روانشناسی در زندان

 
helpkade
روانشناسی در زندان
روانشناسی در زندان

در مقالات

فوریه 7, 2016
884 بازدیدها

گردآورنده : علی چهاردولی
بررسی تاریخچۀ نظام زندانبانی در کشور ، تغییرات و فراز و نشیبهای مختلفی را نشان می دهد این تغییرات از دو نظر قابل تأمل می باشند . نخست تغییرات ساختاری و مدیریتی که به نوعی سبب دگرگونی در شیوه ها و روشهای نگهداری زندانیان شده است و دوم تغییرات جبری نظام زندانبانی که متأثر از جامعه سیستم غذایی … می باشد سسب چه تغییراتی در بافت جمعیتی زتندانها شده است . دقت درآمار و ارقام جمعیتی زندانیان در سه دهۀ گذشته نشان می دهد آمار زندانیان همیشه به جز در مقاطعی که تحولات اجتماعی و … گهگاه باعث کاهش آمار شده است، درسایرموارد سیر صعودی داشته است . به گونه ای که اینسیرصعودی و افزایش به مراتب فراتراز نرخ رشد عمومی جمعیت ۲ بوده است.
چکیده
۱ )افزایش مورد بحث ناشی از نوع نگرش نظام فضایی نیست به جامعه وجرایم و یا تلفیقی از هر دو عامل است .
۲)افزایش آمار مورد بحث فارغ از برر سی مقوله عللی آن منشأ چه تغییرات و تأثیرات اجتماعی می شود ، به عبارت دیگر در بررسی تأثیر زندان و افزایش آمار آن برای جامعه چه تغییرات نامطلوب و ناخواسته ای ایجاد می شود .
آنچه در اینجا مورد بحث و نتیجه گیری می تواند باشد اینکه افزایش زندانیان و بی برنامه گی حاکم بر نظام زندانبانی کشور طی سالیان گذشته بجای آنکه منشأ تسکین و درمان آلام اجتماعی شود سبب تشدید نگرانی جامعه و تحمل آسیبهای جدی اجتماعی بر جامعه شده است .
حال چه باید کرد :
۱) بازنگری جدی و اساسی در شیوه اعمال مجازاتها در جامعه در دستور کار مسئولان قرار گیرد.
با برنامه ریزی اصولی در صدد افزایش تأثیرات مطلوب مجازاتها بالاخص مجازات حبس در مرتکبین به تخلفات و جرایم اجتماعی باشیم که مقاله حاضر و بحث کنونی به نوعی ارائه طرحی است که در قالب آن می توان ضمن اعمال مجازات حبس، راهکارهای علمی اصلاح و تربیت مجرمین را مورد بررسی دقیق قرار دهیم .

● پیشینۀ طرح
▪ پیشینۀ جهانی :
اصلاح و تربیت با عنوان برنامۀ اصلاحی و تربیتی در بسیاری از زندانهای آمریکا و اروپا از دیرباز مورد توجه کارشناسان بوده است . بررسی متون زندانبانی اغلب کشورهای اروپایی که سوابق مناسبی از برنامه های اصلاحی و تربیتی دارند ، نشان دهندۀ تمایل و توجه ایشان به تأثیر گذاری بر زندانیان با هدف بازسازی اجتماعی آنان است. هرچند این طرح در مقاطعی از زمان و در برخی از زندانهای مهم و معروف اروپا به دلایلی از قبیل ناکارآمدی جریان طرح و عدم وجود برنامه های مدون با شکست مواجه و از دستور کار نظام زندانبانی ایشان آنان شده، لیکن در حال حاضر به نظر می رسد موج جدیدی ازتحرک در خصوص بازسازی مجدد این قبیل برنامه ها در زندانهای پیشرفتۀ اروپایی و آمریکایی ایجاد شده باشد .
اما آنچه در این خصوص مهم و قابل ذکر است اینکه نگاه کشورهای غربی به بحث اصلاح و تربیت بیشتر به محور بازیابی اجتماعی افراد و کسب مهارتهای اجتماعی ایشان بوده و مذهب به عنوان بخش کوچکی از برنامۀ اصلاحی و تربیتی در نظر گرفته می شود. لیکن در فرهنگ اسلامی آنچه اصل و محوریت موضوع را تشکیل می دهد بازیابی و هدایت دینی و مذهبی افراد بوده که در صورت تحقق ، بدیهی است بخش عمده و قابل توجهی از نقایص و کاستیهای فرد جبران و ترمیم می شود .
▪ پیشینۀ داخلی:
بررسی تاریخچۀ نظام زندانبانی کشور قبل از انقلاب و طی سالیان دور نشان می دهد آنچه در زندانهای کشور گذشت صرفاً متکی برسیاست نگهداری صرف زندانیان بوده است . با بررسی تاریخچۀ زندانبانی کشور در می یابیم که رفتار با زندانیان بیش از آنکه نشان دهندۀ رفتاری اصلاح گرایانه باشد ، مبین عملکردی خشونت آمیز و قهری با زندانیان بوده است . ولی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران در نظام زندانبانی تحولی نسبی در جهت اصلاح روش و شیوه های برخورد با زندانیان به وجود آمده است . حذف محدودیتهای غیر انسانی و غیر اخلاقی برای زندانیان و برخورد انسانی با ایشان از جمله تحولات این رویکرد ، پس از انقلاب محسوب می شود ، لیکن باز هم هیچگاه سابقه وتجربه ای از اجرای یک برنامۀ هدفمند و اصولی با هدف اصلاح ، بازسازی شخصیتی و تربیت دینی و مذهبی زندانیان مشاهده نشده است .
اما در چند سال گذشته برنامه هایی با هدف اصلاح و بازسازی شخصیتی زندانیان اجرا شده تا آنان بازگشت سعادتمندانه ای به جامعه داشته باشند. این حرکت که بالاخص طی چند سال گذشته ابعاد جدیدی به خود گرفته است ، سابقه ای طولانی تر در سالیان پیش تر داشته است . دغدغۀ اصلی اینجانب به عنوان فردی که سابقه ای نسبتاً طولانی در نظام زندانبانی کشور دارم، لزوم تدوین و تهیۀ برنامه ای واحد، منسجم، هدفمند و کارآمد است تا ضمن برآوردن نیازهای زندانیانی که قبل از زندانی شدن ، آسیب دیده محسوب می شوند ، شرایطی برای اصلاح و بازسازی آسیب دیدگیهای شخصیتی ، اجتماعی و مذهبی ایشان فراهم شود . نخستین اقدامات و مطالعات انجام شده در این خصوص به سالهای ۱۳۶۸و ۷۰ باز می گردد. در آن زمان آنچه در ابتدا مد نظر قرار گرفته بود نا کارآمدی شیوه و روشهای مرسوم در نگهداری زندانیان بود که پاسخگوی نیازهای آنان نبود .
این موضوع سبب شد تا نخستین گام درتدوین یک برنامۀ کامل و پاسخگو برای نیاز زندانیان با طبقه بندی زندانیان برداشته شود آنچه که در این مرحله حائز اهمیت فراوان می باشد این است که بر خلاف آنچه در نظام زندانبانی امروز دنیا و کشور ما ملاک بوده و هست که طبقه بندی بر مبنای جرم می باشد ، شیوۀ طبقه بندی بر مبنای شخصیت افراد مورد نظر اینجانب است. چرا که معتقد هستم ریشه و علت اصلی نا بسامانیهای افراد مجرم و متخلف در شخصیت افراد استوار است . به هر حال این شیوه به تدریج از سال ۱۳۷۳ در زندانهای استان خراسان (زندان مرکزی مشهد) با طبقه بندی زندانیان بر اساس نوع شخصیت آنان به مورد اجرا گذاشته شد و اقدامات وسیعی با همکاری اساتید رشته روانشناسی بالینی به منظور بازسازی شخصیتی زندانیان مورد مطالعه و دستور کار گروهی قرار گرفت . هرچند بررسی نتایج اولیه رفته رفته تأثیرات مثبت و کار آمد طرح را نشان می داد ، لیکن در مواجهه با سایر عوامل مؤثر در طرح که هر روز بر دامنۀ آن افزوده می شد .

لزوم بررسی مشکلات جسمی و رفع آنها به عنوان پیش شرط پذیرش اقدامات روانشناسی ، اقدامات فرهنگی و مذهبی به عنوان یکی از ملزومات اساسی طرح ، ایجاد زمینه های اشتغال و کار زندانیان به منظور حفظ و پایایی اقدامات روانشناسی ، فرهنگی و … ، بررسی مشکلات خانواده و بستگان زندانیان با هدف افزایش تأثیرات اقدامات انجام گرفته و در نهایت حفظ وتداوم ارتباط میان اصلاح شدگان و تیمهای کارشناسی تحت پوشش مراکز مراقبت بعد از خروج در بعد ار آزادی ایشان از مهمترین مراحل اجرایی طرح و نظام اصلاحی و تربیتی بوده که به تدریج وبا گذشت زمان بر مجموعه طرح اضافه گردیده است . در واقع آنچه سبب تکمیل طرح تا این مرحله شده است ، حاصل تجربیات و اقداماتی می باشد که در طی ده سال اخیر بر آن گذشته است ، مضافاً آن که به نوعی سعی شده تا طرح مذکور با رعایت تمامی جوانب ، آنچه را که سبب کوچکترین تأثیر بر روند و فرآیند اصلاح و تربیت زندانیان می گردد، تحت پوشش منظم قرار دهد که با نظریه های نظامهای اجتماعی بی ارتباط نیست . زندانها به عنوان یک جامعۀ پیچیده اما برخوردار از غالب زیر بنایی در زندانبانی اسلامی نقش اصلاحی و تربیتی آن است که بیشتر از هر موضوعی می بایست مورد توجه قرار گیرد . بروز برخی تغییرات اجتماعی نظیر افزایش روزافزون تعداد مجرمین ، تنوع جرایم بر اساس خصوصیات جدید اجتماع طی سالیان اخیر ، کمبود امکانات نگهداری زندانیان، آثار ناخوشایند شیوه های مرسوم فعلی وگذشته زندانبانی وتحقق برنامه های اصلاحی و تربیتی که اصل لایتغری در زندانبانی اسلامی می بایست تلقی گردد، نظام زندانبانی را با مشکل جدی مواجه ساخته است . تغییر شیوه های قبلی نگهداری زندانیان و نگرش جدید و تغییر فرم نگهداری زندانیان از حبس صرف به کار و تلاش و استفاده از آنان در فعالیتهای اقتصادی تعریف شده ، آموزش و فراهم نمودن زمینه های بازگشت موفقیت آمیز مجرمین به جامعه ، شکل جدید رویارویی با پدیدۀ جرم و مجرم محسوب می شود .
▪ خلاصه آنکه لازمۀ اصلاح و تربیت زندانیان به عنوان یک اصل زیر بنایی بر دو محور اساسی استوار است:
اول ) لزوم تغییر نگرش جدی سیستم قضایی در نحوه و شیوۀ اعمال مجازاتها
دوم ) تغییر شیوۀ نگهداری زندانیان
مورد اول بیشتر متوجه مسئولان و سیاستگذاران سیستم قضائی کشور است که البته در جای خود و در آینده مورد بحث قرار خواهد گرفت . لیکن محور دوم که بیشتر متوجه سیستم زندانبانی کشور است ،از ابتدای سال ۱۳۷۰ در مجموعۀ زندانهای استان خراسان مورد تغییرات جدی قرار گرفت که در ادامه بطور خلاصه بخشهایی از مهمترین اقدامات انجام گرفته در این خصوص که در قالب الگوی نوین اصلاح و تربیت زندانیان تحت عنوان «بازگشت سعادتمندانه» آمده است مطرح می نمایم . الگوی اولیۀ این طرح همانگونه که گفته شد برای نخستین بار در گرد همائی مدیران سازمان در اردیبهشت ۱۳۷۲ ارائه گردیده واینک با تغییراتی که از تجربۀ اجرای بخشهایی از آن در زندان مرکزی مشهد به دست آمده است ، ارائه گردد.
▪ البته تذکر چند نکته قبل از بحث ضروری است.
۱) فعالیتهایی که در ذیل به بخشهایی از آنها اشاره شد در واقع اجرای قسمتی از طرح کلی است که الگوی آن به پیوست آمده است و آنچه به عنوان هدف غایی و نهایی مطرح است ، اجرای تمامی بخشها و قسمتهای طرح فوق الذکر می باشد که ایجاد زمینه و بسترهای مفید در طی چند سال گذشته باعث امیدواری در تحقق این طرح شده است .
محور اصلی تمامی فعالیتهای انجام شده بر اساس بر اصل بازیابی شخصت زندانیان از طریق ایجاد ارتباط وی با خود، محیط پیرامون ، دیگران و خداوند است که سعی و تلاش مجموعۀ اجرایی طرح بر این است که ابتدا ارتباط زندانی را با خود محقق سازد و در مرحلۀ بعد ارتباط ایشان با محیط و فیزیک پیرامون خود ، دیگران و همنوعان ودر نهایت در طی مراحل اجرای طرح ارتباط وی را با خداوند تبارک وتعالی بر قرار نمایند.
۲) مطلب فوق به معنای حل تمامی مشکلات و اختلالات شخصیتی زندانیان بکار گرفته شده در طرح نیست ، بلکه به عنوان هدف نهایی و غایی مطرح بوده که در مسیر حرکت تیم را ترسیم می نماید و اصلاح نسبی زندانیان نسبت به شرایط قبل خود نیز بخشی از موفقیتها می تواند باشد که در مسیر پیش بینی شدۀ طرح به دست خواهد آمد.
۳ ) آنچه در این طرح مد نظر قرار گرفته تأمین هزینه های اجرایی طرح از محل اشتغال به کار زندانیان می باشد . اشتغال به کار زندانیان با هدف تأمین معاش خود و مجموعۀ اقدامات اصلاحی و تربیتی پیش بینی شده در طرح از اهداف مهم الگوی حاضر است . علاوه براین بخشی از خسارات وارده به جامعه ناشی از تخلف و ارتکاب جرم توسط مجرم با اشغال ایشان تحقق خواهد گرفت .
● بیان طرح
هدف اصلی در طرح حاضر ارائه دیدگاهی اصلاحی و تربیتی در خصوص زندانیان است . در این نگرش آنچه مورد توجه جدی قرار گرفته است ، نگاه جامعۀ زندانبانی به زندانی به عنوان یک انسان و موجود بالقوه مفید و کارآمد است که تنها در مقطعی از زندگی خود از مسیر اعتدال و صلاح خارج شده و نیازمند مساعدت و راهنمائی به منظور بازگشت موفقیت آمیز به جامعه می باشد. تحقق هدف حاضر نیازمند بازنگری جدی در سیستم زندانبانی و شیوۀ مرسوم فعلی است (که البته در چند سال اخیر پذیرای تحولاتی مفید شده است ). تغییرات به گونه ای در طرح لحاظ شده که در تمام مراحل زندانی در زندان تمام اوقات و امکانات مجموعه به طور کامل در اختیار مجریان طرح قرار گرفته و زندانیان در تمام تحمل محکومیت از برنامه های تدوین شده استفاده می نمایند.● ضیح نمودار
مراحل طرح در سه مقطع قبل از ورود به زندان هنگام تحمل حبس و بعد از خروج از زندان مشخص شده است سیر اقدامات اصلاحی و تربیتی مورد نظر در هر مقطع نیز مشخص و واحدهای اجرایی طرح که مسئولیت اجرای هر مرحله از اقدامات را به عهده دارند به وضوح تبیین شده اند .
در مقاطع تحمل حبس زندانی در بازداشتگاه و قبل و بعد از خروج به دلیل لزوم بهره گیری از مجموعۀ تخصصها ، از تیمهای آموزشی ترکیبی استفاده شده است .
● مقطع قبل از ورود زندانی به زندان (بازداشتگاه)
▪ مهمترین ویژگیهای این مقطع عبارتند از:
الف)اختلاط محکومین و غیر محکومین
ب)شرایط خاص قبل از ورود به زندان
به دلیل آنکه بخش نسبتا زیادی از ورودیهای به زندان (که در بدو ورود در بازداشتگاهها اسکان داده می شوند ) را افراد متهم تشکیل می دهند و به هیچ حکمی محکوم نشده و احتمال می رود پس از رفع اتهام آزاد شوند، لذا می بایست شأن و منزلت اجتماعی آنان مانند سایر افراد جامعه حفظ شده و از محیط بازداشتگاهها کمترین تأثیرات سوء را داشته باشند. به عبارت دیگر باز داشتگاهها چه از حیث محیط فیزیکی و چه معنوی نبایستی تفاوت محسوسی با جامعه داشته باشد.
از سوی دیگر این مقطع یکی از بارزترین مقاطع تحمل حبس برای محکومین ، به ویژه آنهائیکه هیچ سابقه قبلی ندارند تلقی می گردد. این مقطع می تواند تأثیرات بسیار نامطلوب و یا مطلوبی بر شخصیت ورودیها به بازداشتگاهها داشته باشد.
متأسفانه بر اساس آمار موجود ، بخش قابل توجهی از ورودیها به زندانها (اعم از محکوم یا متهم ) را افرادی تشکیل می دهند که در زمانی کمتر از ۳۰روز آزاد می گردند.
ورود وخروج این تعدادبه باز داشتگاهها بدون اینکه وارد مجموعه درونی زندانها شوند می تواند سبب تأثیرات متعدد اجتماعی گردد.
آشنایی برخی از متهمین که برای اولین بار وارد زندانها می شوند، با نظام زندانبانی اسلامی مبتنی بر نگرش اصلاحی و تربیتی آن می تواند سبب نوعی تغییر نگرش ذهنی مثبت در فکر و روح و اندیشۀصدمه دیدۀ فرد گردد که این امر تا حدی تأثیرات نامطلوب ناشی برخورد از نظام قضایی با او را کاهش می دهد. تأثیرات نامطلوب ناشی ازورود افراد متهم و یا محکومینی که در مدت زمان کمی بعد از بازداشت آزاد می گردند نیز در این مقطع قابل تأمل است لذا به دلایل فوق در این مرحله که از ظرافت و حساسیت ویژه ای برخورداراست می بایست مجموعۀ اقدامات اصلاحی و تربیتی کوتاه مدت که جامعیت لازم را نیز دارا باشند تدوین وبه مرحلۀ اجرا گذاشته شود.
▪ مهمترین اهداف مورد نظر در مقطع قبل از ورود به زندان عبارتند از :
۱) آشنایی اولیه با مقررات و قوانین
ـ مقررات و قوانین زندانها
ـ مقررات و قوانین قضایی و حقوقی کشور
ـ آشنایی زندانیان با حقوق قضایی خود
۲) ایجاد سازش و همانند سازی با شرایط
ـ اقدامات اولیه روانشناسی
ـ اقدامات اولیۀ مددکاری
ـ اقدامات اولیۀ فرهنگی
۳) آشنایی با رئوس برنامه های اصلاحی و تربیتی
۴) اولین مرحله از شناسایی نیازمندیها و خصائص فردی زندانیان
▪ بنابراین با توجه به ویژگیهای خاص این مقطع لازم است سیستمی تخصصی و کامل مسئولیتهای فوق را به عهده گیرد . ترکیب این سیستم حداقل می بایست شامل افراد زیر باشد.
۱) کارشناسان حقوقی آشنا به مقررات و قوانین قضایی
۲) کارشناسان روانشناسی
۳) مددکاران اجتماعی
۴) کارشناسان اجرایی آشنا به اصول و مقررات زندانبانی
مقطع تحمل حبس
▪ این مقطع خود به سه زیر گروه دیگر طبقه بندی می شود :
الف ) مراقبتهای اولیه
ب ) مراقبتهای حین تحمل حبس
ج ) مراقبتهای قبل از خروج
الف ) مراقبتهای اولیه
این مرحله شامل شناسایی دقیق وضعیت زندانیان پس از انتقال به زندان می باشد . لازمۀ قرارگیری زندانی در بخشهای آموزشی و اجرایی طرح که در پی می آید شامل شناسایی تمامی ویژگیهای زندانیان است . ویژگی هایی که هر یک از آنها می توانددر نوع اولیۀ آموزشها ، اقدامات و مراحل اجرایی مهم باشد و برای هر زندانی تأثیر مستقیمی داشته باشد .
از جمله ویژگیها که در این مرحله شناسایی ، ثبت و مورد بهره برداری قرار می گیرند عبارت است از :
ـ مشخصات کامل فردی ، خانوادگی و آخرین وضعیت قضایی
ـ مشخصات جسمانی و بررسی وضعیت سلامت جسمی و روانی فرد
ـ مشخصات شخصی و روانشاختی فرد و تعیین ویژگیهای اولیۀ روانشناسی
ـ وضعیت شغلی ، علایق ، تبحر و تخصص و توانمندیهای احتمالی فرد در زمینه های مختلف نظیر اقتصادی ، فرهنگی و ….
مجموعۀ اطلاعات این مرحله از شناسایی به صورت پرسشنامه های کامپیوتری تهیه ، وارد رایانه شده وآخرین اطلاعات هر فرد در بدو ورود، قابل دسترسی و استفاده خواهد بود. این مجموعه میزان کار آیی و محدودۀ عمل مسئولان اجرایی و کارشناسان طرح را در خصوص چگونگی به کارگیری زندانیان و نوع آموزشهای قابل ارائه به افراد به خوبی اطلاعات نمایی مناسب و واقعی از آخرین وضعیت مجرمین و زندانیان به دست می دهد که می تواند در مطاعلات اجتماعی و بررسی وضعیت جرایم موثر باشد.
ب) اقدامات حین تحمل حبس
پس از شناسایی اولیه و تکمیل شناسنامۀ اطلاعات زندانیان، مجموعۀ اقدامات پیش بینی شده با هدف اصلاح و تر بیت زندانیان در ۶ سر فصل عمده پیش بینی و اجرا می گردد .
۱) اقدامات جسمانی
بررسی وضعیت سلامت جسمی زندانیان در فرآیند مورد نظر می شود. ارائه خدمات و آموزشهای بهداشتی و درمانی با تأکید بر نقش مهم و ارزشمند پیشگیری از جمله موارد مورد توجه در این مرحله خواهد بود.
۲) اقدامات روانشناسی
بررسی وضعیت شخصیت ، اختلالات روانی افراد و طبقه بندی ایشان بر اساس نوع شخصیت به عنوان مبنایی در چگونگی به کارگیری ایشان در مراحل بعدی طرح مطرح است . ارائۀ آموزشهای روانشناسی به صورت کلاسیک با بهره گیری از اساتید روانشناس دانشگاه و همچنین به صور مختلف درمانی از جمله دارو درمانی ، درمانهای فردی، گروهی، خانوادگی و … از دیگر اقداماتی است که در این مرحله مورد توجه قرار خواهد داشت.

