چگونه شخصیت خود را ضد ضربه کنیم

 
helpkade
چگونه شخصیت خود را ضد ضربه کنیم
چگونه شخصیت خود را ضد ضربه کنیم

چگونه شخصیت خود را ضد ضربه کنیم

برای همه ما مهم است که بدانیم دیگران در مورد ما چه فکری می‌کنند، بخصوص در اولین ملاقات با دیگران دوست داریم به گونه‌ای رفتار کنیم جذاب باشیم و که به دل آن‌ها بنشینیم و حس خوبی در آن‌ها ایجاد کنیم. زبان بدن و کلمات ما در ثانیه‌های اول ملاقات، می‌توانند روی جذابیت ما و در نتیجه در نظر دیگران تاثیر بگذارند. حال ببینیم که چگونه می‌توانیم در کمترین زمان جذاب باشیم و بیشترین تاثیر را روی فرد مقابلمان بگذاریم. (برای مطالعه متن کامل این مقاله روی ادامه مطلب بزنید و مطالعه کنید)

ادامه مطلب

بسیاری از آدم‌ها تلاش می‌کنند تا مهربان، مراقب و دلسوز باشند. اما برای برخی از مردم همیشه این تلاش‌ها نتیجه نمی‌دهد. رفتارها یا عادت‌های بدی وجود دارند که آدم‌ها را غیرجذاب و آزاردهنده نشان می‌دهند و معمولا کسی نمی‌خواهد اطراف این گونه آدم‌ها باشد. به تعدادی از این عادت‌های آسیب‌زا در اینجا اشاره می‌شود. ممکن است است آدم‌ها از وجود چنین ویژگی‌هایی در خودشان آگاه نباشند، اما این دلیل نمی‌شود که دیگران آن را نادیده بگیرند. بنابراین اگر شما هم این عادت‌ها و رفتارها را در خودتان پیدا کردید تلاش کنید آن ها را اصلاح کنید. تلاش کردم که در بخش یک برداشت راه راهایی از دست این ویژگی‌ها را نشان دهم. 
شما هم احتمالا غیرجذاب هستید، اگر…  (برای مطالعه متن کامل این مقاله روی ادامه مطلب بزنید و مطالعه کنید)

ادامه مطلب…

بدن ما زبان مخصوص خودش را دارد و الفاظ آن همیشه محبت‌آمیز نیستند. زبان بدن شما به احتمال زیاد بخش جدایی‌ناپذیر وجود شما است، تا جایی که ممکن است حتی فکرش را هم نکنید که تا چه حد می‌توانید در برداشت دیگران از شخصیت شما و جذابیت‌تان تایر گذار باشد.. پس اگر تاکنون به فکر زبان بدن خود نبوده‌اید، وقت آن رسیده کاری کنید چون ممکن است در حرفه‌تان تاثیر منفی بگذارد. (برای مطالعه متن کامل این مقاله روی ادامه مطلب بزنید و مطالعه کنید)

ادامه مطلب…

بعضی‌ها سعی می‌کنند به خیال خودشان طوری رفتار کنند یا حرف بزنند که نیت قلبی‌شان مشخص نشود، غافل از این که نشانه‌هایی وجود دارند که افراد از روی آن‌ها می‌توانند به راحتی به شخصیت و منش آن‌ها پی ببرند و آن‌ها را به قضاوت بنشینند. اطلاع از ویژگی‌های شخصیتی فرد مقابل می‌تواند به شما در تصمیم‌گیری‌های مهم زندگی کمک نماید. (برای مطالعه متن کامل این مقاله روی ادامه مطلب بزنید و مطالعه کنید)

ادامه مطلب…

آیا تا کنون حرف‌ها یا عباراتی را گفته‌اید که به سرعت از گفتن آن‌ها پشیمان شده باشید؟ به احتمال زیاد گه‌گاه این اتفاق برای همه ما پیش می‌آید، اما چنین موضوعی برای افراد باهوشی که با دقت کلمات و جملات خود را قبل از بیان آن‌ها برمی‌گزینند، یک اتفاق عادی نیست. باید در کلام هم جذاب بود!
(برای مطالعه متن کامل این مقاله روی ادامه مطلب بزنید و مطالعه کنید)

ادامه مطلب…

ما در زندگی روزمره خود در اجتماع، محل کار یا در میان بستگان با افراد مختلفی در ارتباط هستیم که ممکن است برخی از آنان بسیار به دل ما بنشینند و برخی‌ها را اصلاً دوست نداشته باشیم. ویژگی شخصیتی افراد می‌تواند نقش مهمی در این موضوع داشته باشد. اما زندگی به گونه‌ای‌ است که باید با همه افراد جامعه چه کسانی که رفتارشان را می‌پسندیم و چه کسانی که نمی‌پسنیدم، در ارتباط باشیم. پس بهتر است یاد بگیریم با افرادی که با آن‌ها در تعامل هستیم؛ به‌خصوص کسانی که دوستشان نداریم، چگونه رفتار کنیم تا زندگی راحت‌تر و آرام‌تری داشته باشیم. 

ادامه مطلب…

ما همیشه مجبور نیستم به تمام درخواست‌های دیگران یا چیزهایی که ما را وسوسه می‌کنند یا تمرکزمان را به هم می‌ریزند، بگوییم “بله”. نه گفتن از جمله مهارت‌های زندگی است که آموختن آن می‌تواند در رسیدن به اهدافمان کمک کند.

ادامه مطلب…

برخی انسان‌های ویژگی‌های شخصیتی قوی و قدرتمندی دارند که با بهره‌گیری از آن‌ها توانسته‌اند رهبری عده زیادی را بر عهده بگیرند، متفاوت با دیگران باشند و تغییر و تحولات بزرگی را بیافرینند. حال این ویژگی‌های شخصیتی ممکن است در نگاه بعضی‌ها گستاخانه یا سلطه‌جویانه باشد، در حالی که این‌طور نیست. آن‌ها تنها به درک درستی از خود و اطرافیان‌شان رسیده‌اند.
(برای مطالعه متن کامل این مقاله روی ادامه مطلب بزنید و مطالعه کنید)

ادامه مطلب…

==============================

شاید به این مقالات هم علاقمند باشید:

ماهنامه شبکه را از کجا تهیه کنیم؟
ماهنامه شبکه را می‌توانید از کتابخانه‌های عمومی سراسر کشور و نیز از دکه‌های روزنامه‌فروشی تهیه نمائید.

ثبت اشتراک نسخه کاغذی ماهنامه شبکه     ثبت اشتراک نسخه آنلاین

چگونه شخصیت خود را ضد ضربه کنیم

بررسی و مقایسه تجهیزات شبکه

توسعه و پشتیبانی توسط ایران دروپال   |   میزبانی توسط پارس پک


کلکسیون فرشهای مدرن و کلاسیک برای خرید


طعم موردعلاقه کیکت رو انتخاب کن

 

چگونه شخصیت خود را ضد ضربه کنیم

تیپ های شخصیتی مختلف و ارتباط موثر با آنها:هر انسانی در دنیا بر اساس زندگی اش، تجربیاتش و … شخصیتش به یکی از این مدل ها نزدیکتر است. هدف اصلی، شناخت درست تیپ شخصیتی افراد است و اینکه چگونه با هر فردی ارتباطی موثر برقرار کنیم.

همه ما آدم ها بنا به نیازهایی که داریم هر روز با افرادی در محل کار، تحصیل، خیابان، مترو، اتوبوس، مغازه و … در ارتباط هستیم. گاهی در اولین برخورد یا اولین نگاه احساس بدی به ما دست می دهد و همین باعث می شود ادامه ارتباط باعث بحث و جدل شود و به هر دلیلی به مقصودمان نرسیم.

ممکن است شما در روابط خانوادگی دچار مشکل شده باشید. در صورتی که نیازمند ادامه ارتباط هستید، از طرفی گرفتار حرف و حدیث هایی شده اید که هیچ وقت تمامی ندارد و در هر بار ارتباط باعث گرفتاری های بیشتر شما می شود.

 

به راستی مشکل کجاست؟ مشکل شمایید؟ مشکل آنها هستند؟

گاهی پاک کردن سوال، راه حل مشکل نیست. بارها دیده اید که حتی قطع رابطه اوضاع را نه تنها بهتر نکرده بلکه بدتر نیز کرده پس چگونه باید بر این دسته از مشکلات فائق آمد؟

می خواهیم شما را با راه حل های علمی آشنا کنیم. هر فردی مدل شخصیتی ویژه خود را دارد و با توجه به مدل شخصیتی اش با هر موضوعی یا شخصی رفتار می کند. ممکن است این سوال برایتان پیش آید که به تعداد افراد روی زمین مدل شخصیتی وجود دارد و شما نمی توانید تمام عمرتان را صرف شناخت آنها کنید. اخیرا روش نوینی در شخصیت شناسی با نام اینیاگرام ارایه شده است، یعنی مدل نُه گانه که افراد به 9 تیپ شخصیتی تقسیم می شوند که خود این 9 دسته نیز در 3 دسته: 1- احساسی، 2- فکری و ذهنی، 3- جسمی و حرکتی قرار دارند.

به طور کلی هر انسانی در دنیا بر اساس زندگی اش، تجربیاتش و … شخصیتش به یکی از این مدل ها نزدیکتر است. هدف اصلی، شناخت درست تیپ شخصیتی افراد است و اینکه چگونه با هر فردی ارتباطی موثر برقرار کنیم.

در ابتدا به معرفی کامل شخصیت افراد کمال طلب می پردازیم که بیشترین اشتیاق آنها تمایل به درستی و کمال و بزرگترین ترسشان دارای عیب بودن است.

 

شخصیت کمال گرا

ویژگی ها: افراد متعلق به این تیپ بیشتر اوقات عصبانی هستند، سختگیرند، دایم ایراد می گیرند، انتقاد می کنند، بسیار تمیز و منظم هستند، مودبند، کمی وسواسی هستند، بهترین ها را می خواهند، کیفیت برایشان اهمیت خاصی دارد، برای کمیت ارزشی قایل نیستند، هرگز کیفیت را فدای کمیت نمی کنند، بسیار مسوول هستند، از وجدان اخلاقی بالایی برخوردارند، این افراد صفر و یکی هستند، و بر این باورند که همواره یک راهِ درست برای مواجه شدن با هر مشکلی وجود دارد، ایده آل گرا هستند، ترس از خوب نبودن و کامل نبودن آنها را داغان می کند، برای بهبود بخشیدن به همه چیز تلاش می کنند، مشکل پسند هستند، تعجب نکنید اگر چندین بار برای خرید بروند و دست خالی بازگردند، اصلاح طلبی جزیی انکار نشدنی از وجودشان است، از اینکه با آنها شوخی کنید متنفر هستند و جدیت این افراد ویژگی بارزشان هست.

 

نحوه ارتباط موثر با افراد کمال گرا:

1- هرگز آنان را تحت فشار زمانی برای انجام کاری نگذارید.

2- از آنها ایراد نگیرید، حتی اگر ایرادی هم مطرح است در قالب پیشنهاد عنوان کنید.

3- هرگز آنها را سرزنش نکنید حتی اگر اشتباه کردند.

4- از نظم و دقتشان تمجید کنید

5- با آنها بدقولی نکنید.

 

بُعد مثبت: کارهایی را که نیاز به سازماندهی، نظم و طبقه بندی دقیق دارد بسیار دقیق انجام می دهند. بسیار دقیق، تیزبین، باوجدان، منظم و مبادی آداب هستند.

بُعد منفی: مشکل بزرگ کمال گراها عصبانیت، خشم و کینه است. اهل غر زدن هستند. در دیدن مشکلات و ایرادها بسیار حرفه ای اند.

 

برخی از شغل های مناسب:

– وزیر، معاون اداری

– مدیر اجرایی، مدیر فنی

– حسابدار

– برنامه ریز مالی، مشاور

– برنامه ریز شهری

– دادستان

– برنامه نویس کامپیوتر

– جراح

 

شخصیت کمک گرا، امدادرسان و مهربان

ویژگی ها: افراد متعلق به این گروه شدیدا مهربان هستند و عاشق کمک کردن به دیگران. اغلب برای کمک منتظر درخواست دیگران نیستند و به محض اینکه احساس کنند جایی حضورشان نیاز است درنگ نمی کنند. همیشه به فکر دیگران هستند. دیگرخواهی این افراد بر خود اولویت دارد به گونه ای که اول نیازهای دیگران را می بینند و سپس خود را. این افراد دوست دارند مشکلات دیگران را حل کنند و برای این کارشان مورد توجه و قدردانی قرار گیرند. کمک گراها بسیار مهمان نواز، خونگرم و دوست داشتنی هستند. آنها دوستان بسیاری دارند، خوش قلب، احساساتی، دلسوز و سخاوتمند هستند.

چگونه شخصیت خود را ضد ضربه کنیم

 

نحوه ارتباط موثر با افراد امدادرسان:

1- با آنها مهربان باشید. از کارهایشان قدردانی کنید.

2- کمک گراها در دایره توجه قرار دارند. در ارتباط با یک فرد کمک گرا بی توجه و غافل نباشید چون سریع ناراحت می شوند و غصه می خورند.

3- حساس هستند. مواظب باشید به احساسات آنها خدشه وارد نشود.

4- از آنها، خوبی ها و نکات مثبتشان جلوی جمع تعریف و تمجید کنید.

 

بُعد مثبت: برونگرا، خوش قلب، معاشرتی، اهل جمع و گروه، مسوولیت پذیر و بسیار دست و دلباز و تعارفی است.

بُعد منفی: بسیار دگرخواه است و خود را فدای دیگران می کند. دائم به نیازهای دیگران توجه دارد و می خواهد نیازهای آنان را حل کند. گاهی در این مسیر افراطی عمل می کند.

 

برخی از شغل های مناسب:

– معلم

– طراح مُد

– فروشنده

– پیشخدمت

– طراح گرافیک

– مامور آتش نشانی

– پرستار

– برنامه ریز عروسی

– امدادگر

– خدمات پس از فروش، پیگیری رضایت مشتریان

 

شخصیت موفقیت طلب

ویژگی: افراد متعلق به این گروه پرانرژی، فعال، کاردان، هدفگرا و با اعتماد به نفس هستند. این افراد دوست دارند مفید واقع شوند و یک لحظه هم بیکار نمانند. برای آنها مهم است که موفق باشند. موفقیت های دیگران را با خود می سنجند و ارزش گذاری می کنند. این افراد به دلیل توانایی فوق العاده در روابط اجتماعی نزد مردم بسیار محبوب هستند، بزرگترین ترس این افراد احساس پوچی و بیهودگی است.

خواستار موفقیت هستند تا بتوانند به گونه ای خود را نشان دهند. آنقدر به فکر خواسته ها و اهدافشان هستند که گاهی وجود خود را فراموش می کنند، حتی ممکن است به جسمشان صدمه وارد کنند. به خوبی آموخته اند آنچه برای دیگران مهم و با ارزش است چیست و آن را انجام می دهند. می ترسند اگر موفق نشوند تحقیر شوند. علاقمند به جمع کردن مدارک گوناگون هستند.

 

نحوه ارتباط موثر با افراد موفقیت طلب:

1- به آنها احترام زیادی بگذارید. آنها همانند امدادگراها توجه طلب و تایید طلب هستند. از موفقیت هایشان نام ببرید، در حضور دیگران آنها را به خاطر موفقیت ها، تلاش ها و پیشرفت هایشان تمجید کنید. حواستان باشد سعی نکنید فیلم بازی کنید چون سریع متوجه می شوند زیرا افراد تیزی هستند.

2- از این افراد خرده نگیرید. اگر ایرادی وجود دارد بهتر است تشویقی مطرح کنید.

3- اگر در مواجهه با مساله ای موفق نیستند، موضوع را از بعد مثبت شروع کنید و از تلاشی که برای آن کرده اند صحبت کنید، با این کار نیروی دوباره می گیرند و این بار قطعا موفق می شوند.

4- از سرزنش و تحقیر کردن آنها به هیچ نتیجه ای نمی رسید.

 

بُعد مثبت: آدم های سریعی هستند. شدیدا انعطاف پذیرند. وقتی تصمیم بگیرند چیزی را به دست بیاورند معطل نمی کنند و به دنبال کسب نتایج هستند.

بُعد منفی: خودشان را با موفقیت هایشان می سنجند. در اثر تلاش و کوشش و کار زیاد خود را فراموش می کنند.

 

برخی از شغل های مناسب:

– نوازنده، بازیگر

– مدیر روابط عمومی

– وکیل

– معاون اجرایی

– دستیار شخصی افراد بانفوذ، قدرتمند یا معروف

– نویسنده

– فروشنده، بازاریاب

– فعال سیاسی یا سیاستمدار

سخنران الهام بخش

– مربی کسب و کار و مشاور زندگی

منبع:برترین ها

مطالب بیشتر برای زندگی بهتر

شرکت در آزمون معتبر روانشناسی پیشرفته نئو


پرطرفدارترین شوینده های نایاب در بازار

رزروبلیط وهتل درسراسرایران بابیشترین تخفیف


سوالات پیش از ازدواج به تفکیک جلسه


زبان انگلیسی رو کاربردی یادبگیر!


بلیطت رو به قیمت لحظه آخر بخر!

سریعترین وارزانترین راه سفربه نقاط مختلف


آسانترین راه خرید برنامه در کنسول ps4


هرگز ناامید نشوید!درمان زوج نابارور


آموزش زبان را با یک جلسه رایگان شروع کن


مشاوره تلفنی طلاق


مرکز تخصصی استعدادیابی و آموزش کودکان


دریافت کارت تخفیف 20درصدی درمان


برای سفارش این ست فقط کافیه کلیک کنی!

Makan Inc.| All Rights Reserved – © 2013 – 2021

%PDF-1.5
%
4 0 obj
>
endobj

xref
4 72
0000000016 00000 n
0000002037 00000 n
0000002133 00000 n
0000002671 00000 n
0000002801 00000 n
0000002930 00000 n
0000003059 00000 n
0000003188 00000 n
0000003322 00000 n
0000003357 00000 n
0000003402 00000 n
0000006451 00000 n
0000009496 00000 n
0000012542 00000 n
0000015642 00000 n
0000018706 00000 n
0000018953 00000 n
0000022110 00000 n
0000026385 00000 n
0000030869 00000 n
0000033518 00000 n
0000034080 00000 n
0000034191 00000 n
0000034304 00000 n
0000034373 00000 n
0000034472 00000 n
0000038916 00000 n
0000039178 00000 n
0000039472 00000 n
0000039497 00000 n
0000039887 00000 n
0000039956 00000 n
0000040064 00000 n
0000056906 00000 n
0000057170 00000 n
0000057881 00000 n
0000057906 00000 n
0000058601 00000 n
0000058670 00000 n
0000058774 00000 n
0000065739 00000 n
0000065999 00000 n
0000066393 00000 n
0000066418 00000 n
0000066874 00000 n
0000066943 00000 n
0000067027 00000 n
0000074632 00000 n
0000074892 00000 n
0000075052 00000 n
0000075077 00000 n
0000075378 00000 n
0000075447 00000 n
0000075552 00000 n
0000088135 00000 n
0000088404 00000 n
0000089016 00000 n
0000089041 00000 n
0000089644 00000 n
0000091390 00000 n
0000091682 00000 n
0000092037 00000 n
0000094252 00000 n
0000112061 00000 n
0000113866 00000 n
0000115671 00000 n
0000117200 00000 n
0000118925 00000 n
0000121312 00000 n
0000554269 00000 n
0000556998 00000 n
0000001736 00000 n
trailer
]/Prev 975598>>
startxref
0
%%EOF

75 0 obj
>stream
hb“pe““`;1GbEvbIa%&l
D
X50`ސ@`n&#Okn

خانه » دانلود رایگان » اساتید » خارجی » ار اسپرینگر » کتاب چگونه برخود مسلط شویم – ار. اسپرینگر Pdf

کتاب چگونه برخود مسلط شویم نوشته پروفسور اسپرينگر جزء برترين کتب در اين زمينه است که به شما کمک ميکند تا طي دوازده درس بتوانيد ياد بگيريد چگونه بر خود مسلط شويد.

تسلط بر خود از توانایی های با ارزشی است که اگر کسی براستی بخواهد بر سرنوشت خود حاکم شود بایستی آن را بدست آورد. افراد را از این نظر می توان به دو دسته تقسیم کرد:

1-دسته اول کسانی هستند که به نظر می رسد  در دست حوادث به صورت بازیچه ای در می آیند که به نظر می رسد سرنوشت بر آن ها حاکم است.این افراد همیشه به دیگران وابسته اند.

2- دسته دیگر شامل کسانی است که به نظر می رسد خود برای آینده شان تصمیم می گیرند، همیشه نقشه ای در سر دارند و به آن عمل می کنند. این افراد کاملا از افکار و عقاید دیگران مستقل بوده و به جای آنکه بصورت برده وقایع و وحوادث درآیند، بر آنها غالب می شوند. گروه اول کسانی هستند که ادعا می کنند شانس ندارند. همچنین گفته می شود شانس به گروه دوم لبخند می زند. در واقع نه گروه اولبدشانس بوده نه گروه دوم خوش شانس هستند.

چگونه شخصیت خود را ضد ضربه کنیم

 

نکته فقط در چگونگی رفتار و روش زندگی آنان است. آنان که هیچ تسلطی بر خود ندارند، شانس، حوادث و دیگران را بهانه کرده و آنها را مسبب بدبختی های خود می دانند. برعکس کسانی که بر خود و رفتار های خود مسلط هستند، می دانند که مسئول پیروزی و شکست های خود هستند، همچنین مسئولیت های خود را گردن دیگران نمی اندازند. اینگونه افراد عموما به سادگی در کارهایشان موفق می شوند (حداقل در ظاهر امر) زرا عادت دارند بر خود مسلط باشند که این خصوصیت شرط اول پیروزی بر نابسامانی ها و در دست گرفتن کنترل سرنوشت خویش است.

در این کتاب 12 درس برای تسلط فرد بر خود را می آموزیم.

درس اول: تسلط بر خود یک توانایی مادرزادی نبوده و هر کسی می تواند آن را بدست آورد.

درس دوم: هنگامی که در ما فکری ایجاد می شود، طبیعی است که نتیجه آن بصورت یک حرکت یا رفتار ظاهر می شود.اگرچه غالبا عمل، فکر را دنبال می کند.ولی برعکس فکر به دنبال عمل می آید.و در مورد کاربرد عملی آن:رفتار خارجی و بیرونی ما بطور مستقیم و طولانی روان ما را تحت تاثیر قرار می دهد.با پیروی از رفتار و کرداری که غالبا از نوعی حالت روحی خاص سرچشمه می گیرد، میتوان آن حالت روحی را در فرد ایجاد نمود.

درس سوم: گرایشات طبیعی بسیاری در ما وجود دارد که در جهت مخالف تسلط بر خود عمل می کند.حال این عیب ها را بررسی کرده و می بینیم چگونه می توان بر آن ها چیره شد:1-بی خیال بودن:این حالت با رفتار انفعالی و شانه خالی کردن در برابر وقایع و حوادث خود را نشان می دهد.2-هوس های زودگذر:……..

درس چهارم: در مقابل تاثیر تبلیغات، داده ها و دوستانتان مقاومت کنید قبل از آنکه موضوعی را با دید منتقدانه خود بررسی کنید، آن را قبول ننمایید. با حواسپرتی روانی مبارزه کنید. سعی کنید توجه خارجی و تمرکز درونی خود را تقویت نموده و آنها را رشد دهید.

درس پنجم: شما باید 5 کارتی را تهیه کنید که شامل:

درس ششم: برای تسلط بر خود عیب هایی وجود دارد که باید از آنها دوری کنید

درس هفتم: کسیکه بر خود حاکم است، در رفتارش با دیگران آرام، متین ، سنگین و جدی است و از خود بی صبری نشان نمی دهد. احساسات او را نمی توان از چهره اش خواند و طبیعتا هرگز به خشم نمی آید. این تلاش های کوچک هستند که در رفتار بیرون شما تغییر ایجاد نموده و کم کم تسلط کامل شما بر خودتان را به وجود می آورند.

با خشم و غضب مبارزه کنید

اگر شما طبیعتا فردی عصبانی هستید آموزش خود را با این جملات تلقینی کامل سازید: من هر روز بهتر و بهتر خشم خود را مهار می کنم و من شروع خشم خود را احساس نموده و به سرعت بر آن غالب می شوم.

بطور خلاصه با به کار بردن اصول سه گانه زیر با خشم و عصبانیت خود مبارزه کنید.

نفس عمیق

آهسته و کند کردن حرکات

آهسته نمودن آهنگ و تن صدا

………….


دانلود Internet Download Manager نسخه ویندوز

دانلود Internet Download Manager نسخه اندروید

دانلود WINRAR نسخه ویندوز

دانلود WINRAR نسخه اندروید

 

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نام *

ایمیل *

وب‌ سایت

دیدگاه

پیام کوتاه- واتساپ : 09139320572

ایمیل: pantea.success@gmail.com


مزایای کتابهای pdfDownloads-icon


pdfDownloads-icon


پی دی اف قدرت ذهنDownloads-icon


پیروزیDownloads-icon


خشمDownloads-icon


دانلود Internet Download Manager نسخه ویندوزDownloads-icon


دانلود WINRAR نسخه ویندوزDownloads-icon


دانلود رایگان کتاب صوتی اثر مرکب نوشته دارن هاردی + نسخه pd…ژانویه 9, 2017 – 11:16 ب.ظDownloads-icon


کتاب صوتی معجزه شکرگزاری – راندا برن + Pdf…آوریل 13, 2016 – 5:52 ب.ظDownloads-icon


کتاب صوتی آیین زندگی از دیل کارنگی + Pdf…ژانویه 21, 2017 – 1:21 ب.ظDownloads-icon


قدرت فکر – دکتر ژوزف مورفی pdfآوریل 30, 2016 – 4:36 ب.ظDownloads-icon


دانلود pdfDownloads-icon

سلام! به اکانت کاربری خود وارد شوید

بازیابی پسورد

پسورد شما به ایمیل شما ارسال خواهد شد

یک پزشک – اخبار فناوری، پزشکی، سینما و کتاب

زندگی سراسر کسب تجربه است. یادگیری ترفندها و تکنیک‌ها را نباید تنها محدود به فعالیت‌های ورزشی، خرید گجت و کار با آنها بکنید، برای داشتن یک زندگی بهتر و آسوده‌تر، باید مجهز به تکنیک‌هایی بشوید.

چگونه شخصیت خود را ضد ضربه کنیم

پیش از این هم در یک پزشک، پستی نوشته بودم در مورد اینکه چطور می‌توانید از پس آدم‌های غیرمنطقی برآیید.

این پست بسیار محبوب شد و هنوز هم افراد زیادی به صورت روزانه با جستجو در گوگل به آن می‌رسند و پای آن کامنت می‌گذارند.

اما بعد از یک سال و نیم صلاح دانستم که از زاویه دیگری به قضیه نگاه کنم و طوری دیگری آن را تشریح کنم.

بعضی از آدم‌ها اصولا آدم‌های بدخیم و مسمومی هستند. تعدادی از آنها حتی خودشان از تأثیر منفی‌ای که روی آدم‌های پیرامونی‌شان می‌گذارند، آگاه نیستند، اما بقیه‌شان از ایجاد آشفتگی، به هم زدن کارهای مردم و افسرده کردن آنها، خشنود می‌شوند.

وجود یکی از این افراد در خانواده، دانشگاه و محیط کار مساوی است با ایجاد پیچیدگی‌های زیاد در روند کار، نزاع‌های بی‌مورد و بدتر از همه استرس.

ناگفته پیداست که استرس چه تأثیر منفی‌ای می‌تواند روی ما بگذارد. پژوهش‌ها نشان داده‌اند که حتی چند روز استرس، می‌تواند میزان کارایی نورون‌ها را در هیپوکامپ ما کاهش بدهد و باعث مختل شدن تفکر عقلانی و حافظه در ما بشود. استرس چند هفته‌ای می‌تواند باعث آسیب برگشت‌پذیر در دندریت‌ها شود و استرس مزمن هم می‌تواند اصلا باعث تخریب نورون‌ها شود.

استرس تهدیدی است برای موفقیت ما و در این میان آدم‌های با عملکردها و ذهنیت‌های مسموم، با ایجاد احساسات منفی در ماه می‌توانند باعث همین استرس مزمن بشوند.

برای مدیریت این افراد، باید تجربه‌ها و توانایی‌های خاصی را در خود پرورش دهید.

اگر بی‌تجربه باشید، ممکن است این روندها را در پیش بگیرید:

– عصبانی شوید و درگیر شوید: در این صورت ممکن است خودتان متهم به نداشتن ثابت روانی و کارایی شوید و کارتان عقب می‌افتد. تازه اگر ثابت شود که حق با شما بوده است، در بسیاری موارد چنان که افتد و دانی، درگیری و دعوای شما با پادرمیانی و ریش‌سفیدی کسی حل می‌شود، فرد خاطی به سر جایش برمی‌گردد و شما مجبور می‌شوید تا دوباره با او کار کنید.

– هیچ کاری نکنید و خاموش بنشینید که در این صورت فرد بدذات جری‌تر می‌شود.

– بخواهید یکی بشوید مثل خود آن فرد که در این صورت به آرمان‌ها و شخصیت خودتان توهین کرده‌اید.

اما آدم‌های باتجربه به این دام‌ها نمی افتند، یک بررسی توسط TalentSmart نشان داده است که ۹۰ درصد آنهایی که مهارت‌های اجرایی بالا دارند، توانایی کنترل احساسات خود و رارام باقی ماندن را دارند و یکی از مهارت‌های عمده آنها حنثی کردن همین آدم‌های سمی است.

بعضی از آدم‌ها اصولا دوست دارند، افراد مؤدب و با شخصیتی را پیدا بکنند و سر آنها را با شکوه و شکایت در مورد مشکلات شخصی‌شان به درد آورند.

شما به عنوان یک آدم نیک‌نهاد ممکن است چند بار وقت بگذارید و راهنمایی‌هایی به آنها بکنید، اما هر چه که می‌گذرد متوجه می‌شوید گویی هدف آنها درد دل صرف یا گرفتن راهنمایی نیست، آنها می‌خواهند مرتب حرف بزنند و مجرایی برای دفع عقده‌های خود پیدا کنند.

بعضی از آنها که خود را آدم‌ها ناکام و بدبختی می‌دانند، از تکنیک روانی بدی استفاده می‌کنند، آنها سعی می‌کنند با القای بدبختی در ذهن دیگران، به خود بقبولانند که چون تنها بدبخت‌های عالم نیستند، نباید زیاد سخت بگیرند. برای همین در اداره، سر صحبت را با یک فرد موفق‌تر از خود باز می‌کنند و با به رخ کشیدن موفقیت‌های بعضی دیگر، سعی می‌کنند حس یأس و بیهودگی را در بالادستی خود ایجاد کنند.

آنها سعی می‌کنند، همه دستاوردهای خوب شما، همه ویژگی‌های شخصیتی تحسین‌برانگیز شما، همه مهارت‌های دست‌نیافتنی شما را حقیر نشان بدهند.

آنها از کار خود دست برنمی‌دارند، مگر آنگاه شما را به باتلاق خود بکشند و وقتی توانستند شما را در حال دست و پا زدن برای رهایی ببینند، دست می‌کشند.

هرگز تصور نکنید که قطع صحبت‌های آنها، ترک کردن اتاقتان در هنگام ورود این افراد، کاری بی‌ادبانه و گستاخانه است. اگر کسی به اتاق شما بیاید و بخواهد در نزدیک شما دو ساعت سیگار بکشد، آیا معترض او نمی‌شوید؟ پس چطور به این آدم‌ها اجازه می‌دهید که به کارشان بدهند.

اما اگر آدم کم‌رویی هستید یک تکنیک ساده برای قطع حمله آنها، قطع کردن صحبت آنها و پرسیدن این سؤال کلیدی است:

… می‌دانم که خیلی بدبختی، خودت فکر می‌کنی که چه راه چاره‌ای داری و چطور می‌خواهی مشکلت را حل کنی؟

این طوری خیلی وقت‌ها رشته افکار آنها قطع می‌شود، دست از شکوه و شکایت برمی‌دارند و رهایتان می‌کنند.

خشمگین شدن و دشنام دادن خیلی ساده است. اما تصور می‌کنید که به دنبال آن، افراد بدذات چه می‌کنند، آنها دقیقا دوست دارند شما به چنین ورطه‌ای بیفتید و کنترل خود را از دست بدهید.

پس به یاد داشته باشید که همیشه در یک دعوا و مجادله، فردی که کنترل خود را از دست می‌دهد، همیشه بازنده است.

اگر یکی از همکاران و یا زیردست شما، همیشه باعث کندی کار و تخریب جایگاه می‌شود، سعی کنید که با آرامش دلایلی قاطع برای ناکارایی او پیدا کنید و وقتی پرونده شخص تکمیل شد، سعی کنید که به او حمله خونسردانه‌ای کنید!

اگر آدم روانپریشی در خیابان یقه شما را بگیرد و ادعا کند که شخصیت مهمی است، آیا وقت می‌گذارید و برایش دلیل و برهان می‌آورید که که افکارش هذیانی است؟!

به همین صورت در محیط کار و تحصیل هم، سعی در ایجاد تفکر عقلانی و استدلال‌پذیر کردن بعضی‌ها غیرمنطقی است.

شما ممکن است آدم آرمان‌گرایی باشید و با تصور اینکه می‌توانید همه چیز را تغییر بدهید، بخواهید که شیوه عملکرد و تفکر آدم‌های بدذات را هم تغییر بدهید، اما باید بدانید که بسیاری هم هستند که اصولا اختلال شخصیت دارند، مثلا شخصیت ضداجتماعی دارند و تلاش برای اصلاح آنها آب در هاون کوبیدن است.

همیشه مجبور نیستید که به صورت رو در رو با افراد مشکل‌دار کار کنید. حتی اگر این فرد، یکی از همکارهای شما در یک پروژه یا محل کار باشد، می‌توانید تعاملات خود را با وی محدود کنید و اگر لازم باشد باواسطه کاری را به او محول کنید یا از او تحویل بگیرید.

اگر به قدر کافی با یک فرد با عملکرد بدخیم سر کرده باشید و اگر به اندازه کافی باهوش باشید، می‌توانید همه رفتارها و عکس‌العمل‌ها او را پیشبینی کنید و خودتان را برای مقابله با او آماده کنید.

چگونه شخصیت خود را ضد ضربه کنیم

خوشبختی یک چیز کاملا درونی است و خیلی وقت‌ها هیچ ربطی به جایگاه شغلی و میزان درآمد شما ندارد.

اما در این میان خیلی از ماها از نظر روانی نیاز داریم که تأییدیه دیگران را برای احساس خوشبختی داشته باشیم. یعنی تا مطمون نشویم که چند نفر در محیط کار، خوشبختی و عملکرد ما را تأیید نمی‌کنند، حس رضایت به ما دست نمی‌دهد.

آن دسته از ما که نیازمند گرفتن این تأییدیه هستیم، همیشه نگران هستیم که پشت سر ما حرف‌هایی زده شود، گوش به زنگ می‌مانیم و سعی می‌کنیم متناسب با حرف‌هاو غیبت‌ها و انتظارات مردم، عملکرد خود را تنظیم کنیم.

اما تلاش برای همرنگ شدن با جماعت، باعث می‌شود که از آرمان‌ها و اهداف مخفی درونی خود به دور بمانیم و واقعا خوشبختی از ما فاصله بگیرد.

بنابراین باید تأکید کنم که خوشبختی و رضایت خاطر، چیزهایی درونی هستند، هیچ وقت برای حرف و حدیث‌های بیرونی، ارزشی قائل نشوید. خودتان باشید و در جهت استعدادهایتان حرکت کنید.

اگر آدمی هستید که از خواندن یک رمان یا دیدن یک فیلم خوب لذت می‌برید، اگر آدمی هستید که صرف یک شام در رستوران با اعضای خانواده یا یک خرید کوچک، شادتان می‌کند، نگذارید که حس لذت و خوشبختی شما با حرف‌های مردم فروکاسته شود.

اصولا بسیار از مردم توانایی درک لذت‌هایی به غیر از لذت‌های جسمانی را ندارند و خیلی بیهوده است که به آنها بفهمانید که خواندن، نوشتن، عاشقی بی‌دغدغه، ورزش یا اندیشه‌های خردمندانه چه لذتی دارند.

آدم‌های بدخیم پیرامون شما، کاری جز فهرست کردن مشکلات بلد نیستند، اما این شمایید که می‌توانید با چند کار کوچک، یک تغییر واقعی در شرکت و محل کارتان ایجاد کنید. شما ممکن است نتوانید، کل مشکل را حل کنید، اما می‌توانید شرایط را قابل تحمل‌تر کنید.

بخشایش به این معنی است که شما علیرغم بی‌مهری شخصی، کینه و دشمنی را از ضمیر خود پاک کنید. در روند بخشایش، بیشترین کسی که سود می‌برد، خود شمایید. چون احساس خوب بزرگ‌منشی به شما دست می‌دهد، اطرافیان شما بیشتر به شما احترام خواهند گذاشت و در عین حال از شر افکار مزاحم راحت می‌شوید.

اما بخشایش به معنی فراموشی نیست، شما باید نوع عملکرد آدم‌های پیرامونی‌تان را به یاد داشته باشید تا دوباره ضربه نخورید و مورد سوء استفاده قرار نگیرید.

بعضی‌ها عادت دارند که اتفاقات منفی زندگی‌شان را مرتب با خودشان مرور کنند و بی‌مهری‌ها و خیانت‌های دیگران را به یاد آورند. ولی آدم‌های با تجربه موفق یاد گرفته‌اند که به این ورطه نیفتند.

زیاد محصولات دارای کافئین مثل قهوه استفاده نکنید، چون نوشیدن قهوه زیاد باعث ترشخ بیشتر آدرنالین می‌شود، آدرنالین هم هورمونی است که اصولا بدن را برای مبارزه آماده می‌کند.

بدنی هم که آماده نزاع باشد، خیی راحت واکنش نشان می‌دهد، بنابراین می‌تواند به دام آدم‌های خبیث بیفتد و گرفتار بازی آنها شود.

خواب خوب، هوشمندی شما را در کنترل احساسات تقویت می‌کند و سطح تنش را می‌کاهد.

یک خواب خوب، شما را آدم مثبت‌تر، خلاق‌تر و باهوش‌تر در مدیریت آدم‌های شرور می‌کند.

همان طور که ممکن است آدم‌های بدذاتی در پیرامون ما باشند، آدم‌های خوبی هم پیدا می‌شوند که دنیایی از تجربه، خردمندی و مهربانی هستند، سعی کنید که آنها را شناسایی کنید و به گاه نیاز از کمک‌ها و مشاوره‌های آنها بهره ببرید.

اگر آدمی بوده‌اید که تا با حال با بی‌تجربگی مورد سوء استفاده آدم‌های خبیث دور و برتان واقع می‌شده‌اید، باید بگویم که اصولا مغز انعطاف خاص خودش را دارد، طوری که می‌توانید به تدریج تجربه کسب کنید و بهتر با این افراد مقابله کنید.

شما به تدریج یاد می‌گیرید که در مقابل هر واکنش این افراد، اتخاذ چه تکنیکی سودمندتر و عقلانی‌تر است.

مثلا یاد می‌گیرید که به جای اینکه یک جمله و طعنه آنها آرامش شما را به هم بزند، نشان بدهید که عین خیالتان نیست و با نشان دادن خونسردی و یک لبخند، نشان بدهید که حمله آنها چقدر سست و بی‌‌فایده بوده است و در نهایت به جای اینکه شما دچار تنش شوید، تنش را در خود آنها ایجاد می‌کنید.

شما به تدریج یاد می‌گیرید که از تکنیک پاسخ ندادن تکانه‌ای و ضدحمله صبورانه استفاده کنید و بهتر از همه یاد می‌گیرید چطور با بزرگی کردن و به رخ کشیدن مهارت‌های خود، افراد بدذات را منزوی کنید.

ترجمه آزادی از این پست فوربس

پژوهشگران یک فریم‌ورک هوش مصنوعی ساخته‌اند که با استفاده از اطلاعات شکل و نیروی وارد…

قابل دانلود شدن اسناد سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا CIA در مورد یوفوها!

عقل سلیم هم چیز خوبی است! وقتی کارها و طراحی‌ها غیرمنطقی می‌شوند

معماری جالب این صومعه پرتغالی با درهای ضدشکم‌پرستی راهبان!

تبلیغات بیلبوردی خلاقانه – چرا تبلیغ‌های تامل‌برانگیز و «دیریاب» در ایران پاسخ…

بکش ولی مشهورم کن! کارهای عجیب و احمقانه‌ای که مردم این روزها برای جلب توجه در…

ممنون. خیلی الهام بخش بود.

سلام

سپاس فراوان.
من خودم چقدر زجر کشیدم سر این مسایل و اینگونه انسان‌ها که متاسفانه همه جا هم هستند.

ادم های بیشعوری که ازارت میدن چون میدونن واقعا ازشون بالاتری.
و حتی به بهترین دوست هات نزدیک میشن که تو تنها و اسیب پذیر بشی.
مثل عقده ای های مامایی شاهینفر.

منم خیلی با این جور افراد مواجه شدم اوایل یا باهاشون درگیر میشدم یا خود خوری میکردم.اما الان یه راه خوب سراغ دارم اونم اینه که همه ی ما یه سری افرادیرو داریم که باهاشون احساس آرامش میکنیم.وقتی گیر افراد بی شعور افتادیم بهتره موقع حرف زدناشون تیکه بندازیمو بخندیم .اگه این راه نشد تو دلمون بخندیم به چرندیاتشون بعدش بیایم با اون افراد خوب و مثبت زندگیمان درباره چرندیاتش بگیم بخندیم .دوستان نمی دانید این روش چه لذتی داره .کلا چرندیاتشون باعث خندتون بشه با رفیقاتون.ولی اگه این جور افراد تو خانوادتون باشن بهترین راه ترک خانوادس حالا یا ازدواج یا گرفتن یه خونه دیگه راه دیگه ای نیست چون خیلی سخته اخلاقشون درست بشه

مونده آدم موفق بی کی بگیم!
به نظرم باتجربه مینوشتید بهتر بود.

بعدشم این که کار زیاد سختی نیست، هنر اینه که ادم بد رو به راه درست هدایت کرد و به نظرم بد ذات کلمه اشتباهیه.

به نظرم خود شما از اون آدمهای منفی هستین

واقعاً آدم بد ذاتی که گفتید درسته.. ذات بد و بد جنس همراه رگه های سادیسم.. این ترکیب رو ندیده بودم در کل عمرم که متاسفانه الان باهاش برخورد دارم روزانه.. خدا همه رو به راه درست و انسان خوب بودن هدایت کنه…. ممنونم خیلی مفید بود

به قران مجید تمام عمرمو تقریبا با ادم های بد ذات گذروندم از ۱۰۰ کیلومتری میشناسمشون دقیقا فرمایش دوستمون درست همین اقا ک میگه بد ذات کلمه اشتباهیه همین خودش مطمئنم بد ذات ترینکلمه ادمه !! یعنی ناموسن تو فضای مجازی هم سعی میکنید ذهن ادما رو تعییر بدید ای مادر حنده

چ منفی گرا

با ادمای بد ذات برخورد نداشتی که چنین حرفی میزنی

اینا به راه راست هدایت نمیشن چون واقعا بدذاتن من ۵ سال تلاش کردم و فقط روح خودم آسیب دید بهترین راه دوریه تا حدی که بتونیم

بسیار عالی

فوق الاده بود ….
مرسی

لینک ی که از مطلب قبلی قرار داده بودین و کلیک کردم و کامنتهارو دیدم؛ چه دل پُری داشتند بعضی ها . در این مورد من اینگونه تصمیم گرفتم که پایه ی زندگیم رو براساس دوری هرچه بیشتر از برخورد با انسانهای بیمار و این دست تنش ها بگذارم؛
سال اول و دوم دانشگاه چندتا همخونه ای داشتم که دیوانم میکردن،سال سوم خونه ی کوچکتر ولی تنهایی گرفتم ذهنم آزادترشد و تازه نبوغم شکفت
درمورد کارم تو وطنمون اصول بعضی از اداره ها جوریه که اون بالا دستی ه باید مهارت له کردن و بالارفتن ازبقیه رو بلد باشه که به اونجا برسه متاسفانه
پیشنهاد من اینکه تیپ های شخصیتی رو ( از نظر روانشناسی، نه از صفحه ی فال گیری مجله ها) بشناسین حداقل میدونین باکی طرفین؛ اونقدری سنگین و وقت گیر نیست .

منم به پیشنهاد شما پست قبلیروخوندم به بقیه هم پیشنهادمیکنم که حرفای بقیه رو بخونن بعضی هاش جالبه!!!
واقعا اوضاع بعضی از افراد اطرافمون خرابه.
نمیدونم چی بگم باید شخصیت محکمی دربرابر این افراد داشته باشیم.

ممنون خسته نباشید

با قمست ۵ خیلی موافقم ،

Thank you Dr.

آدم هایی که سبز می شوند
و درد می شوند
.
.
.
اتفاقی نیستند
پیش فرکانس هایی است که فرستاده ایم
پس
اول
خودمان
خودمان را بایست اصلاح کنیم
و اصلاح بقیه را با بی توجهی
به سازوکار جهان بسپاریم

باسلام من با فرکانسهایی که میفرستیم موافق نیستم من حتی در ضمیر ناخوداگاه هم برای این افرادبد ذاتی رو نفرستادم اما متاسفانه در کاینات همه نوع بشر وموجود وجوددارند وبد ذاتها فقط سیستم عصبی شونو با متوقف کردن دیگران متوقف می کنند ومانع رشد ذهنی ومعنوی خودشون می شوند…

خیـــــــــلی مفید بود! واقعاْ ممنونم از این پست عالی…
حالا میفهمم که چرا عملکرد ذهنیم کاهش پیدا کرده. تو محیط کار دقیقاً ارتباط گریزناپذیری با چنین فردی دارم و سالهاست استرس جزء جدانشدنی از زندگی من شده 🙁
اگر اون فرد، فردی سلطه‌جو و مدیر شما در محیط کار باشه متاسفانه با هیچکدوم از این روش‌ها نمیشه از شرش خلاص شد. چون هرگونه دفاعی (حتا بصورت کاملاً محترمانه و خونسردانه) امنیت شغلیتون رو به خطر میندازه. و این برای کسانی که تنها همون شغل رو به سختی تونستند حفظ کنند فاجعه‌ست.

دقیقا مشکل من ،
مدیری که حاضره برای مدیریت حتی بعضی حرکات بچگی رو دوباره تجربه کنه …
گاهی فقط یه چیز آرومت می کنه که تو خلوت یه بالشو تو صورتت فشار بدی و با فریاد خودتو تخلیه کنی ..
اما با بی محلی کاملا موافقم نه به خاطراینکه انسان نماهای مریض رو عصبانی تر کنی نه .. اونها رو باید به روزگار و گذشته سپرد فقط برای اینکه خودت باشی و نرونهاتو از دست ندی … ممنون دکتر

عالی بود مرسی

آقای مجیدی عزیز
سلام. واقعا مطالب عالی و کافی بود. امروز برای چندمین بار من گرفتار این نا ادمها شدم و دوست داشتم جایی فریادم رو بزنم. چند وقتی هست که به سایت شما سر میزنم و به جرات یکی از بهترین سایتهایی هست که مرور میکنم. مایلم اجازه بدید نوشته شما رو در وبلاگم با درج نام و آدرس سایت ماخذ قرار بدم چون من مخاطبینی دارم که میخوام نوشته شما رو بخونن تا شاید آدمی از جمع نا ادم ها کم بشه. ممنون میشم از طریق ایمیل رضایت و اجازه شما رو داشته باشم.
با تشکر

بسیار خوب، با مقدمه اولش فکر کردم ترجمه نباشه تا اینکه کم کم حال و هوای “مقاله موفقیت” های هرچند وقت یکبار مجله های معروف رو پیدا کرد و منتظر “قهوه”ش بودم ک پیدا شد! {ظاهرا تو تمام پستای موفقیت خارجی در مورد نوع رفتار با قهوه یک خطی نوشته شده!}
-پررنگترین جمله های این پستتون دکتر جان یکی:
ببخش اما فراموش نکن بود و دیگری
آدم های موفق؛ عملگرا هستند!
براستی ک همینطوره، من خودم از اونایی هستم ک خوشگل حرف میزنم اما عمل…! و ضمانت موفق بودن خودم هم عملم هستش و بشدت به این موضوع واقف شدم خصوصا اخیرا، واما جمله ی دیگر اینکه نباید فراموش کرد! باور کنید گاهی فراموشی نشان از حماقت داره (در باره موردی ک اشاره شد) و موجب تکرار کارهایی و کش آمدن روابطی میشه ک نه تنها مفید نیست بلکه باعث کشتن وقت عزیز میشه و خسرانی تجدیدناپذیر رو بار میاره.
تلنگر خوشایند و همیشه به موقع بود. سپاس!

ببخش اما فراموش نکن!
کاملا موافقم!

./

دکتر عالی بود. متاسفانه الان تو جامعه از این تیپ آدما زیاد می بینیم. تجربه شخصی من تا حالا بهم نشون داده که داشتن و مشخص کردن یه حریم، و برخورد قاطع با کسی که اونو رعایت نمی کنه خیلی کمک می کنه. گربه رو باید دم حجله کشت!
و اینکه کسی بتونه تا می تونه از این جور موقعیت ها دور بشه و دو بمونه. واژه “باتلاق” واژه خیلی خوبی برای توصیف اینجور وقت هاس! هرچی بیشتر بمونی بیشتر درگیر میشی.

من با اصطلاح بد ذات کاملا موافقم.
فقط توجیه کن ها، شایعه پراکن ها و فضول ها رو از قلم نندازید دوستان!
یه شایعه پراکن نق نقو برای به … کشیدن یه محیط کاری و خانوادگی خوب کاملا کافیه!
و یه نکته مهم به نظرم اینه که در محیط کار، حد دوستی رو نگه داریم و از مسائل شخصی مون چیزی نگیم. چون فضولها دست بکار میشن و هر بار که آدمو ببینن میخوان بدونن فلان مساله مون به کجا رسیده

من خودم درمحل کارم همچین کسی را داریم .
تمام این چیزهایی را که دکتر گفت و خیلی مهم و کارآمد هستند را بکارخواهم برد.
اما یک راهکار دیگر ک خودمن تجربه کرده ایم راهکار بی محلی کردن و تحویل نگرفتن این افراد است .
با این کار می توان آنها را در موضع ضعف قرار داد.

عالی بود. متشکرم.
تجربیات:
١. حتی در توئیتر باید دقت کرد که توئیتهای مسموم رو نخوند و افراد نالان رو هرچند با توئیتهای جذاب فالو نکرد.
٢. عده ای هم بدذاتیشون به این شکله که میدونن شما در زندگیت مشکلاتی داری و با “چه خبر” گفتنها مکالمه رو میرسونن به جایی که شما از مشکلاتت حرف بزنی. گله و شکایت کردن از وضع خودت همانا و مسمومتر شدن ذهنت و برجسته شدن همون مشکلاتت همانا. بهتره در جواب “چه خبر از فلان مشکلت ؟”، بگید: “خودت که میدونی زندگی مشکلات خاص خودشو داره و باید جنگید!”
٣. میتونید هر ازچند گاهی به افرادی که “خیلی ناله میکنن ” در زمانی که نالان نیستند بگید که چقدر از افرادی که ناله میکنن بدتون میاد. اونم حرف شما رو تایید میکنه و نظر شما رو جزو خصوصیات کاراکترتون به حساب میاره و به شدت دقت میکنه که جلوی شما بعدها ناله و شکایت نکنه.

دستورالعملهایی منطقی و شدنی بودند، ممنون از شما.

ممنون از مطلب خوبتون

بسیار عالی….

باااااااااششششه

درود
به یاد خدا دلها آرام گیرد
خوب بود و استفاده کردم
هنر و ورزش هم دیدگاه دارد
ببینید لطفا

واقعا این پستتون به حا بود. من ی هفته ای هست به خاطر یک سوال ساده سر کلاس دانشگاه با استاد کلاس حرفم شد. واین باعث شد که من استرس داشته باشم و صبح ها را با انرژی پایین و حس افسردگی شروع کنم!
و این باعث شد که من کارایی خودم رو نداشته باشم و کار اصلیم درست و حسابی و با روحیه نرسم!
این بود تجربه من در رابطه با این پست!
به قول یکی از دوستام میگفت: مسعود دانشگاه ها که محل یاد گرفتن نیست!! محل گذروندن و فرار از سربازیه!!! پس راحت باش و زیاد سخت نگیر…

آخ یعنی من هر روز صبح که میام سرکار باید اینو بخونم.
بدبختی اینجاست که یه آدم با شخصیت ضداجتماعی درب و داغون، با اعتماد به نفس کاذب بسیار زیاد رئیست باشه. فکر کنم تا الان همه نورون هام از بین رفتن از دستش.
تنها راهش اینه که این آدما رو ایگنور کنی. از ذهن و زندگیت.

اگه این آدم همسرمون بود چی?چطور باهاش رفتار کنیم!?

همه ی پست توی عکس اول نهفته ست

مطلب خوبی بود ولی مطمئن باشید آموزه های دین مبین اسلام بسیار کامل تر از اینگونه مسائل روانشناسی است و همه چیز رو حتی مسائل ریزتر از اینها رو بسیار خوب توضیح میده و نکته برتریش نسبت به این مسائل اینه که شما آخرت خودتون رو هم با عمل کردن به اون بیمه میکنید
حق یارتون

درسته یه یک سری آدم‌های بدذات وجود دارن ولی اینطور خوب و بد کردن مطلق آدم‌ها روش درستی نیست.
خیلی وقتها ممکنه ما کسی رو بدذات می‌پنداریم و از او متنفر می‌شویم فقط بخاطر اینکه بر مبنای حرفهایی که پشت سرش زده می‌شود قضاوت کرده‌ایم یا نیت‌خوانی کرده‌ایم و از بس خودمان را مرکز جهان می‌دانیم، همه کارهای او را که ممکن است به دلایل مختلف بی ربط به ما انجام داده‌باشه، با نیت دشمنی با خودمان ارزیابی کرده باشیم. یا حتی بخاطر اینکه با ما در بدگویی پشت سر مدیران و سایر همکاران، همراهی نمی‌کند، او را همدست آنها و دشمن خود می‌پنداریم؛ اتفاقا در این موارد شاید این ماییم که بدذاتیم! (منظور از “ما”، “ما” نوعی بود، به خوانندگان یا نویسندگان یک پزشک جسارت نشود.)
این قضاوت‌ها و رفتارها اتفاقا در خیلی از محیط‌های کاری رواج دارد.

در مورد شماره ۶: اتفاقا آدمهای زیادی هستند که وانمود می‌کنند احساس خوشبختی درونی دارند ولی دقیقا مشغول پشت سر این و آن حرف زدن و قضاوت کردن بر اساس شایعات و نیت‌خوانی‌های خودشان هستند.

روش شماره ۴ هم دقیقا یکی از روش‌های آدم‌هایی است که کسانی را که با آنها در پشت سر این و آن حرف زدن و شایعات درست کردن و براساس شایعات قضاوت کردن و نیت‌خوانی کردن، همراهی نمی‌کنند،‌ با (احتمالا) برچسب بدذاتی، بایکوت کنند و آنها را دشمن خود بپندارند، چون اکثرا هم خود محور و خودمرکز جهان‌بین هستند، فکر نمی‌کنند که ذره‌ای ممکن است این دشمن‌پنداری و نیت‌خوانی اشتباه باشد.

مطلب جالبی بود.
ولی ما گاهی اوقات یادمون میره که ممکنه اون ادم بده خود ما باشیم.
منظورم اینه که خوبه که گاهی یه بازنگری در مورد رفتار خودمون داشته باشیم. ببینیم آیا ممکنه دیگران چنین طرز فکری در مورد خود ما داشته باشن؟

ادما هر چقدر که بی منطق باشن دیگه سر خودشون که نمیتونن کلاه بذارن!

اگه همه آدما منتقد خودشون باشن دنیا گلستان میشه!

عالی و بی نظیر بود
فقط درباره راهکار مورد ۱ که گفته “این طوری خیلی وقت‌ها رشته افکار آنها قطع می‌شود، دست از شکوه و شکایت برمی‌دارند و رهایتان می‌کنند”، من امتحان کردم و جواب نداده؛ طرف تازه احساس میکنه شما به صحبتهاش علاقه مندی و تازه چونه اش گرم میشه.
حتی اگر کمرویی رو هم بزاریم کنار و رک بگیم که علاقه یا زمان برای شنیدن این مسایل نداریم، دیدم که بازهم ادامه میدن: “…نه، فقط میخواستم بگم ور ور ور ور ور ….” تا حدود ۱ ساعت!
چیکار باید کرد؟

مطلب فوق الهعاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااده ای بود

واسه منم پیش اومده

گیر اینجور ادما افتادم

مطالبتووووون عالللللی بود

به عقیده من همه موارد بالا درسته ولی آدم خوبای اطرافمون خودشون با عملکرد متضادشون نقش اصلی در إیجاد استرس و ناامیدی را در شخص إیجاد میکنند

با همشون موافقم به جز موردی که نوشتید جواب ابلهان خاموشی است چون من آدم حاضر جوابی نیستم ولی به عنوان مثال اگر کسی به اعتقاداتم توهین کنه جوابشو میدم مخصوصا اگر تو خیابون باشه

به نظر من اگر مطالب را موقع نوشتن تراز یا justify کنید خواندن و دنبال کردن خطوط راحت تر است و از خسته شدن چشم جلوگیری میکند

خیلی مطلب جالبی بود و مفید بود ممنون

قضیه به این سادگیها که شما میگی نیست عزیز! آدمهای خبیث شرور وعقده ای به هیچ صراط مستقیمی نیستند و از ایجاد مزاحمت و عقده گشایی لذت میبرند آنها غالبا حسود نیزهستند و آزار فراوانی به انسان میرسانند گاه لازم است با آنان درگیر شد و درس حسابی به آنان داد! درست است که ممکن است پای شما به دادگاه و حتی بازداشتگاه باز شود ولی آن فرد خاطره گوشمالی شما را تا ابد از یاد نخواهد برد! اگر ترسو باشید یک عمر عذاب میکشید ولی اگر شجاع باشید تنها چند بار به دردسر خواهید افتاد

معولا آدمهای مزاحم آدمهای ترسویی هستن به نوعی و دوست دارن مزاحمتشون رو بدون دردسر به سرانجام برسونند

با سلام و درود…مطلب واقعا جالی بود… ممنون از شما

بسیار عالی و مطلب مفیدی بود.

نکات خیلی خوبی بود ولی رعایت کردنش سخته انصافا

عالی بود
ممنون

مطا لب خوبی بود منم تومحیط کار باچنین افرادی خیلی زیاد روبرو شدم وخیلی وقتها به خاطر همین موضوع محیط کارم روعوض کردم.تاجایی که متوجه شدم توی هر محیطی یه نخاله وجود داره به همین دلیل برای آرامش روح وروانم برای همیشه کار کردن را ترک کردم وبه تربیت فرزندانم پرداختم .الان خیلی خوشحال وراضی هستم البته در منزل کار ترجمه انجام میدهم تابلو نقاشی میکشم خطاطی وغیره.وپیشنهادم به افرادی که مثل حساس هستند وتحمل چنین افرادی روندارند اینه که شغلی رو انتخاب کنند که با افراد زیادی در ارتباط نباشند .

مطالب اونقدر عالی بود که جای حرفی بلقی نمونده.اما چطوری میشه عمل کرد؟ 🙁
۴سال کارشناسیم رو باهم کلاسی گذروندم که بدون کمترین آزاری باوجود گذشت زیاد بی توجهی بیش از حدهمچنان که متوجه شده ازتهمتهایی که بهم زده تا احترامی که داشتم روازدست بدم آگاه شدم و باز گذشتم هنوزهم مشتاقانه آزارم میده جلوی همه خرابم میکنه بلاخره من هم عصبانی شدم و شروع جرو بحثها که من ساده نیستم حدود خودتو نگهدار و اون هم انکار میکرد.دوستانم با چرندیات اون میگن به این نتیجه رسیدن که من بااون مشکل دارم مدام میگه من خیلی باهاش خوبم خیلی آزارم میده واشکم رو درمیاره.وقتی این چرندیاتو میگه و وقتی تنهامیشیم آزار میده و به درودیوار بدم رو میگه حتی..دوستان و خیلیها اجازه میدن که بگن من بدذاتم.درحالی که کوچکترین آزاری نرسوندم.باهاش حرف زدم جوری که توسنگ هم اثر میکرد ولی همون موجود بدطینت باقی مونده و خیلی از موقعیت های من رو ازم گرفت وقتی درجمع حرف میزنم وقتی کسی بهم اعتماد میکنه و…
خیلیها هم آرزوی چنین حرفایی روداشتن.خداخیرشون نده
خداکی جواب میده

تو مقاطع تحصیلی مختلف این جور آدما زیاد به پستم خوردن و دقیقا شبیه همین آدمی که شما گفتین و الان که مدت ها میگذره حتی هنوز جراحاتش تو ذهنم حس میکنم ولی باید بگم همونطور که این دوستمون گفتن عقده ای ها میخوان بدین وسیله به زخمشون مرهم بزارن و یا به عبارتی ما هم مثل خوشون کنند و این ما هستیم که باید اولا با دانشی از پیش با این جور آدما مواجه بشیم (مثلا ۴ سال فرصت زیادیه که دست همچین آدمایی رو بخونیم و ثانیا مواظب باشیم از ادبیات اونها استفاده نکنیم چون دقیقا مثل خودشون میشیم.

با سلام و ادب
مرسی. مفید بود.
پیروز و سربلند باشید.

عالی، ممنون از لطف شما

بدبختی من اینجاست که داداش بزرگم اینجور آدمیه خستم واقعا از دستش یه عقده ای به تمام معنا

بسیار عالی بود ،واقعا ممنون

بعضی ها که کلا خونسرد هستند واقعا خوش به حالشون. حدس میزنم همه ما که درگیر اینجور مطالب هستیم جز اون دسته نیستیم ولی دلمون میخواد که باشیم. در واقع از دست خیلی از آدمای دور برمون خسته شدیم و من یکی باید بگم که کلافه شدم و میتونم تایید کنم که انرژی منفی ناشی از کینه به دل گرفتن از این جور آدما، یه جور کسالت و بدحالی رو برامون به همراه داره و در واقع دنبال اینم که حال خودمو خوب کنم و این متن در راستای همین بود اما یه چیزی بهتون بگم صبحونه خوردن و خوب خوابیدن کمک کوچولو هست برای این مساله.

اگه تو خانواده ادم همچین آدمای حسود و بدذاتی باشن ما باید چه گلی به سرمون بگیریم؟راهکاری ندارید؟

سلام. واقعا بعضی اوقات میشه که کنترل خودم رو از دست میدم و کار اشتباهی هستش، بهترین کار اینه که مجادله نکنی با چنین افرادی و دنبال یه راه باشی برای فرار از دستشون، باید بی خیال باشیم و نزاریم که به زندگی شخصیمون هم سرایت کنه، متاسفانه راهی برای عوض کردن شخص مقابل نیست بارها بحث و جدل داشتم فقط شرایط رو بدتر کرده کار از ریشه خرابه به فکر درست کردنش نباشید

ممکنه ریشه افکار و موجودیت شما خراب باشه؟ولی ما ترجیح میدهیم شما را ریشه دار فرض کنیم،کمی انسان باشیم بهتره،دهه ۵٠ و۶٠ انسانهایی هستند که حرفهای شما را فقط دشمنی میدانند

خسته نباشید،چرا مردم را به چند دستگی تقسیم میکنید،نفاق و دشمنی و بی تفاوتی کار درستی نیست،بهتره عشق را یاد مردم بدهیم،پذیرش و همدلی.

جالب انگیز بود
موفق باشیئ

سلام ممنون از مطالب مفید واموزنده شما

ممنون از مطالب خوبتون متاستفانه ما تو فامیل ازین ادما داریم واقعا یه موقع هایی خسته میشم از این همه بار روانی که اونا خودشون میزارن واسه ازار بقیه

من مشتریانی دارم که با بی احترامی و تهدیدو بی ادبی سعی دارن کارشونو جلو ببرن ، اما من با آرامش ضمن توجه نکردن به عملکردشون سعی می کنم از شرشون خلاص شم ، من همچین آدم های بی اهمیتی رو به راحتی فراموش می کنم. جالبه الان که داشتم این مطلب شمارو میخوندم آقای مجیدی ، یکی دیگرو به فراموشی سپردم

تعداد کامنت ها نشون میده خیلیا من جمله خود بنده به این مقاله احتیاج داشتن 😂

من میگم هیچ آدمی بد ذات نیست. ذات آدمی زیباست . منتهی بعضی افراد از حسادت زیاد عقده ای میشن که به اونها میگیم بد ذات. ببینید حسادت خیلی بده بد. برا همین میگم اونایی که خیلی حسودن آروم آروم شروع کنند که حسودی نکنند و برای خودشون ارزش قائل بشن.( حسادت یه مرضه ، جدی دارم میگم ) باور میکنید آدم های حسود خودشون بیشتر از اونی که بهش حسادت میکنند آسیب میبینند.تو اجتماع تو محیط کار هرجای دیگه باشیم، این آدم ها هستند و هدفشون تحقیر دیگران هست . میدونید چرا ؟؟؟ چون میخوان با تحقیر دیگران بگن منم هستم ولی ولی ولی ……………… اینو ملکه ذهنتون کنید و بهش ایمان داشته باشید ( تا خدا نخواد هیچ کس نمیتونه به تو آسیبی برسونه )
اتفاقا الان از همکارم ناراحت شدم الان اومدم سرچ کردم. به رو خودم نیاوردم و حتی خندیدم ولی از درون حرص خوردم من همیشه یه چیزی رو ملکه ذهنم کردم هیچ کس ،هیچ چیز ارزش اینو نداره که آرامش و خوشبختی و حس خوب ما رو خراب کنه که ما بخوایم وقتی برا فکر کردن و ناراحتی بزاریم . ضمنا وقتی مینویسید خیلی آروم میشید

از همه بدتر اینه که پدر و برادرکوچیک تر از خودت اینجوری باشن ادمای حسود عقده ای ضداجتماعی بد دهن بی ادب بدجنس دروغگو خیانتکار دزد زندگی باهاشون عذابه جهنمه ..من بخاطر کارهای پدر و برادرم تمام دارایی هامو از دست دادم وافسردگی شدیدی گرفتم که الان پنج سال از دوران افسردگیم میگذره و الان با قانون افرینش اشنا شدم و چندماهی هست که هیچ توجهی بهشون نمیکنم در حین حفظ احترام جوری که اصلا انگار که وجود ندارن دارم روزهامو درکنارشون میگذرونم تا کم کم دوباره عین قبل روپا بشم و ازشون تا ابد فاصله بگیرم به شما هم توصیه میکنم وارد کانال معصومه تیموری زندگی هوشمند بشین و تمام وویس های کانال رو روزی یه رب از ابتدا گوش بدین واقعا اشنایی با جهان هستی و قانون افرینش و پیدا کردنه خدا توی وجود خودتون از شما یک فردبسیار قدرتمندی میسازه

از مطالب کاربردی شما دکتر عزیز و گرانقدرمون بینهایت سپاسگذارم که این اگاهی های ارزشمند رو به جامعه میرسونین الله نگهدارتون باشه

سپاس فراوان از مطالب مفیدتون

سلام
من امروز روز غمگینی داشتم
مطالب شما برام بسیار آرام کننده بود .سپاس فراوان

مرسی .خیلی کمکم کرد

به نظر من مقاله ابتدا خیلی خوب شروع شد اما در همان بخش اول دچار یک انحراف شدید شد . در مقدمه مقاله نوشته اید : بعضی از آدم‌ها اصولا آدم‌های بدخیم و مسمومی هستند.
… وجود یکی از این افراد در خانواده، دانشگاه و محیط کار مساوی است با ایجاد پیچیدگی‌های زیاد در روند کار، نزاع‌های بی‌مورد و بدتر از همه استرس. … ناگفته پیداست که استرس چه تأثیر منفی‌ای می‌تواند روی ما بگذارد.
خوب تا اینجا صورت مسیله هیچ مشکلی ندارد کاملا معلوم هست که در محیط های خانوادگی فامیلی و یا اداری افراد مسمومی پیدا می شوند که تلاش میکنند طعمه های خودشان را دچار یاس و ناامیدی بکنند . اما در ادامه نوشته اید : بعضی از آدم‌ها اصولا دوست دارند، افراد مؤدب و با شخصیتی را پیدا بکنند و سر آنها را با شکوه و شکایت در مورد مشکلات شخصی‌شان به درد آورند. شما به عنوان یک آدم نیک‌نهاد ممکن است چند بار وقت بگذارید و راهنمایی‌هایی به آنها بکنید، اما هر چه که می‌گذرد متوجه می‌شوید گویی هدف آنها درد دل صرف یا گرفتن راهنمایی نیست، آنها می‌خواهند مرتب حرف بزنند و مجرایی برای دفع عقده‌های خود پیدا کنند.
به نظر می رسد نویستنده محترم در اینجا تعمدا تلاش کرده تا موضوع فامیل بد را به نوعی بدفهمی و انحراف صورت مسیله مبدل کند . هر چند آدم های غمگین و ناامیدی که از روی عادت با دیگران درد دل می کنند و به نوعی احساس افسردگی را به دیگران تزریق می کنند کم نیستند . اما حقیقت مسیله این هست که فامیل بد و یا همنشینان بد عمدتا ان کسانی هستند که از روی تکبر و غرور و یا یک نوغ حس خود برتر بینی و به اصطلاح عوام زرنگ بازی تلاش می کنند افراد خاصی را که به دلایلی با طرز فکر آنها همسو و هم سلیقه نیستند را دچار یاس و ناامیدی و بی انگیزگی بکنند . اتفاقا در این گونه موارد عمدتا افراد مودب و متشخص و تا حدی ماخوذ به حیا طعمه افراد سرکش و فرصت طلب و سواستفاده چی می شوند . نجابت و شرافت دشمن ذاتی آدم های فرصت طلب و سواستفاده چی هست . آدم های رند و حقه باز فطرتا از انسان های نجیب و شریف بدشان می آید . عقده ای ها از انسان های بی عقده و بی شخصیت ها از آدم های متشخص . لات ها از مودب ها و لاشی ها از انسان های ماخوذ به حیا متنفر هستند . بعضی وقت ها خودنمایی جلوی دختر های فامیل مهمترین انگیزه برای تحقیر و تمسخر دیگران هست . مهمانی های خانوادگی محفلی است برای کسانی که با لودگی و مسخره بازی می توانند ساعات مفرحی را برای دیگران فراهم بکنند اما وای به حال اون کسانی که بنا به دلایلی با طرز فکر و سلیقه دیگران همراه و همسو نباشد .
در محافلی که پول و پرستیژ اجتماعی بیش از جاهای دیگر اهمیت دارد فامیل های بد بیشتر خودشان را نشان می دهند . اساسا این گونه محافل عملا تبدیل می شود به لژهای فشن و چشم و هم چشمی .
رقابت های درون خانوادگی آمیخته با حسادت و تنگ نظری و عقده های روانی و خود برتر بینی های روان پریش .

فک و فامیل بد طینت آنهایی هستند که تلاش می کنند از زوایای خصوصی زندگی شما سر در بیاورند و یا با قضاوت منفی از شخصیت شما تعادل روحی و فکری شما را به هم بزنند . آدم های فضولی که می خواهند بدانند درآمد شما چقدر هست ؟ برای پس اندازتان چه برنامه ای دارید ؟ آیا حاضر هستید دیگران را در برنامه خود شریک بکنید یا خیر ؟ با چه کسانی رابطه دارید ؟ چقدر نفوذ دارید ؟ روابط شما با نزدیکانتان چگونه است ؟ پدر مادر همسر فرزند دوست خاله عمه همسایه و …
اتفاقا آدم هایی که از زمین و زمان گلایه دارند هیچ ضرری برای شما ندارند مگر این که حوصله تان سر برود اما حرامزاده ها آنهایی هستند که به ظاهر ریلکس ، خوش مشرب ، اهل بگو بخند ، شاد و قدرتمند جلوه می کنند . نظام سرمایه داری و ساختار قدرت در جامعه به این گونه آدم ها احتیاج دارد . چرا که این آدم های فرصت طلب هستند که به خوبی چرخ اقتصاد جامعه را می چرخانند .
چشم و هم چشمی و رقابت بیماری دوران مدرن هست . نزدیک ترین آدم ها بستگان و فامیل هستند . یعنی کسانی که جای زخم های زندگی شما را به خوبی می شناسند و می دانند که چگونه باید شما را سرکیسه بکنند .

ممنون بابت مطلب – به روزم

مطلب جالبی بود

مطلبتون فوق العاده بود.من ذاتا همه رو دوست دارم و بطور پیش فرض احترام اطرافیانم رو میگیرم و با محبت و دلسوزی برخورد میکنم.راستش تا همین چند روز پیش بد ذاتی آدما رو باور نداشتم.جاریم در تمام این سالها هرجا رفته منو تخریب کرده و حرفایی رو به دروغ بهم نسبت داده و… در حدی که رفتار همه بامن سرد شده بود ومن گیج سده بودم که چرا.چند روزه فهمیدم و عصبی و استرسی و ناراحتم. وقتی یاد اون همه خوبی میفتم که در حقش کردم😔فقط تموم دغدمه م اینه که مثل اون پست نشم. با همه اینا نمیخوام بهش بدی کنم.فقط دنبال یه راه حل درست بودم تا بدون برخورد خودمو از شر نقشه هاش حفظ کنم.ازتون ممنونم. مطلبتون کمک فکری خوبی بود. 🌷🌷🌷

خیلی ممنونم عالی بود
متاسفانه منم مورد حمله این ادمها قرار گرفتم و راه حل رو نمیدونستم
ممنون بابت صحبتهای مفیدتون 🙂

این مطلب زیبای دوستمون که واقعا تحسین برانگیز بود در یک کلمه خلاصه میشه.self control
واقعا کنترل خویش یکی از بزرگترین مهارت های زندگیه،برای همه ی مخلوقات شایسته ی خدا آرزو دارم که این نعمت رو درک و کسب کنند

بسیار عالی ممنون از مطلب خوبتون

با سلام.
متاسفانه من هم در خوابگاه دانشجویی با چنین افرادی در ارتباطم و گاهی بسیار تحت فشار و استرس قرار میگیرم.
اینجور افراد از هر دری وارد میشوند تا آرامش و آسایش را از طرف مقابلشان صلب کنند.واقعا اینگونه افراد بیمار بوده و باید تحت درمان و مشاوره قرار بگیرند، هرچند به ندرت پیش می آید خودشان به این نتیجه برسند.

مملکت پر شده از ادمای مریض و عقده ای که از ازار دیگران لذت میبرند افرادی که فکر میکنند با خرد کردن دیگران معتبر میشوندحتی از بی ابرو کردن دیگران هم ابایی ندارند افراد خدا نشناسی که در لباس تزویر و فریبکاری خودشان را میخواهند افراد موجه وسالم نشان دهند

عمر زیادی هست که دیگه باور نمیکنم تو این مردم یه ادم درست وجود داشته باشه ” عمریه همینطوری از دست شرارت یهویی افراد شوکه میشم و هیچ جواب براش پیدا نمیکنم “قلبم پوسید از درد و غصه ” خدا تو این سرزمین کجا وایساده؟
چرا اگه ادم هستن پست از شیطانن “تمام ذهنم دچار تضاد شده از دست این ادما: یکی نیست بدادمان برسه

بهترین مقاله ای که تابحال خوندم

سلام مطالب خوب و عالی … فقط یه مطلب از نظر بنده اینه که هممون شاکی هستیم چرا نزدیک ترین دوستات یا فامیل بهمون اینجوری میخوان ضربه بزنن؟ فقط یه دلیل داره … بزرگترین دشمن آدم خودشه … حتما ما روزنه ای تو زندگیمون باز گذاشتیم که اونا وارد شدن .. این روزنه ها میتونه نقاط ضعفمون باشه که بهشون قبلا گفتیم و حالا از همون روزنه وارد شدن و دارن روش کار میکنن و بزرگش میکنن تا از باقی داشته هات لذت نبری … اگر دیوار یه بانک پر از طلا روزنه ای توش باشه دزدا از اونجا وارد میشن و غارت میکنن نه از جای سالم دیوار .. پس بهتره روزنه های زندگیمون رو بپوشوتیم تا کسی نتونه وارد بشه و همه امید های زندگیمون رو غارت کنه … مثلا از نقاط ضعف زندگیمون حتی بصورت اشاره هم چیزی نگیم حتی به بهترین دوستانمون برای اینکه روزی که فقط به منافع خودشون بخوان فکر کنن همینارو چماق میکنن تو سرمون

ممنونم عالی بود

خیلی حس خوبی داشت مطالعه کردنشون – ممنون.ممنون.ممنون

ممنونم.

به نظر من شما فردی خودخواه وخطرناکی هستین من ایرانی ام و اپراتور نیروگاه هستم عصر مغازه ام تعمیرات سخت افزار میکنم .۸۰درصد مردم وطن من وضعیت بدمالی داردند وشاکی اند ودرد دل میکنند و از زندگی خود ناراضین این حرفا مال جامعه ای مثل نیوزلنده .مردم زیر فشار زندگی له شدن و من بیخیال تا کسی ناله کرد رویش برچسب بزنم؟این همه ناکام و مجرد و تنها .این که مردم روانی شده اند را باید سرچشمه اش که دولته پیدا کرد اخر چقدر خودبینی و خودخواهی؟؟من خود کسی را در زندگی داشتم فرزند طلاق بود ناله میکرد دعوا میکرد شاکی بود شما بودی برچسب سایکوپت به پیشانی اش میزدی .با محبت و کمک صاحب کار شد و بهبود پیدا کرده دست از این افکار که همه بدن ما باسوادیم همه خرابن برداریم
جامعه نیاز به همدردی و کمک مردم داره .دقیقا طبقه شماست که بخیه رو از صورت بچه باز میکنه بخاطر نداشتن پول علم بدون معرفت سمه سم .

سلام دوستان و نازنینانم

همه ما با این گونه افراد در جامعه برخورد کردیم و تجربه های ناخوشایندی داریم
حالا عزیزانم هر کس راهکار و تجربه موفقش را با دیگران به اشتراک بگذارد تا مهارت اجتماعی همگی افزوده شود

به نظر من هر فردی باید رفتار خودشو کنترل کنه و به تاثیری که روی دیگران میزاره دقت بیشتری کنه چون من به عنوان یک فرد توی جامعه و خانواده و جمع دوستان و هر جایی مسئولیت رفتار خودمو به عهده میگیرم و سعی میکنم که حس بد و منفی رو به کسی بدون دلیل و بیراه ندم حداقلش اولین کسی نباشم که اینکارو میکنه بالاخره انسان ها اکثرشون مثل آیینه عمل میکنن هر حسی بدی بهشون همون حس هم میگیری

این درست هست که هر فردی ویژگی های شخصیتی و رفتاری خودش رو داره ولی این دلیل بر رفتار منفی و سمی افراد نمیشه شاید اینجور افراد باید بیشتر از قانون پنج ثانیه استفاده کنن یعنی قبل از انجام هر عملی پنج ثانیه فکر کنن به نتیجه اون کار علت اون کار ممکن هست اکث العلملشون رو ۱۸۰ درجه تغیر بده

منم بعد از مدتی به این نتیجه رسیدم که بدخت ترین آدما کسایی هستن که احساساتی تر از همه هستن بهترین راه برای زندگی اینه که فقط به فکر خودت باشی و از کسی هم هیچ انتظاری نداشته باشی چون هر لحظه ممکن هست یک فرد دیگه ای باشه بدون که تو این کره خاکی هیچکی تو رو بیشتر از خودت دوست نداره و فقط خودت به فکر خودت میتونی باشی پس باید دست از امید واهی برداشت و برای خودت زندگی کنی و فقط خودت رو دوست داشته باشی

خیلی عالی بود.واقعا الان با خواندن این مطلب هم جونم و هم زندگی آیندم رو نجات دادین.من ۷ ساله با یه همچین موجودی دارم زندگی میکنم.اوایل با تمام قدرتم میخواستم تغییرش بدم ولی دوامی نداشت. واقعا عالی بود.ممنونم

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

اطلاعات من را ذخیره کن تا در آینده نیازی به ورود اطلاعات نداشته باشم

کتاب‌های محبوب


کتاب مرگ در ونیز ، نوشته توماس مان‌

کتاب پاکسازی ذهن برای موفق‌شدن در زندگی – راهی بی‌نظیر برای از بین‌بردن ترس، اضطراب و افکار منفی – نوشته استیو اسکات ، بری داونپرت


کتاب اثر مرکب ، نوشته دارن هاردی، معرفی

کتاب هنر شفاف اندیشیدن – نوشته رولف دوبلی – ترجمه عادل فردوسی‌پور – معرفی

آدرس ایمیل خود را وارد کنید و در مرحله بعد یادتان نرود که حتما تأیید کنید:


عادت‌های بدی که مهارت‌های ارتباطی را محدود می‌کنند


نیروی اعتماد به‌ نفس چیست؟

فرسودگی عاطفی چیست و راه‌های پیشگیری از آن کدام‌ها هستند؟

چگونه با روحیه بهتر، دورکاری بهتر و مؤثرتری داشته باشیم؟


چگونه اعتماد‌به‌نفس پیدا کنیم؟

سلام! به اکانت کاربری خود وارد شوید

بازیابی پسورد

پسورد شما به ایمیل شما ارسال خواهد شد

تخفیف ویژه 15%: برای ثبت‌نام در دوره آموزش سخنرانی و فن بیان(ثبت نام)

هیچ محصولی در سبد خرید نیست.

هیچ محصولی در سبد خرید نیست.

برای شرکت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید

{“@context”:”https://schema.org”,”@type”:”FAQPage”,”mainEntity”:[{“@type”:”Question”,”name”:”آیا نوع پوشش در شخصیت انسان ها تاثیر دارد؟”,”acceptedAnswer”:{“@type”:”Answer”,”text”:”هر مکانی متناسب با شرایطش بهتر است پوشش خاصی داشته باشد که پوشش شما نشان از شخصیت شما نیز می‌تواند باشد. البته نباید انسان هارا بر اساس نوع پوششان قضاوت کرد. در این مقاله به این مسئله تخصصی تر پرداخته ایم.”}},{“@type”:”Question”,”name”:”آیا دوره‌ی آموزشی در زمینه اعتماد به نفس وجود دارد؟”,”acceptedAnswer”:{“@type”:”Answer”,”text”:”بله با مراجعه به سایت ما می‌توانید در دوره‌ی حرفه ای آموزش سخنرانی و فن بیان شرکت کنید که یکی از ارکان مهم این کلاس، بهبود اعتماد به نفس است.”}},{“@type”:”Question”,”name”:”آیا طرز صحبت کردن افراد نشان از شخصیت آن هاست؟”,”acceptedAnswer”:{“@type”:”Answer”,”text”:”بله یکی از ملاک های افراد با شخصیت طرز صحبت کردنشان است”}}]}

چگونه شخصیت خود را ضد ضربه کنیم

سوال خیلی از دوستان که در کلاس های سخنرانی و فن بیان مجموعه آموزشی معین شرکت می‌کنند این است که: چگونه فردی با شخصیت باشیم ؟

با ما همراه باشید تا در ادامه متن به صورت تخصصی به این موضوع بپردازیم…

اساسی ترین و مهم ترین عاملی که شما را به صورت شخصی در می آورد که همه مایل به صحبت با او هستند تا با شخصیت نشان داده شوید، اعتماد به نفس شماست.

 

نکاتی که باعث می شود شما مطمئن و دوست داشتنی به نظر برسید، با اطمینان عمل کنید و از خودتان مطمئن باشید و سه اصل دارد که عبارتند از :

 

اگر تصور کنید که هیچ گونه مهارت اجتماعی ندارید ، سایر مردم هم شما را همین گونه خواهند دید.

اگر تصور کنید چیزی برای گفتن ندارید ، به طور قطع چیزی برای گفتن نخواهید داشت و مردم هم کم کم شما را به صورت انسانی خواهند دید که هیچ چیز برای گفتن ندارد.

اگر فکر می کنید آدم بی اهمیتی هستید، در عمل دیگران را وادار می کنید شما را آدم بی اهمیتی بدانند.

از طرف دیگر ، چنانچه خود را انسانی مهربان، هوشمند و دوست داشتنی بدانید، مردم هم شما را به همین صورت مشاهده خواهند کرد.

در وهله اول شما باید خودتان را دوست داشته باشید تا دیگران هم شما را دوست داشته باشند.

اگر شما مشتاق و علاقه مند باشید، آن ها هم به صحبت های شما مشتاق و علاقه مند خواهند بود.

اگر شما خسته و ناراحت باشید ، آن ها هم خسته و ناراحت خواهند بود.

اگر تصور کنید کسی سرد و متکبر است ، به احتمال زیاد آن شخص با شما رفتار سرد و متکبرانه ای خواهد داشت.

اگر تصور می کنید مردم تحقر آمیز به شما نگاه می کنند ، در نهایت اینطور نگاه خواهند کرد.

ولی اگر تصور کنید که آن ها جالب ، صمیمی ، خونگرم و دلچسب هستند ، شما را نا امید نخواهند کرد.

یک روش افزایش اعتماد به نفس برای صحبت خوب این است که چنان عمل کنید که گویی شجاع و بی پروا هستید.

چنان‌ عمل‌ کنید که گویی دیگران از دیدن شما خوشحال هستند.

شما باید معتقد باشید که شخصی دیگر از اینکه چند دقیقه با شما باشد، احساس لذت وشادی می کند.

ممکن است انجام این کار در ابتدا ساختگی به نظر برسد، ولی هرچه بیشتر آن را تکرار کنید، رفتارهای جدید راحت تربه عنوان واقعیت احساس خواهند شد.

چنانچه سعی کنید احساس خوبی در افراد به وجود آورید، محبوب تر و خوشحال تر خواهید شد.

از لحظه ای که وارد مکانی می شوید ، بدن شما در حال گفتن همه مسایل مربوط به شما به حاضران است.

وقتی با آرامش و اطمینان و وقار وارد می شوید، به دیگران اعلام می دارید که برای خودتان و آن ها انسان مهمی و ارزشمندی هستید.

به طور کلی سر خود را صاف نگه دارید.

این وضعیت نشان دهنده اطمینان خاطر ، صمیمیت و توانایی شماست.

سر خمیده و چشمان به زمین دوخته شده شما را به صورت انسانی ضعیف و آسیب پذیر نشان می دهد.

لبخند زدن معجزه می کند.

خنده مهم ترین زبان بدنی است که به طرف مقابل می فهماند شما مهربان ، خوشرو و راحت هستید.

اگر شما لبخند بزنید به احتمال بسیار زیاد طرف مقابل تان هم به شما لبخند خواهد زد.

 

 

وقتی با کسی که قرار داشته اید روبرو می شوید نکات زیر را در مورد دست دادن رعایت کنید:

در حالی که دستتان را دراز کرده اید، به طرف فرد مقابل بروید.

در حالی که به چشمان او نگاه می کنید ، به آرامی لبخند بزنید.

با کف دستتان موقرانه و محکم، نه سفت وسخت، کف دست طرف مقابل را بگیرید.

چگونه شخصیت خود را ضد ضربه کنیم

در حالی که دارید دست می دهید ، به چشم طرف مقابلتان نگاه کنید و جمله ی مقدماتی خود را بگویید مثلا از ملاقات شما خوشحالم.

تماس چشمی یک مهارت اجتماعی و کاری مهم است.

بهترین نوع تماس چشمی ، تماس چشمی مستقیم است که در عین حال مداوم و خیره نگری نباشد.

گاهی نگاه خود را از طرف مقابل برگیرید، یا دست کم آن سوی شانه او را نگاه کنید.

تماس چشمی مداوم موجب ناراحتی افراد می شود.

در گروه های کوچک و دوستانه بایدبا تک تک افراد خداحافظی کنید.

در گردهمایی های اجتماعی و بزرگتر این کار نه عملی می باشد و نه مطلوب.

در گردهمایی های کسب و کاری که ممکن است هیچ میزبانی وجود نداشته باشد ، می توانید پیش ترتیب دهندگان گردهمایی بروید و به آن ها بگویید که کاری موفقیت آمیز انجام داده اند و خداحافظی کنید.

 

متأسفانه در عصر حاضر گفتگو در محل های عمومی به شدت کاهش یافته است.

به طور کلی به دلیل وجود خودرو و تلویزیون ، مردم دیگر در کوچه و محله ها برای گپ زدن نمی ایستند.

به هر حال زمان هایی می رسد که مجبورید چند کلمه ای با افراد مختلف صحبت کنید.

در موقعیت های مناسب ، با لبخند زدن و تکان دادن سر با دیگران خوش و بش کنید.

سلام و درود طرف مقابل را در همان سطحی که ابراز شده پاسخ دهید.

مثلا روز خوبی است. بله حق با شماست.

از طرف مقابل تعریف و تمجید کنید، البته به شرطی که خیلی شخصی نباشد، مثلا چه بچه دوست داشتنی و نازی دارید.

در مورد غریبه ها چنانچه طرف مقابل به تمایل شما در گفتگو پاسخ نمی دهد ، هرگز به گفتگو کردن اصرار نورزید.

هرگز کسی را که نمی شناسید ، با دست لمس نکنید.

صرف نظر از این که ضربه ای که به بازوی او می زنید یا دستی که روی شانه اش می گذارید چقدر دوستانه باشد، بیشتر اوقات این کار شما فضولی، تهدید و رفتار ناخوشایندی تلقی می شود.

از گفتگو در مورد موضوعات نا مطلوب بپرهیزید.

مثل اعتراض به تأخیرها ، ناراحتی ها و آشفتگی امور

موضوعات جدال برانگیز

بیماری ها

لطیفه های نامناسب

امور سیاسی و…

 

موضوعات مطلوب برای گفتگومثل  ضرب المثل ها ، حکایات

کتاب هایی که به تازگی خوانده اید، کتاب های مورد علاقه تان و خاطرات کودکی

کنسرت ها و گروه های موسیقی مورد علاقه تان

موزه های جدید، سالن های ورزشی ، رستورانی که توصیه می کنیدو…

زمانی که مایل به ترک طرف مقابل هستید.

امیدوارم در کارتان موفق و کامیاب باشید.

ملاقات با شما برایم جالب بود.

مواظب خودتان باشید.

از شما بابت این شب دلپذیر سپاسگزارم.

موفق باشید و خیلی خوشحالم که شما اهل آموزش و یادگیری هستید و به شما تبریک میگویم و به خود میبالیم که با شما در ارتباط هستیم

با بیان خوش جاودان و ثروت آفرین باشید.

دوست عزیزم سلام من احمد معین مربی، مدرس و نویسنده آموزش رشدفردی، سخنرانی و فن بیان هستم در این سایت مطالب به روز و کاربردی در این زمینه، با شما به اشتراک بگذارم تا کمک کنم زندگی زیباتری را برای خود و دیگران بسازیم. (با بیان خوش، جاودان و ثروت آفرین باشید)

سلام دوست عزیز ممنونم بابت مطلب زیبا و نکته های آموزنده شما طبیعتا شرایط در شکل گیری شخصیت بسیار موثره ولی انسان محدود به شرایط نمیشه.. چرا که دنبال کمال و پیشرفت توی همه زمینه هاست.. انسان ها ذاتاً خوب هستند و به دنبال خوبی.. شخصیت هم عبارت از تمامی صفات خوب و شایسته جهت انسان بودن هستش..

بازم ممنونم دوست باشخصیت

دوست عزیز سلام خیلی خوشحالیم که مطالب برای شما کاربردی بوده و مورد توجه شما قرار گرفته

بابت اینکه نظر خود را بیان کردید از شما سپاسگزارم

مطلب خوبی بود. به نظر من با شخصیت بودن یه چیز ذاتیه و معمولا بستگی به این داره که در چه خانواده و محیطی بزرگ شدیم. مثلا همکلاسی دوران هنرستانمو بعد از سالها اتفاقی دیدم و هنوز همون آدم بی شخصیت و بی ادب همیشه بود

دوست عزیزم سلام وقت شما بخیر بابت دیدگاه خوبتون از شما سپاسگزارم

اگر انسان ها بخواهند که رشد پیدا کنند در همان شرایط محیطی هم میتوانند شخصیت خودشان را بهتر کنند که نیاز به خواستن و برخواستن است! موفق باشید و با بیان خوش، جاودان و ثروت آفرین باشید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دیدگاه

نام *

ایمیل *

لطفا پاسخ را به عدد انگلیسی وارد کنید:

Sign me up for the newsletter!

آدرس: اصفهان ، خیابان طالقانی نبش خیابان اردیبهشت مجتمع نور، درب ورودی از طرف طالقانی طبقه سوم مجموعه آموزش سخنرانی و فن بیان احمد معین

امکان مراجعه حضوری فقط با هماهنگی قبلی وجود دارد.

ساعات کاری گروه تحقیقاتی معین از شنبه تا جمعه از ساعت ۹ صبح الی ۵ بعد از ظهر می باشد.

موبایل و تلگرام : 09139327435

برای شرکت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید

نام کاربری یا آدرس ایمیل *

گذرواژه *

مرا به خاطر بسپار ورود

گذرواژه خود را فراموش کرده اید؟

آدرس ایمیل *

گذرواژه *

Subscribe to our newsletter

اطلاعات شخصی شما برای شناسه سفارش شما، پشتیبانی و خدمات ما به شما در این وبسایت و برای اهداف دیگری که در سیاست حفظ حریم خصوصی توضیح داده شده است استفاده می‌شود.

*دوست عزیزم توجه داشته باشید که استفاده از کیف پول، فقط شامل محصولات دانلودی و دوره ها می باشد و هزینه های پست و محصولات فیزیکی را شامل نمی شود و در صورت استفاده، خرید شما برگشت خواهد شد.*

از همراهی شما سپاسگزاریم

Sign me up for the newsletter!

عضویت

حوزه/ احساس حقارت و یا به تعبیر فارسی «احساس کهتری» از جمله عواطف و احساس هایی است که هر فرد در زندگی روزمره خود به شکلی آن را تجربه می کند و تقریباً تمامی افراد بشر بیش و کم با این احساس درگیرند.

به گزارش خبرگزاری «حوزه» کتاب «نقش باورهای دینی در رفع نگرانی ها» اثری از حبیب الله طاهری است که فصول چهارده گانه این کتاب در شماره های گوناگون تقدیم حضور شما فرهیختگان می گردد.

فصل نهم: عقده حقارت و راه های درمان آن

چگونه شخصیت خود را ضد ضربه کنیم

مقدمه

احساس حقارت و یا به تعبیر فارسی «احساس کهتری» از جمله عواطف و احساس هایی است که هر فرد در زندگی روزمره خود به شکلی آن را تجربه می کند و تقریباً تمامی افراد بشر بیش و کم با این احساس درگیرند.

این احساس از طرفی از گران بهاترین انگیزه ای است که آدمی را برمی انگیزد تا به تکامل خویش و راه کارهای رسیدن به آن، بیندیشند، این ارزشمندی تا جایی است که مبنای حرکت و موجب گذر از کهتری به مهتری می گردد؛ مثل این که «دموستن یونانی» که در کودکی الکن و کم رو بود، به خطیبی بی بدیل و «تیمور لنگ» در نوع خود، جهان گیری کم نظیر می گردد. (296)

همین احساس از سوی دیگر می تواند در انسان های مبتلا به این حس، نقشی مخرب و ویران گر داشته باشد و باعث رفتارهای نامطلوب و غیرعادی گردد، از قبیل: خودنمایی، ریاکاری، خشونت گری، تندخویی، برتری طلبی، ماجراجویی، تخریب دیگران، و ترور شخصیت آنها با تهمت، غیبت، دروغ، استهزا و روآوردن به کامجویی های موقت از قبیل: اعتیاد به مواد الکلی و مخدر و سرانجام، بزهکاری، خودکشی و…، که همگی نشانه «حس حقارت» و خواری و ذلتِ نفسِ آن شخصِ مبتلا به این حس است.

بنابراین «احساس حقارت» هم چون سکه دو رویی است که یک طرف آن سعادت و سربلندی را در پی دارد و روی دیگر آن ضعف و عقب ماندگی او را. با این حال موفقیت و عدم موفقیت آن در چگونگی مواجهه و برخورد آدمی با این احساس است؛ لذا نمی توان اصل «احساس حقارت» را بد و نامطلوب دانست؛ زیرا ممکن است همین حس سبب موفقیت، برتری و مهتری آدمی گردد، اما اگر انسان در زندگی روزمره خود با شکست مواجه شود و خواسته های او برآورده نشود و در بروز حوادث، با حوادث ناگوار برخورد کند، آن گاه این حس حقارت به «عقده حقارت» تبدیل می شود. در این صورت تبعات و آثار نامطلوبی در جامعه از خود به جای خواهد گذشت.

بنابراین، احساس حقارت دارای بار مثبت و منفی است. مقصود ما در این جا بررسی بُعد منفی آن یعنی «عقده حقارت» است که متأسفانه در عصر حاضر غالب انسان ها با آن دست و پنجه نرم می کنند. سعی در این نوشتار نخست بیان علل و عوامل «عقده حقارت» و بعد توضیح دوران ظهور و بروز آن، و سپس اشاره به آثار و تبعات آن و در پایان تعیین و بررسی راه کارهای درمان آن در منابع اسلامی است. بنابراین مطالب اصلی مقاله عبارت است از:

1. علل و عوامل عقده حقارت؛

2. دوران ظهور و بروز احساس حقارت؛

3. آثار و تبعات عقده حقارت؛

4. راه کارهای درمان آن در منابع اسلامی.

1. علل و عوامل عقده حقارت

عقده حقارت همانند سایر موجودات این عالم مشمول نظام علی و معلولی است که برای آن می توان علل و عوامل بسیاری را برشمرد. از جمله، علل و عوامل ذیل است.

الف: سرکوب شدن حس تفوق طلبی

روان شناسان در وجود انسان از حسی به نام «حس تفوق طلبی و برتری جویی» و یا به تعبیر علامه طباطبایی(ره) «حس استخدام» (297) خبر دادند که این حس ریشه و اساس بسیاری از احساسات و کارهای هنجار و ناهنجار است. همین حس در صورت سرکوب شدن، می تواند یکی از علل و عوامل پیدایش عقده حقارت باشد؛ زیرا این حس در وجود انسان در تمام مراحل زندگی، از کودکی تا پیری وجود دارد. لکن برای ظهور و بروز آن موانع بسیاری وجود دارد. کودک در درون خانه و سپس در جامعه با صدها موانع برای ابراز این حس مواجه است و نمی تواند آن چه را که می خواهد، جامه عمل بپوشاند. این جاست که نسبت به ضعف خود آگاه می شود؛ زیرا در مبارزه با بزرگ سالان و موانع دیگر شکست می خورد و عقده حقارت به او دست می دهد.

ب: تأثیر محیط

منظور از محیط و تأثیر آن در پیدایش عقده حقارت، اعم از خانه، مدرسه و اجتماعی است که در آن زندگی می کنیم. مثلا اگر در محیط خانه، پدر و مادری همواره فرزند خود را با سایر افراد خانواده یا فرزندان همسایه و دوستان درخشان تر از او مقایسه کنند و دایم وی را در عذاب سرزنش قرار دهند که چرا همسان و هم طراز با دیگران پیش نمی رود و یا به خواسته های طبیعی وی احترام نگذاشته و با سخت گیری، تندی، خشونت و تحقیر با او برخورد نمایند و یا در مدرسه، معلم به جهت این که دانش آموزی نتوانسته از عهده تکلیفش برآید او را در جمع شاگردان و هم کلاسان مورد سرزنش و خفت قرار دهد و یا در محیط اجتماع بزرگ سالان، به جهت عدم موفقیت در کارها، مورد تحقیر و سرزنش قرار گیرد، قهراً عقده حقارت دراین افراد ظهور و بروز خواهد داشت و اینها خود را انسانی خوار و شکست خورده و حقیر در جمع دیگران می یابند و آثار این احساس در آنها ظاهر خواهد شد.

ج: معلولیت های جسمی

عقده حقارت ممکن است از یک نقص بدنی یا روانی سرچشمه گیرد. هر کودک یا نوجوان عاجز، ناقص، عقب افتاده ذهنی و یا نحیف و کند ذهن، در برابر نارسایی خود در واقع دو بار رنج می برد؛ یک بار به علت این که در محیط خود واقعاً در موقعیت کهتری قرار دارد و بار دیگر به علت این که مورد استهزا و تمسخر دوستان، هم سالان و اطرافیان قرار می گیرد.

به عقیده «آدلر» عقده حقارت در سه دسته از افراد دیده می شود که از جمله آنها مورد ذیل است: «افراد ناقص الخلقه یعنی افرادی که به ویژه از کودکی دارای نقیصه بدنی بودند و همواره این کمبود موجب شده است که خود را در میان هم سالان خویش زبون تر و ناتوان تر احساس کنند، مانند کودکی که بر اثر فلج بودن دست یا پا نتواند در جمع دیگران در بازی شرکت کند». (298)

د: صفات غیرعادی

وجود پاره ای از صفات، نشانه ها یا خصوصیات غیرعادی، در برخی افراد بدون آن که جنبه کهتری واقعی و نقصی داشته باشد، آنان را در معرض تمسخر و ریش خند دیگران قرار می دهد و گاه برای آنان نامی مضحک و مستهجن می سازند که در تمام مدت زندگی آن نام دامن گیر آنهاست نظیر پخمه، بی رگ، کرگدن، روباه، بی مخ و… این نوع برخورد با افراد، باعث ظهور و بروز عقده حقارت خواهد شد.

ه: خودفراموشی

ممکن است علت عقده حقارت، امری بیرونی نباشد، بلکه خود، علت پیدایش آن شود. لذا خودفراموشی که آن نیز معلول خدافراموشی است (299) یکی از علل پیدایش عقده حقارت است، چرا که انسانِ از خود غافل، انسانی حقیر و پست خواهد بود. براساس مکتب انبیا و دستورهای الهی دو چیز مایه خوشبختی بشر است: نخست یاد خدا و دیگری یاد روز جزا. (300) لذا توجه به مبدأ و معاد در سرلوحه برنامه های تربیتی انبیا و اولیا قرار داشته و تأثیر آن در پاک سازی فرد و اجتماع کاملاً چشم گیر است.

چگونه شخصیت خود را ضد ضربه کنیم

غفلت از این دو باعث سقوطِ انسان تا سرحد حیوانیت و پست تر از آن است. (301) آن گاه انسان با درک این سقوط، خفت، خواری و ذلت را به خوبی احساس می کند.

و: از دست دادن پدر و مادر و همسر

از دست دادن نعمت های بزرگ از قبیل پدر، مادر و همسر می تواند یکی از عوامل عقده حقارت و احساس کهتری باشد. مطالعه و جست وجو در روحیه خانواده های بی سرپرست و فرزندانی که از نعمت وجود پدر و مادر محرومند، روشن گر این مدعاست. فرزندان یتیم چون خود را بی حامی و یاور می بینند، حس حقارت و کهتری می نمایند.

ز: فقر و تنگدستی

چه بسا فقر و تنگدستی پدر و مادر در برآورده نساختن خواسته های مالی فرزند، باعث عقده حقارت فرزند در جمع هم سالان او که از همه نعمت ها برخوردارند، باشد و حتی برای سرپرست خانواده نیز که توان رفع نیاز مالی برای اعضای خانواده را ندارد، در برابر آنان باعث شرمندگی و در مقایسه خود با هم نوعان خود سبب عقده حقارت و خفت است.

مولا علی علیه السلام می فرماید:

«الفَقْرُ اَلْموتُ الاَکبَر؛ (302) فقرِمالی برای انسان مرگی بزرگ است».

کودکانی که در طفولیت با شرایط سخت مالی رشد کرده اند در باطن خود نوعی عقب ماندگی و ضعف احساس می کنند و این احساس در خاطره آنان تا پایان عمر باقی می ماند.

ح: احساس گناه

گناه کاری و عصیان، یکی دیگر از علل عقده حقارت است؛ چون کسی که مرتکب گناه شد و پرده احترام به قانون را دریده است، همواره در فشار و شکنجه های وجدان اخلاقی است و خویشتن را انسانی پلید، آلوده و شرمسار می بیند. لذا همواره کوشش می کند که گناهان خود را مخفی نگه داشته و حتی صحنه های شرم آور آنها را نیز فراموش کند؛ ولی وجدان اخلاقی گناه کار او را آرام نمی گذارد و با سرزنش های مداوم خود می کوشد که گناهان را در خاطر وی زنده نگه دارد و او را رنج دهد.

این شرمساری و حقارتی که در اثر گناه دامن گیر او شده، همواره او را در نظر او پست و زبون جلوه می دهد و بر شخصیت و استقلال وی ضربه وارد می سازد و گناه کار نیز می کوشد تا از راه خودسازی تصنعی، ضعف روانی خود را پوشانده و خود را فردی نیرومند، با شخصیت و صاحب احترام جلوه دهد. لکن از رفتار تملق آمیز او باطن پلیدش شناخته می شود.

دوران ظهور و بروز احساس حقارت

پس از گذشت دوران کودکی ممکن است در هر مرحله ای از مراحل زندگی، احساس حقارت ظهور و بروز داشته باشد. لکن به طور مشخص می توان انگشت روی دو مرحله و دو دوره از زندگی گذاشت که ظهور و بروز عقده حقارت و احساس کهتری، مشخص تر و بارزتر است؛ یکی دوران بلوغ و دیگری دوران پیری است.

یک: دوران بلوغ

بلوغ را می توان یکی از مهم ترین دوره های زندگی دانست که از نظر فیزیولوژیکی، فیزیکی و روانی تحولات بسیار عمیقی در فرد ایجاد می کند و باعث می شود که نظم جسمانی و روانی نوجوان به هم بخورد. نوجوان در این دوره از نظر جسمانی در حال رشد و از لحاظ عاطفی نارس و از نظر تجربه محدود و از لحاظ فرهنگِ اجتماعی، بسیار شکننده و تحت تأثیر است. بلوغ، یک دوران بی سروسامان است. به عبارت دیگر هنگامی از زندگی است که شخص غالباً دست خوشِ کشمکش های گوناگون است. از نظر بهداشت روانی، شناخت این تحولات به ویژه در آن قسمت ها که تغییرات چشم گیر در رفتار و کردار نوجوان آشکار می گردد بسیار پراهمیت و سرنوشت ساز است.(303)

جوانان نوخاسته و تازه بالغ، از دو جهت خود را ضعیف می بینند و در خویشتن احساس حقارت می کنند: یکی از خاطرات ناتوانی ایام گذشته و دیگر از تزلزل و اضطراب نسبت به آینده.

جوانی که تازه دوران کودکی را پشت سر گذاشته و به منزل شباب و جوانی قدم نهاده، تشنه قدرت و نیرومندی است؛ زیرا هنوز ضعف ایام طفولیت را از یاد نبرده است. به خاطر دارد که تا دیروز طفلی بوده و از خود استقلال و شخصیتی نداشته است و اینک که جوان و نیرومند شده از خاطره ضعف و رنج آور دوران کودکی متأثر و در خود احساس حقارت می کند و می خواهد این نقیصه هرچه زودتر جبران شود تا بتواند مستقلاً اظهار وجود نماید و توانایی خود را به دیگران بقبولاند.

آدلر(304) تشخص طلبی را واکنشی در برابر احساس حقارتِ واقعی یا خیالی یا جبران آن می داند. او می گوید: نوعی حقارت و کهتری دامن گیر همه است و آن این که، همه روزی بچه بودند و در کودک حس حقارت بر سه تجربه متقارن مبتنی است: نخست احساس ناتوانی؛ دوم احساس ضعیف تر بودن از بزرگ سالان؛ سوم احساس وابستگی به بزرگ سالان. هر کودکی می خواهد آدمِ بزرگی باشد و در راه برتری می کوشد تا بر احساس کم و کاستی خود فایق آید.(305)

برای جوانان زمان بلوغ، زمان پرواز از آشیانه هاست؛ زمانی است که می توانند تنها و آزاد به سوی انجمن ها و مجامع جوانان بگریزند. در حالی که هنوز از جدایی و تنهایی وحشت دارند، همین تفاوت بین خواسته ها و قدرت برآورد آنها سبب می شود که جوانان غالباً رفتاری زننده و ناموزون پیدا کنند.(306)

به هرحال دوران بلوغ، یکی از دوران پرتلاطم و دوران بروز احساس حقارت است.

دو: دوران پیری

کهن سالان بر اثر ناتوانی روزافزون، در خود احساس ضعف و حقارت می کنند و می کوشند از هر راهی که ممکن است، قدرتی به دست آورند و به وسیله آن، حقارت خویش را جبران نمایند. اینان به خاطر دارند که دیروز قوی و توانا بودند و اینک فرسوده و ناتوان شده اند، اعصاب پولادینشان لرزان گردیده و قوای بدنشان به سستی گرائیده است، چشمشان کم فروغ و گوششان ضعیف و اندامشان سست شده و قدرت فعالیت و تحرک را از دست داده اند.

دیروز خود حامی دیگران بودند؛ ولی امروز مانند کودکان به حمایت و دستگیری دیگران نیاز دارند. ناتوانی و عجز ایام پیری، یک ضعف تخیلی و حقارت موهوم نیست که با تجزیه و تحلیل روانی بتوان آن را برطرف نمود، بلکه یک ضعف واقعی و حقیقی است که دامن گیر کهن سالان می شود، دردی که در تمام قوای آنها اثر نامطلوب می گذارد.

خودنمایی و کتمان حقارت از راه های مختلف

جوانان و پیران هر دو از یادآوری گذشته خود احساس حقارت می کنند. با این تفاوت که گذشته جوان، ضعفِ دوران کودکی است و گذشته پیران، قوت و نیرومندی ایام جوانی است. لذا احساس حقارت پیران به مراتب شدیدتر و خطرناک تر از جوانان است.

جوانان راه فراز زندگی را می پیمایند و به سوی قدرت پیش می روند. هر روزی که بر آنان می گذرد، نیرومندتر می گردند و به تدریج نگرانی های گذشته را فراموش می کنند و عقده حقارتشان خودبه خود گشوده می شود، ولی پیران در راه نشیب زندگی قدم برمی دارند و هر روز که بر آنان می گذرد، ناتوان تر می شوند و قهراً احساس ضعفشان شدیدتر و عقده حقارتشان محکم تر می گردد. لذا در هنگام عکس العمل نشان دادن، کهن سالان نمی توانند مانند جوانان به نعره زدن و فریاد کشیدن یا تخریب و تهاجم، قدرت نمایی، اظهار وجود و جبران احساس حقارت نمایند، بلکه برای این که از گردونه کاملاً خارج نشوند و تمام ارزش و شخصیت خود را از دست ندهند، کوشش می کنند تا از راه های ممکن برای خود جایی باز کنند و با به دست آوردن قدرت یا ثروتی، خود را به حساب بیاورند و به این وسیله، حقارت خویش را بپوشانند و احیاناً برای ابراز وجود و عرضه شخصیت، دست به کارهایی خطرناک می زنند که ذیلاً به بعضی از آنها اشاره می کنیم.

الف: جمع ثروت

یکی از مجاری کسب قدرت برای تمام طبقات مردم، در همه ادوار زندگی، گردآوری ثروت و جمع مال است؛ زیرا اکثر مردم ثروتمندان را نیرومند، مهم و صاحب امتیاز تلقی می کنند و آنان را با دیده احترام و تکریم می نگرند. ثروت می تواند بسیاری از عیوب و نقایص را بپوشاند و به آدمی جمال و زیبایی اجتماعی ببخشد. لذا سال خوردگان، مناسب ترین وسیله قدرت یابی و تفوق جویی و بالاخره جبرانِ حقارت را که با مزاج ناتوانشان سازش دارد، جمع آوری ثروت می دانند. اینان می توانند از راه جمع آوری مال، کسب نیرو کنند و به این وسیله برتری خود را اثبات نموده و ضعف و حقارت خویش را بپوشانند. به همین خاطر است که آدمی وقتی پیر می شود، به طور آگاه یا ناآگاه در ثروت اندوزی حریص تر می گردد و بیش از پیش به اموال خود دل بستگی و علاقه نشان می دهد. رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند:

«یهْرِمُ ابْنُ آدَمَ وتَشِبُّ مِنْهُ اثْنَتانِ اَلْحِرصُ وَالأمَلْ؛(307) فرزند آدم به پیری می رسد ولی دو صفت در وجودش جوان می گردد یکی حرص و دیگری آرزو».

در حدیث دیگری فرمودند:

«الشَّیخُ شابٌّ فی طَلَبِ الدُّنِیا؛(308) پیر سال خورده و ناتوان در دنیاطلبی جوان و تواناست».

ب: مداخله در امور دیگران

بعضی از پیرانِ فاقد ثروت، برای آن که خود را بنمایانند و اظهار وجود نمایند، به اظهارنظر در کارهای دیگران می پردازند. در محیط خانه به کودکان تندی و خشونت می کنند، به جوانان اندرز و نصیحت می گویند یا آنان را مورد توبیخ و سرزنش قرار می دهند، در کارهای میان سالان تفتیش و تفحص می کنند و بدون این که از آنان خواسته باشند اظهارنظر می کنند و تاجایی که دستشان برسد در کوچه و بازار، در کوی و برزن، مسجد و معبد در امور مردم مداخله می نمایند و نسبت به اعمال شان نظر موافق یا مخالف می دهند و گاهی در این کار آن قدر زیاده روی می کنند که همه را به ستوه می آورند.

ویل دورانت می گوید: «یکی از مسایل دقیق روان شناسی امروز این است که آیا جوانان در ارتکاب محرمات بیشتر لذت می برند یا پیران در تخطئه و نکوهش آنان؛ از نظر اخلاق، زندگی دو دوره دارد: دوره نخستین، فرو رفتن در لذات و شهوات و دوره دوم پند و نصیحت به دیگران است. در این دوره شهوات به حزم و احتیاط بدل می گردد و طوفان امیال رنگ اندرز به خود می گیرند».(309)

ج: نقل قصه های عجیب و غریب

بعضی از پیران و سال خوردگان برای اظهار وجود و جلب توجه دیگران و جبران حقارت خود گاهی قصه های عجیب و غیرواقعی را به عنوان مشاهدات ایام عمر خود نقل می کنند و گاهی خود را قهرمان وقایع مهم و پرهیجان معرفی می نمایند و گاهی روزگار گذشته و حال را با هم می سنجند و بر خوبی های گذشته افسوس می خورند و از بدی های کنونی ابراز تأسف و تأثر می کنند. آنان در این قبیل گفتار و رفتارشان یک هدف اساسی دارند و آن، این که در مقابل دیگران عرض اندام کنند، تفوق و برتری خود را نشان دهند، ضعف خویشتن را بپوشانند و از احساس حقارت درونی خود بکاهند.

د: عکس العمل های خطرناک

اگر جوانان و میان سالان نسبت به سال خوردگان سخت گیری کنند و به آنان میدان خودنمایی و عرض وجود ندهند و با تندی و خشونت برخورد نمایند، ممکن است گروهی از آنان به عزلت و انزوا بگرایند و بدون این که آسیبشان به کسی برسد، باقی مانده عمرشان را با سکوت و انزوا بگذارنند؛ ولی گروه دیگر، خصوصاً اگر بی ایمان و نادان باشند، ممکن است برای جبران حقارت خود به عکس العمل های خطرناک دست بزنند و در خانواده و اجتماع، مفاسد بزرگی به بار بیاورند. مثلاً دختران پاک دامن را رمی به بی عفتی کنند، به پسران عفیف و شریف تهمت بزنند، بین زنان و شوهران جدایی بیفکنند، فرزندان را بر ضد پدر و مادرشان بشورانند، محیط خانه را دچار بی نظمی و اختلال کنند، در اجتماع نیز جوانان را علیه بزرگ سالان تحریک نموده و بشورانند، بین مردم تفتین و افساد کنند، بذر اختلاف و ناسازگاری بیفشانند، افراد را به جان هم بیندازند و خلاصه برای آن که خود را منشأ اثر نشان دهند و توجه دیگران را به خود جلب نمایند، ممکن است مرتکب انواع گناهان و پلیدی ها شوند و زیان های غیرقابل جبرانی به بار آورند. اینجاست معنای کلام امام هادی علیه السلام به خوبی فهمیده می شود که فرمودند:

«مَن هانَتْ عَلَیهِ نَفْسُهُ فلا تأمَن شَرَّهُ؛ کسی که خود را ناچیز و خوار می یابد و در باطن احساس ذلت و حقارت می کند، از شر او ایمنی نداشته باش».(310)

این ها و ده ها پیامدهای دیگری که ممکن است از پیر حقیر سرزند.

آثار و تبعات عقدة حقارت

زمانی که عقده حقارت در فرد شدت یافت، او برای کاهش و پیش گیری از خطرهای احتمالی آن به مکانیزم های دفاعی جبران، متوسل می شود. حال گاه جبران، واقعی و حقیقی است که موجب کاهش عقده حقارت و دست یابی به تعادل می گردد، ولی در بسیاری از موارد، جبران ها، انحرافی و کاذبند که در این صورت احساس حقارت در یک دور باطل، نه تنها کاهش نمی یابد، بلکه به صورتی ویران گر و مخرب تشدید می گردد. این همان صورتی است که پیامدهای ناگوار دارد و منظور ما در این جا اشاره به برخی از آن پیامدهای ناگوار است که ذیلاً به صورت اجمال و اختصار به آنها می پردازیم.

الف: کتمان حقارت و خودنمایی

افراد مبتلا به این حس وقتی در خود استعداد جبران صحیح آن را نمی یابند، درصدد برمی آیند که با کتمان آن و خودنمایی به شیوه های مختلف و ریاکاری، نظر اطرافیان را نسبت به خود منحرف ساخته و به خود جلب نمایند. این خودنمایی ها در افراد مختلف به صورت های گوناگون ظهور و بروز دارد. به عنوان نمونه انسان های ترسو ژست شجاعانه می گیرند و می خواهند خود را شجاع و با شهامت نشان دهند. یا جوان شکست خورده در تحصیلات عالی و یا در رسیدن به یک موقعیت اجتماعی، می خواهد خود را تحصیل کرده و موفق جلوه دهد و از هر راه ممکن خودنمایی نموده و در جامعه اظهار وجود نماید ولو با پوشیدن لباس های تجملی، آرایش های کذایی، شبهه افکنی، سنت شکنی، ادای استاد یا دانشجو یا دکتر را درآوردن، لباس های شهرت پوشیدن، ادای فوتبالیست ها یا چهره های معروف سینما را درآوردن، سفره های رنگین، کتاب خانه های کذایی، تهیه تجملات پرزرق و برق در منازل و… همه این ها برای کتمان آن حقارت درونی است و می خواهد خود را در ظاهر به گونه ای غیر از آنچه که هست نشان دهد.

ب: بدرفتاری با دیگران

افراد مبتلا به عقده حقارت برای جبران آن دست به کارهای غیرعادی و نامطلوب می زنند، در خانه با کودکان و دیگر افراد منزل بدرفتاری دارند، دشنام می دهند، با ضرب و شتم، ایجاد رعب و وحشت می نمایند و ضمناً اعمال ناپسند خود را به حساب تربیت فرزندان و انضباط خانوادگی می گذارند. هم چنین در برخورد با همسایگان، دوستان و همکاران بدرفتاری دارند و احیاناً جست وجو در کار و زندگی آنها نموده و بالاخره در هر مناسبتی می خواهند ولو با اعمال خلافشان خود را مطرح نمایند.

ج: تخریب دیگران

افراد مبتلا به این حس، وقتی نتوانند خود را مسلط و مهتر و برتر سازند درصدد استفاده از تخریب دیگران برمی آیند. به ویژه نسبت به کسانی که در دل کدورتی دارند، حساسیت بیشتری نشان می دهند. همواره در کمین رفتار و جزئیات زندگی آنان هستند و اگر کوچک ترین خطایی ببینند آن را بزرگ کرده و در برابر دیگران آنان را به باد استهزا می گیرند. برای جبران حقارت درونی خود به ترور شخصیت افراد اقدام می کنند. در این راستا از هر نوع تهمت، غیبت، استهزا، اسناد القاب بد، شایعه پراکنی و دروغ پردازی ابایی ندارند، و با ابزارهای آلوده، به تخریب و تضعیف دیگران می پردازند. چه زیبا فرمودند معصومین علیه السلام که این نوع کارها از خواری و ذلت نفس افراد است. رسول خدا فرمودند:

«لا یکذِبُ الکاذِبُ اِلاّ من مَهانَةِ نَفْسِهِ؛(311) دروغ گو هرگز دروغ نمی گوید مگر بخاطر حقارتی که در نفس خود احساس می کند».

و نیز علی علیه السلام فرمود:

«الْغَیبَتُه جُهدُ الْعاجِز(312)؛ نهایت تلاش یک فرد عاجز و حقیر غیبت کردن است».

و امام هادی علیه السلام فرمود:

«مَنْ هانَتْ عَلَیهِ نَفسُهُ فَلا تَأمَنَ شَرِّهُ(313) ؛ کسی که خود را خوار و ناچیز و حقیر می یابد و در باطن احساس ذلت و حقارت می کند، از شر او در امان مباش».

د: خودباختگی و روشن فکرنمایی

افراد مبتلا به این حس گرفتار فقدان اعتماد به نفس، وابستگی شدید، عدم اتکا به خود، خودباختگی و بی هویتی می شوند. این صفات در دوران مختلف زندگی از طفولیت تا کهن سالی در هر زمان به تناسب سن و سال آنها ظهور می نماید. مثلاً در دوران کودکی به صورت جدا شدن از والدین، ترس از مدرسه، کم رویی، و در دوران جوانی به صورت انزوا و کناره گیری و در سنین جوانی و بالاتر احیاناً به صورت روآوردن به فرهنگ های بیگانه و تمدن های دیگران، ظاهر می شود. از آن جا که این فرد در جامعه خودی و فرهنگ ملی و دینی خود، خود را ناتوان و شکست خورده می بیند، مدعی می شود که چون جامعه سنتی، پاسخ گوی نیازشان نیست، به دنبال جامعه ای مدرن و فرهنگی فراتر از فرهنگ جامعه سنتی خود می باشد. در حالی که مسأله چیز دیگری است و او برای جبران حقارت خود چنین می گوید. این افراد کهتر و حقیر در هر سه نهضت: مشروطه، صنعت نفت و انقلاب اسلامی، به وضوح دیده می شوند. عده ای در هر سه مرحله بودند که تمام تلاششان در وابسته کردن کشور به بیگانه بوده و تمام حرفشان این بود که ما بدون اتکا به بیگانگان توان ادامه زندگی و پیشرفت را نداریم، و غرب زدگی چیزی جز خودباختگی در برابر غرب نیست و امام راحل مکرر به این جهت در کلمات خود اشاره داشتند و این بینش را همواره مایه بدبختی جامعه می دانستند.(314)

ه: رو آوردن به کام جویی های موقت

روآوردن به لذت ها و تجملات، موقتاً فکر مشکلات را از ذهن بشر خارج می سازد. افراد مبتلا به عقده حقارت، از سویی به علت شکست های پی درپی احساس می کنند که باید از هر راه ممکن سطح ارزشی خود را بالا ببرند و از سوی دیگر خود را برای اصلاح رفتار یا تغییر جهت اساسی در سطح بالاتر نالایق می بینند. لذا به کام جویی های موقت پناه می برند. از قبیل نوشیدن مشروبات الکلی، استعمال مواد مخدر، لذت های جنسی و بالأخره انبوهی از تفریحات و هیجان های رایج که به طور موقت باعث ارضای خواسته است که متأسفانه این نوع کام جویی ها در جامعه به راحتی در دسترس افراد قرار دارد و آثار شوم آنها نیز به وضوح مشاهده می شود؛ چون با تن دادن به این نوع جبران های کاذب، نه تنها احساس حقارت درونی جبران نمی شود، بلکه به طور طبیعی شدت پیدا کرده و نیاز به جبران را در فرد، افزایش می دهد. لذا جامعه مبتلا به چنین حالتی، رنگ سعادت و خوشبختی را نخواهد دید و دایم باید وابسته به غیر باشد به همین جهت رو آوردن به کام جویی های موقت غالباً طرح استعمار برای کشورهای زیر سلطه است.

و: خود برتربینی

انسان در اثر ابتلا به عقده حقارت دچار بیماری کبر و خودبرتربینی می شود، به مردم بی اعتنا می شود، تجاوز می کند، به عصیان و طغیان می گراید، مردم را به حساب نمی آورد، اصول اخلاقی را رعایت نمی کند و خلاصه به جای تواضع در برابر دیگران، جبار و بی پروا می شود، دست به هر عمل ناروایی می زند و خود را برتر از این می داند که از کسی بپرسد یا به نصایح یا انتقاد دیگران گوش فرا دهد. چه زیبا فرمود امام صادق علیه السلام:

«ما مِنْ رَجُل تَکبَّرَ أو تَجَبَّرَ اِلاّ لِذِلَّةِ وَجَدَها فِی نَفْسِهِ؛(315) هیچ انسانی خودبین و متجاوز نمی شود و به تکبر و جباریت و ستم گری آلوده نمی شود، مگر به خاطر ذلت و حقارتی است که در ضمیر خود احساس می کند».

جان دیویی می گوید: «میل به قدرت طلبی در افرادی شدید است که مبتلا به احساس حقارت یا عقده حقارت هستند و برای جبران و نقایص شخصی می کوشند تا دیگران را تحت تأثیر خود قرار دهند و از این راه توجه آنان را به قدرت و نیروی خود جلب نموده و به این وسیله حقارت خویش را جبران نمایند».(316)

ز: ریاست طلبی، بزه کاری، خودکشی و …

پیامدهای عقده حقارت بسیار است و ما را مجال نقل همه آنها نیست. روان شناسان، حس پوچی و نیهلیستی و در نتیجه بزه کاری، بی اعتنایی به قانون، گریز از مسئولیت، دزدی، ریاست طلبی، بی اشتهایی عصبی و بالاخره خودکشی را از جمله پیامدهای آن معرفی کرده اند. افراد مبتلا به این حس دست به هر کاری برای مطرح ساختن خود می زنند ولو آن کار به نابودی آنان ختم شود.(317)

این فصل ادامه دارد …

تمامی حقوق این سایت برای خبرگزاری حوزه محفوظ است. ۱۳۹۸©
بازنشر مطالب خبرگزاری حوزه در سایر خبرگزاری‌ها و روزنامه‌ها بدون ذکر منبع آزاد است.

داشتن یک شخصیت قوی و با سیاست آرزوی هر کسی می باشد که خیلی از افراد این آرزو را دارند. اما چون که نمی دانند چگونه به این هدف برسند از رسیدن به آن دست می‌کشند.

قطعا افرادی که دارای سیاست و شخصیت قوی هستند نسبت به افرادی که شخصیت سست و بدون اعتماد به نفس دارند در جامعه موفق تر هستند همه برای شخصیت های مهم و با سیاست احترام قائل اند.

تعریف عبارت شخصیت قوی کار دشواری است زیرا این تعریف برای هر فردی متفاوت می‌باشد اما ویژگی های مختلف در یک شخصیت قوی وجود دارد که در هر تعریفی یکسان است.

تعریف اکثر مردم از یک شخصیت قوی این است : فردی دارای شخصیت قوی و با سیاست می‌باشد که یه جای این که تحت تاثیر دیگران باشد خودش رهبر کارهای خودش باشد و قوی و تاثیرگذار باشد .

چگونه شخصیت خود را ضد ضربه کنیم

شاید شما از نظر خودتان دارای یک شخصیت ضعیف و بدون اعتماد به نفس می باشید و از این ویژگی ها آسیب های زیادی به شما رسیده و این سوال را دارید چگونه در جامعه امروزی قوی و با سیاست باشیم ؟

خیلی مهمه که در تمام شرایط شخصیت قوی خود را نگه داریم و با سیاست رفتار کنیم اما چگونه ؟ در ادامه پاسخ تمامی این سوالات را به شما خواهیم داد.

شخصیت یک الگو از نحوه فکر کردن رفتار و احساسات یک شخص است که از او یک انسان متفاوت و متمایز می سازد.

زمانی که از یک نفر تعریف می کنیم و می گوییم فلان شخص دارای شخصیت خوبی است. در اصل ما داریم از نحوه برخورد رفتار و فکر کردن آن شخص حرف میزنیم، و منظورمان این است که او دوست‌داشتنی و جالب است و بودن در کنار او تجربه‌ی خوشایندی است.

داشتن یک شخصیت خوب، حتی از ظاهری جذاب هم حیاتی‌تر است. و فرد با شخصیت می‌تواند برای هر کسی جذاب به نظر برسد.

٪۸۵ از موفقیت و شادی افراد در نتیجه‌ی کیفیت رابطه‌ی آنها با دیگران شکل می‌گیرد. و این شخصیت شما است تعیین می کند بقیه با شما چه رفتاری داشته باشند. به شما نزدیک شوند یا از شما فاصله بگیرد.

ما تا اندازه کمی می توانیم ظاهر مان را تغییر دهیم ولی شخصیت حد و مرز ندارد. ما می‌توانیم صفات و ویژگی‌های یک شخصیت قوی را که مناسب و مطلوب می‌دانیم در خود تقویت کنیم.

شاید باورتان نشود که رفتار دیگران چقدر می تواند بر روی شخصیت شما تاثیر بگذارد. خیلی‌ها زمانی که تحت تاثیر فشارهای که دیگران به آنها وارد می‌کنند قرار میگیرند، به جای آنکه یک شخصیت قدرتمند تبدیل شوند خود را میبازند و مانند دیگران رفتار می کند و به مرور زمان شخصیتی وابسته به دیگران پیدا می کند.

و اما این سوال پیش میاد که چگونه دیگران می‌توانند بر شخصیت ما تاثیر بگذارد ؟

من در نوشته‌های دیگرم توضیح داده‌ام که چطور تعریف کردن دیگران از یک دختر یا پسری می‌تواند باعث شود تا او به چشم شما جذاب‌تر بنظر برسد! بنابراین حتی انتخاب‌های ما هم می‌تواند متاثر از نظر دیگران باشد.

به محض اینکه شما یک کار غیر منتظره یا متفاوت انجام دهید، خواهید دید که افراد زیادی این کار شما رو مورد سوال قرار داده یا حتی ممکن است شما را برای آن سرزنش کنند.

لباس‌هایی که ما انتخاب می‌کنیم و جوری که لباس تن می‌کنیم، به شدت متاثر از مد روز و توقعاتی است که دیگران از ما دارند.

و هر چیز دیگری: این کارو بکن. اون کارو نکن. مگه خلی؟ مگه مغز تو کله‌ات نیست؟ و امثال این عبارات، چیزهایی هستند که هر روز آنها را از دور و بری‌های خودمان به کرات می‌شنویم. عباراتی که خیلی راحت باعث می‌شوند هم‌شکل و هم‌رنگ دیگران شویم.

بدین ترتیب اولین مرحله برای داشتن یک شخصیت قوی، این است که دیوارهایی که دور خودتان و دیگران کشیده‌اید را بشکنید، و فکر، ایده، اعتقادات، رفتار و در نهایت شخصیت مخصوص خودتان را داشته باشید.

به محض اینکه شما شروع به متفاوت بودن کنید، افراد خیلی زیادی که می‌خواهند با اجبار اطرافیانشان به پیروی از هنجارها همیشه احساس امنیت و آرامش کنند، شروع به مخالفت با شما می‌کنند.

بدین ترتیب در این بخش از مقاله شما را با روش‌هایی آشنا می‌کنم تا بتوانید هر کسی که قصد داشت چنین کاری با شما کند را ساکت کنید.

افراد ضعیف، بلافاصله پس از اینکه از کسی اخطاری دریافت کنند عقب می‌کشند یا رفتارشان را اصلاح می‌کنند تا نظر دیگران را جلب کنند. اما کسانی که شخصیت قوی دارند.

از کسی که متهم شان کرده می‌پرسند: «این کار چه اشکالی داره؟» یا به او می‌گویند که «من دوست دارم این کار رو بکنم» یا «از نظر من اشکالی نداره». این واکنش‌ها نشان دهنده این است که شما یک شخصیت قوی دارید.

افرادی که شخصیت قوی دارند، بجای اینکه در مقابل هجمه دیگران از خودشان دفاع کنند، با حمله متقابل فرد اتهام زننده را سورپرایز می‌کنند. «چرا منو بخاطر یه اشتباه سرزنش می‌کنی؟ مگه خودت تا حالا تو زندگیت اشتباهی نکردی؟»

من خوشم میاد و دلیلم هم همینه: افرادی که اعتماد به نفس پایینی دارند، برای هر کاری که می‌خواهند انجام دهند به دنبال یک بهانه می‌گردند، تا بتوانند دیگران را راضی نگه دارند.

اما از سوی دیگر، افرادی که شخصیت قوی دارند، معتقدند همین که آنها دوست داشته باشند کاری کنند یا معتقد به آن باشند، به اندازه همه‌ی بهانه‌ها اهمیت دارد.

«من این کارو می‌کنم چون دوست دارم! چرا باید کاری رو بکنم که تو دوست داری؟» این‌ها قوانین تو هستند، من هم قوانین خودم را دارم: افرادی که عزت نفس پایینی دارند، همیشه پیرو قوانین هستند، حتی اگر با عقل جور در نیاید.

اما از سوی دیگر افرادی که شخصیتی قوی دارند، قوانین خودشان را دارند. «چرا نباید این کار را انجام بدهم؟ من قوانین خودم را اجرا می‌کنم نه قوانین تو را»

چگونه شخصیت خود را ضد ضربه کنیم

این سوالی است که اکثر به آن بر میخورند در ادامه 18 راهکار برای داشتن یک شخصیت قوی و خوب را برای شما شرح دادیم :

کسی نمی‌خواهد اطراف آدم‌های منفی که دائما شکایت می‌کنند یا حرف مثبتی برای گفتن ندارند باشد. سعی کنید آدم شادی باشید که با ورودش به اتاق، با خود انرژی می‌آورد.

می‌توانید این کار را با مدنظر قرار دادن بهترین ویژگی‌های آدم‌ها و موقعیت‌ها انجام دهید. لبخند گرمی بزنید، شادی را برپا کنید و با حضور خود به اطراف روح بدمید.

این مورد به میزان مطالعه و دانسته‌های شما مربوط است. زمانی که اندوخته‌ی بیشتری برای شریک شدن با جمع کسب کردید نوبت به آموختن نحوه‌ی به اشتراک‌گذاشتن آن با دیگران می‌رسد.

هیچکس نمی‌تواند درباره‌ی تمام موضوعات بداند، بنابراین شریک شدن دانسته‌هایتان با دیگران به روابط شما تازگی می‌دهد.

هرچقدر بیشتر مطالعه کنید و به زمینه‌های بیشتری برای یادگیری و صرف وقت علاقه نشان دهید، شخصیت قدرتمندتری پیدا خواهید کرد.

وقتی آدم‌های جدیدی را ملاقات می‌کنید حرفی برای گفتن خواهید داشت و می‌توانید با دیگران در این موارد وارد بحث و گفتگو شوید.

در این موقعیت ممکن است در مواجهه با نادانسته‌های دیگران عصبانی شوید، اما به یاد داشته باشید که اگر به نحوی مناسب اطلاعات خود را با آنها در میان بگذارید اشتیاق آگاهی را در آنها روشن خواهید کرد.

داشتن یک شخصیت قوی به معنای آن است که شما شادی و امنیت را از درون خودتان دریافت می‌کنید و برای تایید گرفتن از دیگران نیاز به جلب توجه ندارید.

شخصیت‌های قوی زمان خود را صرف توجه‌طلبی با شکایت از دنیا، غیبت از دیگران یا رفتارهای نمایشی نمی‌کنند، به جای آن اجازه می‌دهند که اعمال و رفتارشان درباره‌ی آنها سخن بگوید.

مهم است بدانید که توجهات زودگذر ماندگار نیستند؛ آنچه به یادها می‌ماند شخصیت قوی شماست

دومین مورد خسته‌کننده بعد از نداشتن هیچ نظری در گفتگو، این است که سعی کنید کسی که نیستید به نظر برسید. ادای کسی که نیستید را درآوردن به دلیل اینکه در جمع جایی پیدا کنید یا مورد پسند واقع شوید معمولا نتیجه‌ی عکس می‌دهد.

به این علت که ما منحصر به فرد هستیم، نشان دادن همان شخصیت خاص‌مان است که ما را جذاب می‌کند. تلاش برای تقلید از دیگری نه تنها کاملا محکوم به شکست است بلکه نشانه‌ای از فقدان اصالت است.

هیچ چیز خسته‌کننده‌تر از همنشینی با کسی که در هیچ زمینه‌ای نظر نمی‌دهد نیست. اگر قادر به شرح نظری که دارید نباشید مکالمه به جایی نخواهد رسید.

اگر نظری نامعمول یا متفاوت از دیگران دارید در مطرح کردنش درنگ نکنید، چرا که جذابیت شما بیشتر خواهد شد؛ البته به شرط آنکه از دسته‌ی آدمهای‌ همه‌چیزدان به نظر نرسید.

چشم‌انداز متفاوت شما به موضوع، باعث گسترش روشن‌بینی می‌شود.

سعی کنید با آدم‌های جدید ملاقات کنید به خصوص کسانی که با شما متفاوت هستند. این کار نه تنها باعث آشنایی شما با فرهنگ‌ها و راه‌های متفاوت انجام کارها می‌شود بلکه افق‌های شخصیتی شما را نیز توسعه می‌دهد.

در حالی که برخی در گوشه‌ای در انتظار ترفیع، پیدا کردن کار، مسافرت و سایر فرصت‌ها نشسته‌اند، شخصیت‌های قوی تلاش می‌کنند تا فرصتی خلق کنند و به سمت هدفی حرکت کنند. شخصیت‌های قوی یادگیری، رشد و تحول را بخشی از روند همیشگی زندگی خود در نظر می‌گیرند.

برای داشتن شخصیت قوی باید به جای ترسیدن از تغییر آن را با آغوش باز بپذیرید و از رخوت دوری کنید. شما هم ممکن است مانند هر کس دیگری ترس‌هایی داشته باشید، اما نباید بگذارید این ترس‌ها شما را کنترل کنند. در عوض اجازه بدهید اشتیاق شما به شادمانی و موفقیت بزرگ‌تر از ترس‌های‌تان باشد.

حامی بودن احتمالا جذاب‌ترین خصوصیتی است که می‌توانید در شخصیت خود ادغام کنید. همان‌طور که خود شما چنین خصوصیتی را در دیگران دوست دارید، خودتان چنین حمایتی را برای بقیه در مواقع نیاز فراهم کنید.

همه‌ی ما خیلی دوست داریم کسی که در گوشه‌ی زمینِ بازیِ زندگی ما را تشویق‌ کند، به ما باور داشته باشد و کمک کند وقتی افتادیم دوباره از نو شروع کنیم.

تکانه‌های بدون فکر گاهی بخشی از طبیعت انسانی ما هستند، برخی آدم‌ها احساسات خود را شدیدتر از دیگران تجربه می‌کنند و این موضوع گاهی باعث رفتارهای تکانشی (بدون فکر) می‌شود.

اگر در مقابل این تکانه‌ها ایستادگی نکنید، آنها می‌توانند به روابط شما خسارت وارد کنند همچنین عقل و منطق شما را دور بزنند. گاهی به خودمان اجازه می‌دهیم در ترس و غم غوطه‌ور شویم.

اما اگر می‌خواهید بدانید چگونه شخصیت قوی داشته باشیم؟ باید بگویم تصمیم تماما با شماست که آیا می‌خواهید در نهایت برده‌ی ترس‌ها و ناامیدی‌ها شوید یا با تمرینِ به دست گرفتن کنترل احساسات‌تان شخصیت قوی داشته باشید.

صداقت و عمل مطابق با گفتار و قول‌های‌تان احترام، تحسین و قدردانی دیگران را به همراه می‌آورد. اعتبار شما در نتیجه‌ی سال‌ها به دست آمده و ممکن است در نتیجه‌ی یک رفتار اشتباه خدشه‌دار شود.

سعی کنید به هیچ قیمتی آن را از دست ندهید مگر در مواقعی که مجبور باشید کیفیت مهم‌تری مانند صداقت را زیر پا بگذارید. همیشه با خودتان صادق باشید و فراموش نکنید ممکن است منبع الهام کسی باشید.

آدم‌های حقیقت طلب دوست داشتنی هستند، کسانی که حقیقت را هر چند سخت و دردناک به دروغی آرامبخش ترجیح می‌دهند. حقیقت طلبی بدون شک یکی از مهم‌ترین صفات فرد دارای شخصیت قوی است.

آدمهای قوی و عقلانی همیشه از شک استقبال می‌کنند و درستی اطلاعات را می‌سنجند، همین است که به آنها می‌گوییم عاقل. شخصیت‌های قوی خود را از تمام سوگیری و پیش‌داوری‌‌های‌شان آزاد می‌کنند و در جستجوی خوشبختی در تمام مراحل هستند.

رعایت ادب هیچ وقت از مد افتاده نخواهد شد؛ زیرا مردم همیشه از رفتار مناسب استقبال می‌کنند. وقتی صحبت از رفتار مودبانه به میان می‌آید باید گفت رعایت ادب و مهربانی با آشنایان و افرادی که از آنها خوش‌تان می‌آید کار سختی نیست

چالش واقعی زمانی است که قرار باشد با افرادی که با آنها مشکل دارید مودبانه رفتار کنید. اگر خودتان را در طول روز به نوعی مدیریت کردید که با این افراد نیز رفتاری در شان شخصیت قویِ خودتان داشته باشید، نهایتا از آنچه قصدش را داشته‌اید نیز قوی‌تر خواهید بود.

فایده‌ای در واکنش‌های اغراق‌آمیز و جوش آوردن نیست. آرامش باعث پیشرفت شما می‌شود، زیرا در چنین حالتی از وقار و صلح است که می‌توانید تمرکز و تفکر کنید و در نهایت تصمیمی که به بهترین شکل منافع شما را تامین کند بگیرید. آرامش، بدون شک یکی از صفات بارز افرادی با شخصیت قوی است. وقتی خودتان، افکار و احساسات‌تان را به شیوه‌ای آرام و صمیمی ابراز کنید، به طور حتم شخصیت شما برای اطرافیان خوشایند به نظر خواهد رسید.

ترس، احساسی کاملا طبیعی به شمار می‌رود. انسان‌ها به لحاظ ژنتیکی مستعد احساس ترس در موقعیت‌های استرس‌آورند. همه‌ی آدم‌هایی که روی کره‌ی زمین زندگی می‌کنند ترس را حداقل برای یک بار هم که شده در زندگی تجربه کرده‌اند. گرچه در حالی که برخی این ترس را نشان می‌دهند

برخی دیگر ترس خود را با مهارت پنهان می‌کنند و اجازه می‌دهند شجاعت بر وجودشان حکومت کند. اگر شخصیت قوی می‌خواهید دقیقا باید همین کار را انجام دهید. با موانع و چالش‌های زندگی خود روبرو شوید و بر آنها غلبه کنید، عقب‌نشینی نکنید، وحشت‌زده نشوید و همیشه به خودتان اعتماد داشته باشید.

همدلی یکی از مهم‌ترین و باارزش‌ترین صفات شخصیتی است، در حقیقت این خصوصیت است که از ما انسان می‌سازد. امروزه یکی از اشتباهات رایج این است که مردم فکر می‌کنند نشان دادن همدلی و صمیمیت به آنها چهره‌ای ضعیف می‌دهد.

اما حقیقت این است که فقط آدمهای واقعا قدرتمند، کسانی که از درون می‌درخشند، می‌توانند رفتار خوب و مهربانانه با دیگران داشته باشند. . به اطرافیان خود عشق بورزید و همیشه با آنها همدلانه رفتار کنید بدون اینکه در مقابل انتظاری از آنها داشته باشید.

هیچ وقت دیگران را قضاوت نکنید؛ چرا که برای هر کس در زندگی مبارزه‌ای در جریان است که شما از آن هیچ نمی‌دانید!

هیچکس دلش نمی‌خواهد اطراف آدم‌هایی که دائما از زندگی گلایه می‌کنند و نیاز به توجه دارند باشد. همه‌ی ما مشکلات خودمان را داریم که لازم است به آنها رسیدگی کنیم، اما نمایش ناراحتی و اعتقاد به جبر روزگار تا به حال نتوانسته گره‌ای از مشکل کسی باز کند.

همه‌ی ما مسئول زندگی‌مان هستیم، بنابراین لازم است از اینکه هر کسی جز خودمان را بابت شکست‌های‌مان مقصر بدانیم دست برداریم. یک شخصیت قوی مسئولیت اعمال خود را می‌پذیرد و بهترین تلاشش را برای تغییر سرنوشت انجام می‌دهد.

شادی شما هم یک وضعیت ذهنی است که خودتان مسئول خلق پایه‌ای آن هستید. به علاوه اینکه قانون جذب را به خاطر داشته باشید: وقتی روی چیزی تمرکز می‌کنید آن را جذب می‌کنید به عبارت ساده‌تر اگر روی مشکلات و سختی‌های زندگی تمرکز کنید فرصتی برای پیدا کردن شادی نخواهید داشت.

افراد با اعتماد به نفس بسیار جذاب و قدرتمند هستند. وقتی به پتانسیل‌های خودتان ایمان داشته باشید، به دیگران القا می‌کنید که همین‌طور درباره‌ی شما فکر کنند. اعتماد به نفس در زندگی به دست ما ساخته می‌شود، برای داشتن شخصیت قوی باید یاد بگیریم روی اعتماد به نفس خود کار کنیم به علاوه‌ی اینکه به خودمان احترام بگذاریم و خود را دوست داشته باشیم.

در گذر سال‌های زندگی موقعیت‌های فراوانی پیش می‌آید که عزت نفس ما را هدف می‌گیرند، اما این به خودمان بستگی دارد که به نرمی از میان این موانع عبور کنیم و هرگز به شکست یا مغلوب شدن رضایت ندهیم. موفقیت، موفقیت می‌آورد و قطعا برای تحقق آن لازم است وقت و انرژی فراوانی صرف کنید.

به جای اینکه تنها به شکست‌های بزرگ خود تمرکز کنید، ضروری است که متوجه‌ی همه‌ی موفقیت‌های کوچک‌تان باشید. این کار تا اینجا بهترین راه ساختن اعتماد به نفس و نهایتا تبدیل شدن به شخصیتی قوی است که همه او را تحسین می‌کنند.

سیاست داشتن گاهی‌اوقات اینطور تلقی می‌شود که نظراتتان را ابراز نکنید طوری که دیگران را خشنود نگه دارید. اما سیاست داشتن لزوماً به این معنا نیست که حرف‌هایتان را بر زبان نیاورید. سیاست داشتن یعنی اینکه قبل از حرف زدن یا انجام دادن کاری، موقعیت را ارزیابی کنید و هیچوقت واکنش افراطی نشان ندهید.

برای آن لازم است که توانایی تفسیر موضوعات را به دست آورید و بدانید که کی چه چیزی بگویید. با اینکه در بعضی موقعیت‌ها سیاست به خرج دادن کار سختی است، مخصوصاً در موقعیت‌هایی که تاثیر شخصی زیادی بر شما می‌گذارد یا در مورد موضوعی است که حس فوق‌العاده قوی‌ای نسبت به آن دارید. دانستن چند نکته مهم سیاست پیشه کردن در موقعیت‌های مختلف زندگی را برایتان راحت‌تر می‌کند.

لجظه‌ای مکث کرده عقب بروید و موقعیت را منتقدانه ارزیابی کرده و قبل از اینکه احساساتتان را دخیل کنید، اطلاعات واقعی آن موقعیت را بررسی کنید.

با زبانی ساده و واضح صحبت کنید تا فرد مقابلتان از حرف‌هایتان دچار سوء تفاهم نشود.

اشکالی ندارد که قاطع حرف بزنید و این حتی کمکتان می‌کند دیگران حرف‌هایتان را با جدیت بیشتری گوش کنند اما از زبانی استفاده نکنید که به نظر دیگران خشن به نظر برسد.

– سعی کنید خیلی راحت به جای اینکه بگویید «به هیچ وجه» یا «شوخی می‌کنی» بگویید «نه»!

حتی اگر عصبانی و ناراحت هستید، یک لحظه وقت گذاشته و نفسی عمیق بکشید و قبل از اینکه حرفی بزنید یا کاری انجام دهید، کمی فکر کنید. حتی اگر لازم شد در ذهنتان به نفس کشیدن فکر کنید، تا آرامش خودتان را به دست آورید. ش

اید سخت به نظر برسد اما چند لحظه وقت گذاشتن برای ارزیابی موقعیت عصبانیت تان را فروکش داده و دیگر با آزردگی رفتار نخواهید کرد.

– این نکته مخصوصاً وقتی در یک مکان عمومی هستید مثل وقتی که مخاطب شما یک فروشنده بی‌ادب یا یک بچه یاغی است که در یک رستوران شلوغ مزاحم غذا خوردنتان شده است، اهمیت بیشتری پیدا می‌کند.

نقش زن در تحکیم رابطه همسران غیرقابل انکار است. در گذرگاه‌های مختلف زندگی بشر، آثار عمیقی از رد پای زنان؛ هم در زندگی‌های پایدار و هم در زندگی‌های مترلزل و فرو ریخته شده، به چشم می‌خورد .

این امر خود نشان‌گر اهمیت مسئولیت خطیر زنان درعرصه ی حفظ ، تداوم و تعادل یک رابطه ایده‌آل و مستمر در مبحث همسران می‌باشد.

وقتی وارد بحثی می‌شوید که خیلی احساسی شده است و کم‌کم به مشاجره ختم می‌شود، هرچقدر هم تلاش کنید با سیاست رفتار کنید به در بسته خواهید خورد. سعی کنید در موقعیت دیگری حرف‌هایتان را مطرح کنید.

تنها به این دلیل که آدم با متانتی هستید اصلا دلیل نمی شود که از حقتان دفاع نکنید و مدعی یک همکار یا یک دوست بی ادب نشوید. به او بگویید که میل دارید با او حرف بزنید.

سپس خلاصه گویی کنید (تا حد امکان کوتاه گو باشید) و سراغ اصل مطلب بروید و بگویید که کدام رفتار او شما را ناراحت کرده و چرا؟

آرام باشید و از اعمال نظر شخصی بپرهیزید:

اگر طرف مقابل با بی ادبی بیشتر به شما پاسخ داد بسیار مهم است که شما آرام و متین باقی بمانید و بگویید که رفتار بی ادبانه را تحمل نخواهید کرد و ترجیح می دهید موقعی که کمی آرام تر شد با او حرف بزنید.

واکنش خود به بی ادبی و احساستان نسبت به آن بی ادبی را تغییر دهید تا زمانی که احساس آرامش بیشتری کنید و از رفتار مورد نظر چشم پوشی کنید و یا چند روزی فرد مذکور را به حال خودش رها کنید.

تصمیم بگیرید که اجازه نخواهید داد رفتار بی ادبانه او شما را به دردسر بیندازد و سپس یک فعالیت شاد یا آرام بخش انجام دهید تا از جو موجود خارج شوید. همیشه نزدیک شدن به یک وضعیت این چنین از یک دیدگاه عاقلانه و متین بهتر از عکس العمل خودکار و بدون تفکر به آن است.

تذکر یک رفتار بی ادبانه به یک دوست، عضو خانواده و یا همکار می تواند یک اقدام چالش برانگیز باشد. متاسفانه حتی در شرایط و موقعیت های حرفه ای این موضوع نسبتا متداول است که ما در معرض اهانت و بی حرمتی از طرف یکی از همکاران یا اطرافیان قرار گرفته اما روش درست برخورد را نمی دانیم.

گاه واکنش افراد عصبانیت افراطی و ابراز اهانت و بی حرمتی بیشتر به طرف مقابل است و گاه با سکوت و عبور از این موقعیت ناراحت کننده مواجه هستیم که مسلما هر دو این واکنشها غیر منطقی و مغایر با اصول ارتباطی است.

وقتی که با بی ادبی مواجه می شویم نکته مهم این است که به یاد داشته باشیم جرات تکرار این کار را به بقیه ندهیم. به هر حال، شما حق دارید که مدعی شوید و نادرست و غیر قابل تحمل بودن وضعیت موجود را بیان کنید بویژه اگر این بی نزاکتی یک مشکل مداوم و در حال پیشرفت باشد.

مودبانه از آن کسی که می‌خواهد صحبتتان را قطع کند بخواهید که اجازه دهد صحبت‌هایتان تمام شده، سپس او نظرش را ابراز کند.

بیشتر بخوانید ::

شما به کدام شخصیت های کارتونی شبیه هستید؟

روان شناسی شخصیت

شخصیت افراد مشکی‌پوش را بشناسید

شخصیت‌ شناسی از روی سلفی گرفتن

شخصیت شناسی از روی انواع گوشی موبایل

از طرز خوابیدن خود شخصیت خود را روانشناسی کنید!

 

چگونه شخصیت خود را ضد ضربه کنیم
چگونه شخصیت خود را ضد ضربه کنیم
0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *