در رشد شخصیت کودک ، عوامل زیادی مؤثر هستند که میزان تأثیر آنها به میزان توانایی کودک به درک اهمیت این عوامل در ارتباط آنها با خودش بستگی دارد. حال در این مقاله به بررسی این عوامل و تاثیر آنها در رشد شخصیت کودک می پردازیم.
مزاج یا سرشت عبارت است از خصوصیات روانی و فیزیولوژیک که فرد با آن به دنیا می آید مزاج افراد، حتی دو خواهر با هم متفاوت است .مزاج در تمام عمر روی رفتار فرد تاثیر می گذارد و از آنجا که بخش عمده آن زیستی – جسمی است ،در سراسر عمر تغییر زیادی نمی کند .یکی از نکاتی که پدر و مادر باید در فرزند پروری همیشه به آن توجه داشته باشند ،همین فطرت و سرشت کودک است .
مزاج یا سرشت در تعامل با محیط و پرورش است ، بعضی از کارشناسان علوم تربیتی اهمیت مزاج یا سرشت را بیشتر می دانند و برخی نیز برعکس .اهمیت محیط و پرورش خواه بیشتر باشد یا نه ،موضوع مهم آن است که تربیت و پرورش قابل تغییر و دستکاری هستند و ما با بکار بردن مهارت های پرورشی و فرزند پروری است که می توانیم تاثیر بیشتری روی فرزند خود داشته باشیم .
۱- سطح فعالیت :
باید ببنیم که میزان فعالیت آن ها به چه اندازه است آیا فعالیت معمولی دارند، فعالیتشان بیش از حد است ،یا برعکس کمتر معمولی فعالیت می کنند.روانشناسی رشد شخصیت کودک
۲- موزونی :
قابل انتظار بودن رفتار و اعمالی نظیر خواب،خوراک و دفع ،برای ارزیابی باید ببینید که آیا کیفیت فعالیت هایی مانند خودردن خوابیدن و دفع ،در آنان موزون و قابل پیش بینی ،یا ناموزون و غیرقابل پیش بینی است.
۳- نزدیکی یا کناره جویی و به طور کلی نحوه واکنش کودک به محرک های تازه مثل افراد حیوانات و وسایل:
این عامل بیشتر سطح اضطراب پایه کودک را نشان می دهد. برای ارزیابی باید بینید که آیا به راحتی، به آسانی و با علاقه مندی به محرک های تازه و نو نزدیک می شوند یا کناره جو و اجتناب کننده هستند.
۴- میزان سازگاری اجتماعی سرعت و آسانی تغییر رفتار فعلی کودک در واکنش به سر نخ و تغییرات محیطی:
برای ارزیابی ببینید که آیا به راحتی و به آسانی با شرایط،اتفاقات و تغییرات سازگار می شود یا بر عکس سازگاری و تطابق آنها ضعیف است.مدارا با کودکانی که میزان سازگاری آنها کم است،برای هر پدر و مادری سخت است و باید از ابتدا به آن توجه داشته،برای آن برنامه ریزی کنند.در صورت انطباق خوب والدین و فرزند پروری رضایت بخش،می توانند سازگاری و تطابق کودک را بهبود بخشند.
۵- شدت نشان دادن واکنش (میزان بروز انرژی و شدت در نشان دادن واکنش به تغییرات محیطی و ناکامی ها):
بعضی از کودکان نسبت به شرایط ، اتفاقات ،تغییرات و ناکامی ها به شدت واکنش نشان می دهند و بعضی نیز شدت واکنش کنترل شده و حساب شده تری دارند.آموزش گیری از والدین چه از طریق همانند سازی با والدین و چه از طریق یادگیری اجتماعی،الگوسازی نقش و آموزش مهارت ها می تواند شدت واکنش را متعادل کند .
۶- حساسیت یا آستانه واکنش (شدت تحریک مورد نیاز یرای برانگیختن یک واکنش خاص از کودک):
این عامل به خصوص در تربیت کودک اهمیت دارد .بعضی از کودکان آستانه واکنش پایین تری دارند ،حساس هستند و راحت تر می توان واکنش مورد انتظار،مانند آموختن رفتار جدید را از آنان استخراج کرد.
پس سخت تر می توان واکنش مورد انتظار ،مانند آموختن یک رفتار جدید را از آنها استخراج کرد.
۷- کیفیت خلق (خلق ذاتی و سرشتی کودک را نشان می دهد):
برای ارزیابی ببینید که خلق آنها پر نشاط و بشاش است یا افسرده، غمگین و اهل گریه و زاری هستند؟ آیا مضطرب و ترسو هستند؟ خشمگین،عصبانی و تحریک پذیرند یا آرام و صبور؟در اینجا نیز انطباق خوب والدین و فرزند پروری رضایت بخش آنها می تواند موثر باشد .این اثر نیز از طریق ایجاد اعتماد و اطمینان به محیط خارجی و همین طور از طریق همانند سازی با والدین و الگوگیری و یادگیری از اطرافیان است.
۸- میزان توجه و تمرکز کودک (میزان نگهداری و حفظ توجه علی رغم محرک های درونی و بیرونی غیر مرتبط):
برای ارزیابی ببینید که آیا محرک های محیطی به آسانی و به سرعت حواس کودک را پرت می کند؟ در صورتی که فرزند شما جهت حواس پرتی آمادگی دارد،با کنترل محرک های درونی و بیرونی و همینطور تمرین های مناسب از میزان حواس پرتی او بکاهید.
۹- میزان پافشاری (پافشاری در انجام یک عمل و ادامه فعالیت هنگام مواجهه با موانع):
بعضی کودکان در انجام یک عمل و فعالیت پافشاری داشته،بعضی دیگر در برخورد با موانع و ناکامی ها زود دلسرد،نا امید و سرخورده می شوند.
موارد فوق اجزا سنتی تشکیل دهنده مزاج هستند . اما عوامل دیگری نیز وجود دارند که می توانند به عنوان بخشی از سرشت در نظر گرفته شوند، زیرا از بدو تولد همراه کودک هستند.این عوامل شامل بهره هوشی،میزان خلاقیت و کنجکاوی ،انواع و مقدار استعدادها یعنی نقاط ضعف و قوت کودک می شود . هر یک از این عوامل نیز می توانند شاخصه های دیگری را تعیین کنند .به طور مثال هوش نیز روی انعطاف و تطابق پذیری، طریقه برقراری ارتباط و گفت و گو ،حل مسئله و… فرد تاثیر گذار خواهد بود .
با درک واقعی مفاهیم فوق ،عمق دید ما به عنوان پدر و مادر از کودک و همینطور درستی انجام وظایف پدر و مادری بیشتر می شود .که برای رشد شخصیت کودک حائز اهمیت هست ،به طور مثال زمانی که مزاج کودک سخت و مشکل است ،والدین باید برای انجام درست وظیفه فرزند پروری ،آموزش لازم را بینند و همینطور آستانه تحمل خود را برای شرایط سخت بالا ببرند یا زمانی که فرزند از نظر مزاجی پرتحرک بوده ،محدوده توجه و تمرکز او ضعیف است که والدین باید با شروع اقدامات اصلاحی این مشکلات را کاهش دهند و گرنه ممکن است فرزند علائمی شبیه به اختلال بیش فعالی همراه با نقص توجه پیدا کند.در این صورت از یک طرف نیازمند اقدام درمانی طولانی و پرهزینه منفی دارد. یا زمانی که کودک به طور سرشتی اضطراب آلود و افسرده است والدین نباید به گونه ای برخورد کنند که اضطراب یا افسردگی کودک را شدت بخشند،برعکس باید اقدام و مهارت های آنها معطوف به کاهش اضطراب یا افسردگی فرزندشان باشد.
همه ما علاقه مندیم که کودکانی شکوفا و بالنده داشته باشیم ،پس باید عوامل موثر بر رشد کودک را بشناسیم و با توجه به آن برنامه ریزی و اقدام کنیم . این عوامل عبارست از:
۱- سلامتی و تندرستی :
یکی از مهم ترین عوامل برای رسیدن به خود شکوفایی کودک ،سلامتی و تندرستی اوست ، که کودک را در رسیدن به اهداف و دست و پنجه نرم کردن با مشکلات کمک می کند. بیماری فقط در پی ارضای نیازهای اولیه خود باشد،نیازهای عالی تر برای او دست نیافتنی می گردد . هنگام ابتلا به بیماری ،کودک احساس می کند بر روی بدن خود کنترلی ندارد و در پی آن تجسم نفس ،اعتماد و اتکا به نفس در وی کاهش می یابد.
۲- شادی و نشاط :
کودکان شاد راحت تر بر موانع و ناکامی ها غلبه پیدا می کنند ،راحت تر به افراد و اتفاقات جدید نزدیک شده ،آن را تجربه می کنند .
۳- مهارت و تجربه والدین :
میزان اطلاعات و تجربه والدین تاثیر زیادی بر رشد شخصیت کودک دارد. والدین با تجربه مشکلات و نیازهای هر دوره را پیش بینی کرده،با برنامه ریزی درست،کودک خود را هدف گذاری و رسیدن به آن کمک می کنند.با تغییر شرایط زندگی یعنی همراه با صنعتی و نو شدن و در پی آن افزایش ارتباطات و کاهش فاصله ها،ممکن است مدل های سنتی فرزند پروری و سبک زندگی گذشته، در تطابق با شرایط جدید مشکل داشته باشند. یکی از راه های بر طرف کردن این مشکلات و تطابق مدل های سنتی با مدل های نوین،فراگیری مهارت های فرزند پروری است. البته به جز تجربه،نگرش و طرز برخورد والدین نیز مهم است.در واقع نگرش هر فرد نیز به میزان آگاهی،خلق قالب و رضایتمندی او بستگی دارد .
۴- مزاج شخصیت کودک :
چنانچه قبلا گفته شد کودکان مزاج های متفاوتی دارند ،بر همین اساس اطلاع والدین از این وضعیت ها برای رشد شخصیت کودک و کسب مهارت های لازم در حسن تناسب و تطابق آن ها با کودک تاثیر گذار خواهد بود.
۵- جنسیت کودک :
نوع نگرش اطرافیان نسبت به کودک ،به ویژه در جوامع سنتی ،تحت تاثیر جنسیت او است . کودک از بدو تولد تحت فشارهای اجتماعی نیرومندی است تا بتواند با الگوهای خاص پذیرفته شده فرهنگی مربوط به جنسیت خود هماهنگ شود. جنسیت حتی بر نوع و سرعت کسب مهارت کودکان تاثیر مستقیم دارد. از طرف دیگر مراحل مختلف رشد پسر و دختر و مسائل پیش آمده با هم متفاوت است .روانشناسی رشد شخصیت کودک
۶- تربیت تولد و تعداد فرزندان :
تجربه والدین در مورد فرزند اول کمتر است لذا تمایلشان به مداخله، محدود کردن ، اجبار و نشان دادن شدت عمل در مورد فرزند اول ، نسبت به بچه های بعدی بیشتر خواهد بود. از طرف دیگر فرزند اول در محیطی کودک محور رشد می کند، لذا بهتر از فرزندان بعدی توسط بزرگترها پذیرفته می شود و به همین خاطر انتظار این می رود که مسئولیت پذیرتر بوده پذیرش بیشتری برای نقش های مهم و برجسته مانند رهبری داشته باشد . تعداد کودکان یک خانواده نیز بر رشد کودک تاثیر گذار است . والدینی که چند کودک دارند ، مجبورند توجه خود را بین آنان قسمت کنند ،که این موضوع ممکن است زمینه ساز بروز رقابت و دعوا در میان کودکان گردد.کودکان بیمار یا ضعیف نیز توجه و تلاش بیشتر والدین را به خود معطوف و در نتیجه الگوی شخصیتی تابع و وابسته پیدا می کنند از طرف دیگر مشکلات رفتاری گسلنده ،مانند پرخاشگری و فرار از منزل در فرزندان دیگر افزایش می یابد.
۷- میزان درآمد خانواده و دسترسی به امکانات مادی :
وقتی که پول به مقدار کافی در سیستم خانواده وجود داشته باشد ،والدین دچار مشکل زیادی نبوده ،منابع بیشتری برای مقابله با فشارها و موانع در اختیار خواهند داشت .به همین دلیل راحت ترمی توانند برای رشد و آموزش تمام فرزندان خود پول خرج کنند. نقش مهم امکانات مادی دیگر مانند مسکن تعداد اتاق ها ،دسترسی به امکانات سرگرمی و تفریحی و…را نیز نباید از نظر دور داشت .
۸- دسترسی خانواده به سیستم های حمایتی :
سیستم های حمایتی ،آگاهی و اطلاعات خانواده را افزایش و منابع جانشین به آنان عرضه می دارد و از طرف دیگر تعامل اجتماعی و معاشرت را بالا می برند .همچنین از میزان استرس تحمیل شده بر خانواده کم می کنند.
یکی از سوالات مهم در محبث مهارت های فرزند پروی این است که واقعا وظایف پدر و مادر چیست ؟
در مقایسه با دیگر موجودات کره زمین ،فرزندانشان طولانی ترین زمان را برای اتمام رشد و نمو ایجاد استقلال و خودکفایی نیاز دارد، و در تمام این دوران به پدر و مادر خود وابسته است . در ابتدای زندگی کودک به تازگی مراحل رشد و نمو خود را شروع کرده ،حواس او فاقد پختگی لازم ،و تجارب او از زندگی کم و پراکنده است ،این مادر یا جانشین اوست که با انجام وظیفه درست ،محیط مناسب را برای تکامل کودک فراهم می آورد. اهم و عمده وظایف پدر و مادر عبارت است از ارضا نیازهای فرزند یک میحط سالم خانوادگی ،نه تنها به فرزندان بلکه به همه اعضای خانواده این امکان را می دهد تا نیازهای واقعی و مقبول خود را برآورده سازند.
نیازهای اعضای خانواده عبارت است از:
← بهترین فوق تخصص مغز و اعصاب کودکان
← بهترین فوق تخصص مغز و اعصاب کودکان
پلی کلینیک فوق تخصصی مغز و اعصاب و روان مهر بعنوان جامعترین مرکز فوق تخصصی مغز و اعصاب و روانپزشکی در خاورمیانه با همکاری جمعی از اساتید برجسته ی دانشگاه های علوم پزشکی تهران، شهید بهشتی و ایران از اواسط آذر ماه سال ۱۳۹۳ آغاز به کار نموده است
تهران،سید خندان،بزرگراه رسالت
بعد از خیابان دبستان
پلاک 1316
تلفن: 86020204(10 خط)
مشاوره : 9099071204
ایمیل:info@mehrbrainclinic.com
دختر بچهای که در بازیهایش کفش پاشنه بلند مادر را میپوشد یا پسر بچهای که با گرفتن کیف پدر اصرار دارد نقش پدر را بازی کند هر دو تلاش میکنند به روش خودشان ویژگیهای شخصیتی مادر و پدر را درونی کنند. در حقیقت بازیهایی از این دست همان مامانبازی و خالهبازیهای خودمان هستند که به اعتقاد حیدر حسینی، کارشناس ارشد روانشناسی بالینی نه تنها نگران کننده نیستند بلکه بچهها را برای پذیرفتن نقشهایشان در زندگی آماده میکنند.این یک تمرین است!بازیهایی مثل مامانبازی، خاله بازی و… در گروه بازیهای تقلیدی و نمایشی قرار میگیرند. بازیهایی که گرایش کودکان به آنها برخلاف تصور خیلی از پدر و مادرها نه تنها ایردای ندارد بلکه نقشی مهم و کاربردی در تکوین ساختار شخصیت کودکان نیز بازی میکند. دختر بچهای که کفش پاشنه بلند مادر را میپوشد، سراغ لوازم آرایش او میرود یا پسر بچهای که سراغ ابزار کار پدر میرود، تلاش میکند ویژگیهای شخصیتی پدر و مادر را به روش خودش درونی کند. دختربچهای که در بازیهایش رفتار مادر را تقلید میکند در حقیقت به تمرین نقش جنسیتی خودش با استفاده از نمادهای مادرانه مشغول است و این دقیقا همان اتفاقی است که در مورد پسربچهای که در بازیهایش پدر را تکرار میکند، رخ میدهد.
بعد از ۲۰ ماهگیتعیین محدوده سنی دقیق برای گرایش کودکان به بازیهای تقلیدی و نمایشی، کاملا نسبی و در گرو شرایط محیطی و ویژگیهای رشدی آنهاست. اما بنابر قواعد رشدی بچهها از ۲۰ ماهگی به بعد برای تکرار و تمرین بازیهایی که کنش متقابل شرط اصلی آنهاست، آمادهاند. حال آنکه بازیهای تقلیدی و نمایشی مثل خالهبازی و مامانبازی هم در همین گروه قرار میگیرند. اما اگر کودکی زودتر از این سن به بازیهای تقلیدی گرایش پیدا کند در حقیقت این توانایی را دارد که زودتر از قواعد معمول محیطش را درونی کند. بنابراین نه تنها جای نگرانی برای والدین باقی نمیماند بلکه آنها باید این گرایش را در شمار توانایی و امتیازهای فرزندشان قرار بدهند.
شما الگوی اصلی هستیدپدر و مادرها باید به یاد داشته باشند تقلید نقش، جزو روند رشدی کودک است و کاملا اجتنابناپذیر. وقتی کودک رفتاری را تقلید میکند یعنی آن رفتار را باور کرده و برایش مهم و ارزشمند است. بنابراین وقتی ما به عنوان پدر و مادر در جریان این رفتارهای تقلیدی شاهد رفتار اشتباهی از کودک هستیم، حتما باید تمام حواسمان را متوجه خودمان بکنیم. مثلا اگر پسر کوچولوی ۲ ساله شما در بازیهایش سیگار کشیدن را تقلید میکند به جای نگرانی از گرایش او به رفتار بزرگتر از سنش باید به این فکر کنید که برای او پدر نماد قدرت است پس وقتی پدر سیگار میکشد او هم باید همین رفتار را تقلید کند!وقتی بچهها اصرار دارندزمانی باید نسبت به گرایش بچهها به این قبیل بازیها احساس خطر کرد که کودک در انجام آنها اصرار دارد. البته ارائه یک تعریف درست از واژه اصرار کاملا ضروی است. وقتی کودک شما بدون در نظر گرفتن هیچ حد و مرز زمانی و به صورت یکنواخت به تکرار یک بازی گرایش پیدا میکند، به گونهای که مثلا بازی کردن با رژ لب مادر و ماندن در نقش پدر برای او حتی نسبت به خوردن و خوابیدن هم در اولویت قرار میگیرد، باید نسبت به آن حساس شد.روانشناسی رشد شخصیت کودک
اما در حالت کلی بچهای که کارتونش را میبیند، با اسباببازیهایش بازی میکند و در کنار آنها به این قبیل بازیها هم گرایش دارد جای هیچ نگرانی برای والدین باقی نمیگذارد. چرا که این بازی در حقیقت زمینهساز بخشی از روند طبیعی رشد کودک است.شما بازیگرید نه کارگردان!برخی از والدین به غلط تصور میکنند باید نحوه رشدی کودکان را به آنها آموزش بدهند. آنها به دنبال همین باور اشتباه مدام به دنبال این هستند که با استفاده از بازیهای فکری، لگو و… آنها را متفاوت بار بیاورند. اما این تلاش اصلا قابل توصیه نیست. بازی بخشی از روند رشد بچه است و نقش والدین در این روند هم صرفا همراهی و هدایت آنهاست نه کارگردانی بازی.
البته در بازیهای آموزشی که در سنین بالاتر و در حدود ۶ سالگی شروع میشود و بعد از ورود بچهها به مدرسه هم ادامه پیدا میکند، شرایط فرق میکند. در این قبیل بازیها هدف اصلی این است که موضوعی مستقیما به بچهها آموزش داده شود. بنابراین دخالت موثر و کارگردانی درست ماجرا مهم است. اما تا قبل از این سن و زمانی که بحث آموزشهای غیرمستقیم در میان است، والدین حین بازی صرفا باید همبازی بچهها باشند.
این شمایید که تقلید میشوید!بازیهای تقلیدی و نمایشی در حقیقت فرصتی برای نمایش درونیات و برونریزی رفتار بچهها هستند و برخلاف باورهای ما قصد این نیست که از طریق بازیکردن با بچهها چیزی را به صورت مستقیم به آنها آموزش بدهیم. در حقیقت بازیهای تقلیدی و نمایشی فرصتی هستند برای ما که نقاط ضعف رفتاری کودکان را بشناسیم و با بررسی علل پیدایش آنها با استفاده از روشهای غیرمستقیم برای رفعشان اقدام کنیم.
مثلا اگر بچهای در نقش مادر یا پدر به عروسک یا حتی کودک مقابلش پرخاش میکند، رفتار خشنی دارد یا اصرار دارد حرفش را به کرسی بنشاند پدر و مادر را وا میدارد تا نسبت به این رفتار او کنجکاو شوند و از طریق آموزشهای غیرمستقیم مثل خواندن قصه، رعایت طرز برخورد با یکدیگر و حتی نوع صحبت کردن در مکالمات تلفنی، برخورد درست را به کودک آموزش بدهند. یادمان باشد کودک در حقیقت در این بازیها دارد نقش ما به عنوان پدر و مادر را تقلید میکند.باید احساس خطر کنیدبه طور کلی گرایش کودکان به تقلید رفتار پدر و مادرها اصلا غیر طبیعی نیست. اینکه پسر بچهای دوست دارد لباسی درست مثل لباس پدرش داشته باشد، در بازیهایش سراغ کیف او میرود و در بازی با بچههای هم سن و سال همیشه نقش پدر را بازی میکند، یا دختر بچهای که در میان بازیهایش تمایل دارد سراغ کیف آرایش مادر برود یا حتی با کفشهای او راه برود کار خطایی انجام نمیدهد بلکه شناخت درست را از تشابههای جنسیتیاش به تصویر میکشد.
در حقیقت زمانی این رفتار نگرانکننده میشود که مثلا پسربچهای به استفاده از لوازم آرایش مادر گرایش پیدا کند یا دختر بچهای به ایفای نقش پدر و حتی لباس پوشیدن مثل او اصرار داشته باشد. در این شرایط است که باید نسبت به روند طبیعی همانندسازی در کودکان احساس خطر کرد.میخوام آمپول بزنم، فقط همین!یکی از بازیهای تقلیدی که کودکان به خصوص کودکان ۳ تا ۶ ساله به آن گرایش عجیبی دارند دکتر بازی است. آنها میخواهند در جریان این بازی یکدیگر را معاینه کنند و به هم آمپول بزنند بنابراین دور از انتظار نیست که در گیرودار این بازی اعضای بدن یکدیگر را هم ببینند و دقیقا همین بخش ماجراست که واکنش شدید پدر و ماردها را برمیانگیزاند. اما والدین همیشه باید به یاد داشته باشند که این رفتارها با قصد و غرض جنسی صورت نمیگیرد و اگر درست هدایت شود حتی قرار نیست به روابط جنسی منتهی شود. این بازیها صرفا از یک کنجکاوی کودکانه سرچشمه میگیرند. بنابراین راه مناسب مقابله با آنها دعوا و سرزنش شدید نیست.
در عوض باید در فضایی خارج از بازی راجع به فضای خصوصی افراد با آنها صحبت کنید، اینکه برخی از نواحی بدن جزو همین فضای خصوصی قرار میگیرند و باید از دید دیگران پوشیده بمانند. همچنین تذکر این موضوع که نباید لباس دوستش را برای آمپول زدن کنار بزند، همینطور که نباید اجازه این بازی را به او بدهد. در حقیقت شما با استفاده از این توضیحات و حتی تکرار آنها در زمانهای مناسب کودکتان را از انجام چنین کاری منع میکنید و محدوده بازی را برایش مشخص میکنید آن هم بدون اینکه کنجکاوی او را بیشتر از قبل تحریک کرده باشید.
البته بهتر است با مشاهده گرایش بچهها به این بازی دورادور مراقب رفتارهای آنها باشید تا زمانی که لازم بود به طور غیرمستقیم و به بهانههایی مثل دعوت آنها به تماشای تلویزیون یا حتی خوراکیهایی که دوست دارند، حواسشان را پرت کنید.منبع:shahrzadpress.com
آنچه والدین باید بدانند
رزرواسیون آنلاین هتل/تضمین کمترین قیمت
نوشابه سرساز از کلسیم با 40% قند کمتر
سفارش اینترنتی آشپزخانه کودک
چطور ارزانترین تورهای کیش را پیدا کنیم؟
بدون مراجعه حضوری ویزیت شو!
خرید عروسک بی بی برن 8کاره
درکوتاه ترین زمان پاسخ سوال پزشکیت روبگیر
موخوره وشکنندگی موهاتو بااین روغن درمان کن
قصد آنلاین بازی کردنGTAبادوستاتو داری؟
آبسردکن های چندکاره، رومیزی و یخچال دار
خرید گیفت کارت xbox
دریافت پاسخ پزشکی در کمترین زمان
نظم و زیبایی را به دندان های خود ببخشید
مینی کولر آبی رو میزی دارای موتور قوی
محصولات پیشنهادی جهت خرید هدیه
تنوع بیش از 1000 مدل لوستر برای خرید
گردنبند طلا 18 عیار ماهک مدل MM0358
مشخصات، قیمت و خرید انواع محصولات دیجیتال
مدلهای جدید شومیز اسپرت و مجلسی
انواع لباس زیر زنانه تا %75 تخفیف
Makan Inc.| All Rights Reserved – © 2013 – 2020
تعریف:رشد شخصیت، رشد و ارتقای الگوهای رفتاری است که موجب متمایز شدن فرد میشود. رشد شخصیت با جلو رفتن روحیات، عادات و محیط فرد اتفاق میافتد.توصیفشخصیت چیزی است که موجب متمایز شدن فرد شده و خیلی زود بعد از تولد او آشکار میشود. شخصیت یک کودک مولفههای مختلفی دارد: خلق و خو، محیط زیست و صفات. خلق و خو به مجموعه خصوصیات ژنتیکی فرد اطلاق میشود که رویکرد فرد نسبت به دنیا را شکل میدهند. هیچ ژنی خصوصیات شخصیتی را مشخص نمیکند اما بعضی ژنها رشد و پیشرفت سیستم عصبی فرد را کنترل میکند که درمقابل رفتار فرد را کنترل میکند.مولفه دوم شخصیت از الگوهای تطبیقپذیر مربوط به محیط زیست فرد ناشی میشود. بیشتر روانشناسان بر این عقیده هستند که این دو عامل، خلق و خو و محیط زیست، بیشترین تاثیر را بر رشد شخصیت فرد میگذارد. خلق و خو که به عوامل ژنتیکی وابسته است، گاهی به نام «ذات» و عوامل محیطی نیز «پرورش» خوانده میشوند.بااینکه هنوز اختلافات بسیاری بر سر اینکه کدام عامل تاثیر بیشتری بر رشد شخصیت فرد دارد، در میان است، اما همه متخصصین بر این توافق هستند که تربیت والدین نقش بسیار مهمی بر رشد شخصیت کودک دارد. وقتی والدین بفهمند که کودکشان چه واکنشی به موقعیتهای خاص دارند، میتوانند مسائلی که ممکن است برای فرزندشان مشکلساز باشد را پیشبینی کنند. آنها میتوانند کودک را برای آن موقعیت آماده کرده و در بعضی موارد، از بوجود آمدن یک موقعیت سخت جلوگیری به عمل آورند. والدینی که میدانند چطور باید رویکرد تربیتی خود را نسبت به خلق و خوی فرزندشان تطبیق دهند، میتوانند بهترین راهنماییها را برای او فراهم کرده و رشد موفقیتآمیز شخصیت فرزندشان را تضمین کنند.
و سومین مولفه شخصیت یک فرد، صفات اوست، یعنی مجموعه الگوهای احساسی، شناختی و رفتاری او که با تجربیاتی که به دست میآورد شکل میگیرد. صفات فرد به مرور زمان در طول زندگی تغییر کرده و شکل میگیرد اما قسمت عمده آن به خصوصیات و ویژگیهای ذاتی او و تجربیات اولیهاش در زندگی وابسته است. صفات فرد تا حد زیادی هم به رشد اخلاقی فرد بستگی دارد.دکتر اریکسون، روانپزشک، در سال ۱۹۵۶ با تحقیقاتی که بر روی روانشناختی کودکان و نوجوانان از طبقات اجتماعی پایین، متوسط و بالا انجام داد، توانست توصیف دقیقی از نحوه شکلگیری شخصیت ارائه دهد. طبق یافتههای اریکسون، فرایند جامعهپذیری فرد شامل هشت مرحله میشود که هرکدام با یک «بحرام روانی-اجتماعی» همراه است که باید حل شود تا فرد بتواند به درستی مراحل بعد را کنترل کند. این مراحل تاثیر بسزایی بر رشد شخصیت فرد داشته و پنج مورد از آنها طی نوزادی، کودکی و نوجوانی اتفاق میافتند.نوزادیفرد طی دو سال اول زندگی وارد اولین مرحله میشود: یادگیری اعتماد و عدم اعتماد پایه (امید). اگر از نوزاد به خوبی مراقبت شده و مورد محبت والدین قرار گیرد، اعتماد، امنیت و خوشبینی پایه در وی شکل میگیرد. اما اگر مراقبت خوبی از نوزاد انجام نگیرد، نوزاد دچار حس ناامنی شده و «بیاعتمادی پایه» در وی ایجاد میشود.نوپاییمرحله دوم طی سالهای ابتدایی کودکی، ۱۸ ماهگی تا چهار سالگی، اتفاق میافتد. این مرحله شامل یادگیری استقلال یا شرم (اراده) میشود. کودکی که نگهداری خوبی داشته باشد، با اعتمادبهنفس و کنترلی که به تازگی آن را کسب کرده است بزرگ میشود. قسمتهای ابتدایی این مرحله، برحسب خلق و خوی کودک، میتواند شامل کجخلقی، خیرهسری و منفیگرایی شود.دوران پیش از مدرسهمرحله سوم در دوران بازی، مهدکودک و آمادگی و پیشدبستانی کودک اتفاق میافتد. در این مرحله کودک ابتکار یا گناه (هدف) را میآموزد. کودک یاد میگیرد از تخیل خود استفاده کند و از طریق بازی کردن فعالانه و خیالپردازی، همکاری با دیگران، دنبال کردن و رهبری کردن، مهارتهای خود را گسترش دهد. اگر ناموفق باشد، کودک دچار ترس شده، نخواهد توانست در گروههای مختلف شرکت کرده و دچار احساسات مختلف گناه میشود. چنین کودکی تا حد بسیار زیادی به بزرگسالان وابسته شده و در رشد مهارتهای بازی و خیالپردازی بسیار محدود خواهد بود.دوران مدرسهمرحله چهارم، یادگیری صنعت یا حقارت (توانایی)، طی دوران مدرسه تا قبل از دبیرستان اتفاق میافتد. کودک یاد میگیرد در مهارتهای رسمی بیشتری توانایی پیدا کند:• ارتباط برقرار کردن با همسالان طبق قوانین• پیشرفت کردن در بازیهای آزاد تا بازیهایی که قانوندار بوده و نیازمند کار گروهی است• یادگیری مهارتهای عقلانی پایه (خواندن، حساب)در این مرحله، نیاز به نظم شخصی، سال به سال بیشتر میشود. کودکی که بخاطر مسیر موفقیتآمیز خود در مراحل قبلی، اعتمادپذیر، مستقل و سرشار از ابتکار شده است و خیلی زود یاد خواهد گرفت که کوشا و ساعی شود. اما کودک بیاعتماد به آینده تردید داشته و احساس حقارت میکند.نوجوانیمرحله پنجم، یادگیری هویت یا انتشار هویت (وفاداری)، طی دوران نوجوانی از ۱۳ تا ۱۴ سالگی شروع میشود. بلوغ طی این زمان اتفاق میافتد. فرد نوجوان اطمینان به خود را درمقابل تردید به خود و امتحان کردن نقشهای سازنده مختلف به جای اتخاذ یک هویت منفی مثل تخلف، به دست میآورد. نوجوانی که به خوبی شکل گرفته باشد، نگاهی به سمت موفقیت داشته و در اواخر دوران نوجوانی هویت جنسی مشخصی پیدا میکند. فرد نوجوان به دنبال رهبری (کسی برای اینکه به او انگیزه دهد) است و به تدریج ایدآلهایی برای خود شکل میدهد که با آنها زندگی کند.موسسه رشد کودک (cdi) عنوان میکند که اطلاعات کمی درمورد نوع محیط زیستی که میتواند موجب ایجاد خصوصیات بعنوان مثال اعتمادپذیری در فرد شود، در دسترس است. کمک به کودک در طول مراحل مختلف رشد احساسی و شخصیتی کاری پیچیده و دشوار است. امروزه بیشتر تحقیقات بر این اساس استوار هستند.روانشناس مشهور، کارل راجرز، تاکید میکند که تجربیات کودکی تا حد بسیار زیادی بر رشد شخصیت تاثیر دارد. روانشناسان بسیاری اعتقاد دارند که دورههای خاص مهمی در رشد شخصیت وجود دارد – دورههایی که در آن کودک به برخی عوامل محیطی حساستر میشود. اکثر متخصصین عقیده دارند که تجربیات کودک در خانواده بر رشد شخصیت او تاثیر بسزایی دارد، نه آنطور که در مراحل اریکسون توضیح داده میشود، بلکه هماهنگ با اهمیت برآوردن نیازهای کودک در محی خانواده. بعنوان مثال، بچههایی که دستشویی رفتن زود یا سختگیرانه به آنها آموزش داده میشود، ممکن است به کودکانی سرکش تبدیل شوند. نمونه دیگر را میتوانید در کودکانی ببینید که رفتار درست در زندگی جنسی خود را بخاطر داشتن رابطه خوب با والدین همجنس خود یاد میگیرند.یکی دیگر از عوامل محیطی مهم فرهنگ است. محققانی که گروههای فرهنگی مختلف را براساس ویژگیهای شخصیتی خاص مقایسه کردهاند به تفاوتهای مهمی دست پیدا کردهاند. بعنوان مثال، کشورهای اروپای شمالی و امریکا فرهنگ فردگرایانهای دارند که بر نیازها و دستاورهای شخصی تاکید دارد. درمقابل آن، کشورهای آسیایی، افریقایی، امریکای مرکزی و جنوبی فرهنگ جمعگرایانه دارند که در آن تمرکز بر عضو گروهی بزرگتر بودن مثل خانواده یا ملت است. در چنین فرهنگهایی، همکاری ارزشی بسیار مهمتر از رقابت به شمار رفته که لزوماً بر رشد شخصیتی افراد تاثیر میگذارد.مشکلات متداولنوزادانی که فقط چند هفته است به دنیا آمدهاند در میزان فعالیت، واکنش به تغییرات و آسیبپذیری تفاوت بسیاری دارند. بعضی از نوزادان مدام در حال گریه کردن هستند درحالیکه بعضی مدام میخندند یا ساکت هستند. تحقیقات مربوط به رشد کودکان 9 خصوصیت خلق و خویی که میتواند بر دشوار شدن روند پیشرفت شخصیتی فرد تاثیر بگذارد را برشمردهاند:۱- سطح فعالیت (میزان فعالیت کلی کودک)۲- تمرکز حواس (میزان تمرکز و توجه کودک زمانیکه علاقهای به موضوعی ندارد)۳- شدت (میزان بالا بودن صدای نوزاد)۴- نظم (قابل پیشبینی بودن عملکردهای بیولوژیکی مثل اشتها و خواب)۵- آستانه حسی (میزان حساسیت کودک به محرکهای فیزیکی مثل لمس کردن، مزه، بو، صدا و نور)۶- رویکرد (واکنشهای شخصیتی کودک به یک موقعیت و محل جدید یا غریبهها)۷- سازگاری (قابلیت سازگاری کودک درمقابل تغییراتی مثل شروع یک فعالیت جدید)۸- پشتکار (کلهشقی، ترک نکردن و کنار نگذاشتن یک فعالیت)۹- روحیه (تمایل کودک به داشتن برخورد مثبت یا منفی به جهان)خصوصیات خلق و خو ویژگیهای ماندگار شخصیتی هستند که نه «خوب» هستند و نه «بد». والدین در سنین ابتدایی کودک میتوانند به جای مخالفت کردن به این ویژگیهای فرزندان خود، روی آنها کار کنند. بعدها وقتی کودک بزرگتر میشود، والدین میتوانند به او کمک کنند به جای تکیه بر خلق و خوی ذاتی خود، براساس دنیای کنونی خود رفتار کند.نگرانیهای والدینبیشتر بچهها رشد شخصیتی سالمی را تجربه میکنند. اما خیلی از والدین نگران هستند که نوزاد، کودک یا نوجوانشان دچار اختلال شخصیتی باشد. والدین معمولاً اولین کسانی هستند که متوجه وجود مشکل در احساسات و رفتارهای فرزندشان میشوند.بچههایی که دچار اختلالات شخصیتی هستند، برای کنار آمدن با دیگران دچار مشکل هستند. آنها انعطاف ناپذیر و سرسخت بوده و نمیتوانند به تغییرات و استرسهای طبیعی زندگی درست واکنش دهند و شرکت کردن در محیطهای اجتماعی برای آنها دشوار است. وقتی این ویژگیها به طریقی افراطی در کودک وجود داشته باشد، ماندگار بوده و در رشد سلامت او ایجاد مشکل کنند، نیاز به ارزیابی پزشک متخصص میباشد.چه زمان باید به پزشک مراجعه کردوالدینی که تصور میکنند فرزندشان دچار نوعی اختلال شخصیتی است میبایست از متخصص کمک بگیرند. این مهمترین قدم برای این است که بفهمید فرزندتان دچار اختلال هست یا خیر و اگر هست بچه درمانی برای کمک به او مناسبتر است. رواشناسان کودک و نوجوان آموزش دیدهاند که به والدین کمک کنند بفهمند که رشد شخصیتی فرزندشان طبیعی است یا خیر.واژههای کلیدیرفتار – یک واکنش حرکتی به محرکهای داخلی یا خارجیخصوصیات – مجموعه الگوهای احساسی، شناختی و رفتاری که به مرور زمان کسب شدهاندشناخت – عمل یا فرایند دانستن یا درک کردنشناختی – توانایی (یا عدم توانایی) فکر کردن، یاد گرفتن و به خاطر سپردنژن – بنیاد وراثت که شامل دستورات تولید یک پروتئین خاص میشود و از توالی مولکولی یافته شده در قسمتی از dna ساخته میشود. هر ژن در یک محل خاص روی کروموزوم یافت میشود.هویت – دارا بودن شخصیتی مشخص و تعریفشدهبلوغ – وضعیت رشد کاملشخصیت – الگوی سازمانیافته رفتارها و خصوصیاتی که موجب متمایز بودن یک انسان میشود. شخصیت با ارتباط مداوم خلق و خو، خصوصیات و محیط شکل میگیرد.اجتماعی کردن – فرایندی که طی آن اعضای جدید یک گروه اجتماعی در گروه تثبیت میشوندخلق و خو – ترکیب ذاتی خصوصیات فکری و احساسی فردروانشناسی رشد شخصیت کودک
منبع:مردمان
مطالب بیشتر برای زندگی بهتر
دریافت پاسخ پزشکی در کمترین زمان
با چند سوال ساده شخصیتت رو بشناس!
از رشد بورس جا نمانید!
ازبهترین متخصصها آنلاین نوبت بگیر
درمان افسردگی یک بار برای همیشه
مشاوره قبل از ازدواج خوب در تهران
دریافت سود روز شمار بدون ریسک
بایادگیری مهارت ارتباط موثرزندگیتومتحول کن
بدون بخیه و خونریزی ایمپلنت کن!
بدون مراجعه حضوری ویزیت شو!
مشتری هاتو چند برابر کن!
سوالات پزشکیتو آنلاین بپرس
بااین نوشابه از پوکی استخوان پیشگیری کنید!
حل مشکلات زناشویی/دریافت نوبت مشاوره
جدیدترین گوش های موجود در بازار – امکان مقایسه و خرید
خرید جدیدترین لپ تاپ های موجود در بازار با بهترین قیمت
گردنبند طلا 18 عیار ماهک مدل MM0358
انواع لباس زیر زنانه تا %75 تخفیف
تخفیف های داغ اجناس زنانه شیک و متنوع
کفش اسپرت و صندل تابستانه زنانه
Makan Inc.| All Rights Reserved – © 2013 – 2020
نمایش پی نوشت ها:
1. Hurlock, Elizabeth B: (1987).
Child Development U.S.A. P.542.
نوامبر 29, 2019 مشاوره کودک
در این مقاله از رشد و شکل گیری شخصیت کودک میخوانیم:
هر کودکی با یک تیپ شخصیتی خاص به دنیا میآید. اما محیطی که کودک در آن رشد میکند، نقش مهمی در شکل گیری شخصیت کودک دارد. والدین، معلمها و مراقبان کودک هرکدام مسئول رشد ویژگی های شخصیتی کودک هستند.
در این مقاله از سایت مشاوره باما ده نکتهای که شما با پیروی از آن میتوانید کودک کم سن و سال خود را به یک فرد جوان با ویژگی های قوی شخصیتی و با اعتماد به نفس تبدیل کنید را به اشتراک میگذاریم:
در شکل گیری شخصیت کودک عوامل زیادی وجود نقش دارند. از اعتماد به نفس ، شجاعت و عزت نفس گرفته تا نحوه رفتار و احترام کودک به دیگران. بین سن ۳ تا ۶ شما شاهد این هستید که شخصیت کودک در حال شکل گیری است و این بهترین زمان فهماندن و القای بعضی از ارزشها و تمرینهایی است که باعث رشد و پرورش کودک میشود و او را به فردی با ویژگی های شخصیتی مثبت تبدیل میکند. هنگامیکه کودکان در حال یادگیری و تقلید از رفتار شما هستند، شما (والدین) به تنها عامل تأثیرگذار در رشد شخصیت فرزند خود تبدیل می شوید.روانشناسی رشد شخصیت کودک
بسیاری از والدین فکر میکنند سخنرانی کردن برای کودک در مورد بایدها و نبایدها در بازههای زمانی منظم بهترین راه برای شکل گیری شخصیت آنهاست. اما بچه ها ارزشها و نکات را از سخنرانیهای مکرر شما درنمییابند، بلکه آنها آینه تمام نمای رفتار شما هستند. بنابراین بهترین روش تربیتی کودکان این است که شما خودتان با مهارت و ظرافت با انجام اعمال کوچک، صفات مثبت شخصیتی را در کودک شکل دهید. در ادامه بعضی از روشهایی که از طریق آنها میتوانید این کار را انجام دهید آوردهایم:
کلمات دنیا را میسازند. وقتی شما تصمیم میگیرید کودکان را به خاطر رفتار خاصی برچسب بزنید، باعث میشود کودک ناخودآگاه فکر کند که واقعاً شبیه به آن القاب است.
همچنین برچسب زدن به کودکان باعث میشود که خود را اصلاح نکنند. اسم گذاشتن بر روی کودک موجب کاهش اعتماد به نفس کودک شده و حتی ممکن است او نیز این رفتار را ( برچسب زدن) برای کسانی که اطرافش هستند انجام دهد.
به یاد داشته باشید همیشه در بیان کلمات محتاط باشید مخصوصاً زمانی که میخواهید مشکلات رفتاری کودک را اصلاح کنید.
بچه ها تمایل زیادی به مورد توجه قرار گرفتن دارند. اما به مرور زمان و افزایش سن کودکان مستقل تر میشوند. کودکان نوپا و پیش دبستانی تمایل دارند خودشان را بیشتر با صحبت کردن و کلمات بیان کنند مخصوصاً زمانی که در حال تقویت و رشد مهارت های کلامی هستند .
بهعنوان والدین کودک شما میبایست با گوش دادن به داستانهایشان آنها را خوشحال کنید تا از همراهی با شما احساس آرامش و امنیت کنند. این باعث میشود که آنها هم خودشان شنوندههای خوبی شوند هم اینکه اعتماد به نفس بالایی پیدا کنند.
بسیاری از والدین انتظار دارند فرزندانشان در هر چیزی کامل و بهترین باشند. وقتی کودکان با سطح انتظارات والدین خود هماهنگ نیستند، والدین احساس نارضایتی از کودک را با روشهای مختلفی مثلاً با متهم کردن آنها با گفتن اینکه تو بهاندازه کافی خوب و شایسته نیستی نشان میدهند. هر کودکی یک توانایی منحصربهفرد دارد. بهعنوان والدین کودک شما باید توانایی و استعداد کودک خود را کشف و تقویت کنید. شما میتوانید بهآرامی به فرزند خود کمک کنید تا نقاط ضعفش را بهبود بخشد و برطرف کند بدون اینکه از اعتماد به نفس کودک کاسته شود.
مقایسه کردن کودک با دوستان،خویشاوندان و همسایهها میتواند باعث آسیب جدی بر شخصیت کودک شود. مقایسه دائم کودک با دیگران همچنین باعث میشود کودک به هویت خویش شک کند و شروع به تقلید از رفتار دیگران کند. احترام به هویت و شخصیت کودک بدون شک مهمترین عامل در جهت افزایش اعتماد به نفس در کودکان را دارد و همچنین بهترین دستاورد را در تربیت آنها به ارمغان میآورد.
کودکان آنچه را که میبینند بیشتر از آن چیزی که میشنوند میآموزند! بنابراین پیادهسازی عملی رفتارهایی که میپسندید تأثیر ماندگاری بر شکل گیری شخصیت کودکان خواهد گذاشت. کارهای کوچکی که توسط شما انجام میشود مثلاً مرتب کردن کتاب در قفسه کتاب و یا مؤدبانه رفتار کردن با مهمانها خیلی زود توسط کودکان آموخته و تقلید میشود. کودک اگر در هرجایی رفتاری ضدونقیض یا دوگانه در شما ببیند بهسرعت همان رفتار را از شما میآموزد. بنابراین این مسئله خیلی اهمیت دارد که هر چه را در موردش صحبت کردید خودتان هم اجرا کنید.
شاید این مقاله نیز برای شما مفید باشد: نقش الگوی رفتاری والدین در تربیت فرزندان
بازی کردن (بازیهای رایگان) شدیداً در میان کودکان این نسل به دلایل زیادی کاهش پیدا کرده است. هیچچیز مانند یک ورزش دستهجمعی نمیتواند روحیهی کار تیمی، مهارت اشتراکگذاری و مراقبت (اهمیت دادن به دیگران) را به کودک یاد دهد. ورزش و بازی از بهترین فعالیتها برای رشد و شکل گیری شخصیت کودکان است.
متأسفانه بسیاری از والدین فرزندانشان را از انجام بازیهایی در زمین آزاد و یا انجام هرگونه ورزش منع میکنند. برای کمک به هر دو بعد جسمی و روحی، شما باید کودکان را بهطور فعال درگیر یک بازی ورزشی کنید. همچنین خیلی خوب است که فرزندتان هرروز خودش را از استرسی که درس و مدرسه به او میدهد دور کند و خوش بگذراند.
بازی کامپیوتری یا رایانهای مشکل جدیدی هستند که بسیاری از خانواده ها با آنها درگیر هستند. مطالعات روانشناسی اخیر نشان دادهاند، تماشای بیشازحد صفحات نمایش تلوزیون، صفحه موبایل، تبلت و کامپیوتر تأثیر منفی بر روند رشد فکری و اجتماعی کودکان میگذارد. انجام بازی روی صفحات نمایش باعث اعتیاد به آنها میشود که بهنوبهی خود باعث کمتر شدن ارتباطات کودک با اجتماع و دنیای اطرافشان میشود.
بدین منظور، زمان بیشتری را با فرزندتان سپری کنید، بازی کنید و به سفر بروید تا بتوانید آنها را از بازیهای رایانه ای به سمت تجربه واقعی از دنیای اطرافشان سوق دهید. به آنها یاد دهید برای اطرافیان و مردم بیشتر ارزش قائل شوند تا به دنیای مجازی.
لازم است برای آموزش نظم و انضباط در منزل با صراحت در مورد مسئولیتهای کودکان با آنها صحبت کنید. گاهی والدین نمیتوانند با گفتگو آنچه را که از فرزندان انتظار دارند بهصراحت بیان کنند و این درنهایت باعث میشود که کودک درک درستی ازآنچه گفتهشده نداشته باشد و متهم به بدرفتاری شود!
اما هنگامیکه قوانین صریح باشند کودک یاد میگیرد آهسته و پیوسته رفتارش را با انتظارات والدین همسو کند. اینکه کودک خودش را با مجموعهای از قوانین وفق دهد ممکن است در اوایل زمانبر باشد اما درنهایت پیروی مداوم از یک رفتار تبدیل به تقویت یک عادت رفتاری خوب در کودک میشود.
والدین بعضی از کودکان نوپا به حدی در همهی کارهای کودک او را همراهی میکنند که امکان رشد شخصیت مستقل در کودک را از او سلب میکنند. همانطور که مراقبت و تربیت کودک بسیار مهم است، اینکه به کودک بیاموزیم تا بهمرورزمان یاد بگیرد مسئولیت کارهای سادهاش را بر عهده بگیرد نیز مهم است.
برای کارهایی مثل مرتب کردن وسایل مدرسهاش یا مسواک زدن دندانها و یا انجام تکالیف درسیاش میتوانید کودک را تشویق کنید که این کارها را خودش مستقل انجام دهد و شما فقط نظارهگر باشید. این کار نهتنها در تقویت مهارت های زندگی کودک مهم است، بلکه باعث افزایش حس مسئولیت پذیری در کودکان میشود.
وقتی کودک اشتباهی مرتکب میشود تنبیه بدنی کودک یا داد زدن بر سر کودک اوضاع را برای هردوی شما بدتر میکند. بسیاری از اوقات، کودک فقط فریاد زدن را بهعنوان نشانه ترس دریافت میکند نه اینکه در پی اصلاح عملی باشند که مورد انتظار والدین است. با آرامی و صبوری عواقب بدرفتاری کودکان را به او توضیح دهید. این یک روش مؤثر برای ایجاد تغییرات دلخواهتان است که در ذهن کودک میماند.
اما وقتیکه شما سر کودکتان داد میزنید او فقط از ترس خودش را موظف به انجام کاری میکند، و کودک واقعاً پی نبرده که پیامد بد رفتاری او چه بوده است. اگر به کودک اجازه دهید نتیجه و پیامد رفتار اشتباهش را ببیند، باعث میشود تا کودک درک بهتری از رابطه بین عمل و معلول داشته باشد.
گاهی کلمه ” شخصیت ” توسط والدین به اشتباه تعبیر میشود. این یک تصور اشتباه است که شخصیت کودک محدود به ظاهرش است. والدین روی لباس، آراستگی و سلامتی تأکید دارند غافل از اینکه اینها فقط یک جنبه از رشد کودک هستند.
طرز نگاه کودک به زندگی، تقویت مهارت های اجتماعی، مهارت احساس همدلی و هوش عاطفی و رشد اخلاقی همگی به تشکیل شخصیت کودک کمک میکند.
به یاد داشته باشید، رشد شخصیت یک فرایند بلندمدت است که در آن ممکن است گاهی اوقات افتها و شکستهایی را تجربه کنیم. تلاش مداوم برای فهم ارزشها، رفتارها و نگرشهای مثبت مسلماً در طولانیمدت نتیجه میدهد. همچنان که شما عامل رضایت در تربیت صحیح یک فرد هستید.
برای مشاهده آدرس مرکز مشاوره روانشناسی کلیک کنید
برای تعیین وقت مشاوره هم اکنون تماس بگیرید: 02144849792
برچسباعتماد به نفس در کودکان بدرفتاری کودکان روانشناسی کودک شخصیت کودک مشکلات رفتاری کودکان
4 هفته پیش
ژوئن 5, 2020
مارس 10, 2020
ژانویه 10, 2020
ژانویه 3, 2020
دسامبر 10, 2019
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *
دیدگاه
نام *
روانشناسی رشد شخصیت کودک
ایمیل *
وب سایت
سازمان نظام روانشناسی و مشاوره ایران
سازمان بهزیستی ایران
انجمن روانشناسی ایران
انجمن روانشناسی آمریکا
مقالات سایت مشاوره باما
سایت مشاوره باما با هدف تحکیم بنیان خانواده در تلاش است با انتشار بهترین مطالب و مقالات روانشناسی در حوزه مشاوره خانواده ، مشاوره ازدواج ، انتخاب همسر ، مهارت های زندگی زناشویی ، ارتباط صحیح با همسر ، حل اختلافات و مشکلات زندگی مشترک ، روشهای تربیت کودک و نوجوان و راهکارهای پیشگیری از طلاق و بازسازی زندگی بعد از طلاق بپردازد.
روانشناسی رشد یا روانشناسی تحولی که در سالهای گذشته با عنوان روانشناسی ژنتیک شناخته میشد؛ شاخهای از علم روانشناسی است که به توصیف و تبیین تغییرات در طول زندگی فرد میپردازد و از رشتههای مختلف زیستشناسی، جامعهشناسی، تعلیم و تربیت و پزشکی کمک میگیرد. اگر چه روانشناسی رشد به تمام مراحل زندگی انسان از تولد تا مرگ میپردازد، اما بر کودکی و نوجوانی تأکید دارد.
روانشناسان رشد در پی آن هستند تا چگونگی رشد انسان را در طول زمان تعیین کنند، برای تحقق این هدف روانشناسان رشد، رفتار افراد را در سنین مختلف به دقت مورد مشاهده قرار میدهند. از سوی دیگر روانشناسان رشد به تبیین رشد میپردازند که در آن دو الگوی عمومی و اختصاصی را مد نظر دارند. سومین هدف روانشناسی رشد این است که حاصل مطالعات توصیفی و تبیینی خود را در مورد رشد در جهت مثبت رشد انسان به کار بگیرد و رشد انسانها را به حداکثر برساند. این جنبه کاربردی رشد خصوصاً به کودکان و نوجوانانی که به دلایلی دچار نارسایی در رشد شدهاند، میپردازد.
رشد جریانی است که به صورت مراحل پیوسته ظاهر میشود. هر مرحله به صورت طرح و سازمان متفاوتی از تکرار جریانهای مرحلهٔ قبل است. الگوهای قبلی را میتوان مقدمهای دانست که به عنوان جزئی از سطح رشد بعدی در میآیند.
روانشناسی رشد، علمی است که جریان تحولات و تغییرات (کمی و کیفی) جسمی، ذهنی، عاطفی، و عملکرد فرد را در طول عمر از لحظه تولد (از لحظه انعقاد نطفه) تا هنگام مرگ مطالعه میکند.
۱. رشد جریانی مرحلهای و پیوستهاست: رشد پیوستهاست ونه ناپیوسته. مراحلی که برای رشد اشاره میشود جدا از هم نیستند بلکه مانند یک خطی از یک نقطه شروع و بدون تمایز ادامه مییابد.
تقسیم بندی دورههای مختلف زندگی بر اساس نوع دیدگاه و زمینههای مطالعاتی در رشد صورت میگیرد. به طور مثال پیاژه رشد (تحول شناختی) انسان را در چهار مرحله و تا پایان ۱۶ سالگی، اریکسون رشد روانی – اجتماعی انسان را از تولد تا پایان عمر و در ۸ مرحله مطرح میکند.
به طور کلی و باتوجه به ویژگیهای مشترک و تکالیف یکسان انسان در دورههای مختلف سنی میتوان رشد انسان را در ۹ مرحله یا دوره مطرح کرد: (سنینی که برای هر کدام از مراحل اشاره میشود صرفاً تقریبی است)
روانشناسی رشد شخصیت کودک
۲. رشد دارای الگوهای قابل پیش بینی است. (الف- قانون سری – پایی ب- قانون مرکزی- پیرامونی)
بر اساس قانون سری – پایی رشد انسان ابتدا از سر شروع و در نهایت در پا خاتمه مییابد. کودک تازه متولد یافته ابتدا در سر رشد میکند و بعد از رشد گردن میتواند سر خود را نگهدارد. وبعد از رشد عضلات شانه، شکم و کمر است که میتواند بخزد و بنشیند. آنگاه که رشد کافی در عضلات پا را کسب کرد قادر به ایستادن و سپس راه رفتن میشود.
۳. تفاوتهای فردی در رشد: تنوع زیادی از نظر رشدی درمیان افراد وجود دارد. این اصل به مفهوم تفاوتهای فردی در میان انسانها اشاره میکند. همچنانکه میدانیم ویژگیهای ژنتیکی هر انسان منحصر به فرد میباشد لذا هر فرد با توجه به همان ویژگیها و تاثیر محیط میتواند شکل واحدی در رشد داشته باشد با اینحال برای راحتی در تحقیقات و ارائه الگو به یک سطح در رشد اشاره میشود که ما باید در تعمیم دهی دچار خطا نشویم، و این نکته را در نطر بگیریم همیشه یک فرد دارای ویژگیهای مخصوص به خود میباشد اگر چه در خیلی از ویژگیها با گروه خود مشترک باشد.
۱) نباید انتظار داشت تمام کودکان همسن، شیوه رفتار معینی داشته باشند.
۲) تفاوتهای فردی، اعتبار و مسئولیت ویژهای برای هر فرد ایجاد میکند و به او وجود مستقل میبخشد.
۳) برای تربیت کودکان نمیتوان از روشهای مشابه استفاده کرد.
۴. رشد دارای ابعاد مختلف و فرایندی پیچیده است.
۱) رشد جسمی و حرکتی
۲) رشد روانی (شناختی، عاطفی، اجتماعی، اخلاقی)
۵. دورههای حساس در رشد: تغییرات محیط بیشترین تاثیر کمی را زمانی بر ویژگی دارند که درحال سریعترین تغییر خود باشد و کمترین تاثیر در ویژگی در زمان کمتر تغییر آن است. این اصل به مفهوم وجود دورههای حساس در زندگی اشاره دارد، مانند رشد قد در زیر یک سال و وجود امکانات محیطی از جمله تغذیه مناسب میتواند در افزایش آن تاثیر داشته باشد.
۶. هرگونه وقفهای که در تداوم رشد بهوجود آید معمولاً به عوامل محیطی مربوط است:
رشد معمولاً با همان سرعتی که شروع شده پیش میرود. کودکانی که زود به حرف میآیند و یا زود به راه میافتند معمولاً و احتمالاً در مقابل با کودکانی که دیر به حرف میآیند و یا دیر به راه میافتند در بزرگسالی باهوش ترند.
۷. وراثت و محیط هردو در رشد تاثیر دارند: تحقیقات روانشناسان رشد نشان دادهاست که وراثت (آمادگیهای ارثی که از طریق ژن به فرزندان انتقال مییابد) و محیط (فراهم بودن امکانات لازم جهت افزایش توانمندیهای کودک) میتواند در وضعیت آینده کودک تاثیر داشته باشد.
عوامل محیطی را میتوان به این شکل تقسیم کرد:
عوامل محیطی قبل از تولد در رشد فرد تاثیر مهمی دارد که ما به مهمترین آنها اشاره میکنیم.
۱. سن مادر: به طور کلی زنانی که از مراقبتهای بهداشتی، پزشکی و تغذیه مناسب برخوردار باشند، میتوانند در هر سنی نوزادان سالمی به دنیا آورند و خود نیز سالم بمانند. اما به اعتقاد بسیاری از متخصصان بهترین زمان برای حاملگی سنین بین ۲۰ تا ۳۵ سالگی است. سنین پایینتر از ۲۰ سالگی بدلیل وزن کم و عدم رشد کافی احتمال مشکلات حاملگی، از قبیل کم خونی و مسمومیت حاملگی بیشتر است. این موضوع و خطرات ناشی از نارس بودن نوزاد، کم وزنی در سنین بالاتر از ۳۵ سالگی علیالخصوص بالای ۴۰ سالگی بروز اختلالات کروموزومی به ویژه سندرم داون بیشتر است.
۲. تغذیه: زنان حامله باید رژیم غذایی مناسب داشته باشند تا بتوانند هم سالم بمانند و هم فرزندانی سالم به دنیا آورند.
۳. داروها: اغلب داروها دارای تاثیرات منفی بر سلامت جنین هستند. داروهایی نظیر الکل، نیکوتین، هورمونها، بعضی از پادتنها، هروئین، متادون همگی در جنین تاثیرات مخربی میگذارد. بسیاری از نوزادانی که مادران شان در دوران حاملگی داروهای فوق را مصرف میکردند، علائمی از اختلالات رفتاری از خود نشان دادند.
۴. بیماریها و اختلالات مادر: بیماریهای ویروسی نظیر سرخجه، آبله مرغان در دوران اولیه بارداری بسیار خطرناک است؛ و یکی از سختترین بیماریهای ویروسی در سهماهه اولیه بارداری سرخجه است که ممکن است منجر به ناهنجاریهای قلبی، ناشنوایی، نابینایی و یا عقب ماندگی ذهنی نوزاد شود. اختلالات و بیماریهای دیگر نظیر ایدز، سیفلیس، مسمومیت حاملگی نیز موجب اختلالاتی در نوزاد خواهد شد.
۵. عامل ارهاش: اگر مردی با ارهاش مثبت با زنی با ارهاش منفی ازدواج کند، چنانچه فرزندشان ارهاش مثبت داشته باشد ممکن است خون مادر در مقابل ارهاش مثبت پادتن تشکیل دهد. در بارداری بعدی این پادتنها ممکن است به ارهاش مثبت خون جنین حمله کند. این تخریب ممکن است مختصر و یا گاهی باعث فلج مغزی، ناشنوایی و یا عقب ماندگی ذهنی شود. خوشبختانه این مشکل قابل کنترل است و میتوان بعد از تولد نوزاد و با آزمایش خون آن (نمونه بند ناف) چنانچه مادری ارهاش منفی و فرزند ارهاش مثبت دارد، با تزریق آمپول روگام از تولید پادتن خون مادر جلوگیری شود.
۶. اضطراب مادر: اگر چه بین سیستم عصبی مادر و جنین هیچ ارتباطی وجود ندارد، اما حالات عاطفی مادر مانند، نفرت، ترس و اضطراب در سیستم عصبی مادر تاثیر گذاشته باعث آزادسازی بعضی از مواد شیمیایی (مانند اپی نفرین و استیل کولین) و وارد شدن آن به جریان خون میشود و همچنین تحت این شرایط بعضی از غدد فعال شده و مقادیر زیادی هورمون را به خون وارد میکنند. این تغییرات از طریق جفت به جنین منتقل میشود و باعث تاثیرات منفی بر جنین خواهد شد.
۱. محیط فرهنگی و اجتماعی: در هر جامعه ای سنتها، باورها نگرشها و بهطور کلی فرهنگ خاصی حاکم است. در آن فرهنگ برای اینکه فرد به عنوان عضو جامعه پذیرفته شود، خانواده و سایر اعضای جامعه تلاش میکنند در پرورش وی ارزشها و باورهای جامعه را لحاظ کنند و بر اساس فرهنگ حاکم بر جامعهٔ خود به تربیت فرزندان بپردازند. بهطور مثال در بعضی از جوامع توجه به فردیت باعث تربیت افراد مستقل میشود و یا در بعضی دیگر از فرهنگها روح همکاری و جمع گرایی به عنوان یک اصل پذیرفته شده و رفتارهای متناسب با آن مورد توجه و تشویق قرار میگیرد. به نظر بسیاری از روان شناسان، فرهنگ و جامعه باعث نوعی نگرش در آموزش و پرورش شده، باعث ایجاد تبعیض در رشد شناختی کودکان و نوجوانان میشود. به عنوان نمونه انتظار پیشرفت در ریاضیات و مهندسی برای پسران و شغلهای متناسب با آن و انتخاب اسباب بازیهای متناسب با جنسیت باعث نوعی نگرش سوگرانه شده و بالطبع در رشد توانمندیهای آنها تاثیر مستقیم میگذارد.
۲. محیط اقتصادی: کودکی که متولد میشود با توجه به وضع اقتصادی والدین از امکانات و محرکهایی برخوردار است. روشن است چنانچه وضعیت اقتصادی خانواده و جامعه در سطح بالایی باشد کودک و نوجوان از حداکثر امکانات محیطی، چه در محیط خانواده و چه در مدرسه برخوردار خواهد بود. این افراد به لحاظ فضای زندگی، وسایل بازی و محرکهای مناسب جهت پرورش قوای حسی از تحریکات مناسبی برخوردار هستند.
۳. محیط خانوادگی: نوع ارتباط والدین با همدیگر و همچنین چگونگی تعامل آنها با فرزندان میتواند در چگونگی شکل گیری شخصیت تاثیر بسزایی داشته باشد. یکی از بحثهای مهم در روانشناسی رشد کودک و نوجوان، نحوه ارتباط والدین است. به طوری که در اکثر نظریههای رشد کودک و نوجوان، به اهمیت رفتار والدین توجه شدهاست. رفتار والدین با فرزندان چه خشن و چه محبت آمیز، چه منع کننده باشد و چه او را آزاد بگذارند غالباً مطابق الگوی فرهنگی خاص که در آن جامعه قرار دارد انجام میگیرد. عواملی متعددی در محیط خانوادگی میتواند در رشد کودک و نوجوان تاثیر بسزایی داشته باشد که اهم آن عبارتند از:
عوامل اشاره شده در رشد کودک و نوجوان بسیار با اهمیت میباشد. خانوادهای که از لحاظ اقتصادی در سطح مطلوبی باشد، والدینی که از تحصیلات بالایی برخوردار باشند، نگاه مسئولیت پذیر در والدین، پذیرش بدون قید و شرط بدون توجه به ناتوانیهای فرزند و… محیط مطلوبی را برای رشد همهجانبه کودک و نوجوان ایجاد میکند.
در زمینه ارتباط صحیح والدین و کودک کتابهای بسیار مفیدی نوشته شده که غالباً ترجمه می باشد. اما یکی از کتابهای بسیار مفید در این زمینه کتاب « نگران بچه؛ روش های روانشناختی رفتار با کودک » نوشته دکتر احمد اسماعیل زاده برزی است.
4- همسالان
۵- مدرسه
یادگیری کودکان اغلب از طریق تقلید کردن از رفتار بزرگسالان صورت می گیرد و آنان ابتدا یادگیری را با تقلید شروع می کنند.در این دوره ی سنی، سرعت بسیار زیادی در رشد زبان کودکان وجود دارد.
کودکان در این دوره ی سنی ، روزانه حدود 50 کلمه جدید یادمی گیرند و کلمات بسیار زیادی را می فهمند.
درواقع فهم آنان در پایان 3 سالگی، بیشتر از صحبت کردنشان است. کودکان ممکن است در 3 سالگی، صحبت کنند ولی مطمئنا تعداد کلماتی که یادگرفته اند بیشتر از آنی است که بیان می کنند.
آنان در 3 سالگی بیش از 1200 کلمه به کار می گیرند و با آن کلمات صحبت می کنند.در 5 سالگی آنان بین 5000 تا 6000 کلمه بکار می گیرند.در طی این دوره، جملات کودکان به مرور پیچیده تر می شود و در جمله به تدریج کلمات بیشتری به کار می برند. در صحبت کردن نیز نسبت به قبل که دو یا سه کلمه را به کار می گرفتند، لغات بیشتری را به کار می گیرند و به طور متوسط بیش از چند لغت بکار می گیرند، آنان اکثرا با صدای بلند با خودشان صحبت می کنند و کلماتی را که شنیده اند به کار می گیرند و در عین حال تلاش می کنند تا رفتار خودشان را کنترل نمایند.
در این سن کودکان بسیار سؤال می پرسند و هدف آنان از این پرسش ها یا ارضای کنجکاوی است و یا اینکه به دلیل به دست آوردن توجه بزرگسالان است.
در این سن آنان رابطه های ساده مفاهیم، مهارت ها و کارهای روزمره و… را می فهمند و به خاطر می سپارند و اکثرا به تقلید از بزرگسالان؛ خودشان آن کارها را انجام می دهند.
آنان در این سن، مفهوم های خاص مثل: بالا و پایین، رو و زیر، این طرف و آن طرف و… را می فهمند و درک می کنند و در صحبت های روزمره از آن ها به فراخور موضوع استفاده می کنند. مفاهیم زمانی، مثل: امروز، دیروز و فردا ، مفاهیم مکانی مانند: خانه و بیرون از خانه و مغازه ها و پارک را درک می کنند و این توانایی را دارند تا اشیاء را طبقه بندی کنند ، مثل: غذاها، حیوانات و گل ها.
روان شناسی رشد شخصیت
روان شناسی رشد شخصیت
تاریخچۀ زندگی یک فرد در واقع مدتها پیش از تولّد او آغاز می شود زیرا تأثیر عوامل ژنتیکی و محیطی پیش از تولّد آغاز می شوند. معمولاً رشد شخصیّت را پس از تولّد طیّ چند دوره مورد مطالعه قرار می دهند که عبارتند از: دورۀ شیرخوارگی (از تولد تا ۲ سالگی)، دوره پیش دبستانی (۲ تا ۶ سالگی)، دوره کــودکی میــانه (۶ تا ۱۲ سالگی) و دوران بلوغ. دوران شیرخوارگی از جهات گوناگون بر رشد شخصیّت در دورۀ بزرگسالی تأثیر می گذارد. مثلاً وجود واکنش مانع محرک در بعضی از نوزادان است که در نهایت منجر به اختلال شخصیّتی در خود ضروری می شود. وابستگی یکی از واکنشهایی است که در دوران نوزادی در نوزاد نسبت به مادر ایجاد می شود که حاکی از احساس امنیّت خاطر در نوزاد بر اثر وجود و حضور مادر است این الگوی رفتاری در حیوانات نیز مشاهده شده است.
در دوره پیش دبستانی بسیاری از الگوهای رفتاری نظیر رفتار اکتشافی، اضطراب، سخنگویی که در دورۀ شیرخوارگی آغاز شد در این دوره به تکامل خود ادامه داده و شکل گیری شخصیّت را در مرحله ای بالاتر امکان پذیر می سازند.
دوره کودکی میانه را روانکاوان دوره نهفتگی از نظر رشد جنسی می دانند در این دوره کودک در محیط مدرسه با کودکان دارای شخصیّتهای گوناگون در تماس و مراوده است و مدرسه نقش مهمی در اجتماعی کردن کودک ایفا می کند.روانشناسی رشد شخصیت کودک
دوره بلوغ با رشد سریع و تغییرات بارز جسمی مشخص می شود. ظهور علائم ثانوی جنسی در پسران و دختران مختص این دوره است. این تغییرات جسمی با تغییرات روانی مختلفی همراه است(شاملو،۱۳۸۴).
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.
تمامی حقوق سایت “سایک سان” متعلق به سید حسن هاشمی کنتی میباشد. این سایت در زمینه آموزش روانشناسی و تحت قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند.
نسخه
الکترونیک
کتاب صوتی روانشناسی رشد و شخصیت کودک و نوجوان
به همراه
هزاران کتاب دیگر از طریق اپلیکیشن رایگان فیدیبو در دسترس است. همین حالا
دانلود کنید
نسخه نمونه کتاب صوتی روانشناسی رشد و شخصیت کودک و نوجوان را رایگان
بشنوید
کتاب صوتی «روانشناسی رشد و شخصیت کودک و نوجوان» نوشته لورا.ای.برک است. این کتاب با توجه به کاربردهای علم روانشناسی در جهان امروز، کاربرد اصول اساسی شناخت کودک برای والدین و گشودن گره مشکلات و حل مسائل والدین و حتی مربیان آموزشی تهیه شده است.
از آنجا که رشد کودک در جنبههای مختلف شناختی، عاطفی، جسمی و… از شگفتانگیزترین و جذابترین جنبههای مطالعه انسان است و مطالعه و کاربرد این کتاب، منجر به ایجاد این نگرش میشود که انسان از زمان تشکیل نطفه تا مرگ، مسیر قایل انعطافی را در رشد طی میکند تا انسان فعلی شود. بنابراین درک تفاوتهای فردی اسانها در جنبههای مختلف، میتواند در تعلیم و تربیت کودکان بسیار موثر واقع میشود.
این کتاب با ترجمه لیلی گازر و خوانش نگین خواجهنصیر منتشر شده است.
دبی فورد
تينا پين برايسن، دنيل سيگل روانشناسی رشد شخصیت کودک
اس. جی. اسکات
چارلز دوهیگ
دیوید لارنس پرستون
اریک فروم
لیل لوندز
اروین.دی یالوم
جیم ران
سم هورن
اروین.دی یالوم
جان اشتاین بک
بیهقی
ریچارد باخ
علی میرمیرانی
کیارش ساعتچی
موسسه پژوهشی کودکان دنیا
دن نوریس
جی الیوت
آرتور شوپنهاور
کیانوش کاکاوند
سید مهدی شجاعی
عارفانههای خواجه عبدالله انصاری
سون تزو
نام کتاب، نویسنده، مترجم، ناشر یا هر واژه مورد نظرتان را
بنویسید
iOS
اندروید
ویندوز
https://fidibo.com/book/96804
کتاب مورد نظرتان را درخواست کنید تا در صورت امکان آن را به فروشگاه اضافه کنیم.0