هیچ کس درون گرا یا برون گرا متولد نشده است. اکثر مردم جایی در میان این دو هستند. آنها هر دو قسمت را دارند، اما یک طرف ممکن است غالب تر باشد. کسانی که دارای یک درون گرایی غالب هستند، بیشتر به فعالیت های درونی تمرکز می کنند مانند؛ خواندن، فکر کردن، در حالی که کسانی که دارای شخصیت برون گرا هستند ،در محیط و فعالیت های اجتماعی فعال هستند.
درون گرا یا برونگرا ، کدام بهتر است ؟ پاسخ کمی سخت است چراکه هر کدام از این شخصیت ها نقاط مثبت و منفی خاص خودشان را دارند ولی در کل برون گرا بودن کمی بیشتر بهتر است چراکه فرد با توجه به نیازی که به برقراری روابط اجتماعی دارد به بخشی از آرامش و رضایت از زندگی خود می رسد بنابراین دانستن راه و روش اینکه چطور برون گرا باشیم با نکاتی که در این بخش از نمناک می گوییم مفید خواهد بود ؛ در اینجا راهنمایی هایی وجود دارد که می توانید از آن استفاده کنید.
خودت را بشناس:
اکثر مردم هر دو ویژگی را دارند. حتی اگر شما یک درون گرا هستید، ممکن است ویژگی های فراوانی از برون گرایی داشته باشید. شما فقط باید آنها را بیرون بکشید. هنگامی که خودتان را می شناسید، به شما کمک می کند تا رفتار و وضعیت خود را بهتر بشناسید.چگونه شخصیت برونگرا داشته باشیم
علت را بیابید:
علت رفتار درون گرایی خود را بیابید. گاهی اوقات موقعیت های خاص، افراد یا مکان ها، انگیزه های رفتار درون گرایی شما را فعال میکند .شرایطی که شما را ناراحت و اعتماد به نفس شما را کاهش می دهد، شناسایی کنید تا آن را رفع کنید.
برای تغییر آماده باشید:
اگر هر نوع روش برون گرایی را به عنوان موضوعی نامطلوب مشاهده می کنید، به سختی می توانید آنها را اتخاذ کنید. زیرا ناخودآگاه نمی خواهد آنها در شما وجود داشته باشد.
باور کنید که می توانید تغییر کنید:
یک چشم انداز مثبت نسبت به تغییر داشته باشید، باور کنید که می توانید صفات برون گرایی را بدست آورید. یکی از ویژگی های درونگرایان،این است که زمان زیادی را در ذهن خود صرف می کنند، و افکار و احساسات خود را بررسی می کنند.
سعی کنید از ذهن خود خارج شوید:
خودتان را با سرگرمی ها و علایق جدید مشغول کنید. سعی کنید چیزهایی را انجام دهید، تا کمتر روی خود تمرکز کنید.
خود را برون گرا تجسم کنید:
اگر چه این خود واقعی شما نیست، اما سعی کنید همانند یک برون گرا عمل کنید به آن عمل کنید تا باورش کنید.افرادی را که دارای ویژگی های برون گرا هستند را مشاهده کنید ، تغییر دادن ویژگی های شخصیتی بسیار سخت است.با دقت توجه کنید که برون گراها چگونه در مقابل شرایط متفاوت برخورد میکنند.رفتار و شیوه های آنها را با دقت نگاه کنید و از آنها یاد بگیرید؛ آن صفات که آنها را بی نظیر می سازند ،را بیابید.
درون گراها با حضور در صحبت های گروهی، دستان خود را در هم گره می کنند و حالت تدافعی میگیرند:
زبان بدن خود را تغییر دهید. ظاهری آرام داشته باشید. با این تغییرات ،مغز به بدن پیام ارسال می کند که آرام بماند.
به گفتگوی درونی نه بگویید:
درون گراها علاقه زیادی به گفتگوی درونی دارند. وقتی در اجتماعات بزرگ هستید ،سعی کنید گفتگوی داخلی خود را خاموش کنید در عوض، با گفتگوی عمومی خود را درگیر کنید.
در اطراف مردم راحت باشید:
اگر شما یک درون گرای هستید، احتمالا در اجتماع ساکت هستید اما سعی کنید در شرایط اجتماعی راحت باشید.
خود را درگیر مکالمات عمومی کنید:
در برابر تمایل به ترک محل، مقاومت کنید ؛ لازم نیست لزوما صحبت کنید، گوش دادن و حفظ تماس چشم نیز به همان اندازه مهم است.
از منطقه امن فاصله بگیرید:
شما نمی توانید شخصیت خود را یک شبه تغییر دهید، اما می توانید رفتار متفاوت را تمرین کنید ،تا زمانی که به رفتاری طبیعی تبدیل شود.به عنوان مثال:در محله خود راه بروید و به همسایه ها سلام کنید به تدریج، همانطور که بر این ترس غلبه میکنید، با آنها صحبت کنید ؛ سعی کنید با آنها مکالمه داشته باشید، تا بیشتر بیرون گرا و اجتماعی شوید.
کارهای پرشور انجام دهید:
کارهایی را انجام دهید که قبلا انجام نداده اید. اگر احساس میکنید که باید بیرون بروید حاضر شوید و به یک کافه بروید. چه کسی می داند ،شاید دوستان جدیدی را در آنجا پیدا کنید یا بدتر از آن، ممکن است به تنهایی در گوشه ای بنشینید اما حداقل شما مجبور خواهید شد که از منطقه راحتی خود خارج شوید، کاری که قبلا از انجام آن می ترسیدید.
فعالیت های اجتماعی را که از آنها لذت میبرید ،پیدا کنید:
یکی از دلایل اصلی برای تبدیل شدن به یک درون گرا این است که آنها هیچ فعالیتی ندارند ؛به عنوان مثال، اگر دوستان شما تماشای فیلم را جالب و سرگرم کننده میدانند ،شما علاقه ای به آن ندارید و از ملاقات با دوستان خود صرف نظر میکنید در عوض، سعی کنید با افرادی که منافع مشترک دارید، ارتباط برقرار کنید.
دوستی با گروهی از افرادی که کتاب میخوانند:
افراد درست را برای دوستی انتخاب کنید. گاهی اوقات افراد اطراف شما می توانند دلیل درون گرایی شما باشند. به آن دلیل که با آنها راحت نیستید.
افراد مناسب را پیدا کنید:
افرادی که با آنها علایق مشترک دارید، افرادی که از گروه سنی مختلف هستند و غیره ، با چنین افرادی می توانید از شخصیت درون گرای خود بیرون بیایید.
در یک کلاس آموزشی یا یک کارگاه آموزشی شرکت کنید:
در گروه های اجتماعی که احساس راحتی دارید، شرکت کنید . همه در محیط اطراف خود و یا در مکان هایی که با آنها آشنا هستند، راحت هستند ، سعی کنید با دوستان خود در یک مکان شناخته شده قرار بزارید. در مکان هایی که با آن آشنا هستید، راحت تر می توانید با افراد صحبت کنید.
برای خود فرصت ایجاد کنید:
ممکن است در گروههای کوچک تر یا در مکالمات 1 در 1 بهتر عمل کنید ، در صورتی که این مورد باشد، باید در اجتماع با افراد در گروه های کوچکتر مشارکت کنید.با انجام این کار، شما فرصتی برای گفتگوهای عمیق ایجاد می کنید.چگونه شخصیت برونگرا داشته باشیم
از نقاط قوت خود استفاده کنید:
از نقاط قوت یا کیفیت مثبت خود استفاده کنید. اگر در گوش دادن خوب هستید، از آن برای ایجاد دوستی استفاده کنید. مردم دوست دارند در مورد خودشان صحبت کنند و وقتی احساس کنند که شخص واقعا علاقمند به گوش دادن به آنهاست، احساس خاصی پیدا می کنند.بنابراین، دفعه بعد که شما یک نفر جدید را ملاقات می کنید، فقط یک گفتگو شروع کنید و مهارت های شنیداری خود را به دست بیاورید.
به دعوت های اجتماعی بله بگویید:
اگر شما یک درون گرای هستید، اجتماعی بودن را سخت میدانید. این، احتمالا به این دلیل است که شما اغلب در موقعیت های اجتماعی قرار ندارید. به یک همایش دوستانه بروید و دعوت ناهار همکار خود را قبول کنید.
شروع به تمرین مهارت های مکالمه خود کنید:
هنگامی که شما در یک موقعیت اجتماعی هستید، سعی کنید خودتان را مجبور به صحبت کنید ؛ اگر این کار برایتان سخت است، در تنهایی تمرین کنید به تدریج وقتی در اطراف خانواده و دوستان نزدیک هستید ،شروع به صحبت کنید. هر چه بیشتر به حرف زدن بپردازید، شرایط اجتماعی آسان تر می شود.
خودتان را در موقعیت بهتر،قرار دهید:
آیا در اجتماعات و مهمانی یک گوشه می ایستید و دیوار را بغل میکنید، یا در یک گوشه به استراحت می پردازید؟در عوض، در مرکز اتاق قرار بگیرید و برای گفتگو اماده شوید ؛تماس چشمی برقرار کنید و سعی کنید خود را در مقابل فردی که با آن صحبت می کنید ،قرار دهید و با افراد زیادی صحبت کنید.
لبخند زدن:
اگر مشکلی در ابتکار عمل برای شروع گفتگو دارید، با لبخند و تماس چشمی مردم را تشویق کنید.
مکالمه کوتاه داشته باشید:
مکالمه کوتاه رابطه دوستانه با مردم ایجاد میکند. مکالمه کوتاه می تواند در مورد هر چیزی باشد، از آب و هوا گرفته تا ترافیک.
با همدلی ارتباط برقرار کنید:
یاد بگیرید که بیشتر صمیمانه و قابل دسترس باشید و از قضاوت اجتناب کنید.
نگاهی واقعی به مردم داشته باشید:
سعی کنید چیزهای جالب در هر فردی که با آن صحبت میکنید ،پیدا کنید ؛ آیا این اشتیاق آنها، سبک منحصر به فرد آنها، شخصیت آنها و رفتارهای آنهاست.چیزهایی را که مردم به شما میگویند ،درک کنید. اگر شما واقعا به صحبت کردن با آنها علاقه مند نیستید، آنها متوجه خواهند شد.
ریز بین باشید:
به جزئیات کوچک در مورد مردم و یا رویدادها توجه کنید.
گوشی خود را دور نگه دارید:
هنگامی که در موقعیت اجتماعی هستید، گوشی خود را کنار بگذارید.این امنیت شما را فراهم می کند. و شما را به فردی اجتماعی تبدیل می کند.
مکالمه را به آنچه که علاقه مند هستید ،هدایت کنید:
اگر افراد احساس کنند که به مکالمه علاقه مند هستید، بیشتر به ادامه مکالمه تشویق می شوند.
افکار خود را به اشتراک بگذارید:
هنگامی که از شما خواسته می شود نظر بدهید، آن را به عنوان یک فرصت برای به اشتراک گذاشتن افکار خود در نظر بگیرید.
به خود اجازه خروج دهید:
اگر به یک مهمانی دعوت شوید که از آن لذت نمی برید، بعد از نیم ساعت مکان را ترک کنید . به یاد داشته باشید که نظر مردم در مورد شما مهم نیست؛ تحت تأثیر نظرات مردم قرار نگیرید. شما اغلب ممکن است با افراد منفی آشنا شوید، که شما را به تردید وادارند و حس منفی در شما ایجاد کنند.در مورد تصمیمات و جاه طلبی های خود ایستادگی کنید.
برای خود وقت بگذارید:
وقتی مشغول تمرین برون گرایی هستید ،کمی استراحت کنید تا از نظر روحی دوباره آماده شوید به عنوان مثال:استراحت کنید یا قبل از حضور در یک رویداد بزرگ یا رفتن به یک مهمانی، به خواب بروید ؛ این ،به ذهن شما اجازه می دهد تا آرام شوید.
درمان اختلالات روحی بدون دارو و عارضه
طعم موردعلاقه کیکت رو انتخاب کن
مردم دلایل مختلفی برای خودیاری دارند: به طور دایم در درون خود به دنبال یافتن پاسخ بودن و مواجه شدن با مسایل مختلف باعث می شود تا انسان احساس افسردگی و درونگرا بودن داشته باشد؛ باعث می شود انسان غمگین و بیشتر مواقع ساکت باشد. اما بسیاری از انسان ها خودشان هم از این مساله خوشحال نیستند. دوست دارند این روند سکوت و همیشه درد کشیدن را در هم بشکنند و زندگی شاد و مملو از انرژی را تجربه کنند. جماعتی از روانشناسان و کارشناس اعتقاد دارند، انسان با از بیرون دیدن خود می تواند شادی را در لحظه های زندگیاش تجربه کند و رابطه اجتماعی بهتری نیز داشته باشد. برای دانستن مزایای برونگرا بودن ادامه مطلب را مطالعه فرمایید.
خودتان را برانداز کنیددکتر رومن کرزناریک، واژه «بروننگری» را در مقابل دروننگری مطرح کرده است و اعتقاد دارد اساس و سنگ بنای بروننگری، هم احساسی و همدلی است. اینکه یک قدم از وجود خود بیرون بیایید و درست و حسابی خود را برانداز کنید و ببینید شما واقعا چطور هستید و از نگاه دیگران چطور دیده می شوید. در ادامه نیز به واسطه داشتن نگاه بهتر و درست تر نسبت به خود، می توانید روابط، خلاقیت و حتی سبک زندگی خود را تغییر دهید و بهبود ببخشید.چگونه شخصیت برونگرا داشته باشیم
با درد دیگران درد بکشیدهمدلی یکی از مسایلی است که دکتر کرزناریک آن را مطرح کرده است اما نباید آن را با ترحم و دلسوزی اشتباه بگیرید. مفهوم کلی آن درک درد دیگران بدون اعمال دیدگاه شخصی است. همدلی یعنی همچون اسفنج باشید و احساسات دیگر را به خود جذب کنید. این اتفاق زمانی روی می دهد که شما نیز با همه وجود حرف و درد او را درک کنید نه اینکه بخواهید به او احساسی متفاوت بدهید و او را از حالت کنونی خارج کنید. درک کردن احساسات خودکلید اصلی افزایش حس همدلی در زندگی روزمره این است که همه احساسات خود را، حتی آنهایی که خیلی بزرگ نیستند را با همه وجود درک کنیم. اگر نتوانید غم و ناراحتی های خود را تاب بیاورید، بدون شک نمی توانید دردها و ناراحتی ها دیگران را نیز درک کنید و تحمل غمگینی اطرافیان برایتان مشکل و عذاب دهنده خواهد بود. بنابراین، از روی عادت و طوطیوار سعی در تسلی دادن دیگران خواهید داشت و نمی توانید از وضعیت درونی او درک درستی داشته باشید. لحظه های سکوتبه اعتقاد دکتر دربا کاستالدو، همدلی می تواند درد و اضطراب حاصل از فرسودگی های روحی برای بهترین کارمند، مادر، همسر، دوست یا … بودن را کاهش دهد. دلیل اصلی از پا درآمدن روحی مردم این است که همه تمرکز خود را به درون خود معطوف کرده اند. دکتر کاستالدو می گوید: اگر مردم سعی کنند به جای اینکه از دیگران توقع داشته باشند، ببینند خود چه در چنته دارند تا به دیگران اعطا کنند، افسردگی و اضطراب کمتری را در زندگی خود تجربه خواهند کرد. او برای این منظور توصیه می کند خاطرات روزانه خود را یادداشت کنید، برای خود شعار تعین و سعی کنید تمرکز خود را در رفتارهای خود بگذارید نه تفکرات درونی.
خود را به جای دیگران گذاشتنبرای اینکه بتوانید همدلی را تجربه کنید، باید با افراد یا دوستانی بیرون بروید و وقت بگذرانید که در حالت عادی هرگز با آنها بیرون نمی روید. دکتر کرزناریک این کار را «ماجراجویی همدلانه» نامیده است. با این کار می توانید در حال و هوای دیگران زندگی کنید و دنیا را با نگاه آنها ببینید و به طور موقت، خود را به جای آنها فرض کنید. برای اینکه بتوانید حس همدلی را در خود تقویت کنید ، به دیدار افرادی بروید که همیشه از آنها دوری می کرده اید. مطمئن باشید این تمرینات روح شما را تعالی می بخشند و می توانید قدم های بزرگی در جهت خودسازی بردارید.صحبت با غریبه هاگاهی بد نیست برای تخلیه دردهای درونی خود، غریبه ای که فاز فکری و نگاه و وضعیت زندگی کاملا متفاوتی دارد را پیدا و با او درددل کنیم. البته از همان ابتدا شروع نکنید از مشکلات خود حرف زدن. ابتدا از او در مورد نگاهش به زندگی خانوادگی، جامعه، خلاقیت، مرگ یا … بپرسید و به تدریج خود را برای بیان افکارتان آماده کنید.غنیمت شمردن لحظه هاهمدلی را تمرین کردن همیشه نیازمند ژست های خاص و بزرگ نیست. گاهی در سکوت نیز می توان همدلی کرد. اگر به طور دایم نگران هستید، اضطراب و حس ناامنی دارید، همدلی با خود می تواند میزان استرس را تاحد زیادی کاهش دهد. تمر چانسکی، روانشناس آمریکایی می گوید: بسیاری از استرس هایی که ما در زندگی تجربه می کنیم در نتیجه برداشت اشتباه از قصد و نیت اطرافیان است. اگر بتوانید کمی از افکار خود دور شویم و خود را به جای دیگران قرار دهیم، به خوبی می توانیم معنای صحیح رفتارهای آنها را تشخیص دهیم و درک کنیم.مطالعه کتاب های کلاسیکخود انسان های درونگرا نیز می دانند این روحیه نه برای خودشان و نه برای موقعیت اجتماعیشان خوب نیست. اما آنها انرژی لازم برای ارتباط برقرار کردن با دیگران و نشستن پای حرف های افراد متفاوت از خود را ندارند. آنها نمی توانند به راحتی با غریبه ها سر صحبت را باز کنند. در چنین مواقعی، بهتر است کتاب رمانی کلاسیک را مطالعه کنید که قبلا به مطالعه آن تمایلی نداشته اید. تحقیقات ثابت کرده اند، مطالعه افسانه های کلاسیک می تواند حس همدلی و رفتارهای اجتماعی افراد را – بلافاصله پس از مطالعه – تحریک و تشدید کند.
منبع:برترین ها
مطالب بیشتر برای زندگی بهتر
راه و رسم داشتن زندگی زناشویی بدون تنش
یادگیری زبان انگلیسی با اینترنت نیم بها
صفر تا صد یک شغل پولساز برای خانم ها
درخواست وکیل طلاق و مشاوره تلفنی رایگان
هتل و بلیط مقصد موردنظرت رو آنلاین رزرو کن
خرید انواع ابزار وجعبه ابزار خانگی وصنعتی
رویایی بابحران نگران کننده روابط زناشویی
تو جلسه خواستگاری چی بپرسیم!؟
بازسازی پیوند عاطفی زن و شوهر
آموزش مکالمه محور زبان به صورت آنلاین
اقساط36ماهه لوازم خانگی بدون پیش پرداخت
حس می کنی دچار کم شنوایی شدی؟
به مقصد دلخواهت با کمترین هزینه سفر کن
درمان اختلالات گفتاری کودکان
Makan Inc.| All Rights Reserved – © 2013 – 2021
The online version of the Iranian daily Hamshahri
زینب قائمی:
معمولاً اینطور گفته میشود که برونگرایی بیشتر از آنکه رفتاری اکتسابی باشد، خصیصهای است که با آن به دنیا میآیید و خودتان نقشی در انتخاب، کاهش یا افزایش آن ندارید
حتی اگر این موضوع درست باشد، و شما فردی کاملاً درونگرا هم باشید اما باز هم امیدی برای کسب برخی خصوصیات افراد برونگرا وجود دارد. برای ایجاد تغییر و تحول در خودتان باید همیشه سه اصل را رعایت کنید:
1. با گروههای مختلف مردم راحت باشید2. ملاقات با دیگران را زیاد بر خودتان سخت نگیرید3. بدون نگرانی از اینکه چه باید بگویید باب گفتگو را باز کنید.
چگونه برونگرایی را در خود تقویت کنیدشما میتوانید بدون اینکه دست به تغییر شخصیت خود بزنید، و فقط با برداشتن چند گام ساده مهارتهای برونگرایی را در درونتان ایجاد کرده و تقویت کنید.چگونه شخصیت برونگرا داشته باشیم
برای شروع و در اولین گام باید سعی کنید بیشتر وقت خود را با دیگران بگذرانید. اگر احساس میکنید با قرار گرفتن در موقعیتهایی که به معاشرت با تعداد زیادی از افراد نیاز دارد، تحت فشار قرار میگیرید و معذب میشوید، مطمئن باشید که این موضوع زیاد ارتباطی به ساختار شخصیتی شما ندارد و تنها با این دلیل است که تجربه حضور در چنین موقعیتهایی را نداشتهاید.
برای برداشتن گام اول ابتدا به یک پیش گام احتیاج دارید، به دلیل اینکه شما تا بحال فردی برونگرا نبودید برای ملاقات و معاشرت با دیگران انگیزه لازم را نداشتید، و تا زمانیکه این انگیزه در شما ایجاد نشود، نمیتوانید برونگرا شوید.
اگر در چنین حلقه انزواطلبانهای گرفتار شوید، برای خلاص شدن و شکستن آن دو راه بیشتر ندارید.
1) به دنبال فعالیتهای گروهی مورد علاقه خود بگردید. 2) پیله تنهایی که به دور خود تنیدهاید را پاره کنید.- به دنبال فعالیتهای گروهی مورد علاقه خود بگردید:یکی از موانعی که راه اجتماعی شدن را بر بسیاری از افراد درونگرا سد میکند، این است که نمیتوانند فعالیتهای اجتماعی مورد علاقه خود را به درستی پیدا کنند.
شما میتوانید افرادی را شناسایی کنید که از بودن در کنار آنها لذت میبرید و در معیت آنها به انجام فعالیتهای دستهجمعی بپردازید. قرار نیست که شما با هر تیپ آدمی در ارتباط باشید و معاشرت کنید، چرا که سنگ بزرگ علامت نزدن است، قدم به قدم و آهستهآهسته خود را با وضعیت جدید وفق دهید، این روش نقطه شروع مناسبی خواهد بود.
– پیله تنهایی خود را پاره کنید: در درون تمام افراد درونگرا ترسی ناخودآگاه نسبت به قرار گرفتن در محیطهای اجتماعی وجود دارد. راهکار دومی که به شما پیشنهاد میکنیم این است که این ترسها را دور بریزید.
همه افراد برای خود یک حریم خصوصی دارند که در مورد افرادی که به شدت برونگرا هستند، این حریم محدود شده و زیاد به چشم نمیآید. اما افراد درونگرا برای خود حریم خصوصی گستردهتری قائل هستند.
پس در نتیجه برای اینکه فردی اجتماعی باشید باید این حریم خصوصی را محدود کنید و زیاد خود را در پیله تنهاییتان محصور ننمایید. اگر یکبار دست به این کار بزنید، تکرار آن برایتان راحتتر خواهد شد.
بطور مثال اگر تازه به یک ساختمان نقل مکان کردهاید و مواجه با همسایههای جدید چندان هم کار سادهای به نظر نمیآید، برای غلبه بر این ترس میتوانید هر روز صبح شما برای سلام کردن پیش قدم شوید.
البته لازم به ذکر است که لازم نیست از همان شروع کار گامهای بیش از حد بلندی بردارید، همیشه مسیرهای جدید را با گامهای کوتاه شروع کنید تا رفتهرفته به شرایط جدید عادت کنید.
– هنر خوب صحبت کردن را یاد بگیریددرست است که خوب گوش دادن مهارت بسیار مهمی است و شاید در بیشتر مواقع مهمتر از خوب صحبت کردن باشد، اما بههرحال خوب صحبت کردن خصیصه ایست که در بین تمام افراد درونگرا مشترک است.
پس شما هم اگر میخواهید خود را در این گروه جای دهید باید زره و کلاه خود به تن کرده و به جنگ سکوت بروید و بتوانید بیوقفه حرف بزنید. اما خوب میدانید که در عمل توانایی چنین کاری را ندارید.
مطمئناً شما و تمام درونگراها بر این عقیدهاید که بهترین گفتگوها آنهایی هستند که به عنوان متکلم نقش کمی در آن داشته باشید، و به عنوان یک درونگرا خوب میدانید که از بودن در یک جمع دوستانه و تنها شنونده سخنان آنها بودن چه احساس خوبی در شما ایجاد میشود.
اما از همین امروز رویه خود را تغییر دهید. برای شروع تنها چند کلمه هم کفایت میکند. لازم نیست مثل یک برونگرای حرفهای مسلسل وار حرف بزنید، همین که بتوانید در حد چند کلمه نظرات و احساسات خود را بیان کنید، اعتماد به نفس شما برای برخورد با موقعیتهای اجتماعی افزایش مییابد.
در اینجا وقت آن شده که فوت کوزه گری افراد برونگرا را به شما یاد دهیم، این افراد بدون اینکه مطمئن باشند درباره چه موضوعی میخواهند صحبت کنند، باب گفتگو را باز کرده و همچنان به حرف زدن ادامه میدهند.
پس شما هم فقط حرف بزنید تا حرف زده باشید. شاید باز هم برای شما که به چنین روشهای نه چندان دل چسبی عادت ندارید، انجام چنین اعمالی کمی سخت باشد اما بههرحال در همین حد که برای صحبت تلاش کنید پیشرفت خوبی محسوب میشود.
بالاخره روزی میرسد که شما هم مثل یک برونگرای واقعی بیوقفه حرف بزنید !
لذت درونگراییدر آخر اگر از حق نگذریم، در درونگرایی لذتی هست که در برونگرایی نیست. شما به عنوان یک فرد درونگرا میتوانید از کارایی خود حداکثر استفاده را ببرید. همچنین خلوت تنهایی بهترین فضا برای تفکر و کارهای خلاقانه است.
پس این درونگرا بودن چندان هم بد نیست و باعث افزایش و ارتقای مهارتهای دیگر شما میشود.
ایدهآلترین روش برای بکار بستن در زندگی تلفیقی از درونگرایی و برونگرایی است. میتوانید به کمک مهارتهای اجتماعی افراد برونگرا و آرامش ذهن و نظم و ترتیب افراد درونگرا از زندگی خود لذت برده و حداکثر استفاده را از تواناییهای خود ببرید.
اصلاً مهم نیست تستهای روانشناسی چگونه درباره شما قضاوت کنند.
برونگراها و درونگراهابرونگرایی و درونگرایی اصطلاحاتی است که «ک.گ.یونگ» وضع کرده و حاکی از دو نوع شخصیت متناقض است. فعالیت کلی یا شوق و کشش در شخص برونگرا آفاقی (یعنی متوجه دنیای خارج) و در درونگرا انفسی (یعنی متوجه بدون شخص) است.
هر کس به این هر دو متمایل است، اما همواره بر اثر محیط و خصوصیات خلقی، یکی بر دیگری تفوق دارد و بهنحو بارزی آشکار میشود. برونگرایی حاد فرار نامعقول و غیرمنطقی از نفس و نمایش دادن احساسات در جمع است (مانند هیستری و هیجان شدید) و درونگرایی حاد عبارت از عقبنشینی به دنیای درون است، و درین حال خیالبافی جانشین واقع بینی میشود. «یونگ» بیماری تقسیم خاطر را اختلال مشاعر شخص درونگرا میداند.
همشهری امارات
حقوق همشهریآنلاین متعلق به موسسه همشهری است
Copyright © 2020 HamshahriOnline, All rights reserved
برونگرایی یک ویژگی شخصیتی است که معمولاً با خوش رویی ، انرژی زیاد ، و یا پرحرفی مشخص می شود. به طور کلی ، این اصطلاح به وضعیتی اطلاق می گردد که شخصی از بودن با دیگران شارژ شود یا انرژی خود را از بودن با افراد دیگر جلب کند. نقطه مقابل – کسب انرژی از تنها بودن – به عنوان درونگرایی شناخته می شود.
برونگرایی اولین بار در دهه ۱۹۲۰ توسط روانپزشک Carl Jung مطرح شد و تصور می شود که برونگرا ها از نیم تا سه چهارم از جمعیت آمریکا را تشکیل می دهند. افرادی که به عنوان برون گرا شناخته می شوند ، تمایل به کسب تجربیات جدید و ارتباطات اجتماعی دارند که به آنها اجازه می دهد تا حد امکان با افراد دیگر ارتباط برقرار کنند. کسی که بسیار برون گرا است ، وقتی مجبور شود بیش از حد تنها بماند ، احتمالاً احساس بی حوصلگی یا حتی اضطراب خواهد کرد.
گرچه بسیاری از متخصصان روانشناسی معتقدند برونگرایی و درونگرایی مقیاس هایی متغیر اند و تعداد بسیار کمی از افراد برونگرای “خالص” هستند ، اما درجه برونگرایی شخص عامل اصلی شخصیت آنهاست و تغییر آن به طور کلی دشوار است (البته غیرممکن نیست). برون گرا های واقعی غالباً تحت عنوان “افراد دارای زندگی گروهی” تلقی می شوند ، اما ممکن است با افراد درونگرا ناسازگاری داشته باشند ، که درونگرا ها انرژی و اشتیاق برونگرایان را بیش از حد یا تحمل آنها را دشوار تلقی کنند.
بسیاری از افراد به طور قابل توجهی برونگرا تر از درون گرا بودن هستند ، یا برعکس. اما تعداد زیادی از افراد می توانند به طور دقیق تر در دسته ی “میانه رو” طبقه بندی شوند ، که شخصیت آنها به طور مساوی بین صفات درون گرا و برون گرا تقسیم شده است.
نه لزوماً. در حالی که معمولاً تصور می شود که خجالتی بودن دلالت بر درونگرایی دارد ، ممکن است یک برون گرا خجالتی باشد – یعنی ممکن است شخصی انرژی خود را از مردم بگیرد و از بودن در کنار افراد دیگر لذت ببرد ، اما در اطراف غریبه ها عصبی شود یا صحبت کردن در یک گروه برایش دشوار باشد.چگونه شخصیت برونگرا داشته باشیم
درونگرا ها و برون گرایان می توانند دوستی صمیمانه ای ایجاد کنند ( درمورد درونگرایی بیشتر بدانید ). بسیاری گزارش می دهند که شخصیت های به ظاهر مخالف ، در واقع یکدیگر را تکمیل می کنند. اما اگر منظور به درستی رسانده نشود، تصورات غلط در مورد شخصیت مخالف می تواند منجر به تنش گردد. مثلا : شخص برونگرا -بدون اینکه علت را جویا شود- ممکن است اینکه دوست درونگرایش به مهمانی نمی آید را به خودش بگیرد.
درک بهتر نوع شخصیت می تواند به فرد کمک کند تا شغلی را انتخاب کند ، روابط را مدیریت کند و نقاط قوت و ضعف خود را بشناسد. حال چگونه کسی می تواند بگوید که او یک برون گراست یا به سمت درونگرایی تمایل دارد؟
بسیاری از افراد ، براساس یک عمر تجربیات و بازخورد دیگران ، ممکن است درک خوبی از اینکه در کدام انتهای طیف درونگرایی-برونگرایی قرار می گیرند، داشته باشند. اما برخی دیگر ممکن است مطمئن نباشند ، به ویژه به دلیل این که ممکن است در بعضی شرایط احساس برون گرا بودن و در بعضی دیگر حس درون گرا بودن یا نزدیک شدن به وسط طیف را داشته باشیم. تست های شخصیتی آنلاین ، گرچه ناقص اند ، اما می توانند به شخص کمک کنند تا تشخیص دهد که آیا به برون گرا بودن نزدیکتر است یا به درونگرا بودن.
برون گرا ها معمولاً از موقعیت های اجتماعی لذت می برند ، به دنبال تجربیات جدید اند، در گروه ها احساس راحتی می کنند و یک برنامه شلوغ را ترجیح می دهند. اگر شما مثل این هستید ، احتمالاً به سمت برون گرایی تمایل دارید. اگر هنوز مطمئن نیستید ، چک لیست های درونگرایی / برونگرایی می توانند اطلاعات بیشتری به شما بدهند.
بسیاری از افراد دوست دارند شخصیت خود را تغییر دهند ، یا با رشد صفات مثبت تر یا با به حداقل رساندن نکات منفی. تحقیقات نشان می دهد که تغییر ممکن است ، اما کار می بَرد. در یک مطالعه که به تازگی انجام شده ، شرکت کنندگان توانستند برونگرایی ، وجدان داشتن، سازگاری و ثبات عاطفی را بهبود بخشند – اما به چندین ماه تلاش مستمر نیاز داشت.
تحقیقات نشان می دهد که برونگرایی با تعدادی از نتایج بالقوه مثبت در زندگی ارتباط دارد. کسانی که به سمت برون گرایی تمایل دارند شاد تر ، موفق تر و با احتمال بیشتری نسبت به درون گرا ها، رهبر و مدیر خواهند شد. آنها همچنین ممکن است شرکای جنسی بیشتری داشته باشند و نسبت به کسانی که درون گرا هستند ، درگیری و مشکلات کمتری با سلامت روان خود داشته باشند.
آیا این بدان معناست که برون گرا بودن “بهتر” است؟ نه لزوماً. هر کسی که به شدت درونگرا یا برونگرا باشد ، احتمالاً فکر می کند که تیپ شخصیتی اش دارای مزایای بیشتری است – اما در واقعیت ، هرکدام جوانب مثبت و منفی خود را دارند. اخیراً ، برخی محققان “مزیت متعادل بودن” را مطرح کرده اند، با این نظریه که میانه رو ها – افرادی که در وسط مقیاس درونگرایی – برون گرایی قرار می گیرند – ممکن است نسبت به افراد موجود در هر دو حالت افراطی بهتر باشند.
بستگی به تعریف شما از “بهتر” دارد. برونگرا ها به طور معمول در کار موفق تر از افراد درونگرا هستند ، اما احتمال مرگ آنها در جوانی بیشتر بوده و احتمال اینکه خیانت را تجربه کنند بالا تر است. درونگرایی به عنوان مطلوب اجتماعی تلقی می شود و درونگراها ممکن است بیشتر درگیر اضطراب یا افسردگی شوند – با این حال ، این صفت نیز با هوش و استعداد پیوند خورده است.
تحقیقات نشان می دهد که ، به طور متوسط ، برونگرا ها نسبت به افراد درونگرا نمره بالا تری در مقیاس شادی دارند. با این وجود ، این بدان معنا نیست که افراد درونگرا همیشه ناراضی هستند – و برخی از کارشناسان حدس می زنند که امتیازات بالا تر برونگرا ها ممکن است به شدت تحت تأثیر پذیرش بیشتر جامعه از برونگرایی باشد.
برخی از کارشناسان روانشناسی و روانپزشکی حدس می زنند که چون درونگرا ها تمایل به ایجاد دوستی کمتری دارند ، ممکن است بتوانند با دوستانی که دارند صمیمی تر شوند. با این حال ، آنها ممکن است برای برقراری روابط اجتماعی در وهله اول بیشتر از برونگرا ها تلاش کنند و نیاز آنها به تنهایی ممکن است باعث شود که آنها از تعهدات اجتماعی شان خودداری کنند.
پژوهش های اخیر نشان می دهند که افراد درونگرایی که به صورت عمدی برون گرایانه رفتار می کنند می توانند احساسات مثبت خود و احساس پیوند به دیگران را افزایش دهند. هرچند که ممکن است با خودِ واقعی شان فاصله بگیرند و افزایش خستگی روانی را نیز تجربه کنند.
با کمک بهترین روانشناسان و روانپزشکان تهران افسردگی، اضطراب و وسواس را درمان کنید.
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *
دیدگاه
نام *
ایمیل *
وب سایت
هیچ کسی لایق درد و رنج هیچ بیماریای نیست. مسیر طولانی و سخت دستیابی به سلامتی، نیازمند یار قابل اعتمادی است.
یاری مثل درمانکده که در جستجو و مشاوره آنلاین و حضوری پزشک و روانشناس، تست آنلاین هوشمند و آزمایش در محل کرونا، تلاشی کوچک برای کم کردن موانع راه سلامت، انجام میدهد.
مانند تمام ویژگی های دیگر زندگی، شخصیت هم امری پیچیده و مادام العمر است و از آنجایی که این ویژگی هیچگاه از انسان دور نمی شود، همیشه به همراه انسان می باشد. درون گرایی و برون گرایی یکی از ویژگی های مهم شخصیتی است که اگر چه مغز آن را در وجود انسان تعریف می کند که جزء کدام شخصیت ها باشد (برون گرا یا درون گرا)، اما می توان گفت هر دوی این ویژگی در همه ی انسان ها وجود دارد و بسیاری از مردم نه کاملاً درون گرا و نه کامل برون گرا هستند. در واقع شخصیتشان چیزی بین این دو ویژگی شخصیتی می باشد. اما معمولاً همیشه یکی بر دیگری غلبه دارد. انسان های کم حرف و اغلب خجالتی که از درونِ خود انرژِی گرفته، به ایده ها و مفاهیم ذهنی خود می پردازند، خویشتن دار هستند و به دنیای بیرون کاری ندارند، درون گرا و افرادی که انرژی را از دنیای بیرون گرفته و اجتماعی و شاد هستند، برون گرا می باشند. اگر چه هیچ گاه نمی توان تغییر شخصیت داده و از درون گرایی به برون گرایی حرکت کرد، اما می توان کارهایی را انجام داد که برون گرایی را تا حدی تقویت کرده و آن را در کنار خود به کار گرفت.
پس ابتدا اجازه دهید در مورد این مبحث بیشتر بدانیم.
1- شخصیت درون گرا
همان طور که گفته شده افراد درون گرا ساکت تر از برون گراها می باشند. بودن در کنار دیگران را تنها در حد چند نفر دوست دارند. کار کردن در محیط شلوغ را نمی پسندند و از کار در گروه لذت نمی برند. این به این معنا نیست که افراد از مردم متنفرند، بلکه تنهایی را می پسندند و به قدرت خودشان ایمان دارند. چنین افرادی تعاملات اجتماعی را می پسندند، اما بعد از مدتی خسته می شوند. خستگی آن ها به گونه ای است که هیچ عامل بیرونی نمی تواند حال آن ها را خوب کند و خودشان، خود را شارژ می کنند.
2- شخصیت برون گرا
چگونه شخصیت برونگرا داشته باشیم
افراد برون گرا، بودن در کنار مردم را بسیار دوست دارند و می پسندند. اغلب بسیار فعال بوده و کارهای زیادی برای انجام دادن دارند. گفته می شوند این افراد نمی توانند تنها بمانند اما در واقع این گونه نیست، بلکه آن ها زمان تنهایی خود را به گونه ی دیگری سپری می کنند. معمولاً شاد بوده و انرژی لازم را با بودن در کنار دیگران دریافت می کنند. اگر این افراد اجتماعی نباشند و با مردم نشست و برخاست نکنند احساس افسردگی و کمبود خواهند کرد. افراد برون گرا بیشتر مورد توجه قرار می گیرند اما مغرور نمی شوند. با کار کردن در گروه مشکلی نداشته و از ماجراجویی، خطر و تجربیات جدید لذت می برند.
3- عناصر شخصیتی برون گراها بیولوژیکی است.
برون گرایی مستقیماً با دو ناحیه از مغز در ارتباط است. amygdala که مسئول احساسات انسان بوده و به محرکات پاسخ می دهد. پس نوع پاسخ انسان به محرکات، به مغز بستگی داشته و نوع شخصیت برون گرا یا درون گرا را می سازد.
دوپامین نیز نوعی پاسخ دهنده به محرکات در مغز است که در افراد برون گرا بیشتر ترشح می شود و زمانی که محرکات بیرونی مانند ماجراجویی و ریسک وجود نداشته باشد، دوپامین وارد عمل می شود. تحقیقات نشان داده است افرادی که نوع خاصی از ژن را در بدن دارند که ترشح دوپامین را تحریک می کند، برون گرا می باشند.
با تمام تفاسیر گفته شده تشخیص دهید که آیا برون گرا هستید یا درون گرا. برای اطمینان بیشتر بهتر است یک تست شخصیت هم بدهید.
4- درون گرا بودن را از خجالتی بودن تشخیص دهید.
خجالت، ریشه در ترس یا اضطراب در تعاملات اجتماعی دارد. بنابراین اجتماعی نبودن افراد درون گرا ریشه ی ذاتی دارد. افراد درون گرا به بودن در اجتماع تمایل کمتری دارند اما از آن ترس نداشته و در تلاش برای فرار از اجتماع نمی باشند.
حال اگر می خواهید در کنار شخصیت درون گرایی، کمی برون گرایی را هم در خود تقویت کنید همچنان مقاله را دنبال کنید.
1- اضطراب مطلوب را بیابید.
اضطراب مطلوب به آن دسته از اضطرابی گفته می شود که تولید بهره وری را افزایش می دهد. همان اضطرابی که شب قبل از امتحان ما را وادار به درس خواندن می کند. برای کارهای درونگرایی که باعث کاهش بهره وری و از دست دادن آن کار می شود، از اضطراب مطلوب کمک گرفته و با فکر کردن به عواقب مثبت و منفی کار، اضطراب مطلوب را تحریک و کمی ویژگی های برون گرایی را در خود تقویت کنید. حتی اگر این مسئله با ویژگی های شخصیتی تان جور در نمی آید حتماً این کار را انجام دهید.
2- کمی به خود فشار آورید.
از محدوده ی خود و تنهایی تان خارج شده و کمی وارد اجتماع شوید. سعی کنید چیزهای جدید یاد گرفته و چیزهایی که تا به الان دوست نداشته و تجربه نکرده اید را تجربه کنید. شاد و اجتماعی بودن و ویژگی های برون گرایی حتی اگر موجب آزار و اذیتتان هم شود، بیخیال بوده و با آن احساس راحتی کنید. این کار باعث تقویت ویژگی های برون گرایی در شما می شود. البته این کار را فقط گاهی انجام دهید. زیرا نتیجه ی عکس داشته و دچار دگرگونی شخصیت و زدگی می شوید.
3- کارهایی انجام دهید که دوست دارید.
زمانی که خود را به چالش می کشید و ویژگی های برون گرایی را تجربه می کنید، سعی کنید با انجام کارهایی شروع کنید که دوستشان دارید. مثلاً اگر اهل سفر با دیگران نیستید ولی دوست دارید اجتماعی شده و مسافرت گروهی را تجربه کنید، با کسانی که دوستشان دارید، سفر رفتن را ترتیب دهید. یا کاری را بدون مقدمه و برنامه ریزی انجام دهید و یا مثلاً وقتی دوستی از شما می خواهد با هم به جایی بروید، مکانی را انتخاب کنید که دوست دارید. این گونه راغب تر بوده و راحت تر می توانید ویژگی های برون گرایی را در خود تقویت کنید.
4- مهارت های اجتماعی خود را تقویت کنید.
گفته می شود افراد برون گرا مهارت های اجتماعی بهتری نسبت به درون گراها دارند. زیرا آن ها در جستجوی برقراری ارتباط بوده و از هر موقعیتی برای این کار استفاده می کنند. سعی کنید به محض اینکه موقعیت قرار گرفتن در اجتماع برایتان فراهم شد، با دیگران تعامل برقرار کرده و این مهارت را هر چند بسیار کم در خود تقویت کنید.
5- افراد مناسب برای تقویت مهارت برون گرایی بیابید.
اگر ایجاد روابط دوستی جزء یکی از اهدافتان است، سعی کنید با افراد برون گرا روابط دوستی برقرار کرده تا روی شما تأثیر گذاشته و شما را به مکان های اجتماعی سوق دهند. همین کار ساده به مرور زمان باعث تقویت ویژگی های برون گرایی در شما می شود.
6- به محیط های اجتماعی بروید.
یوگا بهترین انتخاب برای شماست. قرار نیست از شخصیتتان به طور کلی دور شوید. همان طور که گفته شد شخصیت به عملکردهای مغز بستگی داشته و قابل تغییر نیست. شما فقط می خواهید کمی ویژگی های برون گرایی را در خود تقویت کنید. به همین دلیل بهتر است یوگا را انتخاب کنید. یوگا ورزشی است که در محیطی اجتماعی صورت می گیرد، به آرامش درونی تمرکز داشته و برای شخصیت و هدف شما فوق العاده مناسب می باشد.
7- به کلاس بازیگری بروید.
شاید باورتان نشود، اما بسیاری از بازیگران موفق، افراد درون گرا هستند. زیرا بازیگری رابطه ی عجیبی با درونیات انسان دارد و کسانی می توانند خود را در نقش فرو برند که از نظر درونی با خود رابطه برقرار کرده و درون گرا باشند. از طرفی بازیگری کار گروهی بوده و نیاز به تعاملات بسیاری دارد. همین باعث می شود یک فرد درون گرا ویژگی های برون گرایی را نیز در خود افزایش دهد.
8- به خودتان استراحت دهید.
هر بار بعد از اینکه خود را درگیر یک موقعیت اجتماعی کردید و کارهایی را در جهت تقویت ویژگی های برون گرایی انجام دادید، حتماً از نظر ذهنی و احساسی به خود استراحت داده و به حالت اولیه ی خود برگردید. به عنوان یک فرد درون گرا به بازیابی و آمادگی برای اجتماعی شدنِ مجدد نیاز دارید.
برای اطلاع بیشتر جهت آشنایی با شخصیت خود مقالات زیر را در وب سایت فن تریکس مطالعه کنید.
>>> تاثیر نوع شخصیت بر سبک مذاکرات <<<
>>> رابطه موبایل با نوع شخصیت <<<
فقط با آموزش و یادگیری می تونیم آینده رو بسازیم.چگونه شخصیت برونگرا داشته باشیم
پس اگه مطلب مفیدی در رابطه با این مقاله دارید، حتما در قسمت نظرات با دوستان خودتون در میون بذارید.
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.
دیدگاه
نام
ایمیل
من پدرم خیلی بهم غر میزنه مادرم اصلا پشتم نیست همش سر غذا سر…
سلام ببخشید میشه نمونه گل و گلدون تکمیل شده رو بزارید…
خیلی بد بود…
الکی نگو چه ربط داره به نظر من املاح درون اب تموم شده و اب ف…
بس کنین بابا . ارامش به خاطر گربه وجود نداره (( باز سگ قابل…
آشنایی و ارتباط با فن تریکس | تبلیغات در فن تریکس | سلب مسئولیت
فن تریکس در شبکه های اجتماعی
https://fantricks.com/wp-content/uploads/2019/02/پادکست-فن-تریکس-پاکسازی-رادیاتور-بخاری-ماشین.mp3
اگر بحثهای مختلف و دیدگاههای متفاوت در خودشناسی و شخصیت شناسی را کنار یکدیگر بگذارید و مقایسه کنید، کمتر واژه و اصطلاحی را میبینید که به اندازهی درونگرایی و برونگرایی مورد توجه قرار گرفته باشند.
حتی شاید بتوان گفت این دو مفهوم، به نوعی مخرج مشترک رایجترین نظریه های شخصیت شناسی محسوب میشوند.
این درس اختصاصاً به بررسی تعریف درونگرایی و ویژگی های افراد درونگرا اختصاص یافته است. اما قطعاً با مطالعهی آن تصویر واضحتری از مفهوم برونگرایی هم در ذهن شما شکل خواهد گرفت.
در ادامهی این درس به نکات زیر میپردازیم:
آیا تعریف واحد و مشخصی از درونگرایی وجود دارد؟چگونه شخصیت برونگرا داشته باشیم
تعریف درونگرایی در ادبیات یونگ چیست؟
تعریف درونگرایی آیزنک چیست؟
درونگرایی و برونگرایی در مدل پنج عاملی شخصیت چگونه تعریف میشود؟
صفتها و ویژگیهایی که با درونگرایی اشتباه گرفته میشوند
کدام بهتر است: درونگرایی یا برونگرایی؟
با وجودی که اصطلاح درونگرایی (به انگلیسی: Introversion) در بسیاری از مدلها و نظریههای شخصیت شناسی به کار میرود، اما همهی این نظریهها معنای یکسانی برای این مفهوم قائل نیستند.
موازی با تعریفهای متنوعی که از درونگرایی و ویژگی های افراد درونگرا ارائه شده است، در ادبیات عمومی و میان مردم هم این واژه یک معنای روزمره پیدا کرده است.
سادهترین تعریفی که عموم مردم از درونگرایی در ذهن دارند، ساکت نشستن و منزوی بودن و گوشهگیری است.
این تعریف معمولاً بار معنایی منفی هم دارد.
شاید شما هم پدرها و مادرهایی را دیده باشید که گاهی اوقات حتی از دیگران به خاطر درونگرایی فرزندشان عذرخواهی میکنند. در حالی که آنچه روی داده صرفاً این بوده که مثلاً فرزندشان به موقع سلام نکرده یا به سوالی که یکی از بستگان پرسیده، پاسخ نداده است.
به علتِ همین برداشت نادرست از درونگرایی است که عباراتی مانند درمان درونگرایی و حل مشکل درونگرایی در جستجوهای اینترنتی به کار میروند و رواج دارند.
یونگ یکی از نخستین کسانی است که مفهوم درونگرایی و برونگرایی را رواج داد.
در مدل یونگ، درونگرایی و برونگرایی یک ویژگی دوگانه یا دوقطبی (Dichotomy) محسوب میشود. به این معنا که شما یا درونگرا هستید یا برونگرا.
شکل سادهی تعریف درونگرایی و برونگرایی در مدل یونگ به صورت زیر است:
درونگرایی به این معنا است که توجه و علایق و دغدغههای فرد، به احساسات و افکار و دنیای درونی او معطوف است.
در مقابل، برونگرایی به این معنا است که توجه و علایق و دغدغههای فرد به دنیای بیرونی معطوف میشود.
در کتابها و مقالات تخصصیتر یونگی جملههایی شبیه اینها را هم میبینید:
هانس آیزنک (Eysenck) دو اصطلاح درونگرایی و برونگرایی را از یونگ گرفت. اما ترجیح داد به جای استفادهی دوقطبی، آنها را در دو انتهای یک طیف قرار دهد.
بنابراین در تعریف آیزنک، هر یک از ما نقطهای از طیف درونگرایی و برونگرایی را به خود اختصاص دادهایم.
البته آیزنک عملاً مقیاس خود را مقیاس برونگرایی مینامد. یعنی فرض میکند که همهی ما تا حدی برونگرا هستیم و فقط میزان برونگرایی ما با یکدیگر تفاوت دارد. طبیعتاً اگر شما از دوست خود کمتر برونگرا باشید میتوانید فرض کنید نسبت به او درونگرا هستید.
آیزنک یک پرسشنامه هم طراحی کرده که دو شاخص را ارزیابی میکند (برونگرایی و نوروتیسیزم).
[ فایل مرتبط: دانلود نسخه PDF پرسشنامه آیزنک (انگلیسی) ]
اگر میخواهید تصویری دقیقتر از مفهوم درونگرایی (یا در واقع: شاخص برونگرایی پایین) در نگاه آیزنک داشته باشید، بد نیست نگاهی به نمونه سوالهای زیر – که او در پرسشنامهاش مطرح میکند – بیندازید:
مدل پنج عاملی شخصیت هم یکی از پنج فاکتور اصلی سنجش شخصیت را برونگرایی میداند و مانند آیزنک برای برونگرایی یک طیف تعریف میکند.
به عبارت دیگر، هر چه برونگرایی شما پایینتر باشد، میتوانید فرض کنید درونگراتر هستید.
اما باید به خاطر داشته باشیم که آنچه به عنوان برونگرایی در مدل پنج عاملی مطرح میشود، ترکیبی از شش دسته ویژگی است:
بنابراین حاصلجمع وضعیت شما در این شش دسته ویژگی است که نهایتاً باعث میشود در مدل پنج عاملی شما را برونگراتر از فردی دیگر یا درونگراتر از او ارزیابی کنند.
[ درس مرتبط: مدل پنج عاملی شخصیت ]
[ درس مرتبط: تعریف برونگرایی در مدل پنج عاملی ]
[ درس مرتبط: پرسشهای سنجش درونگرایی / برونگرایی در شخصیت شناسی پنج عاملی ]چگونه شخصیت برونگرا داشته باشیم
ما واژهها و ویژگیهای متعددی را معادل درونگرایی در نظر میگیریم.
به عنوان مثال خجالتی بودن از جمله مواردی است که معادل درونگرایی در نظر گرفته میشود.
در حالی که فرد خجالتی از تعامل با دیگران هراس دارد اما فرد درونگرا، صرفاً تنها بودن را به در جمع بودن ترجیح میدهد.
[ درس مرتبط: تفاوت خجالتی بودن و درونگرایی ]
[ درس مرتبط: پرسشنامه سنجش خجالت و کمرویی ]
[ درس مرتبط: ریشه های خجالتی بودن و کمرویی ]
حتی نوروتیک بودن و درونگرایی نیز گاهی در بین عامهی مردم یکسان و هممعنا (یا نزدیک به هم) فرض میشوند.
با توجه به توضیحاتی که تا اینجا ارائه شد، قطعاً توجه دارید که باید همواره به معنای دقیق درونگرایی توجه داشته باشیم و به سادگی آن را به جای جمع گریزی یا خجالتی بودن یا اضطراب اجتماعی یا موارد مشابه به کار نبریم.
مستقل از ریشهی تفاوتها و سهم وراثت و محیط و تربیت در درونگرایی و برونگرایی، یک نکتهی مشخص وجود دارد و آن اینکه از میان دو صفت درونگرا و برونگرا نمیتوان یکی را به دیگری ترجیح داد.
موفقیت زندگی و شغلی ما، تابع درونگرایی و برونگراییمان نیست؛ بلکه تابع شغل و مسیری است که برای زندگی انتخاب میکنیم.
اگر چه ممکن است یک فرد درونگرا در شغلهایی با پایهی مالی، موفقتر از شغلهایی با پایهی فروش باشد و بالعکس فرد برونگرا در شغلهایی که بر پایهی فروش بنا شدهاند شانس موفقیت بیشتری داشته باشد.
حتی در یک زمینهی تخصصی نیز، به سادگی نمیتوان در مورد موفقیت یا عدم موفقیت بر اساس تیپ شخصیتی نظر داد.
در تکمیل مورد نخست، میتوان این مثال را مطرح کرد:
به عبارت دیگر در هر زمینهی شغلی، میتوانید زمینههای تخصصیتری را ببینید که برای فرد برونگرا یا درونگرا مناسب باشد.
این جمله که فرد برونگرا میتواند معلم بهتری باشد، مربوط به چند دهه قبل است.
امروز، هم برونگرایان و هم درونگرایان میتوانند تجربهی موفقی از معلمی داشته باشند. فقط شاید برونگرا به سراغ معلمی در فضای فیزیکی و درونگرا به سمت آموزش دیجیتال برود.
حتی اگر یک فرد درونگرا به فروشندگی منصوب شود، باز هم نمیتوان نتیجه گرفت که وی الزاماً فروشندهی ناموفقی خواهد بود.
اما میتوان نتیجه گرفت که اگر او بخواهد به اندازهی یک فرد برونگرا موفق باشد، احتمالاً باید انرژی بیشتری را برای کسب همان میزان از موفقیت صرف کند.
به بیان دیگر، ممکن است فرد درونگرا در شغلی که مناسب فرد برونگراست، زودتر مستهلک شود.
به خاطر داشته باشید که در اینجا هم، اما و اگرهای بسیاری وجود داشت و هیچیک از توضیحات بالا را نمیتوان به عنوان یک فکت علمی و دقیق مورد استناد قرار داد.
طی سالهای اخیر، کتاب سکوت نوشته سوزان کین، نقش مهمی در تفهمیم این بحث در سطح جهانی داشته و امروز کمتر فرد پخته و مطلعی را میبینید که برونگرایی را ویژگی بهتر و درونگرایی را یک ویژگی نامطلوب در نظر بگیرد.
دوست عزیز.
شما با عضویت رایگان به عنوان کاربر آزاد متمم (صرفاً با تعیین نام کاربری و کلمهی عبور) میتوانید به حدود نیمی از چند هزار درس متمم دسترسی داشته باشید.
همچنین در صورت تمایل، با پرداخت هزینه عضویت، به همهی درسهای متمم دسترسی خواهید داشت. فهرست برخی از درسهای مختص کاربران ویژه متمم را نیز میتوانید در اینجا ببینید:
فهرست درسهای مختص کاربران ویژه متمم
البته از میان درسهای مطرح شده، شاید بهتر باشد ابتدا مطالعه و بررسی مباحث زیر را در اولویت قرار دهید:
دوره MBA
فنون مذاکره | تصمیم گیری
تحلیل رفتار متقابل | پرورش تسلط کلامی
افزایش عزت نفس | چگونه شاد باشیم
ترتیبی که متمم برای خواندن مطالب سری خودشناسی به شما پیشنهاد میکند:
گلارهی عزیز.
در ادامه مطلبی که شما اشاره کردید شاید مطرح کردن چند نکته تکمیلی کمک کننده باشد:
از لحاظ علمی، در سالهای اخیر نگرانی زیادی در مورد بحثهای مربوط به درونگرایی و برونگرایی وجود دارد. مهمترین نگرانی این است که با توجه به تجربهی هر یک از ما از میزان درونگرایی و برونگرایی خودمان و اطرافیانمان، ممکن است صفات دیگری را هم به درونگرایان یا برونگرایان نسبت بدهیم.
به عنوان مثال، رابطه بین درونگرایی و علاقه به انجام کارهای دقیق رابطه مشخص و اثبات شدهای نیست. صرف اینکه کسی کمتر صحبت میکند و کمتر از حد متعارف وارد تعامل گسترده با دیگران میشود به معنای این نیست که به انجام کارهای دقیق علاقه دارد یا در انجام کارهای دقیق موفق است.
چنانکه در برخی از مدلهای شخصیتی مانند MBTI بحثهایی مثل توجه به جزییات در شاخص I و E مورد بحث قرار نمیگیرند و بیشتر در طبقهبندی N و S مورد توجه قرار میگیرند.
البته این مشکل تداخل صفات صرفاً در مکالمات و تحلیلهای روزمره به وجود نمیآید. بلکه حتی یکی از انتقادهای جدی است که این روزها از لحاظ متودولوژیک به MBTI وارد است.
به عنوان مثال، حتی در پرسشنامه اصلی MBTI که توسط CCP تجویز و توصیه میشود یک همبستگی منفی بین نوروتیسیسم و درونگرایی وجود دارد. به عبارتی نمیتواند درونگرایی را به صورت خالص اندازه بگیرد.
این مسئله در منابع مختلف مورد تاکید قرار گرفته است: منبع یک / منبع دو
اگر مفهوم همبستگی را به خاطر ندارید میتوانید به درس مربوط به آن در تفکر سیستمی مراجعه کنید:
نظریه علمی یا واقعیت آماری
به دلیل همین بحثها و حاشیهها، بحث درونگرایی و برونگرایی با وجود اهمیت بالایی که دارد باید با دقت نظر خاصی مورد توجه قرار گیرد.
خصوصاً اینکه اکثر ما در میانه طیف درونگرایی و برونگرایی هستیم و کمتر میتوان کسانی را یافت که به صورت مشخص و محدود به یکی از دو طرف طیف متمایل باشند.
حتی یکی دیگر از نقدهایی که به بحث درونگرایی و برونگرایی در MBTI وجود دارد همین است. وقتی ما میتوانیم انسانها را به صورت قطعی به دو تیپ تقسیم کنیم که اکثر آنها به یکی از دو طرف طیف تعلق داشته باشند (در واقع توزیع U داشته باشیم). اما توزیع افراد از نظر درونگرایی و برونگرایی بیشتر به طیف نرمال نزدیک است.
فرض کنید با توجه به اینکه قد اکثر انسانهای بالغ بین 150 تا 200 سانتی متر است، ما انسانها را به دو گروه کوتاه قدان ده سانتی متری و بلندقدان چهار متری تقسیم کنیم (البته این مثال کمی بزرگنمایی دارد. اما مفهوم را میرساند).
در این حالت اکثر انسانها به اشتباه طبقه بندی خواهند شد.
در این زمینه نقدهای جدی و مهمی وجود دارد که حتی در انستیتو ملی سلامت آمریکا هم مورد بحث قرار گرفته است:
منبع یک / منبع دو / منبع سه
البته آیا همه این موارد به معنای بی توجهی به این دسته بندی است؟ قطعاً نه.
هر نوع خوشه بندی در دادهها و رفتار میتواند تا حدی مفید باشد. ما قبلاً بحث خوشه بندی را در درس مدل ذهنی مطرح کردیم و حتماً مطالعه کردهاید:
خوشه بندی و کارکرد آن در مدل ذهنی
اما باید مراقب باشیم که هزینهها و خطاهای ناشی از تیپولوژی و دسته بندی و پیش قضاوتهای مرتبط با آن، بیشتر از منافع استفاده از یک مدل تیپولوژی نباشد.
پی نوشت: همه اینها بهانهای بود برای اینکه بگوییم کامنتهای شما را میخوانیم و اینکه خواهش کنیم کامنتهای طولانیتر و تحلیلیتر بگذارید و به کامنتهای تک جملهای اکتفا نکنید. خصوصاً شما که از قدیمیترین متممیها هستید و طبیعتاً دوستان جدیدتر به میزان فعالیت دوستان قدیمی توجه خاص دارند.
شناسه کاربری:
پسورد:
نام و نام خانوادگی
شناسه کاربری:
ایمیل:
پسورد:
لطفا معادله زیر را تکمیل نمایید:
1 × هفت =
شناسه کاربری یا ایمیل خود را وارد نمایید.در صورت صحیح بودن، پسورد جدید به ایمیلتان ارسال خواهد شد
شناسه کاربری یا ایمیل:
دانلود نسخه PDF پرسشنامه آیزنک (انگلیسی)
irantalnet – آموزش راهکارهای استخدامی و مدیریت منابع انسانی
مدیران کارآزموده میدانند که چگونه بهترین عملکرد کارمندان را به نمایش بگذارند. این افراد وقت کافی را به شناخت شخصیت افراد اختصاص داده و با شناخت جوانب شخصیتی آنها، بهترین تصمیمات مدیریتی را میگیرند. مدیران باتجربه میدانند که شخصیت افراد از جمله موضوعاتی است که در روند کاری تیم و به طور کلی کیفیت کار آن تاثیر بسزایی دارد. در این مقاله قصد داریم در خصوص مدیریت، نحوۀ ارتباط و انگیزهبخشی به کارمندان برونگرا صحبت کنیم.
همه به خوبی میدانیم که معمولاً به کارمندان درونگرا بیش از سایرین توجه میشود. مثلاً اینکه چطور کارمندان درونگرا را تشویق کنیم یا اینکه چطور با آنها رفتار کرده یا چطور آنها را مدیریت کنیم؛ یا چه محیطی برای کار کردن افراد درونگرا مناسب است؟
موارد فوق و مسائل دیگر از جمله موضوعاتی بوده که همیشه درباره کارمندان درونگرا در نظر گرفته شده است. حال ما تصور میکنیم وقت آن است که هوای کارمندان برونگرا را داشته باشیم و کمی درباره ترجیحات آنها در محیط کار صحبت کنیم.
تصور اشتباهی بین مدیران وجود دارد که یک کارمند برونگرا در شلوغترین محیطها هم میتواند کار کند یا به دلیل آنکه کارمندان برونگرا گشادهرو و خوش صحبت هستند میتوان در اولین برخورد آنها را مدیریت کرد.چگونه شخصیت برونگرا داشته باشیم
به نظر میآید بیشتر مدیران در این موارد دچار سوءبرداشت هستند و کارمندان برونگرا را به خوبی نشناختهاند. در این مقاله قصد داریم پنج قاعده و قانونی که هر مدیری برای مدیریت کارمندان برونگرا لازم است بداند را با یکدیگر بررسی کنیم.
وقتی برای اولین بار یک کارمند برونگرا را ملاقات میکنید، شاید به نظرتان آنها بیش از اندازه حرف میزنند یا بیش از حد شوخی میکنند و طعنه و کنایه میزنند (یا به اصطلاح عامیانه خیلی زود خودمانی میشوند). اما باید بگوییم حقیقت طور دیگری است. تحقیقات روانشناسان نشان میدهد دلیل رفتار راحت و خودمانی کارمندان برونگرا این است که آنها قصد دارند جوّ خشک اولین دیدار را بشکنند تا هم شما و هم خودشان احساس راحتی بیشتری داشته باشید.
نکتهای که باید بدانید این است که چنین رفتاری نشان از بیادبی، سبک بودن و جدی نگرفتن کار و مسئولیتهایشان نیست. به همین دلیل باید مراقب بود تا مبادا رفتار آنها باعث شود که آنها را دستِکم بگیرید یا به نظراتشان بیاعتنایی کنید.
مطمئن باشید وجود کارمندان برونگرا در تیم شما باعث میشود فضایی دوستانه در محیط کار فراهم شود که این موضوع در روحیه کارکنان بسیار تاثیرگذار است.
بسیاری از مدیران تصور میکنند ایدههای یک کارمند برونگرا دیوانهوار و حتی غیرقابل استفاده است که این تصور کاملاً اشتباه است. ما به عنوان مدیر، زمانی که کاری برنامهریزی شده، دقیق و ساختارمند را مشاهده میکنیم، قطعاً خوشحال میشویم.
گفتنی است که این نظاممندی هیچ ارتباطی به برونگرا یا درونگرا بودن کارمندان ندارد و تنها با اولویتهای فکری آنان در ارتباط است؛ یعنی افرادی که تمایل به نظم و برنامهریزی در امور دارند حتی کوچکترین مسائل را با نظم و دقت میبینند و زاویه دید آنها هیچ ارتباطی با شخصیتشان ندارد.
بنابراین سعی کنید کارمندان برونگرا را با جملاتی مانند “تو هیچ توجهی به جزئیات نداری!” آزار ندهید. توجه به جزئیات ارتباطی مستقیم با برونگرا بودن ندارد.
حتی اگر میدانید کارمندان برونگرا شما قصد مطرح کردن چه صحبتهایی را دارند، صحبتشان را قطع نکنید. اگر در تیم شما تعداد کارمندان برونگرا کم است نباید اجازه صحبت کردن را از آنها بگیرید. این کار باعث میشود روحیه و اشتیاقشان کشته شود.
اگر همکاران برونگرایتان احساس کنند دوست ندارید نظرات آنها را بشنوید حس مثبت خود نسبت به محیط کار را از دست خواهند داد. در نظر داشته باشید یک کارمند برونگرا تنها پر کردن سکوت صحبت نمیکند، بلکه در بیشتر مواقع آنها نیز دلایل مهمی برای حرف زدن دارند. آنان صحبت میکنند تا افراد اطرافشان را بشناسند، با آنان ارتباط برقرار کنند و خود را عضوی از تیم بدانند.
تحقیقات ثابت کرده اگر عضوی از یک تیم یک ساعت درباره موضوعی فکر کند اما حتی پنج دقیقه با همکاران خود درباره آن موضوع بحث نکند، نتایج مثبتی به دست نخواهد آورد. بنابراین صحبت کردن برای همه افراد یک تیم چه درونگرا، چه برونگرا بسیار مفید خواهد بود.
برای کارمندان برونگرا یکنواختی، ویرانگرِ خلاقیت و بهرهوری است. این کارمندان دوست دارند روز خود را با کارهای مختلف بگذرانند؛ بعضی اوقات با گوش دادن به موسیقی تمرکز میکنند، گاهی هم به کافیشاپ میروند و بعضی اوقات به اتاق جلسه رفته تا در سکوت کار کنند. بعضی از روزهای هفته را در خانه و جوّ متفاوت آن کار میکنند و در تمام شرایط هم بالاترین بازده را دارند.
بنابراین اگر کارمندان برونگرا از شما میخواهند که از خانه، یا در اتاق جلسه یا در کافیشاپ کار کنند، به پای تنبلی و بیمسئولیتی آنها نگذارید. بدانید که این تغییرات میتواند چشمه خلاقیت آنان را بجوشاند.
شاید این ایده به نظر خلاف انتظار و غیرمعمول باشد. اما کارمندان برونگرا هم گاهی اوقات به تنها بودن نیاز دارند. آنها هم گاهی باید در محیطی به دور از سر و صدا و در آرامش کامل باشند. آنها هم گاهی اوقات دوست ندارند با کسی صحبت کنند. بنابراین به حریم خصوصی آنها احترام بگذارید. برونگرا بودن به معنی نداشتن حریم خصوصی نیست.
باید توجه داشته باشید که نباید این ویژگیها را به تمام کارمندان برونگرایمان تعمیم دهیم. ممکن است این موارد با اندکی شدت و ضعف وجود داشته باشند یا اصلاً چنین مواردی در خصوصیات شخصی تمام افراد نباشد. نکته مهمتر از آن این است که سعی کنید افراد را با بررسی تک تک رفتارها قضاوت کنید و خیلی سطحی و با تمرکز تنها بر یک رفتار، شخصی را قضاوت نکنید. افراد ویژگیهای شخصیتی خود را در طول زمان به شما نشان خواهند داد.منبع: themuse
بهترین کتاب های رهبری و مدیریت کسب و کار
روش صحیح برای اخراج کارمند چیست؟
بهترین نرم افزارها برای دورکاری کدامند؟
چرا در محیط کار باید زمانی برای بازی کردن اختصاص داد؟
آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.
نام و ایمیل مرا در این مرورگر برای افزودن دیدگاه در آینده، ذخیره کن.
This site uses Akismet to reduce spam. Learn how your comment data is processed.
آخرین مطالب
قوانینی برای استفاده از تلفن همراه در محل کار
مبلغ عیدی سال ۱۴۰۰ چقدر خواهد بود؟
نحوه گرفتن پروژه برنامه نویسی از خارج از ایران
راهکار هایی برای رفع خستگی در محیط کار
حرفهایی که نباید در محیط کار بزنیم
چگونه شخصیت برونگرا داشته باشیم
چگونه با استعفای همکار خود کنار بیاییم؟
بلاگ » روابط عاطفی » نحوه ارتباط موفق با شریک عاطفی درون گرا چگونه است؟
شخصیت افراد شامل درونگرا بودن یا برون گرا بودن بخش مهمی از وجودشان را تشکیل میدهد به همین خاطر مهم است که درباره جزئیات شخصیت همدیگر اگاه باشیم.
به ویژه زمانی که در یک رابطه عاطفی هستید داشتن اطلاعاتی در این زمینه کمک میکند تا بهتر با همسر یا شریک عاطفیتان ارتباط برقرار کنید.
این روزها تستهای شخصیتی زیادی در دسترس هستند.
اما آزمون ام بی تی آی دکتر یونگ محبوبیت بیشتری بین افراد دارد.چگونه شخصیت برونگرا داشته باشیم
به نظرتان علت محبوبیت این تست شخصیتی یونگ چیست؟
در این مطلب قصد داریم در مورد نظریه درونگرایی، برونگرایی یونگ و استفاده از آن برای ارتباط بهتر با شریک عاطفی خود صحبت کنیم. با ما همراه باشید.
کارل گوستاو یونگ یک روانشناس سوییسی است که با تجزیه و تحلیل واکنش افراد و رفتارهایشان، آنها را به دسته کلی درونگرا و برونگرا تقسیمبندی میکند.
اما برونگرایی و درونگرایی افراد یک توصیف ناقص از تیپ شخصیتی افراد ارائه میدهد. در حالی که جزئیات رفتاری و گرایشها میتواند این نقص را بپوشاند
بنابراین یونگ در نظریه خود چهار بعد روانشناسی دیگر را هم اضافه کرده است.
این چهار بعد روانشناسی به ترتیب شامل تفکر و احساس (دارای کارکردهای عقلانی) و حس و شهود (با کارکردهای غیرمنطقی) هستند.
براساس نظریه یونگ، شخصیت افراد در هشت گروه تعریف میشود:
اما اینها چه معنایی دارند؟!
برای اینکه فرق هر یک از این تیپهای شخصیتی درونگرایی و برونگرایی را متوجه شوید باید تعریف هر کدام از آنها را مطابق با روش یونگ بدانید.
به نظر یونگ همیشه یک نگرش برونگرایی یا درونگرایی بر ابعاد زندگی و روابط عاطفی افراد حاکم است.
بنابراین با اینکه یک فرد برونگرای احساسی بیشتر تصمیماتش را بر اساس احساس قلبی خود میگیرد ولی در کنار آن از قدرت منطق، حس و شهود هم استفاده میکند. ولی عملکرد این توابع ضعیفتر از کارکرد احساسی هستند.
برای فهمیدن جزئیات شخصیتی خود یا شریک عاطفیتان میتوانید از آزمون ام بی تی آی استفاده کنید.
اما به نظرتان بعد از بدست اوردن این اطلاعات چطور میتوان از آن برای ارتباط با یک شریک عاطفی درونگرا استفاده کرد؟!
اگر پسر ارامی را ملاقات کردید که تقریبا برای هر مکالمه باید خودتان سر صحبت را باز میکردید.
اما زمانی که شروع به حرف زدن کرد متوجه میشوید که او هم فردی شوخ و باهوش است و ارزش تلاشتان را دارد. به احتمال زیاد با فردی درونگرا اشنا شدهاید.
معمولا دیگران جذب ارام بودن افراد درونگرا میشوند.
انها توانایی عمیقی برای گوش دادن به شریک زندگیشان دارند و از این کار لذت میبرند.
اگر خودتان هم فرد درونگرایی هستید پس میتوانید لحظاتی ارام و همراهی بیسر و صدایی با هم داشته باشید.
بهتر است برای ارتباط عاطفی با شریک درونگرایتان به نکات زیر توجه کنید:
اگر برونگراها خرگوش باشند؛ درونگراها حتما لاکپشت هستند.
افراد درونگرا اهستهتر از افراد برونگرا با آدمهای جدید اخت میشوند.
بنابراین اگر میبینید که در رابطه عاطفی خیلی اهسته و با احتیاط جلو میروند به همین دلیل است.
این میتواند شامل پیشنهاد ازدواج یا گفتن جمله «دوستت دارم» برای اولین بار هم باشد.
انها اغلب تمامی جوانب یک موقعیت را در نظر میگیرند و فکر کردن به جزئیات زمان زیادی لازم دارد.
اگر در اولین یا دومین قرار اشناییتان سوالاتی در مورد خودشان بپرسید احتمال دارد به لکنت بیافتند.
افراد درونگرا شخصیتشان شبیه پیاز است. به عبارت دیگر شخصیت درونگراها از لایههای زیادی تشکیل میشود.
به همین خاطر لایههای پنهان وجودی شان نزدیک به مغز پیاز قرار دارد.
تا زمانی که کاملا به شما اعتماد نکنند در مورد این بخش از خودشان حرفی نمیزنند. پس باید به آنها زمان کافی بدهید.
درونگراها به شیوهای متفاوت ابراز علاقه میکنند.
برای تصور شیوه آنها میتوانید به حرکات ظریف و زیرکانه فکر کنید. مثل یک نگاه جذاب، سوالات متفکرانه پرسیدن، به شدت شنونده بودن و در نهایت صحبت کردن درباره دنیای پنهان شخصیشان.چگونه شخصیت برونگرا داشته باشیم
اگر میخواهید با فرد درونگرایی ارتباط برقرار کنید بهتر است از پرسیدن سوالات ساده و سطحی مثل «روزت چطور بود» یا «حالت چطور است» دوری کنید.
انها خیلی زود از این سوالات خسته میشوند.
برعکس ترجیح میدهند درباره ایدههای بزرگ و موضوعاتی مهم حرف بزنند. پس سوالات عمیق از درونگراها بپرسید. مثل:
اگر یک برونگرا هستید و علاقه زیادی به شرکت در مهمانی دارید باید بدانید که عکس این قضیه برای شریک عاطفی درونگرایتان صادق است.
البته افراد درونگرا بخاطر احترامی که برای شریک عاطفیشان قایلند در برخی از دورهمیهای مهم و خانوادگی شرکت میکنند.
با این حال محیطهای شلوغ و پرازدحام باعث میشود تا خیلی زود احساس خستگی کنند و انرژیشان تحلیل برود.
بهتر است در این موضوع راهی برای سازگاری پیدا کنید.
بسیاری از افراد برونگرا سعی میکنند تا از موقعیتهای درگیری دوری کنند.
چون به نظرشان استرسزا است.
حتی برخی از درونگراها معمولا در مواجه با احساسات ناخوشایند آنها را مینویسند تا کمی از ان حال و هوا دور شوند و زمان کافی برای فکر کردن به ابعاد مسئله پیش رو داشته باشند. بنابراین هیچ وقت این فرصت را از آنها نگیرید.
افراد درونگرا عملا در داخل سرشان زندگی میکنند.
البته شاید هم گاهی در آنجا گم میشوند. بنابراین وقتی آرام و بیصدا روی مبل نشستهاند فکر نکنید که بیاحساس یا عصبانی هستند. آنها افسرده نشدهاند؛ فقط در حال فکر کردن هستند.
مشورَپ هر لحظه کنارتونه و می تونین هر ساعت شبانه روز مشاوره آنلاین بگیرین. کافیه نصبش کنید.
منبع:
اسفند ۲, ۱۳۹۸
اسفند ۲, ۱۳۹۸
اسفند ۲, ۱۳۹۸
سامانه مشاوره روانشناسی آنلاین مشوِرَپ با گلچین کردن زبدهترین متخصصان توانسته بستر امنی را فراهم کند.
با استفاده از این سامانه هممیهنان داخل و خارج کشور قادر خواهند بود در هر ساعت از شبانه روز مشاوره آنلاین بگیرند.
تنها ملزومات برای مشاوره گرفتن داشتن گوشی هوشمند، اتصال اینترنت و صرف هزینهای مقرون به صرفه است.
سامانه مشاوره روانشناسی آنلاین مشوِرَپ با گلچین کردن زبدهترین متخصصان توانسته بستر امنی را فراهم کند.
با استفاده از این سامانه هممیهنان داخل و خارج کشور قادر خواهند بود در هر ساعت از شبانه روز مشاوره آنلاین بگیرند.
تنها ملزومات برای مشاوره گرفتن داشتن گوشی هوشمند، اتصال اینترنت و صرف هزینهای مقرون به صرفه است.
0