسرگزینی
ـ تصور محدود شدن پس از ازدواج در بین نسل قبلی (زن و مرد) از جوانان ازدواج نکرده فعلی کمتر بوده است. (محسنی، 1382: ص99 و ص101)
ـ دغدغه انجام ازدواج در بین نسل قبل بیش از نسل کنونی بوده، در حالی که ازدواج در شرایط کنونی به دغدغه بعدی جوانان تبدیل شده است.
امروزه اکثر جوانان انتظار دارند که تمام توقعات، نیازها و انتظارات آنها با ازدواج تأمین شود، در حالی که در نسل قبلی هدف ازدواج بیشتر معطوف به بعد روحی انسانها بود.
ـ الگوی ازدواج به عنوان خاستگاه اصلی تشکیل خانواده دستخوش تغییرات مهمی از جمله در الگوی همسرگزینی شده است. امروزه میان ارزشهای والدین و فرزندان برای انتخاب همسر تفاوت و گاه تضادهای آشتیناپذیری بروز کرده است. به طوری که جوانان کمتر از قبل تن به ازدواجهای فامیلی میدهند و از درون همسری یا ازدواج با خویشان و عشیره مشترک سر باز میزنند. متغیر سن نیز اشکال متفاوتی به خود گرفته است. از طرفی جوانان در سنین جوانی به ازدواج روی نمیآورند و متوسط سن ازدواج به حدود 27 سال رسیده است و از طرف دیگر با فردی ازدواج میکنند که کمترین فاصله سنی را با آنها دارد. همسرگزینی به اقتدای هویت خانوادگی افراد صورت نمیگیرد. عواملی نظیر تحصیل، شغل، ثروت و دارایی، زیبایی و قابلیتهای فردی نسبت به عواملی چون آبروی خانوادگی، اسم و رسم، تبار و منزلت اجتماعی، تدین و اخلاق دینی و سنتی از اهمیت بیشتری برخوردار گردیده است. امروزه در شهرهای بزرگ، موضوع تعیین مهریه بالا و چگونگی احقاق حقوق زن در صورت جدایی از شوهر، از مهمترین موضوعات همسرگزینی به شمار میرود. به طوری که امروزه تعیین مهریه زیاد به عنوان مشکل از سوی جوانان پسر و خانوادههای آنها برای ازدواج ذکر میشود. (مهدوی، 1377: ص89) و مشکل تهیه جهیزیه به نظر برخی از دختران به عنوان عاملی جهت انصراف خواستگار از ازدواج مطرح میگردد. (همان، ص90)
ـ واقعیت این است که در جامعه ما انتخاب آزاد همسر صورت نمیپذیرد و پدر و مادر تا حدودی در شکلگیری و ساماندهی ازدواج فرزندان نقش دارند، ولی شدت و ضعف نقشهای آنان در گروههای مختلف اجتماعی متفاوت بوده و بین دو الگوی سلطه و برابری در نوسان است. (محسنی، 1382: ص52)
ـ هنوز هم در خانوادههای سنتیتر (گسترده با جمعیت بیشتر) گرایش به جلب رضایت والدین برای ازدواج جوانان بیشتر از خانوادههای جدید (ابعاد کوچک و نسبتاً مدرن) است. (همان، ص57)
ـ زنان بیشتر از همتایان مرد خود از رضایت والدین در امر ازدواج حمایت میکنند. (همان، ص62) هر چند نسل جدید جوانان ازدواج نکرده که از خانوادههایی با بعد کوچکتر دارای تحصیلات عالی، سطح اطلاعات عمومی بالاتر و استفاده بیشتر از رسانهها هستند، موافقت کمتری برای جلب موافقت والدین برای ازدواج دارند. (همان، ص63)
ـ قبلاً ازدواج فرزندان کوچکتر بیشتر منوط به ازدواج فرزندان بزرگتر بود، اما اخیراً این رویه کمتر رعایت میشود. (مهدوی، 1377: ص57)
ـ عدم رعایت ترتیب نوبت ازدواج در گذشته در بین فرزندان خانوادهها در مورد زنان با تقبیح بیشتری نسبت به مردان همراه بود. (همان، ص103)
ـ اضطراب انتخاب همسر و تشکیل خانواده برای نسل کنونی بیش از نسلهای گذشته است. در گذشته خانوادهها و جامعه، جوانان را حمایت میکردند، ولی در حال حاضر کسی جوانها را حمایت نمیکند و آنها باید خودشان زندگی را اداره کنند و در برابر مشکلات ایستادگی نمایند. (همان، ص105)
ـ در نسل قبلی توافق بیشتری در مورد زندگی زوج جوان با والدین یکی از طرفین (زن یا شوهر) وجود داشته است و این توافق در بین زنان بیشتر مشاهده میشد. (همان، ص102) اما امروزه تشکیل یک زندگی باید در یک محل جدید باشد.
ـ تا چندی قبل زندگی بسیاری از زوجهای جوان در کنار پدر و مادر پسر آغاز میگردید، اما امروزه تشکیل یک زندگی (خانواده هستهای) باید در محل جدیدی باشد که همین موضوع توقع دختران را برای داشتن توانایی و قدرت اقتصادی پسران افزایش میدهد و تأمین مالی، اشتغال و نوع شغل پسران را حائز اهمیت میکند.
ـ بر اساس اصل همسانی در ازدواج معمولاً انتظار بر این است که سطح تحصیلات طرفین همسان باشد و تا حدی تحصیلات پسران بیشتر هم باشد، امروزه این ملاک تاحدی با داشتن شغل پردرآمد و ظاهر مناسب برای پسران جایگزین شده است. البته هنوز هم اکثر دختران تمایل کمتری به ازدواج با پسرانی دارند که تحصیلات کمتری دارند و نسبت به پایین بودن میزان تحصیلات پسران به عنوان همسر آینده خود حساسیت زیادی داشته و اغلب رضایت کمتری به ازدواج با فردی با تحصیلات پایینتر دارند. فقط 21 درصد دختران حاضر به ازدواج با پسرانی هستند که تحصیلات آنها پایین است. (مهدوی، 1377: ص107) زیرا هر چقدر تحصیلات پسران بیشتر باشد، به همان میزان موافقت آنها با اشتغال همسرشان افزایش مییابد. (همان، ص124) البته پسران با افزایش تحصیلات خود، تمایل کمتری دارند که با افراد کمسواد ازدواج کنند. (همان) از سوی دیگر پسران با تحصیلات کمتر نیز اغلب تمایلی ندارند که با دختری با تحصیلات بالاتر ازدواج نمایند.
ـ الزامات ازدواج
در ایران هنوز هم خواستگاری و جشن نامزدی از عناصر اصلی منظومه ازدواج و مهمترین مراسم در این خصوص به شمار میروند. خواستگاری به شکل مرسوم و رایج خود نمادی از ازدواج ترتیب داده شده یا ازدواج مقرر به شمار میرود که فینفسه رابطه عمودی بین نسلها را در خانوادهها منعکس میکند. خواستگاری «مبادله خانوادگی» را در امر همسرگزینی و همسریابی در اولویت قرار میدهد و از این جهت اولین گام رسمی برای شکلگیری یک ازدواج محسوب میشود. هرچند خواستگاری هم در فرآیند زمان و تحولات اجتماعی در ایران تغییرات چشمگیری یافته است. (محسنی، 1382: ص282) البته هنوز هم گرایش مسلط در ارتباط با خواستگاری گرایش موافق با انجام آن است. (همان، ص289)
ـ در فرآیند طولانی ازدواج، نامزدی گام دوم محسوب میشود. نامزدی مرحلهای برای رسمیتر شدن روابط زوجهای جوان و علنیتر شدن آن است که هویت خانواده جدید و نوظهور را به همگان اعلام میکند. (همان، ص292) امروزه هنوز هم گرایش مسلط، موافقت با برگزاری جشن نامزدی است. (همان، ص300)
ـ در مورد مهریه گرایش مسلط جامعه موافقت با تعیین مهریه است، اما اغلب خانوادههای دختران مهریه بالا را پیشنهاد میکنند که قبلاً این رویه معمول نبود.
ـ در مورد مراسم ازدواج هم، جامعه به دو گروه که عدهای مراسم ازدواج را باشکوه برگزار میکنند و عدهای در سادهترین شکل ممکن ازدواج میکنند، تقسیم شده است.
سخن پایانی
امروزه به دلیل آنکه ازدواج و همسرگزینی به شدت در حال تغییر و تحول است، این موضوع برای بسیاری از متفکرین به صورت مسأله درآمده است. در جریان تغییرات اجتماعی، ارزشها و هنجارهای اجتماعی تغییر میکند، بنابراین شیوههای همسرگزینی، همچنین انتظارات زن و شوهر و مناسبات آنها هم دگرگون خواهد شد.
البته در جوامعی نظیر ایران که هنجارهای خانوادگی بیشتر از سایر جوامع پابرجا هستند، خانواده به لحاظ شرایط ساختاری در امر ازدواج جوانان بیتأثیر نیست. در واقع از یکسو وضعیت خانوادههای دختر و پسر، در مسائل مربوط به ازدواج جوانان مؤثر است و از سوی دیگر خانوادههای نسل قبلی با انتقال جوهره و معنای اصلی خانواده به نسل جدید، عملاً به ایجاد یک سلول اجتماعی دیگر کمک میکنند.
امروزه مقولاتی نظیر، تحصیلات عمومی و عالی، دورة سربازی، جستجوی کار و … در جامعة جدید موجب پیدایش دورهای شده است که پسران برای کسب صلاحیتهای لازم در فرآیند ازدواج ناگزیر باید آن را سپری کنند و دختران به عنوان دوره انتظار، باید آن را پشت سر بگذرانند. همچنین پیدایش مرحلهای به عنوان نامزدی و نیز فعالانه شدن نقش دختران و پسران در مراحل گوناگون ازدواج موجب شده است تا دوران آشنایی، پدیدار گردد که دختران و پسران جوان در این دوره جهت انتخاب آزادانه و آگاهانه تحت نظارت خانوادهها با یکدیگر مذاکره میکنند، در صورتی که در گذشته صرفاً خانواده، اقوام و آشنایان، مذاکره کننده و تصمیم گیرنده اصلی بودند و جوانان در بسیاری از مراحل ازدواج نقشی منفعلانه داشتند و تمامی امور در مراحل تصمیمگیری و اجرا بر عهدة خانواده و سایرین بود، اما امروزه زوج جوان محور تصمیمگیریها در مراحل گوناگون ازدواج اعم از انتخاب همسر، چگونگی برگزاری مراسم و… میباشد و معمولاً خانوادهها به نظارت کلی اکتفا میکنند. که این نظارت در راستای همان شرایط اجتماعی و سازوکارهای فرهنگی است، به طوریکه خانوادهها تجانس اجتماعی زوج جوان را از لحاظ طبقاتی، خانوادگی و اجتماعی در نظر میگیرند و سپس با توجه به میل و علاقه باطنی دختر و پسر نسبت به یکدیگر، مقدمات ازدواج را فراهم میکنند. البته این امکان هم وجود دارد که دختر و پسری، شخصاً همدیگر را انتخاب کرده و سپس رضایت خانوادههای خود را جلب کنند. در جامعة سنتی، پسران پس از ازدواج، زندگی مشترک خود را در خانة پدری آغاز میکردند، اما در حال حاضر، زوجهای جوان تمایل دارند در مسکن مستقل و جدا از خانة پدری بسر برند، به همین دلیل آنان امروزه برای آغاز زندگی مشترک با مشکل تهیه مسکن روبرو میشوند. همچنین زندگی در شرایط جدید جامعه سبب شده است تا میان فرآیند ازدواج دختران و پسران تفاوتهایی بروز نماید. (رضوی و دیگران،1381: ص129)
به نظر میرسد ویژگی خاص ازدواج دختران و پسران ایرانی، ازدواجهای فامیلی باشد که هنوز هم دیده میشود و تأییدی بر ازدواجهای قشری است، زیرا در اغلب موارد اعضای فامیل از لحاظ اقتصادی، در سطح مشابهی قرار دارند. در ایران به دلیل یکسانی مذهب و نژاد و اندک بودن اقلیتها، ازدواج میان دو نژاد یا دو مذهب متفاوت بندرت دیده میشود.
امروزه مشکلات متعددی موجب گردیده است که سن ازدواج افزایش یافته و به جهت وجود شرایطی که ارضای غریزه جنسی دختر و پسر را از راه نامشروع میسر میسازد، تمایل به ازدواج مشروع در بین جوانان کاهش یابد. بدین منظور با توجه به تغییراتی که در جنبه کمی و کیفی ازدواج در ایران رخ داده است و این نوشتار به اجمال به بخش کوچکی از آن اشاره نمود، ضروری است که تمام دستگاههای فرهنگی و اقتصادی کشور منابع و امکانات خود را در جهت فراهم نمودن زمینه مساعد ساماندهی امر ازدواج بسیج نمایند و دستگاههای فرهنگی با برنامههای مناسب و از طریق رسانههای جمعی، از گسترش دامنه تغییرات بازدارنده ازدواج ممانعت به عمل آورند.
فهرست منابع:
× آزرمی سهسارمی، سعید: «میثاق مقدس»، نشر سازمان ملی جوانان، 1379.
× اتحادیه، منصوره: «خاطرات تاج السلطنه»، نشر تاریخ ایران، 1362.
× اعزاری، شهلا: «جامعه شناسی خانواده»، انتشارات روشنگران و مطالعات زنان، 1382.
× بام، روزن: «خانواده به منزله ساختاری در مقابل جامعه»، ترجمه محمد صادق مهدی، نشر دانشگاهی، 1363.
× پارسونز، تالکوت: «ساختار اجتماعی خانواده»، در مبانی و رشد جامعهشناسی، اثر: جی، اچ، آبراهام، ترجمة حسن پویان، انتشارات، چاپخش، 1363.
× رضوی، نجما و دیگران: «بررسی وضعیت ازدواج جوانان»، گزارش ملی جوانان، نشر سازمان ملی جوانان، 1381.
× شارون، جوئل: «ده پرسش از دیدگاه جامعهشناسی»، ترجمة منوچهر صبوری، 1379.
× شیخی، محمد تقی: «جامعهشناسی زنان و خانواده»، انتشارات شرکت سهامی، 1382.
× کوئن، بروس: «درآمدی بر جامعهشناسی»، ترجمه محسن ثلاثی، نشر فرهنگ معاصر، 1372.
× گلدوست عارفی، عباس: «تنهایی، زنگ خطر تباهی»، روزنامه جامجم، 22/7/1382.
× لطفآبادی، حسین: «روانشناسی رشد کاربردی نوجوانی و جوانی»، جلد اول، نشر سازمان ملی جوانان، 1379.
× محبوبی منش، حسین: «بررسی وضعیت اعتیاد به مواد مخدر جوانان»، گزارش ملی جوانان، نشر سازمان ملی جوانان، 1381.
× محسنی، منوچهر: «ازدواج و خانواده در ایران»، انتشارات آرون، 1382.
× مصلحتی، حسین: «ازدواج و ازدواج درمانی»، نشر البرز، 1379.
× مطهری، مرتضی: «نظام حقوق زن در اسلام»، انتشارات صدرا، 1357.
× مقال، محمود: «روستای ما»، ترجمه توفیق. ه. سبحانی، انتشارات سروش، 1368.
× مهدوی، محمدصادق: «بررسی تطبیقی تغییرات ازدواج»، انتشارات دانشگاه شهید بهشتی، 1377.
× ناک، استیون: «ازدواج در زندگی مردان»، ترجمة سعید غفاری، انتشارات گوهر کمال، 1382.
× ـــــــــــ : «حیات اجتماعی زن در تاریخ، دفتر اول: قبل از اسلام»، دفتر پژوهشهای فرهنگی وابسته به مراکز فرهنگی- سینمایی، تهران، انتشارات امیرکبیر، 1369.
Cavan, R.S/ “Marrage and family in the modern world”, Edition 30, by Thomas y. Crowell company, Inc, NewYork, 1998
پی نوشتها
[1] – جلد اول.
[2] – جهت اطلاعات بیشتر به منابع مذکور مراجعه شود.
[3] – کلمه «فامیلی» Family از لغت یونانی «فامیلیا»Famili ، «فامولوس» Fumulus به معنی مستخدم و برده گرفته شده است. از لحاظ تاریخی واژه فامیلی Family به نوعی «اتحاد خانوادگی»، شامل افراد آزاد و افراد برده بود و حتی در برخی فرهنگها، مفهوم فوق «اموال خانه» را هم شامل میگردید. لذا این اتحاد خانوادگی حاکی از تعداد افراد دخیل در امر تولید بوده و خانواده گسترده در واقع یک واحد اقتصادی تولیدی- مصرفی خودکفا بوده و از ارباب تا برده و مستخدم، جزیی از این واحد اقتصادی محسوب میشدند که هدف اصلی آن اقتصاد یعنی تولید برای مصرف بود و تعجب آور نیست که در زبانهایی که ریشه لاتین دارند «خانهداری» دقیقاً به معنای اکونومی Economy یعنی اقتصاد است و در زبان فارسی نیز از خانهداری به معنای اقتصاد خانه- تدبیر منزل نام بردهاند. از ویژگیهای عمده خانواده گسترده، اقتدار پدر به دلیل مالکیت اموال، خصوصاً اموال غیرمنقول (زمین) و همچنین تقویت نیروی کار از طریق ازدواج و فرزندآوری به عنوان مهمترین منبع تولید نیروی کار بود. (اعزازی، 1382: صص 11-10 و ص26)
[4] – برای اطلاع بیشتر رجوع شود به: روزن بام، خانواده به منزله ساختاری در مقابل جامعه، ترجمه محمد صادق مهدوی، نشر دانشگاهی، 1363.
5- – Frederic le play
6- Wilhelm Heinrich Riehl
7 – Family of orientation
8- Family of proeretion
9 – Convergence Theory
10 – Stabilizations Reste
[11] – «و اخذن منکم میثاقاً غلیظاً»، (نساء، 21).
[12] – «ما بنی بناءٌ فی الاسلام احبّ الی الله تعالی من التزویج»، (حدیث نبوی، وسایل الشیعه، ج14، ص 3).
[13] – «من تزوّج احرز نصف دینه»، (حدیث نبوی، من لا یحضره الفقیه، ج3، ص383).
[14] – امام صادق(ع) فرمودهاند: «دو رکعت نماز شخص متأهل از هفتاد رکعت نماز مجرّد، افضل است» (وسایل الشیعه، ج14، ص7).
[15] – «… و جعل بینکم مودّة و رحمة»، (روم، 21).
[16] – رسول اکرم(ص) فرمودهاند: «من احب ان یلقی الله مطهراً فلیتعفّف بزوجه»، (مستدرک الوسایل، ج14، ص150).
[17] – «اتّخذوا الاهل فانّه ارزق لکم»، (حدیث نبوی، من لا یحضره الفقیه، ج3، ص383).
[18] – «النکاح سنّتی فمن رغب عن سنّتی فلیس منّی»، (حدیث نبوی، بحارالانوار، ج103، ص220).
[19] – «خیار المتأهّلون و شرار امّتی العزّاب»، (حدیث نبوی، جامعالاخبار، ص 219).
20- Masculinity
21 – Femininty
22 – Clan.
23 – Exogamy.
24- Endogamy.
25 – Cohabitation
در یکی دو دهه اخیر، عواملی نظیر افزایش سن در ازدواج و آزادی بیش از حد روابط جنسی بر افزایش نرخ طلاق در آمریکا، تأثیر بسزایی داشته است. جوانان آمریکایی اکنون شکل جدیدی از زندگی مشترک تحت عنوان (Pssiq) که زندگی مشترک یک دختر نابالغ با یک پسر نابالغ است را بدون قرارداد ازدواج در پیش گرفتهاند و طبیعتاً جدایی نیز بدون قوانین طلاق خواهد بود. یک بررسی حاکی از آنست که تعداد این واحدهای مشترک در حال افزایش است. به طوری که در سال 1970 میلادی، تعداد آنها 000/523 واحد بوده است که در سال 1983 به 000/900/1 رسیده است. (Cavan, 1998, P89)
[26] – مثلاً امیرکبیر که مردی میانسال بود، با خواهر ناصرالدین شاه که تنها 12 سال داشت، ازدواج کرد و «تاج السلطنه» دختر ناصرالدین شاه را نیز در سن هشت سالگی به عقد همسری درآوردند.
[27] – برای اطلاع بیشتر رجوع کنید به: خاطرات تاج السلطنه، 1363.
[28] – برای اطلاع بیشتر رجوع کنید به اعزازی، 1382 و مقال، 1368.
[29] – 100 I تعداد واقعه ازدواج در سال مورد نظر = درصد ازدواج نسبت به جمعیت جوان (15 تا تعداد واقعه ازدواج در سال قبل
جمعیت (15-29) سال
[30] – نرخ رشد ازدواج = تعداد واقعه ازدواج در سال قبل- تعداد واقعه ازدواج در سال مورد نظر I 100 تعداد واقعه ازدواج در سال قبل
[31] – تعداد واقعه ازدواج در سال 80 = تعداد واقعه ازدواج در سال 75 I 5(نرخ رشد ازدواج + 1)
در همه دورانهای تاریخی، بشر با موضوع مهمی در روابط زن و مرد مواجه بوده است. روابطی متاثر از غریزه جنسی و چارچوبی مبهم در برقراری رابطه جنسی که زمینه ساز معضلات و مشکلات مختلفی برای اشخاص و جامعه بوده است. در خصوص چگونگی پاسخگویی به غریزه جنسی انسانها دیدگاههای مختلفی از جانب صاحب نظران، اندیشمندان و دیگر بزرگان دینی و فرهنگی ایراد شده است که در مقابل، انتقاداتی به هر یک از این دیدگاه ها وارد میباشد. در ادامه به بررسی موضوع ازدواج سفید می پردازیم.
اساساً موضوع رابطه جنسی و همچنین پاسخگویی به نیاز جنسی موضوعی خیلی حساس و پر اهمیت تلقی میشود. در نظامهای فکری کشورهای گوناگون، آن دسته از روابط جنسی بین زن و مرد که بدون رعایت چارچوب و موازین رایج در آن جامعه شکل گرفته باشد؛ به مفهوم بی بند و باری و فساد تعریف شده است. فرهنگ برقرار در هر کشور در هر دوره تاریخی دچار تغییرات زیادی بوده است که ریشه در تفکر حاکمان و اندیشمندان آن کشور دارد.
کشورمان ایران نیز همچون ملل دیگر دارای فرهنگ و آداب و رسوم مختص به خود میباشد که در مورد روابط جنسی زن و مرد تعیین و تکلیف کرده است. همانطور که مستحضرید، فرهنگ و آداب و رسوم قالب کشورمان برگرفته از مبانی دینی و فرهنگ ناب ایرانی بوده و عموم مردم ایران متدین به دین اسلام و مذهب شیعه میباشند و در کنار آن با فرهنگ و آداب و رسوم ایرانی خود، مناسبات اجتماعی و شخصی خود را به پیش میبرند.
و از سوی دیگر قانونی که در ایران حکم فرما میباشد برگرفته از دستورات دین مبین اسلام و تفسیرهای مراجع عظام از احادیث و دستورات دینی است. همانطور که می دانید دین اسلام و مذهب شیعه، پاسخگویی به نیازهای جنسی زن و مرد را در چارچوب ازدواج و عقد نکاح تعریف کرده است. بنابراین تنها بستر قانونی و شرعی و اخلاقی رفع نیازهای جنسی زن و مرد در ایران در قالب ازدواج دائم و موقت تعریف شده است. طبعاً دستورات قانونی و شرعی به دلیل آنکه در طول گذر زمان در فرهنگ غالب مردم جای خود را باز میکند از جایگاه اجتماعی نیز برخوردار میشود با این اوصاف همان طور که می دانیم؛ پاسخگویی به نیازهای جنسی در قالبی غیر از ازدواج برای عموم مردم ایران مسئلهای ناخوشایند، ناپسند و غیر اخلاقی قلمداد میشود.ازدواج چگونه صورت مي گيرد
در سالیان اخیر کلید واژه داغ و مهمی که در مبحث پاسخگویی به نیازهای جنسی زن و مرد در ایران ترویج پیدا کرده است؛ کلید واژهی ازدواج سفید میباشد. احتمالا تا حدودی در خصوص مسئله ازدواج سفید و شرایط مربوط به آن آگاهی در اختیار دارید. قطعا میدانید که ازدواج سفید در ایران از هیچ جایگاه قانونی، شرعی و عرفی برخوردار نیست و به منزله تخطی از قوانین و مفاهیم دینی حاکم بر کشور میباشد و بحث و جدال های زیادی را نیز به همراه داشته است.
در این مطلب آموزشی تیم پژوهشی گروه وکلای یاسا به منظور توضیح و تفسیری پیرامون مسئله ازدواج سفید و آگاهی بخشی مردم در خصوص این پدیده نوین، اقدام به تهیه مقاله آموزشی بر اساس اطلاعات و گفتمان های عنوان شده توسط صاحب نظران و اشخاصی که به صورت میدانی با مسئله ازدواج سفید در ارتباط بودهاند گرفته است که خدمت شما سروران ارائه مینماییم.
لازم به ذکر است که تیم پژوهشی گروه وکلای یاسا همه این مباحث را بر اساس اطلاعات موجود در وب سایتها و مقالات منتشر شده از جانب صاحب نظران و کارشناسان این حوزه جمع آوری و به نگارش رسانده است و در خصوص صحت و سقم این مباحث نمی توان تاییدیهای ارائه داشته باشد..
با گروه وکلای یاسا در مطلب آموزشی ازدواج سفید همراه باشید…
اگر بخواهیم ازدواج سفید را به صورت ساده تعریف نماییم میتوانیم بگوییم که ازدواج سفید، شروع و تشکیل پیوند زناشویی بین یک زن و مرد بدون لحاظ چارچوب قانونی، حقوقی، شرعی و عرفی میباشد.
در واقع در ازدواج سفید زن و مرد بدون ثبت رسمی و قانونی مسئله ازدواج و بدون گذراندن آداب و رسوم مرسوم در رابطه با ازدواج رسمی، شروع زندگیشان را زیر یک سقف پایه ریزی مینمایند. طبعاً در چنین ارتباطی طرفین تعهد قانونی و شرعی نسبت به یکدیگر ندارند و نمیتوانند مدعی حق و حقوقی نسبت به یکدیگر باشند.
با این اوصاف متوجه می شویم که ازدواج سفید پدیدهای غیر قانونی، غیر رسمی و خلاف و آداب و رسوم حاکم بر جامعه می باشد و در دنباله آن، مجموعه ای از ناهنجاریهای اخلاقی و اجتماعی به بار میآید.
از همین رو مسئله ازدواج سفید باعث نگرانی و بحث و کشمکشهای زیادی در میان مسئولان ذی ربط، کارشناسان، جامعه شناسان و دیگر صاحب نظران این حوزه شده است. در ادامه بیشتر با ازدواج سفید و مسائل مرتبط با آن آشنا میشویم.
به اعتقاد بسیاری از کارشناسان؛ اهمیت و نقش محوری خانواده در جامعه ایرانی دارای وجه تمایزهایی با سایر کشورهای دنیا میباشد. به طور مثال اهمیت و جایگاه ویژهای که خانواده در زندگی شخصی و اجتماعی اشخاص در ایران دارد، در مقام مقایسه با این جایگاه برای ملل اروپایی و آمریکایی نمیباشد. چرا که کشورمان به دلیل ریشه فرهنگی متاثر از مبانی دین مبین اسلام و تمدن ناب ایرانی به جایگاه ویژه خانواده در پیشبرد زندگی اجتماعی و شخصی افراد تاکید ورزیده است. این مهم را به راحتی میتوان در گفتمان بزرگان و صاحب نظران دینی و ملی کشورمان شاهد بود.
در خصوص تاریخچه ازدواج سفید بایستی به نظام اجتماعی و تشکیلاتی کشورهای غربی رجوع کرد. جایی که در سالیان اخیر شروع و برقراری پیوند عاطفی و زناشویی در کشورهای غربی در ساختاری خارج از مباحث حقوقی و سنتهای مرسوم ترویج پیدا کرده است و مقوله ازدواج غیر رسمی و غیر حقوقی از جایگاه خاصی برخوردار شده است.
ازدواج سفید برای اولین بار در ایالات متحده امریکا و زیر پرچم جنبشی به نام آزادی زنان پایه ریزی شده است. اگرچه جنبش آزادی زنان با هدف و نیت توسعه اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و … کشور و تحقق مفهوم عدالت در همه ابعاد برای زنان شکل گرفت، اما سالها بعد این جنبش به نام انقلاب جنسی دربین کارشناسان معرفی گشت و ابعاد عدالت جویانه و ضد تبعیض آن جایش را به ناهنجاریها و رفتارهای نامتعارف و ابتذال محور در بین زنان داد. درست است که ماهیت و هدف جنبش آزادی زنان دارای ارزشمندیهای زیادی برای جامعه ایالات متحده امریکا بود ولی نمیتوان از ناهنجاریها و سنت شکنیهای غیر اخلاقی آن چشم پوشی کرد.
از آن زمان بود که پدیده ازدواج سفید و شروع زندگی مشترک بدون لحاظ مسائل قانونی و رسمی ترویج یافت.
در کشورمان آمار دقیق و مشخصی پیرامون پدیده ازدواج سفید ارائه نشده است و این مسئله صرفاً به عنوان یک نگرانی و دغدغه معرفی شده است. متاسفانه بسیاری از رسانهها و مسئولان ذی ربط اقدام به چشم پوشی از موضوع ازدواج سفید کرده اند که آن چنان جالب توجه به نظر نمیرسد. چرا که این مسئلهای است که در بطن جامعه وجود داشته و آمارهای غیررسمی از رشد و افزایش روز افزون آن سخن به میان آورده است. بنابراین لازم است که در بستری آزاد و تحلیلی به موضوع ازدواج سفید پرداخته شود و جنبههای اجتماعی و اخلاقی آن برای عموم مردم تشریح گردد.
آمارهای ازدواج سفید در امریکا اذعان میدارد که بیش از دو سوم زوجهای این کشور، قبل از ازدواج رسمی و قانونی، اقدام به زندگی در زیر یک سقف را داشتهاند.
در سال ۱۹۹۴، حدود ۳/۷ میلیون زوج آمریکایی بدون ازدواج رسمی در کنار یکدیگر و زیر یک سقف زندگی میکردند و نزدیک به اواخر دهه ۱۹۹، حداقل ۵۰ تا ۶۰ درصد زوج ها، قبل از ازدواج رسمی، با هم زندگی میکردند. همچنین این در حالی است که تا قبل از سال ۱۹۷۰، زندگی زن و مرد بدون ازدواج رسمی در ایالات متحده غیرقانونی و جرم محسوب میشد. بر اساس آمارهای رسمی مراجع ذی ربط کشور آمریکا؛ از سال ۱۹۶۰ تا سال ۲۰۰۰ میلادی ، تعداد زوج هایی که خارج از چارچوب ازدواج رسمی با هم زندگی کردهاند، ده برابر شده و در حال حاضر، زندگی مشترک بدون ازدواج رسمی، به موضوعی عادی در روند آشنایی زن و مرد در زندگی اجتماعی کشور امریکا مبدل گشته است.
بنابراین مشخص میشود که پدیده ازدواج سفید در بخش اعظمی از جامعه آمریکا پذیرفته شده است و دارای خاصیت هنجار شکنانه و غیر اخلاقی نمیباشد.
همانطور که در مطالب بالا عنوان نمودیم جامعه ایرانی به دلیل ریشه های فرهنگی برگرفته شده از دین اسلام و مذهب شیعه و فرهنگ ایرانی به هیچ وجه نمیتواند مسئله ازدواج سفید را در بین زنان و مردان پذیرا باشد. بررسی ابعاد جامعه شناسانه و تحلیل نظام فکری جامعه ایرانی، یک موضوع مهم و اساسی در خصوص پدیده ازدواج سفید است که بایستی در محفلهای آکادمیک و جلسات کارشناسانه مورد توجه قرار گیرد و پرداختن به این مباحث خارج از چارچوب این نوشتار میباشد.
در واقع جامعه ایرانی ازدواج را فقط و فقط در چارچوب قانونی و رسمی پذیرا می باشد و شروع و برقراری رابطه زناشویی در بستری به نام ازدواج سفید را امری غیر اخلاقی و نامطمئن تلقی میکند. همچنین قانون حاکم بر جمهوری اسلامی ایران؛ برقراری ارتباط خارج از چارچوب شرعی را غیر قانونی میداند و برای این تخطی از قانون، مجازاتهایی نیز تعیین کرده است. این مسائل به طرزی در قوانین کشور حائز اهمیت بوده و قانونگذار با جدیت و حساسیت در خصوص آن تعیین و تکلیف کرده است که باعث بازدارندگی و جلوگیری از رشد پدیده ازدواج سفید شده است. حتماً مستحضرید که رابطه جنسی زن و مرد در ایران بایستی در چارچوب شرعی و عقد نکاح صورت پذیرد و خلاف این موضوع به منزله گناه و جرم در نظر گرفته میشود.
با همه اوصاف و اینکه آداب و رسوم و فرهنگ کشورمان پذیرای ازدواج سفید و این نوع از ناهنجاریها میباشد، در سالهای اخیر شاهد این موضوع هستیم که برخی از جوانان با تحت تاثیر قرار گرفتن از فرهنگهای غربی وارداتی که از طریق رسانهها و سایر طرق به کشور راه پیدا کرده است؛ اقدام به انتخاب شیوه ازدواج سفید برای زندگی مشترک خود را گرفته اند و توجیهها و دلایل مهمی نیز در این خصوص ارائه مینمایند که برخی از این دلایل اندکی تامل برانگیز و موجه به نظر میرسد.
اگر چه ازدواج سفید بستری غیر سنتی برای شروع زندگی مشترک بوده و از لحاظ قانونی، شرعی و عرفی غیر قابل هضم تلقی میشود ولی بایستی ریشه های این موضوع را در شرایط اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و… جامعه ایرانی جست و جو کرد و نباید به صورت کورکورانه این پدیده را به صورت کامل مرتبط به هجمه و نفوذ فرهنگ غربی وارداتی در نظر گرفت.
اگرچه تعداد ازدواج سفید در جامعه ایرانی تعداد قابل ملاحظهای در قیاس با جمعیت کشور نمیباشد ولی همین میزان نیز موضوعی نگران کننده و خطرساز برای مسئولان و کارشناسان ذی ربط تلقی می شود و بایستی به سرعت به فکر راهکاری برای رفع این معضل اجتماعی نمایند.
مهمترین دلایل و علتهایی که باعث رشد این طور روابط خارج از چارچوب میشود عبارتند از:
بدون شک مسئله اقتصادی در همه زمینههای زندگی اشخاص تأثیرگذار است. کشور ما متاسفانه از وضعیت اقتصادی آشفتهای رنج می برد که این موضوع، فشارها را به جوانان و کسانی که به دنبال ازدواج میباشند مضاعف مینماید. بسیاری از جوانان به دلیل عدم فراهم بودن شرایط اقتصادی همچون؛ کار، سرمایه، مسکن و غیره نمیتوانند تعهد رسمی در قبال ازدواج و پیوند زناشویی داشته باشند و ترجیح می دهند روابط عاطفی و جنسی خود را در قالب ازدواج سفید مدیریت نمایند.
همه ما میدانیم که ازدواج مناسب بایستی در یک دوره زمانی مشخصی صورت گیرد و افزایش پیدا کردن سن ازدواج جوانان سبب نوعی سر درگمی در انتخاب و شکل گیری مسیر ازدواج رسمی میشود. همین اشکال باعث میشود که زمینه ها برای انحراف و هدایت روابط عاطفی و جنسی جوانان در بستر ازدواج سفید شکل گیرد.
بالا رفتن سن ازدواج نیز متاثر از دلایل و شاخصهای زیادی است که ریشه در مباحث اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی دارد که میتوان مطالب و صحبتهای زیادی پیرامون این موضوع ایراد داشت.
به هر حال وقتی جوانان به آمارهای طلاق در جامعه ایرانی توجه میکنند؛ احساس نگرانی و ابهامی در خصوص صحت و درستی انتخاب خود برای ازدواج در خود مییابند. این موضوعی است که انکار ناپذیر بوده و نمیتوان آن را موضوعی بهانه جویانه و بی تأثیر در گرایش جوانان به ازدواج سفید تلقی کرد.
وقتی به ریشههای طلاق در جامعه ایرانی توجه مینماییم؛ به دلایل مختلفی میرسیم که تاثیر گرفته از مسائل اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جامعه است. بنابراین لازم است که مسئولان ذی ربط، فکری به حال آمار نگران کننده طلاق داشته باشند تا ستون های ازدواج رسمی که امری مقدس در فرهنگ و دین ما میباشد به لرزه نیفتد.
وقتی پای صحبتهای جوانانی که مرتکب ازدواج سفید شده اند و یا تصمیم بر این موضوع دارند مینشینیم، دلایل و موضوعات پیرامون محک زدن طرف مقابل برای انتخاب درست و صحیح را دخیل در تصمیمشان برای ازدواج سفید در نظر میگیرند. این جوانان بر این عقیدهاند که به دلایل شرایط نا امن موضوع ازدواج که مشکلات اقتصادی، حقوقی و مخاطرات اجتماعی را در خصوص شکست مقوله ازدواج و شکل گیری آسیب طلاق به محتمل می سازد، بایستی به هر طریق ممکن از همسر آیندهشان اطلاعات و شناخت بیشتری کسب نمایند تا بتوانند با دید باز و شفافی اقدام به انتخاب همسر رسمی و شریک زندگی خود نمایند.
بنابراین در طی یک ازدواج سفید؛ برای مدت مشخصی اقدام به زندگی با همسر خود کرده و از اخلاقیات و روحیات او تا حدودی آشنا میشوند. این موضوع نیز نیاز به تحلیل و کارشناسی اشخاص صاحب نظر در حوزه ازدواج و فرآیند شناخت طرفین برای ازدواج دارد که بایستی مورد توجه قرار گیرد.
متاسفانه در سالهای اخیر شاهد نوعی نقصان در اعتقادات و تفکرات برخی از جوانان میباشیم که در خصوص مسائل دینی و مذهبی و همچنین آداب و رسوم حاکم بر کشور سوالات و ابهامات زیادی دارند. از طرف دیگر به دلیل اینکه بستر مناسب برای پاسخگویی به ابهامات و سوالات این جوانان فراهم نمیباشد، رسانهها و منابع نوشتاری مختلف و با طرز تفکرهای گوناگون به دنبال پاسخگویی به این نیاز جوانان میباشند.
طبعاً به دلیل اینکه هیچ نظارت و کنترلی پیرامون اندیشهها و عقاید در اختیار قرار داده شده از جانب این منابع به جوانان وجود ندارد ،شاهد این موضوع هستیم که بسیاری از جوانان مسئله ازدواج را از لحاظ شرعی و حقوقی موضوعی اشتباه قلمداد کرده و انتخاب می نمایند که در بستر ازدواج سفید، نیازهای عاطفی و زناشویی خود را مرتفع سازند.
در همین خصوص لزوم توجه و نظارت بیشتر از جانب مراجع ذی ربط و همچنین روشنفکران دینی و اجتماعی دوچندان می باشد تا بتوانند از نظر تفکرات حاکم بر جوانان تغییرات روبه مثبتی ایجاد نمایند.
ازدواج چگونه صورت مي گيرد
متاسفانه به دلیل ضعفهای فرهنگی و عدم تربیت جوانان به نحوی که قادر به پذیرش مسئولیت و تعهدات خود در قبال سایر افراد جامعه باشند شاهد این موضوع هستیم که جوانان از مقوله ازدواج رسمی به دلیل تعهدات و مسئولیت های مرتبط با آن شانه خالی میکنند و به دنبال این هستند که چارچوبی غیر الزام آور برای تعهدات و مسئولیتهای مربوط به شریک زندگیشان را انتخاب نمایند.
این چارچوب چیزی نیست جز ازدواج سفید که نه تنها این افراد را مسئولیت پذیر نمیکند بلکه عادت به محول کردن مسئولیتها و تعهدات خود به سایر افراد نیز مینماید. در این خصوص بایستی مباحث و تفکرات زیادی مطرح شود که در این فرصت و در این نوشتار نمیگنجد.
متاسفانه جوانانی که اقدام به انتخاب سبک زندگی همچون ازدواج سفید مینمایند از ابعاد مختلف و تبعات احتمالی این سبک زندگی غافل میباشند و بدون اینکه معایب این سبک زندگی را در نظر بگیرند، صرفاً معطوف به مزایا و نکات مثبت آن میشوند. نکات مثبت و امتیازهایی که اگر به صورت ریشه یابی شده دیده شود، چه بسا دارای نقص و اشکالات زیادی نیز باشد.
اساساً عمر ازدواج سفید در ایران و جهان زیاد نمیباشد و احتمال جدایی زوجین درگیر با ازدواج سفید به مراتب بیشتر از ازدواج رسمی است. چرا که طرفین تعهدی نسبت به یکدیگر ندارند و میتوانند گزینه جدایی را به راحتی انتخاب کنند. تعهداتی که در ازدواج رسمی وجود دارد جنبه های زیادی را در بر دارد؛ جنبههای حقوقی، اجتماعی، فردی و اخلاقی که حائز اهمیت نیز میباشد.
در کشورهای اروپایی و امریکا ازدواج سفید در یک دوره یک تا دو ساله یا به ازدواج رسمی ختم شده و یا اینکه به جدایی ختم میشود. البته بخش اعظمی از ازدواج سفید در کشورهای غربی به دلیل آنکه فرهنگ و نوع نگرش جامعه غربی متناسب با سبک زندگی همچون ازدواج سفید است؛ به ازدواج رسمی و تشکیل خانواده منجر میشود ولی اکثریت ازدواجهای سفید جامعه ایرانی به دلایل بالا به جدایی منجر شده و همچون تجربه ای عاطفی و جنسی تلقی میشود.
البته نمیتوان به آن بخش از ازدواجهای رسمی که ریشه در روابط قبل از ازدواج و شاید ازدواج سفید داشته باشد اشاره نکرد ولی به طور کلی نمیتوان تعادلی بین مزایا و معایب ازدواج سفید در جامعه ایرانی پیدا کرد. بنابراین لازم است جوانان ایرانی با توجه ویژه ای در خصوص پدیده ازدواج سفید تفکر کرده و از انتخاب سطحی و عجولانه برای گزینش سبک زندگی زناشویی همچون ازدواج سفید خودداری نمایند.
با همه گفتههایی که داشتیم متوجه شدید که ازدواج سفید برای جامعه ایرانی غیرقابل هضم بوده و دچار مشکلات و اشکالات زیادی است. اگر بخواهیم مهمترین معایب و نقصهای ازدواج سفید را در جامعه ایرانی عنوان نماییم، میتوانیم به موارد ذیل اشاره داشته باشیم:
ترویج آزمایشی شدن مقوله ازدواج، موقتی شدن و عدم تعهد پذیری طرفین در ازدواج سفید باعث ممانعت از این موضوع میشود که بسیاری از جوانان از فواید ازدواج رسمی برای طرفین غافل شوند. جمع کثیری از روانشناسان بر این باورند که عدم قطعیت درمورد ثبات و طول عمر روابط مربوط به ازدواج سفید، سرمایه گذاری در آن را برای هر دو طرف خطر ساز می نماید. از سوی دیگر؛ گذراندن زندگی با یک شخص به جای ازدواج کردن با وی، جذابیت مقوله ازدواج را برای اشخاص کم مینماید و حتی در صورت پذیرش ازدواج دائم با همان فرد یا فرد دیگر، احتمال موفق شدن این اشخاص در زندگی مشترک و زناشویی به مراتب کمتر است.
به طور کلی ازدواج رسمی از لحاظ سلامت جنسی، جسمی و روانی دارای فواید و امتیازهای به مراتب بیشتری در قیاس با ازدواج سفید و غیر رسمی است.
اشخاصی که مبادرت به ازدواج سفید مینمایند؛ از سلامت و ضریب اطمینان جنسی و جسمی کمتری نسبت به ازدواج رسمی برخوردارند و چه بسا به دلیل عدم شناخت کافی از طرف مقابل شان، دچار مخاطرات و بیماریهای مقاربتی شوند. همچنین بسیاری از افرادی که اقدام به انتخاب ازدواج سفید مینمایند؛ از کیفیت رابطه جنسی مناسبی بهره نبرده و دچار مشکلات مربوط به رضایت جنسی نیز میباشند. البته عدم تحقق این موارد فقط وابسته به ازدواج سفید نیست و عوامل دیگر نیز موثر میباشند.
از نظر روحی و روانی؛ اشخاص درگیر با پدیده ازدواج سفید، دچار آسیب های روحی همچون افسردگی، سطح رضایت پایین عاطفی و… می باشند که بسیار خطرناک و مشکل ساز است. در روابط مربوط به ازدواج سفید به دلیل آنکه؛ احتمال جدایی و عدم قطعیت پیوند رسمی زیاد می باشد، آسیب های روحی و روانی همچون افسردگی، نا امیدی و.. برای دو طرف محتمل است.
همچنین یکی دیگر از معایب ازدواج سفید؛ فقدان مرزبندی مشخص در رابطه با مسئولیتها، تعهدات، تکالیف و حقوق دوجانبه میباشد که در انسجام و استحکام رابطه عاطفی و زناشویی تاثیر مستقیم و غیر مستقیم ایجاد مینماید.
هدفمند نبودن طرفین برای سرمایه گذاری اقتصادی و رشد مالی از دیگر اشکالاتی است که اشخاص در ازدواج سفید با آن مواجه میباشند و باعث خسارات مالی و معنوی خواهد شد.
شایان ذکر است که بررسی ابعاد فقهی، اجتماعی، روانشناسی و غیره موضوع ازدواج سفید نیازمند جلسات و تجزیه و تحلیلهای همه جانبه و در نظر گرفتن تجارب و مطالعات میدانی اشخاص مرتبط در این قضیه میباشد. امید است که مسئله ازدواج سفید با رویکردی علمی و تجربی به سرانجام خوشی منجر شود.
شما میتوانید سوالات و ابهامات خود را از طریق پلهای ارتباطی گروه وکلای یاسا؛ با کارشناسان حقوقی این مجموعه مطرح فرمایید.
با سلام و درود فراوان به حضار محترم و ضمن خسته نباشید و احترام اینجانب هم مخالفم و هم موافقم دلیل مخالفت سست شدن پایه خانواده، عدم بچه دار شدن کوتاه بودن و سست بودن رابطه مشکلات اجتماعی و غیره می باشد و دلیل موافق بودن اینگونه ازدواج این است که با شرایط اقتصادی جامعه امروزی و نبود زیر ساخت درست و عدم موافقت خانواده ها در ازدواج رسمی ، مزیت نداشتن محریه ، از همه مهم تر راضی بودن طرفین و دوست داشتن و عاشق بودن طرفین ، استقلال مالی در طرفین ،
دارن جامعه را به ….. میکشونن با این کارشون
ازدواج در ایران به نقطه ای رسیده که باید گفت در مورد جوانان ایران خدا اشتباه کرده و باید یک جنس وجود داشت
کسی که نمیتونه به هر دلیلی ازدواج کنه بنظرم باید خود کنترلی داشته باشه …ازدواج سفید که هم از لحاظ قانونی هم شرعی اشکال داره ..در ضمن بچه ای که اگه بدنیا هم بیاد حرم زاده هست!!!!!
داداش یعنی کسی که نمیتوننه تا اخر عمرش ازدواج کنه خودشو کنترل کنه تا آخر عمر زجر روحی وعاطفی بکشه جمع کن این حرفای مسخره رو تو خودت زن داری از لحاظ روحی وعاطفی و…تامینی ۱۰۰درصد اونوقت به این جوانن های بیچاره میگی تا آخر عمر تحمل کنن چه انصافی داری تو
اگه صیغه محرمیت بین خودشون بخونن مشکل شرعی و قانونی نداره فقط عرفی میمونه .. فقط میتونن یه مقدار جریمه شون کنن که چرا صیغه محرمیت رو ثبت نکردن .
موضوع به دنیا اومدن بچه حاصل از ازدواج سفید مهمه و افزایش سقط جنین، اونم وقتی جنین بیچاره روح داره و سنی ازش گذشته و قتل نفس حساب میشه و اینکه به تعداد بچه های بی سرپرست هم اضافه میشه چون مطمنا پس از ازدواج سفید درصد خیلی کمی از جوانان، به خصوص پسران زیر بار پذیرش و بزرگ کردن بچه خودشون میشن.
همه چیو گرون میکنن زن بخوای رسمی بگیری سوای خونه و ماشین ۲۰۰ میلیون حداقل پول میخواد ینی اگگگگگ…. خونه و ماشین داشته باشی(ک نداری) ۱۰۰ ماه ۱۰ سال با حقوق ۲میلیون نباید چیزی بخوری و با هوا زنده بمونی تا بتونی زن بگیری تازه اگ تا ۱۰ سال گرون نشده باشه بعد توقع دارن جوونا ازدواج کنن چطور اخه؟ همه چیو به جوونا سخت کردن تو این جامعه مسخره همه چیو حتی نیاز های ابتدایی چ برسه نیاز های متعالی به گفته درسای مدرسه خودشون…
وقتی دو نفر به این کار راضی هستن دیگه چه مشکلی وجود داره اصلا مشکلی به شما ایجاد میکنه خلاصه به شما چه!!!
داداش یعنی کسی که نمیتوننه تا اخر عمرش ازدواج کنه خودشو کنترل کنه تا آخر عمر زجر روحی وعاطفی بکشه جمع کن این حرفای مسخره رو تو خودت زن داری از لحاظ روحی وعاطفی و…تامینی ۱۰۰درصد اونوقت به این جوانن های بیچاره میگی تا آخر عمر تحمل کنن چه انصافی داری تو
سنت شکنی خوبه و وقتی جامعه تصمیم میگیره از سنتهای پوسیده و ناخوشایند فاصله بگیره میگیره و رفتار و نوع زندگی خصوصی افراد به خودشون مربوطه هرچند که نون یه مشت روضه خون دین کار رو اجر کنه
اگه جامعه ای سلطه دین رو بر زندگی خودش نخواد باید کیو ببینه
هر کی دین عرفی حاکم رو دوست داره خوب با اون عرف بره زندگی کنه هر کی هم که بی دینه یا هر مسلک دیگرو انتخاب کرده با سبک خوش و ملاک اینه که هیچکس نباید ازار و اسیب و مزاحمت برای دیگران داشته باشه
فعلا اثار این دین عرفی رو طی ۴۰ سال در جامعه دین مدارمون !!!!!! داریم میبینیم بیشترین مفاسد زیر سر همین دین مداران دروغگوی نون به نرخ روز خور ریاکار شیاد و فاسد است و مردم با تمام وجود خود این دین عرفی رو شناختن و از ان بیزاری میجویند
حالا این دین و بساطش منافع و زر و زور برای عده ای اقلیت محض در جامعه اورده که از دست دادن این منافع نامشروع که با فلاکت و بدبختی یه ملت و نابودی ثروت ملی بدستشون رسیده براشون غیر قابل تحمله و تلاش میکنن مردم رو به اسم دین و مذهب در فلاکت و عقب ماندگی نگه دارن تا خودشون زندگی سراسر فساد و انگلیشونو ادامه بدن
و مردم برای خلاصی از این همه فساد و تباهی سیستماتیک که با این دین عرفی و سلیقه ای براشون ایجاد شده به هر روشی برای حذف ان از زندگیشون دست میزنن
مردم به ای نتیجه رسیدن که این دین و مذهب عرفی و سلیقه ای و نمایندگی خدا بر زمین توسط مشتی دین فروش باید خاتم پیدا کنه و جامعه ازاد و سکولار بشه
وجالب اینکه تمام سینه چاکهای شرع و مذهب خودشونو توله هاشون اقامت غرب و شهروندی غرب رو دارن و دلبسته و شیفته سیستم زندگی بدون حاکمیت دین و شرع غربی هستن
اما زالو های فاسدی هستن که ثروت و دارایی این ملت رو با اسم دین غارت میکننو زندگی اصلی خودو توله هاشونو در شهرهای اروپا و امریکا بنا کردن
خدا رو شکر که بهای رو شدن وجهه ی کثیف این جماعت فاسد دین فروش در کمتر از ۴۰ سال رو شد و جامعه میرود تا در اینده نه چندان دور تکلیف تاریخی خودشو با این دین و مذهب قرون وسطایی برای همیشه یکسره کنه و این کارشناس نماهای جیره خور مزدوربیسواد هم برای بقاء خودشون هی مهمل ببافن
تاسف برای اون جماعت متحجر نادان که بدون هیچ تفکر و اندیشه ای هنوز خودشون رو حماریه مشت روضه خون بی سواد متجر نادان کردن که در طول تاریخ جز افیت طلبی و مفت خوری و زندگی انگلی و در مواقع حساس تاریخی هم جزخیانت و پستی چیزی ازشون دیده نشده
همین قشری که با هر حرکت و پدیده نو در جامعه ( بدلیل بی سوادی و تحجر و ترس از دست دادن منافع قشری و سلطه فکری خودشون بر جامعه عقب افتاده مذهبی ) ساز مخالف میزدن ( از راه اندازی شبکه اب لوله کشی و دوش حمام و رادیو و حق رای برای زنان انرژی هسته ای و…)
همین قشری که از همین دین عرفی خودشون هم استفاده ابزاری برای بقاء خودشون میکنن و طبق فتوای بعضیاشون هم دین در خدمت حکومت باید باشد !!!!!!! نه حکومت بر پایه دین و مبانی مسلم دینی
چون اقایون یه عمر در تنور دین دمیدن که به حکومت و قدرت و ثروت برسن و حالا هر روز یه تفسیر از دین میدن که بقاء حکومت خودشون رو تضمین کنه
درد و رنج وارده از این سیستم بغایت عقب افتاده و ضد بشری زیاده و ادامه مطلب حکم مثنوی و هفتاد من کاغذه و تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل
مطلبی در خصوص مقاله منتشر شده قابل ذکر است:
ازدواج سفید بر اساس علاقه و میل باطنی دو طرف برای باهم بودن است آیا این کافی نیست.؟آیا ازدواجی که دو طرف با توافق به هم پایبند باشند بهتر است یا با زور قانون و یا با زور فرهنگ و باور نادرست در جامعه؟ آیا تفاهم ، محبت ، عاطفه و …. را می توان با مواد قانونی تعریف کرد؟
ازدواج سفید بر پایه علاقه دو طرف هست و ادامه این رابطه نیز بر همین اصل هست
آیا تعهد قانونی که در ازدواج دایم هست باعث دوام زندگی شده است؟ در کدام اصول انسانی مادری که به فرزندش شیر می دهد میتواند تقاضای اجرت المثل کند آیا این احترام به زن هست یا توهین به او . در کدام فرهنگ و قانون در ابتدای زندگی مرد را بدهکار و سپس روانه زندان میکنند .در کدام فرهنگ و قانون زن حق جدایی ندارد مگر بعد از هفت خوان رستم دادگاه و … .
آیا ازدواج به شیوه معمول و مطابق آداب و رسوم جامعه تضمین کننده خوشبختی است؟ جهت پاسخ کافی است به محاکم مراجه نمایید
به نظر اینجانب صرف وجود فرهنگ و باور نادرست ، نمی توان از شیوه متفاوت انتخاب همسر ایراد گرفت و منتظر دادن تاوان آن توسط نسل جوان بود .باید چاره اندیشی کرد و جانبدارانه به مسایل نپرداخت.
در خصوص اشاره نویسنده به فرهنگ غرب ، لطفا کارشناسی و مطالعه صورت گیرد در غرب چیزی که مهم است آزادی است و قوانین به گونه ای نوشته شده اند که تضمین کننده آزادی اشخاص باشند. برخلاف تبلیغات غلط و مغرضانه ،خانواده در غرب اهمیت زیاد دارد . غرب نیازی به القای فرهنگ خویش به ما ندارد و این صرفا توهم ماست که همه را دشمن خویش می پنداریم. چیزی که حداقل در غرب رواج دارد پذیرش تفاوت آرا ، عقاید و سبک زندگی است
نویسنده محترم در بخشی از مقاله به عدم مسولیت پذیری جوانان به دلیل ضعف فرهنگی اشاره نمودند باید اشاره کرد ، نمی توان به صرف گرایش جوانان به سمت این نوع ازدواج آنها را فاقد مسولیت پذیری دانست. زیرا در محیط زندگی عدم پذیرش مسوولیت و سهل انگاری بازتاب خود را به فرد خواهند رساند و و فرد آگاه از نتایج عدم پذیرش مسولیت زندگی خویش رخواهد شد . و گرایش جوانان به این امر را نمی توان با انگ بی بی مسولیتی و عدم تربیت توجیه کرد کما اینکه نویسنده در بخشی از مقاله به انجام این سبک از ازدواج در در بخش اعظمی جامعه امریکا اشاره نمود
همانگونه که ذکر شد رسیدن دو نفر بهم و آرامش آنها نیازمند تشریفات قانونی نیست .
ازدواج سفید هما ازدواج موقت صیغه است که تمدن آمریکا برای خود وبا قوانین مناسب وامروزی و به دور از تعصبات مذهبی رسمیت داد تا چالشی باشد در برابر مشکلات که برای اکثریت مثمر ثمر بود ومردم عادی هم به آن گرویدند
منظورم این بود که برای آمریکا خوب بود ما صیغه داریم فقط باید از آن در مواقع اضطراری از آن استفاده کنیم حتما به زندگی دایمی تبدیل خواهد شد
ازدواج سفید خیلی خیلی هم خوب و کارامد هستش…با این زنجیرهایی که به اسم دین و مذهب و قانون برای مردم درست کردین نمیتونین زیاد پیش برین …هیچ کسی در هیچ کجای دنیا نیست که بتونه بگه چی خوبه چی بد…پس لطفا سر مردم رو بیشتر از این سرگرم جفنگیات دین و ایین و قانون نکنین بزارین زندگیشونو بکنن…ریدین تو این دو روز زندگیمون تو این دنیای کوفتی.
ازدواج سفید یک پدیده مثبت هست چرا که موازین توهمات خانواده ها از اینکه مهریه و شیر بها و جهاز و خیلی چیزا رو از بین میبره خیلی عالی تا تغییری در نگرش خانواده ها بنیان گذاری نشه این روند سنتی زندگی کردن جز تخریب زندگی در عصر مدرن در بر نخواهد داشت.
موافقم با سخن شما
واقعامتاسفمبهاینافکارورفتار
خداروفراموشکردید، ازدواجسفیدهمانزنانیست؟!
شما ها که همتون متاهلید خواهشا کامنت نزارین جه کار بدی ولی یکی مثل من که چهل سالمه ولی به دلیل محدودیت های خانوادم تو جوونیم نتونستم ازدواج کنم الان هم که سنم نسبتا بالاس
خیلی اطلاعات کاملی بود ممنون
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *
نام
ایمیل
وبسایت
ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی مینویسم.
در اغلب کشورها یکی از راههای دریافت اقامت ازدواج با شهروند همان کشور است. البته که ازدواج با فردی از ترکیه شما را نیز شهروند این کشور میکند ولی زمانی که باید بگذرد تا ازدواج شما اثبات شوند و تحقیقاتی که به عمل میآید بهسادگی میگوید که ازدواج صوری بهقصد اقامت نه مقرونبهصرفه است و نه عاقلانه. در ادامه با ما همراه باشید تا شما را از چگونگی ازدواج در ترکیه و قوانین این کشور در این مورد مطلع کنیم.
زوجهایی که در کشور ترکیه ازدواج میکنند، سند ازدواج بینالمللی دریافت میکنند. همچنین تمامی مراحل ازدواج در ترکیه بسیار سریع و ساده انجام میگیرد و برای آن نیازی به ویزا ندارید.
اگر یکی با هر دو طرف ازدواج ایرانی باشد شما باید به کنسولگری ایران مراجعه کرده و برگه تجرد دریافت کنید. برگه تجرد گواهی میدهد که شما در کشور خودتان همسری ندارید و متأهل محسوب نمیشوید. برای دریافت این برگه باید با شناسنامه، پاسپورت و سه قطعه عکس به کنسولگریهای ایران در خاک ترکیه مراجعه کنید. پس از دریافت این برگه باید آن را به وزارت امور خارجه ترکیه واقع در آنکارا ببرید تا تأیید شود.
توجه داشته باشید که هرچند ازدواج شما در کشوری دیگر صورت میگیرد ولی شما باید به واسطه ملیت تان از یک سری قوانین کشور خود تبعیت کنید. بهعنوانمثال اجازه پدر برای عقد دختر ایرانی الزامی است و اگر پدر در قید حیات نباشد تنها با گواهی فوت این ازدواج صورت میگیرد.
مسئله دیگری که باید به آن رسیدگی کنید، آزمایش خون است. شما میتوانید برای این آزمایش به بیمارستانهای دولتی یا مراکز خصوصی و خیریه مراجعه کنید و آزمایش خون بدهید. نتیجه این آزمایش بیماریهای ارثی و خونی شما را مشخص میکند و تایید میکند که فرزند حاصله از ازدواج شما بدون مشکل است. این آزمایش برای اتباع ترکیه در بیمارستانهای دولتی رایگان است ولی شما میتوانید به موسسات خیریه نیز مراجعه کنید.ازدواج چگونه صورت مي گيرد
پس از آن به شهرداری رفته و فرمهای مخصوص ازدواج را بگیرید و در دفتر اسناد رسمی به ثبت و تایید برسانید. پسازآن شما با پرداخت هزینهای که درواقع کمک به درختکاری در ترکیه است میتوانید ازدواج کنید.
البته اگر میخواهید درجایی به جز شهرداری ازدواج کنید، هزینه رفتوآمد عاقد نیز به این هزینهها اضافه میشود. برای ثبت این ازدواج در ایران شما تنها باید برگه عقد خود را به کنسول گری ایران ببرید و پس از عقد دینی مطابق فرهنگ ایرانی شما در هر دو کشور زن و شوهر خواهید بود.
درصورتیکه یکی از زوجین یا هر دو به زبان ترکی مسلط نباشند حضور مترجم بر سر مراسم عقد الزامی است.
مدارک لازم:
یکی از راههای دریافت اقامت ترکیه، ازدواج است. البته اگر قصد اقامت در ترکیه را دارید بهتر است از این روش بهعنوان ترفند مهاجرتی استفاده نکنید. زیرا دولت ترکیه تمامی بررسیهای لازمه را انجام میدهد تا مطمئن شود که ازدواج شما صوری نیست و علاوه بر این پروسه دریافت اقامتی نیز مدت زیادی به طول میانجامد. پس بهتر است که از سایر روشها برای اخذ اقامت ترکیه استفاده کنید.
نخست اینکه یکی از طرفین ازدواج باید دارای ملیت ترکیه باشد. ازدواج با پناهندگان و مهاجرانی که اقامت دارند شما را مقیم نخواهد کرد. همچنین ازدواج باید رسمی و به ثبت رسیده شده باشد. در نهایت ازدواج به هیچ وجه نباید صوری و دروغین باشد. مدارکی از زوجین جهت اثبات واقعی بودن این ازدواج درخواست میشود و بهصرف عقدنامه ازدواج شما اثبات نخواهد شد.
دریافت اقامت از طریق ازدواج یک پروسه طولانیمدت است. درواقع زمان دریافت اقامت شما ممکن است بین 3 تا 5 سال طول بکشد. مسئولان از این زمان برای بررسی واقعی بودن ازدواج شما استفاده میکنند. شما به هیچ وجه نمیتوانید در این مدت بهصورت دائم در ترکیه بمانید. تنها راهی که شما برای اقامت در ترکیه دارید اخذ ویزای توریستی است که باید هر 89 روز یک بار از خاک ترکیه خارج شوید.
18 سال دو طرف باید کامل شده باشد.
اگر شخص موردنظر جهت ازدواج، دختر باشد و پیش از شما ازدواجکرده باشد باید از زمان طلاق یا فوت همسر بیش از 300 روز گذشته باشد.
مدارک لازم برای ازدواج:
ازدواج در ترکیه اغلب دو بخش دارد. بخش نخست آن رعایت تشریفات در شهرداری است که ازدواج شما را ازنظر قانونی به ثبت میرساند و پس از آن، شما دیگر زن و شوهر هستید. بخش دوم رسمی شدن فرهنگی این ازدواج در نزد فردی مذهبی که میتواند امام جماعت یا امامجمعه محله و شهر باشد است. در این تشریفات فرد مذهبی با وکالتی که از زوجین میگیرد صیغه را میخواند و مهریه را تعیین میکند. به این مرحله نکاح امام میگویند.
بنا بر مذهب آنها مراسم عقد به دو شاهد نیاز دارد، این در حالی است که عقد در مذهب ما به شاهد نیازی ندارد و تنها طلاق به شاهد نیازمند است. درخواست ازدواج در ترکیه درست مطابق ایران از طرف مرد و یا خانواده او صورت میگیرد. قانون مدنی ترکیه اشارهای به نفقه نداشته است ولی زنان ترکیه اغلب خود خانهداری را انتخاب میکنند.
در نکاح شرعی مسئله مهریه نیز روشن میشود. میزان مهریه در میان خانوادههای اصیل ترکی بسیار کمتر از خانوادههای ایرانی است و این مسئله حتی به لحاظ حقوقی وجود ندارد و صرفا بعد شرعی و دینی برای ادامه سنت اسلامی دارد.
تهیه جهیزیه نیز مرسوم است منتها با این تفاوت که بیشتر وسایل را مرد باید تقبل کند و با توجه به همین مسئله و بالا بودن وظایف مادی مرد در ازدواج سن ازدواج در ترکیه روز به رو بالاتر میرود.
ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی مینویسم.
Istanbul Office:
Şişli/Mecidiyeköy, Naci Kasım Sk. Hikmet Ismerkezi ,No 3, Daire 6
Phone: +90 (212) 237 08 05
Antalya Office:
ALTINKUM MAH. ATATÜRK BLV. ÖZERK APT. NO: 141 B İÇ KAPI NO: 1 KONYAALTI/ ANTALYA
Phone: +90 (542) 898 12 28
info@turkishmag.com
نام و نام خانوادگی (الزامی)
آدرس ایمیل (الزامی)
شماره تماس (الزامی) Please leave this field empty. متن درخواست
تمامی حقوق برای ترکیشمگ محفوظ است.
شب زفاف به چه شبی اطلاق میشود؟ آیا با رسومات شب زفاف آشنایی دارید؟ در این شب اولین رابطه جنسی برای زوجین اتفاق میافتد. طبق رسومات این شب در همان شب جشن عروسی انجام میشود. اما چه در شب عروسی و چه در شب دیگری این رابطه شکل بگیرد، لازم است زوجین نکاتی را بدانند؛ چرا که حسی که هر دو نفر در اولین رابطه تجربه میکنند، تاثیر زیادی بر آینده رابطه زناشویی آنها میگذارد. پس نگرانیهای زوجین برای این شب قابل درک هست. اولین شرط برای داشتن یک رابطه لذت بخش مقابله با اضطراب و نگرانی است. پس اگر احساس میکنید اضطراب زیادی را تحمل میکنید؛ حتما پیش از هر اقدامی به فکر راهی برای کاهش اضطراب خود باشید. برای اطلاع از روشهای درمان اضطراب کلیک کنید. در ادامه به نکات خواندنی درباره شب زفاف پرداختهایم.
شب زفاف اصولا به اولین رابطه جنسی همراه با دخول زوجین اطلاق میشود و معمولا در شب ازدواج رخ میدهد. پدر دختر طبق یکی از رسومات کهن، عروس و داماد را مقابل اتاق حجره دست به دست میکند و مادر زن پشت در اتاق میایستد تا داماد دستمال خونی را تحویل دهد. این به معنی از بین رفتن بکارت است. در فرهنگ فعلی در برخی از شهرها این رسومات به فراموشی سپرده شده و بسیاری از زوجین اولین رابطه جنسی خود را قبل از شب عروسی انجام میدهند. پیشنهاد میکنیم در این رابطه مقاله اولین رابطه جنسی را مطالعه کنید.
یکی از مهمترین انتظاراتی که زوجین در اولین رابطه جنسی دارند، از بین بردن پرده بکارت است. نشانه مهم این امر را خونی میدانند که از واژن خارج میشود. پرده بکارت یک چین غشایی است که درست در ورودی واژن بوده و انواع و اشکال مختلفی دارد. پرده بکارت تنها یک غشاء نازک است، اما معمولا دختران انتظار درد زیاد در زمان پارگی آن را دارند یا مردان فکر میکنند نیاز به فشار زیاد برای از بین بردن آن هست. همین افکار مسائلی هستند که باعث اضطراب زوجین در شب زفاف می شوند. برای اطلاع از اهمیت و چالشهای مربوط به پرده بکارت کلیک کنید.ازدواج چگونه صورت مي گيرد
حقیقت این است که اگر رابطه جنسی خود را با یک معاشقه شروع کنید و زن در حالت برانگیختگی جنسی قرار گیرد و واژن مرطوب شود، عمل دخول آسان، بدون درد و حتی بدون خونریزی خواهد بود. برای کسب اطلاعات بیشتر در زمینه برانگیختگی جنسی کلیک کنید.
نکته مهم درباره پرده بکارت این است که وجود خون ریزی دلیل بر باکره بودن همسرتان و نبود آن به معنی باکره نبودن نیست. چرا که ممکن است بسیاری از افراد با وجود باکرگی در شب زفاف خون ریزی نداشته باشند. پرده بکارت انواع گوناگونی دارد و در برخی از آنها پاره شدن و خونریزی صورت نمیگیرد. همچنین برخی به دلایل ژنتیکی از بدو تولد بدون پرده بکارت به دنیا میآیند. برای اطلاع از راههای صحیح برقراری رابطه جنسی کلیک کنید.
پس برای ساختن یک زندگی مشترک چطور میتوان اعتماد و صداقت را ایجاد کرد؟ مشاوره و شناخت همسر آیندهتان از نامزدی تا عقد از جمله فرصتهایی برای ایجاد اعتماد است. در این زمینه مطالعه مقاله نامزدی تا عقد میتواند در شناخت بهتر همسر آینده مؤثر باشد.
همان طور که گفته شد مسئله بکارت خود عامل اصلی اضطراب برای خانمها در شب زفاف است. ترس از درد و خون ریزی و از طرف دیگر نداشتن خون ریزی دختران را مضطرب میکند. این مسائل با آگاهی از انواع پرده بکارت و آموزش سکس حل میشود. همچنین مردان باید بدانند خانمهای باکره نیز ممکن است هیچ خون ریزی نداشته باشند. برای اطلاع از انواع پرده بکارت و دریافت آگاهی و آموزش سکس کلیک کنید.
حقیقت امر این است که از بین رفتن پرده بکارت لزوما همراه با درد نیست. درد علاوه بر منشاء جسمی، منشاء روانی هم دارد. فردی که انتظار درد زیاد داشته باشد، بدن خود را منقبض کرده و هر محرک کوچکی را بزرگتر از میزان واقعیاش برآورد میکند. خود این انقباض عضلات به سخت تر شدن دخول و دردناک شدن فرایند کمک می کند.
پس بهترین راه این است که در حالتی که آرامش روانی بیشتری دارید، اولین دخول خود را انجام دهید. اضطراب و خستگی میتواند فشار روانی شما را زیاد کنند. در حالتی از آرامش و پس از یک معاشقه مناسب که برانگیختگی روانی و جسمی طرفین را به دنبال داشته باشد، اقدام به دخول کنید. همچنین مطالعه مقاله ترس از دخول شما را در زمینه علل و درمان این مسئله یاری میدهد.
حاملگی یکی دیگر از مسائلیست که اضطراب ایجاد میکند، روشهای پیشگیری را در نظر داشته باشید. اگر از قبل برای آن برنامه ریزی نکردهاید و از داروهای پیشگیری استفاده نکردهاید، حتما از کاندوم استفاده کنید. برخی از کاندومها خاصیت تاخیری هم دارند که برای مردانی که ممکن است در اولین رابطهها زود انزال شوند، مناسب است.
ژل لوبریکانت از چیزهایی است که هر زوجی باید در دسترس خود داشته باشند. اگر احساس میکنید رطوبت واژن کم است از ژل لوبریکانت و اگر احساس درد کردید میتوانید از لیدوکایین استفاده کنید. برای اطلاع از انواع روشهای پیشگیری از بارداری کلیک کنید.
کمی درد در اولین رابطه طبیعی است، ولی اگر این مسئله برای شما خیلی ترسناک است کمی لیدوکایین استفاده کنید. اگر درد در طی رابطه ادامه پیدا کرد و شما را آزرد، دخول را ادامه ندهید. اگر درد مانع از ادامه دخول میشود لازم است ابتدا ریشههای روانی و جسمانی این موضوع را بررسی کنید. در این زمینه حتما با مشاوره جنسی ، صحبت کنید تا روابط زناشویی خود را بهبود ببخشید.
نکته خیلی مهمی که نباید از خاطر ببرید این است که رابطه جنسی خوب، یک مهارت است که در طول زمان و با تمرین به دست می آید. لازم است در این مورد با همسر خود صحبت کنید و از علائق هم آگاه شوید. ممکن است نیاز شود گاهی اوقات آزمون و خطا بکنید. معمولا در رابطه جنسی زنان کمتر ارضا میشوند و یا تظاهر به ارضا شدن میکنند. به همین دلیل باید به این نکته نیز توجه داشتهباشید؛ در رابطه جنسی لذت بخش هر دو زن و شوهر همزمان به ارگاسم میرسند. برای دانستن چگونه به اوج لذت رساندن زنان کلیک کنید.
به طور کلی برای اینکه در شب زفاف رابطه خوبی داشته باشید رعایت نکات زیر بسیار کمک کننده خواهد بود:
گزارش خاصی مبنی بر ضرر این اسپریها وجود ندارد مگر اینکه استثنائا حساسیتی وجود داشته باشد. اما به طور کل از آن جایی که این مواد باعث بی حسی آلت میشوند افراد بعد از استفاده لذتی از رابطه جنسی احساس نمیکنند به همین خاطر بهتر است که از روشهایی نظیر معاشقه و پیش نوازی مناسب برای کاهش درد استفاده کنید.
زنان برای داشتن یک رابطه جنسی موفق پیش از هرچیزی به آمادگی روانی نیاز دارند. به همین خاطر اگر آمادگی روانی نداشته باشند ممکن است با وجود تحریکات جسمی کافی از جانب همسر بازهم در حین دخول با مشکل مواجه شوند. به همین خاطر بهتر است که پیش از هرچیزی آرامش روانی کافی برای همسرتان فراهم کنید.
برای دریافت مشاوره در زمینه ازدواج و رابطه جنسی می توانید با مشاوران مرکز مشاوره روانشناسی حامی هنر زندگی از طریق تلفن ثابت از کل کشور با شماره 9099075228 و از تهران با شماره 9092305265 تماس بگیرید.
هنر زندگی اولین سامانه مشاوره روانشناسی تخصصی کشور با مجرب ترین مشاوران روانشناسی پاسخگوی سوالات و مشکلات شما در زمینه های مشاوره خانواده ، ازدواج ، طلاق ، تربیت کودک ، جوانان ، مهارت های ارتباطی ، ترک اعتیاد ، مشاوره روانشناسی ، روان درمانی و … می باشد. به امید زندگی شاد و سالم برای یکایک مردم ایران…
با عضویت در خبرنامه، از جدیدترین و بهترین کتاب ها و مقالات روانشناسی اطلاع پیدا کنید…
© کلیه حقوق برای حامی هنر زندگی محفوظ می باشد. انتشار مقالات با ذکر منبع بلامانع می باشد.
اصفهان – ایرنا – شیوع ویروس کرونا در جهان به ویژه ایران و اصفهان، علاوه بر بخشهای مختلف اقتصادی، اجتماعی، ورزشی، فرهنگی و گردشگری، این روزها جوانان را هم با چالش بزرگی به نام ازدواج مواجه کردهاست.
در روزهای ابتدایی شیوع ویروس کرونا در کشور، برخی با انتشار ویدئوهایی در شبکههای اجتماعی جوانان را به ازدواج در این ایام به منظور کاهش هزینههای عقد و عروسی تشویق کردند. موضوعی که بازتاب گستردهای در جامعه داشت و برخی جوانان را به این فکر انداخت که برای کاهش مخارج ازدواج، حذف مراسم عقد و عروسی، کاهش مهمانان دعوتی و نیز میزان خریدهای پیش از ازدواج، ازدواج در ایام همهگیری کرونا را در دستور کار خود قرار دهند. موضوعی که باید آن را از جوانب مختلف مورد بررسی قرار داد. در یکماه اخیر بسیاری از جوانان شهرمان ازدواج خود را بر سر دو راهی کرونا یافتهاند، برخی مراحل ازدواج را در بنبست کرونایی متوقف ساخته و برخی برای خلاصی از بار سنگین مخارج، گاز ازدواج را گرفته و سعی در تشکیل خانواده در همین ایام دارند. بعضی دیگر از دختران و پسران دمبخت نیز خواستگاری را به آشناییهای تلفنی محدود کردهاند تا در زمانی بهتر آن را به صورت حضوری برگزار کنند و یکدیگر را بهتر بشناسند. اما در این میان تعدادی هم بودند که تا مراحل پیش از عقد جلو رفته بودند اما بعد از گذاشتن قرارهای عقد و عروسی به یکباره محدودیتهایی بر سر راه فعالیت تالارها پذیرایی و دفترخانههای ازدواج قرار گرفت. موضوعی که ازدواج تعدادی از زوجها را به تاخیر انداخت اما برخی دیگر به دلیل نگرانی از برهم خوردن ازدواجشان در گذر زمان، ازدواج ساده با حذف بسیاری از رسومات و با حضور خانواده درجه اول خود در محضر را به جان خریدند.
ممنوعیت برگزاری مراسم ازدواج در تالارهای شهر هفتم اسفند سال ۹۸ بود که رییس اتحادیه رستوران و تالارداران اصفهان از ابلاغ دستورالعمل مرکز بهداشت استان اصفهان مبنی بر ممنوعیت برگزاری هرگونه مراسم ازدواج و عزاداری در تالارهای پذیرایی سطح استان اصفهان خبر داد. امیرحسین عکافزاده گفت: قرارداد تالارهای پذیرایی برای برگزاری مراسم، مباحث حقوقی دارد که در شرایط عادی بر اساس تعرفه خاص موجود در قرارداد به ازای لغو مراسم نسبت به زمان و شرایط آن، مبلغی از قرارداد کم میشود. وی اضافه کرد: ما از تالارداران درخواست کردهایم تا در شرایط فعلی مبلغی از قرارداد کسر نکنند و با مردم همکاری کنند تا ضرری متوجه شهروندان نشود. عکافزاده تصریح کرد: عروس و دامادهایی که مراسم آنها در این مدت لغو میشود میتوانند با تالارداران مذاکره و با توافق دوطرفه مراسم خود را معلق نگهداشته و در تاریخ دیگر، برگزار و یا بطورکلی آن را لغو کنند.ازدواج کرونایی؛ آری یا خیر؟ رییس کانون سردفتران ازدواج و طلاق استان اصفهان در گفت و گو با خبرنگار ایرنا درباره شرایط ازدواج جوانان در محضرها در دوران شیوع کرونا گفت: براساس اجرای طرح فاصلهگذاری اجتماعی و نیز هوشمند، ازدواج و ثبت عقد در دفترخانهها نیز براساس پروتکلهای ویژهای صورت میگیرد. علیاکبر صافی اصفهانی با اشاره به محدودیت و کاهش ساعات کاری از هفت به چهار ساعت افزود: تعداد افراد حاضر در زمان جاری شدن خطبه عقد نیز به ۵ نفر یعنی زوجها و شهود قانونی آنها کاهش یافتهاست. وی با اشاره به اینکه تعطیلی مراکز آزمایش پیش از ازدواج از ۱۱ فروردینماه جاری، ازدواج بسیاری از جوانان را با مشکل مواجه کرد ادامه داد: در برخی از موارد به تاخیر افتادن ازدواج آفتهایی به دنبال دارد و یا موجب برهم خوردن بعضی ازدواجها و مشکلات روحی و دردسرهایی برای خانوادهها میشود. رییس کانون سردفتران ازدواج و طلاق اصفهان با اشاره به اجباری بودن آزمایش پیش از ازدواج برای ثبت عقد در دفترخانههای ازدواج، معتقد است از سرگیری فعالیت مراکز آزمایشگاهی پیش از ازدواج استان با رعایت پروتکلهای سلامت میتواند ازدواج جوانان را تسهیل نماید. وی همچنین تعطیلی فعالیت مراکز آزمایش پیش از ازدواج را موجب اُفت آمار ازدواج در این استان دانست و تصریح کرد: بسیاری از خانوادهها و جوانان از این موضوع گلایهمند هستند. صافی اصفهانی با بیان اینکه در روزهای شیوع ویروس کرونا در استان، آمار ثبت ازدواج در دفترخانهها کاهش داشتهاست بیان کرد: خانوادهها درحال خوگرفتن با این روند ازدواج ساده و بیتکلف در محضرها بودند که آزمایشهای پیش از ازدواج تعطیل شد که به تبع آن مجوزی برای عقد صادر نمیشود. وی در ادامه همچنین این موضوع را عاملی بر بروز مشکلات اقتصادی و معیشتی سردفتران ازدواج و طلاق استان برشمرد و متذکر شد: بسیاری جوانان علاقهمند به ثبت ازدواج خود در ماههای رجب و شعبان هستند به ویژه نیمه شعبان، که به دلیل تعطیلی مراکز آزمایش پیش از ازدواج بعید است نیمه شعبان امسال ازدواجی در اصفهان صورت پذیرد. رییس کانون سردفتران ازدواج و طلاق اصفهان در مقابل مقوله ازدواج، طلاق را نیز در روزهای اخیر با بحرانهایی روبرو دانست و خاطرنشان کرد: به دلیل تعطیلی دادگاههای خانواده، پروندههای طلاقی که به مرحله صدور دادنامه رسیده بودند راکد مانده و برای برخی خانوادههای در شُرف طلاق، بحرانهایی به دنبال داشت که در زمان حاضر با آغاز فعالیت ادارات این موضوع رفع شد. وی با اشاره به فعالیت تعدادی از سردفتران استان در زمینه ثبت واقعه طلاق افزود: برخی کارهای جانبی مربوط به مهریه برای صدور اجرائیه نیز توسط دفترخانههای طلاق صورت میگیرد. صافی اصفهانی عنوان کرد: حدود ۲۵۰ دفتر ازدواج و طلاق در استان اصفهان فعال هستند که از این تعداد نزدیک به ۱۰۰ دفتر ازدواج و ۳۶ دفتر طلاق در شهر اصفهان فعالیت دارند.ازدواج کرونایی راه فرار جوانان از بار سنگین مخارج مراسم اما در این بین برخی معتقدند که روزهای فعلی که ایران و جهان با ویروس عالمگیر کرونا دست و پنجه نرم میکند ازدواج امری ضروری نیست و بهتر است جوانان در این ایام کمی صبر پیشه کنند تا خود، خانواده و همشهریانشان را از احتمال ابتلا به این ویروس در امان نگهدارند. حوصلهای که به برپایی مراسم عقد و عروسی در روزهای خوشی جامعه در آینده نه چندان دور خواهد انجامید و خود نیز از نعمت درکنار هم بودن لذت و شادی وافری ببرد. نکته قابل توجه اینکه خانوادهها باید کمی آگاهانهتر و با دیدی منطقی زوجهای جوان را راهنمایی و با آنان همدلی کنند. موضوعی که جوانان را امروز برای تعجیل در برگزاری عقدی ساده در محضرخانهها به تکاپو انداخته شاید نداشتن انتظار خانواده و اقوام برای برگزاری مراسم شکیل و پر مهمان و خریدهای مختصر در این ایام باشد. تجمل و توقعات بیجا و بیش از حدی که دست و پای جوانان را در آستانه تشکیل خانواده بسته و آنان را در معذوریات اخلاقی و اقتصادی قرار داده است و این زوجها روزهای کرونایی پر درد جامعه را راه خلاصیِ خود برای فرار از این توقعات و تجملگراییها و ازدواجی ساده یافتهاند. حال بیایید از زاویهای دیگر نیز ازدواج جوانان در روزهای شیوع ویروس کرونا را مورد بررسی قرار دهیم. به دور از بودن یا نبودن همه این مراسم، مرحلهای که همه زوجها برای رسیدن پای سفره عقد باید آن را طی کنند آزمایشها و غربالگری ژنتیک پیش از ازدواج است که در ۲روز باید طی شود. مرحلهای که باید دید این روزها با شیوع ویروس کرونا در شهر اصفهان چگونه طی میشود. به همین منظور خبرنگار ایرنا با رییس یکی از دو مرکز آزمایشهای پیش از ازدواج شهر اصفهان گفت و گو کرد تا از کم و کیف انجام این آزمایشها مطلع شود.ازدواج در دوران کرونا اضطراری نیست رییس مرکز آزمایشهای پیش از ازدواج گل یاس شهر اصفهان در گفت و گو با خبرنگار ایرنا گفت: طبق قانون زوجها پیش از ازدواج باید مراحل مختلف از جمله کلاسهای ۲روزه آموزشی، آزمایش خون، اعتیاد و غربالگری و مشاوره ژنتیک را انجام دهند که در روزهای شیوع ویروس کرونا بهمنظور پیشگیری از ابتلا، گذراندن کلاسهای ۲ روزه از حالت اجباری خارج و لغو شد. دکتر زهره حنایینژاد افزود: از یازدهم فروردین تا اطلاع بعدی نیز به دلیل اجرای طرح فاصلهگذاری اجتماعی و حفظ سلامتی زوجین و خانواده آنها، انجام هرگونه آزمایش پیش از ازدواج در مراکز بهداشت اصفهان تعطیل است. وی ادامه داد: بسیاری از زوجین با چندین نفر همراه مراجعه کرده و نیز تجمع جمعیت در مراکز آزمایش پیش از ازدواج زیاد است که احتمال ابتلا را افزایش میدهد. رییس مرکز آزمایشهای پیش از ازدواج گل یاس درخصوص میزان مراجعه زوجین تصریح کرد: در روزهای شیوع ویروس کرونا آمار مراجعهکنتدگان برای انجام آزمایشهای پیش از ازدواج افزایش داشته است. وی اظهارداشت: عموما دیده شده که زوجین و خانوادهها بدون ماسک و دستکش مراجعه میکنند که این موضوع جای نگرانی دارد و افراد باید موارد بهداشتی و پیشگیری از ابتلا به ویروس را رعایت کنند. حنایینژاد گفت: هر فرد مراجعهکننده به مرکز آزمایش پیش از ازدواج ممکن است ناقل ویروس باشد که جان کارکنان مرکز بهداشت و سایر زوجین مراجعهکننده و خانواده آنها را به خطر میاندازد، بنابراین بهترین راهکار برای قطع زنجیره ابتلا به ویروس کرونا مراجعه نکردن برای انجام این آزمایشها و موکول کردن ازدواج به زمان پساکرونا است. رییس مرکز آزمایشهای پیش از ازدواج گل یاس تاکیدکرد: باید فرهنگ و آگاهی مردم و زوجها در این زمینه افزایش یابد و امر ازدواج که واقعا در این شرایط موضوعی اضطراری نیست را به روزهای بیخطر و شاد پس از اتمام شیوع ویروس کرونا موکول و زوجین و خانوادهها در کمال سلامتی و اطمینان خاطر به انجام این سنت پسندیده اقدام کنند. در شهر اصفهان مراکز آزمایش پیش از ازدواج ابنسینا و گل یاس زیر نظر مراکز بهداشت شماره یک و دو فعالیت دارند.
جوانان و خانوادهها در کِش و قوس برگزاری رسوم ازدواج سمانه ق یک دختر دم بخت اصفهانی درباره ازدواج در روزهای کرونایی به خبرنگار ایرنا گفت: من در این مدت برای آشنایی با خواستگاران خود از صحبت تلفنی با اطلاع خانواده دو طرف استفاده میکنم، زیرا در شرایط فعلی برگزاری مراسم رسمی و حضوری خواستگاری امر عاقلانهای به نظر نمیرسد. اما س ع کارمند جوانی که مدتهاست در فکر ازدواج با دختر موردنظرش است و راه زیادی تا به امروز طی کرده برای برگزاری مراسم حضوری نهایی در منزل خانواده دختر تعجیل دارد. وی افزود: اکنون بهترین زمان برای یک ازدواج به دور از تجمل و برو و بیای معمول است و با توجه به بالا رفتن سِنِمان بهتر است زودتر تشکیل خانواده دهیم و مشخص نیست تا چه زمانی این شرایط کرونایی به طول انجامد. اما صدیقه ن یکی از شهروندان اصفهانی که در روزهای اخیر خواستگاری برای دخترش پاپیش گذاشته است در این باره گفت: به دلیل شیوع ویروس کرونا نمیتوانیم پذیرای مهمان در منزل باشیم و سعی در به تاخیر انداختن مراسم خواستگاری داریم اما دخترم اصرار بر برگزاری آن دارد. وی شرایط موجود پیش آمده در جامعه را بحرانی در زمینه ازدواج جوانان و به دنبال آن دردسرهای جدیدی برای خانوادهها دانست.
اما در هفتههای گذشته موارد مشابهی از ابتلای چندین نفر از اعضای خانوادههای ساکن اصفهان و نیز شهرهای اطراف که مراسم ازدواج خود را در دفترخانه به ثبت رسانده بودند و یا جشن عروسی خود را در منزل و با تعداد زیادی مهمان برگزار کرده بودند مشاهده شده که زنگ خطری برای شهر است؛ موضوعی که باید با تامل به آن نگریست و برای آن چارهای منطقی اندیشید. حال باید دید ویروس کرونا چه مدت قرار است مهمان بیدعوت شهرهای ما باشد و مقوله ازدواج جوانان تا چه حد تحت تاثیر آن قرار بگیرد، موضوعی که در یکی دو ماه اخیر چالشی بزرگ برای بسیاری از افراد شده و آنان را بر سر تصمیمی عظیم و دوراهی زندگی قرار دادهاست.ازدواج چگونه صورت مي گيرد
اصفهان-ایرنا- جانشین رییس سازمان صنعت، معدن و تجارت اصفهان گفت: تکمیل…
شیراز – ایرنا- به گفته مدیر روابط عمومی دانشگاه علوم پزشکی و خدمات…
خرمآباد – ایرنا – نفرات برتر مسابقات دومیدانی صحرانوردی دختران کشور…
آبادان – ایرنا – معاون سرمایه گذاری و کسب و کار منطقه آزاد اروند گفت:سه…
نقل مطالب با ذکر منبع بلامانع است
0