چگونه به ذهن دیگران دستور دهیم

 
helpkade
چگونه به ذهن دیگران دستور دهیم
چگونه به ذهن دیگران دستور دهیم

خوش آمدین، لطفا وارد حساب کاربری شوید

 × 
3
 = 
15

.hide-if-no-js {
display: none !important;
}

بازیابی رمز عبور

یک رمزعبور موقت، برایتان ایمیل خواهد شد.

SookhteJet.ir – انگیزشی ترین وبسایت برای جوان موفق

چگونه به ذهن دیگران دستور دهیم

بر خلاف باور عموم، داشتن مدارک و شواهد بیشتر باعث قانع کننده تر کردن صحبت هایتان نمیشود…
در عوض این روش را امتحان کنید :
احتمالا در زندگی با افرادی برخورد داشته اید که باید تصمیمی میگرفته اند اما به طور کاملا بی منطق(!) تصمیمی اتخاد میکنند که نه تنها برای شما بلکه برای خودشان نیز هیچ سودی در بر ندارد ! در چنین شرایطی کاری که معمول است این است که شواهد و مدارک و استدلالات بیشتری به شخص مقابل ارایه کنیم تا بفهمد تصمیمش اشتباه است و از تصمیم خود صرف نظر کند.

اما این کار بر خلاف باور عموم کاملا اشتباه است !

مردم ابتدا تصمیمی از روی احساس میگیرند و سپس با مدارک و استدلالات منطقی آنرا توجیه میکنند.

برای مثال فرض کنید دانشجوی حقوق هستید و شما را به پزشک قانونی برده اند تا در رابطه با جرایم قتل و … به شما دروس و تجربایتی ارایه دهند. هنگامی که جسدی را به شما نشان میدهند و شروع میکنند آنرا تشریح کنند جسد تکان میخورد. واکنش شما چی میتونه باشه در آن لحظه؟ جیغ کشیدن، عقب رفتن … ترس (احساس) و بعد از چند ثانیه آرام میشوید و با خود فکر میکنید “جسد که فرد مرده است چطور میتواند حرکت کند حتما ضربه ای یا حرکتی از طرف استاد باعث آن شده” (توجیه منطقی)

به زبان دیگر، وقتی مردم راجع به مسئله ای تصمیمی کاملا اشتباه گرفته اند، هرچقدر مدارک و شواهد و استدلال بیشتری بیاورید و ارایه دهید بیشتر موضع خودشان را حفظ میکنند.

در دنیای تجارت مثال های فراوانی داریم , به عنوان نمونه : ادعای برتری اپل و مایکروسافت
طرفداران هر دو گروه استدلالات خودشان را دارند که چرا اپل یا مایکروسافت بهتر است و با وجود دهه ها مذاکره و بحث و گفتگو هنوز کمتر هوادار یکی از شرکت ها قانع شده که به محصول دیگری به خاطر استدلال درست یا مدارک کامل تر تغییر عقیده دهد.

پس اگر دلیل و منطق نمیتواند کاری برای ما بکند ,چه کار کنیم؟ این روند را دنبال کنید :

اصلا طبیعت انسان است؛ هرچقدر فشار بیشتر باشد مقاومت در برابر فشار هم بیشتر میشود. پس قدم اول در کنترل ذهن طرف مقابلتان این است که قبولش کنید و طرفدار نظرش باشید.
این به معنی آن نیست که از موضع خود عقب نشینی کرده اید, بلکه تاکتیکی است که نشان میدهید من به نظر شما احترام قائلم و قرار است اگر تصمیمی عوض شود تصمیم هردویمان متفقالقل عوض شود نه تصمیم “تو” , بلکه “ما”.

 

معمولا مشکلات به علت نگرش و دید نادرست به وجود می آیند.وقتی شما صورت مسئله را طور دیگری تشریح میکنید, فرصتی به طرف مقابل میدهید تا از موضع خودش شرافتمندانه عقب نشینی کند نه اینکه مجبور باشد به علت دلایل شما از تصمیمش صرف نظر کند.
با این روش شما کنترل ذهن طرف مقابل را در دست میگیرد و باعث میشود به طرف دید متفاوتی بدهید و امکان استفاده از صورت مسئله برای پافشاری بر روی تصمیم گیری اش را ندهید.

وقتی صورت مسئله را عوض کردید و طرف مقابل با صورت مسئله جدید موافق بود شما باید میختان را بکوبید و یک پیشنهاد عالی مطرح کنید تا صورت مسئله جدید را حل کند.
در این گام شما میتوانید شواهدی ارائه دهید, نه اینکه طرف مقابل اشتباه کرده بود بلکه برای اینکه نشان دهید راه حل جدید برای صورت مسئله جدید کارآمد است.

 

مردم در اکثر موارد بر تصمیم شان پافشاری میکنند نه به خاطر اینکه نمیدانند اشتباه است, بلکه به خاطر اینکه نمیخواهند در صورت قبول پیشنهاد شما احمق به نظر برسند. وقتی به طرف مقابل افکارتان را القا کردید باید طوری وانمود کنید که طرف مقابل به این نتیجه گیری رسیده.

برای روشن تر شدن این موضوع مثال زیر را ببینید :
مشتری به شما اطلاع میدهد که از شما دیگر خرید نمیکند و از رقیبتان خرید میکند. شما میخواهید تصمیم مشتری تان را عوض کنید تا از شما خرید کند, صحبت و مذاکره شما میتواند یکی از این دو حالت باشد:

– مشتری: ما تصمیم گرفتیم از xyz خرید کنیم
+ شمــا: شما یک نگاه به تحلیل کیفی محصول ما بیاندازید تا ببینید محصول ما از کیفیت بهتری برخوردار است (شواهد)
– مشتری: تحلیل ها فقط چیزهایی را نشان میدهند که رئسای شرکت ها پول میدهند تا نشان دهند (رد شواهد)
+ شمــا: اما محصولی که میخواهید بخرید عمر کمی خواهد داشت…
– مشتری: آنها مشتری های زیادی دارند (توجیه تصمیم گیریشان)
+ شمــا: شما تصمیم اشتباهی گرفتید
– مشتری: شاید, اما حداقلش اینه که تصمیم خودم بود

 

– مشتری: ما تصمیم گرفتیم از xyz خرید کنیم
+ شمــا: امکانش هست دلیل تصمیم گیریتان را بفرمایید؟
– مشتری: قیمت پایین آنها با بودجه ما سازگار است
– شمــا: شرکت xyz محصول خوبی دارند و قیمت های مناسبی هم دارند من اگر در موقعیت فعلی شما بودم حتما آنها را انتخاب میکردم (موافقت)
+ مشتری: (کمی گیج شده !) به نظر شما تصمیم درستی گرفتم؟
– شمــا: بله, اما دوست داشتم تا که تصمیم را هم در دراز مدت و مسئه بازگشت سرمایه را هم مد نظر قرار میدادید (تغییر صورت مسئله)
– مشتری: اما من نگران بودجه الانم هستم تا آینده !
+ شمــا: بله کاملا درک میکنم به خاطر همین پرسیدم تا به شما شواهدی ارایه دهم اگر موافق باشید که در دراز مدت مبلغ بیشتری از بودجه تان را صرفه جویی کنید (راه حل جدید)
– مشتری: اما الان چی؟
+ شما: من آمار و شواهدی را به شما ارائه میدهم در رابطه با ارتباط بودجه الانتان و سرمایه گذاری تان با آن شما فکر هایتان را بکنید و اگر معقول بود بفرمایید (راه برگشت شرافتمندانه از تصمیم گیری اش)
–مشتری: شاید, مایلم ببینم چه توجیه ای برای حرفتان دارید؟ (تمام.)

دیالوگ های بالا معلوم است که کاملا ایده آل است و در دنیای واقعیت به همین سادگی نیست, اما اصول اولیه همان است و روش اول همیشه غلط میشود و مشتری قانع نمیشود و روش دوم همیشه پیروز میدان است.

اگر به این موضوع علاقه داری توصیه میشود مطالب زیر را حتما بخوانید :

 

مقاله قبلی

چه چیزهایی لازم داریم تا تبدیل به یک سخنران موفق شویم؟

مقاله بعدی

3 راه تضمینی فروش بیشتر در دوران رکود

برای استفاده از قدرت ذهن و خلق معجزات در زندگی از این تمرین استفاده کنید

چطور یک نقشه راه برای موفقیت در زندگی طراحی کنید؟

لطفا بهم راه حل بدید که چگونه کسیکه تصمیم گرفته مدافع حرم شود و این ماه اعزام میشود را منصرف کنم؟

به نظرتون چجوری کسیکه تصمیم گرفته مدافع حرم بشه و همین ماه اعزام میشه رو منصرف کنم؟!

عالی دآش

واقعا مطالبی مفیدی دارید خیلی ممنونم استفاده ی زیادی کردم.

واقعا سایت عالیه من تازه عضو شدم و خوشم اومد
ممنون از زحمات ادمین ها

مرسی عالی بود

عالی است

چگونه به ذهن دیگران دستور دهیم

دیدگاه تان را با ما در میان بگذارید…

ما به دیدگاه شما احتیاج داریم؛ پس بیایید دیدگاه و نقطه نظرات مان را با همدیگر به اشتراک بگذاریم تا یک اجتماع موفق از افکار برنده با همدیگر بسازیم.

**‌به ازای هر یک دیدگاه سازنده، یک روز اشتراک رایگان پروژه سوخت جت دریافت کنید**

ذخیره نام و ایمیل برای دیدگاه‌گذاری‌های بعدی

خوش آمدین، لطفا وارد حساب کاربری شوید

 × 
3
 = 
15

.hide-if-no-js {
display: none !important;
}

بازیابی رمز عبور

یک رمزعبور موقت، برایتان ایمیل خواهد شد.

چند سوال که پرسیدن‌شان از خودتان مسیر زندگی‌تان را بالا…

ویدیوکست رنه سینانی و تجربیات کارآفرینی با شهرام فخار

پیشرفت ۲۰۰ درصدی در کار با نکاتی طلایی – قسمت ۱

چطور خودتان را از منطقه‌ امن زندگی‌تان نجات داده و…

چگونه راحت نه بگویید و کنترل زندگی‌تان را به دست بگیرید…

حتما بارها برای شما نیز پیش آمده است که افراد نتوانسته اند ذهنتان را بخوانند و به همین خاطر از شما خواسته اند حرفتان را تکرار کنید. افرادی که چنین درخواستی را دارند در این مورد آگاهی ندارند که می‌توانند ذهن شما را بخوانند. آنها اینکار را به یک روش ثابت و همانند گذشته انجام می‌دهند.

واقعیت این است که بیشتر افراد می‌توانند خواندن ذهن افراد را با آموزش‌های مخصوص، زمان، تمرکز و مجموعه‌ای از مهارت‌های خاص یاد بگیرند.

خواندن ذهن کاری نیست که تنها از عهده روانشناسان بر بیاید. اگرچه این افراد تخصص لازم برای انجام اینکار را دارند اما سایر افراد نیز می‌توانند این موضوع را به خوبی یاد بگیرند.

قبل از اینکه به شما نشان دهیم چگونه می‌توان ذهن افراد را خواند، باید بدانید که اطلاعات پس زمینه برای خواندن ذهن افراد بسیار مهم است.چگونه به ذهن دیگران دستور دهیم

زمانی که دانش و علم روانشناسی موجود در این فرایند را درک کردید، متوجه خواهید شد که دستیابی به آن برای هر فردی که مصمم به یادگیری روش‌های جدید است بسیار ساده خواهد بود. همچنین ترفندها و نکاتی برای خواندن ذهن افراد وجود دارد که می‌توان از آن‌ها نیز استفاده کرد. این ترفندها زمانی مفیدتر خواهد بود که حقیقت پشت خواندن ذهن را بدانید.

حتما از خودتان می‌پرسید چرا کسی می‌تواند خواندن ذهن افراد را یاد بگیرند؟ پاسخ به این سوال بسیار ساده است. معمولا هر فردی توانایی انجام اینکار را دارد. اگرچه اغلب فرضیات ما در این مورد اشتباه است اما این بدین معنا نیست که فرآیند خواندن ذهن با شکست مواجه می‌شود.

ما می‌توانیم افکار و احساسات افرادی که با آن‌ها تعامل داریم را به تصویر بکشیم. ما بیشتر اوقات واکنش‌های خود را بر روی چیزی که فکر می‌کنیم آن‌ها انجام خواهند داد متمرکز می‌کنیم به جای اینکه بر روی چیزهایی که به ما می‌گویند تمرکز داشته باشیم. ما اغلب به حالات صورت و زبان بدن این افراد نگاه می‌کنیم و به درستی حدس می‌زنیم که افسرده هستند، بیمارند، خوشحال هستند یا ناراحت و خشمگین اند.

حالا فکر کنید یک نفر بازیگر خوبی باشد و بتواند احساسات خود را پنهان کند. در این شرایط که سرنخ‌های بصری و احساسی در صورت فرد وجود ندارد چگونه می‌توان ذهن فرد را خواند؟

واقعیت این است که برای خواندن ذهن دیگران نیاز به داشتن مهارت‌های زیادی نیست. تنها چیزی که نیاز دارید انگیزه ای برای یادگیری و تمایل و اشتیاق برای درک شرایط افراد است. واضح است که قبل از دستیابی به این مهارت، باید کمی تمرین کنید. اما لازم نیست یک گوی بلورین، کارت‌های مخصوص یا لباس‌های عجیب و غریب داشته باشید. شما باید بتوانید ذهن خود را از تمامی حواس پرتی‌های موجود خالی کنید.

برای برخی از افراد توسعه این مهارت به زمان زیادی نیاز خواهد داشت. ممکن است بخواهید در کلاسهای یوگا شرکت کنید تا قدرت تمرکز بر روی کارهای خود را به دست آورید.

اینکار نه تنها به شما کمک می‌کند بر روی ذهن و انرژی خود تمرکز داشته باشید بلکه انعطاف پذیری خوبی در اختیار شما قرار می‌دهد.

اگر دوست دارید ذهن دیگران را بخوانید، می‌توانید برای آغاز کار ترفندها و نکاتی را دنبال کنید. این ترفندها توسط کیران بهارا روانشناس مشهور توسعه داده شده بود. مشتریان بهارا شامل مشهورترین و ثروتمندترین چهره‌های شناخته شده در حوزه سرگرمی و نمایش‌های تجاری هستند.

شما باید این نکات را در خانواده یا در میان دوستان خود تمرین کنید. ممکن است بعد از آغاز تمرین متوجه نتایج سریعی شوید اما انجام آن به زمان زیادی نیاز خواهد داشت.

علاوه بر پاک کردن ذهن از تمامی افکار مزاحم و استرس‌ها، شما باید انرژی خود را به روی افراد و احتمالاتی که در اطرافتان وجود دارد باز کنید. در مورد هیچ چیزی فکر نکنید. باید در زمان حال حضور داشته باشید. ذهن و روح شما باید با انرژی دریافتی از افراد و اطراف غرق شود.

تمرینات یوگا یک روش آموزشی عالی برای انجام اینکار است. شما می‌توانید آن را در منزل و در یک اتاق آرام نیز تمرین کنید. زمانی که می‌خواهید بر روی افکار و انرژی خود تمرکز کنید مطمئن شوید که کسی در اتاق حضور ندارد.

چند لحظه از زمان خود را برای دیدن فردی که در نزدیکی شما نشسته است صرف کنید. یک تصویر لحظه‌ای و ذهنی از ساختار صورت ، موها، چشم‌ها، ژست ، زبان بدن و سایر جزییات آن‌ها بگیرید.

هر چیز دیگری که در اطراف این فرد وجود دارد را مشاهده کنید:

باید یک ستون ذهنی داشته باشید که نشانه های موجود در هر شخص را با سایر چیزهایی که متعلق به او نیست جدا می‌کند. فرد را از صندلی که بر روی آن نشسته است یا دیواری که به آن لم داده است جدا کنید. تمامی این موارد باید به یک روش خاص تصویرسازی شود بنابراین می‌توانید انرژی که در اطراف شما تولید می‌شود را احساس کنید.

خوب حالا تمرکز خود را به صورت فرد اختصاص دهید. به صورت مستقیم به چشم‌های فرد به مدت ۱۵ ثانیه نگاه کنید. سعی کنید به صورت طولانی مدت به چشم طرف مقابل زل نزنید. در غیر اینصورت انرژی دریافتی از فرد مختل می‌شود و فرد مقابل احساس راحتی نخواهد داشت.

بعد از گذشت ۱۵ ثانیه، به طرف دیگری نگاه کنید.یک تصویر ذهنی از چهره و چشم‌های فرد بسازید. انرژی این فرد چگونه است؟ حالا ساکت بنشینید و اجازه دهید افکار و احساسات فرد مقابل تمامی ذهن و روح شما را پر کند. حالا به درستی می‌توانید فرایند خواندن ذهن را آغاز کنید.

در این مرحله می‌توانید افکار و احساسات یک فرد را کشف کنید. شما می‌توانید موضوع دلخواه خود برای مکالمه را انتخاب نمایید. از آن‌ها در مورد کار یا زندگی شان سوال کنید. افکاری که به ذهن شما خطور می‌کند ممکن است دقیقا همان افکاری باشد که به ذهن فرد دیگر می‌آید.

می‌توانید بلافاصله چیزی که فکر می‌کنید طرف مقابل در حال فکر کردن به آن است را بیان کنید. اگر حافظه خوبی داشته باشید، می‌توانید این افکار را ذخیره کنید تا بعدا تمامی احساسات خود در مورد افکار فرد مورد نظر را جمع آوری نمایید.

نکته کلیدی این است که هر فکری که در این نقطه به ذهنتان خطور می‌کند را محترم بشمارید و از آن استقبال کنید. حتی اگر این افکار تیره و مزاحم هستند باز هم اجازه ورود آن‌ها را بدهید. برای انجام اینکار، شما باید ذهن خود را برای هر نوع احتمالی باز نگه دارید.

ممکن است هیچ سرنخی در مورد اینکه فرد مورد نظر افسرده است از قبل نداشته باشید و این کمی آزاردهنده خواهد بود. بهتر است در مورد برخی از شرایط اطلاعاتی داشته باشید تا بتوانید به فرد مورد نظر کمک کنید.

ترفندهای دیگری وجود دارد که می‌توانید از آن به نفع خود استفاده کنید. زمانی که توانایی‌های خود را برای تمرکز بر روی افکار و احساسات دیگران افزایش دادید، می‌توانید از ترفندهای موجود استفاده کنید و یک تصویر روشن از چیز‌هایی که در ذهن فرد مقابل می‌گذرد به دست آورید.

این ترفندها می‌تواند شانس موفقیت شما را افزایش دهد.

اگر فردی را که در حال صحبت با او هستید را می‌شناسید، می‌توانید از او بپرسید که آیا احساس یکسانی با شما دارند یا خیر. باید در این مسیر صبور باشید.

بیشتر افراد در برچسب گذاری و مشخص کردن احساسات خود زیاد خوب نیستند. آن‌ها ممکن است زمانی که واقعا استرس و اضطراب دارند احساس عصبانیت بکنند. زمانی که آماده رفتن به یک موضوع دیگر هستند ممکن است احساس عصبی بودن و ناراحتی داشته باشند.

اگر فردی که با او صحبت می‌کنید با احساس شما موافق بود، در مورد دلیل این موضوع از او سوال کنید. در نهایت شما می‌توانید پیشنهادهای خود در مورد کارهای بعدی برای افزایش یا کاهش این احساسات را ارائه کنید.

این موضوع بیشتر شبیه خواندن روان انسان‌هاست تا خواندن ذهن اما بدون شک یکی از روش‌های کلیدی برای توسعه مهارت‌های طبیعی است.

آیا می‌دانید افرادی که ارتباط خوبی با دیگران دارند چه مهارتی را بیشتر از سایر مهارت‌های موجود تقویت کرده اند؟ بله درست حدس زدید. این افراد شنوندگان خوبی هستند.

زمانی که فردی صحبت می‌کند، کاملا همراه او باشید. تنها به خاطر پاسخ دادن به صحبت‌های آن‌ها گوش ندهید. اگر به درستی به حرف‌های او گوش دهید قادر خواهید بود هر چیزی که می‌گوید را پردازش کرده و درک نمایید.

همچنین باید به دنبال حرف‌هایی باشید که فرد مقابل دوست ندارد به زبان بیاورد. اگر فردی نتوانسته است روز خوبی داشته باشد حتما دلیلی برای این امر وجود دارد.

گوش دادن دقیق به شما کمک می کند دلایل این امر را کشف کنید. برای موفق شدن در اینکار، بایدیاد بگیرید بیشتر از چیزی که فرد به زبان می‌اورد بشنوید. به افراد و احساسات آن‌ها گوش دهید.

دلیل اینکه بیشتر افراد امروزه نمی‌توانند همدردی خوبی با یکدیگر داشته باشند این است که آن‌ها این شرایط را انتخاب می‌کنند. ما بیشتر اوقات احساسات طرف مقابل را نادیده می‌گیریم.

هر چقدر این نادیده گرفتن طولانی‌تر باشد، ارتباط کم رنگ تر می‌شود. به جای فکر کردن در مورد ایمیل جدید از طرف رییس خود یا خوردن شام، در مورد احساسات خود فکر کنید.

بر اساس یافته‌های روانشناسی، هر چقدر بیشتر به احساسات خود پاسخ دهید بیشتر قادر خواهید بود به احساسات و افکار دیگران پاسخ دهید.چگونه به ذهن دیگران دستور دهیم

خواندن ذهن کاری است که هر کسی می‌تواند آن را انجام دهد و مربوط به افراد خاصی نیست. ممکن است در آغاز کار موفقیت چشمگیری به دست نیاورید اما با تمرین و تکرار قادر خواهید بود پیشرفت کنید. هرگز از توانایی جدید خود برای سوء استفاده کردن از افراد استفاده نکنید.

اگر قادر هستید به خوبی احساسات آن‌ها را تشخیص دهید، پس می‌توانید از آن در یک روش مثبت استفاده کنید. سعی کنید از توانایی خود برای کمک به افراد استفاده کنید. افرادی که قادر به خواندن ذهن افراد هستند می‌توانند دوستان عالی باشند.

مطلبتون عالی بود دوست عزیز.لطفا از مطلب منم دیدن کنید

خیلی دوس دارم ذهن مسئولین این مملکت و بخونم ولی هر چی سعی میکنم نمیتونم

😂😂 اگه خوندی به ما هم بگو ببینیم هدفشون چیه؟؟ 😂🤞

من مطمئنم میتونم این کارو انجام بدم و بارها شده افکار دیگران رو حدس زدم ولی باید تمرینات رو بیشتر کنم

واقعا مفید و عالی بود

واقعا حقیقت داره چون عجیبه

عالی نظیر نداشت

عالی بود من و دوستم همیشه ذهن هم رو با استفاده از متن خوبتون می‌خونیم همیشه هم همزمان یک حرف رو میزنیم ممنونم بابت متن عالیتون

سلام من یه نفر رو دوست دارم و بیشتر اوقات هم به فکرشم یه روز داشتم تلویزیون نگاه میکردم و کلا یادم به اون نبود یهو یه صدایی توی گوشم گفت دلم برات تنگ شده! انقدر تعجب کردم! لطفا میشه بگید آیا اون با من ارتباط ذهنی برقرار کرده؟ آخه یهو صداهای دور و برم قعط شدن و این صدا تو گوشم اکو شد و گفت دلم برات تنگ شده! میشه بگید آیا بامن ارتباط ذهنی برقرار کرده یا نه؟؟

و با عرض معذرت خواستم بگم که من از کودکی ذهن بقیه رو میخونم و حس ششم به قدری قوی هست که هر اتفاقی می افته من به مامانم میگم که از اتفاق افتادن این ماجرا خبر داشتم فکر میکنه لاف میزنم!

عسل جان ارتباط ذهنی از راه دور ممکن نیست به نظر مه تو مشگل عصبی داری برو پیش یگان داکتر

ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی می‌نویسم.

یک شیوه جالب برای دانستن افکار و نیات اطرافیان خواندن ذهن آنها است. یکی از روشهای موثر ذهن خوانی، درک زبان بدن است. بسیاری از افراد هنگام حرف زدن، به صورت ناخودآگاه قسمتی از بدنشان را تکان می دهند و این حرکات نشان دهنده تفکرات و احساسات درونی فرد نسبت به موضوع است. حرکت چشم و یا دست طرف مقابل می تواند ما را از افکار و نیات طرف مقابل خود آگاه کند. فکر کردن به مسائل مختلف واکنش فیزیکی چشم را به دنبال دارند، که شما با تشخیص آنها می توانید تقریبا حدس بزنید که فرد به چه چیزی فکر می کند.

هنگامی که از فردی راجع به شماره تلفنی در 10 سال پیش سوال می کنید یا از آرزویشان می پرسید آنها سعی می کنند تا تصویری را در ذهنشان بسازند و از حافظه شان برای به خاطر آوردن آن کمک بگیرند. این افکار ، واکنش فیزیکی چشم را به همراه دارند، که شما می توانید با تشخیص آنها حدس بزنید که فرد به چه چیزی فکر می کند.

1.هنگامی که فرد زمان فکر کردن چشم خود را به سمت بالا و طرف راست حرکت می دهد نشانه جستجو و بازسازی رویدادی تصویری است که در گذشته اتفاق افتاده است.

2.هنگامی که فرد زمان فکر کردن چشم خود را به سمت بالا و سمت چپ حرکت می دهد در حال ساختن تصویر و یا رویداد جدید می باشد.

چگونه به ذهن دیگران دستور دهیم

3.هنگامی که فرد زمان فکر کردن چشمانش مستقیم و سمت راست را می نگرد در حال بخاطر آورن صوتی است که در گذشته شنیده است.

4.هنگامی که فرد زمان فکر کردن چشمانش مستقیم و سمت چپ را می نگرد در حال ساختن کلمه و یا صوتی که در گذشته رخ نداده است.

5.هنگامی که فرد زمان فکر کردن چشم خود را به سمت پایین و سمت راست حرکت می دهد در حال صحبت کردن با ضمیر داخلی اش می باشد.

6.هنگامی که فرد زمان فکر کردن چشم خود را به سمت پایین و سمت چپ حرکت می دهد در حال به خاطر آوردن و یا تصور یکی از حواس، لامسه، بویایی و یا چشایی می باشد.

7.اگر شما از فرد مورد نظر سوالی بپرسید و فرد هیچکدام از حرکات فوق را انجام ندهد وفقط به یک نقطه نگاه کند او در حال بررسی و شبیه سازی سوال و جواب به صورت تصویری می باشد.

برای تمام افراد این حرکات یک معنا و مفهوم را ندارد.

1. این واکنش ها شامل افراد راست – دست است و در صورتی که فرد مورد نظر چپ دست باشد باید این واکنش ها را برعکس در نظر بگیرید.

2. منظور از راست یا چپ، دید شما نسبت به فرد انجام دهنده واکنش است.

 

احتمالاً تا به حال چیزهای زیادی در مورد خواندن ذهن دیگران شنیده باشید . بعضی از افراد این استعداد را به طور ذاتی دارند اما نمی دانند که چگونه باید از آن استفاده کنند . برای این قضیه مستندات علمی وجود دارد.

علم روانشناسی ثابت کرده است که می توانید 55 درصد از افکار دیگران را از روی حالات آن ها بفهمید . به همین دلیل در این قسمت از نمناک شما را دعوت می کنیم تا با خواندن ذهن دیگران آشنا شوید.

1. بستن چشمان

اگر فردی هنگام صحبت کردن با شما چشم هایش را می بندد، قطعا سعی دارد که چیزی را از دنیای بیرون از شما پنهان کند. نکته ای که باید به یاد داشته باشید، این است که معنی این کار این نیست که از شما می ترسد، بلکه سعی دارد از دست جواب دادن به شما خلاص شود، زیرا که از شما خسته شده است . در واقع با بستن چشم دوست دارد که شما را از جلوی چشمانش محو کند.

2. پوشاندن دهان با دست

چگونه به ذهن دیگران دستور دهیم

این عادتی است که معمولاً همه ما از بچگی با خود همراه داریم . در کودکی زمانی که نمی خواستیم چیزی را به دیگران بگوییم ، دستمان را روی دهانمان قرار می دادیم . در جوانی و بزرگسالی هم دقیقاً همین اتفاق می افتد.

قرار دادن چند تا از انگشتان کف دست یا حتی مچ در نزدیک دهان ، یعنی اینکه فرد نمی خواهد کلمه ای را به زبان بیاورد . گاهی اوقات این پوزیشن می تواند از طریق یک سرفه الکی نیز انجام شود.

3. جویدن دسته عینک

اگر فردی هنگام برخورد با شما دسته عینک خود را می جود، باید سعی کنید که از این افراد حمایت کنید یا آن ها را بخندانید زیرا این حرکت بدن نشان دهنده اضطراب در ذهن ناخودآگاه آن ها می باشد.

آن ها سعی دارند که با این کار که شبیه شیر خوردن در دوران نوزادی می باشد، به خودشان احساس امنیت بدهند . همچنین جویدن مداد، خودکار، سیگار یا جویدن آدامس نیز می تواند همین حالت را نشان دهد.

4. قرار دادن دست ها در صورت

معمولا این نوع پوزیشن برای جذب جنس مخالف به کار می رود . زمانی که دستان خود را زیر چانه مان قرار می دهیم، یعنی سعی داریم که با صورتمان صحبت کنیم. با این نوع حرف زدن، دوست داریم که شخص مقابل صورتمان را نیز به وضوح ببیند و تا جایی که می توانند از آن لذت ببرند.

5. لمس کردن چانه

معمولاً این حرکت را افراد مختلف هنگام تصمیم گیری انجام می دهند. فرقی ندارد هنگام لمس کردن چانه دقیقا به کجا نگاه می کنند . آن ها سعی دارند که با این کار عمیق فکر کنند.

6. دست به سینه نشستن

دست به سینه نشستن یکی از بیشترین حرکت های بدنی می باشد . بسیاری از افراد در این پوزیشن احساس راحتی می کنند زیرا به گونه ای آنها را از دیگران دور می سازد و در دنیای خودشان محصور می کند.

اغلب ما انسان ها از این پوزیشن در مواقعی استفاده می کنیم که از چیزی کلافه شده ایم . دست به سینه نشستن گاهی اوقات نشانه این است که فرد در مورد موضوع احساس خوبی ندارد.

7. ایستادن و ظاهر شدن به عالی ترین حالت ممکن

قبول دارید که این پوزیشن معمولاً برای خانم ها بیشتر اتفاق می افتد ؟ زیرا سعی دارند که خودشان را به بهترین حالت ممکن به دیگران نشان دهند . آن ها در این حالت، کمر خود را کامل راست می کنند. سینه های خود را جلو می دهند و دستانشان را در یکدیگر قلاب می کنند و بسیار منظم می ایستند . آن ها با این کار سعی دارند که توجه دیگران را به خود جلب کنند.

8. جلو آوردن سر

اگر به فردی علاقه داشته باشید و بخواهید که ارتباط نزدیک تری با او برقرار کنید، به صورت ناخودآگاه بدن شما به سمت او جلو می آید . در این حالت ممکن است که پاهای شما بی حرکت باشد اما بدنتان بدون کنترل جلو خواهد آمد.

9. عقب کشیدن بدن

اگر شخصی هنگام صحبت کردن با شخص دیگر کاملا به صندلی تکیه داده باشد و بدنش رو به عقب باشد، یعنی از مکالمه خسته شده است و احساس راحتی در حضور آن شخص ندارد.

10. تاب دادن پاشنه و انگشتان پا در حالت ایستاده

این کار فقط مخصوص کودکان نیست . این حرکت نشان می دهد که فرد مورد نظر در مورد موضوعی استرس دارد.

11. مالش دادن دست ها به یکدیگر

این حرکت به معنای این است که احساس مثبتی در مورد چیزی داریم . این حرکت نشان دهنده امیدوار بودن می باشد . زمانی که در مورد فواید و مزایای چیزی در آینده فکر می کنیم ، به صورت ناخودآگاه این حرکت بدن را از خود نشان خواهیم داد.

12. دست دادن با هر دو دست

اگر فردی هنگام دست دادن با شما با دست دیگرش، مچ دستتان را نیز بگیرد، یعنی سعی دارد که به شما نشان دهد ، می توانید با اعتماد کنید.

13. دست دادن با پشت دست رو به سقف

زمانی که فردی به شما دست دهد و دست دیگرش را روی دست شما بگذارد، به طوری که پشت دستش رو به سمت بالا باشد، یعنی می خواهد همدلی و مهربانی خودش را به شما نشان دهد . البته این مورد زمانی صدق می کند که فرد به صورت ناخودآگاه و ناگهان این کار را انجام دهد . بعضی از افراد عادت دارند که همیشه با دیگران این گونه دست دهند که معنی نخواهد داشت.

14. دست دادن با دو دست و کف دست رو به زمین

اگر فردی هنگام دست دادن با شما از دو دست خود استفاده کند و دو دستش را از بغل دست هایتان بگیرد، به طوری که کف دست شما رو به زمین باشد، یعنی قصد دارد به شما نشان دهد که آماده کمک کردن به شماست.

15. دست دادن همراه با لمس کردن بدن

افرادی هستند که هنگام دست دادن با شما از دست آزاد دیگر خود استفاده می کنند و آن را به بازو، شانه، آرنج و یا کمر شما می زنند . چنین حرکتی نشان دهنده علاقه مندی به همکاری با شما می باشد.

16. تنظیم کردن کراوات

انجام چنین حرکتی بستگی به موقعیت دارد . اگر مردی این کار را مقابل یک خانم انجام دهد، احتمالا نشان دهنده علاقه مندی به آن خانم می باشد . این حرکت بدنی همچنین ممکن است نشان دهنده این باشد که فرد با شما احساس راحتی نمی کند و نشان دهنده دروغ گفتن نیز می باشد.

چگونه به ذهن دیگران دستور دهیم

17. سعی و تلاش برای جمع کردن موهایی که وجود ندارد

این پوزیشن معمولاً حالت خوبی را نشان می دهد . افراد معمولاً خودشان را زمانی درگیر این پوزیشن می کنند که با موضوع موافق نیستند اما نمی خواهند مخالفت خود را نشان دهند . به عبارت دیگر آن ها عقیده واقعی خود را به طور واضح نشان نمی دهند اما کاملاً با صحبت های شما مخالف می باشند.

18. قرار دادن پاها روی میز

این پوزیشن چیزهای زیادی را نشان می دهد . این رفتار کاملا نشانه بی احترامی است . افراد با این حرکت سعی در نشان دادن اینکه “من رئیس هستم” یا اینکه “از سلامتی خودم به شدت مراقبت می کنم” دارند . روانشناسان عقیده دارند که حتی اگر در این پوزیشن احساس راحتی زیادی می کنید هم هرگز نباید این کار را غیر از خانه تان در جای دیگری انجام دهید.

19. روی صندلی نشستن شبیه اسب سواری

صندلی با اسب فرق دارد. پس هرگز نباید پشت صندلی را روبروی مخاطب قرار دهید و خودتان برعکس بنشینید . بسیاری از افراد با این کارشان دیگران را عصبی می کنند اما علت آن ، خشم درونی آن ها می باشد . معمولا افراد برجسته و مشهور در دنیا نیز این کار را انجام می دهند . چنین افرادی هرگز دوست ندارند که ضعیف به نظر برسند.

20. بازی کردن با کفش ها

زمانی که فردی با شما صحبت می کند و همزمان کفش هایش را بدون حرکت از پا درمی آید و دوباره پا می کند، یعنی اینکه قصد دارد نهایت جذابیت خود را به شما نشان دهد که این حرکت برای خانم ها اتفاق می افتد.

در واقع این خانم ها سعی دارند که توجه شما را به پاهایشان جلب کنند . این حرکت نشان دهنده این است که چنین خانمی دارای آرامش درونی می باشد . همچنین روشی برای جذب همسرشان نیز می باشد.

21. ارتباط چشمی

چشم ها دریچه قلب و روح افراد است و یکی از عالی ترین راه ها برای برقراری ارتباط می باشد . در واقع می توانید احساسات مختلف را از چشمان یک فرد بخوانید.

افراد عاشق حرف های خود را از چشم هایشان به یکدیگر می گویند . هنگامی که به چشم کسی نگاه می کنیم که مشتاق ماست، مردمک چشم او چهار برابر از حالت طبیعی بزرگتر می شود اما اگر شخصی عصبانی باشد، مردمک چشم کوچک می شود.

22. خنده های واقعی

دهان می تواند دروغ بگوید اما چشم ها خیر . زمانی که شخصی به شما لبخند می زند، برای سنجش واقعی بودن محبتش، باید به چشمانش دقت کنید و احساس و افکار عمومی را متوجه شوید.

هنگام لبخند زدن باید به گوشه های چشم افراد نگاه کنید، اگر دچار چین و چروک و خط افتادگی شد ، یعنی خنده او کاملا واقعی است اما اگر خلاف چنین چیزی بود، یعنی او سعی دارد که چیزی را از شما پنهان کند.

23. ابروهای بالا داده شده

سه احساس اصلی وجود دارد که باعث بالا دادن ابروها می شود :تعجب، نگرانی و ترس.

آیا تا به حال شده که هنگام یک مکالمه آرام و معمولی با دوستتان ابروهایتان را بالا بدهید؟ قطعا خیر.

اگر فردی در حال صحبت کردن با شماست و ابروهایش را بالا می دهد، یعنی این مکالمه باعث تعجب نگرانی و یا ترس در او شده است.

24. تکان دادن زیاد سر

زمانی که در حال صحبت کردن با شخصی هستید و او بیش از حد سر خود را به نشانه تایید تکان می دهد، یعنی اینکه چنین شخصی در مورد افکار شما نگران است و به توانایی های خود نیز شک دارد.

25. گره خوردن فک

منقبض کردن فک و گردن نشان دهنده استرس می باشد . در واقع فرد در این شرایط احساس راحتی نمی کند. معمولاً ترس و اضطراب این افراد از مکالمه ای است که در حال انجامش هستند.

ذهن این افراد هنگام این مکالمه کاملاً جای دیگری می باشد و بر روی مسئله دیگری تمرکز کرده اند که در مورد آن نگران هستند . معمولاً چنین افرادی حرف های پرت و پلا تحویل ما می دهند و قطعا چیزی از صحبت هایشان در چنین شرایطی متوجه نخواهید شد.

تکنیک های ذهن خوانی و کنترل افکار

چگونه به ذهن دیگران دستور دهیم

برای همه ما حتی یک بار هم که شده اتفاق افتاده که وارد یک مغازه میشیم و فروشنده شروع به صحبت راجع به اجناسش می کنه و مام یه جنسی و میخریم که نه بهش احتیاج داریم نه تو نگاه اول ازش خوشمون اومده. وقتی می رسیم خونه با خودمون فکر می کنیم که من چه جوری متقاعد شدم که این جنس و بخرم؟ چطور فروشنده تونست این جنس و به من قالب کنه؟ چطور ذهن منو کنترل کرد؟ منم می تونم مهارت ذهن خوانی رو یاد بگیرم؟ چگونه ذهن خوانی کنیم؟ چگونه فکر دیگران را بخوانیم؟ آموزش ذهن خوانی موضوع جذابی هست که هر کسی دوست داره اونو بفهمه و ازش استفاده کنه پس با من همراه باشید.

پکیج آموزش ان ال پی

یه تجربه شخصی رو می خوام براتون تعریف کنم. من یه زمان تو کار فروشندگی بودم و خیلی دوست داشتم یه روز مغازه بزنم و خودم برای خودم کار کنم؛ اما متاسفانه هر مشتری که وارد مغازه می شد، من استرس می گرفتم و زبونم بند میومد. اصلا نمی دونستم چی بگم بعضی وقتا هُل می شدم و می گفتم سلام و سکوت می کردم. مشتری میومد داخل مغازه یه نگاه می کرد و می رفت. هر روز همین بود. بعضی وقتام که مشتری میومد خرید کنه من اینقدر سرد برخورد می کردم که واقعا پشیمون می شد و می گفت نمی خوام این جنس و ممنون و می رفت! (من قدرت ذهن خوانی رو اون زمان نداشتم)

گذشت و گذشت تا آخر صدای صاحب مغازه در اومد و بم گفت تو استعداد فروشندگی نداری، بلد نیستی با مشتری چه جوری رفتار کنی، چی بگی، چیکار کنی که مشتری ترغیب بشه جنس و بخره، نمیتونی یه فرد عادی و به مشتری تبدیل کنی و خیلی چیزای دیگ که منو نابود کرد. دلم می خواست فرار کنم و دیگ اونجا پیدام نشه؛ ولی خب به پولش نیاز داشتم. بش گفتم من میتونم این مشکل و درست کنم بم فرصت بده! گفت تا ۲ هفته وقت داری.

از اون روز شروع کردم از این فروشنده از اون فروشنده بپرسم که شما این مهارت ها رو از کجا یاد گرفتید. یکیشون دوستانه بهم گفت که باید روش های کنترل ذهن دیگران و بلد باشی تا بتونی تو این کار به موفقیت های زیادی برسی. رفتم تو فضای وب شروع کردم به تحقیق و این مقاله انگلیسی رو بخون اون مقاله رو بخون! تکنیک هایی که گفته بودن و تمرین کردم اینقدر که به صاحب مغازه ثابت کنم که منم میتونم یه فروشنده خوب باشم.

وقتی همه مهارت های کنترل ذهن و ذهن خوانی رو یاد گرفتم دیدم شغل های با درآمد بالا تر هم هست که با این مهارتم میتونم توش موفق باشم. کم کم رفتم سمت بازاریابی، شدم مشاور فروش تو یه شرکت که اسمش و نمیارم. به درآمدی رسیدم که حتی فکرشم نمی کردم و به فردی تبدیل شدم که هیچکس باورش نمی شد. یه خانم خوش صحبت و خوش زبون که روابط عمومی بالایی داره و میتونه با یک سری تکنیک ها شما رو قانع که جنسش رو بخرید. تو زندگی شخصیم باعث شد اعتماد به نفس بالا تری داشته باشم به خودم ارزش بدم.

حالا من تجربیاتم رو تو این مقاله با شما به اشتراک می زارم که اگر یه زمان شما خواستید کاری رو انجام بدید و یا ذهن افراد رو از حرکات و رفتار هاشون بخونید، ببینید بتون راست می گن یا دروغ با این روش ها به راحتی تشخیص بدید و مثل خیلیا فریب افراد سود جو رو نخورید.این روش ها حتی می تونه کمکتون کنه که ذهن آدم ها رو به کنترل خودتون در بیارید.

فهرست مطالب

فکر می کنید که افراد چرا می خواهند مهارت ذهن خوانی را یاد بگیرند؟ آیا همه می توانند این مهارت را به دست آورند؟ در پاسخ به سؤال اول باید بگویم که دلایل یاد گرفتن این مهارت کاملا شخصی است و در پاسخ به سوال دوم، بله همه می توانند این مهارت را یاد بگیرند. باید بگویم که ما می توانیم افکار و احساسات کسانی را که می شناسیم به تصویر کشیده و تمرکزمان را روی واکنش های آنان قرار دهیم. ما بیشتر حالات بدن و صورت این افراد را در نظر می گیریم و تشخیص می دهیم که آنان بیمارند، افسردگی دارند، خوشحال اند یا ناراحت.

اگر افراد بازیگران خوبی باشند، راه خواندن ذهن را کمی دشوار می سازند که این مشکل با آموزش خواندن ذهن دیگران قابل حل است.

پیشنهاد ویژه برای مطالعه: اعتماد به نفس چیست ؟

ذهن خوانی یا Brain Reading روش جدیدی است که می توان با بازخوانی سیگنال های ذهنی، افکار و احساسات دیگران را پیش بینی کرد. به یاد داشته باشید که این تفکرات به عمل در آمده و شما فقط می توانید آنها را پیش بینی نمایید. خواندن ذهن دیگران می تواند از طریق کامپیوتر ها و یا افراد باشد که کاربرد های زیادی دارد. برخی از کاربرد های آن عبارت است از درمان آسیب های مغزی و کمک به بیان افکاری که فرد را آزار می دهد و توانایی صحبت ندارد.

بسیاری از مشکلات و مسائل خانوادگی ریشه در قضاوت های زود هنگام ما دارد که می توان این مشکل را با آموزش ذهن خوانی به راحتی حل کرد. باید بگویم که هیچ انسانی حتی کامپیوتر ها نمی توانند به طور کامل افکار دیگران را بخوانند، بلکه با استفاده از تئوری هایی مثل رفتار، زبان بدن، صحبت ها و شناختی که از فرد دارند، افکار و احساسات آن را پیش بینی می کنند که چه چیزی در ذهن آنها می گذرد و وضعیت روحی و روانی آنها چگونه است.

برای به دست آوردن قدرت ذهن خوانی ابتدا باید تمرین های تقویت تمرکز را به خوبی انجام دهید. این تمرین ها به شما کمکمی کند که تمرکزتان افزایش یافته و تسلط بیشتری بر روی افراد داشته باشید.

تمرین اول: تنفس درست

در قدم اول چشمان خود را ببندید. عمل دم را به مدت ۵ ثانیه شمره و انجام دهید. سپس به مدت ۵ ثانیه نفس تان را نگه دارید. پس از آن تا ۵ ثانیه عمل بازدم را انجام دهید.

تمرین دوم: تمرکز بر روی تنفس 

هنگان نفس کشیدن به هیچ چیزی فکر نکنید و تمام حواستان به صدای نفس هایتان باشد. به عنوان مثال به پر شدن شش هایتان از هوا فکر کنید و یا هنگام بازدم به خالی شدن هوا از شش هایتان فکر کنید.

این تمرثن را ۱۰ تا ۱۵ مرتبه انجام دهید. در حین انجام این تمرین نباید تمرکزتان به سمت دیگری برود. این تمرین را روزانه می توانید انجام دهید. این تمرین به تکرار مکرر و زیاد احتیاج دارد و بدون تمرین نمیتوان این مهارت را کسب نمود.

حال نوبت به تاثیر بر روی افکار دیگران می رسد!

در این قسمت قبل از تمرکز بر روی افراد شما باید تمرین دم و بازدم را به خوبی انجام دهید. سپس به فردی که می خواهید کاری که در ذهنتان است را انجام دهد، فکر کنید. به عنوان مثال تمرکزتان را روی دوست خود گذارید و در ذهنتان به او بگویید که “با من تماس بگیر”. اگر مهارت تنفس درست را انجام داده  و تمرکزتتان را بالا برده باشید خواهید دید که دوست تان با شما تماس می گیرد. القای فکر خود به دیگران نیازمند تمرین و افزایش تمرکز است؛ چرا که فکر شما نباید پرت شود و به سمت و سوی دیگری برود.

قبل از اینکه روش های فکر خوانی را یاد بگیرید باید ذهنتان را آماده کنید. این عادت ها با زندگی ما آمیخته شده اند و شاید یادمان نیاید که چگونه به عادت تبدیل شده اند. این عادت ها به سختی تغییر می یابند و با عادت های جدید جایگزین می شوند؛ اما تغییر آنها غیر ممکن نیست. یکی از روش های تغییر عادات بد، استفاده از تکنیک های ان ال پی می باشد. شما اگر بدانید که چه علمی پشت شکلگیری این عادات است، به راحتی می توانید آنها را تغییر دهید. این تغییر عادات می تواند همراه با کنترل ذهن دیگران باشد.

یکی از راحت ترین روش هایی که می توان عادات جدید را در خودمان ایجاد کنیم، وصل کردن این عادات به عادت هایی است که الان داریم. این اتصال باعث می شود که شما راحت تر بتوانید عادت های بد را جایگزین عادت های خوب کنید.

همه ما در ذهنمان، تصویری از شخصیت خود داریم. اگر دقت کرده باشید می بینید که برای دیگران داستان هایی را تعریف می کنیم که به آنها بفهمانیم چه کسی هستیم و دلایل کارهایمان چیست. شما اگر بتوانید این تصورات شخصیتی را بفهمید و کامل درک کنید، با این مدل داستان ها ارتباط بر قرار کرده و می توانید کنترل ذهن دیگران را به دست بگیرید.

به عنوان مثال، نوشتن با دست می تواند بخش هایی از مغزتان را فعال کند که این مورد باعث افزایش تعهد افراد به چیزی که نوشته اند، می شود.

تا به حال شده احساس کنید که شما را کنار گذاشته اند یا دیگر به شما اهمیتی نمی دهند؟ این حس عدم تعلق ممکن است باعث، ناراحتی، عصبانیت و شاید افسردگی شود. انسان موجودی است که نیاز دارد اجتماعی باشد، با دیگران ارتباط بر قرار کند و انگیزه درونی را برای خود به وجود آورد. افراد برای پذیرفته شدن تلاش زیادی می کنند و تنهایی را دوست ندارند. شما نیز می توانید از این ویژگی برای کنترل افکار دیگران استفاده کنید.

تا به حال به این موضوع توجه کرده اید که هنگام تصادف دو ماشین به خودتان می گویید که نباید صحنه را نگاه کنم و با سرعت از کنارش رد می شوم؛ اما وقتی به صحنه تصادف می رسید ناخودآگاه سرعتتان را کم می کنید و به آن صحنه نگاهی می اندازید. خطر یکی از غرایزی است که انسان مجذوب آن می شود. غرایز قدرتمند اند و می توانند روی رفتار ما تاثیر بگذارند و ما را وادار به کاری سازند که نمی خواهیم آن را انجام دهیم.

در مقاله ذهن خوانی و کنترل افکار باید بگوییم که برای وادار کردن افراد، به انجام کاری که می خواهیم باید انرژی و وقت زیادی را صرف کنیم. جدا از انرژی ممکن است با پرداخت پول یا جایزه آنها را وادار به انجام کار کنیم. تکنیک چماق و هویج بدین صورت است که سیاستی را پیش می برد که هم دارای پاداش است هم تنبیه! دقیقا همانند سایت های شرط بندی. این سیاست افراد به انجام کار وادار می سازد. با استفاده از این تکنیک نیز می توانید کنترل افکار دیگران را به دست آورید.

پیشنهاد ویژه برای مطالعه: اناگرام چیست ؟

به احتمال زیاد با عبارت خطای دید آشنا هستید، در روانشناسی نیز چنین خطایی وجود دارد که به خطای شناختی معروف است. مغز ما گونه است که می تواند به سرعت نتیجه گیری کند که در برخورد با اتفاقات، تصمیمات سریع می گیرد و ما را دچار خطا های ادراکی می کند. شما نیز می توانید از این تکنیک برای کنترل افکار دیگران استفاده کنید.

چیزی که بیشتر از پاداش، افراد را مشتاق یادگیری می کند، مسلط شدن بر روی مهارت ها است. به دست آوردن موقعیت اشتیاق افراد را به بالا بردن اطلاعات بیشتر می کند. شما می توانید یکی از الگو هایی باشید که این اشتیاق را در افراد به وجود می آورد و با کمک آن ذهنشان را کنترل می نماید.

به عنوان مثال، استقلال دادن به افراد در کار، انگیزه آنان را به چیره دستی بالا می برد و یا اگر کار سختی را به آنان بدهیم، انگیزه فرد را برای انجام آن بالا می بریم.

برای خواندن ذهن دیگران لازم نیست که راه های پر پیچ و خمی را بروید؛ بلکه فقط داشتن اشتیاق یادگیری کافی است. برای اینکه بتوانید تسلط کاملی را روی مهارت های ذهن خوانی پیدا کنید باید این تکنیک ها را به طور مکرر تمرین نمایید. این تمرینات نیازی به گوی و چوب جادویی ندارد و فقط نیاز دارد که ذهن را از حواس پرتی ها خالی نمایید. این را بدانید که مدت زمان مسلط شدن روی تکنیک ها برای هر فرد متفاوت است. خانم مهدوی نسب یکی از مشاورانی است که می تواند این تکنیک ها را دقیق تر به شما آموزش دهد.

خطاب به افرادی که به تازگی می خواهند این روش را یاد بگیرند، علاوه بر پاکسازی ذهن، باید تمام افکار منفی، مزاحم، ناراحت کننده، استرس و اضطراب را از خود دور کنند. به آینده و گذشته فکر نکنند و در زمان حال زندگی کنند. تمرینات یوگا می تواند به تقویت تمرکزتان کمک بسزایی کند. مهارت های مورد نیاز ذهن خوانی عبارت است از:

یکی از روش های ذهن خوانی دیدن و ندیدن است. شما باید مدت زمانی را صرف دیدن فردی کنید که در کنارتان است با ثبت تصویر صورت، چشم ها، زبان بدن، موها، ژست و سایر جزئیات در ذهنتان شروع کنید. بهتر از جزئیات دیگری را هم که در کنار آن فرد قرار دارد را نیز به ذهنتان بسپارید. سعی کنید ذهنتان را دسته بندی نمایید مانند کتابخانه ای که با دیواره ها نوع کتاب ها را از هم جدا کرده است. تمام افرادی را که در هر فرد مشاهده می کنید سعی کنید در ذهنتان در دسته ای جداگانه قرار دهید.چگونه به ذهن دیگران دستور دهیم

سعی کنید که تصور هر شخص را به روش خاص خود به ذهن بسپارید. این کار باعث می شود انرژیی که در اطراف شما وجود را احساس کنید.

هنگامی که ذهن خود را از افکار منفی پاک کردید، باید انرژی اطراف خود را باز کنید. بدین گونه که به هیچ چیز فکر نکنیدو در زمان حال زندگی کنید. ذهن و روحتان باید با انرژی که از محیط دریافت می کند، غرق شود. همان طور که گفتیم بهترین راه برای این کار ورزش یوگا می باشد.

حال برای شروع ذهن خوانی باید تمرکزتان را روی یک فرد خاص قرار دهید. به مدت ۱۵ ثانیه به چشمان فرد مقابلتان خیره شوید. سعی کنید از این مدت زمان بیشتر نشود؛ چرا که انرژی دریافتی از طرف مقابلتان مختل شده و احساس راحتی نمی کند. پس از آنکه ۱۵ ثانیه گذشت به طرف دیگری نگاه کنید و در ذهنتان تصویری از چهره و چشمان آن بسازید. حال می توانید حس کنید که انرژی این فرد چگونه است.

سپس باید بدون حرف و سخنی، ساکت نشسته و اجازه دهید که افکار و احساسات آن ذهن و روح تان را پر نماید. حالا نوبت به خواندن ذهن فرد مقابلتان رسیده است.

هنگامی که به این مرحله می رسید به راحتی می توانید، افکار و احساسات طرف مقابل را پیش بینی و کشف کنید. موضوع دلخواهتان را برای مکالمه با آن فرد انتخاب کرده و از او در رابطه با کار یا زندگی اش سوال نمایید. افکاری که به ذهن شما می آید دقیقا در ذهن آن فرد نیز به وجود آمده است.شما بلافاصله چیزی را که در ذهنتان است بیان کنید؛ چرا که طرف مقابل شما در حال فکر کردن به همان موضوع است.

نکته ای که باید به آن توجه داشته باشید این است که باید به افکار احساساتی که به ذهنتان می آید احترام بگذارید؛ حتی اگر افکار مزاحم هستند. برای خواندن ذهن دیگران شما باید ذهنتان را برای ورود هر فکری باز نگه دارید.

ترفند های دیگری نیز برای خواندن ذهن افراد وجود دارد که شما می توانید از آنها به نفع خودتان استفاده کنید. این ترفند ها نیازمند داشتن تمرکز روی افکار و احساسات دیگران است. شما با استفاده از این ترفند ها می توانید چیز هایی که در ذهن طرف مقابلتان است را بخوانید و تصویر روشنی از آن را به دست بیاورید. این ترفند ها عبارت اند از:

هنگامی که می خواهید از ترفند هوش هیجانی برای خواندن ذهن دیگران استفاده کنید، ابتدا باید از آن فرد بپرسید که آیا احساس مشترکی با شما دارد یا ندارد؟ توجه کنید که این ترفند ها نیازمند صبر هستند و به سرعت نمی توان آن را به دست آورد. شاید دیده باشید که اکثر افراد نمی توانند احساساتشان را به طور کامل مشخص کنند. به عنوان مثال برخی از افراد از استرس زیاد، احساس عصبی بودن می کنند و زمانی که می خواهند به موضوع دیگری رجوع کنند این حس عصبی بودن را با خود می آورند.

اگر  در هنگام صحبت با آن فرد، او با احساس شما موافق بود، باید علت این موافقت را از او سوال کنید. در قدم بعدی شما می توانید پیشنهادات دیگری را برای افزایش یا کاهش آن حس بیان کنید. این روش یکی از روش های کلیدی برای توسعه مهارت های طبیعی انسان است.

یکی از مهم ترین مهارت هایی که کمتر فردی به آن توجه می کند، مهارت خوب شنیدن است. تفاوتی که سخنوران با دیگر افراد دارند در تقویت این مهارت است. هنگامی که فردی با شما سخن می گوید، سعی کنید که همراه او شوید و به تمام صحبت هایش با دقت تمام گوش دهید. توجه داشته باشید که فقط برای پاسخ دادن به صحبت های آنها به حرف هایشان گوش ندهید.

اگر شما بتوانید با تمام دقتتان به صحبت های فرد مقابل گوش دهید می تواید تمام حرف های او را پردازش و درک نمایید و می توانید دریابید که فرد چه حرف هایی را دوست ندارد به زبان آورد. مهارت خوب گوش دادن به شما کمک می کند که علت بسیاری از مسائل را کشف کنید. پس قبل از هر سخنی، به افراد و احساسات آنها خوب گوش بدهید.

شاید برای خیلی از شما سوال شده که چرا برخی از افراد نمی توانند با هم کنار بیایند و همدیگر را درک کنند و همدردی خوبی با یک دیگر داشته باشند. نادیده گرفتن احساسات طرف مقابل دقیقا علت به وجود آمدن این مشکلات است. این نادیده گرفتن یکی از موانعی است که نمی گذارد شما ذهن طرف مقابل را بخوانید. به جای فکر کردم به کار و مشغله های ذهنی کمی به خودتان وقت بدهید و به احساساتتان فکر کنید.

این را بدانید که برای ذهن خوانی باید در ابتدا به احساسات خودتان پاسخ بدهید تا قادر به پاسخ دادن به احساسات دیگران باشید.

یکی از جالب ترین شیوه های خواندن ذهن دیگران ، درک زبان بدن آنان است. اگر دقت کرده باشید افراد هنگام صحبت یکی از اعضای بدن خود را به صورت ناخودآگاه تکان می دهند که این نشان دهنده طرز تفکر و احساسات آنان است. شما می توانید برای اطلاع بیشتر از ضمیر ناخودآگاه مقاله باور چیست را مطالعه نمایید.

هنگامی که از فردی در رابطه با آرزو هایش سوال می کنید، او سعی می کند تصویری از آن آرزو را درون ذهن خود بسازد. این تلاش ها واکنشی را در پی خود دارد که شما می توانید در چشمان طرف مقابلتان مشاهده کنید و با تمرکز بر آن بفهمید که به چه چیزی می اندیشد.

در مورد افراد چپ دست و راست دست این واکنش ها برعکس می باشد.

افرادی که هنگام صحبت با شما چشمان خود را می بندند، قطعا  در پنهان کردن چیزی از شما سعی می کنند. البته این جمله به معنی ترس از بیان کردن آن یست بلکه نمی خواهد به شما جواب پس دهد.

هنگامی که افراد مچ دست، انگشتان و یا کف دست خود را در نزدیکی دهان خود قرار می دهند، این معنی را می دهد که فرد نمی خواهد کلمه ای را به زبان بیاورد و یا به فرد دیگری اشاره می کند. این حرکت می تواند همراه با یک سرفه الکی نیز صورت گیر.

هنگامی که فردی با شما برخورد می کند و با دو دستش به شما دست می دهد، قطعا سعی می کند که اعتماد شما را به خود جلب کند. همچنین افرادی که به شما دست داده و دست دیگر خود را به گونه ای روس دست شما قرار می دهند  که پشت دستشان رو به سقف باشد. می خواهند مهر وو محبت خود را به شما نشان دهند.

ما در این مقاله، تمام روش های ذهن خوانی را بررسی کردیم و گفتیم که چگونه می توان با استفاده از این تکنیک ها به راحتی ذهن دیگران را بررسی کرد. شما می توانید برای به دست آوردن راحت تر تکنیک ها در دوره های خانم مهدوی نسب شرکت نمایید.

موانع موفقیت

موانع موفقیت کدامند؟

راه های افزایش انگیزه درونی

راه های تقویت انگیزه درونی

جملات انگیزشی

جملات انگیزشی تکان دهنده

انگیزه چیست

انگیزه چیست ؟

i like this just right article

Tank you

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دیدگاه

نام *

ایمیل *

وب‌ سایت

ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی می‌نویسم.

ارتباط با ما

دسترسی سریع

مارا در اینستاگرام دنبال کنید

تمامی حقوق متعلق به وب سایت مهدوی نسب می باشد و هرگونه کپی برداری غیرمجاز بوده و پیگرد قانونی دارد.

تسلط بر ذهن یکی از رازهایی است که انسان سالهای بسیار زیادیست که بدنبال دستیابی به آن می باشد. مهارت تسلط بر ذهن یک رویای همیشگی برای بشر بوده است که نیازمند شناخت ساختار ذهن است. قدرت بالای ذهن انسان و تاثیر بسیار آن بر زندگی باعث شکل گیری و نوشتن این مقاله شد.

آیا تا بحال در مورد تسلط بر ذهن چیزی شنیده اید؟ آیا می دانید که اگر افسار ذهن را رها کنید دیگر نمی توانید بر آن مسلط شوید؟ آیا می دانید که عدم تمرکز نشانه این است که شما از مقوله تسلط بر ذهن غافل شده اید و ذهن به صورتی کاملاً نامرئی مسیر زندگی تان را تحت اراده خود درآورده است؟ آیا می دانید علت بسیاری از استرس ها و افسردگی ناشی از عدم تسلط بر ذهن می باشد؟ آیا از قدرت ذهن انسان و روش های کنترل ذهن آگاهید؟

ذهن ابزار قدرتمندی است و ما برای پیشبرد کارهای مان می توانیم از آن بهره ببریم و در واقع به خدمت بگیریم. این خود گواه اهمیت بالای تسلط بر ذهن و کنترل ذهن می باشد. در هر جایی که نیاز است، موضوعی که نیاز داریم را به ذهن آورده و بعد از اتمام کار تصویر ذهنی بعدی که مورد نیاز است به کمک ما بیاید. هر گاه به حدی برسیم که ذهن ما در هر لحظه از زندگی از این روند تبعیت کند، به آن تسلط بر ذهن می گویند. یعنی به اختیار ما تصویری بیاید و با اختیار ما برود.

بسیاری از افراد چنین مهارتی ندارند و یا حتی نمی دانند که مهارت تسلط بر ذهن هم وجود دارد. در نتیجه افکار متفاوتی به صورت تصادفی به ذهن ما می آیند و می روند، به خصوص لحظاتی که کاملاً هوشیار نیستیم و تحت فشارهای روحی و روانی هستیم.

انسان به هر چیزی که می بیند توجه ویژه نشان می دهد و چیزهایی که از مقابل چشم نمی گذرند، گاهی اوقات در حافظه ذهن به فراموشی سپرده می شوند. اگر قسمتی از جسم دچار مشکلی شود، به پزشک مراجعه می کنید و تلاش می کنید تا به سرعت مشکل را حل کنید. اما آیا در مورد ذهن هم اینگونه با شتاب به دادش می رسید؟چگونه به ذهن دیگران دستور دهیم

ذهن انسان نیز قسمتی از وجود انسان است که شاید به این دلیل که ظاهراً دیده نمی شود، گاهی نادیده گرفته شود. همین موضوع باعث شده که ذهن از تسلط انسان خارج شود. اگر کمی دقت کنیم سازماندهی کل جسم با مغز صورت می گیرد و این ابزار قدرتمند نیاز به آرامش، برنامه ریزی و استراحت دارد.

گاهی کلافه می شویم، گاهی احساس می کنیم در سرمان گفتگوهای زیادی در حال انجام است، گاه هیچ تسلطی بر ذهن مان نداریم، حتی گاهی حس می کنیم آنقدر اطلاعات طبقه بندی نشده در آن وجود دارد که دچار سردرد می شویم.

تمام این موارد دال بر این است که ما بطور شبانه روز و ناخودآگاه از ذهن مان بیگاری می کشیم. حتی در موقع خواب هم رهایش نمی کنیم و با گوشی موبایلی که درکنارمان است سرگرمیم و حتی مجال نفس کشیدن هم به ذهن مان نمی دهیم. با این همه مشغله فکری تسلط بر ذهن کاری غیر ممکن به نظر می رسد!

اما قدرت ذهن و کارایی مغز به این مواردی که گفتیم ختم نمی شود. شاید بیشترین چیزی که ما از مغز خود بدانیم این است که وظیفه اش بخاطرسپاری اطلاعاتی است که ما به او می دهیم و انتظار داریم آن ها را حفظ کند. البته این قسمت از طریق خودآگاه ذهن یا ضمیر خودآگاه صورت می گیرد.

اما شاید ندانید، مواردی که به صورت ناخودآگاه به ذهن خود ارسال می کنید ، می توانند صدمات جبران ناپذیری به شما وارد کنند.

این را بدانید که ذهن بخشی از وجود ماست و باید در خدمت ما باشد، نه اینکه ما کاری کنیم که خود را به خدمت او در آوریم. پس باید یاد بگیریم که چگونه تسلط بر ذهن داشته باشیم!

اگر از قدرت تسلط بر ذهن آگاه باشیم، می توانیم با کنترل ذهن به راحتی از ورود افکار مخرب جلوگیری کنیم و نگذاریم تا بر ذهن ناخودآگاه مان چیره شود و فکری دیگر را با قدرت خود به ذهن بسپاریم.

به طور مثال، تصور کنید اگر در ذهنتان افکار مثبت و جملات زیبا وارد کنید، به صورت ناخودآگاه حس درونی شما همواره با آرامش درونی همراه است، بالعکس اگر فیلمی ترسناک و پر از استرس و اضطراب را دیده باشید و در ذهنتان نقش بسته باشد، شاید تا مدتها احساس دلهره در وجودتان باشد و حتی خودتان هم علت آن را ندانید. با این تفاسیر تسلط بر ذهن نیازمند رسیدن به آرامش درون بواسطه ی افکار مثبت است.

به منظور کاهش استرس و اضطراب مقاله زیر را مطالعه کنید.

پس سعی کنید به دنبال افکار منفی نباشید، و اگر هم زمانی چنین فکری به سراغتان آمد ، کنترل ذهن داشته و سعی کنید دکمه هشداری برای خود تدارک ببینید و به او فرمان ایست (stop) بدهید و سپس مانند برنامه های تلویزیون کانال را عوض کنید و به سراغ فکر بعدی بروید.

برای درک خود، برای درک زندگی، برای درک بازیهای ذهنی، فرصتی باید جست. تاملی باید داشت. ذهن تمام موجودیت هستی ما نیست ولی می تواند روی همه موجودیت ما تأثیر بگذارد. با تسلط بر ذهن می توان ضمیر ناخودآگاه را کنترل و برنامه ریزی کرد. ذهن به هر سوئی که جهت پیدا کند وجود ما هم به همان سو کشیده می شود.

ماهیت عمیق و نیرومند ناخودآگاهی ما تحت تأثیر ذهن برنامه ریزی شده و به حرکت در می آید. پس این موضوع فوق العاده مهمی است که چه ذهنیتی به آن خط و جهت می دهد. ذهن اکثر انسانها بر حسب عادتهای گذشته و تعصبات کهنه عمل می کند.

اکثر ما هرگز نیاموخته ایم مسئول تفکر و کلام درونی خود باشیم. بنابر عادات و به طور خودکار عقاید و ایده هائی را به نیروی عظیم ناخود آگاهی خود (جهان درونی) دیکته می کنیم که ممکن است بسیار خطرناک و بیمار گونه باشند. چه بسا تسلط پیدا کردن بر ذهن ، زندگی انسان را بسوی سعادت و خوشبختی سوق می دهد.

بیماری و شفا هر دو محصول ذهن هستند. ذهنیات ما را می آفریند و عملکرد ما را در کائنات رقم می زنند. جهان درونی ما کاملا بر حسب ظرفتیهای ذهنی ما عمل می کند. هر اعتقاد و اندیشه ای را که بر گزینیم عینا در دنیای درون منعکس می گردد و کائنات ما را در آن جهت حمایت می نماید، خواه مثبت و خواه منفی.

شاید یکی از دلایل هجوم افکار منفی ، به هدر دادن زمان است. اینکه بیکار باشیم و وقت خود را به بطلالت هدر دهیم. حس ناخوشایندی که از این وضعیت به ما دست می دهید، باعث ورود افکار منفی به ذهن ما می شود و نمی توانیم با این روند تسلط بر ذهن پیدا کنیم.

در جوامع امروزی مدام به افراد زیادی برخورد می کنیم، بعضی ها خوش بین و مثبت نگر و بعضی ها هم منفی نگر و بدبین هستند. تمام چیزهایی که می بینیم و می شنویم، همگی در ذهن ما ثبت می شوند؛ اگر تسلطی بر ذهن نداشته باشیم.

حال تصور کنید صبح که از خواب بیدار می شوید تا شب و زمانی که بخوابید با چه افراد و اتفاقات و گفتگوهایی روبرو هستید؟

اگر فیلتری برای ذهن نداشته باشیم، در انتهای روز به اندازه اطلاعات طبقه بندی نشده یک هارد کامپیوتر، داده های مختلف در ذهن مان ثبت کرده ایم.

به سادگی می توان ذهن را تربیت کرد تا همان چیزی را ثبت کند که ما می خواهیم. تمرین مستمر به شما کمک می کند تا بتوانید اختیار ذهن خود را در دست بگیرید و تسلط بر ذهن داشته باشید.

سیب قرمزی را در دست بگیرید و دقیق به آن نگاه کنید. حال چشمانتان را ببندید و سیب را با تمام خصوصیاتش تصور کنید. بعد از چند لحظه چشمانتان را باز کنید. دوباره چشمانتان را ببندید و سیب قرمز را تصور کنید. این عمل را چندین بار تکرار کنید.  شما به راحتی توانستید فرمانی به ذهن دهید و او هم فرمانبرداری کرد.

این تمرین ساده ای بود و شما می توانید در هر زمانی که اراده کردید اطلاعاتی را که می خواهید به ذهن بسپرید و باید این توان را هم داشته باشید تا جلوی افکار مزاحم را بگیرید. به همین سادگی یک تمرین برای تسلط بر ذهن انجام دادید.

ذهن آرام و بدون تشویش، به سادگی اطلاعاتی را که شما می خواهید در خود جای می دهد، اما ذهنی مشوش و پر مشغله قادر نخواهد بود با نظمی خاص  فرمان شما را اطلاعت کند.

در دنیای پر استرس امروز باید محتاطانه گام برداشت، پیرامون ما پر است از وقایع و افرادی که همه را با عینک بدبینی نظاره می کنند و کلاً همه چیز برایشان سیاه و سفید جلوه می کند. در چنین محیطی چگونه می توان تسلط بر ذهن پیدا کرد؟! فکر کنید اگر قرار باشد مدام با چنین افرادی مقابله کنید و نگذارید تا افکار منفی آن ها در شما رسوخ کند چه استراتژی باید به کارببرید؟!!

کار ساده ای نیست، افرا منفی نگر فراوانند، شاید حتی مجبوریم با آن ها زندگی کنیم، موزیک هایی که این روزها ساخته می شوند، همگی پر از پیغام های منفی و بدبینانه نسبت به دنیا و افراد، حتی فیلم هایی که از تلویزیون پخش می شود، پر از پیام های پر استرس و تشویش هستند.

یکی از راه هایی که به شما پیشنهاد می کنم تا به بتوانید ذهن خود را به آرامش برسانید تا نهایتا بتوانید تسلط بر ذهن داشته باشید انجام مرتب و روزانه مراقبه است. با مراقبه به سکوت ذهن می رسید و خیلی راحت تر می توانید افکار را از فیلتر حفاظتی عبور دهید.

شدت احساس شما، تعیین کننده عمق و دوام جای گیری تصویر مذکور در ذهن نیمه هوشیار شماست.

حواس تان باشد باید در لحظه حضور داشته باشید. این نکته مهمی برای فیلتر کردن اطلاعاتی است که می خواهند وارد ذهن شما شوند. آگاه باشید، گذشته ای که گذشته را به حال خود رها کنید و برای آینده ای هم که نیامده استرس بی مورد به خود راه ندهید. در حال حضور داشته باشید و آگاه باشید به اعمال و کردار و گفتارتان. یکی از راه های تسلط بر ذهن حضور در لحظه است.

باید کنترل ذهن را یاد بگیریم و افکار خود را مدیریت کنیم تا نتایج بهتری در زندگی مشاهده کنیم.

اگر بتوانیم کنترل ذهن مان را بدست گیریم بر بسیاری از مشکلات زندگی فائق می آییم و  در واقع این ما هستیم که ذهن را کنترل می‌کنیم نه اینکه ذهن ما را کنترل کند و به هر سمتی که خواست هدایت کند.

اگر بتوانیم ذهن مان را مدیریت کنیم:

به طور مثال، فردی دلش می خواهد که ورزش کند و می داند که به این کار نیاز دارد، اما نمی تواند و همیشه چیزی از درون مانعش می شود. حال بین حس درونی و نیاز بیرونی درگیر است و دچار حس ناخوشایندی شده است. ذهن ناخودآگاه ورزش را نیاز نمی بیند و چون این فرد تسلطی بر ذهنش ندارد، به طور ناخودآگاه به سمت ورزش نمی رود. با مدیریت و تسلط بر ذهن می توان این دستور را لغو کرد و به ذهن فرمان داد که بدن به ورزش نیاز دارد.

برای مطالعه مقاله ضمیر ناخودآگاه به لینک زیر مراجعه کنید.

علت این امر فقط این است که ما ذهن مان را به حال خود رها کرده و هر چه او می گوید انجام می دهیم. یعنی در خدمت و تحت تسلط ذهن خود هستیم.چگونه به ذهن دیگران دستور دهیم

حال فکر کنید که لیست طولانی از این کارهای عقب افتاده در ذهن ما فهرست شده اند، ذهن به صورت ناخودآگاه از کار جدید پرهیز می کند و مدام استرس وارد کرده و کارهای قبلی عقب افتاده را گوشزد می کند، چون توان صرف انرژی بیشتر را ندارد.

چگونه می توانیم کنترل ذهن داشته و با تسلط بر ذهن آن را مدیریت کنیم؟

یکی از بهترین راه ها این است که قبل از انجام هر تصمیمی چند لحظه صبر کنیم و به صورت آگاهانه و هوشیار فکرکنیم و نگذاریم که ذهن بدون اجازه فرمان دهد و ما هم اقدام کنیم.

کسانی که مدام در گذشته زندگی می کنند و خود را با فکرناکامی ها و شکست های آن آزار می دهند، خود را فرمانبردار ذهن کرده اند و ذهن را بر خود مسلط می کنند ؛ به او اجازه می دهند تا با یادآوری آن چه که می خواهد باعث آزار شود.

هر زمان که دچار چنین حالتی شدید محکم به خود نهیب بزنید که نمی خواهید تحت تسلط ذهن باشید و هر فکرمثبتی که می توانید به جای آن وارد ذهن کنید. شما از قدرت ذهن آگاهید، پس می توانید تسلط بر ذهن داشته باشید به شرطی که بخواهید و اقدام کنید.

در روز، زمانی را برای خود و ذهنتان در نظر بگیرید. لبخند بزنید، کارهای مرود علاقه تان را انجام بدهید، به تماشای فیلم بنشینید، پیاده روی کنید، به دل طبیعت بروید و به دور از هر چه دست و پای شما را بسته است، شاد باشید. چیزی که حال و هوایتان را تغییر مثبت بدهد. کاری که حال دلتان را خوب کند. هر کدام این موارد باعث می شوند که ذهن با شادی درونی به آرامش برسد و خود را از دغدغه هایی که با افکار و اعمال روزانه به او اجبار می کنیم برهاند. این کارها هم سلامتی جسم را تضمین می کند و هم به سلامت روح کمک می کند.

دومین راه برای تسلط بر ذهن و یکی از راه های رسیدن به موفقیت و اهداف تان تجسم رویاهایتان به صورت روزانه می باشد. می توانید چشمانتان را ببندید و در گوشه ای آرام و بدور از هیاهوهای روزانه بنشینید و یا اگر می خواهید دراز بکشید. مو به مو رسیدن به آرزویتان را تجسم کنید. احساسش کنید، لذت رسیدن به آن را لمس کنید. این روش یکی از راه های موثر برای تمرکز ذهن و تسلط بر ذهن می باشد. بعد از مدتی تأثیرات مثبت را در روح و روان و حتی زندگی خود لمس خواهید کرد.

در دوره ای زندگی می کنیم که بجای دور همی های خانوادگی مدام در وب گشت و گذار می کنیم و این حالت در تمام رده های سنی به یک اپیدمی تبدیل شده است. بسیاری از افراد بیشتر ساعات شبانه روز خود را در اینترنت می گذرانند و اگر کمی با آن ها همکلام شوی تصویر درستی از وضع و حال خود ندارند.

ذهن نیز نیاز به آرامش و استراحت دارد. وفور اطلاعات درهم و برهم که گاهی شاید بیشتر آن ها قابل استفاده نباشد ذهن را دچار پریشانی و استرس می کند؛ تا جایی که به بیخوابی و کم خوابی های شبانه تبدیل می شود. فکر کنید چنین فردی چگونه می تواند فردایی پرنشاط و پر انرژی داشته باشد و در کارهایش موفق باشد. پس بهتر است گاهی خود را از دسترس چنین امکاناتی دور نگه داشته و برای تسلط بر ذهن تمرکز ذهن را بالا ببرید.

در عصر مدرن امروزی، افراد وابستگی عجیبی به راحتی پیدا کرده اند. هر چیزی را به راحت ترین شکل ممکن خواهان هستند. بیشتر از حافظه های مجازی استفاده می کنند تا ذهن خود و این باعث شده تا ذهن از خود فعالیتی نشان ندهد و همین دلیل باعث فرسوده شدن و خاک خوردگی ذهن می شود.

هر چیزی هم که بلااستفاده بماند مانند رودی به مرداب بدل می شود و سردی در مغز پدید می آید. مغز سرد فرد را دچار افسردگی می کند و ناخودآگاه به سمت مسائلی می رود که به این حال و روز دامن میزنند. مثل شکست ها و اتفاقات تلخ گذشته و یا دلشوره و اضطراب آینده. تسلط بر ذهن داشتن نیازمند یک ذهن فعال و گرم است، بنابراین هر از گاهی سعی کنید چند تمرین به ذهن بدهید تا همیشه سالم بماند و آن را کنترل کرده و به موقع بتوانید از آن استفاده کنید.

در زندگی خیلی از مواقع پیش می آید که دچار ناملایمات می شویم، زندگی بر وفق مراد نیست و ممکن است دچار مشکل شویم. اما در این موارد باید چه راه کاری در پیش بگیریم تا بتوانیم درست تصمیم بگیریم؟ باید به این باور برسید که خداوند همیشه مراقب بندگانش است، پس بپذیرید و همه چیز را رها کنید و بخداوند بسپرید.

فکر و روح و روانتان را آزاد کنید و باور داشته باشید که خداوند بهترین راه حل را برای کنترل شرایط و تسلط بر ذهن پیش پای شما می گذارد و شما را هدایت می کند. این باعث می شود تا ذهنتان مدام در آشوب نباشد و شما را سردرگم نکرده و بی دلیل به این سو و آن سو نبرد.

منظور از ترس، ترس از تنهایی و تاریکی و ارتفاع نیست. ترسی که از عدم اطلاع از آینده نشأت می گیرد. اکثراً انسان های امروزی برای آینده ای که هنوز نیامده خود را دچار تشویش و دلهره می کنند. برای اتفاقی که شاید هرگز پیش نیاید، پیشاپیش سوگواری می کنند و آنقدر در این حال و روز خود را غرق می کنند تا تسلط بر ذهن را از دست داده و دچار بردگی ذهن می شوند.

هر روز به صورت اعتیاد آن تصور را برای خود پررنگتر کرده و نادانسته آن قدر به آن پر و بال می دهند  که قانون جذب را وادار می کنند که آن اتفاق را برایشان رقم بزند. با افکار و ارتعاشات مخربی که ارسال می کنند ، جهان هستی را بر آن می دارند که خواسته شان را اجرا کند. حال آیا این افکار و عدم تسلط بر ذهن مخرب نیستند؟

برای مطالعه کاملترین مقاله قانون جذب وارد لینک زیر شوید.

 

ذهن عملاً دلش می خواهد خودسرانه شما را به هر سو که می خواهد بکشاند و این شما هستید که باید افسار آن را در دست بگیرید. ذهن از در زمان حال بودن و در «اکنون بودن» فراری است و سعی می کند کنترل شما را بدست گیرد و بر شما تلسط داشته باشد، مدام در تلاش است تا شما را به هر جایی غیر از حالا ببرد. رنج کشیدن هم بخشی از اجبارات ذهن بر شماست.

اتفاقی که در گذشته رخ داده و مدت زمان زیادی از آن می گذرد، با تلنگری شما را وادار به قضاوت و سرزنش خودتان کرده و به شما امر می کنید که با ماندن در آن وضعیت به حال خرابتان دامن بزنید. منشأ بسیاری از  استرس ها و اضطراب های این زمانه اتفاق های گذشته است که ذهن با دامن زدن به هر کدام از آن ها باعث تخریب شما و روح و روانتان می شود.

پس بکوشید با این تفسیر که گذشته ها گذشته و دیگر نمی توان به گذشته برگذشت، ذهن را در وضعیت کنونی حاضر کرده و به او فهماند که باید در حالی که هستید بماند و تمام سعی خود را کنید تا در آن زمان بر ذهن خود تسلط داشته باشید.

مراقبه در حال را هر لحظه انجام دهید. آگاه باشید، به قدم زدن، به نفس کشیدن، به غذا خوردن، به دیدن و شنیدن. در لحظه حضور داشته باشید. با آگاهی تمام واقف بر هر ثانیه از زندگی تان باشید. مراقبه در حال کمک بسیار زیادی برای تسلط بر ذهن به شما می کند.

در ابتدا شاید سخت به نظر بیاید، اما اگر یاد بگیرید که مثلاً در موقع غذاخوردن فقط به غذایتان بیندیشید و نگذارید هیچ فکر دیگری به سراغتان بیایید مراقبه حال کرده اید. و یا در موقع غذا خوردن حواستان باشد که به تلویزیون نگاه نکنید و روزنامه نخوانید. حاکم بر لحظه های خود باشید و با افکار متفاوت ذهن را به پریشانی نکشید.

شادی درونی زمانی ایجاد می شود که به شناخت دقیقی در مورد خود رسیده باشیم، در این دنیا سردرگم رها نشده باشیم، بدانیم رسالتمان چیست؟ اصلاً دلیل حضور ما در این دنیا چیست؟ این کار نیز  فقط با سفری درونی امکان پذیر است، سفری به ژرفای درون. در این سفر آنقدر پیش می رویم تا لایه لایه وابستگی های بیرونی را کنار بزنیم و بدون وابستگی خود را ببینیم، می توان از مدیتیشن پراتی هارا استفاده کرد.

دست کشیدن از تمام تعلقات دنیایی به ما کمک می کند که بدانیم که هستیم و چرا هستیم! و این جواب ما را به آرامش و شادی درونی می رساند، زیرا به منبع انرژی کیهانی متصل شده و خود را در آغوش خداوند می بینیم. این حس و حال باعث می شود که با دیدی آگاهانه به زندگی و لحظاتمان تمرکز کنیم و تسلط بر ذهن خود داشته باشیم و کنترل ذهن را در دست بگیریم.

برای کسب آرامش و رسیدن به تمرکز بالا حتما دوره جامع و کامل آموزش مراقبه و مدیتیشن را تهیه کنید.

احتمالاً یکی از قوی ترین و مؤثرترین راه های رسیدن به آرامش و سکوت ذهن انجام مراقبه می باشد. در مدیتیشن فقط ناظرهستیم و به تماشای افکار درهم و برهم می نشینیم. آنقدر می آیند و می روند که تا دیگر فکری وجود نخواهد داشت و ذهن آرام می گیرد. به سکوت می رسد و آرام در خود فرو می رود.

مانند رودی آرام که می گذرد، بدون هیچ جنجال و هیاهویی. در این حال است که ذهن آرام می گیرد و فقط فرمانبردار است  و با کمی تمرین و افزایش قدرت ذهن می توانیم هر فکری را که می خواهیم به ذهن بیاوریم و هر زمان که نخواستیم به سراغ فکر بعدی برویم. این همان تسلط بر ذهن است و این وضعیت فقط در صورت آرامش ذهن اتفاق می افتد.

در زندگی مراقب چیزهایی که می شنوید و می بینید باشید، ممکن است با افرادی منفی ملاقات کنید. ناخودآگاه صحنه ای که ارتعاش منفی دارد دیده باشید، و یا حتی مجبور باشید با فردی منفی گرا و بدبین زندگی کنید. تمام این موارد بر ذهن ناخودآگاه تأثیر می گذارد و با ارتعاشات مستمر و روزانه باعث می شود تا این امواج منفی بیشتر وارد زندگی شما شوند.

پس تلاش کنید و روزانه به طور مداوم از جملات تأکیدی مثبت استفاده کنید. افکار مثبت را آنقدر در ذهنتان مرور کنید که جایی برای گنجاندن افکار منفی نماند و با مثبت اندیشی ذهن خود را مثبت کنید.

در جهان هستی ما دقیقا در جایگاهی می ایستیم که ظرفیتهای وجودی ما استحقاق آن را دارد. درسهای مهمی که همواره باید به خاطر داشته باشیم این است که:

ذهن ماهیتی است که تحت تأثیر آگاهی ما قرار دارد.
ما قدرت تغییر و تسلط بر ذهن را داریم. ما هر گونه که بخواهیم می اندیشیم.
آری ما آزادیم که هر گونه که بخواهیم بیندیشیم. ما می توانیم هر گونه که صلاح می دانیم بیندیشیم. زندگی فرآیندی پویاست. هر لحظه زندگی نقطه آغازی است.
این بزرگترین قدرت، آزادی و امکان عاملیت انسان است.
می توانیم بیندیشیم که انسان شادمان و یا غمگینی باشیم و بعد جهان درونی ما آن را برایمان برنامه ریزی نموده و بسازد. با اندیشه خاصی که طرح می کنیم، با تسلط بر ذهن می توانیم تحولی در جهان درونی خود ایجاد نمائیم.
با این توضیحات بی شک یکی  از رازهای مهمی که باید در زندگی بدانیم راز تسلط بر ذهن است.

جهان درونی ما بنیادی ترین و اساسی ترین جهان ارتباطی ماست. از جهان درونی ما کیفیت دنیای ما رقم می خورد.
با اندیشه های نوین، اندیشه های عادتی و شرطی شده و قدیمی خود را زیر سوأل ببریم. به این امر واقف باشیم که اندیشه های قدیمی به طور خودکار تا مدتها به سراغ ما می آیند.
به خاطر داشته باشیم که اندیشه ما در هر لحظه فرمان جدید و یا سکوی هدایت پر قدرت ما هستند.
هنگامی که بر اندیشه ای استوار باقی می مانید، تجربه ای جدید و رفتار های جدید خلق می شود.
وقتی این بینش را یافتید که شما قادرید به جهان درونی خود مسلط باشید، تازه در آغاز راه برای ایجاد دگرگونیهای فوق العاده اید. تازه در مسیر خوشبختی هستید.
واقعا این ما هستیم که مسیر خوشبختی را با اندیشه های خاص خود هموار می سازیم ( گر بود اندیشه ات گل، گلشنی) چه بدانید و چه ندانید هر رویدادی در زندگی ما بازتاب تفکر ماست.
مهمترین ابزار دست شما اندیشه شماست که خود شما آنها را انتخاب می کنید. اگر این اندیشه مرتبط با نفرت، ترس، سرزنش، انتقاد و احساس گناه باشد شما به سمت بیماری، حقارت و ضعف پیش می روید و اگر مرتبط با عشق، شجاعت، پذیرش، تدبیر و احساس قدرت باشد سلامتی، اعتماد به نفس و شادمانی بازتاب آن خواهد بود.
تا زمانیکه ما درکی از ذهن خود نداشته باشیم ، تسلط بر ذهن کاری بسیار دشوار و غیر ممکن خواهد بود. فکر کردن در مورد ذهن ممکن است به نظر بسیار طاقت فرسا و مشکل باشد و در واقع نیز بسیار پیچیده است. اما برخی از قوانین بسیار مهمی وجود دارد که حاکم بر نحوه عملکرد ذهن بوده و درکنار هم کلیدهایی را در خود نگه می دارند که آنها طرز کار را به وضوح تشریح می کنند.

درونتان دنیای بیرونتان را می سازد، پس آگاه باشید که به چه می اندیشید و چه می گویید و چه می کنید.

لطفا پس از مطالعه نظر خود را در مورد این مقاله بنویسید. با تشکر مدیریت سایت

 

لطفا با لایک این مطلب ما را دلگرم و حمایت کنید.

بنام یزدان پاک
درود
خیلی مفید بود
ممنون

سپاس از نگاه زیباتون

سلام خدمت نویسنده من برای حل مشکل خود به دنبال روانشناس بودم ولی مطلب شما بسیار جااب بود

درود بر شما دوست عزیز

منم همینطور با خوندنه این پیج زندگیم به کل تغییر کرد شاید باور نکنی ولی با خوندنه مطالبه اینپیج اروم تر . اگاه تر . و باهوش تر شدم میدونم که درک میکنی چی میگم حسه خیلی خوبی بهم داد (امید) انگار همه مشکلاتمونو خلاصه شده و مرتب وکامل در اختیارمون داد اول از ناشر این پیج از صمیم قلبم ممنونم دوم از خدا که کمکم کرد شرطمیبندم هم سنه منم هستی تو این سن ما نیاز داریم یکی کمکمونکنه اما کسی نتونسته یعنی نمیشه کمک کنه فقط خودتی که میتونیبه خودت کمک کنی جالبه فک میکردیم بازن گرفتن یا رفتن به سربازی یا رفتن سره کار یا گپو گف با رفیقا یا خوندن و گشتو گذار تو پیج های اینترنت و بد تر از همه تنها بودن و فک کردن درست میشه وااای خدا ممنونم که این پیجوسره راهم گذاشتی کاری که صد تا روانشناس نمیتونستنو انجام داد انگار این پیج برا من ساخته شده بازم سپاس

درود بر شما
سپاس از نگاه پرمهرتون
بقول استاد بهاری در پناه یکتای بی همتا برقرار باشید

سلام..بسیار عالی و کامل.بنده مطالعاتی در مورد تمرکز و قدرت ذهن دارم.مطالب شما هم پس از مدتی فاصله گرفتنم از مسایل و تمرینهای ذهنی بسیار مفید بود….فقط در این مقاله به برخی موارد اشاره نشده….تفکر ما و کنترل ضمیر خودآگاه بر ذهن…و آیا ضمیر ناخودآگاه همان ذهن است یا زیر مجموعه آن و این وسط روح در کجای وجودمان است. لطف اگر فرصت جواب داشتید برایم ایمیل کنید.

با تشکر فرآوان

درود بر شما دوست عزیز
میتونید مقاله های مربوط به ضمیرناخودآگاه هم مطالعه کنید.

آقا بسیار عالی بود ممنون

درود بر شما دوست عزیز

تشکر از مطالبتون

درود بر شما

لطفاً فایل چاپی یا پی دی اف مطلب را در زیر مطلب برای دانلود قرار دهید. ممنون

سلام بسیار لذت بردم از مطالب واقعا عالی

خیلی عالی بود . تا یه حدودی بهم راهکار داد تا ترس هایی رو که دارم کنترل کنم.اما برای یه سری افکارم نتونستم راهکار درست رو پیدا کنم.
از وقتی که بچه بودم یعنی حدود 6 ، 7 سال ذهنم درگیر مسایل عاطفی بود و خیلی وقتها توی ذهنم خیالپردازی و داستان سرایی میکردم از شخصیت هایی ساختگی یچیزی مثل همون کارتونهایی که میدیدم مثل سیندرلا و زیبای خفته.مساله ای از نظر من یکم عجیب بود این بود که خیلی به بعد جنسی قضیه فکر میکردم با اینکه اصلا چیزی زیادی بجز یه بوسه نمیدونستم
به هر حال تو همه ی این سالها این مساله طول کشید تا اینکه توی دبیرستان در مورد مسایل جنسی اگاهی کامل پیدا کردم و ذهنم به صورت کاملا روشن خیالپردازی میکرد در موردشون
حالا که 21 سالمه هنوز هم از این موضوع رنج میبرم
چون اصلا کنترل شده نیست و تمام ساعت ها میتونم بهش فکر کنم و کنترلش واقعا سخته . شاید یک لحظه پسش بزنم ولی دوباره میاد سراغم
و حالا سوال من از شما و چیزی که میخوام ازش مطمین بشم اینه که با همه ی اینها، همه میدونیم مسایل جنسی جز لاینفک زندگی هستن و اصلا نمیشه در موردشون فکر نکرد.هر انسانی بهش فکر میکنه.چه متاهل چه مجرد
اگر من ذهنم رو بتونم کنترل کنم و از این افکار پاک کنم ، امکان نداره که دیگه هیچ وقت بهشون فکر نکنم.و ترسم از اینه که با فکر کردن بهشون تو یه شرایطی که مطمینا پیش میاد در اینده ، دوباره کنترل ذهنم از دستم در بره و باز هم دچار یجور اعتیاد فکری بشم
این افکار رو به نظرم نه میشه حذف کرد به طور کامل ، و نه میشه جایگزین کردشون با افکار مثبت
به نظرتون با همچین افکاری چطور باید برخورد بکنیم؟
ممنون میشم در صورت پاسخ به سوالم اون رو به جیمیلم ارسال کنید
با تشکر

سلام دوست عزیز
این مسائلی که گفتید جزیی از زندگی هر انسانی میتونه باشه، اما بطور متعادل، نه اینکه هر لحظه بهش اعتیاد داشته باشید، به نظر من مسئله شما عدم مشغولیت هست که باعث فکر به این مسائل میشه، شما اگر از وقت و زمانی که در طول روز دارید به نحوی استفاده کنید که بیکار نباشید و حتما در روز مخصوصا عصرها ورزش و یا پیاده روی انجام بدید باعث میشه که خیلی از این مسائل از ذهنتون دور بشن. پس ورزش در کنار پر کردن ساعات بیکاری در طول روز فراموش نکنید.

درود بر سرشت پاک
از مطالب مفید ومنحصر به فرد که عنوان کردید صمیمانه سپاس گزارم بله دنیا با سخنان خوب و حس شادی برگرفته از درون تبدیل به مکان زیباتری برای زندگی همگان می شود فراموش نکنیم گیاه پیش از گل دادن نیاز به ریشه دواندن دارد مراقب ریشه افکارمان باشیم تا بتوانیم روزی نظاره گر دشتی پر از گل در جهان باشیم
شاد و پاینده باشید

درود بر شما دوست عزیز
ممنون از نگاه زیباتون

باسپاس ازمطالب خوبتان،مدتی بوددرپی این ایه قران که می فرماید:ان الله لایغیروامابقوم حتی یغیروامابانفسهم به دنبال درک درست بودم که خوندن این مطالب درکی رادرمن نسبت به ان بوجوداوردودایره فهمم راوسیع ترساخت.

درود بر شما دوست عزیز

بسیار عالی بود یک جهان سپاس. این مطالب شما را هفته یک بار میخوانم تا اینکه در ذهنم باشد. بسیار تشکر از شما

درود بر شما دوست عزیز

عرض سلام و قدردانی فراوان. خیلی مطلبتون عالی و تاثیرگذار و مفید بود. براتون ارزومند سلامتی و عشق هستم.

درود بر شما
سپاس از نگاه پرمهرتون

بادورود فراوان
فرمانهایی که صادر میکنم بی چون و چرا انجام می شود مثلا شخصی که میخواهد به دیدنم بیاید ولی کار دارم وقتی فرمان را ارسال میکنم به آن شخص ونمیاد وقتی بعد از مدتی میبینمش ومیگویم چرا نیامدی داشتم میامدم که کاری برآیم پیش آمد ونتوانستم بیام

علی بود

سلام ، مطالبتون عالى بود ، دعاى خير ما بدرقه راهتان .

درود بر شما. سپاس بیکران.

بسیار ساده و روان و قابل فهم .با سپاس از زحمات شما موفق باشید

درود و سپاس از شما دوست عزیز. نگاهتون زیباست.

واقعا عالی بود..میتونم بگم حتی خوندن این مطالب نوید یه تحولی بزرگ در درون وجودم ایجاد کرد.البته به هیچ عنوان جو گیر نشدم نه سرسوزن شناختی به نویسندش دارم یانه ریالی گیرم میاد که دارم اینجوری تعریفا تمجید میکنم.انگار ذهنم تشنه ی همچین مطالبی بود تا خیلی چیزارو بهم بفهمونه

درود بر شما محمد عزیز
خوشحالیم که مقاله تسلط بر ذهن تونسته در شما انرژی خوب و مثبت ایجاد کنه، رسالت ریلکس سام وان بر همین امر پایه ریزی شده، موفق باشی

بسیار عالی بود توشرایطسختی هستم تلاش میکنم قوی تر ومثبت تر بشم.به امید روزای خوووب

بسیار عالی بود. سپاسگزارم. متن پرسودی نوشته اید.

درود بر شما دوست عزیز

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دیدگاه

نام *

ایمیل *

وب‌ سایت

هر چیزی در این دنیا دو بار آفریده می شود یک بار در ذهن و بار دیگر در دنیای ماده آفریده خواهد شد، برای رسیدن به موفقیت باید ابتدا آن را باور کرد و قبل از باور به موفقیت باید خود را باور کرد. انگیزه بخشیدن و ایجاد روحیه عالی خط مشی ریلکس سام وان می باشد، با ما همراه باشید…

آیا حساب کاربری ندارید؟

کنترل ذهن به قدری مهم است که با قدرت می توان گفت اگر فردی بتواند به خوبی به این مهارت دست پیدا کند و ذهن خود را در دست بگیرد، حتماً موفقیت را از همیشه به خود نزدیک تر خواهید دید. در واقع تسلط بر ذهن ذهن به شما کمک می کند که بتوانید خودتان برای زندگی خود تصمیم بگیرید و مسیرتان را به درستی انتخاب کنید. به همین دلیل ما هم در این مقاله می خواهیم به طور کامل این مسئله را بررسی کنیم و ببینیم چطور می توانیم کنترل ذهن خود را در دست بگیریم. در واقع شما در این مقاله با موارد زیر به خوبی آشنا خواهید شد:

ذهن مجموعه ای از توانایی های فکری است که شامل هوشیاری، تصورات ، ادراک، تفکر، قضاوت، زبان و حافظه می‌شود و معمولا آن را وجود توانایی هوشیار بودن و اندیشه تعریف می‌کنند. ذهن دربرگیرنده قدرت تصور، تشخیص و قدردانی است و مسئولیت پردازش احساسات و عواطف را برعهده دارد که منجر به عملکرد و نوع رفتار افراد می‌شود.

ذهن موجودات را قادر می سازد تا به آگاهی درونی برسند، به خصوص در محیط پیرامونشان برای دریافت و پاسخ به محرک های عامل و برخوداری از هشیاری که شامل تفکر و احساسات می‌شود.

شما می توانید کنترل ذهن خود را به دست بگیرید. مفهوم این جمله چیست؟

در حقیقت هدف از بیان این جمله این است که شما بدانید کسی که می تواند به ذهن شما خوراک بدهد و آن را در مسیر مشخصی به سمت جلو ببرد و تنها خود شما هستید. این شما هستید که تعیین می کنید چه چیزهایی در ذهن شما باقی بمانند و یا ذهن شما در چه مسیری حرکت کند. شما هستید که مشخص می کنید ذهن شما محل پرورش افکار مثبت باشد یا منفی.چگونه به ذهن دیگران دستور دهیم

به عنوان مثال زمانی که با خود مرتباً اتفاقات منفی را مرور می کنید و یا اینکه مرتب در حال صحبت های ناامید کننده هستید، به ذهن خود این فرمان را می دهید که در جهت اتفاقات منفی جلو برود. بنابراین می توانید کنترل آن را به راحتی به دست بگیرید. کنترل ذهن یعنی کنترل تمام ورودی ها اعم از: تلویزیون، کتاب، روزنامه، خانواده، خود شما و هر چیز دیگری که اطلاعاتی را وارد ذهن شما می کند و به آن جهت می‌دهد.

قدرت ذهن انسان بسیار فراتر از حد تصور شماست، به گونه‌ای که محال است کسی چیزی را واقعاً با تمام وجود خود بخواهد و به آن دست پیدا نکند. به این علت که زمانی که شما از ته قلب دوست دارید به چیزی برسید، کائنات این انرژی را از شما دریافت می کنند. ذهن شما دارای انرژی هایی است که با کائنات و جهان هستی ارتباط مستقیم دارد. در اصل هر آنچه که از ذهن شما تراوش می‌کند در جهان بیرون به حقیقت خواهد پیوست.

اگر شما مدام به اتفاقات منفی فکر کنید، بدون شک برای شما اتفاقات منفی رخ خواهد داد، اگر به اتفاقات مثبت فکر کنید همین طور خواهد شد. بنابراین هرگز نباید قدرت ذهن خود را دست‌کم بگیرید. پس یکی از مهم ترین مسائلی که باید به آن توجه کنید این است که هر چیزی که بتوانید در ذهن خود تجسم کنید بدون شک در جهان بیرون به واقعیت خواهد پیوست.

تصور کنید اگر مغز شما مانند یک اتومبیل باشد، این ذهن شماست که راننده است. بنابراین ذهن شماست که همه کاره می باشد. برخی فکر می کنند که مغز در بدن انسان همه فعالیت‌ها را کنترل می‌کند، اما در اصل این باور خطاست. چیزی که در بدن شما همه چیز را کنترل می‌کند در اصل ذهنتان است.

بنابراین ذهن فرمانروای جسم شما می باشد، این ذهن شماست که می تواند همه چیز را در پیش روی شما مرعی کند و به همه چیز وجود خارجی ببخشد. افکار شما از ذهن شما سرچشمه می‌گیرند.

شما وقتی بتوانید کنترل ذهنتان را دست خودتان بگیرید، اتفاقات بسیار خوبی برایتان خواهد افتاد و می‌توانید به وسیله کنترل ذهن ، کنترل تمام قسمت های زندگیتان را در دست بگیرید. در ادامه به بیان 3 مورد از مهم ترین فواید کنترل ذهن خواهیم پرداخت.

زمانی که ذهن شما درگیر باشد و نتوانید آن را کنترل کنید، دچار مشکلات بسیاری خواهد شد. از جمله این که مرتب ذهن شما حولِ مسائل منفی خواهد چرخید و انرژی های منفی را نیز برای شما جذب خواهد کرد.

به همین علت مدام احساس سردرگمی خواهید داشت و نخواهید توانست حال خوبی داشته باشید. به همین علت است که یکی از بهترین فواید کنترل ذهن رهایی از تاریکی ها می باشد.

اگر بتوانید ذهن خود را کنترل کنید، می توانید تمرکز بهتری نیز داشته باشید. به همین دلیل است که یکی از بهترین فواید کنترل ذهن بالا رفتن قدرت یادگیری شما می باشد.

زمانی که شما تمرکز نداشته باشید و مدام به مسائل مختلف فکر کنید، بدون شک نمی توانید مطالب را به خوبی یاد بگیرید به همین علت مهم است که به خاطر داشته باشید با کنترل ذهن تان می توانید قدرت یادگیری خود را تا چندین برابر افزایش دهید.

اگر ذهن خود را کنترل کنید و به مسائل مثبت فکر کنید، احتمال رسیدن شما به موفقیت چندین برابر می‌شود. زیرا در صورتی که بتوانید کنترل خوبی بر روی ذهن خود داشته باشید، می توانید بسیار بهتر بر روی مسیر رسیدن به اهداف تان تمرکز کنید و از سوی دیگر با کنترل ذهن خود و نگه داشتن آن در مسیر مثبت قطعاً انرژی شما بالاتر خواهد بود. بنابراین می توانید با توان بیشتری فعالیت کنید و مسیر رسیدن به موفقیت را طی کنید.

حالا که به خوبی با مفهوم ذهن، تسلط بر ذهن ، تفاوت ذهن با مغز و فواید کنترل ذهن آشنا شدیم، فکر می‌کنم بهترین زمان باشد برای این که راه های کنترل ذهن را با یکدیگر بررسی کنیم تا بتوانیم با استفاده از آن ها، موفقیت را از همیشه به خودمان نزدیک تر ببینیم. 5 مورد از مهم ترین گام های کنترل ذهن عبارتند از:

تا به حال دقت کردید وقتی می‌خواهید به شخصی نزدیک شوید و بتوانید ارتباط خوبی با او برقرار کنید، ابتدا سعی می کنید نسبت به ویژگی های شخصیتی اون فرد آگاهی کسب کنید؟

برای اینکه بتوانید ذهن را تحت تعلیم خود قرار دهید و به شادی که مدنظرتان هست دست پیدا کنید، ابتدا باید شناخت کافی از ذهن و ساختار آن داشته باشید.

ذهن ماهیت مادی ندارد. در واقع افکار، احساسات، تخیلات، ادراک و آرزوهای شما همان ذهن شما هستند که از دو بخش تشکیل شده: بخش خودآگاه و بخش ناخودآگاه.

1. بخش خودآگاه: اعمال ارادی شما تحت کنترل این قسمت هستند. مثل مطالعه کردن، غذا خوردن، تماشای فیلم و ….

2. بخش ناخودآگاه: کارهای غیرارادی شما از این قسمت منشأ می گیرند. مثل زمان هایی که فکر می‌کنید ، دچار احساس غم یا شادی می‌شوید و …

بخش ناخودآگاه ذهن شما دارای قدرت هست و شما برای اینکه بتوانید در مسیر رسیدن به اهدافتان گام بردارید، باید بر این قدرت تسلط پیدا کنید و از آن که به منطقه امن ذهنی نیز معروف است خارج شوید. باید بتوانید افکارتان را کنترل کنید، چون زندگی شما همان طور جلو خواهد رفت که افکار شما پیش می‌روند.

چه چیزی باعث می‌شود ذهن شما مدام به سمت افکار منفی حرکت کند؟

برای از بین بردن احساسات ناخوشایند، باید منشأ آن ها را پیدا کنید. لازم است آگاهی داشته باشید که این افکار از کجا و چطور به ذهن شما راه پیدا می‌کنند.

ممکن هست عواملی مثل: تجربه های تلخ گذشته، تاثیر اطرافیان، عدم موفقیت در موضوعات مشابه و خیلی عوامل دیگر، ایجاد کننده این حس و حال بد باشند و اعتماد به نفس شما را تا حد زیادی پایین بیاورند.

سرچشمه این موضوع را پیدا کنید و به قول معروف: یکبار برای همیشه سنگ هاتون رو با خودتون وا بکنید.

مطمئن باشید دلیلی وجود ندارد که چون گذشته باب میل شما نبوده ، آینده هم همان قدر تلخ و آزار دهنده باشد.

شرایط فعلی شما تغییر نخواهد کرد. در حال حاضر باید آن را بپذیرید. شما نمی‌توانید در برابر واقعیت های فعلی زندگیتان ایستادگی کنید، اما می‌توانید با پذیرش آنها، تمرکز کنید و راه حل های زیادی برای رفع مشکلات و تبدیل سختی ها به خوشی ها پیدا کنید.

فرار کردن از واقعیت های موجود هرگز به شما کمکی نخواهند کرد و در واقع باعث خواهند شد ذهن شما درگیر ترس ها و استرس های زیادی شود و شما را به سمت تباهی سوق دهد. شجاع باشید و برای تغییر شرایط شجاعانه تصمیم بگیرید. با ذهنی آرام و آماده به سمت تغییرات مثبت گام بردارید.

شاید باور نکنید اما تخیلات شما یکی از مهم ترین ابزارها برای رسیدن به موفقیت هستند. این تخیلات به  ذهن ناخوآگاه شما برای به کار افتادن قدرت جادویی که درباره آن صحبت کردیم، کمک می‌کنند و بر اعمال شما تاثیر مستقیم خواهند گذاشت. زمانی که شما درباره یک موضوع شروع به تخیل و رویا پردازی می‌کنید، موضوعات دیگر به طور خودکار از ذهن شما حذف می‌شوند.

فراموش نکنید به هر چیزی عشق بورزید، در واقع به آن قدرت دادید و به زودی در زندگیتان پدیدار خواهد شد. پس به رویاهایتان عشق و محبت داشته باشید تا به آن ها قدرت لازم برای پدیدار شدن در زندگیتون را بدهید. تخیل شاید کمی کودکانه به نظر برسد اما فراموش نکنید این موضوع به شدت جدی هست. به سادگی از کنار ان عبور نکنید.

خب حالا که سرچشمه افکار منفی را پیدا کردید و با آن ها رو به رو شدید، شرایط فعلی را پذیرفتید و تصمیم های خوبی اتخاذ کردید، نوبت به اجرای این تصمیم ها می‌رسد.

دست به کار شوید و برای شروع کارهای جدید گام بردارید. مطمئن باشید قدرت اعجاب انگیز تخیل و مثبت اندیشی به کمک شما خواهد آمد و مسیر درست را بهتان نشان خواهد داد. نگران نباشید، شما قدرت جادویی ذهنتان را به کار انداختید. پس بدون شک به مقصد خواهید رسید. مثبت اندیش باشید و اجازه ندهید افکار منفی، شیرینی رسیدن به رویاهایتان را از شما دریغ کنند. ذهن شما هیچ محدودیتی ندارد و می‌تواند شما را تا بی نهایت بالا ببرد.

شاید اکنون برای بسیاری از شما این سوال پیش آمده باشد که آیا روش های کنترل ذهن، با تکنیک های تشلط بر افکار یکی هستند؟ در جواب باید بگویم بله؛ شما زمانی که بتوانید ذهن خودتان را کنترل کنید، در واقع کنترل همه چیز را در دست می گیرید و علاوه بر تسلط بر رفتار و اعمال و کارهای خودتان، می توانید افکارتان را هم کنترل کنید.

بسیاری از افرادی هم که به دنبال راه های کنترل فکر خود هستند، می خواهند به فردی مثبت اندیش تبدیل شوند و با این مثبت اندیشی، حال خوبی را تجربه کنند. اگر شما هم جز این دسته از افراد هستید، پیشنهاد می کنم حتماً مقاله تکنیک های مثبت اندیشی را هم مطالعه کنید.

کتاب قدرت ذهن ناخودآگاه، نوشته‌ ژوزف مورفی، به عنوان یکی از پرفروش‌ترین کتاب‌‌های سال به شما می‌آموزد که عادات فکری و تصاویر ذهنی‌تان، سرنوشت شما را رقم می‌زنند؛ چرا که انسان همان چیزی است که در ضمیر ناخودآگاهش می‌اندیشد.

پیشینه‌ کشف و مطالعه‌ قدرت ذهن به قبل از مطالعات فروید، قرن 18، بازمی‌گردد. در هر ثانیه حدود دو میلیون واحد اطلاعات به سیستم عصبی انسان وارد می‌شود و ما در حالت هوشیاری، تنها قادر به درک 10 درصد از این بمباران اطلاعاتی هستیم. به‌ محض اینکه توجه‌مان را به چیزی جلب می‌کنیم، ذهن آگاه می‌شود. بعضی از قسمت‌های فیزیولوژیکی مانند قلب، ریه‌ها، کلیه‌ها و سیستم ایمنی بدن همیشه ناخودآگاه می‌ماند. البته جای تعجبی وجود ندارد که ذهن ناخودآگاه همیشه مراقب ماست.

قدرت ذهن ناخودآگاه می‌تواند شما را از بیماری نجات دهد و از نو سرزنده و قوی نماید. شما با آموزه‌های این کتاب یاد می‌گیرید چگونه از قدرت‌های درونی‌تان استفاده کنید، در زندان ترس را بگشایید و به یک زندگی پا خواهید گذاشت که  از آن با عنوان آزادی مطلق انسان‌ها یاد می‌کنند.

پیشنهاد می کنم برای این که با کتاب های بیشتری از این دست آشنا شوید، حتماً مقاله کتاب های روانشناسی را هم مطالعه کنید.چگونه به ذهن دیگران دستور دهیم

بعد از این که این 5 راه را برای تسلط بر ذهن انجام دادید و توانستید کنترل ذهن خودتان دست خودتان بگیرید، زمان آن می‌رسد که از موفقیتتان لذت ببرید. شک نکنید این 5 تکنیک در ظاهر ساده اما کاربردی، کاری می‌کنند که رسیدن به موفقیت برای شما از همیشه آسان تر شود.

امیدوارم با عملی کردن آن ها، اتفاقات خوبی برایتان بیفتد. شک نکنید که موفقیت برازنده شماست…

با سلام مطالب جالبی بود ولی من به عنوان یک مومن مسلمان با قدرت قلبی و ذهنی آکنده از حس معنوی به ذهنم نیرویی فراتر از تصورات شما میدهم به گونه ای که هیچ فرد غربی امثال آقای مرفی توان ادراک اونو نداشته باشه در پرتو افکار پاک سرشار از احساس توام با کنترل ذهن برتر میتوان به درجاتی رسید که حتی از بعد خارج شد و در بعد سیر نمود با تدقیق در رویا و تخیلات نشات گرفته از ذهن برتر که متبلور از پاکی است و ریشه در سرشت پاک آدمی و روح برتر دارد میتوان در هر مسیر درست گام محکم برداشت و با تکیه بر قدرت درونی سرشت پاک به ماورای ذهن برتر تسلط یابیم و همواره تمام اهداف مثبت خود را با تمام وجود هر ثانیه به قوه درونی فریاد کنیم به گونه ای که خود انسان برده و مطیع ذهن برتر نشات گرفته از سرشت پاک آدمی باشد و بتوان در هر مسیر این خود سرکش را چون اسب رامی به حرکت درآورد به گونه ای که به قدرت ماورای آن هم رسید و از بعد خارج شد اگر چه انتظار ندارم ذهن برتر توصیفی اینجانب به مذاق شما خوش بیاید ولی اون ذهن برتر سکان دار خود من به من الزام نمود بعد از مطالعه مطالبه جالب شما این مطالب را ارایه بدهم موفق باشید

وقتتون بخیر

جناب قربانی بله مطالب شما کاملاً درسته و هیچ شکی هم توش نیست

اما دقت بکنید که گروهی از افراد این ادراک رو ندارند و به همین دلیل، مطالب باید طوری نوشته بشه که هم افراد مانند شما بتونند به خوبی باهاشون ارتباط برقرار کنند و هم سایر افراد

سپاس از به اشتراک گذاری نظرتون

سلام خیلی ممنون از مطالب خوبتون چطوری تسلط کافی روی قدرت تخیلمون داشته باشیم؟

وقت بخیر

خوشحالیم که این مطلب تونسته بهتون کمک کنه

ببینید قدت تخیل یه مبحث تخصصی هستش که ما متاسفانه تخصصی تو اون زمینه نداریم

موفق باشید

مرسی بخاطر مطالب تاثیرگزارتون واقعا عالی بودن و این مطالب خودبخود بهم انرژی دادن، اینکه شما این مطالب رو گذاشتید که همه استفاده کنند، معلومه واقعا دگرخواه هستید، یک سوال داشتم خیلی ها میگن اهدافتون رو بنویسید تا سریعتر بهش برسید وهمیشه روی کاغذ سپاسگزاری کنید وخصوصیات خوبتون رو بنویسید تا انرژیتون بالا بره ولی وقتی من دست به قلم میشم ک این کارارو بکنم جواب معکوس میگیرم، واقعا لازمه که بنویسیم من اگر بنویسم مغزم خودبخود درگیر میشه

مرسی واقعا! متن مفید و کاربردیی بود…💖😃

خیلی ساده انگارانه و بی مغز به مساله نگاه کرده اید ….

وقت بخیر

ببینید این مسائل چیزایی نیست که واقعاً سخت باشه که بخواید دنبال مطالب عجیب و غریب باشید؛ خیلی از اوقات انگار تا مبحث علمی و در اصطلاح سنگین نباشه طوری که هیچ کس نفهمه اصلاً چی گفته، یه مطلب به دلمون نمیشینه! قرار نیست همه چیز خیلی سخت و عجیب باشه. با همین راه های ساده هم میشه ذهن رو کنترل کرد و زندگی بهتری داشت. بهتر نیست به جای قضاوت عجولانه، اول راه ها رو امتحانشون کنید و بعد اگه نتیجه ای نداشت اونها رو ساده انگارانه در نظر بگیرید؟

سلام.مطلب مفیدی بود.ممنون. متاسفانه من مشکل بزرگی دارم که البته از اطرافیانم نشات میگیره..بسیارحساسم و بادیدن رفتارهاوکارهای اشتباه خانواده بهم میریزم..هرچی هم روخودم کارمیکنم باز تا رفتاربد پدرومادرو یاحتی خواهروبرادرمیبینم میرم سرپله اول!تاحدی که همه فکروذکرم میشه اون موضوع!درس وآطمون دارم اماهمین فکر و عدم تمرکز نمیزاره بخونم!اصلا دست خودم نیست پرش فکردارم واین موضوع منو کلافه کرده!درسهام سخت وسنگینن واین فکرلعنتی همه وقتم روگرفته…چه کنم

وقت بخیر

ممنون از نظر لطف شما. ببینید این مشکل چیزیه که توی وجود خیلی از افراد قرار داره و تا حدی هم طبیعتا لازمه.

اما چون این مشکل بیش از حد اذیتتون میکنه، پیشنهاد میکنم به یه مشاور حرفه ای مراجعه کنید که تخصص این زمینه رو هم داشته باشه. چون این موضوع متاسفانه تو حیطه تخصصی ما نیست.

موفق باشید

نوشتتون عالیه. ولی بیشتر درگیری ذهنها به خاطر عشق رابطه وتعلقات ماده ودنیوی است . که از دست دادن انها یا نرسیدن به اهداف اسیب های خود را بر روح وجان انسان می گذارند. وهمانگونه که فرمودید ذهن ادم همان افکار و ارزوهای اوست . از دست دادن ارزوها در هنگام دستیابی به انها می تواند .ذهن و مغز ادم را به تشویش واحساس پیری وشکست بکشد. امام علی چقدر قشنگ فرمودند.ببینید وبگذرید.بگذارید ودل نبازید که دیر یا زود خواهید رفت. از ارنولد پرسیدند چگونه به این قدرت بدنی رسیدی؟ گفت مادرم وقتی که نوجوان بودم به من گفت اگر می خواهی نیرومند وقوی باشی عاشق نشو..من شخصاً چند بار عشق وشکست را تجربه کردم .ازدست دادن خیلی دل را به درد میاره .واشک را جاری می کنه وموی سر وصورت به خاطر تشویش افکار وذهنیت منفی سفید مشه. فقط افکار وذهنیت منفی باعث پیری انسان میشه.بعضی ادمها با چنین ذهنیت به تشویش کشیده شده اقدام به به خود کشی می کنند. خودم حالا درگیر این ذهنیت هستم به خاطر شکست عشق . والان با کمبود محبت شدید وافکار وذهنیت تشویش کشیده شده مواجه هستم وتمام اینترنت را زیر ورو کردم .مطالبی بهتر ازاینجا پیدا نکردم .توضیحات خیلی عالی واستادانه نگارش شده . ولی تمرکز بالایی می خواد . ممنون.

وقتتون بخیر

بله حتماً یکی از مهم ترین درگیری های ذهنی همین موضوعیه که خودتون فرمودید، خوشحالیم که تونستیم بهتون کمک کنیم. موفق باشید

هیج راه کاری ندادید خیلی مزخرف بود

وقت بخیر

عذرخواهی میکنیم اگر این مطلب مورد پسندتون نبود. اما به هر حال دقت بکنید که این موارد تخصصی هستند و اگر به خوبی دقت بکنید و متوجهشون بشید، حتماً اتفاقات خوبی رو براتون رقم میزنه

سلام با کمال احترام مقالتون اون چیزی نبود که باید باشه شما تو مقالتون فقط گفتی با کنترل ذهن همه کاری میشه کرد ولی نگفتی چطوری فقط خودتونو خسته کردین

وقت شما بخیر

ممنون از نظرتون. ببینید این مبحث چیزیه که یخورده تخصصی هستش و باید به مباحثش دقت کنید که به خوبی متوجهشون بشید. نظرات سایر دوستان رو هم اگه مشاهده کنید حتما می بینید که برخی از افرادی که خیلی تخصصی تر به قضیه نگاه کردند تونستند به خوبی ازش بهره بگیرند.

موفق باشید

باسلام و احترام . ببخشید ایا اینکه من مثلا هم در رشته علمی خودم هستم و هم مسائل مذهبی و هنری هم داشته باشم ایا یعنی کنترل ذهن ندارم؟؟ بخشید دقیقا میخواهم بدانم کنترل ذهن یعنی فقط در یک رشته باشم؟؟

وقت بخیر

خیر این موضوع کنترل ذهن نیست؛ چون طبیعتاً همه افراد این طور هستند. کنترل ذهن یعنی بیشتر تمرکزتون رو روی اون موضوع بذارید و درگیر مسائل حاشیه ای نشید. اما به هر حال داشتن موضوعات مختلف در کنار کار اصلی مشکلی نداره

سلام ، ممنون از مطلب جالب توجه و زمانی که صرف کردید، ممنون میشم اگر بفرمایید منبع این مطلب کجاست، و دقیقا این متون از کجا اومده؟

وقت بخیر

ببینید خب این مسائل تقریبا در همه جا یکی هستند و طبیعتا نمیشه برخی مطالب مشترک رو گفت منبعشون از کجاست. مثل قوانین ریاضی که همه جا مشترکه و منبع خاصی نداره

با سلام برام جالب بود. ممنون

وقت بخیر

خوشحالیم که این مقاله تونسته کمکتون کنه…موفق باشید

بنام الله که تنها فرمانروای دنیاست …

سلام ..

خواستم اولین کامنتم رو باتشکر فراوان از شما به خاطر مقاله بسیار بسیار زیباتون شروع کنم ….

بسیار لذت بردم وخیلی به درکم از ذهن و کنترل ذهنم کمک کرد .

منتهی تنها کسانی این موضوعات رو درک میکنن که تو مدارش باشن …

امیدوارم همیشه سبز و برقرار بمانید …

با تشکر.

وقت بخیر

ممنون از نظر لطف شما

خوشحالیم که این مقاله مورد استفاده و استقبالتون قرار گرفته و به جمع کاربران ما خوش اومدین…موفق باشید

سلام ببخشید چرا یه کم احساس مسئولیت نمیکنید شما بهترین چیز ما رو میگیرید- وقت ما رو- ولی حاضر نیستید نوشته خودتون رو هم با دقت بخونید حتی یک کلمه مفید هم نداره. فضای اینترنت پر شده از این محتواها.واقعا براتون متاسفم. نویسنده محترم 10 سال دیگه شما دقیقا هنوز در همین موقعیت فعلیتون هستید مطمئن باشید رشد نمیکنید

سلام،ممنون از نظرتون حتما بررسی میشه،ولی چرا احساس میکنید که این مقاله مفید نبوده،این مقاله مباحث مفیدی در رابطه با قدرت ذهن و نحوه کنترل آن را بیان شده،شما با کجاش مشکل داشتید؟

من نفهمیدم چی گفتین بیشتر درگیر شد ذهنم

سلام دوست عزیز

مشکلتون دقیقاً کجاست؟ مشکلتون رو دقیق به ما بگید که بتونیم راهنماییتون کنیم

سپاس از بخشیدن نور در تاریکی. شاید واسه خیلی یه اموزه معمولی بنظر بیاد.ولی کمتر کسایی پی میبرن هدف از خلق انسان بخشیدن نور در دل خیلی هاست. کامیاب باشید 😊🌷🙏

مچکر از پیام پر مهرتون

براتون بهترینها رو آرزو می کنم

سلام انسان با قدرت ذهن میتواند در کل جهان اثر بگدارد

افکار ما سلطان مغزمونن و ممنون بابت مقاله خوبتون?????

کاملا درسته ، ممنون از شما…

سلام خانم تیموری مثل همیشه عالی بود انشالله همیشه بدرخشید . موفق و شاد باشید .

مگه میشه خانم تیموری مقاله بنویسه اون مقاله بد باشه ?

سلام عالیی بود…. خداقوت امید وارم همه بتوانیم ذهنمان را کنترل کنیم و از افکار منفی دور کنیم

سلام امیدواریم در مسیر رشد فردیتون به این مهارت برسین ممنون از همراهی شما

سلام مثل همیشه عالی و بسیار کاربردی بود ممنون از مقاله ی مفیدتون

سلام ممنون از نظر لطف شما

سلام واقعا عالی بود مرسی??

سلام ممنون از شما دوست عزیز

Saalaam? Tebq mamool binazir?? Mamnoon MP#

سلامم ممنون از شما

سلام به دوستانم و خانم تیموری عزیز خیلی خوشحال شدم که مقاله شمارا خواندم و موفق باشید وعالی بود ممنون رفیعی هستم

عالیییی بود…. تصورات و تخیلات ما خیییلییی خوب میتونه کمکمون کنه به رسیدن به اهدافمون

کاملا حرفتونو تایید میکنم ، تصویر سازی ذهنی به شکل درست از اهداف باعث میشه از مسیر رسیدن به آرزوهامون منحرف نشیم.

سلام مثل همیشه عالی و با راهکار های فوق العاده…

سلام ممنون از همراهی همیشگی شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی می‌نویسم.

— بارگیری کد امنیتی –به منظور تصویب CAPTCHA لطفا جاوا اسکریپت را فعال کنید.

بهترین و کامل ترین بسته استعدادیابی و کشف علایق کشور

با ساده ترین راه ها، انگیزه خودتان را همیشه در بالاترین حد ممکن نگه دارید.

تهران، باغ فیض کوچه 1

پـلاک 15، طـبقه چهارم

تلـــفـن: 02156692113

بهترین و سریع ترین راه ارتباطی

با گام برتر: mostafaee_com

چگونه به ذهن دیگران دستور دهیم
چگونه به ذهن دیگران دستور دهیم
0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *