تنش زا ترین رخداد زندگی هر فردی از دست رفتن عزیزان، می باشد که بسیار جانگداز است و سبب می شود که بازماندگان افسرده و غمگین شوند .تلخی مرگ عزیز، گاهی حتی تا پایان عمر با بازماندگان همراه است و در حقیقت می توان گفت با مرگ عزیزشانزندگی نباتی را تجربه می کنند.
واکنش ها به سوگ به سلامت روانی افراد، شیوه برخورد اطرافیان سوگ دیده و میزان صمیمیت فرد متوفی و مصیبت دیده بستگی دارد . بخواهیم یا نخواهیم، مرگ به هر حال از راه می رسد و ما یا نزدیکانمان را با خود می برد. اما چه باید کرد تا سنگینی غم آن کاهش یابد؟ در این قسمت از نمناک درباره نحوه آرام شدن بعد از مرگ عزیزان راهکارهایی را ارائه کرده ایم .
انکار و ناباوری از دست دادن عزیزان
اولین مرحله سوگواری انکار و ناباوری از دست دادن عزیزان است به صورتی که اگر این ضایعه ناگهانی باشد، فرد گمان می کند در خواب است و واقعه را باور نمی کند و انکار هم می کند.
چگونه با مرگ نزدیکان کنار بیاییم؟
خشم برای فوت نزدیکان
در این مرحله فرد با خود فکر می کند چرا این اتفاق برای او افتاده است و برای همین دچار خشم و رنج می شود و واقعه را یک بی عدالتی می داند و بابت این موضوع عصبانی و شاکی است.
معامله با خدا برای بازگرداندن عزیز از دست رفته
فرد به دلیل علاقه به فرد متوفی از خدا می خواهد تا تمام دارایی های او را بگیرد و دوباره او را به زندگی برگرداند.
احساس گناه و عذاب وجدان فرد سوگوار
قضاوت و سرزنش ناشی از کار هایی که برای فرد فوت شده انجام می داد سبب می شد که فرد سوگوار دچار عذاب وجدان و گناه شود.
افسردگی فرد عزادار
در این مرحله فرد گوشه گیری می کند و احساس غم دارد و انتظار دارد تا دیگران سوگ او را دریابند و اجازه دهند تا او مراحل سوگواری خود را سپری کند.
احساس تنهایی
خلا ناشی از دست دادن عزیز سبب احساس تنهایی فردمی شود . این احساس در بین افرادی که همسر خود را از دست داده اند، شدیدتر است.
پذیرش مرگ
پذیرش مرگ از سوی بازماندگان زمانبر بوده و چنین انتظاری از سوی اطرافیان غیرواقع بینانه است.در این مرحله می پذیرد که چاره ای جز ادامه زندگی بدون عزیز از دست رفته نداردهر چند پذیرش واقعه شادی را به زندگی او باز نمی گرداند.
پایان اندوه سوگ
هرچه رابطه فرد با متوفی صمیمی تر باشد، مرحله بهبود طولانی تر می شود و گاهی ممکن است چند سال یا یک سال طول بکشد.
امید و بازگشت به زندگی
با گذشت زمان یادآوری خاطرات او را کمتر اذیت می کند.
زمان حلال مشکلات است
درست است بعد از فوت یکی از عزیزانتان لحظه ای از فکر او غافل نمی شوید و یاد او از دل شما بیرون نمی رود اما باید بدانید زمان حلال مشکل شماست و درد و رنج این مصیبت با گذشت زمان از بین نمی رود بلکه کمرنگ تر می شود به طوری که می توانید با آن کنار آیید و به زندگی عادی خود باز گردید.
عزاداری کنید
هنگام از دست دادن عزیزان خود به سوگ می نشینیم و غصه می خوریم و برای پذیرش این فقدان به شیون و مویه می پردازیم . گریه و شیون ، انجام مراسم مذهبی به احترام مرده یا گردآمدن دوستان و افراد خانواده برای شریک شدن در مصیبت تحمل مرگ عزیزان را آسان تر می کند.
مرگ را بپذیرید
پذیرش این مسئله است که اوج حزن و تنهایی افراد داغ دیده از این مرحله شروع خواهد شد. این مرحله معمولا بعد از پایان مراسم سوگواری شروع خواهد شد.مرگ و نیستی، جزئی از زندگی است و به ما یادآوری می کند که حیات چقدر گران بهاست.
بازگشت به زندگی عادی به این معنی نیست که آن عزیز فراموش شده است. الگو گرفتن از افرادی که چنین مصیبت هایی دیده اند نیز می تواند کمک زیادی به خانواده داغ دیده کند.
برای تامین سلامت روانی باید با مرگ عزیزان خود کنار بیایید. در هنگام از دست دادن عزیزان خود غمگین شدن و اندوه طبیعی است اما مواقعی که دچار اندوه شده اید سعی کنید احساساتتان را بر زبان آورید و از احساسات خود، دیگران را باخبر سازید و خود را تسلیم اندوه کنید و به دنبال افراد دلسوز که بتوانند احساسات شما را درباره فقدان عزیزتان درک کنند ، باشید .
در کل برای چیره شدن به غم و اندوه برون ریزی احساسات، به شما کمک می کند . صحبت کردن با بازماندگان درباره عزیز از دست رفته و بیان نکاتی از زندگی او می تواند به آنان کمک کند. این کار باعث کاهش سنگینی غم و اندوه درونی افراد رنج دیده خواهد شد.
احساسات خود را بیرون بریزید
غصه خوردن، نمود بیرونی مصیبتی است که بر فرد وارد شده است. ممکن است از نظر جسمی، عاطفی و تن نکردشناسی (فیزیولوژی) اندوه بیان شود که بیان این احساسات بسیار اهمیت دارد ؛ مثلا گریستن، نمایش جسمانی و افسردگی، تجلی روانی است.
مرگ مسئله ای است که نمی توان آن را نادیده گرفت و یا انکار کرد. رهایی از درد و رنج به صورت یکباره از غم، امکان ناپذیر است. اگر احساسات نهان بیان نشود منجر به ایجاد بیماری های جسمی یا روانی می گردد.
اغلب افراد، نشانه های جسمی توأم با غم واندوه مانند درد معده، بی اشتهایی، به هم خوردگی روده، اختلال خواب و کم توانی،را ظاهر می سازند. «عزاداری»، در میان همه فشارهای روانی زندگی، دستگاه دفاع طبیعی بدن را تحت تاثیر قرار می دهد.
افراد در برابر جان باختن عزیزان خود واکنش های عاطفی فراوانی مانند حمله های اضطرابی، خستگی و پریشان دلی بی اندازه و اندیشه خودکشی،تجربه می کنند.
چگونه با مرگ نزدیکان کنار بیاییم؟
دیدن پیکر متوفی
دیدن پیکر متوفی از لحاظ روانی کمک شایانی به پذیرفتن مساله مرگ نزدیکان می کند. مشاهده و وداع با پیکر فرد از دست رفته بازمانده را آرام تر می کند.
حضور بر سر مزار
حضور فرد سوگوار به همراه اطرافیان بر سر مزار فرد متوفی و سوگواری برای از دست دادن او ه به پذیرفتن و کاهش فشار ناشی از مرگ عزیزان کمک می کند.
یادآوری مصیبت های ائمه اطهار
شنیدن روضه ائمه اطهار (ع) و مصیبت هایی که بر آنها گذشته و گریه کردن بر مصائب آنان و نیز مقایسه اندوه و ماتم از دست دادن فرد متوفی با اندوه از دست رفتن خاندان عصمت و طهارت (ع) سبب آرامش فرد سوگوار می شود.
از پس فقدانی عظیم برآمدن
مرگ ناگهانی و تصادفی عزیزان ما در حالی که وابستگی عاطفی زیادی با فرد فوت شده داشته باشیم بسیار جانسوز است. ناگهانی یا تصادفی بودن اتفاق و ارتباط وی با مرده در واکنش های فرد اثر می گذارد.
مرگ کودک
والدینی که فرزند خود را از دست می دهند در برابر این مصیبت بزرگ احساس شدید بی عدالتی دارند و یکباره تمام استعدادها و رویاهای فرد را به باد می دهد. ممکن است والدین در برابر مرگ فرزند خود احساس مسئولیت کنند و این نگرش نامعقول بی اهمیت باشد و همچنین احساس از دست دادن بخش بسیار مهمی از هویت خود را داشته باشند.
مرگ همسر
مرگ همسر آسیب زا و تکان دهنده است و علاوه بر وارد نمودن آسیب روحی شدید، اگر همسر، منبع اصلی کسب درآمد خانواده باشد سبب بحران مالی در خانواده نیز می گردد. مرگ همسر سبب می شود زن و شوهر باقی مانده، به تنهایی از فرزندان به مراقبت بپردازد و به سر کارش نیز بازگردد.
افراد کهنسال با فوت همسرشان، به علت از دست دادن عمری سرشار از تجربه های مشترک آسیب پذیر می شوند احساسات مربوط به «تنهایی» آنها نمایان می گردد.
ضایعه ناشی از خودکشی
یکی از سخت ترین مرگ و میرهایی که باید آن را تحمل نمود خودکشی است. این گونه مرگ ها سبب می شود که فرد بازمانده احساس گناه، خشم و شرمندگی کند و خود را مسئول مرگ بداند.
ایسنا/البرز یک روانشناس معتقد است بهبود آثار عاطفی ناشی از مرگ عزیزان به زمان نیاز دارد اما میتوان سوگ را با انجام کارهای مختلف درمان کرد.
حبیبه حیرتی در گفت و گو با خبرنگار ایسنا گفت: افراد سوگواری که یکی از نزدیکان خود را از دست میدهند در ابتدا ممکن است وقوع چنین اتفاقی را منکر شوند، در این مرحله افراد اغلب گوشهگیر شده و از روابط اجتماعی کنار میکشند.
حیرتی افزود: «خشم» مرحله بعدی است که فرد سوگوار ممکن است وارد آن شود، در این مرحله فرد سوگوار نسبت به خود، فرد از دست رفته و یا همه دنیا احساس خشم و عصبانیت دارد و سوالاتی مانند چرا چنین اتفاقی افتاد؟ چرا من باید عضو خانواده خود را از دست بدهم؟ چرا خدا جگر گوشهام را از من گرفت؟ با واقعیت روبرو میشود.
وی ادامه داد: «چانهزنی» مرحله دیگری است که یک فرد سوگوار ممکن است وارد آن شود، در این مرحله فرد ذهن خود را مشغول فرد از دست رفته کرده و خاطرات او را مرور میکند، به طور مثال فرد اینگونه با خود کلنجار میرود: « اگر پدرم/مادرم/خواهرم/ برادرم/ همسرم/دوستم برگردد، از او بهتر نگهداری میکنم، دوست بهتری میشوم، از او معذرت خواهی میکنم. خدایا یک شانس دیگر به من بده »
این روانشناس خاطرنشان کرد: «افسردگی» مرحله دیگری است که به سراغ فرد سوگوار میآید، فرد در این مرحله ممکن است نسبت به اطراف خود احساس بیتفاوتی و بی حسی داشته باشد و مدام در ذهن خود چنین عبارتهایی را تکرار کند: « زندگی بی حاصل است/ کاش زنده نبودم و این روز را نمیدیدم »
چگونه با مرگ نزدیکان کنار بیاییم؟
حیرتی با بیان اینکه فرد پس از این مراحل شروع به پذیرش «واقعیت» میکند تصریح کرد: در این مرحله از ماتم، خشم، و اندوه فرد به تدریج کاسته میشود و او شروع به پذیرش واقعیت موجود میکند فرد این مرحله را با عباراتی چون «همه ما میمیریم/مرگ جزیی از زندگی ماست/عزیز ما از دست رفت، ولی امیدوارم در دنیای دیگر آرام باشد» آغاز میکند.
وی ادامه داد: حال مهمترین مسالهای که در مورد سوگ و از دست رفتن عزیران مطرح میشود این است که خود فرد سوگوار چگونه میتواند در بهبود آثار عاطفی ناشی از این اتفاق به خود کمک کند.
حیرتی افزود: فرد سوگوار باید احساسات و عواطف خود را به هر طریقی که میتواند ابراز کرده و درباره فرد از دست رفته با دیگران صحبت کند تا غم سنگین خود را بیرون بریزید، حتی میتوان احساسات خود را نوشت و مطالبی که قرار بود به فرد از دست رفته گفته شود و هیچ گاه فرصت آن به وجود نیامد را به روی کاغذ آورد.
وی اضافه کرد: میتوان چیزی به یاد او درست کرد و علائق مشترک با فرد از دست رفته را ادامه داد.
حیرتی اظهار کرد: باید به سلامت جسمی خود اهمیت داد، خواب و استراحت کافی، تغذیه مناسب و ورزش روزانه را جدی گرفت، از روی آوردن به الکل و مواد مخدر خوداری کرد، چون فقط باعث طولانیتر شدن این مرحله میشود و حتی از مصرف داروهای ضد افسردگی نیز پرهیز کرد، چون رویارویی مستقیم با این درد بیشتر از فراموش کردن آن از طریق پناه بردن به این گونه مواد کارایی دارد.
این روانشانس گفت: نباید به هیچ کس حتی خودتان اجازه دهید که برای عواطف و احساسات شما تعیین تکلیف کند باید پذیرفت که میتوانید از فرد از دست رفته عصبانی باشید، میتوان بر سر زمین و زمان فریاد زد و هر آنقدر که نیاز است گریه کرد، هیچ کس نمیتواند به شما بگوید« دیگر بس است!» همچنین خندیدن نیز گناه نیست هیچ کس حق ندارد به شما بگوید این کار «بد» است.
وی در پایان خاطرنشان کرد: باید به یاد داشت که بهبود آثار عاطفی نیاز به زمان بسیار دارد بنابراین نباید انتظار داشت که به سرعت به وضعیت سابق برگردید.
انتهای پیام
آموزش زبان را با یک جلسه رایگان شروع کن
جشنواره فروش فرش با تخفیفات استثنائی
از دست رفتن عزیزان، تنش زا ترین رخداد زندگی هر فردی به شمار می رود
چگونه با مرگ نزدیکان کنار بیاییم؟
کاملا مشخص است که با شنیدن خبر مرگ اطرافیان نمی توان احساس خوبی داشت. در عین حال واكنش اطرافیان نسبت به این خبر با یكدیگر متفاوت است. ممكن است ناگهان شروع به گریه كنند، شوكه شوند یا احساس پوچی، كرختی و افسردگی كنند، حال چگونه باید با ازدست رفتن عزیزان کنار آمد؟
از دست رفتن عزیزان، تنش زا ترین رخداد زندگی هر فردی به شمار می رود که چه بسا به پیدایش بحران های جانکاه عاطفی می انجامد. آدمی پس از جان سپردن عزیز دلش، داغدیده می شود و این حالتی است که درواقع آن را «بی نصیبی ناشی از مرگ» می نامند.
همه ما خوب می دانیم که مرگ و نیستی، جزئی از زندگی است. به راستی، مفهومی واقعی به وجودمان می بخشد زیرا به ما یادآوری می کند که حیات چقدر گران بهاست. غصه خوردن، نمود بیرونی ضایعه ای است که بر شخص وارد شده است. شاید اندوه وی از نظر جسمی، عاطفی و تن نکردشناسی (فیزیولوژی) بیان شود؛ برای مثال گریستن، نمایش جسمانی و افسردگی، تجلی روانی است. بیان این احساسات بسیار اهمیت دارد.
مرگ نادیده گرفتنی یا ردکردنی؟
مرگ، مسئله ای است اجتناب ناپذیر، نادیده گرفتنی یا ردکردنی. در نظر اول، شاید رهایی از درد و رنج مفید به نظر برسد، اما پرهیز یکباره از غم، امکان ناپذیر است. روزی همان احساسات نهان باید زدوده شوند وگرنه ممکن است به ایجاد بیماری های جسمی یا روانی منجر شوند.
عزاداری برای عزیز تر از جان
تحمل مرگ عزیزان، آسان نیست. در غم از دست دادن آن ها به سوگ می نشینیم و غصه می خوریم. شیون و مویه، فرایندی طبیعی است که فرد برای پذیرش فقدانی بزرگ، به آن متوسل می شود. امکان دارد ماتم گرفتن شامل انجام مراسم مذهبی به احترام مرده یا گردآمدن با حضور دوستان و افراد خانواده باشد تا در غم مصیبت دیده شریک شوند.
از پس فقدانی عظیم برآمدن
مرگ کسی که دوستش داریم، در هر حالی جانسوز است. در واقع اساس عزاداری در تمام فرهنگ ها تقریبا یکسان است و فقط تفاوت های جزئی با هم دارند. مردم بویژه عزیزان و نزدیکان دیگر فرد داغدیده، درست بلافاصله پس از فوت کسی دور او جمع شده و تنهایش نمی گذارند و مدتی کنارش می مانند. اما عزاداری واقعی پس از این مرحله شروع می شود. در حقیقت عزاداری فرد چند مرحله دارد:
انکار:
در این حالت فرد نمی تواند مرگ عزیزش را قبول کند و همچنان می خواهد او را کنار خود داشته باشد. این حالت چندان دوام نخواهد داشت زیرا بالاخره حقیقت آرام آرام نمایان می شود.
چانه زنی:
در این حالت فرد با این که می داند دیگر چیزی مانند سابق نیست، باز هم زندگی جدید را نمی خواهد و همچنان سعی می کند به عزیزی که از دست داده، بیندیشد و لحظه ای از فکرش خارج نمی شود و در ذهنش او را دائم کنار خود تصور می کند.
خشم و غم :
پس از چانه زنی او مجبور به پذیرفتن حقیقت می شود و آن گاه از این حقیقت بی شفقت خشمگین می شود و تا مدتی وجودش پر از خشم است که بعد بتدریج جای خود را به غم می دهد.
پذیرش :
در نهایت او، مرگ و نبود عزیز خود را می پذیرد و وارد مرحله جدید زندگی اش می شود و تنها خاطره عزیزش را دریادش زنده نگه می دارد.گذراندن تمام این مراحل لازم است تا فرد بتواند روزهای زندگی پیش از مرگ عزیز خود را رها و زندگی جدیدی آغاز کند.
در واقع فرد با طی این مراحل می تواند با تمام درد و رنج هایش روبه رو شود و سرانجام این ضایعه را هضم کند. این مراحل به طور معمول تا یک سال طول می کشد. البته باید گفت عزاداری هیچ گاه تمام نمی شود، همیشه هرکجا فرد قدم بگذارد، ممکن است موضوعی یا مکانی حتی چهره ای شبیه به عزیز از دست رفته اش، او را به یادش آورد و همیشه خاطره اش در ذهن باقی می ماند.
تحمل مرگ عزیزان، آسان نیست
قصه ای که برای همه تکرار می شود
به طور کلی کنارآمدن با مرگ، در تامین سلامت روانی بشر نقش دارد. وقتی یکی از عزیزان شما جان می سپارد، غمگین شدنتان، طبیعی است. بهترین کاری که می توانید انجام دهید این است که خود را تسلیم اندوه کنید و به دنبال افراد دلسوز باشید. از خویشاوندان و دوستانی کمک بگیرید که بتوانند احساسات شما را درباره فقدان عزیزتان درک کنند.
چگونه با مرگ نزدیکان کنار بیاییم؟
بین گروه پشتیبان و افرادی که داغدیدگی مشابه دارند، پیوندی ایجادکنید. احساساتتان را بر زبان آورید و از احساسات خود، دیگران را باخبر سازید؛ برون ریزی احساسات، به شما کمک می کند تا بر فرآیند غمگینی چیره شوید.
منبع: تبیان
مطالب بیشتر برای زندگی بهتر
خرید دستگاه تصفیه آب با شرایط اقساطی
هرگز ناامید نشوید!درمان زوج نابارور
دندان هات رو درست کن و3ساله پرداخت کن!!
راه و رسم داشتن زندگی زناشویی بدون تنش
این آزمون شخصیت شما را مشخص می کند
با چند سوال ساده شخصیتت رو بشناس!
زبان انگلیسی رو کاربردی یادبگیر!
چگونه نزد همسر بیشتر دوست داشته شویم؟
مشاهده تمامی مدلهای لوازم خانگی اسنوا/قیمت
جلوگیری از ورود هوای آلوده به خانه!
یادگیری زبان در کوتاهترین زمان
ماشین لباسشویی با آبکشی شرعی
بلیطت رو به قیمت لحظه آخر بخر!
همین حالا وکیل بگیر
Makan Inc.| All Rights Reserved – © 2013 – 2021
تحمل مرگ عزیزان و کسانی که دوستشان دارید، رنجی عظیم و طاقت فرساست. ممکن است احساس خلاء بی پایان، تنهایی، سردگمی و ناباوری لحظهای رهایتان نکند اما چگونه میتوان این غم و اندوه را تحمل کرد و با آن کنار آمد؟ تحمل مرگ عزیزان و غلبه بر غم و اندوه ناشی از آن کار آسانی نیست ولی گذشت زمان، میتواند مرهمی برای دردهایتان باشد. متاسفانه در برخی از مواقع فرآیند بهبودی به تاخیر میافتد که در این صورت عملکرد اجتماعیتان به کلی مختل خواهد شد. با آگاهی از تفاوت غم و اندوه طبیعی و غم و اندوه ناسازگارانه که باعث اخلال در عملکرد میشود و همچنین اقدام به موقع برای دریافت خدمات روان درمانی میتوانید از وخیم شدن موقعیت و بروز اختلال افسردگی جلوگیری نمایید.
غم و اندوه، پاسخ طبیعی به رنج عاطفی ناشی از دست دادن فردی ارزشمند است که میتواند کل زندگیتان را درگیر کند؛ چرا که سلامت جسم و روحتان را به خطر انداخته و در فرآیند غذا خوردن، خوابیدن و حتی فکر کردن اخلال ایجاد میکند. البته روشهای سازگارانهای برای تحمل مرگ عزیزان و کنار آمدن با غم و اندوه ناشی از آن وجود دارد که با استفاده از این روشها میتوانید میزان ناراحتی خود را کاهش دهید و معنا و هدف جدیدی در زندگی پیدا کنید.
مواجه با فقدانها و از دست دادن عزیزان، مسئلهای اجتناب ناپذیر است، اما افراد باید توانایی لازم برای گذر از این بحران را داشته باشند. نخست باید غم و اندوه خود را درک کرده و آن را بپذیرید. این درد عاطفی ممکن است با بروز احساسات غیر منتظره نیز همراه باشد. توجه داشته باشید که واکنش هر فرد به غم و اندوه از دست دادن عزیزان متفاوت است پس شاید فردی منزوی و گوشه گیر شود و شخص دیگر به تکانشگری و رفتارهای پر خطر روی بیاورد. در این زمان مراقبت جسمی و روانی حائز اهمیت است چرا که جسم و روان ارتباطی تنگاتنگی با یکدیگر دارند. همچنین سعی کنید حمایت افراد نزدیک خود را نیز بپذیرید.
بر اساس مطالعات انجام شده، فم و اندوه چند مرحله مشخص دارد؛ مراحل پنج گانه غم و اندوه بر اساس احساسات بیمارانی که در معرض بیماریهای لاعلاج قرار داشتند عبارتند از: انکار، خشم، چانه زنی، افسردگی و پذیرش. با آگاهی از این مراحل میتوانید فرایند گذر از غم و اندوه را راحتتر طی کنید. برای کسب اطلاع بیشتر از مراحل سوگ در بزرگسالان کلیک کنید.
چگونه با مرگ نزدیکان کنار بیاییم؟
از علایم غم و اندوه میتوان به گریه کردن، گوشه گیری و پرخاشگری اشاره کرد که تقریبا همه افراد در اوایل حادثه آن را تجربه میکنند. سپس با شدید شدن غم و اندوه افراد احساساتی مانند بی فایده بودن، تنها شدن، عدم انگیزه برای بازگشت به زندگی و حتی از دست دادن اعتقادات خود را تجربه خواهند کرد. برای کسب اطلاعات بیشتر در این زمینه، مقاله علایم غم و اندوه را مطالعه فرمایید.
تجربه غم و اندوه در هر شخصی منحصر به فرد است پس میزان و شدت غمگین بودن شما به عوامل زیادی از جمله میزان صمیمت با فرد از دست رفته، سبک زندگی، شیوههای ارتباطی در محیط خانواده، نگرش به زندگی، شخصیت و… وابسته است. التیام درد و تحمل مرگ عزیزان به تدریج صورت میپذیرد و در واقع هیچ جدول زمان بندی وجود ندارد. بعضی از افراد در عرض چند هفته یا چند ماه بهبود مییابند در حالی که این پروسه ممکن است برای برخی دیگر چندین سال طول بکشد.
در باور عموم نگرشهای غلطی در مورد غم و اندوه وجود دارد که از جمله این باورهای غلط میتوان به موارد زیر اشاره داشت:
_انزوا و گوشه گیری برای بهبودی و فراموش کردن غم و غصه مفید است.
_اگر کسی گریه نمیکند یعنی غم و اندوهی ندارد.
_من انسانی قوی هستم و نباید در مورد غم و اندوه خود با کسی صحبت کنم.
_طولانی شدن تجربه غم و اندوه از دست دادن عزیزان طبیعی است.
برای کسب اطلاع بیشتر از نگرش های غلط در مورد غم و اندوه کلیک کنید.
اگر رنج عاطفی ناشی از غم و اندوه از دست دادن عزیزان روند بهبود را طی نکند ممکن است به مشکلات وخیم تری مانند غم و اندوه پیچیده و یا بروز علایم افسردگی تبدیل شود. با مشاهده نشانههای افسردگی و غم و اندوه بسیار طولانی مدت لازم است که هرچه سریعتر به رواشناس مراجعه فرمایید. برای کسب اطلاعات بیشتر در زمینه علائم افسردگی و درمان افسردگی کلیک کنید.
اگر درد از دست دادن عزیزان بسیار شدیدتر از حالت نرمال شود ممکن است از وضعیتی به نام غم و اندوه پیچیده رنج ببرید. کسی که دارای احساس غم و اندوه پیچیده است، در حالت شدید و مزمن سوگ باقی مانده و به عبارت دیگر ممکن است با مشکل پذیرش مرگ عزیز خود رو برو شود. احساس غم و اندوه پیچیده ناشی از دست دادن عزیزان میتواند روال عادی زندگی را مختل کرده و ارتباطات فرد را با خانواده و دوستانش تضعیف کند.
از علائم و نشانههای غم و اندوه پیچیده میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
_اشتیاق شدید برای دیدن عزیز از دست رفته که ممکن است همراه با افکار مزاحم یا تصاویر او باشد.
_انکار مرگ یا تصور زنده بودن شخص و تلاش برای یافتن عزیز فوت شده
_اجتناب افراطی و شدید از هر آنچه که یادآور فرد است.
_بدرفتاری، خشم زیاد، احساس پوچی و خودکشی
از منظر روان شناسی بیان کردن تفاوت بین غم و اندوه با افسردگی، به دلیل داشتن علایم مشترک بسیار زیاد، کار آسانی نیست. غم و اندوه ترکیبی از احساسات مختلف را شامل میشود و نسبت به افسردگی از ثبات کمتری برخوردار است. در واقع ممکن است زمانی که در غم و اندوه از دست دادن عزیزی باشید هنوز هم بتوانید شادی را تجربه کنید ولی در زمان افسردگی، احساس بیهودگی، گناه عمیق و ناامیدی در وجود شما پایدار است. در صورت افسردگی، به روان درمانی نیاز میباشد. برای کسب اطلاع بیشتر از روان درمانی کلیک کنید.
مصرف داروها ممکن است در ابتدا غم و اندوه فرد را تسکین دهد ولی به دلیل عوارض و پیامدهایی که دارد، آخرین راهکار برای درمان افرادی است که غم و اندوه شدیدی را تجربه میکنند. در واقع دارو درمانی به عنوان مسکنهایی موقت برای بهبود وصعیت روانی میباشد. با استفاده از خدمات روان درمانی قادر خواهید بود تا با به کارگیری راهکارهای مقابلهای سازگارانه به روند زندگی عادی خود بازگردید. برای آگاهی بیشتر در زمینه دارو درمانی کلیک کنید.
غم و اندوه ناشی از مرگ عزیزان یک مساله کاملا طبیعی است و با گذر زمان فرد میتواند به زندگی عادی خود بازگردد. اما در برخی مواقع غم و اندوه کاهش نمییابد و یا فرد فکر میکند که این غم او را از پا میاندازد. در این شرایط ضروری است که از یک روانشناس کمک بگیرید تا راههای مقابله با غم و اندوه را به شما آموزش دهد. همچنین روانشناس به شما کمک میکند تا غم به افسردگی تبدیل نشود و در صورت بروز افسردگی به درمان آن میپردازد. روانشناسان مرکز مشاوره حامی هنر زندگی در خدمتتان هستند تا در این زمینه شما را یاری کنند.
برای دریافت مشاوره در زمینه سوگواری می توانید با مشاوران مرکز مشاوره روانشناسی حامی هنر زندگی از طریق تلفن ثابت از کل کشور با شماره 9099075228 و از تهران با شماره 9092305265 تماس بگیرید.
هنر زندگی اولین سامانه مشاوره روانشناسی تخصصی کشور با مجرب ترین مشاوران روانشناسی پاسخگوی سوالات و مشکلات شما در زمینه های مشاوره خانواده ، ازدواج ، طلاق ، تربیت کودک ، جوانان ، مهارت های ارتباطی ، ترک اعتیاد ، مشاوره روانشناسی ، روان درمانی و … می باشد. به امید زندگی شاد و سالم برای یکایک مردم ایران…
با عضویت در خبرنامه، از جدیدترین و بهترین کتاب ها و مقالات روانشناسی اطلاع پیدا کنید…
© کلیه حقوق برای حامی هنر زندگی محفوظ می باشد. انتشار مقالات با ذکر منبع بلامانع می باشد.
همسر ۳۴ سالهی من اخیراً فوت شد. با اینکه برای روبرو شدن با حقیقت تلخ از دست دادنش آمادگی نداشتم، یاد گرفتم تا چگونه با غم خود کنار بیایم و درست مثل هر کس دیگری در این موقعیت، این راه سخت را طی کنم.
در اینجا ۱۰ نکته که میتواند به شما در کنار آمدن با مرگ عزیزان کمک کند را بیان میکنیم:
این اولین نکته برای کنار آمدن با مرگ عزیزان است. وقتی عزیزی را از دست دادید که هیچکس نمیتواند جای او را بگیرد، واقعاً زمان نمایش دادن و گرفتن مراسم تجملاتی نیست. اگر امکان دارد، مراسم را ساده برگزار کنید و اگر دوست ندارید هم، درگیر کارهای مربوط به مراسم نشوید (لااقل برای یک مدت). سعی کنید عوض اینکه به خانواده و فامیل اهمیت بدهید، مراقب خودتان باشید و به خودتان توجه کنید. این امر میتواند از افکار مربوط به برگزاری یک مراسم باشکوه و به اصطلاح آبرومند تا گریه و زاری بیش از حد بهجهت آنکه مبادا دیگران شما را ناراحت ندانند، متفاوت باشد.
بعضیها در مرگ عزیزشان، کافیست تا به فرد از دست رفته فکر کنند و اشکشان سرازیر شود و این رویه برایشان تا سالها ادامه دارد. ما حیواناتی اجتماعی هستیم که روابط محکمی را با عزیزانمان ایجاد میکنیم. وقتی هنگام مرگ عزیزی فرا میرسد، احساساتمان بسیار خدشهدار میشود. حتی اگر هزاران بار نیز از ته دل گریه کنید، بدانید که راههای زیادی برای احساس و بیان دلتنگیتان وجود دارد.
گروههای حمایتگر را میتوانید از طریق گروهها و اجتماعات متفاوت پیدا کنید. میتوانید بهطور خصوصی از یک رواندرمانگر هم کمک بگیرید. یک یا چند دوست صمیمی در این دوران به شما کمک بسیاری میکند. بستگان و فامیل نیز در تسلی خاطر نقش بسیار بااهمیتی دارند. شاید به همین دلیل است که در مراسم عزاداری، همه دوستان و آشنایان را فرا میخوانیم. بدینوسیله از دیگران طلب همدلی و همراهی میکنیم.
چگونه با مرگ نزدیکان کنار بیاییم؟
من یک ماه بعد از فوت همسرم به حیاطمان رفتم و متوجه بشکه خالی کوچکی شدم که وارونه افتاده بود. هنگامیکه آن را برگرداندم، صدها موجود جیرجیرک شکل کوچک از آن زیر پریدند و همه جا پخش شدند. این جیرجیرکها مانند همان خاطرههایی است که مخفی شدهاند و ممکن است بهطور غیرمنتظره با آنها روبرو شوید. پس برای این روبرو شدنها آماده باشید.
من مجبور شدم که سنگ توالت را عوض کنم و این پروسهی پیدا کردن یک لولهکش مناسب و تمیز کردن کل کف خانه و … دردسر بسیاری داشت.
این اتفاقها همیشه رخ میدهند، حتی اگر در بدترین مرحله از زندگیتان باشید. بهتر است برای انجام کارهایتان از دیگران کمک بگیرید.
احساس غم، ناامیدی و خستگی را شاید نتوان اندازه گرفت، ولی اگر مقیاسی فرضی برای آن در نظر بگیریم، غم مطمیناً از همه شدیدتر است. و غم ازدست دادن در میان سایر غمها، از همه شدیدتر میباشد.
مردم گاهی متوجه نیستند. نمیدانند چکار کنند، چه بگویند، چگونه کمک کنند. نمیدانند که چه چیز شما را آرام میکند و یا برعکس داغ دلتان را تازهتر میکند. پس سعی کنید خیلی حرفهای آنها را که غالباً با نیت خیر زده میشود، به خود نگیرید.
کنار آمدن با مرگ عزیزان مستلزم آن است که احساس گناه نکنید. معمولاً بعد از از دست دادن فرد عزیزتان، خود را بهخاطر هر آنچه انجام داده یا ندادهاید، سرزنش میکنید و احساس ناراحتی میکنید. فکرهایی مثل: «من نباید آنقدر بهش برای انجام ندادن کارهای خونه غُر میزدم»، «چرا بیشتر بغلش نکردم، چرا بهش بیشتر نگفتم که دوستش دارم» و … . اکثر مردم بعد از فوت عزیزشان این فکرها به سراغشان میآید. ولی اینجور خودمقصرپنداریها به شما کمکی نخواهد کرد.
من همیشه وقتی همسرم چیزهای گران و بیخودی را برای خودش میخرید، کلی سخت میگرفتم.
حالا دیگر نگهداشتن آن احساسات بد درباره هر چیزی که آن موقع بهنظرتان مهم آمده، فایدهای ندارد. وقتی تنها باشید، دیگر هیچ چیز بدان شکل معنایی ندارد. پس بهخاطر کینههای قدیمی عصبانی نباشید. هردوی شما در آن زمان بهترین خود بودهاید.
آخرین نکته در کنار آمدن با مرگ عزیزان آن است که بدانیم زمان به نفع ما است. هر خاطرهای نمیتواند باعث آن شود که شما بخواهید سرتان را بگذارید و بمیرید. زمان بهترین چیز شفابخش نیست ولی بهمرور خاطرات را کمرنگ میکند. با مرور زمان، شما از مرحله غم سخت و غیرقابل تحمل، به مرحلهی غم قابل تحمل میروید.
Psychologytoday.com
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *
دیدگاه
نام *
ایمیل *
وب سایت
ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی مینویسم.
سایز الت تناسلی شما از نرم طبیعی نیز بزرگتر است. ضمن انکه با…
سایز قطعی را نمی توان گفت ولی تا 18 و 19 سالگی امکان رشد وجو…
سلام ۱۶ سالمه و … ۱۴ سانت میخواستم بدونم تا ۱۸ سالگی به ۱۷…
سلام من 16سالمه و تازه 12روزه رفتم 17سالگی قدم 180 و وزنم 62…
سوزان اندرسون بنیاد فرهنگ زندگی…
میشه لطفا بگین نویسنده کتاب رهایی از غم جدایی کیست که بتونم…
درمان قطعی زود انزالی
درمان افسردگی بدون دارو
عشق بازی
سریعترین درمان افسردگی
دکتر کامیار سنایی
عشق بازی با زن+تحریک جنسی
ترک اعتیاد به دیدن فیلم پورن
تعریف اضطراب
درمان اضطراب شدید بدون دارو
درمان اضطراب اجتماعی
چگونه با مرگ نزدیکان کنار بیاییم؟
نقاط حساس بدن زنان
درمان قطعی وسواس فکری شدید
جملات پایان رابطه
درمان قطعی اختلال دوقطبی
درمان دیر انزالی
دکتر روانشناس ایرانی درالمان
روانشناس ایرانی در کویت
روانشناس در انگلستان
روانشناس در دبی
روانشناس در استرالیا
روانشناس ایرانی در تورنتو
روانشناس در گرگان
روانشناس ایرانی در سوئد
روانشناس در غرب تهران
روانشناس در لس انجلس
بهترین روانشناس
دکتر روانشناس خوب
سایز الت تناسلی شما از نرم طبیعی نیز بزرگتر است. ضمن انکه با…
سایز قطعی را نمی توان گفت ولی تا 18 و 19 سالگی امکان رشد وجو…
سلام ۱۶ سالمه و … ۱۴ سانت میخواستم بدونم تا ۱۸ سالگی به ۱۷…
سلام من 16سالمه و تازه 12روزه رفتم 17سالگی قدم 180 و وزنم 62…
سوزان اندرسون بنیاد فرهنگ زندگی…
میشه لطفا بگین نویسنده کتاب رهایی از غم جدایی کیست که بتونم…
The online version of the Iranian daily Hamshahri
ترجمه – لادن نصیری:
بروز غم و غوطهورشدن در اندوه فراوان بعد از مرگ هریک از نزدیکان، طبیعی است.
دائما او را با شنیدن یک آهنگ، دیدن عکسها و یادآوری زمانهای با هم بودن، به یاد میآورید و نگران هستید که با واقعیت ازدستدادن کسی که برای شما ارزش فراوانی داشته چگونه کنار بیایید. مرگ ترسناک است؛ خواه در مورد پدربزرگ شما باشد که با مرگ طبیعی فوت کرده و خواه در مورد یک دوست که ناگهان از دنیا رفته است.
این احساسات، طبیعی هستند ولی کمکهای مورد نیاز، برای شما فراوانند. درمانهای گوناگون و روشهای غلبه بر این وضعیت میتوانند شما را به حالت قبل بازگردانند.
اندوهگینبودن، مرحلهای سخت از زندگی است که انواع گوناگونی دارد. مرگ کسی که مدت مدیدی از بیماری رنج برده، قابل انتظار است. در چنین وضعیتی مراسم ترحیم، فرصت مناسبی برای اقوام و دوستان است تا به اندوه هم توجه کرده و از هم حمایت کنند و با این روش سنتی است که عاقبت غم و اندوه به پایان خواهد رسید. با این حال، مرگ نزدیکان حتی اگر غیرمنتظره هم نباشد باعث جراحات روحی است و کنارآمدن با آن نیازمند گذشت زمان است.
چگونه با مرگ نزدیکان کنار بیاییم؟
مواجهه ناگهانی با اندوه
مواجهه با اندوه ناشی از مرگ ناگهانی و غیرمنتظره میتواند بسیار آسیبزا باشد و باعث بروز مشکلات روانی شود. ممکن است دوست صمیمی شما در یک سانحه جان خود را از دست بدهد یا معلم شما براثر یک بیماری فوت کند. غلبه بر اندوه ناشی از این وقایع به زمان زیادی نیاز دارد زیرا شخصی که به طور ناگهانی در برابر غم فقدان عزیزی قرار میگیرد دچار بههم ریختگی شدید احساسات میشود.
نوع دیگر، اندوه ازدستدادن نزدیکان در زمانی است که در وضعیت قطع رابطه با آنها بودهاید. اینگونه وضعیتها میتوانند باعث بروز احساس شدید بیهودگی و فقدان شود. مقابله و سروسامان دادن به اینگونه احساسات اغلب باعث پریشانی و سردرگمی میشوند و فرد از اینکه نتوانسته متوفی را برای آخرین بار ببیند و با او خداحافظی کند دچار ناامیدی و اندوه شدید میشود.
۵مرحله بروز اندوه که اغلب مردم آنها را تجربه کردهاند به شرح زیر است:
۱ – انکار وانزوا: در این حالت منزوی میشوید ولی سعی میکنید منکر شوید که این اتفاق بر فعالیتهای روزانه و روابط با دوستانتان تاثیر گذاشته است. مدتزمان این مرحله بسته به شرایط، متفاوت است.
۲ – خشم: در این حالت، نسبت به کسی که باعث ناراحتی شما شده، احساس عصبانیت پیدا میکنید (هرچند آن شخص از دنیا رفته باشد). بعضی اوقات نیز خود را مسئول بروز آن حادثه میدانید.
۳ – متوسلشدن: در این مرحله، احساس عدمتوانایی در روبهروشدن با واقعیت، خود را نشان میدهد. ممکن است به خدا متوسل شوید و مثلا بپرسید اگر من آدم پاکی باشم این درد و اندوه را از من دور میکنی؛ اگر باعث خوشحالی دیگران شوم به من کمک میکنی؟!
۴ – افسردگی: در این مرحله حالت سستی و کرخی بروز میکند. البته عصبانیت و اندوه، خود باعث بروز افسردگی میشود. این مرحله از چند روز تا ۲ماه طول میکشد.
۵ – پذیرفتن: آخرین مرحله غمگینبودن است و از آن پس شما توانایی پذیرفتن واقعیت را دارید.
روشهای غلبه بر غم
تقسیم غم ازدستدادن عزیزان با دیگران بسیار مفید است. میتوانید برای یک دوست صمیمی نامه بنویسید. همچنین حضور بر سر مزار او حتی اگر برای اولین بار مشکل باشد بسیار لازم و مفید است. نکتهای که باید به خاطر بسپارید این است که نباید با درد و غم خویش تنها بمانید. راههای بسیاری برای کمک به شما در غلبه بر این اندوه وجود دارد.
۱- گفتوگو یکی از بهترین روشها، صحبت راجع به غم فقدان است. صحبت با کسانی همچون دوستان، مشاوران، معلمین و… میتواند جهت کسب احساس بهتر مفید باشد. اگر برای صحبتکردن آمادگی ندارید، میتوانید در گروههای مشاورهای شرکت کنید.
۲- احساس خود را بروز دهید تشریح احساسات میتواند در کنارآمدن با موضوع به شما کمک کند. گریستن، نوشتن یا شرکت در فعالیتهای آفرینشی مثل هنرهای دستی و موسیقی، از این جمله هستند. آیا احساس آرامش پس از گریه را تجربه کردهاید؟ گریه باعث تخفیف احساس اندوه میشود. اگر سازی مینوازید، خلق یا نواختن یک تصنیف، آرامبخش است؛ درست مانند گوشدادن به آهنگ مورد علاقه. از اینکه با گوشدادن به یاد شخص ازدسترفته میافتید، نهراسید زیرا این ترس عادی است و بهمرور از بین میرود.
مطالعات نشان میدهند که درمان با استفاده از هنر به رفع افسردگی و اندوه کمک میکند. این نوع معالجه (با استفاده از نقاشی، کوزهگری، نویسندگی و…) باعث تشریح بصری افکار و احساسات میشود. درمان هنری میتواند به صورت فردی انجام گیرد ولی موفقیت آن در صورت انجام گروهی تضمین شده است.
۳- کمکگرفتن یکی از مشکلترین کارها در صورت بروز مشکلات روحی، درخواست کمک است. اگرچه این کار مشکل است ولی میتوانید از صحبت با مشاوران متخصص و روانشناس به نتایج خوبی برسید. مشاوران میتوانند به وسیله صحبتکردن با شما یاریتان کنند.
۴- حرکت را شروع کنید
سختترین کار دنیا، کنارآمدن با مرگ عزیزان است. ممکن است طولانیشدن زمان درمان، شما را نگران کند ولی باید بدانید تمامی این عکسالعملها عادی است.
پیشنهادهای موفق میتوانند شما را یاری دهند تا با روشهای سودمند و صحیح، خود را به وضعیت عادی گذشته بازگردانید. به خاطر داشته باشید که نباید تنها بمانید. فراموش نکنید که زمان مورد نیاز باید بگذرد تا وضعیت عادی بازگردد. سرانجام شادی بازمیگردد و شما میتوانید باز از دوستداشتن دیگران لذت ببرید.
نویسنده: نرم افریم
حقوق همشهریآنلاین متعلق به موسسه همشهری است
Copyright © 2020 HamshahriOnline, All rights reserved
مطلبی که تحت عنوان روانشناسی مرگ مطالعه می فرمائید مربوط به نحوه بر خورد ما با مرگ نزدیکان است.
●مرگ نزدیکان
هر از چند گاهی خبر فوت یكی از بستگان ، دوستان و نزدیكانمان خواب غفلت را از سرمان می پراند. و اگر آن عزیز از دست رفته یكی از افراد خانواده ما باشد به ویژه همسر، می تواند ، شوك شدیدی نیز بر ما وارد كند.
چگونه با مرگ نزدیکان کنار بیاییم؟
در حوزه روانشناسی ، فشارهای روانی و مشكلات به دسته های مختلف تقسیم می شوند كه در بعضی مواقع آدمی با استفاده از توان و استعداد خود یا دیگری ، می تواند آنها را حل كرده یا تغییر دهد و بعضی مسائل نیز هست كه صرفاً باید آنها را تحمل كرد.
اما مرگ از مقوله دوم است. یعنی ما نمی توانیم آن را حذف كنیم. بهتر است بگوئیم كه سهم هر كس از مرگ عادلانه بوده و سهم هیچ كس ضایع نمی شود. خیلی چیزها، و اتفاقات، ممكن است كه نصیب ما نشود ، ولی آسوده خاطر باید بود كه حتی اگر سرمان شلوغ باشد و نتوانیم به مرگ فكر كنیم یا برای آن برنامه ریزی كنیم ، بازهم سهم و نوبتمان در دفتر حی قیوم محفوظ است. پس می توان گفت كه مرگ حتمی است و چون به « وجود» ما مربوط می شود ، اساسی و بیشتر اوقات تنش زاست.
● با مسئله مرگ خود و مرگ نزدیکان چگونه كنار بیاییم؟!
۱) به جای اینكه همواره از اساسی ترین مسئله زندگیمان فرار كنیم ، یا خود را به فراموشی بزنیم یا خود را به چیز دیگری سرگرم كنیم. بهتر آن است كه در طول زندگی حداقل یكبار صمیمانه با آن روبرو شویم و تكلیف خود را با آن روشن سازیم. اگر از نظر محتوایی به مرگ نمی اندیشیم ، و برای زندگی برنامه نمی ریزیم ، حداقل در مورد چگونگی برخورد خودمان و بستگانمان با مرگ برنامه ریزی كنیم.
۲) در آموزه های دینی درمورد نوشتن وصیت نامه ، یاد مرگ ، گذر به قبرستان و …. بارها شنیده ایم. حالا بیائیم با همسر و فرزندان، برادر و خواهر و والدین خود برنامه مرگ خود و سایر افراد خانواده را مرور كنیم. باید مطمئن باشیم كه می توانیم در این خصوص، برنامه بریزیم ، چون فقط و فقط یك مجهول داریم و ما بقی مسائل معلوم و آشكار است. و آن مجهول نیز نوبت مرگ ما در رابطه با دیگر مرگ نزدیکان هست. ( كه البته زیاد هم مهم نیست) . مهم این است كه مسئله مرگ قوی و واضح وجود دارد و آماده برنامه ریزی هست.
۳) از آنجا كه اغلب اوقات به هنگام پیشامد مرگ نزدیکان، به علت هیجانات شدید ، و تالمات روحی تصمیم گیری مشكل است ، گنجاندن بعضی موارد در برنامه ریزی مرگ خود یا عزیزانمان ضروری است.
الف) چون معمولا مرگ از ما اجازه حضور نمی گیرد تا به مانند عروسی ، تدارك ببینم . لذا بهتر است مبلغی برای چنین مراسمی در نظر بگیریم.
ب) تكلیف بدهی ، دفتر چه های قسط ، سرمایه گذاریها، دیون ، اموال منقول و غیر منقول را روشن سازیم و به جای بازماندگان خودمان برای خودمان حلالیت های لازم را بطلبیم.
ج ) كیفیت مراسم ها ، خیرات ها ، نوع سخنرانی ، مداح ها ، مسائل مربوط به تهیه قبر و … را مشخص كنیم. بهتر است متنی كه حاصل تجربه ما در زندگی هست را تهیه كنیم تا سخنران از زبان ما برای مستمعین قرائت كند.( به عنوان قسمتی از وصیت نامه)
د ) نحوه اطلاع رسانی به دوستان را در برنامه بگنجانیم ، اگر خودمان سلیقه خوبی داریم می توانیم حداقل در مورد خودمان اعلامیه ترحیم تهیه و جای تاریخ آن را خالی بگذاریم( بهتر است از جملاتی مانند « مرگ زود هنگام » ، « مرگ نا بهنگام» و یا « مرگ ناگهانی» در اعلامیه ترحیم استفاده نكنیم، چون ممكن است امر بر ما مشتبه شود و فكر كنیم كه مرگ زمان خاصی دارد.)
هـ ) از آنجا كه به هنگام مرگ نزدیکان ، برون ریزی هیجانات و غمها اجتناب ناپذیر است، در مورد كیفیت گریه كردن و یا نحوه سرو صدا كردن و بی تابی ، از هم اكنون ،فكری كنیم.
۵) خیلی خود را موظف به گفتن یك امر محال نكنیم. مثلاً به هنگام صحبت در مورد مرگ، بسیار شنیده می شود كه از جمله « خدا نكنه» استفاده می شود. البته افراد منطقی تر این جمله را عقلانی تر می گویند . بدین صورت:« بعد از صد سال یا دویست سال …» یا اینكه « اگر یك روزی مرگ فرا رسید» . كه این هم اگرچه از جمله« خدا نكنه » بهتر است، ولی بازهم هیچ كس حتی خدا یك چنین قولی را مبنی بر زندگی طولانی به ما نداده است. لذا بهتر است از ادبیات روان تری در رابطه با مرگ استفاده كنیم.
شاید با خواندن متن بالا تا اینجا كمی تعجب كنیم ، و فكر كنیم این حرفها كمی یا حتی خیلی غیر منطقی است. ولی با خواندن مطلب ذیل شاید تا اندازه ای بتوانیم ، نوع دیگر دیدن و اندیشیدن را نیز تجربه كنیم.
از نظر روانشناختی وقتی مرگ عزیزانمان اتفاق می افتد ، ۴ مرحله متوالی به ترتیب اتفاق می افتد كه باید از این مراحل عبور كرد.
۱ ) مرحله انكار
۲ ) مرحه خشم
۳) مرحله غم
۴) مرحه پذیرش
چگونه با مرگ نزدیکان کنار بیاییم؟
۱) مرحله انكار
قبول مرگ نزدیکان بسیار غیر ممكن خود را نشان می دهد. این مسئله مخصوصاً در حوادثی كه منجر به مرگ مغزی می شود بیشتر مشهود است. بی دلیل نیست بیشتر بازماندگان فردی كه مرگ مغزی شده است، با اهداء اعضاء موافقت نمی كنند. چون انكار واقعیت مرگ یكی از مراحل است. برنامه ای كه در بالا به آن اشاره كردیم كمك موثری به ما می كند كه این مراحل را به خصوص مرحله انكار را به سرعت سپری كنیم.
۲) در مرحله خشم
در اینجا اگرچه مرگ نزدیکان را باور كردیم ولی نسبت به علل آن خشم می گیریم و جالب این است كه این خشم را ممكن است به دیگران نیز انتقال دهیم. این مسئله را بیشتر در چنین حوادثی شاهد هستیم : تصادفات رانندگی ؛ سكته هایی كه به خاطر یك بگو مگو پیش آمده؛ یا در اتاق عمل جراحی كه ممكن است با پزشك سر دعوا برداریم .
لذا به هنگامی كه در این مرحله هستیم ، ممكن است حرفهای ناشایست به مسببین بزنیم یا دست به انتقام یا رفتارهای تهدید كننده بزنیم. اگر فردی به علت تصادف باعث مرگ كسی شده است ، بهتر آن است كه در این مرحله ، اقدامی به گرفتن رضایت از بازماندگان متوفی نكند كه نتیجه عكس خواهد گرفت. اگر هم مسببی برای مرگ نزدیکان نیابیم ممكن است خدایی ناكرده ، شروع به شكایت از خدا بكنیم ، مثلا « خدایا چرا باید اینطور می شد یا …» . برنامه ریزی مرگ كه در این یادداشت اشاره شد ، موجب عبور سریع از مرحله خشم می شود.
۳) مرحله غم
نسبت به سایر مراحل قبل طولانی تر است. ولی حداكثر نباید از شش ماه بیشتر شود. در غیر این صورت ، مسئله افسردگی و درمان آن باید در نظر گرفته شود. برنامه ریزی برای مرگ ، كمك فراوانی در جهت كوتاه شدن این مرحله می كند.
تمركز زدایی نیز تكنیكی هست كه می تواند در این زمینه به فرد غمگین كمك كند و آن اینست كه به جای تمركز بر روی خاطراتی كه با متوفی داشته ایم. دنیای دید خود را وسیع كنیم و وقت بیشتری با زندگان بگذاریم ، یعنی كسانی كه هنوز نوبت از دست رفتنشان نرسیده است. بیشتر اوقات فقط یك مرگ نزدیکان دیده ایم و این فرصت خوبی است كه بیشتر به دیگر عزیزانمان نزدیك شویم و قدر آنها را بدانیم.
۴) مرحله پذیرش كه از دید عموم
به اشتباه فراموشی مردگان نام گذاشته می شود، مرحله آخر در رابطه با مرگ نزدیکان است. همه باید به این مرحله برسند ولی برنامه ریزی در مورد مرگ اولاً باعث تسهیل این روند می شود ؛ ثانیاً موجب سرعت آن می شود ؛ ثالثاً عوارض منفی ناشی از داغ عزیزان را از بین می برد،به علاوه اینكه به ما در خودشناسی بینش می دهد.
استفاده دیگری كه از این مراحل می شود ، نحوه تسلی دادن به بازماندگان و داغ دیدگان است. اگر ما با این مراحل آشنا باشیم ، به نحو موثر و مفیدی با بازماندگان همدردی می كنیم:
الف) به فرد داغ دیده مخصوصاً در مراحل نخست ، نصیحت نكنیم مثلا اینكه «این شتری هست كه در خانه همه می خوابه » یا اینكه « تو باید صبور باشی ، تو باید تكیه گاه باشی ». همچنین به او نگوئیم « تو غمگین نباش ، او الان در بهشت جایش خوب است » .
ب ) بیشترین كمك ما به داغ دیدگان ابراز همدردی با جملاتی مانند: « فوت عزیزتان برای ما نیز بسیار متاثر كننده بود» یا « واقعا داغ بزرگی برای شما بوده »یا « الان لحظات سختی باید برای شما باشد».
ج ) شاید بتوان گفت سكوت و در آغوش گرفتن داغ دیده، كمك بسیار موثری به او در طی كردن مراحل چهارگانه پذیرش مرگ است.
د )كمك به داغ دیده در جهت كارهای اجرایی متعدد از قبیل ،كارهای پزشكی قانونی، هماهنگی جهت صدور مجوز و كفن و دفن، هماهنگی مراسمات و …. ، بسیار در تسكین داغ دیده موثر است.
هـ ) در مرحله سوم یعنی غم ، كه معمولاً مراسمات تمام شده و شركت كننده گان نیز دور فرد را خلوت كرده اند و بیشتر بعد از هفتم یا چهلم نمود پیدا می كند، بهتر است كه به این افراد سر بزنیم ، یا آنها را به منزل دعوت كنیم . همچنین با صحبت های شناختی ،فلسفی یا توصیه های دینی و نصیحت هایی را كه در بند (الف ) آورده شده، می توانیم مرحله خروج از غم مرگ نزدیکان و پذیرش را سهل كنیم. به شرطی كه بستر مناسبی از نظر محیطی فراهم كرده باشیم.
در خاتمه باید به این موضوع اشاره كنیم كه برنامه ریزی برای مرگ كه در اوائل این یادداشت توضیح داده شد. اولا عبور از چهار مرحله كنار آمدن با مرگ عزیزان را تسهیل می كند .
ثانیاً پرداختن به این برنامه ، ناخودآگاه ما را به سوی فلسفه زندگی و مرگ می كشاند و می تواند باعث تغییر در رویه زندگی ما شود. با این برنامه ما متوجه این نكته مهم می شویم كه آرزوها و برنامه های خیالی و زیادی برای اهداف نه چندان روشن آینده خود داریم ، لیكن مرگ را كه كاملا طبیعی و در كنار ماست و مهمترین مرحله زندگی را تشكیل می دهد ، غیر منصفانه نادیده می گیریم.
مرگ را هم اكنون برای خود و عزیزانمان با برنامه قبلی بپذیریم ، قبل از آنكه بدون آمادگی، ما را فراگیرد.
چطور با مرگ نزدیکان خود کنار بیاییم,از دست رفتن عزیزان، تنش زا ترین رخداد زندگی هر فردی به شمار می رود که چه بسا به پیدایش بحران های جانکاه عاطفی می انجامد. آدمی پس از جان سپردن عزیز دلش، داغدیده می شود و این حالتی است که درواقع آن را «بی نصیبی ناشی از مرگ» می نامند.
آگاهی از توقعاتوقتی عمر کسی به پایان می رسد، حتی زمانی که چشم به راه مرگ باشد، به احتمال زیاد دستخوش هیجانات زیادی می شود.
چگونه با مرگ نزدیکان کنار بیاییم؟
افراد بسیاری گزارش داده اند که بلافاصله پس از بروز نشانه های جان باختن عزیزان ابتدا احساس کرختی و بهت زدگی داشته اند، اما فرایند غم و درد، نظم خاصی ندارد.بخشی از احساسات احتمالی انسان هنگام مواجهه با این بحران «انکار، ناباوری، آشفتگی، ضربه، تکان، اندوه، آرزو، خشم، خواری، یاس و گناه» است. این احساسات، واکنش های طبیعی و بهنجار در برابر «نیستی» است.
شاید خود را آماده شدت و تداوم عواطف و این که حالات روحی تان با چه شتابی دگرگون می شوند، نکرده باشید. ممکن است در مورد ثبات بهداشت روانی خود تردید کنید، اما مطمئن باشید که چنین احساساتی سالم و مناسب هستند و به شما کمک می کنند که با چنین ضایعه ای، کنار بیایید.
به یاد بسپارید!درک عمیق تاثیر فقدانی جانگذار، به زمان نیاز دارد. هرگز دمی از یاد عزیز از دست رفته تان، غافل نمی شوید، ولی زمان درد و رنج این مصیبت را به آرامی می شوید و با خود می برد و شما به زندگی عادی خود باز می گردید.
عزاداری برای محبوبتحمل مرگ عزیزان، آسان نیست. در غم از دست دادن آن ها به سوگ می نشینیم و غصه می خوریم.
شیون و مویه، فرایندی طبیعی است که فرد برای پذیرش فقدانی بزرگ، به آن متوسل می شود. امکان دارد ماتم گرفتن شامل انجام مراسم مذهبی به احترام مرده یا گردآمدن با حضور دوستان و افراد خانواده باشد تا در غم مصیبت دیده شریک شوند.سوگواری، مسئله ای شخصی است که امکان دارد ماه ها و سال ها طول بکشد.همه ما خوب می دانیم که مرگ و نیستی، جزئی از زندگی است. به راستی، مفهومی واقعی به وجودمان می بخشد زیرا به ما یادآوری می کند که حیات چقدر گران بهاست.
غصه خوردن، نمود بیرونی ضایعه ای است که بر شخص وارد شده است. شاید اندوه وی از نظر جسمی، عاطفی و تن نکردشناسی (فیزیولوژی) بیان شود؛ برای مثال گریستن، نمایش جسمانی و افسردگی، تجلی روانی است.
بیان این احساسات بسیار اهمیت دارد. مرگ، مسئله ای است اجتناب ناپذیر، نادیده گ رفتنی یا ردکردنی.
در نظر اول، شاید رهایی از درد و رنج مفید به نظر برسد، اما پرهیز یکباره از غم، امکان ناپذیر است. روزی همان احساسات نهان باید زدوده شوند وگرنه ممکن است به ایجاد بیماری های جسمی یا روانی منجر شوند.
اغلب افراد، نشانه های جسمی توأم با غم واندوه را آشکار می سازند. درد معده، بی اشتهایی، به هم خوردگی روده، اختلال خواب و کم توانی، همگی علائم شایع غصه های طاقت فرسا هستند.
در میان همه فشارهای روانی زندگی، «عزاداری»، دستگاه دفاع طبیعی بدن را به طور جدی تحت تاثیر قرار می دهد.
شاید امراض موجود وخامت یابند یا عوارضی جدید بروز کنند. چه بسا واکنش های عاطفی فراوانی مانند حمله های اضطرابی، خستگی و پریشان دلی بی اندازه و اندیشه خودکشی، واکنش طبیعی هر فردی در برابر جان باختن دیگری است.
از پس فقدانی عظیم برآمدنمرگ کسی که دوستش داریم، در هر حالی جانسوز است. واکنش های بشر تحت تاثیر شرایط مردن است، به ویژه وقتی ناگهانی یا تصادفی اتفاق افتد. همچنین ارتباط وی با مرده در واکنش هایش اثر می گذارد.مرگ کودکاز دست دادن فرزند موجب بروز احساس شدید بی عدالتی شده و تمام استعدادها و رویاهای فرد را یکباره به باد می دهد. ممکن است پدر و مادر در مقابل مرگ فرزند خود احساس مسئولیت کنند و برایشان اهمیت نداشته باشپد که این نگرش تا چه اندازه نامعقول است.
درضمن ممکن است حس کنند که بخش بسیار مهمی از هویت خود را از دست داده اند.
مرگ همسرمرگ همسر، بسیار آسیب زا و تکان دهنده است. گذشته از آسیب روحی شدید، مرگ ممکن است سبب بروز بحران مالی در خانواده شود؛ اگر همسر، منبع اصلی کسب درآمد خانواده باشد!
چنین فقدانی گاهی موجب می شود زن و شوهر باقی مانده، وظیفه مراقبت از فرزندان را به تنهایی عهده دار شده، خود را با زندگی مجردی وفق دهد و حتی به سر کارش بازگردد.
افراد کهنسال هم با از دست دادن همسرشان، آسیب پذیر می شوند، زیرا مفهوم این ضایعه، از کف دادن عمری سرشار از تجربه های مشترک است. درچنین مرحله ای، احساسات مربوط به «تنهایی» به احتمال زیاد با مرگ دوستان صمیمی در هم می آمیزد.
ضایعه ناشی از خودکشیخودکشی، یکی از سخت ترین مرگ و میرهایی است که باید آن را تحمل کرد. بر اثر این گونه تلفات جانی، احساس گناه، خشم و شرمندگی بر دوش بازماندگان سنگینی می کند و آن ها خود را مسئول مرگ می دانند.زندگی غمبارکنارآمدن با مرگ، در تامین سلامت روانی بشر نقش دارد. وقتی یکی از عزیزان شما جان می سپارد، غمگین شدنتان، طبیعی است. بهترین کاری که می توانید انجام دهید این است که خود را تسلیم اندوه کنید و به دنبال افراد لسوز باشید.
از خویشاوندان و دوستانی کمک بگیرید که بتوانند احساسات شما را درباره فقدان عزیزتان درک کنند.
چگونه با مرگ نزدیکان کنار بیاییم؟
بین گروه پشتیبان و افرادی که داغدیدگی مشابه دارند، پیوندی ایجادکنید. احساساتتان را بر زبان آورید و از احساسات خود، دیگران را باخبر سازید؛ برون ریزی احساسات، به شما کمک می کند تا بر فرایند غمگینی چیره شوید.
0