چگونه با عشق خود شوخی کنیم

 
helpkade
چگونه با عشق خود شوخی کنیم
چگونه با عشق خود شوخی کنیم

یکی از روش های خوب و موثر برای ارتباط برقرار کردن با دیگران، شوخی کردن است.حتی سردترین و پیچیده ترین موقعیت ها را می توان با یک شوخی درست و به جا، به موقعیتی دوستانه تبدیل کرد و از فضای ایجاد شده برای توسعه دادن روابط استفاده کرد. این مورد در رابطه با روابط میان دختر و پسر نیز صادق می باشد، اما بعضی از پسرها نمی دانند چطور باید با یک دختر شوخی کنند. شاید بترسند که دختر مقابل خود را ناراحت ککند و یا در نگاه او به فردی بی ملاحظه تبدیل شوند.

پس این سوال در ذهن به وجود می آید که چگونه با یک دختر شوخی کنم؟ شوخی کردن با دخترها زیاد هم سخت نیست. اگر روش درست و اشتباه شوخی کردن را بدانید می توانید به راحتی روابط خود را با دیگران بهبود دهید.

 

مهم نیست که چه می گویید، فقط در هنگام گفتن آن، یک لبخند دوستانه (و نه موزیانه و لج درآر) بر لب داشته باشید. همچنین در حرکات و حالت صورت خود نشان دهید که اعتماد به نفس داشته و دلیل شوخی کردن تان این است که از آن دختر خوشتان می آید. اگر در هنگام شوخی کردن صورتی بی روح داشته و یا اخم کنید، ممکن است دختر مقابل تان فکر کند که جدی می گویید، و تمام گفته های شما را اهانت برداشت کند. حتی اگر خیلی از آن دختر خوشتان می آید، تا جای ممکن در مقابل او راحت باشید (می دانیم که سخت است!). حالت راحت شما بر آن دختر نیز تاثیر گذاشته و احتمال ناراحت شدن او بسیار کم می شود.

 

چگونه با عشق خود شوخی کنیم

وقتی با او هستید، به کارها و رفتارهایش توجه کنید و سپس یک چیز بامزه در مورد عادات رفتاری او بگویید. مثلا اگر در هنگام خندیدن، سر خود را چرخانده و موهایش را به سمتی دیگر می اندازد، با لبخند و به حالت شوخی به او بگویید: “دیگه نباید بخندونمت. موهات از ۱ سانتی صورتم رد شد. داشتی کورم می کردی!” این حرف شما نه تنها باعث خنده او می شود، بلکه این پیام را منتقل می کند که حواس تان به او هست و کارهای او را با دقت می بینید.

 

با شوخی های فیزیکی (مانند گرفتن اجسام در دست و ندادن به او) نه تنها دختر مورد نظرتان را می خندانید، بلکه نوع رابطه را، از یک رابطه کلامی معمولی، به یک رابطه پر مهیج و پر جنب و جوش تبدیل می کنید. اگر می خواهید این شوخی شما بیشترین تاثیر را داشته باشد، آن را با یک کار خوب برای او همراه کنید. مثلا بلیط کنسرتی که دوست دارد را به عنوان هدیه برایش بخرید، وانمود کنید که می خواهید بلیط ها را به او بدهید، و سپس آن ها را از دستش بکشید و دور نگه دارید. او را خسته نکنید، فقط کمی با او شوخی کنید. این یک روش خوب و مفرح برای شوخی کردن بوده، و در نهایت کار خوبی هم برایش انجام داده اید.

گرچه تمام شوخی ها کمی تمسخر نیز در دل خود دارند، اما سعی کنید به آن ها جنبه ای مثبت بدهید. مثلا اگر پایش به جایی گیر کرد و تعادلش بر هم خورد، به جای مسخره کردن روش راه رفتن او، با خنده بگویید: “اگه این کارارو می کنی که زخم و زیلی شی و عصر باهام نیای بیرون، کور خوندی!” این شوخی یعنی مثلا از قصد این کار را انجام دادی، نه اینکه دست و پا چلفتی هستی. با این روش، موقعیت بوجود آمده را به فرصتی برای شوخی و خنده تبدیل می کنید و در عین حال، باعث ناراحتی و معذب شدن دختر مورد مقابل تان هم نمی شوید.

 

وقتی با هم هستید، به خصوصیات او توجه کنید؛ مثلا زیاد خندیدن او، یا فیلم هایی که دوست دارد. با توجه به همین خصوصیات می توانید یک اسم بامزه برای او انتخاب کنید. مثلا بگویید: “خیلی سریال های جنایی نگاه می کنیا. از این به بعد باید بهت بگم شبنم هولمز!” اگر این حرف را با شوخی و خنده بگویید، او هم شوخی شما را ادامه داده و آن را می پذیرد.

 

گرچه باید در هنگام شوخی کردن راحت باشید، اما در عین حال، باید بدانید که شوخی را تا کجا ادامه دهید. باید بدانید که برای آنچه می گویید و انجام می دهید، حد و مرزی وجود دارد، و اگر از آن حد و مرز عبور کنید، دختر مقابل تان معذب شده و حتی ممکن است از شما بدش بیاید. اگر هنوز مرز ناراحتی طرف مقابل تان را نمی دانید، از شوخی کردن در مورد موضوعاتی مانند ظاهر او، خانواده اش، و یا دوستانش، به شدت پرهیز کنید. حتما در سطحی شوخی کنید که دختر مقابل تان هم با آن راحت باشد.

اگر شوخی تان بد از آب در آمد و باعث ناراحتی دختر مقابل تان شد، سعی نکنید او را مقصر و بی جنبه جلوه دهید. همچنین اگر احساس کردید از شما دلخور است، حتما معذرت خواهی کنید. اگر خیلی اهل تیکه انداختن باشید، ممکن است چیزهایی بگویید که باعث رنجش دختر مقابل تان شده و به مرور زمان، او را از شما ناراحت کند. اگر چیز نامناسبی گفتید، از او صمیمانه معذرت خواهی کنید. سعی نکنید به روی تان نیاورده و یا طوری رفتار کنید که گویی او بیش از حد حساس است.

 

نمی توانید با دختری که به تازگی با او آشنا شده اید، همان شوخی هایی را بکنید که با دوست چند ماهه خود می کردید. در ابتدای رابطه، از شوخی های جنسی و لمس کردن بدن او به قصد شوخی به شدت پرهیز کنید. شوخی های مبتذل، به شدت دخترها را معذب می کند. انجام دادن این موارد در ابتدای آشنایی، موجب دور شدن او (و شناخته شدن شما به عنوان یک فرد بی ملاحظه) خواهد شد.

 

طوری شوخی نکنید که گویی شخص او، یا چیزی که برایش خیلی مهم است، را به باد تمسخر گرفته اید. مثلا اگر خیلی به حیوانات علاقه دارد، نگویید: “چقدر گربه نگه می داری! مثل پیرزن های شوهر مرده می مونی …” اگر موضوع حمایت از گربه ها برایش مهم باشد، تمسخر شما تاثیری بد بر ذهنیت او گذاشته و باعث ناراحتی اش می شود.

نکات

 !(function (w, d) { ‘use strict’; var ad = {zone: “brtrha1”, user: “1565432215”, width: 728, height: 90, id: ‘adro-246454’}, h = d.head || d.getElementsByTagName(‘head’)[0]; if (typeof w.adroParams != ‘object’) w.adroParams = {}; w.adroParams[ad.id] = ad; var script = document.createElement(“script”); script.type = “text/javascript”; script.async = 1; script.src = “//static-cdn.adro.ir/dlvr/rsdnt.js”; h.appendChild(script); })(this, document); var h = document.getElementsByTagName(“head”)[0], s = document.createElement(“script”); s.async = !0, s.defer = !0, s.type = “text/javascript”, d = new Date, s.src = “https://cdn.sanjagh.com/assets/sdk/www.bartarinha.ir/client.js?t=” + d.getFullYear().toString() + d.getMonth() + d.getDate() + d.getHours(), h.appendChild(s); var sabaVisionWebsiteID = “1c27cb39-612a-452a-954c-b3e3dd1f3d36”; var sabaVisionWebsitePage = “ALL” _atrk_opts = {atrk_acct: “i2i8r1SZw320l9”, domain: “bartarinha.ir”, dynamic: true}; (function () { var as = document.createElement(‘script’); as.type = ‘text/javascript’; as.async = true; as.src = “https://certify-js.alexametrics.com/atrk.js”; var s = document.getElementsByTagName(‘script’)[0]; s.parentNode.insertBefore(as, s); })();

 

آیا پسری را دوست دارید و می‌خواهید از او دلبری کنید؟ روش‌های مختلفی برای جذب کردن پسرها وجود دارد و ما در این مقاله می‌خواهیم، درباره روش‌های درست و اشتباه جذب کردن پسران صحبت کنیم. اگر برای تسخیر قلب پسرها از راه درست وارد شوید، احتمالش زیاد است که با بازی کردن نقش دختر رویاهایش و نشان دادن تمام خصوصیاتی که او در یک دختر تحسین می‌کند، در نهایت موفق شوید. اما اگر راه‌های اشتباه را انتخاب کنید، به دلایل زیادی ناراحت و سرخورده خواهید شد. ممکن است توجه پسر مورد علاقه‌تان را جلب کنید، اما او دیر یا زود متوجه می‌شود که فقط داشتید سعی می‌کردید که او را تور کنید و هیچ پسری از به دام افتادن خوشش نمی‌آید. در این مقاله با روش‌های مختلفی برای جذب مردان آشنا می‌شوید که موثر بودن آنها به لحاظ علمی اثبات شده است، بنابراین اگر می‌خواهید با بایدها و نبایدهای جذب پسران آشنا شوید، در ادامه با ما همراه باشید.

شاید فکر کنید برای جذب پسر مورد علاقتون باید مثل سلبریتی‌های فیلم‌های هالیوودی باشید و این موضوع تمام فکرتان را درگیر کرده است. کافی است پسر مورد علاقه‌تان را خوب بشناسید ،با کمی مهارت می‌توانید برای او فردی جذاب باشید. در این مقاله روش‌های کاربردی برای جذب پسرها را بررسی می‌کنیم. قبل از هر کاری باید پسر مورد علاقه خودتان را خوب بشناسید. اگر فکر می‌کنید به تنهایی نمی‌توانید به شناخت کافی از پسر مورد علاقه‌تان برسید و مشورت با شخص دیگری می‌تواند به شما کمک کند،

فهرست مطالب

چگونه با عشق خود شوخی کنیم

اولین چیزی که پسرها متوجه آن می‌شوند، لبخندی است که یک دختر بر لب دارد.  همه توقع دارند که یک دختر موقر و خوش‌رفتار باشد و روش لبخند زدن یک دختر متانت او را نشان می‌دهد. هرچقدر هم که در خانه آزادانه و با صدای بلند می‌خندید، خنده شیطانی دارید یا با صدایی گوش‌خراش می‌خندید، لطفاً این خنده‌های پرسرو صدا را در جمع فراموش کنید. سعی کنید باوقار باشید و به شیوه‌ای متمدنانه مانند یک بانوی دوست‌ داشتنی بخندید. بهترین کار این است که لبخندی ملیح به لب بیاورید، لزومی ندارد که تمام سی و دو دندان خود را به همه نشان بدهید.

علم اثبات کرده است که بین نگاه کردن به چشم‌های یکدیگر و عاشق شدن ارتباط وجود دارد. تعداد نورون‌های مختص حس بینایی در مغز بیشتر از چهار حس دیگر است، بیش از 80% مواردی که به نوعی وارد بدن می‌شود، از فیلتر چشم‌ها عبور می‌کند. به علاوه چشم‌ها جز آن که دریچه‌ی روح هستند، دروازه‌ای به سوی گذرگاه‌های عصبی هستند که ارتباطات عاشقانه را در مغز شکل می‌دهند.

اگر پسری بوی بد بدهد، حاضرید حتی در خیالتان به با او بودن فکر کنید؟ پس چطور انتظار دارید که پسر مورد علاقه‌تان دختری را دوست داشته باشد که بوی بد بدهد؟ هر فردی رایحه‌ی خاص خود را دارد که معرف شخصیت او است. بنابراین عطرهای خوشبویی را انتخاب کنید که پسرها را به خود جذب می‌کند. بدبو بودن دهان نیز پسرها را فراری می‌دهد. به خاطر خودتان و حفظ سلامتی خودتان، نه هیچ کس دیگر، مرتب حمام بروید و از ضدعرق خوشبو استفاده کنید.

دخترها به پرشور بودن و قشقرق راه انداختن معروف هستند. پسرها به هیچ وجه دخترهایی را که رفتار نمایشی دارند، شلوغ می‌کنند و از کاه کوه می‌سازند، دوست ندارند. اجازه ندهید که این جامعه مردسالار اثبات کند که زنان ضعیف‌تر از مردان هستند. هر چقدر هم که فیلم عاشقانه دیده‌اید، نگذارید که این داستان‌های غیرواقعی زندگی عاشقانه‌تان را به نابودی بکشاند.

پسرها شاید هنرپیشه‌هایی با آرایش فراوان و موهای بلند افشان را دوست داشته باشند، اما در واقعیت وقتی می‌خواهند، زن زندگی خود را انتخاب کنند، همواره دخترهای ساده را انتخاب می‌کنند. البته منظورمان این نیست که اصلاً آرایش نکنید، اما بهتر است روزهای معمولی آرایش ملایمی بکنید تا در روزهای خاص بتوانید، دوست پسرتان را با آرایش خاص‌تان غافلگیر کنید. قرار نیست با آرایش کردن خودتان را شبیه هیولا بکنید، آرایشی را انتخاب کنید که خاص‌تر و زیباترتان بکند.

وقتی که پسری نمی‌تواند به راحتی به دختری نزدیک شود، غرورش خدشه‌دار می‌شود و از خودش می‌پرسد که این دختر چرا به او علاقه ندارد. بنابراین بازیگوش باشید، ناز کنید و با ترغیب کردنش به صحبت کردن با خودتان، او را سر انگشتتان بچرخانید. البته مراقب باشید زیاده‌روی نکنید و تصویری از دختری خجالتی را از خودتان به نمایش نگذارید، که رسیدن به او ممکن نیست. اگر عاقلانه عمل کنید، مانند آهنربا پسر مورد علاقه‌تان را به خود جذب می‌کنید.

بهترین روش برای تسخیر قلب یک پسر این است که با نشان دادن استعدادها و خصوصیات منحصر به فردتان توجهش را جلب و او را به خودتان علاقمند کنید. پسرها می‌خواهند با دخترانی جذاب و پرشور آشنا شوند، بنابراین وقت آن است که هنرهایتان را رو کنید. استعدادها یا خصوصیاتی را که از شما یک زن جذاب می‌سازد، به نمایش بگذارید. برای مثال اگر صدای خوبی دارید، وقتی می‌دانید که او در همان نزدیکی است، استعداد خوانندگی‌تان را به دوستانتان نشان دهید تا عشقتان بداند که چه صدای دلنشینی دارید.

تا حالا برایتان پیش آمده در یک مهمانی، پسری نظر شما را به خودش جلب کند، ولی شما ندانید که باید در آن لحظه چه کار کنید؟ بیشتر دخترها می‌گویند که دوست ندارند شروع کننده رابطه باشند و حتما پسر باید جلو بیاید. اما اگر داستان را از سمت پسرها نگاه کنیم، متوجه می‌شویم که آن‌ها وقتی نشانه‌ای از شما نمی‌بینند، از شروع ارتباط می‌ترسند. در این زمان چه کار باید کرد؟

چطور دلبری کنیم؟

1. ارتباط چشمی برقرار کنید. 2. لبخند بزنید. 3. به او نشان دهید که به آشنایی بیشتر تمایل دارید. 4. تک‌کلمه‌ای صحبت نکنید. 5. مرموز باشید. 6. خیلی برای جذاب بودن تلاش نکنید. 7. غیر مستقیم به او نشان دهید که به ادامه آشنایی بیشتر علاقه دارید. 8. با کمک موبایلتان، معجزه کنید.

خودتان را جای پسر مقابل بگذارید، چقدر احتمال دارد با دختری که حتی به شما نگاه نمی‌کند، سر صحبت را باز کنید؟ شما ممکن است با خودتان بگویید: «یکبار بهش نگاه کردم، دید دیگه. اگر می‌خواست بیاد، میومد». اما، جواب ما به شما اینه: «نهههه». شما حداقل باید سه/چهار بار به او نگاه کنید تا جرات پیدا کند که صحبت را با شما شروع کند.

در حین ارتباط چشمی، هیچ‌وقت جادوی لبخند زدن را فراموش نکنید، چون با اینکار دو تا پیام مهم به فرد مقابلتان می‌دهید: اول اینکه: «من یکم ازت خوشم خومده و دوست دارم باهات صحبت کنم». و دوم: «من دختر شادیم. تو صحبت کردن با من قراره بهت خوش بگذره!»

با وجود سیگنال‌هایی که فرستادید باز هم پسری که جلو میاد، از شروع ارتباط خیلی مطمئن نیست و کمی می‌ترسد. شما در اینجا با گفت‌وگویتان می‌توانید، تمایل خودتان را به آشنایی بیشتر با او نشان دهید. البته لازم نیست که همه سوال‌هایش را با هیجان جواب دهید، اما بهتر است یک سری نکات ریز را رعایت کنید. (در دو اسلاید بعد در این مورد صحبت می‌کنیم:)

به این سناریو توجه کنید: پسر: «شغلتون چیه؟» دختر: «کارمند بانک» پسر: «چه جالب، خواهر منم تو بانک کار می‌کنه؛ به نظر من خیلی کار سختیه.» دختر: «اوهوم» (هدف این گفت‌وگو را فراموش نکنید. در حقیقت قصد پسر، صحبت کردن در مورد شغلتون نیست؛ بلکه می‌خواهد موضوع مشترکی برای صحبت کردن پیدا کند.)

لازم نیست تمام نکات مهم زندگی خودتان را در همان دیدار اول توضیح دهید. کمی مرموز بودن بسیار جذاب است. البته به این معنی نیست که جواب تمام سوالات را سربالا بدهید. به این مثال توجه کنید: پسر: «شغلتون چیه؟» دختر: «من نوازنده پیانو هستم. 15 ساله پیانو می‌زنم. البته اولش خیلی دوست نداشتم ولی کم‌کم علاقه‌مند شدم. ….) این همه توضیح برای بار اول آشنایی، اصلا مناسب نیست!

یکی از پرتکرارترین سوالات دخترها این هست: «چرا پسرایی که من ازشون خوشم میاد، از من خوششون نمیاد و پسرایی که من خوشم نمیاد، از من خوششون میاد؟» شاید یکی از جواب‌های اصلی برای این سوال این باشه: شما در مقابل پسرهایی که خوشتان می‌آید دوست دارید بهترین باشید و همین تلاش بیش از حد جواب عکس می‌دهد.

خیلی خجالتی بودن یا خیلی سهل‌الوصول بودن هر دو دافعه ایجاد می‌کند. سعی کنید یک رفتار میانه را انتخاب کنید؛ اما چرا؟ اگر خجالتی باشید، احتمالا پسر با خود فکر می‌کند: «وای، حالا باید کلی تلاش کنم تا یک کلمه حرف بزنیم.» و اگر سهل‌الوصول: «خب حتما با خیلی‌های دیگه اینطوری هست.»

اگر اولین دیدارتان خوب پیش برود و هر دو به ادامه آشنایی تمایل داشته باشید، احتمالا سعی می‌کنید از طریق فضای مجازی با هم در ارتباط باشید. در این زمان است که شما می‌توانید با موبایلتان و ارسال پیام‌های مناسب و درست، جادو کنید. اما چطور؟ رادیو عشق، در کارگاه «جذب مرد با موبایل»، به شما یاد می‌دهد چطور به بهترین نحو از گوشی موبایلتان استفاده کنید.

همه ما می‌دانیم که توقعات پایانی ندارد و علاقه‌مندی‌های تمام انسان‌ها با هم یکسان نیست. با این حال نکاتی که ذکر شد، رایج‌ترین توصیه‌هایی است که برای جذب پسرها در سراسر جهان کاربرد دارد. برای این که از جزئیات بیشتری درباره جذب عشقتان آگاه شوید، اول باید شخصیت و دیدگاه‌های عشقتان را به ما توضیح بدهید. برای بهره‌مندی از راهنمایی‌های ارزشمند مشاورین ما اینجا کلیک کنید.

روش بسیاری از دخترها برای جذب کردن پسرها و عاشق کردن آنها این است که خودشان را تغییر می‌دهند. احتمالاً شما هم تلاش کرده‌اید تا خودتان را به شکلی دربیاورید که “فکر” می‌کنید، پسر مورد علاقه‌تان دوست دارد. در این حالت برای خوشایند عشقتان وانمود می‌کنید که آدم دیگری هستید. این نقاب زدن به دو دلیل زیر بسیار بد است:

در هر حال این صادق نبودن کمکی نمی‌کند که تا پایان عمر در کنار عشق‌تان به خوبی و خوشی زندگی کنید. بنابراین بهتر است خودتان باشید و همان‌طور که برای او دلبری می‌کنید، اجازه دهید که شما را به درستی بشناسد.

اگر فکر می‌کنید که باید کار اشتباهی را برای دلبری از دوست پسرتان انجام دهید و می‌دانید که نباید این کار را بکنید، پس از انجام دادن آن منصرف شوید. هیچ پسری ارزش این را ندارد که اصول اخلاقی‌تان را زیر پا بگذارید و خودتان، دوستانتان و خانواده‌تان را به دردسر بیاندازید. به علاوه وقتی کاری را برخلاف اصول اخلاقی خودتان انجام می‌دهید، خودتان را در باتلاقی می‌اندازید که عزت نفس‌تان را می‌بلعد. برای مثال اگر کار احمقانه‌ای مانند مصرف مواد مخدر انجام دهید، تجسم خودتان در زمان مصرف مواد باعث می‌شود که احساس بدی نسبت به خودتان پیدا کنید و به این ترتیب برداشت دیگران درباره شما نیز تغییر می‌کند و فکر می‌کنند که شما آدمی هستید که زندگی خود را با انتخاب‌های اشتباه به نابودی کشانده است. در این بین اگر پسری باشد که شما را به خاطر اخلاقیاتتان دوست داشته باشد، با این خرابکاری‌ها علاقه‌اش را به شما از دست می‌دهد.

احمقانه و کودکانه رفتار کردن توصیه‌ی اشتباهی برای جذب مردان است که از زمان انسان‌های غارنشین رواج داشته است. عده‌ای تصور می‌کنند که رفتار احمقانه مترادف لطافت زنانه است و نشان می‌دهد که این دختر گیج دوست‌داشتنی به حمایت یک مرد قوی بزرگ نیاز دارد. البته که این تصور یک کلیشه اشتباه است. حتی اگر احمقانه رفتار کردن برای جذب دوست پسرتان باعث شود که او شما را دختری لطیف و آسیب پذیر ببیند، این کار او را جذب خود واقعی‌تان که یک زن قوی است، نخواهد کرد. مرد محبوبتان دیر یا زود از این رفتار احمقانه خسته خواهد شد و شما را به خاطر یک دختر باهوش ترک خواهد کرد. باور کنید که هیچ پسری مدت زیادی با دختری نمی‌ماند که هیچ کاری از سلول‌های خاکستری مغزش نمی‌کشد.

نحوه پیام دادن شما بسیار در شناخت و دید مرد مورد نظرتان از شما موثر است. این روزها بخش عمده ارتباطات از طریق موبایل انجام می‌شود اما متاسفانه استفاده ناشیانه از آن بسیار دردسرساز و مشکل‌ساز است. اینکه در چه موقعیتی چه پیامی بفرستید و چه برخوردی داشته باشید بسیار مهم است. نحوه پیام دادن آنقدر مهم است که گاهی یک پیام اشتباه سوءتفاهمی ایجاد می‌کند که مرد مورد نظرتان کلا از ادامه ارتباط با شما منصرف می‌شود، فقط به این خاطر که لحن کلامتان را اشتباه منتقل کرده‌اید. برای جذب و عاشق کردن مرد مورد علاقه‌تان از طریق موبایل، برای مثال باید با پیام‌هایتان جوری مردانگی او را تحسین کنید که نه خیلی مستقیم و زننده باشد نه تکراری باشد و حسی به او بدهید تا به حال در کنار هیچ دختری نداشته است. در مکالمات پیامی‌تان در عین حال که خط قرمز‌هایتان را حفظ می کنید باید اعتماد به نفس زنانه‌تان را نشان دهید.

حتما بخوانید: دلبری با موبایل و از راه دور

 

مشاوره آنلاین در زمینه دلبری از عشق و پسر مورد علاقه

عشقت رو جذب کن

چگونه با عشق خود شوخی کنیم

میخوای یاد بگیری چطور روز به روز بیشتر قلب عشقتو بدست بیاری؟ چطور یه رابطه موفق منجر به ازدواج داشته باشی؟ چطور یه زندگی مشترک موفق داشته باشی؟ پس فرصت را از دست نده! تو هم به جمع دنبال کنندگان پیج رادیو عشق در اینستاگرام اضافه شو…

عضویت در خبرنامه رادیو عشق

22 بازدید

49 بازدید

32 بازدید

38 بازدید

40 بازدید

دیدگاه

نام *

ایمیل *

وب‌ سایت

ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی می‌نویسم.

مشترک نمی شومدریافت همه دیدگاه های این نوشتهفقط دریافت پاسخ دیدگاه های خودم

سلام و عرض ادب من یه دختر۱۷ساله هستم و عاشق یکی از پسرای فامیلمون شدم که یک سالم ازمن بزرگتره،من نمی دونم که اونم دوسم داره یا خیر،اما هر وقت میبینمش ازم دور میشه گوشه گیر میشه و این کا واقعا منو آزار میده خواهشا کمکم کنید

سلام دوست گرامی هر زمانی که او بتواند به صورت مستقیم ابراز علاقه کند، آن وقت شما روی حرف‌هایش حساب باز کنید. اما به این نکته توجه داشته باشید، هر دوی شما سن کمی دارید و این سن برای رابطهف سن مناسبی نیست.

با سلام و عرض ادب من یه دختر۲۲ساله هستم عشقم ۳۰سالشه من زیادی روش حساسم تا حدی که گفتم عکس خودتو رو پروفایل بردار اونم ناراحت شد منم گفتم دیگه اصلا چیزی نمیگم اصلا من کیم که نظر بدم حالا قهره من چیکار کنم رابطمون خراب نشه 🥺🥺ممنون میشم راهنماییم کنید

سلام دوست گرامی احتمالاً ترس از دست دادن دارید و یا اینکه او به شما توجهی نکند. این مساله باعث سردی در رابطه می‌شود و باید تلاش کنید تا مهارت‌های ارتباطی صحیحی را آموزش ببینید. در این مسیر ، مشاور با شما همراهی خواهد کرد.

سلام و عرض ادب بنده به مدت ١ ماه با اقایی آشنا شدم در فضای مجازی اینم ذکر کنم ایشون ٢٧ سالشونه و بنده ١٨تو این یک ماه آشنایی ازخصوصیات رفتاریشون میگفتن و این که مثلا من تو زندگیم به آدمی مثل تو نیاز دارم و… تو این مدت آشنایی نه من از ایشون عکس خواستم نه ایشون از من بعد از مدت ١ماه ایشون از بنده ی جورایی خواستگاری کردن سوال من اینه مگه میشه آدم کسیو نبینه و عاشق بشه و فقط جذب رفتار اون آدم بشه 🤔🤔🤔🤔اینم خدمتتون عرض کنم ی دوسه باری گفتن عکسمو میفرستم و خب من گفتم نمیخواد و… حالا بعد گذشت یک ماه من گفتم یک الی دو هفته باهم ارتباطی نداشته باشیم بعد عکس های همو ببینیم سوال من اینه آدم میشه عاشق کسی بشه که اون آدم ندیده و اینم بگم آدم به شدت با شخصیتی هستن که هیچ حرف نامربوطی تا به امروز نزدن

سلام دوست گرامی کیفیت این رابطه بسیار پایین است و شناختی در آن بوجود نیامده است. خواستگاری؟ آن هم بدون هیچ شناختی؟ نیاز به راهنمایی مشاور دارید تا واقع‌بینانه‌تر به این ماجرا نگاه کنید.

سلام من هانا هستم و ۱۴سالمه و از ۹سالگی با یکی از پسرای دوستامون دوست هستیم من ازش خوشم میاد و ۷ ساله دوسش دارم و اون نمیدونه و اینکه رابطمون یک طرفس و حس میکنم از من خوشش میاد اما مطمعن نیستم اون تهرانه و من مشهد قبلا مشهد بود اخرین باری که دیدمش پارسال بود و تو اون سال بنظرم یکم علاقا از طرفش دیدم مثلا من با دوستم تو اتاق بودیم اون اومد درو باز کرد و بحثو شروع کرد و قبل این کارش همش میومد پشت در از زیر در سایشو میدیدم و رفته بودم تو تراس و یواشکی بهم نگاه میکرد و بعد هم بحثو باز کرد بنظرتون چیکار کنم تا اون جذبم شه و بهم بگه و اینکه بنظرتون اون به من علاقه ای داره؟؟؟؟

سلام دوست گرامی سن شما برای جذب عشق و بودن در یک رابطه بسیار کم است و این علاقه در سال‌های آینده تغییر شکل خواهد داد.

سلام وقت بخیرمن ۳۰ ساله و کارمند هستم چند وقتی هست که من صفحه اینستاگرام شخصی رو دنبال میکنم از زمانی که صفحه ایشون رو دنبال کردم به شدت یک حسی درونم بیدار شده که اسمش رو نمیدونم چی بایدبزارم از طرفی خیلی دوست دارم که از طریق پیغام به ایشون نزدیک شم ولی فکر اینکه جواب ندن یا جواب منفی بگیرم اذیتم میکنه و خیلی روحم رو درگیر کردن و هر لحظه به ایشون فکر میکنم…. ممنون میشم راهنمایی کنید🙏

سلام دوست گرامی به صورت غیرمستقیم باید تلاش کنید تا به ایشان نزدیک شوید. ابتدا پست‌های او را بررسی کنید که به چه مسائلی بیشتر علاقه دارد و پست مشابه برایش ارسال کنید. ددر واقع باید ابتدا باب گفتگو باز شود. شما می‌توانید برای بررسی بیشتر و یادگیری مهارت‌های صحیح ارتباطی در جذب عشق؛ در دوره«جذب عشق، از آشنایی تا ازدواج» رادیوعشق شرکت کنید.

سلام من یه دختر ۱۹ ساله هستم و دوست پسرم از من یه سال بزرگتر هست اون اول دوستی به من رابطه ی جنسی پیشنهاد داد من بهش گفتم که ترس عجیبی دارم از این نوع رابطه اون هم قبول کرد ولی به نظرم براش جذاب نیستم و حس میکنم که دیگه منو دوست نداره و با یه دختر دیگه رل زده این موضوع منو خیلی آزار میداد و همش تو فکر بودم یه روز تصمیم خودم رو گرفتم و دنبالش کردم و دیدم حدسم درست بود و با یکی دیگه رل زده رفتم جلو بهش گفتم و با هم به هم زدیم میشه بگید که مشکل از من بود یانه آیا باید قبول می کردم؟

سلام دوست گرامی اگر پیشنهاد ایشان را قبول نکردید، کار مناسبی انجام دادیدف چون ابتدای رابطه این پیشنهاد درست نیست و نشان دهنده این است که طرف مقابل به دنبال رابطه عمیق عاطفی نیست. ضمناً او به سمت شخص دیگری گرایش پیدا کرده است؛ پس بهتر است او را فراموش کنید.

سلام من ۱۷سالمه حدود ۷ساله که عاشق پسری هستم واونم عاشقمه باهاش دوست شدم وبخاطر خانواده چون که فهمیدن مجبورشدم کنار بذارمش الان عاشق همیم ولی ازهم دوریم چکارکنم که پدرم بزاره باهاش ازدواج کنم هم سنیم عاشق هم هستیم

سلام دوست گرامی علت مخالفت پدرتان را مطرح نکردید. اگر علت مخالفت سن هردوی شماست که این دلیل منطقی است. بهتر است در این زمان به وطایف سنی خودتان توجه و تمرکز داشته باشید.

سلام من الان حدودا چند ماهه ک با یک پسر که از خودم ۳سال بزرگ تره رل زدم رابطمونم مجازیه و قراره واقعی شه همدیگه رو هم خیلی دوست داریم ولی مشکل اینجاست که وقتی پیامش میدم دیر آنلاین میشه ینی از ۲۴ساعت شاید فقط ۲ساعت تو روز جواب بده همین خیلی تو رابطه اذیتم می‌کنه بهشم گفتم ولی هر دفعه بهونه الکی اورده میشه لطفاً راهنماییم کنید

سلام دوست گرامی 3سال رابطه مجازی بدون دیدار؛ ریسک بزرگی کردید. به سن خودتان و او اشاره نکردید. توصیه می‌شود رابطه مجازی بعد از 1 ماه به دیدار حضوری برسد تا بتوانید به شناخت بیشتری از یکدیگر برسید.

سلام من دختری 20ساله هستم یک سال هست با یکی از هم دانشگاهیام ک دو سال از من بزرگ تر هست دوست شدم رابطه ی بسیار خوب و متعهدی داریم و واقعا عاشق هم هستیم من واقعا برای دوس پسرم جذابم و این رو همیشه به زبون میاره ولی من یکم تو رابطه جنسی سرد هستم و این موضوع ذهن دوس پسرم رو درگیر کرده و میگه که شاید من اونقدر واست جذاب نیستم ک تو به من اون کشش رو داشته باشی و این که ما ک الان تو رابطه دوستی این جوری هستیم بعدا ک ازدواج کردیم و همیشه پیش همیم ممکنه اذیت کننده بشه خودم هم ب نسبت قبول دارم اون جور که باید، تو رابطه جنسی گرم نیستم و خیلی لذت نمی‌برم ولی خب خیلی عشقم رو دوس دارم و اصلا دلم نمیخواد حس کنه که من نسبت بهش سرد هستم و واسم جذاب نیست بنظر شما آیا این که من همیشه از رابطه جنسی کع تو رابطمون هست استرس دارم دلیل بر این سردی نیس؟ البته ب تازگی اون استرس کم رنگ شده ولی بازم میلم همونطوریه

سلام دوست گرامی گرمی و سردی در رابطه جنسی به خیلی از عوامل مربوط است . صرفا نمی‌توان به دلیل عدم کشش داشتن، به شخصی گفت که سرد است. ممکن است چون هنوز احساس امنیت در رابطه ندارید و در دوران دوستی هستید، این اتفاق می‌افتد. در آینده می‌توانید به سکس‌تراپ مراجعه کنید.

سلام من 17سالمه 1ساله عاشق پسر عمه بابام شدم اون 23سالشه خیلی دوسش دارم یعنی شب و روز بهش فکر میکنم مامانشم وقتی 14سالم بود منو برای اون خواستگاری کرد ولی گفتن بچه هست دیگه حرفی ازش پیش نیومد ولی اون مث دخترای دیگه فامیل به من نگاه میکنه هیچوقت ندیدم بهم توجه کنه ولی من دیونه وار عاشقشم دوست دارم باهاش ازدواج کنم اما اون اصلا توی این چیزا نیست یعنی من چیکار کنم؟ چجوری اونو عاشق خودم کنم

سلام دوست گرامی شما در دوره نوجوانی قرار دارید و این دوره زمانی است که هیجانات شما به بالاترین حد خود می‌رسد و این تمایل شدیدی که پیدا کردید تا حد زیادی مربوط به سن شماست. البته تمایل مادرشان برای خواستگاری نیز در نوع نگاه شما بی تاثیر نبوده است. در هر صورت تا زمانی که خود طرف مقابل شما این درخواست ازدواج را نداشته باشد این تمایل شما یکطرفه است. بهتر است در این زمان شما دستاوردهای خودتان را تقویت کنید. مانند درس، کنکور، کار هنری و….

سلام،من چندماهیه که با پسری دوست شدم و خیلی عاشقش هستم… از همون اول رابطه باهام خیلی گرم و صمیمی بود… و بهم گفته بود ک قبلا دوست دختر داشته و بخاطر دروغایی ک ازش شنیده از اون جدا شده… دفعه ی پیش ک رفتم پیش عشقم…حالش خوش نبود و بهم پی امای قبلا دوست دخترش رو نشون دادو گفت…خیلی دوسش داشتم…حتی اسمشو روی سینش تاتو زده و بهم گفت ک آدم کسی ک واقعا دوسش دارو رو روی سینش هک میکنه و آهنگای غمگین گوش میداد..‌منم طاقت نیاوردمو کلی گریه کردم…عشقو تو چشماش احساس میکردم…ولی همیشه بهم میگه تو عشق اولو آخرمی…هیچوقت تنهات نمیزارم…ووو…بهم اطمینان میده ک همیشه کنارمه…ولی من همیشه هراس از دست دادنش رو دارم… باید چکار کنم ک ب عشق سابقش فکر نکنه؟ چکار کنم ک همیشه رابطمون پایدار باشه؟

سلام دوست گرامی به سن خودتان و طرف مقابل اشاره نکردید. شما وطیفه‌ای و مسئولیتی در قبال اینکه او دیگر به عشق سابقش فکر نکند ندارید.پرونده عشق سابقش را خودش باید ببندد. تا زمانی که ایشان مانند قبل عاشق عشق قبلش هست، بودن شما در زندگی ایشان، به ضرر خود شماست. برای او روشن کنید که شما می‌خواهید رابطه‌ای را بدون حضور و وجود عشق سابقش تجربه کنید. این رابطه امنیت عاطفی شما را به خطر می‌اندازد، به همین دلیل است که ترس از دست دادن او را همیشه دارید و خواهید داشت.

سلام من و رئیسم هم سنیم هر دو 28 سالمون هست ایشون رفتار صمیمانه شون رو باهام توی پیام و مراودات شروع کردن ولی من نمی تونم باهاش راحت شم چون حس رئیس و کارمند بودن حتی خارج از محیط کار هم همراهم هست و نمی تونم باهاش راحت باشم با اینکه خیلی دوست دارم باهاش ارتباط دوستانه داشته باشم چیکار باید بکنم؟

سلام دوست گرامی رفتار صمیمانه را با چه هدفی شروع کردند؟ آیا نقش خودتان برای‌تان روشن است که با چه کسی وارد رابطه شدید؟ زمانی که شما در برابر یک نفر، دو نقش همزمان را برعهده می‌گیرید، تا وقتی نقش شما دقیق مشخص نشود، این راحتی و صمیمیت شکل نمی‌گیرد. پس در ابتدا با طرف مقابل صحبت کنید تا بدانید قصد و هدف شما از این ارتباط خارج از محیط شغلی چیست؟

سلام من۱۸سالمه ویکساله ک میرم کلاس شیمی این استادمونم۲۹ سالشه.تواین مدت فهمیدم وکاملامطمئنم ک دوسم داره ازکاراش نگاهای یواشکی ک بهم میکنه حتی گاهامیشه که منم نگاش میکنم وهمزمان ۵دقیقه هم شده ک بهم زل میزنه انگارک بخادچیزی بگه بفهمونه ولی نمیتونه مستقیم به چشام خیره میشه بعضی وقتابه کارام میخنده.من اوایل میرفتم کلاسش ولی ازرفتاراش خسته شده بودم احساس میکردم بیش ازحدبهم نزدیک میشه یاخیلی به اندامم وصورتم خیره بود واون موقع خیلی دوسش داشتم وساده بودم به همه حرفاش میخندیدم .اونم توجمع کلی طرفداریمومیکرد دیگه ازنگاهای لحظه ب لحظش نمیدونستم کجافرارکنم.خیلی هم پرشوربودم واونم میدونس.میدونستم میخادم ولی چون چیزی نمیگف نرفتم دیگ کلاسش. چندماه بعددوباره تصمیم گرفتم برم ولی اجازه ندم دست کم بگیره منو وباز احمق وشیطون فرضم کنه اینم بگم من خیلی خوشگلم وکلاهمه پسرابااولین نگاه محومیشن.اماازاین موضوع بیشترناراحتم ک شایدمنوب این دلیل میخاد وچقدابلهم ودست پاچلفتیم .گاهاشده ک بهم نزدیک بشه ولی من دیگ مثل قبل نیستم وکلی تغییرکردم نمیزارم بهم نگاه کنه مثل غریبه هارفتارمیکنم درحالیکه بشدت دوستش دارم تنهادلیل اینکارم خودشه ک چرابهم اعتراف نمیکنه وبایکی ازشاگرداش راحته ومن حرصم میاد…میخام اززبون خودش بشنوم تازگیاهی میخادموقعیت جورکنه بچه هاازکلاس برن بیرون میدونم دقیقامیخادیکاری کنه دوسم داره ولی نمیگه بگین چیکارکنم😔وسنش بنظرتون مشکل نداره؟خیلی پرهیجان وآدم شادیه منم واس همین میترسم

سلام دوست گرامی ممکن است تمام این رفتارهایی که از ایشان می‌بینید و زیر نظر گرفتید، فقط صرفاً یک رابطه استاد و شاگردی باشد که شما به آن معنی علاقه عاطفی داده‌اید. علاقه به یک شخص قدرتمند مثل یک استاد و حرص خوردن از اینکه او به دیگر شاگردان توجه دارد، نشانه‌هایی از تله رهاشدگی است. درباره این تله‌ها می‌‌توانید به مقاله«کدام طرحواره در من برجسته‌تر است» مراجعه کنید. برای دریافت راهنمایی بیشتر می‌توانید از مشاوران رادیو عشق وقت مشاوره دریافت کنید.

سلام من یه دختر 20 ساله هستم. اولین عشق یکطرفه زندگیم رو تو دوران راهنمایی شروع کردم و به طور دیوانه واری تا اواسط تا 17 سالگی یکطرفه بودنشو ادامه دادم، و بعد دیگه فراموشش کردم. مشکل من اینه که از اون موقع دیگه نتوستم با پسرا به ارتباط برقرار کنم و هر وقت خواستم با یکی دوست شم به طرز عجیبی خودش یکیو داره و به صورت یه اصل واسم هی تکرار میشه ، الانم رو یکی کراش دارم که با هم همسایه ایم و من نمیدونم چجوری باهاش ارتباط برقرار کنم یا اصلا نمیتونم باهاش ارتباط چشمی داشته باشم و همه اینو به عنوان یه حالتی از غرور بهم نسبت میدن یه خورده هم اخمو به نظر میام . فقط یه مشکلی هم که هست اینکه پسره حدود یه سال و سه چهار ماه ازم کوچکتره این مشکلی ایجاد نمیکنه؟؟ لطفا کمکم کنید

سلام دوست گرامی از دوران راهنمایی تا 17 سالگی عشق یکطرفه داشتید دیگر با پسری نمی‌توانید ارتباط بگیرید نحوه ارتباط برقرار کردن را نمی‌دانید و اخمو و مغرور به نظر می‌رسید و طرف مقابل که از او خوشتان می‌آید، یک سال و چهار ماه از شما کوچک‌تر است. مجموعه این مسائل نشان می‌دهد که هنوز به بلوغ و پختگی برای شروع ارتباط عاطفی نرسیدید، معیارهای مشخصی برای انتخاب طرف مقابل‌تان ندارید و مهارت‌های ارتباطی را بلد نیستید. پس راه‌حل شما آموختن این مسائل است تا بتوانید ابتدا پرونده عشق گذشته را ببندید و هیجان زده وارد رابطه نشوید. شما می‌توانید از مشاوران رادیو عشق وقت مشاوره دریافت کنید.

سلام من دختری 23 ساله هستم از پسرهمسایه مون خوشم اومده ولی اصلا پیش نمیاد باهم رودر رو بشیم من فقط اونو دیدم اصلا منو ندیده و چون دوست داداشمه من میشناسمش. حالا نمیدونم چجوری راه ارتباطی مون رو باز کنم. نمیخوام مستقیما بهش بگم یا همچین چیزی که فکر کنه من راحت بدست میام یا دختر بدیم نمیخوام رابطه نامشروعم باهاش داشته باشم یه جور رابطه جهت آشنایی میخوام دلبری کنم ولی بلد نیستم چکار کنم!!! اگه پیشنهادی دارید برای شروع آشنایی که به چه صورت باشه خوشحال میشم بشنوم 🙂 ممنون

سلام دوست گرامی خیلی خوب است که شما دوست ندارید تا از طریق بی‌ارزش کردن خودتان او را به دست بیاورید. اشاره کردید دوست برادرتان است، تا بحال اطلاعاتی از او به صورت غیرمستقیم پیدا کرده‌اید؟ اینکه کسی در زندگی‌اش هست یا خیر؟ شما نیاز دارید ک هاین اطلاعات اولیه را از او داشته باشید. سپس به دنیال یک نقطه مشترک برای حرف زدن بگردید. اگر صفحه اینستاگرام دارد و صفحه باز است، پست‌هایش را ببینید تا حال و هوای او را متوجه شوید و اطلاعات کسب کنید. برای اطلاعات بیشتر و شرکت در دوره «جذب عشق از آشنایی تا ازدواج»، از مشاوران رادیو عشق وقت مشاوره دریافت کنید.

سلام عشق من یک طرفست من میخوام دو طرفش کنم چیکار کنم خیلی دوسش دارم اون یه روزی به من گفت دوست دارم ولی پس فرداش گفت نه ولی فکر میکنم یه احساسی بهم داره خودش یه دوست دختر داشت ولی فکر کنم الان دیگه دوسش نداره لطفا جواب بدین

سلام دوست گرامی اطلاعات بسیار اندکی ارسال کردید. سن خودتان و طرف مقابل را اشاره نکردید، نحوه آشنایی، دلیل جذب‌تان به طرف مقابل و … پس راهنمایی به شما به صورت کاملاً کلی خواهد بود. اگر قبلاً ایشان با شخصی آشنا بوده که در حال حاضر با او دیگر در رابطه نیست، ممکن است که پرونده آن رابطه هنوز برایش بسته نشده باشد و به همین دلیل نمی‌تواند همراه شما باشد. اما برای تبدیل عشق یکطرفه به دوطرفه، باید ابتدا اطلاعاتی درباره علاقمندی‌های ایشان داشته باشید و در صورت امکان، آن رفتارها را انجام دهید. او باید بهترین تصویر را از شما ببیند. برای کسب اطلاعات بیشتر به مقاله «راه‌های تبدیل عشق یک طرفه به عشق دوطرفه» مراجعه کنید.

سلام مدتیه با یکی از هم دانشگاهیام که ۳ سال از من بزرگتر هست خیلی دوستانه صحبت میکنیم و رفتار هاش طوریه که به وضوح مشخصه که به من حس داره اما از طرفی مغرور هم هست و چیزی نمیگه راجب احساسش، منم ازش خوشم میاد اما بین این فرد و یک نفر دیگه که اونم موقعیت خوبی داره و ۵ سال از من بزرگتره و اولا مثل ۲تا دوست بودیم و الان یه مدته که بهم پیشنهاد دوستی داده تو دوراهی موندم، می‌خوام با یه تلنگر از احساس فرد اول مطمئن بشم تا بینشون تصمیم بگیرم ، اما نمی‌دونم چیکار کنم ⁦☹️⁩ راه حلتون چیه راجب این موضوع

سلام دوست گرامی زمانی سر این دوراهی انتخاب قرار می‌گیرید که معیارهای‌تان برای انتخاب طرف مقابل نامشخص باشد و در واقع ندانید به دنبال چه فردی برای ارتباط و ازدواج می‌گردید. بنابراین ابتدا مشخص کنید معیارهای اصلی و خط قرمزهای‌تان چیست؟ در مورد هم دانشگاهی‌تان، تا وقتی به صورت مستقیم به شما ابراز علاقه نکرده‌اند، حساب ویژه‌ای باز نکنید.

سلام.دختری ۲۱ ساله هستم یکی از همکلاسی هام که ۲۴سالشونه بهم گفت که روت کراش دارم و مستقیم گفتن میخوامت اما من پیشنهاد ایشون رو رد کردم. اما تقریبا یک ماه هر شب باهم در ارتباط بودیم الان احساس میکنم خیلی ازش خوشم میاد اما دوتا مشکل دارم اینکه وقتی ابراز علاقه میکنه فکر میکنم میخواد خرم کنه اصلا نمیتونم به آدما در مورد احساساتشون اعتماد کنم و دومین مشکلم این هست که با اینکه همه میگن قیافه خوبی دارم و حتی کار مدلینگ هم بهم پیشنهاد شده اما نمیدونم چرا با خودم همش فکر میکنم اگه باهم بریم بیرون از قیافم خوشش نیاد ممنون میشم کمکم کنید

سلام دوست گرامی مسأله شما کمبود عزت نفس است. عزت نفس یعنی من خودم را عزیز بدانم و فارغ از هرگونه ضغف و احساس ناتوانی خودم را دوست داشته باشم. با وجود تعریف‌های دیگران از چهره‌تان، این حس کافی نبودن و احساس مثبت نداشتن نسبت به چهره و یا نگران بودن از اینکه او خوشش نیاید نیز، بازهم مصداقی برای کمبود عزت نفس در شما است. وقتی شما نسبت به ابراز علاقه کسی بی‌اعتماد باشید، یا از او حرکت و رفتاری دیدید که به او اعتماد ندارید، یا خودتان را لایق دوست داشتن نمی‌دانید. برای کسب اطلاعات بیشتر ابتدا به «قطب نمای عزت نفس» مراجعه کنید و سپس برای دریافت مشاوره، از مشاوران رادیو عشق وقت مشاوره دریافت کنید.

سلام خسته نباشید من یه دختر 17 ساله هستم که یک و نیم سالی هست که با یه پسری دوست هستم پدر و مادر هر دو طرف از ماجرا باخبر هستن و اوایل رابطمون مشکلاتی پیش اومد و مدتی پیش هم که خانواده پدری این پسر که روحیه ایشون روگرفته بودن نه در این زمینه کلا همه چی و ایشون هم کنکوری هستن بعد زود عصبانی میشدن پیش مشاور رفتن مدتی و یه سری اخلاقیاتشون تغییر کرد و بهتر شده اما راستش من چند باری دروغ گفتم و لجبازی میکردم اما هر دفعه قرار به درست شدن بود و کمی هم بی توجه بودم به ایشون چون برای ایشون خیلی مهم اهمیت و احترام ولی نشد هر دفعه و بعد این مشاوره ها ایشون اومدن گفتن که بهتر شدن و برگشتن چون دوماهی کنار هم نبودیم و الان هم گفتن که من هم تغییراتی توی خودم ایجاد کنم و بعد برگردم پیششون و توی یک محله هستیم ولی خیلی دیر به دیر به مدت یک ساعت میبینیم همو و بیشتر به صورت پیام و مکالمه تصویری هستش و با اینکه هدف ایشون ازدواج و با پدرم هم حرف زدند اما یه خواسته ای که دارند اینه که من هات باشم و نیاز های ایشون رو ببینم ولی من توی این سن مخالف این هستم ولی ایشون براشون اهمیت زیادی داره و این هم جزو تغییراتی که باید روی خودم انجام بدم حالا نظر شما چیه؟

سلام دوست گرامی شرایط حساس سنی شما و طرف مقابل باعث می‌شود که پذیرش مسئولیتی مثل ازدواج برای‌تان سخت و دشوار باشد. اگر شما پذیرفته‌اید که باید مهارت‌هایی را آموزش ببینید، پس اقدام کنید و همراه یک مشاور این مهارت‌ها را آموزش ببینید. اما درباره درخواست ایشان، مخالفت شما کاملاً درست و منطقی است. برای آموختن مهارت‌ها و جذب عشق به صورت صحیح می‌توانید از مشاوران رادیو عشق، وقت مشاوره دریافت کنید.

سلام وقتتون بخیر من چند تا از مطلبای این چنینی و مطالعه کردم برای ارتباط برقرار کردن و جذب طرف مقابلم و الان احساس میکنم ک گند زدم😔 من یه دختر خانم ۲۸ ساله هستم تو اداره ای که کار میکنم از همکارم خوشم میومد ولی حس اونو نمیدونستم ولی نگاه هاشو دوست داشتم چون مطمئن بودم اونم حواسش به منه، گذشت بعد چند وقت این اقا تونست به وسیله واسطه شماره منو پیدا کنه و پیام بده با هم تا الان دو سه بار بیرون رفتیم و صحبت کردیم.تقریبا دو ماهه که در ارتباطیم..ایشون گفتن ک از من خوششون اومده و چند وقتیه منو زیر نظر دارن…منم کلی ذوق مرگ…ولی تو قرار سومم سر یه صحبتی و بحثی از دهنم در رفت کلا اعتراف کردم که دوسش دارم و بهش علاقه مندم در صورتی که همه جا خوندم ک نباید به پسر هیچ وقت همون اول احساستو بگی 😔 ولی از طرفی هم یه عده گفتن که خوب کاری کردی و احساس باید گفته بشه نمیگفتی برات میشد حسرت…ولی نمیدونم چرا احساس بدی دارم از اینکه راحت حسمو بهش گفتم…یه موضوعی هم ک هست این آقا درونگرا هستن راحت حسشو بروز نمیده راحت حرف نمیزنه ، راحت اعتماد نمیکنه..جوری رفتار میکنه انگار قبلا یه دختری تو زندگیش بوده رفته تنهاش گذاشته و اون الان تنهایی و ترجیح میده به ازدواج!!! فقط نمیدونم چرا اومده شماره منو پیدا کرده و بهم گفته ک به من از قبل علاقه داشته وقتی دلش تنهایی خودش و میخواد‌..اشتباه کردم درسته؟؟ دوست دارم هنوزم در نگاهش همون دختر مغرور و پیچیده ای باشم که قبلا بودم خیلی زود تونست حسمو علاقمو کشف کنه..نباید میذاشتم😞😞

سلام دوست گرامی در مسیر جذب طرف مقابل یکی از نکاتی که باید به آن توجه داشته باشید، همین نکته است که بهتر است به ایشان درباره علاقه خود به سرعت چیزی نمی‌گفتید. اما در هر صورت این اتفاقی است که افتاده و نمی‌شود گذشته را تغییر داد. اما برای ادامه این رابطه، نیاز دارید که راحت هرخواسته‌ای که ایشان دارند را اطاعت نکنید، در واقع برایش دست‌نیافتنی باشید و چالش ایجاد کنید. جرات و شجاعت شما خوب است ولی باید در مسیر درستی از آن استفاده کنید. شما می‌توانید برای تقویت رابطه و آموختن مهارت‌های ارتباطی از مشاوران رادیو عشق وقت مشاوره دریافت کنید.

سلام وقتتون بخیر.من ۶ماهه با یه آقایی در ارتباطم و من تو رابطمون خیلی درکش کردم تا و ایشونم همینطور الان بعضی وقتها خیلی سرش شلوغ میشه کار به دلیل شغلی که داره نمیتونیم زیاد باهم حرف بزنیم و از دیروزه درست حسابی نتونستیم در ارتباط باشیم میاد پیام میده میره البته گاهی اینجور شرایطی پیش میاد من رو این موضوع خیلی وسواسیت نشون میدم آیا طبیعی هست و باید مثل همیشه درکش کنم و هیچ عکس العملی نشون ندم؟

سلام دوست گرامی یکی از انتظاراتی که در رابطه عاطفی پیش می‌آید، زمان گذاشتن برای همدیگر و مدیریت بین شغل و رابطه عاطفی است. مطمئنا اگر شغل ایشان جوری است که نمی‌تواند زمان بیشتری بگذارد، شما احساس کمبود می‌کنید و بهتر است مشخص کنید که دقیقا چه میزان نیاز دارید ایشان در رابطه زمان بگذارد؟ به جای حساسیت زیاد، شیوه درخواست صحیح را یاد بگیرید و بدون ناراحتی از او بخواهید تا زمان بیشتری برای رابطه بگذارند. برای یادیری نحوه این گفتگو می‌توانید با مشاوران رادیوعشق صحبت کنید.

سلام من ۲۲ سالمه ،سه سال رفتم دانشگاه دوسال اول از پسری خوشم اومد ک باتوجه ب ارتباط چشمی قوی ای ک داشتیم متوجه شدم دوطرفست ،پسره همسن خودمه اما درسش تموم شده و الان سربازه،چندماهپیش از طریق یکی از دوستام منو پیدا کرد و ازم خواست بیشتر باهم اشنا بشیم بخاطر شرایط خونوادگیم یبار ردش کردم اما بار دوم قبول کردم ک اشنا بشیم ،بخاطر شرایط خونوادم من تاحالا باکسی درارتباط نبودم الانم باکلی اضطراب و استرس باایشون صحبت میکنم بااین مادرم درجریان هست،ایشونم شرایط منو درک کرده و بهم قول داده یک ماه دیگ‌ک برگرد از سربازی منو باخونوادش اشنا کنه،تاالان هم‌چیز نامعقولی از نخواستن منم چهارچوب رابطه رو کاملا رعایت میکنم یجورایی دردسترسش قرار نمیگیرم سهل الوصول نیستم اما یچیزایی اذیتم میکنه اینکه حس میکنم دروغ میگه دیر جواب دادناش یا حتی ابراز علاقه های زیادازحدش ،و اینکه اصلا نمیخنده تو این چند ماه شاید بزور ،میخواستم بدونم بنظرتون میتونم بهش تکیه کنم واسه ایندم ؟و اینکه چجور بخندونمش و باحرفام یکاری کنم ک بهم تکیه کنه؟

سلام دوست گرامی ممکن است این احساس نیاز شما به زود جواب گرفتن از طرف او، باعث شده باشد که این حس تلخ را داشته باشید. از خود بپرسید که به چه دلیلی در تلاش هستید او را بخندانید؟ آیا به او گفته‌اید که از عبوس بودن یا نخندیدنش ناراحت هستید؟ آیا غیر از فضای دانشگاه شناخت کامل‌تری در فضای دیگری از او پیدا کرده‌اید؟ این جزییات باید توسط مشاور بررسی شود تا بتوانید راهنمایی دقیق‌تری دریافت کنید.

سلام من برای مشاوره درسی حدود 9 ماهه تقریبا هر هفته پیش یه اقایی میرم و نسبت بهش در طی دو سه ماه گذشته علاقمند شدم حدودا 9 سال از من بزرگ تره ولی تمام شرایط و حرف زدن همو میپسنیدیم حدودا یکماهه ایشونم نسبت ب قبل وقت بیشتری میزاره و زیاد تر راجب خودش صحبت میکنه و من نمیدونم اونم ب من علاقه ای داره و اینکه چیکار کنم تا اگه خوشش میاد بفهمم یا بهم بفهمونه

سلام دوست گرامی وقت گذراندن و دریافت راهنمایی یکی از مسیرهایی است که احتمال وابستگی و ایجاد علاقه در آن بالاست. اشاره نکردید خودتان چندساله هستید و در کدام مقطع درسی ایشان به شما مشاوره درسی می‌دهند. برای اینکه متوجه شوید او به شما علاقه دارد یا خیر باید به این مسائل توجه کنید: زبان بدن او، اقدامات رفتاری مثلا چقدر بیشتر از زمان معمول برای شما و درس‌تان وقت می‌گذارد، آیا با شما از اهداف آینده خود صحبت می‌کند؟ آیا درباره آینده خود حرفی می‌زند؟ برای جذب صحیح در این مسیر می‌توانید از بسته آموزشی جذب عشق تا ازدواج به همراه مشاوره رادیوعشق استفاده کنید.

سلام من برای مشاوره درسی حدود 9 ماهه تقریبا هر هفته پیش یه اقایی میرم و نسبت بهش در طی دو سه ماه گذشته علاقمند شدم حدودا 9 سال از من بزرگ تره ولی تمام شرایط و حرف زدن همو میپسنیدیم حدودا یکماهه ایشونم نسبت به قبل وقت بیشتری میزاره و زیاد تر راجع خودش و خصوصیات مثبت خودش صحبت میکنه و من نمیدونم اونم به من علاقه ای داره و اینکه چیکار کنم تا اگه خوشش میاد بفهمم یا بهم بفهمونه. 20سالمه و در مقطع کنکور مشاوره دارم. باهاشون حدودا بیست تا نیم ساعت بیشتر از تایم مشاوره وقت گذاشته. راجع اهداف آیندش صحبت نکرده اما راجب بعد کنکور تایم داشتن و بیرون رفتن اگه خواستم حرف زده و زیادی ازم تعریف میکنه اما زیاد نمیتونم موضوع رو خارج از درس ببرم. موضوع حرف زدنم عوض میشه برمیگردونم با سوالای درسی. یجوری حس میکنم زیادی باهاش گرم گرفتن اشتباهه چه کاری درسته ؟

سلام وقت شما بخیر… دختری 19ساله هستم و تک فرزندم پدر و مادر هم هر دو فرهنگی هستن . مدتی هست که با اقا پسری اشنا شدم که توی دادگستری کار میکنن . اوایل ارتباطمون توی اینستا گرام با هم اشنا شدیم و بیشتر توی زمینه درسی بود چون من دانشجوی حقوق هستم و الان بعد از مدتی هست که با هم رابطه صمیمیانه ایی داریم اما متاسفانه اعتقادات ایشون خیلی متفاوت از خانواده من هست و بشدت تناقض حس میشه میخواستم راهنماییم کنید .چکار میتونم کنم چون واقعا به ایشون علاقه مندم و ایشونم و سنتشون هم 28 هست ممنونم پیشاپیش برای راهنمایی و سایت خوبتون موفق باشید ..

سلام دوست گرامی یکی از مهمترین مسائلی که در مشاوره پیش از ازدواج به آن پرداخته می‌شود، تفاوت‌های مختلفی است که دختر و پسر درباره مسائل مختلف دارند. اشاره کردید که اعتقادات ایشان با خانواده شما متفاوت است، آیا اعتقاد شما دونفر باهم شبیه است و فقط نگران خانواده هستید؟ یا عقاید شما دونفر هم با هم متفاوت است؟ بهترین راه برای شما این است که جلسات مشاوره پیش از ازدواج را پیش از وابستگی‌های بیشتر شرکت کنید. در این جلسات به شما کمک می‌شود که شناخت بهتری از هم داشته باشید و سپس ارزیابی می‌شود که آیا می‌توانید با این تفاوت‌ها زندگی کنید یا خیر.

سلام من دختریم که یه مدت وارد یک رابطه شدیم همدیگروخیلی دوست داریم حتی به من گفته ک قراره بیاد خواستگاری و خیلی اصرار داره ک قبل از اینکه خانواده ها باخبر بشن باهم بریم بیرون و باهم وقت بگذرونیم ولی من نمیتونم برم بیرون میشه بهم کمک کنید و بگید چکار کنم …

سلام دوست گرامی به سن خودتان و طرف مقابل اشاره نکردید. برای شناخت بیشتر نیاز به رفت و آمد دارید. اما نگفتید به چه علت نمی‌توانید با او بیرون بروید؟ می‌توانید به او اعلام کنید که باید یکی از اعضای خانواده در جریان باشد تا بتوانیم بیرون برویم.

سلام من الان چند وقته که با یه پسر دوست هستم اوایلش بهش گفتم که من داداش دارم نمیدونم چرا این حرفو زدم الان رابطه ما خیلی جدی شده و واقعا همو دوست داریم الان من میخوام چند وقته بهش بگم که برادر ندارم چون دوست ندارم رابطمون با دروغ باشه الان منذچجوری بهش بگم؟میشه کمکم کنید

سلام دوست گرامی بله به ایبشان بگویید که برادر ندارید و به علت اینکه اوایل رابطه به ایشان اطمینان نداشتید این مساله را عنوان کرده بودید اما به مرور اعتماد شما بیشتر شد.

سلام من ۲۹ سالمه حدود یه سال با آقایی همکارم که هم سن خودم هست و تقریبا بیشتر معیارهای من رو داره من از ایشون خوشم میاد ولی نمیدونم ایشون چه حسی بمن داره تو برخوردش خیلی سعی میکنه محترمانه و مودبانه رفتار کنه و حتی کارهای کوچیک من رو تحسین میکنه معمولا وقتی جمع شلوغ میشه و من حواسم نیس متوجه میشم ایشون با مهربونی بمن نگاه میکنه و البته سریعا نگاشو میدزده و زیاد با ارتباط چشمی راحت نیس و حس میکنم خجالت میکشه بعضی روزا خیلی مهربون میشه و همش خودشو بمن نزدیک میکنه و سعی میکنه کنار من بایسته یا روزای بارونی با ماشین منو تا نزدیک خونه برسونه و از طرفی بعضی روزا جوری برخورد میکنه که انگار نمیخواد از حد همکاری فراتر بریم و این برخورد متناقض حتی تو پیام دادناش هم مشخصه و اینجور مواقع وقتی من هم یکم جدی میشم ایشون دوباره خودشو نزدیک میکنه انگار که از من توجه قبلی رو میخواد خودم هم دختری هستم که همه دوستام از ظاهر و اخلاقم تعریف میکنن روابط عاطفی زیادی نداشتم و کم تجربه هستم ولی ایشون تا اونجایی که میدونم با دخترایی دوست بودن که زیاد جدی نبوده و گذرا هستش البته ایشون همش سعی کردن مخفی کنن ولی خب من متوجه شدم اینم بگم وضع مالی من معمولی ولی ایشون وضع مالیشون خوبه و من به خودم گفتم شاید بخاطر همین موضوع دوست داره با دخترایی آشنا بشه که وضعشون در حد خودش باشه…شایدم دارم اشتباه میکنم نمیدونم چیکار کنم که براش جلب توجه کنم و روابطمون از حد همکاری و دوستی فراتر بره و با هم بیشتر آشنا بشیم اگه میشه راهنماییم کنین ممنون

سلام دوست گرامی اشاره کردید به محص جدی شدن شما، ایشان مجددا با شما گرم تر رفتار می کند و توجه قبل را می خواهد، پس از بی توجه ای شما ناراحت می شود. برای این مسیر شما باید جذب عشق به شیوه صحیح را آموزش ببینید. برای مثال در ابتدا ویژگی های فرد ایده آل را تصویر سازی کنید و مرحله به مرحله فرد مورد نظر را با تصویر خود بسنجید. در رابطه با وضعیت مالی، هر احتمالی ممکن است، اما برای اینکه زمان خود را هدر ندهید و راه اشتباهی را نروید، با مشاوران رادیو عشق، وقت مشاوره تلفنی یا آنلاین دریافت کنید.

سلام. من 20سالمه. و حدود پنج ماهه بااقایی در ارتباطم رابطمون خیلی جدیه و خواستن دوطررفه هست—و 7سال باهم تفاوت سنی داریم خیلی رابطمون خوب پیش میره ازنظر دوست داشتن بهش شک ندارم ولی خیلی حساسیت دارن و همین باعث شده افکار منفی در ذهن شکل بگیره و فکر میکنم بهم شک داره چیکار کنم؟؟؟درصورتی که اون میگه من بهت اعتماد دارم و این تفکرات توعه فقط روت حساسم

سلام دوست گرامی پایه های اعتماد و صمیمت در ارتباط ، با رفتارهای صحیح قابل دسترسی و مستحکم شدن است. بهتر است برای مشاوره پیش از ازدواج و پیگشیری از حاد شدن مشکل، از مشاوران رادیو عشق مشاوره تلفنی و یا آنلاین دریافت کنید.

سلام خوبین ببخشید من یه پسری رو دوست دارم اصلا باهم تو ارتباط نیستیم فقط اخر هفته که میرم بیرون اون مسیرو میاد بعد هی بهم زوم میکنه و هی چشمک میزنه و میاد جلو خونمون واقعا به نظرتوووون هدف از این کارا چی هستش

سلام به نظر میرسه نظر ایشون نسبت به شما جلب شده ولی شیوه مناسب ارتباط برقرار کردن یا جلو اومدن رو بلد نیست. بهتره فرصت بیشتری بهش بدین یا بتونین فرصت‌هایی برای باز کردن سر حرف و جلو اومدن رو بهش بدین.

سلام من۱۸سالمه ۶ماه تو رابطه خیلی خوبی بایکی از پسرای فامیلمون داشتم ما یه بار هم دعوا نکردیم خیلی ام همدیگرو دوست داشتم به نیاز های همدیگه احترام میزاشتیم که تا مرز نامزدشدن رفتیم و بخاطر خانوادم جدا شدیم سه ماجدا شدیم تا من نتونستم فراموشش کنم بهش پی ام دادم اونم منو فراموش نکرده بود حالا نمیدونم کار درستی دارم میکنم یا ن

سلام موضوع مخالفت خانواده‌ها جدیه و باید بررسی کنید که این مخالفت به چه دلیل بوده و آیا امکان برطرف کردنش وجود داره یا نه. و شروع کنید به فراهم کردن شرایط. اما اگر مطمئنید که این مخالفت جدیه و قابل برطرف کردن نیست، پس بهتره رابطه‌تون رو کامل قطع کنید و روی کنار اومدن با این جدایی کار کنید.

من با پسری هشت ماهه در ارتباطم متولد آبان ماه هس به شدتتت حرصم میده و از هر روشی استفاده میکنی من عز بیام بعدشم هر هر میخنده خوشش میاد اذیتم کنه و ازم بخنده و هروقت هم اسمی از پسره دیگ میارم ب شدت واکنش نشون میده و عصبی میشه آیا این میتونه نشونه علاقش باشه ؟

سلام حدود دو سال که عاشق پسری شدم که نسبتش فامیل دور و دوسال ندیدمش رفتاراش: همش به من چشمک میزنه خیلی نگام میکنه اصل چشم ازم بر نمی داره مگر اینکه یکی بخواد باهاش حرف بزنه یا صداش کنه همش طوری میشینه که روبه رو من باشه شونه هاش و پاهاش به سمت من هست تو جه خاصی میکنه برام غذا می کشه یه بار دختر داییم می خواست ازش عکس بگیره ( جهت خنده ) گفت نه دستمو رو پاهاش گزاشت و گفت کیمیا دختر خوبیه من دوستش دارم و بعد از دوسال دختر داییم رفت پیشش حالمو ازش پرسید و گفت خدا حفطش کنه به نظر شما به من علاقه داره؟!

ببخشید من اون پایین دوبار پیاممو فرستادم متاسفانه هیشکودومشون کامل نبودن برای همین پیام ها تکرار شد و این پیام☝ از همه کامل تره شرمنده😦

سلام دوست گرامی. از توجه شما سپاسگزاریم.

سلام دوست گرامی نشانه هایی که از ایشان گفتید، توجه ایشان را نشان می دهد. اما برای اعلام علاقه بهتر است به صورت مستقیم بیان کنند و جزییات زیادی از خودتان یا ایشان بیان نکردید. برای بررسی بیشتر از مشاوران رادیو عشق نوبت تلفنی یا آنلاین بگیرید.

سلام من مدتی هست که با ی پسری دوست شدم و خیلی دوست داره من لوند باشم و به خودم برسم به عبارت ساده تر دوست داره هات باشم حتی تو پیام هایی که بهش میدم دوست داره این موضوع رو حس کنه ولی من واقعا حس خجالت نمیزاره که اونجوری اون دوست داره باشم

سلام دوست گرامی. اشاره نکردید چه مدت با ایشون دوست هستید. لوند بودن و جذابیت برای طرف مقابل شما مهمه. این موضوع تا حدی که باعث مشکل برای شما نشه، قابل درکه و طبیعیه و برای رابطه لازمه اما اگر ایشون به فکر تغییر دادن ویژگی های شما هستن، بهتره روی رابطه تون بیشتر دقت کنید. برای بررسی بیشتر مساله تون میتونید از مشاوره تلفنی رادیو عشق استفاده کنید.

سلام من متاهلم همسرم رو هم خیلی دوست دارم . ولی متاسفانه توی محل کارم از یک آقا پسری به صورت ناخواسته خوشم اومده.عذاب وجدان دارم که چرا مجذوب اون پسر شدم آیا این حس ناخواسته خیانته؟همین که نمیتونم درباره ی احساسم باهاش صحبت کنم عذابم میده

سلام احساس گناهتون قابل درکه ولی تا زمانی که در عمل با ایشون ارتباطی برقرار نکردید خیانت محسوب نمیشه. خیلی وقت‌ها رعایت نکردن حد و مرزهایی مثل شوخی کردن، درددل کردن و…در ارتباط با جنس مخالف، باعث ایجاد چنین احساساتی میشن. بنابراین برای کمرنگ کردن این احساسات تا حد ممکن حدود رو در روابط‌تون با ایشون رعایت کنید و انرژی بیشتری توی رابطه با همسرتون بگذارید. در صورت نیاز به راهنمایی بیشتر با سیستم مشاره تلفنی تماس بگیرید.

سلام دوست گرامی. داشتن کشش و علاقه به دیگران پس از ازدواج، نشانه سلامت روان شماست؛ اما باید توجه داشته باشید که یک نه بزرگ به این کشش و جاذبه بگویید که این نشانه میزان تعهد شما در زندگی است. در عوض روی رابطه خود و همسرتان بیشتر تمرکز کنید؛ خواسته هایتان را شفاف بررسی کنید و با او در میان گذارید. برای تقویت رابطه خود و همسرتان حتما نوبت مشاوره دریافت کنید.

سلام بنده یه دختر ۱۷ ساله هستم که به یه آقایی که تقریبا ده سال از خودم بزرگتره علاقه مند شدم..توی راه مدرسه بعضی وقت ها می بینمش ایشون توی مدرسه داداشم معلمه من بعضی وقت ها میرم مدرسه که فقط چند دقیقه ببینمش واقعا ۲ ماه این علاقه یکطرفه ذهنم و درگیر کرده نمیدونم چطور غیر مستقیم بهش بفهمونم بهش علاقه دارم در ضمن هیچ موقعیتی پیش نیومده و نمیاد که حتی کوتاه حرف بزنیم…به کمکتون نیاز دارم

سلام لطفا با سیستم مشاوره تلفنی تماس بگیرید تا هم اطلاعات بیشتری ازتون گرفته بشه و هم بهتر راهنمایی بگیرید.

با عرض سلام و خسته نباشید من دو سال با پسر خاله ام دوست بودم و الان خاتمه پیدا کرده و ایشون دارن ازدواج میکنن در حین دوستی با پسرخاله ام پسر دایی من از من خوششون میاد ولی من با رفتار اشتباه ام ایشون رو از خودم دلسرد میکنم جوری که حتی دوست نداره با من حرف بزنه و من هم به ایشون علاقمندم چند بار هم بهشون در حد سلام و علیک پی ام دادم بلاک کردن و جواب تلفن منو نمیدن متاسفانه ولی گاهی خیلی کم تماس چشمی داریم و بهم لبخند ملیح میزنه اصلا متوجه رفتارش نمیشم و ضمن این که رفت امد خانوادگی امون هم کمه ممنون میشم راهنمایی کنین که چطوری میتونم نظرشو به خودم جلب کنم در حالی که چیزی از علایق اشون نمیدونم

سلام خیلی مهمه که رفتار اشتباهی که می‌فرمایید چی بوده و مربوط به چند وقت پیش بوده. اگر به شکلی بوده که به ایشون توهین یا بی‌احترامی شده، اول بهتره اول ازشون معذرت‌خواهی کنید و درباره دلیلی که اونطور رفتار کردید صحبت کنید. اما اگر همچنان ایشون نخوان صحبت کنن، دیگه باید به این نشانه‌های واضح مثل بلاک کردن و اجازه صحبت ندادن توجه کنید نه تماس چشمی یا…

سلام خسته نباشید. ۱ سال و ۱۰ ماهه ک با یه پسری دوستم. متاسفانه دختری هستم ک خیلی زود عصبانی میشم و اون موقعی ک عصبیم متوجه حرفام نمیشم. همین اخیرا سر این موضوع ک سرکاره و کم انلاین میشه (با اینکه میدونم نمیتونه و اگ تو موقعیتی باشع ک بتونه حتما جوابمو میده) باهاش بحث کردم و حرفای بدی زدم. بعد ۵ دقیقه ک باهاش حرف زدم و ناراحتیشو دیدم واقعا از حرفام پشیمون شدم. از لحاظ دینی و مذهبی هم تقریبا بهم نمیخوریم و این اذیتم میکنه ولی ب گفته ی خودش خیلی کارارو بخاطر اینکه دوس نداشتم گذاشته کنار و منم حرفاشو باور کردم. ب جدی بودن قصدش برای ازدواج و اینکه دوسم داره باور دارم و برام ثابت شدست. فقط میترسم با این عصبانیتم و اینکه نمیتونم جلوی زبونمو بگیرم ازم دور بشه.

سلام خیلی خوبه که به نقطه ضعف خودتون در رابطه آگاهید و کافیه برای برطرف کردنش اقدام کنید. با سیستم مشاوره تلفنی صحبت کنید تا در این زمینه راهنمایی‌تون کنن.

سلام من از کسی خوشم اومده ولی فک کنم طرف مقابلم باعث این حس شده خیلی وقته همو میشناسیم به صورت ظاهری خیلی نگام میکنه سر به سرم میذاره ولی تا الان پا پیش نذاشته ولی من دوسش دارم بجز اون نمیتونم به کسی فک کنم چیکار کنم؟

سلام اول اینکه خیلی مهمه که مطمئن باشید شما برداشت درستی از علاقه ایشون به خودتون دارید؛ چون نگاه کردن یا سر به سر گذاشتن لزوما به معنای وجود علاقه نیست. اما به هرحال از اونجایی که شما همدیگرو می‌شناسید و در دنیای واقعی با هم ارتباط دارید، خیلی راحت‌تر می‌تونید فرصت نزدیک‌تر شدن به ایشون بدید و برای شروع رابطه ترغیبش کنید. در سایت رادیو عشق مقالات خوبی برای این موضوع وجود داره. درصورت نیاز به راهنمایی بیشتر با سیستم مشاوره تلفنی صحبت کنید.

سلام خسته نباشید من ی چن ماه پیش ی پسری بهم پیشنهاد دوستی داد و باهم دوست شدیم بهم گف ک دوست دارم اما بعد ی مدت سر ی موضوعی تموم کردیم من بعد تموم کردنم فهمیدم ک خیلی دوسش دارم من حیلی ادم مغروریم نمیتونم بهش بگم ک دوسش دارم و اینکه اون گاهی اوقات بهم زنگ میزنه یا اس میده حالمو میپرسه و ی بارم خودم غرورمو گزاشتم کنار زنگ زدم و اون گف همو ببینیم و وقتی همو دیدیم حرفایی زد ک انگار میخواد دوباره باهم باشیم اما جلو نمیاد بعد اون قرارم دیه زنگ نزد هیچ خبری ازش نی تورو خدا بگین من چجوری میتونم بهش بفهمونم ک دوسش دارم اونم نره

سلام لطفا با کارشناسان دوره بازگرداندن عشق و ازدواج صحبت کنید.

سلام متناتون خیلی خوب بود . من هانیه هستم ۱۶ سالمه من توی سود میشینم. از سه سال پیش ی پسری که ۷ ماه ازم کوچیک تر بود عاشقم شد مدام دنبالم بود ولی من میلی بهش نداشتم اما باهم بودیم تا سر ی موضوعی قهر کردیم اون با ی دختر دیگه رفت بهم بر خورد ولی الان ی ماهه احساس میکنم عاشق ی پسر عرب شدم همیشه تو کلاس نگاهمون گره میخوره میخنده اول به من نگاه میکنه بهم میگه تو بهترینی اما نمیدونم اسم اینو چی بزارم بیشتر کارایی که من انجام میدم روش اثر گذاشته و اونم همیشه همون کارارو انجام میده اما ی دوست دختر داره جدیدا کم تر با دوستدخترش ینوارو انور میره فقط کلاسایی که با من داشته باشه میاد من وقتی میبینمش احساس امنیت بهم میده همیشه هوامو داره نمیزاره کسی اذیتم کنه ولی من موندم چرا پا پیش نمیزاره یعنی من بهش بگم دوسش دارم

سلام این رفتار همکلاسیتون میتونه به این معنی باشه که از شما خوشش اومده و شما هم احتمالا همین احساس رو دارید. اما گفتید دوست دختر داره. حتی اگر رابطه شون هم با هم کم شده، تا زمانی که با هم دوستن شما نباید اقدامی کنید. از همین الان باید یاد بگیرید و تمرین کنید که به رابطه‌های دیگران احترام بگذارید حتی اگر خودشون این کارو نکنن!

سلام ببخشین من با یه پسری از طریق فیسبوک آشنا شدم و اون زمان من حدود ۱۵ سالم بود و تا ۵ سال بعد که من صنف ۱۲ شدم از هم خبر نداشتیم و الان پسره تو آلمان هستش و من دانشجو دانشکده خبرنگاری هستم الانم بازم با اون پسره حرف میزنیم و همو میبینیم البته تو تماس های تصویری من بهش گفتم دوستش دارم اما اون نگفته یعنی میگی نمیتونم به تو امید بدم چون من خیلی دورم به من قول داده تا یک سال دگه اگه بتونم برم آلمان با من هستش و سرش اعتماد دارم پسره ۹ سال از من بزرگتره من ۱۹ سالم هست و اون ۲۷ سالش یعنی میگی تا یک سال دگه میتونم منتظرت باشم اما بیشتر از اون نمیتونم خوب حقم داره من نمیدونم چیکار کنم لطفا راهنمایی کنید و اینکه ما از نزدیک هیچ وقت همو ندیدیم و فک کنم بدتر از همه اینکه من با هاش تقریبا بچگانه رفتار میکردم و الان خودم مو کم کم میخام تغییر بدم خوب یعنی من ناز اونو میکشم خیلی بهش میگم دوستش دارم خلاصه همش در دسترس هستم یعنی اون میدونه خیلی میخامش نمیدونم چیکار کنم بدون شم نمیتونم لطفا راهنمایی کنید

سلام دوست گرامی رابطه ۵ ساله که از فضای غیر مجازی به واقعیت تبدیل نشده و الان هم با شرط رفتن شما به المان ادامه پیدا کرده، رابطه ای از اساس مشکل دار هست. اینکه رفتن به المان رو برای شما شرط گذاشتن، یعنی شما اینقدر خاطرخواهش هستی که برای رسیدن بهش هرکاری میکنی در صورتی که مطمئنا امدن ایشان به ایران راحتتر هست. منطقی باشید ادامه این رابطه اصلا به صلاح شما نمیباشد

سلام خسته نباشین من با یه پسری تقریبا یه ماهو نیمه اشنا شدم به نظرم پسر نه بدیه نه خوب اگه بخام از رفتارایه بدش بگم اینه که خودشم اقرار کرده که نمیتونه احساسی حرف بزنه یعنی اصلا کلمه محبت امیز وقتی میخاد بگه خیلی سختشه چندباری هم باهم رفتیم بیرون مثلا من یلی بدم میاد بیرون به دخترایه دیگه نگا میکنه خودشم فهمیده بدم میاد الان بدتر میکنه فقط زل میزنه به دختری که از جلومون رد میشه و اینکه بهم گفته دیگه مشروب نمیخوره اما من فک کنم باز با رفیقاش جمع شدنی مشروب و قلیون میکشه واقعا من دارم اذیت میشم همین یه هفته پیشم گفت نمیخام اذیتت کنم تو دختر خوبیی پاکی نمیخام با من اذیت شی خیلی دوست دارم خدافظ بعدم از هم اینستا هم تل هم واتس و ایمو و… بلاکم کرد منم چند باری رفتم بهش با پیج های فیک پی ام دادم اما یا بلاکم کرد یا ج نداد الان دیروز برگشته میگه میخام باز ادامه بدیم امافقط به عنوان یه دوست پسر بهم نگاه کن با من هیچ اینده ای رو تصور نکن … میشه راهنماییم کنین من واقعا دیگه نمیکشم فقط رابطه ما شده شل کن سفت کن

دوست عزیز سلام

مدت زمانی که شما برای آشنایی طی می‌کنید تا به رابطه متعهدانه‌ای برسید برای همین بررسی‌هاست. شما بررسی کردید و به این نتیجه رسیدید که ایشون نه تنها فرد مناسبی برای شما نیستند و به علاوه به طور مستقیم گفتند که هیچ آینده‌ای با شما نخواهند داشت؛ به نظرتون آیا ایشون فرد مناسبی برای ارتباط با شما هستند؟

سلام من دختری 15 ساله هستم که باحجاب هستم چند سال پیش با 2تا دختر که همسایه مون بودن دوست شدم و سر کوچه مون یک تکیه ای هست اوایل دوستی مون قرار گذاشتیم با هم بریم مسجد البته فقط شب ها . دوستم با یک پسر اشنا شد. یکبار که قرار شد تنهایی برم مسجد پسره جلومو گرفت و گفت دوستتو صدا کن و بهش بگو سیاوش کارت داره منم بدون اینکه جوابشو بدم رفتم و بهش گفتم . دوستم الان 2 ساله از این محله رفته . سیاوش هر موقع منو میبینه زل میزنه بهم منم ازش بدم میومد ولی الان نه پارسال محرم امدم بیرون مسجد ایستاده بودم که دیدمش تا منو دید از دوستاش جدا شد و رفت یه گوشه ای بهم زل زد هر موقع که رد میشم کلا به من زل میزنه . الان خودم جوری شدم اگه یه روز نبینمش نگرانش میشم . حتی فصل مدرسه ها میاد دقیقا نزدیک من می ایستاد. نمیدونم این حس چیه خودم خوشم میاد ازش ولی نمیدونم دلیل زل زدن بهم چیه حتی مامانم هم بهم شک کرده بود من اصلا کاری هم بهش ندارم

دوست عزیز سلام

اینکه شما از کسی خوشتون بیاد، هیچ اشکالی نداره. یکی از نیازهای آدم‌ها همین دوست داشته شدن هست و وقتی ایشون به شما توجه می‌کنند، طبیعتا ممکنه شما از این احساس خوشتون بیاد و احساس متقابلی داشته باشید. اما اینکه چقدر این احساس درسته یا نه خیلی مهمه؛ منظور اینه که این احساس شما بیشتر از مورد توجه قرار گرفتن میاد تا شناخت. بنابراین، بهتره راه‌حل‌هایی برای خودتون پیدا کنید تا ایشون رو کمتر ببینید؛ اینطوری به مرور زمان این احساسی که در شما ایجاد شده کمرنگ می‌شه. یادتون باشه، دوست داشتن هیچ اشکالی نداره، اما دوست داشتن بدون شناخت و اون هم در سن و شرایط شما، می‌تونه بهتون آسیب بزنه. کمترین آسیبش هم این هست که از زندگیتون بیافتید چون مجبور می‌شید زیاد به ایشون فکر کنید.

سلام من ۲۳ سالمه یسال و نیم با یه آقای ۲۴ ساله در ارتباط بودم ایشون چند باری یهو گذاشتن رفتن و منو تو اوج نگرانی رها کردن بهشون زنگم زدم ولی جواب ندادم و بیخیال شدم و بعدش برمیگشتن پیشم و اولین بار گفتن فکر کردم شرایط مالیم خوب نیست رفتم منم بخشیدمشون، دومین بار گفتن تصادف کردن😓بعدش اعتمادمو جلب کردن فکر کنم بعد ۶ ماه دوباره یهو به مدت ۲ هفته نبودن که منم نبودم باهاشون بعدش برگشتن و مدارک پزشکیشون که تو بیمارستان چند روزی بستری بودنو فرستادن و منم بخشیدمشون ولی بعد یه هفته ترسیده بودم که بازم بهم بی اهمیت باشه و بزاره بره و یجورایی بی اعتماد شده بودم و خودم رابطه رو بهم زدم و اصلا پیگیر نشدن ببینن چرا من بهم زدم و چیشده بنظرتون کجای ارتباطم اشتباه بوده و آیا درسته بازم به برگشت اون آقا فکر کنم؟؟؟

دوست عزیز سلام

اینکه آیا اشتباهه بازگشتن یا نه رو باید خودتون بررسی کنید؛ برای اینکار باید ببینید که آیا اگه بازم برگشتن و همین اتفاق‌ها افتاد چی؟ تا کِی می‌تونید این شرایط رو تحمل کنید؟ تا کِی می‌تونید با ایشون رابطه بدون تعهد و آینده داشته باشید. اگر هم می‌خواید برگردن، بهتره از روش اصولیش برشون گردونید؛ طوری که این دفعه بدونند که دیگه نمی‌تونند رفتارهاشون رو تکرار کنند و شما هم انقدر قوی و با اعتماد به نفس بشید که دیگه در هر شرایطی حاضر نباشید رابطتون رو با ایشون ادامه بدید. برای اینکار بهتره از دوره “بازگرداندن عشق و ازدواج” استفاده کنید. در این دوره، تمامی این اصول به شما آموزش داده می‌شه.

سلام من ۳ ساله که با فامیلمون دوست بودم وهم سنیم خیلی همو دوست داشتیم الان دیگه یجوری شده اصلا باهام کم حرف میزنند سرد شده چیکار کنم برگرده به رابطه

دوست عزیز سلام

شما می‌تونید با شرکت در دوره “بازگرداندن عشق و ازدواج” ایشون رو برگردونید. لطفا با کارشناسان دوره تماس بگیرید تا در مورد نحوه شرکت در دوره راهنماییتون کنند.

سلام من چند مدت هستش که از به پسری توی یه فروشگاه محلمون خوشم اومده هر بار سعی کردم به یه جوری نشون بدم که ازش خوشم اومده فک فهمیده بود یکی از دوستام بهش گفت اونم گفت که باید خودن برم بهش بگم منم رفتم بهش گفتم ولی اون گفت من دوست دختر دارم منم خیلی ناراحت شدم بعد چن وقت به دوستم گفت من از دوست شما خوشم نیومد و باید شناخت بیشتری ازش داشته باشم و کمی صبر کنه منم صبر کردم ولی جوری رقتار میکنه که ازم خوشش اومده هر بار میرم توی فروشگاه سلام نیکنم یا چیزی میگم اصلت حوابمو نمیده نمیدونم چرا به دوستم گفت ازش خدشم نمیاد ولی چرا جوری رفتار نیکنه که انگار ازم خوشش اومده؟یا همیشه نگام نیکنع و بهم لبخند میزنه ؟باور کنید بدجور اون پسرو دوسش دارم ولی نمیدونم چیکار کنم که جوابمو بده راستش بهم دروغ گفت که دوست دختر داره نمیدونم چرا این دروغ گفت.لطفا کمکم کنید.

دوست عزیز سلام

زمانی که ما عاشق می‌شیم، دلمون می‌خواد هر رفتار طرف مقابل رو جوری که دلمون می‌خواد تفسیر کنیم؛ مثلا نگاه کردنش، خندیدنش یا … . بنابراین این تفاوت در رفتار با کلامش می‌تونه ناشی از تفسیر شخصی شما باشه. شما دو تا راه‌حل دارید، یکی اینکه براشون صبر کنید و از تکنیک‌های مختلف سعی کنید ایشون رو جذب کنید یا اینکه فراموششون کنید. اگه راه اول رو انتخاب می‌کنید، بهتره عواقبش هم در نظر بگیرید؛ مثلا اینکه ممکنه با وجود تمام تلاش‌های شما ایشون بازم ازتون خوشش نیاد یا اینکه چون می‌دونه دوستش دارید، ازتون سوءاستفاده کنه و خب این مساله بسیار به ضررتون خواهد بود. حالا با توجه به این توضیحات بهتره تصمیم بگیرید که چه راهی رو انتخاب می‌کنید. یادتون باشه، علاقه شما به ایشون بدون شناخته و اگر هم می‌خواید برای جذب ایشون تلاش کنید، حتما حتما باید در نظر داشته باشید که بدون شناخت بیشتر، ارتباطتون رو جدی‌تر نکنید.

سلام..من22سالمه و3ساله که باپسری آشناشدم که11سال ازم بزرگتره..پسری کاملا امروزی وخوشتیپ وشیطون…ولی باطرز پوشش من تو مهمونیا مشکل داره درحالیکه لباسم بد نیست وبد حجاب نیستم…نهایتش شومیز وشلوار میپوشم وشالمم سرم میکنم…3ساله که بحثمون سر پوششه منه ومن هرسری میخوام تغییر کنم ولی نمیتونم چون خانواده وفامیلام همه راحتن ومنم اینطوری بزرگ شدم…میشه کمکم کنید چیکار کنم تا بتونم خوشحالش کنم ودیگه بحثی نداشته باشیم؟آخه خیلی همو دوست داریم بدون هم نمیتونیم باهمم نمیتونیم

سلام دوست گرامی یک رابطه درست،رابطه ای هست که افراد در عین احترام به تفاوت های هم، سعی کنند پذیرای نظرات و خواسته های طرف مقابل هم باشند .با هم منطقی صحبت کنید و یک چارچوبی از خواسته هایتان داشته باشید و طبق آن رفتار کنید .شما هم باید در نظر بگیرید تفاوت های فرهنگی را اگر با منطق قبول کنید دیگر دنبال دلیل و بهانه برای رد انها نیستید

سلام من مدتی با کسی بودم خیلی دوستم داشت سر بحثی مجبور شدم تموم کنم چن روز بدم ک برگشتم این پسر ب کل عوض شدن خودشون میگن از چشمم اوفتادیی بنظرتون راهی هس ک دوباره مثل قبل شن

سلام دوست گرامی باید دید مشکل پیش امده بین شما و شریک عاطفی شما به چه صورت بوده و چقدر برای شخص مقابل شما مهم بوده است.سپس از طریق یکی از دوستان برای حل مشکلات پیش امده اقدام کنید و طی یک جلسه حضوری با قبول اشتباهات خودتان سعی در ترمیم و بازسازی رابطه داشته باشید

سلام من حدود چهار سال پیش با یه پسری که از خودم حدود نه سال بزرگتره یه آشنایی مختصر داشتم ایشون همیشه لبخند میزدن و باهام شوخی میکردن و من هیچ تمایلی نداشتم به آشنایی ولی بعد از یه مدت بهش وابستگی پیدا کردم و یه جورایی خوشم اومد ازش حدود شش بار تو محل کارشون همدیگه رو دیدیم تا این که من اخیرا دوبار رفتم دیدم به بهانه کار و خودشونم متوجه شدن و خندیدن الان نمیدونم چطور باهاش برخورد کنم ؟ چیکار کنم؟ ایشون موقعیت شغلی و اجتماعی خوبی دارن و من قیافه خوب و وضعیت مالیم از ایشون بهتره. من ۲۵ سالمه

سلام دوست گرامی اگر همانطور که مطرح کردید ایشان متوجه علاقه شما شدن در صورت علاقمندی باید پیش قدم بشونند در ضرورتی که اقدامی نکردن بهتر هست شما هم صحبتی نکنید

متوجه شدن ولی من یهویی جدی شدم و رفتارمو انکار کردم من حتی نمیدونم که ایشون ازدواج کردن تو این چهار سال ظاهرا که حلقه ازدواج نداره،اونم رفتارش عادی شده از اون موقع تا حالا، ولی من دلتنگشم دوستش دارم دوست دارم از جانب اون اقدامی صورت بگیره.لطفا راهنماییم کنید

سلام من ۲۵ سالمه.یک سال پیش با یه پسری اشنا شدم.در نگاه اول خوشم نیومد ازش. فامیل دور هستن.چند بار دوستانه با فامیل بیرون رفتیم. دیدم خیلی پسر خوبی هست.اخلاق و رفتارش منو جذب کرده.دقیقا اونیه که میخوام.طوری که اجازه ندادم کسی بیاد تو زندگیم. نمیدونم چیکار کنم دلشو ببرم. هر از گاهی از طریق موبایل حالشو میپرسم. احساس میکنم اون به من حسی نداره. اگه داشت میومد جلو. چند بار خواستم برم بهش بگم اما چون فامیل هستیم نتونستم… ممنون مبشم راهنمایی کنین

سلام دوست گرامی با توجه به اینکه مطرح کردید ایشان صحبتی در این زمینه نمیکنندو اشاره ای نداشتن پس بهتر است صبر کنید تا ایشان در صورت تمایل ابراز علاقه کنند.

سلام خسته نباشید من نمیدونم مشکلمو کجا باید بگم چیکار باید بکنم یا چه کاری درسته،من ٢٠ سالمه و یکماهی هست با ی اقایی ٣١ساله در ارتباطم ،ایشون به من گفته از روی عقل و منطقم تو رو انتخاب کردم ولی دوست هم دارم من مشکلم اینه که من خودم دوس دارم با کسی که هستم گرم باشه یعنی همش پیگیرم باشه بیاد منو ببینه پیام بده ولی این اقا اوایل که در روز فقط چند تا پیام میداد اینقدر دیگه خودم گفتم الان بیشتر شده ولی باز هم دیر جواب میده هر اس ام اسی رو دیر جواب میده زنگ اونقدر نمیزنه،،نمیاد منو ببینه میگه درگیری ذهنی دارم مشغله کاری دارم تو مشکلاتمو نمیدونی ولی بعضی اوقات تو اس ام اس هاش ابراز علاقه میکنه ،کلا شخصیت اروم داره خونسرد..شاید تو ماه ٢بار همو ببینیم من نمیدونم روش درست برخورد با این اقا چیه وقتی.دیر جواب میده من چی باید بکنم وقتی نمیاد من چیکار باید بکنم چیکار باید بکنم که بیشتر جذبم شه ،،به من میگه شخصیتم اینطوره نمیتونم نشون بدم

سلام دوست گرامی شای د ریک عاطفی شما شخصی درونگرا باشد و برای همین ابراز علاقه و تماس ها و پیام ها مکرر نداشته باشید.جدا ا زاین ویژگی ها ایشان را بررسی کنید و ببینید ایا فرد مناسبی برای شما هستن یا خیر؟

سلام خسته نباشید من 23 از مردی خوشم اومده که 42 سالشه و مجرده من اولین بارم نیست که با جنس مخالف حرف میزنم و طوری هم نیستم که وابسته کسی بشم اخرین رابطه ام سه سال پیش بود و من سه سال تنها بودم و تا الان هیچ پسری حتی پسرهایی که باهاشون حرف میزدم بهشون احساسی نداشتم اصلا اما با دیدن ایشون من به کلی عوض شدم دلم تنگ میشه از دوریش ناراحتم جرئت کردم و رفتم و شماره اشو گرفتم اما ایشون بهم گفت که من خیلی ازش کوچیک ترم چیزایی که میخواد به من اسیب میزنه من میدونم چی میخواد اما من دوسش دارم میخوام کاری کنم که منو بشناسه نه فقط برای چیزه دیگه هیچوقت روابط ایشون بالاتر از یه رابطه خصوصی با خانم ها نبوده اما من میخوام کاری کنم که جدی به من نگاه کنه میخوام حتی اگه میشه تبدیل به دوستش بشم لطفا کمکم بکنید تا حالا چیزی برام انقدر مهم نبوده.

سلام دوست گرامی.اینکه خود این شخص اعلام کرده خواسته های متفاوتی از شریک عاطفیش داره نشون میده علاقه شما برای ابشان اهمیت ندارد پس بهتر هست بجای صرف وقت برای اشنایی با فرد مناسب خود اشنا شوید

سلام خدمت شما.من 23 سالمه و از 10 سالگی عاشق پسر عمم شدم بهش چیزی نگفتم فقط وقتی خونشون میرفتیم ارتباط چشمی زیادی داشتیم منم دور ورش زیاد بودم هم من شوخی میکردم و هم اون خلاصه بد چند روز بهش تو تل پیام دادم حرف زدیم باهم خندیدیم ولی نمیدونم چی شد بد چند روز بهم پیام داد گفت تو فقط برام دختر دایی هستی ن بیشتر ن کمتر منم گفتم من ک چیزی بهت نگفتم البته بگم پسر عمم قبلش عاشق دختر عمم بود دختر عمم بش خیانت کرد و ولش کرد حالا پسر عمم کلا از دخترا بدش میاد حالا من چکار کنم از من خوشش بیاد آخه من عاشقشم.

سلام دوست گرامی باید حداقل علاقه از سمت مفابل باشد تا بتوان راهکار جذب ارائه کرد.بهتر هست در حال حاضر اقدامی نکنید تت به مرور از بحران شکست قبلی خارج بشند

سلام مدت هاست با کسی در ارتباط نیستم تقریبا ۴ سال.۲۴ سالمه از افراد زیادی خوشم اومده اما هیچ وقت موفق نشدم افراد رو جذب خودم بکنم در حال حاضر هم از فردی خوشم اومده، اما واقعا نمیدونم باید چطور رفتار کنم از دستش ندم.

سلام دوست گرامی بهتر بود که بیان میکردید دلایل عدم جذبتان چه مسائلی بوده تا بهتر راهنمایی شوید.اما برای ماندن در یک رابطه باید هر دو نفر انگیزه و میل برای ادامه داشته باشند و فقط نمی شود یکنفر نمی تواند این کار را انجام بدهد.اگر در رابطه با شخصی هستید که با خواسته ها و ایده ال های شما هماهنگ هستند سعی کنید رفتاری متعادل و درست داشته باشید و خیلی در علاقه افراط نکنیداز دوره جذب عشق هم از طریق سایت میتوانید استفاده کنید

سلام .چن وقتیه که با یه پسری اشنا شدم که کسی بهم معرفیش کرده و چون سربازه هنوز همدیگه رو ندیدم .من نمیدونم که باید چیکار کنم که رابطمون پایدار بمونه .اصلا بلد نیسم ک با یه پسر چجور باید برخورد کنم و بتونم کنار خودم نگهش دارم. میشه راهنمایی کنید.ممنون

سلام دوست گرامی اینکه با کسی بدون شناخت در ارتباط هستید و اصلا نمیدانید که ایشان چقدر با خواسته های شما مطابقت دارند را نمیتوانید برنامه ای برای حفظ و جذبشان داشته باشید. ابتدا به شناخت و بررسی های لازم را انجام بدهید و بعد در مورد ماندن در رابطه و جذب ایشان اقدام کنید

سلام من یه دختر هفده سالم با پسری دوس شدم و نه ماهه باهمیم اون بیس سالشه و ما تقریبا ده بار رفتیم بیرون تا اینکه تو قرار اخر ازم لب گرفت و من میخام بفهمم کارش اشتباهه یا هوسه یا از روی عشق خانوادش رابطمونو میدونن ولی خانواده من نه

راهنماییم کنین

سلام دوست گرامی بهرحال هیجان و وسوسه هایی در رابطه ها وجود داره اما نمبتوان با حکم کلی پیش رفت بهتر هست رابطه را با منطق کنترل کنید

سلام من حدود دوسالی هست که بایه پسر دوست هستم ما همدیگرو دوس داریم ولی رابطمون خیلی سرده من دوسش دارم و نمیخوام از دستش بدم میشه راهنمایی کنید

سلام دوست گرامی هر ارتباطی بعد از گذشت زمان دچار سردی و یکنواختی میشه و هنر هر دو نفر هست که چطور رابطه رو پیش ببرند از طرفی شرایط کاری و مالی و خانوادگی روابط رو تحت شعاع میذاره اما مهم الویت و مدیریت رابطه هست ما برای قوی شدن ارتباط پیشنهاد میکنیم که ۱-از ویسهای جذب عشق در سایت استفاده کنید ۲-خودتون بعضی وقتا پیشقدم بشید مثلا پیشنهاد بدید کاری انجام بدید با هم ۳-یسری هدف و کار مشترک تعریف کنید ۴-مناسبت های مختلف رو یاداوری کنید

سلام،من۱۵سالمه و ۲ساله با پسری که۱سال ازم بزرگ تره دوست هسم اولاش نمیخواستمش وعلاقه ای نداشتم لهش،اما اون با ابراز علاقه های فراون منو هم شیفته خودش کرد،فاصلمون باهم زیاده،و نمیتونیم همو ملاقات کنیم،به مدت یک ماه از هم جداشدیم و من متوجه شدم باکس دیگه ای وارد رابده شده،بعداز اون برگشت و کلی ابراز پشیمونی کرد و گفت بخاطر تونبودی و پرکردن تنهایم این کارو کردم ،وحالا متوجه شدم تو روخیلی میخوام،منم قبول کردم،و رابدمونو ازامه دادیم اخه به شدت بهش علاقه پیدا کردم از اون مدت۶ماه میگذره،دعوا زیاد میکنیم،اذیتم زیاد میکنه اما از دلم درمیاره منم فراموش میکنم نه ازم جدامیشه و نه این اجازرو به من میده،میگه قصد ازدواج دارم باهات میشه راهنمایم کنید،چطور به رابطمونتنوع و هیجان بدم،لطفابگین همچین فردی بازم میتونه باکس دیگه وارد رابطه بشه،چطوربفهمم حسش به من چیه خواهشا راهنمایم کنید ممنون

سلام دوست گرامی سن شما برای ورود به یک رابطه عاطفی و جدی کم هست و اصلا منطقی نیست که از الان بای اینده رابطه برنامه ریزی کنید.رابطه را در حد متوسط و نرمال نگه دارید تا در زمان مناسب که ایشان امکان اقدام رسمی داشتند در مورد تنوع در رابطه تصمیم بگیرید

سلام من حدود دوسال با یه پسری آشنا شدم در حد ازدواج خانواده ها در جریان هستن نمیدونم چیکار کنم ک رابطمون شور و نشاط بیشتری داشته باشه دلم میخواد براش شیطونی و دلبری کنم ولی میترسم زیاده روی بشه و ازم دور بشع باتوجه به اینکه محل زندگی ما ازهم دوره و بیشتر ارتباطمون از طریق چت چیکار کنم رابطمون با نشاط بشه؟؟؟؟

سلام دوست گرامی برای جذب مردها باید مهارت و سیاست های خاص داشته باشید که بخشی از ان در هنگام اشنایی و بخش عمده ان مربوط به دوران شناخت و ارتباط هست 1-به ویژگی های شخصیتی و اخلاقی مثبت مردان توجه کنید و در موردش صحبت کنید. 2-در مورد مردها مطالعه کنید و به شناخت در مورد ویژگی ها و اخلاق آنها بپردازید 3-برای مردها مهم هست که خودتان باشید و نقش بازی نکنید 4-مستقل باشید و این حس رو به فرد مقابل انتقال بدید که فردی متسقل و با اعتماد به نفس هستید 5-دوست داشتن و علاقمندی برای جذب بسیار مهم هست 6-فردی شاد و سرزنده باشید 7-انها را تحسین کنید 8-در سایت رادیو عشق،مبحث جذب از زراه پیام را دریافت کنید 9-برای جذب مستقیم وارد نشوید سعی کنید از دوست یا همکار مشترکی بخواهید که شما را معرفی کنند 10-فردی مهربان و اجتماعی باشید 11-نشان ندهید که تما فکر و حواس شما درگیر او هست 12-منطقی باشید و دور از هیجانات مسائل را بررسی کنید

سلام .من ی دختر١٨ سالم که ۴ ساله با ی پسر ٢٧ ساله دوستم و ایشون قصد ازدواج با منو داره و خیلی هم اصرار داره و مادرامون از رابطمون خبر دارن من اوایل به خاطر تفاوت سنیمون قبول نمیکردم و میگفتم که سنه منم پایینه برای ازدواج اما الان زیاد دیگه تفاوت سنیمون برام مهم نیس مشکلی ک دارم اینه ک بعد از چهار سال من احساس نمیکنم که عاشق ایشون باشم و فقط به عنوان ی مرد ایده ال بهش نگا میکنم چون از نظر اخلاق و مادیات و نمازو این چیزا فرد کاملیه هربار ایشون ازم میخان که شماره مادرمو بدم که برای خاستگاری اقدام کنند اما من هم از اینکه تصمیم اشتباهی بگیرم میترسم هم اینکه فکر میکنم شاید بهتر از ایشونم بعدا سر راهم قرار میگیرن و ممکنه عجله کنم هم احساس میکنم برای ازدواج زوده و بیشتر میخام مجرد باشم چند باریم بهشون گفتم که جاهای دیگه خاستگاری برن شاید دختره دیگه ای با تفاوت سنی کمتر و بهتر از منو پسندیدن اما قبول نمیکنن به نظرتون چیکار کنم چی بهش بگم ؟به نظرتون زوده برای ازدواج کردن؟

سلام دوست گرامی اگر این فرد با شناختی که دارید فرد مناسبی هست و با شرایط و خواسته های شما هماهنگی دارد بهتر هست اجازه خواستگاری بدهید و زیر نظر خانواده ها به شناخت و اشنایی درست برسید .اما برای عقد عجله نکنید و با مراجعه به مشاور و رفت و امد و شناخت بیشتر تصمیم بگیرید

سلام من 27 سالمه، همکارم از ۱/۵ سال قبل خیلی نامحسوس پیگیر من بود ولی من تمایلی نداشتم، بالاخره ۶ ماه پیش باهم وارد رابطه شدیم ، ولی رابطمون فقط سه ماه طول کشید ، اصلا نمیدونم چی شد که ایشون تمایلشون رو از دست دادن و دقیقا برعکس تمایل من برای ادامه رابطه بیشتر شد ولی خب خیلی راحت قبول کردمو رابطه رو تموم کردیم. الان با گذشت ۳ ماه از تموم شدن رابطه من همچنان دوست دارم که دوباره رابطمون رو شروع کنیم ولی ظاهرا ایشون تمایلی ندارند، ما ارتباط کاریه نزدیکی باهم داریم ، من اصلا نمیدونم که رفتارم باید با ایشون چه جوری باشه ؟ باید سرد رفتار کنم، گرم رفتار کنم؟ و نمیدونم که چه جوری باید رفتار کنم که ایشون دوباره به سمتم بیان؟

سلام دوست گرامی شاید در ابتدا برای ایشان جذاب بوده و بعد از حضور در رابطه متوجه تفاوت هایی شدند .پس بهتر هست منطقی باشید و دور از هیجانات و احساسات باشید و خیلی عادی رفتار کنید و دلیلی برای پیگیری و شروع ارتباط از شمت شما نیست

سلام…سعی کنین با پسرایی ازدواج کنین که بتونن همون اول با آگاهیت تمام به شما نزدیک بشن(در واقع متوجه درکی که لازمه بشن همون اول…یعنی طرف متوجه کامل بشه که شما واقعا دوستش دارین…البته همون اول یعنی اولین باری که دیگه برای ازدواج علاقه مند شدید و میخواید برسونید بهش)….با اونایی که روباتیک مانند(یعنی باید چند بار حرف بزنید باهاشون تا بتونن قبول کنن که چی قرار بشه و چی هم هست البته حال حاضر*) میمونن و نمیتونن همون اول ارتباط برقرار کنن و ول کنین …البته خودم هجده سالمه اما خب پسرم و میدونم که چه پسرهایی خوبن و کیا بد….در کل سعی کنین درک طرف بالا باشه مثل پسر بچه های خنگ که بلد نیستن زندگی رو اما فکر میکنن میدونن و یا به ظاهر و یا….دوری کنین…خداوند هوای همه کسانی که از ته دل و خالصانه به فکر ازدواج هستن و مهربونن رو داشته باشه…الٰهی آمین

سلام من عاشق پسرهمسایمون شدم اسمش محمد ، هروقت که میخچاستم با دوستام قرار بزارم بریم جایی محمد میومد به هر یک بهانه قانعم میکرد که نرم ، بعد چند روز خیلی خستم کرده بود ازاون موقع اصلا از خونه بیرون نمیومد جایی نمیرفتم تا اینکه فهمیدم بله!جنابعالی به جز من یک مریم دیگه که توی محلمون هستو دوست دارم😖😒😬هرروز باهم میرفتن پارک و…. ، ازاون موقع هروقت که میبینمش حالم ازش بهم میخوره لطفا راهنماییم کنین چیکار کنم که باز مثل قبلا خوب شیم باهم؟؟؟!

سلام دوست گرامی وقتی شخصی همزمان که با شما در ارتباط بوده با شخص دیگری هم دوست بوده نشان از عدم تعهد ایشان به رابطه هست.اگر برای شما مهم هستند بهتر هست که با ایشان صحبت کنید و در مورد رفتارشون اطلاعات کسب کنید و بعد در مورد ادامه رابطه یا انمام ان تصمیم بگیرید

سلام من هر از گاهی به باغ رستوران میرم و یکی از محافظای اونجا هس ک خیلی با هم چشم تو چشم میشیم و نمیدونم چرا وقتی نیستش دنبالش میگردم با چشم دلیلش چی میتونه باشه؟

سلام دوست گرامی ذهن شما با توجه به تلقین هایی که انجام داده اید عادت به حضور این شخص کرده است که کاملا رفتاری اشتباه هست .بهتر هست مدیریت ذهن داشته باشید و از ایجاد وابستگی این شکلی خودداری کنید

سلام وقت بخیر من دختر٢۵ساله ای هستم. قبلا یکبار عاشق فردی شدم و کمو بیش دوست بودیم ولی زیاد همو ندیدیم و زیاد شناخت نداشتیم من خیلی عاشق بودمو همو فرصتامو از دست دادم به خاطرش و بلخره بعد ۴سال از اشنایی مون اومد خواستگاریم گفت اونم عاشقمه ولی با مخالفت پدرم روبرو شدیم. من احساس کردم پدرم حرفش منطقیه و من فقط احساسی داشتم تصمیم میگرفتم. وقتی بعد خواستگاری اخلاقاش عوض شده بود انگار تازه داشتیم همو میشناختیم. از قبل هم ادم عصبی بود ولی بعد خواستگاریم بدتر شد انگار حساس شده بود مثلا گفت اخرین باره با دوستات میری بیرون یا درست تموم شه نباید بری سرکار، ازین حرفا؛ منم با توجه به حرفای پدرم و ٩٩ درصد مخالفتش گفتم نه. پدرم نمیدونست دوست بودیم ولی خانوادش میدونستن و گفته بودن معرفی شدن. خلاصه دلایل مذهبی و سطح طبقاتی و فرهنگی و تحصیلاتی بود. حالا به هر دلیلی ایشونم اصرار نکرد نمیدونم و رفت ولی خوشحالم که درست و عاقلانه تصمیم گرفتم و ممنون پدرم هستم. حالا از اون موقع ۴سال میگذره که تموم شده. من باز هم اشنا شدم با پسرهای زیادی، یک مدت کوتاهی دوست میشدم بهم میزدم یعنی نه واسه دوستی میشد ادامه بدم نه واسه ازدواج. حتی خواستگارام هم به هر بهونه ای رد میکنم. من هم زیبام هم خوش اندام هم خوش صدا هم کارشناسی ارشدمو دارم تموم میکنم. ولی من از اون موقع عوض شدم انگار احساس ندارم. پارسال دوباره برگشت عشق سابقم. از طریق خانوادش یکم رفت و امد کردیم یواشکی. چون خانواده من هم چنان مخالفن میدونم. ولی با معاشرت فهمیدیم انگار بازم حسی هست بینمون. ولی خب من انگار از سر تنهایی به خاطر اینکه نتونستم کسیو انتخاب کنم داشتم باهاش معاشرت میکنم. من دوس دارم ازدواج کنم. تا اینکه ۶ماهه پیش از اخرین باری که دیدمش، تو ی مهمونی با دوستام با پسری جدید آشنا شدم. دیگه با عشق سابقه ام حرف نزدم چون وارد رابطه جدید شده بودم. فرد جدید زندگیم از من خیلی خوشش اومد و اصرار داشت با من باشه. میگفت دنبال ی رابطه طولانی هست. من دوس پسر زیاد داشتم و تقریبا میتونم تشخیص بدم چجورین پسرا و فهمیدم ادم بدی نیست ولی خب من زیاد ازش خوشم نیومد. ولی انقدر منو برد بیرون. انقدر حواسش بهم بود. انقدر مهربون بود. خودش بود. منم خودم بودم و هستم. بعد چند سال من دیگه خنده هام واقعی بود اصلا همه اطرافیانم فهمیدن من چقدر خوشحالم ولی به کسی نگفتم. از اول رابطه گفت خیانت و دروغ نباشه گفتم قبول. من نمیخواستم با کسی فاب شم. یعنی هر دفعه خواستم تو این چندساله اخیر نشد. این دفعه دلم گیر کرد. نمیدونم وابستگیه چیه! اصلا مثل عاشقیه قبلا نیست. براش همه کار میکنم در جواب خودش که همه کار میکنه. ما ٨سال فاصله سنی داریم( قبلیه ٧سال فاصله داشتیم) و عاقلیم پس دعوا نمیکنیم و مشکلی پیش بیاد همه چیو حل میکنیم. اصلا پیشنهاد ازدواج نداده با این حال که دوسم داره و میدونه منم فقط با خودشم و دوسش دارم. بهم ایمان داره. از گذشتش نپرسیدم نمیخوامم بدونم. فقط میدونم مادرش درسن ١٨سالگیش تو تصادفی که خودشم بوده فوت کرده همین. از خانوادشم بهم میگه ولی پیشنهاد اشنایی نداده. از عشق سابقم گفتم بدونین نه ساده ام نه ابله نه هرکی بیاد تو زندگیم راه بدم من ادمارو میسنجم بعد اون میمونم باهاشون. شایدم این خیلی بلده نمیدونم. الان ۶ماهه باهمیم. تو تولدی که سورپرایزش کردم دوستش از دوستم خوشش اومد و دوست شدن. جمعمون شد ۴نفره. و سر همین جمع به خاطر سوء تفاهم که پیش اومد کات کردیم یعنی جفتمون به هم زنگ نزدیم. الان دوباره هستیم یک ماهه و جمع ۴نفره اوکی شده دوباره. بین منو اون هیچی تغییر نکرده و همو دوس داریم. جفتمون اهل ابراز نیستیم فقط عمل میکنیم. منو محمد حسن انگار مال همیم خیلی تفاهم داریم اون تفاوت هایی هم که پیش میاد حل میکنیم. پسره خوبیه، بامرام و با ایمان و مهربون و خوش زبون و با ادب و ولی قیافه تیپش معمولیه برام مهم نیست و خیلی ام لارجه. وضعشم خوبه شکرخدا. خرج باباش و داداش تو خونشم میده. تا اینجایی که شناختمش خودش دوس داره با من باشه با من حالش خوبه شاده. قبل اینکه با من دوس شه غمگین بوده ساکت بوده الان با بودن من تو زندگیش شده عین من شاد و سرحال. اون انگار به همه بد بین بوده ولی با اومدنه من دیده هنوزم دختر خوب هست. من از همه لحاظ ازش سر ترم ولی برام مهم نیست مهم اینه باهاش حالم خوبه اونم هم قدرمو میدونه هم ازم تعریف میکنه و من اصلا مغرور نمیشم. ما پیش هم مغرور نیستم اصلا. چند دفعه حرف ازدواج شد فهمیدم دوس داره با من. ولی تو جمع ۴نفره یک دفعه گفت من از اول گفتم قصدم ازدواج نیست نمیدونم حالا افه بود جلو دوستامون یا هرچی نمیدونم ولی میدونم تو دلش از خداشه ازدواج کنه باهام، با این حال که نگفته بود و داشت دروغ میگفت منم کم نیاوردم گفتم اره. حالا بعد اون باز حرفه بچه زد که من ۴تا دوس دارمو اینا با اینکه میدونه من از بچه بدم میاد. همش چیزایی میگه من خوشم بیاد از بچه. با تمام اینا منتظر موندم پیشنهاد ازدواج بده ولی نمیگه. من اصلا ادم عجولی نیستم ولی نمیدونم چرا میترسم. همش منتظرم. جدیدانم پرسید تو خواستگار نداری گفتم چرا دارم. گفت بهم بگو اگه خواستی قبول کنی برو. گفتم نه من تورو دوس دارم خجالت کشید سکوت کرد. حالا موندم چیکار کنم ی رابطه پاک و دو طرفه و خالصانه چه جوری میشه! به نظرتون چقدر باید صبر کنم؟ چیکار باید بکنم؟ من احساس میکنم این دوست داشتنِ با شناخت خیلی بهتر از عاشقیه قبلیمه. خیلی حس خوبیه. من نمیدونم چی نمیزاره بگه. من نمیخوام به عشق قدیمم بله بگم خانوادش گیر دادن بیایم جلو باز. من نمیدونم چیکار کنم دوس پسر الانم بیاد خواستگاریم! نمیدونم چی نمیزاره بهم پیشنهاد بده مثلا زوده الان بعد ۶ماه! یا اعتماد نداره!یا شرایط خانواده نمیدونم! فقط میدونم اولین ادمیه اخلاقامون مچ شده و من ۶ماهه باهاش هستمو مشکلی نداریم خوشحالیم. اینم اضافه کنم میدونه بابام نذاشته با عشقم ازدواج کنم اونم اتفاقی لو رفتم ولی گفتم حق با بابام بود یعنی بابام برام از همه چی مهمتره. میشه راهنماییم کنین؟ ممنونم

سلام دوست گرامی اینکه مطرح کردبد رابطه خوبی دارید و پارتنزتان درکتان میکند خیلی خوب هست اما بهتر هست قضیه رو از سمت پارتنرتان هم ببینید که ایا ایشان هم اینهمه تفاهم در رابطه میبیند؟ از طرفی باید با ایشان صحبت کنید دغدغه ها و نگرانی های ایشان را برای ازدواج نکردن متوجه بشید و اگز دلایل منطقی هست کمک کنید تا رفع شود.رابطه قبلی شما با توجه به عصبی بودن خواستگارتان رابطه درستی نیست و بهتر هست تمام شده بدانید.برای رابطه فعلی وقت بکذارید و تلاش کنید تا هم را بهتر بشناسید و مراجعه به مشاور هم خوب هست

سلام من دختر 23ساله ای هستم که با پسری در مجازی اشنا شدم .درابتدا ایشون دنبال من بودن بخاطر اینکه به چند زبان مسلط هستم خوشش اومده بود از رفتار و نحوه حرف زدنم و یکسال گذشت من به این فرد ابراز علاقه کردم اما ایشون گفتند که ما فقط دوستیم نه بیشتر .نمیدونم چرا اینطور با من صحبت کردن و خیلی دلخور شدم . ایشون گفتند که قبلا وارد رابطع ای نبودن و نمیخوان بشن..راهی هست بتونم دلش و بدست بیارم??

سلام دوست گرامی ابتدا واقعیت را در نظر بگیرید شاید ایشان به عنوان فردی که توانایی خاصی دارد جذب شما شده و با شما صحبت می کند .پس عجله نکنید و صبور باشید.اینکه ایشان اعلام کردند که به دنبال ارتباط نیستند شاید به دلیل یکسری دغدغه هست .بهتراست متوجه این دغدغه ها بشید.اگر بصورت پیام در ارتباط هستید در سایت رادیو عشق مبحث جذب از طریق پیام خیلی می تواند به شما کمک کند

سلام ممن حدود 9ماهه توی یک شرکت کار میکنم و از روز اول ک یکی از همکارام رو دیدم بهش علاقه مند شدم و بعد از چند ما با هم ارتباط تلفنی داشتیم و ایشون هم گفتن ک از روز اولی ک منو دیدن بهم علاقه پیدا کردن من 25 سالمه و حس میکنم ک علاقه ای ک به ایشون دارم رو تاحالا تجربه نکردم و همیشه به شوق دیدن ایشون سرکارم میام ولی اون اقا با ی خانومی توی رابطه ست و اینکه خانواده های دوطرف هم در جریان هستن و ایشون گفتن ک دوست دارن رابطه شون رو با من جدی کنن میشه کمکم کنید

سلام به اونجاش کارندارم که باید خودت خودتو قبول داشته باشی تا اعتمادبه نفست بره بالا اما اونجاش که میگه لبخند و ارتباط چشمی داشته باش خب من آدمی هستم که اصلا دوس ندارم بیشتر از۲ثانیه کسیو نگاه کنم حتی اگه زیباترین باشه از خیره خیره نگاه کردن بدم میاد نمیتونم زیاد ارتباط چشمی داشته باشم دوس دارم همه مجذوب رفتارم باشن تز رفتارای سبک سرانه بدم میاد باوجود این هم همیشه افراد جذب اون دسته از آدمای اطرافم میشه که رفتارشون پررو و دور از شأن یه خانومه

نمیدونم باید چیکارکنم که به چشم بیام جوری که شخصیتم زیرسوال نره تیپ وقیافه م خوبه فقط لاغرم

دوست عزیز سلام، مساله‌ای که شما مطرح کردید شاید دغدغه‌ی خیلی از دختران باشه؛ خیلی از دخترها، فکر می‌کنند توجه نشون دادن، نوعی رفتار سبک‌سرانست. اما قبل از هر چیز، به خاطر داشته باشید که همه چیز در حالت تعادلش درسته؛ نه زیادی خجالتی و غیرقابل دسترس بودن و نه خیلی مشتاق بودن به رابطه. مواردی که در پست ما گفته شد، لزوما به این معنی نیست که شما خیره به فرد مقابلتون نگاه کنید یا با خیلی خوشحال و مشتاق نشون دادن خودتون، فرد مقابل را به خودتون جلب کنید. مساله این هست که اگر از کسی خوشتون اومده، با روش غیر مستقیم (مثل نگاه کردن یا لبخند زدن)، نشونش بدید که شما هم به آشنایی با اون فرد علاقه دارید. بیاید داستان را از سمت یک پسر نگاه کنیم؛ فرض کنید شما پسر هستید و در یک مهمانی حضور دارید، چندین دختر در آنجا هستند که هر کدام به نحوی دارن به شما توجه می‌کنند و یک دختری هم هست که حتی از نگاه کردن به شما اجتناب می‌کنه، چه برسه به توجه. به نظرتون شما سمت کدوم یکیشون می‌رید؟

سلام. من در فضای مجازی با آقایی آشنا شدم که استاد یکی از دانشگاه های معتبر ایران هستند. ایشون به یک بهانه ای به من پیام دادن و از من سوالی صوری پرسیدن و باب آشنایی باز شد. چند باری با هم صحبت کردیم که بیشتر ایشون از من سوال میپرسیدن تا آشنا شوند اما بعد از مدتی من سوال کردم که آیا اولین پیامشون ساختگی بود یا واقعی. ایشون انکار کردن و حتی کمی بد برخورد کردن. از آنروز خودم رابطه را قطع کردم. بعد از مدتی به سخنرانی ایشون در دانشگاه رفتم و حالا بسیار پشیمان هستم که رابطه قطع شده. اما نمیدانم چگونه میتوانم این رابطه را درست کنم؟ آیا میشود کاری کرد؟ از سوی ایشون هم هیچ تلاشی برای درست کردن رابطه صورت نگرفت.

سلام دوست گرامی اینکه به بهانه یک سوال و جواب رابطه را کات کردید کمی غیر منطقی هست.بهرحال ایشان دنبال شروع رابطه بودن و بعد شما این رابطه را تمام کردید.بهترین کار این هست که اگر برای شما این شخص و رابطه مهم هست با ایشان تماس بگیرید و صحبت کنید و اشتباهات و کاستی های قبلی رابطه را درصدد جبران باشید و درصورت تمایل مجدد ایشان به شروع رابطه، این بار صادقانه پیش بروید

سلام یه اقایی هست توی محیط کار چند روز به من توجه کرد(معنی دار بود) و بعد یهو خیلی سرد شد.میخوام بدونم توی اون برهه از زمان که کسی داره بهمون توجه و ابراز محبت میکنه باید چیکار کنیم دقیقا؟؟ و این که علت سردی این اقا رفتار من بود؟؟ اگه من سرد باهاش برخورد می کردم پس زده میشد اما من عادی بودم.علت این سردی و ترس چی می‌تونه باشه یعنی

دوست عزیز با سلام ابتدا واقعیت را در نظر بگیرید شاید ایشان به عنوان همکاری به شما توجه می کردند و قصد و منظور خاصی نداشتندو نمی شود به توجه های معنی دار چند روز پرو بال داد و برای این توجه برنامه ریزی کرد.من متوجه منظور شما از برخورد عادی نشدم.از طرفی بهرحال ممکن هست ایشان به دنبال شناخت نیز بوده اند اما به شناخت مورد نظر خود نرسیدند.اما درصورتی که به نظر شما فرد موردنظر از لحاظ ویژگی ها و ایده ال های اولیه مناسب ازدواج هستندبهتراست از طریق همکارتان و غیر مستقیم شما به ایشان پیشنهاد داده شوید و از طرفی علائم و نشانه‌هایی مبنی بر اینکه مایل هستید رابطه به جلو پیش برود در اختیار او بگذارید، با زوج‌های متاهل همکارتان بیشتر در ارتباط باشید و بگذارید بداند شما گزینه‌های ازدواج نیز دارید.

سلام.من با پسری دوستم و همیشه شاکیه که برام ناز نمیکنی و ازت راضی نیستم و اینا منم راستش دختر بی حال و کم حرفی هستم خواستم چیکار کنم که این مشکل برطرف بشه چون قصدمون ازدواجه ولی با این کارای کن داره ازم سرد میشه لطفا بهم کمک کنید دلشو به دست بیارم

سلام دوست گرامی اگر مشکل در سرد بودن و درونگرا بودن شما هست می توانید ابتدا از صحبت در مورد موضوعات روزانه شروع کنید و در هر بار دیدن کمی در مورد اتفاقات صحبت کنید .سپس خاطرات خود را بیان کنید و کم کم حوزه گفتگوها را گسترش بدید خودتان را شاد و سرزنده نشان بدید مثبت نگر باشید سعی کنید یکسری حرکات را جلوی اینه تمرین کنید مثل مدال ایستادن ،بازی با دست ها و.. تا بتوانید در مقابل نامزدتان انجام بدید نوع حرف زدنتان را تغییر بدید مدل لباس ها و ارایش شما نیز مهم می باشد

سلام من 22 سالمه ی اقا پسری رو توی محیط کارم (بیمارستان) دیدم.حس میکنم اون هم از من خوشش میاد و با هم حرف های عادی روزانه میزنیم.اما اون پا پیش نزاشته هنوز و چیزی نگفته.من مطمئنم که کسی توی زندگیش نیست.ب نظرتون باید چطوری شانسمو واسه ایجاد ارتباط باهاشون امتحان کنم؟

دوست عزیز با سلام ابتدا واقعیت را در نظر بگیرید شاید ایشان به عنوان همکاری صمیمی با شما صحبت می کنند اما درصورتی که به نظر شما فرد موردنظر از لحاظ ویژگی ها و ایده ال های اولیه مناسب ازدواج هستندبهتراست از طریق همکارتان و غیر مستقیم شما پیشنهاد داده شوید و از طرفی علائم و نشانه‌هایی مبنی بر اینکه مایل هستید رابطه به جلو پیش برود در اختیار او بگذارید، با زوج‌های متاهل همکارتان بیشتر در ارتباط باشید و بگذارید بداند شما گزینه‌های ازدواج نیز دارید،برای اینکه مطمئن شوید اصلا قصد جدی دارند یانه می‌توانید از کسی که به او نزدیک است کمک بگیرید. همکار مشترک می‌تواند نقش واسطه را ایفا کند. منطقی باشید و درجواب صحبت های ایشان خودتان باشید و اجازه بدهید با شناخت خود واقعی شما ای ازدواج ترغیب شود. اگر بصورت پیام در ارتباط هستید در سایت رادیو عشق مبحث جذب از طریق پیام خیلی می تواند به شما کمک کند

راستش من یه مدت با یک پسر تو رابطه بودم که واقعا عاشقش شدم اما بعد ها فهمیدم خیانت کرده.خداروشکر تو رابطه حد و حدود رو حفظ کردم.ولی هنوز هم هرروز میبینمش و خیلی نگاه میکنه منم میخوام تا جایی که میشه اونو جذب کنم که دوباره برگرده تا من بتونم اینبار اون رو رد کنم وه واقعا هم به این کار نیاز دارم.ممنون میشم راهنمایی کنید

با سلام دوست گرامی رابطه ای که تمام شده بهردلیل را باید فراموش کنید و بدون اینکه منتظر تلافی باشید از رابطه دور بشید. اینکه ایشون خیانت کردن و شما رابطه را تمام کردید دلیل خییلی خوبی هست که شما ارزش و جایکاه خودتون رو می دونستید و بدون اینکه دچار احساسات و هیجانات بشید رابطه را تمام کردید پس الان کاملا غیر منطقی هست که مجدد ایشان را جذب کنید و اینبار توسط شما ایشان رد بشند در صورتی که دفعه قبلی هم شما بع علت خیانت ایشون رابطه را تمام کردید. پس بهتر هست بحای اینکه دنبال این امر باشید وقت و انرژی خود را صرف حضور افراد مثبت کنید

سلام خسته نباشید و ممنون از راهنمایی های عالی تون من ۳ ماه با دوست پسرم اشنا شدم‌ و از نظر اخلاقی خیلی اخلاقامون بهم می خوره و مشکلی با هم نداریم و کنار هم ارامش داریم وخوشحالیم از این جهت این حسی که بین مون بوجود اومده ما دوبار با هم معاشقه داشتیم و بعد این موضوع رفتار دوست پسرم هم تغییری نکرده و ولی من خوندم که دریک رابطه عاشقانه وارد مسائل جنسی نشوید چون هم حس عاشقانه روخاموش میکنه و هم این که مرد دلسرد میشه و میزاره میره، شما لطفا یه راهکار درست ارایه بدید که من در روند رابطه پیش بگیرم ممنون

دوست گرامی سلام بعد از سه ماه اشنایی به معاشقه رو اوردید و البته حد این معاشقه را مشخص نکردید.اما فکر می کنید که دوست پسرتان رفتارش تغییر نکرده و سرد نشده. دوست خوبم از کجا مطمئن هستی که این یک نقاب نباشد برای دراختیار داشتن شما برای لذت بردن و هروقت قصد جدی شدن قضیه را داشتید ایشون رفتارشان تغییر نکند؟ رابطه جنسی در دوران دوستی شاید جذاب و ارضاکننده باشد، اما این جذابیت و شور و هیجان دوامی ندارد. چرا که پسران و مردان فکر می‌کنند که این رابطه بخشی از دوستی‌شان بوده، درواقع اگر دختری در دوران رابطه عاطفی همه صمیمیت‌ها، جذابیت‌ها و پتانسیل‌های عاطفیش را برای پسر رو کند، او سرد می‌شود و هیچ انگیزه‌ای برای ارتقای رابطه به مرحله ازدواج نخواهد داشت. چون همه دستاوردهایی که می‌توانست از این رابطه بدست آورد برایش مهیا شده است. مورد بعدی باید وقتی یک رابطه به مرحله جنسی برسد که شناخت ها کامل شده و شما به او اعتماد داریدو نگران واکنس های بعدی نباشید.اما شما الان نگران اینده هستید پس مشخص است هنوز به اعتماد و شناخت کامل نرسیده اید.

رابطه جنسی یکی از اتفاق هایی است که افراد را در آسیب پذیر ترین حالت خود قرار می دهد و شناخت و تصمیم گیری را سخت تر می کند و حای ممکن است رابطه ای که الان از نظر شما بدون مشکل است را دچار نوسانات و بحران ها کند.

اگر تصمیم و هدف هر دو از این اشنایی بحث ازدواح است بهتر است با کنترل هیجانات و احساسات به شناخت و بررسی بپردازید و موقعیت خود و طف مقابل را در این رابطه مشخص کرده و خد و مرزهای فعلی رابطه را اعلام کنید

پیشنهاد می کنم برای شناخت هم وقت بکذارید و در صورتی که تفاهم های لازم را دارید رابط را بصورت رسمی و زیر نظر خانواده پیش ببرید و رابطه جنسی را به از رسمی شدن موکول کنید

سلام. من حدود7سال با دوست پسرم در ارتباطم خیلی همدیگه رو دوست داریم وهیچ مشکلی نداریم. تتها مشکلمون اینه که من 4 سال از ایشون بزرگترم و خانواده اشون مخالفت میکنن ما باهم ازدواج کنیم. خودشم نمیتونه رو حرف خانواده اش حرف بزنه و نمیدونیم چیکار کنیم. ذهنمون خیلی درگیر میشه راهنماییون کنین

با سلام به شما دوست محترم ازدواج یک امر چند عاملی است. یعنی برای این که دو نفر بتواند ازدواج کنند و ازدواج پایدار و رضایت مندانه ای هم داشته باشند، باید چند عامل مختلف کنار هم جمع بشوند تا این اتفاق بیفتد. سن یکی از این عوامل است . شما در مورد سن خوتان و ایشان صحبتی نکرده اید اما اگر شما به عنوان زن، بیست و هفت- هشت ساله هستید و شخص مقابل پسری بیست، بیست و یک ساله است به این نکته توجه کنید، شما در دوره جوانی به سر می برید و به دلیل زن بودن تان به بلوغ کامل رسیده اید اما همسر مورد نظرتان در اواخر دوره نوجوانی است و هنوز به طور کامل وارد دوره جوانی نشده است. این تفاوت مهم است چون نیازها و انتظارات انسان ها در هر دوره ای از زندگی با دوره بعدی یا قبلی متفاوت است در ازدواج های به این صورت ابتدا ما از مراجعه کننده می خواهیم در مورد سوالات زیرفکر کنند: قبل از این که بخواهید ازدواج کنید باید بدانید کیستید، چه هویتی از خودتان سراغ دارید و می خواهید چه کار کنید؟ به خصوص حالا که می خواهید با مردی کوچکتر از خود ازدواج کنید، لازم است بدانید چه جور آدمی هستید؟ مثلاً اگر در آینده جایی رفتید و دیگران درباره تفاوت سنی شما و همسرتان سؤال کردند آیا ناراحت می شوید یا برایتان مهم نیست? چقدر می توانید تداوم مخالفت های خانواده ایشان را که ممکن است به صورت کم کردن حمایت از شما و یا کنایه زدن باشد مدیریت کنید. و از سویی انگیزه طرف دیگر از ازدواج با شما چیست؟ با واقع بینی به این سؤال جواب بدهید به نظر خیلی بیشتر از شما، طرف مقابل احتیاج به کمک دارد. صورت مساله واضح است و شما انتظار دارین بعد از 7 سال چه کسی به شما چه کمکی کند؟ دو راه وجود داره. اون آقا جلوی خانواده بایسته و حتی اگه خانواده اش طردش کردن و کمکی بهش نکردن بتونه روی پای خودش بایسته و شما هم این شرایطو بپذیرید و ازدواج کند. اگه این امکان پذیر نیست، هر چه سریع تر باید رابطه تموم بشه . در ضمن به موارد زیر نیز توجه کنید: در در صورت موافقت ظاهری خانواده ایشان. در ظاهر همه چیز خوب به نظر می رسد اما چند عامل به طور همیشگی این ارتباط را تهدید می کند: 1. مخالفت های خانواده همسر که همچنان ادامه دارد و هر لحظه ممکن است شما را دلزده کند. 2. تأثیر پذیری همسرتان از خانواده اش. 3. محدود تر بودن فرصت مادر شدن و یا از ترس از دست دادن این فرصت به دلیل عدم آمادگی شوهر و یا مخالفت های خانواده او. 4. این ترس که همسرتان روزی جذب زن های جوان تر شود. 5. از دست دادن جذابیت جنسی به شما پیشنهاد می کنم با دید منطقی و مشورت با مشاوره در این زمینه تصمیم بگیرید

من با پسری سی ساله صیغه شدم که خودم قبلا طلاق گرفتم اونم یه دختری رو خیلی دیوانه وار دوست داشت. که نتونست بدستش بیاره .همیشه خسته ست معلومه عشق و ازدواج رو کم داره منم همین حسو دارم. اون یه پسر تقریبا مذهبی و غیرتی هست. جطور پایبندش کنم و اونو عاشق خودم کنم

دوست گرامی سلام شما سابقه زندگی مشترک را دارید و با جنبه های ارتباطی با مردان تا حدودی اشنا هستید و از این لحاظ می توانید اکنون با تجربه از اشتباهات و تحربه های قبلی خود موفق تر عمل کنید و زندگی مشترک موفقی داشته باشید . یادتان باشد تجربه ازدواج قبلی از شما آدم با تجربه تری ساخته است که با آدم قبل از ازدواج اول متفاوت است.در این راه ، میتوانید از پیشنهادات زیر کمک بگیرید: 1- به ایشان نشان دهید که علاقه مند به او می باشید . 2- به ایشان فرصت بازسازی احساسی بدهید تا بتواند شرایط جدید را قبول کند و از بحران خارج شود . 3- با او صادق باشید . 4- اجازه دهید در مورد احساساتش با شما صحبت کند و شما بدون جبهه گیری فقط شنوا باشید . 5- در این ارتباط صبور باشید . 6- اهداف مشترک داشته باشید و همدیگر را تشویق کنید . 7- سعی در شناخت او داشته باشید و از خواسته ها و علایقش با خبر شوید. 8- منطقی باشید . 9- نیازهای برآورده‌نشده‌شان را برآورده کنید . 10- اعتماد به نفس و عزت نفس خود را افزایش دهید .

آدرس: تهران، پونک، نبش بلوار پونک، پلاک 2، طبقه سوم، واحد 6

تلفن پشتیبانی:02146015870

رزرو نوبت مشاوره

انجمن روانشناسی آمریکا

سازمان نظام روانشناسی و مشاوره ایران

سازمان بهزیستی ایران

انجمن روانشناسی ایران

 

 

آیا پسری را دوست دارید و می‌خواهید از او دلبری کنید؟ روش‌های مختلفی برای جذب کردن پسرها وجود دارد و ما در این مقاله می‌خواهیم، درباره روش‌های درست و اشتباه جذب کردن پسران صحبت کنیم. اگر برای تسخیر قلب پسرها از راه درست وارد شوید، احتمالش زیاد است که با بازی کردن نقش دختر رویاهایش و نشان دادن تمام خصوصیاتی که او در یک دختر تحسین می‌کند، در نهایت موفق شوید. اما اگر راه‌های اشتباه را انتخاب کنید، به دلایل زیادی ناراحت و سرخورده خواهید شد. ممکن است توجه پسر مورد علاقه‌تان را جلب کنید، اما او دیر یا زود متوجه می‌شود که فقط داشتید سعی می‌کردید که او را تور کنید و هیچ پسری از به دام افتادن خوشش نمی‌آید. در این مقاله با روش‌های مختلفی برای جذب مردان آشنا می‌شوید که موثر بودن آنها به لحاظ علمی اثبات شده است، بنابراین اگر می‌خواهید با بایدها و نبایدهای جذب پسران آشنا شوید، در ادامه با ما همراه باشید.

شاید فکر کنید برای جذب پسر مورد علاقتون باید مثل سلبریتی‌های فیلم‌های هالیوودی باشید و این موضوع تمام فکرتان را درگیر کرده است. کافی است پسر مورد علاقه‌تان را خوب بشناسید ،با کمی مهارت می‌توانید برای او فردی جذاب باشید. در این مقاله روش‌های کاربردی برای جذب پسرها را بررسی می‌کنیم. قبل از هر کاری باید پسر مورد علاقه خودتان را خوب بشناسید. اگر فکر می‌کنید به تنهایی نمی‌توانید به شناخت کافی از پسر مورد علاقه‌تان برسید و مشورت با شخص دیگری می‌تواند به شما کمک کند،

فهرست مطالب

چگونه با عشق خود شوخی کنیم

اولین چیزی که پسرها متوجه آن می‌شوند، لبخندی است که یک دختر بر لب دارد.  همه توقع دارند که یک دختر موقر و خوش‌رفتار باشد و روش لبخند زدن یک دختر متانت او را نشان می‌دهد. هرچقدر هم که در خانه آزادانه و با صدای بلند می‌خندید، خنده شیطانی دارید یا با صدایی گوش‌خراش می‌خندید، لطفاً این خنده‌های پرسرو صدا را در جمع فراموش کنید. سعی کنید باوقار باشید و به شیوه‌ای متمدنانه مانند یک بانوی دوست‌ داشتنی بخندید. بهترین کار این است که لبخندی ملیح به لب بیاورید، لزومی ندارد که تمام سی و دو دندان خود را به همه نشان بدهید.

علم اثبات کرده است که بین نگاه کردن به چشم‌های یکدیگر و عاشق شدن ارتباط وجود دارد. تعداد نورون‌های مختص حس بینایی در مغز بیشتر از چهار حس دیگر است، بیش از 80% مواردی که به نوعی وارد بدن می‌شود، از فیلتر چشم‌ها عبور می‌کند. به علاوه چشم‌ها جز آن که دریچه‌ی روح هستند، دروازه‌ای به سوی گذرگاه‌های عصبی هستند که ارتباطات عاشقانه را در مغز شکل می‌دهند.

اگر پسری بوی بد بدهد، حاضرید حتی در خیالتان به با او بودن فکر کنید؟ پس چطور انتظار دارید که پسر مورد علاقه‌تان دختری را دوست داشته باشد که بوی بد بدهد؟ هر فردی رایحه‌ی خاص خود را دارد که معرف شخصیت او است. بنابراین عطرهای خوشبویی را انتخاب کنید که پسرها را به خود جذب می‌کند. بدبو بودن دهان نیز پسرها را فراری می‌دهد. به خاطر خودتان و حفظ سلامتی خودتان، نه هیچ کس دیگر، مرتب حمام بروید و از ضدعرق خوشبو استفاده کنید.

دخترها به پرشور بودن و قشقرق راه انداختن معروف هستند. پسرها به هیچ وجه دخترهایی را که رفتار نمایشی دارند، شلوغ می‌کنند و از کاه کوه می‌سازند، دوست ندارند. اجازه ندهید که این جامعه مردسالار اثبات کند که زنان ضعیف‌تر از مردان هستند. هر چقدر هم که فیلم عاشقانه دیده‌اید، نگذارید که این داستان‌های غیرواقعی زندگی عاشقانه‌تان را به نابودی بکشاند.

پسرها شاید هنرپیشه‌هایی با آرایش فراوان و موهای بلند افشان را دوست داشته باشند، اما در واقعیت وقتی می‌خواهند، زن زندگی خود را انتخاب کنند، همواره دخترهای ساده را انتخاب می‌کنند. البته منظورمان این نیست که اصلاً آرایش نکنید، اما بهتر است روزهای معمولی آرایش ملایمی بکنید تا در روزهای خاص بتوانید، دوست پسرتان را با آرایش خاص‌تان غافلگیر کنید. قرار نیست با آرایش کردن خودتان را شبیه هیولا بکنید، آرایشی را انتخاب کنید که خاص‌تر و زیباترتان بکند.

وقتی که پسری نمی‌تواند به راحتی به دختری نزدیک شود، غرورش خدشه‌دار می‌شود و از خودش می‌پرسد که این دختر چرا به او علاقه ندارد. بنابراین بازیگوش باشید، ناز کنید و با ترغیب کردنش به صحبت کردن با خودتان، او را سر انگشتتان بچرخانید. البته مراقب باشید زیاده‌روی نکنید و تصویری از دختری خجالتی را از خودتان به نمایش نگذارید، که رسیدن به او ممکن نیست. اگر عاقلانه عمل کنید، مانند آهنربا پسر مورد علاقه‌تان را به خود جذب می‌کنید.

بهترین روش برای تسخیر قلب یک پسر این است که با نشان دادن استعدادها و خصوصیات منحصر به فردتان توجهش را جلب و او را به خودتان علاقمند کنید. پسرها می‌خواهند با دخترانی جذاب و پرشور آشنا شوند، بنابراین وقت آن است که هنرهایتان را رو کنید. استعدادها یا خصوصیاتی را که از شما یک زن جذاب می‌سازد، به نمایش بگذارید. برای مثال اگر صدای خوبی دارید، وقتی می‌دانید که او در همان نزدیکی است، استعداد خوانندگی‌تان را به دوستانتان نشان دهید تا عشقتان بداند که چه صدای دلنشینی دارید.

تا حالا برایتان پیش آمده در یک مهمانی، پسری نظر شما را به خودش جلب کند، ولی شما ندانید که باید در آن لحظه چه کار کنید؟ بیشتر دخترها می‌گویند که دوست ندارند شروع کننده رابطه باشند و حتما پسر باید جلو بیاید. اما اگر داستان را از سمت پسرها نگاه کنیم، متوجه می‌شویم که آن‌ها وقتی نشانه‌ای از شما نمی‌بینند، از شروع ارتباط می‌ترسند. در این زمان چه کار باید کرد؟

چطور دلبری کنیم؟

1. ارتباط چشمی برقرار کنید. 2. لبخند بزنید. 3. به او نشان دهید که به آشنایی بیشتر تمایل دارید. 4. تک‌کلمه‌ای صحبت نکنید. 5. مرموز باشید. 6. خیلی برای جذاب بودن تلاش نکنید. 7. غیر مستقیم به او نشان دهید که به ادامه آشنایی بیشتر علاقه دارید. 8. با کمک موبایلتان، معجزه کنید.

خودتان را جای پسر مقابل بگذارید، چقدر احتمال دارد با دختری که حتی به شما نگاه نمی‌کند، سر صحبت را باز کنید؟ شما ممکن است با خودتان بگویید: «یکبار بهش نگاه کردم، دید دیگه. اگر می‌خواست بیاد، میومد». اما، جواب ما به شما اینه: «نهههه». شما حداقل باید سه/چهار بار به او نگاه کنید تا جرات پیدا کند که صحبت را با شما شروع کند.

در حین ارتباط چشمی، هیچ‌وقت جادوی لبخند زدن را فراموش نکنید، چون با اینکار دو تا پیام مهم به فرد مقابلتان می‌دهید: اول اینکه: «من یکم ازت خوشم خومده و دوست دارم باهات صحبت کنم». و دوم: «من دختر شادیم. تو صحبت کردن با من قراره بهت خوش بگذره!»

با وجود سیگنال‌هایی که فرستادید باز هم پسری که جلو میاد، از شروع ارتباط خیلی مطمئن نیست و کمی می‌ترسد. شما در اینجا با گفت‌وگویتان می‌توانید، تمایل خودتان را به آشنایی بیشتر با او نشان دهید. البته لازم نیست که همه سوال‌هایش را با هیجان جواب دهید، اما بهتر است یک سری نکات ریز را رعایت کنید. (در دو اسلاید بعد در این مورد صحبت می‌کنیم:)

به این سناریو توجه کنید: پسر: «شغلتون چیه؟» دختر: «کارمند بانک» پسر: «چه جالب، خواهر منم تو بانک کار می‌کنه؛ به نظر من خیلی کار سختیه.» دختر: «اوهوم» (هدف این گفت‌وگو را فراموش نکنید. در حقیقت قصد پسر، صحبت کردن در مورد شغلتون نیست؛ بلکه می‌خواهد موضوع مشترکی برای صحبت کردن پیدا کند.)

لازم نیست تمام نکات مهم زندگی خودتان را در همان دیدار اول توضیح دهید. کمی مرموز بودن بسیار جذاب است. البته به این معنی نیست که جواب تمام سوالات را سربالا بدهید. به این مثال توجه کنید: پسر: «شغلتون چیه؟» دختر: «من نوازنده پیانو هستم. 15 ساله پیانو می‌زنم. البته اولش خیلی دوست نداشتم ولی کم‌کم علاقه‌مند شدم. ….) این همه توضیح برای بار اول آشنایی، اصلا مناسب نیست!

یکی از پرتکرارترین سوالات دخترها این هست: «چرا پسرایی که من ازشون خوشم میاد، از من خوششون نمیاد و پسرایی که من خوشم نمیاد، از من خوششون میاد؟» شاید یکی از جواب‌های اصلی برای این سوال این باشه: شما در مقابل پسرهایی که خوشتان می‌آید دوست دارید بهترین باشید و همین تلاش بیش از حد جواب عکس می‌دهد.

خیلی خجالتی بودن یا خیلی سهل‌الوصول بودن هر دو دافعه ایجاد می‌کند. سعی کنید یک رفتار میانه را انتخاب کنید؛ اما چرا؟ اگر خجالتی باشید، احتمالا پسر با خود فکر می‌کند: «وای، حالا باید کلی تلاش کنم تا یک کلمه حرف بزنیم.» و اگر سهل‌الوصول: «خب حتما با خیلی‌های دیگه اینطوری هست.»

اگر اولین دیدارتان خوب پیش برود و هر دو به ادامه آشنایی تمایل داشته باشید، احتمالا سعی می‌کنید از طریق فضای مجازی با هم در ارتباط باشید. در این زمان است که شما می‌توانید با موبایلتان و ارسال پیام‌های مناسب و درست، جادو کنید. اما چطور؟ رادیو عشق، در کارگاه «جذب مرد با موبایل»، به شما یاد می‌دهد چطور به بهترین نحو از گوشی موبایلتان استفاده کنید.

همه ما می‌دانیم که توقعات پایانی ندارد و علاقه‌مندی‌های تمام انسان‌ها با هم یکسان نیست. با این حال نکاتی که ذکر شد، رایج‌ترین توصیه‌هایی است که برای جذب پسرها در سراسر جهان کاربرد دارد. برای این که از جزئیات بیشتری درباره جذب عشقتان آگاه شوید، اول باید شخصیت و دیدگاه‌های عشقتان را به ما توضیح بدهید. برای بهره‌مندی از راهنمایی‌های ارزشمند مشاورین ما اینجا کلیک کنید.

روش بسیاری از دخترها برای جذب کردن پسرها و عاشق کردن آنها این است که خودشان را تغییر می‌دهند. احتمالاً شما هم تلاش کرده‌اید تا خودتان را به شکلی دربیاورید که “فکر” می‌کنید، پسر مورد علاقه‌تان دوست دارد. در این حالت برای خوشایند عشقتان وانمود می‌کنید که آدم دیگری هستید. این نقاب زدن به دو دلیل زیر بسیار بد است:

در هر حال این صادق نبودن کمکی نمی‌کند که تا پایان عمر در کنار عشق‌تان به خوبی و خوشی زندگی کنید. بنابراین بهتر است خودتان باشید و همان‌طور که برای او دلبری می‌کنید، اجازه دهید که شما را به درستی بشناسد.

اگر فکر می‌کنید که باید کار اشتباهی را برای دلبری از دوست پسرتان انجام دهید و می‌دانید که نباید این کار را بکنید، پس از انجام دادن آن منصرف شوید. هیچ پسری ارزش این را ندارد که اصول اخلاقی‌تان را زیر پا بگذارید و خودتان، دوستانتان و خانواده‌تان را به دردسر بیاندازید. به علاوه وقتی کاری را برخلاف اصول اخلاقی خودتان انجام می‌دهید، خودتان را در باتلاقی می‌اندازید که عزت نفس‌تان را می‌بلعد. برای مثال اگر کار احمقانه‌ای مانند مصرف مواد مخدر انجام دهید، تجسم خودتان در زمان مصرف مواد باعث می‌شود که احساس بدی نسبت به خودتان پیدا کنید و به این ترتیب برداشت دیگران درباره شما نیز تغییر می‌کند و فکر می‌کنند که شما آدمی هستید که زندگی خود را با انتخاب‌های اشتباه به نابودی کشانده است. در این بین اگر پسری باشد که شما را به خاطر اخلاقیاتتان دوست داشته باشد، با این خرابکاری‌ها علاقه‌اش را به شما از دست می‌دهد.

احمقانه و کودکانه رفتار کردن توصیه‌ی اشتباهی برای جذب مردان است که از زمان انسان‌های غارنشین رواج داشته است. عده‌ای تصور می‌کنند که رفتار احمقانه مترادف لطافت زنانه است و نشان می‌دهد که این دختر گیج دوست‌داشتنی به حمایت یک مرد قوی بزرگ نیاز دارد. البته که این تصور یک کلیشه اشتباه است. حتی اگر احمقانه رفتار کردن برای جذب دوست پسرتان باعث شود که او شما را دختری لطیف و آسیب پذیر ببیند، این کار او را جذب خود واقعی‌تان که یک زن قوی است، نخواهد کرد. مرد محبوبتان دیر یا زود از این رفتار احمقانه خسته خواهد شد و شما را به خاطر یک دختر باهوش ترک خواهد کرد. باور کنید که هیچ پسری مدت زیادی با دختری نمی‌ماند که هیچ کاری از سلول‌های خاکستری مغزش نمی‌کشد.

نحوه پیام دادن شما بسیار در شناخت و دید مرد مورد نظرتان از شما موثر است. این روزها بخش عمده ارتباطات از طریق موبایل انجام می‌شود اما متاسفانه استفاده ناشیانه از آن بسیار دردسرساز و مشکل‌ساز است. اینکه در چه موقعیتی چه پیامی بفرستید و چه برخوردی داشته باشید بسیار مهم است. نحوه پیام دادن آنقدر مهم است که گاهی یک پیام اشتباه سوءتفاهمی ایجاد می‌کند که مرد مورد نظرتان کلا از ادامه ارتباط با شما منصرف می‌شود، فقط به این خاطر که لحن کلامتان را اشتباه منتقل کرده‌اید. برای جذب و عاشق کردن مرد مورد علاقه‌تان از طریق موبایل، برای مثال باید با پیام‌هایتان جوری مردانگی او را تحسین کنید که نه خیلی مستقیم و زننده باشد نه تکراری باشد و حسی به او بدهید تا به حال در کنار هیچ دختری نداشته است. در مکالمات پیامی‌تان در عین حال که خط قرمز‌هایتان را حفظ می کنید باید اعتماد به نفس زنانه‌تان را نشان دهید.

حتما بخوانید: دلبری با موبایل و از راه دور

 

مشاوره آنلاین در زمینه دلبری از عشق و پسر مورد علاقه

عشقت رو جذب کن

چگونه با عشق خود شوخی کنیم

میخوای یاد بگیری چطور روز به روز بیشتر قلب عشقتو بدست بیاری؟ چطور یه رابطه موفق منجر به ازدواج داشته باشی؟ چطور یه زندگی مشترک موفق داشته باشی؟ پس فرصت را از دست نده! تو هم به جمع دنبال کنندگان پیج رادیو عشق در اینستاگرام اضافه شو…

عضویت در خبرنامه رادیو عشق

22 بازدید

49 بازدید

32 بازدید

38 بازدید

40 بازدید

دیدگاه

نام *

ایمیل *

وب‌ سایت

ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی می‌نویسم.

مشترک نمی شومدریافت همه دیدگاه های این نوشتهفقط دریافت پاسخ دیدگاه های خودم

سلام و عرض ادب من یه دختر۱۷ساله هستم و عاشق یکی از پسرای فامیلمون شدم که یک سالم ازمن بزرگتره،من نمی دونم که اونم دوسم داره یا خیر،اما هر وقت میبینمش ازم دور میشه گوشه گیر میشه و این کا واقعا منو آزار میده خواهشا کمکم کنید

سلام دوست گرامی هر زمانی که او بتواند به صورت مستقیم ابراز علاقه کند، آن وقت شما روی حرف‌هایش حساب باز کنید. اما به این نکته توجه داشته باشید، هر دوی شما سن کمی دارید و این سن برای رابطهف سن مناسبی نیست.

با سلام و عرض ادب من یه دختر۲۲ساله هستم عشقم ۳۰سالشه من زیادی روش حساسم تا حدی که گفتم عکس خودتو رو پروفایل بردار اونم ناراحت شد منم گفتم دیگه اصلا چیزی نمیگم اصلا من کیم که نظر بدم حالا قهره من چیکار کنم رابطمون خراب نشه 🥺🥺ممنون میشم راهنماییم کنید

سلام دوست گرامی احتمالاً ترس از دست دادن دارید و یا اینکه او به شما توجهی نکند. این مساله باعث سردی در رابطه می‌شود و باید تلاش کنید تا مهارت‌های ارتباطی صحیحی را آموزش ببینید. در این مسیر ، مشاور با شما همراهی خواهد کرد.

سلام و عرض ادب بنده به مدت ١ ماه با اقایی آشنا شدم در فضای مجازی اینم ذکر کنم ایشون ٢٧ سالشونه و بنده ١٨تو این یک ماه آشنایی ازخصوصیات رفتاریشون میگفتن و این که مثلا من تو زندگیم به آدمی مثل تو نیاز دارم و… تو این مدت آشنایی نه من از ایشون عکس خواستم نه ایشون از من بعد از مدت ١ماه ایشون از بنده ی جورایی خواستگاری کردن سوال من اینه مگه میشه آدم کسیو نبینه و عاشق بشه و فقط جذب رفتار اون آدم بشه 🤔🤔🤔🤔اینم خدمتتون عرض کنم ی دوسه باری گفتن عکسمو میفرستم و خب من گفتم نمیخواد و… حالا بعد گذشت یک ماه من گفتم یک الی دو هفته باهم ارتباطی نداشته باشیم بعد عکس های همو ببینیم سوال من اینه آدم میشه عاشق کسی بشه که اون آدم ندیده و اینم بگم آدم به شدت با شخصیتی هستن که هیچ حرف نامربوطی تا به امروز نزدن

سلام دوست گرامی کیفیت این رابطه بسیار پایین است و شناختی در آن بوجود نیامده است. خواستگاری؟ آن هم بدون هیچ شناختی؟ نیاز به راهنمایی مشاور دارید تا واقع‌بینانه‌تر به این ماجرا نگاه کنید.

سلام من هانا هستم و ۱۴سالمه و از ۹سالگی با یکی از پسرای دوستامون دوست هستیم من ازش خوشم میاد و ۷ ساله دوسش دارم و اون نمیدونه و اینکه رابطمون یک طرفس و حس میکنم از من خوشش میاد اما مطمعن نیستم اون تهرانه و من مشهد قبلا مشهد بود اخرین باری که دیدمش پارسال بود و تو اون سال بنظرم یکم علاقا از طرفش دیدم مثلا من با دوستم تو اتاق بودیم اون اومد درو باز کرد و بحثو شروع کرد و قبل این کارش همش میومد پشت در از زیر در سایشو میدیدم و رفته بودم تو تراس و یواشکی بهم نگاه میکرد و بعد هم بحثو باز کرد بنظرتون چیکار کنم تا اون جذبم شه و بهم بگه و اینکه بنظرتون اون به من علاقه ای داره؟؟؟؟

سلام دوست گرامی سن شما برای جذب عشق و بودن در یک رابطه بسیار کم است و این علاقه در سال‌های آینده تغییر شکل خواهد داد.

سلام وقت بخیرمن ۳۰ ساله و کارمند هستم چند وقتی هست که من صفحه اینستاگرام شخصی رو دنبال میکنم از زمانی که صفحه ایشون رو دنبال کردم به شدت یک حسی درونم بیدار شده که اسمش رو نمیدونم چی بایدبزارم از طرفی خیلی دوست دارم که از طریق پیغام به ایشون نزدیک شم ولی فکر اینکه جواب ندن یا جواب منفی بگیرم اذیتم میکنه و خیلی روحم رو درگیر کردن و هر لحظه به ایشون فکر میکنم…. ممنون میشم راهنمایی کنید🙏

سلام دوست گرامی به صورت غیرمستقیم باید تلاش کنید تا به ایشان نزدیک شوید. ابتدا پست‌های او را بررسی کنید که به چه مسائلی بیشتر علاقه دارد و پست مشابه برایش ارسال کنید. ددر واقع باید ابتدا باب گفتگو باز شود. شما می‌توانید برای بررسی بیشتر و یادگیری مهارت‌های صحیح ارتباطی در جذب عشق؛ در دوره«جذب عشق، از آشنایی تا ازدواج» رادیوعشق شرکت کنید.

سلام من یه دختر ۱۹ ساله هستم و دوست پسرم از من یه سال بزرگتر هست اون اول دوستی به من رابطه ی جنسی پیشنهاد داد من بهش گفتم که ترس عجیبی دارم از این نوع رابطه اون هم قبول کرد ولی به نظرم براش جذاب نیستم و حس میکنم که دیگه منو دوست نداره و با یه دختر دیگه رل زده این موضوع منو خیلی آزار میداد و همش تو فکر بودم یه روز تصمیم خودم رو گرفتم و دنبالش کردم و دیدم حدسم درست بود و با یکی دیگه رل زده رفتم جلو بهش گفتم و با هم به هم زدیم میشه بگید که مشکل از من بود یانه آیا باید قبول می کردم؟

سلام دوست گرامی اگر پیشنهاد ایشان را قبول نکردید، کار مناسبی انجام دادیدف چون ابتدای رابطه این پیشنهاد درست نیست و نشان دهنده این است که طرف مقابل به دنبال رابطه عمیق عاطفی نیست. ضمناً او به سمت شخص دیگری گرایش پیدا کرده است؛ پس بهتر است او را فراموش کنید.

سلام من ۱۷سالمه حدود ۷ساله که عاشق پسری هستم واونم عاشقمه باهاش دوست شدم وبخاطر خانواده چون که فهمیدن مجبورشدم کنار بذارمش الان عاشق همیم ولی ازهم دوریم چکارکنم که پدرم بزاره باهاش ازدواج کنم هم سنیم عاشق هم هستیم

سلام دوست گرامی علت مخالفت پدرتان را مطرح نکردید. اگر علت مخالفت سن هردوی شماست که این دلیل منطقی است. بهتر است در این زمان به وطایف سنی خودتان توجه و تمرکز داشته باشید.

سلام من الان حدودا چند ماهه ک با یک پسر که از خودم ۳سال بزرگ تره رل زدم رابطمونم مجازیه و قراره واقعی شه همدیگه رو هم خیلی دوست داریم ولی مشکل اینجاست که وقتی پیامش میدم دیر آنلاین میشه ینی از ۲۴ساعت شاید فقط ۲ساعت تو روز جواب بده همین خیلی تو رابطه اذیتم می‌کنه بهشم گفتم ولی هر دفعه بهونه الکی اورده میشه لطفاً راهنماییم کنید

سلام دوست گرامی 3سال رابطه مجازی بدون دیدار؛ ریسک بزرگی کردید. به سن خودتان و او اشاره نکردید. توصیه می‌شود رابطه مجازی بعد از 1 ماه به دیدار حضوری برسد تا بتوانید به شناخت بیشتری از یکدیگر برسید.

سلام من دختری 20ساله هستم یک سال هست با یکی از هم دانشگاهیام ک دو سال از من بزرگ تر هست دوست شدم رابطه ی بسیار خوب و متعهدی داریم و واقعا عاشق هم هستیم من واقعا برای دوس پسرم جذابم و این رو همیشه به زبون میاره ولی من یکم تو رابطه جنسی سرد هستم و این موضوع ذهن دوس پسرم رو درگیر کرده و میگه که شاید من اونقدر واست جذاب نیستم ک تو به من اون کشش رو داشته باشی و این که ما ک الان تو رابطه دوستی این جوری هستیم بعدا ک ازدواج کردیم و همیشه پیش همیم ممکنه اذیت کننده بشه خودم هم ب نسبت قبول دارم اون جور که باید، تو رابطه جنسی گرم نیستم و خیلی لذت نمی‌برم ولی خب خیلی عشقم رو دوس دارم و اصلا دلم نمیخواد حس کنه که من نسبت بهش سرد هستم و واسم جذاب نیست بنظر شما آیا این که من همیشه از رابطه جنسی کع تو رابطمون هست استرس دارم دلیل بر این سردی نیس؟ البته ب تازگی اون استرس کم رنگ شده ولی بازم میلم همونطوریه

سلام دوست گرامی گرمی و سردی در رابطه جنسی به خیلی از عوامل مربوط است . صرفا نمی‌توان به دلیل عدم کشش داشتن، به شخصی گفت که سرد است. ممکن است چون هنوز احساس امنیت در رابطه ندارید و در دوران دوستی هستید، این اتفاق می‌افتد. در آینده می‌توانید به سکس‌تراپ مراجعه کنید.

سلام من 17سالمه 1ساله عاشق پسر عمه بابام شدم اون 23سالشه خیلی دوسش دارم یعنی شب و روز بهش فکر میکنم مامانشم وقتی 14سالم بود منو برای اون خواستگاری کرد ولی گفتن بچه هست دیگه حرفی ازش پیش نیومد ولی اون مث دخترای دیگه فامیل به من نگاه میکنه هیچوقت ندیدم بهم توجه کنه ولی من دیونه وار عاشقشم دوست دارم باهاش ازدواج کنم اما اون اصلا توی این چیزا نیست یعنی من چیکار کنم؟ چجوری اونو عاشق خودم کنم

سلام دوست گرامی شما در دوره نوجوانی قرار دارید و این دوره زمانی است که هیجانات شما به بالاترین حد خود می‌رسد و این تمایل شدیدی که پیدا کردید تا حد زیادی مربوط به سن شماست. البته تمایل مادرشان برای خواستگاری نیز در نوع نگاه شما بی تاثیر نبوده است. در هر صورت تا زمانی که خود طرف مقابل شما این درخواست ازدواج را نداشته باشد این تمایل شما یکطرفه است. بهتر است در این زمان شما دستاوردهای خودتان را تقویت کنید. مانند درس، کنکور، کار هنری و….

سلام،من چندماهیه که با پسری دوست شدم و خیلی عاشقش هستم… از همون اول رابطه باهام خیلی گرم و صمیمی بود… و بهم گفته بود ک قبلا دوست دختر داشته و بخاطر دروغایی ک ازش شنیده از اون جدا شده… دفعه ی پیش ک رفتم پیش عشقم…حالش خوش نبود و بهم پی امای قبلا دوست دخترش رو نشون دادو گفت…خیلی دوسش داشتم…حتی اسمشو روی سینش تاتو زده و بهم گفت ک آدم کسی ک واقعا دوسش دارو رو روی سینش هک میکنه و آهنگای غمگین گوش میداد..‌منم طاقت نیاوردمو کلی گریه کردم…عشقو تو چشماش احساس میکردم…ولی همیشه بهم میگه تو عشق اولو آخرمی…هیچوقت تنهات نمیزارم…ووو…بهم اطمینان میده ک همیشه کنارمه…ولی من همیشه هراس از دست دادنش رو دارم… باید چکار کنم ک ب عشق سابقش فکر نکنه؟ چکار کنم ک همیشه رابطمون پایدار باشه؟

سلام دوست گرامی به سن خودتان و طرف مقابل اشاره نکردید. شما وطیفه‌ای و مسئولیتی در قبال اینکه او دیگر به عشق سابقش فکر نکند ندارید.پرونده عشق سابقش را خودش باید ببندد. تا زمانی که ایشان مانند قبل عاشق عشق قبلش هست، بودن شما در زندگی ایشان، به ضرر خود شماست. برای او روشن کنید که شما می‌خواهید رابطه‌ای را بدون حضور و وجود عشق سابقش تجربه کنید. این رابطه امنیت عاطفی شما را به خطر می‌اندازد، به همین دلیل است که ترس از دست دادن او را همیشه دارید و خواهید داشت.

سلام من و رئیسم هم سنیم هر دو 28 سالمون هست ایشون رفتار صمیمانه شون رو باهام توی پیام و مراودات شروع کردن ولی من نمی تونم باهاش راحت شم چون حس رئیس و کارمند بودن حتی خارج از محیط کار هم همراهم هست و نمی تونم باهاش راحت باشم با اینکه خیلی دوست دارم باهاش ارتباط دوستانه داشته باشم چیکار باید بکنم؟

سلام دوست گرامی رفتار صمیمانه را با چه هدفی شروع کردند؟ آیا نقش خودتان برای‌تان روشن است که با چه کسی وارد رابطه شدید؟ زمانی که شما در برابر یک نفر، دو نقش همزمان را برعهده می‌گیرید، تا وقتی نقش شما دقیق مشخص نشود، این راحتی و صمیمیت شکل نمی‌گیرد. پس در ابتدا با طرف مقابل صحبت کنید تا بدانید قصد و هدف شما از این ارتباط خارج از محیط شغلی چیست؟

سلام من۱۸سالمه ویکساله ک میرم کلاس شیمی این استادمونم۲۹ سالشه.تواین مدت فهمیدم وکاملامطمئنم ک دوسم داره ازکاراش نگاهای یواشکی ک بهم میکنه حتی گاهامیشه که منم نگاش میکنم وهمزمان ۵دقیقه هم شده ک بهم زل میزنه انگارک بخادچیزی بگه بفهمونه ولی نمیتونه مستقیم به چشام خیره میشه بعضی وقتابه کارام میخنده.من اوایل میرفتم کلاسش ولی ازرفتاراش خسته شده بودم احساس میکردم بیش ازحدبهم نزدیک میشه یاخیلی به اندامم وصورتم خیره بود واون موقع خیلی دوسش داشتم وساده بودم به همه حرفاش میخندیدم .اونم توجمع کلی طرفداریمومیکرد دیگه ازنگاهای لحظه ب لحظش نمیدونستم کجافرارکنم.خیلی هم پرشوربودم واونم میدونس.میدونستم میخادم ولی چون چیزی نمیگف نرفتم دیگ کلاسش. چندماه بعددوباره تصمیم گرفتم برم ولی اجازه ندم دست کم بگیره منو وباز احمق وشیطون فرضم کنه اینم بگم من خیلی خوشگلم وکلاهمه پسرابااولین نگاه محومیشن.اماازاین موضوع بیشترناراحتم ک شایدمنوب این دلیل میخاد وچقدابلهم ودست پاچلفتیم .گاهاشده ک بهم نزدیک بشه ولی من دیگ مثل قبل نیستم وکلی تغییرکردم نمیزارم بهم نگاه کنه مثل غریبه هارفتارمیکنم درحالیکه بشدت دوستش دارم تنهادلیل اینکارم خودشه ک چرابهم اعتراف نمیکنه وبایکی ازشاگرداش راحته ومن حرصم میاد…میخام اززبون خودش بشنوم تازگیاهی میخادموقعیت جورکنه بچه هاازکلاس برن بیرون میدونم دقیقامیخادیکاری کنه دوسم داره ولی نمیگه بگین چیکارکنم😔وسنش بنظرتون مشکل نداره؟خیلی پرهیجان وآدم شادیه منم واس همین میترسم

سلام دوست گرامی ممکن است تمام این رفتارهایی که از ایشان می‌بینید و زیر نظر گرفتید، فقط صرفاً یک رابطه استاد و شاگردی باشد که شما به آن معنی علاقه عاطفی داده‌اید. علاقه به یک شخص قدرتمند مثل یک استاد و حرص خوردن از اینکه او به دیگر شاگردان توجه دارد، نشانه‌هایی از تله رهاشدگی است. درباره این تله‌ها می‌‌توانید به مقاله«کدام طرحواره در من برجسته‌تر است» مراجعه کنید. برای دریافت راهنمایی بیشتر می‌توانید از مشاوران رادیو عشق وقت مشاوره دریافت کنید.

سلام من یه دختر 20 ساله هستم. اولین عشق یکطرفه زندگیم رو تو دوران راهنمایی شروع کردم و به طور دیوانه واری تا اواسط تا 17 سالگی یکطرفه بودنشو ادامه دادم، و بعد دیگه فراموشش کردم. مشکل من اینه که از اون موقع دیگه نتوستم با پسرا به ارتباط برقرار کنم و هر وقت خواستم با یکی دوست شم به طرز عجیبی خودش یکیو داره و به صورت یه اصل واسم هی تکرار میشه ، الانم رو یکی کراش دارم که با هم همسایه ایم و من نمیدونم چجوری باهاش ارتباط برقرار کنم یا اصلا نمیتونم باهاش ارتباط چشمی داشته باشم و همه اینو به عنوان یه حالتی از غرور بهم نسبت میدن یه خورده هم اخمو به نظر میام . فقط یه مشکلی هم که هست اینکه پسره حدود یه سال و سه چهار ماه ازم کوچکتره این مشکلی ایجاد نمیکنه؟؟ لطفا کمکم کنید

سلام دوست گرامی از دوران راهنمایی تا 17 سالگی عشق یکطرفه داشتید دیگر با پسری نمی‌توانید ارتباط بگیرید نحوه ارتباط برقرار کردن را نمی‌دانید و اخمو و مغرور به نظر می‌رسید و طرف مقابل که از او خوشتان می‌آید، یک سال و چهار ماه از شما کوچک‌تر است. مجموعه این مسائل نشان می‌دهد که هنوز به بلوغ و پختگی برای شروع ارتباط عاطفی نرسیدید، معیارهای مشخصی برای انتخاب طرف مقابل‌تان ندارید و مهارت‌های ارتباطی را بلد نیستید. پس راه‌حل شما آموختن این مسائل است تا بتوانید ابتدا پرونده عشق گذشته را ببندید و هیجان زده وارد رابطه نشوید. شما می‌توانید از مشاوران رادیو عشق وقت مشاوره دریافت کنید.

سلام من دختری 23 ساله هستم از پسرهمسایه مون خوشم اومده ولی اصلا پیش نمیاد باهم رودر رو بشیم من فقط اونو دیدم اصلا منو ندیده و چون دوست داداشمه من میشناسمش. حالا نمیدونم چجوری راه ارتباطی مون رو باز کنم. نمیخوام مستقیما بهش بگم یا همچین چیزی که فکر کنه من راحت بدست میام یا دختر بدیم نمیخوام رابطه نامشروعم باهاش داشته باشم یه جور رابطه جهت آشنایی میخوام دلبری کنم ولی بلد نیستم چکار کنم!!! اگه پیشنهادی دارید برای شروع آشنایی که به چه صورت باشه خوشحال میشم بشنوم 🙂 ممنون

سلام دوست گرامی خیلی خوب است که شما دوست ندارید تا از طریق بی‌ارزش کردن خودتان او را به دست بیاورید. اشاره کردید دوست برادرتان است، تا بحال اطلاعاتی از او به صورت غیرمستقیم پیدا کرده‌اید؟ اینکه کسی در زندگی‌اش هست یا خیر؟ شما نیاز دارید ک هاین اطلاعات اولیه را از او داشته باشید. سپس به دنیال یک نقطه مشترک برای حرف زدن بگردید. اگر صفحه اینستاگرام دارد و صفحه باز است، پست‌هایش را ببینید تا حال و هوای او را متوجه شوید و اطلاعات کسب کنید. برای اطلاعات بیشتر و شرکت در دوره «جذب عشق از آشنایی تا ازدواج»، از مشاوران رادیو عشق وقت مشاوره دریافت کنید.

سلام عشق من یک طرفست من میخوام دو طرفش کنم چیکار کنم خیلی دوسش دارم اون یه روزی به من گفت دوست دارم ولی پس فرداش گفت نه ولی فکر میکنم یه احساسی بهم داره خودش یه دوست دختر داشت ولی فکر کنم الان دیگه دوسش نداره لطفا جواب بدین

سلام دوست گرامی اطلاعات بسیار اندکی ارسال کردید. سن خودتان و طرف مقابل را اشاره نکردید، نحوه آشنایی، دلیل جذب‌تان به طرف مقابل و … پس راهنمایی به شما به صورت کاملاً کلی خواهد بود. اگر قبلاً ایشان با شخصی آشنا بوده که در حال حاضر با او دیگر در رابطه نیست، ممکن است که پرونده آن رابطه هنوز برایش بسته نشده باشد و به همین دلیل نمی‌تواند همراه شما باشد. اما برای تبدیل عشق یکطرفه به دوطرفه، باید ابتدا اطلاعاتی درباره علاقمندی‌های ایشان داشته باشید و در صورت امکان، آن رفتارها را انجام دهید. او باید بهترین تصویر را از شما ببیند. برای کسب اطلاعات بیشتر به مقاله «راه‌های تبدیل عشق یک طرفه به عشق دوطرفه» مراجعه کنید.

سلام مدتیه با یکی از هم دانشگاهیام که ۳ سال از من بزرگتر هست خیلی دوستانه صحبت میکنیم و رفتار هاش طوریه که به وضوح مشخصه که به من حس داره اما از طرفی مغرور هم هست و چیزی نمیگه راجب احساسش، منم ازش خوشم میاد اما بین این فرد و یک نفر دیگه که اونم موقعیت خوبی داره و ۵ سال از من بزرگتره و اولا مثل ۲تا دوست بودیم و الان یه مدته که بهم پیشنهاد دوستی داده تو دوراهی موندم، می‌خوام با یه تلنگر از احساس فرد اول مطمئن بشم تا بینشون تصمیم بگیرم ، اما نمی‌دونم چیکار کنم ⁦☹️⁩ راه حلتون چیه راجب این موضوع

سلام دوست گرامی زمانی سر این دوراهی انتخاب قرار می‌گیرید که معیارهای‌تان برای انتخاب طرف مقابل نامشخص باشد و در واقع ندانید به دنبال چه فردی برای ارتباط و ازدواج می‌گردید. بنابراین ابتدا مشخص کنید معیارهای اصلی و خط قرمزهای‌تان چیست؟ در مورد هم دانشگاهی‌تان، تا وقتی به صورت مستقیم به شما ابراز علاقه نکرده‌اند، حساب ویژه‌ای باز نکنید.

سلام.دختری ۲۱ ساله هستم یکی از همکلاسی هام که ۲۴سالشونه بهم گفت که روت کراش دارم و مستقیم گفتن میخوامت اما من پیشنهاد ایشون رو رد کردم. اما تقریبا یک ماه هر شب باهم در ارتباط بودیم الان احساس میکنم خیلی ازش خوشم میاد اما دوتا مشکل دارم اینکه وقتی ابراز علاقه میکنه فکر میکنم میخواد خرم کنه اصلا نمیتونم به آدما در مورد احساساتشون اعتماد کنم و دومین مشکلم این هست که با اینکه همه میگن قیافه خوبی دارم و حتی کار مدلینگ هم بهم پیشنهاد شده اما نمیدونم چرا با خودم همش فکر میکنم اگه باهم بریم بیرون از قیافم خوشش نیاد ممنون میشم کمکم کنید

سلام دوست گرامی مسأله شما کمبود عزت نفس است. عزت نفس یعنی من خودم را عزیز بدانم و فارغ از هرگونه ضغف و احساس ناتوانی خودم را دوست داشته باشم. با وجود تعریف‌های دیگران از چهره‌تان، این حس کافی نبودن و احساس مثبت نداشتن نسبت به چهره و یا نگران بودن از اینکه او خوشش نیاید نیز، بازهم مصداقی برای کمبود عزت نفس در شما است. وقتی شما نسبت به ابراز علاقه کسی بی‌اعتماد باشید، یا از او حرکت و رفتاری دیدید که به او اعتماد ندارید، یا خودتان را لایق دوست داشتن نمی‌دانید. برای کسب اطلاعات بیشتر ابتدا به «قطب نمای عزت نفس» مراجعه کنید و سپس برای دریافت مشاوره، از مشاوران رادیو عشق وقت مشاوره دریافت کنید.

سلام خسته نباشید من یه دختر 17 ساله هستم که یک و نیم سالی هست که با یه پسری دوست هستم پدر و مادر هر دو طرف از ماجرا باخبر هستن و اوایل رابطمون مشکلاتی پیش اومد و مدتی پیش هم که خانواده پدری این پسر که روحیه ایشون روگرفته بودن نه در این زمینه کلا همه چی و ایشون هم کنکوری هستن بعد زود عصبانی میشدن پیش مشاور رفتن مدتی و یه سری اخلاقیاتشون تغییر کرد و بهتر شده اما راستش من چند باری دروغ گفتم و لجبازی میکردم اما هر دفعه قرار به درست شدن بود و کمی هم بی توجه بودم به ایشون چون برای ایشون خیلی مهم اهمیت و احترام ولی نشد هر دفعه و بعد این مشاوره ها ایشون اومدن گفتن که بهتر شدن و برگشتن چون دوماهی کنار هم نبودیم و الان هم گفتن که من هم تغییراتی توی خودم ایجاد کنم و بعد برگردم پیششون و توی یک محله هستیم ولی خیلی دیر به دیر به مدت یک ساعت میبینیم همو و بیشتر به صورت پیام و مکالمه تصویری هستش و با اینکه هدف ایشون ازدواج و با پدرم هم حرف زدند اما یه خواسته ای که دارند اینه که من هات باشم و نیاز های ایشون رو ببینم ولی من توی این سن مخالف این هستم ولی ایشون براشون اهمیت زیادی داره و این هم جزو تغییراتی که باید روی خودم انجام بدم حالا نظر شما چیه؟

سلام دوست گرامی شرایط حساس سنی شما و طرف مقابل باعث می‌شود که پذیرش مسئولیتی مثل ازدواج برای‌تان سخت و دشوار باشد. اگر شما پذیرفته‌اید که باید مهارت‌هایی را آموزش ببینید، پس اقدام کنید و همراه یک مشاور این مهارت‌ها را آموزش ببینید. اما درباره درخواست ایشان، مخالفت شما کاملاً درست و منطقی است. برای آموختن مهارت‌ها و جذب عشق به صورت صحیح می‌توانید از مشاوران رادیو عشق، وقت مشاوره دریافت کنید.

سلام وقتتون بخیر من چند تا از مطلبای این چنینی و مطالعه کردم برای ارتباط برقرار کردن و جذب طرف مقابلم و الان احساس میکنم ک گند زدم😔 من یه دختر خانم ۲۸ ساله هستم تو اداره ای که کار میکنم از همکارم خوشم میومد ولی حس اونو نمیدونستم ولی نگاه هاشو دوست داشتم چون مطمئن بودم اونم حواسش به منه، گذشت بعد چند وقت این اقا تونست به وسیله واسطه شماره منو پیدا کنه و پیام بده با هم تا الان دو سه بار بیرون رفتیم و صحبت کردیم.تقریبا دو ماهه که در ارتباطیم..ایشون گفتن ک از من خوششون اومده و چند وقتیه منو زیر نظر دارن…منم کلی ذوق مرگ…ولی تو قرار سومم سر یه صحبتی و بحثی از دهنم در رفت کلا اعتراف کردم که دوسش دارم و بهش علاقه مندم در صورتی که همه جا خوندم ک نباید به پسر هیچ وقت همون اول احساستو بگی 😔 ولی از طرفی هم یه عده گفتن که خوب کاری کردی و احساس باید گفته بشه نمیگفتی برات میشد حسرت…ولی نمیدونم چرا احساس بدی دارم از اینکه راحت حسمو بهش گفتم…یه موضوعی هم ک هست این آقا درونگرا هستن راحت حسشو بروز نمیده راحت حرف نمیزنه ، راحت اعتماد نمیکنه..جوری رفتار میکنه انگار قبلا یه دختری تو زندگیش بوده رفته تنهاش گذاشته و اون الان تنهایی و ترجیح میده به ازدواج!!! فقط نمیدونم چرا اومده شماره منو پیدا کرده و بهم گفته ک به من از قبل علاقه داشته وقتی دلش تنهایی خودش و میخواد‌..اشتباه کردم درسته؟؟ دوست دارم هنوزم در نگاهش همون دختر مغرور و پیچیده ای باشم که قبلا بودم خیلی زود تونست حسمو علاقمو کشف کنه..نباید میذاشتم😞😞

سلام دوست گرامی در مسیر جذب طرف مقابل یکی از نکاتی که باید به آن توجه داشته باشید، همین نکته است که بهتر است به ایشان درباره علاقه خود به سرعت چیزی نمی‌گفتید. اما در هر صورت این اتفاقی است که افتاده و نمی‌شود گذشته را تغییر داد. اما برای ادامه این رابطه، نیاز دارید که راحت هرخواسته‌ای که ایشان دارند را اطاعت نکنید، در واقع برایش دست‌نیافتنی باشید و چالش ایجاد کنید. جرات و شجاعت شما خوب است ولی باید در مسیر درستی از آن استفاده کنید. شما می‌توانید برای تقویت رابطه و آموختن مهارت‌های ارتباطی از مشاوران رادیو عشق وقت مشاوره دریافت کنید.

سلام وقتتون بخیر.من ۶ماهه با یه آقایی در ارتباطم و من تو رابطمون خیلی درکش کردم تا و ایشونم همینطور الان بعضی وقتها خیلی سرش شلوغ میشه کار به دلیل شغلی که داره نمیتونیم زیاد باهم حرف بزنیم و از دیروزه درست حسابی نتونستیم در ارتباط باشیم میاد پیام میده میره البته گاهی اینجور شرایطی پیش میاد من رو این موضوع خیلی وسواسیت نشون میدم آیا طبیعی هست و باید مثل همیشه درکش کنم و هیچ عکس العملی نشون ندم؟

سلام دوست گرامی یکی از انتظاراتی که در رابطه عاطفی پیش می‌آید، زمان گذاشتن برای همدیگر و مدیریت بین شغل و رابطه عاطفی است. مطمئنا اگر شغل ایشان جوری است که نمی‌تواند زمان بیشتری بگذارد، شما احساس کمبود می‌کنید و بهتر است مشخص کنید که دقیقا چه میزان نیاز دارید ایشان در رابطه زمان بگذارد؟ به جای حساسیت زیاد، شیوه درخواست صحیح را یاد بگیرید و بدون ناراحتی از او بخواهید تا زمان بیشتری برای رابطه بگذارند. برای یادیری نحوه این گفتگو می‌توانید با مشاوران رادیوعشق صحبت کنید.

سلام من ۲۲ سالمه ،سه سال رفتم دانشگاه دوسال اول از پسری خوشم اومد ک باتوجه ب ارتباط چشمی قوی ای ک داشتیم متوجه شدم دوطرفست ،پسره همسن خودمه اما درسش تموم شده و الان سربازه،چندماهپیش از طریق یکی از دوستام منو پیدا کرد و ازم خواست بیشتر باهم اشنا بشیم بخاطر شرایط خونوادگیم یبار ردش کردم اما بار دوم قبول کردم ک اشنا بشیم ،بخاطر شرایط خونوادم من تاحالا باکسی درارتباط نبودم الانم باکلی اضطراب و استرس باایشون صحبت میکنم بااین مادرم درجریان هست،ایشونم شرایط منو درک کرده و بهم قول داده یک ماه دیگ‌ک برگرد از سربازی منو باخونوادش اشنا کنه،تاالان هم‌چیز نامعقولی از نخواستن منم چهارچوب رابطه رو کاملا رعایت میکنم یجورایی دردسترسش قرار نمیگیرم سهل الوصول نیستم اما یچیزایی اذیتم میکنه اینکه حس میکنم دروغ میگه دیر جواب دادناش یا حتی ابراز علاقه های زیادازحدش ،و اینکه اصلا نمیخنده تو این چند ماه شاید بزور ،میخواستم بدونم بنظرتون میتونم بهش تکیه کنم واسه ایندم ؟و اینکه چجور بخندونمش و باحرفام یکاری کنم ک بهم تکیه کنه؟

سلام دوست گرامی ممکن است این احساس نیاز شما به زود جواب گرفتن از طرف او، باعث شده باشد که این حس تلخ را داشته باشید. از خود بپرسید که به چه دلیلی در تلاش هستید او را بخندانید؟ آیا به او گفته‌اید که از عبوس بودن یا نخندیدنش ناراحت هستید؟ آیا غیر از فضای دانشگاه شناخت کامل‌تری در فضای دیگری از او پیدا کرده‌اید؟ این جزییات باید توسط مشاور بررسی شود تا بتوانید راهنمایی دقیق‌تری دریافت کنید.

سلام من برای مشاوره درسی حدود 9 ماهه تقریبا هر هفته پیش یه اقایی میرم و نسبت بهش در طی دو سه ماه گذشته علاقمند شدم حدودا 9 سال از من بزرگ تره ولی تمام شرایط و حرف زدن همو میپسنیدیم حدودا یکماهه ایشونم نسبت ب قبل وقت بیشتری میزاره و زیاد تر راجب خودش صحبت میکنه و من نمیدونم اونم ب من علاقه ای داره و اینکه چیکار کنم تا اگه خوشش میاد بفهمم یا بهم بفهمونه

سلام دوست گرامی وقت گذراندن و دریافت راهنمایی یکی از مسیرهایی است که احتمال وابستگی و ایجاد علاقه در آن بالاست. اشاره نکردید خودتان چندساله هستید و در کدام مقطع درسی ایشان به شما مشاوره درسی می‌دهند. برای اینکه متوجه شوید او به شما علاقه دارد یا خیر باید به این مسائل توجه کنید: زبان بدن او، اقدامات رفتاری مثلا چقدر بیشتر از زمان معمول برای شما و درس‌تان وقت می‌گذارد، آیا با شما از اهداف آینده خود صحبت می‌کند؟ آیا درباره آینده خود حرفی می‌زند؟ برای جذب صحیح در این مسیر می‌توانید از بسته آموزشی جذب عشق تا ازدواج به همراه مشاوره رادیوعشق استفاده کنید.

سلام من برای مشاوره درسی حدود 9 ماهه تقریبا هر هفته پیش یه اقایی میرم و نسبت بهش در طی دو سه ماه گذشته علاقمند شدم حدودا 9 سال از من بزرگ تره ولی تمام شرایط و حرف زدن همو میپسنیدیم حدودا یکماهه ایشونم نسبت به قبل وقت بیشتری میزاره و زیاد تر راجع خودش و خصوصیات مثبت خودش صحبت میکنه و من نمیدونم اونم به من علاقه ای داره و اینکه چیکار کنم تا اگه خوشش میاد بفهمم یا بهم بفهمونه. 20سالمه و در مقطع کنکور مشاوره دارم. باهاشون حدودا بیست تا نیم ساعت بیشتر از تایم مشاوره وقت گذاشته. راجع اهداف آیندش صحبت نکرده اما راجب بعد کنکور تایم داشتن و بیرون رفتن اگه خواستم حرف زده و زیادی ازم تعریف میکنه اما زیاد نمیتونم موضوع رو خارج از درس ببرم. موضوع حرف زدنم عوض میشه برمیگردونم با سوالای درسی. یجوری حس میکنم زیادی باهاش گرم گرفتن اشتباهه چه کاری درسته ؟

سلام وقت شما بخیر… دختری 19ساله هستم و تک فرزندم پدر و مادر هم هر دو فرهنگی هستن . مدتی هست که با اقا پسری اشنا شدم که توی دادگستری کار میکنن . اوایل ارتباطمون توی اینستا گرام با هم اشنا شدیم و بیشتر توی زمینه درسی بود چون من دانشجوی حقوق هستم و الان بعد از مدتی هست که با هم رابطه صمیمیانه ایی داریم اما متاسفانه اعتقادات ایشون خیلی متفاوت از خانواده من هست و بشدت تناقض حس میشه میخواستم راهنماییم کنید .چکار میتونم کنم چون واقعا به ایشون علاقه مندم و ایشونم و سنتشون هم 28 هست ممنونم پیشاپیش برای راهنمایی و سایت خوبتون موفق باشید ..

سلام دوست گرامی یکی از مهمترین مسائلی که در مشاوره پیش از ازدواج به آن پرداخته می‌شود، تفاوت‌های مختلفی است که دختر و پسر درباره مسائل مختلف دارند. اشاره کردید که اعتقادات ایشان با خانواده شما متفاوت است، آیا اعتقاد شما دونفر باهم شبیه است و فقط نگران خانواده هستید؟ یا عقاید شما دونفر هم با هم متفاوت است؟ بهترین راه برای شما این است که جلسات مشاوره پیش از ازدواج را پیش از وابستگی‌های بیشتر شرکت کنید. در این جلسات به شما کمک می‌شود که شناخت بهتری از هم داشته باشید و سپس ارزیابی می‌شود که آیا می‌توانید با این تفاوت‌ها زندگی کنید یا خیر.

سلام من دختریم که یه مدت وارد یک رابطه شدیم همدیگروخیلی دوست داریم حتی به من گفته ک قراره بیاد خواستگاری و خیلی اصرار داره ک قبل از اینکه خانواده ها باخبر بشن باهم بریم بیرون و باهم وقت بگذرونیم ولی من نمیتونم برم بیرون میشه بهم کمک کنید و بگید چکار کنم …

سلام دوست گرامی به سن خودتان و طرف مقابل اشاره نکردید. برای شناخت بیشتر نیاز به رفت و آمد دارید. اما نگفتید به چه علت نمی‌توانید با او بیرون بروید؟ می‌توانید به او اعلام کنید که باید یکی از اعضای خانواده در جریان باشد تا بتوانیم بیرون برویم.

سلام من الان چند وقته که با یه پسر دوست هستم اوایلش بهش گفتم که من داداش دارم نمیدونم چرا این حرفو زدم الان رابطه ما خیلی جدی شده و واقعا همو دوست داریم الان من میخوام چند وقته بهش بگم که برادر ندارم چون دوست ندارم رابطمون با دروغ باشه الان منذچجوری بهش بگم؟میشه کمکم کنید

سلام دوست گرامی بله به ایبشان بگویید که برادر ندارید و به علت اینکه اوایل رابطه به ایشان اطمینان نداشتید این مساله را عنوان کرده بودید اما به مرور اعتماد شما بیشتر شد.

سلام من ۲۹ سالمه حدود یه سال با آقایی همکارم که هم سن خودم هست و تقریبا بیشتر معیارهای من رو داره من از ایشون خوشم میاد ولی نمیدونم ایشون چه حسی بمن داره تو برخوردش خیلی سعی میکنه محترمانه و مودبانه رفتار کنه و حتی کارهای کوچیک من رو تحسین میکنه معمولا وقتی جمع شلوغ میشه و من حواسم نیس متوجه میشم ایشون با مهربونی بمن نگاه میکنه و البته سریعا نگاشو میدزده و زیاد با ارتباط چشمی راحت نیس و حس میکنم خجالت میکشه بعضی روزا خیلی مهربون میشه و همش خودشو بمن نزدیک میکنه و سعی میکنه کنار من بایسته یا روزای بارونی با ماشین منو تا نزدیک خونه برسونه و از طرفی بعضی روزا جوری برخورد میکنه که انگار نمیخواد از حد همکاری فراتر بریم و این برخورد متناقض حتی تو پیام دادناش هم مشخصه و اینجور مواقع وقتی من هم یکم جدی میشم ایشون دوباره خودشو نزدیک میکنه انگار که از من توجه قبلی رو میخواد خودم هم دختری هستم که همه دوستام از ظاهر و اخلاقم تعریف میکنن روابط عاطفی زیادی نداشتم و کم تجربه هستم ولی ایشون تا اونجایی که میدونم با دخترایی دوست بودن که زیاد جدی نبوده و گذرا هستش البته ایشون همش سعی کردن مخفی کنن ولی خب من متوجه شدم اینم بگم وضع مالی من معمولی ولی ایشون وضع مالیشون خوبه و من به خودم گفتم شاید بخاطر همین موضوع دوست داره با دخترایی آشنا بشه که وضعشون در حد خودش باشه…شایدم دارم اشتباه میکنم نمیدونم چیکار کنم که براش جلب توجه کنم و روابطمون از حد همکاری و دوستی فراتر بره و با هم بیشتر آشنا بشیم اگه میشه راهنماییم کنین ممنون

سلام دوست گرامی اشاره کردید به محص جدی شدن شما، ایشان مجددا با شما گرم تر رفتار می کند و توجه قبل را می خواهد، پس از بی توجه ای شما ناراحت می شود. برای این مسیر شما باید جذب عشق به شیوه صحیح را آموزش ببینید. برای مثال در ابتدا ویژگی های فرد ایده آل را تصویر سازی کنید و مرحله به مرحله فرد مورد نظر را با تصویر خود بسنجید. در رابطه با وضعیت مالی، هر احتمالی ممکن است، اما برای اینکه زمان خود را هدر ندهید و راه اشتباهی را نروید، با مشاوران رادیو عشق، وقت مشاوره تلفنی یا آنلاین دریافت کنید.

سلام. من 20سالمه. و حدود پنج ماهه بااقایی در ارتباطم رابطمون خیلی جدیه و خواستن دوطررفه هست—و 7سال باهم تفاوت سنی داریم خیلی رابطمون خوب پیش میره ازنظر دوست داشتن بهش شک ندارم ولی خیلی حساسیت دارن و همین باعث شده افکار منفی در ذهن شکل بگیره و فکر میکنم بهم شک داره چیکار کنم؟؟؟درصورتی که اون میگه من بهت اعتماد دارم و این تفکرات توعه فقط روت حساسم

سلام دوست گرامی پایه های اعتماد و صمیمت در ارتباط ، با رفتارهای صحیح قابل دسترسی و مستحکم شدن است. بهتر است برای مشاوره پیش از ازدواج و پیگشیری از حاد شدن مشکل، از مشاوران رادیو عشق مشاوره تلفنی و یا آنلاین دریافت کنید.

سلام خوبین ببخشید من یه پسری رو دوست دارم اصلا باهم تو ارتباط نیستیم فقط اخر هفته که میرم بیرون اون مسیرو میاد بعد هی بهم زوم میکنه و هی چشمک میزنه و میاد جلو خونمون واقعا به نظرتوووون هدف از این کارا چی هستش

سلام به نظر میرسه نظر ایشون نسبت به شما جلب شده ولی شیوه مناسب ارتباط برقرار کردن یا جلو اومدن رو بلد نیست. بهتره فرصت بیشتری بهش بدین یا بتونین فرصت‌هایی برای باز کردن سر حرف و جلو اومدن رو بهش بدین.

سلام من۱۸سالمه ۶ماه تو رابطه خیلی خوبی بایکی از پسرای فامیلمون داشتم ما یه بار هم دعوا نکردیم خیلی ام همدیگرو دوست داشتم به نیاز های همدیگه احترام میزاشتیم که تا مرز نامزدشدن رفتیم و بخاطر خانوادم جدا شدیم سه ماجدا شدیم تا من نتونستم فراموشش کنم بهش پی ام دادم اونم منو فراموش نکرده بود حالا نمیدونم کار درستی دارم میکنم یا ن

سلام موضوع مخالفت خانواده‌ها جدیه و باید بررسی کنید که این مخالفت به چه دلیل بوده و آیا امکان برطرف کردنش وجود داره یا نه. و شروع کنید به فراهم کردن شرایط. اما اگر مطمئنید که این مخالفت جدیه و قابل برطرف کردن نیست، پس بهتره رابطه‌تون رو کامل قطع کنید و روی کنار اومدن با این جدایی کار کنید.

من با پسری هشت ماهه در ارتباطم متولد آبان ماه هس به شدتتت حرصم میده و از هر روشی استفاده میکنی من عز بیام بعدشم هر هر میخنده خوشش میاد اذیتم کنه و ازم بخنده و هروقت هم اسمی از پسره دیگ میارم ب شدت واکنش نشون میده و عصبی میشه آیا این میتونه نشونه علاقش باشه ؟

سلام حدود دو سال که عاشق پسری شدم که نسبتش فامیل دور و دوسال ندیدمش رفتاراش: همش به من چشمک میزنه خیلی نگام میکنه اصل چشم ازم بر نمی داره مگر اینکه یکی بخواد باهاش حرف بزنه یا صداش کنه همش طوری میشینه که روبه رو من باشه شونه هاش و پاهاش به سمت من هست تو جه خاصی میکنه برام غذا می کشه یه بار دختر داییم می خواست ازش عکس بگیره ( جهت خنده ) گفت نه دستمو رو پاهاش گزاشت و گفت کیمیا دختر خوبیه من دوستش دارم و بعد از دوسال دختر داییم رفت پیشش حالمو ازش پرسید و گفت خدا حفطش کنه به نظر شما به من علاقه داره؟!

ببخشید من اون پایین دوبار پیاممو فرستادم متاسفانه هیشکودومشون کامل نبودن برای همین پیام ها تکرار شد و این پیام☝ از همه کامل تره شرمنده😦

سلام دوست گرامی. از توجه شما سپاسگزاریم.

سلام دوست گرامی نشانه هایی که از ایشان گفتید، توجه ایشان را نشان می دهد. اما برای اعلام علاقه بهتر است به صورت مستقیم بیان کنند و جزییات زیادی از خودتان یا ایشان بیان نکردید. برای بررسی بیشتر از مشاوران رادیو عشق نوبت تلفنی یا آنلاین بگیرید.

سلام من مدتی هست که با ی پسری دوست شدم و خیلی دوست داره من لوند باشم و به خودم برسم به عبارت ساده تر دوست داره هات باشم حتی تو پیام هایی که بهش میدم دوست داره این موضوع رو حس کنه ولی من واقعا حس خجالت نمیزاره که اونجوری اون دوست داره باشم

سلام دوست گرامی. اشاره نکردید چه مدت با ایشون دوست هستید. لوند بودن و جذابیت برای طرف مقابل شما مهمه. این موضوع تا حدی که باعث مشکل برای شما نشه، قابل درکه و طبیعیه و برای رابطه لازمه اما اگر ایشون به فکر تغییر دادن ویژگی های شما هستن، بهتره روی رابطه تون بیشتر دقت کنید. برای بررسی بیشتر مساله تون میتونید از مشاوره تلفنی رادیو عشق استفاده کنید.

سلام من متاهلم همسرم رو هم خیلی دوست دارم . ولی متاسفانه توی محل کارم از یک آقا پسری به صورت ناخواسته خوشم اومده.عذاب وجدان دارم که چرا مجذوب اون پسر شدم آیا این حس ناخواسته خیانته؟همین که نمیتونم درباره ی احساسم باهاش صحبت کنم عذابم میده

سلام احساس گناهتون قابل درکه ولی تا زمانی که در عمل با ایشون ارتباطی برقرار نکردید خیانت محسوب نمیشه. خیلی وقت‌ها رعایت نکردن حد و مرزهایی مثل شوخی کردن، درددل کردن و…در ارتباط با جنس مخالف، باعث ایجاد چنین احساساتی میشن. بنابراین برای کمرنگ کردن این احساسات تا حد ممکن حدود رو در روابط‌تون با ایشون رعایت کنید و انرژی بیشتری توی رابطه با همسرتون بگذارید. در صورت نیاز به راهنمایی بیشتر با سیستم مشاره تلفنی تماس بگیرید.

سلام دوست گرامی. داشتن کشش و علاقه به دیگران پس از ازدواج، نشانه سلامت روان شماست؛ اما باید توجه داشته باشید که یک نه بزرگ به این کشش و جاذبه بگویید که این نشانه میزان تعهد شما در زندگی است. در عوض روی رابطه خود و همسرتان بیشتر تمرکز کنید؛ خواسته هایتان را شفاف بررسی کنید و با او در میان گذارید. برای تقویت رابطه خود و همسرتان حتما نوبت مشاوره دریافت کنید.

سلام بنده یه دختر ۱۷ ساله هستم که به یه آقایی که تقریبا ده سال از خودم بزرگتره علاقه مند شدم..توی راه مدرسه بعضی وقت ها می بینمش ایشون توی مدرسه داداشم معلمه من بعضی وقت ها میرم مدرسه که فقط چند دقیقه ببینمش واقعا ۲ ماه این علاقه یکطرفه ذهنم و درگیر کرده نمیدونم چطور غیر مستقیم بهش بفهمونم بهش علاقه دارم در ضمن هیچ موقعیتی پیش نیومده و نمیاد که حتی کوتاه حرف بزنیم…به کمکتون نیاز دارم

سلام لطفا با سیستم مشاوره تلفنی تماس بگیرید تا هم اطلاعات بیشتری ازتون گرفته بشه و هم بهتر راهنمایی بگیرید.

با عرض سلام و خسته نباشید من دو سال با پسر خاله ام دوست بودم و الان خاتمه پیدا کرده و ایشون دارن ازدواج میکنن در حین دوستی با پسرخاله ام پسر دایی من از من خوششون میاد ولی من با رفتار اشتباه ام ایشون رو از خودم دلسرد میکنم جوری که حتی دوست نداره با من حرف بزنه و من هم به ایشون علاقمندم چند بار هم بهشون در حد سلام و علیک پی ام دادم بلاک کردن و جواب تلفن منو نمیدن متاسفانه ولی گاهی خیلی کم تماس چشمی داریم و بهم لبخند ملیح میزنه اصلا متوجه رفتارش نمیشم و ضمن این که رفت امد خانوادگی امون هم کمه ممنون میشم راهنمایی کنین که چطوری میتونم نظرشو به خودم جلب کنم در حالی که چیزی از علایق اشون نمیدونم

سلام خیلی مهمه که رفتار اشتباهی که می‌فرمایید چی بوده و مربوط به چند وقت پیش بوده. اگر به شکلی بوده که به ایشون توهین یا بی‌احترامی شده، اول بهتره اول ازشون معذرت‌خواهی کنید و درباره دلیلی که اونطور رفتار کردید صحبت کنید. اما اگر همچنان ایشون نخوان صحبت کنن، دیگه باید به این نشانه‌های واضح مثل بلاک کردن و اجازه صحبت ندادن توجه کنید نه تماس چشمی یا…

سلام خسته نباشید. ۱ سال و ۱۰ ماهه ک با یه پسری دوستم. متاسفانه دختری هستم ک خیلی زود عصبانی میشم و اون موقعی ک عصبیم متوجه حرفام نمیشم. همین اخیرا سر این موضوع ک سرکاره و کم انلاین میشه (با اینکه میدونم نمیتونه و اگ تو موقعیتی باشع ک بتونه حتما جوابمو میده) باهاش بحث کردم و حرفای بدی زدم. بعد ۵ دقیقه ک باهاش حرف زدم و ناراحتیشو دیدم واقعا از حرفام پشیمون شدم. از لحاظ دینی و مذهبی هم تقریبا بهم نمیخوریم و این اذیتم میکنه ولی ب گفته ی خودش خیلی کارارو بخاطر اینکه دوس نداشتم گذاشته کنار و منم حرفاشو باور کردم. ب جدی بودن قصدش برای ازدواج و اینکه دوسم داره باور دارم و برام ثابت شدست. فقط میترسم با این عصبانیتم و اینکه نمیتونم جلوی زبونمو بگیرم ازم دور بشه.

سلام خیلی خوبه که به نقطه ضعف خودتون در رابطه آگاهید و کافیه برای برطرف کردنش اقدام کنید. با سیستم مشاوره تلفنی صحبت کنید تا در این زمینه راهنمایی‌تون کنن.

سلام من از کسی خوشم اومده ولی فک کنم طرف مقابلم باعث این حس شده خیلی وقته همو میشناسیم به صورت ظاهری خیلی نگام میکنه سر به سرم میذاره ولی تا الان پا پیش نذاشته ولی من دوسش دارم بجز اون نمیتونم به کسی فک کنم چیکار کنم؟

سلام اول اینکه خیلی مهمه که مطمئن باشید شما برداشت درستی از علاقه ایشون به خودتون دارید؛ چون نگاه کردن یا سر به سر گذاشتن لزوما به معنای وجود علاقه نیست. اما به هرحال از اونجایی که شما همدیگرو می‌شناسید و در دنیای واقعی با هم ارتباط دارید، خیلی راحت‌تر می‌تونید فرصت نزدیک‌تر شدن به ایشون بدید و برای شروع رابطه ترغیبش کنید. در سایت رادیو عشق مقالات خوبی برای این موضوع وجود داره. درصورت نیاز به راهنمایی بیشتر با سیستم مشاوره تلفنی صحبت کنید.

سلام خسته نباشید من ی چن ماه پیش ی پسری بهم پیشنهاد دوستی داد و باهم دوست شدیم بهم گف ک دوست دارم اما بعد ی مدت سر ی موضوعی تموم کردیم من بعد تموم کردنم فهمیدم ک خیلی دوسش دارم من حیلی ادم مغروریم نمیتونم بهش بگم ک دوسش دارم و اینکه اون گاهی اوقات بهم زنگ میزنه یا اس میده حالمو میپرسه و ی بارم خودم غرورمو گزاشتم کنار زنگ زدم و اون گف همو ببینیم و وقتی همو دیدیم حرفایی زد ک انگار میخواد دوباره باهم باشیم اما جلو نمیاد بعد اون قرارم دیه زنگ نزد هیچ خبری ازش نی تورو خدا بگین من چجوری میتونم بهش بفهمونم ک دوسش دارم اونم نره

سلام لطفا با کارشناسان دوره بازگرداندن عشق و ازدواج صحبت کنید.

سلام متناتون خیلی خوب بود . من هانیه هستم ۱۶ سالمه من توی سود میشینم. از سه سال پیش ی پسری که ۷ ماه ازم کوچیک تر بود عاشقم شد مدام دنبالم بود ولی من میلی بهش نداشتم اما باهم بودیم تا سر ی موضوعی قهر کردیم اون با ی دختر دیگه رفت بهم بر خورد ولی الان ی ماهه احساس میکنم عاشق ی پسر عرب شدم همیشه تو کلاس نگاهمون گره میخوره میخنده اول به من نگاه میکنه بهم میگه تو بهترینی اما نمیدونم اسم اینو چی بزارم بیشتر کارایی که من انجام میدم روش اثر گذاشته و اونم همیشه همون کارارو انجام میده اما ی دوست دختر داره جدیدا کم تر با دوستدخترش ینوارو انور میره فقط کلاسایی که با من داشته باشه میاد من وقتی میبینمش احساس امنیت بهم میده همیشه هوامو داره نمیزاره کسی اذیتم کنه ولی من موندم چرا پا پیش نمیزاره یعنی من بهش بگم دوسش دارم

سلام این رفتار همکلاسیتون میتونه به این معنی باشه که از شما خوشش اومده و شما هم احتمالا همین احساس رو دارید. اما گفتید دوست دختر داره. حتی اگر رابطه شون هم با هم کم شده، تا زمانی که با هم دوستن شما نباید اقدامی کنید. از همین الان باید یاد بگیرید و تمرین کنید که به رابطه‌های دیگران احترام بگذارید حتی اگر خودشون این کارو نکنن!

سلام ببخشین من با یه پسری از طریق فیسبوک آشنا شدم و اون زمان من حدود ۱۵ سالم بود و تا ۵ سال بعد که من صنف ۱۲ شدم از هم خبر نداشتیم و الان پسره تو آلمان هستش و من دانشجو دانشکده خبرنگاری هستم الانم بازم با اون پسره حرف میزنیم و همو میبینیم البته تو تماس های تصویری من بهش گفتم دوستش دارم اما اون نگفته یعنی میگی نمیتونم به تو امید بدم چون من خیلی دورم به من قول داده تا یک سال دگه اگه بتونم برم آلمان با من هستش و سرش اعتماد دارم پسره ۹ سال از من بزرگتره من ۱۹ سالم هست و اون ۲۷ سالش یعنی میگی تا یک سال دگه میتونم منتظرت باشم اما بیشتر از اون نمیتونم خوب حقم داره من نمیدونم چیکار کنم لطفا راهنمایی کنید و اینکه ما از نزدیک هیچ وقت همو ندیدیم و فک کنم بدتر از همه اینکه من با هاش تقریبا بچگانه رفتار میکردم و الان خودم مو کم کم میخام تغییر بدم خوب یعنی من ناز اونو میکشم خیلی بهش میگم دوستش دارم خلاصه همش در دسترس هستم یعنی اون میدونه خیلی میخامش نمیدونم چیکار کنم بدون شم نمیتونم لطفا راهنمایی کنید

سلام دوست گرامی رابطه ۵ ساله که از فضای غیر مجازی به واقعیت تبدیل نشده و الان هم با شرط رفتن شما به المان ادامه پیدا کرده، رابطه ای از اساس مشکل دار هست. اینکه رفتن به المان رو برای شما شرط گذاشتن، یعنی شما اینقدر خاطرخواهش هستی که برای رسیدن بهش هرکاری میکنی در صورتی که مطمئنا امدن ایشان به ایران راحتتر هست. منطقی باشید ادامه این رابطه اصلا به صلاح شما نمیباشد

سلام خسته نباشین من با یه پسری تقریبا یه ماهو نیمه اشنا شدم به نظرم پسر نه بدیه نه خوب اگه بخام از رفتارایه بدش بگم اینه که خودشم اقرار کرده که نمیتونه احساسی حرف بزنه یعنی اصلا کلمه محبت امیز وقتی میخاد بگه خیلی سختشه چندباری هم باهم رفتیم بیرون مثلا من یلی بدم میاد بیرون به دخترایه دیگه نگا میکنه خودشم فهمیده بدم میاد الان بدتر میکنه فقط زل میزنه به دختری که از جلومون رد میشه و اینکه بهم گفته دیگه مشروب نمیخوره اما من فک کنم باز با رفیقاش جمع شدنی مشروب و قلیون میکشه واقعا من دارم اذیت میشم همین یه هفته پیشم گفت نمیخام اذیتت کنم تو دختر خوبیی پاکی نمیخام با من اذیت شی خیلی دوست دارم خدافظ بعدم از هم اینستا هم تل هم واتس و ایمو و… بلاکم کرد منم چند باری رفتم بهش با پیج های فیک پی ام دادم اما یا بلاکم کرد یا ج نداد الان دیروز برگشته میگه میخام باز ادامه بدیم امافقط به عنوان یه دوست پسر بهم نگاه کن با من هیچ اینده ای رو تصور نکن … میشه راهنماییم کنین من واقعا دیگه نمیکشم فقط رابطه ما شده شل کن سفت کن

دوست عزیز سلام

مدت زمانی که شما برای آشنایی طی می‌کنید تا به رابطه متعهدانه‌ای برسید برای همین بررسی‌هاست. شما بررسی کردید و به این نتیجه رسیدید که ایشون نه تنها فرد مناسبی برای شما نیستند و به علاوه به طور مستقیم گفتند که هیچ آینده‌ای با شما نخواهند داشت؛ به نظرتون آیا ایشون فرد مناسبی برای ارتباط با شما هستند؟

سلام من دختری 15 ساله هستم که باحجاب هستم چند سال پیش با 2تا دختر که همسایه مون بودن دوست شدم و سر کوچه مون یک تکیه ای هست اوایل دوستی مون قرار گذاشتیم با هم بریم مسجد البته فقط شب ها . دوستم با یک پسر اشنا شد. یکبار که قرار شد تنهایی برم مسجد پسره جلومو گرفت و گفت دوستتو صدا کن و بهش بگو سیاوش کارت داره منم بدون اینکه جوابشو بدم رفتم و بهش گفتم . دوستم الان 2 ساله از این محله رفته . سیاوش هر موقع منو میبینه زل میزنه بهم منم ازش بدم میومد ولی الان نه پارسال محرم امدم بیرون مسجد ایستاده بودم که دیدمش تا منو دید از دوستاش جدا شد و رفت یه گوشه ای بهم زل زد هر موقع که رد میشم کلا به من زل میزنه . الان خودم جوری شدم اگه یه روز نبینمش نگرانش میشم . حتی فصل مدرسه ها میاد دقیقا نزدیک من می ایستاد. نمیدونم این حس چیه خودم خوشم میاد ازش ولی نمیدونم دلیل زل زدن بهم چیه حتی مامانم هم بهم شک کرده بود من اصلا کاری هم بهش ندارم

دوست عزیز سلام

اینکه شما از کسی خوشتون بیاد، هیچ اشکالی نداره. یکی از نیازهای آدم‌ها همین دوست داشته شدن هست و وقتی ایشون به شما توجه می‌کنند، طبیعتا ممکنه شما از این احساس خوشتون بیاد و احساس متقابلی داشته باشید. اما اینکه چقدر این احساس درسته یا نه خیلی مهمه؛ منظور اینه که این احساس شما بیشتر از مورد توجه قرار گرفتن میاد تا شناخت. بنابراین، بهتره راه‌حل‌هایی برای خودتون پیدا کنید تا ایشون رو کمتر ببینید؛ اینطوری به مرور زمان این احساسی که در شما ایجاد شده کمرنگ می‌شه. یادتون باشه، دوست داشتن هیچ اشکالی نداره، اما دوست داشتن بدون شناخت و اون هم در سن و شرایط شما، می‌تونه بهتون آسیب بزنه. کمترین آسیبش هم این هست که از زندگیتون بیافتید چون مجبور می‌شید زیاد به ایشون فکر کنید.

سلام من ۲۳ سالمه یسال و نیم با یه آقای ۲۴ ساله در ارتباط بودم ایشون چند باری یهو گذاشتن رفتن و منو تو اوج نگرانی رها کردن بهشون زنگم زدم ولی جواب ندادم و بیخیال شدم و بعدش برمیگشتن پیشم و اولین بار گفتن فکر کردم شرایط مالیم خوب نیست رفتم منم بخشیدمشون، دومین بار گفتن تصادف کردن😓بعدش اعتمادمو جلب کردن فکر کنم بعد ۶ ماه دوباره یهو به مدت ۲ هفته نبودن که منم نبودم باهاشون بعدش برگشتن و مدارک پزشکیشون که تو بیمارستان چند روزی بستری بودنو فرستادن و منم بخشیدمشون ولی بعد یه هفته ترسیده بودم که بازم بهم بی اهمیت باشه و بزاره بره و یجورایی بی اعتماد شده بودم و خودم رابطه رو بهم زدم و اصلا پیگیر نشدن ببینن چرا من بهم زدم و چیشده بنظرتون کجای ارتباطم اشتباه بوده و آیا درسته بازم به برگشت اون آقا فکر کنم؟؟؟

دوست عزیز سلام

اینکه آیا اشتباهه بازگشتن یا نه رو باید خودتون بررسی کنید؛ برای اینکار باید ببینید که آیا اگه بازم برگشتن و همین اتفاق‌ها افتاد چی؟ تا کِی می‌تونید این شرایط رو تحمل کنید؟ تا کِی می‌تونید با ایشون رابطه بدون تعهد و آینده داشته باشید. اگر هم می‌خواید برگردن، بهتره از روش اصولیش برشون گردونید؛ طوری که این دفعه بدونند که دیگه نمی‌تونند رفتارهاشون رو تکرار کنند و شما هم انقدر قوی و با اعتماد به نفس بشید که دیگه در هر شرایطی حاضر نباشید رابطتون رو با ایشون ادامه بدید. برای اینکار بهتره از دوره “بازگرداندن عشق و ازدواج” استفاده کنید. در این دوره، تمامی این اصول به شما آموزش داده می‌شه.

سلام من ۳ ساله که با فامیلمون دوست بودم وهم سنیم خیلی همو دوست داشتیم الان دیگه یجوری شده اصلا باهام کم حرف میزنند سرد شده چیکار کنم برگرده به رابطه

دوست عزیز سلام

شما می‌تونید با شرکت در دوره “بازگرداندن عشق و ازدواج” ایشون رو برگردونید. لطفا با کارشناسان دوره تماس بگیرید تا در مورد نحوه شرکت در دوره راهنماییتون کنند.

سلام من چند مدت هستش که از به پسری توی یه فروشگاه محلمون خوشم اومده هر بار سعی کردم به یه جوری نشون بدم که ازش خوشم اومده فک فهمیده بود یکی از دوستام بهش گفت اونم گفت که باید خودن برم بهش بگم منم رفتم بهش گفتم ولی اون گفت من دوست دختر دارم منم خیلی ناراحت شدم بعد چن وقت به دوستم گفت من از دوست شما خوشم نیومد و باید شناخت بیشتری ازش داشته باشم و کمی صبر کنه منم صبر کردم ولی جوری رقتار میکنه که ازم خوشش اومده هر بار میرم توی فروشگاه سلام نیکنم یا چیزی میگم اصلت حوابمو نمیده نمیدونم چرا به دوستم گفت ازش خدشم نمیاد ولی چرا جوری رفتار نیکنه که انگار ازم خوشش اومده؟یا همیشه نگام نیکنع و بهم لبخند میزنه ؟باور کنید بدجور اون پسرو دوسش دارم ولی نمیدونم چیکار کنم که جوابمو بده راستش بهم دروغ گفت که دوست دختر داره نمیدونم چرا این دروغ گفت.لطفا کمکم کنید.

دوست عزیز سلام

زمانی که ما عاشق می‌شیم، دلمون می‌خواد هر رفتار طرف مقابل رو جوری که دلمون می‌خواد تفسیر کنیم؛ مثلا نگاه کردنش، خندیدنش یا … . بنابراین این تفاوت در رفتار با کلامش می‌تونه ناشی از تفسیر شخصی شما باشه. شما دو تا راه‌حل دارید، یکی اینکه براشون صبر کنید و از تکنیک‌های مختلف سعی کنید ایشون رو جذب کنید یا اینکه فراموششون کنید. اگه راه اول رو انتخاب می‌کنید، بهتره عواقبش هم در نظر بگیرید؛ مثلا اینکه ممکنه با وجود تمام تلاش‌های شما ایشون بازم ازتون خوشش نیاد یا اینکه چون می‌دونه دوستش دارید، ازتون سوءاستفاده کنه و خب این مساله بسیار به ضررتون خواهد بود. حالا با توجه به این توضیحات بهتره تصمیم بگیرید که چه راهی رو انتخاب می‌کنید. یادتون باشه، علاقه شما به ایشون بدون شناخته و اگر هم می‌خواید برای جذب ایشون تلاش کنید، حتما حتما باید در نظر داشته باشید که بدون شناخت بیشتر، ارتباطتون رو جدی‌تر نکنید.

سلام..من22سالمه و3ساله که باپسری آشناشدم که11سال ازم بزرگتره..پسری کاملا امروزی وخوشتیپ وشیطون…ولی باطرز پوشش من تو مهمونیا مشکل داره درحالیکه لباسم بد نیست وبد حجاب نیستم…نهایتش شومیز وشلوار میپوشم وشالمم سرم میکنم…3ساله که بحثمون سر پوششه منه ومن هرسری میخوام تغییر کنم ولی نمیتونم چون خانواده وفامیلام همه راحتن ومنم اینطوری بزرگ شدم…میشه کمکم کنید چیکار کنم تا بتونم خوشحالش کنم ودیگه بحثی نداشته باشیم؟آخه خیلی همو دوست داریم بدون هم نمیتونیم باهمم نمیتونیم

سلام دوست گرامی یک رابطه درست،رابطه ای هست که افراد در عین احترام به تفاوت های هم، سعی کنند پذیرای نظرات و خواسته های طرف مقابل هم باشند .با هم منطقی صحبت کنید و یک چارچوبی از خواسته هایتان داشته باشید و طبق آن رفتار کنید .شما هم باید در نظر بگیرید تفاوت های فرهنگی را اگر با منطق قبول کنید دیگر دنبال دلیل و بهانه برای رد انها نیستید

سلام من مدتی با کسی بودم خیلی دوستم داشت سر بحثی مجبور شدم تموم کنم چن روز بدم ک برگشتم این پسر ب کل عوض شدن خودشون میگن از چشمم اوفتادیی بنظرتون راهی هس ک دوباره مثل قبل شن

سلام دوست گرامی باید دید مشکل پیش امده بین شما و شریک عاطفی شما به چه صورت بوده و چقدر برای شخص مقابل شما مهم بوده است.سپس از طریق یکی از دوستان برای حل مشکلات پیش امده اقدام کنید و طی یک جلسه حضوری با قبول اشتباهات خودتان سعی در ترمیم و بازسازی رابطه داشته باشید

سلام من حدود چهار سال پیش با یه پسری که از خودم حدود نه سال بزرگتره یه آشنایی مختصر داشتم ایشون همیشه لبخند میزدن و باهام شوخی میکردن و من هیچ تمایلی نداشتم به آشنایی ولی بعد از یه مدت بهش وابستگی پیدا کردم و یه جورایی خوشم اومد ازش حدود شش بار تو محل کارشون همدیگه رو دیدیم تا این که من اخیرا دوبار رفتم دیدم به بهانه کار و خودشونم متوجه شدن و خندیدن الان نمیدونم چطور باهاش برخورد کنم ؟ چیکار کنم؟ ایشون موقعیت شغلی و اجتماعی خوبی دارن و من قیافه خوب و وضعیت مالیم از ایشون بهتره. من ۲۵ سالمه

سلام دوست گرامی اگر همانطور که مطرح کردید ایشان متوجه علاقه شما شدن در صورت علاقمندی باید پیش قدم بشونند در ضرورتی که اقدامی نکردن بهتر هست شما هم صحبتی نکنید

متوجه شدن ولی من یهویی جدی شدم و رفتارمو انکار کردم من حتی نمیدونم که ایشون ازدواج کردن تو این چهار سال ظاهرا که حلقه ازدواج نداره،اونم رفتارش عادی شده از اون موقع تا حالا، ولی من دلتنگشم دوستش دارم دوست دارم از جانب اون اقدامی صورت بگیره.لطفا راهنماییم کنید

سلام من ۲۵ سالمه.یک سال پیش با یه پسری اشنا شدم.در نگاه اول خوشم نیومد ازش. فامیل دور هستن.چند بار دوستانه با فامیل بیرون رفتیم. دیدم خیلی پسر خوبی هست.اخلاق و رفتارش منو جذب کرده.دقیقا اونیه که میخوام.طوری که اجازه ندادم کسی بیاد تو زندگیم. نمیدونم چیکار کنم دلشو ببرم. هر از گاهی از طریق موبایل حالشو میپرسم. احساس میکنم اون به من حسی نداره. اگه داشت میومد جلو. چند بار خواستم برم بهش بگم اما چون فامیل هستیم نتونستم… ممنون مبشم راهنمایی کنین

سلام دوست گرامی با توجه به اینکه مطرح کردید ایشان صحبتی در این زمینه نمیکنندو اشاره ای نداشتن پس بهتر است صبر کنید تا ایشان در صورت تمایل ابراز علاقه کنند.

سلام خسته نباشید من نمیدونم مشکلمو کجا باید بگم چیکار باید بکنم یا چه کاری درسته،من ٢٠ سالمه و یکماهی هست با ی اقایی ٣١ساله در ارتباطم ،ایشون به من گفته از روی عقل و منطقم تو رو انتخاب کردم ولی دوست هم دارم من مشکلم اینه که من خودم دوس دارم با کسی که هستم گرم باشه یعنی همش پیگیرم باشه بیاد منو ببینه پیام بده ولی این اقا اوایل که در روز فقط چند تا پیام میداد اینقدر دیگه خودم گفتم الان بیشتر شده ولی باز هم دیر جواب میده هر اس ام اسی رو دیر جواب میده زنگ اونقدر نمیزنه،،نمیاد منو ببینه میگه درگیری ذهنی دارم مشغله کاری دارم تو مشکلاتمو نمیدونی ولی بعضی اوقات تو اس ام اس هاش ابراز علاقه میکنه ،کلا شخصیت اروم داره خونسرد..شاید تو ماه ٢بار همو ببینیم من نمیدونم روش درست برخورد با این اقا چیه وقتی.دیر جواب میده من چی باید بکنم وقتی نمیاد من چیکار باید بکنم چیکار باید بکنم که بیشتر جذبم شه ،،به من میگه شخصیتم اینطوره نمیتونم نشون بدم

سلام دوست گرامی شای د ریک عاطفی شما شخصی درونگرا باشد و برای همین ابراز علاقه و تماس ها و پیام ها مکرر نداشته باشید.جدا ا زاین ویژگی ها ایشان را بررسی کنید و ببینید ایا فرد مناسبی برای شما هستن یا خیر؟

سلام خسته نباشید من 23 از مردی خوشم اومده که 42 سالشه و مجرده من اولین بارم نیست که با جنس مخالف حرف میزنم و طوری هم نیستم که وابسته کسی بشم اخرین رابطه ام سه سال پیش بود و من سه سال تنها بودم و تا الان هیچ پسری حتی پسرهایی که باهاشون حرف میزدم بهشون احساسی نداشتم اصلا اما با دیدن ایشون من به کلی عوض شدم دلم تنگ میشه از دوریش ناراحتم جرئت کردم و رفتم و شماره اشو گرفتم اما ایشون بهم گفت که من خیلی ازش کوچیک ترم چیزایی که میخواد به من اسیب میزنه من میدونم چی میخواد اما من دوسش دارم میخوام کاری کنم که منو بشناسه نه فقط برای چیزه دیگه هیچوقت روابط ایشون بالاتر از یه رابطه خصوصی با خانم ها نبوده اما من میخوام کاری کنم که جدی به من نگاه کنه میخوام حتی اگه میشه تبدیل به دوستش بشم لطفا کمکم بکنید تا حالا چیزی برام انقدر مهم نبوده.

سلام دوست گرامی.اینکه خود این شخص اعلام کرده خواسته های متفاوتی از شریک عاطفیش داره نشون میده علاقه شما برای ابشان اهمیت ندارد پس بهتر هست بجای صرف وقت برای اشنایی با فرد مناسب خود اشنا شوید

سلام خدمت شما.من 23 سالمه و از 10 سالگی عاشق پسر عمم شدم بهش چیزی نگفتم فقط وقتی خونشون میرفتیم ارتباط چشمی زیادی داشتیم منم دور ورش زیاد بودم هم من شوخی میکردم و هم اون خلاصه بد چند روز بهش تو تل پیام دادم حرف زدیم باهم خندیدیم ولی نمیدونم چی شد بد چند روز بهم پیام داد گفت تو فقط برام دختر دایی هستی ن بیشتر ن کمتر منم گفتم من ک چیزی بهت نگفتم البته بگم پسر عمم قبلش عاشق دختر عمم بود دختر عمم بش خیانت کرد و ولش کرد حالا پسر عمم کلا از دخترا بدش میاد حالا من چکار کنم از من خوشش بیاد آخه من عاشقشم.

سلام دوست گرامی باید حداقل علاقه از سمت مفابل باشد تا بتوان راهکار جذب ارائه کرد.بهتر هست در حال حاضر اقدامی نکنید تت به مرور از بحران شکست قبلی خارج بشند

سلام مدت هاست با کسی در ارتباط نیستم تقریبا ۴ سال.۲۴ سالمه از افراد زیادی خوشم اومده اما هیچ وقت موفق نشدم افراد رو جذب خودم بکنم در حال حاضر هم از فردی خوشم اومده، اما واقعا نمیدونم باید چطور رفتار کنم از دستش ندم.

سلام دوست گرامی بهتر بود که بیان میکردید دلایل عدم جذبتان چه مسائلی بوده تا بهتر راهنمایی شوید.اما برای ماندن در یک رابطه باید هر دو نفر انگیزه و میل برای ادامه داشته باشند و فقط نمی شود یکنفر نمی تواند این کار را انجام بدهد.اگر در رابطه با شخصی هستید که با خواسته ها و ایده ال های شما هماهنگ هستند سعی کنید رفتاری متعادل و درست داشته باشید و خیلی در علاقه افراط نکنیداز دوره جذب عشق هم از طریق سایت میتوانید استفاده کنید

سلام .چن وقتیه که با یه پسری اشنا شدم که کسی بهم معرفیش کرده و چون سربازه هنوز همدیگه رو ندیدم .من نمیدونم که باید چیکار کنم که رابطمون پایدار بمونه .اصلا بلد نیسم ک با یه پسر چجور باید برخورد کنم و بتونم کنار خودم نگهش دارم. میشه راهنمایی کنید.ممنون

سلام دوست گرامی اینکه با کسی بدون شناخت در ارتباط هستید و اصلا نمیدانید که ایشان چقدر با خواسته های شما مطابقت دارند را نمیتوانید برنامه ای برای حفظ و جذبشان داشته باشید. ابتدا به شناخت و بررسی های لازم را انجام بدهید و بعد در مورد ماندن در رابطه و جذب ایشان اقدام کنید

سلام من یه دختر هفده سالم با پسری دوس شدم و نه ماهه باهمیم اون بیس سالشه و ما تقریبا ده بار رفتیم بیرون تا اینکه تو قرار اخر ازم لب گرفت و من میخام بفهمم کارش اشتباهه یا هوسه یا از روی عشق خانوادش رابطمونو میدونن ولی خانواده من نه

راهنماییم کنین

سلام دوست گرامی بهرحال هیجان و وسوسه هایی در رابطه ها وجود داره اما نمبتوان با حکم کلی پیش رفت بهتر هست رابطه را با منطق کنترل کنید

سلام من حدود دوسالی هست که بایه پسر دوست هستم ما همدیگرو دوس داریم ولی رابطمون خیلی سرده من دوسش دارم و نمیخوام از دستش بدم میشه راهنمایی کنید

سلام دوست گرامی هر ارتباطی بعد از گذشت زمان دچار سردی و یکنواختی میشه و هنر هر دو نفر هست که چطور رابطه رو پیش ببرند از طرفی شرایط کاری و مالی و خانوادگی روابط رو تحت شعاع میذاره اما مهم الویت و مدیریت رابطه هست ما برای قوی شدن ارتباط پیشنهاد میکنیم که ۱-از ویسهای جذب عشق در سایت استفاده کنید ۲-خودتون بعضی وقتا پیشقدم بشید مثلا پیشنهاد بدید کاری انجام بدید با هم ۳-یسری هدف و کار مشترک تعریف کنید ۴-مناسبت های مختلف رو یاداوری کنید

سلام،من۱۵سالمه و ۲ساله با پسری که۱سال ازم بزرگ تره دوست هسم اولاش نمیخواستمش وعلاقه ای نداشتم لهش،اما اون با ابراز علاقه های فراون منو هم شیفته خودش کرد،فاصلمون باهم زیاده،و نمیتونیم همو ملاقات کنیم،به مدت یک ماه از هم جداشدیم و من متوجه شدم باکس دیگه ای وارد رابده شده،بعداز اون برگشت و کلی ابراز پشیمونی کرد و گفت بخاطر تونبودی و پرکردن تنهایم این کارو کردم ،وحالا متوجه شدم تو روخیلی میخوام،منم قبول کردم،و رابدمونو ازامه دادیم اخه به شدت بهش علاقه پیدا کردم از اون مدت۶ماه میگذره،دعوا زیاد میکنیم،اذیتم زیاد میکنه اما از دلم درمیاره منم فراموش میکنم نه ازم جدامیشه و نه این اجازرو به من میده،میگه قصد ازدواج دارم باهات میشه راهنمایم کنید،چطور به رابطمونتنوع و هیجان بدم،لطفابگین همچین فردی بازم میتونه باکس دیگه وارد رابطه بشه،چطوربفهمم حسش به من چیه خواهشا راهنمایم کنید ممنون

سلام دوست گرامی سن شما برای ورود به یک رابطه عاطفی و جدی کم هست و اصلا منطقی نیست که از الان بای اینده رابطه برنامه ریزی کنید.رابطه را در حد متوسط و نرمال نگه دارید تا در زمان مناسب که ایشان امکان اقدام رسمی داشتند در مورد تنوع در رابطه تصمیم بگیرید

سلام من حدود دوسال با یه پسری آشنا شدم در حد ازدواج خانواده ها در جریان هستن نمیدونم چیکار کنم ک رابطمون شور و نشاط بیشتری داشته باشه دلم میخواد براش شیطونی و دلبری کنم ولی میترسم زیاده روی بشه و ازم دور بشع باتوجه به اینکه محل زندگی ما ازهم دوره و بیشتر ارتباطمون از طریق چت چیکار کنم رابطمون با نشاط بشه؟؟؟؟

سلام دوست گرامی برای جذب مردها باید مهارت و سیاست های خاص داشته باشید که بخشی از ان در هنگام اشنایی و بخش عمده ان مربوط به دوران شناخت و ارتباط هست 1-به ویژگی های شخصیتی و اخلاقی مثبت مردان توجه کنید و در موردش صحبت کنید. 2-در مورد مردها مطالعه کنید و به شناخت در مورد ویژگی ها و اخلاق آنها بپردازید 3-برای مردها مهم هست که خودتان باشید و نقش بازی نکنید 4-مستقل باشید و این حس رو به فرد مقابل انتقال بدید که فردی متسقل و با اعتماد به نفس هستید 5-دوست داشتن و علاقمندی برای جذب بسیار مهم هست 6-فردی شاد و سرزنده باشید 7-انها را تحسین کنید 8-در سایت رادیو عشق،مبحث جذب از زراه پیام را دریافت کنید 9-برای جذب مستقیم وارد نشوید سعی کنید از دوست یا همکار مشترکی بخواهید که شما را معرفی کنند 10-فردی مهربان و اجتماعی باشید 11-نشان ندهید که تما فکر و حواس شما درگیر او هست 12-منطقی باشید و دور از هیجانات مسائل را بررسی کنید

سلام .من ی دختر١٨ سالم که ۴ ساله با ی پسر ٢٧ ساله دوستم و ایشون قصد ازدواج با منو داره و خیلی هم اصرار داره و مادرامون از رابطمون خبر دارن من اوایل به خاطر تفاوت سنیمون قبول نمیکردم و میگفتم که سنه منم پایینه برای ازدواج اما الان زیاد دیگه تفاوت سنیمون برام مهم نیس مشکلی ک دارم اینه ک بعد از چهار سال من احساس نمیکنم که عاشق ایشون باشم و فقط به عنوان ی مرد ایده ال بهش نگا میکنم چون از نظر اخلاق و مادیات و نمازو این چیزا فرد کاملیه هربار ایشون ازم میخان که شماره مادرمو بدم که برای خاستگاری اقدام کنند اما من هم از اینکه تصمیم اشتباهی بگیرم میترسم هم اینکه فکر میکنم شاید بهتر از ایشونم بعدا سر راهم قرار میگیرن و ممکنه عجله کنم هم احساس میکنم برای ازدواج زوده و بیشتر میخام مجرد باشم چند باریم بهشون گفتم که جاهای دیگه خاستگاری برن شاید دختره دیگه ای با تفاوت سنی کمتر و بهتر از منو پسندیدن اما قبول نمیکنن به نظرتون چیکار کنم چی بهش بگم ؟به نظرتون زوده برای ازدواج کردن؟

سلام دوست گرامی اگر این فرد با شناختی که دارید فرد مناسبی هست و با شرایط و خواسته های شما هماهنگی دارد بهتر هست اجازه خواستگاری بدهید و زیر نظر خانواده ها به شناخت و اشنایی درست برسید .اما برای عقد عجله نکنید و با مراجعه به مشاور و رفت و امد و شناخت بیشتر تصمیم بگیرید

سلام من 27 سالمه، همکارم از ۱/۵ سال قبل خیلی نامحسوس پیگیر من بود ولی من تمایلی نداشتم، بالاخره ۶ ماه پیش باهم وارد رابطه شدیم ، ولی رابطمون فقط سه ماه طول کشید ، اصلا نمیدونم چی شد که ایشون تمایلشون رو از دست دادن و دقیقا برعکس تمایل من برای ادامه رابطه بیشتر شد ولی خب خیلی راحت قبول کردمو رابطه رو تموم کردیم. الان با گذشت ۳ ماه از تموم شدن رابطه من همچنان دوست دارم که دوباره رابطمون رو شروع کنیم ولی ظاهرا ایشون تمایلی ندارند، ما ارتباط کاریه نزدیکی باهم داریم ، من اصلا نمیدونم که رفتارم باید با ایشون چه جوری باشه ؟ باید سرد رفتار کنم، گرم رفتار کنم؟ و نمیدونم که چه جوری باید رفتار کنم که ایشون دوباره به سمتم بیان؟

سلام دوست گرامی شاید در ابتدا برای ایشان جذاب بوده و بعد از حضور در رابطه متوجه تفاوت هایی شدند .پس بهتر هست منطقی باشید و دور از هیجانات و احساسات باشید و خیلی عادی رفتار کنید و دلیلی برای پیگیری و شروع ارتباط از شمت شما نیست

سلام…سعی کنین با پسرایی ازدواج کنین که بتونن همون اول با آگاهیت تمام به شما نزدیک بشن(در واقع متوجه درکی که لازمه بشن همون اول…یعنی طرف متوجه کامل بشه که شما واقعا دوستش دارین…البته همون اول یعنی اولین باری که دیگه برای ازدواج علاقه مند شدید و میخواید برسونید بهش)….با اونایی که روباتیک مانند(یعنی باید چند بار حرف بزنید باهاشون تا بتونن قبول کنن که چی قرار بشه و چی هم هست البته حال حاضر*) میمونن و نمیتونن همون اول ارتباط برقرار کنن و ول کنین …البته خودم هجده سالمه اما خب پسرم و میدونم که چه پسرهایی خوبن و کیا بد….در کل سعی کنین درک طرف بالا باشه مثل پسر بچه های خنگ که بلد نیستن زندگی رو اما فکر میکنن میدونن و یا به ظاهر و یا….دوری کنین…خداوند هوای همه کسانی که از ته دل و خالصانه به فکر ازدواج هستن و مهربونن رو داشته باشه…الٰهی آمین

سلام من عاشق پسرهمسایمون شدم اسمش محمد ، هروقت که میخچاستم با دوستام قرار بزارم بریم جایی محمد میومد به هر یک بهانه قانعم میکرد که نرم ، بعد چند روز خیلی خستم کرده بود ازاون موقع اصلا از خونه بیرون نمیومد جایی نمیرفتم تا اینکه فهمیدم بله!جنابعالی به جز من یک مریم دیگه که توی محلمون هستو دوست دارم😖😒😬هرروز باهم میرفتن پارک و…. ، ازاون موقع هروقت که میبینمش حالم ازش بهم میخوره لطفا راهنماییم کنین چیکار کنم که باز مثل قبلا خوب شیم باهم؟؟؟!

سلام دوست گرامی وقتی شخصی همزمان که با شما در ارتباط بوده با شخص دیگری هم دوست بوده نشان از عدم تعهد ایشان به رابطه هست.اگر برای شما مهم هستند بهتر هست که با ایشان صحبت کنید و در مورد رفتارشون اطلاعات کسب کنید و بعد در مورد ادامه رابطه یا انمام ان تصمیم بگیرید

سلام من هر از گاهی به باغ رستوران میرم و یکی از محافظای اونجا هس ک خیلی با هم چشم تو چشم میشیم و نمیدونم چرا وقتی نیستش دنبالش میگردم با چشم دلیلش چی میتونه باشه؟

سلام دوست گرامی ذهن شما با توجه به تلقین هایی که انجام داده اید عادت به حضور این شخص کرده است که کاملا رفتاری اشتباه هست .بهتر هست مدیریت ذهن داشته باشید و از ایجاد وابستگی این شکلی خودداری کنید

سلام وقت بخیر من دختر٢۵ساله ای هستم. قبلا یکبار عاشق فردی شدم و کمو بیش دوست بودیم ولی زیاد همو ندیدیم و زیاد شناخت نداشتیم من خیلی عاشق بودمو همو فرصتامو از دست دادم به خاطرش و بلخره بعد ۴سال از اشنایی مون اومد خواستگاریم گفت اونم عاشقمه ولی با مخالفت پدرم روبرو شدیم. من احساس کردم پدرم حرفش منطقیه و من فقط احساسی داشتم تصمیم میگرفتم. وقتی بعد خواستگاری اخلاقاش عوض شده بود انگار تازه داشتیم همو میشناختیم. از قبل هم ادم عصبی بود ولی بعد خواستگاریم بدتر شد انگار حساس شده بود مثلا گفت اخرین باره با دوستات میری بیرون یا درست تموم شه نباید بری سرکار، ازین حرفا؛ منم با توجه به حرفای پدرم و ٩٩ درصد مخالفتش گفتم نه. پدرم نمیدونست دوست بودیم ولی خانوادش میدونستن و گفته بودن معرفی شدن. خلاصه دلایل مذهبی و سطح طبقاتی و فرهنگی و تحصیلاتی بود. حالا به هر دلیلی ایشونم اصرار نکرد نمیدونم و رفت ولی خوشحالم که درست و عاقلانه تصمیم گرفتم و ممنون پدرم هستم. حالا از اون موقع ۴سال میگذره که تموم شده. من باز هم اشنا شدم با پسرهای زیادی، یک مدت کوتاهی دوست میشدم بهم میزدم یعنی نه واسه دوستی میشد ادامه بدم نه واسه ازدواج. حتی خواستگارام هم به هر بهونه ای رد میکنم. من هم زیبام هم خوش اندام هم خوش صدا هم کارشناسی ارشدمو دارم تموم میکنم. ولی من از اون موقع عوض شدم انگار احساس ندارم. پارسال دوباره برگشت عشق سابقم. از طریق خانوادش یکم رفت و امد کردیم یواشکی. چون خانواده من هم چنان مخالفن میدونم. ولی با معاشرت فهمیدیم انگار بازم حسی هست بینمون. ولی خب من انگار از سر تنهایی به خاطر اینکه نتونستم کسیو انتخاب کنم داشتم باهاش معاشرت میکنم. من دوس دارم ازدواج کنم. تا اینکه ۶ماهه پیش از اخرین باری که دیدمش، تو ی مهمونی با دوستام با پسری جدید آشنا شدم. دیگه با عشق سابقه ام حرف نزدم چون وارد رابطه جدید شده بودم. فرد جدید زندگیم از من خیلی خوشش اومد و اصرار داشت با من باشه. میگفت دنبال ی رابطه طولانی هست. من دوس پسر زیاد داشتم و تقریبا میتونم تشخیص بدم چجورین پسرا و فهمیدم ادم بدی نیست ولی خب من زیاد ازش خوشم نیومد. ولی انقدر منو برد بیرون. انقدر حواسش بهم بود. انقدر مهربون بود. خودش بود. منم خودم بودم و هستم. بعد چند سال من دیگه خنده هام واقعی بود اصلا همه اطرافیانم فهمیدن من چقدر خوشحالم ولی به کسی نگفتم. از اول رابطه گفت خیانت و دروغ نباشه گفتم قبول. من نمیخواستم با کسی فاب شم. یعنی هر دفعه خواستم تو این چندساله اخیر نشد. این دفعه دلم گیر کرد. نمیدونم وابستگیه چیه! اصلا مثل عاشقیه قبلا نیست. براش همه کار میکنم در جواب خودش که همه کار میکنه. ما ٨سال فاصله سنی داریم( قبلیه ٧سال فاصله داشتیم) و عاقلیم پس دعوا نمیکنیم و مشکلی پیش بیاد همه چیو حل میکنیم. اصلا پیشنهاد ازدواج نداده با این حال که دوسم داره و میدونه منم فقط با خودشم و دوسش دارم. بهم ایمان داره. از گذشتش نپرسیدم نمیخوامم بدونم. فقط میدونم مادرش درسن ١٨سالگیش تو تصادفی که خودشم بوده فوت کرده همین. از خانوادشم بهم میگه ولی پیشنهاد اشنایی نداده. از عشق سابقم گفتم بدونین نه ساده ام نه ابله نه هرکی بیاد تو زندگیم راه بدم من ادمارو میسنجم بعد اون میمونم باهاشون. شایدم این خیلی بلده نمیدونم. الان ۶ماهه باهمیم. تو تولدی که سورپرایزش کردم دوستش از دوستم خوشش اومد و دوست شدن. جمعمون شد ۴نفره. و سر همین جمع به خاطر سوء تفاهم که پیش اومد کات کردیم یعنی جفتمون به هم زنگ نزدیم. الان دوباره هستیم یک ماهه و جمع ۴نفره اوکی شده دوباره. بین منو اون هیچی تغییر نکرده و همو دوس داریم. جفتمون اهل ابراز نیستیم فقط عمل میکنیم. منو محمد حسن انگار مال همیم خیلی تفاهم داریم اون تفاوت هایی هم که پیش میاد حل میکنیم. پسره خوبیه، بامرام و با ایمان و مهربون و خوش زبون و با ادب و ولی قیافه تیپش معمولیه برام مهم نیست و خیلی ام لارجه. وضعشم خوبه شکرخدا. خرج باباش و داداش تو خونشم میده. تا اینجایی که شناختمش خودش دوس داره با من باشه با من حالش خوبه شاده. قبل اینکه با من دوس شه غمگین بوده ساکت بوده الان با بودن من تو زندگیش شده عین من شاد و سرحال. اون انگار به همه بد بین بوده ولی با اومدنه من دیده هنوزم دختر خوب هست. من از همه لحاظ ازش سر ترم ولی برام مهم نیست مهم اینه باهاش حالم خوبه اونم هم قدرمو میدونه هم ازم تعریف میکنه و من اصلا مغرور نمیشم. ما پیش هم مغرور نیستم اصلا. چند دفعه حرف ازدواج شد فهمیدم دوس داره با من. ولی تو جمع ۴نفره یک دفعه گفت من از اول گفتم قصدم ازدواج نیست نمیدونم حالا افه بود جلو دوستامون یا هرچی نمیدونم ولی میدونم تو دلش از خداشه ازدواج کنه باهام، با این حال که نگفته بود و داشت دروغ میگفت منم کم نیاوردم گفتم اره. حالا بعد اون باز حرفه بچه زد که من ۴تا دوس دارمو اینا با اینکه میدونه من از بچه بدم میاد. همش چیزایی میگه من خوشم بیاد از بچه. با تمام اینا منتظر موندم پیشنهاد ازدواج بده ولی نمیگه. من اصلا ادم عجولی نیستم ولی نمیدونم چرا میترسم. همش منتظرم. جدیدانم پرسید تو خواستگار نداری گفتم چرا دارم. گفت بهم بگو اگه خواستی قبول کنی برو. گفتم نه من تورو دوس دارم خجالت کشید سکوت کرد. حالا موندم چیکار کنم ی رابطه پاک و دو طرفه و خالصانه چه جوری میشه! به نظرتون چقدر باید صبر کنم؟ چیکار باید بکنم؟ من احساس میکنم این دوست داشتنِ با شناخت خیلی بهتر از عاشقیه قبلیمه. خیلی حس خوبیه. من نمیدونم چی نمیزاره بگه. من نمیخوام به عشق قدیمم بله بگم خانوادش گیر دادن بیایم جلو باز. من نمیدونم چیکار کنم دوس پسر الانم بیاد خواستگاریم! نمیدونم چی نمیزاره بهم پیشنهاد بده مثلا زوده الان بعد ۶ماه! یا اعتماد نداره!یا شرایط خانواده نمیدونم! فقط میدونم اولین ادمیه اخلاقامون مچ شده و من ۶ماهه باهاش هستمو مشکلی نداریم خوشحالیم. اینم اضافه کنم میدونه بابام نذاشته با عشقم ازدواج کنم اونم اتفاقی لو رفتم ولی گفتم حق با بابام بود یعنی بابام برام از همه چی مهمتره. میشه راهنماییم کنین؟ ممنونم

سلام دوست گرامی اینکه مطرح کردبد رابطه خوبی دارید و پارتنزتان درکتان میکند خیلی خوب هست اما بهتر هست قضیه رو از سمت پارتنرتان هم ببینید که ایا ایشان هم اینهمه تفاهم در رابطه میبیند؟ از طرفی باید با ایشان صحبت کنید دغدغه ها و نگرانی های ایشان را برای ازدواج نکردن متوجه بشید و اگز دلایل منطقی هست کمک کنید تا رفع شود.رابطه قبلی شما با توجه به عصبی بودن خواستگارتان رابطه درستی نیست و بهتر هست تمام شده بدانید.برای رابطه فعلی وقت بکذارید و تلاش کنید تا هم را بهتر بشناسید و مراجعه به مشاور هم خوب هست

سلام من دختر 23ساله ای هستم که با پسری در مجازی اشنا شدم .درابتدا ایشون دنبال من بودن بخاطر اینکه به چند زبان مسلط هستم خوشش اومده بود از رفتار و نحوه حرف زدنم و یکسال گذشت من به این فرد ابراز علاقه کردم اما ایشون گفتند که ما فقط دوستیم نه بیشتر .نمیدونم چرا اینطور با من صحبت کردن و خیلی دلخور شدم . ایشون گفتند که قبلا وارد رابطع ای نبودن و نمیخوان بشن..راهی هست بتونم دلش و بدست بیارم??

سلام دوست گرامی ابتدا واقعیت را در نظر بگیرید شاید ایشان به عنوان فردی که توانایی خاصی دارد جذب شما شده و با شما صحبت می کند .پس عجله نکنید و صبور باشید.اینکه ایشان اعلام کردند که به دنبال ارتباط نیستند شاید به دلیل یکسری دغدغه هست .بهتراست متوجه این دغدغه ها بشید.اگر بصورت پیام در ارتباط هستید در سایت رادیو عشق مبحث جذب از طریق پیام خیلی می تواند به شما کمک کند

سلام ممن حدود 9ماهه توی یک شرکت کار میکنم و از روز اول ک یکی از همکارام رو دیدم بهش علاقه مند شدم و بعد از چند ما با هم ارتباط تلفنی داشتیم و ایشون هم گفتن ک از روز اولی ک منو دیدن بهم علاقه پیدا کردن من 25 سالمه و حس میکنم ک علاقه ای ک به ایشون دارم رو تاحالا تجربه نکردم و همیشه به شوق دیدن ایشون سرکارم میام ولی اون اقا با ی خانومی توی رابطه ست و اینکه خانواده های دوطرف هم در جریان هستن و ایشون گفتن ک دوست دارن رابطه شون رو با من جدی کنن میشه کمکم کنید

سلام به اونجاش کارندارم که باید خودت خودتو قبول داشته باشی تا اعتمادبه نفست بره بالا اما اونجاش که میگه لبخند و ارتباط چشمی داشته باش خب من آدمی هستم که اصلا دوس ندارم بیشتر از۲ثانیه کسیو نگاه کنم حتی اگه زیباترین باشه از خیره خیره نگاه کردن بدم میاد نمیتونم زیاد ارتباط چشمی داشته باشم دوس دارم همه مجذوب رفتارم باشن تز رفتارای سبک سرانه بدم میاد باوجود این هم همیشه افراد جذب اون دسته از آدمای اطرافم میشه که رفتارشون پررو و دور از شأن یه خانومه

نمیدونم باید چیکارکنم که به چشم بیام جوری که شخصیتم زیرسوال نره تیپ وقیافه م خوبه فقط لاغرم

دوست عزیز سلام، مساله‌ای که شما مطرح کردید شاید دغدغه‌ی خیلی از دختران باشه؛ خیلی از دخترها، فکر می‌کنند توجه نشون دادن، نوعی رفتار سبک‌سرانست. اما قبل از هر چیز، به خاطر داشته باشید که همه چیز در حالت تعادلش درسته؛ نه زیادی خجالتی و غیرقابل دسترس بودن و نه خیلی مشتاق بودن به رابطه. مواردی که در پست ما گفته شد، لزوما به این معنی نیست که شما خیره به فرد مقابلتون نگاه کنید یا با خیلی خوشحال و مشتاق نشون دادن خودتون، فرد مقابل را به خودتون جلب کنید. مساله این هست که اگر از کسی خوشتون اومده، با روش غیر مستقیم (مثل نگاه کردن یا لبخند زدن)، نشونش بدید که شما هم به آشنایی با اون فرد علاقه دارید. بیاید داستان را از سمت یک پسر نگاه کنیم؛ فرض کنید شما پسر هستید و در یک مهمانی حضور دارید، چندین دختر در آنجا هستند که هر کدام به نحوی دارن به شما توجه می‌کنند و یک دختری هم هست که حتی از نگاه کردن به شما اجتناب می‌کنه، چه برسه به توجه. به نظرتون شما سمت کدوم یکیشون می‌رید؟

سلام. من در فضای مجازی با آقایی آشنا شدم که استاد یکی از دانشگاه های معتبر ایران هستند. ایشون به یک بهانه ای به من پیام دادن و از من سوالی صوری پرسیدن و باب آشنایی باز شد. چند باری با هم صحبت کردیم که بیشتر ایشون از من سوال میپرسیدن تا آشنا شوند اما بعد از مدتی من سوال کردم که آیا اولین پیامشون ساختگی بود یا واقعی. ایشون انکار کردن و حتی کمی بد برخورد کردن. از آنروز خودم رابطه را قطع کردم. بعد از مدتی به سخنرانی ایشون در دانشگاه رفتم و حالا بسیار پشیمان هستم که رابطه قطع شده. اما نمیدانم چگونه میتوانم این رابطه را درست کنم؟ آیا میشود کاری کرد؟ از سوی ایشون هم هیچ تلاشی برای درست کردن رابطه صورت نگرفت.

سلام دوست گرامی اینکه به بهانه یک سوال و جواب رابطه را کات کردید کمی غیر منطقی هست.بهرحال ایشان دنبال شروع رابطه بودن و بعد شما این رابطه را تمام کردید.بهترین کار این هست که اگر برای شما این شخص و رابطه مهم هست با ایشان تماس بگیرید و صحبت کنید و اشتباهات و کاستی های قبلی رابطه را درصدد جبران باشید و درصورت تمایل مجدد ایشان به شروع رابطه، این بار صادقانه پیش بروید

سلام یه اقایی هست توی محیط کار چند روز به من توجه کرد(معنی دار بود) و بعد یهو خیلی سرد شد.میخوام بدونم توی اون برهه از زمان که کسی داره بهمون توجه و ابراز محبت میکنه باید چیکار کنیم دقیقا؟؟ و این که علت سردی این اقا رفتار من بود؟؟ اگه من سرد باهاش برخورد می کردم پس زده میشد اما من عادی بودم.علت این سردی و ترس چی می‌تونه باشه یعنی

دوست عزیز با سلام ابتدا واقعیت را در نظر بگیرید شاید ایشان به عنوان همکاری به شما توجه می کردند و قصد و منظور خاصی نداشتندو نمی شود به توجه های معنی دار چند روز پرو بال داد و برای این توجه برنامه ریزی کرد.من متوجه منظور شما از برخورد عادی نشدم.از طرفی بهرحال ممکن هست ایشان به دنبال شناخت نیز بوده اند اما به شناخت مورد نظر خود نرسیدند.اما درصورتی که به نظر شما فرد موردنظر از لحاظ ویژگی ها و ایده ال های اولیه مناسب ازدواج هستندبهتراست از طریق همکارتان و غیر مستقیم شما به ایشان پیشنهاد داده شوید و از طرفی علائم و نشانه‌هایی مبنی بر اینکه مایل هستید رابطه به جلو پیش برود در اختیار او بگذارید، با زوج‌های متاهل همکارتان بیشتر در ارتباط باشید و بگذارید بداند شما گزینه‌های ازدواج نیز دارید.

سلام.من با پسری دوستم و همیشه شاکیه که برام ناز نمیکنی و ازت راضی نیستم و اینا منم راستش دختر بی حال و کم حرفی هستم خواستم چیکار کنم که این مشکل برطرف بشه چون قصدمون ازدواجه ولی با این کارای کن داره ازم سرد میشه لطفا بهم کمک کنید دلشو به دست بیارم

سلام دوست گرامی اگر مشکل در سرد بودن و درونگرا بودن شما هست می توانید ابتدا از صحبت در مورد موضوعات روزانه شروع کنید و در هر بار دیدن کمی در مورد اتفاقات صحبت کنید .سپس خاطرات خود را بیان کنید و کم کم حوزه گفتگوها را گسترش بدید خودتان را شاد و سرزنده نشان بدید مثبت نگر باشید سعی کنید یکسری حرکات را جلوی اینه تمرین کنید مثل مدال ایستادن ،بازی با دست ها و.. تا بتوانید در مقابل نامزدتان انجام بدید نوع حرف زدنتان را تغییر بدید مدل لباس ها و ارایش شما نیز مهم می باشد

سلام من 22 سالمه ی اقا پسری رو توی محیط کارم (بیمارستان) دیدم.حس میکنم اون هم از من خوشش میاد و با هم حرف های عادی روزانه میزنیم.اما اون پا پیش نزاشته هنوز و چیزی نگفته.من مطمئنم که کسی توی زندگیش نیست.ب نظرتون باید چطوری شانسمو واسه ایجاد ارتباط باهاشون امتحان کنم؟

دوست عزیز با سلام ابتدا واقعیت را در نظر بگیرید شاید ایشان به عنوان همکاری صمیمی با شما صحبت می کنند اما درصورتی که به نظر شما فرد موردنظر از لحاظ ویژگی ها و ایده ال های اولیه مناسب ازدواج هستندبهتراست از طریق همکارتان و غیر مستقیم شما پیشنهاد داده شوید و از طرفی علائم و نشانه‌هایی مبنی بر اینکه مایل هستید رابطه به جلو پیش برود در اختیار او بگذارید، با زوج‌های متاهل همکارتان بیشتر در ارتباط باشید و بگذارید بداند شما گزینه‌های ازدواج نیز دارید،برای اینکه مطمئن شوید اصلا قصد جدی دارند یانه می‌توانید از کسی که به او نزدیک است کمک بگیرید. همکار مشترک می‌تواند نقش واسطه را ایفا کند. منطقی باشید و درجواب صحبت های ایشان خودتان باشید و اجازه بدهید با شناخت خود واقعی شما ای ازدواج ترغیب شود. اگر بصورت پیام در ارتباط هستید در سایت رادیو عشق مبحث جذب از طریق پیام خیلی می تواند به شما کمک کند

راستش من یه مدت با یک پسر تو رابطه بودم که واقعا عاشقش شدم اما بعد ها فهمیدم خیانت کرده.خداروشکر تو رابطه حد و حدود رو حفظ کردم.ولی هنوز هم هرروز میبینمش و خیلی نگاه میکنه منم میخوام تا جایی که میشه اونو جذب کنم که دوباره برگرده تا من بتونم اینبار اون رو رد کنم وه واقعا هم به این کار نیاز دارم.ممنون میشم راهنمایی کنید

با سلام دوست گرامی رابطه ای که تمام شده بهردلیل را باید فراموش کنید و بدون اینکه منتظر تلافی باشید از رابطه دور بشید. اینکه ایشون خیانت کردن و شما رابطه را تمام کردید دلیل خییلی خوبی هست که شما ارزش و جایکاه خودتون رو می دونستید و بدون اینکه دچار احساسات و هیجانات بشید رابطه را تمام کردید پس الان کاملا غیر منطقی هست که مجدد ایشان را جذب کنید و اینبار توسط شما ایشان رد بشند در صورتی که دفعه قبلی هم شما بع علت خیانت ایشون رابطه را تمام کردید. پس بهتر هست بحای اینکه دنبال این امر باشید وقت و انرژی خود را صرف حضور افراد مثبت کنید

سلام خسته نباشید و ممنون از راهنمایی های عالی تون من ۳ ماه با دوست پسرم اشنا شدم‌ و از نظر اخلاقی خیلی اخلاقامون بهم می خوره و مشکلی با هم نداریم و کنار هم ارامش داریم وخوشحالیم از این جهت این حسی که بین مون بوجود اومده ما دوبار با هم معاشقه داشتیم و بعد این موضوع رفتار دوست پسرم هم تغییری نکرده و ولی من خوندم که دریک رابطه عاشقانه وارد مسائل جنسی نشوید چون هم حس عاشقانه روخاموش میکنه و هم این که مرد دلسرد میشه و میزاره میره، شما لطفا یه راهکار درست ارایه بدید که من در روند رابطه پیش بگیرم ممنون

دوست گرامی سلام بعد از سه ماه اشنایی به معاشقه رو اوردید و البته حد این معاشقه را مشخص نکردید.اما فکر می کنید که دوست پسرتان رفتارش تغییر نکرده و سرد نشده. دوست خوبم از کجا مطمئن هستی که این یک نقاب نباشد برای دراختیار داشتن شما برای لذت بردن و هروقت قصد جدی شدن قضیه را داشتید ایشون رفتارشان تغییر نکند؟ رابطه جنسی در دوران دوستی شاید جذاب و ارضاکننده باشد، اما این جذابیت و شور و هیجان دوامی ندارد. چرا که پسران و مردان فکر می‌کنند که این رابطه بخشی از دوستی‌شان بوده، درواقع اگر دختری در دوران رابطه عاطفی همه صمیمیت‌ها، جذابیت‌ها و پتانسیل‌های عاطفیش را برای پسر رو کند، او سرد می‌شود و هیچ انگیزه‌ای برای ارتقای رابطه به مرحله ازدواج نخواهد داشت. چون همه دستاوردهایی که می‌توانست از این رابطه بدست آورد برایش مهیا شده است. مورد بعدی باید وقتی یک رابطه به مرحله جنسی برسد که شناخت ها کامل شده و شما به او اعتماد داریدو نگران واکنس های بعدی نباشید.اما شما الان نگران اینده هستید پس مشخص است هنوز به اعتماد و شناخت کامل نرسیده اید.

رابطه جنسی یکی از اتفاق هایی است که افراد را در آسیب پذیر ترین حالت خود قرار می دهد و شناخت و تصمیم گیری را سخت تر می کند و حای ممکن است رابطه ای که الان از نظر شما بدون مشکل است را دچار نوسانات و بحران ها کند.

اگر تصمیم و هدف هر دو از این اشنایی بحث ازدواح است بهتر است با کنترل هیجانات و احساسات به شناخت و بررسی بپردازید و موقعیت خود و طف مقابل را در این رابطه مشخص کرده و خد و مرزهای فعلی رابطه را اعلام کنید

پیشنهاد می کنم برای شناخت هم وقت بکذارید و در صورتی که تفاهم های لازم را دارید رابط را بصورت رسمی و زیر نظر خانواده پیش ببرید و رابطه جنسی را به از رسمی شدن موکول کنید

سلام. من حدود7سال با دوست پسرم در ارتباطم خیلی همدیگه رو دوست داریم وهیچ مشکلی نداریم. تتها مشکلمون اینه که من 4 سال از ایشون بزرگترم و خانواده اشون مخالفت میکنن ما باهم ازدواج کنیم. خودشم نمیتونه رو حرف خانواده اش حرف بزنه و نمیدونیم چیکار کنیم. ذهنمون خیلی درگیر میشه راهنماییون کنین

با سلام به شما دوست محترم ازدواج یک امر چند عاملی است. یعنی برای این که دو نفر بتواند ازدواج کنند و ازدواج پایدار و رضایت مندانه ای هم داشته باشند، باید چند عامل مختلف کنار هم جمع بشوند تا این اتفاق بیفتد. سن یکی از این عوامل است . شما در مورد سن خوتان و ایشان صحبتی نکرده اید اما اگر شما به عنوان زن، بیست و هفت- هشت ساله هستید و شخص مقابل پسری بیست، بیست و یک ساله است به این نکته توجه کنید، شما در دوره جوانی به سر می برید و به دلیل زن بودن تان به بلوغ کامل رسیده اید اما همسر مورد نظرتان در اواخر دوره نوجوانی است و هنوز به طور کامل وارد دوره جوانی نشده است. این تفاوت مهم است چون نیازها و انتظارات انسان ها در هر دوره ای از زندگی با دوره بعدی یا قبلی متفاوت است در ازدواج های به این صورت ابتدا ما از مراجعه کننده می خواهیم در مورد سوالات زیرفکر کنند: قبل از این که بخواهید ازدواج کنید باید بدانید کیستید، چه هویتی از خودتان سراغ دارید و می خواهید چه کار کنید؟ به خصوص حالا که می خواهید با مردی کوچکتر از خود ازدواج کنید، لازم است بدانید چه جور آدمی هستید؟ مثلاً اگر در آینده جایی رفتید و دیگران درباره تفاوت سنی شما و همسرتان سؤال کردند آیا ناراحت می شوید یا برایتان مهم نیست? چقدر می توانید تداوم مخالفت های خانواده ایشان را که ممکن است به صورت کم کردن حمایت از شما و یا کنایه زدن باشد مدیریت کنید. و از سویی انگیزه طرف دیگر از ازدواج با شما چیست؟ با واقع بینی به این سؤال جواب بدهید به نظر خیلی بیشتر از شما، طرف مقابل احتیاج به کمک دارد. صورت مساله واضح است و شما انتظار دارین بعد از 7 سال چه کسی به شما چه کمکی کند؟ دو راه وجود داره. اون آقا جلوی خانواده بایسته و حتی اگه خانواده اش طردش کردن و کمکی بهش نکردن بتونه روی پای خودش بایسته و شما هم این شرایطو بپذیرید و ازدواج کند. اگه این امکان پذیر نیست، هر چه سریع تر باید رابطه تموم بشه . در ضمن به موارد زیر نیز توجه کنید: در در صورت موافقت ظاهری خانواده ایشان. در ظاهر همه چیز خوب به نظر می رسد اما چند عامل به طور همیشگی این ارتباط را تهدید می کند: 1. مخالفت های خانواده همسر که همچنان ادامه دارد و هر لحظه ممکن است شما را دلزده کند. 2. تأثیر پذیری همسرتان از خانواده اش. 3. محدود تر بودن فرصت مادر شدن و یا از ترس از دست دادن این فرصت به دلیل عدم آمادگی شوهر و یا مخالفت های خانواده او. 4. این ترس که همسرتان روزی جذب زن های جوان تر شود. 5. از دست دادن جذابیت جنسی به شما پیشنهاد می کنم با دید منطقی و مشورت با مشاوره در این زمینه تصمیم بگیرید

من با پسری سی ساله صیغه شدم که خودم قبلا طلاق گرفتم اونم یه دختری رو خیلی دیوانه وار دوست داشت. که نتونست بدستش بیاره .همیشه خسته ست معلومه عشق و ازدواج رو کم داره منم همین حسو دارم. اون یه پسر تقریبا مذهبی و غیرتی هست. جطور پایبندش کنم و اونو عاشق خودم کنم

دوست گرامی سلام شما سابقه زندگی مشترک را دارید و با جنبه های ارتباطی با مردان تا حدودی اشنا هستید و از این لحاظ می توانید اکنون با تجربه از اشتباهات و تحربه های قبلی خود موفق تر عمل کنید و زندگی مشترک موفقی داشته باشید . یادتان باشد تجربه ازدواج قبلی از شما آدم با تجربه تری ساخته است که با آدم قبل از ازدواج اول متفاوت است.در این راه ، میتوانید از پیشنهادات زیر کمک بگیرید: 1- به ایشان نشان دهید که علاقه مند به او می باشید . 2- به ایشان فرصت بازسازی احساسی بدهید تا بتواند شرایط جدید را قبول کند و از بحران خارج شود . 3- با او صادق باشید . 4- اجازه دهید در مورد احساساتش با شما صحبت کند و شما بدون جبهه گیری فقط شنوا باشید . 5- در این ارتباط صبور باشید . 6- اهداف مشترک داشته باشید و همدیگر را تشویق کنید . 7- سعی در شناخت او داشته باشید و از خواسته ها و علایقش با خبر شوید. 8- منطقی باشید . 9- نیازهای برآورده‌نشده‌شان را برآورده کنید . 10- اعتماد به نفس و عزت نفس خود را افزایش دهید .

آدرس: تهران، پونک، نبش بلوار پونک، پلاک 2، طبقه سوم، واحد 6

تلفن پشتیبانی:02146015870

رزرو نوبت مشاوره

انجمن روانشناسی آمریکا

سازمان نظام روانشناسی و مشاوره ایران

سازمان بهزیستی ایران

انجمن روانشناسی ایران

 

 

آیا پسری را دوست دارید و می‌خواهید از او دلبری کنید؟ روش‌های مختلفی برای جذب کردن پسرها وجود دارد و ما در این مقاله می‌خواهیم، درباره روش‌های درست و اشتباه جذب کردن پسران صحبت کنیم. اگر برای تسخیر قلب پسرها از راه درست وارد شوید، احتمالش زیاد است که با بازی کردن نقش دختر رویاهایش و نشان دادن تمام خصوصیاتی که او در یک دختر تحسین می‌کند، در نهایت موفق شوید. اما اگر راه‌های اشتباه را انتخاب کنید، به دلایل زیادی ناراحت و سرخورده خواهید شد. ممکن است توجه پسر مورد علاقه‌تان را جلب کنید، اما او دیر یا زود متوجه می‌شود که فقط داشتید سعی می‌کردید که او را تور کنید و هیچ پسری از به دام افتادن خوشش نمی‌آید. در این مقاله با روش‌های مختلفی برای جذب مردان آشنا می‌شوید که موثر بودن آنها به لحاظ علمی اثبات شده است، بنابراین اگر می‌خواهید با بایدها و نبایدهای جذب پسران آشنا شوید، در ادامه با ما همراه باشید.

شاید فکر کنید برای جذب پسر مورد علاقتون باید مثل سلبریتی‌های فیلم‌های هالیوودی باشید و این موضوع تمام فکرتان را درگیر کرده است. کافی است پسر مورد علاقه‌تان را خوب بشناسید ،با کمی مهارت می‌توانید برای او فردی جذاب باشید. در این مقاله روش‌های کاربردی برای جذب پسرها را بررسی می‌کنیم. قبل از هر کاری باید پسر مورد علاقه خودتان را خوب بشناسید. اگر فکر می‌کنید به تنهایی نمی‌توانید به شناخت کافی از پسر مورد علاقه‌تان برسید و مشورت با شخص دیگری می‌تواند به شما کمک کند،

فهرست مطالب

چگونه با عشق خود شوخی کنیم

اولین چیزی که پسرها متوجه آن می‌شوند، لبخندی است که یک دختر بر لب دارد.  همه توقع دارند که یک دختر موقر و خوش‌رفتار باشد و روش لبخند زدن یک دختر متانت او را نشان می‌دهد. هرچقدر هم که در خانه آزادانه و با صدای بلند می‌خندید، خنده شیطانی دارید یا با صدایی گوش‌خراش می‌خندید، لطفاً این خنده‌های پرسرو صدا را در جمع فراموش کنید. سعی کنید باوقار باشید و به شیوه‌ای متمدنانه مانند یک بانوی دوست‌ داشتنی بخندید. بهترین کار این است که لبخندی ملیح به لب بیاورید، لزومی ندارد که تمام سی و دو دندان خود را به همه نشان بدهید.

علم اثبات کرده است که بین نگاه کردن به چشم‌های یکدیگر و عاشق شدن ارتباط وجود دارد. تعداد نورون‌های مختص حس بینایی در مغز بیشتر از چهار حس دیگر است، بیش از 80% مواردی که به نوعی وارد بدن می‌شود، از فیلتر چشم‌ها عبور می‌کند. به علاوه چشم‌ها جز آن که دریچه‌ی روح هستند، دروازه‌ای به سوی گذرگاه‌های عصبی هستند که ارتباطات عاشقانه را در مغز شکل می‌دهند.

اگر پسری بوی بد بدهد، حاضرید حتی در خیالتان به با او بودن فکر کنید؟ پس چطور انتظار دارید که پسر مورد علاقه‌تان دختری را دوست داشته باشد که بوی بد بدهد؟ هر فردی رایحه‌ی خاص خود را دارد که معرف شخصیت او است. بنابراین عطرهای خوشبویی را انتخاب کنید که پسرها را به خود جذب می‌کند. بدبو بودن دهان نیز پسرها را فراری می‌دهد. به خاطر خودتان و حفظ سلامتی خودتان، نه هیچ کس دیگر، مرتب حمام بروید و از ضدعرق خوشبو استفاده کنید.

دخترها به پرشور بودن و قشقرق راه انداختن معروف هستند. پسرها به هیچ وجه دخترهایی را که رفتار نمایشی دارند، شلوغ می‌کنند و از کاه کوه می‌سازند، دوست ندارند. اجازه ندهید که این جامعه مردسالار اثبات کند که زنان ضعیف‌تر از مردان هستند. هر چقدر هم که فیلم عاشقانه دیده‌اید، نگذارید که این داستان‌های غیرواقعی زندگی عاشقانه‌تان را به نابودی بکشاند.

پسرها شاید هنرپیشه‌هایی با آرایش فراوان و موهای بلند افشان را دوست داشته باشند، اما در واقعیت وقتی می‌خواهند، زن زندگی خود را انتخاب کنند، همواره دخترهای ساده را انتخاب می‌کنند. البته منظورمان این نیست که اصلاً آرایش نکنید، اما بهتر است روزهای معمولی آرایش ملایمی بکنید تا در روزهای خاص بتوانید، دوست پسرتان را با آرایش خاص‌تان غافلگیر کنید. قرار نیست با آرایش کردن خودتان را شبیه هیولا بکنید، آرایشی را انتخاب کنید که خاص‌تر و زیباترتان بکند.

وقتی که پسری نمی‌تواند به راحتی به دختری نزدیک شود، غرورش خدشه‌دار می‌شود و از خودش می‌پرسد که این دختر چرا به او علاقه ندارد. بنابراین بازیگوش باشید، ناز کنید و با ترغیب کردنش به صحبت کردن با خودتان، او را سر انگشتتان بچرخانید. البته مراقب باشید زیاده‌روی نکنید و تصویری از دختری خجالتی را از خودتان به نمایش نگذارید، که رسیدن به او ممکن نیست. اگر عاقلانه عمل کنید، مانند آهنربا پسر مورد علاقه‌تان را به خود جذب می‌کنید.

بهترین روش برای تسخیر قلب یک پسر این است که با نشان دادن استعدادها و خصوصیات منحصر به فردتان توجهش را جلب و او را به خودتان علاقمند کنید. پسرها می‌خواهند با دخترانی جذاب و پرشور آشنا شوند، بنابراین وقت آن است که هنرهایتان را رو کنید. استعدادها یا خصوصیاتی را که از شما یک زن جذاب می‌سازد، به نمایش بگذارید. برای مثال اگر صدای خوبی دارید، وقتی می‌دانید که او در همان نزدیکی است، استعداد خوانندگی‌تان را به دوستانتان نشان دهید تا عشقتان بداند که چه صدای دلنشینی دارید.

تا حالا برایتان پیش آمده در یک مهمانی، پسری نظر شما را به خودش جلب کند، ولی شما ندانید که باید در آن لحظه چه کار کنید؟ بیشتر دخترها می‌گویند که دوست ندارند شروع کننده رابطه باشند و حتما پسر باید جلو بیاید. اما اگر داستان را از سمت پسرها نگاه کنیم، متوجه می‌شویم که آن‌ها وقتی نشانه‌ای از شما نمی‌بینند، از شروع ارتباط می‌ترسند. در این زمان چه کار باید کرد؟

چطور دلبری کنیم؟

1. ارتباط چشمی برقرار کنید. 2. لبخند بزنید. 3. به او نشان دهید که به آشنایی بیشتر تمایل دارید. 4. تک‌کلمه‌ای صحبت نکنید. 5. مرموز باشید. 6. خیلی برای جذاب بودن تلاش نکنید. 7. غیر مستقیم به او نشان دهید که به ادامه آشنایی بیشتر علاقه دارید. 8. با کمک موبایلتان، معجزه کنید.

خودتان را جای پسر مقابل بگذارید، چقدر احتمال دارد با دختری که حتی به شما نگاه نمی‌کند، سر صحبت را باز کنید؟ شما ممکن است با خودتان بگویید: «یکبار بهش نگاه کردم، دید دیگه. اگر می‌خواست بیاد، میومد». اما، جواب ما به شما اینه: «نهههه». شما حداقل باید سه/چهار بار به او نگاه کنید تا جرات پیدا کند که صحبت را با شما شروع کند.

در حین ارتباط چشمی، هیچ‌وقت جادوی لبخند زدن را فراموش نکنید، چون با اینکار دو تا پیام مهم به فرد مقابلتان می‌دهید: اول اینکه: «من یکم ازت خوشم خومده و دوست دارم باهات صحبت کنم». و دوم: «من دختر شادیم. تو صحبت کردن با من قراره بهت خوش بگذره!»

با وجود سیگنال‌هایی که فرستادید باز هم پسری که جلو میاد، از شروع ارتباط خیلی مطمئن نیست و کمی می‌ترسد. شما در اینجا با گفت‌وگویتان می‌توانید، تمایل خودتان را به آشنایی بیشتر با او نشان دهید. البته لازم نیست که همه سوال‌هایش را با هیجان جواب دهید، اما بهتر است یک سری نکات ریز را رعایت کنید. (در دو اسلاید بعد در این مورد صحبت می‌کنیم:)

به این سناریو توجه کنید: پسر: «شغلتون چیه؟» دختر: «کارمند بانک» پسر: «چه جالب، خواهر منم تو بانک کار می‌کنه؛ به نظر من خیلی کار سختیه.» دختر: «اوهوم» (هدف این گفت‌وگو را فراموش نکنید. در حقیقت قصد پسر، صحبت کردن در مورد شغلتون نیست؛ بلکه می‌خواهد موضوع مشترکی برای صحبت کردن پیدا کند.)

لازم نیست تمام نکات مهم زندگی خودتان را در همان دیدار اول توضیح دهید. کمی مرموز بودن بسیار جذاب است. البته به این معنی نیست که جواب تمام سوالات را سربالا بدهید. به این مثال توجه کنید: پسر: «شغلتون چیه؟» دختر: «من نوازنده پیانو هستم. 15 ساله پیانو می‌زنم. البته اولش خیلی دوست نداشتم ولی کم‌کم علاقه‌مند شدم. ….) این همه توضیح برای بار اول آشنایی، اصلا مناسب نیست!

یکی از پرتکرارترین سوالات دخترها این هست: «چرا پسرایی که من ازشون خوشم میاد، از من خوششون نمیاد و پسرایی که من خوشم نمیاد، از من خوششون میاد؟» شاید یکی از جواب‌های اصلی برای این سوال این باشه: شما در مقابل پسرهایی که خوشتان می‌آید دوست دارید بهترین باشید و همین تلاش بیش از حد جواب عکس می‌دهد.

خیلی خجالتی بودن یا خیلی سهل‌الوصول بودن هر دو دافعه ایجاد می‌کند. سعی کنید یک رفتار میانه را انتخاب کنید؛ اما چرا؟ اگر خجالتی باشید، احتمالا پسر با خود فکر می‌کند: «وای، حالا باید کلی تلاش کنم تا یک کلمه حرف بزنیم.» و اگر سهل‌الوصول: «خب حتما با خیلی‌های دیگه اینطوری هست.»

اگر اولین دیدارتان خوب پیش برود و هر دو به ادامه آشنایی تمایل داشته باشید، احتمالا سعی می‌کنید از طریق فضای مجازی با هم در ارتباط باشید. در این زمان است که شما می‌توانید با موبایلتان و ارسال پیام‌های مناسب و درست، جادو کنید. اما چطور؟ رادیو عشق، در کارگاه «جذب مرد با موبایل»، به شما یاد می‌دهد چطور به بهترین نحو از گوشی موبایلتان استفاده کنید.

همه ما می‌دانیم که توقعات پایانی ندارد و علاقه‌مندی‌های تمام انسان‌ها با هم یکسان نیست. با این حال نکاتی که ذکر شد، رایج‌ترین توصیه‌هایی است که برای جذب پسرها در سراسر جهان کاربرد دارد. برای این که از جزئیات بیشتری درباره جذب عشقتان آگاه شوید، اول باید شخصیت و دیدگاه‌های عشقتان را به ما توضیح بدهید. برای بهره‌مندی از راهنمایی‌های ارزشمند مشاورین ما اینجا کلیک کنید.

روش بسیاری از دخترها برای جذب کردن پسرها و عاشق کردن آنها این است که خودشان را تغییر می‌دهند. احتمالاً شما هم تلاش کرده‌اید تا خودتان را به شکلی دربیاورید که “فکر” می‌کنید، پسر مورد علاقه‌تان دوست دارد. در این حالت برای خوشایند عشقتان وانمود می‌کنید که آدم دیگری هستید. این نقاب زدن به دو دلیل زیر بسیار بد است:

در هر حال این صادق نبودن کمکی نمی‌کند که تا پایان عمر در کنار عشق‌تان به خوبی و خوشی زندگی کنید. بنابراین بهتر است خودتان باشید و همان‌طور که برای او دلبری می‌کنید، اجازه دهید که شما را به درستی بشناسد.

اگر فکر می‌کنید که باید کار اشتباهی را برای دلبری از دوست پسرتان انجام دهید و می‌دانید که نباید این کار را بکنید، پس از انجام دادن آن منصرف شوید. هیچ پسری ارزش این را ندارد که اصول اخلاقی‌تان را زیر پا بگذارید و خودتان، دوستانتان و خانواده‌تان را به دردسر بیاندازید. به علاوه وقتی کاری را برخلاف اصول اخلاقی خودتان انجام می‌دهید، خودتان را در باتلاقی می‌اندازید که عزت نفس‌تان را می‌بلعد. برای مثال اگر کار احمقانه‌ای مانند مصرف مواد مخدر انجام دهید، تجسم خودتان در زمان مصرف مواد باعث می‌شود که احساس بدی نسبت به خودتان پیدا کنید و به این ترتیب برداشت دیگران درباره شما نیز تغییر می‌کند و فکر می‌کنند که شما آدمی هستید که زندگی خود را با انتخاب‌های اشتباه به نابودی کشانده است. در این بین اگر پسری باشد که شما را به خاطر اخلاقیاتتان دوست داشته باشد، با این خرابکاری‌ها علاقه‌اش را به شما از دست می‌دهد.

احمقانه و کودکانه رفتار کردن توصیه‌ی اشتباهی برای جذب مردان است که از زمان انسان‌های غارنشین رواج داشته است. عده‌ای تصور می‌کنند که رفتار احمقانه مترادف لطافت زنانه است و نشان می‌دهد که این دختر گیج دوست‌داشتنی به حمایت یک مرد قوی بزرگ نیاز دارد. البته که این تصور یک کلیشه اشتباه است. حتی اگر احمقانه رفتار کردن برای جذب دوست پسرتان باعث شود که او شما را دختری لطیف و آسیب پذیر ببیند، این کار او را جذب خود واقعی‌تان که یک زن قوی است، نخواهد کرد. مرد محبوبتان دیر یا زود از این رفتار احمقانه خسته خواهد شد و شما را به خاطر یک دختر باهوش ترک خواهد کرد. باور کنید که هیچ پسری مدت زیادی با دختری نمی‌ماند که هیچ کاری از سلول‌های خاکستری مغزش نمی‌کشد.

نحوه پیام دادن شما بسیار در شناخت و دید مرد مورد نظرتان از شما موثر است. این روزها بخش عمده ارتباطات از طریق موبایل انجام می‌شود اما متاسفانه استفاده ناشیانه از آن بسیار دردسرساز و مشکل‌ساز است. اینکه در چه موقعیتی چه پیامی بفرستید و چه برخوردی داشته باشید بسیار مهم است. نحوه پیام دادن آنقدر مهم است که گاهی یک پیام اشتباه سوءتفاهمی ایجاد می‌کند که مرد مورد نظرتان کلا از ادامه ارتباط با شما منصرف می‌شود، فقط به این خاطر که لحن کلامتان را اشتباه منتقل کرده‌اید. برای جذب و عاشق کردن مرد مورد علاقه‌تان از طریق موبایل، برای مثال باید با پیام‌هایتان جوری مردانگی او را تحسین کنید که نه خیلی مستقیم و زننده باشد نه تکراری باشد و حسی به او بدهید تا به حال در کنار هیچ دختری نداشته است. در مکالمات پیامی‌تان در عین حال که خط قرمز‌هایتان را حفظ می کنید باید اعتماد به نفس زنانه‌تان را نشان دهید.

حتما بخوانید: دلبری با موبایل و از راه دور

 

مشاوره آنلاین در زمینه دلبری از عشق و پسر مورد علاقه

عشقت رو جذب کن

چگونه با عشق خود شوخی کنیم

میخوای یاد بگیری چطور روز به روز بیشتر قلب عشقتو بدست بیاری؟ چطور یه رابطه موفق منجر به ازدواج داشته باشی؟ چطور یه زندگی مشترک موفق داشته باشی؟ پس فرصت را از دست نده! تو هم به جمع دنبال کنندگان پیج رادیو عشق در اینستاگرام اضافه شو…

عضویت در خبرنامه رادیو عشق

22 بازدید

49 بازدید

32 بازدید

38 بازدید

40 بازدید

دیدگاه

نام *

ایمیل *

وب‌ سایت

ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی می‌نویسم.

مشترک نمی شومدریافت همه دیدگاه های این نوشتهفقط دریافت پاسخ دیدگاه های خودم

سلام و عرض ادب من یه دختر۱۷ساله هستم و عاشق یکی از پسرای فامیلمون شدم که یک سالم ازمن بزرگتره،من نمی دونم که اونم دوسم داره یا خیر،اما هر وقت میبینمش ازم دور میشه گوشه گیر میشه و این کا واقعا منو آزار میده خواهشا کمکم کنید

سلام دوست گرامی هر زمانی که او بتواند به صورت مستقیم ابراز علاقه کند، آن وقت شما روی حرف‌هایش حساب باز کنید. اما به این نکته توجه داشته باشید، هر دوی شما سن کمی دارید و این سن برای رابطهف سن مناسبی نیست.

با سلام و عرض ادب من یه دختر۲۲ساله هستم عشقم ۳۰سالشه من زیادی روش حساسم تا حدی که گفتم عکس خودتو رو پروفایل بردار اونم ناراحت شد منم گفتم دیگه اصلا چیزی نمیگم اصلا من کیم که نظر بدم حالا قهره من چیکار کنم رابطمون خراب نشه 🥺🥺ممنون میشم راهنماییم کنید

سلام دوست گرامی احتمالاً ترس از دست دادن دارید و یا اینکه او به شما توجهی نکند. این مساله باعث سردی در رابطه می‌شود و باید تلاش کنید تا مهارت‌های ارتباطی صحیحی را آموزش ببینید. در این مسیر ، مشاور با شما همراهی خواهد کرد.

سلام و عرض ادب بنده به مدت ١ ماه با اقایی آشنا شدم در فضای مجازی اینم ذکر کنم ایشون ٢٧ سالشونه و بنده ١٨تو این یک ماه آشنایی ازخصوصیات رفتاریشون میگفتن و این که مثلا من تو زندگیم به آدمی مثل تو نیاز دارم و… تو این مدت آشنایی نه من از ایشون عکس خواستم نه ایشون از من بعد از مدت ١ماه ایشون از بنده ی جورایی خواستگاری کردن سوال من اینه مگه میشه آدم کسیو نبینه و عاشق بشه و فقط جذب رفتار اون آدم بشه 🤔🤔🤔🤔اینم خدمتتون عرض کنم ی دوسه باری گفتن عکسمو میفرستم و خب من گفتم نمیخواد و… حالا بعد گذشت یک ماه من گفتم یک الی دو هفته باهم ارتباطی نداشته باشیم بعد عکس های همو ببینیم سوال من اینه آدم میشه عاشق کسی بشه که اون آدم ندیده و اینم بگم آدم به شدت با شخصیتی هستن که هیچ حرف نامربوطی تا به امروز نزدن

سلام دوست گرامی کیفیت این رابطه بسیار پایین است و شناختی در آن بوجود نیامده است. خواستگاری؟ آن هم بدون هیچ شناختی؟ نیاز به راهنمایی مشاور دارید تا واقع‌بینانه‌تر به این ماجرا نگاه کنید.

سلام من هانا هستم و ۱۴سالمه و از ۹سالگی با یکی از پسرای دوستامون دوست هستیم من ازش خوشم میاد و ۷ ساله دوسش دارم و اون نمیدونه و اینکه رابطمون یک طرفس و حس میکنم از من خوشش میاد اما مطمعن نیستم اون تهرانه و من مشهد قبلا مشهد بود اخرین باری که دیدمش پارسال بود و تو اون سال بنظرم یکم علاقا از طرفش دیدم مثلا من با دوستم تو اتاق بودیم اون اومد درو باز کرد و بحثو شروع کرد و قبل این کارش همش میومد پشت در از زیر در سایشو میدیدم و رفته بودم تو تراس و یواشکی بهم نگاه میکرد و بعد هم بحثو باز کرد بنظرتون چیکار کنم تا اون جذبم شه و بهم بگه و اینکه بنظرتون اون به من علاقه ای داره؟؟؟؟

سلام دوست گرامی سن شما برای جذب عشق و بودن در یک رابطه بسیار کم است و این علاقه در سال‌های آینده تغییر شکل خواهد داد.

سلام وقت بخیرمن ۳۰ ساله و کارمند هستم چند وقتی هست که من صفحه اینستاگرام شخصی رو دنبال میکنم از زمانی که صفحه ایشون رو دنبال کردم به شدت یک حسی درونم بیدار شده که اسمش رو نمیدونم چی بایدبزارم از طرفی خیلی دوست دارم که از طریق پیغام به ایشون نزدیک شم ولی فکر اینکه جواب ندن یا جواب منفی بگیرم اذیتم میکنه و خیلی روحم رو درگیر کردن و هر لحظه به ایشون فکر میکنم…. ممنون میشم راهنمایی کنید🙏

سلام دوست گرامی به صورت غیرمستقیم باید تلاش کنید تا به ایشان نزدیک شوید. ابتدا پست‌های او را بررسی کنید که به چه مسائلی بیشتر علاقه دارد و پست مشابه برایش ارسال کنید. ددر واقع باید ابتدا باب گفتگو باز شود. شما می‌توانید برای بررسی بیشتر و یادگیری مهارت‌های صحیح ارتباطی در جذب عشق؛ در دوره«جذب عشق، از آشنایی تا ازدواج» رادیوعشق شرکت کنید.

سلام من یه دختر ۱۹ ساله هستم و دوست پسرم از من یه سال بزرگتر هست اون اول دوستی به من رابطه ی جنسی پیشنهاد داد من بهش گفتم که ترس عجیبی دارم از این نوع رابطه اون هم قبول کرد ولی به نظرم براش جذاب نیستم و حس میکنم که دیگه منو دوست نداره و با یه دختر دیگه رل زده این موضوع منو خیلی آزار میداد و همش تو فکر بودم یه روز تصمیم خودم رو گرفتم و دنبالش کردم و دیدم حدسم درست بود و با یکی دیگه رل زده رفتم جلو بهش گفتم و با هم به هم زدیم میشه بگید که مشکل از من بود یانه آیا باید قبول می کردم؟

سلام دوست گرامی اگر پیشنهاد ایشان را قبول نکردید، کار مناسبی انجام دادیدف چون ابتدای رابطه این پیشنهاد درست نیست و نشان دهنده این است که طرف مقابل به دنبال رابطه عمیق عاطفی نیست. ضمناً او به سمت شخص دیگری گرایش پیدا کرده است؛ پس بهتر است او را فراموش کنید.

سلام من ۱۷سالمه حدود ۷ساله که عاشق پسری هستم واونم عاشقمه باهاش دوست شدم وبخاطر خانواده چون که فهمیدن مجبورشدم کنار بذارمش الان عاشق همیم ولی ازهم دوریم چکارکنم که پدرم بزاره باهاش ازدواج کنم هم سنیم عاشق هم هستیم

سلام دوست گرامی علت مخالفت پدرتان را مطرح نکردید. اگر علت مخالفت سن هردوی شماست که این دلیل منطقی است. بهتر است در این زمان به وطایف سنی خودتان توجه و تمرکز داشته باشید.

سلام من الان حدودا چند ماهه ک با یک پسر که از خودم ۳سال بزرگ تره رل زدم رابطمونم مجازیه و قراره واقعی شه همدیگه رو هم خیلی دوست داریم ولی مشکل اینجاست که وقتی پیامش میدم دیر آنلاین میشه ینی از ۲۴ساعت شاید فقط ۲ساعت تو روز جواب بده همین خیلی تو رابطه اذیتم می‌کنه بهشم گفتم ولی هر دفعه بهونه الکی اورده میشه لطفاً راهنماییم کنید

سلام دوست گرامی 3سال رابطه مجازی بدون دیدار؛ ریسک بزرگی کردید. به سن خودتان و او اشاره نکردید. توصیه می‌شود رابطه مجازی بعد از 1 ماه به دیدار حضوری برسد تا بتوانید به شناخت بیشتری از یکدیگر برسید.

سلام من دختری 20ساله هستم یک سال هست با یکی از هم دانشگاهیام ک دو سال از من بزرگ تر هست دوست شدم رابطه ی بسیار خوب و متعهدی داریم و واقعا عاشق هم هستیم من واقعا برای دوس پسرم جذابم و این رو همیشه به زبون میاره ولی من یکم تو رابطه جنسی سرد هستم و این موضوع ذهن دوس پسرم رو درگیر کرده و میگه که شاید من اونقدر واست جذاب نیستم ک تو به من اون کشش رو داشته باشی و این که ما ک الان تو رابطه دوستی این جوری هستیم بعدا ک ازدواج کردیم و همیشه پیش همیم ممکنه اذیت کننده بشه خودم هم ب نسبت قبول دارم اون جور که باید، تو رابطه جنسی گرم نیستم و خیلی لذت نمی‌برم ولی خب خیلی عشقم رو دوس دارم و اصلا دلم نمیخواد حس کنه که من نسبت بهش سرد هستم و واسم جذاب نیست بنظر شما آیا این که من همیشه از رابطه جنسی کع تو رابطمون هست استرس دارم دلیل بر این سردی نیس؟ البته ب تازگی اون استرس کم رنگ شده ولی بازم میلم همونطوریه

سلام دوست گرامی گرمی و سردی در رابطه جنسی به خیلی از عوامل مربوط است . صرفا نمی‌توان به دلیل عدم کشش داشتن، به شخصی گفت که سرد است. ممکن است چون هنوز احساس امنیت در رابطه ندارید و در دوران دوستی هستید، این اتفاق می‌افتد. در آینده می‌توانید به سکس‌تراپ مراجعه کنید.

سلام من 17سالمه 1ساله عاشق پسر عمه بابام شدم اون 23سالشه خیلی دوسش دارم یعنی شب و روز بهش فکر میکنم مامانشم وقتی 14سالم بود منو برای اون خواستگاری کرد ولی گفتن بچه هست دیگه حرفی ازش پیش نیومد ولی اون مث دخترای دیگه فامیل به من نگاه میکنه هیچوقت ندیدم بهم توجه کنه ولی من دیونه وار عاشقشم دوست دارم باهاش ازدواج کنم اما اون اصلا توی این چیزا نیست یعنی من چیکار کنم؟ چجوری اونو عاشق خودم کنم

سلام دوست گرامی شما در دوره نوجوانی قرار دارید و این دوره زمانی است که هیجانات شما به بالاترین حد خود می‌رسد و این تمایل شدیدی که پیدا کردید تا حد زیادی مربوط به سن شماست. البته تمایل مادرشان برای خواستگاری نیز در نوع نگاه شما بی تاثیر نبوده است. در هر صورت تا زمانی که خود طرف مقابل شما این درخواست ازدواج را نداشته باشد این تمایل شما یکطرفه است. بهتر است در این زمان شما دستاوردهای خودتان را تقویت کنید. مانند درس، کنکور، کار هنری و….

سلام،من چندماهیه که با پسری دوست شدم و خیلی عاشقش هستم… از همون اول رابطه باهام خیلی گرم و صمیمی بود… و بهم گفته بود ک قبلا دوست دختر داشته و بخاطر دروغایی ک ازش شنیده از اون جدا شده… دفعه ی پیش ک رفتم پیش عشقم…حالش خوش نبود و بهم پی امای قبلا دوست دخترش رو نشون دادو گفت…خیلی دوسش داشتم…حتی اسمشو روی سینش تاتو زده و بهم گفت ک آدم کسی ک واقعا دوسش دارو رو روی سینش هک میکنه و آهنگای غمگین گوش میداد..‌منم طاقت نیاوردمو کلی گریه کردم…عشقو تو چشماش احساس میکردم…ولی همیشه بهم میگه تو عشق اولو آخرمی…هیچوقت تنهات نمیزارم…ووو…بهم اطمینان میده ک همیشه کنارمه…ولی من همیشه هراس از دست دادنش رو دارم… باید چکار کنم ک ب عشق سابقش فکر نکنه؟ چکار کنم ک همیشه رابطمون پایدار باشه؟

سلام دوست گرامی به سن خودتان و طرف مقابل اشاره نکردید. شما وطیفه‌ای و مسئولیتی در قبال اینکه او دیگر به عشق سابقش فکر نکند ندارید.پرونده عشق سابقش را خودش باید ببندد. تا زمانی که ایشان مانند قبل عاشق عشق قبلش هست، بودن شما در زندگی ایشان، به ضرر خود شماست. برای او روشن کنید که شما می‌خواهید رابطه‌ای را بدون حضور و وجود عشق سابقش تجربه کنید. این رابطه امنیت عاطفی شما را به خطر می‌اندازد، به همین دلیل است که ترس از دست دادن او را همیشه دارید و خواهید داشت.

سلام من و رئیسم هم سنیم هر دو 28 سالمون هست ایشون رفتار صمیمانه شون رو باهام توی پیام و مراودات شروع کردن ولی من نمی تونم باهاش راحت شم چون حس رئیس و کارمند بودن حتی خارج از محیط کار هم همراهم هست و نمی تونم باهاش راحت باشم با اینکه خیلی دوست دارم باهاش ارتباط دوستانه داشته باشم چیکار باید بکنم؟

سلام دوست گرامی رفتار صمیمانه را با چه هدفی شروع کردند؟ آیا نقش خودتان برای‌تان روشن است که با چه کسی وارد رابطه شدید؟ زمانی که شما در برابر یک نفر، دو نقش همزمان را برعهده می‌گیرید، تا وقتی نقش شما دقیق مشخص نشود، این راحتی و صمیمیت شکل نمی‌گیرد. پس در ابتدا با طرف مقابل صحبت کنید تا بدانید قصد و هدف شما از این ارتباط خارج از محیط شغلی چیست؟

سلام من۱۸سالمه ویکساله ک میرم کلاس شیمی این استادمونم۲۹ سالشه.تواین مدت فهمیدم وکاملامطمئنم ک دوسم داره ازکاراش نگاهای یواشکی ک بهم میکنه حتی گاهامیشه که منم نگاش میکنم وهمزمان ۵دقیقه هم شده ک بهم زل میزنه انگارک بخادچیزی بگه بفهمونه ولی نمیتونه مستقیم به چشام خیره میشه بعضی وقتابه کارام میخنده.من اوایل میرفتم کلاسش ولی ازرفتاراش خسته شده بودم احساس میکردم بیش ازحدبهم نزدیک میشه یاخیلی به اندامم وصورتم خیره بود واون موقع خیلی دوسش داشتم وساده بودم به همه حرفاش میخندیدم .اونم توجمع کلی طرفداریمومیکرد دیگه ازنگاهای لحظه ب لحظش نمیدونستم کجافرارکنم.خیلی هم پرشوربودم واونم میدونس.میدونستم میخادم ولی چون چیزی نمیگف نرفتم دیگ کلاسش. چندماه بعددوباره تصمیم گرفتم برم ولی اجازه ندم دست کم بگیره منو وباز احمق وشیطون فرضم کنه اینم بگم من خیلی خوشگلم وکلاهمه پسرابااولین نگاه محومیشن.اماازاین موضوع بیشترناراحتم ک شایدمنوب این دلیل میخاد وچقدابلهم ودست پاچلفتیم .گاهاشده ک بهم نزدیک بشه ولی من دیگ مثل قبل نیستم وکلی تغییرکردم نمیزارم بهم نگاه کنه مثل غریبه هارفتارمیکنم درحالیکه بشدت دوستش دارم تنهادلیل اینکارم خودشه ک چرابهم اعتراف نمیکنه وبایکی ازشاگرداش راحته ومن حرصم میاد…میخام اززبون خودش بشنوم تازگیاهی میخادموقعیت جورکنه بچه هاازکلاس برن بیرون میدونم دقیقامیخادیکاری کنه دوسم داره ولی نمیگه بگین چیکارکنم😔وسنش بنظرتون مشکل نداره؟خیلی پرهیجان وآدم شادیه منم واس همین میترسم

سلام دوست گرامی ممکن است تمام این رفتارهایی که از ایشان می‌بینید و زیر نظر گرفتید، فقط صرفاً یک رابطه استاد و شاگردی باشد که شما به آن معنی علاقه عاطفی داده‌اید. علاقه به یک شخص قدرتمند مثل یک استاد و حرص خوردن از اینکه او به دیگر شاگردان توجه دارد، نشانه‌هایی از تله رهاشدگی است. درباره این تله‌ها می‌‌توانید به مقاله«کدام طرحواره در من برجسته‌تر است» مراجعه کنید. برای دریافت راهنمایی بیشتر می‌توانید از مشاوران رادیو عشق وقت مشاوره دریافت کنید.

سلام من یه دختر 20 ساله هستم. اولین عشق یکطرفه زندگیم رو تو دوران راهنمایی شروع کردم و به طور دیوانه واری تا اواسط تا 17 سالگی یکطرفه بودنشو ادامه دادم، و بعد دیگه فراموشش کردم. مشکل من اینه که از اون موقع دیگه نتوستم با پسرا به ارتباط برقرار کنم و هر وقت خواستم با یکی دوست شم به طرز عجیبی خودش یکیو داره و به صورت یه اصل واسم هی تکرار میشه ، الانم رو یکی کراش دارم که با هم همسایه ایم و من نمیدونم چجوری باهاش ارتباط برقرار کنم یا اصلا نمیتونم باهاش ارتباط چشمی داشته باشم و همه اینو به عنوان یه حالتی از غرور بهم نسبت میدن یه خورده هم اخمو به نظر میام . فقط یه مشکلی هم که هست اینکه پسره حدود یه سال و سه چهار ماه ازم کوچکتره این مشکلی ایجاد نمیکنه؟؟ لطفا کمکم کنید

سلام دوست گرامی از دوران راهنمایی تا 17 سالگی عشق یکطرفه داشتید دیگر با پسری نمی‌توانید ارتباط بگیرید نحوه ارتباط برقرار کردن را نمی‌دانید و اخمو و مغرور به نظر می‌رسید و طرف مقابل که از او خوشتان می‌آید، یک سال و چهار ماه از شما کوچک‌تر است. مجموعه این مسائل نشان می‌دهد که هنوز به بلوغ و پختگی برای شروع ارتباط عاطفی نرسیدید، معیارهای مشخصی برای انتخاب طرف مقابل‌تان ندارید و مهارت‌های ارتباطی را بلد نیستید. پس راه‌حل شما آموختن این مسائل است تا بتوانید ابتدا پرونده عشق گذشته را ببندید و هیجان زده وارد رابطه نشوید. شما می‌توانید از مشاوران رادیو عشق وقت مشاوره دریافت کنید.

سلام من دختری 23 ساله هستم از پسرهمسایه مون خوشم اومده ولی اصلا پیش نمیاد باهم رودر رو بشیم من فقط اونو دیدم اصلا منو ندیده و چون دوست داداشمه من میشناسمش. حالا نمیدونم چجوری راه ارتباطی مون رو باز کنم. نمیخوام مستقیما بهش بگم یا همچین چیزی که فکر کنه من راحت بدست میام یا دختر بدیم نمیخوام رابطه نامشروعم باهاش داشته باشم یه جور رابطه جهت آشنایی میخوام دلبری کنم ولی بلد نیستم چکار کنم!!! اگه پیشنهادی دارید برای شروع آشنایی که به چه صورت باشه خوشحال میشم بشنوم 🙂 ممنون

سلام دوست گرامی خیلی خوب است که شما دوست ندارید تا از طریق بی‌ارزش کردن خودتان او را به دست بیاورید. اشاره کردید دوست برادرتان است، تا بحال اطلاعاتی از او به صورت غیرمستقیم پیدا کرده‌اید؟ اینکه کسی در زندگی‌اش هست یا خیر؟ شما نیاز دارید ک هاین اطلاعات اولیه را از او داشته باشید. سپس به دنیال یک نقطه مشترک برای حرف زدن بگردید. اگر صفحه اینستاگرام دارد و صفحه باز است، پست‌هایش را ببینید تا حال و هوای او را متوجه شوید و اطلاعات کسب کنید. برای اطلاعات بیشتر و شرکت در دوره «جذب عشق از آشنایی تا ازدواج»، از مشاوران رادیو عشق وقت مشاوره دریافت کنید.

سلام عشق من یک طرفست من میخوام دو طرفش کنم چیکار کنم خیلی دوسش دارم اون یه روزی به من گفت دوست دارم ولی پس فرداش گفت نه ولی فکر میکنم یه احساسی بهم داره خودش یه دوست دختر داشت ولی فکر کنم الان دیگه دوسش نداره لطفا جواب بدین

سلام دوست گرامی اطلاعات بسیار اندکی ارسال کردید. سن خودتان و طرف مقابل را اشاره نکردید، نحوه آشنایی، دلیل جذب‌تان به طرف مقابل و … پس راهنمایی به شما به صورت کاملاً کلی خواهد بود. اگر قبلاً ایشان با شخصی آشنا بوده که در حال حاضر با او دیگر در رابطه نیست، ممکن است که پرونده آن رابطه هنوز برایش بسته نشده باشد و به همین دلیل نمی‌تواند همراه شما باشد. اما برای تبدیل عشق یکطرفه به دوطرفه، باید ابتدا اطلاعاتی درباره علاقمندی‌های ایشان داشته باشید و در صورت امکان، آن رفتارها را انجام دهید. او باید بهترین تصویر را از شما ببیند. برای کسب اطلاعات بیشتر به مقاله «راه‌های تبدیل عشق یک طرفه به عشق دوطرفه» مراجعه کنید.

سلام مدتیه با یکی از هم دانشگاهیام که ۳ سال از من بزرگتر هست خیلی دوستانه صحبت میکنیم و رفتار هاش طوریه که به وضوح مشخصه که به من حس داره اما از طرفی مغرور هم هست و چیزی نمیگه راجب احساسش، منم ازش خوشم میاد اما بین این فرد و یک نفر دیگه که اونم موقعیت خوبی داره و ۵ سال از من بزرگتره و اولا مثل ۲تا دوست بودیم و الان یه مدته که بهم پیشنهاد دوستی داده تو دوراهی موندم، می‌خوام با یه تلنگر از احساس فرد اول مطمئن بشم تا بینشون تصمیم بگیرم ، اما نمی‌دونم چیکار کنم ⁦☹️⁩ راه حلتون چیه راجب این موضوع

سلام دوست گرامی زمانی سر این دوراهی انتخاب قرار می‌گیرید که معیارهای‌تان برای انتخاب طرف مقابل نامشخص باشد و در واقع ندانید به دنبال چه فردی برای ارتباط و ازدواج می‌گردید. بنابراین ابتدا مشخص کنید معیارهای اصلی و خط قرمزهای‌تان چیست؟ در مورد هم دانشگاهی‌تان، تا وقتی به صورت مستقیم به شما ابراز علاقه نکرده‌اند، حساب ویژه‌ای باز نکنید.

سلام.دختری ۲۱ ساله هستم یکی از همکلاسی هام که ۲۴سالشونه بهم گفت که روت کراش دارم و مستقیم گفتن میخوامت اما من پیشنهاد ایشون رو رد کردم. اما تقریبا یک ماه هر شب باهم در ارتباط بودیم الان احساس میکنم خیلی ازش خوشم میاد اما دوتا مشکل دارم اینکه وقتی ابراز علاقه میکنه فکر میکنم میخواد خرم کنه اصلا نمیتونم به آدما در مورد احساساتشون اعتماد کنم و دومین مشکلم این هست که با اینکه همه میگن قیافه خوبی دارم و حتی کار مدلینگ هم بهم پیشنهاد شده اما نمیدونم چرا با خودم همش فکر میکنم اگه باهم بریم بیرون از قیافم خوشش نیاد ممنون میشم کمکم کنید

سلام دوست گرامی مسأله شما کمبود عزت نفس است. عزت نفس یعنی من خودم را عزیز بدانم و فارغ از هرگونه ضغف و احساس ناتوانی خودم را دوست داشته باشم. با وجود تعریف‌های دیگران از چهره‌تان، این حس کافی نبودن و احساس مثبت نداشتن نسبت به چهره و یا نگران بودن از اینکه او خوشش نیاید نیز، بازهم مصداقی برای کمبود عزت نفس در شما است. وقتی شما نسبت به ابراز علاقه کسی بی‌اعتماد باشید، یا از او حرکت و رفتاری دیدید که به او اعتماد ندارید، یا خودتان را لایق دوست داشتن نمی‌دانید. برای کسب اطلاعات بیشتر ابتدا به «قطب نمای عزت نفس» مراجعه کنید و سپس برای دریافت مشاوره، از مشاوران رادیو عشق وقت مشاوره دریافت کنید.

سلام خسته نباشید من یه دختر 17 ساله هستم که یک و نیم سالی هست که با یه پسری دوست هستم پدر و مادر هر دو طرف از ماجرا باخبر هستن و اوایل رابطمون مشکلاتی پیش اومد و مدتی پیش هم که خانواده پدری این پسر که روحیه ایشون روگرفته بودن نه در این زمینه کلا همه چی و ایشون هم کنکوری هستن بعد زود عصبانی میشدن پیش مشاور رفتن مدتی و یه سری اخلاقیاتشون تغییر کرد و بهتر شده اما راستش من چند باری دروغ گفتم و لجبازی میکردم اما هر دفعه قرار به درست شدن بود و کمی هم بی توجه بودم به ایشون چون برای ایشون خیلی مهم اهمیت و احترام ولی نشد هر دفعه و بعد این مشاوره ها ایشون اومدن گفتن که بهتر شدن و برگشتن چون دوماهی کنار هم نبودیم و الان هم گفتن که من هم تغییراتی توی خودم ایجاد کنم و بعد برگردم پیششون و توی یک محله هستیم ولی خیلی دیر به دیر به مدت یک ساعت میبینیم همو و بیشتر به صورت پیام و مکالمه تصویری هستش و با اینکه هدف ایشون ازدواج و با پدرم هم حرف زدند اما یه خواسته ای که دارند اینه که من هات باشم و نیاز های ایشون رو ببینم ولی من توی این سن مخالف این هستم ولی ایشون براشون اهمیت زیادی داره و این هم جزو تغییراتی که باید روی خودم انجام بدم حالا نظر شما چیه؟

سلام دوست گرامی شرایط حساس سنی شما و طرف مقابل باعث می‌شود که پذیرش مسئولیتی مثل ازدواج برای‌تان سخت و دشوار باشد. اگر شما پذیرفته‌اید که باید مهارت‌هایی را آموزش ببینید، پس اقدام کنید و همراه یک مشاور این مهارت‌ها را آموزش ببینید. اما درباره درخواست ایشان، مخالفت شما کاملاً درست و منطقی است. برای آموختن مهارت‌ها و جذب عشق به صورت صحیح می‌توانید از مشاوران رادیو عشق، وقت مشاوره دریافت کنید.

سلام وقتتون بخیر من چند تا از مطلبای این چنینی و مطالعه کردم برای ارتباط برقرار کردن و جذب طرف مقابلم و الان احساس میکنم ک گند زدم😔 من یه دختر خانم ۲۸ ساله هستم تو اداره ای که کار میکنم از همکارم خوشم میومد ولی حس اونو نمیدونستم ولی نگاه هاشو دوست داشتم چون مطمئن بودم اونم حواسش به منه، گذشت بعد چند وقت این اقا تونست به وسیله واسطه شماره منو پیدا کنه و پیام بده با هم تا الان دو سه بار بیرون رفتیم و صحبت کردیم.تقریبا دو ماهه که در ارتباطیم..ایشون گفتن ک از من خوششون اومده و چند وقتیه منو زیر نظر دارن…منم کلی ذوق مرگ…ولی تو قرار سومم سر یه صحبتی و بحثی از دهنم در رفت کلا اعتراف کردم که دوسش دارم و بهش علاقه مندم در صورتی که همه جا خوندم ک نباید به پسر هیچ وقت همون اول احساستو بگی 😔 ولی از طرفی هم یه عده گفتن که خوب کاری کردی و احساس باید گفته بشه نمیگفتی برات میشد حسرت…ولی نمیدونم چرا احساس بدی دارم از اینکه راحت حسمو بهش گفتم…یه موضوعی هم ک هست این آقا درونگرا هستن راحت حسشو بروز نمیده راحت حرف نمیزنه ، راحت اعتماد نمیکنه..جوری رفتار میکنه انگار قبلا یه دختری تو زندگیش بوده رفته تنهاش گذاشته و اون الان تنهایی و ترجیح میده به ازدواج!!! فقط نمیدونم چرا اومده شماره منو پیدا کرده و بهم گفته ک به من از قبل علاقه داشته وقتی دلش تنهایی خودش و میخواد‌..اشتباه کردم درسته؟؟ دوست دارم هنوزم در نگاهش همون دختر مغرور و پیچیده ای باشم که قبلا بودم خیلی زود تونست حسمو علاقمو کشف کنه..نباید میذاشتم😞😞

سلام دوست گرامی در مسیر جذب طرف مقابل یکی از نکاتی که باید به آن توجه داشته باشید، همین نکته است که بهتر است به ایشان درباره علاقه خود به سرعت چیزی نمی‌گفتید. اما در هر صورت این اتفاقی است که افتاده و نمی‌شود گذشته را تغییر داد. اما برای ادامه این رابطه، نیاز دارید که راحت هرخواسته‌ای که ایشان دارند را اطاعت نکنید، در واقع برایش دست‌نیافتنی باشید و چالش ایجاد کنید. جرات و شجاعت شما خوب است ولی باید در مسیر درستی از آن استفاده کنید. شما می‌توانید برای تقویت رابطه و آموختن مهارت‌های ارتباطی از مشاوران رادیو عشق وقت مشاوره دریافت کنید.

سلام وقتتون بخیر.من ۶ماهه با یه آقایی در ارتباطم و من تو رابطمون خیلی درکش کردم تا و ایشونم همینطور الان بعضی وقتها خیلی سرش شلوغ میشه کار به دلیل شغلی که داره نمیتونیم زیاد باهم حرف بزنیم و از دیروزه درست حسابی نتونستیم در ارتباط باشیم میاد پیام میده میره البته گاهی اینجور شرایطی پیش میاد من رو این موضوع خیلی وسواسیت نشون میدم آیا طبیعی هست و باید مثل همیشه درکش کنم و هیچ عکس العملی نشون ندم؟

سلام دوست گرامی یکی از انتظاراتی که در رابطه عاطفی پیش می‌آید، زمان گذاشتن برای همدیگر و مدیریت بین شغل و رابطه عاطفی است. مطمئنا اگر شغل ایشان جوری است که نمی‌تواند زمان بیشتری بگذارد، شما احساس کمبود می‌کنید و بهتر است مشخص کنید که دقیقا چه میزان نیاز دارید ایشان در رابطه زمان بگذارد؟ به جای حساسیت زیاد، شیوه درخواست صحیح را یاد بگیرید و بدون ناراحتی از او بخواهید تا زمان بیشتری برای رابطه بگذارند. برای یادیری نحوه این گفتگو می‌توانید با مشاوران رادیوعشق صحبت کنید.

سلام من ۲۲ سالمه ،سه سال رفتم دانشگاه دوسال اول از پسری خوشم اومد ک باتوجه ب ارتباط چشمی قوی ای ک داشتیم متوجه شدم دوطرفست ،پسره همسن خودمه اما درسش تموم شده و الان سربازه،چندماهپیش از طریق یکی از دوستام منو پیدا کرد و ازم خواست بیشتر باهم اشنا بشیم بخاطر شرایط خونوادگیم یبار ردش کردم اما بار دوم قبول کردم ک اشنا بشیم ،بخاطر شرایط خونوادم من تاحالا باکسی درارتباط نبودم الانم باکلی اضطراب و استرس باایشون صحبت میکنم بااین مادرم درجریان هست،ایشونم شرایط منو درک کرده و بهم قول داده یک ماه دیگ‌ک برگرد از سربازی منو باخونوادش اشنا کنه،تاالان هم‌چیز نامعقولی از نخواستن منم چهارچوب رابطه رو کاملا رعایت میکنم یجورایی دردسترسش قرار نمیگیرم سهل الوصول نیستم اما یچیزایی اذیتم میکنه اینکه حس میکنم دروغ میگه دیر جواب دادناش یا حتی ابراز علاقه های زیادازحدش ،و اینکه اصلا نمیخنده تو این چند ماه شاید بزور ،میخواستم بدونم بنظرتون میتونم بهش تکیه کنم واسه ایندم ؟و اینکه چجور بخندونمش و باحرفام یکاری کنم ک بهم تکیه کنه؟

سلام دوست گرامی ممکن است این احساس نیاز شما به زود جواب گرفتن از طرف او، باعث شده باشد که این حس تلخ را داشته باشید. از خود بپرسید که به چه دلیلی در تلاش هستید او را بخندانید؟ آیا به او گفته‌اید که از عبوس بودن یا نخندیدنش ناراحت هستید؟ آیا غیر از فضای دانشگاه شناخت کامل‌تری در فضای دیگری از او پیدا کرده‌اید؟ این جزییات باید توسط مشاور بررسی شود تا بتوانید راهنمایی دقیق‌تری دریافت کنید.

سلام من برای مشاوره درسی حدود 9 ماهه تقریبا هر هفته پیش یه اقایی میرم و نسبت بهش در طی دو سه ماه گذشته علاقمند شدم حدودا 9 سال از من بزرگ تره ولی تمام شرایط و حرف زدن همو میپسنیدیم حدودا یکماهه ایشونم نسبت ب قبل وقت بیشتری میزاره و زیاد تر راجب خودش صحبت میکنه و من نمیدونم اونم ب من علاقه ای داره و اینکه چیکار کنم تا اگه خوشش میاد بفهمم یا بهم بفهمونه

سلام دوست گرامی وقت گذراندن و دریافت راهنمایی یکی از مسیرهایی است که احتمال وابستگی و ایجاد علاقه در آن بالاست. اشاره نکردید خودتان چندساله هستید و در کدام مقطع درسی ایشان به شما مشاوره درسی می‌دهند. برای اینکه متوجه شوید او به شما علاقه دارد یا خیر باید به این مسائل توجه کنید: زبان بدن او، اقدامات رفتاری مثلا چقدر بیشتر از زمان معمول برای شما و درس‌تان وقت می‌گذارد، آیا با شما از اهداف آینده خود صحبت می‌کند؟ آیا درباره آینده خود حرفی می‌زند؟ برای جذب صحیح در این مسیر می‌توانید از بسته آموزشی جذب عشق تا ازدواج به همراه مشاوره رادیوعشق استفاده کنید.

سلام من برای مشاوره درسی حدود 9 ماهه تقریبا هر هفته پیش یه اقایی میرم و نسبت بهش در طی دو سه ماه گذشته علاقمند شدم حدودا 9 سال از من بزرگ تره ولی تمام شرایط و حرف زدن همو میپسنیدیم حدودا یکماهه ایشونم نسبت به قبل وقت بیشتری میزاره و زیاد تر راجع خودش و خصوصیات مثبت خودش صحبت میکنه و من نمیدونم اونم به من علاقه ای داره و اینکه چیکار کنم تا اگه خوشش میاد بفهمم یا بهم بفهمونه. 20سالمه و در مقطع کنکور مشاوره دارم. باهاشون حدودا بیست تا نیم ساعت بیشتر از تایم مشاوره وقت گذاشته. راجع اهداف آیندش صحبت نکرده اما راجب بعد کنکور تایم داشتن و بیرون رفتن اگه خواستم حرف زده و زیادی ازم تعریف میکنه اما زیاد نمیتونم موضوع رو خارج از درس ببرم. موضوع حرف زدنم عوض میشه برمیگردونم با سوالای درسی. یجوری حس میکنم زیادی باهاش گرم گرفتن اشتباهه چه کاری درسته ؟

سلام وقت شما بخیر… دختری 19ساله هستم و تک فرزندم پدر و مادر هم هر دو فرهنگی هستن . مدتی هست که با اقا پسری اشنا شدم که توی دادگستری کار میکنن . اوایل ارتباطمون توی اینستا گرام با هم اشنا شدیم و بیشتر توی زمینه درسی بود چون من دانشجوی حقوق هستم و الان بعد از مدتی هست که با هم رابطه صمیمیانه ایی داریم اما متاسفانه اعتقادات ایشون خیلی متفاوت از خانواده من هست و بشدت تناقض حس میشه میخواستم راهنماییم کنید .چکار میتونم کنم چون واقعا به ایشون علاقه مندم و ایشونم و سنتشون هم 28 هست ممنونم پیشاپیش برای راهنمایی و سایت خوبتون موفق باشید ..

سلام دوست گرامی یکی از مهمترین مسائلی که در مشاوره پیش از ازدواج به آن پرداخته می‌شود، تفاوت‌های مختلفی است که دختر و پسر درباره مسائل مختلف دارند. اشاره کردید که اعتقادات ایشان با خانواده شما متفاوت است، آیا اعتقاد شما دونفر باهم شبیه است و فقط نگران خانواده هستید؟ یا عقاید شما دونفر هم با هم متفاوت است؟ بهترین راه برای شما این است که جلسات مشاوره پیش از ازدواج را پیش از وابستگی‌های بیشتر شرکت کنید. در این جلسات به شما کمک می‌شود که شناخت بهتری از هم داشته باشید و سپس ارزیابی می‌شود که آیا می‌توانید با این تفاوت‌ها زندگی کنید یا خیر.

سلام من دختریم که یه مدت وارد یک رابطه شدیم همدیگروخیلی دوست داریم حتی به من گفته ک قراره بیاد خواستگاری و خیلی اصرار داره ک قبل از اینکه خانواده ها باخبر بشن باهم بریم بیرون و باهم وقت بگذرونیم ولی من نمیتونم برم بیرون میشه بهم کمک کنید و بگید چکار کنم …

سلام دوست گرامی به سن خودتان و طرف مقابل اشاره نکردید. برای شناخت بیشتر نیاز به رفت و آمد دارید. اما نگفتید به چه علت نمی‌توانید با او بیرون بروید؟ می‌توانید به او اعلام کنید که باید یکی از اعضای خانواده در جریان باشد تا بتوانیم بیرون برویم.

سلام من الان چند وقته که با یه پسر دوست هستم اوایلش بهش گفتم که من داداش دارم نمیدونم چرا این حرفو زدم الان رابطه ما خیلی جدی شده و واقعا همو دوست داریم الان من میخوام چند وقته بهش بگم که برادر ندارم چون دوست ندارم رابطمون با دروغ باشه الان منذچجوری بهش بگم؟میشه کمکم کنید

سلام دوست گرامی بله به ایبشان بگویید که برادر ندارید و به علت اینکه اوایل رابطه به ایشان اطمینان نداشتید این مساله را عنوان کرده بودید اما به مرور اعتماد شما بیشتر شد.

سلام من ۲۹ سالمه حدود یه سال با آقایی همکارم که هم سن خودم هست و تقریبا بیشتر معیارهای من رو داره من از ایشون خوشم میاد ولی نمیدونم ایشون چه حسی بمن داره تو برخوردش خیلی سعی میکنه محترمانه و مودبانه رفتار کنه و حتی کارهای کوچیک من رو تحسین میکنه معمولا وقتی جمع شلوغ میشه و من حواسم نیس متوجه میشم ایشون با مهربونی بمن نگاه میکنه و البته سریعا نگاشو میدزده و زیاد با ارتباط چشمی راحت نیس و حس میکنم خجالت میکشه بعضی روزا خیلی مهربون میشه و همش خودشو بمن نزدیک میکنه و سعی میکنه کنار من بایسته یا روزای بارونی با ماشین منو تا نزدیک خونه برسونه و از طرفی بعضی روزا جوری برخورد میکنه که انگار نمیخواد از حد همکاری فراتر بریم و این برخورد متناقض حتی تو پیام دادناش هم مشخصه و اینجور مواقع وقتی من هم یکم جدی میشم ایشون دوباره خودشو نزدیک میکنه انگار که از من توجه قبلی رو میخواد خودم هم دختری هستم که همه دوستام از ظاهر و اخلاقم تعریف میکنن روابط عاطفی زیادی نداشتم و کم تجربه هستم ولی ایشون تا اونجایی که میدونم با دخترایی دوست بودن که زیاد جدی نبوده و گذرا هستش البته ایشون همش سعی کردن مخفی کنن ولی خب من متوجه شدم اینم بگم وضع مالی من معمولی ولی ایشون وضع مالیشون خوبه و من به خودم گفتم شاید بخاطر همین موضوع دوست داره با دخترایی آشنا بشه که وضعشون در حد خودش باشه…شایدم دارم اشتباه میکنم نمیدونم چیکار کنم که براش جلب توجه کنم و روابطمون از حد همکاری و دوستی فراتر بره و با هم بیشتر آشنا بشیم اگه میشه راهنماییم کنین ممنون

سلام دوست گرامی اشاره کردید به محص جدی شدن شما، ایشان مجددا با شما گرم تر رفتار می کند و توجه قبل را می خواهد، پس از بی توجه ای شما ناراحت می شود. برای این مسیر شما باید جذب عشق به شیوه صحیح را آموزش ببینید. برای مثال در ابتدا ویژگی های فرد ایده آل را تصویر سازی کنید و مرحله به مرحله فرد مورد نظر را با تصویر خود بسنجید. در رابطه با وضعیت مالی، هر احتمالی ممکن است، اما برای اینکه زمان خود را هدر ندهید و راه اشتباهی را نروید، با مشاوران رادیو عشق، وقت مشاوره تلفنی یا آنلاین دریافت کنید.

سلام. من 20سالمه. و حدود پنج ماهه بااقایی در ارتباطم رابطمون خیلی جدیه و خواستن دوطررفه هست—و 7سال باهم تفاوت سنی داریم خیلی رابطمون خوب پیش میره ازنظر دوست داشتن بهش شک ندارم ولی خیلی حساسیت دارن و همین باعث شده افکار منفی در ذهن شکل بگیره و فکر میکنم بهم شک داره چیکار کنم؟؟؟درصورتی که اون میگه من بهت اعتماد دارم و این تفکرات توعه فقط روت حساسم

سلام دوست گرامی پایه های اعتماد و صمیمت در ارتباط ، با رفتارهای صحیح قابل دسترسی و مستحکم شدن است. بهتر است برای مشاوره پیش از ازدواج و پیگشیری از حاد شدن مشکل، از مشاوران رادیو عشق مشاوره تلفنی و یا آنلاین دریافت کنید.

سلام خوبین ببخشید من یه پسری رو دوست دارم اصلا باهم تو ارتباط نیستیم فقط اخر هفته که میرم بیرون اون مسیرو میاد بعد هی بهم زوم میکنه و هی چشمک میزنه و میاد جلو خونمون واقعا به نظرتوووون هدف از این کارا چی هستش

سلام به نظر میرسه نظر ایشون نسبت به شما جلب شده ولی شیوه مناسب ارتباط برقرار کردن یا جلو اومدن رو بلد نیست. بهتره فرصت بیشتری بهش بدین یا بتونین فرصت‌هایی برای باز کردن سر حرف و جلو اومدن رو بهش بدین.

سلام من۱۸سالمه ۶ماه تو رابطه خیلی خوبی بایکی از پسرای فامیلمون داشتم ما یه بار هم دعوا نکردیم خیلی ام همدیگرو دوست داشتم به نیاز های همدیگه احترام میزاشتیم که تا مرز نامزدشدن رفتیم و بخاطر خانوادم جدا شدیم سه ماجدا شدیم تا من نتونستم فراموشش کنم بهش پی ام دادم اونم منو فراموش نکرده بود حالا نمیدونم کار درستی دارم میکنم یا ن

سلام موضوع مخالفت خانواده‌ها جدیه و باید بررسی کنید که این مخالفت به چه دلیل بوده و آیا امکان برطرف کردنش وجود داره یا نه. و شروع کنید به فراهم کردن شرایط. اما اگر مطمئنید که این مخالفت جدیه و قابل برطرف کردن نیست، پس بهتره رابطه‌تون رو کامل قطع کنید و روی کنار اومدن با این جدایی کار کنید.

من با پسری هشت ماهه در ارتباطم متولد آبان ماه هس به شدتتت حرصم میده و از هر روشی استفاده میکنی من عز بیام بعدشم هر هر میخنده خوشش میاد اذیتم کنه و ازم بخنده و هروقت هم اسمی از پسره دیگ میارم ب شدت واکنش نشون میده و عصبی میشه آیا این میتونه نشونه علاقش باشه ؟

سلام حدود دو سال که عاشق پسری شدم که نسبتش فامیل دور و دوسال ندیدمش رفتاراش: همش به من چشمک میزنه خیلی نگام میکنه اصل چشم ازم بر نمی داره مگر اینکه یکی بخواد باهاش حرف بزنه یا صداش کنه همش طوری میشینه که روبه رو من باشه شونه هاش و پاهاش به سمت من هست تو جه خاصی میکنه برام غذا می کشه یه بار دختر داییم می خواست ازش عکس بگیره ( جهت خنده ) گفت نه دستمو رو پاهاش گزاشت و گفت کیمیا دختر خوبیه من دوستش دارم و بعد از دوسال دختر داییم رفت پیشش حالمو ازش پرسید و گفت خدا حفطش کنه به نظر شما به من علاقه داره؟!

ببخشید من اون پایین دوبار پیاممو فرستادم متاسفانه هیشکودومشون کامل نبودن برای همین پیام ها تکرار شد و این پیام☝ از همه کامل تره شرمنده😦

سلام دوست گرامی. از توجه شما سپاسگزاریم.

سلام دوست گرامی نشانه هایی که از ایشان گفتید، توجه ایشان را نشان می دهد. اما برای اعلام علاقه بهتر است به صورت مستقیم بیان کنند و جزییات زیادی از خودتان یا ایشان بیان نکردید. برای بررسی بیشتر از مشاوران رادیو عشق نوبت تلفنی یا آنلاین بگیرید.

سلام من مدتی هست که با ی پسری دوست شدم و خیلی دوست داره من لوند باشم و به خودم برسم به عبارت ساده تر دوست داره هات باشم حتی تو پیام هایی که بهش میدم دوست داره این موضوع رو حس کنه ولی من واقعا حس خجالت نمیزاره که اونجوری اون دوست داره باشم

سلام دوست گرامی. اشاره نکردید چه مدت با ایشون دوست هستید. لوند بودن و جذابیت برای طرف مقابل شما مهمه. این موضوع تا حدی که باعث مشکل برای شما نشه، قابل درکه و طبیعیه و برای رابطه لازمه اما اگر ایشون به فکر تغییر دادن ویژگی های شما هستن، بهتره روی رابطه تون بیشتر دقت کنید. برای بررسی بیشتر مساله تون میتونید از مشاوره تلفنی رادیو عشق استفاده کنید.

سلام من متاهلم همسرم رو هم خیلی دوست دارم . ولی متاسفانه توی محل کارم از یک آقا پسری به صورت ناخواسته خوشم اومده.عذاب وجدان دارم که چرا مجذوب اون پسر شدم آیا این حس ناخواسته خیانته؟همین که نمیتونم درباره ی احساسم باهاش صحبت کنم عذابم میده

سلام احساس گناهتون قابل درکه ولی تا زمانی که در عمل با ایشون ارتباطی برقرار نکردید خیانت محسوب نمیشه. خیلی وقت‌ها رعایت نکردن حد و مرزهایی مثل شوخی کردن، درددل کردن و…در ارتباط با جنس مخالف، باعث ایجاد چنین احساساتی میشن. بنابراین برای کمرنگ کردن این احساسات تا حد ممکن حدود رو در روابط‌تون با ایشون رعایت کنید و انرژی بیشتری توی رابطه با همسرتون بگذارید. در صورت نیاز به راهنمایی بیشتر با سیستم مشاره تلفنی تماس بگیرید.

سلام دوست گرامی. داشتن کشش و علاقه به دیگران پس از ازدواج، نشانه سلامت روان شماست؛ اما باید توجه داشته باشید که یک نه بزرگ به این کشش و جاذبه بگویید که این نشانه میزان تعهد شما در زندگی است. در عوض روی رابطه خود و همسرتان بیشتر تمرکز کنید؛ خواسته هایتان را شفاف بررسی کنید و با او در میان گذارید. برای تقویت رابطه خود و همسرتان حتما نوبت مشاوره دریافت کنید.

سلام بنده یه دختر ۱۷ ساله هستم که به یه آقایی که تقریبا ده سال از خودم بزرگتره علاقه مند شدم..توی راه مدرسه بعضی وقت ها می بینمش ایشون توی مدرسه داداشم معلمه من بعضی وقت ها میرم مدرسه که فقط چند دقیقه ببینمش واقعا ۲ ماه این علاقه یکطرفه ذهنم و درگیر کرده نمیدونم چطور غیر مستقیم بهش بفهمونم بهش علاقه دارم در ضمن هیچ موقعیتی پیش نیومده و نمیاد که حتی کوتاه حرف بزنیم…به کمکتون نیاز دارم

سلام لطفا با سیستم مشاوره تلفنی تماس بگیرید تا هم اطلاعات بیشتری ازتون گرفته بشه و هم بهتر راهنمایی بگیرید.

با عرض سلام و خسته نباشید من دو سال با پسر خاله ام دوست بودم و الان خاتمه پیدا کرده و ایشون دارن ازدواج میکنن در حین دوستی با پسرخاله ام پسر دایی من از من خوششون میاد ولی من با رفتار اشتباه ام ایشون رو از خودم دلسرد میکنم جوری که حتی دوست نداره با من حرف بزنه و من هم به ایشون علاقمندم چند بار هم بهشون در حد سلام و علیک پی ام دادم بلاک کردن و جواب تلفن منو نمیدن متاسفانه ولی گاهی خیلی کم تماس چشمی داریم و بهم لبخند ملیح میزنه اصلا متوجه رفتارش نمیشم و ضمن این که رفت امد خانوادگی امون هم کمه ممنون میشم راهنمایی کنین که چطوری میتونم نظرشو به خودم جلب کنم در حالی که چیزی از علایق اشون نمیدونم

سلام خیلی مهمه که رفتار اشتباهی که می‌فرمایید چی بوده و مربوط به چند وقت پیش بوده. اگر به شکلی بوده که به ایشون توهین یا بی‌احترامی شده، اول بهتره اول ازشون معذرت‌خواهی کنید و درباره دلیلی که اونطور رفتار کردید صحبت کنید. اما اگر همچنان ایشون نخوان صحبت کنن، دیگه باید به این نشانه‌های واضح مثل بلاک کردن و اجازه صحبت ندادن توجه کنید نه تماس چشمی یا…

سلام خسته نباشید. ۱ سال و ۱۰ ماهه ک با یه پسری دوستم. متاسفانه دختری هستم ک خیلی زود عصبانی میشم و اون موقعی ک عصبیم متوجه حرفام نمیشم. همین اخیرا سر این موضوع ک سرکاره و کم انلاین میشه (با اینکه میدونم نمیتونه و اگ تو موقعیتی باشع ک بتونه حتما جوابمو میده) باهاش بحث کردم و حرفای بدی زدم. بعد ۵ دقیقه ک باهاش حرف زدم و ناراحتیشو دیدم واقعا از حرفام پشیمون شدم. از لحاظ دینی و مذهبی هم تقریبا بهم نمیخوریم و این اذیتم میکنه ولی ب گفته ی خودش خیلی کارارو بخاطر اینکه دوس نداشتم گذاشته کنار و منم حرفاشو باور کردم. ب جدی بودن قصدش برای ازدواج و اینکه دوسم داره باور دارم و برام ثابت شدست. فقط میترسم با این عصبانیتم و اینکه نمیتونم جلوی زبونمو بگیرم ازم دور بشه.

سلام خیلی خوبه که به نقطه ضعف خودتون در رابطه آگاهید و کافیه برای برطرف کردنش اقدام کنید. با سیستم مشاوره تلفنی صحبت کنید تا در این زمینه راهنمایی‌تون کنن.

سلام من از کسی خوشم اومده ولی فک کنم طرف مقابلم باعث این حس شده خیلی وقته همو میشناسیم به صورت ظاهری خیلی نگام میکنه سر به سرم میذاره ولی تا الان پا پیش نذاشته ولی من دوسش دارم بجز اون نمیتونم به کسی فک کنم چیکار کنم؟

سلام اول اینکه خیلی مهمه که مطمئن باشید شما برداشت درستی از علاقه ایشون به خودتون دارید؛ چون نگاه کردن یا سر به سر گذاشتن لزوما به معنای وجود علاقه نیست. اما به هرحال از اونجایی که شما همدیگرو می‌شناسید و در دنیای واقعی با هم ارتباط دارید، خیلی راحت‌تر می‌تونید فرصت نزدیک‌تر شدن به ایشون بدید و برای شروع رابطه ترغیبش کنید. در سایت رادیو عشق مقالات خوبی برای این موضوع وجود داره. درصورت نیاز به راهنمایی بیشتر با سیستم مشاوره تلفنی صحبت کنید.

سلام خسته نباشید من ی چن ماه پیش ی پسری بهم پیشنهاد دوستی داد و باهم دوست شدیم بهم گف ک دوست دارم اما بعد ی مدت سر ی موضوعی تموم کردیم من بعد تموم کردنم فهمیدم ک خیلی دوسش دارم من حیلی ادم مغروریم نمیتونم بهش بگم ک دوسش دارم و اینکه اون گاهی اوقات بهم زنگ میزنه یا اس میده حالمو میپرسه و ی بارم خودم غرورمو گزاشتم کنار زنگ زدم و اون گف همو ببینیم و وقتی همو دیدیم حرفایی زد ک انگار میخواد دوباره باهم باشیم اما جلو نمیاد بعد اون قرارم دیه زنگ نزد هیچ خبری ازش نی تورو خدا بگین من چجوری میتونم بهش بفهمونم ک دوسش دارم اونم نره

سلام لطفا با کارشناسان دوره بازگرداندن عشق و ازدواج صحبت کنید.

سلام متناتون خیلی خوب بود . من هانیه هستم ۱۶ سالمه من توی سود میشینم. از سه سال پیش ی پسری که ۷ ماه ازم کوچیک تر بود عاشقم شد مدام دنبالم بود ولی من میلی بهش نداشتم اما باهم بودیم تا سر ی موضوعی قهر کردیم اون با ی دختر دیگه رفت بهم بر خورد ولی الان ی ماهه احساس میکنم عاشق ی پسر عرب شدم همیشه تو کلاس نگاهمون گره میخوره میخنده اول به من نگاه میکنه بهم میگه تو بهترینی اما نمیدونم اسم اینو چی بزارم بیشتر کارایی که من انجام میدم روش اثر گذاشته و اونم همیشه همون کارارو انجام میده اما ی دوست دختر داره جدیدا کم تر با دوستدخترش ینوارو انور میره فقط کلاسایی که با من داشته باشه میاد من وقتی میبینمش احساس امنیت بهم میده همیشه هوامو داره نمیزاره کسی اذیتم کنه ولی من موندم چرا پا پیش نمیزاره یعنی من بهش بگم دوسش دارم

سلام این رفتار همکلاسیتون میتونه به این معنی باشه که از شما خوشش اومده و شما هم احتمالا همین احساس رو دارید. اما گفتید دوست دختر داره. حتی اگر رابطه شون هم با هم کم شده، تا زمانی که با هم دوستن شما نباید اقدامی کنید. از همین الان باید یاد بگیرید و تمرین کنید که به رابطه‌های دیگران احترام بگذارید حتی اگر خودشون این کارو نکنن!

سلام ببخشین من با یه پسری از طریق فیسبوک آشنا شدم و اون زمان من حدود ۱۵ سالم بود و تا ۵ سال بعد که من صنف ۱۲ شدم از هم خبر نداشتیم و الان پسره تو آلمان هستش و من دانشجو دانشکده خبرنگاری هستم الانم بازم با اون پسره حرف میزنیم و همو میبینیم البته تو تماس های تصویری من بهش گفتم دوستش دارم اما اون نگفته یعنی میگی نمیتونم به تو امید بدم چون من خیلی دورم به من قول داده تا یک سال دگه اگه بتونم برم آلمان با من هستش و سرش اعتماد دارم پسره ۹ سال از من بزرگتره من ۱۹ سالم هست و اون ۲۷ سالش یعنی میگی تا یک سال دگه میتونم منتظرت باشم اما بیشتر از اون نمیتونم خوب حقم داره من نمیدونم چیکار کنم لطفا راهنمایی کنید و اینکه ما از نزدیک هیچ وقت همو ندیدیم و فک کنم بدتر از همه اینکه من با هاش تقریبا بچگانه رفتار میکردم و الان خودم مو کم کم میخام تغییر بدم خوب یعنی من ناز اونو میکشم خیلی بهش میگم دوستش دارم خلاصه همش در دسترس هستم یعنی اون میدونه خیلی میخامش نمیدونم چیکار کنم بدون شم نمیتونم لطفا راهنمایی کنید

سلام دوست گرامی رابطه ۵ ساله که از فضای غیر مجازی به واقعیت تبدیل نشده و الان هم با شرط رفتن شما به المان ادامه پیدا کرده، رابطه ای از اساس مشکل دار هست. اینکه رفتن به المان رو برای شما شرط گذاشتن، یعنی شما اینقدر خاطرخواهش هستی که برای رسیدن بهش هرکاری میکنی در صورتی که مطمئنا امدن ایشان به ایران راحتتر هست. منطقی باشید ادامه این رابطه اصلا به صلاح شما نمیباشد

سلام خسته نباشین من با یه پسری تقریبا یه ماهو نیمه اشنا شدم به نظرم پسر نه بدیه نه خوب اگه بخام از رفتارایه بدش بگم اینه که خودشم اقرار کرده که نمیتونه احساسی حرف بزنه یعنی اصلا کلمه محبت امیز وقتی میخاد بگه خیلی سختشه چندباری هم باهم رفتیم بیرون مثلا من یلی بدم میاد بیرون به دخترایه دیگه نگا میکنه خودشم فهمیده بدم میاد الان بدتر میکنه فقط زل میزنه به دختری که از جلومون رد میشه و اینکه بهم گفته دیگه مشروب نمیخوره اما من فک کنم باز با رفیقاش جمع شدنی مشروب و قلیون میکشه واقعا من دارم اذیت میشم همین یه هفته پیشم گفت نمیخام اذیتت کنم تو دختر خوبیی پاکی نمیخام با من اذیت شی خیلی دوست دارم خدافظ بعدم از هم اینستا هم تل هم واتس و ایمو و… بلاکم کرد منم چند باری رفتم بهش با پیج های فیک پی ام دادم اما یا بلاکم کرد یا ج نداد الان دیروز برگشته میگه میخام باز ادامه بدیم امافقط به عنوان یه دوست پسر بهم نگاه کن با من هیچ اینده ای رو تصور نکن … میشه راهنماییم کنین من واقعا دیگه نمیکشم فقط رابطه ما شده شل کن سفت کن

دوست عزیز سلام

مدت زمانی که شما برای آشنایی طی می‌کنید تا به رابطه متعهدانه‌ای برسید برای همین بررسی‌هاست. شما بررسی کردید و به این نتیجه رسیدید که ایشون نه تنها فرد مناسبی برای شما نیستند و به علاوه به طور مستقیم گفتند که هیچ آینده‌ای با شما نخواهند داشت؛ به نظرتون آیا ایشون فرد مناسبی برای ارتباط با شما هستند؟

سلام من دختری 15 ساله هستم که باحجاب هستم چند سال پیش با 2تا دختر که همسایه مون بودن دوست شدم و سر کوچه مون یک تکیه ای هست اوایل دوستی مون قرار گذاشتیم با هم بریم مسجد البته فقط شب ها . دوستم با یک پسر اشنا شد. یکبار که قرار شد تنهایی برم مسجد پسره جلومو گرفت و گفت دوستتو صدا کن و بهش بگو سیاوش کارت داره منم بدون اینکه جوابشو بدم رفتم و بهش گفتم . دوستم الان 2 ساله از این محله رفته . سیاوش هر موقع منو میبینه زل میزنه بهم منم ازش بدم میومد ولی الان نه پارسال محرم امدم بیرون مسجد ایستاده بودم که دیدمش تا منو دید از دوستاش جدا شد و رفت یه گوشه ای بهم زل زد هر موقع که رد میشم کلا به من زل میزنه . الان خودم جوری شدم اگه یه روز نبینمش نگرانش میشم . حتی فصل مدرسه ها میاد دقیقا نزدیک من می ایستاد. نمیدونم این حس چیه خودم خوشم میاد ازش ولی نمیدونم دلیل زل زدن بهم چیه حتی مامانم هم بهم شک کرده بود من اصلا کاری هم بهش ندارم

دوست عزیز سلام

اینکه شما از کسی خوشتون بیاد، هیچ اشکالی نداره. یکی از نیازهای آدم‌ها همین دوست داشته شدن هست و وقتی ایشون به شما توجه می‌کنند، طبیعتا ممکنه شما از این احساس خوشتون بیاد و احساس متقابلی داشته باشید. اما اینکه چقدر این احساس درسته یا نه خیلی مهمه؛ منظور اینه که این احساس شما بیشتر از مورد توجه قرار گرفتن میاد تا شناخت. بنابراین، بهتره راه‌حل‌هایی برای خودتون پیدا کنید تا ایشون رو کمتر ببینید؛ اینطوری به مرور زمان این احساسی که در شما ایجاد شده کمرنگ می‌شه. یادتون باشه، دوست داشتن هیچ اشکالی نداره، اما دوست داشتن بدون شناخت و اون هم در سن و شرایط شما، می‌تونه بهتون آسیب بزنه. کمترین آسیبش هم این هست که از زندگیتون بیافتید چون مجبور می‌شید زیاد به ایشون فکر کنید.

سلام من ۲۳ سالمه یسال و نیم با یه آقای ۲۴ ساله در ارتباط بودم ایشون چند باری یهو گذاشتن رفتن و منو تو اوج نگرانی رها کردن بهشون زنگم زدم ولی جواب ندادم و بیخیال شدم و بعدش برمیگشتن پیشم و اولین بار گفتن فکر کردم شرایط مالیم خوب نیست رفتم منم بخشیدمشون، دومین بار گفتن تصادف کردن😓بعدش اعتمادمو جلب کردن فکر کنم بعد ۶ ماه دوباره یهو به مدت ۲ هفته نبودن که منم نبودم باهاشون بعدش برگشتن و مدارک پزشکیشون که تو بیمارستان چند روزی بستری بودنو فرستادن و منم بخشیدمشون ولی بعد یه هفته ترسیده بودم که بازم بهم بی اهمیت باشه و بزاره بره و یجورایی بی اعتماد شده بودم و خودم رابطه رو بهم زدم و اصلا پیگیر نشدن ببینن چرا من بهم زدم و چیشده بنظرتون کجای ارتباطم اشتباه بوده و آیا درسته بازم به برگشت اون آقا فکر کنم؟؟؟

دوست عزیز سلام

اینکه آیا اشتباهه بازگشتن یا نه رو باید خودتون بررسی کنید؛ برای اینکار باید ببینید که آیا اگه بازم برگشتن و همین اتفاق‌ها افتاد چی؟ تا کِی می‌تونید این شرایط رو تحمل کنید؟ تا کِی می‌تونید با ایشون رابطه بدون تعهد و آینده داشته باشید. اگر هم می‌خواید برگردن، بهتره از روش اصولیش برشون گردونید؛ طوری که این دفعه بدونند که دیگه نمی‌تونند رفتارهاشون رو تکرار کنند و شما هم انقدر قوی و با اعتماد به نفس بشید که دیگه در هر شرایطی حاضر نباشید رابطتون رو با ایشون ادامه بدید. برای اینکار بهتره از دوره “بازگرداندن عشق و ازدواج” استفاده کنید. در این دوره، تمامی این اصول به شما آموزش داده می‌شه.

سلام من ۳ ساله که با فامیلمون دوست بودم وهم سنیم خیلی همو دوست داشتیم الان دیگه یجوری شده اصلا باهام کم حرف میزنند سرد شده چیکار کنم برگرده به رابطه

دوست عزیز سلام

شما می‌تونید با شرکت در دوره “بازگرداندن عشق و ازدواج” ایشون رو برگردونید. لطفا با کارشناسان دوره تماس بگیرید تا در مورد نحوه شرکت در دوره راهنماییتون کنند.

سلام من چند مدت هستش که از به پسری توی یه فروشگاه محلمون خوشم اومده هر بار سعی کردم به یه جوری نشون بدم که ازش خوشم اومده فک فهمیده بود یکی از دوستام بهش گفت اونم گفت که باید خودن برم بهش بگم منم رفتم بهش گفتم ولی اون گفت من دوست دختر دارم منم خیلی ناراحت شدم بعد چن وقت به دوستم گفت من از دوست شما خوشم نیومد و باید شناخت بیشتری ازش داشته باشم و کمی صبر کنه منم صبر کردم ولی جوری رقتار میکنه که ازم خوشش اومده هر بار میرم توی فروشگاه سلام نیکنم یا چیزی میگم اصلت حوابمو نمیده نمیدونم چرا به دوستم گفت ازش خدشم نمیاد ولی چرا جوری رفتار نیکنه که انگار ازم خوشش اومده؟یا همیشه نگام نیکنع و بهم لبخند میزنه ؟باور کنید بدجور اون پسرو دوسش دارم ولی نمیدونم چیکار کنم که جوابمو بده راستش بهم دروغ گفت که دوست دختر داره نمیدونم چرا این دروغ گفت.لطفا کمکم کنید.

دوست عزیز سلام

زمانی که ما عاشق می‌شیم، دلمون می‌خواد هر رفتار طرف مقابل رو جوری که دلمون می‌خواد تفسیر کنیم؛ مثلا نگاه کردنش، خندیدنش یا … . بنابراین این تفاوت در رفتار با کلامش می‌تونه ناشی از تفسیر شخصی شما باشه. شما دو تا راه‌حل دارید، یکی اینکه براشون صبر کنید و از تکنیک‌های مختلف سعی کنید ایشون رو جذب کنید یا اینکه فراموششون کنید. اگه راه اول رو انتخاب می‌کنید، بهتره عواقبش هم در نظر بگیرید؛ مثلا اینکه ممکنه با وجود تمام تلاش‌های شما ایشون بازم ازتون خوشش نیاد یا اینکه چون می‌دونه دوستش دارید، ازتون سوءاستفاده کنه و خب این مساله بسیار به ضررتون خواهد بود. حالا با توجه به این توضیحات بهتره تصمیم بگیرید که چه راهی رو انتخاب می‌کنید. یادتون باشه، علاقه شما به ایشون بدون شناخته و اگر هم می‌خواید برای جذب ایشون تلاش کنید، حتما حتما باید در نظر داشته باشید که بدون شناخت بیشتر، ارتباطتون رو جدی‌تر نکنید.

سلام..من22سالمه و3ساله که باپسری آشناشدم که11سال ازم بزرگتره..پسری کاملا امروزی وخوشتیپ وشیطون…ولی باطرز پوشش من تو مهمونیا مشکل داره درحالیکه لباسم بد نیست وبد حجاب نیستم…نهایتش شومیز وشلوار میپوشم وشالمم سرم میکنم…3ساله که بحثمون سر پوششه منه ومن هرسری میخوام تغییر کنم ولی نمیتونم چون خانواده وفامیلام همه راحتن ومنم اینطوری بزرگ شدم…میشه کمکم کنید چیکار کنم تا بتونم خوشحالش کنم ودیگه بحثی نداشته باشیم؟آخه خیلی همو دوست داریم بدون هم نمیتونیم باهمم نمیتونیم

سلام دوست گرامی یک رابطه درست،رابطه ای هست که افراد در عین احترام به تفاوت های هم، سعی کنند پذیرای نظرات و خواسته های طرف مقابل هم باشند .با هم منطقی صحبت کنید و یک چارچوبی از خواسته هایتان داشته باشید و طبق آن رفتار کنید .شما هم باید در نظر بگیرید تفاوت های فرهنگی را اگر با منطق قبول کنید دیگر دنبال دلیل و بهانه برای رد انها نیستید

سلام من مدتی با کسی بودم خیلی دوستم داشت سر بحثی مجبور شدم تموم کنم چن روز بدم ک برگشتم این پسر ب کل عوض شدن خودشون میگن از چشمم اوفتادیی بنظرتون راهی هس ک دوباره مثل قبل شن

سلام دوست گرامی باید دید مشکل پیش امده بین شما و شریک عاطفی شما به چه صورت بوده و چقدر برای شخص مقابل شما مهم بوده است.سپس از طریق یکی از دوستان برای حل مشکلات پیش امده اقدام کنید و طی یک جلسه حضوری با قبول اشتباهات خودتان سعی در ترمیم و بازسازی رابطه داشته باشید

سلام من حدود چهار سال پیش با یه پسری که از خودم حدود نه سال بزرگتره یه آشنایی مختصر داشتم ایشون همیشه لبخند میزدن و باهام شوخی میکردن و من هیچ تمایلی نداشتم به آشنایی ولی بعد از یه مدت بهش وابستگی پیدا کردم و یه جورایی خوشم اومد ازش حدود شش بار تو محل کارشون همدیگه رو دیدیم تا این که من اخیرا دوبار رفتم دیدم به بهانه کار و خودشونم متوجه شدن و خندیدن الان نمیدونم چطور باهاش برخورد کنم ؟ چیکار کنم؟ ایشون موقعیت شغلی و اجتماعی خوبی دارن و من قیافه خوب و وضعیت مالیم از ایشون بهتره. من ۲۵ سالمه

سلام دوست گرامی اگر همانطور که مطرح کردید ایشان متوجه علاقه شما شدن در صورت علاقمندی باید پیش قدم بشونند در ضرورتی که اقدامی نکردن بهتر هست شما هم صحبتی نکنید

متوجه شدن ولی من یهویی جدی شدم و رفتارمو انکار کردم من حتی نمیدونم که ایشون ازدواج کردن تو این چهار سال ظاهرا که حلقه ازدواج نداره،اونم رفتارش عادی شده از اون موقع تا حالا، ولی من دلتنگشم دوستش دارم دوست دارم از جانب اون اقدامی صورت بگیره.لطفا راهنماییم کنید

سلام من ۲۵ سالمه.یک سال پیش با یه پسری اشنا شدم.در نگاه اول خوشم نیومد ازش. فامیل دور هستن.چند بار دوستانه با فامیل بیرون رفتیم. دیدم خیلی پسر خوبی هست.اخلاق و رفتارش منو جذب کرده.دقیقا اونیه که میخوام.طوری که اجازه ندادم کسی بیاد تو زندگیم. نمیدونم چیکار کنم دلشو ببرم. هر از گاهی از طریق موبایل حالشو میپرسم. احساس میکنم اون به من حسی نداره. اگه داشت میومد جلو. چند بار خواستم برم بهش بگم اما چون فامیل هستیم نتونستم… ممنون مبشم راهنمایی کنین

سلام دوست گرامی با توجه به اینکه مطرح کردید ایشان صحبتی در این زمینه نمیکنندو اشاره ای نداشتن پس بهتر است صبر کنید تا ایشان در صورت تمایل ابراز علاقه کنند.

سلام خسته نباشید من نمیدونم مشکلمو کجا باید بگم چیکار باید بکنم یا چه کاری درسته،من ٢٠ سالمه و یکماهی هست با ی اقایی ٣١ساله در ارتباطم ،ایشون به من گفته از روی عقل و منطقم تو رو انتخاب کردم ولی دوست هم دارم من مشکلم اینه که من خودم دوس دارم با کسی که هستم گرم باشه یعنی همش پیگیرم باشه بیاد منو ببینه پیام بده ولی این اقا اوایل که در روز فقط چند تا پیام میداد اینقدر دیگه خودم گفتم الان بیشتر شده ولی باز هم دیر جواب میده هر اس ام اسی رو دیر جواب میده زنگ اونقدر نمیزنه،،نمیاد منو ببینه میگه درگیری ذهنی دارم مشغله کاری دارم تو مشکلاتمو نمیدونی ولی بعضی اوقات تو اس ام اس هاش ابراز علاقه میکنه ،کلا شخصیت اروم داره خونسرد..شاید تو ماه ٢بار همو ببینیم من نمیدونم روش درست برخورد با این اقا چیه وقتی.دیر جواب میده من چی باید بکنم وقتی نمیاد من چیکار باید بکنم چیکار باید بکنم که بیشتر جذبم شه ،،به من میگه شخصیتم اینطوره نمیتونم نشون بدم

سلام دوست گرامی شای د ریک عاطفی شما شخصی درونگرا باشد و برای همین ابراز علاقه و تماس ها و پیام ها مکرر نداشته باشید.جدا ا زاین ویژگی ها ایشان را بررسی کنید و ببینید ایا فرد مناسبی برای شما هستن یا خیر؟

سلام خسته نباشید من 23 از مردی خوشم اومده که 42 سالشه و مجرده من اولین بارم نیست که با جنس مخالف حرف میزنم و طوری هم نیستم که وابسته کسی بشم اخرین رابطه ام سه سال پیش بود و من سه سال تنها بودم و تا الان هیچ پسری حتی پسرهایی که باهاشون حرف میزدم بهشون احساسی نداشتم اصلا اما با دیدن ایشون من به کلی عوض شدم دلم تنگ میشه از دوریش ناراحتم جرئت کردم و رفتم و شماره اشو گرفتم اما ایشون بهم گفت که من خیلی ازش کوچیک ترم چیزایی که میخواد به من اسیب میزنه من میدونم چی میخواد اما من دوسش دارم میخوام کاری کنم که منو بشناسه نه فقط برای چیزه دیگه هیچوقت روابط ایشون بالاتر از یه رابطه خصوصی با خانم ها نبوده اما من میخوام کاری کنم که جدی به من نگاه کنه میخوام حتی اگه میشه تبدیل به دوستش بشم لطفا کمکم بکنید تا حالا چیزی برام انقدر مهم نبوده.

سلام دوست گرامی.اینکه خود این شخص اعلام کرده خواسته های متفاوتی از شریک عاطفیش داره نشون میده علاقه شما برای ابشان اهمیت ندارد پس بهتر هست بجای صرف وقت برای اشنایی با فرد مناسب خود اشنا شوید

سلام خدمت شما.من 23 سالمه و از 10 سالگی عاشق پسر عمم شدم بهش چیزی نگفتم فقط وقتی خونشون میرفتیم ارتباط چشمی زیادی داشتیم منم دور ورش زیاد بودم هم من شوخی میکردم و هم اون خلاصه بد چند روز بهش تو تل پیام دادم حرف زدیم باهم خندیدیم ولی نمیدونم چی شد بد چند روز بهم پیام داد گفت تو فقط برام دختر دایی هستی ن بیشتر ن کمتر منم گفتم من ک چیزی بهت نگفتم البته بگم پسر عمم قبلش عاشق دختر عمم بود دختر عمم بش خیانت کرد و ولش کرد حالا پسر عمم کلا از دخترا بدش میاد حالا من چکار کنم از من خوشش بیاد آخه من عاشقشم.

سلام دوست گرامی باید حداقل علاقه از سمت مفابل باشد تا بتوان راهکار جذب ارائه کرد.بهتر هست در حال حاضر اقدامی نکنید تت به مرور از بحران شکست قبلی خارج بشند

سلام مدت هاست با کسی در ارتباط نیستم تقریبا ۴ سال.۲۴ سالمه از افراد زیادی خوشم اومده اما هیچ وقت موفق نشدم افراد رو جذب خودم بکنم در حال حاضر هم از فردی خوشم اومده، اما واقعا نمیدونم باید چطور رفتار کنم از دستش ندم.

سلام دوست گرامی بهتر بود که بیان میکردید دلایل عدم جذبتان چه مسائلی بوده تا بهتر راهنمایی شوید.اما برای ماندن در یک رابطه باید هر دو نفر انگیزه و میل برای ادامه داشته باشند و فقط نمی شود یکنفر نمی تواند این کار را انجام بدهد.اگر در رابطه با شخصی هستید که با خواسته ها و ایده ال های شما هماهنگ هستند سعی کنید رفتاری متعادل و درست داشته باشید و خیلی در علاقه افراط نکنیداز دوره جذب عشق هم از طریق سایت میتوانید استفاده کنید

سلام .چن وقتیه که با یه پسری اشنا شدم که کسی بهم معرفیش کرده و چون سربازه هنوز همدیگه رو ندیدم .من نمیدونم که باید چیکار کنم که رابطمون پایدار بمونه .اصلا بلد نیسم ک با یه پسر چجور باید برخورد کنم و بتونم کنار خودم نگهش دارم. میشه راهنمایی کنید.ممنون

سلام دوست گرامی اینکه با کسی بدون شناخت در ارتباط هستید و اصلا نمیدانید که ایشان چقدر با خواسته های شما مطابقت دارند را نمیتوانید برنامه ای برای حفظ و جذبشان داشته باشید. ابتدا به شناخت و بررسی های لازم را انجام بدهید و بعد در مورد ماندن در رابطه و جذب ایشان اقدام کنید

سلام من یه دختر هفده سالم با پسری دوس شدم و نه ماهه باهمیم اون بیس سالشه و ما تقریبا ده بار رفتیم بیرون تا اینکه تو قرار اخر ازم لب گرفت و من میخام بفهمم کارش اشتباهه یا هوسه یا از روی عشق خانوادش رابطمونو میدونن ولی خانواده من نه

راهنماییم کنین

سلام دوست گرامی بهرحال هیجان و وسوسه هایی در رابطه ها وجود داره اما نمبتوان با حکم کلی پیش رفت بهتر هست رابطه را با منطق کنترل کنید

سلام من حدود دوسالی هست که بایه پسر دوست هستم ما همدیگرو دوس داریم ولی رابطمون خیلی سرده من دوسش دارم و نمیخوام از دستش بدم میشه راهنمایی کنید

سلام دوست گرامی هر ارتباطی بعد از گذشت زمان دچار سردی و یکنواختی میشه و هنر هر دو نفر هست که چطور رابطه رو پیش ببرند از طرفی شرایط کاری و مالی و خانوادگی روابط رو تحت شعاع میذاره اما مهم الویت و مدیریت رابطه هست ما برای قوی شدن ارتباط پیشنهاد میکنیم که ۱-از ویسهای جذب عشق در سایت استفاده کنید ۲-خودتون بعضی وقتا پیشقدم بشید مثلا پیشنهاد بدید کاری انجام بدید با هم ۳-یسری هدف و کار مشترک تعریف کنید ۴-مناسبت های مختلف رو یاداوری کنید

سلام،من۱۵سالمه و ۲ساله با پسری که۱سال ازم بزرگ تره دوست هسم اولاش نمیخواستمش وعلاقه ای نداشتم لهش،اما اون با ابراز علاقه های فراون منو هم شیفته خودش کرد،فاصلمون باهم زیاده،و نمیتونیم همو ملاقات کنیم،به مدت یک ماه از هم جداشدیم و من متوجه شدم باکس دیگه ای وارد رابده شده،بعداز اون برگشت و کلی ابراز پشیمونی کرد و گفت بخاطر تونبودی و پرکردن تنهایم این کارو کردم ،وحالا متوجه شدم تو روخیلی میخوام،منم قبول کردم،و رابدمونو ازامه دادیم اخه به شدت بهش علاقه پیدا کردم از اون مدت۶ماه میگذره،دعوا زیاد میکنیم،اذیتم زیاد میکنه اما از دلم درمیاره منم فراموش میکنم نه ازم جدامیشه و نه این اجازرو به من میده،میگه قصد ازدواج دارم باهات میشه راهنمایم کنید،چطور به رابطمونتنوع و هیجان بدم،لطفابگین همچین فردی بازم میتونه باکس دیگه وارد رابطه بشه،چطوربفهمم حسش به من چیه خواهشا راهنمایم کنید ممنون

سلام دوست گرامی سن شما برای ورود به یک رابطه عاطفی و جدی کم هست و اصلا منطقی نیست که از الان بای اینده رابطه برنامه ریزی کنید.رابطه را در حد متوسط و نرمال نگه دارید تا در زمان مناسب که ایشان امکان اقدام رسمی داشتند در مورد تنوع در رابطه تصمیم بگیرید

سلام من حدود دوسال با یه پسری آشنا شدم در حد ازدواج خانواده ها در جریان هستن نمیدونم چیکار کنم ک رابطمون شور و نشاط بیشتری داشته باشه دلم میخواد براش شیطونی و دلبری کنم ولی میترسم زیاده روی بشه و ازم دور بشع باتوجه به اینکه محل زندگی ما ازهم دوره و بیشتر ارتباطمون از طریق چت چیکار کنم رابطمون با نشاط بشه؟؟؟؟

سلام دوست گرامی برای جذب مردها باید مهارت و سیاست های خاص داشته باشید که بخشی از ان در هنگام اشنایی و بخش عمده ان مربوط به دوران شناخت و ارتباط هست 1-به ویژگی های شخصیتی و اخلاقی مثبت مردان توجه کنید و در موردش صحبت کنید. 2-در مورد مردها مطالعه کنید و به شناخت در مورد ویژگی ها و اخلاق آنها بپردازید 3-برای مردها مهم هست که خودتان باشید و نقش بازی نکنید 4-مستقل باشید و این حس رو به فرد مقابل انتقال بدید که فردی متسقل و با اعتماد به نفس هستید 5-دوست داشتن و علاقمندی برای جذب بسیار مهم هست 6-فردی شاد و سرزنده باشید 7-انها را تحسین کنید 8-در سایت رادیو عشق،مبحث جذب از زراه پیام را دریافت کنید 9-برای جذب مستقیم وارد نشوید سعی کنید از دوست یا همکار مشترکی بخواهید که شما را معرفی کنند 10-فردی مهربان و اجتماعی باشید 11-نشان ندهید که تما فکر و حواس شما درگیر او هست 12-منطقی باشید و دور از هیجانات مسائل را بررسی کنید

سلام .من ی دختر١٨ سالم که ۴ ساله با ی پسر ٢٧ ساله دوستم و ایشون قصد ازدواج با منو داره و خیلی هم اصرار داره و مادرامون از رابطمون خبر دارن من اوایل به خاطر تفاوت سنیمون قبول نمیکردم و میگفتم که سنه منم پایینه برای ازدواج اما الان زیاد دیگه تفاوت سنیمون برام مهم نیس مشکلی ک دارم اینه ک بعد از چهار سال من احساس نمیکنم که عاشق ایشون باشم و فقط به عنوان ی مرد ایده ال بهش نگا میکنم چون از نظر اخلاق و مادیات و نمازو این چیزا فرد کاملیه هربار ایشون ازم میخان که شماره مادرمو بدم که برای خاستگاری اقدام کنند اما من هم از اینکه تصمیم اشتباهی بگیرم میترسم هم اینکه فکر میکنم شاید بهتر از ایشونم بعدا سر راهم قرار میگیرن و ممکنه عجله کنم هم احساس میکنم برای ازدواج زوده و بیشتر میخام مجرد باشم چند باریم بهشون گفتم که جاهای دیگه خاستگاری برن شاید دختره دیگه ای با تفاوت سنی کمتر و بهتر از منو پسندیدن اما قبول نمیکنن به نظرتون چیکار کنم چی بهش بگم ؟به نظرتون زوده برای ازدواج کردن؟

سلام دوست گرامی اگر این فرد با شناختی که دارید فرد مناسبی هست و با شرایط و خواسته های شما هماهنگی دارد بهتر هست اجازه خواستگاری بدهید و زیر نظر خانواده ها به شناخت و اشنایی درست برسید .اما برای عقد عجله نکنید و با مراجعه به مشاور و رفت و امد و شناخت بیشتر تصمیم بگیرید

سلام من 27 سالمه، همکارم از ۱/۵ سال قبل خیلی نامحسوس پیگیر من بود ولی من تمایلی نداشتم، بالاخره ۶ ماه پیش باهم وارد رابطه شدیم ، ولی رابطمون فقط سه ماه طول کشید ، اصلا نمیدونم چی شد که ایشون تمایلشون رو از دست دادن و دقیقا برعکس تمایل من برای ادامه رابطه بیشتر شد ولی خب خیلی راحت قبول کردمو رابطه رو تموم کردیم. الان با گذشت ۳ ماه از تموم شدن رابطه من همچنان دوست دارم که دوباره رابطمون رو شروع کنیم ولی ظاهرا ایشون تمایلی ندارند، ما ارتباط کاریه نزدیکی باهم داریم ، من اصلا نمیدونم که رفتارم باید با ایشون چه جوری باشه ؟ باید سرد رفتار کنم، گرم رفتار کنم؟ و نمیدونم که چه جوری باید رفتار کنم که ایشون دوباره به سمتم بیان؟

سلام دوست گرامی شاید در ابتدا برای ایشان جذاب بوده و بعد از حضور در رابطه متوجه تفاوت هایی شدند .پس بهتر هست منطقی باشید و دور از هیجانات و احساسات باشید و خیلی عادی رفتار کنید و دلیلی برای پیگیری و شروع ارتباط از شمت شما نیست

سلام…سعی کنین با پسرایی ازدواج کنین که بتونن همون اول با آگاهیت تمام به شما نزدیک بشن(در واقع متوجه درکی که لازمه بشن همون اول…یعنی طرف متوجه کامل بشه که شما واقعا دوستش دارین…البته همون اول یعنی اولین باری که دیگه برای ازدواج علاقه مند شدید و میخواید برسونید بهش)….با اونایی که روباتیک مانند(یعنی باید چند بار حرف بزنید باهاشون تا بتونن قبول کنن که چی قرار بشه و چی هم هست البته حال حاضر*) میمونن و نمیتونن همون اول ارتباط برقرار کنن و ول کنین …البته خودم هجده سالمه اما خب پسرم و میدونم که چه پسرهایی خوبن و کیا بد….در کل سعی کنین درک طرف بالا باشه مثل پسر بچه های خنگ که بلد نیستن زندگی رو اما فکر میکنن میدونن و یا به ظاهر و یا….دوری کنین…خداوند هوای همه کسانی که از ته دل و خالصانه به فکر ازدواج هستن و مهربونن رو داشته باشه…الٰهی آمین

سلام من عاشق پسرهمسایمون شدم اسمش محمد ، هروقت که میخچاستم با دوستام قرار بزارم بریم جایی محمد میومد به هر یک بهانه قانعم میکرد که نرم ، بعد چند روز خیلی خستم کرده بود ازاون موقع اصلا از خونه بیرون نمیومد جایی نمیرفتم تا اینکه فهمیدم بله!جنابعالی به جز من یک مریم دیگه که توی محلمون هستو دوست دارم😖😒😬هرروز باهم میرفتن پارک و…. ، ازاون موقع هروقت که میبینمش حالم ازش بهم میخوره لطفا راهنماییم کنین چیکار کنم که باز مثل قبلا خوب شیم باهم؟؟؟!

سلام دوست گرامی وقتی شخصی همزمان که با شما در ارتباط بوده با شخص دیگری هم دوست بوده نشان از عدم تعهد ایشان به رابطه هست.اگر برای شما مهم هستند بهتر هست که با ایشان صحبت کنید و در مورد رفتارشون اطلاعات کسب کنید و بعد در مورد ادامه رابطه یا انمام ان تصمیم بگیرید

سلام من هر از گاهی به باغ رستوران میرم و یکی از محافظای اونجا هس ک خیلی با هم چشم تو چشم میشیم و نمیدونم چرا وقتی نیستش دنبالش میگردم با چشم دلیلش چی میتونه باشه؟

سلام دوست گرامی ذهن شما با توجه به تلقین هایی که انجام داده اید عادت به حضور این شخص کرده است که کاملا رفتاری اشتباه هست .بهتر هست مدیریت ذهن داشته باشید و از ایجاد وابستگی این شکلی خودداری کنید

سلام وقت بخیر من دختر٢۵ساله ای هستم. قبلا یکبار عاشق فردی شدم و کمو بیش دوست بودیم ولی زیاد همو ندیدیم و زیاد شناخت نداشتیم من خیلی عاشق بودمو همو فرصتامو از دست دادم به خاطرش و بلخره بعد ۴سال از اشنایی مون اومد خواستگاریم گفت اونم عاشقمه ولی با مخالفت پدرم روبرو شدیم. من احساس کردم پدرم حرفش منطقیه و من فقط احساسی داشتم تصمیم میگرفتم. وقتی بعد خواستگاری اخلاقاش عوض شده بود انگار تازه داشتیم همو میشناختیم. از قبل هم ادم عصبی بود ولی بعد خواستگاریم بدتر شد انگار حساس شده بود مثلا گفت اخرین باره با دوستات میری بیرون یا درست تموم شه نباید بری سرکار، ازین حرفا؛ منم با توجه به حرفای پدرم و ٩٩ درصد مخالفتش گفتم نه. پدرم نمیدونست دوست بودیم ولی خانوادش میدونستن و گفته بودن معرفی شدن. خلاصه دلایل مذهبی و سطح طبقاتی و فرهنگی و تحصیلاتی بود. حالا به هر دلیلی ایشونم اصرار نکرد نمیدونم و رفت ولی خوشحالم که درست و عاقلانه تصمیم گرفتم و ممنون پدرم هستم. حالا از اون موقع ۴سال میگذره که تموم شده. من باز هم اشنا شدم با پسرهای زیادی، یک مدت کوتاهی دوست میشدم بهم میزدم یعنی نه واسه دوستی میشد ادامه بدم نه واسه ازدواج. حتی خواستگارام هم به هر بهونه ای رد میکنم. من هم زیبام هم خوش اندام هم خوش صدا هم کارشناسی ارشدمو دارم تموم میکنم. ولی من از اون موقع عوض شدم انگار احساس ندارم. پارسال دوباره برگشت عشق سابقم. از طریق خانوادش یکم رفت و امد کردیم یواشکی. چون خانواده من هم چنان مخالفن میدونم. ولی با معاشرت فهمیدیم انگار بازم حسی هست بینمون. ولی خب من انگار از سر تنهایی به خاطر اینکه نتونستم کسیو انتخاب کنم داشتم باهاش معاشرت میکنم. من دوس دارم ازدواج کنم. تا اینکه ۶ماهه پیش از اخرین باری که دیدمش، تو ی مهمونی با دوستام با پسری جدید آشنا شدم. دیگه با عشق سابقه ام حرف نزدم چون وارد رابطه جدید شده بودم. فرد جدید زندگیم از من خیلی خوشش اومد و اصرار داشت با من باشه. میگفت دنبال ی رابطه طولانی هست. من دوس پسر زیاد داشتم و تقریبا میتونم تشخیص بدم چجورین پسرا و فهمیدم ادم بدی نیست ولی خب من زیاد ازش خوشم نیومد. ولی انقدر منو برد بیرون. انقدر حواسش بهم بود. انقدر مهربون بود. خودش بود. منم خودم بودم و هستم. بعد چند سال من دیگه خنده هام واقعی بود اصلا همه اطرافیانم فهمیدن من چقدر خوشحالم ولی به کسی نگفتم. از اول رابطه گفت خیانت و دروغ نباشه گفتم قبول. من نمیخواستم با کسی فاب شم. یعنی هر دفعه خواستم تو این چندساله اخیر نشد. این دفعه دلم گیر کرد. نمیدونم وابستگیه چیه! اصلا مثل عاشقیه قبلا نیست. براش همه کار میکنم در جواب خودش که همه کار میکنه. ما ٨سال فاصله سنی داریم( قبلیه ٧سال فاصله داشتیم) و عاقلیم پس دعوا نمیکنیم و مشکلی پیش بیاد همه چیو حل میکنیم. اصلا پیشنهاد ازدواج نداده با این حال که دوسم داره و میدونه منم فقط با خودشم و دوسش دارم. بهم ایمان داره. از گذشتش نپرسیدم نمیخوامم بدونم. فقط میدونم مادرش درسن ١٨سالگیش تو تصادفی که خودشم بوده فوت کرده همین. از خانوادشم بهم میگه ولی پیشنهاد اشنایی نداده. از عشق سابقم گفتم بدونین نه ساده ام نه ابله نه هرکی بیاد تو زندگیم راه بدم من ادمارو میسنجم بعد اون میمونم باهاشون. شایدم این خیلی بلده نمیدونم. الان ۶ماهه باهمیم. تو تولدی که سورپرایزش کردم دوستش از دوستم خوشش اومد و دوست شدن. جمعمون شد ۴نفره. و سر همین جمع به خاطر سوء تفاهم که پیش اومد کات کردیم یعنی جفتمون به هم زنگ نزدیم. الان دوباره هستیم یک ماهه و جمع ۴نفره اوکی شده دوباره. بین منو اون هیچی تغییر نکرده و همو دوس داریم. جفتمون اهل ابراز نیستیم فقط عمل میکنیم. منو محمد حسن انگار مال همیم خیلی تفاهم داریم اون تفاوت هایی هم که پیش میاد حل میکنیم. پسره خوبیه، بامرام و با ایمان و مهربون و خوش زبون و با ادب و ولی قیافه تیپش معمولیه برام مهم نیست و خیلی ام لارجه. وضعشم خوبه شکرخدا. خرج باباش و داداش تو خونشم میده. تا اینجایی که شناختمش خودش دوس داره با من باشه با من حالش خوبه شاده. قبل اینکه با من دوس شه غمگین بوده ساکت بوده الان با بودن من تو زندگیش شده عین من شاد و سرحال. اون انگار به همه بد بین بوده ولی با اومدنه من دیده هنوزم دختر خوب هست. من از همه لحاظ ازش سر ترم ولی برام مهم نیست مهم اینه باهاش حالم خوبه اونم هم قدرمو میدونه هم ازم تعریف میکنه و من اصلا مغرور نمیشم. ما پیش هم مغرور نیستم اصلا. چند دفعه حرف ازدواج شد فهمیدم دوس داره با من. ولی تو جمع ۴نفره یک دفعه گفت من از اول گفتم قصدم ازدواج نیست نمیدونم حالا افه بود جلو دوستامون یا هرچی نمیدونم ولی میدونم تو دلش از خداشه ازدواج کنه باهام، با این حال که نگفته بود و داشت دروغ میگفت منم کم نیاوردم گفتم اره. حالا بعد اون باز حرفه بچه زد که من ۴تا دوس دارمو اینا با اینکه میدونه من از بچه بدم میاد. همش چیزایی میگه من خوشم بیاد از بچه. با تمام اینا منتظر موندم پیشنهاد ازدواج بده ولی نمیگه. من اصلا ادم عجولی نیستم ولی نمیدونم چرا میترسم. همش منتظرم. جدیدانم پرسید تو خواستگار نداری گفتم چرا دارم. گفت بهم بگو اگه خواستی قبول کنی برو. گفتم نه من تورو دوس دارم خجالت کشید سکوت کرد. حالا موندم چیکار کنم ی رابطه پاک و دو طرفه و خالصانه چه جوری میشه! به نظرتون چقدر باید صبر کنم؟ چیکار باید بکنم؟ من احساس میکنم این دوست داشتنِ با شناخت خیلی بهتر از عاشقیه قبلیمه. خیلی حس خوبیه. من نمیدونم چی نمیزاره بگه. من نمیخوام به عشق قدیمم بله بگم خانوادش گیر دادن بیایم جلو باز. من نمیدونم چیکار کنم دوس پسر الانم بیاد خواستگاریم! نمیدونم چی نمیزاره بهم پیشنهاد بده مثلا زوده الان بعد ۶ماه! یا اعتماد نداره!یا شرایط خانواده نمیدونم! فقط میدونم اولین ادمیه اخلاقامون مچ شده و من ۶ماهه باهاش هستمو مشکلی نداریم خوشحالیم. اینم اضافه کنم میدونه بابام نذاشته با عشقم ازدواج کنم اونم اتفاقی لو رفتم ولی گفتم حق با بابام بود یعنی بابام برام از همه چی مهمتره. میشه راهنماییم کنین؟ ممنونم

سلام دوست گرامی اینکه مطرح کردبد رابطه خوبی دارید و پارتنزتان درکتان میکند خیلی خوب هست اما بهتر هست قضیه رو از سمت پارتنرتان هم ببینید که ایا ایشان هم اینهمه تفاهم در رابطه میبیند؟ از طرفی باید با ایشان صحبت کنید دغدغه ها و نگرانی های ایشان را برای ازدواج نکردن متوجه بشید و اگز دلایل منطقی هست کمک کنید تا رفع شود.رابطه قبلی شما با توجه به عصبی بودن خواستگارتان رابطه درستی نیست و بهتر هست تمام شده بدانید.برای رابطه فعلی وقت بکذارید و تلاش کنید تا هم را بهتر بشناسید و مراجعه به مشاور هم خوب هست

سلام من دختر 23ساله ای هستم که با پسری در مجازی اشنا شدم .درابتدا ایشون دنبال من بودن بخاطر اینکه به چند زبان مسلط هستم خوشش اومده بود از رفتار و نحوه حرف زدنم و یکسال گذشت من به این فرد ابراز علاقه کردم اما ایشون گفتند که ما فقط دوستیم نه بیشتر .نمیدونم چرا اینطور با من صحبت کردن و خیلی دلخور شدم . ایشون گفتند که قبلا وارد رابطع ای نبودن و نمیخوان بشن..راهی هست بتونم دلش و بدست بیارم??

سلام دوست گرامی ابتدا واقعیت را در نظر بگیرید شاید ایشان به عنوان فردی که توانایی خاصی دارد جذب شما شده و با شما صحبت می کند .پس عجله نکنید و صبور باشید.اینکه ایشان اعلام کردند که به دنبال ارتباط نیستند شاید به دلیل یکسری دغدغه هست .بهتراست متوجه این دغدغه ها بشید.اگر بصورت پیام در ارتباط هستید در سایت رادیو عشق مبحث جذب از طریق پیام خیلی می تواند به شما کمک کند

سلام ممن حدود 9ماهه توی یک شرکت کار میکنم و از روز اول ک یکی از همکارام رو دیدم بهش علاقه مند شدم و بعد از چند ما با هم ارتباط تلفنی داشتیم و ایشون هم گفتن ک از روز اولی ک منو دیدن بهم علاقه پیدا کردن من 25 سالمه و حس میکنم ک علاقه ای ک به ایشون دارم رو تاحالا تجربه نکردم و همیشه به شوق دیدن ایشون سرکارم میام ولی اون اقا با ی خانومی توی رابطه ست و اینکه خانواده های دوطرف هم در جریان هستن و ایشون گفتن ک دوست دارن رابطه شون رو با من جدی کنن میشه کمکم کنید

سلام به اونجاش کارندارم که باید خودت خودتو قبول داشته باشی تا اعتمادبه نفست بره بالا اما اونجاش که میگه لبخند و ارتباط چشمی داشته باش خب من آدمی هستم که اصلا دوس ندارم بیشتر از۲ثانیه کسیو نگاه کنم حتی اگه زیباترین باشه از خیره خیره نگاه کردن بدم میاد نمیتونم زیاد ارتباط چشمی داشته باشم دوس دارم همه مجذوب رفتارم باشن تز رفتارای سبک سرانه بدم میاد باوجود این هم همیشه افراد جذب اون دسته از آدمای اطرافم میشه که رفتارشون پررو و دور از شأن یه خانومه

نمیدونم باید چیکارکنم که به چشم بیام جوری که شخصیتم زیرسوال نره تیپ وقیافه م خوبه فقط لاغرم

دوست عزیز سلام، مساله‌ای که شما مطرح کردید شاید دغدغه‌ی خیلی از دختران باشه؛ خیلی از دخترها، فکر می‌کنند توجه نشون دادن، نوعی رفتار سبک‌سرانست. اما قبل از هر چیز، به خاطر داشته باشید که همه چیز در حالت تعادلش درسته؛ نه زیادی خجالتی و غیرقابل دسترس بودن و نه خیلی مشتاق بودن به رابطه. مواردی که در پست ما گفته شد، لزوما به این معنی نیست که شما خیره به فرد مقابلتون نگاه کنید یا با خیلی خوشحال و مشتاق نشون دادن خودتون، فرد مقابل را به خودتون جلب کنید. مساله این هست که اگر از کسی خوشتون اومده، با روش غیر مستقیم (مثل نگاه کردن یا لبخند زدن)، نشونش بدید که شما هم به آشنایی با اون فرد علاقه دارید. بیاید داستان را از سمت یک پسر نگاه کنیم؛ فرض کنید شما پسر هستید و در یک مهمانی حضور دارید، چندین دختر در آنجا هستند که هر کدام به نحوی دارن به شما توجه می‌کنند و یک دختری هم هست که حتی از نگاه کردن به شما اجتناب می‌کنه، چه برسه به توجه. به نظرتون شما سمت کدوم یکیشون می‌رید؟

سلام. من در فضای مجازی با آقایی آشنا شدم که استاد یکی از دانشگاه های معتبر ایران هستند. ایشون به یک بهانه ای به من پیام دادن و از من سوالی صوری پرسیدن و باب آشنایی باز شد. چند باری با هم صحبت کردیم که بیشتر ایشون از من سوال میپرسیدن تا آشنا شوند اما بعد از مدتی من سوال کردم که آیا اولین پیامشون ساختگی بود یا واقعی. ایشون انکار کردن و حتی کمی بد برخورد کردن. از آنروز خودم رابطه را قطع کردم. بعد از مدتی به سخنرانی ایشون در دانشگاه رفتم و حالا بسیار پشیمان هستم که رابطه قطع شده. اما نمیدانم چگونه میتوانم این رابطه را درست کنم؟ آیا میشود کاری کرد؟ از سوی ایشون هم هیچ تلاشی برای درست کردن رابطه صورت نگرفت.

سلام دوست گرامی اینکه به بهانه یک سوال و جواب رابطه را کات کردید کمی غیر منطقی هست.بهرحال ایشان دنبال شروع رابطه بودن و بعد شما این رابطه را تمام کردید.بهترین کار این هست که اگر برای شما این شخص و رابطه مهم هست با ایشان تماس بگیرید و صحبت کنید و اشتباهات و کاستی های قبلی رابطه را درصدد جبران باشید و درصورت تمایل مجدد ایشان به شروع رابطه، این بار صادقانه پیش بروید

سلام یه اقایی هست توی محیط کار چند روز به من توجه کرد(معنی دار بود) و بعد یهو خیلی سرد شد.میخوام بدونم توی اون برهه از زمان که کسی داره بهمون توجه و ابراز محبت میکنه باید چیکار کنیم دقیقا؟؟ و این که علت سردی این اقا رفتار من بود؟؟ اگه من سرد باهاش برخورد می کردم پس زده میشد اما من عادی بودم.علت این سردی و ترس چی می‌تونه باشه یعنی

دوست عزیز با سلام ابتدا واقعیت را در نظر بگیرید شاید ایشان به عنوان همکاری به شما توجه می کردند و قصد و منظور خاصی نداشتندو نمی شود به توجه های معنی دار چند روز پرو بال داد و برای این توجه برنامه ریزی کرد.من متوجه منظور شما از برخورد عادی نشدم.از طرفی بهرحال ممکن هست ایشان به دنبال شناخت نیز بوده اند اما به شناخت مورد نظر خود نرسیدند.اما درصورتی که به نظر شما فرد موردنظر از لحاظ ویژگی ها و ایده ال های اولیه مناسب ازدواج هستندبهتراست از طریق همکارتان و غیر مستقیم شما به ایشان پیشنهاد داده شوید و از طرفی علائم و نشانه‌هایی مبنی بر اینکه مایل هستید رابطه به جلو پیش برود در اختیار او بگذارید، با زوج‌های متاهل همکارتان بیشتر در ارتباط باشید و بگذارید بداند شما گزینه‌های ازدواج نیز دارید.

سلام.من با پسری دوستم و همیشه شاکیه که برام ناز نمیکنی و ازت راضی نیستم و اینا منم راستش دختر بی حال و کم حرفی هستم خواستم چیکار کنم که این مشکل برطرف بشه چون قصدمون ازدواجه ولی با این کارای کن داره ازم سرد میشه لطفا بهم کمک کنید دلشو به دست بیارم

سلام دوست گرامی اگر مشکل در سرد بودن و درونگرا بودن شما هست می توانید ابتدا از صحبت در مورد موضوعات روزانه شروع کنید و در هر بار دیدن کمی در مورد اتفاقات صحبت کنید .سپس خاطرات خود را بیان کنید و کم کم حوزه گفتگوها را گسترش بدید خودتان را شاد و سرزنده نشان بدید مثبت نگر باشید سعی کنید یکسری حرکات را جلوی اینه تمرین کنید مثل مدال ایستادن ،بازی با دست ها و.. تا بتوانید در مقابل نامزدتان انجام بدید نوع حرف زدنتان را تغییر بدید مدل لباس ها و ارایش شما نیز مهم می باشد

سلام من 22 سالمه ی اقا پسری رو توی محیط کارم (بیمارستان) دیدم.حس میکنم اون هم از من خوشش میاد و با هم حرف های عادی روزانه میزنیم.اما اون پا پیش نزاشته هنوز و چیزی نگفته.من مطمئنم که کسی توی زندگیش نیست.ب نظرتون باید چطوری شانسمو واسه ایجاد ارتباط باهاشون امتحان کنم؟

دوست عزیز با سلام ابتدا واقعیت را در نظر بگیرید شاید ایشان به عنوان همکاری صمیمی با شما صحبت می کنند اما درصورتی که به نظر شما فرد موردنظر از لحاظ ویژگی ها و ایده ال های اولیه مناسب ازدواج هستندبهتراست از طریق همکارتان و غیر مستقیم شما پیشنهاد داده شوید و از طرفی علائم و نشانه‌هایی مبنی بر اینکه مایل هستید رابطه به جلو پیش برود در اختیار او بگذارید، با زوج‌های متاهل همکارتان بیشتر در ارتباط باشید و بگذارید بداند شما گزینه‌های ازدواج نیز دارید،برای اینکه مطمئن شوید اصلا قصد جدی دارند یانه می‌توانید از کسی که به او نزدیک است کمک بگیرید. همکار مشترک می‌تواند نقش واسطه را ایفا کند. منطقی باشید و درجواب صحبت های ایشان خودتان باشید و اجازه بدهید با شناخت خود واقعی شما ای ازدواج ترغیب شود. اگر بصورت پیام در ارتباط هستید در سایت رادیو عشق مبحث جذب از طریق پیام خیلی می تواند به شما کمک کند

راستش من یه مدت با یک پسر تو رابطه بودم که واقعا عاشقش شدم اما بعد ها فهمیدم خیانت کرده.خداروشکر تو رابطه حد و حدود رو حفظ کردم.ولی هنوز هم هرروز میبینمش و خیلی نگاه میکنه منم میخوام تا جایی که میشه اونو جذب کنم که دوباره برگرده تا من بتونم اینبار اون رو رد کنم وه واقعا هم به این کار نیاز دارم.ممنون میشم راهنمایی کنید

با سلام دوست گرامی رابطه ای که تمام شده بهردلیل را باید فراموش کنید و بدون اینکه منتظر تلافی باشید از رابطه دور بشید. اینکه ایشون خیانت کردن و شما رابطه را تمام کردید دلیل خییلی خوبی هست که شما ارزش و جایکاه خودتون رو می دونستید و بدون اینکه دچار احساسات و هیجانات بشید رابطه را تمام کردید پس الان کاملا غیر منطقی هست که مجدد ایشان را جذب کنید و اینبار توسط شما ایشان رد بشند در صورتی که دفعه قبلی هم شما بع علت خیانت ایشون رابطه را تمام کردید. پس بهتر هست بحای اینکه دنبال این امر باشید وقت و انرژی خود را صرف حضور افراد مثبت کنید

سلام خسته نباشید و ممنون از راهنمایی های عالی تون من ۳ ماه با دوست پسرم اشنا شدم‌ و از نظر اخلاقی خیلی اخلاقامون بهم می خوره و مشکلی با هم نداریم و کنار هم ارامش داریم وخوشحالیم از این جهت این حسی که بین مون بوجود اومده ما دوبار با هم معاشقه داشتیم و بعد این موضوع رفتار دوست پسرم هم تغییری نکرده و ولی من خوندم که دریک رابطه عاشقانه وارد مسائل جنسی نشوید چون هم حس عاشقانه روخاموش میکنه و هم این که مرد دلسرد میشه و میزاره میره، شما لطفا یه راهکار درست ارایه بدید که من در روند رابطه پیش بگیرم ممنون

دوست گرامی سلام بعد از سه ماه اشنایی به معاشقه رو اوردید و البته حد این معاشقه را مشخص نکردید.اما فکر می کنید که دوست پسرتان رفتارش تغییر نکرده و سرد نشده. دوست خوبم از کجا مطمئن هستی که این یک نقاب نباشد برای دراختیار داشتن شما برای لذت بردن و هروقت قصد جدی شدن قضیه را داشتید ایشون رفتارشان تغییر نکند؟ رابطه جنسی در دوران دوستی شاید جذاب و ارضاکننده باشد، اما این جذابیت و شور و هیجان دوامی ندارد. چرا که پسران و مردان فکر می‌کنند که این رابطه بخشی از دوستی‌شان بوده، درواقع اگر دختری در دوران رابطه عاطفی همه صمیمیت‌ها، جذابیت‌ها و پتانسیل‌های عاطفیش را برای پسر رو کند، او سرد می‌شود و هیچ انگیزه‌ای برای ارتقای رابطه به مرحله ازدواج نخواهد داشت. چون همه دستاوردهایی که می‌توانست از این رابطه بدست آورد برایش مهیا شده است. مورد بعدی باید وقتی یک رابطه به مرحله جنسی برسد که شناخت ها کامل شده و شما به او اعتماد داریدو نگران واکنس های بعدی نباشید.اما شما الان نگران اینده هستید پس مشخص است هنوز به اعتماد و شناخت کامل نرسیده اید.

رابطه جنسی یکی از اتفاق هایی است که افراد را در آسیب پذیر ترین حالت خود قرار می دهد و شناخت و تصمیم گیری را سخت تر می کند و حای ممکن است رابطه ای که الان از نظر شما بدون مشکل است را دچار نوسانات و بحران ها کند.

اگر تصمیم و هدف هر دو از این اشنایی بحث ازدواح است بهتر است با کنترل هیجانات و احساسات به شناخت و بررسی بپردازید و موقعیت خود و طف مقابل را در این رابطه مشخص کرده و خد و مرزهای فعلی رابطه را اعلام کنید

پیشنهاد می کنم برای شناخت هم وقت بکذارید و در صورتی که تفاهم های لازم را دارید رابط را بصورت رسمی و زیر نظر خانواده پیش ببرید و رابطه جنسی را به از رسمی شدن موکول کنید

سلام. من حدود7سال با دوست پسرم در ارتباطم خیلی همدیگه رو دوست داریم وهیچ مشکلی نداریم. تتها مشکلمون اینه که من 4 سال از ایشون بزرگترم و خانواده اشون مخالفت میکنن ما باهم ازدواج کنیم. خودشم نمیتونه رو حرف خانواده اش حرف بزنه و نمیدونیم چیکار کنیم. ذهنمون خیلی درگیر میشه راهنماییون کنین

با سلام به شما دوست محترم ازدواج یک امر چند عاملی است. یعنی برای این که دو نفر بتواند ازدواج کنند و ازدواج پایدار و رضایت مندانه ای هم داشته باشند، باید چند عامل مختلف کنار هم جمع بشوند تا این اتفاق بیفتد. سن یکی از این عوامل است . شما در مورد سن خوتان و ایشان صحبتی نکرده اید اما اگر شما به عنوان زن، بیست و هفت- هشت ساله هستید و شخص مقابل پسری بیست، بیست و یک ساله است به این نکته توجه کنید، شما در دوره جوانی به سر می برید و به دلیل زن بودن تان به بلوغ کامل رسیده اید اما همسر مورد نظرتان در اواخر دوره نوجوانی است و هنوز به طور کامل وارد دوره جوانی نشده است. این تفاوت مهم است چون نیازها و انتظارات انسان ها در هر دوره ای از زندگی با دوره بعدی یا قبلی متفاوت است در ازدواج های به این صورت ابتدا ما از مراجعه کننده می خواهیم در مورد سوالات زیرفکر کنند: قبل از این که بخواهید ازدواج کنید باید بدانید کیستید، چه هویتی از خودتان سراغ دارید و می خواهید چه کار کنید؟ به خصوص حالا که می خواهید با مردی کوچکتر از خود ازدواج کنید، لازم است بدانید چه جور آدمی هستید؟ مثلاً اگر در آینده جایی رفتید و دیگران درباره تفاوت سنی شما و همسرتان سؤال کردند آیا ناراحت می شوید یا برایتان مهم نیست? چقدر می توانید تداوم مخالفت های خانواده ایشان را که ممکن است به صورت کم کردن حمایت از شما و یا کنایه زدن باشد مدیریت کنید. و از سویی انگیزه طرف دیگر از ازدواج با شما چیست؟ با واقع بینی به این سؤال جواب بدهید به نظر خیلی بیشتر از شما، طرف مقابل احتیاج به کمک دارد. صورت مساله واضح است و شما انتظار دارین بعد از 7 سال چه کسی به شما چه کمکی کند؟ دو راه وجود داره. اون آقا جلوی خانواده بایسته و حتی اگه خانواده اش طردش کردن و کمکی بهش نکردن بتونه روی پای خودش بایسته و شما هم این شرایطو بپذیرید و ازدواج کند. اگه این امکان پذیر نیست، هر چه سریع تر باید رابطه تموم بشه . در ضمن به موارد زیر نیز توجه کنید: در در صورت موافقت ظاهری خانواده ایشان. در ظاهر همه چیز خوب به نظر می رسد اما چند عامل به طور همیشگی این ارتباط را تهدید می کند: 1. مخالفت های خانواده همسر که همچنان ادامه دارد و هر لحظه ممکن است شما را دلزده کند. 2. تأثیر پذیری همسرتان از خانواده اش. 3. محدود تر بودن فرصت مادر شدن و یا از ترس از دست دادن این فرصت به دلیل عدم آمادگی شوهر و یا مخالفت های خانواده او. 4. این ترس که همسرتان روزی جذب زن های جوان تر شود. 5. از دست دادن جذابیت جنسی به شما پیشنهاد می کنم با دید منطقی و مشورت با مشاوره در این زمینه تصمیم بگیرید

من با پسری سی ساله صیغه شدم که خودم قبلا طلاق گرفتم اونم یه دختری رو خیلی دیوانه وار دوست داشت. که نتونست بدستش بیاره .همیشه خسته ست معلومه عشق و ازدواج رو کم داره منم همین حسو دارم. اون یه پسر تقریبا مذهبی و غیرتی هست. جطور پایبندش کنم و اونو عاشق خودم کنم

دوست گرامی سلام شما سابقه زندگی مشترک را دارید و با جنبه های ارتباطی با مردان تا حدودی اشنا هستید و از این لحاظ می توانید اکنون با تجربه از اشتباهات و تحربه های قبلی خود موفق تر عمل کنید و زندگی مشترک موفقی داشته باشید . یادتان باشد تجربه ازدواج قبلی از شما آدم با تجربه تری ساخته است که با آدم قبل از ازدواج اول متفاوت است.در این راه ، میتوانید از پیشنهادات زیر کمک بگیرید: 1- به ایشان نشان دهید که علاقه مند به او می باشید . 2- به ایشان فرصت بازسازی احساسی بدهید تا بتواند شرایط جدید را قبول کند و از بحران خارج شود . 3- با او صادق باشید . 4- اجازه دهید در مورد احساساتش با شما صحبت کند و شما بدون جبهه گیری فقط شنوا باشید . 5- در این ارتباط صبور باشید . 6- اهداف مشترک داشته باشید و همدیگر را تشویق کنید . 7- سعی در شناخت او داشته باشید و از خواسته ها و علایقش با خبر شوید. 8- منطقی باشید . 9- نیازهای برآورده‌نشده‌شان را برآورده کنید . 10- اعتماد به نفس و عزت نفس خود را افزایش دهید .

آدرس: تهران، پونک، نبش بلوار پونک، پلاک 2، طبقه سوم، واحد 6

تلفن پشتیبانی:02146015870

رزرو نوبت مشاوره

انجمن روانشناسی آمریکا

سازمان نظام روانشناسی و مشاوره ایران

سازمان بهزیستی ایران

انجمن روانشناسی ایران

 

 

آیا پسری را دوست دارید و می‌خواهید از او دلبری کنید؟ روش‌های مختلفی برای جذب کردن پسرها وجود دارد و ما در این مقاله می‌خواهیم، درباره روش‌های درست و اشتباه جذب کردن پسران صحبت کنیم. اگر برای تسخیر قلب پسرها از راه درست وارد شوید، احتمالش زیاد است که با بازی کردن نقش دختر رویاهایش و نشان دادن تمام خصوصیاتی که او در یک دختر تحسین می‌کند، در نهایت موفق شوید. اما اگر راه‌های اشتباه را انتخاب کنید، به دلایل زیادی ناراحت و سرخورده خواهید شد. ممکن است توجه پسر مورد علاقه‌تان را جلب کنید، اما او دیر یا زود متوجه می‌شود که فقط داشتید سعی می‌کردید که او را تور کنید و هیچ پسری از به دام افتادن خوشش نمی‌آید. در این مقاله با روش‌های مختلفی برای جذب مردان آشنا می‌شوید که موثر بودن آنها به لحاظ علمی اثبات شده است، بنابراین اگر می‌خواهید با بایدها و نبایدهای جذب پسران آشنا شوید، در ادامه با ما همراه باشید.

شاید فکر کنید برای جذب پسر مورد علاقتون باید مثل سلبریتی‌های فیلم‌های هالیوودی باشید و این موضوع تمام فکرتان را درگیر کرده است. کافی است پسر مورد علاقه‌تان را خوب بشناسید ،با کمی مهارت می‌توانید برای او فردی جذاب باشید. در این مقاله روش‌های کاربردی برای جذب پسرها را بررسی می‌کنیم. قبل از هر کاری باید پسر مورد علاقه خودتان را خوب بشناسید. اگر فکر می‌کنید به تنهایی نمی‌توانید به شناخت کافی از پسر مورد علاقه‌تان برسید و مشورت با شخص دیگری می‌تواند به شما کمک کند،

فهرست مطالب

چگونه با عشق خود شوخی کنیم

اولین چیزی که پسرها متوجه آن می‌شوند، لبخندی است که یک دختر بر لب دارد.  همه توقع دارند که یک دختر موقر و خوش‌رفتار باشد و روش لبخند زدن یک دختر متانت او را نشان می‌دهد. هرچقدر هم که در خانه آزادانه و با صدای بلند می‌خندید، خنده شیطانی دارید یا با صدایی گوش‌خراش می‌خندید، لطفاً این خنده‌های پرسرو صدا را در جمع فراموش کنید. سعی کنید باوقار باشید و به شیوه‌ای متمدنانه مانند یک بانوی دوست‌ داشتنی بخندید. بهترین کار این است که لبخندی ملیح به لب بیاورید، لزومی ندارد که تمام سی و دو دندان خود را به همه نشان بدهید.

علم اثبات کرده است که بین نگاه کردن به چشم‌های یکدیگر و عاشق شدن ارتباط وجود دارد. تعداد نورون‌های مختص حس بینایی در مغز بیشتر از چهار حس دیگر است، بیش از 80% مواردی که به نوعی وارد بدن می‌شود، از فیلتر چشم‌ها عبور می‌کند. به علاوه چشم‌ها جز آن که دریچه‌ی روح هستند، دروازه‌ای به سوی گذرگاه‌های عصبی هستند که ارتباطات عاشقانه را در مغز شکل می‌دهند.

اگر پسری بوی بد بدهد، حاضرید حتی در خیالتان به با او بودن فکر کنید؟ پس چطور انتظار دارید که پسر مورد علاقه‌تان دختری را دوست داشته باشد که بوی بد بدهد؟ هر فردی رایحه‌ی خاص خود را دارد که معرف شخصیت او است. بنابراین عطرهای خوشبویی را انتخاب کنید که پسرها را به خود جذب می‌کند. بدبو بودن دهان نیز پسرها را فراری می‌دهد. به خاطر خودتان و حفظ سلامتی خودتان، نه هیچ کس دیگر، مرتب حمام بروید و از ضدعرق خوشبو استفاده کنید.

دخترها به پرشور بودن و قشقرق راه انداختن معروف هستند. پسرها به هیچ وجه دخترهایی را که رفتار نمایشی دارند، شلوغ می‌کنند و از کاه کوه می‌سازند، دوست ندارند. اجازه ندهید که این جامعه مردسالار اثبات کند که زنان ضعیف‌تر از مردان هستند. هر چقدر هم که فیلم عاشقانه دیده‌اید، نگذارید که این داستان‌های غیرواقعی زندگی عاشقانه‌تان را به نابودی بکشاند.

پسرها شاید هنرپیشه‌هایی با آرایش فراوان و موهای بلند افشان را دوست داشته باشند، اما در واقعیت وقتی می‌خواهند، زن زندگی خود را انتخاب کنند، همواره دخترهای ساده را انتخاب می‌کنند. البته منظورمان این نیست که اصلاً آرایش نکنید، اما بهتر است روزهای معمولی آرایش ملایمی بکنید تا در روزهای خاص بتوانید، دوست پسرتان را با آرایش خاص‌تان غافلگیر کنید. قرار نیست با آرایش کردن خودتان را شبیه هیولا بکنید، آرایشی را انتخاب کنید که خاص‌تر و زیباترتان بکند.

وقتی که پسری نمی‌تواند به راحتی به دختری نزدیک شود، غرورش خدشه‌دار می‌شود و از خودش می‌پرسد که این دختر چرا به او علاقه ندارد. بنابراین بازیگوش باشید، ناز کنید و با ترغیب کردنش به صحبت کردن با خودتان، او را سر انگشتتان بچرخانید. البته مراقب باشید زیاده‌روی نکنید و تصویری از دختری خجالتی را از خودتان به نمایش نگذارید، که رسیدن به او ممکن نیست. اگر عاقلانه عمل کنید، مانند آهنربا پسر مورد علاقه‌تان را به خود جذب می‌کنید.

بهترین روش برای تسخیر قلب یک پسر این است که با نشان دادن استعدادها و خصوصیات منحصر به فردتان توجهش را جلب و او را به خودتان علاقمند کنید. پسرها می‌خواهند با دخترانی جذاب و پرشور آشنا شوند، بنابراین وقت آن است که هنرهایتان را رو کنید. استعدادها یا خصوصیاتی را که از شما یک زن جذاب می‌سازد، به نمایش بگذارید. برای مثال اگر صدای خوبی دارید، وقتی می‌دانید که او در همان نزدیکی است، استعداد خوانندگی‌تان را به دوستانتان نشان دهید تا عشقتان بداند که چه صدای دلنشینی دارید.

تا حالا برایتان پیش آمده در یک مهمانی، پسری نظر شما را به خودش جلب کند، ولی شما ندانید که باید در آن لحظه چه کار کنید؟ بیشتر دخترها می‌گویند که دوست ندارند شروع کننده رابطه باشند و حتما پسر باید جلو بیاید. اما اگر داستان را از سمت پسرها نگاه کنیم، متوجه می‌شویم که آن‌ها وقتی نشانه‌ای از شما نمی‌بینند، از شروع ارتباط می‌ترسند. در این زمان چه کار باید کرد؟

چطور دلبری کنیم؟

1. ارتباط چشمی برقرار کنید. 2. لبخند بزنید. 3. به او نشان دهید که به آشنایی بیشتر تمایل دارید. 4. تک‌کلمه‌ای صحبت نکنید. 5. مرموز باشید. 6. خیلی برای جذاب بودن تلاش نکنید. 7. غیر مستقیم به او نشان دهید که به ادامه آشنایی بیشتر علاقه دارید. 8. با کمک موبایلتان، معجزه کنید.

خودتان را جای پسر مقابل بگذارید، چقدر احتمال دارد با دختری که حتی به شما نگاه نمی‌کند، سر صحبت را باز کنید؟ شما ممکن است با خودتان بگویید: «یکبار بهش نگاه کردم، دید دیگه. اگر می‌خواست بیاد، میومد». اما، جواب ما به شما اینه: «نهههه». شما حداقل باید سه/چهار بار به او نگاه کنید تا جرات پیدا کند که صحبت را با شما شروع کند.

در حین ارتباط چشمی، هیچ‌وقت جادوی لبخند زدن را فراموش نکنید، چون با اینکار دو تا پیام مهم به فرد مقابلتان می‌دهید: اول اینکه: «من یکم ازت خوشم خومده و دوست دارم باهات صحبت کنم». و دوم: «من دختر شادیم. تو صحبت کردن با من قراره بهت خوش بگذره!»

با وجود سیگنال‌هایی که فرستادید باز هم پسری که جلو میاد، از شروع ارتباط خیلی مطمئن نیست و کمی می‌ترسد. شما در اینجا با گفت‌وگویتان می‌توانید، تمایل خودتان را به آشنایی بیشتر با او نشان دهید. البته لازم نیست که همه سوال‌هایش را با هیجان جواب دهید، اما بهتر است یک سری نکات ریز را رعایت کنید. (در دو اسلاید بعد در این مورد صحبت می‌کنیم:)

به این سناریو توجه کنید: پسر: «شغلتون چیه؟» دختر: «کارمند بانک» پسر: «چه جالب، خواهر منم تو بانک کار می‌کنه؛ به نظر من خیلی کار سختیه.» دختر: «اوهوم» (هدف این گفت‌وگو را فراموش نکنید. در حقیقت قصد پسر، صحبت کردن در مورد شغلتون نیست؛ بلکه می‌خواهد موضوع مشترکی برای صحبت کردن پیدا کند.)

لازم نیست تمام نکات مهم زندگی خودتان را در همان دیدار اول توضیح دهید. کمی مرموز بودن بسیار جذاب است. البته به این معنی نیست که جواب تمام سوالات را سربالا بدهید. به این مثال توجه کنید: پسر: «شغلتون چیه؟» دختر: «من نوازنده پیانو هستم. 15 ساله پیانو می‌زنم. البته اولش خیلی دوست نداشتم ولی کم‌کم علاقه‌مند شدم. ….) این همه توضیح برای بار اول آشنایی، اصلا مناسب نیست!

یکی از پرتکرارترین سوالات دخترها این هست: «چرا پسرایی که من ازشون خوشم میاد، از من خوششون نمیاد و پسرایی که من خوشم نمیاد، از من خوششون میاد؟» شاید یکی از جواب‌های اصلی برای این سوال این باشه: شما در مقابل پسرهایی که خوشتان می‌آید دوست دارید بهترین باشید و همین تلاش بیش از حد جواب عکس می‌دهد.

خیلی خجالتی بودن یا خیلی سهل‌الوصول بودن هر دو دافعه ایجاد می‌کند. سعی کنید یک رفتار میانه را انتخاب کنید؛ اما چرا؟ اگر خجالتی باشید، احتمالا پسر با خود فکر می‌کند: «وای، حالا باید کلی تلاش کنم تا یک کلمه حرف بزنیم.» و اگر سهل‌الوصول: «خب حتما با خیلی‌های دیگه اینطوری هست.»

اگر اولین دیدارتان خوب پیش برود و هر دو به ادامه آشنایی تمایل داشته باشید، احتمالا سعی می‌کنید از طریق فضای مجازی با هم در ارتباط باشید. در این زمان است که شما می‌توانید با موبایلتان و ارسال پیام‌های مناسب و درست، جادو کنید. اما چطور؟ رادیو عشق، در کارگاه «جذب مرد با موبایل»، به شما یاد می‌دهد چطور به بهترین نحو از گوشی موبایلتان استفاده کنید.

همه ما می‌دانیم که توقعات پایانی ندارد و علاقه‌مندی‌های تمام انسان‌ها با هم یکسان نیست. با این حال نکاتی که ذکر شد، رایج‌ترین توصیه‌هایی است که برای جذب پسرها در سراسر جهان کاربرد دارد. برای این که از جزئیات بیشتری درباره جذب عشقتان آگاه شوید، اول باید شخصیت و دیدگاه‌های عشقتان را به ما توضیح بدهید. برای بهره‌مندی از راهنمایی‌های ارزشمند مشاورین ما اینجا کلیک کنید.

روش بسیاری از دخترها برای جذب کردن پسرها و عاشق کردن آنها این است که خودشان را تغییر می‌دهند. احتمالاً شما هم تلاش کرده‌اید تا خودتان را به شکلی دربیاورید که “فکر” می‌کنید، پسر مورد علاقه‌تان دوست دارد. در این حالت برای خوشایند عشقتان وانمود می‌کنید که آدم دیگری هستید. این نقاب زدن به دو دلیل زیر بسیار بد است:

در هر حال این صادق نبودن کمکی نمی‌کند که تا پایان عمر در کنار عشق‌تان به خوبی و خوشی زندگی کنید. بنابراین بهتر است خودتان باشید و همان‌طور که برای او دلبری می‌کنید، اجازه دهید که شما را به درستی بشناسد.

اگر فکر می‌کنید که باید کار اشتباهی را برای دلبری از دوست پسرتان انجام دهید و می‌دانید که نباید این کار را بکنید، پس از انجام دادن آن منصرف شوید. هیچ پسری ارزش این را ندارد که اصول اخلاقی‌تان را زیر پا بگذارید و خودتان، دوستانتان و خانواده‌تان را به دردسر بیاندازید. به علاوه وقتی کاری را برخلاف اصول اخلاقی خودتان انجام می‌دهید، خودتان را در باتلاقی می‌اندازید که عزت نفس‌تان را می‌بلعد. برای مثال اگر کار احمقانه‌ای مانند مصرف مواد مخدر انجام دهید، تجسم خودتان در زمان مصرف مواد باعث می‌شود که احساس بدی نسبت به خودتان پیدا کنید و به این ترتیب برداشت دیگران درباره شما نیز تغییر می‌کند و فکر می‌کنند که شما آدمی هستید که زندگی خود را با انتخاب‌های اشتباه به نابودی کشانده است. در این بین اگر پسری باشد که شما را به خاطر اخلاقیاتتان دوست داشته باشد، با این خرابکاری‌ها علاقه‌اش را به شما از دست می‌دهد.

احمقانه و کودکانه رفتار کردن توصیه‌ی اشتباهی برای جذب مردان است که از زمان انسان‌های غارنشین رواج داشته است. عده‌ای تصور می‌کنند که رفتار احمقانه مترادف لطافت زنانه است و نشان می‌دهد که این دختر گیج دوست‌داشتنی به حمایت یک مرد قوی بزرگ نیاز دارد. البته که این تصور یک کلیشه اشتباه است. حتی اگر احمقانه رفتار کردن برای جذب دوست پسرتان باعث شود که او شما را دختری لطیف و آسیب پذیر ببیند، این کار او را جذب خود واقعی‌تان که یک زن قوی است، نخواهد کرد. مرد محبوبتان دیر یا زود از این رفتار احمقانه خسته خواهد شد و شما را به خاطر یک دختر باهوش ترک خواهد کرد. باور کنید که هیچ پسری مدت زیادی با دختری نمی‌ماند که هیچ کاری از سلول‌های خاکستری مغزش نمی‌کشد.

نحوه پیام دادن شما بسیار در شناخت و دید مرد مورد نظرتان از شما موثر است. این روزها بخش عمده ارتباطات از طریق موبایل انجام می‌شود اما متاسفانه استفاده ناشیانه از آن بسیار دردسرساز و مشکل‌ساز است. اینکه در چه موقعیتی چه پیامی بفرستید و چه برخوردی داشته باشید بسیار مهم است. نحوه پیام دادن آنقدر مهم است که گاهی یک پیام اشتباه سوءتفاهمی ایجاد می‌کند که مرد مورد نظرتان کلا از ادامه ارتباط با شما منصرف می‌شود، فقط به این خاطر که لحن کلامتان را اشتباه منتقل کرده‌اید. برای جذب و عاشق کردن مرد مورد علاقه‌تان از طریق موبایل، برای مثال باید با پیام‌هایتان جوری مردانگی او را تحسین کنید که نه خیلی مستقیم و زننده باشد نه تکراری باشد و حسی به او بدهید تا به حال در کنار هیچ دختری نداشته است. در مکالمات پیامی‌تان در عین حال که خط قرمز‌هایتان را حفظ می کنید باید اعتماد به نفس زنانه‌تان را نشان دهید.

حتما بخوانید: دلبری با موبایل و از راه دور

 

مشاوره آنلاین در زمینه دلبری از عشق و پسر مورد علاقه

عشقت رو جذب کن

چگونه با عشق خود شوخی کنیم

میخوای یاد بگیری چطور روز به روز بیشتر قلب عشقتو بدست بیاری؟ چطور یه رابطه موفق منجر به ازدواج داشته باشی؟ چطور یه زندگی مشترک موفق داشته باشی؟ پس فرصت را از دست نده! تو هم به جمع دنبال کنندگان پیج رادیو عشق در اینستاگرام اضافه شو…

عضویت در خبرنامه رادیو عشق

22 بازدید

49 بازدید

32 بازدید

38 بازدید

40 بازدید

دیدگاه

نام *

ایمیل *

وب‌ سایت

ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی می‌نویسم.

مشترک نمی شومدریافت همه دیدگاه های این نوشتهفقط دریافت پاسخ دیدگاه های خودم

سلام و عرض ادب من یه دختر۱۷ساله هستم و عاشق یکی از پسرای فامیلمون شدم که یک سالم ازمن بزرگتره،من نمی دونم که اونم دوسم داره یا خیر،اما هر وقت میبینمش ازم دور میشه گوشه گیر میشه و این کا واقعا منو آزار میده خواهشا کمکم کنید

سلام دوست گرامی هر زمانی که او بتواند به صورت مستقیم ابراز علاقه کند، آن وقت شما روی حرف‌هایش حساب باز کنید. اما به این نکته توجه داشته باشید، هر دوی شما سن کمی دارید و این سن برای رابطهف سن مناسبی نیست.

با سلام و عرض ادب من یه دختر۲۲ساله هستم عشقم ۳۰سالشه من زیادی روش حساسم تا حدی که گفتم عکس خودتو رو پروفایل بردار اونم ناراحت شد منم گفتم دیگه اصلا چیزی نمیگم اصلا من کیم که نظر بدم حالا قهره من چیکار کنم رابطمون خراب نشه 🥺🥺ممنون میشم راهنماییم کنید

سلام دوست گرامی احتمالاً ترس از دست دادن دارید و یا اینکه او به شما توجهی نکند. این مساله باعث سردی در رابطه می‌شود و باید تلاش کنید تا مهارت‌های ارتباطی صحیحی را آموزش ببینید. در این مسیر ، مشاور با شما همراهی خواهد کرد.

سلام و عرض ادب بنده به مدت ١ ماه با اقایی آشنا شدم در فضای مجازی اینم ذکر کنم ایشون ٢٧ سالشونه و بنده ١٨تو این یک ماه آشنایی ازخصوصیات رفتاریشون میگفتن و این که مثلا من تو زندگیم به آدمی مثل تو نیاز دارم و… تو این مدت آشنایی نه من از ایشون عکس خواستم نه ایشون از من بعد از مدت ١ماه ایشون از بنده ی جورایی خواستگاری کردن سوال من اینه مگه میشه آدم کسیو نبینه و عاشق بشه و فقط جذب رفتار اون آدم بشه 🤔🤔🤔🤔اینم خدمتتون عرض کنم ی دوسه باری گفتن عکسمو میفرستم و خب من گفتم نمیخواد و… حالا بعد گذشت یک ماه من گفتم یک الی دو هفته باهم ارتباطی نداشته باشیم بعد عکس های همو ببینیم سوال من اینه آدم میشه عاشق کسی بشه که اون آدم ندیده و اینم بگم آدم به شدت با شخصیتی هستن که هیچ حرف نامربوطی تا به امروز نزدن

سلام دوست گرامی کیفیت این رابطه بسیار پایین است و شناختی در آن بوجود نیامده است. خواستگاری؟ آن هم بدون هیچ شناختی؟ نیاز به راهنمایی مشاور دارید تا واقع‌بینانه‌تر به این ماجرا نگاه کنید.

سلام من هانا هستم و ۱۴سالمه و از ۹سالگی با یکی از پسرای دوستامون دوست هستیم من ازش خوشم میاد و ۷ ساله دوسش دارم و اون نمیدونه و اینکه رابطمون یک طرفس و حس میکنم از من خوشش میاد اما مطمعن نیستم اون تهرانه و من مشهد قبلا مشهد بود اخرین باری که دیدمش پارسال بود و تو اون سال بنظرم یکم علاقا از طرفش دیدم مثلا من با دوستم تو اتاق بودیم اون اومد درو باز کرد و بحثو شروع کرد و قبل این کارش همش میومد پشت در از زیر در سایشو میدیدم و رفته بودم تو تراس و یواشکی بهم نگاه میکرد و بعد هم بحثو باز کرد بنظرتون چیکار کنم تا اون جذبم شه و بهم بگه و اینکه بنظرتون اون به من علاقه ای داره؟؟؟؟

سلام دوست گرامی سن شما برای جذب عشق و بودن در یک رابطه بسیار کم است و این علاقه در سال‌های آینده تغییر شکل خواهد داد.

سلام وقت بخیرمن ۳۰ ساله و کارمند هستم چند وقتی هست که من صفحه اینستاگرام شخصی رو دنبال میکنم از زمانی که صفحه ایشون رو دنبال کردم به شدت یک حسی درونم بیدار شده که اسمش رو نمیدونم چی بایدبزارم از طرفی خیلی دوست دارم که از طریق پیغام به ایشون نزدیک شم ولی فکر اینکه جواب ندن یا جواب منفی بگیرم اذیتم میکنه و خیلی روحم رو درگیر کردن و هر لحظه به ایشون فکر میکنم…. ممنون میشم راهنمایی کنید🙏

سلام دوست گرامی به صورت غیرمستقیم باید تلاش کنید تا به ایشان نزدیک شوید. ابتدا پست‌های او را بررسی کنید که به چه مسائلی بیشتر علاقه دارد و پست مشابه برایش ارسال کنید. ددر واقع باید ابتدا باب گفتگو باز شود. شما می‌توانید برای بررسی بیشتر و یادگیری مهارت‌های صحیح ارتباطی در جذب عشق؛ در دوره«جذب عشق، از آشنایی تا ازدواج» رادیوعشق شرکت کنید.

سلام من یه دختر ۱۹ ساله هستم و دوست پسرم از من یه سال بزرگتر هست اون اول دوستی به من رابطه ی جنسی پیشنهاد داد من بهش گفتم که ترس عجیبی دارم از این نوع رابطه اون هم قبول کرد ولی به نظرم براش جذاب نیستم و حس میکنم که دیگه منو دوست نداره و با یه دختر دیگه رل زده این موضوع منو خیلی آزار میداد و همش تو فکر بودم یه روز تصمیم خودم رو گرفتم و دنبالش کردم و دیدم حدسم درست بود و با یکی دیگه رل زده رفتم جلو بهش گفتم و با هم به هم زدیم میشه بگید که مشکل از من بود یانه آیا باید قبول می کردم؟

سلام دوست گرامی اگر پیشنهاد ایشان را قبول نکردید، کار مناسبی انجام دادیدف چون ابتدای رابطه این پیشنهاد درست نیست و نشان دهنده این است که طرف مقابل به دنبال رابطه عمیق عاطفی نیست. ضمناً او به سمت شخص دیگری گرایش پیدا کرده است؛ پس بهتر است او را فراموش کنید.

سلام من ۱۷سالمه حدود ۷ساله که عاشق پسری هستم واونم عاشقمه باهاش دوست شدم وبخاطر خانواده چون که فهمیدن مجبورشدم کنار بذارمش الان عاشق همیم ولی ازهم دوریم چکارکنم که پدرم بزاره باهاش ازدواج کنم هم سنیم عاشق هم هستیم

سلام دوست گرامی علت مخالفت پدرتان را مطرح نکردید. اگر علت مخالفت سن هردوی شماست که این دلیل منطقی است. بهتر است در این زمان به وطایف سنی خودتان توجه و تمرکز داشته باشید.

سلام من الان حدودا چند ماهه ک با یک پسر که از خودم ۳سال بزرگ تره رل زدم رابطمونم مجازیه و قراره واقعی شه همدیگه رو هم خیلی دوست داریم ولی مشکل اینجاست که وقتی پیامش میدم دیر آنلاین میشه ینی از ۲۴ساعت شاید فقط ۲ساعت تو روز جواب بده همین خیلی تو رابطه اذیتم می‌کنه بهشم گفتم ولی هر دفعه بهونه الکی اورده میشه لطفاً راهنماییم کنید

سلام دوست گرامی 3سال رابطه مجازی بدون دیدار؛ ریسک بزرگی کردید. به سن خودتان و او اشاره نکردید. توصیه می‌شود رابطه مجازی بعد از 1 ماه به دیدار حضوری برسد تا بتوانید به شناخت بیشتری از یکدیگر برسید.

سلام من دختری 20ساله هستم یک سال هست با یکی از هم دانشگاهیام ک دو سال از من بزرگ تر هست دوست شدم رابطه ی بسیار خوب و متعهدی داریم و واقعا عاشق هم هستیم من واقعا برای دوس پسرم جذابم و این رو همیشه به زبون میاره ولی من یکم تو رابطه جنسی سرد هستم و این موضوع ذهن دوس پسرم رو درگیر کرده و میگه که شاید من اونقدر واست جذاب نیستم ک تو به من اون کشش رو داشته باشی و این که ما ک الان تو رابطه دوستی این جوری هستیم بعدا ک ازدواج کردیم و همیشه پیش همیم ممکنه اذیت کننده بشه خودم هم ب نسبت قبول دارم اون جور که باید، تو رابطه جنسی گرم نیستم و خیلی لذت نمی‌برم ولی خب خیلی عشقم رو دوس دارم و اصلا دلم نمیخواد حس کنه که من نسبت بهش سرد هستم و واسم جذاب نیست بنظر شما آیا این که من همیشه از رابطه جنسی کع تو رابطمون هست استرس دارم دلیل بر این سردی نیس؟ البته ب تازگی اون استرس کم رنگ شده ولی بازم میلم همونطوریه

سلام دوست گرامی گرمی و سردی در رابطه جنسی به خیلی از عوامل مربوط است . صرفا نمی‌توان به دلیل عدم کشش داشتن، به شخصی گفت که سرد است. ممکن است چون هنوز احساس امنیت در رابطه ندارید و در دوران دوستی هستید، این اتفاق می‌افتد. در آینده می‌توانید به سکس‌تراپ مراجعه کنید.

سلام من 17سالمه 1ساله عاشق پسر عمه بابام شدم اون 23سالشه خیلی دوسش دارم یعنی شب و روز بهش فکر میکنم مامانشم وقتی 14سالم بود منو برای اون خواستگاری کرد ولی گفتن بچه هست دیگه حرفی ازش پیش نیومد ولی اون مث دخترای دیگه فامیل به من نگاه میکنه هیچوقت ندیدم بهم توجه کنه ولی من دیونه وار عاشقشم دوست دارم باهاش ازدواج کنم اما اون اصلا توی این چیزا نیست یعنی من چیکار کنم؟ چجوری اونو عاشق خودم کنم

سلام دوست گرامی شما در دوره نوجوانی قرار دارید و این دوره زمانی است که هیجانات شما به بالاترین حد خود می‌رسد و این تمایل شدیدی که پیدا کردید تا حد زیادی مربوط به سن شماست. البته تمایل مادرشان برای خواستگاری نیز در نوع نگاه شما بی تاثیر نبوده است. در هر صورت تا زمانی که خود طرف مقابل شما این درخواست ازدواج را نداشته باشد این تمایل شما یکطرفه است. بهتر است در این زمان شما دستاوردهای خودتان را تقویت کنید. مانند درس، کنکور، کار هنری و….

سلام،من چندماهیه که با پسری دوست شدم و خیلی عاشقش هستم… از همون اول رابطه باهام خیلی گرم و صمیمی بود… و بهم گفته بود ک قبلا دوست دختر داشته و بخاطر دروغایی ک ازش شنیده از اون جدا شده… دفعه ی پیش ک رفتم پیش عشقم…حالش خوش نبود و بهم پی امای قبلا دوست دخترش رو نشون دادو گفت…خیلی دوسش داشتم…حتی اسمشو روی سینش تاتو زده و بهم گفت ک آدم کسی ک واقعا دوسش دارو رو روی سینش هک میکنه و آهنگای غمگین گوش میداد..‌منم طاقت نیاوردمو کلی گریه کردم…عشقو تو چشماش احساس میکردم…ولی همیشه بهم میگه تو عشق اولو آخرمی…هیچوقت تنهات نمیزارم…ووو…بهم اطمینان میده ک همیشه کنارمه…ولی من همیشه هراس از دست دادنش رو دارم… باید چکار کنم ک ب عشق سابقش فکر نکنه؟ چکار کنم ک همیشه رابطمون پایدار باشه؟

سلام دوست گرامی به سن خودتان و طرف مقابل اشاره نکردید. شما وطیفه‌ای و مسئولیتی در قبال اینکه او دیگر به عشق سابقش فکر نکند ندارید.پرونده عشق سابقش را خودش باید ببندد. تا زمانی که ایشان مانند قبل عاشق عشق قبلش هست، بودن شما در زندگی ایشان، به ضرر خود شماست. برای او روشن کنید که شما می‌خواهید رابطه‌ای را بدون حضور و وجود عشق سابقش تجربه کنید. این رابطه امنیت عاطفی شما را به خطر می‌اندازد، به همین دلیل است که ترس از دست دادن او را همیشه دارید و خواهید داشت.

سلام من و رئیسم هم سنیم هر دو 28 سالمون هست ایشون رفتار صمیمانه شون رو باهام توی پیام و مراودات شروع کردن ولی من نمی تونم باهاش راحت شم چون حس رئیس و کارمند بودن حتی خارج از محیط کار هم همراهم هست و نمی تونم باهاش راحت باشم با اینکه خیلی دوست دارم باهاش ارتباط دوستانه داشته باشم چیکار باید بکنم؟

سلام دوست گرامی رفتار صمیمانه را با چه هدفی شروع کردند؟ آیا نقش خودتان برای‌تان روشن است که با چه کسی وارد رابطه شدید؟ زمانی که شما در برابر یک نفر، دو نقش همزمان را برعهده می‌گیرید، تا وقتی نقش شما دقیق مشخص نشود، این راحتی و صمیمیت شکل نمی‌گیرد. پس در ابتدا با طرف مقابل صحبت کنید تا بدانید قصد و هدف شما از این ارتباط خارج از محیط شغلی چیست؟

سلام من۱۸سالمه ویکساله ک میرم کلاس شیمی این استادمونم۲۹ سالشه.تواین مدت فهمیدم وکاملامطمئنم ک دوسم داره ازکاراش نگاهای یواشکی ک بهم میکنه حتی گاهامیشه که منم نگاش میکنم وهمزمان ۵دقیقه هم شده ک بهم زل میزنه انگارک بخادچیزی بگه بفهمونه ولی نمیتونه مستقیم به چشام خیره میشه بعضی وقتابه کارام میخنده.من اوایل میرفتم کلاسش ولی ازرفتاراش خسته شده بودم احساس میکردم بیش ازحدبهم نزدیک میشه یاخیلی به اندامم وصورتم خیره بود واون موقع خیلی دوسش داشتم وساده بودم به همه حرفاش میخندیدم .اونم توجمع کلی طرفداریمومیکرد دیگه ازنگاهای لحظه ب لحظش نمیدونستم کجافرارکنم.خیلی هم پرشوربودم واونم میدونس.میدونستم میخادم ولی چون چیزی نمیگف نرفتم دیگ کلاسش. چندماه بعددوباره تصمیم گرفتم برم ولی اجازه ندم دست کم بگیره منو وباز احمق وشیطون فرضم کنه اینم بگم من خیلی خوشگلم وکلاهمه پسرابااولین نگاه محومیشن.اماازاین موضوع بیشترناراحتم ک شایدمنوب این دلیل میخاد وچقدابلهم ودست پاچلفتیم .گاهاشده ک بهم نزدیک بشه ولی من دیگ مثل قبل نیستم وکلی تغییرکردم نمیزارم بهم نگاه کنه مثل غریبه هارفتارمیکنم درحالیکه بشدت دوستش دارم تنهادلیل اینکارم خودشه ک چرابهم اعتراف نمیکنه وبایکی ازشاگرداش راحته ومن حرصم میاد…میخام اززبون خودش بشنوم تازگیاهی میخادموقعیت جورکنه بچه هاازکلاس برن بیرون میدونم دقیقامیخادیکاری کنه دوسم داره ولی نمیگه بگین چیکارکنم😔وسنش بنظرتون مشکل نداره؟خیلی پرهیجان وآدم شادیه منم واس همین میترسم

سلام دوست گرامی ممکن است تمام این رفتارهایی که از ایشان می‌بینید و زیر نظر گرفتید، فقط صرفاً یک رابطه استاد و شاگردی باشد که شما به آن معنی علاقه عاطفی داده‌اید. علاقه به یک شخص قدرتمند مثل یک استاد و حرص خوردن از اینکه او به دیگر شاگردان توجه دارد، نشانه‌هایی از تله رهاشدگی است. درباره این تله‌ها می‌‌توانید به مقاله«کدام طرحواره در من برجسته‌تر است» مراجعه کنید. برای دریافت راهنمایی بیشتر می‌توانید از مشاوران رادیو عشق وقت مشاوره دریافت کنید.

سلام من یه دختر 20 ساله هستم. اولین عشق یکطرفه زندگیم رو تو دوران راهنمایی شروع کردم و به طور دیوانه واری تا اواسط تا 17 سالگی یکطرفه بودنشو ادامه دادم، و بعد دیگه فراموشش کردم. مشکل من اینه که از اون موقع دیگه نتوستم با پسرا به ارتباط برقرار کنم و هر وقت خواستم با یکی دوست شم به طرز عجیبی خودش یکیو داره و به صورت یه اصل واسم هی تکرار میشه ، الانم رو یکی کراش دارم که با هم همسایه ایم و من نمیدونم چجوری باهاش ارتباط برقرار کنم یا اصلا نمیتونم باهاش ارتباط چشمی داشته باشم و همه اینو به عنوان یه حالتی از غرور بهم نسبت میدن یه خورده هم اخمو به نظر میام . فقط یه مشکلی هم که هست اینکه پسره حدود یه سال و سه چهار ماه ازم کوچکتره این مشکلی ایجاد نمیکنه؟؟ لطفا کمکم کنید

سلام دوست گرامی از دوران راهنمایی تا 17 سالگی عشق یکطرفه داشتید دیگر با پسری نمی‌توانید ارتباط بگیرید نحوه ارتباط برقرار کردن را نمی‌دانید و اخمو و مغرور به نظر می‌رسید و طرف مقابل که از او خوشتان می‌آید، یک سال و چهار ماه از شما کوچک‌تر است. مجموعه این مسائل نشان می‌دهد که هنوز به بلوغ و پختگی برای شروع ارتباط عاطفی نرسیدید، معیارهای مشخصی برای انتخاب طرف مقابل‌تان ندارید و مهارت‌های ارتباطی را بلد نیستید. پس راه‌حل شما آموختن این مسائل است تا بتوانید ابتدا پرونده عشق گذشته را ببندید و هیجان زده وارد رابطه نشوید. شما می‌توانید از مشاوران رادیو عشق وقت مشاوره دریافت کنید.

سلام من دختری 23 ساله هستم از پسرهمسایه مون خوشم اومده ولی اصلا پیش نمیاد باهم رودر رو بشیم من فقط اونو دیدم اصلا منو ندیده و چون دوست داداشمه من میشناسمش. حالا نمیدونم چجوری راه ارتباطی مون رو باز کنم. نمیخوام مستقیما بهش بگم یا همچین چیزی که فکر کنه من راحت بدست میام یا دختر بدیم نمیخوام رابطه نامشروعم باهاش داشته باشم یه جور رابطه جهت آشنایی میخوام دلبری کنم ولی بلد نیستم چکار کنم!!! اگه پیشنهادی دارید برای شروع آشنایی که به چه صورت باشه خوشحال میشم بشنوم 🙂 ممنون

سلام دوست گرامی خیلی خوب است که شما دوست ندارید تا از طریق بی‌ارزش کردن خودتان او را به دست بیاورید. اشاره کردید دوست برادرتان است، تا بحال اطلاعاتی از او به صورت غیرمستقیم پیدا کرده‌اید؟ اینکه کسی در زندگی‌اش هست یا خیر؟ شما نیاز دارید ک هاین اطلاعات اولیه را از او داشته باشید. سپس به دنیال یک نقطه مشترک برای حرف زدن بگردید. اگر صفحه اینستاگرام دارد و صفحه باز است، پست‌هایش را ببینید تا حال و هوای او را متوجه شوید و اطلاعات کسب کنید. برای اطلاعات بیشتر و شرکت در دوره «جذب عشق از آشنایی تا ازدواج»، از مشاوران رادیو عشق وقت مشاوره دریافت کنید.

سلام عشق من یک طرفست من میخوام دو طرفش کنم چیکار کنم خیلی دوسش دارم اون یه روزی به من گفت دوست دارم ولی پس فرداش گفت نه ولی فکر میکنم یه احساسی بهم داره خودش یه دوست دختر داشت ولی فکر کنم الان دیگه دوسش نداره لطفا جواب بدین

سلام دوست گرامی اطلاعات بسیار اندکی ارسال کردید. سن خودتان و طرف مقابل را اشاره نکردید، نحوه آشنایی، دلیل جذب‌تان به طرف مقابل و … پس راهنمایی به شما به صورت کاملاً کلی خواهد بود. اگر قبلاً ایشان با شخصی آشنا بوده که در حال حاضر با او دیگر در رابطه نیست، ممکن است که پرونده آن رابطه هنوز برایش بسته نشده باشد و به همین دلیل نمی‌تواند همراه شما باشد. اما برای تبدیل عشق یکطرفه به دوطرفه، باید ابتدا اطلاعاتی درباره علاقمندی‌های ایشان داشته باشید و در صورت امکان، آن رفتارها را انجام دهید. او باید بهترین تصویر را از شما ببیند. برای کسب اطلاعات بیشتر به مقاله «راه‌های تبدیل عشق یک طرفه به عشق دوطرفه» مراجعه کنید.

سلام مدتیه با یکی از هم دانشگاهیام که ۳ سال از من بزرگتر هست خیلی دوستانه صحبت میکنیم و رفتار هاش طوریه که به وضوح مشخصه که به من حس داره اما از طرفی مغرور هم هست و چیزی نمیگه راجب احساسش، منم ازش خوشم میاد اما بین این فرد و یک نفر دیگه که اونم موقعیت خوبی داره و ۵ سال از من بزرگتره و اولا مثل ۲تا دوست بودیم و الان یه مدته که بهم پیشنهاد دوستی داده تو دوراهی موندم، می‌خوام با یه تلنگر از احساس فرد اول مطمئن بشم تا بینشون تصمیم بگیرم ، اما نمی‌دونم چیکار کنم ⁦☹️⁩ راه حلتون چیه راجب این موضوع

سلام دوست گرامی زمانی سر این دوراهی انتخاب قرار می‌گیرید که معیارهای‌تان برای انتخاب طرف مقابل نامشخص باشد و در واقع ندانید به دنبال چه فردی برای ارتباط و ازدواج می‌گردید. بنابراین ابتدا مشخص کنید معیارهای اصلی و خط قرمزهای‌تان چیست؟ در مورد هم دانشگاهی‌تان، تا وقتی به صورت مستقیم به شما ابراز علاقه نکرده‌اند، حساب ویژه‌ای باز نکنید.

سلام.دختری ۲۱ ساله هستم یکی از همکلاسی هام که ۲۴سالشونه بهم گفت که روت کراش دارم و مستقیم گفتن میخوامت اما من پیشنهاد ایشون رو رد کردم. اما تقریبا یک ماه هر شب باهم در ارتباط بودیم الان احساس میکنم خیلی ازش خوشم میاد اما دوتا مشکل دارم اینکه وقتی ابراز علاقه میکنه فکر میکنم میخواد خرم کنه اصلا نمیتونم به آدما در مورد احساساتشون اعتماد کنم و دومین مشکلم این هست که با اینکه همه میگن قیافه خوبی دارم و حتی کار مدلینگ هم بهم پیشنهاد شده اما نمیدونم چرا با خودم همش فکر میکنم اگه باهم بریم بیرون از قیافم خوشش نیاد ممنون میشم کمکم کنید

سلام دوست گرامی مسأله شما کمبود عزت نفس است. عزت نفس یعنی من خودم را عزیز بدانم و فارغ از هرگونه ضغف و احساس ناتوانی خودم را دوست داشته باشم. با وجود تعریف‌های دیگران از چهره‌تان، این حس کافی نبودن و احساس مثبت نداشتن نسبت به چهره و یا نگران بودن از اینکه او خوشش نیاید نیز، بازهم مصداقی برای کمبود عزت نفس در شما است. وقتی شما نسبت به ابراز علاقه کسی بی‌اعتماد باشید، یا از او حرکت و رفتاری دیدید که به او اعتماد ندارید، یا خودتان را لایق دوست داشتن نمی‌دانید. برای کسب اطلاعات بیشتر ابتدا به «قطب نمای عزت نفس» مراجعه کنید و سپس برای دریافت مشاوره، از مشاوران رادیو عشق وقت مشاوره دریافت کنید.

سلام خسته نباشید من یه دختر 17 ساله هستم که یک و نیم سالی هست که با یه پسری دوست هستم پدر و مادر هر دو طرف از ماجرا باخبر هستن و اوایل رابطمون مشکلاتی پیش اومد و مدتی پیش هم که خانواده پدری این پسر که روحیه ایشون روگرفته بودن نه در این زمینه کلا همه چی و ایشون هم کنکوری هستن بعد زود عصبانی میشدن پیش مشاور رفتن مدتی و یه سری اخلاقیاتشون تغییر کرد و بهتر شده اما راستش من چند باری دروغ گفتم و لجبازی میکردم اما هر دفعه قرار به درست شدن بود و کمی هم بی توجه بودم به ایشون چون برای ایشون خیلی مهم اهمیت و احترام ولی نشد هر دفعه و بعد این مشاوره ها ایشون اومدن گفتن که بهتر شدن و برگشتن چون دوماهی کنار هم نبودیم و الان هم گفتن که من هم تغییراتی توی خودم ایجاد کنم و بعد برگردم پیششون و توی یک محله هستیم ولی خیلی دیر به دیر به مدت یک ساعت میبینیم همو و بیشتر به صورت پیام و مکالمه تصویری هستش و با اینکه هدف ایشون ازدواج و با پدرم هم حرف زدند اما یه خواسته ای که دارند اینه که من هات باشم و نیاز های ایشون رو ببینم ولی من توی این سن مخالف این هستم ولی ایشون براشون اهمیت زیادی داره و این هم جزو تغییراتی که باید روی خودم انجام بدم حالا نظر شما چیه؟

سلام دوست گرامی شرایط حساس سنی شما و طرف مقابل باعث می‌شود که پذیرش مسئولیتی مثل ازدواج برای‌تان سخت و دشوار باشد. اگر شما پذیرفته‌اید که باید مهارت‌هایی را آموزش ببینید، پس اقدام کنید و همراه یک مشاور این مهارت‌ها را آموزش ببینید. اما درباره درخواست ایشان، مخالفت شما کاملاً درست و منطقی است. برای آموختن مهارت‌ها و جذب عشق به صورت صحیح می‌توانید از مشاوران رادیو عشق، وقت مشاوره دریافت کنید.

سلام وقتتون بخیر من چند تا از مطلبای این چنینی و مطالعه کردم برای ارتباط برقرار کردن و جذب طرف مقابلم و الان احساس میکنم ک گند زدم😔 من یه دختر خانم ۲۸ ساله هستم تو اداره ای که کار میکنم از همکارم خوشم میومد ولی حس اونو نمیدونستم ولی نگاه هاشو دوست داشتم چون مطمئن بودم اونم حواسش به منه، گذشت بعد چند وقت این اقا تونست به وسیله واسطه شماره منو پیدا کنه و پیام بده با هم تا الان دو سه بار بیرون رفتیم و صحبت کردیم.تقریبا دو ماهه که در ارتباطیم..ایشون گفتن ک از من خوششون اومده و چند وقتیه منو زیر نظر دارن…منم کلی ذوق مرگ…ولی تو قرار سومم سر یه صحبتی و بحثی از دهنم در رفت کلا اعتراف کردم که دوسش دارم و بهش علاقه مندم در صورتی که همه جا خوندم ک نباید به پسر هیچ وقت همون اول احساستو بگی 😔 ولی از طرفی هم یه عده گفتن که خوب کاری کردی و احساس باید گفته بشه نمیگفتی برات میشد حسرت…ولی نمیدونم چرا احساس بدی دارم از اینکه راحت حسمو بهش گفتم…یه موضوعی هم ک هست این آقا درونگرا هستن راحت حسشو بروز نمیده راحت حرف نمیزنه ، راحت اعتماد نمیکنه..جوری رفتار میکنه انگار قبلا یه دختری تو زندگیش بوده رفته تنهاش گذاشته و اون الان تنهایی و ترجیح میده به ازدواج!!! فقط نمیدونم چرا اومده شماره منو پیدا کرده و بهم گفته ک به من از قبل علاقه داشته وقتی دلش تنهایی خودش و میخواد‌..اشتباه کردم درسته؟؟ دوست دارم هنوزم در نگاهش همون دختر مغرور و پیچیده ای باشم که قبلا بودم خیلی زود تونست حسمو علاقمو کشف کنه..نباید میذاشتم😞😞

سلام دوست گرامی در مسیر جذب طرف مقابل یکی از نکاتی که باید به آن توجه داشته باشید، همین نکته است که بهتر است به ایشان درباره علاقه خود به سرعت چیزی نمی‌گفتید. اما در هر صورت این اتفاقی است که افتاده و نمی‌شود گذشته را تغییر داد. اما برای ادامه این رابطه، نیاز دارید که راحت هرخواسته‌ای که ایشان دارند را اطاعت نکنید، در واقع برایش دست‌نیافتنی باشید و چالش ایجاد کنید. جرات و شجاعت شما خوب است ولی باید در مسیر درستی از آن استفاده کنید. شما می‌توانید برای تقویت رابطه و آموختن مهارت‌های ارتباطی از مشاوران رادیو عشق وقت مشاوره دریافت کنید.

سلام وقتتون بخیر.من ۶ماهه با یه آقایی در ارتباطم و من تو رابطمون خیلی درکش کردم تا و ایشونم همینطور الان بعضی وقتها خیلی سرش شلوغ میشه کار به دلیل شغلی که داره نمیتونیم زیاد باهم حرف بزنیم و از دیروزه درست حسابی نتونستیم در ارتباط باشیم میاد پیام میده میره البته گاهی اینجور شرایطی پیش میاد من رو این موضوع خیلی وسواسیت نشون میدم آیا طبیعی هست و باید مثل همیشه درکش کنم و هیچ عکس العملی نشون ندم؟

سلام دوست گرامی یکی از انتظاراتی که در رابطه عاطفی پیش می‌آید، زمان گذاشتن برای همدیگر و مدیریت بین شغل و رابطه عاطفی است. مطمئنا اگر شغل ایشان جوری است که نمی‌تواند زمان بیشتری بگذارد، شما احساس کمبود می‌کنید و بهتر است مشخص کنید که دقیقا چه میزان نیاز دارید ایشان در رابطه زمان بگذارد؟ به جای حساسیت زیاد، شیوه درخواست صحیح را یاد بگیرید و بدون ناراحتی از او بخواهید تا زمان بیشتری برای رابطه بگذارند. برای یادیری نحوه این گفتگو می‌توانید با مشاوران رادیوعشق صحبت کنید.

سلام من ۲۲ سالمه ،سه سال رفتم دانشگاه دوسال اول از پسری خوشم اومد ک باتوجه ب ارتباط چشمی قوی ای ک داشتیم متوجه شدم دوطرفست ،پسره همسن خودمه اما درسش تموم شده و الان سربازه،چندماهپیش از طریق یکی از دوستام منو پیدا کرد و ازم خواست بیشتر باهم اشنا بشیم بخاطر شرایط خونوادگیم یبار ردش کردم اما بار دوم قبول کردم ک اشنا بشیم ،بخاطر شرایط خونوادم من تاحالا باکسی درارتباط نبودم الانم باکلی اضطراب و استرس باایشون صحبت میکنم بااین مادرم درجریان هست،ایشونم شرایط منو درک کرده و بهم قول داده یک ماه دیگ‌ک برگرد از سربازی منو باخونوادش اشنا کنه،تاالان هم‌چیز نامعقولی از نخواستن منم چهارچوب رابطه رو کاملا رعایت میکنم یجورایی دردسترسش قرار نمیگیرم سهل الوصول نیستم اما یچیزایی اذیتم میکنه اینکه حس میکنم دروغ میگه دیر جواب دادناش یا حتی ابراز علاقه های زیادازحدش ،و اینکه اصلا نمیخنده تو این چند ماه شاید بزور ،میخواستم بدونم بنظرتون میتونم بهش تکیه کنم واسه ایندم ؟و اینکه چجور بخندونمش و باحرفام یکاری کنم ک بهم تکیه کنه؟

سلام دوست گرامی ممکن است این احساس نیاز شما به زود جواب گرفتن از طرف او، باعث شده باشد که این حس تلخ را داشته باشید. از خود بپرسید که به چه دلیلی در تلاش هستید او را بخندانید؟ آیا به او گفته‌اید که از عبوس بودن یا نخندیدنش ناراحت هستید؟ آیا غیر از فضای دانشگاه شناخت کامل‌تری در فضای دیگری از او پیدا کرده‌اید؟ این جزییات باید توسط مشاور بررسی شود تا بتوانید راهنمایی دقیق‌تری دریافت کنید.

سلام من برای مشاوره درسی حدود 9 ماهه تقریبا هر هفته پیش یه اقایی میرم و نسبت بهش در طی دو سه ماه گذشته علاقمند شدم حدودا 9 سال از من بزرگ تره ولی تمام شرایط و حرف زدن همو میپسنیدیم حدودا یکماهه ایشونم نسبت ب قبل وقت بیشتری میزاره و زیاد تر راجب خودش صحبت میکنه و من نمیدونم اونم ب من علاقه ای داره و اینکه چیکار کنم تا اگه خوشش میاد بفهمم یا بهم بفهمونه

سلام دوست گرامی وقت گذراندن و دریافت راهنمایی یکی از مسیرهایی است که احتمال وابستگی و ایجاد علاقه در آن بالاست. اشاره نکردید خودتان چندساله هستید و در کدام مقطع درسی ایشان به شما مشاوره درسی می‌دهند. برای اینکه متوجه شوید او به شما علاقه دارد یا خیر باید به این مسائل توجه کنید: زبان بدن او، اقدامات رفتاری مثلا چقدر بیشتر از زمان معمول برای شما و درس‌تان وقت می‌گذارد، آیا با شما از اهداف آینده خود صحبت می‌کند؟ آیا درباره آینده خود حرفی می‌زند؟ برای جذب صحیح در این مسیر می‌توانید از بسته آموزشی جذب عشق تا ازدواج به همراه مشاوره رادیوعشق استفاده کنید.

سلام من برای مشاوره درسی حدود 9 ماهه تقریبا هر هفته پیش یه اقایی میرم و نسبت بهش در طی دو سه ماه گذشته علاقمند شدم حدودا 9 سال از من بزرگ تره ولی تمام شرایط و حرف زدن همو میپسنیدیم حدودا یکماهه ایشونم نسبت به قبل وقت بیشتری میزاره و زیاد تر راجع خودش و خصوصیات مثبت خودش صحبت میکنه و من نمیدونم اونم به من علاقه ای داره و اینکه چیکار کنم تا اگه خوشش میاد بفهمم یا بهم بفهمونه. 20سالمه و در مقطع کنکور مشاوره دارم. باهاشون حدودا بیست تا نیم ساعت بیشتر از تایم مشاوره وقت گذاشته. راجع اهداف آیندش صحبت نکرده اما راجب بعد کنکور تایم داشتن و بیرون رفتن اگه خواستم حرف زده و زیادی ازم تعریف میکنه اما زیاد نمیتونم موضوع رو خارج از درس ببرم. موضوع حرف زدنم عوض میشه برمیگردونم با سوالای درسی. یجوری حس میکنم زیادی باهاش گرم گرفتن اشتباهه چه کاری درسته ؟

سلام وقت شما بخیر… دختری 19ساله هستم و تک فرزندم پدر و مادر هم هر دو فرهنگی هستن . مدتی هست که با اقا پسری اشنا شدم که توی دادگستری کار میکنن . اوایل ارتباطمون توی اینستا گرام با هم اشنا شدیم و بیشتر توی زمینه درسی بود چون من دانشجوی حقوق هستم و الان بعد از مدتی هست که با هم رابطه صمیمیانه ایی داریم اما متاسفانه اعتقادات ایشون خیلی متفاوت از خانواده من هست و بشدت تناقض حس میشه میخواستم راهنماییم کنید .چکار میتونم کنم چون واقعا به ایشون علاقه مندم و ایشونم و سنتشون هم 28 هست ممنونم پیشاپیش برای راهنمایی و سایت خوبتون موفق باشید ..

سلام دوست گرامی یکی از مهمترین مسائلی که در مشاوره پیش از ازدواج به آن پرداخته می‌شود، تفاوت‌های مختلفی است که دختر و پسر درباره مسائل مختلف دارند. اشاره کردید که اعتقادات ایشان با خانواده شما متفاوت است، آیا اعتقاد شما دونفر باهم شبیه است و فقط نگران خانواده هستید؟ یا عقاید شما دونفر هم با هم متفاوت است؟ بهترین راه برای شما این است که جلسات مشاوره پیش از ازدواج را پیش از وابستگی‌های بیشتر شرکت کنید. در این جلسات به شما کمک می‌شود که شناخت بهتری از هم داشته باشید و سپس ارزیابی می‌شود که آیا می‌توانید با این تفاوت‌ها زندگی کنید یا خیر.

سلام من دختریم که یه مدت وارد یک رابطه شدیم همدیگروخیلی دوست داریم حتی به من گفته ک قراره بیاد خواستگاری و خیلی اصرار داره ک قبل از اینکه خانواده ها باخبر بشن باهم بریم بیرون و باهم وقت بگذرونیم ولی من نمیتونم برم بیرون میشه بهم کمک کنید و بگید چکار کنم …

سلام دوست گرامی به سن خودتان و طرف مقابل اشاره نکردید. برای شناخت بیشتر نیاز به رفت و آمد دارید. اما نگفتید به چه علت نمی‌توانید با او بیرون بروید؟ می‌توانید به او اعلام کنید که باید یکی از اعضای خانواده در جریان باشد تا بتوانیم بیرون برویم.

سلام من الان چند وقته که با یه پسر دوست هستم اوایلش بهش گفتم که من داداش دارم نمیدونم چرا این حرفو زدم الان رابطه ما خیلی جدی شده و واقعا همو دوست داریم الان من میخوام چند وقته بهش بگم که برادر ندارم چون دوست ندارم رابطمون با دروغ باشه الان منذچجوری بهش بگم؟میشه کمکم کنید

سلام دوست گرامی بله به ایبشان بگویید که برادر ندارید و به علت اینکه اوایل رابطه به ایشان اطمینان نداشتید این مساله را عنوان کرده بودید اما به مرور اعتماد شما بیشتر شد.

سلام من ۲۹ سالمه حدود یه سال با آقایی همکارم که هم سن خودم هست و تقریبا بیشتر معیارهای من رو داره من از ایشون خوشم میاد ولی نمیدونم ایشون چه حسی بمن داره تو برخوردش خیلی سعی میکنه محترمانه و مودبانه رفتار کنه و حتی کارهای کوچیک من رو تحسین میکنه معمولا وقتی جمع شلوغ میشه و من حواسم نیس متوجه میشم ایشون با مهربونی بمن نگاه میکنه و البته سریعا نگاشو میدزده و زیاد با ارتباط چشمی راحت نیس و حس میکنم خجالت میکشه بعضی روزا خیلی مهربون میشه و همش خودشو بمن نزدیک میکنه و سعی میکنه کنار من بایسته یا روزای بارونی با ماشین منو تا نزدیک خونه برسونه و از طرفی بعضی روزا جوری برخورد میکنه که انگار نمیخواد از حد همکاری فراتر بریم و این برخورد متناقض حتی تو پیام دادناش هم مشخصه و اینجور مواقع وقتی من هم یکم جدی میشم ایشون دوباره خودشو نزدیک میکنه انگار که از من توجه قبلی رو میخواد خودم هم دختری هستم که همه دوستام از ظاهر و اخلاقم تعریف میکنن روابط عاطفی زیادی نداشتم و کم تجربه هستم ولی ایشون تا اونجایی که میدونم با دخترایی دوست بودن که زیاد جدی نبوده و گذرا هستش البته ایشون همش سعی کردن مخفی کنن ولی خب من متوجه شدم اینم بگم وضع مالی من معمولی ولی ایشون وضع مالیشون خوبه و من به خودم گفتم شاید بخاطر همین موضوع دوست داره با دخترایی آشنا بشه که وضعشون در حد خودش باشه…شایدم دارم اشتباه میکنم نمیدونم چیکار کنم که براش جلب توجه کنم و روابطمون از حد همکاری و دوستی فراتر بره و با هم بیشتر آشنا بشیم اگه میشه راهنماییم کنین ممنون

سلام دوست گرامی اشاره کردید به محص جدی شدن شما، ایشان مجددا با شما گرم تر رفتار می کند و توجه قبل را می خواهد، پس از بی توجه ای شما ناراحت می شود. برای این مسیر شما باید جذب عشق به شیوه صحیح را آموزش ببینید. برای مثال در ابتدا ویژگی های فرد ایده آل را تصویر سازی کنید و مرحله به مرحله فرد مورد نظر را با تصویر خود بسنجید. در رابطه با وضعیت مالی، هر احتمالی ممکن است، اما برای اینکه زمان خود را هدر ندهید و راه اشتباهی را نروید، با مشاوران رادیو عشق، وقت مشاوره تلفنی یا آنلاین دریافت کنید.

سلام. من 20سالمه. و حدود پنج ماهه بااقایی در ارتباطم رابطمون خیلی جدیه و خواستن دوطررفه هست—و 7سال باهم تفاوت سنی داریم خیلی رابطمون خوب پیش میره ازنظر دوست داشتن بهش شک ندارم ولی خیلی حساسیت دارن و همین باعث شده افکار منفی در ذهن شکل بگیره و فکر میکنم بهم شک داره چیکار کنم؟؟؟درصورتی که اون میگه من بهت اعتماد دارم و این تفکرات توعه فقط روت حساسم

سلام دوست گرامی پایه های اعتماد و صمیمت در ارتباط ، با رفتارهای صحیح قابل دسترسی و مستحکم شدن است. بهتر است برای مشاوره پیش از ازدواج و پیگشیری از حاد شدن مشکل، از مشاوران رادیو عشق مشاوره تلفنی و یا آنلاین دریافت کنید.

سلام خوبین ببخشید من یه پسری رو دوست دارم اصلا باهم تو ارتباط نیستیم فقط اخر هفته که میرم بیرون اون مسیرو میاد بعد هی بهم زوم میکنه و هی چشمک میزنه و میاد جلو خونمون واقعا به نظرتوووون هدف از این کارا چی هستش

سلام به نظر میرسه نظر ایشون نسبت به شما جلب شده ولی شیوه مناسب ارتباط برقرار کردن یا جلو اومدن رو بلد نیست. بهتره فرصت بیشتری بهش بدین یا بتونین فرصت‌هایی برای باز کردن سر حرف و جلو اومدن رو بهش بدین.

سلام من۱۸سالمه ۶ماه تو رابطه خیلی خوبی بایکی از پسرای فامیلمون داشتم ما یه بار هم دعوا نکردیم خیلی ام همدیگرو دوست داشتم به نیاز های همدیگه احترام میزاشتیم که تا مرز نامزدشدن رفتیم و بخاطر خانوادم جدا شدیم سه ماجدا شدیم تا من نتونستم فراموشش کنم بهش پی ام دادم اونم منو فراموش نکرده بود حالا نمیدونم کار درستی دارم میکنم یا ن

سلام موضوع مخالفت خانواده‌ها جدیه و باید بررسی کنید که این مخالفت به چه دلیل بوده و آیا امکان برطرف کردنش وجود داره یا نه. و شروع کنید به فراهم کردن شرایط. اما اگر مطمئنید که این مخالفت جدیه و قابل برطرف کردن نیست، پس بهتره رابطه‌تون رو کامل قطع کنید و روی کنار اومدن با این جدایی کار کنید.

من با پسری هشت ماهه در ارتباطم متولد آبان ماه هس به شدتتت حرصم میده و از هر روشی استفاده میکنی من عز بیام بعدشم هر هر میخنده خوشش میاد اذیتم کنه و ازم بخنده و هروقت هم اسمی از پسره دیگ میارم ب شدت واکنش نشون میده و عصبی میشه آیا این میتونه نشونه علاقش باشه ؟

سلام حدود دو سال که عاشق پسری شدم که نسبتش فامیل دور و دوسال ندیدمش رفتاراش: همش به من چشمک میزنه خیلی نگام میکنه اصل چشم ازم بر نمی داره مگر اینکه یکی بخواد باهاش حرف بزنه یا صداش کنه همش طوری میشینه که روبه رو من باشه شونه هاش و پاهاش به سمت من هست تو جه خاصی میکنه برام غذا می کشه یه بار دختر داییم می خواست ازش عکس بگیره ( جهت خنده ) گفت نه دستمو رو پاهاش گزاشت و گفت کیمیا دختر خوبیه من دوستش دارم و بعد از دوسال دختر داییم رفت پیشش حالمو ازش پرسید و گفت خدا حفطش کنه به نظر شما به من علاقه داره؟!

ببخشید من اون پایین دوبار پیاممو فرستادم متاسفانه هیشکودومشون کامل نبودن برای همین پیام ها تکرار شد و این پیام☝ از همه کامل تره شرمنده😦

سلام دوست گرامی. از توجه شما سپاسگزاریم.

سلام دوست گرامی نشانه هایی که از ایشان گفتید، توجه ایشان را نشان می دهد. اما برای اعلام علاقه بهتر است به صورت مستقیم بیان کنند و جزییات زیادی از خودتان یا ایشان بیان نکردید. برای بررسی بیشتر از مشاوران رادیو عشق نوبت تلفنی یا آنلاین بگیرید.

سلام من مدتی هست که با ی پسری دوست شدم و خیلی دوست داره من لوند باشم و به خودم برسم به عبارت ساده تر دوست داره هات باشم حتی تو پیام هایی که بهش میدم دوست داره این موضوع رو حس کنه ولی من واقعا حس خجالت نمیزاره که اونجوری اون دوست داره باشم

سلام دوست گرامی. اشاره نکردید چه مدت با ایشون دوست هستید. لوند بودن و جذابیت برای طرف مقابل شما مهمه. این موضوع تا حدی که باعث مشکل برای شما نشه، قابل درکه و طبیعیه و برای رابطه لازمه اما اگر ایشون به فکر تغییر دادن ویژگی های شما هستن، بهتره روی رابطه تون بیشتر دقت کنید. برای بررسی بیشتر مساله تون میتونید از مشاوره تلفنی رادیو عشق استفاده کنید.

سلام من متاهلم همسرم رو هم خیلی دوست دارم . ولی متاسفانه توی محل کارم از یک آقا پسری به صورت ناخواسته خوشم اومده.عذاب وجدان دارم که چرا مجذوب اون پسر شدم آیا این حس ناخواسته خیانته؟همین که نمیتونم درباره ی احساسم باهاش صحبت کنم عذابم میده

سلام احساس گناهتون قابل درکه ولی تا زمانی که در عمل با ایشون ارتباطی برقرار نکردید خیانت محسوب نمیشه. خیلی وقت‌ها رعایت نکردن حد و مرزهایی مثل شوخی کردن، درددل کردن و…در ارتباط با جنس مخالف، باعث ایجاد چنین احساساتی میشن. بنابراین برای کمرنگ کردن این احساسات تا حد ممکن حدود رو در روابط‌تون با ایشون رعایت کنید و انرژی بیشتری توی رابطه با همسرتون بگذارید. در صورت نیاز به راهنمایی بیشتر با سیستم مشاره تلفنی تماس بگیرید.

سلام دوست گرامی. داشتن کشش و علاقه به دیگران پس از ازدواج، نشانه سلامت روان شماست؛ اما باید توجه داشته باشید که یک نه بزرگ به این کشش و جاذبه بگویید که این نشانه میزان تعهد شما در زندگی است. در عوض روی رابطه خود و همسرتان بیشتر تمرکز کنید؛ خواسته هایتان را شفاف بررسی کنید و با او در میان گذارید. برای تقویت رابطه خود و همسرتان حتما نوبت مشاوره دریافت کنید.

سلام بنده یه دختر ۱۷ ساله هستم که به یه آقایی که تقریبا ده سال از خودم بزرگتره علاقه مند شدم..توی راه مدرسه بعضی وقت ها می بینمش ایشون توی مدرسه داداشم معلمه من بعضی وقت ها میرم مدرسه که فقط چند دقیقه ببینمش واقعا ۲ ماه این علاقه یکطرفه ذهنم و درگیر کرده نمیدونم چطور غیر مستقیم بهش بفهمونم بهش علاقه دارم در ضمن هیچ موقعیتی پیش نیومده و نمیاد که حتی کوتاه حرف بزنیم…به کمکتون نیاز دارم

سلام لطفا با سیستم مشاوره تلفنی تماس بگیرید تا هم اطلاعات بیشتری ازتون گرفته بشه و هم بهتر راهنمایی بگیرید.

با عرض سلام و خسته نباشید من دو سال با پسر خاله ام دوست بودم و الان خاتمه پیدا کرده و ایشون دارن ازدواج میکنن در حین دوستی با پسرخاله ام پسر دایی من از من خوششون میاد ولی من با رفتار اشتباه ام ایشون رو از خودم دلسرد میکنم جوری که حتی دوست نداره با من حرف بزنه و من هم به ایشون علاقمندم چند بار هم بهشون در حد سلام و علیک پی ام دادم بلاک کردن و جواب تلفن منو نمیدن متاسفانه ولی گاهی خیلی کم تماس چشمی داریم و بهم لبخند ملیح میزنه اصلا متوجه رفتارش نمیشم و ضمن این که رفت امد خانوادگی امون هم کمه ممنون میشم راهنمایی کنین که چطوری میتونم نظرشو به خودم جلب کنم در حالی که چیزی از علایق اشون نمیدونم

سلام خیلی مهمه که رفتار اشتباهی که می‌فرمایید چی بوده و مربوط به چند وقت پیش بوده. اگر به شکلی بوده که به ایشون توهین یا بی‌احترامی شده، اول بهتره اول ازشون معذرت‌خواهی کنید و درباره دلیلی که اونطور رفتار کردید صحبت کنید. اما اگر همچنان ایشون نخوان صحبت کنن، دیگه باید به این نشانه‌های واضح مثل بلاک کردن و اجازه صحبت ندادن توجه کنید نه تماس چشمی یا…

سلام خسته نباشید. ۱ سال و ۱۰ ماهه ک با یه پسری دوستم. متاسفانه دختری هستم ک خیلی زود عصبانی میشم و اون موقعی ک عصبیم متوجه حرفام نمیشم. همین اخیرا سر این موضوع ک سرکاره و کم انلاین میشه (با اینکه میدونم نمیتونه و اگ تو موقعیتی باشع ک بتونه حتما جوابمو میده) باهاش بحث کردم و حرفای بدی زدم. بعد ۵ دقیقه ک باهاش حرف زدم و ناراحتیشو دیدم واقعا از حرفام پشیمون شدم. از لحاظ دینی و مذهبی هم تقریبا بهم نمیخوریم و این اذیتم میکنه ولی ب گفته ی خودش خیلی کارارو بخاطر اینکه دوس نداشتم گذاشته کنار و منم حرفاشو باور کردم. ب جدی بودن قصدش برای ازدواج و اینکه دوسم داره باور دارم و برام ثابت شدست. فقط میترسم با این عصبانیتم و اینکه نمیتونم جلوی زبونمو بگیرم ازم دور بشه.

سلام خیلی خوبه که به نقطه ضعف خودتون در رابطه آگاهید و کافیه برای برطرف کردنش اقدام کنید. با سیستم مشاوره تلفنی صحبت کنید تا در این زمینه راهنمایی‌تون کنن.

سلام من از کسی خوشم اومده ولی فک کنم طرف مقابلم باعث این حس شده خیلی وقته همو میشناسیم به صورت ظاهری خیلی نگام میکنه سر به سرم میذاره ولی تا الان پا پیش نذاشته ولی من دوسش دارم بجز اون نمیتونم به کسی فک کنم چیکار کنم؟

سلام اول اینکه خیلی مهمه که مطمئن باشید شما برداشت درستی از علاقه ایشون به خودتون دارید؛ چون نگاه کردن یا سر به سر گذاشتن لزوما به معنای وجود علاقه نیست. اما به هرحال از اونجایی که شما همدیگرو می‌شناسید و در دنیای واقعی با هم ارتباط دارید، خیلی راحت‌تر می‌تونید فرصت نزدیک‌تر شدن به ایشون بدید و برای شروع رابطه ترغیبش کنید. در سایت رادیو عشق مقالات خوبی برای این موضوع وجود داره. درصورت نیاز به راهنمایی بیشتر با سیستم مشاوره تلفنی صحبت کنید.

سلام خسته نباشید من ی چن ماه پیش ی پسری بهم پیشنهاد دوستی داد و باهم دوست شدیم بهم گف ک دوست دارم اما بعد ی مدت سر ی موضوعی تموم کردیم من بعد تموم کردنم فهمیدم ک خیلی دوسش دارم من حیلی ادم مغروریم نمیتونم بهش بگم ک دوسش دارم و اینکه اون گاهی اوقات بهم زنگ میزنه یا اس میده حالمو میپرسه و ی بارم خودم غرورمو گزاشتم کنار زنگ زدم و اون گف همو ببینیم و وقتی همو دیدیم حرفایی زد ک انگار میخواد دوباره باهم باشیم اما جلو نمیاد بعد اون قرارم دیه زنگ نزد هیچ خبری ازش نی تورو خدا بگین من چجوری میتونم بهش بفهمونم ک دوسش دارم اونم نره

سلام لطفا با کارشناسان دوره بازگرداندن عشق و ازدواج صحبت کنید.

سلام متناتون خیلی خوب بود . من هانیه هستم ۱۶ سالمه من توی سود میشینم. از سه سال پیش ی پسری که ۷ ماه ازم کوچیک تر بود عاشقم شد مدام دنبالم بود ولی من میلی بهش نداشتم اما باهم بودیم تا سر ی موضوعی قهر کردیم اون با ی دختر دیگه رفت بهم بر خورد ولی الان ی ماهه احساس میکنم عاشق ی پسر عرب شدم همیشه تو کلاس نگاهمون گره میخوره میخنده اول به من نگاه میکنه بهم میگه تو بهترینی اما نمیدونم اسم اینو چی بزارم بیشتر کارایی که من انجام میدم روش اثر گذاشته و اونم همیشه همون کارارو انجام میده اما ی دوست دختر داره جدیدا کم تر با دوستدخترش ینوارو انور میره فقط کلاسایی که با من داشته باشه میاد من وقتی میبینمش احساس امنیت بهم میده همیشه هوامو داره نمیزاره کسی اذیتم کنه ولی من موندم چرا پا پیش نمیزاره یعنی من بهش بگم دوسش دارم

سلام این رفتار همکلاسیتون میتونه به این معنی باشه که از شما خوشش اومده و شما هم احتمالا همین احساس رو دارید. اما گفتید دوست دختر داره. حتی اگر رابطه شون هم با هم کم شده، تا زمانی که با هم دوستن شما نباید اقدامی کنید. از همین الان باید یاد بگیرید و تمرین کنید که به رابطه‌های دیگران احترام بگذارید حتی اگر خودشون این کارو نکنن!

سلام ببخشین من با یه پسری از طریق فیسبوک آشنا شدم و اون زمان من حدود ۱۵ سالم بود و تا ۵ سال بعد که من صنف ۱۲ شدم از هم خبر نداشتیم و الان پسره تو آلمان هستش و من دانشجو دانشکده خبرنگاری هستم الانم بازم با اون پسره حرف میزنیم و همو میبینیم البته تو تماس های تصویری من بهش گفتم دوستش دارم اما اون نگفته یعنی میگی نمیتونم به تو امید بدم چون من خیلی دورم به من قول داده تا یک سال دگه اگه بتونم برم آلمان با من هستش و سرش اعتماد دارم پسره ۹ سال از من بزرگتره من ۱۹ سالم هست و اون ۲۷ سالش یعنی میگی تا یک سال دگه میتونم منتظرت باشم اما بیشتر از اون نمیتونم خوب حقم داره من نمیدونم چیکار کنم لطفا راهنمایی کنید و اینکه ما از نزدیک هیچ وقت همو ندیدیم و فک کنم بدتر از همه اینکه من با هاش تقریبا بچگانه رفتار میکردم و الان خودم مو کم کم میخام تغییر بدم خوب یعنی من ناز اونو میکشم خیلی بهش میگم دوستش دارم خلاصه همش در دسترس هستم یعنی اون میدونه خیلی میخامش نمیدونم چیکار کنم بدون شم نمیتونم لطفا راهنمایی کنید

سلام دوست گرامی رابطه ۵ ساله که از فضای غیر مجازی به واقعیت تبدیل نشده و الان هم با شرط رفتن شما به المان ادامه پیدا کرده، رابطه ای از اساس مشکل دار هست. اینکه رفتن به المان رو برای شما شرط گذاشتن، یعنی شما اینقدر خاطرخواهش هستی که برای رسیدن بهش هرکاری میکنی در صورتی که مطمئنا امدن ایشان به ایران راحتتر هست. منطقی باشید ادامه این رابطه اصلا به صلاح شما نمیباشد

سلام خسته نباشین من با یه پسری تقریبا یه ماهو نیمه اشنا شدم به نظرم پسر نه بدیه نه خوب اگه بخام از رفتارایه بدش بگم اینه که خودشم اقرار کرده که نمیتونه احساسی حرف بزنه یعنی اصلا کلمه محبت امیز وقتی میخاد بگه خیلی سختشه چندباری هم باهم رفتیم بیرون مثلا من یلی بدم میاد بیرون به دخترایه دیگه نگا میکنه خودشم فهمیده بدم میاد الان بدتر میکنه فقط زل میزنه به دختری که از جلومون رد میشه و اینکه بهم گفته دیگه مشروب نمیخوره اما من فک کنم باز با رفیقاش جمع شدنی مشروب و قلیون میکشه واقعا من دارم اذیت میشم همین یه هفته پیشم گفت نمیخام اذیتت کنم تو دختر خوبیی پاکی نمیخام با من اذیت شی خیلی دوست دارم خدافظ بعدم از هم اینستا هم تل هم واتس و ایمو و… بلاکم کرد منم چند باری رفتم بهش با پیج های فیک پی ام دادم اما یا بلاکم کرد یا ج نداد الان دیروز برگشته میگه میخام باز ادامه بدیم امافقط به عنوان یه دوست پسر بهم نگاه کن با من هیچ اینده ای رو تصور نکن … میشه راهنماییم کنین من واقعا دیگه نمیکشم فقط رابطه ما شده شل کن سفت کن

دوست عزیز سلام

مدت زمانی که شما برای آشنایی طی می‌کنید تا به رابطه متعهدانه‌ای برسید برای همین بررسی‌هاست. شما بررسی کردید و به این نتیجه رسیدید که ایشون نه تنها فرد مناسبی برای شما نیستند و به علاوه به طور مستقیم گفتند که هیچ آینده‌ای با شما نخواهند داشت؛ به نظرتون آیا ایشون فرد مناسبی برای ارتباط با شما هستند؟

سلام من دختری 15 ساله هستم که باحجاب هستم چند سال پیش با 2تا دختر که همسایه مون بودن دوست شدم و سر کوچه مون یک تکیه ای هست اوایل دوستی مون قرار گذاشتیم با هم بریم مسجد البته فقط شب ها . دوستم با یک پسر اشنا شد. یکبار که قرار شد تنهایی برم مسجد پسره جلومو گرفت و گفت دوستتو صدا کن و بهش بگو سیاوش کارت داره منم بدون اینکه جوابشو بدم رفتم و بهش گفتم . دوستم الان 2 ساله از این محله رفته . سیاوش هر موقع منو میبینه زل میزنه بهم منم ازش بدم میومد ولی الان نه پارسال محرم امدم بیرون مسجد ایستاده بودم که دیدمش تا منو دید از دوستاش جدا شد و رفت یه گوشه ای بهم زل زد هر موقع که رد میشم کلا به من زل میزنه . الان خودم جوری شدم اگه یه روز نبینمش نگرانش میشم . حتی فصل مدرسه ها میاد دقیقا نزدیک من می ایستاد. نمیدونم این حس چیه خودم خوشم میاد ازش ولی نمیدونم دلیل زل زدن بهم چیه حتی مامانم هم بهم شک کرده بود من اصلا کاری هم بهش ندارم

دوست عزیز سلام

اینکه شما از کسی خوشتون بیاد، هیچ اشکالی نداره. یکی از نیازهای آدم‌ها همین دوست داشته شدن هست و وقتی ایشون به شما توجه می‌کنند، طبیعتا ممکنه شما از این احساس خوشتون بیاد و احساس متقابلی داشته باشید. اما اینکه چقدر این احساس درسته یا نه خیلی مهمه؛ منظور اینه که این احساس شما بیشتر از مورد توجه قرار گرفتن میاد تا شناخت. بنابراین، بهتره راه‌حل‌هایی برای خودتون پیدا کنید تا ایشون رو کمتر ببینید؛ اینطوری به مرور زمان این احساسی که در شما ایجاد شده کمرنگ می‌شه. یادتون باشه، دوست داشتن هیچ اشکالی نداره، اما دوست داشتن بدون شناخت و اون هم در سن و شرایط شما، می‌تونه بهتون آسیب بزنه. کمترین آسیبش هم این هست که از زندگیتون بیافتید چون مجبور می‌شید زیاد به ایشون فکر کنید.

سلام من ۲۳ سالمه یسال و نیم با یه آقای ۲۴ ساله در ارتباط بودم ایشون چند باری یهو گذاشتن رفتن و منو تو اوج نگرانی رها کردن بهشون زنگم زدم ولی جواب ندادم و بیخیال شدم و بعدش برمیگشتن پیشم و اولین بار گفتن فکر کردم شرایط مالیم خوب نیست رفتم منم بخشیدمشون، دومین بار گفتن تصادف کردن😓بعدش اعتمادمو جلب کردن فکر کنم بعد ۶ ماه دوباره یهو به مدت ۲ هفته نبودن که منم نبودم باهاشون بعدش برگشتن و مدارک پزشکیشون که تو بیمارستان چند روزی بستری بودنو فرستادن و منم بخشیدمشون ولی بعد یه هفته ترسیده بودم که بازم بهم بی اهمیت باشه و بزاره بره و یجورایی بی اعتماد شده بودم و خودم رابطه رو بهم زدم و اصلا پیگیر نشدن ببینن چرا من بهم زدم و چیشده بنظرتون کجای ارتباطم اشتباه بوده و آیا درسته بازم به برگشت اون آقا فکر کنم؟؟؟

دوست عزیز سلام

اینکه آیا اشتباهه بازگشتن یا نه رو باید خودتون بررسی کنید؛ برای اینکار باید ببینید که آیا اگه بازم برگشتن و همین اتفاق‌ها افتاد چی؟ تا کِی می‌تونید این شرایط رو تحمل کنید؟ تا کِی می‌تونید با ایشون رابطه بدون تعهد و آینده داشته باشید. اگر هم می‌خواید برگردن، بهتره از روش اصولیش برشون گردونید؛ طوری که این دفعه بدونند که دیگه نمی‌تونند رفتارهاشون رو تکرار کنند و شما هم انقدر قوی و با اعتماد به نفس بشید که دیگه در هر شرایطی حاضر نباشید رابطتون رو با ایشون ادامه بدید. برای اینکار بهتره از دوره “بازگرداندن عشق و ازدواج” استفاده کنید. در این دوره، تمامی این اصول به شما آموزش داده می‌شه.

سلام من ۳ ساله که با فامیلمون دوست بودم وهم سنیم خیلی همو دوست داشتیم الان دیگه یجوری شده اصلا باهام کم حرف میزنند سرد شده چیکار کنم برگرده به رابطه

دوست عزیز سلام

شما می‌تونید با شرکت در دوره “بازگرداندن عشق و ازدواج” ایشون رو برگردونید. لطفا با کارشناسان دوره تماس بگیرید تا در مورد نحوه شرکت در دوره راهنماییتون کنند.

سلام من چند مدت هستش که از به پسری توی یه فروشگاه محلمون خوشم اومده هر بار سعی کردم به یه جوری نشون بدم که ازش خوشم اومده فک فهمیده بود یکی از دوستام بهش گفت اونم گفت که باید خودن برم بهش بگم منم رفتم بهش گفتم ولی اون گفت من دوست دختر دارم منم خیلی ناراحت شدم بعد چن وقت به دوستم گفت من از دوست شما خوشم نیومد و باید شناخت بیشتری ازش داشته باشم و کمی صبر کنه منم صبر کردم ولی جوری رقتار میکنه که ازم خوشش اومده هر بار میرم توی فروشگاه سلام نیکنم یا چیزی میگم اصلت حوابمو نمیده نمیدونم چرا به دوستم گفت ازش خدشم نمیاد ولی چرا جوری رفتار نیکنه که انگار ازم خوشش اومده؟یا همیشه نگام نیکنع و بهم لبخند میزنه ؟باور کنید بدجور اون پسرو دوسش دارم ولی نمیدونم چیکار کنم که جوابمو بده راستش بهم دروغ گفت که دوست دختر داره نمیدونم چرا این دروغ گفت.لطفا کمکم کنید.

دوست عزیز سلام

زمانی که ما عاشق می‌شیم، دلمون می‌خواد هر رفتار طرف مقابل رو جوری که دلمون می‌خواد تفسیر کنیم؛ مثلا نگاه کردنش، خندیدنش یا … . بنابراین این تفاوت در رفتار با کلامش می‌تونه ناشی از تفسیر شخصی شما باشه. شما دو تا راه‌حل دارید، یکی اینکه براشون صبر کنید و از تکنیک‌های مختلف سعی کنید ایشون رو جذب کنید یا اینکه فراموششون کنید. اگه راه اول رو انتخاب می‌کنید، بهتره عواقبش هم در نظر بگیرید؛ مثلا اینکه ممکنه با وجود تمام تلاش‌های شما ایشون بازم ازتون خوشش نیاد یا اینکه چون می‌دونه دوستش دارید، ازتون سوءاستفاده کنه و خب این مساله بسیار به ضررتون خواهد بود. حالا با توجه به این توضیحات بهتره تصمیم بگیرید که چه راهی رو انتخاب می‌کنید. یادتون باشه، علاقه شما به ایشون بدون شناخته و اگر هم می‌خواید برای جذب ایشون تلاش کنید، حتما حتما باید در نظر داشته باشید که بدون شناخت بیشتر، ارتباطتون رو جدی‌تر نکنید.

سلام..من22سالمه و3ساله که باپسری آشناشدم که11سال ازم بزرگتره..پسری کاملا امروزی وخوشتیپ وشیطون…ولی باطرز پوشش من تو مهمونیا مشکل داره درحالیکه لباسم بد نیست وبد حجاب نیستم…نهایتش شومیز وشلوار میپوشم وشالمم سرم میکنم…3ساله که بحثمون سر پوششه منه ومن هرسری میخوام تغییر کنم ولی نمیتونم چون خانواده وفامیلام همه راحتن ومنم اینطوری بزرگ شدم…میشه کمکم کنید چیکار کنم تا بتونم خوشحالش کنم ودیگه بحثی نداشته باشیم؟آخه خیلی همو دوست داریم بدون هم نمیتونیم باهمم نمیتونیم

سلام دوست گرامی یک رابطه درست،رابطه ای هست که افراد در عین احترام به تفاوت های هم، سعی کنند پذیرای نظرات و خواسته های طرف مقابل هم باشند .با هم منطقی صحبت کنید و یک چارچوبی از خواسته هایتان داشته باشید و طبق آن رفتار کنید .شما هم باید در نظر بگیرید تفاوت های فرهنگی را اگر با منطق قبول کنید دیگر دنبال دلیل و بهانه برای رد انها نیستید

سلام من مدتی با کسی بودم خیلی دوستم داشت سر بحثی مجبور شدم تموم کنم چن روز بدم ک برگشتم این پسر ب کل عوض شدن خودشون میگن از چشمم اوفتادیی بنظرتون راهی هس ک دوباره مثل قبل شن

سلام دوست گرامی باید دید مشکل پیش امده بین شما و شریک عاطفی شما به چه صورت بوده و چقدر برای شخص مقابل شما مهم بوده است.سپس از طریق یکی از دوستان برای حل مشکلات پیش امده اقدام کنید و طی یک جلسه حضوری با قبول اشتباهات خودتان سعی در ترمیم و بازسازی رابطه داشته باشید

سلام من حدود چهار سال پیش با یه پسری که از خودم حدود نه سال بزرگتره یه آشنایی مختصر داشتم ایشون همیشه لبخند میزدن و باهام شوخی میکردن و من هیچ تمایلی نداشتم به آشنایی ولی بعد از یه مدت بهش وابستگی پیدا کردم و یه جورایی خوشم اومد ازش حدود شش بار تو محل کارشون همدیگه رو دیدیم تا این که من اخیرا دوبار رفتم دیدم به بهانه کار و خودشونم متوجه شدن و خندیدن الان نمیدونم چطور باهاش برخورد کنم ؟ چیکار کنم؟ ایشون موقعیت شغلی و اجتماعی خوبی دارن و من قیافه خوب و وضعیت مالیم از ایشون بهتره. من ۲۵ سالمه

سلام دوست گرامی اگر همانطور که مطرح کردید ایشان متوجه علاقه شما شدن در صورت علاقمندی باید پیش قدم بشونند در ضرورتی که اقدامی نکردن بهتر هست شما هم صحبتی نکنید

متوجه شدن ولی من یهویی جدی شدم و رفتارمو انکار کردم من حتی نمیدونم که ایشون ازدواج کردن تو این چهار سال ظاهرا که حلقه ازدواج نداره،اونم رفتارش عادی شده از اون موقع تا حالا، ولی من دلتنگشم دوستش دارم دوست دارم از جانب اون اقدامی صورت بگیره.لطفا راهنماییم کنید

سلام من ۲۵ سالمه.یک سال پیش با یه پسری اشنا شدم.در نگاه اول خوشم نیومد ازش. فامیل دور هستن.چند بار دوستانه با فامیل بیرون رفتیم. دیدم خیلی پسر خوبی هست.اخلاق و رفتارش منو جذب کرده.دقیقا اونیه که میخوام.طوری که اجازه ندادم کسی بیاد تو زندگیم. نمیدونم چیکار کنم دلشو ببرم. هر از گاهی از طریق موبایل حالشو میپرسم. احساس میکنم اون به من حسی نداره. اگه داشت میومد جلو. چند بار خواستم برم بهش بگم اما چون فامیل هستیم نتونستم… ممنون مبشم راهنمایی کنین

سلام دوست گرامی با توجه به اینکه مطرح کردید ایشان صحبتی در این زمینه نمیکنندو اشاره ای نداشتن پس بهتر است صبر کنید تا ایشان در صورت تمایل ابراز علاقه کنند.

سلام خسته نباشید من نمیدونم مشکلمو کجا باید بگم چیکار باید بکنم یا چه کاری درسته،من ٢٠ سالمه و یکماهی هست با ی اقایی ٣١ساله در ارتباطم ،ایشون به من گفته از روی عقل و منطقم تو رو انتخاب کردم ولی دوست هم دارم من مشکلم اینه که من خودم دوس دارم با کسی که هستم گرم باشه یعنی همش پیگیرم باشه بیاد منو ببینه پیام بده ولی این اقا اوایل که در روز فقط چند تا پیام میداد اینقدر دیگه خودم گفتم الان بیشتر شده ولی باز هم دیر جواب میده هر اس ام اسی رو دیر جواب میده زنگ اونقدر نمیزنه،،نمیاد منو ببینه میگه درگیری ذهنی دارم مشغله کاری دارم تو مشکلاتمو نمیدونی ولی بعضی اوقات تو اس ام اس هاش ابراز علاقه میکنه ،کلا شخصیت اروم داره خونسرد..شاید تو ماه ٢بار همو ببینیم من نمیدونم روش درست برخورد با این اقا چیه وقتی.دیر جواب میده من چی باید بکنم وقتی نمیاد من چیکار باید بکنم چیکار باید بکنم که بیشتر جذبم شه ،،به من میگه شخصیتم اینطوره نمیتونم نشون بدم

سلام دوست گرامی شای د ریک عاطفی شما شخصی درونگرا باشد و برای همین ابراز علاقه و تماس ها و پیام ها مکرر نداشته باشید.جدا ا زاین ویژگی ها ایشان را بررسی کنید و ببینید ایا فرد مناسبی برای شما هستن یا خیر؟

سلام خسته نباشید من 23 از مردی خوشم اومده که 42 سالشه و مجرده من اولین بارم نیست که با جنس مخالف حرف میزنم و طوری هم نیستم که وابسته کسی بشم اخرین رابطه ام سه سال پیش بود و من سه سال تنها بودم و تا الان هیچ پسری حتی پسرهایی که باهاشون حرف میزدم بهشون احساسی نداشتم اصلا اما با دیدن ایشون من به کلی عوض شدم دلم تنگ میشه از دوریش ناراحتم جرئت کردم و رفتم و شماره اشو گرفتم اما ایشون بهم گفت که من خیلی ازش کوچیک ترم چیزایی که میخواد به من اسیب میزنه من میدونم چی میخواد اما من دوسش دارم میخوام کاری کنم که منو بشناسه نه فقط برای چیزه دیگه هیچوقت روابط ایشون بالاتر از یه رابطه خصوصی با خانم ها نبوده اما من میخوام کاری کنم که جدی به من نگاه کنه میخوام حتی اگه میشه تبدیل به دوستش بشم لطفا کمکم بکنید تا حالا چیزی برام انقدر مهم نبوده.

سلام دوست گرامی.اینکه خود این شخص اعلام کرده خواسته های متفاوتی از شریک عاطفیش داره نشون میده علاقه شما برای ابشان اهمیت ندارد پس بهتر هست بجای صرف وقت برای اشنایی با فرد مناسب خود اشنا شوید

سلام خدمت شما.من 23 سالمه و از 10 سالگی عاشق پسر عمم شدم بهش چیزی نگفتم فقط وقتی خونشون میرفتیم ارتباط چشمی زیادی داشتیم منم دور ورش زیاد بودم هم من شوخی میکردم و هم اون خلاصه بد چند روز بهش تو تل پیام دادم حرف زدیم باهم خندیدیم ولی نمیدونم چی شد بد چند روز بهم پیام داد گفت تو فقط برام دختر دایی هستی ن بیشتر ن کمتر منم گفتم من ک چیزی بهت نگفتم البته بگم پسر عمم قبلش عاشق دختر عمم بود دختر عمم بش خیانت کرد و ولش کرد حالا پسر عمم کلا از دخترا بدش میاد حالا من چکار کنم از من خوشش بیاد آخه من عاشقشم.

سلام دوست گرامی باید حداقل علاقه از سمت مفابل باشد تا بتوان راهکار جذب ارائه کرد.بهتر هست در حال حاضر اقدامی نکنید تت به مرور از بحران شکست قبلی خارج بشند

سلام مدت هاست با کسی در ارتباط نیستم تقریبا ۴ سال.۲۴ سالمه از افراد زیادی خوشم اومده اما هیچ وقت موفق نشدم افراد رو جذب خودم بکنم در حال حاضر هم از فردی خوشم اومده، اما واقعا نمیدونم باید چطور رفتار کنم از دستش ندم.

سلام دوست گرامی بهتر بود که بیان میکردید دلایل عدم جذبتان چه مسائلی بوده تا بهتر راهنمایی شوید.اما برای ماندن در یک رابطه باید هر دو نفر انگیزه و میل برای ادامه داشته باشند و فقط نمی شود یکنفر نمی تواند این کار را انجام بدهد.اگر در رابطه با شخصی هستید که با خواسته ها و ایده ال های شما هماهنگ هستند سعی کنید رفتاری متعادل و درست داشته باشید و خیلی در علاقه افراط نکنیداز دوره جذب عشق هم از طریق سایت میتوانید استفاده کنید

سلام .چن وقتیه که با یه پسری اشنا شدم که کسی بهم معرفیش کرده و چون سربازه هنوز همدیگه رو ندیدم .من نمیدونم که باید چیکار کنم که رابطمون پایدار بمونه .اصلا بلد نیسم ک با یه پسر چجور باید برخورد کنم و بتونم کنار خودم نگهش دارم. میشه راهنمایی کنید.ممنون

سلام دوست گرامی اینکه با کسی بدون شناخت در ارتباط هستید و اصلا نمیدانید که ایشان چقدر با خواسته های شما مطابقت دارند را نمیتوانید برنامه ای برای حفظ و جذبشان داشته باشید. ابتدا به شناخت و بررسی های لازم را انجام بدهید و بعد در مورد ماندن در رابطه و جذب ایشان اقدام کنید

سلام من یه دختر هفده سالم با پسری دوس شدم و نه ماهه باهمیم اون بیس سالشه و ما تقریبا ده بار رفتیم بیرون تا اینکه تو قرار اخر ازم لب گرفت و من میخام بفهمم کارش اشتباهه یا هوسه یا از روی عشق خانوادش رابطمونو میدونن ولی خانواده من نه

راهنماییم کنین

سلام دوست گرامی بهرحال هیجان و وسوسه هایی در رابطه ها وجود داره اما نمبتوان با حکم کلی پیش رفت بهتر هست رابطه را با منطق کنترل کنید

سلام من حدود دوسالی هست که بایه پسر دوست هستم ما همدیگرو دوس داریم ولی رابطمون خیلی سرده من دوسش دارم و نمیخوام از دستش بدم میشه راهنمایی کنید

سلام دوست گرامی هر ارتباطی بعد از گذشت زمان دچار سردی و یکنواختی میشه و هنر هر دو نفر هست که چطور رابطه رو پیش ببرند از طرفی شرایط کاری و مالی و خانوادگی روابط رو تحت شعاع میذاره اما مهم الویت و مدیریت رابطه هست ما برای قوی شدن ارتباط پیشنهاد میکنیم که ۱-از ویسهای جذب عشق در سایت استفاده کنید ۲-خودتون بعضی وقتا پیشقدم بشید مثلا پیشنهاد بدید کاری انجام بدید با هم ۳-یسری هدف و کار مشترک تعریف کنید ۴-مناسبت های مختلف رو یاداوری کنید

سلام،من۱۵سالمه و ۲ساله با پسری که۱سال ازم بزرگ تره دوست هسم اولاش نمیخواستمش وعلاقه ای نداشتم لهش،اما اون با ابراز علاقه های فراون منو هم شیفته خودش کرد،فاصلمون باهم زیاده،و نمیتونیم همو ملاقات کنیم،به مدت یک ماه از هم جداشدیم و من متوجه شدم باکس دیگه ای وارد رابده شده،بعداز اون برگشت و کلی ابراز پشیمونی کرد و گفت بخاطر تونبودی و پرکردن تنهایم این کارو کردم ،وحالا متوجه شدم تو روخیلی میخوام،منم قبول کردم،و رابدمونو ازامه دادیم اخه به شدت بهش علاقه پیدا کردم از اون مدت۶ماه میگذره،دعوا زیاد میکنیم،اذیتم زیاد میکنه اما از دلم درمیاره منم فراموش میکنم نه ازم جدامیشه و نه این اجازرو به من میده،میگه قصد ازدواج دارم باهات میشه راهنمایم کنید،چطور به رابطمونتنوع و هیجان بدم،لطفابگین همچین فردی بازم میتونه باکس دیگه وارد رابطه بشه،چطوربفهمم حسش به من چیه خواهشا راهنمایم کنید ممنون

سلام دوست گرامی سن شما برای ورود به یک رابطه عاطفی و جدی کم هست و اصلا منطقی نیست که از الان بای اینده رابطه برنامه ریزی کنید.رابطه را در حد متوسط و نرمال نگه دارید تا در زمان مناسب که ایشان امکان اقدام رسمی داشتند در مورد تنوع در رابطه تصمیم بگیرید

سلام من حدود دوسال با یه پسری آشنا شدم در حد ازدواج خانواده ها در جریان هستن نمیدونم چیکار کنم ک رابطمون شور و نشاط بیشتری داشته باشه دلم میخواد براش شیطونی و دلبری کنم ولی میترسم زیاده روی بشه و ازم دور بشع باتوجه به اینکه محل زندگی ما ازهم دوره و بیشتر ارتباطمون از طریق چت چیکار کنم رابطمون با نشاط بشه؟؟؟؟

سلام دوست گرامی برای جذب مردها باید مهارت و سیاست های خاص داشته باشید که بخشی از ان در هنگام اشنایی و بخش عمده ان مربوط به دوران شناخت و ارتباط هست 1-به ویژگی های شخصیتی و اخلاقی مثبت مردان توجه کنید و در موردش صحبت کنید. 2-در مورد مردها مطالعه کنید و به شناخت در مورد ویژگی ها و اخلاق آنها بپردازید 3-برای مردها مهم هست که خودتان باشید و نقش بازی نکنید 4-مستقل باشید و این حس رو به فرد مقابل انتقال بدید که فردی متسقل و با اعتماد به نفس هستید 5-دوست داشتن و علاقمندی برای جذب بسیار مهم هست 6-فردی شاد و سرزنده باشید 7-انها را تحسین کنید 8-در سایت رادیو عشق،مبحث جذب از زراه پیام را دریافت کنید 9-برای جذب مستقیم وارد نشوید سعی کنید از دوست یا همکار مشترکی بخواهید که شما را معرفی کنند 10-فردی مهربان و اجتماعی باشید 11-نشان ندهید که تما فکر و حواس شما درگیر او هست 12-منطقی باشید و دور از هیجانات مسائل را بررسی کنید

سلام .من ی دختر١٨ سالم که ۴ ساله با ی پسر ٢٧ ساله دوستم و ایشون قصد ازدواج با منو داره و خیلی هم اصرار داره و مادرامون از رابطمون خبر دارن من اوایل به خاطر تفاوت سنیمون قبول نمیکردم و میگفتم که سنه منم پایینه برای ازدواج اما الان زیاد دیگه تفاوت سنیمون برام مهم نیس مشکلی ک دارم اینه ک بعد از چهار سال من احساس نمیکنم که عاشق ایشون باشم و فقط به عنوان ی مرد ایده ال بهش نگا میکنم چون از نظر اخلاق و مادیات و نمازو این چیزا فرد کاملیه هربار ایشون ازم میخان که شماره مادرمو بدم که برای خاستگاری اقدام کنند اما من هم از اینکه تصمیم اشتباهی بگیرم میترسم هم اینکه فکر میکنم شاید بهتر از ایشونم بعدا سر راهم قرار میگیرن و ممکنه عجله کنم هم احساس میکنم برای ازدواج زوده و بیشتر میخام مجرد باشم چند باریم بهشون گفتم که جاهای دیگه خاستگاری برن شاید دختره دیگه ای با تفاوت سنی کمتر و بهتر از منو پسندیدن اما قبول نمیکنن به نظرتون چیکار کنم چی بهش بگم ؟به نظرتون زوده برای ازدواج کردن؟

سلام دوست گرامی اگر این فرد با شناختی که دارید فرد مناسبی هست و با شرایط و خواسته های شما هماهنگی دارد بهتر هست اجازه خواستگاری بدهید و زیر نظر خانواده ها به شناخت و اشنایی درست برسید .اما برای عقد عجله نکنید و با مراجعه به مشاور و رفت و امد و شناخت بیشتر تصمیم بگیرید

سلام من 27 سالمه، همکارم از ۱/۵ سال قبل خیلی نامحسوس پیگیر من بود ولی من تمایلی نداشتم، بالاخره ۶ ماه پیش باهم وارد رابطه شدیم ، ولی رابطمون فقط سه ماه طول کشید ، اصلا نمیدونم چی شد که ایشون تمایلشون رو از دست دادن و دقیقا برعکس تمایل من برای ادامه رابطه بیشتر شد ولی خب خیلی راحت قبول کردمو رابطه رو تموم کردیم. الان با گذشت ۳ ماه از تموم شدن رابطه من همچنان دوست دارم که دوباره رابطمون رو شروع کنیم ولی ظاهرا ایشون تمایلی ندارند، ما ارتباط کاریه نزدیکی باهم داریم ، من اصلا نمیدونم که رفتارم باید با ایشون چه جوری باشه ؟ باید سرد رفتار کنم، گرم رفتار کنم؟ و نمیدونم که چه جوری باید رفتار کنم که ایشون دوباره به سمتم بیان؟

سلام دوست گرامی شاید در ابتدا برای ایشان جذاب بوده و بعد از حضور در رابطه متوجه تفاوت هایی شدند .پس بهتر هست منطقی باشید و دور از هیجانات و احساسات باشید و خیلی عادی رفتار کنید و دلیلی برای پیگیری و شروع ارتباط از شمت شما نیست

سلام…سعی کنین با پسرایی ازدواج کنین که بتونن همون اول با آگاهیت تمام به شما نزدیک بشن(در واقع متوجه درکی که لازمه بشن همون اول…یعنی طرف متوجه کامل بشه که شما واقعا دوستش دارین…البته همون اول یعنی اولین باری که دیگه برای ازدواج علاقه مند شدید و میخواید برسونید بهش)….با اونایی که روباتیک مانند(یعنی باید چند بار حرف بزنید باهاشون تا بتونن قبول کنن که چی قرار بشه و چی هم هست البته حال حاضر*) میمونن و نمیتونن همون اول ارتباط برقرار کنن و ول کنین …البته خودم هجده سالمه اما خب پسرم و میدونم که چه پسرهایی خوبن و کیا بد….در کل سعی کنین درک طرف بالا باشه مثل پسر بچه های خنگ که بلد نیستن زندگی رو اما فکر میکنن میدونن و یا به ظاهر و یا….دوری کنین…خداوند هوای همه کسانی که از ته دل و خالصانه به فکر ازدواج هستن و مهربونن رو داشته باشه…الٰهی آمین

سلام من عاشق پسرهمسایمون شدم اسمش محمد ، هروقت که میخچاستم با دوستام قرار بزارم بریم جایی محمد میومد به هر یک بهانه قانعم میکرد که نرم ، بعد چند روز خیلی خستم کرده بود ازاون موقع اصلا از خونه بیرون نمیومد جایی نمیرفتم تا اینکه فهمیدم بله!جنابعالی به جز من یک مریم دیگه که توی محلمون هستو دوست دارم😖😒😬هرروز باهم میرفتن پارک و…. ، ازاون موقع هروقت که میبینمش حالم ازش بهم میخوره لطفا راهنماییم کنین چیکار کنم که باز مثل قبلا خوب شیم باهم؟؟؟!

سلام دوست گرامی وقتی شخصی همزمان که با شما در ارتباط بوده با شخص دیگری هم دوست بوده نشان از عدم تعهد ایشان به رابطه هست.اگر برای شما مهم هستند بهتر هست که با ایشان صحبت کنید و در مورد رفتارشون اطلاعات کسب کنید و بعد در مورد ادامه رابطه یا انمام ان تصمیم بگیرید

سلام من هر از گاهی به باغ رستوران میرم و یکی از محافظای اونجا هس ک خیلی با هم چشم تو چشم میشیم و نمیدونم چرا وقتی نیستش دنبالش میگردم با چشم دلیلش چی میتونه باشه؟

سلام دوست گرامی ذهن شما با توجه به تلقین هایی که انجام داده اید عادت به حضور این شخص کرده است که کاملا رفتاری اشتباه هست .بهتر هست مدیریت ذهن داشته باشید و از ایجاد وابستگی این شکلی خودداری کنید

سلام وقت بخیر من دختر٢۵ساله ای هستم. قبلا یکبار عاشق فردی شدم و کمو بیش دوست بودیم ولی زیاد همو ندیدیم و زیاد شناخت نداشتیم من خیلی عاشق بودمو همو فرصتامو از دست دادم به خاطرش و بلخره بعد ۴سال از اشنایی مون اومد خواستگاریم گفت اونم عاشقمه ولی با مخالفت پدرم روبرو شدیم. من احساس کردم پدرم حرفش منطقیه و من فقط احساسی داشتم تصمیم میگرفتم. وقتی بعد خواستگاری اخلاقاش عوض شده بود انگار تازه داشتیم همو میشناختیم. از قبل هم ادم عصبی بود ولی بعد خواستگاریم بدتر شد انگار حساس شده بود مثلا گفت اخرین باره با دوستات میری بیرون یا درست تموم شه نباید بری سرکار، ازین حرفا؛ منم با توجه به حرفای پدرم و ٩٩ درصد مخالفتش گفتم نه. پدرم نمیدونست دوست بودیم ولی خانوادش میدونستن و گفته بودن معرفی شدن. خلاصه دلایل مذهبی و سطح طبقاتی و فرهنگی و تحصیلاتی بود. حالا به هر دلیلی ایشونم اصرار نکرد نمیدونم و رفت ولی خوشحالم که درست و عاقلانه تصمیم گرفتم و ممنون پدرم هستم. حالا از اون موقع ۴سال میگذره که تموم شده. من باز هم اشنا شدم با پسرهای زیادی، یک مدت کوتاهی دوست میشدم بهم میزدم یعنی نه واسه دوستی میشد ادامه بدم نه واسه ازدواج. حتی خواستگارام هم به هر بهونه ای رد میکنم. من هم زیبام هم خوش اندام هم خوش صدا هم کارشناسی ارشدمو دارم تموم میکنم. ولی من از اون موقع عوض شدم انگار احساس ندارم. پارسال دوباره برگشت عشق سابقم. از طریق خانوادش یکم رفت و امد کردیم یواشکی. چون خانواده من هم چنان مخالفن میدونم. ولی با معاشرت فهمیدیم انگار بازم حسی هست بینمون. ولی خب من انگار از سر تنهایی به خاطر اینکه نتونستم کسیو انتخاب کنم داشتم باهاش معاشرت میکنم. من دوس دارم ازدواج کنم. تا اینکه ۶ماهه پیش از اخرین باری که دیدمش، تو ی مهمونی با دوستام با پسری جدید آشنا شدم. دیگه با عشق سابقه ام حرف نزدم چون وارد رابطه جدید شده بودم. فرد جدید زندگیم از من خیلی خوشش اومد و اصرار داشت با من باشه. میگفت دنبال ی رابطه طولانی هست. من دوس پسر زیاد داشتم و تقریبا میتونم تشخیص بدم چجورین پسرا و فهمیدم ادم بدی نیست ولی خب من زیاد ازش خوشم نیومد. ولی انقدر منو برد بیرون. انقدر حواسش بهم بود. انقدر مهربون بود. خودش بود. منم خودم بودم و هستم. بعد چند سال من دیگه خنده هام واقعی بود اصلا همه اطرافیانم فهمیدن من چقدر خوشحالم ولی به کسی نگفتم. از اول رابطه گفت خیانت و دروغ نباشه گفتم قبول. من نمیخواستم با کسی فاب شم. یعنی هر دفعه خواستم تو این چندساله اخیر نشد. این دفعه دلم گیر کرد. نمیدونم وابستگیه چیه! اصلا مثل عاشقیه قبلا نیست. براش همه کار میکنم در جواب خودش که همه کار میکنه. ما ٨سال فاصله سنی داریم( قبلیه ٧سال فاصله داشتیم) و عاقلیم پس دعوا نمیکنیم و مشکلی پیش بیاد همه چیو حل میکنیم. اصلا پیشنهاد ازدواج نداده با این حال که دوسم داره و میدونه منم فقط با خودشم و دوسش دارم. بهم ایمان داره. از گذشتش نپرسیدم نمیخوامم بدونم. فقط میدونم مادرش درسن ١٨سالگیش تو تصادفی که خودشم بوده فوت کرده همین. از خانوادشم بهم میگه ولی پیشنهاد اشنایی نداده. از عشق سابقم گفتم بدونین نه ساده ام نه ابله نه هرکی بیاد تو زندگیم راه بدم من ادمارو میسنجم بعد اون میمونم باهاشون. شایدم این خیلی بلده نمیدونم. الان ۶ماهه باهمیم. تو تولدی که سورپرایزش کردم دوستش از دوستم خوشش اومد و دوست شدن. جمعمون شد ۴نفره. و سر همین جمع به خاطر سوء تفاهم که پیش اومد کات کردیم یعنی جفتمون به هم زنگ نزدیم. الان دوباره هستیم یک ماهه و جمع ۴نفره اوکی شده دوباره. بین منو اون هیچی تغییر نکرده و همو دوس داریم. جفتمون اهل ابراز نیستیم فقط عمل میکنیم. منو محمد حسن انگار مال همیم خیلی تفاهم داریم اون تفاوت هایی هم که پیش میاد حل میکنیم. پسره خوبیه، بامرام و با ایمان و مهربون و خوش زبون و با ادب و ولی قیافه تیپش معمولیه برام مهم نیست و خیلی ام لارجه. وضعشم خوبه شکرخدا. خرج باباش و داداش تو خونشم میده. تا اینجایی که شناختمش خودش دوس داره با من باشه با من حالش خوبه شاده. قبل اینکه با من دوس شه غمگین بوده ساکت بوده الان با بودن من تو زندگیش شده عین من شاد و سرحال. اون انگار به همه بد بین بوده ولی با اومدنه من دیده هنوزم دختر خوب هست. من از همه لحاظ ازش سر ترم ولی برام مهم نیست مهم اینه باهاش حالم خوبه اونم هم قدرمو میدونه هم ازم تعریف میکنه و من اصلا مغرور نمیشم. ما پیش هم مغرور نیستم اصلا. چند دفعه حرف ازدواج شد فهمیدم دوس داره با من. ولی تو جمع ۴نفره یک دفعه گفت من از اول گفتم قصدم ازدواج نیست نمیدونم حالا افه بود جلو دوستامون یا هرچی نمیدونم ولی میدونم تو دلش از خداشه ازدواج کنه باهام، با این حال که نگفته بود و داشت دروغ میگفت منم کم نیاوردم گفتم اره. حالا بعد اون باز حرفه بچه زد که من ۴تا دوس دارمو اینا با اینکه میدونه من از بچه بدم میاد. همش چیزایی میگه من خوشم بیاد از بچه. با تمام اینا منتظر موندم پیشنهاد ازدواج بده ولی نمیگه. من اصلا ادم عجولی نیستم ولی نمیدونم چرا میترسم. همش منتظرم. جدیدانم پرسید تو خواستگار نداری گفتم چرا دارم. گفت بهم بگو اگه خواستی قبول کنی برو. گفتم نه من تورو دوس دارم خجالت کشید سکوت کرد. حالا موندم چیکار کنم ی رابطه پاک و دو طرفه و خالصانه چه جوری میشه! به نظرتون چقدر باید صبر کنم؟ چیکار باید بکنم؟ من احساس میکنم این دوست داشتنِ با شناخت خیلی بهتر از عاشقیه قبلیمه. خیلی حس خوبیه. من نمیدونم چی نمیزاره بگه. من نمیخوام به عشق قدیمم بله بگم خانوادش گیر دادن بیایم جلو باز. من نمیدونم چیکار کنم دوس پسر الانم بیاد خواستگاریم! نمیدونم چی نمیزاره بهم پیشنهاد بده مثلا زوده الان بعد ۶ماه! یا اعتماد نداره!یا شرایط خانواده نمیدونم! فقط میدونم اولین ادمیه اخلاقامون مچ شده و من ۶ماهه باهاش هستمو مشکلی نداریم خوشحالیم. اینم اضافه کنم میدونه بابام نذاشته با عشقم ازدواج کنم اونم اتفاقی لو رفتم ولی گفتم حق با بابام بود یعنی بابام برام از همه چی مهمتره. میشه راهنماییم کنین؟ ممنونم

سلام دوست گرامی اینکه مطرح کردبد رابطه خوبی دارید و پارتنزتان درکتان میکند خیلی خوب هست اما بهتر هست قضیه رو از سمت پارتنرتان هم ببینید که ایا ایشان هم اینهمه تفاهم در رابطه میبیند؟ از طرفی باید با ایشان صحبت کنید دغدغه ها و نگرانی های ایشان را برای ازدواج نکردن متوجه بشید و اگز دلایل منطقی هست کمک کنید تا رفع شود.رابطه قبلی شما با توجه به عصبی بودن خواستگارتان رابطه درستی نیست و بهتر هست تمام شده بدانید.برای رابطه فعلی وقت بکذارید و تلاش کنید تا هم را بهتر بشناسید و مراجعه به مشاور هم خوب هست

سلام من دختر 23ساله ای هستم که با پسری در مجازی اشنا شدم .درابتدا ایشون دنبال من بودن بخاطر اینکه به چند زبان مسلط هستم خوشش اومده بود از رفتار و نحوه حرف زدنم و یکسال گذشت من به این فرد ابراز علاقه کردم اما ایشون گفتند که ما فقط دوستیم نه بیشتر .نمیدونم چرا اینطور با من صحبت کردن و خیلی دلخور شدم . ایشون گفتند که قبلا وارد رابطع ای نبودن و نمیخوان بشن..راهی هست بتونم دلش و بدست بیارم??

سلام دوست گرامی ابتدا واقعیت را در نظر بگیرید شاید ایشان به عنوان فردی که توانایی خاصی دارد جذب شما شده و با شما صحبت می کند .پس عجله نکنید و صبور باشید.اینکه ایشان اعلام کردند که به دنبال ارتباط نیستند شاید به دلیل یکسری دغدغه هست .بهتراست متوجه این دغدغه ها بشید.اگر بصورت پیام در ارتباط هستید در سایت رادیو عشق مبحث جذب از طریق پیام خیلی می تواند به شما کمک کند

سلام ممن حدود 9ماهه توی یک شرکت کار میکنم و از روز اول ک یکی از همکارام رو دیدم بهش علاقه مند شدم و بعد از چند ما با هم ارتباط تلفنی داشتیم و ایشون هم گفتن ک از روز اولی ک منو دیدن بهم علاقه پیدا کردن من 25 سالمه و حس میکنم ک علاقه ای ک به ایشون دارم رو تاحالا تجربه نکردم و همیشه به شوق دیدن ایشون سرکارم میام ولی اون اقا با ی خانومی توی رابطه ست و اینکه خانواده های دوطرف هم در جریان هستن و ایشون گفتن ک دوست دارن رابطه شون رو با من جدی کنن میشه کمکم کنید

سلام به اونجاش کارندارم که باید خودت خودتو قبول داشته باشی تا اعتمادبه نفست بره بالا اما اونجاش که میگه لبخند و ارتباط چشمی داشته باش خب من آدمی هستم که اصلا دوس ندارم بیشتر از۲ثانیه کسیو نگاه کنم حتی اگه زیباترین باشه از خیره خیره نگاه کردن بدم میاد نمیتونم زیاد ارتباط چشمی داشته باشم دوس دارم همه مجذوب رفتارم باشن تز رفتارای سبک سرانه بدم میاد باوجود این هم همیشه افراد جذب اون دسته از آدمای اطرافم میشه که رفتارشون پررو و دور از شأن یه خانومه

نمیدونم باید چیکارکنم که به چشم بیام جوری که شخصیتم زیرسوال نره تیپ وقیافه م خوبه فقط لاغرم

دوست عزیز سلام، مساله‌ای که شما مطرح کردید شاید دغدغه‌ی خیلی از دختران باشه؛ خیلی از دخترها، فکر می‌کنند توجه نشون دادن، نوعی رفتار سبک‌سرانست. اما قبل از هر چیز، به خاطر داشته باشید که همه چیز در حالت تعادلش درسته؛ نه زیادی خجالتی و غیرقابل دسترس بودن و نه خیلی مشتاق بودن به رابطه. مواردی که در پست ما گفته شد، لزوما به این معنی نیست که شما خیره به فرد مقابلتون نگاه کنید یا با خیلی خوشحال و مشتاق نشون دادن خودتون، فرد مقابل را به خودتون جلب کنید. مساله این هست که اگر از کسی خوشتون اومده، با روش غیر مستقیم (مثل نگاه کردن یا لبخند زدن)، نشونش بدید که شما هم به آشنایی با اون فرد علاقه دارید. بیاید داستان را از سمت یک پسر نگاه کنیم؛ فرض کنید شما پسر هستید و در یک مهمانی حضور دارید، چندین دختر در آنجا هستند که هر کدام به نحوی دارن به شما توجه می‌کنند و یک دختری هم هست که حتی از نگاه کردن به شما اجتناب می‌کنه، چه برسه به توجه. به نظرتون شما سمت کدوم یکیشون می‌رید؟

سلام. من در فضای مجازی با آقایی آشنا شدم که استاد یکی از دانشگاه های معتبر ایران هستند. ایشون به یک بهانه ای به من پیام دادن و از من سوالی صوری پرسیدن و باب آشنایی باز شد. چند باری با هم صحبت کردیم که بیشتر ایشون از من سوال میپرسیدن تا آشنا شوند اما بعد از مدتی من سوال کردم که آیا اولین پیامشون ساختگی بود یا واقعی. ایشون انکار کردن و حتی کمی بد برخورد کردن. از آنروز خودم رابطه را قطع کردم. بعد از مدتی به سخنرانی ایشون در دانشگاه رفتم و حالا بسیار پشیمان هستم که رابطه قطع شده. اما نمیدانم چگونه میتوانم این رابطه را درست کنم؟ آیا میشود کاری کرد؟ از سوی ایشون هم هیچ تلاشی برای درست کردن رابطه صورت نگرفت.

سلام دوست گرامی اینکه به بهانه یک سوال و جواب رابطه را کات کردید کمی غیر منطقی هست.بهرحال ایشان دنبال شروع رابطه بودن و بعد شما این رابطه را تمام کردید.بهترین کار این هست که اگر برای شما این شخص و رابطه مهم هست با ایشان تماس بگیرید و صحبت کنید و اشتباهات و کاستی های قبلی رابطه را درصدد جبران باشید و درصورت تمایل مجدد ایشان به شروع رابطه، این بار صادقانه پیش بروید

سلام یه اقایی هست توی محیط کار چند روز به من توجه کرد(معنی دار بود) و بعد یهو خیلی سرد شد.میخوام بدونم توی اون برهه از زمان که کسی داره بهمون توجه و ابراز محبت میکنه باید چیکار کنیم دقیقا؟؟ و این که علت سردی این اقا رفتار من بود؟؟ اگه من سرد باهاش برخورد می کردم پس زده میشد اما من عادی بودم.علت این سردی و ترس چی می‌تونه باشه یعنی

دوست عزیز با سلام ابتدا واقعیت را در نظر بگیرید شاید ایشان به عنوان همکاری به شما توجه می کردند و قصد و منظور خاصی نداشتندو نمی شود به توجه های معنی دار چند روز پرو بال داد و برای این توجه برنامه ریزی کرد.من متوجه منظور شما از برخورد عادی نشدم.از طرفی بهرحال ممکن هست ایشان به دنبال شناخت نیز بوده اند اما به شناخت مورد نظر خود نرسیدند.اما درصورتی که به نظر شما فرد موردنظر از لحاظ ویژگی ها و ایده ال های اولیه مناسب ازدواج هستندبهتراست از طریق همکارتان و غیر مستقیم شما به ایشان پیشنهاد داده شوید و از طرفی علائم و نشانه‌هایی مبنی بر اینکه مایل هستید رابطه به جلو پیش برود در اختیار او بگذارید، با زوج‌های متاهل همکارتان بیشتر در ارتباط باشید و بگذارید بداند شما گزینه‌های ازدواج نیز دارید.

سلام.من با پسری دوستم و همیشه شاکیه که برام ناز نمیکنی و ازت راضی نیستم و اینا منم راستش دختر بی حال و کم حرفی هستم خواستم چیکار کنم که این مشکل برطرف بشه چون قصدمون ازدواجه ولی با این کارای کن داره ازم سرد میشه لطفا بهم کمک کنید دلشو به دست بیارم

سلام دوست گرامی اگر مشکل در سرد بودن و درونگرا بودن شما هست می توانید ابتدا از صحبت در مورد موضوعات روزانه شروع کنید و در هر بار دیدن کمی در مورد اتفاقات صحبت کنید .سپس خاطرات خود را بیان کنید و کم کم حوزه گفتگوها را گسترش بدید خودتان را شاد و سرزنده نشان بدید مثبت نگر باشید سعی کنید یکسری حرکات را جلوی اینه تمرین کنید مثل مدال ایستادن ،بازی با دست ها و.. تا بتوانید در مقابل نامزدتان انجام بدید نوع حرف زدنتان را تغییر بدید مدل لباس ها و ارایش شما نیز مهم می باشد

سلام من 22 سالمه ی اقا پسری رو توی محیط کارم (بیمارستان) دیدم.حس میکنم اون هم از من خوشش میاد و با هم حرف های عادی روزانه میزنیم.اما اون پا پیش نزاشته هنوز و چیزی نگفته.من مطمئنم که کسی توی زندگیش نیست.ب نظرتون باید چطوری شانسمو واسه ایجاد ارتباط باهاشون امتحان کنم؟

دوست عزیز با سلام ابتدا واقعیت را در نظر بگیرید شاید ایشان به عنوان همکاری صمیمی با شما صحبت می کنند اما درصورتی که به نظر شما فرد موردنظر از لحاظ ویژگی ها و ایده ال های اولیه مناسب ازدواج هستندبهتراست از طریق همکارتان و غیر مستقیم شما پیشنهاد داده شوید و از طرفی علائم و نشانه‌هایی مبنی بر اینکه مایل هستید رابطه به جلو پیش برود در اختیار او بگذارید، با زوج‌های متاهل همکارتان بیشتر در ارتباط باشید و بگذارید بداند شما گزینه‌های ازدواج نیز دارید،برای اینکه مطمئن شوید اصلا قصد جدی دارند یانه می‌توانید از کسی که به او نزدیک است کمک بگیرید. همکار مشترک می‌تواند نقش واسطه را ایفا کند. منطقی باشید و درجواب صحبت های ایشان خودتان باشید و اجازه بدهید با شناخت خود واقعی شما ای ازدواج ترغیب شود. اگر بصورت پیام در ارتباط هستید در سایت رادیو عشق مبحث جذب از طریق پیام خیلی می تواند به شما کمک کند

راستش من یه مدت با یک پسر تو رابطه بودم که واقعا عاشقش شدم اما بعد ها فهمیدم خیانت کرده.خداروشکر تو رابطه حد و حدود رو حفظ کردم.ولی هنوز هم هرروز میبینمش و خیلی نگاه میکنه منم میخوام تا جایی که میشه اونو جذب کنم که دوباره برگرده تا من بتونم اینبار اون رو رد کنم وه واقعا هم به این کار نیاز دارم.ممنون میشم راهنمایی کنید

با سلام دوست گرامی رابطه ای که تمام شده بهردلیل را باید فراموش کنید و بدون اینکه منتظر تلافی باشید از رابطه دور بشید. اینکه ایشون خیانت کردن و شما رابطه را تمام کردید دلیل خییلی خوبی هست که شما ارزش و جایکاه خودتون رو می دونستید و بدون اینکه دچار احساسات و هیجانات بشید رابطه را تمام کردید پس الان کاملا غیر منطقی هست که مجدد ایشان را جذب کنید و اینبار توسط شما ایشان رد بشند در صورتی که دفعه قبلی هم شما بع علت خیانت ایشون رابطه را تمام کردید. پس بهتر هست بحای اینکه دنبال این امر باشید وقت و انرژی خود را صرف حضور افراد مثبت کنید

سلام خسته نباشید و ممنون از راهنمایی های عالی تون من ۳ ماه با دوست پسرم اشنا شدم‌ و از نظر اخلاقی خیلی اخلاقامون بهم می خوره و مشکلی با هم نداریم و کنار هم ارامش داریم وخوشحالیم از این جهت این حسی که بین مون بوجود اومده ما دوبار با هم معاشقه داشتیم و بعد این موضوع رفتار دوست پسرم هم تغییری نکرده و ولی من خوندم که دریک رابطه عاشقانه وارد مسائل جنسی نشوید چون هم حس عاشقانه روخاموش میکنه و هم این که مرد دلسرد میشه و میزاره میره، شما لطفا یه راهکار درست ارایه بدید که من در روند رابطه پیش بگیرم ممنون

دوست گرامی سلام بعد از سه ماه اشنایی به معاشقه رو اوردید و البته حد این معاشقه را مشخص نکردید.اما فکر می کنید که دوست پسرتان رفتارش تغییر نکرده و سرد نشده. دوست خوبم از کجا مطمئن هستی که این یک نقاب نباشد برای دراختیار داشتن شما برای لذت بردن و هروقت قصد جدی شدن قضیه را داشتید ایشون رفتارشان تغییر نکند؟ رابطه جنسی در دوران دوستی شاید جذاب و ارضاکننده باشد، اما این جذابیت و شور و هیجان دوامی ندارد. چرا که پسران و مردان فکر می‌کنند که این رابطه بخشی از دوستی‌شان بوده، درواقع اگر دختری در دوران رابطه عاطفی همه صمیمیت‌ها، جذابیت‌ها و پتانسیل‌های عاطفیش را برای پسر رو کند، او سرد می‌شود و هیچ انگیزه‌ای برای ارتقای رابطه به مرحله ازدواج نخواهد داشت. چون همه دستاوردهایی که می‌توانست از این رابطه بدست آورد برایش مهیا شده است. مورد بعدی باید وقتی یک رابطه به مرحله جنسی برسد که شناخت ها کامل شده و شما به او اعتماد داریدو نگران واکنس های بعدی نباشید.اما شما الان نگران اینده هستید پس مشخص است هنوز به اعتماد و شناخت کامل نرسیده اید.

رابطه جنسی یکی از اتفاق هایی است که افراد را در آسیب پذیر ترین حالت خود قرار می دهد و شناخت و تصمیم گیری را سخت تر می کند و حای ممکن است رابطه ای که الان از نظر شما بدون مشکل است را دچار نوسانات و بحران ها کند.

اگر تصمیم و هدف هر دو از این اشنایی بحث ازدواح است بهتر است با کنترل هیجانات و احساسات به شناخت و بررسی بپردازید و موقعیت خود و طف مقابل را در این رابطه مشخص کرده و خد و مرزهای فعلی رابطه را اعلام کنید

پیشنهاد می کنم برای شناخت هم وقت بکذارید و در صورتی که تفاهم های لازم را دارید رابط را بصورت رسمی و زیر نظر خانواده پیش ببرید و رابطه جنسی را به از رسمی شدن موکول کنید

سلام. من حدود7سال با دوست پسرم در ارتباطم خیلی همدیگه رو دوست داریم وهیچ مشکلی نداریم. تتها مشکلمون اینه که من 4 سال از ایشون بزرگترم و خانواده اشون مخالفت میکنن ما باهم ازدواج کنیم. خودشم نمیتونه رو حرف خانواده اش حرف بزنه و نمیدونیم چیکار کنیم. ذهنمون خیلی درگیر میشه راهنماییون کنین

با سلام به شما دوست محترم ازدواج یک امر چند عاملی است. یعنی برای این که دو نفر بتواند ازدواج کنند و ازدواج پایدار و رضایت مندانه ای هم داشته باشند، باید چند عامل مختلف کنار هم جمع بشوند تا این اتفاق بیفتد. سن یکی از این عوامل است . شما در مورد سن خوتان و ایشان صحبتی نکرده اید اما اگر شما به عنوان زن، بیست و هفت- هشت ساله هستید و شخص مقابل پسری بیست، بیست و یک ساله است به این نکته توجه کنید، شما در دوره جوانی به سر می برید و به دلیل زن بودن تان به بلوغ کامل رسیده اید اما همسر مورد نظرتان در اواخر دوره نوجوانی است و هنوز به طور کامل وارد دوره جوانی نشده است. این تفاوت مهم است چون نیازها و انتظارات انسان ها در هر دوره ای از زندگی با دوره بعدی یا قبلی متفاوت است در ازدواج های به این صورت ابتدا ما از مراجعه کننده می خواهیم در مورد سوالات زیرفکر کنند: قبل از این که بخواهید ازدواج کنید باید بدانید کیستید، چه هویتی از خودتان سراغ دارید و می خواهید چه کار کنید؟ به خصوص حالا که می خواهید با مردی کوچکتر از خود ازدواج کنید، لازم است بدانید چه جور آدمی هستید؟ مثلاً اگر در آینده جایی رفتید و دیگران درباره تفاوت سنی شما و همسرتان سؤال کردند آیا ناراحت می شوید یا برایتان مهم نیست? چقدر می توانید تداوم مخالفت های خانواده ایشان را که ممکن است به صورت کم کردن حمایت از شما و یا کنایه زدن باشد مدیریت کنید. و از سویی انگیزه طرف دیگر از ازدواج با شما چیست؟ با واقع بینی به این سؤال جواب بدهید به نظر خیلی بیشتر از شما، طرف مقابل احتیاج به کمک دارد. صورت مساله واضح است و شما انتظار دارین بعد از 7 سال چه کسی به شما چه کمکی کند؟ دو راه وجود داره. اون آقا جلوی خانواده بایسته و حتی اگه خانواده اش طردش کردن و کمکی بهش نکردن بتونه روی پای خودش بایسته و شما هم این شرایطو بپذیرید و ازدواج کند. اگه این امکان پذیر نیست، هر چه سریع تر باید رابطه تموم بشه . در ضمن به موارد زیر نیز توجه کنید: در در صورت موافقت ظاهری خانواده ایشان. در ظاهر همه چیز خوب به نظر می رسد اما چند عامل به طور همیشگی این ارتباط را تهدید می کند: 1. مخالفت های خانواده همسر که همچنان ادامه دارد و هر لحظه ممکن است شما را دلزده کند. 2. تأثیر پذیری همسرتان از خانواده اش. 3. محدود تر بودن فرصت مادر شدن و یا از ترس از دست دادن این فرصت به دلیل عدم آمادگی شوهر و یا مخالفت های خانواده او. 4. این ترس که همسرتان روزی جذب زن های جوان تر شود. 5. از دست دادن جذابیت جنسی به شما پیشنهاد می کنم با دید منطقی و مشورت با مشاوره در این زمینه تصمیم بگیرید

من با پسری سی ساله صیغه شدم که خودم قبلا طلاق گرفتم اونم یه دختری رو خیلی دیوانه وار دوست داشت. که نتونست بدستش بیاره .همیشه خسته ست معلومه عشق و ازدواج رو کم داره منم همین حسو دارم. اون یه پسر تقریبا مذهبی و غیرتی هست. جطور پایبندش کنم و اونو عاشق خودم کنم

دوست گرامی سلام شما سابقه زندگی مشترک را دارید و با جنبه های ارتباطی با مردان تا حدودی اشنا هستید و از این لحاظ می توانید اکنون با تجربه از اشتباهات و تحربه های قبلی خود موفق تر عمل کنید و زندگی مشترک موفقی داشته باشید . یادتان باشد تجربه ازدواج قبلی از شما آدم با تجربه تری ساخته است که با آدم قبل از ازدواج اول متفاوت است.در این راه ، میتوانید از پیشنهادات زیر کمک بگیرید: 1- به ایشان نشان دهید که علاقه مند به او می باشید . 2- به ایشان فرصت بازسازی احساسی بدهید تا بتواند شرایط جدید را قبول کند و از بحران خارج شود . 3- با او صادق باشید . 4- اجازه دهید در مورد احساساتش با شما صحبت کند و شما بدون جبهه گیری فقط شنوا باشید . 5- در این ارتباط صبور باشید . 6- اهداف مشترک داشته باشید و همدیگر را تشویق کنید . 7- سعی در شناخت او داشته باشید و از خواسته ها و علایقش با خبر شوید. 8- منطقی باشید . 9- نیازهای برآورده‌نشده‌شان را برآورده کنید . 10- اعتماد به نفس و عزت نفس خود را افزایش دهید .

آدرس: تهران، پونک، نبش بلوار پونک، پلاک 2، طبقه سوم، واحد 6

تلفن پشتیبانی:02146015870

رزرو نوبت مشاوره

انجمن روانشناسی آمریکا

سازمان نظام روانشناسی و مشاوره ایران

سازمان بهزیستی ایران

انجمن روانشناسی ایران

 

مرا به خاطر بسپار

خنداندن دختر یکی از روش های عالی برای برقرار کردن ارتباط با او است. اگر یک دختر با شما بخندد یا لبخند بزند، متوجه می شوید که به او خوش می گذرد. اگر بلد نیستید دختر مورد نظرتان را بخندانید، اصلا نگران نباشید؛ چون روش های فراوانی را برای شما آماده کرده ایم. یک عالمه داستان بامزه و تیکه باحال برای خودتان دست و پا کنید و از اینکه آن ها را بکار ببرید ترسی نداشته باشید. اول کشف کنید که چه چیزهایی برای دختر مورد نظر شما بامزه است، و بعد حس طنز خود را به همان سمت هدایت کنید. وقتی از هم دور هستید هم می توانید با ارسال متن های بامزه، او را بخندانید.

چگونه با عشق خود شوخی کنیم

 

گرچه دوست نداریم داستان های ما تکراری شوند، اما باید کلکسیونی از داستان های جالب داشته باشید تا در موقع مناسب از آن ها استفاده کنید. داستان های شما باید دارای موضوعی عمومی، ساده و بامزه باشند. از تعریف کردن داستان های زشت و خصوصی پرهیز کنید، مگر آن که دختر مقابلتان را به خوبی بشناسید. به یاد داشته باشید، اینکه رفیقتان به یک داستان می خندد، دلیل آن نیست که یک دختر هم با آن خنده اش بگیرد!

 

وقتی می خواهید حس طنز گویی خود را به رخ دیگران بکشید، تیکه ها کمکی به شما نمی کنند؛ اما موقع مسخره بازی می توانید خیلی خوب از آن ها استفاده کنید. تیکه هر چقدر چرت تر، بهتر! می توانید تیکه را بصورت عمومی بگویید، یا آن را برای او تغییر دهید. از تیکه های مربوط به مسائل جنسی استفاده نکنید، چون بسیاری از دخترها از این جور تیکه ها خوششان نمی آید و در مقابل آن احساس معذب بودن می کنند.

 

وقتی با دوستان خود هستید (مخصوصا دوستان دختر خود)، چه چیزهایی می گویید و چه کارهایی انجام می دهید که آن ها از خنده ترک می خورند؟ اگر با نحوه انجام کارهای مختلف، دیگران را می خندانید، همان رویه را پیش بگیرید. اگر در تقلید صدا یا درآوردن ادای دیگران تبحر دارید، همان را امتحان کنید. اگر همیشه جواب های با مزه در آستین دارید ، در حضور دختر مورد نظرتان هم، از آن ها استفاده کنید. فقط حواستان باشد تا طنز پردازی های شما خوشایند باشد، نه ناراحت کننده.

 

لازم نیست خودتان را بکوبید یا کوچک کنید؛ اما بیان نکات بامزه در مورد خودتان می تواند او را روده بر کند. از تجربیات خود استفاده کرده و در لحظه مناسب، خود را سوژه کنید. برای مثال وقتی با او راه می روید و پایتان به چیزی گیر می کند، می توانید بگویید: “همین که شست پام نرفت تو چشمم شانس اووردم!”. این کار فضا را سبک کرده و به او نشان می دهد که شما آدم راحت و با اعتماد به نفسی هستید.

 

مثلا می توانید با موضوع ساده ای مانند “یادته اون دفعه سر کلاس …” شروع کرده و جمله خود را با یک خاطره طنز ادامه دهید. یا مثلا درباره چیزی که قبلا خود او به شما گفته، جمله ای طنزآمیز بگویید. با این روش، نه تنها دختر مورد نظرتان می خندد، بلکه از اینکه جزئیات حرف او را بخاطر دارید، خوشش خواهد آمد.

 

این عکس ها همیشه زیاد خنده دار نیستند. اما گاها به عکس هایی برمی خوریم که می توانند اشک ما را از خنده در بیاورند. در این موارد، عکس را ذخیره کرده و برای دختر مورد علاقه تان ارسال کنید. صدای خنده اش را نخواهید شنید، اما احتمالا کلی اموجی خنده برایتان ارسال کند! اگر به موضوع خاصی علاقه دارد، دنبال عکس هایی بگردید که به موضوع مورد علاقه او مربوط است.

 

مثلا ویدیوی اسندآپ کمدی های خنده دار، مخصوصا اگر موضوع آن ها را دوست داشته باشد. اگر گزینه راحت تری مد نظراتان است، ویدیوی کارهای مضحکانه حیوانات یا یک سکانس از سریال کمدی مورد علاقه اش را برای او فروارد کنید.

 

معمولا گیف از ویدیو کوتاه تر است و به راحتی در اینترنت یافت می شود. اگر از گیف های تلگرام استفاده کنید، گزینه های بی پایانی خواهید داشت. فقط موضوع مورد نظرتان را سرچ کنید تا تعداد زیادی گیف خنده دار در اختیارتان قرار گیرد.

 

شما این روش کمی قدیمی به نظر برسد، اما همچنان خنده دار است. تعداد فیلترها زیاد است، پس کمی وقت بگذارید و یک فیلتر خنده دار انتخاب کنید. اگر هر بار که به عکس نگاه می کنید، باعث خنده شما می شود، پس احتمالا او را نیز به شدت خواهد خنداند.

 

انتخاب زمان مناسب برای طنزپردازی اهمیت خیلی بالایی دارد. شما باید تمام اتفاقات را مد نظر داشته باشید. برای مثال اگر در رستوران دست او به نوشیدنی بخورد و آن را بریزد، می توانید با یک شوخی کوچک، فضا را از سنگینی دربیاورید. اما اگر اتفاقی در زندگی او را ناراحت کرده، باید با احتیاط تر عمل کنید.

 

دخترها با هم متفاوت هستند؛ پس از شخصیت دختر مورد علاقه تان برای خندان او استفاده کنید. سوال های ساده ای از او بپرسید و اطلاعات مورد نظرتان را جمع آوری کنید. برای مثال بپرسید “دیشب برنامه دورهمی را دیدی؟” اگر پاسخش مثبت بود، احتمالا به طنزهای تلویزیونی علاقه مند است. اگر خودش هم در مورد فیلم یا برنامه ای خاص صحبت کرد، می توانید از موضوع آن ها برای خنداندن او کمک بگیرید.

 

ممکن است دختر مورد علاقه شما از طنزهای عمیق و جواب های طعنه آمیز خوشش بیاید. اگر از این بابت مطمئن هستید، از این روش ها برای خنداندن او کمک بگیرید. اما بطور کلی، بهتر است فضا را بامزه و سبک نگه دارید. سخنان طعنه آمیز و خندیدن به نقاط ضعف دیگران، ممکن است بی ادبانه یا بی معنی به نظر برسد. اگر مرتبا از طنزهای طعنه آمیز و معنی دار استفاده کنید، احتمالا او نیز از فضای بوجود آمده خسته شده و حس بدی به آن پیدا می کند.

 

خنده مسری است؛ و لذت بردن مشترک از یک موقعیت خنده دار می تواند رابطه بین شما را قوی تر کرده و دختر مورد علاقه تان را جذب شما کند. اما به هیچ وجه به خود او نخندید. اگر می خندید و لذت می برید، او هم باید بخندد و شاد باشد.

 

همه خندیدن و خوش گذرانی را دوست دارند؛ اما گاهی دختر مورد علاقه تان دوست دارد با شما یک صحبت جدی داشته باشد، یا موضوع مهمی را با شما در میان بگذارد. اگر100 درصد مواقع را به شوخی بگذرانید، ممکن است او دیگر شما را جدی نگرفته و نتواند مسائل مهم را با شما مطرح کند؛ زیرا ممکن است شما آن موضوع را نیز به شوخی بگیرید. گاها سبک رفتار خود را عوض کنید، تا دختر مورد علاقه تان بتواند به عنوان یک فرد چند بعدی روی شما حساب کند.

 

یک روش آسان برای خنداندن دختر مورد علاقه تان این است که در مورد موضوعی با او شوخی کنید. موقع گفتن جملات بامزه لبخند بزنید تا بداند در حال شوخی کردن هستید. با گفتن چیزهای بامزه در مورد خودتان هم می توانید او را بخندانید. مثلا یک کار احمقانه و خنده دار خود، یا یک کار بامزه حیوان خانگی تان را تعریف کنید. فقط به یاد داشته باشید که لحن شوخی شما باید ملایم باشد، و در هنگام ناراحتی او، شوخی را کنار بگذارید.

 

چگونه با عشق خود شوخی کنیم

با سلام خب این هارو من میدونم شماباید اون حرف های خنده دارو بگید چون یکی مثل من اون حرفا و شوخی هارو بلد نیست من رابطم سرد شده کمکم کنید چندتا حرف یا داستان یا شوخی بگید یادبگیرم موضوع مهمه ممنون از سایت خوبتون

وحید جان مثلا بگو به دختره من رفته بودم سرویس طرف از سرویس در نمیومد منم وضع بدی داشتم گفتم به طرف برادر بیا بیرون برا ازادیت سند گذاشتن بزار یکم هم ما غنی سازی کنیم علنا قش میکنه از خنده

دخترا pv نیاین جواب نمیدم😂😂😂

آقا کاملا کاربردیه این روش خودم جواب گرفتم هرکیم میگه نمیشه اشتباه داره میزنه
😂😂😂

چه روشی؟

میشه لطفا کمک کنید دختری که من باهاش دوستم فامیل دورمون میشه و فقط تنها کاری که میکنیم اینه که تماس میگریم و اصلا رابطه عاشقانه یا عاطفتی ای نداریم من میخوام ببینم چجوری میتونم این رابطه رو گرم و پایدار کنم؟؟
لطفا کمکم کنید

به نظر من براش پیامک های خنده دار بفرست یا شجاع باش و برو جلو

من عاشق دختری هستم ولی نمیدونم چیکار کنم ک ازم خوشم بیاد.من تو ی شهر کوچیک زندگی میکنمو نمیتونم برم جلوشو بگیرم باهاش بحرفم.کمکم کنید.ممنون

دنبال شمارش و ادرس اینستاگرامش نباش.رو در رو همیشه جواب میده.شجاع باش. برو جلو👌😄

من عاشق یه دختریم که ۳ سال از من کوچیکتره
و توی کلاس با هم کمک مربی هستیم
و نمیدونم چطوری حرفم زدن رو باهاش باز کنم
میشه یه راهنمایی بکنین

من عاشق دختر عمه خودم هستم اون چند سال ازم بزرگ تره ولی واقعا دوسش دارم نمیدونم باید چطوری باهاش در میان بزارم چکار کنم بنظرت!؟🥺

😂
فقط خودتون باشین و شجاع و طنز برخورد کنین همین!

😂
فقط خودتون باشین و شجاع و طنز برخورد کنین همین!و سعی کنین فضای صحبتو باهاش باز کنین

سلام،من عاشق دختری شدم که ۸ سال ازم بزرگتره،بنظرتون چه جک هایی بگم که برای سنش که حول و حوش ۲۰ سال هست،مناسب باشه؟بعدش اصلا این ۸ سال اختلاف خیلی زیاده؟


کد تایید *

چگونه یک پسر را بخندانیم؟چگونه می توانیم با خنداندن یک پسر او را عاشق خود کنیم؟ اگر فکر می کنید نمی توانید با خنداندن پسران دل آن ها را به دست بیاورید اشتباه می کنید. با انجام چند روش ساده ی زیر می توانیم مانند فیلم های عاشقانه یاد بگیریم چطور بامزه باشیم و با بامزه بودن هر پسری را شیفته ی خودمون کنیم.

این بار با پژوهش ها و تحقیقات طلوع سبز همراهیم تا فقط با چند راهکار ساده اما مهم یاد بگیریم که چطور می تونیم حس شوخ طبعی را در خود ایجاد کنیم و با استفاده از همین شوخ طبعی چگونه یک پسر را بخندانیم و دلش را ببریم.

بله درسته! شاید در نگاه اول به این تیتر به نظر عجیب برسه که چرا باید برای خنداندن یک پسر خنگ باشیم؟ باید بگوییم که ساده ترین راه برای خنداندن یک پسر عبوس، خنگ بودن است.

این خنگ بودن به این معنی نیست که به محض آشنایی با یک پسر خنگ بازی در بیاورید، اما اگر قرار باشد بخواهید در طول رابطه دائم یک دختر با شخصیت و منطقی باشید، هم برای خود خسته کننده می شوید هم برای پسران. بگذارید متوجه شوند که همراه این پرنسس با شخصیت یک کودک درون هم زندگی می کند که گاهی دوست دارد کارهای بچگانه انجام دهد. گاهی دوست دارد بر روی جدول های حاشیه خیابان قدم بزند.

می توانید از کارهای زیر ایده بگیرید:

چگونه با عشق خود شوخی کنیم

توجه کنید در شرایط عادی باید هوش و ذکاوت خود را نشان بدهید. منظور از خنگ بودن فقط برای شرایطی است که می خواهید یک پسر را بخندانید.

نتایج کاربران از کتاب بازگشت به عشق و ازدواج نوشته ی حسین رجب پور

لزوما چیزی که شما را می خنداند قرار نیست او را هم بخنداند. برای اینکه بدونیم چگونه یک پسر را بخندانیم باید علاقه مندی هایش را بشناسیم.

با شناخت این موضوعات راحت تر می توانید تشخیص دهید که از چه نوع شوخی های برای خنداندن او استفاده کنید.

اگر به پسری علاقه مند شدید که هیچ شناختی از او ندارید و او هم شما را نمی شناسد اولین قدم برای اینکه او را جذب و عاشق خود کنید طبیعتا این است نشان دهید به او علاقه دارید. بعضی دختران  بدون ترس و رودربایستی علاقه خود را ابراز می کنند اما برخی دیگر ترجیح میدهند از روش های زیر استفاده کنند و غیر مسقیم این کار را انجام دهند.

فقط با چند ثانیه نگاه کردن در چشمانش می توانید نشان دهید که به او علاقه مند هستید. در نگاه کردن سعی نکنید خود را مشتاق یا عاشق نشان دهید. فقط با چند ثانیه نگاه کوتاه بفهمانید که از شروع یک مکالمه با او خوشحال می شوید.

وقتی پسر مورد علاقه تان در حال نزدیک شدن به شماست لبخند را فراموش نکنید. هیچ چیر مثل یک لبخند زیبا نمی تواند نشان دهنده ی این باشد که شما فردی صمیمی و کاریزماتیک هستید.

پسران معمولا از دخترانی که دوستان خوب و زیاد و همچنین تعاملات اجتماعی خوبی دارند بیشتر خوششان می آید تا دختری غمگین و تنها و گوشه گیر.

بعد از رعایت این نکات می توانیم او را متوجه علاقه ی خود کنیم. اما برای اینکه او هم عاشق ما شود این کارها کافی نیست. باید روش های جذب و اینکه چگونه برای یک پسر دلبری کنیم را یاد بگیریم.

همچنین اگر قبلا روش های دلبری نمی دانستید و نتوانستید از دوست پسر یا نامزدتان دلبری کنید و حال او شما را ترک کرده، نگران نباشید! بخوانید: چگونه عشق خود را برگردانیم ؟

نتایج کاربران از کتاب بازگشت به عشق و ازدواج نوشته ی حسین رجب پور

وقتی سعی می کنید که بامزه باشید این سعی شما در رفتارها و کلامتان کاملا ظاهر می شود. طبیعی باشید و اجازه بدبد که مکالمه شما یک جریان طبیعی داشته باشه.

نگران این نباشید که به اندازه ی کافی بامزه نیستید یا او را نمی خندانید. اگر از خودتان لذت ببرید بقیه هم از شما لذت خواهند برد.

برای اینکه بدانیم چگونه یک پسر را بخندانیم و بامزه باشیم لزوما احتیاجی نیست که مدام کاری کنیم. گاهی همین که به شوخی های آن ها واکنش نشان دهید و بخندید خودش باعث ایجاد یک فضای شاد و خنده دار می شود.

به آن ها نشان دهید که تحت تاثیر قرار گرفته اید تا با این کار خودشان را هم تحت تاثیر قرار دهید.

اغلب بعضی از خجالت کشیدن ها به تنهایی باعث بامزه بودن و خنداندن پسران می شود. پس اصلا نگران خجالت کشیدن های خود نباشید.

مثل وقتی که فنجان چای رو لباس شما ریخته و از دیده شدن آن خجالت می کشید و یا شوخی یا رفتاری می کنید که بعد از آن خجالت زده می شوید و به دنبال این خجالت ها سعی می کنید خودتون را پنهان کنید، یا کارهایی انجام می دهید که حس خجالت را نشان ندهید، گاهی شرایط بامزه ای را برای شما ایجاد می کنه.

همه ی ما با دیدن فیلم ها و سریال های عاشقانه، شیفته ی مردان عاشق پیشه ای میشویم که در عاشق پیشگی نظیر ندارند. و این سوال برامون پیش میاد که چیکار باید بکنیم که پسری که دوستش داریم همینجور عاشق و شیفته ی ما بشه؟

اگر به همین فیلم ها و سریال ها رجوع کنیم می بینیم که دخترانی که معشوقه های این پسران عاشق پیشه هستند، از خصوصیت های خاصی برخور دارند. به عنوان مثال اکثر این دختران با اعتماد به نفس و مستقل هستند. یا به دنبال رسیدن به اهداف بزرگشان هستند. با دانستن این خصوصیات و ایجاد یا تقویت آن ها در خود، شما هم می توانید همان دختر رویایی شوید که پسر رویاهایتان را دیوانه خودکرده اید. عاشق و شیفته کردن پسرها کار سختی نیست اگر که بلد باشیم چگونه قلب یک پسر را تسخیر کنیم.

طبق اصول روانشناسی دخترانی که عذت نفس و اعتماد به نفس ندارند برای مردان جذابیتی ندارند. از بودن در مرکز توجه نهراسید و بدون ترس صحبت کنید و لبخند بزنید. صاف راه بروید و بشینید و غوز نکنید. از بیان کردن نظر و ایده های خود نترسید.

درباره ی علایق و اهدافتان با اشتیاق و پرشور باشید. مردان به سرعت شیفته ی دختران خاص و منحصر به فرد می شوند. دخترانی که اهداف خاص خودشان را دارند و برای رسیدن به آن ها به شدت با انگیزه و مشتاق هستند جذابیت خاصی نزد مردان دارند.

در بحث ها و گفت و گوهاتون با مردها برای پیشگیری از دعوا و مشاجره ها احتمالی ای که ممکنه پیش بیاد تسلیم نشید. وقتی خودتان برای حرف هایی که میزنید و کارهایی که می کنید ارزش قائل نباشید شخص مقابل هم متوجه ارزش های شما نمیشه. پس قاطع باشید و سعی نکنید همیشه فرمان بردار  باشید. از بحث کردن نترسید. پسران بحث و کل کل با دختران را دوست دارند. و دخترانی که در بحث کوتاه نمی آیند برایشان جذابتر هستند.

خصوصیتی که مردان بیش از هر چیزی در دختر مورد علاقه شان جست و جو می کند نه لب های قلوه ایست نه پوشیدن لباس های تنگ و … بلکه مهربانی است. وقتی شما با او و اللخصوص دیگران با مهربانی رفتار کنید، بیشترین تاثیر را در او خواهید گذاشت.

نشان دهید که شما دختر مستقلی هستید که مسئولیت و کارهای خاص خودتون را دارید. وقتی مدام و هر لحظه بخواهید در دسترس او باشید دیر یا زود او را خسته می کنید.

نتایج کاربران از کتاب بازگشت به عشق و ازدواج نوشته ی حسین رجب پور

در دنیای امروز که بیشتر ارتباطات در گوشی های هوشمند و همراه شکل می گیرید و بیشتر مکالمات و گفت و گوها در فضای چت اتفاق می افتد، باید بدانیم که چگونه یک پسر را در فضای مجازی عاشق خود کنیم؟

اینکه چگونه یک پسر را بخندانیم بستگی به هوش و ذکاوت خود ماهم دارد. باید بدانیم در راه بامزه بودن و شوخ طبعی چه کارهایی را نباید انجام بدیم.

عشق و علاقه اتفاقی است که پیش بینی برای آن وجود ندارد. در یک لحظه اتفاق می افتد بدون اینکه تصمیم قبلی برای آن داشته باشیم. گاهی پسری که به او علاقه مند می شویم از این علاقه بی خبر است و می خواهیم کاری کنیم که او را در یک نگاه عاشق و شیفته ی خود کنیم. اما چطور می توانیم به او نزدیک شویم تا بتوانیم او را متوجه وجود خود کنیم؟

شما علاوه بر انجام  3 راهکار مهم زیر برای نزدیک شدن به یک پسر، باید روش های چگونه پسری را در یک نگاه عاشق خود کنیم را نیز آموزش ببینید تا بعد از اینکه موفق شدید به او نزدیک شوید بتوانید در نگاه اول او را شیفته ی خود کنید.

قطعا ظاهر اولین آیتمی است که می توانید با آن یک پسر را تحت تاثیر قرار دهید. داشتن پوست، مو و ناخن های مرتب، پوشیدن لباس های تمیز و مرتب که هارمونی رنگ جذابی دارند، استفاده از کفش های تمیز، استفاده از اکسسوری های مناسب با استایلتان و … همگی باعث میشود ظاهر جذابی داشته باشید.

قدرت جادویی چشم ها را نباید دست کم گرفت. یک نگاه چند ثانیه ای اما با نفوذ می تواند احساساتی در یک مرد به وجود بیاورد که تصورش هم نمی کنید.

پس سعی کنید از چشمان زیبا و نگاه های با نفوذ خود بهترین استفاده در نزدیک شدن به یک پسر را انجام دهید.

همه ی ما از قدرت زبان بدن آگاه هستیم. فقط بعضی ها می دانیم که چطور از آن استفاده کنیم و بعضی نمی دانیم. نحوه پلک زدن، بالا و پاین رفتن ابروها، شیوه ی نشستن و راه رفتن، حالت دستان و … همه عواملی است که نشان از وجود یا عدم وجود علاقه می دهد و تاثیر به سزایی در نزدیک شدن به یک پسر دارد.

با رعایت تمامی نکات و روش های گفته برای چگونه یک پسر را بخندانیم مطمئن باشید می توانید با شوخ طبعی و بامزه بودن دل پسر موردعلاقه تان را ببرید. فقط کافیست توانایی و استعداد های ذاتی دخترانه ی خود را دست کم نگیرید و از آن ها به درستی استفاده کنید.

۰۲۱۹۱۳۰۵۰۵۹

چگونه با عشق خود شوخی کنیم

۰۹۱۲۹۳۰۵۰۲۰

Telegram (برای ارتباط سریع تر با تلگرام روی لینک آبی رنگ کلیک کنید)

Whatsapp (برای ارتباط سریع تر با واتس آپ روی لینک آبی رنگ کلیک کنید)

کانال روانشناسی: sarbargetaze


چگونه در چت دلبری کنیم برای پسر

چگونه دوست پسر خود را وابسته کنیم

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی می‌نویسم.

مشاوره رایگان در تلگرام و واتس آپ : 09129305020

مرکز مشاوره خانواده و روانشناسی آویژه

مشاوره تلفنی خانواده، ازدواج، روانشناسی و عشق

برای دسترسی آسانتر به مطالب سایت به کانال تلگرام روانشناسی آویژه بپیوندید (کلیک کنید).

مطالب ما را در اینستاگرام دنبال کنید ( کلیک کنید)

اگر شوخی با همسر را از دید مثبت نگاه کنیم، باید بگوییم نقش مهمی در تحکیم روابط زناشویی دارد. معمولا کسی از آدم شوخ طبع و خوش رو و لطیف بدش نمی آید. اینگونه افراد بسیار منعطف و دوست داشتنی هستند. اگر شوخی و خنده در روابط زناشویی نباشد قطعا شاهد زندگی بی روح و کسل کننده ای خواهیم بود. اما این موضوع فراموش نشود که با هر چیزی نمی توان شوخی کرد.

چگونه با عشق خود شوخی کنیم

شوخ طبعی یک ویژگی جذاب است. شواهد فراوانی نشان میدهد که خنده دار بودن شما را به عنوان همسر مطلوب تر میکند، مخصوصا اگر مرد باشید. اما طنز و شوخی در زندگی مشترک چه نقشی دارد؟  یکی از چندین راهی است که زوجین با استفاده از آن میتوانند رابطه صمیمی تری داشته باشند، شوخی های زن و شوهری است. زن و شوهری که تمام روز را درگیر مشکلات و کار و گرفتاری هستند خواه ناخواه استرس و اضطراب را هم تجربه میکنند. اینجاست که خندیدن و شوخ طبعی به یکی از نیازهای اصلی زندگی بدل میشود.

بدترین اتفاق این است که شما شوخی با همسر را با تمسخر، طعنه و تحقیر اشتباه بگیرید. این نوع شوخی های پرخاشگرانه نتیجه عکس دارند. لذا سعی کنید احساسات همسرتان را درباره شوخ طبعی درک کنید. نکته اصلی این است که اگر میخواهید با او شوخی کنید، بفهمید چه چیزی او را میخنداند. شوخی های عاشقانه یک روش زیبا و متفکرانه است که میتوانید در طول روز از آن استفاده کنید و تاثیرات مثبت آن را روی زندگیتان ببینید. در ادامه برخی نکات اساسی درباره شوخی های عاشقانه را مطرح میکنیم که دانستن آنها برای ایجاد یک رابطه شاد و موفق لازم است:

بیشتر بخوانید: 9 راه برای انتقاد از همسر

همه ما سلایق و علایق مختلفی داریم؛ این سلیقه های متفاوت حتی در زمان خندیدن هم بروز میکند. اگر به دنبال راهی برای شوخی با همسر خود هستید قبل از هر چیز باید بدانید که او چه چیزهایی را خنده دار میداند. بدیهی است که زن و مرد دیدگاه های متفاوتی درباره چیز های خنده دار و غیر خنده دار دارند. همانطور که از بسیاری جهات دیگر با هم تفاوت دارند. به عنوان مثال میتوان گفت زنان جوک های مبتذل و فحاشی را طنز آمیز نمیدانند. برای درک سلیقه شوخ طبعی همسرتان وقتی در حال تماشای فیلم است به او توجه کنید و ببینید چه چیزی او را به خنده وامیدارد. بدین ترتیب در شوخی کردن موفق تر عمل میکنید.

بیشتر بخوانید: با فحاشی همسر خود چه کنیم؟

بهترین شوخی های زن و شوهری زمانی شکل میگیرند که شما اتفاقات واقعی و خنده داری که در طول روزبرایتان رخ داده است را با علاقه هر چه تمام تر برای همسرتان تعریف کنید. مثلا از زمانی برایش بگویید که روبروی آینه در حال سخنرانی و ادا درآوردن بوده اید و بعد مدیرتان شما را در آن حالت میبیند. آنچه این داستان را خنده دارتر میکند این است که شما هنگام تعریف این اتفاق به اشتباهات خودتان میخندید. این کار نه تنها شجاعت و فروتنی ما را نشان میدهد که میتوانیم را به اشتباهات و بدشانسی هایمان بخندیم، بلکه لحظات شادی را برایمان میسازد. فراموش نکنید همسر شما دوست دارد که تمام اتفاقات روزمره تان را با او درمیان بگذارید، و اگر این اتفاقات را در قالب شوخی های بامزه با همسر خود درمیان بگذارید بهتر است.

یکی از بهترین راه ها برای شوخی با همسر و خنداندن شریک زندگی این است که جوک های بامزه و نکات خنده دار را برایش بازگو کنید. اینترنت پر از سایت های شوخی و جوک است که در این مورد بسیار به کار میاید. بنابراین چند مورد را که فکر میکنید با شوخ طبعی همسرتان سازگار است، انتخاب کنید. فراموش نکنید کلید انجام یک شوخی خوب این است که مشتاقانه و با خنده آن را تعریف کنید. با وجود اینکه کمدی و طنز با گذر زمان تغییرات زیادی کرده است اما لازم نیست حتما از شوخی های جدید استفاده کنید. یک شوخی قدیمی و خوب لزوما بی ربط نیست و میتواند همسرتان را بخنداند. خلاصه اینکه از هر روشی برای تعریف کردن جوک استفاده کنید.

اگر نمیتوانید به خودتان بخندید پس نباید به دیگران هم بخندید. نکته این است که برای شوخی های عاشقانه با همسر نباید خیلی خودتان را جدی بگیرید. بعضی اوقات به حرکات و رفتارهای خنده دار خود اعتراف کنید و آنها را با خنده و روحیه خوب با همسرتان در میان بگذارید. در این بین وقتی او به شما میخندد آزرده خاطر نشوید و فراموش نکنید که شما هم با او بخندید.

گاهی اتفاقات خنده داری بین شما و همسرتان پیش میاید که فقط شما دو نفر از آن خبر دارید. وقتی در جمع هستید به طور سر بسته به این اتفاقات اشاره کنید و با همسرتان به آن بخندید. این شوخی های زن و شوهری پیوند شما را تقویت میکند و صمیمیت بیشتری بین شما ایجاد میکند.

اگر میخواهید روحیه و اعتماد به نفس همسرتان را بالا ببرید و یک زندگی شادتر داشته باشید، حتما در برخورد با او از شوخی های عاشقانه استفاده کنید. مثلا موسیقی مورد علاقه اش را به سبک خودتان اجرا کنید و هرگز نترسید که در نظر همسرتان احمق به نظر برسید بلکه از بودن در کنار او لذت ببرید. از انجام دادن کارهایی که همسرتان را سرگرم و شاد میکند دریغ نکنید. بدین ترتیب به او نشان داده اید که چقدر برایتان مهم است و او هم در مقابل چنین رفتاری با شما خواهد داشت و یک زندگی موفق را تجربه میکنید چرا که راز یک زندگی موفق شادی طرفین است.

برای شوخی با همسر تنها کافیست خودتان باشید در واقع همه ما مقداری شوخ طبعی در وجودمان داریم که تنها کافیست با لبخند آن را به کار بیندازیم. وقتی همسرتان به کارهای احمقانه و خنده دار شما میخندد، موضع گیری نکنید در عوض خوشحال باشید که لبخند روی لبانش نشسته است. یاد بگیرید که از کوچک ترین لحظات برای شوخی و خنده و تشکر از همسر استفاده کنید. مثلا وقتی زانویتان به لبه میز برخورد کرده، با حرکات خنده دار فضا را شاد کنید. به یاد داشته باشید خانه ای که در آن خنده وجود دارد، خانه ی یک خانواده سالم است.

یکی از ایده های شوخی با همسر استفاده از شوخی های فیزیکی و بدنی است. نکته ای که در این مورد باید رعایت کنید این است که شوخی هایتان آزار دهنده نباشد و از انجام شوخی های بی جا با همسر بپرهیزید. بلکه توجه کنید تنها اگر حس خوبی در همسرتان ایجاد میکند، این کار را انجام دهید. مثلا به جای ضربات محکم و آزار دهنده، با لمس کردن قسمتی از بدن، کشیدن لوپ همسر و… حس شوخ طبعی را به وجود بیاورید. حتی نتایج تحقیقت نشان میدهد که زوجینی که در زمان برقراری رابطه جنسی از شوخ طبعی استفاده میکنند، احساس رضایت بیشتری دارند. در واقع شوخ طبعی در رابطه جنسی میتواند نشاندهنده هوش، خلاقیت، توجه و صمیمت باشد که احساس بهتری را در شریک زندگی به وجود میاورد.

بیشتر بخوانید: اهمیت تعریف و تمجید از همسر 

(دیدگاه مشاوره خانواده)

خیلی وقت ها خانم ها از برخی حرفا و رفتارهای شوهرشون شاکی هستن و رنجیدن و حتی بهش شک کردن و باهاش دعوا میکنن که وقتی با شوهرشون صحبت میکنیم میگن بابا منظوری نداشتیم و فقط شوخی کردیم.

برخی از این شوخی های رایج مردان که سم رابطه با خانمشون محسوب میشه رو میاریم:

گاهی وقت ها به همسرتون میگید یه لیوان آب بده و اون میگه خودت که نزدیک تری و شما هم ناگهان میگید کاشکی زن دوم میگرفتم تا یه لیوان آب بده دستم و تصور میکنید که با این شوخی باید خانمتون هم ذوق کنه و همراهتون بخنده و خیلی وقت ها خانم هم میگه برو بگیر و تو هم برای اینکه کم نیاری میگی میگیرما و یکی تو و یکی اون میگه و یواش یواش دعوای شدیدی شروع میشه.

بعضی وقت ها خانمتون کنارتون میشینن و میگن دست و پاهام درد میکنن و بااین رفتار یه نوع ناز میکنن و دلشون میخواد نازشون رو بخرید ولی آقا به شوخی عنوان میکنه دیگه تو کهنه شدی و باید زن تازه گرفت یا یک زن دیگه بگیرم که کمک حالت باشه و میزنی زیر خنده …

گاهی وقت ها کنار همسرت نشستی و اون برای جلب توجه تو بهت میگه”اگه تو رو رها کنم برم خونه بابام تو چیکار می کنی؟ و شما هم در جواب میگی :”خب طلاقت میدم!” بعد هم کلی میخندی و وقتی میبینی اون ناراحته بهش میگید “بابا شوخی کردم بی جنبه ”

مردان به جهت ساختار فیزیکی بدنشون خیلی دوست دارن ارادتشون به همدیگه رو با زدن ضربات محکم به هم نشون بدن و از همین رو همین رفتار رو با خانم خودشون میکنن و دایم با مشت و دست ولگدبرکمر وصورت و گردن همسرشون ضربه میزنن و احساس میکنن همسرشون هم خیلی از این رفتار کیف میکنه در حالیکه این شوخی با خانم هایی که به شدت ظریف هستند رنجشش اونا رو به همراه داره

این نوع شوخی که از الفاظ و خوش مزگی های به جا مانده از دوران مجردیه بین برخی مردان نشانه محبته ولی وقتی همسر ما این حرفها رو از ما میشنوه به کلی یک ذهنیت در ذهنش شکل میگیره و با تعجب به ما نگاه میکنه، خاطرم هست خیلی از مراجعین خانم با تعجب خیلی زیاد به من میگن که من اصلا ازشوهرم انتظار نداشتم این حرفو بزنه.

مثلا گاهی وقت ها اقا و خانم دارن در مورد یک برنامه زندگی صحبت میکنن و خانم میگه میخواهی به داداشم بگم کمکمون کنه و آقا هم به شوخی می گه :” داداشت هر روز داره میاد خونه ما از من گدایی میکنه حالا از اون بخوام برام کاری کنه و غش غش میخندی ولی…

گاهی اوقات همسرتان کاری را درست انجام نداده و شما در حضور جمع با کلماتی مثل: مهندس، آی کیو ، استاد با او شوخی میکنید و یا گاهی تن و جسم اونو مسخره میکنید. مثلا خانم درازقد و یا آشپزی اونو مسخره میکنید و میگید همسر من نون و ماست رو خوب میپزه و یا لهجه همسر تون رو مسخره میکنید و وقتی اون شاکی میشه میگید بابا شوخی کردم و جنبه داشته باش و از من دلگیر نشو و منظوری ندارم و خواستم یه کم شاد باشیم و این حرفا…

هدف مرکز مشاوره و روانشناسی آویژه از ارائه اطلاعات لازم در زمینه مشکلات روانی، افزایش آگاهی شماست تا با توسعه دانش خود، جهت ارتقا و بهبود کیفیت زندگی خود، گامی مهم بردارید. لطفا برای کسب اطلاعات بیشتر سایر مقالات متخصصان مرکز مشاوره آویژه را مطالعه نمایید .

در این راستا مرکز مشاوره خانواده و روانشناسی آویژه خدمات متنوعی را در زمینه مشاوره خانواده به شما هم میهنان عزیز ارائه میدهد.

براي مشاوره در زمينه 8 مورد از بهترین راه های شوخی با همسر

از مشاورين مشاوره خانواده و روانشناسي آويژه
از سراسر کشور

با 09353000102 تماس بگيريد

همه روزه از ساعت 8 صبح تا 1:00 شب 

حتي ايام تعطيل

مطالب مرتبط با این نوشته:

با همسر دروغگو چگونه رفتار کنیم؟

راهکارهای کاهش استرس در خانواده چیست؟

چرا صداقت در زندگی زناشویی مهم است؟

چگونه با عشق خود شوخی کنیم

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دیدگاه

نام

ایمیل

وب‌ سایت

avijeee@ 

info@avije.org  

براي تماس با مشاور کليک کنيد!

مرکز مشاوره خانواده و روانشناسی آویژه در راستای گسترش خدمات مشاوره دسترسی تمامی هم وطنان به خدمات مشاوره و همچنین بهبود خدمات مشاوره تلفنی، اقدام به ارائه خدمات مشاوره تلفنی خانواده، مشاوره تلفنی کودک، مشاوره تلفنی ازدواج، مشاوره تلفنی روانشناسی کرده است. به لطف خداوند متعال مرکز مشاوره تلفنی آویژه در نظر دارد با گسترش کار خود در زمینه مشاوره تلفنی و در راستای آسان تر و ارزان تر شدن خدمات مشاوره، با گسترش خدمات مشاوره تلفنی خود، در حوزه مشاوره حضوری و مشاوره آنلاین با هم میهنان گرامی، وارد شود. در حال حاضر در مرکز مشاوره تلفنی آویژه، شما می توانید از مشاوران زبده در حوزه های مختلف مشاوره تلفنی خانواده، مشاوره تلفنی کودک، مشاوره تلفنی ازدواج، مشاوره تلفنی روانشناسی بهره مند شوید.ان شاءالله شما کاربران گرامی از خدمات مشاوره تلفنی آویژه کمال رضایت و استفاده را داشته باشید.

برای مشاوره تلفنی کودک، تربیت کودک، اختلالات کودک، روانشناسی کودک و … می توانید از خدمات مرکز مشاوره کودک آویژه بهره مند شوید.

برای مشاوره تلفنی ازدواج، مشاوره ازدواج دانشجویی، مشاوره ازدواج فامیلی، مشاوره ازدواج اسلامی ایرانی، مشاوره ازدواج موفق، مشاوره در زمینه خواستگاری، مشاوره ، معیار های ازدواج و … با مرکز مشاوره ازدواج آویژه در تماس باشید.

برای مشاوره تلفنی خانواده، مشاوره نوجوان، مشاوره جوانان، مشاوره ازدواج، مشاوره زناشویی و زندگی مشترک، مشاوره زنان و خانواده، مشاوره خیانت، مشاوره طلاق، مشاوره مرگ عزیزان و … با مشاوران خانواده مرکز مشاوره در تماس باشید.

برای مشاوره تلفنی روانشناسی، مشاوره اختلالات شخصیت، مشاوره اختلالات یادگیری، مشاوره افسردگی، مشاوره اعتیاد، مشاوره ترس و فوبیا، مشاوره اختلالات خواب و … با مرکز مشاوره آویژه در تماس باشید.

برای مشاوره در زمینه عشق، عشق به همسر، عشق حقیقی و واقعی، عشق مجازی و دروغی، ابراز عشق، عشق به خانواده، عشق به و … با مرکز مشاوره آویژه در تماس باشید.

برای مشاوره در زمینه مهارت های زندگی، اعتماد به نفس و … با مرکز مشاوره آویژه در تماس باشید.


تهران – تهران – میرداماد

021-62999066 (سراسری) – مشاوره تلفنی

تماس فقط برای تعیین وقت مشاوره حضوری

مشاهده

برای طرح سوالات خود ما را در اینستاگرام دنبال کنید

شروع گفتگو

مشاوره برای هموطنان خارج از کشور

این مطلب را به دوست خود ارسال کنید

اطلاعات شما نزد گروه تحقیقاتی و آموزشی کرامت زاده کاملا محفوظ می باشد

 

 

چگونه اولین 100 میلیون تومان اینترنتی خود را به دست آوریم؟

چگونه با عشق خود شوخی کنیم

اگر شما به یک دخترعلاقمند هستید و به شدت او را دوست دارید و می خواهید ،برای عاشق کردن دختر ،نیاز به ایجاد جاذبه با تعامل کلامی و غیر کلامی می باشد

احساس می کنی پارتنر و عشق سابقت  سرد شده؟ ازت فاصله گرفته؟ و دیگه از نظر احساسی به رابطه تون بها نمیده؟

از اینکه می بینی گهگاهی رفتار پارتنرت خیلی تغییر میکنه و از کارش سر در نمیاری، احساس سردرگمی می کنی؟ نمی دونی چیکار کنی که پارتنرت یک بار برای همیشه عاشقت بشه؟

احساس می کنی تنها کسی که توی رابطه داره تلاش میکنه تا این رابطه رو حفظ کنه، تو هستی؟ آیا بعضی وقت ها شک میکنی که اصلا پارتنرت بهت توجهی می کنه یا نه؟ اصلا حواسش بهت هست یا نه؟

می دونی چیه… میخوام در مورد موضوع مهم و عجیبی صحبت کنم… چیزی که می تونه تو رو یک بار و برای همیشه از این سردرگمی ها نجات بده… 

 

لازمه که همین حالا در دوره چگونه به عشمان برسیم و روابطمان در زندگی گرم شود ثبت نام کنید

 

خیلی از انسان ها در ذهن خودشون مکانیسم دفاعی دارن که باعث میشه رفتارهای عجیب و غریبی رو از خودشون نشون بدن و نتونن عشق رو به خوبی تجربه کنن.

این مکانیسم های دفاعی باعث میشه که این فرد از پارتنر خودش فاصله بگیره و سرد بشه… 

و در نهایت رابطه عاطفی شما کات بشه! 

لازمه بدونی که این اتفاق ها واقعا به این معنی نیست که پارتنرت دیگه بهت علاقه نداره و دیگه دوستت نداره، موضع اصلی اینه که میزان ترشح هورمون اوکسی توسین ( هورمون عشق) در مغز پارتنرت ( نسبت به تو) کم شده…

نکته مهم و سوال اصلی در جذب مجدد پارتنرت اینه که آیا تو، در این شرایط می تونی به جای رفتار های به ظاهر منطقی به زبون ضمیر ناخودآگاه پارتنرت ( مرکز احساساتش) صحبت کنی و این مشکلات رو برطرف کنی یا نه؟!

خوشبختانه در دوره عشق و روابط می تونی مجددا جرقه های عشق و علاقه رو در قلب پارتنرت بزنی و کاری کنی که مثل سابق دوستت داشته باشه و یک شانس دوباره به رابطه ی عاطفی با تو بده…

 

دوست دارم همین حالا در دوره تکنیک های رابطه و رسیدن به عشق ثبت نام کنم

 

اگر در شرایطی قرار داری که رابطه ی عاطفی ات کات شده پیشنهاد می کنم همین حالا اقدام کنی، چون ممکنه کارهایی رو انجام بدی ( کاملا ناخواسته و به خاطر عدم آگاهی) که باعث بشه برای همیشه عشق سابقت و رابطه ای که باهاش داشتی رو از دست بدی

 

 

دوست دارم همین حالا در دوره اسرار رابطه و عشق زندگی ثبت نام کنم

 

چه کسی دوست ندارد در عشق بمیرد؟این تقریبا جهانی است و همه عشق را دوست دارند.اگر شما به یک دخترعلاقمند هستید و به شدت او را دوست دارید و می خواهید ،برای عاشق کردن دختر ،نیاز به ایجاد جاذبه با تعامل کلامی و غیر کلامی می باشد. در اینجا راههای عاشق کردن دختر را دنبال می کنیم:

 

حتما بخوانید: چگونه شخصیت یک دختر را در دوران نامزدی بشناسیم؟

​کلیه احساسات، اندیشه ها و امیدها در مورد عاشق کردن دختر و عشق، زیر پایه بیوشیمی ما است. جذابیت در شیمی مغز است. گروهی از انتقال دهنده های عصبی که مانومین نامیده می شوند که دوپامین، نوراپی نفرین، و سروتونین را حس می کنند که ما به عنوان جاذبه تجربه می کنیم.

حتما بخوانید: چگونه با دختر و دختران صحبت کنید

برای عاشق کردن دختر ،دختران و زنان به طور کلی به افرادی علاقه نشان می دهند که قادر به مراقبت از خود هستند و جذب آنها می شوند.این شامل نظافت خوب و یک نگاه کلی بدن سالم است. نشانه تکاملی بزرگ از “تناسب باروری” شما نیز می باشد – اساسا نشانه اینکه ژن های شما قوی و سالم  هستند. 

حتما بخوانید: 9 راه عاشق کردن زنان و دختران به سمت خود

ظاهر و حضور فیزیکی شما بزرگترین تصور اول است. شما می توانید یک ارتباط آنلاین و تعامل آنلاین داشته باشید، اما اگر شما در نهایت با زندگی دختر واقعی روبرو شوید و بوی بدن را بپوشانید و از لباس های  خوب استفاده کنید، این احساسات قوی تر از هر ارتباط آنلاین را نشان می دهد.

حتما بخوانید: 6 نکته طلایی برای شناختن شخصیت زن ها

چگونه با عشق خود شوخی کنیم

 مردم پیام های مختلف را از طریق زبان بدن برای عاشق کردن دختر، از جمله زبان جاذبه، انتقال می دهند. بیشتر مردم با علائم زبان بدن ارتباط برقرار می کنند .بنابراین زبان بدن را در عاشق کردن دختر و زندگی عاشقانه و عشق بسیار مهم و کاربردی است.ان را یاد بگیریید.

 

 

 نشانه های زبان بدن که می گویند “من در دسترس هستم” و “من قابل دسترسی هستم” نشان می دهد که شخص دیگری در وضعیت ذهنی قرار دارد که به پیشرفت های شما پاسخ می دهد. مانند:

حتما بخوانید: ویژگی های رفتار زنان که برای مردان بیشترین جذابیت را دارد

 برخی از زبان های بدن ناخودآگاه هستند و زمانی اتفاق می افتد که ما به کسی جذب می شویم:

 

 یک لبخند واقعی از یک زن می تواند نشانه ای باشد که می خواهد خودش را برای شما جذاب تر کند.  (این ممکن است فقط نشانه ای باشد که او فعلا در رابطه دوستانه است، بنابراین نشانه های زبان بدن دیگر او را نیز بررسی کنید.) 

حتما بخوانید: چگونه با کاریزماتیک جذابیت داشته باشیم؟

می توانید چند چیز را با زبان بدن خودتان انجام دهید تا عاشق کردن دختر و عشق را در او ببینید:

 مطالعات نشان می دهد که سه نوع وجود دارد:

حتما بخوانید: نحوه رفتارهای عاشقانه با همسر

دست زدن به یک راه عالی برای نشان دادن جاذبه فیزیکی است. اگر برای مدتی با دختر صحبت کرده اید و دختر به صحبت های شما علاقه مند است، می توانید دست او را لمس کنید و یا بازوی او را نوازش کنید:

 

 

 

چه کسی می خواهد به یک رابطه جدی با کسی که فقط در تمام طول روز نشسته است، ارتباط برقرار کند؟اگر می خواهید دختر شما را دوست داشته باشد، بیرون بروید .

بیرون بروید و چیزهایی را که خوشحال میشوید انجام دهید، زندگی خود را با یادگیری و اکتشاف پر کنید، و رویاهای خود را دنبال کنید. مردم اغلب بیشتر علاقه مند به دیگران هستند که ظاهرا زندگی کامل و شاد را در زندگی دنبال می کنند. 

عشق اتفاق می افتد زیرا افراد درگیر دارای ویژگی های دوست داشتنی هستند. عشق اغلب در طول زمان توسعه می یابد، بنابراین کار شما این است که به دختر  نشان دهید که ارزشش را دارید. شخصیت خود را نمایش دهید و بدرخشید و به او فرصتی بدهید که ببینید واقعا چه کسی هستید . مردم اغلب ویژگی هایی مانند طنز، مهربانی و صداقت را دوست دارند و جذبش می شوند.

حتما بخوانید:  کارهایی که باعث خراب شدن رابطه عاشقانه می شود

هنگامی که شما تنها با یک دختر هستید، گفتن شوخی می تواند راهی عالی برای شکستن تنش باشد.

 

برای اینکه واقعا دوست داشتنی باشید، باید باور داشته باشید که ارزشش را دارید. اکثر دختران به افرادی که دائما خود را پایین می آورند جذب نمی شوند. بنابراین اعتماد به نفس داشته باشید.

 

حتما بخوانید: رابطه عشق و ازدواج(عشق و علاقه قبل از ازدواج باید به وجود بیاید با بعد از ازدواج)؟

 شناختن دختر بیشتر از نظر روز تولد و جایی است که او متولد شده است. صرف وقت با او، ایجاد اعتماد، و به درک چیزهایی در مورد دختر ، که او اغلب نشان نمی دهد.  درک چگونگی فکر و اعتقاد او  به شما کمک خواهد کرد که دختررا به عنوان یک فرد کامل دوست داشته باشید و او را که درک می کنید قدردانی می کند. 

 

سپس آن چیزها را با او انجام دهید. انجام کاری که می دانید او دوست دارد دارای مزیت های بیشتری است که احساس راحتی و ایمنی می کند. اگر او در یک روز خاص هفته راحت باشد، او احتمال بیشتری دارد که به شما نزدیک شود :

حتما بخوانید: قانون عشق

 پیوستن به چیزی که او دوست دارد، نیازی به تاریخ ندارد، اما اگر میخواهید عشق را به شکوفه بسپارید، باید از او بخواهید که در یک تاریخ خاص اماده باشد. وقتی آماده باشید این کار را انجام دهید، سعی کنید از مکان هایی مانند فیلم ها، کافی شاپ و.. استفاده کنید. شاید سعی کنید او را به یک پارک تفریحی یا یک خانه خالی ببرید؛ مطالعات نشان می دهد که هیجان یا احساس خطر در یک تاریخ، باعث انتشار یک ماده شیمیایی در مغز می شود که دو نفر را به هم متصل می کند.

 

 شما نمی خواهید  دوست شما  اولین بار با او ملاقات کند. در برخی مواقع لازم است دستان خود را نوازش کنید و علاقه خود را به او بگویید. اگر بیش از حد صبر کنید، خطر داشتن او را تنها به عنوان یک دوست به خطر می اندازید

حتما بخوانید: پیام عشق به همسر که با آن می توانید به رابطه عاطفی برسید

گاهی در مورد خودتان نشان دهید چه چیزی شما را جذاب می کند یا چقدر دوستش دارید :

دادن فضا به او نشانه این است که چقدر اعتماد به نفس دارید. آنچه که شما اساسا میگویید این است: “من زمان زیادی را با شما داشتم و من دوستت دارم. 

 

سعی نکنید او را تغییر دهید. او را  انتقاد نکنید و او را همانطور که او هست قبول کنید

حتما بخوانید: راه هایی که روابط عاشقانه شما را بهبود می بخشد و محکم می شود

اگر شما  “انتظارات” خود را در مورد او از بین ببرید،در رابطه شما دختر شادتر خواهد بود. ما اغلب چیزهای غیر منطقی را از سوی دیگران انتظار داریم که وقتی ان کار انجام نشود احساس ناراحتی و اضطراب می کنیم. 

به اجتماعات دانشگاه بروید. اگر یک دوست از شما دعوت کند، نترسید که به یک دانشگاه اجتماعی دیگر بروید. 

 جهان با روش های عجیب و غریب کار می کند.هنگامی که شما در تلاش متوقف می شوید، دختران تمایل به شما پیدا می کنند.

 

حتما بخوانید: 30 روز رابطه عاشقانه زناشویی

 سعی کنید همه چیز را از دیدگاه او ببینید. از نظر او قدردانی کنید، حتی اگر با آنها مخالف باشید.

 

 

صداقت اعتماد را ایجاد می کند ، اما هنگامی که اعتماد شکسته شود، هرگز بازگشت نخواهد کرد. از آن لحظه، کلمات شما مشکوک خواهند بود.پس خودتان باشید و صادق باشید.

حتما بخوانید: راه شروع رابطه عاطفی بعد از شکست عاشقانه سخت

 

 مهمترین جنبه این است که یاد بگیرند که صبورانه و فعالانه گوش کنید. درکی که شما به دست می آورید،بطور دلسوزی و مفید کمک می کند.

 

 عالی است اگر بتوانید چیزهایی را که دوست دارید انجام دهید. گاهی اوقات یکی از شما مجبور به سازش هستید. به طور مرتب به فضای دیگر فرد بپردازید تا آنچه را که دختر خوشحال می کند دنبال کنید

حتما بخوانید: دلایل سرد شدن روابط عاشقانه

شما باید به او کمک کنید تا کارهای خود را انجام دهد. معمولا این کار به این معنی است که او وقت خود را صرف کارهایی که میخواهد انجام دهد. وقتی او می بیند که شما کسی هستید که او را در مواردی که برای زندگی خود می خواهد حمایت می کنید، او می فهمد که شما دقیقا همان چیزی هستید که او نیاز دارد. 

حتما بخوانید: نحوه رفتارهای عاشقانه با همسر

 مردم در مورد “دوست داشتن” صحبت می کنند.اما به یاد داشته باشید که می توانید انجام دهید و همه چیز را درست کنید. دختر یک فرد با اراده آزاد است، نه یک جسم در یک بازی ویدئویی. بنابراین سعی کنید موارد فوق الذکر را برای رسیدن به دختر و عشق مورد نظرتان لحاظ کنید.امیدوارم به ان دست پیدا کنید.موفق باشید..

احمدرضا کرامت

 

source : wikihow

عشق فقط با عشق رشد می‌کند. عشق محتاج بستری عاشقانه است، این را باید به عنوان مهمترین و بنیادی ترین اصل به خاطر داشت. عشق تنها در بستری عاشقانه قادر به رشد و فزونی است. عشق تحت تاثیر امواج و بازتاب‌های عاشقانه در محیط پرورش می‌یابد.

هیچ روش تضمینی برای شناختن اینکه آیا یک شخص واقعا شما را دوست دارد وجود ندارد، اما نشانه هایی برای خواندن وجود دارد تا دریابید که چه چیزی در ذهن دوست عزیز شماست. اگر می خواهید بدانید که شخص مورد علاقه شما واقعا شما را دوست دارد، باید توجه داشته باشید که چگونه شخص عمل می کند، آنچه می گویند، و آنچه که آنها انجام می دهند زمانی که شما با هم هستند.

داشتن دختر یکی از بزرگ‌ترین لذت‌های زندگی است. جمله‌ی معروف به دختران این است: «امروز بیش‌تر از دیروز عاشقت هستم». جاستین بزرگ کردن دخترانش را نه یک مسئولیت بلکه یک امتیاز خاص برای خودش محسوب می‌کند.

احتمالا شما هم زیاد شنیده اید که دو نفر با عشق ازدواج کرده اند اما بعد از مدت کوتاهی کارشان به طلاق کشیده است و هرچه محبت داشته اند زیر پا له کرده اند؛ اما اشتباه نکنید. روانشناسی عشق نمی تواند به این سرعت و تنها در یک مدت کوتاه از بین برود. بدون شک آنچه در این ازدواج ها عشق نامیده اند تنها هوسی زودگذر بوده که در ابتدا با ظاهر عشق خود را نمایان کرده است.

نکات بسیاری وجود دارند که به مردان کمک می‌کنند ازدواج موفق داشته باشند.اگر تمام زنان دنیا با یکدیگر متفاوت باشند چگونه می‌توان نوع صحبت کردن با هر کدام از آنها را به طور جداگانه یاد گرفت؟

برای صحبت کردن با دختر، به شیوه ی دوستانه و با احساس ابراز علاقه به افکار خود، صادقانه و با استفاده از زبان بدن باز احساس و رفتار کنید

تصمیم‌مان هر چه باشد رویارویی با دشواری‌های داشتن رابطه‌ در فضای مجازی و عشق مجازی غیرقابل‌اجتناب است.ممکن است شبکه‌ی ارتباط اجتماعی‌مان از طریق دنیای مجازی گسترش یابد و حتی تصمیم بگیریم در دنیای وب، سایت‌ها و برنامه‌های دوست یابی به‌دنبال عشق‌مان بگردیم

راههای اسان و کاربردی جذب افراد که در زندگی و برای جذب عشقتان می توانید بکار برید.

تعداد کل امتیازات این مطلب 64

این مطلب را به اشتراک بگذارید

با عضویت در سایت از مطالب ویژه ، آخرین اخبار ، دانلودهای رایگان و امکانات ویژه بهره مند شوید

درباره سایت بیشتر بدانید

نشانی : تهران-سعادت آباد-ضلع شرقی میدان فرهنگ-پیوند 2

تلفن تماس : 09120155416

ایمیل : info@keramatzade.com

تمامی حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به گروه تحقیقاتی و آموزشی کرامت زاده می باشد و هرگونه کپی برداری غیر اخلاقی بوده و پیگرد قانونی دارد

طراحی سایت و سئو توسط گروه تخصصی آرمانیک | مشاوره تبلیغات اینترنتی توسط مدیر وب

بـه بـازی گرفتن احساسات دیگران کار نـا پـسـندی است بـخـصوص کسانی که بسیار دوستتان دارند. خیلی خوب میشد هر کسـی را کـه خـواهان او بـودیـد سـهـل و آسـان بـه دست میاوردید بدون آنکه نیاز به نقش بازی کردن داشته باشید. اما متاسفانه دنیای واقعی همیشه اینگونه عمل نـمـی کند. بعضی وقتها شما به امید بدست آوردن فرد خاصی ماهها خود را به آب و آتش میزنید به عشق او زنـدگی می کنـید و حسرت داشتنش را می کشید و عاقبت بدون ثمر و نتـیجـه ناکام می مانید. و آنـجاسـت کـه راهـکـارهـای ذیل ناگهان همچون موهبتی آسمـانـی جـلـوه گـر خـواهند شد.

_ زیاد معاشرت کنید… سپس غیر قابل دسترس گردید!

هـر چه بیشتر با شخصی ارتباط داشته باشید آن شخص بیشتر شما را دوست خواهد داشت. این را دیوید لیدمن متخصص رفتار انسانها بیان می کند. در واقع حق با اوسـت. چندین مطالعه دیگر نشان داده کـه در مـعـرض قـرار گـرفـتن مکرر با هر محرک خاص ما را نسبت به آن محرک علاقه مند تر می گرداند. (تنها زمانی این نظریه صدق نمی کنـد کـه واکنش اولیه ما به آن محرک منفی باشد). بنابراین در ابتدای آشنایی از آنکه کناره گیـر، گریزان و غیر قابل دسترس باشید، پرهیز کنید. در عوض به دنبـال بهانه های فراوان برای آنکه وقت خود را با وی بگذرانید باشید.

اکنون حواستان را کاملا جمع کنید چون این مرحله زیرکانه بوده و احتیاج به مهارت دارد. درست زمانی که مطمئن شدید که او را مجذوب خود کرده و محبوب گشته اید به تدریج معاشرت خود را کاهش داده و کمتر در دسترس قرار گیرید و این کـار را تـا زمانی کـه وی دیگر شما را دیگر ملاقات نکرده و نبینـد ادامه دهید. شـما هم اکنون “قانون کمـیابی” را بطور مؤثر بکار گماردید. همه ما واقف هستیم که: مردم خـواهـان چیزهایی هستـند که نمیتوانند داشته باشند. همیشه در دسترس بودن شـما سبب کاهـش ارزش و شـان شما می گردد. برای مثال هـرگـاه پـایتان را از در خانه بیرون بگذارید و با توده عظیمی از الماس بروی زمین روبرو گردید، کم کم برایتان عادی شده و دیگر آنها را بچشم سنگهای گرانبها و ارزشمند نخواهید نگریست. این قانون کمیابی است که سبب میشـود بـیشتر طالب آنها گردید. با آنان باشید و سپس کمیاب گردید و مشاهده خواهید کرد محبوب تر می شوید. ما مرتبا در مورد مسایلی چون شور و اشتیاق، جـاذبـه جـنـسـی و عـشـق صحبت به میان میاوریم اما به “شباهت ها” اشاره ای نمی کنیم . بـایـد آگـاه باشیم افراد با خصوصیات متضاد در بلـنـد مـدت جـذب یـکدیـگر نـمی شوند.

چگونه با عشق خود شوخی کنیم

ما همواره در جستجوی شباهتها میان خود و شریک زندگیمان می بـاشیم. اغـلب ما بـا گـشـتـن و مـعـاشرت با دوستانی که مورد علاقه مان نمی باشند ترس داریـم پس چـرا با مـعشـوق خود چنین کنیم؟ علاقمند بودن و دوست داشتن کسی بسیار مهم تر از آن است که ما عاشق آن فرد باشیم. تنـها شباهت های اخلاقی و شخصیتی ما نیست که حائز اهمیت می باشد. هرگاه شما با فردی کـه از لـحاظ ظاهـر شبـیـه شـما باشد آشنا گردید، احتمال آنکه وی شیفته و دلباخته شما گردد ۴ برابر بیشتر می باشد.

_ کار دلپسندی برایش انجام ندهید…. بـگذاریـد او برایتان کارهای دلپسندی انجام دهد!

هرگاه شما کار پـسـنـدیـده ای بـرای شـخـصی انجام دهید، از دو جهت احساس خوبی خواهید داشت : احـساس خـوشـنودی از خـودتان و صمیمیت با فردی که شما اندکی با عملتان لوسش کرده اید. ما معمولا بمنظور توجیه زحمات و یا هزینه هایی که صرف فرد مورد نظر کرده ایم در شایستگی و استحقاق وی مبالغه وخیالپردازی میکنیم. سـرانجام آنکه:ما آن فرد را بیشتر دوست خواهیم داشت.هرگاه شخصی برای ما کار پسندیده ای انجام میدهد، خوشنود میگردیم.

اما در کنار آن احساسات ناخوشایند دیگری نیز تظاهر خواهند کرد. گاه غرق در هیجانات می شویم.در تـنگنا قرار می گیریم که مانند همان فرد بامعرفت که آن لطف را در حق شما کرده عمل نماییم یعنی آنکه لطفش را جبران کنیم. و حتی زمانیکه آن عمـل نـیک از سوی شخصی صورت می گـیـرد کـه شـما علاقه وافری به وی داشته اما نسبت به احساسش نسبت به خودتان مردد هستید، مسئله بسیار بغرنج تر میگردد. متوجه منظورم می شـوید؟ هنگامی که ما شیفته و شیدای شخصی می شویم، ناگزیریم برای او کارهای لطف آمیزی انجام دهیم.اما بهتر آنست اجازه دهید او شما را لوس کند.

_ به او نگاه کنید..!

زیـک روبیـن روانـشـنـاس دانشگاه هاروارد مطالعه ای را صورت داد تا دریابد آیا قادر است عشق را بطور علمی توسط ضبط مدت زمانی که دو عاشق بیکدیگر چشم دوختـه انـد، مورد اندازه گیری قرار دهد. وی دریافت که دو فردی که عمیقا عاشق یکدیگر می بـاشند ۷۵ درصد از زمانی را که گفتگو می کنند، به همدیگر نگاه می کنند. و هـنـگـامی که فرد ناخوانده ای به میان صحبتشان وارد میگردد آهسته تر روی از یکدیگر برمی گـردانـنـد. در گـفـتـگوهـای معمولی افراد ۳۰ تا ۶۰ درصد از وقت را به نگاه کردن به یـکدیـگر اخـتـصـاص می دهند.

 اهمیت مقیاس روبین واضح می باشد : احتمال آنکه بگوییم دو فرد تا چه میزان عاشقق و دلبـاخته یـکدیـگر هستند را می تـوان بـا انـدازه گیـری مـدت زمـانـی کـه آن دو عاشقانه به یکدیگر زل می زنند تخمین زد. برخـی روانـکاوان از آن در حین مشاوره برای آنکه دریابند تا چه اندازه زوجین به یکدیگر علاقه و عشق دارند سود می برند. هـمچنین این موضوع اطلاعات سودمند زیادی را بـرای آنـکه بـخواهید شخصی دلباخته شما گردد در اختیارتان قرار میدهد. اینگونه که: هرگاه به شخصی که دوسـتـش می دارید در حین گفتگو ۷۵ درصد از زمان به وی نگاه کنید. با این کار مغز آن فرد را فریب میـدهید. مـغز آن شخص آخرین باری که فردی تا این اندازه به او نـگـاه کـرده را بـخاطر آورده و تـحلـیـلش از این نگاه طولانی، وجود عشق و علاقه خواهد بود.

در نتیجه این طـور مـی انـدیـشد که عاشق شما است و مغزش شروع به ترشح فنیل اتیلامین (PEA) می کند. ایـن مـاده از خانواده آمفی تامین ها میباشند که توسط سیستم عصبی ترشح میگردد.هنگامی که ما عاشق میشویم PEA همان عاملی است که سبب تعریق کف دستان، احساس دل آشوبی، و افزایش ضربان قلب میشود.هر چه شخصی که شما خواهانش میباشد PEA بیشتری بدرون جریان خونش جاری گردد احتمال آنکه او دلـبـاخـتـه شـمـا گـردد افـزایـش میـیابد. زمانی که شما نمی توانید صادقانه فردی فرد بی رغبـتـی را وابسته خود کنید، بکارگیری این تکنیک تولید PEA را کاملا میسر خواهد نمود. امتحان کنید.مطمئن هستم از نتیجه کار خود شگفت زده خواهید شد. زمـانـی کـه بـا شخصی هستید به وی حس عاشق بودن را القا کنید و اینکه او سـرانـجـام بـاورش شـود که عاشق شما است، زیاد بطول نخواهد انجامید.

_ روی برنگردانید…!

دیـگر یـافته های تعیین کننده در تحقیقات روبین : اگر فردی بـه زن و شوهری که در حـال گفتگو هستند، ملحق گردد، مدت زمان زیادی طول می کـشـد تـا نگاه آن زوج از یکدیگر منحرف شده و به نفر سوم برگردانده شود. باز هرگاه این عمل را با شـخصـی کـه هنوز دلباخته شما نگشته بکار بندید، به او طوری القا میکنید کـه گویی دلبـاخته شماست و باعث سرازیر گشتن مقدار بـیـشـتـری PEA داخـل جریان خونش می شـوید.

 لئیل لونـز، مـتخصص روابط انسانها، این تکنیک را “چشمان آب نباتی” نـام نـهـاده. چشمانتان را به چشمان فردی که دوستش می دارید قفل نموده و ثابت در همان حالت نگه دارید. حتی زمانی که او صحبتـش پـایـان یـافـت و یا آنکه شخص دیـگـری به شما مـلـحـق شد، روی برنگردانید. وقتی سرانجام خـواسـتـیـد چشمانتان را از چشمانش برگردانید (پس از ۴-۳ ثانیه) آن کار را با بی میلی و آهستگی انجام دهید دقیقا مانند آنکه توسط یک آب نبات به یکدیگر چسبیده اید. شاید این تکنیک زیاد سودمند به نظر نرسد ولی باور کنید هرگاه بطور صحیح صورت گیرد از تعجب نفس شما را بند خواهد آورد.اگرآنقدر کمرو و خجالتی می باشید که قادر نیستید مستقیما به چشمها خیره شـویـد از تکنیک آب نـبـات صـرف نظر کرده و از این روش استفاده نمایید.بفردی که وارد گفتگوی شما شده روی برگردانده اما به محض آنکه سخنان آن فرد پایان یافت، بـه سرعت چشمانتان را به سمت شخص مورد علاقه خود بازگردانید. این یک حرکت بررسی کنـنده است. شما میـخواهید واکنش وی را از آنچه گوینده بیان داشته مورد بررسی قرار داده و بـه وی تفهیم کنید که بیش از آن فرد به او علاقه مند هستید.

_ از علم مردمک سنجی کمک بگیرید…!

ما هـمگی با حالت چشمها پیش از خواب آشنا هستیم وقتی بـه آنها مینگریم نگاهـی خمارآلود است. شما تنها به یک چیز برای ایجاد حالت چشمان پیش از خواب نیاز دارید: مردمک های بزرگ و متسع. بر طبق علم مردمک سنجی این عاملی اسـت کـه هـمه ما به آن پاسخ می دهیـم. شـما قادر نیستید مردمک چشم خود را آگاهانه کنترل کنید (به همین خاطر است که می گویند چشمها هیچگاه دروغ نمیگویند).

 اما شما می توانـیـد با ایجاد شرایط مناسب حالت مردمک منبسط را پدید آورده و به نتیجه دلخواه بـرسید. ابتدا نور را کاهش دهید. هـرگاه میـزان روشـنـایـی و نـور مـحیـط کاهـش یابد مردمک چشمها متسع میگردند. به همین خاطر است که استفاده از نور شمع و یا کلیدهای کاهنده نور چراغها در رستورانهای رمانتیک ضروری میباشد. تنها با ملایم کردن و کاهش نور نیست که چهره ما جذاب تر بنظر میرسند، مردمکهای منبسط نیز سودمند هستند.

دانشمندان ۲ تصویر از یک زن را به مردان نشان دادند. هر دو تصویر یکسان و مشابه بود یکی از دو تصویر طوری دستکاری شده بود که مـردمک چشـمـها بـزرگـتـر بـنـظر بـرسنـد. زمانی که تصویر دستکاری شده را نشان مردان دادند، آنهـا زن را در تـصـویـر دسـتـکاری شده، ۲ برابر جذابتر از تصویر واقـعـیـش تـشـخیـص دادنـد. بـروی چهره مردان نیز آزمایش مـشـابـهـی صـورت گـرفـت و بـه زنـان نـشـان داده شـد و نـتایج مشابهی حاصل گشت. همچنین هنگامی که ما به چیزی علاقه داریم و دوستش می داریم می نگریم، مـردمک چشمانمان باز بزرگتر و متسع می شوند.

 این را نیز می تـوان تـوسـط تـصـاویـر به اثبات رساند. این بار پژوهشگران تصویر یک زن زیبا را میـان تـعداد زیـادی از تـصـاویر معمولی و پیش پا افتاده قرار دادند سپس تغییر اندازه مـردمـک چـشمهای مردان حین مشاهده آن تصاویر را مورد بررسی قرار دادند. بدون اسـتـثـنـا مـردمـک چـشـمهـای مردان بروی تصویر مورد نظر منبسط می گشت. این یعنی که هرگـاه شـمـا شـدیدا مجذوب شخصی شده باشید باید تا حالا مردمک چشمانتان مانند حفره های سیاه متسع و بزرگ شده باشد!!

 

 

 

وقتی دو نفر با هم آشنا می شوند، اوایل رابطه، فاصله هایی با هم دارند که ناشی از خجالت و رودربایستی و عدم شناخت یکدیگر و نبود صمیمیت است؛ اما هر چه این ارتباط پیش می رود، فاصله کمتر می شود و بعد از ازدواج می توان گفت فاصله کاملا از بین می رود و زن و شوهر به هم نزدیک می شوند.

چگونه با عشق خود شوخی کنیم

 

حاصل از بین رفتن فاصله ها صمیمیت است؛ یعنی همسران با هم صمیمی می شوند و از هم خجالت نمی کشند.

 

شوخی حالتی است که در صمیمیت پیش می آید. شوخی حالتی مثبت در ذهن است و موقعی ایجاد می شود که فردی، موضوعی ناهمخوان، غیرمنتظره یا سرگرم کننده را بگوید یا انجام بدهد یا موقعیتی با همین توصیف برای کسی اتفاق بیفتد که دیگران را بخنداند.

 

اما در زندگی مشترک همیشه شوخی باعث خنده نمی شود. گاهی شوخ طبعی زیاد باعث دلخوری می شود. وجود شوخی در زندگی مشترک لازم است و نبود آن و خشکی رفتار همسران با هم می تواند مشکل ساز شود. در ادامه به نکات بیشتر و دقیق تری راجع به شوخ طبعی همسران اشاره می کنیم.

 

● شخصیت های شوخ طبع

 

شوخ طبعی خصلتی است که بعضی افراد از آن برخوردارند. افراد شوخ طبع معمولا از خنداندن دیگران لذت می برند. این افراد زیاد می خندند و اهل لطیفه گفتن و تعریف کردن خاطرات خنده دار هستند و اتفاقات را از دید طنز می نگرند.

 

در میان این افراد، کسانی هستند که زندگی را نیز شوخی می گیرند و هیچ اتفاقی نمی تواند آنها را ناراحت کند و در واقع در شوخی کردن و به شوخی گرفتن مسائل افراط می کنند. معمولا همسران این دسته آنها را بی مسوولیت می دانند؛ چون هیچ وقت نگران مشکلات و اتفاقات نیستند و همسرشان مجبور است به جای آنها هم نگران باشد.

 

همسران کسانی که زندگی را شوخی می گیرند و در مسائل مهم زندگی جدیت ندارند، به مرور عصبی و پرخاشگر می شوند و دیگر شخصیت همسران شوخ طبع شان برایشان جذاب نیست و گاهی عذاب آور هم هست. این افراد باید به یاد داشته باشند که زندگی را باید جدی گرفت و در قبال آن احساس مسوولیت کرد. افراد شوخ طبع چون می توانند استرس و اضطراب را براحتی از خود دور کنند، با کمی تغییر در رفتارشان می توانند به همسرشان آرامش دهند نه این که با شوخی گرفتن همه چیز او را عصبی کنند. این افراد می توانند از آرامش شان در جهت مثبت استفاده کنند.

 

در مورد شوخی و بذله باید مراقب بود که در آن، فرد خاصی هدف قرار نگیرد؛ بلکه موقعیت ها بهانه اصلی شوخی و بذله باشند.

 

دسته ای دیگر از افراد شوخ طبع، کسانی هستند که همه چیز را مسخره می کنند و مسخره کردن را با شوخی اشتباه می گیرند. همسران این افراد اعتماد به نفس خود را از دست می دهند؛ چون دائما در حال مسخره شدن هستند. این افراد از اشتباهات لغوی تا زمین خوردن یا نقاط ضعف افراد نمی گذرند و آنها را به سخره می گیرند. آنها متوجه این موضوع نیستند که همسرانشان دلشکسته و غمگین می شوند. آنها باید یاد بگیرند که مسخره کردن دیگران را می رنجاند و خنداندن دیگران به قیمت آزار رساندن به کس دیگری اصلا کار درستی نیست. در مورد شوخی و بذله باید مراقب بود که در آن، فرد خاصی هدف قرار نگیرد؛ بلکه موقعیت ها بهانه اصلی شوخی و بذله باشند. توجه کنید که مضحکه قرار دادن یک نفر در جمع، جنبه طنز ندارد و حتی شوخی هم نیست. فقط می توان آن را تظاهر مستقیم پرخاشگری دانست. این کار موجب افزایش تنش در جمع و کاهش سطح بهداشت روانی می شود و در همسران باعث از بین رفتن دوستی و محبت بین آنها خواهد شد.

 

دسته ای دیگر از افراد شوخ طبع، کسانی هستند که در عین شوخ طبعی با مسوولیت و جدی اند و به دیگران و بخصوص همسرشان احترام می گذارند و مواظبند با شوخی، کسی را ناراحت نکنند. این افراد با شوخ طبعی خود به دیگران آرامش می دهند و باعث می شوند دیگران در کنار آنها شاد باشند.

 

حال فرض کنید یک فرد بسیار جدی با شخصی ازدواج کند که همه چیز را به شوخی می گیرد و به هیچ چیز زندگی اهمیت زیادی نمی دهد. شخصیت های متضاد، ابتدای کار برای هم جذابند؛ اما وقتی وارد زندگی می شوند، این تفاوت های آشکار باعث ایجاد مشکلات در زندگی می شود. فرد جدی می خواهد توجه همسرش را بر مسائل زندگی متمرکز و با همکاری جدی او مشکلات را حل کند؛ اما همسرش می خواهد او سختگیر نباشد و همه چیز را اینقدر جدی نگیرد. این همه فاصله در اختلاف عقیده مشکل ساز است، مگر این که هر دو طرف از این همه جدیت یا این همه شوخ طبعی دست بردارند و به تعادل برسند.

 

● شوخی یا بیان دلخوری ها ؟

 

بعضی افراد برای این که اعتراض ها و ناراحتی های خود را بیان کنند، از راه شوخی وارد می شوند و با جمله های کنایه آمیز حرف خود را می زنند. این کار تا جایی که به بی احترامی و مسخره کردن نینجامد، اشکالی ندارد. شما باید در رفتار همسرتان دقت کنید و از شوخی های او متوجه منظورش بشوید، اما این دقت نباید تبدیل به یک وسواس شود، طوری که هر شوخی را به منظور ناراحتی برداشت کنید. کسی که دلخوری هایش را با شوخی بیان می کند، شاید در گفتن مستقیم آن دچار مشکل است و شاید هم دوست ندارد راجع به این موضوع بحث کند. او فقط می خواهد ناراحتی اش را بیان کند. یادتان باشد که شما باید آنقدر با همسرتان دوست باشید که بتوانید براحتی ناراحتی های خود را به او بگویید و همسرتان نیز با شما این گونه باشد. پس از کنایه زدن بپرهیزید؛ اما بیان دلخوری ها برای زمانی که نمی توان براحتی حرف دل را زد، می تواند یک راه باشد که البته نباید در آن افراط کرد.

منبع: seemorgh.com


برای سفارش این ست فقط کافیه کلیک کنی!

رزروبلیط وهتل درسراسرایران بابیشترین تخفیف

پیشرفته ترین روش درمان نازایی زنان و مردان

هتل و بلیط مقصد موردنظرت رو آنلاین رزرو کن


ست های لباس زیر جذاب و لاکچری


درمان افسردگی یک بار برای همیشه


درخواست وکیل طلاق و مشاوره تلفنی رایگان


سینما رو به خونت بیار!

چگونه با عشق خود شوخی کنیم


بازسازی پیوند عاطفی زن و شوهر


سوالات پیش از ازدواج به تفکیک جلسه


درمان نازایی با بالاترین درصد موفقیت

برای خریدبلیط اتوبوس دنبال سایت معتبری؟

به کمک مشاورعشق را به رابطه‌تان بازگردانید


کم شنوایی و ناشنوایی در میانسالان

Makan Inc.| All Rights Reserved – © 2013 – 2021

چگونه با عشق خود شوخی کنیم
چگونه با عشق خود شوخی کنیم
0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *