بعد از تمام شدن یک رابطه عاطفی، که شما سرمایه گذاری روانی زیادی برای آن کرده بودید، انجام رفتارهای اشتباه امری طبیعی است و احتمالا ناشی از فشارهای روحی زیادی است که برشما وارد شده است. اما چنین اقداماتی می تواند به ضرر شخصیت و عزت نفس شما باشد. به یاد داشته باشید که یکی از ویژگی های انسان منطقی و دارای سلامت روان این است که تحمل ناکامی را داشته باشد و بتواند با کمترین آسیب آن رویداد ناخوشایند را پشت سر بگذارد. زمانیکه بعد از تمام شدن رابطه و از روی خشم تصمیم به انجام کاری را داشتید قبل از آن حتما با خود بررسی کنید که این تصمیم من چه سودی به حال من دارد؟ آیا شخصیت من را اول از همه پیش خودم و بعد در برابر طرف مقابل زیر سوال نمی برد؟ آیا این کار عزت نفس و غرور من را خدشه دار نمی کند؟ اگر این کار را انجام دادم او جوابی نداد چه؟ آیا این بی محلی بیشتر مرا عذاب نمی دهد؟ پس قبل از گرفتن تصمیم هیجانی مقاله زیر را مطالعه کنید.
فهرست مطالب
منظور از صحبت پایانی وقتی است که دو طرفی که از هم جدا شدهاند، تصمیم میگیرند مانند دو فرد عاقل و بالغ رفتار کنند و با هم دربارهی مسائلی صحبت کنند که میخواستند آنها را در دوران جدایی مطرح کنند، اما نتوانستهاند. این گفتگو غالباً شامل معذرتخواهی برای زدن حرفهای ناخوشایند و پرتاب کردن اشیاء به طرف یکدیگر میشود. این گفتگو دلتان را سبک میکند و چون تمام حرفهای ناگفتهتان را در آرامش بیان میکنید، میتوانید سرانجام این رابطهی شکست خورده را پشت سر بگذارید و به زندگیتان ادامه بدهید. گفتگوی حضوری برای برخی بسیار سخت و ناراحت کننده است و ترجیح میدهند که گفتگوی پایانیشان را تلفنی یا حتی از طریق نامه انجام دهند. این گفتگو مفید است، اما فقط به شرطی که هر دو نفر شکست عشقی را پشت سر گذاشته باشید. اگر برای انجام این گفتگو عجله کنید، فقط نمک بر زخمهایی میپاشید که هنوز التیام نیافتهاند و زخم را دوباره باز و دردناک میکنید. از آنجایی که درد و ناراحتی هنوز برطرف نشده است، احتمال دارد که ماجرای آزاردهندهای به پا شود. خاطرهی دعوا و روز جدایی هنوز تازه است و این عجلهتان برای گفتگو ممکن است که باعث جاری شدن سیلاب اشک شود. پیشنهاد میکنیم قبل از تلاش برای برگرداندن عشق از دست رفتهتان حداقل چند ماه صبر کنید و بعد با هم حرف بزنید تا مشکلی پیش نیاید.
بسیاری از دختران و پسران بعد از تمام شدن رابطه بدنبال پیدا کردن علت اصلی اختلافشان میروند. مدام با سوال و جواب میخواهند علت را پیدا کنند. در این میان گاهی برخی از افراد تحت تاثیر صحبتهای طرف مقابل قرار میگیرند و فکر می کنند فقط آنها در این رابطه مقصر بودهاند و به همین دلیل شروع به اصرار کردن برای ادامه رابطه میکنند. یا اینکه دلایل نامربوط طرف مقابل را قبول می کنند و حاضر می شوند با از خودگذشتگی افراطی همه مشکلاتی که او میگوید را از سر راه رابطه خود بردارند.چگونه بعد از جدایی
هر عکس شاد و خندانی که او به اشتراک میگذارد، مانند خنجری است که در قلبتان فرومیرود. میدانیم که لازم است درد و ناراحتی را در ذره ذرهی وجودتان حس کنید تا به حالت تخلیهی هیجانی برسید و بتوانید به زندگی عادی برگردید، اما با کنترل کردن دائمی عشق سابقتان فقط دوران درد و رنج را طولانیتر میکنید. به علاوه به شما مربوط نمیشود که او بعد از جدایی چه کاری انجام میدهد. اگر برای مقابله در برابر این وسوسه نیاز به کمک دارید، یک فکر خوب برای این که دیگر دائماً به عشق سابقتان فکر کنید، این است که او را در تمام شبکههای اجتماعی آنفالو کنید. اگر فکر میکنید باز هم نمیتوانید در مقابل وسوسهی چک کردن صفحات او مقاومت کنید، تمام برنامههای شبکههای اجتماعی را از روی دستگاهتان پاک کنید و دور اینترنت را چند روزی خط بکشید. به این ترتیب نه تنها دست از تعقیب کردن او برمیدارید، این کار مانع از آن میشود تا ناراحتیها و شکایتهایتان را در شبکههای آنلاین به نمایش بگذارید.
رفتن به پاتوقها و مکانهای خاطرهانگیز به اندازهی تعقیب کردن عشق سابقتان بد است، تنها تفاوتش در این است که این کار را وقتی راحت روی مبل در خانهتان نشستهاید، انجام نمیدهید. وقتی به مکانهایی میروید که عادت داشتید با هم به آنجا بروید، یاد روزهای خوش با هم بودن میافتید و در نتیجه دلتان بیشتر از قبل برای عشق سابقتان تنگ میشود. بدترین بخش ماجرا اینجا است که ممکن است در جمع و مقابل چشم دهها غریبه زیر گریه بزنید. تنها دلیل موجه برای سر زدن به پاتوقهای عاشقانهی قدیمیتان این است که خاطرات جدیدی را در آن نقاط ایجاد کنید، البته بهتر است این کار را زمانی انجام بدهید که این شکست عشقی را پشت سر گذاشتهاید و او را فراموش کردهاید. بهتر است یک مکان خاص را در خاطرهتان محبوس نکنید. پس وقتی دردهایتان التیام یافت و به حالت عادی برگشتید، میتوانید دوباره به این مکان خاطرهانگیز بروید تا آن را از “رستورانی که محل اولین قرارمان بود” به “رستورانی که جوجهی فوقالعادهای داره” تبدیل کنید.
متاسفانه بسیاری از افراد بعد از تمام شدن رابطه، به مرزهای طرف مقابلشان احترام نمیگذارند و مدام با زنگ زدنهای فراوان و ارسال پیام هم خود را آزرده میکنند و هم آرامش او را سلب میکنند. این کار هم یکی از اشتباهات رایج بعد از تمام شدن رابطه است که افراد فکر میکنند با فرستادن پیام و ابراز علاقه کردنهای بسیار عاجزانه میتوانند طرف مقابلشان را جذب خود کنند. اما بهتر است بدانید که فرستادن هر گونه عکس و پیام با مضمون شکست عشقی و عاطفی فقط بیشتر شما را از چشم او می اندازد. هرچه بیشتر پیام دهید و تماس بگیرید احتمال این را که او محترمانه پاسخ شما را دهد بسیار کم میکند. همچنین مطالعات نشان دادهاند که نداشتن هیچ گونه تماس با طرف مقابلتان به مدت 4 هفته بعد از جدایی، احتمال بازگشت او را نسبت به زمانی که مدام برایش مزاحمت ایجاد کنید، افزایش میدهد. اما دلایل اهمیت این دوره از ممنوعیت تماس عبارت است از:
بسیاری دیگر از افراد نیز زمانیکه می بینند از پیام دادن و تماس گرفتن جوابی نمیگیرند دست به دامن دوستان و آشنایان میشوند و از آنها میخواهند تا واسطه دوستی دوباره آنها و برگرداندن عشقشان شوند. این کار علاوه براینکه آبرو و اعتبار شما را مقابل این افراد خدشه دار میکند باعث ایجاد کدورت در دل طرف مقابلتان نیز می شود.
بدترین اتفاقی که شاید میتواند بین شما و عشق سابقتان بیفتد، این است که تمام تلاشهای شما برای جلب توجه و نظر او بیپاسخ بماند و شما تحت تاثیر هیجانات خود قرار گرفته و با ارسال پیام به او توهین کنید یا در محل کارش آبروی او را مقابل دوستان و همکارانش ببرید. احتمالا بعد از چنین کاری پشیمان خواهید شد و دوباره مجبور می شوید از او عذرخواهی کنید. پس پیشنهاد می کنیم که قبل از انجام این اشتباه حتما خوب فکر کنید.
با چشمهای خیس، بینی سرخ و بغضی که هر لحظه ممکن است با کوچکترین تحریکی بترکد، اگر بخواهید خودتان را در خانه حبس کنید و در غم و ماتم فرو بروید، واقعاً نمیتوانیم سرزنشتان کنیم. اما زندگی ادامه دارد، حتی اگر مجرد باشید و قلبتان شکسته باشد. یک یا دو روز در خانه ماندن برای بهبود حال و بازیابی نیرو اشکالی ندارد، اما مدت بیشتر از این برایتان مضر است. درست است که عشقتان را از دست دادهاید، اما دلیل نمیشود که تمام داشتههای دیگرتان را هم از دست بدهید. حاضر شدن در محل کار، معاشرت کردن با دیگران و انجام دادن فعالیتهای مورد علاقه به شما ثابت میکند که تا شقایق هست باید زندگی کرد. این فعالیتها به مرور زمان از حالت سازو کارهای دفاعی و اقداماتی برای پرت کردن حواس بیرون میآید و بیشتر شبیه فعالیتهای روزمرهای میشود که قرار است اکنون دوباره از آنها لذت ببرید.
شاید رابطهای که به سرعت بعد از جدایی شروع میکنید، کمک کند تا شکست عشقی قبلی را فراموش کنید، اما تاثیر آن محدود است. این رابطهی سطحی که از سر ناامیدی شکل میگیرد، نمیتواند جایگزین رابطهی عمیق قبلی بشود. بااین توصیف بهترین چیزی که میتوانید امیدوار باشید از این رابطه به دست بیاورید، این است که فرد مهربان و خوشمشربی را پیدا کنید که بتوانید با او حرف بزنید و قدری خوش بگذرانید. شروع یک رابطهی جدید بعد از شکست عشقی اشکالی ندارد، اما اگر رابطهی جدید را به سرعت بعد از جدا شدن از عشقتان شروع کنید، ضرر این رابطه بیشتر از سودش خواهد بود. به علاوه ممکن است بدبختیتان به ناامیدی تبدیل شود و در نهایت تنهای تنها به خانه برگردید. ضمناً این نکته را هم باید در نظر بگیرید که ممکن است یار جدیدتان را هم با ناله و زاریهای مداوم و این که “آخه اون چرا دیگه منو دوست نداره؟” از خودتان برانید.
رابطهتان متلاشی شده است، پس چرا خودتان هم درهم نشکنید؟ این تصور کاملاً اشتباه است. نشئگی و سرخوشی ناشی از غرق کردن خودتان در موسیقیهای پرسرو صدا و سیگار کشیدن دردتان را فقط الان از بین میبرد و فردا صبح باید سردرد و خماری این سرخوشی را تحمل کنید. فقط به این فکر کنید که اگر مجبور شوید سردرد وحشتناک را هم علاوه بر درد قلب شکسته تحمل کنید، اوضاع شکست عشقیتان چقدر بدتر میشود؟
وجودتان بلافاصله بعد از جدایی سرشار از احساسات منفی خواهد بود. احساس میکنید که قربانی یک بازی شیطانی شدهاید و معتقدید حقتان است که از عشق سابقتان انتقام بگیرید. دست نگه دارید! باید بدانید که تازه رخداد آسیبزنندهای مانند شکست عشقی را پشت سر گذاشتهاید، بنابراین احتمالاً احساساتتان در حال حاضر بر عقلتان غلبه دارد. تمام این افکار انتقامآمیز احتمالاً فقط تلاشهای قلب ضعیف و شکستهتان است که به دنبال راهی برای خالی کردن خود است. انتقامی که شامل درد و صدمهی جسمی، آسیب زدن به اموال و تحقیر کردن طرف مقابل باشد، فکر خوبی نیست. بنابراین اگر عزمتان را جزم کردهاید تا از آدمی که دلتان را شکسته است، انتقام بگیرید، این کار را به روش باکلاسی انجام دهید: قلب شکستهتان را ترمیم کنید، روی پای خودتان بایستید و به آدم بهتری تبدیل شوید.
تبدیل شدن به یک آدم بهتر و بهبود دادن خود یکی از بهترین و سالمترین کارهایی است که میتوانید بعد از شکست عشقی انجام دهید. اما اگر خودتان را برمبنای استانداردهای عشق سابقتان بهبود دهید، این کار جز آن که باعث شود، همچنان متکی به عشق سابقتان باشید، فایدهی دیگری ندارد. وقتی سعی میکنید خودتان را به فرد دلخواه عشق سابقتان تبدیل کنید، به او ثابت میکنید که هنوز به دنبال راهی هستید تا باقیماندهی رابطهی شکست خوردهتان را نجات بدهید. (سندرم ارباب/ برده) هرچند نهایت تلاشتان را به کار میبرید تا خود را به فرد مورد علاقهی عشق سابقتان تبدیل کنید، اما واقعیت این است که هنوز خودتان هستید. تغییر دادن رنگ مو، کار کردن بر روی عضلات یا افزایش اطلاعات دربارهی هنر و فرهنگ برای این که عشق سابقتان دوباره عاشق شما بشود، کافی نیست. در نهایت ممکن است او عاشق این خصوصیات و کارهای جدید بشود و مجبور بشوید که همین ظاهر را حفظ کنید و به وانمود کردن ادامه بدهید تا رابطهتان ادامه داشته باشد. به طور خلاصه مثل این است که رابطهتان بر دروغ بنا شده باشد.
هر فردی فراز و نشیبهای رابطهی عاشقانه را متفاوت با دیگری تجربه میکند، این امر دربارهی شکست عشقی نیز صادق است. اگر احساس میکنید دوستانتان سریعتر از شما شکست عشقیتان را پشت سر گذاشتهاند، باید بدانید که این تفاوتها کاملاً عادی است. نمیتوانید خودتان را با هیچ کس دیگری مقایسه کنید، چون تجربهتان کاملاً با تجربهی دیگران تفاوت دارد. نمیتوانید خودتان را با دیگران مقایسه کنید، چون انگیزههای دیگران و دلیل انجام دادن کارهایشان را نمیدانید. شما هیچ چیزی دربارهی رابطهی آنها نمیدانید، پس از این مقایسههای پوچ برای خودتان باید و نباید درست نکنید.
اگر با هر کسی که سر راهتان قرار میگیرد، مشورت کنید، بیشتر گیج و سردرگم خواهید شد. داشتن شبکهای حمایتی از افرادی که به حرفهایتان گوش بدهند، عالی است، اما اگر هر کدام یک نظر داشته باشند و توصیهی متفاوتی بکنند، احتمالاً سرتان مملو از ایدههای متناقض خواهد شد. دوستان همیشه شما را نصیحت میکنند، نصایحی که معمولاً متناقض با یکدیگر است، و در نهایت تنها کسی که میداند چکار باید بکنید، خودتان هستید.
اگر در رابطهتان مورد سوءاستفاده قرار گرفته باشید، باید بدانید که دوران بعد از جدایی خطرناکترین دوران برای فرد قربانی است که گاهی حدود یک سال ادامه مییابد. بسیاری از قربانیان خشونتهای خانگی خطر را در این دوران دستکم میگیرند، چون فکر میکنند که بدترین اتفاقها گذشته است. اما اغلب اوقات اینطور نیست، فرد سوءاستفاده کننده جدایی را به عنوان از دست دادن کنترل قلمداد میکند، در این بین بسیاری از قربانیان احساس آسودگی میکنند که سرانجام از آن موقعیت رها شدهاند، اما متوجه نیستند که همسر سابقشان تا چه حد میخواهد دوباره آنها را تحت کنترل خود بگیرد؛ حتی ممکن است زندگی آنها در خطر باشد. بهترین کار این است که حامیانی برای خود پیدا کنید و داستان زندگیتان را با روانشناس یا فرد معتمدی در میان بگذارید تا امنیتتان حتیالامکان تضمین شود.
اگر به اندازهی کافی صبر کردهاید تا زخمهایتان التیام پیدا کند و بتوانید دوباره روی پای خودتان بایستید و دیگر سرشار از نفرت نیستید، کار فوقالعادهای انجام دادهاید. اما حتی اگر فکر کنید که همه چیز را به درستی سرو سامان دادهاید، ممکن است ناگهان متوجه شوید که دائماً در حال مقایسه کردن افراد جدید با عشق سابقتان هستید. بسیاری عاشق این هستند که رابطههای جدیدشان را با رابطههای قبلی مقایسه کنند؛ البته قبول داریم که چون این شکست عشقی جدیدترین خاطرهی عاشقانهتان است، مقایسه نکردن سخت است. معمولاً بعد از به اتمام رسیدن یک رابطه فقط به جنبههای مثبت آن فکر میکنید و فکر میکنید هیچ کس به پای عشق سابقتان نمیرسد. اما فقط باید روی افراد جدید و خصوصیات آنها متمرکز شوید، نه این که آیا آنها در حد و اندازهی عشق سابقتان هستند یا خیر. مقایسه نکردن سخت است، اما با تمرین میتوانید از این کار ممانعت کنید. به عبارت دیگر هر چه با افراد بیشتری آشنا شوید، کمتر به این فکر میکنید که عشق سابقتان چطور رفتار میکرد یا چه ویژگیهایی داشت.
ما در شرایط شما نیستیم ولی قطعا درک می کنیم که قرار گرفتن در چنین وضعیتی چقدر می تواند ناراحت کننده و آزارنده باشد. سعی نکنید جلوی احساسات خود را بگیرید. در خلوت خود هرچقدر که دوست دارید گریه کنید و هیجانات خود را تخلیه کنید. این کار به شما کمک می کند تا کمی آرام شوید و راحت تر به شرایط موجود نگاه کنید. اما حواستان باشد که واقع بین باشید. این شکست عاطفی مانند هر رویداد تلخ دیگری باید دوره خود را بگذارند تا کمی از فشارش کاسته شود. به همین جهت به خودتان امید بازگشتش را ندهید و به دنبال موقعیت های جدید خود باشید.
رفتار شما بعد از تمام شدن رابطه بسیار تعیین کننده است، شما میتوانید همه چیز را به دست احساساتتان بسپارید و مرتکب اشتباهاتی که گفته شد بشوید و او را از خودتان دورتر کنید و یا برعکس، کاری کنید او خودش به این نتیجه برسد که جدایی از شما اشتباه بزرگی بوده و بخواهد دوباره به رابطه برگردد. برای این منظور باید برای مدت مشخصی از او فاصله بگیرید، زندگی شخصیتان را سرو سامان دهید، تغییرات مثبتی در خودتان بوجود بیاورید و سپس جوری او را جذب کنید که تمام معادلات ذهنیاش در مورد شما بهم بخورد و خودش به این نتیجه برسد که میخواهید بخشی از زندگی شما باشد. تمام تکنیکها و مهارتهایی که برای برگرداندن عشقتان از موضع قدرت و اعتماد به نفس، نیاز دارید را رادیو عشق در کارگاه بازگرداندن آموزش-محور عشق و ازدواج به شما آموزش میدهد. در این کارگاه که بصورت آنلاین برگزار میشود آموزههای مورد نیازتان در قالب 7 ساعت فایل صوتی در اختیارتان قرار میگیرد و علاوه بر آن یک روانشناس اختصاصی با انجام مشاوره تلفنی و آنلاین (از طریق تلگرام و واتساپ) و انجام تستهای شخصیت شما را گام به گام همراهی و پشتیبانی میکند.
جهت ارتباط رایگان با کارشناسان رادیو عشق و مطرح کردن سوالات خود می توانید با شماره 02146015870 تماس بگیرید. علاوه بر این کارشناسان ما آماده پاسخگویی به سوالات شما از طریق تلگرام و واتساپ (09035714068) هستند.
باوجود اینکه تمام شدن رابطه عاطفی یکی از تلخترین اتفاقات زندگی هر شخص است، اما مراقب باشید که تحت تأثیر احساسات خود اشتباهی مرتکب نشوید زیرا هر رفتار اشتباه از سوی شما میتواند شخصیت و غرورتان را زیر سوال ببرد. زمانی که ارتباطتان به هر دلیلی تمام شد، در تلاش برای بازگشت و برای صحبت درباره اتفاقاتی که بینتان افتاده عجله نکنید. هر دلیلی ناموجهی را قبول نکنید. درباره زندگی خصوصی طرف مقابلتان و هر شخصی که وارد زندگیاش شده کنجکاوی نکنید. با پیام دادن های مکرر او را کلافه نکنید، واسطهای برای برگرداندنش نفرستید چون در صورت شنیدن جواب منفی او بسیار ناامید خواهید شد. بخاطر پاسخ منفی که می دهد به او توهین نکنید و محترم باشید. سعی نکنید تا با رفتن بهجاهایی که با آنها خاطره داشتید روحیه خود را آزرده کنید. خودتان را در خانه زندانی نکنید. بلافاصله بعد از تمام شدن رابطه با شخص جدیدی وارد ارتباط نشوید چراکه احتمالا از آن رابطه هم ضربه خواهید خورد، ضمن اینکه این کار از لحاظ اخلاقی خیانت به شخصی است که به تازگی با او وارد ارتباط شدهاید. به دنبال انتقام نباشید و سعی نکنید با اشتغال به کارهای بیهوده مثل زیاد سیگار کشیدن زیاد خوشگذرانی کردن خودتان را مجبور به فراموشی کنید. رابطه شما تمامشده پس تلاش برای زندگی کردن بهگونهای که عشق سابقتان دوست دارد کار اشتباهی است. زیاد به دنبال نصیحت گرفتن از دوستان و اطرافیان نباشید چراکه همه آنها درباره این موضوع نظرات مختلفی دارند و هیچکدام جای شما نیستند همانطور که شما نیز جای بقیه نیستید و نباید رابطه خود را با آنها مقایسه کنید. اگر وارد ارتباط جدیدی شدید بههیچعنوان نباید او را با عشق سابقتان مقایسه کنید چون این کار هم اشتباه است. جلوی احساسات خود را نگیرید و اجازه دهید هیجانات منفی از ذهن و وجودتان تخلیه شوند اما واقع بین باشید و خیال پردازی نکنید. با قدرت و انگیزه هرچه تمام دنبال پیدا کردن موقعیت های جدید باشید.
عشقت رو جذب کن
میخوای یاد بگیری چطور روز به روز بیشتر قلب عشقتو بدست بیاری؟ چطور یه رابطه موفق منجر به ازدواج داشته باشی؟ چطور یه زندگی مشترک موفق داشته باشی؟ پس فرصت را از دست نده! تو هم به جمع دنبال کنندگان پیج رادیو عشق در اینستاگرام اضافه شو…
عضویت در خبرنامه رادیو عشق
24 بازدید
90 بازدید
119 بازدید
355 بازدید
373 بازدید
چگونه بعد از جدایی
دیدگاه
نام *
ایمیل *
وب سایت
ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی مینویسم.
مشترک نمی شومدریافت همه دیدگاه های این نوشتهفقط دریافت پاسخ دیدگاه های خودم
سلام و عرض ادب. من مشکلم اینه میتونم برش گردونم اما نمیدونم این کارو بکنم یا نه. فکر میکنم نباید زیاد بهش رو بدم. ازتون خواهش میکنم کمکم کنین. پای کسی دیگه وسط نیست خواهش میکنم
سلام دوست گرامی مختصر نوشتید و نیاز هست که جزییات بیشتری درباره این رابطه بگویید. از طرفی میتوانید به رابطه برگردید، از طرفی این بازگشت را به معنی رو دادن تلقی میکنید. این مساله تناقض دارد. نیاز است برای دریافت راهنمایی بیشتر با مشاور صحبت کنید.
سلام حدود ۹ماه با یک اقای تو رابطه بودم. از روز اول حتی زمانی ک یک دوست معمولیم بودیم دعوا داشتیم تو این نه ماه ما شاید ۲٠بار خواستیم جدا بشیم سر هر مشکلی دوسم داشت منم دوسش داشتم ولی نه خیلی رابطمون جالب نبود هفته ای دوبار دعوا داشتیم سر هر موضوعی الان نزدیک یک هفتس کات کردیم خیلی راحت شدم از نظر دعواها ولی دلم براش تنگ میشه چیکار کنم؟ برگردم تو رابطه یا ن؟
سلام دوست گرامی کیفیت این رابطه پایین بوده است که سر هر مسالهای بحث و دعوا داشتید و پیوند بین شما مستحکم نبوده است. دلتنگی عاملی طبیعی بعد از قطع رابطه است اما اگر به جز دلتنگی، دلایل محکم دیگری وجود دارد، میتوانید به بازگشت فکر کنید این نکته را هم توجه داشته باشید، شما باید زمانی به رابطه بازگردید که مسائلی که باعث قطع رابطه شده بود، به سرانجامی رسیده باشد و حل شده باشد. برای کسب راهنمایی بیشتر در مسیر تصمیمگیری، از مشاوران رادیوعشق نوبت مشاوره خود را رزرو کنید.
سلام من یک دختر۲۳ ساله هستم به مدت ۲ ماه با شخصی رابطه برقرار کردم که از رابطه ی دوساله ش شکست خورده بود(دختر به ناگهانی رهاش کرده بود و الان با شخص دیگه ای در ارتباطه) اول که سمت من اومد همه چیزو تعریف کرد و اینکه اصلا به برگشتن اون ادم فکر نمیکنه و خیلی به برقراری ارتباط با من علاقه نشون داد۴ روز پیش ناگهانی گفت من الان نمیتونم با کسی در ارتباط باشم و رابطه شو با من تموم کرد من فکر نمیکردم قضیه جدی باشه اما الان ۴ روزه که گذشته و هیچ خبری نیست اگر من الان پیگیرش بشم کار اشتباهی کردم.آیا ممکنه که بازم به رابطه برگرده لطفا راهنماییم کنید
سلام دوست گرامی شما با ماندن در این ارتباط آسیب زیادی به خودتان وارد خواهید کرد؛ چون طرف مقابل شما هنوز پرونده گذشتهاش را نبسته است و شما برایش حکم یک مسکن را دارید. بنابراین ارزشمندی خودتان را حفظ کنید و اجازه ندهید کسی به عنوان یک مرحم از شما استفاده کند. او هنوز آمادگی اعتماد کردن و ورود در یک رابطه را ندارد.
رابطه من با شوهرم بنابر بعضی اشتباهات من و مداخلات فامیل ها ازهم باشید. ولی من میخواهم دو باره شوهرم را به زندگیم برگردانم زیاد التماس و معذرت خواهی کردم مگر اوصاع کاملا خرابتر شد. آیا ممکن است شوهرم به زندگیم برگرده ٠؟؟
سلام دوست عزیز برای پاسخ به این سوال که آیا امکان بازگشت همسرتان وجود دارد یا نه لازم است شرایط زندگی و علت جداییتان کاملا بررسی شود، بنابراین با سیستم مشاوره تلفنی تماس بگیرید.
آدرس: تهران، پونک، نبش بلوار پونک، پلاک 2، طبقه سوم، واحد 6
تلفن پشتیبانی:02146015870
رزرو نوبت مشاوره
انجمن روانشناسی آمریکا
سازمان نظام روانشناسی و مشاوره ایران
سازمان بهزیستی ایران
انجمن روانشناسی ایران
میخوام برگرده به رابطه/زندگیمیخوام فراموشش کنم
باید تمومش کنم، اما قدرتشو ندارم
میخوام جذبش کنم و ازدواج کنیم
بعد از تمام شدن یک رابطه عاطفی، که شما سرمایه گذاری روانی زیادی برای آن کرده بودید، انجام رفتارهای اشتباه امری طبیعی است و احتمالا ناشی از فشارهای روحی زیادی است که برشما وارد شده است. اما چنین اقداماتی می تواند به ضرر شخصیت و عزت نفس شما باشد. به یاد داشته باشید که یکی از ویژگی های انسان منطقی و دارای سلامت روان این است که تحمل ناکامی را داشته باشد و بتواند با کمترین آسیب آن رویداد ناخوشایند را پشت سر بگذارد. زمانیکه بعد از تمام شدن رابطه و از روی خشم تصمیم به انجام کاری را داشتید قبل از آن حتما با خود بررسی کنید که این تصمیم من چه سودی به حال من دارد؟ آیا شخصیت من را اول از همه پیش خودم و بعد در برابر طرف مقابل زیر سوال نمی برد؟ آیا این کار عزت نفس و غرور من را خدشه دار نمی کند؟ اگر این کار را انجام دادم او جوابی نداد چه؟ آیا این بی محلی بیشتر مرا عذاب نمی دهد؟ پس قبل از گرفتن تصمیم هیجانی مقاله زیر را مطالعه کنید.
فهرست مطالب
منظور از صحبت پایانی وقتی است که دو طرفی که از هم جدا شدهاند، تصمیم میگیرند مانند دو فرد عاقل و بالغ رفتار کنند و با هم دربارهی مسائلی صحبت کنند که میخواستند آنها را در دوران جدایی مطرح کنند، اما نتوانستهاند. این گفتگو غالباً شامل معذرتخواهی برای زدن حرفهای ناخوشایند و پرتاب کردن اشیاء به طرف یکدیگر میشود. این گفتگو دلتان را سبک میکند و چون تمام حرفهای ناگفتهتان را در آرامش بیان میکنید، میتوانید سرانجام این رابطهی شکست خورده را پشت سر بگذارید و به زندگیتان ادامه بدهید. گفتگوی حضوری برای برخی بسیار سخت و ناراحت کننده است و ترجیح میدهند که گفتگوی پایانیشان را تلفنی یا حتی از طریق نامه انجام دهند. این گفتگو مفید است، اما فقط به شرطی که هر دو نفر شکست عشقی را پشت سر گذاشته باشید. اگر برای انجام این گفتگو عجله کنید، فقط نمک بر زخمهایی میپاشید که هنوز التیام نیافتهاند و زخم را دوباره باز و دردناک میکنید. از آنجایی که درد و ناراحتی هنوز برطرف نشده است، احتمال دارد که ماجرای آزاردهندهای به پا شود. خاطرهی دعوا و روز جدایی هنوز تازه است و این عجلهتان برای گفتگو ممکن است که باعث جاری شدن سیلاب اشک شود. پیشنهاد میکنیم قبل از تلاش برای برگرداندن عشق از دست رفتهتان حداقل چند ماه صبر کنید و بعد با هم حرف بزنید تا مشکلی پیش نیاید.
بسیاری از دختران و پسران بعد از تمام شدن رابطه بدنبال پیدا کردن علت اصلی اختلافشان میروند. مدام با سوال و جواب میخواهند علت را پیدا کنند. در این میان گاهی برخی از افراد تحت تاثیر صحبتهای طرف مقابل قرار میگیرند و فکر می کنند فقط آنها در این رابطه مقصر بودهاند و به همین دلیل شروع به اصرار کردن برای ادامه رابطه میکنند. یا اینکه دلایل نامربوط طرف مقابل را قبول می کنند و حاضر می شوند با از خودگذشتگی افراطی همه مشکلاتی که او میگوید را از سر راه رابطه خود بردارند.چگونه بعد از جدایی
هر عکس شاد و خندانی که او به اشتراک میگذارد، مانند خنجری است که در قلبتان فرومیرود. میدانیم که لازم است درد و ناراحتی را در ذره ذرهی وجودتان حس کنید تا به حالت تخلیهی هیجانی برسید و بتوانید به زندگی عادی برگردید، اما با کنترل کردن دائمی عشق سابقتان فقط دوران درد و رنج را طولانیتر میکنید. به علاوه به شما مربوط نمیشود که او بعد از جدایی چه کاری انجام میدهد. اگر برای مقابله در برابر این وسوسه نیاز به کمک دارید، یک فکر خوب برای این که دیگر دائماً به عشق سابقتان فکر کنید، این است که او را در تمام شبکههای اجتماعی آنفالو کنید. اگر فکر میکنید باز هم نمیتوانید در مقابل وسوسهی چک کردن صفحات او مقاومت کنید، تمام برنامههای شبکههای اجتماعی را از روی دستگاهتان پاک کنید و دور اینترنت را چند روزی خط بکشید. به این ترتیب نه تنها دست از تعقیب کردن او برمیدارید، این کار مانع از آن میشود تا ناراحتیها و شکایتهایتان را در شبکههای آنلاین به نمایش بگذارید.
رفتن به پاتوقها و مکانهای خاطرهانگیز به اندازهی تعقیب کردن عشق سابقتان بد است، تنها تفاوتش در این است که این کار را وقتی راحت روی مبل در خانهتان نشستهاید، انجام نمیدهید. وقتی به مکانهایی میروید که عادت داشتید با هم به آنجا بروید، یاد روزهای خوش با هم بودن میافتید و در نتیجه دلتان بیشتر از قبل برای عشق سابقتان تنگ میشود. بدترین بخش ماجرا اینجا است که ممکن است در جمع و مقابل چشم دهها غریبه زیر گریه بزنید. تنها دلیل موجه برای سر زدن به پاتوقهای عاشقانهی قدیمیتان این است که خاطرات جدیدی را در آن نقاط ایجاد کنید، البته بهتر است این کار را زمانی انجام بدهید که این شکست عشقی را پشت سر گذاشتهاید و او را فراموش کردهاید. بهتر است یک مکان خاص را در خاطرهتان محبوس نکنید. پس وقتی دردهایتان التیام یافت و به حالت عادی برگشتید، میتوانید دوباره به این مکان خاطرهانگیز بروید تا آن را از “رستورانی که محل اولین قرارمان بود” به “رستورانی که جوجهی فوقالعادهای داره” تبدیل کنید.
متاسفانه بسیاری از افراد بعد از تمام شدن رابطه، به مرزهای طرف مقابلشان احترام نمیگذارند و مدام با زنگ زدنهای فراوان و ارسال پیام هم خود را آزرده میکنند و هم آرامش او را سلب میکنند. این کار هم یکی از اشتباهات رایج بعد از تمام شدن رابطه است که افراد فکر میکنند با فرستادن پیام و ابراز علاقه کردنهای بسیار عاجزانه میتوانند طرف مقابلشان را جذب خود کنند. اما بهتر است بدانید که فرستادن هر گونه عکس و پیام با مضمون شکست عشقی و عاطفی فقط بیشتر شما را از چشم او می اندازد. هرچه بیشتر پیام دهید و تماس بگیرید احتمال این را که او محترمانه پاسخ شما را دهد بسیار کم میکند. همچنین مطالعات نشان دادهاند که نداشتن هیچ گونه تماس با طرف مقابلتان به مدت 4 هفته بعد از جدایی، احتمال بازگشت او را نسبت به زمانی که مدام برایش مزاحمت ایجاد کنید، افزایش میدهد. اما دلایل اهمیت این دوره از ممنوعیت تماس عبارت است از:
بسیاری دیگر از افراد نیز زمانیکه می بینند از پیام دادن و تماس گرفتن جوابی نمیگیرند دست به دامن دوستان و آشنایان میشوند و از آنها میخواهند تا واسطه دوستی دوباره آنها و برگرداندن عشقشان شوند. این کار علاوه براینکه آبرو و اعتبار شما را مقابل این افراد خدشه دار میکند باعث ایجاد کدورت در دل طرف مقابلتان نیز می شود.
بدترین اتفاقی که شاید میتواند بین شما و عشق سابقتان بیفتد، این است که تمام تلاشهای شما برای جلب توجه و نظر او بیپاسخ بماند و شما تحت تاثیر هیجانات خود قرار گرفته و با ارسال پیام به او توهین کنید یا در محل کارش آبروی او را مقابل دوستان و همکارانش ببرید. احتمالا بعد از چنین کاری پشیمان خواهید شد و دوباره مجبور می شوید از او عذرخواهی کنید. پس پیشنهاد می کنیم که قبل از انجام این اشتباه حتما خوب فکر کنید.
با چشمهای خیس، بینی سرخ و بغضی که هر لحظه ممکن است با کوچکترین تحریکی بترکد، اگر بخواهید خودتان را در خانه حبس کنید و در غم و ماتم فرو بروید، واقعاً نمیتوانیم سرزنشتان کنیم. اما زندگی ادامه دارد، حتی اگر مجرد باشید و قلبتان شکسته باشد. یک یا دو روز در خانه ماندن برای بهبود حال و بازیابی نیرو اشکالی ندارد، اما مدت بیشتر از این برایتان مضر است. درست است که عشقتان را از دست دادهاید، اما دلیل نمیشود که تمام داشتههای دیگرتان را هم از دست بدهید. حاضر شدن در محل کار، معاشرت کردن با دیگران و انجام دادن فعالیتهای مورد علاقه به شما ثابت میکند که تا شقایق هست باید زندگی کرد. این فعالیتها به مرور زمان از حالت سازو کارهای دفاعی و اقداماتی برای پرت کردن حواس بیرون میآید و بیشتر شبیه فعالیتهای روزمرهای میشود که قرار است اکنون دوباره از آنها لذت ببرید.
شاید رابطهای که به سرعت بعد از جدایی شروع میکنید، کمک کند تا شکست عشقی قبلی را فراموش کنید، اما تاثیر آن محدود است. این رابطهی سطحی که از سر ناامیدی شکل میگیرد، نمیتواند جایگزین رابطهی عمیق قبلی بشود. بااین توصیف بهترین چیزی که میتوانید امیدوار باشید از این رابطه به دست بیاورید، این است که فرد مهربان و خوشمشربی را پیدا کنید که بتوانید با او حرف بزنید و قدری خوش بگذرانید. شروع یک رابطهی جدید بعد از شکست عشقی اشکالی ندارد، اما اگر رابطهی جدید را به سرعت بعد از جدا شدن از عشقتان شروع کنید، ضرر این رابطه بیشتر از سودش خواهد بود. به علاوه ممکن است بدبختیتان به ناامیدی تبدیل شود و در نهایت تنهای تنها به خانه برگردید. ضمناً این نکته را هم باید در نظر بگیرید که ممکن است یار جدیدتان را هم با ناله و زاریهای مداوم و این که “آخه اون چرا دیگه منو دوست نداره؟” از خودتان برانید.
رابطهتان متلاشی شده است، پس چرا خودتان هم درهم نشکنید؟ این تصور کاملاً اشتباه است. نشئگی و سرخوشی ناشی از غرق کردن خودتان در موسیقیهای پرسرو صدا و سیگار کشیدن دردتان را فقط الان از بین میبرد و فردا صبح باید سردرد و خماری این سرخوشی را تحمل کنید. فقط به این فکر کنید که اگر مجبور شوید سردرد وحشتناک را هم علاوه بر درد قلب شکسته تحمل کنید، اوضاع شکست عشقیتان چقدر بدتر میشود؟
وجودتان بلافاصله بعد از جدایی سرشار از احساسات منفی خواهد بود. احساس میکنید که قربانی یک بازی شیطانی شدهاید و معتقدید حقتان است که از عشق سابقتان انتقام بگیرید. دست نگه دارید! باید بدانید که تازه رخداد آسیبزنندهای مانند شکست عشقی را پشت سر گذاشتهاید، بنابراین احتمالاً احساساتتان در حال حاضر بر عقلتان غلبه دارد. تمام این افکار انتقامآمیز احتمالاً فقط تلاشهای قلب ضعیف و شکستهتان است که به دنبال راهی برای خالی کردن خود است. انتقامی که شامل درد و صدمهی جسمی، آسیب زدن به اموال و تحقیر کردن طرف مقابل باشد، فکر خوبی نیست. بنابراین اگر عزمتان را جزم کردهاید تا از آدمی که دلتان را شکسته است، انتقام بگیرید، این کار را به روش باکلاسی انجام دهید: قلب شکستهتان را ترمیم کنید، روی پای خودتان بایستید و به آدم بهتری تبدیل شوید.
تبدیل شدن به یک آدم بهتر و بهبود دادن خود یکی از بهترین و سالمترین کارهایی است که میتوانید بعد از شکست عشقی انجام دهید. اما اگر خودتان را برمبنای استانداردهای عشق سابقتان بهبود دهید، این کار جز آن که باعث شود، همچنان متکی به عشق سابقتان باشید، فایدهی دیگری ندارد. وقتی سعی میکنید خودتان را به فرد دلخواه عشق سابقتان تبدیل کنید، به او ثابت میکنید که هنوز به دنبال راهی هستید تا باقیماندهی رابطهی شکست خوردهتان را نجات بدهید. (سندرم ارباب/ برده) هرچند نهایت تلاشتان را به کار میبرید تا خود را به فرد مورد علاقهی عشق سابقتان تبدیل کنید، اما واقعیت این است که هنوز خودتان هستید. تغییر دادن رنگ مو، کار کردن بر روی عضلات یا افزایش اطلاعات دربارهی هنر و فرهنگ برای این که عشق سابقتان دوباره عاشق شما بشود، کافی نیست. در نهایت ممکن است او عاشق این خصوصیات و کارهای جدید بشود و مجبور بشوید که همین ظاهر را حفظ کنید و به وانمود کردن ادامه بدهید تا رابطهتان ادامه داشته باشد. به طور خلاصه مثل این است که رابطهتان بر دروغ بنا شده باشد.
هر فردی فراز و نشیبهای رابطهی عاشقانه را متفاوت با دیگری تجربه میکند، این امر دربارهی شکست عشقی نیز صادق است. اگر احساس میکنید دوستانتان سریعتر از شما شکست عشقیتان را پشت سر گذاشتهاند، باید بدانید که این تفاوتها کاملاً عادی است. نمیتوانید خودتان را با هیچ کس دیگری مقایسه کنید، چون تجربهتان کاملاً با تجربهی دیگران تفاوت دارد. نمیتوانید خودتان را با دیگران مقایسه کنید، چون انگیزههای دیگران و دلیل انجام دادن کارهایشان را نمیدانید. شما هیچ چیزی دربارهی رابطهی آنها نمیدانید، پس از این مقایسههای پوچ برای خودتان باید و نباید درست نکنید.
اگر با هر کسی که سر راهتان قرار میگیرد، مشورت کنید، بیشتر گیج و سردرگم خواهید شد. داشتن شبکهای حمایتی از افرادی که به حرفهایتان گوش بدهند، عالی است، اما اگر هر کدام یک نظر داشته باشند و توصیهی متفاوتی بکنند، احتمالاً سرتان مملو از ایدههای متناقض خواهد شد. دوستان همیشه شما را نصیحت میکنند، نصایحی که معمولاً متناقض با یکدیگر است، و در نهایت تنها کسی که میداند چکار باید بکنید، خودتان هستید.
اگر در رابطهتان مورد سوءاستفاده قرار گرفته باشید، باید بدانید که دوران بعد از جدایی خطرناکترین دوران برای فرد قربانی است که گاهی حدود یک سال ادامه مییابد. بسیاری از قربانیان خشونتهای خانگی خطر را در این دوران دستکم میگیرند، چون فکر میکنند که بدترین اتفاقها گذشته است. اما اغلب اوقات اینطور نیست، فرد سوءاستفاده کننده جدایی را به عنوان از دست دادن کنترل قلمداد میکند، در این بین بسیاری از قربانیان احساس آسودگی میکنند که سرانجام از آن موقعیت رها شدهاند، اما متوجه نیستند که همسر سابقشان تا چه حد میخواهد دوباره آنها را تحت کنترل خود بگیرد؛ حتی ممکن است زندگی آنها در خطر باشد. بهترین کار این است که حامیانی برای خود پیدا کنید و داستان زندگیتان را با روانشناس یا فرد معتمدی در میان بگذارید تا امنیتتان حتیالامکان تضمین شود.
اگر به اندازهی کافی صبر کردهاید تا زخمهایتان التیام پیدا کند و بتوانید دوباره روی پای خودتان بایستید و دیگر سرشار از نفرت نیستید، کار فوقالعادهای انجام دادهاید. اما حتی اگر فکر کنید که همه چیز را به درستی سرو سامان دادهاید، ممکن است ناگهان متوجه شوید که دائماً در حال مقایسه کردن افراد جدید با عشق سابقتان هستید. بسیاری عاشق این هستند که رابطههای جدیدشان را با رابطههای قبلی مقایسه کنند؛ البته قبول داریم که چون این شکست عشقی جدیدترین خاطرهی عاشقانهتان است، مقایسه نکردن سخت است. معمولاً بعد از به اتمام رسیدن یک رابطه فقط به جنبههای مثبت آن فکر میکنید و فکر میکنید هیچ کس به پای عشق سابقتان نمیرسد. اما فقط باید روی افراد جدید و خصوصیات آنها متمرکز شوید، نه این که آیا آنها در حد و اندازهی عشق سابقتان هستند یا خیر. مقایسه نکردن سخت است، اما با تمرین میتوانید از این کار ممانعت کنید. به عبارت دیگر هر چه با افراد بیشتری آشنا شوید، کمتر به این فکر میکنید که عشق سابقتان چطور رفتار میکرد یا چه ویژگیهایی داشت.
ما در شرایط شما نیستیم ولی قطعا درک می کنیم که قرار گرفتن در چنین وضعیتی چقدر می تواند ناراحت کننده و آزارنده باشد. سعی نکنید جلوی احساسات خود را بگیرید. در خلوت خود هرچقدر که دوست دارید گریه کنید و هیجانات خود را تخلیه کنید. این کار به شما کمک می کند تا کمی آرام شوید و راحت تر به شرایط موجود نگاه کنید. اما حواستان باشد که واقع بین باشید. این شکست عاطفی مانند هر رویداد تلخ دیگری باید دوره خود را بگذارند تا کمی از فشارش کاسته شود. به همین جهت به خودتان امید بازگشتش را ندهید و به دنبال موقعیت های جدید خود باشید.
رفتار شما بعد از تمام شدن رابطه بسیار تعیین کننده است، شما میتوانید همه چیز را به دست احساساتتان بسپارید و مرتکب اشتباهاتی که گفته شد بشوید و او را از خودتان دورتر کنید و یا برعکس، کاری کنید او خودش به این نتیجه برسد که جدایی از شما اشتباه بزرگی بوده و بخواهد دوباره به رابطه برگردد. برای این منظور باید برای مدت مشخصی از او فاصله بگیرید، زندگی شخصیتان را سرو سامان دهید، تغییرات مثبتی در خودتان بوجود بیاورید و سپس جوری او را جذب کنید که تمام معادلات ذهنیاش در مورد شما بهم بخورد و خودش به این نتیجه برسد که میخواهید بخشی از زندگی شما باشد. تمام تکنیکها و مهارتهایی که برای برگرداندن عشقتان از موضع قدرت و اعتماد به نفس، نیاز دارید را رادیو عشق در کارگاه بازگرداندن آموزش-محور عشق و ازدواج به شما آموزش میدهد. در این کارگاه که بصورت آنلاین برگزار میشود آموزههای مورد نیازتان در قالب 7 ساعت فایل صوتی در اختیارتان قرار میگیرد و علاوه بر آن یک روانشناس اختصاصی با انجام مشاوره تلفنی و آنلاین (از طریق تلگرام و واتساپ) و انجام تستهای شخصیت شما را گام به گام همراهی و پشتیبانی میکند.
جهت ارتباط رایگان با کارشناسان رادیو عشق و مطرح کردن سوالات خود می توانید با شماره 02146015870 تماس بگیرید. علاوه بر این کارشناسان ما آماده پاسخگویی به سوالات شما از طریق تلگرام و واتساپ (09035714068) هستند.
باوجود اینکه تمام شدن رابطه عاطفی یکی از تلخترین اتفاقات زندگی هر شخص است، اما مراقب باشید که تحت تأثیر احساسات خود اشتباهی مرتکب نشوید زیرا هر رفتار اشتباه از سوی شما میتواند شخصیت و غرورتان را زیر سوال ببرد. زمانی که ارتباطتان به هر دلیلی تمام شد، در تلاش برای بازگشت و برای صحبت درباره اتفاقاتی که بینتان افتاده عجله نکنید. هر دلیلی ناموجهی را قبول نکنید. درباره زندگی خصوصی طرف مقابلتان و هر شخصی که وارد زندگیاش شده کنجکاوی نکنید. با پیام دادن های مکرر او را کلافه نکنید، واسطهای برای برگرداندنش نفرستید چون در صورت شنیدن جواب منفی او بسیار ناامید خواهید شد. بخاطر پاسخ منفی که می دهد به او توهین نکنید و محترم باشید. سعی نکنید تا با رفتن بهجاهایی که با آنها خاطره داشتید روحیه خود را آزرده کنید. خودتان را در خانه زندانی نکنید. بلافاصله بعد از تمام شدن رابطه با شخص جدیدی وارد ارتباط نشوید چراکه احتمالا از آن رابطه هم ضربه خواهید خورد، ضمن اینکه این کار از لحاظ اخلاقی خیانت به شخصی است که به تازگی با او وارد ارتباط شدهاید. به دنبال انتقام نباشید و سعی نکنید با اشتغال به کارهای بیهوده مثل زیاد سیگار کشیدن زیاد خوشگذرانی کردن خودتان را مجبور به فراموشی کنید. رابطه شما تمامشده پس تلاش برای زندگی کردن بهگونهای که عشق سابقتان دوست دارد کار اشتباهی است. زیاد به دنبال نصیحت گرفتن از دوستان و اطرافیان نباشید چراکه همه آنها درباره این موضوع نظرات مختلفی دارند و هیچکدام جای شما نیستند همانطور که شما نیز جای بقیه نیستید و نباید رابطه خود را با آنها مقایسه کنید. اگر وارد ارتباط جدیدی شدید بههیچعنوان نباید او را با عشق سابقتان مقایسه کنید چون این کار هم اشتباه است. جلوی احساسات خود را نگیرید و اجازه دهید هیجانات منفی از ذهن و وجودتان تخلیه شوند اما واقع بین باشید و خیال پردازی نکنید. با قدرت و انگیزه هرچه تمام دنبال پیدا کردن موقعیت های جدید باشید.
عشقت رو جذب کن
میخوای یاد بگیری چطور روز به روز بیشتر قلب عشقتو بدست بیاری؟ چطور یه رابطه موفق منجر به ازدواج داشته باشی؟ چطور یه زندگی مشترک موفق داشته باشی؟ پس فرصت را از دست نده! تو هم به جمع دنبال کنندگان پیج رادیو عشق در اینستاگرام اضافه شو…
عضویت در خبرنامه رادیو عشق
24 بازدید
90 بازدید
119 بازدید
355 بازدید
373 بازدید
چگونه بعد از جدایی
دیدگاه
نام *
ایمیل *
وب سایت
ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی مینویسم.
مشترک نمی شومدریافت همه دیدگاه های این نوشتهفقط دریافت پاسخ دیدگاه های خودم
سلام و عرض ادب. من مشکلم اینه میتونم برش گردونم اما نمیدونم این کارو بکنم یا نه. فکر میکنم نباید زیاد بهش رو بدم. ازتون خواهش میکنم کمکم کنین. پای کسی دیگه وسط نیست خواهش میکنم
سلام دوست گرامی مختصر نوشتید و نیاز هست که جزییات بیشتری درباره این رابطه بگویید. از طرفی میتوانید به رابطه برگردید، از طرفی این بازگشت را به معنی رو دادن تلقی میکنید. این مساله تناقض دارد. نیاز است برای دریافت راهنمایی بیشتر با مشاور صحبت کنید.
سلام حدود ۹ماه با یک اقای تو رابطه بودم. از روز اول حتی زمانی ک یک دوست معمولیم بودیم دعوا داشتیم تو این نه ماه ما شاید ۲٠بار خواستیم جدا بشیم سر هر مشکلی دوسم داشت منم دوسش داشتم ولی نه خیلی رابطمون جالب نبود هفته ای دوبار دعوا داشتیم سر هر موضوعی الان نزدیک یک هفتس کات کردیم خیلی راحت شدم از نظر دعواها ولی دلم براش تنگ میشه چیکار کنم؟ برگردم تو رابطه یا ن؟
سلام دوست گرامی کیفیت این رابطه پایین بوده است که سر هر مسالهای بحث و دعوا داشتید و پیوند بین شما مستحکم نبوده است. دلتنگی عاملی طبیعی بعد از قطع رابطه است اما اگر به جز دلتنگی، دلایل محکم دیگری وجود دارد، میتوانید به بازگشت فکر کنید این نکته را هم توجه داشته باشید، شما باید زمانی به رابطه بازگردید که مسائلی که باعث قطع رابطه شده بود، به سرانجامی رسیده باشد و حل شده باشد. برای کسب راهنمایی بیشتر در مسیر تصمیمگیری، از مشاوران رادیوعشق نوبت مشاوره خود را رزرو کنید.
سلام من یک دختر۲۳ ساله هستم به مدت ۲ ماه با شخصی رابطه برقرار کردم که از رابطه ی دوساله ش شکست خورده بود(دختر به ناگهانی رهاش کرده بود و الان با شخص دیگه ای در ارتباطه) اول که سمت من اومد همه چیزو تعریف کرد و اینکه اصلا به برگشتن اون ادم فکر نمیکنه و خیلی به برقراری ارتباط با من علاقه نشون داد۴ روز پیش ناگهانی گفت من الان نمیتونم با کسی در ارتباط باشم و رابطه شو با من تموم کرد من فکر نمیکردم قضیه جدی باشه اما الان ۴ روزه که گذشته و هیچ خبری نیست اگر من الان پیگیرش بشم کار اشتباهی کردم.آیا ممکنه که بازم به رابطه برگرده لطفا راهنماییم کنید
سلام دوست گرامی شما با ماندن در این ارتباط آسیب زیادی به خودتان وارد خواهید کرد؛ چون طرف مقابل شما هنوز پرونده گذشتهاش را نبسته است و شما برایش حکم یک مسکن را دارید. بنابراین ارزشمندی خودتان را حفظ کنید و اجازه ندهید کسی به عنوان یک مرحم از شما استفاده کند. او هنوز آمادگی اعتماد کردن و ورود در یک رابطه را ندارد.
رابطه من با شوهرم بنابر بعضی اشتباهات من و مداخلات فامیل ها ازهم باشید. ولی من میخواهم دو باره شوهرم را به زندگیم برگردانم زیاد التماس و معذرت خواهی کردم مگر اوصاع کاملا خرابتر شد. آیا ممکن است شوهرم به زندگیم برگرده ٠؟؟
سلام دوست عزیز برای پاسخ به این سوال که آیا امکان بازگشت همسرتان وجود دارد یا نه لازم است شرایط زندگی و علت جداییتان کاملا بررسی شود، بنابراین با سیستم مشاوره تلفنی تماس بگیرید.
آدرس: تهران، پونک، نبش بلوار پونک، پلاک 2، طبقه سوم، واحد 6
تلفن پشتیبانی:02146015870
رزرو نوبت مشاوره
انجمن روانشناسی آمریکا
سازمان نظام روانشناسی و مشاوره ایران
سازمان بهزیستی ایران
انجمن روانشناسی ایران
میخوام برگرده به رابطه/زندگیمیخوام فراموشش کنم
باید تمومش کنم، اما قدرتشو ندارم
میخوام جذبش کنم و ازدواج کنیم
بعد از تمام شدن یک رابطه عاطفی، که شما سرمایه گذاری روانی زیادی برای آن کرده بودید، انجام رفتارهای اشتباه امری طبیعی است و احتمالا ناشی از فشارهای روحی زیادی است که برشما وارد شده است. اما چنین اقداماتی می تواند به ضرر شخصیت و عزت نفس شما باشد. به یاد داشته باشید که یکی از ویژگی های انسان منطقی و دارای سلامت روان این است که تحمل ناکامی را داشته باشد و بتواند با کمترین آسیب آن رویداد ناخوشایند را پشت سر بگذارد. زمانیکه بعد از تمام شدن رابطه و از روی خشم تصمیم به انجام کاری را داشتید قبل از آن حتما با خود بررسی کنید که این تصمیم من چه سودی به حال من دارد؟ آیا شخصیت من را اول از همه پیش خودم و بعد در برابر طرف مقابل زیر سوال نمی برد؟ آیا این کار عزت نفس و غرور من را خدشه دار نمی کند؟ اگر این کار را انجام دادم او جوابی نداد چه؟ آیا این بی محلی بیشتر مرا عذاب نمی دهد؟ پس قبل از گرفتن تصمیم هیجانی مقاله زیر را مطالعه کنید.
فهرست مطالب
منظور از صحبت پایانی وقتی است که دو طرفی که از هم جدا شدهاند، تصمیم میگیرند مانند دو فرد عاقل و بالغ رفتار کنند و با هم دربارهی مسائلی صحبت کنند که میخواستند آنها را در دوران جدایی مطرح کنند، اما نتوانستهاند. این گفتگو غالباً شامل معذرتخواهی برای زدن حرفهای ناخوشایند و پرتاب کردن اشیاء به طرف یکدیگر میشود. این گفتگو دلتان را سبک میکند و چون تمام حرفهای ناگفتهتان را در آرامش بیان میکنید، میتوانید سرانجام این رابطهی شکست خورده را پشت سر بگذارید و به زندگیتان ادامه بدهید. گفتگوی حضوری برای برخی بسیار سخت و ناراحت کننده است و ترجیح میدهند که گفتگوی پایانیشان را تلفنی یا حتی از طریق نامه انجام دهند. این گفتگو مفید است، اما فقط به شرطی که هر دو نفر شکست عشقی را پشت سر گذاشته باشید. اگر برای انجام این گفتگو عجله کنید، فقط نمک بر زخمهایی میپاشید که هنوز التیام نیافتهاند و زخم را دوباره باز و دردناک میکنید. از آنجایی که درد و ناراحتی هنوز برطرف نشده است، احتمال دارد که ماجرای آزاردهندهای به پا شود. خاطرهی دعوا و روز جدایی هنوز تازه است و این عجلهتان برای گفتگو ممکن است که باعث جاری شدن سیلاب اشک شود. پیشنهاد میکنیم قبل از تلاش برای برگرداندن عشق از دست رفتهتان حداقل چند ماه صبر کنید و بعد با هم حرف بزنید تا مشکلی پیش نیاید.
بسیاری از دختران و پسران بعد از تمام شدن رابطه بدنبال پیدا کردن علت اصلی اختلافشان میروند. مدام با سوال و جواب میخواهند علت را پیدا کنند. در این میان گاهی برخی از افراد تحت تاثیر صحبتهای طرف مقابل قرار میگیرند و فکر می کنند فقط آنها در این رابطه مقصر بودهاند و به همین دلیل شروع به اصرار کردن برای ادامه رابطه میکنند. یا اینکه دلایل نامربوط طرف مقابل را قبول می کنند و حاضر می شوند با از خودگذشتگی افراطی همه مشکلاتی که او میگوید را از سر راه رابطه خود بردارند.چگونه بعد از جدایی
هر عکس شاد و خندانی که او به اشتراک میگذارد، مانند خنجری است که در قلبتان فرومیرود. میدانیم که لازم است درد و ناراحتی را در ذره ذرهی وجودتان حس کنید تا به حالت تخلیهی هیجانی برسید و بتوانید به زندگی عادی برگردید، اما با کنترل کردن دائمی عشق سابقتان فقط دوران درد و رنج را طولانیتر میکنید. به علاوه به شما مربوط نمیشود که او بعد از جدایی چه کاری انجام میدهد. اگر برای مقابله در برابر این وسوسه نیاز به کمک دارید، یک فکر خوب برای این که دیگر دائماً به عشق سابقتان فکر کنید، این است که او را در تمام شبکههای اجتماعی آنفالو کنید. اگر فکر میکنید باز هم نمیتوانید در مقابل وسوسهی چک کردن صفحات او مقاومت کنید، تمام برنامههای شبکههای اجتماعی را از روی دستگاهتان پاک کنید و دور اینترنت را چند روزی خط بکشید. به این ترتیب نه تنها دست از تعقیب کردن او برمیدارید، این کار مانع از آن میشود تا ناراحتیها و شکایتهایتان را در شبکههای آنلاین به نمایش بگذارید.
رفتن به پاتوقها و مکانهای خاطرهانگیز به اندازهی تعقیب کردن عشق سابقتان بد است، تنها تفاوتش در این است که این کار را وقتی راحت روی مبل در خانهتان نشستهاید، انجام نمیدهید. وقتی به مکانهایی میروید که عادت داشتید با هم به آنجا بروید، یاد روزهای خوش با هم بودن میافتید و در نتیجه دلتان بیشتر از قبل برای عشق سابقتان تنگ میشود. بدترین بخش ماجرا اینجا است که ممکن است در جمع و مقابل چشم دهها غریبه زیر گریه بزنید. تنها دلیل موجه برای سر زدن به پاتوقهای عاشقانهی قدیمیتان این است که خاطرات جدیدی را در آن نقاط ایجاد کنید، البته بهتر است این کار را زمانی انجام بدهید که این شکست عشقی را پشت سر گذاشتهاید و او را فراموش کردهاید. بهتر است یک مکان خاص را در خاطرهتان محبوس نکنید. پس وقتی دردهایتان التیام یافت و به حالت عادی برگشتید، میتوانید دوباره به این مکان خاطرهانگیز بروید تا آن را از “رستورانی که محل اولین قرارمان بود” به “رستورانی که جوجهی فوقالعادهای داره” تبدیل کنید.
متاسفانه بسیاری از افراد بعد از تمام شدن رابطه، به مرزهای طرف مقابلشان احترام نمیگذارند و مدام با زنگ زدنهای فراوان و ارسال پیام هم خود را آزرده میکنند و هم آرامش او را سلب میکنند. این کار هم یکی از اشتباهات رایج بعد از تمام شدن رابطه است که افراد فکر میکنند با فرستادن پیام و ابراز علاقه کردنهای بسیار عاجزانه میتوانند طرف مقابلشان را جذب خود کنند. اما بهتر است بدانید که فرستادن هر گونه عکس و پیام با مضمون شکست عشقی و عاطفی فقط بیشتر شما را از چشم او می اندازد. هرچه بیشتر پیام دهید و تماس بگیرید احتمال این را که او محترمانه پاسخ شما را دهد بسیار کم میکند. همچنین مطالعات نشان دادهاند که نداشتن هیچ گونه تماس با طرف مقابلتان به مدت 4 هفته بعد از جدایی، احتمال بازگشت او را نسبت به زمانی که مدام برایش مزاحمت ایجاد کنید، افزایش میدهد. اما دلایل اهمیت این دوره از ممنوعیت تماس عبارت است از:
بسیاری دیگر از افراد نیز زمانیکه می بینند از پیام دادن و تماس گرفتن جوابی نمیگیرند دست به دامن دوستان و آشنایان میشوند و از آنها میخواهند تا واسطه دوستی دوباره آنها و برگرداندن عشقشان شوند. این کار علاوه براینکه آبرو و اعتبار شما را مقابل این افراد خدشه دار میکند باعث ایجاد کدورت در دل طرف مقابلتان نیز می شود.
بدترین اتفاقی که شاید میتواند بین شما و عشق سابقتان بیفتد، این است که تمام تلاشهای شما برای جلب توجه و نظر او بیپاسخ بماند و شما تحت تاثیر هیجانات خود قرار گرفته و با ارسال پیام به او توهین کنید یا در محل کارش آبروی او را مقابل دوستان و همکارانش ببرید. احتمالا بعد از چنین کاری پشیمان خواهید شد و دوباره مجبور می شوید از او عذرخواهی کنید. پس پیشنهاد می کنیم که قبل از انجام این اشتباه حتما خوب فکر کنید.
با چشمهای خیس، بینی سرخ و بغضی که هر لحظه ممکن است با کوچکترین تحریکی بترکد، اگر بخواهید خودتان را در خانه حبس کنید و در غم و ماتم فرو بروید، واقعاً نمیتوانیم سرزنشتان کنیم. اما زندگی ادامه دارد، حتی اگر مجرد باشید و قلبتان شکسته باشد. یک یا دو روز در خانه ماندن برای بهبود حال و بازیابی نیرو اشکالی ندارد، اما مدت بیشتر از این برایتان مضر است. درست است که عشقتان را از دست دادهاید، اما دلیل نمیشود که تمام داشتههای دیگرتان را هم از دست بدهید. حاضر شدن در محل کار، معاشرت کردن با دیگران و انجام دادن فعالیتهای مورد علاقه به شما ثابت میکند که تا شقایق هست باید زندگی کرد. این فعالیتها به مرور زمان از حالت سازو کارهای دفاعی و اقداماتی برای پرت کردن حواس بیرون میآید و بیشتر شبیه فعالیتهای روزمرهای میشود که قرار است اکنون دوباره از آنها لذت ببرید.
شاید رابطهای که به سرعت بعد از جدایی شروع میکنید، کمک کند تا شکست عشقی قبلی را فراموش کنید، اما تاثیر آن محدود است. این رابطهی سطحی که از سر ناامیدی شکل میگیرد، نمیتواند جایگزین رابطهی عمیق قبلی بشود. بااین توصیف بهترین چیزی که میتوانید امیدوار باشید از این رابطه به دست بیاورید، این است که فرد مهربان و خوشمشربی را پیدا کنید که بتوانید با او حرف بزنید و قدری خوش بگذرانید. شروع یک رابطهی جدید بعد از شکست عشقی اشکالی ندارد، اما اگر رابطهی جدید را به سرعت بعد از جدا شدن از عشقتان شروع کنید، ضرر این رابطه بیشتر از سودش خواهد بود. به علاوه ممکن است بدبختیتان به ناامیدی تبدیل شود و در نهایت تنهای تنها به خانه برگردید. ضمناً این نکته را هم باید در نظر بگیرید که ممکن است یار جدیدتان را هم با ناله و زاریهای مداوم و این که “آخه اون چرا دیگه منو دوست نداره؟” از خودتان برانید.
رابطهتان متلاشی شده است، پس چرا خودتان هم درهم نشکنید؟ این تصور کاملاً اشتباه است. نشئگی و سرخوشی ناشی از غرق کردن خودتان در موسیقیهای پرسرو صدا و سیگار کشیدن دردتان را فقط الان از بین میبرد و فردا صبح باید سردرد و خماری این سرخوشی را تحمل کنید. فقط به این فکر کنید که اگر مجبور شوید سردرد وحشتناک را هم علاوه بر درد قلب شکسته تحمل کنید، اوضاع شکست عشقیتان چقدر بدتر میشود؟
وجودتان بلافاصله بعد از جدایی سرشار از احساسات منفی خواهد بود. احساس میکنید که قربانی یک بازی شیطانی شدهاید و معتقدید حقتان است که از عشق سابقتان انتقام بگیرید. دست نگه دارید! باید بدانید که تازه رخداد آسیبزنندهای مانند شکست عشقی را پشت سر گذاشتهاید، بنابراین احتمالاً احساساتتان در حال حاضر بر عقلتان غلبه دارد. تمام این افکار انتقامآمیز احتمالاً فقط تلاشهای قلب ضعیف و شکستهتان است که به دنبال راهی برای خالی کردن خود است. انتقامی که شامل درد و صدمهی جسمی، آسیب زدن به اموال و تحقیر کردن طرف مقابل باشد، فکر خوبی نیست. بنابراین اگر عزمتان را جزم کردهاید تا از آدمی که دلتان را شکسته است، انتقام بگیرید، این کار را به روش باکلاسی انجام دهید: قلب شکستهتان را ترمیم کنید، روی پای خودتان بایستید و به آدم بهتری تبدیل شوید.
تبدیل شدن به یک آدم بهتر و بهبود دادن خود یکی از بهترین و سالمترین کارهایی است که میتوانید بعد از شکست عشقی انجام دهید. اما اگر خودتان را برمبنای استانداردهای عشق سابقتان بهبود دهید، این کار جز آن که باعث شود، همچنان متکی به عشق سابقتان باشید، فایدهی دیگری ندارد. وقتی سعی میکنید خودتان را به فرد دلخواه عشق سابقتان تبدیل کنید، به او ثابت میکنید که هنوز به دنبال راهی هستید تا باقیماندهی رابطهی شکست خوردهتان را نجات بدهید. (سندرم ارباب/ برده) هرچند نهایت تلاشتان را به کار میبرید تا خود را به فرد مورد علاقهی عشق سابقتان تبدیل کنید، اما واقعیت این است که هنوز خودتان هستید. تغییر دادن رنگ مو، کار کردن بر روی عضلات یا افزایش اطلاعات دربارهی هنر و فرهنگ برای این که عشق سابقتان دوباره عاشق شما بشود، کافی نیست. در نهایت ممکن است او عاشق این خصوصیات و کارهای جدید بشود و مجبور بشوید که همین ظاهر را حفظ کنید و به وانمود کردن ادامه بدهید تا رابطهتان ادامه داشته باشد. به طور خلاصه مثل این است که رابطهتان بر دروغ بنا شده باشد.
هر فردی فراز و نشیبهای رابطهی عاشقانه را متفاوت با دیگری تجربه میکند، این امر دربارهی شکست عشقی نیز صادق است. اگر احساس میکنید دوستانتان سریعتر از شما شکست عشقیتان را پشت سر گذاشتهاند، باید بدانید که این تفاوتها کاملاً عادی است. نمیتوانید خودتان را با هیچ کس دیگری مقایسه کنید، چون تجربهتان کاملاً با تجربهی دیگران تفاوت دارد. نمیتوانید خودتان را با دیگران مقایسه کنید، چون انگیزههای دیگران و دلیل انجام دادن کارهایشان را نمیدانید. شما هیچ چیزی دربارهی رابطهی آنها نمیدانید، پس از این مقایسههای پوچ برای خودتان باید و نباید درست نکنید.
اگر با هر کسی که سر راهتان قرار میگیرد، مشورت کنید، بیشتر گیج و سردرگم خواهید شد. داشتن شبکهای حمایتی از افرادی که به حرفهایتان گوش بدهند، عالی است، اما اگر هر کدام یک نظر داشته باشند و توصیهی متفاوتی بکنند، احتمالاً سرتان مملو از ایدههای متناقض خواهد شد. دوستان همیشه شما را نصیحت میکنند، نصایحی که معمولاً متناقض با یکدیگر است، و در نهایت تنها کسی که میداند چکار باید بکنید، خودتان هستید.
اگر در رابطهتان مورد سوءاستفاده قرار گرفته باشید، باید بدانید که دوران بعد از جدایی خطرناکترین دوران برای فرد قربانی است که گاهی حدود یک سال ادامه مییابد. بسیاری از قربانیان خشونتهای خانگی خطر را در این دوران دستکم میگیرند، چون فکر میکنند که بدترین اتفاقها گذشته است. اما اغلب اوقات اینطور نیست، فرد سوءاستفاده کننده جدایی را به عنوان از دست دادن کنترل قلمداد میکند، در این بین بسیاری از قربانیان احساس آسودگی میکنند که سرانجام از آن موقعیت رها شدهاند، اما متوجه نیستند که همسر سابقشان تا چه حد میخواهد دوباره آنها را تحت کنترل خود بگیرد؛ حتی ممکن است زندگی آنها در خطر باشد. بهترین کار این است که حامیانی برای خود پیدا کنید و داستان زندگیتان را با روانشناس یا فرد معتمدی در میان بگذارید تا امنیتتان حتیالامکان تضمین شود.
اگر به اندازهی کافی صبر کردهاید تا زخمهایتان التیام پیدا کند و بتوانید دوباره روی پای خودتان بایستید و دیگر سرشار از نفرت نیستید، کار فوقالعادهای انجام دادهاید. اما حتی اگر فکر کنید که همه چیز را به درستی سرو سامان دادهاید، ممکن است ناگهان متوجه شوید که دائماً در حال مقایسه کردن افراد جدید با عشق سابقتان هستید. بسیاری عاشق این هستند که رابطههای جدیدشان را با رابطههای قبلی مقایسه کنند؛ البته قبول داریم که چون این شکست عشقی جدیدترین خاطرهی عاشقانهتان است، مقایسه نکردن سخت است. معمولاً بعد از به اتمام رسیدن یک رابطه فقط به جنبههای مثبت آن فکر میکنید و فکر میکنید هیچ کس به پای عشق سابقتان نمیرسد. اما فقط باید روی افراد جدید و خصوصیات آنها متمرکز شوید، نه این که آیا آنها در حد و اندازهی عشق سابقتان هستند یا خیر. مقایسه نکردن سخت است، اما با تمرین میتوانید از این کار ممانعت کنید. به عبارت دیگر هر چه با افراد بیشتری آشنا شوید، کمتر به این فکر میکنید که عشق سابقتان چطور رفتار میکرد یا چه ویژگیهایی داشت.
ما در شرایط شما نیستیم ولی قطعا درک می کنیم که قرار گرفتن در چنین وضعیتی چقدر می تواند ناراحت کننده و آزارنده باشد. سعی نکنید جلوی احساسات خود را بگیرید. در خلوت خود هرچقدر که دوست دارید گریه کنید و هیجانات خود را تخلیه کنید. این کار به شما کمک می کند تا کمی آرام شوید و راحت تر به شرایط موجود نگاه کنید. اما حواستان باشد که واقع بین باشید. این شکست عاطفی مانند هر رویداد تلخ دیگری باید دوره خود را بگذارند تا کمی از فشارش کاسته شود. به همین جهت به خودتان امید بازگشتش را ندهید و به دنبال موقعیت های جدید خود باشید.
رفتار شما بعد از تمام شدن رابطه بسیار تعیین کننده است، شما میتوانید همه چیز را به دست احساساتتان بسپارید و مرتکب اشتباهاتی که گفته شد بشوید و او را از خودتان دورتر کنید و یا برعکس، کاری کنید او خودش به این نتیجه برسد که جدایی از شما اشتباه بزرگی بوده و بخواهد دوباره به رابطه برگردد. برای این منظور باید برای مدت مشخصی از او فاصله بگیرید، زندگی شخصیتان را سرو سامان دهید، تغییرات مثبتی در خودتان بوجود بیاورید و سپس جوری او را جذب کنید که تمام معادلات ذهنیاش در مورد شما بهم بخورد و خودش به این نتیجه برسد که میخواهید بخشی از زندگی شما باشد. تمام تکنیکها و مهارتهایی که برای برگرداندن عشقتان از موضع قدرت و اعتماد به نفس، نیاز دارید را رادیو عشق در کارگاه بازگرداندن آموزش-محور عشق و ازدواج به شما آموزش میدهد. در این کارگاه که بصورت آنلاین برگزار میشود آموزههای مورد نیازتان در قالب 7 ساعت فایل صوتی در اختیارتان قرار میگیرد و علاوه بر آن یک روانشناس اختصاصی با انجام مشاوره تلفنی و آنلاین (از طریق تلگرام و واتساپ) و انجام تستهای شخصیت شما را گام به گام همراهی و پشتیبانی میکند.
جهت ارتباط رایگان با کارشناسان رادیو عشق و مطرح کردن سوالات خود می توانید با شماره 02146015870 تماس بگیرید. علاوه بر این کارشناسان ما آماده پاسخگویی به سوالات شما از طریق تلگرام و واتساپ (09035714068) هستند.
باوجود اینکه تمام شدن رابطه عاطفی یکی از تلخترین اتفاقات زندگی هر شخص است، اما مراقب باشید که تحت تأثیر احساسات خود اشتباهی مرتکب نشوید زیرا هر رفتار اشتباه از سوی شما میتواند شخصیت و غرورتان را زیر سوال ببرد. زمانی که ارتباطتان به هر دلیلی تمام شد، در تلاش برای بازگشت و برای صحبت درباره اتفاقاتی که بینتان افتاده عجله نکنید. هر دلیلی ناموجهی را قبول نکنید. درباره زندگی خصوصی طرف مقابلتان و هر شخصی که وارد زندگیاش شده کنجکاوی نکنید. با پیام دادن های مکرر او را کلافه نکنید، واسطهای برای برگرداندنش نفرستید چون در صورت شنیدن جواب منفی او بسیار ناامید خواهید شد. بخاطر پاسخ منفی که می دهد به او توهین نکنید و محترم باشید. سعی نکنید تا با رفتن بهجاهایی که با آنها خاطره داشتید روحیه خود را آزرده کنید. خودتان را در خانه زندانی نکنید. بلافاصله بعد از تمام شدن رابطه با شخص جدیدی وارد ارتباط نشوید چراکه احتمالا از آن رابطه هم ضربه خواهید خورد، ضمن اینکه این کار از لحاظ اخلاقی خیانت به شخصی است که به تازگی با او وارد ارتباط شدهاید. به دنبال انتقام نباشید و سعی نکنید با اشتغال به کارهای بیهوده مثل زیاد سیگار کشیدن زیاد خوشگذرانی کردن خودتان را مجبور به فراموشی کنید. رابطه شما تمامشده پس تلاش برای زندگی کردن بهگونهای که عشق سابقتان دوست دارد کار اشتباهی است. زیاد به دنبال نصیحت گرفتن از دوستان و اطرافیان نباشید چراکه همه آنها درباره این موضوع نظرات مختلفی دارند و هیچکدام جای شما نیستند همانطور که شما نیز جای بقیه نیستید و نباید رابطه خود را با آنها مقایسه کنید. اگر وارد ارتباط جدیدی شدید بههیچعنوان نباید او را با عشق سابقتان مقایسه کنید چون این کار هم اشتباه است. جلوی احساسات خود را نگیرید و اجازه دهید هیجانات منفی از ذهن و وجودتان تخلیه شوند اما واقع بین باشید و خیال پردازی نکنید. با قدرت و انگیزه هرچه تمام دنبال پیدا کردن موقعیت های جدید باشید.
عشقت رو جذب کن
میخوای یاد بگیری چطور روز به روز بیشتر قلب عشقتو بدست بیاری؟ چطور یه رابطه موفق منجر به ازدواج داشته باشی؟ چطور یه زندگی مشترک موفق داشته باشی؟ پس فرصت را از دست نده! تو هم به جمع دنبال کنندگان پیج رادیو عشق در اینستاگرام اضافه شو…
عضویت در خبرنامه رادیو عشق
24 بازدید
90 بازدید
119 بازدید
355 بازدید
373 بازدید
چگونه بعد از جدایی
دیدگاه
نام *
ایمیل *
وب سایت
ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی مینویسم.
مشترک نمی شومدریافت همه دیدگاه های این نوشتهفقط دریافت پاسخ دیدگاه های خودم
سلام و عرض ادب. من مشکلم اینه میتونم برش گردونم اما نمیدونم این کارو بکنم یا نه. فکر میکنم نباید زیاد بهش رو بدم. ازتون خواهش میکنم کمکم کنین. پای کسی دیگه وسط نیست خواهش میکنم
سلام دوست گرامی مختصر نوشتید و نیاز هست که جزییات بیشتری درباره این رابطه بگویید. از طرفی میتوانید به رابطه برگردید، از طرفی این بازگشت را به معنی رو دادن تلقی میکنید. این مساله تناقض دارد. نیاز است برای دریافت راهنمایی بیشتر با مشاور صحبت کنید.
سلام حدود ۹ماه با یک اقای تو رابطه بودم. از روز اول حتی زمانی ک یک دوست معمولیم بودیم دعوا داشتیم تو این نه ماه ما شاید ۲٠بار خواستیم جدا بشیم سر هر مشکلی دوسم داشت منم دوسش داشتم ولی نه خیلی رابطمون جالب نبود هفته ای دوبار دعوا داشتیم سر هر موضوعی الان نزدیک یک هفتس کات کردیم خیلی راحت شدم از نظر دعواها ولی دلم براش تنگ میشه چیکار کنم؟ برگردم تو رابطه یا ن؟
سلام دوست گرامی کیفیت این رابطه پایین بوده است که سر هر مسالهای بحث و دعوا داشتید و پیوند بین شما مستحکم نبوده است. دلتنگی عاملی طبیعی بعد از قطع رابطه است اما اگر به جز دلتنگی، دلایل محکم دیگری وجود دارد، میتوانید به بازگشت فکر کنید این نکته را هم توجه داشته باشید، شما باید زمانی به رابطه بازگردید که مسائلی که باعث قطع رابطه شده بود، به سرانجامی رسیده باشد و حل شده باشد. برای کسب راهنمایی بیشتر در مسیر تصمیمگیری، از مشاوران رادیوعشق نوبت مشاوره خود را رزرو کنید.
سلام من یک دختر۲۳ ساله هستم به مدت ۲ ماه با شخصی رابطه برقرار کردم که از رابطه ی دوساله ش شکست خورده بود(دختر به ناگهانی رهاش کرده بود و الان با شخص دیگه ای در ارتباطه) اول که سمت من اومد همه چیزو تعریف کرد و اینکه اصلا به برگشتن اون ادم فکر نمیکنه و خیلی به برقراری ارتباط با من علاقه نشون داد۴ روز پیش ناگهانی گفت من الان نمیتونم با کسی در ارتباط باشم و رابطه شو با من تموم کرد من فکر نمیکردم قضیه جدی باشه اما الان ۴ روزه که گذشته و هیچ خبری نیست اگر من الان پیگیرش بشم کار اشتباهی کردم.آیا ممکنه که بازم به رابطه برگرده لطفا راهنماییم کنید
سلام دوست گرامی شما با ماندن در این ارتباط آسیب زیادی به خودتان وارد خواهید کرد؛ چون طرف مقابل شما هنوز پرونده گذشتهاش را نبسته است و شما برایش حکم یک مسکن را دارید. بنابراین ارزشمندی خودتان را حفظ کنید و اجازه ندهید کسی به عنوان یک مرحم از شما استفاده کند. او هنوز آمادگی اعتماد کردن و ورود در یک رابطه را ندارد.
رابطه من با شوهرم بنابر بعضی اشتباهات من و مداخلات فامیل ها ازهم باشید. ولی من میخواهم دو باره شوهرم را به زندگیم برگردانم زیاد التماس و معذرت خواهی کردم مگر اوصاع کاملا خرابتر شد. آیا ممکن است شوهرم به زندگیم برگرده ٠؟؟
سلام دوست عزیز برای پاسخ به این سوال که آیا امکان بازگشت همسرتان وجود دارد یا نه لازم است شرایط زندگی و علت جداییتان کاملا بررسی شود، بنابراین با سیستم مشاوره تلفنی تماس بگیرید.
آدرس: تهران، پونک، نبش بلوار پونک، پلاک 2، طبقه سوم، واحد 6
تلفن پشتیبانی:02146015870
رزرو نوبت مشاوره
انجمن روانشناسی آمریکا
سازمان نظام روانشناسی و مشاوره ایران
سازمان بهزیستی ایران
انجمن روانشناسی ایران
میخوام برگرده به رابطه/زندگیمیخوام فراموشش کنم
باید تمومش کنم، اما قدرتشو ندارم
میخوام جذبش کنم و ازدواج کنیم
بعد از تمام شدن یک رابطه عاطفی، که شما سرمایه گذاری روانی زیادی برای آن کرده بودید، انجام رفتارهای اشتباه امری طبیعی است و احتمالا ناشی از فشارهای روحی زیادی است که برشما وارد شده است. اما چنین اقداماتی می تواند به ضرر شخصیت و عزت نفس شما باشد. به یاد داشته باشید که یکی از ویژگی های انسان منطقی و دارای سلامت روان این است که تحمل ناکامی را داشته باشد و بتواند با کمترین آسیب آن رویداد ناخوشایند را پشت سر بگذارد. زمانیکه بعد از تمام شدن رابطه و از روی خشم تصمیم به انجام کاری را داشتید قبل از آن حتما با خود بررسی کنید که این تصمیم من چه سودی به حال من دارد؟ آیا شخصیت من را اول از همه پیش خودم و بعد در برابر طرف مقابل زیر سوال نمی برد؟ آیا این کار عزت نفس و غرور من را خدشه دار نمی کند؟ اگر این کار را انجام دادم او جوابی نداد چه؟ آیا این بی محلی بیشتر مرا عذاب نمی دهد؟ پس قبل از گرفتن تصمیم هیجانی مقاله زیر را مطالعه کنید.
فهرست مطالب
منظور از صحبت پایانی وقتی است که دو طرفی که از هم جدا شدهاند، تصمیم میگیرند مانند دو فرد عاقل و بالغ رفتار کنند و با هم دربارهی مسائلی صحبت کنند که میخواستند آنها را در دوران جدایی مطرح کنند، اما نتوانستهاند. این گفتگو غالباً شامل معذرتخواهی برای زدن حرفهای ناخوشایند و پرتاب کردن اشیاء به طرف یکدیگر میشود. این گفتگو دلتان را سبک میکند و چون تمام حرفهای ناگفتهتان را در آرامش بیان میکنید، میتوانید سرانجام این رابطهی شکست خورده را پشت سر بگذارید و به زندگیتان ادامه بدهید. گفتگوی حضوری برای برخی بسیار سخت و ناراحت کننده است و ترجیح میدهند که گفتگوی پایانیشان را تلفنی یا حتی از طریق نامه انجام دهند. این گفتگو مفید است، اما فقط به شرطی که هر دو نفر شکست عشقی را پشت سر گذاشته باشید. اگر برای انجام این گفتگو عجله کنید، فقط نمک بر زخمهایی میپاشید که هنوز التیام نیافتهاند و زخم را دوباره باز و دردناک میکنید. از آنجایی که درد و ناراحتی هنوز برطرف نشده است، احتمال دارد که ماجرای آزاردهندهای به پا شود. خاطرهی دعوا و روز جدایی هنوز تازه است و این عجلهتان برای گفتگو ممکن است که باعث جاری شدن سیلاب اشک شود. پیشنهاد میکنیم قبل از تلاش برای برگرداندن عشق از دست رفتهتان حداقل چند ماه صبر کنید و بعد با هم حرف بزنید تا مشکلی پیش نیاید.
بسیاری از دختران و پسران بعد از تمام شدن رابطه بدنبال پیدا کردن علت اصلی اختلافشان میروند. مدام با سوال و جواب میخواهند علت را پیدا کنند. در این میان گاهی برخی از افراد تحت تاثیر صحبتهای طرف مقابل قرار میگیرند و فکر می کنند فقط آنها در این رابطه مقصر بودهاند و به همین دلیل شروع به اصرار کردن برای ادامه رابطه میکنند. یا اینکه دلایل نامربوط طرف مقابل را قبول می کنند و حاضر می شوند با از خودگذشتگی افراطی همه مشکلاتی که او میگوید را از سر راه رابطه خود بردارند.چگونه بعد از جدایی
هر عکس شاد و خندانی که او به اشتراک میگذارد، مانند خنجری است که در قلبتان فرومیرود. میدانیم که لازم است درد و ناراحتی را در ذره ذرهی وجودتان حس کنید تا به حالت تخلیهی هیجانی برسید و بتوانید به زندگی عادی برگردید، اما با کنترل کردن دائمی عشق سابقتان فقط دوران درد و رنج را طولانیتر میکنید. به علاوه به شما مربوط نمیشود که او بعد از جدایی چه کاری انجام میدهد. اگر برای مقابله در برابر این وسوسه نیاز به کمک دارید، یک فکر خوب برای این که دیگر دائماً به عشق سابقتان فکر کنید، این است که او را در تمام شبکههای اجتماعی آنفالو کنید. اگر فکر میکنید باز هم نمیتوانید در مقابل وسوسهی چک کردن صفحات او مقاومت کنید، تمام برنامههای شبکههای اجتماعی را از روی دستگاهتان پاک کنید و دور اینترنت را چند روزی خط بکشید. به این ترتیب نه تنها دست از تعقیب کردن او برمیدارید، این کار مانع از آن میشود تا ناراحتیها و شکایتهایتان را در شبکههای آنلاین به نمایش بگذارید.
رفتن به پاتوقها و مکانهای خاطرهانگیز به اندازهی تعقیب کردن عشق سابقتان بد است، تنها تفاوتش در این است که این کار را وقتی راحت روی مبل در خانهتان نشستهاید، انجام نمیدهید. وقتی به مکانهایی میروید که عادت داشتید با هم به آنجا بروید، یاد روزهای خوش با هم بودن میافتید و در نتیجه دلتان بیشتر از قبل برای عشق سابقتان تنگ میشود. بدترین بخش ماجرا اینجا است که ممکن است در جمع و مقابل چشم دهها غریبه زیر گریه بزنید. تنها دلیل موجه برای سر زدن به پاتوقهای عاشقانهی قدیمیتان این است که خاطرات جدیدی را در آن نقاط ایجاد کنید، البته بهتر است این کار را زمانی انجام بدهید که این شکست عشقی را پشت سر گذاشتهاید و او را فراموش کردهاید. بهتر است یک مکان خاص را در خاطرهتان محبوس نکنید. پس وقتی دردهایتان التیام یافت و به حالت عادی برگشتید، میتوانید دوباره به این مکان خاطرهانگیز بروید تا آن را از “رستورانی که محل اولین قرارمان بود” به “رستورانی که جوجهی فوقالعادهای داره” تبدیل کنید.
متاسفانه بسیاری از افراد بعد از تمام شدن رابطه، به مرزهای طرف مقابلشان احترام نمیگذارند و مدام با زنگ زدنهای فراوان و ارسال پیام هم خود را آزرده میکنند و هم آرامش او را سلب میکنند. این کار هم یکی از اشتباهات رایج بعد از تمام شدن رابطه است که افراد فکر میکنند با فرستادن پیام و ابراز علاقه کردنهای بسیار عاجزانه میتوانند طرف مقابلشان را جذب خود کنند. اما بهتر است بدانید که فرستادن هر گونه عکس و پیام با مضمون شکست عشقی و عاطفی فقط بیشتر شما را از چشم او می اندازد. هرچه بیشتر پیام دهید و تماس بگیرید احتمال این را که او محترمانه پاسخ شما را دهد بسیار کم میکند. همچنین مطالعات نشان دادهاند که نداشتن هیچ گونه تماس با طرف مقابلتان به مدت 4 هفته بعد از جدایی، احتمال بازگشت او را نسبت به زمانی که مدام برایش مزاحمت ایجاد کنید، افزایش میدهد. اما دلایل اهمیت این دوره از ممنوعیت تماس عبارت است از:
بسیاری دیگر از افراد نیز زمانیکه می بینند از پیام دادن و تماس گرفتن جوابی نمیگیرند دست به دامن دوستان و آشنایان میشوند و از آنها میخواهند تا واسطه دوستی دوباره آنها و برگرداندن عشقشان شوند. این کار علاوه براینکه آبرو و اعتبار شما را مقابل این افراد خدشه دار میکند باعث ایجاد کدورت در دل طرف مقابلتان نیز می شود.
بدترین اتفاقی که شاید میتواند بین شما و عشق سابقتان بیفتد، این است که تمام تلاشهای شما برای جلب توجه و نظر او بیپاسخ بماند و شما تحت تاثیر هیجانات خود قرار گرفته و با ارسال پیام به او توهین کنید یا در محل کارش آبروی او را مقابل دوستان و همکارانش ببرید. احتمالا بعد از چنین کاری پشیمان خواهید شد و دوباره مجبور می شوید از او عذرخواهی کنید. پس پیشنهاد می کنیم که قبل از انجام این اشتباه حتما خوب فکر کنید.
با چشمهای خیس، بینی سرخ و بغضی که هر لحظه ممکن است با کوچکترین تحریکی بترکد، اگر بخواهید خودتان را در خانه حبس کنید و در غم و ماتم فرو بروید، واقعاً نمیتوانیم سرزنشتان کنیم. اما زندگی ادامه دارد، حتی اگر مجرد باشید و قلبتان شکسته باشد. یک یا دو روز در خانه ماندن برای بهبود حال و بازیابی نیرو اشکالی ندارد، اما مدت بیشتر از این برایتان مضر است. درست است که عشقتان را از دست دادهاید، اما دلیل نمیشود که تمام داشتههای دیگرتان را هم از دست بدهید. حاضر شدن در محل کار، معاشرت کردن با دیگران و انجام دادن فعالیتهای مورد علاقه به شما ثابت میکند که تا شقایق هست باید زندگی کرد. این فعالیتها به مرور زمان از حالت سازو کارهای دفاعی و اقداماتی برای پرت کردن حواس بیرون میآید و بیشتر شبیه فعالیتهای روزمرهای میشود که قرار است اکنون دوباره از آنها لذت ببرید.
شاید رابطهای که به سرعت بعد از جدایی شروع میکنید، کمک کند تا شکست عشقی قبلی را فراموش کنید، اما تاثیر آن محدود است. این رابطهی سطحی که از سر ناامیدی شکل میگیرد، نمیتواند جایگزین رابطهی عمیق قبلی بشود. بااین توصیف بهترین چیزی که میتوانید امیدوار باشید از این رابطه به دست بیاورید، این است که فرد مهربان و خوشمشربی را پیدا کنید که بتوانید با او حرف بزنید و قدری خوش بگذرانید. شروع یک رابطهی جدید بعد از شکست عشقی اشکالی ندارد، اما اگر رابطهی جدید را به سرعت بعد از جدا شدن از عشقتان شروع کنید، ضرر این رابطه بیشتر از سودش خواهد بود. به علاوه ممکن است بدبختیتان به ناامیدی تبدیل شود و در نهایت تنهای تنها به خانه برگردید. ضمناً این نکته را هم باید در نظر بگیرید که ممکن است یار جدیدتان را هم با ناله و زاریهای مداوم و این که “آخه اون چرا دیگه منو دوست نداره؟” از خودتان برانید.
رابطهتان متلاشی شده است، پس چرا خودتان هم درهم نشکنید؟ این تصور کاملاً اشتباه است. نشئگی و سرخوشی ناشی از غرق کردن خودتان در موسیقیهای پرسرو صدا و سیگار کشیدن دردتان را فقط الان از بین میبرد و فردا صبح باید سردرد و خماری این سرخوشی را تحمل کنید. فقط به این فکر کنید که اگر مجبور شوید سردرد وحشتناک را هم علاوه بر درد قلب شکسته تحمل کنید، اوضاع شکست عشقیتان چقدر بدتر میشود؟
وجودتان بلافاصله بعد از جدایی سرشار از احساسات منفی خواهد بود. احساس میکنید که قربانی یک بازی شیطانی شدهاید و معتقدید حقتان است که از عشق سابقتان انتقام بگیرید. دست نگه دارید! باید بدانید که تازه رخداد آسیبزنندهای مانند شکست عشقی را پشت سر گذاشتهاید، بنابراین احتمالاً احساساتتان در حال حاضر بر عقلتان غلبه دارد. تمام این افکار انتقامآمیز احتمالاً فقط تلاشهای قلب ضعیف و شکستهتان است که به دنبال راهی برای خالی کردن خود است. انتقامی که شامل درد و صدمهی جسمی، آسیب زدن به اموال و تحقیر کردن طرف مقابل باشد، فکر خوبی نیست. بنابراین اگر عزمتان را جزم کردهاید تا از آدمی که دلتان را شکسته است، انتقام بگیرید، این کار را به روش باکلاسی انجام دهید: قلب شکستهتان را ترمیم کنید، روی پای خودتان بایستید و به آدم بهتری تبدیل شوید.
تبدیل شدن به یک آدم بهتر و بهبود دادن خود یکی از بهترین و سالمترین کارهایی است که میتوانید بعد از شکست عشقی انجام دهید. اما اگر خودتان را برمبنای استانداردهای عشق سابقتان بهبود دهید، این کار جز آن که باعث شود، همچنان متکی به عشق سابقتان باشید، فایدهی دیگری ندارد. وقتی سعی میکنید خودتان را به فرد دلخواه عشق سابقتان تبدیل کنید، به او ثابت میکنید که هنوز به دنبال راهی هستید تا باقیماندهی رابطهی شکست خوردهتان را نجات بدهید. (سندرم ارباب/ برده) هرچند نهایت تلاشتان را به کار میبرید تا خود را به فرد مورد علاقهی عشق سابقتان تبدیل کنید، اما واقعیت این است که هنوز خودتان هستید. تغییر دادن رنگ مو، کار کردن بر روی عضلات یا افزایش اطلاعات دربارهی هنر و فرهنگ برای این که عشق سابقتان دوباره عاشق شما بشود، کافی نیست. در نهایت ممکن است او عاشق این خصوصیات و کارهای جدید بشود و مجبور بشوید که همین ظاهر را حفظ کنید و به وانمود کردن ادامه بدهید تا رابطهتان ادامه داشته باشد. به طور خلاصه مثل این است که رابطهتان بر دروغ بنا شده باشد.
هر فردی فراز و نشیبهای رابطهی عاشقانه را متفاوت با دیگری تجربه میکند، این امر دربارهی شکست عشقی نیز صادق است. اگر احساس میکنید دوستانتان سریعتر از شما شکست عشقیتان را پشت سر گذاشتهاند، باید بدانید که این تفاوتها کاملاً عادی است. نمیتوانید خودتان را با هیچ کس دیگری مقایسه کنید، چون تجربهتان کاملاً با تجربهی دیگران تفاوت دارد. نمیتوانید خودتان را با دیگران مقایسه کنید، چون انگیزههای دیگران و دلیل انجام دادن کارهایشان را نمیدانید. شما هیچ چیزی دربارهی رابطهی آنها نمیدانید، پس از این مقایسههای پوچ برای خودتان باید و نباید درست نکنید.
اگر با هر کسی که سر راهتان قرار میگیرد، مشورت کنید، بیشتر گیج و سردرگم خواهید شد. داشتن شبکهای حمایتی از افرادی که به حرفهایتان گوش بدهند، عالی است، اما اگر هر کدام یک نظر داشته باشند و توصیهی متفاوتی بکنند، احتمالاً سرتان مملو از ایدههای متناقض خواهد شد. دوستان همیشه شما را نصیحت میکنند، نصایحی که معمولاً متناقض با یکدیگر است، و در نهایت تنها کسی که میداند چکار باید بکنید، خودتان هستید.
اگر در رابطهتان مورد سوءاستفاده قرار گرفته باشید، باید بدانید که دوران بعد از جدایی خطرناکترین دوران برای فرد قربانی است که گاهی حدود یک سال ادامه مییابد. بسیاری از قربانیان خشونتهای خانگی خطر را در این دوران دستکم میگیرند، چون فکر میکنند که بدترین اتفاقها گذشته است. اما اغلب اوقات اینطور نیست، فرد سوءاستفاده کننده جدایی را به عنوان از دست دادن کنترل قلمداد میکند، در این بین بسیاری از قربانیان احساس آسودگی میکنند که سرانجام از آن موقعیت رها شدهاند، اما متوجه نیستند که همسر سابقشان تا چه حد میخواهد دوباره آنها را تحت کنترل خود بگیرد؛ حتی ممکن است زندگی آنها در خطر باشد. بهترین کار این است که حامیانی برای خود پیدا کنید و داستان زندگیتان را با روانشناس یا فرد معتمدی در میان بگذارید تا امنیتتان حتیالامکان تضمین شود.
اگر به اندازهی کافی صبر کردهاید تا زخمهایتان التیام پیدا کند و بتوانید دوباره روی پای خودتان بایستید و دیگر سرشار از نفرت نیستید، کار فوقالعادهای انجام دادهاید. اما حتی اگر فکر کنید که همه چیز را به درستی سرو سامان دادهاید، ممکن است ناگهان متوجه شوید که دائماً در حال مقایسه کردن افراد جدید با عشق سابقتان هستید. بسیاری عاشق این هستند که رابطههای جدیدشان را با رابطههای قبلی مقایسه کنند؛ البته قبول داریم که چون این شکست عشقی جدیدترین خاطرهی عاشقانهتان است، مقایسه نکردن سخت است. معمولاً بعد از به اتمام رسیدن یک رابطه فقط به جنبههای مثبت آن فکر میکنید و فکر میکنید هیچ کس به پای عشق سابقتان نمیرسد. اما فقط باید روی افراد جدید و خصوصیات آنها متمرکز شوید، نه این که آیا آنها در حد و اندازهی عشق سابقتان هستند یا خیر. مقایسه نکردن سخت است، اما با تمرین میتوانید از این کار ممانعت کنید. به عبارت دیگر هر چه با افراد بیشتری آشنا شوید، کمتر به این فکر میکنید که عشق سابقتان چطور رفتار میکرد یا چه ویژگیهایی داشت.
ما در شرایط شما نیستیم ولی قطعا درک می کنیم که قرار گرفتن در چنین وضعیتی چقدر می تواند ناراحت کننده و آزارنده باشد. سعی نکنید جلوی احساسات خود را بگیرید. در خلوت خود هرچقدر که دوست دارید گریه کنید و هیجانات خود را تخلیه کنید. این کار به شما کمک می کند تا کمی آرام شوید و راحت تر به شرایط موجود نگاه کنید. اما حواستان باشد که واقع بین باشید. این شکست عاطفی مانند هر رویداد تلخ دیگری باید دوره خود را بگذارند تا کمی از فشارش کاسته شود. به همین جهت به خودتان امید بازگشتش را ندهید و به دنبال موقعیت های جدید خود باشید.
رفتار شما بعد از تمام شدن رابطه بسیار تعیین کننده است، شما میتوانید همه چیز را به دست احساساتتان بسپارید و مرتکب اشتباهاتی که گفته شد بشوید و او را از خودتان دورتر کنید و یا برعکس، کاری کنید او خودش به این نتیجه برسد که جدایی از شما اشتباه بزرگی بوده و بخواهد دوباره به رابطه برگردد. برای این منظور باید برای مدت مشخصی از او فاصله بگیرید، زندگی شخصیتان را سرو سامان دهید، تغییرات مثبتی در خودتان بوجود بیاورید و سپس جوری او را جذب کنید که تمام معادلات ذهنیاش در مورد شما بهم بخورد و خودش به این نتیجه برسد که میخواهید بخشی از زندگی شما باشد. تمام تکنیکها و مهارتهایی که برای برگرداندن عشقتان از موضع قدرت و اعتماد به نفس، نیاز دارید را رادیو عشق در کارگاه بازگرداندن آموزش-محور عشق و ازدواج به شما آموزش میدهد. در این کارگاه که بصورت آنلاین برگزار میشود آموزههای مورد نیازتان در قالب 7 ساعت فایل صوتی در اختیارتان قرار میگیرد و علاوه بر آن یک روانشناس اختصاصی با انجام مشاوره تلفنی و آنلاین (از طریق تلگرام و واتساپ) و انجام تستهای شخصیت شما را گام به گام همراهی و پشتیبانی میکند.
جهت ارتباط رایگان با کارشناسان رادیو عشق و مطرح کردن سوالات خود می توانید با شماره 02146015870 تماس بگیرید. علاوه بر این کارشناسان ما آماده پاسخگویی به سوالات شما از طریق تلگرام و واتساپ (09035714068) هستند.
باوجود اینکه تمام شدن رابطه عاطفی یکی از تلخترین اتفاقات زندگی هر شخص است، اما مراقب باشید که تحت تأثیر احساسات خود اشتباهی مرتکب نشوید زیرا هر رفتار اشتباه از سوی شما میتواند شخصیت و غرورتان را زیر سوال ببرد. زمانی که ارتباطتان به هر دلیلی تمام شد، در تلاش برای بازگشت و برای صحبت درباره اتفاقاتی که بینتان افتاده عجله نکنید. هر دلیلی ناموجهی را قبول نکنید. درباره زندگی خصوصی طرف مقابلتان و هر شخصی که وارد زندگیاش شده کنجکاوی نکنید. با پیام دادن های مکرر او را کلافه نکنید، واسطهای برای برگرداندنش نفرستید چون در صورت شنیدن جواب منفی او بسیار ناامید خواهید شد. بخاطر پاسخ منفی که می دهد به او توهین نکنید و محترم باشید. سعی نکنید تا با رفتن بهجاهایی که با آنها خاطره داشتید روحیه خود را آزرده کنید. خودتان را در خانه زندانی نکنید. بلافاصله بعد از تمام شدن رابطه با شخص جدیدی وارد ارتباط نشوید چراکه احتمالا از آن رابطه هم ضربه خواهید خورد، ضمن اینکه این کار از لحاظ اخلاقی خیانت به شخصی است که به تازگی با او وارد ارتباط شدهاید. به دنبال انتقام نباشید و سعی نکنید با اشتغال به کارهای بیهوده مثل زیاد سیگار کشیدن زیاد خوشگذرانی کردن خودتان را مجبور به فراموشی کنید. رابطه شما تمامشده پس تلاش برای زندگی کردن بهگونهای که عشق سابقتان دوست دارد کار اشتباهی است. زیاد به دنبال نصیحت گرفتن از دوستان و اطرافیان نباشید چراکه همه آنها درباره این موضوع نظرات مختلفی دارند و هیچکدام جای شما نیستند همانطور که شما نیز جای بقیه نیستید و نباید رابطه خود را با آنها مقایسه کنید. اگر وارد ارتباط جدیدی شدید بههیچعنوان نباید او را با عشق سابقتان مقایسه کنید چون این کار هم اشتباه است. جلوی احساسات خود را نگیرید و اجازه دهید هیجانات منفی از ذهن و وجودتان تخلیه شوند اما واقع بین باشید و خیال پردازی نکنید. با قدرت و انگیزه هرچه تمام دنبال پیدا کردن موقعیت های جدید باشید.
عشقت رو جذب کن
میخوای یاد بگیری چطور روز به روز بیشتر قلب عشقتو بدست بیاری؟ چطور یه رابطه موفق منجر به ازدواج داشته باشی؟ چطور یه زندگی مشترک موفق داشته باشی؟ پس فرصت را از دست نده! تو هم به جمع دنبال کنندگان پیج رادیو عشق در اینستاگرام اضافه شو…
عضویت در خبرنامه رادیو عشق
24 بازدید
90 بازدید
119 بازدید
355 بازدید
373 بازدید
چگونه بعد از جدایی
دیدگاه
نام *
ایمیل *
وب سایت
ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی مینویسم.
مشترک نمی شومدریافت همه دیدگاه های این نوشتهفقط دریافت پاسخ دیدگاه های خودم
سلام و عرض ادب. من مشکلم اینه میتونم برش گردونم اما نمیدونم این کارو بکنم یا نه. فکر میکنم نباید زیاد بهش رو بدم. ازتون خواهش میکنم کمکم کنین. پای کسی دیگه وسط نیست خواهش میکنم
سلام دوست گرامی مختصر نوشتید و نیاز هست که جزییات بیشتری درباره این رابطه بگویید. از طرفی میتوانید به رابطه برگردید، از طرفی این بازگشت را به معنی رو دادن تلقی میکنید. این مساله تناقض دارد. نیاز است برای دریافت راهنمایی بیشتر با مشاور صحبت کنید.
سلام حدود ۹ماه با یک اقای تو رابطه بودم. از روز اول حتی زمانی ک یک دوست معمولیم بودیم دعوا داشتیم تو این نه ماه ما شاید ۲٠بار خواستیم جدا بشیم سر هر مشکلی دوسم داشت منم دوسش داشتم ولی نه خیلی رابطمون جالب نبود هفته ای دوبار دعوا داشتیم سر هر موضوعی الان نزدیک یک هفتس کات کردیم خیلی راحت شدم از نظر دعواها ولی دلم براش تنگ میشه چیکار کنم؟ برگردم تو رابطه یا ن؟
سلام دوست گرامی کیفیت این رابطه پایین بوده است که سر هر مسالهای بحث و دعوا داشتید و پیوند بین شما مستحکم نبوده است. دلتنگی عاملی طبیعی بعد از قطع رابطه است اما اگر به جز دلتنگی، دلایل محکم دیگری وجود دارد، میتوانید به بازگشت فکر کنید این نکته را هم توجه داشته باشید، شما باید زمانی به رابطه بازگردید که مسائلی که باعث قطع رابطه شده بود، به سرانجامی رسیده باشد و حل شده باشد. برای کسب راهنمایی بیشتر در مسیر تصمیمگیری، از مشاوران رادیوعشق نوبت مشاوره خود را رزرو کنید.
سلام من یک دختر۲۳ ساله هستم به مدت ۲ ماه با شخصی رابطه برقرار کردم که از رابطه ی دوساله ش شکست خورده بود(دختر به ناگهانی رهاش کرده بود و الان با شخص دیگه ای در ارتباطه) اول که سمت من اومد همه چیزو تعریف کرد و اینکه اصلا به برگشتن اون ادم فکر نمیکنه و خیلی به برقراری ارتباط با من علاقه نشون داد۴ روز پیش ناگهانی گفت من الان نمیتونم با کسی در ارتباط باشم و رابطه شو با من تموم کرد من فکر نمیکردم قضیه جدی باشه اما الان ۴ روزه که گذشته و هیچ خبری نیست اگر من الان پیگیرش بشم کار اشتباهی کردم.آیا ممکنه که بازم به رابطه برگرده لطفا راهنماییم کنید
سلام دوست گرامی شما با ماندن در این ارتباط آسیب زیادی به خودتان وارد خواهید کرد؛ چون طرف مقابل شما هنوز پرونده گذشتهاش را نبسته است و شما برایش حکم یک مسکن را دارید. بنابراین ارزشمندی خودتان را حفظ کنید و اجازه ندهید کسی به عنوان یک مرحم از شما استفاده کند. او هنوز آمادگی اعتماد کردن و ورود در یک رابطه را ندارد.
رابطه من با شوهرم بنابر بعضی اشتباهات من و مداخلات فامیل ها ازهم باشید. ولی من میخواهم دو باره شوهرم را به زندگیم برگردانم زیاد التماس و معذرت خواهی کردم مگر اوصاع کاملا خرابتر شد. آیا ممکن است شوهرم به زندگیم برگرده ٠؟؟
سلام دوست عزیز برای پاسخ به این سوال که آیا امکان بازگشت همسرتان وجود دارد یا نه لازم است شرایط زندگی و علت جداییتان کاملا بررسی شود، بنابراین با سیستم مشاوره تلفنی تماس بگیرید.
آدرس: تهران، پونک، نبش بلوار پونک، پلاک 2، طبقه سوم، واحد 6
تلفن پشتیبانی:02146015870
رزرو نوبت مشاوره
انجمن روانشناسی آمریکا
سازمان نظام روانشناسی و مشاوره ایران
سازمان بهزیستی ایران
انجمن روانشناسی ایران
میخوام برگرده به رابطه/زندگیمیخوام فراموشش کنم
باید تمومش کنم، اما قدرتشو ندارم
میخوام جذبش کنم و ازدواج کنیم
بسیاری گمان میکنند مردان بعد از جدایی به اندازهی خانمها متحمل درد و رنج نمیشوند و اندوه زیادی تجربه نمیکنند. در صورتی که مردان نیز به اندازه خانمها دورههایی از غم و اندوه را تجربه میکنند اما نوع واکنش و رفتارهای سازگارانهی آنها در مقابل این اندوه با واکنشهای خانمها تفاوت زیادی دارد. جدایی و طلاق از نظر عاطفی و حتی جسمانی بر هر کسی تاثیرات مختلفی میگذارد. اما اینکه چرا و چه میزان تفاوت بین زن و مرد بعد از جدایی وجود دارد، مسئلهای است که با دانستن آن، هم میتوانید به خودتان و هم به دیگران در بحرانها کمک کنید و زندگی بهتری بعد از جدایی داشته باشید. برای کاهش آسیبهای طلاق و برگشت به زندگی بعد از جدایی میتوانید از مشاوره طلاق کمک بگیرید. برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد مشاوره طلاق کلیک کنید.
ممکن است عوامل مختلفی واکنش مردان بعد از جدایی را تحت تأثیر قرار دهد، مردان با توجه به عواملی که در ادامه شرح دادهایم واکنشهای متفاوتی از خود بروز میدهند:
مدت زمان بودن دو نفر کنار هم، در میزان وابستگی آنها به یکدیگر نقش دارد. البته این اصل همیشه صدق نمیکند و زمان ممکن است میزان علاقه دو طرف را کم کند. بنابراین طول رابطه و مدت زمان بودن دو نفر کنار هم، بر واکنش مردان بعد از جدایی تاثیر میگذارد. همچنین ممکن است یک رابطه طول کمی داشته باشد اما عمق زیادی پیدا کند. همین شرایط جدایی را سختتر از شرایط عادی میکند. این مسئله در طلاقهای زناشویی بسیار شدیدتر دیده میشود. پیشنهاد میکنیم مقاله آثار طلاق بر مردان را بخوانید.
نگاه مردها به رابطه و هدف آنها از بودن کنار یک زن، میتواند متفاوت باشد. به عنوان مثال، رابطهای که در آن مرد به قصد ازدواج وارد شده یا قصد داشتن رابطهای طولانی مدت دارد، جدایی را بسیار سختتر و عذاب آورتر میکند.چگونه بعد از جدایی
عامل دیگری که روی واکنش مرد بعد از جدایی تاثیر میگذارد، سن و تجربیات او از روابط و جداییهای قبلی است. جدایی برای اولین بار و در سنین پایینتر، سختتر است.
واکنش مردان بعد از جدایی، بسیار تحت تاثیر دلیل جدایی است. اگر مرد اشتباهی کرده باشد و شریکش او را ترک کرده باشد، شرایط برایش سختتر از زمانی است که خودش تصمیم به جدا شدن به هر دلیلی گرفته باشد و پایان دهندهی رابطه باشد.
برخی از مردان در طول رابطه عاطفی احساس میکنند که از لذتهای زندگی دوره شده اند و همسر یا دوست دخترشان آنها را محدود کرده است. به همین دلیل معمولا پس از اتمام رابطه احساس رهایی و خلاصی میکنند. در اکثر مواقع آنها از مدتها قبل در این مورد فکر کرده و به همین دلیل تصمیمشان کاملا جدی و قاطعانه است. البته به طور معمول مردان از این جدایی ناگهانی عذاب وجدان نیز پیدا میکنند اما وسوسه بازگشت به احساس آزادی و زندگی بدون مسئولیت برای شان مهم تر است.
تمام کردن رابطه احساس غرور و قدرت بسیار زیادی در مردان ایجاد میکند. آنان با خود فکر میکنند که چون یک رابطه را تمام کرده و تصمیم نهایی را گرفتهاند، بسیار توانا و قدرتمند هستند. مخصوصا این احساس در جمع دوستان بسیار شدیدتر میشود و با افتخار بسیار زیادی از این کار خود تعریف میکنند. زمانی که طرف مقابل اصرار زیادی بر عدم اتمام رابطه دارد و یا میخواهد که دوباره رابطه را شروع کنند، احساس غرور مرد شدیدتر میشود.
با گذشت مدتی از جداشدن و اتمام رابطه شک و تردید به سراغ مردان میآید. شروع این حس زمانی است که غرور آنها ارضا شده و تفریحاتی که میخواستند را انجام داده اند. سپس این شک درشان ایجاد میشود که نکند من برای جدایی اشتباه کرده ام؟ نکند خیلی زود این تصمیم را گرفته ام؟ البته در اکثر موارد شک و تردید در مرحله فکر و خیال باقی میماند و کاری برای از بین بردن شک خود انجام نمیدهند.
برخی از مردان نیز پس از جدایی دچار غم و ناراحتی میشوند. خوشگذرانیهای دوستانه فقط برای مدتی برای مردان لذت بخش است و پس از مدتی از این کار خسته شده و در پی داشتن یک رابطه جدی عاطفی برمیآیند. عذاب وجدان مرد در حین جدایی میتواند منجر به ناراحتی پس از جدایی بشود. افرادی که رابطه طولانی مدتی داشتهاند و احساس و انرژی زیادی صرف رابطه شان کردهاند، ناراحتی بیشتری را تجربه میکنند.
معمولا مردان پس از مدتی بی خبری نسبت به عشق سابق خود کنجکاو شده و سعی میکنند از طریق راههای مختلف از احوال او آگاه شوند. مثلا ممکن است او را در صفحات مجازی دنبال کرده یا از طریق دوستان کسب اطلاع کنند. این کنجکاوی زمانی شدیدتر میشود که هیچ خبری از طرف مقابل خود نداشته و درخواستی برای رابطه مجدد دریافت نکرده باشند.
زمانی که تمام مراحل ذکر شده پشت سر گذاشته شوند احساس پشیمانی از اتمام رابطه به سراغ مرد میآید. تمام مردان پشیمانی را تجربه نمیکنند اما این اتفاق برای اکثر آنان پیش میآید. در این مرحله مردان همچنان به فکر حفظ غرور خود هستند و به صورت مستقیم پا پیش نمیگذارند. پس به احتمال زیاد از روشهای غیر مستقیمی مانند فرستادن یک واسطه برای درخواست خود استفاده میکنند. اما توصیه میشود که خانمها این درخواستها را نپذیرند تا زمانی که خود مرد شخصا عذرخواهی کرده و درخواست بازگشت به رابطه را بدهد.
خشم اولین حس مردان پس از پایان رابطه است آن هم زمانی که از جانب طرف مقابل طرد شدهاند و دیگری پایان دهنده رابطه بودهاست. چرا که مردان احساس غرور شدیدی دارند و طرد شدن برایشان بسیار سنگین است. آنها احساس میکنند که در طول رابطه مورد تمسخر فرد مقابلشان قرار گرفتهاند و در نتیجه خشم خود را به صورتهای مختلف کلامی و غیر کلامی ابراز میکنند.
اکثر مردان پس از جدایی نسبت به خودشان احساس منفی پیدا میکنند. مثلا با خود میگویند که من مشکلی داشتهام که او مرا نخواسته است. یا من نتوانستم مثل یک مرد برای او جذاب باشم و عشق او را به دست آورم. طرد شدن برای مردان بسیار سخت و طاقت فرسا است و معمولا به احساس بی کفایتی و بی ارزشی منجر میشود.
در طول تاریح این مردان بودهاند که همواره انتخاب کردهاند و در صورت لزوم به یک رابطه پایان دادهاند. آنها به این ویژگی خود بسیار افتخار میکنند و به طور ناخوداگاه به آن نیاز دارند. اما زمانی که در یک رابطه، مردی از طرف زن طرد شود برایش شکست بزرگی محسوب میشود. او به طور مداوم احساس گناه کرده و به خاطر ناتوانی در حفظ رابطه و تشکیل خانواده خود را سرزنش میکند.
احساس بی کفایتی و بی ارزشی به ناراحتی و اندوه منجر خواهد شد. مرد به دلیل حس منفی که نسبت به خود پیدا کرده و کاهش اعتماد به نفسش، دچار ناراحتی بسیار میشود.
واکنش مردان به جدایی، بنابر برخی از ملاکهایی که در بالا ذکر شده متفاوت است. مردان نیز مثل زنان بعد از جدایی غمگیناند و ممکن است کارهای اشتباهی از آنان سر بزند. آنها پس از طلاق و جدایی معمولا واکنشهای زیر را نشان میدهند:
گرایش مردان به دوستان و رفقای خود، باعث میشود این طور به نظر برسد که آنها بعد از جدایی خیلی راحت با شرایط زندگی خود کنار آمده و خوشحالاند. اما به طور کلی مردان بعد از جدایی تنهاتر هستند. زیرا معمولا از احساسات درونی، حال و روز، افکار و غمهای خود کمتر با دیگران، حتی دوستان صمیمی سخن میگویند و اگر هم بگویند، معمولا پذیرش و همدلی اتفاق نمیافتد. اما زنان بعد از جدایی حمایت عاطفی بیشتری خواهند داشت. به همین دلیل مردان برای نادیده گرفتن تنهایی خود، معمولا به جمع دوستان و شلوغ کاری روی میآورند. برای کسب اطلاعات بیشتر در زمینه واکنشهای زنان بعد از جدایی کلیک کنید.
به دلیل طبیعت و شرایط مردان در جامعه، آنها معمولا تحمل شکست را نداشته و راه سازگاری با این شرایط را بلد نیستند. بنابراین به رفتار جنسی پرخطر، مصرف دخانیات و مواد مخدر، مشروبات الکلی، رانندگی پرخطر و… روی میآورند.
یکی از بارزترین واکنشهای مردان به جدایی، بی توجهی و بی محلی کامل به جدایی است. انگار نه انگار که همین دیروز از یک رابطه عمیق بیرون آمده یا طلاق گرفتهاند. آنها ممکن است شدیدا به کارهای خود برسند، تفریح کنند، ولخرجی کنند و خوش بگذرانند و هر چیزی که ازدواج یا رابطه آنها را محدود کرده بود انجام میدهند.
اکثر مردان پس از جدایی بالغتر میشوند. به خصوص اگر به میزان زیادی با اشتباهات خود باعث از بین رفتن رابطه شدهباشند، سعی میکنند ضعفهایشان را اصلاح کنند و از اشتباهات خود درس بگیرند و به طور کلی مردان بهتری از قبل میشوند.
تحقیقات نشان داده که اکثر مردان، تمام روابط و افرادی که در زندگیشان بوده را همچنان نگه داشتند و به آنها علاقه دارند. خاطراتشان زنده است و از مرور آنها لذت میبرند. بنابراین بعد از تمام شدن رابطه، بسیار بیشتر به خاطره بازی یا نزدیک شدن به روابط گذشته میپردازند. برای کسب اطلاعات بیشت در زمینه زندگی بعد از طلاق کلیک کنید.
تفاوت جالب مردان و زنان بعد از جدایی به این شکل است که زنان بلافاصله بعد از جدایی و در روزهای اول، بسیار اذیت میشوند و معمولا واکنشهای شدید نشان میدهند، اما به مرور زمان جدایی برای آنها حل شده و به زندگی سالم خود بر میگردند. اما در مردان این مسیر برعکس است. برای کسب اطلاعات بیشتر در زمینه تفاوت بین زن و مرد کلیک کنید.
مردان بلافاصله بعد از جدایی و در روزهای اول مجردی مجدد، بسیار سرخوش و مثبت هستند، انگار نه انگار که چیزی فرق کرده، اما به مرور زمان دلتنگی و غمها بر آنها چیره شده و وضعیتی شبیه زنان در اوایل جدایی پیدا میکنند. بنابراین پشیمانی زنان اوایل جدایی و پشیمانی مردان از جدایی بعد از مدتی ممکن است اتفاق بیفتد. برای کسب اطلاعات بیشتر در زمینه پشیمانی بعد از طلاق کلیک کنید.
برای دریافت مشاوره در زمینه جدایی و زندگی پس از آن می توانید با مشاوران مرکز مشاوره روانشناسی حامی هنر زندگی از طریق تلفن ثابت از کل کشور با شماره 9099075228 و از تهران با شماره 9092305265 تماس بگیرید.
هنر زندگی اولین سامانه مشاوره روانشناسی تخصصی کشور با مجرب ترین مشاوران روانشناسی پاسخگوی سوالات و مشکلات شما در زمینه های مشاوره خانواده ، ازدواج ، طلاق ، تربیت کودک ، جوانان ، مهارت های ارتباطی ، ترک اعتیاد ، مشاوره روانشناسی ، روان درمانی و … می باشد. به امید زندگی شاد و سالم برای یکایک مردم ایران…
با عضویت در خبرنامه، از جدیدترین و بهترین کتاب ها و مقالات روانشناسی اطلاع پیدا کنید…
© کلیه حقوق برای حامی هنر زندگی محفوظ می باشد. انتشار مقالات با ذکر منبع بلامانع می باشد.
پس از پایان یافتن یک رابطه عاطفی عمیق یا حتی پس از طلاق از همسر، همیشه این ترس با فرد همراه است که چگونه می توان بدون او زندگی کرد؟
این ترس و نگرانی کاملا طبیعی است و کسی نمی تواند شما را به خاطر این مساله سرزنش کند. مخصوصا اگر پس از چندین سال زندگی مشترک در یک خانه از فردی جدا شوید، تنها ماندن پس از او برایتان غیرقابل تحمل تر خواهد بود.
یک بخش از بهبود یافتن روحی پس از جدایی و شکست عشقی، «کشف دوباره» است. به این مفهوم که خودتان را بشناسید و به روش خودتان زندگی کنید. لازم است بدانید که تنها زندگی کردن مزیت هایی نیز دارد که ممکن است از آن هاغافل باشید.
به همین خاطر، ما در ادامه برخی از روش هایی که می توانند در این مسیر کمک حالتان باشند را نوشته ایم. همراهمان باشید.چگونه بعد از جدایی
پس از جدایی عاطفی، نمی توانید در مقابل وسوسه تماشای فیلم های عاشقانه، رویاپردازی در مورد عشق سابق و گریه کردن برای نبودن هایش مقاومت کنید. به خودتان یک یا دو هفته اجازه سوگواری و حتی افراط کردن در این کار را بدهید. هر چقدر دلتان می خواهد غمگین باشید، گریه کنید، از وضعیت کنونی خود به خودتان شکایت کنید. اما پس از این کارها، زمان شروع دوباره زندگی فرا می رسد.
به خودتان یک یا دو هفته اجازه سوگواری بدهید
محیط زندگی خود را با انرژی های مثبت پر کنید. دکوراسیون خانه را طوری تغییر دهید که مخصوص زندگی یک نفره باشد.
دیوارهای اتاق را با عکس هایی از لحظه های شاد خود مزین کنید که قبل از حضور عشقتان در زندگی گرفته بودید. حتی می توانید خانه را بر اساس رویاهای آینده خود تزئین کنید. به طور مثال، اگر آرزو دارید که حتما یک بار به پاریس سفر کنید، تابلویی از این شهر را به دیوار نصب کنید.
یکی دیگر از تلاش هایی که برای مثبت بودن می توانید انجام دهید، افزایش مشغله های کاری است. تا پیش از جدایی شما همه اوقات بیکاری خود را با همسر یا عشقتان سپری می کردید، با او حرف می زدید، فیلم تماشا می کردید و … اما پس از جدایی تمامی این وقت ها خالی خواهند ماند و این مساله ممکن است شما را افسرده و عصبی کند. به همین خاطر بسیار مهم است که حتما برای خود سرگرمی یا کاری دست و پا کنید.
در کلاس های ورزشی، کلاس یوگا، آشپزی یا هر هنری که همیشه دوست داشتید و وقت انجامش را نداشتید ثبت نام کنید. بعدازظهرها با دوستان خود کافه یا سینما بروید. اگر اهل مطالعه هستید، کتاب های دلخواهتان را خریداری کرده و به دنیای زیبای رمان ها سفر کنید. یا فیلم تماشا کنید.
با کار کردن و سرگرم بودن، زمان های تنهایی خود را به صفر برسانید تا روحتان دوباره احیا شود.
بهترین قسمتِ تنها زندگی کردن این است که هر زمان اراده کنید می توانید با دوستان خود بیرون یا مسافرت بروید و هر غذایی که خودتان دوست دارید را میل کنید. اما اینها فقط ظاهر ماجرا هستند و به طور سطحی زندگی شما را تغییر می دهند. احساسات عمیق و درونی شما همچنان بی تغییر باقی می ماند.
شما بدون مقابله کردن با دردهایی که روی قلبتان سنگینی می کنند، نمی توانید شادی واقعی را تجربه کنید. درد جدایی و غم از دست دادن فردی که عاشقش بوده اید، چیزی نیست که بتوانید به آن بی توجه باشید.
بنابراین، لازم است ساعاتی از زندگی خود را به فکر کردن و بررسی کردن دلایل این جدایی اختصاص دهید. به خصوصیات و ویژگی های رفتاری خود و همسر/عشق سابقتان فکر کنید. شاید از همان ابتدا واقعا مناسب هم نبوده اید. شاید از همان ابتدا از روی احساسات و هیجانات و نه از روی منطق با هم وارد رابطه شده باشید.
لازم است ساعاتی از زندگی خود را به فکر کردن و بررسی کردن دلایل این جدایی اختصاص دهید
به انتظاراتی که از هم داشتید فکر کنید! اگر بتوانید با «من» درونی خود روبهرو شوید، می توانید واقعیت های بسیاری را در مورد زندگی و مشکلات خود کشف کنید.
همه ما یک یا چند شیطان درون داریم. با شناخت آن ها می توانید رفتارهای آزاردهنده و آسیبرسان خود را شناخته و در جهت رفع آن ها تلاش کنید.
برای خودشناسی لازم است رویدادهای روزانه خود را یادداشت کنید، مدیتیشن کنید، کتاب های خودشناسی بخوانید و هر کاری از دستتان بر می آید برای شناخت خود انجام دهید. با سفر به درون خود می توانید کاستی ها، کمبودها، دردها و عصبانیت های خود را تشخیص داده و برای درمان و رفع آنها کمک بگیرید.
سفر جدید زندگی خود را با انرژی های مثبت آغاز کنید
هرگز اجازه ندهید که زندگی سابق شما، روی زندگی کنونیتان سایه بیندازد. پس از جدایی، سبک تازه ای از زندگی آغاز می شود و شما به عنوان تنها فرد حاضر در این زندگی مسئول هستید که آن را به بهترین و شادترین مسیر هدایت کنید.
سفر جدید زندگی خود را با انرژی های مثبت، حضور مستمر دوستان و اقوام، افزایش ساعات کاری، ثبت نام در کلاس های آموزشی، سفر رفتن، تماشای فیلم و و از همه مهم تر، خودشناسی آغاز کنید.
هر چه با «من» درونی خود ارتباط نزدیک تری برقرار کرده و بیشتر او را بشناسید، به همان اندازه از تکرار اشتباهات گذشته خود پرهیز خواهید کرد و زندگی سالم تر و شادتری برای خود خواهید ساخت.
مطلب برای شما مفید بود؟
به مطلب امتیاز دهید
میانگین امتیازها 5 / 5. تعداد رای: 1
تاکنون رأی داده نشده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز میدهد.
ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی مینویسم.
۱۳۹۸. تمامی حقوق برای وبسایت Rooziato (روزیاتو) محفوظ
است.
پس از جدایی دوران بسیار تلخی در انتظار هر فردی است که تحمل آن و کنار آمدن با آن امری دشوار و طاقت فرسا است و از لحاظ روحیو روانی تاثیرات مخربی بر هر فرد می گذارد.
کنار آمدن با این اتفاق و بازگشت به زندگی گذشته بسته به دیدگاه و نگرش افراد به زندگی متفاوت است اما هر چقدر هم آدم ها با یکدیگر فرق داشته باشند باز هم گذر زمان برای همگان یکسان است و زمان قادر است زخم های کهنه را التیام بخشد.
«ای بابا آخر چرا؟ ما که داشتیم خودمان را برای عقد و عروسی آماده می کردیم…»، «غصه نخور باز هم خدا را شکر همین اول فهمیدید که به درد هم نمی خورید حالا مشکلتان چه بود…»، «اصلا از همان روز بله بران من گفتم شما به درد هم نمی خورید، حالا آنها به هم زدند یا شما نخواستید؟!»خودش کم غم و غصه دارد حالا باید جواب سوالات یک فامیل کنجکاو را هم بدهد. حلقه نامزدی را از دستش درآورد و داخل جعبه و چادر سفید روزِ بله بران و هدایایی که در این مدت به او داده بودند هم در یک کارتن بزرگ گذاشت، فکر کرد ببیند چیز دیگری هم مانده است، همه چیز را جمع کرد، اما ای کاش می شد تمام خاطرات خوش و ناخوش این ایام را هم به همین سادگی جمع کند و برای نامزد سابقش پس بفرستد.
قصه تلخی که ممکن است برای خیلی از افراد اتفاق بیوفتد . «همه آشنایی ها ابدی نیستند»، چه بد! اما بیایید، نیمه پر لیوان را ببینیم؛ خدا را شکر! چون نصف بیشتر آشنایی ها اصلا به رابطه خوبی نمی انجامد. حالا از هم جدا شده اید، اولین قسمت سخت ماجرا را پشت سر گذاشته اید، بدبختی به پایان رسیده است، اما بدبختی دیگری در راه است؛ شک و تردید و این پرسش که «آیا کارم درست بود؟»
روانشناسی بعد از جدایی : از آنجایی که سیستم عصبی ما برای یافتن ارتباط ، محتاج دیگران است،طرد شدن در یک ارتباط دردناک است. طرد شدن در یک ارتباط عاشقانه نیز به طور خاصی آسیب زاست. احساس تنهایی و از دست دادن رابطه،در اهداف تکاملی بقاء و زایش،سهیم است؛ یعنی اگر ایده آل نگاه کنیم، تنهایی باید تشویقتان کند که به سمت دیگران بروید و با آنها رابطه برقرار کنید.
یک مطالعه در دانشگاهUCLA خاطرنشان می کند که جایگاه حساسیت به درد عاطفی در مغز درست همانند درد فیزیکی در یک ناحیه است، پس می تواند به همان میزان آسیب بزند. واکنش ما به درد، متاثر از ژنتیک های ماست،و اگر حساسیت ما به درد فیزیکی زیاد باشد،لطمه ناشی از طرد شدن را بیشتر احساس خواهیم کرد.
با این همه، هلن فیشر انسان شناس می گوید؛ عشق، با چنان شدتی مواد نوروشیمیایی احساس را تحریک می کند که طردشدن را می توان شبیه و اکنش بدن نسبت به ترک مواد دانست. این مساله می تواند ما را درگیر اندیشه ی وسواسی و یا رفتارهایی کند که ناخواسته هستند.این موضوع حتی برای بالهای مگس تسه تسه در تجربیات آزمایشگاهی نیز بدرستی ثابت شد.
بیشتر افرادبعد از 11 هفته از طرد شدنشان،کم کم احساسشان بهتر می شود و خبر از حس پیشرفت در خود می دهند. به همین منوال، زوجین تنها چند ماه بعد از طلاق احساس بهتری خواهند داشت، نه چندین سال بعد. به هرحال بالای 15درصد مردم بیش از سه ماه رنج می کشند. طردشدن می تواند موجب افسردگی شود، مخصوصا اگر افسردگی خفیفی همیشه با ما بوده باشد یا پیشتر از افسردگی آسیب دیده باشیم ونیز تجربه ی از دست دادن داشته باشیم. در اینجاست که اهمیت روانشناسی بعد از جدایی مشخص می شود.
دیگر عواملی که بر چگونگی احساس ما در پس آیند یک جدایی اثر می گذارندعبارتند از:چگونه بعد از جدایی
– مدت زمان رابطه
– سبک دلبستگی ما
– درجه صمیمیت و تعهد ما
– مسائلی که مطرح و بحث شده بودند
– پیش بینی پذیری جدایی
– عدم تفاهم فرهنگی و خانوادگی
– دیگر شکست های گذشته و حال
– ارزش قائل بودن برای خود
اگر دارای سبک دلبستگی اضطرابی باشیم،مستعد عقده و احساسات منفی بوده وتلاش می کنیم رابطه را بحال اول برگردانیم. اگر واجد مدل دلبستگی ایمن و سالم باشیم، تاب آوری بیشتری داریم و می توانیم خودمان را تسکین دهیم.
اگر رابطه ای فاقد صمیمیت واقعی باشد، وابستگی کاذب، جانشین ارتباط واقعی لازم خواهد شد. در برخی رابطه ها چون یکی یا هردوی پارتنرها ازنظر عاطفی در دسترس نیستند صمیمیت وجود ندارد. برای مثال پارتنر یک فرد خوشیفته دائما احساس میکند مورد اهمیت واقع نمی شود یا دوست داشته نمی شود، درعین حال می کوشد در عشق برنده شود تا خود را در این مقام تنفیذ کند. نبود صمیمیت می تواند علامت هشداری باشدمبنی بر اینکه رابطه مشکل دارد.
روانشناسی بعد از جدایی : اگر برای خودمان ارزش کمی قائل باشیم طرد شدن چه بسا می تواند ما را ویران کند. ما با میزان ارزشی که برای خود و احساساتمان قائل می شویم، نحوه رفتار طرف مقابلمان را تفسیر می کنیم و چگونگی وابستگی را تحت تاثیر قرار می دهیم. در وابستگی های یک طرفه فردی که وابسته است بیشتر مستعد واکنش به نشانه های دال بر ناخشنودی از سوی پارتنرشان هستند.
آنها میل دارند جملات و اعمالشان را بعنوان توضیحی بر خود و ارزش هایشان بکار ببرند. بعلاوه تعداد زیادی از این افراد بخاطر اینکه گرفتار عشق و عاشقی اند؛ از علایق، اشتیاق ها و دوستانشان دست می کشند.
آنها خود را با پارتنرشان وفق داده و زندگی شان حول همان رابطه می چرخد.از دست دادن رابطه می تواند زندگی آنها را ویران کند، اگر که بدون سرگرمی، هدف، و سیستم پشتیبان به حال خود رها شوند. غالبا نبود تعریفی معین از خود و استقلال خود، آنها را وامی دارد تا درپی کسی باشند که خلا درونی شان را پر کند، حال آنکه این امر نه تنها به مشکل در رابطه منجر خواهد شد، بلکه فقط بر تنها بودنشان سرپوش خواهد گذاشت.
شرم درونی شده باعث می شود که ما خودمان یا پارتنرمان را سرزنش کنیم. این شرم، احساسات شکست و ناتوانی در عشق ورزی را که به سختی متزلزل می شوند، در ما می پرورد. احتمال دارد هم بابت کوتاه آمدن و کارهای خودمان احساس مسئولیت و تقصیرکنیم، هم بابت احساسات و اعمال پارتنرمان؛مثلابخاطر امور پارتنرمان شرمنده باشیم.
شرم زیان آور غالبا در دوران بچگی شروع می شود.
همچنین جدایی می تواند به سوگ منجر شود که مقتضیاً متعلق به دوران اولیه رها کردن والدین است. بیشتر افراد در جستجوی عشق بی قید و شرط، به امید رفع نیازهای برآورده نشده و تسکین جراحتهای دوران کودکی شان وارد رابطه می شوند.ما می توانیم در یک سیکل معیوبی از طردشدن، گرفتار شویم که شرم و ترس و روابط معلق را هم با خود به همراه بیاورد. اگر احساس می کنیم لایق نیستیم و طرد شدن را انتظار بکشیم،چه بسا مستعد می شویم که به این امر دامن بزنیم.
التیام اتفاقات گذشته اجازه می دهد که در زمان حال زندگی کنیم و به اقتضای آن به دیگران پاسخ دهیم.
برای نتایج بهینه در روانشناسی بعد از جدایی، روابطتان با خود و دیگران را تغییر دهید؛ نخست با فردی که قبلا با او در ارتباط بودید. کارشناسان می پذیرند که این امر دشوار است و چه بسا در دوره کوتاه، بیشتر دردناک باشد، اما عدم ارتباط با پارتنر قبلی تان به شما کمک خواهد کرد زودتر سلامتی خود را بدست آورید.
از زنگ زدن، مکاتبه، سراغش را از دیگران گرفتن، یا چک کردن کامل فرد قبلی در رسانه های اجتماعی خودداری کنید. انجام این کارها چه بسا تسکین موقت بدهد، اما وسواس فکری عملی را تقویت می کند و شما رادر بند رابطه نگه می دارد. (اگر درگیر فرایند طلاق باشید، پیامها بایستی مکتوب شود یا توسط وکیلتان ارسال شود. نیز نباید این پیامها را فرزندانتان تحویل بگیرند).
پیشنهادهای بیشتر عبارتند از:
هرچند سوگواری عادی است، افسردگی مداوم برای سلامتی بدن و مغزتان ناخوشی می آورد. اگر افسردگی مانع کار و فعالیت روزانه تان شود،بعد از گذشت حداقل شش ماه،برای یک دوره مصرف داروهای ضدافسردگی، یک ارزیابی طبی بگیرید.
شما دوباره خودتان را جمع و جور خواهید کرد، اماکاری که می کنید؛ یعنی اینکه پیشروی کنید و بتوانید خودتان را از تجربه های تلخ تان خلاص کنید، نقش قابل توجهیدر مدت زمان این پروسه ایفا خواهد.
هیچ شکست عشقی شما را نمی کشد و دوباره به زندگی برخواهید گشت.
منبع:مشاوره-ازواج.com
برچسب ها: از دست دادن ارتباط ,بهبود پس از جدایی ,بهبود پس از شکست عشقی ,جدایی ,روانشناسی ارتباط ,روانشناسی ازدواج ,شکست عشقی ,مشاوره ارتباط ,مشاوره ازدواج ,مقابله با جدایی ,
نتایج جستجو در گوگل: از دست دادن ارتباط با واقعیت,
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.
دیدگاه
نام
ایمیل
وب سایت
واریز آنلاین
شرکت در نظرسنجی کلینیک
شعبه شرق و مرکز شعبه شمال تهران شعبه غرب تهران
شعبه مرکزی
چهارراه قصر، خیابان قدوسی، پلاک ۱۵۶، واحد ۱
شماره تماس:
88422495-021
شعبه قیطریه
چیذر، میدان ندا، جنب بانک دی، پ ۵۶، طبقه 4
شماره تماس:
22247100-021
شعبه سعادت آباد
ضلع جنوب غربی چهارراه سرو، خ پاکنژاد کوچه گلها، پلاک ۵ طبقه ۴
شماره تماس:
22354282-021
چگونه بعد از جدایی
ساعات کاری تمام مراکز
8:30-24
0