برای پر کردن
فرم نقل و انتقالات دستیاران
لطفا” کلیک کنید
دکتر مظاهر رضایی
دکترای روانشناسی بالینی
عضو هیئت علمی دانشگاه
روانشناسی دانشگاه زنجان
دکتر محسن داداشی
دکترای روانشناسی بالینی
عضو هیئت علمی دانشگاه
دکتر سعیده زنوزیان
دکترای روانشناسی بالینی
عضو هیئت علمی دانشگاه
دکتر امید ساعد
دکترای روانشناسی بالینی
عضو هیئت علمی دانشگاه
راهنمای مراجعه ویژه بیماران بستری و همراهان
تماس و مشاوره تلفنی از ساعت ۸ صبح الی ۱۲ شب
تماس با تلفن ثابت ۹۰۹۹۰۷۱۶۱۴
تماس با تلفن ثابت از ساعت ۸ صبح الی ۱۲ شب
تماس از سراسر کشور ۱۶۱۴ ۹۰۷ ۹۰۹
تماس و مشاوره تلفنی از ساعت ۸ صبح الی ۱۲ شب
روانشناسی دانشگاه زنجان
تماس با تلفن ثابت ۱۶۱۴ ۹۰۷ ۹۰۹
صفحه اصلی » رتبه قبولی » کنکور انسانی » رتبه لازم برای قبولی رشته روانشناسی
جهت مشاوره در زمینه رتبه لازم برای قبولی رشته روانشناسی
از تلفن ثابت در سراسر کشور با شماره ۱۶۱۴_۹۰۷_۹۰۹ (بدون پیش شماره) تماس بگیرید
در صورت عدم دسترسی به تلفن ثابت یا استفاده از کد تخفیف کلیک کنید.
پاسخگویی از ۸ صبح تا ۱۲ شب حتی ایام تعطیل
معرفی شغل و رشته روانشناسی : اگر شما عاشق دانستن چگونگی و دلایل رفتار دیگران بوده و دوست دارید به آنها در برخورد با چالش های شان کمک کنید، شغل روانشناسی مناسب شماست.
روانشناسی علم مطالعهٔ رفتار و فرایندهای ذهنِ موجود زنده ـ بخصوص انسان ـ بر اساس روش علمی است. از آنجا که امروزه فکر و اندیشه انسان ها پایه هر عمل و فعالیتی می باشد، شناخت و درمان مسایل و مشکلات مربوط به آن نیز بسیار مهم و ضروری است. وظیفه اصلی این کار بر عهده روانشناسان می باشد.
روانشناس کسی است که رفتار، شخصیت، روابط بین فردی، یادگیری و انگیزش را در انسان به شکل حرفه ای مورد بررسی قرار می دهد. روانشناس از یک طرف رابطه بین عملکرد مغز و رفتار را بررسی می کند و از سوی دیگر ارتباط بین محیط و رفتار. روانشناس رفتار، انگیزه ها، افکار و احساسات افراد را بررسی کرده و به آنها در کنترل و غلبه بر مشکلات شان کمک می کند.
روانشناسی نیازمند صداقت و گشاده رویی است. همچنین داشتن مهارت های ارتباطی و شنونده خوب بودن برای این کار لازم است. روانشناس باید در کنار داشتن دانش، توان درک درست و بدور از هر گونه قضاوتی را داشته باشد. فرد مراجعه کننده باید بتواند به راحتی و بدور از هرگونه استرس و نگرانی به روانشناس اعتماد کرده و مشکلات خود را با او در میان بگذارد. در واقع روانشناس یک انسان شناس و جامعه شناس خوب نیز هست. محل کار و ساعت کاری روانشناس بسته به نوع تخصص و نوع کار او متفاوت است. روانشناسی که در سازمان و شرکت ها مانند آموزش و پرورش، بهزیستی و… استخدام می شود، مطابق با ساعات کاری استاندارد فعالیت می کند. اما ساعات کار برای روانشناسی که به صورت مستقل و شخصی کار می کند، متفاوت و متغیر است.
در ادامه اطلاعات کاملی در مورد وظایف روانشناس، توانمندی و مهارت مورد نیاز روانشناس، تحصیلات لازم برای ورود به شغل روانشناسی، بازار کار و فرصت های شغلی روانشناسی، درآمد روانشناس و برخی از روانشناسان معروف ارائه می شود.
وظایف روانشناس
وظایف روانشناس در هر یک از زمینه های تخصصی زیر عبارتند از :
روانشناس آموزشی- کمک به کودکان، نوجوانان و جوانان برای غلبه کردن بر مشکلات آموزشی و روانی خود و در نتیجه پیشرفت کردن در این زمینه ها :
روانشناس شغلی ( یا روانشناس سازمانی)- کمک به شرکت ها و سازمانها در بهبود عملکرد و افزایش رضایت شغلی کارکنان
روانشناس سلامت- ترویج رفتار و نگرش سالم و کمک به بیماران و خانواده های آنها برای غلبه بر بیماری ها
روانشناس مشاوره ای- کمک به افراد در حل مشکلات شان و تصمیم گیری ها به خصوص در زمان های پراسترس زندگی شان
روانشناس جرم شناسی- استفاده از تئوری های روانشناسی در شناسایی جرائم، بازسازی و بهبود مجرمین
روانشناس بالینی- کمک به مراجعانی که در شرایطی سخت مانند نگرانی، اضطراب، افسردگی و بیماری های روانی قرار دارند.
روانشناس ورزشی- کار با افراد، تیم ها و سازمان ها برای بهبود انگیزه و عملکرد در زمینه مربی گری، آموزش و رقابت و همچنین ترویج مشارکت ورزشی به صورت عمومی.
این رشته در حال حاضر با گرایش روانشناسی وجود دارد و افراد متقاضی می توانند بعد از گرفتن مدرک دیپلم و شرکت در کنکور در صورتی که رتبه مناسبی کسب کنند در یکی از دانشگاه های آزاد یا دولتی تحصیل کنند. این رشته در کارشناسی ارشد گرایشهای متنوعتری داشته که افراد می توانند با توجه به علاقه و حوزه کاری در هر کدام از آن ها تحصیل کنند. پس از اتمام دوره کارشناسی، داوطلبان میتوانند در آزمون سراسری کارشناسی ارشد که به صورت متمرکز از سوی سازمان سنجش کشور برگزار میشود شرکت کنند و پس از آزمون و کسب موفقیت در آن به دوره کارشناسی ارشد راه یابند.
تعداد زیادی از شرکت کنندگان در این مقطع تحصیلی پس از فراغت از تحصیل در دوره کارشناسی ارشد جذب بازار کار شدهاند و تعدادی نیز پس از اتمام دوره کارشناسی ارشد جذب مراکز علمی کشور میشوند.
فارغالتحصیلان دوره کارشناسی ارشد، در صورت تمایل میتوانند در آزمون دوره دکترای روانشناسی که توسط سازمان سنجش برگزار میشود شرکت کنند. پس از کسب رتبه لازم، مجاز به مصاحبه در دانشگاه های موردنظر می شوند و در صورت کسب نمره لازم در مصاحبه می تواند در مقطع دکترا ادامه تحصیل دهد.
فارغالتحصیلان مقطع دکتری در مراکز علمی و پژوهشی کشور از جمله مراکز جذب فارغالتحصیلان این رشته مشغول به کار میشوند.
همچنین میتوانند به عنوان عضو هیات علمی دانشگاه ها به کار تحقیق و تدریس در دانشگاه بپردازند.
علاقه به انسان ها و کمک به آنها در حل مشکلاتشان
انعطاف پذیری
صداقت
امین و محرم اسرار بودن
مهارت های ارتباطی عالی و شنونده خوبی بودن
مهارت های تصمیم گیری و حل مساله در سطح خوب
رویکرد دقیق، منطقی و روش مند
فارغ التحصیلان رشته روانشناسی در مقاطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکترا (به شرط گذراندن دو مقطع تحصیلی که آخرین آن غیر پژوهش محور باشد) می توانند وارد این شغل شوند.
روانشناس با توجه به تخصص خود می تواند در بیمارستان ها، مدارس، زندان ها، مراکز توانبخشی، مهدکودک ها، مراکز مشاوره، واحد تحقیقات دانشگاهی، برخی از شرکت ها و سازمان ها و یا باشگاه های ورزشی فعالیت کند. رواشناس می تواند با دریافت مجوز لازم از بهزیستی برای احداث مهد کودک و سرای سالمندان اقدام کند.
روانشناسی دانشگاه زنجان
همچنین با داشتن حداقل مدرک کارشناسی ارشد، تجربه و سرمایه و سایر شرایط لازم می تواند به طور مستقل کار کرده و مرکز خدمات روانشناسی یا مشاوره راه اندازی کند.
شرایط اخذ پروانه اشتغال شرایط تاسیس دفترکار مشاوره روانشناسی بالینیشرایط تاسیس مرکز مشاورهشرایط جدید اخذ پروانه فعالیت روانشناسانآیین نامه و شیوه نامه کارورزی (مصوب 93)
اکثر روانشناسان بر لزوم وجود تجربه در کنار علم در این شغل بسیار تاکید دارند و آن را یک عامل کلیدی در موفقیت خود می دانند.
وجود دیدگاه نامناسب بین مردم نسبت به مراجعه به روانشناس در هنگام داشتن مشکلات روحی و روانی (البته تا حد زیادی در سال های اخیر اصلاح شده ولی هنوز نیاز به فرهنگ سازی دارد.)
عدم اعتماد جامعه و نبود آگاهی در مراجعان که معمولا باعث رها کردن روند درمان در نیمه راه شده و اغلب با بروز مجدد و تشدید بیماری مجبور به مراجعه و شروع دوباره درمان می شوند.
نبود پوشش بیمه ای و سنگین بودن هزینه جلسات مشاوره برای بسیاری از مردم
امروزه فکر و دانش انسان پایه اصلی همه فعالیت ها و امور شده است. هر چه کشوری پیشرفته تر باشد، تکیه آن بر فکر و اندیشه بیشتر است. همگام با این روند، مسایل و مشکلات فکری، ذهنی و روحی بیشتری برای انسان ها پیش می آید که روانشناسی در شاخه های مختلف می تواند به خوبی راهگشای آنها باشد. آمارهای رشد استخدام روانشناسان در سایر کشورها، گواهی بر این مدعی است. ایران نیز که در حال توسعه می باشد، از این قانون مستثنی نمی باشد. پیش بینی می شود در سال های آتی بازارکار مناسبی پیش روی علاقه مندان و فارغ التحصیلان روانشناسی باشد.
آمریکا – پیش بینی ها نشان می دهد میزان استخدام روانشناسان بین سال های2010 تا 2020 ، رشد22 درصدی خواهد داشت. در حالی که متوسط این رشد برای همه مشاغل14 درصد می باشد.
استرالیا – در بازه زمانی 5 سال گذشته میزان استخدام روانشناسان رشد42.5 درصدی داشته و رشد بسیار زیاد در آینده برای آن پیش بینی شده است.
افرادی که عللاقه مند به تحصیل در رشته روانشناسی هستند به این نکته توجه نمایند که به منظور دستیابی به موفقیت های روزافزون در این رشته می بایست از پایه بسیار قوی در دو درس زیست شناسی و شیمی برخوردار باشند. همچنین به منظور تحصیل در این رشته می بایست از بینش عمیقی نسبت به محیط جامعه و رفتارها و واکنش های اطرافیان برخوردار باشید تا بتوانید به بررسی ویژگی های رفتاری افراد مختلف بپردازید.
درآمد روانشناسان با توجه به میزان دانش علمی، تجربه، شهر محل کار، خصوصی یا دولتی بودن محل کار و… متفاوت است. روانشناسی که در بخش های دولتی مشغول به کار می شود، مطابق با قانون مدیریت خدمات کشوری حقوق دریافت می کند. رواشناسی که در سازمان ها و مراکز خصوصی استخدام شده اند، با توجه به میزان دانش، مهارت، تجربه و توافق صورت گرفته با کارفرما، درآمدهای متفاوتی دارند. روانشناسی که خود کلینیک دارد نیز با توجه به میزان فعالیت و تعداد مددجوها، درآمدهای مختلفی کسب می کنند.
آينده شغلي و بازار کار در هر يک از گرايش هاي فوق در اين مقطع از قرار زير است:
1- پس از طي دوره 4 ساله روانشناسي باليني و کسب مدرک کارشناسي در اين گرايش، فرد مي تواند
– به عنوان کارشناس اين رشته در مراکز دولتي نظير بهزيستي- شهرداري- نيروي انتظامي- سازمان زندان ها- کانون اصلاح و تربيت و … در قسمت مربوطه جذب به کار شود.
– در آموزش و پرورش به عنوان معلم و يا دبير در دروس مربوطه و يا به عنوان مشاور مدرسه جذب به کار شود.
– در کلينيک هاي درمان اعتياد به عنوان روانشناس مشغول کار شوند.
– در کلينيک هاي مشاوره اي به کارهاي درماني، و يا تشخيصي نظير گرفتن تست هاي هوش و شخصيت بپردازد (کلينيک هاي مشاوره اي به علت تجربه کم کاري به ندرت تمايل به پذيرش يک کارشناس روانشناسي به عنوان درمانگر دارند)
– همکاري با روانپزشک (روانپزشکان در مطلب خصوصي خود، به ندرت تمايل به پذيرش يک کارشناس روانشناسي به عنوان درمانگر دارند)
– با اخذ مجوز از سازمان بهزيستي اقدام به تاسيس “مهد کودک” نمايد.
– با اخذ مجوز از سازمان بهزيستي اقدام به تاسيس “سراي سالمندان” نمايد.
– به عنوان مربي مهد کودک مشغول به کار شود.
2- پس از طي دوره 4 ساله روانشناسي عمومي و کسب مدرک کارشناسي در اين گرايش، فرد مي تواند
– به عنوان کارشناس اين رشته در مراکز دولتي نظير بهزيستي- شهرداري- نيروي انتظامي- سازمان زندان ها- کانون اصلاح و تربيت و … در قسمت مربوطه جذب به کار شود.
– در آموزش و پرورش به عنوان معلم و يا دبير در دروس مربوطه و يا به عنوان مشاور مدرسه جذب به کار شود.
– با اخذ مجوز از سازمان بهزيستي اقدام به تاسيس مهد کودک نمايد.
– با اخذ مجوز از سازمان بهزيستي اقدام به تاسيس سراي سالمندان نمايد.
– به عنوان مربي مهد کودک مشغول به کار شود.
3- پس از طي دوره 4 ساله روانسنجي و کسب مدرک کارشناسي در اين گرايش، فرد مي تواند
– به عنوان کارشناس اين رشته در مراکز دولتي نظير بهزيستي- شهرداري- نيروي انتظامي- سازمان زندان ها- کانون اصلاح و تربيت و … در قسمت مربوطه جذب به کار شود.
– در آموزش و پرورش به عنوان معلم و يا دبير در دروس مربوطه جذب به کار شود.
– با اخذ مجوز از سازمان بهزيستي اقدام به تاسيس مهد کودک نمايد.
– با اخذ مجوز از سازمان بهزيستي اقدام به تاسيس سراي سالمندان نمايد.
– در کلينيک هاي مشاوره اي و يا در مطب روانپزشک به اجرا و تفسير آزمون هاي بپردازد.
مقطع کارشناسي ارشد
در مقطع کارشناسي ارشد، اين رشته تا آزمون کارشناسي ارشد سال 1389 داراي ۶ گرايش است. اين گرايش ها عبارتند از:
1- روانشناسي عمومي 2- روانشناسي باليني 3- روانشناسي باليني کودک و نوجوان
4- سنجش و اندازه گيري يا روانسجي 5- روانشناسي صنعتي و سازماني ۶.روانشناسی شخصیت
با توجه به اينکه در کشور ما برخلاف ساير کشورها، در رشته روانشناسي تفکيک زمينه هاي شغلي بين گرايش ها وجود ندارد، بازار کار در همه گرايش هاي ذکر شده به جز دو گرايش روانشناسي صنعتي و سازماني و سنجش و اندازه گيري يا روانسجي يکسان و به شرح ذيل است؛
1- با دارا بودن مدرک کارشناسي ارشد در گرايش هاي فوق فرد مي تواند:
– پس از احراز شرايط لازم (ازجمله 800 ساعت کارآموزي در مراکز داراي مجوز رسمي، تاييديه از اساتيد رشته و …) و دريافت مجوز از سازمان نظام روانشناسي اقدام به تاسيس کلينيک مشاوره بنمايد.
– به عنوان کارشناس اين رشته در مراکز دولتي نظير بهزيستي- شهرداري- نيروي انتظامي- سازمان زندان ها- کانون اصلاح و تربيت و … در قسمت مربوطه جذب به کار شود.
– در واحدهاي کوچک دانشگاه آزاد و يا دوره هاي فراگير و يا موسسات آموزش عالي آزاد به عنوان مدرس فعاليت کند.
– در آموزش و پرورش به عنوان معلم و يا دبير در دروس مربوطه و يا به عنوان مشاور مدرسه جذب به کار شود.
– با اخذ مجوز از سازمان بهزيستي اقدام به تاسيس مهد کودک نمايد.
– با اخذ مجوز از سازمان بهزيستي اقدام به تاسيس سراي سالمندان نمايد.
– در کلينيک هاي درمان اعتياد به عنوان روانشناس مشغول به کار شوند (اشتغال در اين مراکز مستلزم تحصيل در گرايش روانشناسي باليني است و دارا بودن مدرک کارشناسي اين گرايش کافي است).
– در کلينيک هاي مشاوره اي به کارهاي درماني بپردازد
– با روانپزشکان در کلينيک هاي خصوصي ايشان همکاري کند (البته روانپزشکان مايل به همکاري با کارشناسان ارشد در گرايش هاي باليني و خانواده درماني هستند).
– در کلينيک هاي مشاوره و روان درماني کودک به کارهاي درماني مثل بازي درماني و … بپردازد (در اين مراکز تاکيد بيشتر روي کارشناسان ارشد با گرايش باليني کودک و نوجوان و باليني است).
2- با دارا بودن مدرک کارشناسي ارشد در گرايش روانسنجي، فرد به عنوان يک متخصص در طراحي و ساخت آزمون هاي جديد، استاندارد کردن آزمون هاي موجود و تفسير دقيق نتايج آزمون هاي انجام شده فعاليت کند.
3- در گرايش شخصیت و صنعتي و سازماني که در ايران اخيرا به گرايش هاي روانشناسي اضافه شده است، زمينه اصلي کار در مراکز صنعتي و کارخانه ها به منظور گزينش نيروهاي مناسب با شغل و به کار گيري روش هايي جهت افزايش بهره وري و در سمت هاي مسئول کارگزيني، مسئول منابع انساني، مسئول برنامه ريزي نيروي انساني، مسئول بالندگي سازماني، مسئول تحقيق و توسعه منابع انساني، مسئول روابط کارکنان، آموزش کارکنان و … است. اما در ايران اين گرايش کمتر مورد توجه قرار مي گيرد و فارغ التحصيلان اين گرايش هرچند اندک هستند اما به ندرت موفق به يافتن شرايط کاري متناسب با گرايش خود مي شوند بنابراين فارغ التحصيلان اين گرايش اکثرا در زمينه هاي ذکر شده در باره گرايش هاي 1 و 2 مشغول به کار مي شوند.
آمریکا – متوسط درآمد سالانه روانشناسان68.640 دلار (برای همه مشاغل33.840 دلار) در سال2010 و مطابق با آخرین آمارها در سال 2013، 68.200 دلار بوده است.
استرالیا – متوسط درآمد سالانه روانشناسان60.000 دلار (قبل از کسر مالیات) می باشد.
انگلستان – متوسط درآمد سالانه روانشناسان متخصص در بخش دولتی بین 39.000 تا52.000 دلار، افراد با تجربه تا 61.000 دلار یا بیشتر و برای افراد ارشد و مشاور تا122.000 دلار می باشد.
شخصیت های مناسب شغل روانشناسی
در یک انتخاب شغل صحیح و درست، عوامل مختلفی از جمله ویژگی های شخصیتی، ارزش ها، علایق، مهارت ها، شرایط خانوادگی، شرایط جامعه و … برای هر فرد باید در نظر گرفته شوند. یکی از مهم ترین این عوامل ویژگی های شخصیتی می باشد. شناخت درست شخصیت هر فرد فرآیندی پیچیده و محتاج به تخصص و زمان کافی است. البته هر فردی ویژگی های منحصربه فرد خود را دارد، حتی افرادی که به نوعی تیپ شخصیتی مشابه دارند، باز هم در برخی موارد با یکدیگر متفاوت هستند.
به طور کلی همیشه افراد موفقی از تیپ های شخصیتی مختلف در تمام مشاغل هستند و نمی توان دقیقا اعلام کرد که فقط تیپ های شخصیتی خاصی هستند که در این شغل موفق می شوند. اما طی تحقیقاتی که صورت گرفته تیپ های شخصیتی ای که برای این شغل معرفی می شوند، عموما این کار را بیشتر پسندیده و رضایت شغلی بیشتری در آن داشته اند.
برخی از شخصیت های مناسب شغل روانشناسی بر اساس شخصیت شناسی MBTI : (برای مشاهده هر تیپ شخصیتی روی آن کلیک کنید)
ENFJ این تیپ شخصیتی دوست دارند به دیگران کمک کنند تا از زندگی خود لذت ببرند. آنها درمانگرهای بانفوذ و گرمی هستند که راه حل ها و انتخاب های احتمالی را به خوبی تشخیص و به مراجعان خود ارائه می دهند.
INFJ این تیپ شخصیتی دوست دارد از دانش و ایده های خود برای کمک به دیگران استفاده کند. این افراد علاقه دارند که ارتباطات فردی (دو نفره) و عمیق با دیگران برقرار کنند که در این شغل شرایط آن وجود دارد.
ENFP این تیپ شخصیتی مشاورانی دلسوز، مهربان، خلاق و حمایتگر هستند. آنها می توانند روی دیگران تاثیر زیادی بگذارند. با انرژی زیادی که دارند، انگیزه لازم برای تغییرات مثبت در زندگی را به مراجعان خود می دهند.
INFP این تیپ شخصیتی دوست دارد به دیگران کمک کند در زندگی شان به رشد و فراست بیشتری دست پیدا کند. او در حوزه مشاوره و راهنمایی بسیار موفق عمل می کند.
ENTJ این تیپ شخصیتی از استقلال و تنوع این شغل لذت برده و دوست دارد با انواع مردم در مشاغل مختلف سر و کار داشته باشد. او معمولا محیطی چالشی با طرح های خلاق و جلسات پویا بوجود می آورد.
INTJ این تیپ شخصیتی در زمینه های فنی تر حوزه سلامت موفق تر است. او می تواند به طور مستقل و با حداقل دخالت دیگران کار کند.
INTP این تیپ شخصیتی دوست دارد مسایل پیچیده را تحلیل و حل کند. او به مشاغل چالشی که نیاز به اندیشه زیاد و روش های مبتکرانه دارد، علاقه مند است.
ESFJ این تیپ شخصیتی حامی قدرتمند جامعه بوده و از کمک کردن به دیگران و رفع مشکلات آنها لذت بسیار می برد. او به راحتی می تواند با دیگران ارتباط برقرار کند.
انتخاب رشته مانند انتخاب دانشگاه نقشی اساسی در شکل گیری آینده هر شخص دارد، در واقع انتخاب رشته یکی از مهم ترین و حساس ترین تصمیم هایی است که افراد برای ورود به دانشگاه ها باید آن را اتخاذ کنند. انتخاب رشته یکی از مقوله هایی است که اگر اشتباهی در آن صورت بگیرد هیچ بازگشتی برای آن وجود نخواهد داشت، پس داوطلبان باید این مرحله را بسیار جدی بگیرند. یکی از راه هایی که می تواند کمک شایانی در زمینه انتخاب رشته به داوطلبان داشته باشد. مشورت با مشاوران انتخاب رشته و تحقیق و مطالعه در رابطه با رشته دلخواه است.
مرکز مشاور گروپ می تواند در هر دو زمینه به شما عزیزان کمک کند. ما در این مقاله سعی داریم به توضیح رشته روانشناسی بپردازیم تا داوطلبان متقاضی این رشته بتوانند با دیدی گسترده درباره زوایای مختلف این رشته نسبت به انتخاب آن اقدام نمایند. داوطلبان در صورت بروز هر گونه سوال و مشکل می توانند با مشاوران ما در تماس باشند.
برای دریافت اطلاعات بیشتر در رابطه با رشته روانشناسی اگر مشکل یا ابهامی داشتید با کارشناسان مشاور گروپ تماس حاصل نمایید.
مشاوران مرکز مشاوره تحصیلی تلفنی و حضوری مشاور گروپ ؛ رشته روانشناسی آماده پاسخگویی در زمینه های زیر هستند :
ثبت نام کنکور رشته روانشناسی
مشاوره کنکور رشته روانشناسی
انتخاب رشته رشته روانشناسی
ثبت نام بدون رشته روانشناسی
انتخاب رشته رشته روانشناسی
برنامه ریزی کنکور رشته روانشناسی
مرکز مشاوره تلفنی و حضوری رشته روانشناسی در زمینه های نتایج کنکور ، ثبت نام کنکور هنر ، منابع کنکور انسانی ، تغییر رشته ، کارنامه اولیه کنکور ، انتخاب رشته انسانی ، انتخاب رشته کنکور انسانی ، دفترچه کنکور انسانی، دفترچه ثبت نام کنکور ، مشاوره درسی کنکور انسانی ، مشاوره درسی کنکور ، مشاوره تحصیلی ، ثبت نام بدون کنکور سراسری ، ثبت نام بدون کنکور آزاد ، ثبت نام دانشگاه آزاد ، ثبت نام علمی کاربردی ، ثبت نام بدون کنکور علمی کاربردی ، رشته روانشناسی بدون کنکور ، رشته کاردانی رشته روانشناسی بدون کنکور آزاد ، رشته روانشناسی بدون کنکور سراسری ، تکمیل ظرفیت ، تکمیل ظرفیت سراسری ، برنامه ریزی تحصیلی کنکور ، برنامه ریزی تحصیلی کنکور انسانی آماده ارائه مشاوره تحصیلی به داوطلبان عزیز است.
نام دانشگاه : دانشگاه تهرانظرفیت رشته : 6آخرین رتبه قبولی منطقه 1 :آخرین رتبه قبولی منطقه 2 : 184آخرین رتبه قبولی منطقه 3 : 87
نام دانشگاه : دانشگاه شهید بهشتی – تهرانظرفیت رشته : 12آخرین رتبه قبولی منطقه 1 : 21آخرین رتبه قبولی منطقه 2 : 88آخرین رتبه قبولی منطقه 3 : 166
نام دانشگاه : دانشگاه الزهرا(س) – تهرانظرفیت رشته : 6آخرین رتبه قبولی منطقه 1 :آخرین رتبه قبولی منطقه 2 : 236آخرین رتبه قبولی منطقه 3 : 347
نام دانشگاه : دانشگاه اصفهانظرفیت رشته : 13آخرین رتبه قبولی منطقه 1 : 339آخرین رتبه قبولی منطقه 2 : 374آخرین رتبه قبولی منطقه 3 : 491
نام دانشگاه : دانشگاه علامه طباطبایی – تهرانظرفیت رشته : 9آخرین رتبه قبولی منطقه 1 :آخرین رتبه قبولی منطقه 2 : 161آخرین رتبه قبولی منطقه 3 : 301
نام دانشگاه : دانشگاه فردوسی – مشهدظرفیت رشته : 16آخرین رتبه قبولی منطقه 1 : 740آخرین رتبه قبولی منطقه 2 : 614آخرین رتبه قبولی منطقه 3 : 763
نام دانشگاه : دانشگاه مازندران – بابلسرظرفیت رشته : 7آخرین رتبه قبولی منطقه 1 :آخرین رتبه قبولی منطقه 2 : 1121آخرین رتبه قبولی منطقه 3 : 659
نام دانشگاه : دانشگاه یزدظرفیت رشته : 8آخرین رتبه قبولی منطقه 1 :آخرین رتبه قبولی منطقه 2 : 759آخرین رتبه قبولی منطقه 3 : 847
نام دانشگاه : دانشگاه خوارزمی – تهران (محل تحصیل كرج)ظرفیت رشته : 12آخرین رتبه قبولی منطقه 1 :آخرین رتبه قبولی منطقه 2 : 673آخرین رتبه قبولی منطقه 3 : 586
نام دانشگاه : دانشگاه علامه طباطبایی – تهران شبانهظرفیت رشته : 9آخرین رتبه قبولی منطقه 1 : 253آخرین رتبه قبولی منطقه 2 :آخرین رتبه قبولی منطقه 3 : 665
نام دانشگاه : دانشگاه شیرازظرفیت رشته : 5آخرین رتبه قبولی منطقه 1 : 118آخرین رتبه قبولی منطقه 2 : 592آخرین رتبه قبولی منطقه 3 : 597
نام دانشگاه : دانشگاه گیلان – رشتظرفیت رشته : 8آخرین رتبه قبولی منطقه 1 :آخرین رتبه قبولی منطقه 2 : 948آخرین رتبه قبولی منطقه 3 : 972
نام دانشگاه : دانشگاه شهید چمران اهوازظرفیت رشته : 10آخرین رتبه قبولی منطقه 1 : 1833آخرین رتبه قبولی منطقه 2 : 1292آخرین رتبه قبولی منطقه 3 : 1339
نام دانشگاه : دانشگاه شهید باهنر – كرمانظرفیت رشته : 5آخرین رتبه قبولی منطقه 1 :آخرین رتبه قبولی منطقه 2 : 836آخرین رتبه قبولی منطقه 3 : 380
نام دانشگاه : دانشگاه شهید مدنی آذربایجان – تبریزظرفیت رشته : 8آخرین رتبه قبولی منطقه 1 :آخرین رتبه قبولی منطقه 2 :آخرین رتبه قبولی منطقه 3 : 1050
نام دانشگاه : دانشگاه یاسوجظرفیت رشته : 7آخرین رتبه قبولی منطقه 1 : 2111آخرین رتبه قبولی منطقه 2 :آخرین رتبه قبولی منطقه 3 : 1688
نام دانشگاه : دانشگاه سمنان (محل تحصیل دانشكده روانشناسی وعلوم تربیتی مهدی شهر)ظرفیت رشته : 6آخرین رتبه قبولی منطقه 1 :آخرین رتبه قبولی منطقه 2 : 1538آخرین رتبه قبولی منطقه 3 : 981
نام دانشگاه : دانشگاه بیرجندظرفیت رشته : 8آخرین رتبه قبولی منطقه 1 :آخرین رتبه قبولی منطقه 2 : 1334آخرین رتبه قبولی منطقه 3 : 747
نام دانشگاه : دانشگاه محقق اردبیلی – اردبیلظرفیت رشته : 6آخرین رتبه قبولی منطقه 1 :آخرین رتبه قبولی منطقه 2 : 1546آخرین رتبه قبولی منطقه 3 : 1390
نام دانشگاه : دانشگاه رازی کرمانشاهظرفیت رشته : 10آخرین رتبه قبولی منطقه 1 :آخرین رتبه قبولی منطقه 2 : 2278آخرین رتبه قبولی منطقه 3 : 1466
نام دانشگاه : دانشگاه بوعلی سینا – همدانظرفیت رشته : 7آخرین رتبه قبولی منطقه 1 :آخرین رتبه قبولی منطقه 2 : 1302آخرین رتبه قبولی منطقه 3 : 551
نام دانشگاه : دانشگاه لرستان – خرم آبادظرفیت رشته : 5آخرین رتبه قبولی منطقه 1 :آخرین رتبه قبولی منطقه 2 : 2250آخرین رتبه قبولی منطقه 3 : 1734
نام دانشگاه : دانشگاه مراغهظرفیت رشته : 7آخرین رتبه قبولی منطقه 1 : 2835آخرین رتبه قبولی منطقه 2 :آخرین رتبه قبولی منطقه 3 : 3075
نام دانشگاه : دانشگاه ملایرظرفیت رشته : 8آخرین رتبه قبولی منطقه 1 :آخرین رتبه قبولی منطقه 2 : 3494آخرین رتبه قبولی منطقه 3 : 2465
نام دانشگاه : دانشگاه بین المللی امام خمینی(ره) – قزوینظرفیت رشته : 7آخرین رتبه قبولی منطقه 1 :آخرین رتبه قبولی منطقه 2 : 1080آخرین رتبه قبولی منطقه 3 : 983
نام دانشگاه : دانشگاه بجنوردظرفیت رشته : 9آخرین رتبه قبولی منطقه 1 :آخرین رتبه قبولی منطقه 2 : 1796آخرین رتبه قبولی منطقه 3 : 1185
نام دانشگاه : دانشگاه پیام نور تهران – واحد ریظرفیت رشته : 10آخرین رتبه قبولی منطقه 1 : 5613آخرین رتبه قبولی منطقه 2 : 7603آخرین رتبه قبولی منطقه 3 :
نام دانشگاه : دانشگاه كردستان – سنندج شبانهظرفیت رشته : 8آخرین رتبه قبولی منطقه 1 :آخرین رتبه قبولی منطقه 2 : 5846آخرین رتبه قبولی منطقه 3 : 6789
نام دانشگاه : دانشگاه غیرانتفاعی خیام – مشهدظرفیت رشته : 12آخرین رتبه قبولی منطقه 1 : 3311آخرین رتبه قبولی منطقه 2 :آخرین رتبه قبولی منطقه 3 : 11327
نام دانشگاه : دانشگاه پیام نور البرز – مرکز كرجظرفیت رشته : 10آخرین رتبه قبولی منطقه 1 : 7689آخرین رتبه قبولی منطقه 2 : 7313آخرین رتبه قبولی منطقه 3 :
نام دانشگاه : موسسه غیرانتفاعی بصیر – آبیكظرفیت رشته : 12آخرین رتبه قبولی منطقه 1 : 9205آخرین رتبه قبولی منطقه 2 : 11970آخرین رتبه قبولی منطقه 3 :
نام دانشگاه : دانشگاه زنجان شبانهظرفیت رشته : 8آخرین رتبه قبولی منطقه 1 :آخرین رتبه قبولی منطقه 2 : 3023آخرین رتبه قبولی منطقه 3 : 2688
نام دانشگاه : موسسه غیرانتفاعی علامه فیض کاشانی – كاشانظرفیت رشته : 12آخرین رتبه قبولی منطقه 1 :آخرین رتبه قبولی منطقه 2 : 13918آخرین رتبه قبولی منطقه 3 : 15977
نام دانشگاه : دانشگاه پیام نور اصفهان – واحد مباركهظرفیت رشته : 10آخرین رتبه قبولی منطقه 1 : 14087آخرین رتبه قبولی منطقه 2 : 11783آخرین رتبه قبولی منطقه 3 :
نام دانشگاه : موسسه غیرانتفاعی هشت بهشت – اصفهانظرفیت رشته : 12آخرین رتبه قبولی منطقه 1 : 10136آخرین رتبه قبولی منطقه 2 : 19149آخرین رتبه قبولی منطقه 3 :
نام دانشگاه : موسسه غیرانتفاعی شاندیز – مشهدظرفیت رشته : 12آخرین رتبه قبولی منطقه 1 : 9314آخرین رتبه قبولی منطقه 2 :آخرین رتبه قبولی منطقه 3 : 35221
نام دانشگاه : موسسه غیرانتفاعی حکمت رضوی – مشهدظرفیت رشته : 12آخرین رتبه قبولی منطقه 1 : 4449آخرین رتبه قبولی منطقه 2 :آخرین رتبه قبولی منطقه 3 : 26868
نام دانشگاه : موسسه غیرانتفاعی المهدی مهر – اصفهان (ویژه خواهران)ظرفیت رشته : 12آخرین رتبه قبولی منطقه 1 : 7254آخرین رتبه قبولی منطقه 2 : 18067آخرین رتبه قبولی منطقه 3 :
نام دانشگاه : موسسه غیرانتفاعی امام جواد(ع) – یزدظرفیت رشته : 12آخرین رتبه قبولی منطقه 1 :آخرین رتبه قبولی منطقه 2 : 31278آخرین رتبه قبولی منطقه 3 : 33437
نام دانشگاه : موسسه غیرانتفاعی راهبرد شمال – رشتظرفیت رشته : 12آخرین رتبه قبولی منطقه 1 :آخرین رتبه قبولی منطقه 2 : 13706آخرین رتبه قبولی منطقه 3 : 22080
نام دانشگاه : موسسه غیرانتفاعی امین – فولادشهر (اصفهان)ظرفیت رشته : 20آخرین رتبه قبولی منطقه 1 : 10126آخرین رتبه قبولی منطقه 2 : 22560آخرین رتبه قبولی منطقه 3 : 21787
نام دانشگاه : موسسه غیرانتفاعی راغب اصفهانی – اصفهانظرفیت رشته : 12آخرین رتبه قبولی منطقه 1 : 7827آخرین رتبه قبولی منطقه 2 : 17944آخرین رتبه قبولی منطقه 3 :
نام دانشگاه : دانشگاه پیام نور كرمان – مرکز كرمانظرفیت رشته : 10آخرین رتبه قبولی منطقه 1 :آخرین رتبه قبولی منطقه 2 : 11771آخرین رتبه قبولی منطقه 3 : 14412
نام دانشگاه : موسسه غیرانتفاعی تاکستان – تاکستان استان قزوینظرفیت رشته : 12آخرین رتبه قبولی منطقه 1 : 18892آخرین رتبه قبولی منطقه 2 : 25112آخرین رتبه قبولی منطقه 3 :
نام دانشگاه : موسسه غیرانتفاعی جهاددانشگاهی – خوزستانظرفیت رشته : 12آخرین رتبه قبولی منطقه 1 :آخرین رتبه قبولی منطقه 2 : 16733آخرین رتبه قبولی منطقه 3 : 22619
نام دانشگاه : دانشگاه غیرانتفاعی علامه محدث نوری – نورظرفیت رشته : 12آخرین رتبه قبولی منطقه 1 : 20414آخرین رتبه قبولی منطقه 2 : 16773آخرین رتبه قبولی منطقه 3 :
نام دانشگاه : دانشگاه پیام نور البرز – واحد اشتهاردظرفیت رشته : 10آخرین رتبه قبولی منطقه 1 :آخرین رتبه قبولی منطقه 2 : 34098آخرین رتبه قبولی منطقه 3 : 31885
رشته روانشناسی
جهت مشاوره در زمینه رتبه لازم برای قبولی رشته روانشناسی
از تلفن ثابت در سراسر کشور با شماره ۱۶۱۴_۹۰۷_۹۰۹ (بدون پیش شماره) تماس بگیرید
در صورت عدم دسترسی به تلفن ثابت یا استفاده از کد تخفیف کلیک کنید.
پاسخگویی از ۸ صبح تا ۱۲ شب حتی ایام تعطیل
سلام من با هفده هزار از رشته ی ریاضی روان میتونم برم ؟ اگه عاره چ دانشگاهایی سراسری یا غیر انتفاعی ؟ شهرستان یا تهران؟
خودت چی فکر میکنی؟با هفده هزار سراسری وتهران میتونی بری؟اصلا روت میشه این دوتا رو ب زبون بیاری؟ن اصن روت میشه بهشون فکرکنی خاعرم؟؟؟؟
سلام خسته نباشید میگم به گروه مشاوره گروپ بابت مقاله عالی و کاربردی تون با عنوان معرفی رشته و شغل روانشناسی که در آن به زوایای مختلف روانشناسی پرداخته بودین خیلی ممنون
سلام خواهش میکنم دوست عزیز . پیروز باشید.
سلام خسته نباشید من امسال میرم یازدم و خب هنوز بنظرم وقت دارم برای قبولی تو کونکور روانشناسی حداقل چقد باید بیارم تا تو یه دانشگاه خوب تو رشته روانشناسی قبولشم و چه مقدار باید بخونم؟
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *
نام*
ایمیل*
تلفن همراه
مشاور گروپ از سال ۱۳۹۲ به صورت تخصصی کار خود را در زمینه مشاوره آغاز کرد و با استعانت از خداوند متعال و اعتماد مردم عزیز کشورمان تاکنون توانسته میلیون ها ساعت مشاوره تلفنی و حضوری ارائه دهد. ما در مجموعه مشاور گروپ گرد هم آمده ایم تا تجربیات چندین ساله خود را در زمینه مشاوره تحصیلی در مقاطع مختلف مانند تیزهوشان،نمونه دولتی ، کارشناسی ، کارشناسی ارشد ، دکتری ، آزاد بدون کنکور ، علمی-کاربردی ، نظام وظیفه ، نظام مهندسی و … اطلاعات مربوطه را در اختیار مخاطبان محترم خود قرار دهیم.
سلام. چند مورد رتبه و دانشگاه محل قبولی به همراه گرایش برای سال 98-99 …
سلام لطفا کارنامه و محل قبولی بیشتر و جدید تر بزارید ممنون با اینکه مع …
مشاور گروپ یک وبسایت خصوصی و غیر انتفاعی دارای مجوز رسمی مشاوره در زمینه تحصیلی میباشد. این وبسایت به هیچ ارگان یا نهاد دولتی یا خصوصی از جمله سنجش ، دانشگاه آزاد و… وابستگی ندارد. تمامی محتوای این وبسایت تابع قوانین جمهوری اسلامی ایران بوده و اخبار تنها از وبسایت های معتبر همراه با ذکر منبع اصلی انتشار داده میشود. لازم به ذکر است
مشاور گروپ هیچگونه مسئولیتی در قبال محتوای بازنشر شده ندارد.
تمامی حقوق این وبسایت محفوظ بوده و متعلق به مشاور گروپ میباشد.
دانشگاه زنجان، یکی از دانشگاههای معتبر بزرگ و قدیمی دولتی است که در شهر زنجان و در کیلومتر ۶ جاده زنجان – میانه واقع گردیدهاست. این دانشگاه در حال حاضر دارای5 دانشکده، 425 عضو هیئت علمی و بیش از ده هزار دانشجو در مقاطع تحصیلی کاردانی تا دکتری است.
پایگاه رتبهبندی تایمز که یکی از معتبرترین نظامهای رتبهبندی بینالمللی است در رتبهبندی سال ۲۰۱۶–۲۰۱۷ دانشگاه زنجان را جز ۱۳ دانشگاه برتر ایران معرفی نمود. از نظر وسعت وگستردگی این دانشگاه پس از دانشگاه صنعتی اصفهان دومین دانشگاه ایران است.این دانشگاه از سوی نظام رتبه بندی گرین متریک نیز هرساله به عنوان بهترین وسبز ترین دانشگاه ایران و در سال 2019 در این رتبه بندی در رتبه چهل وهشتم جهان ایستاد. [۲]
شورای گسترش آموزش عالی در جلسه آموزش عالی در جلسه ۹۷ مورخ ۱۵/۵/۱۳۵۳ تأسیس مدرسه عالی کشاورزی و دامپروری را در رشتههای مدیریت کشاورزی و دامپروری (سطح کارشناسی) در شهر زنجان تصویب کرد. به دنبال آن در ۱۴ اسفندماه سال ۱۳۵۳ اولین جلسه هیئت امنای مدرسه عالی زنجان تشکیل و مقرر گردید که از اول مهرماه سال ۱۳۵۴ فعالیت آموزشی خود را با پذیرش ۷۲ دانشجو از طریق کنکور سراسری در دو رشته مدیریت کشاورزی و مدیریت دامپروری آغاز کند. بدین ترتیب کار آموزشی دانشگاه زنجان (مدرسه عالی کشاورزی و دامپروری) رسماً از سال ۱۳۵۴ آغاز شد.
مدرسه عالی کشاورزی و دامپروری زنجان حدود دو سال پس از تأسیس از سوی شورای گسترش آموزش عالی به دانشکده کشاورزی زنجان با دو رشته کشاورزی و دامپروری در سطح کارشناسی، تغییر نام پیدا کرد. ستاد انقلاب فرهنگی در مصوبه ۲۵/۵/۱۳۶۱ در خصوص تغییر نظام آموزش عالی کشاورزی، دانشکده کشاورزی زنجان، به آموزشکده کشاورزی استان زنجان تبدیل گردید؛ ولی بر اثر تلاش عدهای از مسئولین استان و دانشگاهیان و با توجه به داشتن امکانات خوب موجود، موضوع تغییر نام آن مجدداً در جلسه مورخ ۱۱/۳/۱۳۶۴، شورای بازگشایی وزارت فرهنگ و آموزش عالی مطرح و به دانشکده کشاورزی زنجان تغییر نام پیدا کرد.
باتوجه به موافقت مورخ ۵/۲/۱۳۶۶ شورای گسترش آموزش عالی، مبنی بر پذیرش دانشجو در آموزشکده فنی زنجان، شورای مذکور با تبدیل دانشکده کشاورزی زنجان به مجتمع آموزش عالی زنجان (شامل آموزشکده فنی و دانشکده کشاورزی) در تاریخ ۱۹/۲/۱۳۶۶ نیز موافقت نمود.
روانشناسی دانشگاه زنجان
متعاقباً با تأسیس دانشکده علوم در سال ۱۳۶۹ و دانشکده ادبیات و علوم انسانی در سال ۱۳۷۰، از سوی وزارت فرهنگ و آموزش عالی، سرانجام در تاریخ ۱۵/۱۱/۱۳۷۰، با تبدیل وضعیت مجتمع آموزش عالی زنجان به دانشگاه زنجان موافقت به عمل آمد.[۳]
دانشکده مهندسی در سال ۶۷–۱۳۶۶ با ایجاد آموزشکده فنی در رشته کارهای عمومی ساختمان، در مقطع کاردانی با ۴۳ دانشجو و ۲ نفر عضو هیئت علمی تمام وقت فعالیت خود را آغاز کرد. متعاقب آن گروههای آموزشی برق، معماری، مکانیک، کامپیوتر و نقشهبرداری تأسیس شدند و اقدام به پذیرش دانشجو کردند. هماکنون ۹ رشته و ۱۱ گرایش در مقطع کارشناسی ارشد در دانشکده فنی و مهندسی وجود دارد که عبارتند از: مهندسی برق در دو گرایش الکترونیک و قدرت، مهندسی مکانیک گرایش طراحی کاربردی، مهندسی عمران در چهار گرایش سازه، مکانیک خاک و پی، سازههای هیدرولیکی و راه و ترابری، مهندسی نقشهبرداری (ژئودزی)، مهندسی کامپیوتر با گرایش نرمافزار، مهندسی معدن با گرایش مکانیک سنگ، معماری، مهندسی شیمی و نقاشی. با اخذ مجوز دوره دکترای برق قدرت، تعداد رشتههای مقطع دکترای این دانشکده به سه رشته مهندسی برق-الکترونیک، مهندسی برق-قدرت و مهندسی مکانیک افزایش پیدا کرد.
دانشکده علوم انسانی دانشگاه زنجان در سال ۱۳۷۰ با پذیرش تعداد ۴۳ نفر دانشجو در رشته دبیری زبان و ادبیات فارسی فعالیت آموزشی خود را آغاز نموده و سپس با جذب هیئت علمی در تخصصهای مختلف، دانشکده گسترش پیدا نمود و در حال حاضر این دانشکده دارای ۱۴ رشته در ۱۷ گرایش تحصیلی در سه مقطع کاردانی، کارشناسی و کارشناسی ارشد به شرح زیر میباشد.
رشتهها و گروههای آموزشی دایر در دانشکده: در دانشکده علوم انسانی تعداد ۹ گروه آموزشی و ۱۴ رشته آموزشی (در گرایشهای مختلف) شامل: حسابداری، مدیریت بازرگانی، مدیریت صنعتی، جغرافیای انسانی، جغرافیای روستائی، جغرافیای طبیعی، کارتوگرافی، آب و هواشناسی، ژئومورفولوژی، تاریخ و تمدن اسلامی، فلسفه و حکمت اسلامی، تربیت بدنی، زبان انگلیسی، زبان و ادبیات فارسی، روانشناسی عمومی، مشاوره و راهنمائی میباشد. در گروههای آموزشی زبان و ادبیات فارسی، فلسفه و حکمت اسلامی، جغرافیا، تاریخ و تمدن اسلامی، تاریخ ایران (کارشناسی ارشد)، تربیت بدنی و علوم ورزشی گرایش فیزیولوژی ورزشی (کارشناسی ارشد) و روانشناسی در مقطع تحصیلات تکمیلی (کارشناسی ارشد)، هماکنون دانشجو پذیرش میشود. همچنین در رشته ادبیات فارسی دانشجوی دکتری پذیرش میشود و در آینده نه چندان دور این مهم در گروههای جغرافیا و فلسفه هم محقق خواهد شد.
دانشکده علوم دانشگاه زنجان در سال تحصیلی ۷۰–۱۳۶۹ با گشایش رشته شیمی محض در سطح کارشناسی و با ۴۴ نفر دانشجو و ۶ نفر عضو هیئت علمی تماموقت فعالیت آموزشی خود را آغاز نمود. به دنبال آن در رشتههای دبیری شیمی، دبیری فیزیک، دبیری ریاضی، زمینشناسی، زیستشناسی و همچنین رشتههای شیمی محض، ریاضی محض و فیزیک، ریاضی کاربردی و شیمی کاربردی (بهصورت روزانه و شبانه) برای مقاطع لیسانس مبادرت به پذیرش دانشجو نمود. رشتههای شیمی-فیزیک و ریاضی به ترتیب در سالهای ۱۳۷۳، ۱۳۷۹ با پذیرش دانشجو در مقطع کارشناسی ارشد فعالیت آموزشی خود را در سطح تحصیلات تکمیلی ادامه دادند و همینطور در سال۱۳۸۰ اقدام به پذیرشدانشجو در مقطع دکتری رشته شیمی معدنی نمود. هماکنون دانشکده علوم دارای ۷ گروه آموزشی با ۱۸ رشته تحصیلی در مقاطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکترا میباشد. تعداد اعضای هیئت علمی این دانشکده بیش از ۵۹ نفر است و کل دانشجویان دانشکده علوم ۴۳۰ پسر و ۱۰۷۴ نفر دختر میباشند. امکانات آموزشی و پژوهشی دانشکده علوم عبارتند از: ۲۶ آزمایشگاه و کارگاه آموزشی، موزه تاریخ طبیعی دانشگاه زنجان، کتابخانه، سایت کامپیوتر دانشکده مجهز به نرمافزارهای مرتبط با رشتههای تحصیلی دانشکده و متصل به اینترنت و کلاس رایانه.
دانشکده کشاورزی دانشگاه زنجان در سال تحصیلی ۵۵–۱۳۵۴ در دو رشته تحصیلی مدیریت کشاورزی و مدیریت دامپروری در سطح کارشناسی با ۶۳ نفر دانشجو و ۶ نفر عضو هیئت علمی تماموقت فعالیت آموزشی خود را شروع کرد. متعاقب آن رشتههای ترویج و آموزش کشاورزی، باغبانی، گیاهپزشکی، خاکشناسی و پرورش زنبور عسل دایر گردیدند. در حال حاضر و با توسعه این دانشکده، ۸ گروه آموزشی در مقطع کارشناسی به نامهای زراعت و اصلاح نباتات، علوم دامی، ترویج و آموزش کشاورزی، علوم باغبانی، گیاهپزشکی، خاکشناسی، آب و صنایع غذایی به تعلیم و تربیت دانشجو مشغول هستند. همچنین دانشکده کشاورزی در مقطع کارشناسی ارشد با ۱۹ گرایش و در مقطع دکتری با ۷ گرایش به امر آموزش دانشجویان مشغول میباشد. (لازم به توضیح است که دو رشته کاردانی زنبور عسل با ۱۳۰ فارغالتحصیل و کارشناسی ناپیوسته صنایع غذایی با ۲۰ فارغالتحصیل قبلاً در مجموعه دانشکده حضور داشتند که در حال حاضر این رشتهها وجود ندارند)
دانشکده فنی و مهندسی واحد ابهر دانشگاه زنجان در سال تحصیلی ۹۱–۱۳۹۰ در دو رشته مهندسی برق و مهندسی مکانیک در سطح کارشناسی با ۸۰ نفر دانشجوی تمام وقت فعالیت آموزشی خود را شروع کرد. در سالهای بعدی به دلایل مختلفی پذیرش دانشجو برای این واحد صورت نگرفت و دانشجویان پذیرفته شده در این واحد ادامه تحصیلات خود را در دانشکده مهندسی دانشگاه زنجان گذراندند.
در سال 98با سفر منصور غلامی به زنجان دانشکده هنر ومعماری و ساختمان دوم دانشکده کشاورزی دانشگاه زنجان افتتاح گردید. در مجموع این دانشگاه دارای شش دانشکده است.
دانشکده علوم
یک مناظره در حال برگزاری در تالار غدیر
دانشکده علوم
دانشکده کشاورزی
دانشکده فنی و مهندسی
ساختمان مکانیک و برق
ساختمان مهندسی شیمی
ساختمان عمران و نقشه برداری
ساختمان برق و کامپیوتر
کتابخانه مرکزی و مرکز اسناد
سالن مطالعه برادران کتابخانه مرکزی
مرکز انفورماتیک
رصدخانه دانشگاه زنجان
محوطه دانشگاه
دورنمای دانشگاه
دولت در علم سیاست، دستگاهی سیاسی اجباری با حکومتی متمرکز است که انحصار استفادهٔ درست از اجبار و زور درون یک قلمرو جغرافیایی معین را حفظ میکند. مفهوم دولت در معانی دیگری نیز به کار برده میشود. بسیاری از نویسندگان مفاهیم «دولت» و «حکومت» را به یک معنا به کار میبرند و در زبان عامیانه و رسانهها دولت معمولاً به معنی قوه مجریه یا هیئت وزیران است که این کاربرد از واژه دولت تنها به بخشی از حکومت اشاره دارد.[۱] گاهی نیز دولت به بخشی از حکومت اشاره دارد که شامل نهادهای مذهبی و نهادهای مدنی نمیشود. مثلاً کاربرد واژه دولت در اصطلاح سازمانهای غیردولتی به این مفهوم از دولت اشاره دارد.[۲]
دولتها ممکن است از قدرت سیاسی و حاکمیت کامل برخوردار باشند که در این صورت کشور مستقل نامیده میشوند؛ ولی گاهی ایالتهایی که در یک جمهوری فدرال گرد هم آمدهاند، مثلاً در ایالات متحده آمریکا، نیز دولت نامیده میشوند.[۲] بعضی از دولتها هم تابع و دستنشاندهٔ حکومتی دیگر هستند؛ مثل فرانسه ویشی که تابع آلمان نازی بود اما خود را دولت میخواند.[۳]
دولت شخص حقوقی است که چیدمان پولی یک کشور را اجرا کرده باشد.
تعریف شخص حقوقی:نول ،از لحظهٔ ثبت نام و نام خانوادگی در سازمان ثبت اسناد و املاک کشور شخص حقوقی به شمار می آید.
نکته:نول را به فاز مبتلا نمی کنند تا دولت درست کنند از جمله فازهای دینی،اقتصادی و سیاسی.
نکته:استقلال دولت و چیدمان اداری کشور از همین امر ناشی می شود.
انواع دولت:
الف)دولت مرکزی:
تنها شخصی است که در خزانه حساب شخصی دارد و عموماً جهت ساخت و گسترش و ترمیم پایهٔ پولی کشور از آن استفاده می کند.
مثلاً الماس خریداری کرده و در خزانه به امانت می گذارد.
ب)دولت کاراکترال:
مرجع برگذاری آزمون استخدامی ادارات و موسسات دولتی به شمار می آید و با دقّت زیادی مسئول محتوای پولی اداری است.
نکته:محتوای پولی اداری ،مرز یک کشور و کشور دیگر از لحاظ اداری است.
ج)دولت فدرال:مسئول آمایش یک سرزمین را دولت فدرال گویند.
تبصره:قضّات فدرال را هم تایید صلاحیت می کند.
د)دولت رادیکال:متولّی امور اجرائی اداری کشور است و دولت لیبرال از او مجوّز می گیرد.
ه)دولت لیبرال:مسئولیّت های ویژه را برعهده دارد و سازمان فدرال یک کشور اداره می کند.
دولت ملّی:
امور سازمانی از جمله سازمانهای قضائی را سامان دهی می کند.
یادآوری:سازمانهای فدرال را برعهده نمی گیرد.
هیچ اجماعی دانشگاهی بر روی یک تعریف فراگیر و درخور از دولت وجود ندارد.[۴] واژه دولت اشاره دارد به دستهای از نظریههای متفاوت ولی مرتبط دربارهٔ پدیده سیاست که اغلب با یکدیگر هم پوشیهایی دارند.[۵] ارائه تعریف از این واژه میتواند به عنوان بخشی از درگیریهای ایدئولوژیک نیز در نظر گرفته شود، چرا که تعریفهای گوناگون به نظریههای متعددی منجر میشود که پایه و اساس دولت اند و در نتیجه راهکارهای مختلف سیاسی را معتبر خواهند شمرد.[۶]
رایجترین تعریف از دولت از ماکس وبر است،[۷][۸][۹][۱۰][۱۱] که توضیح میدهد دولت یک سازمان سیاسی اجباری و دارای دولتی مرکزی است و سعی در برقراری انحصار قدرت قانونگذاری برای خود در داخل یک قلمرو مشخص دارد.[۱۲][۱۳] دستهبندیهای عمومی از نهادهای دولت شامل دیوان سالاران اداری، نظام حقوقی و سازمانهای نظامی یا مذهبی است.[۱۴]
روانشناسی دانشگاه زنجان
بر طبق واژه نامه انگلیسی آکسفورد، دولت الف. یک اجتماعی سازمان یافته سیاسی است که دارای یک دولت، یک رفاه عمومی و یک ملت است. چنین اجتماعی میتواند دربردارنده بخشهای مختلف یک جمهوری فدرال باشد، به ویژه در ایالات متحده آمریکا.[۲]
دولتها ممکن است به عنوان مقتدر دستهبندی شوند و این دسته آن دولتهایی اند که به دولت دیگری وابسته نبوده و موضع اعمال حاکمیت آن نیستند. دیگر دولتهایی نیز هستند که ممکن است زیر سیطره یک قدرت بیگانه قرار گرفته باشند.[۲][۱۵] بسیاری از دولتها، دولتهای فدرال اند که در اتحادیه فدرال مشارکت میجویند. یک دولت فدرالی قلمرویی است که تحت قانون اساسی شکل گرفته و با اجتماعات متعدد یک فدراسیون را تشکیل میدهد.[۱۶] چنین دولتهایی از دولتهای دارای اقتدار متمایزند چرا که در این حالت این دولتها، بخشی از قدرت خود در حاکمیت را به دولت فدرال منتقل کردهاند.[۲]
مفهوم حکومت میتواند متمایز از مفهوم دولت باشد. حکومت گروهی مشخص از مردم، دیوان سالاران اداری، است که وظیفه اداره کردن کارهای دولتها را در دورهای که به آنها اختصاص دارد بر عهده دارند.[۱۷][۱۸][۱۹] با این اوصاف میتوان گفت که حکومتها ابزاری اند که قدرت دولت از طریق آنها به کار بسته میشود. دولتها را حکومتهای مختلفی که از پی هم میآیند، اداره میکنند.[۱۹]
هر حکومتی که از پی حکومت دیگر میآید از بدنهای از افراد متخصص تشکیل شده که انحصار تصمیمگیریهای سیاسی را در دست دارند و به دست سازمانهای حکومتی از دیگر اعضای جامعه جدا شدهاند. کارکرد آنها اجرایی کردن قوانین موجود، تصویب قوانین جدید و داوری اختلافها به صورت انحصاری است. در بعضی از جوامع، این گروه از مردم به صورت دائمی بر سر کار میآیند یا از طبقه پادشاهی بوده و از طریق وراثتی زمام امور را در دست میگیرند. در دیگر جوامع، برای نمونه دموکراسیها، نقشهای سیاسی بر جای خود باقی میمانند ولی اشخاص متفاوت در زمانهای مختلف تصدی آنها را بر عهده خواهند داشت.[۲۰]
دولت هم چنین میتواند از مفهومی به نام ملت نیز متمایز باشد که به یک منطقه گسترده جغرافیایی اشاره دارد و مردمی که در آن محدوده به زندگی و کار مشغول اند و هویتی مشخص از در کنار هم بودن و با هم زندگی کردن دارند.[۲۱]
در اندیشههای کلاسیک، دولت هم با جامعه سیاسی و هم جامعه مدنی معرفی شده است. چرا که در آن دوره، جامعه مدنی را هم جزئی از اجتماعات سیاسی در نظر میگرفتند، در حالی که در اندیشههای مدرن میان دولت-ملت به عنوان یک جامعه سیاسی و جامعه مدنی به عنوان نوعی از جامعه اقتصادی تمایز قائل شدهاند.[۲۲] بنابراین، در اندیشههای مدرن دولت با جامعه مدنی در تضاد است.[۲۳][۲۴][۲۵]
فیلسوف، جامعهشناس، زیستشناس و نویسنده انگلیسی، هربرت اسپنسر در کتاب خویش با نام انسان علیه دولت دربارهٔ بسیاری از ابعاد دولت که در تعارض با ویژگیهای انسان است، قلم راندهاست. در این کتاب وی با جزئیات به تحلیل دانشگاهی شکسپیر میپردازد و فضای سردی را که حاصل ارتباط میان دولت و مردمی که در آن زندگی میکنند است، را به رشته تحریر درمیآورد.
آنتونیو گرامشی معتقد بوده که جامعه مدنی مرکز نخستین فعالیت سیاسی است چرا که این محمل جایی است که در آن تمام اطلاعات هویتی، درگیریهای نظری، فعالیتهای روشنفکران و ساختن یک هژمونی، شکل میگیرند و امکان وقوع مییابند و آن جامعه مدنی پیوند ارتباطی میان فضای سیاسی و اقتصادی بود. جمع تمام این فعالیتهای جامعه مدنی چیزی بود که گرامشی آن را جامعه سیاسی مینامید، و آن را از ملتی که دولت را به عنوان جامعه خویش برمیگزینند، متمایز میدانست. وی میگفت که سیاست یک روند یک طرفه برای اداره سیاسی جامعه نیست بلکه سیاست فعالیتهای سازمانهای مدنی است که فعالیتهای احزاب سیاسی و نهادهای دولتی را مقید و مشروط میکند.[۲۶][۲۷]لوئیس آلتوسر بحث میکند که سازمانهای مدنی از جمله کلیسا، مدارس و خانواده در بازتولید ارتباطات اجتماعی بخشی از دستگاه نظری دولت میباشند که مکمل دستگاه سرکوب دولت اند (مانند نیروهای پلیسی و نظامی).[۲۸][۲۹][۳۰]
یورگن هابرماس از فضای عمومی حرف میزد که به زعم وی هم از فضای سیاسی و هم از فضای اقتصادی متمایز بود.[۳۱]
با توجه به نقشی که بسیاری از گروههای اجتماعی در توسعه سیاست عمومی دارند و رابطه سنگینی که میان دیوان سالاری دولتی و دیگر نهادها وجود دارد، تعریف و تشریح مرزهای دولت به شدت سخت شدهاست. خصوصیسازی، ملی سازی و ایجاد نهادهای جدید دیگر نیز باعث تغییر مرزهای دولت در ارتباط با جامعه شدهاند. در اغلب موارد طبیعت سازمانهای شبه مستقل نامشخص و ناشفاف است، و این امر باعث شده تا بحثی در میان دانشمندان علم سیاست در بگیرد که باید چنین سازمانهایی را بخشی از دولت در نظر بگیرند یا بخشی از جامعه مدنی. از همین روست که شماری از دانشمندان علم سیاست ترجیح میدهند تا از شبکههای سیاسی و اداره نامتمرکز در جوامع مدرن حرف بزنند تا این که بخواهند مدافع دیوان سالاریهای دولتی و اداره مستقیم دولت باشند.[۳۲]
بیشتر نظریههای سیاسی را میتوان تقریباً در دو دسته طبقهبندی کرد. نخستین دسته به عنوان نظریههای لیبرال یا محافظه کار شناخته میشوند که از عنصر سرمایهداری بهره میجویند، و بر روی کارکرد دولت در یک جامعه سرمایهدار متمرکزند. این دسته از نظریات به دولت به عنوان یک ماهیت خنثی نسبت به جامعه و اقتصاد مینگرند و معتقدند دولت نقشی در تنظیم روابط و فعالیتها در این حیطهها ندارد. در طرف مقابل، نظریههای مارکسیستی قرار میگیرند که سیاست را به عنوان پدیدهای در نظر میگیرند که به شدت با روابط اقتصادی در هم آمیختهاست، و بر ارتباط میان قدرت اقتصادی و قدرت سیاسی تأکید دارند. آنها حکومت را همچون وسیلهای میبینند که در وهله نخست درصدد خدمت به طبقههای برتر جامعه است.[۱۹]
آنارشیسم فلسفهای سیاسی است که دولت را پدیدهای غیراخلاقی در نظر میگیرد و به جای آن در صدد برقراری جامعه بدون دولت یا آنارشی است.
آنارشیستها بر این باورند که دولت بهطور سنتی ابزاری است برای چیرگی بر مردم و سرکوب ایشان و این ربطی به این که چه کسی بر سر کار و در مصدر امور است ندارد. برخلاف مارکسیستها، آنارشیستها معتقدند که تصرف انقلابی قدرت دولت نباید یک هدف سیاسی باشد. ایشان اعتقاد دارند که به جای آن، دستگاههای دولتی باید بهطور کامل از کار بیفتند و به جای آن دستهای از روابط اجتماعی جدید ایجاد شوند که به هیچ وجه بر پایه قدرت دولت نباشند.[۳۳][۳۴]
بسیاری از مسیحیان آنارشیست هم چون جاکوس الول دولت و قدرت سیاسی را به عنوان جانور هیولا صفت در کتاب مکاشفه انجیل تفسیر کردهاند.[۳۵][۳۶]
مارکس و انگلس در این که هدف غایی کمونیستها داشتن یک جامعه بی طبقه است که در آن دولت محو شده باشد، آشکارا نظرات خود را ابراز کردهاند.[۳۷] دیدگاههای ایشان از طریق مجموعه کارهای گردآمده مارکس و انگلس یکجا شده است و در این کارها انواع دولتهای قدیم یا زمان خویش را از نظر تاکتیکی و تحلیلی مورد بررسی قرار دادهاند که البته در این کارها اثری از انواع سوسیالیستی دولت که در آینده پدید آمد، نیست؛ و در این تحلیلها بیش از همه به این موضوع توجه داشتهاند که کدام یک از این دولتها مورد نظر مارکسیستها باید باشد و کدام یک تهدیدی است برای بقای ایشان. تا جایی که فهمیدنی است هیچ انگاره یکتایی برای تشریح نظریه مارکسیستی دربارهٔ دولت وجود ندارد، بلکه به جای آن بسیاری از ایدههای متفاوت مارکسیستی وجود دارد که سعی در تعریف دولت با استفاده از میراث مارکسیسم دارند.[۳۸][۳۹][۴۰]
مارکس در نوشتههای آغازین خود دولت را به مثابه یک انگل ترسیم میکرد که بر روی ساختاری عظیم اقتصادی بنیاد شدهاست و بر خلاف مصالح عمومی کار میکند. وی هم چنین نوشت که طبقههای میانی جامعه در کل به عنوان تنظیمکننده اختلافها و کشمکشهای طبقاتی عمل میکنند و به عنوان وسیلهای برای اعمال قدرت و سیطره طبقهٔ حاکم مورد استفاده قرار میگیرند.[۴۱]مرام نامه کمونیسم ادعا داشت که دولت چیزی بیش از یک کمیته برای اداره امور عمومی بورژواها نیست.[۳۸]
در نظریات مارکسیستها نقش یک دولت غیر سوسیالیست توسط کارکردهای آن در نظم جهانی سرمایه دارانه تبیین میشود. رالف میلیبند بحث میکند که طبقه حاکم از دولت به عنوان وسیلهای برای چیرگی بر جامعه از رهگذر ارزشهای شخصی بهره می برد. در نظر میلیبند، دولت را گروهی از نخبگان اداره میکنند که از پس زمینهای یکسان بهره مندند و این پس زمینه همان طبقه سرمایهدار ایشان است.[۴۲]
نظریات گرامشی دربارهٔ دولت بر دولت به عنوان تنها نهاد در جامعه که به برقراری هژمونی طبقه حاکم کمک میکند، تأکید دارد، و این که قدرت دولت از طریق سیطره نظری بر نهادهای جامعه مدنی مانند کلیساها، مدارس و رسانههای عمومی تقویت میشود.[۴۳]
کثرت گرایان جامعه را به مثابه مجموعهای از افراد و گروهها میبینند که در حال رقابت بر سر قدرت سیاسی اند. با این مقدمه دید ایشان نسبت به دولت، پدیدهای است بیطرف که فقط به دنبال اعطای قدرت به آن دسته از افرادی است که مناصب را در رقابتی انتخاباتی از آن خود کردهاند.[۴۴] در سنت کثرت گرایایی، رابرت دال فردی بود که نظریه دولت به عنوان عرصهای بیطرف را گسترش و توسعه بخشید که فضا را برای رقابت گروههای دیگر فراهم میآورد. وقتی قدرت در یک جامعه به گونهای رقابتی به دست آید، سیاست دولت نتیجه چانه زنیهای مکرر خواهد بود. گرچه کثرت گرایی نیز به نابرابری میان افراد معتقد است ولی در صدد فراهم آوری فرصتهایی برابر برای تمام گروه هاست تا با فشار بر دولت بتوانند منافع خویش را تأمین کنند. رویکرد کثرت گرایانه بیان میکند که فعالیات دولتهای مدرن دموکراتیک نتیجه فشارهایی است که گروههای مختلف بر آن وارد کرده اند. دال چنین دولتهایی را دولت چندرهبری (پلیارشی) مینامد.[۴۵]
کثرت گرایی بر این اساس که بر پایه مدارک تجربی مورد حمایت قرار نگرفتهاست، نقد و به چالش کشیده شدهاست. با مطالعهای انتقادی بر بیشترین مردمی که در مناصب حاکمیتی گماشته اند روشن میشوند که بسیاری از ایشان از طبقههای ثروتمند جامعه اند و این با هدف کثرت گرایی که کوشش در برآورده کردن منافع تمام گروههای جامعه دارد در تعارض است.[۴۶][۴۷]
یورگن هابرماس معتقد بود که پایه چهارچوب ساختارهای هنگفتی که بسیاری از نظریه پردازان مارکسیست برای تبیین ارتباط میان دولت و اقتصاد از آن بهره برده اند، بیش از حد ساده انگارانه است. وی احساس میکرد که دولتهای مدرن نقش عمدهای را در ساختارمندی اقتصاد به یاری قاعده مند کردن فعالیتهای اقتصادی و تولیدکننده یا مصرفکننده بودن در حجم گسترده و بازتوزیع ثروت ناشی از فعالیتهای دولت بر عهده دارند. بر پایه این دلایل، هابرماس معتقد بود که دولتها نمیتوانند مسئولیت مثبتی را در برقراری منافع طبقات اقتصادی جامعه ایفا کند.[۴۸][۴۹][۵۰]
میشل فوکو معتقد بود نظریه مدرن سیاست به شدت بر پایه مرکزیت دولت استوار است و میگفت چه بسا پس از تمام این حرفها، دولت چیزی بیش از ترکیب واقعیت و یک انتزاع افسانهای نباشد که اهمیت آن بسیار کمتر از چیزی باشد که ما برای آن در نظر میگیریم. وی میپنداشت نظریه سیاست بسیار بیش از حد بر روی نهادهای انتزاعی متمرکز بود و توجهی شایسته به اعمال واقعی دولت نمیداشت. در نظر فوکوف وجود دولت هیچ گونه ضرورتی نداشت. به اعتقاد وی نظریه پردازان علم سیاست، به جای تلاش برای فهم فعالیتهای دولتها با تحلیل داراییهای دولت باید به آزمایش تغییرات در رفتارها و اعمال دولت بپردازند تا بتوانند تغییرات در طبیعت دولت را درک کنند.[۵۱][۵۲][۵۳]
نظریه پردازان استقلال دولت بر این باورند که دولت ماهیتی است که در برابر تأثیرات اقتصادی و اجتماعی نفوذ ناپذیر است و منافع خاص خود را داراست.[۵۴]
نهادگرایان جدید دربارهٔ دولت نوشتههای متعددی دارند از جمله کارهای ثدا اسکوکپول که میگوید بازیگران عرصه دولت تا حد بسیار زیادی مستقل عمل میکنند. به عبارت دیگر، کارمندان دولت منافع خاص خود را دارند که میتوانند آنها را مستقل از دیگر بازیگران عرصه اجتماع (در مواقعی که این منافع با هم در تعارض قرار میگیرند) پیگیری کنند. از آنجا که دولت ابزار اجبار را در دست دارد و از آنجا که استقلال بسیاری از گروههای جامعه مدنی در پیگیری اهداف شان توسط دولت به آنها اعطا شدهاست، کارمندان دولت به اندازهای میتوانند تمایلات و منافع خود را بر جامعه مدنی تحمیل کنند.[۵۵]
جی ویلیام دامهاف ادعا میکند که این ایده که دولت آمریکا به میزانی قابل توجه نسبت به مالکان و مدیران بانکها، شرکتها و تجارتهای کشاورزی استقلال دارد بر پایه مدارک و مشاهدات تجربی اشتباه است و میگوید که مطالعات تجربی درجهای زیاد از هم پوشانی را میان منافع مدیران و مالکان تجارتهای یاد شده با متصدیان دولت نشان میدهد.[۵۴][۵۶] که البته این ادعای وی را نیز بسیاری از نظریه پردازان دیگر نقد و رفع کرده اند.
دولتها عموماً بر ادعاهایی متکی اند که مشروعیت آنها را اثبات کند و هدف از این مشروعیتخواهی برقراری سلطه آنها بر دیگر موضوعات است.[۵۷][۵۸][۵۹]
برپایی نظامهای مدرن دولتی به شدت به تغییرات در عرصه اندیشه سیاسی و به ویژه تغییر در درک مفهوم مشروعیت قدرت دولت مربوط است. مدافعان اولیه قدرت مطلق همچون توماس هابز و جان بودین نظریه مشروعیت الهی پادشاهان را نادیده انگاشتند و بحث کردند که قدرت پادشاهان باید از طرف مردم بیاید و نه از طرف خدا. به ویژه که هابز پا را از این نیز فراتر گذاشت و بحث کرد که قدرت سیاسی باید به ارجاع به افراد توجیه شود و نه با در نظر گرفتن اشخاص به عنوان یک کل. هر دوی هابز و بودین میپنداشتند که از قدرت پادشاه دفاع و حمایت میکنند و نه از دموکراسی، اما مباحث ایشان دربارهٔ طبیعت حاکمیت را مدافعان قدرت پادشاه به سختی نقد کرده و نمی پذیرفتند؛ افرادی چون سر رابرت فیلمر در انگلستان که میپنداشت چنین مباحثی نهایتاً به جای دفاع از شاه و جایگاه او، راه را برای ارائه نظریات دموکراتیک تر فراهم میکرد.
ماکس وبر سه منبع اصلی را برای مشروعیت در کارهای خویش معرفی کردهاست. نخست، مشروعیت بر پایه گروههای سنتی که از این عقیده ناشی میشود که مسائل باید به همان نحوی باشند که در گذشته بودهاند و کسانی که از چنین سنتهایی دفاع میکنند مشروعیت داشتن قدرت را از آن خود خواهند کرد. دوم، مشروعیت بر پایه رهبری فرهمند که به رهبر یا گروهی اعطا میشود که در نظر دیگران به گونهای مثال زدنی قهرمان یا بسیار ارزشمند نگریسته میشوند. سوم، قدرت منطقی-حقوقی است که در آن مشروعیت از این عقیده ناشی میشود که گروه خاصی که در قدرت قرار گرفتهاند یک روند حقوقی را پشت سر نهادهاند و رفتارهایشان بر اساس قوانین مشخص نوشته شده توجیه پذیر است. وبر معتقد بود که دولتهای مدرن در آغاز امر بر اساس همین مدل سوم شکل گرفتهاند.[۶۰][۶۱][۶۲]
دولت در انگلیسی state (اِستِیت) و در فرانسویٍ État (اِتا) نامیده میشود و زبانهای اروپایی دیگر هم از واژههایی همریشه بهره می برند که همگی آنها از واژه لاتین status «استاتوس» برگرفته شدهاند که به معنی وضعیت و موقعیت است،[۶۳] و همریشه با «اُستان» و پسوند «-ستان» فارسی است.
با زنده سازی و همهگیری حقوق رومی در اروپای قارهای در سده چهاردهم میلادی، واژه status برای اشاره به جایگاه قانونی اشخاص (مثل مقامات مذهبی و نجیبزادهها) مورد استفاده قرار گرفت و به ویژه به جایگاه شاه اشاره داشت. این واژه هم چنین برای اشاره به نظام اداری روم هم که همان دولت جمهوری بود مورد استفاده قرار میگرفت. در این دوره این واژه کاربرد خود را در اشاره به بعضی از گروههای اجتماعی خاص از دست داد و بیشتر اشاره داشت به معانی حقوقی و نظم حقوقی و دستگاه اجرایی ساختن آن.[۶۴]
در زبان انگلیسی واژه دولت اختصاری برای کلمه estate میباشد که به هممعنی آن در زبان قدیم فرانسوی مانند است و به معنی فردی است که صاحب موقعیت و در پی آن صاحب مال و منالی است. کسانی که بیشترین و بالاترین موقعیتها را داشتند عموماً از بیشترین ثروت و مرتبه اجتماعی نیز برخوردار بودند و کسانی بودند که قدرت را در دست داشتند.[۵۷]
بهره گیری از واژه state در مفهوم امروزین آن تا حد زیادی مدیون آثار ماکیاولی نویسنده ایتالیایی آغاز قرن شانزدهم (به ویژه کتاب شهریار) است که از این واژه در مفهومی کمابیش همانند با مفهوم مدرن دولت بهره می برد.[۶۵]
اشکال اولیه دولت در زمانی که امکان مرکزی کردن قدرت به شیوهای با دوام مهیا بود، شکل گرفتند. کشاورزی و نویسندگی تقریباً در جای جای دنیا در عملی شدن این روند مشارکت داشتهاند: کشاورزی به این دلیل که اجازه ظهور طبقهای از مردم را میداد که نیازی به گذراندن بیشتر وقت شان برای تأمین مایحتاجات اولیهشان نداشتند، و نویسندگی (و دیگر چیزهای شبیه به آن) چرا که امکان مرکزی شدن اطلاعات مهم و حیاتی را فراهم میکرد.[۶۶]
نخستین دولتهای شناخته شده در ایران باستان، مصر باستان، بینالنهرین، هند و چین و آمریکا (تمدن آزتک و تمدن اینکا) و بعضی از دیگر جاها پدید آمدند، اما این فقط در دوران مدرن بود که دولتها تمام نقاط کره زمین را از آن خود کردند و هیچ نقطهای بدون دولت باقی نماند.[۶۷] در آن دوره نبود مرزها و وجود دستهبندیهای شکارگران همه چیز را برای جوامع قبیلهای فراهم کرده بود و کشاورزی که یکی از راههای گذران زندگی و تامین معاش بود نیز کمک میکرد که نیازی به یک دولت تمام وقت نباشد. این شکل زندگی تمام دوران پیشاتاریخ انسان و بخش عمدهای از دوران تاریخی نوع بشر را پوشش میدهد.[۶۷]
دولتهای آغازین در قلمروهایی شکل گرفتند که در آنها یک فرهنگ، یک سری عقاید و یک سری از حقوق توسط افراد پیروز رقابت بر سایرین و دیگر ملتها تحمیل شد و یک تمدن و نظام اداری-نظامی جدید برایشان پایهگذاری شد.[۶۷] در زمان حال چنین وضعیتی لزوماً وجود ندارد و دولتهایی وجود دارند که چند ملیتی اند یا دولتهایی فدرال اند و حتی ما امروزه بعضی از نواحی خودمختار در داخل قلمرو بعضی دولتها نیز شاهدیم.
روانشناسی دانشگاه زنجان
از اواخر سده نوزدهم، در واقع تمام نواحی سکنی پذیر جهان را دولتهای گوناگون ادعا کردند و هر یک تحت مرزهای مشخص و قطعی یکی از دولتها درآمد. پیش از آن میزان زیادی از زمینهای روی کره زمین یا از سوی هیچ قدرتی ادعای مالکیت نشده بودند یا به سکونت ناپذیر بودند یا زیستگاه مردمان چادرنشین بودن که طبیعتاً از دولتی سازمان یافته بهره نمیبردند. با این وجود حتی امروزه نیز دولتهایی وجود دارند که در داخل قلمرو خود مکانهایی وسیع از حیات وحش را دربردارند، مانند جنگلهای بارانی آمازون که این مناطق یا خالی از ساکنان اند یا کمابیش بومیان در آن سکنی گزیده اند (که بعضی از این بومیان نیز بی هیچ گونه ارتباطی با دنیای خارج از قبیله خود به سر میبرند). هم چنین دولتهایی وجود دارند که تمام کنترل را بر قلمروی مرود ادعای خویش ندارند یا حداقل کنترلی بر مکانهای مورد مناقشه در داخل قلمرو خویش ندارند. اکنون جامعه جهانی از حدود دویست دولت تشکیل میشود که اکثر آنها در سازمان ملل نمایندگی میشوند.
در بیشتر درازنای تاریخ بشریت، مردم در جوامع فاقد دولت زندگی میکردهاند، که ویژگی بارز آنها نبود نیروی حاکم مرکزی بودهاست و در آنها نابرابریهای سرشاری در اقتصاد و قدرت سیاسی نبوده است.
یکی از مردم شناسان با نام رابرت ال کارنیرو مینویسد:
مردمشناس دیگری به نام تیم اینگولد مینویسد:
در دوره نوسنگی، جوامع انسانی تحت تغییرات عمده فرهنگی و اقتصادی قرار گرفت، که شامل توسعه کشاورزی، شکلگیری جوامع یکجانشین و ساختن سکونتگاههای دائمی، رشد تراکم جمعیت انسان و استفاده از سفالگری و دیگر ابزارهای پیچیده بود.[۷۰][۷۱]
کشاورزی در زمان یکجانشینی منجر به توسعه حقوق مالکیت، جوامع مردسالار و پرورش گیاهان و حیوانات توسط انسانها شد و در این دوره اندازه خانوادهها هم بزرگتر شد. این دوره هم چنین مهیا گر پایههای دولت متمرکز شده از طریق تولید منابع هنگفت غذا بود[۷۲] چرا که باعث میشد تقسیم کار پیچیدگی بیشتری یابد و مردم هر یک باید در کاری متخصص میشدند تا بتوانند سهمی از تولیدات غذایی داشته باشند.[۷۳] دولتهای آغازین در مکانهایی تشکیل شدند که جوامعی به شدت طبقهبندی شده داشتند و طبقه ثروتمند و حاکم جامعه همگی تحت فرمان پادشاه بودند. طبقات حاکم شروع به تمایز قائل شدن میان خود و کشاورزان و دیگر طبقات اجتماعی کردند و البته این تمایز قائل شدن با آن حالت که این طبقه بخواهند طبقات کارگر را به سر سپردن به خود وادارند، متفاوت بود.[۷۴]
در گذشته، اعتقاد بر این بود که دولتهای متمرکز به خاطر توسعه نظامهای کارگری مختلف توسعه یافتند (مانند شیوههای آبیاری جدید) و برای این که بتوانند اقتصادهای پیچیده را نظم بخشیده و سامان دهند. با این وجود مدارک باستانشناسی و مردمشناسی مدرن این نظریه را اثبات نمیکنند و به وجود جوامعی غیر متمرکز از نظر سیاسی اشاره دارند.[۷۵]
عموماً بینالنهرین به عنوان قدیمیترین جایی شناخته میشود که در آن تمدن یا جامعه پیچیده شکل گرفت و به معنی شهرهایی بود که در تمام مدت در آنها تقسیم کار شکل میگرفت، تمرکز اجتماعی ثروت به سرمایه در آنها وجود داشت، ثروت بهطور مساوی بین همه تقسیم نمیشد، طبقات حاکم وجود داشتند، روابط بیشتر بر پایه اقامت در جایی بود تا اینکه بر پایه خویشاوندی باشد، تجارتهای راه دور انجام میشد، معماریهای به جای ماندنی داشت، و اشکال هنر و فرهنگ، نویسندگی، ریاضیات و علم از استاندارد بهرهمند شده بودند.[۷۶] این تمدن نخستین تمدن باسواد جهان بود که اولین مجموعه قواعد نوشتن را شکل داده بود.[۷۷][۷۸] با سررسیدن نیمههای هزاره چهارم پیش از میلاد بیشتر ساکنین میان دو رود افرادی غنی بودند؛ امری که دلالت بر سازمان یافتگی رفاه در این تمدن دارد.[۷۹]
گرچه اشکال گوناگون دولت قبل از ظهور امپراتوری یونان باستان وجود داشتند، اما یونانیها اولین مردمانی هستند که به شکلدادن دقیق و صریح فلسفه سیاست در دولت شناخته شده هستند و به گونهای منطقی نهادهای سیاسی را مورد تحلیل قرار دادهاند. پیش از این، دولتها بر اساس افسانههای مذهبی تشریح و توجیه میشدند.[۸۰]
بسیاری از ابداعات مهم سیاسی متفاوت دوران باستان از شهر دولتهای یونان و جمهوری روم به دست آمدهاند. دولت-شهرهای یونان پیش از قرن چهارم حق شهروندی را به مردمان آزاد خویش اعطا میکردند و در آتن این حقوق شامل روندهای مستقیم دموکراتیک بود برای داشتن دولت که پس از این دوره نیز، مدت زمان زیادی در نظامهای مختلف سیاسی جهان مورد استفاده قرار میگرفتند.
در دوره قرون وسطی در اروپا، دولت بر اساس اصل فئودالیسم شکل میگرفت، و رابطه میان ارباب و رعیت تبدیل به مرکز این سازمان اجتماعی شده بود. فئودالیسم منجر به توسعه سازمانهای اجتماعی بزرگتر و نظامهای دارای سلسله مراتب عظیم تری شد.[۸۱]
شکلگیری درگیریها بر سر مالیاتگیری میان پادشاه و دیگر نهادهای جامعه (به ویژه اشراف و شهرها) باعث ظهور چیزی شد که امروزه آن را دولت به معنی فعلی میشناسیم که دارای یک مجلس قانون گذاری است که باعث میشود گروههای اجتماعی مختلف در آن نماینده داشته باشند و با هم به مذاکره بپردازند و شاه با مشورت با ایشان دربارهٔ مسائل اقتصادی و حقوقی تصمیمگیری نماید. تخت و تاج پادشاه بعضی مواقع بهطور کامل به تصمیمهای مجلس قانونگذاری احترام میگذاشت ولی در مواقعی هم تصمیمگیریهای ایشان را نادیده میگرفت که این امر منجر به متمرکز شدن بیشتر قدرت قانونگذاری و اختیار اداره کردن و داشتن قدرت ارتش در دستان پادشاه شد. در آغاز قرن پانزدهم، این روند تمرکز گرایی به دولتهایی که قدرت مطلق را در دست داشتند، مجال ظهور داد.[۸۲]
همگنسازی فرهنگی و ملی بهطور عمده با ظهور نظامهای دولتی مدرن گره خوردهاست. از زمان دولتهایی که قدرت مطلق را در دست داشتند، دولتها به میزانی گسترده بر پایههای ملی سازماندهی شدند. با این وجود مفهوم دولت ملی مترادف با مفهوم دولت-ملت نیست. حتی در جوامعی که بیشترین حد همگنی قومی را دارند، یک مطابقت کامل میان دولت و ملت وجود ندارد، از این رو نقش اصلی دولتها این شد که ملیگرایی را ترویج کنند و این کار را از طریق تأکید بر سمبلهای مشترک و هویت ملی انجام میدادند.[۸۳]
خطای یادکرد: برچسپ در تعریف شده، ویژگیهای گروهی «» را دارد که درون متن قبل از آن ظاهر نمیشود. ().
خطای یادکرد: برچسپ در تعریف شده، ویژگیهای گروهی «» را دارد که درون متن قبل از آن ظاهر نمیشود. ().
خطای یادکرد: برچسپ در تعریف شده، ویژگیهای گروهی «» را دارد که درون متن قبل از آن ظاهر نمیشود. ().
خطای یادکرد: برچسپ در تعریف شده، ویژگیهای گروهی «» را دارد که درون متن قبل از آن ظاهر نمیشود. ().
خطای یادکرد: برچسپ در تعریف شده، ویژگیهای گروهی «» را دارد که درون متن قبل از آن ظاهر نمیشود. ().
خطای یادکرد: برچسپ در تعریف شده، ویژگیهای گروهی «» را دارد که درون متن قبل از آن ظاهر نمیشود. ().
خطای یادکرد: برچسپ در تعریف شده، ویژگیهای گروهی «» را دارد که درون متن قبل از آن ظاهر نمیشود. ().
۱ وزارت اطلاعات در سال ۱۳۶۳ بنیانگذاری شد۲ سال ۱۳۶۳ سازمان برنامه و بودجه از سطح وزارت مشاور به سطح وزارت ارتقا یافت۳ سال ۱۳۶۳ وزارت مشاور بهزیستی در درون وزارت بهداری ادغام شده و وزارت بهداشت تشکیل شد۴ وزارت جهاد سازندگی در سال ۱۳۶۲ بنیانگذاری شد۵ وزارت سپاه در سال ۱۳۶۱ بنیانگذاری شده و سال ۱۳۶۸ در درون وزارت دفاع ادغام شد۶ وزارت معادن و فلزات و وزارت صنایع سنگین به ترتیب در سال ۱۳۶۰ و سال ۱۳۶۱ از وزارت صنایع و معادن جدا شدند۷ سال ۱۳۶۳ سازمان اوقاف از معاونت نخستوزیری به یکی از معاونتهای وزارت ارشاد تبدیل شد۸ سال ۱۳۶۳ وزیر مشاور امور اجرایی به معاونت اجرایی نخستوزیر تبدیل شد۹ سال ۱۳۶۳ سازمان انرژی اتمی دوباره به سطح معاونت نخستوزیری ارتقا یافت۱۰ دفتر خدمات حقوقی بینالمللی در سال ۱۳۶۰ بنیانگذاری شد۱۱ معاونت امور نهادها در سال ۱۳۶۰ بنیانگذاری شده و سال ۱۳۶۱ منحل شد۱۲ معاونت فرهنگی و اجتماعی در سال ۱۳۶۳ بنیانگذاری شد
۱ در سال ۱۳۵۷، وزارت اطلاعات و جهانگردی و تا ۷ خرداد ۱۳۵۸ وزارت اطلاعات، تبلیغات و خیرات نام داشت.۲ ۱۷ اسفند ۱۳۵۷ بخش زیادی از وزارت فرهنگ و هنر درون وزارت علوم و آموزش عالی ادغام شده و مابقی به وزارت اطلاعات و جهانگردی منتقل شد.۳ ۸ مهر ۱۳۵۸ وزارت نفت تأسیس شد.۴ معاونت امور انقلاب، به وزارت مشاور در امور اجرایی تبدیل شد.۵ وزارت مشاور طرحهای انقلاب، به وزارت مشاور تعلیمات و تحقیقات تبدیل شد.0