چطور ازدواج نکنیم

 
helpkade
چطور ازدواج نکنیم
چطور ازدواج نکنیم

 اگر ازدواج نکنیم چه می‌شود؟ ممکن است شما نیز این سؤال را بارها از خود پرسیده باشید؛ ازدواج مسئله‌ای است که بنابر شرایط درونی و یا محیطی افراد زیادی را با تعارض و دوگانگی در مورد آن مواجه می‌کند. از طرفی ممکن است تمایل به ازدواج داشته باشید و از طرفی نخواهید ازدواج کنید. ممکن است فشار‌های زیادی روی خود برای ازدواج، حس کنید. در واقع منشأ بسیاری از این فشارها عوامل فرهنگی و اجتماعی می‌باشد. این فشار‌ها در دختران و پسران متفاوت بوده و نهایتا شما باید با آگاهی از این شرایط تصمیم خود را برای تمامی زندگیتان بگیرید. در ادامه نکات مهمی را ذکر کرده‌ایم  که به شما برای تصمیم‌گیری کمک می‌کنند.

دلایل ازدواج به قدری زیاد هستند که جوانان فکر می‌کنند باید هر چه زودتر تن به ازدواج داده و حتی اگر خودشان هم نخواهند اطرافیان دائم به آن‌ها ازدواج را توصیه می‌کنند. البته که همه می‌دانند ازدواج کردن بخشی از مسیر زندگی است و بودن در یک رابطه عاطفی مناسب و ایمن، بسیاری از نیازهای روحی و جسمی شما را برطرف می‌کند؛ اما همین فشار باعث ایجاد انگیزه‌های ازدواج ناپخته در دهه بیست و سی زندگی جوانان می‌شود. برای اطلاع از انگیزه های ازدواج کلیک کنید.

این انگیزه‌های نادرست از کجا نشات می گیرد؟ به صورت مختصر می‌توانیم علل زیر را برای آن بیان کنیم:

اصولا تبعیت از کاری که همه می‌کنند، آسان و عدم تبعیت از آن سخت می‌باشد. اگر همه افراد ازدواج می‌کنند و شما نخواهید ازدواج کنید، فردی غیر معمول به نظر می‌رسید و تحمل غیر معمول بودن برای افراد دشوار می‌باشد. احساس عقب ماندن از دیگران چیزی است که شدیدا شما را برانگیخته می‌کند، تا مثل سایرین عمل کنید. در این مواقع احتمال اینکه شناخت پیش از ازدواج نادیده گرفته شود و تنها صورت گرفتن ازدواج مد نظر باشد بیشتر است. پیشنهاد می‌کنیم مقاله شناخت پیش از ازدواج را مطالعه کنید.چطور ازدواج نکنیم

ازدواج کردن باعث می‌شود دیگران شما را یک بالغ بشناسند و در واقع انگار می‌پذیرند که شما یک فرد بزرگسال هستید. ممکن است تا قبل از ازدواج کردن، شما را به بسیاری از جمع‌ها راه ندهند ولی به محض اینکه صحبت از ازدواج به میان می‌آید، شما هم محرم جمع‌های آن‌ها می‌شوید.

برخی باور‌های مذهبی تبدیل به فشاری می‌شود که به جوانان ازدواج را تحمیل می‌کند. در واقع مذهب برای فشار ناشی از مسائل جنسی و عاطفی ازدواج بهنگام در سنین پایین را توصیه می‌کند.

نقش خانواده در ازدواج و انتخاب افراد انکار نشدنی است. متاسفانه برخی دختران برای اینکه از کنترل خانواده خود خارج شوند و از این امر خسته هستند، تمایل به ازدواج نشان می‌دهند. یعنی ازدواج راهی برای خارج شدن از دایره کنترل خانواده و مستقل شدن می‌باشد. برای کسب اطلاعات بیشتر در زمینه نقش خانواده در ازدواج کلیک کنید.

همیشه دیگرانی وجود دارند که شما نگران نظرشان در مورد خودتان هستید. ممکن است نگران آن باشید که اگر ازدواج نکنید، گمان می‌کنند شما به قدر کافی خوب و شایسته نبوده‌اید. این امر به ویژه در مورد دختران صادق است. چرا که دختران باید انتخاب شوند و اگر ازدواج نکنند این معنای ضمنی را دارد که انتخاب نشده‌اند.

نیازهای جنسی و عاطفی یا میل به فرزندآوری ممکن است فرد را به سمت ازدواج سوق دهد که این انگیزه با ازدواج در سنین بالا به صورت کامل محقق نمی‌شود و ممکن است منجر به ناامیدی بعد از ازدواج شود. مطالعه مقاله ازدواج در سن بالا می‌تواند در این زمینه مفید باشد.

یکی از مهم‌ترین دلایل نگرانی و ترس زنان از ازدواج نکردن، نداشتن درآمد و عدم توانایی مالی اداره زندگی می‌باشد. در واقع اگر ازدواج نکنند نمی‌توانند زندگی خود را اداره کنند. چرا که از کودکی دختران یاد گرفته‌اند متکی به دیگران باشند و مسئولیت زندگی آن‌ها را نهایتا یک مرد قرار است برعهده بگیرد.

 

تمامی مواردی که ذکر شد، کلیشه‌های فرهنگی در مورد ازدواج می‌باشد. در واقع ازدواج یک نیاز طبیعی می‌باشد اما فشار‌های فرهنگی گاهی آن را تبدیل به یک غول بزرگ و منبع اضطراب در افراد می‌کند. این فشارها اصولا در مورد زنان بیشتر از مردان اعمال می‌شود. پسرانی که تا سنین بالا ازدواج نکنند به نظر می‌رسد که نخواسته‌اند ازدواج کنند ولی دخترانی که ازدواج نکنند گویی کسی انتخابشان نکرده است و تصمیم خودشان دراین میان دخیل نبوده.

برچسب‌های اجتماعی مانند ترشیده بودن در مورد پسران کاربرد ندارد در حالی که این امر رواج فوق العاده‌ای در مورد دختران دارد و شاهد فُکاهی و طنزهای زیادی در مورد سن ازدواج دختران هستیم.

نگاهی که از ابتدای کودکی در مورد دختران وجود دارد انتظار برای رسیدن آن‌ها به سن ازدواج و آرزو کردن ازدواج و گشوده شدن بختشان می‌باشد. یعنی بیشتر از اینکه مسئولیت پذیری مالی، مهارت‌های تحصیلی و حرفه ای در دختران تشویق شود، تاکید بر روی ازدواج کردن و فراگیری مهارت‌های خانه داری می‌باشد.

 

به خاطر حضور همیشگی کلیشه‌های گفته شده در اذهان مردم جامعه، القای ضعیف‌تر بودن زنان، ترس از تنهایی و بی کسی در سنین پیری و القای این ترس به جوانان، افراد ترس از ازدواج نکردن را پرورش می‌دهند. در واقع ازدواج نکردن تبدیل به یک فاجعه در ذهن جوانان شده است.

این در صورتی است که اگر به دختران و پسران از کودکی مهارت‌های مهم برای زندگی را آموزش دهیم، آن‌ها را به سمت استقلال سالم از والدین سوق دهیم، به آن‌ها آموزش دهیم می‌توانند افرادی مستقل و خوشبخت باشند، این فشار کم می‌شود و آن‌ها برای کم کردن این فشار دست به انتخاب‌های نامناسب نمی‌زنند.

بسیاری از ازدواج‌هایی که صورت می‌گیرند برای فرار از همان کلیشه‌های گفته شده و ترس ایجاد شده در دل جوانان می‌باشد. هنگامی که ازدواج برای فرار اتفاق بیفتد، شانس خطا افزایش می‌یابد. آشنایی قبل ازدواج و مشاوره پیش از ازدواج به افراد کمک می‌کند تا دلایل ازدواج خود را با دقت بیشتری بررسی کنند.

 

با تمامی مقدمات گفته شده به نظر می‌رسد که علت ترس‌های افراد از ازدواج نکردن روشن شده است. اما باز هم این سوال پابرجاست اگر ازدواج نکنیم چه می‌شود؟

ازدواج کردن یا نکردن یک انتخاب شخصی است که فرد بنابر شرایط خود باید تصمیم بگیرد. اگر فکر می‌کنید بلوغ کافی برای ازدواج و شروع رابطه عاطفی را دارید و از طرف دیگر شرایط آن برایتان مهیاست و فرد مناسبی را برای این امر در نظر دارید، تعلل جایز نیست. اما مسئله جایی بغرنج می‌شود که یکی از این موارد وجود نداشته باشد. برای اطلاع بیشتر در زمینه رابطه عاطفی کلیک کنید.

گاهی اوقات همه شرایط ازدواج فراهم است، ولی فرد مناسبی را برای اینکه تمامی زندگیتان را با او شریک شوید پیدا نکرده‌اید. گاهی اوقات تنها ماندن می‌تواند خوشبختی بیشتری برایتان به همراه داشته باشد تا زمانی که فرد نامناسبی را وارد زندگی خود کنید. انتخاب فرد نامناسب ممکن است شما را به سمت یک ازدواج ناموفق و به تبع آن سردی عاطفی، خیانت، اختلالات اضطرابی، افسردگی، فقدان صمیمیت زوجین و… پیش ببرد. توصیه می‌کنیم در این رابطه مقاله افسردگی و اختلالات اضطرابی را نیز مطالعه کنید.

ازدواج نکردن می‌تواند پیامدهای منفی خود را داشته باشد که مطمئنا همگی ما با آن‌ها آشنا هستیم ولی باید گفت ازدواج نکردن فاجعه نیست. سعی کنید مهارت‌های شخصی، ارتباطات اجتماعی، شغل و تحصیل خود را پیشرفت دهید و به استقلال لازم برسید. در این صورت حتی اگر ازدواج کنید ملاک‌های روشن‌تر و بهتری برای ازدواج خواهید داشت و تن به روابط غلط نمی‌دهید و تصمیم‌های بهتری می‌گیرید.

برای دریافت مشاوره در زمینه مسائل فردی و ازدواج می توانید با مشاوران مرکز مشاوره روانشناسی حامی هنر زندگی از طریق تلفن ثابت از کل کشور با شماره 9099075228 و از تهران با شماره 9092305265 تماس بگیرید.

هنر زندگی اولین سامانه مشاوره روانشناسی تخصصی کشور با مجرب ترین مشاوران روانشناسی پاسخگوی سوالات و مشکلات شما در زمینه های مشاوره خانواده ، ازدواج ، طلاق ، تربیت کودک ، جوانان ، مهارت های ارتباطی ، ترک اعتیاد ، مشاوره روانشناسی ، روان درمانی و … می باشد. به امید زندگی شاد و سالم برای یکایک مردم ایران…

با عضویت در خبرنامه، از جدیدترین و بهترین کتاب ها و مقالات روانشناسی اطلاع پیدا کنید…

© کلیه حقوق برای حامی هنر زندگی محفوظ می باشد. انتشار مقالات با ذکر منبع بلامانع می باشد.

ازدواج رخداد مهمی در زندگی انسان است. هر کسی برای ازدواج کردن یا ازدواج نکردن دلایلی دارد. اگر پای سخن هواداران و مخالفان ازدواج بنشینید دلایل بسیاری را خواهید شنید که برخی از آن‌ها منطقی است. من در جلسه‌ با مراجعانم دلایل گوناگونی را برای ازدواج نکردن و مجرد ماندن شنیده‌ام یا به آن‌ها گوشزد کرده‌ام. در این نوشته تلاش کردم برخی از دلایل مهمی که نباید ازدواج کرد و باید مجرد ماند را بنویسم. این نوشته به معنای نکوهش و رد کردن ازدواج نیست بلکه دلایلی نوشته شده است که اگر به آن‌ها توجه نکنیم می‌توانند زمینه‌ساز طلاق و جدایی در آینده شوند. من در این‌جا به نوشتن دلایل اصلی بسنده کردم شاید شما دلایل دیگری نیز برای ازدواج نکردن بیاورید که منطقی باشند.

آیا برای زندگیتان هدف دارید؟ آیا برای آینده‌تان برنامه‌ریزی کرده‌اید؟ داشتن هدف در زندگی بسیار مهم است. کسی که در زندگیش هدف نداشته باشد تلاشی برای بهبود زندگی نخواهد کرد و همه چیز را گذرا می‌داند. چنین کسانی تلاش می‌کنند خود را با شرایطی که در آن هستند سازگار کنند و برای بهبود زندگیشان تلاش نمی‌کنند. برای یک ازدواج خوب باید زندگی هدفمند داشت. پس اگر در زندگی هدف ندارید ازدواج نکنید و مجرد بمانید.

هدف برخی از مردم برای ازدواج این است که کسی را جایگزین عشق پیشین خود کنند. کسانی که دچار شکست عشقی یا ناکامی در روابط عاشقانه می‌شوند احساس تنهایی می‌کنند و ازدواج را راهی برای فرار از احساسات و افکار اندوه‌بار می‌دانند. اگر می‌خواهید برای فرار از تنهایی و جایگزینی، با کسی ازدواج کنید بهتر است از این کار خودداری کنید و مجرد بمانید. تنهایی و گوشه‌گیری را کنار بگذارید. دوستان صمیمی پیدا کنید با مردم در کنش و تعامل سازنده باشید و سپس به ازدواج بیاندیشید. کنش و تعامل سازنده و روابط میان‌فردی برای داشتن زندگی زناشویی موفق مهم است.

تعهد و وفاداری یکی از پایه‌های مهم برای ازدواج است. خیانت یکی از مهم‌ترین دلایل طلاق و جدایی در سراسر جهان است. اگر در روابط عشقی خود خیانت کرده‌اید و خود را فردی متعهد نمی‌دانید از ازدواج کردن چشم‌پوشی کنید آیا می‌توانید در برابر همسرتان راستگو باشید؟ آیا می‌توانید پس از ازدواج، دنبال معشوقه‌های پنهانی نباشید؟ اگر چنین است می‌توانید به ازدواج کردن بیاندیشید. با دروغگویی، فریبکاری و خیانت شالوده‌های زندگی به آسانی از هم می‌پاشد پس برای ازدواج باید فردی متعهد، وفادار و راستگو بود. یکی از بهانه‌هایی که برخی از مردم برای خیانت می‌آورند تنوع‌طلبی است؛ به یاد بسپارید یکی از شروط مهم ازدواج وفاداری و تعهد است پس این بهانه را نمی‌توانیم بپذیریم. بیش‌تر کسانی که از تنوع‌طلبی سخن می‌گویند بر این باورند که همسرشان نباید تنوع‌طلب باشد و به آن‌‌ها خیانت کند. چنین باور نادرستی را کنار بگذارید و ویژگی‌هایی مانند وفاداری، تعهد و راستگویی را پیش از ازدواج در خود پرورش دهید. چطور ازدواج نکنیم

توان مالی و درآمد چیزی است که برای گرداندن یک زندگی نیاز است. هیچ کس نمی‌تواند انکار کند که پول در زندگی انسان نقشی کلیدی دارد. بخشی از نیازهای ما با پول برطرف می‌شوند. هنگامی که از توان مالی سخن گفته می‌شود نگاه بیش‌تر مردم به مردان است اما زنان نیز به توان مالی نیازمندند. نیاز است که زنان هم پیش از ازدواج توانایی مالی داشته باشند تا در برابر همسرشان فردی وابسته‌ی مالی و نیازمند نباشند. به خانم‌ها سفارش می‌کنم پیش از ازدواج توانایی مالی داشته باشند و پس از آن برای آینده‌‌ی زندگیشان تصمیم بگیرند که آیا می‌خواهند درآمد داشته باشند یا این‌که همسرشان هزینه‌های زندگی را فراهم کند. سفارشی که کردم به معنای این نیست که فراهم کردن هزینه‌ی زندگی از سوی مرد به معنای ضعیف بودن زن باشد.

استقلال مالی پیش از ازدواج برای خانم‌ها مهم است تا بتوانند انتخابی بهتر داشته باشند و در گزینش همسر آینده تنها به میزان درآمد فرد نیاندیشند. داشتن توان مالی کافی پیش از ازدواج برای مردان بسیار مهم است. به یاد بسپارید برای زندگی باید حداقل‌هایی را فراهم کرد که بیش‌تر بر عهده‌ی مردان است. وابستگی مالی به خانواده را فراموش کنید و اگر دنبال ازدواج هستید توان مالی خود را افزایش دهید.

مسئولیت‌پذیر بودن در زندگی را فراموش نکنید از آغاز زندگی، هر فردی در خانواده نقش‌هایی را بر عهده می‌گیرد. نقش‌‌های فرزند، برادر، خواهر، پدر، مادر و همسر نقش‌هایی هستند که افراد آن‌ها را بر عهده می‌گیرند. هر نقشی، وظایف و حقوقی دارد. مسئولیت‌پذیری به معنای این است که فرد، وظایف و حقوق نقش خود را به درستی بشناسد و بر پایه‌ی آن‌ها رفتار کند. کسی که قصد ازدواج دارد باید بتواند مسئولیت نقش همسر را به خوبی به انجام برساند. اگر احساس می‌کنید برای مسئولیت‌پذیری آمادگی ندارید بهتر است از ازدواج چشم‌پوشی کنید.

اعتیاد یکی از اصلی‌ترین دلایل جدایی و طلاق است. برخی از کسانی که دچار اعتیاد هستند تلاش می‌کنند تا پیش از ازدواج، اعتیادشان را پنهان کنند چنین رفتاری فریب و درغگویی بزرگی است که سرانجامی جز طلاق و جدایی به همراه نخواهد داشت. اعتیاد، شکاف بزرگی در خانواده پدید می‌آورد که با هیچ چیز دیگری جبران نمی‌شود. اعتیاد بیماری است که با اراده، انگیزه و تلاش درمان می‌شود. پس اگر دچار اعتیاد هستید تا هنگامی که نتوانسته‌اید سوء مصرف مواد را کنار بگذارید از ازدواج خودداری کنید.

باور به برابری، یک اصل انسانی و اخلاقی است. مرد سالاری و زن سالاری در خانواده‌ها به شادمانی یکی از طرفین و ناراحتی طرف مقابل می‌انجامد. شاید همسرتان از روی علاقه و یا ترس در برابر شما ایستادگی نکند و در برابر سلطه‌گری سکوت کند اما آیا در چنین شرایطی از زندگی خود رضایت دارد؟ سلطه‌گری زمینه را برای افزایش کشمکش، پرخاشگری، قهر و جدایی فراهم می‌کند. زناشویی و ازدواج هنگامی زیباست که مرد و زن به برابری باور داشته باشند و بتوانند برابری را در زندگیشان نهادینه کنند. پس اگر به دنبال خوشبختی هستید باید به برابری زن و مرد ایمان داشته باشید.

کسانی که به پدر و مادرشان وابستگی افراطی و غیرمنطقی دارند در زندگی زناشویی بیش از دیگران دچار مشکل می‌شوند. وابستگی بیش از اندازه به پدر و مادر، چه برای مرد و چه برای زن، زیان‌بار است. کسانی که به پدر و مادرشان وابستگی شدید دارند به والدینشان اجازه‌ی دخالت در زندگی زناشویی را می‌دهند. این دخالت‌ها بیش‌تر از روی منطق انجام نمی‌شود چون والدین تلاش می‌کنند سود فرزند خودشان را بیش‌تر در نظر بگیرند و نگاهشان به زندگی مشترک به صورت همه جانبه نیست. دخالت پدر و مادر در زندگی زناشویی باعث کشمکش و جدایی می‌شود. داشتن استقلال فکری و روانی برای ازدواج بسیار مهم است. تلاش کنید شخصیت مستقل را در خود پرورش دهید تا بتوانید مسئولیت زندگی زناشویی را به عهده بگیرید.  اگر به پدر و مادرتان بیش از اندازه وابسته هستید و بدون اجازه‌ی آن‌ها آب هم نمی‌خورید از ازدواج خودداری کنید.

هر خانواده‌ای با وجود نقاط مثبتش، کمبودها و کاستی‌هایی هم دارد. هنگامی که فرد ازدواج می‌کند زندگی را در شرایطی آغاز می‌کند که معمولا پایین‌تر از سطح و کیفیت خانواده‌ی کنونیش است. برخی از زنان و مردان پس از ازدواج چیزهایی که در خانواده‌ی پیشین (یعنی در کنار پدر و مادر) نداشته‌اند را از همسرشان می‌خواهند چنین رفتاری نادرست است. هر خانواده‌ای دارای کمبودها و کاستی‌هایی است که برای جبران آن‌ها تلاش هر دو فرد نیاز است پس فشار آوردن به طرف مقابل برای رسیدن به آرزوها، رفتاری غیرمنطقی است.

در جلسه‌ی روان‌شناسی که با یک زوج جوان داشتم که در آستانه‌ی طلاق بودند به موردی در این زمینه برخورد کردم. خانم می‌گفت: «من ازدواج کردم تا همسرم به من اجازه دهد به تنهایی دور دنیا سفر کنم من ماشین مدل بالا می‌خواستم من آرزوی زندگی در خانه‌ای اشرافی را داشتم اما هیچ کدام از این‌ها را ندارم». از خانم پرسیدم که آیا درخواست‌ها و آرزوهایش را پیش از ازدواج به همسرش گفته بود؟ پاسخش منفی بود. از او درباره‌ی خانواده‌اش پرسیدم خانم جوان با پدر و مادرش و ۳ خواهر در یک منزل اجاره‌ای در جنوب تهران زندگی می‌کردند و درآمد خانواده‌شان هم بسیار کم بوده است. اگر به این مورد نگاهی بیاندازیم می‌بینیم که فرد آن‌چه را که در خانه‌ی پدر و مادرش نداشته است به عنوان هدفی قرار داده و بدون آن‌که همسرش را از آرزوهایش آگاه کند زندگی را آغاز می‌کند. با گذشت زمان خواسته‌ها را مطرح می‌کند ولی همسرش توانایی رساندن او به خواسته‌هایش را نداشته و همین زمینه را برای کشمکش و جدایی فراهم کرده بود.

زیبایی یکی از گزینه‌هایی است که در ازدواج برای مردم اهمیت دارد البته تعریف زیبایی از نظر هر فردی متفاوت است. به یاد بسپاریم که زیبایی با گذر زمان کاسته می‌شود و شاید زیبایی همسرتان با گذر زمان کم‌تر به چشمتان بیاید یا عادی شود. یکی از دلایلی که زیبایی اهمیت بسیار زیادی برای افراد دارد مربوط به کشش جنسی است. جاذبه‌ی جنسی در ازدواج مهم است اما به یاد بسپاریم ارتباط جنسی تنها بخش بسیار کوچکی از زندگی زناشویی را شامل می‌شود. معمولا کسانی که هدفشان از ازدواج، داشتن رابطه‌ی جنسی است، کسانی هستند که تاکنون رابطه‌ی جنسی را تجربه نکرده‌اند یا از آن محروم هستند. نیاز جنسی موضوعی است که باید نخست برای فرد حل شود و سپس ازدواج کند.

ازدواج بدون عشق و علاقه امری پوچ و بی‌ارزش است. برای زندگی مشترک باید فردی را انتخاب کنید که عاشقانه و صادقانه دوستش داشته باشید. اگر گمان می‌کنید علاقه پس از ازدواج شکل می‌گیرد سخت در اشتباه هستید. علاقه باید پیش از ازدواج نیز باشد و پس از ازدواج تداوم و ثبات بیابد. به یاد بسپارید باید خودتان را دوست داشته باشید تا بتوانید دیگران را دوست بدارید.

برای ازدواج سن و سال تعیین نکنید هیچ‌گاه برای ازدواج کردن دیر نیست. با کسی ازدواج کنید که معیارها و شرایط مناسبتان را داشته باشد و اگر کسی را با معیارهایتان نیافتید عجله و شتاب نکنید. برخی از مردم با کسانی ازدواج می‌کنند که هیچ کدام از معیارهایشان را ندارند و در پاسخ می‌گویند که سن ازدواجشان در حال گذشتن بوده است. اما آیا این ازدواج موفق خواهد بود؟ نه. چنین ازدواجی موفق نیست چون به دلیل این‌که فردی را بدون در نظر گرفتن معیارها و شرایط انتخاب کرده‌اند دچار کشمکش و جدایی می‌شوند.

در جلسه‌های روان‌شناسی و روانکاوی با موارد بسیاری برخورد کرده‌ام که فرد با کسی ازدواج کرده که معیارهای مورد نظرش را به عنوان همسر مناسب نداشته است. این افراد بر این باور بوده‌اند که می‌توانند پس از ازدواج و در طول زندگی، همسرشان را بر پایه‌ی معیارهایشان تغییر دهند. چنین کسانی در بیش‌تر موارد ناموفق هستند چون همسرشان در برابر تغییر مقاومت نشان می‌دهد. کسی را بیابید که معیارهای اخلاقی و رفتاری که دوست دارید را داشته باشد و گمان نکنید پس از ازدواج می‌توانید همسرتان را دگرگون کنید. برای داشتن یک زندگی زناشویی خوب و ازدواج موفق، باید همسر آینده‌تان را همان‌گونه که هست بپذیرید و اگر از رفتاری خوشتان نمی‌آید پیش از ازدواج از فرد بخواهید آن را تغییر دهید. اگر دنبال تغییر همسرتان پس از ازدواج هستید، ازدواج نکنید.

انصافا عالی بود خیلی از متن شما خوشم اومد . من پسرم ۳۳ ساله مجرد ، خدا رو شکر مشکل مالی ندارم ولی هر کاری میکنم نمیتونم خودم رو راضی به ازدواج کنم. از این دلایل عدم ازدواج شمام فقط یکی رو ندارم اونم متاسفانه عدم برابری حقوق زن و مرد هست که نمیتونم با این مساله کنار بیام. حالا اگه میشه شما کمک کنید که من این مشکل رو حل کنم. خیلی ممنون میشم.

عالی آقای زوارزاده خوش بحال کسیکه پند بگیره

مطالب تان تقریبا اهانت امیز بود!!!
بنده شغل،کار،خانه،پول،بدنی سالم و…… دارم ولی دوست دارم تنهایی زندگی کنم و از ازدواج خوشم نمیاد،چون با تنهایی بیشتر حال میکنم و دوست دارم فقط خودم باشم.

نمی‌دونم اهانتش کجا بود. من نگفتم باید کارخانه‌دار بود که ازدواج کرد اما نباید بیکار بود.

درود بابت دیدگاه علمی و صحیحتون

اهانت چی. نگفت ک شما چون شرایطشو داری بدو برو ازدواج کن. میگن اگه میخوای ازدواج کنی این شرایط کمک میکنه زندگی ایدال تری بسازی

من واقعا قصد ازدواج نداشتم و با کسی هم هیچوقت اشنا نشدم چون از لحاظ احساسی و عاطفی فوق العاده ضعیفم و اینو خودم میدونم اما متاسفانه عاشق شدم در سن بالای ۳۰ سالگی اما طرفم بعد یکسال بخاطر شک و دودلی تو انتخاب من منو ول کرد و رفت در حالیکه خودش اومده بود و منو عاشق خودش کرد دیگه هرگز مثل سابقم نشدم و قلبم درد میکنه تو خودم میسوزم و دوره های روانشناسی هم فقط تا حدودی فراموشی بهم میده اما دوباره جای زخمم درد میکنه. دین که میگه اینکار ظلمه و خدا نمیبخشه. عقلم میگه بدور از انسانیته این کار . روانشناسی به نظر شما چی میگه ؟؟؟؟؟؟؟؟

مسلما کار ناشایستی انجام دادن. زمانی که به کسی علاقه داریم بهش کمک می‌کنیم تا زندگی رو با هم بسازیم. اگر این خاطره هنوز هم براتون آزاردهندست و هر روز بهش فکر می‌کنید حتماً پیش روان‌شناس برین

۱۹ سالمه ع شدم چیکار کنم؟؟؟

۱۹ سالگی سن مناسب ازدواج نیست

ممنون از پاسخگویی شما. حتمن مراجعه میکنم

اگ موقعیت ازدواج رو داشته باشه همه چیزش خوب باشه ولی دلت باهاش نباشه باید چیکاربکنی؟

دوست داشتن شرط مهم ازدواجه

تشکر میکنم بابت مطالبتون،
بابت همفکری دوستان.
توی همین نظرات و تبادل دیدگاه ها هست که میشه درس گرفت، برای همه حتی شما روان شناسان.

با کسی ازدواج کنین که از ۵ مورد ملاکتون ۲ تاش شبیه ملاک اصلیتون باشه، بقیه اش رو دیگه کنار بیاین، چون توو دنیا نمیشه آدمی رو پیدا کرد که صد در صد همه چیش باهاتون اکی باشه، چون اشیا که نیس سفارشی بسازن. با مردی هم ازدواج کنین که تنبل و تن پرور هم نباشه. دخترایی هم زندگی خیلی لاکچری ميخوان همون اول برن زن کسی بشن که بتونه براشون فراهم کنه مثلا تاجری، سهام داری و ازینجور اشخاص. خلاصه کبوتر با کبوتر باز با باز. موفق باشید، مبارک باشه

آقا من متاهلم و هفت ساله ازدواج کردم ….. ازدواج خیلی خوبه و باید انجام بشه به شرطی که در حال حاضر از نظر مالی خیلی توانا باشید … مثلا یک یا چند شغل مطمئن … خانه … ماشین … حداقل یک میلیارد تومان وجه نقد داشته باشید … و یک بچه هم بیشتر اصلا… و الا اون بچه را بدبخت خواهید کرد ….

عاقل آنست که هرگز نکند میل سه کار
تا همه وقت وجودش به سلامت باشد
زن نگیرد اگرش دختر قیصر بدهند
وام نستاند اگر وعده قیامت باشد
نرود بر در ارباب کرم بهر طمع
گرچه مشهورچو حاتم به سخاوت باشد.

با سلام اگه چهار تا آدم روشن فکر تو ایران باشه یکی از اونها شما هستید با دیدی که شما دارید نه اختلافی به وجود میاد نه تنشی لذت بردم از خودت مقاله شما🙏🏻🙏🏻🙏🏻

من خیلی از این شرایط رو دارم
پس زن نمیگیرم
به نظرم مجردی خیلی بهتره تا …
ممنون بابت این متن خوب

دوستانی که میگن ازدواج نباید کرد میشه بگن پس نیاز جنسی و روحی خودمون رو چیکار کنیم؟ اصلا نیاز جنسی رو با خودارضایی رفع کردی نیاز رحیتو میخای چیکار کنی؟ دو راه نمیمونه یا مجرد بمونی تا آخر عمر که خیلی سخته یا اینکه بری با این و اون رل بزنی. کمتر دختری راضی میشه که تا آخر عمر با یکی رل بزنه و اگه هم رل میزنه غالبا واسه اینه که تهش ازدواج کنه نه اینکه یه مدت بازیچه هوسرانی من و شما باشه بعد پرت بشه اون ور. اگه یه کسی با ناموس خودت بیاد یه مدت رل بزنه بعد بزاره بره ناراحت نمیشی؟ بعد از فمینیسم دفاع میکنی؟ به فکر خودتم نیستی به فکر اون دختر بیچاره ای باش که به دروغ بهش وعده ازدواج میدی و بعد مدتی ولش میکنی. من خودم یه بار رل زدم هیچ خیری توش ندیدم اگه خیری باشه تو ازدواجه خودشم ازدواج درست نه عجولانه و احساسی.

ازدواج نکنید..حداقل تو ایران ازدواج نکنید اون بچه بیچاره هزار تا ارزو داره

سلام خسته نباشید
درود برشما استاد بزرگوار
مطلب مهم و کاملا علمی بود دوستان توجه کنند روانشناسی و مطالب ان یک علم است و ما نباید حاشیه بریم الان یک زندگی در حد متوسط هم باید مشکل مالی نداشته باشه و کسی که نتونه مشکل مالی خودش را برطرف کنه چطور میتونه یک زندگی رو بچرخونه
سیامک کرمپور روانشناس و خانواده درمانگرچطور ازدواج نکنیم

من ۲۳ ساله دانشجو هستم. هدفم تو زندگی یه زندگی خوب در حد خودم، خونه و یه حقوق متوسط برا خودم هستش. از زمانی که یادم میاد واقعا علاقه ای به ازدواج نداشتم و تا حالا هم مشکلی پیش نیومده. ولی این روزها پدرم اصرار به ازدواج میکنه حرفشونم اینه اگه یه زمانی ما نبودیم تنها نباشی یکی باشه کمکت باشه باهاش آیندتو بسازی. با همه اینها و تا حدی قبول حرف پدرم باز هم هیچ علاقه و کششی به ازدواج ندارم و شایدم بیشتر برای دوری از مسئولیت و حفظ راحتی دوران مجردی هست. روز به روزم حس بدم نسبت به ازدواج بیشتر میشه. واقعا نمیدونم چجوری پدرمو قانع کنم که من نمیخوام.

درود
اینایی که از دین حرف میزنن توجه داشته باشن که همین دین ریده در جامعه فعلی و کلا روابط آدمها رو بر اساس روابط ابلهانه چندین قرن پیش تعریف میکنه و به دلیل حماقت همین آدمهای دیندار و ریاکار هست که این مشکلات در جامعه بوجود آمده. اصلاً به حرف این احمقا کوچکترین اهمیتی ندید و فقط به علم و کسانی که با علم مسائل رو تحلیل میکنن اهمیت بدید.

سلام
بنده سی و سه ساله هستم . لیسانس دارم ولی متاسفانه کار مناسبی پیدا نکردم و دشواری ها زندگی مجبورم کرد که کارگری کنم و وضعیت مالی خوبی ندارم و همیشه می ترسم از پس یک زندگی ساده بر نیام .
از یک خانواده و محیط دوستان فشار می اورند که ازدواج کن و خودم هم دلم میخواد ولی از طرفی هم وضعیت مالی خوبی ندارم .
از طرف دیگر هم می ترسم برم خواستگاری دختر ندن یا بگن سنت گذشته یا وضعیت مالی خوبی نداری .

من مطالبی که خوندم معلوم شد تا اخر عمر مجرد میمونم خداروشکر تمام ویژگی ها رو داشتم

اصلاازدواج نکنیم توجوانی عشق وحالمونوبکنیم😄

سلام ببخشید من الان از یک شخصی خوشم اومده و میخواهیم با هم ازدواج کنیم …ما به مشاوره رفتیم و آقای مشاور به من گفت که من آمادگی ازدواج ندارم و آخرش هم گفت شما اگر با هم ازدواج کنید به مشکل برمیخورید و من اصلا موافق این وصلت نیستم
واقعا من گیج شدم و نمیدونم چی کار کنم خواهش میکنم جواب منو بدید

باید از همون روان‌شناس که پیششون رفتید در این خصوص بپرسید که چرا چنین دیدگاهی دارند. بدون برگزاری جلسه نمی‌تونم کمکی بهتون بکنم

جالبه که تو این کشور خرابشده میگن رابطه جنسی فقط باید تو قالب ازدواج باشه و قبل اون رو ممنوع و گناه و خطا میدونن و همه راه های اصولی برای اینکار رو برخلاف همه جای دنیا که طبیعیه قبل ازدواج، بستن و اجازه اینکارو نمیدن و شرایطش هم فراهم نیست

بعد از اونور میگن اگه برای برطرف کردن رابطه ی جنسی میخواین ازدواج کنید اینکارو نکنید :/

به آهو میگن بُدُ
به تازی میگن بگیرش

آفرین به صداقت و فهم شما،چه خوبه که هنوز پسرهای با ایمان و با انسانیت پیدا میشه ،به هر حال درسته جامعه ایران مشکل زیاد داره اما ازدواج کردن و عمل به دستور خدا بهتر از مجردی است

ازدواج نکنید من نکردم چون میگن فقط اولش بعد عادی میشه فقط این دنیا نیست باش فکر کار پیشرفت موفقیت باشید

سلام
من یه دختر ۲۵ هستم با یک خواستگار که از نظر شخصیتی، خانوادگی، اخلاق رفتار تحصیلات و شغل ایراد خاصی نداره و از هر نظر فرد ایده آلی ب نظر میرسه اما من هیچ کششی بهش ندارم از طرفی خانواده ام خیلی موافقن و بابام حسابی اصرار داره قبول کنم
ضمنا ما یک ماه باهم رفت و آمد داشتیم برای شناخت و الان بعد ۹ ماه ک ازون جریان میگذره خانواده پسر هم دست بردار نیستن
جواب من همچنان منفیه اما خانواده ام حسابی گیجم میکنن و از آینده میترسونن منو

دیدگاه

نام

ایمیل

نام ، ایمیل و وب سایت خود را برای بار دیگر که اظهار نظر می کنم در این مرورگر ذخیره کنید.


 


 


 


 

کلینیک روانشناسی آقای روانشناس در تهران آماده خدمات روانشناسی و مشاوره آنلاین و حضوری به شماست. برای رزرو مشاوره در تهران با ما تماس بگیرید

© Copyright Mr Psychologist

ازدواج رخداد مهمی در زندگی انسان است. هر کسی برای ازدواج کردن یا ازدواج نکردن دلایلی دارد. اگر پای سخن هواداران و مخالفان ازدواج بنشینید دلایل بسیاری را خواهید شنید که برخی از آن‌ها منطقی است. من در جلسه‌ با مراجعانم دلایل گوناگونی را برای ازدواج نکردن و مجرد ماندن شنیده‌ام یا به آن‌ها گوشزد کرده‌ام. در این نوشته تلاش کردم برخی از دلایل مهمی که نباید ازدواج کرد و باید مجرد ماند را بنویسم. این نوشته به معنای نکوهش و رد کردن ازدواج نیست بلکه دلایلی نوشته شده است که اگر به آن‌ها توجه نکنیم می‌توانند زمینه‌ساز طلاق و جدایی در آینده شوند. من در این‌جا به نوشتن دلایل اصلی بسنده کردم شاید شما دلایل دیگری نیز برای ازدواج نکردن بیاورید که منطقی باشند.

آیا برای زندگیتان هدف دارید؟ آیا برای آینده‌تان برنامه‌ریزی کرده‌اید؟ داشتن هدف در زندگی بسیار مهم است. کسی که در زندگیش هدف نداشته باشد تلاشی برای بهبود زندگی نخواهد کرد و همه چیز را گذرا می‌داند. چنین کسانی تلاش می‌کنند خود را با شرایطی که در آن هستند سازگار کنند و برای بهبود زندگیشان تلاش نمی‌کنند. برای یک ازدواج خوب باید زندگی هدفمند داشت. پس اگر در زندگی هدف ندارید ازدواج نکنید و مجرد بمانید.

هدف برخی از مردم برای ازدواج این است که کسی را جایگزین عشق پیشین خود کنند. کسانی که دچار شکست عشقی یا ناکامی در روابط عاشقانه می‌شوند احساس تنهایی می‌کنند و ازدواج را راهی برای فرار از احساسات و افکار اندوه‌بار می‌دانند. اگر می‌خواهید برای فرار از تنهایی و جایگزینی، با کسی ازدواج کنید بهتر است از این کار خودداری کنید و مجرد بمانید. تنهایی و گوشه‌گیری را کنار بگذارید. دوستان صمیمی پیدا کنید با مردم در کنش و تعامل سازنده باشید و سپس به ازدواج بیاندیشید. کنش و تعامل سازنده و روابط میان‌فردی برای داشتن زندگی زناشویی موفق مهم است.

تعهد و وفاداری یکی از پایه‌های مهم برای ازدواج است. خیانت یکی از مهم‌ترین دلایل طلاق و جدایی در سراسر جهان است. اگر در روابط عشقی خود خیانت کرده‌اید و خود را فردی متعهد نمی‌دانید از ازدواج کردن چشم‌پوشی کنید آیا می‌توانید در برابر همسرتان راستگو باشید؟ آیا می‌توانید پس از ازدواج، دنبال معشوقه‌های پنهانی نباشید؟ اگر چنین است می‌توانید به ازدواج کردن بیاندیشید. با دروغگویی، فریبکاری و خیانت شالوده‌های زندگی به آسانی از هم می‌پاشد پس برای ازدواج باید فردی متعهد، وفادار و راستگو بود. یکی از بهانه‌هایی که برخی از مردم برای خیانت می‌آورند تنوع‌طلبی است؛ به یاد بسپارید یکی از شروط مهم ازدواج وفاداری و تعهد است پس این بهانه را نمی‌توانیم بپذیریم. بیش‌تر کسانی که از تنوع‌طلبی سخن می‌گویند بر این باورند که همسرشان نباید تنوع‌طلب باشد و به آن‌‌ها خیانت کند. چنین باور نادرستی را کنار بگذارید و ویژگی‌هایی مانند وفاداری، تعهد و راستگویی را پیش از ازدواج در خود پرورش دهید. چطور ازدواج نکنیم

توان مالی و درآمد چیزی است که برای گرداندن یک زندگی نیاز است. هیچ کس نمی‌تواند انکار کند که پول در زندگی انسان نقشی کلیدی دارد. بخشی از نیازهای ما با پول برطرف می‌شوند. هنگامی که از توان مالی سخن گفته می‌شود نگاه بیش‌تر مردم به مردان است اما زنان نیز به توان مالی نیازمندند. نیاز است که زنان هم پیش از ازدواج توانایی مالی داشته باشند تا در برابر همسرشان فردی وابسته‌ی مالی و نیازمند نباشند. به خانم‌ها سفارش می‌کنم پیش از ازدواج توانایی مالی داشته باشند و پس از آن برای آینده‌‌ی زندگیشان تصمیم بگیرند که آیا می‌خواهند درآمد داشته باشند یا این‌که همسرشان هزینه‌های زندگی را فراهم کند. سفارشی که کردم به معنای این نیست که فراهم کردن هزینه‌ی زندگی از سوی مرد به معنای ضعیف بودن زن باشد.

استقلال مالی پیش از ازدواج برای خانم‌ها مهم است تا بتوانند انتخابی بهتر داشته باشند و در گزینش همسر آینده تنها به میزان درآمد فرد نیاندیشند. داشتن توان مالی کافی پیش از ازدواج برای مردان بسیار مهم است. به یاد بسپارید برای زندگی باید حداقل‌هایی را فراهم کرد که بیش‌تر بر عهده‌ی مردان است. وابستگی مالی به خانواده را فراموش کنید و اگر دنبال ازدواج هستید توان مالی خود را افزایش دهید.

مسئولیت‌پذیر بودن در زندگی را فراموش نکنید از آغاز زندگی، هر فردی در خانواده نقش‌هایی را بر عهده می‌گیرد. نقش‌‌های فرزند، برادر، خواهر، پدر، مادر و همسر نقش‌هایی هستند که افراد آن‌ها را بر عهده می‌گیرند. هر نقشی، وظایف و حقوقی دارد. مسئولیت‌پذیری به معنای این است که فرد، وظایف و حقوق نقش خود را به درستی بشناسد و بر پایه‌ی آن‌ها رفتار کند. کسی که قصد ازدواج دارد باید بتواند مسئولیت نقش همسر را به خوبی به انجام برساند. اگر احساس می‌کنید برای مسئولیت‌پذیری آمادگی ندارید بهتر است از ازدواج چشم‌پوشی کنید.

اعتیاد یکی از اصلی‌ترین دلایل جدایی و طلاق است. برخی از کسانی که دچار اعتیاد هستند تلاش می‌کنند تا پیش از ازدواج، اعتیادشان را پنهان کنند چنین رفتاری فریب و درغگویی بزرگی است که سرانجامی جز طلاق و جدایی به همراه نخواهد داشت. اعتیاد، شکاف بزرگی در خانواده پدید می‌آورد که با هیچ چیز دیگری جبران نمی‌شود. اعتیاد بیماری است که با اراده، انگیزه و تلاش درمان می‌شود. پس اگر دچار اعتیاد هستید تا هنگامی که نتوانسته‌اید سوء مصرف مواد را کنار بگذارید از ازدواج خودداری کنید.

باور به برابری، یک اصل انسانی و اخلاقی است. مرد سالاری و زن سالاری در خانواده‌ها به شادمانی یکی از طرفین و ناراحتی طرف مقابل می‌انجامد. شاید همسرتان از روی علاقه و یا ترس در برابر شما ایستادگی نکند و در برابر سلطه‌گری سکوت کند اما آیا در چنین شرایطی از زندگی خود رضایت دارد؟ سلطه‌گری زمینه را برای افزایش کشمکش، پرخاشگری، قهر و جدایی فراهم می‌کند. زناشویی و ازدواج هنگامی زیباست که مرد و زن به برابری باور داشته باشند و بتوانند برابری را در زندگیشان نهادینه کنند. پس اگر به دنبال خوشبختی هستید باید به برابری زن و مرد ایمان داشته باشید.

کسانی که به پدر و مادرشان وابستگی افراطی و غیرمنطقی دارند در زندگی زناشویی بیش از دیگران دچار مشکل می‌شوند. وابستگی بیش از اندازه به پدر و مادر، چه برای مرد و چه برای زن، زیان‌بار است. کسانی که به پدر و مادرشان وابستگی شدید دارند به والدینشان اجازه‌ی دخالت در زندگی زناشویی را می‌دهند. این دخالت‌ها بیش‌تر از روی منطق انجام نمی‌شود چون والدین تلاش می‌کنند سود فرزند خودشان را بیش‌تر در نظر بگیرند و نگاهشان به زندگی مشترک به صورت همه جانبه نیست. دخالت پدر و مادر در زندگی زناشویی باعث کشمکش و جدایی می‌شود. داشتن استقلال فکری و روانی برای ازدواج بسیار مهم است. تلاش کنید شخصیت مستقل را در خود پرورش دهید تا بتوانید مسئولیت زندگی زناشویی را به عهده بگیرید.  اگر به پدر و مادرتان بیش از اندازه وابسته هستید و بدون اجازه‌ی آن‌ها آب هم نمی‌خورید از ازدواج خودداری کنید.

هر خانواده‌ای با وجود نقاط مثبتش، کمبودها و کاستی‌هایی هم دارد. هنگامی که فرد ازدواج می‌کند زندگی را در شرایطی آغاز می‌کند که معمولا پایین‌تر از سطح و کیفیت خانواده‌ی کنونیش است. برخی از زنان و مردان پس از ازدواج چیزهایی که در خانواده‌ی پیشین (یعنی در کنار پدر و مادر) نداشته‌اند را از همسرشان می‌خواهند چنین رفتاری نادرست است. هر خانواده‌ای دارای کمبودها و کاستی‌هایی است که برای جبران آن‌ها تلاش هر دو فرد نیاز است پس فشار آوردن به طرف مقابل برای رسیدن به آرزوها، رفتاری غیرمنطقی است.

در جلسه‌ی روان‌شناسی که با یک زوج جوان داشتم که در آستانه‌ی طلاق بودند به موردی در این زمینه برخورد کردم. خانم می‌گفت: «من ازدواج کردم تا همسرم به من اجازه دهد به تنهایی دور دنیا سفر کنم من ماشین مدل بالا می‌خواستم من آرزوی زندگی در خانه‌ای اشرافی را داشتم اما هیچ کدام از این‌ها را ندارم». از خانم پرسیدم که آیا درخواست‌ها و آرزوهایش را پیش از ازدواج به همسرش گفته بود؟ پاسخش منفی بود. از او درباره‌ی خانواده‌اش پرسیدم خانم جوان با پدر و مادرش و ۳ خواهر در یک منزل اجاره‌ای در جنوب تهران زندگی می‌کردند و درآمد خانواده‌شان هم بسیار کم بوده است. اگر به این مورد نگاهی بیاندازیم می‌بینیم که فرد آن‌چه را که در خانه‌ی پدر و مادرش نداشته است به عنوان هدفی قرار داده و بدون آن‌که همسرش را از آرزوهایش آگاه کند زندگی را آغاز می‌کند. با گذشت زمان خواسته‌ها را مطرح می‌کند ولی همسرش توانایی رساندن او به خواسته‌هایش را نداشته و همین زمینه را برای کشمکش و جدایی فراهم کرده بود.

زیبایی یکی از گزینه‌هایی است که در ازدواج برای مردم اهمیت دارد البته تعریف زیبایی از نظر هر فردی متفاوت است. به یاد بسپاریم که زیبایی با گذر زمان کاسته می‌شود و شاید زیبایی همسرتان با گذر زمان کم‌تر به چشمتان بیاید یا عادی شود. یکی از دلایلی که زیبایی اهمیت بسیار زیادی برای افراد دارد مربوط به کشش جنسی است. جاذبه‌ی جنسی در ازدواج مهم است اما به یاد بسپاریم ارتباط جنسی تنها بخش بسیار کوچکی از زندگی زناشویی را شامل می‌شود. معمولا کسانی که هدفشان از ازدواج، داشتن رابطه‌ی جنسی است، کسانی هستند که تاکنون رابطه‌ی جنسی را تجربه نکرده‌اند یا از آن محروم هستند. نیاز جنسی موضوعی است که باید نخست برای فرد حل شود و سپس ازدواج کند.

ازدواج بدون عشق و علاقه امری پوچ و بی‌ارزش است. برای زندگی مشترک باید فردی را انتخاب کنید که عاشقانه و صادقانه دوستش داشته باشید. اگر گمان می‌کنید علاقه پس از ازدواج شکل می‌گیرد سخت در اشتباه هستید. علاقه باید پیش از ازدواج نیز باشد و پس از ازدواج تداوم و ثبات بیابد. به یاد بسپارید باید خودتان را دوست داشته باشید تا بتوانید دیگران را دوست بدارید.

برای ازدواج سن و سال تعیین نکنید هیچ‌گاه برای ازدواج کردن دیر نیست. با کسی ازدواج کنید که معیارها و شرایط مناسبتان را داشته باشد و اگر کسی را با معیارهایتان نیافتید عجله و شتاب نکنید. برخی از مردم با کسانی ازدواج می‌کنند که هیچ کدام از معیارهایشان را ندارند و در پاسخ می‌گویند که سن ازدواجشان در حال گذشتن بوده است. اما آیا این ازدواج موفق خواهد بود؟ نه. چنین ازدواجی موفق نیست چون به دلیل این‌که فردی را بدون در نظر گرفتن معیارها و شرایط انتخاب کرده‌اند دچار کشمکش و جدایی می‌شوند.

در جلسه‌های روان‌شناسی و روانکاوی با موارد بسیاری برخورد کرده‌ام که فرد با کسی ازدواج کرده که معیارهای مورد نظرش را به عنوان همسر مناسب نداشته است. این افراد بر این باور بوده‌اند که می‌توانند پس از ازدواج و در طول زندگی، همسرشان را بر پایه‌ی معیارهایشان تغییر دهند. چنین کسانی در بیش‌تر موارد ناموفق هستند چون همسرشان در برابر تغییر مقاومت نشان می‌دهد. کسی را بیابید که معیارهای اخلاقی و رفتاری که دوست دارید را داشته باشد و گمان نکنید پس از ازدواج می‌توانید همسرتان را دگرگون کنید. برای داشتن یک زندگی زناشویی خوب و ازدواج موفق، باید همسر آینده‌تان را همان‌گونه که هست بپذیرید و اگر از رفتاری خوشتان نمی‌آید پیش از ازدواج از فرد بخواهید آن را تغییر دهید. اگر دنبال تغییر همسرتان پس از ازدواج هستید، ازدواج نکنید.

انصافا عالی بود خیلی از متن شما خوشم اومد . من پسرم ۳۳ ساله مجرد ، خدا رو شکر مشکل مالی ندارم ولی هر کاری میکنم نمیتونم خودم رو راضی به ازدواج کنم. از این دلایل عدم ازدواج شمام فقط یکی رو ندارم اونم متاسفانه عدم برابری حقوق زن و مرد هست که نمیتونم با این مساله کنار بیام. حالا اگه میشه شما کمک کنید که من این مشکل رو حل کنم. خیلی ممنون میشم.

عالی آقای زوارزاده خوش بحال کسیکه پند بگیره

مطالب تان تقریبا اهانت امیز بود!!!
بنده شغل،کار،خانه،پول،بدنی سالم و…… دارم ولی دوست دارم تنهایی زندگی کنم و از ازدواج خوشم نمیاد،چون با تنهایی بیشتر حال میکنم و دوست دارم فقط خودم باشم.

نمی‌دونم اهانتش کجا بود. من نگفتم باید کارخانه‌دار بود که ازدواج کرد اما نباید بیکار بود.

درود بابت دیدگاه علمی و صحیحتون

اهانت چی. نگفت ک شما چون شرایطشو داری بدو برو ازدواج کن. میگن اگه میخوای ازدواج کنی این شرایط کمک میکنه زندگی ایدال تری بسازی

من واقعا قصد ازدواج نداشتم و با کسی هم هیچوقت اشنا نشدم چون از لحاظ احساسی و عاطفی فوق العاده ضعیفم و اینو خودم میدونم اما متاسفانه عاشق شدم در سن بالای ۳۰ سالگی اما طرفم بعد یکسال بخاطر شک و دودلی تو انتخاب من منو ول کرد و رفت در حالیکه خودش اومده بود و منو عاشق خودش کرد دیگه هرگز مثل سابقم نشدم و قلبم درد میکنه تو خودم میسوزم و دوره های روانشناسی هم فقط تا حدودی فراموشی بهم میده اما دوباره جای زخمم درد میکنه. دین که میگه اینکار ظلمه و خدا نمیبخشه. عقلم میگه بدور از انسانیته این کار . روانشناسی به نظر شما چی میگه ؟؟؟؟؟؟؟؟

مسلما کار ناشایستی انجام دادن. زمانی که به کسی علاقه داریم بهش کمک می‌کنیم تا زندگی رو با هم بسازیم. اگر این خاطره هنوز هم براتون آزاردهندست و هر روز بهش فکر می‌کنید حتماً پیش روان‌شناس برین

۱۹ سالمه ع شدم چیکار کنم؟؟؟

۱۹ سالگی سن مناسب ازدواج نیست

ممنون از پاسخگویی شما. حتمن مراجعه میکنم

اگ موقعیت ازدواج رو داشته باشه همه چیزش خوب باشه ولی دلت باهاش نباشه باید چیکاربکنی؟

دوست داشتن شرط مهم ازدواجه

تشکر میکنم بابت مطالبتون،
بابت همفکری دوستان.
توی همین نظرات و تبادل دیدگاه ها هست که میشه درس گرفت، برای همه حتی شما روان شناسان.

با کسی ازدواج کنین که از ۵ مورد ملاکتون ۲ تاش شبیه ملاک اصلیتون باشه، بقیه اش رو دیگه کنار بیاین، چون توو دنیا نمیشه آدمی رو پیدا کرد که صد در صد همه چیش باهاتون اکی باشه، چون اشیا که نیس سفارشی بسازن. با مردی هم ازدواج کنین که تنبل و تن پرور هم نباشه. دخترایی هم زندگی خیلی لاکچری ميخوان همون اول برن زن کسی بشن که بتونه براشون فراهم کنه مثلا تاجری، سهام داری و ازینجور اشخاص. خلاصه کبوتر با کبوتر باز با باز. موفق باشید، مبارک باشه

آقا من متاهلم و هفت ساله ازدواج کردم ….. ازدواج خیلی خوبه و باید انجام بشه به شرطی که در حال حاضر از نظر مالی خیلی توانا باشید … مثلا یک یا چند شغل مطمئن … خانه … ماشین … حداقل یک میلیارد تومان وجه نقد داشته باشید … و یک بچه هم بیشتر اصلا… و الا اون بچه را بدبخت خواهید کرد ….

عاقل آنست که هرگز نکند میل سه کار
تا همه وقت وجودش به سلامت باشد
زن نگیرد اگرش دختر قیصر بدهند
وام نستاند اگر وعده قیامت باشد
نرود بر در ارباب کرم بهر طمع
گرچه مشهورچو حاتم به سخاوت باشد.

با سلام اگه چهار تا آدم روشن فکر تو ایران باشه یکی از اونها شما هستید با دیدی که شما دارید نه اختلافی به وجود میاد نه تنشی لذت بردم از خودت مقاله شما🙏🏻🙏🏻🙏🏻

من خیلی از این شرایط رو دارم
پس زن نمیگیرم
به نظرم مجردی خیلی بهتره تا …
ممنون بابت این متن خوب

دوستانی که میگن ازدواج نباید کرد میشه بگن پس نیاز جنسی و روحی خودمون رو چیکار کنیم؟ اصلا نیاز جنسی رو با خودارضایی رفع کردی نیاز رحیتو میخای چیکار کنی؟ دو راه نمیمونه یا مجرد بمونی تا آخر عمر که خیلی سخته یا اینکه بری با این و اون رل بزنی. کمتر دختری راضی میشه که تا آخر عمر با یکی رل بزنه و اگه هم رل میزنه غالبا واسه اینه که تهش ازدواج کنه نه اینکه یه مدت بازیچه هوسرانی من و شما باشه بعد پرت بشه اون ور. اگه یه کسی با ناموس خودت بیاد یه مدت رل بزنه بعد بزاره بره ناراحت نمیشی؟ بعد از فمینیسم دفاع میکنی؟ به فکر خودتم نیستی به فکر اون دختر بیچاره ای باش که به دروغ بهش وعده ازدواج میدی و بعد مدتی ولش میکنی. من خودم یه بار رل زدم هیچ خیری توش ندیدم اگه خیری باشه تو ازدواجه خودشم ازدواج درست نه عجولانه و احساسی.

ازدواج نکنید..حداقل تو ایران ازدواج نکنید اون بچه بیچاره هزار تا ارزو داره

سلام خسته نباشید
درود برشما استاد بزرگوار
مطلب مهم و کاملا علمی بود دوستان توجه کنند روانشناسی و مطالب ان یک علم است و ما نباید حاشیه بریم الان یک زندگی در حد متوسط هم باید مشکل مالی نداشته باشه و کسی که نتونه مشکل مالی خودش را برطرف کنه چطور میتونه یک زندگی رو بچرخونه
سیامک کرمپور روانشناس و خانواده درمانگرچطور ازدواج نکنیم

من ۲۳ ساله دانشجو هستم. هدفم تو زندگی یه زندگی خوب در حد خودم، خونه و یه حقوق متوسط برا خودم هستش. از زمانی که یادم میاد واقعا علاقه ای به ازدواج نداشتم و تا حالا هم مشکلی پیش نیومده. ولی این روزها پدرم اصرار به ازدواج میکنه حرفشونم اینه اگه یه زمانی ما نبودیم تنها نباشی یکی باشه کمکت باشه باهاش آیندتو بسازی. با همه اینها و تا حدی قبول حرف پدرم باز هم هیچ علاقه و کششی به ازدواج ندارم و شایدم بیشتر برای دوری از مسئولیت و حفظ راحتی دوران مجردی هست. روز به روزم حس بدم نسبت به ازدواج بیشتر میشه. واقعا نمیدونم چجوری پدرمو قانع کنم که من نمیخوام.

درود
اینایی که از دین حرف میزنن توجه داشته باشن که همین دین ریده در جامعه فعلی و کلا روابط آدمها رو بر اساس روابط ابلهانه چندین قرن پیش تعریف میکنه و به دلیل حماقت همین آدمهای دیندار و ریاکار هست که این مشکلات در جامعه بوجود آمده. اصلاً به حرف این احمقا کوچکترین اهمیتی ندید و فقط به علم و کسانی که با علم مسائل رو تحلیل میکنن اهمیت بدید.

سلام
بنده سی و سه ساله هستم . لیسانس دارم ولی متاسفانه کار مناسبی پیدا نکردم و دشواری ها زندگی مجبورم کرد که کارگری کنم و وضعیت مالی خوبی ندارم و همیشه می ترسم از پس یک زندگی ساده بر نیام .
از یک خانواده و محیط دوستان فشار می اورند که ازدواج کن و خودم هم دلم میخواد ولی از طرفی هم وضعیت مالی خوبی ندارم .
از طرف دیگر هم می ترسم برم خواستگاری دختر ندن یا بگن سنت گذشته یا وضعیت مالی خوبی نداری .

من مطالبی که خوندم معلوم شد تا اخر عمر مجرد میمونم خداروشکر تمام ویژگی ها رو داشتم

اصلاازدواج نکنیم توجوانی عشق وحالمونوبکنیم😄

سلام ببخشید من الان از یک شخصی خوشم اومده و میخواهیم با هم ازدواج کنیم …ما به مشاوره رفتیم و آقای مشاور به من گفت که من آمادگی ازدواج ندارم و آخرش هم گفت شما اگر با هم ازدواج کنید به مشکل برمیخورید و من اصلا موافق این وصلت نیستم
واقعا من گیج شدم و نمیدونم چی کار کنم خواهش میکنم جواب منو بدید

باید از همون روان‌شناس که پیششون رفتید در این خصوص بپرسید که چرا چنین دیدگاهی دارند. بدون برگزاری جلسه نمی‌تونم کمکی بهتون بکنم

جالبه که تو این کشور خرابشده میگن رابطه جنسی فقط باید تو قالب ازدواج باشه و قبل اون رو ممنوع و گناه و خطا میدونن و همه راه های اصولی برای اینکار رو برخلاف همه جای دنیا که طبیعیه قبل ازدواج، بستن و اجازه اینکارو نمیدن و شرایطش هم فراهم نیست

بعد از اونور میگن اگه برای برطرف کردن رابطه ی جنسی میخواین ازدواج کنید اینکارو نکنید :/

به آهو میگن بُدُ
به تازی میگن بگیرش

آفرین به صداقت و فهم شما،چه خوبه که هنوز پسرهای با ایمان و با انسانیت پیدا میشه ،به هر حال درسته جامعه ایران مشکل زیاد داره اما ازدواج کردن و عمل به دستور خدا بهتر از مجردی است

ازدواج نکنید من نکردم چون میگن فقط اولش بعد عادی میشه فقط این دنیا نیست باش فکر کار پیشرفت موفقیت باشید

سلام
من یه دختر ۲۵ هستم با یک خواستگار که از نظر شخصیتی، خانوادگی، اخلاق رفتار تحصیلات و شغل ایراد خاصی نداره و از هر نظر فرد ایده آلی ب نظر میرسه اما من هیچ کششی بهش ندارم از طرفی خانواده ام خیلی موافقن و بابام حسابی اصرار داره قبول کنم
ضمنا ما یک ماه باهم رفت و آمد داشتیم برای شناخت و الان بعد ۹ ماه ک ازون جریان میگذره خانواده پسر هم دست بردار نیستن
جواب من همچنان منفیه اما خانواده ام حسابی گیجم میکنن و از آینده میترسونن منو

دیدگاه

نام

ایمیل

نام ، ایمیل و وب سایت خود را برای بار دیگر که اظهار نظر می کنم در این مرورگر ذخیره کنید.


 


 


 


 

کلینیک روانشناسی آقای روانشناس در تهران آماده خدمات روانشناسی و مشاوره آنلاین و حضوری به شماست. برای رزرو مشاوره در تهران با ما تماس بگیرید

© Copyright Mr Psychologist

ازدواج رخداد مهمی در زندگی انسان است. هر کسی برای ازدواج کردن یا ازدواج نکردن دلایلی دارد. اگر پای سخن هواداران و مخالفان ازدواج بنشینید دلایل بسیاری را خواهید شنید که برخی از آن‌ها منطقی است. من در جلسه‌ با مراجعانم دلایل گوناگونی را برای ازدواج نکردن و مجرد ماندن شنیده‌ام یا به آن‌ها گوشزد کرده‌ام. در این نوشته تلاش کردم برخی از دلایل مهمی که نباید ازدواج کرد و باید مجرد ماند را بنویسم. این نوشته به معنای نکوهش و رد کردن ازدواج نیست بلکه دلایلی نوشته شده است که اگر به آن‌ها توجه نکنیم می‌توانند زمینه‌ساز طلاق و جدایی در آینده شوند. من در این‌جا به نوشتن دلایل اصلی بسنده کردم شاید شما دلایل دیگری نیز برای ازدواج نکردن بیاورید که منطقی باشند.

آیا برای زندگیتان هدف دارید؟ آیا برای آینده‌تان برنامه‌ریزی کرده‌اید؟ داشتن هدف در زندگی بسیار مهم است. کسی که در زندگیش هدف نداشته باشد تلاشی برای بهبود زندگی نخواهد کرد و همه چیز را گذرا می‌داند. چنین کسانی تلاش می‌کنند خود را با شرایطی که در آن هستند سازگار کنند و برای بهبود زندگیشان تلاش نمی‌کنند. برای یک ازدواج خوب باید زندگی هدفمند داشت. پس اگر در زندگی هدف ندارید ازدواج نکنید و مجرد بمانید.

هدف برخی از مردم برای ازدواج این است که کسی را جایگزین عشق پیشین خود کنند. کسانی که دچار شکست عشقی یا ناکامی در روابط عاشقانه می‌شوند احساس تنهایی می‌کنند و ازدواج را راهی برای فرار از احساسات و افکار اندوه‌بار می‌دانند. اگر می‌خواهید برای فرار از تنهایی و جایگزینی، با کسی ازدواج کنید بهتر است از این کار خودداری کنید و مجرد بمانید. تنهایی و گوشه‌گیری را کنار بگذارید. دوستان صمیمی پیدا کنید با مردم در کنش و تعامل سازنده باشید و سپس به ازدواج بیاندیشید. کنش و تعامل سازنده و روابط میان‌فردی برای داشتن زندگی زناشویی موفق مهم است.

تعهد و وفاداری یکی از پایه‌های مهم برای ازدواج است. خیانت یکی از مهم‌ترین دلایل طلاق و جدایی در سراسر جهان است. اگر در روابط عشقی خود خیانت کرده‌اید و خود را فردی متعهد نمی‌دانید از ازدواج کردن چشم‌پوشی کنید آیا می‌توانید در برابر همسرتان راستگو باشید؟ آیا می‌توانید پس از ازدواج، دنبال معشوقه‌های پنهانی نباشید؟ اگر چنین است می‌توانید به ازدواج کردن بیاندیشید. با دروغگویی، فریبکاری و خیانت شالوده‌های زندگی به آسانی از هم می‌پاشد پس برای ازدواج باید فردی متعهد، وفادار و راستگو بود. یکی از بهانه‌هایی که برخی از مردم برای خیانت می‌آورند تنوع‌طلبی است؛ به یاد بسپارید یکی از شروط مهم ازدواج وفاداری و تعهد است پس این بهانه را نمی‌توانیم بپذیریم. بیش‌تر کسانی که از تنوع‌طلبی سخن می‌گویند بر این باورند که همسرشان نباید تنوع‌طلب باشد و به آن‌‌ها خیانت کند. چنین باور نادرستی را کنار بگذارید و ویژگی‌هایی مانند وفاداری، تعهد و راستگویی را پیش از ازدواج در خود پرورش دهید. چطور ازدواج نکنیم

توان مالی و درآمد چیزی است که برای گرداندن یک زندگی نیاز است. هیچ کس نمی‌تواند انکار کند که پول در زندگی انسان نقشی کلیدی دارد. بخشی از نیازهای ما با پول برطرف می‌شوند. هنگامی که از توان مالی سخن گفته می‌شود نگاه بیش‌تر مردم به مردان است اما زنان نیز به توان مالی نیازمندند. نیاز است که زنان هم پیش از ازدواج توانایی مالی داشته باشند تا در برابر همسرشان فردی وابسته‌ی مالی و نیازمند نباشند. به خانم‌ها سفارش می‌کنم پیش از ازدواج توانایی مالی داشته باشند و پس از آن برای آینده‌‌ی زندگیشان تصمیم بگیرند که آیا می‌خواهند درآمد داشته باشند یا این‌که همسرشان هزینه‌های زندگی را فراهم کند. سفارشی که کردم به معنای این نیست که فراهم کردن هزینه‌ی زندگی از سوی مرد به معنای ضعیف بودن زن باشد.

استقلال مالی پیش از ازدواج برای خانم‌ها مهم است تا بتوانند انتخابی بهتر داشته باشند و در گزینش همسر آینده تنها به میزان درآمد فرد نیاندیشند. داشتن توان مالی کافی پیش از ازدواج برای مردان بسیار مهم است. به یاد بسپارید برای زندگی باید حداقل‌هایی را فراهم کرد که بیش‌تر بر عهده‌ی مردان است. وابستگی مالی به خانواده را فراموش کنید و اگر دنبال ازدواج هستید توان مالی خود را افزایش دهید.

مسئولیت‌پذیر بودن در زندگی را فراموش نکنید از آغاز زندگی، هر فردی در خانواده نقش‌هایی را بر عهده می‌گیرد. نقش‌‌های فرزند، برادر، خواهر، پدر، مادر و همسر نقش‌هایی هستند که افراد آن‌ها را بر عهده می‌گیرند. هر نقشی، وظایف و حقوقی دارد. مسئولیت‌پذیری به معنای این است که فرد، وظایف و حقوق نقش خود را به درستی بشناسد و بر پایه‌ی آن‌ها رفتار کند. کسی که قصد ازدواج دارد باید بتواند مسئولیت نقش همسر را به خوبی به انجام برساند. اگر احساس می‌کنید برای مسئولیت‌پذیری آمادگی ندارید بهتر است از ازدواج چشم‌پوشی کنید.

اعتیاد یکی از اصلی‌ترین دلایل جدایی و طلاق است. برخی از کسانی که دچار اعتیاد هستند تلاش می‌کنند تا پیش از ازدواج، اعتیادشان را پنهان کنند چنین رفتاری فریب و درغگویی بزرگی است که سرانجامی جز طلاق و جدایی به همراه نخواهد داشت. اعتیاد، شکاف بزرگی در خانواده پدید می‌آورد که با هیچ چیز دیگری جبران نمی‌شود. اعتیاد بیماری است که با اراده، انگیزه و تلاش درمان می‌شود. پس اگر دچار اعتیاد هستید تا هنگامی که نتوانسته‌اید سوء مصرف مواد را کنار بگذارید از ازدواج خودداری کنید.

باور به برابری، یک اصل انسانی و اخلاقی است. مرد سالاری و زن سالاری در خانواده‌ها به شادمانی یکی از طرفین و ناراحتی طرف مقابل می‌انجامد. شاید همسرتان از روی علاقه و یا ترس در برابر شما ایستادگی نکند و در برابر سلطه‌گری سکوت کند اما آیا در چنین شرایطی از زندگی خود رضایت دارد؟ سلطه‌گری زمینه را برای افزایش کشمکش، پرخاشگری، قهر و جدایی فراهم می‌کند. زناشویی و ازدواج هنگامی زیباست که مرد و زن به برابری باور داشته باشند و بتوانند برابری را در زندگیشان نهادینه کنند. پس اگر به دنبال خوشبختی هستید باید به برابری زن و مرد ایمان داشته باشید.

کسانی که به پدر و مادرشان وابستگی افراطی و غیرمنطقی دارند در زندگی زناشویی بیش از دیگران دچار مشکل می‌شوند. وابستگی بیش از اندازه به پدر و مادر، چه برای مرد و چه برای زن، زیان‌بار است. کسانی که به پدر و مادرشان وابستگی شدید دارند به والدینشان اجازه‌ی دخالت در زندگی زناشویی را می‌دهند. این دخالت‌ها بیش‌تر از روی منطق انجام نمی‌شود چون والدین تلاش می‌کنند سود فرزند خودشان را بیش‌تر در نظر بگیرند و نگاهشان به زندگی مشترک به صورت همه جانبه نیست. دخالت پدر و مادر در زندگی زناشویی باعث کشمکش و جدایی می‌شود. داشتن استقلال فکری و روانی برای ازدواج بسیار مهم است. تلاش کنید شخصیت مستقل را در خود پرورش دهید تا بتوانید مسئولیت زندگی زناشویی را به عهده بگیرید.  اگر به پدر و مادرتان بیش از اندازه وابسته هستید و بدون اجازه‌ی آن‌ها آب هم نمی‌خورید از ازدواج خودداری کنید.

هر خانواده‌ای با وجود نقاط مثبتش، کمبودها و کاستی‌هایی هم دارد. هنگامی که فرد ازدواج می‌کند زندگی را در شرایطی آغاز می‌کند که معمولا پایین‌تر از سطح و کیفیت خانواده‌ی کنونیش است. برخی از زنان و مردان پس از ازدواج چیزهایی که در خانواده‌ی پیشین (یعنی در کنار پدر و مادر) نداشته‌اند را از همسرشان می‌خواهند چنین رفتاری نادرست است. هر خانواده‌ای دارای کمبودها و کاستی‌هایی است که برای جبران آن‌ها تلاش هر دو فرد نیاز است پس فشار آوردن به طرف مقابل برای رسیدن به آرزوها، رفتاری غیرمنطقی است.

در جلسه‌ی روان‌شناسی که با یک زوج جوان داشتم که در آستانه‌ی طلاق بودند به موردی در این زمینه برخورد کردم. خانم می‌گفت: «من ازدواج کردم تا همسرم به من اجازه دهد به تنهایی دور دنیا سفر کنم من ماشین مدل بالا می‌خواستم من آرزوی زندگی در خانه‌ای اشرافی را داشتم اما هیچ کدام از این‌ها را ندارم». از خانم پرسیدم که آیا درخواست‌ها و آرزوهایش را پیش از ازدواج به همسرش گفته بود؟ پاسخش منفی بود. از او درباره‌ی خانواده‌اش پرسیدم خانم جوان با پدر و مادرش و ۳ خواهر در یک منزل اجاره‌ای در جنوب تهران زندگی می‌کردند و درآمد خانواده‌شان هم بسیار کم بوده است. اگر به این مورد نگاهی بیاندازیم می‌بینیم که فرد آن‌چه را که در خانه‌ی پدر و مادرش نداشته است به عنوان هدفی قرار داده و بدون آن‌که همسرش را از آرزوهایش آگاه کند زندگی را آغاز می‌کند. با گذشت زمان خواسته‌ها را مطرح می‌کند ولی همسرش توانایی رساندن او به خواسته‌هایش را نداشته و همین زمینه را برای کشمکش و جدایی فراهم کرده بود.

زیبایی یکی از گزینه‌هایی است که در ازدواج برای مردم اهمیت دارد البته تعریف زیبایی از نظر هر فردی متفاوت است. به یاد بسپاریم که زیبایی با گذر زمان کاسته می‌شود و شاید زیبایی همسرتان با گذر زمان کم‌تر به چشمتان بیاید یا عادی شود. یکی از دلایلی که زیبایی اهمیت بسیار زیادی برای افراد دارد مربوط به کشش جنسی است. جاذبه‌ی جنسی در ازدواج مهم است اما به یاد بسپاریم ارتباط جنسی تنها بخش بسیار کوچکی از زندگی زناشویی را شامل می‌شود. معمولا کسانی که هدفشان از ازدواج، داشتن رابطه‌ی جنسی است، کسانی هستند که تاکنون رابطه‌ی جنسی را تجربه نکرده‌اند یا از آن محروم هستند. نیاز جنسی موضوعی است که باید نخست برای فرد حل شود و سپس ازدواج کند.

ازدواج بدون عشق و علاقه امری پوچ و بی‌ارزش است. برای زندگی مشترک باید فردی را انتخاب کنید که عاشقانه و صادقانه دوستش داشته باشید. اگر گمان می‌کنید علاقه پس از ازدواج شکل می‌گیرد سخت در اشتباه هستید. علاقه باید پیش از ازدواج نیز باشد و پس از ازدواج تداوم و ثبات بیابد. به یاد بسپارید باید خودتان را دوست داشته باشید تا بتوانید دیگران را دوست بدارید.

برای ازدواج سن و سال تعیین نکنید هیچ‌گاه برای ازدواج کردن دیر نیست. با کسی ازدواج کنید که معیارها و شرایط مناسبتان را داشته باشد و اگر کسی را با معیارهایتان نیافتید عجله و شتاب نکنید. برخی از مردم با کسانی ازدواج می‌کنند که هیچ کدام از معیارهایشان را ندارند و در پاسخ می‌گویند که سن ازدواجشان در حال گذشتن بوده است. اما آیا این ازدواج موفق خواهد بود؟ نه. چنین ازدواجی موفق نیست چون به دلیل این‌که فردی را بدون در نظر گرفتن معیارها و شرایط انتخاب کرده‌اند دچار کشمکش و جدایی می‌شوند.

در جلسه‌های روان‌شناسی و روانکاوی با موارد بسیاری برخورد کرده‌ام که فرد با کسی ازدواج کرده که معیارهای مورد نظرش را به عنوان همسر مناسب نداشته است. این افراد بر این باور بوده‌اند که می‌توانند پس از ازدواج و در طول زندگی، همسرشان را بر پایه‌ی معیارهایشان تغییر دهند. چنین کسانی در بیش‌تر موارد ناموفق هستند چون همسرشان در برابر تغییر مقاومت نشان می‌دهد. کسی را بیابید که معیارهای اخلاقی و رفتاری که دوست دارید را داشته باشد و گمان نکنید پس از ازدواج می‌توانید همسرتان را دگرگون کنید. برای داشتن یک زندگی زناشویی خوب و ازدواج موفق، باید همسر آینده‌تان را همان‌گونه که هست بپذیرید و اگر از رفتاری خوشتان نمی‌آید پیش از ازدواج از فرد بخواهید آن را تغییر دهید. اگر دنبال تغییر همسرتان پس از ازدواج هستید، ازدواج نکنید.

انصافا عالی بود خیلی از متن شما خوشم اومد . من پسرم ۳۳ ساله مجرد ، خدا رو شکر مشکل مالی ندارم ولی هر کاری میکنم نمیتونم خودم رو راضی به ازدواج کنم. از این دلایل عدم ازدواج شمام فقط یکی رو ندارم اونم متاسفانه عدم برابری حقوق زن و مرد هست که نمیتونم با این مساله کنار بیام. حالا اگه میشه شما کمک کنید که من این مشکل رو حل کنم. خیلی ممنون میشم.

عالی آقای زوارزاده خوش بحال کسیکه پند بگیره

مطالب تان تقریبا اهانت امیز بود!!!
بنده شغل،کار،خانه،پول،بدنی سالم و…… دارم ولی دوست دارم تنهایی زندگی کنم و از ازدواج خوشم نمیاد،چون با تنهایی بیشتر حال میکنم و دوست دارم فقط خودم باشم.

نمی‌دونم اهانتش کجا بود. من نگفتم باید کارخانه‌دار بود که ازدواج کرد اما نباید بیکار بود.

درود بابت دیدگاه علمی و صحیحتون

اهانت چی. نگفت ک شما چون شرایطشو داری بدو برو ازدواج کن. میگن اگه میخوای ازدواج کنی این شرایط کمک میکنه زندگی ایدال تری بسازی

من واقعا قصد ازدواج نداشتم و با کسی هم هیچوقت اشنا نشدم چون از لحاظ احساسی و عاطفی فوق العاده ضعیفم و اینو خودم میدونم اما متاسفانه عاشق شدم در سن بالای ۳۰ سالگی اما طرفم بعد یکسال بخاطر شک و دودلی تو انتخاب من منو ول کرد و رفت در حالیکه خودش اومده بود و منو عاشق خودش کرد دیگه هرگز مثل سابقم نشدم و قلبم درد میکنه تو خودم میسوزم و دوره های روانشناسی هم فقط تا حدودی فراموشی بهم میده اما دوباره جای زخمم درد میکنه. دین که میگه اینکار ظلمه و خدا نمیبخشه. عقلم میگه بدور از انسانیته این کار . روانشناسی به نظر شما چی میگه ؟؟؟؟؟؟؟؟

مسلما کار ناشایستی انجام دادن. زمانی که به کسی علاقه داریم بهش کمک می‌کنیم تا زندگی رو با هم بسازیم. اگر این خاطره هنوز هم براتون آزاردهندست و هر روز بهش فکر می‌کنید حتماً پیش روان‌شناس برین

۱۹ سالمه ع شدم چیکار کنم؟؟؟

۱۹ سالگی سن مناسب ازدواج نیست

ممنون از پاسخگویی شما. حتمن مراجعه میکنم

اگ موقعیت ازدواج رو داشته باشه همه چیزش خوب باشه ولی دلت باهاش نباشه باید چیکاربکنی؟

دوست داشتن شرط مهم ازدواجه

تشکر میکنم بابت مطالبتون،
بابت همفکری دوستان.
توی همین نظرات و تبادل دیدگاه ها هست که میشه درس گرفت، برای همه حتی شما روان شناسان.

با کسی ازدواج کنین که از ۵ مورد ملاکتون ۲ تاش شبیه ملاک اصلیتون باشه، بقیه اش رو دیگه کنار بیاین، چون توو دنیا نمیشه آدمی رو پیدا کرد که صد در صد همه چیش باهاتون اکی باشه، چون اشیا که نیس سفارشی بسازن. با مردی هم ازدواج کنین که تنبل و تن پرور هم نباشه. دخترایی هم زندگی خیلی لاکچری ميخوان همون اول برن زن کسی بشن که بتونه براشون فراهم کنه مثلا تاجری، سهام داری و ازینجور اشخاص. خلاصه کبوتر با کبوتر باز با باز. موفق باشید، مبارک باشه

آقا من متاهلم و هفت ساله ازدواج کردم ….. ازدواج خیلی خوبه و باید انجام بشه به شرطی که در حال حاضر از نظر مالی خیلی توانا باشید … مثلا یک یا چند شغل مطمئن … خانه … ماشین … حداقل یک میلیارد تومان وجه نقد داشته باشید … و یک بچه هم بیشتر اصلا… و الا اون بچه را بدبخت خواهید کرد ….

عاقل آنست که هرگز نکند میل سه کار
تا همه وقت وجودش به سلامت باشد
زن نگیرد اگرش دختر قیصر بدهند
وام نستاند اگر وعده قیامت باشد
نرود بر در ارباب کرم بهر طمع
گرچه مشهورچو حاتم به سخاوت باشد.

با سلام اگه چهار تا آدم روشن فکر تو ایران باشه یکی از اونها شما هستید با دیدی که شما دارید نه اختلافی به وجود میاد نه تنشی لذت بردم از خودت مقاله شما🙏🏻🙏🏻🙏🏻

من خیلی از این شرایط رو دارم
پس زن نمیگیرم
به نظرم مجردی خیلی بهتره تا …
ممنون بابت این متن خوب

دوستانی که میگن ازدواج نباید کرد میشه بگن پس نیاز جنسی و روحی خودمون رو چیکار کنیم؟ اصلا نیاز جنسی رو با خودارضایی رفع کردی نیاز رحیتو میخای چیکار کنی؟ دو راه نمیمونه یا مجرد بمونی تا آخر عمر که خیلی سخته یا اینکه بری با این و اون رل بزنی. کمتر دختری راضی میشه که تا آخر عمر با یکی رل بزنه و اگه هم رل میزنه غالبا واسه اینه که تهش ازدواج کنه نه اینکه یه مدت بازیچه هوسرانی من و شما باشه بعد پرت بشه اون ور. اگه یه کسی با ناموس خودت بیاد یه مدت رل بزنه بعد بزاره بره ناراحت نمیشی؟ بعد از فمینیسم دفاع میکنی؟ به فکر خودتم نیستی به فکر اون دختر بیچاره ای باش که به دروغ بهش وعده ازدواج میدی و بعد مدتی ولش میکنی. من خودم یه بار رل زدم هیچ خیری توش ندیدم اگه خیری باشه تو ازدواجه خودشم ازدواج درست نه عجولانه و احساسی.

ازدواج نکنید..حداقل تو ایران ازدواج نکنید اون بچه بیچاره هزار تا ارزو داره

سلام خسته نباشید
درود برشما استاد بزرگوار
مطلب مهم و کاملا علمی بود دوستان توجه کنند روانشناسی و مطالب ان یک علم است و ما نباید حاشیه بریم الان یک زندگی در حد متوسط هم باید مشکل مالی نداشته باشه و کسی که نتونه مشکل مالی خودش را برطرف کنه چطور میتونه یک زندگی رو بچرخونه
سیامک کرمپور روانشناس و خانواده درمانگرچطور ازدواج نکنیم

من ۲۳ ساله دانشجو هستم. هدفم تو زندگی یه زندگی خوب در حد خودم، خونه و یه حقوق متوسط برا خودم هستش. از زمانی که یادم میاد واقعا علاقه ای به ازدواج نداشتم و تا حالا هم مشکلی پیش نیومده. ولی این روزها پدرم اصرار به ازدواج میکنه حرفشونم اینه اگه یه زمانی ما نبودیم تنها نباشی یکی باشه کمکت باشه باهاش آیندتو بسازی. با همه اینها و تا حدی قبول حرف پدرم باز هم هیچ علاقه و کششی به ازدواج ندارم و شایدم بیشتر برای دوری از مسئولیت و حفظ راحتی دوران مجردی هست. روز به روزم حس بدم نسبت به ازدواج بیشتر میشه. واقعا نمیدونم چجوری پدرمو قانع کنم که من نمیخوام.

درود
اینایی که از دین حرف میزنن توجه داشته باشن که همین دین ریده در جامعه فعلی و کلا روابط آدمها رو بر اساس روابط ابلهانه چندین قرن پیش تعریف میکنه و به دلیل حماقت همین آدمهای دیندار و ریاکار هست که این مشکلات در جامعه بوجود آمده. اصلاً به حرف این احمقا کوچکترین اهمیتی ندید و فقط به علم و کسانی که با علم مسائل رو تحلیل میکنن اهمیت بدید.

سلام
بنده سی و سه ساله هستم . لیسانس دارم ولی متاسفانه کار مناسبی پیدا نکردم و دشواری ها زندگی مجبورم کرد که کارگری کنم و وضعیت مالی خوبی ندارم و همیشه می ترسم از پس یک زندگی ساده بر نیام .
از یک خانواده و محیط دوستان فشار می اورند که ازدواج کن و خودم هم دلم میخواد ولی از طرفی هم وضعیت مالی خوبی ندارم .
از طرف دیگر هم می ترسم برم خواستگاری دختر ندن یا بگن سنت گذشته یا وضعیت مالی خوبی نداری .

من مطالبی که خوندم معلوم شد تا اخر عمر مجرد میمونم خداروشکر تمام ویژگی ها رو داشتم

اصلاازدواج نکنیم توجوانی عشق وحالمونوبکنیم😄

سلام ببخشید من الان از یک شخصی خوشم اومده و میخواهیم با هم ازدواج کنیم …ما به مشاوره رفتیم و آقای مشاور به من گفت که من آمادگی ازدواج ندارم و آخرش هم گفت شما اگر با هم ازدواج کنید به مشکل برمیخورید و من اصلا موافق این وصلت نیستم
واقعا من گیج شدم و نمیدونم چی کار کنم خواهش میکنم جواب منو بدید

باید از همون روان‌شناس که پیششون رفتید در این خصوص بپرسید که چرا چنین دیدگاهی دارند. بدون برگزاری جلسه نمی‌تونم کمکی بهتون بکنم

جالبه که تو این کشور خرابشده میگن رابطه جنسی فقط باید تو قالب ازدواج باشه و قبل اون رو ممنوع و گناه و خطا میدونن و همه راه های اصولی برای اینکار رو برخلاف همه جای دنیا که طبیعیه قبل ازدواج، بستن و اجازه اینکارو نمیدن و شرایطش هم فراهم نیست

بعد از اونور میگن اگه برای برطرف کردن رابطه ی جنسی میخواین ازدواج کنید اینکارو نکنید :/

به آهو میگن بُدُ
به تازی میگن بگیرش

آفرین به صداقت و فهم شما،چه خوبه که هنوز پسرهای با ایمان و با انسانیت پیدا میشه ،به هر حال درسته جامعه ایران مشکل زیاد داره اما ازدواج کردن و عمل به دستور خدا بهتر از مجردی است

ازدواج نکنید من نکردم چون میگن فقط اولش بعد عادی میشه فقط این دنیا نیست باش فکر کار پیشرفت موفقیت باشید

سلام
من یه دختر ۲۵ هستم با یک خواستگار که از نظر شخصیتی، خانوادگی، اخلاق رفتار تحصیلات و شغل ایراد خاصی نداره و از هر نظر فرد ایده آلی ب نظر میرسه اما من هیچ کششی بهش ندارم از طرفی خانواده ام خیلی موافقن و بابام حسابی اصرار داره قبول کنم
ضمنا ما یک ماه باهم رفت و آمد داشتیم برای شناخت و الان بعد ۹ ماه ک ازون جریان میگذره خانواده پسر هم دست بردار نیستن
جواب من همچنان منفیه اما خانواده ام حسابی گیجم میکنن و از آینده میترسونن منو

دیدگاه

نام

ایمیل

نام ، ایمیل و وب سایت خود را برای بار دیگر که اظهار نظر می کنم در این مرورگر ذخیره کنید.


 


 


 


 

کلینیک روانشناسی آقای روانشناس در تهران آماده خدمات روانشناسی و مشاوره آنلاین و حضوری به شماست. برای رزرو مشاوره در تهران با ما تماس بگیرید

© Copyright Mr Psychologist

ازدواج رخداد مهمی در زندگی انسان است. هر کسی برای ازدواج کردن یا ازدواج نکردن دلایلی دارد. اگر پای سخن هواداران و مخالفان ازدواج بنشینید دلایل بسیاری را خواهید شنید که برخی از آن‌ها منطقی است. من در جلسه‌ با مراجعانم دلایل گوناگونی را برای ازدواج نکردن و مجرد ماندن شنیده‌ام یا به آن‌ها گوشزد کرده‌ام. در این نوشته تلاش کردم برخی از دلایل مهمی که نباید ازدواج کرد و باید مجرد ماند را بنویسم. این نوشته به معنای نکوهش و رد کردن ازدواج نیست بلکه دلایلی نوشته شده است که اگر به آن‌ها توجه نکنیم می‌توانند زمینه‌ساز طلاق و جدایی در آینده شوند. من در این‌جا به نوشتن دلایل اصلی بسنده کردم شاید شما دلایل دیگری نیز برای ازدواج نکردن بیاورید که منطقی باشند.

آیا برای زندگیتان هدف دارید؟ آیا برای آینده‌تان برنامه‌ریزی کرده‌اید؟ داشتن هدف در زندگی بسیار مهم است. کسی که در زندگیش هدف نداشته باشد تلاشی برای بهبود زندگی نخواهد کرد و همه چیز را گذرا می‌داند. چنین کسانی تلاش می‌کنند خود را با شرایطی که در آن هستند سازگار کنند و برای بهبود زندگیشان تلاش نمی‌کنند. برای یک ازدواج خوب باید زندگی هدفمند داشت. پس اگر در زندگی هدف ندارید ازدواج نکنید و مجرد بمانید.

هدف برخی از مردم برای ازدواج این است که کسی را جایگزین عشق پیشین خود کنند. کسانی که دچار شکست عشقی یا ناکامی در روابط عاشقانه می‌شوند احساس تنهایی می‌کنند و ازدواج را راهی برای فرار از احساسات و افکار اندوه‌بار می‌دانند. اگر می‌خواهید برای فرار از تنهایی و جایگزینی، با کسی ازدواج کنید بهتر است از این کار خودداری کنید و مجرد بمانید. تنهایی و گوشه‌گیری را کنار بگذارید. دوستان صمیمی پیدا کنید با مردم در کنش و تعامل سازنده باشید و سپس به ازدواج بیاندیشید. کنش و تعامل سازنده و روابط میان‌فردی برای داشتن زندگی زناشویی موفق مهم است.

تعهد و وفاداری یکی از پایه‌های مهم برای ازدواج است. خیانت یکی از مهم‌ترین دلایل طلاق و جدایی در سراسر جهان است. اگر در روابط عشقی خود خیانت کرده‌اید و خود را فردی متعهد نمی‌دانید از ازدواج کردن چشم‌پوشی کنید آیا می‌توانید در برابر همسرتان راستگو باشید؟ آیا می‌توانید پس از ازدواج، دنبال معشوقه‌های پنهانی نباشید؟ اگر چنین است می‌توانید به ازدواج کردن بیاندیشید. با دروغگویی، فریبکاری و خیانت شالوده‌های زندگی به آسانی از هم می‌پاشد پس برای ازدواج باید فردی متعهد، وفادار و راستگو بود. یکی از بهانه‌هایی که برخی از مردم برای خیانت می‌آورند تنوع‌طلبی است؛ به یاد بسپارید یکی از شروط مهم ازدواج وفاداری و تعهد است پس این بهانه را نمی‌توانیم بپذیریم. بیش‌تر کسانی که از تنوع‌طلبی سخن می‌گویند بر این باورند که همسرشان نباید تنوع‌طلب باشد و به آن‌‌ها خیانت کند. چنین باور نادرستی را کنار بگذارید و ویژگی‌هایی مانند وفاداری، تعهد و راستگویی را پیش از ازدواج در خود پرورش دهید. چطور ازدواج نکنیم

توان مالی و درآمد چیزی است که برای گرداندن یک زندگی نیاز است. هیچ کس نمی‌تواند انکار کند که پول در زندگی انسان نقشی کلیدی دارد. بخشی از نیازهای ما با پول برطرف می‌شوند. هنگامی که از توان مالی سخن گفته می‌شود نگاه بیش‌تر مردم به مردان است اما زنان نیز به توان مالی نیازمندند. نیاز است که زنان هم پیش از ازدواج توانایی مالی داشته باشند تا در برابر همسرشان فردی وابسته‌ی مالی و نیازمند نباشند. به خانم‌ها سفارش می‌کنم پیش از ازدواج توانایی مالی داشته باشند و پس از آن برای آینده‌‌ی زندگیشان تصمیم بگیرند که آیا می‌خواهند درآمد داشته باشند یا این‌که همسرشان هزینه‌های زندگی را فراهم کند. سفارشی که کردم به معنای این نیست که فراهم کردن هزینه‌ی زندگی از سوی مرد به معنای ضعیف بودن زن باشد.

استقلال مالی پیش از ازدواج برای خانم‌ها مهم است تا بتوانند انتخابی بهتر داشته باشند و در گزینش همسر آینده تنها به میزان درآمد فرد نیاندیشند. داشتن توان مالی کافی پیش از ازدواج برای مردان بسیار مهم است. به یاد بسپارید برای زندگی باید حداقل‌هایی را فراهم کرد که بیش‌تر بر عهده‌ی مردان است. وابستگی مالی به خانواده را فراموش کنید و اگر دنبال ازدواج هستید توان مالی خود را افزایش دهید.

مسئولیت‌پذیر بودن در زندگی را فراموش نکنید از آغاز زندگی، هر فردی در خانواده نقش‌هایی را بر عهده می‌گیرد. نقش‌‌های فرزند، برادر، خواهر، پدر، مادر و همسر نقش‌هایی هستند که افراد آن‌ها را بر عهده می‌گیرند. هر نقشی، وظایف و حقوقی دارد. مسئولیت‌پذیری به معنای این است که فرد، وظایف و حقوق نقش خود را به درستی بشناسد و بر پایه‌ی آن‌ها رفتار کند. کسی که قصد ازدواج دارد باید بتواند مسئولیت نقش همسر را به خوبی به انجام برساند. اگر احساس می‌کنید برای مسئولیت‌پذیری آمادگی ندارید بهتر است از ازدواج چشم‌پوشی کنید.

اعتیاد یکی از اصلی‌ترین دلایل جدایی و طلاق است. برخی از کسانی که دچار اعتیاد هستند تلاش می‌کنند تا پیش از ازدواج، اعتیادشان را پنهان کنند چنین رفتاری فریب و درغگویی بزرگی است که سرانجامی جز طلاق و جدایی به همراه نخواهد داشت. اعتیاد، شکاف بزرگی در خانواده پدید می‌آورد که با هیچ چیز دیگری جبران نمی‌شود. اعتیاد بیماری است که با اراده، انگیزه و تلاش درمان می‌شود. پس اگر دچار اعتیاد هستید تا هنگامی که نتوانسته‌اید سوء مصرف مواد را کنار بگذارید از ازدواج خودداری کنید.

باور به برابری، یک اصل انسانی و اخلاقی است. مرد سالاری و زن سالاری در خانواده‌ها به شادمانی یکی از طرفین و ناراحتی طرف مقابل می‌انجامد. شاید همسرتان از روی علاقه و یا ترس در برابر شما ایستادگی نکند و در برابر سلطه‌گری سکوت کند اما آیا در چنین شرایطی از زندگی خود رضایت دارد؟ سلطه‌گری زمینه را برای افزایش کشمکش، پرخاشگری، قهر و جدایی فراهم می‌کند. زناشویی و ازدواج هنگامی زیباست که مرد و زن به برابری باور داشته باشند و بتوانند برابری را در زندگیشان نهادینه کنند. پس اگر به دنبال خوشبختی هستید باید به برابری زن و مرد ایمان داشته باشید.

کسانی که به پدر و مادرشان وابستگی افراطی و غیرمنطقی دارند در زندگی زناشویی بیش از دیگران دچار مشکل می‌شوند. وابستگی بیش از اندازه به پدر و مادر، چه برای مرد و چه برای زن، زیان‌بار است. کسانی که به پدر و مادرشان وابستگی شدید دارند به والدینشان اجازه‌ی دخالت در زندگی زناشویی را می‌دهند. این دخالت‌ها بیش‌تر از روی منطق انجام نمی‌شود چون والدین تلاش می‌کنند سود فرزند خودشان را بیش‌تر در نظر بگیرند و نگاهشان به زندگی مشترک به صورت همه جانبه نیست. دخالت پدر و مادر در زندگی زناشویی باعث کشمکش و جدایی می‌شود. داشتن استقلال فکری و روانی برای ازدواج بسیار مهم است. تلاش کنید شخصیت مستقل را در خود پرورش دهید تا بتوانید مسئولیت زندگی زناشویی را به عهده بگیرید.  اگر به پدر و مادرتان بیش از اندازه وابسته هستید و بدون اجازه‌ی آن‌ها آب هم نمی‌خورید از ازدواج خودداری کنید.

هر خانواده‌ای با وجود نقاط مثبتش، کمبودها و کاستی‌هایی هم دارد. هنگامی که فرد ازدواج می‌کند زندگی را در شرایطی آغاز می‌کند که معمولا پایین‌تر از سطح و کیفیت خانواده‌ی کنونیش است. برخی از زنان و مردان پس از ازدواج چیزهایی که در خانواده‌ی پیشین (یعنی در کنار پدر و مادر) نداشته‌اند را از همسرشان می‌خواهند چنین رفتاری نادرست است. هر خانواده‌ای دارای کمبودها و کاستی‌هایی است که برای جبران آن‌ها تلاش هر دو فرد نیاز است پس فشار آوردن به طرف مقابل برای رسیدن به آرزوها، رفتاری غیرمنطقی است.

در جلسه‌ی روان‌شناسی که با یک زوج جوان داشتم که در آستانه‌ی طلاق بودند به موردی در این زمینه برخورد کردم. خانم می‌گفت: «من ازدواج کردم تا همسرم به من اجازه دهد به تنهایی دور دنیا سفر کنم من ماشین مدل بالا می‌خواستم من آرزوی زندگی در خانه‌ای اشرافی را داشتم اما هیچ کدام از این‌ها را ندارم». از خانم پرسیدم که آیا درخواست‌ها و آرزوهایش را پیش از ازدواج به همسرش گفته بود؟ پاسخش منفی بود. از او درباره‌ی خانواده‌اش پرسیدم خانم جوان با پدر و مادرش و ۳ خواهر در یک منزل اجاره‌ای در جنوب تهران زندگی می‌کردند و درآمد خانواده‌شان هم بسیار کم بوده است. اگر به این مورد نگاهی بیاندازیم می‌بینیم که فرد آن‌چه را که در خانه‌ی پدر و مادرش نداشته است به عنوان هدفی قرار داده و بدون آن‌که همسرش را از آرزوهایش آگاه کند زندگی را آغاز می‌کند. با گذشت زمان خواسته‌ها را مطرح می‌کند ولی همسرش توانایی رساندن او به خواسته‌هایش را نداشته و همین زمینه را برای کشمکش و جدایی فراهم کرده بود.

زیبایی یکی از گزینه‌هایی است که در ازدواج برای مردم اهمیت دارد البته تعریف زیبایی از نظر هر فردی متفاوت است. به یاد بسپاریم که زیبایی با گذر زمان کاسته می‌شود و شاید زیبایی همسرتان با گذر زمان کم‌تر به چشمتان بیاید یا عادی شود. یکی از دلایلی که زیبایی اهمیت بسیار زیادی برای افراد دارد مربوط به کشش جنسی است. جاذبه‌ی جنسی در ازدواج مهم است اما به یاد بسپاریم ارتباط جنسی تنها بخش بسیار کوچکی از زندگی زناشویی را شامل می‌شود. معمولا کسانی که هدفشان از ازدواج، داشتن رابطه‌ی جنسی است، کسانی هستند که تاکنون رابطه‌ی جنسی را تجربه نکرده‌اند یا از آن محروم هستند. نیاز جنسی موضوعی است که باید نخست برای فرد حل شود و سپس ازدواج کند.

ازدواج بدون عشق و علاقه امری پوچ و بی‌ارزش است. برای زندگی مشترک باید فردی را انتخاب کنید که عاشقانه و صادقانه دوستش داشته باشید. اگر گمان می‌کنید علاقه پس از ازدواج شکل می‌گیرد سخت در اشتباه هستید. علاقه باید پیش از ازدواج نیز باشد و پس از ازدواج تداوم و ثبات بیابد. به یاد بسپارید باید خودتان را دوست داشته باشید تا بتوانید دیگران را دوست بدارید.

برای ازدواج سن و سال تعیین نکنید هیچ‌گاه برای ازدواج کردن دیر نیست. با کسی ازدواج کنید که معیارها و شرایط مناسبتان را داشته باشد و اگر کسی را با معیارهایتان نیافتید عجله و شتاب نکنید. برخی از مردم با کسانی ازدواج می‌کنند که هیچ کدام از معیارهایشان را ندارند و در پاسخ می‌گویند که سن ازدواجشان در حال گذشتن بوده است. اما آیا این ازدواج موفق خواهد بود؟ نه. چنین ازدواجی موفق نیست چون به دلیل این‌که فردی را بدون در نظر گرفتن معیارها و شرایط انتخاب کرده‌اند دچار کشمکش و جدایی می‌شوند.

در جلسه‌های روان‌شناسی و روانکاوی با موارد بسیاری برخورد کرده‌ام که فرد با کسی ازدواج کرده که معیارهای مورد نظرش را به عنوان همسر مناسب نداشته است. این افراد بر این باور بوده‌اند که می‌توانند پس از ازدواج و در طول زندگی، همسرشان را بر پایه‌ی معیارهایشان تغییر دهند. چنین کسانی در بیش‌تر موارد ناموفق هستند چون همسرشان در برابر تغییر مقاومت نشان می‌دهد. کسی را بیابید که معیارهای اخلاقی و رفتاری که دوست دارید را داشته باشد و گمان نکنید پس از ازدواج می‌توانید همسرتان را دگرگون کنید. برای داشتن یک زندگی زناشویی خوب و ازدواج موفق، باید همسر آینده‌تان را همان‌گونه که هست بپذیرید و اگر از رفتاری خوشتان نمی‌آید پیش از ازدواج از فرد بخواهید آن را تغییر دهید. اگر دنبال تغییر همسرتان پس از ازدواج هستید، ازدواج نکنید.

انصافا عالی بود خیلی از متن شما خوشم اومد . من پسرم ۳۳ ساله مجرد ، خدا رو شکر مشکل مالی ندارم ولی هر کاری میکنم نمیتونم خودم رو راضی به ازدواج کنم. از این دلایل عدم ازدواج شمام فقط یکی رو ندارم اونم متاسفانه عدم برابری حقوق زن و مرد هست که نمیتونم با این مساله کنار بیام. حالا اگه میشه شما کمک کنید که من این مشکل رو حل کنم. خیلی ممنون میشم.

عالی آقای زوارزاده خوش بحال کسیکه پند بگیره

مطالب تان تقریبا اهانت امیز بود!!!
بنده شغل،کار،خانه،پول،بدنی سالم و…… دارم ولی دوست دارم تنهایی زندگی کنم و از ازدواج خوشم نمیاد،چون با تنهایی بیشتر حال میکنم و دوست دارم فقط خودم باشم.

نمی‌دونم اهانتش کجا بود. من نگفتم باید کارخانه‌دار بود که ازدواج کرد اما نباید بیکار بود.

درود بابت دیدگاه علمی و صحیحتون

اهانت چی. نگفت ک شما چون شرایطشو داری بدو برو ازدواج کن. میگن اگه میخوای ازدواج کنی این شرایط کمک میکنه زندگی ایدال تری بسازی

من واقعا قصد ازدواج نداشتم و با کسی هم هیچوقت اشنا نشدم چون از لحاظ احساسی و عاطفی فوق العاده ضعیفم و اینو خودم میدونم اما متاسفانه عاشق شدم در سن بالای ۳۰ سالگی اما طرفم بعد یکسال بخاطر شک و دودلی تو انتخاب من منو ول کرد و رفت در حالیکه خودش اومده بود و منو عاشق خودش کرد دیگه هرگز مثل سابقم نشدم و قلبم درد میکنه تو خودم میسوزم و دوره های روانشناسی هم فقط تا حدودی فراموشی بهم میده اما دوباره جای زخمم درد میکنه. دین که میگه اینکار ظلمه و خدا نمیبخشه. عقلم میگه بدور از انسانیته این کار . روانشناسی به نظر شما چی میگه ؟؟؟؟؟؟؟؟

مسلما کار ناشایستی انجام دادن. زمانی که به کسی علاقه داریم بهش کمک می‌کنیم تا زندگی رو با هم بسازیم. اگر این خاطره هنوز هم براتون آزاردهندست و هر روز بهش فکر می‌کنید حتماً پیش روان‌شناس برین

۱۹ سالمه ع شدم چیکار کنم؟؟؟

۱۹ سالگی سن مناسب ازدواج نیست

ممنون از پاسخگویی شما. حتمن مراجعه میکنم

اگ موقعیت ازدواج رو داشته باشه همه چیزش خوب باشه ولی دلت باهاش نباشه باید چیکاربکنی؟

دوست داشتن شرط مهم ازدواجه

تشکر میکنم بابت مطالبتون،
بابت همفکری دوستان.
توی همین نظرات و تبادل دیدگاه ها هست که میشه درس گرفت، برای همه حتی شما روان شناسان.

با کسی ازدواج کنین که از ۵ مورد ملاکتون ۲ تاش شبیه ملاک اصلیتون باشه، بقیه اش رو دیگه کنار بیاین، چون توو دنیا نمیشه آدمی رو پیدا کرد که صد در صد همه چیش باهاتون اکی باشه، چون اشیا که نیس سفارشی بسازن. با مردی هم ازدواج کنین که تنبل و تن پرور هم نباشه. دخترایی هم زندگی خیلی لاکچری ميخوان همون اول برن زن کسی بشن که بتونه براشون فراهم کنه مثلا تاجری، سهام داری و ازینجور اشخاص. خلاصه کبوتر با کبوتر باز با باز. موفق باشید، مبارک باشه

آقا من متاهلم و هفت ساله ازدواج کردم ….. ازدواج خیلی خوبه و باید انجام بشه به شرطی که در حال حاضر از نظر مالی خیلی توانا باشید … مثلا یک یا چند شغل مطمئن … خانه … ماشین … حداقل یک میلیارد تومان وجه نقد داشته باشید … و یک بچه هم بیشتر اصلا… و الا اون بچه را بدبخت خواهید کرد ….

عاقل آنست که هرگز نکند میل سه کار
تا همه وقت وجودش به سلامت باشد
زن نگیرد اگرش دختر قیصر بدهند
وام نستاند اگر وعده قیامت باشد
نرود بر در ارباب کرم بهر طمع
گرچه مشهورچو حاتم به سخاوت باشد.

با سلام اگه چهار تا آدم روشن فکر تو ایران باشه یکی از اونها شما هستید با دیدی که شما دارید نه اختلافی به وجود میاد نه تنشی لذت بردم از خودت مقاله شما🙏🏻🙏🏻🙏🏻

من خیلی از این شرایط رو دارم
پس زن نمیگیرم
به نظرم مجردی خیلی بهتره تا …
ممنون بابت این متن خوب

دوستانی که میگن ازدواج نباید کرد میشه بگن پس نیاز جنسی و روحی خودمون رو چیکار کنیم؟ اصلا نیاز جنسی رو با خودارضایی رفع کردی نیاز رحیتو میخای چیکار کنی؟ دو راه نمیمونه یا مجرد بمونی تا آخر عمر که خیلی سخته یا اینکه بری با این و اون رل بزنی. کمتر دختری راضی میشه که تا آخر عمر با یکی رل بزنه و اگه هم رل میزنه غالبا واسه اینه که تهش ازدواج کنه نه اینکه یه مدت بازیچه هوسرانی من و شما باشه بعد پرت بشه اون ور. اگه یه کسی با ناموس خودت بیاد یه مدت رل بزنه بعد بزاره بره ناراحت نمیشی؟ بعد از فمینیسم دفاع میکنی؟ به فکر خودتم نیستی به فکر اون دختر بیچاره ای باش که به دروغ بهش وعده ازدواج میدی و بعد مدتی ولش میکنی. من خودم یه بار رل زدم هیچ خیری توش ندیدم اگه خیری باشه تو ازدواجه خودشم ازدواج درست نه عجولانه و احساسی.

ازدواج نکنید..حداقل تو ایران ازدواج نکنید اون بچه بیچاره هزار تا ارزو داره

سلام خسته نباشید
درود برشما استاد بزرگوار
مطلب مهم و کاملا علمی بود دوستان توجه کنند روانشناسی و مطالب ان یک علم است و ما نباید حاشیه بریم الان یک زندگی در حد متوسط هم باید مشکل مالی نداشته باشه و کسی که نتونه مشکل مالی خودش را برطرف کنه چطور میتونه یک زندگی رو بچرخونه
سیامک کرمپور روانشناس و خانواده درمانگرچطور ازدواج نکنیم

من ۲۳ ساله دانشجو هستم. هدفم تو زندگی یه زندگی خوب در حد خودم، خونه و یه حقوق متوسط برا خودم هستش. از زمانی که یادم میاد واقعا علاقه ای به ازدواج نداشتم و تا حالا هم مشکلی پیش نیومده. ولی این روزها پدرم اصرار به ازدواج میکنه حرفشونم اینه اگه یه زمانی ما نبودیم تنها نباشی یکی باشه کمکت باشه باهاش آیندتو بسازی. با همه اینها و تا حدی قبول حرف پدرم باز هم هیچ علاقه و کششی به ازدواج ندارم و شایدم بیشتر برای دوری از مسئولیت و حفظ راحتی دوران مجردی هست. روز به روزم حس بدم نسبت به ازدواج بیشتر میشه. واقعا نمیدونم چجوری پدرمو قانع کنم که من نمیخوام.

درود
اینایی که از دین حرف میزنن توجه داشته باشن که همین دین ریده در جامعه فعلی و کلا روابط آدمها رو بر اساس روابط ابلهانه چندین قرن پیش تعریف میکنه و به دلیل حماقت همین آدمهای دیندار و ریاکار هست که این مشکلات در جامعه بوجود آمده. اصلاً به حرف این احمقا کوچکترین اهمیتی ندید و فقط به علم و کسانی که با علم مسائل رو تحلیل میکنن اهمیت بدید.

سلام
بنده سی و سه ساله هستم . لیسانس دارم ولی متاسفانه کار مناسبی پیدا نکردم و دشواری ها زندگی مجبورم کرد که کارگری کنم و وضعیت مالی خوبی ندارم و همیشه می ترسم از پس یک زندگی ساده بر نیام .
از یک خانواده و محیط دوستان فشار می اورند که ازدواج کن و خودم هم دلم میخواد ولی از طرفی هم وضعیت مالی خوبی ندارم .
از طرف دیگر هم می ترسم برم خواستگاری دختر ندن یا بگن سنت گذشته یا وضعیت مالی خوبی نداری .

من مطالبی که خوندم معلوم شد تا اخر عمر مجرد میمونم خداروشکر تمام ویژگی ها رو داشتم

اصلاازدواج نکنیم توجوانی عشق وحالمونوبکنیم😄

سلام ببخشید من الان از یک شخصی خوشم اومده و میخواهیم با هم ازدواج کنیم …ما به مشاوره رفتیم و آقای مشاور به من گفت که من آمادگی ازدواج ندارم و آخرش هم گفت شما اگر با هم ازدواج کنید به مشکل برمیخورید و من اصلا موافق این وصلت نیستم
واقعا من گیج شدم و نمیدونم چی کار کنم خواهش میکنم جواب منو بدید

باید از همون روان‌شناس که پیششون رفتید در این خصوص بپرسید که چرا چنین دیدگاهی دارند. بدون برگزاری جلسه نمی‌تونم کمکی بهتون بکنم

جالبه که تو این کشور خرابشده میگن رابطه جنسی فقط باید تو قالب ازدواج باشه و قبل اون رو ممنوع و گناه و خطا میدونن و همه راه های اصولی برای اینکار رو برخلاف همه جای دنیا که طبیعیه قبل ازدواج، بستن و اجازه اینکارو نمیدن و شرایطش هم فراهم نیست

بعد از اونور میگن اگه برای برطرف کردن رابطه ی جنسی میخواین ازدواج کنید اینکارو نکنید :/

به آهو میگن بُدُ
به تازی میگن بگیرش

آفرین به صداقت و فهم شما،چه خوبه که هنوز پسرهای با ایمان و با انسانیت پیدا میشه ،به هر حال درسته جامعه ایران مشکل زیاد داره اما ازدواج کردن و عمل به دستور خدا بهتر از مجردی است

ازدواج نکنید من نکردم چون میگن فقط اولش بعد عادی میشه فقط این دنیا نیست باش فکر کار پیشرفت موفقیت باشید

سلام
من یه دختر ۲۵ هستم با یک خواستگار که از نظر شخصیتی، خانوادگی، اخلاق رفتار تحصیلات و شغل ایراد خاصی نداره و از هر نظر فرد ایده آلی ب نظر میرسه اما من هیچ کششی بهش ندارم از طرفی خانواده ام خیلی موافقن و بابام حسابی اصرار داره قبول کنم
ضمنا ما یک ماه باهم رفت و آمد داشتیم برای شناخت و الان بعد ۹ ماه ک ازون جریان میگذره خانواده پسر هم دست بردار نیستن
جواب من همچنان منفیه اما خانواده ام حسابی گیجم میکنن و از آینده میترسونن منو

دیدگاه

نام

ایمیل

نام ، ایمیل و وب سایت خود را برای بار دیگر که اظهار نظر می کنم در این مرورگر ذخیره کنید.


 


 


 


 

کلینیک روانشناسی آقای روانشناس در تهران آماده خدمات روانشناسی و مشاوره آنلاین و حضوری به شماست. برای رزرو مشاوره در تهران با ما تماس بگیرید

© Copyright Mr Psychologist

 

 

 

گاهی اوقات زن و شوهرهایی را می بینیم که هیچ تناسبی با هم ندارند، مشکلات زیادی در زندگی مشترک شان دارند و به نظر می رسد از همان اول، ازدواج شان نادرست بوده است.  چطور ازدواج نکنیم

 

در این مواقع با خودمان می گوییم چطور آنها همدیگر را انتخاب کرده اند؟ مگر از همان اول متوجه نبودند که تا این حد با هم اختلاف دارند؟ شاید فکر کنید که آنها در زمان انتخاب، آگاهی و منطق درستی نداشته اند، یا اساسا آدم های عجیب و غریبی هستند که توانسته اند دست به چنین انتخابی بزنند! اما بیشتر مواقع این طور نیست!  

 

مساله این است که در خیلی از موارد، افراد در هنگام انتخاب همسر در شرایطی قرار می گیرند که نمی توانند فکر کنند و درست انتخاب کنند. باورتان نمی شود؟ در اینجا می خواهیم شما را با ۱۰ وضعیت خطرناک برای انتخاب همسر آشنا کنیم که اگر خود شما هم در چنین شرایطی قرار بگیرید ممکن است ندانسته مرتکب همان اشتباهات آشکار شوید.  

 

۱ – زیبایی خیره کننده  

 

شما دختر زیبایی هستید و هم خودتان و هم اطرافیانتان انتظار دارید همسری که انتخاب می کنید به اندازه خودتان زیبا باشد؛ شما پسر خوش تیپ و خوش هیکلی هستید و دوست دارید همسری داشته باشید که از این لحاظ هم سطح خودتان باشد؛ شما به تازگی با فردی آشنا شده اید که بسیار زیباست و واقعا شما را مجذوب خودش کرده است؛ همین جا بایستید: شما به شدت در معرض خطر انتخاب نادرست قرار دارید!  

 

شکی نیست که همه ما زیبایی را دوست داریم و به سمت آن جذب می شویم، اما وقتی نقش زیبایی در انتخاب ما بیشتر از حد معقول باشد، دردسرهایمان هم شروع می شود. بهتر است قبل از اینکه کسی را برای خودتان انتخاب کنید، اولویت هایتان را مشخص کنید: با اینکه زیبایی برایتان اهمیت زیادی دارد، اما چه چیزهایی هست که برایتان از زیبایی اهمیت بیشتری دارد؟ چه معیارهایی را حاضرید فدای زیبایی کنید و از چه معیارهایی به هیچ وجه حاضر نیستید بگذرید؟ آیا اگر این فرد این همه زیبا نبود، بازهم او را انسان خوبی می دانستید.  

 

۲ – پرستیژ و موقعیت اجتماعی ویژه  

 

می گویند لازم نیست خانم ها نصف عمرشان را درس بخوانند و زحمت بکشند تا بشوند خانم دکتر، همین که همسر یک دکتر شوند، همه آنها را «خانم دکتر» صدا می زنند!  

موقعیت اجتماعی یکی از مواردی است که احتمال خطای ما در انتخاب همسر را به شدت بالا می برد. عناوین و موقعیت های چشمگیر به راحتی می توانند سایر خصوصیات فرد را تحت تاثیر قرار دهد و به عبارتی چشم ما را به روی خیلی چیزها ببندد. در این صورت ما با موقعیت طرف مقابل ازدواج می کنیم، اما با «خود» او زیر یک سقف می رویم – شما در داخل خانه دیگر «خانم دکتر» نخواهید بود!  

 

اگر در چنین شرایطی قرار گرفتید، فرد را بدون شغل و موقعیت خاصش تصور کنید: آیا اگر چنین موقعیتی را نداشت بازهم برایتان انسان قابل قبولی بود؟ غیر از موقعیت خاص، چه ویژگی های دیگری دارد که شما را به خود جذب می کند؟  

 

۳ – شیفتگی و عشق بی اندازه  

 

مسلما عشق یکی از لازمه های ازدواج است، اما قطعا برای ازدواج کافی نیست. اگر فقط از روی عشق ازدواج می کنید، منتظر باشید که روزی فقط به خاطر نفرت از هم جدا شوید!  

یکی از خطرناک ترین شرایط انتخاب همسر زمانی برای شما پیش می آید که «عاشق» می شوید. در این حالت شما آن قدر تحت تاثیر هیجانات و احساسات هستید که نمی توانید درست ببینید و درست تصمیم بگیرید. قبول این مساله برای کسانی که در اوج عشق هستند بسیار سخت است. مغز در حالت هیجان زدگی نمی تواند به طور طبیعی فعالیت کند. بنابراین ما به جز خوبی چیزی نمی بینیم.  

 

اگر نخواهیم از اصطلاح «عشق کور» در این مورد استفاده کنیم، می توانیم بگوییم مغز عاشق، همه چیز را از پشت عینک عشق می بیند و از پشت این عینک هم همه چیز بهتر از آنچه که هست دیده می شود مگر بد است؟ نه. فقط مشکل اینجاست که ما نمی توانیم همیشه با این عینک به دنیا نگاه کنیم چه بخواهیم چه نخواهیم این شیفتگی و این هیجانات دیر یا زود فروکش می کند.  

 

اگر عاشق هستید، بهتر است مدتی صبر کنید و از رابطه فاصله بگیرید تا این تب در شما فروکش کند و بتوانید با دخالت بیشتر عقل، درمورد زندگی آینده تان تصمیم گیری کنید.  

 

۴ – احساس تنهایی شدید

 

تنهایی های دوران مجردی گاهی برایمان تحمل ناپذیر می شود. وقتی دوستان متاهل دور هم جمع می شوند اما ما به دلیل مجرد بودن نمی توانیم در جمع شان باشیم. وقتی با جمعی از بچه های فامیل به مسافرت می رویم و همه با همسرشان هستند به جز ما. وقتی همکارانمان آخر وقت در حالی به خانه شان برمی گردند که همسرشان با یک غذای گرم در انتظارشان است اما ما به خانه ای می رویم که در و دیوار منتظرمان است و…، ته دلمان به این فکر می کنیم که چرا من باید این قدر تنها باشم؟ و درست همین جاست که زنگ های خطر به صدا درمی آید.  

 

تنهایی مفرط ساده تر از آنچه فکرش را بکنید می تواند شما را در معرض انتخاب اشتباه قرار دهد. وقتی در تنهایی به حال خودتان تاسف می خورید، کسی پیدایش می شود که می تواند شما را از دست این غول تنهایی و این همه غم و غصه نجات دهد و ادامه داستان!  

افراد تنها به راحتی می توانند تنهایی شان را با دوستان و آشنایان تا حدی برطرف کنند و به فکر حل این مساله از طریق ازدواج نباشند. بعد از اینکه از عمق تنهایی ما کاسته شد، می توانیم تصمیمات بهتری برای خودمان بگیریم.  

 

۵ – عجله  

چطور ازدواج نکنیم

 

«برای من دیگر دارد خیلی دیر می شود.» آیا چنین ندایی را از دوستان می شنوید؟  

 

شما آخرین فرزند خانه هستید که مجرد مانده، تنها پسر مجرد فامیل در طیف سنی خودتان هستید، همه دوستانتان ازدواج کرده اند. چشم مادربزرگ و پدربزرگتان به شماست که نوه شان را ببینند. شما خواهر بزرگ تر هستید و ازدواج خواهر کوچکترتان در گرو ازدواج شماست و آخرین آرزوی مادر و پدرتان برای خوشبختی شما این است که شما را در لباس دامادی / عروسی ببینند. یا اصلا سن شما بالا رفته و احساس می کنید برای ازدواجتان دیر شده است. هیچ کدام از این موارد مشکل خاصی به شمار نمی رود؛ به شرطی که شما را وادار به انتخاب عجولانه و نسنجیده نکند.  

 

در هر انتخابی، وقتی ما در شرایط اضطرار و عجله قرار می گیریم، امکان اشتباه کردنمان چندین برابر می شود و زمانی که این انتخاب به بزرگی انتخاب شریک زندگی باشد، حساسیت آن هم چندین برابر می شود. پس ارزشش را دارد که با این فکر مبارزه کنید. یک راه حل ساده: به همه کسانی که احساس می کنید از سوی آنها تحت فشار هستید – ازجمله ندای درون خودتان – بگویید که اصلا قصد ازدواج ندارید!  

 

۶ – سن پایین  

 

شاید خیلی ها طرفدار ازدواج در سن پایین باشند، اما شما اگر فکر می کنید هنوز به سن مناسب ازدواج نرسیده اید، هرگز تن به ازدواج ندهید.  

 

این که دقیقا چه سنی برای ازدواج مناسب است را نمی شود تعیین کرد، این مساله در فرهنگ ها و در افراد مختلف تفاوت زیادی دارد. اما اکثر روان شناسان امروزی معتقدند به طور کلی در جامعه شهری فعلی سنین زیر ۲۰ سال می تواند برای ازدواج پرخطر باشد. ازدواج سالم نیاز به بلوغ های چندگانه دارد که بسیاری از آنها در سنین پایین حاصل نمی شود. بسیاری از افراد در سنین آغاز جوانی هنوز نمی دانند که از زندگی چه می خواهند و در سال های بعد اولویت هایشان تغییرات زیادی پیدا می کند. ضمن اینکه در این سنین معمولا احساسات ما بر عقلمان چیره است.  

 

درصورتی که سن زیادی ندارید اما در موقعیت ازدواج قرار گرفته اید، مشخص کردن برنامه و خواسته های آینده زندگیتان می تواند کمکتان کند: ایا این ازدواج چیزی است که شما را مطابق اهدافتان پیش ببرد؟ آیا اصلا به جایی رسیده اید که بتوانید هدفی کلی برای خود برگزیده و تصویری از آینده تان ترسیم کنید؟  

 

۷ – شناخت ناقص  

 

دو سال است که با کسی قرار ازدواج گذاشته اید و به قصد شناخت برای ازدواج با هم در ارتباط بوده اید، اما این ارتباط شما محدود به کافی شاپ رفتن آخر هر هفته همراه دوستان یا ارتباط تلفنی بوده است. بگذارید خیالتان را راحت کنم: اگر ۲۰ سال هم آخر هفته ها با این فرد بیرون بروید،هر روز ساعت ها با او تلفنی صحبت کنید، بازهم شناخت شما نسبت به او کاملا ناقص است! وقتی با یک نفر ازدواج می کنیم، درواقع با کل وجود او و با همه ابعاد زندگی اش، خانواده اش، گذشته اش، آینده اش، افکار و اخلاقش و همچنین با جسم او ازدواج کرده ایم؛ در مثال بالا شما فقط بُعد «کافی شاپ» یا به عبارتی بُعد «تفریحی» فرد را شناخته اید، یا با شخصیت مجازی او (که معمولا بسیار متفاوت از شخصیت حقیقی است) آشنا شده اید و این هرگز شناخت کافی برای یک ازدواج خوب به حساب نمی آید.  

 

احتمال شکست در ازدواجی که براساس شناخت کافی صورت نگیرد بسیار بالاست. ما زمانی می توانیم به شناخت کامل تر برسیم که با همه ابعاد وجودی فرد و در شرایط و موقعیت های مختلف رو به رو شده باشیم.  

 

۸ – بحران روحی  

 

در رابطه ای شکست خورده اید، هنوز یک ماه از اتمام رابطه قبلی تان نگذشته، هنوز زخم هایی که از ارتباط ناموفق قبلی خورده اید خوب نشده و هنوز غم و غصه دارید و به حال و هوای عادی زندگی تان برنگشته اید: حال شما و نیاز شما به یک همدم را درک می کنم، اما الان اصلا فرصت مناسبی برای تصمیم گیری در مورد ازدواج نیست.  

 

بحران روحی به هر علتی ممکن است ایجاد شود: ممکن است به تازگی عزیزی را از دست داده باشید، از کار اخراج شده باشید، بیمار باشید، پدر و مادرتان از هم جدا شده باشند یا هر مساله دیگری که باعث ناراحتی شما شده باشد. در حالت بحران، ذهن ما فعالیت طبیعی ندارد و امکان اشتباه در این وضعیت بالاست. ممکن است کسی که الان به نظرمان همسر مناسبی می آید، بعد از عبور از بحران، دیگر چندان مناسب به نظر نرسد و خودمان هم ندانیم چه شد که حاضر شدیم با چنین فردی ازدواج کنیم. این نوع ازدواج ها دقیقا مصداق «از چاله به چاه افتادن» است.  

 

۹ – سرخوشی و هیجان  

 

در عروسی دخترخاله تان که خیلی به شما خوش گذشته با کسی آشنا شده یاد که انگار دقیقا همان کسی است که همیشه در رویاهایتان به دنبالش بودید. احساس بسیار خوبی نسبت به او دارید و وقتی به او فکر می کنید شادی وصف ناپذیری را در خود احساس می کنید. احساس خوبی است! اما اگر هنوز رابطه تان جدی نشده، دست نگه دارید. چون دقیقا در لبه پرتگاه انتخاب غلط قرار گرفته اید!  

 

هیجانات مثبت، درست مثل هیجانات منفی، ما را در معرض انتخاب غلط قرار می دهد. اسم این حالت را «جوزدگی» می گذارم. در بعضی شرایط ما کاملا «جو زده» می شویم و کارهایی می کنیم که شاید در حالت عادی به آن فکر هم نکنیم. وقتی در میهمانی به ما خوش می گذرد، عملکرد مغز ما متفاوت از حالت عادی است و در واقع فیلترهایی که ما برای انتخاب شخص مناسب برای خود داریم تا حد زیادی از کار می افتد. اشتباه بزرگی است که بخواهیم به انتخاب ذهنمان در چنین حالتی اعتماد کنیم.  

 

در این وضعیت بهتر است مدتی صبر کنیم تا مغز به حالت عادی برگردد و مجددا درمورد این شخص فکر کنیم. در اکثر موارد انتخاب های هیجانی بعد از مدتی از چشم مان می افتند.  

 

۱۰ – چشم و هم چشمی  

 

متاسفانه چشم و هم چشمی نیز چشم ما را به روی بسیاری از واقعیات می بندد و امکان درست دیدن را از ما می گیرد. اگر احساس می کنید در شرایطی هستید که میل به کم کردن روی اطرافیان از طریق ازدواجتان دارید، بهتر است دست از هر اقدامی در زمینه ازدواج بردارید.  

 

از کجا می فهمیم که تصمیم گیری ما از روی چشم و هم چشمی است؟ از اینجا که مدام در حال مقایسه کردن مورد خودتان با مورد ازدواج کسی هستید که حسادت شما را برانگیخته و این خیال رهایتان نمی کند که ازدواج شما با این شخص چطور می تواند حال او را بگیرد و دل شما را خنک کند!  

 

چشم و هم چشمی به طور خاص درمورد افرادی دیده می شود که از همسر خود جدا شده اند و همسر آنها مجددا ازدواج کرده است. در چنین شرایطی میل شدید به جبران کردن و کم نیاوردن در ما پدید می آید که ضریب خطا در انتخاب را تا حد زیادی بالا می برد. توصیه می شود برای این جبران و رو کم کنی، راه های دیگری به جز ازدواج را درپیش بگیرید!

منبع:مجله موفقیت

دانستنیهای قبل و بعد از ازدواج


دنبال بلیط ارزون هستی؟حتما اینجا سر بزن


تا60%تخفیف پرطرفدارترین محصولات جنسی


اقساط 36 ماه بدون پیش پرداخت لوازم خانگی

تهیه اینترنتی بلیط اتوبوسVIPبه قیمت ارزان


آشپزی بدون دغدغه کثیفی گاز

تور ارزان کیش با رزرواسیون بهترین هتل ها

مراکز فیزیوتراپی با به روز ترین دستگاه ها


برای سفارش این ست فقط کافیه کلیک کنی!


چگونه نزد همسر بیشتر دوست داشته شویم؟

هتل و بلیط مقصد موردنظرت رو آنلاین رزرو کن


قابلیت افزودن لباس حین شست و شو


تردید و دو دلی قبل از ازدواج


تجربه روابط جنسی لذتبخش و ایمن


دنبال بهترین روانشناس تهران میگردی؟

Makan Inc.| All Rights Reserved – © 2013 – 2021

عشق برآورده کننده همه ی نیازهای زن و شوهری نیست‎

 

عشق برآورده کننده همه ی نیازهای زن و شوهری نیست. وقتی شما و همسرتان زیر یک سقف می روید، چیزهای دیگری هم برایتان مهم می شوند. چیزهای زیادی هستند که از عشق مهم ترند. چیزهایی مثل احترام متقابل، داشتن اهداف مشترک، تلاش برای سازگار شدن با خصوصیات اخلاقی همدیگر و سازگاری با اقتضائات زندگی مشترک.تصور شما از ازدواج چیست؟ آیا ازدواج برای شما صرفاً به معنای رسیدن به معشوق است؟ همسر آینده تان را چه کسی می بینید؟ یک عاشق پرشور که تا با هم ازدواج نکنید، دست از سرتان بر نخواهد داشت؟ یک قدم جلوتر برویم. دو سال بعد از ازدوج این زندگی را چطور می بینید؟ هنوز هم همان طور رؤیایی است؟ پنج سال بعد چطور؟ به نظرتان این شور و شوق، تا کجا ضامن خوشبختی ازدواج شما خواهند ماند؟

افسانه عشق یا عشق افسانه ای؟عشق، یک افسانه نیست. یک واقعیت شیرین است که سختی های زندگی را برای ما هموار می کند. اگر عشق به زندگی نباشد، هیچ یک از ما صبح از خواب بیدار نخواهیم شد، اگر عشق به فرزند نباشد، هیچ مادری زحمت بارداری و زایمان را به خود نخواهد داد، و اگر عشق به کار نباشد، هیچ کشاورزی گندم درو نخواهد کرد. پس چیزی به اسم «افسانه عشق» وجود ندارد چرا که عشق، سر منشأ حیات است. اما چیزی که وجود دارد و باعث زحمت می شود «عشق افسانه ای» است. عشق افسانه ای، همان طور که از اسمش پیدا است، اشتیاق و عطش شدید برای رسیدن به محبوب است. چرا می گوییم که این دسته از عشق ها، افسانه ای هستند؟چطور ازدواج نکنیم

ویژگی های عشق افسانه ای

عشق های افسانه ای مانند یک جور بیماری هستند. این دسته از عشق ها چند ویژگی عمده دارند:1. با تب همراهند. عشق های افسانه ای ناگهان بروز می کنند و در زمانی کوتاه به اوج می رسند. این دسته از عشق ها تا وقتی که به مقصود نرسند، از تب و تاب نمی افتند.

2. کورند. همه آدم ها با هر درجه از اعتقاد و باور هم که باشند، در کنار محاسنشان نقطه ضعف هایی هم دارند. اگر از شما خواستند که چند تا از ضعف های خواستگارتان یا کسی که به او پیشنهاد ازدواج داده اید را بگویید و شما حرفی برای گفتن نداشتید یا باید به ناکافی بودن شناخت تان شک کنید و یا به احتمال گرفتار شدنتان در وادی یک عشق افسانه ای.

3. فلج کننده اند. کسی که گرفتار عشق افسانه ای شده باشد، هم خودش را  از کار و زندگی می اندازد و هم معشوقش را. به اضافه ی اطرافیان هر دو طرف که به خاطر این نوع از خاطر خواهی متحمل دردسرهای زیادی می شوند.

4. تحمل درد را پایین می آورند. در عشق افسانه ای، فرد عاشق و همینطور احتمالاً معشوق، تاب تحمل رنج را ندارند. نسبت به دوری خیلی حساس هستند و اگر به هدفشان نرسند یا بلایی سر خودشان می آورند یا سر معشوقشان.

 

عشق های افسانه ای مانند یک جور بیماری هستند‎

 

عشق های افسانه ای در برابر واقعیت های زندگی کم می آورنداینکه چرا این قبیل عشق ها را افسانه ای می نامیم بر می گردد به این مسئله که مبنای این عشق و عاشقی ها در تخیلات و افسانه ها قرار دارد و نه در واقعیت های جاری و آتی زندگی. به همین دلیل هم این افراد مدت زیادی از شروع زندگی کردن زیر یک سقف نگذشته، ساز طلاق و جدایی را کوک می کنند. در این بخش به چند مورد از افسانه های عاشقانه ازدواج و واقعیت های مقابل آن ها می پردازیم:

افسانه یک: عشق کافی است.واقعیت: همان طور که در قسمت قبل گفتیم، عشق قبل از ازدواج یک عنصر بسیار سیال و متغیر است. همان طور که ناگهان سر و کله اش پیدا می شود ممکن است همان طور هم ناگهان بار و بندیلش را جمع کند و از زندگی تان برود. مثالی می زنم: مدتی پیش زوج بسیار جوانی را دیدم که علی رغم مخالفت های خانواده و دلایل منصرف کننده مشاوره قبل از ازدواج (که البته به اصرار خانواده ها مراجعه کرده بودند) و صرفاً به دلیل عشقی آتشین با هم ازدواج کرده بودند، با این دلیل که دیگر به هم علاقه ای ندارند بعد از هفت ماه زندگی مشترک از هم جدا شدند.

افسانه دو: تنها چیزی که در زندگی مشترک می شود روی آن حساب کرد، عشق است.واقعیت: عشق، ستون مناسبی برای ساختن رابطه بلند مدت نیست. دلیل آن هم مشخص است؛ سنگ بنایی که ریشه در عقل و منطق نداشته باشد با کوچکترین بادی فرو خواهد ریخت.

افسانه سه: وقتی عشقت کنارت باشد، دیگر به هیچ چیز نیاز نخوهی داشت.واقعیت: عشق برآورده کننده همه ی نیازهای زن و شوهری نیست. وقتی شما و همسرتان زیر یک سقف می روید، چیزهای دیگری هم برایتان مهم می شوند. برای مثال، زن و شوهری که به خاطر عشق با هم ازدواج کرده بودند، بعد از مدتی درخواست طلاق دادند آن هم به این دلیل که مرد دست بزن داشت و زن هم بد کلام بود. به عبارت دیگر، آنها بعد از اینکه زندگی شان را رسماً شروع کردند متوجه شدند که چیزهای زیادی هستند که از عشق مهم ترند. چیزهایی مثل احترام متقابل، داشتن اهداف مشترک، تلاش برای سازگار شدن با خصوصیات اخلاقی همدیگر و سازگاری با اقتضائات زندگی مشترک.

پس جایگاه عشق، کجا است؟برای اینکه بفهمیم جایگاه عشق در زندگی مشترک کجاست باید به مواردی که لازم است قبل از ازدواج و همینطور بعد از ازدواج به آنها اهمیت داده شود توجه کنیم. برای ازدواج کردن چند شرط کلی لازم است:

1. داشتن دلایل درست برای ازدواج2. تشابه داشتن در ویژگی هایی مانند سطح خانواده، طرز فکر، باورهای مذهبی، تحصیلات و…3. هدفمندی، تعهد و مسئولیت پذیری4. سلامت روانی

اگر بعد از داشتن همه این ویژگی ها دو نفر به دل یکدیگر هم نشستند، آن وقت می توانند به آن ازدواج فکر کنند. حالا همین دو نفر برای حفظ و تداوم زندگی مشترکشان لازم است چند شرط لازم را داشته باشند که عشق اولین شرط است و بعد از آن مواردی مانند احترام به تفاوت ها و پذیرش آن، تعهد و مسئولیت پذیری، گذشت و غیره قرار می گیرند. بله، جایگاه واقعی و درست عشق، دوران بعد از ازدواج است.

یک شعار درستحتماً شما هم این شعار را از رسانه ها شنیده و یا خوانده اید که «انتخاب عاقلانه، زندگی عاشقانه». واقعیت همین است اگر شما درست و عقلانی انتخاب کنید و کسی را به همسری برگزینید که در کنار دیگر ملزومات به طور کلی از او خوشتان هم آمده باشد (نه اینکه عاشق دو آتشه او شده باشید) بعد از ازدواج و در جریان زندگی کم کم خواهید توانست عشق را نیز تجربه کنید. عشقی که به تدریج ایجاد شود و شما را خلاق تر و رشد یافته تر کند، همان چیزی است که آن را عشق واقعی و عمیق می نامیم.منبع: تبیان

 

دانستنیهای قبل و بعد از ازدواج

اجاره ویلاهای لوکس شمال لب دریا باقیمت خوب


هرگز ناامید نشوید!درمان زوج نابارور

درمان سریع وقطعی بواسیر بدون درد و خونریزی

تهیه اینترنتی بلیط اتوبوسVIPبه قیمت ارزان


با هواپیما هم میشه ارزون سفر کرد!

جستجوی انواع بهترین ونزدیکترین مراکزخدماتی

بهترین مراکزآموزشی بابالاترین میزان بازدهی


پاکسازی و رفع آلودگی هوای خانه

بادکنک آرایی واجرای مدرن ترین تم های تولد


بلیطت رو به قیمت لحظه آخر بخر!


دنبال بلیط ارزون هستی؟حتما اینجا سر بزن


راهنمای انتخاب و خرید محصولات زناشویی


طراحی و بازسازی فضای داخلی


بازسازی پیوند عاطفی زن و شوهر

Makan Inc.| All Rights Reserved – © 2013 – 2021

جستجو در سایت

 

یک وقت کسی عذر موجه دارد، مثلاً هنوز به سربازی نرفته یا منتظر است شغل مناسبی پیدا کند و بعد به سراغ ازدواج برود. خوب، این شخص حق دارد. اما اگر کسی بی جهت و در عین حال که شرایط برایش مهیاست ازدواج نکند، معلوم است که بسیار ضرر می کند. در این جا به بعضی از این ضررها اشاره می کنیم.

حتماً شنیده اید که پیامبر عزیزمان فرموده اند: « ازدواج سنت من است و هرکس از سنت من دوری کند از من نیست.» پس حتی اگر ما حکمت ها و فوائد ازدواج را هم ندانیم، وقتی به توصیه ی رسول خدا عمل کنیم، خیر و سعادت نصیبمان خواهد شد و اگر بی توجهی کنیم، ضرر کرده ایم؛ به ویژه که آن حضرت در جمله ی دیگری فرموده اند: «هرکه قدرت ازدواج داشته باشد و ازدواج نکند، از من نیست. »چطور ازدواج نکنیم

نمی خواهم بگویم هر آدم مجردی گناه کار است؛ چه بسا جوان های مجردی که وقتی یوسف وار از زمینه های گناه فرار می کنند چنان پیش خدا عزیز می شوند که ده ها متأهل هم به گردشان نمی رسند. اما واقعیت این است که اگر کسی بتواند ازدواج کند و نکند، شیطان خیلی به او طمع می کند و برایش نقشه می کشد! پیامبر اکرم(ص) به شخصی فرمودند: « آیا همسر داری؟ گفت: نه یا رسول الله. فرمودند: « آیا ثروت و امکانات ازدواج داری؟ گفت: بله. فرمودند: ازدواج کن و گرنه از گناهکاران خواهی بود. »

کارهای خوبی که انسان انجام می دهد مانند پس اندازی است که جوانی کوشا و پرتلاش دارد. حالا مجسم کن اگر جوانی زحمت بکشد و کار کند اما پول های خود را جایی پنهان کند که در دسترس دزدان و شیادان است، هر لحظه خطر سرقت هست. چقدر این جوان در معرض خطر قرار دارد؟ از همین روست که امام باقر(ع) فرموده اند: « دو رکعت نماز همسردار بهتر است از آنکه فرد بی همسر شب را تا صبح نماز بخواهند.» بله، اجر نمازهای او زیاد است اما شاید شیطان با یک فریب دستاورد او را غارت کند.

می دانی که فرزند صالح بهترین دستاورد زندگی است. گاهی در میان اخلاف انسان، افرادی ممتاز متولد می شوند که اجداد ایشان هم از برکات اعمالشان بهره مند می شوند. ازدواج نکردن انسان را از این نعمت محروم می کند.

علاوه برآنچه گفتم، اگر بعد از سالها که تصمیم نداشته ای ازدواج کنی در سن بالا به فکر ازدواج بیفتی، ضررهای غیرقابل جبرانی متوجه تو خواهد بود:1) از دست دادن شور و شوق زندگی2) سخت شدن هماهنگی و هم دلی زن و شوهر، چون شخصیت هریک تا آن سن شکل گرفته و تثبیت شده است.3) بالا رفتن توقعات و مشکل پسندی4) کم شدن احتمال پیدا کردن همسر مورد نظر5) زود رنجی و ضعف اعصاب

منبع : موسسه راه روشن



بخش مشاوره و پرسش و پاسخ

شناسه کاربری 

رمز عبور             


  

عضویت در سایت


دسته بندی مطالب

مطالب روابط جنسی و زناشویی

مطالب دوران قبل از ازدواج

مطالب پزشکی و سلامت

مطالب تربیت فرزندان

مطالب احکام شرعی

مطالب روانشناسی

مطالب اجتماعی

مطالب صوتی

ویدئو

خدمات عمومی


 

چطور ازدواج نکنیم


 افراد آنلاین :


11814


بازدید امروز:


33072


بازدید دیروز:


232706291


آمار کل:

مشاوره
ازدواج و مشاوره زناشویی تنظیم خانواده ،کلیه حقوق مادی و
معنوی مروبط به مطالب اختصاصی ثبت شده و ترجمه شده در این
سایت برای پایگاه اطلاع رسانی تنظیم خانواده محفوظ است.

گاهی داشتن یک سری ویژگی ها در شریک زندگی، میتواند زندگی را سخت و غیر قابل تحمل کند. بهتر است خانم ها این ویژگی ها را از خود دور کنند تا مشکلی در ازدواج آنها رخ ندهد. اگر با فردی که آشنا شده اید خصوصیات اخلاقی را که در این بخش از نمناک آورده ایم را دارد ، بهتر است در انتخابتان تجدید نظر کنید.

زنی که برای هر کسی عشوه گری می کند

برخی از زنان همیشه در حال عشوه گری و طنازی برای این و آن هستند و به مردهای اطراف خود توجه می کنند. اگر جذب اینگونه از زنان شده اید و قصد ازدواج دارید باید بدانید بزرگترین اشتباه زندگیتان را مرتکب می شوید چون شما نمی توانید تحمل کنید که همسرتان گفتگوهای پر از ناز و عشوه با تمام مردهای اهل محل داشته باشد و ترک چنین عادتی برای اینگونه از زنان بعد از ازدواج بسیار دشوار است پس بهتر است چشمهای تان را خوب باز کنید.

این گونه زنان همیشه در حال سرکوفت زدن و حمله ور شدن به مردهابا کلام آزاردهنده و توهین و ناسزا هستند زیر آنها همیشه از دست همه ی مردها عصبانی هستند و خشم آنان سبب می شود که مرد مقابل را آزرده خاطر کنند و به او طعنه بزنند پس ازدواج با این زنان اصلا به صلاح نیست.

چطور ازدواج نکنیم

زند خود خواه نمی تواند همسر خوبی برای شما باشد زیرا همیشه خودش و خواسته هایش در الویت است و نخواهد توانست بعد از ازدواج یک خانه و زندگی گرم و شاد و عاشقانه برای تان فراهم کند چون شادی شما برای او اهمیتی ندارد پس باید دور ِ زن ِ خودخواه را خط بکشید!

زنی که دائما در مهمانی به سر می برد و نمی تواند به هیچ دعوتی نه بگوید و در همه مهمانی ها حضورش الزامی است و باید لباسی به تن کند که جلب توجه کند و نگین مجلس باشد نمی تواند آرامش و عشق مورد نیاز همسرش را به او بدهد چون اهل زندگی کردن نیست و برای همسرش وقت ندارد.

زنی که به پول و مادیات بیشتر از تامین عاطفی و روحی خانواده و همسر و فرزندانش فکر می کند و نسبت به مسائل مادی، توجه و تمایل وسواس گونه دارد نمی تواند همسر خوبی برای شما باشدو نقش خود را به خوبی ایفا کند.

زندگی مشترک با زنانی که همیشه به دنبال جلب محبت و توجه هستند و این تمایل تبدیل به وسواس شود، چیز خوبی نیست.یک همسر همیشه برای رسیدگی به نیازهای همسر خود اوقاتی را اختصاص می دهد اما نمی تواند که صد در صد مواقع روی بدهد، یعنی همسرش نمی تواند تمام اوقات توجهش فقط و فقط به او باشد.

اینگونه زنان افرادی جامعه ستیز، حقه باز هستند و به نوعی اختلال شخصیت دچارند اما معمولا زیبا هستند و مردان را با زیباییشان به خود جذب می کنند اما نوسانات خلق و خو داردیک دقیقه مهربان و دقیقه ای دیگر عصبی است این فرد خود شیفته است و بینشی نسبت به رفتارهایش ندارد پس هیچگاه با اینگونه زنان ازدواج نکنید.

ازدواج با زنی که همیشه هر چه خواسته برایش فراهم بوده و در دسترسش قرار داشته و هیچگونه تلاشی برای به دست آوردن چیزی نکرده است ، اشتباه است زیرا او نمی تواند برای همسرش زن خوبی باشد . زندگی مشترک به گذشت و صبر و فداکاری نیاز دارد پس فردی که تا بحال تمرین نکرده بعید است که بتواند این گذشت و فداکاری را داشته باشد.

زنانی که دیگران را کنترل می کنند و می خواهند همه تصمیم های زندگی را خودشان بگیرند و هرگز درخواست کمک نمی کنند وهمیشه در حال امر و نهی به دیگران امر و نهی هستند نمی توانند زن خوبی برای زندگی باشند.

زن وابسته مدام اعلام نیاز کردنش دست و پای شما را خواهد بست زیرا او منبع بی پایان نیازهاست . شما پیوسته باید این زن را بابت عشق و علاقه تان مطمئن کنید و اگر این کار را نکنید و یا به نیازهایش پاسخ ندهید ، آشفته و هراسان می شود.

ازدواج با زنی که شکست عشقی را تجربه کرده است و هنوز نتوانسته روح و روان خود را التیام دهد نمی تواند ازدواجی مناسب باشد و یأس آور است و موجب دلشکستگی می شود زیرا ممکن است هنوز به خاطر قطع ارتباط پیشین ، خود را مسئول بداند و رنجش خاطر و آزار و اذیتی را که از رابطه قبلی دیده را فراموش نکرده باشد پس ازدواج با این فرد به صلاح نیست.

زنی که همواره در حال کنترل کردن شماست و به شما می گوید کجا بروید ، با چه کسی ملاقات کنید و … و وقتی سعی دارید خودتان را ارزیابی کنید، سرکوب تان خواهد کرد پس بهتر است قبل از شروع زندگی با چنین زنی، جدا تجدید نظر کنید.

زنی که پذیرش هر نوع تعهدی برایش مشکل است و نمی تواند زیر بار مسئولیت برود و تعهد ازدواج و همسر بودن را نمی تواند بپذیرد مناسب ازدواج نیست زیرا علاقه اش موقتی است و نظرش سریع تغییر می کند و دنبال سوژه ی بعدی است.

زنانی که مدام در حال نگرانی و دلشوره به سر می برند برای زندگی مناسب نیستند زیرا نگرانی های همیشگی او توان درست فکر کردن، درست تصمیم گرفتن و درست عمل کردن را از او سلب می کند .

خانه > اینفوگرافیک > با چه کسانی نباید ازدواج کرد؟ + با چه مردانی و زنانی حتی دوستی هم نکنیم؟

 

مطمئنا برای همه ی افراد، اعم از دختر یا پسر، گزینه های فراوانی برای ازدواج وجود دارد. اما با بررسی هایی که انجام داده می شود، تمام گزینه ها رد می شوند ، تا بهترین گزینه انتخاب شود. اما در این میان افرادی هستند که به هیچ عنوان نباید به ازدواج با آنها فکر کرد. در میان گروه های مختلف اجتماعی، افرادی هستند که به نا به موقعیت اجتماعی، خانوادگی و مذهبی خود چارچوب های خاص و تعریف شده ای برای ازدواج دارند. اما در این مطلب درباره ی گروهی بحث می شود کهاز نظر عقلانی نباید به عنوان گزینه های ازدواج به آنها فکر کرد. مگر اینکه مشکل و عیب خود را برطرف سازند.

 

چطور ازدواج نکنیم

مردی که اهل کار و کسب درآمد نباشد، مطلقا قابل اعتماد نیست. در صورتی که به چنین فردی بله گفتید باید تمام بار زندگی را شخصا به دوش بکشید و مطلقا توقع تغییر در او را نداشته باشید. مردی که شغل و پیشه ی ثابتی ندارد و نمی تواند سر یک شغل به مدت زیادی دوام بیاورد، یا اصولا تن به کار نمی دهد یک فرد تنبل محسوب می شود.

 

انسان معتاد، علاوه بر اینکه میل و رغبتی به کار و فعالیت ندارد، رفته رفته در اثر اعتیاد انگیزه های لازم برای زندگی را نیز از دست می دهد. چنین فردی را به عنوان همسر انتخاب نکنید چرا که با او آینده ای نخواهید داشت. اگر فردی معتاد علاقمند به ازدواج باشد باید ابتدا انگیزه ی لازم برای ترک را در خود ایجاد کند.

 

زن و مردی که به بدخویی و بد رفتاری مشهور است، زود از کوره در می رود و زود خشمگین می شود. چنین فردی گزینه ی خوبی برای ازدواج محسوب نمی شود. مطمئنا منظور از فرد تندخو، عصبانیت های عادی و معمولی که برای همه ی ما پیش می آید نیست. چنین افرادی در تمام شرایط و با تمام افراد بدخو هستند و رفتاری خشن و بد دارند.

 

زن و مردی که به بی بند و باری معروف است مناسب ازدواج نیست. فرد بی بند و بار به زندگی زناشویی رغبتی ندارد و به راحتی می تواند به شما خیانت کند.

 

ازدواج با انسان نادان باعث تباهی زندگی می شود. حتی تاکید شده است که با فرد نادان بحث هم نکنید.

 

فردی که نسبت به خانواده اش بی مهر است، امکان دارد که در آینده نسبت به همسر خود نیز بی مهر و علاقه شود. فردی که مسولیت های فردی اش نسبت به خانواده را انجام نمی دهد و روابط درستی با اعضای خانواده اش ندارد امکان اینکه در زندگی مشترک هم شکست بخورد وجود دارد.

 

کسانی که از نظر عقلی، جسمی، عاطفی و جنسی به بلوغ لازم نرسیده اند. این افراد پس از رسیدن به بلوغ لازم، امکان دارد از انتخاب شما پشیمان شوند.

 

کسانی که دچار اختلالات هم جنس گرایی، خود ارضایی، کودک آزاری و … هستند، نباید برای ازدواج انتخاب شوند. ممکن است این اختلالات در روابط زناشویی شما اثر سو بگذارد یا ادامه ی این روابط دامن گیر زندگی مشترک شوند.

 

کسانی که اختلالات شخصیتی دارند و تحت روان درمانی هستند. اختلالات شخصیت دوقطبی ، اختلال شخصیت بدگمان، اختلال شخصیت اسکیزویید، اختلال شخصیت آزار‌گر، اختلال شخصیت آزار‌پذیر، اختلال شخصیت ضد‌اجتماعی.

 

کسانی که در زندگی برای کوچک ترین چیزی باید از خانواده شان نظر خواهی کنند. قدرت انتخاب ندارند و دیگران در تمام امور زندگی شان دخالت مسقیم دارند. برای شناخت چنین افرادی می توانید از یک روان شناس کمک بگیرد. البته چنین افرادی، علایم ظاهری هم دارند. مثلا کسی که در برابر سوال شخصی که از او پرسیده می شود مردد است و دیگران به جایش پاسخ می دهند، دیگران برایش انتخاب می کنند و قدرت اظهار نظر ندارد.

 

مردانی که قدرت حمایت از شما در مقابل خطرات، آسیب های روانی و فیزیکی را ندارند. مردانی که در خانواده های پرخاشگر رشد یافته اند و قدرت مبارزه ندارند. زنان از نظر شخصیتی به مردان مقتدر و حمایت گر نیاز دارد و حس امنیت باعث آرامش آنها می شود.

 

هرگز وارد زندگی کسانی نشوید که هنوز از روابط عاطفی قبلی خود خارج نشده اند. کسی که هنوز به همسر سابقش می اندیشد، شما را در تمام موارد با او مقایسه خواهد کرد، کسی که عشقی را از دست داده است در یک فاصله ی زمانی اندک، نمی تواند فرد جدیدی را در زندگی جایگزین کند. وارد شدن در زندگی چنین فردی به منزله ی فراموش کردن خود و حل شدن در نقش فرد دیگری است.

 

افرادی که درباره ی مسائل مهم خود صحبت نمی کنند، پنهان کارند، احساسات خود را بیان نمی کنند و ترجیح می دهند شما از کارشان سر در نیاورید. احتمال های زیادی درباره ی این افراد وجود دارد. پس بهتر است خود را درگیر چنین رابطه ای نکنید.

 

افرادی که نمی توانند به راحتی پول خرج کنند. حسابگرهای افراطی، شما را به ستوه می آوردند. در زندگی با چنین افرادی یا باید مثل آنها باشید یا با رنج دائمی زندگی کنید. افرادی که به خاطر خرید هر چیزی شما را سوال پیچ می کنند، افرادی که برای هر خرید کوچکی باید برنامه ریزی داشته باشند، افرادی که برای تفریحات خود هزینه نمی کنند، افرادی که تنها در صورت لزوم دست به جیب می شوند و چانه زنی هایشان سرسام آور است!

 

کسانی که به برتری جنسیتی معتقدند و رفتارهای آنها نشات گرفته از این اعتقاد است؛ مناسب ازدواج نیستند. البته که منظور ما افراط گرایی در این زمینه است. فمنیست ها و مرد سالارها از این جنس هستند.

 

کسانی که به خاطر پول و دارایی تان به شما نزدیک شده اند و در باطن هیچ علاقه ای به شما ندارند ممکن است به راحتی شما را ترک کنند. پس اینکه افراد ثروتمند برای انتخاب شریک زندگی شان وسواس به خرج می دهند، خیلی هم بی منطق نیست.

 

کسانی که مدام شما را کنترل می کنند و به رفتارهای شما بد گمانند. شما همیشه در رابطه ی خود با آنها سردرگم هستید. افراد شکاک، منطقی برای کارهایشان ندارند و تنها چیزی که تحویل شما می دهند یک مشت معذرت خواهی بیهوده است. پس بهتر است قید ازدواج با چنین کسانی را بزنید.

 

این قصه که تیپ و قیافه بعد از مدتی عادی می شود، افسانه ای بیش نیست. زشتی چهره ی همسرتان، هیچ گاه برای شما عادی نخواهد شد. پس کسی را انتخاب کنید که بتوانید دوران پیری با او را متصور شوید. کسی را انتخاب کنید که بعدها به خاطره تیپ یا چهره اش به او سرکوفت نزنید.چطور ازدواج نکنیم

 

افرادی که هیچ علاقه ای به آنها ندارید و از طرف خانواده به شما تحمیل می شوند. چنین ازدواجی برای هر دو طرف عذاب آور خواهد بود. شاید طرف مقابل شایستگی های زیادی داشته باشد و بتواند در یک ازدواج معقول خوشبخت شود پس به هیچ عنوان امکان خوشبختی را از او و خودتان دریغ نکنید.

 

افرادی که فاقد توانایی در برقراری ارتباط اجتماعی هستند. زندگی همان چند روز اول خوشی و خنده نیست. در آینده ی نزدیک، ارتباطات فامیلی آغاز خواهد شد و همسر منزوی شما اگر در برخورد با دیگران به مشکل بر بخورد، برایتان عذاب آور خواهد شد. مخصوصا برای خانم ها همسر منزوی و گوشه گیر ناراحت کننده خواهد بود.

 

ازدواج با چنین مردی به این معناست که برای کوچکترین احتیاج زندگی تان باید دست تان را جلوی پدر همسرتان دراز کنید و حتی مجبور باشید برای خرج هایی که می کنید به او توضیح دهید! مردی که استقلال مالی نداشته باشد قطعا استقلال زندگی اش را به دست دیگران خواهد داد پس هر اتفاقی را در این زندگی باید پیش بینی کنید.

 

کسانی که از خود متشکرند، همیشه غیر قابل تحمل هستند. حتی اگر ایده آل ترین شرایط را برای ازدواج داشته باشند. البته توجه داشته باشید که افراد مغرور با افراد خودشیفته متفاوت هستند. افراد مغرور، جذاب و دوست داشتی اند. و پس از مدتی می توانند قابل معاشرت شوند اما خود شیفته ها به هیچ وجه قابل تحمل نیستند.

 

چنین فردی اگر چه در ظاهر فرد مناسبی به نظر می رسد، اما در آینده و در فراز و نشیب های زندگی، ناسازگاری هایش آغاز خواهد شد. اختلاف سطح سواد، منزلت اجتماعی، اختلاف مالی همیشه دردسر ساز هستند. به این نکته توجه داشته باشید که هنگام ازدواج حداقل ده سال آینده ی زندگی خود را با طرف مقابل متصور شوید، زندگی در روزهای نخست و در ماه های نخست می تواند دلچسب و شیرین باشد.

 

خانواده های که موافق ازدواج جوانان خود هستند، احتمال دارد که بعد از ازدواج با عروس و داماد خود به اختلاف بر بخورند ؛ چه برسد به خانواده ای که از همان آغاز مخالف ازدواج شما هستند! ریسک چنین ازدواجی را قبول نکنید.

 

کسی که با شما اختلاف سنی فاحشی دارد، فرد مناسبی برای شما نخواهد بود؛ هرچند در آغاز انسان موجهی به نظر برسد. این اختلاف سنی می تواند از هر وجهی بررسی شود. کسی که بسیار کوچک تر از شماست یا کسی که بسیار بزرگ تر از شماست.

 

اگر شما هیچ میل و علاقه ای  به طرف مقابل  ندارید، صرفا از روی ترحم و دلسوزی با او ازدواج نکنید. چنین ازدواجی به هیچ عنوان عقلانی نیست. و بی شک با چنین انتخابی، پس از چند سال دچار پشیمانی خواهید شد.

 

این مطالب جدید سایت تون به نظرم خیلی کاربردی و مهم هستند. نکته های غامضی که هیچ کس بهش فکر نمیکنه ولی ممکنه توی زندگی تک تک ما اتفاق بیوفته. گاهی چشم بسته جلو میریم و به جای اینکه ایرادات بزرگ رو در طرف مقابل ببینیم چشم مون به ویژگی های مثبتش جلب میشه. ولی باید به این نکته اعتراف کنیم که حتی داشتن یکی از این ایرادات میتونه کلی ویژگی مثبت رو زیر سوال ببره. کاش اونقدر به رشد عقلانی برسیم که بتونیم بر اساس منطق و با چاشنی احساس تصمیم بگیریم نه از روی احساسا زود گذر و بی پایه و اساس.

احسنت بهناز جان… نکات خیلی مهمی اینجا عنوان شده … ولی اینم بگم که همه ما حداقل یکی از این ویژگی ها رو داریم … پس نباید ازدواج کنیم؟؟؟؟

مهم اینه که آدمها واقعا همدیگه رو دوست داشته باشند و حداقل ها رو داشته باشن؛ این مهمه نه چیز های دیگه!

داشتن اعتقاد به خدا، داشتن هدف، داشتن حداقل امکانات مالی یا فراهم کردن در آینده ای نزدیک با کمک همدیگر، داشتن فهم و شعور مناسب و درک واقعی همدیگر و … خیلی از ما آدمها فقط حرف می زنیم؛ خیلی هامون….. باور کنید…. فقط قضاوت می کنیم….

هیچکدوم از آدمها کامل نیستن …. هیچکدوم!!

حرف آخر اینکه: مهم ترین نکته اینه که زن و شوهر محدودیت ها و ضعف های همدیگه رو بشناسن و بتونن با اینها در طول زندگی کنار بیان…. البته قبل از ازدواج باید طرف مقابلشون رو بشناسن که آیا اینها رو میتونن تحمل کنند یا خیر…

مـــوافقم

خیلی خوب و مفید ،اما حداقل تو هر فردی یکی از این موارد وجود خواهد داشتپس نصف بیشتر جامعه باید مجرد بمونن یا این مشکلات حل بشن ….

والا این چیزی که شما نوشتید باید با فرشتها ازدواج کرد به جز چند مورد اساسی بقیه اشون و همه یه درصدی دارن

ای بابا خب همه این مشکلات تو اکثرا ادماهستش به نظر من باید از قبل همو بشناسن اخلاق و رفتار همو بشناسن بعد بدونن آیا میتونن کناربیان با اون مشکلا یا نه ازطرفی علاقه داشتن به همدیگه یه اصل مهم تو ازدواجه وگرنه زندگی بدون علاقه به درد لای جرز میخوره

سلام…این موارد ک گفته شده چن تاش واقعن درسته ولی بازم خیلیا با عشق و علاقه ای ک بهم داشتن تونستن زندگی کنن…ولی در کل بعضی از این موارد قابل قبوله و با بعضی هاش هم میشه کنار اومد خیلی حاد نیست. هیچ وقت نمیتونیم برای همه یه نسخه بپیچیم..هر کسی برای خودش معیار و ملاک هایی داره و قطعن اونا مهمترن

دوستان عزیز، نمیدونم منظورتون دقیقا از اینکه میگین هر کسی حداقل یکی از این ها رو داره یعنی چی؟! یعنی جامعه ی ما پر از معتادها، افراد مشکل دار جنسی، افرادی با اختلالات روانی حاد ، بی بند و بار و غیره است؟؟ مطمئنا نمیتونم این نظر رو بپذیرم چرا که این مطالب اصولی و بر پایه ی تحقیقات روانشناسی نوشته شدن. اما باید این نکته رو مد نظر قرار داد که این موارد رو میشه رعایت نکرد و ازدواج کرد و حتی موفق هم بود اما این در حداقل مطرح میشه. وقتی به آمار تکان دهنده ی طلاق های رسمی و طلاق های عاطفی نگاه کنیم و به رشد خیانت ها به این نکته می رسیم که اگر تو انتخاب هامون عاقلانه و اصولی عمل کنیم حداقل این همه خانواده نا به سامان و مشکل دار ایجاد نمی شدن. اگر به هم کفو بودن با طرف مقابل بی اعتنا باشیم یک ازدواج ناموفقی خواهیم داشت که مجبوریم به هزار و یک دلیل ادامه اش بدیم و هر روز رنج بکشیم.

سلام خسته نباشید میخواستم بدونم که از کجا بدونیم که طرف اختلالات جنسی داره یا نه؟مطمعنا دور از چشم همه این کارو میکنه،اگه طرف در ظاهر خوب باشه و ما متوجه نشویم چی؟من پارسال یه خواستگار داشتم و به دلیل اینکه شغلش راننده آژانس بود ردش کردم،البته ناگفته نماند من به خاطر پول با هیچکس ازدواج نمیکنم ولی قبول دارین که درآمدش کمه،لطفا راهنماییم کنید.ممنون

مارال عزیز. در حقیقت مشکلات و اختلالات جنسی رو شما به راحتی نمی تونید تشخیص بدید. اما این نوع اختلالات یه سری نشونه های ظاهری هم داره که اگر کمی دقیق باشید متوجهش خواهید شد. اما برای حصول اطمینان باید از روانشناس متخصص مشورت کنید. در دوره های روان درمانی کاملا به این اختلالات رسیدگی خواهد شد.

سلام من یک خاستگار داشتم که پدر و مادر خودش رو از بچگی از دست داده و سختی های زیادی هم کشیده میترسم توی زندگی کمبود های محبتی زیادی رو داشته باشه و من نتونم اونجور ک اون میخاد بتونم کمبود هاشو جبران کنم

کاش قبل ازدواجم این متن رو با دقت میخوندم که الان بیچاره نباشم ،،پشیمونم به معنای واقعی،،،مه کار درستی داره نه اخلاق مشکل جنسی هم داره،،بدترش اینکه به خاطر ابروی خانوادم و وجه خودم توو اجتماع دارم باهاش زندگی می‌کنم خدا معجزه ای کنه راحت بشم از دستش،،متنفرم از خودش و خانواده خودشیفتش

علف باید به دهن بزی شیرین باشه

متن مورد نظر از هر جهت عالی هستش ولی نکته ای که داره توصیه های متن بیشتر برای خانم هاست که با چه مردی ازدواج کنند ولی موضوع بحث برای زوجین هستش و باید از هر جنس زن و مرد، بحث و کارشناسی بشه تا آقایون هم از خصوصیات ریز خانم ها هم آگاه شوند ممنون

دوست عزیز بیشتر این مباحث در ارتباط با هر دو جنس مطرح شده. ولی تاکیدهایی که صرفا روی جنس مذکر بوده به این دلیل است که در جامعه ی ما مدیریت و تامین مالی برعهده ی مردان هست. وگرنه تنبل بودن، اعتیاد، خسیس بودن، اختلالات روانی، تیپ وابسته، مرموز و … میتواند شامل هر دو جنس باشد. از اینکه عروس را دنبال می کنید خوشحالیم.

سلام مطالب خوبی بود، میدونم که من و نامزدم هر دو زود رنج هستیم، این موضوع خیلی چیزه بدیه؟ یا اینکه خیلی زیاد قابلیت بهبود رو داره؟

قرار بذارین هفته ای یبار نوبت به هرکی که رسید طرف مقابلش باهاش شوخی کنه و اونم قول بده ناراحت نشه..دیگه جفتتونم زود رنجید توی رابطه خودتون سعی کنین مشکلتونو حل کنین اینجوری کنار هم رشد میکنین وکامل میشین خیلیم قشنگه در ضمن رابطتونم گرم تر و نزدیک تر میشه ?

کاش وقتی دو نفر بخوان باهم ازدواج کنن از روی عقل و منطق به دور از احساسات همدیگرو انتخاب کنن اشتباهی که من توی انتخابم داشتم یه تصمیم کاملا بچگانه بدون در نظر گرفتن تک تک این نکته ها در صورتی که هر کدومشون تاثیر به سزایی توی زندگی مشترک ایفا میکنن حیف که نمیشه زمان و به عقب برگردوند فقط میتونی هر روز صبح که از خواب بیدار میشی به خودت بگی خدا کنه کابوس بوده باشه

والا ما ورزشکار، تحصیل کرده، هیکلی، خوش اخلاق و کمی جدی،،گهگاهی سیگار هم می‌کشم، خواستیم ازدواج کنیم، گفتن نه خونه داری نه ماشین،بهمون زن ندادن، گفتم جور میشه ولی ندادن که ندادن. تصمیم گرفتم تنها زندگی کنم، عشق و حال بیشتره.

اگر خواستار واقعی کسی باشین باید برای رسیدن بهش تمام تلاش تون رو بکنید، دلسرد شدن از یک جواب منفی نشانه ی ضعفه شماست هیچ کس نمیتونه ادعا کنه که تنهایی لذت بیشتری داره، همون طور که هیچ کس نمیتونه ادعا کنه که زندگی متاهلی لذت بیشتری داره. لذت های زندگی در نگاه ماست. اینکه ما چقدر توانمند هستیم و چقدر برای رسیدن به لذت ها تلاش میکنیم. موفق باشید

سلام برای زن ها دو نوع مرد وجود دارد پول دار و بی پول به اندازه پولش مرد میتواند بد باشد و بی پول باید به زنش سواری بدهد و بله قربان باشد پولدار کوکائین بکشد زنش میگه کلاس داره. زنان ایرانی از بی شوهری و ترس در خوانه ماندن با مردان طبقه متوسط به پایین جامعه ازدواج میکنند امکان نداره زن مرد پول دارا به عشق ترجیح بده خوانواده اش هم نمیزاره . اینگونه است که باید زندگی بعدی زن از خانه پدری یا شوهر سابق خوب تر باشد وگرنه برادر من گور خواب ها گدا ها و فقیر بی پول همه زن و بچه دارن(زنان میگن شاید پول خوشبختی نیاره ولی من ترجیح میدم توی لامبورگینی گریه کنم تا اتوبوس)

سلام سیامک عزیز هیچ وقت با این دیدگاه به مهمترین تصمیم گیری زندگی نگاه نکنید. هیچ کس منکر نقش و اهمیت مادیات در زندگی نیست اما پول هم همه ی زندگی نیست. زن عاقل و توانمند از یک مرد بی پول یک مرد ثروتمند و قابل می سازه، این زن بی عقل و سطحی نگره که چشمش فقط دنبال ثروت مرد میره. قطعا بیشتر زنان سرزمین من از دسته ی اول هستند، ان شالله با دید مثبت و تفکر درست همه انتخاب های درستی داشته باشند.

سلام،،تمام موارد خوبن ولی همون جور که بقیه گفتن منم میگم هیچ کس کامل نیست،،مهمممم عشق و علاقه‌ست که باید بین دو نفر وجود داشته باشه.

دقیقا نگاه شما به خانوم ها مثل نگاه خانومهاست به مردها..اونام میگن مردا دائم دنبال ظاهر و هیکل طرفن نه دنبال ادم زندگی..بعد شما میخوای ثابت کنی ک درست نیست و همه مردا شبیه هم نیستن و باز میریم سر خونه اول که همه زن و مردا یجور نیستن و یجورفکر نمیکنن هر چند ک حق با شماست طرز فکر غالب جامعه رو همین شکل داده ولی بازم بهتره این دید منفیو کم کنین و نگاهتون به خانومهایی باشه که دنبال مادیات نیستن?که فکر کنم باز درصد خانومای پول پرست خیلی کمتر از درصد مردای ظاهر پرست و سطحی نگره?

سلام ببخشید بعضی از موارد درست بود ولی 50 درصد غلت یعنی هر مردی برای خودش مستقل شد و از خوانواده خودش جدا شد بی‌ مهره باید بچسبه به مامان جونش، سن و سال هم که ملاک نیست در اصل علاقه واقعی به طرف مقابل مهم هستش ، به نظر من شما مشکل افسردگی و ضد مرد دارید و این حرف های شما احتمالاً از یک شکست عشقی نشأت میگره، لطفاً قبل از نوشتن چنین مطالبی به پزشک متخصص مغز و اعصاب مراجعه فرمایید.

سلام

به نظر لازمه که هیچ متنی رو سطحی مطالعه نکنید، توی متن گفته نشده که با مرد مستقل ازدواج نکنید، اتفاقا یکی از آیتم ها این بود که با مرد و زن وابسته به خانواده نباید ازدواج کرد، منظور از مرد بی مهر نسبت به خانواده، مرد مستقل نیست، مردیه که خانواده رو ترک کرده، بهشون سر نمیزنه، هیچ مسولیتی در قبالشون بر عهده نمیگیره و نسبت بهشون بی تفاوته. این رفتار نشات گرفته از یک سری مشکل خانوادگی هست که حتما تاثیر منفی اش رو در زندگی مشترک هم خواهد گذاشت. سن و سال هم ملاک مهمیه. اما استثنا همیشه وجود داره. اگر سن و سال مهم نبود این همه روانشناس ها روش تاکید نمیکردن دوست عزیز. سعی کنید بدون غرض ورزی و قضاوت از توصیه های روانشناسان ما بهره برید. براتون آروزی آرامش میکنیم.

سلام ادمین من ۱۹ سالمه و یه پسری رو دوست دارم باهم دوست بودیمو و اومد خاستگاریم ولی خانوادش خوب از آب درنیومدن ولی من هنوز دوسش دارم و نمیتونم به کسی فکر کنم ،آیا میشه خانوادش رو در نظر نگیرم ؟ خب منکه با اونا زندگی نمیکنم ؟لطفا راهنمایی کنین

بنظر من هیچ انسانی کامل نیست و هر کس یه مشکلی داره چهره و زیبایی که بعد از مدتی عادی میشه فقیر یا پولداری هم که مهم نیست بعدا به همه چی میرسین مهم فهم و شخصیته فردی که توی یه خانواده با شعور بزرگ شده باشه که پدر و مادرش آدمای با شخصیت و تحصیل کرده ای باشن میتونه گزینه مناسبی باشه بنده از خونواده ای زن گرفتم که پسر کوچیک خونواده که شاید ۱۰ ساله هست به مادرش راحت میگه بیشعور و منگل ینی تربیتشون مشکل داره و بسیار غد و مغرورن و ثروت کورشون کرده در صورتی که منزلت اجتماعیه پایینی دارن و بی سوادن و اهل ریا هستن تو رو خدا اگه میخوایین ازدواج کنید چشمتون رو روی ثروت و اندام و زیبایی ببندین شما قراره با شعور طرف ازدواج کنید با اخلاق طرف مهم ترین جایی که چهره واقعیه همسرتون رو میبینید خونوادشه چون اونا مثل اون دختر مخفی کاری نمیکنن و در واقع همون جوری که هستن نشون میدن اگه در برخورد اول رفتار مناسبی ندیدین و یه چیزی دیدین که دلزدتون کرد جلوتر نرید پا فشاری نکنید اگه خونواده طرف شما رو رد کرد و دوباره گفت پشیمون شدیم بیایین تو رو خدا نرید جلو با سلیقه مادرتون جلو نرید

سلام وقت بخیر. میخواستم بگم من هنوز ازدواج نکردم .الان یه جایی رو در نظر اقتصادی وضع مالی شون خیلی خوبه و از نظر اخلاق خانواده شون خوبن. ولی وضعیت اقتصادی متوسط دارم .میشه راهنمایی کنید چطوره بعدا که به مشکل نمیخورم؟؟؟

قرار نیست حتما سطح مالی دو طرف عین هم باشه اگر باقی شرایط درسته و مشکلی حس نمی‌کنید بیشتر آشنا بشید. البته این نکته مهمه که توقع طرف مقابل رو باید در نظر بگیرید. اگر ایشون با ماهی مثلا پنج میلیون تومن زندگی کردن، الان میتونن با ماهی دو میلیون تومن سر کنن؟ آیا میتونن توقعات شون رو در حد وسع مالی شما که همسرشون هستید پایین بیارن یا خیر؟ در مسائل مالی خیلی جزئی صحبت کنید. از خرید لباس تا مایحتاج زندگی/ اینجوری میتونید بشناسید همو

سلام .میخوام بگم من دو نفر مورد پسند من هستن که یکی رو باید انتخاب کنم. نفر اول از لحاظ اقتصادی و مالی شون از من خیلی بالا تر هستن از نظر اخلاق خانواده ی خوبی هستن و فامیل دور هستن. نفر دوم از لحآظ اقتصادی و مالی شون از ما پایین تره. اخلاق و رفتار خانواده خوبی هستن فامیل نزدیک هستن. نظر شما کدوم بهتره؟؟

دوست عزیز، بیان یک سری کلیات و راهنمایی خواستن به هیچ وجه درست و اصولی نیست. خانواده خوب یک مفهوم کلیه. ممکنه یک خانواده خیلی خوب باشن، یک دختر خیلی خوب باشه اما مناسب شما نباشه، یعنی با هم تفاهم نداشته باشین. اینکه طرف مورد نظر فامیله دوره یا نزدیک هیچ اهمیتی نداره. برای ازدواج باید خود طرفین به شناخت برسن، نمیشه که یک نفر هم زمان دو تا کیس دلخواه داشته باشه. و فکر کنه با هر دو خوشبخت خواهد بود. لطفا کمی بیشتر تامل کنید. بیشتر بشناسید طرفین رو. حتما به یک مشاور هم مراجعه کنید.

سلام دست تون درد نکنه مطالب خیلی خوب بودن ، در زندگی شخصی برای خیلی از ما ها این ویژگی اتفاق می افته ولی خیلی بی توجه ازشون رد میشیم ، اکثرا باید خودشون طمع شکست رو بچشن که این شکست همون تجربه میشه ولی در قبال زمان که هیچ چیزی با ارزش تر از زمان نیست ، به جای این که سال ها حسرت یه شکست رو داشته باشیم کافیه دیرتر تصمیم بگیریم ولی با دقت بیشتر ، در آینده نه چندان دور جنگ هایی که انجام میشن برای به دست آوردن ثروت نیست برای به دست آوردن زمان ، از ثانیه های عمرتون شیرین ترین استفاده رو ببرید

میدوند دوستان یکسری از این مشکلات در افراد در حد خیلی کم وجود داره و قابل گذشت ولی وقتی یه مشکلی داره که غیر قابل حله مثل یه دختر پسری که اختلال جنسی داره مطمنآ قابل درمان نباشه پس این غیر قابل گذشت ولی کسی که شما رو دوست داشته باشه بخاطر شما از خیلی از این مسائل گذشت میکنه

سلام من یک زن مطلقه 32 ساله هستم دو ساله که متارکه کردم و عاشق مردی 44 ساله شدم اون 10ساله که همسرش طلاق داده و مجرد مونده ما صیغه محرمیت خوندیم که همو بشناسیم ولیددروغ زیاد میگه و منو احمق فرض کرده چون من دروغ هاش بروش نمیارم خیلی عاشقشم بسیار زیباست ورئیس یک شرکت هستش دلش مهربونه ولی منزوی دلم براش میسوزه ولی میدونم دوست دختر هم زیاد داشته و با زنان زیادی در ارتباطه .زیاد بهم پیام نمیده و میگه سرم خیلی شلوغه.میترسم دوست داشتنش هم دروغ باشه.چون دروغ خیلی میگه..کمکم کنید من خیلی عاشقشم

سلام ارتباط گرفتن با افراد مطلقه که موقعیت اجتماعی و شغلی خوبی هم دارن مشکلات خودش رو داره، ابتدا باید خوب درباره اون فرد تحقیق بکنید، از محل کار، دوستان و خانواده، بعد با خود اون فرد اتمام حجت کنید، اگر فکر می‌کنید همزمان با افراد دیگه‌ای در ارتباطه بیشتر از این بهش زمان ندین. چون اون احتمالا بخواد با دروغگویی و سواستفاده از احساس شما، در رابطه نگه تون داره، اما شما که به دنبال یک رابطه پایدار و یاثبات هستین نباید درگیر احساسات صرف باشین. پایه های رابطه رو محکم کنید بعد ادامه بدین.

بیچاره تو عاشقش نیستی از دست چیزهایی که نداری به سمتش پناه بردی وگرنه عاشقش بودی عیب هاشو نمیدیدی الانم فقط میترسی پناه گاهتو از دست بدی اینحور ادمها به قدری کصافت هستن که میان افرادی مثل تورو که فکر میکنن بدبختن پناه میدن وابسته میکنن بعذ هر بلایی هر سو استفاده ای هرچی که فکرشو بکنی سرت میارن چون وابسته اشون دی دیگه نمیتونی دست بکشی بعد که تاریخ انقضات تمام شدی کلا میشکنی اونم چه شکستنی … نود درصد مردهای مخصوصا ایرانی کلا بیوجدان هستن و سو استفاده گر . مراقب خودش باش از طرف کسی که ذره به ذره این چیزهایی که میگی رو تجربه کرده بهت میگم دور بوی تعفن این مردها رو خط بکش اونا چیزی جز تعفن نیستن فقط بچسب به خدا اول بعد بچه هات همیییننن قوی باش و به خودت متکی باش اینا تا جاییی که سواری بدی سوارت میشن بعد میگن خودت خاستی

سلام ای کاش این ها رو می دونستم این قدر با زجر زندگی نمی کردیم ولی تلاش خواهم کرد همه این ها رو به دخترام یاد بدم واقعا این مطالب خیلی مهم و حساسه….. ۱۲ ساله ازدواج کردم من شوهرم بعد ۵ سال ،فکر کنم ۵ سال اول عاشق بودم تا به من خیانت کرد خسیس شد البته سالهای اول این خصلت رو نداشت بی بند و بار بی مسئولیت حتی نسبت به بچه هاش و….

پس باس با گربو ازدواج کنن ججونا دیگه خخخخخخخخخخخخخخخخخخ همه ایرانیا یجورای یکی دوتا ای خصوصیاتو دارن بابا

وارد رابطه ای شدم که خودم شروعش نکردم و احساس میکنم گرفتارش شدم ،بارها خواستم تمومش کنم اما نشد و موند و الان جدی شده ، گاهی فکر میکنم همسر مناسبی هست و گاهی حس حماقت میکنم ،دچار دودلی شدیدی هستم ،خوبی های زیادی داره اما از نظر قیافه چیزی نیست که میخوام ،نمیدونم خوبی هاش روزیبرام به ظاهرش برتری پیدا میکنه یا نه

منم همین مشکلو دارم دقیقا میشه راهنمایی کنید?

با سلام در سن ۳۵ سالگی ازدواج کردم بعد از ۹ ماه طلاق گرفتم مطمءنم اگر این مطالب رو دیده و یا خوانده بودم حتما در انتخابم دچار اشتباه نمیشدم ولی الان که ۳۹ ساله هستم انرژی و شوق زیادی برای یک ازدواج موفق دارم و قطعا مطالب شما در این راه کمک رسان خواهد بود و موارد بسیاری دیگر هم وجود دارد که باید در کنار این مطالب لحاظ شود .

یه سوالی داشتم ازمحضردوستان گرامی اگرپسری میل به دختری داشته باشه واونودوست داشته باشه واون روبرازندگیش انتخاب کنه امادراینستگرام جاست هایی داره وفقط درحدارتباط اجتماعی هست باهاشون بددختره موردعلاقش ازجریان باخبرمیشه وبهش تذکرمیده اگه منومیخای بایددست ازکارات برداری پسره هم میگه من اگه باصدنفرم حرف بزنم هیچکس برام تونمیشه مطمئن باش من به اوناوابستگی پیدانمیکنم وفقط عاشق توهستم قسم میخورم که وقتی ازدواج کردیم دست ازکارام بکشم ایااینجورتوجیه هادرسته واقعا؟

سلام دوست عزیز، آدم عاشق و اهل ازدواج، ارتباط مجازی با آدم‌های دیگه نباید براش اهمیتی داشته باشه. مخصوصا وقتی طرف مقابل حساسیت داره راجع به این موضوع. کسی بخواد زندگی کنه روابطش رو می‌تونه محدود کنه. البته رابطه داریم تا رابطه. گاهی وقتها همسر توقع بی‌جا داره و شکاکه. این فرق داره با کسی که دوست نداره همسرش با خانومای دیگه حتی سلام و علیک عادی داشته باشه. بالاخره دو طرف باید حساسیت های همو بشناسن و در حد معقول بهش احترا مبذارن.

لطفا این نکات رو با دقت بخونید و به تک تک اشون اهمیت بدین. کسایی با وجود این مشکلات زندگی اشون کم کم خوب شده که درواقع این مشکلات کم کم رفع شدن! من همسرم خودش رو ایده آل نشون داد جوری که بعد از ازدواج کم کم متوجه وجود این مسائل شدم که ای کاش قبل ازدواج می فهمیدم…خدا نگذره از اون کسایی که اطلاعات غلط رسوندن..ازشون نمی گذرم.

سلام با عرض ادب به برادرا و خواهرا صحبت هاتونو دربارع ارایش با حجاب اینا فهمیدم حرفاتون کاملا درسته من موافقم و بع نظراتتون عقیدتون باور دارم درستع ولی ی نصحیته خواهرانه بهتون میکنم هر کی ارایش غلیظ داشت با چادرش حجابش فک نکنید دخترا بدی هستن یا برا جلب توجه میکنن فقط خدا تو دل و قلبع دیگران خبر داره شاید بعضی دخترا چادری زنا چادری با ارایشم بودن ولی پاک و مومن بوده قلبشون بازم خدا بیشتر از دل و قلبه بنده هاش اگاهع بعضی پسرانی مثله شماها هس تیشرت میپوشن ژل میزنن موهاشونو میزنن بالا دیگه دخترا باید فک کنن یا بگن اینا برا جلب توجهع زنا دخترا این تیپ ها میزنن بازم خدا بیشتر بنده هاشو میشناسه نمیشه هر کسیو از ظاهر و پوشیدنش فک کنی هر تیپی زدن دختر باز یا پسرباز یا برا جلب توجهع میکنن شاید بعضی پسرا تیشرت بپوشن ولی قلبشون مومن با خدا اماما باشه بعضی دخترا با چادر ارایش غلیظ اندازه کنن ولی قلبشون دلشون پاک مومن باشه اصلا هدفشون جلب توجعه مردا پسرا نبوده باشه شاید برا دل خودشون برا خدا ارایش باحجابشون میکردن بازم خدا بیشتر از دل و قلبه بنده هاش اگاهع بعضی شماها اقایون برادرا خیلی سخت میگیرن فک میکنید هر زن بگیرین اگر ارایش باحجاب چادرش کنه مردا پسرا نگاش میکنن ولی به نظر عقیدع فکره من اگر زنی شوهرم کنه بدون ارایشم بره بیرون با حجابش کمم ارایش باحجابش داشته باشه اگر اون زن چش تو چش نگاه مردا پسرا کنه زیاد بخنده با حجابش بیرون ارایششم کم باشع نامحرا نگاشون میکنن خوششون میاد برا تیکه انداختن جلب توجهع اگر دختری زنی ارایش غلیظ اندازع ام با حجاب چادر داشته باشه سر بزیر باشه نگاه نامحرا نکرده باشه رو نده سرسنگین باشه شاید پسرا مردا از ترسشون نگاش نکنن یا بترسن مزاحمتی ایجاد کنن شاید بعضی زنا ارایش با حجابشون غلیظ اندازه ام کردن شوهرم داشتن اصلا تو بیرون بخاطرع اینکه شوهرشون از صورته زنش لذت ببرع باهاش میرع مهمونی جایی برا این ارایش تو بیرون برا دل خودشون شوهرشون میکردن دیگع وقتی موهاشون بدنشون همه جاشون با چادر پوشیده بوده ارایش صورت برا دل شوهرشون خودشون تو بیرون کرده باشن مگه چه گناهی کردن خوب مردا پسرا نگاشون نکنن اونا که موهاشون اندامشون بیرون نبودع خدا تو قران به مو بدن تاکید کردع گناهع جلو نامحرا بیرون باشه خدا از ارایش باحجاب و تمیزی صورت مرتبی خوشش میاد مگه تو قران نشنیدین قران گفته انظافتو من ایمان انسان با ایمان از تمیزی خوشش میاد ارایش باحجاب تمیزی و مرتبی قشنگی صورتع مگه چه اشکالی داره صورت زنا دخترا با حجاب قشنگ تمیز باشه خدا اونقدرا سخت گیرم نیس خدا مهربونه بخشندس گناها سنگین و سختو نمی بخشه اون چیزایی که خدا گناه میدونع مو رنگ کردن جلو نامحرا موهای بلند از پشت جلو نامحرا مانتو های جلوباز کوتاه تنگ که نامحرا رو تحریک اندام زنا دخترا میکنه خدا اینا رو گناه میدونه و بازم نمیشه هر کی موهاشم بیرون بوده فک کنید خرابن یا برا جلب توجهع اون تیپا زدن شاید بعضی هاشون دخترا سرسنگین پاکیم باشن نماز قرانم بخونن شاید برا دل خودشون مو میندازن بیرون شاید بعداز ازدواجشون یا یروزی خودشون برن سمته حجاب اونا رو هم فکرا بد نکنید فقط خدا از دل قلبه بنده هاش اگاهع میشناسه خدانگهدار

یه بارگی بگین ازدواج نکنید پسرهای ایرانی این روزها خیلی داغون ان

همش هم به خاطر بچه ننه بودنشونه

اینقدر این مادراشون نازشونو کشیدن که جونشون بالا می یاد وقتی به یه سختی می رسن

سلام با عرض ادب صحبت ی اقایی شنیدم ی نصیحته خواهرانه از دل پاک میکنم ببنید داداش شما گفتید با یکی ازدواج کردین تحصیل کردع خانوادع تحصیل کرده خوبه شعور دارن از این حرفا شنیدم ببنید داداش شما دارید راهنمایی اشتباه به پسرایی مثله خودتون میکنید اگر شما با خانواده تحصیل کردع یا با یک دختره دانشجو وصلت کردین خوب بودع زندگیتون قرار نمیشه توصیه کنید هر کسی درس زیاد خونده دختر باشن فقط اونا برا ازدواج پسرا بگیرن خوبع شعور دارن چون خانوادشون پولداره یا تحصیل کردن شعور دارن ببنید داداش همه انسانا یکی نیستن اخلاقا ادما باهم دیگع فرق دارع بعضی ادما پولدارن دکترن مهندسن ولی برا خودشون زنو بچشون بیشتر تقلا میکنن کمک فقیرا دیگه نمیکنن بعضیا پولدارن دل رحمند چون جنس خودشون خوب بودع ربطی به سوادشون چقدر خوندن یا چکارن ندارع با جنس ادمه با انسانیته ادمه من دخترایی دیدم دیپلم داشتن زنایی دیدم سواد کمتر از دیپلمم داشتن تو زندگی با شوهراشون تو سختی مستجری مادرشوهرشونم پیش خودشون گزاشتن احترام داشتن دیگه چون بعضیا دانشگاه نرفتن دیپلم داشتن یا سیکل بودن دلیل این نیس هر کی درس زیاد خونده فقط اون دخترا شعور دارن فقط خدا از دل قلبه ادما خبر داره تو چادریا بعضیا پاکن بعضیا پسربارن تو بی حجابا بعضیا حرکات تو بیرون میکردن با پسرا دوس میشدن بعضی بی حجابا پاک بودن پسر باز نبودن نماز قران خدا اون دنیا قبول داشتن سر سنگین تو بیرون بودن اگر شما عقیدتون این بوده دختره دانشجوه خانواده پولدار وصلت کنید کردید دلیل نمیشه پسرا مجردمو این شکلی راهنمایی کنید شاید بعضیا رفتن مثله شما با خانواده پولدار وصلت کردن دخترا دانشجو شاید اون دانشجو ها تو زندگی عزیتشون بعدها کردن انسانا باهم دیگه فرق دارن ادم فقط باید راهنمایی این شکلی از دل پاک به دیگران کنه دختر خوب پاک اندازه توانش خودش سوادم داشته باشه بیشتر از درس اینا انسانیت ایمان اخلاق خوب تو زندگی داشته باشه اینا راهنمایی خدا پسندان همه چی پول ماشین همه چی درس دانشگاه نیس بعضی دخترا هستن دیپلم داشتن بهترین ایمان داشتن تو زندگی خوشبخت بعضیا کردن یا شاید بعدها برن تو زندگی کنن همه پولدارا خوب نیس همه فقیرا هم خوب نیستن انسانا کلی اخلاقاشون باهم فرق دارع خدا نگهدار

یلام‌خواهش میکنم ادمین جواب بدین من یه خاستگار از همه نظر عالی برام اومده و خونسرده توی صحبتایی ک داشتیم چند نکته پررنگ داشت این بود خودش میگه من خودم بهتون بگم ک از زبون کسی نشنوید من قبلا هشت سال عاشق دختر دابیم بودم داییم و اینا نخاسن و نشد و اونم ازدواج کرده الان و اینکه بهش گفتم منو دوست داری میگه بار اولمه ک دیدمتون ب دروغ نمیگم دوست دارم عاشقتم و وقتی عقد شدیم بعد یماه ک شناختمت از لحاظ احساسی اوکی میشم چون نمیشناسمت و بار اولمه میبینمت و صحبت میکنم حالا ازدواج با این مشکل داره لطفا هر کی اطلاعاتی داره جواب بده

حالا که ازدواج کردیم چه غلطی بکنیم شوهرم خسیس به تمام معنا خودشیفته مغرور وهمیشه باید لالمونی بگیری وحرف اون بالا باشع خداخستم خسته راحتم کن ازاین زندگی???

به نظر بنده این مشکلاتی که ذکر شده به خودی خود در ذات انسان وجود نداره و فقط حاصل انحراف از ذات درست انسانی هستش.مهم اینه که انسان هدف زندگی رو که همون معاد و قیامت هستش بشناسه و سعی کنه با تحقیق و پژوهش مخصوصا مطالعه عمیق قران به اون یقین پیدا کنه.همه ی انسان ها گناه کارن ولی میتونن گناهکار باقی نمونن و پاک بشن به شرطی که واقعا بخوان توبه واقعی بکنن و از تمام امکانات برای بهتر شدن و جبران گذشته استفاده کنن.یک سری از این انحرافات قبل از ازدواج قابل ترک هستن ولی بعضی چیزها نیاز به کمک و مراقبت همسر متعهد و دلسوز داره.در واقع ازدواج هدف نیست بلکه وسیله ست برای رشد انسان به شرطی که خودش بخواد رشد کنه.هیچ انسانی بی گناه نیست

سلام من ۳۷ سالمه کارمندم با همین ملاک ها و ارزش هایی که شما میگین باعث شده مجرد بمونم چون هر کی میاد خواستگاری بالاخره با یک دلیلی درست ومنطقی رد شده. همیشه میگم کاشکی مثل بقیه این ملاک ها را در در نظر نمیگرفتم.

تمامی فعالیتهای این سایت تابع قوانین و مقررات جمهوری اسلامی ایران است | 1396 © AROOS.CO


https://www.aroos.co/wp-content/uploads/2017/06/aroos-co-eshgh-ya-ezdevaj-mixdown.mp3Downloads-icon

يكي از مهم ترين دغدغه هاي جوانان قبل از ازدواج، شناخت مطمئن همسر آینده شان است و اینجا نقطه تمرکز نگرانی های دختران و پسران است اما اکثرا از آسان ترين، کم هزینه ترین و درست ترين شیوه غفلت می کنند.

کليه حقوق اين سايت متعلق به پایگاه خبري-تحليلي مشرق نيوز مي باشد و استفاده از مطالب آن با ذکر منبع بلامانع است.

چطور ازدواج نکنیم
چطور ازدواج نکنیم
0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *