تنش زا ترین رخداد زندگی هر فردی از دست رفتن عزیزان، می باشد که بسیار جانگداز است و سبب می شود که بازماندگان افسرده و غمگین شوند .تلخی مرگ عزیز، گاهی حتی تا پایان عمر با بازماندگان همراه است و در حقیقت می توان گفت با مرگ عزیزشانزندگی نباتی را تجربه می کنند.
واکنش ها به سوگ به سلامت روانی افراد، شیوه برخورد اطرافیان سوگ دیده و میزان صمیمیت فرد متوفی و مصیبت دیده بستگی دارد . بخواهیم یا نخواهیم، مرگ به هر حال از راه می رسد و ما یا نزدیکانمان را با خود می برد. اما چه باید کرد تا سنگینی غم آن کاهش یابد؟ در این قسمت از نمناک درباره نحوه آرام شدن بعد از مرگ عزیزان راهکارهایی را ارائه کرده ایم .
انکار و ناباوری از دست دادن عزیزان
اولین مرحله سوگواری انکار و ناباوری از دست دادن عزیزان است به صورتی که اگر این ضایعه ناگهانی باشد، فرد گمان می کند در خواب است و واقعه را باور نمی کند و انکار هم می کند. چگونه غم از دست دادن عزیزان را فراموش کنیم
خشم برای فوت نزدیکان
در این مرحله فرد با خود فکر می کند چرا این اتفاق برای او افتاده است و برای همین دچار خشم و رنج می شود و واقعه را یک بی عدالتی می داند و بابت این موضوع عصبانی و شاکی است.
معامله با خدا برای بازگرداندن عزیز از دست رفته
فرد به دلیل علاقه به فرد متوفی از خدا می خواهد تا تمام دارایی های او را بگیرد و دوباره او را به زندگی برگرداند.
احساس گناه و عذاب وجدان فرد سوگوار
قضاوت و سرزنش ناشی از کار هایی که برای فرد فوت شده انجام می داد سبب می شد که فرد سوگوار دچار عذاب وجدان و گناه شود.
افسردگی فرد عزادار
در این مرحله فرد گوشه گیری می کند و احساس غم دارد و انتظار دارد تا دیگران سوگ او را دریابند و اجازه دهند تا او مراحل سوگواری خود را سپری کند.
احساس تنهایی
خلا ناشی از دست دادن عزیز سبب احساس تنهایی فردمی شود . این احساس در بین افرادی که همسر خود را از دست داده اند، شدیدتر است.
پذیرش مرگ
پذیرش مرگ از سوی بازماندگان زمانبر بوده و چنین انتظاری از سوی اطرافیان غیرواقع بینانه است.در این مرحله می پذیرد که چاره ای جز ادامه زندگی بدون عزیز از دست رفته نداردهر چند پذیرش واقعه شادی را به زندگی او باز نمی گرداند.
پایان اندوه سوگ
هرچه رابطه فرد با متوفی صمیمی تر باشد، مرحله بهبود طولانی تر می شود و گاهی ممکن است چند سال یا یک سال طول بکشد.
امید و بازگشت به زندگی
با گذشت زمان یادآوری خاطرات او را کمتر اذیت می کند.
زمان حلال مشکلات است
درست است بعد از فوت یکی از عزیزانتان لحظه ای از فکر او غافل نمی شوید و یاد او از دل شما بیرون نمی رود اما باید بدانید زمان حلال مشکل شماست و درد و رنج این مصیبت با گذشت زمان از بین نمی رود بلکه کمرنگ تر می شود به طوری که می توانید با آن کنار آیید و به زندگی عادی خود باز گردید.
عزاداری کنید
هنگام از دست دادن عزیزان خود به سوگ می نشینیم و غصه می خوریم و برای پذیرش این فقدان به شیون و مویه می پردازیم . گریه و شیون ، انجام مراسم مذهبی به احترام مرده یا گردآمدن دوستان و افراد خانواده برای شریک شدن در مصیبت تحمل مرگ عزیزان را آسان تر می کند.
مرگ را بپذیرید
پذیرش این مسئله است که اوج حزن و تنهایی افراد داغ دیده از این مرحله شروع خواهد شد. این مرحله معمولا بعد از پایان مراسم سوگواری شروع خواهد شد.مرگ و نیستی، جزئی از زندگی است و به ما یادآوری می کند که حیات چقدر گران بهاست.
بازگشت به زندگی عادی به این معنی نیست که آن عزیز فراموش شده است. الگو گرفتن از افرادی که چنین مصیبت هایی دیده اند نیز می تواند کمک زیادی به خانواده داغ دیده کند.
برای تامین سلامت روانی باید با مرگ عزیزان خود کنار بیایید. در هنگام از دست دادن عزیزان خود غمگین شدن و اندوه طبیعی است اما مواقعی که دچار اندوه شده اید سعی کنید احساساتتان را بر زبان آورید و از احساسات خود، دیگران را باخبر سازید و خود را تسلیم اندوه کنید و به دنبال افراد دلسوز که بتوانند احساسات شما را درباره فقدان عزیزتان درک کنند ، باشید .
در کل برای چیره شدن به غم و اندوه برون ریزی احساسات، به شما کمک می کند . صحبت کردن با بازماندگان درباره عزیز از دست رفته و بیان نکاتی از زندگی او می تواند به آنان کمک کند. این کار باعث کاهش سنگینی غم و اندوه درونی افراد رنج دیده خواهد شد.
احساسات خود را بیرون بریزید
غصه خوردن، نمود بیرونی مصیبتی است که بر فرد وارد شده است. ممکن است از نظر جسمی، عاطفی و تن نکردشناسی (فیزیولوژی) اندوه بیان شود که بیان این احساسات بسیار اهمیت دارد ؛ مثلا گریستن، نمایش جسمانی و افسردگی، تجلی روانی است.
مرگ مسئله ای است که نمی توان آن را نادیده گرفت و یا انکار کرد. رهایی از درد و رنج به صورت یکباره از غم، امکان ناپذیر است. اگر احساسات نهان بیان نشود منجر به ایجاد بیماری های جسمی یا روانی می گردد.
اغلب افراد، نشانه های جسمی توأم با غم واندوه مانند درد معده، بی اشتهایی، به هم خوردگی روده، اختلال خواب و کم توانی،را ظاهر می سازند. «عزاداری»، در میان همه فشارهای روانی زندگی، دستگاه دفاع طبیعی بدن را تحت تاثیر قرار می دهد.
افراد در برابر جان باختن عزیزان خود واکنش های عاطفی فراوانی مانند حمله های اضطرابی، خستگی و پریشان دلی بی اندازه و اندیشه خودکشی،تجربه می کنند.چگونه غم از دست دادن عزیزان را فراموش کنیم
دیدن پیکر متوفی
دیدن پیکر متوفی از لحاظ روانی کمک شایانی به پذیرفتن مساله مرگ نزدیکان می کند. مشاهده و وداع با پیکر فرد از دست رفته بازمانده را آرام تر می کند.
حضور بر سر مزار
حضور فرد سوگوار به همراه اطرافیان بر سر مزار فرد متوفی و سوگواری برای از دست دادن او ه به پذیرفتن و کاهش فشار ناشی از مرگ عزیزان کمک می کند.
یادآوری مصیبت های ائمه اطهار
شنیدن روضه ائمه اطهار (ع) و مصیبت هایی که بر آنها گذشته و گریه کردن بر مصائب آنان و نیز مقایسه اندوه و ماتم از دست دادن فرد متوفی با اندوه از دست رفتن خاندان عصمت و طهارت (ع) سبب آرامش فرد سوگوار می شود.
از پس فقدانی عظیم برآمدن
مرگ ناگهانی و تصادفی عزیزان ما در حالی که وابستگی عاطفی زیادی با فرد فوت شده داشته باشیم بسیار جانسوز است. ناگهانی یا تصادفی بودن اتفاق و ارتباط وی با مرده در واکنش های فرد اثر می گذارد.
مرگ کودک
والدینی که فرزند خود را از دست می دهند در برابر این مصیبت بزرگ احساس شدید بی عدالتی دارند و یکباره تمام استعدادها و رویاهای فرد را به باد می دهد. ممکن است والدین در برابر مرگ فرزند خود احساس مسئولیت کنند و این نگرش نامعقول بی اهمیت باشد و همچنین احساس از دست دادن بخش بسیار مهمی از هویت خود را داشته باشند.
مرگ همسر
مرگ همسر آسیب زا و تکان دهنده است و علاوه بر وارد نمودن آسیب روحی شدید، اگر همسر، منبع اصلی کسب درآمد خانواده باشد سبب بحران مالی در خانواده نیز می گردد. مرگ همسر سبب می شود زن و شوهر باقی مانده، به تنهایی از فرزندان به مراقبت بپردازد و به سر کارش نیز بازگردد.
افراد کهنسال با فوت همسرشان، به علت از دست دادن عمری سرشار از تجربه های مشترک آسیب پذیر می شوند احساسات مربوط به «تنهایی» آنها نمایان می گردد.
ضایعه ناشی از خودکشی
یکی از سخت ترین مرگ و میرهایی که باید آن را تحمل نمود خودکشی است. این گونه مرگ ها سبب می شود که فرد بازمانده احساس گناه، خشم و شرمندگی کند و خود را مسئول مرگ بداند.
ممکن است درنگاه اول تصور اینکه بعد از مرگِ یکی از عزیزانتان به زندگی عادی بازگردید، غیرممکن به نظرآید و شاید احساس ناامیدی شدیدی را تجربه کنید. هرچند به محض اینکه شروع به رسیدگی به احساساتتان کرده و به دنبال کمک باشید، خواهید دید که چقدر اوضاع آرامتر شده و بازگشت آسان تری خواهید داشت. درحالی که نمیتوانید عزیزی را که از دست دادهاید بازگردانید و یا برای همیشه او را فراموش کنید، این را به یاد داشته باشید که با انجام کارهایی میتوانید با درد خود کنار آمده و به زندگی ادامه داده و آن را دوباره پرمعنی و ارزشمند ببینید.
شاید فکرکنید که اگر احساساتتان را سرکوب کنید و یا تظاهر کنید که وجود ندارند، میتوانید خیلی سریع به زندگی عادی خود بازگردید. هرچند ممکن است این کار از نظر سطحی درست باشد، اما اگر تمام احساساتتان را در درون خود مخفی کنید، نمیتوانید به راحتی به جلو پیش روید. به جای اینکار، آرام باشید، زمانی را برای خود درنظر بگیرید و به خود اجازه دهید که گریه کنید، عصبانی شوید، احساساتی شده و در کل سعی کنید به احساساتتان نزدیکتر شوید.
پس از اینکه احساسات خود را بروز دادید، مهم است که قبول کنید که؛ «بله شما غمگین هستید». برطرف شدن غم زمانبر است و این احتمال وجود دارد که چیزهایی که قبلاً خوشحالتان میکردند، حال بیاثر باشند. احتمالاً ترجیح میدهید به جای بیرون رفتن با دوستانتان درخانه بمانید، و یا برنامه تلویزیونی مورد علاقهتان نمیتواند حتی لبخندی روی صورتتان بیاورد. قبول کنید که درحال گذراندن دوره دردناکی هستید و سعی کنید آرام پیش بروید اما این را بدانید که حالتان بهتر خواهد شد.
هرچند گذراندن زمانی در تنهایی میتواند در هضم اتفاق رخ داده به شما کمک کند، درست نیست که برای همیشه در این وضعیت بمانید. اگر قصد دارید با غم از دست دادن عزیزی کنار بیایید، بهتر است «شانهای برای گریه کردن» سراغ داشته باشید؛ با دوستان، اعضای خانواده و یا حتی افرادی که در فضای مجازی میشناسید صحبت کنید و به آنها بگویید که چه چیزی رخ داده و شما را اذیت میکند و در این شرایط به کمک آنها احتیاج دارید.
بعضی افراد کسانی که درحال مقابله با غم و اندوه هستند را به عنوان افرادی قوی و شایستهی تحسین میدانند که دیگران را با خونسری و آرامششان تحت تأثیر قرار میدهند. بله درست است که بعضی از افراد اینگونه رفتار میکنند اما اگر دقت کنید متوجه خواهید شد که معمولاً این رفتار را بیشتر در تلویزیون و سینما دیدهاید. خود را مجبور نکنید که طوری رفتار کنید که «انگار همه چیز درست است» و شما مشکلی با مسئله پیش آمده ندارید.چگونه غم از دست دادن عزیزان را فراموش کنیم
هرچند نیازی نیست که در میان مردم شروع به گریستن کنید، این حس را نیز نباید به اطرافیان القا کنید که شما بسیار قوی، صبور و شکستناپذیر هستید.
شاید حس کنید که بعد از دوهفته باید به روال عادی زندگی خود بازگردید، چراکه دوستتان نیز که مشکلی مشابه با شما داشت در همین مدت خالش خوب شد؛ باید هرگونه «تفکر زمانبندی» را از سرخود بیرون کنید. خود را مجبور نکنید که تا زمان مشخصی باید حالتان خوب شود، چراکه اینکار تنها باعث سرخوردگی نسبت به ادامه مسیر و ناامیدی از خودتان میشود.
زمانی که احساس نیاز کردید، دوستان و اعضای خانواده میتوانند حمایتی که لازم دارید را برایتان فراهم کنند. چه درکنار خانوادهتان در حال تماشای فیلمی باشید وچه با دوستتان راجع به احساس غمی که دارید صحبت کنید، برقراری ارتباط مؤثر با عزیزانتان میتواند به بازگشت شما به مسیر عادی زندگی کمک کند.
نمیتوانید برای همیشه در ذهنتان پنهان شوید، درغیراینصورت دیگر نخواهید توانست از روابطتان لذت ببرید.
شرکت کردن در جلساتی که در آن افراد با تجربیات مشابه شما شرکت میکنند، حس تنهاییتان را کمتر کرده و به پیداکردن راههای متفاوت کنارآمدن با مشکلتان نیز کمک میکند. همچنین میتواند سبب ایجاد روابط جدید و درنتیجه کمتر شدن احساس تنهایی شود. درواقع این عضویت باعث میشود که هرچندوقت یکبار جایی برای رفتن داشته باشید و درنتیجه به بازگشت به روند اولیه و سالم زندگی کمک میکند و این احساس را به دنبال دارد که «تیم حمایتی خوبی درکنارم دارم».
میتوانید با شرکت در مراسمهای مذهبی و یا صرفاً نمازخواندن و راز و نیاز با خدا، به آرامش برسید.
هرچند همه افراد نیاز به درمان روانی ندارند، اما نباید لزوماً آن را از لیست خود خارج کنید. اگر احساس کردید که به تنهایی و یا حتی درکنار دوستان و خانوادهتان نمیتوانید با نبود عزیزتان کنار بیایید، شاید بهترین کار مراجعه به یک متخصص است که بتواند راجع به احساساتتان با شما صحبت کرده و آنها را برای شما روشن ساخته و راه حلی برای مشکلتان ارائه کند.
فکرنکنید که با مراجعه به مشاور و یا روانشناس، ضعف را قبول کردهاید. درواقع برعکس، این قدرت شما را نشان میدهد که به دنبال کمک بیشتر برای بهبود حالتان هستید و به خود اهمیت میدهید.
شاید فکرکنید که نگهداری از گربه و یا سگ در زمانی که احساس غم و ناراحتی میکنید کار احمقانهای باشد، اما جالب است بدانید که اینکار به بهبود حال و هوای شما کمک خواهد کرد. وجود حیوان خانگی باعث میشود برای درد و دل کردن کسی را داشته باشید که او هم نیازمند توجه و مراقب شماست و وجود این رابطه دوطرفه باعث ایجاد انگیزه در شما میشود. مسلماً یک بچه گربه نمیتواند جای پدر و یا مادر از دست رفته شما را پر کند، اما میتواند انگیزهای برای ادامه دادن باشد.
در گروههای حامی حیوانات به دنبال حیوان مدنظرتان باشید؛ آوردن و مراقبت از موجودی که واقعاً نیازمند عشق و توجه شماست، خود تأثیر مثبت مضاعفی دارد.
متأسفانه همه نمیتوانند حال شما را خوب کنند و هستند کسانی که سهواً حال شما را بدتر میکنند. ممکن است افراد چیزهایی بگویند که منظوری نداشته و فکر کنند گفتن اینگونه حرفها حال شما را بهتر خواهد کرد؛ درحالی که درنهایت باعث شوند که احساس بدتری داشته باشید. سعی کنید به آنها بگویید که چه چیزی میتواند حال شما را بهتر کند و حتی حمایت آنها را در مسیری که باب میل شماست هدایت کنید و یا اگر رفتارشان خیلی شما را اذیت میکند، سعی کنید زمان کمتری را با آنها بگذرانید.
همانطور که کم کم به معاشرت با اطرافیان و «بازگشت» به زندگی عادی میپردازید، خودرا مجبور نکنید درحالی که از درون ناراحت هستید، با دیگران خوش برخورد و خیلی دوستانه رفتار کنید. هرچند که نباید تمام شدت نارحتی و غم خود را به اطرافیان نشان دهید، غم و وجود آن را نیز نباید پنهان کنید.
ممکن است مرگ عزیزتان باعث شود فکرکنید که باید از کارتان استعفا بدهید، خانهتان را بفروشید و یا خیلی زود نقل مکان کنید؛ اما باید قبل از اتخاذ چنین تصمیمهای بزرگی خیلی خوب فکرکنید. مسلماً دلتان نمیخواهد که تصمیمی بگیرید بعداً علاوهبر دست و پنجه نرم کردن با غم و اندوهتان، با احساس پشیمانی از آن تصمیم نیز درگیر شوید. میتوانید به جای تصمیمگیری سریع، چندماه به خود مهلت دهید تا با ذهن خالی به آن فکر و با دوستان خود مشورت کرده و مطمئن شوید که بهترین تصمیم را اتخاذ کردهاید.
هرچند ممکن است داشتن خواب کافی (۸ ساعت) و یا خوردن سبزیجات و میوهجات کافی آخرین چیزی باشد که به آن فکر کنید، اما اگر میخواهید به روند طبیعی زندگی بازگردید باید به خوبی از خودتان مراقبت کنید. حفظ سلامت میتواند باعث ایجاد احساس قدرت (چه از لحاظ ذهنی و چه بدنی) شده و شما را برای مقابله با مشکلاتی که زندگی بر سر راهتان میگذارد آمادهتر کند.
برای حفظ سلامتتان میتوانید موارد زیر را درنظر بگیرید:
همانطور که حس میکنید بهتر شدهاید، کم کم از «منطقه امن» خود بیرون آمده و با دیگران ارتباط بگیرید. به جای آنکه با دوستتان به تماشای تلویزیون بنشینید، با چندنفر از دوستانتان به رستوران و یا یک مهمانی کوچک بروید. هرچند نیاز نیست که قبل از اینکه آماده باشید، خودتان را مجبور به بیرون رفتن کنید، اما به محض اینکه احساس کردید که «حال بیرون رفتن را دارید» بهتر است که اینکار را انجام دهید.
وقتی حس کردید که نیروی گذشتهتان را بدست آوردهاید، میتوانید به انجام کارهایی که علاقه داشتید و حالتان را خوب میکرد بپردازید. شاید ابتدا حوصله انجام کارهایی مانند نقاشی آبرنگ، یوگا و یا گیتار زدن را نداشته باشید، اما کم کم دلتان برای انجام اینکارها تنگ شده و به سمتشان خواهید رفت.
هر هفته حداقل چند ساعت را برای انجام کارهایی که دوستشان دارید اختصاص داده و به خود اجازه دهید که در آنها غرق شوید.
اگرچه نمیتوانید برای همیشه تمرکز ذهنتان را از غمتان دور کنید، وقف خودتان در انجام کاری که به آن علاقه دارید نسبت به فعالیتی مثل تماشای تلویزون، که ذهنتان را درگیر نمیکند، میتواند سرعت بهبود و «بازگشت» شما را افزایش دهد. البته انجام هرکدام از این کارها جای خودش را دارد و اگر حوصله انجام هرکدام را ندارید، به خود فرصت داده و سخت نگیرید.
اگر حس میکنید که چیزی ندارید که به آن خیلی اهمیت دهید، میتوانید به دنبال پیدا کردن فعالیتی جدید باشید که خود را وقف آن کنید.
اینکه قصد دارید به روال عادی زندگی خود بازگردید، یه این معنی نیست که عزیزی که از دست دادید را برای همیشه فراموش کنید. شما همچنان میتوانید راجع به خاطراتی که با او داشتید با دوستان و آشنایان صحبت کنید، برسر مزارش بروید، به عکسهای و چیزهایی که شما را با یاد او میاندازند نگاه کنید و یا به قدم زدن و فکرکردن به او بپردازید. اینکارها به شما در کنارآمدن با نبود آن فرد کمک کرده و همچنین یاد او را در ذهنتان زنده نگه میدارد.
اگر درحال حاضر فکرکردن به او برایتان سخت است، بهتر است تا زمانی که بهتر نشدید اینکار را انجام ندهید.
این قدم شاید سختترین قدم باشد، اما مطمئن باشید که از پس آن برمیآیید. اینکار به معنی این نیست که برای حس دوباره خوشحالی و خوشبختی، به دنبال «سرپوش» باشید و یا عزیزتان را کاملاً فراموش کنید. درواقع، به محض اینکه در راه درمان قرار گرفتید میتوانید ازهرچیزی لذت ببرید؛ از یک غروب زیبا گرفته تا شبی طولانی که با دوست خود گذراندهاید. ممکن است درحال حاضر احساس کنید که اینکار غیرممکن است، اما مطمئن باشید که پس از مدتی میتوانید اینکارها را انجام دهید.
اگر به چیزهای کوچک اهمیت دهید (از نوازش یک نوزاد تا خوردن غذای خوشمزه خانگی)، نه تنها دوباره به روند عادی زندگی خود باز میگردید؛ بلکه آن را به بهترین شکل ممکن تبدیل کردهاید.
صبور باشید و به خودتان زمان بدهید. ممکن است درابتدا و برای مدت نسبتاً طولانی مسائل کسل کننده، تاریک و ناامیدکننده به نظر آیند. اما تا زمانی که شما سعی بر بهتر شدن حالتان و مراقبت از خود دارید، میتوانید دوباره شادی را تجربه کنید.
مترجم: امیررضا اشرفی
سلام پدرم را ۴ ساله و مادرم را حدود ۲ ماهه از دست دادم. دانشجوی زبان و ادبیات فارسب مقطع دکتری هستم ۲۷ ساله. عقاید مذهبی هم دارم و شعر هم در این زمینه گاهی به قلمم جاری میشه. حدود ۱۰ سال پدر و مادر مریضم را تر و خشک کردم الحمدلله. ۴ برادر دارم. همه ازدواج کرده اند و من تنها ماندم. وضع مادی بگی نگی الحمدلله بدک نیس میچرخه خدا رو شکر. ورزش میکنم بدنسازی هر روز. هیئتی هم هستم. با تمام این تفاسیر احساس افسردگی و ترس شدید از دنیای پس از مرگ دارم… به خانه برادرانمم میرم اغلب به صرف شام. خودم هم آشپزیم تعریف از خود نباشه خوبه… به نظرتون برای من چی خوبه تا ازین وضع تری و افسردگی در بیام؟
سلام دوست عزیز میتوانید از یک روان شناس برای مشاوره کمک بگیرید در مرکز خدمات روانشناسی و مشاوره احیا متخصصانی حضور دارند که به صورت رایگان تلفنی یا حضوری میتوانند به شما کمک کنند ۸۸۳۵۷۳۱۱ ۸۸۳۵۸۱۱۵
چگونه غم از دست دادن عزیزان را فراموش کنیم
سلام پدربزرگم رو چند ماه پیش از دست دادم و تا قبل از اون تجربه فوت یک فرد نزدیک رو نداشتم… باهم رابطه ی چندان نزدیکی نداشتیم اما پدرم که خیلی وابسته بود حالا نمیتونه با این قضیه کنار بیاد و روز به روز داره ضعیف تر میشه-چه روحی و چه جسمی- واقعا دیدن پدرم در این شرایط دردناکه و گاهی فکر میکنم شاید زندگی ما از همون روز اول اینقدر ملال آور و پر از غصه بود(درحالیکه ما در کنار هم لحظات خوش کم نداشتیم اما مدام فکر میکنم از روز ازل اوضاع همینقدر قمر در عقرب بوده)… پدر من آدم درونگراییه و میخواد همیشه قوی جلوه کنه و توی خودش میریزه الان هم که مصادف شده با کرونا و قرنطینه و خونه نشینی همه چی داره دامن میزنه به احساسات بد میون اعضای خانوادمون و مادر من هم بشدت احساس ناراحتی میکنه جوری که چندباری با پدرم جر و بحث داشتن و من هربار سعی میکنم جلوی این اتفاقاتو بگیرم و به خونه آرامش بدم انگار کمتر به نتیجه میرسم واقعا نمیدونم چرا اینا رو اینجا نوشتم شاید فقط میخواستم این حرفا رو به یکی گفته باشم……..
من خرگوشم رو بطور دردناکی دیروز از دست دادم و وقتی به مطلب سرگرمی با حیوان خانگی رسیدم بیشتر ناراحت شدم …. 😢
پدر پزرگم و تازه از دست دادم..از بعد اون یهو نسبت ب همچی بی تفاوت شدم .. هیچ وقت اینجوری نبودم..خسته شدم از این وضعم میترسم ادامه پیدا کنه
سلام من مادرم نزدیک یکسال بخاطر سرطان از دست دادم جمع نمیتونم تحمل کنم از آدمها عصبانی هستم ظاهرا دارم فعالیت معمولی انجام میدم اما خیلی نا امیدم
سلام من چهارم فروردین دخترم از دست دادم خودم ۴۵ سالم اس و دخترم ۲۰ سال و یک ماهش بود خیلی درد بدیه نمیشه گفت درد غم فراق همه چیزش متفاوته من پدر و مادر و همسر و برادرمم رو از دست دادم ولی این غصه خیلی متفاوته ولی وقتی فکر میکنم مثل من زیادن مادرایی که حتی چند جوون از دست دادن وقتی فکر میکنم اون قطعا جای بهتری هست و داره زندگی میکنه شاداب تر و زنده تر وقتی فکر میکنم منم قرار نیست اینجا بمونم و هیچ کس قرار نیست بمونه حتی دخترمم رفته جایی که باید میرفته حالا زمانی دیر تر اگه میرفت بچه هاش و نوه هاش غصه دار میشدن اینکه تصمیم و خواست خدا بوده خدایی که آگاه مطلقه با این حرفا کمی گاهی خودم خودم رو آروم میکنم
سلام ۳۳ سالمه تازه پدرمو ازدست دادم پدرم سرحال بود یه دفه مریض شد وفوت شد داغونم ناراحتم هیچ کاری نتونستم براش انجام بدم تو وضعیت کرونا همه جا بسته بود همه راهها بسته بودن دکترای متخصص خیییلی کم بودن سیروز کبدی گرفته بود یه دفه کلیه هاش رواز کار انداخت وایست قبی کرد ما ۷ تا خواهریم ویه برادر همه داغونیم هیچکدوم نتونستیم به روال عادی زندگیمون برگردیم آخه اون خیلی خوب بود ومهربون چه کنم ؟هیچ چیزی دیگه خوشحالم نمیکنه حتی نسبت به شوهرم بچم هم بی انگیزه شدم میگم زندگی چه ارزشی داره
سلام من دقیقا یک سال هستش پدرم را از دست دادم این یک سال فقط سعی کردم عکساشو نبینم حتی وقتی حرفی ازش به میان میاد موضوع رو عوض کنم ولی روزی نیست بش فکر نکنم و حتی روزی چند بار یادم میفته انگار تا حالا جدی نگرفتم و تازه دارم به عمق فاجعه پی میبرم که اره بابام فوت کرده . دو ماهیه دلشوره و اضطراب و گیجی و سوت در گوشام داره شدید اذیتم میکنه . چیکار کنم
سلام پسری دارم که ۲۷ ماه پیش نامزدش فوت کرد، الان بعد از گذشت این مدت، انگیزه و امیدواری قبلی رو نداره. پیش روانشناس هم بردم ولی تاثیری نداشت. تصمیم گرفته تا آخر همر ازدواج نکنه. برای بازگشت انگیزه و امید به زندگیش چکاری می تونم بکنم؟
سلام مطالبتان خیلی خوب بود ولی یکی از اشنا های من مادرش رو از دست داده و من چطوری میتونم حال اون رو بهتر کنم اگه درباره این هم راه کار بدید ممنون میشم
مادرم رو طه هفتس به طور خیلی ناگهانی از دست دادم نمیتونم باور کنم دیگ نیس حس میکنم دارم دیوانه میشم. خودم رو سرگرم کار میکنم اما بازم احساس بی قراری دارم.
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *
دیدگاهdocument.getElementById(“comment”).setAttribute( “id”, “a8b6e3429fd2e212886509f99843bd01” );document.getElementById(“eb78f0eeae”).setAttribute( “id”, “comment” );
چگونه فرزندی باهوش تربیت کنیم ؟ تربیت فرزندی باهوش، میتواند باعث ایجاد فرصتها و درعین حال چالشهای جالبی شود. درنگاه اول به نظر میآید که برای کمک به رشد هوش و خلاقیت کودکتان باید وقت و انرژی بیشتری را صرف کنید. درحالی که این موضوع درست است، انجام چنین کاری درنهایت باعث ایجاد رابطهای نزدیکتر […]
مهارت های ارتباطی برای نوجوانان : افسردگی و اضطراب :گاهی اوقات ببینید چه چیزی باعث پایین آمدن عزت نفس و از بین رفتن روابط دوستی سالم می شود؟ افسردگی و اضطراب. اگر کسی احساس افسردگی کند حالت های ناراحتی و احساسات ناخوشایند در وجودش را پیدا می کند. گاهی اوقات انگیزه و انرژی فرد برای […]
همه ما هرازچندگاهی نیاز به دوری از واقعیت داریم. از آنجایی که نمیتوانیم سوار هواپیما شده و در جزیرهای دور افتاده به دنبال آرامش باشیم، بهتر است این فرار را به صورت ذهنی و روانی انجام دهیم. چون هر ذهنی منحصربه فرد است، ممکن است برای پیدا کردن بهترین روش کمی نیاز به آزمون و […]
پاسخ گویی به سوال ها و مشکلات در زمینه روانشناسی
برای ورود اینجا کلیک کنید
تحمل مرگ عزیزان و کسانی که دوستشان دارید، رنجی عظیم و طاقت فرساست. ممکن است احساس خلاء بی پایان، تنهایی، سردگمی و ناباوری لحظهای رهایتان نکند اما چگونه میتوان این غم و اندوه را تحمل کرد و با آن کنار آمد؟ تحمل مرگ عزیزان و غلبه بر غم و اندوه ناشی از آن کار آسانی نیست ولی گذشت زمان، میتواند مرهمی برای دردهایتان باشد. متاسفانه در برخی از مواقع فرآیند بهبودی به تاخیر میافتد که در این صورت عملکرد اجتماعیتان به کلی مختل خواهد شد. با آگاهی از تفاوت غم و اندوه طبیعی و غم و اندوه ناسازگارانه که باعث اخلال در عملکرد میشود و همچنین اقدام به موقع برای دریافت خدمات روان درمانی میتوانید از وخیم شدن موقعیت و بروز اختلال افسردگی جلوگیری نمایید.
غم و اندوه، پاسخ طبیعی به رنج عاطفی ناشی از دست دادن فردی ارزشمند است که میتواند کل زندگیتان را درگیر کند؛ چرا که سلامت جسم و روحتان را به خطر انداخته و در فرآیند غذا خوردن، خوابیدن و حتی فکر کردن اخلال ایجاد میکند. البته روشهای سازگارانهای برای تحمل مرگ عزیزان و کنار آمدن با غم و اندوه ناشی از آن وجود دارد که با استفاده از این روشها میتوانید میزان ناراحتی خود را کاهش دهید و معنا و هدف جدیدی در زندگی پیدا کنید.
مواجه با فقدانها و از دست دادن عزیزان، مسئلهای اجتناب ناپذیر است، اما افراد باید توانایی لازم برای گذر از این بحران را داشته باشند. نخست باید غم و اندوه خود را درک کرده و آن را بپذیرید. این درد عاطفی ممکن است با بروز احساسات غیر منتظره نیز همراه باشد. توجه داشته باشید که واکنش هر فرد به غم و اندوه از دست دادن عزیزان متفاوت است پس شاید فردی منزوی و گوشه گیر شود و شخص دیگر به تکانشگری و رفتارهای پر خطر روی بیاورد. در این زمان مراقبت جسمی و روانی حائز اهمیت است چرا که جسم و روان ارتباطی تنگاتنگی با یکدیگر دارند. همچنین سعی کنید حمایت افراد نزدیک خود را نیز بپذیرید.
بر اساس مطالعات انجام شده، فم و اندوه چند مرحله مشخص دارد؛ مراحل پنج گانه غم و اندوه بر اساس احساسات بیمارانی که در معرض بیماریهای لاعلاج قرار داشتند عبارتند از: انکار، خشم، چانه زنی، افسردگی و پذیرش. با آگاهی از این مراحل میتوانید فرایند گذر از غم و اندوه را راحتتر طی کنید. برای کسب اطلاع بیشتر از مراحل سوگ در بزرگسالان کلیک کنید.
چگونه غم از دست دادن عزیزان را فراموش کنیم
از علایم غم و اندوه میتوان به گریه کردن، گوشه گیری و پرخاشگری اشاره کرد که تقریبا همه افراد در اوایل حادثه آن را تجربه میکنند. سپس با شدید شدن غم و اندوه افراد احساساتی مانند بی فایده بودن، تنها شدن، عدم انگیزه برای بازگشت به زندگی و حتی از دست دادن اعتقادات خود را تجربه خواهند کرد. برای کسب اطلاعات بیشتر در این زمینه، مقاله علایم غم و اندوه را مطالعه فرمایید.
تجربه غم و اندوه در هر شخصی منحصر به فرد است پس میزان و شدت غمگین بودن شما به عوامل زیادی از جمله میزان صمیمت با فرد از دست رفته، سبک زندگی، شیوههای ارتباطی در محیط خانواده، نگرش به زندگی، شخصیت و… وابسته است. التیام درد و تحمل مرگ عزیزان به تدریج صورت میپذیرد و در واقع هیچ جدول زمان بندی وجود ندارد. بعضی از افراد در عرض چند هفته یا چند ماه بهبود مییابند در حالی که این پروسه ممکن است برای برخی دیگر چندین سال طول بکشد.
در باور عموم نگرشهای غلطی در مورد غم و اندوه وجود دارد که از جمله این باورهای غلط میتوان به موارد زیر اشاره داشت:
_انزوا و گوشه گیری برای بهبودی و فراموش کردن غم و غصه مفید است.
_اگر کسی گریه نمیکند یعنی غم و اندوهی ندارد.
_من انسانی قوی هستم و نباید در مورد غم و اندوه خود با کسی صحبت کنم.
_طولانی شدن تجربه غم و اندوه از دست دادن عزیزان طبیعی است.
برای کسب اطلاع بیشتر از نگرش های غلط در مورد غم و اندوه کلیک کنید.
اگر رنج عاطفی ناشی از غم و اندوه از دست دادن عزیزان روند بهبود را طی نکند ممکن است به مشکلات وخیم تری مانند غم و اندوه پیچیده و یا بروز علایم افسردگی تبدیل شود. با مشاهده نشانههای افسردگی و غم و اندوه بسیار طولانی مدت لازم است که هرچه سریعتر به رواشناس مراجعه فرمایید. برای کسب اطلاعات بیشتر در زمینه علائم افسردگی و درمان افسردگی کلیک کنید.
اگر درد از دست دادن عزیزان بسیار شدیدتر از حالت نرمال شود ممکن است از وضعیتی به نام غم و اندوه پیچیده رنج ببرید. کسی که دارای احساس غم و اندوه پیچیده است، در حالت شدید و مزمن سوگ باقی مانده و به عبارت دیگر ممکن است با مشکل پذیرش مرگ عزیز خود رو برو شود. احساس غم و اندوه پیچیده ناشی از دست دادن عزیزان میتواند روال عادی زندگی را مختل کرده و ارتباطات فرد را با خانواده و دوستانش تضعیف کند.
از علائم و نشانههای غم و اندوه پیچیده میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
_اشتیاق شدید برای دیدن عزیز از دست رفته که ممکن است همراه با افکار مزاحم یا تصاویر او باشد.
_انکار مرگ یا تصور زنده بودن شخص و تلاش برای یافتن عزیز فوت شده
_اجتناب افراطی و شدید از هر آنچه که یادآور فرد است.
_بدرفتاری، خشم زیاد، احساس پوچی و خودکشی
از منظر روان شناسی بیان کردن تفاوت بین غم و اندوه با افسردگی، به دلیل داشتن علایم مشترک بسیار زیاد، کار آسانی نیست. غم و اندوه ترکیبی از احساسات مختلف را شامل میشود و نسبت به افسردگی از ثبات کمتری برخوردار است. در واقع ممکن است زمانی که در غم و اندوه از دست دادن عزیزی باشید هنوز هم بتوانید شادی را تجربه کنید ولی در زمان افسردگی، احساس بیهودگی، گناه عمیق و ناامیدی در وجود شما پایدار است. در صورت افسردگی، به روان درمانی نیاز میباشد. برای کسب اطلاع بیشتر از روان درمانی کلیک کنید.
مصرف داروها ممکن است در ابتدا غم و اندوه فرد را تسکین دهد ولی به دلیل عوارض و پیامدهایی که دارد، آخرین راهکار برای درمان افرادی است که غم و اندوه شدیدی را تجربه میکنند. در واقع دارو درمانی به عنوان مسکنهایی موقت برای بهبود وصعیت روانی میباشد. با استفاده از خدمات روان درمانی قادر خواهید بود تا با به کارگیری راهکارهای مقابلهای سازگارانه به روند زندگی عادی خود بازگردید. برای آگاهی بیشتر در زمینه دارو درمانی کلیک کنید.
غم و اندوه ناشی از مرگ عزیزان یک مساله کاملا طبیعی است و با گذر زمان فرد میتواند به زندگی عادی خود بازگردد. اما در برخی مواقع غم و اندوه کاهش نمییابد و یا فرد فکر میکند که این غم او را از پا میاندازد. در این شرایط ضروری است که از یک روانشناس کمک بگیرید تا راههای مقابله با غم و اندوه را به شما آموزش دهد. همچنین روانشناس به شما کمک میکند تا غم به افسردگی تبدیل نشود و در صورت بروز افسردگی به درمان آن میپردازد. روانشناسان مرکز مشاوره حامی هنر زندگی در خدمتتان هستند تا در این زمینه شما را یاری کنند.
برای دریافت مشاوره در زمینه سوگواری می توانید با مشاوران مرکز مشاوره روانشناسی حامی هنر زندگی از طریق تلفن ثابت از کل کشور با شماره 9099075228 و از تهران با شماره 9092305265 تماس بگیرید.
هنر زندگی اولین سامانه مشاوره روانشناسی تخصصی کشور با مجرب ترین مشاوران روانشناسی پاسخگوی سوالات و مشکلات شما در زمینه های مشاوره خانواده ، ازدواج ، طلاق ، تربیت کودک ، جوانان ، مهارت های ارتباطی ، ترک اعتیاد ، مشاوره روانشناسی ، روان درمانی و … می باشد. به امید زندگی شاد و سالم برای یکایک مردم ایران…
با عضویت در خبرنامه، از جدیدترین و بهترین کتاب ها و مقالات روانشناسی اطلاع پیدا کنید…
© کلیه حقوق برای حامی هنر زندگی محفوظ می باشد. انتشار مقالات با ذکر منبع بلامانع می باشد.
چگونه غم از دست دادن عزیزان را فراموش کنیم
سختی بالا تر از دست دادن عزیزان نیست که داغ آنها انسان را نابود می کند با گذاشتن مطلب زیر شما را راهنمایی برای فراموشی می کنیم با مادر سایت تالاب باشید با بهترین ها کاملا مشخص است که با شنیدن خبر مرگ اطرافیان نمی توان احساس خوبی داشت.
در عین حال واكنش اطرافیان نسبت به این خبر با یكدیگر متفاوت است. ممكن است ناگهان شروع به گریه كنند، شوكه شوند یا احساس پوچی، كرختی و افسردگی كنند، حال چگونه باید با ازدست رفتن عزیزان کنار آمد؟از دست رفتن عزیزان، تنش زا ترین رخداد زندگی هر فردی به شمار می رود
به گزارش تالاب: از دست رفتن عزیزان، تنش زا ترین رخداد زندگی هر فردی به شمار می رود که چه بسا به پیدایش بحران های جانکاه عاطفی می انجامد. آدمی پس از جان سپردن عزیز دلش، داغدیده می شود و این حالتی است که درواقع آن را «بی نصیبی ناشی از مرگ» می نامند.
همه ما خوب می دانیم که مرگ و نیستی، جزئی از زندگی است. به راستی، مفهومی واقعی به وجودمان می بخشد زیرا به ما یادآوری می کند که حیات چقدر گران بهاست. غصه خوردن، نمود بیرونی ضایعه ای است که بر شخص وارد شده است. شاید اندوه وی از نظر جسمی، عاطفی و تن نکردشناسی (فیزیولوژی) بیان شود؛ برای مثال گریستن، نمایش جسمانی و افسردگی، تجلی روانی است. بیان این احساسات بسیار اهمیت دارد.
مرگ، مسئله ای است اجتناب ناپذیر، نادیده گرفتنی یا ردکردنی. در نظر اول، شاید رهایی از درد و رنج مفید به نظر برسد، اما پرهیز یکباره از غم، امکان ناپذیر است. روزی همان احساسات نهان باید زدوده شوند وگرنه ممکن است به ایجاد بیماری های جسمی یا روانی منجر شوند.
تحمل مرگ عزیزان، آسان نیست. در غم از دست دادن آن ها به سوگ می نشینیم و غصه می خوریم. شیون و مویه، فرایندی طبیعی است که فرد برای پذیرش فقدانی بزرگ، به آن متوسل می شود. امکان دارد ماتم گرفتن شامل انجام مراسم مذهبی به احترام مرده یا گردآمدن با حضور دوستان و افراد خانواده باشد تا در غم مصیبت دیده شریک شوند.
مرگ کسی که دوستش داریم، در هر حالی جانسوز است. در واقع اساس عزاداری در تمام فرهنگ ها تقریبا یکسان است و فقط تفاوت های جزئی با هم دارند. مردم بویژه عزیزان و نزدیکان دیگر فرد داغدیده، درست بلافاصله پس از فوت کسی دور او جمع شده و تنهایش نمی گذارند و مدتی کنارش می مانند. اما عزاداری واقعی پس از این مرحله شروع می شود. در حقیقت عزاداری فرد چند مرحله دارد:
انکار:
در این حالت فرد نمی تواند مرگ عزیزش را قبول کند و همچنان می خواهد او را کنار خود داشته باشد. این حالت چندان دوام نخواهد داشت زیرا بالاخره حقیقت آرام آرام نمایان می شود.
در این حالت فرد با این که می داند دیگر چیزی مانند سابق نیست، باز هم زندگی جدید را نمی خواهد و همچنان سعی می کند به عزیزی که از دست داده، بیندیشد و لحظه ای از فکرش خارج نمی شود و در ذهنش او را دائم کنار خود تصور می کند.
پس از چانه زنی او مجبور به پذیرفتن حقیقت می شود و آن گاه از این حقیقت بی شفقت خشمگین می شود و تا مدتی وجودش پر از خشم است که بعد بتدریج جای خود را به غم می دهد.
پذیرش :
در نهایت او، مرگ و نبود عزیز خود را می پذیرد و وارد مرحله جدید زندگی اش می شود و تنها خاطره عزیزش را دریادش زنده نگه می دارد.گذراندن تمام این مراحل لازم است تا فرد بتواند روزهای زندگی پیش از مرگ عزیز خود را رها و زندگی جدیدی آغاز کند.
در واقع فرد با طی این مراحل می تواند با تمام درد و رنج هایش روبه رو شود و سرانجام این ضایعه را هضم کند. این مراحل به طور معمول تا یک سال طول می کشد. البته باید گفت عزاداری هیچ گاه تمام نمی شود، همیشه هرکجا فرد قدم بگذارد، ممکن است موضوعی یا مکانی حتی چهره ای شبیه به عزیز از دست رفته اش، او را به یادش آورد و همیشه خاطره اش در ذهن باقی می ماند.
قصه ای که برای همه تکرار می شود
به طور کلی کنارآمدن با مرگ، در تامین سلامت روانی بشر نقش دارد. وقتی یکی از عزیزان شما جان می سپارد، غمگین شدنتان، طبیعی است.
بهترین کاری که می توانید انجام دهید این است که خود را تسلیم اندوه کنید و به دنبال افراد دلسوز باشید. از خویشاوندان و دوستانی کمک بگیرید که بتوانند احساسات شما را درباره فقدان عزیزتان درک کنند.
بین گروه پشتیبان و افرادی که داغدیدگی مشابه دارند، پیوندی ایجادکنید. احساساتتان را بر زبان آورید و از احساسات خود، دیگران را باخبر سازید؛ برون ریزی احساسات، به شما کمک می کند تا بر فرآیند غمگینی چیره شوید.
غم و اندوه، پاسخ طبیعی به ضربهی روحیای میباشد که شما در زمان فقدان کسی یا چیزی که دوست میداشتید، احساس میکنید. گاهی اندوه حاصل از فقدان عزیزان ممکن است طاقت فرسا باشد. شما ممکن است تمامی حالات روحی مانند شکه شدن، عصبانیت، انکار، احساس گناه و اندوه عمیق را تجربه کنید. غصهی ناشی از این فقدان میتواند سلامت فیزیکی شما را هم به خطر بیاندازد. کم خوابی و اختلال در خواب، کاهش اشتها و عدم تمرکز از مواردی هستند که احتمالا با آنها مواجه شدهاید. هر چه این فقدان برای شما مهمتر باشد، اندوه شما شدیدتر و قویتر خواهدبود. کنار آمدن با از دست دادن عزیزان، یکی از بزرگترین چالشهای زندگی هر فرد محسوب میشود. ممکن است اندوه شما بهخاطر مرگ یکی از عزیزانتان باشد -که اغلب، علت شدیدترین نوع غم و اندوه است- اما هر نوع فقدانی میتواند باعث اندوه شود، ازجمله:
حتی فقدانهای کوچک در زندگی نیز میتواند باعث ایجاد غم و اندوه شود. بهعنوان مثال ممکن است شما پس از جداشدن از خانهی پدری، فارغالتحصیلی از دانشگاه یا تغییر شغل ناراحت و غمگین شوید. فقدان شما هرچه که باشد، مسئلهای کاملا شخصی است، بنابراین بهخاطر احساسی که دارید، شرمنده نباشید یا فکر نکنید که باید فقط برای از دست دادن چیزهای خاصی ناراحت شوید. اگر کسی، رابطهای و یا موقعیتی برای شما مهم و باارزش بوده است، طبیعی است که بهخاطر از دست دادن آن غمگین شوید.
درحالیکه تجربهی فقدان، بخش اجتنابناپذیری از زندگی است اما راههایی برای کمک به کنار آمدن با این درد، پذیرش غم و اندوه و درنهایت پیداکردن راهی برای برگشت به وضعیت عادی و ادامهی زندگیتان وجود دارد.چگونه غم از دست دادن عزیزان را فراموش کنیم
درحالیکه فقدان و از دست دادن به روشهای مختلفی بر افراد تأثیر میگذارد، اما بسیاری از ما هنگام غم و اندوه، علائم زیر را تجربه میکنیم. فقط بهیاد داشته باشید تقریبا هرچیزی که در مراحل اولیهی غم و اندوه تجربه میکنید، طبیعی است، از جمله احساس اینکه دارید دیوانه میشوید، احساس اینکه در یک کابوس وحشتناک هستید و یا زیر سؤال بردن باورهای مذهبی یا معنوی خود.
اتفاقی که افتاده است، بلافاصله پس از یک فقدان میتواند سخت باشد. شما ممکن است احساس بیحسی (کرختی) کنید، نتوانید فقدانی را که اتفاق افتاده، باور کنید یا حتی حقیقت را انکار کنید. اگر یکی از عزیزان شما فوت کرده است، ممکن است انتظار داشته باشید که برگردد، حتی با اینکه میدانید برای همیشه رفته است.
حس غمگینی و ناراحتی عمیق احتمالا شایعترین علامت غم و اندوه است. شما ممکن است احساس پوچی، ناامیدی، حسرت یا تنهایی شدید کنید. همچنین ممکن است زیاد گریه کنید یا از لحاظ عاطفی، احساس بیثباتی کنید.
ممکن است شما بهخاطر کارهایی که انجام داده یا ندادهاید و حرفهایی که زده یا نزدهاید، افسوس بخورید یا احساس گناه کنید. همچنین ممکن است بهخاطر داشتن حس خاصی (بهعنوان مثال احساس آرامش، هنگامی که فردی پس از یک بیماری طولانیمدت و سخت فوت کرده است) احساس گناه کنید. بعد از مرگ یک شخص حتی ممکن است بهخاطر انجام ندادن کاری برای جلوگیری از مرگ او، حس گناه پیدا کنید؛ حتی اگر هیچ کار دیگری از دست شما برنمیآمد.
حتی اگر از دست دادن آن شخص یا چیز تقصیر هیچکس نباشد، شاید شما احساس خشم و عصبانیت کنید. اگر یکی از عزیزانتان را از دست دادهاید، ممکن است از دست خودتان، خدا، پزشکان یا حتی شخص فوتشده -برای ترککردن شما- عصبانی شوید. ممکن است احساس کنید که باید بهخاطر بیانصافی که در حق شما انجام شده است، کسی را سرزنش کنید.
از دست دادن یک شخص یا چیز مهم میتواند نگرانیها و ترسهای زیادی در شما ایجاد کند. شما ممکن است احساس اضطراب، درماندگی یا ناامنی کنید و حتی ممکن است دچار حملات پنیک شوید. مرگ یکی از عزیزانتان میتواند باعث ایجاد ترس از مرگ خودتان، سپریکردن زندگی بدون آن فرد یا مسئولیتهایی شود که حالا باید بهتنهایی بهعهده بگیرید.
ما اغلب، غم و اندوه را بهعنوان فرایندی صرفا عاطفی درنظر میگیریم اما غم و اندوه در اکثر موارد شامل مشکلات جسمی نیز میشود، از جمله:
درد غم و اندوه میتواند باعث شود که بخواهید از دیگران فاصله بگیرید و در لاک خودتان فرو بروید. اما بهرهمندی از حمایت رو در روی سایر افراد برای التیام درد و رنج شما حیاتی است. حتی اگر راحت نیستید که در شرایط عادی در مورد احساسات خود صحبت کنید، مهم است که هنگام غصهخوردن آنها را بیان کنید. درحالیکه درمیان گذاشتن ناراحتیتان میتواند بهدوش کشیدن بار غم و اندوه را برای شما آسانتر کند اما به این معنا نیست که هر زمان با دوستان وخانوادهتان ارتباط برقرار میکنید، باید در مورد چیزی که از دست دادهاید صحبت کنید. حتی بودن در اطراف افرادی که به شما اهمیت میدهند، میتواند به شما تسلی و آرامش دهد. مسئلهی مهم این است که انزوا و تنهایی را کنار بگذارید.
حالا وقت آن است به افرادی که به شما اهمیت می دهند، تکیه کنید؛ حتی اگر به قوی و خودکفا بودن خودتان میبالید. بهجای دوریکردن از آنها به دوستان و عزیزانتان نزدیک شوید، بهصورت رو در رو با آنها وقت بگذرانید و کمک آنها را بپذیرید. اغلب اوقات مردم میخواهند کمک کنند اما نمیدانند چگونه این کار را انجام دهند، بنابراین به آنها بگویید که به چه چیزی نیاز دارید؛ خواه شانهای برای گریهکردن باشد یا کمک برای مقدمات مراسم خاکسپاری یا فقط کسی که شما را همراهی کند. اگر حس میکنید کسی را ندارید که بتوانید بهطور منظم با او در ارتباط باشید، هرگز برای پیدا کردن دوستهای جدید دیر نیست.
اگر به دین و مذهب خاصی پایبند هستید، از آرامشی که مراسم عزاداری آن میتواند به شما بدهد، بهره ببرید. فعالیتهای معنوی که معنا و مفهوم خاصی برای شما دارند، مانند نماز خواندن، دعا کردن، مراقبه یا رفتن به اماکن مذهبی میتوانند آرامش را برایتان به ارمغان بیاورند. اگر درنتیجهی فقدان در ایمانتان دچار تردید شدهاید، با یک روحانی یا فرد دیندار دیگر در اطرافتان صحبت کنید.
غم و اندوه میتواند باعث شود که بهشدت احساس تنهایی کنید، حتی وقتی عزیزانتان در اطراف شما هستند. درمیان گذاشتن غم و اندوه خود با افراد دیگری که فقدانهای مشابهی را تجربه کردهاند، میتواند به شما کمک کند.
اگر غمواندوه شما بیشتر ازحد تحمل شماست، یک درمانگر یا مشاور پیدا کنید که در زمینهی غم و اندوه ناشی از فقدان تجربه داشته باشد. یک درمانگر باتجربه میتواند به شما کمک کند که از پس مدیریت احساسات شدیدتان برآیید و بر موانعی که بر سر راهتان وجود دارد، غلبه کنید.
صفحات یادبود در رسانهی اجتماعی به روشی محبوب برای اطلاعرسانی در مورد فوت یکی از عزیزانتان به دوستان و آشنایان و همچنین بهرهمندی از حمایت آنها تبدیل شدهاند. این روش علاوه بر آنکه به شما امکان میدهد اطلاعات مفیدی مانند برنامههای مراسم خاکسپاری را به اطلاع عموم برسانید، به دوستان و آشنایان نیز این فرصت را میدهد که همدردیشان را ابراز و پیامهای تسلیت ارسال کنند. خواندن چنین پیامهایی میتواند باعث آرامش و تسلی بازماندگان شود.
البته پُست کردن موضوعات حساس روی رسانهی اجتماعی، ریسکهای مخصوص به خودش را نیز دارد. صفحات یادبود معمولا عمومی و باز هستند و هر کسی که یک حساب کاربری دارد، میتواند وارد آنها شود. این مسئله ممکن است باعث شود افرادی که به سختی فرد مرحوم را میشناختند، از روی حسننیت توصیهها یا نظراتی ارسال کنند که بههیچوجه مناسب نیستند و بدتر از آن، صفحات یادبود میتوانند توجهی اوباش اینترنتی (ترولها) را جلب کنند. در موارد بسیاری دیده شده است که افراد غریبه، پیغامهای بیرحمانه یا توهینآمیزی روی صفحات یادبود ارسال میکنند.
برای افزایش امنیت میتوانید بهجای یک صفحهی عمومی، یک گروه بسته (closed) ایجاد کنید؛ این بدان معناست که افراد قبل از آنکه بتوانند به صفحهی یادبود دسترسی پیدا کنند، باید توسط یکی از اعضای گروه تأیید شوند. همچنین این نکتهی مهم را بهیاد داشته باشید، اگرچه رسانهی اجتماعی میتواند ابزار مفیدی برای برقراری ارتباط با دیگران باشد، نمیتواند جایگزین ارتباط رو در رو و حمایتی شود که شما در این زمان به آن نیاز دارید.
مراقبت از خودتان هنگام غصهخوردن، از هر زمان دیگری مهمتر است. استرس و فشار از دست دادن یک فرد یا چیز باارزش میتواند ذخایر روحی و انرژی شما را به سرعت به انتها برساند. توجه داشتن به نیازهای جسمی و روحی به شما کمک خواهد کرد که این زمان دشوار را بهتر سپری کنید.
شاید قادر باشید غم و اندوهتان را برای مدتی سرکوب کنید اما نمیتوانید برای همیشه از آن اجتناب کنید. برای التیام یافتن لازم است که دردتان را بپذیرید. تلاش برای نادیده گرفتن احساس غم و فقدان فقط باعث طولانی شدن روند غم و اندوهتان میشود. غم و اندوه حلنشده میتواند به عوارضی مانند افسردگی، اضطراب، سوءمصرف مواد و مشکلات سلامتی نیز منجر شود.
در دفتری درمورد چیزی که از دست دادهاید، بنویسید. اگر عزیزی را از دست دادهاید، نامهای بنویسید و در آن چیزهایی را بگویید که فرصت نکرده بودید به او بگویید یا یک دفتر یادبود یا آلبوم عکس برای گرامیداشت زندگی آن شخص درست کنید یا به فعالیتهایی بپردازید که برای آن شخص مهم بودند یا به سازمان یا تشکیلات خیریهی موردعلاقهی او کمک کنید.
ذهن و بدن باهم در ارتباط هستند. وقتی از نظر جسمی سالم باشید، بهتر قادر خواهید بود از عهدهی مشکلات عاطفیتان بربیایید. با داشتن خواب کافی، خوردن غذاهای سالم و ورزش به مبارزه با استرس و خستگی بپردازید. برای تسکین درد غم و اندوهتان یا بهبودی خلقوخویتان بهطور مصنوعی، از الکل یا موادمخدر استفاده نکنید.
انجام کارهای عادی و روزمرهی زندگیتان میتواند به شما آرامش دهد. برگشتن به فعالیتهایی که باعث شادیتان میشود و شما را به دیگران نزدیکتر میکند، میتواند به شما کمک کند به دوری آن شخص یا چیز عادت کنید و فرایند اتمام غم و اندوه را سرعت ببخشید.
غم و اندوه شما متعلق به خودتان است و هیچکس دیگری نمیتواند به شما بگوید که چه زمانی باید از آن دست بکشید یا به زندگیتان ادامه بدهید. به خودتان اجازه دهید هر حسی را که دارید، بدون خجالت زدگی و قضاوت تجربه کنید. عیبی ندارد که عصبانی باشید، سر خدا فریاد بزنید، گریه کنید یا نکنید. همچنین ایرادی ندارد که بخندید، لحظاتی شاد و مفرح داشته باشید و وقتی آماده هستید، غم و اندوهتان را رها کنید.
سالگردها، تعطیلات و رویدادهای مهم میتوانند خاطرات و احساسات را دوباره بیدار کنند. خودتان را برای هجوم خاطرات و احساسات آزاردهنده آماده کنید و بدانید که این مسئله، کاملا طبیعی است. اگر تعطیلات یا رویداد مهمی را با سایر اقوامتان میگذرانید، از قبل با آنها در مورد انتظاراتشان صحبت کنید و راجع به روشهایی برای گرامیداشت یاد و خاطرهی کسی که دوست داشتید، به توافق برسید.
با گذشت زمان پس از یک فقدان مهم و قابلتوجه مانند مرگ یکی از عزیزان، طبیعی است که احساس غم، کرختی و بیحسی یا خشم بهتدریج کاهش یابد. هنگامی که ازدست دادن آن شخص یا چیز را میپذیرید و شروع به ازسرگیری زندگیتان میکنید، اینها و سایر احساسات ناخوشایند دیگر، شدت کمتری پیدا میکنند. با این حال اگر به مرور زمان بهتر نشدید یا غم و اندوه شما بیشتر شد، میتواند نشانهی آن باشد که غمتان به یک مشکل جدیتر مانند غم و اندوه پیچیده یا افسردگی عمده تبدیل شده است.
غم از دست دادن کسی که دوست دارید، هرگز بهطور کامل از بین نمیرود اما نباید در مرکز توجهتان باقی بماند. اگر درد فقدان آنقدر مداوم و شدید است که مانع از سرگیری زندگیتان میشود، ممکن است از وضعیتی بهنام «غم و اندوه پیچیده» رنج ببرید. غم و اندوه پیچیده مانند گیر کردن در یک حالت شدید سوگواری است. ممکن است شما تا مدتها پس از فوت یک نفر نتوانید مرگش را بپذیرید یا آنقدر شیفتهی فرد فوتشده باشید که آن در روال روزانهتان اختلال ایجاد کند و به سایر روابطتان صدمه بزند.
تشخیص دادن غم از افسردگی بالینی، همیشه کار آسانی نیست، چون بسیاری از علائم آنها مشترک هستند. اما راههایی برای تشخیص تفاوت بین آنها وجود دارد. به یاد داشته باشید که غم و اندوه میتواند مانند ترنهوایی فرازونشیب داشته باشد و شامل انواع مختلفی از احساسات و ترکیبی از روزهای بد و خوب است. حتی وقتی شما در وسط فرآیند غم و اندوه هستید، هنوز هم ممکن است لحظات شادی داشته باشید. اما در افسردگی، احساس پوچی و ناامیدی دائمی و پایدار است.
برخی دیگر از علائم افسردگی عبارتند از:
بهعنوان یک قاعدهی کلی باید بگوییم که در غم و اندوه عادی، نیازی به استفاده از داروهای ضدافسردگی نیست. در حالی که دارو میتواند برخی از علائم غم و اندوه را کاهش دهد اما نمیتواند علت آن را -که خود فقدان است- درمان نماید. علاوه بر این، داروهای ضدافسردگی با کاستن از دردی که فرد باید درنهایت با آن روبرو شود، روند سوگواری را به تأخیر میاندازند.چگونه غم از دست دادن عزیزان را فراموش کنیم
اگر هریک از نشانههای افسردگی بالینی غم و اندوه پیچیده یا ذکرشده در بالا را در خودتان تشخیص دادید، فورا با یک روانشناس یا مشاور صحبت کنید. غم و اندوه پیچیده و افسردگی در صورتی که درماننشده رها شوند، میتوانند به آسیب عاطفی قابلتوجه، مشکلات سلامتی خطرناک و حتی خودکشی منجر شوند. اما درمان آنها میتواند به بهتر شدن شما کمک کند.
در موارد زیر با یک مشاور یا روانشناس تماس بگیرید:
هشدار:
“این مطلب صرفا جنبه آموزشی دارد و برای استفاده از آن لازم است با پزشک یا متخصص مربوطه مشورت کنید.”
گرد آوری شده توسط: د.فرهمند
فقط نام را وارد کنید. نیازی به ثبت ایمیل نیست.
دیدگاه
نام
لطفا پاسخ را به عدد انگلیسی وارد کنید:
هدف خبـرببـر گردآوری گنجینهای از مقالات ارزشمند و خبرهای جدید در دنیای وب است،.خبـرببـر روایتی ساده و جذاب برای مطالعه پیچیدهترین و جدیدترین مسائل روز دنیاست.
تولید و توسعه نرمافزار خبرببر توسط شرکت آریا رایمند جاوید انجام میشود.
سلام خیلی دوست دارم گریمت خیلی قشنگه البته از نظر من اگه حتی…
مرتیکه احمق، اعصابت خرده خودتو بکش..چکار دوتا بچه معصوم و زن…
واقعیت بخاطر اینکه دولت توی بورس سرمایشو هاپولی کرد این دروغ…
خدا باعث و بانی این جنایت در حق مردم را لعنت کنه…
[…] […]…
لطفا پاسخ را به عدد انگلیسی وارد کنید:
The online version of the Iranian daily Hamshahri
مطمئنا یکی از دردناکترین تجربههایی که انسانها در طول زندگی خود با آن مواجه میشوند، مرگ عزیزان است. البته هیچکس را نباید در این غم تنها گذاشت، اما شاید هیچکس به اندازه خود فرد نتواند به خودش کمک کند.
به گزارش همشهری آنلاین به نقل از فرارو، کنار آمدن با مرگ عزیزمان یکی از دشوارترین کارهاست که معمولاً برای آن آمادگی ندارید. همانطور که انسانها با هم متفاوت هستند، مرگ آنها هم متفاوت است. تنها نقطه اشتراک همه انسانها این است که همه روزی میمیرند. همه ما خوب میدانیم که مرگ و نیستی، جزوی از زندگی است. بهراستی، مفهومی واقعی به وجودمان میبخشد، زیرا به ما یادآوری میکند که حیات چقدر گرانبهاست. غصه خوردن، نمود بیرونی ضایعهای است که بر شخص وارد شده است. شاید اندوه وی از نظر جسمی، عاطفی و تن نکردشناسی (فیزیولوژی) بیان شود؛ برای مثال گریستن، نمایش جسمانی و افسردگی، تجلی روانی است. بیان این احساسات بسیار اهمیت دارد.
واقعاً کسی برای بیرون ریختن غم از دست دادن عزیزان کاری نمیتواند انجام دهد، اما نکاتی که در این مقاله برایتان عنوان میکنیم، میتواند به شما برای کنار آمدن با این مشکل فوقالعاده دردناک کمک کند.
تفاوتهای فردی در مواجهه با غم از دست دادن عزیز بسیار موثر است و افرادی که سلامت روان مناسبی نداشته باشند، تجربههای تلختری را در آن شرایط خواهند داشت. سازمان جهانی بهداشت، «سلامت» را نبود بیماری نمیداند، بلکه سلامت را در داشتن رفاه کامل جسمانی، روانی و اجتماعی تعریف کرده است. با توجه به این تعریف، فردی دارای سلامت روان است که توانمندیهای خودش را بشناسد و توانایی مقابله با استرسهای روزمره را داشته باشد و به شکل مفید و موثری برای بهبود رفتار فردی و اجتماعی خود مشارکت کند.چگونه غم از دست دادن عزیزان را فراموش کنیم
یکی از استرسهای بزرگ میتواند همین از دست دادن عزیزان باشد. یکی از ویژگیهای مهم سلامت روان، توانایی کنترل و بروز مناسب احساسات و هیجانات است. مدیریت احساسات در غم از دست دادن عزیزان باید به گونهای باشد که این احساسات نه سرکوب شود و نه افراطی و مهارگسیخته خود را نشان دهد.
اولین واکنش بعد از از دست دادن یک عزیز در بسیاری افراد داغدیده، «انکار» مرگ عزیزشان است. هر فردی باید بداند که این غم فقط برای او پیش نیامده است و این رنج مشترکی است که افراد در هر طبقه اجتماعی و اقتصادی آن را تحمل میکنند.
اگر شناخت افراد از دنیا غیرواقعی باشد و در تصوراتشان یک دنیای بدون مشکل برای خودشان در نظر بگیرند، تا حدودی از واقعیتها فاصله خواهند گرفت و انتظار مواجه شدن با این اتفاقات ناگوار را نخواهند داشت. افرادی با چنین شرایط، قطعا تحمل سختیها برایشان بسیار دشوار خواهد بود. پس پذیرش این موضوع که از دست دادن عزیزان اجتنابناپذیر است، کمک زیادی میکند تا افراد با این واقعیت کنار بیایند.
جالب است که بدانید صحبت کردن با بازماندگان درباره عزیز ازدسترفته و بیان نکاتی از زندگی او میتواند به آنان کمک کند. این کار باعث کاهش سنگینی غم و اندوه درونی افراد رنجدیده خواهد شد.
بعد از مرحله انکار، معمولا افراد داغدیده وارد مرحله ناراحتی و خشم میشوند. یکی از راههایی که انسان را به زندگی عادی برمیگرداند، تخلیه هیجانات و دردهای درونی است. شخص داغدیده برای التیام دردهای درونیاش، چارهای جز اینکه غمش را بروز دهد، ندارد. آزادانه اشک ریختن و گاهی ناله کردن از واکنشهای طبیعی در غم از دست دادن عزیز است.
نباید فرد داغدیده فکر کند که این واکنشها نشانههایی از ضعف شخصیتی اوست. این واکنشها نهتنها نشانه ضعف نیست، بلکه یکی از نشانههای سلامت روان یک فرد است که احساساتش را این چنین بروز میدهد. افراد داغدیده باید در این مرحله به فکر مراقبت از سلامتی خودشان هم باشند تا بتوانند منطقیتر با این قضیه کنار بیایند و از این مرحله عبور کنند. یک نکته مهم دیگر در این مرحله، پرهیز از تحقیر، محکوم کردن و سرزنش خود است. مثلا افراد داغدیده نباید فکر کنند که «اگر من فلان کار را انجام میدادم شاید عزیزم اکنون زنده بود».
مرحله آخر هم مرحله پذیرش این مسئله است که اوج حزن و تنهایی افراد داغدیده از این مرحله شروع خواهد شد. این مرحله معمولا بعد از پایان مراسم سوگواری شروع خواهد شد. افراد داغدیده در این مرحله، باید از تنها ماندن بپرهیزند. این افراد باید به حضور دیگران در کنارشان برای همدردی و همدلی توجه کنند زیرا این امر به آنها کمک زیادی در سبک شدن این غم خواهد کرد. این افراد باید به خودشان اطمینان بدهند که میتوانند این بحران عاطفی را پشت سر بگذارند. نباید تصور کنند که بازگشت به زندگی عادی به این معنی نیست که آن عزیز فراموش شده است! الگو گرفتن از افرادی که چنین غمهایی را با موفقیت پشت سر گذاشته اند نیز میتواند کمک زیادی به خانواده داغدیده کند.
از سنتهای عمومی نظام آفرینش، مرگ و مفارقت روح از بدن است. قرآن میفرماید: «کل نفس ذائقة الموت» (آل عمران، ۱۸۵)؛ هرکسی مرگ را میچشد. بر اساس بینش الهی، مرگ پایان زندگی بشر نیست، بلکه پلی به سوی جهان ابدی است. حال انسان چه نوع مهارتهایی را باید داشته باشد تا سختیها، بهخصوص فقدان عزیزان، او را دچار افسردگی نکند و او را از مسیر مطلوب فطری باز ندارد؟
در باب معاد و زندگی پس از مرگ، دو نوع جهانبینی وجود دارد: بر پایه یکی، پس از مرگ همه چیز تمام میشود، اما بر پایه دیگری، انسان پس از مرگ برای همیشه جاوید میماند. فلسفه دین و ارسال رسل این است که انسان متقاعد شود زندگی دنیا اصلی نیست، بلکه مقدمهای است برای سرای دیگر.
راز اصرار قرآن بر آگاهیبخشی به وقوع معاد و فلسفه آن این است که نوع بینش آدمی در رفتارش اثرگذار است، چون شناخت منشأ رفتار و احساسات آدمی است. به لحاظ کارکرد و نقش معادباوری در تحمل سختیها و مصائب و همچنین تعدیل غرایز و افکار، خداوند در آیاتی: اولا زندگی واقعی و دارالقرار را آخرت معرفی کرده است. «و ان الآخرة هی دارالقرار» (غافر، ۳۹)؛ و آخرت سرای همیشگی است.
دوما محل پاداش کامل را به سرای آخرت موکول کرده است: «واتقوا یوما ترجعون فیه الی الله ثم توفی کل نفس ما کسبت و هم لا یظلمون» (بقره، ۲۸۱)؛ و از روزی بپرهیزید و بترسید که در آن، شما را به سوی خدا باز میگردانند، سپس به هرکس آنچه انجام داده، به طور کامل بازپس داده میشود و به آنان ستم نخواهد شد.
سوما برای تحریک آدمی و باورمندی به زندگی آخرت، آن را به خیر و بهتر بودن برای کسانی که هویت انسانی خویش را حفظ کردهاند توصیف کرده است و از عذاب آن جهان به سختتر بودن و باقی و پایدار بودن گزارش داده است تا آدمی بفهمد حوادث زندگی پوچ و بیهدف نیست و باید از آنها بهره بگیرد: «قل متاع الدنیا قلیل و الآخرة خیر لمن اتقی» (نساء، ۷۷)؛ بگو سرمایه زندگی دنیا ناچیز است و سرای آخرت برای کسی که پرهیزگار باشد، بهتر است.
رابطه معادباوری با تحمل فقدان، آن است که معادباوری نقش انکارناپذیری در تحمل مصایب دارد. چون شخص باورمند به معاد، سرای آخرت را ابدی میداند و همین عقیده، تحمل سختی در زندگی موقتی را در برابر رسیدن به راحتی همیشگی قابل تحمل میکند.
خداوند متعال در آیات متعددی همراهی خویش را به انسانها اعلام کرده است تا آنان خود را از قلمرو حمایتی خدا خارج ندانند و به مدد این شناخت بر مشکلات فائق آیند.
خداوند سبحان برای زدودن غم روحی پیامبر (ص) در مسیر تبلیغ رسالت، او را به همراهی خویش نوید میدهد: «واصبرو ما صبرک الا بالله ولا تحزن علیهم ولا تک فی ضیق مما یمکرون ان الله مع الذین اتقوا والذین هم محسنون» (نحل، ۱۲۷-۱۲۸)؛ صبر کن و صبر تو فقط برای خدا و به توفیق خدا باشد و به سبب کارهای آنها اندوهگین و دلسرد مشو و از توطئههای آنان در تنگنا قرار مگیر. خداوند با کسانی است که تقوا پیشه کردهاند و کسانی که نیکوکارند.
از اصل قرآنی «همراهی خداوند با بندگان در همه حال» و ذکر مصادیق قرآنی برای آرامسازی و تحمل مشکلات بر پایه شناختی درک همراهی خداوند در سختیها، برمیآید که یکی از مهارتهای ارائهشده در قرآن برای تحمل فقدان، درک حضور و همراهی خداوند به هنگام مرگ عزیزان است زیرا چنین بینشی انسان را در قلمرو حمایتی خداوند قرار داده، همین نوع بینش توان تحمل او را بر مرگ عزیزان افزایش میدهد.
با بهرهگیری از همین مهارت شناختی، که همه امور در برابر دیدگاه خداوند انجام میگیرد، تحمل فقدان بر امام حسین (ع) آسان بود. در روایات آمده است هنگامی که شیرخواره ایشان در آغوش آن حضرت (ع) بود و حرمله – لعنةالله علیه – تیری افکند و گلوی او را درید، امام خون او را به کف دست گرفت، چون پر شد به آسمان افکند و بعد از بیان جملاتی فرمود: «هون علی ما نزل بی انه یعین الله».
هر مصیبتی را که بر من فرود آمده است، این آسان میکند که در محضر خداست. اگر انسان اینگونه به خداوند شناخت داشته باشد، یعنی او را در خوشایند و ناخوشایند زندگی، همراه خویش ببیند و بداند همه امور در برابر دیدگان او انجام میشود، توان تحمل فقدان در او تقویت میشود، چرا که ناظر دیدن خدا به هنگام فقدان (مرگ عزیزان) آدمی را به مصلحت و حکمت پسگیری عزیزان رهنمون میسازد. مجاهده در راه خدا آکنده از سختیهایی است که انسان مومن باید آنها را با جان و دل بخرد.
آن چه شداید را بر انسان مومن آسان میکند، پاداشهایی است که خداوند به مومنان وعده داده است؛ لذا به لحاظ کارکرد پاداش در تحمل شداید، خداوند بیدرنگ پس از مجاهدت در راه خدا با گونههای مختلف آن، از پاداش سخن به میان آورده است.
در خصوص پاداش تحمل فقدان (مرگ عزیزان) فرموده است: «و بشر الصابرین الذین اذا اصابتهم مصیبة» (بقره، ۱۵۵-۱۵۶)؛ و بشارت ده به استقامتکنندگان، آنان که هرگاه مصیبتی به آنها رسد… این آیه به بشر گوشزد میکند که تحمل مرگ عزیز، دربردارنده پاداش و اجر است. بشر با باور به این اعلام و شناخت از طرف خدا، توانش برای تحمل فقدان افزایش مییابد.
وقتی با مرگ یکی از عزیزان دست و پنجه نرم میکنید زمان خوبی است که به مرگ خودتان هم بیندیشید. کار آسانی نیست، اما اگر خودتان این کار را نکنید، کس دیگری این کار را برایتان میکند. از دست دادن یک عزیز خیلی دشوار است، اما سختتر این است که خودش کاری برای آماده کردن خود برای آن نکرده باشد. باید همه چیز را از قبل پیشبینی کنید. این کار باعث میشود بعد از مرگتان کار بازماندگانتان سادهتر شود.
حقوق همشهریآنلاین متعلق به موسسه همشهری است
Copyright © 2020 HamshahriOnline, All rights reserved
بعد از مرگ عزیزان و فقدان همسر یا کودک باید به این فکر کنیم که عمر هر کسی یک روز به پایان خواهد رسید . انسان خواه نا خواه بعد از از دست دادن عزیزی افسرده و غمگین خواهد بود اما برای رهایی از این حالت چه باید کرد؟
به زرس قاطع غم از دست دادن عزیزان یکی از تلخ ترین وناگوار ترین اتفاقات زندگی هر فردی است
ناراحنی ، استرس، پرخاش و فکر در مورد اتفاقی که رخ داده است همه طبیعی تلقی می شود شدن این احساسات در هر فردی متفاوت است و واکنش و برخورد با این موضوع نیز متفاوت است
اما برخی از افراد با این واقعیت نمی توانند کنار بیاییند در این مطلب از نیک صالحی ماتوصیه های روانشناسی مفیدی برای کنار آمدن با غم از دست دادن عزیزان را به شما
خواهیم گفت
از دست دادن عزیز برای هر انسانی سخت است و اگر افراد داغ دیده با مهارت های کنترل غم بعد
از مرگ عزیزشان آشنایی نداشته باشند، روزهای بسیار سختی را خواهند گذراند.در این مطلب قصد داریم درباره مهارت هایی توضیح بدهیم که به افراد در تحمل مرگ عزیزان شان کمک می
کند.
احساسات تان را کنترل کنید
حسین محرابی، روان شناس بالینی در این باره می گوید: تفاوت های فردی
در مواجهه با غم از دست دادن عزیز بسیار موثر است و افرادی که سلامت روان مناسبی نداشته باشند، تجربه های تلخ تری را در آن شرایط خواهند داشت.چگونه غم از دست دادن عزیزان را فراموش کنیم
سازمان جهانی بهداشت، «سلامت» را نبود بیماری نمی داند بلکه سلامت را در داشتن رفاه کامل جسمانی، روانی و اجتماعی تعریف کرده است.با توجه به این تعریف، فردی دارای سلامت روان است که توانمندی های خودش را بشناسد و توانایی مقابله با استرس های روزمره را داشته باشد و به شکل مفید و موثری برای بهبود رفتار فردی و اجتماعی خود مشارکت کند.
یکی از استرس های بزرگ می تواند همین از دست دادن عزیزان باشد.
یکی از ویژگی های مهم سلامت روان، توانایی کنترل و بروز مناسب احساسات و هیجانات است.
مدیریت احساسات در غم از دست دادن عزیزان باید به گونه ای باشد که این احساسات نه سرکوب شود و نه افراطی و مهارگسیخته خود را نشان دهد.
از تنهایی بپرهیزید
این مدرس دانشگاه می افزاید: اولین واکنش بعداز ، از دست دادن یک عزیز در
بسیاری افراد داغ دیده، «انکار» مرگ عزیزشان است.
هر فردی باید بداند که این غم فقط برای او پیش نیامده است و این یک رنج مشترکی است که
افراد در هر طبقه اجتماعی و اقتصادی آن را تحمل می کنند.
اگر شناخت افراد از دنیا غیرواقعی باشد و در تصورات شان یک دنیای بدون مشکل برای خودشان در نظر بگیرند،تا حدودی از واقعیت ها فاصله خواهند گرفت و انتظار مواجه شدن با این اتفاقات ناگوار را نخواهند داشت.
افرادی با چنین شرایط، قطعا تحمل سختی ها برایشان بسیار دشوار خواهد بود.
پس پذیرش این موضوع که از دست دادن عزیزان اجتناب ناپذیر است، کمک زیادی می کند تا افراد با این واقعیت کنار بیایند.
جالب است که بدانید صحبت کردن با بازماندگان درباره عزیز از دست رفته و بیان نکاتی از زندگی او می تواند به آنان کمک کند. این کار باعث کاهش سنگینی غم و اندوه درونی افراد رنج دیده خواهد شد.
آزادانه اشک بریزید
عضو انجمن روان شناسی ایران در گفت وگو با خراسان ادامه می دهد: بعد از
مرحله انکار، معمولا افراد داغ دیده وارد مرحله ناراحتی و خشم می شوند.
یکی از راه هایی که انسان را به زندگی عادی بر می گرداند، تخلیه هیجانات و دردهای درونی است.
شخص داغ دیده برای التیام دردهای درونی اش، چاره ای جز این که غمش را بروز دهد، ندارد.
آزادانه اشک ریختن و گاهی ناله کردن از واکنش های طبیعی در غم از دست دادن عزیز است.
نباید فرد داغ دیده فکر کند، که این واکنش ها نشانه هایی از ضعف شخصیتی اوست.
این واکنش ها نه تنها نشانه ضعف نیست، بلکه یکی از نشانه های سلامت روان یک فرد است که احساساتش را این چنین بروز می دهد.
افراد داغ دیده باید در این مرحله به فکر مراقبت از سلامتی خودشان هم باشند تا بتوانند منطقی تر با این قضیه کنار بیایند غم از دست دادن عزیزان و از این مرحله عبور کنند.
یک نکته مهم دیگر در این مرحله، غم از دست دادن عزیزان پرهیز از تحقیر، محکوم کردن و سرزنش خود است.
مثلا افراد داغ دیده نباید فکر کنند که «اگر من فلان کار را انجام می دادم شاید عزیزم اکنون زنده
بود» .
پذیرش به معنی فراموش کردن عزیز نیست
این مشاور و روان درمانگر می افزاید: مرحله آخر هم مرحله
پذیرش این مسئله است غم از دست دادن عزیزان که اوج حزن و تنهایی افراد
داغ دیده از این مرحله شروع خواهد شد.
این مرحله معمولا بعد از پایان مراسم سوگواری شروع خواهد شد.
افراد داغ دیده در این مرحله، باید از تنها ماندن بپرهیزند.
این افراد باید به حضور دیگران در کنارشان برای همدردی و همدلی توجه کنند زیرا این امر به آن ها
کمک زیادی در سبک شدن این غم خواهد کرد.
این افراد باید به خودشان اطمینان بدهند که می توانند این بحران عاطفی را پشت سر بگذارند.
نباید تصور کنند که بازگشت به زندگی عادی به این معنی نیست که آن عزیز فراموش شده است! الگو گرفتن از افرادی که چنین غم هایی را با موفقیت پشت سر گذاشته اند نیز می تواند کمک زیادی به خانواده داغ دیده کند.
از سنت های عمومی نظام آفرینش، مرگ و مفارقت روح از بدن
است.قرآن می فرماید: «کل نفس ذائقه الموت» (آل عمران، ۱۸۵)؛ هرکسی مرگ را می چشد.
بر اساس بینش الهی، توصیه های روانشناسی مرگ پایان زندگی بشر نیست، بلکه پلی به سوی جهان ابدی است.
حال انسان چه نوع مهارت هایی را باید داشته باشد تا سختی ها، به خصوص فقدان عزیزان، او را دچار افسردگی نکند و او را از مسیر مطلوب فطری باز ندارد؟
فارس نوشت: در باب معاد و زندگی پس از
مرگ، دو نوع جهان بینی وجود دارد: بر پایه یکی، پس از مرگ همه چیز تمام می شود، اما بر
پایه دیگری، انسان پس از مرگ برای همیشه جاوید می ماند.
فلسفه دین و ارسال رسل این است که انسان متقاعد شود زندگی دنیا اصلی نیست، بلکه مقدمه ای است برای سرای دیگر.
راز اصرار قرآن بر آگاهی بخشی به وقوع معاد و فلسفه آن این است که نوع بینش آدمی در رفتارش
اثرگذار است، چون شناخت منشاء رفتار و احساسات آدمی است.
به لحاظ کارکرد و نقش معادباوری غم از دست دادن عزیزان در تحمل سختی ها و مصایب و همچنین تعدیل غرایز و افکار، خداوند در آیاتی:
اولا زندگی واقعی و دارالقرار را آخرت معرفی کرده است.
«و ان الآخره هی دارالقرار» (غافر، ۳۹)؛ و آخرت سرای همیشگی است.
ثانیا محل پاداش کامل را به سرای آخرت موکول کرده است: «واتقوا یوما ترجعون فیه الی ا…
ثم توفی کل نفس ما کسبت و هم لا یظلمون» (بقره، ۲۸۱)؛ و از روزی بپرهیزید و بترسید که در
آن، شما را به سوی خدا باز می گردانند، توصیه های روانشناسی سپس به هرکس آن چه انجام داده، به طور کامل بازپس توصیه های روانشناسی داده می شود و به آنان ستم نخواهد شد.
ثالثا برای تحریک آدمی و باورمندی به زندگی آخرت، آن را به خیر و بهتر بودن برای کسانی که هویت
انسانی خویش را حفظ کرده اند توصیف کرده است و از عذاب آن جهان به سخت تر بودن و باقی
و پایدار بودن گزارش داده است تا آدمی بفهمد حوادث زندگی پوچ و بی هدف نیست و باید از آن
ها بهره بگیرد: «قل متاع الدنیا قلیل و الآخره خیر لمن اتقی» (نساء، ۷۷)؛ بگو سرمایه زندگی دنیا ناچیز است و سرای آخرت برای کسی که پرهیزگار باشد، بهتر است.
رابطه معادباوری با تحمل فقدان، آن است که معادباوری نقش انکارناپذیری در تحمل مصایب دارد.
چون شخص باورمند به معاد، سرای آخرت را ابدی می داند و همین عقیده، تحمل سختی در زندگی موقتی را در برابر رسیدن به راحتی همیشگی قابل تحمل می کند.
درک حضور و معیت خداوند به هنگام فقدان عزیزان
خداوند متعال در آیات متعددی همراهی خویش را به انسان
ها اعلام کرده است تا آنان خود را از قلمرو حمایتی خدا خارج ندانند و به مدد این شناخت بر
مشکلات فائق آیند.
خداوند سبحان برای زدودن غم روحی پیامبر(ص) در مسیر تبلیغ رسالت، او را به همراهی خویش نوید می دهد: «واصبرو ما صبرک الا بالله ولا تحزن علیهم ولا تک فی ضیق مما یمکرون ان ا…
مع الذین اتقوا والذین هم محسنون» (نحل، ۱۲۷-۱۲۸)؛ صبر کن و صبر تو فقط برای خدا و به توفیق خدا باشد و به سبب کارهای آن ها اندوهگین و دلسرد مشو و از توطئه های آنان در تنگنا قرار مگیر.
خداوند با کسانی است که تقوا پیشه کرده اند و کسانی که نیکوکارند.
از اصل قرآنی «همراهی خداوند با بندگان در همه حال» و ذکر مصادیق قرآنی برای آرام سازی و تحمل مشکلات بر پایه شناختی درک همراهی خداوند در سختی ها، بر می آید که یکی از مهارت های ارائه شده در
قرآن برای تحمل فقدان، درک حضور و همراهی خداوند به هنگام مرگ عزیزان است زیرا چنین بینشی انسان را در قلمرو حمایتی خداوند قرار داده، همین نوع بینش توان تحمل او را بر مرگ عزیزان افزایش می دهد. با بهره گیری از همین مهارت شناختی، که همه امور در برابر دیدگاه خداوند انجام می گیرد، تحمل فقدان بر امام حسین(ع) آسان بود.
بعد از مرگ عزیزان و فقدان همسر یا کودک باید به این فکر کنیم که عمر
هر کسی یک روز به پایان خواهد رسید . انسان خواه نا خواه بعد از از دست
دادن عزیزی افسرده و غمگین خواهد بود اما برای رهایی از این حالت چه باید کرد؟
از دست رفتن عزیزان، تنش زا ترین رخداد زندگی هر فردی به شمار
می رود که چه بسا به پیدایش بحران های جانکاه عاطفی می انجامد.
آدمی پس از جان سپردن عزیز دلش، داغدیده می شود و این حالتی
است که درواقع آن را «بی نصیبی ناشی از مرگ» می نامند.
افراد بسیاری گزارش داده اند که بلافاصله پس از بروز نشانه های
جان باختن عزیزان ابتدا احساس کرختی و بهت زدگی داشته اند، اما فرایند غم و درد، نظم خاصی ندارد.
نکاتی برای آرام شدن بعد از فوت عزیزان
خشی از احساسات احتمالی انسان هنگام مواجهه با این بحران «انکار، ناباوری، آشفتگی، ضربه، تکان، اندوه، آرزو، خشم، خواری، یاس و گناه» است. این احساسات، واکنش های طبیعی و بهنجار در برابر «نیستی» است. توصیه های روانشناسی شاید خود را آماده شدت و تداوم عواطف و این که حالات روحی تان با چه شتابی دگرگون می شوند، نکرده باشید. توصیه های روانشناسی ممکن است توصیه های روانشناسی در مورد ثبات بهداشت روانی خود تردید کنید، اما مطمئن باشید که چنین احساساتی سالم و مناسب هستند و به شما کمک می کنند که با چنین ضایعه ای، کنار بیایید.
به یاد بسپارید!
درک عمیق تاثیر فقدانی جانگذار، به زمان نیاز دارد. هرگز دمی از یاد عزیز از دست رفته تان، غافل نمی شوید، ولی زمان درد و رنج این مصیبت را به آرامی می شوید و با خود می برد و شما به زندگی عادی خود باز می گردید.
میگنا / مجله راز
©باز نشر مطالب اختصاصی سایت فقط با ذکر منبع و لینک مطلب در سایت niksalehi.com مجاز میباشد . طراحی سایت با آنلاینر
مرگ عزیزان و روشهای کنار آمدن با آن مساله مهمی است. در این قسمت مراحلی را برای کنار آمدن با مرگ عزیزان تقدیم می کنیم. درست است که واقعا مرگ عزیزان سخت است، ولی غم شما نه برای آنها فایده دارد و نه شما. به جای اینکه خودتان را داغان کنید برای او مدام فاتحه و دعا بخوانید و به فکر کارهای خیر برای خود و اموات تان باشید.
مرگ عزیزان تلخ ترین رویداد در زندگی است و باعث بحران عاطفی شدید می شود. مرحله بهبود آرام و تدریجی است، زیرا پذیرش واقعیت مشکل است و فرد دچار سردرگمی می شود. اگر فرد مرگ را به عنوان واقعیت زندگی بپذیرد، غم و اندوهش کمتر می شود. فرد باید بپذیرد که می تواند با مرگ و شرایط جدید سازگار شود. با پشت سر گذاشتن مرحله رشد روان شناختی، فرد می تواند در مقابل رویدادهای سخت زندگی مقاوم شود.
مرگ برای خیلیها فقط چند قطره اشک است که بیتاب روی گونهها میلغزد، برای خیلیها، اما بریدن از دنیاست. تلخی مرگ عزیز، گاهی حتی تا پایان عمر در کام آنها میماند و آنوقت میشوند آدمهایی که گرچه زنده اند،اما در حقیقت از همان زمان که فرد تاثیرگذار در زندگیشان را از دست دادهاند، مردهاند.
به گزارش آسان طب واکنشها به مرگ اگرچه در مجموع غیرقابل پیشبینی است و بسته به سلامت روانی افراد، شیوه برخورد اطرافیان سوگدیده و میزان تاثیرگذاری کسی که از دنیا رفته بر زندگی مصیبتدیده متفاوت است، اما به هر حال پژوهشهای روانشناسی ثابت کرده مجموعه این واکنشهای متفاوت را میشود در قالبهایی کلی تعریف کرد که به آنها مراحل سوگواری میگویند.
درک مراحل سوگواری، راهی است برای آن که هم شرایط روحی و روانی خودمان را درک کنیم و هم از دنیای روانی مصیبتدیدهها باخبر شویم و به این ترتیب بهتر تسکینشان دهیم.چگونه غم از دست دادن عزیزان را فراموش کنیم
در این قسمت از مجله آسان طب مراحل کنار آمدن با مرگ عزیزان را برای شما آماده کرده ایم.
در اولین مرحله ، فرد داغدیده ، مرگ را انکار میکند. چون به هیچ وجه نمیتواند باور کند که کسی که دوستش داشته را از دست داده است. معمولا جمله هایی ازین قبیل که “اصلا باورم نمیشه،چطور ممکنه؟،اینا همش شوخیه …” را زیاد میگویند.و یا حتی جمله هایی مثل “مبینمش،داره باهام حرف میزنه و…..” فکر نکنید این جمله ها ، نشان دهنده ی یک فاجعه ی روحی ست.به مرور آنها خواهند پذیرفت.این فقط بخشی از پروسه ی داغداری ست.هر چند که این مرحله،شامل همه نمیشود.
مرحله ی دوم، خشمی ست که هیچ منطقی ندارد. برخلاف انکار که برخی سوگوارها شاید اصلا آن را نگذرانند، خشم پس از شنیدن خبر سوگ مرحلهای است که بیشتر سوگوارها تجربهاش میکنند. سوگوارها خشمگین و ناراضیاند که چرا برای چشیدن جام بلا انتخاب شدهاند؟ چرا باید قربانی شوند؟ چرا از میان صدها میلیون آدم روی کرهزمین، عزیزشان را از دست بدهند؟
Click here to preview your posts with PRO themes ››
خشم بعد از مرگ گاهی متوجه خدا و مقدسات میشود و سوگوارها یا کاملا بیایمان میشوند یا به خدا و پیامبر و ائمهاطهار به تلخی گلایه میکنند که چرا پروردگار، عزیزشان را حفظ نکرده است؟ آنها در این شرایط فراموش میکنند میلیونها انسان تاکنون به دل خاک فرو رفتهاند که هر کدام عزیزترینهای کسانی بودهاند و پروردگار از پیش با بندگانش این قصه را در میان گذاشته است که «همه از خداییم و به سوی او بازمیگردیم». البته توجه داشته باشید خشم سوگواری، فقط معطوف به دیگران نیست، بلکه گاهی معطوف به خود است. در این شرایط شاید مصیبدیدهها به خودشان ناسزا بگویند یا حتی به جسمشان آسیب برسانند مثلا به صورتشان چنگ بیندازند یا بر سر و سینه میکوبند.
مرحله ی سوم پیدا کردن تقصیر و مقصر است. پای درددل پرستارها و پزشکان در بیمارستانها که بنشینید، خیلی وقتها پس از مرگ بیمار، حتی وقتی از نظر حرفهای کوتاهی نکردهاند، جرات نمیکنند موضوع را به بستگانش خبر بدهند، چون آنها بشدت پرخاش میکنند و حتی به کادر بیمارستان حملهور میشوند. آنها حتی خودشان را در مرگ عزیزشان مقصر میدانند. برای نمونه پدری که پسرش در تصادف فوت کرده بود، میگفت: «اگر برایش ماشین نخریده بودم شاید حالا زنده بود.» در حالی که همه میدانیم میلیونها خودرو در خیابانها در حال رفت و آمد است و هر کدام از آنها شاید دچار سانحه شود، اما احتمال وقوع سانحه نمیتواند بهانهای برای سوارنشدن بر خودرو باشد.
مرحله ی چهارم،افسردگی و غمگین بودن است.سوگوار در این مرحله مرگ را پذیرفته و سخت غمگین است. بارزترین علامت افسردگی، اندوه شدید و تمامنشدنی است که زندگی طبیعی فرد را کاملا مختل میکند. در این شرایط تلاش دیگران برای خارج کردن مصیبتدیده از گرداب غم فایدهای ندارد. نکتهای که باید در این مرحله به آن توجه کرد این است که احساس غم شدید را در فرد مصیبتدیده نمیشود با زور کاهش داد و حتی شاید برای او لازم باشد این دوره را بگذراند. این مرحله نسبت به مراحل دیگر روانی پس از سوگواری طولانیتر است، اما اگر به شش ماه برسد و فرد بهتر نشود، حتما باید با روانپزشک و روانشناس مشورت کند.
مرحله پنجم،ترس از تنهایی و آینده است. آنها اعتقاد دارند از دسترفتهشان پشت و پناهشان بوده یا تنها دلگرمیشان یا امیدشان برای زندگی و حالا او دیگر نیست تا دلخوششان کند و در ناملایمات تکیهگاهشان باشد یا بهانهشان برای مقاومت کردن.طبیعی است در مرحله ترس، فرد سوگوار نباید تنها باشد و به همین علت است که معمولا توصیه میشود پس از مرگ کسی، دوستان و آشنایان تا مدتی در کنار بستگان درجهیک باقی بمانند و به آنها اطمینان بدهند گرچه محبوبشان را از دست دادهاند، اما هنوز کسانی هستند که تکیهگاهش باشند.
Click here to preview your posts with PRO themes ››
در مرحله ی ششم،فرد با از دست دادن کنار آمده و مقوله ی مرگ را پذیرفته است. مرحلهای که در آن به تعادل روانی میرسند و سعی میکنند با مصیبت کنار بیایند و ادامه زندگی را بدون محبوبشان گز کنند. کاملا اشتباه است اگر در این مرحله از کسی که به مرحله تسلیم و پذیرش رسیده است، انتظار داشته باشید همان آدم پیش از مصیبت شود، طبیعتا او حق دارد تا حدی اندوهگین باشد و جای خالی عزیزش را حس کند، اما تحولی مهم در او این است که مرگ را به عنوان جزئی از روال زندگی پذیرفته و تصمیم گرفته است به زندگی عادیاش برگردد.
مرخله ی هفتم،زندگی دوباره است،هیچکس تا ابد سیاه نپوشیده است، هیچکس قرار نیست با مرگ عزیزش، خودش را بکشد و به همین علت است که سوگدیدهها هم اگر از سلامت روانی برخوردار باشند و به شیوهای صحیح از حمایت اطرافیان و خدمات روانشناسی برخوردار شوند سرانجام اندوه را کنار میگذارند؛ و تصمیم میگیرند دیگر در تنهایی برای از دسترفتهشان اشک نریزند. شادی که بیاید، آهستهآهسته امید باز میگردد.و زندگی دوباره برای سوگوار پویا میشود.
از فرد سوگوار حمایت کنید. اگر افسرده است. او را به شاد بودن تشویق نکنید، زیرا آمادگی ندارد. تا زمانی که فرد تمایل دارد، در مورد موقعیت موجود و مرگ عزیز با او صحبت کنید. تـُن صدایتان آرام و با محبت باشد. به فرد نشان دهید که برایتان مهم است و به او توجه می کنید. با توجه و علاقه، به صحبت های فرد گوش کنید. از تجارب مشابهی که در زندگی داشته اید، احساسات غم و اندوه خود برایش تعریف کنید. هرگز نگویید احساساتت را درک می کنم. بهتر است که فرد داغدیده با یک روانپزشک یا روانکاو در ارتباط باشد، تا دوره ی غم و اندوهش کوتاهتر و راحت تر باشد. او را تشویق کنید تا احساساتش نسبت به مرگ و خاطرات فرد از دست رفته را مطرح کند.. اغم و اندوه را تأیید کنید.اما آن را به ابدیت و خداوند ارتباط دهید. هرگز نگویید « با گذشت زمان حالت بهتر می شود، خیریت بود»، زیرا به او هیچ کمکی نمی کند. با دقت و توجه به صحبت های فرد گوش و با او همدردی کند.
هرگز و هرگز غصه اش را دست کم نگیرید و سعی نکنید آن را بی اهمیت جلوه دهید.چون به احساس تنهایی اش دامن خواهید زد.
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *
دیدگاه
نام *
ایمیل *
وب سایت
تصویر امنیتی *
سایت آسان طب یک مجله پزشکی آنلاین است که همه روزه مقالات مرتبط با سلامت و تندرستی، بررسی علل و راه های درمان انواع بیماری ها، معرفی انواع داروهای گیاهی و شیمیایی و همچنین مقالات مربوط به سبک زندگی و مراقبت از حیوانات خانگی را برای بهتر زیستن ایرانیان سراسر دنیا ارائه می کند.
اگر چنانچه پیرامون بخش های مختلف سایت پزشکی آسان طب نقطه نظرات یا مقالاتی دارید، آسان طب با کمال میل آماده همکاری با شما عزیزان می باشد. از طریق بخش تماس با ما می توانید مشخصات، درخواست و تجارب خود را به همراه اطلاعات تماس برای ما ارسال فرمائید.0