چطور ازدواج کردید نی نی سایت

 
helpkade
چطور ازدواج کردید نی نی سایت
چطور ازدواج کردید نی نی سایت

* لطفا در مورد ایجاد تاپیک و نظرسنجی قبل از ثبت دقت فرمایید زیرا امکان ویرایش و یا حذف مطلب بعد از ارسال وجود ندارد.
همچنین شما ملزم به رعایت

قوانین و مقررات

نی‌نی‌سایت نیز می‌باشید.

* لطفا در مورد ایجاد تاپیک و نظرسنجی قبل از ثبت دقت فرمایید زیرا امکان ویرایش و یا حذف مطلب بعد از ارسال وجود ندارد.
همچنین شما ملزم به رعایت

قوانین و مقررات

نی‌نی‌سایت نیز می‌باشید.

من۳۳ ساله هستم و مجرد. چون باید طرفم رو دوست داشته باشم. خواستگار داشتم ولی دوسش نداشتم و جواب رد دادم. شماها هم طرفتون رو دوست داشتید. بعضی ها ميگن اينطوري در آینده تنها میمونم. ولی آخه چی کار کنم؟  کنار کسی باشم که حسی بهش ندارم؟ کسی رو دوست دارم که از من بالاتره و به من پیشنهاد نميده 😔😔😔😔

ب دلم نشست و مزدوج شدم . کاملا سنتی بود

دوست داشتن که توی لحظه به وجود نمیاد باید با طرف حرف بزنی یه شناختی پیدا کنی ازش کم کم دوست داشتن به وجود میاد من خودم در نگاه اول اصلا از شوهرم خوشم نمیومدچطور ازدواج کردید نی نی سایت

مجرد باشی کع حالش بیشترع

آیا می‌دانید در هفته ۳۶ بارداری باید برای ذخیره خون بندناف نوزادتان ثبت‌نام کنید؟!

خوب فقط یک بعد رو بلد کردی برای خودت بقیه ابعاد چی؟ 

صرف اینکه مشکلی با اینکه تو اجتماع کنارت باشه  نداشته باشی و اینکه ببین میتونی بوس کنید همو بسه

من ٢٣سالگي رفتم اداره كار انجام بدم شوهرم اونجا منو ديدو عاشق شدبه قول خودشو از رئيسش خواست تامنو خواستگاري كنه 

من سنتی ندوس … برا همین قبل ازدواج چن سال باهم دوست بودیم😶

آخه من خیلی تنهام 

سنتی ازدواج کردم بله بعد رفت و آمد علاقه پیدا کردم

وقتی واسه آشنایی اول دیدمش کلا ازش خوشم اومد تویک نگاه عاشق شدم 😁 از قبل نمیشناختمش و کاملا سنتی 

درست میگی خب😕ان شاالله که همونطوری ک دوست داری ب زودی ازدوا ج کنی دوست داشتی سربزن😘

https://www.ninisite.com/discussion/topic/2824669/مجررررردابیایید-لطفا

منم همین شکلیم خاستگار خوب زیاد دارم اما نه به دلم میشینه نه خط فکرمون شبیه همه خیلی وقته قید ازدواج رو زدم 

خوشم نیوومد ازش چندبارم نامزدیو بهم زدم ولی اون سفت وایساده بود تا راضیم کنه اینقدر دلبری کرد تا عاشقش شدم😂

فقط 1 هفته و 5 روز به تولد باقی مونده !

پیشنهاد دوستی نداشتی؟

تو یه سایتی آشنا شدیم فهمیدیم هم دانشگاهی هستیم 3 سال دوست بودیم بعدم ازدواج کردیم

هیچی مجبور شده ام به ازدواج تا تقریبا ۶سال حس مزخرفی داشتم 😐اما الان خیلی حسم فرق کرده 

چندسال دوست بودیم دیگه اخلاق هم قشنگ میدونیستم ولی چون ازدواج تو سن پایین دوست نداشتم یکم دوستیمون طول کشید

من از خواستگاری تا بله برون یک هفته شد کاملا سنتی😅

سنتی بود

ولی وقتی عکسشو دیدم عاشقش شدم

چرا.ولی اهل دوستی نیستم 

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت

قوانین و مقررات

نی‌نی‌سایت می‌باشید

مطالب این سایت تنها جنبه اطلاع رسانی و
آموزشی داشته و توصیه پزشکی تخصصی تلقی نمی شوند و نباید آنها را جایگزین
مراجعه به پزشک جهت تشخیص و درمان دانست. لطفاً پیش از استفاده از سایت
صفحه
“شرایط استفاده از سایت”
را مطالعه فرمایید. استفاده از این سایت
بدان معناست که شما قبلاً صفحه “شرایط استفاده از سایت” را مطالعه کرده
و به مفاد آن واقفید. نقل مطالب این سایت با ذکر منبع و نشانی اینترنتی سایت بلامانع است

* لطفا در مورد ایجاد تاپیک و نظرسنجی قبل از ثبت دقت فرمایید زیرا امکان ویرایش و یا حذف مطلب بعد از ارسال وجود ندارد.
همچنین شما ملزم به رعایت

قوانین و مقررات

نی‌نی‌سایت نیز می‌باشید.

* لطفا در مورد ایجاد تاپیک و نظرسنجی قبل از ثبت دقت فرمایید زیرا امکان ویرایش و یا حذف مطلب بعد از ارسال وجود ندارد.
همچنین شما ملزم به رعایت

قوانین و مقررات

نی‌نی‌سایت نیز می‌باشید.

از داستان ازدواجتون بگید؟

من خیلی چله گرفتم خیلی دعا میکنم ولی چرا بعضیها راحت ازدواج میکنن بعضیا با هزارتا دعا نه

راهنماییم کنید لطفا

چطور ازدواج کردید نی نی سایت

اینطوری

چند سالته عزیزم

چون وقتش باید برسه😐

آیا می‌دانید در هفته ۳۶ بارداری باید برای ذخیره خون بندناف نوزادتان ثبت‌نام کنید؟!

ب وقتش میشه 

🤩

منم به سختی ازدواج کردم….برام کابوس اون روزا 

….ولی خدا بزرگه حتما کمکت میکنه

اومدن خواستگاری.

لطفاااا به زور از خدا چیزیو نخواه..من یکبار این کارو کردم و خدا به بدترین شکل ممکن کاری کرد دیگ حتی نتونم اسم طرفو به زبون بیارم

پسند شدم 😕

چن سالته

منم دوست دارم بدونم

خیلی راحت رو سرمون هم یه تاج بزرگ طلا هست

با۱۰ تا خاستگار بلاخره یکیشونو انتخاب کردم😂

منم تو بچه دار شدن همین فکرو میکنم 

تو کار اشنا شدیم

من اومد خواستگاری بابام گف  فقط برش دارین ببرینش😂

وقتش کیه؟😐

ب زور نخواه

به وقتش پیش میاد

دعا کن که اگه به صلاحت بود جور بشه،ازدواج کردن که حتما خوشبخت شدن نیست

موافقم باید وقتش برسه

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت

قوانین و مقررات

نی‌نی‌سایت می‌باشید

مطالب این سایت تنها جنبه اطلاع رسانی و
آموزشی داشته و توصیه پزشکی تخصصی تلقی نمی شوند و نباید آنها را جایگزین
مراجعه به پزشک جهت تشخیص و درمان دانست. لطفاً پیش از استفاده از سایت
صفحه
“شرایط استفاده از سایت”
را مطالعه فرمایید. استفاده از این سایت
بدان معناست که شما قبلاً صفحه “شرایط استفاده از سایت” را مطالعه کرده
و به مفاد آن واقفید. نقل مطالب این سایت با ذکر منبع و نشانی اینترنتی سایت بلامانع است

* لطفا در مورد ایجاد تاپیک و نظرسنجی قبل از ثبت دقت فرمایید زیرا امکان ویرایش و یا حذف مطلب بعد از ارسال وجود ندارد.
همچنین شما ملزم به رعایت

قوانین و مقررات

نی‌نی‌سایت نیز می‌باشید.

* لطفا در مورد ایجاد تاپیک و نظرسنجی قبل از ثبت دقت فرمایید زیرا امکان ویرایش و یا حذف مطلب بعد از ارسال وجود ندارد.
همچنین شما ملزم به رعایت

قوانین و مقررات

نی‌نی‌سایت نیز می‌باشید.

یهویی شد؟از اونایی بودید که نمیخواستید ولی شد؟یا از مجردی خسته بودید و میخواستید؟

نمیخواستیم

چطور ازدواج کردید نی نی سایت

تقریبا زوری شد

بچه بودم نمیفهمیدم

کاملا یهویی شد و اصلا نه من قصد ازدواج داشتم نه خانواده قصد شوهر دادنمو

آیا می‌دانید در هفته ۳۶ بارداری باید برای ذخیره خون بندناف نوزادتان ثبت‌نام کنید؟!

تقریبا زوری و بخاطر حرف دیگران.

یهویی نه ولی فکرش رو نمیکردم

از سر بار بودن خسته شده بودم

بچه بودم خواهر چه میدونستم ازدواج شوهر چیه😞

یه هوییی خیلی غیر منتظره

چرا اینجوری میگید؟پشیمونین از ازدواج؟

ما از کوچیکی همدیگه رو میخاستیم😁😁😁😁😁

با کسی ازدواج کردم که باهاش همیشه دعوام بود اصلا بهش فکر نمی کردم ، اینقدرم از مجردی لذت می بردم که نگو ، قسمت بود خواهر الانم راضیم خدارو شکر

من ی مدت شوهری بودم به شددددت خخخ ولی خواستکارام کم بود یا ب دل نمیشستن….

بعد کلا بیخیال شدم گفتم میرم ی دوس پسر درست حسابی پیدامیکنم…

تازه داشتم عشق و حال مبکردم ک بختم بازشد🙃

تو ۱۴سالگی چی میفهمیدم از منم کلا نظر نخاستن😅 


تبریک

من اولش که از اسم خواستگار بهم میخورد و بعد یه مدت گلچین میکردم بخاطر التماسای مامانم امابا ورم نمیشد به شوهرم جواب مثبت بدم انگار دهنم بسته شد 

بعد از یکسال همکاری گفت با من ازدواج میکنی

گفتم نمی دونم! باید همو بشناسیم 

و این پروسه شناخت انقدر طول کشید که 

۵ سال بعدش عقد کردیم!!

الانم ۳ ساله عاشقانه زندگی میکنیم

نی نیمونم ۵ هفته است که اومده تو دلم

از ازدواجم راضیم

بلاخره کم و کاستی هایی هست

هیچ کس کامل نیست

مشکلات ریز هست بخصوص مالی ولی در کل ایشالا قسمت مجردا بشه اونم از نوع خوبش

من توخانواده ای بودم که توش به ازدواج بالایه ۲۰متعقد بودن ولی من تو۱۷سالگی خیلی خیلی یهویی وعجله ای ازدواج کردم

نه من راضیم ولی خیلی شوک بود برام بعد بله برون فهمیدم بردار شوهر بزرگم خواستگارم بوده زمانی 14 ساله بودام 😨

دختر لاکچری 😊😊❤❤


فقط 5 روز به تولد باقی مونده !

چطور ازدواج کردید نی نی سایت

واقعا درسته که اگه قسمت باشه دهنتون بسته میشه؟

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت

قوانین و مقررات

نی‌نی‌سایت می‌باشید

مطالب این سایت تنها جنبه اطلاع رسانی و
آموزشی داشته و توصیه پزشکی تخصصی تلقی نمی شوند و نباید آنها را جایگزین
مراجعه به پزشک جهت تشخیص و درمان دانست. لطفاً پیش از استفاده از سایت
صفحه
“شرایط استفاده از سایت”
را مطالعه فرمایید. استفاده از این سایت
بدان معناست که شما قبلاً صفحه “شرایط استفاده از سایت” را مطالعه کرده
و به مفاد آن واقفید. نقل مطالب این سایت با ذکر منبع و نشانی اینترنتی سایت بلامانع است

* لطفا در مورد ایجاد تاپیک و نظرسنجی قبل از ثبت دقت فرمایید زیرا امکان ویرایش و یا حذف مطلب بعد از ارسال وجود ندارد.
همچنین شما ملزم به رعایت

قوانین و مقررات

نی‌نی‌سایت نیز می‌باشید.

* لطفا در مورد ایجاد تاپیک و نظرسنجی قبل از ثبت دقت فرمایید زیرا امکان ویرایش و یا حذف مطلب بعد از ارسال وجود ندارد.
همچنین شما ملزم به رعایت

قوانین و مقررات

نی‌نی‌سایت نیز می‌باشید.

من خودم رفته بودم مسافرت با هم آشنا شدیم،

بعد ۵ ماه هم عقد کردیم ولی جریانمون جالبه،

شما هم بگید تا منم بنویسم🤗

چطور ازدواج کردید نی نی سایت

استارتر قدت چنده که شوهرت گفته دیدمت معلوم بوده از پاهات بلندی 

ازطریق دخترخاله ی همسرم که همسایه مون بود آشنا شدیم😊😊😊

منم مجردم 

فقط با یه پسره هندی که عاشق شعرای سعدی و حافظ هست تو اینترنت آشنا شدم شاعر هم هست همیشه شعراشو میفرسته به انگلیسی منم میخونم 

نمیدونم اسمشو چی میشه گذاشت 😐😂😂😂

آیا می‌دانید در هفته ۳۶ بارداری باید برای ذخیره خون بندناف نوزادتان ثبت‌نام کنید؟!

😁😁😁

من و شوهرم قبلا سر عقد دخترداییم (مادرشوهرم با داییم اینا همسایه هستن)اون موقع  همدیگه رو دیده بودیم جفتمونم با اولین برخورد به این نتیجه رسیده بودیم که طرف مقابل مغرور و از خود راضیه و عمرا کسی بتونه به عنوان شریک زندگی قبولش کنه اما یکی از دوستای شوهرم که خانومشون با من دوسته فک کرده بود بهترین گزینه ایم برای هم و برا هم ساخته شدیم که خب فک کنم شناختش از جفتمونم درست بود😆😆

يه روز داشتم ميرفتم خونه يه ماشين رد شد و يه پسر فوق العاده جذاب با ريش و اينا توش بود 

گفتم واي اين روزي زندگي منو بهم ميزنه

يه مدت گذشت که باز ديدمش همسايمون بود

و بعدشم…

بگو برات اواز هندی بخونه بین درختا😆😆😆

اگه نگن داری داری دروغ میگی من ۱۷۴ ام،همسرم ۱۹۴

منم ریشو میدوستم

۱۷۴ ام من

یک سال و نیمه من الان ۲۴ صالح هم ۲۹

ببخشیدعزیزم پس امضات واسه کیه؟؟

عه خخ من 172 ام چرا بگن دروغ !!!اها شاید چون دختر قد بلند کمه. من ولی شوهرم زیاد بلند نیست نسبت به من 180 هست قدش 

قبل ازدواج میگفتم بش به نظرتون زنو مرد باید حدودا چه اختلاف قدی داشته باشن ک خوب باشه و زن بلند زیادی دیده نشه خخ پیگفتم ک بفهمه من بلند تر دوس دارم یکم اما با خونسردی میگف 8 سانت اختلاف خیلی خوبه خخخخخ دقیقا اختلاف قدپ با خودشو به عنوان استاندارد فتوا کرد

اون چنده؟

194

اره حتی الان که ده ساله گذشته هنوزم یادمون میوفته انقد میخندیدم حالا خانوادش هنوز ننیدونن منم میخاستمش همیشه میگن وای ما چقد اومدیم رفتیم تا تو عروسمون شدی 🤣🤣چطور ازدواج کردید نی نی سایت

برا شما نی نی سایتیای گل که همیشه لبخند بزنین😍

هیچ وقت از این زاویه نگا نکرده بودم که برا یکی دیگ باشه برم عوض کنم😂

مرسی عزیزم😂

تو كدوم اپليكيشن چت مي كنين

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت

قوانین و مقررات

نی‌نی‌سایت می‌باشید

مطالب این سایت تنها جنبه اطلاع رسانی و
آموزشی داشته و توصیه پزشکی تخصصی تلقی نمی شوند و نباید آنها را جایگزین
مراجعه به پزشک جهت تشخیص و درمان دانست. لطفاً پیش از استفاده از سایت
صفحه
“شرایط استفاده از سایت”
را مطالعه فرمایید. استفاده از این سایت
بدان معناست که شما قبلاً صفحه “شرایط استفاده از سایت” را مطالعه کرده
و به مفاد آن واقفید. نقل مطالب این سایت با ذکر منبع و نشانی اینترنتی سایت بلامانع است

* لطفا در مورد ایجاد تاپیک و نظرسنجی قبل از ثبت دقت فرمایید زیرا امکان ویرایش و یا حذف مطلب بعد از ارسال وجود ندارد.
همچنین شما ملزم به رعایت

قوانین و مقررات

نی‌نی‌سایت نیز می‌باشید.

* لطفا در مورد ایجاد تاپیک و نظرسنجی قبل از ثبت دقت فرمایید زیرا امکان ویرایش و یا حذف مطلب بعد از ارسال وجود ندارد.
همچنین شما ملزم به رعایت

قوانین و مقررات

نی‌نی‌سایت نیز می‌باشید.

سلام 

چگونه🤔🤔🤔🤔 خب مثل همه دیگه😂😂😂😂

۱۹ سالم بود .ازدواج سنتی

چطور ازدواج کردید نی نی سایت

نوع اشنایی منظورم

آیا می‌دانید در هفته ۳۶ بارداری باید برای ذخیره خون بندناف نوزادتان ثبت‌نام کنید؟!

اگه بگم همه میریزن سرم شاید کسی هم باورنکنه ولی خب گذشت دیگه پشیمونی سودی نداره از روی سادگی بود

سنتی یعنی معرفی میکنن؟

21 ساله

با توکل بر خدا😆

سلام. ۱۳ساله بودم که پسر همسایمون که اقوامم میشد اومدخاستگاری. البتهتوسن ۱۲سالگی اومده بودن. که من نمیفهمیدم وقتی ۱۳ساله شدم بهم گفتن. 

سنتی بیست بله گفتم هنوز ازدواج نکردیم

تو دانشگاه.۲۳ سالم بود😍

تو بازار برده فروشا منو دید منو برد حرم شدم سوگلی دربار …یادش بخیر

با دوست پسرم ۱۷سالگی

😂😂😂

دوست بودیم . 22 ازدواج کردم. 

با یک نگاه خر شده ود سن ۲۲ سالگی عنان از کف داده وازدواج نمودم خداروشکر البته💟

١٦ ساله

تو خيابون ديده بودتم مامانش اومد خواستگارى منم با كله رفتم

  

26 سالگی ,پسرعمومه😍😍

15 پسر عمومه

به سختی 🙂

من  خیلی غمناک ازدواج کردم😔

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت

قوانین و مقررات

نی‌نی‌سایت می‌باشید

مطالب این سایت تنها جنبه اطلاع رسانی و
آموزشی داشته و توصیه پزشکی تخصصی تلقی نمی شوند و نباید آنها را جایگزین
مراجعه به پزشک جهت تشخیص و درمان دانست. لطفاً پیش از استفاده از سایت
صفحه
“شرایط استفاده از سایت”
را مطالعه فرمایید. استفاده از این سایت
بدان معناست که شما قبلاً صفحه “شرایط استفاده از سایت” را مطالعه کرده
و به مفاد آن واقفید. نقل مطالب این سایت با ذکر منبع و نشانی اینترنتی سایت بلامانع است

* لطفا در مورد ایجاد تاپیک و نظرسنجی قبل از ثبت دقت فرمایید زیرا امکان ویرایش و یا حذف مطلب بعد از ارسال وجود ندارد.
همچنین شما ملزم به رعایت

قوانین و مقررات

نی‌نی‌سایت نیز می‌باشید.

* لطفا در مورد ایجاد تاپیک و نظرسنجی قبل از ثبت دقت فرمایید زیرا امکان ویرایش و یا حذف مطلب بعد از ارسال وجود ندارد.
همچنین شما ملزم به رعایت

قوانین و مقررات

نی‌نی‌سایت نیز می‌باشید.

…..

ما روز اول كه همو ديديم عمليات والفجر و اجرا كرديم عاشق هم شديم😂

فقط 1 هفته و 6 روز به تولد باقی مونده !
چطور ازدواج کردید نی نی سایت

چی شد😃

ما داداشامون باهم دوست بودن و برای برادرش اومدن خواستگاریم و این در صورتی بود که توی دوران ۱۵ ساله رفاقت هیچوقت منو ندیده بود برادرشوهرم

آیا می‌دانید در هفته ۳۶ بارداری باید برای ذخیره خون بندناف نوزادتان ثبت‌نام کنید؟!

سال۹۴

جلو مدرسه شماره داد🤣🤣🤣🤣🤣

بعد چيشد كه اين يكي گرفتت ؟

فقط 1 هفته و 6 روز به تولد باقی مونده !

داداشم وقتی دوستش پیشنهاد منو داده بود برای داداشش خیلی ازش عصبانی شده بود خوشش نیومده بود ولی در نهایت کوتاه اومد

شوهر خاله ام معرف بود وسنتی ازدواج کردم 

روز خاستگاری اولین باری بود که میدیدمش و همون روزم عاشقش شدم دو روز بعدش نامزدکردم و۲ماه بعدش عقد 

از،همون اول برا داداشش اومدن خواستگاری

برادرشوهرم خودش متاهل بود اون موقع

😁😁😁😁😁😁

هنوز آشنا نشدیم😒😂

دوست خانوادگی بودیم از بچگی با هم بزرگ شدیم. همه فکر میکردن مث خواهر برادریم ولی من عاشقش شدم

هعیییی اینجور چیزا واس مردمه

واسه ما ک هیچ کس سراغی ازمون نگرفت 

توراه مدرسه

خواهر شوهرم مستاجرمون بودازم خواستگاری کردن

إن شاء… مزدوج شدم برایتان تعریف خواهم نمویئیید😆😘

فامیلیم

از بچگی عاشق هم بودیم

همو دیدیم از هم خوشمون اومد دوستامون واسطه شدن شماره مونو دادن به هم و اشنایی پیش رفت.

اولش هیچکدوم قصد ازدواج نداشتیم کلا ولی هر چی پیش رفت بیشتر از هم خوشمون اومد.عاشق شدیم دیدیم همو دوست داریم و بی هم نمیتونیم.

خاستگاری و یکم مخالفت خانواده و ازدواج و الانم شکرخدا هنوز عاشقیم و خوشبختیم مشکلات هست ولی باهم حلش میکنیم.خداروشکر❤

خخخ والا

ما هم هنوز اشنا نشدیم🤪😂

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت

قوانین و مقررات

نی‌نی‌سایت می‌باشید

مطالب این سایت تنها جنبه اطلاع رسانی و
آموزشی داشته و توصیه پزشکی تخصصی تلقی نمی شوند و نباید آنها را جایگزین
مراجعه به پزشک جهت تشخیص و درمان دانست. لطفاً پیش از استفاده از سایت
صفحه
“شرایط استفاده از سایت”
را مطالعه فرمایید. استفاده از این سایت
بدان معناست که شما قبلاً صفحه “شرایط استفاده از سایت” را مطالعه کرده
و به مفاد آن واقفید. نقل مطالب این سایت با ذکر منبع و نشانی اینترنتی سایت بلامانع است

* لطفا در مورد ایجاد تاپیک و نظرسنجی قبل از ثبت دقت فرمایید زیرا امکان ویرایش و یا حذف مطلب بعد از ارسال وجود ندارد.
همچنین شما ملزم به رعایت

قوانین و مقررات

نی‌نی‌سایت نیز می‌باشید.

* لطفا در مورد ایجاد تاپیک و نظرسنجی قبل از ثبت دقت فرمایید زیرا امکان ویرایش و یا حذف مطلب بعد از ارسال وجود ندارد.
همچنین شما ملزم به رعایت

قوانین و مقررات

نی‌نی‌سایت نیز می‌باشید.

و بنظرتون ازدواج توی چه سنی خوبه؟ برگردید به عقب توی چه سنی ازدواج میکنید؟ 

نیس😭😭😭😭😭😭

من تو هتل آشنا شدم تو کیش،۲۲ سالگی

چطور ازدواج کردید نی نی سایت

ازدواج در 25 سالگی عالیه

آیا می‌دانید در هفته ۳۶ بارداری باید برای ذخیره خون بندناف نوزادتان ثبت‌نام کنید؟!

22 ازدواج کردم 

تو دانشگاه

اون بامن تو راه مدرسه اشناشد ولی من نشدم☹☹☹

به نظرم ۲۶

سن مهم نیست که ۲۲ باشه یا ۲۴ یا ۲۰

مهن اینه که انتخاب درست کنی

ممکنه برای یکی تو ۲۰ کزینه مناسب بیاد برای یکی تو ۲۴

شوهرم فامیل‌دور بود

میکه از بچگی میخاستمت

داداش دوستم ۲۴ سالگی 

۲۱ سالگی

دوست خانوادگی ودوست همسر سابقم


فقط 28 هفته به تولد باقی مونده !

سنتی ، ۳۲ سالگی

برگردم به عقب با شوهرم دوست میشم اما باهاش ازدواج نمیکنم 

من تو دانشگاه تو ۲۱ سالگی 

ازدواج زیر ۳۰ سال اشتباه محض

 دم مدرسه۱۶سالگی همه چی خوبه ولی راضیم خیلی از زندگسم از خودش ولی مجردی از هرلحاظ عالی تره

رو بنر به عنوان نخبه عکسمو دیده بود حدود ی سال هم دتبالم گشت و پیدام کرد من ۱۷ سالم بود ایشون ۲۰ ازدواج کردیم الان من ۱۹ ایشونم ۲۲ رو تموم کردن شکر خداخوشبختم

همکلاسی بودیم ۲۸سالگی ازدواج کردم

یکم زود ازدواج کردم با هم دوست شدیم رفته بودیم تفریح و گردش اونجا دیدمش😁

پسرعممه میخواست منو 16سالم بود خودشم 18😀

شوهر منو مامان دوستم معرفی کرد اومدن خواستگاری 17 سالگی عقد کردم 

بازم برگردم عقب تو همون سن ازدواج میکنم 

نمیدونم الان داره واسه کدوم دختری شوکولات میخره😢😢

اونا مال منه 😢وقتی اومدی گرفتی انتقامم رو ازت میگیرم. نگی نگفتی😒😒😒

همون سن… اصلا ازدواج دیگه واسم مهم و نقطه عطف نیست.تصمیمام رفتن روانکاو…. و رسیدگی به بدنم و…. تحصیلات مه

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت

قوانین و مقررات

نی‌نی‌سایت می‌باشید

مطالب این سایت تنها جنبه اطلاع رسانی و
آموزشی داشته و توصیه پزشکی تخصصی تلقی نمی شوند و نباید آنها را جایگزین
مراجعه به پزشک جهت تشخیص و درمان دانست. لطفاً پیش از استفاده از سایت
صفحه
“شرایط استفاده از سایت”
را مطالعه فرمایید. استفاده از این سایت
بدان معناست که شما قبلاً صفحه “شرایط استفاده از سایت” را مطالعه کرده
و به مفاد آن واقفید. نقل مطالب این سایت با ذکر منبع و نشانی اینترنتی سایت بلامانع است

* لطفا در مورد ایجاد تاپیک و نظرسنجی قبل از ثبت دقت فرمایید زیرا امکان ویرایش و یا حذف مطلب بعد از ارسال وجود ندارد.
همچنین شما ملزم به رعایت

قوانین و مقررات

نی‌نی‌سایت نیز می‌باشید.

* لطفا در مورد ایجاد تاپیک و نظرسنجی قبل از ثبت دقت فرمایید زیرا امکان ویرایش و یا حذف مطلب بعد از ارسال وجود ندارد.
همچنین شما ملزم به رعایت

قوانین و مقررات

نی‌نی‌سایت نیز می‌باشید.

به دوستان قول داده بودم که بگم چطور ازدواج کردم  و موفقیت هام در زندگی زناشویی و اجتماعی  دلیلش چیه :

خب من خیلی مشکلات داشتم .پدرم اعتیاد داشت و خودش مشکل بزرگی بود برای ازدواجم . یه بار یه خاستگار سوال عجیبی پرسید .گفت وقتی تو به دنیا اومدی پدرت معتاد بود یا بعدش معتاد شد ؟ گفتم چه فرقی داره؟ گفت خب اگه قبلش معتاد بوده باشه در ژن تو اثر میذاره و تو هم به بچه مون منتقل میکنی ! (به مباحث ژنتیکی که در حوصله ی این تاپیک نیست وارد نمیشم …ولی همین قدر بگم که ملتی هستیم که اهل منبع و سرچ نیستیم متاسفانه و یه چیزی میشنویم و طوطی وار تکرار میکنیم و …)

این سوال از طرف خاستگار، باعث شد من ماه ها گریه کنم ! درد بکشم .دلم بشکنه و …چطور ازدواج کردید نی نی سایت

مشکل دوم این بود که والدین من از هم جدا شده بودن .من نمیدونستم چطوری به خاستگارم علت جدایی را بگم !

بگم چون پدرم معتاد بود ،مادرم جدا شد؟ که اگه میگفتم ،خاستگار ممکن بود بگه بله! روی ژنت تاثیر گذاشته و….

یا بگم تفاهم نداشتن و جدا شدن ؟که اگه میگفتم خاستگاره میگفت خب سر چی توافق نداشتن و من باید واقعا چی میگفتم !

 یا اگر پرسید مادرت درخواست طلاق داد یا پدرت ؟ من میموندم حقیقت را بگم که مادرم درخواست داد .بعدش یه خاستگار یه بار گفت که فکر نمیکنی تو هم مثل مادرت ناسازگار باشی ؟!!

خلاصه پروسه ی خاستگاری و اشنایی برای من کابوس بود .یه کابوس وحشتناک از باز کردن پرونده ی طلاق والدینم و ورق به ورق شرح دادنش ! خسته میشدم واقعا و دردناک بود…

از طرفی شهر کوچیک و سنتی ما ،براشون طلاق تابوی بدی  بود …

از طرفی ما وضع مالی مون به لطف ندانم کاری های بابام پوکیده بود.خونه مون سر و وضع افتضاحی داشت .طاق اب داده بود.دیوارها کثیف و داغون و خیلی موارد دیگه  که صرفه نظر میکنم از گفتنش …

یه بار خیلی اتفاقی صحبت های خانم خاستگار را در مورد خونه مون شنیدم که انگار اومده بود اموال ما را ببینه نه من رو و ….

مورد بعدی این بود که مادرم به بیماری روحی بدی دچار بود .روی من که هم جنسش بودم خیلی حساس بود.من تنها دختر بودم و دو برادر داشتم…  چشم دیدن من را نداشت.همیشه به برادرم میگفت کتک بزنه من رو …بعدها صحبت کردم با روانشناس در موردش و متوجه بیماری روحی مادرم شدم که درمان هم نشد متاسفانه .همینقدر بگم که خاستگارهام را مادرت خیلی شیک میپروند ! تو جلسه خاستگاری نحس میشد و خاستگاره میرفت پشت سرشم نگاه نمیکرد !حتی ظروف پذیرایی را موقع امدن خاستگار پنهون میکرد که ابروریزی بشه …بگذریم چون بحث مادرم از حوصله ی تاپیک خارجه .همین قدر بگم که برای مادرم خیلی خون به جگر شدم 😔😔😔

آیا می‌دانید در هفته ۳۶ بارداری باید برای ذخیره خون بندناف نوزادتان ثبت‌نام کنید؟!

بابام به علت مشکلات و درگیری با مادرم  ،و چون مادرم درخواست طلاق داده بود و بابام باورش نمیشد روزی از مامانم طلاق بگیره (بابام مامانم را خیلی اذیت کرد و مادرم هم بابام رو … در کل خیلی ازار میدادن همدیگه رو .مادرمم ضعیف بود و از خودش نظری نداشت .درخواست طلاق از سمت مادرم ،برای بابام گرون تموم شده بود)

برای همین میخواست حیثیت مادرم را ببره و اذیتش کنه .نامه داد .گفت من تو خاستگاری و مراسم ازدواج دخترم شرکت نمیکنم ببینم بلدی بدون من دختر شوهر بدی !

این طور شد که من فهمیدم نه مامانم را دارم نه بابام رو … مادرم نه تنها سعی نمیکرد روی بابام را کم کنه و شوهرم بده! بلکه انتقام تمام مشکلات روحیش را هم از من میگرفت ..

حالا شما تصور کنین با همچین مسائلی ،چطور میشه ازدواج کرد؟! قطعا میشه ازدواج کرد ولی یه دختر تو سری خور خواهی بود.دختری که باید از تمام خواسته هاش بگذره . شوهرش را یه منجی ببینه که اومده گرفتتش (!)🤨😣 و از جهنم نجاتش داده …. ناخودآگاه دخترانی که از خانواده های متشنج هستن ،خودشون را لایق زندگی خوب و با معیارهای معمول نمیدونن.

انتظار میره این نوع دخترا جیک شونم خونه ی شوهر در نیاد !بی نظر باشن .حق هیجی نداشته باشند و .. .باید هر روز خدا رو شکر کنه که اینها اومدن براش خاستگاری .که اگه نمی امدن این دختر میموند و هیچکی باهاش ازدواج نمیکرد!

دختری که اگه مرد سن بالا هم براش میومد باید کلاهش را مینداخت بالا و میگفت آخ جون یکی پیدا شد که شرایطم را قبول کنه و …

این دختر اگه به کیس های ناجور بخواد بگه “نه” ،مردم میگن واه ! از خداتم باشه!.دیگه کی میاد برات

اگه به این کیس ها “نه” میگفتم ،سریع از فامیل و دوست و اشنا و … نصیحت میشنیدم !که بابا اینقدر طاقچه بالا نذار .تو کیس بهتر برات نمیاد ..

بله دیگه ..دختری که اوضاع زندگیش خوب نیست باید به اولین خاستگار چشم بسته بله بگه و هیچ معیاری نداشته باشه! این در اجتماع ما زیاد جا افتاده .مخصوصا شهر ما …

من از اختلال مهرطلبی هم داشتم .بعدها به کمک دکتر علیرضا شیری متوجه این اختلالم شدم …

من دلم می خواست از وضعیت موجود رها بشم .اگه یه پسر خوشتیپ و خوش قد و بالا میومد طرفم ،میچسبیدم بهش .التماس میکردم بمونه .و من را بخواد ! به لطف نی نی سایت فهمیدم که خیلی ها از این اختلال رنج میبرن و متوجه هم نیستن متاسفانه !،

 در این زندان مهرطلبی ،سرویس جنسی و روحی میدن به پسر که اون پسر را نگه داره .دریغ و صد دریغ که هیچ مردی با سرویس جنسی دختر ،تضمین نمیده که باهات بمونه!😣

گرچه من خدا رو شکر سرویس روحی دادم و جسمی قربانی نشدم ،ولی روحم خراشیده میشد !چون غرورم و عزت نفسم را براش میذاشتم کف زمین ! و میدونستم حرمت ندارم میدونستم براش بی ارزشم ولی همچنان التماس میکردم بمونه !

الان که دخترای تو سایت و با این اختلال را میبینم دلم میخواد هر طور شده بهشون کمک بدم.ولی خب ادم وقتی تو زندان مهرطلبی گرفتار میشه ،خودش متوجه نیست چه فاجعه ای داره رخ میده ….

خوب خانمای عزیز خواننده ی این تاپیک .امروز فقط تونستم مشکلاتم را تایپ کنم … کم کم میرم سراغ اینکه چطوری در این مسیر سخت قدم برداشتم و موفق شدم… انشاله بقیه ش فردا 🙏🙏😊

مرسی که با من همراه هستین ❤🤗

خوب بریم سراغ کارهایی که من تو این مسیر کردم.خیلی هم اذیت شدم .خیلی هم شکست خوردم ‌.خیلی حرفهای سنگین شنیدم.خیلی وقت ها خوردم زمین و دوباره دستم را گرفتم به زانوهای خودم و پاشدم …

الان به آدم ها که ازم مشاوره میخوان ،میگم صبور باشید .از شکست در مسیر درست نترسید .پاشید و ادامه بدین… خیلی ها نا امید میشن …من از هر زمین خوردنی به عنوان یه تجربه ی گرانبها برای خودم استفاده کردم …‌

جهیزیه م را باید خودم فکری به حالش میکردم.چون شاغل بودم پول جمع میکردم و آروم آروم وسیله هام را میخریدم…بماند که سر خرید جهیزیه ،مامانم با من چیکار کرد!

همین قدر بگم که شروع کرد به ناسازگاری .گناهم داشت چون دوست داشت خودش شاغل میبود و وسایل میخرید.خودش مستقل میبود .خانواده ی مادرم اجازه ی ادامه تحصیل بهش نداده بودن متاسفانه، و مادرم براش عقده ی بزرگی شده بود که البته حق هم داشت که ناراحت باشه … ولی خوب من دخترش بودم .نباید من را رقیب خودش میدید .اما وقتی یه نفر روحش آسیب دیده ،حسادت ،رقابت کاذب و … ازش میزنه بالا !

اگر خواننده ی این تاپیک هستید و تو زندگی تون از این حسادت ها و رقابت ها با مادرشوهر و دوستان و … دارید مطمئن باشید روحتون درگیر مسائل اشتباهه و مطمئن باشید این رفتارها به خودتون خیلی آسیب میزنه …چطور ازدواج کردید نی نی سایت

یه کامنت طولانی دارم براتون .انشاله با دقت بخونیدش 

در واقع مهمترین کامنت این تاپیک همینه.

من تو یه فضای مجازی به اسم “گوگل ریدر” عضو شده بودم .این فضا با اومدن گوگل پلاس و بعدش اینستاگرام و …از بین رفت ! اونجا یه فضای دانشگاهی ایجاد شده بود و حرفای عمیقی زده میشد .با یه خانمی از دانشگاه شریف آشنا شدم که من را به کلاس های دکتر علیرضا شیری دعوت کرد.من شهرستان بودم و دکتر شیری تهران .جا و مکان هم نداشتم که برم تهران بمونم چند روز .خلاصه بلیط گرفتم و رفتم تهران و در یکی از کلاس های ایشون شرکت کردم و تو نمازخونه خوابیدم !

کلاس ” سفر زندگی ” را شرکت کردم . اونجا بود که متوجه شدم مشکل “مهرطلبی” اصلا چی هست .کلاس سفر زندگی ربطی به مهر طلبی نداشت ولی اشاره ای دکتر تو اون کلاس  بهش کردن و من متوجه شدم… عمق فاجعه را هنوز نمیدونستم .بعد از اینکه از تهران اومدم ،فضای جدیدی انگار روی من باز شده بود .اون زمان اینستاگرام در کار نبود و دکتر فقط سایت داشتن .من رفتم سراغ سایت و هر شب خواننده ی مطالبشون بودم.مطالب مجانی ! البته شاید من به واسطه ی شغلم ،تحلیلگر خوبی بودم و همه چیز را تحلیل میکردم.این روحیه ی تحلیلگری باعث میشد که بتونم مطالب مجانی دکتر را به خودم تعمیم بدم و ازش بینهایت استفاده کنم .

گاهی به دوستان در همین سایت میگم که برید از مطالب مجانی استفاده کنید.ولی خب میبینم که خیلی از خانمها نیاز به “نسخه ای پیچیده شده ” برای شخص خودشون دارند و از مطالب کلی که دکتر نوشتن بهره ای نمیتونن ببرن.یا دنبال “عصای جادویی” هستن !! که بزنن به مشکلات و محو کنه !

یا یه چیزی مثل کباب تابه ای!! که بگن مواد لازم اینهاست و مخلوط کن و اینجوری بپز و سیر میشی ! و دیگه خبری از هیچ گرسنگی ای نیست …

هیچ عصای جادویی و نسخه ی مشترکی برای ادمها در مسئله روانشناسی وجود ندارد دوستان.باید بتونید راه تون را از لا به لای مطالعاتی که میکنید بیابید .باید یاد بگیرید مسائل را تحلیل کنید .گاهی تفکیک کنید .گاهی راه را عوض کنید .گاهی تو ذهن تون ۱۰ تا کار هست که پرونده ش بازه .۹ تاش را موقتا ببندی و یکیش را به سرانجام برسونی .

این کامنت من از همه ی کامنت هام تو این تاپیک با ارزش تره ها .چون دارم چراغ راه تون را نشون میدم .چراغ راهی که در دست خودتونه .

شما تعیین کننده ی مسیر زندگی تون هستید ولا غیر !

توکل به خدا ، انرژی مثبت، قانون جذب و … همگی در طول اراده ی شما هستن نه در عرضش !!!

اینجا میبینم میگن برو بشین تو خونه .خاستگار خودش میاد .خیلی ها این راه را امتحان میکنن و نتیجه نمیگیرن .بعد استارتر تاپیک قانون جذب میاد میگه باید پاکسازی کنی!

چون هنوز کامل پاکسازی نکردی نتیجه ای نمی بینی …من نمیخوام اون تاپیک ها را زیر سوال ببرم.فقط حرفم اینه که قانون طبیعت علت و معلوله .یعنی شما باید یه علتی ایحاد کنین تا معلولی تحت تاثیر قرار بگیره .درست مثل باران که نتیجه ی تراکنش ابرهاست .اگه تو خونه نشستی و هیچ علتی را میخوای ایجاد نکنی ،قطعا معلولی هم در کار نخواهد بود. خداوندی که به حضرت مریم فرمودن پاشو درخت را بتکان تا خرما بریزد و پایت را بر زمین بکش تا نهر جاری شود ،خداوندی است که داره اعلام میکنه اراده ی من در اراده ی توست .نه در عرضش.داره میگه از تو یه حرکت از من برکت و …

در قانون جذب هر چقدر هم منفعل بشینید تو خونه ،هیچ وقت به قدرتی نمیرسید که در عرض قدرت خداوند باشه .

گرچه من معتقدم گاهی میتونی ۱ ساعت به جای یک سال تلاش کنی و به هدفت برسی اگه تیزهوشی را یاد بگیری…  

همیشه کار کردن این نیست که مثل تراکتور تلاش کنی.گاهی یک ساعت کار هوشمندانه تو رو به هدفت میرسونه …

از تهران که برگشتم شهرمون ،رفتم سایت دکتر را زیر و رو کردم.مهرطلبیم را متوجه شدم.

اینکه التماس میکردم مردی با من بمونه ! و دوستم داشته باشه !

اینکه در کنار مردی که قرار میگرفتم هیچ نظری نمیدادم.مثلا میگفت کجا بریم غذا بخوریم ؟ میگفتم هر جا خودت مایلی و راحتی …

میگفت برات چی بخرم .میگفتم نه نمیخواد چیزی بخری .پولت را پس انداز کن ! حیف و میل نکن 😣😣😣🤦‍♀️

میگفت امروز وقت ندارم بیام ببینمت ،میگفتم خودم آژانس میگیرم میام دم خونه تون 🤦‍♀️🤦‍♀️🤦‍♀️

گل براش میگرفتم ،کادو میگرفتم ،پولی که با کار کردن هام تا ساعت ۹ شب در می اوردم را میدادم پول کادو و آژانس و …😣

مدام منتظر تماسش بودم‌.حالم را نمیپرسید گریه میکردم و تو خودم میرفتم و…

اون روزها متوجه نبودم که این رفتارها به معنای “آویزان بودن” و ” چسبناک” بودن هستش .. به قول استادم دکتر شیری ،رابطه مستلزم “دلبستگی صحیحه” .نه “وابستگی چسبناک”…

در رابطه ی صحیح ،حسادتم هست ها .مگه میشه حسود نشی براش .دلت براش نتپه ! ولی شخصیت خودت را نمیاری کف زمین و اویزونش بشی.بلکه بالغانه بهش میگی من نگرانتم زنگ بزن .خبر بده ببینم کجایی .نه اینکه  بهش بگی :”نکنه زیر سرت بلند شده 😣 نکنه یکی اومده تو زندگیت که من را دیگه دوست نداری؟”

کلا هر وقت این سوال برات مطرح شد که “نکنه دوستم نداره ” مشکلی نیست .ولی وقتی به طرفت این سوال را انتقال بدی یعنی خودتم باور داری دوست داشتنی نیستی !

حق مطلب در مورد مهرطلبی ادا نشد تو این کامنت .ولی اشاره های کلی کردم تا اگه خواستی بری مطالعه کنی و رفعش کنی 💪💪

خب این در مورد مهر طلبی … حالا میخوام بگم که وقتی با همسرم آشنا شدم چطور مهرطلب نبودم دیگه ولی مغرور و بی احساس هم به نظر نمیرسیدم.چون خیلی از آدمها ،مهرطلبی را درمان میکنن و یا در کل مهرطلب نبودن ولی چنان رفتار مستقل و بی احساسی دارند که آدمهای درست را هم جذب نمیکنن .پس میزنن.دفع میکنن .

خیلی مهمه که تو رابطه تون بتونید میانه ی این دو اخلاق را اجرا کنید .نه کاملا مستقل نه کاملا چسبناک و وابسته .

اگه میخواید یه دختر مهربون و گرم باشید ،دوست داشتنی باشید اما شخصیت مستقل هم داشته باشید و تو رابطه ی عاطفی تون ،زنانگی هاتون را شکوفا کنید در کامنت های امشب من با من همراه باشید 🌷🤗

خانه تکانی قلب و روحم از انرژی های منفی، آدمهای چترباز ،مکانهای تاریک

من تقریبا مهرطلبی را در درونم از بین برده بودم.جای جدیدی مشغول به کار بودم .حس ازادی داشتم .مثل یه زندونی که از زندان آزاد شده .

من به خیلی آدمها که ازم مشاوره خواستن گفتم مهاجرت کنید .

منظورم مهاجرت از ایران نیست بلکه مهاجرت از وضعیتی به وضعیت جدید .مثلا شغلت را عوض کن! یا مکان کارت را عوض کن .

دوستان چتربازت را حذف کن .چتر باز = کسانی که میخوان شما بشید نردبان ترقی شون.

از پولت و احساساتت میخورن و تهش هم روت بالا میارن ! و میرن جای دیگه شکوفا میشن و قدر نشناسن !

من یه دوست چتر باز داشتم که فقط بلد بود پول ازم قرض بگیره و منفعت طلب بود . ادای دوست را در می آورد فقط….

باهاش دعوا نکردم .بلکه تلفن هاش را نادیده گرفتم و حذفش کردم .برامم دیگه مهم نبود احساساتش چجوریه …

خانه تکانی قلب و روحم از انرژی های منفی، آدمهای چترباز ،مکانهای تاریک(1)

مدیریت شرکتی که قبلا توش کار میکردم و تمام همکاران قبلیم را از تمام صفحات زندگیم چه مجازی و چه حقیقی حذف کردم. نه اینکه قدرت مقابله باهاشون را نداشته باشم ها .نه ! بلکه دلم نمیخواست وقت با ارزشم را بذارم پای دغدغه های سطحی اون آدمها .که دائم در حال نفرت پراکنی و غیبت و زیر آب زنی از همدیگه هستند.از طرفی هیچ سودی در زندگیم نداشتن و منم هیچ سودی بهشون نمیتونستم برسونم .چون اونها از زندانی که بودن ناراحت نبودن ! .یکی شون بود مدام زنگ میزد میگفت خوب کاری کردی رفتی .فلانی هنوزم داره زیر آب میزنه و فلانی هنوزم رابطه ی نامشروع داره با اون یکی و …

من از این حرفا خوشم دیگه نمی آمد و …وقتی درخواست دوستی ازشون تو مجازی دریافت میکردم ریجکت میکردم.دیگه پیگیر هیچ کدوم شون نبودم. الان هم نمیگم تو محیط کار جدیدم از این مدل همکارا خبری نیست .اتفاقا این اخلاق غیبت کردن و زیر آب زنی همه جا پیدا میشه.ولی اونقدر قوی هستم که بتونم درگیر حواشی اونها نشم…

خانه تکانی قلب و روحم از انرژی های منفی، آدمهای چترباز ،مکانهای تاریک(2)

پدرم رو هم که دایم میومد دم شرکت ازم پول میگرفت را هم حذف کردم!!!

این جمله خیلی سنگینه میدونم.خیلی خیلی سنگینه .ولی من به واسطه ی پدرم خیلی رنج کشیدم.از اعتیادش ،قرض گرفتن هاش ،صیغه کردن هاش !! اینکه زنش یا خانم صیغه ایش میومد محل کارم باج میگرفت که پول بدم تا بی آبرویی نکنن و …

میگن اعتیاد کانون خانواده را میترکونه .و دیگه فرد معتاد ، زن و فرزند و اعتبار و ابرو و غیرت براش مهم نیست.پدرم نمونه ی بارز این خصوصیات شده بود.۲ سال براش وقت گذاشتم که از این باتلاق نجاتش بدم.ولی خودم ذره ذره اب شدم.با روانشناسی تو شهرمون صحبت کردم و تصمیم گرفتم بابام را حذف کنم.بهم گفت تو دختری و دلت رحم میاد ولی پدرت زندگیت را ترکونده .رهاش کن.و من سخت ترین تصمیم زندگیم را گرفتم .ادرس محل کار جدیدم را هم ندادم به پدرم و …

خانه تکانی قلب و روحم از انرژی های منفی، آدمهای چترباز ،مکانهای تاریک(2)

مادرم را هم نادیده گرفتم.سعی کردم انرژی هاش را دریافت نکنم ! 

البته برای مادرم مشاوره جور میکردم .کارهای خونه مون را مثل نظافت و آشپزی و حتی خرید خونه و هدیه برای مادرم هم انجام میدادم .سعی میکردم برابر مادرم خیلی به قول معروف “دل گنده ” باشم!  که اگه چیزی گفت بهم برنخوره .ناراحت نشم .اگه چیزی میخریدم تا وقتی ضروری نبود به مادرم نشونش نمیدادم که دلش نلرزه .سعی میکردم تا حد امکان و در توانم براش خرج کنم .

ولی برای خاستگاری چی ؟ اخلاقش را چجور باید به خاستگار توضیح میدادم؟ 

شما یه شخصیت مستقل دارید و از طرفی با خانواده تون ، دوستان تون ، و روابط اجتماعی تون هم شناخته میشید.دوستان تون را میتونید بیخیال بشید ولی حتی اگه مجبور به حذف خانواده تونم بشید ، بازم میگن دختر گرانبها ، دختر اون پدر معتاده ! دختر اون مادر هست که به مهمونش بی احترامی میکنه و …

خب باید چه کرد ؟ راه ها بسته است نه ؟

ولی شعار ما که تخصص مون نرم افزاره اینه : یا راهی خواهم یافت ! یا راهی خواهم ساخت   

معرفی خودم .استعدادهام ، توانایی هام ، شغلم ، ورزشم ، روابط اجتماعیم ، هنرم و شخصیت .

این من هستم “دختر گرانبها”  

****************************************************************

و من تصمیم گرفتم خودم را فقط معرفی کنم نه حواشی اطرافم رو و مابقیش را اگه میتونم مدیریت کنم و اگه نمیشه به خداوند بسپارم ولی بی اعتماد به نفس نشم…

یه جمله از استادم دکتر شیری بگم : 

اگه شما یه خانم مطلقه هستید ، و میرید به جلسه ی آشنایی با یه خاستگار ، موقع معرفی خودتون دو تا راه دارید :

1)من مریم هستم مطلقه 30 ساله !

2) من مریم هستم 30 ساله و یه تجربه ی گرانبها دارم !

دکتر میگه شما باید خودتون را با روش دوم معرفی کنید .

البته بگم که شما وقتی خودتون را میتونید با روش دوم معرفی کنید که از درون احساس خوبی نسبت به تجربه تون و زندگی تون داشته باشید .نه اینکه سعی کنید ادا در بیارید….

زنانگی فراتر از زن بودن! 

هر روز مطالعه میکردم.تو اینستاگرام تو فیسبوک تل گرام.همه ی صفحات روانشناسی و مشاورین خانواده و کتاب انلاین و …

من به لطف دکتر شیری که “زنانگی” را فراتر از “زن بودن ” به تصویر کشیده بود برام ،متوجه شدم از کانال خانمهای قری و لباس زیر قرمز و … زیاد نمیشه زنانگی یاد گرفت .من با مفهوم “ارکتایپ ها” اشنا شده بودم .مثلا آرکتایپ “آفرودیت” .در مورد آفرودیت سرچ کردم و دیدم این کلمه از یونان وارد فرهنگ لغت ما شده و به “عفریته”!!!! تغییر واژه دادن ایرانی ها !! 

زنان افرودیت ،زنان نگهبان زندگی زناشویی شون هستن اگه راه شون را درست پیدا کنن .زنانی که مسیر لودگی را خیلی اوقات طی میکنند در حالیکه مسیر لوند و دلربایی را باید برن .یعنی مسیرشون را اشتباه میرن .ارکتایپ ها خیلی گسترده س.من دو ماهی درگیرش بودم و به لطف درسهای استادم دکتر شیری ،متوجه شدم زنی که ارکتایپ های مختلف را در خودش داشته باشه ،زنی قدرتمند و جذابه .ارکتایپ حرا ،افرودیت ،اتنا ،هستیا و …

من ادامه ی مطلب افرودیت را به عهده ی خواننده میذارم.سرچ کنین مطالب خیلی جذابن .بهتون خیلی کمک میکنه.شما برای زن بودن فقط نباید لباس زیر قرمز بپوشید و قر و فر داشته باشید.چیزی فراتر از اینها نیاز دارید

آشنایی من و همسرم

من و همسرم یه فعالیت اجتماعی مشترک داشتیم که اونجا با هم اشنا شدیم .اولشم اصلا جذب همدیگه نشدیم .یعنی تا مدتها کاری به کار همدیگه نداشتیم …

بعدش تو یه فعالیت خیلی خیلی مشترک    مجبور شدیم با هم مکالمه کنیم .بعدش بهم گفت بیا بریم با هم بیرون و آشنا بشیم …

جلسه ی اول رفتیم کافی شاپ.

مدیریت اون جلسه کاملا من بر عهده گرفته بودم .یعنی اینکه خودم را کاملا معرفی کردم .دقت کنید خودم را کامل معرفی کردم .نه پدر و مادرم و موضوعات اطرافم را .

میدونستم از اون جلسه چی میخوام .دو مورد آشنایی قبل از همسرم  داشتم و تمرین کرده بودم .اینکه اجازه ندم در مورد خانواده م فعلا مبحثی مطرح بشه.اگه طرف سوال پرسید بهش بگم که فعلا خودم باهات به نتیجه نرسیدم و هنوز نوبت آشنا شدن با خانواده هامون نیست.

جلسه ی اول دیدم با یه ماشین مدل بالا اومد   .ایشون را قبلا با اون ماشین ندیده بودم .با دوچرخه و موتور میومد:) البته ماشین خودش بود و اون فعالیت مشترک که با هم داشتیم نیازمند ماشین آوردنش نبوده خخخ بگذریم . 

یه روز با هم رفتیم بیرون و یه توریست دیدیم و ایشون شروع کرد مثل بلبل صحبت کردن به زبان انگلیسی.من چقدر ذوق کردم . یا اینکه یه روز گفت دارم میرم فرودگاه دنبال خالم ! فهمیدم خاله ش آمریکاس! یا بعد از مدتها فهمیدم خونه شون 1000 متره یه جای خوب و خوش آب و هوا !  هر روز بیشتر متوجه میشدم که این آدم چقدر فروتنه .چقدر عجیب خوبه !.رفتارش با حیوانات و احترام به طبیعت ….

رفتارش با والدینش (ایشون هم والدین بی عدالتی داشت که در حوصله ی تاپیک خارجه .ولی بی احترامی به والدینش نمیکرد) .خیلی در ریختن آب صرفه جویی میکرد و… دقیقا همونی  بود که میخواستم ! آدم عمیقی که به طبیعت و والدینش احترام میذاره(دو تا از معیارهای مهم من بود اینها )

خلاصه هشت جلسه گذشت و ما میرفتیم بیرون و در مورد خودمون حرف میزدیم .در مورد علایق ، شغل، روحیات و .. و من واقعا دیدم کیس مورد نظرم هستش. البته در مورد مادرم حرف زده بودم باهاش گفتم مادرم حساسه .حساسیت هاش خیلی زیاده به دلیل مشکلاتی که تو زندگیش داشته .ولی مبحث را باز نکرده بودم .جلسه ی هشتم در مورد پدرم پرسید .خیلی عادی و معمولی بدون اینکه اخمی به صورتم بیاد یا حالت خجالت داشته باشم ، بهش گفتم که پدرم با ما زندگی نمیکنه .از مادرم جدا شدن…

همسرم اینقدر هنگ بود که اصلا چیزی نپرسید و رفتیم خونه هامون 

پیام داد که : اصلا بهت نمیاد مشکل طلاق والدین داشته باشی .تو خیلی شاد و سرخوشی آخه .به نظر میرسه از یه خانواده آروم و شاد و مرفهی!! چطوری میشه آخه ؟ گیج شدم !

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت

قوانین و مقررات

نی‌نی‌سایت می‌باشید

مطالب این سایت تنها جنبه اطلاع رسانی و
آموزشی داشته و توصیه پزشکی تخصصی تلقی نمی شوند و نباید آنها را جایگزین
مراجعه به پزشک جهت تشخیص و درمان دانست. لطفاً پیش از استفاده از سایت
صفحه
“شرایط استفاده از سایت”
را مطالعه فرمایید. استفاده از این سایت
بدان معناست که شما قبلاً صفحه “شرایط استفاده از سایت” را مطالعه کرده
و به مفاد آن واقفید. نقل مطالب این سایت با ذکر منبع و نشانی اینترنتی سایت بلامانع است

* لطفا در مورد ایجاد تاپیک و نظرسنجی قبل از ثبت دقت فرمایید زیرا امکان ویرایش و یا حذف مطلب بعد از ارسال وجود ندارد.
همچنین شما ملزم به رعایت

قوانین و مقررات

نی‌نی‌سایت نیز می‌باشید.

* لطفا در مورد ایجاد تاپیک و نظرسنجی قبل از ثبت دقت فرمایید زیرا امکان ویرایش و یا حذف مطلب بعد از ارسال وجود ندارد.
همچنین شما ملزم به رعایت

قوانین و مقررات

نی‌نی‌سایت نیز می‌باشید.

آیا می‌دانید در هفته ۳۶ بارداری باید برای ذخیره خون بندناف نوزادتان ثبت‌نام کنید؟!

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت

قوانین و مقررات

نی‌نی‌سایت می‌باشید
چطور ازدواج کردید نی نی سایت

مطالب این سایت تنها جنبه اطلاع رسانی و
آموزشی داشته و توصیه پزشکی تخصصی تلقی نمی شوند و نباید آنها را جایگزین
مراجعه به پزشک جهت تشخیص و درمان دانست. لطفاً پیش از استفاده از سایت
صفحه
“شرایط استفاده از سایت”
را مطالعه فرمایید. استفاده از این سایت
بدان معناست که شما قبلاً صفحه “شرایط استفاده از سایت” را مطالعه کرده
و به مفاد آن واقفید. نقل مطالب این سایت با ذکر منبع و نشانی اینترنتی سایت بلامانع است

* لطفا در مورد ایجاد تاپیک و نظرسنجی قبل از ثبت دقت فرمایید زیرا امکان ویرایش و یا حذف مطلب بعد از ارسال وجود ندارد.
همچنین شما ملزم به رعایت

قوانین و مقررات

نی‌نی‌سایت نیز می‌باشید.

* لطفا در مورد ایجاد تاپیک و نظرسنجی قبل از ثبت دقت فرمایید زیرا امکان ویرایش و یا حذف مطلب بعد از ارسال وجود ندارد.
همچنین شما ملزم به رعایت

قوانین و مقررات

نی‌نی‌سایت نیز می‌باشید.

از سن ازدواحتون راضی هستید؟ 

اونایی که سن کم عقد کردید راضی هستید از سن ازدواجتون؟ 

دقت کنید میگم سن  راضی هستید نه از همسرتون

چطور ازدواج کردید نی نی سایت

بیست دختر پنج سالشه 

فقط 32 هفته و 6 روز به تولد باقی مونده !

طبیعیه خوب تازه ۱۷ سالته

اونموقع هم ۱۳ سالت بوده اصلا نمیدونی چرا راضی بودی!!!!

دقیقا 

امیدوارم همه ی دختران سرزمینم به حدی از شرایط مطلوب برسن که بتونن از نوجوانی و جوانیشون نهایت لذت رو ببرن

آیا می‌دانید در هفته ۳۶ بارداری باید برای ذخیره خون بندناف نوزادتان ثبت‌نام کنید؟!

جای خاصی نیست 

وضع من خاص بود 

فقط 32 هفته و 6 روز به تولد باقی مونده !

نه من بچه نمیخوام 

ولی سن ازدواجم ربطی به این نداره

اگه سی سالگی هم ازدواج میکردم بچه نمیخواستم 

میتونم بدونم چه شهری؟ 

اگه مایلید بگید 

من الان 28 سالمه و ازدواج نکردم 

حالا حالا ها هم قصدشو ندارم و ازدواج کنم بچه نمیخوام 

به نظرتون مردی هست ک با بچه دار نشدن کنار بیاد ؟اخه اصلا دوست ندارم بخوامم ک دیگه مادر پیری میشم واسش 

به نظرتون بچه دار شدن تا چه سنی خوبه ؟

ب نظرتون با شرایط من کدوم برام بهتره؟سوالم بالا هست

وای عزیزم چطور توی 11سالگی عقدت کردن… چطور دلشون اومد… هنوز خیلی بچه بودی…

الان معلومه که بعد از چندین سال بچه داری دیگه حوصله اش را نداشته باشید 

من منطورم این بود که ازدواج و بچه داری مخصوصا زیر 20 یه جور ظلم کردن به خودمونه وگرنه هر چیزی به موقع اش خیلی هم خوبه

چطور ازدواج کردید نی نی سایت

سوال منم هست.

مادر شدن تو سن ۳۵ سالگی دیره؟

عزیزم هر چقدر سنتون بیشتر بشه سخت پسند تر میشید برای ازدواج ،برای خانم ها بین ۲۰ تا ۳۰ بهترین وقته برای باردار شدن وتا ۳۵ هم خوبه ولی بعد از اون امکان داره وقتی باردار میشی بچه مشکل داشته باشه 

اسی سوالت خطا داره،طرف خیلی مهم تر از سنه! من تو 21سالگی همسرم رو انتخاب کردم،اگه باهاش آشنا نمی شدم تصمیم داشتم هیچ وقت ازدواج نکنم،حتی برنامه حضانت برا خودم چیده بودم.

اصلا

من ۳۴ سالگی بچه دار شدم اصلا دیر نبود دومی هم ۳۹ سالگی

خانما من خودم تو سن بسیار پایین ازدواج کردم و زود بچه دار شدم الان که بیست سالمه همسن های خودمو که می بینم خیلی ناراحت میشم انگار از زندگی عقب موندم سعی می کنم که نا امید نباشم و با بجه و شوهر مثل همسن های خودم زندگی کنم ولی نمیشه اینطوری زندگی زناشوییم لنگ میزنه یا این که نمی تونم درست و حسابی به دخترم برسم درست بزرگش کنم تو هر سنی که بودید فرقی نمی کنه که بالاباشه یا پایین تا وقتی که به بلوغ فکری نرسیدین و طرفتون رو خوب نشناختین فکر ازدواج و از سرتون بیرون کنین

فقط 32 هفته و 6 روز به تولد باقی مونده !

من 33 ساله امه پسرم تازه 7ماهشه…فقط یکم برا بارداری دردسر میکشی همین

چقد خوب پس من میتونم ی سال دیگه صب کنم وتوسن ۲۶ تا ۲۷ سالگی اقدام کنم

اکثر بارداریای توی سن پایین بخاطر فشار خانواده همسره..ک اصرار دارن ک بچه دار بشن سریع

و اینکه میترسن سنشون بره بالا و بچه دار نشن

و من ک باهاشون صحبت کردم میگفتن ما میخوایم دو تا بچه بیاریم گفتیم قبل سیو پنج سالگی دوتاش بیاد دیگه جم کنیم

خلاصه همین شعار ک تو دیوارها هم مینویسن تا ۳۵ سالگی بچه دار شوید و اینا

من اون زمان و دوست دارم ولی میترسم بچه مشکلی پیدا کنه یه عمر پشیمون باشم 

خدا کنه مردای هم باشن ک بچه دوست نداشته باشن  

خوبه اول ازدواج بگه بچه نمیخوام اخر سر بره دنبال زن دوم و مادرشوهرم بیاد … اوففف   خدایا

نه اصلا

الان علم پیشرفت کرده تا 40 فک نکنم مشکلی پیش بیاد البته شاید یکم ریسک بارداریش بالاتر باشه

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت

قوانین و مقررات

نی‌نی‌سایت می‌باشید

مطالب این سایت تنها جنبه اطلاع رسانی و
آموزشی داشته و توصیه پزشکی تخصصی تلقی نمی شوند و نباید آنها را جایگزین
مراجعه به پزشک جهت تشخیص و درمان دانست. لطفاً پیش از استفاده از سایت
صفحه
“شرایط استفاده از سایت”
را مطالعه فرمایید. استفاده از این سایت
بدان معناست که شما قبلاً صفحه “شرایط استفاده از سایت” را مطالعه کرده
و به مفاد آن واقفید. نقل مطالب این سایت با ذکر منبع و نشانی اینترنتی سایت بلامانع است

چطور ازدواج کردید نی نی سایت
چطور ازدواج کردید نی نی سایت
0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *