بهترین قیمت بلیط اتوبوس-خریدآنلاین
خدمات ایمپلنت بدون آسیب رساندن به لثه
تا حالا نشده کسی برای کنار آمدن با شادی و خوشبختی مشکل داشته باشد. وقتی شادی و لذت وارد زندگی ما می شود، ما آزادانه آن را تجربه می کنیم، اما وقتی غصه و ناراحتی به سراغمان بیاید، معمولاً با آن مبارزه می کنیم.چگونه غم را از خود دور کنم
ما در جامعه ای زندگی می کنیم که به ما دیکته می کند همیشه لبخند روی لب داشته باشیم، به همین خاطر برخورد با غم و غصه کمی برایمان دشوار می شود. اما ناراحتی و غم و اندوه بخشی طبیعی از زندگی همه مردم است. این ناراحتی ها چه به خاطر یک فقدان مهم در زندگی مثل مرگ یکی از عزیزان، ایجاد شده باشد چه به خاطر شکست های کوچک و بی اهمیت روزانه، می توانیم یاد بگیریم که چطور راحت تر با آنها زندگی کنیم.
ما نه تنها می توانیم راحتی بیشتری به این گونه احساسات پیدا کنیم، برای سلامتی و تندرستی ما هم لازم است که به طریقی سالم با آنها برخورد کنیم.خطر برخورد نامناسب با احساسات زمانی برای من آشکار شد که یکی از همسایگان همسر بیمارش را از دست داد. وقتی من می خواستم با او ابراز همدردی کنم، او فوراً انکار کرد که احساسی به این مسئله دارد. طی یک هفته، او همه وسائل و متعلقات مربوط به همسرش را بیرون ریخت و هر چیز مربوط به بیماری و مرگ او.
جای تعجب نبود که وضعیت سلامتی او از آن موقع روز به روز بدتر شد. ابتدا هیج دلیل برای علائم بیماری او پیدا نشد، اما با گذشت زمان، مشکلات جدی جسمی در او ایجاد شد (که همه آنها مشکلات ناشی از استرس بودند).
البته، این یک نمونه بسیار حاد است اما به خوبی می توان اهمیت برخورد صحیح با مشکلات و ناراحتی ها را در آن مشاهده کرد. خیلی خوب است که ببینید چطور با اینگونه احساسات کنار آیید و مهارت های جدیدی یاد بگیرید.
در این مقاله قصد داریم به نحوه برخورد با ناراحتی های زندگی بپردازیم.
پذیرش ناراحتی خود و تحمل آن
رویکردهای کلی نگری به سلامتی دیر زمانی است که پی به نقش احساسات ما در وضعیت سلامتیمان برده و پزشکی مدرن این روزها توجه بیشتری به این مسئله معطوف داشته است.
برای داشتن یک زندگی احساسی سالم، لازم است که به همه احساساتمان احترام بگذاریم و به آنها فرصت ابراز بدهیم. وقتی غم و ناراحتی به سراغ ما می آید، باید به خودمان اجازه بدهیم که آن را به طور کامل حس کنیم. اینکار باعث می شود بفهمیم که غم و غصه واکنشی بسیار طبیعی و عادی به فقدان های زندگی است، نشان دهنده ایراد و اشکال ما.
هر نوع فقدان می تواند ناراحتی در ما ایجاد کند-حتی می تواند به همراه یک غروب زیبای خورشید باشد که نشاندهنده پایان روز است. ممکن است ندانیم که چه چیز همیشه باعث ناراحتی ما می شودحتی ممکن است یک تغییر کوچک در شیمی بدنمان مثل تغییرات هورمونی، تغییر سطح قند خون و از این قبیل باشد.
اینکار کمک میکند که نیاز به درک همه واکنش های احساسیمان از بین برود. مسئله مهم اینست که نباید به هیچ عنوان احساساتمان را سرکوب کرده و در برابر آنها مقاومت کنیم.علاوه بر پذیرش ناراحتیمان بعنوان بخشی عادی از زندگی، و اجازه وجود دادن به آن، راه های دیگری هم برای کمک به کنار آمدن با غم و غصه هایمان وجود دارد که در زیر به آنها اشاره می کنیم:
5 راه حل اساسی برای کمک به کنار آمدن با غم و اندوه
1. احساساتتان را با یک دوست امین یا یکی از اعضاء خانواده درمیان بگذارید. در واقع این فرد باید کسی باشد که خوب به حرف های شما گوش بدهد، سعی در قضاوت کردن در مورد آن یا تغییر دادن شما نداشته باشد.
2. سعی کنید کارهایی انجام دهید که به شما آرامش می دهد. به پیاده روی بروید، دوش آب گرم بگیرید، یک کتاب خوب بخوانید، به گل و گیاه های خانه رسیدگی کنید یا به سایر سرگرمی های مورد علاقه تان بپردازید.
فوراً استرستان را پایین آورید.
ذهنتان را آرام کنید.
احساساتتان را تسکین دهید.
نوعی آسودگی خیال در جسمتان ایجاد کنید.
تمدد اعصاب را به طریقی طبیعی و آسان ایجاد کنید.
3. راهی برای آرام کردن و تسکین خود پیدا کنید. اینکار باعث می شود احساساتتان آزاد و رها شود. مدیتیشن کنید، به موسیقی آرامش بخش گوش دهید یا حرکات کششی ساده انجام دهید.
4. خاطره نویسی کنید. وقتی اینکار را انجام می دهید مثل این می ماند که یک شنونده خوب دارید که می توانید به او اطمینان کرده و حرف هایتان را با او درمیان بگذارید.
5. یاد بگیرید که چطور بهترین دوست خود باشید. سعی کنید یکبار دیگر نگاهی به خودتان بیاندازید و اینبار ب عشق و علاقه به خودتان نگاه کنید. ببینید شاید تا امروز با خودتان به تندی و سنگدلانه رفتار می کردید، و از این به بعد به جای آن برای خودتان همدردی و دلسوزی کنید.
چه موقع به دنبال کمک متخصص بروید؟
ناراحتی های شدید و طولانی مدت می تواند نشانه افسردگی باشد. افراد افسرده معمولاً احساس تنهایی و ناامیدی می کنند و خودشان را به خاطر چنین احساساتی سرزنش می کنند.
اگر احساس ناراحتی و غصه زیاد بیشتر از دو هفته در شما ماندگار شد و در فعالیت های روزانه تان مثل کار یا خواب و خوراک ختلال ایجاد کرد، بهتر است به متخصص مراجعه کنید. اگر این احساسات شما با فکر مرگ و خودکشی همراه شد، سریعاً از متخصص روانشناس کمک بگیرید.
مطالب بیشتر برای زندگی بهتر
ارائه موثرین راهکاررفع اضطراب و حواس پرتی
حس می کنی دچار کم شنوایی شدی؟
چگونه غم را از خود دور کنم
اقساط36ماهه لوازم خانگی بدون پیش پرداخت
آموزش زبان انگلیسی از صفر تا 100
برای خرید بلیط اول اینجا سر بزن
راهنمای انتخاب و خرید محصولات زناشویی
هرگز ناامید نشوید!درمان زوج نابارور
درمان اختلالات گفتاری کودکان
جلوگیری از ورود هوای آلوده به خانه!
طعم موردعلاقه کیکت رو انتخاب کن
بهبود مشکلات رفتاری کودک با بازی درمانی
درانتخاب همسرآیندهتان دچارتردید شدهاید؟
موفقیت شما در کدام رشته تحصیلی است؟
برای سفارش این ست فقط کافیه کلیک کنی!
Makan Inc.| All Rights Reserved – © 2013 – 2021
هنگامی که شما از یک حالت روانی متعادل برخوردار باشید آن چنان که ذهنتان در آرامش اندیشه کند و رفتارتان آرام کننده افکار خسته دیگران باشد، نوعی از لحظات شاد و متنوع را برای خود …
هنگامی که شما از یک حالت روانی متعادل برخوردار باشید آن چنان که ذهنتان در آرامش اندیشه کند و رفتارتان آرام کننده افکار خسته دیگران باشد، نوعی از لحظات شاد و متنوع را برای خود و دیگران فراهم ساخته اید. لحظاتی که عاری از هرگونه استرس، اضطراب و دلهره و نگرانی است.
وقتی آدمها بی دغدغه اوقات خود را سپری کنند راحتتر میتوانند افکار خود را به سمت موضوعات شاد و سرگرم کننده سوق دهند. هنگامی که فکر و ذهن انسان درگیر مسایل استرس زا و بازدارنده میشود، ناخودآگاه در هالهای از غم و اندوه قرار میگیرد که با دنیای شاد و متنوع در جنگ و تضاد است.
برای رهایی از این حالتهای ناخوشایند باید تغییراتی در رفتارمان اعمال کنیم تا افکار بازدارنده را در ذهنمان محدود و افکار شادی زا را افزایش دهد.
چگونه غم را از خود دور کنم
۱. بخشش
ما آدمها عادت داریم قوانینی در ذهنمان تدوین میکنیم و هرکسی از آنها سرپیچی کرد، ناراحت میشویم و او را نمیبخشیم. ما فکر میکنیم که با نبخشیدن او را تنبیه میکنیم و موجب سرزنش و ملامت وی میشویم. اما بهتر است بدانیم با نبخشیدن دیگران، بیشترین فشار روانی را به خود وارد میکنیم نه به او، زیرا تا زمانی که به این موضوع خاتمه ندادهایم ذهن ما همین طور درگیر آن موضوع ناراحت کننده است و مدام آن اتفاق را مرور میکند و موجب رنجش خود میشود.
با دیدن فرد مورد نظر دچار استرس میشویم و تمام رفتارهای او برای ما آزار دهنده و تحریک کننده میشود. حتی بعضی مواقع بیجهت از دیگران دلخور میشویم که چرا به او محبت یا مدارا کردهاند. علاوه بر این هنوز معلوم نیست که فرد مورد نظر از این که ما از او دلخور و ناراحتیم و او را نبخشیدهایم نادم و پشیمان است یانه؟! به هر حال چه پشیمان باشد چه نباشد، نبخشیدن دیگران بیش از هر چیزی به خود ما ضربه میزند و باعث دور شدن از لحظات شاد و سرزنده میشود.
۲. محبت
ما به دیگران محبت میکنیم تا به آنها ثابت کنیم دوستشان داریم، محبت ما موجب خوشحالی آنها میشود که در نتیجه خوشحالی آنها ما هم احساس رضایت و خرسندی میکنیم. به همین ترتیب لحضات شاد و زیبایی برای ما و شخصی که مورد محبت ما قرار گرفته است رقم میخورد. هرچه محبت و مهربانی ما به دیگران بیشتر باشد تاثیرشان در شاد زیستن ما بیشتر است. یادمان باشد که محبت به دیگران همیشه حس خوشایندی را در ما بهوجود میآورد.
۳. عدم بدگویی
بد گفتن از دیگران ذهن را در حالت دفاعی قرار میدهد و موجب درگیری ذهنی ما با خودمان میشود. در واقع با بدگویی از دیگران، مجددا رفتار ناراحت کننده او را در ذهن تکرار میکنیم و موجب عصبانیت و آزار خود میشویم. بهتر است رفتارها و اتفاقهای بد را در همان لحظه تولدشان، از بین ببریم و نگذاریم تا با افزایش طول عمرشان بیشتر باعث ناراحتی و خشم ما شوند.
۴. از رنج به فلاکت نرسیم
درد و رنج به انسان تحمیل میشود ولی فلاکت را خود او انتخاب میکند! بعضی از اتفاقات در زندگی غیرقابل کنترل است مانند مرگ، بلایای طبیعی و بیماری. احتمال این که هرکدام از این اتفاقات در زندگی ما رخ دهد کم نیست و هر لحظه امکان وقوع آن وجود دارد، اما چگونگی پذیرفتن آنها موضوعی است که بین آدمهای مختلف متفاوت است و نتایج سرنوشت سازی را در پی دارد.
وقتی در شهری زلزله میآید و یک نفر تمام اعضای خانوادهاش را از دست میدهد و تنها خودش زنده میماند، راههای متفاوتی برای ادامه زندگیاش پیش رو دارد. میتواند تا آخر عمر یک گوشه بنشیند و به گریه و زاری بپردازد و … . میتواند غم و غصه از دست دادن عزیزان را به این دلیل که دیگر کاری از او ساخته نیست، رها کند و با تمام قوا به ادامه زندگی خود بپردازد و با این کار موجب خوشبختی و خود و افتخار از دست رفتگان شود. در واقع به جای اینکه از مشکل پیش آمده خود را به فلاکت و بدبختی برساند، آن را رها کرده و برای بقا و تداوم خوشبختی خود تلاش میکند.
۵. دوست داشتن خود
قبل از اینکه از دیگران توقع داشته باشیم ما را دوست بدارند، خودمان، دوستدار خود باشیم. خیلیها از این که خود را دوست بدارند احساس رضایت نمیکنند اما تا ما خودمان را باور نکنیم و نپذیریم، نمیتوانیم ذهن پویایی داشته باشیم. باید هرچه هستیم را بپذیریم چه خوب چه بد، برای خوب بودن همیشه میشود تلاش کرد و مهم این است که خودمان را دوست داشته باشیم تا برای خوب بودنمان تلاش کنیم. نقصهای خود را ببخشیم و بدانیم که دیگران هم به گونه ای خودکار آنها را نادیده میگیرند. همان طور که دیگران هم کاستیهایی دارند و برای ما خیلی ناراحت کننده نیستند، پس بهتر است با خود آشتی کنیم و به جای شرم و تاسف از آن چه نتوانستهایم، برای رسیدن به آن تا آخرین توان تلاش کنیم.
۶. با افکار و سخنان بیهوده موجب آزار خود و دیگران نشویم
سخنانی که موجب تنش و استرس میشود گفتنشان روا نیست. بهتر است هر مطلب و گله و شکایتی را به زبان نیاوریم. کمی گذشت در چنین مواقعی باعث جلوگیری از جروبحثهای بیهوده و اوقات تلخیهای کسل کننده میشود.
۷. با کودکان بازی کنیم
رفتن به دنیای کودکان خالی از لطف نیست. یادآوری دوران کودکی لحظات زیبای را برای آدمها رقم میزند، ضمن این که دنیای کودکان دنیای شاد و زیبایی است و بد نیست گاه گاهی به آن سری بزنیم.
مطالب پر بازدید
وقتی عزیزی را از دست میدهید با مشکلات فراوان روحی و روانی روبه رو می شوید. برای مقابله با افسردگی و غلبه بر غم و غصه خود می توانید از روش های مختلفی استفاده کنید. حضور در میان دوستان و آشنایان و خودمراقبتی کمک زیادی به شما در این زمینه میکند.
چگونه غم را از خود دور کنم
از دست دادن کسی یا چیزی که نسبت به آن توجه دارید می تواند موجب اندوه و غصه تان شود. ممکن است دچار عذاب روحی عمیقی شوید تا آنجا که درد و ناراحتی لحظه ای رهایتان نکند.
واکنش ها در برابر اندوه کاملا عادی هستند. اما چگونه می توان بر غم و غصه های خود غلبه کرد؟
روش های زیر می توانند مفید باشند:
یکی از موثرترین عامل در رهایی از اندوه، حمایت دیگران است.
اگر احساس غم و اندوه فراوان می کنید حتما با کسی که می توانید به او اعتماد کنید مانند دوست یا اعضای خانواده تان صحبت کنید و اندوه تان را درمیان بگذارید.
با این کار می توانید از بار آن غم بکاهید.
اما اگر در موقعیتی هستید که فرد قابل اعتمادی که بتواند کمک تان کند در دسترس ندارید از ایمان تان کمک بگیرید.
در این شرایط راز و نیاز با خدا و کسی که او را نیروی برتر می دانید بسیار به بهبودی حال تان کمک می کند.
اگر بازهم نتوانستید اندوه تان را فراموش کنید حتما با روانشناس و یا مشاور تماس گرفته و با استفاده از روش های مناسب و پیشنهادی او در خصوص وضعیت تان به خود کمک کنید.
هنگام اندوه و ناراحتی خیلی مهم است مراقب خود باشید.
در حقیقت باید برای شفای روح تان درد و اندوه وارد شده را بپذیرید.
دوری کردن از احساساتی چون غم و فقدان فقط روند بهبودی را طولانی تر می کند.
می توانید احساسات بدتان را به روش های خلاقانه ای مانند نوشتن آنها بروز دهید.
یا با شرکت کردن در امور خیریه غم خود را فراموش کنید.
موقع اندوه و افسردگی به راحتی غذا خوردن فراموش می شود اما وعده های غذایی تان را ازدست ندهید چراکه ذهن و بدن درکنار هم فعالیت می کنند.
گاهی اوقات افراد غم و اندوه را با افسردگی اشتباه می گیرند.
البته از آنجایی که این دو مورد علایم بسیار مشابه ای دارند تشخیص آن دو از هم گاهی اوقات بسیار سخت می شود.
غم و اندوه ترکیبی از انواع متفاوتی احساسات است.
یعنی فرد حتی در عین غمگین بودن ممکن است لحظه ای موضوعی برای خندیدن داشته باشد اما فرد افسرده دایما احساس تهی بودن و ناامیدی می کند.
بنابراین با تشخیص درست روش درمانی صحیحی به کار برید. اگر فکر می کنید زندگی دیگر ارزشی ندارد، ایکاش می مردید، دایم خودتان را به خاطر اتفاق افتاده سرزنش می کنید، به دیگران نمی توانید اعتماد کنید، نمی توانید فعالیت های روزمره تان را از سر بگیرید شما افسرده شده اید و حتما باید از کمک های حرفه ای بهره مند شوید.
سلامت نیوز
مطالب مرتبط
هماهنگی جهت تبلیغات: 02123051172
مجری انحصاری نیتیو، سنجاق
کلیه حقوق محفوظ و متعلق به مجله پزشکی دکتر سلام است بازنشر مطالب فقط با ذکر لینک مستقیم مجاز است
www.724press.com/social/4890
اگر به تازگی غمی در سینه دارید که این غم مرتب جلوی ذهن شما است و در هر فعالیتی ذهنتان حول مسئلهی غمگین چرخ میخورد و امکان لذت بردن از لحظههای زندگیتان را ندارید، بدانید این غم نیست که شما را رها نمیکند، بلکه شما هستید که غم را انتخاب کردهاید.
برای شاد زیستن و توقف افکار منفی و به تبع آن غم و غصه در وجودتان، با به کارگیری این ۱۰ روش زندگی متفاوتی را تجربه کنید.
خودگوییهای ذهنی منفی را خیلی مصمم و جدی رها کنید و افکار مثبت که به شما حال بهتری میدهند را به درون خود دعوت کنید. همین که ذهنتان اطاعت نکرد، افسار او را بکشید و چون معلمی سختگیر از یاغیگری او به راحتی نگذرید. اگر لازم است گاهی خود را تنبیه کنید مثلا بخاطر افکار منفی و ادامهی آن، ده بار روی کاغذ جریمه بنویسید که «من بین غم و شادی همیشه شادی را انتخاب میکنم».
سعی نکن برای تخلیهی خودت، دیگران را نقد کنی و کارهای اشتباه آنها را مرتب به آنها یادآوری کنی. دیگران هم مثل خود تو هستند. آنها هم گاهی کوتاهی میکنند، گاهی خسته یا گرفته هستند و ممکن است به اندازهی کافی خوب و مثبت نباشند، اما ضرورتی نیست تا ما شمشیر خشم و کینه را بر روی آنها بکشیم تا نابسامانیها را با خشم و انتقاد اصلاح کنیم.چگونه غم را از خود دور کنم
در ابتدای روز و در پایان آن، فرصتی را برای راز و نیاز و سکوت به خود بده. قدردان و شکرگزار آنچه داری باش، خود را به انرژی مثبت عظیم کائنات متصل کن و همگام با همهی هستی شاد و شاکر باش. چون پرندگانی که هر روز صبح آوای سرخوشی و قدردانی سر میدهند، چون جریان هستی در آب و خاک و هوا تغییرات را بپذیر و از آنچه هستی شاد باش.
خوشبینی را در خود تمرین کن و سعی کن در هر رویداد و اتفاق، جنبهی مثبت و خیر آن را ببینی. وقتی نگاه مثبت و خیری به آنچه که می بینی داشته باشی، خیر و رحمت و برکت در زندگی تو جاری میشود. هر وضعیتی از زندگی اعم از جوانی، پیری،بیماری، شکست و غیره در روند زندگی ما لازم است و ما به همهی جریانات هستی برای زیستن نیازمندیم. سعی کنیم در همهی مراحل زندگی، به جای غر زدن و شکوه کردن نکات مثبت آن مرحله را ببینیم و از زندگی لذت ببریم.
فراموش نکن که تو نمیتوانی، همه چیز را کنترل کنی و برای هر ناکامی یا عدم اقبال، با دیگران گلاویز شوی ، بیش از حد به خود سخت نگیر، قرار نیست کار جهان به دست تو اصلاح شود، خودت درست و انسانی زندگی کن و خودت را به جریان زندگی بسپار.
به جای اعتیاد به افکار منفی و تصور انواع و اقسام خیانت و شکست و بدهکاری و بیچارگی، وضعیتی مثبت و مطلوب که حال تو را خوب میکند و آرزوی آن را داری در ذهنت تصور کن .خودت را به مثبت اندیشی عادت بده و رویدادهای امید بخش و شادی بخش را تصور کن.
ترس از آینده و چیزی که هنوز نیامده است، یک حس منفی است که خودت ایجادش میکنی و خدای آن خودت هستی. ترس را خلق نکن و اگر به سراغت آمد، با برنامهریزی و توکل به خداوند و سپردن نتیجهی فعالیتها و کارهایت به او از نگرانی دست بردار. کسی که به منبع لایزال الهی وکالت کارش را داده است، دلیلی ندارد که نگران و مضطرب باشد.
کینهها را در خود انبار نکن.کینه جزو مواردی نیست که بعدا به آن نیاز پیدا کنی، کینهی کسی یا چیزی را در دلت نگه ندار. کینه مانند میوهی گندیدهای است که در یخچال یا انباری خود نگه داشتهای و دلت نمیآید آن را دور بریزی. هرگز چیزی که تاریخ مصرفش تمام شده را نگه ندار. از شر آن رها شو چون چیزهای فاسد، به تمام محیطی که در آن هستند آسیب میرسانند.
فرصتی از زمان خود را به طبیعت اختصاص بده، به کوه برو و از سر سختی و مقاومت او بیاموز. به دشت و جنگل و صحرا برو و لطافت و زیبایی و انرژیهای مثبت آنها را بگیر. طبیعت شارژر خوبی است که وصل شدن به آن باعث تقویت خوبی و احساسات خوب در ما میشود.
آرامش را در وجودت تمرین کن و تمام سعی خود را برای زیستن در لحظهی اکنون، انجام بده. رفتن به گذشته، ما را افسرده و پیشروی به آینده ما را دچار ترس و دل میکند. از تک تک لحظاتی که در آن وجود داری، با آرامش و شادی لذت ببر. ما نمی دانیم پایان عمر ما چه روزی است. پس باید از روزهایی که در آن زندهایم و به ما فرصت زندگی داده شده است بدون تمرکز در گذشته یا آینده نهایت بهره را ببریم.
www.724press.com/social/4890
تبلیغات حداکثر ۱۶۰ در ۶۰۰
برای اطلاع از آخرین اخبار و مقالات سایت، ما را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید
منابع و مآخذ:
کتاب “کاربرد روان شناسی در زندگی عادی”
Change and keep the change, Andreas
Get the life you want, Bandler
دائره المعارف “ویکی پدیا”
www.nlpinfo.com
www.nlpuniversitypress.com
کتابهای گوناگون و اطلاعات شخصی مؤلف
نشریه موفقیت، شماره 177. 0