۳) اقدامات فرهنگی
مهمترین بخش از مجموعه اقدامات تعریف شده در این طرح را مجموعۀ اقدامات و آموزشهای فرهنگی تشکیل می دهند مهمترین اقدامات قابل انجام در این بخش عبارتند :
ـ آموزشهای مذهبی
ـ تقویت نظام آموزشی کلاسیک در سطوح مختلف نهضت، ابتدائی، راهنمایی، متوسطه و دانشگاه
ـ تربیت بدنی و ورزش
ـ آموزشهای هنری
استفاده از اساتید مورد تأیید مراکزی مانند سازمان تبلیغات اسلامی، حوزه، آموزش و پرورش، تربیت بدنی، ارشاد اسلامی و … در سطح کیفی و کمی مناسب و نیز آموزش زندانیان حائز شرایط در سطح مربیگری در این طرح مورد توجه خاص می باشد . ضوابط و جزئیات اجرایی بخش فرهنگی به صورت جداگانه تدوین شده است . روانشناسی در زندان

۴) اقدامات قضایی و تأمینی
آموزش و آشنایی زندانیان با مجموعۀ قوانین و مقررات جاری کشور بویژه آشنایی با حقوق و مقررات فردی مورد نیاز و متناسب با جرایم به منظور تأمین حقوق اجتماعی آنان طراحی شده است .
۵) آموزشهای اجتماعی
آموزشهای اجتماعی لازم و ارائه دستور العملهای آموزشی لازم برای کسب مهارتهای اجتماعی و چگونگی حفظ ارتباط اجتماعی زندانیان با یکدیگر، خانواده و سایر افراد جامعه و نهادهای قانونی، مدنی و خصوصی و رفع معضلات و تشکیلات خانوادۀ زندانیان با انجام اقدامات حمایتی از آنان بخشی از اقدامات پیش بینی شده است که در قالب کلاسهای آموزشی توسط اساتید مشاوره مددکاری مراکز دانشگاهی میسر خواهد گردید.
۶) اقدامات اقتصادی
محور اصلی این موضوع تلاش در جهت خودکفایی زندانیان و حفظ روحیۀ کار، تلاش و مفید بودن ایشان است. عمدۀ فعالیتهای سازمان یافته در این بخش ایجاد و ارائه امکانات لازم به منظور اشتغال زندانیان و رفع نیازها و تنگناهای اقتصادی آنان است تا ضمن رفع نیازهای خود احساس سر زندگی،کارآمدی و مفید بودن خود را از دست ندهند. علاوه بر آن در این مقطع به نوعی نیازهای خانوادۀ ایشان نیز تأمین و بخش عمده ای از دغدغۀ زندانیان و حتی مسئولین رفع خواهد شد.
▪ نیروهای انسانی طرح
اجرای برنامۀ حاضر در صورت داشتن مجموعه ای نیرومند، کارآمد و متخصص از گروههای مختلف تضمین خواهد شد . ملاحظه ی عمده ترین سرفصلهای پیش بینی شده نشان می دهد در هر بخش می بایست از نیروهای فنی و متخصص خاص خود استفاده کرد .
نکته قابل تأمل آن است که ترکیب نیروی انسانی مورد نیاز در هر بخش متناسب با تعداد زندانیان و امکانات موجود و شرایط هر زندان متفاوت خواهد بود که قابل بررسی و ارائه است.
ج) مراقبت قبل از خروج
کسب آمادگیهای لازم به منظور بازگشت زندانی پس از تحمل حبس و ورود موفقیت آمیز به جامعه از اهمیت ویژه ای برخوردار است . اهمیت موضوع به حدی است که در صورت عدم کسب آمادگی لازم در زندگی به منظور ورود مجدد به جامعه، عواقب ناخوشایندی می تواند در فرد، خانواده و جامعه ایجاد نماید. عدم پذیرش جامعه، فضای نامتناسب و نامأنوس ایجاد شده ناشی از انفکاک میان فرد و جامعه در طی دوران حبس، دوری از آخرین اطلاعات جامعه و … می تواند تأثیرات بسیار نامطلوبی بر فرد باقی بگذارد که جبران آن به سختی ممکن خواهد بود . لذا توجه به مراقبتهای ویژه قبل از خروج به منظور حفظ و کسب آمادگی ورود به جامعه توسط تیمی مجرب و کارآزموده همراه با آموزشهای خاص، در این طرح از محورهای اصلی می باشد که عموماً در قالب زندان باز که در واقع به مثابۀ پلی مابین زندان و جامعه عمل می کند، صورت می گیرد.
▪ مقطع بعد از آزادی ( مراقبت بعد از خروج )
به منظور حفظ ارتباط میان زندان و زندانی پس از مدت تحمل کیفر و حبس پیش بینی شده در قانون، این مرکز سنگینی را به عهده خواهد داشت که جزئیات مربوط به شرح وظایف آن در آئین نامۀ مرکز مراقبت بعد از خروج به خوبی آمده است.
البته مراحل و تسلسل ارائه آموزشها و اقدامات پیش بینی شده مشخص گردیده است و کنترلهای جسمانی و درمانی با هدف تإیید سلامتی لازم و آمادگی پذیرش آموزشهای مورد نظر در ابتدای ورود به طرح مشخص شده است که پس از تإیید، تحت آموزشهای لازم فرهنگی، قضائی، تأمینی و اجتماعی قرار می گیرد و در صورت کسب موفقیت، مرحلۀ بعدی یعنی اشتغال به کار و کسب تبحر کافی به منظور برخورداری از امکان تإمین معاش خود را طی خواهد کرد .▪ مراحل اجرایی طرح
یکی از مهمترین موضوعات طرح حاضر رعایت مراحل اجرایی و تقدم و تأخر هر یک از مراحل اجرایی طرح است . در اجرای طرح حاضر برخی از اقدامات مقدم بر دیگری و برخی نیز می بایست به موازات یکدیگر به مرحله اجرا در آیند . آنچه دئر جدول صفحۀ بعد آمده است تسلسل و سیر مراحل اجرایی مقاطع سه گانۀ طرح است که البته به موازات یکدیگر هم قابل انجام می باشد . کنترل سلامت جسمانی و روانی زندانیان در مرحله اول استف چرا که لازمۀ پذیرش اقدامات درمانی و آموزش مراحل بعدی طرح، داشتن حداقل سلامت روانی و بهداشتی و جسمانی است .
توضیح آنکه بسیاری از اختلالات جسمانی و روانی علاوه بر آنکه می تواند به نوعی زمینه ساز وقوع جرائم ارتکابی باشند، خود عوامل بازدارنده از آموزشها و اقدامات پیش بینی در مراحل بعدی طرح محسوب می شوند. به عنوان نمونه اختلال پر کاری تیروئید، اکرومگالی و اختلال پنتیک نظیر سندرم ترنر(ox) می تواند منشأ بسیاری از واکنشهای غیر متعارف و زمینه ساز وقوع جرایم دیگر باشند. به همین ترتیب اختلالات روانی متعددی وجود دارند که می تواند زمینه ساز ارتکاب جرم شوند که اینگونه افراد نیازمند درمان پزشکی، روانپزشکی و روان درمانی می باشند.
در این مرحله اختلال قابل رفع تحت نظر متخصصان امر بر طرف شده و افرادی که حداقل شرایط لازم برای آموزشهای بعدی را داشته باشند تحت آموزشهای اجتماعی، فرهنگی و قضایی قرار می گیرند. این سری از آموزشهای سه گانه به موازات یکدیگر انجام شده و مددجویان در مدت زمانی معین که متعاقباً شرح آن خواهد آمد، آموزشهای کافی و مشخص را طی خواهند کرد.
با موفقیت آمیز بودن هر یک از آموزشهای فوق، مجوز ورود مددجو به بخش اشتغال و کارآموزی صادر خواهد شد. در این مقطع مددجویان دارای شغل و حرفۀ قبلی که تبحر آنان به تأیید کارشناسان این بخش رسیده باشد، در حرفه و شغل متناسب با تبحر خود به کار گرفته می شوند و سایرین در نظامی هماهنگ تحت پوشش فراگیری فنون و مشاغل خاص که طی آئین نامۀ جداگانه ای نیازمند تدوین و برنامه ریزی است، قرار خواهند گرفت.
اشتغال زندانیان و آموزش حرف و مشاغل اجتماعی مناسب در واقع آخرین مرحله از اقداماتی است که در فرآیند اصلاحی و تربیتی مورد بحث ، مورد توجه قرار می گیرد و به عنوان یک اصل کارآمد در نهادینه کردن اقدامات قبلی مورد توجه جدی قرار دارد.
اقدامات موبوطه به اشتغال زندانیان و کسب، حرفۀ مورد نظر در واقع مرحله آمادگی مددجویان نیازمند به منظور ورود به مراکز مراقبت بعد از خروج محسوب می شود که در این مرکز بر اساس آئین نامه و مقررات مصوب تحت پوشش مرکز قرار می گیردند.
▪ زمانبندی اجرایی طرح
مراحل اجرایی اولیۀ طرح شامل دو مقطع قبل از ورود به زندان و مقطع حبس مجموعاً برای مدت یک سال می باشد( البته بسیاری از اقدامات به طور همزمان انجام می شود ).بنابر این پوشش اغلب زندانیان در این طرح با اطمینان مناسبی تأمین می شود . در خصوص زندانیانی که میزان محکومیتشان کمتر از یک سال است، زمان بندیهای آموزشی طرح بر اساس جدول زیر خواهد بود .
مددجویانی که حبس بین ۶ ماه تا یک سال دارند می توانند بر حسب میزان حبس و با توجه به سطح بندی آموزشهای فرهنگی ، روانشناسی و اشتغال با توجه به نظر کارشناسان طرح آموزشهای مورد نظر را طی نمایند.
عنوان اصلی بحث، طرح مشاوره و روان درمانی بعنوان یک راهکار، جهت کاهش بازگشت زندانیان به زندان و اصلاح و درمان آنهاست . نیروی انسانی هر جامعه، گرانمایه ترین سرمایه و منبع آن جامعه به حساب می آید. اگر عده ای از این نیروی انسانی به هر دلیل دورانی از زندگی را در محیطی تحت عنوان زندان سپری کنند، در واقع به ازای هر یک نفر که در چنین وضعی قرار بگیرند، ما قسمتی از منابع جامعه را از دست داده ایم . اهمیت این موضوع وقتی بیشتر می شود که بدانیم میانگین سنی افرادی که زندانی می شوند بین ۲۰ تا ۵۰ سال می باشد. یعنی بهترین دوران زندگی افراد از نظر کارایی ، کار آمدی و بهره وری در زندان می گذرد . این افراد بایستی به عنوان افراد مفید، موثر و کارآمد جامعه ، الگوهای مفیدی برای جامعه ، خانواده و خودشان باشند . اما نه تنها از این کارایی استفاده نمی شوند بلکه برعکس به عواملی هزینه بر تبدیل می شوند. یعنی لازم است یک سری هزینه های صرف شود تا آنها را نگهداری کنند .
یکی از دغدغه های مسئولین قضایی ، بازگشت مجدد و مکرر بزهکاران به داخل زندان است این موضوعی است که هم در کشور ما خیلی مورد توجه بوده و به آن پرداخته شده است و هم مورد توجه بیشتر کشورهای دنیا که به منابع انسانی خود توجه دارند، می باشد .
در باره علل بازگشت مجدد زندانیان به زندان ، دو عامل اساسی دخیل هستند . اولین عامل ، ناتوانی آنها در سازگاری و تطابق با سیستم اجتماعی است . به هر حال فردی که زندانی می شود ، یک مدت از جامعه جدا می شود و طبیعی است در دوران جدایی ، یک سری از رفتارهایی را که قدرت سازگاری وی را با سیستم اجتماعی بالا می برد ، عملاً فراموش می کند و وقتی به جامعه بر می گردد ، عملاً با یک سری رفتارهایی مواجه است که قادر نیست قدرت سازگاری با این رفتارها را از خود بروز بدهد . پس یک مسئله ، بحث شخصی یا مهارت های فردی و اجتماعی شخص است که به عنوان زندانی ، وی را مورد توجه قرار می دهیم .
عامل دیگر، خود زندان است. در واقع خود زندان، به سبکی که قبلاً اشاره شد و زندانی در آنجا نگهداری می شد ، عاملی برای تعامل بین فردی سهل و آسان زندانیان ، برای انتقال تجربیات عجیب و قریب ، محسوب می شده است . یعنی یک زندانی که برای اولین بار وارد زندان می شده است با تعداد قابل توجهی از افراد ، با تجربه های بزه کارانۀ بالا ، مواجه بوده است . که آن تجربیات را در دورۀ حبس به او منتقل می کرده اند . این فرد بلافاصله بعد از آزادی ، در واقع با استفاده از تجربیات آموخته شده در دوران زندان ، مرتکب یک بزه جدید می گردید و با فاصله خیلی کوتاه ، دوباره به داخل زندان باز می گشت . بنا بر این بحث تبادل تجربیات در محیط زندان و عدم طبقه بندی شخصیتی و روانی زندانیان خود بعنوان عاملی برای انتقال تجربیات و تکرار بزه و جرم و بازگشت زندانیان به زندانیان می باشد .
حال ، طرح مشاوره و روان درمانی راهکار ی است که هدف آن ، جلوگیری از چنین وضعیتی است . یعنی از یک سو تلاش می کند توانمندی زندانیان را برای تطابق و سازگاری
اجتماعی پس از آزادی، افزایش دهد و از سوی دیگر ، زمینه ای فراهم شود تا اینکه فضای زندان محیطی برای تبادل اطلاعات و تجربیات نامطلوب نباشد .
این طرح ، در واقع در سال ۱۳۷۲ هجری شمسی با پیشنهاد علی شمس که در آن زمان مدیریت زندانهای استان خراسان را بر عهده داشت و در حال حاضر معاون اداری مالی سازمان زندانها هستند ، شروع شد . در حقیقت می توانم بگویم که ایشان ، بر اساس تجارب خود در زندانها ، به این نتیجه رسیده بودند که انسانی کردن محیط زندان و ایجاد رابطه سالم و مطلوب با آنها ، تقییر اساسی در زندانیان و زندگی آنها ایجاد خواهد کرد . لذا اقدامات لازم را برای راه اندازی طرح مشاوره و روان درمانی در زندان مرکزی مشهد، بعمل آورد و بعد از مدتی که تجربیات مقدماتی طرح انجام گرفت و نتایج مثبت آن توسط هیات های صلاحیت دار تأیید شد ، طرح در خود مشهد توسعه پیدا کرد و امروز بنده می توانم عرض کنم که خوشبختانه جمعیت قابل توجهی از زندانیان زندان مرکزی کرمانشاه و زندان اصفهان ، تحت پوشش مشاوره و روان درمانی قرار گرفته اند.
طرح مشاوره و روان درمانی ، شامل مراحل طبیعی است . اول بحثی که در ارتباط با هر طرحی مطرح می شود ، اهداف طرح است . اگر چه من به دو مورد از اهداف اشاره کردم اما اهداف دیگر طرح شامل موارد ذیل می باشد .
ـ بالا بردن سطح آگاهی زندانیانی که در طرح مشاوره ، به عنوان مددجو تلقی می شوند ، نسبت به فرایندهای روانشناختی ارتباط بزه و جرم .
ـ کاهش ارتکاب مجدد بزه و وجوب رفتارهای بزه کارانه .
ـ بازگشت سازگارانه به محیط جامعه و خانواده و ایجاد این باور در مددجویان یا زندانیان که می توانند برای خود ، در آینده ، روش زندگی جدیدی را در پیش بگیرند .
به هر حال بر اساس تجربیات بالینی و انجام تست های روان شناختی که خدمتتان عرض خواهم کرد، ما به این نتیجه رسیدیم که یکی از معضلاتی که زندانیان با آن مواجه هستند ، نداشتن سبک زندگی است . به عبارت دیگر ، نداشتن هویت یکپارچه و منسجم است . چنین وضعیتی ، فرد را در هاله ای از ابهام و سردرگمی قرار می دهد ، به گونه ای که به راحتی به رفتارهای بزهکارانه روی می آورد .
در ارتباط با افزایش آگاهی و دانش مددجویان نسبت به راه های تغییر شخصیت ، اصلاح و درمان مشکلات شخصیتی مددجویان و در واقع کمک به آنها برای اصلاح نیز مواردی هست که به صورت فهرست وار ، در ادامه می آید .
پذیرش خود، احترام به خود ، بالا بردن نفس و کاهش احساس حقارت ، کسب اعتماد به نفس ، کسب صفات آزاد منشی در پرتو دریافت عزت نفس ، احترام یا ارزش انسانی و احترام قائل شده به خود ، رشد خویشتن پنداری مثبت و رشد مهارتهای اجتماعی.
برای اینکه ما کارمان را انجام دهیم ، قاعدتاً مراحلی را برای کار تدوین کردیم . مراحلی که با روش شناسی تحقیق روز همخوانی و هم نوایی داشته باشد و ما را قادر سازد که اگر مورد سوال قرار گرفتیم ، بتوانیم به صورت علمی به سوالات پاسخ دهیم . بنابر این برای انجام چنین کاری و برای انتخاب مددجویان ، نیاز به یکسری ابزار سنجش روانشناختی داشتیم . لذا علاوه بر مصاحبۀ بالینی ، بعنوان راه کاری که مورد توجه هستند ، استفاده کردیم. در زمینه این تست ها می توانم به دو مورد آنها اشاره کنم که یکی scl-۹۰ تجدید نظر شده، می باشد و دیگری تستی تحت عنوان تجزیه و تحلیل کلینیکی وضعیت شخصیتی است که به اختصار q.a.c نامیده می شود .
در ارتباط با این تستها ، روی یکی از آنها ، قبلاً در ایران کار شده بود و در واقع هنجاریابی شده است . اما تست q.a.c اولین بار توسط همین گروهی که کار مشاوره و روان درمانی در زندان را آغاز کردند، انجام شد .در واقع این تست از خارج از کشور دریافت و ترجمه شد و بعد برای زندانیان و حتی بر روی دانشجویان هنجار شد ، به طوری که در حال حاضر یکی از تست های مورد استفاده است . این تست هم صفات شخصیتی و هم علایم کلینیکی و بالینی را مشخص می نماید. وقتی که افراد را برای مصاحبه کلینیکی و دریافت هایی که از تست روانشناسی به عمل آمده است ، انتخاب می کنیم ، ابتدا در محیطی بعنوان فضای مرکز مشاوره و روان درمانی، قرار داده می شوند و مورد مشاهده بالینی رفتار قرار می گیرند . مشاهده بالینی ، بیشتر برای ایجاد یک ارتباط دقیق عاطفی و روانی بین درمان گران و مددجویان و بعد آگاهی و شناخت پیدا کردن نسبت به ویژگی ها و خصوصیات مددجویان می باشد که در وضعیت عادی و معمولی و بدون کنترل انجام می گیرد . بعد از مرحله مشاهده رفتار که معمولاً دو ماه طول می کشد ، دورۀ آموزش روان شناختی برای مددجویان در نظر گرفته می شود . در دورۀ آموزش روانشناختی عمده ترین مطالبی که آموزش داده می شوند عبارتند از : مفاهیم روان شناختی که بیشتر ناظر به بحث رشد انسان و اختلالاتی است که ممکن است مبتلا به انسان شود . بحث بهداشت روان و علل بزهکاری، علل رجوع به اعتیاد و مواد مخدر و مسائلی از این قبیل .
در پایان دورۀ آموزشی بر اساس میزان آمادگی مددجویان و توان ارزیابی شده آنان ، آنها را در فاز روان درمانی قرار می دهیم . معمولاً روان درمانی و مشاوره در مراکز مشاوره زندان ، با رویکرد التقاطی انجام می گیرد یعنی استفاده از رویکردهایی که برای مددجویان مفید هستند . ممکن است از رویکرد درمان مراجع محوری ۱که یک رویکرد روانی است و بانی آن روان درمان گر مشهور دنیا به اسم راجرز است و یا از همین واقعیت درمانی آقای گلاسر که در زندان کار کرده است و یا از روش های دیگر استفاده شود . البته بدیهی است در بکارگیری همۀ روشهای روان درمانی و مشاوره ، مباحث فرهنگی و گرایشهای فرهنگی و مذهبی مددجویان و فرهنگ اجتماعی خودمان ، که مورد توجه قرار می گیرد.
به صورت کلی ما از گروه درمانی یا درمان انفرادی استفاده می کنیم و البته در مواردی هم که ضروری باشد اقدام به خانواده درمانی ۱می کنیم . در این طرح، یک مرحله دیگر هم به عنوان مرحله پیگیری ۲در نظر گرفته شده است، . یعنی در واقع وقتی افراد درمان شدند ، ترک اعتیاد کردند و هیچ گونه وابستگی روانی نسبت به اعتیاد ، حتی نسبت به سیگار ، از خودشان بروز ندادند ، نیاز هست که اینها را در فضایی مثل سیستم اجتماعی قرار دهیم که این فضا در واقع دسترسی آنها را به مواد، به صورت عادی فراهم می کند . واقعیت این است که در سیستم اجتماعی ، افراد ، هم قادر به دست آوردن سیگار و هم سایر مواد هستند . بنابر این برای رسیدن به این منظور ، ازآئین نامه های داخلی زندان استفاده شد و طرح زندان باز مورد استفاده قرار گرفت.
بر اساس نظر شورای طبقه بندی هر زندان ، افرادی که در طرح قرار می گیرند، پس از دوران درمان جهت انجام مرحلۀ کنترل یا پیگیری به زندان باز منتقل می شوند و قسمتی از روز را در مکان های مختلفی که برایشان در نظر گرفته شده است ، کار می کنند ولی با این حال ارتباطشان نیز با درمان گران قطع نمی شود . قاعدتاً درمان گران این نکته را که اگر بازگشتی وجود داشت ، علت را بررسی کنند مدنظر دارند . برای زندانبانی هم که آزاد می شوند بحث مراقبت بعد از خروج مدنظر قرار می گیرد و یا درمان حمایتی ۳یا کمک هایی که از طریق مرکز مراقبت بعد از خروج انجام می گیرد ، مسلماً به عنوان یک عامل بسیار موثر در کار ما قلمداد شده است .
اکنون بد نیست که به ویژگی ها و خصوصیات زندانیان قبل از ورود به طرح مشاوره اشاره شود . یافته هایی که به دست آمده بر اساس مشاهدات بالینی است . یعنی در واقع به عنوان تجربیات بالینی متخصصین روان درمانگر است و با استفاده از تست های روان شناختی به دست آمده است . در بین زندانیان عادی ، قبل از اینکه وارد سیستم مشاوره شوند، این خصوصیات به صورت جدی و قابل مشاهده وجود داشته است . سوء ظن و بدگمانی که بیانگر افراد است . اضطراب و احساس نا امنی بالا که در واقع خود حالت نا امنی ، فرد را به سمتی می برد که دست به یکسری کارها می زند و بعداً خود آن کارها برای وی ایجاد مشکل می کند . در واقع این افراد ، تحمل انتقاد را ندارند ، همواره می ترسند و احساس تنهایی درونی دارند و به راحتی آشفته می شوند و همین عوامل نیز باعث ایجاد بزه در آنها می شود .
تکانشی بودن اعمال بر اساس انگیزه های آنی و چنین افرادی با این وضعیت قادر نیستند تکانشهای خود را کنترل کنند ، بلکه تکانشها، آنها را کنترل می کنند . یعنی بصورت آنی یک رفتار بزه کارانه انجام می دهند بعد هم خودشان از عملی که انجام داده اند پشیمان هستند . لذا در صورتی که به این فرد کمک شود و تکانشی بودن وی کنترل شود، در عمل از رفتار بزه کارانه او جلوگیری خواهد شد . احساس تقصیر ، گناه و بی زاری از خود و دیگران ، چیزی که تقریباً در بین تعداد زیادی از زندانیان شیوع دارد و متأسفانه در این بی زاری و تنفر ازدیگران ، اولین کسانی که مورد ضربه قرار می گیرند زندانبانها هستند . یعنی در واقع از آنجایی که زحمت زندانی به گردن زندانبانها است، آنها باید فشارهای زیادی را برای نگهداری زندانیان تحمل کنند ، اما بیشترین تنفر ، نگرانی، دلهره و اضطراب را ازآنها دریافت می کنند . احساس گناهی که همراه با افسردگی است و حالت خود سرزنش گری دارد .
در بین این افراد ، خود کفایتی پائین نیز قابل توجه و ملاحظه است . آنها دائماً خود را محتاج دیگران می دانند و به عنوان تکیه گاه ، دنبال دیگران هستند . بنابر این گاهی اوقات همین امر باعث می شود که دیگران از آنها سوءاستفاده های نامطلوب نیز کنند . خود نظمی بسیار پائین و حالت روانی که تحت کنترل شان نیست . حالتهای روانی و عاطفی این افراد ، تحت کنترل خودشان نیست . تنش بالا و بی قراری و ناآرامی، میل شدید به هیجان و ریسک و تنفر پنهانی از زندگی و خود در معرض قرار دادن از ویژگیهای دیگر آنهاست .میزان تطابق و وفق دادن در این افراد پائین است . این افراد تمایلات و رفتارهای ضد اجتماعی و ضد قانونی زیادی دارند. احساس کم ارزشی و حقارت و رفتارهایی که به صورت دفاعی است . افسردگی و نداشتن معنا در زندگی به طوری که به دنبال راه چاره ای برای خلاصی از زندگی هستند ، به گونه ای که حتی بعضی از این افراد ، به زندان رفتن و خلاص شدن از زندگی بیرون از زندان را به عنوان یک راه خلاص تلقی می کنند .
داشتن باورهای غلط و غیر منطقی و تفکراتی که همراه بایدهاست . تعمیم دادن بزرگنمایی رخدادهای منفی که معمولاً چنین افرادی رخدادهای منفی را خیلی بیش از حد بزرگ می کنند و رخدادهای مثبت را خیلی بیش از حد کوچک می کنند . ثبات روانی کم ، ناتوانی در روبرو شدن و پاسخ دادن به مسائل و پیشنهادها و اضطراب بسیار بالا هم از دیگر خصوصیات آنهاست . در واقع این خصوصیات زندانیان ، قبل از قرار گرفتن در طرح مشاوره و درمان می باشد . اگر چه می توان گفت که بسیاری از این خصوصیات ، می تواند خصوصیات افراد عادی جامعه هم تلقی شود. یعنی ممکن است برخی از افراد جامعه هم دارای یک یا دو یا حتی تعداد بیشتری از این ویژگی ها باشند . اما این ویژگیهایی که بحث شد، در بیشتر زندانیان ، از شیوع زیاد و درجه بالایی برخوردار است .
نتیجه گیری:
پس از این که زندانیان مشمول طرح ، مراحل آموزش و درمان را گذراندند، این ویژگی ها در آنها بیشتر مشاهده می شود .افزایش اعتماد به نفس و استقلال فردی ؛ یعنی در واقع این افراد که قبلاً دنبال تکیه گاه بودند ، بعد از اینکه مراحل در مان را طی کردند ، دنبال تکیه گاه درونی هستند و دارای استقلال درونی و فکری می باشند . واقع بینی نسبت به خود و محیط پیرامون ؛ قبل از ورود به بحث درمان معمولاً این افراد تخیلی هستند و بیشتر با خیالات خود زندگی می کنند اما بعد از طرح درمان ، یک حالت واقع بینی به استعدادها و صلاحیت های خودشان و محدودیت ها و امکاناتی که در دنیای پیرامونشان هست ، پیدا می کنند . برقراری رابطۀ بهتر و انسانی تر با سایر افراد و به ویژه افراد خانواده، آگاهی نسبت به خود و مسئولیت پذیری ، افزایش مهارت های بین فردی ، کنترل رفتار خود بخصوص خشم و فاصله گرفتن از اعمال تکانشی که قبل از ورود به بحث مشاوره، در آنها قابل ملاحظه بود . آرام بودن زندگی و دریافت معنا از حوادث و رخدادهای دنیای پیرامون ، رسیدن به سطح قابل قبولی از خودکفایی ؛ افزایش توان تحمل فشارها و کاهش تنش و اضطراب ، افزایش قدرت سازگاری و تطابق با دنیای واقعی پیرامون گرینش شیوه زندگی مطابق با صلاحیت ها و استعدادهای خود و ترک رفتارهای عادتی ( زیادی از این افراد ، افراد معتادی بودند که اکنون خوشبختانه اعتیاد به سیگار را هم کنار گذاشتند و الان به عنوان افراد سالم ، صالح ، کارآمد و سازگار با سیستم اجتماعی ، در خدمت خودشان ، خانواده شان و جامعه شان هستند ). بر اساس بررسی های که انجام شد میزان بازگشت زندانیانی که در طرح مشاوره قرار نمی گیرند ،علیرغم همۀتوضیحاتی که ارائه شد، بالاتر از ۳۰ درصد بوده است . در حالی که خوشبختانه میزان بازگشت زندانیانی که در طرح مشاوره و درمان قرارگرفته اند ، یک درصد بوده است و این یکی از اهدافی است که خوشبختانه سازمان زندانها به دنبالش بوده است و من به جرأت می توانم بگویم که به آن رسیده است. در واقع سازمان زندانها ،قسمتی از رسالت واقعی خودش را که عبارت از انجام اقدامات تربیتی است در کنار اقدامات تأمینی انجام داده است و افرادمفیدی را تحویل جامعه داده و ما می توانیم بگوییم که در طرح مشاوره قرار می گیرند واقعاً کسانی هستند که برای خودشان و جامعه شان ، انسانهای مفیدی هستند . نمونۀ بارز این مفید بودن، این است که در طرح مشاوره معمولاً از گروه های درمان شده، به طور مفیدی برای کمک به گروههای جدید ، استفاده می شود . این افراد ، یعنی کسانی که خود قبلاً تحت درمان قرار گرفته اند ، برای گروه های جدیدی که مورد درمان قرار می گیرند ، تسهیل گردان بسیار خوبی هستند.

جولای 25, 2020

جولای 25, 2020

جولای 25, 2020

جولای 25, 2020

آدرس پست الکترونیک شما منتشر نخواهد شد.لطفا فیلد های که دارای ستاره هستند را پر کنید *

دیدگاه

نام *

پست الکترونیک *

وب سایت

ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی می‌نویسم.

گیسوم سامانۀ سفارش و پیگیری تهیۀ کتابه. شما سفارش میدین و ما اگر کتاب رو داشتیم یا تونستیم پیدا کنیم، شرایط خرید کتاب رو براتون فراهم می‌کنیم.

تأثیرات روان شناختی زندانی شدن

زندان یکی از نهادهای اجتماعی دیرینه است که پیشینه ای تاریخی و پرفراز و نشیب داشته است . درابتدا زندانی کردن با هدف عمدی ایجاد رنج جسمانی در زندانی همراه بود. امـّا امروزه فرایند زندانی کردن نوعی مجازات جسمانی محسوب نمی شود و شیوه ای است که تأثیر مثبت برذهن  و رفتار زندانی را دنبال می کند . در حقیقت نهاد زندان به طور همزمان در جستجوی تحقق سه هدف است : مجازات ، بازدارندگی و بازپروری . زندان سپاری فرایندی است که با تلفیق این سه وجه مجرمان را از شرایطی که به تداوم رفتار مجرمانه آنان می انجامد دور می کند و آن ها را در مؤسسه یا نهادی به نام زندان قرار    می دهد تا ارتکاب این قبیل اعمال را پرهزینه سازد و می کوشد با آموزش مهارت های شغلی و ازطریق بازسازی شخصیتی ، زندانی را تبدیل به شهروندی مطیع و سازنده کند که پس از آزادی بتواند با جامعه همخوانی و هماهنگی لازم را کسب کند .

امّا متأسفانه درعمل  و در واقعیت دراکثر کشورها این نظریات رنگ می بازند و تحقق اهداف فوق با شکست روبرو می شود . افزایش جرائم و در نتیجه مجرمان و ازدحام بیش از اندازه زندانیان در زندان ها مؤید این مطلب است تا جایی که در کشوری مانند آمریکا نیز زندان ها با بحران روبرو هستند . حتی نگاه اجتماعی سازنده و باز پرورنده به مقولۀ زندان و زندانی نیز دستخوش تحریف می شود و جامعه تنها “درد زندان” یا “زجر حبس “را بر زندانی تحمیل می کند و از توجه به خیر و سلامت او بازمی ماند و رفتار با زندانیان بیش از آن که نشان دهندۀ رویکردی اصلاح گرایانه باشد مبین عملکردی قهری و خشونت آمیز با آنان است . پس بیهوده نیست که آمارها نشان دهندۀ افزایش تأثیرات روان شناختی منفی ناشی از فرایند زندانی شدن است . به عبارت دیگر روند طولانی و جانکاه انطباق و سازگاری با محرومیت ها و ناکامی ها ی زندگی در زندان هزینه های خاص روان شناختی خود را داراست .

تأثیرات روان شناختی زندان از فردی به فرد دیگر متفاوت است و بسته به مرحلۀ زمانی دوران حبس نیز تنّوع می یابد . بررسی این تأثیرات نیازمند دقت نظراست .  از سویی نمی  توان گفت که رفتار مجرمانه همیشه برابر با کسالت روانی است و از سوی دیگر کسانی که از این تبعات منفی روحی رنج می برند لزوماً اختلال روان شناختی یا آسیب شناسی روانی مشخصی را نشان نمی دهند . به عبارت دیگر نمی توان گفت زندان آدم را خل می کند . امّا درعین حال زندانی اکثراً توسط هم بندانی محاصره شده است که تخمین زده می شود 20% آن ها  ازلحاظ ذهنی کمبود دارند و5% نیز مبتلا  به جنون هستند .

پس بهتر است که به جای تأکید بر اثرات روحی قابل شناسایی از جهت بالینی یا موارد شدید اختلال های روانی به تغییرات روان شناختی گسترده تر وظریف تری که به طور عادی و روتین در دورۀ انطباق با زندان روی می دهد توجه بیشتری مبذول داشت . اصطلاح نهاد پذیری  institutionalization) ) برای توصیف روندی به کار می رود که در طی آن رفتارهای زندانی در زندان شکل می گیرد و ذهنیت او دگرگون می شود . گاه این روند را زندان پذیری (prisonization ) می نامند که توصیف کوتاهی برای اثرات روان شناختی منفی زندان است که با درگیری با هنجارهای زندگی درزندان آغاز می شود و به درونی کردن آنها در افکار ، احساسات و اعمال زندانی می انجامد . انطباق و سازگاری با زندان تقریباً همیشه دشوار است و اکثر اً شیوه هایی از تفکّر و عمل را به بار می آورد که حتی اگر در زندان کارساز باشند در دوران پس از زندان و آزادی غیر کارکردی و گاه  کژکارانه محسوب می شوند .روانشناسی در زندان

به هرحال داستان زندگی زندانی هم مثل همۀ انسان ها آغازی دارد و فرجامی . دروهلۀ اوّل حضور در زندان با شوک ورود آغاز می شود که بی شباهت به شوک فرهنگی ( cultural shock  ) نیست . زندانی باید با شوک ورود به زندان مقابله کند و با زندگی درون زندان انطباق و سازگاری یابد . زندانی با فضای جدیدی مواجه می شود که با زندگی قبلی او شباهت ندارد . وقتی فرد وارد زندان می شود مجبور است که به قوانین خشن و انعطاف ناپذیر زندان تن در دهد و این درحالی است که قبلاً استرس دستگیری و محاکمه را پشت سر گذا شته و به واسطۀ  طرد و تقبیح از طرف جامعه دستخوش احساسات منفی شده و هویت انسانی او مخدوش گشته است . پس از ورود به زندان لباس زندانی خود نقش مهمی در امحاء هویت شخصی او دارد و تفرد و تمایز او را انکار می کند . به عبارت دیگر زندانی فرد به شمار نمی آید بلکه بخشی از یک جمع وسیع زندانیان یا خطاکاران محسوب می شود . جمعی که نمادی از جامعه است و البته بخش فرو کاستۀ آن . در حقیقت تجربه زندان با تمام ساختارهای نمادین عدالت که توسط قفل ها و زنجیرها ، سیم های خاردار ، دیوارهای سربه فلک  کشیده ، نظارت بی پایان و جداسازی زندانی و تحمیل انزوا و تنهایی بر او به نمایش گذاشته می شود سبک زندگی کمینه ای (minimalistic ) را نمایندگی می کند که درآن ویژگی های شخصیتی زندانی که توسط جامعه نامناسب یا خطرناک تشخیص داده شده ، مهار و کنترل و دراکثر موارد نادیده گرفته می شود . زندانی از جامعه ای اخراج شده که درآن اسباب تعیّن و تملّک بر اساس تعاریف گوناگون فرهنگی نشانۀ ارزش های شخصی هستند ، حال آن که در ندامتگاه ، زندگی بندیان  به سطحی حداقلی تقلیل می یابد که نوعی گذران کمینه ای و عاری از تمامی این ارزش هاست .

زندانی وارد صحنۀ نمایشی می شود که تم ها یا درون مایه های غالب آن عبارتنداز : سبعیت ، خشونت و استرس و درآن تنازع بقا در عریان ترین شکل خود به چشم می خورد . کلّ ساختار زندان براساس جدایی سازی بناشده است که تمام وجوه درونی و بیرونی زندگی زندانی را در بر می گیرد . جدایی از جامعه ، جدایی از خانواده و دوستان و جدایی از شخصیت و هویتی که نامطلوب شناخته شده است . تأکید بر جنبه های تنبیهی و لکه دار و بدنام کردن زندانی منجر به انزوای روان شناختی بیشتر او از دنیای بیرونی می شود. واین درحالی است که از سوی دیگر موضوع حفظ پیوندهای زندانی با دنیای بیرون و خانواده و دوستان و چگونگی حفظ این پیوندها نیز مثل خوره به جان او می افتد و موجب بروز حرمان و ناکامی می شود زیرا برای بسیاری از زندانیان فقدان تماس با همسر و فرزندان و سایر اعضاء خانواده و دوستان منشاء اصلی استرس است .

از سوی دیگر فرد محبوس با امر مهم گذراندن زمان و دقایق زندگی خود در شرایطی روبروست که عبور جانکاه ساعت ها و روزها پایان ناپذیر به نظر می رسد و نوعی زوال تدریجی را رقم می زند که همراه با محرومیت از انتخاب های شخصی که وجه مهمی از هویت انسان است به فقدان قدرت تصمیم گیری می انجامد که ممیزۀ دیگری از استقلال درونی انسان به شمار می آید . به این ترتیب همراه و همگام با جداسازی بیرونی ، جدا سازی در بعد  درونی خود تمام مؤلفه های شخصیت و هویت زندانی را جزء به جزء بی اثر و خنثی می کند .

به تدریج حالتی شناخته شده که “درد زندان ” یا “زجر حبس ” خوانده می شود و همراه انواع محدودیت ها و محرومیت های روان شناختی است بر زندانی مستولی می گردد . محرومیّت از آزادی ، محدودیّت تحّرک ، طرد اخلاقی و عدم برخورداری از منزلت اجتماعی از یک سو وترس از زندانبانان و هم بندیان و بی اعتمادی نسبت به آنان همراه نگرانی در باب سلامتی و ایمنی خود از سوی دیگر طیف وسیعی از واکنش های روان شناختی منفی مانند افسردگی شدید ، اضطراب بازدارنده ، خشم فروخورده ، ترس فلج کننده ، بی کسی و بی یاوری فزاینده و انزوای اجتماعی را بر می انگیزاند. فقدان خود مختاری نشان دهندۀ آن است که زندانی تحت کنترل دیگران قرار دارد و با او مانند یک کودک یا مهجور رفتار می شود . محرومیت جنسی زندانی را به سمت ارضاء همجنس گرایانۀ نیازهای جنسی خود سوق می دهد درحالی که با فقدان مهر و محبت همسر یا شریک زندگی خود روبروست . درعین حال ترس از ابتلاء به بیماری های مسری مانند هپاتیت ، ایدز و ……… همیشه زندانی را دنبال می کند و مجموعه عوامل فوق منجر به تخریب و زوال شخصیت انسانی او می شود .

دربرابر این تنش ها زندانیان به الگوهای انطباقی متفاوتی پناه می برند . گاه یک کناره گیری موقعیتی رخ می دهد که درآن زندانی تعامل با دیگران را به حداقل می رساند و گاه درپی آن و یا به طور مستقل  مشی  سازش ناپذیر و لجوجانه ای از طرف زندانی اتخاذ می شود که از همکاری با اولیاء زندان سرباز می زند و خصومت عمیق خود نسبت به نهاد زندان را نشان می دهد که در صورت ادامه و تشدید به انفرادی فرستاده می شود . این حالت در زندانیان جوان ( زیر 25 سال ) بیشتر به چشم می خورد که در برابر ساختار و قواعد زندان د ست به مقاومت می زنند و در نتیجه بیشتر در معرض تعدی و  ایذاء  قرار می گیرند و تأثیرات منفی روان شناختی فزون تری را نیز تجربه خواهند کرد . گاه برعکس موارد فوق زندانی انطباق بیش از حد نشان می دهد و زندان پذیری او به حداکثر می رسد به گونه ای که علاقۀ به دنیای خارج را از دست می دهد و زندان را همچون خانۀ خود می انگارد و حتی احساس می کند که زندگی درزندان بهتر از بیرون آن است و اصلاً هویت خود را به عنوان عضوی از نهاد یا موسسۀ زندان تعریف می کند . این فرایند مستعمره سازی (colonization ) خوانده می شود که تأویلی است بر وضع کشورهای مستعمره تحت سلطۀ ابر قدرت های اروپایی در قرون آخر هزارۀ دوم میلادی .

همین جا لازم است به حبس انفرادی اشاره شود . این نوع حبس از گذشته های دور رواج داشته و نیّت آن بوده است که محکوم درخلوت وجدان خویش را بازکشف کند و دچار تحوّل معنوی شود . گاه حتی زندانیان را مجبور به استفاده از ماسک هایی می کردند که زندانی را از تماشای جهان بیرون و هرنوع ارتباط با آن محروم می کرد . متأسفانه سال ها طول کشید تا همگان فهمیدند که هیچ شکنجه ای بدتر از حبس انفرادی نیست زیرا به نشانه های وخیم روان شناختی ناشی از محرومیّت حسّی و علائمی مانند هذیان ، توهم ، افسردگی ، اختلال اضطرابی ، ترس از مکان های بسته و مجموعه ای که “روان نژندی زندان ” نامیده می شود و در مواردی جنون و دیوانگی منجر می گردد .  

 ناگفته نماند که ناملایمات فیزیکی و جسمانی موجود در زندان نیز به نوبۀ خود دارای تآثیرات منفی روانی است . بروز و  شیوع انواع بیماری های جسمی مسری و غیر مسری ، سطوح پائین بهداشت جسمانی ، تغذیۀ نامناسب ، عدم برخورداری از امکانات ورزشی و تفریحی و مراقبت های ناکافی درمانی و پزشکی مجموعه عواملی هستند که وضعیت کلّی زندانی و درنتیجه بهداشت و سلامت روانی او را به مخاطره می اندازند. هنگامی که آزار ، تعدی فیزیکی و شکنجه نیز به این مجموعه اضافه شود به سرانجام وخیمی ختم خواهد شد. آزار جسمانی در زندان شامل ضرب و شتم ، قتل ، تجاوز همجنس گرایانه و شکنجه است که از سوی هم بندان یا زندانبانان اعمال می شود . تعّدی جسمانی به دلایل مختلفی روی می دهد مانند : عدم نظارت کافی نگهبانان ، دسترسی سهل به سلاح های کشنده و سکنی دادن زندانیان خشن و پرخاشگر در مجاورت قربانیان نسبتاً بی دفاع .

تجاوز نمونه مشخصی از تمرین قدرت درزندان است و در میان هم بندان بیشتر درزندان مردان روی می دهد. تجاوز دربسیاری از موارد برای تخلیۀ جنسی صورت نمی گیرد بلکه سلاحی برای کنترل و علامت شکست ناپذیری و راهی برای نشان دادن تفوق مردانگی و شوق سبعانه به قدرت است و از طرف  متجاوز  یک عمل همجنس گرایانه تلقی نمی شود . اثرات روان شناختی تباه کنندۀ تجاوز عبارتند از : استرس زائد الوصف ، اضطراب شدید ، خشم غیر قابل کنترل ، افسردگی ، انکار ، کابوس شبانه ، بی خوابی ، انواع فوبی ها ، احساس گناه و شرم ، اعتیاد به مواد مخدر ، فعالیت های مجرمانه ، اعمال خود ویرانگرانه و تمایلات خودکشی . در همین جا باید به شیوع و وفور اعتیاد در زندان ها اشاره کرد که به تنهایی مبحث مبسوطی را در روان پزشکی و روان شناسی به خود اختصاص می دهد .

رابطۀ زندانی با هم بندها و سایر زندانیان شبکه ارتباطی خاص را تشکیل می دهد که درعین پیروی از مختصات  روابط بین فردی معمول درمیان افراد ، اشکال متفاوت و خاص زندان را نیز نشان می دهد . شکل گیری خرده فرهنگ ها یکی از این اشکال است . درشرایط تحمیلی زندان و درجایی که تنازع بقا حرف آخر را می زند زندانیان به روش های غریزی گروه پروری روی می آورند تادرجاتی از شأن انسانی خود را محفوظ دارند . خرده فرهنگ ها به صورت گروه های مختلف شکل می گیرند . سیاهپوست ها ، هم مذهب ها ، اقلیت های قومی و غیره . زندانی با پیوستن  به این گروه ها رسوم ، شعائر عامیانه ، اعتقادات جزمی مربوط به گروه و بخش هایی از فرهنگ کلی ندامتگاه را درونی می سازد و کسب هویت    می کند . نقش این خرده فرهنگ ها نوعی هنجارسازی برای مقابله با طرد اجتماعی است . درحالت عادی طرد اجتماعی درونی سازی شده و منجر به طرد خویشتن می شود. زندانی با پیوستن به گروه ها و تشکیل خرده فرهنگ ها به جای طرد خویشتن دست به مقابله به مثل می زند و طرد کنندۀ بیرونی را طرد        می کند .  معمولاً این خرده فرهنگ ها در تقابل مستقیم با قواعد اداری و انضباطی زندان قرار می گیرند و همسانی رفتاری  مورد نظر زندانبانان را بر نمی تابند . در زندان مردان شکل گیری این خرده فرهنگ ها منشاء اصلی تضاد و منازعه برای تفوق و برتری درمیان هم بندان و نیز در برابر نگهبانان است . درزندان های زنان کارکرد اصلی خرده فرهنگ ها تهیۀ حمایت های عاطفی لازم با ایفای نقشی مشابه نقش خانواده گسترده درجامعه است .

شلوغی یا ازدحام در زندان ها از عوامل دیگری است که زندانی را تحت فشار و در موقعیتی  تعارض آمیزقرار می دهد. در حالی که از یک سو ازخودبیگانگی، انزوای اجتماعی و فاصله گذاری روانشناختی از درون زندانی را متلاشی می کند افزایش زندانیان در فضای محدود ندامتگاه ها از سوی دیگر اورا مستاًصل و دستخوش انبوهی از احساسات منفی می سازد و امکان فعالیت های کاری ، ورزشی و تفریحی اورا با محدودیت مواجه می کند.

مجموعهً تنش ها ،استرس ها و فشارهای ذکرشده در بعضی موارد به خودکشی زندانی می اتجامد و پایان زندگی او را در زندان رقم می زند . در پشت این خودکشی ها رسوایی و بدنامی ایجاد شده برای زندانی و خانوادهً او  و احساس گناه ناشی از آن همراه کاهش اعتماد به نفس ، احساس بی یاوری و فقدان کنترل بر زندگی نهفته که حیات را غیرقابل تحمل می کند تا جایی که زندانی در هم می شکند و دست به خودکشی می زند .

باید توجه داشت که در تمام دوران زندان علاوه بر ناملایمات و مصائبی که زندانی در ندامتگاه با آن ها مواجه می شود در عین حال مسایل بی شمار خانوادگی ، رابطه ای و اقتصادی بر خانواده او تاًثیر می گذارد و بر مشکلات وی اضافه می شود و پی آمدهای ناگوار روحی او را دو چندان می سازد .دوری همسر و فرزندان از زندانی و تاًثیرات منفی آن بر ساختار خانواده در موارد بسیاری به طلاق و از هم گسیختن خانواده می انجامد .

و بالاخره هنگامی که پرده پایانی فرا می رسد و زندانی آزاد می شود با مسائل انطباقی پس از آزادی روبرو خواهد شد.  به عبارت دیگر انتقال از زندان به خانه و جامعه نیز به سادگی روی نمی دهد و در بسیاری از موارد زندانی ، زندان و مصائب ناشی از آن را با خود به خانه ارمغان می برد و مدت ها طول می کشد تا از تاًثیر تبعات منفی زندان خود را خلاص کند ، تازه اگر بتواند و خانه و خانواده ای بر جا مانده باشد .

                  یعقوب دلم ندیم احزان                        یوسف صفتم مقیم زندان

                                                                                                          ( خاقانی )

ایران سراسر طعم، مزه، رنگ و عطر است. در هر شهر و روستایی از ایران، می‌توانیم طعم و مزه خاصی را پیدا کنیم. غذاهای ایرانی و به ویژه غذاهای بومی در سراسر کشور نه تنها برای خود مردم ایران لذیذ و خوشمزه بوده، بلکه گردشگران خارجی بسیاری هم عاشق طعم خوراک‌های ایرانی می‌شوند.

در این مقاله قصد داریم ازخرید آنلاین بیمه ‌نامه درمان تکمیلی انفرادی با پوشش کرونا در سامانه بیمه شو صحبت کنیم. بدین منظور ابتدا باید با شرایط بیمه ‌نامه درمان تکمیلی انفرادی آشنا شویم تا پس از آن بتوانیم به مزایای آن در مقابل بیماری کرونا که امروزه در تمامی جهان فراگیر شده است، اشاره کنیم.

تمامی حقوق این سایت برای خبرآنلاین محفوظ است.
نقل مطالب با ذکر منبع بلامانع است.
Copyright © 2018 khabaronline News Agancy, All rights reserved

آزمایش زندان استنفورد یکی از معروف‌ترین و به نقلی خطرناک‌ترین آزمایش‌های روان‌شناسی است که تاکنون انجام شده‌است. در این آزمایش که به سرپرستی دکتر فیلیپ زیمباردو در دانشگاه استنفورد در سال ۱۹۷۱ انجام شد، چندین دانشجوی سالم از نظر روانی به صورت آزمایشی نقش‌های زندانی و زندان‌بان را پذیرفتند.

نتایج آزمایش حیرت‌آور بود، پس از گذشت چند روز اکثر زندانبانان رفتارهای شدید سادیسمی از خود نشان دادند. آزمایش به خاطر ترس از کنترل خارج شدن وضعیت بعد از ۶ روز متوقف شد.

زیمباردو و تیمش می‌خواستند ببینند که آیا از روی صفات شخصیتی و ذاتی زندانیان و زندانبانان، می‌توان علت بدرفتاری‌هایی را که در زندان‌های آمریکا می‌شود درک کرد.

زیمباردو و همکارانش به آن دسته از فرایندهای روان شناختی که در افرادی با نقش زندانبان و زندانی روی می‌دهد علاقه‌مند بودند. آن‌ها در زیرزمین دپارتمان روان‌شناسی یک زندان درست کردند و در یک روزنامهٔ محلی آگهی دادند به این مضمون که برای یک آزمایش روان‌شناسی، به تعدادی افراد واجدالشرایط نیاز دارند، و برای شرکت در آن، حقوق خواهند داد.

از بین ۷۵ نفر که به آگهی پاسخ دادند، ۲۴ نفر که از لحاظ سلامت فیزیکی و روانی در وضعیت بسیار نرمال و خوب قرار داشتند انتخاب شدند. خود زندان در زیرزمین دپارتمان روان‌شناسی بود. یک دانشجوی لیسانس و جزو دستیاران تحقیق، «رئیس زندان»، و زیمباردو، «سرناظر» یا سرپرست زندان بود. زیمباردو تعداد شرط و شروط خاص را به آزمودنی‌ها اعلام کرد و امیدوار بود که با آنها، بتواند سردرگمی، شخصیت‌زدایی، و فردیت‌زدایی را تشدید کند.
روانشناسی در زندان

خصوصیات این افراد چنین بود: دانشجو، سفیدپوست، از طبقهٔ متوسط، بالغ (از لحاظ عقلی)، با ثبات (از لحاظ هیجانی)، نرمال، و باهوش، از سراسر آمریکا و کانادا. هیچ‌یک از آن‌ها سابقهٔ زندان نداشت، و ظاهراً، همهٔ آن‌ها به اصول و ارزش‌های اخلاقی مشابهی پایبند بودند. با شیر یا خط، ۱۲ نفر زندانبان و ۱۲ نفر دیگر، زندانی شدند. زیمباردو با ادارهٔ پلیس محلی صحبت کرده، و آن‌ها قبول کردند تا در این آزمایش با او همکاری کنند.

«زندانی‌ها» در خانه‌های خود در نقاط مختلف شهر نشسته بودند که یک ماشین پلیس به‌طور غیرمنتظره جلوی خانهٔ آن‌ها پارک کرد، مأمورانی با لباس پلیس آن‌ها را دستنبند و چشمبند زدند و به زندان مصنوعی بردند، بازرسی بدنی کردند، مایع ضد شپش روی آن‌ها ریختند، عکس گرفتند، انگشت نگاری کردند، لباس زندانی به آن‌ها دادند، به جای اسم، به آن‌ها شماره دادند، و آن‌ها را با دو زندانی دیگر داخل سلولی با میله‌های آهنی انداختند.

به زندانیان روپوش‌هایی گل و گشاد و کلاه‌های تنگ داده شد تا دائم در عذاب باشند. زندانبان‌ها زندانی‌ها را با شماره صدا می‌کردند، و این شماره‌ها روی لباس زندانی‌ها دوخته شده بود. یک زنجیر به پاهایشان بسته بودند تا یادشان باشد که زندانی هستند.

به آزمودنی‌هایی که نقش زندانبان داشتند، یونیفرم‌های خاکی رنگ، باتوم، سوت، و عینک‌های رفلکتیو (آینه‌ای) و اسلحه داده شد، اما فقط به صورت باتوم‌هایی چوبی، به آن‌ها گفته شد که هر طور بخواهند می‌توانند زندان را اداره کنند ولی حق ندارند از تنبیه بدنی استفاده کنند.

آنها حق نداشتند با آن‌ها زندانیان را بزنند. هدف از این کار این بود که زندانبانان نشان دهند که در چه مقامی هستند. به آن‌ها لباس و شلوار خاکی شبیه به لباس زندانبانان داده شد. این لباس‌ها از یک فروشگاه لباس‌های ارتشی خریده شده بودند. همچنین، به آن‌ها عینک‌های آینه‌ای داده شد تا از «تماس چشمی» ممانعت شود.

روز قبل از آزمایش، یک جلسهٔ توجیهی برای زندانبانان گذاشته شد. در طول این جلسه، به آن‌ها گفته شد که نمی‌توانند به زندانیان آسیب فیزیکی برسانند. زیمباردو، به عنوان سرپرست زندان، به نگهبانان گفت: «می‌توانید در زندانی‌ها احساس حوصله سررفتگی، و تا اندازه‌ای احساس ترس ایجاد کنید. می‌توانید این احساس را در آن‌ها به وجود آورید که زندگی آن‌ها کاملاً تحت کنترل ماست، تحت کنترل سیستم، شما، و من است. باید آن‌ها را متوجه کنید که هیچگونه حریم شخصی ندارند. ما فردیت آن‌ها را به شیوه‌های مختلف از آن‌ها خواهیم گرفت. به‌طور کلّی، همهٔ این کارها باید به یک حس ناتوانی، درماندگی، و بیقدرتی منجر شود. یعنی، در این موقعیت، همهٔ قدرت دست ماست و آن‌ها هیچ قدرتی در اختیار ندارند.»

روز اول حادثه اتفاق خاصی نیفتاد، اما روز دوم شورش شد. زندانی‌های سلول شمارهٔ ۱، با تخت خواب‌های خود درب سلول را مسدود کردند و کلاه‌هایشان را درآوردند. آن‌ها از بیرون آمدن امتناع کردند و هیچ‌یک از کارهایی را که نگهبانان به آن‌ها می‌گفتند انجام ندادند. نگهبانان به این نتیجه رسیدند که برای مقابله با این شورش، به تعداد بیشتری نگهبان نیاز است. نگهبانانی که در شیفت‌های دیگر کار می‌کردند داوطلب شدند تا «اضافه کار» داشته، و به در هم شکستن شورش کمک کنند. آن‌ها با کپسول‌های آتش‌نشانی به زندانیان حمله کردند، و این کار، بدون نظارت محققان انجام شد. نگهبانان متوجه شدند که با ۹ نگهبان می‌توانند ۹ زندانی را اداره کنند، اما نمی‌دانستند که با فقط ۳ نگهبان در هر شیفت چگونه می‌توانند این کار را بکنند. یکی از آن‌ها پیشنهاد کرد که برای کنترل آنها، از تاکتیک‌های روان‌شناسی استفاده کنند. آن‌ها یک «سلول ویژه» درست کردند که در آن، از زندانی‌هایی که در شورش شرکت نداشتند، با پاداش‌های مخصوصی پذیرایی می‌شد. مثلاً، به جای غذاهای حاضری، به آن‌ها یک غذای بسیار بهتر داده می‌شد. زندانی‌هایی که داخل سلول ویژه بودند، حاضر نشدند غذای خوب را بخورند، زیرا می‌خواستند با زندانیان دیگر هم شکل باشند.

بعد از فقط ۳۶ ساعت، یکی از زندانیان شروع کرد به «دیوانه‌وار» عمل کردن. زیمباردو می‌گوید که زندانی شمارهٔ ۸۶۱۲ شروع کرده به کارهای جنون‌آمیز، جیغ کشیدن، داد کشیدن، فحش دادن، و بشدت عصبانی شدن، طوری‌که انگار کنترلش را از دست داده‌است. مدتی طول کشید تا متوجه شدند که او واقعاً در رنج است و باید او را مرخص کنند.

نگهبانان زندانیان را مجبور می‌کردند تا شمارهٔ خود را تکرار کنند و با این کار، آن‌ها را حفظ کنند. آن‌ها می‌خواستند این ایده را در زندانیان تقویت کنند که هویت جدیدشان، یک عدد است. خیلی زود، نگهبان‌ها از این تکرار شماره‌ها به عنوان روش دیگری برای اذیت کردن زندانی‌ها استفاده کردند. هنگامی که زندانیان در شمردن اعداد اشتباه می‌کردند، آن‌ها از تنبیه بدنی به صورت کلاغ پر، بشین و پاشو، یا شنا استفاده می‌کردند. اوضاع بهداشتی به سرعت بد شد، و هنگامی بدتر شد که نگهبانان به بعضی زندانیان اجازه ندادند که ادرار یا دفع کنند. به عنوان تنبیه، به زندانیان اجازه داده نمی‌شد تا سطل‌های زباله و مدفوع را خالی کنند. تشک برای زندانی‌ها کالایی بسیار ارزشمند محسوب می‌شد. به همین دلیل، نگهبانان برای تنبیه زندانی‌ها، تشک‌هایشان را می‌گرفتند، و آن‌ها مجبور می‌شدند روی کف سیمانی بخوابند. بعضی زندانیان را مجبور کردند تا چند ساعت برهنه بمانند. این روش دیگری برای تحقیر کردن آن‌ها بود.

خود زیمباردو نیز جذب این آزمایش شده بود، و در آن، به عنوان سرپرست، فعالانه شرکت می‌کرد. روز چهارم، بعضی زندانیان در بارهٔ تلاش برای فرار صحبت می‌کردند. زیمباردو و نگهبانان تلاش کردند تا زندانیان را به یک ایستگاه پلیس واقعی ببرند که مکانی امن تر بود، اما کارمندان ادارهٔ پلیس گفتند که دیگر نمی‌توانند به شرکت در آزمایش زیمباردو ادامه دهند.

با ادامهٔ آزمایش، چند تن از نگهبانان به طرز فزاینده‌ای خشن و بیرحم شدند. محققان متوجه شدند که حداقل یک سوم نگهبانان تمایلات سادیسمی واقعی از خود نشان می‌دادند. اکثر نگهبانان از این که آزمایش بعد از فقط شش روز متوقف می‌شود، ناراحت بودند. بعضی از زندانبانان زندانیان را مجبور می‌کردند تا با دست خالی، توالت‌ها را بشورند.

زیمباردو می‌گوید که آزمودنی‌های زندانی، نقش خود را «درونی سازی» کرده بودند. دلیل زیمباردو این است که بعضی زندانیان می‌گفتند که می‌خواهند درخواست «آزادی به قول شرف» بدهند، حتی با این شرط که تمام درآمد خود از بابت شرکت در آزمایش را ضمیمهٔ آن کنند. اما، وقتی که درخواست آزادی به قول شرف آنها، همگی رد شد، هیچ‌یک از زندانی‌ها آزمایش را ترک نکرد. زیمباردو می‌گوید که بعد از از دست دادن کلّ پولی که بابت دوهفته قرار بود بگیرند، آن‌ها برای ادامه دادن به آزمایش هیچ دلیلی نداشتند، با این حال به آن ادامه دادند زیرا هویتی به نام «هویت زندانی» را درونی‌سازی کرده بودند. آن‌ها خودشان را زندانی می‌پنداشتند، و بنا بر این، در آزمایش باقی‌ماندند.

زندانی شمارهٔ ۴۱۶، یکی از زندانیان جدید (که از لیست انتظار زندانیان آمده بود)، نسبت به نحوهٔ برخورد با دیگران زندانیان اعتراض کرد. نگهبانان به این اعتراض با بدرفتاری بیشتری پاسخ دادند. وقتی که او از خوردن سوسیس‌هایش امتناع کرد، و گفت که اعتصاب غذا کرده‌است، نگهبانان او را داخل یک کمد، که به ابتکار خودشان آن را به «سلول انفرادی» تبدیل کرده بودند زندانی کردند. نگهبانان، بعد از آن، به دیگر زندانیان گفتند که با مشت به دیوارهٔ کمد بکوبند با صدای بلند، سر زندانی شمارهٔ ۴۱۶ داد بکشند. نگهبانان از این رویداد برای دشمن کردن دیگران زندانیان با زندانی شمارهٔ ۴۱۶ استفاده کردند. آن‌ها به دیگر زندانیان گفتند که اگر می‌خواهند او از سلول انفرادی آزاد شود، باید پتوهای خود را تحویل دهند و روی تشک خالی بخوابند. همه از این کار امتناع کردند بجز یک نفر.

زیمباردو آزمایش را زود متوقف کرد به دو دلیل،

زیمباردو می‌گوید که از بین بیش از پنجاه نفر افرادی غیر ذی‌نفع که زندان را دیده بودند، مسلاک تنها کسی بود که اصول اخلاقی آن را زیر سئوال برد. بعد از فقط شش روز، آزمایش زندان استنفورد متوقف شد، زیرا بسیار زودتر، و بسیار بیشتر از آنچه محققان فکر می‌کردند، آزمایش به واقعیت تبدیل شده بود.

آزمایش زندان استنفورد، نمایشی است از قدرت خارق العادهٔ موقعیت؛ و همچنین، قدرت هنجارهای سازمانی در درون محیط‌هایی مثل زندان را نشان می‌دهد. توجه داشته باشید که شرکت کنندگان، به‌طور شانسی در نقش زندانی یا زندانبان قرار داده شدند؛ بنابراین، هیچ چیزی در شخصیت یا بیوگرافی آن‌ها وجود نداشت که بتواند رفتار آن‌ها را توضیح دهد. با این که آنهایی که نقش نگهبان و زندانی را ایفا می‌کردند آزاد بودند تا هر طور که دلشان می‌خواهد رفتار کنند، تعاملات میان گروهی معمولاً منفی، خصمانه، و انسانیت زدا بود. این موضوع، به طرز اعجاب آوری، شبیه به همان چیزی است که در زندان‌های واقعی می‌بینیم. این یافته‌ها نشان می‌دهند که خودِ موقعیت (خودِ موقعیت زندان) به قدری پاتولوژیک است که می‌تواند رفتار انسان‌های عادی را خراب و در کانالی دیگر بیندازد.

در سال ۱۹۹۲ مستندی با نام Quiet Rage: The Stanford Prison Experiment با حضور زیمباردو ساخته شد. این مستند شامل تشریح کامل این آزمایش توسط زیمباردو، صحبت‌های اشخاص تحت آزمون و نیز تصاویر واقعی ثبت شده طی آزمون است.
در ۲۰۰۱ فیلمی سینمایی با نام Das Experiment بر اساس کتابی با نام جعبهٔ سیاه ساخته شد که خود بر اساس آزمایش زیمباردو نوشته شده بود. در ۲۰۱۰ این فیلم خود مبنای فیلمی با نام The Experiment قرار گرفت. همچنین فیلم کوتاهی در سال 2018 با نام ” Red Test ” در ایران توسط عرفان زردهی ساخته شد که داستان آن بر اساس همین آزمایش روایت می شود.

عنوان: روانشناسی در زندان ها

نویسنده: گراهام توال

مترجم: یوسف علی مرادیان، فرشادعزیزی آبی

قیمت: 340,000 ریال

مشاهده فهرست مطالب کتاب
روانشناسی در زندان


اضافه به سبد خرید

خلاصه عناوین کتاب:

1- خدمات روانشناسی در خدمات زندان HM – گراهام توال2- استخدام روانشناسان – زوئی اشمور و دبی تنر3- آموزش کارکنان – دنیل فوربس4- مدیریت حادثه – زوئی اشمور5- اعمال تحقیق در مورد کاهش تکرار جرم در رژیم زندان – فیل ویلموت6- ارزیابی کارگروهی در زندان‌ها – کرولاین فرندشیپ و لوئیزفالشاو7- کارگروه محور مجرم جنسی – وین استاکتون و دیوید کریتون8- کارگروهی مجرمان خشونت – کرن برندی و دیوید کریتون9- کارگروه توانایی‌های شناختی- میشل توماس و سرنا جکسون10- کارگروه کنترل خشم- مایکل جنینگز11- ….

دیوید اسکات

نوبت چاپ 1 / سال 1399

650,000 ریال

اضافه به سبد خرید

نوروال موریس

نوبت چاپ 2 / سال 1398

950,000 ریال

اضافه به سبد خرید

صنم حسن برقی

نوبت چاپ 1 / سال 1396

100,000 ریال

اضافه به سبد خرید

دکتر مرتضی بهشتی

نوبت چاپ 1 / سال 1396

160,000 ریال

اضافه به سبد خرید

معصومه محمدی

نوبت چاپ 1 / سال 1395

320,000 ریال

اضافه به سبد خرید

احسان داودیان

نوبت چاپ 1 / سال 1395

340,000 ریال

اضافه به سبد خرید

محمد صالح اسفندیاری

نوبت چاپ 1 / سال 1394

320,000 ریال

اضافه به سبد خرید

ژان پل کره

نوبت چاپ 1 / سال 1384

220,000 ریال
روانشناسی در زندان

اضافه به سبد خرید

آدرس: تهران، میدان انقلاب، خیابان منیری جاوید، تقاطع شهدای ژاندارمری، پلاک 57، ساختمان مجد

تلفن: 66412078 ، 66495034 ، 66963386

پشتیبانی : 66463059

درباره ما

تماس با ما

قوانین و مقررات

سوالات متداول

فروش عمده

مجد در شبکه های اجتماعی

کلیه حقوق این سایت برای انتشارات مجد محفوظ می باشد

طراحی و اجرا اریش رایانه


فهرست آثار مجدDownloads-icon

برای خرید كتاب و مشاهده
اطلاعات ناشر به صفحه ناشر مراجعه نمایید

۳۰۴ صفحه – وزیری (شومیز) – چاپ ۱ – ۲۰۰۰ نسخه

ISBN: 964-92293-0-2-

تاریخ نشر:۷۹/۰۳/۲۵

قیمت :۱۵۰۰۰ ریال

كد دیویی:۳۶۵.۶۰۱۹

زبان كتاب:فارسی

محل نشر:تهران – تهران

معرفی مختصر كتاب
در این کتاب کاربرد اصول روان‌شناسی در مواجهه با مجرمان به تفصیل بررسی شده، همچنین مولف با برشماردن مشکلات کارکنان زندان، کوشیده است راهبردهای عملی برای مقابله با آن فراهم آورد .((روان‌شناسی و نقش آن در زندان))، ((رفتارهای مجرمانه و چگونگی شکل‌گیری آن))، ((شناخت مجرمان جنسی))، ((الکل و مواد مخدر و نقش آن در رفتار مجرمانه))، ((شناخت خشونت و پرخاشگری)) و ((اختلال روانی در زندان)) ا زجمله سرفصل‌های کتاب است .بخشی از کتاب به مباحثی درباره خلاف کاران جنسی، مجرمان خطرناک و روانی، مسائل ایدز در زندان و تاثیر محیط زندان بر کارکنان اختصاص دارد .

روانشناسی در زندان
روانشناسی در زندان
0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *