چطور یه پسر رو غیرتی کنیم

 
helpkade
چطور یه پسر رو غیرتی کنیم
چطور یه پسر رو غیرتی کنیم

یادگیری زبان انگلیسی […]تاریخ : ۰۴ / ۰۷ / ۱۳۹۹بازدید : 3622موضوع :

آموزش رایگان زبان انگلیسی […]تاریخ : ۰۴ / ۰۷ / ۱۳۹۹بازدید : 4165موضوع :

Best sources of love and relationship from all […]تاریخ : ۰۳ / ۰۷ / ۱۳۹۹بازدید : 1836موضوع :

فال عشق واقعی وازدواجتاریخ : ۰۳ / ۰۶ / ۱۳۹۷بازدید : 35858موضوع :

کانال مشاوره خانوادهتاریخ : ۰۲ / ۰۶ / ۱۳۹۷بازدید : 4163موضوع : چطور یه پسر رو غیرتی کنیم

علائم عاشق شدن پسرانتاریخ : ۱۳ / ۰۵ / ۱۳۹۷بازدید : 9229موضوع : جذب عشق

 باید ها و نباید ها برای […]تاریخ : ۱۷ / ۰۱ / ۱۳۹۵بازدید : 19065موضوع :

چگونه غیرتی کردن مردان یکی از سوال های زن ها و دخترها می باشد. نوین اطلس دات کام دریافته است زن ها مردان غیرتی را خیلی دوست دارند و به دنبال راهکارهایی برای تحریک غیرت مردان می گردند. بیشتر آن ها از خود می پرسند چگونه حسادت مردان را برانگیزیم و یا مرد غیرتی چه خصوصیاتی دارد. غیرت مرد روی زن یکی از موضوعاتی می باشد که برای زن ها جذاب به نظر می رسد. علت غیرتی شدن پسرا را به شما نشان می دهیم و نشانه های غیرت عاشقانه را شرح خواهیم داد. غیرت پسر نیز یکی از موضوعات این مطلب می باشد.

تحریک غیرت مردان

تحریک غیرت مردان کار خیلی سختی نیست اما باید به نکات خیلی زیادی توجه داشته باشید. نباید در این زمینه زیاده روی کنید زیرا ممکن است عملکرد شما برای تحریک غیرت مردان باعث خراب شدن رابطه ی بین شما شود.

گاهی خود همسر وسیله ارتباط همسرش با جنس مخالف را فراهم می‏کند و بعد، از این ارتباط، رنج می‏برد! مثلاً مردی به انگیزه‏ای (مانند طمع یا نیاز به درآمد همسرش) زمینه کارکردن همسرش با مردان را فراهم می‏کند و سپس از ارتباط کاری زنش با مردان، رنج می‏برد. به ویژه اگر زنش جوان و زیبا باشد و در ارتباط با دیگران، حریم نگیرد. و یا زنی، خانمی را به همسرش معرفی می‏کند تا مثلاً فلان مشکل آن خانم را حل کند یا به او درس و یا مشاوره بدهد. سپس دچار رنجش و حسادت می‏شود؛ به ویژه اگر آن خانم، جوان و زیبا باشد و آن شوهر، در ارتباط با وی، حریم و پروا نگیرد.

چگونه حسادت مردان را برانگیزیم

نوین اطلس دات کام دریافته است برانگیختن حسادت مردان کار درستی نیست و نباید این کار را انجام دهید. درواقع مردان حسود مردانی هستن که کنار آمدن با آن ها مشکل می باشد و اگر فکر می کنید مرد شما حسود است باید رفتارهای خاصی از خود نشان دهید. سعی کنید در مقابل مردان به خصوصی مردانی که حسود به نظر می رسند این عملکرد به خصوص را داشته باشید:

* با کسی ازدواج کنید که شما را به خاطر خصوصیت خودتان برگزیده باشد، نه با کسی که میل دارد شما را از چنگال سیل خواستگارانتان درآورد. چنین مردی وقتی به شما دست یافت همه چیز را فراموش می کند. او در واقع در پی ازدواج نیست. بلکه در پی پیروزی است. او فقط به دست آوردن را می خواسته، نه زندگی کردن را.

* با مردانی که به خاطر حسادت، با زنان با خشونت رفتار می کنند و این را جزء افتخارات خود می دانند، ازدواج نکنید. این آدم ها از احترام، اعتماد و اطمینان چیزی نمی دانند.

* وقتی مردتان به شما حسادت کرد، اگر با صحبت و مذاکره بخواهید ثابت کنید که به او وفادارید، بی فایده است. مذاکره و نرمش نشان دادن، گاهی کار را خراب تر می کند، زیرا مرد به اشتباه این طور استنباط می کند که پس حق داشته است حسادت کند، لذا با وی قاطع باشید، « نه» بگوئید و سکوت موقرانه خود را حفظ کنید.

* اگر به کسی یا جایی نگاه می کردید و او از این کار ناراضی شد و از شما پرسید که به کجا نگاه می کردید؟ دروغ نگویید و هول نشوید، بی درنگ حقیقت را به او بگویید.

* وقتی حسادتش گل کرد، همان لحظه به او محبت نکنید زیرا با این ترتیب شرطی می شود. چون به ذهنش این گونه خطور می کند که از پس هر حسادتی محبت است! پس هر بار که حسادت کند، محبت خواهد دید!

مرد غیرتی

غیرتی شدن مرد شکل درست و نادرستی دارد. گیر دادن های نا به جا و شکاک بودن نشانه ای از غیرتی نیست. غیرت نمونه های مختلفی دارد که در این بخش و در ادامه به آن ها اشاره می کنیم. این نوع از غیرت درست و به جا می باشد.

غیرت دینیکه در نتیجه آن فرد نسبت به اجرای دستورات الهی در زندگی خود و در جامعه حساسیت نشان می دهد و برای حفظ ارزش های دینی و گسترش آن ها در جامعه و حتی در جهان تلاش می کند، تا جایی که جانش را در راه دفاع از دین فدا می کند.

غیرت ناموسیغیرت ناموسی از نظر فردی موجب می شود انسان برای حفظ پاکدامنی خود به گناه مرتکب نشود. بین غیرت و پاکدامنی ارتباط تنگاتنگی وجود دارد بطوریکه امیرالمؤمنین علیه السلام در این باره فرمودند:ارزش انسان به قدر همّت اوست، صدق او به اندازه جوانمردی اوست، شجاعتش به اندازه پاکدامنی اوست و عفّت او به قدر غیرت اوست. (نهج البلاغه، حکمت۴۷)از نظر خانوادگی نیز موجب می شود فرد نسبت به حریم خانوادگی خود حساس بوده و از آن در برابر ورود بیگانه پاسبانی نماید.از نظر اجتماعی نیز انسان با غیرت، نه تنها نسبت به پاکی و طهارت خود حساس است بلکه نسبت به طهارت جامعه نیز حساسیت نشان می دهد، زیرا لازمه پاک بودن حریم خانواده این است که حریم جامعه پاک باشد.اینکه حضرت می فرمایند:«پاکدامنی مرد به اندازه غیرت او است.»، گویای آن است که بین پاکدامنی مرد و غیرت او رابطه مستقیم وجود دارد. بدین معنی که اگر مردی نسبت به زنان خانواده ی خود حساسیت و غیرت حقیقی و منطقی نشان دهد لازمه آن این است که خود عفیف و پاکدامن باشد، به عبارت دیگر چنانچه مردی خود حدود روابط شرعی با زنان نامحرم را رعایت نکند و فقط نسبت به خانواده ی خود حساسیت نشان دهد این حاکی از وجود نوعی جهالت و زورگویی است چرا که غیرت حقیقی ابتدا خود فرد را از گناه حفظ می کند و سپس مانع از گناه دیگران می شود.

غیرت مرد روی زن

غیرت مرد روی زنی که دوستش دارد یکی از عوامل اجتناب ناپذیر رابطه می باشد و باید بتوانید در رابطه و زندگی مشترک خود آن را کنترل کنید و اجازه ندهید تاثیر منفی روی زندگی شما بگذارد. برای اینکه غیرت کرد روی زن از کنترل خارج نشود موارد زیر را در نظر بگیرید و اجرا کنید:

۱- زن می‌تواند یک بار وقتی حال هر دو خوب بود و بیرون از منزل با او در این باره گفتگو کند و محترمانه و بدور از هیجان از خودش دفاع کند، در «هفت هشت کلمه یا نهایت دو سه جمله! نه یک سخنرانی انقلابی» در آن چند کلمه با ادبیات خودش شبیه به این را بگوید:«من پاک و مومن و عفیفم. غیرت تو را می‌پسندم و برخی کنترل ها را -اگر بدبینی اش غیرمستقیم است– و یا سوءظن های تو را -اگر واضح تهمت زده- را اهانت بزرگی به خودم تلقی می‌کنم. اما بروز خشم فقط حال ما را بدتر می‌کند و گره را پیچیده تر و محکم تر.

تو را دوست دارم -این جمله حکمِ یک ترجیع بند را دارد. فراموشش نکنید- تو حق داری و می‌توانی از من در مورد برنامه هایم سوال کنی. اما انتظار دارم دقت کنی این پرسش ها، چک کردن و پلیس بازی نشود. من و تو هر دو محترمیم و همدیگر را دوست داریم و باید مراقب تصویرِ محبوب خود، در ذهن یکدیگر باشیم.»

۲- مهم ترین عملکرد زن در این روند ایجاد حس حمایت، اطمینان و امنیت در همسرش است.عبادت هایت را مخفی نکند بگذارد شوهر او را مکرر در حال نماز و دعا ببیند. این ریاء نیست، او غریبه نیست.

۳- زن مراعات رفتار با نامحرم را بیش از پیش در دستور کار قرار دهد.ارتقاء نوع پوشش و حجاب و کنترل برخی از عادات و آداب و رسوم خانوادگی در هر حالی موثر است.پوشش ظاهری و طریقه ی آداب و معاشرتش با دیگران به ویژه آقایان را با دقت و بدون هیچ گونه سوء تعبیری انجام دهد.

علت غیرتی شدن پسرا

غیرتی شدن پسرا یکی از خصوصیاتی است که خداوند به آن ها عطا کرده و ریشه در فطرت پسرها دارد. غیرت نوعی پاسبانی است که آفریدگار در وجود بشر نهاده است.غیرت شرافت و حساسیت انسانی به پاکی و طهارت جامعه است. انسان غیور همان‌طور که راضی نمی‌شود دامن ناموس خودش آلوده شود، راضی نمی‌شود دامن ناموس اجتماع هم آلوده شود، زیراغیرت غیر از حسادت است. حسادت، امری شخصی و فردی و ناشی از یک سلسله عقده‌های روحی است، اما غیرت یک احساس و عاطفه بشری است

غیرت پسر

در مورد غیرت پسر باید گفت که بله غیرتمند بودن یکی از ویژگی های مردان برای ازدواج محسوب می شود اما غیرتی که در حد تعادل باشد و از آن خارج نگردد. به همان میزان که زندگی با مرد بی غیرت سخت و گاه غیر ممکن است زندگی با مردی که به بهانه غیرت در همه چیز افراط کرده و همسر و فرزندانش را تحت شدیدترین فشارها قرار می دهد نیز غیر ممکن است. به همین دلایل است که توجه به وجود این ویژگی در حد تعادل در فرد مقابل قبل از ازدواج و در جریان مراسم خواستگاری لازم و ضروری می باشد.

مطالب مرتبط:

شیفته کردن مردان

چگونه دل پسری را به دست بیاوریم؟

حرکات مرد عاشق

مرد عاشق چه می کند

۴ حرکت ساده برای برگرداندن عشق از دست رفته

novinatlas 1706 نوشته در نوین اطلس دارد . مشاهده تمام نوشته های novinatlas چطور یه پسر رو غیرتی کنیم

دیدگاه‌ها بسته شده‌اند.

var _paq = window._paq || []; /* tracker methods like “setCustomDimension” should be called before “trackPageView” */ _paq.push([‘trackPageView’]); _paq.push([‘enableLinkTracking’]); (function() { var u=”//novinbinesh.com/analytics/”; _paq.push([‘setTrackerUrl’, u+’matomo.php’]); _paq.push([‘setSiteId’, ‘3’]); var d=document, g=d.createElement(‘script’), s=d.getElementsByTagName(‘script’)[0]; g.type=’text/javascript’; g.async=true; g.defer=true; g.src=u+’matomo.js’; s.parentNode.insertBefore(g,s); })();

برای دسترسی بهتر, راحت تر و سریع تر به سایت ما می توانید وب سایت ما را بوکمارک کنید .

برای مطالعه بهترین منابع روانشناسی عشق و بهبود رابطه ما به شما وبسایت نوین بینش را معرفی می کنیم.

من خیلی دوس دارم شوهرم غیرتی باشه و روم حساسیت نشون بده.شما بگید چطور میشه یه مردی رو غیرتی کرد؟دوست دارم شوهرم روم حساس باشه اما اون زیاد اینجوری نیست- بعضی اوقات یه کارایی میکنم که غیرتی بشه. اما…..شما بهم بگید چکار باید بکنم.کدوم کارای زن حس حسادت و غیرت آقارو تحریک میکنه؟ عکس پسر بذارم تو گوشیم خوبه؟

مرتبط :

قبلا شوهرم روم غیرت داشت ولی الان …

چیکار باید کرد که مردونگی و غیرت دوباره تو جامعه پر رنگ بشه؟چطور یه پسر رو غیرتی کنیم

جواب خانم هایی که میگن چرا مردها بی غیرت شدن ؟

هست خانمی که از مرد با غیرت خوشش بیاد ؟!

آقایون، چرا بعضی از هم جنساتون بی غیرت شدن؟

فرق حسادت با غیرت تو آقایون چیه؟

شوهرم خیلی غیرتی هستند

من یه پسر مذهبی و غیرتی ام

به نظرم کاری نکن غیرتی شه

بیشتر به شوهرت نزدیک شو یعنی بیشتر براش دلبری کن.

 

آیا پسری را دوست دارید و می‌خواهید از او دلبری کنید؟ روش‌های مختلفی برای جذب کردن پسرها وجود دارد و ما در این مقاله می‌خواهیم، درباره روش‌های درست و اشتباه جذب کردن پسران صحبت کنیم. اگر برای تسخیر قلب پسرها از راه درست وارد شوید، احتمالش زیاد است که با بازی کردن نقش دختر رویاهایش و نشان دادن تمام خصوصیاتی که او در یک دختر تحسین می‌کند، در نهایت موفق شوید. اما اگر راه‌های اشتباه را انتخاب کنید، به دلایل زیادی ناراحت و سرخورده خواهید شد. ممکن است توجه پسر مورد علاقه‌تان را جلب کنید، اما او دیر یا زود متوجه می‌شود که فقط داشتید سعی می‌کردید که او را تور کنید و هیچ پسری از به دام افتادن خوشش نمی‌آید. در این مقاله با روش‌های مختلفی برای جذب مردان آشنا می‌شوید که موثر بودن آنها به لحاظ علمی اثبات شده است، بنابراین اگر می‌خواهید با بایدها و نبایدهای جذب پسران آشنا شوید، در ادامه با ما همراه باشید.

شاید فکر کنید برای جذب پسر مورد علاقتون باید مثل سلبریتی‌های فیلم‌های هالیوودی باشید و این موضوع تمام فکرتان را درگیر کرده است. کافی است پسر مورد علاقه‌تان را خوب بشناسید ،با کمی مهارت می‌توانید برای او فردی جذاب باشید. در این مقاله روش‌های کاربردی برای جذب پسرها را بررسی می‌کنیم. قبل از هر کاری باید پسر مورد علاقه خودتان را خوب بشناسید. اگر فکر می‌کنید به تنهایی نمی‌توانید به شناخت کافی از پسر مورد علاقه‌تان برسید و مشورت با شخص دیگری می‌تواند به شما کمک کند،

فهرست مطالب

چطور یه پسر رو غیرتی کنیم

اولین چیزی که پسرها متوجه آن می‌شوند، لبخندی است که یک دختر بر لب دارد.  همه توقع دارند که یک دختر موقر و خوش‌رفتار باشد و روش لبخند زدن یک دختر متانت او را نشان می‌دهد. هرچقدر هم که در خانه آزادانه و با صدای بلند می‌خندید، خنده شیطانی دارید یا با صدایی گوش‌خراش می‌خندید، لطفاً این خنده‌های پرسرو صدا را در جمع فراموش کنید. سعی کنید باوقار باشید و به شیوه‌ای متمدنانه مانند یک بانوی دوست‌ داشتنی بخندید. بهترین کار این است که لبخندی ملیح به لب بیاورید، لزومی ندارد که تمام سی و دو دندان خود را به همه نشان بدهید.

علم اثبات کرده است که بین نگاه کردن به چشم‌های یکدیگر و عاشق شدن ارتباط وجود دارد. تعداد نورون‌های مختص حس بینایی در مغز بیشتر از چهار حس دیگر است، بیش از 80% مواردی که به نوعی وارد بدن می‌شود، از فیلتر چشم‌ها عبور می‌کند. به علاوه چشم‌ها جز آن که دریچه‌ی روح هستند، دروازه‌ای به سوی گذرگاه‌های عصبی هستند که ارتباطات عاشقانه را در مغز شکل می‌دهند.

اگر پسری بوی بد بدهد، حاضرید حتی در خیالتان به با او بودن فکر کنید؟ پس چطور انتظار دارید که پسر مورد علاقه‌تان دختری را دوست داشته باشد که بوی بد بدهد؟ هر فردی رایحه‌ی خاص خود را دارد که معرف شخصیت او است. بنابراین عطرهای خوشبویی را انتخاب کنید که پسرها را به خود جذب می‌کند. بدبو بودن دهان نیز پسرها را فراری می‌دهد. به خاطر خودتان و حفظ سلامتی خودتان، نه هیچ کس دیگر، مرتب حمام بروید و از ضدعرق خوشبو استفاده کنید.

دخترها به پرشور بودن و قشقرق راه انداختن معروف هستند. پسرها به هیچ وجه دخترهایی را که رفتار نمایشی دارند، شلوغ می‌کنند و از کاه کوه می‌سازند، دوست ندارند. اجازه ندهید که این جامعه مردسالار اثبات کند که زنان ضعیف‌تر از مردان هستند. هر چقدر هم که فیلم عاشقانه دیده‌اید، نگذارید که این داستان‌های غیرواقعی زندگی عاشقانه‌تان را به نابودی بکشاند.

پسرها شاید هنرپیشه‌هایی با آرایش فراوان و موهای بلند افشان را دوست داشته باشند، اما در واقعیت وقتی می‌خواهند، زن زندگی خود را انتخاب کنند، همواره دخترهای ساده را انتخاب می‌کنند. البته منظورمان این نیست که اصلاً آرایش نکنید، اما بهتر است روزهای معمولی آرایش ملایمی بکنید تا در روزهای خاص بتوانید، دوست پسرتان را با آرایش خاص‌تان غافلگیر کنید. قرار نیست با آرایش کردن خودتان را شبیه هیولا بکنید، آرایشی را انتخاب کنید که خاص‌تر و زیباترتان بکند.

وقتی که پسری نمی‌تواند به راحتی به دختری نزدیک شود، غرورش خدشه‌دار می‌شود و از خودش می‌پرسد که این دختر چرا به او علاقه ندارد. بنابراین بازیگوش باشید، ناز کنید و با ترغیب کردنش به صحبت کردن با خودتان، او را سر انگشتتان بچرخانید. البته مراقب باشید زیاده‌روی نکنید و تصویری از دختری خجالتی را از خودتان به نمایش نگذارید، که رسیدن به او ممکن نیست. اگر عاقلانه عمل کنید، مانند آهنربا پسر مورد علاقه‌تان را به خود جذب می‌کنید.

بهترین روش برای تسخیر قلب یک پسر این است که با نشان دادن استعدادها و خصوصیات منحصر به فردتان توجهش را جلب و او را به خودتان علاقمند کنید. پسرها می‌خواهند با دخترانی جذاب و پرشور آشنا شوند، بنابراین وقت آن است که هنرهایتان را رو کنید. استعدادها یا خصوصیاتی را که از شما یک زن جذاب می‌سازد، به نمایش بگذارید. برای مثال اگر صدای خوبی دارید، وقتی می‌دانید که او در همان نزدیکی است، استعداد خوانندگی‌تان را به دوستانتان نشان دهید تا عشقتان بداند که چه صدای دلنشینی دارید.

تا حالا برایتان پیش آمده در یک مهمانی، پسری نظر شما را به خودش جلب کند، ولی شما ندانید که باید در آن لحظه چه کار کنید؟ بیشتر دخترها می‌گویند که دوست ندارند شروع کننده رابطه باشند و حتما پسر باید جلو بیاید. اما اگر داستان را از سمت پسرها نگاه کنیم، متوجه می‌شویم که آن‌ها وقتی نشانه‌ای از شما نمی‌بینند، از شروع ارتباط می‌ترسند. در این زمان چه کار باید کرد؟

چطور دلبری کنیم؟

1. ارتباط چشمی برقرار کنید. 2. لبخند بزنید. 3. به او نشان دهید که به آشنایی بیشتر تمایل دارید. 4. تک‌کلمه‌ای صحبت نکنید. 5. مرموز باشید. 6. خیلی برای جذاب بودن تلاش نکنید. 7. غیر مستقیم به او نشان دهید که به ادامه آشنایی بیشتر علاقه دارید. 8. با کمک موبایلتان، معجزه کنید.

خودتان را جای پسر مقابل بگذارید، چقدر احتمال دارد با دختری که حتی به شما نگاه نمی‌کند، سر صحبت را باز کنید؟ شما ممکن است با خودتان بگویید: «یکبار بهش نگاه کردم، دید دیگه. اگر می‌خواست بیاد، میومد». اما، جواب ما به شما اینه: «نهههه». شما حداقل باید سه/چهار بار به او نگاه کنید تا جرات پیدا کند که صحبت را با شما شروع کند.

در حین ارتباط چشمی، هیچ‌وقت جادوی لبخند زدن را فراموش نکنید، چون با اینکار دو تا پیام مهم به فرد مقابلتان می‌دهید: اول اینکه: «من یکم ازت خوشم خومده و دوست دارم باهات صحبت کنم». و دوم: «من دختر شادیم. تو صحبت کردن با من قراره بهت خوش بگذره!»

با وجود سیگنال‌هایی که فرستادید باز هم پسری که جلو میاد، از شروع ارتباط خیلی مطمئن نیست و کمی می‌ترسد. شما در اینجا با گفت‌وگویتان می‌توانید، تمایل خودتان را به آشنایی بیشتر با او نشان دهید. البته لازم نیست که همه سوال‌هایش را با هیجان جواب دهید، اما بهتر است یک سری نکات ریز را رعایت کنید. (در دو اسلاید بعد در این مورد صحبت می‌کنیم:)

به این سناریو توجه کنید: پسر: «شغلتون چیه؟» دختر: «کارمند بانک» پسر: «چه جالب، خواهر منم تو بانک کار می‌کنه؛ به نظر من خیلی کار سختیه.» دختر: «اوهوم» (هدف این گفت‌وگو را فراموش نکنید. در حقیقت قصد پسر، صحبت کردن در مورد شغلتون نیست؛ بلکه می‌خواهد موضوع مشترکی برای صحبت کردن پیدا کند.)

لازم نیست تمام نکات مهم زندگی خودتان را در همان دیدار اول توضیح دهید. کمی مرموز بودن بسیار جذاب است. البته به این معنی نیست که جواب تمام سوالات را سربالا بدهید. به این مثال توجه کنید: پسر: «شغلتون چیه؟» دختر: «من نوازنده پیانو هستم. 15 ساله پیانو می‌زنم. البته اولش خیلی دوست نداشتم ولی کم‌کم علاقه‌مند شدم. ….) این همه توضیح برای بار اول آشنایی، اصلا مناسب نیست!

یکی از پرتکرارترین سوالات دخترها این هست: «چرا پسرایی که من ازشون خوشم میاد، از من خوششون نمیاد و پسرایی که من خوشم نمیاد، از من خوششون میاد؟» شاید یکی از جواب‌های اصلی برای این سوال این باشه: شما در مقابل پسرهایی که خوشتان می‌آید دوست دارید بهترین باشید و همین تلاش بیش از حد جواب عکس می‌دهد.

خیلی خجالتی بودن یا خیلی سهل‌الوصول بودن هر دو دافعه ایجاد می‌کند. سعی کنید یک رفتار میانه را انتخاب کنید؛ اما چرا؟ اگر خجالتی باشید، احتمالا پسر با خود فکر می‌کند: «وای، حالا باید کلی تلاش کنم تا یک کلمه حرف بزنیم.» و اگر سهل‌الوصول: «خب حتما با خیلی‌های دیگه اینطوری هست.»

اگر اولین دیدارتان خوب پیش برود و هر دو به ادامه آشنایی تمایل داشته باشید، احتمالا سعی می‌کنید از طریق فضای مجازی با هم در ارتباط باشید. در این زمان است که شما می‌توانید با موبایلتان و ارسال پیام‌های مناسب و درست، جادو کنید. اما چطور؟ رادیو عشق، در کارگاه «جذب مرد با موبایل»، به شما یاد می‌دهد چطور به بهترین نحو از گوشی موبایلتان استفاده کنید.

همه ما می‌دانیم که توقعات پایانی ندارد و علاقه‌مندی‌های تمام انسان‌ها با هم یکسان نیست. با این حال نکاتی که ذکر شد، رایج‌ترین توصیه‌هایی است که برای جذب پسرها در سراسر جهان کاربرد دارد. برای این که از جزئیات بیشتری درباره جذب عشقتان آگاه شوید، اول باید شخصیت و دیدگاه‌های عشقتان را به ما توضیح بدهید. برای بهره‌مندی از راهنمایی‌های ارزشمند مشاورین ما اینجا کلیک کنید.

روش بسیاری از دخترها برای جذب کردن پسرها و عاشق کردن آنها این است که خودشان را تغییر می‌دهند. احتمالاً شما هم تلاش کرده‌اید تا خودتان را به شکلی دربیاورید که “فکر” می‌کنید، پسر مورد علاقه‌تان دوست دارد. در این حالت برای خوشایند عشقتان وانمود می‌کنید که آدم دیگری هستید. این نقاب زدن به دو دلیل زیر بسیار بد است:

در هر حال این صادق نبودن کمکی نمی‌کند که تا پایان عمر در کنار عشق‌تان به خوبی و خوشی زندگی کنید. بنابراین بهتر است خودتان باشید و همان‌طور که برای او دلبری می‌کنید، اجازه دهید که شما را به درستی بشناسد.

اگر فکر می‌کنید که باید کار اشتباهی را برای دلبری از دوست پسرتان انجام دهید و می‌دانید که نباید این کار را بکنید، پس از انجام دادن آن منصرف شوید. هیچ پسری ارزش این را ندارد که اصول اخلاقی‌تان را زیر پا بگذارید و خودتان، دوستانتان و خانواده‌تان را به دردسر بیاندازید. به علاوه وقتی کاری را برخلاف اصول اخلاقی خودتان انجام می‌دهید، خودتان را در باتلاقی می‌اندازید که عزت نفس‌تان را می‌بلعد. برای مثال اگر کار احمقانه‌ای مانند مصرف مواد مخدر انجام دهید، تجسم خودتان در زمان مصرف مواد باعث می‌شود که احساس بدی نسبت به خودتان پیدا کنید و به این ترتیب برداشت دیگران درباره شما نیز تغییر می‌کند و فکر می‌کنند که شما آدمی هستید که زندگی خود را با انتخاب‌های اشتباه به نابودی کشانده است. در این بین اگر پسری باشد که شما را به خاطر اخلاقیاتتان دوست داشته باشد، با این خرابکاری‌ها علاقه‌اش را به شما از دست می‌دهد.

احمقانه و کودکانه رفتار کردن توصیه‌ی اشتباهی برای جذب مردان است که از زمان انسان‌های غارنشین رواج داشته است. عده‌ای تصور می‌کنند که رفتار احمقانه مترادف لطافت زنانه است و نشان می‌دهد که این دختر گیج دوست‌داشتنی به حمایت یک مرد قوی بزرگ نیاز دارد. البته که این تصور یک کلیشه اشتباه است. حتی اگر احمقانه رفتار کردن برای جذب دوست پسرتان باعث شود که او شما را دختری لطیف و آسیب پذیر ببیند، این کار او را جذب خود واقعی‌تان که یک زن قوی است، نخواهد کرد. مرد محبوبتان دیر یا زود از این رفتار احمقانه خسته خواهد شد و شما را به خاطر یک دختر باهوش ترک خواهد کرد. باور کنید که هیچ پسری مدت زیادی با دختری نمی‌ماند که هیچ کاری از سلول‌های خاکستری مغزش نمی‌کشد.

نحوه پیام دادن شما بسیار در شناخت و دید مرد مورد نظرتان از شما موثر است. این روزها بخش عمده ارتباطات از طریق موبایل انجام می‌شود اما متاسفانه استفاده ناشیانه از آن بسیار دردسرساز و مشکل‌ساز است. اینکه در چه موقعیتی چه پیامی بفرستید و چه برخوردی داشته باشید بسیار مهم است. نحوه پیام دادن آنقدر مهم است که گاهی یک پیام اشتباه سوءتفاهمی ایجاد می‌کند که مرد مورد نظرتان کلا از ادامه ارتباط با شما منصرف می‌شود، فقط به این خاطر که لحن کلامتان را اشتباه منتقل کرده‌اید. برای جذب و عاشق کردن مرد مورد علاقه‌تان از طریق موبایل، برای مثال باید با پیام‌هایتان جوری مردانگی او را تحسین کنید که نه خیلی مستقیم و زننده باشد نه تکراری باشد و حسی به او بدهید تا به حال در کنار هیچ دختری نداشته است. در مکالمات پیامی‌تان در عین حال که خط قرمز‌هایتان را حفظ می کنید باید اعتماد به نفس زنانه‌تان را نشان دهید.

حتما بخوانید: دلبری با موبایل و از راه دور

 

مشاوره آنلاین در زمینه دلبری از عشق و پسر مورد علاقه

عشقت رو جذب کن

چطور یه پسر رو غیرتی کنیم

میخوای یاد بگیری چطور روز به روز بیشتر قلب عشقتو بدست بیاری؟ چطور یه رابطه موفق منجر به ازدواج داشته باشی؟ چطور یه زندگی مشترک موفق داشته باشی؟ پس فرصت را از دست نده! تو هم به جمع دنبال کنندگان پیج رادیو عشق در اینستاگرام اضافه شو…

عضویت در خبرنامه رادیو عشق

55 بازدید

60 بازدید

133 بازدید

120 بازدید

198 بازدید

دیدگاه

نام *

ایمیل *

وب‌ سایت

ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی می‌نویسم.

مشترک نمی شومدریافت همه دیدگاه های این نوشتهفقط دریافت پاسخ دیدگاه های خودم

با سلام و عرض ادب من یه دختر۲۲ساله هستم عشقم ۳۰سالشه من زیادی روش حساسم تا حدی که گفتم عکس خودتو رو پروفایل بردار اونم ناراحت شد منم گفتم دیگه اصلا چیزی نمیگم اصلا من کیم که نظر بدم حالا قهره من چیکار کنم رابطمون خراب نشه 🥺🥺ممنون میشم راهنماییم کنید

سلام دوست گرامی احتمالاً ترس از دست دادن دارید و یا اینکه او به شما توجهی نکند. این مساله باعث سردی در رابطه می‌شود و باید تلاش کنید تا مهارت‌های ارتباطی صحیحی را آموزش ببینید. در این مسیر ، مشاور با شما همراهی خواهد کرد.

سلام و عرض ادب بنده به مدت ١ ماه با اقایی آشنا شدم در فضای مجازی اینم ذکر کنم ایشون ٢٧ سالشونه و بنده ١٨تو این یک ماه آشنایی ازخصوصیات رفتاریشون میگفتن و این که مثلا من تو زندگیم به آدمی مثل تو نیاز دارم و… تو این مدت آشنایی نه من از ایشون عکس خواستم نه ایشون از من بعد از مدت ١ماه ایشون از بنده ی جورایی خواستگاری کردن سوال من اینه مگه میشه آدم کسیو نبینه و عاشق بشه و فقط جذب رفتار اون آدم بشه 🤔🤔🤔🤔اینم خدمتتون عرض کنم ی دوسه باری گفتن عکسمو میفرستم و خب من گفتم نمیخواد و… حالا بعد گذشت یک ماه من گفتم یک الی دو هفته باهم ارتباطی نداشته باشیم بعد عکس های همو ببینیم سوال من اینه آدم میشه عاشق کسی بشه که اون آدم ندیده و اینم بگم آدم به شدت با شخصیتی هستن که هیچ حرف نامربوطی تا به امروز نزدن

سلام دوست گرامی کیفیت این رابطه بسیار پایین است و شناختی در آن بوجود نیامده است. خواستگاری؟ آن هم بدون هیچ شناختی؟ نیاز به راهنمایی مشاور دارید تا واقع‌بینانه‌تر به این ماجرا نگاه کنید.

سلام من هانا هستم و ۱۴سالمه و از ۹سالگی با یکی از پسرای دوستامون دوست هستیم من ازش خوشم میاد و ۷ ساله دوسش دارم و اون نمیدونه و اینکه رابطمون یک طرفس و حس میکنم از من خوشش میاد اما مطمعن نیستم اون تهرانه و من مشهد قبلا مشهد بود اخرین باری که دیدمش پارسال بود و تو اون سال بنظرم یکم علاقا از طرفش دیدم مثلا من با دوستم تو اتاق بودیم اون اومد درو باز کرد و بحثو شروع کرد و قبل این کارش همش میومد پشت در از زیر در سایشو میدیدم و رفته بودم تو تراس و یواشکی بهم نگاه میکرد و بعد هم بحثو باز کرد بنظرتون چیکار کنم تا اون جذبم شه و بهم بگه و اینکه بنظرتون اون به من علاقه ای داره؟؟؟؟

سلام دوست گرامی سن شما برای جذب عشق و بودن در یک رابطه بسیار کم است و این علاقه در سال‌های آینده تغییر شکل خواهد داد.

سلام وقت بخیرمن ۳۰ ساله و کارمند هستم چند وقتی هست که من صفحه اینستاگرام شخصی رو دنبال میکنم از زمانی که صفحه ایشون رو دنبال کردم به شدت یک حسی درونم بیدار شده که اسمش رو نمیدونم چی بایدبزارم از طرفی خیلی دوست دارم که از طریق پیغام به ایشون نزدیک شم ولی فکر اینکه جواب ندن یا جواب منفی بگیرم اذیتم میکنه و خیلی روحم رو درگیر کردن و هر لحظه به ایشون فکر میکنم…. ممنون میشم راهنمایی کنید🙏

سلام دوست گرامی به صورت غیرمستقیم باید تلاش کنید تا به ایشان نزدیک شوید. ابتدا پست‌های او را بررسی کنید که به چه مسائلی بیشتر علاقه دارد و پست مشابه برایش ارسال کنید. ددر واقع باید ابتدا باب گفتگو باز شود. شما می‌توانید برای بررسی بیشتر و یادگیری مهارت‌های صحیح ارتباطی در جذب عشق؛ در دوره«جذب عشق، از آشنایی تا ازدواج» رادیوعشق شرکت کنید.

سلام من یه دختر ۱۹ ساله هستم و دوست پسرم از من یه سال بزرگتر هست اون اول دوستی به من رابطه ی جنسی پیشنهاد داد من بهش گفتم که ترس عجیبی دارم از این نوع رابطه اون هم قبول کرد ولی به نظرم براش جذاب نیستم و حس میکنم که دیگه منو دوست نداره و با یه دختر دیگه رل زده این موضوع منو خیلی آزار میداد و همش تو فکر بودم یه روز تصمیم خودم رو گرفتم و دنبالش کردم و دیدم حدسم درست بود و با یکی دیگه رل زده رفتم جلو بهش گفتم و با هم به هم زدیم میشه بگید که مشکل از من بود یانه آیا باید قبول می کردم؟

سلام دوست گرامی اگر پیشنهاد ایشان را قبول نکردید، کار مناسبی انجام دادیدف چون ابتدای رابطه این پیشنهاد درست نیست و نشان دهنده این است که طرف مقابل به دنبال رابطه عمیق عاطفی نیست. ضمناً او به سمت شخص دیگری گرایش پیدا کرده است؛ پس بهتر است او را فراموش کنید.

سلام من ۱۷سالمه حدود ۷ساله که عاشق پسری هستم واونم عاشقمه باهاش دوست شدم وبخاطر خانواده چون که فهمیدن مجبورشدم کنار بذارمش الان عاشق همیم ولی ازهم دوریم چکارکنم که پدرم بزاره باهاش ازدواج کنم هم سنیم عاشق هم هستیم

سلام دوست گرامی علت مخالفت پدرتان را مطرح نکردید. اگر علت مخالفت سن هردوی شماست که این دلیل منطقی است. بهتر است در این زمان به وطایف سنی خودتان توجه و تمرکز داشته باشید.

سلام من الان حدودا چند ماهه ک با یک پسر که از خودم ۳سال بزرگ تره رل زدم رابطمونم مجازیه و قراره واقعی شه همدیگه رو هم خیلی دوست داریم ولی مشکل اینجاست که وقتی پیامش میدم دیر آنلاین میشه ینی از ۲۴ساعت شاید فقط ۲ساعت تو روز جواب بده همین خیلی تو رابطه اذیتم می‌کنه بهشم گفتم ولی هر دفعه بهونه الکی اورده میشه لطفاً راهنماییم کنید

سلام دوست گرامی 3سال رابطه مجازی بدون دیدار؛ ریسک بزرگی کردید. به سن خودتان و او اشاره نکردید. توصیه می‌شود رابطه مجازی بعد از 1 ماه به دیدار حضوری برسد تا بتوانید به شناخت بیشتری از یکدیگر برسید.

سلام من دختری 20ساله هستم یک سال هست با یکی از هم دانشگاهیام ک دو سال از من بزرگ تر هست دوست شدم رابطه ی بسیار خوب و متعهدی داریم و واقعا عاشق هم هستیم من واقعا برای دوس پسرم جذابم و این رو همیشه به زبون میاره ولی من یکم تو رابطه جنسی سرد هستم و این موضوع ذهن دوس پسرم رو درگیر کرده و میگه که شاید من اونقدر واست جذاب نیستم ک تو به من اون کشش رو داشته باشی و این که ما ک الان تو رابطه دوستی این جوری هستیم بعدا ک ازدواج کردیم و همیشه پیش همیم ممکنه اذیت کننده بشه خودم هم ب نسبت قبول دارم اون جور که باید، تو رابطه جنسی گرم نیستم و خیلی لذت نمی‌برم ولی خب خیلی عشقم رو دوس دارم و اصلا دلم نمیخواد حس کنه که من نسبت بهش سرد هستم و واسم جذاب نیست بنظر شما آیا این که من همیشه از رابطه جنسی کع تو رابطمون هست استرس دارم دلیل بر این سردی نیس؟ البته ب تازگی اون استرس کم رنگ شده ولی بازم میلم همونطوریه

سلام دوست گرامی گرمی و سردی در رابطه جنسی به خیلی از عوامل مربوط است . صرفا نمی‌توان به دلیل عدم کشش داشتن، به شخصی گفت که سرد است. ممکن است چون هنوز احساس امنیت در رابطه ندارید و در دوران دوستی هستید، این اتفاق می‌افتد. در آینده می‌توانید به سکس‌تراپ مراجعه کنید.

سلام من 17سالمه 1ساله عاشق پسر عمه بابام شدم اون 23سالشه خیلی دوسش دارم یعنی شب و روز بهش فکر میکنم مامانشم وقتی 14سالم بود منو برای اون خواستگاری کرد ولی گفتن بچه هست دیگه حرفی ازش پیش نیومد ولی اون مث دخترای دیگه فامیل به من نگاه میکنه هیچوقت ندیدم بهم توجه کنه ولی من دیونه وار عاشقشم دوست دارم باهاش ازدواج کنم اما اون اصلا توی این چیزا نیست یعنی من چیکار کنم؟ چجوری اونو عاشق خودم کنم

سلام دوست گرامی شما در دوره نوجوانی قرار دارید و این دوره زمانی است که هیجانات شما به بالاترین حد خود می‌رسد و این تمایل شدیدی که پیدا کردید تا حد زیادی مربوط به سن شماست. البته تمایل مادرشان برای خواستگاری نیز در نوع نگاه شما بی تاثیر نبوده است. در هر صورت تا زمانی که خود طرف مقابل شما این درخواست ازدواج را نداشته باشد این تمایل شما یکطرفه است. بهتر است در این زمان شما دستاوردهای خودتان را تقویت کنید. مانند درس، کنکور، کار هنری و….

سلام،من چندماهیه که با پسری دوست شدم و خیلی عاشقش هستم… از همون اول رابطه باهام خیلی گرم و صمیمی بود… و بهم گفته بود ک قبلا دوست دختر داشته و بخاطر دروغایی ک ازش شنیده از اون جدا شده… دفعه ی پیش ک رفتم پیش عشقم…حالش خوش نبود و بهم پی امای قبلا دوست دخترش رو نشون دادو گفت…خیلی دوسش داشتم…حتی اسمشو روی سینش تاتو زده و بهم گفت ک آدم کسی ک واقعا دوسش دارو رو روی سینش هک میکنه و آهنگای غمگین گوش میداد..‌منم طاقت نیاوردمو کلی گریه کردم…عشقو تو چشماش احساس میکردم…ولی همیشه بهم میگه تو عشق اولو آخرمی…هیچوقت تنهات نمیزارم…ووو…بهم اطمینان میده ک همیشه کنارمه…ولی من همیشه هراس از دست دادنش رو دارم… باید چکار کنم ک ب عشق سابقش فکر نکنه؟ چکار کنم ک همیشه رابطمون پایدار باشه؟

سلام دوست گرامی به سن خودتان و طرف مقابل اشاره نکردید. شما وطیفه‌ای و مسئولیتی در قبال اینکه او دیگر به عشق سابقش فکر نکند ندارید.پرونده عشق سابقش را خودش باید ببندد. تا زمانی که ایشان مانند قبل عاشق عشق قبلش هست، بودن شما در زندگی ایشان، به ضرر خود شماست. برای او روشن کنید که شما می‌خواهید رابطه‌ای را بدون حضور و وجود عشق سابقش تجربه کنید. این رابطه امنیت عاطفی شما را به خطر می‌اندازد، به همین دلیل است که ترس از دست دادن او را همیشه دارید و خواهید داشت.

سلام من و رئیسم هم سنیم هر دو 28 سالمون هست ایشون رفتار صمیمانه شون رو باهام توی پیام و مراودات شروع کردن ولی من نمی تونم باهاش راحت شم چون حس رئیس و کارمند بودن حتی خارج از محیط کار هم همراهم هست و نمی تونم باهاش راحت باشم با اینکه خیلی دوست دارم باهاش ارتباط دوستانه داشته باشم چیکار باید بکنم؟

سلام دوست گرامی رفتار صمیمانه را با چه هدفی شروع کردند؟ آیا نقش خودتان برای‌تان روشن است که با چه کسی وارد رابطه شدید؟ زمانی که شما در برابر یک نفر، دو نقش همزمان را برعهده می‌گیرید، تا وقتی نقش شما دقیق مشخص نشود، این راحتی و صمیمیت شکل نمی‌گیرد. پس در ابتدا با طرف مقابل صحبت کنید تا بدانید قصد و هدف شما از این ارتباط خارج از محیط شغلی چیست؟

سلام من۱۸سالمه ویکساله ک میرم کلاس شیمی این استادمونم۲۹ سالشه.تواین مدت فهمیدم وکاملامطمئنم ک دوسم داره ازکاراش نگاهای یواشکی ک بهم میکنه حتی گاهامیشه که منم نگاش میکنم وهمزمان ۵دقیقه هم شده ک بهم زل میزنه انگارک بخادچیزی بگه بفهمونه ولی نمیتونه مستقیم به چشام خیره میشه بعضی وقتابه کارام میخنده.من اوایل میرفتم کلاسش ولی ازرفتاراش خسته شده بودم احساس میکردم بیش ازحدبهم نزدیک میشه یاخیلی به اندامم وصورتم خیره بود واون موقع خیلی دوسش داشتم وساده بودم به همه حرفاش میخندیدم .اونم توجمع کلی طرفداریمومیکرد دیگه ازنگاهای لحظه ب لحظش نمیدونستم کجافرارکنم.خیلی هم پرشوربودم واونم میدونس.میدونستم میخادم ولی چون چیزی نمیگف نرفتم دیگ کلاسش. چندماه بعددوباره تصمیم گرفتم برم ولی اجازه ندم دست کم بگیره منو وباز احمق وشیطون فرضم کنه اینم بگم من خیلی خوشگلم وکلاهمه پسرابااولین نگاه محومیشن.اماازاین موضوع بیشترناراحتم ک شایدمنوب این دلیل میخاد وچقدابلهم ودست پاچلفتیم .گاهاشده ک بهم نزدیک بشه ولی من دیگ مثل قبل نیستم وکلی تغییرکردم نمیزارم بهم نگاه کنه مثل غریبه هارفتارمیکنم درحالیکه بشدت دوستش دارم تنهادلیل اینکارم خودشه ک چرابهم اعتراف نمیکنه وبایکی ازشاگرداش راحته ومن حرصم میاد…میخام اززبون خودش بشنوم تازگیاهی میخادموقعیت جورکنه بچه هاازکلاس برن بیرون میدونم دقیقامیخادیکاری کنه دوسم داره ولی نمیگه بگین چیکارکنم😔وسنش بنظرتون مشکل نداره؟خیلی پرهیجان وآدم شادیه منم واس همین میترسم

سلام دوست گرامی ممکن است تمام این رفتارهایی که از ایشان می‌بینید و زیر نظر گرفتید، فقط صرفاً یک رابطه استاد و شاگردی باشد که شما به آن معنی علاقه عاطفی داده‌اید. علاقه به یک شخص قدرتمند مثل یک استاد و حرص خوردن از اینکه او به دیگر شاگردان توجه دارد، نشانه‌هایی از تله رهاشدگی است. درباره این تله‌ها می‌‌توانید به مقاله«کدام طرحواره در من برجسته‌تر است» مراجعه کنید. برای دریافت راهنمایی بیشتر می‌توانید از مشاوران رادیو عشق وقت مشاوره دریافت کنید.

سلام من یه دختر 20 ساله هستم. اولین عشق یکطرفه زندگیم رو تو دوران راهنمایی شروع کردم و به طور دیوانه واری تا اواسط تا 17 سالگی یکطرفه بودنشو ادامه دادم، و بعد دیگه فراموشش کردم. مشکل من اینه که از اون موقع دیگه نتوستم با پسرا به ارتباط برقرار کنم و هر وقت خواستم با یکی دوست شم به طرز عجیبی خودش یکیو داره و به صورت یه اصل واسم هی تکرار میشه ، الانم رو یکی کراش دارم که با هم همسایه ایم و من نمیدونم چجوری باهاش ارتباط برقرار کنم یا اصلا نمیتونم باهاش ارتباط چشمی داشته باشم و همه اینو به عنوان یه حالتی از غرور بهم نسبت میدن یه خورده هم اخمو به نظر میام . فقط یه مشکلی هم که هست اینکه پسره حدود یه سال و سه چهار ماه ازم کوچکتره این مشکلی ایجاد نمیکنه؟؟ لطفا کمکم کنید

سلام دوست گرامی از دوران راهنمایی تا 17 سالگی عشق یکطرفه داشتید دیگر با پسری نمی‌توانید ارتباط بگیرید نحوه ارتباط برقرار کردن را نمی‌دانید و اخمو و مغرور به نظر می‌رسید و طرف مقابل که از او خوشتان می‌آید، یک سال و چهار ماه از شما کوچک‌تر است. مجموعه این مسائل نشان می‌دهد که هنوز به بلوغ و پختگی برای شروع ارتباط عاطفی نرسیدید، معیارهای مشخصی برای انتخاب طرف مقابل‌تان ندارید و مهارت‌های ارتباطی را بلد نیستید. پس راه‌حل شما آموختن این مسائل است تا بتوانید ابتدا پرونده عشق گذشته را ببندید و هیجان زده وارد رابطه نشوید. شما می‌توانید از مشاوران رادیو عشق وقت مشاوره دریافت کنید.

سلام من دختری 23 ساله هستم از پسرهمسایه مون خوشم اومده ولی اصلا پیش نمیاد باهم رودر رو بشیم من فقط اونو دیدم اصلا منو ندیده و چون دوست داداشمه من میشناسمش. حالا نمیدونم چجوری راه ارتباطی مون رو باز کنم. نمیخوام مستقیما بهش بگم یا همچین چیزی که فکر کنه من راحت بدست میام یا دختر بدیم نمیخوام رابطه نامشروعم باهاش داشته باشم یه جور رابطه جهت آشنایی میخوام دلبری کنم ولی بلد نیستم چکار کنم!!! اگه پیشنهادی دارید برای شروع آشنایی که به چه صورت باشه خوشحال میشم بشنوم 🙂 ممنون

سلام دوست گرامی خیلی خوب است که شما دوست ندارید تا از طریق بی‌ارزش کردن خودتان او را به دست بیاورید. اشاره کردید دوست برادرتان است، تا بحال اطلاعاتی از او به صورت غیرمستقیم پیدا کرده‌اید؟ اینکه کسی در زندگی‌اش هست یا خیر؟ شما نیاز دارید ک هاین اطلاعات اولیه را از او داشته باشید. سپس به دنیال یک نقطه مشترک برای حرف زدن بگردید. اگر صفحه اینستاگرام دارد و صفحه باز است، پست‌هایش را ببینید تا حال و هوای او را متوجه شوید و اطلاعات کسب کنید. برای اطلاعات بیشتر و شرکت در دوره «جذب عشق از آشنایی تا ازدواج»، از مشاوران رادیو عشق وقت مشاوره دریافت کنید.

سلام عشق من یک طرفست من میخوام دو طرفش کنم چیکار کنم خیلی دوسش دارم اون یه روزی به من گفت دوست دارم ولی پس فرداش گفت نه ولی فکر میکنم یه احساسی بهم داره خودش یه دوست دختر داشت ولی فکر کنم الان دیگه دوسش نداره لطفا جواب بدین

سلام دوست گرامی اطلاعات بسیار اندکی ارسال کردید. سن خودتان و طرف مقابل را اشاره نکردید، نحوه آشنایی، دلیل جذب‌تان به طرف مقابل و … پس راهنمایی به شما به صورت کاملاً کلی خواهد بود. اگر قبلاً ایشان با شخصی آشنا بوده که در حال حاضر با او دیگر در رابطه نیست، ممکن است که پرونده آن رابطه هنوز برایش بسته نشده باشد و به همین دلیل نمی‌تواند همراه شما باشد. اما برای تبدیل عشق یکطرفه به دوطرفه، باید ابتدا اطلاعاتی درباره علاقمندی‌های ایشان داشته باشید و در صورت امکان، آن رفتارها را انجام دهید. او باید بهترین تصویر را از شما ببیند. برای کسب اطلاعات بیشتر به مقاله «راه‌های تبدیل عشق یک طرفه به عشق دوطرفه» مراجعه کنید.

سلام مدتیه با یکی از هم دانشگاهیام که ۳ سال از من بزرگتر هست خیلی دوستانه صحبت میکنیم و رفتار هاش طوریه که به وضوح مشخصه که به من حس داره اما از طرفی مغرور هم هست و چیزی نمیگه راجب احساسش، منم ازش خوشم میاد اما بین این فرد و یک نفر دیگه که اونم موقعیت خوبی داره و ۵ سال از من بزرگتره و اولا مثل ۲تا دوست بودیم و الان یه مدته که بهم پیشنهاد دوستی داده تو دوراهی موندم، می‌خوام با یه تلنگر از احساس فرد اول مطمئن بشم تا بینشون تصمیم بگیرم ، اما نمی‌دونم چیکار کنم ⁦☹️⁩ راه حلتون چیه راجب این موضوع

سلام دوست گرامی زمانی سر این دوراهی انتخاب قرار می‌گیرید که معیارهای‌تان برای انتخاب طرف مقابل نامشخص باشد و در واقع ندانید به دنبال چه فردی برای ارتباط و ازدواج می‌گردید. بنابراین ابتدا مشخص کنید معیارهای اصلی و خط قرمزهای‌تان چیست؟ در مورد هم دانشگاهی‌تان، تا وقتی به صورت مستقیم به شما ابراز علاقه نکرده‌اند، حساب ویژه‌ای باز نکنید.

سلام.دختری ۲۱ ساله هستم یکی از همکلاسی هام که ۲۴سالشونه بهم گفت که روت کراش دارم و مستقیم گفتن میخوامت اما من پیشنهاد ایشون رو رد کردم. اما تقریبا یک ماه هر شب باهم در ارتباط بودیم الان احساس میکنم خیلی ازش خوشم میاد اما دوتا مشکل دارم اینکه وقتی ابراز علاقه میکنه فکر میکنم میخواد خرم کنه اصلا نمیتونم به آدما در مورد احساساتشون اعتماد کنم و دومین مشکلم این هست که با اینکه همه میگن قیافه خوبی دارم و حتی کار مدلینگ هم بهم پیشنهاد شده اما نمیدونم چرا با خودم همش فکر میکنم اگه باهم بریم بیرون از قیافم خوشش نیاد ممنون میشم کمکم کنید

سلام دوست گرامی مسأله شما کمبود عزت نفس است. عزت نفس یعنی من خودم را عزیز بدانم و فارغ از هرگونه ضغف و احساس ناتوانی خودم را دوست داشته باشم. با وجود تعریف‌های دیگران از چهره‌تان، این حس کافی نبودن و احساس مثبت نداشتن نسبت به چهره و یا نگران بودن از اینکه او خوشش نیاید نیز، بازهم مصداقی برای کمبود عزت نفس در شما است. وقتی شما نسبت به ابراز علاقه کسی بی‌اعتماد باشید، یا از او حرکت و رفتاری دیدید که به او اعتماد ندارید، یا خودتان را لایق دوست داشتن نمی‌دانید. برای کسب اطلاعات بیشتر ابتدا به «قطب نمای عزت نفس» مراجعه کنید و سپس برای دریافت مشاوره، از مشاوران رادیو عشق وقت مشاوره دریافت کنید.

سلام خسته نباشید من یه دختر 17 ساله هستم که یک و نیم سالی هست که با یه پسری دوست هستم پدر و مادر هر دو طرف از ماجرا باخبر هستن و اوایل رابطمون مشکلاتی پیش اومد و مدتی پیش هم که خانواده پدری این پسر که روحیه ایشون روگرفته بودن نه در این زمینه کلا همه چی و ایشون هم کنکوری هستن بعد زود عصبانی میشدن پیش مشاور رفتن مدتی و یه سری اخلاقیاتشون تغییر کرد و بهتر شده اما راستش من چند باری دروغ گفتم و لجبازی میکردم اما هر دفعه قرار به درست شدن بود و کمی هم بی توجه بودم به ایشون چون برای ایشون خیلی مهم اهمیت و احترام ولی نشد هر دفعه و بعد این مشاوره ها ایشون اومدن گفتن که بهتر شدن و برگشتن چون دوماهی کنار هم نبودیم و الان هم گفتن که من هم تغییراتی توی خودم ایجاد کنم و بعد برگردم پیششون و توی یک محله هستیم ولی خیلی دیر به دیر به مدت یک ساعت میبینیم همو و بیشتر به صورت پیام و مکالمه تصویری هستش و با اینکه هدف ایشون ازدواج و با پدرم هم حرف زدند اما یه خواسته ای که دارند اینه که من هات باشم و نیاز های ایشون رو ببینم ولی من توی این سن مخالف این هستم ولی ایشون براشون اهمیت زیادی داره و این هم جزو تغییراتی که باید روی خودم انجام بدم حالا نظر شما چیه؟

سلام دوست گرامی شرایط حساس سنی شما و طرف مقابل باعث می‌شود که پذیرش مسئولیتی مثل ازدواج برای‌تان سخت و دشوار باشد. اگر شما پذیرفته‌اید که باید مهارت‌هایی را آموزش ببینید، پس اقدام کنید و همراه یک مشاور این مهارت‌ها را آموزش ببینید. اما درباره درخواست ایشان، مخالفت شما کاملاً درست و منطقی است. برای آموختن مهارت‌ها و جذب عشق به صورت صحیح می‌توانید از مشاوران رادیو عشق، وقت مشاوره دریافت کنید.

سلام وقتتون بخیر من چند تا از مطلبای این چنینی و مطالعه کردم برای ارتباط برقرار کردن و جذب طرف مقابلم و الان احساس میکنم ک گند زدم😔 من یه دختر خانم ۲۸ ساله هستم تو اداره ای که کار میکنم از همکارم خوشم میومد ولی حس اونو نمیدونستم ولی نگاه هاشو دوست داشتم چون مطمئن بودم اونم حواسش به منه، گذشت بعد چند وقت این اقا تونست به وسیله واسطه شماره منو پیدا کنه و پیام بده با هم تا الان دو سه بار بیرون رفتیم و صحبت کردیم.تقریبا دو ماهه که در ارتباطیم..ایشون گفتن ک از من خوششون اومده و چند وقتیه منو زیر نظر دارن…منم کلی ذوق مرگ…ولی تو قرار سومم سر یه صحبتی و بحثی از دهنم در رفت کلا اعتراف کردم که دوسش دارم و بهش علاقه مندم در صورتی که همه جا خوندم ک نباید به پسر هیچ وقت همون اول احساستو بگی 😔 ولی از طرفی هم یه عده گفتن که خوب کاری کردی و احساس باید گفته بشه نمیگفتی برات میشد حسرت…ولی نمیدونم چرا احساس بدی دارم از اینکه راحت حسمو بهش گفتم…یه موضوعی هم ک هست این آقا درونگرا هستن راحت حسشو بروز نمیده راحت حرف نمیزنه ، راحت اعتماد نمیکنه..جوری رفتار میکنه انگار قبلا یه دختری تو زندگیش بوده رفته تنهاش گذاشته و اون الان تنهایی و ترجیح میده به ازدواج!!! فقط نمیدونم چرا اومده شماره منو پیدا کرده و بهم گفته ک به من از قبل علاقه داشته وقتی دلش تنهایی خودش و میخواد‌..اشتباه کردم درسته؟؟ دوست دارم هنوزم در نگاهش همون دختر مغرور و پیچیده ای باشم که قبلا بودم خیلی زود تونست حسمو علاقمو کشف کنه..نباید میذاشتم😞😞

سلام دوست گرامی در مسیر جذب طرف مقابل یکی از نکاتی که باید به آن توجه داشته باشید، همین نکته است که بهتر است به ایشان درباره علاقه خود به سرعت چیزی نمی‌گفتید. اما در هر صورت این اتفاقی است که افتاده و نمی‌شود گذشته را تغییر داد. اما برای ادامه این رابطه، نیاز دارید که راحت هرخواسته‌ای که ایشان دارند را اطاعت نکنید، در واقع برایش دست‌نیافتنی باشید و چالش ایجاد کنید. جرات و شجاعت شما خوب است ولی باید در مسیر درستی از آن استفاده کنید. شما می‌توانید برای تقویت رابطه و آموختن مهارت‌های ارتباطی از مشاوران رادیو عشق وقت مشاوره دریافت کنید.

سلام وقتتون بخیر.من ۶ماهه با یه آقایی در ارتباطم و من تو رابطمون خیلی درکش کردم تا و ایشونم همینطور الان بعضی وقتها خیلی سرش شلوغ میشه کار به دلیل شغلی که داره نمیتونیم زیاد باهم حرف بزنیم و از دیروزه درست حسابی نتونستیم در ارتباط باشیم میاد پیام میده میره البته گاهی اینجور شرایطی پیش میاد من رو این موضوع خیلی وسواسیت نشون میدم آیا طبیعی هست و باید مثل همیشه درکش کنم و هیچ عکس العملی نشون ندم؟

سلام دوست گرامی یکی از انتظاراتی که در رابطه عاطفی پیش می‌آید، زمان گذاشتن برای همدیگر و مدیریت بین شغل و رابطه عاطفی است. مطمئنا اگر شغل ایشان جوری است که نمی‌تواند زمان بیشتری بگذارد، شما احساس کمبود می‌کنید و بهتر است مشخص کنید که دقیقا چه میزان نیاز دارید ایشان در رابطه زمان بگذارد؟ به جای حساسیت زیاد، شیوه درخواست صحیح را یاد بگیرید و بدون ناراحتی از او بخواهید تا زمان بیشتری برای رابطه بگذارند. برای یادیری نحوه این گفتگو می‌توانید با مشاوران رادیوعشق صحبت کنید.

سلام من ۲۲ سالمه ،سه سال رفتم دانشگاه دوسال اول از پسری خوشم اومد ک باتوجه ب ارتباط چشمی قوی ای ک داشتیم متوجه شدم دوطرفست ،پسره همسن خودمه اما درسش تموم شده و الان سربازه،چندماهپیش از طریق یکی از دوستام منو پیدا کرد و ازم خواست بیشتر باهم اشنا بشیم بخاطر شرایط خونوادگیم یبار ردش کردم اما بار دوم قبول کردم ک اشنا بشیم ،بخاطر شرایط خونوادم من تاحالا باکسی درارتباط نبودم الانم باکلی اضطراب و استرس باایشون صحبت میکنم بااین مادرم درجریان هست،ایشونم شرایط منو درک کرده و بهم قول داده یک ماه دیگ‌ک برگرد از سربازی منو باخونوادش اشنا کنه،تاالان هم‌چیز نامعقولی از نخواستن منم چهارچوب رابطه رو کاملا رعایت میکنم یجورایی دردسترسش قرار نمیگیرم سهل الوصول نیستم اما یچیزایی اذیتم میکنه اینکه حس میکنم دروغ میگه دیر جواب دادناش یا حتی ابراز علاقه های زیادازحدش ،و اینکه اصلا نمیخنده تو این چند ماه شاید بزور ،میخواستم بدونم بنظرتون میتونم بهش تکیه کنم واسه ایندم ؟و اینکه چجور بخندونمش و باحرفام یکاری کنم ک بهم تکیه کنه؟

سلام دوست گرامی ممکن است این احساس نیاز شما به زود جواب گرفتن از طرف او، باعث شده باشد که این حس تلخ را داشته باشید. از خود بپرسید که به چه دلیلی در تلاش هستید او را بخندانید؟ آیا به او گفته‌اید که از عبوس بودن یا نخندیدنش ناراحت هستید؟ آیا غیر از فضای دانشگاه شناخت کامل‌تری در فضای دیگری از او پیدا کرده‌اید؟ این جزییات باید توسط مشاور بررسی شود تا بتوانید راهنمایی دقیق‌تری دریافت کنید.

سلام من برای مشاوره درسی حدود 9 ماهه تقریبا هر هفته پیش یه اقایی میرم و نسبت بهش در طی دو سه ماه گذشته علاقمند شدم حدودا 9 سال از من بزرگ تره ولی تمام شرایط و حرف زدن همو میپسنیدیم حدودا یکماهه ایشونم نسبت ب قبل وقت بیشتری میزاره و زیاد تر راجب خودش صحبت میکنه و من نمیدونم اونم ب من علاقه ای داره و اینکه چیکار کنم تا اگه خوشش میاد بفهمم یا بهم بفهمونه

سلام دوست گرامی وقت گذراندن و دریافت راهنمایی یکی از مسیرهایی است که احتمال وابستگی و ایجاد علاقه در آن بالاست. اشاره نکردید خودتان چندساله هستید و در کدام مقطع درسی ایشان به شما مشاوره درسی می‌دهند. برای اینکه متوجه شوید او به شما علاقه دارد یا خیر باید به این مسائل توجه کنید: زبان بدن او، اقدامات رفتاری مثلا چقدر بیشتر از زمان معمول برای شما و درس‌تان وقت می‌گذارد، آیا با شما از اهداف آینده خود صحبت می‌کند؟ آیا درباره آینده خود حرفی می‌زند؟ برای جذب صحیح در این مسیر می‌توانید از بسته آموزشی جذب عشق تا ازدواج به همراه مشاوره رادیوعشق استفاده کنید.

سلام من برای مشاوره درسی حدود 9 ماهه تقریبا هر هفته پیش یه اقایی میرم و نسبت بهش در طی دو سه ماه گذشته علاقمند شدم حدودا 9 سال از من بزرگ تره ولی تمام شرایط و حرف زدن همو میپسنیدیم حدودا یکماهه ایشونم نسبت به قبل وقت بیشتری میزاره و زیاد تر راجع خودش و خصوصیات مثبت خودش صحبت میکنه و من نمیدونم اونم به من علاقه ای داره و اینکه چیکار کنم تا اگه خوشش میاد بفهمم یا بهم بفهمونه. 20سالمه و در مقطع کنکور مشاوره دارم. باهاشون حدودا بیست تا نیم ساعت بیشتر از تایم مشاوره وقت گذاشته. راجع اهداف آیندش صحبت نکرده اما راجب بعد کنکور تایم داشتن و بیرون رفتن اگه خواستم حرف زده و زیادی ازم تعریف میکنه اما زیاد نمیتونم موضوع رو خارج از درس ببرم. موضوع حرف زدنم عوض میشه برمیگردونم با سوالای درسی. یجوری حس میکنم زیادی باهاش گرم گرفتن اشتباهه چه کاری درسته ؟

سلام وقت شما بخیر… دختری 19ساله هستم و تک فرزندم پدر و مادر هم هر دو فرهنگی هستن . مدتی هست که با اقا پسری اشنا شدم که توی دادگستری کار میکنن . اوایل ارتباطمون توی اینستا گرام با هم اشنا شدیم و بیشتر توی زمینه درسی بود چون من دانشجوی حقوق هستم و الان بعد از مدتی هست که با هم رابطه صمیمیانه ایی داریم اما متاسفانه اعتقادات ایشون خیلی متفاوت از خانواده من هست و بشدت تناقض حس میشه میخواستم راهنماییم کنید .چکار میتونم کنم چون واقعا به ایشون علاقه مندم و ایشونم و سنتشون هم 28 هست ممنونم پیشاپیش برای راهنمایی و سایت خوبتون موفق باشید ..

سلام دوست گرامی یکی از مهمترین مسائلی که در مشاوره پیش از ازدواج به آن پرداخته می‌شود، تفاوت‌های مختلفی است که دختر و پسر درباره مسائل مختلف دارند. اشاره کردید که اعتقادات ایشان با خانواده شما متفاوت است، آیا اعتقاد شما دونفر باهم شبیه است و فقط نگران خانواده هستید؟ یا عقاید شما دونفر هم با هم متفاوت است؟ بهترین راه برای شما این است که جلسات مشاوره پیش از ازدواج را پیش از وابستگی‌های بیشتر شرکت کنید. در این جلسات به شما کمک می‌شود که شناخت بهتری از هم داشته باشید و سپس ارزیابی می‌شود که آیا می‌توانید با این تفاوت‌ها زندگی کنید یا خیر.

سلام من دختریم که یه مدت وارد یک رابطه شدیم همدیگروخیلی دوست داریم حتی به من گفته ک قراره بیاد خواستگاری و خیلی اصرار داره ک قبل از اینکه خانواده ها باخبر بشن باهم بریم بیرون و باهم وقت بگذرونیم ولی من نمیتونم برم بیرون میشه بهم کمک کنید و بگید چکار کنم …

سلام دوست گرامی به سن خودتان و طرف مقابل اشاره نکردید. برای شناخت بیشتر نیاز به رفت و آمد دارید. اما نگفتید به چه علت نمی‌توانید با او بیرون بروید؟ می‌توانید به او اعلام کنید که باید یکی از اعضای خانواده در جریان باشد تا بتوانیم بیرون برویم.

سلام من الان چند وقته که با یه پسر دوست هستم اوایلش بهش گفتم که من داداش دارم نمیدونم چرا این حرفو زدم الان رابطه ما خیلی جدی شده و واقعا همو دوست داریم الان من میخوام چند وقته بهش بگم که برادر ندارم چون دوست ندارم رابطمون با دروغ باشه الان منذچجوری بهش بگم؟میشه کمکم کنید

سلام دوست گرامی بله به ایبشان بگویید که برادر ندارید و به علت اینکه اوایل رابطه به ایشان اطمینان نداشتید این مساله را عنوان کرده بودید اما به مرور اعتماد شما بیشتر شد.

سلام من ۲۹ سالمه حدود یه سال با آقایی همکارم که هم سن خودم هست و تقریبا بیشتر معیارهای من رو داره من از ایشون خوشم میاد ولی نمیدونم ایشون چه حسی بمن داره تو برخوردش خیلی سعی میکنه محترمانه و مودبانه رفتار کنه و حتی کارهای کوچیک من رو تحسین میکنه معمولا وقتی جمع شلوغ میشه و من حواسم نیس متوجه میشم ایشون با مهربونی بمن نگاه میکنه و البته سریعا نگاشو میدزده و زیاد با ارتباط چشمی راحت نیس و حس میکنم خجالت میکشه بعضی روزا خیلی مهربون میشه و همش خودشو بمن نزدیک میکنه و سعی میکنه کنار من بایسته یا روزای بارونی با ماشین منو تا نزدیک خونه برسونه و از طرفی بعضی روزا جوری برخورد میکنه که انگار نمیخواد از حد همکاری فراتر بریم و این برخورد متناقض حتی تو پیام دادناش هم مشخصه و اینجور مواقع وقتی من هم یکم جدی میشم ایشون دوباره خودشو نزدیک میکنه انگار که از من توجه قبلی رو میخواد خودم هم دختری هستم که همه دوستام از ظاهر و اخلاقم تعریف میکنن روابط عاطفی زیادی نداشتم و کم تجربه هستم ولی ایشون تا اونجایی که میدونم با دخترایی دوست بودن که زیاد جدی نبوده و گذرا هستش البته ایشون همش سعی کردن مخفی کنن ولی خب من متوجه شدم اینم بگم وضع مالی من معمولی ولی ایشون وضع مالیشون خوبه و من به خودم گفتم شاید بخاطر همین موضوع دوست داره با دخترایی آشنا بشه که وضعشون در حد خودش باشه…شایدم دارم اشتباه میکنم نمیدونم چیکار کنم که براش جلب توجه کنم و روابطمون از حد همکاری و دوستی فراتر بره و با هم بیشتر آشنا بشیم اگه میشه راهنماییم کنین ممنون

سلام دوست گرامی اشاره کردید به محص جدی شدن شما، ایشان مجددا با شما گرم تر رفتار می کند و توجه قبل را می خواهد، پس از بی توجه ای شما ناراحت می شود. برای این مسیر شما باید جذب عشق به شیوه صحیح را آموزش ببینید. برای مثال در ابتدا ویژگی های فرد ایده آل را تصویر سازی کنید و مرحله به مرحله فرد مورد نظر را با تصویر خود بسنجید. در رابطه با وضعیت مالی، هر احتمالی ممکن است، اما برای اینکه زمان خود را هدر ندهید و راه اشتباهی را نروید، با مشاوران رادیو عشق، وقت مشاوره تلفنی یا آنلاین دریافت کنید.

سلام. من 20سالمه. و حدود پنج ماهه بااقایی در ارتباطم رابطمون خیلی جدیه و خواستن دوطررفه هست—و 7سال باهم تفاوت سنی داریم خیلی رابطمون خوب پیش میره ازنظر دوست داشتن بهش شک ندارم ولی خیلی حساسیت دارن و همین باعث شده افکار منفی در ذهن شکل بگیره و فکر میکنم بهم شک داره چیکار کنم؟؟؟درصورتی که اون میگه من بهت اعتماد دارم و این تفکرات توعه فقط روت حساسم

سلام دوست گرامی پایه های اعتماد و صمیمت در ارتباط ، با رفتارهای صحیح قابل دسترسی و مستحکم شدن است. بهتر است برای مشاوره پیش از ازدواج و پیگشیری از حاد شدن مشکل، از مشاوران رادیو عشق مشاوره تلفنی و یا آنلاین دریافت کنید.

سلام خوبین ببخشید من یه پسری رو دوست دارم اصلا باهم تو ارتباط نیستیم فقط اخر هفته که میرم بیرون اون مسیرو میاد بعد هی بهم زوم میکنه و هی چشمک میزنه و میاد جلو خونمون واقعا به نظرتوووون هدف از این کارا چی هستش

سلام به نظر میرسه نظر ایشون نسبت به شما جلب شده ولی شیوه مناسب ارتباط برقرار کردن یا جلو اومدن رو بلد نیست. بهتره فرصت بیشتری بهش بدین یا بتونین فرصت‌هایی برای باز کردن سر حرف و جلو اومدن رو بهش بدین.

سلام من۱۸سالمه ۶ماه تو رابطه خیلی خوبی بایکی از پسرای فامیلمون داشتم ما یه بار هم دعوا نکردیم خیلی ام همدیگرو دوست داشتم به نیاز های همدیگه احترام میزاشتیم که تا مرز نامزدشدن رفتیم و بخاطر خانوادم جدا شدیم سه ماجدا شدیم تا من نتونستم فراموشش کنم بهش پی ام دادم اونم منو فراموش نکرده بود حالا نمیدونم کار درستی دارم میکنم یا ن

سلام موضوع مخالفت خانواده‌ها جدیه و باید بررسی کنید که این مخالفت به چه دلیل بوده و آیا امکان برطرف کردنش وجود داره یا نه. و شروع کنید به فراهم کردن شرایط. اما اگر مطمئنید که این مخالفت جدیه و قابل برطرف کردن نیست، پس بهتره رابطه‌تون رو کامل قطع کنید و روی کنار اومدن با این جدایی کار کنید.

من با پسری هشت ماهه در ارتباطم متولد آبان ماه هس به شدتتت حرصم میده و از هر روشی استفاده میکنی من عز بیام بعدشم هر هر میخنده خوشش میاد اذیتم کنه و ازم بخنده و هروقت هم اسمی از پسره دیگ میارم ب شدت واکنش نشون میده و عصبی میشه آیا این میتونه نشونه علاقش باشه ؟

سلام حدود دو سال که عاشق پسری شدم که نسبتش فامیل دور و دوسال ندیدمش رفتاراش: همش به من چشمک میزنه خیلی نگام میکنه اصل چشم ازم بر نمی داره مگر اینکه یکی بخواد باهاش حرف بزنه یا صداش کنه همش طوری میشینه که روبه رو من باشه شونه هاش و پاهاش به سمت من هست تو جه خاصی میکنه برام غذا می کشه یه بار دختر داییم می خواست ازش عکس بگیره ( جهت خنده ) گفت نه دستمو رو پاهاش گزاشت و گفت کیمیا دختر خوبیه من دوستش دارم و بعد از دوسال دختر داییم رفت پیشش حالمو ازش پرسید و گفت خدا حفطش کنه به نظر شما به من علاقه داره؟!

ببخشید من اون پایین دوبار پیاممو فرستادم متاسفانه هیشکودومشون کامل نبودن برای همین پیام ها تکرار شد و این پیام☝ از همه کامل تره شرمنده😦

سلام دوست گرامی. از توجه شما سپاسگزاریم.

سلام دوست گرامی نشانه هایی که از ایشان گفتید، توجه ایشان را نشان می دهد. اما برای اعلام علاقه بهتر است به صورت مستقیم بیان کنند و جزییات زیادی از خودتان یا ایشان بیان نکردید. برای بررسی بیشتر از مشاوران رادیو عشق نوبت تلفنی یا آنلاین بگیرید.

سلام من مدتی هست که با ی پسری دوست شدم و خیلی دوست داره من لوند باشم و به خودم برسم به عبارت ساده تر دوست داره هات باشم حتی تو پیام هایی که بهش میدم دوست داره این موضوع رو حس کنه ولی من واقعا حس خجالت نمیزاره که اونجوری اون دوست داره باشم

سلام دوست گرامی. اشاره نکردید چه مدت با ایشون دوست هستید. لوند بودن و جذابیت برای طرف مقابل شما مهمه. این موضوع تا حدی که باعث مشکل برای شما نشه، قابل درکه و طبیعیه و برای رابطه لازمه اما اگر ایشون به فکر تغییر دادن ویژگی های شما هستن، بهتره روی رابطه تون بیشتر دقت کنید. برای بررسی بیشتر مساله تون میتونید از مشاوره تلفنی رادیو عشق استفاده کنید.

سلام من متاهلم همسرم رو هم خیلی دوست دارم . ولی متاسفانه توی محل کارم از یک آقا پسری به صورت ناخواسته خوشم اومده.عذاب وجدان دارم که چرا مجذوب اون پسر شدم آیا این حس ناخواسته خیانته؟همین که نمیتونم درباره ی احساسم باهاش صحبت کنم عذابم میده

سلام احساس گناهتون قابل درکه ولی تا زمانی که در عمل با ایشون ارتباطی برقرار نکردید خیانت محسوب نمیشه. خیلی وقت‌ها رعایت نکردن حد و مرزهایی مثل شوخی کردن، درددل کردن و…در ارتباط با جنس مخالف، باعث ایجاد چنین احساساتی میشن. بنابراین برای کمرنگ کردن این احساسات تا حد ممکن حدود رو در روابط‌تون با ایشون رعایت کنید و انرژی بیشتری توی رابطه با همسرتون بگذارید. در صورت نیاز به راهنمایی بیشتر با سیستم مشاره تلفنی تماس بگیرید.

سلام دوست گرامی. داشتن کشش و علاقه به دیگران پس از ازدواج، نشانه سلامت روان شماست؛ اما باید توجه داشته باشید که یک نه بزرگ به این کشش و جاذبه بگویید که این نشانه میزان تعهد شما در زندگی است. در عوض روی رابطه خود و همسرتان بیشتر تمرکز کنید؛ خواسته هایتان را شفاف بررسی کنید و با او در میان گذارید. برای تقویت رابطه خود و همسرتان حتما نوبت مشاوره دریافت کنید.

سلام بنده یه دختر ۱۷ ساله هستم که به یه آقایی که تقریبا ده سال از خودم بزرگتره علاقه مند شدم..توی راه مدرسه بعضی وقت ها می بینمش ایشون توی مدرسه داداشم معلمه من بعضی وقت ها میرم مدرسه که فقط چند دقیقه ببینمش واقعا ۲ ماه این علاقه یکطرفه ذهنم و درگیر کرده نمیدونم چطور غیر مستقیم بهش بفهمونم بهش علاقه دارم در ضمن هیچ موقعیتی پیش نیومده و نمیاد که حتی کوتاه حرف بزنیم…به کمکتون نیاز دارم

سلام لطفا با سیستم مشاوره تلفنی تماس بگیرید تا هم اطلاعات بیشتری ازتون گرفته بشه و هم بهتر راهنمایی بگیرید.

با عرض سلام و خسته نباشید من دو سال با پسر خاله ام دوست بودم و الان خاتمه پیدا کرده و ایشون دارن ازدواج میکنن در حین دوستی با پسرخاله ام پسر دایی من از من خوششون میاد ولی من با رفتار اشتباه ام ایشون رو از خودم دلسرد میکنم جوری که حتی دوست نداره با من حرف بزنه و من هم به ایشون علاقمندم چند بار هم بهشون در حد سلام و علیک پی ام دادم بلاک کردن و جواب تلفن منو نمیدن متاسفانه ولی گاهی خیلی کم تماس چشمی داریم و بهم لبخند ملیح میزنه اصلا متوجه رفتارش نمیشم و ضمن این که رفت امد خانوادگی امون هم کمه ممنون میشم راهنمایی کنین که چطوری میتونم نظرشو به خودم جلب کنم در حالی که چیزی از علایق اشون نمیدونم

سلام خیلی مهمه که رفتار اشتباهی که می‌فرمایید چی بوده و مربوط به چند وقت پیش بوده. اگر به شکلی بوده که به ایشون توهین یا بی‌احترامی شده، اول بهتره اول ازشون معذرت‌خواهی کنید و درباره دلیلی که اونطور رفتار کردید صحبت کنید. اما اگر همچنان ایشون نخوان صحبت کنن، دیگه باید به این نشانه‌های واضح مثل بلاک کردن و اجازه صحبت ندادن توجه کنید نه تماس چشمی یا…

سلام خسته نباشید. ۱ سال و ۱۰ ماهه ک با یه پسری دوستم. متاسفانه دختری هستم ک خیلی زود عصبانی میشم و اون موقعی ک عصبیم متوجه حرفام نمیشم. همین اخیرا سر این موضوع ک سرکاره و کم انلاین میشه (با اینکه میدونم نمیتونه و اگ تو موقعیتی باشع ک بتونه حتما جوابمو میده) باهاش بحث کردم و حرفای بدی زدم. بعد ۵ دقیقه ک باهاش حرف زدم و ناراحتیشو دیدم واقعا از حرفام پشیمون شدم. از لحاظ دینی و مذهبی هم تقریبا بهم نمیخوریم و این اذیتم میکنه ولی ب گفته ی خودش خیلی کارارو بخاطر اینکه دوس نداشتم گذاشته کنار و منم حرفاشو باور کردم. ب جدی بودن قصدش برای ازدواج و اینکه دوسم داره باور دارم و برام ثابت شدست. فقط میترسم با این عصبانیتم و اینکه نمیتونم جلوی زبونمو بگیرم ازم دور بشه.

سلام خیلی خوبه که به نقطه ضعف خودتون در رابطه آگاهید و کافیه برای برطرف کردنش اقدام کنید. با سیستم مشاوره تلفنی صحبت کنید تا در این زمینه راهنمایی‌تون کنن.

سلام من از کسی خوشم اومده ولی فک کنم طرف مقابلم باعث این حس شده خیلی وقته همو میشناسیم به صورت ظاهری خیلی نگام میکنه سر به سرم میذاره ولی تا الان پا پیش نذاشته ولی من دوسش دارم بجز اون نمیتونم به کسی فک کنم چیکار کنم؟

سلام اول اینکه خیلی مهمه که مطمئن باشید شما برداشت درستی از علاقه ایشون به خودتون دارید؛ چون نگاه کردن یا سر به سر گذاشتن لزوما به معنای وجود علاقه نیست. اما به هرحال از اونجایی که شما همدیگرو می‌شناسید و در دنیای واقعی با هم ارتباط دارید، خیلی راحت‌تر می‌تونید فرصت نزدیک‌تر شدن به ایشون بدید و برای شروع رابطه ترغیبش کنید. در سایت رادیو عشق مقالات خوبی برای این موضوع وجود داره. درصورت نیاز به راهنمایی بیشتر با سیستم مشاوره تلفنی صحبت کنید.

سلام خسته نباشید من ی چن ماه پیش ی پسری بهم پیشنهاد دوستی داد و باهم دوست شدیم بهم گف ک دوست دارم اما بعد ی مدت سر ی موضوعی تموم کردیم من بعد تموم کردنم فهمیدم ک خیلی دوسش دارم من حیلی ادم مغروریم نمیتونم بهش بگم ک دوسش دارم و اینکه اون گاهی اوقات بهم زنگ میزنه یا اس میده حالمو میپرسه و ی بارم خودم غرورمو گزاشتم کنار زنگ زدم و اون گف همو ببینیم و وقتی همو دیدیم حرفایی زد ک انگار میخواد دوباره باهم باشیم اما جلو نمیاد بعد اون قرارم دیه زنگ نزد هیچ خبری ازش نی تورو خدا بگین من چجوری میتونم بهش بفهمونم ک دوسش دارم اونم نره

سلام لطفا با کارشناسان دوره بازگرداندن عشق و ازدواج صحبت کنید.

سلام متناتون خیلی خوب بود . من هانیه هستم ۱۶ سالمه من توی سود میشینم. از سه سال پیش ی پسری که ۷ ماه ازم کوچیک تر بود عاشقم شد مدام دنبالم بود ولی من میلی بهش نداشتم اما باهم بودیم تا سر ی موضوعی قهر کردیم اون با ی دختر دیگه رفت بهم بر خورد ولی الان ی ماهه احساس میکنم عاشق ی پسر عرب شدم همیشه تو کلاس نگاهمون گره میخوره میخنده اول به من نگاه میکنه بهم میگه تو بهترینی اما نمیدونم اسم اینو چی بزارم بیشتر کارایی که من انجام میدم روش اثر گذاشته و اونم همیشه همون کارارو انجام میده اما ی دوست دختر داره جدیدا کم تر با دوستدخترش ینوارو انور میره فقط کلاسایی که با من داشته باشه میاد من وقتی میبینمش احساس امنیت بهم میده همیشه هوامو داره نمیزاره کسی اذیتم کنه ولی من موندم چرا پا پیش نمیزاره یعنی من بهش بگم دوسش دارم

سلام این رفتار همکلاسیتون میتونه به این معنی باشه که از شما خوشش اومده و شما هم احتمالا همین احساس رو دارید. اما گفتید دوست دختر داره. حتی اگر رابطه شون هم با هم کم شده، تا زمانی که با هم دوستن شما نباید اقدامی کنید. از همین الان باید یاد بگیرید و تمرین کنید که به رابطه‌های دیگران احترام بگذارید حتی اگر خودشون این کارو نکنن!

سلام ببخشین من با یه پسری از طریق فیسبوک آشنا شدم و اون زمان من حدود ۱۵ سالم بود و تا ۵ سال بعد که من صنف ۱۲ شدم از هم خبر نداشتیم و الان پسره تو آلمان هستش و من دانشجو دانشکده خبرنگاری هستم الانم بازم با اون پسره حرف میزنیم و همو میبینیم البته تو تماس های تصویری من بهش گفتم دوستش دارم اما اون نگفته یعنی میگی نمیتونم به تو امید بدم چون من خیلی دورم به من قول داده تا یک سال دگه اگه بتونم برم آلمان با من هستش و سرش اعتماد دارم پسره ۹ سال از من بزرگتره من ۱۹ سالم هست و اون ۲۷ سالش یعنی میگی تا یک سال دگه میتونم منتظرت باشم اما بیشتر از اون نمیتونم خوب حقم داره من نمیدونم چیکار کنم لطفا راهنمایی کنید و اینکه ما از نزدیک هیچ وقت همو ندیدیم و فک کنم بدتر از همه اینکه من با هاش تقریبا بچگانه رفتار میکردم و الان خودم مو کم کم میخام تغییر بدم خوب یعنی من ناز اونو میکشم خیلی بهش میگم دوستش دارم خلاصه همش در دسترس هستم یعنی اون میدونه خیلی میخامش نمیدونم چیکار کنم بدون شم نمیتونم لطفا راهنمایی کنید

سلام دوست گرامی رابطه ۵ ساله که از فضای غیر مجازی به واقعیت تبدیل نشده و الان هم با شرط رفتن شما به المان ادامه پیدا کرده، رابطه ای از اساس مشکل دار هست. اینکه رفتن به المان رو برای شما شرط گذاشتن، یعنی شما اینقدر خاطرخواهش هستی که برای رسیدن بهش هرکاری میکنی در صورتی که مطمئنا امدن ایشان به ایران راحتتر هست. منطقی باشید ادامه این رابطه اصلا به صلاح شما نمیباشد

سلام خسته نباشین من با یه پسری تقریبا یه ماهو نیمه اشنا شدم به نظرم پسر نه بدیه نه خوب اگه بخام از رفتارایه بدش بگم اینه که خودشم اقرار کرده که نمیتونه احساسی حرف بزنه یعنی اصلا کلمه محبت امیز وقتی میخاد بگه خیلی سختشه چندباری هم باهم رفتیم بیرون مثلا من یلی بدم میاد بیرون به دخترایه دیگه نگا میکنه خودشم فهمیده بدم میاد الان بدتر میکنه فقط زل میزنه به دختری که از جلومون رد میشه و اینکه بهم گفته دیگه مشروب نمیخوره اما من فک کنم باز با رفیقاش جمع شدنی مشروب و قلیون میکشه واقعا من دارم اذیت میشم همین یه هفته پیشم گفت نمیخام اذیتت کنم تو دختر خوبیی پاکی نمیخام با من اذیت شی خیلی دوست دارم خدافظ بعدم از هم اینستا هم تل هم واتس و ایمو و… بلاکم کرد منم چند باری رفتم بهش با پیج های فیک پی ام دادم اما یا بلاکم کرد یا ج نداد الان دیروز برگشته میگه میخام باز ادامه بدیم امافقط به عنوان یه دوست پسر بهم نگاه کن با من هیچ اینده ای رو تصور نکن … میشه راهنماییم کنین من واقعا دیگه نمیکشم فقط رابطه ما شده شل کن سفت کن

دوست عزیز سلام

مدت زمانی که شما برای آشنایی طی می‌کنید تا به رابطه متعهدانه‌ای برسید برای همین بررسی‌هاست. شما بررسی کردید و به این نتیجه رسیدید که ایشون نه تنها فرد مناسبی برای شما نیستند و به علاوه به طور مستقیم گفتند که هیچ آینده‌ای با شما نخواهند داشت؛ به نظرتون آیا ایشون فرد مناسبی برای ارتباط با شما هستند؟

سلام من دختری 15 ساله هستم که باحجاب هستم چند سال پیش با 2تا دختر که همسایه مون بودن دوست شدم و سر کوچه مون یک تکیه ای هست اوایل دوستی مون قرار گذاشتیم با هم بریم مسجد البته فقط شب ها . دوستم با یک پسر اشنا شد. یکبار که قرار شد تنهایی برم مسجد پسره جلومو گرفت و گفت دوستتو صدا کن و بهش بگو سیاوش کارت داره منم بدون اینکه جوابشو بدم رفتم و بهش گفتم . دوستم الان 2 ساله از این محله رفته . سیاوش هر موقع منو میبینه زل میزنه بهم منم ازش بدم میومد ولی الان نه پارسال محرم امدم بیرون مسجد ایستاده بودم که دیدمش تا منو دید از دوستاش جدا شد و رفت یه گوشه ای بهم زل زد هر موقع که رد میشم کلا به من زل میزنه . الان خودم جوری شدم اگه یه روز نبینمش نگرانش میشم . حتی فصل مدرسه ها میاد دقیقا نزدیک من می ایستاد. نمیدونم این حس چیه خودم خوشم میاد ازش ولی نمیدونم دلیل زل زدن بهم چیه حتی مامانم هم بهم شک کرده بود من اصلا کاری هم بهش ندارم

دوست عزیز سلام

اینکه شما از کسی خوشتون بیاد، هیچ اشکالی نداره. یکی از نیازهای آدم‌ها همین دوست داشته شدن هست و وقتی ایشون به شما توجه می‌کنند، طبیعتا ممکنه شما از این احساس خوشتون بیاد و احساس متقابلی داشته باشید. اما اینکه چقدر این احساس درسته یا نه خیلی مهمه؛ منظور اینه که این احساس شما بیشتر از مورد توجه قرار گرفتن میاد تا شناخت. بنابراین، بهتره راه‌حل‌هایی برای خودتون پیدا کنید تا ایشون رو کمتر ببینید؛ اینطوری به مرور زمان این احساسی که در شما ایجاد شده کمرنگ می‌شه. یادتون باشه، دوست داشتن هیچ اشکالی نداره، اما دوست داشتن بدون شناخت و اون هم در سن و شرایط شما، می‌تونه بهتون آسیب بزنه. کمترین آسیبش هم این هست که از زندگیتون بیافتید چون مجبور می‌شید زیاد به ایشون فکر کنید.

سلام من ۲۳ سالمه یسال و نیم با یه آقای ۲۴ ساله در ارتباط بودم ایشون چند باری یهو گذاشتن رفتن و منو تو اوج نگرانی رها کردن بهشون زنگم زدم ولی جواب ندادم و بیخیال شدم و بعدش برمیگشتن پیشم و اولین بار گفتن فکر کردم شرایط مالیم خوب نیست رفتم منم بخشیدمشون، دومین بار گفتن تصادف کردن😓بعدش اعتمادمو جلب کردن فکر کنم بعد ۶ ماه دوباره یهو به مدت ۲ هفته نبودن که منم نبودم باهاشون بعدش برگشتن و مدارک پزشکیشون که تو بیمارستان چند روزی بستری بودنو فرستادن و منم بخشیدمشون ولی بعد یه هفته ترسیده بودم که بازم بهم بی اهمیت باشه و بزاره بره و یجورایی بی اعتماد شده بودم و خودم رابطه رو بهم زدم و اصلا پیگیر نشدن ببینن چرا من بهم زدم و چیشده بنظرتون کجای ارتباطم اشتباه بوده و آیا درسته بازم به برگشت اون آقا فکر کنم؟؟؟

دوست عزیز سلام

اینکه آیا اشتباهه بازگشتن یا نه رو باید خودتون بررسی کنید؛ برای اینکار باید ببینید که آیا اگه بازم برگشتن و همین اتفاق‌ها افتاد چی؟ تا کِی می‌تونید این شرایط رو تحمل کنید؟ تا کِی می‌تونید با ایشون رابطه بدون تعهد و آینده داشته باشید. اگر هم می‌خواید برگردن، بهتره از روش اصولیش برشون گردونید؛ طوری که این دفعه بدونند که دیگه نمی‌تونند رفتارهاشون رو تکرار کنند و شما هم انقدر قوی و با اعتماد به نفس بشید که دیگه در هر شرایطی حاضر نباشید رابطتون رو با ایشون ادامه بدید. برای اینکار بهتره از دوره “بازگرداندن عشق و ازدواج” استفاده کنید. در این دوره، تمامی این اصول به شما آموزش داده می‌شه.

سلام من ۳ ساله که با فامیلمون دوست بودم وهم سنیم خیلی همو دوست داشتیم الان دیگه یجوری شده اصلا باهام کم حرف میزنند سرد شده چیکار کنم برگرده به رابطه

دوست عزیز سلام

شما می‌تونید با شرکت در دوره “بازگرداندن عشق و ازدواج” ایشون رو برگردونید. لطفا با کارشناسان دوره تماس بگیرید تا در مورد نحوه شرکت در دوره راهنماییتون کنند.

سلام من چند مدت هستش که از به پسری توی یه فروشگاه محلمون خوشم اومده هر بار سعی کردم به یه جوری نشون بدم که ازش خوشم اومده فک فهمیده بود یکی از دوستام بهش گفت اونم گفت که باید خودن برم بهش بگم منم رفتم بهش گفتم ولی اون گفت من دوست دختر دارم منم خیلی ناراحت شدم بعد چن وقت به دوستم گفت من از دوست شما خوشم نیومد و باید شناخت بیشتری ازش داشته باشم و کمی صبر کنه منم صبر کردم ولی جوری رقتار میکنه که ازم خوشش اومده هر بار میرم توی فروشگاه سلام نیکنم یا چیزی میگم اصلت حوابمو نمیده نمیدونم چرا به دوستم گفت ازش خدشم نمیاد ولی چرا جوری رفتار نیکنه که انگار ازم خوشش اومده؟یا همیشه نگام نیکنع و بهم لبخند میزنه ؟باور کنید بدجور اون پسرو دوسش دارم ولی نمیدونم چیکار کنم که جوابمو بده راستش بهم دروغ گفت که دوست دختر داره نمیدونم چرا این دروغ گفت.لطفا کمکم کنید.

دوست عزیز سلام

زمانی که ما عاشق می‌شیم، دلمون می‌خواد هر رفتار طرف مقابل رو جوری که دلمون می‌خواد تفسیر کنیم؛ مثلا نگاه کردنش، خندیدنش یا … . بنابراین این تفاوت در رفتار با کلامش می‌تونه ناشی از تفسیر شخصی شما باشه. شما دو تا راه‌حل دارید، یکی اینکه براشون صبر کنید و از تکنیک‌های مختلف سعی کنید ایشون رو جذب کنید یا اینکه فراموششون کنید. اگه راه اول رو انتخاب می‌کنید، بهتره عواقبش هم در نظر بگیرید؛ مثلا اینکه ممکنه با وجود تمام تلاش‌های شما ایشون بازم ازتون خوشش نیاد یا اینکه چون می‌دونه دوستش دارید، ازتون سوءاستفاده کنه و خب این مساله بسیار به ضررتون خواهد بود. حالا با توجه به این توضیحات بهتره تصمیم بگیرید که چه راهی رو انتخاب می‌کنید. یادتون باشه، علاقه شما به ایشون بدون شناخته و اگر هم می‌خواید برای جذب ایشون تلاش کنید، حتما حتما باید در نظر داشته باشید که بدون شناخت بیشتر، ارتباطتون رو جدی‌تر نکنید.

سلام..من22سالمه و3ساله که باپسری آشناشدم که11سال ازم بزرگتره..پسری کاملا امروزی وخوشتیپ وشیطون…ولی باطرز پوشش من تو مهمونیا مشکل داره درحالیکه لباسم بد نیست وبد حجاب نیستم…نهایتش شومیز وشلوار میپوشم وشالمم سرم میکنم…3ساله که بحثمون سر پوششه منه ومن هرسری میخوام تغییر کنم ولی نمیتونم چون خانواده وفامیلام همه راحتن ومنم اینطوری بزرگ شدم…میشه کمکم کنید چیکار کنم تا بتونم خوشحالش کنم ودیگه بحثی نداشته باشیم؟آخه خیلی همو دوست داریم بدون هم نمیتونیم باهمم نمیتونیم

سلام دوست گرامی یک رابطه درست،رابطه ای هست که افراد در عین احترام به تفاوت های هم، سعی کنند پذیرای نظرات و خواسته های طرف مقابل هم باشند .با هم منطقی صحبت کنید و یک چارچوبی از خواسته هایتان داشته باشید و طبق آن رفتار کنید .شما هم باید در نظر بگیرید تفاوت های فرهنگی را اگر با منطق قبول کنید دیگر دنبال دلیل و بهانه برای رد انها نیستید

سلام من مدتی با کسی بودم خیلی دوستم داشت سر بحثی مجبور شدم تموم کنم چن روز بدم ک برگشتم این پسر ب کل عوض شدن خودشون میگن از چشمم اوفتادیی بنظرتون راهی هس ک دوباره مثل قبل شن

سلام دوست گرامی باید دید مشکل پیش امده بین شما و شریک عاطفی شما به چه صورت بوده و چقدر برای شخص مقابل شما مهم بوده است.سپس از طریق یکی از دوستان برای حل مشکلات پیش امده اقدام کنید و طی یک جلسه حضوری با قبول اشتباهات خودتان سعی در ترمیم و بازسازی رابطه داشته باشید

سلام من حدود چهار سال پیش با یه پسری که از خودم حدود نه سال بزرگتره یه آشنایی مختصر داشتم ایشون همیشه لبخند میزدن و باهام شوخی میکردن و من هیچ تمایلی نداشتم به آشنایی ولی بعد از یه مدت بهش وابستگی پیدا کردم و یه جورایی خوشم اومد ازش حدود شش بار تو محل کارشون همدیگه رو دیدیم تا این که من اخیرا دوبار رفتم دیدم به بهانه کار و خودشونم متوجه شدن و خندیدن الان نمیدونم چطور باهاش برخورد کنم ؟ چیکار کنم؟ ایشون موقعیت شغلی و اجتماعی خوبی دارن و من قیافه خوب و وضعیت مالیم از ایشون بهتره. من ۲۵ سالمه

سلام دوست گرامی اگر همانطور که مطرح کردید ایشان متوجه علاقه شما شدن در صورت علاقمندی باید پیش قدم بشونند در ضرورتی که اقدامی نکردن بهتر هست شما هم صحبتی نکنید

متوجه شدن ولی من یهویی جدی شدم و رفتارمو انکار کردم من حتی نمیدونم که ایشون ازدواج کردن تو این چهار سال ظاهرا که حلقه ازدواج نداره،اونم رفتارش عادی شده از اون موقع تا حالا، ولی من دلتنگشم دوستش دارم دوست دارم از جانب اون اقدامی صورت بگیره.لطفا راهنماییم کنید

سلام من ۲۵ سالمه.یک سال پیش با یه پسری اشنا شدم.در نگاه اول خوشم نیومد ازش. فامیل دور هستن.چند بار دوستانه با فامیل بیرون رفتیم. دیدم خیلی پسر خوبی هست.اخلاق و رفتارش منو جذب کرده.دقیقا اونیه که میخوام.طوری که اجازه ندادم کسی بیاد تو زندگیم. نمیدونم چیکار کنم دلشو ببرم. هر از گاهی از طریق موبایل حالشو میپرسم. احساس میکنم اون به من حسی نداره. اگه داشت میومد جلو. چند بار خواستم برم بهش بگم اما چون فامیل هستیم نتونستم… ممنون مبشم راهنمایی کنین

سلام دوست گرامی با توجه به اینکه مطرح کردید ایشان صحبتی در این زمینه نمیکنندو اشاره ای نداشتن پس بهتر است صبر کنید تا ایشان در صورت تمایل ابراز علاقه کنند.

سلام خسته نباشید من نمیدونم مشکلمو کجا باید بگم چیکار باید بکنم یا چه کاری درسته،من ٢٠ سالمه و یکماهی هست با ی اقایی ٣١ساله در ارتباطم ،ایشون به من گفته از روی عقل و منطقم تو رو انتخاب کردم ولی دوست هم دارم من مشکلم اینه که من خودم دوس دارم با کسی که هستم گرم باشه یعنی همش پیگیرم باشه بیاد منو ببینه پیام بده ولی این اقا اوایل که در روز فقط چند تا پیام میداد اینقدر دیگه خودم گفتم الان بیشتر شده ولی باز هم دیر جواب میده هر اس ام اسی رو دیر جواب میده زنگ اونقدر نمیزنه،،نمیاد منو ببینه میگه درگیری ذهنی دارم مشغله کاری دارم تو مشکلاتمو نمیدونی ولی بعضی اوقات تو اس ام اس هاش ابراز علاقه میکنه ،کلا شخصیت اروم داره خونسرد..شاید تو ماه ٢بار همو ببینیم من نمیدونم روش درست برخورد با این اقا چیه وقتی.دیر جواب میده من چی باید بکنم وقتی نمیاد من چیکار باید بکنم چیکار باید بکنم که بیشتر جذبم شه ،،به من میگه شخصیتم اینطوره نمیتونم نشون بدم

سلام دوست گرامی شای د ریک عاطفی شما شخصی درونگرا باشد و برای همین ابراز علاقه و تماس ها و پیام ها مکرر نداشته باشید.جدا ا زاین ویژگی ها ایشان را بررسی کنید و ببینید ایا فرد مناسبی برای شما هستن یا خیر؟

سلام خسته نباشید من 23 از مردی خوشم اومده که 42 سالشه و مجرده من اولین بارم نیست که با جنس مخالف حرف میزنم و طوری هم نیستم که وابسته کسی بشم اخرین رابطه ام سه سال پیش بود و من سه سال تنها بودم و تا الان هیچ پسری حتی پسرهایی که باهاشون حرف میزدم بهشون احساسی نداشتم اصلا اما با دیدن ایشون من به کلی عوض شدم دلم تنگ میشه از دوریش ناراحتم جرئت کردم و رفتم و شماره اشو گرفتم اما ایشون بهم گفت که من خیلی ازش کوچیک ترم چیزایی که میخواد به من اسیب میزنه من میدونم چی میخواد اما من دوسش دارم میخوام کاری کنم که منو بشناسه نه فقط برای چیزه دیگه هیچوقت روابط ایشون بالاتر از یه رابطه خصوصی با خانم ها نبوده اما من میخوام کاری کنم که جدی به من نگاه کنه میخوام حتی اگه میشه تبدیل به دوستش بشم لطفا کمکم بکنید تا حالا چیزی برام انقدر مهم نبوده.

سلام دوست گرامی.اینکه خود این شخص اعلام کرده خواسته های متفاوتی از شریک عاطفیش داره نشون میده علاقه شما برای ابشان اهمیت ندارد پس بهتر هست بجای صرف وقت برای اشنایی با فرد مناسب خود اشنا شوید

سلام خدمت شما.من 23 سالمه و از 10 سالگی عاشق پسر عمم شدم بهش چیزی نگفتم فقط وقتی خونشون میرفتیم ارتباط چشمی زیادی داشتیم منم دور ورش زیاد بودم هم من شوخی میکردم و هم اون خلاصه بد چند روز بهش تو تل پیام دادم حرف زدیم باهم خندیدیم ولی نمیدونم چی شد بد چند روز بهم پیام داد گفت تو فقط برام دختر دایی هستی ن بیشتر ن کمتر منم گفتم من ک چیزی بهت نگفتم البته بگم پسر عمم قبلش عاشق دختر عمم بود دختر عمم بش خیانت کرد و ولش کرد حالا پسر عمم کلا از دخترا بدش میاد حالا من چکار کنم از من خوشش بیاد آخه من عاشقشم.

سلام دوست گرامی باید حداقل علاقه از سمت مفابل باشد تا بتوان راهکار جذب ارائه کرد.بهتر هست در حال حاضر اقدامی نکنید تت به مرور از بحران شکست قبلی خارج بشند

سلام مدت هاست با کسی در ارتباط نیستم تقریبا ۴ سال.۲۴ سالمه از افراد زیادی خوشم اومده اما هیچ وقت موفق نشدم افراد رو جذب خودم بکنم در حال حاضر هم از فردی خوشم اومده، اما واقعا نمیدونم باید چطور رفتار کنم از دستش ندم.

سلام دوست گرامی بهتر بود که بیان میکردید دلایل عدم جذبتان چه مسائلی بوده تا بهتر راهنمایی شوید.اما برای ماندن در یک رابطه باید هر دو نفر انگیزه و میل برای ادامه داشته باشند و فقط نمی شود یکنفر نمی تواند این کار را انجام بدهد.اگر در رابطه با شخصی هستید که با خواسته ها و ایده ال های شما هماهنگ هستند سعی کنید رفتاری متعادل و درست داشته باشید و خیلی در علاقه افراط نکنیداز دوره جذب عشق هم از طریق سایت میتوانید استفاده کنید

سلام .چن وقتیه که با یه پسری اشنا شدم که کسی بهم معرفیش کرده و چون سربازه هنوز همدیگه رو ندیدم .من نمیدونم که باید چیکار کنم که رابطمون پایدار بمونه .اصلا بلد نیسم ک با یه پسر چجور باید برخورد کنم و بتونم کنار خودم نگهش دارم. میشه راهنمایی کنید.ممنون

سلام دوست گرامی اینکه با کسی بدون شناخت در ارتباط هستید و اصلا نمیدانید که ایشان چقدر با خواسته های شما مطابقت دارند را نمیتوانید برنامه ای برای حفظ و جذبشان داشته باشید. ابتدا به شناخت و بررسی های لازم را انجام بدهید و بعد در مورد ماندن در رابطه و جذب ایشان اقدام کنید

سلام من یه دختر هفده سالم با پسری دوس شدم و نه ماهه باهمیم اون بیس سالشه و ما تقریبا ده بار رفتیم بیرون تا اینکه تو قرار اخر ازم لب گرفت و من میخام بفهمم کارش اشتباهه یا هوسه یا از روی عشق خانوادش رابطمونو میدونن ولی خانواده من نه

راهنماییم کنین

سلام دوست گرامی بهرحال هیجان و وسوسه هایی در رابطه ها وجود داره اما نمبتوان با حکم کلی پیش رفت بهتر هست رابطه را با منطق کنترل کنید

سلام من حدود دوسالی هست که بایه پسر دوست هستم ما همدیگرو دوس داریم ولی رابطمون خیلی سرده من دوسش دارم و نمیخوام از دستش بدم میشه راهنمایی کنید

سلام دوست گرامی هر ارتباطی بعد از گذشت زمان دچار سردی و یکنواختی میشه و هنر هر دو نفر هست که چطور رابطه رو پیش ببرند از طرفی شرایط کاری و مالی و خانوادگی روابط رو تحت شعاع میذاره اما مهم الویت و مدیریت رابطه هست ما برای قوی شدن ارتباط پیشنهاد میکنیم که ۱-از ویسهای جذب عشق در سایت استفاده کنید ۲-خودتون بعضی وقتا پیشقدم بشید مثلا پیشنهاد بدید کاری انجام بدید با هم ۳-یسری هدف و کار مشترک تعریف کنید ۴-مناسبت های مختلف رو یاداوری کنید

سلام،من۱۵سالمه و ۲ساله با پسری که۱سال ازم بزرگ تره دوست هسم اولاش نمیخواستمش وعلاقه ای نداشتم لهش،اما اون با ابراز علاقه های فراون منو هم شیفته خودش کرد،فاصلمون باهم زیاده،و نمیتونیم همو ملاقات کنیم،به مدت یک ماه از هم جداشدیم و من متوجه شدم باکس دیگه ای وارد رابده شده،بعداز اون برگشت و کلی ابراز پشیمونی کرد و گفت بخاطر تونبودی و پرکردن تنهایم این کارو کردم ،وحالا متوجه شدم تو روخیلی میخوام،منم قبول کردم،و رابدمونو ازامه دادیم اخه به شدت بهش علاقه پیدا کردم از اون مدت۶ماه میگذره،دعوا زیاد میکنیم،اذیتم زیاد میکنه اما از دلم درمیاره منم فراموش میکنم نه ازم جدامیشه و نه این اجازرو به من میده،میگه قصد ازدواج دارم باهات میشه راهنمایم کنید،چطور به رابطمونتنوع و هیجان بدم،لطفابگین همچین فردی بازم میتونه باکس دیگه وارد رابطه بشه،چطوربفهمم حسش به من چیه خواهشا راهنمایم کنید ممنون

سلام دوست گرامی سن شما برای ورود به یک رابطه عاطفی و جدی کم هست و اصلا منطقی نیست که از الان بای اینده رابطه برنامه ریزی کنید.رابطه را در حد متوسط و نرمال نگه دارید تا در زمان مناسب که ایشان امکان اقدام رسمی داشتند در مورد تنوع در رابطه تصمیم بگیرید

سلام من حدود دوسال با یه پسری آشنا شدم در حد ازدواج خانواده ها در جریان هستن نمیدونم چیکار کنم ک رابطمون شور و نشاط بیشتری داشته باشه دلم میخواد براش شیطونی و دلبری کنم ولی میترسم زیاده روی بشه و ازم دور بشع باتوجه به اینکه محل زندگی ما ازهم دوره و بیشتر ارتباطمون از طریق چت چیکار کنم رابطمون با نشاط بشه؟؟؟؟

سلام دوست گرامی برای جذب مردها باید مهارت و سیاست های خاص داشته باشید که بخشی از ان در هنگام اشنایی و بخش عمده ان مربوط به دوران شناخت و ارتباط هست 1-به ویژگی های شخصیتی و اخلاقی مثبت مردان توجه کنید و در موردش صحبت کنید. 2-در مورد مردها مطالعه کنید و به شناخت در مورد ویژگی ها و اخلاق آنها بپردازید 3-برای مردها مهم هست که خودتان باشید و نقش بازی نکنید 4-مستقل باشید و این حس رو به فرد مقابل انتقال بدید که فردی متسقل و با اعتماد به نفس هستید 5-دوست داشتن و علاقمندی برای جذب بسیار مهم هست 6-فردی شاد و سرزنده باشید 7-انها را تحسین کنید 8-در سایت رادیو عشق،مبحث جذب از زراه پیام را دریافت کنید 9-برای جذب مستقیم وارد نشوید سعی کنید از دوست یا همکار مشترکی بخواهید که شما را معرفی کنند 10-فردی مهربان و اجتماعی باشید 11-نشان ندهید که تما فکر و حواس شما درگیر او هست 12-منطقی باشید و دور از هیجانات مسائل را بررسی کنید

سلام .من ی دختر١٨ سالم که ۴ ساله با ی پسر ٢٧ ساله دوستم و ایشون قصد ازدواج با منو داره و خیلی هم اصرار داره و مادرامون از رابطمون خبر دارن من اوایل به خاطر تفاوت سنیمون قبول نمیکردم و میگفتم که سنه منم پایینه برای ازدواج اما الان زیاد دیگه تفاوت سنیمون برام مهم نیس مشکلی ک دارم اینه ک بعد از چهار سال من احساس نمیکنم که عاشق ایشون باشم و فقط به عنوان ی مرد ایده ال بهش نگا میکنم چون از نظر اخلاق و مادیات و نمازو این چیزا فرد کاملیه هربار ایشون ازم میخان که شماره مادرمو بدم که برای خاستگاری اقدام کنند اما من هم از اینکه تصمیم اشتباهی بگیرم میترسم هم اینکه فکر میکنم شاید بهتر از ایشونم بعدا سر راهم قرار میگیرن و ممکنه عجله کنم هم احساس میکنم برای ازدواج زوده و بیشتر میخام مجرد باشم چند باریم بهشون گفتم که جاهای دیگه خاستگاری برن شاید دختره دیگه ای با تفاوت سنی کمتر و بهتر از منو پسندیدن اما قبول نمیکنن به نظرتون چیکار کنم چی بهش بگم ؟به نظرتون زوده برای ازدواج کردن؟

سلام دوست گرامی اگر این فرد با شناختی که دارید فرد مناسبی هست و با شرایط و خواسته های شما هماهنگی دارد بهتر هست اجازه خواستگاری بدهید و زیر نظر خانواده ها به شناخت و اشنایی درست برسید .اما برای عقد عجله نکنید و با مراجعه به مشاور و رفت و امد و شناخت بیشتر تصمیم بگیرید

سلام من 27 سالمه، همکارم از ۱/۵ سال قبل خیلی نامحسوس پیگیر من بود ولی من تمایلی نداشتم، بالاخره ۶ ماه پیش باهم وارد رابطه شدیم ، ولی رابطمون فقط سه ماه طول کشید ، اصلا نمیدونم چی شد که ایشون تمایلشون رو از دست دادن و دقیقا برعکس تمایل من برای ادامه رابطه بیشتر شد ولی خب خیلی راحت قبول کردمو رابطه رو تموم کردیم. الان با گذشت ۳ ماه از تموم شدن رابطه من همچنان دوست دارم که دوباره رابطمون رو شروع کنیم ولی ظاهرا ایشون تمایلی ندارند، ما ارتباط کاریه نزدیکی باهم داریم ، من اصلا نمیدونم که رفتارم باید با ایشون چه جوری باشه ؟ باید سرد رفتار کنم، گرم رفتار کنم؟ و نمیدونم که چه جوری باید رفتار کنم که ایشون دوباره به سمتم بیان؟

سلام دوست گرامی شاید در ابتدا برای ایشان جذاب بوده و بعد از حضور در رابطه متوجه تفاوت هایی شدند .پس بهتر هست منطقی باشید و دور از هیجانات و احساسات باشید و خیلی عادی رفتار کنید و دلیلی برای پیگیری و شروع ارتباط از شمت شما نیست

سلام…سعی کنین با پسرایی ازدواج کنین که بتونن همون اول با آگاهیت تمام به شما نزدیک بشن(در واقع متوجه درکی که لازمه بشن همون اول…یعنی طرف متوجه کامل بشه که شما واقعا دوستش دارین…البته همون اول یعنی اولین باری که دیگه برای ازدواج علاقه مند شدید و میخواید برسونید بهش)….با اونایی که روباتیک مانند(یعنی باید چند بار حرف بزنید باهاشون تا بتونن قبول کنن که چی قرار بشه و چی هم هست البته حال حاضر*) میمونن و نمیتونن همون اول ارتباط برقرار کنن و ول کنین …البته خودم هجده سالمه اما خب پسرم و میدونم که چه پسرهایی خوبن و کیا بد….در کل سعی کنین درک طرف بالا باشه مثل پسر بچه های خنگ که بلد نیستن زندگی رو اما فکر میکنن میدونن و یا به ظاهر و یا….دوری کنین…خداوند هوای همه کسانی که از ته دل و خالصانه به فکر ازدواج هستن و مهربونن رو داشته باشه…الٰهی آمین

سلام من عاشق پسرهمسایمون شدم اسمش محمد ، هروقت که میخچاستم با دوستام قرار بزارم بریم جایی محمد میومد به هر یک بهانه قانعم میکرد که نرم ، بعد چند روز خیلی خستم کرده بود ازاون موقع اصلا از خونه بیرون نمیومد جایی نمیرفتم تا اینکه فهمیدم بله!جنابعالی به جز من یک مریم دیگه که توی محلمون هستو دوست دارم😖😒😬هرروز باهم میرفتن پارک و…. ، ازاون موقع هروقت که میبینمش حالم ازش بهم میخوره لطفا راهنماییم کنین چیکار کنم که باز مثل قبلا خوب شیم باهم؟؟؟!

سلام دوست گرامی وقتی شخصی همزمان که با شما در ارتباط بوده با شخص دیگری هم دوست بوده نشان از عدم تعهد ایشان به رابطه هست.اگر برای شما مهم هستند بهتر هست که با ایشان صحبت کنید و در مورد رفتارشون اطلاعات کسب کنید و بعد در مورد ادامه رابطه یا انمام ان تصمیم بگیرید

سلام من هر از گاهی به باغ رستوران میرم و یکی از محافظای اونجا هس ک خیلی با هم چشم تو چشم میشیم و نمیدونم چرا وقتی نیستش دنبالش میگردم با چشم دلیلش چی میتونه باشه؟

سلام دوست گرامی ذهن شما با توجه به تلقین هایی که انجام داده اید عادت به حضور این شخص کرده است که کاملا رفتاری اشتباه هست .بهتر هست مدیریت ذهن داشته باشید و از ایجاد وابستگی این شکلی خودداری کنید

سلام وقت بخیر من دختر٢۵ساله ای هستم. قبلا یکبار عاشق فردی شدم و کمو بیش دوست بودیم ولی زیاد همو ندیدیم و زیاد شناخت نداشتیم من خیلی عاشق بودمو همو فرصتامو از دست دادم به خاطرش و بلخره بعد ۴سال از اشنایی مون اومد خواستگاریم گفت اونم عاشقمه ولی با مخالفت پدرم روبرو شدیم. من احساس کردم پدرم حرفش منطقیه و من فقط احساسی داشتم تصمیم میگرفتم. وقتی بعد خواستگاری اخلاقاش عوض شده بود انگار تازه داشتیم همو میشناختیم. از قبل هم ادم عصبی بود ولی بعد خواستگاریم بدتر شد انگار حساس شده بود مثلا گفت اخرین باره با دوستات میری بیرون یا درست تموم شه نباید بری سرکار، ازین حرفا؛ منم با توجه به حرفای پدرم و ٩٩ درصد مخالفتش گفتم نه. پدرم نمیدونست دوست بودیم ولی خانوادش میدونستن و گفته بودن معرفی شدن. خلاصه دلایل مذهبی و سطح طبقاتی و فرهنگی و تحصیلاتی بود. حالا به هر دلیلی ایشونم اصرار نکرد نمیدونم و رفت ولی خوشحالم که درست و عاقلانه تصمیم گرفتم و ممنون پدرم هستم. حالا از اون موقع ۴سال میگذره که تموم شده. من باز هم اشنا شدم با پسرهای زیادی، یک مدت کوتاهی دوست میشدم بهم میزدم یعنی نه واسه دوستی میشد ادامه بدم نه واسه ازدواج. حتی خواستگارام هم به هر بهونه ای رد میکنم. من هم زیبام هم خوش اندام هم خوش صدا هم کارشناسی ارشدمو دارم تموم میکنم. ولی من از اون موقع عوض شدم انگار احساس ندارم. پارسال دوباره برگشت عشق سابقم. از طریق خانوادش یکم رفت و امد کردیم یواشکی. چون خانواده من هم چنان مخالفن میدونم. ولی با معاشرت فهمیدیم انگار بازم حسی هست بینمون. ولی خب من انگار از سر تنهایی به خاطر اینکه نتونستم کسیو انتخاب کنم داشتم باهاش معاشرت میکنم. من دوس دارم ازدواج کنم. تا اینکه ۶ماهه پیش از اخرین باری که دیدمش، تو ی مهمونی با دوستام با پسری جدید آشنا شدم. دیگه با عشق سابقه ام حرف نزدم چون وارد رابطه جدید شده بودم. فرد جدید زندگیم از من خیلی خوشش اومد و اصرار داشت با من باشه. میگفت دنبال ی رابطه طولانی هست. من دوس پسر زیاد داشتم و تقریبا میتونم تشخیص بدم چجورین پسرا و فهمیدم ادم بدی نیست ولی خب من زیاد ازش خوشم نیومد. ولی انقدر منو برد بیرون. انقدر حواسش بهم بود. انقدر مهربون بود. خودش بود. منم خودم بودم و هستم. بعد چند سال من دیگه خنده هام واقعی بود اصلا همه اطرافیانم فهمیدن من چقدر خوشحالم ولی به کسی نگفتم. از اول رابطه گفت خیانت و دروغ نباشه گفتم قبول. من نمیخواستم با کسی فاب شم. یعنی هر دفعه خواستم تو این چندساله اخیر نشد. این دفعه دلم گیر کرد. نمیدونم وابستگیه چیه! اصلا مثل عاشقیه قبلا نیست. براش همه کار میکنم در جواب خودش که همه کار میکنه. ما ٨سال فاصله سنی داریم( قبلیه ٧سال فاصله داشتیم) و عاقلیم پس دعوا نمیکنیم و مشکلی پیش بیاد همه چیو حل میکنیم. اصلا پیشنهاد ازدواج نداده با این حال که دوسم داره و میدونه منم فقط با خودشم و دوسش دارم. بهم ایمان داره. از گذشتش نپرسیدم نمیخوامم بدونم. فقط میدونم مادرش درسن ١٨سالگیش تو تصادفی که خودشم بوده فوت کرده همین. از خانوادشم بهم میگه ولی پیشنهاد اشنایی نداده. از عشق سابقم گفتم بدونین نه ساده ام نه ابله نه هرکی بیاد تو زندگیم راه بدم من ادمارو میسنجم بعد اون میمونم باهاشون. شایدم این خیلی بلده نمیدونم. الان ۶ماهه باهمیم. تو تولدی که سورپرایزش کردم دوستش از دوستم خوشش اومد و دوست شدن. جمعمون شد ۴نفره. و سر همین جمع به خاطر سوء تفاهم که پیش اومد کات کردیم یعنی جفتمون به هم زنگ نزدیم. الان دوباره هستیم یک ماهه و جمع ۴نفره اوکی شده دوباره. بین منو اون هیچی تغییر نکرده و همو دوس داریم. جفتمون اهل ابراز نیستیم فقط عمل میکنیم. منو محمد حسن انگار مال همیم خیلی تفاهم داریم اون تفاوت هایی هم که پیش میاد حل میکنیم. پسره خوبیه، بامرام و با ایمان و مهربون و خوش زبون و با ادب و ولی قیافه تیپش معمولیه برام مهم نیست و خیلی ام لارجه. وضعشم خوبه شکرخدا. خرج باباش و داداش تو خونشم میده. تا اینجایی که شناختمش خودش دوس داره با من باشه با من حالش خوبه شاده. قبل اینکه با من دوس شه غمگین بوده ساکت بوده الان با بودن من تو زندگیش شده عین من شاد و سرحال. اون انگار به همه بد بین بوده ولی با اومدنه من دیده هنوزم دختر خوب هست. من از همه لحاظ ازش سر ترم ولی برام مهم نیست مهم اینه باهاش حالم خوبه اونم هم قدرمو میدونه هم ازم تعریف میکنه و من اصلا مغرور نمیشم. ما پیش هم مغرور نیستم اصلا. چند دفعه حرف ازدواج شد فهمیدم دوس داره با من. ولی تو جمع ۴نفره یک دفعه گفت من از اول گفتم قصدم ازدواج نیست نمیدونم حالا افه بود جلو دوستامون یا هرچی نمیدونم ولی میدونم تو دلش از خداشه ازدواج کنه باهام، با این حال که نگفته بود و داشت دروغ میگفت منم کم نیاوردم گفتم اره. حالا بعد اون باز حرفه بچه زد که من ۴تا دوس دارمو اینا با اینکه میدونه من از بچه بدم میاد. همش چیزایی میگه من خوشم بیاد از بچه. با تمام اینا منتظر موندم پیشنهاد ازدواج بده ولی نمیگه. من اصلا ادم عجولی نیستم ولی نمیدونم چرا میترسم. همش منتظرم. جدیدانم پرسید تو خواستگار نداری گفتم چرا دارم. گفت بهم بگو اگه خواستی قبول کنی برو. گفتم نه من تورو دوس دارم خجالت کشید سکوت کرد. حالا موندم چیکار کنم ی رابطه پاک و دو طرفه و خالصانه چه جوری میشه! به نظرتون چقدر باید صبر کنم؟ چیکار باید بکنم؟ من احساس میکنم این دوست داشتنِ با شناخت خیلی بهتر از عاشقیه قبلیمه. خیلی حس خوبیه. من نمیدونم چی نمیزاره بگه. من نمیخوام به عشق قدیمم بله بگم خانوادش گیر دادن بیایم جلو باز. من نمیدونم چیکار کنم دوس پسر الانم بیاد خواستگاریم! نمیدونم چی نمیزاره بهم پیشنهاد بده مثلا زوده الان بعد ۶ماه! یا اعتماد نداره!یا شرایط خانواده نمیدونم! فقط میدونم اولین ادمیه اخلاقامون مچ شده و من ۶ماهه باهاش هستمو مشکلی نداریم خوشحالیم. اینم اضافه کنم میدونه بابام نذاشته با عشقم ازدواج کنم اونم اتفاقی لو رفتم ولی گفتم حق با بابام بود یعنی بابام برام از همه چی مهمتره. میشه راهنماییم کنین؟ ممنونم

سلام دوست گرامی اینکه مطرح کردبد رابطه خوبی دارید و پارتنزتان درکتان میکند خیلی خوب هست اما بهتر هست قضیه رو از سمت پارتنرتان هم ببینید که ایا ایشان هم اینهمه تفاهم در رابطه میبیند؟ از طرفی باید با ایشان صحبت کنید دغدغه ها و نگرانی های ایشان را برای ازدواج نکردن متوجه بشید و اگز دلایل منطقی هست کمک کنید تا رفع شود.رابطه قبلی شما با توجه به عصبی بودن خواستگارتان رابطه درستی نیست و بهتر هست تمام شده بدانید.برای رابطه فعلی وقت بکذارید و تلاش کنید تا هم را بهتر بشناسید و مراجعه به مشاور هم خوب هست

سلام من دختر 23ساله ای هستم که با پسری در مجازی اشنا شدم .درابتدا ایشون دنبال من بودن بخاطر اینکه به چند زبان مسلط هستم خوشش اومده بود از رفتار و نحوه حرف زدنم و یکسال گذشت من به این فرد ابراز علاقه کردم اما ایشون گفتند که ما فقط دوستیم نه بیشتر .نمیدونم چرا اینطور با من صحبت کردن و خیلی دلخور شدم . ایشون گفتند که قبلا وارد رابطع ای نبودن و نمیخوان بشن..راهی هست بتونم دلش و بدست بیارم??

سلام دوست گرامی ابتدا واقعیت را در نظر بگیرید شاید ایشان به عنوان فردی که توانایی خاصی دارد جذب شما شده و با شما صحبت می کند .پس عجله نکنید و صبور باشید.اینکه ایشان اعلام کردند که به دنبال ارتباط نیستند شاید به دلیل یکسری دغدغه هست .بهتراست متوجه این دغدغه ها بشید.اگر بصورت پیام در ارتباط هستید در سایت رادیو عشق مبحث جذب از طریق پیام خیلی می تواند به شما کمک کند

سلام ممن حدود 9ماهه توی یک شرکت کار میکنم و از روز اول ک یکی از همکارام رو دیدم بهش علاقه مند شدم و بعد از چند ما با هم ارتباط تلفنی داشتیم و ایشون هم گفتن ک از روز اولی ک منو دیدن بهم علاقه پیدا کردن من 25 سالمه و حس میکنم ک علاقه ای ک به ایشون دارم رو تاحالا تجربه نکردم و همیشه به شوق دیدن ایشون سرکارم میام ولی اون اقا با ی خانومی توی رابطه ست و اینکه خانواده های دوطرف هم در جریان هستن و ایشون گفتن ک دوست دارن رابطه شون رو با من جدی کنن میشه کمکم کنید

سلام به اونجاش کارندارم که باید خودت خودتو قبول داشته باشی تا اعتمادبه نفست بره بالا اما اونجاش که میگه لبخند و ارتباط چشمی داشته باش خب من آدمی هستم که اصلا دوس ندارم بیشتر از۲ثانیه کسیو نگاه کنم حتی اگه زیباترین باشه از خیره خیره نگاه کردن بدم میاد نمیتونم زیاد ارتباط چشمی داشته باشم دوس دارم همه مجذوب رفتارم باشن تز رفتارای سبک سرانه بدم میاد باوجود این هم همیشه افراد جذب اون دسته از آدمای اطرافم میشه که رفتارشون پررو و دور از شأن یه خانومه

نمیدونم باید چیکارکنم که به چشم بیام جوری که شخصیتم زیرسوال نره تیپ وقیافه م خوبه فقط لاغرم

دوست عزیز سلام، مساله‌ای که شما مطرح کردید شاید دغدغه‌ی خیلی از دختران باشه؛ خیلی از دخترها، فکر می‌کنند توجه نشون دادن، نوعی رفتار سبک‌سرانست. اما قبل از هر چیز، به خاطر داشته باشید که همه چیز در حالت تعادلش درسته؛ نه زیادی خجالتی و غیرقابل دسترس بودن و نه خیلی مشتاق بودن به رابطه. مواردی که در پست ما گفته شد، لزوما به این معنی نیست که شما خیره به فرد مقابلتون نگاه کنید یا با خیلی خوشحال و مشتاق نشون دادن خودتون، فرد مقابل را به خودتون جلب کنید. مساله این هست که اگر از کسی خوشتون اومده، با روش غیر مستقیم (مثل نگاه کردن یا لبخند زدن)، نشونش بدید که شما هم به آشنایی با اون فرد علاقه دارید. بیاید داستان را از سمت یک پسر نگاه کنیم؛ فرض کنید شما پسر هستید و در یک مهمانی حضور دارید، چندین دختر در آنجا هستند که هر کدام به نحوی دارن به شما توجه می‌کنند و یک دختری هم هست که حتی از نگاه کردن به شما اجتناب می‌کنه، چه برسه به توجه. به نظرتون شما سمت کدوم یکیشون می‌رید؟

سلام. من در فضای مجازی با آقایی آشنا شدم که استاد یکی از دانشگاه های معتبر ایران هستند. ایشون به یک بهانه ای به من پیام دادن و از من سوالی صوری پرسیدن و باب آشنایی باز شد. چند باری با هم صحبت کردیم که بیشتر ایشون از من سوال میپرسیدن تا آشنا شوند اما بعد از مدتی من سوال کردم که آیا اولین پیامشون ساختگی بود یا واقعی. ایشون انکار کردن و حتی کمی بد برخورد کردن. از آنروز خودم رابطه را قطع کردم. بعد از مدتی به سخنرانی ایشون در دانشگاه رفتم و حالا بسیار پشیمان هستم که رابطه قطع شده. اما نمیدانم چگونه میتوانم این رابطه را درست کنم؟ آیا میشود کاری کرد؟ از سوی ایشون هم هیچ تلاشی برای درست کردن رابطه صورت نگرفت.

سلام دوست گرامی اینکه به بهانه یک سوال و جواب رابطه را کات کردید کمی غیر منطقی هست.بهرحال ایشان دنبال شروع رابطه بودن و بعد شما این رابطه را تمام کردید.بهترین کار این هست که اگر برای شما این شخص و رابطه مهم هست با ایشان تماس بگیرید و صحبت کنید و اشتباهات و کاستی های قبلی رابطه را درصدد جبران باشید و درصورت تمایل مجدد ایشان به شروع رابطه، این بار صادقانه پیش بروید

سلام یه اقایی هست توی محیط کار چند روز به من توجه کرد(معنی دار بود) و بعد یهو خیلی سرد شد.میخوام بدونم توی اون برهه از زمان که کسی داره بهمون توجه و ابراز محبت میکنه باید چیکار کنیم دقیقا؟؟ و این که علت سردی این اقا رفتار من بود؟؟ اگه من سرد باهاش برخورد می کردم پس زده میشد اما من عادی بودم.علت این سردی و ترس چی می‌تونه باشه یعنی

دوست عزیز با سلام ابتدا واقعیت را در نظر بگیرید شاید ایشان به عنوان همکاری به شما توجه می کردند و قصد و منظور خاصی نداشتندو نمی شود به توجه های معنی دار چند روز پرو بال داد و برای این توجه برنامه ریزی کرد.من متوجه منظور شما از برخورد عادی نشدم.از طرفی بهرحال ممکن هست ایشان به دنبال شناخت نیز بوده اند اما به شناخت مورد نظر خود نرسیدند.اما درصورتی که به نظر شما فرد موردنظر از لحاظ ویژگی ها و ایده ال های اولیه مناسب ازدواج هستندبهتراست از طریق همکارتان و غیر مستقیم شما به ایشان پیشنهاد داده شوید و از طرفی علائم و نشانه‌هایی مبنی بر اینکه مایل هستید رابطه به جلو پیش برود در اختیار او بگذارید، با زوج‌های متاهل همکارتان بیشتر در ارتباط باشید و بگذارید بداند شما گزینه‌های ازدواج نیز دارید.

سلام.من با پسری دوستم و همیشه شاکیه که برام ناز نمیکنی و ازت راضی نیستم و اینا منم راستش دختر بی حال و کم حرفی هستم خواستم چیکار کنم که این مشکل برطرف بشه چون قصدمون ازدواجه ولی با این کارای کن داره ازم سرد میشه لطفا بهم کمک کنید دلشو به دست بیارم

سلام دوست گرامی اگر مشکل در سرد بودن و درونگرا بودن شما هست می توانید ابتدا از صحبت در مورد موضوعات روزانه شروع کنید و در هر بار دیدن کمی در مورد اتفاقات صحبت کنید .سپس خاطرات خود را بیان کنید و کم کم حوزه گفتگوها را گسترش بدید خودتان را شاد و سرزنده نشان بدید مثبت نگر باشید سعی کنید یکسری حرکات را جلوی اینه تمرین کنید مثل مدال ایستادن ،بازی با دست ها و.. تا بتوانید در مقابل نامزدتان انجام بدید نوع حرف زدنتان را تغییر بدید مدل لباس ها و ارایش شما نیز مهم می باشد

سلام من 22 سالمه ی اقا پسری رو توی محیط کارم (بیمارستان) دیدم.حس میکنم اون هم از من خوشش میاد و با هم حرف های عادی روزانه میزنیم.اما اون پا پیش نزاشته هنوز و چیزی نگفته.من مطمئنم که کسی توی زندگیش نیست.ب نظرتون باید چطوری شانسمو واسه ایجاد ارتباط باهاشون امتحان کنم؟

دوست عزیز با سلام ابتدا واقعیت را در نظر بگیرید شاید ایشان به عنوان همکاری صمیمی با شما صحبت می کنند اما درصورتی که به نظر شما فرد موردنظر از لحاظ ویژگی ها و ایده ال های اولیه مناسب ازدواج هستندبهتراست از طریق همکارتان و غیر مستقیم شما پیشنهاد داده شوید و از طرفی علائم و نشانه‌هایی مبنی بر اینکه مایل هستید رابطه به جلو پیش برود در اختیار او بگذارید، با زوج‌های متاهل همکارتان بیشتر در ارتباط باشید و بگذارید بداند شما گزینه‌های ازدواج نیز دارید،برای اینکه مطمئن شوید اصلا قصد جدی دارند یانه می‌توانید از کسی که به او نزدیک است کمک بگیرید. همکار مشترک می‌تواند نقش واسطه را ایفا کند. منطقی باشید و درجواب صحبت های ایشان خودتان باشید و اجازه بدهید با شناخت خود واقعی شما ای ازدواج ترغیب شود. اگر بصورت پیام در ارتباط هستید در سایت رادیو عشق مبحث جذب از طریق پیام خیلی می تواند به شما کمک کند

راستش من یه مدت با یک پسر تو رابطه بودم که واقعا عاشقش شدم اما بعد ها فهمیدم خیانت کرده.خداروشکر تو رابطه حد و حدود رو حفظ کردم.ولی هنوز هم هرروز میبینمش و خیلی نگاه میکنه منم میخوام تا جایی که میشه اونو جذب کنم که دوباره برگرده تا من بتونم اینبار اون رو رد کنم وه واقعا هم به این کار نیاز دارم.ممنون میشم راهنمایی کنید

با سلام دوست گرامی رابطه ای که تمام شده بهردلیل را باید فراموش کنید و بدون اینکه منتظر تلافی باشید از رابطه دور بشید. اینکه ایشون خیانت کردن و شما رابطه را تمام کردید دلیل خییلی خوبی هست که شما ارزش و جایکاه خودتون رو می دونستید و بدون اینکه دچار احساسات و هیجانات بشید رابطه را تمام کردید پس الان کاملا غیر منطقی هست که مجدد ایشان را جذب کنید و اینبار توسط شما ایشان رد بشند در صورتی که دفعه قبلی هم شما بع علت خیانت ایشون رابطه را تمام کردید. پس بهتر هست بحای اینکه دنبال این امر باشید وقت و انرژی خود را صرف حضور افراد مثبت کنید

سلام خسته نباشید و ممنون از راهنمایی های عالی تون من ۳ ماه با دوست پسرم اشنا شدم‌ و از نظر اخلاقی خیلی اخلاقامون بهم می خوره و مشکلی با هم نداریم و کنار هم ارامش داریم وخوشحالیم از این جهت این حسی که بین مون بوجود اومده ما دوبار با هم معاشقه داشتیم و بعد این موضوع رفتار دوست پسرم هم تغییری نکرده و ولی من خوندم که دریک رابطه عاشقانه وارد مسائل جنسی نشوید چون هم حس عاشقانه روخاموش میکنه و هم این که مرد دلسرد میشه و میزاره میره، شما لطفا یه راهکار درست ارایه بدید که من در روند رابطه پیش بگیرم ممنون

دوست گرامی سلام بعد از سه ماه اشنایی به معاشقه رو اوردید و البته حد این معاشقه را مشخص نکردید.اما فکر می کنید که دوست پسرتان رفتارش تغییر نکرده و سرد نشده. دوست خوبم از کجا مطمئن هستی که این یک نقاب نباشد برای دراختیار داشتن شما برای لذت بردن و هروقت قصد جدی شدن قضیه را داشتید ایشون رفتارشان تغییر نکند؟ رابطه جنسی در دوران دوستی شاید جذاب و ارضاکننده باشد، اما این جذابیت و شور و هیجان دوامی ندارد. چرا که پسران و مردان فکر می‌کنند که این رابطه بخشی از دوستی‌شان بوده، درواقع اگر دختری در دوران رابطه عاطفی همه صمیمیت‌ها، جذابیت‌ها و پتانسیل‌های عاطفیش را برای پسر رو کند، او سرد می‌شود و هیچ انگیزه‌ای برای ارتقای رابطه به مرحله ازدواج نخواهد داشت. چون همه دستاوردهایی که می‌توانست از این رابطه بدست آورد برایش مهیا شده است. مورد بعدی باید وقتی یک رابطه به مرحله جنسی برسد که شناخت ها کامل شده و شما به او اعتماد داریدو نگران واکنس های بعدی نباشید.اما شما الان نگران اینده هستید پس مشخص است هنوز به اعتماد و شناخت کامل نرسیده اید.

رابطه جنسی یکی از اتفاق هایی است که افراد را در آسیب پذیر ترین حالت خود قرار می دهد و شناخت و تصمیم گیری را سخت تر می کند و حای ممکن است رابطه ای که الان از نظر شما بدون مشکل است را دچار نوسانات و بحران ها کند.

اگر تصمیم و هدف هر دو از این اشنایی بحث ازدواح است بهتر است با کنترل هیجانات و احساسات به شناخت و بررسی بپردازید و موقعیت خود و طف مقابل را در این رابطه مشخص کرده و خد و مرزهای فعلی رابطه را اعلام کنید

پیشنهاد می کنم برای شناخت هم وقت بکذارید و در صورتی که تفاهم های لازم را دارید رابط را بصورت رسمی و زیر نظر خانواده پیش ببرید و رابطه جنسی را به از رسمی شدن موکول کنید

سلام. من حدود7سال با دوست پسرم در ارتباطم خیلی همدیگه رو دوست داریم وهیچ مشکلی نداریم. تتها مشکلمون اینه که من 4 سال از ایشون بزرگترم و خانواده اشون مخالفت میکنن ما باهم ازدواج کنیم. خودشم نمیتونه رو حرف خانواده اش حرف بزنه و نمیدونیم چیکار کنیم. ذهنمون خیلی درگیر میشه راهنماییون کنین

با سلام به شما دوست محترم ازدواج یک امر چند عاملی است. یعنی برای این که دو نفر بتواند ازدواج کنند و ازدواج پایدار و رضایت مندانه ای هم داشته باشند، باید چند عامل مختلف کنار هم جمع بشوند تا این اتفاق بیفتد. سن یکی از این عوامل است . شما در مورد سن خوتان و ایشان صحبتی نکرده اید اما اگر شما به عنوان زن، بیست و هفت- هشت ساله هستید و شخص مقابل پسری بیست، بیست و یک ساله است به این نکته توجه کنید، شما در دوره جوانی به سر می برید و به دلیل زن بودن تان به بلوغ کامل رسیده اید اما همسر مورد نظرتان در اواخر دوره نوجوانی است و هنوز به طور کامل وارد دوره جوانی نشده است. این تفاوت مهم است چون نیازها و انتظارات انسان ها در هر دوره ای از زندگی با دوره بعدی یا قبلی متفاوت است در ازدواج های به این صورت ابتدا ما از مراجعه کننده می خواهیم در مورد سوالات زیرفکر کنند: قبل از این که بخواهید ازدواج کنید باید بدانید کیستید، چه هویتی از خودتان سراغ دارید و می خواهید چه کار کنید؟ به خصوص حالا که می خواهید با مردی کوچکتر از خود ازدواج کنید، لازم است بدانید چه جور آدمی هستید؟ مثلاً اگر در آینده جایی رفتید و دیگران درباره تفاوت سنی شما و همسرتان سؤال کردند آیا ناراحت می شوید یا برایتان مهم نیست? چقدر می توانید تداوم مخالفت های خانواده ایشان را که ممکن است به صورت کم کردن حمایت از شما و یا کنایه زدن باشد مدیریت کنید. و از سویی انگیزه طرف دیگر از ازدواج با شما چیست؟ با واقع بینی به این سؤال جواب بدهید به نظر خیلی بیشتر از شما، طرف مقابل احتیاج به کمک دارد. صورت مساله واضح است و شما انتظار دارین بعد از 7 سال چه کسی به شما چه کمکی کند؟ دو راه وجود داره. اون آقا جلوی خانواده بایسته و حتی اگه خانواده اش طردش کردن و کمکی بهش نکردن بتونه روی پای خودش بایسته و شما هم این شرایطو بپذیرید و ازدواج کند. اگه این امکان پذیر نیست، هر چه سریع تر باید رابطه تموم بشه . در ضمن به موارد زیر نیز توجه کنید: در در صورت موافقت ظاهری خانواده ایشان. در ظاهر همه چیز خوب به نظر می رسد اما چند عامل به طور همیشگی این ارتباط را تهدید می کند: 1. مخالفت های خانواده همسر که همچنان ادامه دارد و هر لحظه ممکن است شما را دلزده کند. 2. تأثیر پذیری همسرتان از خانواده اش. 3. محدود تر بودن فرصت مادر شدن و یا از ترس از دست دادن این فرصت به دلیل عدم آمادگی شوهر و یا مخالفت های خانواده او. 4. این ترس که همسرتان روزی جذب زن های جوان تر شود. 5. از دست دادن جذابیت جنسی به شما پیشنهاد می کنم با دید منطقی و مشورت با مشاوره در این زمینه تصمیم بگیرید

من با پسری سی ساله صیغه شدم که خودم قبلا طلاق گرفتم اونم یه دختری رو خیلی دیوانه وار دوست داشت. که نتونست بدستش بیاره .همیشه خسته ست معلومه عشق و ازدواج رو کم داره منم همین حسو دارم. اون یه پسر تقریبا مذهبی و غیرتی هست. جطور پایبندش کنم و اونو عاشق خودم کنم

دوست گرامی سلام شما سابقه زندگی مشترک را دارید و با جنبه های ارتباطی با مردان تا حدودی اشنا هستید و از این لحاظ می توانید اکنون با تجربه از اشتباهات و تحربه های قبلی خود موفق تر عمل کنید و زندگی مشترک موفقی داشته باشید . یادتان باشد تجربه ازدواج قبلی از شما آدم با تجربه تری ساخته است که با آدم قبل از ازدواج اول متفاوت است.در این راه ، میتوانید از پیشنهادات زیر کمک بگیرید: 1- به ایشان نشان دهید که علاقه مند به او می باشید . 2- به ایشان فرصت بازسازی احساسی بدهید تا بتواند شرایط جدید را قبول کند و از بحران خارج شود . 3- با او صادق باشید . 4- اجازه دهید در مورد احساساتش با شما صحبت کند و شما بدون جبهه گیری فقط شنوا باشید . 5- در این ارتباط صبور باشید . 6- اهداف مشترک داشته باشید و همدیگر را تشویق کنید . 7- سعی در شناخت او داشته باشید و از خواسته ها و علایقش با خبر شوید. 8- منطقی باشید . 9- نیازهای برآورده‌نشده‌شان را برآورده کنید . 10- اعتماد به نفس و عزت نفس خود را افزایش دهید .

آدرس: تهران، پونک، نبش بلوار پونک، پلاک 2، طبقه سوم، واحد 6

تلفن پشتیبانی:02146015870

رزرو نوبت مشاوره

انجمن روانشناسی آمریکا

سازمان نظام روانشناسی و مشاوره ایران

سازمان بهزیستی ایران

انجمن روانشناسی ایران

 

 

آیا پسری را دوست دارید و می‌خواهید از او دلبری کنید؟ روش‌های مختلفی برای جذب کردن پسرها وجود دارد و ما در این مقاله می‌خواهیم، درباره روش‌های درست و اشتباه جذب کردن پسران صحبت کنیم. اگر برای تسخیر قلب پسرها از راه درست وارد شوید، احتمالش زیاد است که با بازی کردن نقش دختر رویاهایش و نشان دادن تمام خصوصیاتی که او در یک دختر تحسین می‌کند، در نهایت موفق شوید. اما اگر راه‌های اشتباه را انتخاب کنید، به دلایل زیادی ناراحت و سرخورده خواهید شد. ممکن است توجه پسر مورد علاقه‌تان را جلب کنید، اما او دیر یا زود متوجه می‌شود که فقط داشتید سعی می‌کردید که او را تور کنید و هیچ پسری از به دام افتادن خوشش نمی‌آید. در این مقاله با روش‌های مختلفی برای جذب مردان آشنا می‌شوید که موثر بودن آنها به لحاظ علمی اثبات شده است، بنابراین اگر می‌خواهید با بایدها و نبایدهای جذب پسران آشنا شوید، در ادامه با ما همراه باشید.

شاید فکر کنید برای جذب پسر مورد علاقتون باید مثل سلبریتی‌های فیلم‌های هالیوودی باشید و این موضوع تمام فکرتان را درگیر کرده است. کافی است پسر مورد علاقه‌تان را خوب بشناسید ،با کمی مهارت می‌توانید برای او فردی جذاب باشید. در این مقاله روش‌های کاربردی برای جذب پسرها را بررسی می‌کنیم. قبل از هر کاری باید پسر مورد علاقه خودتان را خوب بشناسید. اگر فکر می‌کنید به تنهایی نمی‌توانید به شناخت کافی از پسر مورد علاقه‌تان برسید و مشورت با شخص دیگری می‌تواند به شما کمک کند،

فهرست مطالب

چطور یه پسر رو غیرتی کنیم

اولین چیزی که پسرها متوجه آن می‌شوند، لبخندی است که یک دختر بر لب دارد.  همه توقع دارند که یک دختر موقر و خوش‌رفتار باشد و روش لبخند زدن یک دختر متانت او را نشان می‌دهد. هرچقدر هم که در خانه آزادانه و با صدای بلند می‌خندید، خنده شیطانی دارید یا با صدایی گوش‌خراش می‌خندید، لطفاً این خنده‌های پرسرو صدا را در جمع فراموش کنید. سعی کنید باوقار باشید و به شیوه‌ای متمدنانه مانند یک بانوی دوست‌ داشتنی بخندید. بهترین کار این است که لبخندی ملیح به لب بیاورید، لزومی ندارد که تمام سی و دو دندان خود را به همه نشان بدهید.

علم اثبات کرده است که بین نگاه کردن به چشم‌های یکدیگر و عاشق شدن ارتباط وجود دارد. تعداد نورون‌های مختص حس بینایی در مغز بیشتر از چهار حس دیگر است، بیش از 80% مواردی که به نوعی وارد بدن می‌شود، از فیلتر چشم‌ها عبور می‌کند. به علاوه چشم‌ها جز آن که دریچه‌ی روح هستند، دروازه‌ای به سوی گذرگاه‌های عصبی هستند که ارتباطات عاشقانه را در مغز شکل می‌دهند.

اگر پسری بوی بد بدهد، حاضرید حتی در خیالتان به با او بودن فکر کنید؟ پس چطور انتظار دارید که پسر مورد علاقه‌تان دختری را دوست داشته باشد که بوی بد بدهد؟ هر فردی رایحه‌ی خاص خود را دارد که معرف شخصیت او است. بنابراین عطرهای خوشبویی را انتخاب کنید که پسرها را به خود جذب می‌کند. بدبو بودن دهان نیز پسرها را فراری می‌دهد. به خاطر خودتان و حفظ سلامتی خودتان، نه هیچ کس دیگر، مرتب حمام بروید و از ضدعرق خوشبو استفاده کنید.

دخترها به پرشور بودن و قشقرق راه انداختن معروف هستند. پسرها به هیچ وجه دخترهایی را که رفتار نمایشی دارند، شلوغ می‌کنند و از کاه کوه می‌سازند، دوست ندارند. اجازه ندهید که این جامعه مردسالار اثبات کند که زنان ضعیف‌تر از مردان هستند. هر چقدر هم که فیلم عاشقانه دیده‌اید، نگذارید که این داستان‌های غیرواقعی زندگی عاشقانه‌تان را به نابودی بکشاند.

پسرها شاید هنرپیشه‌هایی با آرایش فراوان و موهای بلند افشان را دوست داشته باشند، اما در واقعیت وقتی می‌خواهند، زن زندگی خود را انتخاب کنند، همواره دخترهای ساده را انتخاب می‌کنند. البته منظورمان این نیست که اصلاً آرایش نکنید، اما بهتر است روزهای معمولی آرایش ملایمی بکنید تا در روزهای خاص بتوانید، دوست پسرتان را با آرایش خاص‌تان غافلگیر کنید. قرار نیست با آرایش کردن خودتان را شبیه هیولا بکنید، آرایشی را انتخاب کنید که خاص‌تر و زیباترتان بکند.

وقتی که پسری نمی‌تواند به راحتی به دختری نزدیک شود، غرورش خدشه‌دار می‌شود و از خودش می‌پرسد که این دختر چرا به او علاقه ندارد. بنابراین بازیگوش باشید، ناز کنید و با ترغیب کردنش به صحبت کردن با خودتان، او را سر انگشتتان بچرخانید. البته مراقب باشید زیاده‌روی نکنید و تصویری از دختری خجالتی را از خودتان به نمایش نگذارید، که رسیدن به او ممکن نیست. اگر عاقلانه عمل کنید، مانند آهنربا پسر مورد علاقه‌تان را به خود جذب می‌کنید.

بهترین روش برای تسخیر قلب یک پسر این است که با نشان دادن استعدادها و خصوصیات منحصر به فردتان توجهش را جلب و او را به خودتان علاقمند کنید. پسرها می‌خواهند با دخترانی جذاب و پرشور آشنا شوند، بنابراین وقت آن است که هنرهایتان را رو کنید. استعدادها یا خصوصیاتی را که از شما یک زن جذاب می‌سازد، به نمایش بگذارید. برای مثال اگر صدای خوبی دارید، وقتی می‌دانید که او در همان نزدیکی است، استعداد خوانندگی‌تان را به دوستانتان نشان دهید تا عشقتان بداند که چه صدای دلنشینی دارید.

تا حالا برایتان پیش آمده در یک مهمانی، پسری نظر شما را به خودش جلب کند، ولی شما ندانید که باید در آن لحظه چه کار کنید؟ بیشتر دخترها می‌گویند که دوست ندارند شروع کننده رابطه باشند و حتما پسر باید جلو بیاید. اما اگر داستان را از سمت پسرها نگاه کنیم، متوجه می‌شویم که آن‌ها وقتی نشانه‌ای از شما نمی‌بینند، از شروع ارتباط می‌ترسند. در این زمان چه کار باید کرد؟

چطور دلبری کنیم؟

1. ارتباط چشمی برقرار کنید. 2. لبخند بزنید. 3. به او نشان دهید که به آشنایی بیشتر تمایل دارید. 4. تک‌کلمه‌ای صحبت نکنید. 5. مرموز باشید. 6. خیلی برای جذاب بودن تلاش نکنید. 7. غیر مستقیم به او نشان دهید که به ادامه آشنایی بیشتر علاقه دارید. 8. با کمک موبایلتان، معجزه کنید.

خودتان را جای پسر مقابل بگذارید، چقدر احتمال دارد با دختری که حتی به شما نگاه نمی‌کند، سر صحبت را باز کنید؟ شما ممکن است با خودتان بگویید: «یکبار بهش نگاه کردم، دید دیگه. اگر می‌خواست بیاد، میومد». اما، جواب ما به شما اینه: «نهههه». شما حداقل باید سه/چهار بار به او نگاه کنید تا جرات پیدا کند که صحبت را با شما شروع کند.

در حین ارتباط چشمی، هیچ‌وقت جادوی لبخند زدن را فراموش نکنید، چون با اینکار دو تا پیام مهم به فرد مقابلتان می‌دهید: اول اینکه: «من یکم ازت خوشم خومده و دوست دارم باهات صحبت کنم». و دوم: «من دختر شادیم. تو صحبت کردن با من قراره بهت خوش بگذره!»

با وجود سیگنال‌هایی که فرستادید باز هم پسری که جلو میاد، از شروع ارتباط خیلی مطمئن نیست و کمی می‌ترسد. شما در اینجا با گفت‌وگویتان می‌توانید، تمایل خودتان را به آشنایی بیشتر با او نشان دهید. البته لازم نیست که همه سوال‌هایش را با هیجان جواب دهید، اما بهتر است یک سری نکات ریز را رعایت کنید. (در دو اسلاید بعد در این مورد صحبت می‌کنیم:)

به این سناریو توجه کنید: پسر: «شغلتون چیه؟» دختر: «کارمند بانک» پسر: «چه جالب، خواهر منم تو بانک کار می‌کنه؛ به نظر من خیلی کار سختیه.» دختر: «اوهوم» (هدف این گفت‌وگو را فراموش نکنید. در حقیقت قصد پسر، صحبت کردن در مورد شغلتون نیست؛ بلکه می‌خواهد موضوع مشترکی برای صحبت کردن پیدا کند.)

لازم نیست تمام نکات مهم زندگی خودتان را در همان دیدار اول توضیح دهید. کمی مرموز بودن بسیار جذاب است. البته به این معنی نیست که جواب تمام سوالات را سربالا بدهید. به این مثال توجه کنید: پسر: «شغلتون چیه؟» دختر: «من نوازنده پیانو هستم. 15 ساله پیانو می‌زنم. البته اولش خیلی دوست نداشتم ولی کم‌کم علاقه‌مند شدم. ….) این همه توضیح برای بار اول آشنایی، اصلا مناسب نیست!

یکی از پرتکرارترین سوالات دخترها این هست: «چرا پسرایی که من ازشون خوشم میاد، از من خوششون نمیاد و پسرایی که من خوشم نمیاد، از من خوششون میاد؟» شاید یکی از جواب‌های اصلی برای این سوال این باشه: شما در مقابل پسرهایی که خوشتان می‌آید دوست دارید بهترین باشید و همین تلاش بیش از حد جواب عکس می‌دهد.

خیلی خجالتی بودن یا خیلی سهل‌الوصول بودن هر دو دافعه ایجاد می‌کند. سعی کنید یک رفتار میانه را انتخاب کنید؛ اما چرا؟ اگر خجالتی باشید، احتمالا پسر با خود فکر می‌کند: «وای، حالا باید کلی تلاش کنم تا یک کلمه حرف بزنیم.» و اگر سهل‌الوصول: «خب حتما با خیلی‌های دیگه اینطوری هست.»

اگر اولین دیدارتان خوب پیش برود و هر دو به ادامه آشنایی تمایل داشته باشید، احتمالا سعی می‌کنید از طریق فضای مجازی با هم در ارتباط باشید. در این زمان است که شما می‌توانید با موبایلتان و ارسال پیام‌های مناسب و درست، جادو کنید. اما چطور؟ رادیو عشق، در کارگاه «جذب مرد با موبایل»، به شما یاد می‌دهد چطور به بهترین نحو از گوشی موبایلتان استفاده کنید.

همه ما می‌دانیم که توقعات پایانی ندارد و علاقه‌مندی‌های تمام انسان‌ها با هم یکسان نیست. با این حال نکاتی که ذکر شد، رایج‌ترین توصیه‌هایی است که برای جذب پسرها در سراسر جهان کاربرد دارد. برای این که از جزئیات بیشتری درباره جذب عشقتان آگاه شوید، اول باید شخصیت و دیدگاه‌های عشقتان را به ما توضیح بدهید. برای بهره‌مندی از راهنمایی‌های ارزشمند مشاورین ما اینجا کلیک کنید.

روش بسیاری از دخترها برای جذب کردن پسرها و عاشق کردن آنها این است که خودشان را تغییر می‌دهند. احتمالاً شما هم تلاش کرده‌اید تا خودتان را به شکلی دربیاورید که “فکر” می‌کنید، پسر مورد علاقه‌تان دوست دارد. در این حالت برای خوشایند عشقتان وانمود می‌کنید که آدم دیگری هستید. این نقاب زدن به دو دلیل زیر بسیار بد است:

در هر حال این صادق نبودن کمکی نمی‌کند که تا پایان عمر در کنار عشق‌تان به خوبی و خوشی زندگی کنید. بنابراین بهتر است خودتان باشید و همان‌طور که برای او دلبری می‌کنید، اجازه دهید که شما را به درستی بشناسد.

اگر فکر می‌کنید که باید کار اشتباهی را برای دلبری از دوست پسرتان انجام دهید و می‌دانید که نباید این کار را بکنید، پس از انجام دادن آن منصرف شوید. هیچ پسری ارزش این را ندارد که اصول اخلاقی‌تان را زیر پا بگذارید و خودتان، دوستانتان و خانواده‌تان را به دردسر بیاندازید. به علاوه وقتی کاری را برخلاف اصول اخلاقی خودتان انجام می‌دهید، خودتان را در باتلاقی می‌اندازید که عزت نفس‌تان را می‌بلعد. برای مثال اگر کار احمقانه‌ای مانند مصرف مواد مخدر انجام دهید، تجسم خودتان در زمان مصرف مواد باعث می‌شود که احساس بدی نسبت به خودتان پیدا کنید و به این ترتیب برداشت دیگران درباره شما نیز تغییر می‌کند و فکر می‌کنند که شما آدمی هستید که زندگی خود را با انتخاب‌های اشتباه به نابودی کشانده است. در این بین اگر پسری باشد که شما را به خاطر اخلاقیاتتان دوست داشته باشد، با این خرابکاری‌ها علاقه‌اش را به شما از دست می‌دهد.

احمقانه و کودکانه رفتار کردن توصیه‌ی اشتباهی برای جذب مردان است که از زمان انسان‌های غارنشین رواج داشته است. عده‌ای تصور می‌کنند که رفتار احمقانه مترادف لطافت زنانه است و نشان می‌دهد که این دختر گیج دوست‌داشتنی به حمایت یک مرد قوی بزرگ نیاز دارد. البته که این تصور یک کلیشه اشتباه است. حتی اگر احمقانه رفتار کردن برای جذب دوست پسرتان باعث شود که او شما را دختری لطیف و آسیب پذیر ببیند، این کار او را جذب خود واقعی‌تان که یک زن قوی است، نخواهد کرد. مرد محبوبتان دیر یا زود از این رفتار احمقانه خسته خواهد شد و شما را به خاطر یک دختر باهوش ترک خواهد کرد. باور کنید که هیچ پسری مدت زیادی با دختری نمی‌ماند که هیچ کاری از سلول‌های خاکستری مغزش نمی‌کشد.

نحوه پیام دادن شما بسیار در شناخت و دید مرد مورد نظرتان از شما موثر است. این روزها بخش عمده ارتباطات از طریق موبایل انجام می‌شود اما متاسفانه استفاده ناشیانه از آن بسیار دردسرساز و مشکل‌ساز است. اینکه در چه موقعیتی چه پیامی بفرستید و چه برخوردی داشته باشید بسیار مهم است. نحوه پیام دادن آنقدر مهم است که گاهی یک پیام اشتباه سوءتفاهمی ایجاد می‌کند که مرد مورد نظرتان کلا از ادامه ارتباط با شما منصرف می‌شود، فقط به این خاطر که لحن کلامتان را اشتباه منتقل کرده‌اید. برای جذب و عاشق کردن مرد مورد علاقه‌تان از طریق موبایل، برای مثال باید با پیام‌هایتان جوری مردانگی او را تحسین کنید که نه خیلی مستقیم و زننده باشد نه تکراری باشد و حسی به او بدهید تا به حال در کنار هیچ دختری نداشته است. در مکالمات پیامی‌تان در عین حال که خط قرمز‌هایتان را حفظ می کنید باید اعتماد به نفس زنانه‌تان را نشان دهید.

حتما بخوانید: دلبری با موبایل و از راه دور

 

مشاوره آنلاین در زمینه دلبری از عشق و پسر مورد علاقه

عشقت رو جذب کن

چطور یه پسر رو غیرتی کنیم

میخوای یاد بگیری چطور روز به روز بیشتر قلب عشقتو بدست بیاری؟ چطور یه رابطه موفق منجر به ازدواج داشته باشی؟ چطور یه زندگی مشترک موفق داشته باشی؟ پس فرصت را از دست نده! تو هم به جمع دنبال کنندگان پیج رادیو عشق در اینستاگرام اضافه شو…

عضویت در خبرنامه رادیو عشق

55 بازدید

60 بازدید

133 بازدید

120 بازدید

198 بازدید

دیدگاه

نام *

ایمیل *

وب‌ سایت

ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی می‌نویسم.

مشترک نمی شومدریافت همه دیدگاه های این نوشتهفقط دریافت پاسخ دیدگاه های خودم

با سلام و عرض ادب من یه دختر۲۲ساله هستم عشقم ۳۰سالشه من زیادی روش حساسم تا حدی که گفتم عکس خودتو رو پروفایل بردار اونم ناراحت شد منم گفتم دیگه اصلا چیزی نمیگم اصلا من کیم که نظر بدم حالا قهره من چیکار کنم رابطمون خراب نشه 🥺🥺ممنون میشم راهنماییم کنید

سلام دوست گرامی احتمالاً ترس از دست دادن دارید و یا اینکه او به شما توجهی نکند. این مساله باعث سردی در رابطه می‌شود و باید تلاش کنید تا مهارت‌های ارتباطی صحیحی را آموزش ببینید. در این مسیر ، مشاور با شما همراهی خواهد کرد.

سلام و عرض ادب بنده به مدت ١ ماه با اقایی آشنا شدم در فضای مجازی اینم ذکر کنم ایشون ٢٧ سالشونه و بنده ١٨تو این یک ماه آشنایی ازخصوصیات رفتاریشون میگفتن و این که مثلا من تو زندگیم به آدمی مثل تو نیاز دارم و… تو این مدت آشنایی نه من از ایشون عکس خواستم نه ایشون از من بعد از مدت ١ماه ایشون از بنده ی جورایی خواستگاری کردن سوال من اینه مگه میشه آدم کسیو نبینه و عاشق بشه و فقط جذب رفتار اون آدم بشه 🤔🤔🤔🤔اینم خدمتتون عرض کنم ی دوسه باری گفتن عکسمو میفرستم و خب من گفتم نمیخواد و… حالا بعد گذشت یک ماه من گفتم یک الی دو هفته باهم ارتباطی نداشته باشیم بعد عکس های همو ببینیم سوال من اینه آدم میشه عاشق کسی بشه که اون آدم ندیده و اینم بگم آدم به شدت با شخصیتی هستن که هیچ حرف نامربوطی تا به امروز نزدن

سلام دوست گرامی کیفیت این رابطه بسیار پایین است و شناختی در آن بوجود نیامده است. خواستگاری؟ آن هم بدون هیچ شناختی؟ نیاز به راهنمایی مشاور دارید تا واقع‌بینانه‌تر به این ماجرا نگاه کنید.

سلام من هانا هستم و ۱۴سالمه و از ۹سالگی با یکی از پسرای دوستامون دوست هستیم من ازش خوشم میاد و ۷ ساله دوسش دارم و اون نمیدونه و اینکه رابطمون یک طرفس و حس میکنم از من خوشش میاد اما مطمعن نیستم اون تهرانه و من مشهد قبلا مشهد بود اخرین باری که دیدمش پارسال بود و تو اون سال بنظرم یکم علاقا از طرفش دیدم مثلا من با دوستم تو اتاق بودیم اون اومد درو باز کرد و بحثو شروع کرد و قبل این کارش همش میومد پشت در از زیر در سایشو میدیدم و رفته بودم تو تراس و یواشکی بهم نگاه میکرد و بعد هم بحثو باز کرد بنظرتون چیکار کنم تا اون جذبم شه و بهم بگه و اینکه بنظرتون اون به من علاقه ای داره؟؟؟؟

سلام دوست گرامی سن شما برای جذب عشق و بودن در یک رابطه بسیار کم است و این علاقه در سال‌های آینده تغییر شکل خواهد داد.

سلام وقت بخیرمن ۳۰ ساله و کارمند هستم چند وقتی هست که من صفحه اینستاگرام شخصی رو دنبال میکنم از زمانی که صفحه ایشون رو دنبال کردم به شدت یک حسی درونم بیدار شده که اسمش رو نمیدونم چی بایدبزارم از طرفی خیلی دوست دارم که از طریق پیغام به ایشون نزدیک شم ولی فکر اینکه جواب ندن یا جواب منفی بگیرم اذیتم میکنه و خیلی روحم رو درگیر کردن و هر لحظه به ایشون فکر میکنم…. ممنون میشم راهنمایی کنید🙏

سلام دوست گرامی به صورت غیرمستقیم باید تلاش کنید تا به ایشان نزدیک شوید. ابتدا پست‌های او را بررسی کنید که به چه مسائلی بیشتر علاقه دارد و پست مشابه برایش ارسال کنید. ددر واقع باید ابتدا باب گفتگو باز شود. شما می‌توانید برای بررسی بیشتر و یادگیری مهارت‌های صحیح ارتباطی در جذب عشق؛ در دوره«جذب عشق، از آشنایی تا ازدواج» رادیوعشق شرکت کنید.

سلام من یه دختر ۱۹ ساله هستم و دوست پسرم از من یه سال بزرگتر هست اون اول دوستی به من رابطه ی جنسی پیشنهاد داد من بهش گفتم که ترس عجیبی دارم از این نوع رابطه اون هم قبول کرد ولی به نظرم براش جذاب نیستم و حس میکنم که دیگه منو دوست نداره و با یه دختر دیگه رل زده این موضوع منو خیلی آزار میداد و همش تو فکر بودم یه روز تصمیم خودم رو گرفتم و دنبالش کردم و دیدم حدسم درست بود و با یکی دیگه رل زده رفتم جلو بهش گفتم و با هم به هم زدیم میشه بگید که مشکل از من بود یانه آیا باید قبول می کردم؟

سلام دوست گرامی اگر پیشنهاد ایشان را قبول نکردید، کار مناسبی انجام دادیدف چون ابتدای رابطه این پیشنهاد درست نیست و نشان دهنده این است که طرف مقابل به دنبال رابطه عمیق عاطفی نیست. ضمناً او به سمت شخص دیگری گرایش پیدا کرده است؛ پس بهتر است او را فراموش کنید.

سلام من ۱۷سالمه حدود ۷ساله که عاشق پسری هستم واونم عاشقمه باهاش دوست شدم وبخاطر خانواده چون که فهمیدن مجبورشدم کنار بذارمش الان عاشق همیم ولی ازهم دوریم چکارکنم که پدرم بزاره باهاش ازدواج کنم هم سنیم عاشق هم هستیم

سلام دوست گرامی علت مخالفت پدرتان را مطرح نکردید. اگر علت مخالفت سن هردوی شماست که این دلیل منطقی است. بهتر است در این زمان به وطایف سنی خودتان توجه و تمرکز داشته باشید.

سلام من الان حدودا چند ماهه ک با یک پسر که از خودم ۳سال بزرگ تره رل زدم رابطمونم مجازیه و قراره واقعی شه همدیگه رو هم خیلی دوست داریم ولی مشکل اینجاست که وقتی پیامش میدم دیر آنلاین میشه ینی از ۲۴ساعت شاید فقط ۲ساعت تو روز جواب بده همین خیلی تو رابطه اذیتم می‌کنه بهشم گفتم ولی هر دفعه بهونه الکی اورده میشه لطفاً راهنماییم کنید

سلام دوست گرامی 3سال رابطه مجازی بدون دیدار؛ ریسک بزرگی کردید. به سن خودتان و او اشاره نکردید. توصیه می‌شود رابطه مجازی بعد از 1 ماه به دیدار حضوری برسد تا بتوانید به شناخت بیشتری از یکدیگر برسید.

سلام من دختری 20ساله هستم یک سال هست با یکی از هم دانشگاهیام ک دو سال از من بزرگ تر هست دوست شدم رابطه ی بسیار خوب و متعهدی داریم و واقعا عاشق هم هستیم من واقعا برای دوس پسرم جذابم و این رو همیشه به زبون میاره ولی من یکم تو رابطه جنسی سرد هستم و این موضوع ذهن دوس پسرم رو درگیر کرده و میگه که شاید من اونقدر واست جذاب نیستم ک تو به من اون کشش رو داشته باشی و این که ما ک الان تو رابطه دوستی این جوری هستیم بعدا ک ازدواج کردیم و همیشه پیش همیم ممکنه اذیت کننده بشه خودم هم ب نسبت قبول دارم اون جور که باید، تو رابطه جنسی گرم نیستم و خیلی لذت نمی‌برم ولی خب خیلی عشقم رو دوس دارم و اصلا دلم نمیخواد حس کنه که من نسبت بهش سرد هستم و واسم جذاب نیست بنظر شما آیا این که من همیشه از رابطه جنسی کع تو رابطمون هست استرس دارم دلیل بر این سردی نیس؟ البته ب تازگی اون استرس کم رنگ شده ولی بازم میلم همونطوریه

سلام دوست گرامی گرمی و سردی در رابطه جنسی به خیلی از عوامل مربوط است . صرفا نمی‌توان به دلیل عدم کشش داشتن، به شخصی گفت که سرد است. ممکن است چون هنوز احساس امنیت در رابطه ندارید و در دوران دوستی هستید، این اتفاق می‌افتد. در آینده می‌توانید به سکس‌تراپ مراجعه کنید.

سلام من 17سالمه 1ساله عاشق پسر عمه بابام شدم اون 23سالشه خیلی دوسش دارم یعنی شب و روز بهش فکر میکنم مامانشم وقتی 14سالم بود منو برای اون خواستگاری کرد ولی گفتن بچه هست دیگه حرفی ازش پیش نیومد ولی اون مث دخترای دیگه فامیل به من نگاه میکنه هیچوقت ندیدم بهم توجه کنه ولی من دیونه وار عاشقشم دوست دارم باهاش ازدواج کنم اما اون اصلا توی این چیزا نیست یعنی من چیکار کنم؟ چجوری اونو عاشق خودم کنم

سلام دوست گرامی شما در دوره نوجوانی قرار دارید و این دوره زمانی است که هیجانات شما به بالاترین حد خود می‌رسد و این تمایل شدیدی که پیدا کردید تا حد زیادی مربوط به سن شماست. البته تمایل مادرشان برای خواستگاری نیز در نوع نگاه شما بی تاثیر نبوده است. در هر صورت تا زمانی که خود طرف مقابل شما این درخواست ازدواج را نداشته باشد این تمایل شما یکطرفه است. بهتر است در این زمان شما دستاوردهای خودتان را تقویت کنید. مانند درس، کنکور، کار هنری و….

سلام،من چندماهیه که با پسری دوست شدم و خیلی عاشقش هستم… از همون اول رابطه باهام خیلی گرم و صمیمی بود… و بهم گفته بود ک قبلا دوست دختر داشته و بخاطر دروغایی ک ازش شنیده از اون جدا شده… دفعه ی پیش ک رفتم پیش عشقم…حالش خوش نبود و بهم پی امای قبلا دوست دخترش رو نشون دادو گفت…خیلی دوسش داشتم…حتی اسمشو روی سینش تاتو زده و بهم گفت ک آدم کسی ک واقعا دوسش دارو رو روی سینش هک میکنه و آهنگای غمگین گوش میداد..‌منم طاقت نیاوردمو کلی گریه کردم…عشقو تو چشماش احساس میکردم…ولی همیشه بهم میگه تو عشق اولو آخرمی…هیچوقت تنهات نمیزارم…ووو…بهم اطمینان میده ک همیشه کنارمه…ولی من همیشه هراس از دست دادنش رو دارم… باید چکار کنم ک ب عشق سابقش فکر نکنه؟ چکار کنم ک همیشه رابطمون پایدار باشه؟

سلام دوست گرامی به سن خودتان و طرف مقابل اشاره نکردید. شما وطیفه‌ای و مسئولیتی در قبال اینکه او دیگر به عشق سابقش فکر نکند ندارید.پرونده عشق سابقش را خودش باید ببندد. تا زمانی که ایشان مانند قبل عاشق عشق قبلش هست، بودن شما در زندگی ایشان، به ضرر خود شماست. برای او روشن کنید که شما می‌خواهید رابطه‌ای را بدون حضور و وجود عشق سابقش تجربه کنید. این رابطه امنیت عاطفی شما را به خطر می‌اندازد، به همین دلیل است که ترس از دست دادن او را همیشه دارید و خواهید داشت.

سلام من و رئیسم هم سنیم هر دو 28 سالمون هست ایشون رفتار صمیمانه شون رو باهام توی پیام و مراودات شروع کردن ولی من نمی تونم باهاش راحت شم چون حس رئیس و کارمند بودن حتی خارج از محیط کار هم همراهم هست و نمی تونم باهاش راحت باشم با اینکه خیلی دوست دارم باهاش ارتباط دوستانه داشته باشم چیکار باید بکنم؟

سلام دوست گرامی رفتار صمیمانه را با چه هدفی شروع کردند؟ آیا نقش خودتان برای‌تان روشن است که با چه کسی وارد رابطه شدید؟ زمانی که شما در برابر یک نفر، دو نقش همزمان را برعهده می‌گیرید، تا وقتی نقش شما دقیق مشخص نشود، این راحتی و صمیمیت شکل نمی‌گیرد. پس در ابتدا با طرف مقابل صحبت کنید تا بدانید قصد و هدف شما از این ارتباط خارج از محیط شغلی چیست؟

سلام من۱۸سالمه ویکساله ک میرم کلاس شیمی این استادمونم۲۹ سالشه.تواین مدت فهمیدم وکاملامطمئنم ک دوسم داره ازکاراش نگاهای یواشکی ک بهم میکنه حتی گاهامیشه که منم نگاش میکنم وهمزمان ۵دقیقه هم شده ک بهم زل میزنه انگارک بخادچیزی بگه بفهمونه ولی نمیتونه مستقیم به چشام خیره میشه بعضی وقتابه کارام میخنده.من اوایل میرفتم کلاسش ولی ازرفتاراش خسته شده بودم احساس میکردم بیش ازحدبهم نزدیک میشه یاخیلی به اندامم وصورتم خیره بود واون موقع خیلی دوسش داشتم وساده بودم به همه حرفاش میخندیدم .اونم توجمع کلی طرفداریمومیکرد دیگه ازنگاهای لحظه ب لحظش نمیدونستم کجافرارکنم.خیلی هم پرشوربودم واونم میدونس.میدونستم میخادم ولی چون چیزی نمیگف نرفتم دیگ کلاسش. چندماه بعددوباره تصمیم گرفتم برم ولی اجازه ندم دست کم بگیره منو وباز احمق وشیطون فرضم کنه اینم بگم من خیلی خوشگلم وکلاهمه پسرابااولین نگاه محومیشن.اماازاین موضوع بیشترناراحتم ک شایدمنوب این دلیل میخاد وچقدابلهم ودست پاچلفتیم .گاهاشده ک بهم نزدیک بشه ولی من دیگ مثل قبل نیستم وکلی تغییرکردم نمیزارم بهم نگاه کنه مثل غریبه هارفتارمیکنم درحالیکه بشدت دوستش دارم تنهادلیل اینکارم خودشه ک چرابهم اعتراف نمیکنه وبایکی ازشاگرداش راحته ومن حرصم میاد…میخام اززبون خودش بشنوم تازگیاهی میخادموقعیت جورکنه بچه هاازکلاس برن بیرون میدونم دقیقامیخادیکاری کنه دوسم داره ولی نمیگه بگین چیکارکنم😔وسنش بنظرتون مشکل نداره؟خیلی پرهیجان وآدم شادیه منم واس همین میترسم

سلام دوست گرامی ممکن است تمام این رفتارهایی که از ایشان می‌بینید و زیر نظر گرفتید، فقط صرفاً یک رابطه استاد و شاگردی باشد که شما به آن معنی علاقه عاطفی داده‌اید. علاقه به یک شخص قدرتمند مثل یک استاد و حرص خوردن از اینکه او به دیگر شاگردان توجه دارد، نشانه‌هایی از تله رهاشدگی است. درباره این تله‌ها می‌‌توانید به مقاله«کدام طرحواره در من برجسته‌تر است» مراجعه کنید. برای دریافت راهنمایی بیشتر می‌توانید از مشاوران رادیو عشق وقت مشاوره دریافت کنید.

سلام من یه دختر 20 ساله هستم. اولین عشق یکطرفه زندگیم رو تو دوران راهنمایی شروع کردم و به طور دیوانه واری تا اواسط تا 17 سالگی یکطرفه بودنشو ادامه دادم، و بعد دیگه فراموشش کردم. مشکل من اینه که از اون موقع دیگه نتوستم با پسرا به ارتباط برقرار کنم و هر وقت خواستم با یکی دوست شم به طرز عجیبی خودش یکیو داره و به صورت یه اصل واسم هی تکرار میشه ، الانم رو یکی کراش دارم که با هم همسایه ایم و من نمیدونم چجوری باهاش ارتباط برقرار کنم یا اصلا نمیتونم باهاش ارتباط چشمی داشته باشم و همه اینو به عنوان یه حالتی از غرور بهم نسبت میدن یه خورده هم اخمو به نظر میام . فقط یه مشکلی هم که هست اینکه پسره حدود یه سال و سه چهار ماه ازم کوچکتره این مشکلی ایجاد نمیکنه؟؟ لطفا کمکم کنید

سلام دوست گرامی از دوران راهنمایی تا 17 سالگی عشق یکطرفه داشتید دیگر با پسری نمی‌توانید ارتباط بگیرید نحوه ارتباط برقرار کردن را نمی‌دانید و اخمو و مغرور به نظر می‌رسید و طرف مقابل که از او خوشتان می‌آید، یک سال و چهار ماه از شما کوچک‌تر است. مجموعه این مسائل نشان می‌دهد که هنوز به بلوغ و پختگی برای شروع ارتباط عاطفی نرسیدید، معیارهای مشخصی برای انتخاب طرف مقابل‌تان ندارید و مهارت‌های ارتباطی را بلد نیستید. پس راه‌حل شما آموختن این مسائل است تا بتوانید ابتدا پرونده عشق گذشته را ببندید و هیجان زده وارد رابطه نشوید. شما می‌توانید از مشاوران رادیو عشق وقت مشاوره دریافت کنید.

سلام من دختری 23 ساله هستم از پسرهمسایه مون خوشم اومده ولی اصلا پیش نمیاد باهم رودر رو بشیم من فقط اونو دیدم اصلا منو ندیده و چون دوست داداشمه من میشناسمش. حالا نمیدونم چجوری راه ارتباطی مون رو باز کنم. نمیخوام مستقیما بهش بگم یا همچین چیزی که فکر کنه من راحت بدست میام یا دختر بدیم نمیخوام رابطه نامشروعم باهاش داشته باشم یه جور رابطه جهت آشنایی میخوام دلبری کنم ولی بلد نیستم چکار کنم!!! اگه پیشنهادی دارید برای شروع آشنایی که به چه صورت باشه خوشحال میشم بشنوم 🙂 ممنون

سلام دوست گرامی خیلی خوب است که شما دوست ندارید تا از طریق بی‌ارزش کردن خودتان او را به دست بیاورید. اشاره کردید دوست برادرتان است، تا بحال اطلاعاتی از او به صورت غیرمستقیم پیدا کرده‌اید؟ اینکه کسی در زندگی‌اش هست یا خیر؟ شما نیاز دارید ک هاین اطلاعات اولیه را از او داشته باشید. سپس به دنیال یک نقطه مشترک برای حرف زدن بگردید. اگر صفحه اینستاگرام دارد و صفحه باز است، پست‌هایش را ببینید تا حال و هوای او را متوجه شوید و اطلاعات کسب کنید. برای اطلاعات بیشتر و شرکت در دوره «جذب عشق از آشنایی تا ازدواج»، از مشاوران رادیو عشق وقت مشاوره دریافت کنید.

سلام عشق من یک طرفست من میخوام دو طرفش کنم چیکار کنم خیلی دوسش دارم اون یه روزی به من گفت دوست دارم ولی پس فرداش گفت نه ولی فکر میکنم یه احساسی بهم داره خودش یه دوست دختر داشت ولی فکر کنم الان دیگه دوسش نداره لطفا جواب بدین

سلام دوست گرامی اطلاعات بسیار اندکی ارسال کردید. سن خودتان و طرف مقابل را اشاره نکردید، نحوه آشنایی، دلیل جذب‌تان به طرف مقابل و … پس راهنمایی به شما به صورت کاملاً کلی خواهد بود. اگر قبلاً ایشان با شخصی آشنا بوده که در حال حاضر با او دیگر در رابطه نیست، ممکن است که پرونده آن رابطه هنوز برایش بسته نشده باشد و به همین دلیل نمی‌تواند همراه شما باشد. اما برای تبدیل عشق یکطرفه به دوطرفه، باید ابتدا اطلاعاتی درباره علاقمندی‌های ایشان داشته باشید و در صورت امکان، آن رفتارها را انجام دهید. او باید بهترین تصویر را از شما ببیند. برای کسب اطلاعات بیشتر به مقاله «راه‌های تبدیل عشق یک طرفه به عشق دوطرفه» مراجعه کنید.

سلام مدتیه با یکی از هم دانشگاهیام که ۳ سال از من بزرگتر هست خیلی دوستانه صحبت میکنیم و رفتار هاش طوریه که به وضوح مشخصه که به من حس داره اما از طرفی مغرور هم هست و چیزی نمیگه راجب احساسش، منم ازش خوشم میاد اما بین این فرد و یک نفر دیگه که اونم موقعیت خوبی داره و ۵ سال از من بزرگتره و اولا مثل ۲تا دوست بودیم و الان یه مدته که بهم پیشنهاد دوستی داده تو دوراهی موندم، می‌خوام با یه تلنگر از احساس فرد اول مطمئن بشم تا بینشون تصمیم بگیرم ، اما نمی‌دونم چیکار کنم ⁦☹️⁩ راه حلتون چیه راجب این موضوع

سلام دوست گرامی زمانی سر این دوراهی انتخاب قرار می‌گیرید که معیارهای‌تان برای انتخاب طرف مقابل نامشخص باشد و در واقع ندانید به دنبال چه فردی برای ارتباط و ازدواج می‌گردید. بنابراین ابتدا مشخص کنید معیارهای اصلی و خط قرمزهای‌تان چیست؟ در مورد هم دانشگاهی‌تان، تا وقتی به صورت مستقیم به شما ابراز علاقه نکرده‌اند، حساب ویژه‌ای باز نکنید.

سلام.دختری ۲۱ ساله هستم یکی از همکلاسی هام که ۲۴سالشونه بهم گفت که روت کراش دارم و مستقیم گفتن میخوامت اما من پیشنهاد ایشون رو رد کردم. اما تقریبا یک ماه هر شب باهم در ارتباط بودیم الان احساس میکنم خیلی ازش خوشم میاد اما دوتا مشکل دارم اینکه وقتی ابراز علاقه میکنه فکر میکنم میخواد خرم کنه اصلا نمیتونم به آدما در مورد احساساتشون اعتماد کنم و دومین مشکلم این هست که با اینکه همه میگن قیافه خوبی دارم و حتی کار مدلینگ هم بهم پیشنهاد شده اما نمیدونم چرا با خودم همش فکر میکنم اگه باهم بریم بیرون از قیافم خوشش نیاد ممنون میشم کمکم کنید

سلام دوست گرامی مسأله شما کمبود عزت نفس است. عزت نفس یعنی من خودم را عزیز بدانم و فارغ از هرگونه ضغف و احساس ناتوانی خودم را دوست داشته باشم. با وجود تعریف‌های دیگران از چهره‌تان، این حس کافی نبودن و احساس مثبت نداشتن نسبت به چهره و یا نگران بودن از اینکه او خوشش نیاید نیز، بازهم مصداقی برای کمبود عزت نفس در شما است. وقتی شما نسبت به ابراز علاقه کسی بی‌اعتماد باشید، یا از او حرکت و رفتاری دیدید که به او اعتماد ندارید، یا خودتان را لایق دوست داشتن نمی‌دانید. برای کسب اطلاعات بیشتر ابتدا به «قطب نمای عزت نفس» مراجعه کنید و سپس برای دریافت مشاوره، از مشاوران رادیو عشق وقت مشاوره دریافت کنید.

سلام خسته نباشید من یه دختر 17 ساله هستم که یک و نیم سالی هست که با یه پسری دوست هستم پدر و مادر هر دو طرف از ماجرا باخبر هستن و اوایل رابطمون مشکلاتی پیش اومد و مدتی پیش هم که خانواده پدری این پسر که روحیه ایشون روگرفته بودن نه در این زمینه کلا همه چی و ایشون هم کنکوری هستن بعد زود عصبانی میشدن پیش مشاور رفتن مدتی و یه سری اخلاقیاتشون تغییر کرد و بهتر شده اما راستش من چند باری دروغ گفتم و لجبازی میکردم اما هر دفعه قرار به درست شدن بود و کمی هم بی توجه بودم به ایشون چون برای ایشون خیلی مهم اهمیت و احترام ولی نشد هر دفعه و بعد این مشاوره ها ایشون اومدن گفتن که بهتر شدن و برگشتن چون دوماهی کنار هم نبودیم و الان هم گفتن که من هم تغییراتی توی خودم ایجاد کنم و بعد برگردم پیششون و توی یک محله هستیم ولی خیلی دیر به دیر به مدت یک ساعت میبینیم همو و بیشتر به صورت پیام و مکالمه تصویری هستش و با اینکه هدف ایشون ازدواج و با پدرم هم حرف زدند اما یه خواسته ای که دارند اینه که من هات باشم و نیاز های ایشون رو ببینم ولی من توی این سن مخالف این هستم ولی ایشون براشون اهمیت زیادی داره و این هم جزو تغییراتی که باید روی خودم انجام بدم حالا نظر شما چیه؟

سلام دوست گرامی شرایط حساس سنی شما و طرف مقابل باعث می‌شود که پذیرش مسئولیتی مثل ازدواج برای‌تان سخت و دشوار باشد. اگر شما پذیرفته‌اید که باید مهارت‌هایی را آموزش ببینید، پس اقدام کنید و همراه یک مشاور این مهارت‌ها را آموزش ببینید. اما درباره درخواست ایشان، مخالفت شما کاملاً درست و منطقی است. برای آموختن مهارت‌ها و جذب عشق به صورت صحیح می‌توانید از مشاوران رادیو عشق، وقت مشاوره دریافت کنید.

سلام وقتتون بخیر من چند تا از مطلبای این چنینی و مطالعه کردم برای ارتباط برقرار کردن و جذب طرف مقابلم و الان احساس میکنم ک گند زدم😔 من یه دختر خانم ۲۸ ساله هستم تو اداره ای که کار میکنم از همکارم خوشم میومد ولی حس اونو نمیدونستم ولی نگاه هاشو دوست داشتم چون مطمئن بودم اونم حواسش به منه، گذشت بعد چند وقت این اقا تونست به وسیله واسطه شماره منو پیدا کنه و پیام بده با هم تا الان دو سه بار بیرون رفتیم و صحبت کردیم.تقریبا دو ماهه که در ارتباطیم..ایشون گفتن ک از من خوششون اومده و چند وقتیه منو زیر نظر دارن…منم کلی ذوق مرگ…ولی تو قرار سومم سر یه صحبتی و بحثی از دهنم در رفت کلا اعتراف کردم که دوسش دارم و بهش علاقه مندم در صورتی که همه جا خوندم ک نباید به پسر هیچ وقت همون اول احساستو بگی 😔 ولی از طرفی هم یه عده گفتن که خوب کاری کردی و احساس باید گفته بشه نمیگفتی برات میشد حسرت…ولی نمیدونم چرا احساس بدی دارم از اینکه راحت حسمو بهش گفتم…یه موضوعی هم ک هست این آقا درونگرا هستن راحت حسشو بروز نمیده راحت حرف نمیزنه ، راحت اعتماد نمیکنه..جوری رفتار میکنه انگار قبلا یه دختری تو زندگیش بوده رفته تنهاش گذاشته و اون الان تنهایی و ترجیح میده به ازدواج!!! فقط نمیدونم چرا اومده شماره منو پیدا کرده و بهم گفته ک به من از قبل علاقه داشته وقتی دلش تنهایی خودش و میخواد‌..اشتباه کردم درسته؟؟ دوست دارم هنوزم در نگاهش همون دختر مغرور و پیچیده ای باشم که قبلا بودم خیلی زود تونست حسمو علاقمو کشف کنه..نباید میذاشتم😞😞

سلام دوست گرامی در مسیر جذب طرف مقابل یکی از نکاتی که باید به آن توجه داشته باشید، همین نکته است که بهتر است به ایشان درباره علاقه خود به سرعت چیزی نمی‌گفتید. اما در هر صورت این اتفاقی است که افتاده و نمی‌شود گذشته را تغییر داد. اما برای ادامه این رابطه، نیاز دارید که راحت هرخواسته‌ای که ایشان دارند را اطاعت نکنید، در واقع برایش دست‌نیافتنی باشید و چالش ایجاد کنید. جرات و شجاعت شما خوب است ولی باید در مسیر درستی از آن استفاده کنید. شما می‌توانید برای تقویت رابطه و آموختن مهارت‌های ارتباطی از مشاوران رادیو عشق وقت مشاوره دریافت کنید.

سلام وقتتون بخیر.من ۶ماهه با یه آقایی در ارتباطم و من تو رابطمون خیلی درکش کردم تا و ایشونم همینطور الان بعضی وقتها خیلی سرش شلوغ میشه کار به دلیل شغلی که داره نمیتونیم زیاد باهم حرف بزنیم و از دیروزه درست حسابی نتونستیم در ارتباط باشیم میاد پیام میده میره البته گاهی اینجور شرایطی پیش میاد من رو این موضوع خیلی وسواسیت نشون میدم آیا طبیعی هست و باید مثل همیشه درکش کنم و هیچ عکس العملی نشون ندم؟

سلام دوست گرامی یکی از انتظاراتی که در رابطه عاطفی پیش می‌آید، زمان گذاشتن برای همدیگر و مدیریت بین شغل و رابطه عاطفی است. مطمئنا اگر شغل ایشان جوری است که نمی‌تواند زمان بیشتری بگذارد، شما احساس کمبود می‌کنید و بهتر است مشخص کنید که دقیقا چه میزان نیاز دارید ایشان در رابطه زمان بگذارد؟ به جای حساسیت زیاد، شیوه درخواست صحیح را یاد بگیرید و بدون ناراحتی از او بخواهید تا زمان بیشتری برای رابطه بگذارند. برای یادیری نحوه این گفتگو می‌توانید با مشاوران رادیوعشق صحبت کنید.

سلام من ۲۲ سالمه ،سه سال رفتم دانشگاه دوسال اول از پسری خوشم اومد ک باتوجه ب ارتباط چشمی قوی ای ک داشتیم متوجه شدم دوطرفست ،پسره همسن خودمه اما درسش تموم شده و الان سربازه،چندماهپیش از طریق یکی از دوستام منو پیدا کرد و ازم خواست بیشتر باهم اشنا بشیم بخاطر شرایط خونوادگیم یبار ردش کردم اما بار دوم قبول کردم ک اشنا بشیم ،بخاطر شرایط خونوادم من تاحالا باکسی درارتباط نبودم الانم باکلی اضطراب و استرس باایشون صحبت میکنم بااین مادرم درجریان هست،ایشونم شرایط منو درک کرده و بهم قول داده یک ماه دیگ‌ک برگرد از سربازی منو باخونوادش اشنا کنه،تاالان هم‌چیز نامعقولی از نخواستن منم چهارچوب رابطه رو کاملا رعایت میکنم یجورایی دردسترسش قرار نمیگیرم سهل الوصول نیستم اما یچیزایی اذیتم میکنه اینکه حس میکنم دروغ میگه دیر جواب دادناش یا حتی ابراز علاقه های زیادازحدش ،و اینکه اصلا نمیخنده تو این چند ماه شاید بزور ،میخواستم بدونم بنظرتون میتونم بهش تکیه کنم واسه ایندم ؟و اینکه چجور بخندونمش و باحرفام یکاری کنم ک بهم تکیه کنه؟

سلام دوست گرامی ممکن است این احساس نیاز شما به زود جواب گرفتن از طرف او، باعث شده باشد که این حس تلخ را داشته باشید. از خود بپرسید که به چه دلیلی در تلاش هستید او را بخندانید؟ آیا به او گفته‌اید که از عبوس بودن یا نخندیدنش ناراحت هستید؟ آیا غیر از فضای دانشگاه شناخت کامل‌تری در فضای دیگری از او پیدا کرده‌اید؟ این جزییات باید توسط مشاور بررسی شود تا بتوانید راهنمایی دقیق‌تری دریافت کنید.

سلام من برای مشاوره درسی حدود 9 ماهه تقریبا هر هفته پیش یه اقایی میرم و نسبت بهش در طی دو سه ماه گذشته علاقمند شدم حدودا 9 سال از من بزرگ تره ولی تمام شرایط و حرف زدن همو میپسنیدیم حدودا یکماهه ایشونم نسبت ب قبل وقت بیشتری میزاره و زیاد تر راجب خودش صحبت میکنه و من نمیدونم اونم ب من علاقه ای داره و اینکه چیکار کنم تا اگه خوشش میاد بفهمم یا بهم بفهمونه

سلام دوست گرامی وقت گذراندن و دریافت راهنمایی یکی از مسیرهایی است که احتمال وابستگی و ایجاد علاقه در آن بالاست. اشاره نکردید خودتان چندساله هستید و در کدام مقطع درسی ایشان به شما مشاوره درسی می‌دهند. برای اینکه متوجه شوید او به شما علاقه دارد یا خیر باید به این مسائل توجه کنید: زبان بدن او، اقدامات رفتاری مثلا چقدر بیشتر از زمان معمول برای شما و درس‌تان وقت می‌گذارد، آیا با شما از اهداف آینده خود صحبت می‌کند؟ آیا درباره آینده خود حرفی می‌زند؟ برای جذب صحیح در این مسیر می‌توانید از بسته آموزشی جذب عشق تا ازدواج به همراه مشاوره رادیوعشق استفاده کنید.

سلام من برای مشاوره درسی حدود 9 ماهه تقریبا هر هفته پیش یه اقایی میرم و نسبت بهش در طی دو سه ماه گذشته علاقمند شدم حدودا 9 سال از من بزرگ تره ولی تمام شرایط و حرف زدن همو میپسنیدیم حدودا یکماهه ایشونم نسبت به قبل وقت بیشتری میزاره و زیاد تر راجع خودش و خصوصیات مثبت خودش صحبت میکنه و من نمیدونم اونم به من علاقه ای داره و اینکه چیکار کنم تا اگه خوشش میاد بفهمم یا بهم بفهمونه. 20سالمه و در مقطع کنکور مشاوره دارم. باهاشون حدودا بیست تا نیم ساعت بیشتر از تایم مشاوره وقت گذاشته. راجع اهداف آیندش صحبت نکرده اما راجب بعد کنکور تایم داشتن و بیرون رفتن اگه خواستم حرف زده و زیادی ازم تعریف میکنه اما زیاد نمیتونم موضوع رو خارج از درس ببرم. موضوع حرف زدنم عوض میشه برمیگردونم با سوالای درسی. یجوری حس میکنم زیادی باهاش گرم گرفتن اشتباهه چه کاری درسته ؟

سلام وقت شما بخیر… دختری 19ساله هستم و تک فرزندم پدر و مادر هم هر دو فرهنگی هستن . مدتی هست که با اقا پسری اشنا شدم که توی دادگستری کار میکنن . اوایل ارتباطمون توی اینستا گرام با هم اشنا شدیم و بیشتر توی زمینه درسی بود چون من دانشجوی حقوق هستم و الان بعد از مدتی هست که با هم رابطه صمیمیانه ایی داریم اما متاسفانه اعتقادات ایشون خیلی متفاوت از خانواده من هست و بشدت تناقض حس میشه میخواستم راهنماییم کنید .چکار میتونم کنم چون واقعا به ایشون علاقه مندم و ایشونم و سنتشون هم 28 هست ممنونم پیشاپیش برای راهنمایی و سایت خوبتون موفق باشید ..

سلام دوست گرامی یکی از مهمترین مسائلی که در مشاوره پیش از ازدواج به آن پرداخته می‌شود، تفاوت‌های مختلفی است که دختر و پسر درباره مسائل مختلف دارند. اشاره کردید که اعتقادات ایشان با خانواده شما متفاوت است، آیا اعتقاد شما دونفر باهم شبیه است و فقط نگران خانواده هستید؟ یا عقاید شما دونفر هم با هم متفاوت است؟ بهترین راه برای شما این است که جلسات مشاوره پیش از ازدواج را پیش از وابستگی‌های بیشتر شرکت کنید. در این جلسات به شما کمک می‌شود که شناخت بهتری از هم داشته باشید و سپس ارزیابی می‌شود که آیا می‌توانید با این تفاوت‌ها زندگی کنید یا خیر.

سلام من دختریم که یه مدت وارد یک رابطه شدیم همدیگروخیلی دوست داریم حتی به من گفته ک قراره بیاد خواستگاری و خیلی اصرار داره ک قبل از اینکه خانواده ها باخبر بشن باهم بریم بیرون و باهم وقت بگذرونیم ولی من نمیتونم برم بیرون میشه بهم کمک کنید و بگید چکار کنم …

سلام دوست گرامی به سن خودتان و طرف مقابل اشاره نکردید. برای شناخت بیشتر نیاز به رفت و آمد دارید. اما نگفتید به چه علت نمی‌توانید با او بیرون بروید؟ می‌توانید به او اعلام کنید که باید یکی از اعضای خانواده در جریان باشد تا بتوانیم بیرون برویم.

سلام من الان چند وقته که با یه پسر دوست هستم اوایلش بهش گفتم که من داداش دارم نمیدونم چرا این حرفو زدم الان رابطه ما خیلی جدی شده و واقعا همو دوست داریم الان من میخوام چند وقته بهش بگم که برادر ندارم چون دوست ندارم رابطمون با دروغ باشه الان منذچجوری بهش بگم؟میشه کمکم کنید

سلام دوست گرامی بله به ایبشان بگویید که برادر ندارید و به علت اینکه اوایل رابطه به ایشان اطمینان نداشتید این مساله را عنوان کرده بودید اما به مرور اعتماد شما بیشتر شد.

سلام من ۲۹ سالمه حدود یه سال با آقایی همکارم که هم سن خودم هست و تقریبا بیشتر معیارهای من رو داره من از ایشون خوشم میاد ولی نمیدونم ایشون چه حسی بمن داره تو برخوردش خیلی سعی میکنه محترمانه و مودبانه رفتار کنه و حتی کارهای کوچیک من رو تحسین میکنه معمولا وقتی جمع شلوغ میشه و من حواسم نیس متوجه میشم ایشون با مهربونی بمن نگاه میکنه و البته سریعا نگاشو میدزده و زیاد با ارتباط چشمی راحت نیس و حس میکنم خجالت میکشه بعضی روزا خیلی مهربون میشه و همش خودشو بمن نزدیک میکنه و سعی میکنه کنار من بایسته یا روزای بارونی با ماشین منو تا نزدیک خونه برسونه و از طرفی بعضی روزا جوری برخورد میکنه که انگار نمیخواد از حد همکاری فراتر بریم و این برخورد متناقض حتی تو پیام دادناش هم مشخصه و اینجور مواقع وقتی من هم یکم جدی میشم ایشون دوباره خودشو نزدیک میکنه انگار که از من توجه قبلی رو میخواد خودم هم دختری هستم که همه دوستام از ظاهر و اخلاقم تعریف میکنن روابط عاطفی زیادی نداشتم و کم تجربه هستم ولی ایشون تا اونجایی که میدونم با دخترایی دوست بودن که زیاد جدی نبوده و گذرا هستش البته ایشون همش سعی کردن مخفی کنن ولی خب من متوجه شدم اینم بگم وضع مالی من معمولی ولی ایشون وضع مالیشون خوبه و من به خودم گفتم شاید بخاطر همین موضوع دوست داره با دخترایی آشنا بشه که وضعشون در حد خودش باشه…شایدم دارم اشتباه میکنم نمیدونم چیکار کنم که براش جلب توجه کنم و روابطمون از حد همکاری و دوستی فراتر بره و با هم بیشتر آشنا بشیم اگه میشه راهنماییم کنین ممنون

سلام دوست گرامی اشاره کردید به محص جدی شدن شما، ایشان مجددا با شما گرم تر رفتار می کند و توجه قبل را می خواهد، پس از بی توجه ای شما ناراحت می شود. برای این مسیر شما باید جذب عشق به شیوه صحیح را آموزش ببینید. برای مثال در ابتدا ویژگی های فرد ایده آل را تصویر سازی کنید و مرحله به مرحله فرد مورد نظر را با تصویر خود بسنجید. در رابطه با وضعیت مالی، هر احتمالی ممکن است، اما برای اینکه زمان خود را هدر ندهید و راه اشتباهی را نروید، با مشاوران رادیو عشق، وقت مشاوره تلفنی یا آنلاین دریافت کنید.

سلام. من 20سالمه. و حدود پنج ماهه بااقایی در ارتباطم رابطمون خیلی جدیه و خواستن دوطررفه هست—و 7سال باهم تفاوت سنی داریم خیلی رابطمون خوب پیش میره ازنظر دوست داشتن بهش شک ندارم ولی خیلی حساسیت دارن و همین باعث شده افکار منفی در ذهن شکل بگیره و فکر میکنم بهم شک داره چیکار کنم؟؟؟درصورتی که اون میگه من بهت اعتماد دارم و این تفکرات توعه فقط روت حساسم

سلام دوست گرامی پایه های اعتماد و صمیمت در ارتباط ، با رفتارهای صحیح قابل دسترسی و مستحکم شدن است. بهتر است برای مشاوره پیش از ازدواج و پیگشیری از حاد شدن مشکل، از مشاوران رادیو عشق مشاوره تلفنی و یا آنلاین دریافت کنید.

سلام خوبین ببخشید من یه پسری رو دوست دارم اصلا باهم تو ارتباط نیستیم فقط اخر هفته که میرم بیرون اون مسیرو میاد بعد هی بهم زوم میکنه و هی چشمک میزنه و میاد جلو خونمون واقعا به نظرتوووون هدف از این کارا چی هستش

سلام به نظر میرسه نظر ایشون نسبت به شما جلب شده ولی شیوه مناسب ارتباط برقرار کردن یا جلو اومدن رو بلد نیست. بهتره فرصت بیشتری بهش بدین یا بتونین فرصت‌هایی برای باز کردن سر حرف و جلو اومدن رو بهش بدین.

سلام من۱۸سالمه ۶ماه تو رابطه خیلی خوبی بایکی از پسرای فامیلمون داشتم ما یه بار هم دعوا نکردیم خیلی ام همدیگرو دوست داشتم به نیاز های همدیگه احترام میزاشتیم که تا مرز نامزدشدن رفتیم و بخاطر خانوادم جدا شدیم سه ماجدا شدیم تا من نتونستم فراموشش کنم بهش پی ام دادم اونم منو فراموش نکرده بود حالا نمیدونم کار درستی دارم میکنم یا ن

سلام موضوع مخالفت خانواده‌ها جدیه و باید بررسی کنید که این مخالفت به چه دلیل بوده و آیا امکان برطرف کردنش وجود داره یا نه. و شروع کنید به فراهم کردن شرایط. اما اگر مطمئنید که این مخالفت جدیه و قابل برطرف کردن نیست، پس بهتره رابطه‌تون رو کامل قطع کنید و روی کنار اومدن با این جدایی کار کنید.

من با پسری هشت ماهه در ارتباطم متولد آبان ماه هس به شدتتت حرصم میده و از هر روشی استفاده میکنی من عز بیام بعدشم هر هر میخنده خوشش میاد اذیتم کنه و ازم بخنده و هروقت هم اسمی از پسره دیگ میارم ب شدت واکنش نشون میده و عصبی میشه آیا این میتونه نشونه علاقش باشه ؟

سلام حدود دو سال که عاشق پسری شدم که نسبتش فامیل دور و دوسال ندیدمش رفتاراش: همش به من چشمک میزنه خیلی نگام میکنه اصل چشم ازم بر نمی داره مگر اینکه یکی بخواد باهاش حرف بزنه یا صداش کنه همش طوری میشینه که روبه رو من باشه شونه هاش و پاهاش به سمت من هست تو جه خاصی میکنه برام غذا می کشه یه بار دختر داییم می خواست ازش عکس بگیره ( جهت خنده ) گفت نه دستمو رو پاهاش گزاشت و گفت کیمیا دختر خوبیه من دوستش دارم و بعد از دوسال دختر داییم رفت پیشش حالمو ازش پرسید و گفت خدا حفطش کنه به نظر شما به من علاقه داره؟!

ببخشید من اون پایین دوبار پیاممو فرستادم متاسفانه هیشکودومشون کامل نبودن برای همین پیام ها تکرار شد و این پیام☝ از همه کامل تره شرمنده😦

سلام دوست گرامی. از توجه شما سپاسگزاریم.

سلام دوست گرامی نشانه هایی که از ایشان گفتید، توجه ایشان را نشان می دهد. اما برای اعلام علاقه بهتر است به صورت مستقیم بیان کنند و جزییات زیادی از خودتان یا ایشان بیان نکردید. برای بررسی بیشتر از مشاوران رادیو عشق نوبت تلفنی یا آنلاین بگیرید.

سلام من مدتی هست که با ی پسری دوست شدم و خیلی دوست داره من لوند باشم و به خودم برسم به عبارت ساده تر دوست داره هات باشم حتی تو پیام هایی که بهش میدم دوست داره این موضوع رو حس کنه ولی من واقعا حس خجالت نمیزاره که اونجوری اون دوست داره باشم

سلام دوست گرامی. اشاره نکردید چه مدت با ایشون دوست هستید. لوند بودن و جذابیت برای طرف مقابل شما مهمه. این موضوع تا حدی که باعث مشکل برای شما نشه، قابل درکه و طبیعیه و برای رابطه لازمه اما اگر ایشون به فکر تغییر دادن ویژگی های شما هستن، بهتره روی رابطه تون بیشتر دقت کنید. برای بررسی بیشتر مساله تون میتونید از مشاوره تلفنی رادیو عشق استفاده کنید.

سلام من متاهلم همسرم رو هم خیلی دوست دارم . ولی متاسفانه توی محل کارم از یک آقا پسری به صورت ناخواسته خوشم اومده.عذاب وجدان دارم که چرا مجذوب اون پسر شدم آیا این حس ناخواسته خیانته؟همین که نمیتونم درباره ی احساسم باهاش صحبت کنم عذابم میده

سلام احساس گناهتون قابل درکه ولی تا زمانی که در عمل با ایشون ارتباطی برقرار نکردید خیانت محسوب نمیشه. خیلی وقت‌ها رعایت نکردن حد و مرزهایی مثل شوخی کردن، درددل کردن و…در ارتباط با جنس مخالف، باعث ایجاد چنین احساساتی میشن. بنابراین برای کمرنگ کردن این احساسات تا حد ممکن حدود رو در روابط‌تون با ایشون رعایت کنید و انرژی بیشتری توی رابطه با همسرتون بگذارید. در صورت نیاز به راهنمایی بیشتر با سیستم مشاره تلفنی تماس بگیرید.

سلام دوست گرامی. داشتن کشش و علاقه به دیگران پس از ازدواج، نشانه سلامت روان شماست؛ اما باید توجه داشته باشید که یک نه بزرگ به این کشش و جاذبه بگویید که این نشانه میزان تعهد شما در زندگی است. در عوض روی رابطه خود و همسرتان بیشتر تمرکز کنید؛ خواسته هایتان را شفاف بررسی کنید و با او در میان گذارید. برای تقویت رابطه خود و همسرتان حتما نوبت مشاوره دریافت کنید.

سلام بنده یه دختر ۱۷ ساله هستم که به یه آقایی که تقریبا ده سال از خودم بزرگتره علاقه مند شدم..توی راه مدرسه بعضی وقت ها می بینمش ایشون توی مدرسه داداشم معلمه من بعضی وقت ها میرم مدرسه که فقط چند دقیقه ببینمش واقعا ۲ ماه این علاقه یکطرفه ذهنم و درگیر کرده نمیدونم چطور غیر مستقیم بهش بفهمونم بهش علاقه دارم در ضمن هیچ موقعیتی پیش نیومده و نمیاد که حتی کوتاه حرف بزنیم…به کمکتون نیاز دارم

سلام لطفا با سیستم مشاوره تلفنی تماس بگیرید تا هم اطلاعات بیشتری ازتون گرفته بشه و هم بهتر راهنمایی بگیرید.

با عرض سلام و خسته نباشید من دو سال با پسر خاله ام دوست بودم و الان خاتمه پیدا کرده و ایشون دارن ازدواج میکنن در حین دوستی با پسرخاله ام پسر دایی من از من خوششون میاد ولی من با رفتار اشتباه ام ایشون رو از خودم دلسرد میکنم جوری که حتی دوست نداره با من حرف بزنه و من هم به ایشون علاقمندم چند بار هم بهشون در حد سلام و علیک پی ام دادم بلاک کردن و جواب تلفن منو نمیدن متاسفانه ولی گاهی خیلی کم تماس چشمی داریم و بهم لبخند ملیح میزنه اصلا متوجه رفتارش نمیشم و ضمن این که رفت امد خانوادگی امون هم کمه ممنون میشم راهنمایی کنین که چطوری میتونم نظرشو به خودم جلب کنم در حالی که چیزی از علایق اشون نمیدونم

سلام خیلی مهمه که رفتار اشتباهی که می‌فرمایید چی بوده و مربوط به چند وقت پیش بوده. اگر به شکلی بوده که به ایشون توهین یا بی‌احترامی شده، اول بهتره اول ازشون معذرت‌خواهی کنید و درباره دلیلی که اونطور رفتار کردید صحبت کنید. اما اگر همچنان ایشون نخوان صحبت کنن، دیگه باید به این نشانه‌های واضح مثل بلاک کردن و اجازه صحبت ندادن توجه کنید نه تماس چشمی یا…

سلام خسته نباشید. ۱ سال و ۱۰ ماهه ک با یه پسری دوستم. متاسفانه دختری هستم ک خیلی زود عصبانی میشم و اون موقعی ک عصبیم متوجه حرفام نمیشم. همین اخیرا سر این موضوع ک سرکاره و کم انلاین میشه (با اینکه میدونم نمیتونه و اگ تو موقعیتی باشع ک بتونه حتما جوابمو میده) باهاش بحث کردم و حرفای بدی زدم. بعد ۵ دقیقه ک باهاش حرف زدم و ناراحتیشو دیدم واقعا از حرفام پشیمون شدم. از لحاظ دینی و مذهبی هم تقریبا بهم نمیخوریم و این اذیتم میکنه ولی ب گفته ی خودش خیلی کارارو بخاطر اینکه دوس نداشتم گذاشته کنار و منم حرفاشو باور کردم. ب جدی بودن قصدش برای ازدواج و اینکه دوسم داره باور دارم و برام ثابت شدست. فقط میترسم با این عصبانیتم و اینکه نمیتونم جلوی زبونمو بگیرم ازم دور بشه.

سلام خیلی خوبه که به نقطه ضعف خودتون در رابطه آگاهید و کافیه برای برطرف کردنش اقدام کنید. با سیستم مشاوره تلفنی صحبت کنید تا در این زمینه راهنمایی‌تون کنن.

سلام من از کسی خوشم اومده ولی فک کنم طرف مقابلم باعث این حس شده خیلی وقته همو میشناسیم به صورت ظاهری خیلی نگام میکنه سر به سرم میذاره ولی تا الان پا پیش نذاشته ولی من دوسش دارم بجز اون نمیتونم به کسی فک کنم چیکار کنم؟

سلام اول اینکه خیلی مهمه که مطمئن باشید شما برداشت درستی از علاقه ایشون به خودتون دارید؛ چون نگاه کردن یا سر به سر گذاشتن لزوما به معنای وجود علاقه نیست. اما به هرحال از اونجایی که شما همدیگرو می‌شناسید و در دنیای واقعی با هم ارتباط دارید، خیلی راحت‌تر می‌تونید فرصت نزدیک‌تر شدن به ایشون بدید و برای شروع رابطه ترغیبش کنید. در سایت رادیو عشق مقالات خوبی برای این موضوع وجود داره. درصورت نیاز به راهنمایی بیشتر با سیستم مشاوره تلفنی صحبت کنید.

سلام خسته نباشید من ی چن ماه پیش ی پسری بهم پیشنهاد دوستی داد و باهم دوست شدیم بهم گف ک دوست دارم اما بعد ی مدت سر ی موضوعی تموم کردیم من بعد تموم کردنم فهمیدم ک خیلی دوسش دارم من حیلی ادم مغروریم نمیتونم بهش بگم ک دوسش دارم و اینکه اون گاهی اوقات بهم زنگ میزنه یا اس میده حالمو میپرسه و ی بارم خودم غرورمو گزاشتم کنار زنگ زدم و اون گف همو ببینیم و وقتی همو دیدیم حرفایی زد ک انگار میخواد دوباره باهم باشیم اما جلو نمیاد بعد اون قرارم دیه زنگ نزد هیچ خبری ازش نی تورو خدا بگین من چجوری میتونم بهش بفهمونم ک دوسش دارم اونم نره

سلام لطفا با کارشناسان دوره بازگرداندن عشق و ازدواج صحبت کنید.

سلام متناتون خیلی خوب بود . من هانیه هستم ۱۶ سالمه من توی سود میشینم. از سه سال پیش ی پسری که ۷ ماه ازم کوچیک تر بود عاشقم شد مدام دنبالم بود ولی من میلی بهش نداشتم اما باهم بودیم تا سر ی موضوعی قهر کردیم اون با ی دختر دیگه رفت بهم بر خورد ولی الان ی ماهه احساس میکنم عاشق ی پسر عرب شدم همیشه تو کلاس نگاهمون گره میخوره میخنده اول به من نگاه میکنه بهم میگه تو بهترینی اما نمیدونم اسم اینو چی بزارم بیشتر کارایی که من انجام میدم روش اثر گذاشته و اونم همیشه همون کارارو انجام میده اما ی دوست دختر داره جدیدا کم تر با دوستدخترش ینوارو انور میره فقط کلاسایی که با من داشته باشه میاد من وقتی میبینمش احساس امنیت بهم میده همیشه هوامو داره نمیزاره کسی اذیتم کنه ولی من موندم چرا پا پیش نمیزاره یعنی من بهش بگم دوسش دارم

سلام این رفتار همکلاسیتون میتونه به این معنی باشه که از شما خوشش اومده و شما هم احتمالا همین احساس رو دارید. اما گفتید دوست دختر داره. حتی اگر رابطه شون هم با هم کم شده، تا زمانی که با هم دوستن شما نباید اقدامی کنید. از همین الان باید یاد بگیرید و تمرین کنید که به رابطه‌های دیگران احترام بگذارید حتی اگر خودشون این کارو نکنن!

سلام ببخشین من با یه پسری از طریق فیسبوک آشنا شدم و اون زمان من حدود ۱۵ سالم بود و تا ۵ سال بعد که من صنف ۱۲ شدم از هم خبر نداشتیم و الان پسره تو آلمان هستش و من دانشجو دانشکده خبرنگاری هستم الانم بازم با اون پسره حرف میزنیم و همو میبینیم البته تو تماس های تصویری من بهش گفتم دوستش دارم اما اون نگفته یعنی میگی نمیتونم به تو امید بدم چون من خیلی دورم به من قول داده تا یک سال دگه اگه بتونم برم آلمان با من هستش و سرش اعتماد دارم پسره ۹ سال از من بزرگتره من ۱۹ سالم هست و اون ۲۷ سالش یعنی میگی تا یک سال دگه میتونم منتظرت باشم اما بیشتر از اون نمیتونم خوب حقم داره من نمیدونم چیکار کنم لطفا راهنمایی کنید و اینکه ما از نزدیک هیچ وقت همو ندیدیم و فک کنم بدتر از همه اینکه من با هاش تقریبا بچگانه رفتار میکردم و الان خودم مو کم کم میخام تغییر بدم خوب یعنی من ناز اونو میکشم خیلی بهش میگم دوستش دارم خلاصه همش در دسترس هستم یعنی اون میدونه خیلی میخامش نمیدونم چیکار کنم بدون شم نمیتونم لطفا راهنمایی کنید

سلام دوست گرامی رابطه ۵ ساله که از فضای غیر مجازی به واقعیت تبدیل نشده و الان هم با شرط رفتن شما به المان ادامه پیدا کرده، رابطه ای از اساس مشکل دار هست. اینکه رفتن به المان رو برای شما شرط گذاشتن، یعنی شما اینقدر خاطرخواهش هستی که برای رسیدن بهش هرکاری میکنی در صورتی که مطمئنا امدن ایشان به ایران راحتتر هست. منطقی باشید ادامه این رابطه اصلا به صلاح شما نمیباشد

سلام خسته نباشین من با یه پسری تقریبا یه ماهو نیمه اشنا شدم به نظرم پسر نه بدیه نه خوب اگه بخام از رفتارایه بدش بگم اینه که خودشم اقرار کرده که نمیتونه احساسی حرف بزنه یعنی اصلا کلمه محبت امیز وقتی میخاد بگه خیلی سختشه چندباری هم باهم رفتیم بیرون مثلا من یلی بدم میاد بیرون به دخترایه دیگه نگا میکنه خودشم فهمیده بدم میاد الان بدتر میکنه فقط زل میزنه به دختری که از جلومون رد میشه و اینکه بهم گفته دیگه مشروب نمیخوره اما من فک کنم باز با رفیقاش جمع شدنی مشروب و قلیون میکشه واقعا من دارم اذیت میشم همین یه هفته پیشم گفت نمیخام اذیتت کنم تو دختر خوبیی پاکی نمیخام با من اذیت شی خیلی دوست دارم خدافظ بعدم از هم اینستا هم تل هم واتس و ایمو و… بلاکم کرد منم چند باری رفتم بهش با پیج های فیک پی ام دادم اما یا بلاکم کرد یا ج نداد الان دیروز برگشته میگه میخام باز ادامه بدیم امافقط به عنوان یه دوست پسر بهم نگاه کن با من هیچ اینده ای رو تصور نکن … میشه راهنماییم کنین من واقعا دیگه نمیکشم فقط رابطه ما شده شل کن سفت کن

دوست عزیز سلام

مدت زمانی که شما برای آشنایی طی می‌کنید تا به رابطه متعهدانه‌ای برسید برای همین بررسی‌هاست. شما بررسی کردید و به این نتیجه رسیدید که ایشون نه تنها فرد مناسبی برای شما نیستند و به علاوه به طور مستقیم گفتند که هیچ آینده‌ای با شما نخواهند داشت؛ به نظرتون آیا ایشون فرد مناسبی برای ارتباط با شما هستند؟

سلام من دختری 15 ساله هستم که باحجاب هستم چند سال پیش با 2تا دختر که همسایه مون بودن دوست شدم و سر کوچه مون یک تکیه ای هست اوایل دوستی مون قرار گذاشتیم با هم بریم مسجد البته فقط شب ها . دوستم با یک پسر اشنا شد. یکبار که قرار شد تنهایی برم مسجد پسره جلومو گرفت و گفت دوستتو صدا کن و بهش بگو سیاوش کارت داره منم بدون اینکه جوابشو بدم رفتم و بهش گفتم . دوستم الان 2 ساله از این محله رفته . سیاوش هر موقع منو میبینه زل میزنه بهم منم ازش بدم میومد ولی الان نه پارسال محرم امدم بیرون مسجد ایستاده بودم که دیدمش تا منو دید از دوستاش جدا شد و رفت یه گوشه ای بهم زل زد هر موقع که رد میشم کلا به من زل میزنه . الان خودم جوری شدم اگه یه روز نبینمش نگرانش میشم . حتی فصل مدرسه ها میاد دقیقا نزدیک من می ایستاد. نمیدونم این حس چیه خودم خوشم میاد ازش ولی نمیدونم دلیل زل زدن بهم چیه حتی مامانم هم بهم شک کرده بود من اصلا کاری هم بهش ندارم

دوست عزیز سلام

اینکه شما از کسی خوشتون بیاد، هیچ اشکالی نداره. یکی از نیازهای آدم‌ها همین دوست داشته شدن هست و وقتی ایشون به شما توجه می‌کنند، طبیعتا ممکنه شما از این احساس خوشتون بیاد و احساس متقابلی داشته باشید. اما اینکه چقدر این احساس درسته یا نه خیلی مهمه؛ منظور اینه که این احساس شما بیشتر از مورد توجه قرار گرفتن میاد تا شناخت. بنابراین، بهتره راه‌حل‌هایی برای خودتون پیدا کنید تا ایشون رو کمتر ببینید؛ اینطوری به مرور زمان این احساسی که در شما ایجاد شده کمرنگ می‌شه. یادتون باشه، دوست داشتن هیچ اشکالی نداره، اما دوست داشتن بدون شناخت و اون هم در سن و شرایط شما، می‌تونه بهتون آسیب بزنه. کمترین آسیبش هم این هست که از زندگیتون بیافتید چون مجبور می‌شید زیاد به ایشون فکر کنید.

سلام من ۲۳ سالمه یسال و نیم با یه آقای ۲۴ ساله در ارتباط بودم ایشون چند باری یهو گذاشتن رفتن و منو تو اوج نگرانی رها کردن بهشون زنگم زدم ولی جواب ندادم و بیخیال شدم و بعدش برمیگشتن پیشم و اولین بار گفتن فکر کردم شرایط مالیم خوب نیست رفتم منم بخشیدمشون، دومین بار گفتن تصادف کردن😓بعدش اعتمادمو جلب کردن فکر کنم بعد ۶ ماه دوباره یهو به مدت ۲ هفته نبودن که منم نبودم باهاشون بعدش برگشتن و مدارک پزشکیشون که تو بیمارستان چند روزی بستری بودنو فرستادن و منم بخشیدمشون ولی بعد یه هفته ترسیده بودم که بازم بهم بی اهمیت باشه و بزاره بره و یجورایی بی اعتماد شده بودم و خودم رابطه رو بهم زدم و اصلا پیگیر نشدن ببینن چرا من بهم زدم و چیشده بنظرتون کجای ارتباطم اشتباه بوده و آیا درسته بازم به برگشت اون آقا فکر کنم؟؟؟

دوست عزیز سلام

اینکه آیا اشتباهه بازگشتن یا نه رو باید خودتون بررسی کنید؛ برای اینکار باید ببینید که آیا اگه بازم برگشتن و همین اتفاق‌ها افتاد چی؟ تا کِی می‌تونید این شرایط رو تحمل کنید؟ تا کِی می‌تونید با ایشون رابطه بدون تعهد و آینده داشته باشید. اگر هم می‌خواید برگردن، بهتره از روش اصولیش برشون گردونید؛ طوری که این دفعه بدونند که دیگه نمی‌تونند رفتارهاشون رو تکرار کنند و شما هم انقدر قوی و با اعتماد به نفس بشید که دیگه در هر شرایطی حاضر نباشید رابطتون رو با ایشون ادامه بدید. برای اینکار بهتره از دوره “بازگرداندن عشق و ازدواج” استفاده کنید. در این دوره، تمامی این اصول به شما آموزش داده می‌شه.

سلام من ۳ ساله که با فامیلمون دوست بودم وهم سنیم خیلی همو دوست داشتیم الان دیگه یجوری شده اصلا باهام کم حرف میزنند سرد شده چیکار کنم برگرده به رابطه

دوست عزیز سلام

شما می‌تونید با شرکت در دوره “بازگرداندن عشق و ازدواج” ایشون رو برگردونید. لطفا با کارشناسان دوره تماس بگیرید تا در مورد نحوه شرکت در دوره راهنماییتون کنند.

سلام من چند مدت هستش که از به پسری توی یه فروشگاه محلمون خوشم اومده هر بار سعی کردم به یه جوری نشون بدم که ازش خوشم اومده فک فهمیده بود یکی از دوستام بهش گفت اونم گفت که باید خودن برم بهش بگم منم رفتم بهش گفتم ولی اون گفت من دوست دختر دارم منم خیلی ناراحت شدم بعد چن وقت به دوستم گفت من از دوست شما خوشم نیومد و باید شناخت بیشتری ازش داشته باشم و کمی صبر کنه منم صبر کردم ولی جوری رقتار میکنه که ازم خوشش اومده هر بار میرم توی فروشگاه سلام نیکنم یا چیزی میگم اصلت حوابمو نمیده نمیدونم چرا به دوستم گفت ازش خدشم نمیاد ولی چرا جوری رفتار نیکنه که انگار ازم خوشش اومده؟یا همیشه نگام نیکنع و بهم لبخند میزنه ؟باور کنید بدجور اون پسرو دوسش دارم ولی نمیدونم چیکار کنم که جوابمو بده راستش بهم دروغ گفت که دوست دختر داره نمیدونم چرا این دروغ گفت.لطفا کمکم کنید.

دوست عزیز سلام

زمانی که ما عاشق می‌شیم، دلمون می‌خواد هر رفتار طرف مقابل رو جوری که دلمون می‌خواد تفسیر کنیم؛ مثلا نگاه کردنش، خندیدنش یا … . بنابراین این تفاوت در رفتار با کلامش می‌تونه ناشی از تفسیر شخصی شما باشه. شما دو تا راه‌حل دارید، یکی اینکه براشون صبر کنید و از تکنیک‌های مختلف سعی کنید ایشون رو جذب کنید یا اینکه فراموششون کنید. اگه راه اول رو انتخاب می‌کنید، بهتره عواقبش هم در نظر بگیرید؛ مثلا اینکه ممکنه با وجود تمام تلاش‌های شما ایشون بازم ازتون خوشش نیاد یا اینکه چون می‌دونه دوستش دارید، ازتون سوءاستفاده کنه و خب این مساله بسیار به ضررتون خواهد بود. حالا با توجه به این توضیحات بهتره تصمیم بگیرید که چه راهی رو انتخاب می‌کنید. یادتون باشه، علاقه شما به ایشون بدون شناخته و اگر هم می‌خواید برای جذب ایشون تلاش کنید، حتما حتما باید در نظر داشته باشید که بدون شناخت بیشتر، ارتباطتون رو جدی‌تر نکنید.

سلام..من22سالمه و3ساله که باپسری آشناشدم که11سال ازم بزرگتره..پسری کاملا امروزی وخوشتیپ وشیطون…ولی باطرز پوشش من تو مهمونیا مشکل داره درحالیکه لباسم بد نیست وبد حجاب نیستم…نهایتش شومیز وشلوار میپوشم وشالمم سرم میکنم…3ساله که بحثمون سر پوششه منه ومن هرسری میخوام تغییر کنم ولی نمیتونم چون خانواده وفامیلام همه راحتن ومنم اینطوری بزرگ شدم…میشه کمکم کنید چیکار کنم تا بتونم خوشحالش کنم ودیگه بحثی نداشته باشیم؟آخه خیلی همو دوست داریم بدون هم نمیتونیم باهمم نمیتونیم

سلام دوست گرامی یک رابطه درست،رابطه ای هست که افراد در عین احترام به تفاوت های هم، سعی کنند پذیرای نظرات و خواسته های طرف مقابل هم باشند .با هم منطقی صحبت کنید و یک چارچوبی از خواسته هایتان داشته باشید و طبق آن رفتار کنید .شما هم باید در نظر بگیرید تفاوت های فرهنگی را اگر با منطق قبول کنید دیگر دنبال دلیل و بهانه برای رد انها نیستید

سلام من مدتی با کسی بودم خیلی دوستم داشت سر بحثی مجبور شدم تموم کنم چن روز بدم ک برگشتم این پسر ب کل عوض شدن خودشون میگن از چشمم اوفتادیی بنظرتون راهی هس ک دوباره مثل قبل شن

سلام دوست گرامی باید دید مشکل پیش امده بین شما و شریک عاطفی شما به چه صورت بوده و چقدر برای شخص مقابل شما مهم بوده است.سپس از طریق یکی از دوستان برای حل مشکلات پیش امده اقدام کنید و طی یک جلسه حضوری با قبول اشتباهات خودتان سعی در ترمیم و بازسازی رابطه داشته باشید

سلام من حدود چهار سال پیش با یه پسری که از خودم حدود نه سال بزرگتره یه آشنایی مختصر داشتم ایشون همیشه لبخند میزدن و باهام شوخی میکردن و من هیچ تمایلی نداشتم به آشنایی ولی بعد از یه مدت بهش وابستگی پیدا کردم و یه جورایی خوشم اومد ازش حدود شش بار تو محل کارشون همدیگه رو دیدیم تا این که من اخیرا دوبار رفتم دیدم به بهانه کار و خودشونم متوجه شدن و خندیدن الان نمیدونم چطور باهاش برخورد کنم ؟ چیکار کنم؟ ایشون موقعیت شغلی و اجتماعی خوبی دارن و من قیافه خوب و وضعیت مالیم از ایشون بهتره. من ۲۵ سالمه

سلام دوست گرامی اگر همانطور که مطرح کردید ایشان متوجه علاقه شما شدن در صورت علاقمندی باید پیش قدم بشونند در ضرورتی که اقدامی نکردن بهتر هست شما هم صحبتی نکنید

متوجه شدن ولی من یهویی جدی شدم و رفتارمو انکار کردم من حتی نمیدونم که ایشون ازدواج کردن تو این چهار سال ظاهرا که حلقه ازدواج نداره،اونم رفتارش عادی شده از اون موقع تا حالا، ولی من دلتنگشم دوستش دارم دوست دارم از جانب اون اقدامی صورت بگیره.لطفا راهنماییم کنید

سلام من ۲۵ سالمه.یک سال پیش با یه پسری اشنا شدم.در نگاه اول خوشم نیومد ازش. فامیل دور هستن.چند بار دوستانه با فامیل بیرون رفتیم. دیدم خیلی پسر خوبی هست.اخلاق و رفتارش منو جذب کرده.دقیقا اونیه که میخوام.طوری که اجازه ندادم کسی بیاد تو زندگیم. نمیدونم چیکار کنم دلشو ببرم. هر از گاهی از طریق موبایل حالشو میپرسم. احساس میکنم اون به من حسی نداره. اگه داشت میومد جلو. چند بار خواستم برم بهش بگم اما چون فامیل هستیم نتونستم… ممنون مبشم راهنمایی کنین

سلام دوست گرامی با توجه به اینکه مطرح کردید ایشان صحبتی در این زمینه نمیکنندو اشاره ای نداشتن پس بهتر است صبر کنید تا ایشان در صورت تمایل ابراز علاقه کنند.

سلام خسته نباشید من نمیدونم مشکلمو کجا باید بگم چیکار باید بکنم یا چه کاری درسته،من ٢٠ سالمه و یکماهی هست با ی اقایی ٣١ساله در ارتباطم ،ایشون به من گفته از روی عقل و منطقم تو رو انتخاب کردم ولی دوست هم دارم من مشکلم اینه که من خودم دوس دارم با کسی که هستم گرم باشه یعنی همش پیگیرم باشه بیاد منو ببینه پیام بده ولی این اقا اوایل که در روز فقط چند تا پیام میداد اینقدر دیگه خودم گفتم الان بیشتر شده ولی باز هم دیر جواب میده هر اس ام اسی رو دیر جواب میده زنگ اونقدر نمیزنه،،نمیاد منو ببینه میگه درگیری ذهنی دارم مشغله کاری دارم تو مشکلاتمو نمیدونی ولی بعضی اوقات تو اس ام اس هاش ابراز علاقه میکنه ،کلا شخصیت اروم داره خونسرد..شاید تو ماه ٢بار همو ببینیم من نمیدونم روش درست برخورد با این اقا چیه وقتی.دیر جواب میده من چی باید بکنم وقتی نمیاد من چیکار باید بکنم چیکار باید بکنم که بیشتر جذبم شه ،،به من میگه شخصیتم اینطوره نمیتونم نشون بدم

سلام دوست گرامی شای د ریک عاطفی شما شخصی درونگرا باشد و برای همین ابراز علاقه و تماس ها و پیام ها مکرر نداشته باشید.جدا ا زاین ویژگی ها ایشان را بررسی کنید و ببینید ایا فرد مناسبی برای شما هستن یا خیر؟

سلام خسته نباشید من 23 از مردی خوشم اومده که 42 سالشه و مجرده من اولین بارم نیست که با جنس مخالف حرف میزنم و طوری هم نیستم که وابسته کسی بشم اخرین رابطه ام سه سال پیش بود و من سه سال تنها بودم و تا الان هیچ پسری حتی پسرهایی که باهاشون حرف میزدم بهشون احساسی نداشتم اصلا اما با دیدن ایشون من به کلی عوض شدم دلم تنگ میشه از دوریش ناراحتم جرئت کردم و رفتم و شماره اشو گرفتم اما ایشون بهم گفت که من خیلی ازش کوچیک ترم چیزایی که میخواد به من اسیب میزنه من میدونم چی میخواد اما من دوسش دارم میخوام کاری کنم که منو بشناسه نه فقط برای چیزه دیگه هیچوقت روابط ایشون بالاتر از یه رابطه خصوصی با خانم ها نبوده اما من میخوام کاری کنم که جدی به من نگاه کنه میخوام حتی اگه میشه تبدیل به دوستش بشم لطفا کمکم بکنید تا حالا چیزی برام انقدر مهم نبوده.

سلام دوست گرامی.اینکه خود این شخص اعلام کرده خواسته های متفاوتی از شریک عاطفیش داره نشون میده علاقه شما برای ابشان اهمیت ندارد پس بهتر هست بجای صرف وقت برای اشنایی با فرد مناسب خود اشنا شوید

سلام خدمت شما.من 23 سالمه و از 10 سالگی عاشق پسر عمم شدم بهش چیزی نگفتم فقط وقتی خونشون میرفتیم ارتباط چشمی زیادی داشتیم منم دور ورش زیاد بودم هم من شوخی میکردم و هم اون خلاصه بد چند روز بهش تو تل پیام دادم حرف زدیم باهم خندیدیم ولی نمیدونم چی شد بد چند روز بهم پیام داد گفت تو فقط برام دختر دایی هستی ن بیشتر ن کمتر منم گفتم من ک چیزی بهت نگفتم البته بگم پسر عمم قبلش عاشق دختر عمم بود دختر عمم بش خیانت کرد و ولش کرد حالا پسر عمم کلا از دخترا بدش میاد حالا من چکار کنم از من خوشش بیاد آخه من عاشقشم.

سلام دوست گرامی باید حداقل علاقه از سمت مفابل باشد تا بتوان راهکار جذب ارائه کرد.بهتر هست در حال حاضر اقدامی نکنید تت به مرور از بحران شکست قبلی خارج بشند

سلام مدت هاست با کسی در ارتباط نیستم تقریبا ۴ سال.۲۴ سالمه از افراد زیادی خوشم اومده اما هیچ وقت موفق نشدم افراد رو جذب خودم بکنم در حال حاضر هم از فردی خوشم اومده، اما واقعا نمیدونم باید چطور رفتار کنم از دستش ندم.

سلام دوست گرامی بهتر بود که بیان میکردید دلایل عدم جذبتان چه مسائلی بوده تا بهتر راهنمایی شوید.اما برای ماندن در یک رابطه باید هر دو نفر انگیزه و میل برای ادامه داشته باشند و فقط نمی شود یکنفر نمی تواند این کار را انجام بدهد.اگر در رابطه با شخصی هستید که با خواسته ها و ایده ال های شما هماهنگ هستند سعی کنید رفتاری متعادل و درست داشته باشید و خیلی در علاقه افراط نکنیداز دوره جذب عشق هم از طریق سایت میتوانید استفاده کنید

سلام .چن وقتیه که با یه پسری اشنا شدم که کسی بهم معرفیش کرده و چون سربازه هنوز همدیگه رو ندیدم .من نمیدونم که باید چیکار کنم که رابطمون پایدار بمونه .اصلا بلد نیسم ک با یه پسر چجور باید برخورد کنم و بتونم کنار خودم نگهش دارم. میشه راهنمایی کنید.ممنون

سلام دوست گرامی اینکه با کسی بدون شناخت در ارتباط هستید و اصلا نمیدانید که ایشان چقدر با خواسته های شما مطابقت دارند را نمیتوانید برنامه ای برای حفظ و جذبشان داشته باشید. ابتدا به شناخت و بررسی های لازم را انجام بدهید و بعد در مورد ماندن در رابطه و جذب ایشان اقدام کنید

سلام من یه دختر هفده سالم با پسری دوس شدم و نه ماهه باهمیم اون بیس سالشه و ما تقریبا ده بار رفتیم بیرون تا اینکه تو قرار اخر ازم لب گرفت و من میخام بفهمم کارش اشتباهه یا هوسه یا از روی عشق خانوادش رابطمونو میدونن ولی خانواده من نه

راهنماییم کنین

سلام دوست گرامی بهرحال هیجان و وسوسه هایی در رابطه ها وجود داره اما نمبتوان با حکم کلی پیش رفت بهتر هست رابطه را با منطق کنترل کنید

سلام من حدود دوسالی هست که بایه پسر دوست هستم ما همدیگرو دوس داریم ولی رابطمون خیلی سرده من دوسش دارم و نمیخوام از دستش بدم میشه راهنمایی کنید

سلام دوست گرامی هر ارتباطی بعد از گذشت زمان دچار سردی و یکنواختی میشه و هنر هر دو نفر هست که چطور رابطه رو پیش ببرند از طرفی شرایط کاری و مالی و خانوادگی روابط رو تحت شعاع میذاره اما مهم الویت و مدیریت رابطه هست ما برای قوی شدن ارتباط پیشنهاد میکنیم که ۱-از ویسهای جذب عشق در سایت استفاده کنید ۲-خودتون بعضی وقتا پیشقدم بشید مثلا پیشنهاد بدید کاری انجام بدید با هم ۳-یسری هدف و کار مشترک تعریف کنید ۴-مناسبت های مختلف رو یاداوری کنید

سلام،من۱۵سالمه و ۲ساله با پسری که۱سال ازم بزرگ تره دوست هسم اولاش نمیخواستمش وعلاقه ای نداشتم لهش،اما اون با ابراز علاقه های فراون منو هم شیفته خودش کرد،فاصلمون باهم زیاده،و نمیتونیم همو ملاقات کنیم،به مدت یک ماه از هم جداشدیم و من متوجه شدم باکس دیگه ای وارد رابده شده،بعداز اون برگشت و کلی ابراز پشیمونی کرد و گفت بخاطر تونبودی و پرکردن تنهایم این کارو کردم ،وحالا متوجه شدم تو روخیلی میخوام،منم قبول کردم،و رابدمونو ازامه دادیم اخه به شدت بهش علاقه پیدا کردم از اون مدت۶ماه میگذره،دعوا زیاد میکنیم،اذیتم زیاد میکنه اما از دلم درمیاره منم فراموش میکنم نه ازم جدامیشه و نه این اجازرو به من میده،میگه قصد ازدواج دارم باهات میشه راهنمایم کنید،چطور به رابطمونتنوع و هیجان بدم،لطفابگین همچین فردی بازم میتونه باکس دیگه وارد رابطه بشه،چطوربفهمم حسش به من چیه خواهشا راهنمایم کنید ممنون

سلام دوست گرامی سن شما برای ورود به یک رابطه عاطفی و جدی کم هست و اصلا منطقی نیست که از الان بای اینده رابطه برنامه ریزی کنید.رابطه را در حد متوسط و نرمال نگه دارید تا در زمان مناسب که ایشان امکان اقدام رسمی داشتند در مورد تنوع در رابطه تصمیم بگیرید

سلام من حدود دوسال با یه پسری آشنا شدم در حد ازدواج خانواده ها در جریان هستن نمیدونم چیکار کنم ک رابطمون شور و نشاط بیشتری داشته باشه دلم میخواد براش شیطونی و دلبری کنم ولی میترسم زیاده روی بشه و ازم دور بشع باتوجه به اینکه محل زندگی ما ازهم دوره و بیشتر ارتباطمون از طریق چت چیکار کنم رابطمون با نشاط بشه؟؟؟؟

سلام دوست گرامی برای جذب مردها باید مهارت و سیاست های خاص داشته باشید که بخشی از ان در هنگام اشنایی و بخش عمده ان مربوط به دوران شناخت و ارتباط هست 1-به ویژگی های شخصیتی و اخلاقی مثبت مردان توجه کنید و در موردش صحبت کنید. 2-در مورد مردها مطالعه کنید و به شناخت در مورد ویژگی ها و اخلاق آنها بپردازید 3-برای مردها مهم هست که خودتان باشید و نقش بازی نکنید 4-مستقل باشید و این حس رو به فرد مقابل انتقال بدید که فردی متسقل و با اعتماد به نفس هستید 5-دوست داشتن و علاقمندی برای جذب بسیار مهم هست 6-فردی شاد و سرزنده باشید 7-انها را تحسین کنید 8-در سایت رادیو عشق،مبحث جذب از زراه پیام را دریافت کنید 9-برای جذب مستقیم وارد نشوید سعی کنید از دوست یا همکار مشترکی بخواهید که شما را معرفی کنند 10-فردی مهربان و اجتماعی باشید 11-نشان ندهید که تما فکر و حواس شما درگیر او هست 12-منطقی باشید و دور از هیجانات مسائل را بررسی کنید

سلام .من ی دختر١٨ سالم که ۴ ساله با ی پسر ٢٧ ساله دوستم و ایشون قصد ازدواج با منو داره و خیلی هم اصرار داره و مادرامون از رابطمون خبر دارن من اوایل به خاطر تفاوت سنیمون قبول نمیکردم و میگفتم که سنه منم پایینه برای ازدواج اما الان زیاد دیگه تفاوت سنیمون برام مهم نیس مشکلی ک دارم اینه ک بعد از چهار سال من احساس نمیکنم که عاشق ایشون باشم و فقط به عنوان ی مرد ایده ال بهش نگا میکنم چون از نظر اخلاق و مادیات و نمازو این چیزا فرد کاملیه هربار ایشون ازم میخان که شماره مادرمو بدم که برای خاستگاری اقدام کنند اما من هم از اینکه تصمیم اشتباهی بگیرم میترسم هم اینکه فکر میکنم شاید بهتر از ایشونم بعدا سر راهم قرار میگیرن و ممکنه عجله کنم هم احساس میکنم برای ازدواج زوده و بیشتر میخام مجرد باشم چند باریم بهشون گفتم که جاهای دیگه خاستگاری برن شاید دختره دیگه ای با تفاوت سنی کمتر و بهتر از منو پسندیدن اما قبول نمیکنن به نظرتون چیکار کنم چی بهش بگم ؟به نظرتون زوده برای ازدواج کردن؟

سلام دوست گرامی اگر این فرد با شناختی که دارید فرد مناسبی هست و با شرایط و خواسته های شما هماهنگی دارد بهتر هست اجازه خواستگاری بدهید و زیر نظر خانواده ها به شناخت و اشنایی درست برسید .اما برای عقد عجله نکنید و با مراجعه به مشاور و رفت و امد و شناخت بیشتر تصمیم بگیرید

سلام من 27 سالمه، همکارم از ۱/۵ سال قبل خیلی نامحسوس پیگیر من بود ولی من تمایلی نداشتم، بالاخره ۶ ماه پیش باهم وارد رابطه شدیم ، ولی رابطمون فقط سه ماه طول کشید ، اصلا نمیدونم چی شد که ایشون تمایلشون رو از دست دادن و دقیقا برعکس تمایل من برای ادامه رابطه بیشتر شد ولی خب خیلی راحت قبول کردمو رابطه رو تموم کردیم. الان با گذشت ۳ ماه از تموم شدن رابطه من همچنان دوست دارم که دوباره رابطمون رو شروع کنیم ولی ظاهرا ایشون تمایلی ندارند، ما ارتباط کاریه نزدیکی باهم داریم ، من اصلا نمیدونم که رفتارم باید با ایشون چه جوری باشه ؟ باید سرد رفتار کنم، گرم رفتار کنم؟ و نمیدونم که چه جوری باید رفتار کنم که ایشون دوباره به سمتم بیان؟

سلام دوست گرامی شاید در ابتدا برای ایشان جذاب بوده و بعد از حضور در رابطه متوجه تفاوت هایی شدند .پس بهتر هست منطقی باشید و دور از هیجانات و احساسات باشید و خیلی عادی رفتار کنید و دلیلی برای پیگیری و شروع ارتباط از شمت شما نیست

سلام…سعی کنین با پسرایی ازدواج کنین که بتونن همون اول با آگاهیت تمام به شما نزدیک بشن(در واقع متوجه درکی که لازمه بشن همون اول…یعنی طرف متوجه کامل بشه که شما واقعا دوستش دارین…البته همون اول یعنی اولین باری که دیگه برای ازدواج علاقه مند شدید و میخواید برسونید بهش)….با اونایی که روباتیک مانند(یعنی باید چند بار حرف بزنید باهاشون تا بتونن قبول کنن که چی قرار بشه و چی هم هست البته حال حاضر*) میمونن و نمیتونن همون اول ارتباط برقرار کنن و ول کنین …البته خودم هجده سالمه اما خب پسرم و میدونم که چه پسرهایی خوبن و کیا بد….در کل سعی کنین درک طرف بالا باشه مثل پسر بچه های خنگ که بلد نیستن زندگی رو اما فکر میکنن میدونن و یا به ظاهر و یا….دوری کنین…خداوند هوای همه کسانی که از ته دل و خالصانه به فکر ازدواج هستن و مهربونن رو داشته باشه…الٰهی آمین

سلام من عاشق پسرهمسایمون شدم اسمش محمد ، هروقت که میخچاستم با دوستام قرار بزارم بریم جایی محمد میومد به هر یک بهانه قانعم میکرد که نرم ، بعد چند روز خیلی خستم کرده بود ازاون موقع اصلا از خونه بیرون نمیومد جایی نمیرفتم تا اینکه فهمیدم بله!جنابعالی به جز من یک مریم دیگه که توی محلمون هستو دوست دارم😖😒😬هرروز باهم میرفتن پارک و…. ، ازاون موقع هروقت که میبینمش حالم ازش بهم میخوره لطفا راهنماییم کنین چیکار کنم که باز مثل قبلا خوب شیم باهم؟؟؟!

سلام دوست گرامی وقتی شخصی همزمان که با شما در ارتباط بوده با شخص دیگری هم دوست بوده نشان از عدم تعهد ایشان به رابطه هست.اگر برای شما مهم هستند بهتر هست که با ایشان صحبت کنید و در مورد رفتارشون اطلاعات کسب کنید و بعد در مورد ادامه رابطه یا انمام ان تصمیم بگیرید

سلام من هر از گاهی به باغ رستوران میرم و یکی از محافظای اونجا هس ک خیلی با هم چشم تو چشم میشیم و نمیدونم چرا وقتی نیستش دنبالش میگردم با چشم دلیلش چی میتونه باشه؟

سلام دوست گرامی ذهن شما با توجه به تلقین هایی که انجام داده اید عادت به حضور این شخص کرده است که کاملا رفتاری اشتباه هست .بهتر هست مدیریت ذهن داشته باشید و از ایجاد وابستگی این شکلی خودداری کنید

سلام وقت بخیر من دختر٢۵ساله ای هستم. قبلا یکبار عاشق فردی شدم و کمو بیش دوست بودیم ولی زیاد همو ندیدیم و زیاد شناخت نداشتیم من خیلی عاشق بودمو همو فرصتامو از دست دادم به خاطرش و بلخره بعد ۴سال از اشنایی مون اومد خواستگاریم گفت اونم عاشقمه ولی با مخالفت پدرم روبرو شدیم. من احساس کردم پدرم حرفش منطقیه و من فقط احساسی داشتم تصمیم میگرفتم. وقتی بعد خواستگاری اخلاقاش عوض شده بود انگار تازه داشتیم همو میشناختیم. از قبل هم ادم عصبی بود ولی بعد خواستگاریم بدتر شد انگار حساس شده بود مثلا گفت اخرین باره با دوستات میری بیرون یا درست تموم شه نباید بری سرکار، ازین حرفا؛ منم با توجه به حرفای پدرم و ٩٩ درصد مخالفتش گفتم نه. پدرم نمیدونست دوست بودیم ولی خانوادش میدونستن و گفته بودن معرفی شدن. خلاصه دلایل مذهبی و سطح طبقاتی و فرهنگی و تحصیلاتی بود. حالا به هر دلیلی ایشونم اصرار نکرد نمیدونم و رفت ولی خوشحالم که درست و عاقلانه تصمیم گرفتم و ممنون پدرم هستم. حالا از اون موقع ۴سال میگذره که تموم شده. من باز هم اشنا شدم با پسرهای زیادی، یک مدت کوتاهی دوست میشدم بهم میزدم یعنی نه واسه دوستی میشد ادامه بدم نه واسه ازدواج. حتی خواستگارام هم به هر بهونه ای رد میکنم. من هم زیبام هم خوش اندام هم خوش صدا هم کارشناسی ارشدمو دارم تموم میکنم. ولی من از اون موقع عوض شدم انگار احساس ندارم. پارسال دوباره برگشت عشق سابقم. از طریق خانوادش یکم رفت و امد کردیم یواشکی. چون خانواده من هم چنان مخالفن میدونم. ولی با معاشرت فهمیدیم انگار بازم حسی هست بینمون. ولی خب من انگار از سر تنهایی به خاطر اینکه نتونستم کسیو انتخاب کنم داشتم باهاش معاشرت میکنم. من دوس دارم ازدواج کنم. تا اینکه ۶ماهه پیش از اخرین باری که دیدمش، تو ی مهمونی با دوستام با پسری جدید آشنا شدم. دیگه با عشق سابقه ام حرف نزدم چون وارد رابطه جدید شده بودم. فرد جدید زندگیم از من خیلی خوشش اومد و اصرار داشت با من باشه. میگفت دنبال ی رابطه طولانی هست. من دوس پسر زیاد داشتم و تقریبا میتونم تشخیص بدم چجورین پسرا و فهمیدم ادم بدی نیست ولی خب من زیاد ازش خوشم نیومد. ولی انقدر منو برد بیرون. انقدر حواسش بهم بود. انقدر مهربون بود. خودش بود. منم خودم بودم و هستم. بعد چند سال من دیگه خنده هام واقعی بود اصلا همه اطرافیانم فهمیدن من چقدر خوشحالم ولی به کسی نگفتم. از اول رابطه گفت خیانت و دروغ نباشه گفتم قبول. من نمیخواستم با کسی فاب شم. یعنی هر دفعه خواستم تو این چندساله اخیر نشد. این دفعه دلم گیر کرد. نمیدونم وابستگیه چیه! اصلا مثل عاشقیه قبلا نیست. براش همه کار میکنم در جواب خودش که همه کار میکنه. ما ٨سال فاصله سنی داریم( قبلیه ٧سال فاصله داشتیم) و عاقلیم پس دعوا نمیکنیم و مشکلی پیش بیاد همه چیو حل میکنیم. اصلا پیشنهاد ازدواج نداده با این حال که دوسم داره و میدونه منم فقط با خودشم و دوسش دارم. بهم ایمان داره. از گذشتش نپرسیدم نمیخوامم بدونم. فقط میدونم مادرش درسن ١٨سالگیش تو تصادفی که خودشم بوده فوت کرده همین. از خانوادشم بهم میگه ولی پیشنهاد اشنایی نداده. از عشق سابقم گفتم بدونین نه ساده ام نه ابله نه هرکی بیاد تو زندگیم راه بدم من ادمارو میسنجم بعد اون میمونم باهاشون. شایدم این خیلی بلده نمیدونم. الان ۶ماهه باهمیم. تو تولدی که سورپرایزش کردم دوستش از دوستم خوشش اومد و دوست شدن. جمعمون شد ۴نفره. و سر همین جمع به خاطر سوء تفاهم که پیش اومد کات کردیم یعنی جفتمون به هم زنگ نزدیم. الان دوباره هستیم یک ماهه و جمع ۴نفره اوکی شده دوباره. بین منو اون هیچی تغییر نکرده و همو دوس داریم. جفتمون اهل ابراز نیستیم فقط عمل میکنیم. منو محمد حسن انگار مال همیم خیلی تفاهم داریم اون تفاوت هایی هم که پیش میاد حل میکنیم. پسره خوبیه، بامرام و با ایمان و مهربون و خوش زبون و با ادب و ولی قیافه تیپش معمولیه برام مهم نیست و خیلی ام لارجه. وضعشم خوبه شکرخدا. خرج باباش و داداش تو خونشم میده. تا اینجایی که شناختمش خودش دوس داره با من باشه با من حالش خوبه شاده. قبل اینکه با من دوس شه غمگین بوده ساکت بوده الان با بودن من تو زندگیش شده عین من شاد و سرحال. اون انگار به همه بد بین بوده ولی با اومدنه من دیده هنوزم دختر خوب هست. من از همه لحاظ ازش سر ترم ولی برام مهم نیست مهم اینه باهاش حالم خوبه اونم هم قدرمو میدونه هم ازم تعریف میکنه و من اصلا مغرور نمیشم. ما پیش هم مغرور نیستم اصلا. چند دفعه حرف ازدواج شد فهمیدم دوس داره با من. ولی تو جمع ۴نفره یک دفعه گفت من از اول گفتم قصدم ازدواج نیست نمیدونم حالا افه بود جلو دوستامون یا هرچی نمیدونم ولی میدونم تو دلش از خداشه ازدواج کنه باهام، با این حال که نگفته بود و داشت دروغ میگفت منم کم نیاوردم گفتم اره. حالا بعد اون باز حرفه بچه زد که من ۴تا دوس دارمو اینا با اینکه میدونه من از بچه بدم میاد. همش چیزایی میگه من خوشم بیاد از بچه. با تمام اینا منتظر موندم پیشنهاد ازدواج بده ولی نمیگه. من اصلا ادم عجولی نیستم ولی نمیدونم چرا میترسم. همش منتظرم. جدیدانم پرسید تو خواستگار نداری گفتم چرا دارم. گفت بهم بگو اگه خواستی قبول کنی برو. گفتم نه من تورو دوس دارم خجالت کشید سکوت کرد. حالا موندم چیکار کنم ی رابطه پاک و دو طرفه و خالصانه چه جوری میشه! به نظرتون چقدر باید صبر کنم؟ چیکار باید بکنم؟ من احساس میکنم این دوست داشتنِ با شناخت خیلی بهتر از عاشقیه قبلیمه. خیلی حس خوبیه. من نمیدونم چی نمیزاره بگه. من نمیخوام به عشق قدیمم بله بگم خانوادش گیر دادن بیایم جلو باز. من نمیدونم چیکار کنم دوس پسر الانم بیاد خواستگاریم! نمیدونم چی نمیزاره بهم پیشنهاد بده مثلا زوده الان بعد ۶ماه! یا اعتماد نداره!یا شرایط خانواده نمیدونم! فقط میدونم اولین ادمیه اخلاقامون مچ شده و من ۶ماهه باهاش هستمو مشکلی نداریم خوشحالیم. اینم اضافه کنم میدونه بابام نذاشته با عشقم ازدواج کنم اونم اتفاقی لو رفتم ولی گفتم حق با بابام بود یعنی بابام برام از همه چی مهمتره. میشه راهنماییم کنین؟ ممنونم

سلام دوست گرامی اینکه مطرح کردبد رابطه خوبی دارید و پارتنزتان درکتان میکند خیلی خوب هست اما بهتر هست قضیه رو از سمت پارتنرتان هم ببینید که ایا ایشان هم اینهمه تفاهم در رابطه میبیند؟ از طرفی باید با ایشان صحبت کنید دغدغه ها و نگرانی های ایشان را برای ازدواج نکردن متوجه بشید و اگز دلایل منطقی هست کمک کنید تا رفع شود.رابطه قبلی شما با توجه به عصبی بودن خواستگارتان رابطه درستی نیست و بهتر هست تمام شده بدانید.برای رابطه فعلی وقت بکذارید و تلاش کنید تا هم را بهتر بشناسید و مراجعه به مشاور هم خوب هست

سلام من دختر 23ساله ای هستم که با پسری در مجازی اشنا شدم .درابتدا ایشون دنبال من بودن بخاطر اینکه به چند زبان مسلط هستم خوشش اومده بود از رفتار و نحوه حرف زدنم و یکسال گذشت من به این فرد ابراز علاقه کردم اما ایشون گفتند که ما فقط دوستیم نه بیشتر .نمیدونم چرا اینطور با من صحبت کردن و خیلی دلخور شدم . ایشون گفتند که قبلا وارد رابطع ای نبودن و نمیخوان بشن..راهی هست بتونم دلش و بدست بیارم??

سلام دوست گرامی ابتدا واقعیت را در نظر بگیرید شاید ایشان به عنوان فردی که توانایی خاصی دارد جذب شما شده و با شما صحبت می کند .پس عجله نکنید و صبور باشید.اینکه ایشان اعلام کردند که به دنبال ارتباط نیستند شاید به دلیل یکسری دغدغه هست .بهتراست متوجه این دغدغه ها بشید.اگر بصورت پیام در ارتباط هستید در سایت رادیو عشق مبحث جذب از طریق پیام خیلی می تواند به شما کمک کند

سلام ممن حدود 9ماهه توی یک شرکت کار میکنم و از روز اول ک یکی از همکارام رو دیدم بهش علاقه مند شدم و بعد از چند ما با هم ارتباط تلفنی داشتیم و ایشون هم گفتن ک از روز اولی ک منو دیدن بهم علاقه پیدا کردن من 25 سالمه و حس میکنم ک علاقه ای ک به ایشون دارم رو تاحالا تجربه نکردم و همیشه به شوق دیدن ایشون سرکارم میام ولی اون اقا با ی خانومی توی رابطه ست و اینکه خانواده های دوطرف هم در جریان هستن و ایشون گفتن ک دوست دارن رابطه شون رو با من جدی کنن میشه کمکم کنید

سلام به اونجاش کارندارم که باید خودت خودتو قبول داشته باشی تا اعتمادبه نفست بره بالا اما اونجاش که میگه لبخند و ارتباط چشمی داشته باش خب من آدمی هستم که اصلا دوس ندارم بیشتر از۲ثانیه کسیو نگاه کنم حتی اگه زیباترین باشه از خیره خیره نگاه کردن بدم میاد نمیتونم زیاد ارتباط چشمی داشته باشم دوس دارم همه مجذوب رفتارم باشن تز رفتارای سبک سرانه بدم میاد باوجود این هم همیشه افراد جذب اون دسته از آدمای اطرافم میشه که رفتارشون پررو و دور از شأن یه خانومه

نمیدونم باید چیکارکنم که به چشم بیام جوری که شخصیتم زیرسوال نره تیپ وقیافه م خوبه فقط لاغرم

دوست عزیز سلام، مساله‌ای که شما مطرح کردید شاید دغدغه‌ی خیلی از دختران باشه؛ خیلی از دخترها، فکر می‌کنند توجه نشون دادن، نوعی رفتار سبک‌سرانست. اما قبل از هر چیز، به خاطر داشته باشید که همه چیز در حالت تعادلش درسته؛ نه زیادی خجالتی و غیرقابل دسترس بودن و نه خیلی مشتاق بودن به رابطه. مواردی که در پست ما گفته شد، لزوما به این معنی نیست که شما خیره به فرد مقابلتون نگاه کنید یا با خیلی خوشحال و مشتاق نشون دادن خودتون، فرد مقابل را به خودتون جلب کنید. مساله این هست که اگر از کسی خوشتون اومده، با روش غیر مستقیم (مثل نگاه کردن یا لبخند زدن)، نشونش بدید که شما هم به آشنایی با اون فرد علاقه دارید. بیاید داستان را از سمت یک پسر نگاه کنیم؛ فرض کنید شما پسر هستید و در یک مهمانی حضور دارید، چندین دختر در آنجا هستند که هر کدام به نحوی دارن به شما توجه می‌کنند و یک دختری هم هست که حتی از نگاه کردن به شما اجتناب می‌کنه، چه برسه به توجه. به نظرتون شما سمت کدوم یکیشون می‌رید؟

سلام. من در فضای مجازی با آقایی آشنا شدم که استاد یکی از دانشگاه های معتبر ایران هستند. ایشون به یک بهانه ای به من پیام دادن و از من سوالی صوری پرسیدن و باب آشنایی باز شد. چند باری با هم صحبت کردیم که بیشتر ایشون از من سوال میپرسیدن تا آشنا شوند اما بعد از مدتی من سوال کردم که آیا اولین پیامشون ساختگی بود یا واقعی. ایشون انکار کردن و حتی کمی بد برخورد کردن. از آنروز خودم رابطه را قطع کردم. بعد از مدتی به سخنرانی ایشون در دانشگاه رفتم و حالا بسیار پشیمان هستم که رابطه قطع شده. اما نمیدانم چگونه میتوانم این رابطه را درست کنم؟ آیا میشود کاری کرد؟ از سوی ایشون هم هیچ تلاشی برای درست کردن رابطه صورت نگرفت.

سلام دوست گرامی اینکه به بهانه یک سوال و جواب رابطه را کات کردید کمی غیر منطقی هست.بهرحال ایشان دنبال شروع رابطه بودن و بعد شما این رابطه را تمام کردید.بهترین کار این هست که اگر برای شما این شخص و رابطه مهم هست با ایشان تماس بگیرید و صحبت کنید و اشتباهات و کاستی های قبلی رابطه را درصدد جبران باشید و درصورت تمایل مجدد ایشان به شروع رابطه، این بار صادقانه پیش بروید

سلام یه اقایی هست توی محیط کار چند روز به من توجه کرد(معنی دار بود) و بعد یهو خیلی سرد شد.میخوام بدونم توی اون برهه از زمان که کسی داره بهمون توجه و ابراز محبت میکنه باید چیکار کنیم دقیقا؟؟ و این که علت سردی این اقا رفتار من بود؟؟ اگه من سرد باهاش برخورد می کردم پس زده میشد اما من عادی بودم.علت این سردی و ترس چی می‌تونه باشه یعنی

دوست عزیز با سلام ابتدا واقعیت را در نظر بگیرید شاید ایشان به عنوان همکاری به شما توجه می کردند و قصد و منظور خاصی نداشتندو نمی شود به توجه های معنی دار چند روز پرو بال داد و برای این توجه برنامه ریزی کرد.من متوجه منظور شما از برخورد عادی نشدم.از طرفی بهرحال ممکن هست ایشان به دنبال شناخت نیز بوده اند اما به شناخت مورد نظر خود نرسیدند.اما درصورتی که به نظر شما فرد موردنظر از لحاظ ویژگی ها و ایده ال های اولیه مناسب ازدواج هستندبهتراست از طریق همکارتان و غیر مستقیم شما به ایشان پیشنهاد داده شوید و از طرفی علائم و نشانه‌هایی مبنی بر اینکه مایل هستید رابطه به جلو پیش برود در اختیار او بگذارید، با زوج‌های متاهل همکارتان بیشتر در ارتباط باشید و بگذارید بداند شما گزینه‌های ازدواج نیز دارید.

سلام.من با پسری دوستم و همیشه شاکیه که برام ناز نمیکنی و ازت راضی نیستم و اینا منم راستش دختر بی حال و کم حرفی هستم خواستم چیکار کنم که این مشکل برطرف بشه چون قصدمون ازدواجه ولی با این کارای کن داره ازم سرد میشه لطفا بهم کمک کنید دلشو به دست بیارم

سلام دوست گرامی اگر مشکل در سرد بودن و درونگرا بودن شما هست می توانید ابتدا از صحبت در مورد موضوعات روزانه شروع کنید و در هر بار دیدن کمی در مورد اتفاقات صحبت کنید .سپس خاطرات خود را بیان کنید و کم کم حوزه گفتگوها را گسترش بدید خودتان را شاد و سرزنده نشان بدید مثبت نگر باشید سعی کنید یکسری حرکات را جلوی اینه تمرین کنید مثل مدال ایستادن ،بازی با دست ها و.. تا بتوانید در مقابل نامزدتان انجام بدید نوع حرف زدنتان را تغییر بدید مدل لباس ها و ارایش شما نیز مهم می باشد

سلام من 22 سالمه ی اقا پسری رو توی محیط کارم (بیمارستان) دیدم.حس میکنم اون هم از من خوشش میاد و با هم حرف های عادی روزانه میزنیم.اما اون پا پیش نزاشته هنوز و چیزی نگفته.من مطمئنم که کسی توی زندگیش نیست.ب نظرتون باید چطوری شانسمو واسه ایجاد ارتباط باهاشون امتحان کنم؟

دوست عزیز با سلام ابتدا واقعیت را در نظر بگیرید شاید ایشان به عنوان همکاری صمیمی با شما صحبت می کنند اما درصورتی که به نظر شما فرد موردنظر از لحاظ ویژگی ها و ایده ال های اولیه مناسب ازدواج هستندبهتراست از طریق همکارتان و غیر مستقیم شما پیشنهاد داده شوید و از طرفی علائم و نشانه‌هایی مبنی بر اینکه مایل هستید رابطه به جلو پیش برود در اختیار او بگذارید، با زوج‌های متاهل همکارتان بیشتر در ارتباط باشید و بگذارید بداند شما گزینه‌های ازدواج نیز دارید،برای اینکه مطمئن شوید اصلا قصد جدی دارند یانه می‌توانید از کسی که به او نزدیک است کمک بگیرید. همکار مشترک می‌تواند نقش واسطه را ایفا کند. منطقی باشید و درجواب صحبت های ایشان خودتان باشید و اجازه بدهید با شناخت خود واقعی شما ای ازدواج ترغیب شود. اگر بصورت پیام در ارتباط هستید در سایت رادیو عشق مبحث جذب از طریق پیام خیلی می تواند به شما کمک کند

راستش من یه مدت با یک پسر تو رابطه بودم که واقعا عاشقش شدم اما بعد ها فهمیدم خیانت کرده.خداروشکر تو رابطه حد و حدود رو حفظ کردم.ولی هنوز هم هرروز میبینمش و خیلی نگاه میکنه منم میخوام تا جایی که میشه اونو جذب کنم که دوباره برگرده تا من بتونم اینبار اون رو رد کنم وه واقعا هم به این کار نیاز دارم.ممنون میشم راهنمایی کنید

با سلام دوست گرامی رابطه ای که تمام شده بهردلیل را باید فراموش کنید و بدون اینکه منتظر تلافی باشید از رابطه دور بشید. اینکه ایشون خیانت کردن و شما رابطه را تمام کردید دلیل خییلی خوبی هست که شما ارزش و جایکاه خودتون رو می دونستید و بدون اینکه دچار احساسات و هیجانات بشید رابطه را تمام کردید پس الان کاملا غیر منطقی هست که مجدد ایشان را جذب کنید و اینبار توسط شما ایشان رد بشند در صورتی که دفعه قبلی هم شما بع علت خیانت ایشون رابطه را تمام کردید. پس بهتر هست بحای اینکه دنبال این امر باشید وقت و انرژی خود را صرف حضور افراد مثبت کنید

سلام خسته نباشید و ممنون از راهنمایی های عالی تون من ۳ ماه با دوست پسرم اشنا شدم‌ و از نظر اخلاقی خیلی اخلاقامون بهم می خوره و مشکلی با هم نداریم و کنار هم ارامش داریم وخوشحالیم از این جهت این حسی که بین مون بوجود اومده ما دوبار با هم معاشقه داشتیم و بعد این موضوع رفتار دوست پسرم هم تغییری نکرده و ولی من خوندم که دریک رابطه عاشقانه وارد مسائل جنسی نشوید چون هم حس عاشقانه روخاموش میکنه و هم این که مرد دلسرد میشه و میزاره میره، شما لطفا یه راهکار درست ارایه بدید که من در روند رابطه پیش بگیرم ممنون

دوست گرامی سلام بعد از سه ماه اشنایی به معاشقه رو اوردید و البته حد این معاشقه را مشخص نکردید.اما فکر می کنید که دوست پسرتان رفتارش تغییر نکرده و سرد نشده. دوست خوبم از کجا مطمئن هستی که این یک نقاب نباشد برای دراختیار داشتن شما برای لذت بردن و هروقت قصد جدی شدن قضیه را داشتید ایشون رفتارشان تغییر نکند؟ رابطه جنسی در دوران دوستی شاید جذاب و ارضاکننده باشد، اما این جذابیت و شور و هیجان دوامی ندارد. چرا که پسران و مردان فکر می‌کنند که این رابطه بخشی از دوستی‌شان بوده، درواقع اگر دختری در دوران رابطه عاطفی همه صمیمیت‌ها، جذابیت‌ها و پتانسیل‌های عاطفیش را برای پسر رو کند، او سرد می‌شود و هیچ انگیزه‌ای برای ارتقای رابطه به مرحله ازدواج نخواهد داشت. چون همه دستاوردهایی که می‌توانست از این رابطه بدست آورد برایش مهیا شده است. مورد بعدی باید وقتی یک رابطه به مرحله جنسی برسد که شناخت ها کامل شده و شما به او اعتماد داریدو نگران واکنس های بعدی نباشید.اما شما الان نگران اینده هستید پس مشخص است هنوز به اعتماد و شناخت کامل نرسیده اید.

رابطه جنسی یکی از اتفاق هایی است که افراد را در آسیب پذیر ترین حالت خود قرار می دهد و شناخت و تصمیم گیری را سخت تر می کند و حای ممکن است رابطه ای که الان از نظر شما بدون مشکل است را دچار نوسانات و بحران ها کند.

اگر تصمیم و هدف هر دو از این اشنایی بحث ازدواح است بهتر است با کنترل هیجانات و احساسات به شناخت و بررسی بپردازید و موقعیت خود و طف مقابل را در این رابطه مشخص کرده و خد و مرزهای فعلی رابطه را اعلام کنید

پیشنهاد می کنم برای شناخت هم وقت بکذارید و در صورتی که تفاهم های لازم را دارید رابط را بصورت رسمی و زیر نظر خانواده پیش ببرید و رابطه جنسی را به از رسمی شدن موکول کنید

سلام. من حدود7سال با دوست پسرم در ارتباطم خیلی همدیگه رو دوست داریم وهیچ مشکلی نداریم. تتها مشکلمون اینه که من 4 سال از ایشون بزرگترم و خانواده اشون مخالفت میکنن ما باهم ازدواج کنیم. خودشم نمیتونه رو حرف خانواده اش حرف بزنه و نمیدونیم چیکار کنیم. ذهنمون خیلی درگیر میشه راهنماییون کنین

با سلام به شما دوست محترم ازدواج یک امر چند عاملی است. یعنی برای این که دو نفر بتواند ازدواج کنند و ازدواج پایدار و رضایت مندانه ای هم داشته باشند، باید چند عامل مختلف کنار هم جمع بشوند تا این اتفاق بیفتد. سن یکی از این عوامل است . شما در مورد سن خوتان و ایشان صحبتی نکرده اید اما اگر شما به عنوان زن، بیست و هفت- هشت ساله هستید و شخص مقابل پسری بیست، بیست و یک ساله است به این نکته توجه کنید، شما در دوره جوانی به سر می برید و به دلیل زن بودن تان به بلوغ کامل رسیده اید اما همسر مورد نظرتان در اواخر دوره نوجوانی است و هنوز به طور کامل وارد دوره جوانی نشده است. این تفاوت مهم است چون نیازها و انتظارات انسان ها در هر دوره ای از زندگی با دوره بعدی یا قبلی متفاوت است در ازدواج های به این صورت ابتدا ما از مراجعه کننده می خواهیم در مورد سوالات زیرفکر کنند: قبل از این که بخواهید ازدواج کنید باید بدانید کیستید، چه هویتی از خودتان سراغ دارید و می خواهید چه کار کنید؟ به خصوص حالا که می خواهید با مردی کوچکتر از خود ازدواج کنید، لازم است بدانید چه جور آدمی هستید؟ مثلاً اگر در آینده جایی رفتید و دیگران درباره تفاوت سنی شما و همسرتان سؤال کردند آیا ناراحت می شوید یا برایتان مهم نیست? چقدر می توانید تداوم مخالفت های خانواده ایشان را که ممکن است به صورت کم کردن حمایت از شما و یا کنایه زدن باشد مدیریت کنید. و از سویی انگیزه طرف دیگر از ازدواج با شما چیست؟ با واقع بینی به این سؤال جواب بدهید به نظر خیلی بیشتر از شما، طرف مقابل احتیاج به کمک دارد. صورت مساله واضح است و شما انتظار دارین بعد از 7 سال چه کسی به شما چه کمکی کند؟ دو راه وجود داره. اون آقا جلوی خانواده بایسته و حتی اگه خانواده اش طردش کردن و کمکی بهش نکردن بتونه روی پای خودش بایسته و شما هم این شرایطو بپذیرید و ازدواج کند. اگه این امکان پذیر نیست، هر چه سریع تر باید رابطه تموم بشه . در ضمن به موارد زیر نیز توجه کنید: در در صورت موافقت ظاهری خانواده ایشان. در ظاهر همه چیز خوب به نظر می رسد اما چند عامل به طور همیشگی این ارتباط را تهدید می کند: 1. مخالفت های خانواده همسر که همچنان ادامه دارد و هر لحظه ممکن است شما را دلزده کند. 2. تأثیر پذیری همسرتان از خانواده اش. 3. محدود تر بودن فرصت مادر شدن و یا از ترس از دست دادن این فرصت به دلیل عدم آمادگی شوهر و یا مخالفت های خانواده او. 4. این ترس که همسرتان روزی جذب زن های جوان تر شود. 5. از دست دادن جذابیت جنسی به شما پیشنهاد می کنم با دید منطقی و مشورت با مشاوره در این زمینه تصمیم بگیرید

من با پسری سی ساله صیغه شدم که خودم قبلا طلاق گرفتم اونم یه دختری رو خیلی دیوانه وار دوست داشت. که نتونست بدستش بیاره .همیشه خسته ست معلومه عشق و ازدواج رو کم داره منم همین حسو دارم. اون یه پسر تقریبا مذهبی و غیرتی هست. جطور پایبندش کنم و اونو عاشق خودم کنم

دوست گرامی سلام شما سابقه زندگی مشترک را دارید و با جنبه های ارتباطی با مردان تا حدودی اشنا هستید و از این لحاظ می توانید اکنون با تجربه از اشتباهات و تحربه های قبلی خود موفق تر عمل کنید و زندگی مشترک موفقی داشته باشید . یادتان باشد تجربه ازدواج قبلی از شما آدم با تجربه تری ساخته است که با آدم قبل از ازدواج اول متفاوت است.در این راه ، میتوانید از پیشنهادات زیر کمک بگیرید: 1- به ایشان نشان دهید که علاقه مند به او می باشید . 2- به ایشان فرصت بازسازی احساسی بدهید تا بتواند شرایط جدید را قبول کند و از بحران خارج شود . 3- با او صادق باشید . 4- اجازه دهید در مورد احساساتش با شما صحبت کند و شما بدون جبهه گیری فقط شنوا باشید . 5- در این ارتباط صبور باشید . 6- اهداف مشترک داشته باشید و همدیگر را تشویق کنید . 7- سعی در شناخت او داشته باشید و از خواسته ها و علایقش با خبر شوید. 8- منطقی باشید . 9- نیازهای برآورده‌نشده‌شان را برآورده کنید . 10- اعتماد به نفس و عزت نفس خود را افزایش دهید .

آدرس: تهران، پونک، نبش بلوار پونک، پلاک 2، طبقه سوم، واحد 6

تلفن پشتیبانی:02146015870

رزرو نوبت مشاوره

انجمن روانشناسی آمریکا

سازمان نظام روانشناسی و مشاوره ایران

سازمان بهزیستی ایران

انجمن روانشناسی ایران

 

 

آیا پسری را دوست دارید و می‌خواهید از او دلبری کنید؟ روش‌های مختلفی برای جذب کردن پسرها وجود دارد و ما در این مقاله می‌خواهیم، درباره روش‌های درست و اشتباه جذب کردن پسران صحبت کنیم. اگر برای تسخیر قلب پسرها از راه درست وارد شوید، احتمالش زیاد است که با بازی کردن نقش دختر رویاهایش و نشان دادن تمام خصوصیاتی که او در یک دختر تحسین می‌کند، در نهایت موفق شوید. اما اگر راه‌های اشتباه را انتخاب کنید، به دلایل زیادی ناراحت و سرخورده خواهید شد. ممکن است توجه پسر مورد علاقه‌تان را جلب کنید، اما او دیر یا زود متوجه می‌شود که فقط داشتید سعی می‌کردید که او را تور کنید و هیچ پسری از به دام افتادن خوشش نمی‌آید. در این مقاله با روش‌های مختلفی برای جذب مردان آشنا می‌شوید که موثر بودن آنها به لحاظ علمی اثبات شده است، بنابراین اگر می‌خواهید با بایدها و نبایدهای جذب پسران آشنا شوید، در ادامه با ما همراه باشید.

شاید فکر کنید برای جذب پسر مورد علاقتون باید مثل سلبریتی‌های فیلم‌های هالیوودی باشید و این موضوع تمام فکرتان را درگیر کرده است. کافی است پسر مورد علاقه‌تان را خوب بشناسید ،با کمی مهارت می‌توانید برای او فردی جذاب باشید. در این مقاله روش‌های کاربردی برای جذب پسرها را بررسی می‌کنیم. قبل از هر کاری باید پسر مورد علاقه خودتان را خوب بشناسید. اگر فکر می‌کنید به تنهایی نمی‌توانید به شناخت کافی از پسر مورد علاقه‌تان برسید و مشورت با شخص دیگری می‌تواند به شما کمک کند،

فهرست مطالب

چطور یه پسر رو غیرتی کنیم

اولین چیزی که پسرها متوجه آن می‌شوند، لبخندی است که یک دختر بر لب دارد.  همه توقع دارند که یک دختر موقر و خوش‌رفتار باشد و روش لبخند زدن یک دختر متانت او را نشان می‌دهد. هرچقدر هم که در خانه آزادانه و با صدای بلند می‌خندید، خنده شیطانی دارید یا با صدایی گوش‌خراش می‌خندید، لطفاً این خنده‌های پرسرو صدا را در جمع فراموش کنید. سعی کنید باوقار باشید و به شیوه‌ای متمدنانه مانند یک بانوی دوست‌ داشتنی بخندید. بهترین کار این است که لبخندی ملیح به لب بیاورید، لزومی ندارد که تمام سی و دو دندان خود را به همه نشان بدهید.

علم اثبات کرده است که بین نگاه کردن به چشم‌های یکدیگر و عاشق شدن ارتباط وجود دارد. تعداد نورون‌های مختص حس بینایی در مغز بیشتر از چهار حس دیگر است، بیش از 80% مواردی که به نوعی وارد بدن می‌شود، از فیلتر چشم‌ها عبور می‌کند. به علاوه چشم‌ها جز آن که دریچه‌ی روح هستند، دروازه‌ای به سوی گذرگاه‌های عصبی هستند که ارتباطات عاشقانه را در مغز شکل می‌دهند.

اگر پسری بوی بد بدهد، حاضرید حتی در خیالتان به با او بودن فکر کنید؟ پس چطور انتظار دارید که پسر مورد علاقه‌تان دختری را دوست داشته باشد که بوی بد بدهد؟ هر فردی رایحه‌ی خاص خود را دارد که معرف شخصیت او است. بنابراین عطرهای خوشبویی را انتخاب کنید که پسرها را به خود جذب می‌کند. بدبو بودن دهان نیز پسرها را فراری می‌دهد. به خاطر خودتان و حفظ سلامتی خودتان، نه هیچ کس دیگر، مرتب حمام بروید و از ضدعرق خوشبو استفاده کنید.

دخترها به پرشور بودن و قشقرق راه انداختن معروف هستند. پسرها به هیچ وجه دخترهایی را که رفتار نمایشی دارند، شلوغ می‌کنند و از کاه کوه می‌سازند، دوست ندارند. اجازه ندهید که این جامعه مردسالار اثبات کند که زنان ضعیف‌تر از مردان هستند. هر چقدر هم که فیلم عاشقانه دیده‌اید، نگذارید که این داستان‌های غیرواقعی زندگی عاشقانه‌تان را به نابودی بکشاند.

پسرها شاید هنرپیشه‌هایی با آرایش فراوان و موهای بلند افشان را دوست داشته باشند، اما در واقعیت وقتی می‌خواهند، زن زندگی خود را انتخاب کنند، همواره دخترهای ساده را انتخاب می‌کنند. البته منظورمان این نیست که اصلاً آرایش نکنید، اما بهتر است روزهای معمولی آرایش ملایمی بکنید تا در روزهای خاص بتوانید، دوست پسرتان را با آرایش خاص‌تان غافلگیر کنید. قرار نیست با آرایش کردن خودتان را شبیه هیولا بکنید، آرایشی را انتخاب کنید که خاص‌تر و زیباترتان بکند.

وقتی که پسری نمی‌تواند به راحتی به دختری نزدیک شود، غرورش خدشه‌دار می‌شود و از خودش می‌پرسد که این دختر چرا به او علاقه ندارد. بنابراین بازیگوش باشید، ناز کنید و با ترغیب کردنش به صحبت کردن با خودتان، او را سر انگشتتان بچرخانید. البته مراقب باشید زیاده‌روی نکنید و تصویری از دختری خجالتی را از خودتان به نمایش نگذارید، که رسیدن به او ممکن نیست. اگر عاقلانه عمل کنید، مانند آهنربا پسر مورد علاقه‌تان را به خود جذب می‌کنید.

بهترین روش برای تسخیر قلب یک پسر این است که با نشان دادن استعدادها و خصوصیات منحصر به فردتان توجهش را جلب و او را به خودتان علاقمند کنید. پسرها می‌خواهند با دخترانی جذاب و پرشور آشنا شوند، بنابراین وقت آن است که هنرهایتان را رو کنید. استعدادها یا خصوصیاتی را که از شما یک زن جذاب می‌سازد، به نمایش بگذارید. برای مثال اگر صدای خوبی دارید، وقتی می‌دانید که او در همان نزدیکی است، استعداد خوانندگی‌تان را به دوستانتان نشان دهید تا عشقتان بداند که چه صدای دلنشینی دارید.

تا حالا برایتان پیش آمده در یک مهمانی، پسری نظر شما را به خودش جلب کند، ولی شما ندانید که باید در آن لحظه چه کار کنید؟ بیشتر دخترها می‌گویند که دوست ندارند شروع کننده رابطه باشند و حتما پسر باید جلو بیاید. اما اگر داستان را از سمت پسرها نگاه کنیم، متوجه می‌شویم که آن‌ها وقتی نشانه‌ای از شما نمی‌بینند، از شروع ارتباط می‌ترسند. در این زمان چه کار باید کرد؟

چطور دلبری کنیم؟

1. ارتباط چشمی برقرار کنید. 2. لبخند بزنید. 3. به او نشان دهید که به آشنایی بیشتر تمایل دارید. 4. تک‌کلمه‌ای صحبت نکنید. 5. مرموز باشید. 6. خیلی برای جذاب بودن تلاش نکنید. 7. غیر مستقیم به او نشان دهید که به ادامه آشنایی بیشتر علاقه دارید. 8. با کمک موبایلتان، معجزه کنید.

خودتان را جای پسر مقابل بگذارید، چقدر احتمال دارد با دختری که حتی به شما نگاه نمی‌کند، سر صحبت را باز کنید؟ شما ممکن است با خودتان بگویید: «یکبار بهش نگاه کردم، دید دیگه. اگر می‌خواست بیاد، میومد». اما، جواب ما به شما اینه: «نهههه». شما حداقل باید سه/چهار بار به او نگاه کنید تا جرات پیدا کند که صحبت را با شما شروع کند.

در حین ارتباط چشمی، هیچ‌وقت جادوی لبخند زدن را فراموش نکنید، چون با اینکار دو تا پیام مهم به فرد مقابلتان می‌دهید: اول اینکه: «من یکم ازت خوشم خومده و دوست دارم باهات صحبت کنم». و دوم: «من دختر شادیم. تو صحبت کردن با من قراره بهت خوش بگذره!»

با وجود سیگنال‌هایی که فرستادید باز هم پسری که جلو میاد، از شروع ارتباط خیلی مطمئن نیست و کمی می‌ترسد. شما در اینجا با گفت‌وگویتان می‌توانید، تمایل خودتان را به آشنایی بیشتر با او نشان دهید. البته لازم نیست که همه سوال‌هایش را با هیجان جواب دهید، اما بهتر است یک سری نکات ریز را رعایت کنید. (در دو اسلاید بعد در این مورد صحبت می‌کنیم:)

به این سناریو توجه کنید: پسر: «شغلتون چیه؟» دختر: «کارمند بانک» پسر: «چه جالب، خواهر منم تو بانک کار می‌کنه؛ به نظر من خیلی کار سختیه.» دختر: «اوهوم» (هدف این گفت‌وگو را فراموش نکنید. در حقیقت قصد پسر، صحبت کردن در مورد شغلتون نیست؛ بلکه می‌خواهد موضوع مشترکی برای صحبت کردن پیدا کند.)

لازم نیست تمام نکات مهم زندگی خودتان را در همان دیدار اول توضیح دهید. کمی مرموز بودن بسیار جذاب است. البته به این معنی نیست که جواب تمام سوالات را سربالا بدهید. به این مثال توجه کنید: پسر: «شغلتون چیه؟» دختر: «من نوازنده پیانو هستم. 15 ساله پیانو می‌زنم. البته اولش خیلی دوست نداشتم ولی کم‌کم علاقه‌مند شدم. ….) این همه توضیح برای بار اول آشنایی، اصلا مناسب نیست!

یکی از پرتکرارترین سوالات دخترها این هست: «چرا پسرایی که من ازشون خوشم میاد، از من خوششون نمیاد و پسرایی که من خوشم نمیاد، از من خوششون میاد؟» شاید یکی از جواب‌های اصلی برای این سوال این باشه: شما در مقابل پسرهایی که خوشتان می‌آید دوست دارید بهترین باشید و همین تلاش بیش از حد جواب عکس می‌دهد.

خیلی خجالتی بودن یا خیلی سهل‌الوصول بودن هر دو دافعه ایجاد می‌کند. سعی کنید یک رفتار میانه را انتخاب کنید؛ اما چرا؟ اگر خجالتی باشید، احتمالا پسر با خود فکر می‌کند: «وای، حالا باید کلی تلاش کنم تا یک کلمه حرف بزنیم.» و اگر سهل‌الوصول: «خب حتما با خیلی‌های دیگه اینطوری هست.»

اگر اولین دیدارتان خوب پیش برود و هر دو به ادامه آشنایی تمایل داشته باشید، احتمالا سعی می‌کنید از طریق فضای مجازی با هم در ارتباط باشید. در این زمان است که شما می‌توانید با موبایلتان و ارسال پیام‌های مناسب و درست، جادو کنید. اما چطور؟ رادیو عشق، در کارگاه «جذب مرد با موبایل»، به شما یاد می‌دهد چطور به بهترین نحو از گوشی موبایلتان استفاده کنید.

همه ما می‌دانیم که توقعات پایانی ندارد و علاقه‌مندی‌های تمام انسان‌ها با هم یکسان نیست. با این حال نکاتی که ذکر شد، رایج‌ترین توصیه‌هایی است که برای جذب پسرها در سراسر جهان کاربرد دارد. برای این که از جزئیات بیشتری درباره جذب عشقتان آگاه شوید، اول باید شخصیت و دیدگاه‌های عشقتان را به ما توضیح بدهید. برای بهره‌مندی از راهنمایی‌های ارزشمند مشاورین ما اینجا کلیک کنید.

روش بسیاری از دخترها برای جذب کردن پسرها و عاشق کردن آنها این است که خودشان را تغییر می‌دهند. احتمالاً شما هم تلاش کرده‌اید تا خودتان را به شکلی دربیاورید که “فکر” می‌کنید، پسر مورد علاقه‌تان دوست دارد. در این حالت برای خوشایند عشقتان وانمود می‌کنید که آدم دیگری هستید. این نقاب زدن به دو دلیل زیر بسیار بد است:

در هر حال این صادق نبودن کمکی نمی‌کند که تا پایان عمر در کنار عشق‌تان به خوبی و خوشی زندگی کنید. بنابراین بهتر است خودتان باشید و همان‌طور که برای او دلبری می‌کنید، اجازه دهید که شما را به درستی بشناسد.

اگر فکر می‌کنید که باید کار اشتباهی را برای دلبری از دوست پسرتان انجام دهید و می‌دانید که نباید این کار را بکنید، پس از انجام دادن آن منصرف شوید. هیچ پسری ارزش این را ندارد که اصول اخلاقی‌تان را زیر پا بگذارید و خودتان، دوستانتان و خانواده‌تان را به دردسر بیاندازید. به علاوه وقتی کاری را برخلاف اصول اخلاقی خودتان انجام می‌دهید، خودتان را در باتلاقی می‌اندازید که عزت نفس‌تان را می‌بلعد. برای مثال اگر کار احمقانه‌ای مانند مصرف مواد مخدر انجام دهید، تجسم خودتان در زمان مصرف مواد باعث می‌شود که احساس بدی نسبت به خودتان پیدا کنید و به این ترتیب برداشت دیگران درباره شما نیز تغییر می‌کند و فکر می‌کنند که شما آدمی هستید که زندگی خود را با انتخاب‌های اشتباه به نابودی کشانده است. در این بین اگر پسری باشد که شما را به خاطر اخلاقیاتتان دوست داشته باشد، با این خرابکاری‌ها علاقه‌اش را به شما از دست می‌دهد.

احمقانه و کودکانه رفتار کردن توصیه‌ی اشتباهی برای جذب مردان است که از زمان انسان‌های غارنشین رواج داشته است. عده‌ای تصور می‌کنند که رفتار احمقانه مترادف لطافت زنانه است و نشان می‌دهد که این دختر گیج دوست‌داشتنی به حمایت یک مرد قوی بزرگ نیاز دارد. البته که این تصور یک کلیشه اشتباه است. حتی اگر احمقانه رفتار کردن برای جذب دوست پسرتان باعث شود که او شما را دختری لطیف و آسیب پذیر ببیند، این کار او را جذب خود واقعی‌تان که یک زن قوی است، نخواهد کرد. مرد محبوبتان دیر یا زود از این رفتار احمقانه خسته خواهد شد و شما را به خاطر یک دختر باهوش ترک خواهد کرد. باور کنید که هیچ پسری مدت زیادی با دختری نمی‌ماند که هیچ کاری از سلول‌های خاکستری مغزش نمی‌کشد.

نحوه پیام دادن شما بسیار در شناخت و دید مرد مورد نظرتان از شما موثر است. این روزها بخش عمده ارتباطات از طریق موبایل انجام می‌شود اما متاسفانه استفاده ناشیانه از آن بسیار دردسرساز و مشکل‌ساز است. اینکه در چه موقعیتی چه پیامی بفرستید و چه برخوردی داشته باشید بسیار مهم است. نحوه پیام دادن آنقدر مهم است که گاهی یک پیام اشتباه سوءتفاهمی ایجاد می‌کند که مرد مورد نظرتان کلا از ادامه ارتباط با شما منصرف می‌شود، فقط به این خاطر که لحن کلامتان را اشتباه منتقل کرده‌اید. برای جذب و عاشق کردن مرد مورد علاقه‌تان از طریق موبایل، برای مثال باید با پیام‌هایتان جوری مردانگی او را تحسین کنید که نه خیلی مستقیم و زننده باشد نه تکراری باشد و حسی به او بدهید تا به حال در کنار هیچ دختری نداشته است. در مکالمات پیامی‌تان در عین حال که خط قرمز‌هایتان را حفظ می کنید باید اعتماد به نفس زنانه‌تان را نشان دهید.

حتما بخوانید: دلبری با موبایل و از راه دور

 

مشاوره آنلاین در زمینه دلبری از عشق و پسر مورد علاقه

عشقت رو جذب کن

چطور یه پسر رو غیرتی کنیم

میخوای یاد بگیری چطور روز به روز بیشتر قلب عشقتو بدست بیاری؟ چطور یه رابطه موفق منجر به ازدواج داشته باشی؟ چطور یه زندگی مشترک موفق داشته باشی؟ پس فرصت را از دست نده! تو هم به جمع دنبال کنندگان پیج رادیو عشق در اینستاگرام اضافه شو…

عضویت در خبرنامه رادیو عشق

55 بازدید

60 بازدید

133 بازدید

120 بازدید

198 بازدید

دیدگاه

نام *

ایمیل *

وب‌ سایت

ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی می‌نویسم.

مشترک نمی شومدریافت همه دیدگاه های این نوشتهفقط دریافت پاسخ دیدگاه های خودم

با سلام و عرض ادب من یه دختر۲۲ساله هستم عشقم ۳۰سالشه من زیادی روش حساسم تا حدی که گفتم عکس خودتو رو پروفایل بردار اونم ناراحت شد منم گفتم دیگه اصلا چیزی نمیگم اصلا من کیم که نظر بدم حالا قهره من چیکار کنم رابطمون خراب نشه 🥺🥺ممنون میشم راهنماییم کنید

سلام دوست گرامی احتمالاً ترس از دست دادن دارید و یا اینکه او به شما توجهی نکند. این مساله باعث سردی در رابطه می‌شود و باید تلاش کنید تا مهارت‌های ارتباطی صحیحی را آموزش ببینید. در این مسیر ، مشاور با شما همراهی خواهد کرد.

سلام و عرض ادب بنده به مدت ١ ماه با اقایی آشنا شدم در فضای مجازی اینم ذکر کنم ایشون ٢٧ سالشونه و بنده ١٨تو این یک ماه آشنایی ازخصوصیات رفتاریشون میگفتن و این که مثلا من تو زندگیم به آدمی مثل تو نیاز دارم و… تو این مدت آشنایی نه من از ایشون عکس خواستم نه ایشون از من بعد از مدت ١ماه ایشون از بنده ی جورایی خواستگاری کردن سوال من اینه مگه میشه آدم کسیو نبینه و عاشق بشه و فقط جذب رفتار اون آدم بشه 🤔🤔🤔🤔اینم خدمتتون عرض کنم ی دوسه باری گفتن عکسمو میفرستم و خب من گفتم نمیخواد و… حالا بعد گذشت یک ماه من گفتم یک الی دو هفته باهم ارتباطی نداشته باشیم بعد عکس های همو ببینیم سوال من اینه آدم میشه عاشق کسی بشه که اون آدم ندیده و اینم بگم آدم به شدت با شخصیتی هستن که هیچ حرف نامربوطی تا به امروز نزدن

سلام دوست گرامی کیفیت این رابطه بسیار پایین است و شناختی در آن بوجود نیامده است. خواستگاری؟ آن هم بدون هیچ شناختی؟ نیاز به راهنمایی مشاور دارید تا واقع‌بینانه‌تر به این ماجرا نگاه کنید.

سلام من هانا هستم و ۱۴سالمه و از ۹سالگی با یکی از پسرای دوستامون دوست هستیم من ازش خوشم میاد و ۷ ساله دوسش دارم و اون نمیدونه و اینکه رابطمون یک طرفس و حس میکنم از من خوشش میاد اما مطمعن نیستم اون تهرانه و من مشهد قبلا مشهد بود اخرین باری که دیدمش پارسال بود و تو اون سال بنظرم یکم علاقا از طرفش دیدم مثلا من با دوستم تو اتاق بودیم اون اومد درو باز کرد و بحثو شروع کرد و قبل این کارش همش میومد پشت در از زیر در سایشو میدیدم و رفته بودم تو تراس و یواشکی بهم نگاه میکرد و بعد هم بحثو باز کرد بنظرتون چیکار کنم تا اون جذبم شه و بهم بگه و اینکه بنظرتون اون به من علاقه ای داره؟؟؟؟

سلام دوست گرامی سن شما برای جذب عشق و بودن در یک رابطه بسیار کم است و این علاقه در سال‌های آینده تغییر شکل خواهد داد.

سلام وقت بخیرمن ۳۰ ساله و کارمند هستم چند وقتی هست که من صفحه اینستاگرام شخصی رو دنبال میکنم از زمانی که صفحه ایشون رو دنبال کردم به شدت یک حسی درونم بیدار شده که اسمش رو نمیدونم چی بایدبزارم از طرفی خیلی دوست دارم که از طریق پیغام به ایشون نزدیک شم ولی فکر اینکه جواب ندن یا جواب منفی بگیرم اذیتم میکنه و خیلی روحم رو درگیر کردن و هر لحظه به ایشون فکر میکنم…. ممنون میشم راهنمایی کنید🙏

سلام دوست گرامی به صورت غیرمستقیم باید تلاش کنید تا به ایشان نزدیک شوید. ابتدا پست‌های او را بررسی کنید که به چه مسائلی بیشتر علاقه دارد و پست مشابه برایش ارسال کنید. ددر واقع باید ابتدا باب گفتگو باز شود. شما می‌توانید برای بررسی بیشتر و یادگیری مهارت‌های صحیح ارتباطی در جذب عشق؛ در دوره«جذب عشق، از آشنایی تا ازدواج» رادیوعشق شرکت کنید.

سلام من یه دختر ۱۹ ساله هستم و دوست پسرم از من یه سال بزرگتر هست اون اول دوستی به من رابطه ی جنسی پیشنهاد داد من بهش گفتم که ترس عجیبی دارم از این نوع رابطه اون هم قبول کرد ولی به نظرم براش جذاب نیستم و حس میکنم که دیگه منو دوست نداره و با یه دختر دیگه رل زده این موضوع منو خیلی آزار میداد و همش تو فکر بودم یه روز تصمیم خودم رو گرفتم و دنبالش کردم و دیدم حدسم درست بود و با یکی دیگه رل زده رفتم جلو بهش گفتم و با هم به هم زدیم میشه بگید که مشکل از من بود یانه آیا باید قبول می کردم؟

سلام دوست گرامی اگر پیشنهاد ایشان را قبول نکردید، کار مناسبی انجام دادیدف چون ابتدای رابطه این پیشنهاد درست نیست و نشان دهنده این است که طرف مقابل به دنبال رابطه عمیق عاطفی نیست. ضمناً او به سمت شخص دیگری گرایش پیدا کرده است؛ پس بهتر است او را فراموش کنید.

سلام من ۱۷سالمه حدود ۷ساله که عاشق پسری هستم واونم عاشقمه باهاش دوست شدم وبخاطر خانواده چون که فهمیدن مجبورشدم کنار بذارمش الان عاشق همیم ولی ازهم دوریم چکارکنم که پدرم بزاره باهاش ازدواج کنم هم سنیم عاشق هم هستیم

سلام دوست گرامی علت مخالفت پدرتان را مطرح نکردید. اگر علت مخالفت سن هردوی شماست که این دلیل منطقی است. بهتر است در این زمان به وطایف سنی خودتان توجه و تمرکز داشته باشید.

سلام من الان حدودا چند ماهه ک با یک پسر که از خودم ۳سال بزرگ تره رل زدم رابطمونم مجازیه و قراره واقعی شه همدیگه رو هم خیلی دوست داریم ولی مشکل اینجاست که وقتی پیامش میدم دیر آنلاین میشه ینی از ۲۴ساعت شاید فقط ۲ساعت تو روز جواب بده همین خیلی تو رابطه اذیتم می‌کنه بهشم گفتم ولی هر دفعه بهونه الکی اورده میشه لطفاً راهنماییم کنید

سلام دوست گرامی 3سال رابطه مجازی بدون دیدار؛ ریسک بزرگی کردید. به سن خودتان و او اشاره نکردید. توصیه می‌شود رابطه مجازی بعد از 1 ماه به دیدار حضوری برسد تا بتوانید به شناخت بیشتری از یکدیگر برسید.

سلام من دختری 20ساله هستم یک سال هست با یکی از هم دانشگاهیام ک دو سال از من بزرگ تر هست دوست شدم رابطه ی بسیار خوب و متعهدی داریم و واقعا عاشق هم هستیم من واقعا برای دوس پسرم جذابم و این رو همیشه به زبون میاره ولی من یکم تو رابطه جنسی سرد هستم و این موضوع ذهن دوس پسرم رو درگیر کرده و میگه که شاید من اونقدر واست جذاب نیستم ک تو به من اون کشش رو داشته باشی و این که ما ک الان تو رابطه دوستی این جوری هستیم بعدا ک ازدواج کردیم و همیشه پیش همیم ممکنه اذیت کننده بشه خودم هم ب نسبت قبول دارم اون جور که باید، تو رابطه جنسی گرم نیستم و خیلی لذت نمی‌برم ولی خب خیلی عشقم رو دوس دارم و اصلا دلم نمیخواد حس کنه که من نسبت بهش سرد هستم و واسم جذاب نیست بنظر شما آیا این که من همیشه از رابطه جنسی کع تو رابطمون هست استرس دارم دلیل بر این سردی نیس؟ البته ب تازگی اون استرس کم رنگ شده ولی بازم میلم همونطوریه

سلام دوست گرامی گرمی و سردی در رابطه جنسی به خیلی از عوامل مربوط است . صرفا نمی‌توان به دلیل عدم کشش داشتن، به شخصی گفت که سرد است. ممکن است چون هنوز احساس امنیت در رابطه ندارید و در دوران دوستی هستید، این اتفاق می‌افتد. در آینده می‌توانید به سکس‌تراپ مراجعه کنید.

سلام من 17سالمه 1ساله عاشق پسر عمه بابام شدم اون 23سالشه خیلی دوسش دارم یعنی شب و روز بهش فکر میکنم مامانشم وقتی 14سالم بود منو برای اون خواستگاری کرد ولی گفتن بچه هست دیگه حرفی ازش پیش نیومد ولی اون مث دخترای دیگه فامیل به من نگاه میکنه هیچوقت ندیدم بهم توجه کنه ولی من دیونه وار عاشقشم دوست دارم باهاش ازدواج کنم اما اون اصلا توی این چیزا نیست یعنی من چیکار کنم؟ چجوری اونو عاشق خودم کنم

سلام دوست گرامی شما در دوره نوجوانی قرار دارید و این دوره زمانی است که هیجانات شما به بالاترین حد خود می‌رسد و این تمایل شدیدی که پیدا کردید تا حد زیادی مربوط به سن شماست. البته تمایل مادرشان برای خواستگاری نیز در نوع نگاه شما بی تاثیر نبوده است. در هر صورت تا زمانی که خود طرف مقابل شما این درخواست ازدواج را نداشته باشد این تمایل شما یکطرفه است. بهتر است در این زمان شما دستاوردهای خودتان را تقویت کنید. مانند درس، کنکور، کار هنری و….

سلام،من چندماهیه که با پسری دوست شدم و خیلی عاشقش هستم… از همون اول رابطه باهام خیلی گرم و صمیمی بود… و بهم گفته بود ک قبلا دوست دختر داشته و بخاطر دروغایی ک ازش شنیده از اون جدا شده… دفعه ی پیش ک رفتم پیش عشقم…حالش خوش نبود و بهم پی امای قبلا دوست دخترش رو نشون دادو گفت…خیلی دوسش داشتم…حتی اسمشو روی سینش تاتو زده و بهم گفت ک آدم کسی ک واقعا دوسش دارو رو روی سینش هک میکنه و آهنگای غمگین گوش میداد..‌منم طاقت نیاوردمو کلی گریه کردم…عشقو تو چشماش احساس میکردم…ولی همیشه بهم میگه تو عشق اولو آخرمی…هیچوقت تنهات نمیزارم…ووو…بهم اطمینان میده ک همیشه کنارمه…ولی من همیشه هراس از دست دادنش رو دارم… باید چکار کنم ک ب عشق سابقش فکر نکنه؟ چکار کنم ک همیشه رابطمون پایدار باشه؟

سلام دوست گرامی به سن خودتان و طرف مقابل اشاره نکردید. شما وطیفه‌ای و مسئولیتی در قبال اینکه او دیگر به عشق سابقش فکر نکند ندارید.پرونده عشق سابقش را خودش باید ببندد. تا زمانی که ایشان مانند قبل عاشق عشق قبلش هست، بودن شما در زندگی ایشان، به ضرر خود شماست. برای او روشن کنید که شما می‌خواهید رابطه‌ای را بدون حضور و وجود عشق سابقش تجربه کنید. این رابطه امنیت عاطفی شما را به خطر می‌اندازد، به همین دلیل است که ترس از دست دادن او را همیشه دارید و خواهید داشت.

سلام من و رئیسم هم سنیم هر دو 28 سالمون هست ایشون رفتار صمیمانه شون رو باهام توی پیام و مراودات شروع کردن ولی من نمی تونم باهاش راحت شم چون حس رئیس و کارمند بودن حتی خارج از محیط کار هم همراهم هست و نمی تونم باهاش راحت باشم با اینکه خیلی دوست دارم باهاش ارتباط دوستانه داشته باشم چیکار باید بکنم؟

سلام دوست گرامی رفتار صمیمانه را با چه هدفی شروع کردند؟ آیا نقش خودتان برای‌تان روشن است که با چه کسی وارد رابطه شدید؟ زمانی که شما در برابر یک نفر، دو نقش همزمان را برعهده می‌گیرید، تا وقتی نقش شما دقیق مشخص نشود، این راحتی و صمیمیت شکل نمی‌گیرد. پس در ابتدا با طرف مقابل صحبت کنید تا بدانید قصد و هدف شما از این ارتباط خارج از محیط شغلی چیست؟

سلام من۱۸سالمه ویکساله ک میرم کلاس شیمی این استادمونم۲۹ سالشه.تواین مدت فهمیدم وکاملامطمئنم ک دوسم داره ازکاراش نگاهای یواشکی ک بهم میکنه حتی گاهامیشه که منم نگاش میکنم وهمزمان ۵دقیقه هم شده ک بهم زل میزنه انگارک بخادچیزی بگه بفهمونه ولی نمیتونه مستقیم به چشام خیره میشه بعضی وقتابه کارام میخنده.من اوایل میرفتم کلاسش ولی ازرفتاراش خسته شده بودم احساس میکردم بیش ازحدبهم نزدیک میشه یاخیلی به اندامم وصورتم خیره بود واون موقع خیلی دوسش داشتم وساده بودم به همه حرفاش میخندیدم .اونم توجمع کلی طرفداریمومیکرد دیگه ازنگاهای لحظه ب لحظش نمیدونستم کجافرارکنم.خیلی هم پرشوربودم واونم میدونس.میدونستم میخادم ولی چون چیزی نمیگف نرفتم دیگ کلاسش. چندماه بعددوباره تصمیم گرفتم برم ولی اجازه ندم دست کم بگیره منو وباز احمق وشیطون فرضم کنه اینم بگم من خیلی خوشگلم وکلاهمه پسرابااولین نگاه محومیشن.اماازاین موضوع بیشترناراحتم ک شایدمنوب این دلیل میخاد وچقدابلهم ودست پاچلفتیم .گاهاشده ک بهم نزدیک بشه ولی من دیگ مثل قبل نیستم وکلی تغییرکردم نمیزارم بهم نگاه کنه مثل غریبه هارفتارمیکنم درحالیکه بشدت دوستش دارم تنهادلیل اینکارم خودشه ک چرابهم اعتراف نمیکنه وبایکی ازشاگرداش راحته ومن حرصم میاد…میخام اززبون خودش بشنوم تازگیاهی میخادموقعیت جورکنه بچه هاازکلاس برن بیرون میدونم دقیقامیخادیکاری کنه دوسم داره ولی نمیگه بگین چیکارکنم😔وسنش بنظرتون مشکل نداره؟خیلی پرهیجان وآدم شادیه منم واس همین میترسم

سلام دوست گرامی ممکن است تمام این رفتارهایی که از ایشان می‌بینید و زیر نظر گرفتید، فقط صرفاً یک رابطه استاد و شاگردی باشد که شما به آن معنی علاقه عاطفی داده‌اید. علاقه به یک شخص قدرتمند مثل یک استاد و حرص خوردن از اینکه او به دیگر شاگردان توجه دارد، نشانه‌هایی از تله رهاشدگی است. درباره این تله‌ها می‌‌توانید به مقاله«کدام طرحواره در من برجسته‌تر است» مراجعه کنید. برای دریافت راهنمایی بیشتر می‌توانید از مشاوران رادیو عشق وقت مشاوره دریافت کنید.

سلام من یه دختر 20 ساله هستم. اولین عشق یکطرفه زندگیم رو تو دوران راهنمایی شروع کردم و به طور دیوانه واری تا اواسط تا 17 سالگی یکطرفه بودنشو ادامه دادم، و بعد دیگه فراموشش کردم. مشکل من اینه که از اون موقع دیگه نتوستم با پسرا به ارتباط برقرار کنم و هر وقت خواستم با یکی دوست شم به طرز عجیبی خودش یکیو داره و به صورت یه اصل واسم هی تکرار میشه ، الانم رو یکی کراش دارم که با هم همسایه ایم و من نمیدونم چجوری باهاش ارتباط برقرار کنم یا اصلا نمیتونم باهاش ارتباط چشمی داشته باشم و همه اینو به عنوان یه حالتی از غرور بهم نسبت میدن یه خورده هم اخمو به نظر میام . فقط یه مشکلی هم که هست اینکه پسره حدود یه سال و سه چهار ماه ازم کوچکتره این مشکلی ایجاد نمیکنه؟؟ لطفا کمکم کنید

سلام دوست گرامی از دوران راهنمایی تا 17 سالگی عشق یکطرفه داشتید دیگر با پسری نمی‌توانید ارتباط بگیرید نحوه ارتباط برقرار کردن را نمی‌دانید و اخمو و مغرور به نظر می‌رسید و طرف مقابل که از او خوشتان می‌آید، یک سال و چهار ماه از شما کوچک‌تر است. مجموعه این مسائل نشان می‌دهد که هنوز به بلوغ و پختگی برای شروع ارتباط عاطفی نرسیدید، معیارهای مشخصی برای انتخاب طرف مقابل‌تان ندارید و مهارت‌های ارتباطی را بلد نیستید. پس راه‌حل شما آموختن این مسائل است تا بتوانید ابتدا پرونده عشق گذشته را ببندید و هیجان زده وارد رابطه نشوید. شما می‌توانید از مشاوران رادیو عشق وقت مشاوره دریافت کنید.

سلام من دختری 23 ساله هستم از پسرهمسایه مون خوشم اومده ولی اصلا پیش نمیاد باهم رودر رو بشیم من فقط اونو دیدم اصلا منو ندیده و چون دوست داداشمه من میشناسمش. حالا نمیدونم چجوری راه ارتباطی مون رو باز کنم. نمیخوام مستقیما بهش بگم یا همچین چیزی که فکر کنه من راحت بدست میام یا دختر بدیم نمیخوام رابطه نامشروعم باهاش داشته باشم یه جور رابطه جهت آشنایی میخوام دلبری کنم ولی بلد نیستم چکار کنم!!! اگه پیشنهادی دارید برای شروع آشنایی که به چه صورت باشه خوشحال میشم بشنوم 🙂 ممنون

سلام دوست گرامی خیلی خوب است که شما دوست ندارید تا از طریق بی‌ارزش کردن خودتان او را به دست بیاورید. اشاره کردید دوست برادرتان است، تا بحال اطلاعاتی از او به صورت غیرمستقیم پیدا کرده‌اید؟ اینکه کسی در زندگی‌اش هست یا خیر؟ شما نیاز دارید ک هاین اطلاعات اولیه را از او داشته باشید. سپس به دنیال یک نقطه مشترک برای حرف زدن بگردید. اگر صفحه اینستاگرام دارد و صفحه باز است، پست‌هایش را ببینید تا حال و هوای او را متوجه شوید و اطلاعات کسب کنید. برای اطلاعات بیشتر و شرکت در دوره «جذب عشق از آشنایی تا ازدواج»، از مشاوران رادیو عشق وقت مشاوره دریافت کنید.

سلام عشق من یک طرفست من میخوام دو طرفش کنم چیکار کنم خیلی دوسش دارم اون یه روزی به من گفت دوست دارم ولی پس فرداش گفت نه ولی فکر میکنم یه احساسی بهم داره خودش یه دوست دختر داشت ولی فکر کنم الان دیگه دوسش نداره لطفا جواب بدین

سلام دوست گرامی اطلاعات بسیار اندکی ارسال کردید. سن خودتان و طرف مقابل را اشاره نکردید، نحوه آشنایی، دلیل جذب‌تان به طرف مقابل و … پس راهنمایی به شما به صورت کاملاً کلی خواهد بود. اگر قبلاً ایشان با شخصی آشنا بوده که در حال حاضر با او دیگر در رابطه نیست، ممکن است که پرونده آن رابطه هنوز برایش بسته نشده باشد و به همین دلیل نمی‌تواند همراه شما باشد. اما برای تبدیل عشق یکطرفه به دوطرفه، باید ابتدا اطلاعاتی درباره علاقمندی‌های ایشان داشته باشید و در صورت امکان، آن رفتارها را انجام دهید. او باید بهترین تصویر را از شما ببیند. برای کسب اطلاعات بیشتر به مقاله «راه‌های تبدیل عشق یک طرفه به عشق دوطرفه» مراجعه کنید.

سلام مدتیه با یکی از هم دانشگاهیام که ۳ سال از من بزرگتر هست خیلی دوستانه صحبت میکنیم و رفتار هاش طوریه که به وضوح مشخصه که به من حس داره اما از طرفی مغرور هم هست و چیزی نمیگه راجب احساسش، منم ازش خوشم میاد اما بین این فرد و یک نفر دیگه که اونم موقعیت خوبی داره و ۵ سال از من بزرگتره و اولا مثل ۲تا دوست بودیم و الان یه مدته که بهم پیشنهاد دوستی داده تو دوراهی موندم، می‌خوام با یه تلنگر از احساس فرد اول مطمئن بشم تا بینشون تصمیم بگیرم ، اما نمی‌دونم چیکار کنم ⁦☹️⁩ راه حلتون چیه راجب این موضوع

سلام دوست گرامی زمانی سر این دوراهی انتخاب قرار می‌گیرید که معیارهای‌تان برای انتخاب طرف مقابل نامشخص باشد و در واقع ندانید به دنبال چه فردی برای ارتباط و ازدواج می‌گردید. بنابراین ابتدا مشخص کنید معیارهای اصلی و خط قرمزهای‌تان چیست؟ در مورد هم دانشگاهی‌تان، تا وقتی به صورت مستقیم به شما ابراز علاقه نکرده‌اند، حساب ویژه‌ای باز نکنید.

سلام.دختری ۲۱ ساله هستم یکی از همکلاسی هام که ۲۴سالشونه بهم گفت که روت کراش دارم و مستقیم گفتن میخوامت اما من پیشنهاد ایشون رو رد کردم. اما تقریبا یک ماه هر شب باهم در ارتباط بودیم الان احساس میکنم خیلی ازش خوشم میاد اما دوتا مشکل دارم اینکه وقتی ابراز علاقه میکنه فکر میکنم میخواد خرم کنه اصلا نمیتونم به آدما در مورد احساساتشون اعتماد کنم و دومین مشکلم این هست که با اینکه همه میگن قیافه خوبی دارم و حتی کار مدلینگ هم بهم پیشنهاد شده اما نمیدونم چرا با خودم همش فکر میکنم اگه باهم بریم بیرون از قیافم خوشش نیاد ممنون میشم کمکم کنید

سلام دوست گرامی مسأله شما کمبود عزت نفس است. عزت نفس یعنی من خودم را عزیز بدانم و فارغ از هرگونه ضغف و احساس ناتوانی خودم را دوست داشته باشم. با وجود تعریف‌های دیگران از چهره‌تان، این حس کافی نبودن و احساس مثبت نداشتن نسبت به چهره و یا نگران بودن از اینکه او خوشش نیاید نیز، بازهم مصداقی برای کمبود عزت نفس در شما است. وقتی شما نسبت به ابراز علاقه کسی بی‌اعتماد باشید، یا از او حرکت و رفتاری دیدید که به او اعتماد ندارید، یا خودتان را لایق دوست داشتن نمی‌دانید. برای کسب اطلاعات بیشتر ابتدا به «قطب نمای عزت نفس» مراجعه کنید و سپس برای دریافت مشاوره، از مشاوران رادیو عشق وقت مشاوره دریافت کنید.

سلام خسته نباشید من یه دختر 17 ساله هستم که یک و نیم سالی هست که با یه پسری دوست هستم پدر و مادر هر دو طرف از ماجرا باخبر هستن و اوایل رابطمون مشکلاتی پیش اومد و مدتی پیش هم که خانواده پدری این پسر که روحیه ایشون روگرفته بودن نه در این زمینه کلا همه چی و ایشون هم کنکوری هستن بعد زود عصبانی میشدن پیش مشاور رفتن مدتی و یه سری اخلاقیاتشون تغییر کرد و بهتر شده اما راستش من چند باری دروغ گفتم و لجبازی میکردم اما هر دفعه قرار به درست شدن بود و کمی هم بی توجه بودم به ایشون چون برای ایشون خیلی مهم اهمیت و احترام ولی نشد هر دفعه و بعد این مشاوره ها ایشون اومدن گفتن که بهتر شدن و برگشتن چون دوماهی کنار هم نبودیم و الان هم گفتن که من هم تغییراتی توی خودم ایجاد کنم و بعد برگردم پیششون و توی یک محله هستیم ولی خیلی دیر به دیر به مدت یک ساعت میبینیم همو و بیشتر به صورت پیام و مکالمه تصویری هستش و با اینکه هدف ایشون ازدواج و با پدرم هم حرف زدند اما یه خواسته ای که دارند اینه که من هات باشم و نیاز های ایشون رو ببینم ولی من توی این سن مخالف این هستم ولی ایشون براشون اهمیت زیادی داره و این هم جزو تغییراتی که باید روی خودم انجام بدم حالا نظر شما چیه؟

سلام دوست گرامی شرایط حساس سنی شما و طرف مقابل باعث می‌شود که پذیرش مسئولیتی مثل ازدواج برای‌تان سخت و دشوار باشد. اگر شما پذیرفته‌اید که باید مهارت‌هایی را آموزش ببینید، پس اقدام کنید و همراه یک مشاور این مهارت‌ها را آموزش ببینید. اما درباره درخواست ایشان، مخالفت شما کاملاً درست و منطقی است. برای آموختن مهارت‌ها و جذب عشق به صورت صحیح می‌توانید از مشاوران رادیو عشق، وقت مشاوره دریافت کنید.

سلام وقتتون بخیر من چند تا از مطلبای این چنینی و مطالعه کردم برای ارتباط برقرار کردن و جذب طرف مقابلم و الان احساس میکنم ک گند زدم😔 من یه دختر خانم ۲۸ ساله هستم تو اداره ای که کار میکنم از همکارم خوشم میومد ولی حس اونو نمیدونستم ولی نگاه هاشو دوست داشتم چون مطمئن بودم اونم حواسش به منه، گذشت بعد چند وقت این اقا تونست به وسیله واسطه شماره منو پیدا کنه و پیام بده با هم تا الان دو سه بار بیرون رفتیم و صحبت کردیم.تقریبا دو ماهه که در ارتباطیم..ایشون گفتن ک از من خوششون اومده و چند وقتیه منو زیر نظر دارن…منم کلی ذوق مرگ…ولی تو قرار سومم سر یه صحبتی و بحثی از دهنم در رفت کلا اعتراف کردم که دوسش دارم و بهش علاقه مندم در صورتی که همه جا خوندم ک نباید به پسر هیچ وقت همون اول احساستو بگی 😔 ولی از طرفی هم یه عده گفتن که خوب کاری کردی و احساس باید گفته بشه نمیگفتی برات میشد حسرت…ولی نمیدونم چرا احساس بدی دارم از اینکه راحت حسمو بهش گفتم…یه موضوعی هم ک هست این آقا درونگرا هستن راحت حسشو بروز نمیده راحت حرف نمیزنه ، راحت اعتماد نمیکنه..جوری رفتار میکنه انگار قبلا یه دختری تو زندگیش بوده رفته تنهاش گذاشته و اون الان تنهایی و ترجیح میده به ازدواج!!! فقط نمیدونم چرا اومده شماره منو پیدا کرده و بهم گفته ک به من از قبل علاقه داشته وقتی دلش تنهایی خودش و میخواد‌..اشتباه کردم درسته؟؟ دوست دارم هنوزم در نگاهش همون دختر مغرور و پیچیده ای باشم که قبلا بودم خیلی زود تونست حسمو علاقمو کشف کنه..نباید میذاشتم😞😞

سلام دوست گرامی در مسیر جذب طرف مقابل یکی از نکاتی که باید به آن توجه داشته باشید، همین نکته است که بهتر است به ایشان درباره علاقه خود به سرعت چیزی نمی‌گفتید. اما در هر صورت این اتفاقی است که افتاده و نمی‌شود گذشته را تغییر داد. اما برای ادامه این رابطه، نیاز دارید که راحت هرخواسته‌ای که ایشان دارند را اطاعت نکنید، در واقع برایش دست‌نیافتنی باشید و چالش ایجاد کنید. جرات و شجاعت شما خوب است ولی باید در مسیر درستی از آن استفاده کنید. شما می‌توانید برای تقویت رابطه و آموختن مهارت‌های ارتباطی از مشاوران رادیو عشق وقت مشاوره دریافت کنید.

سلام وقتتون بخیر.من ۶ماهه با یه آقایی در ارتباطم و من تو رابطمون خیلی درکش کردم تا و ایشونم همینطور الان بعضی وقتها خیلی سرش شلوغ میشه کار به دلیل شغلی که داره نمیتونیم زیاد باهم حرف بزنیم و از دیروزه درست حسابی نتونستیم در ارتباط باشیم میاد پیام میده میره البته گاهی اینجور شرایطی پیش میاد من رو این موضوع خیلی وسواسیت نشون میدم آیا طبیعی هست و باید مثل همیشه درکش کنم و هیچ عکس العملی نشون ندم؟

سلام دوست گرامی یکی از انتظاراتی که در رابطه عاطفی پیش می‌آید، زمان گذاشتن برای همدیگر و مدیریت بین شغل و رابطه عاطفی است. مطمئنا اگر شغل ایشان جوری است که نمی‌تواند زمان بیشتری بگذارد، شما احساس کمبود می‌کنید و بهتر است مشخص کنید که دقیقا چه میزان نیاز دارید ایشان در رابطه زمان بگذارد؟ به جای حساسیت زیاد، شیوه درخواست صحیح را یاد بگیرید و بدون ناراحتی از او بخواهید تا زمان بیشتری برای رابطه بگذارند. برای یادیری نحوه این گفتگو می‌توانید با مشاوران رادیوعشق صحبت کنید.

سلام من ۲۲ سالمه ،سه سال رفتم دانشگاه دوسال اول از پسری خوشم اومد ک باتوجه ب ارتباط چشمی قوی ای ک داشتیم متوجه شدم دوطرفست ،پسره همسن خودمه اما درسش تموم شده و الان سربازه،چندماهپیش از طریق یکی از دوستام منو پیدا کرد و ازم خواست بیشتر باهم اشنا بشیم بخاطر شرایط خونوادگیم یبار ردش کردم اما بار دوم قبول کردم ک اشنا بشیم ،بخاطر شرایط خونوادم من تاحالا باکسی درارتباط نبودم الانم باکلی اضطراب و استرس باایشون صحبت میکنم بااین مادرم درجریان هست،ایشونم شرایط منو درک کرده و بهم قول داده یک ماه دیگ‌ک برگرد از سربازی منو باخونوادش اشنا کنه،تاالان هم‌چیز نامعقولی از نخواستن منم چهارچوب رابطه رو کاملا رعایت میکنم یجورایی دردسترسش قرار نمیگیرم سهل الوصول نیستم اما یچیزایی اذیتم میکنه اینکه حس میکنم دروغ میگه دیر جواب دادناش یا حتی ابراز علاقه های زیادازحدش ،و اینکه اصلا نمیخنده تو این چند ماه شاید بزور ،میخواستم بدونم بنظرتون میتونم بهش تکیه کنم واسه ایندم ؟و اینکه چجور بخندونمش و باحرفام یکاری کنم ک بهم تکیه کنه؟

سلام دوست گرامی ممکن است این احساس نیاز شما به زود جواب گرفتن از طرف او، باعث شده باشد که این حس تلخ را داشته باشید. از خود بپرسید که به چه دلیلی در تلاش هستید او را بخندانید؟ آیا به او گفته‌اید که از عبوس بودن یا نخندیدنش ناراحت هستید؟ آیا غیر از فضای دانشگاه شناخت کامل‌تری در فضای دیگری از او پیدا کرده‌اید؟ این جزییات باید توسط مشاور بررسی شود تا بتوانید راهنمایی دقیق‌تری دریافت کنید.

سلام من برای مشاوره درسی حدود 9 ماهه تقریبا هر هفته پیش یه اقایی میرم و نسبت بهش در طی دو سه ماه گذشته علاقمند شدم حدودا 9 سال از من بزرگ تره ولی تمام شرایط و حرف زدن همو میپسنیدیم حدودا یکماهه ایشونم نسبت ب قبل وقت بیشتری میزاره و زیاد تر راجب خودش صحبت میکنه و من نمیدونم اونم ب من علاقه ای داره و اینکه چیکار کنم تا اگه خوشش میاد بفهمم یا بهم بفهمونه

سلام دوست گرامی وقت گذراندن و دریافت راهنمایی یکی از مسیرهایی است که احتمال وابستگی و ایجاد علاقه در آن بالاست. اشاره نکردید خودتان چندساله هستید و در کدام مقطع درسی ایشان به شما مشاوره درسی می‌دهند. برای اینکه متوجه شوید او به شما علاقه دارد یا خیر باید به این مسائل توجه کنید: زبان بدن او، اقدامات رفتاری مثلا چقدر بیشتر از زمان معمول برای شما و درس‌تان وقت می‌گذارد، آیا با شما از اهداف آینده خود صحبت می‌کند؟ آیا درباره آینده خود حرفی می‌زند؟ برای جذب صحیح در این مسیر می‌توانید از بسته آموزشی جذب عشق تا ازدواج به همراه مشاوره رادیوعشق استفاده کنید.

سلام من برای مشاوره درسی حدود 9 ماهه تقریبا هر هفته پیش یه اقایی میرم و نسبت بهش در طی دو سه ماه گذشته علاقمند شدم حدودا 9 سال از من بزرگ تره ولی تمام شرایط و حرف زدن همو میپسنیدیم حدودا یکماهه ایشونم نسبت به قبل وقت بیشتری میزاره و زیاد تر راجع خودش و خصوصیات مثبت خودش صحبت میکنه و من نمیدونم اونم به من علاقه ای داره و اینکه چیکار کنم تا اگه خوشش میاد بفهمم یا بهم بفهمونه. 20سالمه و در مقطع کنکور مشاوره دارم. باهاشون حدودا بیست تا نیم ساعت بیشتر از تایم مشاوره وقت گذاشته. راجع اهداف آیندش صحبت نکرده اما راجب بعد کنکور تایم داشتن و بیرون رفتن اگه خواستم حرف زده و زیادی ازم تعریف میکنه اما زیاد نمیتونم موضوع رو خارج از درس ببرم. موضوع حرف زدنم عوض میشه برمیگردونم با سوالای درسی. یجوری حس میکنم زیادی باهاش گرم گرفتن اشتباهه چه کاری درسته ؟

سلام وقت شما بخیر… دختری 19ساله هستم و تک فرزندم پدر و مادر هم هر دو فرهنگی هستن . مدتی هست که با اقا پسری اشنا شدم که توی دادگستری کار میکنن . اوایل ارتباطمون توی اینستا گرام با هم اشنا شدیم و بیشتر توی زمینه درسی بود چون من دانشجوی حقوق هستم و الان بعد از مدتی هست که با هم رابطه صمیمیانه ایی داریم اما متاسفانه اعتقادات ایشون خیلی متفاوت از خانواده من هست و بشدت تناقض حس میشه میخواستم راهنماییم کنید .چکار میتونم کنم چون واقعا به ایشون علاقه مندم و ایشونم و سنتشون هم 28 هست ممنونم پیشاپیش برای راهنمایی و سایت خوبتون موفق باشید ..

سلام دوست گرامی یکی از مهمترین مسائلی که در مشاوره پیش از ازدواج به آن پرداخته می‌شود، تفاوت‌های مختلفی است که دختر و پسر درباره مسائل مختلف دارند. اشاره کردید که اعتقادات ایشان با خانواده شما متفاوت است، آیا اعتقاد شما دونفر باهم شبیه است و فقط نگران خانواده هستید؟ یا عقاید شما دونفر هم با هم متفاوت است؟ بهترین راه برای شما این است که جلسات مشاوره پیش از ازدواج را پیش از وابستگی‌های بیشتر شرکت کنید. در این جلسات به شما کمک می‌شود که شناخت بهتری از هم داشته باشید و سپس ارزیابی می‌شود که آیا می‌توانید با این تفاوت‌ها زندگی کنید یا خیر.

سلام من دختریم که یه مدت وارد یک رابطه شدیم همدیگروخیلی دوست داریم حتی به من گفته ک قراره بیاد خواستگاری و خیلی اصرار داره ک قبل از اینکه خانواده ها باخبر بشن باهم بریم بیرون و باهم وقت بگذرونیم ولی من نمیتونم برم بیرون میشه بهم کمک کنید و بگید چکار کنم …

سلام دوست گرامی به سن خودتان و طرف مقابل اشاره نکردید. برای شناخت بیشتر نیاز به رفت و آمد دارید. اما نگفتید به چه علت نمی‌توانید با او بیرون بروید؟ می‌توانید به او اعلام کنید که باید یکی از اعضای خانواده در جریان باشد تا بتوانیم بیرون برویم.

سلام من الان چند وقته که با یه پسر دوست هستم اوایلش بهش گفتم که من داداش دارم نمیدونم چرا این حرفو زدم الان رابطه ما خیلی جدی شده و واقعا همو دوست داریم الان من میخوام چند وقته بهش بگم که برادر ندارم چون دوست ندارم رابطمون با دروغ باشه الان منذچجوری بهش بگم؟میشه کمکم کنید

سلام دوست گرامی بله به ایبشان بگویید که برادر ندارید و به علت اینکه اوایل رابطه به ایشان اطمینان نداشتید این مساله را عنوان کرده بودید اما به مرور اعتماد شما بیشتر شد.

سلام من ۲۹ سالمه حدود یه سال با آقایی همکارم که هم سن خودم هست و تقریبا بیشتر معیارهای من رو داره من از ایشون خوشم میاد ولی نمیدونم ایشون چه حسی بمن داره تو برخوردش خیلی سعی میکنه محترمانه و مودبانه رفتار کنه و حتی کارهای کوچیک من رو تحسین میکنه معمولا وقتی جمع شلوغ میشه و من حواسم نیس متوجه میشم ایشون با مهربونی بمن نگاه میکنه و البته سریعا نگاشو میدزده و زیاد با ارتباط چشمی راحت نیس و حس میکنم خجالت میکشه بعضی روزا خیلی مهربون میشه و همش خودشو بمن نزدیک میکنه و سعی میکنه کنار من بایسته یا روزای بارونی با ماشین منو تا نزدیک خونه برسونه و از طرفی بعضی روزا جوری برخورد میکنه که انگار نمیخواد از حد همکاری فراتر بریم و این برخورد متناقض حتی تو پیام دادناش هم مشخصه و اینجور مواقع وقتی من هم یکم جدی میشم ایشون دوباره خودشو نزدیک میکنه انگار که از من توجه قبلی رو میخواد خودم هم دختری هستم که همه دوستام از ظاهر و اخلاقم تعریف میکنن روابط عاطفی زیادی نداشتم و کم تجربه هستم ولی ایشون تا اونجایی که میدونم با دخترایی دوست بودن که زیاد جدی نبوده و گذرا هستش البته ایشون همش سعی کردن مخفی کنن ولی خب من متوجه شدم اینم بگم وضع مالی من معمولی ولی ایشون وضع مالیشون خوبه و من به خودم گفتم شاید بخاطر همین موضوع دوست داره با دخترایی آشنا بشه که وضعشون در حد خودش باشه…شایدم دارم اشتباه میکنم نمیدونم چیکار کنم که براش جلب توجه کنم و روابطمون از حد همکاری و دوستی فراتر بره و با هم بیشتر آشنا بشیم اگه میشه راهنماییم کنین ممنون

سلام دوست گرامی اشاره کردید به محص جدی شدن شما، ایشان مجددا با شما گرم تر رفتار می کند و توجه قبل را می خواهد، پس از بی توجه ای شما ناراحت می شود. برای این مسیر شما باید جذب عشق به شیوه صحیح را آموزش ببینید. برای مثال در ابتدا ویژگی های فرد ایده آل را تصویر سازی کنید و مرحله به مرحله فرد مورد نظر را با تصویر خود بسنجید. در رابطه با وضعیت مالی، هر احتمالی ممکن است، اما برای اینکه زمان خود را هدر ندهید و راه اشتباهی را نروید، با مشاوران رادیو عشق، وقت مشاوره تلفنی یا آنلاین دریافت کنید.

سلام. من 20سالمه. و حدود پنج ماهه بااقایی در ارتباطم رابطمون خیلی جدیه و خواستن دوطررفه هست—و 7سال باهم تفاوت سنی داریم خیلی رابطمون خوب پیش میره ازنظر دوست داشتن بهش شک ندارم ولی خیلی حساسیت دارن و همین باعث شده افکار منفی در ذهن شکل بگیره و فکر میکنم بهم شک داره چیکار کنم؟؟؟درصورتی که اون میگه من بهت اعتماد دارم و این تفکرات توعه فقط روت حساسم

سلام دوست گرامی پایه های اعتماد و صمیمت در ارتباط ، با رفتارهای صحیح قابل دسترسی و مستحکم شدن است. بهتر است برای مشاوره پیش از ازدواج و پیگشیری از حاد شدن مشکل، از مشاوران رادیو عشق مشاوره تلفنی و یا آنلاین دریافت کنید.

سلام خوبین ببخشید من یه پسری رو دوست دارم اصلا باهم تو ارتباط نیستیم فقط اخر هفته که میرم بیرون اون مسیرو میاد بعد هی بهم زوم میکنه و هی چشمک میزنه و میاد جلو خونمون واقعا به نظرتوووون هدف از این کارا چی هستش

سلام به نظر میرسه نظر ایشون نسبت به شما جلب شده ولی شیوه مناسب ارتباط برقرار کردن یا جلو اومدن رو بلد نیست. بهتره فرصت بیشتری بهش بدین یا بتونین فرصت‌هایی برای باز کردن سر حرف و جلو اومدن رو بهش بدین.

سلام من۱۸سالمه ۶ماه تو رابطه خیلی خوبی بایکی از پسرای فامیلمون داشتم ما یه بار هم دعوا نکردیم خیلی ام همدیگرو دوست داشتم به نیاز های همدیگه احترام میزاشتیم که تا مرز نامزدشدن رفتیم و بخاطر خانوادم جدا شدیم سه ماجدا شدیم تا من نتونستم فراموشش کنم بهش پی ام دادم اونم منو فراموش نکرده بود حالا نمیدونم کار درستی دارم میکنم یا ن

سلام موضوع مخالفت خانواده‌ها جدیه و باید بررسی کنید که این مخالفت به چه دلیل بوده و آیا امکان برطرف کردنش وجود داره یا نه. و شروع کنید به فراهم کردن شرایط. اما اگر مطمئنید که این مخالفت جدیه و قابل برطرف کردن نیست، پس بهتره رابطه‌تون رو کامل قطع کنید و روی کنار اومدن با این جدایی کار کنید.

من با پسری هشت ماهه در ارتباطم متولد آبان ماه هس به شدتتت حرصم میده و از هر روشی استفاده میکنی من عز بیام بعدشم هر هر میخنده خوشش میاد اذیتم کنه و ازم بخنده و هروقت هم اسمی از پسره دیگ میارم ب شدت واکنش نشون میده و عصبی میشه آیا این میتونه نشونه علاقش باشه ؟

سلام حدود دو سال که عاشق پسری شدم که نسبتش فامیل دور و دوسال ندیدمش رفتاراش: همش به من چشمک میزنه خیلی نگام میکنه اصل چشم ازم بر نمی داره مگر اینکه یکی بخواد باهاش حرف بزنه یا صداش کنه همش طوری میشینه که روبه رو من باشه شونه هاش و پاهاش به سمت من هست تو جه خاصی میکنه برام غذا می کشه یه بار دختر داییم می خواست ازش عکس بگیره ( جهت خنده ) گفت نه دستمو رو پاهاش گزاشت و گفت کیمیا دختر خوبیه من دوستش دارم و بعد از دوسال دختر داییم رفت پیشش حالمو ازش پرسید و گفت خدا حفطش کنه به نظر شما به من علاقه داره؟!

ببخشید من اون پایین دوبار پیاممو فرستادم متاسفانه هیشکودومشون کامل نبودن برای همین پیام ها تکرار شد و این پیام☝ از همه کامل تره شرمنده😦

سلام دوست گرامی. از توجه شما سپاسگزاریم.

سلام دوست گرامی نشانه هایی که از ایشان گفتید، توجه ایشان را نشان می دهد. اما برای اعلام علاقه بهتر است به صورت مستقیم بیان کنند و جزییات زیادی از خودتان یا ایشان بیان نکردید. برای بررسی بیشتر از مشاوران رادیو عشق نوبت تلفنی یا آنلاین بگیرید.

سلام من مدتی هست که با ی پسری دوست شدم و خیلی دوست داره من لوند باشم و به خودم برسم به عبارت ساده تر دوست داره هات باشم حتی تو پیام هایی که بهش میدم دوست داره این موضوع رو حس کنه ولی من واقعا حس خجالت نمیزاره که اونجوری اون دوست داره باشم

سلام دوست گرامی. اشاره نکردید چه مدت با ایشون دوست هستید. لوند بودن و جذابیت برای طرف مقابل شما مهمه. این موضوع تا حدی که باعث مشکل برای شما نشه، قابل درکه و طبیعیه و برای رابطه لازمه اما اگر ایشون به فکر تغییر دادن ویژگی های شما هستن، بهتره روی رابطه تون بیشتر دقت کنید. برای بررسی بیشتر مساله تون میتونید از مشاوره تلفنی رادیو عشق استفاده کنید.

سلام من متاهلم همسرم رو هم خیلی دوست دارم . ولی متاسفانه توی محل کارم از یک آقا پسری به صورت ناخواسته خوشم اومده.عذاب وجدان دارم که چرا مجذوب اون پسر شدم آیا این حس ناخواسته خیانته؟همین که نمیتونم درباره ی احساسم باهاش صحبت کنم عذابم میده

سلام احساس گناهتون قابل درکه ولی تا زمانی که در عمل با ایشون ارتباطی برقرار نکردید خیانت محسوب نمیشه. خیلی وقت‌ها رعایت نکردن حد و مرزهایی مثل شوخی کردن، درددل کردن و…در ارتباط با جنس مخالف، باعث ایجاد چنین احساساتی میشن. بنابراین برای کمرنگ کردن این احساسات تا حد ممکن حدود رو در روابط‌تون با ایشون رعایت کنید و انرژی بیشتری توی رابطه با همسرتون بگذارید. در صورت نیاز به راهنمایی بیشتر با سیستم مشاره تلفنی تماس بگیرید.

سلام دوست گرامی. داشتن کشش و علاقه به دیگران پس از ازدواج، نشانه سلامت روان شماست؛ اما باید توجه داشته باشید که یک نه بزرگ به این کشش و جاذبه بگویید که این نشانه میزان تعهد شما در زندگی است. در عوض روی رابطه خود و همسرتان بیشتر تمرکز کنید؛ خواسته هایتان را شفاف بررسی کنید و با او در میان گذارید. برای تقویت رابطه خود و همسرتان حتما نوبت مشاوره دریافت کنید.

سلام بنده یه دختر ۱۷ ساله هستم که به یه آقایی که تقریبا ده سال از خودم بزرگتره علاقه مند شدم..توی راه مدرسه بعضی وقت ها می بینمش ایشون توی مدرسه داداشم معلمه من بعضی وقت ها میرم مدرسه که فقط چند دقیقه ببینمش واقعا ۲ ماه این علاقه یکطرفه ذهنم و درگیر کرده نمیدونم چطور غیر مستقیم بهش بفهمونم بهش علاقه دارم در ضمن هیچ موقعیتی پیش نیومده و نمیاد که حتی کوتاه حرف بزنیم…به کمکتون نیاز دارم

سلام لطفا با سیستم مشاوره تلفنی تماس بگیرید تا هم اطلاعات بیشتری ازتون گرفته بشه و هم بهتر راهنمایی بگیرید.

با عرض سلام و خسته نباشید من دو سال با پسر خاله ام دوست بودم و الان خاتمه پیدا کرده و ایشون دارن ازدواج میکنن در حین دوستی با پسرخاله ام پسر دایی من از من خوششون میاد ولی من با رفتار اشتباه ام ایشون رو از خودم دلسرد میکنم جوری که حتی دوست نداره با من حرف بزنه و من هم به ایشون علاقمندم چند بار هم بهشون در حد سلام و علیک پی ام دادم بلاک کردن و جواب تلفن منو نمیدن متاسفانه ولی گاهی خیلی کم تماس چشمی داریم و بهم لبخند ملیح میزنه اصلا متوجه رفتارش نمیشم و ضمن این که رفت امد خانوادگی امون هم کمه ممنون میشم راهنمایی کنین که چطوری میتونم نظرشو به خودم جلب کنم در حالی که چیزی از علایق اشون نمیدونم

سلام خیلی مهمه که رفتار اشتباهی که می‌فرمایید چی بوده و مربوط به چند وقت پیش بوده. اگر به شکلی بوده که به ایشون توهین یا بی‌احترامی شده، اول بهتره اول ازشون معذرت‌خواهی کنید و درباره دلیلی که اونطور رفتار کردید صحبت کنید. اما اگر همچنان ایشون نخوان صحبت کنن، دیگه باید به این نشانه‌های واضح مثل بلاک کردن و اجازه صحبت ندادن توجه کنید نه تماس چشمی یا…

سلام خسته نباشید. ۱ سال و ۱۰ ماهه ک با یه پسری دوستم. متاسفانه دختری هستم ک خیلی زود عصبانی میشم و اون موقعی ک عصبیم متوجه حرفام نمیشم. همین اخیرا سر این موضوع ک سرکاره و کم انلاین میشه (با اینکه میدونم نمیتونه و اگ تو موقعیتی باشع ک بتونه حتما جوابمو میده) باهاش بحث کردم و حرفای بدی زدم. بعد ۵ دقیقه ک باهاش حرف زدم و ناراحتیشو دیدم واقعا از حرفام پشیمون شدم. از لحاظ دینی و مذهبی هم تقریبا بهم نمیخوریم و این اذیتم میکنه ولی ب گفته ی خودش خیلی کارارو بخاطر اینکه دوس نداشتم گذاشته کنار و منم حرفاشو باور کردم. ب جدی بودن قصدش برای ازدواج و اینکه دوسم داره باور دارم و برام ثابت شدست. فقط میترسم با این عصبانیتم و اینکه نمیتونم جلوی زبونمو بگیرم ازم دور بشه.

سلام خیلی خوبه که به نقطه ضعف خودتون در رابطه آگاهید و کافیه برای برطرف کردنش اقدام کنید. با سیستم مشاوره تلفنی صحبت کنید تا در این زمینه راهنمایی‌تون کنن.

سلام من از کسی خوشم اومده ولی فک کنم طرف مقابلم باعث این حس شده خیلی وقته همو میشناسیم به صورت ظاهری خیلی نگام میکنه سر به سرم میذاره ولی تا الان پا پیش نذاشته ولی من دوسش دارم بجز اون نمیتونم به کسی فک کنم چیکار کنم؟

سلام اول اینکه خیلی مهمه که مطمئن باشید شما برداشت درستی از علاقه ایشون به خودتون دارید؛ چون نگاه کردن یا سر به سر گذاشتن لزوما به معنای وجود علاقه نیست. اما به هرحال از اونجایی که شما همدیگرو می‌شناسید و در دنیای واقعی با هم ارتباط دارید، خیلی راحت‌تر می‌تونید فرصت نزدیک‌تر شدن به ایشون بدید و برای شروع رابطه ترغیبش کنید. در سایت رادیو عشق مقالات خوبی برای این موضوع وجود داره. درصورت نیاز به راهنمایی بیشتر با سیستم مشاوره تلفنی صحبت کنید.

سلام خسته نباشید من ی چن ماه پیش ی پسری بهم پیشنهاد دوستی داد و باهم دوست شدیم بهم گف ک دوست دارم اما بعد ی مدت سر ی موضوعی تموم کردیم من بعد تموم کردنم فهمیدم ک خیلی دوسش دارم من حیلی ادم مغروریم نمیتونم بهش بگم ک دوسش دارم و اینکه اون گاهی اوقات بهم زنگ میزنه یا اس میده حالمو میپرسه و ی بارم خودم غرورمو گزاشتم کنار زنگ زدم و اون گف همو ببینیم و وقتی همو دیدیم حرفایی زد ک انگار میخواد دوباره باهم باشیم اما جلو نمیاد بعد اون قرارم دیه زنگ نزد هیچ خبری ازش نی تورو خدا بگین من چجوری میتونم بهش بفهمونم ک دوسش دارم اونم نره

سلام لطفا با کارشناسان دوره بازگرداندن عشق و ازدواج صحبت کنید.

سلام متناتون خیلی خوب بود . من هانیه هستم ۱۶ سالمه من توی سود میشینم. از سه سال پیش ی پسری که ۷ ماه ازم کوچیک تر بود عاشقم شد مدام دنبالم بود ولی من میلی بهش نداشتم اما باهم بودیم تا سر ی موضوعی قهر کردیم اون با ی دختر دیگه رفت بهم بر خورد ولی الان ی ماهه احساس میکنم عاشق ی پسر عرب شدم همیشه تو کلاس نگاهمون گره میخوره میخنده اول به من نگاه میکنه بهم میگه تو بهترینی اما نمیدونم اسم اینو چی بزارم بیشتر کارایی که من انجام میدم روش اثر گذاشته و اونم همیشه همون کارارو انجام میده اما ی دوست دختر داره جدیدا کم تر با دوستدخترش ینوارو انور میره فقط کلاسایی که با من داشته باشه میاد من وقتی میبینمش احساس امنیت بهم میده همیشه هوامو داره نمیزاره کسی اذیتم کنه ولی من موندم چرا پا پیش نمیزاره یعنی من بهش بگم دوسش دارم

سلام این رفتار همکلاسیتون میتونه به این معنی باشه که از شما خوشش اومده و شما هم احتمالا همین احساس رو دارید. اما گفتید دوست دختر داره. حتی اگر رابطه شون هم با هم کم شده، تا زمانی که با هم دوستن شما نباید اقدامی کنید. از همین الان باید یاد بگیرید و تمرین کنید که به رابطه‌های دیگران احترام بگذارید حتی اگر خودشون این کارو نکنن!

سلام ببخشین من با یه پسری از طریق فیسبوک آشنا شدم و اون زمان من حدود ۱۵ سالم بود و تا ۵ سال بعد که من صنف ۱۲ شدم از هم خبر نداشتیم و الان پسره تو آلمان هستش و من دانشجو دانشکده خبرنگاری هستم الانم بازم با اون پسره حرف میزنیم و همو میبینیم البته تو تماس های تصویری من بهش گفتم دوستش دارم اما اون نگفته یعنی میگی نمیتونم به تو امید بدم چون من خیلی دورم به من قول داده تا یک سال دگه اگه بتونم برم آلمان با من هستش و سرش اعتماد دارم پسره ۹ سال از من بزرگتره من ۱۹ سالم هست و اون ۲۷ سالش یعنی میگی تا یک سال دگه میتونم منتظرت باشم اما بیشتر از اون نمیتونم خوب حقم داره من نمیدونم چیکار کنم لطفا راهنمایی کنید و اینکه ما از نزدیک هیچ وقت همو ندیدیم و فک کنم بدتر از همه اینکه من با هاش تقریبا بچگانه رفتار میکردم و الان خودم مو کم کم میخام تغییر بدم خوب یعنی من ناز اونو میکشم خیلی بهش میگم دوستش دارم خلاصه همش در دسترس هستم یعنی اون میدونه خیلی میخامش نمیدونم چیکار کنم بدون شم نمیتونم لطفا راهنمایی کنید

سلام دوست گرامی رابطه ۵ ساله که از فضای غیر مجازی به واقعیت تبدیل نشده و الان هم با شرط رفتن شما به المان ادامه پیدا کرده، رابطه ای از اساس مشکل دار هست. اینکه رفتن به المان رو برای شما شرط گذاشتن، یعنی شما اینقدر خاطرخواهش هستی که برای رسیدن بهش هرکاری میکنی در صورتی که مطمئنا امدن ایشان به ایران راحتتر هست. منطقی باشید ادامه این رابطه اصلا به صلاح شما نمیباشد

سلام خسته نباشین من با یه پسری تقریبا یه ماهو نیمه اشنا شدم به نظرم پسر نه بدیه نه خوب اگه بخام از رفتارایه بدش بگم اینه که خودشم اقرار کرده که نمیتونه احساسی حرف بزنه یعنی اصلا کلمه محبت امیز وقتی میخاد بگه خیلی سختشه چندباری هم باهم رفتیم بیرون مثلا من یلی بدم میاد بیرون به دخترایه دیگه نگا میکنه خودشم فهمیده بدم میاد الان بدتر میکنه فقط زل میزنه به دختری که از جلومون رد میشه و اینکه بهم گفته دیگه مشروب نمیخوره اما من فک کنم باز با رفیقاش جمع شدنی مشروب و قلیون میکشه واقعا من دارم اذیت میشم همین یه هفته پیشم گفت نمیخام اذیتت کنم تو دختر خوبیی پاکی نمیخام با من اذیت شی خیلی دوست دارم خدافظ بعدم از هم اینستا هم تل هم واتس و ایمو و… بلاکم کرد منم چند باری رفتم بهش با پیج های فیک پی ام دادم اما یا بلاکم کرد یا ج نداد الان دیروز برگشته میگه میخام باز ادامه بدیم امافقط به عنوان یه دوست پسر بهم نگاه کن با من هیچ اینده ای رو تصور نکن … میشه راهنماییم کنین من واقعا دیگه نمیکشم فقط رابطه ما شده شل کن سفت کن

دوست عزیز سلام

مدت زمانی که شما برای آشنایی طی می‌کنید تا به رابطه متعهدانه‌ای برسید برای همین بررسی‌هاست. شما بررسی کردید و به این نتیجه رسیدید که ایشون نه تنها فرد مناسبی برای شما نیستند و به علاوه به طور مستقیم گفتند که هیچ آینده‌ای با شما نخواهند داشت؛ به نظرتون آیا ایشون فرد مناسبی برای ارتباط با شما هستند؟

سلام من دختری 15 ساله هستم که باحجاب هستم چند سال پیش با 2تا دختر که همسایه مون بودن دوست شدم و سر کوچه مون یک تکیه ای هست اوایل دوستی مون قرار گذاشتیم با هم بریم مسجد البته فقط شب ها . دوستم با یک پسر اشنا شد. یکبار که قرار شد تنهایی برم مسجد پسره جلومو گرفت و گفت دوستتو صدا کن و بهش بگو سیاوش کارت داره منم بدون اینکه جوابشو بدم رفتم و بهش گفتم . دوستم الان 2 ساله از این محله رفته . سیاوش هر موقع منو میبینه زل میزنه بهم منم ازش بدم میومد ولی الان نه پارسال محرم امدم بیرون مسجد ایستاده بودم که دیدمش تا منو دید از دوستاش جدا شد و رفت یه گوشه ای بهم زل زد هر موقع که رد میشم کلا به من زل میزنه . الان خودم جوری شدم اگه یه روز نبینمش نگرانش میشم . حتی فصل مدرسه ها میاد دقیقا نزدیک من می ایستاد. نمیدونم این حس چیه خودم خوشم میاد ازش ولی نمیدونم دلیل زل زدن بهم چیه حتی مامانم هم بهم شک کرده بود من اصلا کاری هم بهش ندارم

دوست عزیز سلام

اینکه شما از کسی خوشتون بیاد، هیچ اشکالی نداره. یکی از نیازهای آدم‌ها همین دوست داشته شدن هست و وقتی ایشون به شما توجه می‌کنند، طبیعتا ممکنه شما از این احساس خوشتون بیاد و احساس متقابلی داشته باشید. اما اینکه چقدر این احساس درسته یا نه خیلی مهمه؛ منظور اینه که این احساس شما بیشتر از مورد توجه قرار گرفتن میاد تا شناخت. بنابراین، بهتره راه‌حل‌هایی برای خودتون پیدا کنید تا ایشون رو کمتر ببینید؛ اینطوری به مرور زمان این احساسی که در شما ایجاد شده کمرنگ می‌شه. یادتون باشه، دوست داشتن هیچ اشکالی نداره، اما دوست داشتن بدون شناخت و اون هم در سن و شرایط شما، می‌تونه بهتون آسیب بزنه. کمترین آسیبش هم این هست که از زندگیتون بیافتید چون مجبور می‌شید زیاد به ایشون فکر کنید.

سلام من ۲۳ سالمه یسال و نیم با یه آقای ۲۴ ساله در ارتباط بودم ایشون چند باری یهو گذاشتن رفتن و منو تو اوج نگرانی رها کردن بهشون زنگم زدم ولی جواب ندادم و بیخیال شدم و بعدش برمیگشتن پیشم و اولین بار گفتن فکر کردم شرایط مالیم خوب نیست رفتم منم بخشیدمشون، دومین بار گفتن تصادف کردن😓بعدش اعتمادمو جلب کردن فکر کنم بعد ۶ ماه دوباره یهو به مدت ۲ هفته نبودن که منم نبودم باهاشون بعدش برگشتن و مدارک پزشکیشون که تو بیمارستان چند روزی بستری بودنو فرستادن و منم بخشیدمشون ولی بعد یه هفته ترسیده بودم که بازم بهم بی اهمیت باشه و بزاره بره و یجورایی بی اعتماد شده بودم و خودم رابطه رو بهم زدم و اصلا پیگیر نشدن ببینن چرا من بهم زدم و چیشده بنظرتون کجای ارتباطم اشتباه بوده و آیا درسته بازم به برگشت اون آقا فکر کنم؟؟؟

دوست عزیز سلام

اینکه آیا اشتباهه بازگشتن یا نه رو باید خودتون بررسی کنید؛ برای اینکار باید ببینید که آیا اگه بازم برگشتن و همین اتفاق‌ها افتاد چی؟ تا کِی می‌تونید این شرایط رو تحمل کنید؟ تا کِی می‌تونید با ایشون رابطه بدون تعهد و آینده داشته باشید. اگر هم می‌خواید برگردن، بهتره از روش اصولیش برشون گردونید؛ طوری که این دفعه بدونند که دیگه نمی‌تونند رفتارهاشون رو تکرار کنند و شما هم انقدر قوی و با اعتماد به نفس بشید که دیگه در هر شرایطی حاضر نباشید رابطتون رو با ایشون ادامه بدید. برای اینکار بهتره از دوره “بازگرداندن عشق و ازدواج” استفاده کنید. در این دوره، تمامی این اصول به شما آموزش داده می‌شه.

سلام من ۳ ساله که با فامیلمون دوست بودم وهم سنیم خیلی همو دوست داشتیم الان دیگه یجوری شده اصلا باهام کم حرف میزنند سرد شده چیکار کنم برگرده به رابطه

دوست عزیز سلام

شما می‌تونید با شرکت در دوره “بازگرداندن عشق و ازدواج” ایشون رو برگردونید. لطفا با کارشناسان دوره تماس بگیرید تا در مورد نحوه شرکت در دوره راهنماییتون کنند.

سلام من چند مدت هستش که از به پسری توی یه فروشگاه محلمون خوشم اومده هر بار سعی کردم به یه جوری نشون بدم که ازش خوشم اومده فک فهمیده بود یکی از دوستام بهش گفت اونم گفت که باید خودن برم بهش بگم منم رفتم بهش گفتم ولی اون گفت من دوست دختر دارم منم خیلی ناراحت شدم بعد چن وقت به دوستم گفت من از دوست شما خوشم نیومد و باید شناخت بیشتری ازش داشته باشم و کمی صبر کنه منم صبر کردم ولی جوری رقتار میکنه که ازم خوشش اومده هر بار میرم توی فروشگاه سلام نیکنم یا چیزی میگم اصلت حوابمو نمیده نمیدونم چرا به دوستم گفت ازش خدشم نمیاد ولی چرا جوری رفتار نیکنه که انگار ازم خوشش اومده؟یا همیشه نگام نیکنع و بهم لبخند میزنه ؟باور کنید بدجور اون پسرو دوسش دارم ولی نمیدونم چیکار کنم که جوابمو بده راستش بهم دروغ گفت که دوست دختر داره نمیدونم چرا این دروغ گفت.لطفا کمکم کنید.

دوست عزیز سلام

زمانی که ما عاشق می‌شیم، دلمون می‌خواد هر رفتار طرف مقابل رو جوری که دلمون می‌خواد تفسیر کنیم؛ مثلا نگاه کردنش، خندیدنش یا … . بنابراین این تفاوت در رفتار با کلامش می‌تونه ناشی از تفسیر شخصی شما باشه. شما دو تا راه‌حل دارید، یکی اینکه براشون صبر کنید و از تکنیک‌های مختلف سعی کنید ایشون رو جذب کنید یا اینکه فراموششون کنید. اگه راه اول رو انتخاب می‌کنید، بهتره عواقبش هم در نظر بگیرید؛ مثلا اینکه ممکنه با وجود تمام تلاش‌های شما ایشون بازم ازتون خوشش نیاد یا اینکه چون می‌دونه دوستش دارید، ازتون سوءاستفاده کنه و خب این مساله بسیار به ضررتون خواهد بود. حالا با توجه به این توضیحات بهتره تصمیم بگیرید که چه راهی رو انتخاب می‌کنید. یادتون باشه، علاقه شما به ایشون بدون شناخته و اگر هم می‌خواید برای جذب ایشون تلاش کنید، حتما حتما باید در نظر داشته باشید که بدون شناخت بیشتر، ارتباطتون رو جدی‌تر نکنید.

سلام..من22سالمه و3ساله که باپسری آشناشدم که11سال ازم بزرگتره..پسری کاملا امروزی وخوشتیپ وشیطون…ولی باطرز پوشش من تو مهمونیا مشکل داره درحالیکه لباسم بد نیست وبد حجاب نیستم…نهایتش شومیز وشلوار میپوشم وشالمم سرم میکنم…3ساله که بحثمون سر پوششه منه ومن هرسری میخوام تغییر کنم ولی نمیتونم چون خانواده وفامیلام همه راحتن ومنم اینطوری بزرگ شدم…میشه کمکم کنید چیکار کنم تا بتونم خوشحالش کنم ودیگه بحثی نداشته باشیم؟آخه خیلی همو دوست داریم بدون هم نمیتونیم باهمم نمیتونیم

سلام دوست گرامی یک رابطه درست،رابطه ای هست که افراد در عین احترام به تفاوت های هم، سعی کنند پذیرای نظرات و خواسته های طرف مقابل هم باشند .با هم منطقی صحبت کنید و یک چارچوبی از خواسته هایتان داشته باشید و طبق آن رفتار کنید .شما هم باید در نظر بگیرید تفاوت های فرهنگی را اگر با منطق قبول کنید دیگر دنبال دلیل و بهانه برای رد انها نیستید

سلام من مدتی با کسی بودم خیلی دوستم داشت سر بحثی مجبور شدم تموم کنم چن روز بدم ک برگشتم این پسر ب کل عوض شدن خودشون میگن از چشمم اوفتادیی بنظرتون راهی هس ک دوباره مثل قبل شن

سلام دوست گرامی باید دید مشکل پیش امده بین شما و شریک عاطفی شما به چه صورت بوده و چقدر برای شخص مقابل شما مهم بوده است.سپس از طریق یکی از دوستان برای حل مشکلات پیش امده اقدام کنید و طی یک جلسه حضوری با قبول اشتباهات خودتان سعی در ترمیم و بازسازی رابطه داشته باشید

سلام من حدود چهار سال پیش با یه پسری که از خودم حدود نه سال بزرگتره یه آشنایی مختصر داشتم ایشون همیشه لبخند میزدن و باهام شوخی میکردن و من هیچ تمایلی نداشتم به آشنایی ولی بعد از یه مدت بهش وابستگی پیدا کردم و یه جورایی خوشم اومد ازش حدود شش بار تو محل کارشون همدیگه رو دیدیم تا این که من اخیرا دوبار رفتم دیدم به بهانه کار و خودشونم متوجه شدن و خندیدن الان نمیدونم چطور باهاش برخورد کنم ؟ چیکار کنم؟ ایشون موقعیت شغلی و اجتماعی خوبی دارن و من قیافه خوب و وضعیت مالیم از ایشون بهتره. من ۲۵ سالمه

سلام دوست گرامی اگر همانطور که مطرح کردید ایشان متوجه علاقه شما شدن در صورت علاقمندی باید پیش قدم بشونند در ضرورتی که اقدامی نکردن بهتر هست شما هم صحبتی نکنید

متوجه شدن ولی من یهویی جدی شدم و رفتارمو انکار کردم من حتی نمیدونم که ایشون ازدواج کردن تو این چهار سال ظاهرا که حلقه ازدواج نداره،اونم رفتارش عادی شده از اون موقع تا حالا، ولی من دلتنگشم دوستش دارم دوست دارم از جانب اون اقدامی صورت بگیره.لطفا راهنماییم کنید

سلام من ۲۵ سالمه.یک سال پیش با یه پسری اشنا شدم.در نگاه اول خوشم نیومد ازش. فامیل دور هستن.چند بار دوستانه با فامیل بیرون رفتیم. دیدم خیلی پسر خوبی هست.اخلاق و رفتارش منو جذب کرده.دقیقا اونیه که میخوام.طوری که اجازه ندادم کسی بیاد تو زندگیم. نمیدونم چیکار کنم دلشو ببرم. هر از گاهی از طریق موبایل حالشو میپرسم. احساس میکنم اون به من حسی نداره. اگه داشت میومد جلو. چند بار خواستم برم بهش بگم اما چون فامیل هستیم نتونستم… ممنون مبشم راهنمایی کنین

سلام دوست گرامی با توجه به اینکه مطرح کردید ایشان صحبتی در این زمینه نمیکنندو اشاره ای نداشتن پس بهتر است صبر کنید تا ایشان در صورت تمایل ابراز علاقه کنند.

سلام خسته نباشید من نمیدونم مشکلمو کجا باید بگم چیکار باید بکنم یا چه کاری درسته،من ٢٠ سالمه و یکماهی هست با ی اقایی ٣١ساله در ارتباطم ،ایشون به من گفته از روی عقل و منطقم تو رو انتخاب کردم ولی دوست هم دارم من مشکلم اینه که من خودم دوس دارم با کسی که هستم گرم باشه یعنی همش پیگیرم باشه بیاد منو ببینه پیام بده ولی این اقا اوایل که در روز فقط چند تا پیام میداد اینقدر دیگه خودم گفتم الان بیشتر شده ولی باز هم دیر جواب میده هر اس ام اسی رو دیر جواب میده زنگ اونقدر نمیزنه،،نمیاد منو ببینه میگه درگیری ذهنی دارم مشغله کاری دارم تو مشکلاتمو نمیدونی ولی بعضی اوقات تو اس ام اس هاش ابراز علاقه میکنه ،کلا شخصیت اروم داره خونسرد..شاید تو ماه ٢بار همو ببینیم من نمیدونم روش درست برخورد با این اقا چیه وقتی.دیر جواب میده من چی باید بکنم وقتی نمیاد من چیکار باید بکنم چیکار باید بکنم که بیشتر جذبم شه ،،به من میگه شخصیتم اینطوره نمیتونم نشون بدم

سلام دوست گرامی شای د ریک عاطفی شما شخصی درونگرا باشد و برای همین ابراز علاقه و تماس ها و پیام ها مکرر نداشته باشید.جدا ا زاین ویژگی ها ایشان را بررسی کنید و ببینید ایا فرد مناسبی برای شما هستن یا خیر؟

سلام خسته نباشید من 23 از مردی خوشم اومده که 42 سالشه و مجرده من اولین بارم نیست که با جنس مخالف حرف میزنم و طوری هم نیستم که وابسته کسی بشم اخرین رابطه ام سه سال پیش بود و من سه سال تنها بودم و تا الان هیچ پسری حتی پسرهایی که باهاشون حرف میزدم بهشون احساسی نداشتم اصلا اما با دیدن ایشون من به کلی عوض شدم دلم تنگ میشه از دوریش ناراحتم جرئت کردم و رفتم و شماره اشو گرفتم اما ایشون بهم گفت که من خیلی ازش کوچیک ترم چیزایی که میخواد به من اسیب میزنه من میدونم چی میخواد اما من دوسش دارم میخوام کاری کنم که منو بشناسه نه فقط برای چیزه دیگه هیچوقت روابط ایشون بالاتر از یه رابطه خصوصی با خانم ها نبوده اما من میخوام کاری کنم که جدی به من نگاه کنه میخوام حتی اگه میشه تبدیل به دوستش بشم لطفا کمکم بکنید تا حالا چیزی برام انقدر مهم نبوده.

سلام دوست گرامی.اینکه خود این شخص اعلام کرده خواسته های متفاوتی از شریک عاطفیش داره نشون میده علاقه شما برای ابشان اهمیت ندارد پس بهتر هست بجای صرف وقت برای اشنایی با فرد مناسب خود اشنا شوید

سلام خدمت شما.من 23 سالمه و از 10 سالگی عاشق پسر عمم شدم بهش چیزی نگفتم فقط وقتی خونشون میرفتیم ارتباط چشمی زیادی داشتیم منم دور ورش زیاد بودم هم من شوخی میکردم و هم اون خلاصه بد چند روز بهش تو تل پیام دادم حرف زدیم باهم خندیدیم ولی نمیدونم چی شد بد چند روز بهم پیام داد گفت تو فقط برام دختر دایی هستی ن بیشتر ن کمتر منم گفتم من ک چیزی بهت نگفتم البته بگم پسر عمم قبلش عاشق دختر عمم بود دختر عمم بش خیانت کرد و ولش کرد حالا پسر عمم کلا از دخترا بدش میاد حالا من چکار کنم از من خوشش بیاد آخه من عاشقشم.

سلام دوست گرامی باید حداقل علاقه از سمت مفابل باشد تا بتوان راهکار جذب ارائه کرد.بهتر هست در حال حاضر اقدامی نکنید تت به مرور از بحران شکست قبلی خارج بشند

سلام مدت هاست با کسی در ارتباط نیستم تقریبا ۴ سال.۲۴ سالمه از افراد زیادی خوشم اومده اما هیچ وقت موفق نشدم افراد رو جذب خودم بکنم در حال حاضر هم از فردی خوشم اومده، اما واقعا نمیدونم باید چطور رفتار کنم از دستش ندم.

سلام دوست گرامی بهتر بود که بیان میکردید دلایل عدم جذبتان چه مسائلی بوده تا بهتر راهنمایی شوید.اما برای ماندن در یک رابطه باید هر دو نفر انگیزه و میل برای ادامه داشته باشند و فقط نمی شود یکنفر نمی تواند این کار را انجام بدهد.اگر در رابطه با شخصی هستید که با خواسته ها و ایده ال های شما هماهنگ هستند سعی کنید رفتاری متعادل و درست داشته باشید و خیلی در علاقه افراط نکنیداز دوره جذب عشق هم از طریق سایت میتوانید استفاده کنید

سلام .چن وقتیه که با یه پسری اشنا شدم که کسی بهم معرفیش کرده و چون سربازه هنوز همدیگه رو ندیدم .من نمیدونم که باید چیکار کنم که رابطمون پایدار بمونه .اصلا بلد نیسم ک با یه پسر چجور باید برخورد کنم و بتونم کنار خودم نگهش دارم. میشه راهنمایی کنید.ممنون

سلام دوست گرامی اینکه با کسی بدون شناخت در ارتباط هستید و اصلا نمیدانید که ایشان چقدر با خواسته های شما مطابقت دارند را نمیتوانید برنامه ای برای حفظ و جذبشان داشته باشید. ابتدا به شناخت و بررسی های لازم را انجام بدهید و بعد در مورد ماندن در رابطه و جذب ایشان اقدام کنید

سلام من یه دختر هفده سالم با پسری دوس شدم و نه ماهه باهمیم اون بیس سالشه و ما تقریبا ده بار رفتیم بیرون تا اینکه تو قرار اخر ازم لب گرفت و من میخام بفهمم کارش اشتباهه یا هوسه یا از روی عشق خانوادش رابطمونو میدونن ولی خانواده من نه

راهنماییم کنین

سلام دوست گرامی بهرحال هیجان و وسوسه هایی در رابطه ها وجود داره اما نمبتوان با حکم کلی پیش رفت بهتر هست رابطه را با منطق کنترل کنید

سلام من حدود دوسالی هست که بایه پسر دوست هستم ما همدیگرو دوس داریم ولی رابطمون خیلی سرده من دوسش دارم و نمیخوام از دستش بدم میشه راهنمایی کنید

سلام دوست گرامی هر ارتباطی بعد از گذشت زمان دچار سردی و یکنواختی میشه و هنر هر دو نفر هست که چطور رابطه رو پیش ببرند از طرفی شرایط کاری و مالی و خانوادگی روابط رو تحت شعاع میذاره اما مهم الویت و مدیریت رابطه هست ما برای قوی شدن ارتباط پیشنهاد میکنیم که ۱-از ویسهای جذب عشق در سایت استفاده کنید ۲-خودتون بعضی وقتا پیشقدم بشید مثلا پیشنهاد بدید کاری انجام بدید با هم ۳-یسری هدف و کار مشترک تعریف کنید ۴-مناسبت های مختلف رو یاداوری کنید

سلام،من۱۵سالمه و ۲ساله با پسری که۱سال ازم بزرگ تره دوست هسم اولاش نمیخواستمش وعلاقه ای نداشتم لهش،اما اون با ابراز علاقه های فراون منو هم شیفته خودش کرد،فاصلمون باهم زیاده،و نمیتونیم همو ملاقات کنیم،به مدت یک ماه از هم جداشدیم و من متوجه شدم باکس دیگه ای وارد رابده شده،بعداز اون برگشت و کلی ابراز پشیمونی کرد و گفت بخاطر تونبودی و پرکردن تنهایم این کارو کردم ،وحالا متوجه شدم تو روخیلی میخوام،منم قبول کردم،و رابدمونو ازامه دادیم اخه به شدت بهش علاقه پیدا کردم از اون مدت۶ماه میگذره،دعوا زیاد میکنیم،اذیتم زیاد میکنه اما از دلم درمیاره منم فراموش میکنم نه ازم جدامیشه و نه این اجازرو به من میده،میگه قصد ازدواج دارم باهات میشه راهنمایم کنید،چطور به رابطمونتنوع و هیجان بدم،لطفابگین همچین فردی بازم میتونه باکس دیگه وارد رابطه بشه،چطوربفهمم حسش به من چیه خواهشا راهنمایم کنید ممنون

سلام دوست گرامی سن شما برای ورود به یک رابطه عاطفی و جدی کم هست و اصلا منطقی نیست که از الان بای اینده رابطه برنامه ریزی کنید.رابطه را در حد متوسط و نرمال نگه دارید تا در زمان مناسب که ایشان امکان اقدام رسمی داشتند در مورد تنوع در رابطه تصمیم بگیرید

سلام من حدود دوسال با یه پسری آشنا شدم در حد ازدواج خانواده ها در جریان هستن نمیدونم چیکار کنم ک رابطمون شور و نشاط بیشتری داشته باشه دلم میخواد براش شیطونی و دلبری کنم ولی میترسم زیاده روی بشه و ازم دور بشع باتوجه به اینکه محل زندگی ما ازهم دوره و بیشتر ارتباطمون از طریق چت چیکار کنم رابطمون با نشاط بشه؟؟؟؟

سلام دوست گرامی برای جذب مردها باید مهارت و سیاست های خاص داشته باشید که بخشی از ان در هنگام اشنایی و بخش عمده ان مربوط به دوران شناخت و ارتباط هست 1-به ویژگی های شخصیتی و اخلاقی مثبت مردان توجه کنید و در موردش صحبت کنید. 2-در مورد مردها مطالعه کنید و به شناخت در مورد ویژگی ها و اخلاق آنها بپردازید 3-برای مردها مهم هست که خودتان باشید و نقش بازی نکنید 4-مستقل باشید و این حس رو به فرد مقابل انتقال بدید که فردی متسقل و با اعتماد به نفس هستید 5-دوست داشتن و علاقمندی برای جذب بسیار مهم هست 6-فردی شاد و سرزنده باشید 7-انها را تحسین کنید 8-در سایت رادیو عشق،مبحث جذب از زراه پیام را دریافت کنید 9-برای جذب مستقیم وارد نشوید سعی کنید از دوست یا همکار مشترکی بخواهید که شما را معرفی کنند 10-فردی مهربان و اجتماعی باشید 11-نشان ندهید که تما فکر و حواس شما درگیر او هست 12-منطقی باشید و دور از هیجانات مسائل را بررسی کنید

سلام .من ی دختر١٨ سالم که ۴ ساله با ی پسر ٢٧ ساله دوستم و ایشون قصد ازدواج با منو داره و خیلی هم اصرار داره و مادرامون از رابطمون خبر دارن من اوایل به خاطر تفاوت سنیمون قبول نمیکردم و میگفتم که سنه منم پایینه برای ازدواج اما الان زیاد دیگه تفاوت سنیمون برام مهم نیس مشکلی ک دارم اینه ک بعد از چهار سال من احساس نمیکنم که عاشق ایشون باشم و فقط به عنوان ی مرد ایده ال بهش نگا میکنم چون از نظر اخلاق و مادیات و نمازو این چیزا فرد کاملیه هربار ایشون ازم میخان که شماره مادرمو بدم که برای خاستگاری اقدام کنند اما من هم از اینکه تصمیم اشتباهی بگیرم میترسم هم اینکه فکر میکنم شاید بهتر از ایشونم بعدا سر راهم قرار میگیرن و ممکنه عجله کنم هم احساس میکنم برای ازدواج زوده و بیشتر میخام مجرد باشم چند باریم بهشون گفتم که جاهای دیگه خاستگاری برن شاید دختره دیگه ای با تفاوت سنی کمتر و بهتر از منو پسندیدن اما قبول نمیکنن به نظرتون چیکار کنم چی بهش بگم ؟به نظرتون زوده برای ازدواج کردن؟

سلام دوست گرامی اگر این فرد با شناختی که دارید فرد مناسبی هست و با شرایط و خواسته های شما هماهنگی دارد بهتر هست اجازه خواستگاری بدهید و زیر نظر خانواده ها به شناخت و اشنایی درست برسید .اما برای عقد عجله نکنید و با مراجعه به مشاور و رفت و امد و شناخت بیشتر تصمیم بگیرید

سلام من 27 سالمه، همکارم از ۱/۵ سال قبل خیلی نامحسوس پیگیر من بود ولی من تمایلی نداشتم، بالاخره ۶ ماه پیش باهم وارد رابطه شدیم ، ولی رابطمون فقط سه ماه طول کشید ، اصلا نمیدونم چی شد که ایشون تمایلشون رو از دست دادن و دقیقا برعکس تمایل من برای ادامه رابطه بیشتر شد ولی خب خیلی راحت قبول کردمو رابطه رو تموم کردیم. الان با گذشت ۳ ماه از تموم شدن رابطه من همچنان دوست دارم که دوباره رابطمون رو شروع کنیم ولی ظاهرا ایشون تمایلی ندارند، ما ارتباط کاریه نزدیکی باهم داریم ، من اصلا نمیدونم که رفتارم باید با ایشون چه جوری باشه ؟ باید سرد رفتار کنم، گرم رفتار کنم؟ و نمیدونم که چه جوری باید رفتار کنم که ایشون دوباره به سمتم بیان؟

سلام دوست گرامی شاید در ابتدا برای ایشان جذاب بوده و بعد از حضور در رابطه متوجه تفاوت هایی شدند .پس بهتر هست منطقی باشید و دور از هیجانات و احساسات باشید و خیلی عادی رفتار کنید و دلیلی برای پیگیری و شروع ارتباط از شمت شما نیست

سلام…سعی کنین با پسرایی ازدواج کنین که بتونن همون اول با آگاهیت تمام به شما نزدیک بشن(در واقع متوجه درکی که لازمه بشن همون اول…یعنی طرف متوجه کامل بشه که شما واقعا دوستش دارین…البته همون اول یعنی اولین باری که دیگه برای ازدواج علاقه مند شدید و میخواید برسونید بهش)….با اونایی که روباتیک مانند(یعنی باید چند بار حرف بزنید باهاشون تا بتونن قبول کنن که چی قرار بشه و چی هم هست البته حال حاضر*) میمونن و نمیتونن همون اول ارتباط برقرار کنن و ول کنین …البته خودم هجده سالمه اما خب پسرم و میدونم که چه پسرهایی خوبن و کیا بد….در کل سعی کنین درک طرف بالا باشه مثل پسر بچه های خنگ که بلد نیستن زندگی رو اما فکر میکنن میدونن و یا به ظاهر و یا….دوری کنین…خداوند هوای همه کسانی که از ته دل و خالصانه به فکر ازدواج هستن و مهربونن رو داشته باشه…الٰهی آمین

سلام من عاشق پسرهمسایمون شدم اسمش محمد ، هروقت که میخچاستم با دوستام قرار بزارم بریم جایی محمد میومد به هر یک بهانه قانعم میکرد که نرم ، بعد چند روز خیلی خستم کرده بود ازاون موقع اصلا از خونه بیرون نمیومد جایی نمیرفتم تا اینکه فهمیدم بله!جنابعالی به جز من یک مریم دیگه که توی محلمون هستو دوست دارم😖😒😬هرروز باهم میرفتن پارک و…. ، ازاون موقع هروقت که میبینمش حالم ازش بهم میخوره لطفا راهنماییم کنین چیکار کنم که باز مثل قبلا خوب شیم باهم؟؟؟!

سلام دوست گرامی وقتی شخصی همزمان که با شما در ارتباط بوده با شخص دیگری هم دوست بوده نشان از عدم تعهد ایشان به رابطه هست.اگر برای شما مهم هستند بهتر هست که با ایشان صحبت کنید و در مورد رفتارشون اطلاعات کسب کنید و بعد در مورد ادامه رابطه یا انمام ان تصمیم بگیرید

سلام من هر از گاهی به باغ رستوران میرم و یکی از محافظای اونجا هس ک خیلی با هم چشم تو چشم میشیم و نمیدونم چرا وقتی نیستش دنبالش میگردم با چشم دلیلش چی میتونه باشه؟

سلام دوست گرامی ذهن شما با توجه به تلقین هایی که انجام داده اید عادت به حضور این شخص کرده است که کاملا رفتاری اشتباه هست .بهتر هست مدیریت ذهن داشته باشید و از ایجاد وابستگی این شکلی خودداری کنید

سلام وقت بخیر من دختر٢۵ساله ای هستم. قبلا یکبار عاشق فردی شدم و کمو بیش دوست بودیم ولی زیاد همو ندیدیم و زیاد شناخت نداشتیم من خیلی عاشق بودمو همو فرصتامو از دست دادم به خاطرش و بلخره بعد ۴سال از اشنایی مون اومد خواستگاریم گفت اونم عاشقمه ولی با مخالفت پدرم روبرو شدیم. من احساس کردم پدرم حرفش منطقیه و من فقط احساسی داشتم تصمیم میگرفتم. وقتی بعد خواستگاری اخلاقاش عوض شده بود انگار تازه داشتیم همو میشناختیم. از قبل هم ادم عصبی بود ولی بعد خواستگاریم بدتر شد انگار حساس شده بود مثلا گفت اخرین باره با دوستات میری بیرون یا درست تموم شه نباید بری سرکار، ازین حرفا؛ منم با توجه به حرفای پدرم و ٩٩ درصد مخالفتش گفتم نه. پدرم نمیدونست دوست بودیم ولی خانوادش میدونستن و گفته بودن معرفی شدن. خلاصه دلایل مذهبی و سطح طبقاتی و فرهنگی و تحصیلاتی بود. حالا به هر دلیلی ایشونم اصرار نکرد نمیدونم و رفت ولی خوشحالم که درست و عاقلانه تصمیم گرفتم و ممنون پدرم هستم. حالا از اون موقع ۴سال میگذره که تموم شده. من باز هم اشنا شدم با پسرهای زیادی، یک مدت کوتاهی دوست میشدم بهم میزدم یعنی نه واسه دوستی میشد ادامه بدم نه واسه ازدواج. حتی خواستگارام هم به هر بهونه ای رد میکنم. من هم زیبام هم خوش اندام هم خوش صدا هم کارشناسی ارشدمو دارم تموم میکنم. ولی من از اون موقع عوض شدم انگار احساس ندارم. پارسال دوباره برگشت عشق سابقم. از طریق خانوادش یکم رفت و امد کردیم یواشکی. چون خانواده من هم چنان مخالفن میدونم. ولی با معاشرت فهمیدیم انگار بازم حسی هست بینمون. ولی خب من انگار از سر تنهایی به خاطر اینکه نتونستم کسیو انتخاب کنم داشتم باهاش معاشرت میکنم. من دوس دارم ازدواج کنم. تا اینکه ۶ماهه پیش از اخرین باری که دیدمش، تو ی مهمونی با دوستام با پسری جدید آشنا شدم. دیگه با عشق سابقه ام حرف نزدم چون وارد رابطه جدید شده بودم. فرد جدید زندگیم از من خیلی خوشش اومد و اصرار داشت با من باشه. میگفت دنبال ی رابطه طولانی هست. من دوس پسر زیاد داشتم و تقریبا میتونم تشخیص بدم چجورین پسرا و فهمیدم ادم بدی نیست ولی خب من زیاد ازش خوشم نیومد. ولی انقدر منو برد بیرون. انقدر حواسش بهم بود. انقدر مهربون بود. خودش بود. منم خودم بودم و هستم. بعد چند سال من دیگه خنده هام واقعی بود اصلا همه اطرافیانم فهمیدن من چقدر خوشحالم ولی به کسی نگفتم. از اول رابطه گفت خیانت و دروغ نباشه گفتم قبول. من نمیخواستم با کسی فاب شم. یعنی هر دفعه خواستم تو این چندساله اخیر نشد. این دفعه دلم گیر کرد. نمیدونم وابستگیه چیه! اصلا مثل عاشقیه قبلا نیست. براش همه کار میکنم در جواب خودش که همه کار میکنه. ما ٨سال فاصله سنی داریم( قبلیه ٧سال فاصله داشتیم) و عاقلیم پس دعوا نمیکنیم و مشکلی پیش بیاد همه چیو حل میکنیم. اصلا پیشنهاد ازدواج نداده با این حال که دوسم داره و میدونه منم فقط با خودشم و دوسش دارم. بهم ایمان داره. از گذشتش نپرسیدم نمیخوامم بدونم. فقط میدونم مادرش درسن ١٨سالگیش تو تصادفی که خودشم بوده فوت کرده همین. از خانوادشم بهم میگه ولی پیشنهاد اشنایی نداده. از عشق سابقم گفتم بدونین نه ساده ام نه ابله نه هرکی بیاد تو زندگیم راه بدم من ادمارو میسنجم بعد اون میمونم باهاشون. شایدم این خیلی بلده نمیدونم. الان ۶ماهه باهمیم. تو تولدی که سورپرایزش کردم دوستش از دوستم خوشش اومد و دوست شدن. جمعمون شد ۴نفره. و سر همین جمع به خاطر سوء تفاهم که پیش اومد کات کردیم یعنی جفتمون به هم زنگ نزدیم. الان دوباره هستیم یک ماهه و جمع ۴نفره اوکی شده دوباره. بین منو اون هیچی تغییر نکرده و همو دوس داریم. جفتمون اهل ابراز نیستیم فقط عمل میکنیم. منو محمد حسن انگار مال همیم خیلی تفاهم داریم اون تفاوت هایی هم که پیش میاد حل میکنیم. پسره خوبیه، بامرام و با ایمان و مهربون و خوش زبون و با ادب و ولی قیافه تیپش معمولیه برام مهم نیست و خیلی ام لارجه. وضعشم خوبه شکرخدا. خرج باباش و داداش تو خونشم میده. تا اینجایی که شناختمش خودش دوس داره با من باشه با من حالش خوبه شاده. قبل اینکه با من دوس شه غمگین بوده ساکت بوده الان با بودن من تو زندگیش شده عین من شاد و سرحال. اون انگار به همه بد بین بوده ولی با اومدنه من دیده هنوزم دختر خوب هست. من از همه لحاظ ازش سر ترم ولی برام مهم نیست مهم اینه باهاش حالم خوبه اونم هم قدرمو میدونه هم ازم تعریف میکنه و من اصلا مغرور نمیشم. ما پیش هم مغرور نیستم اصلا. چند دفعه حرف ازدواج شد فهمیدم دوس داره با من. ولی تو جمع ۴نفره یک دفعه گفت من از اول گفتم قصدم ازدواج نیست نمیدونم حالا افه بود جلو دوستامون یا هرچی نمیدونم ولی میدونم تو دلش از خداشه ازدواج کنه باهام، با این حال که نگفته بود و داشت دروغ میگفت منم کم نیاوردم گفتم اره. حالا بعد اون باز حرفه بچه زد که من ۴تا دوس دارمو اینا با اینکه میدونه من از بچه بدم میاد. همش چیزایی میگه من خوشم بیاد از بچه. با تمام اینا منتظر موندم پیشنهاد ازدواج بده ولی نمیگه. من اصلا ادم عجولی نیستم ولی نمیدونم چرا میترسم. همش منتظرم. جدیدانم پرسید تو خواستگار نداری گفتم چرا دارم. گفت بهم بگو اگه خواستی قبول کنی برو. گفتم نه من تورو دوس دارم خجالت کشید سکوت کرد. حالا موندم چیکار کنم ی رابطه پاک و دو طرفه و خالصانه چه جوری میشه! به نظرتون چقدر باید صبر کنم؟ چیکار باید بکنم؟ من احساس میکنم این دوست داشتنِ با شناخت خیلی بهتر از عاشقیه قبلیمه. خیلی حس خوبیه. من نمیدونم چی نمیزاره بگه. من نمیخوام به عشق قدیمم بله بگم خانوادش گیر دادن بیایم جلو باز. من نمیدونم چیکار کنم دوس پسر الانم بیاد خواستگاریم! نمیدونم چی نمیزاره بهم پیشنهاد بده مثلا زوده الان بعد ۶ماه! یا اعتماد نداره!یا شرایط خانواده نمیدونم! فقط میدونم اولین ادمیه اخلاقامون مچ شده و من ۶ماهه باهاش هستمو مشکلی نداریم خوشحالیم. اینم اضافه کنم میدونه بابام نذاشته با عشقم ازدواج کنم اونم اتفاقی لو رفتم ولی گفتم حق با بابام بود یعنی بابام برام از همه چی مهمتره. میشه راهنماییم کنین؟ ممنونم

سلام دوست گرامی اینکه مطرح کردبد رابطه خوبی دارید و پارتنزتان درکتان میکند خیلی خوب هست اما بهتر هست قضیه رو از سمت پارتنرتان هم ببینید که ایا ایشان هم اینهمه تفاهم در رابطه میبیند؟ از طرفی باید با ایشان صحبت کنید دغدغه ها و نگرانی های ایشان را برای ازدواج نکردن متوجه بشید و اگز دلایل منطقی هست کمک کنید تا رفع شود.رابطه قبلی شما با توجه به عصبی بودن خواستگارتان رابطه درستی نیست و بهتر هست تمام شده بدانید.برای رابطه فعلی وقت بکذارید و تلاش کنید تا هم را بهتر بشناسید و مراجعه به مشاور هم خوب هست

سلام من دختر 23ساله ای هستم که با پسری در مجازی اشنا شدم .درابتدا ایشون دنبال من بودن بخاطر اینکه به چند زبان مسلط هستم خوشش اومده بود از رفتار و نحوه حرف زدنم و یکسال گذشت من به این فرد ابراز علاقه کردم اما ایشون گفتند که ما فقط دوستیم نه بیشتر .نمیدونم چرا اینطور با من صحبت کردن و خیلی دلخور شدم . ایشون گفتند که قبلا وارد رابطع ای نبودن و نمیخوان بشن..راهی هست بتونم دلش و بدست بیارم??

سلام دوست گرامی ابتدا واقعیت را در نظر بگیرید شاید ایشان به عنوان فردی که توانایی خاصی دارد جذب شما شده و با شما صحبت می کند .پس عجله نکنید و صبور باشید.اینکه ایشان اعلام کردند که به دنبال ارتباط نیستند شاید به دلیل یکسری دغدغه هست .بهتراست متوجه این دغدغه ها بشید.اگر بصورت پیام در ارتباط هستید در سایت رادیو عشق مبحث جذب از طریق پیام خیلی می تواند به شما کمک کند

سلام ممن حدود 9ماهه توی یک شرکت کار میکنم و از روز اول ک یکی از همکارام رو دیدم بهش علاقه مند شدم و بعد از چند ما با هم ارتباط تلفنی داشتیم و ایشون هم گفتن ک از روز اولی ک منو دیدن بهم علاقه پیدا کردن من 25 سالمه و حس میکنم ک علاقه ای ک به ایشون دارم رو تاحالا تجربه نکردم و همیشه به شوق دیدن ایشون سرکارم میام ولی اون اقا با ی خانومی توی رابطه ست و اینکه خانواده های دوطرف هم در جریان هستن و ایشون گفتن ک دوست دارن رابطه شون رو با من جدی کنن میشه کمکم کنید

سلام به اونجاش کارندارم که باید خودت خودتو قبول داشته باشی تا اعتمادبه نفست بره بالا اما اونجاش که میگه لبخند و ارتباط چشمی داشته باش خب من آدمی هستم که اصلا دوس ندارم بیشتر از۲ثانیه کسیو نگاه کنم حتی اگه زیباترین باشه از خیره خیره نگاه کردن بدم میاد نمیتونم زیاد ارتباط چشمی داشته باشم دوس دارم همه مجذوب رفتارم باشن تز رفتارای سبک سرانه بدم میاد باوجود این هم همیشه افراد جذب اون دسته از آدمای اطرافم میشه که رفتارشون پررو و دور از شأن یه خانومه

نمیدونم باید چیکارکنم که به چشم بیام جوری که شخصیتم زیرسوال نره تیپ وقیافه م خوبه فقط لاغرم

دوست عزیز سلام، مساله‌ای که شما مطرح کردید شاید دغدغه‌ی خیلی از دختران باشه؛ خیلی از دخترها، فکر می‌کنند توجه نشون دادن، نوعی رفتار سبک‌سرانست. اما قبل از هر چیز، به خاطر داشته باشید که همه چیز در حالت تعادلش درسته؛ نه زیادی خجالتی و غیرقابل دسترس بودن و نه خیلی مشتاق بودن به رابطه. مواردی که در پست ما گفته شد، لزوما به این معنی نیست که شما خیره به فرد مقابلتون نگاه کنید یا با خیلی خوشحال و مشتاق نشون دادن خودتون، فرد مقابل را به خودتون جلب کنید. مساله این هست که اگر از کسی خوشتون اومده، با روش غیر مستقیم (مثل نگاه کردن یا لبخند زدن)، نشونش بدید که شما هم به آشنایی با اون فرد علاقه دارید. بیاید داستان را از سمت یک پسر نگاه کنیم؛ فرض کنید شما پسر هستید و در یک مهمانی حضور دارید، چندین دختر در آنجا هستند که هر کدام به نحوی دارن به شما توجه می‌کنند و یک دختری هم هست که حتی از نگاه کردن به شما اجتناب می‌کنه، چه برسه به توجه. به نظرتون شما سمت کدوم یکیشون می‌رید؟

سلام. من در فضای مجازی با آقایی آشنا شدم که استاد یکی از دانشگاه های معتبر ایران هستند. ایشون به یک بهانه ای به من پیام دادن و از من سوالی صوری پرسیدن و باب آشنایی باز شد. چند باری با هم صحبت کردیم که بیشتر ایشون از من سوال میپرسیدن تا آشنا شوند اما بعد از مدتی من سوال کردم که آیا اولین پیامشون ساختگی بود یا واقعی. ایشون انکار کردن و حتی کمی بد برخورد کردن. از آنروز خودم رابطه را قطع کردم. بعد از مدتی به سخنرانی ایشون در دانشگاه رفتم و حالا بسیار پشیمان هستم که رابطه قطع شده. اما نمیدانم چگونه میتوانم این رابطه را درست کنم؟ آیا میشود کاری کرد؟ از سوی ایشون هم هیچ تلاشی برای درست کردن رابطه صورت نگرفت.

سلام دوست گرامی اینکه به بهانه یک سوال و جواب رابطه را کات کردید کمی غیر منطقی هست.بهرحال ایشان دنبال شروع رابطه بودن و بعد شما این رابطه را تمام کردید.بهترین کار این هست که اگر برای شما این شخص و رابطه مهم هست با ایشان تماس بگیرید و صحبت کنید و اشتباهات و کاستی های قبلی رابطه را درصدد جبران باشید و درصورت تمایل مجدد ایشان به شروع رابطه، این بار صادقانه پیش بروید

سلام یه اقایی هست توی محیط کار چند روز به من توجه کرد(معنی دار بود) و بعد یهو خیلی سرد شد.میخوام بدونم توی اون برهه از زمان که کسی داره بهمون توجه و ابراز محبت میکنه باید چیکار کنیم دقیقا؟؟ و این که علت سردی این اقا رفتار من بود؟؟ اگه من سرد باهاش برخورد می کردم پس زده میشد اما من عادی بودم.علت این سردی و ترس چی می‌تونه باشه یعنی

دوست عزیز با سلام ابتدا واقعیت را در نظر بگیرید شاید ایشان به عنوان همکاری به شما توجه می کردند و قصد و منظور خاصی نداشتندو نمی شود به توجه های معنی دار چند روز پرو بال داد و برای این توجه برنامه ریزی کرد.من متوجه منظور شما از برخورد عادی نشدم.از طرفی بهرحال ممکن هست ایشان به دنبال شناخت نیز بوده اند اما به شناخت مورد نظر خود نرسیدند.اما درصورتی که به نظر شما فرد موردنظر از لحاظ ویژگی ها و ایده ال های اولیه مناسب ازدواج هستندبهتراست از طریق همکارتان و غیر مستقیم شما به ایشان پیشنهاد داده شوید و از طرفی علائم و نشانه‌هایی مبنی بر اینکه مایل هستید رابطه به جلو پیش برود در اختیار او بگذارید، با زوج‌های متاهل همکارتان بیشتر در ارتباط باشید و بگذارید بداند شما گزینه‌های ازدواج نیز دارید.

سلام.من با پسری دوستم و همیشه شاکیه که برام ناز نمیکنی و ازت راضی نیستم و اینا منم راستش دختر بی حال و کم حرفی هستم خواستم چیکار کنم که این مشکل برطرف بشه چون قصدمون ازدواجه ولی با این کارای کن داره ازم سرد میشه لطفا بهم کمک کنید دلشو به دست بیارم

سلام دوست گرامی اگر مشکل در سرد بودن و درونگرا بودن شما هست می توانید ابتدا از صحبت در مورد موضوعات روزانه شروع کنید و در هر بار دیدن کمی در مورد اتفاقات صحبت کنید .سپس خاطرات خود را بیان کنید و کم کم حوزه گفتگوها را گسترش بدید خودتان را شاد و سرزنده نشان بدید مثبت نگر باشید سعی کنید یکسری حرکات را جلوی اینه تمرین کنید مثل مدال ایستادن ،بازی با دست ها و.. تا بتوانید در مقابل نامزدتان انجام بدید نوع حرف زدنتان را تغییر بدید مدل لباس ها و ارایش شما نیز مهم می باشد

سلام من 22 سالمه ی اقا پسری رو توی محیط کارم (بیمارستان) دیدم.حس میکنم اون هم از من خوشش میاد و با هم حرف های عادی روزانه میزنیم.اما اون پا پیش نزاشته هنوز و چیزی نگفته.من مطمئنم که کسی توی زندگیش نیست.ب نظرتون باید چطوری شانسمو واسه ایجاد ارتباط باهاشون امتحان کنم؟

دوست عزیز با سلام ابتدا واقعیت را در نظر بگیرید شاید ایشان به عنوان همکاری صمیمی با شما صحبت می کنند اما درصورتی که به نظر شما فرد موردنظر از لحاظ ویژگی ها و ایده ال های اولیه مناسب ازدواج هستندبهتراست از طریق همکارتان و غیر مستقیم شما پیشنهاد داده شوید و از طرفی علائم و نشانه‌هایی مبنی بر اینکه مایل هستید رابطه به جلو پیش برود در اختیار او بگذارید، با زوج‌های متاهل همکارتان بیشتر در ارتباط باشید و بگذارید بداند شما گزینه‌های ازدواج نیز دارید،برای اینکه مطمئن شوید اصلا قصد جدی دارند یانه می‌توانید از کسی که به او نزدیک است کمک بگیرید. همکار مشترک می‌تواند نقش واسطه را ایفا کند. منطقی باشید و درجواب صحبت های ایشان خودتان باشید و اجازه بدهید با شناخت خود واقعی شما ای ازدواج ترغیب شود. اگر بصورت پیام در ارتباط هستید در سایت رادیو عشق مبحث جذب از طریق پیام خیلی می تواند به شما کمک کند

راستش من یه مدت با یک پسر تو رابطه بودم که واقعا عاشقش شدم اما بعد ها فهمیدم خیانت کرده.خداروشکر تو رابطه حد و حدود رو حفظ کردم.ولی هنوز هم هرروز میبینمش و خیلی نگاه میکنه منم میخوام تا جایی که میشه اونو جذب کنم که دوباره برگرده تا من بتونم اینبار اون رو رد کنم وه واقعا هم به این کار نیاز دارم.ممنون میشم راهنمایی کنید

با سلام دوست گرامی رابطه ای که تمام شده بهردلیل را باید فراموش کنید و بدون اینکه منتظر تلافی باشید از رابطه دور بشید. اینکه ایشون خیانت کردن و شما رابطه را تمام کردید دلیل خییلی خوبی هست که شما ارزش و جایکاه خودتون رو می دونستید و بدون اینکه دچار احساسات و هیجانات بشید رابطه را تمام کردید پس الان کاملا غیر منطقی هست که مجدد ایشان را جذب کنید و اینبار توسط شما ایشان رد بشند در صورتی که دفعه قبلی هم شما بع علت خیانت ایشون رابطه را تمام کردید. پس بهتر هست بحای اینکه دنبال این امر باشید وقت و انرژی خود را صرف حضور افراد مثبت کنید

سلام خسته نباشید و ممنون از راهنمایی های عالی تون من ۳ ماه با دوست پسرم اشنا شدم‌ و از نظر اخلاقی خیلی اخلاقامون بهم می خوره و مشکلی با هم نداریم و کنار هم ارامش داریم وخوشحالیم از این جهت این حسی که بین مون بوجود اومده ما دوبار با هم معاشقه داشتیم و بعد این موضوع رفتار دوست پسرم هم تغییری نکرده و ولی من خوندم که دریک رابطه عاشقانه وارد مسائل جنسی نشوید چون هم حس عاشقانه روخاموش میکنه و هم این که مرد دلسرد میشه و میزاره میره، شما لطفا یه راهکار درست ارایه بدید که من در روند رابطه پیش بگیرم ممنون

دوست گرامی سلام بعد از سه ماه اشنایی به معاشقه رو اوردید و البته حد این معاشقه را مشخص نکردید.اما فکر می کنید که دوست پسرتان رفتارش تغییر نکرده و سرد نشده. دوست خوبم از کجا مطمئن هستی که این یک نقاب نباشد برای دراختیار داشتن شما برای لذت بردن و هروقت قصد جدی شدن قضیه را داشتید ایشون رفتارشان تغییر نکند؟ رابطه جنسی در دوران دوستی شاید جذاب و ارضاکننده باشد، اما این جذابیت و شور و هیجان دوامی ندارد. چرا که پسران و مردان فکر می‌کنند که این رابطه بخشی از دوستی‌شان بوده، درواقع اگر دختری در دوران رابطه عاطفی همه صمیمیت‌ها، جذابیت‌ها و پتانسیل‌های عاطفیش را برای پسر رو کند، او سرد می‌شود و هیچ انگیزه‌ای برای ارتقای رابطه به مرحله ازدواج نخواهد داشت. چون همه دستاوردهایی که می‌توانست از این رابطه بدست آورد برایش مهیا شده است. مورد بعدی باید وقتی یک رابطه به مرحله جنسی برسد که شناخت ها کامل شده و شما به او اعتماد داریدو نگران واکنس های بعدی نباشید.اما شما الان نگران اینده هستید پس مشخص است هنوز به اعتماد و شناخت کامل نرسیده اید.

رابطه جنسی یکی از اتفاق هایی است که افراد را در آسیب پذیر ترین حالت خود قرار می دهد و شناخت و تصمیم گیری را سخت تر می کند و حای ممکن است رابطه ای که الان از نظر شما بدون مشکل است را دچار نوسانات و بحران ها کند.

اگر تصمیم و هدف هر دو از این اشنایی بحث ازدواح است بهتر است با کنترل هیجانات و احساسات به شناخت و بررسی بپردازید و موقعیت خود و طف مقابل را در این رابطه مشخص کرده و خد و مرزهای فعلی رابطه را اعلام کنید

پیشنهاد می کنم برای شناخت هم وقت بکذارید و در صورتی که تفاهم های لازم را دارید رابط را بصورت رسمی و زیر نظر خانواده پیش ببرید و رابطه جنسی را به از رسمی شدن موکول کنید

سلام. من حدود7سال با دوست پسرم در ارتباطم خیلی همدیگه رو دوست داریم وهیچ مشکلی نداریم. تتها مشکلمون اینه که من 4 سال از ایشون بزرگترم و خانواده اشون مخالفت میکنن ما باهم ازدواج کنیم. خودشم نمیتونه رو حرف خانواده اش حرف بزنه و نمیدونیم چیکار کنیم. ذهنمون خیلی درگیر میشه راهنماییون کنین

با سلام به شما دوست محترم ازدواج یک امر چند عاملی است. یعنی برای این که دو نفر بتواند ازدواج کنند و ازدواج پایدار و رضایت مندانه ای هم داشته باشند، باید چند عامل مختلف کنار هم جمع بشوند تا این اتفاق بیفتد. سن یکی از این عوامل است . شما در مورد سن خوتان و ایشان صحبتی نکرده اید اما اگر شما به عنوان زن، بیست و هفت- هشت ساله هستید و شخص مقابل پسری بیست، بیست و یک ساله است به این نکته توجه کنید، شما در دوره جوانی به سر می برید و به دلیل زن بودن تان به بلوغ کامل رسیده اید اما همسر مورد نظرتان در اواخر دوره نوجوانی است و هنوز به طور کامل وارد دوره جوانی نشده است. این تفاوت مهم است چون نیازها و انتظارات انسان ها در هر دوره ای از زندگی با دوره بعدی یا قبلی متفاوت است در ازدواج های به این صورت ابتدا ما از مراجعه کننده می خواهیم در مورد سوالات زیرفکر کنند: قبل از این که بخواهید ازدواج کنید باید بدانید کیستید، چه هویتی از خودتان سراغ دارید و می خواهید چه کار کنید؟ به خصوص حالا که می خواهید با مردی کوچکتر از خود ازدواج کنید، لازم است بدانید چه جور آدمی هستید؟ مثلاً اگر در آینده جایی رفتید و دیگران درباره تفاوت سنی شما و همسرتان سؤال کردند آیا ناراحت می شوید یا برایتان مهم نیست? چقدر می توانید تداوم مخالفت های خانواده ایشان را که ممکن است به صورت کم کردن حمایت از شما و یا کنایه زدن باشد مدیریت کنید. و از سویی انگیزه طرف دیگر از ازدواج با شما چیست؟ با واقع بینی به این سؤال جواب بدهید به نظر خیلی بیشتر از شما، طرف مقابل احتیاج به کمک دارد. صورت مساله واضح است و شما انتظار دارین بعد از 7 سال چه کسی به شما چه کمکی کند؟ دو راه وجود داره. اون آقا جلوی خانواده بایسته و حتی اگه خانواده اش طردش کردن و کمکی بهش نکردن بتونه روی پای خودش بایسته و شما هم این شرایطو بپذیرید و ازدواج کند. اگه این امکان پذیر نیست، هر چه سریع تر باید رابطه تموم بشه . در ضمن به موارد زیر نیز توجه کنید: در در صورت موافقت ظاهری خانواده ایشان. در ظاهر همه چیز خوب به نظر می رسد اما چند عامل به طور همیشگی این ارتباط را تهدید می کند: 1. مخالفت های خانواده همسر که همچنان ادامه دارد و هر لحظه ممکن است شما را دلزده کند. 2. تأثیر پذیری همسرتان از خانواده اش. 3. محدود تر بودن فرصت مادر شدن و یا از ترس از دست دادن این فرصت به دلیل عدم آمادگی شوهر و یا مخالفت های خانواده او. 4. این ترس که همسرتان روزی جذب زن های جوان تر شود. 5. از دست دادن جذابیت جنسی به شما پیشنهاد می کنم با دید منطقی و مشورت با مشاوره در این زمینه تصمیم بگیرید

من با پسری سی ساله صیغه شدم که خودم قبلا طلاق گرفتم اونم یه دختری رو خیلی دیوانه وار دوست داشت. که نتونست بدستش بیاره .همیشه خسته ست معلومه عشق و ازدواج رو کم داره منم همین حسو دارم. اون یه پسر تقریبا مذهبی و غیرتی هست. جطور پایبندش کنم و اونو عاشق خودم کنم

دوست گرامی سلام شما سابقه زندگی مشترک را دارید و با جنبه های ارتباطی با مردان تا حدودی اشنا هستید و از این لحاظ می توانید اکنون با تجربه از اشتباهات و تحربه های قبلی خود موفق تر عمل کنید و زندگی مشترک موفقی داشته باشید . یادتان باشد تجربه ازدواج قبلی از شما آدم با تجربه تری ساخته است که با آدم قبل از ازدواج اول متفاوت است.در این راه ، میتوانید از پیشنهادات زیر کمک بگیرید: 1- به ایشان نشان دهید که علاقه مند به او می باشید . 2- به ایشان فرصت بازسازی احساسی بدهید تا بتواند شرایط جدید را قبول کند و از بحران خارج شود . 3- با او صادق باشید . 4- اجازه دهید در مورد احساساتش با شما صحبت کند و شما بدون جبهه گیری فقط شنوا باشید . 5- در این ارتباط صبور باشید . 6- اهداف مشترک داشته باشید و همدیگر را تشویق کنید . 7- سعی در شناخت او داشته باشید و از خواسته ها و علایقش با خبر شوید. 8- منطقی باشید . 9- نیازهای برآورده‌نشده‌شان را برآورده کنید . 10- اعتماد به نفس و عزت نفس خود را افزایش دهید .

آدرس: تهران، پونک، نبش بلوار پونک، پلاک 2، طبقه سوم، واحد 6

تلفن پشتیبانی:02146015870

رزرو نوبت مشاوره

انجمن روانشناسی آمریکا

سازمان نظام روانشناسی و مشاوره ایران

سازمان بهزیستی ایران

انجمن روانشناسی ایران

 

 

آیا پسری را دوست دارید و می‌خواهید از او دلبری کنید؟ روش‌های مختلفی برای جذب کردن پسرها وجود دارد و ما در این مقاله می‌خواهیم، درباره روش‌های درست و اشتباه جذب کردن پسران صحبت کنیم. اگر برای تسخیر قلب پسرها از راه درست وارد شوید، احتمالش زیاد است که با بازی کردن نقش دختر رویاهایش و نشان دادن تمام خصوصیاتی که او در یک دختر تحسین می‌کند، در نهایت موفق شوید. اما اگر راه‌های اشتباه را انتخاب کنید، به دلایل زیادی ناراحت و سرخورده خواهید شد. ممکن است توجه پسر مورد علاقه‌تان را جلب کنید، اما او دیر یا زود متوجه می‌شود که فقط داشتید سعی می‌کردید که او را تور کنید و هیچ پسری از به دام افتادن خوشش نمی‌آید. در این مقاله با روش‌های مختلفی برای جذب مردان آشنا می‌شوید که موثر بودن آنها به لحاظ علمی اثبات شده است، بنابراین اگر می‌خواهید با بایدها و نبایدهای جذب پسران آشنا شوید، در ادامه با ما همراه باشید.

شاید فکر کنید برای جذب پسر مورد علاقتون باید مثل سلبریتی‌های فیلم‌های هالیوودی باشید و این موضوع تمام فکرتان را درگیر کرده است. کافی است پسر مورد علاقه‌تان را خوب بشناسید ،با کمی مهارت می‌توانید برای او فردی جذاب باشید. در این مقاله روش‌های کاربردی برای جذب پسرها را بررسی می‌کنیم. قبل از هر کاری باید پسر مورد علاقه خودتان را خوب بشناسید. اگر فکر می‌کنید به تنهایی نمی‌توانید به شناخت کافی از پسر مورد علاقه‌تان برسید و مشورت با شخص دیگری می‌تواند به شما کمک کند،

فهرست مطالب

چطور یه پسر رو غیرتی کنیم

اولین چیزی که پسرها متوجه آن می‌شوند، لبخندی است که یک دختر بر لب دارد.  همه توقع دارند که یک دختر موقر و خوش‌رفتار باشد و روش لبخند زدن یک دختر متانت او را نشان می‌دهد. هرچقدر هم که در خانه آزادانه و با صدای بلند می‌خندید، خنده شیطانی دارید یا با صدایی گوش‌خراش می‌خندید، لطفاً این خنده‌های پرسرو صدا را در جمع فراموش کنید. سعی کنید باوقار باشید و به شیوه‌ای متمدنانه مانند یک بانوی دوست‌ داشتنی بخندید. بهترین کار این است که لبخندی ملیح به لب بیاورید، لزومی ندارد که تمام سی و دو دندان خود را به همه نشان بدهید.

علم اثبات کرده است که بین نگاه کردن به چشم‌های یکدیگر و عاشق شدن ارتباط وجود دارد. تعداد نورون‌های مختص حس بینایی در مغز بیشتر از چهار حس دیگر است، بیش از 80% مواردی که به نوعی وارد بدن می‌شود، از فیلتر چشم‌ها عبور می‌کند. به علاوه چشم‌ها جز آن که دریچه‌ی روح هستند، دروازه‌ای به سوی گذرگاه‌های عصبی هستند که ارتباطات عاشقانه را در مغز شکل می‌دهند.

اگر پسری بوی بد بدهد، حاضرید حتی در خیالتان به با او بودن فکر کنید؟ پس چطور انتظار دارید که پسر مورد علاقه‌تان دختری را دوست داشته باشد که بوی بد بدهد؟ هر فردی رایحه‌ی خاص خود را دارد که معرف شخصیت او است. بنابراین عطرهای خوشبویی را انتخاب کنید که پسرها را به خود جذب می‌کند. بدبو بودن دهان نیز پسرها را فراری می‌دهد. به خاطر خودتان و حفظ سلامتی خودتان، نه هیچ کس دیگر، مرتب حمام بروید و از ضدعرق خوشبو استفاده کنید.

دخترها به پرشور بودن و قشقرق راه انداختن معروف هستند. پسرها به هیچ وجه دخترهایی را که رفتار نمایشی دارند، شلوغ می‌کنند و از کاه کوه می‌سازند، دوست ندارند. اجازه ندهید که این جامعه مردسالار اثبات کند که زنان ضعیف‌تر از مردان هستند. هر چقدر هم که فیلم عاشقانه دیده‌اید، نگذارید که این داستان‌های غیرواقعی زندگی عاشقانه‌تان را به نابودی بکشاند.

پسرها شاید هنرپیشه‌هایی با آرایش فراوان و موهای بلند افشان را دوست داشته باشند، اما در واقعیت وقتی می‌خواهند، زن زندگی خود را انتخاب کنند، همواره دخترهای ساده را انتخاب می‌کنند. البته منظورمان این نیست که اصلاً آرایش نکنید، اما بهتر است روزهای معمولی آرایش ملایمی بکنید تا در روزهای خاص بتوانید، دوست پسرتان را با آرایش خاص‌تان غافلگیر کنید. قرار نیست با آرایش کردن خودتان را شبیه هیولا بکنید، آرایشی را انتخاب کنید که خاص‌تر و زیباترتان بکند.

وقتی که پسری نمی‌تواند به راحتی به دختری نزدیک شود، غرورش خدشه‌دار می‌شود و از خودش می‌پرسد که این دختر چرا به او علاقه ندارد. بنابراین بازیگوش باشید، ناز کنید و با ترغیب کردنش به صحبت کردن با خودتان، او را سر انگشتتان بچرخانید. البته مراقب باشید زیاده‌روی نکنید و تصویری از دختری خجالتی را از خودتان به نمایش نگذارید، که رسیدن به او ممکن نیست. اگر عاقلانه عمل کنید، مانند آهنربا پسر مورد علاقه‌تان را به خود جذب می‌کنید.

بهترین روش برای تسخیر قلب یک پسر این است که با نشان دادن استعدادها و خصوصیات منحصر به فردتان توجهش را جلب و او را به خودتان علاقمند کنید. پسرها می‌خواهند با دخترانی جذاب و پرشور آشنا شوند، بنابراین وقت آن است که هنرهایتان را رو کنید. استعدادها یا خصوصیاتی را که از شما یک زن جذاب می‌سازد، به نمایش بگذارید. برای مثال اگر صدای خوبی دارید، وقتی می‌دانید که او در همان نزدیکی است، استعداد خوانندگی‌تان را به دوستانتان نشان دهید تا عشقتان بداند که چه صدای دلنشینی دارید.

تا حالا برایتان پیش آمده در یک مهمانی، پسری نظر شما را به خودش جلب کند، ولی شما ندانید که باید در آن لحظه چه کار کنید؟ بیشتر دخترها می‌گویند که دوست ندارند شروع کننده رابطه باشند و حتما پسر باید جلو بیاید. اما اگر داستان را از سمت پسرها نگاه کنیم، متوجه می‌شویم که آن‌ها وقتی نشانه‌ای از شما نمی‌بینند، از شروع ارتباط می‌ترسند. در این زمان چه کار باید کرد؟

چطور دلبری کنیم؟

1. ارتباط چشمی برقرار کنید. 2. لبخند بزنید. 3. به او نشان دهید که به آشنایی بیشتر تمایل دارید. 4. تک‌کلمه‌ای صحبت نکنید. 5. مرموز باشید. 6. خیلی برای جذاب بودن تلاش نکنید. 7. غیر مستقیم به او نشان دهید که به ادامه آشنایی بیشتر علاقه دارید. 8. با کمک موبایلتان، معجزه کنید.

خودتان را جای پسر مقابل بگذارید، چقدر احتمال دارد با دختری که حتی به شما نگاه نمی‌کند، سر صحبت را باز کنید؟ شما ممکن است با خودتان بگویید: «یکبار بهش نگاه کردم، دید دیگه. اگر می‌خواست بیاد، میومد». اما، جواب ما به شما اینه: «نهههه». شما حداقل باید سه/چهار بار به او نگاه کنید تا جرات پیدا کند که صحبت را با شما شروع کند.

در حین ارتباط چشمی، هیچ‌وقت جادوی لبخند زدن را فراموش نکنید، چون با اینکار دو تا پیام مهم به فرد مقابلتان می‌دهید: اول اینکه: «من یکم ازت خوشم خومده و دوست دارم باهات صحبت کنم». و دوم: «من دختر شادیم. تو صحبت کردن با من قراره بهت خوش بگذره!»

با وجود سیگنال‌هایی که فرستادید باز هم پسری که جلو میاد، از شروع ارتباط خیلی مطمئن نیست و کمی می‌ترسد. شما در اینجا با گفت‌وگویتان می‌توانید، تمایل خودتان را به آشنایی بیشتر با او نشان دهید. البته لازم نیست که همه سوال‌هایش را با هیجان جواب دهید، اما بهتر است یک سری نکات ریز را رعایت کنید. (در دو اسلاید بعد در این مورد صحبت می‌کنیم:)

به این سناریو توجه کنید: پسر: «شغلتون چیه؟» دختر: «کارمند بانک» پسر: «چه جالب، خواهر منم تو بانک کار می‌کنه؛ به نظر من خیلی کار سختیه.» دختر: «اوهوم» (هدف این گفت‌وگو را فراموش نکنید. در حقیقت قصد پسر، صحبت کردن در مورد شغلتون نیست؛ بلکه می‌خواهد موضوع مشترکی برای صحبت کردن پیدا کند.)

لازم نیست تمام نکات مهم زندگی خودتان را در همان دیدار اول توضیح دهید. کمی مرموز بودن بسیار جذاب است. البته به این معنی نیست که جواب تمام سوالات را سربالا بدهید. به این مثال توجه کنید: پسر: «شغلتون چیه؟» دختر: «من نوازنده پیانو هستم. 15 ساله پیانو می‌زنم. البته اولش خیلی دوست نداشتم ولی کم‌کم علاقه‌مند شدم. ….) این همه توضیح برای بار اول آشنایی، اصلا مناسب نیست!

یکی از پرتکرارترین سوالات دخترها این هست: «چرا پسرایی که من ازشون خوشم میاد، از من خوششون نمیاد و پسرایی که من خوشم نمیاد، از من خوششون میاد؟» شاید یکی از جواب‌های اصلی برای این سوال این باشه: شما در مقابل پسرهایی که خوشتان می‌آید دوست دارید بهترین باشید و همین تلاش بیش از حد جواب عکس می‌دهد.

خیلی خجالتی بودن یا خیلی سهل‌الوصول بودن هر دو دافعه ایجاد می‌کند. سعی کنید یک رفتار میانه را انتخاب کنید؛ اما چرا؟ اگر خجالتی باشید، احتمالا پسر با خود فکر می‌کند: «وای، حالا باید کلی تلاش کنم تا یک کلمه حرف بزنیم.» و اگر سهل‌الوصول: «خب حتما با خیلی‌های دیگه اینطوری هست.»

اگر اولین دیدارتان خوب پیش برود و هر دو به ادامه آشنایی تمایل داشته باشید، احتمالا سعی می‌کنید از طریق فضای مجازی با هم در ارتباط باشید. در این زمان است که شما می‌توانید با موبایلتان و ارسال پیام‌های مناسب و درست، جادو کنید. اما چطور؟ رادیو عشق، در کارگاه «جذب مرد با موبایل»، به شما یاد می‌دهد چطور به بهترین نحو از گوشی موبایلتان استفاده کنید.

همه ما می‌دانیم که توقعات پایانی ندارد و علاقه‌مندی‌های تمام انسان‌ها با هم یکسان نیست. با این حال نکاتی که ذکر شد، رایج‌ترین توصیه‌هایی است که برای جذب پسرها در سراسر جهان کاربرد دارد. برای این که از جزئیات بیشتری درباره جذب عشقتان آگاه شوید، اول باید شخصیت و دیدگاه‌های عشقتان را به ما توضیح بدهید. برای بهره‌مندی از راهنمایی‌های ارزشمند مشاورین ما اینجا کلیک کنید.

روش بسیاری از دخترها برای جذب کردن پسرها و عاشق کردن آنها این است که خودشان را تغییر می‌دهند. احتمالاً شما هم تلاش کرده‌اید تا خودتان را به شکلی دربیاورید که “فکر” می‌کنید، پسر مورد علاقه‌تان دوست دارد. در این حالت برای خوشایند عشقتان وانمود می‌کنید که آدم دیگری هستید. این نقاب زدن به دو دلیل زیر بسیار بد است:

در هر حال این صادق نبودن کمکی نمی‌کند که تا پایان عمر در کنار عشق‌تان به خوبی و خوشی زندگی کنید. بنابراین بهتر است خودتان باشید و همان‌طور که برای او دلبری می‌کنید، اجازه دهید که شما را به درستی بشناسد.

اگر فکر می‌کنید که باید کار اشتباهی را برای دلبری از دوست پسرتان انجام دهید و می‌دانید که نباید این کار را بکنید، پس از انجام دادن آن منصرف شوید. هیچ پسری ارزش این را ندارد که اصول اخلاقی‌تان را زیر پا بگذارید و خودتان، دوستانتان و خانواده‌تان را به دردسر بیاندازید. به علاوه وقتی کاری را برخلاف اصول اخلاقی خودتان انجام می‌دهید، خودتان را در باتلاقی می‌اندازید که عزت نفس‌تان را می‌بلعد. برای مثال اگر کار احمقانه‌ای مانند مصرف مواد مخدر انجام دهید، تجسم خودتان در زمان مصرف مواد باعث می‌شود که احساس بدی نسبت به خودتان پیدا کنید و به این ترتیب برداشت دیگران درباره شما نیز تغییر می‌کند و فکر می‌کنند که شما آدمی هستید که زندگی خود را با انتخاب‌های اشتباه به نابودی کشانده است. در این بین اگر پسری باشد که شما را به خاطر اخلاقیاتتان دوست داشته باشد، با این خرابکاری‌ها علاقه‌اش را به شما از دست می‌دهد.

احمقانه و کودکانه رفتار کردن توصیه‌ی اشتباهی برای جذب مردان است که از زمان انسان‌های غارنشین رواج داشته است. عده‌ای تصور می‌کنند که رفتار احمقانه مترادف لطافت زنانه است و نشان می‌دهد که این دختر گیج دوست‌داشتنی به حمایت یک مرد قوی بزرگ نیاز دارد. البته که این تصور یک کلیشه اشتباه است. حتی اگر احمقانه رفتار کردن برای جذب دوست پسرتان باعث شود که او شما را دختری لطیف و آسیب پذیر ببیند، این کار او را جذب خود واقعی‌تان که یک زن قوی است، نخواهد کرد. مرد محبوبتان دیر یا زود از این رفتار احمقانه خسته خواهد شد و شما را به خاطر یک دختر باهوش ترک خواهد کرد. باور کنید که هیچ پسری مدت زیادی با دختری نمی‌ماند که هیچ کاری از سلول‌های خاکستری مغزش نمی‌کشد.

نحوه پیام دادن شما بسیار در شناخت و دید مرد مورد نظرتان از شما موثر است. این روزها بخش عمده ارتباطات از طریق موبایل انجام می‌شود اما متاسفانه استفاده ناشیانه از آن بسیار دردسرساز و مشکل‌ساز است. اینکه در چه موقعیتی چه پیامی بفرستید و چه برخوردی داشته باشید بسیار مهم است. نحوه پیام دادن آنقدر مهم است که گاهی یک پیام اشتباه سوءتفاهمی ایجاد می‌کند که مرد مورد نظرتان کلا از ادامه ارتباط با شما منصرف می‌شود، فقط به این خاطر که لحن کلامتان را اشتباه منتقل کرده‌اید. برای جذب و عاشق کردن مرد مورد علاقه‌تان از طریق موبایل، برای مثال باید با پیام‌هایتان جوری مردانگی او را تحسین کنید که نه خیلی مستقیم و زننده باشد نه تکراری باشد و حسی به او بدهید تا به حال در کنار هیچ دختری نداشته است. در مکالمات پیامی‌تان در عین حال که خط قرمز‌هایتان را حفظ می کنید باید اعتماد به نفس زنانه‌تان را نشان دهید.

حتما بخوانید: دلبری با موبایل و از راه دور

 

مشاوره آنلاین در زمینه دلبری از عشق و پسر مورد علاقه

عشقت رو جذب کن

چطور یه پسر رو غیرتی کنیم

میخوای یاد بگیری چطور روز به روز بیشتر قلب عشقتو بدست بیاری؟ چطور یه رابطه موفق منجر به ازدواج داشته باشی؟ چطور یه زندگی مشترک موفق داشته باشی؟ پس فرصت را از دست نده! تو هم به جمع دنبال کنندگان پیج رادیو عشق در اینستاگرام اضافه شو…

عضویت در خبرنامه رادیو عشق

55 بازدید

60 بازدید

133 بازدید

120 بازدید

198 بازدید

دیدگاه

نام *

ایمیل *

وب‌ سایت

ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی می‌نویسم.

مشترک نمی شومدریافت همه دیدگاه های این نوشتهفقط دریافت پاسخ دیدگاه های خودم

با سلام و عرض ادب من یه دختر۲۲ساله هستم عشقم ۳۰سالشه من زیادی روش حساسم تا حدی که گفتم عکس خودتو رو پروفایل بردار اونم ناراحت شد منم گفتم دیگه اصلا چیزی نمیگم اصلا من کیم که نظر بدم حالا قهره من چیکار کنم رابطمون خراب نشه 🥺🥺ممنون میشم راهنماییم کنید

سلام دوست گرامی احتمالاً ترس از دست دادن دارید و یا اینکه او به شما توجهی نکند. این مساله باعث سردی در رابطه می‌شود و باید تلاش کنید تا مهارت‌های ارتباطی صحیحی را آموزش ببینید. در این مسیر ، مشاور با شما همراهی خواهد کرد.

سلام و عرض ادب بنده به مدت ١ ماه با اقایی آشنا شدم در فضای مجازی اینم ذکر کنم ایشون ٢٧ سالشونه و بنده ١٨تو این یک ماه آشنایی ازخصوصیات رفتاریشون میگفتن و این که مثلا من تو زندگیم به آدمی مثل تو نیاز دارم و… تو این مدت آشنایی نه من از ایشون عکس خواستم نه ایشون از من بعد از مدت ١ماه ایشون از بنده ی جورایی خواستگاری کردن سوال من اینه مگه میشه آدم کسیو نبینه و عاشق بشه و فقط جذب رفتار اون آدم بشه 🤔🤔🤔🤔اینم خدمتتون عرض کنم ی دوسه باری گفتن عکسمو میفرستم و خب من گفتم نمیخواد و… حالا بعد گذشت یک ماه من گفتم یک الی دو هفته باهم ارتباطی نداشته باشیم بعد عکس های همو ببینیم سوال من اینه آدم میشه عاشق کسی بشه که اون آدم ندیده و اینم بگم آدم به شدت با شخصیتی هستن که هیچ حرف نامربوطی تا به امروز نزدن

سلام دوست گرامی کیفیت این رابطه بسیار پایین است و شناختی در آن بوجود نیامده است. خواستگاری؟ آن هم بدون هیچ شناختی؟ نیاز به راهنمایی مشاور دارید تا واقع‌بینانه‌تر به این ماجرا نگاه کنید.

سلام من هانا هستم و ۱۴سالمه و از ۹سالگی با یکی از پسرای دوستامون دوست هستیم من ازش خوشم میاد و ۷ ساله دوسش دارم و اون نمیدونه و اینکه رابطمون یک طرفس و حس میکنم از من خوشش میاد اما مطمعن نیستم اون تهرانه و من مشهد قبلا مشهد بود اخرین باری که دیدمش پارسال بود و تو اون سال بنظرم یکم علاقا از طرفش دیدم مثلا من با دوستم تو اتاق بودیم اون اومد درو باز کرد و بحثو شروع کرد و قبل این کارش همش میومد پشت در از زیر در سایشو میدیدم و رفته بودم تو تراس و یواشکی بهم نگاه میکرد و بعد هم بحثو باز کرد بنظرتون چیکار کنم تا اون جذبم شه و بهم بگه و اینکه بنظرتون اون به من علاقه ای داره؟؟؟؟

سلام دوست گرامی سن شما برای جذب عشق و بودن در یک رابطه بسیار کم است و این علاقه در سال‌های آینده تغییر شکل خواهد داد.

سلام وقت بخیرمن ۳۰ ساله و کارمند هستم چند وقتی هست که من صفحه اینستاگرام شخصی رو دنبال میکنم از زمانی که صفحه ایشون رو دنبال کردم به شدت یک حسی درونم بیدار شده که اسمش رو نمیدونم چی بایدبزارم از طرفی خیلی دوست دارم که از طریق پیغام به ایشون نزدیک شم ولی فکر اینکه جواب ندن یا جواب منفی بگیرم اذیتم میکنه و خیلی روحم رو درگیر کردن و هر لحظه به ایشون فکر میکنم…. ممنون میشم راهنمایی کنید🙏

سلام دوست گرامی به صورت غیرمستقیم باید تلاش کنید تا به ایشان نزدیک شوید. ابتدا پست‌های او را بررسی کنید که به چه مسائلی بیشتر علاقه دارد و پست مشابه برایش ارسال کنید. ددر واقع باید ابتدا باب گفتگو باز شود. شما می‌توانید برای بررسی بیشتر و یادگیری مهارت‌های صحیح ارتباطی در جذب عشق؛ در دوره«جذب عشق، از آشنایی تا ازدواج» رادیوعشق شرکت کنید.

سلام من یه دختر ۱۹ ساله هستم و دوست پسرم از من یه سال بزرگتر هست اون اول دوستی به من رابطه ی جنسی پیشنهاد داد من بهش گفتم که ترس عجیبی دارم از این نوع رابطه اون هم قبول کرد ولی به نظرم براش جذاب نیستم و حس میکنم که دیگه منو دوست نداره و با یه دختر دیگه رل زده این موضوع منو خیلی آزار میداد و همش تو فکر بودم یه روز تصمیم خودم رو گرفتم و دنبالش کردم و دیدم حدسم درست بود و با یکی دیگه رل زده رفتم جلو بهش گفتم و با هم به هم زدیم میشه بگید که مشکل از من بود یانه آیا باید قبول می کردم؟

سلام دوست گرامی اگر پیشنهاد ایشان را قبول نکردید، کار مناسبی انجام دادیدف چون ابتدای رابطه این پیشنهاد درست نیست و نشان دهنده این است که طرف مقابل به دنبال رابطه عمیق عاطفی نیست. ضمناً او به سمت شخص دیگری گرایش پیدا کرده است؛ پس بهتر است او را فراموش کنید.

سلام من ۱۷سالمه حدود ۷ساله که عاشق پسری هستم واونم عاشقمه باهاش دوست شدم وبخاطر خانواده چون که فهمیدن مجبورشدم کنار بذارمش الان عاشق همیم ولی ازهم دوریم چکارکنم که پدرم بزاره باهاش ازدواج کنم هم سنیم عاشق هم هستیم

سلام دوست گرامی علت مخالفت پدرتان را مطرح نکردید. اگر علت مخالفت سن هردوی شماست که این دلیل منطقی است. بهتر است در این زمان به وطایف سنی خودتان توجه و تمرکز داشته باشید.

سلام من الان حدودا چند ماهه ک با یک پسر که از خودم ۳سال بزرگ تره رل زدم رابطمونم مجازیه و قراره واقعی شه همدیگه رو هم خیلی دوست داریم ولی مشکل اینجاست که وقتی پیامش میدم دیر آنلاین میشه ینی از ۲۴ساعت شاید فقط ۲ساعت تو روز جواب بده همین خیلی تو رابطه اذیتم می‌کنه بهشم گفتم ولی هر دفعه بهونه الکی اورده میشه لطفاً راهنماییم کنید

سلام دوست گرامی 3سال رابطه مجازی بدون دیدار؛ ریسک بزرگی کردید. به سن خودتان و او اشاره نکردید. توصیه می‌شود رابطه مجازی بعد از 1 ماه به دیدار حضوری برسد تا بتوانید به شناخت بیشتری از یکدیگر برسید.

سلام من دختری 20ساله هستم یک سال هست با یکی از هم دانشگاهیام ک دو سال از من بزرگ تر هست دوست شدم رابطه ی بسیار خوب و متعهدی داریم و واقعا عاشق هم هستیم من واقعا برای دوس پسرم جذابم و این رو همیشه به زبون میاره ولی من یکم تو رابطه جنسی سرد هستم و این موضوع ذهن دوس پسرم رو درگیر کرده و میگه که شاید من اونقدر واست جذاب نیستم ک تو به من اون کشش رو داشته باشی و این که ما ک الان تو رابطه دوستی این جوری هستیم بعدا ک ازدواج کردیم و همیشه پیش همیم ممکنه اذیت کننده بشه خودم هم ب نسبت قبول دارم اون جور که باید، تو رابطه جنسی گرم نیستم و خیلی لذت نمی‌برم ولی خب خیلی عشقم رو دوس دارم و اصلا دلم نمیخواد حس کنه که من نسبت بهش سرد هستم و واسم جذاب نیست بنظر شما آیا این که من همیشه از رابطه جنسی کع تو رابطمون هست استرس دارم دلیل بر این سردی نیس؟ البته ب تازگی اون استرس کم رنگ شده ولی بازم میلم همونطوریه

سلام دوست گرامی گرمی و سردی در رابطه جنسی به خیلی از عوامل مربوط است . صرفا نمی‌توان به دلیل عدم کشش داشتن، به شخصی گفت که سرد است. ممکن است چون هنوز احساس امنیت در رابطه ندارید و در دوران دوستی هستید، این اتفاق می‌افتد. در آینده می‌توانید به سکس‌تراپ مراجعه کنید.

سلام من 17سالمه 1ساله عاشق پسر عمه بابام شدم اون 23سالشه خیلی دوسش دارم یعنی شب و روز بهش فکر میکنم مامانشم وقتی 14سالم بود منو برای اون خواستگاری کرد ولی گفتن بچه هست دیگه حرفی ازش پیش نیومد ولی اون مث دخترای دیگه فامیل به من نگاه میکنه هیچوقت ندیدم بهم توجه کنه ولی من دیونه وار عاشقشم دوست دارم باهاش ازدواج کنم اما اون اصلا توی این چیزا نیست یعنی من چیکار کنم؟ چجوری اونو عاشق خودم کنم

سلام دوست گرامی شما در دوره نوجوانی قرار دارید و این دوره زمانی است که هیجانات شما به بالاترین حد خود می‌رسد و این تمایل شدیدی که پیدا کردید تا حد زیادی مربوط به سن شماست. البته تمایل مادرشان برای خواستگاری نیز در نوع نگاه شما بی تاثیر نبوده است. در هر صورت تا زمانی که خود طرف مقابل شما این درخواست ازدواج را نداشته باشد این تمایل شما یکطرفه است. بهتر است در این زمان شما دستاوردهای خودتان را تقویت کنید. مانند درس، کنکور، کار هنری و….

سلام،من چندماهیه که با پسری دوست شدم و خیلی عاشقش هستم… از همون اول رابطه باهام خیلی گرم و صمیمی بود… و بهم گفته بود ک قبلا دوست دختر داشته و بخاطر دروغایی ک ازش شنیده از اون جدا شده… دفعه ی پیش ک رفتم پیش عشقم…حالش خوش نبود و بهم پی امای قبلا دوست دخترش رو نشون دادو گفت…خیلی دوسش داشتم…حتی اسمشو روی سینش تاتو زده و بهم گفت ک آدم کسی ک واقعا دوسش دارو رو روی سینش هک میکنه و آهنگای غمگین گوش میداد..‌منم طاقت نیاوردمو کلی گریه کردم…عشقو تو چشماش احساس میکردم…ولی همیشه بهم میگه تو عشق اولو آخرمی…هیچوقت تنهات نمیزارم…ووو…بهم اطمینان میده ک همیشه کنارمه…ولی من همیشه هراس از دست دادنش رو دارم… باید چکار کنم ک ب عشق سابقش فکر نکنه؟ چکار کنم ک همیشه رابطمون پایدار باشه؟

سلام دوست گرامی به سن خودتان و طرف مقابل اشاره نکردید. شما وطیفه‌ای و مسئولیتی در قبال اینکه او دیگر به عشق سابقش فکر نکند ندارید.پرونده عشق سابقش را خودش باید ببندد. تا زمانی که ایشان مانند قبل عاشق عشق قبلش هست، بودن شما در زندگی ایشان، به ضرر خود شماست. برای او روشن کنید که شما می‌خواهید رابطه‌ای را بدون حضور و وجود عشق سابقش تجربه کنید. این رابطه امنیت عاطفی شما را به خطر می‌اندازد، به همین دلیل است که ترس از دست دادن او را همیشه دارید و خواهید داشت.

سلام من و رئیسم هم سنیم هر دو 28 سالمون هست ایشون رفتار صمیمانه شون رو باهام توی پیام و مراودات شروع کردن ولی من نمی تونم باهاش راحت شم چون حس رئیس و کارمند بودن حتی خارج از محیط کار هم همراهم هست و نمی تونم باهاش راحت باشم با اینکه خیلی دوست دارم باهاش ارتباط دوستانه داشته باشم چیکار باید بکنم؟

سلام دوست گرامی رفتار صمیمانه را با چه هدفی شروع کردند؟ آیا نقش خودتان برای‌تان روشن است که با چه کسی وارد رابطه شدید؟ زمانی که شما در برابر یک نفر، دو نقش همزمان را برعهده می‌گیرید، تا وقتی نقش شما دقیق مشخص نشود، این راحتی و صمیمیت شکل نمی‌گیرد. پس در ابتدا با طرف مقابل صحبت کنید تا بدانید قصد و هدف شما از این ارتباط خارج از محیط شغلی چیست؟

سلام من۱۸سالمه ویکساله ک میرم کلاس شیمی این استادمونم۲۹ سالشه.تواین مدت فهمیدم وکاملامطمئنم ک دوسم داره ازکاراش نگاهای یواشکی ک بهم میکنه حتی گاهامیشه که منم نگاش میکنم وهمزمان ۵دقیقه هم شده ک بهم زل میزنه انگارک بخادچیزی بگه بفهمونه ولی نمیتونه مستقیم به چشام خیره میشه بعضی وقتابه کارام میخنده.من اوایل میرفتم کلاسش ولی ازرفتاراش خسته شده بودم احساس میکردم بیش ازحدبهم نزدیک میشه یاخیلی به اندامم وصورتم خیره بود واون موقع خیلی دوسش داشتم وساده بودم به همه حرفاش میخندیدم .اونم توجمع کلی طرفداریمومیکرد دیگه ازنگاهای لحظه ب لحظش نمیدونستم کجافرارکنم.خیلی هم پرشوربودم واونم میدونس.میدونستم میخادم ولی چون چیزی نمیگف نرفتم دیگ کلاسش. چندماه بعددوباره تصمیم گرفتم برم ولی اجازه ندم دست کم بگیره منو وباز احمق وشیطون فرضم کنه اینم بگم من خیلی خوشگلم وکلاهمه پسرابااولین نگاه محومیشن.اماازاین موضوع بیشترناراحتم ک شایدمنوب این دلیل میخاد وچقدابلهم ودست پاچلفتیم .گاهاشده ک بهم نزدیک بشه ولی من دیگ مثل قبل نیستم وکلی تغییرکردم نمیزارم بهم نگاه کنه مثل غریبه هارفتارمیکنم درحالیکه بشدت دوستش دارم تنهادلیل اینکارم خودشه ک چرابهم اعتراف نمیکنه وبایکی ازشاگرداش راحته ومن حرصم میاد…میخام اززبون خودش بشنوم تازگیاهی میخادموقعیت جورکنه بچه هاازکلاس برن بیرون میدونم دقیقامیخادیکاری کنه دوسم داره ولی نمیگه بگین چیکارکنم😔وسنش بنظرتون مشکل نداره؟خیلی پرهیجان وآدم شادیه منم واس همین میترسم

سلام دوست گرامی ممکن است تمام این رفتارهایی که از ایشان می‌بینید و زیر نظر گرفتید، فقط صرفاً یک رابطه استاد و شاگردی باشد که شما به آن معنی علاقه عاطفی داده‌اید. علاقه به یک شخص قدرتمند مثل یک استاد و حرص خوردن از اینکه او به دیگر شاگردان توجه دارد، نشانه‌هایی از تله رهاشدگی است. درباره این تله‌ها می‌‌توانید به مقاله«کدام طرحواره در من برجسته‌تر است» مراجعه کنید. برای دریافت راهنمایی بیشتر می‌توانید از مشاوران رادیو عشق وقت مشاوره دریافت کنید.

سلام من یه دختر 20 ساله هستم. اولین عشق یکطرفه زندگیم رو تو دوران راهنمایی شروع کردم و به طور دیوانه واری تا اواسط تا 17 سالگی یکطرفه بودنشو ادامه دادم، و بعد دیگه فراموشش کردم. مشکل من اینه که از اون موقع دیگه نتوستم با پسرا به ارتباط برقرار کنم و هر وقت خواستم با یکی دوست شم به طرز عجیبی خودش یکیو داره و به صورت یه اصل واسم هی تکرار میشه ، الانم رو یکی کراش دارم که با هم همسایه ایم و من نمیدونم چجوری باهاش ارتباط برقرار کنم یا اصلا نمیتونم باهاش ارتباط چشمی داشته باشم و همه اینو به عنوان یه حالتی از غرور بهم نسبت میدن یه خورده هم اخمو به نظر میام . فقط یه مشکلی هم که هست اینکه پسره حدود یه سال و سه چهار ماه ازم کوچکتره این مشکلی ایجاد نمیکنه؟؟ لطفا کمکم کنید

سلام دوست گرامی از دوران راهنمایی تا 17 سالگی عشق یکطرفه داشتید دیگر با پسری نمی‌توانید ارتباط بگیرید نحوه ارتباط برقرار کردن را نمی‌دانید و اخمو و مغرور به نظر می‌رسید و طرف مقابل که از او خوشتان می‌آید، یک سال و چهار ماه از شما کوچک‌تر است. مجموعه این مسائل نشان می‌دهد که هنوز به بلوغ و پختگی برای شروع ارتباط عاطفی نرسیدید، معیارهای مشخصی برای انتخاب طرف مقابل‌تان ندارید و مهارت‌های ارتباطی را بلد نیستید. پس راه‌حل شما آموختن این مسائل است تا بتوانید ابتدا پرونده عشق گذشته را ببندید و هیجان زده وارد رابطه نشوید. شما می‌توانید از مشاوران رادیو عشق وقت مشاوره دریافت کنید.

سلام من دختری 23 ساله هستم از پسرهمسایه مون خوشم اومده ولی اصلا پیش نمیاد باهم رودر رو بشیم من فقط اونو دیدم اصلا منو ندیده و چون دوست داداشمه من میشناسمش. حالا نمیدونم چجوری راه ارتباطی مون رو باز کنم. نمیخوام مستقیما بهش بگم یا همچین چیزی که فکر کنه من راحت بدست میام یا دختر بدیم نمیخوام رابطه نامشروعم باهاش داشته باشم یه جور رابطه جهت آشنایی میخوام دلبری کنم ولی بلد نیستم چکار کنم!!! اگه پیشنهادی دارید برای شروع آشنایی که به چه صورت باشه خوشحال میشم بشنوم 🙂 ممنون

سلام دوست گرامی خیلی خوب است که شما دوست ندارید تا از طریق بی‌ارزش کردن خودتان او را به دست بیاورید. اشاره کردید دوست برادرتان است، تا بحال اطلاعاتی از او به صورت غیرمستقیم پیدا کرده‌اید؟ اینکه کسی در زندگی‌اش هست یا خیر؟ شما نیاز دارید ک هاین اطلاعات اولیه را از او داشته باشید. سپس به دنیال یک نقطه مشترک برای حرف زدن بگردید. اگر صفحه اینستاگرام دارد و صفحه باز است، پست‌هایش را ببینید تا حال و هوای او را متوجه شوید و اطلاعات کسب کنید. برای اطلاعات بیشتر و شرکت در دوره «جذب عشق از آشنایی تا ازدواج»، از مشاوران رادیو عشق وقت مشاوره دریافت کنید.

سلام عشق من یک طرفست من میخوام دو طرفش کنم چیکار کنم خیلی دوسش دارم اون یه روزی به من گفت دوست دارم ولی پس فرداش گفت نه ولی فکر میکنم یه احساسی بهم داره خودش یه دوست دختر داشت ولی فکر کنم الان دیگه دوسش نداره لطفا جواب بدین

سلام دوست گرامی اطلاعات بسیار اندکی ارسال کردید. سن خودتان و طرف مقابل را اشاره نکردید، نحوه آشنایی، دلیل جذب‌تان به طرف مقابل و … پس راهنمایی به شما به صورت کاملاً کلی خواهد بود. اگر قبلاً ایشان با شخصی آشنا بوده که در حال حاضر با او دیگر در رابطه نیست، ممکن است که پرونده آن رابطه هنوز برایش بسته نشده باشد و به همین دلیل نمی‌تواند همراه شما باشد. اما برای تبدیل عشق یکطرفه به دوطرفه، باید ابتدا اطلاعاتی درباره علاقمندی‌های ایشان داشته باشید و در صورت امکان، آن رفتارها را انجام دهید. او باید بهترین تصویر را از شما ببیند. برای کسب اطلاعات بیشتر به مقاله «راه‌های تبدیل عشق یک طرفه به عشق دوطرفه» مراجعه کنید.

سلام مدتیه با یکی از هم دانشگاهیام که ۳ سال از من بزرگتر هست خیلی دوستانه صحبت میکنیم و رفتار هاش طوریه که به وضوح مشخصه که به من حس داره اما از طرفی مغرور هم هست و چیزی نمیگه راجب احساسش، منم ازش خوشم میاد اما بین این فرد و یک نفر دیگه که اونم موقعیت خوبی داره و ۵ سال از من بزرگتره و اولا مثل ۲تا دوست بودیم و الان یه مدته که بهم پیشنهاد دوستی داده تو دوراهی موندم، می‌خوام با یه تلنگر از احساس فرد اول مطمئن بشم تا بینشون تصمیم بگیرم ، اما نمی‌دونم چیکار کنم ⁦☹️⁩ راه حلتون چیه راجب این موضوع

سلام دوست گرامی زمانی سر این دوراهی انتخاب قرار می‌گیرید که معیارهای‌تان برای انتخاب طرف مقابل نامشخص باشد و در واقع ندانید به دنبال چه فردی برای ارتباط و ازدواج می‌گردید. بنابراین ابتدا مشخص کنید معیارهای اصلی و خط قرمزهای‌تان چیست؟ در مورد هم دانشگاهی‌تان، تا وقتی به صورت مستقیم به شما ابراز علاقه نکرده‌اند، حساب ویژه‌ای باز نکنید.

سلام.دختری ۲۱ ساله هستم یکی از همکلاسی هام که ۲۴سالشونه بهم گفت که روت کراش دارم و مستقیم گفتن میخوامت اما من پیشنهاد ایشون رو رد کردم. اما تقریبا یک ماه هر شب باهم در ارتباط بودیم الان احساس میکنم خیلی ازش خوشم میاد اما دوتا مشکل دارم اینکه وقتی ابراز علاقه میکنه فکر میکنم میخواد خرم کنه اصلا نمیتونم به آدما در مورد احساساتشون اعتماد کنم و دومین مشکلم این هست که با اینکه همه میگن قیافه خوبی دارم و حتی کار مدلینگ هم بهم پیشنهاد شده اما نمیدونم چرا با خودم همش فکر میکنم اگه باهم بریم بیرون از قیافم خوشش نیاد ممنون میشم کمکم کنید

سلام دوست گرامی مسأله شما کمبود عزت نفس است. عزت نفس یعنی من خودم را عزیز بدانم و فارغ از هرگونه ضغف و احساس ناتوانی خودم را دوست داشته باشم. با وجود تعریف‌های دیگران از چهره‌تان، این حس کافی نبودن و احساس مثبت نداشتن نسبت به چهره و یا نگران بودن از اینکه او خوشش نیاید نیز، بازهم مصداقی برای کمبود عزت نفس در شما است. وقتی شما نسبت به ابراز علاقه کسی بی‌اعتماد باشید، یا از او حرکت و رفتاری دیدید که به او اعتماد ندارید، یا خودتان را لایق دوست داشتن نمی‌دانید. برای کسب اطلاعات بیشتر ابتدا به «قطب نمای عزت نفس» مراجعه کنید و سپس برای دریافت مشاوره، از مشاوران رادیو عشق وقت مشاوره دریافت کنید.

سلام خسته نباشید من یه دختر 17 ساله هستم که یک و نیم سالی هست که با یه پسری دوست هستم پدر و مادر هر دو طرف از ماجرا باخبر هستن و اوایل رابطمون مشکلاتی پیش اومد و مدتی پیش هم که خانواده پدری این پسر که روحیه ایشون روگرفته بودن نه در این زمینه کلا همه چی و ایشون هم کنکوری هستن بعد زود عصبانی میشدن پیش مشاور رفتن مدتی و یه سری اخلاقیاتشون تغییر کرد و بهتر شده اما راستش من چند باری دروغ گفتم و لجبازی میکردم اما هر دفعه قرار به درست شدن بود و کمی هم بی توجه بودم به ایشون چون برای ایشون خیلی مهم اهمیت و احترام ولی نشد هر دفعه و بعد این مشاوره ها ایشون اومدن گفتن که بهتر شدن و برگشتن چون دوماهی کنار هم نبودیم و الان هم گفتن که من هم تغییراتی توی خودم ایجاد کنم و بعد برگردم پیششون و توی یک محله هستیم ولی خیلی دیر به دیر به مدت یک ساعت میبینیم همو و بیشتر به صورت پیام و مکالمه تصویری هستش و با اینکه هدف ایشون ازدواج و با پدرم هم حرف زدند اما یه خواسته ای که دارند اینه که من هات باشم و نیاز های ایشون رو ببینم ولی من توی این سن مخالف این هستم ولی ایشون براشون اهمیت زیادی داره و این هم جزو تغییراتی که باید روی خودم انجام بدم حالا نظر شما چیه؟

سلام دوست گرامی شرایط حساس سنی شما و طرف مقابل باعث می‌شود که پذیرش مسئولیتی مثل ازدواج برای‌تان سخت و دشوار باشد. اگر شما پذیرفته‌اید که باید مهارت‌هایی را آموزش ببینید، پس اقدام کنید و همراه یک مشاور این مهارت‌ها را آموزش ببینید. اما درباره درخواست ایشان، مخالفت شما کاملاً درست و منطقی است. برای آموختن مهارت‌ها و جذب عشق به صورت صحیح می‌توانید از مشاوران رادیو عشق، وقت مشاوره دریافت کنید.

سلام وقتتون بخیر من چند تا از مطلبای این چنینی و مطالعه کردم برای ارتباط برقرار کردن و جذب طرف مقابلم و الان احساس میکنم ک گند زدم😔 من یه دختر خانم ۲۸ ساله هستم تو اداره ای که کار میکنم از همکارم خوشم میومد ولی حس اونو نمیدونستم ولی نگاه هاشو دوست داشتم چون مطمئن بودم اونم حواسش به منه، گذشت بعد چند وقت این اقا تونست به وسیله واسطه شماره منو پیدا کنه و پیام بده با هم تا الان دو سه بار بیرون رفتیم و صحبت کردیم.تقریبا دو ماهه که در ارتباطیم..ایشون گفتن ک از من خوششون اومده و چند وقتیه منو زیر نظر دارن…منم کلی ذوق مرگ…ولی تو قرار سومم سر یه صحبتی و بحثی از دهنم در رفت کلا اعتراف کردم که دوسش دارم و بهش علاقه مندم در صورتی که همه جا خوندم ک نباید به پسر هیچ وقت همون اول احساستو بگی 😔 ولی از طرفی هم یه عده گفتن که خوب کاری کردی و احساس باید گفته بشه نمیگفتی برات میشد حسرت…ولی نمیدونم چرا احساس بدی دارم از اینکه راحت حسمو بهش گفتم…یه موضوعی هم ک هست این آقا درونگرا هستن راحت حسشو بروز نمیده راحت حرف نمیزنه ، راحت اعتماد نمیکنه..جوری رفتار میکنه انگار قبلا یه دختری تو زندگیش بوده رفته تنهاش گذاشته و اون الان تنهایی و ترجیح میده به ازدواج!!! فقط نمیدونم چرا اومده شماره منو پیدا کرده و بهم گفته ک به من از قبل علاقه داشته وقتی دلش تنهایی خودش و میخواد‌..اشتباه کردم درسته؟؟ دوست دارم هنوزم در نگاهش همون دختر مغرور و پیچیده ای باشم که قبلا بودم خیلی زود تونست حسمو علاقمو کشف کنه..نباید میذاشتم😞😞

سلام دوست گرامی در مسیر جذب طرف مقابل یکی از نکاتی که باید به آن توجه داشته باشید، همین نکته است که بهتر است به ایشان درباره علاقه خود به سرعت چیزی نمی‌گفتید. اما در هر صورت این اتفاقی است که افتاده و نمی‌شود گذشته را تغییر داد. اما برای ادامه این رابطه، نیاز دارید که راحت هرخواسته‌ای که ایشان دارند را اطاعت نکنید، در واقع برایش دست‌نیافتنی باشید و چالش ایجاد کنید. جرات و شجاعت شما خوب است ولی باید در مسیر درستی از آن استفاده کنید. شما می‌توانید برای تقویت رابطه و آموختن مهارت‌های ارتباطی از مشاوران رادیو عشق وقت مشاوره دریافت کنید.

سلام وقتتون بخیر.من ۶ماهه با یه آقایی در ارتباطم و من تو رابطمون خیلی درکش کردم تا و ایشونم همینطور الان بعضی وقتها خیلی سرش شلوغ میشه کار به دلیل شغلی که داره نمیتونیم زیاد باهم حرف بزنیم و از دیروزه درست حسابی نتونستیم در ارتباط باشیم میاد پیام میده میره البته گاهی اینجور شرایطی پیش میاد من رو این موضوع خیلی وسواسیت نشون میدم آیا طبیعی هست و باید مثل همیشه درکش کنم و هیچ عکس العملی نشون ندم؟

سلام دوست گرامی یکی از انتظاراتی که در رابطه عاطفی پیش می‌آید، زمان گذاشتن برای همدیگر و مدیریت بین شغل و رابطه عاطفی است. مطمئنا اگر شغل ایشان جوری است که نمی‌تواند زمان بیشتری بگذارد، شما احساس کمبود می‌کنید و بهتر است مشخص کنید که دقیقا چه میزان نیاز دارید ایشان در رابطه زمان بگذارد؟ به جای حساسیت زیاد، شیوه درخواست صحیح را یاد بگیرید و بدون ناراحتی از او بخواهید تا زمان بیشتری برای رابطه بگذارند. برای یادیری نحوه این گفتگو می‌توانید با مشاوران رادیوعشق صحبت کنید.

سلام من ۲۲ سالمه ،سه سال رفتم دانشگاه دوسال اول از پسری خوشم اومد ک باتوجه ب ارتباط چشمی قوی ای ک داشتیم متوجه شدم دوطرفست ،پسره همسن خودمه اما درسش تموم شده و الان سربازه،چندماهپیش از طریق یکی از دوستام منو پیدا کرد و ازم خواست بیشتر باهم اشنا بشیم بخاطر شرایط خونوادگیم یبار ردش کردم اما بار دوم قبول کردم ک اشنا بشیم ،بخاطر شرایط خونوادم من تاحالا باکسی درارتباط نبودم الانم باکلی اضطراب و استرس باایشون صحبت میکنم بااین مادرم درجریان هست،ایشونم شرایط منو درک کرده و بهم قول داده یک ماه دیگ‌ک برگرد از سربازی منو باخونوادش اشنا کنه،تاالان هم‌چیز نامعقولی از نخواستن منم چهارچوب رابطه رو کاملا رعایت میکنم یجورایی دردسترسش قرار نمیگیرم سهل الوصول نیستم اما یچیزایی اذیتم میکنه اینکه حس میکنم دروغ میگه دیر جواب دادناش یا حتی ابراز علاقه های زیادازحدش ،و اینکه اصلا نمیخنده تو این چند ماه شاید بزور ،میخواستم بدونم بنظرتون میتونم بهش تکیه کنم واسه ایندم ؟و اینکه چجور بخندونمش و باحرفام یکاری کنم ک بهم تکیه کنه؟

سلام دوست گرامی ممکن است این احساس نیاز شما به زود جواب گرفتن از طرف او، باعث شده باشد که این حس تلخ را داشته باشید. از خود بپرسید که به چه دلیلی در تلاش هستید او را بخندانید؟ آیا به او گفته‌اید که از عبوس بودن یا نخندیدنش ناراحت هستید؟ آیا غیر از فضای دانشگاه شناخت کامل‌تری در فضای دیگری از او پیدا کرده‌اید؟ این جزییات باید توسط مشاور بررسی شود تا بتوانید راهنمایی دقیق‌تری دریافت کنید.

سلام من برای مشاوره درسی حدود 9 ماهه تقریبا هر هفته پیش یه اقایی میرم و نسبت بهش در طی دو سه ماه گذشته علاقمند شدم حدودا 9 سال از من بزرگ تره ولی تمام شرایط و حرف زدن همو میپسنیدیم حدودا یکماهه ایشونم نسبت ب قبل وقت بیشتری میزاره و زیاد تر راجب خودش صحبت میکنه و من نمیدونم اونم ب من علاقه ای داره و اینکه چیکار کنم تا اگه خوشش میاد بفهمم یا بهم بفهمونه

سلام دوست گرامی وقت گذراندن و دریافت راهنمایی یکی از مسیرهایی است که احتمال وابستگی و ایجاد علاقه در آن بالاست. اشاره نکردید خودتان چندساله هستید و در کدام مقطع درسی ایشان به شما مشاوره درسی می‌دهند. برای اینکه متوجه شوید او به شما علاقه دارد یا خیر باید به این مسائل توجه کنید: زبان بدن او، اقدامات رفتاری مثلا چقدر بیشتر از زمان معمول برای شما و درس‌تان وقت می‌گذارد، آیا با شما از اهداف آینده خود صحبت می‌کند؟ آیا درباره آینده خود حرفی می‌زند؟ برای جذب صحیح در این مسیر می‌توانید از بسته آموزشی جذب عشق تا ازدواج به همراه مشاوره رادیوعشق استفاده کنید.

سلام من برای مشاوره درسی حدود 9 ماهه تقریبا هر هفته پیش یه اقایی میرم و نسبت بهش در طی دو سه ماه گذشته علاقمند شدم حدودا 9 سال از من بزرگ تره ولی تمام شرایط و حرف زدن همو میپسنیدیم حدودا یکماهه ایشونم نسبت به قبل وقت بیشتری میزاره و زیاد تر راجع خودش و خصوصیات مثبت خودش صحبت میکنه و من نمیدونم اونم به من علاقه ای داره و اینکه چیکار کنم تا اگه خوشش میاد بفهمم یا بهم بفهمونه. 20سالمه و در مقطع کنکور مشاوره دارم. باهاشون حدودا بیست تا نیم ساعت بیشتر از تایم مشاوره وقت گذاشته. راجع اهداف آیندش صحبت نکرده اما راجب بعد کنکور تایم داشتن و بیرون رفتن اگه خواستم حرف زده و زیادی ازم تعریف میکنه اما زیاد نمیتونم موضوع رو خارج از درس ببرم. موضوع حرف زدنم عوض میشه برمیگردونم با سوالای درسی. یجوری حس میکنم زیادی باهاش گرم گرفتن اشتباهه چه کاری درسته ؟

سلام وقت شما بخیر… دختری 19ساله هستم و تک فرزندم پدر و مادر هم هر دو فرهنگی هستن . مدتی هست که با اقا پسری اشنا شدم که توی دادگستری کار میکنن . اوایل ارتباطمون توی اینستا گرام با هم اشنا شدیم و بیشتر توی زمینه درسی بود چون من دانشجوی حقوق هستم و الان بعد از مدتی هست که با هم رابطه صمیمیانه ایی داریم اما متاسفانه اعتقادات ایشون خیلی متفاوت از خانواده من هست و بشدت تناقض حس میشه میخواستم راهنماییم کنید .چکار میتونم کنم چون واقعا به ایشون علاقه مندم و ایشونم و سنتشون هم 28 هست ممنونم پیشاپیش برای راهنمایی و سایت خوبتون موفق باشید ..

سلام دوست گرامی یکی از مهمترین مسائلی که در مشاوره پیش از ازدواج به آن پرداخته می‌شود، تفاوت‌های مختلفی است که دختر و پسر درباره مسائل مختلف دارند. اشاره کردید که اعتقادات ایشان با خانواده شما متفاوت است، آیا اعتقاد شما دونفر باهم شبیه است و فقط نگران خانواده هستید؟ یا عقاید شما دونفر هم با هم متفاوت است؟ بهترین راه برای شما این است که جلسات مشاوره پیش از ازدواج را پیش از وابستگی‌های بیشتر شرکت کنید. در این جلسات به شما کمک می‌شود که شناخت بهتری از هم داشته باشید و سپس ارزیابی می‌شود که آیا می‌توانید با این تفاوت‌ها زندگی کنید یا خیر.

سلام من دختریم که یه مدت وارد یک رابطه شدیم همدیگروخیلی دوست داریم حتی به من گفته ک قراره بیاد خواستگاری و خیلی اصرار داره ک قبل از اینکه خانواده ها باخبر بشن باهم بریم بیرون و باهم وقت بگذرونیم ولی من نمیتونم برم بیرون میشه بهم کمک کنید و بگید چکار کنم …

سلام دوست گرامی به سن خودتان و طرف مقابل اشاره نکردید. برای شناخت بیشتر نیاز به رفت و آمد دارید. اما نگفتید به چه علت نمی‌توانید با او بیرون بروید؟ می‌توانید به او اعلام کنید که باید یکی از اعضای خانواده در جریان باشد تا بتوانیم بیرون برویم.

سلام من الان چند وقته که با یه پسر دوست هستم اوایلش بهش گفتم که من داداش دارم نمیدونم چرا این حرفو زدم الان رابطه ما خیلی جدی شده و واقعا همو دوست داریم الان من میخوام چند وقته بهش بگم که برادر ندارم چون دوست ندارم رابطمون با دروغ باشه الان منذچجوری بهش بگم؟میشه کمکم کنید

سلام دوست گرامی بله به ایبشان بگویید که برادر ندارید و به علت اینکه اوایل رابطه به ایشان اطمینان نداشتید این مساله را عنوان کرده بودید اما به مرور اعتماد شما بیشتر شد.

سلام من ۲۹ سالمه حدود یه سال با آقایی همکارم که هم سن خودم هست و تقریبا بیشتر معیارهای من رو داره من از ایشون خوشم میاد ولی نمیدونم ایشون چه حسی بمن داره تو برخوردش خیلی سعی میکنه محترمانه و مودبانه رفتار کنه و حتی کارهای کوچیک من رو تحسین میکنه معمولا وقتی جمع شلوغ میشه و من حواسم نیس متوجه میشم ایشون با مهربونی بمن نگاه میکنه و البته سریعا نگاشو میدزده و زیاد با ارتباط چشمی راحت نیس و حس میکنم خجالت میکشه بعضی روزا خیلی مهربون میشه و همش خودشو بمن نزدیک میکنه و سعی میکنه کنار من بایسته یا روزای بارونی با ماشین منو تا نزدیک خونه برسونه و از طرفی بعضی روزا جوری برخورد میکنه که انگار نمیخواد از حد همکاری فراتر بریم و این برخورد متناقض حتی تو پیام دادناش هم مشخصه و اینجور مواقع وقتی من هم یکم جدی میشم ایشون دوباره خودشو نزدیک میکنه انگار که از من توجه قبلی رو میخواد خودم هم دختری هستم که همه دوستام از ظاهر و اخلاقم تعریف میکنن روابط عاطفی زیادی نداشتم و کم تجربه هستم ولی ایشون تا اونجایی که میدونم با دخترایی دوست بودن که زیاد جدی نبوده و گذرا هستش البته ایشون همش سعی کردن مخفی کنن ولی خب من متوجه شدم اینم بگم وضع مالی من معمولی ولی ایشون وضع مالیشون خوبه و من به خودم گفتم شاید بخاطر همین موضوع دوست داره با دخترایی آشنا بشه که وضعشون در حد خودش باشه…شایدم دارم اشتباه میکنم نمیدونم چیکار کنم که براش جلب توجه کنم و روابطمون از حد همکاری و دوستی فراتر بره و با هم بیشتر آشنا بشیم اگه میشه راهنماییم کنین ممنون

سلام دوست گرامی اشاره کردید به محص جدی شدن شما، ایشان مجددا با شما گرم تر رفتار می کند و توجه قبل را می خواهد، پس از بی توجه ای شما ناراحت می شود. برای این مسیر شما باید جذب عشق به شیوه صحیح را آموزش ببینید. برای مثال در ابتدا ویژگی های فرد ایده آل را تصویر سازی کنید و مرحله به مرحله فرد مورد نظر را با تصویر خود بسنجید. در رابطه با وضعیت مالی، هر احتمالی ممکن است، اما برای اینکه زمان خود را هدر ندهید و راه اشتباهی را نروید، با مشاوران رادیو عشق، وقت مشاوره تلفنی یا آنلاین دریافت کنید.

سلام. من 20سالمه. و حدود پنج ماهه بااقایی در ارتباطم رابطمون خیلی جدیه و خواستن دوطررفه هست—و 7سال باهم تفاوت سنی داریم خیلی رابطمون خوب پیش میره ازنظر دوست داشتن بهش شک ندارم ولی خیلی حساسیت دارن و همین باعث شده افکار منفی در ذهن شکل بگیره و فکر میکنم بهم شک داره چیکار کنم؟؟؟درصورتی که اون میگه من بهت اعتماد دارم و این تفکرات توعه فقط روت حساسم

سلام دوست گرامی پایه های اعتماد و صمیمت در ارتباط ، با رفتارهای صحیح قابل دسترسی و مستحکم شدن است. بهتر است برای مشاوره پیش از ازدواج و پیگشیری از حاد شدن مشکل، از مشاوران رادیو عشق مشاوره تلفنی و یا آنلاین دریافت کنید.

سلام خوبین ببخشید من یه پسری رو دوست دارم اصلا باهم تو ارتباط نیستیم فقط اخر هفته که میرم بیرون اون مسیرو میاد بعد هی بهم زوم میکنه و هی چشمک میزنه و میاد جلو خونمون واقعا به نظرتوووون هدف از این کارا چی هستش

سلام به نظر میرسه نظر ایشون نسبت به شما جلب شده ولی شیوه مناسب ارتباط برقرار کردن یا جلو اومدن رو بلد نیست. بهتره فرصت بیشتری بهش بدین یا بتونین فرصت‌هایی برای باز کردن سر حرف و جلو اومدن رو بهش بدین.

سلام من۱۸سالمه ۶ماه تو رابطه خیلی خوبی بایکی از پسرای فامیلمون داشتم ما یه بار هم دعوا نکردیم خیلی ام همدیگرو دوست داشتم به نیاز های همدیگه احترام میزاشتیم که تا مرز نامزدشدن رفتیم و بخاطر خانوادم جدا شدیم سه ماجدا شدیم تا من نتونستم فراموشش کنم بهش پی ام دادم اونم منو فراموش نکرده بود حالا نمیدونم کار درستی دارم میکنم یا ن

سلام موضوع مخالفت خانواده‌ها جدیه و باید بررسی کنید که این مخالفت به چه دلیل بوده و آیا امکان برطرف کردنش وجود داره یا نه. و شروع کنید به فراهم کردن شرایط. اما اگر مطمئنید که این مخالفت جدیه و قابل برطرف کردن نیست، پس بهتره رابطه‌تون رو کامل قطع کنید و روی کنار اومدن با این جدایی کار کنید.

من با پسری هشت ماهه در ارتباطم متولد آبان ماه هس به شدتتت حرصم میده و از هر روشی استفاده میکنی من عز بیام بعدشم هر هر میخنده خوشش میاد اذیتم کنه و ازم بخنده و هروقت هم اسمی از پسره دیگ میارم ب شدت واکنش نشون میده و عصبی میشه آیا این میتونه نشونه علاقش باشه ؟

سلام حدود دو سال که عاشق پسری شدم که نسبتش فامیل دور و دوسال ندیدمش رفتاراش: همش به من چشمک میزنه خیلی نگام میکنه اصل چشم ازم بر نمی داره مگر اینکه یکی بخواد باهاش حرف بزنه یا صداش کنه همش طوری میشینه که روبه رو من باشه شونه هاش و پاهاش به سمت من هست تو جه خاصی میکنه برام غذا می کشه یه بار دختر داییم می خواست ازش عکس بگیره ( جهت خنده ) گفت نه دستمو رو پاهاش گزاشت و گفت کیمیا دختر خوبیه من دوستش دارم و بعد از دوسال دختر داییم رفت پیشش حالمو ازش پرسید و گفت خدا حفطش کنه به نظر شما به من علاقه داره؟!

ببخشید من اون پایین دوبار پیاممو فرستادم متاسفانه هیشکودومشون کامل نبودن برای همین پیام ها تکرار شد و این پیام☝ از همه کامل تره شرمنده😦

سلام دوست گرامی. از توجه شما سپاسگزاریم.

سلام دوست گرامی نشانه هایی که از ایشان گفتید، توجه ایشان را نشان می دهد. اما برای اعلام علاقه بهتر است به صورت مستقیم بیان کنند و جزییات زیادی از خودتان یا ایشان بیان نکردید. برای بررسی بیشتر از مشاوران رادیو عشق نوبت تلفنی یا آنلاین بگیرید.

سلام من مدتی هست که با ی پسری دوست شدم و خیلی دوست داره من لوند باشم و به خودم برسم به عبارت ساده تر دوست داره هات باشم حتی تو پیام هایی که بهش میدم دوست داره این موضوع رو حس کنه ولی من واقعا حس خجالت نمیزاره که اونجوری اون دوست داره باشم

سلام دوست گرامی. اشاره نکردید چه مدت با ایشون دوست هستید. لوند بودن و جذابیت برای طرف مقابل شما مهمه. این موضوع تا حدی که باعث مشکل برای شما نشه، قابل درکه و طبیعیه و برای رابطه لازمه اما اگر ایشون به فکر تغییر دادن ویژگی های شما هستن، بهتره روی رابطه تون بیشتر دقت کنید. برای بررسی بیشتر مساله تون میتونید از مشاوره تلفنی رادیو عشق استفاده کنید.

سلام من متاهلم همسرم رو هم خیلی دوست دارم . ولی متاسفانه توی محل کارم از یک آقا پسری به صورت ناخواسته خوشم اومده.عذاب وجدان دارم که چرا مجذوب اون پسر شدم آیا این حس ناخواسته خیانته؟همین که نمیتونم درباره ی احساسم باهاش صحبت کنم عذابم میده

سلام احساس گناهتون قابل درکه ولی تا زمانی که در عمل با ایشون ارتباطی برقرار نکردید خیانت محسوب نمیشه. خیلی وقت‌ها رعایت نکردن حد و مرزهایی مثل شوخی کردن، درددل کردن و…در ارتباط با جنس مخالف، باعث ایجاد چنین احساساتی میشن. بنابراین برای کمرنگ کردن این احساسات تا حد ممکن حدود رو در روابط‌تون با ایشون رعایت کنید و انرژی بیشتری توی رابطه با همسرتون بگذارید. در صورت نیاز به راهنمایی بیشتر با سیستم مشاره تلفنی تماس بگیرید.

سلام دوست گرامی. داشتن کشش و علاقه به دیگران پس از ازدواج، نشانه سلامت روان شماست؛ اما باید توجه داشته باشید که یک نه بزرگ به این کشش و جاذبه بگویید که این نشانه میزان تعهد شما در زندگی است. در عوض روی رابطه خود و همسرتان بیشتر تمرکز کنید؛ خواسته هایتان را شفاف بررسی کنید و با او در میان گذارید. برای تقویت رابطه خود و همسرتان حتما نوبت مشاوره دریافت کنید.

سلام بنده یه دختر ۱۷ ساله هستم که به یه آقایی که تقریبا ده سال از خودم بزرگتره علاقه مند شدم..توی راه مدرسه بعضی وقت ها می بینمش ایشون توی مدرسه داداشم معلمه من بعضی وقت ها میرم مدرسه که فقط چند دقیقه ببینمش واقعا ۲ ماه این علاقه یکطرفه ذهنم و درگیر کرده نمیدونم چطور غیر مستقیم بهش بفهمونم بهش علاقه دارم در ضمن هیچ موقعیتی پیش نیومده و نمیاد که حتی کوتاه حرف بزنیم…به کمکتون نیاز دارم

سلام لطفا با سیستم مشاوره تلفنی تماس بگیرید تا هم اطلاعات بیشتری ازتون گرفته بشه و هم بهتر راهنمایی بگیرید.

با عرض سلام و خسته نباشید من دو سال با پسر خاله ام دوست بودم و الان خاتمه پیدا کرده و ایشون دارن ازدواج میکنن در حین دوستی با پسرخاله ام پسر دایی من از من خوششون میاد ولی من با رفتار اشتباه ام ایشون رو از خودم دلسرد میکنم جوری که حتی دوست نداره با من حرف بزنه و من هم به ایشون علاقمندم چند بار هم بهشون در حد سلام و علیک پی ام دادم بلاک کردن و جواب تلفن منو نمیدن متاسفانه ولی گاهی خیلی کم تماس چشمی داریم و بهم لبخند ملیح میزنه اصلا متوجه رفتارش نمیشم و ضمن این که رفت امد خانوادگی امون هم کمه ممنون میشم راهنمایی کنین که چطوری میتونم نظرشو به خودم جلب کنم در حالی که چیزی از علایق اشون نمیدونم

سلام خیلی مهمه که رفتار اشتباهی که می‌فرمایید چی بوده و مربوط به چند وقت پیش بوده. اگر به شکلی بوده که به ایشون توهین یا بی‌احترامی شده، اول بهتره اول ازشون معذرت‌خواهی کنید و درباره دلیلی که اونطور رفتار کردید صحبت کنید. اما اگر همچنان ایشون نخوان صحبت کنن، دیگه باید به این نشانه‌های واضح مثل بلاک کردن و اجازه صحبت ندادن توجه کنید نه تماس چشمی یا…

سلام خسته نباشید. ۱ سال و ۱۰ ماهه ک با یه پسری دوستم. متاسفانه دختری هستم ک خیلی زود عصبانی میشم و اون موقعی ک عصبیم متوجه حرفام نمیشم. همین اخیرا سر این موضوع ک سرکاره و کم انلاین میشه (با اینکه میدونم نمیتونه و اگ تو موقعیتی باشع ک بتونه حتما جوابمو میده) باهاش بحث کردم و حرفای بدی زدم. بعد ۵ دقیقه ک باهاش حرف زدم و ناراحتیشو دیدم واقعا از حرفام پشیمون شدم. از لحاظ دینی و مذهبی هم تقریبا بهم نمیخوریم و این اذیتم میکنه ولی ب گفته ی خودش خیلی کارارو بخاطر اینکه دوس نداشتم گذاشته کنار و منم حرفاشو باور کردم. ب جدی بودن قصدش برای ازدواج و اینکه دوسم داره باور دارم و برام ثابت شدست. فقط میترسم با این عصبانیتم و اینکه نمیتونم جلوی زبونمو بگیرم ازم دور بشه.

سلام خیلی خوبه که به نقطه ضعف خودتون در رابطه آگاهید و کافیه برای برطرف کردنش اقدام کنید. با سیستم مشاوره تلفنی صحبت کنید تا در این زمینه راهنمایی‌تون کنن.

سلام من از کسی خوشم اومده ولی فک کنم طرف مقابلم باعث این حس شده خیلی وقته همو میشناسیم به صورت ظاهری خیلی نگام میکنه سر به سرم میذاره ولی تا الان پا پیش نذاشته ولی من دوسش دارم بجز اون نمیتونم به کسی فک کنم چیکار کنم؟

سلام اول اینکه خیلی مهمه که مطمئن باشید شما برداشت درستی از علاقه ایشون به خودتون دارید؛ چون نگاه کردن یا سر به سر گذاشتن لزوما به معنای وجود علاقه نیست. اما به هرحال از اونجایی که شما همدیگرو می‌شناسید و در دنیای واقعی با هم ارتباط دارید، خیلی راحت‌تر می‌تونید فرصت نزدیک‌تر شدن به ایشون بدید و برای شروع رابطه ترغیبش کنید. در سایت رادیو عشق مقالات خوبی برای این موضوع وجود داره. درصورت نیاز به راهنمایی بیشتر با سیستم مشاوره تلفنی صحبت کنید.

سلام خسته نباشید من ی چن ماه پیش ی پسری بهم پیشنهاد دوستی داد و باهم دوست شدیم بهم گف ک دوست دارم اما بعد ی مدت سر ی موضوعی تموم کردیم من بعد تموم کردنم فهمیدم ک خیلی دوسش دارم من حیلی ادم مغروریم نمیتونم بهش بگم ک دوسش دارم و اینکه اون گاهی اوقات بهم زنگ میزنه یا اس میده حالمو میپرسه و ی بارم خودم غرورمو گزاشتم کنار زنگ زدم و اون گف همو ببینیم و وقتی همو دیدیم حرفایی زد ک انگار میخواد دوباره باهم باشیم اما جلو نمیاد بعد اون قرارم دیه زنگ نزد هیچ خبری ازش نی تورو خدا بگین من چجوری میتونم بهش بفهمونم ک دوسش دارم اونم نره

سلام لطفا با کارشناسان دوره بازگرداندن عشق و ازدواج صحبت کنید.

سلام متناتون خیلی خوب بود . من هانیه هستم ۱۶ سالمه من توی سود میشینم. از سه سال پیش ی پسری که ۷ ماه ازم کوچیک تر بود عاشقم شد مدام دنبالم بود ولی من میلی بهش نداشتم اما باهم بودیم تا سر ی موضوعی قهر کردیم اون با ی دختر دیگه رفت بهم بر خورد ولی الان ی ماهه احساس میکنم عاشق ی پسر عرب شدم همیشه تو کلاس نگاهمون گره میخوره میخنده اول به من نگاه میکنه بهم میگه تو بهترینی اما نمیدونم اسم اینو چی بزارم بیشتر کارایی که من انجام میدم روش اثر گذاشته و اونم همیشه همون کارارو انجام میده اما ی دوست دختر داره جدیدا کم تر با دوستدخترش ینوارو انور میره فقط کلاسایی که با من داشته باشه میاد من وقتی میبینمش احساس امنیت بهم میده همیشه هوامو داره نمیزاره کسی اذیتم کنه ولی من موندم چرا پا پیش نمیزاره یعنی من بهش بگم دوسش دارم

سلام این رفتار همکلاسیتون میتونه به این معنی باشه که از شما خوشش اومده و شما هم احتمالا همین احساس رو دارید. اما گفتید دوست دختر داره. حتی اگر رابطه شون هم با هم کم شده، تا زمانی که با هم دوستن شما نباید اقدامی کنید. از همین الان باید یاد بگیرید و تمرین کنید که به رابطه‌های دیگران احترام بگذارید حتی اگر خودشون این کارو نکنن!

سلام ببخشین من با یه پسری از طریق فیسبوک آشنا شدم و اون زمان من حدود ۱۵ سالم بود و تا ۵ سال بعد که من صنف ۱۲ شدم از هم خبر نداشتیم و الان پسره تو آلمان هستش و من دانشجو دانشکده خبرنگاری هستم الانم بازم با اون پسره حرف میزنیم و همو میبینیم البته تو تماس های تصویری من بهش گفتم دوستش دارم اما اون نگفته یعنی میگی نمیتونم به تو امید بدم چون من خیلی دورم به من قول داده تا یک سال دگه اگه بتونم برم آلمان با من هستش و سرش اعتماد دارم پسره ۹ سال از من بزرگتره من ۱۹ سالم هست و اون ۲۷ سالش یعنی میگی تا یک سال دگه میتونم منتظرت باشم اما بیشتر از اون نمیتونم خوب حقم داره من نمیدونم چیکار کنم لطفا راهنمایی کنید و اینکه ما از نزدیک هیچ وقت همو ندیدیم و فک کنم بدتر از همه اینکه من با هاش تقریبا بچگانه رفتار میکردم و الان خودم مو کم کم میخام تغییر بدم خوب یعنی من ناز اونو میکشم خیلی بهش میگم دوستش دارم خلاصه همش در دسترس هستم یعنی اون میدونه خیلی میخامش نمیدونم چیکار کنم بدون شم نمیتونم لطفا راهنمایی کنید

سلام دوست گرامی رابطه ۵ ساله که از فضای غیر مجازی به واقعیت تبدیل نشده و الان هم با شرط رفتن شما به المان ادامه پیدا کرده، رابطه ای از اساس مشکل دار هست. اینکه رفتن به المان رو برای شما شرط گذاشتن، یعنی شما اینقدر خاطرخواهش هستی که برای رسیدن بهش هرکاری میکنی در صورتی که مطمئنا امدن ایشان به ایران راحتتر هست. منطقی باشید ادامه این رابطه اصلا به صلاح شما نمیباشد

سلام خسته نباشین من با یه پسری تقریبا یه ماهو نیمه اشنا شدم به نظرم پسر نه بدیه نه خوب اگه بخام از رفتارایه بدش بگم اینه که خودشم اقرار کرده که نمیتونه احساسی حرف بزنه یعنی اصلا کلمه محبت امیز وقتی میخاد بگه خیلی سختشه چندباری هم باهم رفتیم بیرون مثلا من یلی بدم میاد بیرون به دخترایه دیگه نگا میکنه خودشم فهمیده بدم میاد الان بدتر میکنه فقط زل میزنه به دختری که از جلومون رد میشه و اینکه بهم گفته دیگه مشروب نمیخوره اما من فک کنم باز با رفیقاش جمع شدنی مشروب و قلیون میکشه واقعا من دارم اذیت میشم همین یه هفته پیشم گفت نمیخام اذیتت کنم تو دختر خوبیی پاکی نمیخام با من اذیت شی خیلی دوست دارم خدافظ بعدم از هم اینستا هم تل هم واتس و ایمو و… بلاکم کرد منم چند باری رفتم بهش با پیج های فیک پی ام دادم اما یا بلاکم کرد یا ج نداد الان دیروز برگشته میگه میخام باز ادامه بدیم امافقط به عنوان یه دوست پسر بهم نگاه کن با من هیچ اینده ای رو تصور نکن … میشه راهنماییم کنین من واقعا دیگه نمیکشم فقط رابطه ما شده شل کن سفت کن

دوست عزیز سلام

مدت زمانی که شما برای آشنایی طی می‌کنید تا به رابطه متعهدانه‌ای برسید برای همین بررسی‌هاست. شما بررسی کردید و به این نتیجه رسیدید که ایشون نه تنها فرد مناسبی برای شما نیستند و به علاوه به طور مستقیم گفتند که هیچ آینده‌ای با شما نخواهند داشت؛ به نظرتون آیا ایشون فرد مناسبی برای ارتباط با شما هستند؟

سلام من دختری 15 ساله هستم که باحجاب هستم چند سال پیش با 2تا دختر که همسایه مون بودن دوست شدم و سر کوچه مون یک تکیه ای هست اوایل دوستی مون قرار گذاشتیم با هم بریم مسجد البته فقط شب ها . دوستم با یک پسر اشنا شد. یکبار که قرار شد تنهایی برم مسجد پسره جلومو گرفت و گفت دوستتو صدا کن و بهش بگو سیاوش کارت داره منم بدون اینکه جوابشو بدم رفتم و بهش گفتم . دوستم الان 2 ساله از این محله رفته . سیاوش هر موقع منو میبینه زل میزنه بهم منم ازش بدم میومد ولی الان نه پارسال محرم امدم بیرون مسجد ایستاده بودم که دیدمش تا منو دید از دوستاش جدا شد و رفت یه گوشه ای بهم زل زد هر موقع که رد میشم کلا به من زل میزنه . الان خودم جوری شدم اگه یه روز نبینمش نگرانش میشم . حتی فصل مدرسه ها میاد دقیقا نزدیک من می ایستاد. نمیدونم این حس چیه خودم خوشم میاد ازش ولی نمیدونم دلیل زل زدن بهم چیه حتی مامانم هم بهم شک کرده بود من اصلا کاری هم بهش ندارم

دوست عزیز سلام

اینکه شما از کسی خوشتون بیاد، هیچ اشکالی نداره. یکی از نیازهای آدم‌ها همین دوست داشته شدن هست و وقتی ایشون به شما توجه می‌کنند، طبیعتا ممکنه شما از این احساس خوشتون بیاد و احساس متقابلی داشته باشید. اما اینکه چقدر این احساس درسته یا نه خیلی مهمه؛ منظور اینه که این احساس شما بیشتر از مورد توجه قرار گرفتن میاد تا شناخت. بنابراین، بهتره راه‌حل‌هایی برای خودتون پیدا کنید تا ایشون رو کمتر ببینید؛ اینطوری به مرور زمان این احساسی که در شما ایجاد شده کمرنگ می‌شه. یادتون باشه، دوست داشتن هیچ اشکالی نداره، اما دوست داشتن بدون شناخت و اون هم در سن و شرایط شما، می‌تونه بهتون آسیب بزنه. کمترین آسیبش هم این هست که از زندگیتون بیافتید چون مجبور می‌شید زیاد به ایشون فکر کنید.

سلام من ۲۳ سالمه یسال و نیم با یه آقای ۲۴ ساله در ارتباط بودم ایشون چند باری یهو گذاشتن رفتن و منو تو اوج نگرانی رها کردن بهشون زنگم زدم ولی جواب ندادم و بیخیال شدم و بعدش برمیگشتن پیشم و اولین بار گفتن فکر کردم شرایط مالیم خوب نیست رفتم منم بخشیدمشون، دومین بار گفتن تصادف کردن😓بعدش اعتمادمو جلب کردن فکر کنم بعد ۶ ماه دوباره یهو به مدت ۲ هفته نبودن که منم نبودم باهاشون بعدش برگشتن و مدارک پزشکیشون که تو بیمارستان چند روزی بستری بودنو فرستادن و منم بخشیدمشون ولی بعد یه هفته ترسیده بودم که بازم بهم بی اهمیت باشه و بزاره بره و یجورایی بی اعتماد شده بودم و خودم رابطه رو بهم زدم و اصلا پیگیر نشدن ببینن چرا من بهم زدم و چیشده بنظرتون کجای ارتباطم اشتباه بوده و آیا درسته بازم به برگشت اون آقا فکر کنم؟؟؟

دوست عزیز سلام

اینکه آیا اشتباهه بازگشتن یا نه رو باید خودتون بررسی کنید؛ برای اینکار باید ببینید که آیا اگه بازم برگشتن و همین اتفاق‌ها افتاد چی؟ تا کِی می‌تونید این شرایط رو تحمل کنید؟ تا کِی می‌تونید با ایشون رابطه بدون تعهد و آینده داشته باشید. اگر هم می‌خواید برگردن، بهتره از روش اصولیش برشون گردونید؛ طوری که این دفعه بدونند که دیگه نمی‌تونند رفتارهاشون رو تکرار کنند و شما هم انقدر قوی و با اعتماد به نفس بشید که دیگه در هر شرایطی حاضر نباشید رابطتون رو با ایشون ادامه بدید. برای اینکار بهتره از دوره “بازگرداندن عشق و ازدواج” استفاده کنید. در این دوره، تمامی این اصول به شما آموزش داده می‌شه.

سلام من ۳ ساله که با فامیلمون دوست بودم وهم سنیم خیلی همو دوست داشتیم الان دیگه یجوری شده اصلا باهام کم حرف میزنند سرد شده چیکار کنم برگرده به رابطه

دوست عزیز سلام

شما می‌تونید با شرکت در دوره “بازگرداندن عشق و ازدواج” ایشون رو برگردونید. لطفا با کارشناسان دوره تماس بگیرید تا در مورد نحوه شرکت در دوره راهنماییتون کنند.

سلام من چند مدت هستش که از به پسری توی یه فروشگاه محلمون خوشم اومده هر بار سعی کردم به یه جوری نشون بدم که ازش خوشم اومده فک فهمیده بود یکی از دوستام بهش گفت اونم گفت که باید خودن برم بهش بگم منم رفتم بهش گفتم ولی اون گفت من دوست دختر دارم منم خیلی ناراحت شدم بعد چن وقت به دوستم گفت من از دوست شما خوشم نیومد و باید شناخت بیشتری ازش داشته باشم و کمی صبر کنه منم صبر کردم ولی جوری رقتار میکنه که ازم خوشش اومده هر بار میرم توی فروشگاه سلام نیکنم یا چیزی میگم اصلت حوابمو نمیده نمیدونم چرا به دوستم گفت ازش خدشم نمیاد ولی چرا جوری رفتار نیکنه که انگار ازم خوشش اومده؟یا همیشه نگام نیکنع و بهم لبخند میزنه ؟باور کنید بدجور اون پسرو دوسش دارم ولی نمیدونم چیکار کنم که جوابمو بده راستش بهم دروغ گفت که دوست دختر داره نمیدونم چرا این دروغ گفت.لطفا کمکم کنید.

دوست عزیز سلام

زمانی که ما عاشق می‌شیم، دلمون می‌خواد هر رفتار طرف مقابل رو جوری که دلمون می‌خواد تفسیر کنیم؛ مثلا نگاه کردنش، خندیدنش یا … . بنابراین این تفاوت در رفتار با کلامش می‌تونه ناشی از تفسیر شخصی شما باشه. شما دو تا راه‌حل دارید، یکی اینکه براشون صبر کنید و از تکنیک‌های مختلف سعی کنید ایشون رو جذب کنید یا اینکه فراموششون کنید. اگه راه اول رو انتخاب می‌کنید، بهتره عواقبش هم در نظر بگیرید؛ مثلا اینکه ممکنه با وجود تمام تلاش‌های شما ایشون بازم ازتون خوشش نیاد یا اینکه چون می‌دونه دوستش دارید، ازتون سوءاستفاده کنه و خب این مساله بسیار به ضررتون خواهد بود. حالا با توجه به این توضیحات بهتره تصمیم بگیرید که چه راهی رو انتخاب می‌کنید. یادتون باشه، علاقه شما به ایشون بدون شناخته و اگر هم می‌خواید برای جذب ایشون تلاش کنید، حتما حتما باید در نظر داشته باشید که بدون شناخت بیشتر، ارتباطتون رو جدی‌تر نکنید.

سلام..من22سالمه و3ساله که باپسری آشناشدم که11سال ازم بزرگتره..پسری کاملا امروزی وخوشتیپ وشیطون…ولی باطرز پوشش من تو مهمونیا مشکل داره درحالیکه لباسم بد نیست وبد حجاب نیستم…نهایتش شومیز وشلوار میپوشم وشالمم سرم میکنم…3ساله که بحثمون سر پوششه منه ومن هرسری میخوام تغییر کنم ولی نمیتونم چون خانواده وفامیلام همه راحتن ومنم اینطوری بزرگ شدم…میشه کمکم کنید چیکار کنم تا بتونم خوشحالش کنم ودیگه بحثی نداشته باشیم؟آخه خیلی همو دوست داریم بدون هم نمیتونیم باهمم نمیتونیم

سلام دوست گرامی یک رابطه درست،رابطه ای هست که افراد در عین احترام به تفاوت های هم، سعی کنند پذیرای نظرات و خواسته های طرف مقابل هم باشند .با هم منطقی صحبت کنید و یک چارچوبی از خواسته هایتان داشته باشید و طبق آن رفتار کنید .شما هم باید در نظر بگیرید تفاوت های فرهنگی را اگر با منطق قبول کنید دیگر دنبال دلیل و بهانه برای رد انها نیستید

سلام من مدتی با کسی بودم خیلی دوستم داشت سر بحثی مجبور شدم تموم کنم چن روز بدم ک برگشتم این پسر ب کل عوض شدن خودشون میگن از چشمم اوفتادیی بنظرتون راهی هس ک دوباره مثل قبل شن

سلام دوست گرامی باید دید مشکل پیش امده بین شما و شریک عاطفی شما به چه صورت بوده و چقدر برای شخص مقابل شما مهم بوده است.سپس از طریق یکی از دوستان برای حل مشکلات پیش امده اقدام کنید و طی یک جلسه حضوری با قبول اشتباهات خودتان سعی در ترمیم و بازسازی رابطه داشته باشید

سلام من حدود چهار سال پیش با یه پسری که از خودم حدود نه سال بزرگتره یه آشنایی مختصر داشتم ایشون همیشه لبخند میزدن و باهام شوخی میکردن و من هیچ تمایلی نداشتم به آشنایی ولی بعد از یه مدت بهش وابستگی پیدا کردم و یه جورایی خوشم اومد ازش حدود شش بار تو محل کارشون همدیگه رو دیدیم تا این که من اخیرا دوبار رفتم دیدم به بهانه کار و خودشونم متوجه شدن و خندیدن الان نمیدونم چطور باهاش برخورد کنم ؟ چیکار کنم؟ ایشون موقعیت شغلی و اجتماعی خوبی دارن و من قیافه خوب و وضعیت مالیم از ایشون بهتره. من ۲۵ سالمه

سلام دوست گرامی اگر همانطور که مطرح کردید ایشان متوجه علاقه شما شدن در صورت علاقمندی باید پیش قدم بشونند در ضرورتی که اقدامی نکردن بهتر هست شما هم صحبتی نکنید

متوجه شدن ولی من یهویی جدی شدم و رفتارمو انکار کردم من حتی نمیدونم که ایشون ازدواج کردن تو این چهار سال ظاهرا که حلقه ازدواج نداره،اونم رفتارش عادی شده از اون موقع تا حالا، ولی من دلتنگشم دوستش دارم دوست دارم از جانب اون اقدامی صورت بگیره.لطفا راهنماییم کنید

سلام من ۲۵ سالمه.یک سال پیش با یه پسری اشنا شدم.در نگاه اول خوشم نیومد ازش. فامیل دور هستن.چند بار دوستانه با فامیل بیرون رفتیم. دیدم خیلی پسر خوبی هست.اخلاق و رفتارش منو جذب کرده.دقیقا اونیه که میخوام.طوری که اجازه ندادم کسی بیاد تو زندگیم. نمیدونم چیکار کنم دلشو ببرم. هر از گاهی از طریق موبایل حالشو میپرسم. احساس میکنم اون به من حسی نداره. اگه داشت میومد جلو. چند بار خواستم برم بهش بگم اما چون فامیل هستیم نتونستم… ممنون مبشم راهنمایی کنین

سلام دوست گرامی با توجه به اینکه مطرح کردید ایشان صحبتی در این زمینه نمیکنندو اشاره ای نداشتن پس بهتر است صبر کنید تا ایشان در صورت تمایل ابراز علاقه کنند.

سلام خسته نباشید من نمیدونم مشکلمو کجا باید بگم چیکار باید بکنم یا چه کاری درسته،من ٢٠ سالمه و یکماهی هست با ی اقایی ٣١ساله در ارتباطم ،ایشون به من گفته از روی عقل و منطقم تو رو انتخاب کردم ولی دوست هم دارم من مشکلم اینه که من خودم دوس دارم با کسی که هستم گرم باشه یعنی همش پیگیرم باشه بیاد منو ببینه پیام بده ولی این اقا اوایل که در روز فقط چند تا پیام میداد اینقدر دیگه خودم گفتم الان بیشتر شده ولی باز هم دیر جواب میده هر اس ام اسی رو دیر جواب میده زنگ اونقدر نمیزنه،،نمیاد منو ببینه میگه درگیری ذهنی دارم مشغله کاری دارم تو مشکلاتمو نمیدونی ولی بعضی اوقات تو اس ام اس هاش ابراز علاقه میکنه ،کلا شخصیت اروم داره خونسرد..شاید تو ماه ٢بار همو ببینیم من نمیدونم روش درست برخورد با این اقا چیه وقتی.دیر جواب میده من چی باید بکنم وقتی نمیاد من چیکار باید بکنم چیکار باید بکنم که بیشتر جذبم شه ،،به من میگه شخصیتم اینطوره نمیتونم نشون بدم

سلام دوست گرامی شای د ریک عاطفی شما شخصی درونگرا باشد و برای همین ابراز علاقه و تماس ها و پیام ها مکرر نداشته باشید.جدا ا زاین ویژگی ها ایشان را بررسی کنید و ببینید ایا فرد مناسبی برای شما هستن یا خیر؟

سلام خسته نباشید من 23 از مردی خوشم اومده که 42 سالشه و مجرده من اولین بارم نیست که با جنس مخالف حرف میزنم و طوری هم نیستم که وابسته کسی بشم اخرین رابطه ام سه سال پیش بود و من سه سال تنها بودم و تا الان هیچ پسری حتی پسرهایی که باهاشون حرف میزدم بهشون احساسی نداشتم اصلا اما با دیدن ایشون من به کلی عوض شدم دلم تنگ میشه از دوریش ناراحتم جرئت کردم و رفتم و شماره اشو گرفتم اما ایشون بهم گفت که من خیلی ازش کوچیک ترم چیزایی که میخواد به من اسیب میزنه من میدونم چی میخواد اما من دوسش دارم میخوام کاری کنم که منو بشناسه نه فقط برای چیزه دیگه هیچوقت روابط ایشون بالاتر از یه رابطه خصوصی با خانم ها نبوده اما من میخوام کاری کنم که جدی به من نگاه کنه میخوام حتی اگه میشه تبدیل به دوستش بشم لطفا کمکم بکنید تا حالا چیزی برام انقدر مهم نبوده.

سلام دوست گرامی.اینکه خود این شخص اعلام کرده خواسته های متفاوتی از شریک عاطفیش داره نشون میده علاقه شما برای ابشان اهمیت ندارد پس بهتر هست بجای صرف وقت برای اشنایی با فرد مناسب خود اشنا شوید

سلام خدمت شما.من 23 سالمه و از 10 سالگی عاشق پسر عمم شدم بهش چیزی نگفتم فقط وقتی خونشون میرفتیم ارتباط چشمی زیادی داشتیم منم دور ورش زیاد بودم هم من شوخی میکردم و هم اون خلاصه بد چند روز بهش تو تل پیام دادم حرف زدیم باهم خندیدیم ولی نمیدونم چی شد بد چند روز بهم پیام داد گفت تو فقط برام دختر دایی هستی ن بیشتر ن کمتر منم گفتم من ک چیزی بهت نگفتم البته بگم پسر عمم قبلش عاشق دختر عمم بود دختر عمم بش خیانت کرد و ولش کرد حالا پسر عمم کلا از دخترا بدش میاد حالا من چکار کنم از من خوشش بیاد آخه من عاشقشم.

سلام دوست گرامی باید حداقل علاقه از سمت مفابل باشد تا بتوان راهکار جذب ارائه کرد.بهتر هست در حال حاضر اقدامی نکنید تت به مرور از بحران شکست قبلی خارج بشند

سلام مدت هاست با کسی در ارتباط نیستم تقریبا ۴ سال.۲۴ سالمه از افراد زیادی خوشم اومده اما هیچ وقت موفق نشدم افراد رو جذب خودم بکنم در حال حاضر هم از فردی خوشم اومده، اما واقعا نمیدونم باید چطور رفتار کنم از دستش ندم.

سلام دوست گرامی بهتر بود که بیان میکردید دلایل عدم جذبتان چه مسائلی بوده تا بهتر راهنمایی شوید.اما برای ماندن در یک رابطه باید هر دو نفر انگیزه و میل برای ادامه داشته باشند و فقط نمی شود یکنفر نمی تواند این کار را انجام بدهد.اگر در رابطه با شخصی هستید که با خواسته ها و ایده ال های شما هماهنگ هستند سعی کنید رفتاری متعادل و درست داشته باشید و خیلی در علاقه افراط نکنیداز دوره جذب عشق هم از طریق سایت میتوانید استفاده کنید

سلام .چن وقتیه که با یه پسری اشنا شدم که کسی بهم معرفیش کرده و چون سربازه هنوز همدیگه رو ندیدم .من نمیدونم که باید چیکار کنم که رابطمون پایدار بمونه .اصلا بلد نیسم ک با یه پسر چجور باید برخورد کنم و بتونم کنار خودم نگهش دارم. میشه راهنمایی کنید.ممنون

سلام دوست گرامی اینکه با کسی بدون شناخت در ارتباط هستید و اصلا نمیدانید که ایشان چقدر با خواسته های شما مطابقت دارند را نمیتوانید برنامه ای برای حفظ و جذبشان داشته باشید. ابتدا به شناخت و بررسی های لازم را انجام بدهید و بعد در مورد ماندن در رابطه و جذب ایشان اقدام کنید

سلام من یه دختر هفده سالم با پسری دوس شدم و نه ماهه باهمیم اون بیس سالشه و ما تقریبا ده بار رفتیم بیرون تا اینکه تو قرار اخر ازم لب گرفت و من میخام بفهمم کارش اشتباهه یا هوسه یا از روی عشق خانوادش رابطمونو میدونن ولی خانواده من نه

راهنماییم کنین

سلام دوست گرامی بهرحال هیجان و وسوسه هایی در رابطه ها وجود داره اما نمبتوان با حکم کلی پیش رفت بهتر هست رابطه را با منطق کنترل کنید

سلام من حدود دوسالی هست که بایه پسر دوست هستم ما همدیگرو دوس داریم ولی رابطمون خیلی سرده من دوسش دارم و نمیخوام از دستش بدم میشه راهنمایی کنید

سلام دوست گرامی هر ارتباطی بعد از گذشت زمان دچار سردی و یکنواختی میشه و هنر هر دو نفر هست که چطور رابطه رو پیش ببرند از طرفی شرایط کاری و مالی و خانوادگی روابط رو تحت شعاع میذاره اما مهم الویت و مدیریت رابطه هست ما برای قوی شدن ارتباط پیشنهاد میکنیم که ۱-از ویسهای جذب عشق در سایت استفاده کنید ۲-خودتون بعضی وقتا پیشقدم بشید مثلا پیشنهاد بدید کاری انجام بدید با هم ۳-یسری هدف و کار مشترک تعریف کنید ۴-مناسبت های مختلف رو یاداوری کنید

سلام،من۱۵سالمه و ۲ساله با پسری که۱سال ازم بزرگ تره دوست هسم اولاش نمیخواستمش وعلاقه ای نداشتم لهش،اما اون با ابراز علاقه های فراون منو هم شیفته خودش کرد،فاصلمون باهم زیاده،و نمیتونیم همو ملاقات کنیم،به مدت یک ماه از هم جداشدیم و من متوجه شدم باکس دیگه ای وارد رابده شده،بعداز اون برگشت و کلی ابراز پشیمونی کرد و گفت بخاطر تونبودی و پرکردن تنهایم این کارو کردم ،وحالا متوجه شدم تو روخیلی میخوام،منم قبول کردم،و رابدمونو ازامه دادیم اخه به شدت بهش علاقه پیدا کردم از اون مدت۶ماه میگذره،دعوا زیاد میکنیم،اذیتم زیاد میکنه اما از دلم درمیاره منم فراموش میکنم نه ازم جدامیشه و نه این اجازرو به من میده،میگه قصد ازدواج دارم باهات میشه راهنمایم کنید،چطور به رابطمونتنوع و هیجان بدم،لطفابگین همچین فردی بازم میتونه باکس دیگه وارد رابطه بشه،چطوربفهمم حسش به من چیه خواهشا راهنمایم کنید ممنون

سلام دوست گرامی سن شما برای ورود به یک رابطه عاطفی و جدی کم هست و اصلا منطقی نیست که از الان بای اینده رابطه برنامه ریزی کنید.رابطه را در حد متوسط و نرمال نگه دارید تا در زمان مناسب که ایشان امکان اقدام رسمی داشتند در مورد تنوع در رابطه تصمیم بگیرید

سلام من حدود دوسال با یه پسری آشنا شدم در حد ازدواج خانواده ها در جریان هستن نمیدونم چیکار کنم ک رابطمون شور و نشاط بیشتری داشته باشه دلم میخواد براش شیطونی و دلبری کنم ولی میترسم زیاده روی بشه و ازم دور بشع باتوجه به اینکه محل زندگی ما ازهم دوره و بیشتر ارتباطمون از طریق چت چیکار کنم رابطمون با نشاط بشه؟؟؟؟

سلام دوست گرامی برای جذب مردها باید مهارت و سیاست های خاص داشته باشید که بخشی از ان در هنگام اشنایی و بخش عمده ان مربوط به دوران شناخت و ارتباط هست 1-به ویژگی های شخصیتی و اخلاقی مثبت مردان توجه کنید و در موردش صحبت کنید. 2-در مورد مردها مطالعه کنید و به شناخت در مورد ویژگی ها و اخلاق آنها بپردازید 3-برای مردها مهم هست که خودتان باشید و نقش بازی نکنید 4-مستقل باشید و این حس رو به فرد مقابل انتقال بدید که فردی متسقل و با اعتماد به نفس هستید 5-دوست داشتن و علاقمندی برای جذب بسیار مهم هست 6-فردی شاد و سرزنده باشید 7-انها را تحسین کنید 8-در سایت رادیو عشق،مبحث جذب از زراه پیام را دریافت کنید 9-برای جذب مستقیم وارد نشوید سعی کنید از دوست یا همکار مشترکی بخواهید که شما را معرفی کنند 10-فردی مهربان و اجتماعی باشید 11-نشان ندهید که تما فکر و حواس شما درگیر او هست 12-منطقی باشید و دور از هیجانات مسائل را بررسی کنید

سلام .من ی دختر١٨ سالم که ۴ ساله با ی پسر ٢٧ ساله دوستم و ایشون قصد ازدواج با منو داره و خیلی هم اصرار داره و مادرامون از رابطمون خبر دارن من اوایل به خاطر تفاوت سنیمون قبول نمیکردم و میگفتم که سنه منم پایینه برای ازدواج اما الان زیاد دیگه تفاوت سنیمون برام مهم نیس مشکلی ک دارم اینه ک بعد از چهار سال من احساس نمیکنم که عاشق ایشون باشم و فقط به عنوان ی مرد ایده ال بهش نگا میکنم چون از نظر اخلاق و مادیات و نمازو این چیزا فرد کاملیه هربار ایشون ازم میخان که شماره مادرمو بدم که برای خاستگاری اقدام کنند اما من هم از اینکه تصمیم اشتباهی بگیرم میترسم هم اینکه فکر میکنم شاید بهتر از ایشونم بعدا سر راهم قرار میگیرن و ممکنه عجله کنم هم احساس میکنم برای ازدواج زوده و بیشتر میخام مجرد باشم چند باریم بهشون گفتم که جاهای دیگه خاستگاری برن شاید دختره دیگه ای با تفاوت سنی کمتر و بهتر از منو پسندیدن اما قبول نمیکنن به نظرتون چیکار کنم چی بهش بگم ؟به نظرتون زوده برای ازدواج کردن؟

سلام دوست گرامی اگر این فرد با شناختی که دارید فرد مناسبی هست و با شرایط و خواسته های شما هماهنگی دارد بهتر هست اجازه خواستگاری بدهید و زیر نظر خانواده ها به شناخت و اشنایی درست برسید .اما برای عقد عجله نکنید و با مراجعه به مشاور و رفت و امد و شناخت بیشتر تصمیم بگیرید

سلام من 27 سالمه، همکارم از ۱/۵ سال قبل خیلی نامحسوس پیگیر من بود ولی من تمایلی نداشتم، بالاخره ۶ ماه پیش باهم وارد رابطه شدیم ، ولی رابطمون فقط سه ماه طول کشید ، اصلا نمیدونم چی شد که ایشون تمایلشون رو از دست دادن و دقیقا برعکس تمایل من برای ادامه رابطه بیشتر شد ولی خب خیلی راحت قبول کردمو رابطه رو تموم کردیم. الان با گذشت ۳ ماه از تموم شدن رابطه من همچنان دوست دارم که دوباره رابطمون رو شروع کنیم ولی ظاهرا ایشون تمایلی ندارند، ما ارتباط کاریه نزدیکی باهم داریم ، من اصلا نمیدونم که رفتارم باید با ایشون چه جوری باشه ؟ باید سرد رفتار کنم، گرم رفتار کنم؟ و نمیدونم که چه جوری باید رفتار کنم که ایشون دوباره به سمتم بیان؟

سلام دوست گرامی شاید در ابتدا برای ایشان جذاب بوده و بعد از حضور در رابطه متوجه تفاوت هایی شدند .پس بهتر هست منطقی باشید و دور از هیجانات و احساسات باشید و خیلی عادی رفتار کنید و دلیلی برای پیگیری و شروع ارتباط از شمت شما نیست

سلام…سعی کنین با پسرایی ازدواج کنین که بتونن همون اول با آگاهیت تمام به شما نزدیک بشن(در واقع متوجه درکی که لازمه بشن همون اول…یعنی طرف متوجه کامل بشه که شما واقعا دوستش دارین…البته همون اول یعنی اولین باری که دیگه برای ازدواج علاقه مند شدید و میخواید برسونید بهش)….با اونایی که روباتیک مانند(یعنی باید چند بار حرف بزنید باهاشون تا بتونن قبول کنن که چی قرار بشه و چی هم هست البته حال حاضر*) میمونن و نمیتونن همون اول ارتباط برقرار کنن و ول کنین …البته خودم هجده سالمه اما خب پسرم و میدونم که چه پسرهایی خوبن و کیا بد….در کل سعی کنین درک طرف بالا باشه مثل پسر بچه های خنگ که بلد نیستن زندگی رو اما فکر میکنن میدونن و یا به ظاهر و یا….دوری کنین…خداوند هوای همه کسانی که از ته دل و خالصانه به فکر ازدواج هستن و مهربونن رو داشته باشه…الٰهی آمین

سلام من عاشق پسرهمسایمون شدم اسمش محمد ، هروقت که میخچاستم با دوستام قرار بزارم بریم جایی محمد میومد به هر یک بهانه قانعم میکرد که نرم ، بعد چند روز خیلی خستم کرده بود ازاون موقع اصلا از خونه بیرون نمیومد جایی نمیرفتم تا اینکه فهمیدم بله!جنابعالی به جز من یک مریم دیگه که توی محلمون هستو دوست دارم😖😒😬هرروز باهم میرفتن پارک و…. ، ازاون موقع هروقت که میبینمش حالم ازش بهم میخوره لطفا راهنماییم کنین چیکار کنم که باز مثل قبلا خوب شیم باهم؟؟؟!

سلام دوست گرامی وقتی شخصی همزمان که با شما در ارتباط بوده با شخص دیگری هم دوست بوده نشان از عدم تعهد ایشان به رابطه هست.اگر برای شما مهم هستند بهتر هست که با ایشان صحبت کنید و در مورد رفتارشون اطلاعات کسب کنید و بعد در مورد ادامه رابطه یا انمام ان تصمیم بگیرید

سلام من هر از گاهی به باغ رستوران میرم و یکی از محافظای اونجا هس ک خیلی با هم چشم تو چشم میشیم و نمیدونم چرا وقتی نیستش دنبالش میگردم با چشم دلیلش چی میتونه باشه؟

سلام دوست گرامی ذهن شما با توجه به تلقین هایی که انجام داده اید عادت به حضور این شخص کرده است که کاملا رفتاری اشتباه هست .بهتر هست مدیریت ذهن داشته باشید و از ایجاد وابستگی این شکلی خودداری کنید

سلام وقت بخیر من دختر٢۵ساله ای هستم. قبلا یکبار عاشق فردی شدم و کمو بیش دوست بودیم ولی زیاد همو ندیدیم و زیاد شناخت نداشتیم من خیلی عاشق بودمو همو فرصتامو از دست دادم به خاطرش و بلخره بعد ۴سال از اشنایی مون اومد خواستگاریم گفت اونم عاشقمه ولی با مخالفت پدرم روبرو شدیم. من احساس کردم پدرم حرفش منطقیه و من فقط احساسی داشتم تصمیم میگرفتم. وقتی بعد خواستگاری اخلاقاش عوض شده بود انگار تازه داشتیم همو میشناختیم. از قبل هم ادم عصبی بود ولی بعد خواستگاریم بدتر شد انگار حساس شده بود مثلا گفت اخرین باره با دوستات میری بیرون یا درست تموم شه نباید بری سرکار، ازین حرفا؛ منم با توجه به حرفای پدرم و ٩٩ درصد مخالفتش گفتم نه. پدرم نمیدونست دوست بودیم ولی خانوادش میدونستن و گفته بودن معرفی شدن. خلاصه دلایل مذهبی و سطح طبقاتی و فرهنگی و تحصیلاتی بود. حالا به هر دلیلی ایشونم اصرار نکرد نمیدونم و رفت ولی خوشحالم که درست و عاقلانه تصمیم گرفتم و ممنون پدرم هستم. حالا از اون موقع ۴سال میگذره که تموم شده. من باز هم اشنا شدم با پسرهای زیادی، یک مدت کوتاهی دوست میشدم بهم میزدم یعنی نه واسه دوستی میشد ادامه بدم نه واسه ازدواج. حتی خواستگارام هم به هر بهونه ای رد میکنم. من هم زیبام هم خوش اندام هم خوش صدا هم کارشناسی ارشدمو دارم تموم میکنم. ولی من از اون موقع عوض شدم انگار احساس ندارم. پارسال دوباره برگشت عشق سابقم. از طریق خانوادش یکم رفت و امد کردیم یواشکی. چون خانواده من هم چنان مخالفن میدونم. ولی با معاشرت فهمیدیم انگار بازم حسی هست بینمون. ولی خب من انگار از سر تنهایی به خاطر اینکه نتونستم کسیو انتخاب کنم داشتم باهاش معاشرت میکنم. من دوس دارم ازدواج کنم. تا اینکه ۶ماهه پیش از اخرین باری که دیدمش، تو ی مهمونی با دوستام با پسری جدید آشنا شدم. دیگه با عشق سابقه ام حرف نزدم چون وارد رابطه جدید شده بودم. فرد جدید زندگیم از من خیلی خوشش اومد و اصرار داشت با من باشه. میگفت دنبال ی رابطه طولانی هست. من دوس پسر زیاد داشتم و تقریبا میتونم تشخیص بدم چجورین پسرا و فهمیدم ادم بدی نیست ولی خب من زیاد ازش خوشم نیومد. ولی انقدر منو برد بیرون. انقدر حواسش بهم بود. انقدر مهربون بود. خودش بود. منم خودم بودم و هستم. بعد چند سال من دیگه خنده هام واقعی بود اصلا همه اطرافیانم فهمیدن من چقدر خوشحالم ولی به کسی نگفتم. از اول رابطه گفت خیانت و دروغ نباشه گفتم قبول. من نمیخواستم با کسی فاب شم. یعنی هر دفعه خواستم تو این چندساله اخیر نشد. این دفعه دلم گیر کرد. نمیدونم وابستگیه چیه! اصلا مثل عاشقیه قبلا نیست. براش همه کار میکنم در جواب خودش که همه کار میکنه. ما ٨سال فاصله سنی داریم( قبلیه ٧سال فاصله داشتیم) و عاقلیم پس دعوا نمیکنیم و مشکلی پیش بیاد همه چیو حل میکنیم. اصلا پیشنهاد ازدواج نداده با این حال که دوسم داره و میدونه منم فقط با خودشم و دوسش دارم. بهم ایمان داره. از گذشتش نپرسیدم نمیخوامم بدونم. فقط میدونم مادرش درسن ١٨سالگیش تو تصادفی که خودشم بوده فوت کرده همین. از خانوادشم بهم میگه ولی پیشنهاد اشنایی نداده. از عشق سابقم گفتم بدونین نه ساده ام نه ابله نه هرکی بیاد تو زندگیم راه بدم من ادمارو میسنجم بعد اون میمونم باهاشون. شایدم این خیلی بلده نمیدونم. الان ۶ماهه باهمیم. تو تولدی که سورپرایزش کردم دوستش از دوستم خوشش اومد و دوست شدن. جمعمون شد ۴نفره. و سر همین جمع به خاطر سوء تفاهم که پیش اومد کات کردیم یعنی جفتمون به هم زنگ نزدیم. الان دوباره هستیم یک ماهه و جمع ۴نفره اوکی شده دوباره. بین منو اون هیچی تغییر نکرده و همو دوس داریم. جفتمون اهل ابراز نیستیم فقط عمل میکنیم. منو محمد حسن انگار مال همیم خیلی تفاهم داریم اون تفاوت هایی هم که پیش میاد حل میکنیم. پسره خوبیه، بامرام و با ایمان و مهربون و خوش زبون و با ادب و ولی قیافه تیپش معمولیه برام مهم نیست و خیلی ام لارجه. وضعشم خوبه شکرخدا. خرج باباش و داداش تو خونشم میده. تا اینجایی که شناختمش خودش دوس داره با من باشه با من حالش خوبه شاده. قبل اینکه با من دوس شه غمگین بوده ساکت بوده الان با بودن من تو زندگیش شده عین من شاد و سرحال. اون انگار به همه بد بین بوده ولی با اومدنه من دیده هنوزم دختر خوب هست. من از همه لحاظ ازش سر ترم ولی برام مهم نیست مهم اینه باهاش حالم خوبه اونم هم قدرمو میدونه هم ازم تعریف میکنه و من اصلا مغرور نمیشم. ما پیش هم مغرور نیستم اصلا. چند دفعه حرف ازدواج شد فهمیدم دوس داره با من. ولی تو جمع ۴نفره یک دفعه گفت من از اول گفتم قصدم ازدواج نیست نمیدونم حالا افه بود جلو دوستامون یا هرچی نمیدونم ولی میدونم تو دلش از خداشه ازدواج کنه باهام، با این حال که نگفته بود و داشت دروغ میگفت منم کم نیاوردم گفتم اره. حالا بعد اون باز حرفه بچه زد که من ۴تا دوس دارمو اینا با اینکه میدونه من از بچه بدم میاد. همش چیزایی میگه من خوشم بیاد از بچه. با تمام اینا منتظر موندم پیشنهاد ازدواج بده ولی نمیگه. من اصلا ادم عجولی نیستم ولی نمیدونم چرا میترسم. همش منتظرم. جدیدانم پرسید تو خواستگار نداری گفتم چرا دارم. گفت بهم بگو اگه خواستی قبول کنی برو. گفتم نه من تورو دوس دارم خجالت کشید سکوت کرد. حالا موندم چیکار کنم ی رابطه پاک و دو طرفه و خالصانه چه جوری میشه! به نظرتون چقدر باید صبر کنم؟ چیکار باید بکنم؟ من احساس میکنم این دوست داشتنِ با شناخت خیلی بهتر از عاشقیه قبلیمه. خیلی حس خوبیه. من نمیدونم چی نمیزاره بگه. من نمیخوام به عشق قدیمم بله بگم خانوادش گیر دادن بیایم جلو باز. من نمیدونم چیکار کنم دوس پسر الانم بیاد خواستگاریم! نمیدونم چی نمیزاره بهم پیشنهاد بده مثلا زوده الان بعد ۶ماه! یا اعتماد نداره!یا شرایط خانواده نمیدونم! فقط میدونم اولین ادمیه اخلاقامون مچ شده و من ۶ماهه باهاش هستمو مشکلی نداریم خوشحالیم. اینم اضافه کنم میدونه بابام نذاشته با عشقم ازدواج کنم اونم اتفاقی لو رفتم ولی گفتم حق با بابام بود یعنی بابام برام از همه چی مهمتره. میشه راهنماییم کنین؟ ممنونم

سلام دوست گرامی اینکه مطرح کردبد رابطه خوبی دارید و پارتنزتان درکتان میکند خیلی خوب هست اما بهتر هست قضیه رو از سمت پارتنرتان هم ببینید که ایا ایشان هم اینهمه تفاهم در رابطه میبیند؟ از طرفی باید با ایشان صحبت کنید دغدغه ها و نگرانی های ایشان را برای ازدواج نکردن متوجه بشید و اگز دلایل منطقی هست کمک کنید تا رفع شود.رابطه قبلی شما با توجه به عصبی بودن خواستگارتان رابطه درستی نیست و بهتر هست تمام شده بدانید.برای رابطه فعلی وقت بکذارید و تلاش کنید تا هم را بهتر بشناسید و مراجعه به مشاور هم خوب هست

سلام من دختر 23ساله ای هستم که با پسری در مجازی اشنا شدم .درابتدا ایشون دنبال من بودن بخاطر اینکه به چند زبان مسلط هستم خوشش اومده بود از رفتار و نحوه حرف زدنم و یکسال گذشت من به این فرد ابراز علاقه کردم اما ایشون گفتند که ما فقط دوستیم نه بیشتر .نمیدونم چرا اینطور با من صحبت کردن و خیلی دلخور شدم . ایشون گفتند که قبلا وارد رابطع ای نبودن و نمیخوان بشن..راهی هست بتونم دلش و بدست بیارم??

سلام دوست گرامی ابتدا واقعیت را در نظر بگیرید شاید ایشان به عنوان فردی که توانایی خاصی دارد جذب شما شده و با شما صحبت می کند .پس عجله نکنید و صبور باشید.اینکه ایشان اعلام کردند که به دنبال ارتباط نیستند شاید به دلیل یکسری دغدغه هست .بهتراست متوجه این دغدغه ها بشید.اگر بصورت پیام در ارتباط هستید در سایت رادیو عشق مبحث جذب از طریق پیام خیلی می تواند به شما کمک کند

سلام ممن حدود 9ماهه توی یک شرکت کار میکنم و از روز اول ک یکی از همکارام رو دیدم بهش علاقه مند شدم و بعد از چند ما با هم ارتباط تلفنی داشتیم و ایشون هم گفتن ک از روز اولی ک منو دیدن بهم علاقه پیدا کردن من 25 سالمه و حس میکنم ک علاقه ای ک به ایشون دارم رو تاحالا تجربه نکردم و همیشه به شوق دیدن ایشون سرکارم میام ولی اون اقا با ی خانومی توی رابطه ست و اینکه خانواده های دوطرف هم در جریان هستن و ایشون گفتن ک دوست دارن رابطه شون رو با من جدی کنن میشه کمکم کنید

سلام به اونجاش کارندارم که باید خودت خودتو قبول داشته باشی تا اعتمادبه نفست بره بالا اما اونجاش که میگه لبخند و ارتباط چشمی داشته باش خب من آدمی هستم که اصلا دوس ندارم بیشتر از۲ثانیه کسیو نگاه کنم حتی اگه زیباترین باشه از خیره خیره نگاه کردن بدم میاد نمیتونم زیاد ارتباط چشمی داشته باشم دوس دارم همه مجذوب رفتارم باشن تز رفتارای سبک سرانه بدم میاد باوجود این هم همیشه افراد جذب اون دسته از آدمای اطرافم میشه که رفتارشون پررو و دور از شأن یه خانومه

نمیدونم باید چیکارکنم که به چشم بیام جوری که شخصیتم زیرسوال نره تیپ وقیافه م خوبه فقط لاغرم

دوست عزیز سلام، مساله‌ای که شما مطرح کردید شاید دغدغه‌ی خیلی از دختران باشه؛ خیلی از دخترها، فکر می‌کنند توجه نشون دادن، نوعی رفتار سبک‌سرانست. اما قبل از هر چیز، به خاطر داشته باشید که همه چیز در حالت تعادلش درسته؛ نه زیادی خجالتی و غیرقابل دسترس بودن و نه خیلی مشتاق بودن به رابطه. مواردی که در پست ما گفته شد، لزوما به این معنی نیست که شما خیره به فرد مقابلتون نگاه کنید یا با خیلی خوشحال و مشتاق نشون دادن خودتون، فرد مقابل را به خودتون جلب کنید. مساله این هست که اگر از کسی خوشتون اومده، با روش غیر مستقیم (مثل نگاه کردن یا لبخند زدن)، نشونش بدید که شما هم به آشنایی با اون فرد علاقه دارید. بیاید داستان را از سمت یک پسر نگاه کنیم؛ فرض کنید شما پسر هستید و در یک مهمانی حضور دارید، چندین دختر در آنجا هستند که هر کدام به نحوی دارن به شما توجه می‌کنند و یک دختری هم هست که حتی از نگاه کردن به شما اجتناب می‌کنه، چه برسه به توجه. به نظرتون شما سمت کدوم یکیشون می‌رید؟

سلام. من در فضای مجازی با آقایی آشنا شدم که استاد یکی از دانشگاه های معتبر ایران هستند. ایشون به یک بهانه ای به من پیام دادن و از من سوالی صوری پرسیدن و باب آشنایی باز شد. چند باری با هم صحبت کردیم که بیشتر ایشون از من سوال میپرسیدن تا آشنا شوند اما بعد از مدتی من سوال کردم که آیا اولین پیامشون ساختگی بود یا واقعی. ایشون انکار کردن و حتی کمی بد برخورد کردن. از آنروز خودم رابطه را قطع کردم. بعد از مدتی به سخنرانی ایشون در دانشگاه رفتم و حالا بسیار پشیمان هستم که رابطه قطع شده. اما نمیدانم چگونه میتوانم این رابطه را درست کنم؟ آیا میشود کاری کرد؟ از سوی ایشون هم هیچ تلاشی برای درست کردن رابطه صورت نگرفت.

سلام دوست گرامی اینکه به بهانه یک سوال و جواب رابطه را کات کردید کمی غیر منطقی هست.بهرحال ایشان دنبال شروع رابطه بودن و بعد شما این رابطه را تمام کردید.بهترین کار این هست که اگر برای شما این شخص و رابطه مهم هست با ایشان تماس بگیرید و صحبت کنید و اشتباهات و کاستی های قبلی رابطه را درصدد جبران باشید و درصورت تمایل مجدد ایشان به شروع رابطه، این بار صادقانه پیش بروید

سلام یه اقایی هست توی محیط کار چند روز به من توجه کرد(معنی دار بود) و بعد یهو خیلی سرد شد.میخوام بدونم توی اون برهه از زمان که کسی داره بهمون توجه و ابراز محبت میکنه باید چیکار کنیم دقیقا؟؟ و این که علت سردی این اقا رفتار من بود؟؟ اگه من سرد باهاش برخورد می کردم پس زده میشد اما من عادی بودم.علت این سردی و ترس چی می‌تونه باشه یعنی

دوست عزیز با سلام ابتدا واقعیت را در نظر بگیرید شاید ایشان به عنوان همکاری به شما توجه می کردند و قصد و منظور خاصی نداشتندو نمی شود به توجه های معنی دار چند روز پرو بال داد و برای این توجه برنامه ریزی کرد.من متوجه منظور شما از برخورد عادی نشدم.از طرفی بهرحال ممکن هست ایشان به دنبال شناخت نیز بوده اند اما به شناخت مورد نظر خود نرسیدند.اما درصورتی که به نظر شما فرد موردنظر از لحاظ ویژگی ها و ایده ال های اولیه مناسب ازدواج هستندبهتراست از طریق همکارتان و غیر مستقیم شما به ایشان پیشنهاد داده شوید و از طرفی علائم و نشانه‌هایی مبنی بر اینکه مایل هستید رابطه به جلو پیش برود در اختیار او بگذارید، با زوج‌های متاهل همکارتان بیشتر در ارتباط باشید و بگذارید بداند شما گزینه‌های ازدواج نیز دارید.

سلام.من با پسری دوستم و همیشه شاکیه که برام ناز نمیکنی و ازت راضی نیستم و اینا منم راستش دختر بی حال و کم حرفی هستم خواستم چیکار کنم که این مشکل برطرف بشه چون قصدمون ازدواجه ولی با این کارای کن داره ازم سرد میشه لطفا بهم کمک کنید دلشو به دست بیارم

سلام دوست گرامی اگر مشکل در سرد بودن و درونگرا بودن شما هست می توانید ابتدا از صحبت در مورد موضوعات روزانه شروع کنید و در هر بار دیدن کمی در مورد اتفاقات صحبت کنید .سپس خاطرات خود را بیان کنید و کم کم حوزه گفتگوها را گسترش بدید خودتان را شاد و سرزنده نشان بدید مثبت نگر باشید سعی کنید یکسری حرکات را جلوی اینه تمرین کنید مثل مدال ایستادن ،بازی با دست ها و.. تا بتوانید در مقابل نامزدتان انجام بدید نوع حرف زدنتان را تغییر بدید مدل لباس ها و ارایش شما نیز مهم می باشد

سلام من 22 سالمه ی اقا پسری رو توی محیط کارم (بیمارستان) دیدم.حس میکنم اون هم از من خوشش میاد و با هم حرف های عادی روزانه میزنیم.اما اون پا پیش نزاشته هنوز و چیزی نگفته.من مطمئنم که کسی توی زندگیش نیست.ب نظرتون باید چطوری شانسمو واسه ایجاد ارتباط باهاشون امتحان کنم؟

دوست عزیز با سلام ابتدا واقعیت را در نظر بگیرید شاید ایشان به عنوان همکاری صمیمی با شما صحبت می کنند اما درصورتی که به نظر شما فرد موردنظر از لحاظ ویژگی ها و ایده ال های اولیه مناسب ازدواج هستندبهتراست از طریق همکارتان و غیر مستقیم شما پیشنهاد داده شوید و از طرفی علائم و نشانه‌هایی مبنی بر اینکه مایل هستید رابطه به جلو پیش برود در اختیار او بگذارید، با زوج‌های متاهل همکارتان بیشتر در ارتباط باشید و بگذارید بداند شما گزینه‌های ازدواج نیز دارید،برای اینکه مطمئن شوید اصلا قصد جدی دارند یانه می‌توانید از کسی که به او نزدیک است کمک بگیرید. همکار مشترک می‌تواند نقش واسطه را ایفا کند. منطقی باشید و درجواب صحبت های ایشان خودتان باشید و اجازه بدهید با شناخت خود واقعی شما ای ازدواج ترغیب شود. اگر بصورت پیام در ارتباط هستید در سایت رادیو عشق مبحث جذب از طریق پیام خیلی می تواند به شما کمک کند

راستش من یه مدت با یک پسر تو رابطه بودم که واقعا عاشقش شدم اما بعد ها فهمیدم خیانت کرده.خداروشکر تو رابطه حد و حدود رو حفظ کردم.ولی هنوز هم هرروز میبینمش و خیلی نگاه میکنه منم میخوام تا جایی که میشه اونو جذب کنم که دوباره برگرده تا من بتونم اینبار اون رو رد کنم وه واقعا هم به این کار نیاز دارم.ممنون میشم راهنمایی کنید

با سلام دوست گرامی رابطه ای که تمام شده بهردلیل را باید فراموش کنید و بدون اینکه منتظر تلافی باشید از رابطه دور بشید. اینکه ایشون خیانت کردن و شما رابطه را تمام کردید دلیل خییلی خوبی هست که شما ارزش و جایکاه خودتون رو می دونستید و بدون اینکه دچار احساسات و هیجانات بشید رابطه را تمام کردید پس الان کاملا غیر منطقی هست که مجدد ایشان را جذب کنید و اینبار توسط شما ایشان رد بشند در صورتی که دفعه قبلی هم شما بع علت خیانت ایشون رابطه را تمام کردید. پس بهتر هست بحای اینکه دنبال این امر باشید وقت و انرژی خود را صرف حضور افراد مثبت کنید

سلام خسته نباشید و ممنون از راهنمایی های عالی تون من ۳ ماه با دوست پسرم اشنا شدم‌ و از نظر اخلاقی خیلی اخلاقامون بهم می خوره و مشکلی با هم نداریم و کنار هم ارامش داریم وخوشحالیم از این جهت این حسی که بین مون بوجود اومده ما دوبار با هم معاشقه داشتیم و بعد این موضوع رفتار دوست پسرم هم تغییری نکرده و ولی من خوندم که دریک رابطه عاشقانه وارد مسائل جنسی نشوید چون هم حس عاشقانه روخاموش میکنه و هم این که مرد دلسرد میشه و میزاره میره، شما لطفا یه راهکار درست ارایه بدید که من در روند رابطه پیش بگیرم ممنون

دوست گرامی سلام بعد از سه ماه اشنایی به معاشقه رو اوردید و البته حد این معاشقه را مشخص نکردید.اما فکر می کنید که دوست پسرتان رفتارش تغییر نکرده و سرد نشده. دوست خوبم از کجا مطمئن هستی که این یک نقاب نباشد برای دراختیار داشتن شما برای لذت بردن و هروقت قصد جدی شدن قضیه را داشتید ایشون رفتارشان تغییر نکند؟ رابطه جنسی در دوران دوستی شاید جذاب و ارضاکننده باشد، اما این جذابیت و شور و هیجان دوامی ندارد. چرا که پسران و مردان فکر می‌کنند که این رابطه بخشی از دوستی‌شان بوده، درواقع اگر دختری در دوران رابطه عاطفی همه صمیمیت‌ها، جذابیت‌ها و پتانسیل‌های عاطفیش را برای پسر رو کند، او سرد می‌شود و هیچ انگیزه‌ای برای ارتقای رابطه به مرحله ازدواج نخواهد داشت. چون همه دستاوردهایی که می‌توانست از این رابطه بدست آورد برایش مهیا شده است. مورد بعدی باید وقتی یک رابطه به مرحله جنسی برسد که شناخت ها کامل شده و شما به او اعتماد داریدو نگران واکنس های بعدی نباشید.اما شما الان نگران اینده هستید پس مشخص است هنوز به اعتماد و شناخت کامل نرسیده اید.

رابطه جنسی یکی از اتفاق هایی است که افراد را در آسیب پذیر ترین حالت خود قرار می دهد و شناخت و تصمیم گیری را سخت تر می کند و حای ممکن است رابطه ای که الان از نظر شما بدون مشکل است را دچار نوسانات و بحران ها کند.

اگر تصمیم و هدف هر دو از این اشنایی بحث ازدواح است بهتر است با کنترل هیجانات و احساسات به شناخت و بررسی بپردازید و موقعیت خود و طف مقابل را در این رابطه مشخص کرده و خد و مرزهای فعلی رابطه را اعلام کنید

پیشنهاد می کنم برای شناخت هم وقت بکذارید و در صورتی که تفاهم های لازم را دارید رابط را بصورت رسمی و زیر نظر خانواده پیش ببرید و رابطه جنسی را به از رسمی شدن موکول کنید

سلام. من حدود7سال با دوست پسرم در ارتباطم خیلی همدیگه رو دوست داریم وهیچ مشکلی نداریم. تتها مشکلمون اینه که من 4 سال از ایشون بزرگترم و خانواده اشون مخالفت میکنن ما باهم ازدواج کنیم. خودشم نمیتونه رو حرف خانواده اش حرف بزنه و نمیدونیم چیکار کنیم. ذهنمون خیلی درگیر میشه راهنماییون کنین

با سلام به شما دوست محترم ازدواج یک امر چند عاملی است. یعنی برای این که دو نفر بتواند ازدواج کنند و ازدواج پایدار و رضایت مندانه ای هم داشته باشند، باید چند عامل مختلف کنار هم جمع بشوند تا این اتفاق بیفتد. سن یکی از این عوامل است . شما در مورد سن خوتان و ایشان صحبتی نکرده اید اما اگر شما به عنوان زن، بیست و هفت- هشت ساله هستید و شخص مقابل پسری بیست، بیست و یک ساله است به این نکته توجه کنید، شما در دوره جوانی به سر می برید و به دلیل زن بودن تان به بلوغ کامل رسیده اید اما همسر مورد نظرتان در اواخر دوره نوجوانی است و هنوز به طور کامل وارد دوره جوانی نشده است. این تفاوت مهم است چون نیازها و انتظارات انسان ها در هر دوره ای از زندگی با دوره بعدی یا قبلی متفاوت است در ازدواج های به این صورت ابتدا ما از مراجعه کننده می خواهیم در مورد سوالات زیرفکر کنند: قبل از این که بخواهید ازدواج کنید باید بدانید کیستید، چه هویتی از خودتان سراغ دارید و می خواهید چه کار کنید؟ به خصوص حالا که می خواهید با مردی کوچکتر از خود ازدواج کنید، لازم است بدانید چه جور آدمی هستید؟ مثلاً اگر در آینده جایی رفتید و دیگران درباره تفاوت سنی شما و همسرتان سؤال کردند آیا ناراحت می شوید یا برایتان مهم نیست? چقدر می توانید تداوم مخالفت های خانواده ایشان را که ممکن است به صورت کم کردن حمایت از شما و یا کنایه زدن باشد مدیریت کنید. و از سویی انگیزه طرف دیگر از ازدواج با شما چیست؟ با واقع بینی به این سؤال جواب بدهید به نظر خیلی بیشتر از شما، طرف مقابل احتیاج به کمک دارد. صورت مساله واضح است و شما انتظار دارین بعد از 7 سال چه کسی به شما چه کمکی کند؟ دو راه وجود داره. اون آقا جلوی خانواده بایسته و حتی اگه خانواده اش طردش کردن و کمکی بهش نکردن بتونه روی پای خودش بایسته و شما هم این شرایطو بپذیرید و ازدواج کند. اگه این امکان پذیر نیست، هر چه سریع تر باید رابطه تموم بشه . در ضمن به موارد زیر نیز توجه کنید: در در صورت موافقت ظاهری خانواده ایشان. در ظاهر همه چیز خوب به نظر می رسد اما چند عامل به طور همیشگی این ارتباط را تهدید می کند: 1. مخالفت های خانواده همسر که همچنان ادامه دارد و هر لحظه ممکن است شما را دلزده کند. 2. تأثیر پذیری همسرتان از خانواده اش. 3. محدود تر بودن فرصت مادر شدن و یا از ترس از دست دادن این فرصت به دلیل عدم آمادگی شوهر و یا مخالفت های خانواده او. 4. این ترس که همسرتان روزی جذب زن های جوان تر شود. 5. از دست دادن جذابیت جنسی به شما پیشنهاد می کنم با دید منطقی و مشورت با مشاوره در این زمینه تصمیم بگیرید

من با پسری سی ساله صیغه شدم که خودم قبلا طلاق گرفتم اونم یه دختری رو خیلی دیوانه وار دوست داشت. که نتونست بدستش بیاره .همیشه خسته ست معلومه عشق و ازدواج رو کم داره منم همین حسو دارم. اون یه پسر تقریبا مذهبی و غیرتی هست. جطور پایبندش کنم و اونو عاشق خودم کنم

دوست گرامی سلام شما سابقه زندگی مشترک را دارید و با جنبه های ارتباطی با مردان تا حدودی اشنا هستید و از این لحاظ می توانید اکنون با تجربه از اشتباهات و تحربه های قبلی خود موفق تر عمل کنید و زندگی مشترک موفقی داشته باشید . یادتان باشد تجربه ازدواج قبلی از شما آدم با تجربه تری ساخته است که با آدم قبل از ازدواج اول متفاوت است.در این راه ، میتوانید از پیشنهادات زیر کمک بگیرید: 1- به ایشان نشان دهید که علاقه مند به او می باشید . 2- به ایشان فرصت بازسازی احساسی بدهید تا بتواند شرایط جدید را قبول کند و از بحران خارج شود . 3- با او صادق باشید . 4- اجازه دهید در مورد احساساتش با شما صحبت کند و شما بدون جبهه گیری فقط شنوا باشید . 5- در این ارتباط صبور باشید . 6- اهداف مشترک داشته باشید و همدیگر را تشویق کنید . 7- سعی در شناخت او داشته باشید و از خواسته ها و علایقش با خبر شوید. 8- منطقی باشید . 9- نیازهای برآورده‌نشده‌شان را برآورده کنید . 10- اعتماد به نفس و عزت نفس خود را افزایش دهید .

آدرس: تهران، پونک، نبش بلوار پونک، پلاک 2، طبقه سوم، واحد 6

تلفن پشتیبانی:02146015870

رزرو نوبت مشاوره

انجمن روانشناسی آمریکا

سازمان نظام روانشناسی و مشاوره ایران

سازمان بهزیستی ایران

انجمن روانشناسی ایران

 

نویسنده : رضا احمدی | زمان انتشار :
1398-02-16 23:05:04

درحال لود مطلب …

برچسب ها :
غیرت
مرد
تحریک
کنیم
چطور یه پسر رو غیرتی کنیم

آرزوی زنانی که زندگی را دوست دارند و به آن تعهد دادند ، این است که شوهر خود را سر تا پا پر از هیجان و لذت کنند و برای او یک زن جذاب باشند. روش های تحریک مردان مسیری …

Aug 5, 2018 – علت غیرتی شدن پسرا را به شما نشان می دهیم و نشانه های غیرت عاشقانه را شرح خواهیم داد. غیرت پسر نیز یکی از موضوعات این مطلب می باشد. تحریک …

دختر مورد علاقه م سیم کارتش رو عوض کرده، چطور پیداش کنم؟ (۲۰۷۵ بازدید توسط ۱۴۴۴ … حس خوبی به خودم ندارم چون قبلا با یه پسر دوست بودم (۱۳۵۲ بازدید توسط ۱۰۱۸ نفر) – (۵۲ نظر) …. کدوم کارای زن حس حسادت و غیرت آقارو تحریک میکنه؟ عکس پسر …

اگر زن یا مرد، با خویشان و دوستان و آشنایان نامحرم، به ویژه اگر جوان و زیبا باشند، … صادق، که سال چهارم دانشگاه را می گذراند و دو سالی بود که با فاطمه، که دانشجوی سال دوم … حالا هردومان همراه درسمان کار می کنیم و زندگی مان رونق گرفته، اما عشق مان کم فروغ شده. …. هر گونه عامل تحریک غیرت و آشفتن حسادت همسرتان را از زندگی تان حذف کنید؛ …

Sep 29, 2018 – چگونه مردان را تحریک کنیم ؟ امروز روابط جنسی یکی از بزرگ ترین دغدغه های زوجین شده و با توجه به شرایط جامعه کنونی کشور ما، آموزش های لازم در این …

چگونه شوهرم را تحریک جنسی کنم،چگونه مردان را حشری کنیم،چگونه دوست پسرم را … یه زن می تونه با پوشش خاص ، رفتار خاص ، حالت های خاص دادن به بدنش ، آرایش و …

Jul 16, 2012 – سلامت نیوز: بدیهی است كه هم مردان و هم زنان می‌توانند حسود باشند، اما … هر از گاهی از خواهر و برادر و یا اطرافیان خود می‌شنویم كه چگونه حسادت دیوانه‌وار مردی منجر به حوادث تلخ و وحشتناك می‌شود. … گاهی به نظر می‌رسد كه مردان حسود بیش از حد غیرتی هستند، ولی این دو ….. چگونه باکسی که دوست اش داریم ارتباط برقرار کنیم؟

چگونه شوهرم را تحریک کنم؟ مردها چگونه تحریک می شوند؟ بیشتر زنها برای اینکه مرد رو به سمت خودشان متمایل کنند و برای تحریک جنسی شوهرشان موقع خواب آرایش می …

تحریک مردان و ایده شروع رابطه جنسی و رفتارهای تحریک کننده مردان در رابطه جنسی و … نمناک شما را با روش هایی که زنان باید برای تحریک مردان به کار ببرند آشنا می کنیم. … مردان در رابطه جنسی زودتر از زنان برانگیخته می شوند که این ویژگی ، یک …

جملاتی که مـردان را دیـوانـه می‌کند مقایسه همسر,مقابله‌به‌مثل همسر,خلق و خوی همسر,خانواده همسر,عملکرد شوهر. … گاهی وقت‌ها، خانم با بکار بردن یک جمله ناخواسته تمام اعصاب و روان آقای خانه را بر هم می‌زند. صبح قبل از …. اگر از چیزی ناراحت هستید آن را مستقیم بیان کنید تا ما هم بتوانیم آن را حل کنیم. … چگونه مادر شوهر یا مادر زن خوبی باشیم؟

تاریخ 03 تیر 1398

تاریخ 09 آذر 1397

نام

ایمیل

نظر


ارسال

تاریخ 20 آبان 1399

تاریخ 05 دی 1397

تاریخ 09 آذر 1397

تاریخ 11 دی 1397

تاریخ 09 آذر 1397

تاریخ 05 دی 1397

علامت تجاری در جدولانه

رنگ موی دافنه در عشق اجاره ای

شعر برای پایان دانشگاه

دل پیچه در بارداری خطرناک است

تاثیر قرص کلومیفن بر جنسیت جنین

برای درمان عفونت خون به چه دکتری مراجعه کنیم

در مصاحبه استخدامی چه بپرسیم؟

نقطه شروع انقلاب اسلامی ایران

بدنسازی بدون مکمل چقدر طول میکشد

رنگ اورینت قیمت

تمامی حقوق محفوظ است!

اگر با نشانه های غیرت در مردان آشنا باشید، تفاوت آن را با زورگویی و کنترل افراطی درمی‌یابید. مردان بطور معمول روی پوشش زنان حساس‌اند چرا که ذهنیت مردان دیگر را می‌شناسند و می‌خواهند در مقابل چشم‌های آلوده از آنان محافظت کنند. اما از طرفی برخی مردان به بهانه‌ی غیرت سعی دارند حس قدرت و سلطه خود را نشان دهند. غیرت بی‌جا و افراطی نسبت به اعضای خانواده به اندازه‌ی بی‌‌غیرتیباعث اختلافات فراوان می‌شود. مهم است که برای ازدواج موفق و انتخاب همسر آینده نشانه‌ های غیرت در مردان را بشناسید. در ادامه راجع به این علائم و همچنین نشانه‌های غیرت بی‌جا در مردان صحبت می‌کنیم. اگر احساس می‌کنید با مردی طرف هستید که غیرت افراطی دارد بهتر است این مسأله را در مشاوره قبل از ازدواج مطرح کنید. 

غیرت از ویژگی‌های مهم در مردان محسوب می‌شود که بسیاری از زنان دوست دارند همسرشان تا حدی این ویژگی را داشته‌ باشد. مرد باغیرت، جزء مردان مناسب ازدواج محسوب می‌شود. برای کسب اطلاعات بیشتر در زمینه مردان مناسب ازدواج کلیک کنید.

ممکن است شما نیز در بین دوستان و آشنایان خود زنانی را دیده‌ باشید که از غیرت زیاد مردان خود شکایت می‌کنند. مردانی که مدام به پوشش، رفتار و رفت و آمدهای آنان حساسیت نشان می‌دهند. این مردان در نظر بسیاری افراد مرد غیرتی به حساب می‌آیند اما واقعا غیرتی بودن به این معنا نیست. این دسته از رفتارهای کنترلی و سخت‌گیرانه هیچ ربطی به نشانه های غیرت در مردان ندارند و تنها مایه عذاب و دشواری و در برخی موارد دعواها و اختلافات خانوادگی هستند. همچنین بسیاری از مردان تنها سعی دارند تا زورگویی و قدرت خود را نشان دهند. 

حمایت از همسر جزو اولین اصول یک زندگی مشترک موفق است. مردان غیرتی نسبت به حریم خانواده‌ی خود و به‌ویژه خانم‌های خانواده حساس هستند. نشانه های غیرت در مردان باید به صورت نگهبانی و محافظت از خانواده از لحاظ فطری و درونی باشد. برای کسب اطلاعات در زمینه حمایت از همسر کلیک کنید.چطور یه پسر رو غیرتی کنیم

در واقع غیرت به معنای دفاع از افراد محبوب در برابر تجاوز، آزار و دستبرد به آن‌هاست. نشانه های غیرت در مردان تنها با گیر دادن به پوشش و رفتار تعیین نمی‌شود بلکه باید به رفتار او توجه کنید. آیا در محافظت و نگهداری از شما در برابر آسیب‌های جسمانی و روانی خود را به زحمت می‌اندازد؟ آیا برای امنیت خانواده تلاش می‌کند؟ برای آگاهی بیشتر در زمینه زندگی مشترک موفق کلیک کنید.

ممکن است پسرانی را دیده باشید که در مورد پوشش و رفت و آمد به خواهران خود بسیار گیر می‌دهند و همیشه کاسه‌ی داغ‌تر از آش می‌شوند! اگر برادر داشته‌ باشید ممکن است این قبیل جملات را زیاد از او شنیده باشید: «چرا دیر به خانه آمدی؟»، «یک مانتوی پوشیده‌تر تنت کن»، «چرا با فلان پسر صحبت کردی؟» چنین افرادی خود عقیده دارند که بسیار غیرتی هستند. اما از طرفی در خیابان‌ها و مکان‌های عمومی به انواع دختران متلک می‌پرانند و برای خوش‌گذرانی دنبال آن‌ها راه می‌افتند. یکی از نشانه های غیرت در مردان پاکدامنی است. اگر مردی ادعا می‌کند که نسبت به خانواده‌ی خود غیرت و حساسیت منطقی دارد باید خود نیز عفت و پاکدامنی داشته باشد و به اصولِ خانواده احترام بگذارد. غیرت واقعی ابتدا خود فرد را از گناه حفظ می‌کند.

تقریبا تمام زنان دوست دارند شوهرشان در حد معقول و منطقی نسبت به آن‌ها غیرت و تعصب داشته باشد. از یک جنبه نشانه های غیرت در مردان نشان می‌دهد که چقدر به همسر خود علاقه‌مندند و برای امنیت و آرامش او ارزش قائل‌اند. از طرفی زنان برای حفاظت از خود در برابر مردان هرزه و بدخواه به پدر، برادر و همسر خود که از لحاظ جسمانی قوی‌تر هستند، نیاز دارند. ویژگی حمایت و حراست از زن غیرت نام دارد که البته بسیاری از مردان از این نام سوءاستفاده می‌کنند. در ادامه راه‌هایی را برای شناخت نشانه‌ های غیرت در مردان در نامزدی و خواستگاری ذکر‌ کرده‌ایم.

یکی از نشانه های غیرت در مردان سوالات همیشگی است که می‌پرسند. مردانی که غیرت بی‌جا دارند بیشتر اوقات سوالاتی می‌پرسند که از طریق آن‌ها می‌توان متوجه غیرت بی‌جای آن‌ها شد. مثلا از شما می‌پرسد: «نحوه‌ی برخوردت با محارمی مثل پدر و برادر چگونه است؟ آیا با آن‌ها صمیمی هستی و زیاد شوخی می‌کنی؟» همچنین ممکن است در پاسخ به سوال‌های شما جواب‌های غیر قابل انتظار بدهد. مانند اینکه «من اعتقاد دارم باید پیش محارم نیز حجاب داشته باشی!» آیا این عقاید به نظر شما غیر منطقی نیست؟

نشانه های غیرت در مردان را می‌شود با دقت در اخلاق و رفتار فرد متوجه شد. توجه دقیق به رفتارهای همسر آینده قبل از عقد، اهمیت بسیار زیادی دارد. آنان در این دوران بسیاری از رفتارهای خود را بروز می‌دهند، فقط کافی است هشدارها را جدی بگیرید و به امید تغییر همسر ازدواج نکنید. برای کسب اطلاعات بیشتر در زمینه تغییر همسر کلیک کنید.

از نشانه های غیرت در مردان بی صورت بیجا این است که مدام از رفتارهای شما در جمع ایراد می‌گیرد. برای مثال وقتی با او بیرون می‌روید مدام با چشم غره و نگاه‌های معنا دار سعی دارد تا به شما بفهماند فلان کارتان اشتباه بوده است. در برخی موارد مردی که غیرت بی‌جا دارد بهانه‌های غیر منطقی هم می‌آورد. مثلا از اینکه همسرش با عمو و دایی‌اش روبوسی کرده ناراحت و عصبانی می‌شود. برای آگاهی در زمینه ازدواج موفق کلیک کنید.

خانم‌ها می‌توانند با انجام برخی کارها، غیرت زیاد از حد همسرشان را کنترل کنند. اول اینکه هیچگاه بر سر غیرت‌های غیرعادی همسرتان دعوا نکنید چراکه تنها شرایط را بدتر می‌کند. زمانی که هردو آرام هستید، با او صحبت کرده و اطمینان دهید که عاشقش هستید، باید به یکدیگر اعتماد کنید و تصویر خوب هم را در ذهن همدیگر تخریب نکنید. همچنین بسیار مهم است که از یک روانشناس کمک بگیرید چراکه برخورد اشتباه شما می‌تواند نتیجه عکس داشته و شرایط را بدتر کند؛ به طوری که نشانه های غیرت در مردان به بدبینی تبدیل شود. متخصصان مرکز مشاوره حامی هنر زندگی در خدمت شما هستند تا در هر کجا که هستید، در این زمینه یاری‌تان کنند. برای کسب اطلاعات در زمینه مشاوره ازدواج کلیک کنید.

برای دریافت مشاوره در زمینه نشانه های غیرت در مردان می توانید با مشاوران مرکز مشاوره روانشناسی حامی هنر زندگی از طریق تلفن ثابت از کل کشور با شماره 9099075228 و از تهران با شماره 9092305265 تماس بگیرید.

هنر زندگی اولین سامانه مشاوره روانشناسی تخصصی کشور با مجرب ترین مشاوران روانشناسی پاسخگوی سوالات و مشکلات شما در زمینه های مشاوره خانواده ، ازدواج ، طلاق ، تربیت کودک ، جوانان ، مهارت های ارتباطی ، ترک اعتیاد ، مشاوره روانشناسی ، روان درمانی و … می باشد. به امید زندگی شاد و سالم برای یکایک مردم ایران…

با عضویت در خبرنامه، از جدیدترین و بهترین کتاب ها و مقالات روانشناسی اطلاع پیدا کنید…

© کلیه حقوق برای حامی هنر زندگی محفوظ می باشد. انتشار مقالات با ذکر منبع بلامانع می باشد.

غیرت، از نعمت‏های گرانسنگی است که خدای حکیم، از سر حکمت، در نهاد آدمیان نهاده است. آدمی اگر از موهبت غیرت، بی‏بهره می‏بود، از نعمت عظیمی بی‏بهره بود. و اگر کسی این موهبت را ببازد، زیانی کلان کرده است. از این‏رو، بر آدمی واجب است که این گوهر ارجمند را پاس بدارد. اما این جانمایه گرانمایه، باید در جای بایسته و شایسته‏اش بکار برده شود تا ثمره خجسته به بار آورد و از کیان شرافت و حریم نجابت فرد و خانواده و جامعه حفاظت کند. اما اگر نابجا بکار رود یا بیجا برانگیخته شود، زیانبار می‏گردد. و اگر «غیرت»، به «حسادت» بدل شود، ایمان‏سوز می‏گردد.

از آموزه‏ها و مهارت‏هایی که زوج‏های جوان(و غیر جوان) باید فرا گیرند، آن است که «غیرت» همسرشان را برنیاشوبند و آن را بدل به «حسادت» نکنند. برخی از زوج‏ها که این مهارت را نیاموخته‏اند، ناخواسته و بی‏توجه، کارهایی می‏کنند که سبب تحریک تخریبی غیرت همسرشان می‏شوند و نیروی مثبت غیرت را به صفت منفی حسادت بدل می‏نمایند، که ستیز و بدگمانی و دشمنی و کینه‏ورزی را در پی دارد.

اگر زن یا مرد، با خویشان و دوستان و آشنایان نامحرم، به ویژه اگر جوان و زیبا باشند، بی‏پروا سخن بگوید و بخندد و شوخی کند و حرف‏های غیر ضروری بزند، طبیعی است که همسرش می‏رنجد و غیرتش برمی‏انگیزد. البته این کارها، جدای از غیرت‏ورزی همسر، مجوز شرعی و اخلاقی نیز ندارد و خلاف سلوک عفیفانه و منش نجیبانه است و مفسده‏هایی در پی دارد. غیرت‏ورزی در این عرصه، غیرت‏ورزی بجا و شایسته و بایسته است.

چطور یه پسر رو غیرتی کنیم

سخن ما، در اینجا، با بی‏غیرتان و بی‏عفتان نیست؛ بلکه سخن با زوج‏هایی است که خواسته یا ناخواسته، حریم‏ها را می‏شکنند و باعث رنجش همسرشان می‏شوند. ما، در مشاوره‏ها و غیر مشاوره‏ها، بسیار شاهدیم که زوج‏ها از رفتارهای بی‏حریم همسرشان شکایت و گلایه می‏کنند و می‏گویند: «ما می‏دانیم همسرمان نجیب است، اما با نامحرمان، بی‏پروایی می‏کند و دل ما را می‏رنجاند و ما را حسود می‏کند. محبتش را از دلمان بیرون می‏برد و بذر بدگمانی را در دلمان می‏کارد … .»

خدای سبحان به همسران پیامبر (و نیز همه زنان و مردان) فرمان می‏دهد که به گاه سخن گفتن با نامحرمان و معاشرت با ایشان، حریم بگیرند و حتی صوت و لحن گفتارشان، عفیفانه باشد تا مبادا در دل‏های شهوت‏آلود، ایجاد طمع شود و زمینه گناه فراهم آید. این آیات را بنگرید:

«… لا تَخضَعنَ بِالقَولِ فَیَطَمَعَ الذِی فی قَلبِهِ مَرَضٌ فَقُلنَ قَولاً مَعُرفا؛(1) به ناز و کرشمه، سخن مگویید تا مبادا آن کس که دلش بیمار است، طمع ورزد. پس، به نیکی سخن گویید.»

و نیز خداوند به پیامبرش فرمان می‏دهد که مردان و زنان مؤمن را بفرماید که به گاه رویارویی با یکدیگر، چشمان‏شان را فرو خوابانند و دامن‏هاشان را پاک و پاس بدارند:

«قُل لِلمؤمنینَ یَغُضّوا مِن أبصارِهِم وَ یَحفَظُوا فُروجَهُم ذلِک أَزکی لَهُم إنَ‏اللّه‏ خبیرٌ بِما یَصنَعونَ وَ قُلْ لِلمؤمناتِ یَغضُضنَ مِن أبصارِهِنَ وَ یَحفَظنَ فُروجَهُنَ وَ لایُبدینَ زینَتَهُنَ …؛(2) به مردان مؤمن بگو دیده‏هاشان را فرو خوابانند و پاکدامنی ورزند، که این کار برای ایشان پاکیزه‏تر است. خدا به آنچه می‏کند آگاه است. و به زنان مؤمن بگو دیدگانشان را فرو خوابانند و پاکدامنی ورزند و زیورها (و زیبایی‏ها)شان را آشکار نکنند … .»

این آموزه‏های قرآنی، جانمایه‏های نجابت و سلامت روان و اخلاق‏اند و مراعات آنها موجب صیانت حیات و خرمی زندگانی می‏شود و دل‏ها و جان‏ها را «حفاظ‏دار» می‏کند و بوستان حیات زوج‏های جوان (و همگان) را در برابر پاره‏ای از «آفات حیات»، مصونیت می‏بخشد.

گاهی خود همسر وسیله ارتباط همسرش با جنس مخالف را فراهم می‏کند و بعد، از این ارتباط، رنج می‏برد! مثلاً مردی به انگیزه‏ای (مانند طمع یا نیاز به درآمد همسرش) زمینه کارکردن همسرش با مردان را فراهم می‏کند و سپس از ارتباط کاری زنش با مردان، رنج می‏برد. به ویژه اگر زنش جوان و زیبا باشد و در ارتباط با دیگران، حریم نگیرد. و یا زنی، خانمی را به همسرش معرفی می‏کند تا مثلاً فلان مشکل آن خانم را حل کند یا به او درس و یا مشاوره بدهد. سپس دچار رنجش و حسادت می‏شود؛ به ویژه اگر آن خانم، جوان و زیبا باشد و آن شوهر، در ارتباط با وی، حریم و پروا نگیرد. این دو نمونه را بنگرید:

صادق، که سال چهارم دانشگاه را می‏گذراند و دو سالی بود که با فاطمه، که دانشجوی سال دوم بود، ازدواج کرده بود، نزدم، در دفتر مشاوره خانواده دانشگاه قم، به مشاوره آمد. فروشکسته و تلخ‏کام می‏نمود. او و همسرش را می‏شناختم و از زندگی‏شان باخبر بودم. به شوخی گفتمش: هان! از زندگی متأهلی دانشجویی، درمانده شده‏ای؟ نمی‏توانی همسرداری و درس خواندن را با هم جمع کنی؟ هنر، آن است که آدم، هم همسر باشد و همسر دانشجو؛ تنها دانشجو بودن یا تنها همسر بودن که هنر نیست!

اخم صادق، کمی باز شد و به زور، تلخ خندی زد. آنگاه مهربانانه و جدی، به او گفتم: چی شده؟ حال همسرت چطور است؟ با هم رفیق که هستید؟

صادق گفت: «خودم کاری کرده‏ام و حالا در آن مانده‏ام و نمی‏توانم درستش کنم.»

از او خواستم که توضیح دهد.

گفت: «من و فاطمه، برای رونق اقتصادی زندگی‏مان، باهم صحبت کردیم. او اعلام آمادگی کرد که همراه درسش، کار کند. من پذیرفتم که برایش کاری پیدا کنم، و کردم. حالا هردومان همراه درسمان کار می‏کنیم و زندگی‏مان رونق گرفته، اما عشق‏مان کم فروغ شده. چون همکاران او مردند و به غیرت من برمی‏خورد که زنم با مردان نامحرم، همکار و همنشین باشد.»

گفتم: همکارند یا همنشین هم هستند؟کارشان جداگانه است یا درهم آمیخته؟

گفت: «اگر کارشان جداگانه بود و فاطمه در ارتباط با همکارانش حریم می‏گرفت، مشکلی نداشتیم؛

اما هم کارشان طوری است که با همکاران مرد درهم آمیخته است و هم فاطمه حریم خود را مراعات نمی‏کند.»

گفتم: می‏دانیم که فاطمه، خانم نجیبی است.

گفت: «به نجابت او ایمان دارم، اما گاهی ساده دلی می‏کند و با همکاران مردش خیلی خودمانی می‏شود. حتی پیش من از آنان تعریف و تمجید می‏کند و گاهی از خانه، تلفنی با آنان درباره کارشان حرف می‏زند؛ صمیمی و دوستانه. از این رفتارش ناراحت می‏شوم اما نمی‏توانم به او اعتراض کنم؛ دلم نمی‏آید، حیفم می‏آید، خجالت می‏کشم.»

صادق را به خاطر غیرت جوانمردانه و مؤمنانه‏اش و نیز برای نزاع نکردن با همسرش و نیز برای آمدنش به مشاوره برای حل مسئله‏شان، تحسین و تمجید کردم. سپس گفتم: اگر چه باید بی‏تأخیر، مسئله را حل کرد، اما نباید ضربتی و چکشی عمل کرد. اگر از اول، محیط کارش را بیشتر و بهتر وارسی می‏کردی و از درآمیختگی کارش با مردان، آگاه می‏شدی و با کار کردنش در چنین محیطی موافقت نمی‏کردی و او مشغول این کار نمی‏شد، که خوب بود؛ اما حالا که مشغول شده، باید چاره‏ای اندیشید و به گونه‏ای اقدام کرد که احساسات او جریحه‏دار نشود و مهم‏تر آنکه خیال نکند به نجابت او تردید داری و به او اعتماد نداری.

صادق گفت: چکار کنم؟»

گفتم دو کار. یکی اینکه کار او عوض شود، اما بدون آسیب. دیگر آنکه به او درباره شیوه رفتار با مردان نامحرم، آگاهی داده شود. راستی، در همین اداره‏ای که کار می‏کند، بخشی یا کاری نیست که آمیختگی با مردان نداشته باشد؟

گفت: «هست. من قبلاً متوجه این موضوع نبودم، وگرنه از همان اول، در آن بخش مشغول کار می‏شد.»

گفتم: خوب شد. او باید به آن بخش برود.

صادق گفت: «اما این موضوع را چطور با او مطرح کنم که ناراحت و دلخور نشود؟»

گفتم: همسرت خانمی متدین و فهیم است. فقط نیاز به تذکر دارد؛ تذکری ماهرانه و مهربانانه. به او بگو که اگر به بخش خانم‏ها برود، هم راحت‏تر است و هم حرمتش بهتر حفظ می‏شود. اگر دوستانه و ملایم و ماهرانه بگویی، می‏پذیرد.

چطور یه پسر رو غیرتی کنیم

گفت: «اگر نپذیرفت؟»

گفتم: آن وقت باهم به مشاوره بیایید تا مسئله را حل کنیم.

گفت: «رفتار راحت و بی‏باکانه‏اش با مردان را چه کنم؟»

گفتم: او در اینباره نیاز به یادآوری و پند دوستانه دارد. اگر از بن جان بفهمد که باید در ارتباط با نامحرمان، پروا بگیرد و این، برای حرمت و کرامت او لازم است، رفتارش را اصلاح می‏کند. اما یادت باشد که این کار، نیاز به صبوری و حوصله‏ورزی دارد. او نمی‏تواند یک شبه، اخلاق و رفتارش را عوض کند. در باب تربیت و هدایت، باید اصل «تدریج» و اصل «حفظ حرمت و احترام شخص»، مراعات شود.

صادق، امیدوارانه و اندکی اندیشناکانه، رفت تا مسئله را حل کند. پس از یک هفته آمد؛ شادمان و راضی. توانسته بود با استقبال و همکاری و همراهی همسرش مسئله را حل کند. الهی شکر.

دوستی داشتم که خود «پناه» گرفتاران بود و گشاینده گره کارهای مردمان. آشنایان، به او امید خیر داشتند. از دانش و خردمندی و توانایی شایانی برخوردار بود. می‏کوشید زکات دانش و خردمندی و توانایی‏اش را با یاری‏رسانی به یاری‏خواهان ادا کند. از توانایی «مشاوره» نیز بهره‏مند بود. از این رو، کسانی برای مشاوره به او مراجعه می‏کردند.

همسر وی گاهی خانم‏هایی را که مشکلاتی داشتند یا نیازمند مشاوره بودند، نزدش می‏آورد تا راهنمایی‏شان کند و گره از کارشان بگشاید.

و او نیز که کمک به دیگران را بر خود واجب می‏دانست، مراجعانی را که همسرش می‏آورد، می‏پذیرفت و ایشان را مانند دیگران راهنمایی و یاری می‏کرد. اما همسر این دوست کارشناس و خود او با آن دانایی‏اش متوجه آفت‏ها و آسیب‏های جانبی این کار نبودند.

پس از زمانی، غیرت و حسادت خانم، برآشفت؛ زیرا برخی از آن خانم‏ها جوان بودند و نیز برخی‏شان مشاوره خصوصی می‏طلبیدند و عجب آنکه خود خانم، شرایط مشاوره خانم‏های جوان را در خانه خودشان برای همسرش، فراهم می‏کرد و آقا نیز، غافل از امکان برآشفتگی غیرت و حسادت همسرش، آن مشاوره‏ها را می‏پذیرفت و خاطرش آسوده بود که چون خانمش، خود اینان را به مشاوره می‏آورد، پس مشکل غیرتی و حسادتی برایش مطرح نیست. و اصلاً احتمال برانگیختگی احساساتش را نمی‏داد. خانم نیز آن احساسات خود را پنهان می‏داشت و بروز نمی‏داد. و عجب دیگر که عجیب‏تر از عجب اول بود، این بود که خانم، با اینکه جوشش آن احساسات، در درونش، به اوج خود رسیده بود و وی را سخت می‏آزرد، همچنان آن خانم‏ها را نزد آقا می‏آورد و زمینه مشاوره‏شان را فراهم می‏ساخت!

تا اینکه کار، بالا گرفت و آن احساسات درونی خانم، پس از لطمه زدن به اعصاب و روان او، چونان آتشفشانی پنهان، سر گشود و فوران زد و زندگی‏شان را به آتش کشید! در آن هنگامه «دیرهنگام» این دوست کارشناس که خود پناه دیگران بود، نیازمند پناهگاه شد و او که مشاور دیگران بود، نیازمند مشاور شد و به مرکز مشاوره حوزه علمیه قم آمد و به اینجانب پناه آورد و شرح ماجرایش را برایم گفت و از من یاری طلبید!

ما همدیگر را از قبل می‏شناختیم پس از شنیدن ماجرایش، به او گفتم: برادرجان! به قول ما اصفهانی‏ها: «سرکه خریدن، آداب دارد!» شما که بحمداللّه‏ دانایید و دستی در کار مشاوره دارید، خوب می‏دانید که قلمرو مشاوره، چم و خم‏های ظریفی دارد. و از سویی، حریم غیرت همسر را باید مراعات کرد. از سوی دیگر، تحریک حسادت همسر، کاری ناروا و خطرساز است. واضح است که وقتی شما، پیش چشم همسرتان، با دختر یا زنی جوان و زیبا ساعت‏ها به گفت و شنود و مشاوره می‏نشینید، دیگ غیرت و حسادت او به جوش می‏آید و دمار از روزگارش برمی‏آید!

شما که خودتان حکایت ساره و هاجر و ابراهیم و اسماعیل(ع) را می‏دانید. مگر حضرت ابراهیم با موافقت و حتی پیشنهاد ساره، با هاجر ازدواج نکرد؟ اما بعدا حسادت ساره به جوش آمد و به حضرت ابراهیم گفت که هاجر و اسماعیل را از پیش چشم او دور کند. خدا هم به ابراهیم فرمان داد که آنان را از نزد هاجر به جایی دور (مکه) ببرد. خدا به ابراهیم نفرمود که برابر ساره و برانگیختگی حسادتش مقاومت کند. آیا این حکایت قرآنی نباید برای ما مایه پندگیری و عبرت‏آموزی باشد؟ البته حضرت ابراهیم در برانگیختگی حسادت ساره، تقصیری نداشت، اما طبیعت بشر، چنین است. دوستم گفت: «اما همسرم خودش خانم‏ها را به مشاوره می‏آورد و زمینه مشاوره‏مان را فراهم می‏کرد.»

گفتم: بله. او می‏خواهد نزد دوستانش «پُز» شوهرش را بدهد و به وجود او افتخار کند. حتی ممکن است در اینباره، مبالغه هم بکند. همسرتان دوست دارد به خانم‏های دیگر بفهماند که من آنم که شوهرم دانشمند است، مشاور است، داناست، تواناست، خیرخواه است. از این‏رو حاضر می‏شود خود را به زحمت و دردسر بیندازد تا سرافرازی و افتخار کند. و گاهی در این راه، حساب کار از دستش بیرون می‏رود و چنان در احساس «خوشایند» فخرفروشی و سرافرازی و افتخار کردن غرق می‏شود که دیگر نمی‏تواند عواقب احتمالی برخی از امور «ناخوشایند» را محاسبه کند. به این سبب، عاقبت‏اندیشی نمی‏کند و برای خودش ناگواری ایجاد می‏کند.

ما مردان نیز چنین احساسی داریم؛ اگر همسرمان حسنی و هنری و امتیازی داشته باشد، نزد دیگران به آن افتخار می‏کنیم. مردان و زنان، احساس «پُز دادن به همسر» را دارند، البته این حالت، در خانم‏ها قویتر است. همان گونه که اگر رنجشی پدید آید، در بدگویی و انتقام‏جویی از همسرمان، حس مشترکی داریم و آنجا هم زیاده‏روی می‏کنیم. این حالت نیز در خانم‏ها نیرومندتر و داغ‏تر است.

گفت: «اما چرا او، با اینکه از خیلی وقت پیش دچار این مشکل شده بود، باز هم این کار را ادامه داد تا کار به اینجا بکشد و کارد به استخوانش برسد؟ خوب بود تا احساس کرد این کار برایش ناگوار است، دیگر خانم‏ها را نزد من نیاورد. من که درخواست نمی‏کردم.»

گفتم: چند کار؛ برخی فوری و کوتاه‏مدت و برخی صبورانه و درازمدت:

گفتم: «گاهی آدمی در پیمودن راهی یا انجام کاری، از جایی به بعد، می‏فهمد راهی را که دارد می‏رود، به بیراهه می‏انجامد و کاری را که دارد انجام می‏دهد، به بدفرجامی می‏کشد؛ اما شهامت بازگشت و توان دست کشیدن را ندارد. این، از بدترین و زیانبارترین حالات انسان است. خانم شما دچار چنین حالتی شده است. با دوستانش رودربایستی داشته و نمی‏توانسته برای آن همه پُز دادن‏ها و لاف‏زدن‏هایش توجیهی قابل فهم و قابل تحمل و آبرومندانه بسازد. به چه بهانه‏ای آن کار به ظاهر نیکخواهانه و روشنفکرانه‏اش را متوقف کند؟ غرورش را چه کند؟ می‏ترسیده از ناحیه آنان متهم به حسادت شود. در برابر شما هم همان مشکل را داشته. اگر یقین هم داشته که شما برای این «توقف» از او چیزی نخواهید پرسید؛ اما خودش را مؤظف می‏دانسته که برایتان توجیهی بتراشد. می‏ترسیده شما هرچند در ذهن و دل او را حسود بدانید. و شایدها و احتمال‏های بسیار دیگر.»

او که گویا از خوابی سنگین بیدار شده و از غفلتی گران به درآمده باشد، گفت: «حالا چکار کنم؟ اکنون چه باید کرد؟»

1. این کار را فورا تمام کنید. به همسرتان اعلام کنید که دیگر چنین مشاوره‏هایی نخواهید داشت. ممکن است همسرتان، به سبب‏هایی که بیان شد، کسی یا کسانی را برای مشاوره، نزدتان بیاورد. اگر چنین کرد، شما به هیچ وجه نپذیرید. البته با ملایمت و خوشرویی، نه با لجاجت و ترشرویی. مسئولیت و تقصیر کار را خودتان بپذیرید و بگویید که فرصت و آمادگی این کار را ندارید. وقت‏تان را چنان پر و تنظیم کنید که زمان خالی برای آن مشاوره‏ها باقی نماند. حتی اگر خود را در تنگنا یافتید، از خانه بیرون بروید. به کتابخانه بروید و به مطالعه و تحقیق بپردازید و اعلام کنید که مطالعه درسی و کار تحقیقی دارید.

یادتان باشد که نباید مسئولیت و تقصیر این کار (ترک مشاوره خانم‏ها در منزل) را به عهده همسرتان بیندازید، چه به صراحت و چه با کنایه.

2. هر گونه عامل تحریک غیرت و آشفتن حسادت همسرتان را از زندگی‏تان حذف کنید؛ حتی اگر سلام کردن به زنان باشد. مگر نه اینکه حضرت امیر(ع) به زنان جوان سلام نمی‏کرد و می‏فرمود: می‏ترسم زیانی که به دلم وارد می‏شود، بیش از ثوابی باشد که می‏برم؟» ما که از آن حضرت، مصون‏تر نیستیم. شما حتی به زنان غیر جوان هم سلام نکنید و با آنان هیچ معاشرتی نداشته باشید. تا مدتی نزد همسرتان با هیچ زن نامحرمی سخن نگویید. بگذارید قلب مجروحش التیام یابد. به این موضوع حساس شوید که: «چه چیزی حساسیت و حسادت و غیرت همسرتان را برمی‏آشوبد و سبب رنجش او می‏شود؟» از آن به کلی پرهیز کنید.

3. به جراحت‏های قلب او مرهم بگذارید. او اکنون حالت طبیعی ندارد. احساسات زنانه‏اش سخت تحریک شده. اعصاب و روانش لرزان و پریشان شده. تعادل روحی‏اش به هم ریخته. بر شما واجب است وجوبی شرعی، عقلی، انسانی که در همه حال، مراعاتش کنید.

4. به او بیش از پیش، عشق بورزید و محبت کنید؛ محبت و عشقی صادقانه و

خالصانه، نه تصنعی و مجبورانه. او اکنون تشنه محبت و احترام است. احساسش این است که بخش‏هایی از سهم عشق و محبت شما به او را دیگران به تاراج برده‏اند. شما باید این زیان را جبران کنید.

5. هرگز و برای هیچ کاری او را ملامت نکنید و نیز با او مجادله و ستیز نکنید ؛ اگر چه تقصیرکار باشد و به شما جفا کند. همسرتان اکنون در حالتی نیست که بشود با او استدلال یا مقابله به مثل کرد.

او را بی‏اختیار و بی‏تقصیر بدانید. این واقعیت را در همه شؤون زندگی‏تان در نظر داشته باشید و با همسرتان با ملایمت و ملاطفت و رأفت رفتار کنید.

آنگاه گفتم: فعلاً بس است. حالا برخیزید و هدیه‏ای که می‏دانید همسرتان دوست دارد و او را خوشحال می‏کند، بگیرید و برایش ببرید و عشق‏ورزانه تقدیمش کنید و راهکارهایی که بیان شد را دقیقا و تماما انجام دهید. هفته دیگر بیایید و نتایج را برایم بگویید تا راهکارها و مسائل دیگر را بررسی و بیان کنیم.

او که انسانی باانصاف و حق‏پذیر بود، حقایق را، بی‏لجاجت و مقاومت، پذیرفت و رفت تا کاری کند کارستان.

مشاوره ما، پنج جلسه استمرار یافت. او هر بار که می‏آمد، گزارش کارهایش را می‏داد و نتایج را بررسی می‏کردیم و هر اصلاح یا تذکر و یا تصحیحی لازم بود، انجام می‏گرفت و راهکارها و آموزه‏های تازه، بیان می‏شد و بر انجام آنها توافق می‏کردیم و او با جدیت و دقت، آنها را عملی می‏کرد. همکاری وی در کار مشاوره، عالی بود. از این رو، نتایجی که حاصل می‏شد نیز عالی بود.

از جلسه ششم، همسرش را به مشاوره دعوت کردم و پذیرفت. پنج جلسه دیگر، مشاوره سه نفره داشتیم. از روانپزشک نیز مدد جستیم؛ زیرا به اعصاب و روان خانم، لطمه‏هایی خورده بود و سطح اضطراب او نیز بالا آمده بود. یک دوره کوتاه «دارو درمانی» نیاز بود، که انجام شد.

اینک سه سال از پایان مشاوره‏مان می‏گذرد. دیگر مشکل و مسئله‏ای ناگوار و زیانبار در زندگی و روابط آقا و خانم وجود ندارد. البته رابطه‏مان قطع نشده. هرگاه نیاز باشد، مشاوره‏ای انجام می‏گیرد؛ حضوری یا تلفنی. اکنون زندگی زن و شوهری‏شان بسامان و فرخنده است. الهی شکر.

اگر چه سخن در باب برانگیختن غیرت و حسادت همسر و پرهیز دادن همسران از آن و عوامل این برانگیختگی و راههای پرهیز و گریز از آن، بسیار گسترده دامان است و پرداختن به همه جوانب آن، مجالی فراخ می‏طلبد و کتابی پر برگ می‏شود؛ اما چون سخن اکنونی ما باید در قواره یک مقاله باشد، سخن را کوتاه می‏کنیم و تفصیل آن را به مجالی دیگر حوالت می‏دهیم و اکنون به زوج‏های جوان و غیر جوان و همه همسران سفارش مشفقانه می‏کنیم که به هیچ روی، غیرت و حسادت همسرتان را برنینگیزید و با کردار و گفتار ناسنجیده و ناروا، بذر بددلی را در دل یکدیگر نیفشانید و در خرمن فراهم آمده از بوستان حیات‏تان آتش نیفکنید. هشدار! هشدار! هشدار! که ای بسا یک سخن و یک عمل تحریک‏آمیز؛ یک لبخند به واقع، بی‏غرضانه و به ظاهر، غرض‏مندانه، یک جلوه‏گری شهوت‏آلود، یک نگاه معنادار، یک دلبری هوس آلود و …، چونان خنجری زهرناک، قلب همسر را می‏شکافد!

1. احزاب، آیه32.

2.نور، آیه24.

غیرت، از نعمت‏های گرانسنگی است که خدای حکیم، از سر حکمت، در نهاد آدمیان نهاده است. آدمی اگر از موهبت غیرت، بی‏بهره می‏بود، از نعمت عظیمی بی‏بهره بود. و اگر کسی این موهبت را ببازد، زیانی کلان کرده است. از این‏رو، بر آدمی واجب است که این گوهر ارجمند را پاس بدارد. اما این جانمایه گرانمایه، باید در جای بایسته و شایسته‏اش بکار برده شود تا ثمره خجسته به بار آورد و از کیان شرافت و حریم نجابت فرد و خانواده و جامعه حفاظت کند. اما اگر نابجا بکار رود یا بیجا برانگیخته شود، زیانبار می‏گردد. و اگر «غیرت»، به «حسادت» بدل شود، ایمان‏سوز می‏گردد.

از آموزه‏ها و مهارت‏هایی که زوج‏های جوان(و غیر جوان) باید فرا گیرند، آن است که «غیرت» همسرشان را برنیاشوبند و آن را بدل به «حسادت» نکنند. برخی از زوج‏ها که این مهارت را نیاموخته‏اند، ناخواسته و بی‏توجه، کارهایی می‏کنند که سبب تحریک تخریبی غیرت همسرشان می‏شوند و نیروی مثبت غیرت را به صفت منفی حسادت بدل می‏نمایند، که ستیز و بدگمانی و دشمنی و کینه‏ورزی را در پی دارد.

اگر زن یا مرد، با خویشان و دوستان و آشنایان نامحرم، به ویژه اگر جوان و زیبا باشند، بی‏پروا سخن بگوید و بخندد و شوخی کند و حرف‏های غیر ضروری بزند، طبیعی است که همسرش می‏رنجد و غیرتش برمی‏انگیزد. البته این کارها، جدای از غیرت‏ورزی همسر، مجوز شرعی و اخلاقی نیز ندارد و خلاف سلوک عفیفانه و منش نجیبانه است و مفسده‏هایی در پی دارد. غیرت‏ورزی در این عرصه، غیرت‏ورزی بجا و شایسته و بایسته است.

سخن ما، در اینجا، با بی‏غیرتان و بی‏عفتان نیست؛ بلکه سخن با زوج‏هایی است که خواسته یا ناخواسته، حریم‏ها را می‏شکنند و باعث رنجش همسرشان می‏شوند. ما، در مشاوره‏ها و غیر مشاوره‏ها، بسیار شاهدیم که زوج‏ها از رفتارهای بی‏حریم همسرشان شکایت و گلایه می‏کنند و می‏گویند: «ما می‏دانیم همسرمان نجیب است، اما با نامحرمان، بی‏پروایی می‏کند و دل ما را می‏رنجاند و ما را حسود می‏کند. محبتش را از دلمان بیرون می‏برد و بذر بدگمانی را در دلمان می‏کارد … .»

خدای سبحان به همسران پیامبر (و نیز همه زنان و مردان) فرمان می‏دهد که به گاه سخن گفتن با نامحرمان و معاشرت با ایشان، حریم بگیرند و حتی صوت و لحن گفتارشان، عفیفانه باشد تا مبادا در دل‏های شهوت‏آلود، ایجاد طمع شود و زمینه گناه فراهم آید. این آیات را بنگرید:

«… لا تَخضَعنَ بِالقَولِ فَیَطَمَعَ الذِی فی قَلبِهِ مَرَضٌ فَقُلنَ قَولاً مَعُرفا؛(1) به ناز و کرشمه، سخن مگویید تا مبادا آن کس که دلش بیمار است، طمع ورزد. پس، به نیکی سخن گویید.»

و نیز خداوند به پیامبرش فرمان می‏دهد که مردان و زنان مؤمن را بفرماید که به گاه رویارویی با یکدیگر، چشمان‏شان را فرو خوابانند و دامن‏هاشان را پاک و پاس بدارند:

«قُل لِلمؤمنینَ یَغُضّوا مِن أبصارِهِم وَ یَحفَظُوا فُروجَهُم ذلِک أَزکی لَهُم إنَ‏اللّه‏ خبیرٌ بِما یَصنَعونَ وَ قُلْ لِلمؤمناتِ یَغضُضنَ مِن أبصارِهِنَ وَ یَحفَظنَ فُروجَهُنَ وَ لایُبدینَ زینَتَهُنَ …؛(2) به مردان مؤمن بگو دیده‏هاشان را فرو خوابانند و پاکدامنی ورزند، که این کار برای ایشان پاکیزه‏تر است. خدا به آنچه می‏کند آگاه است. و به زنان مؤمن بگو دیدگانشان را فرو خوابانند و پاکدامنی ورزند و زیورها (و زیبایی‏ها)شان را آشکار نکنند … .»

این آموزه‏های قرآنی، جانمایه‏های نجابت و سلامت روان و اخلاق‏اند و مراعات آنها موجب صیانت حیات و خرمی زندگانی می‏شود و دل‏ها و جان‏ها را «حفاظ‏دار» می‏کند و بوستان حیات زوج‏های جوان (و همگان) را در برابر پاره‏ای از «آفات حیات»، مصونیت می‏بخشد.

گاهی خود همسر وسیله ارتباط همسرش با جنس مخالف را فراهم می‏کند و بعد، از این ارتباط، رنج می‏برد! مثلاً مردی به انگیزه‏ای (مانند طمع یا نیاز به درآمد همسرش) زمینه کارکردن همسرش با مردان را فراهم می‏کند و سپس از ارتباط کاری زنش با مردان، رنج می‏برد. به ویژه اگر زنش جوان و زیبا باشد و در ارتباط با دیگران، حریم نگیرد. و یا زنی، خانمی را به همسرش معرفی می‏کند تا مثلاً فلان مشکل آن خانم را حل کند یا به او درس و یا مشاوره بدهد. سپس دچار رنجش و حسادت می‏شود؛ به ویژه اگر آن خانم، جوان و زیبا باشد و آن شوهر، در ارتباط با وی، حریم و پروا نگیرد. این دو نمونه را بنگرید:

صادق، که سال چهارم دانشگاه را می‏گذراند و دو سالی بود که با فاطمه، که دانشجوی سال دوم بود، ازدواج کرده بود، نزدم، در دفتر مشاوره خانواده دانشگاه قم، به مشاوره آمد. فروشکسته و تلخ‏کام می‏نمود. او و همسرش را می‏شناختم و از زندگی‏شان باخبر بودم. به شوخی گفتمش: هان! از زندگی متأهلی دانشجویی، درمانده شده‏ای؟ نمی‏توانی همسرداری و درس خواندن را با هم جمع کنی؟ هنر، آن است که آدم، هم همسر باشد و همسر دانشجو؛ تنها دانشجو بودن یا تنها همسر بودن که هنر نیست!

اخم صادق، کمی باز شد و به زور، تلخ خندی زد. آنگاه مهربانانه و جدی، به او گفتم: چی شده؟ حال همسرت چطور است؟ با هم رفیق که هستید؟

صادق گفت: «خودم کاری کرده‏ام و حالا در آن مانده‏ام و نمی‏توانم درستش کنم.»

از او خواستم که توضیح دهد.

گفت: «من و فاطمه، برای رونق اقتصادی زندگی‏مان، باهم صحبت کردیم. او اعلام آمادگی کرد که همراه درسش، کار کند. من پذیرفتم که برایش کاری پیدا کنم، و کردم. حالا هردومان همراه درسمان کار می‏کنیم و زندگی‏مان رونق گرفته، اما عشق‏مان کم فروغ شده. چون همکاران او مردند و به غیرت من برمی‏خورد که زنم با مردان نامحرم، همکار و همنشین باشد.»

گفتم: همکارند یا همنشین هم هستند؟کارشان جداگانه است یا درهم آمیخته؟

گفت: «اگر کارشان جداگانه بود و فاطمه در ارتباط با همکارانش حریم می‏گرفت، مشکلی نداشتیم؛

اما هم کارشان طوری است که با همکاران مرد درهم آمیخته است و هم فاطمه حریم خود را مراعات نمی‏کند.»

گفتم: می‏دانیم که فاطمه، خانم نجیبی است.

گفت: «به نجابت او ایمان دارم، اما گاهی ساده دلی می‏کند و با همکاران مردش خیلی خودمانی می‏شود. حتی پیش من از آنان تعریف و تمجید می‏کند و گاهی از خانه، تلفنی با آنان درباره کارشان حرف می‏زند؛ صمیمی و دوستانه. از این رفتارش ناراحت می‏شوم اما نمی‏توانم به او اعتراض کنم؛ دلم نمی‏آید، حیفم می‏آید، خجالت می‏کشم.»

صادق را به خاطر غیرت جوانمردانه و مؤمنانه‏اش و نیز برای نزاع نکردن با همسرش و نیز برای آمدنش به مشاوره برای حل مسئله‏شان، تحسین و تمجید کردم. سپس گفتم: اگر چه باید بی‏تأخیر، مسئله را حل کرد، اما نباید ضربتی و چکشی عمل کرد. اگر از اول، محیط کارش را بیشتر و بهتر وارسی می‏کردی و از درآمیختگی کارش با مردان، آگاه می‏شدی و با کار کردنش در چنین محیطی موافقت نمی‏کردی و او مشغول این کار نمی‏شد، که خوب بود؛ اما حالا که مشغول شده، باید چاره‏ای اندیشید و به گونه‏ای اقدام کرد که احساسات او جریحه‏دار نشود و مهم‏تر آنکه خیال نکند به نجابت او تردید داری و به او اعتماد نداری.

صادق گفت: چکار کنم؟»

گفتم دو کار. یکی اینکه کار او عوض شود، اما بدون آسیب. دیگر آنکه به او درباره شیوه رفتار با مردان نامحرم، آگاهی داده شود. راستی، در همین اداره‏ای که کار می‏کند، بخشی یا کاری نیست که آمیختگی با مردان نداشته باشد؟

گفت: «هست. من قبلاً متوجه این موضوع نبودم، وگرنه از همان اول، در آن بخش مشغول کار می‏شد.»

گفتم: خوب شد. او باید به آن بخش برود.

صادق گفت: «اما این موضوع را چطور با او مطرح کنم که ناراحت و دلخور نشود؟»

گفتم: همسرت خانمی متدین و فهیم است. فقط نیاز به تذکر دارد؛ تذکری ماهرانه و مهربانانه. به او بگو که اگر به بخش خانم‏ها برود، هم راحت‏تر است و هم حرمتش بهتر حفظ می‏شود. اگر دوستانه و ملایم و ماهرانه بگویی، می‏پذیرد.

گفت: «اگر نپذیرفت؟»

گفتم: آن وقت باهم به مشاوره بیایید تا مسئله را حل کنیم.

گفت: «رفتار راحت و بی‏باکانه‏اش با مردان را چه کنم؟»

گفتم: او در اینباره نیاز به یادآوری و پند دوستانه دارد. اگر از بن جان بفهمد که باید در ارتباط با نامحرمان، پروا بگیرد و این، برای حرمت و کرامت او لازم است، رفتارش را اصلاح می‏کند. اما یادت باشد که این کار، نیاز به صبوری و حوصله‏ورزی دارد. او نمی‏تواند یک شبه، اخلاق و رفتارش را عوض کند. در باب تربیت و هدایت، باید اصل «تدریج» و اصل «حفظ حرمت و احترام شخص»، مراعات شود.

صادق، امیدوارانه و اندکی اندیشناکانه، رفت تا مسئله را حل کند. پس از یک هفته آمد؛ شادمان و راضی. توانسته بود با استقبال و همکاری و همراهی همسرش مسئله را حل کند. الهی شکر.

دوستی داشتم که خود «پناه» گرفتاران بود و گشاینده گره کارهای مردمان. آشنایان، به او امید خیر داشتند. از دانش و خردمندی و توانایی شایانی برخوردار بود. می‏کوشید زکات دانش و خردمندی و توانایی‏اش را با یاری‏رسانی به یاری‏خواهان ادا کند. از توانایی «مشاوره» نیز بهره‏مند بود. از این رو، کسانی برای مشاوره به او مراجعه می‏کردند.

همسر وی گاهی خانم‏هایی را که مشکلاتی داشتند یا نیازمند مشاوره بودند، نزدش می‏آورد تا راهنمایی‏شان کند و گره از کارشان بگشاید.

و او نیز که کمک به دیگران را بر خود واجب می‏دانست، مراجعانی را که همسرش می‏آورد، می‏پذیرفت و ایشان را مانند دیگران راهنمایی و یاری می‏کرد. اما همسر این دوست کارشناس و خود او با آن دانایی‏اش متوجه آفت‏ها و آسیب‏های جانبی این کار نبودند.

پس از زمانی، غیرت و حسادت خانم، برآشفت؛ زیرا برخی از آن خانم‏ها جوان بودند و نیز برخی‏شان مشاوره خصوصی می‏طلبیدند و عجب آنکه خود خانم، شرایط مشاوره خانم‏های جوان را در خانه خودشان برای همسرش، فراهم می‏کرد و آقا نیز، غافل از امکان برآشفتگی غیرت و حسادت همسرش، آن مشاوره‏ها را می‏پذیرفت و خاطرش آسوده بود که چون خانمش، خود اینان را به مشاوره می‏آورد، پس مشکل غیرتی و حسادتی برایش مطرح نیست. و اصلاً احتمال برانگیختگی احساساتش را نمی‏داد. خانم نیز آن احساسات خود را پنهان می‏داشت و بروز نمی‏داد. و عجب دیگر که عجیب‏تر از عجب اول بود، این بود که خانم، با اینکه جوشش آن احساسات، در درونش، به اوج خود رسیده بود و وی را سخت می‏آزرد، همچنان آن خانم‏ها را نزد آقا می‏آورد و زمینه مشاوره‏شان را فراهم می‏ساخت!

تا اینکه کار، بالا گرفت و آن احساسات درونی خانم، پس از لطمه زدن به اعصاب و روان او، چونان آتشفشانی پنهان، سر گشود و فوران زد و زندگی‏شان را به آتش کشید! در آن هنگامه «دیرهنگام» این دوست کارشناس که خود پناه دیگران بود، نیازمند پناهگاه شد و او که مشاور دیگران بود، نیازمند مشاور شد و به مرکز مشاوره حوزه علمیه قم آمد و به اینجانب پناه آورد و شرح ماجرایش را برایم گفت و از من یاری طلبید!

ما همدیگر را از قبل می‏شناختیم پس از شنیدن ماجرایش، به او گفتم: برادرجان! به قول ما اصفهانی‏ها: «سرکه خریدن، آداب دارد!» شما که بحمداللّه‏ دانایید و دستی در کار مشاوره دارید، خوب می‏دانید که قلمرو مشاوره، چم و خم‏های ظریفی دارد. و از سویی، حریم غیرت همسر را باید مراعات کرد. از سوی دیگر، تحریک حسادت همسر، کاری ناروا و خطرساز است. واضح است که وقتی شما، پیش چشم همسرتان، با دختر یا زنی جوان و زیبا ساعت‏ها به گفت و شنود و مشاوره می‏نشینید، دیگ غیرت و حسادت او به جوش می‏آید و دمار از روزگارش برمی‏آید!

شما که خودتان حکایت ساره و هاجر و ابراهیم و اسماعیل(ع) را می‏دانید. مگر حضرت ابراهیم با موافقت و حتی پیشنهاد ساره، با هاجر ازدواج نکرد؟ اما بعدا حسادت ساره به جوش آمد و به حضرت ابراهیم گفت که هاجر و اسماعیل را از پیش چشم او دور کند. خدا هم به ابراهیم فرمان داد که آنان را از نزد هاجر به جایی دور (مکه) ببرد. خدا به ابراهیم نفرمود که برابر ساره و برانگیختگی حسادتش مقاومت کند. آیا این حکایت قرآنی نباید برای ما مایه پندگیری و عبرت‏آموزی باشد؟ البته حضرت ابراهیم در برانگیختگی حسادت ساره، تقصیری نداشت، اما طبیعت بشر، چنین است. دوستم گفت: «اما همسرم خودش خانم‏ها را به مشاوره می‏آورد و زمینه مشاوره‏مان را فراهم می‏کرد.»

گفتم: بله. او می‏خواهد نزد دوستانش «پُز» شوهرش را بدهد و به وجود او افتخار کند. حتی ممکن است در اینباره، مبالغه هم بکند. همسرتان دوست دارد به خانم‏های دیگر بفهماند که من آنم که شوهرم دانشمند است، مشاور است، داناست، تواناست، خیرخواه است. از این‏رو حاضر می‏شود خود را به زحمت و دردسر بیندازد تا سرافرازی و افتخار کند. و گاهی در این راه، حساب کار از دستش بیرون می‏رود و چنان در احساس «خوشایند» فخرفروشی و سرافرازی و افتخار کردن غرق می‏شود که دیگر نمی‏تواند عواقب احتمالی برخی از امور «ناخوشایند» را محاسبه کند. به این سبب، عاقبت‏اندیشی نمی‏کند و برای خودش ناگواری ایجاد می‏کند.

ما مردان نیز چنین احساسی داریم؛ اگر همسرمان حسنی و هنری و امتیازی داشته باشد، نزد دیگران به آن افتخار می‏کنیم. مردان و زنان، احساس «پُز دادن به همسر» را دارند، البته این حالت، در خانم‏ها قویتر است. همان گونه که اگر رنجشی پدید آید، در بدگویی و انتقام‏جویی از همسرمان، حس مشترکی داریم و آنجا هم زیاده‏روی می‏کنیم. این حالت نیز در خانم‏ها نیرومندتر و داغ‏تر است.

گفت: «اما چرا او، با اینکه از خیلی وقت پیش دچار این مشکل شده بود، باز هم این کار را ادامه داد تا کار به اینجا بکشد و کارد به استخوانش برسد؟ خوب بود تا احساس کرد این کار برایش ناگوار است، دیگر خانم‏ها را نزد من نیاورد. من که درخواست نمی‏کردم.»

گفتم: چند کار؛ برخی فوری و کوتاه‏مدت و برخی صبورانه و درازمدت:

گفتم: «گاهی آدمی در پیمودن راهی یا انجام کاری، از جایی به بعد، می‏فهمد راهی را که دارد می‏رود، به بیراهه می‏انجامد و کاری را که دارد انجام می‏دهد، به بدفرجامی می‏کشد؛ اما شهامت بازگشت و توان دست کشیدن را ندارد. این، از بدترین و زیانبارترین حالات انسان است. خانم شما دچار چنین حالتی شده است. با دوستانش رودربایستی داشته و نمی‏توانسته برای آن همه پُز دادن‏ها و لاف‏زدن‏هایش توجیهی قابل فهم و قابل تحمل و آبرومندانه بسازد. به چه بهانه‏ای آن کار به ظاهر نیکخواهانه و روشنفکرانه‏اش را متوقف کند؟ غرورش را چه کند؟ می‏ترسیده از ناحیه آنان متهم به حسادت شود. در برابر شما هم همان مشکل را داشته. اگر یقین هم داشته که شما برای این «توقف» از او چیزی نخواهید پرسید؛ اما خودش را مؤظف می‏دانسته که برایتان توجیهی بتراشد. می‏ترسیده شما هرچند در ذهن و دل او را حسود بدانید. و شایدها و احتمال‏های بسیار دیگر.»

او که گویا از خوابی سنگین بیدار شده و از غفلتی گران به درآمده باشد، گفت: «حالا چکار کنم؟ اکنون چه باید کرد؟»

1. این کار را فورا تمام کنید. به همسرتان اعلام کنید که دیگر چنین مشاوره‏هایی نخواهید داشت. ممکن است همسرتان، به سبب‏هایی که بیان شد، کسی یا کسانی را برای مشاوره، نزدتان بیاورد. اگر چنین کرد، شما به هیچ وجه نپذیرید. البته با ملایمت و خوشرویی، نه با لجاجت و ترشرویی. مسئولیت و تقصیر کار را خودتان بپذیرید و بگویید که فرصت و آمادگی این کار را ندارید. وقت‏تان را چنان پر و تنظیم کنید که زمان خالی برای آن مشاوره‏ها باقی نماند. حتی اگر خود را در تنگنا یافتید، از خانه بیرون بروید. به کتابخانه بروید و به مطالعه و تحقیق بپردازید و اعلام کنید که مطالعه درسی و کار تحقیقی دارید.

یادتان باشد که نباید مسئولیت و تقصیر این کار (ترک مشاوره خانم‏ها در منزل) را به عهده همسرتان بیندازید، چه به صراحت و چه با کنایه.

2. هر گونه عامل تحریک غیرت و آشفتن حسادت همسرتان را از زندگی‏تان حذف کنید؛ حتی اگر سلام کردن به زنان باشد. مگر نه اینکه حضرت امیر(ع) به زنان جوان سلام نمی‏کرد و می‏فرمود: می‏ترسم زیانی که به دلم وارد می‏شود، بیش از ثوابی باشد که می‏برم؟» ما که از آن حضرت، مصون‏تر نیستیم. شما حتی به زنان غیر جوان هم سلام نکنید و با آنان هیچ معاشرتی نداشته باشید. تا مدتی نزد همسرتان با هیچ زن نامحرمی سخن نگویید. بگذارید قلب مجروحش التیام یابد. به این موضوع حساس شوید که: «چه چیزی حساسیت و حسادت و غیرت همسرتان را برمی‏آشوبد و سبب رنجش او می‏شود؟» از آن به کلی پرهیز کنید.

3. به جراحت‏های قلب او مرهم بگذارید. او اکنون حالت طبیعی ندارد. احساسات زنانه‏اش سخت تحریک شده. اعصاب و روانش لرزان و پریشان شده. تعادل روحی‏اش به هم ریخته. بر شما واجب است وجوبی شرعی، عقلی، انسانی که در همه حال، مراعاتش کنید.

4. به او بیش از پیش، عشق بورزید و محبت کنید؛ محبت و عشقی صادقانه و

خالصانه، نه تصنعی و مجبورانه. او اکنون تشنه محبت و احترام است. احساسش این است که بخش‏هایی از سهم عشق و محبت شما به او را دیگران به تاراج برده‏اند. شما باید این زیان را جبران کنید.

5. هرگز و برای هیچ کاری او را ملامت نکنید و نیز با او مجادله و ستیز نکنید ؛ اگر چه تقصیرکار باشد و به شما جفا کند. همسرتان اکنون در حالتی نیست که بشود با او استدلال یا مقابله به مثل کرد.

او را بی‏اختیار و بی‏تقصیر بدانید. این واقعیت را در همه شؤون زندگی‏تان در نظر داشته باشید و با همسرتان با ملایمت و ملاطفت و رأفت رفتار کنید.

آنگاه گفتم: فعلاً بس است. حالا برخیزید و هدیه‏ای که می‏دانید همسرتان دوست دارد و او را خوشحال می‏کند، بگیرید و برایش ببرید و عشق‏ورزانه تقدیمش کنید و راهکارهایی که بیان شد را دقیقا و تماما انجام دهید. هفته دیگر بیایید و نتایج را برایم بگویید تا راهکارها و مسائل دیگر را بررسی و بیان کنیم.

او که انسانی باانصاف و حق‏پذیر بود، حقایق را، بی‏لجاجت و مقاومت، پذیرفت و رفت تا کاری کند کارستان.

مشاوره ما، پنج جلسه استمرار یافت. او هر بار که می‏آمد، گزارش کارهایش را می‏داد و نتایج را بررسی می‏کردیم و هر اصلاح یا تذکر و یا تصحیحی لازم بود، انجام می‏گرفت و راهکارها و آموزه‏های تازه، بیان می‏شد و بر انجام آنها توافق می‏کردیم و او با جدیت و دقت، آنها را عملی می‏کرد. همکاری وی در کار مشاوره، عالی بود. از این رو، نتایجی که حاصل می‏شد نیز عالی بود.

از جلسه ششم، همسرش را به مشاوره دعوت کردم و پذیرفت. پنج جلسه دیگر، مشاوره سه نفره داشتیم. از روانپزشک نیز مدد جستیم؛ زیرا به اعصاب و روان خانم، لطمه‏هایی خورده بود و سطح اضطراب او نیز بالا آمده بود. یک دوره کوتاه «دارو درمانی» نیاز بود، که انجام شد.

اینک سه سال از پایان مشاوره‏مان می‏گذرد. دیگر مشکل و مسئله‏ای ناگوار و زیانبار در زندگی و روابط آقا و خانم وجود ندارد. البته رابطه‏مان قطع نشده. هرگاه نیاز باشد، مشاوره‏ای انجام می‏گیرد؛ حضوری یا تلفنی. اکنون زندگی زن و شوهری‏شان بسامان و فرخنده است. الهی شکر.

اگر چه سخن در باب برانگیختن غیرت و حسادت همسر و پرهیز دادن همسران از آن و عوامل این برانگیختگی و راههای پرهیز و گریز از آن، بسیار گسترده دامان است و پرداختن به همه جوانب آن، مجالی فراخ می‏طلبد و کتابی پر برگ می‏شود؛ اما چون سخن اکنونی ما باید در قواره یک مقاله باشد، سخن را کوتاه می‏کنیم و تفصیل آن را به مجالی دیگر حوالت می‏دهیم و اکنون به زوج‏های جوان و غیر جوان و همه همسران سفارش مشفقانه می‏کنیم که به هیچ روی، غیرت و حسادت همسرتان را برنینگیزید و با کردار و گفتار ناسنجیده و ناروا، بذر بددلی را در دل یکدیگر نیفشانید و در خرمن فراهم آمده از بوستان حیات‏تان آتش نیفکنید. هشدار! هشدار! هشدار! که ای بسا یک سخن و یک عمل تحریک‏آمیز؛ یک لبخند به واقع، بی‏غرضانه و به ظاهر، غرض‏مندانه، یک جلوه‏گری شهوت‏آلود، یک نگاه معنادار، یک دلبری هوس آلود و …، چونان خنجری زهرناک، قلب همسر را می‏شکافد!

1. احزاب، آیه32.

2.نور، آیه24.

این مجله مخصوص کودک و نوجوان می باشد.

پیام زن
ویژه مسائل زنان و خانواده

دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم
محمد جعفری گیلانی
سید ضیاء مرتضوی

3

7733305
7738743
7733305
payam-zan_man@aalulbayt.org

قم، صندوق پستی 371…

پرسمان
فرهنگی، اجتماعی، دانشجویی

مرکز فرهنگی نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری
سید محمدرضا فقیهی
محمد باقر پور امینی
1380
3

7747240
7735473
7743816
info@porseman.net
www.porseman.n…

مبلغان
فرهنگی – تبلیغی
حوزه

1385/6/1
3
mbl

 !(function (w, d) { ‘use strict’; var ad = {zone: “brtrha1”, user: “1565432215”, width: 728, height: 90, id: ‘adro-246454’}, h = d.head || d.getElementsByTagName(‘head’)[0]; if (typeof w.adroParams != ‘object’) w.adroParams = {}; w.adroParams[ad.id] = ad; var script = document.createElement(“script”); script.type = “text/javascript”; script.async = 1; script.src = “//static-cdn.adro.ir/dlvr/rsdnt.js”; h.appendChild(script); })(this, document); var h = document.getElementsByTagName(“head”)[0], s = document.createElement(“script”); s.async = !0, s.defer = !0, s.type = “text/javascript”, d = new Date, s.src = “https://cdn.sanjagh.com/assets/sdk/www.bartarinha.ir/client.js?t=” + d.getFullYear().toString() + d.getMonth() + d.getDate() + d.getHours(), h.appendChild(s); var sabaVisionWebsiteID = “1c27cb39-612a-452a-954c-b3e3dd1f3d36”; var sabaVisionWebsitePage = “ALL” _atrk_opts = {atrk_acct: “i2i8r1SZw320l9”, domain: “bartarinha.ir”, dynamic: true}; (function () { var as = document.createElement(‘script’); as.type = ‘text/javascript’; as.async = true; as.src = “https://certify-js.alexametrics.com/atrk.js”; var s = document.getElementsByTagName(‘script’)[0]; s.parentNode.insertBefore(as, s); })();

برترین‌ها: درست است که هیچ کس کامل نیست، همانطور که ما نیستیم، اما برخی از رفتار‌ها به گونه‌ای هستند که رابطه را خراب می‌کنند. اگر شما در مدت آشنایی تان با مردی، رفتار‌های زیر را از او دیدید، بهتر است که دور او را خط بکشید، زیرا رابطه تان آخر و عاقبت خوشی نخواهد داشت.

بی مسئولیت

مردی که تمام کارهایش را دقیقه نود انجام می‌دهد، مرد ایده آلی برای شما نخواهد بود. فردی که همیشه قبض هایش را دقیقه نود پرداخت می‌کند، سر قرار با شما دیر می‌رسد یا این که همیشه عجله دارد، نمی‌تواند مرد ایده آلی برای شما باشد از این رو که او شما را هم مانند دیگر وظایف اش در اولویت‌های آخر قرار می‌دهد. در واقع این فرد مسئولیت پذیر نیست و با این رفتارهایش تنها شما را نیز آزار می‌دهد.چطور یه پسر رو غیرتی کنیم

این فرد همان شخصی ست که به شما قول می‌دهد تا برای سالگرد ازدواج تان فلان هدیه را بخرد یا این که یک میهمانی برایتان ترتیب دهد، اما زمان موعود که فرا می‌رسد، زیر قولش می‌زند و برای آن هزار بهانه می‌آورد. آیا این رفتار‌ها روی مخ شما نخواهد بود؟ اگر پاسخ شما مثبت است، بهتر است که دور این مرد‌ها را خط بکشید.

یک جنتلمن بی عیب و نقص

مرد‌هایی که تظاهر می‌کنند یک جنتلمن واقع هستند، در واقع چیزی را از شما پنهان می‌کنند. همانطور که شما می‌دانید، هیچ کس کامل نیست، از این رو یک فردی که هیچ نقطه ضعف و ایرادی ندارد، کمی غیرواقعی به نظر می‌رسد.اگر با مردی مواجه شدید که هیچوقت شما را عصبانی نمی‌کند، همیشه بهترین حرف‌ها را در بهترین زمان ممکن می‌زند و به بیان دیگر حرف ندارد، باید از او بترسید. مردی که چنین شخصیتی دارند، کمی خطرناک اند، از این رو که شما خیلی زود شیفته منش او می‌شوید و قبل از این که واقعیت را ببینید، خودتان را در دام عاشقی اسیر کرده اید و حتی زمانی که واقعیت را بفهمید، توان جدا شدن از او را ندارید.یادتان باشد که هیچکس کامل نیست، پس به دنبال فردی باشید که واقعیت داشته باشد، نه آن‌هایی که تنها تظاهر به کامل بودن می‌کنند.

بلاتکلیف

دسته‌ای دیگر از مردان هستند که باید به شدت از آن‌ها دوری کنید، در غیر این صورت عمرتان می‌گذرد، بی آنکه رابطه تان سرانجامی داشته باشد. این دسته از مردان همان‌هایی هستند که شما را وسط زمین و آسمان نگه می‌دارند. آن‌ها از یک طرف به شما امید می‌دهند و از طرف دیگر، طوری برخورد می‌کنند که شما اعتماد به نفس تان در رابطه را از دست می‌دهید. در واقع شما در ارتباط با این مدل مردان، نمی‌دانید که در چه موقعیتی از رابطه قرار دارید. آیا رابطه شما جدی ست یا این که تنها دو دوست معمولی هستید؟ او شما را به دوستان اش معرفی نمی‌کند، اما از رفتارهایش متوجه می‌شوید که به شما علاقه دارد.

انتظار برای رسیدن به یک نتیجه در این نوع رابطه، فایده‌ای ندارد. از این رو بهتر است زمانی که رفتار‌های متناقض را از طرف مقابل تان دیدید، خیلی زود رابطه تان را به اتمام برسانید.

عاشق پیشه

دل بستن به مردان عاشق پیشه هم خطرات خود را دارد. این مدل مردان خیلی زود رابطه با شما را آغاز می‌کنند و خیلی زود هم می‌خواهند آن را پیش ببرند، آن‌ها خیلی زود به شما «دوستت دارم» می‌گویند و از شما هم انتظاری متقابل دارند. اگرچه این همان شرایطی ست که مدت‌ها انتظارش را می‌کشیدید، اما او نه تنها با شما، که با هر شخص دیگری این رفتار را خواهد داشت. در واقع او از این ترفند استفاده می‌کند تا شما را هر چه سریع‌تر به سمت خود بکشاند، اما آیا این رفتار‌های او همیشگی خواهد بود؟ خیر. پس از مدتی، یعنی زمانی که شما عاشق اش شدید، خواهید دید که رفتار‌های او از این رو به آن می‌شود و عشق جایش را به خشونت، حسادت و تعصب بیجا می‌دهد.

پنهان کار

مردان پنهان کار گزینه خوبی برای برقراری رابطه نیستند. خوشبختانه یا متاسفانه، زنان حس ششم قوی دارند و خیلی سریع می‌فهمند که طرف مقابل شان با آن‌ها صادق است یا نه، اگر احساس می‌کنید که طرف مقابل تان چیزی را از شما پنهان می‌کند، از او سوال کنید و اگر باز هم جواب سر بالا از طرف مقابل تان شنیدید، بهتر است که هر چه سریع‌تر دور او را خط بکشید. ما پیشنهاد نمی‌کنیم که گوشی او را چک کنید یا این که هر رفتار او را زیر ذره بین قرار دهید، اما طوری هم تظاهر نکنید که انگار هیچ اتفاقی نیفتاده است. از او بخواهید که خیلی واضح و روشن جواب سوال هایتان را بدهد تا شما را از این شک بیرون آورد، اگر باز هم به نتیجه نرسیدید، بدانید که با این مرد آینده‌ای نخواهید داشت.

دروغگو

حتما نباید منتظر بمانید تا مرد زندگی تان به شما خیانت کند و سپس دروغ بگوید، هر دروغی که از او می‌شنوید، زنگ خطری برای رابطه تان است. به عنوان مثال او به شما گفته که در بهترین دانشگاه درس خوانده، اما بعد‌ها متوجه می‌شوید که چنین نبوده است. شاید در این شرایط فکر کنید که او برای این که روی شما تاثیر مثبتی بگذارد، این حرف را زده و قابل بخشش است، اما واقعیت چیز دیگری است. همین دروغ‌های گاه و بیگاه او به تدریج تبدیل به دروغ‌های بزرگ‌تر و دائمی می‌شوند. آن زمانی که دیگر کاری از دست شما ساخته نیست.

خیانتکار

مردان خیانتکار یکی از خطرناک‌ترین افرادی هستند که باید با احتیاط در کنار آن‌ها قدم بردارید. اگر وارد رابطه‌ای شده اید و فهمیدید که مرد زندگی تان روی به فردی خیانت کرده، در مورد زمان آن اتفاق از او سوال کنید. اگر این اتفاق مربوط به سال‌های دور است، مثلا زمانی که او دبیرستان بوده، می‌توانید به رابطه تان ادامه دهید، به شرط این که محتاط باشید، اما اگر او در ۳ سال اخیر خیانت کرده، بهتر است که از همان ابتدا عقب بکشید، در غیر این صورت او این بلا را سر شما نیز خواهد آورد.

غیرتی و حسود

شاید در ابتدای رابطه غیرتی بودن مرد زندگی تان برای شما جذاب باشد، اما رفته رفته می‌تواند زندگی را به کام شما تلخ می کند. البته همه ما، زمانی که فردی را بیش از اندازه دوست داریم، نسبت به او حساس می‌شوید، اما اگر این احساس شدت یابد، می‌تواند رابطه تان را به نابودی بکشاند. در ارتباط با این مردان، این شمایید که باید همیشه خودتان را ثابت کنید و به او نشان دهید که صادق اید و خطایی از شما سر نمی‌زند. حتی اگر تلاش کنید، باز هم به نتیجه نمی‌رسید، زیرا حسادت بخشی از شخصیت او شده که تغییر آن نیز غیر ممکن است؛ بنابراین اجازه ندهید که افسار زندگی شما را فرد دیگری با حساسیت‌های بی جا به دست گیرد. غیرتی بودن نشان دهنده بی اعتمادی او به شماست و رابطه‌ای که بر پایه بی اعتمادی بنا شود، پایدار نخواهد بود.

کودک

مردانی که رفتار‌های بچه گانه دارند، گزینه‌های خوبی برای شما نیستند. آیا شما دوست دارید که با یک بچه سروکله بزنید؟ اگر مردی که در مقابل تان است نمی‌تواند کاری که شما به او محول کرده اید را انجام دهد، رخت هایش را خودش بشوید و ۳ نوع غذای مختلف درست کند، بدانید که هنوز برای برقراری یک رابطه عاطفی، کوچک است. مردی که در زندگی واقعی اش کودک باشد، در رابطه اش با شما نیز کودکانه عمل خواهد کرد، بنابراین حواس تان باشد به چنین مردا‌هایی دل نبندید.

منبع: lovepanky


موفقیت شما در کدام رشته تحصیلی است؟


همین حالا وکیل بگیر

 

 

چطور یه پسر رو غیرتی کنیم

روانشناسی زناشویی – از قدیم الایام همه بر این باور بودند كه یك مرد خوب باید نسبت به زن و فرزندانش غیرتمند باشد. به همین دلیل غیرت یكی از مهمترین ویژگی های مردان برای ازدواج محسوب می شد. امروزه نیز بسیاری از دختران و خانواده هایشان معتقدند كه زندگی با مرد بی غیرت و لاابالی نه تنها سخت بلكه غیرممكن است.

بله غیرتمند بودن یكی از ویژگی های مردان برای ازدواج محسوب می شود اما غیرتی كه در حد تعادل باشد و از آن خارج نگردد. به همان میزان كه زندگی با مرد بی غیرت سخت و گاه غیر ممكن است زندگی با مردی كه به بهانه غیرت در همه چیز افراط كرده و همسر و فرزندانش را تحت شدیدترین فشارها قرار می دهد نیز غیر ممكن است. به همین دلایل است كه توجه به وجود این ویژگی در حد تعادل در فرد مقابل قبل از ازدواج و در جریان مراسم خواستگاری لازم و ضروری می باشد.

در واقع در دین مبین اسلام تأکید بر غیرت در دایره محرمات و واجبات است و نه بیشتر. غیرتِ مرد در جایی که خدای متعال غیرت به خرج نداده است نه تنها حُسنی ندارد بلکه عین زشتی و بی ادبی است. مگر می‌شود انسان از خدای خود غیرت‌مندتر باشد؟! اگر واقعاً این رفتار مشکلی داشت یقیناً خدای غیور آن را حرام می ‌نمودند.

راههای شناخت غیرت بی جا در مردان

– توجه به نحوه سوالات و پاسخ های فرد مقابل: گاه فرد مقابل غیرت بی جای خود را در قالب سوالاتی كه می پرسد یا پاسخ هایی كه برای پرسش های شما دارد، نشان می دهد. مثلاً می پرسد: نحوه برخورد شما با محارم از جمله پدر یا برادرتان به چه گونه است؟،‌ من معتقد به حجاب كامل حتی در مقابل با محارم هستم؟ و …‌

– توجه به رفتارها در دوران نامزدی‌(قبل از عقد): در این دوران نیز بسیاری از رفتارها و برخوردهای فرد مقابل نشان دهنده میزان غیرت وی می باشد. مثلاً زمانی كه با هم بیرون می روند مدام با نگاه های معنی دار و یا چشم غُره به خانم می فهماند که فلان كارت اشتباه است حواست را جمع كن. در حالیكه بلواقع كار اشتباهی از وی سر نزده است. یا مثلاً بر روی ارتباط خانم با محارمش حساس است. چرا با پدرت یا دایی یا عمویت روبوسی کردی؟ و …

غیرتِ مرد در جایی که خدای متعال غیرت به خرج نداده است نه تنها حُسنی ندارد بلکه عین زشتی و بی ادبی است. مگر می‌شود انسان از خدای خود غیرت‌مندتر باشد؟!

– استفاده از تحقیقات محلی: پرس و جو از دوستان و آشنایان و همسایگان فرد مقابل و كسب اطلاعات از آنها روش مناسب دیگری برای شناخت ویژگی های فرد می باشد.

– مشورت با بزرگان یا متخصصین: اگر پس از گذراندن مراحل بالا به برخی از رفتارهای فرد مقابل شك كردید حتماً در این رابطه با یكی از بزرگان یا فرد متخصصی چون مشاوران ازدواج صحبت و مشورت نمایید. حتی در صورت لزوم با فرد مقابل به مشاور مراجعه نمایید. گاه متخصصین از برخی از رفتارهای خاص و ریز افراد متوجه برخی از امور می شوند كه دیگران قادر به درك آنها نیستند. به همین دلیل مشاوره با آنها در زمینه ازدواج به نوعی تضمین كننده موفقیت در زندگی آینده می باشد.

منبع:تبیان

مطالب بیشتر برای زندگی بهتر


حس می کنی دچار کم شنوایی شدی؟


سینما رو به خونت بیار!


طراحی و بازسازی فضای داخلی


گیفت کارت ارزان/تحویل آنی وپشتیبانی


برای سفارش این ست فقط کافیه کلیک کنی!


سوالات پیش از ازدواج به تفکیک جلسه


سفارش آنلاین کیک تازه خانگی


خرید ماست ساز پونته


آموزش زبان را با یک جلسه رایگان شروع کن

هرآنچه ازعملهای زیبایی زنان میخواهیدبدانید

بااین بسته آموزشی آموزگار کودک خود باشید

پرداخت شهریه آموزشگاه زبان در صورت رضایت


بهبود مشکلات رفتاری کودک با بازی درمانی


به مقصد دلخواهت با کمترین هزینه سفر کن

Makan Inc.| All Rights Reserved – © 2013 – 2021

تاکنون افرادی را در زندگی خود دیده اید که به اصطلاح خود را غیرتی بدانند با بالعکس نشانه ای غیرت درآنها دیده نمی شود؟ داشتن این صفت برای مردان خوب است یا بد؟ در زمانهای گذشته بسیاری از مردم اعتقاد داشتند که یک مرد خوب باید نسبت به همسر و خانواده خود غیرت داشته باشد، بنابراین داشتن غیرت یکی از مهمترین خصوصیات مردها در ازدواج به شمار می رفت.

امروزه در اطراف خود زنانی را می بینیم که از حساسیت های بیش از اندازه همسران خود درباره نحوه پوشش، رفت و آمد ، رفتار و گفتار گله مند هستند.اینگونه مردها اغلب خود را با غیرت می دانند، اما آیا معنای غیرت این است؟ در این بخش از نمناک درباره این موضوع بیشتر صحبت می کنیم.

خداوند متعال غیرت را در مردان به صورت نگهبانی فطری و درونی برای مشخص کردن نسل ها به ودیعه گذاشته است. در تعریف غیرت آمده است که به معنای دفاع از موضوعی محبوب در برابر هرگونه دستبرد و تجاوز می باشد. این بخش از خانواده پلاس نمناک را به بررسی همین مسئله مهم که این روزها نظرات مختلفی در موردش عنوان می شود اختصاص داده ایم.

به طور کلی غیرت به دو دسته تقسیم می شود:

در این نوع غیرت، شخص نسبت به فرامین خداوند در زندگی خود و اجتماع حساسیت نشان می دهد و برای حفظ و گسترش ارزش های دینی در جامعه و حتی جهان تلاش می کند و حتی ممکن است در این راه جان خود را نیز فدا کند.چطور یه پسر رو غیرتی کنیم

از نظر شخصی ، داشتن غیرت ناموسی باعث می شود که فرد برای حفظ پاکدامنی خود، آلوده به گناه نشود. میان پاکدامنی و غیرت رابطه بسیار نزدیکی وجود دارد. امام علی (ع) درباره این موضوع می فرمایند:ارزش انسان به قدر همّت اوست، صدق او به اندازه جوانمردی اوست، شجاعتش به اندازه پاکدامنی اوست و عفّت او به قدر غیرت اوست. (نهج البلاغه، حکمت47)

غیرت ناموسی از نظر خانوادگی باعث می شود که شخص نسبت به حریم خانوادگی خود حساس داشته و در برابر ورود بیگانه از آن حفاظت کند.

این غیرت از نظر اجتماعی موجب می شود که فرد علاوه بر حساسیت درباره پاکی و طهارت خود، نسبت به طهارت جامعه نیز حساسیت داشته باشد، زیرا لازمه پاک بودن حریم خانواده این است که حریم جامعه پاک باشد.

حضرت امیرالمومنین (ع)می فرمایند:«پاکدامنی مرد به اندازه غیرت او است.»، یعنی ارتباط مستقیمی میان پاکدامنی مرد و غیرت او وجود دارد.

بنابراین اگر مردی نسبت زنان در خانواده خود غیرت و حساسیت منطقی و حقیقی داشته باشد باید در ابتدا خود پاکدامن و عفیف باشد، به عبارتی دیگر می توان گفت که اگر مردی، خود حد و حدود روابط شرعی با زنان نامحرم را رعایت نکند و انتظار رعایت این موارد را از خانواده خود داشته باشد نوعی جهالت و زورگویی مرد را نشان می دهد، زیرا غیرت حقیقی در ابتدا باید خود فرد را از گناه مصون بدارد و در مرحله بعد مانع از گناه اطرافیان شود.

شهید مطهری در توضیح این حدیث از حضرت علی (ع) می گوید:کسی که نسبت به ناموس خود غیرتمند است به ناموس دیگری تجاوز نمی کند و اگر کسی به ناموس دیگران تجاوز کرد او غیرت را از دست داده است.

همچنین می گوید:سرّ اینکه مرد حساسیت فوق العاده در جلوگیری از ارتباط همسرش با دیگران دارد این است که خلقت مأموریتی به او داده است تا نسب را در نسل آینده حفظ کند. این احساس مانند احساس علاقه ی به فرزند است.

اگر حس غیرت در مرد نمی بود که محل بذر را همیشه حفاظت و پاسبانی کند، رابطه ی نسل ها با یکدیگر به کلی قطع می شد، هیچ پدری فرزند خود را نمی شناخت و هیچ فرزندی پدر خود را نمی شناخت. قطع این رابطه، اساس اجتماعی بودن بشر را متزلزل می سازد. (مجموعه آثار شهید مطهری، ج19، ص:416)

یکی از صفات خداوند، غیرت است و بدون شک غیرت داشتن انسان ناشی از همین صفت خداوند است.

پیامبر اکرم( صلی الله علیه و آله) فرمودند:آگاه باشید که خداوند، محرمات را حرام و حدود را وضع کرد و هیچ کس غیورتر از خدا نیست که از روی غیرت، زشتی ها را حرام کرده است. بر همین اساس، خدا به هر غیرتمندی نظر لطف و مرحمت دارد. (بحارلانوار، ج 73، ص 332)

امام صادق در روایتی می فرمایند:خداوند غیرتمند است و هر انسان غیرتمندی را هم دوست دارد و برای غیرتش، گناهان زشت چه آشکار و چه پنهانش را حرام کرده است.(کافی، ج5، ص 535، ح 1)

به طور کلی می توان گفت که غیرت نه یک صفت مذموم بلکه یکی از کمالات انسانی است که خداوند آن را در بشر قرار داده است. با تقویت این ویژگی در وجود خود، اعضای خانواده و پرهیز از افراط گرایی، بدون شک حریم پاک و ایمن خود و خانواده حفظ می شود.

در اسلام غیرت داشتن مرد نسبت به همسر تائید شده است ، حتی مردان را مسئول ناپاکی زنان از نظر روابط با نامحرم می داند.

حضرت محمد(ص) می فرمایند:زنی که از خانه اش در حالی که خود را آراسته و بزک کرده و عطر زده خارج گردد، و شوهرش به این کار راضی باشد، برای هر گامی که آن زن در بیرون از خانه بر می دارد خانه ای در دوزخ برای شوهرش ساخته می شود.(بحارالانوار ج 103،ص 249)

در روایتی امام صادق(ع) می فرمایند:بهشت بر مردان بی غیرت حرام است.(بحارالانوار، ج35، ص924)

روایات بسیاری داشتن غیرت را تشویق و تائید می کند، زیرا نابود کردن این صفت در مردان و زنان، حریم پاکدامنی را به شدت با خطر مواجه می سازد.

نکته جالب توجه احساس نیاز بسیاری از زنانی است که انتظار غیرتی بودن از همسران خود در حد معقول و منطقی دارند، چرا که برای حفاظت از خود در برابر بدخواهان و مردان هرزه، به مردها به عنوان همسر، پدر و یا برادر که از نظر جسمانی قوی تر هستند نیاز دارند. این خصوصیت حمایت و حفاظت از زن برای مردان همان غیرت است که در شکل های گوناگون بروز می کند.

برخی اوقات مردان از این خصوصت استفاده درستی نمی کنند و زورگویی و خودخواهی خود را غیرت می نامند که این موضوع انحراف اخلاقی است.

امام علی (ع) می فرمایند:بپرهیز از غیرت نشان دادن بیجا که درستکار را به بیمار دلی و پاکدامن را به بدگمانی رساند.(نهج البلاغه، نامه 31)

داشتن غیرت بی جا نسبت به همسر خود مانند بی غرتی، زمینه ساز بی حیایی و روابط نامشروع می شود. اما غیرت زمانی زیباتر است که زنان با رعایت پوشش و حفظ حریم در روابط با نامحرم ، این ویژگی را در مردان تقویت کرده و آن را مورد سرزنش قرار ندهند.

زیرا سرکوب این صفت در مردان و یا حتی زنان، تاثیر بسیار بد و زیانباری در خانواده دارد. یکی از نشانه های بی غیرتی در مردان، داشتن ارتباطات خارج از حدود شرعی با زنان دیگر می باشد.

برخی مواقع مردان غیرت بی جای خود را در قالب سوالاتی مطرح می سازند و یا پاسخ هایی که به سوال شما می دهند نشان دهنده غیرت بی جای او است. مثلاً می پرسد:با محرم خود مانند پدر، برادر و عمو ی خود چگونه برخورد می کنید، من به حجاب کامل حتی در برابر محارم اعتقاد دارم. یا مثلا چرا با محارم خود مانند برادر، عمو یا دایی خود روبوسی کردی؟ و …

می توان از دوستان، آشنایان و همسایگان فرد مورد نظر تحقیق کرده و ویژگی های رفتاری او را بهتر شناخت.

در این دوران برخی از رفتارهای فرد نشان از غیرت بی جا است. به طور مثال هنگامی که بیرون می روید، به طور مداوم با نگاههای معنادار و حتی با چشم غره به شما می گوید که کارتان اشتباه است و حواس خودت را جمع کن. درحالیکه ممکن است کار اشتباهی انجام نداده باشید.

زمانی که خداوند در مواردی غیرت به خرج نداده است ، داشتن غیرت بی معنا می باشدو نه تنها حسن نیست بلکه کمال بی ادبی و زشتی است. مگر انسان می تواند از خای خود با غیرت تر باشد؟!

اگر به مراحل قبل هنوز هم به رفتارهای او شک داشته باشید ، بهتر است با افراد باتجربه و متخصص مانند مشاوران ازدواج مشورت کنید. گاه مشاور متخصص با دقت در برخی از حالات و رفتارها، برخی موارد را که شما قادر به درک آنها نیستید را بهتر متوجه می شوند. به همین دلیل مراجعه به مشاور ازدواج، می تواند موفقیت زندگی آینده شما را تضمین کند.

حدود و مرز غیرت تا اندازه ای مناسب است که شامل موارد زیر نباشد مگرآنکه خلاف آن ثابت شود :

بسیاری از خانمها حریم خود را رعایت می کنند، در اینصورت داشتن غیرت و حساسیت بیشتر، آثار منفی در پی خواهد داشت.

امام علی (ع) در سفارش به فرزند خود امام حسن (ع) فرمود:«از غیرت نا به جا نسبت به زنان بپرهیز که آن، زن سالم را به بیماری و پاکدامن را به بدگمانی (اندیشه گناهکاری)، می کشاند. (نهج البلاغه، نامه 31)

1. زمانی که هردو در آرامش هستید با یکدیگر بدون هیجان و با احترام درباره این موضوع صحبت کوتاهی داشته باشید.

مثلا بگوئید که :

چطور یه پسر رو غیرتی کنیم

2. مهم ترین کار ایجاد حس حمایت، اطمینان و امنیت در همسر است.

3. در رفتار خود با نامحرم بیش از قبل مراعات کنید

مثلا درباره پوشش ظاهری و طریقه ی آداب و معاشرت با دیگران مخصوصا مردان دیگر تا حد ممکن رعایت کنیدتا سوء تعبیری ایجاد نشود.

4. دوری از بحث و جدل و توجه به موضوعات عاطفی و ….

5.مخفی کاری نکنید و در مسیر شفاف سازی و کسب اطمینان حرکت کنید.

6. همسرتان را در جریان کارهای عادی روزانه بگذارید، البته نباید حالت گزارش روزانه باشد.

مثلا بگوئید «چون میدونم نگرانم می شی» و «راستی میدونی که امروز باید برم دکتر…»

تمام موارد را با صبر، مهربانی و آرامش انجام دهید تا زمینه شک و تردید در ذهن همسرتان به تدریج پاک شود. تمام این امور باید با آرامش و صبر و مهربانی انجام شود تا لایه های شک و تردید به مرور از ذهن همسر پاک شود.

چطور یه پسر رو غیرتی کنیم
چطور یه پسر رو غیرتی کنیم
0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *