چگونه قوت قلب داشته باشیم

 
helpkade
چگونه قوت قلب داشته باشیم
چگونه قوت قلب داشته باشیم

حوزه/ يكي از عوامل مهم قساوت قلب كه بسي جانكاه است، آمال و آرزوهاي دنيوي است. البته بايد توجه داشت كه هر آرزوئي زشت و مذموم نيست. آن آرزوئي مذموم است كه از تعلقات مادي و دنيوي ريشه بگيرد، چنين آرزوهائي عامل قساوت قلب محسوب مي‌ شوند.

به گزارش خبرگزاری «حوزه»، تربیت اسلامی از توصیه های بزرگان دین برای مسلمانان است که در شماره های گوناگون، بخش های مختلفی را تقدیم حضور مخاطبان گرامی خواهیم کرد.

* روشنی و پاکی دل

– سؤال

در مورد روشني و پاكي دل توضيح دهيد؟

چگونه قوت قلب داشته باشیم

– پاسخ

معادل «قلب» در فارسي همان لفظ «دل» است كه در نظم و نثر فراوان به كار برده مي‌شود؛ مثلاً وقتي مي‌گويند: «دلت را پاك كن»، «دل نوراني داشته باش» و … در همة موارد مراد همان چيزي است كه در عربي به آن «قلب» يا «فؤاد» گفته مي‌شود.[1]

قلب در قرآن از موقعيت بسيار ممتازي برخوردار مي ‌باشد و اكثر كارهاي نفساني به او نسبت داده شده است، از قبيل: ايمان، كفر، نفاق، تعقل، فهم، قبول حق و عدم قبول آن، هدايت، ضلالت، آرامش و … .[2]بالاتر از اين، مقام قلب در قرآ‎ن آن‌چنان عالي است كه آنجا كه سخن از وحي ـ يعني ارتباط انسان با خدا ـ به ميان مي‌آيد قلب ذكر مي‌شود. خدا در قرآن به پيامبر مي‌فرمايد: «روح الامين (جبرئيل) قرآن را بر قلب تو نازل كرد تا از بيم‌دهندگان باشي».[3]

بنابراين مي ‌توان گفت حيات، بستگي به قلب و روح دارد، اوست كه بدن را اداره مي‌‌ كند، تمام اعضاء و جوارح مسخّر او هستند، و همه اعمال و حركات از قلب سرچشمه مي‌گيرد. پس مي‌توان گفت كه سعادت و شقاوت انسان به چگونگي قلب او بستگي دارد.

از قرآن و احاديث استفاده مي‌شود، همچنانكه بدن انسان گاهي سالم است و گاهي بيمار، قلب او هم گاهي سالم است و گاهي بيمار، خدا در قرآن كريم مي‌فرمايند: «روزي كه مال و اولاد براي انسان سود ندارند مگر كسي كه با قلب سالم به سوي خدا رجوع كند».[4] چنانكه ملاحظه نموديد در اين آيه و آيات ديگر سلامت به قلب نسبت داده شده و حتي سعادت اخروي انسان را منوط به اين مي‌دانند كه با قلبي سالم و خاشع به سوي خدا بازگردد.

با كنار هم قرار دادن آيات و روايات مربوط به قلب مي‌توان اين‌گونه نتيجه گرفت كه معصومين قلب را به سه دسته تقسيم نموده‌اند:

1. قلب كافر: قلبي است كه از فطرت اصلي خود منحرف شده و به عالم بالا نمي‌نگرد بلكه فقط به امور دنيا مي‌نگرد. به همين جهت خدا و جهان آخرت را مشاهده نمي‌كند. چنين قلبي نور ايمان در آن نمي‌تابد و يكسره تاريك است.

2. قلب مؤمن كامل: درب قلب مؤمن به سوي عالم بالا و جهان غيب مفتوح است. چراغ ايمان در آن روشن شده و هيچگاه خاموش نخواهد شد. در چنين قلبي جز خدا و فرشتگان مقرب الهي كسي و چيزي جاي ندارد و يك‌پارچه نور و سرور و شوق و صفاست.

3. قلب مؤمني كه گاهي هم به گناه آلوده مي‌شود. قلب چنين فردي تاريك و مسدود نيست، بلكه به وسيلة نور ايمان روشن شده و براي دريافت كمال و افاضات الهي مفتوح مي‌باشد. ليكن در اثر گناه، نقطه سياهي در آن به وجود آمده و بدين وسيله شيطان در آن راه يافته است. در چنين قلبي هم فرشتگان راه دارند و هم شياطين. فرشته از دريچة ايمان وارد مي‌شود و او را دعوت به خير مي‌كند و شيطان از نقطة سياه نفوذ مي‌كند و او را دعوت به بدي مي‌كند. اينان همواره در حال نزاع و جدال هستند، و زندگي باطني و سرنوشت اخروي انسان هم بستگي به نتيجة اين جدال دارد و از همين روست كه جهاد با نفس هم ضرورت پيدا مي‌كند.[5]

حضرت علي  ـ عليه السّلام ـ در وصيت‌نامة خويش به فرزندش امام حسن مجتبي  ـ عليه السّلام ـ مي‌فرمايند: «ذَكِ قَلبَكَ بالأَدبُ كَما تُذَكي النارُ بِالحُطَبِ»[6] ـ دل خود را با ادب پاك و روشن بدار، چنانكه آتش را با هيزم برافروخته نگه مي‌دارند. در اين كلام قلب انسان به آتشي تشبيه شده است كه اگر آن را رها كنند خاموش مي‌شود. و اگر هيزم بياورند و در آن آتش بيندازند، افروخته مي‌شود، همانگونه كه آتش، فروزش و روشني را با خود دارد و جهت استمرار اين حالت به هيزم احتياج دارد، دل آدمي نيز به كمك ادب، روشني و فروزش پيدا مي‌كند و قوي مي‌گردد. آتش با هيزم برافروخته مي‌ماند و دل، با ادب، منظور از ادب هم چيزهائي است كه باعث حُسن رفتار انسان مي‌شود يعني به آنچه آدمي جهت حُسن و زيبائي رفتارش مي‌آموزد ادب اطلاق مي‌شود.

از اين كلام علي  ـ عليه السّلام ـ چند نكته را مي‌توان برداشت كرد:

1ـ قلب و دل قوه‌اي است در درون انسان كه براي افروختن، روشن شدن، گرمي دادن و نور بخشيدن آمادگي دارد؛ ولي اين كارها خود به خود انجام نمي‌گيرد و احتياج به نيرو و تغذيه دارد. همان‌طور كه بدن ـ به خصوص در سنين طفوليت و جواني ـ آمادگي رشد دارد، ولي خود به خود رشد نمي‌كند و احتياج به تغذيه دارد تا رشد نمايد، قلب هم آمادگي درك حقايق و ابراز احساسات و عواطف را دارد، ولي بايد تغذيه شود و غذاي سالم به آن برسد. از اين رو بايد  انرژي لازم را براي قلب تأمين كرد چون بدون داشتن منبع انرژي خاموش خواهد شد.

2ـ نكتة ديگري كه از اين كلام نوراني حضرت علي  ـ عليه السّلام ـ استفاده مي‌شود اين است كه اگر مي‌خواهيم آتش دل هميشه روشن و آماده پذيرش حقائق و اظهار عواطف باشد بايد به كمك چيزي كه قابليت و توان انرژي زايي دارد، انرژي قلب تأمين گردد. هر چيزي نمي‌تواند تأمين‌كننده انرژي قلب باشد، همانگونه كه اگر آب يا سنگ در آتش بريزيم، در اشتعال آن هيچ تأثيري ندارد. اگر چيزي را در قلب قرار دهيم كه به جاي شعله‌ور سازي، آن را خاموش و نابود مي‌سازد، نبايد انتظار فعاليت از آن داشت. اين چنين نيست كه هر چه به دل وارد مي‌شود به نفع دل باشد و هر معلوماتي كه به دل عرضه كنيم موجب تقويت احساسات و باعث رشد و كمال دل شود. چه بسا تغذيه اگر از مواد مسموم باشد موجب فساد و نابودي قلب مي‌گردد و يا فعاليت آن را كند مي‌نمايد. پس بايد قلب را به چيزي تغذيه نمود كه با كمال و تعالي آن تناسب دارد و موجب رشد آن مي‌شود.

3. نكتة ديگري كه از اين فراز وصيت‌نامه استفاده مي‌شود اين است كه قلب به عنوان مركز ادراك و احساس، به تغذيه دمادم احتياج دارد. گاهي ما گمان مي‌كنيم وقتي مطلبي را فهميديم و به آن عالم شديم ديگر بارمان را بسته‌ايم. در صورتي كه اين طور نيست. همانطور كه براي ايجاد روشنائي بايد مواد سوختي و انرژي لازم را تأمين نمود تا خاموش نشود و فعاليت آن مستمر باشد. قلب آدمي نيز همين‌طور است و نيازمند تأمين مدام انرژي است. با يك بار دانستن و برهان اقامه نمودن، كار تمام نمي‌شود، توجه به يك مطلب فقط تا مدتي، كم يا زياد، مي‌تواند اثر داشته باشد. از همين رو بايد از آن مراقبت كرده رشد داده و تغذيه نمود والّا خاموش مي‌شود و اثرش از بين مي‌رود.

اگر مي‌خواهيم دلمان برافروخته و روشن باشد، رشد كند و به حقايق نزديك‌تر شود، بايد تغذيه و بهداشت دل پيوسته ادامه يابد و افكار صحيح به آن عرضه و افكار مسموم از آن دور گردد. در اين ميان آنچه مايه حيات دل است و دل را زنده نگه مي‌دارد و موجب رشد قلب مي‌شود و به برافروختگي نور قلب مي‌افزايد، ادب است. ادب، معارف صحيح و احساسات الهي و پاك را برمي‌انگيزاند و باعث مصونيت دل از آفاتي هم‌چون غفلت، گناه و ضعف معرفت مي‌شود و آن را از افكار غلط، اوهام و شبهات دور نگه مي‌دارد. همان‌طور كه غذاي سالم موجب رشد بدن و غذاهاي مسموم موجب ضعف آن مي‌شوند و گاهي هم منجر به مرگ آن مي‌گردند، دل نيز اگر از غذاهاي سالم، علوم و معارف حق، بهره‌مند گردد، رشد مي‌كند و اگر از اينها محروم بماند و با شبهات و اوهام و افكار مغالطه‌آميز تغذيه گردد، ايمانش را از دست مي‌دهد و پس از مدتي فاسد مي‌شود. پس دل خويش را به وسيلة ادب و آموزه‌هاي صحيح و مؤثر در حُسن رفتار، روشن نما و برافروز؛ آن چنانكه آتش به وسيلة هيزم برافروخته مي‌شود.[7]

در پايان بايد گفت كه شناخت عوامل قساوت قلب، منجر به دوري انسان‌ها از آنها مي‌شود و با خالي شدن دل از اين عوامل، نور پاكي و روشنائي بر آن وارد مي‌شود به همين خاطر به بعضي از عواملي كه باعث تيرگي و قساوت قلب مي‌شوند اشاره‌اي گذرا مي‌كنيم:

1. يكي از عوامل مهم قساوت قلب كه بسي جانكاه است، آمال و آرزوهاي دنيوي است. البته بايد توجه داشت كه هر آرزوئي زشت و مذموم نيست. آن آرزوئي مذموم است كه از تعلقات مادي و دنيوي ريشه بگيرد، چنين آرزوهائي عامل قساوت قلب محسوب مي ‌شوند.

2. يكي ديگر از عوامل قساوت قلب فراموش كردن خداست. آنگاه كه انسان خدا و ياد خدا را در زندگي خويش فراموش مي‌كند، دلش سخت مي‌شود و هنگامي‌كه دلي سخت شود، نه موعظه در آن اثر مي‌كند و نه استدلال و برهان او را رام مي‌كند.

حرص و طمع نيز باعث قساوت قلب است. پيامبر گرامي اسلام  ـ صلّي الله عليه و آله ـ مي‌فرمايند: «از طمع اجتناب ورزيد زيرا حرص و طمع، دل را آشفته و قسي كرده و مُهر بر آن مي‌زند».[8]

4. غذا و لقمة حرام نيز باعث قساوت قلب مي‌شود. پيامبر اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ به علي  ـ عليه السّلام ـ مي‌فرمايد: «اي علي لقمة حرام، دل را سياه مي‌كند.»[9]

5. غفلت نيز از جمله عواملي است كه باعث قساوت قلب مي‌شود.

6. پُرخوري، شنيدن لهويات، زياده‌گويي، قطع رحم، دنياخواهي، ترك عبادت و … از ديگر عواملي است كه در روايات، آنها را باعث قساوت قلب پنداشته‌اند.

در آخر بايد گفت، دلي پاك و نوراني است كه اين عوامل را نداشته باشد و اين تنها به صرف گفتار نيست كه «دلت پاك باشد» بلكه در عمل هم بايد اثبات كني كه «دلت پاك است».

 

معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:

1. پند جاويد. محمّد تقي مصباح يزدي. ج2. انتشارات مؤسسة امام خميني  ـ رحمة الله عليه ـ.

2. حكمت‌ها و اندرزها. مرتضي مطهّري. انتشارات صدرا.

3. خودشناسي در تربيت اسلامي. سيد يوسف ابراهيميان آملي. ج2. چ1. آمل: بي‌جا.

4. جوان و نيروي چهارم زندگي. محمّدرضا شرفي، انتشارات سروش.

5. خودسازي (تزكيه و تهذيب نفس). ابراهيم اميني. قم: انتشارات شفق، 1372.

 

پي نوشت ها:

[1] . مصباح يزدي. محمّد تقي، پند جاويد. قم: انتشارات مؤسسه امام خميني  ـ رحمة الله عليه ـ ، چاپ اول، 1380، ج2. ص86

[2] . اميني. ابراهيم. خودسازي (تزكيه و تهذيب نفس). قم، انتشارات شفق، چاپ دوم. 1372، ص 42

[3] . شعراء/194

چگونه قوت قلب داشته باشیم

[4] . شعراء/89

[5] . همان، خودسازي، ص 53

[6] . همان، پند جاويد، ج2، ص 85

[7] . پند جاويد. همان، ج2. ص 85 تا 90

[8] . ابراهيميان آملي، سيد يوسف، خود شناسي در تربيت اسلامي. آمل، چاپ اول، 1378، ج2. ص44

[9] . همان. ص44

منبع: مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم

تمامی حقوق این سایت برای خبرگزاری حوزه محفوظ است. ۱۳۹۸©
بازنشر مطالب خبرگزاری حوزه در سایر خبرگزاری‌ها و روزنامه‌ها بدون ذکر منبع آزاد است.

در این روزهای بی آرامش، در این روزهای پر از سر و صدا، در این روزهای خشونت و ناسزاگويي و درگیری تصادف، حرف‌های بی‌انتها، انسان در هر جایی که باشد نیاز به آرامش دارد اما اين آرامش را از کجا بايد کسب کرد.

به گزارش مشرق، در این روز های
بی آرامش، در این روز های پر از سرو صدا، در این روز های خشونت، درگیری تصادف، حرف
های بی انتها، انسان در هر جایی که باشد نیاز به آرامش دارد ، آرامشی که توام با
آسودگی خاطر و دوری از نگرانی و اضطراب؛ این آرامش هدیه ای است از طرف خدای متعال
که در آیه « الَّذينَ آمَنُوا وَ تَطمَئِنُّ قُلُوبُهُم
بِذِكرِ اللَّهِ أَلا بِذِكرِ اللَّهِ تَطمَئِنُّ القُلُوبُ» جمع شده اند (الرعد
– 28) ترجمه: آنها كسانى هستند كه ايمان آورده و دلهايشان به ياد خدا
آرامش مى‏گيرد، آگاه باشيد كه تنها با ياد خدا دلها آرامش پيدا مى‏كند.

به آن اشاره کرده است.

در ادامه عوامل
ایجاد آرامش برای انسان از نظر اسلام گرد آوری شده که انشاء الله مورد رضایت خدا،
و شما خواننده عزیز قرار بگیرد.

از نظر اسلام
آرامش و طمأنینه امری واقعی، حقیقتی و دست یافتنی است. در متون دینی ما راه های به
دست آوردن آرامش بیان شده است و همین امر بهترین دلیل بر امکان دست رسی به آن است.
اگر انسان خودرا به واقع در محضر(خدای هستی بخش)ببیند با بهره جویی از کلام
وحی وسخن بزرگان دین به آرامشی که آرزوی هر انسانی است دست پیدا خواهد کرد .حالا
به این آیات که در تعالی روح انسانی ما نقش دارد و ما را به وادی اولیای خدا که همانا (ان
اولیاء الله لاخوف علیهم ولاهم یحزنون)
هدایت می کند دل بسپارید به امید آنکه عامل به فرامین کلام وحی باشیم و آرامش رابه خود و خانواده مان هدیه دهیم.

چگونه قوت قلب داشته باشیم

عوامل پیدایش و
ایجاد آرامش:

قرآن و روایات
عوامل متعددی را برای آرامش بیان نموده اند که به تعدادی از آنها در ذیل اشاره می
کنیم:

1) ذکر و یاد
خدا: انسان، بى‏نهايت طلب
است و كمال مطلق مى‏خواهد ولى چون هر چيزى غير از خداوند محدود است و وجود عارضى دارد،
دل را آرام نمى‏گرداند. نماز، ذكر الهى مايه آرامش است. «وَ أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِكْرِي» (الَّذِينَ آمَنُوا وَ تَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ
بِذِكْرِ اللَّهِ أَلا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ ) سوره الرعد: آيه 28

(هدايت
شدگان) كسانى هستند كه ايمان آورده و دلهايشان به ياد خدا آرام مى‏گيرد. بدانيد كه
تنها با ياد خدا دلها آرام مى‏گيرد.

از طرفی قرآن مجید، زندگی توأم با اضطراب و رنج را نتیجه بی ایمانی و
نداشتن پناهگاه معنوی می داند و می فرماید: هر كس از یاد خدا غفلت ورزد و اعراض كند،
زندگی او تنگ و تاریك خواهد بود.

كسى
كه از ياد خدا غافل است، آرامش ندارد و زندگى بدون آرامش زندگى نكبت بارى است.

« وَمَنْ أَعْرَضَ عَن ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنكًا وَنَحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَعْمَى »

2)
ایمان و ذکر و یاد خدا: به تمام پریشانی هایی
كه بر اثر دل باختگی در برابر تعلقات مادی پدید می آید، پایان می دهد.

3) علم و آگاهى: دستيابى به اطمينان و آرامش مى‏تواند عوامل گوناگونى داشته
باشد، ولى در رأس آنها آگاهى و علم جلوه ويژه‏اى دارد كسى كه مى‏داند ذرّه‏ی مثقالى
از كارش حساب دارد، «مِثْقالَ ذَرَّةٍ خَيْراً يَرَهُ»

نسبت
به تلاش و فعّاليّتش دلگرم است.

4) لطف و رحمت الهى: كسى كه مى‏داند بر اساس لطف و رحمت الهى آفريده
شده، «إِلَّا مَنْ رَحِمَ رَبُّكَ وَ لِذلِكَ خَلَقَهُمْ» اميدوار است.

5) خدا دركمين ستمگران: كسى كه مى‏داند خداوند در كمين
ستمگران است” وحق کسی ضایع نمی شود، «إِنَّ رَبَّكَ
لَبِالْمِرْصادِ» آرامش دارد.

6) خدای حكيم و عليم :كسى كه مى‏داند خداوند حكيم و عليم است و هيچ موجودى
را بيهوده خلق نكرده است «عَلِيمٌ حَكِيمٌ» خوش‏بين است.

7) عاقبت بخیری: كسى كه مى‏داند باعمل صالح” راهش روشن و آينده‏اش بهتر از گذشته
است، «وَ الْآخِرَةُ خَيْرٌ وَ أَبْقى‏» قلبش مطمئن است.

8) انتخاب رهبری معصوم: كسى كه مى‏داند امام و رهبرش انسانى كامل، انتخاب
شده از جانب خداوند و معصوم از هر لغزش و خطاست، «إِنِّي جاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِماماً»
با آرامش دست دردست او می دهد .

پاداش اعمال :كسى كه مى‏داند كارِ نيك او از ده تا هفتصد بلكه تا بى‏نهايت
برابر پاداش دارد ولى كار زشت

او
يك لغزش به حساب مى‏آيد دلخوش است. «مَثَلُ الَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ فِي
سَبِيلِ اللَّهِ كَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنابِلَ فِي كُلِّ سُنْبُلَةٍ
مِائَةُ حَبَّةٍ» كسى كه مى‏داند خداوند نيكوكاران
را دوست دارد، «إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ» به كار نيكش دلگرم مى‏شود.

9) ستارالعیوبی خدا: كسى كه مى‏داند كار خيرش آشكار و كار شرّش پنهان
مى‏ماند، «يا من اظهر الجميل و ستر القبيح» شاد است.

10) آمادگی روحی: معمولاً حوادث ناگوار و غیره منتظره تأثیر زیادی در دوران
زندگی آدمی می گذارد.

در
صورتی كه اگر حادثه ای مترتب باشد، نگرانی كاهش می یابد. توجه به این اصل كه ناكامی
ها با زندگی انسان از آغاز عجین شده و دنیا پیوسته فراز و نشیب دارد، انسان را برای
تحمل شداید، شجاع می كند و در برابر حوادث سخت، صبور و مقاوم می سازد و به او آرامش
خاطر می بخشد.

(
امام علی(ع) می فرماید: دنیا سرایی است كه بلا و مصیبت آن را احاطه نموده و به مكر
و فریب شناخته شده است. حالاتش ناپایدار است و كسانی كه در این منزلگاه فرود می آیند،
از آفاتش به سلامت نخواهند ماند).

11) صبر: یكی از عوامل آرام بخش، استفاده از نیروی بزرگ صبر در برابر
مشكلات زندگی است.

امام علی(ع) می فرماید: ضربات خرد كننده نگرانی را با صبر و تحمل در هم شكن. خویشتن را به صبر عادت ده كه خصلت نیكویی است و نگرانی و ترس و حوادث دنیا را به وسیلة آن بر خود هموار ساز.

12) تغافل: یكی از اصول اخلاقی كه نقش بسزایی در آرامش روان و رفع اضطراب
دارد، تغافل است. تغافل به معنای نادیده گرفتن بعضی از امور ناچیز و بی ارزش است
كه چه بسا اعتنای به آن ها منشأ مشكلات روحی می شود. حتی روان شناسان به این اصل توجه
كرده و از آن به عنوان واپس زدگی یاد نموده اند.

در
همین رابطه دیل كارنگی(یک نویسنده و سخنران آمریکایی توسعه دهنده درسهایی در
زمینه پیشرفت شخصی)
می گوید: ما صاحب آن خُلق سلیم و روح ملكوتی نیستیم كه بتوانیم دشمن خود را دوست بداریم،
ولی برای خاطر سلامت و خوشی خود باید آن ها را ببخشیم و فراموششان كنیم. كنفوسیوس(کُنفُوسیوس
مشهورترین فیلسوف، نظریه پرداز سیاسی و معلم چینی است که در چین باستان زندگی می‌کرد)
می‌گوید: اگر كسی بدی بكند یا مال شما را برباید، اهمیتی ندارد، بلكه فراموش نكردن
و دائماً به خاطر آوردن آن است كه شما را ناراحت می كند.

چگونه قوت قلب داشته باشیم

اسلام
چهارده قرن پیش به این اصل مهم توجه داشته و بر آن تأكید ورزیده است.

لذا
امام صادق(ع) می فرماید: صلاح زندگی و آمیزش با مردم محتوای پیمانه پُری است كه دو
سوّمش فهم و یك سوّمش تغافل است.

13) نسبت سنجی: از جمله اموری كه در تسكین نگرانی مؤثر است، توجه به افراد
زیر دست و مصیبت دیده می باشد. در همین رابطه امام صادق(ع) می فرماید: همواره به فروتر
از خود نظر كن تا قدر نعمتهای الهی را بدانی و شكر گزار او باشی و شایستة افزایش نعمت
گردی و به عطایش قرار و آرام یابی.

14) واقع بینی: این موضوع واقعا در بین مردم زیاد است که هرحرفی یا کاری
را به خود تلقین کنیم آن کار به طور قطع به سمت ما می آید. در یك بررسی از علل نگرانی
ها گفته شده است: چهل درصد مصیبت هایی است كه هرگز پیش نخواهد آمد؛ سی درصد
مربوط به غم های گذشته و آینده است كه غمگساری همة جهانیان تغییری در آن ها نخواهد
داد؛ دوازده درصد هراس بی اساس برای از دست دادن سلامتی است؛ ده درصد موضوعهای جزئی
و بی اهمیت است و هشت درصد ممكن است واقعاً مایة تشویش و اضطراب باشد. پس از آن چه
ما معمولاً بیش از همه می ترسیم، در واقع به ندرت پیش خواهد آمد.

و
چه خوش گفت سعدی:

«سعدیا
، دی رفت و فردا هم چنان معلوم نیست— در میان این و آن فرصت شمار امروز را»

برای غلبه بر نگرانی باید درهای دیروز و فردا را
به روی خویش ببندیم و به وظیفة امروز بیندیشیم و تدبیر را جانشین بیم از آینده كنیم.

در
ادامه ده نکته کاربردی از برخی از تکنیک های روانشناختی را گردآوری کرده ایم تا
شما با خواندن آن شادی و آرامش را در زندگیتان به وجود بیاورید.

راز اول: با خدا ارتباط برقرار كنید

حداقل
نیاز انسان به روح خدایی، مانند احتیاج نوزاد است به مادر. به همان میزان كه جسم برای
ادامه حیات به هوا و غذا نیازمند است، روح و باطن نیز به هدایت الهی و روح ربانی محتاج
است. آرامش جان، زمینی حاصل خیز است كه دانه های “خواست و نیاز” در آن به
خوبی می روید، نیازهای به حق خود را در یاد خداوند كه آرامش جان و قلب است، بكارید
تا به خوبی تحقق یابند. خداوند همراه كسی است كه او همراه خداوند باشد. با توجه به
خداوند و خواندن نام های او، همراهی و پشتیبانی خدا را به سوی خود جلب كنید. انسان
همان است كه به آن توجه می كند، پس به خداوند توجه كنید تا الهی شوید! به خدا توكل
كنید. هرچه ارتباط شما با خدا، “آن نیروی عظیم و خرد لایتناهی” بیشتر و بیشتر
شود، آرامش و نشاط بیشتری را در خود تجربه می كنید و هر چه ارتباط شما با خدا محدودتر
شود، ترس و اضطراب بیشتری بر شما چیره می شود. خداوند فرموده است: “اگر مرا یاری
كنید، شما را یاری می كنم و قدم هایتان را استوار می گردانم.” یار خدا بودن یعنی
بر اساس قوانین الهی رفتار كردن، گناه نكردن، كمك به دیگران، نرنجاندن دیگران، احترام
به والدین و غیره. “یار خدا بودن” در واقع همان “یاری كردن به خود”
است.

راز دوم: مثبت فكر كنید

هر
فكر، صورتی از انرژی است كه در جهت نیكی یا بدی خود تولید می كنیم. با اندیشیدن به
افكار بهشتی با نیروی بهشتی مرتبط می شویم، شادی را احساس می كنیم و آفتاب سرور را
هر جا كه رویم، می تابانیم. یاد بگیرید كه احساس هایتان را از طریق افكار مثبت مهار
كنید. به دقت افكارتان را زیر نظر بگیرید و هنگامی كه یك فكر منفی هجوم می آورد، خودتان
را وارسی و به جای آن یك فكر مثبت جایگزین كنید. ذهن مثبت، اوضاع مثبت را به خود جلب
می كند. به خاطر داشته باشید كه عالم، به نیات ما پاسخ می دهد. افكار و عقاید ما به
صورت انرژی از وجودمان ساطع می شود و به جهان بیرون راه می یابد و محیط سعی می كند
آنچه را كه می خواهیم، به ما هدیه كند. راز توفیق آن است كه میزان انرژی خود را در
جهت مثبت و صعودی افزایش دهیم و برای خود و دیگران همیشه بهترین ها را بخواهیم. چرا
كه حتی اگر در مورد دیگران نیت بد و منفی داشته باشیم، آثار مخرب آن گریبانگیر خودمان
می شود. چه زیباست كه بهترین نیات و آرزوها و افكار را برای خود و دیگران داشته باشیم
تا به اوج آرامش و شادی برسیم.

راز سوم: قضاوت خود را به تأخیر بیندازید

در
این جهان، هیچ حادثه ای برحسب تصادف نداریم و در همه وقایعی كه روی می دهند، لطف و
رحمت الهی نهفته است. تمام حوادث برای ما پیام هایی دارند كه سبب تكامل روحمان می شوند.
مثلاً شما می توانید پیام آن حادثه به ظاهر بد را بعد از گذشت مدت زمانی بفهمید و یا
حتی ممكن است تا زمانی كه زنده هستید متوجه نشوید. زیرا بسیاری از این وقایع فراسوی
ادراك ما و جزء اسرار الهی هستند و تلاش برای فهم حكمت خداوند با هوش محدودمان، مانند
سنجش اقیانوس با پیمانه است. همچنین در ذهن الهی از دست دادنی ای وجود ندارد و اگر
شما به ظاهر چیزی را از دست می دهید، معادل آن شیء و یا حتی بالاتر از آن را به دست
خواهید آورد و تمام این اشیاء به عنوان وسیله ای برای تكامل و زیبایی روح شما هستند.
بیایید كاملاً بپذیریم كه در هر موقعیت نامطلوب، نیكی پنهانی برای همه وجود دارد.
“ساقی هر چه ریزد از لطف اوست.”

راز چهارم: بر آرامش درونی تمركز كنید

در
دل توفان هم، آرامش نهفته است. مهم نیست كه در هر زمانی از روز چه اتفاق بیفتد. هرچه
مسائل به نظر مشكل و پردردسر بیایند و هرچه قدر هم كه بخواهیم كارهای زیادی را در آن
واحد انجام دهیم، باید فقط به خلوتگاه درون خویشتن برگردیم و آرامش درونی پیدا كنیم.
برای دسترسی به خلوتگاه درونی، چشم هایتان را ببندید و روشنایی آرام و ملایمی را درون
خود تصور كنید. این فضا جایی است كه ضربان قلب شما به فرمان شما آرام می تپد- به آن
جا بروید. از دور دست، استاد معنوی تان از راه می رسد؛ در گوشتان زمزمه می كند:
“هرجا می توانید خوبی كنید، در هرچه می توانید، به هرشكل كه می توانید، هر وقت
كه می توانید، به همه اشخاصی كه می توانید و تا زمانی كه می توانید.” نور سفیدی
فضای دلتان را آرام می كند، سپس بر این آرامش حاصل شده تمركز كنید.

راز پنجم: از آنچه هستید راضی باشید

بدن
وسیله زندگی است نه جوهر آن. آن قدر كه ما انسان ها با ظاهر جسمی خود مشخص می شویم،
یك درخت با تنه اش مشخص نمی شود. تجربیات ما باید مثل شاخه های درخت به ما شكل بدهد،
ولی این كار را نمی كند. فقط جوهره وجودمان است كه با شرایطی محیطی از بین نمی رود،
شكسته نمی شود و یا در معرض دید و بررسی دیگران قرار نمی گیرد. وجود داشتن، پرمعنا
و پرمفهوم است: من وجود دارم، من هستم، من اینجا هستم، من در حال شدن هستم، تنها من
هستم كه زندگی ام را می سازم و… هر كدام از ما انسان ها در این دنیا مأموریت خاصی
داریم. با كمك كردن به دیگران و مهرورزی به آنان، باعث تكامل روحمان می شویم. رسالت
اصلی ما در این دنیا بیدار شدن و بیدار كردن است و زندگی ما به منزله یك سفر است و
هدف نیست. منظور از بیداری، فعال شدن در همه ابعاد وجود و همه زوایای زندگی است. مانند:
بیداری روحی، بیداری جسمی، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و… بیداری به زمان، مكان
و خلاصه در یك كلام “بیداری الهی”!

راز ششم: به دستورات اخلاقی احترام بگذارید

از
كنجكاوی كردن در زندگی دیگران دوری كنید. از خواندن نامه های شخصی و دفتر خاطرات محرمانه
دیگران و گوش دادن به مكالمات خصوصی آن ها اجتناب كنید. بدون درزدن و اجازه گرفتن وارد
هر مكانی نشوید. سعی در اثبات درستی نظرات و عقاید خود به دیگران نداشته باشید. تلاش
نكنید كه به زور، افكار و عقاید دیگران را تغییر دهید. زیرا در صورت رعایت نكردن این
دستورات، آرامش خود را بر هم می زنید. به پدر و مادر خود نیكی كنید. با آنان با صدای
بلند صحبت نكنید. “بتی. جی. ایدی” می گوید: “زمانی كه شما به درگاه
خداوند دعا می كنید، این دعاها به صورت شعاع های نورانی به طرف آسمان بالا می روند
و فرشته ها برای اجابت آن به زمین می آیند. ولی در میان این شعاع های نورانی یكی از
همه فوق العاده قطورتر و نورانی تر است و فرشتگان به محض مشاهده آن سریع به آن مورد
رسیدگی می كنند. این پرتو قدرتمند و خیره كننده مربوط به دعای مادر در حق شما است.
دعای مادر خالصانه ترین دعاهاست.” چه زیباست به والدین خود از صمیم قلب احترام
بگذارید و نیازهای آنان را تأمین كنید، زیرا كه مهر و نیكی به آنان، سبب آرامش و نشاط
در شما می شود.

راز هفتم: دید جدیدی پیدا كنید

پرهای
دم طاووس رنگارنگ هستند و هنگامی كه از زاویه ای خاص به آنها نگاه می كنید، درخشش و
زیبایی بی نظیری دارند. خیلی از مسایل در زندگی، هنگامی ارزش خود را نشان می دهند كه
از زاویه درست دیده شوند؛ ولی نگرش های متشابه و كلیشه ای، دیدن این زیبایی ها را مشكل
می سازد. اگر به هر مسأله ای از زاویه ای درست نگاه كنید، در آن چیزهای باشكوه و زیبایی
خواهید دید. سعی كنید همه چیز و همه كس را با چشم های تازه ای ببینید كه از طریق عادت،
تیره و تار نشده اند. با این روش، شما می توانید ثروت های نامحدودی را كشف كنید. به
خاطر داشته باشید كه اگر از زاویه ای درست به تمام چیزها و اشخاص نگاه كنید، هر شخص
یا هر شیء از طرف خالقتان برای شما ارمغان و پیام زیبایی به همراه خواهد داشت. فلورانس
می گوید: “تمام انسان ها همچون حلقه های طلایی هستند در زنجیره خیر و صلاح من.”

راز هشتم: صفت های مثبت خود را افزایش دهید

از
غیبت، تهمت، قضاوت نسنجیده در مورد افراد یا حوادث، حسادت، كینه، دروغ، جر و بحث كردن
با دیگران و خلاصه رنجاندن دیگران به شدت پرهیز كنید. زیرا با انجام دادن این گونه
اعمال تراكمی از نیروهای منفی را به دور خودتان جمع می كنید، كسی كه از این همه نیروهای
منفی عذاب می كشد، خودتان هستید. زمانی كه به دیگران خوبی و كمك می كنید، تجمعی از
نیروهای مثبت به دور خودتان فراهم می آورید و این نیروهای مثبت باعث آرامش و شادی شما
می شوند، هنگامی كه وضو می گیرید، الكتریسیته های ساكن را به سطح بدن خود می آورید؛
آب نیز رسانا است و شما امواج آلفا (امواج آرامش بخش) تولید می كنید. با كشیدن مسح
سر، این امواج را به كورتكس مغز انتقال می دهید و باعث می شوید كه ناحیه شلوغ ذهن آرام
گیرد. با مسح پا، انتقال امواج آلفا را در اندام های پایینی سرعت می بخشید. بیشترین
منطقه ای كه در روی كره زمین امواج آلفا دارد، كعبه است. زمانی كه شما نماز می خوانید
و در جهت خانه خدا قرار می گیرید و ۷ قسمت بدن شما با زمین تماس پیدا
می كند، امواجی را دریافت می كنید كه باعث آرامش شما می شوند. برای افزایش نیروهای
مثبت خود می توانید در یك وان حمام، پر از آب و نمك، به مدت ۲۰ دقیقه قرار بگیرید. در
بطری های رنگی آب خوراكی بریزید و به مدت ۲ ساعت در معرض نور شدید آفتاب قرار
دهید؛ سپس آن ها را در یخچال بگذارید و در موقع لزوم بنوشید. بدون كفش و جوراب روی
چمن راه بروید؛ زیرا طبیعت منبع انرژی نیروهای مثبت است.

راز نهم: حس ها را از همدیگر، جدا كنید

اغلب،
ما به این مسأله توجه چندانی نداشته ایم كه حواس پنجگانه خود را از یكدیگر تفكیك و
آن ها را به صورت مجزا از یكدیگر حس كنیم. ذهنتان را برای بالا بردن آگاهی حسی پرورش
دهید. امروز بر بینایی تمركز كنید، فردا برمزه، روز بعد بر بویایی و … مثلاً: زمانی
كه در حال دوش گرفتن در حمام هستید، قطرات آب را روی بدن خود احساس كنید و از این كه
باعث تمیزی و آرامش شما می شود، لذت ببرید. موقعی كه در حال غذا خوردن هستید فقط بر
طعم و مزه غذا تمركز كنید. وقتی در حال ریختن چای در استكان هستید، به صدای ریزش آن
گوش دهید. به این ترتیب، شروع به جدا كردن تجربیات حسی تان از یكدیگر كنید و از بابت
هر كدام لذت ببرید.

راز دهم: وسایل اضافی را از محیط زندگی تان خارج سازید

اشیاء
درون خانه تان را لمس كنید و از خودتان بپرسید آیا به این وسایل احتیاج دارم؟ كتاب
ها را از درون قفسه بیرون بیاورید و ببینید آیا دوباره قصد خواندن این كتاب ها را دارید.
هر شیء یادگاری را بررسی كنید و از خودتان بپرسید آیا هنوز لحظه ای را كه این شیء به
یادم می آورد، برایم مهم و با ارزش هستند؟ لباسهایتان را باز كنید و توجه كنید كه آیا
به تمام این لباس ها احتیاج دارید و از آخرین باری كه آنها را پوشیده اید چه قدر زمان
می گذرد و آیا دوباره تصمیم به پوشیدن آنها دارید؟ بعد از این بررسی كاملی كه به عمل
می آورید تمام وسایل و لباس های اضافی تان را یا به دیگران ببخشید و یا آنها را حراج
كنید. زیرا كه هر شیء انرژی خودش را دارد و اگر به كار نرود در خانه به آب راكد تبدیل
می شود. همچنین جای مناسبی برای جوندگان و پشه ها می گردند. پس باید مراقب باشید و
بگذارید انرژی آزادانه جریان یابد و آب جاری گردد. اگر كهنه ها را نگه دارید، تازه
ها جایی برای تجلی خویش نمی یابد. پس برای چرخش انرژی و پیشرفت در زندگی تان وسایلی
را كه مورد احتیاج تان نیست از محیط خارج سازید.

 از حجت الاسلام ماندگاری درخواست کردیم درباره آرامش حکایتی بفرمایند که در
ذیل آمده است:

حکایت
ما حکایت آن آیه قرآن است که می فرماید: «نومن ببعض و نکفر ببعض». و به قول حکایت های فارسی، از اینجا رانده و از آنجا مانده‌ایم. نه
رومی روم بودیم و نه زنگی زنگ. علت پیدایش این مشکل این است که ترکیبی و مخلوطی
شدیم از سبک زندگی غربی و سبک زندگی اسلامی. نمازهای مان اسلامی است، مسجد می
رویم، خمس می دهیم و زکات می دهیم، اما عروسی های مان اسلامی نیست، بازار و
اقتصادمان اسلامی نیست. در نتیجه نه بهره سبک زندگی غربی را می بریم، چرا که
مسلمانیم، و نه بهره سبک زندگی اسلامی را؛ چرا که مقلدِ غرب هستیم. ما باید خودمان
باشیم. حتی اعتقاد دارم با سبک زندگی اسلامی، ان‌شاء‌الله می توانیم در صورت
عملکرد صحیح، بهترین الگوی سبک زندگی برای اروپائیان و آمریکا و غرب باشیم. آنهایی
که اهل دقت و فهم هستند می گویند این زندگی زندگی زیباتری هست، چرا که سبک زندگی
اسلامی ضمن اینکه به آسایش فکر می کند، (تاکید می کنم که سبک زندگی اسلامی به
آسایش هم نظر دارد) ولی آرامش از آسایش برایش مهم تر است. برای سبک زندگی غربی،
آسایش از آرامش مهم تر است. لذا بحران اصلی آنها بحران آرامش است و بحران معنویت.
الحمدالله رب العالمین آرامش ما خیلی بهتر از آنهاست.

و
در آخر حسن ختام این گزارش را با سخنان معصومین مزین می کنیم تا روشنی بخش ما دراین هیاهوی جهان مادی باشد.


قال رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم:

«لَيْسَ الْبِرُّ فِي حُسْنِ اللِّباسِ وَ الزِّيِّ وَ لَكِنَّ الْبِرَّ
فِي السَّكِينَةِ وَ الْوَقَارِ؛) نيكويى در زيبايى لباس و زندگى نيست؛ بلكه نيكويى
در آرامش خاطر و وقار است.»

– قال رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم:

«اِنَّ… أَحْسَنَ زينَةِ الرَّجُلِ السَّكينَةُ مَعَ الْايمانِ؛()
همانا… نيكوترين زيبايى فرد، آرامش خاطر به همراه ايمان است.»

الگوى
راستين آرامش خاطر

روزى
عربى باديه نشين با شترش به مدينه آمد و مدعى شد كه حاضر است با پيامبرصلى الله عليه
وآله مسابقه شتردوانى بدهد. شورى در ميان اصحاب افتاد و همگى يقين كردند كه شتر چابك
رسول خداصلى الله عليه وآله در مسابقه پيروز خواهد شد. پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله
به همراه رقيب خود و حاضران به ميدان مسابقه رفتند. هيجان عجيبى در بين مردم افتاده
بود. مسابقه آغاز شد؛ ولى برخلاف انتظار اصحاب، شتر پيامبرصلى الله عليه وآله عقب ماند
و در رقابت شكست خورد. آن دسته از اصحاب كه درباره شتر پيامبر صلى الله عليه وآله باور
ويژه اى پيدا كرده بودند، از اين پيشامد بسيار ناراحت شدند و چهره هايشان درهم كشيده
شد. پس از انجام مسابقه، پيامبرصلى الله عليه وآله متوجه ناراحتى آنان گرديد و به آنان
فرمود: «اين موضوع ناراحتى ندارد. شتر من چون از ديگر شتران جلو مى افتاد، به خود باليد
و مغرور شد و اين سبب شكست او گرديد.» آن حضرت حتى براى لحظه اى هم آرامش خود را به
موجب شكست بر هم نزد؛ در حالى كه اصحاب ايشان از اين پيشامد نگران شدند.

آرامش
توأم با تسليم

خانه
امام باقر عليه السلام مملوّ از جمعيت بود و شيعيان براى ديدار با امام نزد ايشان آمده
بودند. صداى گريه برخى از افراد خانواده امام، حاضران را بر آن داشت كه بدانند چه اتفاقى
افتاده است. پس از مدتى متوجه شدند كه يكى از فرزندان امام باقرعليه السلام به شدت
بيمار و در بستر آرميده است. اين موضوع سبب نگرانى خانواده امام شده بود. امام مقدارى
از مهمانان خود پذيرايى كرد و پيش آنها نشست. ديرى نگذشت كه صداى شيون زنان و كودكان
از اندرونى خانه امام به گوش رسيد و همه فهميدند كه كودك از دنيا رفته است. امام عليه
السلام از جايش برخاست و به اتاق درونى رفت و پس از اندكى با چهره اى گشاده بازگشت
و دوباره پيش مهمانان خود نشست. يكى از آنان از امام اجازه گرفت تا سؤالى مطرح كند.

او
از امام عليه السلام پرسيد: هنگامى كه ما صداى
شيون و گريه شنيديم، با خود انگاشتيم كه حتماً براى شما از اين مصيبت، اندوه و تشويشى
زياد حاصل مى شود؛ اما اكنون شما را با چهره اى گشاده مى بينيم. ما ترسيديم براى شما
اتفاقى بيفتد؛ ولى اكنون شما را گونه اى ديگر يافتيم.

امام
باقرعليه السلام با چهره اى آرام و قلبى مطمئن فرمود: «إِنَّا لَنُحِبُّ أَنْ نُعَافَى
فِيمَنْ نُحِبُّ فَإِذَا جَاءَ أَمْرُ اللَّهِ سَلَّمْنَا فِيمَا يُحِبُّ؛) به درستى
كه ما نيز مى خواهيم آنكه دوستش داريم (فرزندمان)، در سلامت باشد؛ ولى وقتى كه [خواست
و] امر خدا [در مورد ما] نازل شد، به آنچه او دوست مى دارد، تسليم مى شويم.»

همان
گونه که ملاحظه کردید در آيات و روايات و متون دينى ما از آرامش با تعبير «سكينه» و
«اطمينان» ياد شده است. آرامش و اطمينان قلبى
هديه اى آسمانى است كه خدا آن را به مؤمنان ارزانى مى دارد.

امید است با خواندن این مطالب و عمل کردن به آنها ذره ای از روزمرگی زندگی پر تنش شهری رهایی پیدا کیند و یاد خدا شما را به آرامش واقعی نزدیک کند

کليه حقوق اين سايت متعلق به پایگاه خبري-تحليلي مشرق نيوز مي باشد و استفاده از مطالب آن با ذکر منبع بلامانع است.

چگونه و از چه راه‌هایی می‌توان قوت قلب را افزایش داد؟

چگونه قوت قلب داشته باشیم

آرامش و قوت قلب از دیرباز یکی از گمشده ‌‌های بشر بوده است. به گونه‌ای که می‌‌توان گفت بیشتر کارهایی که انسان‌ها انجام می‌دهند، برای رسیدن به همین خواسته است. آنچه که می‌تواند انسان را از نگرانی‌ها و تشویش‌ها برهاند، یاد خدای بزرگ و توانا است. پناه بردن به خدای مهربانی که همواره کفالت بندگان خود را بر عهده دارد، و اتکا کردن به قدرتی که سرآمد همه قدرت‌ها است، به انسان چنان قوت قلبی عطا می‌کند که در برابر هیچ مشکلی احساس ضعف و شکستگی نخواهد کرد.

برای پی بردن به قدرت الهی می‌توان به نشانه و تحقق وعده‌‌هایی که از جانب او در حق پیامبران و مۆمنان انجام شده، مراجعه کرد. مشاهده و تفکر در این زمینه، موجب فزونی ایمان و اطمینان قلب می‌شود.

احساس امنیت و آرامش در دین اسلام در سطحی گسترده‌تر مورد توجه قرار گرفته و بخش وسیعی از آموزه‌های این دین مقدس به آن اختصاص یافته است، اسلام به راهكارهای روانی و رفتاری فراوانی برای دست یابی به این نیاز اصیل بشری پرداخته است.[1]

«… قُلْ إِنَّ اللّهَ یُضِلُّ مَن یَشَاء وَ یَهْدِی إِلَیْهِ مَنْ أَنَابَ.الَّذِینَ آمَنُواْ وَ تَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُم بِذِكْرِ اللّهِ أَلاَ بِذِكْرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ»[2]

«… بگو خداوند هر كس را كه بخواهد گمراه و هر كس كه باز گردد به سوی خویش هدایت می‌كند. آنها كسانی هستند كه ایمان آورده‌اند و دلهایشان به یاد خدا مطمئن (آرام) است. آگاه باشید تنها با یاد خدا دلها آرامش می‌یابد.»

آرامشی كه در این آیه بدان توجه شده است، آرامش در برابر عوامل مادی است كه غالب مردم را نگران می‌كند ولی مسلماً افراد با ایمان در برابر مسئولیتهای خویش نمی‌توانند نگران نباشند، و نگرانی‌های ویرانگر در آنها وجود ندارد اما نگرانی سازنده كه انسان را به انجام وظیفه در برابر خدا و خلق و فعالیتهای مثبت زندگی وا می‌داد در وجود آنهاست و باید هم باشد. (منظور از خوف خدا نیز همین است).

منظور از ذكر خدا تنها نام او را بر زبان آوردن نیست و مكرر تسبیح و تهلیل و تكبیر گفتن نیست بلكه منظور آیه این است كه با تمام قلب متوجه او و عظمتش و علم و آگاهیش و حاضر و ناظر بودنش گردد.[3]

هر نعمتی از جانب خدای سبحان نازل می‌شود اما نقمتها و عذاب‌ها و ناراحتی‌ها، هر چه باشد، چیزی نیست كه از ناحیه او نازل شده باشد. و آن عبارتست از افاضه نكردن خدا و خودداری او از رساندن نعمت و تزول رحمت. وقتی مسلم شد كه هیچ شری از ناحیه خدا نازل نمی‌شود و ترس هم همیشه از شری است كه ممكن است پیش آید نتیجه می‌گیریم حقیقت ترس از خدا همانا ترس آدمی از اعمال زشت خویش است كه باعث می‌شود خداوند از انزال رحمت و خیر خود خودداری نماید.

بنابراین هر وقت دل انسان به یاد خدا بیفتد اولین اثری كه از خود نشان می‌دهد این است كه متوجه گناهان خویش گشته و متأثر شود، دومین اثرش این است كه متوجه پروردگارش شود كه هدف نهایی فطرت اوست در نتیجه خاطرش سكون یافته و بیاد او آرامش می‌یابد.[4] توجه به این نكته بسیار ضروری است كه خداوند در این آیه می‌فرماید با یاد خدا دل

آرامش می‌یابد ولی در آیه دوم از سوره انفال می‌فرماید:

«إِنَّمَا الْمُۆْمِنونَ الَّذِینَ إِذَا ذُكِرَ اللّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ…»[5]

«مۆمنان تنها كسانی هستند كه هرگاه نام خدا برده شود دلهایشان ترسان می‌گردد.»

جمع این دو آیه اینگونه است كه انسان با توجه به پاداش و نعمتهای بی حد الهی آرامش خاطر پیدا می‌كند ولی با توجه به كیفر و انتقام پروردگار خائف و پریشان خاطر می‌گردد در آنجا خداوند بندگان خود را تشویق می‌كند كه دلهای خود را با توجه به این نعمات تسكین دهند زیرا وعده خداوند حتمی است و هیچ چیز برای آرامش دلهای مضطرب بهتر از نویدهای صادق نیست.[6] ترس از خدا گاهی به خاطر درك مسئولیتها و احتمال عدم قیام به وظایف است و گاهی به خاطر درك عظمت مقام و توجه به وجود بی‌انتها و پر مهابت (خدای متعال) است.[7]

«اَلا اِنَّ اَوْلِیاءَ اللهِ لا خَوفٌ عَلَیْهمْ وَلا هُمْ یَحْزَنونَ»

«آگاه باشد (دوستان و) اولیای خدا، نه ترسی دارند نه غمگین می‌شوند ».

“اولیاء” جمع ولی به معنی نبودن واسطه میان دو چیز و نزدیكی و پی در پی بودن آنهاست. به همین دلیل هر چیزی را كه نسبت به دیگری قرابت و نزدیكی داشته باشد (خواه از نظر مكان، یا زمان، یا نسب، یا مقام) “ولی” گفته می‌شود، بنابراین اولیاء خدا كسانی هستند كه فاصله‌ای میان آنها و خدا نیست، هیچ گونه شك و تردیدی به دلهایشان راه نمی‌یابد و آنچه غیر از خداست در نظرشان كوچك و كم ارزش است.

از اینجا روشن می‌شود كه چرا آنها ترس و اندوهی ندارند زیرا خوف معمولاً از احتمال فقدان نعمتهایی است كه انسان در اختیار دارد و یا از خطراتی است كه در آینده او را تهدید می‌كند، اولیاء خدا از هرگونه وابستگی و اسارت جهان ماده آزادند. بنابراین غمهایی را كه دیگران نسبت به گذشته و آینده دارند، در وجود اینان راهی نیست. به این ترتیب امنیت و آرامش واقعی بر وجود آنها حكم فرما است. غم و ترس معمولاً ناشی از روح دنیا پرستی است اولیای خدا از این رذیله به دورند و از غم‌های مادی و دنیوی آزادند و وجودشان از خوف خدا مالامال است.[8]

اگر انسان بداند همه چیز ملک خداوند است و خود را، مالک چیزی نداند در این صورت دچار خوف و اندوه نمی‌گردد اولیای خدا نه در دنیا و نه در آخرت از چیزی نمی‌ترسند مگر اینكه خدای تعالی اراده كند كه آنان از چیزی بترسند یا اندوهناك شوند.

پی نوشت ها:

[1] . دایرة المعارف قرآن كریم، پیشین، ص 156-155.

[2] . رعد/28، 27 (ترجمه آیات از آیة‌الله مكارم شیرازی می‌باشد)

[3] . تفسیر نمونه، پیشین، ص 215.

[4] . طباطبائی، محمد حسین؛ تفسیر المیزان، ترجمه محمد باقر موسوی همدانی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، 1374، پنجم، ج 11، ص 286.

[5] . انفال/2.

[6] . طبرسی، فضل بن حسن؛ مجمع البیان، ترجمه مترجمان، تهران، فراهانی 1360، اول، ج 10، ص 161.

[7] . تفسیر نمونه، پیشین، ج 7، ص 86.

[8] .  تفسیر نمونه، پیشین، ج 8، ص 334-333.

فرآوری: محمدی               

بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان

چگونه قوت قلب داشته باشیم

منابع: سایت اسلام کوئست

سایت جامع تبلیغ

نشانه رفاقت ویژه با خدا

چگونگی واگذاری کارها به خدا

8 قرص ضد افسردگی در قرآن

آیات آرامش بخش قرآن

تبیان، دستیار هوشمند زندگی

پل های ارتباطی

بلوار کشاورز،خیابان نادری،نبش حجت دوست،پلاک 12

public@tebyan.com

02181200000

دسترسی سریع

محصولات و خدمات

اشتراک در خبرنامه

کلیه حقوق این سایت مربوط به موسسه فرهنگی و اطلاع رسانی تبیان می‌باشد.



آخرین پرسش ها و پاسخ ها را همه روزه در ایمیل خود مطالعه کنید

ما 10586 مهمان و بدون عضو آنلاین داریم

کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت محفوظ و استفاده از مطالب آن تنها با ذکر منبع مجاز است.

1. توجه به عظمت بی نهایت خداوند

2. توجه به لطف بی نهایت پروردگار به انسان ها

3. توجه به عظمت پذیرش بنده از سوی خداوند

4. توسل به اهلبیت علیهم السلام

احتمال بودن آخرین نماز

چگونه قوت قلب داشته باشیم

نماز ، ملاقات با بزرگ ترین بزرگ

روش اینکه قلب فقط جای خدا باشد .

۱۳۹۲/۰۳/۰۷


۸۲۲۲ بازدید

نقل مطالب در مطبوعات و نشریات با ذکر منبع بلامانع است.
اداره تبلیغ نوین نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها

دوشنبه ۲۰ بهمن ۱۳۹۹

الاثنين ٢٥ جمادى الثانية ١٤٤٢

Monday, February 8, 2021

اللَّهُم کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَةِ بنِ الحَسَن، صَلَواتُکَ علَیه و علی آبائِه، فِی هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِی کُلِّ سَاعَه، وَلِیّاً وَ حَافِظاً و قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْنا، حَتَّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعا وَ تُمَتعَهُ فیها طَویلا” – خدایا، ولىّ‏ ات، حضرت حجّت بن الحسن، که درود تو بر او و بر پدرانش باد؛ در این لحظه و در تمام لحظات سرپرست و نگاهدار و راهبر و یارى گر و راهنما و دیدبان باش، تا او را به صورتى که خوشایند اوست، ساکن زمین گردانیده و مدّت زمان طولانى در آن بهره مند سازی

چگونه قوت قلب داشته باشیم

خبرگزاری شبستان، گروه مهدویت و غدیر: دعای غیبت که معروف به دعای معرفت است، به دو گونه کوتاه و طولانی بیان شده، بخش کوتاه آن از امام صادق(ع) در کتاب «کافی» شیخ کلینی، «غیبت» نعمانی و «کمال الدین» شیخ صدوق آمده است اما بخش طویل آن به واسطه عثمان بن سعید از امام زمان(عج) نقل شده است و در «کمال الدین» شیخ صدوق، «مصباح المتهجد» شیخ طوسی و «جمال الاسبوع» سیدبن طاووس بیان شده و در فضایل آن آمده است که در روز جمعه اگر انسان فرصت قرائت هیچ دعایی را نیافت، نسبت به خواندن این دعا اهتمام داشته باشد.

 

با توجه به این توصیه و تاکید و به منظور بررسی فرازهای این دعا سلسله گفت وگوهایی را با حجت الاسلام «عباس رمضانعلی زاده»، کارشناس مرکز تخصصی مهدویت داشته ایم که در ادامه بخش پنجم آن تقدیم حضورتان می شود:

 

حجت الاسلام «عباس رمضانعلی زاده» با اشاره به راهکارهای برطرف کردن قساوت قلب و ایجاد نرمی در آن، گفت: یکی از این عوامل، کشیدن دست نوازش بر سر یتیمان است که پیامبر(ص) می فرماید: «اگر می خواهید قلبتان نرم شود، با ایتام بنشینید و دست نوازش بر سر آنان بکشید» و امام عسکری(ع) فرمودند: «در عصر غیبت شیعیان ما که از امام خود به دور افتادند، ایتام آل محمد(ص) هستند، علما و دانشمندانی که در این عصر ولایت تبیین می کنند، قرآن و عترت را ترویج و تفسیر می کنند و شبهات طرح شده دشمنان بر علیه شیعه را دفع می کنند، کفیل این ایتام هستند».

 

کارشناس مهدوی ادامه داد: یک نوع یتیم نیازمند غذا و لباس است و یک نوع یتیم نیز نیازمند خوراک فکری است که امروز در عصر غیبت مواجه با یتیمانی هستیم که نیازمند خوراک فکری در برابر شبهات مختلف دشمن هستند و این وظیفه حوزه های علمیه و دانشمندان است که در این زمینه فعالیت کنند.

 

رمضانعلی زاده با بیان اینکه دومین راهکار، تفکر در آیات و نشانه های خداوند از جمله وجود امام زمان (عج) است، ابراز کرد: در روایت و ادعیه از امام زمان (عج) به عنوان آیت الله العظمی تعبیر شده است و ایشان بزرگترین آیه الهی است که تفکر این آیات الهی موجب نرمی قلب می شود.

 

 

یادی که سبب ورود به زمره شهدا می شود

 

کارشناس مرکز تخصصی مهدویت تاکید کرد: سومین راهکار نرمی قلب و پیشگیری از ابتلای آن بخ قساوت، یاد مرگ است، قساوت قلب به دلیل فراموش کردن مرگ است چنان که پیامبر(ص) می فرمایند: «اگر فردی در شبانه روز 20 مرتبه یاد مرگ کند، این انسان غافل نیست و با شهدا محشور می شود».

 

وی بیان کرد: چهارمین عامل در رفع قساوت قلب، همنشینی با علما است که این از آرزوهای جبرائیل است و امروز بزرگترین عالِم در مُلک و ملکوت، وجود مقدس امام زمان (عج) است که می توان با ایجاد سنخیت و تلاش برای شبیه شدن به ایشان، با آن حضرت(عج) همنشین شد.

 

رمضانعلی زاده با بیان اینکه پنجمین عامل در پیشگیری و رفع این قساوت، قرائت قرآن است، تصریح کرد: همانگونه که اشعه ماورای بنفش در اشیاء نفوذ می کند، آیات قرآن نیز در دل و جان ما و حتی جسم نفوذ کند و آن را نورانی کرده و قساوت قلب را برطرف می کند. باید توجه داشت انس با قرآن صامت انس با قرآن ناطق یعنی امام عصر(عج) را نیز در پی دارد.

 

 

 

 

ذکر عملی یعنی چه؟

 

وی اضافه کرد: ششمین عامل در رفع قساوت قلب، ذکر خداوند است که انواع ذکر زبانی، ذکر قلبی و ذکر عملی را شامل می شود، ذکر زبانی مثل گفتن «الحمدلله» و «سبحان الله»، ذکر قلبی داشتن یاد خدا در دل و در نهایت ذکر عملی یعنی زمانی که فرد به گناهی رسید، ترمز نفس را بگیرد و متوقف شود و یا به واجبی رسید، سرعت بگیرد.

 

وی هفتمین عامل در پیشگیری و رفع قساوت قلب را ذکر اهل بیت(ع) به ویژه امام زمان(عج) معرفی کرد و گفت: در روایت آمده: «إنَّ حَدِیثَنا یُحْیِی القُلُوبَ؛ به‌راستی که حدیث ما دل‌ها را زنده می‌کند.» یاد ائمه اطهار(ع) و احادیث آنها دل را نورانی می کند.

 

رمضانعلی زاده استغفار را هشتمین عامل در پیشگیری و رفع قساوت قلب خواند و تصریح کرد: استغفار به نوعی همان سمباده برای قلب است که در روایت به عنوان محو کننده گناه معرفی شده است یعنی همان طور که لکه های کثیف روی لباس باید توسط مایع های سفید کننده برطرف شود، لکه های سیاه گناه روی قلب نیز با سفیدکننده اسغفار برطرف می شود.

 

این کارشناس مرکز تخصصی مهدویت با بیان اینکه نهمین عامل در این باره رعایت برخی رژیم های غذایی توصیه شده از سوی اهل بیت(ع) است، ابراز کرد: در روایت است که برای نرمی قلب عدس، انجیر و سویق (آرد سرخ شده با روغن) خورده شود.

 

وی اضافه کرد: اِنابه و اشک از دیگر مواردی است که لینت قلب را همراه می آورد یعنی فردی که انابه و اشک در طول شبانه روز ندارد، فسیل و افسرده می شود لذا انسان مومن باید در طول شبانه روز حتی برای لحظاتی انابه و اشک داشته باشد، چنان که در دعای کمیل امیرالمومنین(ع) می فرمایند: «… سِلاَحُهُ الْبُکَاءُ» اسلحه مومن بکاء و اشک است و فردی که در برابر شیطان سلاح نداشته باشد، او بر قلبش مسلط می شود که در این صورت دیگر جایی برای امام زمان(عج) نمی ماند.

چگونه قوت قلب داشته باشیم

 

رمضانعلی زاده تاکید کرد: از آیت الله بهجت(ره) سوال شد که جزیره خضراء کجاست؟ و ایشان فرمود: «دل تو جزیره خضراء است» یعنی اگر در دل تو امام جایی دارد، همان جزیره خضراء است اما اگر امام در آن نیست و فکر گناه داری، آن دل سبز نیست بنابراین با انابه و اشک می توان به نرمی قلب دست یافت.

 

کارشناس مرکز تخصصی مهدویت ابراز کرد: اشک بر مصائب اهل بیت(ع) نیز لینت قلب می آورد، گاهی انسان برای عاقبت خود و یا گناهانش اشک می ریزد، اما گاهی نیز انسان برای اهل بیت(ع) اشک می ریزد که در روایت داریم: «اشک بر امام حسین(ع)، نظر کردن به روی ایشان(که امروز نگاه به ضریح ،گنبد، مجلس و کتیبه حضرت(ع) است) و بوییدن خاک کربلا دل انسان را نرم می کند».

 

وی در پایان خاطرنشان کرد: اگر بخواهیم تابع امام زمان(عج) چه در دوران غیبت و چه در دوران ظهور باشیم و به دستورات حضرت(ع) را بدون چرایی عمل کنیم، باید نرمی و عطوفت قلب داشته باشیم. اساساً جنایات بزرگ تاریخ در سایه قساوت قبل رقم خورده است. چنان که امام حسین(ع) در روز عاشورا خطاب به سپاه یزید فرمودند: دل های شما بر اثر مصرف حرام سنگ شده است.

حجت‌الاسلام والمسلمین مومنی:

یک استاد حوزه علمیه قم با اشاره به دستاوردهای مهدوی انقلاب اسلامی، گفت: رشد مجالس و مراسم‌های مهدوی، اقبال جوانان به مسجد مقدس جمکران، تولید و پخش برنامه‌های مهدوی از رسانه ملی و … از جمله این دستاوردها است.

Copyright © 2015 Shabestan News Agency. all rights reserved.



راه های تقویت و افزایش ایمان قلبی و باورهای دینی را معرفی کنید؟



چگونه قوت قلب داشته باشیم

برای تقویت ایمان و باورهای دینی، راه ها و روش های متعدد و گوناگون وجود دارد که در اینجا به چند نمونه از مهم ترین این راه ها اشاره می شود:

1. یکی از بهترین راه های تقویت ایمان و باورهای دینی، یاد و ذکر مداوم خداوند است. زیرا یاد خداوند موجب اطمینان قلب می شود و هر گاه انسان به مقام اطمینان قلبی برسد و به اصطلاح صاحب «قلب مطمئنه» شود، باورهای دینی او چون فولاد آب دیده محکم و پرتوان می شود. لذا خدای سبحان فرمود: الا بذکر الله تطمئن القلوب(1) آگاه باشید که با یاد خدا دلها اطمینان و آرامش پیدا می کند.

2. راه دیگری که برای تقویت باورهای دینی و در واقع تقویت ایمان و اعتقادات وجود دارد، شناخت درست دین است. زیرا هر اندازه انسان دین را بهتر و درست تر بشناسد و باورهای دینی و مذهبی بر اساس شناخت درست از دین شکل بگیرد و پدید آید. بهتر و بیشتر می تواند در برابر هجوم تبلیغات دین زدایی جهان معاصر، مقاومت کند و اگر پایه های معرفت دینی انسان قوی نبوده و باورهای دینی انسان، مستند و محکم نباشد و هر باور و اعتقاد دینی تکیه گاهی در قرآن و روایات صحیح و مبانی کلامی و فلسفی به همراه نداشته باشد، در برابر هجمة تندباد حوادث و تبلیغات دین زدایی عصر جدید، تاب مقاومت نخواهد داشت.

3. راه سوم برای قوی شدن باورهای دینی و مذهبی، راه محبت و عشق است. به دلیل نقش مهم عشق و محبت در تقویت باورهای دینی و مذهبی است که بزرگان، همواره بر عنصر محبت (دوستی خدا، پیامبر و اهل بیت ـ علیهم السلام ـ) اصرار دارند. از جمله شهید مطهری در این باره می گوید: از بزرگترین امتیازات شیعه بر سایر مذاهب این است که پایه و زیربنای اصلی آن، محبت است و اساساً تشیع، مذهب عشق و شیفتگی است. عنصر محبت در تشیع، دخالت تام دارد. تاریخ تشیع با نام یک سلسله از شیفتگان و جانبازان سراز پا نشناخته، توأم است.(2)

بهترین دلیل بر نقش عشق و محبت در تحکیم باورهای دینی، ایثار و فداکاری یاران امام حسین ـ علیه السلام ـ در کربلاست. یعنی عشق و محبت آنان سبب شد که آنگونه در رکاب آن حضرت جان خود را فدا کنند و بگویند: اگر هزار بار کشته شویم و زنده شویم، باز هم از حمایت و همراهی شما دست برنمی داریم.

بنابراین عشق و محبت، نقش بسیار مهمّی در تقویت ایمان و باورهای دینی و مذهبی دارد و هر اندازه عشق و محبت همراه با شناخت و معرفت انسان به باورهای دینی و مذهبی، بیشتر باشد، باور دینی او قوی تر خواهد بود. برهمین اساس امام صادق ـ علیه السلام ـ فرمود: «هل الدین الّا الحبّ».(3) یعنی آیا دین غیر از محبت است.

4. راه دیگر برای تقویت ایمان و باورهای دینی، انس با قرآن است. لذا در قرآن کریم فرمود: اذا تلیت علیهم آیاته زادتهم ایماناً.(4) یعنی مؤمنان راستین هنگام استماع و شنیدن آیات الهی ایمان آنها افزوده می گردد. استاد جوادی آملی در این باره نکاتی آموزنده دارد. از جمله می گوید: بهترین راه صلاح، اُنس با قرآن است. به همین دلیل می فرماید: فاقرؤوا ما تیسر من القرآن.(5) یعنی آن مقدار که برای شما میسور است، قرآن تلاوت کنید و با این کتاب الهی مأنوس باشید. حتی اگر معنای بعضی از آیات برای شما روشن نشد، نگویید خواندن بدون ادراک چه اثری دارد، چون قرآن کلام آدمی نیست که اگر کسی معنایش را نداند، خواندنش بی ثمر باشد. بلکه قرآن نور الهی است و خواندن آن عبادت است. هر چند معنای آن هم درک نشود. قرآن حبل (ریسمان) الهی است که اُنس با آن و تدبر در آن و ایمان و عمل به آن انسان را بالا می برد و به مقام صالحین ملحق می سازد. تحت ولایت الله قرار می دهد. اگر انسان مشمول ولایت الله بود، امورش را خدا اداره می کند و در آن مقام دیگر راهی برای وسوسه و رخنة اهریمن نیست.(6)

انس و تلاوت قرآن، چون انسان را زیر پوشش ولایت الهی می برد، وسوسه های تبلیغات سوء، بر باورهای دینی او اثر نمی کند. به خصوص اگر قرآن در فصل شکوفای عمر، یعنی سن جوانی و نوجوانی خوانده شود. لذا در روایات آمده: کسی که در سن جوانی قرآن بخواند، قرآن با خون و گوشت او ـ یعنی خمیر مایة وجودی او ـ آمیخته می شود.(7) بدون تردید کسی که معارف قرآن با خمیرة وجودی او آمیخته شده باشد، تندباد شبهات و به تعبیر مقام معظم رهبری: «شبیخون فرهنگی» بیگانگان، نمی تواند در باورهای دینی او خلل و اضطراب ایجاد کند. (دربارة تأثیر و آثار تلاوت قرآن به منبع ذیل مراجعه شود).(8)

5. عبادت و نیایش و انس مداوم با مناجات های الهی و تشرف به محضر بزرگان و علمای راستین و استفاده از برکات علمی و معنوی و انفاس قُدسی آنان، در استحکام و تقویت باورهای دینی و مذهبی نقش مؤثر دارد.(9)

6. و بالاخره، خلاصه و فشرده همه مطالب یاد شده آن است که تمسک به قرآن و عترت، در همه ادوار و زمانها، مهمترین، بلکه تنها راه تقویت و حافظ عقاید و باورهای دینی و مذهبی است. لذا در حدیثی که شیعه و سنی آن را از پیامبر نقل کرده اند حضرت فرمود: «انّی تارک فیکم الثقلین کتاب الله و عترتی اهل بیتی ما اِن تمسکتم بهما لن تضلّوا بعدی ابداً».(10) من دو چیز گرانبها یعنی کتاب خدا و عترت خود را میان شما به یادگار گذاشته ام، اگر به آن دو تمسک نمایید، هرگز بعد از من دچار گمراهی نمی شوید.

پی نوشت:

1. رعد: 28.

2. مطهری، مرتضی، جاذبه و دافعه علی، انتشارات صدرا، چاپ پنجم، 1366 ش، ص 43.

3. طباطبایی، سید محمد حسین، تفسیر المیزان، بیروت، نشر موسسه الاعلمی، 1403 ق، ج 11، ص 160.

4. انفال: 2.                                

5. مزمل: 20.

6. جوادی آملی، عبدالله، قرآن در قرآن، تفسیر موضوعی 1، قم، نشر موسسه اسراء، چاپ دوم، 1378 ش، ص 237 ـ 240.

7. کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، با ترجمه سیدهاشم رسولی محلاتی، نشر علمیه الاسلامیه، ج4، ص 405، کتاب فضل قرآن، باب حامل قرآن، ح4.

8. همان، ص 394 تا 446.

9. مطهری، مرتضی، آزادی معنوی، جدید گفتارهای معنوی، نشر صدرا، چاپ نونزدهم، 1378 ش.

10. فضائل الخمسه من الصحاح السته، قم، نشر مجمع جهانی اهلبیت، 1422 ق، ج 2، ص 1، مقدمه و ص 52.

 

»( الکافی، ج 2، ص 470) البته پیشوایان بزرگ اسلام فرموده اند که در هر حال، چه خوشی و چه در حال ناخوشی و سختی باید به درگاه خداوند دعا کرد.
امیرالمؤمنین علی علیه السلام در پاسخ فردی که از او پرسی…

دعا برای باطل كردن سحر

اگر كسی زبان بند شده باشد آیا دعایی برا ی باطل كردنش وجود دارد؟ 2-اگردختری خوا ستگارهایی داشته با شد ولی این خواستگارها نتوانند بیان كنند آنهم بمدت 10 سا ل ودختر هم یك د…

ذکر قنوت، دعا و سلام های پایان نماز

باسلام و خسته نباشید. لطفا، ذکر دعا هایی که در هنگام قنوت و پایان نماز و سلامی که در انتهای نماز برای ائمه اطهار به طور ایستاده، فرستاده می شود را توضیح دهی…

درک لذت عبادت با آگاهی از عبد و بنده بودن ما نسبت به خدا می‌باشد همین آگاه بودیم که بنده و عبدیم و او مولا و همه اختیار عبد در دست اوست، بنابراین باید او را اطاعت کنیم. همراه با این آگاهی و عمل، آن لذ…

با توجه به مطالب فوق می گوئیم: آنچه که از متون دینی استفاده می شود این است که دعا آثار فراوانی در زندگی انسان دارد که به جهت اختصار به چند مورد اشاره می کنیم…

برخورد انسان با شخص بی توجه به نماز با در نظر گرفتن علل متعدد، متفاوت خواهد بود. پیداکردن مناسب‌ترین و مؤثرترین شیوه برخورد هنگامی میسر خواهد بود که علت را شناسایی کرده باشیم، از آنجا که مشخصات شخص سه…

حوادث ناگوار و حتی جنایت های دهشتناک این چند وقت اخیر مانند سیل، زلزله، قتل و کشتار مسلمانان و جنگ و خونریزی در نقاط مختلف جهان و اتفاقات اخیری که در یک سال گذشته رخ داده است، موجب شده که هر از گاهی د…

در مورد یاد شده کینه به دل داشتن کار درستی نیست و گناه محسوب می‌شود. باید سعی شود هرطوری شده مشکل حل شود و نسبت به رفتارها و تهمت‌ها عفو را پیشه‌ خویش قرار داد. زیرا عفو و گذشت خصلت انسان‌های شایسته ا…

بی تردید با آشنایی با علل لجاجت می توان مسیر درمان آن را هموار کرد. به طور کلی علل لجاجت گاهی ریشه در فرد لجوج دارد و گاهی ریشه در فرد مقابل و گاهی در هر دو. اما این علل می تواند یک یا چند تا از عوامل…

ما مکلفیم عقلاً و شرعاً به این که اصلح را بشناسیم؛ اصلح از لحاظ علم، از لحاظ تقوا، از لحاظ مدیریت و آن مواردی که در پستی که می خواهد عهده دار شود دخالت دارد. صرف این که آن فرد در فقه اعلم باشد، کفایت …

امام فرمودند: اگر رئیس جمهور به نصب ولی فقیه نباشد، غیرمشروع است، وقتی غیرمشروع شد، طاغوت است، اطاعت او اطاعت طاغوت است. معنای این جمله چیست؟… مگر مردم با خلفای بنی امیه و یا بنی عباس بیعت نکردند؟ آ…

دوستی با جن های مسلمان و استفاده از آنهاآیا می توان با جن های مسلمان دوست شد و آنها را بعنوان استاد برای درمان بیماریها استفاده کرد؟

در عقیده اسل…

چگونه قوت قلب داشته باشیم

زندگی نامه شهید بهشتی

آیا می توانید زندگی نامه شهید بهشتی را برایم ارسال کنید؟

شهید سید محمدحسین بهشتی در دوم آبان 1307 هجری شمسی در اصفهان چشم به جهان گشود. پدرش ا…

نام کتاب های پیامبران در قرآن

نام کتاب های پیامبران که در قرآن کریم آمده است، چیست؟

در هر جاى قرآن كريم، كه كتاب به انبيا (ع) نسبت داده شده مقصود صحفى است كه شرايع دينى در آن…

چگونه قوت قلب داشته باشیم
چگونه قوت قلب داشته باشیم
0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *