چگونه بعد از برون فکنی به جسم برگردیم

 
helpkade
چگونه بعد از برون فکنی به جسم برگردیم
چگونه بعد از برون فکنی به جسم برگردیم

artist

بسم الله الرحمن الرحیم 

وقتی شما میخوابید،خواب میبینید! همین خواب یه جور برون فکنیه البته خیلی مبهم.برون فکنی یعنی این که روحتون رو از بدنتون بیارید بیرون(البته قسمتی از روح رو) و هر جا که خواستید برید و همه چیز رو ببینید و هیچ کس شما رو نبینه و اون چیز هایی که شما دیدید ، همه واقعا در اون لحظه در حال وقوع بودن.یعنی ممکنه الان یکی برون فکنی کرده باشه،و شما الان دارید این مطلب رو میخونید،اون طرف شما رو همین الان ببینه و وقتی که اون طرف به جسمش برگرده تمامی چیز هایی که تو برون فکنی دیده بود رو یادش میاد.پس همین طوری میشه از همه چی سر دراورد.

ولی فضولی در این کار خوبی نیست و ممکنه که خدا هم شما رو در حال برون فکنی به طرف خودش هدایت کنه! و دیگه برنگردین! و همون طوری تو خواب بمیرین! پس مراقب رفتارتون باشید.

  *هر کسی در طول زندگی خودش حد اقل 2 بار برون فکنی کرده چه خواسته و چه ناخواسته.دست خودش نبوده و یکی از علائمش اینه که وقتی خوابید فکر میکنید نمیتونید تکون بخورید،یا هر چی داد میزنید صداتون در نمیاد! یا این که یه چیزی افتاده روتون نمیتونید حرکت کنید و ممکنه در اون لحظه حتی گریه هم بکنید چون حالت بدیه اگه این اتفاق ها در شما رخ داده بدونید که یه نوع برون فکنی ساده انجام شده . اگه اتفاق نیافتاده،بازم برون فکنی کردید،ولی یادتون نمونده وقتی که از خواب بیدار شدین! 

چگونه بعد از برون فکنی به جسم برگردیم

قضیه ی مرگ هم که خیلی واضحه:وقتی طرف میره جای بسیار دور،ممکنه طناب(همون ارتباط) روح با جسد به هر دلیلی قطع بشه! برای همین هم هست که توصیه میکنن در اولین برون فکنی زیاد دور از جسد نرید و همون دورتا دور جسد بگردید و بعد از مرور زمان کم کم فاصله رو زیاد کنید. حتما از خودتون میپرسید که اگه این طوریه چرا کسانی که برون فکنی میکنن نمیرن به این ستاره شناس ها کمک کنن! این طوری که خیلی راحت میشه از همه چی سر دراورد. من جواب این سوالو از کسی شنیدم که اینجا می نویسم: خود ناسا شرایطی رو برای بعضی از افرادشون آماده میکنن و بهترین استاد ها در زمینه ی خروج روح رو استخدام میکنن و… 

روش های انجام برون فکنی : 

تا این جا که همش مقدمه بود از این جا به بعد یه کم عملی تر میشیم!. 

برای برون فکنی روش های زیادی وجود داره که کامل ترینشون کتاب برون فکنی در 30 روز) هست که متونید برید بخرید. ولی این کتاب به درد بعضی ها نمیخوره،چون 30 روز برای اون ها خیلی زیاده ! مثل خود من! که اصلا حوصله ندارم 30 روز صبر کنم.

اما روش های برون فکنی بهتره که یه دعایی قرآنی آیه الکرسی یه چیزی بخونید که اتفاقی نیافته): 

1-وقتی که خوابتون میاد به سقف نگاه کنید،آرامش داشته باشید ، حالا دستاتون رو طوری که خسته نمیشید بالا نگه دارید(میتونید از آرنج به بعد رو بالا نگه دارید)حالا کم کم خسته تر میشید و کم کم میرید تو خواب ولی تا میخواد خوابتون ببره،دستتون خود به خود میافته و شما با اون ضربه بیدار میشید،تا بیدار شدید دوباره دستتون رو به حالت قبلی برگردونید و دوباره همون اتفاق قبلی میافته.یعنی شما میخواید بخوابید،ولی بیدار میشید. 

انقدر این کارو بکنید که دیگه کاملا برید تو حالت خواب و بیداری،بعد از یه مدت احساس میکنید که بدون بالا نگه داشتن دست هم میتونید خودتون رو در حالت خواب و بیداری نگه دارید. 

(تا وقتی که مطمئن نشدید،دستتون رو نخوابونید) حالا شما نه دستتون بالاست نه تو خوابید اگه اول با دست کاری نکنید،به احتمال100 درصد به خواب میرید ولی الان دیگه به مرحله ای رسیدید که بین حالت خواب و بیداری هستید و این حالتو با جسمتون انجام نمیدین،با تمرکز هست که شما در این حالت باقی موندین.حالا چشماتون رو ببندین،به بین دو ابرو تمرکز کنید 

البته نه تمرکزی که آرامشتون رو به هم بزنه و از حالت خواب و بیداری کاملا بیدار شید. 

(کلا بذارید بگم که وقتی بیدارید،در جا به خواب نمیرید و اول از حالتی عبور میکنید ، بعد به 

خواب میرید،این حالت همون حالت خواب و بیداری هست،ما هم میخوایم که در این حالت 

به خواب نریم و همین طوری در حالت خواب بیداری باشیم،چون برون فکنی در این حالت 

رخ میده،حالا متوجه شدید؟!) دوباره برمیگردیم به همون تمرین 

به ناحیه ی بین دو ابرو تمرکز کنید،حدودا تا وقتی که احساس کنید خیلی به این ناحیه تمرکز 

کردید.حالا چشماتون رو باز کنید(از این جا به بعد میتونید یکی از روش های زیر رو انجام بدین 

چون تا اینجا فقط یاد گرفتین که چطور به حالت خواب و بیداری برید. توجه کنید که در روش های 

زیر هیچ عکس العمل فیزیکی انجام ندین و فقط تصور کنید) 

1-احساس کنید که سقف اتاق داره به شما نزدیک میشه 

2-یک طناب رو جلوتون تصور کنید و از اون بالا برید 

3-احساس کنید روی یک جای داغ قرار گرفتین و میخواید از اون جا بلند شید. 

4-تصور کنید که دستتون رو گذاشتین رو تخت و بلند شدین 

5-احساس کنید روی آب هستین و مشن طور شناور شدن و سبک تر میشید 

6-احساس کنید که هیچ وزنی ندارید و سبک شدید،حالا به طرف بالا حرکت میکنید 

7-تصور کنید که از حالت دراز کش،میشینید و سپس بلند میشید 

8-تصور کنید که سر روحتون رو میچرخونید و همین طر کل روح رو در جسم میچرخونید و همین 

طور میاید بیرون از جسم. 

این روش ایی که گفتم روش هایی هستن که با سرعت زیاد شما رو به برون فکنی میرسونن 

فقط تنها نکته که باید در 8 روش بالا دقت کنید،اینه که فکر کنید شما روح هستید و در یک 

جسم گیر افتادید و میخواهید از شرش خلاص شید،حالا هر تصوری رو انقدر روش فکر کنید 

که بالاخره از جسم خارج شید.شاید الان پیش خودتون بگید که اینا سختن و تمرکز جواب نمیده 

باید بگم که وقتی در حالت خواب و بیداری هستید به قدر این ها آسون و سریع انجام میشن 

که خودتون هم تعجب میکنید. اگه اطمینان ندارید به حرفم وقتی که به حالت خواب و بیداری 

رفتید،بگید چه قدر سردمه،همون موقع سردتون میشه در صورتی که قبل از این فکر اصلا 

احساس سرما درونتون وجود نداشت تلقین در بین حالت خواب و بیداری،99 درصد بهتر از 

حالت بیداری انجام میشه. 

چگونه بعد از برون فکنی به جسم برگردیم

این هم روش های برون فکنی. دیگه وقتی از روحتون خارج شدید جسمتون رو میبینید که روی 

تخت هست ولی شما یکی دیگه هستید!! این همون برون فکنی هست که بعد از یک بار 

انجام اون چنان بهتون حال میده که دوست دارید اصلا بیدار نشید!!. 

فقط اگه در دیدن جسمتون بترسید،کار یکم خراب میشه 

این تمرینا رو 90 درصد از کسانی که بهشون گفتم در شب اول جواب داده! شما هم میتونید 

در شب اول این کار رو انجام بدین تنها قسمت مهم این تمرین،رفتن به حالت خواب و بیداری 

هست که مهم ترین بخشه برون فکنی اینه و البته باقی موندن در این حالت هم موثره 

با یرون فکنی میتونید به خواب دیگران هم برید روشش اینجوریه: 

وقتی از جسدتون اومدید بیرون،اراده کنید که برید تو خواب فلان کس ! همین!!

artist

با ثبت نام در ویرگول به آرشیو بزرگی از مقالات مرتبط با این موضوع دسترسی خواهید داشت

از این پس او نمی‌تواند پروفایل کاربری و مطالب شما را ببیند.

پرسش های خود را از طریق برگه تماس برایمان بفرستید.

این برگه اندک اندک تکمیل خواهد شد.

این سایت درباره چیست؟

در این سایت مطالبی درباره خواب روشن و همه ی پدیده های مرتبط با آن منتشر می شوند. خواب روشن نوعی خواب است که از منظر عینی و ذهنی نه می توان آن را خواب و نه بیداری نامید. آنطور که دستگاههای آزمایشگاهی نشان می دهند، فعالیت های مغزی و بدنی فرد در حالت خواب روشن مخلوطی از خواب و بیداری ست. یعنی اندام های بدن شبیه فردی که به خواب رفته عکس العمل نشان می دهند و فعالیت مغزی شبیه فردی که بیدار است. از منظر ذهنی هم خواب بیننده می داند که خوابیده اما آنچه که تجربه می کند کاملا واقعی به نظرش می رسد. خواب روشن با وانهادگی جسمی، مدیتیشن و هیپنوتیزم فرق دارد. هر کدام از اینها الگوهای مغزی خاص خود را دارند اما لزوما و نه حتما می توانند مدخل یا مقدمه ای برای ورود به خواب روشن باشند.

چگونه بعد از برون فکنی به جسم برگردیم

خواب روشن چیست؟

خواب روشن ترجمه تحت اللفظی Klartraum  است. این واژه اولین بار توسط یک متخصص خواب آلمانی به نام پاول تولای به کار برده شد. منظور از خواب روشن خودآگاهی در خواب است. یعنی فرد می داند که دارد خواب می بیند و خوابش بسیار روشن و و اقعی به نظر می رسد.  محققان خواب پدیده خواب روشن را به دلیل اینکه در آزمایشگاه قابل بررسی ست مورد مطالعه قرار می دهند و سعی می کنند از آن در ورزش، روان درمانی، روانشناسی خلاقیت و شناخت خود استفاده کنند. اصطلاح خواب روشن در مجامع علمی تا حدود زیادی اشاره به همان چیزی ست که در زبان عرفانی و رازوری از آن تحت عنوان خروج از بدن، برون فکنی یا پرواز روح یاد می شود. دانشمندان تجربی خروج از بدن را قبول ندارند یا اگر هم قبول داشته باشند اعتقاد خود را در تفسیر نتایج آزمایش های علمی دخالت نمی دهند. آنها معتقدند که خروج از بدن توهمی ست که مغز در هنگام رویا ایجاد می کند و اگر غیر از این باشد باید بشود آن را ثابت کرد که این امر تا به حال به شکلی که بتوان آن را در شرایط آزمایشگاهی تکرار کرد محقق نشده.

آیا خواب روشن پدیده ای ست متعلق به دنیای مدرن؟ اصطلاح خواب روشن اصطلاحی علمی و جدید است اما آنچه که خواب روشن به آن می پردازد خیلی قدیمی و تقریبا در همه جوامع شناخته شده است. در واقع می توان گفت این پدیده مثل علم شیمی به دنیای رازوران و عارفان تعلق داشته و با پیدا شدن شواهد علمی مبنی بر امکان بروز آن در شرایط آزمایشگاهی به دنیای علم تجربی راه یافته است. تحقیقات درباره خواب روشن هنوز در مراحل ابتدایی ست.

اسامی دیگر خواب روشن چیست؟

در زبان فارسی برای اشاره به خواب روشن اسامی و اصطلاحات زیادی وجود دارد چندتایی از ترجمه کتاب های غربی یا از زبان عربی وارد ادبیات فارسی شده اند و چندتایی هم از زبان رازوری و عرفانی. اسامی و اصطلاحاتی که به خواب روشن یا پدیده های جانبی مرتبط با آن اشاره می کنند: پرواز روح، خروج از بدن، برونفکنی، خواب شفاف، رویا بینی، کالبد مثالی یا کالبد اختری یا جسم ستاره ای، خلع بدن، رویای صادقه، سیمیا.

خواب روشن به چه درد می خورد؟

اگر نویسنده یا هنرمند یا پژوهش گر و یا ورزشکار حرفه ای باشید خواب روشن دریچه تازه ای به روی شما خواهد گشود. اگر هم به جهان های رویا و دنیای غیب اعتقاد داشته باشید با اولین خواب روشن عجیب ترین و سرزنده ترین ماجرای زندگیتان را شروع خواهید کرد.

کجا می توانم اطلاعات دقیق و بی طرفانه ای از پدیده خواب روشن پیدا کنم؟

در وب فارسی معتبرترین سایت اینترنتی برای اطلاع درباره این پدیده تارنمای خواب روشن است. ما تلاش می کنیم که بی طرفانه و از موضع خنثی به تدریج مطالب علمی یا رازوری و عرفانی را بررسی کرده و با ذکر منابع به شما انتقال دهیم. در صورتی که به زبان انگلیسی یا آلمانی مسلط باشید منابع علمی بسیاری در اینترنت پیدا می کنید. توجه داشته باشید که گیرندگی این پدیده موجب شده تا شیادان معنوی، فرقه ها و استاد نماهای بی شماری در وب فارسی و بین المللی با سوءاستفاده از عقاید شما ادعاهای فریبنده داشته باشند. مواظب باشید که از شما سوءاستفاده نکنند.

چطور می توانم خواب روشن را تجربه کنم؟

اگر علاقمند به تجربه خواب روشن هستید تا آنجا که وقتتان اجازه می دهد درباره این پدیده و پدیده های مرتبط با آن مطالعه کنید. هم زمان از روش های علمی، تجربی، رازوری یا عرفانی که در این سایت منتشر شده یا به تدریج منتشر خواهند شد استفاده کنید. خوشبختانه اکثر روش های تجربه خواب روشن وقت گیر نیستند و لحظاتی قبل از خواب یا بلافاصله بعد از بیداری یا در طول روز همزمان با فعالیت های روزمره می شود آنها را اجرا کرد. مهم ترین موضوع در رابطه با یادگیری و تجربه خواب روشن تمرینات مستمر است. تمرینات گاهگاهی هم اثر دارند اما همیشه به نتیجه نمی رسند.

چه روشی مناسبترین روش است؟

بستگی دارد چه کسی و در چه زمانی آن را اجرا می کند. اگر دانش آموز یا صبح کار هستید ممکن است روش هایی که با بیدار شدن در طول شب مرتبط هستند برای شما مناسب نباشند. بهتر است آخر هفته یا روزهای تعطیل به این روش ها بپردازید. اینکه کدام روش را انتخاب می کنید بستگی به سلیقه و برنامه شبانه روزی شما دارد. مهمتر از آن تمرینات مکرر است.

آیا می توانم روش های مختلف را امتحان کنم و فقط به یک روش نپردازم؟

بله می توانید. آدم ها دو دسته اند. یک دسته آنها که کاری را شروع می کنند و مرتبا تکرارش می کنند و یک دسته آنهایی که مرتب از این شاخ به آن شاخ می پرند. اگر به دسته اول تعلق دارید ابتدا با اجرای همه روش ها بهترینش را انتخاب کرده و آن را مرتب تمرین کنید. اگر به دسته دوم تعلق دارید هر روز هر روشی را که مناسب یافتید اجرا کنید. در هر دو صورت نتیجه خواهید گرفت. اما نکته بسیار مهم این است که تمرین هایتان را به طور مستمر انجام دهید.

چقدر طول می کشد تا بتوانم خواب روشن داشته باشم؟

بستگی به نوع زندگی شما دارد. اگر تمرین ها را بدون قطع کردن ادامه دهید به احتمال زیاد بعد از سه تا چهار هفته و حداکثر دو تا سه ماه اولین تجربه خواب روشن را خواهید داشت. اگر نگرانی های فکری زیاد داشته باشید ممکن است زمان بیشتری طول بکشد. اگر هم به خواب روشن اعتقادی نداشته باشید آن را تجربه نمی کنید. در صورتی که ورزش های شرقی تمرین می کنید (به ویژه یوگا و کونگ فو) یا اگر به طور مرتب مدیتیشن می کنید با یک سری روش های هوشیار آغاز بعد از دو تا پنج بار تمرین خواب روشن را تجربه خواهید کرد.

بعد از یک تصادف شدید متوجه شدم که در جسم خود نیستم. جسمم را می دیدم و در حالی که برادرم زیر بغل مرا گرفته بود و در راهروهای بیمارستان می برد پشت سر جسمم راه می رفتم. اگر روح من از جسمم خارج شده بود پس چطور هنوز زنده بودم و می توانستم راه بروم؟

هم در مبحث خواب روشن و هم در مبحث تجربه خروج از بدن، از خروج روح حرفی زده نمی شود. بسیاری از کسانی که تجربه خروج از بدن را دارند اصلا اعتقادی به روح ندارند و از استدلال هایی مثل خروج آگاهی از بدن حرف می زنند. اصطلاح خروج روح از جسم یا پرواز روح بیشتر در عرفان شیعی و نیز بعضی از مکاتب هندی دیده می شود و به نظر ما اصطلاحی غلط انداز است. چیزی که از جسم خارج می شود روح نیست بلکه به تعبیر رازوران جسم دوم یا کالبد اختری ست. شما پس از تصادف با جسم اختری تان خودتان و برادرتان را دیده اید. به چنین اتفاقاتی تجربه ی نزدیک به مرگ می گویند. این رویدادها نشان می دهند که آگاهی می تواند به تناوب بین جسم اختری و جسم فیزیکی جا عوض کند.

آیا می شود در خواب روشن سفر زمان را به انجام رساند؟

جواب شما درباره سفر به زمان آینده هم بله و هم خیر است. خیر از این جهت که اگر بشود در خواب روشن آینده را پیش بینی کرد، این توانایی از چشم محققان خواب روشن در آزمایشگاههای اروپا و آمریکا مخفی باقی نمی ماند و حتما آن را ذکر خواهند کرد چون ارزش  بردن جایزه نوبل را دارد. از طرفی اگر از بین جبر و اختیار قائل به اختیار باشیم، و معتقد باشیم که سرنوشت هیچ کس از پیش نوشته نشده، که منطقی هم هست، بنابراین آینده را نمی شود پیشگویی کرد.

بله از این جهت که بسیاری از کسانی که خواب روشن و برون فکنی را تمرین می کنند تجربیاتی داشته‌اند که بعداً در واقعیت به وقوع پیوسته اما توجه کنید که چنین تجربه هایی را می شود تحت مبحث تلقین قرار داد. یعنی شما چیزی در رویای شفاف می بینید و آن واقعه رویایی چنان تاثیر شگرفی بر شما می گذارد که در واقعیت اتفاق می افتد.

اما سفر به گذشته چطور است؟ در خواب روشن قطعا می توان به گذشته شخصی سفر کرد. یعنی اتفاقاتی را که در گذشته برای خودتان رخ داده دوباره می توانید ببینید و از دید سوم شخص یا اول شخص این خاطرات را دوباره مرور کنید. و این تجربه دوباره خاطرات چنان قوی و زنده است که انگار دوباره زندگی خود را زندگی می کنید.

آیا نوشتن می تواند به تقویت استعداد خواب روشن کمک کند؟

بله غیر مستقیم میتواند به رویا بینی شما کمک کند. وقتی که می نویسید، ذهن شما روان و زلال می شود. هرچقدر که بهتر و ساده تر بتوانید چیزی را که در ذهنتان است روی کاغذ بیاورید، به طوری که دیگران به راحتی معنی حرفهایتان را بفهمند، ذهن شما بهتر و راحتتر می تواند در رویا آگاه شود. از طرف دیگر نوشتن مثل بیرون انداختن یک بار ذهنی ست. یعنی وقتی می نویسید همه ی چیزهایی که فکر شما را مشغول می کنند روی کاغذ می آیند و ذهنتان سبک می شود. اینطور شانس خیلی بهتری برای برونفکنی یا خواب شفاف دارید.

نوشتن ذهن را منضبط می کند. ذهن شما کم کم یاد می گیرد که درباره هرچیزی به نحوی روشن اندیشه کند. از جمله در خواب. یا در مراقبه.

آیا می‌توانم شخصیتی که مورد علاقه ام است در رؤیا خلق کنم؟

بله. کاملا امکانش هست. حتی شما می توانید شخصیت های کارتونی یا سینمای ذهنی برای خودتون خلق کنید. اما توجه داشته باشید که چیزی که در رویا می بینید دقیقا همان چیزی نیست که در بیداری برایش داستان ساخته اید. چون داستان را خودآگاهی شما می سازد اما رویا را ناخودآگاه شما می سازد. ناخودآگاه شما می تواند از داستانی که شما در بیداری ساخته اید مثل یک سوراخ یا تخته پرش استفاده کند و شما را به جهان هایی که تخیلِ صرف نیستند پرت کند.

آیا می‌شود بازی هیتمن را در رؤیای آگاهانه شبیه سازی کرد؟

در رویای آگاهانه شما می توانید بازی هیتمن یا هربازی دیگر را به عنوان اول شخص یا هرطور دلتان می خواهد بازی کنید. طبیعتا ابتدا باید در رویابینیِ آگاهانه حرفه ای شوید و دفعات اول به دلیل اینکه برای ذهن و خودآگاهیِ شما اولویت های مهمتری موجود است، انجام این بازی سخت یا غیرممکن است. در برونفکنی یا موقع خروج از جسم، امکان شبیه سازی بازی ها یا بازی کردن وجود ندارد.

سلام. من امروز صبح برون فکنی داشتم و وقتی چشامو باز کردم خواهرم داشت باهام صحبت میکرد(منو خواهرم تو یه اتاق میخوابیم) و تو حالت برون فکنی میگفت نکن این کارو و گوشه ی تختم خوابیده بود منم خیلی ترسیدم. سوال من اینه من هر سری که حالت برون فکنی برام پیش میاد و چشامو باز میکنم یکی هست که نذاره. چرا؟ اصلا نمیتونم رو پرواز تمرکز کنم.

بزرگترین علتی که برون فکنی به سرعت تمام می شود این هست: وقتی که فرد بعد از برون فکنی در کنار جسم خودش باقی بماند یا به جسمش نگاه کند، به احتمال زیاد برون فکنی او تمام خواهد شد. حالا این تمام شدن ممکن است مثل مورد شما از طریق  شبح باشد که مثل خواهرتان هست.

دو چیز را حتماً  رعایت کنید. البته  مشکل است  ولی با تمرین، عادی می شود. اول اینکه بعد از برون فکنی به سرعت از اتاقت و از جسم خود دور شوید. برای دور شدن از جسم چند راه وجود دارد. ساده ترینش این است که با صدای بلند بگویید: میخواهم از اینجا به … پرواز کنم. به جای نقطه چین میتوانید هر مکانی بگذارید. مثلاً بهشت!

دوم اینکه ترس را از خودتان دور کنید. چون  موقعی که از جسم بیرون هستید هیچ نیرویی نمی تواند به شما آسیب برساند.

من تمریناتی که گفته بودین رو انجام دادم ولی شرع کردم به دیدن کابوس تقریبا پنج شب پشت سر هم کابوس می دیدم که همشون شبیه هم بودن در رابطه با زامبی ها ولی این اواخر کابوس از حشرات می بینم در ضمن بنده قبلا اصلا خواب نمی دیدم به نظر شما ربطی به تمرینات برونفکنی داره یا نه با تشکر,

چگونه بعد از برون فکنی به جسم برگردیم

واضح شدن خواب ها و یادآوری آنها نتیجه مستقیم تمرینات هست. اما محتوای خواب شما یعنی کابوس ها ربطی به این تمرین ها ندارد.

اما دلایل کابوس دیدن: اول: اتفاقاتی که در طول روز می افتد. دوم: استرس زیاد و نگران بودن از چیزی. سوم: خوابیدن بلافاصله بعد از غذا خوردن. چهارم: استفاده از داروها یا قرص های روانگردان.

پیشنهاد می کنیم که برای کم کردن کابوس ها ورزش روزانه را وارد برنامه تان کنید(از روزی ده دقیقه ورزش شروع کنید). اگر هم کسی از آشنایان تازگی‌ها فوت کرده باشد، معمولاً منجر به دیدن کابوس می شود.

یک راه دیگر برای کم کردن کابوس ها، خواب روشن هست. خواب روشن مقدمه ی خروج از جسم هست و منظور از آن بردن خودآگاهی به خواب هست. شما باید شجاعت روبرو شدن با کابوس ها را داشته باشید. هر وقت با این زامبی ها روبرو می شوید، از آن ‌ها سؤال کنید که چرا می‌ خواهند شما را بترسانند. به مجرد اینکه رو در رو از آن‌ ها سؤال کنید، تبدیل به موجودات مفلوکی می‌شوند و از دست شما فرار می کنند. البته فقط موقعی می‌توانید این کار را انجام دهید که بدانید دارید خواب می‌بینید یعنی خودآگاهی خودتان را به دنیای خواب برده باشید.

یک راه دیگر برای کم کردن یا از بین بردن کابوس ها تقسیم خواب هست. مثلاً اگر هشت ساعت می خوابید، خوابتان را به دو قسمت چهار ساعته تقسیم کنید. چهار ساعت در روز بخوابید و چهار ساعت در شب.

 

 بعد از خروج ،بازگشت به چه نحو خواهد بود ؟ اختیاریست یا خود به خود؟ یا راه سومی هم هست؟

باز گشت به جسم کاملاً ساده و روان اتفاق خواهد افتاد. کافی ست اندکی هوشیاری شما متوجه جسمتان شود و کمی روی آن تمرکز کنید. به سرعت خودتان را در جسمتان و در حالتی عادی و کاملاً بیدار خواهید یافت.

در صورتی که در رؤیای آگاهانه یا در حین برونفکنی به دلیلی دچار ترس یا اضطراب یا هیجان یا شوق یا احساساتی مشابه این‌ها شوید، تجربه شما به سرعت به پایان می‌رسد و به جسمتان بر می گردید. (مگر اینکه در این کار حرفه‌ای باشید و بخواهید در آن وضعیت بمانید.)

علتش این است که برونفکنی و رؤیای آگاهانه تجربیاتی هستند که هنگام وقوع آنها، جسم و ذهن در هماهنگی کامل با یکدیگر قرار دارند. به محض اینکه این هماهنگی به هم بخورد، تجربه شما به پایان می رسد. این می‌تواند به خاطر عوامل ذهنی باشد (مثل احساساتی که بالاتر نوشتم) و می‌تواند علت جسمی داشته باشد (مثل موقعی که کسی شما را تکان می‌دهد یا موقعی که احتیاج به دستشویی دارید.).

در هر صورت بازگشت به جسم آسان و راحت خواهد بود.

 

آیا در برون فکنی نوع سوم که در جزوه اول توضیح داده اید امکان شیفته شدن به مناظر بدیع و وسوسه انگیز و باقی ماندن در ان مقطع هست؟

مفهوم زمان در دنیای فیزیکی با مفهوم زمان در دنیای دیگر فرق می کند. بعضی وقت ها در تجربه های اینچنینی شما حس می کنید که یک روز یا یک هفته یا یک عمر در جایی مانده اید. احساس می کنید شگفتی آنچه که می بینید، مدتهاست که شما را در خودش فرو برده. اما در واقعیت فیزیکی ممکن است پنج دقیقه تا ربع ساعت طول کشیده باشد. در چنین مواقعی شدت و کیفیت تجربه برونفکنی شما بسیار بالاست.

اینطور تجربه هایی به ندرت به وقوع می پیوندند و همانطور که بالاتر گفته شد، از نظر بازگشت به جسم جای هیچگونه نگرانی نیست.

 

سوال برام پیش آمده که رویای آگاهانه یا خواب روشن و شفاف همان رویای صادقانه یا احلام یقظه است؟و یا رویای آگاهانه میتونه رویایی باشه که ما اگاهانه طرح انرا می ریزیم؟

اگر در رویای صادقه، شخص رویابین بداند که دارد خواب می بیند، رویایش رویای آگاهانه یا همان خواب روشن خواهد بود. کلا به عنوان معیار در نظر داشته باشید که ویژگیِ اصلی رویای آگاهانه، خودآگاهی در خواب و امکان تغییر مسیر رویا هست. یعنی شما اولا می دانید که در حال خواب دیدن هستید و دوما می توانید بر آنچه که می بینید یا تجربه می کنید اثر بگذارید.

در برونفکنی موضوع به این راحتی نیست و شما در اکثر موارد نمی توانید آنچه را که می بینید یا تجربه می کنید به اختیار خودتان عوض کنید. البته تکنیک هایی برای این کار هست.

 

چگونه وقتی همه چی داره سیاه میشه و خواب تموم میشه و میره و هوشیاریمون کم میشه خواب رو نگه دارم و ادامه بدمش؟

روشی که خیلی وقت ها کار می کند این است که به محض اینکه خواب روشن دارد تمام میشود و حس می کنید هوشیاری  کم می شود در همان عالم رویا فریاد بزنید: شفافیت ! شفافیت! یا : هوشیاری! هوشیاری!

بعد در اکثر موارد (نه همیشه) به سرعت به عالم رویای آگاهانه بر می گردید.

اگر روش بالا کار نکرد یا اگر یادتان رفت روش بالا را انجام دهید، وقتی که رویا تمام میشود و بیدار می شوید سعی کنید از جایتان تکان نخورید و دوباره وارد عالم خواب روشن شوید. البته فقط سی ثانیه تا سه چهار دقیقه تلاش کنید. چون به تجربه مشخص شده که اگر بخواهیم به عالم خواب برگردیم همین سی ثانیه تا چند دقیقه تلاش کافی ست.

گیرایی و جذابیت خوابی که می بینید خیلی مهم است. بعضی وقت ها  خواب روشن اینقدر جذاب و گیرا هست که وقتی هم تمام می شود با کمی تمرکز دوباره می توان به همان فضا برگشت.

 

 برای چی وقتی ۴۵ دقیقه تو خلسه ام و تصاویر هیپناگوژی رو میبینم به ارمیتی وارد نمیشم.  ایا دلیلش اینکه سکوت نیست؟

ممکن است دلایل زیادی داشته باشد. مثلا بعضی روزها آدم روحیه ی همیشگی را ندارد یا بدن یا ذهن آمادگی لازم را ندارند. ممکن است نگرانی های مختلف باشند. یا خستگی یا افکاری که ذهن آدم را مشغول می کنند. به هر حال همه روزها مثل هم نیستند.

شاید هم به خاطر این باشد که خواب کافی داشته اید و بدن نمی خواهد بخوابد. یا شاید هم به خاطر نوشیدن قهوه یا چای زیاده از حد باشد. یا دلایل مشابه.

 

 صبح بعد از یه بیداری کوتاه دوباره خوابیدم و توی خواب آگاه شدم که دارم خواب میبینم بعد از اینکه یه سری از کارهایی که دوست داشتم رو انجام دادم، به این فکر افتادم که برون فکنی کنم و به خودم گفتم که باید به جسمم فکر کنم. به جسمم فکر کردم و حس کردم جسمم داره بزرگ و بزرگتر میشه و بعد از اون حالت پاشدم ودوباره یه سری کارهای دیگه رو که دوست داشتم به صورت آگاهانه انجام دادم

حالا یه  سوال دارم

آیا واقعا در اون حال برون فکنی انجام شده؟

درمورد اینکه این تجربه برون فکنی بوده یا نه، اگر یکی یا چند تا از این احساسات را داشته اید، برونفکنی بوده: اول: احساس ارتعاش. یه حس هست مثل گیر افتادن در یک میدان مغناطیسی. مثل این هست که همه جا در حال لرزش است. دوم: در صورتی که خودتان یا اتاق را ببینید. سوم: شناور شدن در هوا به طوری که نمی توانید جسم اختری را کنترل کنید. (البته در چند بار اول) مثلا می خواهید روی دو پا بایستید ولی با سر به زمین می افتید. مثل وقتی هست که توی استخر میروید زیر آب و می خواهید کف استخر روی پاها (زیر آب) بایستید. اما در صورتی که تصاویر و صحنه ها مرتب عوض شوند، رویای آگاهانه است.

 

قبلا در بین خواب شبانه من به صورت ناگهانی آگاه میشدم وخوابهای آگاهانه که در شب برام اتفاق می افتاد بسیار برام لذت بخش تر بود واحساساتم در اون خوابها بسیار قوی تر بود ولی وقتی صبح بیدار میشم و دوباره میخوابم خوابهایی رو که میبینم خیلی به نظرم مصنوعی میاد وتفاوت زیادی با آگاهی در خواب شبانه دارد به بیان دیگه خیلی با این خوابها حال نمیکنم مثلا امروز صبح تو خواب پرواز هم کردم ولی خیلی برام جالب نبود در صورتی که اگه این اتفاق در خواب شبانه بیفته خیلی لذت بخشه وتا دو سه روز میتونم با این خوابها شارژ باشم.

بین خواب های روشنِ شبانه و خواب های روشنِ صبح (بعد از اینکه بیدار می شویم و دوباره می خوابیم،) یک تفاوت هست: در خواب روشن شبانه، مرحله رم بعد از مرحله خواب عمیق رخ می دهد. یعنی بدن ابتدا در مرحله خواب عمیق کاملا ریلکس میشود و خودش را بازسازی می کند و بعد در مرحله رم وارد خواب روشن می شود. به همین خاطر این خواب های روشن شدیدا پر انرژی هستند. یعنی آدم  حس قدرت عجیبی دارد بعد از بیداری.

وقتی که صبح بیدار می شویم و دوباره می خوابیم و سعی می کنیم وارد خواب آگاهانه بشویم، در واقع چرخه خواب را به هم می زنیم. یعنی بدن بدون اینکه مراحل همیشگی چرخه خواب را طی کند، مستقیم وارد خواب رم و رویای آگاهانه می شود. احتمالا به این خاطر هست که برای شما این خواب های دم سحر یه کم مصنوعی تر به نظر می رسد. ولی به نظرم به تدریج که حرفه ای تر شوید همین خواب های روشنِ صبح هم بسیار عمیق و و اقعی و پر انرژی می شوند.

 

توضیحات این دوره عالیست . من تقریبا به فاصله چند دقیقه وارد حالت آرمیتی میشوم و اغلب در ان حالت پنداره هایی برایم شکل میگیرد اما در حدی وضوح ندارد که بگویم رویا دیده ام اما گاهی کاملا ارتباطی تله پاتیک با افرادی برقرار میشود . و یا حتی حس هایی چون شنوایی و چشایی و بویایی در ان محیط ها فعال میشود .

چه کنم تا این پنداره ها به تصویر در ایند .

در این باره در جزوه سوم و دقیق تر از آن در جزوه چهارم توضیح داده شده. مثلا برای اینکه تصاویر را جلوی چشم های بسته بوجود آورید، باید نگاهتان را یا به سمت بالا متمرکز کنید و یا به سمت بالا و راست.

اگر به سمت بالا و راست نگاهتان را متمرکز کنید، ( با فرض اینکه چشم ها بسته اند)، چیزی را که در واقعیت وجود ندارد می توانید تجسم ببخشید (ادراک دیداری). مثلا اگر من به شما بگویم یه فیل صورتی را تجسم کن، با توجه به اینکه فیل صورتی در عالم واقعیت وجود ندارد ، شما برای تجسم آن در اکثر مواقع (و نه همیشه) باید به سمت بالا و راست نگاهتان را بچرخانید. اما اگر به شما بگویم یه فیل واقعی را تجسم کن، نگاه شما ناخودآگاه در اکثر مواقع (و نه همیشه) به سمت بالا متمرکز می شود.

 

من معمولا بیشتر اوقات وقتی ساعت رو روی ۶ کوک میکنم ساعت ۵٫۳۰به طور طبیعی از خواب بیدار میشم بدون اینکه به نگهبان خواب سپرده باشم یا حتی کوچکترین چیزی به خوم گفته باشم

با این اوصاف تمرین نگهبان خواب رو چطور باید انجام بدم.

در این صورت، مرحله دوم این تمرین را انجام دهید. مرحله دومش به این شکل است:

از نگهبان خواب بخواهید که شما را وسط خواب دیدن هوشیار کند.

اول حساب کنید که پنج ساعت بعد از شروع خوابتان حدودا  ساعت چند می شود. مثلا اگر ساعت یازده شب به بستر می روید و ساعت یازده و نیم خوابتان می برد (تقریبی حساب می کنیم)، پنج ساعت بعد از یازده و نیم می شود ساعت چهار و نیم صبح.

دوم: در مثال فوق از نگهبان خواب بخواهید که شما را ساعت چهار و نیم صبح هوشیار کند. (بیدار نه. بلکه هوشیار).

علتش این هست که بعد از حدود پنج ساعت شما چهارمین چرخه خواب را شروع کرده اید و دقیقا وسط خواب رم هستید و طی یک ساعت بعدش هم به احتمال زیاد در خواب رم به سر خواهید برد. خواب رم همان مرحله از خواب هست که در رویای آگاهانه بیشتر از همه با آن سروکار داریم. بیشتر رویاهای آگاهانه در این مرحله به وقوع می پیوندند.

سوم: سه حالت ممکن است پیش بیاید. حالت اول اینکه نگهبان خواب موفق نمی شود و شما را مثل همیشه نیم ساعت قبل از زنگ ساعت بیدار می کند. حالت دوم اینکه نگهبان خواب بعد از پنج ساعت شما را کاملا از خواب بیدار می کند. حالت سوم که بهترین حالت است اینه که نگهبان خواب شما را در میانه ی خواب رم هوشیار می کند. یعنی به حالتی وارد می شوید که جسم در خواب هست اما خودتان (خودآگاهی شما) بیدار است.

در حالت اول و دوم بهترین کار این است که تکان نخورید و برای دو تاپنج دقیقه یکی از تمرینات رویابینی را تمرین کنید. در حالت سوم بهترین کار این هست که فکرتان را به خروج از جسم متمرکز کنید.

 

آیا بخش برون فکن شده بعد دارد و شبیه فرد خوابیده است یا به شکل توده نامشخصی است که جسم ستاره ای فرد را تایید میکند؟و آیا این بخش یه کیفیت خاکستری لزج و مواج دارد؟

آن قسمت از بدن که موقع برون فکنی بیرون می‌آید یا همان جسم هَوَرقلیایی یا جسم ستاره ای نمودهای مختلفی دارد:

بدون شکل: بعضی وقت‌ها هیچ شکلی ندارد و خودآگاهی ناب هست.

توده ی نور: بعضی وقت‌ها به شکل مجموعه‌ای نورانی ست. در این حالت دیدِ شما سیصد و شصت درجه هست. یعنی همرمان عقب و جلو و بالا و پایین را می‌بینید. این ادراک به خاطر تازگیش ابتدا شما را دچار حالت تهوع می‌کند که موجب می شود تجربه‌تان تمام شود و در جسم فیزیکی خود با احساسات مخلوطی مثل شوک و حیرت بیدار می شوید.

به شکل حیوانات: بعضی وقت‌ها به شکل حیوان نمود پیدا می کند. البته اینطور نیست که فقط از نظر شکل ظاهری حیوان شود بلکه هر پنج حس نیز در صورتی که از آن‌ها استفاده شود، حس‌های حیوانی خواهند بود اما چیزی در درون شما می‌داند که تبدیل به حیوان شده اید. اینجا منظور از حیوان شدن، بعد اخلاقی قضیه نیست. یعنی اینطور نیست که شما تبدیل به موجودی پست تر می شوید. متأسفانه در فرهنگ عرفانی ما که بیشتر تحت تاثیر اسلام و هندوییسم است حیوان بودن موضوع بسیار زشتی ست! و حیوانات مرتبه‌ای پایین‌تر از انسان‌ها دارند! (حتی وقتی می‌خواهیم به کسی توهین کنیم او را حیوان! خطاب می کنیم) این تفکر به فرهنگ عمومی ما هم وارد شده به طوری که محیط زیستمان را با دست خودمان نابود کرده ایم.

به شکل جسم فیزیکی: در اکثر موارد شکل جسم فیزیکی ست. مواقعی که به شکل جسم فیزیکی ست، سه حس بینایی، شنوایی و لامسه بسیار قوی هستند. در این حالت بعضی وقت‌ها به سمت دیوار می‌روید و انتظار دارید از آن رد شوید اما به شدت به آن برخورد کرده و دقیقاً مثل موقعی که در جسم فیزیکی هستید به عقب پرت می شوید. البته بیشتر مواقع راحت از دیوار رد می شوید.

موقعی که جسم ستاره ای شما کپی جسم فیزیکی ست، اگر به آن نگاه کنید، مثلاً اگر به دست‌هایتان نگاه کنید ابتدا آن‌ها را به رنگ شیری یا خاکستری ملایم یا نقره ای می بینید. اگر به دست‌ها خیره شوید و نگاهتان را ادامه دهید، تجربه برونفکنی به پایان می‌رسد و تبدیل به خواب شفاف یا بیدار پنداری می‌شود یا اینکه کاملاً بیدار می شوید.

به تدریج که حرفه‌ای تر می‌شوید، سطح تمرکز و هوشیاری تان بالا می‌رود و می‌توانید هیجان و شوق و ترس خود را کنترل کنید. در این حال اگر باز به دست‌ها خیره شوید ابتدا آن‌ها را به رنگ‌هایی که گفته شد می بینید. اگر نگاهتان را به دست‌ها خیره کنید، دست‌ها شفاف می‌شوند و نقاط یا خطوطی نورانی را در آن‌ها تشخیص می دهید. بیشتر که دقت کنید متوجه می‌شوید این نقاط و خطوط به صورت کامل و هندسی نیستند بلکه به شکل جهانی پر کهکشان با ستاره‌هایی بی شمار به نظر می آیند.

 

آیا حالت آرمیتی همان حالت خلسه و یا به عبارتی دیگر سطح الفا نیست؟ و اگر هست ما این حالت رو به صورت مصنوعی یا حتی طبیعی مثل خود هیپنوتیزمی میتونیم برسیم بعد سعی کنیم برون فکنی انجام بدیم پس نیاز به هوشیاری در خواب کمرنگ میشه و یه جوری راه میانبر حساب میشه چون کم کم و با اگاهی وارد این سطح میشیم آیا اینطور نیست؟

بله همین‌طور است. حالت آرمیتی همان خلسه ی عمیق است. البته خلسه عمیق همیشه با امواج آلفا همراه نیست اما تقریباً همیشه بدون امواج بتا هست.  شما این حالت را با خود هیپنوتیزم هم می‌توانید ایجاد کنید. اصلاً هدف از ورود به حالت آرمیتی همین هست که نوشته‌اید یعنی ورود مستقیم از بیداری به برون فکنی. بدون خوابیدن. این یک تکنیک هوشیار آغاز است.  البته اجرای آن کمی مشکل است و دفعات اول ممکن است خوابتان ببرد یا کاملاً بیدار شوید. یا دچار بیدارپنداری شوید اما اگر در این تمرین حرفه‌ای شوید، بدون خوابیدن می‌توانید برون فکنی کنید.

 

آیا موقع برونفکنی باید طاق باز بود و یا میشه یه پهلو و در حالت جنینی بود؟ چون من اکثرا بحالت یک پهلو و جنینی میخوابم..؟

به نوع خوابیدن زیاد توجه نکنید. مهم‌تر از آن کیفیت درونی فرد است. یعنی تا چه اندازه حال و حوصله تمرین داشته باشید و چقدر جدی باشید. البته خوابیدن به پشت، روند رسیدن به فلج خواب آگاهانه را تسریع می‌کند اما خیلی‌ها به دلیل کمر درد یا به هر دلیلی نمی‌توانند به پشت بخوابند.

حالت جنینی هم خیلی مؤثر است و متخصصان خواب معتقدند که یکی از حالت های مناسب خوابیدن همین حالت جنینی ست.

اما در کل، همانطور که گفته شد کیفیت درونی و روحیه شما موقع تمرین، بسیار مؤثرتر هست تا شکل خوابیدن شما.

 

تمرین تنفس با سیستم یک چهار دو را انجام دادم. فقط اینکه این تمرین چه کمکی به آموزش رویابینی می‌کند؟

با اجرای این تمرین دو هدف را دنبال می کنیم: اول رساندن اکسیژن اضافی به مغز که موجب سرزندگی و هوشیاری بیشتر می‌شود و دوم بالا بردن تمرکز.

فقط در صورتی می‌توانید این تمرین را تا آخر اجرا کنید که بتوانید روی آن تمرکز کنید. این ویژگی ها، یعنی شادابی، سرزندگی و  هوشیاری و تمرکز کمک زیادی به بردن خودآگاهی به خواب می کنند.

البته توجه داشته باشید که این تمرین را قبل از خواب انجام ندهید. چون تمرینات تنفسی که با حبس نفس همراه هستند، قبل از خواب، معمولا موجب بی خوابی می شوند.

 

سؤالم در رابطه با آرام‌سازی جسمی است. من قبل از این، با همان روشهای اکنکار یا رابرت مونرو، از نوک پا تا گردن براحتی ریلکس می‌کردم و دستها و پاهایم تقریباً سِر و بی‌حس میشد. گاهی حتی با رسیدن به چشم سوم، احساس میکردم کل بدنم در حال چرخش است و در آستانه‌ی خروج قرار می‌گرفتم. اما همیشه یک چیز برای جهش آخر کم بود و پس از مدتی تقلا خسته میشدم و به بدنم حرکت میدادم. در سایر موارد نیز، به محض رسیدن به گلو، به‌شدت ترشحات بزاقم سرعت میگرفت و با قورت‌دادن آب دهان، تمام زحمات آرام‌سازی هدر می‌رفت. مطمئن بودم چاکرای گلویم گرفتگی عظیمی دارد. اما هنوز نتوانستم برای این مشکل راه‌حلی پیدا کنم.

به نظر ما برای موفقیت قطعی، از دیدگاههای فرقه ای به این موضوع نگاه نکنید. اصلاً کاری به این نداشته باشید که چاکرا چیست یا اکنکار یا فرقه های دیگر چه می گویند. اول از همه با تمرینات خلسه خود را به حالتی از خود هیپنوتیزم سبک وارد کنید و به خود تلقین کنید که هر دفعه با قورت دادن آب دهان خلسه شما عمیق و عمیق‌تر می شود.

این مشکلی که نوشته‌اید یعنی رسیدن تا مرحله نهایی و آن جهش آخر، تقریباً مشکلی عمومی ست: اول حساب کنید که  شبها به طور متوسط چند ساعت می خوابید. فرض کنیم هشت ساعت. در مرحله دوم هر شب هفت ساعت بخوابید و همان تمرین رابرت مونرو را در طول روز انجام دهید. بدن شما باید به خواب احتیاج داشته باشد وقتی که تمرین را انجام می دهید. اما این احتیاج به خواب اگر شدید باشد خوابتان می برد.

اگر نگاه شما با دید انتقادی و ذهن پرسش گر به زندگی روزمره باشد، یعنی بدیهی‌ترین اتفاقات روزمره را زیر سؤال ببرید، ذهن پرسش گر شما دقیقاً موقعی که به آن احتیاج دارید به کار می‌افتد و شما را در خواب هوشیار می کند.

 

  من امروز تجربه اي داشتم كه وادارم كرد تو فيس بوك دنبال برون فكني برم و گروه شما رو پيدا كنم ، مدتي ميشه كه دارم روي برون فكني به تنهايي كار ميكنم ، امروز بين خواب بعد از ظهر وقتي متوجه شدم كه خواب و بيدارم به خودم دستور دادم از بدنم خارج شم تو يك ثانيه صداي چند تا بوق كوتاه و بعد يه بوق ممتد تو سرم پخش شد ؛ ميدونستم داره اتفاق ميوفته اما نميدونم چرا با اينكه اين همه منتظرش بودم خيلي ترسيدم و ضربان قلبم به حدي رفت بالا كه همه چي تموم شد و يه حسي مثل سردرد گرفتم 🙁

نميدونم اصلا اين تجربه نزديك به برون فكني بوده يا نه اما اگه ميشه لطفا راهنماييم كنين كه بعد از شنيدن اون صداي بوق بايد چي كار كنم . اين دومين باره كه اين اتفاق ميوفته.

تجربه ای که شما داشته اید در امتداد تجربیات خروج از بدن هست و همیشه برای کسانی که می خواهند این کار را انجام می دهند پیش می آید. صدای بوق یا سوت ممتد را موقعی می شنوید که ذهن شما در میانه ی فلج خواب بیدار می شود: یعنی موقعی که شما دارید خواب می بینید، بدن شما بی حرکت است و ذهن شما به هر دلیلی بیدار می شود: شما بیدار می شوید و بدنتان هنوز بیدار نشده. در این حالت یکی از اولین سیگنال هایی که شما را در خود می گیرد صدای یک سوت ممتد و بلند و بعضا گوشخراش است.

اگر کمی دیگر تحمل کرده بودید، متوجه ارتعاش و لرزش شدیدی نیز می شدید و همینطور متوجه می شدید که نه می توانید فریاد بزنید و نه می توانید حرکت کنید.

اولین تجارب فلج خواب و همینطور برونفکنی به همین صورت پایان می پذیرند: کوتاه و شاید نه بیشتر از یک تا دو ثانیه.

کاری که شما باید بکنید این است که در حالتی پاسیو باقی بمانید و منتظر شوید. هرگونه هیجان یا ترس بیش از حد موجب بیدار شدن می شود.

در سایت خواب روشن چند مطلب درباره فلج خواب (بختک ) نوشته شده که شاید به دردتان بخورد.

 

تمرینات ارزیابی واقعیت را انجام دادم و گاهی نیز تمرین در لحظه بودن را تمرین کردم البته وقتی بیاد داشتم مثلا ظرف می شستم توجهم فقط به آب و شستن ظرف و دستم بود.(نمیدانم درست است یا نه؟؟)

منظور از تمرین در لحظه بودن، هوشیاری بیش از اندازه نسبت به خود و محیط اطراف است. اگر در موقعی که ظرف می شستید، توجهتان به ظرف و دستتان و محیط اطراف و خودتان بوده باشد (خودآگاهی)، تمرین را درست انجام داده اید. حالت خودآگاهی یا هوشیاری به خود و محیط، کاملاً با حالت تمرکز فکر (که طی آن خودمان را فراموش می‌کنیم و فقط به یک موضوع یا شیء تمرکز می کنیم) فرق دارد.

این پروسه را که ما اینجا با عنوان خودآگاهی از آن یاد می کنیم، در نوشته‌های گرجیف «به یاد آوری خود» نامیده می‌شود و شاگر وی اوسپنسکی، از این پروسه (پروسه یادگیریِ آگاه شدن به خود و محیط اطراف یا مشاهده و مشاهده گری)، با عنوان راه چهارم یاد می کند.

هر یک از تمرینات ارزیابی واقعیت جرقه ای از این خودآگاهی را ایجاد می کنند. به همین خاطر است که تأکید می‌کنیم این تمرینات نباید به صورت عادتی یا مکانیکی انجام شوند چون هدف، ایجاد حالتی از هوشیاری به خود و محیط اطراف است.

 

در مراقبه از ما میخواستند که سرمان را به جایی تکیه ندهیم چون که بخواب میرویم

اگر اشکالی از نظر شما ندارد این تمرین اگاهی تغییر یافته را نشسته و با چشمان بسته و آرمیتی البته .انجام دهم.

هیچ اشکالی ندارد و شما تمرین آگاهی تغییر یافته را می توانید نشسته روی زمین یا صندلی هم انجام دهید. فقط در موقع انجام تمرین، بهتر است که بدنتان به خواب احتیاج داشته باشد.

 

به نظرتون دیر خوابیدن مثلا ۱ یا ۱۲ خوابیدن روی به یاد اوری خواب تاثیر داره؟ خستگی ذهنی چطور؟ اهنگ گوش دادن قیل خواب چطور؟

دیر خوابیدن تاثیر ندارد. آهنگ هم به نظر نمی رسد که تاثیری داشته باشد. یک سری آهنگ هایی هستند که با استفاده از سیستم رابرت مونرو ساخته شده و گفته می شود که برای خواب روشن مناسبند. ما در این سایت ترجیح می دهیم روی قابلیت های طبیعی بدن تاکید کنیم (بدون استفاده از ابزارهای الکترونیکی یا تکنیکی یا شیمیایی)

اگر شما مدت چرخه های خواب را حدودا یک ساعت و نیم در نظر بگیرید و این مسئله را هم در نظر بگیرید که در پایان هر چرخه، خواب رم یا رویاها رخ می دهند(غالبا)، در این صورت زمان خواب را باید طوری تنظیم کنید که در اواخر چرخه چهارم از خواب بیدار شوید. یعنی بعد از پنج ساعت و نیم و دقیقا موقعی که به شدت مشغول رویا دیدن هستید.

معمولا خواب های شبانه بعد از بیداری به سرعت فراموش می شوند. درصد زیادی از خواب ها تا پنج دقیقه بعد از بیداری محو می شوند چون غالبا در حافظه کوتاه مدت ذخیره می شوند. اگر شما یک یا دو خواب هم به خاطر بیاورید کافی ست.

 

آیا به نظر شما امکان داره هر شب بتونیم رویای آگاهانه داشته باشیم؟؟

امکان دیدن رویای آگاهانه یا حتی دیدن چند رویای آگاهانه در هر شب هست. برای این کار شما احتیاج به هدف و روش دارید. فرض کنیم نویسنده داستان های کوتاه هستید و دنبال سوژه می گردید یا ورزشکار حرفه ای هستید و می خواهید حرکات ورزشی را در رویا هم انجام دهید یا هنرمند هستید و به طرح جدیدی فکر می کنید یا اینکه در رویای آگاهانه با فردی ملاقات می کنید و آنقدر او را دوست دارید که می خواهید هر شب او را ببینید یا به دسته ی رازوران تعلق دارید و می‌خواهید مسافری باشید که شگفتی ها را کشف می کند.

منظورم این است که ذهن شما باید دلیل موجهی داشته باشد و اگر انگیزه به اندازه کافی قوی باشد، هر شب رویای آگاهانه خواهید داشت.

اما اگر انگیزه شما تجربه چیزهایی باشد که در حال حاضر کمبود آن را حس می کنید، چندان پیشرفتی در رؤیای آگاهانه نخواهید داشت: مثلا اگر کسی را دوست دارید و می‌خواهید با او سکس داشته باشید، یا اگر می‌خواهید حس آدم ثروتمندی را داشته باشید، این‌ها در رؤیای آگاهانه کاملاً امکان‌پذیر است اما به احتمال زیاد انگیزه ای کافی برای تجربه ی هر شب شما نخواهند بود.

علاوه بر هدف و انگیزه لازم است که تکنیک و روش صحیحی هم برای ورود به خواب روشن داشته باشید. یعنی با تمرین و اجرای تکنیک های مختلف، آن‌هایی که به شما بهترین نتیجه را می دهند انتخاب کنید.

کلاً در تمرینات خواب روشن، اگر به طور مرتب تمرین شوند، یک سال اول نتایج گاهگاهی خواهند بود و حتی شاید احساس کنید که عقبگرد داشته اید. بعد از حدود یک سال تجربه خواب روشن تثبیت می‌شود و شما تکنیک های خودتان را کشف خواهید کرد.

 

درمورد تنفس یک چهار دو،  دو یا سه بار میتونستم انجام بدم ولی باید کمی استراحت میکردم و معمولی نفس میکشیدم تا بتونم دوباره ادامه بدم آیا به این صورت اشکالی نداره؟

روزهای اول، ممکن است مجبور شوید بعد از چند بار اجرای تمرین، آن را متوقف کرده و عادی نفس بکشید. این کاملا طبیعی ست و هیچ اشکالی ندارد. به تدریج که در این تمرین حرفه ای شوید، می شود به صورت کامل انجامش داد.

البته توجه کنید که سیگار یا قلیان روی اجرای صحیح و کامل این تمرین اثر منفی دارند و بهتر است که استفاده نشوند.

 

اگر تمرین ساده ارزیابی واقعیت رو به این شکل انجام بدیم که

 نگاه کردن به گلدان روی میز/ پرسش خوابم یا بیدار/بستن چشمها … در حالت معمول چشمها را باز میکنیم و چون همان گلدان رو میبینیم  نتیجه میگیریم که بیدار هستیم،

حالا اگر بعد از بستن چشمها سرمون رو به سمت دیگه ای بچرخونیم و طبیعتا رو به سمت شی یا منظره دیگه ای چشم باز کنیم میتونیم ذهن رو فریب بدیم و احیانا ادراک خواب یا بیدار بودن رو مختل کنیم؟؟ (که البته این اتفاق برای چند لحظه کوتاه میفته) سوال اصلی اینه که میتونه به آگاهی و مهارت برون فکنی و خواب شفاف کمکی بکنه؟؟

فقط در صورتی می تواند کمک کند که در انتهای تمرین به خودتان ثابت کنید بیدار هستید: در مرحله اول که از خودتان سوال می کنید خواب هستم یا بیدار، باید سراسر شک و تردید باشید و این مسئله را در نظر بگیرید که ممکن است خواب باشید. در مرحله دوم، که واقعیت را ارزیابی می کنید، باید قاطعانه نتیجه بگیرید که بیدار هستید. طوری که از بیدار بودن خود و کلا از بودن خود متعجب شوید.

در تمرین ارزیابی واقعیت ذهن شما در انتها به سیگنال روشن و واضحی احتیاج دارد. باید بفهمید که بیدار هستید. این موجب می شود که اگر دفعتا همین سوال را در خواب از خودتان بپرسید، متوجه شوید که دارید خواب می بینید.

همانطور که قبلا هم نوشته شد، تمرینات ارزیابی واقعیت را می توانید با خلاقیت خود تغییر دهید یا روش های جدیدی به دلخواه خود برای ارزیابی واقعیت طراحی کنید. مهم این است که تمرین ها را هر روز و حداقل به همان اندازه ای که در جزوه ها نوشته شده انجام دهید.

 

من زمانی که بیدا ر می شوم یادم میره که تکون نخورم و اگر چشمم باز شد ببندمش.  چیکار کنم؟

جواب: راه حل اساسی: هر شب قبل از خواب برنامه فردا را روی کاغذ بنویسید. چه کارهایی در چه ساعتی باید انجام دهید؟ برنامه تمرینات را هم بنویسید. از جمله اینکه بعد از بیداری می خواهید تمرین فلان را انجام دهید و لازمه اش این است که تکان نخورید و چشم هایتان را باز نکنید. بعد از چند روز ذهن شما یاد می گیرد که همواره مطابق برنامه ای که شب قبل برایش نوشته اید عمل کنید.

راه حل فوری: فرض کنیم که بیدار شده اید و فراموش کرده اید که نباید چشم هار را باز کرد یا تکان خورد و از جای خود برخاسته یا تکان خورده اید. اگر هنوز وقتِ خواب دارید، دوباره دراز بکشید ، خود را آرام کنید و تمرین را انجام دهید.

 

در ‌مورد تصاویر آرمیتی: من با بستن چشمام چیز زیادی نمی بینم. فقط موقعی که حس میکنم داره خوابم میبره یه سری تصاویر فانتزی جلوی چشمم میاد ولی اصلا نمی فهمم که کی یه دفعه خوابم می بره. نمیتونم تمرکز کنم که خوابم نبره.

به خواب رفتن یک پروسه ی تدریجی نیست و در یک لحظه اتفاق می افتد. یعنی الان بیدار هستید و لحظه ای دیگر خواب. همانطور که نوشته اید تصاویر فانتزی اندکی قبل از خواب ظاهر می شوند و بعدش بلافاصله آدم خوابش می بره. کار شما این هست که همین مدت کوتاه را که تصاویر فانتزی ظاهر می شوند، تا حد امکان طولانی تر کنید. به این صورت که هوشیاری خود را روی آنها نگه دارید و نگاهشان کنید.  اولش غیرممکن و نشدنی به نظر می رسد. بعد از مدتی شدت و کیفیت و مدت این تصاویر فانتزی زیاد تر می شود. آن موقع متوجه خواهید شد که قبل از این تصاویر فانتزی به پرده سیاه پشت پلک ها نگاه می کنید که مثل آسمانی پر ستاره به نظر می رسد.

وقتی که مدت نگه داشتن تصاویر فانتزی به اندازه کافی زیاد شود، در همان لحظه ای که بدن به خواب می رود، ذهن بیدار می ماند. در این لحظه تقریبا با حالتی انفجاری روبرو می شوید. صدای سوت یا صدای رعد بسیار شدید (یا صداهای مشابه) و احساس زلزله شما را در خود می گیرد که نشانه ی فلج خوب آگاهانه و مقدمه ی خروج از بدن هستند.

 

من وقتی دچار فلج خواب میشم، نمیتونم از جسمم خارج شم خیلی سعی میکنم اما هر بار بیدار میشم.

میشه بگید که وقتی فلج خواب رو حس می کنم دقیقا چه کار کنیم؟!

برونفکنی در فلج خواب برای یک دسته از تمرین کننده ها خیلی راحت هست. اما تعداد زیادی هم دچار مشکل می شوند. برای این کار یک سری تکنیک های کلاسیک وجود دارد.

یکی از این تکنیک ها: وقتی که دچار فلج خواب شدید، قصد کنید که در بستر غلت بزنید و سیصد و شصت درجه دور خودتان بچرخید. در موقع فلج خواب، بدن قادر به حرکت نیست. بنابراین چیزی که حرکت می کند جسم ستاره ای شما ست. و شما این حرکت را کاملا حس می کنید. به محض اینکه بتوانید یک دور کامل به دور خود بچرخید، اگر صورتتان به سمت پایین باشید (صورت اختری)، در تخت فرو می روید. اول همه ی صداهایی که می شنوید (سیگنال های شنیداری) قطع می شوند. بعد همه جا سیاه می شود. کاملا سیاه. و سپس خود را سبک و شناور بیرون از جسم خواهید دید.

 

 چگونه وقتی همه چی داره سیاه میشه و میره و هوشیاریمون کم میشه، خواب روشن رو نگه دارم و ادامه بدمش؟

روش های زیادی برای تمدید رویا وجود دارند. یکی از روش ها این است: به محض اینکه همه چیز تیره و مبهم می شود و حس می کنید خوابتان دارد تمام می شود، دست ها را به هم بمالید و به گرمایی که از این حرکت ایجاد می شود تمرکز کنید. (البته منظور دست های بدن رویاست).

اگر روش بالا کار نکرد یا اگر یادتان رفت روش بالا را انجام دهید، وقتی که رویا تمام میشود و بیدار می شوید سعی کنید از جای خود تکان نخورده و دوباره حدودا سی ثانیه تا دو یا سه دقیقه برای ورود به خواب آگاهانه تلاش کنید. اغلب بعد از بیدار شدن از خواب روشن اگر کاری نداشته باشید و از جایتان تکان نخورید، دوباره وارد عالم خواب روشن می شوید.

گیرایی و جذابیت خواب روشن هم خیلی مهم است. گاهی وقت ها خوابی که می بینیم آنقدر شگفت آور یا زیباست که بعد از بیداری با کمی فکر کردن به آن و بدون اجرای هیچ تکنیکی دوباره ذهن و بدن وارد خواب آگاهانه می شوند.

 

از کجا بفهمم الان تو حالت آرمیتی عمیقم و وقت انجام تکنیک هایی مثل طناب و چرخیدن از سر جایم هست؟

وقتی که در حالت آرمیتی عمیق یا خلسه هستید، قادر به باز کردن چشم ها نیستید. (یا نمی خواهید بازش کنید). بدن، برخلاف آنچه که همه می گویند، سبک نیست. بلکه در خلسه عمیق اغلب احساس سنگینی می کنید. صداهای اطراف را می شنوید. توانایی تصویر سازی ذهنی هم در این حالت بالا می رود.

تکنیک های طناب و تکنیک های مشابه، مال موقع خلسه نیستند. انجام این تکنیک ها در خلسه کمکی به شما نمی کند. (مگر گاهگاهی و تصادفی). این تکنیک ها مال موقعی هستند که شما در حالت فلج خواب هستید. یعنی جسمتان خوابیده اما ذهنتان بیدار هستید.

متاسفانه در اینترنت فارسی و بین المللی، اغلب این تکنیک ها (طناب و غیره ) را به عنوان تکنیک های خروج از بدن نام می برند. اما این ها تکنیک های خروج از بدن در فلج خواب آگاهانه هستند.

 

من معمولا شب ها خیلی زود و زودتر از بقیه اعضای خانواده و در یک اتاق تنها می خوابم. امروز صبح وقتی بیدار شدم ، خواهرم چیز عجیبی رو بهم گفت ؛ گفت دیشب که ساعت دوازده داشتیم می خوابیدیم و تو هم که طبق معمول زود خوابیده بودی و اون موقع کاملا خواب بودی ؛ علی (برادرم) دیشب استثنائا اومد توی اتاق بغل تو خوابید. هنوز نخوابیده بودیم که ناگهان تو با صدای بلند، چندین بار علی  رو صدا زدی ؛ علی که تازه خوابش برده بود، بیدار شد و گفت چیه؟ ؛ تو با هیجان خاصی گفتی: ” داداش، به خدا دارم با چشمای باز خواب می بینم ” ؛ علی به تو توجهی نکرد و خوابید ؛ اما من هر چقدر فکر کردم، چیزی از قضایای دیشب که خواهرم تعریف کرد به یاد نیاوردم ؛ فقط یادم می آید که تا آخرین لحظه ی بیداری داشتم به خودم می گفتم که امشب باید خواب شفاف ببینم … وقتی برادرم اومد خونه ، از او هم قضیه رو پرسیدم و او هم تایید کرد … اما من همچنان هیچی از اون قضیه یادم نمیاد … و متعجبم که در اون لحظه خواب بودم یا بیدار؟ اگه بیدار بودم، پس چرا هیچی از اون قضیه یادم نمیاد ؟ و اگه خواب بودم، پس چطور تونستم با دنیای حقیقی ارتباط برقرار کنم؟ اگه خواب بودم چطور نسبت به بعد زمانی و مکانی دنیای واقعی و اینکه برادرم در کنارم خوابیده آگاه بودم ؟ در حالی که برادرم وقتی که من خواب بودم اومد کنارم خوابید و من تا خود صبح نمی دونستم که برادرم کنارم خوابیده بوده. اگه خواب بودم، پس چطور قدرت تکلم داشتم و فک و دهانم فلج نبوده؟ اگه خواب بودم پس چطور صدای برادرم رو شنیدم که جوابم رو داده و من در ادامه بهش جواب دادم؟ منظورم از ” خواب با چشم های باز چی بوده” ؟

همه ما معمولا شب ها پنج تا شش بار به مدت چند دقیقه از خواب بیدار می شویم. این بیداری های شبانه در فاصله بین دو چرخه ی خواب به وقوع می پیوندند. بعد از تمام شدن هر چرخه ی خواب، شما حدودا دو تا پنج دقیقه از خواب بیدار می شوید. غلت می زنید یا خودتان را تکان می دهید یا ممکن است چیزی زمزمه کنید و بعد با شروع چرخه خواب بعدی به خواب می روید. این بیداری های شبانه را معمولا به یاد نمی آوریم. چون در موقع این بیداری ها بدن در خلسه عمیق است. به همین خاطر احتمال دارد که بیداری شما در فاصله دو چرخه خواب بوده باشد.

خواب دیدن معمولا در مراحل پایانی چرخه ی خواب انجام می گیرد. در این مرحله پایانی، خواب ها روشن و واضح هستند و اگر کسی در حین خواب دیدن یا بلافاصله بعد از اتمام چرخه خواب کاملا بیدار شود، رویاهایش را به خاطر خواهد آورد. احتمال دارد که شما در فاصله بین دو چرخه خواب متوجه حضور برادرتان شده و در ضمن چون یادآوری رویاها در آن حالت بسیار روشن و واضحند، به او گفته اید که دارید خواب شفاف می بینید.

فلج خواب هم مال مرحله آخر چرخه ی خواب است. یعنی موقع خواب دیدن. وقتی که بین دو چرخه بیدار می شوید، یا وقتی که مراحل دیگر چرخه خواب را می گذرانید، بدنتان فلج نیست و قادر به صحبت کردن یا تکان خوردن هستید.

 

آیا استفاده از اینترنت و حضور مداوم در شبکه‌های اجتماعی مجازی، باعث کاهش هوشیاری در زمان بیداری و به تبع آن، کاهش استعداد برای برونفکنی می‌شود؟ من چنین احساسی دارم و روزهایی که بیشتر از وسایل ارتباط مجازی استفاده میکنم، حس میکنم هوشیاری‌ام هنگام شب به‌ شدت کاهش می‌یابد. استفاده از اینترنت و شبکه های اجتماعی آنلاین به خودی خود موجب کاهش هوشیاری نمی شوند بلکه چگونگی استفاده از این ابزارها بر هوشیاری اثر می گذارند. فیس بوک و اینستاگرام و سایر شبکه ها مثل بازاری هستند که چند میلیون ایرانی در آنها مشغول فریاد زدنند. این فریادها آنقدر زیاد هستند که هیچ کس حاضر نیست یا نمی تواند به فریاد کسی دیگر گوش سپارد. توقف بیش از اندازه در این بازار شلوغ جز سردرد و گیجی حاصلی ندارد. این در صورتی ست که شما محض تفنن یا به خاطر مد روز بودن بخواهید از این بازار شلوغ بازدید کنید. اما اگر هدف شما مشخص باشد و دقیقا بدانید که به قصد جستجو و خرید کالای معینی وارد این بازار شده اید، بازدید از آن صدمه ای به هوشیاری شما نخواهد زد و شاید آن را تیزتر هم کند. آنلاین شدن بدون مجهز بودن به آرامش بی فایده است. منظور ما از آرامش، مفهوم هندی یا روانشناسی یا شاعرانه آن که این روزها باب شده است، نیست. منظور از آرامش، معنی شاهنامه ای آن است که در مفهوم رستم متجلی می شود: ترکیب “شتاب” و “درنگ” که منجر به اندازه (تعادل) می شود.

خودآگاهی تغییر یافته رو کامل نتونستم انجام بدم وقتی چشامو می بستم یه پرده سیاهی کشیده میشد هر چی بیشتر دقت میکردم یا سعی میکردم اون لکه های سفید رو بیارم نمیشد ولی حس می کردم دارم باسرعت به سمت داخل سیاهی میرم و… خوابم میبرد. کلید کار این است که سعی نکنید کاری انجام دهید. حالت شما در این تمرین باید کاملا پاسیو باشد. به همان “پرده سیاه” نگاه کنید اما دقت یا تلاشی برای ظاهر کردن نور یا لکه ی سفید انجام ندهید. احتمالا یا به زودی می خوابید (که در دفعات اول اتفاق می افتد و کاملا طبیعی ست) و یا اینکه اگر هوشیاری خود را روی همان پرده سیاه نگاه دارید، کم کم اشکالی ظاهر خواهند شد.

 مطلبی که عنوان میکنم فهمی است که به تازگی به آن رسیده ام و برایم سوال شده . زمانی که آماده می شوم برای خواب ، یعنی دقیقا زمانی که به آرامش نخستین برای فرورفتن به مرحله نخستین خواب می رسم و درحالی که چشمانم بسته و افکار متفاوت را در ذهن مرور می کنم به تازگی نکته خاصی نظرم را جلب کرده و آن اینکه تمام تصاویر و افراد و مکانهائی را که میبینم و سیر میکنم همگی چهره ها و مکانهای ناشناخته و بیگانه هستند . درست مثل اینکه فیلم سینمائی را مشاهده می کنم که تمام عواملش جدید هستند از افراد گرفته تا مکانهائی که تا کنون ندیده ام . همه بیگانه هستند . سوالم این است که علت تجربه این حالت از چه چیزی نشاات میگیرد ؟ چرا نبایستی چهره و یا مکانی آشنا را مرور کنم ؟ چرا همه چهره ها غریبه اند و ناشناس .

وقتی که فردی ناآشنا یا مکانی ناشناخته را در رویای معمولی یا در حالت آرمیتی عمیق می بینید، این نشان می دهد که قسمت هایی از شخصیت و هویت خودتان را نمی خواهید قبول کنید. ممکن است عادتی منفی یا حالتی از آزردگی یا عدم رضایت درونی از قسمتی از وجود خودتان به شکل شخص یا اشخاص غریبه در رویا ظاهر شوند. در این حال باید از خود سوال کنید که از چه چیزی ناراضی هستید و کجای وجودتان را می خواهید تغییر دهید.

دیدن مکان های ناشناخته به معنی تغییر قریب الوقوع هم هست. ممکن است زندگی بیرونی شما تغییر کرده باشد اما درون شما همچنان با عادات و اندیشه های قبل مشغول باشد. از آنجا که محیط جدید بر اندیشه های ذهنی شما اثر می گذارند، ناخواسته دچار جنگی درونی با خود می شوید که در رویا به شکل مکان های ناشناخته ظاهر می شود.سلام، چی باعث میشه بعضی خواب ها رو درست مثل واقعیت کاملا بخاطر بیاریم و همیشه تو خاطرمون بمونه (کاملا مثل اتفاقات واقعی، زنده) اما بعضی خواب هارو فقط با نوشتن بتونیم به خاطر بسپاریم (که بیشتر محو و غیرشفاف هم هستند و مثل تصورات یا تجسمی که تو بیداری میکنیم) و درصورت یادداشت نکردن فورا فراموش میشن؟

خواب هایی که خیلی زود فراموش می شوند و در هم و برهم هستند، معمولا یا در چرخه اول و دوم خواب (سه ساعت اول بعد از خوابیدن) دیده می شوند و یا در مرحله خواب عمیق. معمولا اینطور تصور می شود که در مرحله خواب عمیق نمی توانیم خواب ببینیم اما تحقیقات جدید نشان می دهند که در مراحل عمیق چرخه خواب هم خواب دیدن رخ می دهد اما این رویاها بسیار دور و مبهم و گسسته هستند. به همین خاطر یادآوری آنها سخت است. برعکس خواب های سحری یا خواب هایی که بلافاصله قبل از بیداری می بینیم از وضوح بیشتری برخوردارند. علت دیگر وضوح خواب ها ترکیب آنها با خاطرات است. هر خاطره ای احساس یا ردپایی در وجود انسان باقی می گذارد. هر چقدر که آن خاطره مبهم تر باشد، احساسی که از خود به جا می گذارد عمیق تر است. خواب هایی که به چنین خاطراتی گره می خورند، زنده تر و واضح تر هستند.

عواملی که موجب می شوند خواب ها زنده تر به نظر برسند: عدم پرخوری قبل از خواب، نخوابیدن در مستی، مهم بودن مفهوم رویا برای شخص و فکر کردن به آن در طول روز، زندگی آرام. (منظور از زندگی آرام زندگی یکنواخت و تکراری نیست)، نوشتن برنامه روزانه به طوری که شما صبح که بیدار می شوید بدانید در طول روز چه کارهایی باید انجام دهید.

با سلام ببخشید من می خوام شروع کنم به تمرین خواب شفاف از طریق هوشیار-آغاز( قبلا چند بار روش های دیگر تمرین کردم که در حین خواب تونستم موفق بشم). اما از اینکه تلاشم بجای خواب شفاف به برونفکنی ختم بشه ترس دارم. باید چه کار کنم که این اتفاق نیفته؟

روش های هوشیار آغاز غالبا به برون فکنی ختم می شوند.  روش های خواب آغاز غالبا به خواب روشن ختم می شوند. اما این دو پدیده چنان در هم تنیده اند که تفکیک کردن آنها یا تجربه یکی و نادیده گرفتن دیگری سخت است. ناخودآگاه بسیار بازیگوش است و اگر شما بخواهید فقط خواب روشن و نه برون فکنی را تجربه کنید، دقیقا برعکس عمل خواهد کرد. راه حل بهتر این است که ترس خود را ریشه یابی کنید. بسیاری از ترس ها در واقع فوبی یا هراس هستند. یعنی یا هیچ علتی ندارند یا از باورهای اشتباه و یا از خاطرات کودکی ریشه می گیرند. همچنین از خلال سوالات شما عزیزان کاملا مشخص است که یکی از علت های شایع ترس از برونفکنی، احساس گناه است. یعنی فرد قبلا عمل یا اعمالی که آن را گناه می داند انجام داده و اکنون ترس از عذاب به او اجازه برون فکنی نمی دهد. توجه داشته باشید که برون فکنی یک استعداد طبیعی ست و ربطی به گناه و ثواب ندارد. شما هر چقدر هم که ذکر بخوانید یا پیشانیتان را با جای مهر به درد آورید، تا وقتی که ذهنی زلال، شفاف و منضبط نداشته باشید قادر به تجربه این پدیده نخواهید بود. قصد ما ورود به مباحث مذهبی نیست اما اگر ترس شما نتیجه احساس گناه است، در این راه موفقیت چندانی کسب نخواهید کرد.

 

درود، مطلب آرمیتی را خواندم . برای من خیلی جالب بود آیا می توانم اطلاعات بیشتری کسب کنم؟

درباره روش های تجربه ی حالت آرمیتی به تدریج تمرین های مختلف را در وبسایت خواب روشن منتشر خواهیم کرد. درباره مفهوم آرمیتی و همینطور سایر مفاهیم باستانی خودمان که به نحوی با رازوری سرو کار دارند، در حال تهیه مطالب دست اول با کمک دو کارشناس خبره هستیم.

سلام،من وقتی میخوام از روش تصویرسازی استفاده کنم فقط حالت سوم شخص میتونم خودمو تصور کنم،مثلا وقتی میخوام تصور کنم که دارم غذا میخورم خودمو میبینم که رو میز نشستم و دارم غذا میخورم،هر چقدر سعی میکنم وارد حالت اول شخص بشم بعد چند ثانیه دوباره به حالت سوم شخص برمیگردم،باید چیکار کنم؟

نه تنها شما بلکه اکثر افرادی که از روش تصویرسازی برای ورود به خواب روشن استفاده می کنند، خود را در حالت سوم شخص می بینند. اینکه شما در حالت سوم شخص یا اول شخص بتوانید همه چیز را تصور کنید، نقشی در نتیجه نهایی این تمرین ندارد. بلکه در این تمرین، تقویت تصویر سازی ذهنی بسیار مهم است.  تا وقتی که در حال تصویرسازی هستید، هنوز به خواب یا فلج خواب آگاهانه وارد نشده اید. اگر بدون تجربه ی فلج خواب، خوابتان ببرد، خوابِ همان چیزی را که تصور کرده اید می بینید. و این خواب معمولا آگاهانه است.

 با سلام بنده مشکل روحی دارم آیا با برونفکنی مشکل من بر طرف  میشه؟

جواب: متاسفانه مشکلات روحی با برونفکنی حل نمی شوند. و در ضمن خواب روشن یا برون فکنی برای  افرادی که مشکلات روحی و روانی دارند، بسیار خطرناک است و ممکن است مشکل آنها را زیادتر کند. به نظر ما ابتدا مشکل روحی خود را با مراجعه به پزشک رفع کنید و سپس در صورت علاقه به تمرینات خواب روشن یا برونفکنی بپردازید.

 

میشه برای تمرینات ارزیابی واقعیت از یک ساعت کمک گرفت مانند ساعت گوشی که هر ساعت یک بار همزمان یادآوری بشیم یا خیر؟

بله. هم ساعت زنگ دار، هم زنگ موبایل و یا هر وسیله ی دیگری که به نحوی به شما یادآوری کند، برای تمرینات ارزیابی واقعیت مناسبند. البته توجه داشته باشید که بعد از مدتی ممکن است ذهن شما شرطی شود و به مجرد شنیدن زنگ ساعت تمرین ارزیابی واقعیت را به شکلی اتوماتیک انجام دهید. در این صورت حاصلی نخواهد داشت.

تمرینات ارزیابی واقعیت باید در این لحظه – در زمان حال – انجام شوند.

 

در مورد تصاویر آرمیتی میشه ترفندی بهم بگین که بتونم زمان‌ دیدنشونو بیشتر کنم و بهتر تمرکز کنم؟

تصاویری که در حالت آرمیتی عمیق و هم زمان با بسته بودن چشم ها دیده می شوند معمولا  متحرکند. وقتی به آنها نگاه می کنید، نگاه شما هم همراه تصاویر حرکت می کند. با حرکت نگاه یا تغییر جهت نگاه، افکار شما هم عوض می شوند و عوض شدن افکار موجب عوض شدن تصاویر می شود. هر چقدر که این پروسه سریع تر پیش برود، ذهن شما هم سریع تر خسته می شود و به خواب می رود. برای اینکه به خواب نروید یک راهش این است که تصاویر را ثابت کنید. راه دومش این است که نگاه را ثابت نگه دارید.

نگه داشتن تصاویر سخت است و احتیاج به تمرین بسیار زیاد دارد. اما ثابت کردن نگاه آسان است. بهترین کار این است که نگاه را به بالا و راست بچرخانید و همانجا ثابت نگه دارید. (آلترناتیوهای دیگر نگاه با چشم های بسته در جزوه چهارم توضیح داده شده).  یعنی با چشم های بسته به بالا و سمت راست نگاه کنید. در این حالت نباید به پلک ها فشار آورده یا ابروها را حرکت دهید یا چین به پیشانی بیندازید. نگاه کردن به بالا و راست و پشت پلک ها باید بسیار ملایم و بدون فشار انجام گیرد. اگر نگاهتان را ثابت نگه دارید، تصاویر مرتبا می آیند و می روند اما به تدریج  روشنایی و ماندگاری آنها بیشتر می شود.

 آیا مصرف مواد مخدر یا روانگردان ها تاثیری در نتیجه تمرینات دارن یا نه؟

مواد مخدر و روانگردان هایی که غیر قانونی نیستند مثل قهوه یا الکل و همینطور تعدادی از مواد مواد مخدر غیر قانونی مثل تریاک، کوکائین یا هروئین تاثیر منفی در نتیجه تمرینات دارند. به این صورت که مشکلات خواب ایجاد می کنند یعنی یا شما را مستقیما به خواب عمیق می برند و یا دچار بی خوابی می کنند.

مواد مخدر و روانگردان های دیگر نتیجه ای بسیار بدتر دارند. یعنی از یک طرف به شما احساس اطمینان کاذب می دهند و از طرف دیگر شما را دچار کابوس های وحشتناک می کنند. ترکیب مواد مخدر و روانگردان ها با تمرینات خواب روشن یا برونفکنی نتیجه ای جز عدم تعادل روانی ندارد.

شما ممکن است در وب فارسی یا انگلیسی نوشته های زیادی درباره تاثیر مثبت مواد مخدر بر آگاهی تغییر یافته پیدا کنید اما توجه داشته باشید که نویسندگان این نوشته ها یا مقاصد پولی و مالی دارند و یا اطلاعی از تجربیات خواب روشن و برون فکنی ندارند.

 

اینجانب بختک داشتم  واز طریق یکی از دوستانم که با سایت شما آشنا بود توانستم بختک خود را از بین برده و خواب روشن ببینم,حدود دو ماه هست که خواب روشن میبینم حداقل هفته ای دوبار و توانستم جسم خود را روی زمین ببینم از دیوار رد شدم و توانستم پرواز کنم و به نقاطی بروم و ازین کار لذت بردم . مشکل من این است که نمی توانم زیاد در این وضعیت بمانم و بیدار میشوم, سوال من این است که چگونه میتوانم بیشتر در این وضعیت بمانم و ایا این تمرینات چه اثری بر روی من میگذارد. با تشکر

علت اینکه نمی توانید زیاد در این حالت بمانید احتمالا عدم هوشیاری یا خودآگاهی کافی ست. یک علت دیگر ممکن است خیالبافی زیاد از حد باشد. وقتی که در طول روز و هم زمان با کارهای روزانه درگیر خیالبافی های مختلف می شویم، در واقع انرژی خود را صرف چیزی می کنیم که هیچ سودی ندارد. منظور از خیالبافی درگیری اتوماتیک ذهن با تصوراتی ست که دقیقا در نقطه ی مقابل زندگی واقعی قرار دارند. این می تواند بار ذهنی اضافی ایجاد کند و روی مدت و شدت و وضوح خواب روشن اثر می گذارد.

البته واضح است که هدف گذاری، برنامه ریزی برای آینده و تصور موفقیت وقتی که با عنصر هوشیاری و خودآگاهی همراه باشند، دیگر خیالبافی به حساب نمی آیند.

برای کم کردن خیالبافی و افزایش خودآگاهی،  تمرینات آرمیتی بسیار اثر بخشند.

 

من خواب منظمی ندارم. اکثرا هم دیروقت (حدود ۳ یا ۴) میخوابم. آیا این مسئله تاثیری روی نتایج تمرینات داره یا نه؟

اگر شب ها مشغول شب زنده داری و پارتی های شبانه باشید، تاثیر منفی دارد.  اما اگر شب کار هستید یا مشغولیت شبانه شما با هوشیاری و توجه است، تاثیر بدی روی تمرینات ندارد.

من  وقتی که خواب می بینم می دونم که دارم خواب میبینم اما به عنوان یک ناظر مثل کسی که دارد تلویزیون نگاه میکند داخل تلویزیون نمی تونم بشم یا تغییری در آن بدم فعلا که به نظر خواب روشن می بینم.

خیر. این خواب روشن نیست. در خواب روشن شما می توانید در جریان رویای خود تغییر ایجاد کنید و معمولا به عنوان اول شخص در آن حضور دارید. یا ممکن است مثل موقعی که تلویزیون تماشا می کنید، فیلمی از خود ببینید اما در همان حال “خودآگاه” باشید یعنی بدانید که بیرون یک صحنه ایستاده اید و دارید به صحنه ای که خودتان در آن نقش دارید، نگاه می کنید و هم زمان بدانید که خوابیده اید. در این حالت می توانید به راحتی وارد صحنه رویا شده و همه چیز را از دید اول شخص تجربه کنید.

تجربه ای که ذکر کردید، در صورتی که از وضوح برخوردار باشد رویای شفاف (lucid dream)نامیده می شود.  البته رویای شفافی که در آن امکان تغییر محتوای رویا و تجربه ی رویا به عنوان اول شخص ندارید. اگر این  دو گزینه وارد رویای شما شود (با ادامه تمرین های شبانه امکان پذیر است)، خواب شفاف تبدیل به خواب روشن می شود. خواب ها را با در نظر گرفتن “خودآگاهی” می توان به شکل زیر دسته بندی کرد:

خواب معمولی، خواب نیمه شفاف، خواب شفاف، خواب روشن، برون فکنی

مطلبی که متوجه شدم اگر نیمه شب از خواب بلند شوم و کمی به خواب خود فکر کنم با تقریب خوبی آن را به یاد می آورم ولی زمانی که با زنگ ساعت از خواب بلند می شوم (برای قطع زنگ ساعت باید جابجا شوم) بیاد آوردن خواب تقریبا محال است.

بیداری های نیمه شب معمولا بیداری بین دو چرخه خوابند. در این حالت ذهن و بدن بسیار خواب آلود هستند و در دنیای بین بیداری و رویا (حالت آرمیتی عمیق) سیر می کنند. به همین علت یادآوری خواب ها راحت است اما یادداشت برداری سخت است.

بیدار شدن بعد از زنگ ساعت، چرخه خواب را می شکند. اگر زنگ ساعت شما را از مرحله رم بیدار کند، آخرین خواب هایی که دیده اید به خاطر خواهید آورد اما وقتی که برای خاموش کردن زنگ ساعت یا موبایل خودتان را تکان می دهید، خیلی از صحنه ها به سرعت فراموش می شوند. اگر رنگ ساعت شما را از مرحله عمیق خواب بیدار کرده باشد، معمولا خوابی به خاطر نمی آورید.

با سلام. من هر چند روز یه بار صبح ها احساس خروج از جسم دارم. خروج معمولا همراه با ارتعاش و یا صدا یا چرخش و پرت شدنه. بعد از خروج در اتاق چرخی میزنم و دوباره به حالت عادی برمی گردم. مشکل اینجاست که زمانی که خارج از جسمم هستم با اینکه اجزا و قسمت های اتاق به همون شکل واقعی هستند ولی بعضی چیزها تغییر کردن مثلا جاشون عوض شده یا ممکنه همسرم رو ببینم که داره غذا درست میکنه در حالی که در واقعیت همسرم اون موقع خوابه. بعضی وقتها هم اشخاص آشنا یا اسباب و وسایلی رو میبینم که داخل اتاق هستند در حالی که در واقعیت اونجا نبودن. اینها باعث شدن به اینکه آیا واقعا برونفکنی کردم یا فقط یه رویا بوده شک کنم.

پدیده خروج از جسم و رویای آگاهانه عمیقا در هم تنیده اند به طوری که تفکیک آنها از یکدیگر خالی از اشکال نیست. به نظر ما برونفکنی حالت پیشرفته ای از رویای آگاهانه هست. به همین خاطر در برون فکنی همیشه با عناصر و شکل هایی روبرو هستیم که در واقعیت مادی؛ وجود ندارند. در مورد تجربیات شما احتمال بسیار قوی این است که موقع برون فکنی وارد دنیای ستاره ای می شوید. در دنیای ستاره ای کپی کاملی از دنیای مادی هم وجود دارد.  اما این نسخه یا کپی دنیای مادی با دنیای مادی کمی فرق می کند. مثلا همانطور که نوشته اید، جای اشیاء عوض شده یا افرادی که با آنها برخورد می کنیم ممکن است در همان لحظه آنجا نباشند.

اگر در موقع برون فکنی وارد دنیای مادی (واقعیت آشنا) شوید، باز هم ممکن است با مواردی برخورد کنید که با دنیای مادی هم خوان نباشند. علتش این است که در حین برون فکنی قدرت تخیل و فکر، بسیار قوی ست و چیزی که به ذهن می آید، به سرعت تجسم پیدا می کند. هر چقدر که انضباط فکری شما بیشتر باشد، احتمال شناخت واقعیت از تخیل بیشتر خواهد بود.

من گاهی اوقات خودآگاه به خواب میرم. نمی فهمم چرا تو خواب احساس سبکی مثل پر بهم دست میده…انگار یه پر هستم که باد داره منو جا به جا میکنه…تصویر سازیم بسیار ضعیف و کند هست آگاهیم از خواب بودن تاثیر چندانی روی روند خواب نگذاشته چند ثانیه بعدشم بیدار میشم.

اگر احساس سبکی می کنید و بعد از چند ثانیه از این حالت خارج می شوید، احتمالا در یک حالت آرمیتی سطحی هستید و نه خواب معمولی یا خواب آگاهانه. اما با ادامه این حالت احتمال اینکه خوابی هوشیار آغاز داشته باشید فراوان است. منظور از خواب هوشیار آغاز، نگه داشتن آگاهی و در عین حال خواببدن است. یعنی شما شاهد روند به خواب رفتن خود خواهید بود.

در خواب معمولی تنفس شما تغییر می کند و نمی دانید که دارید خواب می بینید. در خواب آگاهانه می دانید که خوابیده اید و دارید خواب می بینید و می توانید بر روند خوابیدن تاثیر بگذارید. می توانید از خواب آگاهانه برای برون فکنی استفاده کنید و خواب شما بیشتر از چند ثانیه طول می کشد.

سلام، ببخشید اگر در ساعت معمولی خواب و بدون بیدار شدن در اواسط خواب برای تشدید چرخه رم، تمرین بختک ارادی را انجام دهیم و موفق شویم؛ آیا بلافاصله بعد آن ،خواب می بینیم یا ممکن است مدتی طول بکشد؟

تمرین بختک ارادی را نمی توانید در خواب معمولی انجام دهید. برای انجام آن حتما باید بیدار باشید. مثلا از بیداری های کوتاه بین دو چرخه خواب می توانید استفاده کنید. ابتدا حساب کنید که تقریبا چه ساعتی بعد از دراز کشیدن به خواب خواهید رفت و بعد با توجه به اینکه هر چرخه خواب حدودا یک ساعت و نیم طول می کشد، زنگ ساعت را طوری تنظیم کنید که در پایان چرخه سوم  (حدودا چهار تا پنج ساعت بعد از آغاز خواب) شما را بیدار کند. ساعت را طوری تنظیم کنید که خودبخود خاموش شود و نیازی به تکان خوردن شما نباشد. اگر از جای خود تکان نخورید (احتمال تکان نخوردن بسیار کم است اما با کمی انضباط موفق خواهید شد) به احتمال زیاد بختک ارادی را تجربه خواهید کرد. در این حالت بدون گذراندن مراحل معمولی چرخه ی خواب، مستقیما وارد خواب رم و رویابینی آگاهانه (خواب روشن) خواهید شد.

برای تشدید چرخه رم یک سری تمرین ها وجود دارند. یکی از آنها را اینجا می توانید بخوانید: روش تشدید خواب رم

در نگاه مستقیم به جلو منظور از شنیدن صداهای درونی چیست؟ آیا همان شنیدن گفتگوی درونی است؟ یا شنیدن اصواتی تصادفی است؟ اگر در تمرین آرمیتی صدای سوت را نشنیدم آیا باز هم چشمان را به سمت بالا ببرم یا همچنان منتظر باشم؟ معنی آرمیتی عمیق چیست؟ آیا دیدن تصاویر به صورت واضحتر نسبت به آرمیتی سبک است؟

منظور از شنیدن صداهای درونی شنیدن صدای ذهنی سوت درونی، صدای تنفس، صدای ضربان قلب و سایر صداهایی ست که بدن تولید می کند اما در حالت عادی نمی شنویم. بعد از مدتی که تمرکز کنید، صدای سوت درونی بسیار بلندتر می شود و صداهای دیگر را تحت الشعاع قرار می دهد. اگر صدای سوت را نشنیدید، قبل از اینکه توجهتان به هم بریزد و در افکار مختلف غرق شوید، نگاهتان را به سمت بالا متمایل کنید و روی دیدن نورهای مختلف توجه کنید. البته همه اینها باید در یک اتمسفر یا وضعیت خواب آلود انجام شود. قبل از خواب انجام این تمرین بسیار سخت است ولی بعد از بیداری راحت تر هست. علت اینکه در چند هفته اول تمرینات را روی قبل از خواب تنظیم کرده ایم به خاطر این هست که تمرین کننده ها متوجه شوند که تلاش برای برون فکنی یا خواب روشن، قبل از خواب چقدر سخت است.

منظور از آرمیتی عمیق حالتی ست که شخص بیشتر خواب است تا بیدار ولی کاملا هم خواب نیست. هنوز هوشیار هستید اما صداهای درون بیشتر و واضح تر هستند تا صداهای بیرونی. و تصاویر هم واضحتر به نظر می رسند. بدن حالتی سنگین دارد و عضلات تقریبا سفت هستند. در آرمیتی سبک عکس این حالت پدید می آید یعنی عضلات شل و وانهاده هستند و بدن حالتی سبک دارد.

 

از کجا شروع کنم؟ بهترین تمرینی که پیشنهاد می کنید چیست؟

به نظر ما بهترین تمرین برای اینکه هم رویای آگاهانه ببینید و هم این استعداد در شما دائمی شود، تمرین ارزیابی واقعیت و داشتن  ذهن انتقادی و پرسش گر است. در سایت خواب روشن هم تمرینات زیادی نوشته شده که از بین صدها تمرین مختلف گلچین شده اند.

من در جزوه چهارم در تمرین آرمیتی عمیق، وقتی به جلو نگاه می کنم هم صدای سوت را می شنوم و هم نورهای متحرک پر رنگی میبینم. و وقتی زاویه نگاه را به بالا تغییر می دهم. همچنان صدای سوت را می شنوم ولی نورها ملایم و کم فروغ می شوند. آیا این طبیعی است؟

نور و صدا در هر حالتی شنیده و دیده می شوند (اگر چشم ها بسته باشند). اما موقعی که  با چشم های بسته به جلو نگاه می کنید، (اگر خیره نشوید و نگاه را به جایی قفل نکنید) صداهای درونی بیشتر شنیده می شوند و نورها یا تصاویر را تحت الشعاع خود قرار می دهند. اگر به بالا نگاه کنید، عکس این عمل اتفاق می افتد یعنی شدت و وضوح نورها و تصاویر، صداها را تحت الشعاع قرار داده و آن ها را به پس زمینه می رانند.

اما یک فاکتور، پروسه ی فوق را به هم می زند.  و آن هم توقع و انتظار هست. اگر وقتی که به بالا نگاه می کنید، انتظار دیدن نور داشته باشید، ضمیر ناخودآگاهتان غالبا برعکس عمل می کند و مممکن است مثلا صداهایی بشنوید اما هیچ نوری نبینید! یا اگر به جلو نگاه کنید و انتظار داشته باشید که صداهای درونی را بشنوید، ممکن است صدای ماشین هایی را که از خیابان عبور می کنند یا صداهای محیطی را بشنوید و اگر فکرتان را بیشتر برای شنیدن صدای درونی تحت فشار قرار دهید، ممکن است به جای صدا تصویر ببینید!.

بنابراین مهم تر از همه این است که بدون هیچ انتظاری نگاه کنید و حتی اگر نتیجه نگرفتید تمرین را همینطور ادامه دهید تا به مرور به نتیجه برسید.

من پریشب قبل از خواب روش اول خلسه ی عمیق رو انجام دادم و کاملا احساسش کردم. چندبار احساس کردم که بی وزنم و تو فضای بدون جاذبه در حال چرخشم. تو همون لحظات، خوابی که میخواستم ببینم رو با تمام جزئیات تصور کردم. اون شب دقیقا همون خواب رو دیدم و به شدت لذت بخش بود. همه چیز به شدت شبیه واقعیت بود! اما هیچ کنترلی روش نداشتم! یعنی اصلا متوجه نشدم که دارم خواب میبینم…

به چنین رویاهایی رویاهای نیمه روشن می گویند. در رویاها یا خواب های نیمه روشن همیشه یک چیزی کم هست. بعضی وقت ها می دانید که دارید خواب می بینید، اما خواب به اندازه کافی شفاف و زنده نیست. بعضی وقت های نمی دانید که دارید خواب می بینید و فکر می کنید بیدارید (بیدارپنداری) بعضی وقت ها همه چیز روشن و زنده هست اما بعد از بیداری متوجه می شوید که داشتید خواب می دیدید.

به نظر من روی تمرینات ارزیابی واقعیت (reality check)  بیشتر کار کنید چون این تمرین ها موجب می شوند که در چنین مواقعی خود بخود رویا را چک کنید و متوجه خواب دیدن بشوید.

 

چه مواردی  افزاینده شوق برای برونفکنی و خواب آگاهانه  و چه مواردی کاهنده شوق برای برونفکنی و خواب آگاهانه هستند? (برای لیست گرفتن پرسیدم).

به طور خلاصه:

دو مورد که انگیزه و شوق شما را برای خواب روشن کم می کنند:

نگرانی های روزمره: کسی که نتواند با نگرانی های روزمره کنار بیاید انگیزه اش برای خواب روشن بسیار کم خواهد بود. منظور از نگرانی های روزمره، فکر کردنِ بیش از اندازه به خودِ مشکلات است. برای از بین بردن مشکلات باید به راه حل فکر کرد و نه به مشکل.

منتظر لحظه ی مناسب بودن: خیلی ها فقط دنبال خواندن هستند و به محض اینکه تکنیکی را یاد می گیرند تصمیم می گیرند که فردا یا در فرصت مناسبی آن را انجام دهند چون امروز کار دارند یا بیش از حد مشغولند. اما این فردا یا فرصت مناسب هیچ وقت نمی رسد چون هر فردایی یک امروز است. در نتیجه به تدریج شوقشان کم می شود.

سر و کار داشتن با کسانی که ادعای استادی در خواب روشن و پدیده های مرتبط با آن دارند  و در عین حال راهکارهای بسیار سخت و پیچیده و غیر عملی به شما ارائه می دهند یا مبهم حرف می زنند یا شما را می ترسانند.

افزاینده شوق: مطالعه درباره پدیده خواب روشن،

صحبت کردن با کسانی که چنین تجربه ای داشته اند. اطلاعات بیشتر 

آیا رویای شفاف باعث اسکیزوفرنی میشه؟ یا حافظه رو ضعیف می کنه؟

در تحقیقاتی که طی چند دهه گذشته درباره خواب روشن و رویای شفاف انجام گرفته، هیچ موردی که نشان دهد تمرینات خواب روشن منجر به بیماری های روانی یا ضعف حافظه شوند، مشاهده نشده. برعکس، انجام این تمرینات موجب تقویت ذهن و حافظه شده و با بالا بردن خلاقیت و روحیه فردی، کمک می کند که تمرین کننده ها بهتر با مشکلات روزمره برخورد کرده و سریع تر و دقیق تر تصمیم بگیرند.

اما اگر شما سابقه بیماری روانی دارید، اکیدا توصیه می کنیم که از انجام این تمرینات خودداری کرده و اگر مصر به انجام آنها هستید حتما قبل از شروع، با پزشک خود مشورت نمایید.

 تمرین ارزیابی واقعیت برام تفهیم نشد. من نمی تونم در بیدار بودن خودم شک کنم. موقعی هم که خواب هستم، نمی دونم که خوابم و بنابراین نمی تونم تمرین را انجام بدم. در ضمن اینکه هی با صدای بلند از خودم بپرسم خوابم یا بیدار، مایه خنده اطرافیان هست. و بالاخره، آیا امکان عوض کردن تمرین هایی که برای ارزیابی واقعیت ارائه داده اید هست؟

تمرین های ارزیابی واقعیت را که در جزوه ها نوشته شده، می توانید به دلخواه خود تغییر داده یا با تمرینات جدید که خودتان طراحی کرده اید جایگزین نمایید: به شرطی که به مفهوم و هدفِ پروسه ارزیابی واقعیت پی برده باشید. – نیازی به گفتن جمله خوابم یا بیدار با صدای بلند نیست. در جزوه ها هم هیچ جا نوشته نشده که این پرسش را با صدای بلند از خود بپرسید. همانقدر که در ذهن خود این تردید را ایجاد کنید، کافی ست. – موقعی که خواب هستید، نیازی به انجام این تمرین ندارید و همانطور که نوشتید اصلا انجامش هم ممکن نیست. بعد از مدتی که این تمرین را در بیداری مکررا انجام دهید، ذهن شما “خودبخود” ارزیابی واقعیت را در میانه رویا انجام خواهد داد. – اما درباره شک کردن: تردید و دودلی در درستی بدیهیات کار سختی ست و با این همه یکی از پایه های خلاقیت همین تردید در درستی بدیهیات است. اینطور به موضوع نگاه کنید: زمانی که داریم خواب می بینیم (در رویای معمولی و نه رویای روشن)، نمی دانیم که داریم خواب می بینیم و فکر می کنیم بیداریم. در رویای معمولی یک پیوستگی کاذب برقرار است که به هوشیاری اجازه ظهور نمی دهد. بعد از اینکه بیدار می شویم، متوجه می شویم که داشتیم خواب می دیدیم. اما اگر از پیش مکانیسمی طراحی کنید که در نتیجه آن، ذهن شما کاملا اتوماتیک در خواب از خود بپرسد که خواب هستم یا بیدار، هوشیاری رویا به سرعت فعال می شود و خواهید دانست که دارید خواب می بینید. این مکانیسم را ارزیابی واقعیت می نامیم. برای اطلاعات بیشتر درباره شک در واقعیت نگاهی به دیدگاههای ایده آلیسم فلسفی یا مینو گروی بیندازید. همینطور نوشته های جرج بارکلی یا تمثیل غار افلاطون شاید کمک کننده باشند. (البته منظور من تایید این فیلسوفان نیست بلکه نگاه به محتوای نوشته های آنها درباره شک در واقعیت).

 آيا مفيد خواهد بود كه از ساعت موبايل يا برنامه هايى كه ارزیابی واقعيت را يادآورى مى كنند استفاده كنم؟قبلاً يه برنامه lucid dream دانلود كرده بودم كه مرتب ياد آورى مى كرد ولى من شخصاً فكر مى كنم اين يادآورى خيلى موثر نيست و بايد خود شخص به ياد بياورد.

هر چیزی که به شما یادآوری کند باید واقعیت را ارزیابی کنید، مفید است. چه ساعت موبایل یا اپلیکیشن یا هر ابزار دیگر. مهم تر از یادآوری، کیفیت ارزیابی واقعیت است. اگر ارزیابی واقعیت سرسری و رفع تکلیفی انجام شود، نتیجه نخواهد داد. اگر برنامه روزانه تان از قبل مشخص باشد و هر صبح پیش از آغاز روز کارهای آن روز را مرور نمایید، امکان فراموش کردن خیلی کم خواهد بود.

سلام باید بگم که در یاداوری خواب ها کمی مشکل دارم و یکی از عواملی که عامل به وجود اورنده ی این مشکل هست اینه که پس از بیداری ذهن من مشغول هست و به حافظه ی من اجازه ی به خاطر اوردن خواب هایی رو که دیده ام نمیده! که این مشغله ی ذهنی اتفاقا برمیگرده به اینکه من چرا در خواب اگاه نشدم! یعنی وقتی که بیدار میشم از خودم میپرسم که ایا درخواب اگاه شدم؟!! چرا نتونستم در خواب ارزیابی واقعیت رو انجام بدم؟!! و به این صورت از به یاد اوردن خواب هایم ناتوان میمانم. که این یکی از دلایلی بود که باعث میشد من نتوانم خواب هایم را به یاد بیارم. شمار زیادی از خواب ها حدودا دو تا سه دقیقه پس از بیداری از یاد می روند. به ویژه اگر به سرعت از بستر بیرون بیایید یا کسی شما را از خواب بیدار کند. تعداد کمی از رویاها در طول روز و موقع انجام کارهای روزانه به شکلی ناگهانی به ذهن می آیند. برای اینکه توانایی یادآوری خواب ها را زیاد کنید، بد نیست اگر به مدت یک هفته به جای تمرین برای دیدن خواب روشن، فکر خود را فقط بر یادآوری و ثبت خواب ها متمرکز نمایید.

 بزرگترین مشکل من هنگام خواب دیدن؛ خودآگاه من است! زمانی که متوجه میشوم خواب هستم،از خواب میپرم.

اگر نوآموز هستید و به تازگی (مثلا از سه یا چهار ماه گذشته) تمرینات خواب روشن را انجام می دهید، این مشکل به زودی برطرف خواهد شد. علت آن در آغاز کار، هیجان بیش از حد یا ترس بیش از حد است که پس از مدتی این احساسات تعدیل شده و ذهن و بدن شما یاد می گیرند خود را با شرایط تطبیق دهند. اگر تمرینات خواب روشن را مدت زیادی ست که انجام می دهید و همچنان با این مشکل دست به گریبان هستید، دلایل را باید در شیوه زندگی، جهان بینی و رفتار روزمره خود جستجو نمایید. یک نیروی درونی، شاید یک اندیشه، یک باور مقدس یا یک خاطره جلو خودآگاهی در خواب را می گیرد. به دیگر سخن، شما بدون اینکه بدانید، باور کرده اید که تداوم خودآگاهی در خواب خطرناک است یا غیرممکن است. در این صورت حتما در رفتار روزانه، عقاید ، باورها و جهان بینی خود ژرف شوید تا ریشه مشکل پیدا شود.

 آیا با خواب روشن می تونیم زندگی های گذشته یا خوابهای خوش گذشته رو ببینیم و به یاد بیاریم ؟

خواب های خوش گذشته و همینطور خاطرات گذشته را می توان در خواب روشن بار دیگر تجربه کرد و حتی به آن خواب یا خاطره از زاویه ای دیگر نگاه کرد و نتایج جدید گرفت. اما زندگی یا زندگی های گذشته را تنها زمانی می توانید به خاطر آورید که به پدیده تناسخ “اعتقاد” داشته باشید. توجه کنید که تناسخ یک باور دینی ست (البته اسلامی نیست هر چند که بعضی از فرقه های اسلامی به آن باور دارند). این باور، از شرق آسیا ریشه می گیرد و به هیچ وجه نمی شود آن را اثبات کرد. بنابراین هرگز نمی توان گفت آنچه که در خواب تجربه می کنید مربوط به زندگی های گذشته است. مگر اینکه هندو یا بودیست باشید.

 من تا ساعت ٢ شب مشغول به كارى هستم . از روزى كه كار من اغاز شده به هيچ وجه خواب ها را يادم نميماند ، در صورتى كه قبل از وضعيت اشتغال ، تمام و كمال در فراخوانى رويا موفق بودم ، به نظر شما مشكل از چيست ؟

اگر به خاطر این مشغولیت دو ساعت یا بیشتر، از خواب شبانه خود زده باشید و این وضعیت بیشتر از یک هفته ادامه پیدا کرده باشد، یادآوری خواب ها سخت خواهد شد چون بدن شما بسیار سریع به مرحله خواب عمیق فرو می رود تا خود را بازسازی نماید . البته اگر در موقع بیدار شدن، تا چند دقیقه در بستر بمانید و درباره آخرین خوابی که دیده اید فکر کنید، آن خواب در خاطرتان خواهد ماند. اما معمولا مشغله زیاد و نگرانی های مختلف اجازه این کار را نمی دهند. در هر صورت برای یادآوری خواب ها و نیز تمرینات خواب روشن، باید تعادلی بین دنیای خواب و بیداری برقرار نموده و به هر دو بها داد.

 یک چیزی هست شاید شما بتونید بهم کمک کنید ، کسانی که پیشم میخوابند میگن که همیشه در خواب آه و ناله میکنم و ضجه میکشم من خودم اصلا متوجه نمیشم . باتشکر از همه زحمتهایی که میکشید.

صداهای خواب مثل آه و ناله و خرناس و دندان قروچه چیز عجیبی نیستند و ممکن است برای هرکس پیش بیاید. این صداها اگر ریشه جسمی نداشته باشند، با وقایع روزانه و میزان اضطراب و تنش های روزمره و خشم و فریادهایی که امکان بروز نیافته اند، مرتبطند. علت دیگر ممکن است غذای سنگین باشد. پیشنهاد ما ورزش منظم و نوشتن برنامه روزانه است.

 من يك برنامه از app store خريدم كه بوسيله هدفون و ارسال صداى با فركانس متفاوت روى دو گوش همزمان همراه با يك صداى پس زمينه مثل امواج دريا ذهن را وارد حالت هاى دلتا تتا آلفا بتا يا lucid dream مى كند مى خواستم بدونم نظر شما در اين مورد چيه ؟

این برنامه ها در چند هفته اول خوب هستند و شوق و هیجان و انگیزه لازم را برای رویابینی فراهم می کنند. یک مشکل بزرگ برای استفاده از آنها اینست که خیلی ها برایشان سخت است شبها در حالی که هدفون روی گوش گذاشته اند بخوابند. به نظرم از این برنامه نیمه شب یا سحر استفاده کنید: حدودا چهار ساعت بخوابید. بعد از بیدار شدن برنامه را روشن کرده و دوباره بخوابید همزمان با گوش دادن به صدا و موزیک پس زمینه، یکی از تکنیک های خواب روشن را اجرا نمایید. خیلی از این اپلیکیشن ها برنامه ی مخصوصی برای خواب روشن دارند. در غیر این صورت از برنامه مخصوص امواج تتا یا دلتا استفاده کنید (ترکیب امواج دلتا یا تتا با یکی از تکنیک های خواب روشن احتمال نتیجه را بالاتر می برد/تجربه شخصی). همانطور که نوشته شد، بعد از چند هفته ذهن شما برنامه را می پذیرد و به آن به عنوان جزیی از خواب شبانه نگاه می کند. در نتیجه مثل همیشه به خواب رفته و رویای امواج دریا می بینید.

من هر روز صبح که تمرین پس جهشِ خواب رویایی رو انجام میدم موقع خواب مجدد ذهنم میفهمه بدنم داره به خواب میره و به راحتی توی حالت بین خواب و بیداری قرار میگیرم و اقدام برای برونفکنی میکنم ولی مشکلی که دارم اینه که نفس کشیدنم همیشه باعث میشه همه چی به هم بریزه و این درحالیه که من اصلا رو تنفس فوکوس نمیکنم که تنفس مشکل برام پیش بیاره گاهی اوقات تنفسم رو نگه میدارم تا روحم از بدنم جدابشه ولی همین نگه داشتن باعث میشه همه چی به هم بریزه و متوقف بشه اگر هم نگه ندارم و عادی نفس بکشم با اولین تنفس بعد از ظهور نشانه های برونفکنی همه چی متوقف میشه واقعا دیگه دارم درمانده میشم من قبل از شرکت تو دوره ی آموزشی شما هم هروقت که در زمینه ی برونفکنی تمرین میکردم این نفس کشیدن لعنتی همه چی رو به هم میزد گاهی اوقات هم لحظه ای که دست و پام رو از تو جسمم بیرون میارم و سعی میکنم کامل از جسمم جدا شم چاکرای قلبم درد میگیره(مطمئنم درد از قلب فیزیکیم نیست و مطمئنا از فعالیت چاکرای چهارمم هست) و این درد چاکرای قلبم باعث میشه اذیت شم و نتونم ادامه بدم ولی این همیشگی نیست ولی این مشکل تنفس لعنتی همیشگیه.همین امروز صبح پنج شنبه موقع خواب مجدد به مرحله ای از برون فکنی رسیدم که تاحالا اصلا نرسیده بودم ارتعاشات رو حس کردم و اراده کردم فرستادمشون به سمت پاهام و برعکس از پاهام به سرم برگردوندمشون و کاملا ارتعاش و مورمور شدن رو در سراسر بدنم حس میکردم ولی یکدفعه نفس کشیدن عادیم باعث شد همه چی به هم بخوره و متوقف بشه.هیچ کس رو که در زمینه ی برونفکنی کارمیکنه ندیدم که مثل من مشکل تنفس داشته باشه…خواهش میکنم یه راهی پیش پام بزارید که از شر این مشکل تنفس راحت شم و بتونم بدون این که تنفسم برون فکنیم رو متوقف کنه از بدنم جدا بشم.

با توجه به توضیحاتی که نوشته اید، به نظر می رسد علاوه بر تنفس مشکلات دیگر هم مانع از برونفکنی شما می شوند که در ادامه توضیح می دهیم. نکته اول درباره تنفس: در این مورد دو پیشنهاد برای شما و سایر دوستانی که به علل مخنلف مثل وزن زیاد یا تنگی تفس با این مشکل دست به گریبان هستند داریم: پیشنهاد اول: تلاش خودتان را بر بیرون رفتن از بدن متمرکز نکنید بلکه روی آگاه شدن در خواب تکیه نمایید. منظور اینست که تمرینات خواب آغاز بهتر از تمرینات هوشیار آغاز برای شما جواب می دهند. شما چه با مشکلات تنفسی و چه بدون آن، در هر صورت خواب می بینید. حالا تلاش کنید که موقع خواب دیدن، خودآگاه شوید. یعنی بدانید که دارید خواب می بینید. برای این هدف ، همانطور که نوشته شد تمرینات خواب آغاز طراحی شده اند. در این شگردها، هدف این نیست که به حالتی بین خواب و بیداری (آرمیتی) دست پیدا کنید بلکه هدف اینست که بخوابید، چرخه خواب را طی کنید و در بخش انتهایی خواب، که رویاها بیشتر هستند، در میانه ی رویا خودآگاه شوید. همینکه به اندازه کافی در این زمینه مهارت کسب کنید، می توان با انجام شگردهای گوناگون، از این رویابینی آگاهانه برای خروج از جسم استفاده کرد. پیشنهاد دوم: به پهلو بخوابید. وقتی که به پشت می خوابید مشکلات تنفسی تشدید می شوند و مزاحمت ایجاد می کنند. ترجیحا به پهلوی راست یا چپ بخوابید. البته در متون قدیمی گفته می شود که مردان به پهلوی راست و زنان به پهلوی چپ بخوابند. اما این گفته ها هیچ اعتبار ندارند. اگر همواره فقط به پهلوی چپ یا راست بخوابید، در دراز مدت ممکن است با مشکلات دیگر مواجه شوید. بنابراین پوزیسیون خود را در طول شب عوض کنید. گاه به سمت راست، گاه به پهلوی چپ، گاهی با گذاشتن دست راست زیر گونه راست و برعکس، گاه در حالت جنینی (در صورت امکان) بخوابید. خوابیدن به پشت هم خرخر را تشدید می کند و هم مشکلات تنفسی را.

نکته دوم: نوشته اید: “گاهی اوقات تنفسم رو نگه میدارم تا روحم از بدنم جدابشه ” . هرگز تنفس خود را نگه ندارید. هرگونه تلاش آگاهانه شما برای نگه داشتن تنفس موجب می شود که کل تمرین به هم بریزد. و در ضمن به این نکته هم توجه کنید که “جدایی روح از بدن” یک اصطلاح مذهبی ست. ممکن است برای شما یا سایر خوانندگان جدایی روح از بدن با خروج از بدن یکی باشد، اما نکته و مشکل بسیار مهم در این مبحث همینجاست. روی واژه روح کلا خط بکشید. روح واژه ای دینی ست. همینکه آن را در نظر بگیرید، ناخودآگاه تمام مفاهیم مرتبط با آن را در نظر گرفته اید (ناخودآگاه). مفاهیمی مثل بهشت، جهنم، خدا، پیغمبر و هر چیز دیگر که در بخش ناخودآگاه وجود شما با این واژه پیوند خورده اند (از بدو تولد تا الان) زنده می شوند و ناگفته پیدا ست که این مفاهیم ملغمه ای از باورها و اندیشه های سراسر متضاد و در هم برهم هستند. هر گونه تضاد یا ابهام به عدم موفقیت در خروج از بدن منجر خواهد شد. توجه کتید: نمی گویم که این مفاهیم بد یا خوب هستند. اصل اینست: به اصطلاح روح از بدن بها ندهید. چون آنقدر با مفاهیم مبهم گره خورده است که مثل مانعی سر راه شما را خواهد گرفت.

نکته سوم: نوشته اید ” گاهی اوقات هم لحظه ای که … سعی میکنم کامل از جسمم جدا شم چاکرای قلبم درد میگیره(مطمئنم درد از قلب فیزیکیم نیست و مطمئنا از فعالیت چاکرای چهارمم هست) .” اشتباه بزرگ!!! چاکرا هم مثل روح، واژه ای مذهبی و مبهم است. در صحبت هایی که با شما عزیزان داریم، واژه چاکرا بسیار تکرار می شود و در بین جستجوگران ایرانی این واژه تبدیل به مفهومی غیرتی و متعصبانه شده است. توجه کنید: به محض اینکه بدون استدلال چیزی را بپذیرید یا رد کنید، قدم در وادی تعصب گذاشته اید. وقتی که شما چاکرا را به عنوان واقعیت بپذیرید، ضمیر ناخودآگاه شما تمام مفاهیم مرتبط با آن را بدون چون و چرا خواهد پذیرفت. این مفاهیم مرتبط بسیار گسترده و بعضا متضاد هستند. برخورد با مفاهیم کهن مانند چاکرا و روح باید برخورد بازبینانه باشد. یعنی اینها را نه بعنوان واقعیت بلکه به عنوان امکان در نظر بگیرید. اگر چاکراها را به عنوان حقیقت غیر قابل انکار پذیرفته باشید، خروج از جسم بسیار سخت خواهد شد چون با مفاهیم دیگر مرتبط خواهد شد که ممکن است ریشه های واقعی نداشته باشند. اگر بر یافته های علمی درباره خواب روشن تکیه کنید، و همینطور یافته های شبه علمی درباره خروج از بدن (مثل شگردهای هوشیارآغاز که بسیار موثرتر از همه تمریناتی هستند که در کتابهای مذهبی هندوییسم و بودیسم و لاماییسم و … نوشته شده اند)، در این صورت پس از مدتی خروج از بدن را تجربه خواهید کرد. پس از تجربه خروج از بدن ( نه قبل از آن) متوجه خواهید شد که جسم ستاره ای شما ترکیبی از هزاران نقطه و مرکز نورانی ست. بعضی از این مراکز بیشتر از بقیه می درخشند. شما می توانید اینها را چاکرا بنامید( یا هر نام دیگر که دوست دارید به آنها بدهید). اما این مراکز انرژی هیچ شباهتی به آنچه که در اوپانیشادها یا متون تبتی یا انواع مختلف یوگا نوشته شده ندارند و کاملا شخصی هستند. (از فرد به فرد متفاوتند).

 تنها سوالم اینه که کسانی مثل رابرت بروس معتقد هستند که شفافیت رویا یا برون فکنی بستگی به میزان انرژی انگیخته شده در کالبد انرژی داره. و تو کتابش گفته سه مرکز ذخیره سازی انرژی تو کالبد انرژی هست. آیا شما به کالبد انرژی و مراکز انرژی همون چاکرا و … اعتقاد دارید؟

خواب روشن، موضوع اعتقادی نیست بلکه رَوَندی عملی ست. من، شما یا دیگران با هر اعتقاد و باوری، اگر تمرینات خواب روشن را انجام دهیم، خواب روشن خواهیم دید. هیچ فرق نمی کند که کسی به چاکرا یا کالبد انرژی اعتقاد داشته باشد یا نه. مگر اینکه بخواهد اعتقاد خود را در تمرینات دخالت دهد. در این صورت طبیعتا به مشکل برخواهد خورد چون بسیاری از این باورها با سایر باورهایی که شخص در زندگی کسب کرده، در تضاد هستند و این تضادها در نهایت موجب عدم موفقیت در خواب روشن خواهند شد.

بنابراین کاری به اعتقادات نداشته باشید. مثل ورزشکاری که تمرینات ویژه برای قوی کردن این یا آن ماهیچه انجام می دهد، به تمرینات ادامه دهید تا خواب روشن را تجربه کنید.

چگونه میتوانم از الگوهای ثابت خواب هایم استفاده کنم؟ ۱ .دیدن برادرم در ۸۰ درصد خواب هایم ۲.دیدن اتفاقات یکی دو روز قبل یا بعد یا روزمره، البته با زبان خواب ۳.مورد سوم کمی متفاوت هست.سه بار خواب دیدم که نتیجه نهایی یکی است و علایم فلج خواب را دارد در خواب به نحوی احساس حضور یک موجود غیرارگانیک را میکنم که بلافاصله تو خواب کلا فلج میشوم و یک موجی از انرژی احساس میکنم و ناخودآگاه فکر میکنم که با خواندن سوره ای درست میشم با زور سوره را میخوانم و خوابم تموم میشه . احساس فلج و انرژی را تو بدن فیزیکی هم میفهمم و فکر میکنم اگه ناخوداگاه نخوام از اون حالت توی خواب بیرون بیام میتونم از این مزیت برای برونفکنی یا خواب روشن استفاده کنم؟

در مورد اصطلاح موجود غیر ارگانیک که به کار برده اید: در مبحث خواب روشن چیزی به اسم موجود غیر ارگانیک نداریم. این اصطلاح کلا غلط است و خواهش ما این است که به جای آن از واژه تندار استفاده کنید. تندارها یا کاراکتر های رویا، شخصیت های رویای روشن هستند که “به نظر می رسد” دارای خودآگاهی اند. موجود غیر ارگانیک اصطلاحی ست مربوط به کتابهای کارلوس کاستاندا و فقط در چهارچوب جهان بینی کارلوس کاستاندا می توان درباره آن صحبت کرد.

اما برای استفاده از الگوهای ثابت در خواب ها، باید در بیداری تا آنجا که می توانید ارزیابی واقعیت را انجام دهید. اگر روزها به اندازه کافی ارزیابی واقعیت را انجام داده باشید، به محض اینکه خواب های تکرار شونده می بینید، ذهن شما خودبخود واقعیت را در خواب ارزیابی خواهد کرد که نتیجه آن خواب روشن است. (ممکن است مجبور باشید چند هفته متوالی ارزیابی واقعیت را انجام دهید تا نتیجه مطلوب به دست آید).

آگاهی به فلج خواب سرآغاز برونفکنی هست. اگر در این حالت به جای خواندن سوره یا توجه به توهمات دیداری و شنیداری، به سمت چپ یا راست غلط بزنید، جسم رویای شما از جسم مادی بیرون می آید و خود را در کنار ذجسم خوابیده خواهید دید.

چرا با وجود اینکه هر یک ساعت یکبار آزمون واقعیت انجام میدم اما در خواب نمیتونم به یاد بسپرم که اینکارو بکنم ؟ چقدر طول میکشه این حالت رو به خواب انتقال بدم ؟

به نظر می رسد که ارزیابی واقعیت را بیش از حد معمول و شاید عجولانه انجام می دهید. در انجام آن اغراق نکنید.

اینکه کی نتیجه می گیرید، بستگی به سن، موقعیت کاری، نگرانی های روزمره و عقاید شما در رابطه با رویا و رویابینی دارد. مثلا اگر در باور شما خواب آگاهانه مشروط بر باز کردن “چاکراها” است، احتمالا هرچقدر هم ارزیابی واقعیت را انجام دهید، نتیجه ای از آن نخواهید گرفت.

اما اگر انسانی منطقی هستید، حداکثر بعد از سه ماه تمرین مداوم و روزانه، نتیجه مطلوب خواهید گرفت. اگر بعد از سه ماه همچنان نتیجه ای نگرفته اید، صد در صد ارزیابی واقعیت را اشتباه انجام می دهید. چون این روشی علمی و آزموده شده است و همواره نتیجه می دهد.

مشکل من اینه:دراز میکشم روش سه حس رو انجام میدم و وقتی که تصاویری پشت پلکهام شکل میگیرن همین که میفهمم دارم به رویا میرم تصاویر از بین میرن و وارد حالت عادی میشم.لطفا راهنمایی کنید ممنون.

برگشت به حالت عادی، سه دلیل دارد:

دلیل نخست: تمرین را هنگام بیداری کامل یا قبل از خواب انجام داده اید. این تمرین برای بیداری بین دو نیمه خواب (بازخوابی) یا برای بلافاصله بعد از بیداری طراحی شده است.

دلیل دوم: قبل از انجام تمرین به اندازه کافی خوابیده اید و بدن شما نیازی به خواب ندارد.

دلیل سوم: ترس از برونفکنی که معمولا در روزها یا دفعات اول یا آن دست بگریبان خواهید بود، مانع موفقیت شما می شود. برای کاهش ترس یا غلبه بر آن ورزش و مدیتیشن روزانه (مخصوصا مراقبه های تنفسی)را توصیه می کنیم.

 آیا ارزیابی حقیقت از چند روش باید انجام شود یا فقط یک روش؟ تا ملکه ذهن شود و در خواب هم تکرار شود؟ آیا تمریناتی که در سایت یا گروه تلگرام توسط کاربران ارائه میشود را میتوان همزمان با تمرینات آموزه انجام داد؟

ارزیابی واقعیت را می توان به یک روش هم انجام داد. مهم این است که دقیق و کامل انجام شود و هر روز ادامه داشته باشد.

 در صورتی که دوره آموزشی خواب روشن را ظی می کنید، تمرینات سایت خواب روشن و تمریناتی را که در انجمن رازوران توسط مدیران انجمن ارائه می شود، نیز می توانید در برنامه خود بگنجانید. فقط زیاد به خودتان فشار نیاورید و اجازه دهید که همه چیز در محیطی شاد، راحت و آرامش بخش روی دهد.

 تمریناتی که در انجمن رازوران توسط کاربران ارائه می شوند، به هیچ وجه انجام ندهید (مگر اینکه توسط مدیران تایید شوند). این تمرین ها اکثرا تست نشده و آمیخته با خرافات هستند.

خواب دیدم که بیدار شدم ولی هنوز تو رختخوابم هستم و دارم با شخصی ( مرد جوان ناشناس اما بنظر آشنا ) در این مورد صحبت می کنم که : اینائی که من تازه باشون ارتباط برقرار کردم که خواب روشن رو ازشون یاد بگیرم نمیدونن که من خودم قبلاَ فلان کتاب رو خوندم و میدونم که یک راهنما باید بیاد و من رو به یک شهر ببره ، و اینا فکر میکنن که من هیچی نمیدونم…… و انگار در حالت خواب و بیداری بودم که ناگهان احساس ارتعاش بسیار شدیدی تمام وجودم رو گرفت و من که روی شکم خوابیده بودم ، احساس کردم یه نیروئی بیرون از من داره یه چیزی رو از داخل بدنم که شامل همه اندامهام میشه رو به بیرون میکشه و من مقاومت می کنم که این اتفاق نیافته و در همین حال یکی بهم گفت مقاومت نکن و من که ترسیده بودم به مقاومت کردن ادامه دادم و چشمم رو باز کردم و اون ارتعاش رفت و من تازه فهمیدم که انگار بیدار شدم و اینها همش خواب بوده ، و ساعت دقیقا ۰۱:۳۷ بامداد بود. سئوالی که دارم این است : آیا این اتفاقی که برای من افتاد خطر ناک است؟ آیا ممکن هست که باعث مرگ من شود و روح از بدنم بیرون بیاید و دیگر بر نگردد؟ و اگر خطری ندارد ، چطور میتونم دوباره همچین حسی رو تجربه کنم؟

تجربیات خواب روشن که شامل رویاهای خواب آغاز یا هوشیارآغاز (برونفکنی) می شوند، خطرناک نیستند. مگر اینکه شما آنها را خطرناک بدانید یا حرف افراد ناآگاهی که این تمرینات را خطرناک می دانند باور کنید. حتی در این حالت هم، هیچ خطری برای شما ندارند جز اینکه دچار ترس شده و  از خواب بیدار می شوید.

در خواب روشن اصطلاح سفر روح یا خروج روح از بدن را بکار نمی گیریم و به جای آن از واژه ی بروتفکنی یا رویای هوشیارآغاز صحبت می کنیم. واژه ی روح توسط متعصبین مذهبی مصادره شده و مورد سوءاستفاده قرار گرفته. استفاده از آن فقط منجر به ابهام و پیچیدگی بیشتر می شود. در حالی که ما در تمرینات خود دنبال سادگی، شفافیت و وضوح هستیم. در هنگام تمرینات هوشیارآغاز زمانی می رسد که دچار ارتعاش می شوید (همانطور که توضیح دادید). این ارتعاش نشانه ی آگاهی به فلج خواب است. در این حالت بدن شما تا حدود زیادی توانایی حرکت ندارد و عضلات اطراف قفسه سینه مثل موقع عادی کار نمی کنند. در نتیجه احساس فشار می کنید و فکر می کنید کسی روی سینه شما نشسته یا دستی گلوی شما را گرفته و نمی گذارد نفس بکشید یا مثل مورد شما، اگر به شکم خوابیده باشید، فکر می کنید کسی شما را از خود بیرون می کشد. همه ی این تصورات چیزی جز توهمات قبل از برونفکنی نیستند و علت اصلی آنها کم کاری عضلات تنفسی در موقع فلج خواب است. اگر کمی دیگر تحمل کرده بودید، یا اگر سعی کرده بودید به سمت چپ یا راست غلط بزنید، به سادگی و در نهایت سبکی خود را بیرون از بدن می یافتید.

تجربه ی هوشیارآغاز را می توان با انجام تمرینات هوشیارآغاز مرتبا تکرار کرد.

مسئله که درگیرش هستم این هست که فکر میکنم این تمرین ارزیابی واقعیت میتونه خیلی بهم کمک کنه ولی در موردش مقاومت دارم چون من در خواب میفهمم دارم خواب میبینم اما اینقدر فضاها و مکان ها جدیده که انکار اهمیت این قضیه میره به حاشیه و بیشتر دارم اطرافم رو نگاه میکنم یا به ایفای نقش ها توی خواب نگاه و توجه میکنم .معمولا تو خواب هام دو وجه دارم یکی وجهی که تو خواب نقش اوله و وجه دیگه خودمم که دارم خوابم رو تماشا میکنم و خیلی هم حریص اینکارو انجام میدم …انگار رفتم سینما میخواستم بدونم میشه به نفع تمرین هام ازین حالت استفاده کنم؟

نخست به این پرسش پاسخ دهید: آیا هنگامی که در خواب در حال تماشای خواب خود هستید و به خود یا خوابتان دقت می کنید، می دانید که در حال خواب دیدن هستید؟ اگر جواب مثبت است، چشم ها را ببندید و دوباره باز کنید. (چشم های همان وجه از خودتان که در حال تماشای خواب است). با انجام اینکار به احتمال زیاد شفافیت رویای شما بالا می رود و با صحنه جدید مواجه می شوید. اگر باز هم در حال مشاهده خوابتان هستید، باز همین عمل (بستن و باز کردن دوباره چشم ها) را انجام دهید تا صحنه رویا تغییر کند (و واضح تر شود). با انجام دوباره این کار، احتمال دارد که اینبار از دید اول شخص در متن ماجرا باشید. احتمال دیگر اینست که دچار بیدارپنداری شوید. یعنی فکر می کنید از خواب بیدار شده اید. در حالی که هنوز خواب هستید.

البته انجام این کار (باز و بسته کردن چشم ها در موقعی که به صحنه رویا نگاه می کنید) چندان آسان نیست مگر اینکه موفق شده باشید افکار را از تشویش و پراکندگی حفظ کنید. تمرین افکار دوقلو کمک کننده هستند.

سلام، در تمرینات آموزه اول خوابی دیدم که در آن می خواستم چراغ دست شویی را روشن کنم اما قبلش با خود گفتم خوابم یا بیدار و کلید را زدم، چراغ روشن نشد، باز کلید را خاموش روشن کردم که شاید این بار روشن شود ولی نوز ضعیفی مانند یک لامپ مهتابی کم سو داشت. و گفتم پس خوابم. و یکم احساس عدم امنیت کردم و بی اراده به خواب رفتم. بعد که بیدار شدم یادم آمد و انقدر به نظرم واقعی بود که باور نمی کردم در خواب بوده ام. . از آنموقع تا حالا دیگه این اتفاق نیافتاده. انگار که بدنم مقاومت می کنه و کمی ترسیده. سوالم این است که چرا دیگر مانند بار اول خواب ندیدم که متوجه شوم خوابم. اگر بدنم دارد مقاومت می کند چه کار کنم موضوع را راحت تر بگیرد و نترسد. خیلی دوست دارم باز هم تجربه اش کنم و ببینم بعد از آنکه فهمیدم خواب هستم چه کار می توانم بکنم. چون به نظرم اون لحظه که فهمیدم در خواب هستم واقعا خودم بودم و می دانستم که خوابم و انگار که بیدار بودم انقدر واقعی بود. ولی دیگر نشد. راهش چیست؟

پاسخ: منظور ما از خواب روشن با تمرینات خواب آغاز، تقریبا چنین تجربیاتی ست. در این تجربه های شبانه، در میانه خواب متوجه می شوید که خواب هستید. در این حالت همه چیز به شدت واقعی ست و در ضمن اگر بخواهید می توانید با بکارگیری یک سری شگردها کل صحنه را به دلخواه خود عوض کنید. معمولا اولین تجربه ها مثل تجربه ی بالا، با ناباوری و به تندی به پایان می رسند. تنها راه تکرار مداوم این تجربه ها و طولانی کردن آنها، انجام مداوم تمرین های خواب روشن است. این تمرین ها وقت زیادی از شما نمی گیرند اما خواب شبانه شما را تبدیل به یک ماجراجویی شگفت انگیز می کنند که بسته به دیدگاهها و جهانبینی شما می تواند خلاقانه، جادویی، روانشناسانه، مذهبی یا عرفانی باشد.

سوال راجع به تمرین ارزیابی واقعیت این که آیا همین که خودمان را به شک بندازیم که خوابم یا بیدار کافی نیست؟ و سوال دوم مصرف ماریجوانا به نظر شما تاثیر منفی یا مثبت دارد؟ در شب هایی که رویا را نتوانستم به یاد آورم ماریجوانا مصرف کرده بودم که ارزیابی واقعیت با آن بسیار مشکل ولی واقعی به نظر می نمود اما خواب ها غیر شفاف. متشکرم

صرفا به شک انداختن خود کافی نیست. ذهن باید با یک شیوه روشن به شک انداخته شود تا یاد بگیرد همان شیوه را در رویا هم انجام دهد.

در مورد ماریجوانا:

صد در صد تاثیر منفی در رویابینی دارد. شک نکنید.

تنها تاثیر ماریجوانا اینست که شما را تبدیل به آدمی توهم زده می کند.

در طول این هفته دو بار حالت فلج خواب برام پیش اومد. صدای سوت به شدت بلندی تو سرم (و نه تو گوشم) میپیچید. به خودم میپیچیدم و بین خواب و رویا گم میشدم. یک سری جمله و توصیه های بسیار سنگین و عمیق رو میشنیدم که دقیقا در اون لحظه نقش رموز موفقیت در زندگی رو برام داشتن و همینطور فکرای به شدت ترسناکی ( که تو حالت عادی خیلی مسخره به نظر میان) به نظرم میرسیدن. حین همین وضعیت دو یا سه بار از خواب بیدار شدم و باز خودم رو تو همون وضعیت دیدم. نمیدونستم که باید چیکار کنم تا بتونم برون فکنی کنم یا وارد رویای روشن بشم.

موقع بروز چنین حالتهایی به صدای سوت گوش فرا دهید. صدای سوت در ابتدا ممتد به نظر می رسد ولی پس از مدتی تبدیل به صدایی شبیه وزوز زنبور یا صدای جوشکاری گوشخراش  یا صدای موتور تلمبه (یا صدایی مشابه اینها) می شود. دریافت بعدی که خواهید داشت، درگیر شدن با ارتعاش یا احساس آگاهانه فلج خواب است. در سایت خواب روشن و همینطور در آموزه های مقدماتی توضیحات کافی در اینباره که دقیقا چکار کنید نوشته شده.

من از بچگي به طور مستمر خواب پرواز كردن رو ميديدم…خوابهام به طور عجيبي واقعي به نظر ميرسيدند طوريكه به شك ميفتادم كه خوابم يا بيدار.. احساس سبكيه فوق العاده اي رو تجربه مي كنم….اين خوابها سالها با گذر زمان ادامه دارن… هر از گاهي قطع ميشه و مجدد ادامه پيدا ميكنه. به مرور تو اين خوابها پيشرفت ميكردم ياد گرفتم تو چه ارتفاعي باشم.. با چه سرعتي..چه مكانهايي رو برم..

ميخوام بدونم ميتونم اطلاعات درستي از آینده تو خوابهام كسب كنم ؟

عالی. بعضی ها استعداد ذاتی دارند برای دیدن چنین خواب هایی. اجازه دهید از این پرسش شما شروع کنیم:

آیا می توان در خواب اطلاعات درستی از “آینده” کسب کرد؟

با استفاده از خواب ها نمی توان آینده را پیش بینی کرد. اما : خواب ها می توانند آینده شما را بسازند. (این با دیدن آینده در خواب فرق دارد). مثلا شما خوابی می بینید و این خواب چنان تاثیر شگرف و عمیقی بر شما می گذارد، که خود بخود تعبیر می شود.

خوابی که می بینیم، پیامهایی درونی از بخش نادیدنی وجود هستند. معنی کلی پیام این هست: “میتواند اینطور باشد”. اینکه اینطور خواهد شد یا نه بستگی به خود شخص دارد. اگر شما خوابهایتان را یادداشت کنید، بعد از چند ماه یا چند سال با مرور خوابهایتان متوجه می شوید که بسیاری از آنها کم و بیش تعبیر شده اند. افراد عادی از این موضوع نتیجه می گیرند که خوابها  می توانند  آینده را پیش گویی کنند. اما این پیش گویی نیست بلکه روند تبدیل شدن خواست درونی به واقعیت است.

با سلام

میخواستم درباره نویسنده استرالیایی آقای رابرت بروس با شما صحبت کنم. نویسنده کتاب دینامیک اختری و تکنیک های تخیل لمسی

به نظر شما نوشته های ایشون صحیح هستش یا کسی مثل لوبسانگ رامپا هستند؟

به نظر می رسد که نوشته های ایشان صادقانه هست و  بر خلاف نوشته های لوبسانگ رامپا سطحی و سرسری نیست. اما اینکه نوشته های ایشان صحیح است یا نه ، بستگی به این دارد که منظور از صحیح چه باشد: مثلا ممکن است سه نفر از سه پرسپکتیو مختلف به یک جا نگاه کنند. نفر اول یک دایره ببیند، نفر دوم یک خط افقی و نفر سوم  یک خط عمودی. اما آنچه که هر سه نفر به آن نگاه می کنند، در اصل یک استوانه است. هر سه در مشاهدات خود صادق بوده اند و ادعای هر سه از منظر خودشان صحیح است. گاهی وقت ها باید مطالبی را که افراد مختلف درباره یک موضوع نوشته اند، حتی مطالب متضاد، خواند تا بتوان به نتیجه گیری جامع دست یافت. اما به محض اینکه شما به توانایی رویابینی و برونفکنی دست پیدا کنید، ممکن است آنچه که تجربه اش می کنید با همه چیزهایی که خوانده اید کاملا متفاوت باشد.

 

من می تونم بعضی اوقات از بدنم به مدت کوتاه بیرون بیام ولی وقتی بیرونم حتی خیلی هم آرومم و ترس یا هیجانی هم ندارم ولی نمیدونم چرا نمیتونم بیش از ۵ ثانیه بیرون بمونم چیکار کنم تا بتونم مدت بیشتری بیرون باشم

اگر دربالای بدن شناور می شوید و کنترلی روی جسم رویا ندارید: چشم ها را چند بار پشت سر هم باز و بسته کنید تا صحنه ای که در آن هستید تغییر کند.

اگر روی جسم رویا کنترل دارید: از در اتاق یا هر دری که می بینید بیرون بروید.

برونفکنی های اولیه در بیشتر موارد زیر سی ثانیه هستند. تمرینات ورزشی یا تمرکز فکر در طول روز به طولانی تر شدن مدت برونفکنی کمک می کنند.

تمرین ها را قطع نکنید. به مرور زمان مدت برونفکنی بیشتر خواهد شد.

سلام خسته نباشید … من یه سوالی درباره خواب روشن داشتم … من کمتر از یک هفتست که با این موضوع اشنا شدم خیلی خیلی مشتاقم که بتونم انجامش بدم ولی یه چیزی که ذهنمو مشغول کرده اینه که فکر نمیکنم اینطور که از دیگران شنیدم لذت داشته باشه و واقعی به نظر بیاد چه فرقی با توهم داره؟؟؟ تو تصویر سازی هم همه کاری میتونی انجام بدی میتونی پرواز کنی ولی چون با چشم دیده نمیشه و با حواست نمیتونی حسش کنی ارزشی نداره … خواب روشن فرقش با تصویر سازی چیه؟؟؟؟ ممکنه چیزی که میبینی رو بتونی حسش کنی؟؟؟ ینی واقعی به نظر میاد؟؟؟

فرض کنیم شما می خواهید  خوردن سیب را تصور کنید. قدرت تصور شما هر چقدر هم قوی باشد، باز هم تصور خوردن سیب مثل خوردن سیب در واقعیت نیست.

حالا فرض کنیم موقعی که خواب روشن میبینید می خواهید همین کار را انجام دهید. یعنی سیب بخورید. در این حالت شما مزه، بو و شکل سیب را مثل واقعیت – دقیقا شبیه بیداری  و حتی واقعی تر از واقعیت بیداری – حس خواهید کرد. شاید بپرسید که فایده ش چیه و چرا باید این کار را انجام بدم؟ در سایت khaab.info و همینطور در دوره آموزشی خواب روشن، موارد استفاده از این توانایی را نوشته ایم. از جمله آفرینش و نوآوری و یافتن راه حل ها، تمرین حرکات ورزشی، شناخت خود، از بین بردن ترس های بی دلیل (فوبیا) و تجربه های رازوری.

 من از روشی که از طریق معکوس شمردن اعداد هست استفاده کردم ولی حس نمیکنم تاثیری داشته باشه … من قدرت تصویر سازیم خیلی قوی هستش ممکنه با استفاده از روش تصویر سازی زود تر به نتیجه برسم؟؟؟؟ یکم نا امید شدم حس میکنم هیچ وقت نمیتونم این کارو انجام بدم

توانایی تصویرسازی بالا برای ورود به خواب روشن خیلی مفید هست. اما علاوه بر آن شما احتیاج به توانایی های زیر هم دارید:

توانایی یادآوری خواب ها،

توانایی حفظ هوشیاری (در طول روز).

خواب روشن نیازمند فاکتورهای دیگری هم هست. مثلا عدم استفاده از مشروب و مواد مخدر ، خواب کافی در شبانه روز، داشتن اطلاعات کافی درباره مکانیسم خواب و رویا.

همچنین نگرانی های روزمره و نوع برخورد با آنها بسیار مهمند.

در طول روز از تکنیک ارزیابی واقعیت استفاده کنید و حدودا یک تا دو ماه آن را روزانه انجام دهید.

سایر تکنیک ها را یکی بعد از دیگری امتحان کنید تا تکنیک مناسب روحیه خودتان را پیدا کنید.

تکنیک های خواب روشن را قبل از خواب شبانه انجام ندهید. این تکنیک ها را یا صبح بعد از بیدار شدن و یا در موقع چرت روزانه و یا نیمه شب بعد از بیدار شدن و دوباره خوابیدن انجام دهید. در این صورت امکان موفقیت بیشتره.

من خودم انتخاب میکنم که چه رویایی ببینم معمولا و اون زمان هایی هم كه مغزم خودش رویا سازی میکنه زمانی که متوجه میشم یه جورایی افسار رویا سازی رو خودم به دست میگیرم. حتی وقتی چشم هام رو هم اصطلاحا خستگی چشمم در بره باز تصویر سازی میکنم. ولی خب اینکار خیلی انرژی من رو کاهش میده. چرا؟

البته توجه کنید که بین خیالبافی یا رویاسازی و رویابینی آگاهانه تفاوت هست: در مبحث رویابینی ما از آگاه شدن در خواب صحبت می کنیم نه از تصویرسازی یا خیالبافی روزانه. در رویابینی آگاهانه شما اولا خوابیده اید (به هیچ وجه بیدار نیستید.). دوما می دانید که خوابیده اید. در خیالبافی شما بیدار یا نیمه بیدار هستید و تصوراتی جلوی چشم هایتان شکل می دهید که معمولا در برابر نگرانی های روزمره مثل قرص مسکن هستند یا از طرف دیگر ممکن است بسیار اعصاب خردکن و خسته کننده باشند که نتیجتا انرژی شما را کاهش می دهند.

وقتی برون فکنی کردم. به سمت دیوار دویدم تا ازش رد شم. ولی محکم خوردم به دیوار. خودم دلیلش رو این به نظرم میرسه که دیواری که ازش میخواستم رد شم دیوار اتاق خواب همسایه مون بود. شاید به این خاطره که رد نشدم. و فکر میکنم ما یک نگهبان داریم که تقریبا مواظب ما است تا هر کاری را انجام ندهیم.

در همه ما یک مکانیسم درونی هست که مواظب و محافظ ماست که به آن پیر درون می گوییم. شاید نماد یا تصویر چشم باز در بعضی از آیین های رازوری اشاره به همین مکانیسم داشته باشد. اما این تجربه ای که داشته اید ارتباطی با نگهبان درون یا پیر درون ندارد و یک مشکل شایع هست که برای بیشتر کسانی که برونفکنی می کنند پیش می آید. مثلا ممکن است از جسمتان خارج شوید و به سمت بالا شناور شوید و بعد با صورت به سقف اتاق بخورید یا برعکس به سمت پایین شناور شده و سفتی زمین را لمس نمایید یا همانطور که نوشته اید برخورد با دیوار. موقعی که به دیوار می رسید به آن دست بزنید و نگاهش کنید. البته اگر نگاهتان روی دیوار ثابت بماند، محو تماشای جزییات و نقش و نگارهای بسیار ریز روی آن خواهید شد و ممکن است بیدارشوید. اما اگر نگاه را ثابت نکنید، سه اتفاق ممکن است روی دهد: یا خودتان را آن طرف دیوار خواهید دید (کاملا ناگهانی)، یا از دیوار رد خواهید شد (یه حسی مثل ورود و خروج به آب یا شیرجه زدن در استخر دارد) و یا خودتان را در مکانی کاملا غریبه خواهید یافت.

خودهیپنوتیزم چیست؟ و آیا با خواب روشن ارتباط داره؟

هیپنوتیزم حالتی درونی ست که طی آن تلقین پذیری فرد بسیار زیاد می شود مثلا می تواند عضلات را کاملا سفت یا تا حد امکان شل نماید یا تصویرسازی ها و تجسم های بسیار قوی داشته باشد و بسته به اینکه خود فرد یا شخص دیگر این حالت را ایجاد نماید، به آن خودهیپنوتیزم یا دگرهیپنوتیزم می گویند. تعریف ها و نظریه ها درباره این پدیده بسیار زیادند. در صورتی که در خودهیپنوتیزم مهارت داشته و خواب آلود هم باشید، مثلا در نیمه شب یا نزدیک سحر می توان تمرینات هوشیارآغاز را در حالت خودهیپنوتیزم انجام داد که تاثیر آن قطعا بیشتر خواهد بود. در این باره به زودی مطالب جدید در سایت خواب روشن منتشر خواهیم کرد.

من وقتی چشم هایم را میبندم و به پشت پلک ها خیره میشوم ( تصویرهای برفکی و رنگی) چشم هایم به شدت میسوزد و نمیتوانم در آن تصاویر غرق شوم . راه حل چیست؟ اگر در موقع باز بودن چشم ها هم سوزش چشم یا قرمزی چشم دارید، برای رفع آن به پزشک مراجعه کنید. اما اگر چشمهای شما از هر نظر سالم است، سوزش چشم در موقع تمرین نگاره های آرمیتی ممکن است به یکی از دلایل زیر باشد: اول: احتمالا موقع بستن چشم ها به یک نقطه خیره می شوید یا می خواهید روی یک نقطه (ذهنی) تمرکز کنید. توجه کنید که زاویه نگاه باید ثابت باشد اما به یک نقطه نگاه نکنید بل طوری که انگار به یک چشم انداز نگاه می کنید. دوم: ممکن است هنگام نگاه کردن به پشت پلک ها بخواهید نگاره ای را که می بینید، ثابت نگاه دارید تا از محدوده دیدتان خارج نشود. این در برخی موارد موجب چشم درد خواهد شد. سوم: هنگام تمرین، به احتمال زیاد نگاهتان را به بالا و بین دو ابرو می گردانید و ناخودآگاه به چشم ها فشار می آورید. این باعث سوزش، چشم درد یا سردرد می شود. اگرمی خواهید به بالا نگاه کنید، خیلی ملایم و بدون فشار انجامش دهید.

آیا خستگی و کوفتگی بدن باعث خلسه می شود؟ اگر جواب مثبت است ، می توان خستگی را به بدن تلقین کرد؟ به چه صورت؟

خستگی شدید جسمی خودبخود به خلسه نمی انجامد اما می توان با انجام روش هایی خستگی شدید را به خلسه تبدیل نمود. هر یک از تمرین های وانهادگی اگر در هنگام خستگی زیاد (به ویژه خستگی بعد از ورزش شدید) انجام شوند، فرد وارد خلسه سبک (یا سنگین) می شود.

در مورد تلقین خستگی به بدن: این کار لازم نیست و راحت تر آن است که به جای تلقین خستگی به بدن، چشم ها را خسته کنید. اگر چشم ها خسته شوند، به یک حالت خلسه سبک وارد می شوید که می توان آن را با تمرین مداوم سنگین تر نمود. در این باره به برگه آرمیتی و روش خلسه عمیق در سایت خواب روشن نگاه کنید.

اگر موفق به رویا بینی شدیم ، اگر (درهمان رویا) به خود تلقین کنیم که *دفعه بعد راحت تر میتوانم رویا ببینم* اثر می گذارد ؟؟؟؟ به چه صورت تلقین کنیم خوب است؟ بله. این یکی از شگردهای خواب روشن است و روش آن را با ذکر جزییات در تارنمای خواب روشن منتشر خواهیم کرد. بهترین راه این است که هنگام خواب روشن از یکی از تندارهای رویا (کاراکترهای رویا) بخواهید که دفعه بعد شما را در خواب خودآگاه نماید. راه دیگر که نتیجه اش بهتر اما انجام آن کمی زمان بر است، ارتباط با پیر درون هست که جزییات آن در سایت نوشته شده و به تدریج تکمیل خواهد شد.

آیا می توان مانند فیلم inception به خواب دیگران رفت و اطلاعاتشان را دزدید؟

خیر. رویدادهای فیلم سرآغاز کاملا تخیلی هستند و امکان ورود به خواب دیگری وجود ندارد. آنچه در خواب معمولی می بینیم نمادین است و اطلاعات شخصی با جزییات کامل در آن نشان داده نمی شوند. آنچه در خواب روشن شاهدش هستیم بعضی وقت ها نمادین است و بعضی وقت ها حاوی پیامهای روشن و دقیق (بدون اینکه نیاز به تفسیر یا تعبیر آن باشد). اما اینکه بخواهیم به خواب دیگران رفته و بر آنها تاثیر بگذاریم یا اطلاعات شخصیشان را بدزدیم، فقط موضوع فیلم ها و داستان های تخیلی ست.

آیا تو خواب روشن درسهایی رو که در طول روز مطالعه کردیم رو میشه مرور کرد؟ بله. اما نه به همان صورتی که در بیداری درس می خوانید. در خواب روشن امکان خواندن کتاب بسیار کم است (مگر اینکه مهارت زیاد داشته باشید و حتی در این صورت هم راههای بهتری برای مرور درس ها هست). مثلا می توان برای مرور درس هایی که در طول روز خوانده اید، آنها را تجسم نمود یا با به صورت فیلم تجربه کرد. به خاطر سپردن تاریخ ها یا معادلات ریاضی به صورت مستقیم در خواب روشن ساده نیست. اما می توان مثلا معادلات ریاضی یا فیزیک را در عمل و به صورت تصویری تجربه نمود. اما در کل مطالعه در بیداری بهتر جواب می دهد تا مطالعه در خواب روشن.

اول: من هنگام تنفس های آرام شمارشی، در بازدم ها نمیتوانم به آرامی عمل بازدم را انجام بدهم و سریعا از لحاظ جسمی تمایل پیدا میکنم که عمل دم را انجام دهم و بازدم قطع میشود راه حلی برای این مشکل میخواستم. دوم: من در طول این هفته دو تجربه متفاوت داشتم که میخواهم بدانم آیاخواب روشن یا برونفکنی را تجربه کرده ام؟ بار اول که تو خواب بودم صدای موتور در گوشم بلند شد و احساس کردم از بدنم خارج میشوم ولی پاهایم خارج نمیشد که با تجسم خارج کردم. بنا به گفته رابرت بروس خواستم از جسمم دور بشم و تجسم کردم که از داخل دیوارها عبور میکنم و از جسمم دور شدم ولی هیچ تصویری نمیدیدم و کلا تاریکی بود فهمیدم چشمام باز نیست.بجای تجسم باز شدن چشمام با زور میخواستم بازشون کنم که در این لحظه آگاهیم بین جسم و رویایم رفت و آمد میکرد که از خواب بلند شدم. بار دوم هم که احتمال میدهم خواب روشن باشه بدینصورت که تو خواب برادرم گفت ماشین کنترل نمیشه و به طرف آسمان رفتیم و من آگاه شدم که خواب هستش و شروع کردم به گوش زد به خودم که تو خواب هستم و تصاویر شفاف تر از حد معمول بود.و باز هم آگاهیم بین رویا و جسمم رفت و برگشت میکرد که رویام تموم شد.

مورد اول: اگر مشکل تنگی نفس یا هر نوع مشکل تنفسی دارید، این تمرین را انجام ندهید. اگر مشکل تنفسی ندارید، و در عین حال نمی توانید تمرین را انجام دهید، احتمالا به خاطر سیگار است. ورزش هایی مثل دو یا شنای زیرآبی می توانند کمک کننده باشند. مورد دوم: در چنین تجربیاتی همواره در نظر داشته باشید که خودآگاهی اصل اول و شاه کلید اساسی ست. اگر در موقع بروز پدیده های موسوم به برونفکنی و خواب روشن، بدانید که الان جسم شما خوابیده است آنچه که تجربه اش می کنید به احتمال زیاد خواب شفاف است. اگر علاوه بر خودآگاهی در کنار یا پیرامون جسم به خواب رفته ی خود، ایستاده یا شناور باشید و قبل از آن حس ارتعاش داشته باشید، آنچه که تجربه اش می کنید به احتمال زیاد برونفکنی ست.

آیا بهتر نیست در کنار شگرد نگاره های آرمیتی از عکسهایی برای به خاطر سپردن یا تجسم کردن استفاده بشه؟

خیر!! در شگرد نگاره های آرمیتی هیچ تصویر معنی دار نباید به ذهن بیاید. در این تکنیک همینکه متوجه شدید دارید به صحنه ای نگاه می کنید، باید به سرعت هوشیار شده و به پشت پلک ها نگاه کنید. نگاه کردن به صحنه های معنی دار نشان دهنده اینست که هوشیاری خود را از دست داده و در افکار و تصورات خود غرق شده اید (در این تمرین). در حین تمرین اگر متوجه شدید که دارید به یک تصویر یا چشم انداز منسجم و معنی دار یا یک فیلم ذهنی نگاه می کنید، نشانه اینست که به سرعت به خواب خواهید رفت. بنابراین کار شما اینست که هرگونه تصویر یا صحنه یا فیلم ذهنی را پس زده و به نقاط یا پرتوهای نورانی پشت پلک ها که ظاهرا حاصل تحریک عصب های بینایی هستند توجه کنید.

در مورد اینکه ویژگی حرکتها ورفتارها در خواب چگونه است توضیحات بیشتری بدهید تا تمرین ارزیابی واقعیت را با جزییات بیشتری بتوانیم انجام دهیم با تشکر.

تقریبا تمام ویژگی های بیداری ممکن است در خواب بازتولید شوند. اما در ضمن یک سری ویژگی ها هستند که فقط در خواب روی می دهند و در بیداری نمی توان آنها را تکرار نمود. مثلا فشار دادن پا به زمین و فرو رفتن در آن. یا نفس کشیدن زیر آب یا پرواز کردن. وقتی در خواب پرواز می کنید، اگر در بیداری به اندازه کافی ارزیابی واقعیتِ پرواز کردن را تمرین کرده باشید، به سرعت متوجه خواهید شد که در حال انجام عملی هستید که در بیداری امکان پذیر نیست و دارید رویا می بینید. از طرف دیگر اگر شک داشته باشید که در رویا هستید یا نه و بخواهید از طریق پرواز کردن دریابید که در رویا هستید یا نه، ممکن است اصلا نتوانید پرواز کنید و در نتیجه آگاه نشوید که در رویا هستید. چنین تجربه ای نشان دهنده اینست که تمرینات روزانه ارزیابی واقعیت به احتمال زیاد از کیفیت و عمق لازم برخوردار نبوده اند.

 

اگر سوالی دارید کلیک کنید.

 

چرا من بعضی موقع ها تا چشمام رو میبندم تصاویر های خیییلی تند از جلوی چشمم میگذرند و بعد ی دفعه احساس میکنم وارد یک ترن میشم و همش ب طور مداوم از بالا به پایین پرت میشم و البته به صورت دردناک و ترس شدیددر حالی که خودم با خودم تکرار میکنم این یه قسمت از خوابته که برای ورود به دنیای رویا است و تو این حالت انگار کاملا بیدارم ولی خب توانایی حرکت دادن بدنم رو برای رهایی ازین وضعیت ندارم. این چجور خوابی است؟چرا وقتایی که توی کلاس چرت میزنم حتی چرت کوتاه خواب میبنیم ولی یادم نمیاد؟و کلا حس میکنم از اولی ک ب خاب میرم تا اخر مشغول خواب دیدنم؟وصبح خسته ام؟

سلام من خواب دیدم که پرواز میکنم که دنبال گاب گمشده میگشتم تا آن را پیدا کردم هر کاری کردم نتوانستم به زمین بشینم ناگهان جاذبه آسمان من را کشید طرف اسمان که از زمین فاصله گرفتم چشمم را بستم چون ترسیدم که جاذبه زمین قطع شد از خواب پریدم که ساعت ۲:۱۸ دقیقه بامداد است شب ۱۳۹۶/۱۲/۰۸ بود میشود لطفا تعبیر کنید

با عرض ادب و احترام من چندوقتی میشه مدیتیشن کار میکردم و بعد ب واسطه اینکه فهمیدم شاید با باز شدن چشم سومم مشکلاتی برام بوجود بیاد و ترسیدم و گذاشتمش کنار ولی علاقه زیادی که به تحقیقات و پی بردن ب حقایق و حقیقت در زمینه علوم غریبه داشتنم مجدد شرو ب فعالیت کردم ک با سایت شما آشنا شدم در کل به حقیقت این راه ایمان پیدا کردم و و اینکه میشه و میتونه تو زندگی آدم تاثیر بزاره بطور مثال دیگه کسی نمیتونه ناراحتم کنه یا همیشه شادم یا اینکه تا حرف بد میخاد بزبونم بیاد جلوشو میگیرم و خانومم قبول داره ک اخلاقم فرق کرده تو این ۲ – ۳ هفته میخواستم بدونم ک آیا خواب روشن هم دروازه ای به این علوم هست؟ و آیا باعث باز شدن چاکراها و تله پاتی و دیدن هاله ها میشه یا نه؟ و اینکه تمرینات شمارو حدود ۳ هفته میشه در کنار مطالعات انجام میدم ولی نه بصورت مرتب ، ظهر در حدود ۱۵ دقیقه تمرین ورود به حالت خلسه رو تکرار میکنم ک بلافاصله میخوابم ولی تا بخودم میام میبینم چندتا خواب دیدم و شاید نخابده بودم و در حالت خاسه بودم ولی متوجه نیستم که واقعا حالت خلسه بوده یا خوابیده بودم ولی صداهای اطرافمو تاجایی که میدونم میشنوم و وقتی ک درست صداهارو نمیشنوم از اون حالت میام بیرون ک احساس میکردم خواب بودم و یکبارم دقیقا یا تو افکارم سنگین شدن و بلرزه درومدن جسمم و احساس کردم و تو ذهنم گفتم که این دقیقا همون لحظه ست ک میتونم بلند شم ولی خواستم بلند شم که جسمم حرکت کرد . و بیدار شدم

بازتاب ها: محسن محمدی

جنبه ی عملی پدیده ی خواب شفاف و تجربهی خروج از بدن )فاز) فرصت بزرگتری را دربر می گیرد. شما در فاز می توانید زمین، کائنات و خو د زمان را بپیمایید. می توانید با هرکس که بخواهید ملاقات کنید: دوستان، خانواده، مردگان و افراد مشهور. می توانید از فاز اطلاعات کسب کنید و آن را در جهت تقویت زندگی روزمر ه ی خود به کارببرید.  می توانید بر فیزیولوژی خود تأثیر بگذارید و برخی بیماری ها را مداوا کنید.

می توانید امیال نهفته ی خود را کشف کنید همچنین افراد مبتلا به ناتوانی های جسمی قادر خواهند بود تا خود را از تمامی موانع برهانند و هرآنچه را که در دنیای فیزیکی ندارند به دست آورند. همه ی اینها تنها گوشه ای از راه های استفاده از این پدیده در زندگی روزمره است! پیش از ورود به خواب شفاف و تجرب هی خروج از بدن (فاز) لازم است آنچه را که قصد دارید بلافاصله پس از جدایی انجام دهید به روشنی مشخص کنید. تنها ۲ یا ۳ کار را انتخاب کنید و آنها را به خوبی به خاطر بسپارید:

چرخه ی تکنیک های غیرمستقیم شامل تلاش برای جداشدن، بلافاصله پس از بیدارشدن است، و اگر این کار با موفقیت انجام نشود، سریعا و ظرف مدت یک دقیقه چرخشی در میان سایر تکنیکها انجام می شود تا زمانی که یکی از آنها موثر واقع شود، و بعد از آن جدا شدن از بدن امکان پذیر خواهد بود. معمولا برای رسیدن به نتیجه ۱ الی ۵ بار تلاش صحیح کافی است. تکنیک های که در زیر توضیح داده شده است هم هنگام بیدارشدن از چرت روزانه و هم در نیمه شب بسیار موثر واقع خواهد شد.

شب قبل از یک روز تعطیل یعنی زمانی که لازم نیست زود از خواب بیدار شوید، در همان ساعت همیشگی به رختخواب بروید و ساعت خود را طوری تنظیم کنید که ۶ ساعت بعد شما را بیدار کند. پس از شنیدن زنگ ساعت، باید از جا بلند شده و یک لیوان آب بنوشید، به دستشویی بروید و این دستورالعملها را مجددا مطالعه کنید.

چگونه بعد از برون فکنی به جسم برگردیم

پس از ۳ الی ۵۰ دقیقه بیداری، به رختخواب برگردید و توجه خود را بر این نکته متمرکز کنید که در هریک از مراحل بیداری بعدی، چگونه چرخه های تکنیک های غیرمستقیم را اجرا خواهید کرد تا بدن خود را ترک کرده و برنامه ای را که آماده کرده اید اجرا کنید. هریک از بیداریهای بعدی باید به طور طبیعی اتفاق بیفتد. اگر اتاق بیش از اندازه روشن است می توانید از یک چشم بند مخصوص استفاده کنید. اگر سروصدا وجود دارد، از گوش گیر استفاده کنید.

در این اثنا توجه خود را بر این نکته متمرکز کنید که چگونه میخواهید بدون تکان دادن جسم فیزیکی خود از خواب بیدار شوید. این کار اجباری نیست ولی تأثیر تکنیکهای غیرمستقیم را تا حد زیادی افزایش می دهد. حال برای ۲ الی ۴ ساعت به خواب بروید ولی از بیداریهای طبیعی که در طول این بازهی زمانی پیش می آید بهره ببرید. این بیداری ها بسیار بیشتر از حد معمول اتفاق خواهد افتاد . پس از هربار تلاش-  چه موفقیت آمیز باشد چه نباشد- باید درست با همان نیت بیدار شدن و تلاش دوباره به خواب بروید. با این کار خواهید توانست در طول مدت یک صبح، بارها تلش کنید.

هز زمان که دوباره بیدار می شوید، سعی کنید که حرکت نکرده و چشمهای خود را باز نکنید. در عوض بلفاصله تلش کنید تا از بدنتان جدا شوید. حدود % ۵۰ موفقیت تکنیکهای غیرمستقیم در طول مدت این مرحلهی ساده حاصل می شود- این مرحله آنقدر ساده است که افراد حتی تصور نمیکنند که بتواند موثر واقع شود. برای جدا شدن از بدن صرفا سعی کنید بایستید، به بیرون بغلطید یا در هوا غوطه ور شوید.

سعی کنید که این کار را با بدن خیالی خودتان یعنی بدن لطیف انجام دهید ولی ماهیچه های فیزیکی خود را حرکت ندهید. به خاطر داشته باشید که این کار مانند حرکات فیزیک ی معمولی است.  وقتی لحظه ی موردنظر فرا رسید، فکر خود را بیش از حد به چگونه انجام دادن آن مشغول نکنید . در طول لحظات اولیه بعد از بیدار شدن، سرسختانه تلاش کنید تا به هرنحو ممکن از بدنتان جدا شوید . احتمال به طور شهودی خواهید دانست که چگونه این کار را باید انجام دهید.مهمترین چیز این است که بیش از حد فکر نکنید و اولین ثانیه ها پس از بیداری را از دست ندهید.

در صورتی که جدایی فوری موفقیت آمیز نباشد – که بعد از ۳ الی ۵ ثانیه معلوم می شود- بلافاصله در همان زمان و مکان کار خود را شروع کنید تا ۲ یا ۳ مورد از تکنیک هایی را که برایتان آسانتر هستند جایگزین کنید، تا زمانی که یکی از آنها موثر واقع شود. وقتی این اتفاق افتاد، می توانید دوباره برای جداشدن تلاش کنید. ۲ یا ۳ مورد از پنج تکنیک زیر را انتخاب کنید تا بتوانید در زمان بیداری آنها را جایگزین نمایید:

برای مدت ۳ الی ۵ ثانیه، سعی کنید به شکل هرچه شفاف تر خود را در حال چرخش به دو طرف در طول محو ر بین سر تا شست پای خود تصور کنید. اگر هیچ حسی پیدا نکردید، به سراغ تکنیک دیگر بروید. اگر یک حس واقعی یا حتی یک حس ضعیف چرخش پیدا کردید، توجه خود را بر این تکنیک متمرکز کنید و با انرژی بیشتری بچرخید. به محض اینکه حس چرخش پایدار و واقعی شد، باید از آن به عنوان یک نقط هی شروع استفاده کرده و جدا شوید.

برای مدت ۳ الی ۵ ثانیه، سعی کنید به شکل هرچه واضحتر خود را در حال شنا یا انجام حرکات شنامانند با بازوان خود تصور کنید . سعی کنید به نحوی این حرکات را به صورت هرچه شفاف تر احساس کنید. اگر اتفاقی نیفتاد، به سراغ تکنیک دیگر بروید.

اگر حس شنا کردن را پیدا کردید لازم نیست از تکنیک دیگری استفاده کنید بلکه تنها حس های ایجاد شده را بیشتر کنید. سپس حس واقعی شناکردن در آب به سراغتان خواهد آمد . این همان فاز یا  خواب شفاف و تجرب هی خروج از بدناست – و وقتی در فاز هستید نیازی به جدا شدن نخواهد بود. با این وجود اگر این حس به جای آب در تختخواب ایجاد شد، لزم است از یک تکنیک جداسازی استفاده نمایید. از حس شنا به عنوان یک نقطه ی شروع استفاده کنید.

با دقت به فضای تهی که مقابل چشمان بسته تان قراردارد نگاه کنید. اگر هیچ اتفاقی نیفتاد، به سراغ تکنیک دیگر بروید. اگر هرنوع تصویری را مشاهده کردید، به آن خیره شوید تا به شکل واقعی درآید. سپس درست در همان لحظه و در همان جا از بدنتان جدا شوید یا اجازه دهید که به داخل تصویر کشیده شوید. هنگام نگاه کردن به تصویر، نباید جزییات را بررسی کنید چون ممکن است تصویر ناپدید شود. لزم است که به تصویر با دقت نگاه نکنید تا آن به شکل واقعی تر دربیاید.

برای ۳ الی ۵ ثانیه به شکلی واضح و شفاف تصور کنید که دستان خود را در نزدیکی چشمهایتان به هم می مالید. سعی کنید دستهایتان را در مقابلتان حس کنید، آنها را ببینید و حتی صدای مالیدن آنها به یکدیگر را بشنوید. اگر اتفاقی نیفتاد، از تکنیک دیگر استفاده کنید. در صورتیکه هریک از حس های گفته شده در شما ایجاد شد، به استفاده از این تکنیک ادامه دهید و آن را بیشتر کنید تا زمانی که کاملا واقعی شود. سپس خواهید توانست از حس های ایجادشده به عنوان یک نقطه ی شروع استفاده کرده و برای جدا شدن از بدن تلاش کنید.

سعی کنید پاها یا دستهای خیالی خود را برای ۳ الی ۵ ثانیه حرکت دهید. تحت هیچ شرایطی ماهیچه های خود را حرکت ندهید و چنین حرکتی را تصور نکنید. به عنوان مثال، سعی کنید خود را به شدت به طرف پایین وسپس بالا فشار دهید، به راست و چپ حرکت کنید و … . اگر هیچ اتفاقی نیفتاد، از تکنیک دیگری استفاده کنید. اگر ناگهان حرکت واقعی خفیف یا ضعیفی را حس کردید، توجه خود را بر تکنیک متمرکز کنید و سعی کنید دامنه ی حرکت را تا جایی که می توانید گسترش دهید. وقتی توانستید حداقل ۴ اینچ حرکت کنید، بلافاصله سعی کنید تا از بدن خود جدا شوید.

تنها چیزی که در هربار تلاش به آن احتیاج دارید این است که بین ۲ تا۳ تکنیک را به نوبت، و هریک را برای مدت ۳ الی ۵ ثانیه به کار ببرید. این امر به چرخه های تکنیک های غیرمستقیم منجر می شود، که در آن فرد در طی مدت یک دقیقه تکنیکها را یکی بعد از دیگری جانشین یکدیگر می کند تا بالاخره تکنیک مناسب را پیدا کند. بسیار مهم است که در طول مدت تلاش، چرخه های ۲ الی ۳ تکنیک کمتر از ۴ عدد نباشد ولی همه ی آنها ظرف مدت یک دقیقه انجام شود.

به عنوان مثال، کل فرایند می تواند به صورت زیر انجام پذیرد: یک اجراکننده فردی که خواب شفاف و تجربه ی خروج از بدن را انجام می دهد در ساعت ۱۱:۳۰ شب به رختخواب میرود و زنگ ساعت خود را روی ساعت ۶ صبح تنظیم میکند؛

در ساعت ۶ با صدای زنگ ساعت بیدار می شود، دستشویی می رود، کمی آب می نوشد و تکنیکهای غیرمستقیم و همچنین برنامه ی موردنظر خود برای فاز را به خاطر می آورد مثل نگاه به آینه و پرواز به مریخ، در ساعت ۶:۰۵ این فرد مجددا و با نیت ورود به فاز در هریک از مراحل بیداری بعدی، به خواب می رود؛ در ۷:۳۵ صبح یا هرگاه بیداری به صورت طبیعی اتفاق بیفتد فرد به طور غیرمنتظره بیدار می شود و بیدرنگ تلاش میکند تا در آن زمان و مکان از بدنش جدا شود؛

پس از آنکه در ظرف ۳ الی ۵ ثانیه موفق به جداشدن نمی شود، سعی میکند تا عمل چرخش را انجام دهد ولی این مورد نیز ظرف ۳ الی ۵ ثانیه موثر واقع نمی شود؛ فرد تکنیک شناگر را نیز اجرا میکند اما این تکنیک ظرف ۳ الی۵ ثانیه اثر نمیکند، حرکات خیالی نیز انجام میشود ولی ظرف ۳ تا ۵ ثانیه تاثیری مشاهده نمیشود. اجراکننده دوباره عمل چرخش و سپس تکنیک شناگر و حرکات خیالی را هریک به مدت ۳ الی ۵ ثانیه انجام می دهد؛ در چرخه ی سومی شروع به چرخش می کند و به طور غیرمنتظرهای با موفقیت روبرو می شود- احساس چرخش ایجاد می شود؛

اجراکننده این تکنیک را ادامه می دهد و تا آنجا که می تواند سریع میچرخد و با استفاده از حس چرخش درست در همانجا و همان وقت از بدنش جدا می شود: سپس به طرف آینه حرکت میکند و در همه ی این مدت همه ی چیزهای اطراف را از نزدیک لمس و بررسی میکند، که این کار حس او را افزایش می دهد؛

وی که قبل در آینه نگاه کرده است، از تکنیک جایگیری استفاده کرده و خود را در مریخ می یابد. ولی ناگهان به بدن برگردانده می شود؛ سپس بیدرنگ سعی میکند که مجددا از بدنش جدا شود، اما در انجام این کار ناتوان است؛ دوباره با نیت تکرار تلاش خود در بیداری بعدی و حضور طولانی تر در مریخ به خواب میرود؛ و کار به همین ترتیب ادامه مییابد.

تنها موارد بالا را تکرار کنید و از تکنیکی استفاده کنید که به طبیعی ترین شکل به ذهن شما می رسد. بدین ترتیب خود را در یک جهان کامل جدید خواهید دید: خواب شفاف و تجربه ی خروج ازبدن! در صورتیکه در روز ۱۰ الی ۳۰ دقیقه را به تمرین این تکنیکها و روند کار اختصاص دهید، این روش را به خاطر خواهید سپرد و موفق تر عمل خواهید کرد. این کار احتمال موفقیت تلاش شما هنگام بیدارشدن را تا حد زیادی افزایش میدهد.

خواب آگاهی نیز نوعی تجربه ی فاز محسوب می شود. اگر ناگهان در حالی که خواب هستید متوجه شوید که در حال خواب دیدن هستید، در واقع در فاز به سر میبرید.  بنابراین باید سعی کنید که برنامه ی خود را اجر کنید و آن حالت را تثبیت کنید.

اگر در فاز خواب شفاف یا تجربه ی خروج از بدن)، حسهای شما مبهم هستند (یعنی دید ضعیفی دارید یا حس کرختی و بیحسی در بدنتان دارید سعی کنید فعالنه هرچه را که در اطرافتان هست لمس کنید و جزییات ریز اجسام را از نزدیک بررسی نمایید. این کار به شما اجازه می دهد تا تجربه ای واقعی تر داشته باشید. هنگامی که نخستین نشانه های بازگشت به بدن را مشاهده کردید مثل وقتی همه چیز محو و تیره می شود، به منظور حفظ و ادامه ی فاز باید همین کارها را انجام دهید.

بعد از هر بار تلاش چه موفق چه ناموفق در صورت امکان دوباره به خواب بروید تا بتوانید در بیداری بعدی برای ترک بدن خود و داشتن خواب شفاف مجددا تلاش کنید بدین ترتیب نه تنها خواهید توانست در یک روز بدن خود را ترک کنید یا یک خواب شفاف داشته باشید، بلکه می توانید در همان روز نخست این کار را چندبار انجام دهید! حتی ناموفقترین تلاش هم نباید بیش از یک دقیقه طول بکشد. اگر در طول این زمان اتفاقی نیفتاد، بسیار بهتر است که دوباره به خواب بروید و از بیداری بعدی استفاده کنید، نه اینکه سعی کنید با زور و سماجت از تلاش فعلی خود نتیجه بگیرید.

فرد فراموش میکند که بلافاصله بعد از بیدار شدن و قبل از انجام تکنیک های چرخه، برای جدا شدن تلاش کند، در حالیکه ۵۰ درصد از تجربه ها از همین عمل ناشی میشود.

معیار اصلی برای استفاده ی موفقیت آمیز از تکنیک غیرمستقیم، وجود تمایلی برای یافتن یک تکنیک موثر و استفاده ی واقعی از آن است، حال این تکنیک هرچه می خواهد باشد. در عین حال، قاطعیت فرد نباید سطحی باشد، بلکه لازم است به شدت بر کارها تمرکز کند تا کار تکمیل شود.

صرف نظر از اینکه که چه اتفاقی می افتد و چه افکاری به ذهنتان میرسد، اگر فرض کنیم هیچ یک از چرخه ها تا به حال موثر واقع نشده است، نباید چرخه هایی که انجام می دهید کمتر از ۴ چرخه ی تکنیک باشد.

با وجود دستورالعملهای داده شده، افراد مبتدی حتی وقتی یک تکنیک به نحوی شروع به اثربخشی کرده است، سرسختانه به تغییر تکنیک بعد از ۳ تا ۵ ثانیه ادامه میدهند. این کار یک خطای جدی است. وقتی تکنیکی حتی به صورت خفیف شروع به اثربخشی میکند، زمان اجرای تکنیک جداشدن برای داشتن خواب شفاف / تجرب هی خروج از بدن فرا می رسد.

اگر تکنیکی بعد از ۳ تا ۵ ثانیه اصلی شروع به کار نکرده است، لازم است به سراغ تکنیک دیگری بروید.

اگر آنچه را که هنگام بیداری و چرخش بین تکنیکها رخ می دهد تجزیه و تحلیل کنید، نمیتوانید بر خو د تکنیکها تمرکز کنید و حواس خود را پرت خواهید کرد. تمایل به تجربه کردن تکنیک باید همه توجه شما را به خود جلب کند و جایی برای تفکر یا تحلیل در ذهنتان باقی نگذارد.

لازم است دستورالعمل ها را به طور خود به خود دنبال کنید و هنگام بیدار شدن به چنین ادراک ها و دریافت هایی توجه نکنید.

اگر پس از یک دقیقه چرخه زنی نتیجه ای حاصل نشد، بهتر است دوباره به خواب بروید و از بیداری بعدی برای تلش مجدد استفاده کنید. بدین ترتیب شانس موفقیت شما بیشتر خواهد شد.

وقتی برای جداشدن تلاش میکنید ممکن است نتوانید به آسانی یا به طور کامل جدا شوید. کندی و ضعف، گیر کردن اعضای بدن و گیر کردن در دو بدن به طور همزمان، چیزهایی هستند که ممکن است اتفاق بیفتد. اگر با چنین مسئلهای روبرو شدید، تحت هیچ شرایطی تسلیم نشوید و عمل جداشدن را متوقف نکنید.

به عنوان نمونه، اجراکنندگان معمول موقع مشاهده ی تصاویر به داخل صحنه کشیده میشوند یا موقع چرخش خودبه خود به دنیای دیگری پرتاب میشوند. آنها غالبا فکر میکنند که باید خود حس جداشدن را تجربه کنند، به همین دلیل ممکن است برای به دست آوردن آن به بدنشان برگردند. همین موضوع در مورد آگاه شدن هنگام خواب دیدن صادق است، زیرا اجراکننده قبل به فاز وارد شده و تنها کاری که باید بکند عمق بخشیدن به برنام هی خود و اجرای آن است.

بیدار شدن بدون حرکت مطلوب است، ولی اجباری نیست. دلیلی ندارد که از اکثر فرصتها چشم پوشی کنید و منتظر بیداری صحیح بمانید . لازم است از هر بیداری که می توانید بهره ببرید.

عادت کنید هنگام بیدارشدن، بلافاصله و به طور غیرارادی به سراغ تکنیک ها بروید بدون اینکه یک ثانیه را از دست بدهید.

اگر هنگام بیدار شدن، به جای چرخه زنی بین دست کم ۲  تکنیک، تنها از یک تکنیک استفاده شود، شانس ورود به فاز یا خواب شفاف و تجربه ی خروج از بدن تا حد قابل توجهی کاهش می یابد.

چگونه بعد از برون فکنی به جسم برگردیم

منبع: https://obe4u.com/

خیلی هم راحته😂😂😂👌

باید بتونی تمرکز کنی …

.
.
.
.
.
من خود به خود مخصوصاً در بچه گی این اتفاق برام می افتاد بعضی وقتا ،خیلی خوبه یه حس سبکی خاصی داره //یه سری مهمون اومده بود خونمون من خواب بودم«بچهگی» تمام اتفاقات رو داخل خواب دیدم وقتی بیدار شدم هم یه حس خوبی داشتم تمام صحبت ها و…. داخل خواب دیدم همشون هم درست بود.

برون فکنی عالیه من هر روز برون فکنی میکنم و با فرشته مخصوص اون روز ملاقات میکنم خیلی حس خوبی داره و آدم رو سبک و پر انرژی میکنه

سلام ببخشید یه سوالی داشتم. امکانش هست که وقتی برون فکنی کردیم کاری کنیم که فقد یه فرد خاص ببینتمون یا صدامون رو بشنوه؟ و اینکه من شنیدم در برون فکنی احتمال مشاهده ارواح دبگه یا جن ها وجود داره، این واقعیت داره؟

با توجه به تجربه ای که خودم داشتم نه ،فقط به این بستگی داره که بخوای چی رو ببینی

اگه خدا بخواد با همین چشم و بدن هم ارواح،‌ جن و… رو میشه دید.
اون هم همینه تا خدا نخواد قادر به دیدن نیستی و در این حالت کمتر کسی می‌تونه جن و.. ببینه.

با سلام
جواب هر دو سوالت «بله» هست.

ببخشید تجربه خوبی منظورم بود

چه تجربه خولی که آدم بتونه سفر کنه

خوشبحال اونایی که میتونن

واقعا آره

اگر به فاصله ی دور سفر کنیم ، باز صدا های اطرافمون رو میشنویم؟

هر صدایی رو اگه بخوای میتونی بشنوی کلا هر کار یا حسی که بخوای رو اگه بخوای میتونی بشنوی ولی اگه نخوای هیچی نمیشنوی

وقتی روح جدا شد میشه سفر کرد و دیگرانو دید یا ارتباط برقرار کرد

با سلام
جواب سوال اولت «بله» هست .
دیگران هم می شود دید ، ولی در مورد برقراری ارتباط باید حواست باشه که فریب شیاطینی که به صورت یک دوست برای برقراری ارتباط بهت نزدیک می شن رو نخوری چون از هر جن و… ای که می خواد بهت حمله کنه خطرناک تر سهت

واقعا جواب میده کسی هست که امتحان کرده
اگه هست به زبان ساده میگین لطفا

من امتحانش کردم هر روز انجامش میدم اولش باید آروم باشی و کالبد اختری خودت رو داخل بدنت حس کنی بعد کم کم کالبدت رو بالا بیار ،اگه این روش نشد میتونی با تکان دادن های شدید کالبد اختری ، این کار رو انجام بدید البته این روش دوم یکم انرژی می‌بره
به همین سادگی میتونید برون فکنی کنید ولی توصیه من اینه قبل از برون فکنی حتما تمام چاکرا هاتون رو پاکسازی کنید و مدیتیشن رو هر روز انجام بدین به مدت نیم ساعت یا حداقل بیست دقیقه

خیلی کار سختیه.خوش به حال اونایی که براشون راحته

خیلی هم راحته😂

خیلی هم راحته😂😂😂👌

خیلی هم راحته😂😂😂👌

باید بتونی تمرکز کنی …

واقعا جالب بود دستتون درد نکنه

عالی

تخخ

با سلام
من از ۱۳ سالگی تقریبا هر شب با این پدیده دست به گریبانم باید بگم خیلی با حاله ولی ترسناکه هر موقع خواستم این حالتم را کنترل کنم بعد از یکی دو دقیقه با گریه از خواب میپرم لطفا راهنمایی کنید

واقعا لذت بخشه …

من درست منوجه نشدم چجوری بفهمیم رویای شفافه یا برون فکنی؟

ل

بعد از چند بار متوجه میشی و یه احساسی خاص داره که به صورت عادی نداری

اگه بروفکنی فقط کافی اول بروفکنی جسدت کنارت ببینی ، یکی دیگه هم این که رویای شفاف مثل توهم ازار دهنده هست .

عالی بود

عالی

ببخشید، برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید

سفارش سنگ های اصل و مطمئن، وسایل مدیتیشن و سایر محصولات مرتبط(ضمانت اصل بودن تمامی محصولات توسط راستمرد!)🌐 https://sangcheen.com@Sang_cheen: @Sang_cheen

افسانه شخصی چیست و چطور آن را شناسایی کنیم؟

اغلب انسان های روی زمین از زندگی خود ناراضی هستند، افسوس گذشته را می خورند، افسرده و دلزده شده اند. ولی چرا این گونه ست؟… مطالعه بیشتر…

۸ تکنیک فوق العاده از فنگ شویی جذب ثروت و فراوانی

“۸ پند از فنگ شویی که برایتان فراوانی را به ارمغان می آورد” خوب، بهتراست قبل از اینکه مقاله رو شروع کنم، تعریفی از فنگ شویی… مطالعه بیشتر…

فیلم دنیاهای درون دنیاهای بیرون- بخش اول: آکاشا – اختصاصی راستمرد

مجموعه 4 قسمتی  دنیاهای درون دنیاهای بیرون  مستندی جذاب و فوق العاده آگاهی بخش در زمینه خودشناسی، جهان شناسی، آگاهی و معنویت میباشد که توسط دانیل… مطالعه بیشتر…

جفت روحی و نیمه گمشده /تفاوت ها، نشانه ها و شیوه جذب آنها

جفت روحی و نیمه گمشده پیش تر در مقاله ای به مفهوم جفت روحی پرداختیم. سوالات زیادی در این باره مطرح شد و ما را… مطالعه بیشتر…

مراقبه فرشتگان رایگان برای ۷ روز هفته

مراقبه فرشتگان دوستان عزیز راستمردی، در مقالات قبل به تفصیل در مورد فرشتگان توضیح دادیم که از لینک های زیر قابل دسترس هستند. فرشتگان _… مطالعه بیشتر…

فایل صوتی مراقبه و ریلکسیشن – همراه با ارتعاشات نبض حیاتی زمین

مادر زمین، منبع انرژی های حیاتی و شفابخش، شما را به تجربه ای جدید و متفاوت فرا می خواند… با او همراه شوید… این فایل… مطالعه بیشتر…

۷ روش برای تقویت قدرت های درونی

آيا تا به حال برايتان اتفاق افتاده كه مي دانستيد الان تلفن زنگ مي زند و ناگهان تلفن شروع به زنگ زدن كند؟ يا شايد… مطالعه بیشتر…

چطور از راستمرد حمایت کنم و اهمیت آن از نگاه گردنندگان سایت

درود بر خوانندگان درجه یک راستمرد در این پست کوتاه می خوام به صورت مختصر بگم چه چیزهایی برای ادامه حیات و بقای راستمرد ضروری… مطالعه بیشتر…

بروی عکس کلیک کنید!

⚜️ راستمرد، معتبرترین مرکز ساخت فایل های خودهیپنوتیزم و دوره های خودشناسی

✅ دارای نماد اعتماد الکترونیک وثبت شده در ستاد ساماندهی

📄 تنها مرکز ساخت فایلهای خودهیپنوتیزم با مدیریت دارای مدارک معتبر مرتبط (کارشناسی ارشد روانشناسی و مدرک هیپنوتیزم از انجمن هیپنوتیزم بالینی ایران). مشاهده مدارک

برای دریافت هر گونه پشتیبانی مرتبط با خرید لطفا چهار رقم آخر کارت، تاریخ خرید، نام محصول و ایمیل خود را برای همکاران ما ارسال کنید در غیر این صورت همکاران ما قادر به راهنمایی شما نخواهند بود.

ایمیل: Rastmard [@] yahoo.com

تلگرام: @Rast_ham

فرم تماس با ما (کلیک کنید)

ارتباط مستقیم با مدیریت (برای پیشنهادات و انتقادات):mir.mahnaa [@] gmail.com

راستمرد در شبکه های اجتماعی

        

لینک توضیحات محصول (مرحله اول رایگان+ دو کلیپ رایگان)

🎁 کد تخفیف 30درصد (فقط برای 10 نفر اول) ◀️◀️ hypno5 🎁فقط 2 کد باقی مانده!

برای استفاده از تمامی امکانات سایت توصیه می کنیم وارد شوید یا ثبت نام کنید:

پس از تکمیل اطلاعات زیر، گذرواژه برای شما ارسال می‌شود.


نام کاربری


پست الکترونیکی


در صورتی که در حال حاضر مایل به ثبت نام نیستید، میتوانید این پیام را ببندید و به مطالعه سایت ادامه دهید.

عضویت در خبرنامه

عضویت در خبرنامه راستمرد برای دریافت جدیدترین مطالب و اطلاع از تخفیف ها

خارج شدن از بدن – روش طنابتمام روشهای خروج موثرند فقط هر کسی برای روش خاصی جواب میدهد و چیزی که در همه روشها یکسان و مهم است  این است که هرروشی هرچقدر هم نو و خلاق باشد باز هم چیزی را می طلبد و آنآمادگی شماست. آمادگی فکری تدریجا حاصل میشود ولی آمادگی جسمی موضوعی است بیشتر دارای اهمیت می باشد اولین راه در اکثر علوم روحی « ریلاکس کردن » یا  قرار دادن جسم در حالت رهایی و شل نمودن است ( قسمت مربوط به ریلاکس را مطالعه نمایید ) که  یکی از رازهای موفق شدن در هر روشی میباشد که با تمرینات مستمر قابل دسترسی است ، تمرکز فکر هم نیاز دیگری است ،  و آن هم تدریجا به درجه بالاتری ترقی خواهد کرد بدون اینکه حتی آن رااحساس کنید. تمرکز فکر در حالت بالا که حالت رهایی کامل بدن میباشد به راحتی قابل تقویت است. برای شروع یک مکان تاریک یا نیمه تاریک انتخاب کنید و مطمئن شوید که مکان کاملا ساکتی است و عوامل خارجی مثل تلفن و دیگر عوامل مزاحمتان نخواهد شد . به وضعیت خوابیده قرار بگیرید بطوریکه سرتان به سمت شمال و پاهایتان به سمت جنوب باشد. لباستان کاملا راحت باشد. اکنون برای قرارگرفتن در وضعیت رهایی کامل بدن و سنگینی مراحل زیر را اجرا کنید:چشمانتان را ببندید. اکنون تک تک قسمتهای بدنتان را منقبض کنید و پس از ۱۰ شمارش آنها را رها کنید. ابتدا پاها بعد دستها، شکم، چشمها، و سر و گردن. برای قسمت آخر میتوانید سرتان را به ارتفاعی کمی  از زمین نگهدارید و پس از ده شماره آن را رها کنید.پس از انجام مرحله اول ۲۰ نفس عمیق  و راحت بکشید و سعی کنیدبدنتان را بیشتر از قبل در حالت آرامش و رهایی قرار دهید. به تنفستان فکر کنید. سعی کنید بدنتان شل و سنگین شود. بعد از آن خیلی عادی نفس بکشید

  این روش به نام چشم ابر می باشد و یکی از بهترین روش های خروج روح از بدن می باشد.خوب وقتی کاملا ما از لحاظ جسمی و روحی ریلکس شده ایم و در اوج این رخوت و بی حسی و سنگینی قرار گرفتیم در ذهن تصور می کنیم کنار دریایی نیمه ابری ایستاده ایم  در این تمرین تصور نقش اساسی را داراست باید با تمام وجود و جزئیات خود را در کنار دریای ابری تصور کنیدو تمام حالتهایی را که در موقع قرار کرفتن در کنار دریا می توان دید ، شنید ، احساس کرد ، بویید و … همه را احساس کنید   و سعی کنید در طول ساحل کمی قدم بزنید و مثلا کمی شن را بردارید و آرام بر زمین بریزید و بعد کمی در داخل آب گرم دریا و زیر نور گرم خورشید , شنا کنید و سعی کنید خود را با شنا کردن خسته کنید , انگار واقعا شنا کرده اید و البته این شنا می تواند از یک تا ده دقیقه طول بکشد و بعد از آن از آب بیرون آمده و روی شن های گرم بنشینید و سعی کنید گرمای شن ها را احساس کنید و بعد روی این شن و ماسه گرم دراز بکشید و به ابر های تکه تکه نگاه کنید 

 

و بعد از لحظاتی چشمانتان را ببندید ولی سعی کنید صدای دریا را بشنوید و حتی گرمای خورشید را روی بدنتان احساس کنید این هم از یک تا سه دقیقه زمان لازم دارد ولی در افراد متفاوت است و بعد این گرمای خورشید به قدری گرم خواهد شد که شما  همچون آب دریا که تبدیل به ابر می شود مانند یک بخار از بدنتان فاصله گرفته و بدنتان را که روی ساحل افتاده است می بینید و این شمایید که به سمت بالا می روید و حدودا وقتی که بیست متر از بدنتان بالاتر رفتید به یکباره کل بدن خود را در روی دانه های شن و ماسه  شن و میبینید , انگار مجسمه ای در همان شکل شما روی زمین درست کرده اند و شما با سرعت زیاد به سمت ابر ها کشیده شده و در آن محو خواهید شد و شما مانند چیزی میشوید که جسمیندارد و فقط به صورتی مناظر را از بالا به پایین می بیند .  می توانید بعد از اوج کرفتن به با لا جسمتان را در زمین و روی ماسه ها با وزش باد متلاشی کنید و مانند دانه های شن که با وزش باد متلاشی و پاشیده می شود جسمتان در روی شنها همانند شن با باد پاشیده شود .  

 البته خیلی ها وقتی جسمشان را به دست وزش باد متلاشی کردند نا گهان به احساس خروج  روح از بدن دست یافته اند و بعضی ها وقتی به سمت ابرها کشیده شده اند این پدیده برایشان اتفاقافتاده است  . این تمرین ارتباط مستقیم به قدرت تجسم شما دارد . باید تصور تان دقیق و به صورت کامل باشد .

چگونه بعد از برون فکنی به جسم برگردیم

 

این روش یکی از فوق العاده ترین روشهای خروج است 

روشی که میخواهم برای شما بیان کنم یکی از این روشهاست که بسیار ساده ولی کارساز میباشد. و سرعت دستیابی به برون فکنی در آن بسیار بالاست. کسانی که در مورد آگاهی در خواب تمرین کرده باشند نتایج بسیار موثرتری میبینند ولی بهرحال این روش برای هر شخص تازه کاری هم مفید و عملی میباشد.پس آماده باشید تا آگاهی جدیدی در برونفکنی بدست آورید. حالتی که ما از آن استفاده میکنیم حالتی است که شما معمولا از آن به آسانی میگذرید. وقتی که مامیخوابیم قبل از به خواب رفتن در حالت خاصی قرار میگیریم. که در واقع این مرحله از به خواب رفتن مرزی میان خواب و بیداری است. در این حالت ما شروع به دیدن تصاویر جسته و گریخته میکنیم .  که دیدن این تصاویر در واقع نشانه این است که ما در حال به خواب رفتن هستیم. حتی در این حالت ما هنوز به بیداری خودمان مطمئن هستیم  ولی کاملا  آگاه نیستیم. بعد از گذر از این حالت ما به خواب رفته ایم. یک شخص عادی به آسانی از کنار این پدیده میگذرد. در حالی که اگر شما باید از این حالت نهایت استفاده را ببرید و از آن استفاده کنید. معمولا ما پس از گذر از این مرز ، آگاهی خودمان را از دست میدهیم. منظور من از آگاهی آن نوعی است که ما در هنگام بیداری داریم و به وضعیت خودمان یعنی بیداری واقف هستیم. نکته بسیار جالبی که مطرح میشود ادامه دادن این آگاهی پس از گذشتن از مرز میان خواب و بیداری میباشد. در واقع اگر ما موفق به آگاه ماندن پس از به خواب رفتن بشویم به راحتی میتوانیم شاهد یک برونفکنی کاملا طبیعی باشیم. که در آن کالبد انرژی بدن به حالت آزاد در آمده و کالبد اختری ما در تبع آن از کالبد انرژی آزاد میگردد و در این حین کالبد انرژی شروع به جذب انرژی میکند که یک روند کاملا طبیعی است. البته در صورت آگاه شدن اکثریت متوجه این مرحله نمیشوند. چون در هنگام برونفکنی مرحله ای وجود دارد که ما در آن آگاهی را از دست خواهیم داد و آن در هنگام جدا شدن از بدن است و پس از جدا شدن ما دوباره آگاه خواهیم شد. این مرحله بسیار کوتاه است و خیلی ها متوجه آن نخواهند شد. حالا سوال اصلی اینست که چگونه بر به خواب رفتن غلبه کنیم؟ روشهای بسیار موثری ابداع شده که میتوانیم از آنها استفاده کنیم. یکی از این روشها به این صورت هست که هنگام خواب (ترجیحا باید به اندازه کافی نیاز به خواب داشته باشیم. شب هنگام بهترین موقع است) و در حالی که دراز کشیده ایم ودر حال به خواب رفتن هستیم به یک تصویر دلخواه فکر کنیم. سعی کنید تصویری را انتخاب کنید که واقعا دلخواه شماست. یعنی به اندازه کافی به آن علاقه داشته باشید که بتوانید به آن در ذهنتان فکر کرده و آن را در ذهنتان نگهدارید. برای مثال تصویر شخصی که خیلی به آن علاقه دارید. تصویر یک مکان . یک شیء یا هر چیز که قبلا در ذهن شما ماندگار باشد. دلیل انتخاب کردن تصویر برای این روش به این دلیل میباشد که در این مرحله که شما به این کار مشغول هستید با مرحله ای که پشت سر خواهید گذاشت و آن هم از تصاویر تشکیل شده شباهت بسیاری وجود دارد و باعث خواهد شد شما بتوانید آگاهی خودتان را حفظ کرده و از مرز میان خواب و بیداری رد شوید و همچنان آگاه بمانید. برای این تمرین فقط وقتی به تختخواب بروید که واقعا احساس خواب در شما زیاد باشد و بتوانید این کار را شروع کنید. بعد از آن ، وظیفه و کار شما باید نگاه داشتن این تصویر ذهنی باشد و بتوانید این کار را به خوبی انجام دهید. شما باید این کار را همچنان ادامه دهید به هر میزان زمان تا شما به خواب فرو روید. بعد از آنکه بدن شما به خواب رفت و شما هنوز آگاه بودید میتوانید از بدنتان خارج شوید. خیلی ها ممکن است برایشان سوال باشد که چطور از بدنمان بیرون بیاییم؟شما میتوانید مثل اینکه از تختخواب بلند میشوید دستتان را روی تخت بگذارید و آهسته بلند شوید و سر پا بایستید. یا میتوانید به یک سمت بغلتید و دوباره سر پا بایستید. همچنین میتوانید به آسانی اراده کنید و تصور کنید که در حال ارتفاع گرفتن از جسمتان هستید یا دارید از قسمت پاهایتان خارج میشوید و از جسمتان دور میشوید. رمز موفقیت این روش یکی نیاز به خواب شماست (البته نباید خیلی خیلی خواب آلود باشید) و دیگری موفقیت در نگاه داشتن تصویر در ذهن تا آخرینمرحله و هنگام رد شدن از مرز میان خواب و بیداری است. در این حالت شما به راحتی آگاه میمانید در حالیکه بدن شما کاملا به خواب رفته است. در صورتی که در انجام مرحله تصویر ذهنی احساس راحتی نمیکنید و این روش را نمی پسندید میتوانید از یک روش دیگر استفاده کنید. میتوانید در صورت تمایل از روش دوم استفاده کنید. در این روش که کاملا مشابه با روش اول است قسمت تصویر ذهنی وجود ندارد و به جای آن در هنگام به خواب رفتن میبایست دستتان را بالا نگهدارید. اتفاقی که در این حین می افتد اینست که به محض به خواب رفتن، دست شما به پائین می افتد و شما دوباره بیدار میشوید. پس از بیداری دوباره دستتان را بالا نگهدارید. و این حالت چندین بار تکرار میشود تا اینکه بتوانید در نزدیکترین مکان بین خواب و بیداری قرار بگیرید و بتوانید بیدار بمانید در حالیکه بدن شما به خواب رفته است. این تمرینی است که به این طریق شما میتوانید هر بیشتر به مرز خواب و بیداری نزدیک شوید و بتوانید خودتان را بیدار نگهدارید و بدنتان را بخواب ببرید. برای دستیابی به تسلط در این روش میبایست شما به تمرین در این زمینه بپردازید و در صورت ورزیده شدن در این کار میتوانید به راحتی برون فکنی کالبداختری کنید. شرط موفقیت در این روش و دیگر روشها تمرین میباشد.

فرافکنی اثیری (به انگلیسی: Astral Projection) از نظر برخی معتقدان به نهان‌شناسی یا طرف‌داران عصر جدید، حالتی از خودآگاهی است که در آن انسان آگاهی اش را از کالبد فیزیکی به کالبد اثیری منتقل می‌کند و در این حالت دنیای اثیری را تجربه می‌کند.

این حالت معمولاً در خلسه عمیق و در حالت ریلکسیشن رخ می‌دهد، بعضی مواد توهم‌زا نیز می‌توانند باعث رخ دادن این تجارب شوند. در بعضی موارد نیز این تجربه به صورت خود به خود یا در اثر حادثه مانند تصادف یا تجاربی که شخص باور کند لحظه مرگش فرا رسیده‌است رخ می‌دهد. به این نوع تجربیات تجربه نزدیک به مرگ هم گفته می‌شود؛ ولی معمولاً زمانی که شخص به اراده و با آگاهی کامل از حالت آگاهی فیزیکی به آگاهی اثیری وارد شود به این رویداد فرافکنی اثیری می‌گویند.

تجربه خروج از بدن یا برون‌فکنی اثیری (به انگلیسی: OBE:out-of-body experience)تجربه‌ای با احساس خروج از بدن است. ۱۰ درصد مردم چنین تجربه‌ای را در زندگی دارند.[۱]

دانشمندان چیز کمی دربارهٔ این پدیده می‌دانند. برون‌فکنی اثیری اغلب به عنوان بخشی از تجربه نزدیک به مرگ (NDE) به‌شمار می‌آید. کسانی که چنین تجربه‌ای داشته‌اند جزئیاتی را مشاهده کردند که پیش از آن برایشان ناشناخته بود.
اما این به معنی مرگ یا در معرض خطر مرگ قرار گرفتن نیست. فرافکنی نوعی حالت خاص بین خواب و بیداریست که اغلب افراد تجربه کرده‌اند اما درصد کمی به اختیار خود این کار را کرده‌اند. برون‌فکنی یک توانایی طبیعی برای نوع بشر است و هر انسانی این توانایی را دارد.
حال سؤال اینجاست که این حالت چیست و در حال فرافکنی چه روی می‌دهد؟
اگر روح انسان را مغز گردویی تصور کنیم جسم فیزیکی انسان مثل پوست سبز رنگ گردو است که ضخیم و
محکم است و پوستهٔ دیگری که وجود دارد همان پوستهٔ چوبی گردو است که برای انسان همان جسم اثیری است یعنی جسمی که روح در آن قرار دارد و مثل جسم فیزیکی بر روی آن هم تسلط و اراده دارد و این جسم اثیری خاصیت‌های متفاوتی از جسم فیزیکی دارد. این جسم همان جسمی است که ما در خواب می‌بینیم یعنی آنچه که در خواب از خود می‌بینیم مثلاً دست خود را می‌بینیم یا بدن خود را می‌بینیم اینها همه اعضای جسم اثیری ما هستند چرا که جسم فیزیکی ما در آن زمان در رختخواب است حال آنکه ما در جاهایی بسیار دور تر سیر می‌کنیم. شاید برای شما هم پیش آمده باشد که صحنه ای را در خواب ببینید که در آینده در حالت بیداری دوباره آن را ببینید علت این امر این است که شما در خواب با جسم اثیری خود در زمان سفر کرده‌اید و آینده را دیده‌اید (جسم فیزیکی تنها قادر به سفر در مکان است اما جسم اثیری علاوه بر مکان در زمان هم می‌تواند سفر کند).
از جملهٔ خاصیت‌های جسم اثیری این است که توانایی عبور از اجسام را دارد زیرا که جسم نیست و با آن می‌شود از قید ماده آزاد شد.
حال در تعریف فرافکنی باید گفت: فرافکنی جدایی از جسم فیزیکی و استفاده از جسم اثیری است.

همان‌طور که قبلاً بیان شد فرافکنی حالتی بین خواب و بیداری است و ورود به خلسه عمیق برای انجام فرا فکنی لازم است. انجام تمرینات مدیتیشن و یوگا موجب آماده‌سازی جسم اثیری برای فرافکنی می‌شود.

چگونه بعد از برون فکنی به جسم برگردیم

در برخی موارد این پدیده بی‌اختیار و خودبخودی روی می‌دهد و در برخی با یک ضربه روانی یا فیزیکی یا به‌کارگیری داروهای روان‌پریشی یا وضعیت شبیه خواب رخ می‌دهد.

این تجربه را می‌توان در مراقبه و آرامش از طریق تصور و تجسم (visualization) انجام داد. تحقیقات اخیر در سال ۲۰۰۷ نشان می‌دهد که تا حدی فرافکنی اثیری را می‌توان با تحریک مستقیم مغز تجربه کرد.

بعضی متخصصین عصب‌شناسی با استفاده از واقعیت مجازی (Virtual Reality) توانستند حس خروج از بدن را در افراد ایجاد کنند. فرد مورد آزمایش از میان عینک مخصوص نگاه می‌کرد و بدن خود را آن‌چنان‌که که یک فرد خارجی از پشت می‌نگرد، می‌دید. سپس دقیقاً در همان موقعی که یک عصا در تصویر مجازی به بدن فرد برخورد کرد آزمایشگر نیز بدن فرد آزمایش شونده را لمس کرد. این آزمایش توهم تجربه خروج از بدن و بودن در پشت سر بدن خود را ایجاد می‌کند.[۲]

همچنین داروهای مختلفی وجود دارد که باعث ایجاد حالت فرافکنی اثیری می‌شود. مانند: dimethyltryptamine ,ayahuasca ,ketamine , dextromethorphan, phencyclidine Methamphetamine
البته شخصاً توصیه ای به استفاده از دارو برای دستیابی به این تجربه نمی‌کنم. از طرفی داشتن اراده در هنگام فرافکنی بسیار مهم است که استفاده از دارو اگر هم در انجام فرافکنی مؤثر باشد قطعاً بر ارادهٔ شما در حین فرافکنی تأثیر منفی می‌گذارد.

اولین پژوهش گسترده علمی در زمینه تجربه خروج از بدن را فردی به نام Celia Green در سال ۱۹۶۸ انجام داد.[۳]

وی ۴۰۰ نفر را در تحقیق خود با استفاده از پرسشنامه مورد بررسی قرار داد. هدفش رده‌بندی انواع مختلف این تجربه بود؛ و همچنین بررسی این مسئله که آیا افراد مورد آزمایش آگاهی معنوی و غیر جسمانی که از یک ادراک فراحسی extrasensory perception (esp) ناشی می‌شود دارند؟

دکتر Robert Crookall از نظر روحی و معنوی این مسئله را مورد بررسی قرار داد. او موارد مورد بررسی را غالباً از روزنامه‌های طرفدار اصول روحانی و معنوی مانند Psychic News جمع‌آوری می‌کرد.

در اوت ۲۰۰۷، Henrik Ehrsson از انستیتوی عصب‌شناسی دانشگاه لندن در مجله Science اولین روش تجربی در این زمینه را منتشر کرد. مطابق ادعای وی تجربه خروج از بدن در شرکت کنندگان در این آزمایش که از لحاظ جسمی سالم بودند انجام شد. در این آزمایش شرکت کنندگان روی یک صندلی نشسته و یک جفت نمایشگری روی سر آنها قرار گرفت. این نمایشگر دو صفحه تلویزیون کوچک بر روی چشمشان قرار می‌داد که با استفاده از دو دوربینی که پشت سر آنها در فاصله دو متری کار گذاشته بود تصویری از پشت سر آنها را به‌طور مستقیم پخش می‌کرد. تصویر دوربین سمت راست بر روی چشم راست و تصویر دوربین سمت چپ هم در چشم چپ نمایش داده می‌شد. افراد مورد آزمایش این تصاویر را به صورت برجسته stereoscopic یا سه بعدی می‌دیدند بنابراین آنها پشت خود را از چشم‌انداز سه بعدی شخصی که پشت سرش نشسته بودند می‌دیدند. شرکت کنندگان تأیید کردند که آنها نشستن پشت سر بدن فیزیکی خود و نگاه کردن به آن از آن محل را تجربه کرده‌اند.[۴]

فرم ارسال تجارب ماورایی شما به سایت

مجموعه آموزش پرواز روح يا برون فکنی کالبد اختری سايت، در قالب چندين درس ارائه می شود. در اين مجموعه آموزشی، علاوه بر آشنايي با مباحث تئوری اين پديده، به طور عملی و گام به گام نحوه برون فکنی کالبد اختری نيز آموزش داده خواهد شد.

چگونه بعد از برون فکنی به جسم برگردیم

آموزش ها شامل بررسی تک تک عوامل مهم در پرواز روح (از پرورش تمرکز فکر تا کار بر چاکراها) می شود.

جلسه اول: آشنايي با پديده پرواز روح و پاسخ به سوالات پيرامون آن

شايد واژه پرواز روح رو شنيده باشيد و براتون سوال شده باشه که آيا ما قادر هستيم که قبل از مرگ چنين پديده ای رو تجربه کنيم؟

اصلا اين پديده چگونه صورت می گيرد؟

در طی اين پديده، پس از تحريک مراکز اصلی و فرعی کالبد انرژيکی مون، جسم ثانويه ای رو ساخته و کالبد اختری ما به همراه آگاهی ما وارد اون جسم می شه. اين که روی کلمه آگاهی تاکيد کردم به اين خاطره که ما هر شب در هنگام خواب هم اين پديده رو تجربه می کنيم ولی چون آگاهی ما با اين فرآيند همراه نشده، بنابراين متوجه برون فکنی هايي که هر شب به طور خودکار انجام می ديم نمی شيم.

 

 

– فرق خواب و برون فکنی با مرگ ؟

در هنگام مرگ هم کالبد انرژيکی ما به شدت تحريک می شه و خودش رو آماده ورود برون فکنی و انتقال آگاهی ما می کنه. با اين تفاوت که ارتباط انرژيکی بين کالبد فيزيکی و کالبد اختری برای هميشه از بين می ره.

اين رابط به طناب نقره ای رنگ نام داره، امتدادی از جسم انرژی ماست که بين کالبد فيزيکی ما و کالبد اختری ارتباط برقرار می کنه. همچنين آگاهی ما در هنگام مرگ کاملا جسم فيزيکی رو ترک می کنه.

اين در حالی هست که در پرواز روح، آگاهی ما در جسم فيزيکی ما هم حضور داره. به همين دليله که اگه در حين برون فکنی و يا خواب شبانه، کسی ما رو بيدار می کنه، سريعا به جسممون بر می گرديم.

– ممکنه که در پرواز روح اتفاقی بيفته که اين طناب نقره ای پاره بشه و ما مرگ رو تجربه کنيم؟

چنين چيزی غير ممکنه.افرادی بودند که حتی به قصد سعی در پاره کردن اين طناب انرژيکی داشتن ولی موفق نشدن. همچنين شما به راحتی می تونيد به دور ترين فضاهای عالم سفر کنيد ولی هيچ اتفاقی برای اين طناب نيفته.

اگر قرار بود که به اين راحتی اين طناب آسيب ببينه در اين صورت بايد مدت ها پيش در طی خواب شبانه اين اتفاق رخ می داد.

– پس يعنی پرواز روح خطری نداره؟

پرواز روح تفاوتی با خوابيدن نداره. جز اينکه اولی به صورت هوشيار و دومی به صورت ناآگاهانه رخ می ده. اگر خواب برای ما خطری نداره، برون فکنی هم همين طور.

البته خيلی بايد مواظب ورودی های اطلاعاتی در حين پرواز روح باشيد. در واقع ممکنه اطلاعات معنوی رو دريافت کنيد که تصور کنيد بخشی از حقايق الهی هستند که چنين نيست.

– فرق پرواز روح با رويابينی آگاهانه چيه؟

بسياری از افراد هر چند که اين دو پديده رو مشابه هم می دونن ولی تفاوت های بسياری با هم دارن. در رويابينی آگاهانه ما تنها به درون ناخودآگاه خودمون سفر می کنيم. وقايعی که تجربه می کنيم تنها زايده ذهن و تخيل ما هستند. حتی موجوداتی که فکر می کنيم در طی رويابينی واقعی به نظر می رسن تنها نمادی از پيام های ناخودآگاه ما هستند.

ولی در پرواز روح، همون طور که گفته شد، ما آگاهی مون رو به خارج از جسم فيزيکی انتقال می ديم. بنابراين، جهان ها و موجوداتی که با اونها رو به رو می شيم ماهيت واقعی و جدای از هويت ما دارند. بنابراين اين دو پديده، سفری هستند در خلاف جهت همديگه. يکی شون ما رو به درون و ديگری ما رو به دنيای بيرون هدايت می کنه.

 

 

– فوايد پرواز روح؟

شايد مهمترين فايده اون، رويارويي با تجربه ای مشابه مرگه. بيشتر کسانی که پرواز روح رو تجربه کردن و خودشون رو جدای از جسم فيزيکی شون ديدن، باوری جديد نسبت پديده مرگ پيدا کردن. در واقع ترس از زنده نبودن و مردن در اين افراد تا حد زيادی از بين رفته. پرواز روح شايد بهترين گواهی باشه برای وجود جهانی پس از مرگ.

فايده ديگه اون دستيابی به اطاعاتی هست که شايد نتونيم به راحتی در دنيای فيزيکی به اونها دست پيدا کنيم. در واقع می شه از پرواز روح به عنوان راهی برای تجربه دست اول معنويات و آغازی بر سفر بعد روحی مون استفاده کنيم.

– امکان ارتباط با روح مردگان و اينکه آيا موجب ترس ما نمی شن؟

گاهی روح خود افراد متوفی با ديدن تجربه برون فکنی شما به پيشتون می يان و يا اينکه خودتون می تونيد تحت شرايطی در طی سفر روحی تون، با اونها ملاقات کنيد.

اما به هيچ وجه نترسيد. ميزان واکنش پذيری عصبی ما در هنگام بيداری با حالت رويابينی و پرواز روح خيلی فرق داره. حتما همه شما کابوس های زيادی رو تو خواب هاتون ديديد ولی هيچ کدومشون به قدری شما رو نترسونده که برای مثال منجر به ايست قلبی و حوادث ناگوار ديگه بشه.

در واقع ما در طی خلسه و يا امواج مغزی پايين، که برای رويابينی يا پرواز روح مناسب هستند، ظرفيت بيشتری برای تجربه صحنه های ناگوار داريم. در واقع تحريک پذيری اعصاب ما تا حد زيادی کاهش پيدا می کنه. ولی در هنگام بيداری، تجربه هر کدوم از اون کابوس ها يا صحنه های ناگوار می تونه آسيبهايي شديدی رو به دليل بالا بودن تحريک پذيری اعصاب به ما بزنه.

بنابراين اين ترس شما در حالت بيداری کاملا طبيعيه ولی هنگام پرواز روح، نسبت به خيلی از اين صحنه های ناگوار بی اهميت و خونسرد باقی می مونيد.

– آيا می شه موقع پرواز روح، خونه همسايه رو سرک کشيد؟

آآآآآ…. در هر صورت نبايد چنين کاری رو کنيد. تجسس در هنگام پرواز روح اگرچه گاهی اوقات موفقيت آميزه ولی بيشتر مواقع به خاطر ماهيت منفی اين نيت شما، ممکنه به جهان های پست و منفی جذب بشيد و در اونها تجربه های ناخوشايندی رو تجربه کنيد. در واقع، قوانين دنيای روحی بسيار سخت گيرانه تر از قوانين دنيای فيزيکی ما هستن. بنابراين بايد خيلی مراقب نيت ها و خواسته هاتون در هنگام پرواز روح باشيد. چون در عوالم روحی، شبيه شبيه رو سريعا جذب می کنه.

بنابراين افکار و نيت پاک داشته باشيد تا جذب تجربه های پاک و مثبت بشيد و از سفر معنويتون لذت ببريد.

چگونه بعد از برون فکنی به جسم برگردیم

می دونم سوالای زيادی رو در ذهنتون داريد…در طی جلسات آموزش، سعی می کنيم که به تک تک اونها پاسخ بديم. اين جلسه رو همين جا به پايان می رسونيم و در جلسه بعد به اصول پايه ای تمرينات پرواز روح خواهيم پرداخت.

 

آشنايي با اصول مهم در پرواز روح

پرواز روح يا برون فکنی کالبد اختری بسيار پيچيده تر از رويابينی آگاهانه بوده و نياز به پرورش يک سری توانايي های ذهنی، جسمی و انرژيکی داشته و که بايد حدوداً از چند ماه تا چند سال روی آنها کار شود و سپس به خود پرواز روح اقدام شود.

سه پايه اصلی مهم و انکار ناپذير در پرواز روح:

۱- تمرکز فکر بسيار بالا ۲- وانهادگی جسم به صورت پيشرفته ۳- مهارت کامل بر گردش انرژی در بدن و گشايش همه چاکراهای اصلی و فرعی بدن

استادی در هر سه مرحله فوق برای داشتن يک تجربه واقعی برون فکنی، حياتی است. اگر کسی بدون مهارت در هر يک از موارد فوق، اصطلاحاً موفق به پرواز روح شد در اين صورت تنها رويابينی آگاهانه انجام داده و برون فکنی رخ نداده است.

يادگيری وانهادگی بدن نيازمند زمان طولانی نيست و در طی چند روز تا چند هفته نيز می توان آن را ياد گرفت. بخش گشايش چاکراهای جسم انرژيکی ما حدوداً به چند ماه تمرين نياز دارد و آن هم زمان طولانی محسوب نمی شود.

تنها بخش تمرکز فکر است که ممکن است در بهترين حالت از چند ماه تا چند سال طول بکشد. بنابراين لازم است که توجه خاصی به آن کرده و زمان زيادی را صرف آن کنيم.

تمرکز فکر تنها متوجه ساختن آگاهی در جهت خاص و موضوع خاص نيست. در هنگامی که خواب هستيم هم ما به چيزی فکر نمی کنيم ولی تمرکز فکر محسوب نمی شود. در واقع بايد قادر باشيم که هنگام به خواب رفتن هم هوشيار بوده و ذهن خود را بيدار و متمرکز نگاه داريم. اين بخش سخت تر از بخش متوجه سازی آگاهی به يک شیء يا موضوع خاص است.

البته راه ميانبری هم برای داشتن پرواز روح سريع تر هست و آن از طريق رويابينی آگاهانه است.

در واقع هنگامی که در خواب آگاه شديم، تمام صحنه های موجود در رويا را به طور ارادی حذف کرده و خود را در جسم خود می بينيم. سپس با افزايش ارتعاشات جسم انرژی (که در هنگام خواب بسيار سيال تر از زمان بيداری هستند)، جسم ثانويه را توليد کرده و آگاهی خود را به داخل آن انتقال می دهيم.

در واقع در اين روش نيازی به پرورش تمرکز فکر نداريم زيرا امواج مغزی ما در حالت رويابينی در سطح پايينی قرار داشته و تمرکز فکر بسيار راحت است. جسم ما هم که چون در حالت خواب است بنابراين کاملا ريلکس است و نيازی به ريلکس کردن مجدد ندارد. همچنين در اين حالت، چاکراهای ما گشاده هستند و سياليت انرژی در آن بالا است و می توان به راحتی آن را با نيروی فکر هدايت کرد.

تنها در صورتی که بخواهيم از بيداری کامل وارد حالت برون فکنی کالبد اختری شويم لازم است که تمرينات چند ماهه تا چند ساله پرواز روح (يعنی پرورش تمرکز فکر، فعال سازی چاکراها و وانهادگی بدن) را به طور روزانه و مستمر انجام دهيم و چاره ديگری نداريم.

تمرين اين بخش:

آشنايي با خلسه سبک و ريلکس مقدماتی بدن

سعی کنید بدن خود را از پایین به بالا و از تک تک عضلات ریلکس کنید و نفس های آرام و عمیق بکشید..

 

تجربه خلسه عميق

در اين جلسه قصد داريم که تمرين مراقبه (تصوير سازی ذهنی) را به همراه ريکلس کردن بدن ادغام کرده تا کم کم تجربه بيدار ماندن ذهن و به خواب رفتن جسم (که برای برون فکنی ضروری است) را تجربه کنيد.

يکی از موانع پرواز روح (و همچنين رويابينی آگاهانه)، به خواب رفتن ذهن قبل از خوابيدن جسم است. در واقع اين اتفاقی است که هر شب رخ می دهد. اما برای برون فکنی نياز داريم که ذهن ما تا آخر عمليات، هوشيار بماند تا فلج عضلات را تجربه کنيم.

رسيدن به اين مرحله نيازمند تمرينات طولانی است.

در ابتدا ذهن عادت ندارد که ديرتر از بدن به خواب رود و آن به دليل ايجاد چنين عادتی است که ما در طول عمرمان ايجاد کرده ايم. بنابراين بهتر است که کم کم سعی کنيم تمرين ايجاد فلج عضلات (به خواب رفتن بدن و بيدار ماندن ذهن) را در خود تبديل به عادت کنيم و همواره هوشيارانه وارد مرحله خواب شويم. اين حالت با روش مستقيم ورود به روياهای آگاهانه اندکی مشترک است.

عادت دادن ذهن برای بيدار ماندن و ورود به مرحله فلج عضلات، گاهی به چند ماه تمرين نياز دارد.

در طی تمرين اين جلسه ممکن است که وارد روياهای آگاهانه شويد ولی هر بار که چنين اتفاقی افتاد، تمام صحنه های رويا را در ذهن خود محو کنيد و اجازه دهيد که در خلاء ذهنی خود و در حالت تمرکز باقی بمانيد.

قصد ما ورود به روياهای آگاهانه نيست بنابراين هر چند که ممکن است وسوسه شويد آنها را دنبال کنيد ولی به طور عمد، از آنها فاصله بگيريد و سريع آنها را محو کنيد و در رختخواب يا صندلی خود باقی بمانيد. البته با تمرين اين جلسه قرار نيست پرواز روح هم انجام دهيم. زيرا مقدمات و تمرينات بسياری برای انجام کامل برون فکنی باقی مانده است.

پس هدف از تمرين زير چيست؟

فعلا هدف، تنها رسيدن به حالت خلسه عميق و بيدار نگه داشتن ذهن و فلج عضلات است… همين.

اين که چگونه متوجه شويم به اين حالات رسيده ايم يا خير، در انتهای تمرين توضيح داده شده است.

 

 

تمرين اين جلسه:

پس از چند ساعت خواب، بيدار شويد و حتما بر روی يک صندلی بنشينيد. اگر بر روی زمين دراز بکشيد در اين صورت حتما بدون شک خوابتان خواهد برد. دليل بيدار شدن پس از چند ساعت خواب اين است که ذهن شما کمی استراحت کرده و در اثر خستگی به خواب نرود (وگرنه به دليل ظهور سريع امواج تتا که برای رويابينی اهميت دارد، نيست). البته آن قدر هم هوشيار نباشيد که نتوانيد دوباره به خواب رويد.

طوری بر صندلی بنشينيد که اعضای بدن شما کاملا امکان استراحت را داشته باشند ولی سر شما به جايي تکيه داده نشده باشد.

پس از کشيدن نفس های عميق، بدن خود را از پا گرفته تا سر، مرحله به مرحله ريلکس کنيد. برای ريلکس کردن، چند ثانيه عضلات پا را منقبض کرده و در آن حالت نگه داريد و سپس رها کنيد… همين طور به ترتيب، عضلات ران، شکم، پشت، سينه، دست ها، شانه، گردن، صورت و پشت سر….

در آخر نيز کل بدن خود را منقبض کنيد و سپس رها کرده و اجازه دهيد که کاملا وانهاده شود. حتی يک جای تنش هم در بدن شما باقی نماند و به طور ۱۰۰% وانهاده و ريلکس شده باشيد.

مرحله ريلکس بدن، بسيار بسيار مهم است. بنابراين تا آنجا که می توانيد بر اين قسمت وقت بگذاريد. هنگامی که جسم ما وانهاده باشد، ذهن نيز آسان تر متمرکز شده و سريع تر وارد خلسه می شود.

سپس، تمرين تصويرسازی ذهنی که در جلسات قبل آموختيد را انجام دهيد. يک شیء که در فضای خانه تان است را مرحله به مرحله تصويرسازی کنيد و سعی کنيد آن را همانطور که هست در ذهن خود مجسم کنيد. در حالت ورود به خلسه، ذهن ما کمتر دچار حواسپرتی می شود اما به هر حال اگر حواستان پرت شد، سريعا دوباره تصويرسازی ذهنی خود را ادامه دهيد.

کم کم وارد حالت خلسه می شويد. از نشانه های آن، کاهش تعداد تنفس و عميق تر شدن است. همچنين رفته رفته جسم خود را احساس نمی کنيد و يا کمتر حس میکنيد. هر چه قدر که می گذرد، عمل تصويرسازی ذهنی، آسان تر شده و حتی ممکن است آن را با وضوح بيشتری ببينيد.

تا اينجا در مرحله امواج مغزی آلفا هستيد و خلسه آرامش بخش را تجربه می کنيد.

اگر خوابتان نبرد و يا حواسپرتی شما را از تصويرسازی ذهنی غافل نکرده باشد، کم کم پس از چند دقيقه وارد امواج مغزی تتا می شويد. در اين حالت عضلات شما بی حرکت و سنگين می شوند و حتی اگر بخواهيد هم نمی توانيد آنها را تکان دهيد (دليلی هم ندارد که بخواهيد آنها را تکان دهيد).

از اينجا به بعد بايد کمی مراقب باشيد….

کم کم توهم های واضح شنيداری و بينايي به سراغ شما می آيند (به دليل ظهور امواج تتا) و ممکن است صداهايي را به طور واضح بشنويد و برای مثال کسی شما را صدا کند….اين ها صدای ارواح و جن نيست. بلکه تنها توهم های مربوط به ورود به امواج عميق تر مغزی هستند و بهتر است به آنها توجهی نکنيد.

همچنين ممکن است حس کنيد کسی به شما ضربه می زند و يا اينکه قادر هستيد با چشمان بسته خود، اتاقتان را ببنيد که باز هم تنها توهم ذهنی هستند و بخشی از رويا هستند. به هيچ وجه تمرکز فکر خود را از تصويرسازی ذهنی به سمت اين چيزها معطوف نکنيد و سريعا آنها را محو کنيد.

اگر حس کرديد که وارد روياهای آگاهانه شديد و از صندلی خود بلند شده ايد و يا مثلا در جنگلی هستيد باز هم سريع آن تصوير را از بين ببريد و خواهيد ديد که همچنان بر روی صندلی هستيد.

پس از چند دقيقه ممکن است احساس لرزش و ارتعاش را در بدن خود حس کنيد که مربوط به جسم انرژيکی شماست و آماده برون فکنی است. فعلا قرار نيست که برون فکنی انجام دهيم بنابراين تمرين را تا همين مرحله متوقف کنيد و به هيچ وجه چاکراهای خود را تحريک نکنيد. قبل از پرواز روح کامل، چيزهای بسياری لازم است که تمرين کنيد. بنابراين تمرين اين جلسه را تا همين جا انجام داده و به رختخواب خود برگرديد.

اگر در دفعات اول، خوابتان برد و يا نتوانستيد تا مرحله آخر پيش برويد در اين صورت بايد بدانيد که اين امر کاملا عادی است. ۱۰۰% عادی…. به همين دليل، لازم است که اين تمرين را به طور مرتب تا چند ماه انجام دهيد تا نتيجه بگيريد. در طی اين چند ماه هم لازم است که بر بخش های ديگر مورد نياز پرواز روح (افزايش تمرکز فکر و کار بر چاکراها و کندالينی) کار کنيد.

نکته خارج از موضوع=

هر چند که لازم نيست که اين مسئله توجه کنيد ولی هنگامی که در حالت خلسه به تصويرسازی ذهنی مشغول می شويد و شیء مورد نظر خود را تجسم می کنيد، ممکن است حس کنيد که بر چشم سوم شما (پيشانی بين دو ابرو) فشار می آيد و يا انواری را به صورت خيلی سريع و گذرا (مانند رعد و برق) تجربه می کنيد.

در حالت خلسه و خواب، انرژی بسياری وارد چشم سوم می شود (به دليل از بين رفتن موانع ذهنی و افزايش سياليت انرژی) که با تمرين تصويرسازی ذهنی، اين انرژی بيشتر از قبل وارد اين چاکرا می شود. بنابراين اين تمرين می تواند به نوعی به منظور باز کردن چشم سوم نيز به کار رود. به طوری که حالت فوق (ديدن فلشی از نور برای کمتر از يک ثانيه و ارتعاش چشم سوم) ممکن است در طی روز و در هنگام بيداری، بدون آنکه عمل تصويرسازی ذهنی را انجام دهيد، رخ دهد.

البته هدف ما در اين جلسات، رسيدن به چنين چيزی نيست بنابراين سعی کنيد خيلی هم به آن فکر نکنيد و خود تمرين برايتان مهم باشد.

 

آشنايي با موجودات غير فيزيکی در هنگام پرواز روح

در اين جلسه تنها به بحث تئوری پيرامون موجودات غير فيزيکی که در پرواز روح با آنها رو به رو می شويم می پردازيم.

در جلسات بعد، روش محافظت خود در برابر آنها و نيز کمک خواستن از برخی ديگر، آورده خواهد شد.

بر خلاف رويابينی آگاهانه، موجوداتی که در پرواز روح با آنها رو به رو می شويم، حقيقی بوده و ماهيتی جدا از ذهن ما دارند. در واقع اين موجودات در حالتی که ما برون فکنی نمی کنيم نيز به طور مستقل زندگی می کنند. منتها اين ما هستيم که پس از خروج از بدن، به دنيای آنها وارد می شويم.

موجودات غير فيزيکی که ما در هنگام سفر پرواز روح با آنها رو به رو می شويم به چند دسته تقسيم می شوند:

۱- موجودات متعلق به جهان های پست با ارتعاشات پايين

غالب اين موجودات، از همان ابتدای برون فکنی، سعی در مزاحمت در انجام موفق آميز عمل ما می شوند. برای مثال ممکن است در حين فعال سازی چاکراها، در مسيرهای انرژيکی ما مداخله کرده و مانع از عبور انرژی کندالينی به چاکراهای فوقانی شوند.

همچنين ممکن است در هنگام فلج عضلات و نيز پس از خروج از جسم، با چهره های وحشتناکی از اين موجودات مواجه شويم.

ممکن است شما نيز با موجوداتی از دسته جهان های پست مشابه اين تصاوير و يا کاملا متفاوت مواجه شويد.

در اولين دفعات پرواز روح، هميشه مراقب بودم که سپر دفاعی را ايجاد کنم. ولی پس از چند بار برون فکنی، با خودم گفتم ديگر نيازی نيست چنين کاری را انجام دهم. اصلا شايد اين موجودات به سراغم نيايند.

ولی متاسفانه بعد از آنکه از جسم خود بيرون آمدم و در فضای اتاق کمی راه رفتم، موجودی سياه رنگ و بسيار قد بلند با چشمانی قرمز و سری کلاه مانند را در مقابلم ديدم.

اين موجود، ظاهرا موجود معروفی در جهان های روحی است و اصطلاحا به آن shadow-hood گفته می شود.

هر چند که اين موجود، رفتاری بسيار آرام و صبورانه داشت ولی به دليل زير، بهتر است که از آنها دوری کرد:

اين موجودات شديدا انرژی های ما را می بلعند و بدين ترتيب از ما تغذيه می کنند. همچنين با ايجاد ترس و وحشت در ما، مانع انجام سفری لذت بخش در عالم روحی می شوند. با از دست رفتن انرژی چاکرای ما توسط آنها، فورا به داخل بدن خود کشيده شده و احساس خستگی خواهيم کرد.

موجودات سياه رنگ مشابه تصوير، در عوالم روحی بسيار هستند و همه آنها متعلق به دسته گيرنده انرژی نيستند و می توانند به دسته های ديگری که در زير اشاره می شود تعلق داشته باشند.

۲- جن های معمولی

جن ها از نزديک ترين موجودات غيرفيزيکی به ما هستند. حتی گاهی در رويابينی آگاهانه هم به راحتی به در ذهن ما وارد شده و با ما ارتباط بر قرار می کنند.

گاهی جن ها را با موجودات پست با ارتعاش پايين اشتباه می گيرند. هر چند ممکن است که شکل ظاهری آنها شبيه هم باشند ولی جن ها تمايلی برای بلعيدن انرژی ما ندارند. ارتباط با آنها موجب خستگی ما نمی شود. صحبت با آنها بسيار دلنشين و حکمت آموز است.

تا به حال تجربه زيادی در مورد رويارويي با شياطين نداشتم و جن هايي که در پرواز روح در داخل خانه ام ديده ام، جن های معمولی و بی آزار بودن. در داخل چشمان همه آنها، نوعی حس شعف ديده می شود. همچنين رفتار آنها کمی کودکانه و شوخ طبعانه است. آنها تشنه محبت انسان ها به آنها هستند. به همين دليل کمی ترحم انگيز به نظر می رسند.

يک بار، يک جن مونث را در فضای خانه ام ديدم و با او صحبت کردم. مکالمه بين من و او خيلی کوتاه بود و طوری گرم و محبت آميز صحبت می کرد که انگار سال هاست که مرا می شناسد.

معمولاً اين جن ها نه تنها بی آزار هستند و بلکه می توانند دوستان خوبی نيز برای ما باشند.

۳- جن های حمله کننده

اين جن ها از موذی ترين موجوداتی هستند که ممکن است با آنها رو به رو شويم. آنها می توانند در کنار موجوداتی که در ابتدای برون فکنی موجب اختلال در انجام عمل ما می شوند، حضور داشته باشند.

رفتارها آنها با خانم ها و آقايانی که پرواز روح می کنند متفاوت بوده ولی در هر صورت آزار دهنده هستند. آنها ممکن است تعارض های غير اخلاقی، ايجاد رعب و وحشت و حتی حمله به بدن اختری افراد را انجام دهند.

افراد مورد هدف می توانند حس خفيف درد را به صورت افزايش ارتعاش انرژی در محل درد که کمی آزار دهنده است حس کنند. با اين حال، جسم فيزيکی آنها کاملا ايمن است.

طبق مشاهدات شخصی ام، آنها معمولا چهرهای خيلی خوفناکی ندارن و تنها رفتارهای راديکالی و خشونت آميز و تحقير کننده از خود بروز می دهند.

۴- شياطين

هر چند بسيار کم با آنها مواجه شدم ولی آنها نيز چندين رفتار را از خود بروز می دهند:

الف) گاهی در حالتی بسيار ملايم و مهربان ظاهر شده و سعی در کمک کردن و نصيحت کردن ما بر می آيند. اما چيزی که در انتها برداشت می شود، گمراهی محض است. بنابراين بهتر است که گول ظاهر دلفريبانه آنها را نخوريد و از آنها نيز دوری کنيد.

يک بار يکی از آنها خودش را به من رساند و کمی رفتارهای شوخ طبعانه داشت. مکالمه ای را با من داشت که متاسفانه خيلی چيزی پس از بازگشت به بدنم در ذهنم نبود. موقع مکالمه، اون کلاهش را برداشت و وقتی ديدم چشمای اون پر از غم و نااميدی هست، کمی خجالت کشيد و درباره اون کلاه رو روی سرش و چشماش کشيد. به خاطر برخی رفتارهای عجيبش مجبور شدم که از او فاصله بگيرم.

ب‌) برخی شياطين، موجوداتی بسيار متکبر و غيرقابل پيش بينی هستند و در بسياری اوقات موجب غافل گيری ما می شوند. گاهی هم به طور علنی، رفتارهای خشونت آميزی را به ما معطوف می دارند که تنها چکيده ای از نفرت آنها به ما است. يک بار در عالم روحی در حال گذر از کوچه ای بودم که ناگهان شياطينی پاره های آتش به من و اطرافيانی که در اونجا حضور دارن پرتاب می کردند.

۵- راهنماهای معنوی ما راهنماهای ما در سفر پرواز روح می تواند از هر نوع موجوداتی باشند. فرشته….جن…ساير موجودات عوالم ديگر و حتی انسان های متوفی و گاهی روح افراد زنده که به درجات بالای معنوی رسيده و قادر اند در پرواز روح به ما در مورد مسائل مادی و معنوی راهنمايي رسانند.

تا به حال فقط دو نوع راهنما را در حالت برون فکنی ديده ام: يکی که ظاهرا جن هست (شکل زير) و دو نفر انسان. تاکنون در مورد مسائل بسيار حياتی در زندگی از آنها کمک گرفته ام و عمل به توصيه های آنها بسيار سودمند بوده است.

اين راهنماها حتی در هنگام ابتدای پرواز روح هم به ما کمک می کنند تا بهتر بتوانيم از جسم خود خارج شويم. همچنين ارتباط با آنها می تواند از بسياری از خطرات اين سفر معنوی بکاهد. علاوه بر آن، معمولاً ما را به چيزهايي نشان میدهند که فايده دنيوی و معنوی برايمان داشته باشد.

۶- ارواح

هر چند که تا به حال در طی برون فکنی با ارواح ارتباطی نداشته ام و آنها را نديده ام ولی برخی ديگر از افراد، هم با ارواح مردگان و هم با ارواح کسانی که خوابيده اند و به طور غيرآگاهانه وارد جهان های ديگر شده اند، ارتباط داشته اند.

هر چند ملاقات با آنها در جهان هايي با ارتعاشات خاص صورت می گيرد ولی کسانی بوده اند که ادعا کرده اند ارواح بستگان فوت شده خود را در داخل منزلشان در هنگام پرواز روح رويت کرده اند. اين ارواح معمولا از درجات روحی پايينی برخوردار هستند (البته استئنائا ممکن است ارواح افراد پاک نيز بنا به ماموريت خود و نيز کمک به ما به طور موقتی به جهان های پايينتر سفر کنند).

۷- موجودات عالی با ارتعاشات بالا مانند فرشتگان

اين موجودات هر چند که دارای ارتعاشات بسيار بالا بوده و متعلق به جهان های علوی هستند ولی می توانند به راحتی بنا به ماموريت خود به جهان های پست نيز سفر کنند. در واقع هر موجودی می تواند به دنياهای با ارتعاشات پايين تر خود سفر کند ولی برعکس آن ممکن نيست.

ارتباط با آنها می تواند راهگشای بسياری از مشکلات ما در زندگی دنيوی و معنوی ما باشد. با اين دسته از موجودات خيلی برخورد نداشته ام و اگر تجربه ای از آنها پيدا کردم حتما به اشتراک خواهم گذاشت.

 

 

همان طور که در جلسه دوم اشاره شد، يکی از اصول پايه ای پرواز روح (که در رويابينی ديده نمی شود)، کار بر چاکراهای اصلی و فرعی بدن است. در واقع ما قرار است که پس از ريکلس بدن و انجام تمرکز فکر، سيستم انرژیکی خود را فعال کرده تا به وسيله آن، جسم ثانويه انرژيکی از طريق يکی از چاکراها (معمولا چاکرای سوم) به بيرون از جسم فيزيکی ما فرستاده شده و ما پس از انتقال آگاهی و کالبد اختری به داخل آن، موفق به پرواز روح شويم.

اگر چاکراهای ما فعال نباشند در اين صورت ساخت چنين بدن انرژيکی محال است. وجود هر گونه موانع انرژی در ناحيه بدن انرژی (خصوصا در چاکراهای اصلی و فرعی بدن) مانع از برون فکنی موفق ما می شود.

همچنين فعال بودن چاکراهای بدن بدين دليل ضروری است که قرار است پس از تجربه برون فکنی، انرژی مورد نياز برای تغذيه کالبدهای ما در بيرون از بدن، از طريق طناب نقره ای، به وسيله همين چاکراها تامين شود. اگر ميزان فعاليت آنها پايين باشد در اين صورت يا کيفيت تجربه برون فکنی پايين بوده و تصاوير، محو و غير شفاف هستند و يا خيلی زود دوباره به کالبد فيزيکی خود باز می گرديم.

در هنگام پديده تجربه نزديک به مرگ نيز، چاکراهای ما به شدت فعال می شوند و آماده برون فکنی کالبد اختری برای پذيرش آگاهی ما و مرگ دائمی هستند (البته تفاوت آن با مرگ اين است که با مردن، طناب نقره ای برای هميشه پاره شده و ديگر ارتباط تغذيه ای بين بدن انرژی ساخته شده و چاکراهای بدن به طور کامل قطع می شود. به همين دليل پس از چند روز، کالبد انرژيکی افراد متوفی يا مرده، متلاشی می شود. همين طور بقيه کالبدهای اوليه آن).

و اما تمرين اين جلسه:

تمرينات فعال سازی چاکراهای بدن انرژيکی سايت به دو دسته تمرينات مقدماتی و پيشرفته تقسيم می شوند. در تمرين مقدماتی، پاک سازی چاکراهای اصلی به طور ملايم توسط نور سفيد رنگ (که از تاج سر وارد می شود) صورت می گيرد. در جلسات بعد، در مورد تمرينات پيشرفته فعال سازی چاکراهای اصلی و فرعی و بيداری کندالينی صحبت خواهد شد.

لازم به ذکر است که منظور از فعال سازی چاکراها در مبحث پرواز روح، تنها چاکراهای مربوط به بدن انرژيکی (کالبد دوم) است. همان طور که می دانيد ما دارای هفت بدن هستيم و هر کدام از آنها (به جز کالبد فيزيکی) دارای ۷ چاکرای مجزا هستند.

دقت کنيد که محل چاکراها در آيين ها و مکاتب مختلف، متفاوت است. برخی آنها را تنها بر روی ستون فقرات و برخی در جلوی بدن می دانند. طبق کامل ترين تعاليم مربوط به چاکراها که در سيستم های انرژی درمانی پيشرفته نيز استفاده می شود، ما نه تنها در جلوی بدن، بلکه بر روی ستون فقرات نيز دارای چاکراهای اصلی هستيم (البته به جز چاکرای اول و هفتم که مثنی ندارند).

 

عمل بسيار مهمی که لازم است قبل از هر بار اقدام به برون فکنی کالبد اختری (ولو در حد تمرين) و همچنين رويابينی آگاهانه انجام شود، روش های دفاعی است. ما در فضای بی کران آفرينش تنها موجود ذی حيات نبوده و مسلما در جهان های موازی و غير موازی با ما، موجوداتی ذی شعور و جدای از گستره آگاهی ما در حال زندگی کردن هستند.

نمی توان گفت که تمام آنها رابطه ای دوستانه با انسان دارند و حتی بسياری از آنها طبق آموزه های اديان ابراهيمی و آيين های شرقی و حتی تعليمات غير الهی (نه ضد الهی) و شمنيسم ممکن است دارای درجاتی از خصومت با نوع بشر بوده و در سفرهای معنوی آنها اختلال ايجاد کنند.

اگر ما در امورات روزمره خود نيز دچار حملات مختلف روحی از طرف آنها (کمترين آنها وسوسه از طرف همزاد جنی برای گمراهی ما) می شويم پس در هنگام تجربه مسائل مربوط به حالات فراآگاهی و تجربيات عميق روحی مانند پرواز روح و رويابينی نيز مسلما دچار اختلال از ناحيه آنها خواهيم شد.

مثال های چنين حالاتی را بسيار شنيده ايد. برای مثال، استاد Pritchard در سال ۲۰۰۱ ماجرايي را از قول خود در مورد تاثير موجودات نامرئی بر روند برون فکنی کالبد اختری تعريف کرده است. او در حالی که تمام مقدمات مربوط به پرواز روح مانند ريلکس کردن بدن، پاک کردن ذهن از حواسپرتی و تحريک انرژی کندالينی را انجام داده بود متوجه شد که موجودی سياه رنگ در حال دستکاری سيستم انرژی او در ناحيه ابتدای مسير کندالينی است و اجازه نمی دهد که جريان انرژی مورد نياز برای پرواز روح در بدنش به حرکت در آيد.

از آنجا بود که با روشهای ايجاد سپر دفاعی توانست تا حد زيادی از دخالت های منفی موجودات نامرئی يا غير ارگانيک جلوگيری کند.

اما ايجاد اين روش سپر دفاعی چگونه است؟

حالات مختلفی برای ايجاد آن وجود دارد مانند:

بعد از ريلکس کردن بدن و تحريک کندالينی (که در جلسات بعد در مورد آن صحبت خواهد شد)، تصور کنيد که نوری پر ارتعاش و سفيد رنگ از ناحيه چاکرای هفتم وارد بدن شما شده و تک تک سلول های شما را مورد ارتعاش قرار می دهد و در نهايت از پاها خارج می شود. اين حالت موجب ايجاد سپری قوی در برابر حمله موجودات نامرئی و عدم تغذيه انرژی از شما توسط آنها می شود.

همچنين بسياری از موجودات پست از نور سفيد متنفر هستند و ديدن آن برای آنها مانند خيره شدن به نور خورشيد است که مسلما موجب آزار می شود. اين کار را قبل از خواب و رويابينی هم انجام دهيد زيرا اين موجودات همان طور که در بيداری و پرواز روح مزاحم ما می شوند در حالت خواب و رويا هم می توانند به راحتی به ما نفوذ کنند.

در اديان مختلف، ممکن است از حرزها و دعاها برای ايجاد سپر دفاعی استفاده شود. برای مثال در مسيحيت، از صليب و ذکر بخش هايي از انجيل و در اسلام می توان از آيه الکرسی و ۴ قل استفاده کرد. در يهوديت نيز علاوه بر ذکرهای مقدس، از نماد هايي چون رسم ستاره داوود با حرکات مخصوص بدن نيز استفاده می شود.

اينها موارد لازم برای قبل از اقدام به پرواز روح و رويابينی هستند که می تواند از ايجاد اخلالات موجودات نامرئی در بدو تمرين و همچنين در طول تجريات فرا آگاهی تا حد زيادی جلوگيری کرد.

اما پس از برون فکنی کالبد اختری و رويابينی چه؟ اگر در آن هنگام دچار مشکل شديم چه کار کنيم؟ اصلا چرا در هنگام رويابينی هم بايد روش های دفاعی را به کار برد؟ مگر همه روياها در ذهن ما تشکيل نمی شوند و حاصل تبادل اطلاعات با ناخود آگاه نيستند؟

طبق تجربيات رويابين های بزرگ (افرادی که بيش از ۲۰ سال تجربه رويابينی آگاهانه دارند) ما در خواب هم تنها نيستيم. درست است که بيشتر قلمروهای آن را توسط ناخودآگاه خود می سازيم و داخل ذهن ما است ولی آيا حتی در بيداری هم ذهن ما ۱۰۰% اطلاعات خودمان را پردازش می کند؟ خير…. وسوسه شياطين، الهامات فرشتگان نگهبان و توصيه های راه گشاي راهنماهای معنوی ما در هر ثانيه با ذهن ما کنش و واکنش دارد. اين ارتباطات در هنگام رويابينی (و همين طور پرواز روح) به شديد ترين حالت خود می رسد و به شکل واضح تر و تسهيل شده تری ديده می شود زيرا دنيايي که در آن قرار می گيريم بسيار سيال و روان و آماده شکل پذيری است.

گاهی در رويابينی آگاهانه با موجوداتی رو به رو می شويم که حتی اگر بخواهيم از آنها بگريزيم نيز امکان ندارد چون در قلمروی آنها قرار گرفته ايم. ما شايد بتوانيم قلمروی ذهنی خود را به راحتی در حالت رويابينی تحت تاثير قرار دهيم ولی ميدانی که آنها ايجاد کرده اند، منطقه ای است که ديگر تحت کنترل ما نيست و تنها ناخواسته يا خواسته به آنجا دعوت شده ايم. اين حالت هميشه منفی نيست و گاهی از طرف راهنماهای معنوی ما است.

(راهنماهای معنوی موجوداتی هستند که وظيفه ارشاد و راهنمايي دنيوی و روحی ما را (چه در بيداری، چه خواب و چه در هنگام پرواز روح و مرگ) بر عهده داشته و معمولا بايد از طرف ما دعوت شوند تا به راحتی بتوانند به ما کمک کنند و معمولا هيچ گاه کمکی را به ما تحميل نمی کنند)

ايجاد روش های دفاعی امکان اسير شدن در قلمروهای منفی را به شدت کاهش می دهد.

و اما ادامه بحث در مورد روش های دفاعی در هنگام رويابينی و پرواز روح:

هر چند که گفته می شود در هنگام مواجه با موجودات ناخواسته (اگر بخشی از ناخود آگاه ما نباشند) از روش هايي چون تغيير شکل به موجودی قوی تر و يا اراده ايجاد يک شمشير و سلاح دفاعی برای مبارزه با آنها استفاده کنيد ولی تجربه شخصی ام نشان داده که بهترين حالت مقابله با آنها، ايجاد عشق بدون قيد و شرط در داخل قلب و فرستادن اين انرژی عشق به آنها است.

اين کار نه تنها باعث افزايش ارتعاشات ما و ورودمان به جهان های متعالی تر می شود بلکه در اکثر مواقع موجب به زانو در آوردن آن موجود متخاصم می شود. حتی گاهی اگر آن موجود تسليم اين عشق نشود موجب می شود که سريع فرار کند همان طور که از نور سفيد فرار می کند.

هر چه قدر که عشق کمتر باشد، ترس چيره می شود و هر چه قدر هم که ترس بيشتر شد ارتعاشات ما پايين رفته و به جهان های پست منتقل می شويم و يا موجوداتی هم فرکانس خود را جلب می کنيم و آسيب پذير خواهيم بود.

روش ديگر که خيلی از آن استفاده می کنم فرار کردن است. مسلما اگر پای تعارض غير اخلاقی از جانب آنها در ميان باشد، فرستادن عشق به آنها همه چيز را حتی بدتر هم می کند. بنابراين می توان با اراده کردن به رفتن به مکانی جديد يا افزايش ارتعاشات و يا تحريک جريان کندالينی از آنها فرار کرده و به جهانی با ارتعاشات ملکوتی تر منتقل شويم.

در رويابينی اين کار ممکن است با تصور مکانی جديد ميسر باشد ولی در پرواز روح اين امر معمولا تنها با تغيير فرکانس و ارتعاشات ما است زيرا جهان هايي که به آن سفر می کنيم ذهنی نيستند و بر اساس ارتعاش تقسيم بندی می شوند. اگر در رويابينی به حالتی بر خورديم که نتوانيم صحنه جديد را ايجاد کنيم، می توانيم اين کار را با ادغام ايجاد تصوير ذهنی جديد و افزايش ارتعاش انرژی کندالينی انجام دهيم. زيرا آگاهی ذهنی به شدت تحت تاثير ميزان انرژی است.

اما گاهی پيش می آيد که ما مشکل حمله موجودات نامرئی را نداريم و همه چيز به ظاهر خوب پيش می رود. کسی کاری به ما ندارد و حتی با لبخند و حالت نصيحت گر به ما نزديک می شوند. اين حالت حتی از مورد حمله قرار گرفتن هم خطرناک تر است. زيرا تشخيص دوست و دشمن در اين حالت بسيار سخت است و به راحتی می توانند با زبان منطق و برهان و دليل ما را دچار انحرافات معنوی کنند.

برای مثال رهبران بوديسم مسلما در ميزان آگاهی ذهنی و کار با انرژی مهارت بسيار حيرت انگيزی دارند ولی دچار انحرافات عقيدتی بسيار آشکاری چون اعتقاد به تناسخ و حلول روح به جسم فيزيکی ديگر پس از مرگ و عدم اعتقاد به معاد هستند. مسلما هيچ موجود غير ارگانيکی نمی تواند به آنها حمله کند چون در کمتر از يک ثانيه آن را فروکش می کنند.

ولی آيا پيچيدگی شيطان همين قدر است؟ برای هر کس متناسب با درجه روحی اش، فريب روحی روانی متفاوتی وجود دارد. اگر موجودات نامرئی نتوانند با روش های حمله و دزديدن انرزی مانع ما شوند به راحتی می توانند با ايجاد انواع اعتقادات کاذب ما را دچار تزلزل شديد کنند. اما چاره آن چيست؟

استفاده از راهنمايان معنوی….اين راهنماها اجازه نمی دهند که هر باوری به ذهن ما وارد شود و يا با هر کسی در حالت رويابينی و پرواز روح ملاقات کنيم. در واقع با دعوت از آنها برای کمک به ما، سفر معنوی ما هم ايمن تر شده و از فيلترهای بسيار دقيقی خواهد گذشت.

علاوه بر اين می توان از آنها در حين تمرينات هم استفاده کرد. اولين تجربه برون فکنی ام با کمک راهنماهای معنوی ام بود. هيچ وقت آنها را نديده بودم و فقط قصد کردم که اگر وجود دارند بهم کمک کنند و چنان اثری بر پيشرفت تمريناتم گذاشتند که به هيچ وجه بدون وجود آنها امکان پذير نبود.

بنابراين چه در آغاز برون فکنی و رويابينی و چه در مراحل تجربه آنها، حتما راهنماهای معنوی خود را به سمت خودتان بخوانيد. تا آنها را صدا نکنيد جلو نخواهند آمد. ممکن است روزی بتوانيد با آنها در هنگام خلسه و رويابينی آگاهانه و پرواز روح نيز به طور رو در رو ملاقات کنيد. کمک خواستن از شخصيتهای مذهبی در همه اديان و آيينها در هنگام پرواز روح نيز امری رايج است بنابراين برای داشتن سفری امن، آنها را فراموش نکنيد…

 

مراقبه پيشرفته به منظور برون فکنی کالبد اختری

مباحثی که در جلسات گذشته به آنها اشاره شد، تمرينات پايه ای سه عنصر مهم پرواز روح يعنی مراقبه، وانهادگی و کار با انرژی بودند. در اين جلسه و در طی مباحث بعدی، به تمرينات پيشرفته هر کدام از آنها اشاره می شود.

مراقبه پيشرفته

همانطور که قبلا اشاره شد، تمرکز فکر ۱۰۰% مهمترين کليد موفقيت در برون فکنی کالبد اختری است. در واقع اين بخش يکی از سخترين و زمان برترين مراحل آن است. به دليل داشتن ذهنی که مدام دچار حواسپرتی شده و در تجريبات روزانه غوطه ور می شود ايجاد حالت مراقبه در ابتدا کمی دشوار است.

تمرکز فکر نه تنها باعث تقويت ميدان الکترومغناطيسی بدن، بلکه موجب از بين رفتن مانع فکری بين چاکرای تاج و پرانا (انرژی حيات) شده و آن انرژی به راحتی می تواند وارد بدن شود و کالبد انرژيکی ما را شارژ کند.

گاهی ممکن است در طی مراقبه حس کرده باشيد که بدنتان بزرگ تر شده و به اندازه اتاق در آمده است و يا در مکانی بالاتر از جسم خود هستيد که اين ها نوعی شارژ بدن انرژيکی توسط پرانا (و نه کندالينی) و جدايي کالبد اختری بوده و حالت خروج از بدن (Out Of Body Experience) را ايجاد می کنند.

علاوه بر آن، با حفظ تمرکز فکر، امواج مغزی به سطوح پايين تری انتقال يافته و به حالت خلسه نزديک تر می شوند. اما چگونه بتوانيم با توجه به زمان اندک خود و زندگی روزمره شلوغ در کوتاه ترين زمان (چند ماه يا بيشتر) قادر به ايجاد تمرکز فکر ۱۰۰% شويم؟ مسلما ما نمی توانيم مانند يک راهب در روز ساعت ها و برای سالها مراقبه کنيم تا به چنين درجه ای برسيم.

برای پرورش تمرکز فکر راه کارهای ساده ای در زير ارائه می شود که موجب نظم دادن به ذهن و انجام راحت تر تمرينات می شود:

اولين تمرين اين است که در روز حداقل نيم ساعت مراقبه بر جريان تنفس را به اين شکل انجام دهيد. کاغذ سفيد و بدون خطی را برداشته و اعداد ۱ تا ۱۰۰ را بر روی آن بنويسيد. سپس به هر عدد نگاه کرده و عمل تنفس را انجام دهيد و بيشتر حواستان به تنفستان باشد. اگر در طی آن حواستان پرت نشد، به سراغ عدد بعدی برويد. سعی کنيد افکاری که در آنها مکالمه وجود دارد و از نوع گفتاری است را از ذهن خود بيرون کنيد. اگر مثلا در هنگام نگاه کردن به عدد ۱۰ حواستان پرت شد و سرگرم گفتگو های درونی شديد در اين صورت دوباره به عدد يک برگرديد. وقتی آن ۱۰۰ تا تمام شد (که برای اين کار به چند ماه و گاهی چند سال تمرين نياز است) دوباره به عدد يک برگرديد و اين کار را آن قدر ادامه دهيد تا آن نيم ساعت تمام شود.

به اين شيوه ذهن به دليل وجود نظم عددی بهتر قادر به حفظ تمرکز است. زيرا برای مثال اگر به خود بگوييد که کل آن نيم ساعت را تمرکز می کنيد در اين صورت ذهن از همان ابتدا احساس بی حوصلگی و خستگی خواهد کرد. در واقع اعداد کمک می کنند که ذهن دارای نظم شده و انجام مراقبه به دليل وجود چهارچوب زمانی راحت تر است. فعلا حتما اعداد روی کاغذ باشند و آنها را در دلتان نگوييد.

نکته مهم ديگر اين که در مراقبه اصلی شاماتا، ريتم تنفس نبايد تغيير کند و همان ريتم طبيعی تنفس ما باشد. اما برای مراقبه مربوط به پرواز روح چون قرار است که به حالت خلسه و حالت خواب طبيعی بدن شويم، تنفس شما بايد اندکی عميق تر و طولانی تر از حالت عادی باشد. با اين کار ذهن سريعا آرامش می گيرد. علاوه بر آن، فلج عضلات رابطه مستقيمی با عمق تنفس ما دارد. هر چه قدر که عميق تر و به حالت تنفس هنگام خواب نزديک تر باشد، بعدها راحت تر می توان فلج عضلات را ايجاد کرد.

البته فعلا نيازی نيست که به حالت وانهادگی برويد و اين مراقبه را در حالت نشسته و … هم می توان انجام داد و فعلا هدف پرواز روح نيست چون اتفاق نخواهد افتاد و تنها قرار است تمرکز فکر را پرورش دهيم.

برای ساير اوقات روز نيز سعی کنيد تا آنجا که می توانيد از ميزان فکر کردن در فضای درونی بپرهيزيد و از فضای ذهن فاصله بگيريد. برای مثال اگر در هنگام پياده روی هستيد از مراقبه مخصوص به آن استفاده کنيد و تنها به قدم های خود مراقبه کنيد. حس فيزيکی برداشتن قدم ها و گذاشتن آنها روی زمين را احساس کنيد. اگردر حال غذا خوردن هستيد به ذهن اجازه ندهيد که به چيزهای ديگر فکر کند و مثلا به غذای داخل بشقاب نگاه کنيد. ذرات غذا چه رنگی هستند؟ چه اندازه ای هستند؟ فاصله آنها نسبت به هم چگونه است؟

يا اگر در مطب دکتر هستيد به جای نگاه کردن زير چشمی به اطرافيان و ايجاد قضاوت ذهنی در مورد آنها، تنها به اشياء مانند موزاييک کف مطب نگاه کنيد. چه رنگی است؟ چه نقش های محوی بر روی آنها قرار دارد؟ يا ساير اجسام. هر چند که اين حالت مراقبه تمرکز فکر نيست چون به بيش از يک چيز توجه می شود ولی حداقل به شما می آموزد که چگونه از گفتگوهای ذهنی فرار کنيد و اين کمک بسياری بزرگی به مراقبه اصلی ۳۰ دقيقه ای شما می کند.

هر فکر اضافی و حواسپرتی که به سراغ شما می آيد شما را يک قدم از پرواز روح دور می کند. بنابراين اين مسئله کم کم برايتان حياتی باشد که بتوانيد به نحو احسنت مراحل بالا را انجام دهيد. البته اگر در ماه های اول کمی نتايج مورد رضايت نبود به هيچ عنوان تعجب نکنيد. ترک عادت چندين ساله ذهن که همان حواسپرتی است به زمان طولانی نياز دارد. با هر بار مراقبه، شما به صورت خيلی عمقی و نامحسوس در حال تغييرات بسيار بزرگ در سيستم ذهنی و انرژيکی خود هستيد و ديدن نتايج بارز آن نياز به جمع شدن آن اثرات و گذشت زمان دارد. در واقع شايد بعد از چند مدت ببينيد که خيلی تمرکز فکر شما تغيير نکرده ولی از لحاظ روحی روانی آدم جديدی شديد. چيزهايی که در گذشته شما را آزار می داد ديگر نگران کننده نيستند و به مشکلاتی که قبلا تصورش هم برای شما محال بود اکنون تنها به آنها لبخند می زنيد. ديگر دچار استرس و دلشوره نمی شويد.

اينها همان اثرات مراقبه شما بوده اند. اگر پرواز روح واقعی در هنگام مرگ رخ می دهد و مربوط به زمانی است که دنيا از دست ما می رود، پرواز روحی که ما به طور ارادی ايجاد می کنيم نيز در نتيجه دل کندن از اين دنيا و حفظ آرامش در هر شرايط نامساعد زندگی است. موتوا قبل ان تموتوا. (بميريد قبل از آنکه ميرانده شويد).

اگر فکر می کنيد که هنوز چيزی در دنيا شما را آزار می دهد، در اين صورت يعنی شما در مراقبه کامل نشده ايد و پرواز روح هم اتفاق نخواهد افتاد. چون چيزهای آزار دهنده زندگی همان قدر به معنی حواسپرتی هستند که شنيدن شکستن يک بشقاب، همان. برای ذهن مراقبه گر، اين چيزها معنا ندارد و با اراده می تواند تحت هر شرايطی به حالت تمرکز فکر بازگردد.

 

خواب و رویا

مديتيشن حمامِ صوتى

اخطار کائنات

رايحه درمانى

شیطان پرستی

معنويت

عالی بود ممنونم فقط من تا حالا جایی راجع به بخش سپر دفاعی و شیطان و فرشته و جن … نخوانده بودم واقعا اگر باشند جالب است سفری هیجانی ای در پیش داریم من بعد از دو ماه تمرین تازه تونستم جسم اختری ام رو از بدنم جدا کنم که خلی لذت بخش و جالبه اولین بار هم صدا هایی میشنیدم هنگام خارج شدن صدایی مثل تغییر فرکانس جالب بود وقتی از جسمم بیرون اومدم همه اطراف شفاف بود عالمی دیگه ای بود ترس تنهایی گرفتم و نتونستم خوب کنترل کنم ساعت ۴ صبح بود که انجام دادم ولی واقعا… بیشتر »

من یک بار انجام دادم با اهنگ ملایم ولی لرزش نمیزاره برم بیرون استرس کمی دارم ولی میلرزم

جدی این اتفاق میوفته؟؟

سلام استاد .من نزدیک یک سال هست که با کتاب دینامیک اختری کار کرم و انرژی رو در تمام نقات بدن حرکت میدم هم درچاکراهای فرعیو اصلیمشکلی که من دارم وقتی فرکانس عوض میشه و بدنم رو احساس نمی کنم و صداها و ارتعاشات رو حس میکنم و میخام به حالت خلسه برم تپش قلبم زیاد میشه و مانع از ورود ب حالت خلسه میشه . فکر کنم از تمرکز باشه.ممنون میشم راهنمایی کنید. سپاس از زحماتتون.

تپش قلب مال فعالیت بالای چاکرای قلبه و تو پرواز روح رایج هست. اگه به اون ارتعاشات و تپش و صداها توجه کنید سریع به بدنتون برمیگردید. باید اون قدر تمرین کنید تا تمرکزتون به هم نریزه.

سپاسگذارم از جوابتون

سلام دوست عزیز در قلبت کینه وجود داره .باید تمامی افراد زندگی تون بودن رو ببخشید و براشون عشق بفرستید طپش قلب از بین میره

دقیقا ننوشتی به چه صورتی بعد کسب این تواناییها واقعا به چه روشی میتوان بروفکنی کرد فقط موارد لازم جهت برونفکنی را توضیح دادید

این آموزش ادامه داره. بعدا تکمیل میکنم. هنوز فایلهاش آماده نشده

سلام . استاد ارجمند از بچگی این توانایی رو دارم ولی همیشه بهم حمله میشه قبل بالا رفتن و بر میگردم . تو بیداری هم دور رو برم پره . تو روز روشن هم همش چشما دنبالمن . شبا راحتتر میبینم خاکین قدشون کوتاهه. ی سری فرشته های نگهبان رو صدا زدم با سپر های طلایی اومدن ی قوقایی شد . دیگه بعد اون نتونستم به حرف فرشته ها گوش کنم.ازم دور شدن اوضاع بدتر شد .شبا غذاهای خواب اور میخورم نبینم . اون حیونو انواع انرژی و اینا رو هم راحت میبینم ولی به چه درد میخوره . انواع… بیشتر »

سلام وقت بخیر ببخشید در خواب شفاف هم مثل برون فکنی میتونیم وارد خواب دیگران بشیم

با سلام. به پست رویای مشترک مراجعه نمایید. موفق باشید

اگه میتونی فرشته نگهبان احضار کنی یا هرجوری ببینی فرشتگان مقرب یا نگهبان رو با اسم احضار کن بعد سعی کن باهاشون حرف بزنی تا راهنماییت کنن کمکت میکنن برای همیشه از شر اون موجودات خلاص شی اینی که داری میگی به نظرم مدیوم باشی با قرص خواب اورم ارزش نداره حداقل یکم سختی بکش اگه هم منظورت اینه قطع رابطه کردی با فرشته ها فقط کافیه از ته دلت عذر بخوای تا کمکت کنن اون موجودات از نور سفیدوطلایی و بنفش متنفرن پس با این نور حمله کن بهشون برای دفاع هم میتونی از اب استفاده کنی تصور کن… بیشتر »

وقتی فایل هاش آماده شد . چطور خبر شویم

با سلام. به پست آموزش پرواز روح در سه ماه مراجعه کنید.

سلام وقتت بخیر از چند سال گذشته تمرینات تمرکزی داشتم و در طول روز بر روی اعمال و رفتارم مشاهده گر هستم وتمریناتی که در بالا گذاشتی با امادگی که قبلا داشتم و در این مدت که طبق ااین تمرینات عمل کردم بدون مشکل تمرین میکنم بنابراین از شما خواهشمندم هر چه زود تر روش درست برونفکنی را بفرمایید که اگر کسی مثل بنده امادگی داشت عمل کنه متشکرم در پناه حقیقت خداحافظ

سلام خدا قوت در تمرین خلسه شبانه صوت خفیف و انرژی بخشی مثل اووووووووو در سرم میپیچد ایا بر روی این صوت تمرکز کنم ؟ چون احساس کنم بروی این صوت تمرکز کنم موفق به برونفکنی میشوم ؟ لطفا راهنمایی بفرمایید ممنون

سلام بله اون هم یکی از راه هاش هست

سلام استاد ببخشی برای این تمرین با ید تمام چاکرا ها فعال باشه ؟؟؟؟

سلام. بله همه چاکراهای اصلی و فرعی

سلام با این متنی که نوشتید من دارم از ترس میمیرم مثل ازدیاد جن و…. راهی نیست که انها را نبینیم یا می تونیم انها را بزنیم و مقابله کنیم؟

سلام. دیدن اونها اجتناب ناپذیره و دنیای اختری پر از موجودات اختریه همون طور که دنیای فیزیکی پر از آدمهاست. کم کم با تمرین ترستون میریزه. برای محافظت هم قبل پرواز روح تمرینات دفاعی مثل تصور هاله بنفش و … رو انجام بدید تا مشکلی پیش نیاد.

سلام ببخشید از کجا می تونیم این تصور هاله بنفش را یاد بگیریم

سلام تصور کنید در دایره تخم مرغی بنفش رنگ هستید. یعنی یک دایره بزرگ جسم شما احاطه کرده و رنگش بنفش براق هست. قرار نیست واضح اونو ببینید و فقط تصور وجودش کافی هست.

۱باید وقتی روحمون بیرونه این کار را بکنیم ؟

۲یعنی تصورش به تنهایی کافیه و حتما اتفاق می افته و از کجا بفمیم اتفاق افتاده؟

با تشکر.

نه قبل تمرین اون رو تصور کنید. اگر هم در طی پرواز روح موجودات مزاحم رو دیدید باز هم اون رو تصور کنید. بله افکار در دنیای اختری به شدت به وضوح در میان و بنابراین تصور ساده شما از اون مساوی هست با خلق اون در عالم اختری

سلام من در آخرین تلاشم برای بیرون اومدن روح نفسم تنگ شد ضربان قلبم رفت بالا دست و پام لرزید و یک پام هم اومد بالا ولی باز بیرون نیامد دیگه باید چیکار کنم ؟

سلام. حس بالا رفتن ضربان قلب و تنگی نفس طبیعی هست و مربوط به ضعف چاکرای قلب میشه و باید بیشتر روی اون و چاکراهای دیگه تون کار کنید. دلیل اینکه کامل برون فکنی نکردید ممکنه به خاطر این بوده باشه که تمرکزتون به هم ریخته و مثلا به ضربان قلبتون فکر کردید و حواستون پرت شده و یا اینکه انرژی شما برای ساخت کالبد انرژیکی کافی نبوده.

چند عمل را بفرمایید که جسم را خسته و ذهن را سرحال کند ؟ من فهمیدم که برا برونفکنی حتما لازم ذهن هوشیار و جسمی خسته داشته باشیم

البته این پست هنوز ناقص هست و باید بعدا تکمیلش کنم چون این فقط مقدمات لازم برای برون فکنی هست. میتونید از روش ریلکس تدریجی عضلات استفاده کنید یعنی عضلات رو به ترتیب از پایین به بالا ریلکس کنید تا بدن دچار خواب آلودگی بشه. هر چه قدر ریلکسیشن شما عمیق تر باشه ذهن هم آگاه تر و هوشیار تر میمونه (برعکس تصور خیلی ها). برای حفظ تمرکز هم میتونید به ضربان قلب یا تنفستون و یا یک مانترا تمرکز کنید.

عرض سلام و خسته نباشيد خدمت شما استاد گرامي.دوتا سوال داشتم اول اينكه برون فكني از نظر دين مبين اسلام چكونه بيان شده ايا انجام اون مانعي نداره دوم اينكه بعد از خروج موجودات عجيبي را ميبينيم وافعا ترس بر انگيزه و اينكه بترسيم سريع از كالبد اختري خارج و به جسم بر ميگرديم دركل براي نترسيدن يا حفظ تمركز در مقابله با اين موجودات راهكار قوي كه وجود داشته باشه رو لطفا معرفي كنيد چيزي كه كاملا بشه بهش تكيه كرد

سلام. انجام برون فکنی رو تا اونجا که میدونم تو ادیان مشکلی نداره. برای رفع ترس در پرواز روح باید ابتدا رویابینی رو انجام بدید و ترستون از حالت نبود جسم و خروج آگاهی از بین بره. بعد وارد محیطهای واقعی تر مثل پرواز روح بشید.

سلام? من از بدنم خارج شده بودم که یه موجود سیاه بزرگ رو دیدم آروم وایستاده بود اما هی نزدیک و نزدیک تر می شد من خیلیییییی ترسیدم با نزدیک تر شدنش منم به جسمم کشیده شدم راستش قبل از اینکه ببینمش توی خواب می دیدم که یعنی حس می کردم که یه نیروی منفی بزرگی منتظرمه مثلا توی خواب می دیدم که یه پرنده ی قرمز خیلی براقی هست که داره منو به سمت خودش می کشونه توی رویاهام چیزای قرمز زیاد شدن قرمزهایی که صدام می زدن و من می ترسیدم تا اینکه اون شب اون موجود سیاه… بیشتر »

سلام. دیدن موجود سیاه بعد از برون فکنی خیلی رایج هست و بیشتر افراد به اونها اشاره کردن. بهتره قبل از رویابینی یا برون فکنی روشهای دفاعی مثل تصور نور بنفش در هاله تون و یا خواندن اذکار رو انجام بدید. هر چه قدر ارتعاشات شما بالاتر بره اون موجودات که برای جهانی با ارتعاشات پایین تر هستن رو کمتر میبینید.

خیلی ممنونم از پاسختون?

چاکر چیه؟ چطور هاله بنفشو ایجاد کنیم ؟ شما خودتون برون فکنی کردین ؟و اگه هاله بنفش ایجاد کنیم میتونیم جنای معمولی رو ببینیم؟

در مورد چاکراها پست جداگانه میزنم و از اول معرفی میکنم. هاله بنفش فقط برای دفاع نامرئی در برابر اونها هست و باعث دیدنشون نمیشه.

نگفتین شما خودتون برون فکنی کردین؟

بله. معمولا تا چیزی رو تجربه نکنم تو سایت نمیذارم.

راستی کی در مورد چاکراها پست میزارین؟

مقدمش رو به زودی. خود تمرین اصلیش تو کاون coven.ir هست

برا برون فکنی مدیتیشن لازمه؟

بله اگر به روش مستقیم و نه از طریق رویابینی باشه.

باسلام خسته نباشید من همه مطالب روخوندم ولی چیززیادی عایدم نشد ببخشین استادمیشه بگین منی که برای اولین بارمیخوام شروع کنم ازکجابایدشروع کنم وچیکارکنم یعنی اولین قدمی که بایدبردارم چیه

سلام. بستگی داره هدفتون مهارت تو کدوم بخش از عالم ماورا باشه.

رویاپردازی من خیلی قویه استادولی نمیدونم چه طوری باروح صفرکنم همون برای برون روی اول ازکجاشروع کنم

رویاپردازی با رویابینی فرق داره. رویابینی همون خواب شبانه هست با این تفاوت که در اون آگاه هستیم. برای یادگیری پرواز روح به coven.ir مراجعه کنید.

سلام شما کلاسهای حضوری هم دارید؟ من الان درحال تعلیم فعالسازی و باز کردن چشم سوم هستم با یک استاد عزیز دیگه سفر روح رو با شما میخوام انجام بدم اگر امکانش هست بگید چطور میتونم باهاتون تماس بگیرم واینکه شماهم پرواز روح دسته جمعی دارید یا خیر؟

با سلام. تنها راه آموزشی اینجا از طریق همین سایت است و ارتباطات هم از طریق همین کامنتها صورت می گیرد. فعلا برنامه های دسته جمعی نداریم. موفق باشید.

سلام منظور از هفت تا بدن کدومهاهستن؟ انیمیشنی که نشانگرفعال ساری مقدماتی چاک راست منظور همون مرد طاس روبروی کره است؟ تشکر

سلام. ما غیر از بدن فیزیکی دارای کالبدهای دیگه ای هستیم که هر کدوم اندکی از کالبد فیزیکی ما بزرگتر هستن و در هر کدوم چاکراهای جداگانه دیده میشن.

سلام و خسته نباشید خدمت استاد. من دوتا سوال داشتم آیا میشود با برون فکنی چیزهایی ک نمیدونیم کجاست پیدا کنیم؟ یا مثلا سوال های امتحانو ک در جای دیگر است ببینیم؟ سوال دوم این که میشود با اینکار به جایی بریم ک همون لحظرو ببینم؟ مثلا بریم مغازه و همون لحظرو بالا سر کارگرمون ببینم داره چیکار میکنه!؟

سلام. جواب سوالتون در این پست هست.

با سلام و احترام خوانده ام كه اگر قبل از مرگ بتوان به كالبد اختري خود آگاه شد و پرواز روح را تجربه كرد،پس از مرگ كيفيت روحي ديگري خواهيم داشت و جهنم را درك نخواهيم كرد و پس از مرگ نيز آگاه خواهيم بود و مرگي وجود نخواهد داشت. آيادر آثار عرفاي گذشته هم به اين موضوع اشاره شده است؟ ممنون

سلام. اینها طبق آیین های شرقی هست و در اسلام اصلا چنین چیزی نیست.

سلام من مدتيه كتاب رستاخيز مردگانو ميخونم توش يسري عكسو طلسم داره بنظرتون انجام دادن يا خوندن اون ميتون خطرناك باش؟ و اينكه من خيلي درگير مرگ و فكر كردن بهشم خيلي ميترسم يه مدت دارم تمرين ميكنم پرواز روحو بنطرتون ميتونه از ترسم كم كنه

سلام. رستاخیز مردگان یک کتاب تحریف شده هست و چندان به درد نمیخوره. پرواز روح میتونه ترس شما رو خیلی کم کنه ولی نمیتونه روی کاهش علاقه شما به مادیات خصوصا جسمتون اثر چندانی بذاره.

با سلام و تشکر از مطالب خوبتون اول اینو ذکر کنم من برونفکنی رو بصورت ناخوداگاه انجام میدادم فکر کنم بخاطر ذهنم باشه ولی بیشتر اوقات برام پیش میاد یک شب خواب بودم بنده خواستم این عمل رو انجام بده روح من تا بالای سرم رفت اما افتاد پایین تو بدن بیشتر اوقاتی که من برونفکنی میکنم روح من از تو بدنم بلند میشه خب از قضیه منحرف نشم فک کنم حدود صبح بود دیدم جسمم از بدنم جدا شده و یک موجودی سیاه منو داره از تو اتاق میکشه (‌فضا کاملا واقعی بود ) من میخواستم داد بزنم ولی… بیشتر »

سلام. اون موجود سیاه که گاهی با چشمان قرمز هست رو ۹۹ درصد افرادی که برون فکنی میکنن بهم گزارش دادن و از اولین چیزهایی هست که افراد بعد از پرواز روح مشاهده میکنن. گفته میشه سعی دارن افراد رو بترسونن تا به بدنشون برگردن ولی به نظر من کمک کننده هستن خصوصا که خودمم تجربه ی مشابهی از کمک اونها برای خروج از بدنم داشتم و اون قدر منو کشوندن و بردن که ترسم از فضای خارج جسم ریخت. بستگی داره در کدوم راه باشید. اگه جادوی دست چپی انجام بدید کمکتون میکنن ولی در حالت برعکسش مزاحم موفقیت… بیشتر »

یک دفه دیگه هم پیش اومد یک موجود شبیه انسان انگار از تو جنگل ول شده بود حدس میزدم جن بوده باشه داشت بهم نگاه میکرد بعد یهو حمله کرد !‌ منم ترسیدم برگشتم به جسمم جالبه رو دست پا حرکت میکرد

و یک سوال دیگه هم دارم من خیلی از این موقعیت ها بصورت اتفاقی برام پیش میاد و دلیلش رو اصن نمیدونم ؟ حتی یک بار خواب بودم ساعت ۴ صبح دیدم یک مرد سفید پوشی جلو در خونمون ایستاده هیچ ترسی نداشتم ازش انگار خیلی انرژی خوبی داشت رفتم پیشش بهم گفت نیتت پاک باشه به هدفت میرسی !‌ بعد یهویی از اونجا دیدم رفت بالای بوم خونه بعد کلا محو شد و رفت .

ممکنه از راهنمایان روحی شما باشه

ببخشید من ازمرحله ای که تنم میلرزه وصدای ترسناکی میشنوم میترسم راهی هست برترسم غلبه کنم

من خودم برای از بین بردن ترس پرواز روح و این حالتها قبلش رویابینی کار کردم و ترسم ریخت و الان اونا عادی شده.

سلام من شنیدم که با انجام پرواز روح اگه بترسی و یه دفعه روحت به جسمت برگرده باعث فلج شدن و مدتی پاها بی حس میشه این درسته؟؟؟یا اینکه بعد از اون عوارضی نداره مثله اینکه جن زده شی یا مثلا یه مشکل روحی یا دیونگی پیش بیاد چون خیلی دوست دارم این کارو کنم ولی این چیزارو شنیدم میترسم این کارو کنم

سلام. ما هر شب به طور غیر ارادی پرواز روح میکنیم و اگه تا به حال مشکلی پیش نیومده با انجام آگاهانش هم مشکلی پیش نمیاد. اگر به همراه روشهای دفاعی مثل تصور هاله بنفش در دورتون باشه که هیچ اتفاق منفی نمیفته.

بار دیگه تشکر میکنم از تجربه های خوبتون برای اطلاع رسانی یک سوال دیه دارم من هیچ تمرینی انجام ندادم اما اگه فقط بخوام اینکارو انجام بده یا تلقین کنم به ذهنم بصورت خودکار خودش اینکارو انجام میده چند بار اول که اینا اتفاقی پیش میومد سر درد داشتم ولی بعدش انگار حس ادراکم یکجورایی افزایش پیدا کرده مثلا سر کلاس زبان بودم دبیر داشت سوال میپرسید چیزی که میخواست بپرسه از قبلش فهمیدم خیلی عجیب بود !‌ انگار یک روزنه اطلاعات تو مغزم ایجاد شده دلیلش چیه ؟

سلام. میتونه نشانه ای از وجود نیروی روشن بینی در شما باشه.

سلام ممکنه بعد از چند روز آدم بتونه حالت خلسه برسه آخه من برای اولین بار این کارو امتحان میکنم و دت زیادی نمیشه داستم تقریبا خواب میدیدم که متوجه شدم یه جورایی خواب هستم بعد سریع به ممون جایی که خوابیدم رفتم و به شدت بدنم میلرزید خیلی سعی کردم مقاومت کنم دوست داشتم ولی واقعا اصلا نمیونستم به چیزی فکر کنم و فقط میلرزیدم و بالاخره انگار خودم بتونم ب اراده خودم باشه بیدار شدم میخواستم ببینم این فقط یه خواب بوده که دیدم یا نه؟ آها دقیقا قبله اینکه بدنم شروع به لرزیدن کنه یه دست قهوهای… بیشتر »

سلام. اون لرزشها مال شارژ کالبد انرژیکی هست و بهتره بعد از اینکه تموم شد سعی کنید از بدنتون با غلتیدن یا بالا رفتن از طناب فرضی خارج شید. دیدن اون دست قهوه ای یا مربوط به توهم ورود به رویا هست یا موجودات غیر ارگانیک

سلام میخواستم بدونم هربارکه میخوای روحتوجدا کنی تن میلرزه یافقط اولین بارها

سلام. هر بار لرزشش کمتر میشه

معذرت میخوام یه سوال دیگه هم داشتم چطوربایدچاکراها رابازکنیم

روی بنر بالای سایت که راجب اموزش جامع چاکراها هست بزنید تا بیاد.

میشه از این روش به عنوان مطالعه کتب استفاده کرد ؟

مهارت بالا میخواد

شرمنده وقتی میریم توحالت روح لختیم یالباسی چیزی برمونه

شما تنها انرژی و اگاهی هستید. دست خودتونه تصور کنید لختید یا پوشیده.

ممنونم ازپاسخگوییتون

سلام راستش من زیاد دچار حالت فلج خواب میشم مثلا دیشب بیدارشدم‌میخاستم بخابم بعد خودم میدونستم دچارش میسم ینی بش فک کردم و درعرض چن دقیقه اتفاق افتاد حس کردم معلق تو هوا هستم ولی از ترس زیاد چشامو باز نکردم انگار کسی کنارم بودم وباسرعت خیلی زیاد بالاوپایین میرفتم فقط باخودم صلوات میفرستادم ب کل اموراگاه بودم وخودم کل سعیمو کردم ک دستمو‌کم کم تکون دادم وبیدارشدم ولی اینکه میگن انگارکسی رو قفسه سینت نشسه این حالتو نداشتم میخاستم ببینم میتونم از این کمک بگیرم وپرواز روح انجام بدم ؟چون تابهش فک کنم برتم اتفاق میوفته؟

سلام. بله میشه و کافیه تصور کنید که دارید از طناب فرضی بالا میرید با تو جاتون غلت میزنید و به بیرون از بدن میاید.

یکی از دوستان بود میگفتُ : یک فرد با پرواز روح از بدن کیفی که از تو فرودگاه یادش میره رو برمیگردونه !‌ خواستم بدونم شایعه هست یا در مهارات و تبحر بالا امکان چنین چیزی هست که از انرژی ذهنی اگاه اونم از مسافت دور بشه باهاش شیء رو جابجا کرد.

این کار تقریبا غیر ممکن هست

سلام میخواستم بدونم با برون فکنی میشه کسی یا چیزی پیدا کرد؟ توی راهنماهای این کار میگید ک باید فکر کنیم داریم به سقف نزدیک میشیم دیگه درسته؟ اگ ما فکر کنیم داریم به اون شخص یا چیز نزدیک میشیم این قابل انجامه ؟؟ جز اهداف شوم نیست؟؟ به بعد منفی کشیده نمیشیم؟

با برون فکنی کالبد ذهنی میشه اون کارها رو کرد وگرنه برون فکنی کالبد اختری بیشترش توهمه

اگ تو بیشتر توهمات یچیزی ببینیم یا همه توهماتمون یچی باشه چی؟

اون وقت قابل اتکا تر هست.

در قسمت بالا گفته بودید اگه بترسیم طبق امواج مصادره شده به سرزمین های پست فرستاده میشیم تو قسمت اول اون موجود سیاه رو گفته بودم منو میکشید من چند لحظه باهاش مقابله کردم که منو نکشه خودش وایساد بعدش انگار دود هوا شد رفت ولی ببینید این خیلی عجیبه من هنوز تو کتم نمیره برونفکنی من اونشب ناموفق بود چطوری اومد جسم اختری رو کشید بیرون خودم فک میکنم قصدش کمک بود چون میتونست کلا ول نکنه اما هدفشو درک نکردم

به نظر منم قصدش کمک بود

سلام و خسته نباشید به همه.ببخشید من تازه وارد این تمرینا شدم و چنتا سوال برام پیش اومده.شما گفتید ک طبق همون اموزش تصویر سازی ذهنی ک بهتون دادم..میشه بگید اون کجا هس برم بخونمش چون پیداش نکردم.بعد من اشنایی با کلمه هایی مثل چاکرا و اینا زیاد ندارم میشه ی توضیحی بدید ممنون میشم

سلام. تصویر چیز مهمی نبوده و حذف شده. در مورد چاکرا هم آموزش کاملش رو میتونید با کلیک روی بنر بالای سایت به دست بیارید و دانلود کنید.

سلام میخواستم بدونم چطور باید رویابینی آگاهانه انجام داد؟؟

سلام. از قسمت پایین سایت بخش جستجو هست. اونجا رویابینی رو توش بزنید تا پست های مرتبط رو بیاره.

سلام یه سوال داشتی وقتی توبرون فکنی هستی امکان ترسدین هست یا نه

سلام. بله ولی نه در حد سکته. هیجان شدید باعث بیدار شدنتون میشه.

سلام، نظرتون نسبت به ماریجوانا و تاثیرش بر امور خلسه و بیرون فکنی و.. چی هست؟ چون باعث خلسه زیادی میشه و احساس میکنم عالمی شبیه به امور ذکر شده رو به راحتی میشه کسب کرد. و اینکه آیا احساساتی که با ماریجوانا همراه با خلسه بدست میاد توهم ان یا میتونه امور واقعی باشه؟ ممنون میشم از پاسختون

شمنها با دوز مشخص برای این کار استفاده میکردن ولی توصیه نمیشه

عزیز من مصرف مواد مخدر مانند شیشه و … فقط توهم ایجاد می کنه و مخت رو از کار می ندازه

یه سوال دیگه اینکه نظرتون راجب پخش آهنگ های خلسه آور هنگام تمرین چیه؟

خوبه

سلام به این که با تمرکز بالا میشه کنترل عنصار رو بدست بگیریم اعتقاد دارید؟؟ مثلا کنترل باد؟ یا هرچیز دیگه؟

سلام. بله

به غیر از اینکه این موجودات ما رو از نظر معنوی گمراه کننده دیگه چه جور آسیبهایی میتونن به روحمون بزنن ؟

تو پرواز روح ممکنه انرژی ما رو تحلیل ببرن و یا باعث ترس شن.

ایا برون فکنی واقعیه یا تخیلات مغزه مگه می شه با تصور روح از بدن جدا بشه فقط خدا می تونه هر شب که می خوابیم روحمون از بدن جدا می شه واسه همین حرکت نمی کنیم من فکر کردم شاید در برون فکری خوابمون می بره اما با اگاهی اما اینطور که نوشته شده وقتی تصور می کنیم می شه پس الکیه و اگر الکی نباشه هم می میریم من واقعا می خواهم بدونم واقعیه یا تخیلاته

برون فکنی کالبد اختری به خاطر ورود به جهان اختری که تحت تاثیر احساسات و عواطفه معمولا چندان واقعی نیست. برون فکنی کالبدهای پیشرفته مثل ذهنی به واقعیت نزدیک تر هست.

یعنی درست گفتم الکیه

حالا خیلی الکی هم نیست و حتی رویاهای ساده ما هم ممکنه اطلاعات واقعی از آینده بدن ولی چون نمادین هستن تفسیر اونها سخت هست.

اگه اینجوری باشه اصلا همون بذاریم بمیریم بهتره

من که نفهمیدم یعنی اینا همش الکیه و تصور ذهنه یعنی عالم اختری عالم خیالیه ؟

با سلام. خیر عالم توهم نیست ولی می تواند در صورتی که برون فکنی اشتباه انجام شود بخش توهم و رویابینی مغز را فعال کند. موفق باشید

چجوری میشه برون فکنی کالبد ذهنی رو انجام داد؟

خیلی سخته و سالها مراقبه و کار بر چاکراها تا چاکراهای کالبد ذهنی میخواد. در اون مرحله دیگه انسان متفکر و خردمند و به دور از احساسات الکی میشید. راهبان بودایی هم به زور به اون مرحله میرسن.

خیلی ممنون استاد من کونگ فو کار میکنم،میخوام بدونم چجوری میشه انرژی درونیمو بالا ببرم؟چون یکسری ضربات با استفاده از چاکرا ها زده میشن.سوال دیگه هم اینکه آیا میشه بعد از برون فکنی چیزی رو لمس کرد و آگاهی و هوشیتری کامل داشت؟

چی کونگ اگه کار کنید حرفه ای تر یاد میگیرید. بله میشه لمس کرد ولی نه اشیای فیزیکی رو بلکه اختری رو

میشه بو های مختلف رو بویید؟

با سلام قدرت بویایی و حواس دیگر انسان در حالت برون فکنی می تواند از حالت معمولی هم بیشتر شود. موفق باشید

بعد از کار چطوری به جسم برگردیم

با فکر کردن به جسمتون و اراده برای بازگشت به اون

چجوری با استفاده از خواب و یا چیز دیگه خودمون رو شارژ کنیم؟ راستی یه روش برون فکنی دیگه دیدم که باید یه ژنابی رو فرض کرد که داریم ازش بالا میریم،نظرتون درباره اون چیه؟ببخشید خیلی سوال میپرسم

خود خواب باعث شارژ انرژیکی ما میشه. بله روش طناب هم خوبه و خودش خود به خود باعث فعالیت چاکرا میشه. البته قبلش باید روی پاکسازی چاکراها هم کار کرد.

خیلی ممنون،آیا امکانش هست یه گروه تلگرامی بسازید که اینجا انقد مزاحمتون نشیم؟چون سوالام خیلی زیادن دیگه واقعا روم نمیشه کامنت بزارم

اگر به فکر راحتی من هستید تو همین سایت بپرسید بهتره

سلام خسته نباشید.من وقتی داشتم از جسم جدا می شدم،از ترس درد و لرزش،ضربان قلبم اونقدر زیاد می شد که تا کف پام احساسش می کردم و از ترس تمرین رو تموم می کردم.اینکه من وسط تمرین بخاطر ترس بلند می شدم،ایرادی نداشت؟اما تا الان چهاربار روحمو بیرون کردمو لذت بردم.بار اول یه موجود سیاه چشم قرمز دیدم داره بهم نگاه میکنه بعد رفت.منم ترسیدم برگشتم.خیلییییییییییییی ترسناک بود.ممنون از زحمات شما استاد.

سلام. دیدن موجود سیاه با چشمان قرمز در بعد از برون فکنی عادی هست و افراد زیادی اون رو گزارش کردن. ضربان قلب هم اگر بالا میره به خاطر فعالیت زیاد چاکرای قلبه وگرنه قلب فیزیکی تون ریتمش تغییر نکرده. سعی کنید اگر میترسید برون فکنی نکنید وگرنه در اثر ترس، مدام هاله شما جمع میشه و دیگه نمیتونید پرواز روح کنید.

سلام خسته نباشید، استاد یک سوال داشتم اونم اینکه آیا کتابی هست برای تقویت چاکراه یا برون فکنی ذهنی که از نظر شما قابل قبول باشه؟؟ سوال بعدی اینکه تو خانواده ما معمولا تعدادی از افراده خانواده با اجنه در ارتباطن که ما بهشون میگیم سید، که به نسل بعدیمون منتقل میکنیم و ۷ نسله تو این کاریم و تو نسل ۵ام توسط یک گروه از آنها تهدید شدیم که تا نسل ۱۰ام اذیتمون میکنن آیا اینکار در آینده مشکلاتی برای ما به وجود نمیاره؟؟

برای تقویت چاکراها میتونید کتابچه و فایل های صوتی همین سایت رو دانلود کنید که بنرش بالای سایته. نفرین شدگی و جادو میتونه از نسلی به نسل دیگه برسه و بسته به شدت نفرین و ضعف روحی شما اثرات منفی خودش رو داره

سلام ‌با اینکه خوابه به هر حال بسیار ممنون از سایت راستی می شه واقعا روح ادم های دیگه ای که تو خوابند رو واقعا دید

بله و معمولا شبیه آدمهای نیمه مرده هستن تو عالم اختری و هوشیاری ندارن.

سلام ایا جدل کردن روح از بدن درد داره

سلام. اوایل که چاکراها به خوبی پاکسازی نشدن بله و مثل حس کشیده شدن روح در حالی که هنوز بخشهایی از اون به بدن وصل هست میمونه

سلام به استاد عزیز.نظرتون درباره فرکانس های بازکردن چاکرا چیه؟خطری ندارن؟کلا باز شدن چاکرا ها چه فواید و چه خطراتی داره؟

سلام. اگر منظورتون اون فایلهای صوتی نوار مغزی هستن نه مشکلی ندارن ولی قدرت زیادی هم ندارن.

توی یوتیوب مثلا واسه هر چاکرا یه نوع فرکانس خاص گزاشته که مثلا گوش دادنش باعث تحریک چاکرا میشه.

آره دیدمشون. تا حدودی اثربخشن ولی نمیتونن جای تمرینات اصلی شما رو بگیرن. بهتره در حین تمرینات دیگه تون اونها رو به عنوان پس زمینه گوش بدید.

سلام من از مرحله لرزش به شدت میترستم باید چه کارکنم

سلام. قبلش رویابینی تمرین کنید تا این چیزا براتون عادی بشه.

اینکه در جواب رضا گفتین جدا شدن روح از جسم درد داره آیا موقع مرگ هم این جدا شدن رنج آور و دردناکه؟؟

بله

سلام آیا میشه با این کار به خواب دیگران رفت؟؟

با سلام. امکانش وجود دارد به شرطی که روح او را در خواب ملاقات کنید. انسان هر شب که می خوابد روحش به صورت غیرارادی از بدنش خارج می شود و در عوالم دیگر می رود.

استاد ببخشید…میشه بعد از برونفکنی یه صلاح مث شمشیر از جنس انرژی رو تصور کرد و باهاش جنگید؟ و اینکه میتونیم به شیاطین در‌اونجا اسیب بزنیم؟

بله

دوره آموزشی خود هیپنوتیزم

خود هیپنوتیزم ارتباط با خرد درون

خود هیپنوتیزم میل به ورزش

هیپنوتیزم برای افزایش جذبه و یافتن عشق

هیپنوتیزم برای موفقیت تحصیلی و کنکور

چگونه بعد از برون فکنی به جسم برگردیم
چگونه بعد از برون فکنی به جسم برگردیم
0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *