چطور به خواستگارم بگم قبلا عقد بودم

 
helpkade
چطور به خواستگارم بگم قبلا عقد بودم
چطور به خواستگارم بگم قبلا عقد بودم

سلام

من یه دختر 22 ساله ، لیسانس ، با قیافه زیبا و تو دل برو هستم طبق گفته دوستام و اطرافیان ، من می خواستم از پسرها و دخترها سوالی بکنم .

من 1 سال پیش طی اصرار پدر و مادرم با شخصی نامزد کردم که دوسش نداشتم ، از سر اینکه بلکه بعد عقد محبت ایجاد میشه .

منو خام کردند 1 ماه بعد مسائلی پیش اومد که همه راضی به طلاق شدیم و طلاق بائن غیر مدخوله گرفتیم . در ضمن من اخلاقم یه جوری زود صمیمی نمیشم ولی اگه بشم صمیمی می مونم طی این 1 ماه نصفش قهر بودیم نصفشم هم صمیمی نبودیم به طوری که من دستم هم به اون آقا نخورده تو دوران عقد .

شما جای من باشید به خواستگارتون چه جوری میگید ؟ به مادرش میگید ؟ به خودش میگید  ؟ جلسه اول میگید یا آخر ها میگید؟

چطور به خواستگارم بگم قبلا عقد بودم

در ضمن اگه شما عاشق یه دختر با شرایط من بشید در ازدواج با اون تردید میکنید یا براتون مهم نیس؟لطفا نظر واقعی بدید چون از کس دیگه نمی تونم بپرسم .

مرتبط با ازدواج خانم های مطلقه:

با چه استدلال هایی پدرم رو راضی به ازدواج با یه خانم مطلقه بکنم؟

یه خانم مطلقه چقدر شانس ازدواج مجدد دائم رو داره ؟

مزایا و معایب زندگی با خانوم مطلقه

یه دختر مطلقه باید سطح توقعاتش رو در ازدواج مجدد پایین بیاره ؟

کسی هست که با یک خانم مطلقه ازدواج کرده باشه ؟

چرا ازدواج پسران مجرد با زنان مطلقه رایج شده؟

ازدواج پسر مجرد با دختر مطلقه

بعد از ازدواج با یه خانم مطلقه چه چیزهایی ممکنه آزارم بده ؟

چون مطلقه هستم می خوام پسری رو که بهم توجه داره از خودم دور کنم

چرا عده ای از پسران مجرد با مطلقه ها ازدواج می کنند ؟

مطلقه ام، می ترسم خواستگارم بعد از ازدواج پشیمون بشه

دختری مطلقه ام، ولی کسانی که به من معرفی می شوند مجرد هستند

سلام عزیزان 

برای منم این اتفاق افتاده منم عقد بودم 5 ماه بعدا فهمیدم مریضه و خانوادش دخالت میکنن ازهم جدا شدیم والبته شناسنامم بانامه دادگاه عوض شد اما من خیلی شرمندهام از همه خجالت میکشم حرف و حدیثا که پشت سرمه بیشتر ناراحتمامانمم بخاطر این موضوع نمیزارم کسی بیاد خواستگاریم میگم اگه متوجه بشن میرن من جلوی خانوادم خورد میشم برای منم دعا کنید  

گفتن رابطه های قبل ازدواج به همسر (خواستگار) لازم است؟ درست است؟ | صحبت درباره روابط گذشته قبلی با همسر و شوهر….. قبل از اینکه این مقاله از big20.ir را بخانید باید بدانید بعضی مواقع این که حس کنید باشد در هر زمینه ای صادقانه با شریک زندگیتان اوکی باشیداشتباه محض است مثلا زمانی که شما دچار احساسات هستید و در آغوش همسرتان در گوش او نجوا می کنید که: قبلا با کسی یا کسان دیگر رابطه عاشقانه داشتید و قرارا است از این به بعد صادقانه فقط با او بمانید فکر نکنید پایان این هم آغوشی و این صداقت ختم به خیر می شود!! تمام اینها پتکی می شوند که قرار است بعدها در مشاجرات و موقعیت های مختلف زندگی زناشویی و خصوصی تان را نابود کند!!!!

 

دانلود صفر تا صد افزایش سایز آلت تناسلی آقایان (بدون دارو و دستگاه)

چطور به خواستگارم بگم قبلا عقد بودم

 

 

رابطه قبل ازدواج در زندگی زناشویی شما با همسرتان تاثیر می گذارد گفتن رابطه قبل ازدواج به همسر یا شوهر ممکن است در برخی موارد صحیح یا غلط باشد. آیا گفتن روابط گذشته به همسر صحیح است یا هرگز در مورد رابطه جنسی قبل از ازدواج به همسر چیزی نگوییم؟

 

گفتن رابطه قبل ازدواج و دوران مجردی به همسر کار درستی است؟ گفتن رابطه قبل ازدواج به همسر می‌تواند تاثیرات مهمی بر روی رابطه رناشویی امروز شما با شوهر یا زن تان بگذارد. باید توجه داشت که درست است که زن و شوهر باید صادقانه با هم برخورد کنند، ولی صداقت باید همیشه با درایت همراه باشد و به طور کلی گفتن رابطه قبل از ازدواج به همسر کار درستی نیست. وارد جزییات رابطه قبل از ازدواج شدن و گاهی آن را با لذت و شعف و بزرگنمایی شرح دادن، کاملا غلط است! گفتن رابطه جنسی قبل از ازدواج به همسر باعث می شود که از احترام زن و مرد نسبت به هم کاسته شود. همه مردم آن‌قدر دارای قدرت تحمل و بردباری نیستند که به گذشته‌ها کاری نداشته باشند و فقط شرایط حال همسرشان را در نظر بگیرند.

 

مردان و زنان جوان باید شرح حال گذشته خود را با همسر آینده شان در میان بگذارند. چرا که اصل مهم در پی ریزی یک زندگی صحیح، صداقت است که اگر کسی آن را دقیقا رعایت نکند بالاخره روزی رازش فاش می‌شود. بنابراین، به صورت غده خطرناکی درمی‌آید که محیط مناسبی برای خودنمایی پیدا می‌کند. گفتن رابطه جنسی نامشروع فبل ازدواج به همسر و کارهای اشتباهی که از سر جوانی و ناپختگی انجام داده‌اید ضرورتی ندارد و خصوصا بعد از ازدواج بازگو کردن داشتن رابطه قبل ازدواج به همسرتان تنها سبب آشفتگی ذهنی او شده و تاثیر نامطلوبی بر روی رابطه زناشویی فعلی شما می‌گذارد. از همان روز اول که وارد زندگی زناشویی می شوید سعی کنید گذشته خود را فراموش کرده و زندگی دو نفره خود را بسازید.

 

اگر از روابط قبل از ازدواج و گذشته تان عبرت گرفته‌اید و تحول خاصی در رفتارتان ایجاد کرده‌اید لزومی به بازگو کردن رابطه گذشته به همسر نیست چون ممکن است بر دیدگاه طرف مقابل به شما اثر منفی بگذارد و یا برخی قابلیت‌های فعلیتان نادیده گرفته شود. مگر در مواردی که بازگو کردن تجربه شما می‌تواند مانع تکرار اشتباه برای طرف مقابلتان شود. اگر لازم است از از گذشته و رابطه قبل ازدواج صحبت‌هایی را برای همسرتان بازگو و تعریف کنید، سعی کنید وارد جزییات نشوید، مسایل را برای او کاملا باز نکنید و نشکافید. “جز راست نباید گفت / هر راست نشاید گفت” ، دروغ گفتن جایز نیست ولی سکوت کردن خیلی وقت‌ها بهتر از راستی است که فرد را نسبت به همسرش دلزده کند.

 

برخی از دختران و پسران ممکن است که ندانند گفتن رابطه قبلی به خواستگار مهم است یا نه؟! گفتن برخی از مسائل مثل رابطه جنسی با دوست دختر (مخصوصا پیش از ازدواج یا در جلسه خواستگاری) به همسرتان ضروری است. مسائلی مانند تجربه نامزدی ناموفق یا رابطه جنسی که در گذشته داشته‌اید. گفتن رابطه قبلی به خواستگار از زبان خودتان به همسر آینده تان در جلسه خواستگاری مانع می‌شود که شنیدن این مسائل از زبان دیگران یا شک کردن همسرتان به این موضوع زندگی شما را به هم بریزد اما به یاد داشته باشید بعد از مطرح کردن آن دیگر هرگز در مورد نامزد و رابطه قبلی خود صحبت نکنید و اجازه ندهید سایه حضورش به شکل یک نفر سوم وارد زندگی شما شود.

 

اگر شما قبل از ازدواج و در جلسات خواستگاری، شرح مختصر و مفیدی از رابطه گذشته خود را بازگو کنید، همسر شما قادر است تا در همان زمان، یا تصمیم به ازدواج با شما بگیرد و یا منصرف شود. ولی اگر تصمیم گرفتید و ازدواج کردید، هم شما دیگر نگران افشا شدن آن راز نیستید و در نتیجه از اضطراب و نگرانی خارج می‌شوید، هم او خود را با شرایط موجود وفق خواهد داد. اما اگر از رابطه قبلی خود در جلسه خواستگاری حرفی نزنید و همسر آینده تان بعدا پی به موضوع ببرد، احساس فریب و گول خوردن می‌کند. او فکر می‌کند اگر آن را می‌دانست، به ازدواج با شما تن درنمی‌داد؛ در حالی که چه بسا پس از شنیدن آن نیز همین کار را می‌کرد که آن روز کرده است.

 

در این مرحله درباره گفتن روابط قبل ازدواج به همسر توضیحاتی میدهیم. در صورتی که روابط گذشته عمیق و رسمی بوده باشد زوجین باید پیش از ازدواج در مورد آن صحبت کنند ولی گفتن روابط گذشته به همسر توصیه نمی‌شود. برای صحبت از گذشته با نامزد یا همسر باید نکاتی را در نظر گرفت و بدانیم که پس از ازدواج از گذشته خود و از تجربه‌ یا خاطره‌هایی که با دیگران داشته‌اید، یا اگر همسر داشته‌اید و از او خاطراتی بر جای مانده است، هیچ حرفی که کدورت ‌آفرین باشد را بر زبان نیاورید. مثلا اگر دختر، قبلا ازدواج دیگری داشته، باید حتما آن را با خواستگار جدیدش در میان بگذارد. بدیهی است که منظور از گذشته، توضیح تمام جزییات نیست، بلکه آن گذشته و حوادثی است که از اهمیت خاصی برخوردارند؛ یعنی با نگفتن روابط قبلی به همسر آینده احتمال می‌رود که ازدواج آینده، دستخوش بحران شود.

 

دیده شده است که بعضی از مردان، گاهی از روی نادانی و گاهی هم برای پز دادن و این که به همسرشان ثابت کنند که خیلی جذاب و مورد توجه بوده‌اند، اعترافاتی درباره روابط قبل از ازدواج که همراه با گزافه‌گویی است می‌کنند که بعدها باعث دردسرشان می‌شود. متاسفانه این عادت زشت به رخ کشیدن گذشته هم بین پسران و هم بین دختران رایج است و بدیهی است این گونه گفتارها روی حسن روابط زن و شوهری آثار سوئی بر جای می‌گذارد.

 

گفتن روابط گذشته به همسر امروزتان، که در حال حاضر با توبه و ندامت و انجام ندادن و ترک گناه پاک شده است خوب نیست اما اگر هنوز ازدواج نکرده اید باید حتما به دنبال روش گفتن رابطه قبل ازدواج به همسر آینده تان در جلسات خواستگاری باشید. پس فرض ما این است که روابط گذشته و قبل از ازدواج نباید گفته بشود البته بعد از توبه، چون این گناهان پاک شده است. از طرفی گفتن تجارب گذشته و فاش کردن رابطه نامشروع خویش برای همسرتان هیچ فایده ای ندارد و چیزی جز به هم ریختگی اعصاب طرف مقابل، بدبینی، تنفر و وسواس فکری و در عین حال سر دوراهی ماند ثمره دیگری ندارد.

 

گفتن رابطه جنسی قبلی به همسر صحیح است؟ از نظر متخصصین حوزه روانشناسی گاهی گفتن تمام حقیقت درباره رابطه جنسی قبل از ازدواج به همسر می‌تواند باعث از بین رفتن اعتماد و ایجاد حساسیت بی‌جا شود. اینکه بتوانید تصمیم بگیرید کدام مسائل را، چگونه و با چه جزئیاتی با شوهرتان در میان بگذارید، موضوعی پیچیده است که نیاز به بررسی شرایط خاص هر فرد دارد. گاهی بهتر است قبل از گفتن رابطه جنسی قبل از ازدواج به همسر با یک متخصص مشورت کنید، کسی که بتوانید جزئیات رابطه جنسی قبلی و شرایط رابطه زناشویی حاضر را با او در میان بگذارید و به کمک او درمورد حدود مسائلی که لازم است یا لازم نیست به اشتراک گذاشته شود تصمیم گیری کنید. شما در صورت تمایل به کسب کمک و راهنمایی در خصوص گفتن رابطه نامشروع قبل ازدواج به همسر و در میان گذاشتن روابط قبلی با او، می‌توانیدسوالات خود را از روانشناس با تجربه بپرسید.

 

اهمیت صداقت در رابطه زناشویی غیرقابل انکار است، اما صداقت همیشه اعتماد آفرین نیست. در میان گذاشتن برخی مسائل مثل گفتن روابط قبل ازدواج به همسر مانند صداقت مسموم عمل می‌کنند و تاثیرات منفی در دیدگاه همسرتان بر شما خواهند گذاشت. تاثیراتی که می‌تواند به راحتی رابطه زناشویی امروز شما را در خطر جدی قرار دهد. به طور کلی می‌توان گفت صحبت از خیانت در رابطه قبلی و پیش از ازدواج ، وجود روابط جنسی قبل از ازدواج و مورد تجاوز یا سوء استفاده جنسی واقع شدن زن در گذشته، مسائلی است که احتمالا لازم نیست با همسرتان در میان گذاشته شود. بهتر است پیش از گفتن رابطه قبلی با دختر به همسر کنونی خود سعی کنید تا حد امکان جزئیات غیر ضروری را نگویید و مسئولیت گذشته خود را قبول کنید. در زمان و مکان مناسب موضوع را در میان بگذارید و از افرادی که می‌توانند به شما برای بیان درست اتفاقات گذشته کمک کنند، یاری بجویید.

 

سلام و خسته نباشید آقای مشاور بنده در دوره نامزدی هستم ولی احساس گناه و عذاب وجدان شدیدی نسبت به نامزدم که خیلی دوستش دارم در جودم باعث اضطراب و افسردگی ام شده است . احساس می کنم که به همسرم خیانت کرده ام و عذاب وجدان رابطه قبل از ازدواج مرا رها نمی کند. آقای مشاور با اینکه توبه کردم و وارد زندگی جدید شدم ، خیلی حالم بده نمی دونم چیکار کنم می خوام همه روابط گذشته و حتی رابطه جنسی قبل از ازدواج که داشته ام را به همسرم بگوییم و از این عذاب وجدان خلاص شم یا اینکه طلاقم میده یا اینکه به هر حال یه جوری میشه به نظر شما چیکارکنم؟

 

باعرض سلام و تشکر از ارتباط تان با مشاور برای اینکه به پاسخ مناسب خودتان دست پیدا کنید به توضیحات زیر دقت فرمایید:

 

در ابتدا بهتر بود علت عدم ازدواج با فردی که قبل از این وصلت با هم رابطه داشتید و یک نوع وابستگی عاطفی نسبت به همدیگر داشتید را توضیح می دادید به هر حال با توجه به تجارب مشاوره ای بنده ، معمولاً بیشتر دخترها با هدف ازدواج با پسر دوست می شوند زیرا به دلیل توقعات و انتظارات والدین و موقعیت های ازدواج به هیچ وجه در وضعیت دوستی با پسر مورد علاقه شان نمی مانند و یا ازدواج می کنند و یا اینکه با قلبی شکسته و پر از نفرت جدا می شوند. اما به هر حال شما با توجه به توضیحاتی که دادید توبه کرده اید و فرد هوس بازی که شما را به این وضعیت انداخت و بعد از احساس یکنواختی و تکراری شدن، شما را تنها گذاشته و با فرد دیگری ازدواج کرد را با استفاده از تکنیک های قبلی به طور کامل فراموش کرده اید و با ذهن و روانی پاک وارد زندگی شده اید پس خودتان را ببخشید و بی جهت خودتان را سرزنش نکنید زیرا ممکن است به امانت خدا که همان روحیه و روان سالم است خیانت کنید.

از طرفی شما نه عقلاً نه شرعاً و نه اخلاقاً مجاز به گفتن رابطه قبل ازدواج به همسر امروز خود نیستید زیرا نه تنها باعث به هم ریختن وضعیت روحی طرف مقابل تان می شوید بلکه باعث به وجود آمدن افکار بدبینانه واضطرابی شده که باعث محدودیت ها ، بازپرسی ها و کنترل شدید که در بعضی مواقع باعث درگیری های فیزیکی از طرف همسرتان خواهید شد و نهایتاً این زندگی به طلاق و جدایی منجر خواهد شد. بنابراین اگر توبه واقعی کرده باشید و از رابطه نامشروع قبل از ازدواج تان سخت پشیمان شده اید، احساس گناه و عذاب شما کاذب است و واقعی نیست پس با خودگویی مثبت و امید به بخشش الهی با احساس گناه و عذاب وجدان تان مبارزه کنید و برای همیشه فکر گفتن روابط قبلی به همسرتان را در زباله دان ذهنتان دفن کنید.

 

گفتن رابطه قبل از ازدواج به همسر ممکن است به جدایی و طلاق ختم شود و شما باید در مورد روابط گذشته تان، در جلسه خواستگاری همه چیز را بگویید در غیر اینصورت گفتن روابط قبل ازدواج به همسر فعلی تان چیزی جز بدبینی و جدایی در پیش ندارد.

 

تردیدی وجود ندارد که خانم ها نسبت به آقایون خیلی بیشتر صحبت می کنند. معمولاً خانم ها همیشه در پی آن هستند که همسرشان در مقابل آنها احساساتش را ابراز کند و هر چه در دل دارد را بر زبان بیاورد.

تردیدی وجود ندارد که خانم ها نسبت به آقایون خیلی بیشتر صحبت می کنند. معمولاً خانم ها همیشه در پی آن هستند که همسرشان در مقابل آنها احساساتش را ابراز کند و هر چه در دل دارد را بر زبان بیاورد. این در حالی است که آقایون ترجیح می دهند خانم دست از سرشان بردارد و آنها را تنها بگذارد. به هر حال زمانی که نوبت به گفتگوی باز میان زوجین می رسد، صحبت کردن در مورد “نامزد قبلی” و یا روابطی که هر یک از طرفین در گذشته تجربه کرده اند، می تواند تاثیرات مهمی بر روی رابطه بگذارد.

چطور به خواستگارم بگم قبلا عقد بودم

زمانیکه دو نفر قصد آن را دارند که در کنار هم یک رابطه ی قوی و پویا راایجاد نمایند، درست نیست که همواره صحبت از یک نفر دیگر در ارتباط آنها به میان کشیده شود؛ اما باز هم باید به این سوال پاسخ داد:“اگر یکی از طرفین مرتباً در مورد رابطه ی قبلی خود صحبت می کند، آیا این بدان معناست که او در حال حاضر از ارتباطی فعلی اش ناراضی است؟”

به هر حال بروز احساساتی نظیر حسادت، سوء ظن، و شک و تردید اجتناب ناپذیر است. طرف دیگر همواره به این مسئله فکر می کند که به چه علت شریک او تا این حد از نامزد قبلی خودبرای او تعریف می کند. اما ایا اگر کسی در مورد روابط قبلی خود صحبت کند به راستی بدان معناست که از ارتباط فعلی خود ناراضی است؟ به این سوال نمی توان یک جواب “بله” و یا “خیر” قطعی گفت. هر ارتباطی متفاوت است و از این مهمتر همه ی انسان ها نیز با هم فرق می کنند. فقط به این خاطر که شریک شما مرتباً در مورد نامزد قبلی اش با شما صحبت می کند نمی توانید مطمئن شوید که تمایل دارد مجدداً رابطه ی خود را با فرد مورد نظر از سر بگیرد.

در یک چنین شرایطی ممکن است شخص تصور کند که چون شریکش دائماً از رابطه ی قبلی خود تعریف می کند، بنابراین به ارتباط گذشته بیش از ارتباط فعلی علاقمند بوده است.

 

اما لزوماً صحبت از تجربیات گذشته نمی تواند یک چنین مفهومی در بر داشته باشد. پیش از اینکه هر گونه قضاوتی کنید، باید ببینید که ارتباط قبلی او چه مدت زمانی به طول انجامیده. اگر آنها ارتباط طولانی مدتی با هم داشتند، بنابراین باید این انتظار را داشته باشید که هرزگاهی جملاتی در مورد نامزد قبلی شریک خود بشنوید. دلیلش هم این است که به هر حال برای مدت زمانی با هم بوده اند و در حال حاضر او جزئی از زندگی گذشته ی همسرتان را تشکیل می دهد. البته باید به شدت توجه داشته باشید که صحبت کردن در مورد نفر قبلی، صرفاً به آن معنا نیست که شریک زندگیتان احساس خاصی نسبت به فرد مورد نظر دارد. او فقط حقایق و اتفاقاتی را که برایشان افتاده برای شما تعریف می کند.

شما همچنین باید به این مطلب توجه کنید که شریکتان در چه زمینه ای در مورد نامزد قبلی اش با شما صحبت می کند. اگر به طور مکرر شما را با نامزد قبلی اش مقایسه می کرد بنابراین باید نتیجه بگیرید که:“بله، با مشکل بزرگی روبرو هستید.” اگر شریک شما عادت به مقایسه کردن داشته باشد و همیشه شما را با نامزد قبلی (و یا هر کسی دیگری) مقایسه کند، پس باید متوجه باشید که مشکل از جانب اوست و این رابطه از سلامت مناسب اجتماعی برخوردار نمی باشد. همانطور که پیشتر نیز به آن اشاره کردیم، باید بدانید که همه ی انسان ها متفاوت هستند و شما تحت هیچ شرایطی نباید احساس کنید که شریکتان شما را با کسی مقایسه می کند. این مسئله را نیز باید در نظر بگیرید که اگر گاهی اوقات به برخی از رفتارهای متداول شریک قبلی شان اشاره کردند، درست نیست بیش از اندازه حساسیت به خرج دهید، چراکه قصد آنها فقط بازگو کردن شرایط عادی زندگی شان است.

اگر متوجه شدید که نامزد قبلی و شریک فعلی زندگیتان اصرار دارند که به هرطریقی که شده به ارتباط خود با هم ادامه دهند، حتی در حد یک دوست کاملاً عادی، آنوقت باید کمی مراقب باشید. اگر چنین اتفاقی روی داد، نگران شدن شما یک امر کاملاً طبیعی است. اگر نامزد قبلی سعی می کرد که حضور خودش را حفظ کند و نامزدتان نیز مجدداً شروع کرد به صحبت کردن در مورد او، باید احتمال دهید که شاید مجدداً شعله های عشقشان در حال روشن شدن است. بهترین کاری که میتوانید انجام دهید این است که احساسات واقعی خود را با طرف مقابل در میان بگذارید و به او بگویید که چه مسائلی باعث ایجاد نگرانی در شما شده اند. شاید به شرایطی برخورد کنید که نامزد قبلی و شریک شما بخواهند به رابطه ی دوستانه ی خود ادامه دهند.

در این حالت تصمیم گیری باشماست که در این رابطه باقی بمانید و ارتباط آنها را از نزدیک کنترل کنید و یا او را ترک کنید.

گاهی نیز همسر شما قصد دارد صداقت نشان دهد و یک بار از رابطه و یا روابط قبلی خود بگوید و دیگر هیچ.

 

منبع:

tanzimekhanevadeh.com

www.samatak.com

 

 

 

آیا گفتن روابط گذشته مان قبل از ازدواج به همسر لازم است؟ چگونه درباره نامزدی ناموفق با خواستگار صحبت کنیم؟ آیا باید به شوهرتان بگویید دوست پسر داشته اید؟

در صورت تمایل به ثبت سوال یا رزرو مشاوره به وبسایت مشاوره24 به آدرس:https://moshavereh24.com/ مراجعه فرمایید.نننننننننننننننننننننن اصلا نگو به خدا که پشیمون می شی گذشته ادما فقط به … بهتره گفته بشه چون زندگی مشارکتی هست و حق همسره از گذشته همسرش بدونه … ضمنا آدمی که بدبین وشکاک باشه مطمن باش با گفتن گذشتت هزار برابر …مشاوره ازداج درباره توضیح گذشته به همسر آیا گفتن روابط گذشته مرد را بی اعتماد می کند؟ آیا باید بعد از ازدواج همه گذشته مان را همسرمان بداند؟گذشته همسر و به دنبال گذشته همسر خود نباشید و چگونگی برخورد با مشکل بزرگی به نام … گذشته دیگران و روابط قبلی، عمق و میزان عواطفی که وجود داشته به همان افراد …

گفتن گذشته خود به همسر یا خواستگار: ازدواج یا رابطه قبلی را بگوییم؟ در صورت تمایل به ثبت سوال یا رزرو مشاوره به وبسایت مشاوره24 به …

همسر من قبل از ازدواج با تعدادی از پسرها ارتباط داشته است، اکنون با این موضوع نمی … می کردم که با این موضوع کنار میام اما حالا که مدتی از ازدواجمان گذشته خیلی برایم … این که نسبت به روابط همسرتان با نامحرم حساس هستید نشان از غیرت شما دارد ولی در …

* لطفا در مورد ایجاد تاپیک و نظرسنجی قبل از ثبت دقت فرمایید زیرا امکان ویرایش و یا حذف مطلب بعد از ارسال وجود ندارد.
همچنین شما ملزم به رعایت

قوانین و مقررات

نی‌نی‌سایت نیز می‌باشید.

* لطفا در مورد ایجاد تاپیک و نظرسنجی قبل از ثبت دقت فرمایید زیرا امکان ویرایش و یا حذف مطلب بعد از ارسال وجود ندارد.
همچنین شما ملزم به رعایت

قوانین و مقررات

نی‌نی‌سایت نیز می‌باشید.

به خواستگار گفتم چند ماهی عقد بودم ، چند تا سوال کرد و گفت برای من مهم نیست. من مشکلی ندارم اما از فردای اون روز رفتارش با من سرد شده ، مشکل چیه.من همون روز گفتم اگر مورد تاییدتون نیست بگین که دیگه ادامه ندیم.کسی تجربه مشابه داشته.لطفا همه کمک کنن

طبیعیه

ارتباط نداشته باشید تا اقا فکراشو کنه

چطور به خواستگارم بگم قبلا عقد بودم

https://www.ninisite.com/discussion/topic/2967493/نذر-هشت-هزارصلوات-برای-امام-رضا-ع?postId=96559190ا

بزارید کنار میاد خوب شد گفتین

آیا می‌دانید در هفته ۳۶ بارداری باید برای ذخیره خون بندناف نوزادتان ثبت‌نام کنید؟!

منم عقد جدا شدم با این ک دخترم ولی میترسم کسی کنار نیاد😶

تو دختری؟ 

بازم بهش بگو دلیل سردی رفتارت چیه اگه ربطی ب ازدواج قبلیم داره از الان بگو ادامه ندیم بگو من دیگ نمیخوام در اینده بازم بخاطر این موضوع دوباره طلاق بگیرم😕

آره حتما داره فک میکنه 

کار خیلی خوبی کردی که گفتی

اونم سر نشده داره فکراش رو میکنه

مردا وقتی ذهنشون درگیر میشه میرن تو غار تنهایی خودشون

کار خیلی خوبی کردی گفتی

اعتماد به نفس داشته باش

و به ایشون فرصت بده

به ایشون بگو فکراش رو بکنه و در صورتی که شما رو قبول داره مجددا برای ادامه اشنایی اقدام کنه و الا بی تعارف باشه

به نظرم اگه با این قضیه کنار نمیاد اصلا سمتش نرو… چون چیزی که الان نتونه هضم کنه هیچ وقت نتمیتونه ایندتو خراب میکنه…. حای اگه اومد گفت اوکی هستم بگو که من دوست ندارم هی گذشتمو شخم بزنی 

[QUOTE=96569534]منم عقد جدا شدم با این ک دخترم ولی میترسم کسی کنار نیاد😶 تو دختری؟ [/QUOT  

وا چرا نیادهمسایمون پارسال تو عقد طلاق گرفت بعد دوماه عروسی کرد با یه پسر امسالم یه عروسی خفنی براش گرفتن ک نگو دوماد کادوی عروسی بهش ماشین داد😕😕

طبیعیه داره فکراشو میکنه

پس چرا همون روز گفت من اوکیم ، حتی فرصت فکر کردن هم نخواست ازم . در جا اوکی داد.خیلی هم محترمانه رفتار کرد.

از چه رفتارش فهمیدی سرد شده؟؟

از هیچی نترس منم پاک زندگی کردم ، دست خودمون نبوده که این اتفاق کلی هم خودمون عذاب کشیدم حالا بعضی ها فرهنگشون میپذیره بعضی ها نه …. اما من معتقدم اگر آدمت باشه با کمال میل قبول میکنه

از پیامهاش ، لحنش … سوال کردم گفت ذهتم خیلی درگیره به قول دوستمون مااهتاب احساس میکنم داره فکراشو میکنه

بعضی ادما مدلشون همینه اول واکنش نشون میدن بعد به ابعاد قضیه فکر میکنن

ب هر حال خود ارتباط گرفتن هم باعث دلزدگی و پایین اومدم اشنیاق مرده

تا میتونید سطح تماسو بیار پایین

مگ تو جلسات رسمی خونه

اونم باید زود ب نتیجه برسه

بهتره منتظر اقدام ایشون باشی

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت

قوانین و مقررات

نی‌نی‌سایت می‌باشید

چطور به خواستگارم بگم قبلا عقد بودم

مطالب این سایت تنها جنبه اطلاع رسانی و
آموزشی داشته و توصیه پزشکی تخصصی تلقی نمی شوند و نباید آنها را جایگزین
مراجعه به پزشک جهت تشخیص و درمان دانست. لطفاً پیش از استفاده از سایت
صفحه
“شرایط استفاده از سایت”
را مطالعه فرمایید. استفاده از این سایت
بدان معناست که شما قبلاً صفحه “شرایط استفاده از سایت” را مطالعه کرده
و به مفاد آن واقفید. نقل مطالب این سایت با ذکر منبع و نشانی اینترنتی سایت بلامانع است

سلااااااااااااااااااام…

خعلی چاکریم اوستا:Hedye: :Gol:

هییییییییییی زندگی… داغم به دلت بمونه که اینقد اذیتم نکنی/:

چطور به خواستگارم بگم قبلا عقد بودم

من می خواستم بدونم اگه یه دختری از عقد برگشته باشه(در زندگی اولش در دوران عقد طلاق گرفته باشن)

حالا باید به خواستگار جدید با چه کیفیتی این موضوع رو انتقال بده: مثلا همون اول که کسی زنگ می زنه گفته بشه… کی گفته بشه…

مدتی که تو عقد بوده رو چجوری باید بگیم که خواستگار پس نیوفته

علت طلاق رو تا چه حد بازش کنیم…

کلا فرض کنید خدای ناکرده زبونم لال روم به دیفال….زبونم لال فرض کنید که این اتفاق واسه دخترتون افتاده و حالا یه خواستگار میاد… شرایط رو شبیه سازی کنید و با خواستگار فرضی صحبت کنید تا هم متوجه برخورد صحیح بشم و هم ایده بگیرم:Gol:

چون نمی دونستم چه اطلاعاتی لازم هست بدونید و نمی خواستم خیلی مفصل در تاپیک عمومی توضیح بدم … اگه اطلاعاتی نیاز هست که بدونید، در خدمتم

دستتون برسه به ضریح حضرت اباالفضل:Gol:

سلام

شرایط یکسان نیست و نمی شود همه جا یک شیوه خاص را پیش گرفت؛ چون اگر بگوییم همان اول گفته شود، خب در این صورت خطر فرار خواستگار وجود دارد:ok:. اگر هم بگوییم چیزی نگوبد، خطر شاکی شدن خواستگار وجود دارد و ممکن است بگوید چرا این مسئله را مخفی کردی و … .

لذا باید شرایط را در نظر گرفت و مطابق همان عمل کرد. در بعضی شرایط ممکن است خواستگار روی اینکه طرف مطلقه باشد یا نباشد، خیلی حساس باشد و اصلا کاری هم نداشته باشد که علت طلاق چه بوده. همینکه بدانند طرف طلاق گرفته از ازدواج با او منصرف شده و عقب نشینی می کند. نسبت به چنین افرادی همان اول باید موضع را مشخص کرد و مسئله را بیان کرد تا اگر خواست اقدامی هم بکند، ندانسته اقدام نکند. معمولا چنین افرادی همان ابتدا، یا در مورد این مسئله از دختر و خانواده اش سوال می کنند و یا اینکه از اطرافیان تحقیق می کنند. لذا اگر سوال کردند باید قضیه را گفت.

اما اگر طرف چیزی در این باره سوال نکرد و از صحبت های اولیه اش هم اینطور بداشت نشد که مطلقه نبودن برای او خیلی مهم است، بهترین زمان برای طرح این مسئله، زمانی است که خواستگار تا حدودی دختر را شناخته باشد و با نقاط مثبت او آشنا شده باشد. این آشنایی ممکن است ذر یکی دو جلسه خواستگاری حاصل شود و ممکن هم هست حتی قبل از خواستگاری، خواستگار بتواند به نقاط مثبت دختر پی ببرد. در این شرایط احتمال منطقی برخورد کردن طرف با ازدواج ناموفق گذشته این دختر و در نتیجه خودداری کردن از عقب نشینی بی دلیل او بیشتر است؛ چون اگر همان ابتدا گفته شود، به دلیل اینکه نقاط مثبت این دختر را نمی داند، ممکن است خیلی راحت عقب نشینی کند و به خود فرصت شناخت را هم ندهد؛ اما وقتی او را شناخت، آن موقع تصمیمی که می گیرد عاقلانه است و متعصبانه نیست.

البته این احتمال هم وجود دارد که بعد از گفتن مسئله طرف شاکی شود و بگوید چرا همان اول نگفتی؟ در پاسخ دختر می تواند بگوید که من قصد گفتن این مسئله را داشتم و به دنبال فرصت می گشتم. حالا که این را می دانید می توانید تصمیم بگیرید و اجباری در کار نیست.

این نکته را هم باید عرض کنم که به هر حال چنین روشی یعنی به تاخیر انداختن گفتن سابقه طلاق ریسک دارد و ممکن است بعضا با برخورد های نامناسبی از جانب طرف مواجه شوید. حتی در صورتی که این مسئله تکرار شود ممکن است اثرات نامناسبی روی دختر مثل سرخوردگی و … داشته باشد. لذا باید از این روش به خصوص شناخت در جلسات خواستگاری خیلی به ندرت و صرفا در جایی که احتمال بدهیم طرف می پذیرد استفاده کنیم؛ نه همه جا و برای حل مشکل ازدواج باید از راهکارهای دیگر که در ادامه ذکر می کنم مدد جست.

جریان ازدواج ناموفق گذشته را چطور بگوییم؟خیلی راحت. نیاز نیست که طرف خودش را به در و دیوار بکوبد. بعد از اینکه آشنایی اولیه حاصل شد، دختر می گوید مسئله دیگری هم هست که شما باید بدانید و آن اینکه من قبلا یک ازدواج ناموفق داشته ام که البته به عروسی منجر نشد و در همان دوران عقد تمام شد. مدت زمان عقد و … هم بعد از گفتن اصل مسئله از سوالات خواستگار خواهد بود که دختر خانم پاسخ می دهد.
اگر طرف از علت طلاق سوال کرد، در صورتی که علت از جانب پسر بوده باشد که خب گفتن آن نه تنها به ضرر دختر نیست ؛بلکه به نفعش هم هست. اما اگر علت طلاق از جانب دختر باشد، باید مسئله به طور خاص بررسی شود. گاهی لازم است که واقعیت همانطوری که بوده گفته شود و گاهی هم ضرورتی برای گفتن تمام جزئیات نیست.چند نکته در رابطه با ازدواج دختران مطلقه: (برای پسران طلاق گرفته هم کاربرد دارد)1- در شرایط فعلی این یک واقعیت است که ازدواج ناموفق در گذشته، شرایط ازدواج جدید را سخت می کند. لذا طبیعی است که چنین فردی نباید خود را با کسی که چنین سابقه ای ندارد مقایسه کند و انتظاراتی هم‌سطح او داشته باشد؛ چون با این کار اصل ازدواجش هم زیر سوال می رود و ممکن است نتواند ازدواج کند. لذا باید کمی توقع خود را پایین آورده و بیشتر تکیه او در انتخاب همسر روی ملاک های اصلی و غیر قابل چشم پوشی مثل تناسب اعتقادی و … باشد و تا حد امکان از ملاک های فرعی مثل تناسب تحصیلی و مالی و منطقه ای و سابقه طلاق نداشتن و … چشم پوشی کند.

2- بهترین گزینه ها در این شرایط افرادی هستند که به نحوی با خانواده این دختر آشنا هستند؛ چون چنین افرادی تا حدودی در جریان مسئله قرار دارند و به همین خاطر وقتی برای خواستگاری اقدام می کنند، به این معناست که با ازدواج ناموفق گذشته او کنار آمده اند و … . لذا نباید بدون دلیل چنین مورد هایی را رد کنند.

3- هر چه این فرد بتواند نقاط مثبت خود را تقویت کند، به همان اندازه احتمال ازدواج خود با فرد ایده آلش را تقویت کرده است و باعث می شود ازدواج ناموفق گذشته اش در نگاه خواستگار کمررنگ جلوه کند. لذا ارتقای سطح فکری، اعتقادی، اخلاقی، رفتاری، اجتماعی، تحصیلی و … می تواند به او کمک کند.

4- هر چه فرد و خانواده اش شناخته شده تر باشند، به همان میزان احتمال ازدواج او بیشتر خواهد بود و به عبارتی دایره انتخابش وسیع می شود. لذا حضور پررنگ و فعال او و خانواده اش در هیئت ها و انجن ها و گروه ها و … نقش مهمی در فراهم شدن شرایط ازدواجش دارد و نباید از آن غفلت کند.

5- استفاده از واسطه های ازدواج هم مزیت هایی شبیه خواستگار آشنا دارد؛ چون او هم قبل از اقدام برای خواستگاری شرایط این دختر را می داند و با پذیرش این مسئله اقدام می کند.

6- گاهی اوقات دختران مطلقه یا حتی خانواده شان فکر می کنند پنهان کرده ازدواج ناموفق دخترشان به ازدواج مجددش بیشتر کمک می کند، در حالی که اینگونه نیست؛ چون با این کار خواستگارانی که چنین شرایطی را می پذیرند از دست می روند؛ چون پیش خود فکر می کنند این دختر او را قبول نخواهد کرد. مثلا پسری که مثل این دختر سابقه ازدواج ناموفق داشته، اگر بداند این دختر هم مثل خودش است، احتمال اینکه برای خواستگاری اقدام کند خیلی بیشتر است. بعلاوه اینکه دیگر نیاز نیست دردسر گفتن سابقه طلاق را در خواستگاری به جان بخرید. البته لزومی به جار زدن و اعلام عمومی هم نیست؛ بلکه منظور پنهان نکردن مسئله در جاهایی است که احتمال وجود خواستگارانی از این دست هست. در شرایطی هم ممکن است دانستن این مسئله موجب مشکلات و احیانا مزاحمت هایی برای این خانم شود که در این شرایط پنهان کردنش بهتر خواهد بود. البته اگر راهکاری وجود داشته باشد که بتوان مانع مشکلات شد؛ مثل اینکه خانم مطلقه ای در محل کارش مطلقه بودن خود را پنهان نمی کند؛ اما برای جلوگیری از مزاحمت ها، با مردها خیلی محکم و قاطع برخورد می کند، در این صورت پنهان نکردنش بیشتر به مصلحت است؛ چون شرایط ازدواج را بیشتر فراهم می کند.
پیروز و سربلند

[=”Microsoft Sans Serif”][=”Indigo”] امین;754752 نوشت: سلام

سلام استاد

ممنون از پاسخ خوب و کاملتون

فقط در این مورد برای من سوال ایجاد شد!

از کجا باید بدونیم که خواستگار جز کدوم دسته از این افراد هست؟

تقریبا اکثر خواستگارا همون اول با شنیدن این مسئله جا می خورن…

یکی هم که خانوادش خیلی رغبت داشتن…. جلسه اول چیزی نگفتیم و وقتی دوباره زنگ زدن با پسرشون بیرون قرار گذاشتم تا راجع به این مسئله باهاش صحبت کنم(البته من داداش هستم!).. تا متوجه این مسئله شد، شاکی شد که چرا همون اول بهشون نگفتیم….

چطور به خواستگارم بگم قبلا عقد بودم

حالا می خواستم بدونم خواستگاری که زنگ می زنه و هیچ شنختی بهش نداریم و تنها اطلاعاتی که در تماس اول رد و بدل میشه، شغل و چند تا بچه دارین و از این حرفاست، تو این وضعیت تکلیف چیه؟؟

از اون موضوع اول که بگذریم… این مسئله رو چجوری به دخترمون گوشزد کنیم….

[SPOILER]بزرگترین علت شکستس به همین دلایل بود… با توجه به شرایط شغلی پدرم، خواستگارای خوبی نداشت و وقتی دیدیم اون شخص از نظر اعتقادی خوب هست… سعی کردیم خواهرمو راضی کنیم که با این ازدواج کن، بعدا علاقه ایجاد می شه…(از یک طرف ظاهر پسرو نپسندیده بود… از طرف دیگه پسر روستایی بود و به لحاظ فرهنگی خیلی ضعیف عمل کرد) یه سری مسائل و بچه بودن طرفش باعث شد نه تنها بهش علاقه مند نشه، بلکه ازش متنفر شد..(یه چیز دیگه هم که بود.. ما خیلی از اعتقادات پسره تعریف کردیم ولی اونقدر که فکر می کردیم،آدم حسابی نبود، این ناهماهنگی ظاهر و باطنش هم خیلی در ایجاد نفرت تاثیر داشت)…[/SPOILER]

حالا اینا رو که خدمتتون عرض کردم… الان تنها احساسش اینه که مظلوم واقع شده…

با این اوصاف چیکار کنم که بتونه از بعضی چیزا کوتاه بیاد و داقع بین تر باشه..

در واقع این نکته شماره یک رو چجوری بهش بگم… وقتی از این صحبتا می شه، حالش خراب نی شه و می زنه زیر گریه…

[SPOILER]یه خواستگار نسبتا خوب داشت که اینجوری روش عیب گذاشت… گفت این بلد نیست حرف بزنه.. هنوز بچس…[/SPOILER][/]

با سلام و با اجازه کارشناسان محترم و پرسشگر عزیز

یكی از نکات بسیار مهم در جلسات خواستگاری این است که فرد تا چه حد می تواند اسرار زندگی خود را به فرد مقابل بیان نماید؟ آیا اگر خطا و اشتباهی یا مسئله ای در زندگی اش رخ داده است، اجازه دارد آن را با نامزدش مطرح کند یا نه؟ مبادا بیان این اسرار دست مایه ای برای سركوب وی توسط همسرش در زندگی زناشویی آینده گردد؟
اسرار زندگی را می توان مانند مباحث امنیتی اطلاعات به چهار طبقه ( بکلی سری، سری، خیلی محرمانه و محرمانه ) تقسیم نمود. در زندگی نیز برای مسائل خود طبقه بندی داشته باشید.1 – در جلسات اول خواستگاری می توانید مسائلی را مطرح کنید که دیگران اطلاع و آگاهی دارند ولی خواستگار شما از آن بی اطلاع است. مثلاً در محل و فامیل همه می دانند شما با یک ازدواج غیر موفق روبرو بوده اید بهتر است این نکته را قبل از قرار خواستگاری به اطلاع فرد مورد نظر برسانید که اگر با شنیدن این موضوع نظرش تغییر می کند قبل از جلسات خواستگاری و ایجاد زحمات و مشکلات متوجه شود.

2 – گاهی ازدواج تا مراحلی پیش رفته است و بعد به دلایلی انجام نشده و در شناسنامه هم ثبت نشده و عروسی هم انجام نگرفته است در این شرایط لازم نیست قبل از خواستگاری اطلاع دهید ولی در آخر جلسه اول خواستگاری باید برای فرد تشریح کنید. برخی از اسرار را که جز خانواده شما کسی از آن اطلاع ندارد نباید در جلسات اول بیان کنید. شما می توانید در مراحل بعد و به میزان اعتمادی که به فرد مقابل پیدا کرده اید، او را از این اسرار مطلع سازید.3 – هرگز نباید از اشتباهات و لغزش هایی که در دوران مجردی انجام داده اید و کسی هم از آن باخبر نیست و شما نیز توبه کرده اید و یقیناً بعد از ازدواج هم همسرتان متوجه آن نخواهد شد، سخنی به میان بیاورید. زیرا گناهان وخطاها امری ما بین ما و خدای ماست، و هیچ کس اجازه ندارد آبروی خود را جلوی دیگران ببرد. علاوه بر این هرگز از فرد مقابل نخواهید كه به اینگونه مسائل اشاره کند.
ولی اگر مسئله ای قبل از ازدواج برای شما پیش آمده و شما مرتکب جرم وخطایی شده اید و امکان بر ملاشدن آن را پس از ازدواج وجود دارد، باید حتماً به نحوی آن را برای فرد مقابل بیان کنید.4 – گفتن تمام جزئیات ( عصبانیت های موردی، بی نظمی های موردی، ضعف در مهارتهای زندگی و… ) لازم نیست زیرا مفسده دارد و باعث نگرانی و ایجاد تردید می شود و زمینه وسوسه های شیطانی را فراهم می آورد و ممکن است فرد مقابل اینگونه برداشت کند که مشکل بسیار بزرگ بوده و فقط قسمتی از آن گفته شده است. به همین ترتیب گفتن جزئیات و مسائلی که به زندگی مشترک مربوط نمی شود لازم نیست، پرسیدن از آنها نیز لزومی ندارد بنابراین پرسش درباره اینکه چه گناهی مرتکب شده‌ای؟، آیا دوست پسر یا دختر داشته‌ای؟، چند تا خواستگار برایت آمده است؟، به خواستگاری چند نفر رفته‌اید؟ و… لازم نیست و گاهی توهین و بی‌حرمتی به شمار می ‌رود و پیامدهای منفی بسیاری دارد.

5 – از گفتن عیبی که خواستگاریتان را به هم می ‌زند، ابا نداشته باشید، چون در غیر این صورت خانه را درزمین سستی بنا کرده‌اید. عیبی که امکان دارد گفتن آن یک خواستگاری را به هم بزند،نگفتن آن یک زندگی را به هم خواهد زد .6 – اگر شما دارای نقص عضو یا بیماری هستید باید به طور کامل و به دور از ابهام در مورد شناخت نقص، ناتوانایی‌ های آن و روش درمانش توضیح دهید. بهتر است در این موارد از پزشک بخواهید شرح بیماری شما را به طور دقیق و شفاف به زبان فارسی مکتوب بنویسد و آن را به فرد ارائه دهید وبا معرفی پزشک خود از آنها بخواهید هرگونه سوالی که دارند از پزشک معالجتان بپرسند.

7 – اگر فرد مقابل شما دارای نقص عضو یا بیماری است، نباید عجولانه و ناآگاهانه تصمیم بگیرید، بلکه باید بر اساس میزان ظرفیت و تحمل خود یا فرد مقابل و به دور از هرگونه ترحمی تصمیم ‌گیری کنید و هرگز به فکر تغییر اوضاع نباشید.

[=”Microsoft Sans Serif”][=”Indigo”] yalda solimani;754769 نوشت: 1 – در جلسات اول خواستگاری می توانید مسائلی را مطرح کنید که دیگران اطلاع و آگاهی دارند ولی خواستگار شما از آن بی اطلاع است. مثلاً در محل و فامیل همه می دانند شما با یک ازدواج غیر موفق روبرو بوده اید بهتر است این نکته را قبل از قرار خواستگاری به اطلاع فرد مورد نظر برسانید که اگر با شنیدن این موضوع نظرش تغییر می کند قبل از جلسات خواستگاری و ایجاد زحمات و مشکلات متوجه شود.

با سلام و تشکر بابت راهنمایی های مفیدتون

البته توی پست دومی توضیح دادم که وقتی همون اول می گیم اصلا نمین خواستگاری

الانم یه بنده خدایی تماس گرفتن که امروز یا فردا دوباره تماس می گیرن که قرار بذارن بیان خونمون…. تو همین حین که منتظر توضیحات تکمیلی جناب امین هستم، خوشحال می شم شما هم ادله ای که دارید، مفصل تر بگین

یا علی[/]

من ادم روشنفکری هستم اگه دختره طلاق گرفته باشه،مثل بچه ادم بران توضیح بده دلیلش چی بوده کافیه،گناه که نکرده یه حلال خدارو انجام دادن ولی خب نتونستن باهم بسازن، ولی خب حساسیت هم دارم اینکه اون مرتیکه رو کاملا از ذهنش بیرون کرده باشه، در هرصورت بنظرم ازداج با یه زن بیوه بهتر از ازدواج با یه دوشیزه خانم هستش دلایل زیاده هرچند معایبی هم داره ولی فوایدش بیشتره

[=Microsoft Sans Serif] امین;754752 نوشت: .
استاد یهویکی یه چیزی به ذهنم رسید…. میشه یه نظر سنجی بالای تاپیک بذارید تا افراد مختلف بگن که به نظرشون چه کاری درست تره؟!… گزینه هاشم به سلیقه خودتون:Hedye:

البته با توجه به تجربه برخورد با کیس های مشابه که دارین… نظر خودتون برام خیلی مهم تره:Gol:

با سلام و تشکر بابت راهنمایی های مفیدتون

البته توی پست دومی توضیح دادم که وقتی همون اول می گیم اصلا نمین خواستگاری

الانم یه بنده خدایی تماس گرفتن که امروز یا فردا دوباره تماس می گیرن که قرار بذارن بیان خونمون…. تو همین حین که منتظر توضیحات تکمیلی جناب امین هستم، خوشحال می شم شما هم ادله ای که دارید، مفصل تر بگین

یا علی

بازم سلام عرض میکنم خدمت دوست عزیز

روابط مي تواند هم بهترين و بالاترين لذت زندگي و همبزرگترين چالش آن باشد. اما معمولاً ترکيبي از هر دوياينهاست در دنيايي که بي وقفه به سمت بازسازي و تحول پيش مي رود،خيلي از افراد مشغول بازنگري روي اولويت هاي زندگي خودهستند.

از اين گذشته، آيا ما زندگيمان را با اين سوال که “موجوديبانکم چطور پيش مي رود؟” ارزيابي مي کنيم؟ مطمئناً خير.مهمترين سوالي که بايد پاسخ دهيم اين است که “آيا کساني هستند کهدوستم داشته باشند؟” يا “کسي هست که من دوستش داشته باشم؟”

وقتي يک رابطه خيلي مهم بر هم مي خورد، چه از طريق طلاق باشد ياطرق ديگر، قبل از اينکه يک رابطه جديد را شروع کنيد بايد خودتانرا براي موفقيت آماده کنيد.

در زير 5 تصميم مهم را عنوان مي کنيم که براي ايجاد يک رابطه عاشقانهو موفق بايد اتخاذ کنيد و به آن پايبند باشيد.

1. “اول بايد با خودم قرارملاقات داشته باشم.”
بهترين نشانه نوع رابطه اي که با افراد خواهيد داشت، نوع رابطه اي استکه با خودتان برقرار مي کنيد. پس اولين قرار ملاقات ها را باخودتان بگذاريد تا دوباره جاي پايتان را روي زمين محکمکنيد. همان عشق و محبتي که مي خواهيد به شريک زندگيتان در آيندهداشته باشيد اول به خودتان ارزاني کنيد. براي شامتان شمعي روشن کنيد،براي خودتان چند شاخه گل بخريد، و صبحها که از خواب بيدارمي شويد، جلوي آينه زيبايي خود را تحسين کنيد.

2. “خصوصياتي که از شريک زندگي آينده خود انتظار دارم را مشخص ميکنم.”
از روابط گذشته تان که شکست خورده اند، الان ديگر خصوصيات،ويژگي ها و رفتارهايي که به دردتان نمي خورند را شناخته ايد. اينخصوصيات را يادداشت کنيد و بعد از خودتان بپرسيد که مي خواهيدطرف مقابلتان چه صفاتي داشته باشد. مثلاً به جاي صفات خود محوريا بي وفا، مي توانيد صفات بامحبت و وفادار را بنويسيد. روي نقاط وصفات مثبت متمرکز شويد و از آنها بعنوان معياري براي انتخاب استفادهکنيد.

3. “رابطه قبليم را کاملاً از آينده ام بيرون مي کنم.”
اگر مي بينيد که مداوم درحال حرف زدن از رابطه قبليتان هستيد ياسعي داريد که مدام فرد کنوني را با قبلي مقايسه کنيد، دست نگهداريد و ببينيد آيا واقعاً براي آشنا شدن با يک فرد جديد آمادگيداريد يا نه. صحبت درمورد تجارب قبلي بعنوان مطلع کردن طرف مقابلاشکالي ندارد اما صحبت کردن مداوم و گله و شکايت فقط طرفتان رادورتر مي کند. اگر طلاق گرفته ايد، چرا اجازه مي دهيدکه آن فرد قبلي هنوز هم اين همه زمان و توجه شما را در زندگيتاناز آنِ خود کند؟ چنين احساساتي را مي توانيد با دوستان ديگريا يک روانشناس درميان بگذاريد.

4. “با کسي رابطه برقرار مي کنم که از نظر احساسي سالم باشد.”
با خودتان قرار بگذاريد که با کسي که وارد رابطه مي شويد حتماًفردي مسئوليت پذير، خودکفا، و از نظر احساسي کاملاً سلامت باشد.ببينيد روابط او با خانواده اش چگونه است؟ به چيز خاصياعتياد ندارد؟ ساختن دوباره زندگي بعد از طلاق خيلي انرژي مي بردپس اجازه ندهيد هر مجنوني آنرا دوباره بر هم بريزد.

5. “به دنبال علايقم مي روم.”
آيا سرگرمي يا علاقه خاصي داريد؟ ديگر آنها را کنارنگذاريد و درعوض هرچه زودتر خودتان را به آن مشغول کنيد.کمي تفريح کنيد. تازه اين احتمال هم وجود دارد که در همين حين و بينبا فرد جديدي آشنا شويد که علايق و احساساتي شبيه به شما داشته باشد وبتوانيد رابطه خوبي با او شروع کنيد.

یا زینب کبری;754766 نوشت: یا زینب کبری هم اکنون آنلاین است.
نقل قول نوشته اصلی توسط امین نمایش پست ها
سلام
سلام استاد
ممنون از پاسخ خوب و کاملتون
در بعضی شرایط ممکن است خواستگار روی اینکه طرف مطلقه باشد یا نباشد، خیلی حساس باشد و اصلا کاری هم نداشته باشد که علت طلاق چه بوده. همینکه بدانند طرف طلاق گرفته از ازدواج با او منصرف شده و عقب نشینی می کند.
فقط در این مورد برای من سوال ایجاد شد!
از کجا باید بدونیم که خواستگار جز کدوم دسته از این افراد هست؟
تقریبا اکثر خواستگارا همون اول با شنیدن این مسئله جا می خورن…
یکی هم که خانوادش خیلی رغبت داشتن…. جلسه اول چیزی نگفتیم و وقتی دوباره زنگ زدن با پسرشون بیرون قرار گذاشتم تا راجع به این مسئله باهاش صحبت کنم(البته من داداش هستم!).. تا متوجه این مسئله شد، شاکی شد که چرا همون اول بهشون نگفتیم….
حالا می خواستم بدونم خواستگاری که زنگ می زنه و هیچ شنختی بهش نداریم و تنها اطلاعاتی که در تماس اول رد و بدل میشه، شغل و چند تا بچه دارین و از این حرفاست، تو این وضعیت تکلیف چیه؟؟

نقل قول نوشته اصلی توسط امین نمایش پست ها
سلام
سلام استاد

ممنون از پاسخ خوب و کاملتون

در بعضی شرایط ممکن است خواستگار روی اینکه طرف مطلقه باشد یا نباشد، خیلی حساس باشد و اصلا کاری هم نداشته باشد که علت طلاق چه بوده. همینکه بدانند طرف طلاق گرفته از ازدواج با او منصرف شده و عقب نشینی می کند.
فقط در این مورد برای من سوال ایجاد شد!

از کجا باید بدونیم که خواستگار جز کدوم دسته از این افراد هست؟

تقریبا اکثر خواستگارا همون اول با شنیدن این مسئله جا می خورن…

یکی هم که خانوادش خیلی رغبت داشتن…. جلسه اول چیزی نگفتیم و وقتی دوباره زنگ زدن با پسرشون بیرون قرار گذاشتم تا راجع به این مسئله باهاش صحبت کنم(البته من داداش هستم!).. تا متوجه این مسئله شد، شاکی شد که چرا همون اول بهشون نگفتیم….

حالا می خواستم بدونم خواستگاری که زنگ می زنه و هیچ شنختی بهش نداریم و تنها اطلاعاتی که در تماس اول رد و بدل میشه، شغل و چند تا بچه دارین و از این حرفاست، تو این وضعیت تکلیف چیه؟؟

سلام

نمیشه به طور دقیق فهمید و تا حدودی میشه گفت باید از صحبت های طرف و تیپ شخصیتی و خونوادگی طرف حدس زد. مثلا آدم هایی که همون اول با کلی کلاس و توقع و … اقدام می کنن معمولا روی این مسئله هم حساسن و بهتره همون اول بهشون گفت. یا اونایی که خیلی حساسن معمولا همون اول سوال می کنن و … .

توجه: به تاخیر انداختنِ گفتن این مسئله زمانی فایده داره که طرف شناخت پیدا کنه. لذا توی همون خواستگاری اگه شما خودت با پسره صحبت نمی کردی و اجازه می دادین چند جلسه دیگه دو طرف با هم صحبت کنن و بعد خود خواهرتون مسئله رو می گفت بهتر بود؛ یعنی احتمال اینکه عقب نشینی نکنن بیشتر بود. با این حال این روش ریسک هم داره و ممکنه افرادی بعد از چند جلسه و شناخت هم عقب نشینی کنن. لذا نباید طوری بشه که این عقب نشینی ها زیاد باشه؛ تا حدی که دیگه خواهرتون از ازدواج نا امید بشه و … .

بقیه سوالتون رو بعدا پاسخ می دم …

به نظر من بزارین در جلسه خواستگاری دختر به پسربگه.و پسر به خونوادش.چون ممکنه پسر خودش مشکلی نداشته باشه و بتونه خونواده را راضی کنه.و اینکه پشته تلفن میگن نظر مادر پسره نه خود پسر.

[=”Microsoft Sans Serif”][=”Indigo”] mohsen1990;754958 نوشت: به نظر من بزارین در جلسه خواستگاری دختر به پسربگه.و پسر به خونوادش.چون ممکنه پسر خودش مشکلی نداشته باشه و بتونه خونواده را راضی کنه.و اینکه پشته تلفن میگن نظر مادر پسره نه خود پسر.

پیشنهادت جالب بود:ok::Gol:[/]

سلام
دختر یکی از دوستان پدرم هم موقع عقد طلاق گرفته بودند و اتفاقا اسمشون رو هم از شناسنامش پاک کردن.
برای ازدواج دومشون خانواده دختر موقع خواستگاری هیچی به خواستگار و خانوادش نگفتند ولی وقتی دختر و پسر باهم صحبت کرده بودند دختره بعد از اینکه کاملا از معیاراشون و اهدافشون صحبت شده بود ماجرا رو گفته بود و خود پسر با خانوادش درمیون گذاشته بود و اینقدر در کنارش از خوبی های دختر گفته بود که خانواده ش قبول کرده بودند.با وجود اینکه پسر تا حالا تجربه ازدواجی نداشت و پسر اول خانواده هم بود.
خداراشکر چند ماه پیش ازدواج کردند و خیلی هم از هم راضیند.
حتی پدر دختر یک هفته قبل از عقد تمام مدارک دادگاه و علتشو برد برا خانواده پسر و یه جورایی اتمام حجت کرد .گفت نمیخوام هیچ وقت به دخترم طعنه ای زده بشه یا بخاطر این مساله کوچکش کنند و راستشو از همین اول گفت و گفت اگر نمیخواین همین الان بگید .که خانواده پسرخیلی از صداقت پدرش خوششون اومده بود و گفته بودن حالا دخترت برامون عزیز تر شد.:ok:
امیدوارم خواهر شما هم به زودی ازدواج موفق همرا با عاقبت بخیری و خوشبختی داشته باشن:Gol:در تایید صحبتهای کاربرmohsen1990 عرض کردم:ok:

[SPOILER]بزرگترین علت شکستس به همین دلایل بود… با توجه به شرایط شغلی پدرم، خواستگارای خوبی نداشت و وقتی دیدیم اون شخص از نظر اعتقادی خوب هست… سعی کردیم خواهرمو راضی کنیم که با این ازدواج کن، بعدا علاقه ایجاد می شه…(از یک طرف ظاهر پسرو نپسندیده بود… از طرف دیگه پسر روستایی بود و به لحاظ فرهنگی خیلی ضعیف عمل کرد) یه سری مسائل و بچه بودن طرفش باعث شد نه تنها بهش علاقه مند نشه، بلکه ازش متنفر شد..(یه چیز دیگه هم که بود.. ما خیلی از اعتقادات پسره تعریف کردیم ولی اونقدر که فکر می کردیم،آدم حسابی نبود، این ناهماهنگی ظاهر و باطنش هم خیلی در ایجاد نفرت تاثیر داشت)…[/SPOILER]

حالا اینا رو که خدمتتون عرض کردم… الان تنها احساسش اینه که مظلوم واقع شده…

با این اوصاف چیکار کنم که بتونه از بعضی چیزا کوتاه بیاد و داقع بین تر باشه..

در واقع این نکته شماره یک رو چجوری بهش بگم… وقتی از این صحبتا می شه، حالش خراب نی شه و می زنه زیر گریه…

[SPOILER]یه خواستگار نسبتا خوب داشت که اینجوری روش عیب گذاشت… گفت این بلد نیست حرف بزنه.. هنوز بچس…[/SPOILER]

سلام

نظرش در مورد خواستگارهایی که قبل و بعد از طلاق میومدن چی بوده؟

موردهایی بوده که ایشون به دلائل مختلف رد کرده باشه؟ یا خودش موافق بوده باشه و شما رد کرده باشین؟

چند سالشونه؟

البته با توجه به تجربه برخورد با کیس های مشابه که دارین… نظر خودتون برام خیلی مهم تره

با این حال اگه می خواید نظر سنجی بذارید با جناب طاهر هماهنگ کنید.

سلام علیکم
مهم شرایط دختر خانوم هست…در ابتدا از خواهرتون بپرسید که تونستن اون مسئله رو تو خودشون حل کنند؟و تونستن کنار بیان ؟و از لحاظ روحی قوی شدن بطوریکه خودشون به خواستگارشون بگن یا نه؟
اگه تونستن بذارید بر عهده ی خودشون درانتهای جلسه به خواستگار بگن و اگه دلیل خواست دلیلش رو هم توضیح بدن….اینطوری خودشون در بین صحبت ها متوجه میشن اون شخص با این مسئله کنار میاد یا نه؟

بین سخنانتون گفتید هر زمان حرف نامزدشون رو پیش میکشید گریه میکنند…خوب باید در ابتدا ایشون از لحاظ روحی قوی بشن بعد به خواستگار فک کنند

[=”Microsoft Sans Serif”][=”Indigo”] امین;755315 نوشت: سلام
چند سالشونه؟

سلام استاد 22

در مورد خواستگارای قبل ازدواجش که خیلی در جریان نیستم… در واقع سنش کم بود هنوز خیلی خواستگار نیومده بود… همون دو سه تا یی هم که اومده بودن، مناسب نبودن
بعد طلاقش هم … کسایی که خودش می پسندید که بعد از فهمیدن موضوع طلاق… الفرار
اون نصفه دیگه هم که کلا تکلیفشون روشن بود… یه جوری از نظر طبقاتی و فرهنگی پایین تر بودند که مادر بنده خدای من فقط باید یواشکی گریه می کرد!

اما موردی نبوده که خودش بپسنده ولی ما رد کنیم…

فقط تو همون چند ماهی که پرونده خواستگاری همسر سابقش در جریان بود…همزمان فرمانده بسیج دانشگاهشون تو محیط دانشگاه ازش خواستگاری کرده بود… اون زمان اون شخصو خیلی قبول داشت ولی اون شخص سه نقطه چین نسنجیده عمل کرده بود و یه هفته بعد هم از مسئول نهاد دانشگاه خواسته بود خواهرم رو متوجه کنن که قضیه پیشنهادش منتفیه….[/]

سلام استاد 22

در مورد خواستگارای قبل ازدواجش که خیلی در جریان نیستم… در واقع سنش کم بود هنوز خیلی خواستگار نیومده بود… همون دو سه تا یی هم که اومده بودن، مناسب نبودن
بعد طلاقش هم … کسایی که خودش می پسندید که بعد از فهمیدن موضوع طلاق… الفرار
اون نصفه دیگه هم که کلا تکلیفشون روشن بود… یه جوری از نظر طبقاتی و فرهنگی پایین تر بودند که مادر بنده خدای من فقط باید یواشکی گریه می کرد!

بله… بعضی ها را به دلایلی رد می کرد که برای پدر و مادرم غیر قابل هضم بود… البته نه اینکه دلیلش غیرمنطقی باشه… ولی خانواده توقع داشتند که کوتاه بیاد
مثلا یکی اشکالش این مدلی بود که پسره خیلی ضعیف ظاهر شده بود… نمی دونم بگم خجالتی بوده… یه تخته کم داشته… تو این مایه ها… یعنی در بهترین حالت تو روابط اجتماعی خیلی ضعف داشته بود… جنم مردونه رو ازش احساس نکرده بود و خوشش نیومده بود…

اما موردی نبوده که خودش بپسنده ولی ما رد کنیم…

فقط تو همون چند ماهی که پرونده خواستگاری همسر سابقش در جریان بود…همزمان فرمانده بسیج دانشگاهشون تو محیط دانشگاه ازش خواستگاری کرده بود… اون زمان اون شخصو خیلی قبول داشت ولی اون شخص سه نقطه چین نسنجیده عمل کرده بود و یه هفته بعد هم از مسئول نهاد دانشگاه خواسته بود خواهرم رو متوجه کنن که قضیه پیشنهادش منتفیه….

در مواردی که گفتید موردی که نشون بده توقع ایشون زیاده وجود نداره که شما میگی چطور راضیش کنیم که توقعش رو کم کنه و واقع نگر باشه؟ پسند ظاهری و تناسب های اعتقادی و اخلاقی جزو ملاک های اصلیه که نمیشه ازش گذشت. بله اگه علت رد کردن ایشون مواردی مثل نداشتن مدرک یا پولدار نبودن یا ستار خان نبودن و … بود اون موقع باید باهاش صحبت می کردید و …

[=”Microsoft Sans Serif”][=”Indigo”] امین;755656 نوشت: سلام
در مواردی که گفتید موردی که نشون بده توقع ایشون زیاده وجود نداره که شما میگی چطور راضیش کنیم که توقعش رو کم کنه و واقع نگر باشه؟ پسند ظاهری و تناسب های اعتقادی و اخلاقی جزو ملاک های اصلیه که نمیشه ازش گذشت. بله اگه علت رد کردن ایشون مواردی مثل نداشتن مدرک یا پولدار نبودن یا ستار خان نبودن و … بود اون موقع باید باهاش صحبت می کردید و …

در مواردی که گفتید موردی که نشون بده توقع ایشون زیاده وجود نداره که شما میگی چطور راضیش کنیم که توقعش رو کم کنه و واقع نگر باشه؟ پسند ظاهری و تناسب های اعتقادی و اخلاقی جزو ملاک های اصلیه که نمیشه ازش گذشت. بله اگه علت رد کردن ایشون مواردی مثل نداشتن مدرک یا پولدار نبودن یا ستار خان نبودن و … بود اون موقع باید باهاش صحبت می کردید و …

سلام

متشکرم ازتون:Gol:[/]

چطور به خواستگارم بگم قبلا عقد بودم

چطور به خواستگارم بگم قبلا عقد بودم

برچسب‌ها:(¯`( )´¯) – مطلع کردن خواستگار از شکست در زندگی قبلی …, چطور ازدواج قبلی را به خواستگارتان بگویید؟ – تبیان, چطوری به خواستگارم بگم قبلا ازدواج کردم – مای مشاور, چگونه به او بگویم که من باکره نیستم | گروه اینترنتی رهروان …, طلاق گرفته‌ام و نمی‌دانم چطور به خواستگار جدیدم بگویم – جام جم

سایت دکتر شیری

خانه توانگری و مباحث مهارت های ارتباطی و ازدواج و شخصیت شناسی

دختری هستم ۲۸ ساله، فارغ التحصیل ارشد  مطالعات ادیان ، که در خانواده ای متدین و مذهبی بار آمده ام. حدود یکسال و اندی پیش یک نامزدی داشتم حدود یک ماه و نیم که بعلت تقید شرعی، عقد محضری کردیم و رابطه مان در حد رفت و آمد خانوادگی و چند جلسه بیرون رفتن بود و رابطۀ قبل از آنهم تقریباً حدود یکماه در حد رفت و آمدها و صحبتهای خواستگاری بود. از همان روز اول بعد از عقدمان اخلاق ایشان بتدریج برای من روشن میشد از این قرار که: آدمی دورو، بدبین و خسیس بود که فرهنگ اخلاقیشان به ما نمی خورد. در نتیجه بعد از این مدت با نظر خودم و خانواده ام از هم جدا شدیم. ایشان حدود۴ سال بزرگتر از من بود و مهندس کامپیوتر ولی اخلاقش بویی از تحصیلات و فهم و درک طرف مقابل نداشت

حالا خواستم بدانم که برای خواستگارانی که می آیند چگونه این مسئله را بازگو کنم؟ آیا خودم به پسرشان بگویم یا خانواده ام به خانواده شان بگویند و چه بگوییم؟ و در چه مرحله ای از خواستگاری این مسئله را بازگو کنیم؟

سلام من را بپذیرید
در درجه اول  باید بگید تا بعدا امنیت زندگی تون حفظ بشه

چطور به خواستگارم بگم قبلا عقد بودم

دوم اینکه خانواده شما وقتی متوجه شد که مطلوبیت اولیه حاصل شده است ( در هر دو طرف ) میتواند موضوع را با والدین ایشان و خود ایشان مطرح کند

طرز بیان این موضوع خیلی مهم است. اگر نگاه شما به موضوع عادی باشد ، اون ها نیز عادی ر برخورد خواهند کرد ولی اگر با شرندگی و تاسف و ووباشه خب واکنش خوبی نخواهند داشت
خودتون باید نشسته باشید و اگر لازم شد توضیح بدهید. کل موضوع باید در ۵ دقیقه جمع بشه
محتویات گفتگو این طوری  میتونه باشه :فاطمه خانم خواستگارانی داشته که یکیشون سال قبل به اشنایی بیشتر خانواده ها در حد ۲ ماه انجامید، برای رعایت مساله شرعی ، محرمیت  شرعی خوانده شدکه بتوانند با هم بیرون بروند… سه بار بیرون رفتند  و خانواده ها ؟ بار یکدیگر را دیدند که فاطمه خانم هشدار دادند که ایشان بدبین/ خسیس….هستند و ما اعلام نظر منفی کردیم و دخترمون را نجات دادیم قبل از اینکه محبتی یا تماسی بیشتر حاصل بشه….البته سوالات دقیقتر را خودش میتونه بهتون بگه

 

 

Normal 0 false false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4

سلام
ببخشید که اینجا می پرسم ولی این میتونه سوال خیلی ها باشه و در شرایطی هستم که لطف می کنید اگه اجازه بدید زودتر جواب رو بدونم. مسئله خانوادگی ، (جدایی پدر و مادر) در چه زمانی باید به خواستگار گفته بشه. همون اول که تماس می گیرن و شرایط اولیه برای اجازه خواستگاری رو می گن؟ یا جلسه اول خواستگاری یا ….
پیشاپیش بسیار متشکر از پاسخگوییتون
=================
بعد از مقداری آشنایی و وقتی خوشتون اومد ازش

[پاسخ]

سلام آقای دکتر
من یه دختر27 ساله ام با شرایط خوب و قیافه ای که از 20 نمره 18 به ظاهرم میدم اما یه نامزدیه به هم خورده دارم .18 اسفند 88 عقد کردیم و اردیبهشت 90 از هم جدا شدیم البته تو این مدت،8 ماه کاملا از هم دور بودیم یعنی نامزدم تو اقیانوس رو کشتی بود . حالا بعد به هم خوردن نامزدیم خواستگار خوب چند مورد داشتم اما همشون وقتی این قضیرو شنیدن گذاشتن رفتن دیگه دارم ناامید میشم ، چند روزه با یه آقایی آشنا شدم شرایطش عالیه و رو صداقت و پاکی خیلی تاکید داره ، میترسم موضوع رو بهش بگم اینم بزاره بره ، لطفا راهنماییم کنید موضوعو کی و چه جوری بهش بگم که بمونه ؟ به سوالاش چجوری جواب بدم ؟
========================
اگر بحث ازدواج را کرد بهش بگید خیلی بالغانه نه با ترس و اظطراب
اینطوری متوجه میشه لیلا مهمتره از تجربه نامزدیش

[پاسخ]

آقای دکتر با سلام و خسته نباشید
یک هفته قبل در همین صفحه برایتان پیغامی گذاشتم و دو روز منتظر تایید بود، من منتظر پاسخ شما هستم ولی متن آن دیگر در صفحه نیست.آیا باید مجدد ارسال کنم؟
ممنون از لطفتون

[پاسخ]

دکتر به دادم برس !
دارم ذره ذره آب میشم …
پسری هستم 25 ساله 6 ماهه با خانمی 24 ساله آشنا شدم و از ابتدا مبنا بر شناخت برای ازدواج بوده.
هرچی جلوتر رفتیم و شناخت بیشتر شد، علاقه دو طرفه و تصمیم ازدواج هم قطعی تر شد …
اما …
این خانوم برای من اعتراف کردند پیش از من نامزدی داشتند که به دلیل مشکلات زیاد در دوره نامزدی از هم جدا شدند
و متاسفانه تجربه رابطه جنسی را با اون آقا دارند !!!
هرچند بکارت ایشون هنوز حفظ شده اما از وقتی در جریان قرار گرفتم ( متاسفانه با تمام جزئیات و حتی دیالوگ ها و خاطره ها !!) روز و شب دارم می سوزم. من روی این مسئله خیلی حساس بودم و خودم هم هیچ تجربه ای ( حتی در حد بوسه ) نداشتم !
از طرفی شدیدا دوستش دارم و نمیخوام از دست بدمش
از طرف دیگه می بینم پشیمونه و خودش بارها به خاطر این گذشته پیش من اشک ریخته
من هیچ وقت به روش نمیارم و حتی وقتی گاهی اشک میریزه من سعی میکنم با آرامش و امید دادن بهش نشون بدم هرچی بوده گذشته و آرومش کنم.
اما متاسفانه خودم شاعر هستم و از نظر عاطفی خیلی از مسائل به زعم خیلی ها عادی شدیدا متاثرم میکنن
حالا موندم …
از یک سو تصور چیزایی که بهم گفته آتیشم میزنه
از طرف دیگه فکر جدا شدن با این همه علاقه و به خاطر موضوعی که من میدونم در اون موقعیت حدااکثر اشتباه بوده نه یک جنایت هولناک و عجیب غریب … گیر کردم دکتر … با کسی هم نمیتونم حرف بزنم … از صمیم قلب خواهش میکنم کمکم کنید … باید چه کنم ؟ چطور میتونم با این مسئله کنار بیام و بپذیرم ؟

ساقی به دست باش که این مست می پرست
چون خم ز پا نشست و هنوزش خمار توست

سیری مباد سوخته ی تشنه کام را
تا جرعه نوش چشمه ی شیرین گوار توست …

با سپاس
============================
در درجه اول مطمئن باشید که با ظرفیت ناچیز شما ، برای هر زنی یک کابوس میشود به تدریج
این رابطه تقریبا تمومه

[پاسخ]

محمد پاسخ در تاريخ دی ۱ام, ۱۳۹۱ ۷:۴۹ ب.ظ:

سلام مجدد
سپاس از اینکه پاسخ دادید
اما سوال من همینجاست که چکار کنم تا ظرفیتم بالا بره ؟
من میخوام این مسئله رو هضم کنم و رابطه ام رو ادامه بدم
اما آیا فقط مرور زمان تاثیر داره ؟ یا باید با کسی صحبت کنم ؟ یا به یک مشاور مراجعه کنم ؟

[پاسخ]

آقای دکتر سلام. من دختری 23 ساله هستم که حدود 3 ماهی میشه که دارم با پسری که خواستگارم بوده آشنا میشم. قبلا تجربه ای داشتم و با پسری که خواستگارم بوده بعد از حدود 6 ماه آشنایی بله برون کردیم و صیغه محرمیتی خوندیم که بنا به دلایلی، پس از 1 ماه تموم شد و هیچ رابطه ی خاصی هم نداشتیم. در حال حاضر من به این آقایی که دارم باهاش آشنا میشم گفتم قبلا نامزد داشتم و زود تموم شده اما حرفی از صیغه نزدم. آیا لازمه توضیح بیشتری بهش بدم؟ ممنون
=============================
نیازی نیست مگر اینکه اصرار به جزئیات داشته باشند
اما باید علتاتمام را حتما واضح توضیح بدهی براشون تا نگرانی هاشون خاتمه بیابه

[پاسخ]

چقدر خوب بود !

[پاسخ]

دکتر عزیزتبریک میگم!
یعنی عـــــــــــــــــــــــــــالی شده وبلاگتون!

[پاسخ]

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دیدگاه

نام *

ایمیل *

وب‌سایت

ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی می‌نویسم.

اگر کامنت جدیدی ارسال شد:ایمیل برای من نفرست.اگر کسی پاسخی برای نظر من ارسال کرد،مرا از طریق ایمیل با خبر کن.هر زمان کامنت جدید اضافه شد منو با خبر کن.

چطور به خواستگارم بگم قبلا عقد بودم

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.


Downloads-icon

سلام

میخواستم بدونم اگر خواستگار پرسید که قبلا دوست پسر داشتم یا نه باید چی بگم وقتی که داشتم؟ اگر نگم صادق نبودم و ممکنه بعدها بفهمه. اگر بگم ممکنه فکرهای ناجوری بکنه اگه لطف کنید راهنماییم کنید ممنون میشم. اینکه میگم ممکنه بعدها بفهمه  اگر با این آقا ازدواج کنم متوجه میشه از طرز بوسیدنم که بلدم و این کاری نیست که بشه تنهایی تمرینش کرد و یاد گرفت.

 

*** جواب ***

سلام

چطور به خواستگارم بگم قبلا عقد بودم

یکی از معیارهای  ازدواج برای بیشتر پسرها، اهل رابطه نبودنِ دختری است که قصد دارند باهاش ازدواج کنند، حتی اگر خودشون اهل رابطه باشند. از این­رو اگر بعد از عقد متوجه شوند همسرشان قبلا اهل رابطه بوده، به این دلیل که احساس می­کنند مغبون شده­ اند، مشکل ساز می­شوند.

اگر از گذشته­ ی شما نپرسید، و شما مطمئنید که آن فردی که قبلا با او دوست بودید، زندگی­تان را خراب نمی­کند، چیزی از این موضوع به ایشان نگید، و در خلوت خودتون توبه کنید. چون این مساله یک حساسیت شدیدی در میان آقایون مطرح می­کند و حس اعتماد متقابل، که از ارکان ابتدایی یک زندگی مسالمت­ آمیز است، تاحدودی خدشه وارد می­کند. به­طوری­که ایشان ممکن است بعدها به شما بدبین شود و در هر اختلاف نظری که باهم پیدا می­کنید، این مساله را به رختان بکشد.

اما اگر پرسید، دروغ نگید، اما تمام حقیقت را هم بازگو نکنید. به صورت سربسته و بدون اشاره به جزییات رابطه­ ی خود، به ایشان بگویید که قبلا با پسری رابطه­ داشتید و اکنون که بزرگ­تر و پخته­ تر شده­اید، پشیمانید و توبه کرده ­اید. در مقابل نیز شما این حق را دارید که از گذشته­ ی او سوال کنید.

بعضی از پسرها، زمانی که با صداقت دختری که به خواستگاری­ اش رفته­ اند روبه­ رو می­شوند، ملاکی که در بالا بدان اشاره شد را نادیده می­گیرند. اگر ایشان از آن دسته باشد، شما می­توانید بدون داشتن هیچ دغدغه و استرسی با ایشان ازدواج کنید.

در مورد مساله دوم هم کافی است در ابتدای زندگی مشترک، تمام مهارت خود را نشان ندهید.

انشاالله موفق باشید

سلام
چندوقت پیش با یه خانمی آشناشدم که قصدم اردواج بوده و این خانم فوق لیسانس یکی از رشته های پزشکی هست
خیلی خانم با حجب و حیایی هست
اون ساکن سمنان و من ساکن اراک هستم
من 28 سالمه و مهندس محیط زیست هستم فقط اینکه این خانم یک ازدواج ناموفق داشته
از اونجاییکه من تک پسر خانواده هستم خب برای اهل خانوادم خیلی مهمه که با کی ازدواج میکنم
منم نمیخام خانوادم متوجه بشه روز خواستگاری هم قرار شده خانوادش در مورد ازدواجش چیزی نگن
اون خانم متولد 68 هست و 7 سال پیش 2ماه عقد بوده که متاسفانه باکره نیست و عروسی اتفاق نیفتاده
ممنون میشم راهنماییم کنین در مورد تصمیم گیریم
راستی من عاشق اون خانم هستم

سلام
سوال شما تا 48 ساعت آینده پست خواهد شد

با سلام.
دختری لیسانسه هستم. حدود چهار ساله که با پسری دوست هستم(از هم کلاسیام). ما با هم خیلی خوب و صمیمی هستیم. انقد زیاد که اگه یه روز از هم بی خبر باشیم دق میکنیم. وقتی بهش میگم بیاد خونه مون تا رابطه رو رسمی کنیم میگه من سربازی نرفتم و کار هم ندارم پس نمی خوام مانع خوشبختیت بشم. من خیلی ناراحتم چون این آقا باعث میشه که نتونم به هیچ خواستگاری فکر کنم. و نکته خیلی بدتر اینه که چون خیلی احساسی میشدم چندین بار باهاش رابطه جنسی برقرار کردم. و حتی یک دفعه مجبور به کورتاژ شدم. انقد مستاصل شدم که حد نداره. خواهش میکنم کمکم کنید.

سلام
سوال شما پست شد

اون خواستگار باید خیلی احمق باشه که فکر کنه دوست پسر نداشتی چون قطعا خودشم دوست پسر یکی دیگه بوده.گذشته هرکس به خودش ارتباط داره

salam dokhtari21sale hastam daneshjo mohandesi k dar13salegi madaram az dast dadam va ba moadl bala dar3 khondam pedaram hamishe grftar bod manam kheili tanha bodam ta dar asar kambod mohabat va na agahi be tellfon pesari j dadam k male shomal bod va me ahw 4sal gozasht va kam kam pokhte shodam fahmidam on pesar ghasd tane me ro darad na ezd akhe migoft ezd kon ama ba me edame bede manam goftam tamamesh kon nemikhahamat enghadr eradam ghavi kardam k fahmidam khodko6i karde ama hanozam bavar nadaram in y dorough bod ehtemalan hich vaght ghabol nakardam ahw biyayad na bosi na tani na labi hazeram atash bezanam tanam ra ama tan nafrosham alanam k mikham ezd konam tar3 daram az harf zadan ba namahram nemidonam chi kar konam me tan nadadam ama manand yek ahmagh sadegi kardam kash madaram bod ta hargez eshgh ra gadaie nemikardam

سلام من خاستگاري دارم که قبلا با دوستش دوست بودم حالا اتفاقي پسره ميخواد بياد خاستگاريم نميدونه من دوست دوستش بودم ولي چهرتن ميشناسه.چه.کنم پسر خيلي خوبيه

سلام. این اتفاق دقیقا برا منم افتاده با این تفاوت ک من 3 سال پیش با ی پسری دوست بودم و فقط در حد چت بود ن فراتر ولی ی بار دیدمش و الان فهمیدم ک دوست همسایمونه که چندین ساله پسره رو دوست دارم حس میکنم اونم منو دوست داره اما از این میترسم ک ی موقع منو ببیننن بعد دوستش بگه این ی زمانی بامن بوده خیلی میترسم… لطفااااا راخنمایی کنید

با سلام؛ پاسخ سوال جدیدی که درج شده به زودی در این لینک تقدیم خواهد شد:http://welayatnet.com/node/132242

باقی کاربران محترم نیز سوالات خود را در این آدرس ارسال و کدپیگیری دریافت نمایند:http://www.welayatnet.com/fa/node/add/forum

با سلام 

با مردی ازدواج کردم که در زمان خواستگاری فکر کردم روشن فکر است و در مورد گذشته ی من نمی خواد چیزی بدونه، کمااینکه در مورد خواستگار قبلیم سوال کرد مختصری بهش گفتم و گفت نمی خواد بیشتر بدونه، بعد از ازدواج با چک کردن چت های من با دوست صمیمیم فهیمد که این خواستگارم سه سال بود پیگیر بوده میخواستیم با هم ازدواج کنیم و من بهش پول قرض میدادم و این حرفا، حالا زندگیم رو سیاه کرده که باهاش صادق نبودم، طلاقم هم نمیده، و میگه به خاطر پولت و شرایط و موقعیت اجتماعیت باهات ازدواج کردم، نمی دونم چیکار کنم

باسلام. سوال خود را در قسمت درج سوال وارد بفرمائید:

http://www.welayatnet.com/fa/node/add/forum

آدرس انجمن و پاسخها:

https://www.welayatnet.com/fa/forums

سلام من سوالمو پرسیدم چطوری باید جوابشو ببینم؟ لطفا راهنماییم کنید 

سوالت رو کی پرسیدی؟

سوالها رو نهایتا تا ۲۴ ساعت بعد در این آدرس نمایش میدند

https://www.welayatnet.com/fa/forums

با سلام،من ۶ ماه هست با اجازه خانواده ها با پسری برای اشنایی و شناخت هم در ارتباط هستم،تا حالا این اقا در مورد روابط گذشتم ازم سوال نکرده ولی بارها پرسیده چیزی هست که در مورد من نمیدونه هنوز و من گفتم نه،حقیقتش من تو دوران کودکیم مورد تجاوز پسر  همسایه قرارگرفتم ولی با توجه به دکترهایی که رفتم متوجه شدم پرده بکارتم سالمه،ایا من باید این موضوع رو به اقا بگویم؟

سلام سوال شما در این آدرس بررسی خواهد شد:

http://welayatnet.com/node/148560

اطلاعات بیشتر در مورد فرمت‌های متنی

راهنمای استفاده از کانال و ارسال سوال👇@harimeshakhsihelp
سوال ،مشکل و نظرات خود را به آیدی زیر ارسال کنید👇@montakhab_ads
جهت تبادل به ایدی زیر پیام بدید @montakhab_tab
کانال اصلی مجله روانشناسی منتخب👇
✅ @montakhab_ir

jDo58KPUg

astrocat

7Ye1pA

basketbowl

چطور به خواستگارم بگم قبلا عقد بودم

fnoschiaJx

coloorhit

KubUJQ

dragons33

9v32Yx6

G1oy49taR

ZTaHq2lM

CqlO4bdma

halloweenhit

YFFGD9Q

9lEE0Oh

a3pyHGoadz

z0i0yKSnC2

kingdomsof2048

littlebigrunners

0Moq0ctcY

kAHVRl

motofx2

GH8zd0doTo

soldiersam

ibBTDViUP

tower

2048

bird

corsairs

duckhunter

lumber

math

parity

sudoku

zop

چطور به خواستگارم بگم قبلا عقد بودم
چطور به خواستگارم بگم قبلا عقد بودم
0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *