تست روانشناسی رنگ لوشر

 
helpkade
تست روانشناسی رنگ لوشر
تست روانشناسی رنگ لوشر

طراحی و اجرا : علی آقاسی زاده

راه های تماس :www.aligh.pro

دیگر برنامه ها :زیارت آل یاسین
زیارت امین الله

دنیای رنگ ها دنیای عجیب و پر رمز و رازی است که در علم روانشناسی تحقیقات زیادی درباره آن شده و تست های شخصیت شناسی متعددی بر اساس رنگ ها ابداع شده که به تحلیل شخصیت و بررسی افکار افراد مختلف می پردازند.

اتفاقی نیست که هنگام انتخاب لباس ها، دکوراسیون منزل، لوازم دکوری یا شخصی معمولا به دنبال یک رنگ می روید یا پیرامون خود را با اشیای با یک رنگ خاص پر کرده اید بلکه انتخاب رنگ ها در واقع رابطه نزدیکی با وضعیت ذهنی و حال و هوای روح ما دارد.

از جمله تست های مشهوری که با کمک رنگ ها به شناخت هر چه بیشتر وضعیت روحی، برنامه ها و اهداف و حال و هوای فرد می پردازد می توان به تست رنگ لوشر (Lüscher) اشاره کرد.

در ادامه یک تست ساده رنگی قرار داده ایم که به شما کمک می کند تا بدانید برای شادتر زندگی کردن به چه چیزهایی نیاز دارید. با کوکا همراه باشید.

از میان دکمه های رنگی زیر رنگی را که دوست دارید انتخاب کنید تا یک تغییر مثبت در زندگی شما ایجاد شود! انتخاب با شماست، کدام دکمه را فشار می دهید؟!

تست روانشناسی رنگ لوشر

اگر رنگ قرمز را انتخاب کرده اید فردی آماده و مشتاق هستید تا چیزهای زیادی را به این دنیا عرضه کنید. شما دوست دارید شنیده شوید، مورد توجه قرار بگیرید و شناخته شوید.

شما می خواهید با بهترین کارمند شدن، بهترین همسر دنیا بودن و غیره در هر جنبه ای از زندگی خود – خواه در محیط شغلی یا زندگی شخصی – تمام تلاش خود را بکنید.

اگر رنگ زرد را انتخاب کرده اید نگرش شما به زندگی کاملا خوش بینانه، مطمئن و مثبت است.

شما از ریسک کردن نمی ترسید اما در عین حال سعی می کنید همیشه معقول و منطقی باشید. به خوبی از توانایی های خود آگاه هستید و آماده هستید که از آن ها به طور کامل استفاده کنید.

رنگ نارنجی نشان دهنده آن است که می توانید از موفقیت های کوچک لذت ببرید و می دانید کارهای بزرگ با برداشتن قدم های کوچک آغاز می شوند. به همین دلیل توجه زیادی به جزئیات دارید و هیچ فرصتی را برای بهبود آن ها از دست نمی دهید.

انتخاب رنگ سبز نشانه این است که در درون خود بین تمایل به آزاد بودن و داشتن امنیت در کشمکش دائمی هستید.

شما از جمله افرادی هستید که سعی می کنید همیشه خودتان را متعادل و آرام نگه دارید و همین مسئله شما را به یک دوست، همدم و همسر خوب تبدیل می کند، با این حال لازم است این نکته را فراموش نکنید که همیشه به دنبال تعادل بودن باعث می شود گاهی از چیزهایی که واقعا برای شما مهم هستند غافل شوید.

رنگ صورتی نشان می دهد شما در حال حاضر با چیزها و اتفاقات خوب و دلپذیر احاطه شده اید و خودتان نیز به خوبی به این مسئله واقف هستید.

نسبت به داشته های خود حس قدردانی دارید و از همه لحظه های زندگی لذت می برید. فقط سعی کنید آرام و منطقی باشید تا از این نظر در زندگی ضربه های سنگین نخورید.

اگر رنگ بنفش را انتخاب کرده اید به همان زندگی ای که رویای آن را در سر داشته اید رسیده اید و در حال حاضر اعتماد به نفس کافی و خود باوری عالی برای دنبال کردن تمام اهداف و آرزوهای خود را دارید.

با این که آدم حساسی هستید اما می دانید لیاقت چه چیزهایی را دارید و از این مسئله به نفع خود استفاده می کنید.

انتخاب رنگ آبی یعنی همه چیز در تعادل کامل قرار دارد. شما قدر زندگی متعادل را می دانید و به خوبی از اهمیت آن در تحقق اهداف اطلاع دارید.

همچنین با این که می دانید رسیدن به تعادل ابدی غیر ممکن است اما تمام تلاش خود را می کنید تا تعادل و آرامش را در زندگی خود و عزیزان خود حفظ کنید.

اگر این رنگ را انتخاب کرده اید انسان فوق العاده منطقی و معقولی هستید و نسبت به مسائل زندگی نگاه واقع بینانه ای دارید. این خصوصیت اگرچه باعث می شود از نظر دیگران سرد و غیر صمیمی به نظر برسید اما کسانی که واقعا شما را می شناسند می دانند چقدر حساس و ساده هستید.

در ادامه بخوانید : تست روانشناسی رورشاخ

منبع: brightside

فال حافظ

متن عاشقانه متن زیبا

صفحه اصلی تبلیغات تماس با ما درباره ما

مطالب بخش سلامت و پزشکی سایت کوکا فقط جنبه اطلاع رسانی و آموزشی دارند. این مطالب توصیه پزشکی تلقی نمی شوند و نباید آنها را جایگزین مراجعه به پزشک جهت تشخیص و درمان کرد.

© کپی بخش یا کل هر کدام از مطالب کوکا به هر نحو غیر مجاز می باشد.
هر گونه کپی برداری از محتوای سایت کوکا پیگرد قانونی دارد.
استفاده از مطالب سایت کوکا در سایت های خبر خوان و دارای آی فریم نیز اکیدا ممنوع است.

 یک رنگ به تنهائی بیانگر شخصیت نیست بلکه در انتخاب گروه‌ها و زوج‌های رنگ است که شخصیت افراد تحت آزمایش کاملا نشان داده می‌شود .  شرایط روحی و جسمی افراد را قبل از آزمایش رنگ نیز باید به حساب آورد ، زیرا امکان دارد که افراد در شرایط متفاوت ، انتخاب‌های مختلف داشته باشند .  جنبه نسبی بودن نتایج آزمایش را باید همواره به خاطر سپرد زیرا انسان موجودی ناشناخته است .  این آزمایش کاملا جنبه روانشناسی و روانکاوی داشته و نباید آنرا در ردیف آثار سرگرم‌کننده و غیر علمی که در زمینه طالع بینی و نظایر آن منتشر شده است دانست .  انجام آزمایش  به مستطیل‌های رنگی زیر نگاه کنید و رنگی را که بیشتر از سایرین دوست دارید انتخاب کنید . در انتخاب رنگ دلخواه سعی نکنید که آنرا با رنگ چیز دیگری نظیر پارچه ، مبلمان ، اتومبیل سواری ، تیم مورد علاقه فوتبال و غیره مقایسه کنید بلکه فقط آنرا به عنوان یک رنگ مورد علاقه‌تان برگزینید .  سپس به رنگ‌های باقی‌مانده نگاه کنید و رنگی را که بیشتر مورد علاقه شماست انتخاب کنید و این عمل را در مورد سایر رنگهای باقیمانده نیز ادامه دهید .  بعد از انتخاب اول باید یک بار دیگر رنگهای مورد علاقه خود را انتخاب کنید . عملا سعی نکنید که انتخاب اول رنگ‌ها را به خاطر بیاورید و یا به همان ترتیب اول انتخاب کنید در عین حال عمدا تلاش نکنید تا آنها را فراموش نمائید ، بلکه در انتخاب رنگها طوری رفتار کنید که گوئی آنها را برای اولین بار می‌بیند . توصیه می‌شود بین دو انتخاب یک دقیقه فاصله اندازید .

منشأ اهمیت رنگها:

شب یا تاریی یعنی:بی حرکتی، آرامش، کاهش عمومی سوخت وساز بدن وفعالیت جسمانی.

و روز یا روشنایی یعنی: کار وعمل، افزایش فعالیت جسمانی بون اینکه انجام فعالیت رو الزامی کنه.

رنگ های مربوط به این دو محیط:رنگ آبی متمایل به تیره آسمون شب وزرد روشن نور آفتاب. رنگ آبی متمتیل به تیره، آرامش وعدم فعالیت و رنگ زرد روشن امید وفعالیت است.

تست روانشناسی رنگ لوشر

به همین دلیل وقتی که یک موجود زنده روحاً وجسماً نیاز مند آرامش عاطفی، تجدید قوای جسمانی ورها شدن از تشنج روحی باشه، پاسخ غریزی اون رنگ های تیره است و برعکس اگه نیازمند صرف انرژی ار طریق کار وفعالیت جسمانی یا خلاقیت فکری باشه، در این حال پاسخ غریزی اون خواستار رنگ روشن میشه.

رنگ های نشانگر این دومحیط یعنی شب و روز ،مستقیماً در طبیعت تنظیم میشن و انسان رو در کنترل دارندبه ین رنگ ها “رنگ های مستقل” میگن. در عوض اعمال بشر مثل حمله “رنگ قرمز” ویا دفاع “رنگ سبز” در کنترل وی هستند بنا براین رنگ های مرتبط به اون ها رو رنگ های ” خود-تنظیم کننده” میگن.

یکی از دانشمندان بنام لوشر، آزمایشی براساس روانشناسی رنگ ها که اطلاعات زیادی رو در ضمیر خود آگاه ونا خود آگاه فرد تحت آزمایش قرار میده.آزمایش لوشر بین 5 تا 8 دقیقه طول میکشه و30 دقیقه وقت میخواد تا به کسی آموزش بدی فقط این آزمایش جنبه ی سرگرمی نداره وکاملاً روان شناسی و روان کاوی است.

چند نکته برای کسانی که میخواهند این آزمازیش رو انجام بدهند ضرورت داره:

✬ اصول وروش کار آزمایش باید کاملاًرعایت بشه تا نتیجه مطلوب رو بهتون بده.

✬ یک رنگ به تنهایی بیانگر شخصیت نیست بلکه در انتخاب گروه ها وزوج های رنگ است که شخصیت افراد تحت آزمایش قرار میگیره.

✬ شرایط روحی وجسمی افراد رو قبل از انجام آزمایش باید در نظر گرفت چون امکان داره افراد در شرایط متفاوت، انتخاب های متفاوتی داشته باشند.

✬ جنبه نسبی بودن نتایج آزمایش رو باید به خاطر داشت زیرا انسان موجودی ناشناخته وتغییر پذیره.

✬ فقط موقع اجام این آزمایش ، مرحله به مرحله اش رو با دقت بخونید وانجام بدید.

 

نحوه ی انجام آزمایش لوشر:

8 کارت حاضر کنید 4 تا آن باید 4 رنگ اصلی “آبی، زرد، قرمز، سبز” باشه که پشت کار ت ها رو به ترتیب “1، 2، 3، 4” شماره گذاری کنید این 4 تا “ارجحیت روانی” دارند. و 4 تا دیگه رو رنگ های فرعی”بنفش (5) مخلوطی از قرمز وآبی، قهوه ای (6) مخلوطی از زرد و قرمز وسیاه، سیاه(7) که نفی هر رنگ است، خاکستری (0) که هیچ رنگی نداره.

❢ کارت ها رو  بر بزنید و از سمت رنگ، مقابل خود قرار بدهید.

❢ به رنگ ها نگاه کنید و رنگی رو که بیشتر از همه دوست دارید، انتخاب کنید. در انتخاب رنگ دلخواه سعی نکنید که اون رو با رنگ چیز دیگه ای مثلاً رنگ  پارچه یا مبلمان، تیم ورزشی و… مقایسه کنید بلکه فقط اون رو به عنوان رنگی که بیشتر مورد علاقه ی شماست رو انتخاب کنید.

❢ کارت رنگ انتخابی رو بردارید و اون رو از سمت شماره، در بالای سمت چپ 7 کارت دیگه قرار بدید.

❢ به رنگ های باقیمانده نگاه کنید و واز بین اونها یک رنگ دیگه رو که مورد علاقه تون هست رو انتخاب کنید و مثل کارت قبلی از سمت شماره کار کارت اول قرار بدید. واین کار رو ادامه بدید تا کارتی باقی نماند وهمه ی کارت ها به سمت شماره قرار بگیره.

❢ شماره کارت ها رو از چپ به راست بخونید و اون رو به ترتیب روی کاغذ یادداشت کنید.

❢ دومرتبه 8 کارت رو بر میزنیم و برای بار دوم رنگ ها رو انتخاب کنید.

❢ تا جاییکه ممکن است برای هر انتخاب اول ودوم باید فاصله زمانی کوتاهی به مدت چند دقیقه در نظر گرفته بشه.

❢ سعی نکنید که انتخاب اول رنگ ها رو به یاد بیارید ویا به همون ترتیب عمل کنید در عین حال تلاش نکنید که عملاً اون ها رو فراموش کنید بلکه در انتخاب رنگ ها طوری رفتار کنید که اونها رو برای اولین بار انتخاب میکنید.

علامت گذاری وگروه بندی رنگ های انتخابی:

به دلیل اینکه انتخاب دوم معمولً با ناآگاهی بیشتری انجام میشه بویژه درموارد ابهام، از انتخاب اول معتبر تره. عموماً این فکر به ذهن خطور میکنه که انتخاب دوم یک وع آزمایش هوش است و رنگ ها رو باید دوره طبق انتخاب اول ردیف کنیم. نه تنها این امر واقعیت نداره بلکه انتخاب دوم اگه مثل انتخاب اول باشه، نشانگر وجود یک طرز فکر خشک ونرمش ناپذیر است.بنابراین برای علامت گذاری و گروه بندی فقط از ذمین ردیف شماره ی رنگ ها استفاده کنید:

وقتی تمام 8 رنگ به ترتیب علاقه فرد در یک ردیف قرار گرفت، اون ها رزو به صورت دو به دو “زوجی” گروه بندی میکنیم.

 دو رنگ اول، با علامت بعلاوه (+): منطقه ترجیح شدید یک رنگ.

زوج رنگ دوم، با علامت ضربدر (✕): منطقه ترجیح عادی یک رنگ.

 زوج رنگ سوم، با علامت مساوی (=): منطقه بی تفوتی نسبت به یک رنگ.

 آخرین زوج رنگ، با علامت منها (-): منطقه بی میلی یا انزجار از یک رنگ.

مثال: فرض کنید ردیف آزمایش رنگ به شکل زیر است. نحوه ی علامت گذاری وگروه بندی رو نگاه کنید:

قرمز        آبی     بنفش                    زرد     سبز    قهوه ای       خاکستری      سیاه

3            1       5                 4       2       6                           0       7

+            +       ✕                ✕       =       =                           –        –

اولین گروه        دومین گروه            سومین گروه                    آخرین گروه

معنای ساختار 8 رنگ:

تغییر  هر رنگ واحد (به تنهایی) «تغییر فیزیولوژی» نام داره که نشانگر منبع فشار روحی است که میتونه عادی، جدی یا بسیار جدی باشه.

هر یک از هشت رنگ با دقت انتخاب شدند زیرا از معنای خاص روحی وجسمی این معانی یک اهمیت عمومی داره و در سراس جهان برای پیر وجوان، مرد وزن، تحصیل کرده و فاقد تحصیلات، متمدن وغیر متمدن یکسان است.

تست روانشناسی رنگ لوشر

پاره ای از معانی روان شناسی و فیزیولوژی رنگ ها:

خاکستری: گوشه گیری، عدم فعالیت و بی تفاوتی.

سبز: پشتکار واستقامت، قدرت اراده، غرور وبلند پروازی.

آبی: نیاز آرامش کامل، خشنودی خاطر، علاقه زیاد به دوستان ونزدیکان.

قرمز: داشتن آرزوهای بسیار، شور وشوق زندگی، تهور و قدرت اراده.

زرد: پیشرفت بلا مانع، امید به حل مشکلات.

بفش: روحیه شاعرانه ورمانتیک، دوستدار هنر وزیبایی، متکی بودن به دیگران.

قهوه ای: نیاز شدید به آسایش جسمی و روحی، فعال، علاقه بسیار زیاد به خانواده.

سیاه: بی علاقگی به زندگی، نفی هر چیز، نا باوری ولجبازی.

شرح کوتاه درباره ی ساختار چهار رنگ اصلی:

رنگ نشانگر صفات موجود در انتخاب کننده ی اون وجنبه های عاطفی شخصیت فرد است.

آبی/ عمق احساسات، خود محور، روحیه مشارکت و همکاری ودارای قدرت ادراک زیاد، طلب آرامش، ملایمت طبع، عشق ومحبت.

سبز/ نرمش پذیری اراده، خود محور، مستقل، دارای حس تعلق، دارای حالت دفاعی، روحیه اصرار وسماجت، عزت نفس، روحیه ی لجاجت.

قرمز/ نیروی اراده، برون محور، مهاجم ومتجاوز، دارای حس رقابت، متقل، هیجان پذیری، سلطه طلبی، تمیلات قویجنسی.

زرد/ خود انگیختگی، برون محوری، آینده نگری، غیر مستقل، داشتن اصالت ونیروی ابتکار، نشاط وزنده دلی، پرتوقع.

معنای ساختاری جفت های رنگ:

هر گرو از دورنگ دارای یک معنای ساختاری خاص که تغییر هر جفت (هر گروه) احتمالی رنگ ها که شرح دهنده خصایص ورفتار ناشی از طرد اون گروه رنگ میشه رو «تفسیر روانشناسی» میگن.  

خاکستر – آبی: وقفه ای در آرامش / یک دوره تجدیدقوا.

خاکستری – سبز: پافشاری فرد برای جدا بودن از دیگران / برتری از لحاظ دفاع از خود.

خاکستری – قرمز: بی اختیاری / اقدام نسنجیده.

خاکستری – زرد: بی تصمیمی / فقدان تصمیم

خاکستری – بنفش: حساسیت محتاطانه / همانند سازی موقتی.

خاکستری – قهوه ای: خستگی / استهلاک.

خاکستری – سیاه: انزوای جدایی طلبانه / عدم مشارکت کامل.

آبی – سبز: کنترل تبعیض آمیز ونابرابر / نظم محتاطانه.

آبی – قرمز: تهور در همکاری / کامیابی عاطفی.

آبی – زرد: وابستگی عاطفی / سودمند در مسیر منافع گروهی.

آبی – بنفش: داشتن طبع حساس / دوستدار زیبایی.

آبی – قهواه ای: آسایش برای لذت بردن / عادت راحت طلبی.

آبی – سیاه: آرامش مطلق.

 

سبز – قرمز: فعالیت هدف دار / ابتکار کنترل شده.

سبز – زرد: طلب تمجید وستایش از دیگران / بلند پروازی.

سبز – بنفش: دلپذیری غیر مسئول / رفتار دلپذیر برای جلب احترام بدون تعهد.

سبز – قهوه ای: طلب آسایش جسمانی.

سبز – سیاه: تعصب داشتن نسبت به درستی عقیده خود.

قرمز – زرد: فعالیت وسیع / توسعه فعالیت در زمینه های جدید.

قرمز – بنفش: حساسیت نسبت به تحریک.

قرمز – قهوه ای: خط شهوانی / خط نفس.

قرمز – سیاه: آرزوی مبالغه شده / نمایشی کردن.

 

زرد – بنفش: فریب خیالبافی / عطش ماجرا جویی.

زرد – قهوه ای: امنیت کامل / آسایش عاری از مانع.

زرد – سیاه: بحران ناگهانی / تصمیمات خودسرانه.

 

بنفش – قهوه ای: لذت وشهوت / التذاذ.

بنفش – سیاه: نیاز به همانند سازی / ادغام اجباری.

 

قهوه ای – سیاه: خود را ملامت کردن.

الویت رنگ ها وتفسیر روان شناسی آن:

چهار رنگ اصلی نمایانگر احتیاجات اولیه روانی هستند. بنابراین در آزمایش یک شخص دارای سلامت روان، این رنگ ها در شروع ردیف رنگ یا حداق 5 وضعیت اول قرار میگیرند. اما هرچه رنگ اصلی به سمت آخر ردیف رنگ نزدیک تر بشه این نشانه، نشانه ی نارسایی فیزیولوژی یا روانی میشه وجدی تر هم خواهد شد.

اگه یک رنگ اصلی طرد شده ودر آخر ردیف، یعنی در هشتمین وضعیت قرار بگیره نشانگر اینه که یکی از نیاز های اولیه فرد ارضاء نشده وشرایط موجود دلخواه او نیست. چنین نارضایتی، یک منبع فشار روحی است زیرا غالباً نیاز های ارضاء نشده سرکوب میشن واین به قدری از نظر عاطفی ناخوشاینده که از ضمیر آگاه به ضمیر ناآگاه راه پیدا میکنه. وباعث ایجاد اختلال کار کردی میشه وغلب اوقات فقط بصورت یک اضطراب مبهم ظاهر میشه.

از طرفی سرکوب نیاز و فشار روحی ناشی از اون منجر به نوعی رفتار جبرانی میشه که در آزمایش لوشر با رنگ انتخاب شده در وضعیت اول ( اولین انتخاب) خود رو نشون میده. این رفتار جبرانی، برای شخص جنبه ی الزامی وافراطی داره و اجازه ی انتخاب دیگه ای رو در الویت به اون نمیده.

چون این رفتار جبرانی از لحاظ ماهیت، فعالیت تعویضی است بنابراین به ندرت به یک ارضاء واقعی تبدیل میشه و بجای ارضاء واقعی، به فعالیت نامناسب و افراطی، تعصب، کمال گرایی، گرایش به پند واندرز دادن به دیگران، علاقه وافر به هنر های زیبا، دلیل تراشی های عقلی با به شکل دیگه ای از ارضاء تعویضی تبدیل میشه.

اگه رنگ اصلی، در وضعیت ششم ردیف رنگ قرار بگیره شدت کمبودهای روحی و جسمی که باعت اضطراب میشه تقریباً کم است.ترجیح دادن هریک از سه رنگ «بی رنگ» (سیاه، خاکستری وقهوه ای) رو میتوان نشانه ای از یک نقطه نظر منفی به زندگی دونست.

خلاصه قواعد علامت گذاری اضطراب ها وجبران ها:

الف) اگه یک رنگ اصلی (1، 2، 3، 4) در وضعیت ششم، هفتم ویا هشتم قرار بگیرهاین رنگ وتمام رنگ های بعد از ون، نشان دهنده ی یک ” اضطراب ” که انگیزه ” جبران ” رو فراهم میکنه. چنین رنگی، با علامت منها (-) علامت گذاری شده و حرف A زیر اون نوشته میشه. حرف A اضطراب هایی که ریشه ی روانی فشارهای روحی رو فاش میکنه.

ب) وقتی رنگی با حرف A علامتگذاری میشه اولین رنگ در ردیف رنگ ها رو باید یک ” جبران ” دانست و حرف C رو زیر اون نوشت. اولین رنگ همیشه با علامت بعلاوه (+) علامتگذاری میشه.

پ) اگه یکی از رنگهای 0 و6 یا7 در وضعیت های اول، دوم و سوم قراربگیره هر کدام  آنها یا رنگهای بعدی آنها نمایانگر ” جبران ” هتند وهمه ی آنها با علامت (+) علامتگذاری میشه و حرف C زیر آنها نوشته میشه.

ت) اگه رنگ هایی با حرف C داشته باشیم، حداقل رنگ هشتم رو باید نشانه اظطراب دونست و حرف A رو زیر اون بنویسیم.

ث) شدت اضطراب وجبران رو با علامت تعجب (!) به شرح زیر علامتگذاری میکنند:

اگه یک رنگ اصلی در وضعیت ششم قرار بگیره، یک علامت(!)، در وضعیت هفتم دو علامت (!!) و در وضعیت هشتم سه علامت (!!!).

ج) اگه هر یک رنگ های 5، 6 و7 در وضعیت سوم باشه، یک علامت تعجب(!) در وضعیت دوم، دو علامت (!!) ودر وضعیت اول سه علامت تعجب(!!!) قرار میگیره.

دستورات اولیه برای انجام آزمایش رنگ ها

برای این آزمایش، هشت کارت رنگ در داخل یک پاکت قرار دارد. در یک سمت کارت، شماره آن نوشته شده (سمت شماره) و سمت دیگر آن رنگی است (سمت رنگ). این رنگ ها عبارتند از خاکستری، آبی، (سرمه ای)، سبز، قرمز، زرد، بنفش، شکلاتی (قهوه ای روشن) و سیاه.1- کارت ها را از داخل پاکت بردارید، آنها را بُر بزنید و طوری روی میز قرار دهید که سمت رنگ‌ آنها کاملاً مقابل شما باشد.2- به کارت ها نگاه کنید و رنگی را که بیشتر از سایرین دوست دارید، انتخاب کنید. در انتخاب رنگ دلخواه، سعی نکنید که آن را با رنگ چیز دیگری نظیر پارچه، مبلمان، اتومبیل سواری و غیره مقایسه کنید، بلکه فقط آن را به عنوان رنگ مورد علاقه تان برگزینید.3- کارت رنگی انتخابی خود را بردارید و آن را از سمت شماره، در بالا و در سمت چپ هفت کارت دیگر بگذارید.4- سپس به رنگ های باقی مانده نگاه کنید و رنگی را که بیشتر مورد علاقه شماست از روی میز برداشته و آن را از سمت شماره، در کنار کارت دیگر دلخواه اول قرار دهید.5- دستور شماره 4 را در مورد شش کارت باقی مانده بکار برید، به طوری که تمام کارت ها با سمت شماره شان در یک ردیف قرار گیرند و رنگی که بیشتر مورد علاقه شماست در سمت چپ و رنگی که کمترین علاقه را به آن دارید در سمت راست باشد.6- شماره کارت ها را از چپ به راست بخوانید و این شماره ها را به ترتیب، یک تکه کاغذ بنویسید.7- کارت های رنگ را دوباره از روی میز بردارید، آنها را دوباره بُر بزنید و از نو طوری روی میز کارت قرار دهید که کاملاً مقابل شما باشد.8- دستورات 2 تا 6 را تکرار کنید. عملاً سعی نکنید که انتخاب اول رنگ ها را به خاطر آورده و یا به همان ترتیب انتخاب کنید (در عین حال، عمداً تلاش نکنید تا آنها را فراموش نمائید)، بلکه در انتخاب رنگ ها طوری رفتار کنید که گویی آنها را برای نخستین بار می بینید. 9- شماره های کارت های رنگ دلخواه خود را انتخاب دوم را روی همان تکه کاغذ و در زیر شماره های قبلی بنویسید. (مراقب باشید که این تکه کاغذ را گم نکنید زیرا پس از خواندن متن کتاب به شماره های ثبت شده روی آن احتیاج دارید. )در مرحله بعد، دستورات زیر را انجام دهید:1. پس از انجام دستورات هشت گانه بالا و دو انتخاب از کارت های رنگ، شما دو ردیف اعداد دارید که یکی زیر دیگری قرار گرفته است، مثلاً :7-6-0-2-3-4-1-57-0-6-3-2-5-4-12. از هشت عدد هر ردیف؛ چهار جفت (گروه) عدد بسازید. به این ترتیب که گروه اول با علامت «+»، گروه دوم با علامت «×»، گروه سوم با علامت «=» و گروه چهارم با علامت «-» باشد. در مثال مورد نظر ما، گروه های اعداد به صورت زیر خواهند بود:6-7-، 0=2=، 3×4×، 5+1+0-7-، 6=3=، 2×5×، 1+4+3. علاوه بر آن، اولین و آخرین رقم در هر ردیف یک گروه پنجم را تشکیل می دهد که با علامت «-+» مشخص می شود.

به این ترتیب، دو گروه دیگر زیر نیز بوجود می آید:7-1+ و 7-5+4. تفسیر و معنای کارکردهای گروه «+ و – و × و = » در جدول های تفسیر آمده است .

روانشناسی کارکردی

عنوان «روانشناسی کارکردی» را بر عقایدی نهاده اند که انتخاب رنگ را با روانشناسی شخصیت مرتبط می سازد. در آزمایش رنگ لوشر، ساختار (8) یک رنگ ثابت است؛ و به عنوان «معنای واقعی» آن رنگ تعریف شده و برای همه کس یکسان می باشد. مثلاً رنگ آبی مایل به تیره به معنای «آرامش و سکوت» است، صرف نظر از این که فردی این رنگ را دوست بدارد و یا دوست ندارد. از سوی دیگر، «کارکرد» عبارت است از «تمایل ذهنی نسبت به رنگ» و همین است که در مورد اشخاص مختلف فرق می کند و تفسیرهای آزمایش لوشر نیز بر همان اساس استوار است. شخصی ممکن است یک رنگ خاص را دوست داشته باشد، دیگری شاید همان رنگ را خسته کننده بداند، و سومی نسبت به آن بی تفاوت باشد، درحالی که چهارمی شاید کاملاً از آن بدش بیاید.در آزمایش هائی که بر روی افراد صورت می گیرد (و یا شخص بر روی خودش انجام می دهد) کارت های رنگ را به ترتیب ترجیح و علاقه انتخاب می کنند.رنگی را که بیشتر از همه دوست دارد، در اول ردیف رنگ ها و رنگی را که بسیار از آن بدش می آید (یا کمترین علاقه را به آن دارد) در مرحله آخر انتخاب کرده و در محل هشتمین کارت قرار می دهد. با مشاهده طرز قرار گرفتن کارت ها، ما می توانیم تعیین کنیم که یک رنگ خاص نشانگر چه نوع کارکردی است زیرا تمایل ذهنی نسبت به رنگ های مختلف، دارای درجات کم و زیاد است.در شروع ردیف مناطق علاقه ها، اولین کارتی که انتخاب می شود براساس ترجیح و اولویت بسیار زیاد صورت گرفته است. پس از آن، منطقه ای قرار دارد که اولویت آن چندان زیاد نیست. سپس نوبت به منطقه ای می رسد که به عنوان منطقه «بی تفاوتی» بشمار می آید. در پی آن، آخرین منطقه قرار دارد که حکایت از انزجار یا بی میلی شخصی دارد. برای مشخص کردن این مناطق، علامت های زیر بکار رفته است:منطقه ترجیح شدید یک رنگ- علامت بعلاوه (+)منطقه ترجیح عادی یک رنگ – علامت ضربدر(×)منطقه بی تفاوتی نسبت به یک رنگ – علامت مساوی (=)منطقه بی میلی یا انزجار از یک رنگ – علامت منها (-)

تست روانشناسی رنگ لوشر

اهمیت هشت وضعیت

بخاطر بسپارید که لازم است انتخاب های رنگ را باید به طرز صحیحی گروه بندی و سپس با علایم مناسبی که در بالا شرح داده شد، علامت گذاری نمود. پس از این که هشت کارت را از لحاظ ارجحیت شان مرتب کردید، گرایش ها یا «کارکردهای» زیر بدست می آید:وضعیت اول: رنگی که بسیار مورد علاقه شماست نشانگر یک «گرایش» بوده و با علامت بعلاوه (+) مشخص شده است. این رنگ نمایانگر روش اساسی است که شخص برای رسیدن به هدف خود آن را انتخاب می کند و نیز نشانه وسایلی است که در این راه آنها را بکار می گیرد. مثلا آبی تیره (سرمه ای) در وضعیت اول نشان دهنده روشی است که معنای آن «آرامش» می باشد.وضعیت دوم. این وضعیت نیز معمولاً با علامت بعلاوه (+) مشخص می شود و هدف واقعی را نشان می دهد. مثلاً وقتی رنگ آبی تیره (سرمه ای) انتخاب شده است، به این معنی است که شخص طالب «صلح و آرامش» است. معذالک برحسب گروه بندی و علامت گذاری آزمایش واقعی، امکان دارد که وضعیت دوم با علامت ضربدر (×) مشخص شده باشد، که در این صورت روش اساسی و هدف شخص یکی هستند. به عبارت ساده تر، او وسایل و راههائی را بکار گرفته است که به نفسه به صورت هدف درآمده اند. بدین سان، یک شخص معمولاً آرام است زیرا مایل است تا از طریق آرام بودن به هدفی برسد، نظیر مطمئن شدن از این که با کمک عقل و درایت یک محیط ثابت وآرام برای خود پدید آورد و یا آرامش محیط را حفظ کند. ولی وقتی که رنگ آبی تیره تنها رنگی است که با علامت بعلاوه مشخص شده است، به این معنی است که آرامش به نفسه به صورت یک هدف درآمده است.وضعیت های سوم و چهارم. این وضعیت ها معمولاً با علامت ضربدر (×) مشخص گردیده و نشانگر «وضع واقعی امور» است؛ وضعیتی که شخص واقعاً خود را در آن می یابد و یا رفتاری است که زائیده شرایط موجود او می باشد. رنگ آبی تیره در این وضعیت ها نشان می دهد که شخص احساس می کند که در یک وضعیت آرام قرار دارد و یا در وضعیتی است که رفتار آرام را ضروری می سازد.وضعیت های پنجم و ششم. این وضعیت ها نشانگر «بی تفاوتی» بوده و با علامت مساوی (=) مشخص می شود. رنگ های این منطقه نشان می دهد که صفات خاص آنها نه رد شده است و نه جنبه دلخواه در شرایط واقعی فرد بوده است، بلکه به عنوان ذخیره نگاهداری شده اند تا در صورت لزوم از آنها استفاده شود. بدین طریق یک رنگ «بی تفاوتی» از یک کیفیت غیر معتبر برخوردار بوده و به عنوان «نامناسب» کنار گذارده شده است، ولی یک ذخیره بشمار آمده و با تغییر شرایط می توان آن را با سرعت مورد استفاده قرار داد. رنگ آبی تیره در یکی از این وضعیت ها نشانگر «آرامشی» است که فعلاً وجود ندارد و به محض این که شخص بتواند بر وضع متلاطم یا تحریک آمیز خود غلبه کند و یا دست کم آن را تحمل پذیرتر سازد، آرامش مزبور بازخواهد گشت.وضعیت های هفتم و هشتم. این وضعیت ها با علامت منها (-) مشخص شده و نشانگر «عدم تمایل» است. رنگ هائی که به عنوان «غیر دلخواه» طرد گردیده اند، نشانگر نیاز خاصی هستند که دلیل خاصی برای نهی و ممنوعیت آنها وجود دارد، و چون این نیازها برآورده نمی شوند لذا سودمند هم نخواهند بود. به عبارت دیگر، این رنگ ها نشانگر نیازی هستند که فرضاً عاری از ضرورت است. مثلاً رنگ آبی تیره در هر یک از این وضعیت ها، به این معنی است که نیاز به آرامش باید ارضاء نشده باقی بماند. زیرا به دلیل شرایط نامساعد، هر آرامش، هر تسلیم، هر تلاش برای ایجاد روابط نزدیکتر و هماهنگ تر، عواقب غیر رضایت بخشی خواهد داشت.

چهار رنگ اصلی یا رنگ های مستقل (رنگی است که از مشتقات سایر رنگ ها نباشد) از لحاظ روحی

شماره 1 – آبی مایل به تیره (سرمه ای)شماره 2- آبی مایل به سبزشماره 3- نارنجی مایل به قرمزشماره 4- زرد روشنچهار رنگ کمکی (غیر اصلی یا فرعی)شماره 5- بنفششماره 6- قهوه ایشماره 7- سیاهشماره 8 خاکستری

انواع چهار رنگ اصلی

شماره 1 آبی تیره: نشانگر «عمق احساسات» بوده و صفات زیر در انتخاب این رنگ وجود دارد:خود محور (فردی است که فقط به خود و خواسته های خود توجه دارد)، منفعل [غیر فعال(فردی است که همواره منفعل و پذیرا باشد و برای جلوگیری از حوادث زندگی از خود فعالیت چندانی نشان نمی دهد)]، روحیه مشارکت و همکاری در انقیاد دیگران [غیر مستقل](9)، حساسیت طبع، دارای قدرت ادراک زیاد، روحیه اتحاد با دیگران.جنبه های عاطفی (10) شخصیت او عبارتند از:طالب آرامش، خواستار رضایت و خشنودی، ملایمت طبع،عشق و محبت.شماره 2 آبی مایل به سبز: نشانگر«نرمش پذیری اراده» بوده و صفات زیر در انتخاب کننده این رنگ وجود دارد:خود محوری، منفعل، حالت دفاعی دارد، مستقل است، مراقب جان خویش است، دارای حس تعلق (11)، تغییر ناپذیری.جنبه های عاطفی شخصیت او عبارتند از :روحیه اصرار و سماجت، اظهار وجود و عرض اندام، روحیه لجاجت، عزت نفس دارد.شماره 3 رنگ نارنجی مایل به قرمز: نشانگر «نیروی اراده» بوده و صفات زیر در انتخاب کننده این رنگ وجود دارد:برون محوری (12)، فعالیت، مهاجم- متجاوز، مستقل است، دارای حس رقابت، اهل عمل و فعالیت.جهات عاطفی شخصیت او عبارتند از :آرزومندی، هیجان پذیری، سلطه طلبی، تمایلات قوی جنسی.شماره 4 زرد روشن: نشانگر «خود انگیختگی(13) بوده و صفات زیر در انتخاب کننده این رنگ وجود دارد:برون محوری، فعالیت، آینده نگری، غیرمستقل، توسعه طلبی، بلندپروازی، اهل تحقیق و پژوهش.جهات عاطفی شخصیت او عبارتند از:تغییرپذیری ،پرتوقع، داشتن اصالت و نیروی ابتکار، نشاط و زنده دلی.«خودمحور» به معنای «ذهناً به خود پرداختن است» و هرچند که شباهت هائی با «درون بینی» دارد ولی معادل آن نبوده و نباید آن دو را با یکدیگر اشتباه کرد. کسانی که درون بین هستند افراد «خود محور» نیز به شمار می آیند ولی آنان که فقط خود محور هستند لزوماً درون بین نیستند. از لحاظ ذهنی به خود پرداختن، به معنای علاقمندی به خود است. فردی که پیوسته با دیگران معاشرت می کند وی را باید یک فرد برون بین بشمار آورد، ولی چنانکه مشاهده شود که موضوع گفتگوی او با دیگران همواره یک موضوع واحد نظیر جمع آوری تمبر، خانواده اش، همسرش، فرزندانش، شغلش و سفرش به اروپا باشد، در این صورت وی را باید یک فرد «خود محور» بشمار آورد زیرا همه چیز را به زندگی خود محدود می کند. کافی است که شخص دیگری یک موضوع عمومی تر را مطرح سازد و آن وقت شخص مورد نظر ما حاضر به شنیدن آن نیست.«برون محور» به معنای کسی است که بیرون از وجود خود را می بیند و شباهت زیادی به برون بین دارد. فرد برون محور علاقمند به محیط پیرامون خود و اشیاء و مردم است، خواه از نقطه نظر تأثیر گذاردن در محیط بیرونی و خواه گرفتن محرک و انگیزه از آن. چنانکه در محیط پیرامونی خود تأثیر می گذارد، دراین صورت نسبت به آن مؤثر و مستقل است. ولی اگر از محیط خود تأثیر می پذیرد، در این صورت غیر مستقل می باشد. لذا استقلال معادل با «علت بودن» است درحالی که غیر مستقل معادل با «معلول بودن» می باشد.تفاوت غیر فعال از فعال، نظیر تفاوت خود محور از برون محور است.

رنگ های اصلی مخلوط

مشاهده می شود که شماره های 1و 2 (آبی و سبز) هر دو خودمحور (غیر فعال) هستند. هر جا که هر دوی آنها با یکدیگر در آزمایش ظاهر شوند، صفت خود محوری قویاً مورد تأکید است. ولی این موضوع که آیا رفتار مزبور یک رفتار الگوئی یا یک الگوی واقعی و یا یک الگوی پنهان و یا یک الگوی رد شده می باشد یا خیر، قطعاً بستگی به وضعیت این ترکیب در ردیف رنگ ها دارد.به همان ترتیب، شماره های 2و 3 (سبز و قرمز) هر دو مستقل (خودکار، سبب ساز) می باشند. هرجا که هردوی آنها در آزمایش ظاهر شوند، صفات ابتکار و خود – تصمیم- گیری از اهمیت بیشتری برخوردار است. اما از سوی دیگر، نحوه تأکید و اهمیت آنها بستگی به محل ظاهر شدنشان دارد.شماره های 3و 4 (قرمز و زرد) برون محور(فعال) هستند و از بیرون هدایت می شوند. هرجا که هر دوی آنها در کنار یکدیگر ظاهر شوند، صفت فعالیت از اهمیت بیشتری برخوردار است.شماره های 1 و 4 (آبی و زرد) هر دو غیر مستقل (یعنی از منابع خارجی هدایت می شوند) هستند و لذا هر جا که در کنار یکدیگر ظاهر شوند؛ «فاقد قدرت تصمیم گیری» کاملاً نشان داده می شود.هر یک از گروه های بالا وقتی که در کنار یکدیگر در یک گروه کارکرد مشابه ظاهر شوند (هر دو +، هر دو ×، هر دو = یا هر دو -) متضمن یک تأکید نسبتاً زیاد بر برخی صفات هستند: خودمحوری یا استقلال، برون محوری یا عدم استقلال. با ترکیب آبی و قرمز (شماره های 1و 3) می توان توازن بهتری را بدست آورد. در این توازن، «عدم استقلال درون محوری رنگ آبی» بر اثر «استقلال برون محوری رنگ قرمز» متعادل و هماهنگ می شود. ترکیب سبز و زرد (شماره های 2 و 4) درضمن این که استقلال خودمحوری رنگ سبز را در برابر برون محوری غیر مستقل رنگ زرد تعدیل می کند، یک کل بالاخص متوازن را پدید نمی آورد. دلیلش این است که امیدواری توسعه طلبانه رنگ زرد هماهنگی خوبی با سرسختی و لجاجت رنگ سبز ندارد. این ترکیب می تواند گاهی اوقات مشکلات خاص خود را پدید آورد.

رنگ های اصلی را باید ترجیح داد

چهار رنگ اصلی آبی – قرمز، سبز و زرد (شماره های 1، 2، 3 و 4) که نشانگر نیازهای روانی هستند – نیاز به خشنودی و محبت، نیاز به اظهار وجود، نیاز به عمل و موفقیت و نیاز به چشم انتظار بودن و امید داشتن -همگی آنها از اهمیت خاصی برخوردار می باشند. لذا وقتی که یک فرد متعادل روانی که آزاد از تضادها و سرکوب های روانی است این رنگ ها را برمی گزیند، همه آنها باید در مکان های چهار تا پنج رنگ اول آزمایش قرار گیرند.

رنگ های کمکی

رنگ های کمکی، یعنی بنفش و قهوه ای و خاکستری (شماره های 5، 6و 7) در یک طبقه نسبتاً متفاوتی قرار دارند. اگر بخواهیم با صراحت کلام سخن گوئیم، سیاه و خاکستری اساساً رنگ بشمار نمی آیند. زیرا سیاه اصولاً رنگ نیست و رنگ خاکستری نیز در آزمایش کاملاً بی رنگ و خنثی است. لذا آن دو را بی رنگ (achromatic) می نامند. بنفش ترکیبی است از آبی و قرمز، درحالی که قهوه ای مخلوطی از نارنجی – قرمز و سیاه است و یک رنگ تیره و نسبتاً بی روح را بدست می دهد (گاهی اوقات نیز به عنوان «بی رنگ» طبقه بندی شده است؛ هرچند که این طبقه بندی دقیقاً درست نیست.) ترجیح دادن هر یک از سه رنگ «بی رنگ» (سیاه، خاکستری یا قهوه ای) را می توان نشانه ای از یک نقطه نظر منفی نسبت به زندگی دانست. این موضوع با تفصیل بیشتری در فصل مربوط به اضطرابات مورد بررسی قرار گرفته است.هیچ یک از دو رنگ بنفش و قهوه ای درشمار رنگ های مستقل [اصلی] روانی نیستند و انتخاب آنان برای آزمایش لوشر پس از آزمون ها وخطاهای بسیار، به عنوان رنگ های مظهر سایر خصایصی انتخاب شده است که فرد عادتاً آنها را در منطقه بی تفاوتی آزمایش قرار داده و یا رد می نماید. ولی باید گفت که فرد غالباً در مورد آنها زیاده روی می کند و آنان را در اول ردیف رنگ ها و به زبان یکی از سایر رنگ های اصلی قرار می دهد.

پی‌نوشت‌ها:

1- j. Erbsloh2- Karl Heinz flehinghaus3- H. Klar4- H & N Dietschy5- Bokslag6- Canziani7- Scot8- یعنی اهمیت روانشناسی و فیزیولوژی (روحی و جسمی) آن9- در برابر Hetronomousآورده ایم که به فردی گفته می شود که از دیگران تبعیت می کند و نقطه مقابل آن autonomous به معنای رهبر و فرد مستقل است10- به معنای روحی و نفسانی است11- مقصود تعلقات مادی و فکری است12- به افکار و خواسته های دیگران توجه زیادی نشان می دهد13- حالت و حرکتی است که بی درنگ و بی اختیار از شخص سرمی زند .

منبع:لوشر، ماکس، (1923)؛ ترجمه ویدا ابی زاده، (1339) ، روانشناسی رنگ ها

تست روانشناسی رنگ لوشر

 

آیا
با انجام آزمون های روان شناسی می توان شخصیت افراد را تشخیص داد؟ برای
اندازه گیری شخصیت افراد از ابزارهای مختلفی می توان استفاده کرد. یکی از
بهترین روش ها گفت وگو و مشاهده است که روان شناسان به صورت حرفه ای و
براساس تکنیک آن را انجام می دهند. این گفت وشنود با مکالمه و دیدگاه یک
فرد عادی بسیار متفاوت است. روان شناسان حین صحبت با یک فرد برای اندازه
گیری استرس و اضطراب او به نکته های ریزی مثل عرق روی پیشانی، تنگی و گشادی
مردمک چشم و مسائلی از این قبیل توجه دارند. برای تشخیص برخی اختلال ها
مثل افسردگی هم آزمون های استانداردی وجود دارد.  تصاویر و نقاشی هایی که
گاهی می بینیم در شبکه های اجتماعی دست به دست می چرخد و افراد با انتخاب
یک عکس یا مرتب کردن آنها یا پاسخ به برخی سوالات نامربوط سعی می کنند
بفهمند چه شخصیتی دارند هم از این قبیل آزمون هاست؟  نه الزاما. آزمون ها
به ۲ گروه تقسیم می شوند؛ آزمون های عینی و آزمون های فرافکن. آزمون های
عینی به انواعی گفته می شود که با ابزار و وسایل خاصی انجام می شود و فرد
با انجام فعالیت های مختلف، نمره هایی را در آن به دست می آورد و براساس آن
نمره ها ویژگی های خاصی مثل هوش، شخصیت هایی مثل درون گرایی و برون گرایی
یا حالاتی مثل استرس اندازه گیری می شود. این آزمون ها به صورت استاندارد
در کشور ما هم به کار گرفته می شوند. آزمون های فرافکن در واقع تصاویر خاص و
مبهمی هستند که به افراد ارائه می شوند و هر شخص تفسیر خاصی از آن دارد.
در ادامه با ما همراه باشید

رنگها مثل مرگ و
مالیات گزیر ناپذیرند. در همه جا هستند. این به چه معنی است؟ چرا مردم در
اتاقهای سبز بیشتر احساس آرامش می کنند؟ چرا وزنه برداران در سالنهای ورزشی
آبی رنگ نهایت تلاش خود را می کنند؟رنگها در فرهنگهای مختلف اغلب معانی
متفاوتی دارند و حتی در جوامع غربی معانی رنگهای مختلف پس ازسالها تغییر
کرده است. ولی امروزه در آمریکا، محققان دریافته اند که موارد زیر بطور عام
درست می باشند.

 

مشکی

مشکی رنگ سلطه و قدرت است. این
رنگ برای مد پرطرفدار است چون شخص را لاغرتر نشان می دهد.همچنین شیک و
بادوام است.رنگ مشکی همچنین نشان دهنده اطاعت و فرمانبرداری است ،کشیشها
رنگ مشکی می پوشند تا اطاعت خود را از خداوند نشان دهند.بعضی از کارشناسان
مد می گویند لباس مشکی پوشیدن برای زن به معنی فرمانبرداری از مرد است.
لباس مشکی می تواند مقهور کننده باشد، یعنی کسی که لباس مشکی می پوشد منزوی
یا شریر به نظر می رسد.شخصیتهای منفی، مانند دراکولاهم، اغلب لباس مشکی می
پوشند.

 

سفید

تازه عروسان سفید می پوشند تا
مظهر معصومیت و پاکی باشند. رنگ سفید نور را منعکس می کند و رنگ تابستانی
محسوب می شود.رنگ سفید برای دکوراسیون و مد پرطرفدار است چون یک رنگ روشن و
ملایم است، و با همه چیز تناسب دارد. با وجود این، آلودگی روی رنگ سفید
سریع مشخص می شود و به همین دلیل پاکیزه نگاهداشتن آن دشوارتر از سایر
رنگهاست. پزشکان و پرستاران لباس سفید می پوشند که نشان دهنده استریل بودن(
ضدعفونی شدگی) است.

 

قرمز

قرمز، پرشورترین و تندترین رنگ
است که سبب سریعتر شدن ضربان قلب و تنفس می شود. قرمز همچنین رنگ عشق است.
رنگ قرمز جلب توجه می کند و کسی که قرمز می پوشد ملیح تر به چشم می آید.
چون قرمز رنگ تندی است، در مذاکرات و درگیریها نمی تواند کمکی به مردم
بکند. ماشینهای قرمز اهداف مورد نظردزدها می باشند.معمولاً رنگ قرمز در
دکوراسیون برای تاکید مورد استفاده قرار می گیرد. دکوراتورها بر این ایده
اند که مبلمان قرمز محشر است چون جلب توجه می کند.

 

 

صورتی

صورتی که رویایی ترین رنگ است،
آرامش بخش تر است. تیمهای ورزشی گاهی اوقات رختکن تیمهای رقیب را صورتی رنگ
می کنند چون تیم های رقیب روحیه شان تضعیف می شود.

 

 

آبی

آبی، رنگ آسمان و اقیانوس یکی
از پرطرفدارترین رنگهاست. این رنگ مانند رنگ قرمز سبب عکس العمل متضاد می
شود. آبی، رنگ صلح و آرامش است و سبب می شود بدن مواد شیمیایی آرامش بخش
تولید کند،پس اغلب در اتاق خواب از این رنگ استفاده می شود. رنگ آبی می
تواند سرد و یأس آور هم باشد. مشاوران مد توصیه می کنند در مصاحبه های شغلی
رنگ آبی بپوشید چون رنگ آبی نشان دهنده وفاداری است.افراد در اتاقهای آبی
فعال ترند. بررسیها حاکی از آن است که وزنه برداران در سالنهای ورزشی آبی
رنگ قادرند وزنه های سنگین تری را بلند کنند.

 

سبز

در حال حاضر پر طرفدارترین رنگ
برای دکوراسیون سبز است که مظهر طبیعت است. برای چشم، سبز ملایم ترین رنگ
است و می تواند قدرت دید را افزایش دهد. رنگ سبز نشاط آور و آرامش بخش است.
مردم انتظاردارند افرادی که در تلویزون ظاهر می شوند در ” اتاقهای سبز
رنگ” باشند تا آرامش یابند. بیمارستانها اغلب ازرنگ سبز استفاده می کنند
چون این رنگ به بیماران آرامش می دهد.در قرون وسطی پرندگان سبز رنگ بودند
که مظهر باروری است سبز تیره مربوط به مردان و محافظه کارانه است و نشان
دهنده ثروت است.

تست روانشناسی رنگ لوشر

 

زرد

زرد آفتابی شاد جلب توجه می
کند. با وجود اینکه یک رنگ خوش بینانه به حساب می آید، مردم در اتاقهای
زردرنگ بیشتر عصبانی می شوند و کودکان بیشتر گریه م یکنند. رنگی که کمتر از
سایر رنگها چشم را جذب می کند زرد است که اگر زیاد مورد استفاده قرار گیرد
م یتواند مقهور کننده باشد، رنگ زرد تمرکز را افزایش می دهد، بنابراین
برای دفترچ ههای حقوقی مورد استفاده قرار م یگیرد.همچنین متابولیسم ( سوخت و
ساز) راتسریع می کند.

 

 

ارغوانی

ارغوانی، رنگ سلطنتی نشانگر
تجمل، ثروت و ظرافت است. این رنگ همچنین زنانه و رویایی است. با وجوداین
چون رنگ ارغوانی در طبیعت نادر است تصنعی به نظر می آید.قهوه ای قهوه ای
یکدست، رنگ خاک است و در طبیعت فراوان است. هوه ای روشن نشان دهنده صداقت
است درحالی که قهوه ای تیره شبیه چوب یا چرم است. قهوه ای همچنین می تواند
غم انگیز و یأس آور باشد . مردان بیشتر تمایل دارند بگویند که قهوه ای یکی
از رنگهای مورد علاقه آنها ست.

 

 

غذای فکری

با وجود اینکه آبی یکی از
پرطرفدارترین رنگهاست کمتر از سایر رنگها اشتها آور است. غذای آبی در طبیعت
نادر است محققان تغذیه می گویند هنگامیکه انسانها در جستجوی غذا بودند،
دریافتند که از چیزهای فاسد وسمی دوری کنند،که اغلب به رنگ آبی، مشکی،یا
ارغوانی هستند.غذای آبی رنگ برای بررسی چیزهای مورد آزمایش بکار می روند،
که سبب کم اشتهایی می شوند. برای غذاسبز، قهوه ای و قرمز پرطرفدارترین
رنگها هستند. رنگ قرمز اغلب برای دکوراسیون رستوران مورد استفاده قرارمی
گیرد. چون اشتها آور است.

 

 

در روانشناسی نوین رنگ یکی از معیار های اصلی سنجش شخصیت شماست، آزمون لوشر بعد از آزمایش رورشاخ جدیدترین نظریه ای است که در این حوزه ارائه شده است.این برنامه ترجمه ی روانی از کتاب خود لوشر است که به صورت داینامیک تست را درلحظه از شما گرفته و نتیجه را صادر می کند. نکته ی جالب در رابطه با آزمون لوشر آن است که هر زمان با توجه به شرایط جسمی و روحی ای که در آن قرار دارید نتیجه ی آزمایش شما تغییر می کند، برای همین این آزمون هیچ گاه کهنه و قدیمی نمی شود.دستاورد های موفق این آزمون تا حدی است که اینک علاوه بر موارد روانشناسی و روانکاوی، در سیستم های استخدامی نیز مورد استفاده قرار می گیرد. معادل فارسی این برنامه با این سبک موجود نیست و معادل خارجی آن هزینه بر است. این برنامه می تواند برای روانشناسان و روانکاوان نیز بسیار کاربردی باشد و به کارشان سهولت بخشد.رنگ های کارتهای لوشر پس از آزمایشات فراوان این دانشمند به دست آمده اند، قبل از استفاده از برنامه راهنما و درباره را به دقت مطالعه فرمایید.

کاربران

توسعه‌دهندگان

با مایکت

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

تست روانشناسی رنگ لوشر

کلیه حقوق این سایت متعلق به شرکت هوشمند گستر هوتن پارس (استور اندرویدی مایکت) می باشد

با اجرای فایل دریافتی، ابتدا مایکت بر روی دستگاه اندرویدی شما نصب خواهد شد. بلافاصله پس از باز شدن اپلیکیشن مایکت، دانلود خواهد شد.

مایکت را بر روی دستگاه خود ندارید؟

2 فروردین 1399

تست های شخصیت شناسی به قدری روز به روز متنوع و زیادتر می شوند که انگار روانشناسان مسابقه ای برای آن ها در نظر گرفته اند و گویی ما را از خودمان بهتر می شناسند! گستره وسیع، بینهایت و زیبای رنگ ها نیز از این مسابقه عقب نمانده و جای خود را در رشته روانشناسی باز کرده است. سال های زیادی است که مبحث روانشناسی رنگ ها مطرح شده و مطالب گوناگونی وجود دارند که می توانیم در این زمینه بیابیم. در این مطلب با پاسخ به 5 تست آماده شده برای شما با سلیقه رنگ شناسی خود بیش تر آشنا شده و می توانید از راهنمایی مربوط به شخصیت خود در دکوراسیون منزلتان بهره ببرید.

شخصیت شناسی با رنگ های خنثی

شخصیت شناسی با رنگ های خنثی

برخی از رنگ هایی که در چرخه رنگ حضور ندارند مانند رنگ سفید، سیاه و سفید، بژ، کرم و خاکستری رنگ های خنثی نامیده می شوند. این رنگ ها اغلب جلوه ای خاکی و صلح آمیز ایجاد می کنند و اغلب افرادی که برای خانه خود از رنگ های موجود در طبیعت استفاده می کنند، درجات بالایی از کمال و پختگی دارند. اضافه کردن طیف های مختلفی از رنگ بژ، کرم و آف وایت ( طیفی از رنگ سفید) به دکوراسیون عمق می دهد. اضافه کردن مقداری گرما با عناصری از قبیل کوسن ها، کلاهک آباژور، قالیچه و دیگر عناصر بافت دار و دارای رنگ زننده به اتاقی خنثی، اقدامی حیاتی است.

تست روانشناسی رنگ لوشر

شخصیت شناسی با استفاده از رنگ های ملایم و پاستل

شخصیت شناسی با استفاده از رنگ های ملایم و پاستل

افرادی که از رنگ های ملایم و پاستلی استفاده می کنند، افرادی شیک و آرام هستند. رنگ هایی از قبیل سفید، آبی ملایم، صورتی ملایم و سبز در کنار هم می توانند فضایی الهام بخش و لطیف ایجاد کنند که چنین فضایی با کمک طرح های گل دار و شاد می تواند گرم تر و پویا تر شود. بهترین حالت برای این ترکیب های رنگی این است که رنگ زمینه دکوراسیون را ملایم و روشن در نظر بگیرید و برای اکسسوری ها یا یک دیوار فضا از رنگی زننده مانند صورتی تند استفاده کنید. همچنین توصیه می شود در چنین دکوراسیونی دسته گلی از رنگ های شاد را در گلدانی میناکاری شده قرار دهید؛ زیرا ترکیب گل های تازه و باطراوت با طرح های گل دار می تواند جذابیت ویژه ای به دکوراسیون فضا ببخشد.

شخصیت شناسی با رنگ های تند و روشن

شخصیت شناسی با رنگ های تند و روشن

افرادی که رنگ های تند و روشن را دوست دارند افراد شجاع و دلیری هستند. رنگ های تند و خیره کننده محرک می باشند. برای استفاده از رنگ های تند نکاتی را باید رعایت کنید، برای مثال توصیه می کنیم کاناپه ای قرمز رنگ را در مقابل بزرگ ترین دیوار اتاق قرار دهید و همچنین زمینه و رنگ دیوارهای فضایی را که در دکوراسیون آن از رنگ های تند و خیره کننده استفاده شده، خلوت و روشن نگه دارید.

شخصیت شناسی با ترکیب رنگی خاص

این افراد خواستار شکستن و عبور از حد و مرزها هستند. قوانین وبازی ها را فراموش کرده و تنها به این فکر کنید که خانه شما باید به رنگی باشد که شما دوست دارید و خانه خود را به قصری زیبا تبدیل کنید. استفاده از ترکیب رنگی سفید و مشکی به همراه اکسسوری ها و عناصری فلزی در کنار یک نورپردازی مناسب، می تواند ترکیب خوبی باشد. شما می توانید ضمن بازی با رنگ های لطیف و ملایم تر، در خانه ای با چنین ترکیب رنگی، جلوه ای متمایز ایجاد کنید.

کلام آخر : هیچ کدام از تست های روانشناسی نتیجه صد در صد نداشته و نمی توان پاسح ها را با قاطعیت برای همه اشخاص به کار برد. به خصوص در زمینه روانشناسی رنگ ها پایه علمی و ثابت شده ای وجود ندارد ولی می توانیم تنها برای به کارگیری رنگ ها در دکوراسیون منزلمان این تست ها را انجام دهیم. نتیجه تست خود و میزان دقت و صحیح بودن آن را با ما در میان بگذارید.

منبع : مجله منزل

13638 بازدید

0 نظر

2 فروردین 1399

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید

نوع مقاله: مقاله علمی

نویسندگان

1
استادیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تربیت معلم سبزوار

2
پژوهشگر و مدرّس دانشگاه تربیت معلّم سبزوار

چکیده

تست روانشناسی رنگ لوشر

کلیدواژه‌ها

موضوعات

عنوان مقاله [English]

نویسندگان [English]

Colour is recognized as one of the criteria for personality analysis in modern psychology. Colours are a kind of energy and visible sounds which play an important role in one’s life. Their influences on human’s soul and mind are undeniable. In other words, colour can be considered as a reflection of one’s mental and physical situation since colours have special influence on soul and body equally. Max Lusher’s study of colours is among the most recent theories which deal with psychological analysis and character explication. In this method, colours are introduced as numbers. Those which are denied and those which are well- accepted are the reflection of one’s thoughts and feelings. Hence, word selection and colour choice can help us to analyze the poet’s personality and mind. Among the modern poets, Forogh Farrokhzad has repeatedly manipulated colours in her poems among which “black” is a specific one. This paper aims at interpreting Forogh Farrokhzad poetry in terms of colour analysis on Max Lusher’s theory.
 
 

کلیدواژه‌ها [English]

مقدمه

طبیعتِ پیرامون ما سرشار از رنگ‌هایی است که با طلوع و غروب خورشید و تغییرات سایه و نور، همواره در حال دگرگونی است. در حقیقت، رنگ، همان نور است و نور، اولین پدیدة جهان هستی و روح آفرینش است. نخستین بار، نیوتن، نور را به رنگ‌های قابل رؤیت تجزیه کرد و به وسیلة نور خورشید، طیف کاملی از رنگ‌ها را به وجود آورد. نیوتن هم‎چنین کشف کرد که هر رنگی، طول موجی منحصر به فرد دارد. این ویژگی رنگ، هم‎چون صداست. اصوات طول موج معینی دارند که به وسیلة آن انرژی خود را به ما منتقل می‎کنند، چنان‎که صدای آرام به ما آرامش می‎دهد و صدای بلند ما را هیجان‎زده می‌کند. رنگ‌ها نیز، با توجّه به طول موجشان، در نمودار ارزشی رنگ‎ها، جایگاه ویژه‏ای دارند و با امواج خود به طور مستقیم بر مرکز احساسات ما تأثیر می‎گذارند.

در حقیقت، انسان همواره با نیروی نامحسوس رنگ‏ها پیوند داشته و آگاهانه یا ناآگاهانه تحت‏تأثیر آن‏ها بوده و هر فردی، به شیوه‏ای خاص نسبت به این پدیده، واکنش نشان داده است. رنگ بازتابی از احساسات انسان و کلامی گویا برای بازگو کردن خُلق و خو و کلید ورود به ساختار شخصیتی هر فرد است و بدون واسطه، مفاهیم عمیق درون انسان را بیان می‏کند. چنانکه ترجیح یک رنگ بر دیگر رنگ‎ها روشنگر شخصیت و حالات روحی فرد است. بنابراین رنگ، شناسنامة احساس فرد است که دربردارندة خواسته‏ها و سرشت اوست.

در هر حال نفوذ رنگ‌ها و اثر آن‎ بر ذهن و رفتار انسان، از طریق علم ثابت شده است. در روان‏شناسی یونگ از رنگ به عنوان «مجموعه‏ای از نادانسته‏ها» یاد شده که در آن دانش و تجربة انسان ذخیره شده است. گوته، رنگ را هم‎چون جریان فعّالی در زندگی می‏دانست. او با ایجاد چرخة رنگ بر اهمیت تجربه کردن رنگ‏ها به عنوان احساسی پویا و اثر متقابل میان روشنایی و تاریکی تأکید کرد. دیدگاه گوته در تشریح انرژی رنگ‎ها و تأثیر آن بر ما به همراه مشاهدات تحلیلی نیوتن، اساس نظریه معاصر رنگ‎ها را تشکیل می‏دهد (ر.ک: فلمار، 1376: 24- 12؛ سان، 1378: 53- 49).

این پژوهش با استفاده از نظریة روان‌شناسی رنگ ماکس لوشر به تحلیل رنگ‌های به کار رفته در مجموعه اشعار فروغ فرخزاد می‌پردازد و با روشی علمی و کاربردی، تصویری دقیق و منطقی از اندیشه‌ها و نگرش‌های شاعر بیان می‌کند.

 

پیشینة پژوهش

تاکنون درعرصة روان شناسی رنگ تحقیقات محدودی به زبان های اروپایی نگاشته شده که شماری از آن ها به فارسی برگردان شده است (ر.ک: منابع). پژوهشگران بر این باورند که کاربرد آزمون‎های مختلف رنگ در کشف بهتر و دقیق‎تر خصوصیات روانی و احساسی افراد نقش مؤثّری دارد. این موضوع با توجّه به پیشرفت دو دانش فیزیولوژی و روان شناسی به اثبات رسیده است. البته تحقیقات ارزشمندی نیز در مورد ارتباط رنگ‎ها و جنبه‎های مختلف شخصیتی افراد انجام شده است که می‌توان به محققانی چون ماکس فایفر (Max Pfister)، هرمان رورشاخ (HermanRorschach)، ای. آر. یانش (E.R.Jaensch) و ماکس لوشر (Max Luscher) و دستاوردهای ایشان اشاره کرد. شاید بتوان گفت که مشهورترین آزمون رنگ را ماکس لوشر بنیان نهاد.

1- روان شناسی رنگ ماکس لوشر

در آزمایش لوشر رنگ‌ها به طور مستقل و به دور از پوششی برای اجسام به کار می‌روند و هر رنگ بدون ارتباط با رنگ‎های دیگر بررسی می‎شود. در این آزمایش، هشت کارت رنگی وجود دارد که شخص مورد آزمون، رنگ‌ها را به ترتیب علاقه انتخاب می‌کند. رنگی را که بیشتر از همه دوست دارد، در انتخاب نخست و رنگی که در مکان هشتم قرار می‎گیرد، نشان دهندة کم اهمیت بودن، بی‌اعتنایی یا بیزاری شدید نسبت به رنگ است. چهار رنگ اصلی لوشر، رنگ‌های آبی، زرد، قرمز و سبز، دارای ارجحیت‌ روانی‌اند. در تست لوشر، چهار رنگ فرعی هم وجود دارد که عبارتند از بنفش که مخلوطی از قرمز و آبی است، قهوه‌ای که مخلوطی از زرد، قرمز و سیاه است، خاکستری که هیچ رنگی ندارد و رنگ سیاه که در واقع نفی هر رنگ است. هدف اصلی کاربرد رنگ‎های فرعی، بالا بردن سطح سودمندی تست، با افزودن رنگ‎هایی است که مقبولیت جهانی دارند. با این عمل رنگ‌های اصلی نیز در سطح وسیع‎تری پخش می‎شوند و به ما امکان می‎دهد که اهمیت موضع‎گیری رنگ‌ها را در هر ردیف، روشن‎تر و دقیق‎تر توضیح دهیم.

به این ترتیب، با توجّه به این‌که هر رنگی در چه مکانی قرار می‌گیرد، می‌توان مشخص کرد که رنگ مورد نظر، نمایانگر چه کنشی است؛ زیرا گرایش ذهنی به طرف رنگ‌های مختلف، از مطلوب‌ترین تا منفورترین رنگ، نشان دهندة بازتاب‌های متفاوت روانی است. بنابراین، این آزمون مسائل بسیاری را در مورد ضمیر خودآگاه و ناخودآگاه، ساختار روحی شخص و… روشن می‎کند. البته جنبة نسبی بودن تست لوشر را نیز نباید از نظر دور داشت؛ زیرا انسان موجودی ناشناخته و تغییرپذیر است. به هر روی این آزمون به سبب پرداختن به شخصیت افراد و توجّه به مرکز فشار روحی و جسمی، به روان شناس و پژوهشگر این امکان را می‎دهد که کمتر به قضاوت و داوری خویش تکیه کند و به سبب سادگی و اعتبار نیز به راحتی مورد استفاده قرار می‎گیرد (همان: 6-5؛ لوشر، 1376: 26- 25 ).

 

2- جایگاه رنگ در شعر نو

شعر مانند هر هنر دیگر بیان احساسات و تجربه‎های زندگی است و چون از زندگی مایه می‎گیرد، طبیعی است که باید با ماهیت متغیر و تأثیرپذیر آن هماهنگ باشد. امّا به رغم تنوع رنگ در زبان رایج مردم، رنگ در ادب فارسی چندان رایج نبوده است و موجب شده شاعران فارسی زبان این « محدودیت دایرة رنگ ها را از رهگذر استعاره ها وتعبیرات خاصی که خلق کرده‌اند جبران کنند » ( شفیعی کدکنی، 267:1366). شعر معاصر نیز مولود شرایط زندگی امروز و ترسیم کنندة خطوط مشخّص این زندگی است. به عبارت دیگر، اندیشة نویسنده، متأثر از محیط زندگی و روزمرّگی اوست و می‎توان این تأثیر را به گونه‏های مختلف در آثارش یافت. بنابراین، شاعر معاصر، به دلیل پیروی نکردن از سنّت‌های کلاسیک، تا حدودی مستقل از کارکردهای پیشین عمل می‌کند و از شعر به عنوان ابزاری برای بیان افکار و یا هم‌چون وسیله‎ای به منظورِ رسیدن به اهداف سیاسی و اجتماعی خویش بهره می‎برد. در حقیقت، شاعر برای بیان تجربه‌های خود، با انتخاب واژگان کاربردی خویش، شیوه‎ای خاص برمی‌گزیند. به این ترتیب، گزینش واژگان؛ بویژه انتخاب نوع رنگ‌ها، بیانگر شخصیت و تصویری از خلق و خوی شاعر است.

 

2-1. کاربرد رنگ در شعر فروغ فرخزاد

شعر فروغ فرخزاد (1345 – 1313ش)، روایت زندگی درونی و بیرونی اوست؛ اسیر، دیوار، عصیان، تولّدی دیگر و ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد، در حقیقت، رمان های بلند زندگی او از کودکی، نوجوانی تا هنگام مرگ است. مهدی اخوان ثالث بر این باور بود که «فروغ در شعرش زندگی می‌کرد و در زندگی شعر می‌سرود. زندگی هنری‌اش از زندگی عادی جدا نبود» (جلالی، 1380: 124). «شعر فروغ را می‌توان به طور کلی زندگی‌نامة او دانست» (شمیسا، 1383: 257).

فروغ در شعر خود بارها واژه رنگ و هم‎چنین طیف‌های مختلف رنگی را به کار برده است. رنگ‌هایی چون سیاه، سبز، سرخ، سفید و…؛ عبارت‎هایی مانند آتش کبود، شاخه‎های فسفری، بهار سپید، رنگ خون و به کارگیری واژه رنگ؛ موج رنگین افق، هزار جلوة رنگین و… امّا کاربرد فراوان رنگ سیاه یکی از ویژگی‎های خاص این شاعر معاصر است. برای درک بهتر شیوة به کارگیری رنگ در این مجموعه‎ها ابتدا بر اساس آزمون لوشر، رنگ‎های اصلی و سپس رنگ‎های فرعی و فراوانی واژگان کاربردی مشخّص می‎گردد. سرانجام پس از گروه‌بندی و علامت‌گذاری هشت رنگ، به تحلیل عملکردهای شاعر در هر گروه می‌پردازیم.

 

3- رنگ های اصلی و فرعی در نظریة روان شناسی رنگ لوشر

ماکس لوشر، چهار رنگ آبی، قرمز، سبز و زرد را رنگ های اصلی وچهار رنگ بنفش، قهوه‌ای، سیاه و خاکستری را رنگ های فرعی می‎داند. رنگ‎هایی که بیانگر نیازهای روانی، نیاز به خشنودی، مهربانی و محبّت، اظهار وجود، نیاز به عمل و موفقیت و امید داشتن است. فرد متعادل در انتخاب‌های نخستین خود این چهار رنگ را در اولویّت قرار می‌دهد (ر.ک: لوشر، 1376: 36- 35). 

3-1. کاربرد رنگ‎های اصلی

3-1-1.رنگ آبی

آه گویی که این همه آبی / در دل آسمان نمی‎گنجد (جنون از مجموعة عصیان)

آبی، راه بی‎نهایت است، جایی که واقعیت به تخیل، تغیر شکل می‎دهد. این رنگ، همواره متوجّه درون است، در فکر و روح انسان داخل می‌شود و با روان آدمی پیوند می‌خورد. رنگی صاف، روشن، با طراوت، تسکین دهنده و امیدبخش است. آبی، هیجان محیط را کم می‌کند و بر عمق تفکر و آرامش ذهنی و روحی می‎افزاید و در ایجاد یک شخصیت آرام به فرد کمک می‌کند.

لوشر در مورد این رنگ می‎نویسد: رنگ آبی، در انسان نوعی قضاوت درونی به وجود می‌آورد و سبب می‎گردد انسان به خود و احساساتش بیندیشد. رنگ آبی، نمایانگر آرامش کامل است. مفهوم این رنگ، اثری آرام کننده بر سیستم مرکزی اعصاب می‎گذارد. طبق روایات سنسکریت آبی تیره، مناسب‎ترین محیط را برای تفکّر و اندیشه به وجود می‎آورد. از نظر فیزیولوژی، آسایش خاطر و از دیدگاه روان شناسی به معنای خرسندی همراه با لذّت و خوشی است. آبی به شکل استعاره‎ای با آرامش آب، طبیعت آرام و… مرتبط می‎شود (ر.ک: پورعلی خانی، 1380: 75؛ پورحسینی،1384 :58؛ گامینگ، 1384: 23 و لوشر،1376 :75- 74). در شعرهای فروغ فرخزاد، آبی، رنگ آرامش و یادآور آسمان و دریا، بی‎انتهایی و اوج است. رنگی که با پاکی و مهر و محبّت پیوند یافته و یکی شده است.

یک روز بلند آفتابی / در آبی بیکران دریا / امواج تو را به من رساندند (دریایی از مجموعة اسیر).

یک پنجره برای دیدن /… و باز می‎شود به سوی وسعت این مهربانی مکرر آبی رنگ (پرنده از مجموعة ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد)

پرنده روی هوا / و بر فراز چراغ‎های خطر / در ارتفاع بی‌خبری می‌پرید / و لحظه‌های آبی را دیوانه‌‎وار تجربه ‌می‌کرد (پرنده فقط یک پرنده بود از مجموعة تولّدی دیگر)

تست روانشناسی رنگ لوشر

این رنگ، بیشتر، در دو مجموعه تولّدی دیگر و ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد دیده می‎شود و در مجموع، نسبت به رنگ‎های دیگر، کاربرد کمتری دارد. از دیدگاه لوشر، رنگ آبی، اگر در چهار مکان نخست قرار نگیرد چندان معنادار و مهم نخواهد بود (ر.ک: لوشر، 1376: 78 و صدیقی، 1384: 89).

3-1-2.  سبز

و چون خاموش می‌افتاد بر هم پلک‌های داغ و سنگینم / کاش گیاهی سبز می‎رویید در مرداب رؤیاهای شیرینم (رهگذر از مجموعة عصیان)

در بین تمام رنگ‎ها، رنگ سبز از همه امید بخش‌تر است؛ سبز نشان دهندة ارضا آرامش و امیدواری است، ترکیبی از دانش و ایمان. انرژی سبز، روحیه‎ای سازگار را نمایان می‎سازد. این رنگ، موجب تعدیل احساسات می‎شود. علاوه بر این، نمودی از درک و فهم بالاست. سبز، تجلّی امنیت، حمایت و فراهم آورندة زمینه‎ای مساعد برای تصمیم‎گیری‌هاست و نقش چراغ سبزی را برای تجدید حیات ایفا می‎کند و در عالی‎ترین شکل خود، بازتابی از تکامل روح است.

در باور لوشر، رنگ سبز، نشان دهندة شرایط روحی و «تنش انعطاف‌پذیر» می‎باشد و از دیدگاه روان شناسی، ثبات قدم و استقامت را بیان می‎کند و علاوه بر ثبات خودآگاهی و جایی که «من» ارزش پیدا می‎کند، بر شکل‎هایی از مالکیت و اظهار وجود نیز دلالت می‏نماید. بنابراین، رنگ سبز به عنوان یک عامل تنش، مثل یک سد، عمل می‎کند که در پشت آن، هیجان ناشی از تحریکات خارجی وجود دارد و حسِ خودداری، مهار کردن حوادث یا دست کم از عهدة مشکلات برآمدن و هدایت آن‎ها نیز تا حدودی افزایش می‏یابد (ر.ک: پورحسینی، 1384 :66؛ هانت، 1377: 82؛ایتن،1370: 218و لوشر،1376 :79).

رنگ سبز نیز، در دورة دوم شعری فروغ فرخزاد نمود بیشتری دارد و تقریباً پس از رنگ سیاه و سرخ، در مرتبة سوم اهمیت قرار می‎گیرد. رنگی که شاعر را به دنبال نقطة امیدی به این سو و آن سو می‎کشاند. این رنگ با ترکیباتی هم‎چون خطوط سبز تخیل، خاطرات سبز، شاخة سرسبز حیات، باغ سبز خورشید و… به کار رفته است که بیانگر خاطرات گذشته و تصویرهایی از ذهنیات شاعر است.

انگار در مسیری از تجسّم پرواز بود که یک روز آن پرنده‎ها / نمایان شدند / انگار از خطوط سبز تخیل بودند (ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد از مجموعة ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد)

کاش از شاخة سرسبز حیات / گل اندوه مرا می‏چیدی (آرزو از مجموعة دیوار)

ای سراپایت سبز / دست‎هایت را چون خاطره‎ای سوزان در دستان عاشق من بگذار /… باد ما را خواهد برد (باد ما را خواهد برد از مجموعه تولّدی دیگر)

دست‌هایم را در باغچه می‎کارم / سبز خواهد شد می‎دانم می‎دانم می‎دانم (تولدی دیگر از مجموعه تولدی دیگر)

فردی که رنگ سبز را در مکان‏های نخست خود جای می‎دهد، در حقیقت، می‎خواهد اعتماد و اعتقادش را نسبت به ارزش‎های خاص خود، بالا ببرد و این عمل را یا از طریق ارائة تصویر آرمان های مشخّص و یا به وسیلة همراهی و تأییدی که از دیگران انتظار دارد، صورت می‎دهد. در این شرایط ما اصلاح‎طلبی را می‏بینیم که درگیرِ به سازی و ترمیم موقعیت‎هاست، فردی که می‎کوشد نظرها و باورهای خود را حاکم سازد (ر.ک: لوشر، 1376: 79).

3-1-3.  سرخ

من از ستاره سوختم / لبالب از ستارگان تب شدم / چو ماهیان سرخ رنگِ ساده دل / ستار‎ه‌چین برکه‌های شب شدم (آفتاب می‎شود ازمجموعة تولدی دیگر)

رنگ قرمز، رنگ خون و به عبارتی رنگ جریان زندگی است و استفاده از آن سردی درون را از بین می‏برد. در حقیقت، قرمز نماد حیات و زندگی و بیان کنندة هیجان و شورش است. این رنگ، زندگی نو و شروعی تازه را با خود به ارمغان می‎آورد و در مقایسه با سایر رنگ‏ها از انرژی عمده‏ای برخوردار است. قرمز، بیانگر نیروی حیاتی، فعّالیت اعصاب و غدد و به معنای آرزو، میل و اشتیاق است و انگیزه‌ای برای تلاش، کوشش، رقابت، احساسات عاشقانه و نیروی متهوّر برای اقدام به کارهای مهم است.

رنگ سرخ، نمایانگر رها شدن انرژی در وضعیت فیزیولوژیکی است. بنابراین به معنای تمایل و رغبت است و تمام اشکال آرزو و اشتیاق را در بر می‌گیرد. رنگ سرخ اصرار در به دست آوردن نتیجه، رسیدن به کامیابی و موفقیت و میل بسیار به تمام چیزهایی است که نشانه‌ای از کمال را در خود دارد و نمودار شدّت میل به زندگی است. رنگ سرخ برانگیختن و در جستجوی پیروزی بودن است و تمام اشکال حیاتی را شامل می‎شود (ر.ک: سان،1378:60؛ ایتن،1370: 214؛ لوشر، 1376: 83 و پورحسینی، 1384: 60).

شعر فروغ؛ بویژه در دورة اوّل، فریاد آزادی اسیری در بند است. به باور م. آزاد،فروغ «می‎خواهد تمام محدودیت‎های سنتی را در هم شکند. چرا که خود را در دنیایی از خود بیگانگی می‎یابد که دور و برش را دیواری حصار کرده، حال آن‎که برخوردها، امکان هر گونه سنّت‎شکنی را از بین برده است» (حسن‌‎بیگی، 1381: 113 ). به این ترتیب، در شعرهای فروغ رنگ سرخ با شور و بی‌قراری و نیروی زندگی پیوند یافته است. فروغ، بی‌قراری و اضطراب درونی را با رنگ سرخ به تصویر می‎کشد و این تصویر در دورة اول شعری بخوبی نمایان است:

من سردم است و می‎دانم که از تمامی اوهام یک شقایق سرخ وحشی / جز چند قطره خون / چیزی به جا نخواهد ماند (ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد از مجموعة ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد)

او مرا با خود برد به باغ گل سرخ / و به گیسوهای مضطربم در تاریکی گل سرخی زد (گل سرخ از مجموعة تولدی دیگر)

آه بشتاب ای لبت هم‎رنگ خون لاله خوشرنگ صحرایی / ره بسی دور است (رؤیا از مجموعة دیوار)

این رنگ همراه با ترکیباتی چون سرخی خون، ردای سرخ، عطر سرخ گل‌ها، ماه سرخ، گونه‌های سرخ، ماهی سرخ، اوهام سرخ، ستاره قرمز و…به کار رفته است و ترکیباتی که مفهوم چنین رنگی را به خاطر می‎آورد: رنگ خون، شقایق وحشی، همرنگ خون لاله، اشکم چون رنگ خون شقایق، باده گلرنگ و… در شعرفروغ نمود یافته است. به این ترتیب، کسی که این رنگ را در مکان‌های نخست برمی‌گزیند درگیر فعّالیت‌های خاص خود است که می‌تواند برای او کمال تجربی و نهایت زندگی را دربرداشته باشد (ر.ک: لوشر، 1376: 84).

3-1-4. زرد

پنجره باز و در سایة آن / رنگ گل‎ها به زردی کشیده (خانة متروک از مجموعة اسیر)

زرد، رنگی است که با خورشید شباهت بسیار دارد و با حضور خود، امیدواری به آینده‏ای روشن را تداعی می‏کند. به طور کلّی، رنگ زرد، نشان روشنی و نور است و در نظر مردم عادی «دیدن نور» تحقق واقعیتی است که قبلاً پنهان بوده است. به این ترتیب، زرد، نمود دانش و معرفت است که با فهم و دانایی مرتبط می‎شود. زرد، از نظر نمادین، به گرمای دلپذیر آفتاب، آرامش و شادی روحی شبیه است.

این رنگ، به دلیل قدرتی که در خود دارد موجب اعتماد به نفس و خوش‌بینی می‌شود و در فرد، دیدگاه‎های تازه می‎آفریند و نیروهای پیرامون خود را جذب می‏کند. در آزمون لوشر، رنگ زرد، روشن‌ترین رنگ است و تأثیر آن به صورت روشنی و شادمانی آشکار می‎گردد. در باور لوشر، رنگ زرد صفاتی چون روشنی، امیدواری و رضایت و انبساط پذیری، نرمی یا آرامش خاطر را بیان می‎کند. از دیدگاه روان شناسی، آرامش به معنای رهایی از مسئولیت‌ها، مشکلات، آزارها یا محدودیت‌ها می‌باشد. البته، رنگ زرد تیره، به مفهوم دروغ، بی‌اعتمادی و شک و تردید و نشان دهندة اضطراب و ناراحتی است (ر.ک: ایتن، 1370: 211؛لوشر، 1376 :87؛ سان،1378: 64 و دی، 1385: 59 – 58).

رنگ زردِ روشن، در شعرهای فروغ فرخزاد با ترکیباتی همچون، باغ زرد ماه، اسب زرد بالدار، زرّین شاخ‎ها، دو بال زرنشان، ماهی طلایی، تاج زرین خداوندی، زرّین قصر آسمان و… به کار رفته است. «در گنبدهای طلایی مساجد بیزانس و زمینه‎های نقاشی‌ استادان قدیمی از این رنگ به عنوان سمبل آخرت، شگفتی، پادشاهی و سلطنت، نور و خورشید استفاده شده است. هالة طلایی که هیکل مقدسین را منور می‌ساخت بهترین کاربرد این رنگ است» (ایتن، 1370: 210).

آشفته گرد پیکر من چرخید / در چارچوب قاب طلایی رنگ / چشم مسیح بر غم من خندید (گره از مجموعة عصیان)

روی مژگان نازکم می‏ریخت / چشمهای تو چون غبار طلا (شعر سفر از مجموعة تولّدی دیگر)

می‎گریزم از تو تا دور از تو بگشایم / راه شهر آرزوها را / و درون شهر…/ قفل سنگین طلایی قصر رؤیا (دیوار از مجموعة دیوار)

این رنگ در مفهوم یأس و ناامیدی نیز به کار رفته است:

کاش چون پاییز خاموش و ملال‌انگیز بودم / برگ‎های آرزویم یکایک زرد می‌شد (اندوه‎پرست از مجموعة دیوار)

مثل این است که از پنجره‎ای / تک درختم را سرشار از برگ / در تب زرد خزان می‌نگرم (گذران از مجموعة تولدی دیگر)

3-2. کاربرد رنگ‌های فرعی

در آزمایش رنگ لوشر، چهار رنگ فرعی هم وجود دارد: بنفش، آمیزه‌ای از قرمز و آبی؛ قهوه‌ای، آمیزه‌ای از زرد، قرمز و سیاه؛خاکستری، هیچ رنگی ندارد، دور از هر نوع نفوذی می باشد و تندی آن به گونه‌ای است که این رنگ را در میان روشن و تاریک قرار می‌دهد و سیاه که در واقع نفی هر رنگ دیگری است.

3-2-1. بنفش

انگار / آن شعله‎های بنفش که در ذهن پاک پنجره‎ها می‎سوخت / چیزی به جز تصور معصومی از چراغ نبود (ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد از مجموعة ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد)

این رنگ، مقابل زرد در دایرة رنگ هاست و از جهات مختلف با آن در تضاد است. رنگ زرد، نمایندة هوش و دانش است و در مقابلش رنگ بنفش نمایشگر بی‎خبری، بی‌اختیاری، ظلم و دشواری است و رنگی مرموز به شمار می‏آید. گوته، براین باور است که بنفش، اشاره‏ای به ترس زیاد و آخرت و پایان جهان دارد. بنفش تیره، نهانگاه فاجعه و مصیبت است البته زمانی که روشن شود نشانه تقدیس است، ما را افسون خواهد کرد. بنفش نماد هرج و مرج و مرگ است.

در باور لوشر، فردی که از نظر فکری به حد بلوغ و کمال رسیده است، برای انتخاب آزمون، یکی از رنگ‏های اصلی را نسبت به بنفش ترجیح می‌دهد، در حالی که کودکان از نظر فکری و احساسی رنگ بنفش را انتخاب می‌کنند. این انتخاب، نمایانگر دنیای افسانه‎ای کودکان است. دنیایی که در آن تنها با به دست آوردن چراغ علاء الدّین می‌توان مشکلات را حل کرد. کیفیت رؤیایی و غیرواقعی رنگ بنفش، نوعی ناتوانی در تجربه و تشخیص و یا مانند تردید و دودلی در مسائل زندگی است که هر دو از بی‎مسؤلیتی و ناتوانی در مقابل مشکلات حکایت می‏کند (ر.ک: لوشر، 1376: 93- 91؛  ایتن، 1370: 219).

ای ماهی طلایی مرداب خون من / خوش باد مستیت که مرا نوش می‏کنی / تو دره بنفش غروبی که روز را / برسینه می‎فشاری و خاموش می‎کنی (غزل از مجموعة تولّدی دیگر)

در مجموعه‌های شعری فروغ این رنگ تنها دو بار به کار رفته است و جزو رنگ‌های طرد شده محسوب می‎شود.

3-2-2. قهوه‌ای

قهوه‎ای، آمیزه ای از رنگ زرد وسرخِ تیره است. در این رنگ، انرژی و زنده‎دلی رنگ سرخ، کاهش یافته و دل مردگی و تسلیم به تاریکی، جایگزین آن شده است. به دیگر سخن، رنگ قهوه‎ای، فاقد انگیزه، نیروی حیاتی و فعّالِ رنگ سرخ است (ر.ک: لوشر، 1376: 95).  این رنگ در شعرهای فروغ کاربردی ندارد.

3-2-3.  سیاه

در روانکاوی لوشر، سیاه، رنگی است که خودش را نفی می‎کند. در حقیقت این رنگ، بیانگر مرز مطلقی است که در ماورای آن زندگی متوقف می‌شود؛ رسیدن به پایانی که در فراسوی آن هیچ چیزی وجود ندارد. بنابراین رنگ سیاه، پوچی و عدم را به نمایش می‎گذارد و به معنای «نه» در مقابل سفید «آری» است. سیاه، نشان غم‌پرستی، بی‌تفاوتی، انزوا و کدورت است. این رنگ برخلاف سفید، بی‌تحرّک و ساکن است و سبب کاهش فعّالیت‎ می‎گردد.

سیاه، رنگی تسخیری، متأثّر کننده، افسرده و در عین حال سنگین و عمیق است. در حقیقت، سیاه، رنگ تن دادن به پوچی دنیای مادّی است؛ رنگی که انسان را ناخواسته از محیط جدا می‎کند؛ زیرا بیانگر انزوای مطلق است. در تحلیل‎های روانکاوی، کاربرد رنگ سیاه، یادآور عدم و نابودی است، اغتشاش و بی‎نظمی را به ذهن متبادر می‎کند و نشانة  ظلمت نخستین است. هم‌چنین این رنگ، در ذهن و روان انسان حالت کدورت، ضخامت، سنگینی را بیان می‌کند (ر.ک: لوشر، 1376 :97؛ پور علی خانی،1380: 612؛ علی اکبرزاده، 1373: 80- 79).

در دفترهای مختلف شعر فروغ فرخزاد، رنگ سیاه، بیشترین بسامد را در میان دیگر رنگ‎ها دارد. در این مجموعه‌ها، سیاه و واژگان مترادف آن، هم‌چون تاریکی، ظلمت و تیره‎گی، دود و…  پرکاربردترین رنگ است. فروغ در ابتدای زندگی فردی و شخصی خویش، با سیاهی و تیرگی روبه رو می‌شود و خط عشقی را که مردمان رهگذر بر کلبة زندگیش کشیده‎اند، سیاه می‏بیند:

بر جدار کلبه‏ام که زندگی است/ با خط سیاه عشق یادگارها کشیده‎اند (روی خاک از مجموعة تولدی دیگر)

به طوری که در نهایت اضطراب و تشویش خاطر، وجود نور را مشکوک و وزش‎های سیاه را که چون تاراجی است حتمی می‏داند:

من به آوار می‌اندیشم / و به تاراج وزش‌های سیاه / و به نوری مشکوک (در غروبی ابدی از مجموعة تولدی دیگر)

 در روان شناسی رنگ لوشر، اگر رنگ سیاه در ردیف‌های نخست؛ بویژه، در سه گروه ابتدایی قرار گیرد، منجر به رفتار جبرانی افراطی می‌گردد. فردی که رنگ سیاه را در اولین ردیف برگزیند، می‎خواهد هر موردی را که نمی‏تواند به آن اعتراض کند، نفی نماید و احساس می‏کند که هیچ چیز آن طور که باید باشد، نیست. او در مقابل سرنوشت و تقدیر خود ایستادگی می‎کند و احتمال دارد این عمل از روی ناشیگری و بی‌تجربگی و خامی باشد (ر.ک: لوشر،1376: 98- 97).

3-2-4.  خاکستری

ماکس لوشر بر این باور است که سیاه و خاکستری، رنگ به شمار نمی‌آید؛ زیرا سیاه در شمار رنگ‌ها قرار نمی‌گیرد و خاکستری نیز در آزمایش، بی‌رنگ و خنثی است؛ نه تیره است و نه روشن و در مجموع دارای هیچ گونه تحرک یا تنش روانی نیست. رنگ خاکستری خنثی است؛ یعنی نه ذهنی است و نه عینی، نه درونی است نه بیرونی، نه هیجان انگیز است نه آرام بخش (ر.ک: لوشر، 1376: 70). فروغ، در مجوعه های شعری خود، بصراحت، به رنگ خاکستری اشاره‌ نکرده است. 

4- دسته بندی و علامتگذاری ردیف هشت رنگ

در شیوه گروه‌بندی رنگ‎ها، ابتدا هشت رنگ آبی (1)، سبز (2)، سرخ (3)، زرد (4)، بنفش (5) و قهوه‌ای(6)، سیاه (7) و خاکستری (0) با توجّه به میزان کاربرد، در یک ردیف قرار می‌گیرد؛ سپس به صورت گروه‏های دوتایی طبقه‎بندی می‌شود، مکان نخست، بیانگر «گرایش و تمایل» فرد بوده و با علامت (+) مشخص می‌شود. مکان دوم، نشان‏دهندة «هدف مورد نظر» است که با علامت (+) نمایش داده می‎شود. مکان سوم و چهارم با علامت (×) مشخص گردیده و نشانگر «بیان واقعی موضوع» است. مکان پنجم و ششم با علامت (=) نشان داده می‌شود و نمود «استعدادهای ویژه‎ای است که آنها استفاده نشده، البته طرد هم نشده» است و مکان هفتم و هشتم دارای علامت (-) است و بیانگر «عدم تمایل یا گریز» می‏باشد.

پس از انتخاب نخستِ گروه‌های رنگی، فرد آزمون دهنده، باید انتخاب دیگری را با فاصله تقریبی نیم ساعت انجام دهد. در این پژوهش، به سبب آن که انتخاب دوم ممکن نیست همان گروه اول دوباره چیده می‎شود.

درصد و فراوانی رنگ‎های مورد نظر لوشر، در مجموعه‎های شعر فروغ فرخزاد به این ترتیب است:

رنگ

سیاه

سرخ

سبز

زرد

آبی

بنفش

قهوه‌ای

خاکستری

جمع

فراوانی

54

26

23

22

14

2

0

0

141

درصد

2/38

4/18

3/16

6/15

92/9

4/1

0

0

100

 

 

به این ترتیب، چیدمان رنگ‏ها نیز چنین است:

سیاه (7)

سرخ (3)

سبز (2)

زرد (4)

آبی (1)

بنفش (5)

قهوه‌ای (6)

خاکستری (0)

سیاه (7)

سرخ (3)

سبز (2)

زرد (4)

آبی (1)

بنفش (5)

قهوه‌ای (6)

خاکستری (0)

و با درنظر گرفتن ترتیب رنگ‏ها چهار زوج زیر را خواهیم داشت:

3 + 7+

3 + 7+

 

4 × 2 ×

4 × 2 ×

 

5 = 1=

5 = 1=

 

0 – 6-

0 – 6-

 

5- تحلیل عملکرد های شاعر در هر گروه

5-1. تحلیل وضعیت شاعر در گروه نخست: 3+7 + (زوجسیاه وسرخ)

سیاه (7 + ): فرد «محیط را ناسازگار و غیرقابل تحمل می‎بیند. هر چیزی را که بخواهد بر ذهنیتش اثر بگذارد، نفی می‌کند» (لوشر، 1376: 163).

سرخ (3 + ): «مشتاق نوعی زندگی کامل است که در آن نیازهای روحی و جسمی خود را ارضا کند» (همان، 153).

فردی که سیاه را در اولین ردیف برگزیند، می‌کوشد هر امری که خارج از وضعیّت موجود است، انکار نماید و در حقیقت به نوعی پوچ گرایی متمایل می‎شود؛ اما گاه بر علیه سرنوشت، بویژه سرنوشت خود واکنش نشان می‌دهد (ر.ک: همان، 98).

3 + 7+: «رنج بزرگ او تأثیرپذیری شدیدش از محرک‎های مختلف است که خود را به صورت انگیزه‎های ناگهانی و ناشکیبایی و بی‎طاقتی، نشان می‌دهد» (همان، 164).

5-2. تحلیل وضعیت شاعر در مکان دوم: 4 × 2 ×  (زوجسبز وزرد)

سبز (2 × ): «مقاوم است. بر این خیال است آن چه حس می‏کند، وظیفه و کوششی است برای حفظ مقام و موقعیت بی عیب و نقصش» (همان: 170).

زرد (4 ×): «مجذوب هر چیز نو و تازه می‏شود و از هر چیز عادی و سنتی خسته می‎شود (ر.ک: همان، 175).

4 × 2 ×  (زوج سبز + زرد): «کوشش می‎کند که مقام و موقعیت خود را ارتقا دهد. نسبت به وضعیت موجود احساس ناخشنودی می‎کند و بعضی اصلاحات را برای اعتبار و ارزش شخصی خود، اساسی می‎بیند» (همان، 171).

5-3. تحلیل وضعیت شاعر در مکان سوم: 5 = 1=  (زوج آبی وبنفش)

آبی (1=): حتی در یک ارتباط نزدیک و صمیمی باز هم تنها است (ر.ک: همان، 187).

بنفش (5 =): «حساس و احساساتی است، با این همه این خصوصیات را از همه پنهان می‏کند، مگر کسانی که به او بسیار نزدیک باشند» (همان، 196).

5 = 1=  (زوج آبی و بنفش): «در این گروه صلح و آرامش از طریق جذبه و افسون به دست می‏آید، مثلاً به وسیلة جذب از طریق زیبایی و زیباشناختی و یا با پی گیری روابط ایده‎آل» (همان، 107).

5-4. تحلیل وضعیت شاعر در آخرین مکان: 0 – 6-  (زوجخاکستری وقهوه‎ای)

خاکستری (0-): «احساس می‎کند که زندگی چیزهای زیادی دارد که می‎تواند به آدمی بدهد و این‏که چیزهای مهمی هنوز هست که می‏تواند به دست آورد… در نتیجه با پشتکاری عجیب اهداف مشخص شده‎اش را دنبال می‎کند» (همان، 202).

قهوه‎ای (6-): فرد می‎کوشد که خود را هم‌پیمان و همدم کسانی سازد که معیارهایشان با ارزش‎های او یکی شده است (ر.ک: همان، 253).

0 – 6- (زوج خاکستری و قهوه‎ای): «در این گروه حفظ و حراست و احساسات مربوط به آن وجود دارد. پرهیز از درگیری‎ها و مشکلات و در واقع کنار کشیدن از نابسامانی‏ها فرصتی به دست می‏دهد تا شخص بهبودی دوباره را هم از نظر ذهنی و هم جسمی به دست آورد» (همان، 106). در حقیقت فرد در پی ارزش و اعتبار، به عنوان شخصیتی شایسته است (ر.ک:همان، 209).

به این ترتیب می‎توان چنین نتیجه گرفت که کاربرد رنگ سیاه و سپس قرمز در انتخاب های نخست، دلیلی است بر تأثیرپذیری شدید از محرّک‎های مختلف که خود را به صورت انگیزه‎های ناگهانی و ناشکیبایی و بی‎طاقتی، نشان می‌دهد. فردی که سیاه را در اولین ردیف برمی‌گزیند، تلاش می‌کند هر امری را که خارج از وضعیّت موجود است، انکار نماید و در حقیقت به نوعی پوچ گرایی متمایل می‎شود. فروغ فرخزاد، شاعری است که شرایط اجتماعی او را به یأس و بدبینی کشانده و در مقام یک زن آن‎قدر از اجتماع نابسامان خود آزار دیده و از اوضاع ناخشنود است که در بیشتر اشعارش، در پشت مفاهیم ظاهری، یک درد عمیق و باطنی را نیز می‎توان حس کرد.

فروغ با جهانی که در آن زندگی می‎کند و مانع رهایی او می‎شود، سرستیز دارد. بنابراین در مجموعه‎های شعری خود؛ بویژه در مرحلة اولِ حیات شاعری، در مجموعه‎های اسیر، دیوار و عصیان، رنگ سیاه و تیره نمود بیشتری می‌یابد. تصویر دردمندی‌ها و آرزوهای فردی که از نیازها، خواسته‎ها و رنج حضور در دنیای محدود خود حکایت می‌کند و بیان مفاهیمی چون اسارت، تنهایی، غم و مرگ سبب شده که شعر او در وهلة نخست در نظر مخاطب، شعر شِکوه و شکایت جلوه ‌کند که رنگی تیره و تار را نیز به خود گرفته است.

امّا به مرور زمان و در مرحلة دوم شاعری، فروغ فرخزاد، به زبان و بیانِ اندیشة خود، دست یافت. او «در این مرحله تصویرگر واقعیت‌هایی شد که آن‌ها را دریافته بود» (کراچی، 1376: 94 ). البته در این دوره، رنگ سیاه، نیز دیده می‌شود؛ ولی کاربرد این واژه و ترکیبات آن تا حدودی کمتر شده است و این خبر از کاهش یأس و اندوه فروغ می‏دهد، امّا انگار ذهن گرفتار اضطراب و تنش هنوز کاملاً او را رها نکرده است. به هر روی، فروغ در این دوره، با رنگی از احساس و اندیشه‎ای نو، به دنیا و مسائل اطراف آن می‌نگرد. گویی ذهن شاعر پس از عبور از یک دورة پرآشوب، اکنون می‌خواهد آرامش را تجربه کند و این آرامش که همراه با اندیشه‎ای نو است، به شاعر امکان پدید آوردن تصویرها و توصیف‌های زیبا و بدیع را می‎دهد. در حقیقت، فروغ فرخزاد در راه اصلاح طلبی و به‌سازی موقعیت‌های خود گام برمی‌دارد. بنابراین رنگ‎های مورد استفاده وی نیز رنگ‎هایی است که امید به زندگی و حیات تازه‎ را نوید می‏دهد.

پس چرا ستاره آرزو کنم؟/ این ترانة من است/ دلپذیر دلنشین/ پیش از این نبوده بیش از این (روی خاک از مجموعة تولدی دیگر)

یک پنجره برای من کافی‎ست/ یک پنجره به لحظة آگاهی و نگاه و سکوت/ اکنون نهال گردو/ آن‎قدر قد کشیده که دیوار را برای برگ‌های جوانش/ معنی کند (پنجره از مجموعة ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد).

 

نتیجه گیری

با مرتب کردن هشت رنگ ماکس لوشر به ترتیب فراوانی، در مجموعة اشعار فروغ فرخزاد و با تحلیل روان شناسی رنگ‌ها می‌توان چنین نتیجه گرفت که در شعر فروغ، سیاه، پربسامدترین واژة رنگی است. این رنگ، نمایانگر محیط ناسازگار و غیرقابل تحمّل شاعر و بیانگر افسردگی، انزوا و رسیدن به پایانی است که در فراسوی آن هیچ چیزی وجود ندارد. در مرتبة دوم رنگ سرخ قرار دارد که عمدتاًَ مربوط به دورة نخست زندگی شاعری اوست و فریاد آزادی ِاسیری در بند است که برای دستیابی به کامیابی تلاش می‌کند و دلیلی است بر این که فروغ فرخزاد، کوشش می‌کند، علیه سرنوشت؛ بویژه سرنوشت خود واکنش نشان ‏دهد. امّا به مرور زمان، این رنگ‎ها جای خود را به طیف‌هایی آرام و امیدبخش می‏دهد و این نشانگر درک شیوه‎ای شایسته و مناسب برای به تصویر کشیدن احساسات شاعر است. جای گرفتن رنگ های سبز (گرایش به سوی امید در دورة دوم شاعری)، زرد (آمیختگی با یاس وناامیدی)، آبی(درپی امیدواری و ناامیدی، آرامشی کامل) و بنفش ( مرموزی در مرگ وزندگی) به ترتیب درمیان رنگ های به کار گرفته شده در شعر فروغ، براساس درصد آن ها، باز تابندة چیرگی ناامیدی وناسازگاری است ودو رنگ قهوه ای (افسردگی وتسلیم در برابر تاریکی) وخاکستری ( خنثی ) در شعر اوهیچ کاربردی ندارد.

درعین حال، باید گفت تحلیل شخصیت یک شاعر براساس نظریة روان شناختی،نتیجه‌ای تام وکامل درپی ندارد، ضمن آن که افزون بر عوامل روان شناسی شخصیت و ویژگی های اجتماعی، از جهان بینی وایدئولوژی حاکم بر ساختارهای روشنفکری در یاس وناامیدی فروغ فرخزاد نباید غفلت کرد.

علوی مقدم, مهیار, پورشهرام, سوسن. (1389). کاربرد نظریه روان شناسی رنگ ماکس لوشر در نقد و تحلیل شعر فروغ فرخزاد. متن شناسی ادب فارسی, 2(2), 83-94.

مهیار علوی مقدم; سوسن پورشهرام. “کاربرد نظریه روان شناسی رنگ ماکس لوشر در نقد و تحلیل شعر فروغ فرخزاد”. متن شناسی ادب فارسی, 2, 2, 1389, 83-94.

علوی مقدم, مهیار, پورشهرام, سوسن. (1389). ‘کاربرد نظریه روان شناسی رنگ ماکس لوشر در نقد و تحلیل شعر فروغ فرخزاد’, متن شناسی ادب فارسی, 2(2), pp. 83-94.

علوی مقدم, مهیار, پورشهرام, سوسن. کاربرد نظریه روان شناسی رنگ ماکس لوشر در نقد و تحلیل شعر فروغ فرخزاد. متن شناسی ادب فارسی, 1389; 2(2): 83-94.

University of Isfahan

Textual Criticism of Persian Literature

برای دریافت اخبار و اطلاعیه های مهم نشریه در خبرنامه نشریه مشترک شوید.


اصل مقاله 200.71 KDownloads-icon

تست روانشناسی رنگ لوشر
تست روانشناسی رنگ لوشر
0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *