چطور بفهمیم به چه کاری علاقه داریم

 
helpkade
چطور بفهمیم به چه کاری علاقه داریم
چطور بفهمیم به چه کاری علاقه داریم

 یکی از مهمترین کارهای همه انسان‌ها پیدا کردن علاقه واقعی آنها می باشد؛ چرا که تا زمانی که علاقه واقعی ما پیدا نشود، زندگی خسته کننده و کسالت باری را در اکثر زمان های عمرمان تجربه خواهیم کرد. علایق واقعی هر چه در سنین پایین تر، کشف شود باعث می‌شود تا در مسیر شغلی و آینده بهتری قرار بگیریم. پس اگر دنبال پیدا کردن علایق واقعی خودتان هستید تا همراه آن بتوانید لحظات بهتر و خوشایندتری را برای خود تجربه کنید، حتماٌ با ادامه این مقاله همراه ما باشید. شما در این مقاله با موارد زیر به خوبی آشنا می شوید:

برای پیدا کردن علاقه ابتدا باید علاقه را تعریف کنیم. علاقه از آن دسته موضوعاتی است که به علت استعمال زیاد و کاربرد بالای آن در زندگی روزمره ما به موضوعی بدیهی در گفتگوهای ما تبدیل شده است که اکثر افراد خود را بی نیاز از تعریف آن می پندارند. در کنار درست بودن این موضوع اگر بخواهیم با نگاهی دقیق تر به معنای علاقه توجه کنیم باید به شما بگویم که علاقه را این طور معنا کرده اند: وقتی ما به چیزی تمایل داریم و آن چیز ما را جذب می کند یعنی ما علاقه مند به آن موضوع هستیم. دقت داشته باشید در موضوع علاقه مفاهیمی همچون دلبستگی، رابطه، شوق، عشق، عطش، محبت، میل، وابستگی و… بسیار خودنمایی می کنند. حال این موضوعات هر چه بیشتر پدیدار شود یعنی علاقه بالاتری متصور خواهد بود.

موضوع کشف علاقه یکی از مهم ترین پایه های استعدادیابی نیز به شما می‌آید. چرا که همان طور که در مقاله چگونه استعداد خود را کشف کنیم هم گفتم، معمولاً استعدادها و علایق ما در یک راستا هستند و اگر علایق خود را پیدا کنیم، می‌توانیم به راحتی استعداد خود را نیز کشف کنیم.

پیدا کردن علاقه هیچ محدوده سنی خاصی ندارد ، شما در هر سن و سالی که هستید نیاز دارید که از زندگی لذت ببرید و در مسیر علاقه تان حرکت کنید . البته باید این نکته را مورد توجه قرار دهید که هر چه زودتر یعنی از زمان کودکی علاقه خود را کشف کنیم بسیار بهتر و شانس ما برای رسیدن به موفقیت بالاتر است، چرا که زمان بیشتری برای کار کردن و حرکت کردن در مسیر علایقمان وجود دارد .چطور بفهمیم به چه کاری علاقه داریم

ذکر این نکته الزامیست که رابطه مستقیم بین علایق فرزندانمان و استعداد آنها وجود دارد. به شما پیشنهاد میکنم با تست آنلاین استعدادیابی کودکان استعداد های فرزندان خود را هم بسنجید .

پیدا کردن علاقه در زندگی ما تاثیرات بسیار زیادی خواهد داشت و باعث شادابی و طراوت هر چه بیشتر آن خواهد شد. در کنار همه مسائل و خوبی های پیدا کردن علاقه هر فرد خوب است بدانید این امر باعث کشف راحت تر استعدادهای افراد هم می شود و آن ها می توانند استعدادهای درونی خود را راحت تر پیدا کنند. علاوه بر این ، خلاقیت انسان ها زمانی شکوفا می شود که در مسیر علایق واقعی خود تلاش می‌کنند. زیرا وقتی شما کاری را انجام می‌دهید که به آن علاقه شدیدی دارید، تمرکز و تمام حواستان به آن کار معطوف می‌شود و این موضوع باعث افزایش خلاقیت و موفقیت شما خواهد شد.

در پایان این بخش این نکته را هم بدانید که طبق تحقیقات انجام شده وجه مشترک اکثر انسان های شکست خورده عدم حرکت در مسیر علایق واقعی می باشد و علت واقعی تنبلی افراد در کارهای محوله و یا مسئولیت شغلی آنها این است که شغل آنها جزء علایق واقعی آنها نیست.

برای پیدا کردن علاقه باید به سوالاتی که از شما پرسیده خواهد شد پاسخ دهید. ولی قبل آن اگر سوالات زیر برایتان پیش آمده است تکنیک های عملی که در اختیار شما قرار گرفته خواهد شد می تواند اتفاقات خوبی را برایتان رقم بزند و شما را برای زندگی هرچه بهتر آماده کند.

از کجا بفهمیم به چه شغلی علاقه داریم؟

من برای چه کاری ساخته شده ام؟

من به درد چه رشته ای میخورم؟

کار دلخواه و علایق شخصی من چیست؟

برای پیدا کردن پاسخ این سوالات و پیدا کردن علایق واقعی خود ابتدا کاغذ و قلم را آماده و سپس در محیطی ساکت و با تمرکز به سوالات زیر پاسخ دهید. توجه داشته باشید ابتدا هرچه به ذهن شما می آید را بنویسید و سپس طبق اولویت آن ها را دسته بندی کنید. دقت کنید تمام توجه خود را به خرج دهید تا چیزی که هستید را بنویسید و نه چیزی که دوست دارید بشوید!

پس از اینکه پاسخ سوالات را دادید وقت آن رسیده که بین پاسخ های خود به دنبال علایق خود بگردید. جواب های شما ریشه در علاقه ذاتی شما به یک سری از امور دارد پس آن ها را به شدت جدی بگیرید و روی آن ها کار کنید. البته به شما این حق را می دهم که در بعضی از مواقع کارتان کمی پیچیده شود و موضوع را اندکی کمک ببیبنید پس اگر در این رابطه نیاز به مشاوره تخصصی کشف علایق دارید در یکی از شبکه های اجتماعی به شماره 09038942379 پیام دهید تا کارشناسان ما در اولین فرصت پاسخ سوالات شما را بدهند.

در ادامه بخوانید: از کجا بفهمیم به چه شغلی علاقه داریم؟

اگر پاسخ این سوالات نتوانست به شما کمکی کند و در پیدا کردن علاقه و لیست علایق شخصی خود هم ناکام ماندید و همچنین دسترسی به یک مشاوره خبره هم ندارید یکی از کارهایی که بیشترین احتمال را می دهید که به آن علاقه دارید را امتحان کنید. با این کار حداقل دست روی دست نگذاشتید و شروع به امتحان کردن کارها کردید، این کار را چندین بار انجام دهید تا به شغل مورد علاقه خود برسید.

چون یکی از دلایل پنهان عدم کشف علایق واقعی ترس از شکست و یا تنبلی می باشد. بنابراین هرگز راکد و آرام ننشینید و حتماً اقدام به انجام یک کار بکنید. زیرا حتی اگر بفهمید که این کار جزء علایق واقعی شما نیست، در مسیر حرکت و انجام کار متوجه علایق واقعی خود خواهید شد. 

اگر در پیدا کردن علاقه خود مشکل دارید و کار خود را به سختی و با تنبلی انجام می دهید، هرگز در کار خود پیشرفت نخواهید کرد. زیرا این کار جزو علایق واقعی شما نیست و باعث کاهش کارایی و شکست شغلی و یا از دست دادن شغل خود خواهد شد. برای رسیدن به رضایت از زندگی شغلی و خصوصی خود، یافتن علایق واقعی از اولویت بالایی برخوردار است. بنابراین با اختصاص زمان کافی در جهت شناسایی علایق واقعی، موفقیت و لذت از زندگی را در آغوش بگیرید و به هر هدفی که از زندگی می خواهید برسید. برای اینکه بدانید چه شغلی مناسب شماست میتوانید از تست استعدادیابی شغلی هالند استفاده کنید. (در انتها هم یک راه فوق العاده به شما خواهیم گفت.)

ذکر یک نکته حیاتی است و آن هم اینکه در اولین قدم مشاهده عدم علاقه از کار خود شما به هیچ وجه به یکباره نباید شغل خود را عوض کنید. حتماً برای اینکار با یک مشاور دلسوز مشورت کرده و تمامی جوانب کار را بسنجید.

طبیعتاً راهکارهایی که در این مقاله برای کشف علایق و پیدا کردن شغل مناسب شما بیان شد لازم است اما کافی نیست! شما تا زمانی که ارزش ها، علایق، تیپ های شخصیتی و هوش هایتان در کنار یکدیگر قرار نگیرند و با توجه به همه آن ها رسالت زندگیتان کشف نشود، نمی توانید ادعا کنید که علایق و استعدادهای خود را کشف کرده اید و بعد در مسیر آن گام بردارید. این موضوع بحثی کاملاً تخصصی است و هر کسی نمی تواند به راحتی این کار را انجام دهد. اما نگران نباشید؛

تیم متخصص گام برتر بعد از مدت ها بررسی میان تمام تست ها و شیوه های استعدادیابی نوین جهان، کامل ترین و جامع ترین بسته استعدادیابی موجود را تهیه کرده و به افراد به راحت ترین شکل ممکن امکان استعدادیابی آن ها را می دهد. پیشنهاد می کنم حتماً سری به این پکیج جامع استعدادیابی و کشف علایق بزنید و بین کشف استعدادها و پله های ترقی با زندگی عادی یکی را انتخاب کنید. حتماً صوت زیر را هم که از زبان مجتبی مصطفایی، مدرس استعدادیابی و مدیر مجموعه گام برتر گفته شده را گوش کنید تا با اهمیت این موضوع بیشتر آشنا شوید.

اگر سوال یا تجربه ای درباره استعدادیابی شغلی دارید، خوشحال می‌شویم در بخش نظرات با ما در میان بگذارید و اگر احساس می‌کنید نیاز به مشاوره تخصصی تر دارید، مشاوران خبره گام برتر آماده اند تا به تمامی سوالات شما پاسخ بدهند. برای این کار کافیست فقط در واتساپ به شماره 09038942379 پیام دهید تا کارشناسان ما به سوالات شما پاسخ دقیق دهند.

موفق باشید…

مطالبی که مناسب شماست:

سلام لازم میدونم اینوبگم که علایق انسان درطول سنین مختلف متفاوت ودر حال تغییر هست که در این مباحث کنار دیده شده است درصورتیکه علایق وسلیق انسان در ادوار مختلف متفاوت هست

وقت بخیر

بله کاملا درسته دوست عزیز. ممنون از به اشتراک گذاری نظرتون

سلام نظریه های مرتبط با علاقه، علاقه به درس سراغ دارید معرفی کنید؟

وقتتون بخیر

متوجه منظورتون نشدم دوست عزیز؛ میشه بیشتر توضیح بدید؟

به نظرتون بهتره استعدادیابی تو چه سنی انجام بشه ؟

وقت بخیر

ببینید هر چقدر سن کمتر باشه، استعدادیابی هم موثرتره. اما یادتون باشه که ماهی رو هر وقت از آب بگیری تازست

سلام باید کمال انسان و راه شناخت اون رو پیدا کنیم تا موفقیت رو بدست بیاریم

وقت بخیر. بله درسته همین طوره

چطور بفهمیم به چه کاری علاقه داریم

ممنون از نظرتون

سلام وخدا قوت جناب وطن پور خیلی زیبا وکارا نوشتین ممنونم 🙏

وقت بخیر

ممنون از نظر لطف شما

خوشحالیم که در حال برداشتن گام برتر زندگیتون هستید…موفق باشید

سلام خیلی ممنونم از مقاله خوبتون فقط می خواستم یه چیزی بگم و اونهم این که کاش خانواده هامون اینقدر بهمون سخت نمی گرفتن تا الان برای خودمون سخت نگیریم.

سلام دوست عزیز

ممنون از نظرتون. بله دقیقا، خانواده ها اگر خیلی بهتر و درست تر در این رابطه رفتار می کردند، حتما اتفاقات خیلی بهتری می افتاد.

موفق باشید…

سلام خسته نباشید من مقالات شما را دیدم اما نمی دانم که از کدام شروع به خودت کنم برنامه ریزی ، استعداد چیست ، علاقه چیست ، مدیریت زمان و ….

سلام دوست عزیز

این نکته بستگی به نظر شخصی خودتون و هدفتون داره. اگه میخواید روی مهارت های فردی خودتون کار کنید، پیشنهاد ما مقالاتی همچون برنامه ریزی، هدف گذاری، فن بیان و… هستند.

اما اگر می‌خواهید استعدادتان را به خوبی کشف کنید و با توجه به آن ها به موفقیت برسید، حتماً مقالات مربوط به استعدادیابی ما را مطالعه کنید.

اگر بازهم سوالی دارید حتماً بپرسید. موفق باشید…

سلام منم دنبال کشف استعدادم هستم اما تا الان نتیجه نگرفتم چیکار کنم

سلام

وقت خوش

مقالات بخش استعدادیابی سایت رو مطالعه کنید و تست های استعدادیابی را هم انجام دهید .

اگر باز سوالی داشتید به شماره 09038942379 در شبکه های اجتماعی پیام ارسال کنید تا کارشناسان ما پاسخ سوال شما رو مفصل براتون بفرستند .

موفق باشید

سلام من هم به دنبال کشف علایق واقعی خودم هستم

سلام موفق باشید ممنون از شما

سلام خیلی خوب بود پیدا کردن علایق باعث می شه هر چه سریعتر به موفقیت برسیم . ممنون از شما استاد بزرگوار ?????

سلام سپاس از همراهی شما

سلام عالیی بود… ممنون استاد پیدا کردن علایق واقعی میتواند به رشدمان کمک زیادی کند و راه های رسیدن به موفقیت را برایمان هموار می سازد‌

ممنون از شما علایق وقعی و پیدا کردنشان اولین و مهم ترین بخش شروع موفقیت هستند

سلام استاد عزیز خدا قوت , بهترینید

عالیی بود خیلی خیلی ممنون مطالعه اش باعث شد خیلی از علایقمو پیداکنم

بهتون تبریک میگم که به دنبال رشد و کسب مهارت هستین

واقعا کشف کردن علایق اصلی خیلی مهم هستن.ما اغلب کارهایی رو انجام میدیم که توسط جامعه و یا خانواده به ما تحمیل شدند و طوری وانمود شده که انگار اون کار بالاترین درصد موفقیت رو برای ما به همراه خواهد داشت. شاید در ابتدا کمی هم خوب پیش بریم ولی بعد از مدتی خسته و افسرده میشیم چون اصلا علاقه ای به انجام اون کار نداریم و در نهایت هیچ چیزی جز سرخوردگی عاید ما نخواهد شد.

درسته ، پیدا کردن علاقه واقعی تاثیر بسزایی در لذت و رضایت از زندگی در نتیجه پیشرفت و موفقیت شما خواهد داشت .

احسنت و درود بر استاد وطن پور عزیز

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی می‌نویسم.

— بارگیری کد امنیتی –به منظور تصویب CAPTCHA لطفا جاوا اسکریپت را فعال کنید.

محبوب ترین مطالب استعدادیابی

چگونه استعداد خود را کشف کنیم؟

دوره رایگان سیر تا پیاز استعدادیابی

تست استعدادیابی هالند

استعداد چیست؟

بسته جامع استعدادیابی و کشف علایق

سخت کوشی مهم تر است یا استعداد؟

استعدادیابی کودکان

کشف علایق واقعی

بهترین و کامل ترین بسته استعدادیابی و کشف علایق کشور

تهران، باغ فیض کوچه 1

پـلاک 15، طـبقه چهارم

تلفن: 02156692113 | 09038942379

بهترین خود

از دست خودم و هر چی هست کلافه شدم. نمی دونم به چی علاقه دارم؟ اصلا احساس می کنم به هیچ چیزی علاقه‌ی زیادی ندارم. روز ها را بی هدف دنبال می کنم. کاملا گیج شدم چی کار باید بکنم؟

سلام دارم خدمت شما دوست عزیز

می تونم تا حدی احساست را درک کنم. چوم اکثر آدم ها این حس را تجربه کردن، البته بعضی ها با شدت بیشتر و بعضی ها با شدت کمتر، بعضی ها یک ماه، بعضی ها یک سال و بعضی ها چندین سال با این مسئله مواجه بودن. می خوام بگم که خودت را به این خاطر که فقط خودت این حس را داری سرزنش نکنی. اینجا می خوام بیشتر از تجربیات خودم و همچنین مطالعاتی که داشتم واستون بگم که احساس می کنم خیلی می تونه بهت کمک کنه که بفهمی به چی علاقه داری.

چطور بفهمیم به چه کاری علاقه داریم

اولین دلیل که باعث می شه شما سردرگم بشید و متوجه نشید که به چی علاقه دارید اینه که از اول تعریف علاقه را اشتباه به ما گفتند. وقتی یه نفر می گه به فلان چیز علاقه دارم به احتمال زیاد فقط یه احساس هست که شاید پشتوانه ای هم نداشته باشه. شاید تحت تاثیر جوی قرار گرفته باشه، شاید فقط ظاهر اون کار را دیده باشه یا در موردش شنیده باشه و ده ها مورد دیگه.

علاقه واقعی را با توهم علاقه اشتباه نگیریم.

شاید بگی ای بابا! شما که دارید کار را پیچیده تر می کنی. خب، یه کم صبر کنی توضیح می دم که داستان از چه قراره. ببینید، هم من و هم شما آدم های زیادی را دیدیم که با شور و شوق یه کاری را شروع می کنن و بعد از یه مدت کوتاهی رهاش می کنن. دلایل متعددی داره ولی یکی از دلایل مهم اینه که به جای علاقه واقعی فقط تحت تاثیر کسی یا چیزی قرار گرفتهن و رفتن سراغ اون کار. بنابراین علاقه چیزی نیست که یک دفعه فوران کنه و یک دفعه خاموش بشه، بلکه علاقه چیزی هست که مستمر در وجود ما هست.

یکی تصورات غلط دیگه اینه که با نشستن توی خونه و کمی فکر کردن می تونی به طور قطعی بگی که به چی علاقه دارم. البته نقش فکر کردن بسیار مهمه و من توی وب سایت بهترین خود بسیار در مورد اون تاکید داشتم. اما این جا می خوام یه چیز دیگه که شاید کمتر شنیده باشید را بگم و اون اینه که گاهی وقت ها علاقه ساختنی هست.

شاید شما هم این مورد را تجربه کرده باشی که فکر می کردی به فلان چیز علاقه نداری. اما وقتی که می ری سراغش و انجامش میدی، تازه می فهمی که چقدر جذابه و چه بسا که برای همیشه اون کار را ادامه بدی.

این مورد خیلی، خیلی مهمه. یعنی تا اون جایی که امکان داره یه مقدار زمان، هزینه و انرژی بگذار و یه کوچولو توی اون کاری که فکر می کنی علاقه داری وارد شو. وقتی یه کاری را تجربه می کنی خیلی می تونه شفاف بشه که بهش علاقه داشتی یا فقط توهم علاقه بود.

می دونم که این سوال به وجود اومده که کاری که من علاقه دارم را نمی شه با این روش انجامش داد. اولا خیلی از کارها را می تونید با کمی وقت و هزینه بخش از اون را انجام بدید. اما بعضی وقت ها حق با شماست. مثلا شما نمی دونید که پزشکی واقعا علاقه مند هستید یا این که توهم هست. اوکی، برای این موارد هم راه حل هایی واستون می گم اما فعلا همین مورد اول را بررسی می کنم.

می خوام یه مثال از خودم بهتون بگم؛ من یه زمانی فکر می کردم که به فروشندگی در بازار علاقه دارم، دوتا کار می تونستم انجام بدم، راه اول این بود که بشینم توی خونه و فقط فکر کنم و حسرت بخورم که چرا چند صد میلیون پول ندارم که برم یک فروشگاه بزنم و به علاقه ام برسم و اما راه حل دومی که انجام دادم این بود که به اندازه چند صد هزار تومان کتاب کودک خریدم و سعی کردم توی بازار بفروشم و توزیع کنم و خودم را تست کنم. توی چند ماه اتفاقات و تجربه های زیادی از سرو کله زدن با فروشنده و خریدارها بدست آوردم و کاملا لمس کردم. بعد از چند ماه متوجه شدم که این چیزی نبود که بتونه من را راضی نگه داره. به همین سادگی این کار از ذهنم پاک شد و آرام شدم.

بنابراین حتما تا حد ممکن بخش کوچکی از اون کار را تجربه کنید تا بدونید به چی علاقه دارید و باخودتون نگید که این کار فقط وقت تلف کردنه. معمولا می شه در کمتر از یک سال چند تا از علاقه مندی هاتون را تست کنید. نگران حرف مردم نباشید که بهتون بگن شما دم دمی مزاج هستید. البته طبیعی هست که نباید ده سال وقت بزاریم و صدتا کار را تست کنیم. برای این که قبل از اقدام کردن بتونید علاقه های واقعی تر خودتون را کشف کنید و بین پنجاه تا علاقه سردرگم نشید حتما توصیه می کنم چند تا از مقالاتی که درباره خودشناسی و کشف رسالت فردی نوشتم را مطالعه کنید.

اگه واقعا یه کاری را نمی تونید تجربه کنید باید درباره اون کار خوب تحقیق کنید، هم توی اینترنت و هم از اون هایی که این کار را دارن انجام می دن. دقت داشته باشیم که نمی شه بر اساس حرف یه نفر تصمیم بگیریم و بهتره که بیشتر تحقیق کنیم. سوال پرسیدن از دیگران علاوه براین این که خیلی خوبه و می تونیم از تجارب دیگران استفاده کنیم و “به چی علاقه دارم شما” شفاف تر بشه، اما باید به این نکات هم توجه کنیم:

۱- معمولا آدم ها از شغلشون به صورت کلی حرف می زنن و شما نمی تونید خوب متوجه بشید که بلاخره خوبه یا نه؟ مثلا اگه از یه فردی که تعمیر لوازم خانگی داره بپرسی که کارت خوبه یا نه شاید بگه خوبه، همین که کار مردم راه میافته راضی هستم. به نظرتون میشه با این حرف ها تصمیم گرفت؟ این جاست که شما تا حد ممکن که اون فرد راضی به جواب دادن هست باید ازش در مورد خوبی ها و بدی ها حتی به صورت مثال برای شما توضیح بده.

۲- شاید شما را رقیب خودشون فرض کنن و بیشتر از سختی هاش بگن، البته برعکسش هم داریم. شاید توی جمع مهمونی طرف بخواد یک خورده خودش را باکلاس نشون بده و کلا از کار و درآمدش تعریف کنه و از سختی هاش هیچی نگه.

یکی از سوالاتی که جا دارد در همین جا کمی در مورد آن صحبت شود و سوال بسیاری از دوستان هم هست این مورده که از کجا بفهمیم به چه شغلی علاقه داریم و در واقع سوال از علاقه شغلی مطرح می شود. در واقع علاقه شغلی هم زیر مجموعه کشف علاقه هست. افراد زیادی هستند که بدون این که در ابتدا به شغلی فکر کنن صرفا سعی کردند که علاقه واقعی خود را بشناسند. وقتی علاقه واقعی پیدا شد به تدریج این علاقه به شغلی تبدیل خواهد شد که هم از کار کردن با آن لذت خواهی برد و هم کسب در آمد زیادی از آن خواهید داشت.

افراد معروف و ثروتمند زیادی هستند که در ابتدا به علاقه خود به عنوان شغل نگاه نکردند چون برای کشف علاقه اگر در ابتدا زیاد روی بدست آوردن علاقه شغلی تمرکز کنید شاید دچار انحراف از علاقه اصلی شوید. چون زمانی که شغل را وارد علاقه می کنید ترس از این که این علاقه درآمد کافی ندارد یا نمی توان با آن کاری کرد وارد ذهن می شود و کشف علاقه را تحت تاثیر قرار می دهد.

بنابراین برای این که این موضوع برای شما بهتر اثبات شود می توانید افراد معروف، ثروتمند و یا … را پیدا کنید که با کشف علاقه واقعی و کار کردن با شوق توانستند با خلاقیت یک درآمد بالایی برای خود بسازند.

بنابراین لازم هست در ابتدا شما روی کشف علاقه خودتان کار کنید و فارغ از هر چیز آن را پیدا کنید و بعد از آن یک شغل خوب بسازید که در کتاب ثروت درون و فیلم ورود به شغل رویایی، با سوالاتی که مطرح شده است شما می توانید بعد از پیدا کردن علاقه به علاقه شغلی خودتان نیز پی ببرید.

دیدن کل فیلم ورود به شغل رویایی

این راه یه راه کاملا کم هزینه یا بی هزینه هست. شما می تونید یه هفته وقت بگذارید و  وارد محیطی که فکر می کنید علاقه شما اونجاست بشوید. بذارید یه مثال بزنم: دوستی داشتم که خیلی به بورس و کسب در آمد از این راه علاقه داشت. اما همیشه می ترسید که این علاقه شاید علاقه کاذب باشه. بهش توصیه کردم که به مدت یک ماه وارد تالار بورس بشه و با توجه به مطالعاتی که داشت به صورت فرضی معامله کنه. مثلا فرض کنه که امروز ۱۰۰ سهم از فولاد را خرید و اون را برای خودش با مبلغی که هست بنویسه. بعد گوش به زنگ باشه که کی باید اون را بره بفروشه.

مثلا بعد از یه هفته مجدد به بازار بورس بره و ۸۰ سهم خودش را بفروشه و سود و یا زیان خودش( به صورت فرضی) حساب کنه. بعد از یکی دو ماه تونست مطمئن بشه که واقعا به این کار علاقه داره و می تونه بدون ترس سرمایه گذاری خودش را شروع کنه. بنابراین شما هم به خودتان اجازه حضور در این مکان ها بدید. اگه به پزشکی علاقه دارید حداقل ده روز را مثل یه پزشک برید بیمارستان و از نزدیک این فضا را ببینید. شاید با دیدن صحنه آمپول زدن کلا منصرف بشید چه برسه به دیدن صحنه های دیگه که شاید دلخراش تر باشه.

شاید گاهی وقت ها این روش بتونه خوب جواب بده. سعی کنید هر وقت جای آرامی پیدا کردید خوتون را کاملا توی اون فضا تصور و تجسم کنید. چه حسی به شما دست می ده؟ آیا از درون احساس شعف و لذت دارید؟ سعی کنید این را در زمان های مختلفی امتحان کنید، شاید یک بار اول تحت تاثیر چیزی قرار گرفته باشید.

همان طوری که گفتم می تونید بخش کوچکی از کار مورد علاقه خودتون را تست کنید. اما خب، اینجا وقت تست و آزمون هست و نباید توقع داشته باشید که حتما باید پیروز بشوید. مثلا داستان من و کتاب هام را یادتون هست. من توی این ماجرا سودی نکردم اما با این کار به یک نه ارزشمند رسیدم و فهیمدم نباید این کار را دادمه بدم.

نباید توقع داشته باشید که در همان کار اولی که شروع کردید تا انتها جلو بروید حتی اگه بفهمید دارید اشتباه می کنید. بنابراین بد نیست که گاهی وقت ها فرصت تجربه جدید به خودمون بدیم. نتیجه این کار این می شه که وقتی کار مورد علاقه خودمون را پیدا کردیم می تونیم اونقدر خوب پیش بریم که زمان هایی هم که به سعی و خطا گذشت جبران بشه. امیدوارم که پاسخ این که نمیدونم به چی علاقه دارم را پیدا کنید و بتونید بهترین خودتان باشید.

دیدن آموزش‌ها در اینستاگرام

از آنجایی که سوالات زیادی در خصوص علاقه تحصیلی به صورت نظر در همین صفحه و همچنین به صورت خصوصی برایم ارسال می شود و مسئله تضاد بین دانشجو و دانش‌آموز با خانواده بر سر انتخاب رشته بود فایل صوتی زیر ویژه پدر و مادرها ضبط شد. در صورتی که مورد استقبال یا سوال شما واقع شد این سوالات در قالب فایل صوتی در همین صفحه پاسخ داده می شود و فایل های صوتی رفته رفته آپدیت خواهند شد. 

بنابراین می توانید این فایل صوتی را به دیگران برسانید که با این موضوع مشکل دارند ولی هدف مافقط شفاف سازی هست و قرار نیست که کاملا به  پدر و مادر و یا دانش‌اموز یا دانشجو حق بدهیم 

دانلود این فایل صوتی

عاشق یادگیری و یاد دادن هستم و تلاش می کنم که خودم و دیگران را به بهترین نسخه ای که در وجودمان هست تبدیل کنم تا بتوانیم به احساس رضایت، خوشبختی و در نتیجه آن به موفقیت و ثروت برسیم.

پست قبلی

چه کنیم زندگی تکراری نشود؟

پست بعدی

ارشد بخونم ؟ کار کنم یا سربازی؟

دو سوال درباره رسالت زندگی

فرصت موفق شدن ندارم؟!

چطور بفهمیم به چه کاری علاقه داریم

رها کردن گذشته و کسب آرامش

چطور انگیزه ام را تقویت کنم؟

سلام و عرض ادب! من رشته انسانی میخونم ولی به سینما و تلویزیون و بازیگری خیلی علاقه مندم و خونواده هم خداروشکر راضی هستن ولی وقتی به مادربزرگم میگم میخوام در کنار درس بازیگری رو هم بخونم و ادامه بدم جلوی جمع میگه بازیگری نه! میخواد نویسنده بشه یا وکیل ولی نمیدونم چرا فقط مادربزرگم مخالف بازیگری هست یا میگه بدرد خونوادمون نمیخوره و از این حرفا یا چیزای دیگه. مادر و پدرم میگن تو کار خودتو بکن قرار نیست کسی برات تصمیم بگیره واقعا تو دوراهی موندم چیکار کنم از علاقم دست بکشم یا با تمام قدرت برم جلو و در کنار درسم ادامش بدم احساس میکنم علاقه واقعیم بازیگری و سینما و تلویزیون هست اما نمیدونم به حرف مامان بزرگم گوش بدم یا ندم میگم که واقعا تو دوراهی موندم دلمم میگه کار خودتو بکن برو دنبال علاقت در درونمم همین احساس رو دارم ممنون میشم راهنماییم کنید.

سلام خب وقتی علاقه داری و خانواده هم راضی دیگه چی می خوای؟ علاقه صرفا یک احساس نیست، بلکه علاقه واقعی چیزی هست که باعث می شود فرد کوه را بکند و جلو برود. فردی که قرار بازیگر بشه باید خیلی انتقاد پذیر باشه چون قراره جلو میلیون ها نفر بازی کنه. اگه شما بازیگر شدید و ۵ نفر گفتند بازی شما به درد نمی خوره رها می کنی؟ پس اگه علاقه داری منتظر نباش امضای تایید همه پای برگه تو باشه و بعد بخوای شروع کنی چون این طوری نمی تونی به خواسته ات برسی.

سلام وقتتون بخیر🌸 میشه من رو هم راهنمایی کنید. 🌸 من دانشجوی رشته حسابداریم و ورودی ۹۹ هستم و ۱ترم گذروندم ولی هیییییچ علاقه ای به حسابداری ندارم، حتی امتحاناتش رو هم به خوبی نمیخوندم. در زمان دبیرستان کلاس نقاشی میرفتم و خیلی به نقاشی علاقه داشتم و حتی هنرجو و سفارش نقاشی هم گرفتم. سال آخر دبیرستان میخواستم که تغییر رشته بدم از انسانی به رشته گرافیک. ولی امکانش نبود چون دوشاخه متفاوت بود و آموزش و پرورش نمیذاشت همچین کاری انجام بدم. برای مشاوره به اموزش و پرورش رفتم و مشاور آنجا گفت که رشته انسانی رو ادامه بده و کنکور انسانی شرکت کن و دانشگاه فرهنگیان برو، ولی از همون اول من میدونستم که اصلا و ابدا به درد دانشگاه فرهنگیان نمی‌خورم و حتی تا بهمن ماه هنر میخوندم کنکور هنر بدم. دیگه با حرف های دیگران وارد جو فرهنگیان شدم و کنکور انسانی دادم. ولی خوشبختانه فرهنگیان دعوت به مصاحبه نشدم و از شانس بدم وارد رشته ای شدم که ازش متنفر بودم یعنی رشته حسابداری. حتی موقع انتخاب رشته هم هرچی به پدرم گفتم من این رشته رو دوست ندارم گفتن که بازار کار خوبی داره و این رشته رو برام انتخاب کردن. و فقط هم همین رشته رو دانشگاه دولتی روزانه آوردم. اول دوس نداشتم برم ولی بازم وارد جو شدم بر اساس صحبت دیگران و ثبت نام کردم… الان که ۱ ترم گذشته پی میبرم من هیچ علاقه ای به این رشته ندارم ولی گاهی با خودم میگم بمونم این رشته شاید علاقه مند شدم یا شاید علاقه دارم و مثل همیشه جوگیر رشته هنر و نقاشی ام…. از بعد کنکور ۹۹ تا به الان خیلی کم و محدود نقاشی کشیدم خودم میگم که خسته بودم وبرای همین نقاشی نکشیدم ولی گاهی میگم شاید به هنر و نقاشی هم علاقه چندانی ندارم، ولی از اونطرف خیلی با دیدن نقاشی ذوق میکنم و حتی اگر گردن درد بگیرم و دستمم درد بگیره گله نمیکنم که بخاطر نقاشی اینجوری شدم و فلان…. واقعا نمیدونم چیکار کنم و علاقه اصلیم چی هست و اگر بمونم رشته حسابداری علاقه مند میشم و یا شاید علاقه پنهانی داشته باشم به این رشته….. الان دوست دارم که از این رشته انصراف بدم و دوباره کنکور هنر شرکت کنم و رشته نقاشی قبول شم و درس بخونم… ولی شاید خیلی زود هست و باید بذارم ترم های بعدی هم بگذره و بعد تصمیم گیری کنم. وضعیت نمرات حسابداریم هم خیلی بد هست.و یکی از آروزهای بزرگم هم تحصیل در رشته نقاشی در دانشگاه هنر هست. و دوست ندارم وقتی در رشته هنر تحصیل میکنم سنم زیاد بشه. الان ۱۹ سال دارم و نهاااایتا دوست دارم ۲۲،۲۳ سالگی وارد دانشگاه هنر بشم. میشه کمک کنید و منو راهنمایی کنید که چیکار کنم خیلی زیاااااد سردرگم هستم. 😓 متشکرم🌸🌸

سلام شما تقریبا علاقه‌تون مشخص هست و فقط چالشی که دارید این هست که بتونید خانواده را راضی کنید که دوباره کنکور هنر بدید. نکته بعد این که در انتخاب علاقه ممکنه گاهی وقت ها سردرگمی هم پیش بیاید اما اگر موقتی هست مشکلی ایجاد نمی کند. بنابراین اگر علاقه برایتان از اهمیت خاصی برخوردار هست باید راهش را هم پیدا کنید یا این که خانواده را راضی کنید و یا نهایتا این که در کنار رشته خودتان نقاشی هم ادامه دهید و در کلاس های استاید خوب شرکت کنید. البته توصیه مهم همان اولی هست چرا که اگه از رشته حسابداری واقعا خوشتان نمی آید و حتی مننفرید پس دلیلی برای ماندن هم در آن نیست.

سلام من ٢٢سال دارم کارشناسى معماریو گرفتم ولى بدون علاقه شخصی و الان دانشجو ارشد معمارى هستم اصلااا خوشحال نیستم و این نبود علاقه اذیتم میکنه و اینقدر مثه یه ربات اون کارى ک خونوادم گفته انجام دادم الان حتى نمیدونم چى میخوام علاقم به معمارى نیست پس به چى علاقه دارم🤦🏼‍♀️از طرف دیگه ادم کمالگرایى از نوع ناسازگارش هستم چون علاقه ایی به معمارى ندارم نمیتونم ١٠٠٪؜خودم رو بزارم و این باعث شده از خودم راضى نباشم..البته از سن کم علاقه زیادى به موسیقى داشتم ولى هیچوقت نتونستم برم سمتش و الان نمیدونم رها کردن دانشگاه و رفتم به سمت موسیقى چه اینده یی و واسم رقم میزنه در اینده نمیدونم چه شغلى میتونم داشته باشم

سلام اگه شما عاشق کارت باشی نباید نگرانی خاصی برای شغل و کسب درآمد هم داشته باشی چون درآمد به سمت شما خواهد آمد. شاید درک این قضیه نیاز به توضیح بیشتری داشته باشه و یه کم برای بعضی ها سخت باشه اما به هر حال درآمد واقعی و پایدار به سمت کسی خواهد رفت که عاشق کارش باشه. در ره منزل لیلی که خطرهاست درآن شرط اول قدم آن هست که مجنون باشی اگر هم به علاقتون شک دارید می تونید یه مدت کوتاه آن را تست کنید و ببینید که آیا کشش خاصی براتون به وجود میاید یا خیر.

درود با توجه به تجربه هایی که داشتم میخوام بهتون بگم؛ چندتا کار رو امتحان کنید؛حتی شده به مدت کوتاه تا بفهمین به چی علاقه دارین.خودتون رو اسیر این نکنید که دیگران چی میگن یا درآمدش کمه و…چون اگه به یه کاری علاقه داشته باشین خود اون میشه دلیل از خواب بیدار شدنتون؛میشه فکر و ذکر زندگیتون و مطمئن باشین وقتی کار مورد علاقتون رو انجام بدین هم پیشرفت میکنید هم حس خوبی که بهتون میده زندگیتون رو بهتر و قشنگ تر میکنه.

یه لیست از کارهایی که توش استعداد دارین و یه لیست از کارهایی که بهش علاقه دارین یا میخواین امتحان کنید درست کنید.اینا کمک میکنه مسیرتون رو پیدا کنید.

این رو هم بدونید برای شروع تازه هیچ وقت دیر نیست (:

متشکرم از نظرتون

با عرض سلام و تشکر از سایت پربارتون. من خانمی هستم که لیسانس علوم تربیتی گرفتم به این امید که بازار کار داره ولی چون ازدواج کردم به خاطر بچه هام، خانه داری رو انتخاب کردم ولی چون عاشق تحصیل بودم و علاقه به ادبیات داشتم، کارشناسی ارشد ادبیات گرفتم ولی حالا که بچه هام بزرگ شدن دلم میخواد فعال باشم و کاری داشته باشم ولی متاسفانه رشته ادبیات بازار کار نداره و برای استخدامی در رشته علوم تربیتی سنم بالاس، دوست دارم کاری داشته باشم که وقتم رو زیاد نگیره تا هم به خودم و هم به زندگیم برسم آدم اجتماعی هم نیستم و دوست دارم کاری باشه تا با آدم ها زیاد در ارتباط نباشم و دوست دارم علم و دانشم هم زیاد بشه و همه اش در حال یادگیری باشم به خاطر این به ذهنم خطور کرده که دامپزشکی بخونم چون عاشق حیوانات هم هستم و بچه هام هم خیلی دوست دارند من دامپزشک بشم ولی می ترسم نتونم از پَسِش بربیام می ترسم چون رشته ام انسانی بوده نتونم درس هاش رو پاس کنم و کم بیارم و یا ۸ سال درس بخونم و پشیمون بشم، البته با کنکور تجربی مشکل ندارم چون ارشد ادبیات دارم حتما عمومی ها رو بالا میزنم و زیست هم دوست دارم و شیمی رو با تلاش می تونم خوب بزنم و با بالا زدن این دروس لازم نیست فیزیک و ریاضی رو عالی بزنم فقط و فقط نگرانی من این هست که نکنه از دامپزشکی خوندن پشیمون بشم چون هنوز هم نمیدونم چی میخوام فقط میدونم میخوام شغلی باشه خودم ارباب خودم باشم و کلاس اجتماعی بالا داشته باشه. ببخشید اینقدر حرف زدم ممنون میشم منو راهنمایی کنید.بسیار بسیار سپاسگزارم.

سلام اگر کلا دیدتان این هست که کار نیست و پیدا کردن کار سخت هست احتمال دارد که بعد از ۸ سال دامپزشکی خواندن دوباره همین حرف را بزنید. نکته دیگر این هست که باید دقیقا بدانید که چه می خواهید چون ممکن است با شغلی دیگر همین حس خوبی که می خواستید به دست آورید و به قول خودتان کلاس اجتماعی هم داشته باشه. پس خودتان را بشاسید و بعد از آن می توانید تصمیم صحیح را بگیرید. در صورت نیاز به مشاوره هم می توانید به شماره ۰۹۱۷۱۰۹۴۱۴۹ از طریق پیامک یا واتساپ پیامک دهید.

با سلام مشکل من اینکه قبلا عاشق خودرو بودم اللخصوص به طراحیش ولی به مهندسیش ظاهراً علاقه نداشتم یه مدت در گیر یه مشکلی بودم که باعث شد از همچین بیفتم از علاقم به خودرو و درس .البته بعد اون قضیه هنوزم علاقه ی کوچیکی از خودرو در من باقی مونده اما سعی میکنم بهش فک نکنم چون طراحیش که تو ایران کار ندارها به کل این قضیشو فراموش کردم و اینکه در حال حاضر بیشتر به مهندسی کامپیوتر تو قسمت امنیت شبکه و هوافضا فک میکنم البته هر کدومم به نوعی دوست دارم مثلا هوافضا رو تو قسمت نظامی کار کنم و امنیت شبکه رو هم تو یه قسمت معمولی نباشم اما در بعضی مواقع احساس میکنم به خودم تلقین میکنم الآنم کنکور ۱۴۰۰ریاضی دارم و این موضوع باعث نوسان در درس خوندم میشه⁦ میشه یه راهنمایی کنید

سلام محمد علاقت را پیدا کن را دیگه به وسوسه های ذهنی خیلی توجه نکن چون احساسات انسان مثل ابر در حال گذر هستند و شاید یه روز حالمون خوب باشه و یه روز کمی خسته باشیم و فکر کنیم که علاقه ما داره نوسان پیدا می کنه. فیلم آموزشی زیر می تونه در پیدا کردن علاقه بهت کمک کنهکشف علاقه واقعی

سلام من یک دختر ۱۵ ساله هستم امسال باید تایین رشته کنم😭به تاریخ،ریاضی ،علوم مخصوصا فیزیک و بدن و اینا ، داستان نوشتن ،مجری گری و مشاوره دادن علاقه دارم و توشون عالیم .نمی دونم باید تجربی برم یا ریاضی مامانم می گه ریاضی توش اینده نیست همه بیکارند باید بری تجربی . عاشق ساخت چیز های جدیدم . از رباتیک خیلی خوشم میاد چون ربات می سازنند از کارای ازمایشگاهیم خیلی خوشم میاد اونم چون چیزایی رو کشف می کنیم و می سازیم . راستی شاید زیاد مربوط نباشه ولی خیلی احساسیم یعنی نه خیلیا ، با یک چیزی اوج می گیرم می رم تو حس بعضی وقتا هم جو می گیرتم . نظرتون چیه من باید چ رشته ای برم ؟😩 اینم یکباره بگم نمره های ریاضی و علومم رو از همه بچه های کلاس بالاتر می گیرم تغربیا همیشه ۲۰ اند یا کم بشه ۱۹ .انشاهام و معلممون انگار قبول نداره بچه ها خیلی دوست دارند مخصوصا خوانشم و می گند باهاش حس می گیریم ولی بازم معلممون قبول نداره و بهم ۱۸ می ده خدایی ۱۸ 😥

سلام آرتمیس شما انسان هستی و نه خودت و نه مشاور مدرسه و نه کس دیگه نباید صرفا تو را با یک سری اعداد و ارقام بسنجند و بعد بگن رشته فلان را انتخاب کن. شما می بایست خودت را بشناسی، علاقه خودت را پیدا کنی و بری سراغش. برای پیدا کردن علاقه هم کلی صحبت هست که می تونید در فیلم آموزشی زیر ببینید.کشف علاقه واقعی (کلیک کنید)

سلام من یک دختر ۱۵ ساله هستم امسال باید تایین رشته کنم😭 به تاریخ،ریاضی ،علوم مخصوصا فیزیک و بدن و اینا ، داستان نوشتن ،مجری گری و مشاوره دادن علاقه دارم و توشون عالیم .نمی دونم باید تجربی برم یا ریاضی مامانم می گه ریاضی توش اینده نیست همه بیکارند باید بری تجربی . عاشق ساخت چیز های جدیدم . از رباتیک خیلی خوشم میاد چون ربات می سازنند از کارای ازمایشگاهیم خیلی خوشم میاد اونم چون چیزایی رو کشف می کنیم و می سازیم . راستی شاید زیاد مربوط نباشه ولی خیلی احساسیم یعنی نه خیلیا ، با یک چیزی اوج می گیرم می رم تو حس بعضی وقتا هم جو می گیرتم . نظرتون چیه من باید چ رشته ای برم ؟😩

سلام من کلاس نهم هستم و نمراتم هم همیشه عالی بوده. به پزشکی علاقه دارم و برای همین می خوام به رشته تجربی برم اما از طرفی هم نمیدونم که من روحیه پزشک شدن دارم و از خون و این‌چیزا نمی ترسم یا نه اما رشته عکاسی رو هم دوست دارم اما اطرافیان بهم میگن که تو با این‌نمرات بالا حیفی و این رشته رو نرو الان من موندم چیکار کنم و چه رشته ای برم لطفا کمکم کنی🙏

سلام زهرا معمولا اغلب انسان ها توانایی تطبیق خود با شرایط جدید را دارند و این که از خون بدتان بیاید بعد از مدتی برطرف خواهد شد مگر در شرایط خاص که افرادی هستند که با دیدن خود به شدت بدحال می شوند و نمی توانند ارتباط برقرار کنند که این افراد خیلی کم هستند البته می تونید خودتون را در شرایط کوچولو هم قرار بدید و یا از دوستان پزشک بپرسید. نکته دوم این که من بارها گفتم که یک انسان نباید صرفا با اعداد سنجیده شود که کدام رشته را انتخاب کند پس سعی کن احساس واقعی خودت یا همان علاقه واقعی را در زیر سایه ترس از حرف دیگران و .. پنهان نکنی. برای کشف علاقه هم می تونی فیلم کشف علاقه را تهیه کنی که لینکش در زیر هستکشف علاقه واقعی (کلیک کنید)

میشه وقت مشاوره گرفت؟ اینجا اینجوری هست؟

سلام بله، از طریق واتساپ یا پیامک ۰۹۱۷۱۰۹۴۱۴۹ هماهنگ کنید.

سلام وقت بخیر من دوازدهم تجربی هستم و امسال کنکور دارم از سال دهم خیلی با اشتیاق درس میخواندم و نمره های خوبی داشتم ولی از سال بعد هرچه میگذشت علاقه ام به درس خواندن کمتر میشد تا الان که از درس خواندن بیزار هستم البته آموزش آنلاین هم بی تاثیر نیست امسال بیشتر تلاش کردم که خودم را بشناسم و بفهمم علاقه ی واقعی من چیست و برای چه کاری به وجود آمده ام ولی به نتیجه ای نرسیدم من روحیه ی پزشک شدن را دارم چون با صحنه هایی که پزشکان هر روز میبینند کاملا عادی برخورد میکنم و این مسائل برایم ترسناک و چندش نیست ولی با این وضعیت بیزاری از درس نمیتوانم به پزشک شدن فکر کنم همچنین به علم متافیزیک علاقه ی زیادی دارم و خودم خود به خود به سمت آن کشیده شدم ولی ذهنیت دیگری که دارم میگوید هر فرد برای “کاری که در بچگی به آن علاقه نشان میداده” ساخته شده و من در کودکی به دنبال ساختن کار دستی های جدید بوده ام اکنون من خیلی سردرگم هستم و نمیدانم برای چه کاری ساخته شده ام و علاقه ی واقعی من چیست امکان دارد مثال هایی که گفتم علاقه ی واقعی من نباشند ولی من اینها را تجربه کردم ممنون میشم اگه راهنماییم کنید 🙂

سلام هیچ دلیلی ندارد که آن چیزی که ما در بچگی انجام می دادیم حتما در بزرگ سالی نیز باید به آن علاقه داشته باشیم. مثلا اغلب بچه ها اسباب بازی های خودشان را باز می کنند که ببیند در آن چه اجزایی وجود دارد و با این تفسیر این بچه باید به یک مهندس برق یا مکانیک تبدیل شود اما در بزرگ سالی ممکن است به نقاشی، روانشانسی و … علاقه مند شود. بنابراین کارهای کودکی دلیل قاطع برای بزرگسالی نیست. نکته دیگر این که علت های سردرگمی زیاد هست. ممکن است علاقه شما در پشت حرف های دیگران گم یا پنهان شده باشد و .. که برای پیدا کردن دلیل اصلی آن می توانید از بخش مشاوره هماهنگی کنید.

سلام مجدد وقتی فکر میکنم متوجه میشم که روانشناسی و فلسفه را خییییلی بیشتر از سایر رشته ها دوست دارم

سلام وقت بخیر من امسال کلاس دهم هستم،و به اصرار مدیر دبیرستانمون و معدل بالایی که داشتم وارده رشته ریاضی شده بودم،درحالی که من اصلا تمایلی به این رشته نداشتم و هیچ منافاتی با سلایق من و خانواده ام نداشت!!! در واقع به گونه ای به خودم قبولانده بودم که من به این رشته علاقه دارم و موفقیت من در این زمینه حاصل میشود!! با گذشت مدتی کوتاه به آینده شغلی این رشته فکر کردم و متوجه شدم تحصیل در این رشته برای من بی فایده است! البته من تمام رشته ها را دوست دارم و معتقدم اگر از طریق هر شغلی بشود به مردم وطن خدمت کرد،بسیار مقدس و ارزشمند است.

این را هم بگویم که به مسائل معنوی علاقه بسیاری دارم و به شدت مسائل فلسفی و روانشناسی،شعر و داستان های جالب و آموزنده را دوست دارم.«قبل از اینکه سواد داشته باشم شعر های کودکانه میگفتم و…»به هنر و نقاشی و طراحی خیلی علاقه مند هستم.

در ارتباطاتم به افکار دیگران بسیار توجه میکنم و برایم رفتار هر شخص جالب و آموزنده یا در مواقعی ناپسند می آید….. از این رو میخواهم تغییر رشته بدهم به انسانی و حس میکنم موفقیت من در این مسیر است. اما متاسفانه گاهی با شنیدن اینکه فلانی دکتر یا مهندس شده احساس ناراحتی زودگذری به من دست میدهد و فکر میکنم من هم حتما باید پزشک یا مهندس یا …..میشدم تا به موفقیت برسم و این حس مرا آزار می دهد و میترسم این احساس منفی در آینده هم گاهی همراه من باشد و نگرانم در جایگاهی که در آینده قرار است آنجا باشم احساس رضایت نداشته باشم و همواره حس کمبود کنم که چرا من پزشک یا مهندس یا ….نشدم. البته خودم هم قبول دارم که آدمی نباید تا این حد تحت تاثیر حرف های دیگران قرار بگیرد و آنقدر حرف دیگران برایش مهم باشد که او را از علایقش دور کند.

من از کلاس هفتم تا نهم فکر میکردم عاشق رشته تجربی و پزشکی هستم اما وقتی به این سن رسیدم احساس کردم این علاقه بیشتر به علت القای بیش از حد جامعه و مردم نسبته به این رشته مقدس صورت گرفته است. به قول خودتان علاقه به صورت ناگهانی به وجود نمی آید بلکه بعضا از ابتدا این علاقه در ما وجود داشته، شاید هم ما آن علاقه را تا کنون در وجودمان کشف نکرده باشیم!!

با شناختی که از خودم تا الان پیدا کرده ام احساس میکنم فرا گرفتن علوم انسانی برایم خوشایندتر باشد.

چه کارکنم که اراده ام قوی تر شود و بعضاً تحت تاثیر حرف های دیگران قرار نگیرم؟ ممنون میشم راهنماییام کنید

سلام تسنیم این که اراده قوی داشته باشیم و حرف های دیگران روی ما تاثیر نداشته باشد در گذر زمان و با تفکر و کار کردن روی خودمان به وجود می آید. این که شما هدفی متعالی داشته باشی، این که خودت را دوست داشته باشی، این که روی عزت نفس خودت کار و تمرین کنی باعث می شود که از دیگران کمتر اثر پذیری داشته باشی.

سلام ، من ریحانم امسال انتخاب‌رشته برای دبیرستان دارم! راستش من همه سایتارو زیروروکردم ، همه‌مطالبو خوندم ، ولی واقعا نمیدونم به‌چی علاقه دارم!! خودم بین رشته‌ها ریاضیو تجربی روخیییلی دوست دارم ، ولی خب نه‌میتونم‌انتخاب کنم نه میدونم ایندشون چیه! اتفاقا اطلاعات کامل ازهمه رشته‌ها دارم حتی زیرگروهای رشته‌ها و … ، ولی نمیدونم چی‌دوست دارم ، ریاضیو دوست دارم ولی ریاضیم خیییلی خوب نیست ، به‌تجربی‌هم حس خوبی ندارم ، مشاورمدرسه میگه برو تجربی اگه ریاضیت خوب نیست!!! یعنی‌چی اخه؟ من واقعا نمیدونم چی‌دوست دارم!! حالم داره ازین سردرگمی بهم میخوره واقعا

سلام این سردرگمی در نوشته هات هم مشخصه 🙂 چون اولش گفتی: “خودم بین رشته‌ها ریاضیو تجربی روخیییلی دوست دارم ” و در انتها گفتی: “به‌تجربی‌هم حس خوبی ندارم “. احساس می کنم که بیش از دیگران مشورت می گیری و وسواس به خرج می دی. ببین اگه شما با صد نفرهم مشورت کنی به نتیجه نمی رسی که هیچ تازه سردرگم تر هم خواهی شد چون هر فرد به جای این که علاقه شما را ریشه یابی کنه و به صورت اصولی شما را راهنمایی کنه از زاویه دید خودش میگه و سردرگم تر خواهی شد. و متاسفانه هنوز مشاورهای مدرسه از سنت قدیمی و غیر علمی استفاده می کنن و یک انسان با کلی پیچیدگی را فقط با یک نمره قضاوت می کنن. شما خودت با خودت باید کنار بیای یعنی خودت را خوب بشناسی و کمتر به نظر دیگران نگاه کنی. می تونی از آموزش های زیر استفاده کنی.فیلم آموزشی کشف علاقهکتاب ثروت درون یا رزرو مشاوره و ارسال پیامک به ۰۹۱۷۱۰۹۴۱۴۹

با عرض سلام و خسته نباشید بنده دانشجوی رشته کامپیوتر هستم. عارضم خدمتتون برای اینکه بتونم به یه سطحی از برنامه نویسی برسم که بتونم برای خودم درآمد کسب کنم، تقریبا ی سال با پشتکار و سختی زیاد بدون اینکه حقوقی دریافت کنم، تلاش کردم و به درآمد هم رسیدم. منتهی، الان که فکر میکنم، میبینم واقعا برنامه نویسی سایت اون چیزی نبود که من واقعا بدنبالش بودم. حتی اون موقع هایی که در تلاش این بودم که بتونم وارد عرصه برنامه نویسی سایت بشم، با دوستان که صحبت میکردم، من بهشون گفتم که این کار فقط بخاطر درآمدش میخوام انجام بدم، یعنی دوست ندارم که نهایت من این باشه. منتهی الان واقعا بی علاقه هستم در این زمینه، با اینکه درآمد دارم ولی احساس میکنم که این کار من با عشق انجام نمیدم. قبل از اینکه رشته مهندسی کامپیوتر رو انتخاب کنم علاقه زیادی به امنیت و حفاظت داشتم، و اخیرا نیم نگاهی به این ماجرا انداختم ( با توجه به اینکه شما فرموده بودید اون برنامه ای که گوشه ذهن هست در مسیرش خودمون قرار بدیم ) ببینید، مهندسی امنیت واقعا پیش نیاز های زیادی میخواد و یک عرصه کاملا بزرگ و مجزا هست که حداقل باید ۱ سال دیگه با پشتکار زیاد روی این ماجرا وقت بذارم و تلاش کنم تا بتونم به سطح قابل قبولی از این موضوع برسم، با اساتید دانشگاه هم که در این مورد صحبت کرده بودم، استاد نرم افزار بمن گفت که تو در این مسیر ۵۰ درصد راه رفتی چرا میخوای این کار ول کنی و بچسپی به ی کار دیگه و از اول شروع کنی و با استاد شبکه ( درسی که میشه گفت قدم اول برای مهندسی امنیت هست ) صحبت کردم نظر خاصی نداشتند، میشه گفت نظرشون این بود که یک برنامه نویس میتونه ی مهندس امنیت نسبی هم باشه، حالا ازاین موضوع بخواییم بگذریم اساتید دیگه ای هم داشتم که به من پیشنهاد دادن که میتونم بحث بهینه سازی الگوریتم هارو ادامه بدم ( با توجه به اینکه درسم خوب هست ). این موضوع رو هم باید خدمتتون عرض کنم که من برنامه نویسی رو دوست دارم و از اینکه وارد این عرصه شدم ناراحت نیستم، حتی از این موضوع که الان برنامه نویس سایت هستم هم، ناراحت و پشیمون نیستم، منتهی من به دنبال کاری هستم که بشه از من چیزی باقی بمونه تا اسمم در این عرصه فراموش نشه، الان واقعا سردرگم هستم و نمیدونم که در این زمینه ها کدومش واقعا دوست دارم انجام بدم یعنی وقتی لپ تاپم روشن میکنم حتما اون کار انجام بدم ( چون در حال حاضر سعی میکنم از تمرکز و نوشتن کدهای مرتبط با برنامه نویسی سایت دوری کنم ). ممنون میشم بنده رو راهنمایی بفرمایید

سلام هادی منم عارضم خدمتت 🙂 که برای قرار دادن خودمون در مسیر تجربه نیاز نیست حتما به درجه استادی برسی و بعد متوجه شوی که این کار درست هست یا خیر، حتی گاهی اوقات با یک ماه تست کردن هم متوجه خواهی شد که اوضاع از چه قرار هست. نکته دیگه این که برای کشف علاقه مسیر خودشناسی را انجام بده که روشش را همان طوری که گفتم می تونی از آموزش های سایت استفاده کنی. حتی می تونی فعلا برای کسب درآمد برنامه نویسی را دادمه بدی و از طرفی به علاقه واقعی خودت هم برسی و اگه متوجه شدی داری از علاقت درآمد هم کسب می کنی کلا روی علاقه ات متمرکز شوی. اگه صفحه اینستای ما را هم دنبال کنی نکاتی درباره خودشناسی گفتم و خواهم گفت. آدرسش توی باکس بالا همین صفحه هست.

سلام خداقوت ۲۲ سالمه امسال دیگه فارغ التحصیل رشته فقه وحقوق میشم.میخوام ازمون وکالت بدم اما دوست ندارم تمام وقتمو بذارم صرف اینکه وکیل بشم دلم میخواد یک شغل دیگه هم در کنارش داشته باشم.اما نمیدونم سمت چی برم؟برم سمت بازار خرید و فروش مثل بوتیک برم اشپزی برم عکاسی؟به چی علاقه دارم من؟اصلا ارشد بخونم نخونم؟ اگه راهنمایی کنید یک دنیا ممنون میشم

سلام سعی کن کاری انجام بدی که علاوه بر اینکه برات درآمد داره علاقه هم داشته باشی که زود ازش خسته نشی. کتاب ثروت درون را بخون تا هم خودت را بشناسی و هم علاقت را پیدا کنی.

سلام سعی کن کاری انجام بدی که علاوه بر اینکه برات درآمد داره علاقه هم داشته باشی که زود ازش خسته نشی. کتاب ثروت درون را بخون تا هم خودت را بشناسی و هم علاقت را پیدا کنی. راستی مقاله زیر هم مطالعه کن.ارشد بخونم یا برم سرکار یا …

بله درسته خیلی متشکرم بابت توضیحاتتون🙏🏻🌹

بله درسته خیلی ممنون از توضیحات مفیدتون 🙏🏻🌹

سلام…خسته نباشید… من تا حدودی می‌دونم کارهای مورد علاقم چه چیزهایی هستند ،اما مشکلم اینجاست که کدومشون را ادامه بدم و آیا این که واقعا دوستشون دارم یا فقط ظاهر جذابی دارند؟ یکی از علایق من یادگیریه، و مهم نیست چه زمینه ای باشه، مثلا ورزش ، پزشکی ،هنر ، زبان و….یعنی به همه چیز علاقه دارم و تصمیم گیری برای اینکه کدام را ادامه بدم برام خیلی سخته.. من الان سال دوم رشته برق هستم و به نظر هم جذاب میاد و جای پیشرفت زیادی داره،‌ ولی حس میکنم واقعا اون چیزی نیست که من باید براش وقت صرف کنم و فقط یکی از شاخه هاییه که یادگیری و کسب اطلاعات در موردش جذابه به طور کلی و خلاصه مشکلم اینه که همه چی را دوست دارم ولی دلیل و انگیزه کافی برای ادامه هیچ کدوم ندارم و صرفا برام از نظر یادگیری جذاب هستند..پیشنهاد شما چیه؟

سلام شیدا ممکنه شما جزو افراد چند پتانسیلی (چند استعداده) باشید که در کتاب ثروت درون بهش پرداختم. می تونی از یادگیری های متفاوتی که هست با هم ترکیب کنی و یک نوآوری جدید داشته باشی. می تونی به دیگران یاد بدی و البته می بایست دلیل بی انگیزه بودنت را هم پیدا کنی که در آموزش انگیزه پایدار علت های زیادی همراه با راه حل گفتم که می تونی استفاده کنی. لینکش هم زیر گذاشتم:افزایش انگیزه پایدار

سلام خیلی ممنون از مطالب مفیدتون من مهشید هستم ۱۷سالمه و سال ۱۴۰۰ کنکور رشته تجربی دارم من به تجربی علاقه چندانی نداشتم و تقریبا میشه گفت با اصرار خانواده ام وارد این رشته شدم چون انسانی و ریاضی که اصلا مطابق میلم نبودن ولی فنی دوست داشتم (اینم بگم که حس میکنم کلا به رشته های فنی و کار کردن و انجام دادن یه فعالیت برام خیلی جذاب تر از حفظ کردن فرمول شیمی فیزیک ریاضیه) فنی نرفتم چون خانواده مخالف بودن و منم هم برای رفتن به رشته فنی هدف خاصی نداشتم و فقط میدونستم که دوسش دارم من نمره هام همیشه خوب بود و مجاز به انتخاب همه رشته ها بودم به دلیل همین جو به وجود اومده (تو با این نمره های بالا حتما باید بری تجربی، فنی به دردت نمیخوره) رفتم تجربی دو سال اول بدون فکر کردن به کنکور گذشت در پاس کردن درس های مدرسه هم طبق معمول مشکلی خاصی نداشتم و نمره هام بالا بود بجز ریاضی که همیشه باهاش مشکل داشتم همین باعث میشد توقع خانواده بالاتر بره و برای کنکور و پزشکی و پیراپزشکی اصرار بیشتری بکنن الان سال آخرم اصلا انگیزه درس خوندن ندارم انگار که دنبال هیچی نیستم اصلا برام جذاب نیست حتی نمیتونم لای کتابامو باز کنم چون حس میکنم هیچ علاقه ای به کنکور و بعدش ندارم مدام ذهنم اطرافیانو سرزنش میکنه مدام فکرم میره به سمت کارهایی که همیشه دوست داشتم بکنم و نکردم به دلیل نداشتن وقت و درس خوندن یا حتی گفتن اینکه من که رشتم تجربیه چجوری برم سمت اون کار… در عین حال نمیدونم اگه به تجربی و پزشکی و… علاقه ندارم پس به چی علاقه دارم؟! میترسم… بنظرم طراحی و نقاشی و طراحی لباس و بازیگری جذاب میاد ولی نمیدونم آیا استعدادی در من هست؟موقعیت شغلی و درآمدش هم برام حائز اهمیته 🙂 اگه هست و علاقه هم علاقه ای واقعیه چیکار کنم؟درحالی که فقط ۵ ماه به کنکور مونده و فشار خانواده سردرگمم نمیدونم چیکار کنم، خستم و ناامید ممنون میشم راهنمایی کنید🙏🏻

سلام مهشید در مورد خانواده که به شما فشار میارن یک فایل صوتی در انتهای همین صفحه قرار دادم که بتونید با خانواده بشنوید چون این مشکل خیلی هاست. از طرفی نیاز هست که برای خودشناسی و کشف علاقه خود اقدامی بکنید و فقط فکر کردن و این که احساس بدی داشته باشی کفایت نمی کند. به احتمال زیاد بعد از این که بدانند در کارهای دیگه هم استعداد و علاقه داری بپذیرند که با تو همراهی کنند. می تونید از فیلم های آموزشی زیر استفاده کنید و یا برای مشاوره وقت رزرو کنید.فیلم کشف علاقه فیلم کشف استعداد

پدر و مادرم خیلی دوست دارن که من تحصیل کنم پزشک یا دندان پزشک بشم و من خودمو خیلی مدیونشون می‌دونم و مهمترین هدف من آیه که حتی اگه پزشک نشدم باعث افتخارشون بشم اما نمی‌دونم چطوری و از چه راهی؟ خیلیییی به رفتن به خارج از کشور فکر میکنم .من خیلی کماگرا هستم و همیشه بهترین هارو می‌خوام.بهترین دانشگاه خارج از کشور بهترین رشته پولسازترین رشته یا رشته ای که جایگاه اجتماعی بالایی داره .خواستن بهترین هرچیز خیلی کلیه برای همین خیلی گیج شدم و دقیق نمی‌دونم از زندگی چی می‌خوام.

سلام غزل هر کار بزرگی که انسان خواهان آن است از یک رویا و تصویر ذهنی شروع می شود و این تصویر ذهنی باید شفاف باشد که بدانیم چه کار باید بکنیم. اما نکته مهی که خیلی از افراد آن را بی اهمیت می شمرند این هست که وقتی هدفی بزرگ دارند فکر می کنند که در یک یک هفته و یا یکی دو ماه و یا نهایتا تا یک سال آینده به آن برسند اما باید بدانیم که هدف های بزرگ از قدم های بسیار کوچکی تشکیل شده که شاید به چشم نیاید مثل بدن ما که از سلول و حتی جزئیات ریزتری تشکیل شده است. و دقیقا همین جاست که فریب می خوریم و سردرگم می شویم. اما نگاه درست تر این هست که برای رسیدن به هدف بزرگمان باید از قدم های کوچک ولی متوالی شروع کنیم هر چند که در ابتدا موفقیت زیادی کسب نکنیم. مثلا باید خودمان را بشناسیم و سمت و سوی خودمان را تشخصی دهیم که این کار با خودشناسی انجام می شود. راستی توی همین سایت کلی مقاله رایگان و یا محصول آموزشی هست که می تونی به خوبی ازشون برای خودشناسی استفاده کنی.

سلام ممنون بابت مطالب مفیدتون من ۱۸ سالمه و به تازگی دیپلمم رو گرفتم پارسال کنکور دادم ولی هیچی براش نخوندم تصمیم گرفتم امسال کنکور بدم بازهم هیچ انگیزه‌ای ندارم و اصلا درس خواندن رو دوست ندارم.البته ذکر کنم در مدت تحصیلم همیشه شاگرد اول بودم و معدل دیپلمم۱۹.۸۷شد.اما حالا که مدرسم تموم شده حس میکنم آزاد شدم و دوست ندارم درس بخونم دلم میخواد کاری انجام بدم دنبال علاقم برم ولی به شدت حس پوچی میکنم شاید افسرده شده باشم. خانوادم فکر میکنن من درس میخونم اما من درس نمی‌خونم و همین این حس رو بهم میده که به اعتمادشون خیانت میکنم. واقعا نمی‌دونم باید چکار کنم و دنبال چکاری برم ؟ به بازیگری علاقه دارم اما بازم خیلی بهش مطمئنم نیستم . خیلی سردرگم و کلافه ‌‌‌‌ام.امیدوارم بتونم از این وضع رها بشم.

سلام غزل به یاد داشته باشیم که ما آدم ها ممکنه به کاری علاقه داشته باشیم اما گاهی وقت ها انگیزه خودمون را از دست بدیم و یا تفاوت داره با این که از کاری هیچ وقت خوشمان نیامده و نخواهد آمد. اگر انگیزه خودتون را فعلا از دست دادید و یا انگیزه شما کم شده می تونید از آموزش ایجاد انگیزه پایدار که لینکش در زیر هست استفاده کنید. این فیلم صرفا جملات انگیزشی نیست و به صورت اصولی تمام جوانب بی انگیزه بودن حتی مثل تاثیر غذا بر روی بی انگیزه بودن بررسی شده است.فیلم افزایش انگیزه پایدار(بر فراز قله انگیزه)

سلام و وقت به خیر. من سومین کنکور تجربیمه امسال و واقعا خیلی فرسوده و خسته شدم به خاطر کنکور.تو تیزهوشان درس خوندم و تمام سالهای راهنمایی و دبیرستان رتبه اول مدرسم بودم با معدل ۱۹.۹۰به بالا.یه مدت طولانی خبرنگاری و تدریس کردم و کلا آدم خیلی اجتماعی هستم و مهارت خیلی بالای بیانی دارم و به سخنرانی و ادبیات هم خیلی علاقمندم و از طرفی خیلی به یادگیری مطالب جدید علاقه دارم و برام اولیت همیشه تحصیلمه یعنی دوست دارم کاری که واقعا براش به دنیا اومدم رو انجام بدم.خانوادم و معلمام اصرار دارن که پزشک یا دندانپزشک خوبی میشم.و خودم هم خوشم میاد که پزشک یا دندانپزشک کودکان باشم اما من خیلی روحیه ی حساس و لطیفی دارم در عین حال زیاده خواهم و واقعا بهترین درآمد و امکانات زندگی رو میخوام راه رو گم کردم همش با خودم میگم که نکنه اگر دکتر شم اشتباه تشخیص بدم یا نتونم به کسی کمک کنم و این افکار مانع درس خوندنم میشه.تنها چیزی که در مورد خودم میدونم و مطمئنم اینه که خیلی دوست دارم موفق ترین باشم همیشه و دوست دارم با بچه های کوچیک وقت بگذرونم و بچه ها هم خیلی دوستم دارن اما واقعا نمیدونم که تحمل بار سنگین پزشکی رو دارم یا نه…. امکانش هست من رو راهنمایی بفرمایین؟

سلام فرزانه خودگویی های منفی در هر انسانی وجود دارد. این افکار می آیند و می روند و زیاد مهم نیستند که بخواهیم به آن توجه کنیم. شما در دانشگاه آنقدر یاد خواهی گرفت که اشتباه تشخیص ندی و دورهای زیادی خواهی گذراند. پس نگران آن ها نباش و به درس خواندنت ادامه بده.

سلام ممنون از مطلب خوبتون . من دانش آموز پایه ی نهم هستم ، مشکلم اینه که اصلاً نمی دونم به چه رشته ای یا چه ورزشی یا چه سازی علاقه دارم . تا الآن معدل های پایانیم ۲۰ بوده و از لحاظ درسی مشکلی ندارم ؛ ولی احساس پوچی می کنم و فکر می کنم فقط دارم بی هدف درس می خونم . حتی نمی دونم توی چه زمینه ای استعداد دارم و این واقعا داره اذیتم می کنه ! چون باید زیاد درس بخونم هم باید تمرکزم کامل روی درس باشه و نمی تونم کارهای مختلف رو امتحان کنم .

سلام فربد می تونی کتاب ثروت درون را از همین سایت تهیه و دانلود کنی. کلی مطلب درباره کشف علاقه و استعداد و نحوه به کارگیری آن توی کتاب هست و مسیر را برات شفاف تر میکنه.

سلام روزتون بخیر من به رشته دبیرستانم یعنی خیاطی لباس شب و عروس اصلا علاقه ای نداشتم.یادمه روزای اول خیلی افسرده بودم ازینکه رفتم به این رشته.و حالا من سال دوازدهم خیاطی لباس شب و عروسم.احساس میکنم علاقه ایجاد شده تو این دو و نیم سال.اونم به طراحی لباس نه خیاطی.این سالا بااین فکر گذروندم که دانشگاه میرم طراحی لباس رو میخونم نه خیاطی.اما الان که هنوز دانشگاه هم نرفتم نمیدونم واقعا علاقم همینه یا نه.طراحیم خوبه و دوسش دارم اما فک نمیکنم این همه چیز باشه.چون من تاقبل کلاس دهم به هر رشته ای فکرمیکردم بجز طراحی لباس. همچنان دوست دارم در دانشگاه طراحی لباس و در دانشگاهای خارج مد و فشن بخونم اما به خودم شک دارم که واقعا راه من اینه یا ن(چون علاقم کم کم بوجود اومد.یعنی از اول به این رشته فکر نمیکردم).کمکم کنید

سلام مریم شما در متنی که نوشتی چندین بار واژه طراحی لباس توش اومده که نشان از علاقه شما به این کار هست. پس ادامش بده. نگرانی و ترس همراه همه هست.

سلام ببخشید من خودم درسام تا دهم افتضاح بود از دهم به بعد عاشق خبرنگاری شدم و درسام عالی شدن خودمم تعجب کرده بودم از این نمرات با اینکه زیاد درس نمخوندم اصلا اهل تقلب نیستم ولی همه نمرامم عالی موضوع اول اینهکه وقتی بیست میگیرم فکرمیکنم که شانسی این نمررو گرفتن و این طرز فکر تا الان با منه و یجورایی به خودم شک دارم اما الان که دوازدهممم فهمیدم خبرنگاری درامد انچنان نداره چون درامد شغلیم براممهمه شایدفقط از ظاهر عاشق خبرنگاری شدم اما الان واقعااا هدف ندارم یبار مگم برم رشته مدیریت یبار مگم نمتونم الان سردر گمم واقعا نمدونم چکار کنم ممنون میشم راهنماییم کنید

سلام سپیده ببینید این که خودتان باور ندارید که نمراتتون خوب شده مربوط به عزت نفس شما هست که باید تقویت بشه. اما برای نجات از سردرگمی باید روی خودشناسی خودتون کار کنید و بدونید که شما چه توانمندی، علاقه و … داری تا بتونی برای خودت تصمیم بگیری. اگه تمایل داشتی می تونی کتاب ثروت درون را که در همین سایت هست را تهیه و دانلود کنی و یا وقت مشاوره داشته باشی.

سلام خوبین ؟ من در حال حاضر دانشجوی سال پنج دندانپزشکی هستم خیلی ها بهم میگن آرزوی خیلی هاست که جای تو باشن ولی راستش خودم انگار کلا تو این دنیا نیستم انگار متوجه نیستم دارم چه درسی میخونم انگار گیجم حواسم نیس انگار خیلی وقته مردم و فقط جسمم داره نفس میکشه نه انگیزه ای نه علاقه ای نه واکنشی به چیزی هیچیییی خسته شدم از این وضع نمیدونم باید چکار کنم روزام فقط همینطور می‌گذرن در کل خیلی خیلی کم حرفم و اینم خیلی اذیتم می‌کنه…

سلام کوثر کاملا درسته، رضایت قلبی و رسیدن به یک معنا در زندگی با موفق بودن فرق دارد. موفق بودن نمود بیرونی دارد که همه میتونن ببینن اما رضایت درونی فقط خودت درکش میکنی. باید دنبال چیزی باشی که دوسش داری و حداقل بتونی در کنار درسی که می خونی انجام بدی که حال درونی بهتری داشته باشی. اگه تمایل داشته باشی در جلسات مشاوره می تونی برای پیدا کردن رسالت زندگی با من در تماس باشی. ایمیلم هم توی همین صفحه هست.

سلام مجدد ممنونم از پاسختون یعنی بازیگری رو نمیتونم ادامه بدم در کنار فیلمنامه نویسی؟! چون دارم بیشتر تحقیق میکنم و روزومه بازیگرا رو میخونم ببینم از کجا شروع کردند و وارد این عرصه شدند! تا بتونم از یه راهی به علاقه خودم برسم هم به فیلمنامه نویسی و هم بازیگری! بازیگری رو نه فقط شهرتش رو میخوام نه چیز دیگه ای و فقط به بازیگری علاقه دارم و همچنین فیلمنامه نویسی و جدیدا به وکالت هم علاقه مند شدم واقعا سردرگم شدم نمیدونم چی کار کنم! اگه راه حل دیگه ای دارید ممنون میشم راهنماییم کنید.

سلام مونا بله بازیگری و فیلم نامه نویسی با هم ارتباط نزدیکی دارن. برداشت من این بود که شما برای بازیگر شدن یک سری موانع دارید و به همین خاطر گفتم فیلم نامه نویسی را می تونید انجام بدهید. اما دو تا نکته مهم که یکی در حیطه کاری من هست و دیگری خیر. نکته اول اینکه شما اگه قرار باشه عالی شوید بهتره روی یکی از این دو موضوع تمرکز کنید یا بازیگری یا فیلم نامه نویسی (حداقل در ابتدای راه) اما نکته دوم اینکه چون کار بازیگری و فیلم نامه نویسی یک کار تخصصی هست بهتره با اهل خودش هم مشورت داشته باشید.

سلام و عرض ادب خدمت شما من در حال تحصیل در پایه دهم و رشته ادبیات و علوم انسانی هستم ولی علاقه به بازیگری و هم احساس میکنم استعداد دارم و قراره در کنار درسم اونو دنبال کنم و کلاسهای آزاد بازیگری شرکت کنم ولی یکی یه روز تو خونواده به من یه حرفی زد گفت:این بدرد خونواده ما نمیخوره!! و به کل مایوسم کرد و کلی ناراحت شدم ولی الان عقلم سر جا اومد که نباید به حرف دیگران گوش بدم و از علاقم دست بکشم! و با توکل به خدا باید دنبالش کنم در کنار درسم!! ولی من مطمئنم موفق ترم هم تو رشته انسانی و هم تو بازیگری و همچنین در عرصه فیلمنامه نویسی، و خداروشکر پدر مادرمم کلی استقبال کردند که در کنار درسم ادامه بدم و دنبال علاقم برم! البته قبلا اونا هم مخالف بودن!و تازه موافقت کردند.چون کلی باهاشون حرف زدم. اگر شما راه حلی دارید ممنون میشم که کمکم کنید با تشکر از شما.

سلام مونا چون رشته ادبیات هستی و به فیلم نامه نویسی هم علاقه داری بسیار عالی هست و می تونی با افزایش دانشت توی این حوزه بدرخشی

سلام من به نجوم خیلیییییییییییییی علاقه دارم و دارم براش تا اونجایی که میتونک تلاش میکنم ولی بعضی موقع میگم آخه من چطور بهش برسم یا ی چیزایی میاد تو ذهنم و کلا نا امید میشم اصلا اینقد که نجوم دوست دارم ولی وقتی یک چیزی درمورد نجوم میبینم میگم کی حوصله داره بخوانه نمیدونم این علاقه ی واقعی من هست یا نه ممنون میشم بهم بگید چیکار کنم🙏🙏🙏

سلام هانا هر رشته علمی یه بخش های جذاب عملی داره و یه سری چیزای تئوری. اگه واقعا علاقه دارید می بایست زیاد اهل مطالعه و تحقیق باشید.

سلام، خیلی خیلی ممنونم بیانتون خیلی زیباست و هیچ جا ندیده بودم که مطالب رایگان و انقدر مفید رو در اختیار مردم بزارن.💛💛سلامت و موفق باشین💛💛

سلام ممنون از شما امیدوارم موفق و بهترین خود باشید

سلام میخواستم یه راهنمایی ازتون بگیرم میخواستم بدونم که من نسبت به ریاضی تنفر داشتم چون توش ضعیف بودم و در دبیرستان درسای زیست و شیمی رو خیلی دوست داشتم برا همین کنکور تجربی دادم و میخواستم که پزشکی بخونم ولی متأسفانه نشد و خانواده ام بهم گفتن انتخاب رشته کن پشت کنکور موندن واسه پزشکی ارزشی نداره منم انتخاب رشته کردم با اقوام مشورت گرفتم از بین رشته های فیزیو و پرستاری و اونا گفتن پرستاری خیلی سخته و از اینجور حرفا و من چون دوست داشتم برم خارج که دیدم این شغل پرستاری رو همه جای دنیا میخان و این برام انگیزه ای شد که برم تو این رشته و حالا که وارد این رشته شدم و با سختی های آنها مواجه شدم ناراضی شدم از خودم و چون که من به شدت روحیه ام حساسه و مثلا اگه شاید یه بیماری پرخون باشه یا مثلا زخم های خیلی بدی داشته باشه من حالم خیلی بده میشه و با یکی از اقوام مون که پرستاره صحبت کردم گفت که برات عادی میشه و حالا نمیدونم چکار کنم آیا واسه آرزوم که رفتن به خارج هستش میتونم این رشته رو ادامه بدم؟؟؟ چون آخه. من خودم به رشته های تحقیقاتی که یه چیز جدیدی ابداع میکنن علاقه دارم مثه نانو تکنولوژی پزشکی ولی متأسفانه این رشته جز رشته های ارشد محسوب میشه آیا میتوانم دوام بیارم چکار کنم ؟ به خانواده ام هم گفتم که بیان انصراف بدم ولی قبول نمیکنن خب تنها امیدی که دارم اینکه برم خارج و واقعا دوست دارم که به خارج بروم و ممنون میشم راهنمایی کنین چکار کنم خیلی افسرده شدم والان که تو ترم یک هستم کلا نا امیدم (درسام رو دوست دارم مثلا بیوشیمی یا فیزیولوژی) ولی خب به شدت حالمم بهم میخوره و روحیه حساسی دارم و اصن نمیدونم از پس کارای سخت این رشته بر میام یا نه؟؟ ممنون میشم که راهنمایی بفرمایید

سلام امین معمولا این طور هست که کاربرد رشته ها جذاب هست مثلا اختراع یک ربات جذاب هست اما خواندن رشته ریاضی و یا کامپیوتر در دانشگاه شاید جذابیت نداشته باشه، یا وقتی توی یه فیلم می بینی که یه پزشک تونسته جان یه نفر را نجات بده جذاب هست اما پاس کردن درس های زیست و یا حل معادلات شیمی شاید آنقدر جذاب نباشه. درباره پرستاری هم همین قاعده وجود داره این که شما به خون یا چیزای دیگه عادت می کنی باید صبر کنی ببینی که دیگر همکلاسی هات چه مدت طول میکشه که باهاش راحت باشن و اگر متوجه شدید که شما اصلا نمی تونید این کار را انجام بدید بهتر که به فکر تغییر رشته باشید. نکته دیگه اینکه در هر کاری سختی های خودش را داره و همان خارج رفتن نیز به همین صورت هست. پس باید باانگیز و محکم قدم های اولیه که علاقه دارید را بردارید تا در خارج از کشور هم بتونید راه خودتون را ادامه بدید. اگر نیاز به مشاوره دارید می تونید به شماره ۰۹۱۷۱۰۹۴۱۴۹ از طریق واتساپ پیام دهید.

سلام من میخام تکمیل ظرفیت ثبت نام کنم رشته کاردانیم الکترونیک بود ک‌تموم شد و دوسش نداشتم و میخام عوض کنم اصلا گیج شدم نمیدونم چیکار کنم راه تماس با شما رو میشه بهم بگید

سلام محمد می تونی از طریق پیامک یا واتساپ با شماره ۰۹۱۷۱۰۹۴۱۴۹ پیام بفرستید.

با سلام و خسته نباشید. من ۱۴ سالمه و کلاس نهم میخونم و سال بعد برای دهم میخوام انتخاب رشته کنم.. آمم.. من حتی نمیدونم توانایی هام چی هستن.. و همینطور علاقه هام (که اونو با استفاده از راه حلی که گفتین بهش رسیدگی میکنم) اما مثلا من میام یه رشته رو در نظرمیگیرم و وقتی به درساش نگاه میکنم دلمو میزنه و چیزی کنارش که بهش علاقه داشته باشم و دلم به اون درس خوش باشه.. از یه طرفیم قصدم مهاجرته و به خاطر همین در نظر گرفتن این که به اون رشته علاقه دارم و آیا تواناییشو دارم و از طرف دیگه ای به درد آیندم میخوره یا نه انتخابمو سخت میکنه.. میشه راهشو بگین؟ واینکه میشه بگین تو گوگل یا یوتیوب چی سرچ کنم تا برام فیلمایی بیاد ک بتونم بیشتر با اون شغل اشنا شم؟ ممنون

سلام فاطمه من متن شما را خوندم ولی خوب و درست متوجهش نشدم. آخرش گفتین می خوام با شغل آشنا بشم. چه شغلی منظورتون هست؟ نکته دیگه این که متاسفانه هر رشته ای کتاب ها و دروس غیر جذابی داره که باید پشت سر بگذارید. در مورد کشف توانایی و علاقه هم توی همین سایت بخش محصولات سایت که برید آموزش های خوبی ضبط کردم که می تونید تهیه و دانلود کنید مثل فیلم کشف علاقه یا فیلم کشف نابغه درون که درباره استعدادیابی هست یا یه فیلم دیگه که در مورد این هست که چطور علاقه و استعدادمان را به کار مورد علاقه و درآمدزا تبدیل کنیم که اسمش هست رسیدن به شغل رویایی و … اگه نیاز به راهنمایی هم داشتید می تونید بپرسید.

خیلی ممنونم آقای رزم جو بابت حرف های زیبایی که بهم زدید و باعث شدید انرژی خوبی بگیرم من درباره یه رشته فکر کردم و تحقیق کردم و کسی رو بیدا کردم که علایقش خیلی شبیه به منه و اونم داره همین رشته رو میخونه رشته مهندسی انرژی دانشگاه امیر کبیر از وقتی بهش فکر میکنم کلی ایده برای اختراع به سرم زده حس میکنم خود واقعیمم اون تیکه ای که گم کرده بودم رو بیدا کردم ولی چیزی که هست بهم میگن این رشته بازار کار نداره و توی ایران که اصلا کار نیست براش نظر شما چیه؟ من همونیم که سال ۹۸ کنکور داده بودمو سال ۹۹ باز کنکور داده بودم وقبول نشده بودم چون نمیخوندم و ……..

سلام زهرا نکته اول اینکه به نظرم برای بازار کاری که گفتین بیشتر تحقیق کنید چون این رشته ای هست که تقریبا نوپا هست و جای کار داره. نکته دیگه این که منظورتان از بازار کار برای خودتان شفاف کنید چون اگر واقعا علاقه دارید و به ویژه روی اختراع حساب باز کردید و حرفی برای گفتن داشته باشید می تونید پروژه های خوبی بگیرید ولی اگر منظورتان از بازار کار، کارمند شدن در یک اداره هست دقیقا نمی توانم بگویم که آیا این رشته برای شما مفید هست یا خیر و بستگی و به روحیات خودتان داره.

سلام من کلاس هشتمم و سال بعد انتخاب رشته دارم.میدونم که الان فکر میکنید خیلی سنم کمه ولی خب واقعا سردرگمم.من مطمئنم که رشته تجربی میرم چون انگار دارم بین بد و بدتر انتخاب مکینم و به رشته انسانی و ریاضی اصلا علاقه اس ندارم. و مشکل اینجاست که نمیدونم میخوام چیکاره بشم و برای همینم هیچ هدفی ندارم.چند وقتیه که واقعا ذهنم درگیره که من میخوام چیکاره شم.مشکل اینجاس که نمیتونم تو این محیط ها قرار بگیرم که ببینم واقعا دوسش دارم یا نه واقعا خیلی نگرانم و ذهنم مشغوله حتی فکر میکنم که اصلا به هیچ چیزی علاقه ای ندارم… چیکار باید کنم؟🙂💔

سلام خوشحالم که توی این سن داری به هدف و رسالت زندگی خودت فکر می کنی. اما به قول خودت می تونی رشته تجربی را انتخاب کنی و کار، حرفه و مهارتی هم که بهش علاقه داری در کنارش یادبگیری. اگر هر روز یک ساعت هم براش وقت بگذاری تا سه یا چهارسال دیگه که می تونی توی کاری که بهش علاقه داری و لذت می بری تبدیل به یک استاد بشی در اونم در سن کم. متاسفانه درسته که نظام آموزشی ما را مجبور میکنه که در چند رشته خاص درس بخونیم اما دنیا برای کسانی که عاشق کاری هستند بی نهایت هست و می تونی علاقت را دنبال کنی. بدون که آینده تو فقط رشته تحصیلی تو نیست… برای کشف علاقت هم اگه اهل مطالعه هستی کتاب ثروت درون یا اگر دوست داری یه فیلم آموزشی کامل ببینی می تونی از فیلم کشف علاقه ای که توی سایت گذاشتم تهیه و دانلود کنی. لینکش هم پایین قرار می دم.فیلم کشف علاقه واقعیکتاب ثروت درون

سلام وقتتون بخیر. من مطلبی که گذاشته بودین رو خوندم ولی همچنان سردرگمم. من رشته ام ای تی هستش و ترم یک دانشگاه هستم.قبل کنکور به شدت واسه قبول شدن توی این دانشگاه درس میخوندم و دوس داشتم توی این دانشگاهی که الان درس میخونم قبول بشم.حالا که قبول شدم و تقریبا اواخر ترم اوله احساس میکنم اون علاقه ی اولیه رو ندارم. مدام با خودم میگم ینی من درس خوندنم از علاقه اس یا نه؟بیشتر دلم میخواست نقاشی دیجیتال بخونم اما بیشتریا گفتن هیچ پولی توش نیس. صرف نظر از اینکه هزینه ی تحصیلش زیاد بود. حالا با خودم فک میکنم من باید چیکار کنم؟تو ذهنم همیشه اینده ام رو توی مهاجرت کردن می بینم اما یه ترس درونی هم دارم نسبت بهش. نمیدونم میتونم این مسیر که بهش علاقه اولیه رو ندارم ادامه بدم یانه…

سلام نیلوفر ترم یک معمولا درسهای عمومی هست که شاید زیاد با رشته تحصیلی ارتباط نداشته باشه و می تونید بررسی بیشتری کنید و از ترم بالایی ها هم بپرسید و یا سری به کتابهاشون بزنید. اما در کل بایستی یک مسیری برای خودتون داشته باشید. شاید این مسیر خارج از رشته تحصیلی شما باشه مثلا می تونید در کنارش کارهایی که علاقه دارید انجام بدید. نکته دیگه هم اینکه که پول ساختن توی یک رشته یا یک مهارت خیلی بستگی به ما داره. الان در هر رشته ای افراد بسیار ثروتمند و افراد بسیار بی پول هست و شما می تونید جزو دسته افراد ثروتمند رشته مورد علاقه خودتون باشید. برای کشف علاقه هم می تونید از فیلم آموزشی کشف علاقه واقعی استفاده کنید که در سایت هست.

اونقدر با برخی از این نظرها هم‌ذات‌پنداری کردم که دلم خواست نویسندگانشون رو بغل کنم :). ولی راه حل می‌دونید چیه؟ اینه که نگرشتونو عوض کنین:) حتا همین الان بجای اینکه فکر کنین این جمله‌ یک شعاره، یجور دیگه ببینینش. نگرشتون به این جمله رو هم بریزین دور. دنیا همیشه همون جوریه که تو می‌بینیش. تا حالا فکر کردین، شاید تمام این بحث ‘علاقه’ یک توهم باشه؟ تو این دنیا هیچ چیز پایدار نیست، هیچ نگرشی پایدار نمی‌مونه. همیشه یک راهِ دیگه‌ای هم برای دیدن اوضاع وجود داره. بیاین وضع رو اونجور که هست بپذیریم:) با احساسات نریم جلو چون شاید امروز من حس و حالم طوری باشه که نقاشی برام بهترین کار باشه اما فردا نه، اما ۲ و ۲ همیشه می‌شه ۴. پس تصمیمتونو بر اساس توهمِ “علاقه” نگیرید. بجای اینکه دنبال کاری باشین که بهش علاقه داشته باشین، یه کاری که می‌تونین انجام بدین رو انتخاب کنین و علاقه به اون رو در خودتون بسازین. چیزی تحت عنوان علاقه‌ی واقعی وجود نداره. فقط یه برچسبه که توسط ذهن شما ساخته می‌شه. پس چرا خودتون نمی‌سازینش؟

سلام سارا ممنونم که نظرت را به اشتراک گذاشتی

سلام ممنون میشم به سوال هام جواب بدید من امسال براساس سوابق تحصیلی رشته ی انرژی خورشیدی دانشگاه مهاجرا قبول شدم اما به دلیل عدم تکمیل ظرفیت تشکیل نشد. می خواستم بدونم میتونم سال دیگه براساس سوابق تحصیلی دوباره دانشگاه قبول بشم؟!

سلام محمد سوال شما بستگی به قوانین دانشگاه و نظام آموزش عالی داره که بهتره با سرچ یا تحقیق پاسختون را پیدا کنید. ولی اگه در مورد موارد دیگه که در مقاله ذکر شده سوالی دارید بفرمایید…

سلام خسته نباشید اول میخاستم یه تشکر حسابی کنم من تاحالا سایتی ندیدم انقدر به کاربراش اهمیت بده من نوزده سالمه و امسال پشت کنکور موندم برای رشته ریاضی اما دبیرستان رشته تجربی خوندم و کنکور اولم رو هم تجربی دادم الان اوضاع درسا خوبه وبسیار ب فیزیک علاقه مندم اما همونطور که تو مقالتون گفتید، نمیدونمم علاقه کاذبه یا اصلی… حتی اگه یروزی متوجه بشم علاقه اصلیم هستش، از بازار کار و درآمدش میترسم چون بارها شنیدم و حتی خودم دیدم که رشته فیزیک درامد خوبی نداره کلن رشته های علوم پایه…. چون شغل مورد علاقم(که بازهم میگم نمیدونم واقعا مورد علاقمه یا نه) محقق شدنه و تو ایران اصلا جایگاه مالی و خوبی نداره، به بورسیه شدن فکر میکنم و ادامه تحصیل در خارج…. اوضاع مالی متوسطی داریم و بخاطر همین مشتاقم که بورس شم چون از پس هزینه های مهاجرت و شهریه دانشگاه های خارج و… نمیتونم بر بیام اما بازهم وقتی به ته ماجرا فک میکنم میبینم در نهایت باز هم به ایران برمیگردم و تهش در ایران قراره که زندگی کنم و پول دربیارم، بعضی موقعا حس میکنم خیلی تخیلی فکر میکنم و باید کمی واقع بین باشم ینی مثلن میتونم به تدریس کردن یا استاد و معلم شدن فکر کنم اما این چیزا سقف آرزو هام نیست و هدفام تو اینا خلاصه نمیشه… خیلی خلاصه بخوام بگم دنبال این هستم که آدم معمولی ئی نباشم مانند اطرافیانم که یه زندگی نرمال و بدون هیجان دارن با اینکه از نظر عاطفی و مالی اوکی هستن ولی زندگی عادی دارن…. همیشه از عادی بودن و بی سروصدا و بدون ریسک زندگی کردن بدم میومد ولی وقتی میبینم راه حلی جلو چشمم نیست ناامید میشم

سلام محدثه نکته اول اینکه اگه به چیزی علاقه پیدا کردیم و کمی تحقیق و تجربه هم کردیم خیلی وسواس نداشته باشیم که صد در صد باید علاقه مند باشم بنابراین حرکت کردن به سمت جلو خیلی مهمه. نکته دیگه این هست که باید برای خودتون اولویت بندی داشته باشید و به این سوال پاسخ بدید که دوست دارید یک محقق باشید و مثلا درآمد متوسطی داشته باشید ولی از کارتون لذت ببرید یا این که دوست دارید درآمد بالاتر و زیادی داشته باشید و مثلا صاحبت یک رستوران باشید؟ البته خیلی خوبه که هم به کاری علاقه مند باشیم و هم درآمد بالا داشته باشیم که امکان پذیر هم هست اما برای این که از سردگمی در بیاید نیاز هست قبلش تعیین تکلیفی با خودتون داشته باشید. مورد دیگه این که اگر یک سری اصول را بدانی تقریبا از هر کاری میشه به درآمد بالا رسید. مثلا الان معلمی هست که از یک پزشک درآمد بالاتری داره در صورتی که ظاهر باید پزشک درآمد بالاتری داشته باشه. پس در و رشته تحصیلی درسته مهمه اما تمام ماجرا نیست.

سلام. من امسال سومین کنکورمو دادم ولی یه مشکلی وجود داره که باعث شده همچنان پشت کنکوری باقی بمونم! اونم‌اینه که من واقعا نمیدونم چی میخوام…هم به دبیری زبان انگلیسی علاقه دارم و هم به رشته هایی مثل بینایی سنجی یا روان پزشکی ولی نمیتونم علاقه قلبی و واقعیمو بفهمم… بخاطر همین هم همش تغییرهدف میدم و درست درس نمیخونم. من علاقه به مهاجرت تحصیلی دارم که میگن تو رشته های پیراپزشکی خیلی راحت تره و درعین حال قبولی برای دبیری زبان برام آسون تره. نمیدونم باید چیکار کنم😭کمکم کنید تصمیم بگیرم

سلام به نظرم از درون می دانید که به چه چیزی علاقه بیشتر دارید اما گویا برخی موانع هست که شما را سردرگم کرده، مثلا ممکن است شما به خاطر یک کسی که براتون عزیز هست مثل پدر یا مادر یا … بخواید رشته مورد تایید او را بخوانید یا اینکه صرفا به درآمد و آینده آن نگاه می کنید و ترس از آینده دارید. یک بار به قلبتان رجوع کنید و فارغ از هر چیزی بگویید اگر هیچ دغدغه مالی نداشتم، اگر هیچ توصیه ای از دیگران نبود و فقط می خواستم عاشقانه یکی را انتخاب کنم کدام رشته من خواهد بود؟ چند بار که در تنهایی این سوال را از خودتان بپرسید و به ندای درونتان گوش کنید به شما گفته می شود. حتما از این به بعد متمرکز روی یک هدف درس بخوانید که زیاد وقتتان بابت آزمون های مختلف گرفته نشود.

سلام خدمت شما ممنون بابت توضیحات خوبتون من هنرستان رشته خیاطی لباس رو خوندم و تونستم امسال بدون کنکور با معدل ۱۹.۷۹ تو دانشگاه فنی حرفه ای شریعتی تهران قبول بشم ولی الان ک وارد شدم میبینم به طراحی لباس علاقه ای ندارم در واقع نه استعدادش رو دارم و نه خلاقیت ولی به خیاطی کردن علاقه دارم و در کنارش میخام زبان انگلیسی ام رو هم تقویت کنم چند روزی هست ک میخوام از دانشگاه انصراف بدم و برم دنبال کار به نظر شما کار درستی انجام میدم؟

سلام ملینا اگه احساس می کنی که توی دانشگاه فقط قراره ۴ سال وقتت را تلف کنی بهتره این چهار سال را کاری انجام بدی که بهش علاقه داری و بعد از دو، سه سال می تونی کلی پیشرفت داشته باشی. راه دیگه هم اینه که به رشته مورد علاقه خودت یا حداقل رشته ای که نزدیک به خیاطی هست تغییر رشته بدی و به صورت دانشگاهی ادامه بدی.

سلام ببخشید من امسال انتخاب رشته دارم و علاقه زیادی به رشته ریاضی دارم ولی نمیدونم درسته یا و اینکه خب واقعا علاقه زیادی به درس ریاضی دارم ولی نمیدونم چیکار کنم. و اینکه خب دوست دارم فضانورد بشوم و این رو دوست دارم و اینکه شما گفته بودید که امتحان کنیم شغل رو چگونه این کار رو انجام بدم چون کسی وجود نداره تا به من واقعا راهنمایی درستی بکنه

سلام تینا برای تجربه کردن حتما نیازی نیست که واقعا درون آن کار باشیم هر چند که اگر این اتفاق بیافتد بهتر است. اما گاهی وقت ها می تونیم درباره آن کار مطالعه کنیم، فیلم هاش را نگاه کنیم، از دیگران بپرسیم و … مثلا برای فضانوردی شما می تونید کتابهای فضانوردی بخونید، یا مستندهاش نگاه کنید و از خوبی ها و سختی هاش باخبر بشید. این طوری می تونید تا حدی تجربه ذهنی ازش داشته باشید. در مورد انتخاب رشته هم اگه دوسش داری انتخابش کن چون تردید معمولا با آدم ها هست.

سلام من اصلا هرچی فکر میکنم به هیچ شغل و حرفه ای علاقه ندارم به خاطر همین هیچ هدفی هم ندارم چیکار کنم؟

سلام یگانه نحوه فکر کردن و هدایت فکر به مسیر درست خیلی مهمه، باید سوالات خوب از خودمون بپرسیم تا بتونیم جواب خوب داشته باشیم. ما با تفکرات فعلی خودمان نمی تونیم به نتیجه بالاتر از خودمان برسیم بنابراین باید سطح افکارمان را با مطالعه و … بالا ببریم تا بتونیم بهتر فکر کنیم. کمی هم باید تجربه کرد و فقط فکر کردن کافی نیست. اگه تمایل داشتید می تونید کتاب ثروت درون یا فیلم رسیدن به شغل رویایی را که در همین سایت وجود دارد بررسی و تهیه کنید.

سلام من دانشجوی کارشناسی روابط عمومی هستم. به این رشته علاقه ای ندارم و میدونم که اگر مدیر روابط عمومی هم بشم از پس این کار برنمیام. از بچه گی به نقاشی علاقه داشتم و خیلی نقاشی می کشیدم.یک سال آموزشگاه رفتم.استاد نقاشی و کلا همه می گفتن که کارم خوبه .ولی تقریبا هشت ساله که هیچ کاری انجام نمیدم. الان که بیست سالمه میخوام دوباره برم آموزشگاه و از اول شروع کنم ولی این طوری خیلی از هم سن های خودم عقب ترم. آموزشگاه رشته های تخصصی دیزاین رو مثل و بهتر از دانشگاه برگزار میکنه ولی هزینه و وقت زیادی باید صرف کنم در حالی که الان میتونستم مثلا از طراحی گرافیک درآمد داشته باشم. الانم بیکارم چیکار کنم؟😔

سلام محمد شما که هنوز سنی ندارید که فک کنی عقب هستی یا وقتش گذشته از طرفی چون در این کار استعداد هم داری در بازه زمانی کوتاهی می تونی از همه کسانی که در حال یادگیری هستن جلوتر بری که البته ملاک بهترین خود بودن هست نه جلو یا عقب بودن از دیگران. نکته دیگر این که اگر با همین فکر جلو بری ۵ سال دیگه حسرت الان را خواهی خورد که چرا باز شروع نکردی. بنابراین کم کم شروع کن و هر روز به مهارت خود اضافه کن. مطمئنا با توجه به استعدای که داری یکی دو ساله می تونی در کار خودت عالی بشی. نکته دیگر این که اگه واقعا اشتیاق شما سوزان هست می تونی فعلا کار دیگه انجام بدی که هزینه آموزشگاه را پرداخت کنی و بعد از یکی دو سال از طراحی و نقاشی کسب درآمد داشته باشی.

سلام.من ۱۸ سالمه و سال دیگه یعنی ۱۴۰۰ کنکور تجربی میدم…به هییچ وجهی به رشته تجربی علاقه ندارم و ازش متنفرم و خانوادم به زور اوردنم این رشته! همش میگن تو باید دکتر بشی،پولدار بشی! ولی من اصلا خوشم از خون و حتی بوی الکل نمیاد! میگن پرستاری! من طاقت ندارم مردن یه مورچه رو ببینم،چطور مرگ انسانهارو جلو چشام ببینم مث الان که کرونایی ها میمیرن … از هر چی که به پزشکی مربوط شه متنفرم.در عوضش عاشق سیاست و فلسفه و الهیاتم.قدرت درک و تحلیلم خیلی بالاست و ادبیات و زبان انگلیسیم هم عالیه…نمیدونم چیکار کنم اقا…مامانم همش میگه تو باید مارو سربلند کنی و بچه اولی و باید الگو داداشت باشی،اما حتی یکبار ازم نپرسید که به چی علاقه دارم! حتی وقتی مسابقه شطرنج شرکت کردم و سوم شدم تو شهرمون،داد زد سرم گفت شطرنج به چه درد من میخوره؟؟ جایی که بشینی ریاضی بخونی رفتی علافی! حتی نذاشت کلاس شطرنجم برم…بچه تر هم که بودم معلمم بهش گفته بود دخترت استعداد خطاطی داره و از اون روز دور کلاس خطاطی یه خط قرمز کشید !! همچنین وقتی دید به موسیقی و گیتار علاقه دارم حبسم کرد تو خونه و گفت بی جا کردی و نمیذارم دخترم قرتی شه در حالی که من باحجاب و چادریم و بسیار مذهبی! الانم هر کاری میکنم که بشینم درسا کوفتی تجربیو بخونم اصلاا دست و دلم نمیره و بغضی گلومو میگیره.ریاضی و فیزیکم ضعیفه و برا کنکور خیلی اذیتم…از پس تستای زیست و شیمی هم برنمیام…پارسال که قلم چی آزمون میدادم ترازم از ۴۰۰۰ و خورده ای بالاتر نمیومد و شده بود سنگی که مامانم بکوبش تو سرم…از لحاظ روحی هم خیلی داغونم و واقعا توانایی پشت کنکور نشستن رو ندارم…شما بگین چیکار کنم…

سلام مبینا این قصه پر دردی هست که معلوم نیست پدر و مادرها و جامعه تا کی می خواهند ادامه بدهند. و شما اولین نفر و آخرین نفر هم نیستید. گاهی وقت ها شاید صحبت کردن با یک طرف قضیه خیلی تاثیر گذار نباشد و می بایست مثلا با خانواده در یک جلسه در حضور یک مشاوره خوب صحبت شود تا مشکل حل شود. اما شاید برای افرادی این امکان نباشد و به همین خاطر یک فایل صوتی ضبط کردم که مربوط به پدر و مادرهاست که خوب هست بشنوند. خیلی دوست داشتم در این فایل چندین ساعت صحبت کنم اما خب، شاید کمتر پدر و مادری فرصت شنیدن را داشته باشند. بنابراین تصمیم گرفتم در قالب یک فایل حدود ۱۸ دقیقه ای این صبحت ها را ضبط کنم و اگر مورد استقبال بود یا برای والدین سوالی بود به این فایل صوتی آپدیت لازم اضافه کنم. بنابراین می توانید این فایل که در پایین متن مقاله و ویژه پدر و مادرها قرار دادم بشنوید و به آن ها برسانید. البته طبیعی هست که قرار نیست کسی را قضاوت یا محکوم کنیم اما شاید این فایل یا آبدیت های آن بتواند به ما کمک کند که اندکی تامل داشته باشیم.

سلام وقتی به این موضوع فکر میکنم باخودم میگم این کارآخر عاقبت ندارن وبرای سلامتی ضررداره من علاقه به بدن سازی وکسب قهرمانی درمسترالمپیا را دارم وقتی حرفهای آرنولدشوارتزنگررادراینترنت میبینم عاشق اومیشوم وباخودمیگویم میخواهم مثل اوشوم اما نمیدانم که میتوانم یانه وقتی هم برای امتحان کردن ندارم نمی‌دونم این فکرها فرارکردن ازدرسه یاعلاقه واقعیه نمی‌دونم چیکار کنم کمکم کنید

سلام باید ببینید ریشه اصلی باور شما چی هست، آیا اگر یک هفته فیلم آرنولد یا فیلم های مشابه را نبینید فراموش می کنید یا زمان دیدن این فیلم ها انگیزه میگیرید؟ آیا برای شهرت هست؟ اگر کسی شما را نهایتا کسی شما را نشناسد باز هم حاضرید ادامه دهید؟ روزانه چقدر به این موضوع فکر می کنید؟ اگر علاقه واقعی شما باشه و تبدیل به اشتیاق سوزان باشه می تونید وارد این حرفه بشید ضمن این که باید با یک مربی خوب هم صحبت کنید که ببینید از نظر جسمانی در چه مرحله ای هستید.

سلام، وقت بخیر آقای رزمجو چطور میتونم یک مشاوره کتبی با شما داشته باشم؟! خیلی خوشم اومد که با حوصله به تک تک کامنت ها جواب دادید ولی اگر بخوام تو کامنت بنویسم نمیتونم کامل جزییات را بیان کنم و یک جواب جامع بگیرم.

سلام می تونید از طریق ایمیل behtarinekhod@gmail.com مطلبتون را برام ارسال کنید. البته اگه نیاز به بررسی کامل دارید می تونید از شماره ۰۹۱۷۱۰۹۴۱۴۹ پیامک دهید یا وقت مشاوره بگیرید.

سلام . خیلی خوشحالم که سایتتون رو پیدا کردم . من یک دانشجوی ترم ۵ مهندسی کامپیوتر هستم .. موقع انتخاب رشته ی دبیرستان بچه ها به دو دسته تقسیم میشدن یا ریاضی یا تجربی . من ریاضیم نسبتا خوب بود و رفتم ریاضی بعد از کنکور تنها رشته ای که حس کردم میتونم باهاش ارتباط برقرار کنم کامپیوتر بود اما توی دانشگاه فقط به ما تئوری تدریس میکنن و باید خودمون کلی وقت بذاریم واسه یادگیری برنامه نویسی . موضوع اینجاست که من شدیدا علاقمند به موسیقی هستم و در حال یادگیری پیانو هم هستم و یه سال هست میتونم شعر و ترانه بگم و یه دفعه این استعداد رو در وجودم پیدا کردم . سر دوراهی موندم ‌ بعد فارغ التحصیلی برم سراغ یادگیری برنامه نویسی که علاقه ی نسبی بهش دارم و میل من بیشتر به خاطر درآمد خوبشه یا کلا مسیرمو عوض کنم و برم سراغ موسیقی و ترانه سرایی که شدیدا بهش علاقه دارم ولی از کم درآمد بودن و موفق نشدنم میترسم چون تغییر مسیر زندگی به نظرم یکی از سخت ترین کارهاس

سلام فاطمه اگر مشکل مالی خاصی ندارید می تونید علاقه خودتان را دنبال کنید تا بعدا بتونید ازش کسب درآمد هم داشته باشید. اما اگر فعلا نیاز مالی دارید می تونید کاری کنید که فعلا درآمد داشته باشه و همزمان علاقه خودتون هم دنبال کنید. زمانی که احساس کردید علاقه شما داره درآمدزا میشه کار قبلی را رها و کلا به علاقتون اختصاص دهید.

سلام جناب آقای رزم جو من هنگام انتخاب رشته در دبیرستان خودم علاقه به کارهایی که به هنر مربوط میشد داشتم مثلا عکاسی یا نقاشی ولی با حرف اطرافیان که تو میتونی از طریق کلاسای بیرون هم این مهارت هارو کسب کنی و بهتره یه رشته که اینده کاری داشته باشه انتخاب کنی و این قبیل حرف ها رشته حسابداری رو انتخاب کردم من سال ۹۷ کارشناسی رشته حسابداری رو گرفتم و دقیقا از همون زمان هیچ کار خاصی نکردم پارسال چندین بار به همراه دوستم برای مصاحبه های کاری رفتم ولی حتی اعتماد به نفس اینکه بخوام خودم مصاحبه کنم رو هم نداشتم چون کاملا این حس رو داشتم که من هیچی از جز چهارتا اصل ساده از این رشته رو بلد نیستم و اگه فلان سوال رو بکنه من باید چیکار کنم …تا اینکه بعد چند وقت برای سرگرمی کلاس کیک پزی رفتم و خوب من همیشه از انجام دادن کارهایی که ذوق و سلیقه داشته باشه لذت میبردم بخاطر همین تصمیم گرفتم یکم لوازم اولیه بگیرم و سفارش کیک تولد از اطرافیانم بگیرم ولی با اینکه میدونستم برای اولین کار ها نباید زیاد از خودم توقعی داشته باشم ولی بخاطر اون روحیه کمال طلبم و نداشتن اعتماد به نفس باعث میشد حس کنم نه من اینو چجوری بدم دست مردم و پول بگیرم؟ از اون طرفم بعد از درست کردن هر یک کیک انقدر خسته میشم که از هرچی کیکه زده میشم نمیدونم این علاقه اس یا نه همون توهم علاقه؟ و اینکه اینکار پول زیادی نداره و بهرحال حتی اگه بخوام گسترشش هم بدم هزینه بالایی میخواد از طرفی دلم میخواد ادامه تحصیل بدم حداقل مدرک ارشد بگیرم ولی میگم اخه چه رشته ایی؟ حسابداری یا مدیریت؟ فردا اخرین زمان ثبت نام ارشد هست خیلی گیج و سردرگمم اقای رزم جو لطفا راهنماییم کنید

سلام در مورد علاقه شما به کیک باید بیشتر بررسی بشه، چون حتی به کاری علاقه مند باشیم طبیعی هست که با انجام آن خستگی جسمی داشته باشیم که البته با مختصر استراحتی تمام می شود اما روحمان تازه و شارژ می شود. نکته دیگر این که برای به درآمد رسیدن در این زمینه باید خیلی موارد دیگر هم یاد بگیریم مثل آموزش بازاریابی، فروش، برندسازی و … پس نمی توان دلسرد شد و بگویید که احتمالا جزو علاقه مندی من نیست. در مورد ادامه تحصیل باید هدفتون از ادامه تحصیل مشخص باشه.اگه برای رسیدن به شغل هست به نظرم شاید کار درستی نباشه چون باید شما روی مهارت های دیگه ات مثل اعتماد به نفس، مهارت مذاکره در جلسات مصاحبه، فن بیان و … کار کنی و یادبگیری. ولی اگر این مهارت ها را کسب کردی یا داری و فقط تنها چیز مورد نیاز برای موفقیت بیشتر و جایگاه شغلی بالاتر مدرک هست که می توانید ادامه تحصیل دهید. بنابراین صرف ادامه تحصیل بدون داشتن مهارت های دیگر در این دنیای امروزی شاید چیز زیادی را تغییر ندهد.

سلام اقای رزم جو من به روانشناسی علاقه زیادی دارم ولی هیچ علاقه ای به اینکه درس بخونم ندارم و اگه قرار باشه کتابای روانشناسی رو مطالعه کنم اینکارو انجام میدم و حتی نکته برداری هم میکنم ولی علاقه ای به اینکه ساعت ها درس بخونم برای قبولی در دانشگاه ندارم ولی خب کار رسمیه از طرفی علاقه زیادی به موسیقی دارم و حس میکنم استعدادم توی موسیقی هست و حس خوبی پیدا میکنم و تمام تلاشم رو برای رسیدن به اهدافم میکنم ولی درامدی نداره و کار رسمی نیس و برای خانم ها جایگاهی نداره نمیدونم چیکار کنم ممنون میشم راهنماییم کنید

سلام در کل در رویاهایتان خودتان را چطور طراحی می کنید؟ آیا رویایی دارید؟ آیا می دانید در روانشناسی می خواهید پیش بروید یا در موسیقی یا هر ترکیبی از هر دو؟ نکته دیگر این که بعد از این که مشخص شد باید کارتان را با عشق شروع کنید. شاید فکر کنید که نمی توانید اما از آنجاییکه در هر زمینه ای افراد موفق داخلی و خارجی هستند می توانید از آن ها الگو بگیرید و بگویید که آن ها توانستند پس من هم می توانم. در مورد بحث مالی هم اگر نیاز زیادی دارید فعلا می توانید کاری شروع کنید که صرفا برای درآمد باشه که در کنار آن روزانه بتوند کارهای مورد علاقه خودتان هم تمرین یا دنبال کنید و بعد از این که در کار مورد علاقه به درآمد رسیدید کار اول را رها و کار مورد علاقه را با تمرکز بیشتر پیش ببرید. الان در زمینه موسیقی هم خانم های زیادی هستند که در برخی از آموزشگاه ها و دانشگاه ها در حال تدریس و اتفاقا افراد بزرگی هم هستند. در مورد روانشانسی هم باید ببیند برای چه می خواهید ادامه دهید. اگر برای تدریس در دانشگاه یا داشتن دفتر روانشاسی و روان درمانی هست که قطعا برای مجوز نیاز به مدرک دانشگاهی دارید اما اگر بخواهید به دیگران کمک کنید و حتی کسب درآمد هم داشته باشید می توانید با مطالعه کتاب های خوب روانشناسی (غیر درسی) به یک فرد مفید تبدیل شوید.

سلام مقالتون خیلی خوب بودراستش من دانشجوترم اخر روانشناسی ام رشتم تجربی بود اما نتونستم زیاد درس بخونم همون سال اول کنکور رشته روانشناسی دانشگاه پیام نور خوندم الان هفت ترمه تموم کردم در دوران دانشجویی خیلی علاقه به نوشتن متن های ادبی پیداکردم تازه برای ارشد نوشتم اما هیچ امیدی ندارم روانشناسی یه رشته ای شدهه همه تواین رشتن وحتی اگه من تلاشم کنم بازم عقبم نمیدونم همیشه اعتقاد به این داشتم کاری رو انتخاب کنم که درش بهترین باشم از بچگی هم به صورت نیمه حرفه ای نقاشی میکشیدم که خیلی مورد استقبال خانواده قرار گرفته بود موندم چیکارکنم ادامه بدم یا نه چه رشته ای بخونم اصلابنظرتون ادامه بدم رشته روانشناسی خوبه من دنبال ارامش وبهترین خودم باشم هستم اما نمیدونم چیکار کنم

سلام نکته اول این که باید فکر کنی که جدا از این که رقیب داری یا همه دارن کار انجام می دن و … شما این کار را دوست داری؟ اگر بله هست فقط روی خودت تمرکز کن و چیزی متفاوت ارائه کن چون هر چند که فکر کنی اشبا شده باز هم راه رسیدن به موفقیت در این رشته هست. نکته دیگر این که صرف ادامه تحصیل آن هم بدون هدف یا این که فقط دکتر بشم زیاد در دنیای امروز کاربردی نیست و مهارت های بیشتری باید کسب کنی. مورد بعد این که باید برای خودت وقت بگذاری و ببینی که اصلا در چه کاری توانمند هستی؟ چه کاری خوب انجام میدی؟ چه کاری دوست داری؟ وقت مشخص شد شما مقدار زیادی از مسیر را پیش آمده ای و قسمت بعد در مورد این هست که چطور باید از علاقه کسب درآمد داشته باشیم که توی آموزش ” ورود به شغل رویایی” کامل توضیح دادم. پس اول خودت و علاقه ات را بشناس و برای این کار می تونی از کتاب ثروت درون هم کمک بگیری.

سلام ممنون از پاسختون خب الان بنظر شما من باید چیکار کنم؟ علاقه ای به مهندسی ندارم تازه ام ترم اولم کلا زندگیم خراب شده شدیدا حس تنفر دارم دیگه از دانشگاه نهایتا دو هفته فرصت دارم برای تصمیم گیری ولی انقد گیجم که نمیدونم باید چیکار کنم حس میکنم به رشته زبان علاقه دارم ولی میترسم این علاقم صرفا بخاطر فرار از این رشته ای باشه که توش هستم

سلام اگر نه تنها حس علاقه ندارید بلکه تنفر هم دارید نیاز نیست ادامه دهید. وقتی شما ترم اول حالتان بد باشد چطور می خواهید یک عمر با همین حال کنار بیاید. بنابراین لازم هست در حوزه ای که علاقه دارید وارد شوید. توی این دوهفته هم می تونید کتاب های زبان را کمی مطالعه کنید، دربارش تحقیق کنید و کمی وارد شوید تا ببینید که چه حسی پیدا خواهید کرد.

سلام وقتتون بخیر من امسال انتخاب رشته کردم و وارد دانشگاه شدم رشتم روانشناسی هست همیشه فکر میکردم که به این رشته علاقه قلبی دارم و دوست دارم که به مردم و خودم از نظر روانی کمک کنم رشته دبیرستانمم انسانی بود و درسامو خیلی دوست داشتم ولی الان که هنوز یک ترمم نگذشته دلسرد شدم و نمیتونم با درسام ارتباط برقرار کنم و بخونمشون از وجود این همه زیست و شیمی و ریاضی شوکه شدم چون من درسای تجربی رو دوست ندارم ولی الان همه درسام همش شده تجربی قبلا حقوق دوست نداشتم چون فلسفه و عربی زیادی داشت اما الان حس میکنم که باید حقوق میخوندم خیلی پشیمون و ناراحتم حس میکنم علاقمو به همه چی از دست دادم و بی انگیزم نمیدونم چیکار کنم.شما چه پیشنهادی دارید؟

سلام پاسخ شما در کامنت های قبلی داده شد.

سلام. لطفا جواب من رو هم بدین ۲٠سالمه. دانشجو علوم تربیتی ام.. قبل کرونا مطابق با رشته رفتم سرکار.. تجربه ی خوبی بود. اما اطرافیان میگفتن درامد با کاری ک میکنی اوکی نیستن.. درست هم میگفتن.. معتقدم از ی جایی بالاخره باید شروع کرد.. اما نمیزارن. واقعا حس میکنم نمیشه.. الان واقعااا نمیدونم قراره چی کار کنم و چی دوست دارم. دلم میخواد همه چیو امتحان کنم.. اما گاهی سد راهم میشن.. یا پدرو مادرم با دلایل منطقی که میارن نسبت به اون کار.. نمیزارن امتحانش کنم که خودم بفهمم ایا اون کارو دوس دارم یانه.. ممنون میشم وقت بزارید و جوابمو بدین که چیکار باید بکنم اقا

سلام نرگس خانم ما فرصت نداریم که ده ها کار را تجربه کنیم البته اگر بخواید به موفقیت چشم گیر برسید. بنابراین باید اول خودمان با خودمان تعیین تکلیف کنیم و بعد که متوجه شدیم به دو یا سه تا کار علاقه داریم می تونیم تست و تجربه کنیم و نهایتا یکی را انتخاب کنیم. نکته دیگه این که در شروع هر کاری قرار نیست که ما حقوق بالایی داشته باشیم ولی اگر در آن کار به مهارت برسیم و به عنوان فردی کلیدی قرار بگیریم می توانیم به درآمدهای بالاتر برسیم. شاید در مورد دلایل پدر و مادرتان و مکالمه شما اطلاعاتی نداشته باشم که بخواهم قضاوت کنم اما اگر شما به کاری واقعا علاقه داشته باشید می توانید راهش را پیدا کنید. پاسخی که به شما دادم بر اساس متن شما بود و شاید باید بهتر و یا در یک جلسه مشاوره بتونم بهتر کمکتون کنم.

سلام خسته نباشید من دانشجوی ترم اول مهندسیم تو دانشگاه امیرکبیر یک سال پشت کنکور موندم برا قبولی و الان که قبول شدم تازه میفهمم هیچ علاقه ای به مهندسی ندارم و اصلا نمیدونم چرا به این سمت کشیده شدم و حتی اسم دانشگاهم انگیزه ای توم ایجاد نمیکنه کلا گیج شدم و نمیدونم دارم با زندگیم چیکار میکنم نه درس میخونم نه کار دیگه ای میکنم روزا همینجوری میگذرن و من دقیقا هیچ کاری دارم نمیکنم اصلا نمیدونم به چی علاقه دارم حتی کلا هویتم تغییرات اساسی کرده تو یکی دو ماه گذشته مثلا منی که از آدما بیزار بودم الان حس میکنم ارتباط برقرار کردن با ادمارو دوست دارم و مخصوصا خیلی دوست دارم کمک کنم بهشون کلا گم شدم تو خودم و نمیدونم به چه دردی میخورم الان حس میکنم به روانشناسی و مشاوره علاقه دارم و کلا دوست دارم به حرفای بقیه گوش بدم و بهشون کمک کنم ولی خب چون الان مهندسی قبول شدم حس میکنم دیگه نمیتونم سمت اون رشته ها برم چون دیگه توان کنکور دادن ندارم خواهش میکنم کمکم کنید

سلام محمد رضا کمک کردن به دیگران نیازی به دانشگاه ندارد چون هزاران فارغ التحصیل رشته های مختلف داریم که نمی توانند به دیگران کمک کنند. من هم مهندسی را تا نزدیکی دکتری! خواندم (می تونید داستان من را از سایت بخوانید). اما الان کاری می کنم که علاقه دارم. در دنیای جدید آنقدر مطالب و کتاب های خوب هست که می تواند افراد را به تقریبا هر تخصصی (به جز تخصص های خاص مثل پزشکی و …) برساند. بنابراین نگران این مورد نباشد.

سلام وقتتون بخیر من امسال انتخاب رشته کردم و وارد دانشگاه شدم همیشه فکر میکردم روانشناسی و مشاوره دادن به مردم رو دوست دارم و میخوام که به مردم کمک کنم و خودمم روان و تصمیمات درست داشته باشم و همیشه و همه جا که تست و آزمون میدادم و نمره درسامو میدیدن میگفتن روانشناسی بهترین گزینست ولی الان هنوز یک ترمم نگذشته خیلی دل سرد شدم و واقعا روحیم بدتر شده نتونستم ارتباط برقرار کنم و اصلا کتابامو نمیخونم قبلا از حقوق متنفر بودم میگفتم تحمل فلسفه و عربیشو ندارم اما حالا که دارم روانشناسی میخونم و جحم آمار و ریاضی و زیست و شیمی شو میبینم خیلی میترسم که نتونم ادامه بدم و فکر میکنم که حقوق بیشتر به دردم میخورد چون رشتم انسانی بود و درسامو واقعا دوست داشتم به درسای تجربی علاقه نداشتم الان همه درسام با تجربیات و آمار سر و کار دارم پشیمون و دو دلم توانایی تصمیم گیری ندارم با هرکی حرف میزنم گیج تر میشم خودمم نمیتونم به نتیجه برسم انگار همه ی علاقه و انگیزمو از دست دادم شما چه پیشنهادی به من میدین؟

به نظرم باید خودتان را خوب بشناسید تا چندین بار در مسیر اشتباهی گام بر ندارید. نکته دیگر این که اگر دوست دارید به مردم کمک کنید چرا منتظر فارغ التحصیل شدن هستید. مگر هر کس در رشته روانشناسی فارغ التحصیل شود می تواند این کار را انجام دهد؟ همین الان مطالعاتت را در زمینه رشد فردی و کمک به انسان ها زیاد کن و خوشبختانه بی نهایت کتاب خوب هم وجود دارد که نیاز نیست حتما روانشناس باشید. نکته دیگر این که معمولا رشته های تحصیلی در ترم های اول درس های متفرقه زیاد دارند که شاید شما دوست نداشته باشید اما کمی که جلوتر می روید درس ها تخصصی تر و مرتبط تر خواهند شد و شاید بهتر باشد که دروس ترم های اینده هم بررسی و مطالعه کنید هر چند که اندک باشد. خواندن کتاب ثروت درون یا فیلم کشف علاقه را به شما توصیه می کنم که در همین سابت وجود دارد.

سلام من تقریبا ۱۶ سالم بود رفتم ارایشگری دوره دیدم اول خیلی اشتیاق داشتم ولی دیدم ک علاقم فقط به پول اون بود و چون پولی نداشتم استارت بزنم بیخیال شدم چون از نظر مالی خیلی اوکی نیستم الانم ۲۰ سالمه اومدم یه شرکت کار میکنم ک به این فکر افتادم ک درس بخونم و اینجا یه شرکت مهندسیه من علاقه دارم به کار طراحی و موسیقی به نظر شما چیکار کنم چجور راهمو انتخاب کنم ک تو این شرایط بد ضربه نخورم ؟

سلام نگار خانم من احساس می کنم شما طبق صحبت هاتون وسط یه چهار راه هستید: درس خواندن-طراحی- موسیقی-پول درآوردن. قبل از هر چیز ببینید که چی می خواید و اگر این سوال براتون سخته پیشنهادم کتاب ثروت درون و مطالعه آن هست. بعد اگر از نظر مالی اوکی نیستید فعلا کاری کنید که بتونید به یک حداقل درآمد برسید و در کنار آن هم حتما به علاقه ای که دارید فکر کنید و دربارش مطالعه داشته باشید. بعد از مدتی می تونید از کاری که انجام دهید به سمت علاقه خود کوچ کنید چرا که می توانید از علاقه خود کسب درآمد کنید.

سلام وقتتون بخیر من ۲۸ سالمه لیسانس مدیریت بازرگانی دارم و متاهلم هستم شغل های آزاد زیادی رو تجربه کردم اما سراغ هرکاری که میرم زیاد نمیگذره که کلا علاقه و انگیزمو از دست میدم چون واقعا حس میکنم به هییییچ کاری علاقه ندارم.. توشرایط اقتصادی موجود واقعا دارم عذاب میکشم چون پولی نمیتونم کسب کنم.. خیلی حالم بده و هرچقد فکر میکنم که چه کاری رو شروع کنم واقعا تهش به بن بست میخورم امیدوارم شما با وقتی که برای جواب دادن بهم میذارید کمکم کنید خیلی خیلی ممنونم..

سلام احد به نظرم شما و همه افراد به چیزی علاقه دارند اما این علاقه معمولا در زیر خاکستر افکار و باورهای منفی پنهان شده اند. شما باید از خودتون بپرسید چرا این کار دلمو زد؟ چرا دوستش ندارم؟ منظورم این هست که افکار و باورهای خودتون را بررسی کنید ببینید از کجا آب می خوره که علاقه خودتون را نمی تونید پیدا کنید. پس اول با خودتون تعیین تکلیف کنید که چی می خواید و این نیاز به خودشناسی دارد که در سایت مقالات زیادی براش نوشتم و می تونید از کتاب ثروت درون که در سایت هست هم استفاده کنید. نکته بعد این که این که سعی کنید قدم اول را بردارید تا مسیر برای شما روشن شود. این بارو اشتباه هست که ما در کاری را تصور کنیم و در همان لحظه هم نتیجه گیری پایانی براش داشته باشیم. چون ذهن ما دچار ترس ها و خطاهایی هست و اجازه نمی دهد که شروع کنی. اما اگر قدم اول را برداشتی، قدم دوم هم به شما شفاف تر خواهد شد. امیدوارم تونسته باشم کمکی به شما کرده باشم

سلام خسته نباشید .من ۱۷ سال دارم و امسال کنکور ریاضی دارم من گذشته ی خیلی درخشانی دارم و از بچگی توی درس و ورزش عالی بودم الانم توی مدرسه تیزهوشان مشهد درس میخونم. ۳،۴ ساله که مشکلات شدید خانوادگی داشتم و در دوران نوجوانیم فشار های خیلی سنگینی روی من بوده و فکر میکنم عامل اصلی بی علاقه گیم و بی میلیم به همه چیز همین بوده.. من تا قبل از این مشکلاتم به خیلی چیزا علاقه مند بودم ومیدونم این علاقه هم واقعی بوده که تونستم خیلی توشون موفق باشم. الان واقعا اوضاعی خوبی در هییچ زمینه ای ندارم و اصلا اوضاع درسیم خوب نیست و حتی به چیزایی که قبلا علاقه داشتم علاقه ندارم و نمیدونم واسه کنکور باید چی کار کنم؟؟ و اگر کنکور ندم و برم به یک شاخه دیگه موفق و علاقه من بهش هستم یا نه لطفا راهنماییم کنید. من نسبت به همه چیز بی حسم

سلام یگانه خانم شما نیاز دارید که کمی از افکار منفی رهایی پیدا کنید و خودتان را دوباره بازیابید. مثل شما مثل کسی هست که شاید چند روزی سرماخوردگی دارد و اشتهایش کم شده وگرنه شما همان فرد تیزهوش و درخشان هستید. پس از حواشی دوری کنید و با آرامش به ادامه زندگی و موفقیت هایتان فکر کنید.

باسلام خیلی مختصر توضیح میدم لطفا کمکم کنید. من۱۹ سالمه ۲ بار کنکور شرکت کردم و امسال سال سوم هست. اما امسال می تونم به رشته ای که میخواستم برسم. ولی کمی دلهره دارم که شاید نشه. ولی مشکل من اینه که میخوام در آزمون استخدامی ارتش شرکت کنم . واگر قبول شم خلبانی بخونم. ولی به رشته ی پزشکی علاقه بیشتری دارم. چیکار کنم. برم پی علاقم؟ یا برم دنبال چیزی که باحاله ولی خیلی بهش فکر نمی کردم.

سلام ابوالفضل اگه علاقه واقعی خودت را پیدا کردی برو سراغ علاقت. (منم مثل خودت مختصر گفتم :))

سلام من ۱۳ سالمه هست به رشته ی ریاضی چندان علاقه ای ندارم اما عاشق نجوم و فضا هستم و دوست دارم در اینده فضانورد بشم من خودم از ریاضی خودم چندان راصی نیستم اما پدر مادر همیشه به من امید میدند که تو هوشش رو داری فقط دقت نمیکنی به نظرتون من رشته ی ریاضی برم؟؟ ایا در اینده به مشکل بر نمیخورم؟؟

سلام سارا خانم اگه به فضانوردی و نجوم علاقه داری یکی از نیازهاش اینکه با ریاضیات سروکله بزنی. بنابراین این سوال را از خودت بپرس که: آیا شوق من به هدفم که همان نجوم و فضا هست آنقدر زیاد هست که براش هر کاری کنم حتی یادگیری ریاضیات؟ پاسخ را به خودت واگذار می کنم که زحمتش را بکشی.

سلام ممنونم از مطلب بسیار مفیدتون و حوصله ای که به خرج میدین برا اعضاتون. بنده ۲۴ سالمه از بچگی تو هیچ کار فنی و بیرونی نبودم فقط درس خوندم مدرک کارشناسی دارم حسابداری برنامه نویسی گرافیک یاد گرفتم و خیلی چیزها، کار کردم منتها واقعا کار های خشک و خالی اداری هرچند حقوقش خوب باشه راضیم نمیکنه هرکاری میرم انگار خفم میکنن تو اون محیط میزنم بیرون ، تقریبا دو ساله کارم این چرخه تکراری شده نمیتونم کنار بیام ، چون همیشه بنا ب فرموده شما اول به پول فکر کردم نه علاقه ام و الان اصلا نمیتونم بفهمم چطور میتونم کاری بکنم که رضایت منو از زندگی بیشتر کنه؟ درضمن شرایطم تو خونه طوریه ک دیگه نمیتونم وقت بذارم برای اموزش چیزی فقط میخوام اقدام کنم لطفا راهنمایی کنین 🙏

سلام از روی نوشتتون متوجه شدم که زیاد با کار کارمندی نمی تونید کنار بیاید. بنابراین می تونید یکی از مهارتهایی که علاقه دارید را انتخاب کنید. سعی کنید یک گروه کوچک از مشتریان پیدا کنید که الان با استفاده از شکبه های اجتماعی این کار امکان پذیره. بعد چیزی که اتفاق می افته سفارش ها و تقاضاها برای کار شما کم کم میاد و می تونید بر اساس سلیقه مخاطب خودتون و تجربیاتی که کسب می کنید کار خودت را گسترش بدی. نکته مهم این که فقط سعی کن شروع کنی و نگران چیزای دیگه نباش با کم ادامه بده راه و مسیر برات هموار خواهد شد.

سلام من الان ۲۰ سالمه و اواخر دبیرستانم به پزشکی علاقه پیدا کردم رشتمم تجربی بود دوسال برای کنکور خوندم و سرخورده شدم و بانقاشی اشنا شدم و فهمیدم که به تصویر سازی علاقه دارم مثل نقاشی و انیمیشن و گرافیک و طراح صنعتی ولی به علم هم خیلی علاقه دارم به اینکه دنیای اطرافمو تجزیه و تحلیل کنم و به شدت هم اهل کتاب هستم اما برای کنکور مشکل بزرگی دارم چون با شناختی که از خودم دارم دیگه نمیتونم کنکور بدم و وارد دانشگاه خوبی بشم ولی از طرفی همیشه دوست دارم با ادمهایی باشم که فراتر از روزمرگی ها باشن مثلا هنرمند باشن اهل نجوم باشن اهل زیست و شیمی باشن و من میترسم تگر دانشگاه نرم پشیمون بشم یا اگه بخوام بخونم واسه کنکور چندسال بهترین سالهای عمرمو بذارم و اخرشم نشه

سلام شقایق شما می تونی توی رشته تحصیلی که دوست داری دانشگاه بری که هم به قول خودت دانشگاه رفته باشی و هم رشته مورد علاقه خودت را خونده باشی. مثلا دانشکده هنر و … در کنار فرصتی که داری می تونی در زمنیه های دیگه هم مطالعه داشته باشی.

سلام من ۱۸سالمه در دوران انتخاب رشتم تو مقطع دبیرستان خانواده من این تفکر و داشتن که رشته تجربی از رشته های دیگه زمینه کاری و موقعیت اجتماعی و درآمد بیشتری داره و منم به این باور رسیده بودم و رشته ام رو تجربی انتخاب کردم تمام تصورات من برای شغل آیندم دندون پزشکی بود و به هیچ شغل دیگه ای حتی فکرم نمیکرد اما سال اول برای کنکور خوب نخوندم و خودمم میدونستم که رتبم خوب نمیشه و با خودم طی کرده بودم که برای سال بعد بخونم همونطور که انتظار میرفت رتبه کنکورم خیلی داغون شد بعد از اون پدرم اصرار کرد که تیپ شخصیتیم رو شناسایی کنم منم تست شخصیتی معتبر و بین المللی دادم تیپ esfp درومدم پدرم اصرار داشت من بدرد رشته دندون پزشکی نمیخورم و حتی با این وضعم اگه سال دیگه ام کنکور بدم احتمالش خیلی کمه که رتبه خوبی بیارم پس توصیه کرد بهم حتما انتخاب رشته کنم منم با توجه به روحیاتم رشته روان شناسی دانشگاه ازاد و انتخاب کردم و قبول شدم الان ترم یکم ولی به شدت میترسم که بخاطر فشار پدرم انتخابم این بوده باشه و استعداد تو این زمینه نداشته باشم شما راه حلی دارید که من از استعدادم تو روان شناسی مطمئن بشم؟

سلام زهرا اشتباهی که خیلی از افراد حتی مشاورین مدرسه دارند این هست که فکر می کنند هر رشته یک استعداد هست مثلا دسته بندی آن ها به این صورت هست که می گویند استعداد تجربی، استعداد ریاضی، استعداد انسانی، استعداد روانشاسی، استعداد پزشکی و … در صورتی که این رشته ها یک روز به وجود آمده اند و ممکن است صد سال دیگر از بین بروند و این دلیل بر این نیست که استعداد انسان ها هم باید هماهنگ با این موارد به وجود بیاید یا از بین برود. در صورتی که در کتاب های معتبر استعداد شناسی بحث فراتر و پایه ای تر هست و مثلا در کتاب ۵ نقطه قوت برتر خود را بشناسید استعداد انسان ها ۳۴ تا معرفی شده است مثل: تحلیل گر – هماهنگ کننده -ایده پرداز-پرورش دهنده-یادگیرنده و… که اصلا بحثی از رشته خاصی نیست و در این باره من در آموزش کشف نابغه درون (کلیک کنید) به صورت کامل توضیح دادم. بنابراین رشته های تحصیلی صرفا یک ابزار برای رسیدن ما به استعدامان هست نه این که استعداد ما باشند(دقت کنید). بنابراین بهتر است به این بحث ریشه ای تر نگاه کنید. البته نیاز هست به جای ترس کمی هم به خودتان زمان دهید و اجازه دهید که بیشتر با این رشته ارتباط برقرار کنید تا بیشتر درک کنید.

سلام من کلاس دهم هستم اول رشتم تجربی بود ولی دیدم نمیتونم درس بخونم چون هم واقعا سخت بود و هم علاقه ای نداشتم از بین شغلای پزشکی چشم پزشکی رو دوست داشتم ولی بعد فهمیدم ب اونم علاقه ندارم رشتمو عوض کردم اومدم انسانی الان ب اینم علاقه ندارم برادرم آلمان زندگی میکنه بقیه بهم گفتن برم تجربی چون واسه اونجا بهتره ولی خودم خیلی علاقه نداشتم شغل لیدر تور و مهماندار هواپیما رو دوست داشتم ولی شرایطم با مهماندار هواپیما یکی نبود دو سال دیگ قراره برم آلمان ولی هنوز نمیدونم ب چی علاقه دارم باید چیکار کنم؟؟

سلام احتمالا علاقه مند شدن شما از جنس عشق قلبی شما نیست و ناشی از حرف و توصیه دیگران هست به همین خاطر زود سرد می شوید. سعی کنید دلیل انتخاب هایتان را بدانید. اگر می خواهید ریشه ای کار کنید توصیه می کنم آموزش کشف علاقه را گوش کنید.کشف علاقه واقعی

سلام من ۱۹ سالمه سال ۹۸ کنکور دادم بنا به دلایلی که حال روحیم خوب نبود و البته خوب هم نخونده بودم خراب کردم سال دومم هم که ۹۹ کنکور دادم علاقه نداشتم بشینم بخونم محیط خونمون هم راستش جوری هست که آرامش ندارم و فکرم مشغوله ….من بچه گیام دوست داشتم اختراع کنم ربات بسازم و از این قبیل کارها ولی ۱۵ سالگی برای انتخاب رشته بنابر یه سری اتفاقات و جوگیر شدن خودم چون درسم خوب بود رفتم تجربی …..ماه اول خوب بودم فقط بعدش دیگه خسته شدم نمیدونم چرا والا حالم بده نمیدونم چیکار کنم گفتم برم برا سال ۱۴۰۰ کنکور ریاضی بدم الان که مهر ۹۹ هستیم شک افتاده تو دلم انگار دیگه به اونم کشش ندارم چیکار کنم به نظرتون گیجم حسابی حس میکنم یه آدم بی استعداد خنگم چرا نمیتونم یه راه رو انتخاب کنم و براش تلاش کنم ….آقای رزم جو مشکل من چیه؟

سلام زهرا خانم چرا باید فکر کنی که مشکلی عجیب و غریب دارید؟ قبول شدن یا نشدن در کنکور بخش بسیار بسیار کوچکی از زندگی هست و این را در سن بالاتر بهتر درک خواهی کرد. شما همان کسی هستی که استعدادش خوبه، شما همان کسی هستی که دوست داشتی اختراع داشته باشی. می دونی مشکل از کجاست؟ مشکل اینه که شما خودت را دوست نداری… فکر می کنی تو کنکور هستی، فکر می کنی تو کسی هستی که باید آرزوهای دیگران را براورده کنی، فکر می کنی کسی هستی که فقط باید دکتر یا مهندس بشه. تو یک انسان هستی که قراره از زندگی شادی و رضایت کسب کنی. ما انسانیم و شاید اشتباه کنیم، شاید مسیرمان را گم کنیم اما همه چیز تمام نمی شه. الان خودت را با همه ویژگی هایی که داری دوست داشته باش و سرزنش نکن. به ندای درونیت گوش کن، به شما کمک خواهد کرد که بدانی کدام رشته، کدام مسیر و کدام راه مناسب توست بعد همان را بگیر و براش تلاش کن.

سلام من امسال نهم هستم و انتخاب رشته دارم خودم به ریاضی خیلی زیاد علاقه دارم. همچنین از بچگی به فضانوردی خیلیییی علاقه داشتم،و الان هم واقعا خیلیی زیاد علاقه دارم و یکی از آرزو هام اینه که توی ناسا استخدام شم. ولی وقتی درباره علاقم با خانوادم صحبت کردم بِهِم خندیدن! یعنی هر چی امید به آینده داشتم همش پودر شد:) خانوادم همش میگن که باید تجربی برم چون نمراتم بالاست میشه یه راه کار پیشنهاد بدین که بتونم خانوادمو قانع کنم که همه چی دکتر شدن نیس و آدم میتونه توی رشته های دیگه ام موفق باشه . . . ممنون میشم جواب بدین :))

با سلام این مشکل برای بسیاری از دوستان هست و در آینده نزدیک فایلی به صورت رایگان در همین صفحه قرار می دهم که هم برای پدر و مادرها هست و هم توصیه هایی برای دانش آموزان. نکته دوم این که متاسفانه دیگران نمی توانند آرزوهای بلند را بپذیرند بنابراین گفتن این آرزوها به این صورت شاید باعث شده که خانواده احساس کنند شما نمی توانید این کار را انجام دهید بنابراین لازم نیست همیشه آرزوهای بلند خود را بیان کنیم و می توانیم تا حدی که بریشان قابل قبول هست بیان کنیم. می توانی مثال هایی از افراد موفق در رشته ریاضی که برایشان ملموس باشد بیاوری و این که بدون علاقه نمی توانی در رشته های دیگر موفق شوی. البته برای متقاعد کردن علاوه بر شما باید با افراد دیگر که موافق نظر شما نیستند صحبت شود تا نتیجه بهتری کسب شود.

سلام خسته نباشید میخواستم ازتون یه مشورت کوچیک بگیرم. من رشته انسانیو صرفا بخاطر اینده کاریش رفتم و درس خوندم و الان هم که کنکور دادم بین دو رشته حقوق و مدیریت بازرگانی موندم علاقه خاصی به هیچ کدوم ندارم و دچار یه دوراهی خیلی سختی شدم لطفا راهنماییم کنید سپاس .

سلام اگر به هیچ کدام علاقه ندارید پس می توانید در صورت امکان رشته دیگری را انتخاب کنید. ولی اگر بین این دو رشته شک دارید می توانید بدون تاثیر گرفتن از حرف های گاها احساسی دیگران خودتان تحقیق کنید و اطلاعاتی از آن دو رشته به دست آورید. بدست آوردن اطلاعات احتمال ایجاد علاقه در شما بیشتر می کند. مثلا فرض کنید در مورد حقوق تحقیق می کنید و به این نتیجه می رسید که می توانید یک وکیلی شوید که به دیگران کمک کنید…. حق دیگران را بگیرید… و در عین حال از نظر مالی هم به نتایج خوبی برسید… و در مورد رشته دیگر هم همین طور. بعد فکر کنید که آیا احساس مثبتی در شما به وجود می آید؟ آیا احساس علاقه مند بودن می کنید؟ اگر نه به نظرم باید فکر دیگری بکنید.

سلام آقای رزم جو من علاقه زیادی به تحصیل در خارج از کشور هستم و رویای آیندم این هست که بتونم اخذ تحصیلی کشور های مختلف رو دریافت کنم ، من بین علاقه ریاضی و پزشکی سردرگمم و علاقه زیادی که به مرحوم «مریم میرزا خانی »دارم ، درمورد پزشکی هم باید بگم که از زیست خوشم میاد و دوست دارم خیلی چیز ها درموردش بدونم. با توجه به چیز های که گفتم از نظر شما چه رشته ای از بین تجربی و ریاضی«که نسبت به رشته های دیگه برام جذابتر اند» رو بهتره که انتخاب کنم؟ ممنون میشم جوابم رو بدید

سلام سخت هست که با دو نکته بتونم برای شما تصمیم بگیرم که کدام رشته را انتخاب کنید و باید شناخت بیشتری از شما داشته باشم، اما چند نکته: وقتی به کدام رشته فکر می کنید احساس بهتری دارید؟ آیا چون به شخصی علاقه دارید باید رشته خودتون را انتخاب کنید؟ احساس می کنید در کدام رشته خلاق تر هستید؟ فیلم کشف علاقه را هم می تونید تهیه و نگاه کنید که در همین وب سایت هست.

سلام مجدد! من همون صبای قبلی هستم که پیام داده بودم خیلی ممنون که جواب دادید…فیلم کشف علاقه که گفتید نتونستم پیداش کنم… خب اینکه میخوام خودمو اثبات کنم فقط یه دلیلشه! درسته که گفتم انسانی که برم باید معلم شم،چون نسبت به بقیه ی شغل های انسانی بهتره اما اینو خوب میدونم که تجربی بازار کار خوبی داره و شغل زیادی توش هس علاوه بر پزشکی…اما من پزشکی رو بیشتر دوس دارم! آره اگه بقیه بهم بگن نرم تجربی باز هم انتخابم همینه..چون میدونم اگه تو کنکور تجربی موفق بشم و رتبه ی خوبی بیارم،شغل بهتری خواهم داشت،درآمد بیشتر،پدرمادرم ازم راضی میشن و… خب راستش دلیل که برا رفتن به رشته ی تجربی زیاد دارم،ولی میخوام بدونم این دلایلی که دارم برای انتخاب این رشته کافی هست؟! و میترسم یه وقت از ظاهر این رشته خوشم بیاد و بعد از یکم سختی پشیمون بشم………از کجا بدونم با انتخابش بعدها پشیمون نمیشم؟! این که علاقم به هنر و ادبیات رو نادیده بگیرم(البته میخوام به عنوان سرگرمی داشته باشمش!)و برم تجربی درسته یا نه؟

سلام در رابطه با فیلم که گفتید در آخر متن همین مقاله یک دکمه هست که روش نوشته “می خوام علاقه ام را پیدا کنم” که می تونید روش کلیک کنید. یا این که روی متن زیر کلیک کنید:کشف علاقه سعی کنید در محیط کاری که قرار هست در آینده باشید قرار بگیرید یا حداقل در باره‌اش تحقیق کنید یا با چند پزشک مشورت کنید(اگر واقعا علاقه اولیه داشته باشید این کارها را انجام خواهید داد). یا مثلا سرچ کنید تعداد واحدهای درسی رشته پرشکی، این که چندسال باید بخونید، چه کارهایی باید در این چندسال انجام داد و … در همین تحقیقات تا حدی برای شما روشن خواهد شد. نکته بعد این که در هر کاری سختی های خاص خودش دارد. فردی که علاقه داشته باشد و عاشق انجام کاری باشد از این سختی ها استقبال خواهد کرد. نکته دیگر این که لازم هست تاکید کنم این هست که کسب درآمد یکی از انگیزه دهنده های خوب هست اما در آینده به شما بستگی دارد که یک پزشکی باشید که هزینه اجاره مطب خودتان را هم نتوانید در بیاورید یا اینکه پزشکی باشید که ده پزشک در مطب شما برای شما کار کنند و این بسته به این دارد که مهارت های جانبی در کنار رشته تحصیلی خود یا بگیرید که فعلا خارج از بحث هست.

سلام من پشت داوطلب کنکورم رشته ریاضی یه حسی بهم میگه درس خوندنو دوس ندارم بیشتر به فوتبال علاقه دارم کمکم کمید

سلام آقا مرتضی، حس شما باید بیشتر بررسی بشه تا بشه علاقه تون را پیدا کرد. نکته دیگه تا اونجایی که من متوجه شدم برای فوتبال باید در سن ۱۸ یا ۱۹ سالگی تقریبا به یک حد مناسبی رسیده باشی یعنی قبلا در یک تیم یا جایی بوده باشی. ولی اگر از الان تازه می خوای شروع کنی نیاز به تلاش زیادتری دارید هر چند که می توانید در زمینه های دیگر فوتبال مثل خبرنگاری، تحلیل گر و … فعالیت کنید.

سلام خسته نباشید من مطالبتون رو خوندم ولی باز هم سردرگمم و واقعا به کمکتون نیاز دارم لطفا جواب بدید من از بچگی عاشق نقاشی بودم هر روز چندتا نقاشی می کشیدم و هیچوقت از اینکار خسته نمی شدم…کلاس ششم که رفتم،به نویسندگی علاقه ی زیادی پیدا کردم،هر روز خاطراتمو مینوشتم(الانم همینطور) و حتی داستان و… هم مینوشتم شعر هم همینطور! بنده الان کلاس نهم هستم و امسال باید انتخاب رشته کنم..و این انتخاب تاثیر زیادی تو مسیر زندگیم داره.. تا همین پارسال،میخواستم نقاش و نویسنده بشم ولی پدرمادرم کاملا مخالفت کردن چون تو شهری که زندگی می کنم اصلا به این جور رشته ها اهمیت داده نمیشه و علاوه بر اون ، هیچ درآمدی هم نداره.. و من امسال باید از بین تجربی و انسانی یکی رو انتخاب کنم بنابراین تصمیم گرفتم پزشک بشم(معدلم بیسته نمیدونم ربطی به رتبه ی کنکور داره یانه!) چون اگه برم انسانی باید معلم بشم و منم علاقه ای ندارم،پدر مادرمم با تجربی بیشتر موافقن…من همین الانشم به پزشکی علاقه دارم ولی نه خیلی زیاد،چون به خاطر شرایطی که دارم میخوام انتخابش کنم…آیا میتونم علاقمو زیاد کنم؟چجوری؟ کار درستی میکنم یا نباید برم تجربی؟ خب من علاوه بر ادبیات به فیزیک هم خیلی علاقه دارم و از حل مسائل ریاضی هم لذت میبرم،در کل همه ی درسهارو دوس دارم و تو همشونم نمراتم خوبه و همه بهم میگن باید برم تجربی چون نمراتم خوبه و حیفه برم یه رشته ی دیگه هرچند من به نظر بقیه اهمیتی نمی دم ولی به نظر خودمم پزشکی هم درآمدش بیشتره،هم به پوشیدن اون روپوشای سفید خیلی علاقه دارم!،هم تو درسهاشم خوبم،هم اینکه دلم میخواد به همه نشون بدم که دخترا هم میتونن پزشک شن چون خیلی ها میگن معلمی برا دخترا بهترین شغله!.. و علاوه بر این،وقتی میتونم پزشک شم چرا نشم؟! وقتی عکس دانشگاه پزشکی تهران رو دیدم ضربان قلبم اوج گرفت وقتی خودمو اونجا تصور کردم…نمیتونم توصیف کنم این حس رو! از کجا بفهمم به پزشکی واقعا علاقه دارم و بعدا اگه درسهاش سخت باشن زیرش نمیزنم؟! آیا میتونم علاقمو زیاد کنم؟چجوری؟ کار درستی میکنم یا نباید برم تجربی؟لطفاااااا راهنماییم کنید و جواب سوالاتمو بدید ببخشید که طولانی شد ممنون واقعا اگه جوابمو بدید خیلی خوشحال میشم

سلام خانم صبا، از دل نوشته های شما متوجه شدم که یکی از عواملی که دوست دارید پرشکی بخوانید این هست که خودتان را به دیگران اثبات کنید. اگر این اثبات کردن در راستای علاقه واقعی باشد شاید مشکلی پیش نیاید اما اگر فقط همین یک دلیل باشد کافی نیست. نکته دیگر این که این تفکر که هر فردی انسانی رفت معلم هست و هر فردی تجربی دکتر و هر کس ریاضی خواند باید مهندس شود تقریبا رنگ باخته است و در دنیای امروز رشته ها نیست که حرف اول را می زند بلکه علاقه و نوع مهارتی که کسب میکنیم حرف اول هست. مثلا من خودم سال ها پیش ریاضی فیزیک خوندم اما متوجه شدم (سرگذشت کامل تر در بخش داستان من بخوانید) به رشته های فلسفه، روانشناسی، رشد فردی و کسب و کار علاقه دارم و الان در همین زمینه مهارت و فعالیتم را بیشتر و بیشتر می کنم. برای اینکه قضیه بهتر برایتان روشن شود یک سوال از خودتان بپرسید: آیا اگر دیگران و پدر و مادرتان بگویند تجربی و پزشکی اصلا خوب نیست باز هم تصمیم دارید پزشکی بخوانید؟ اگر در هر صورت تلاش شما به سمت پزشکی هست می توان حدس زد شما علاقه خودتان را دنبال می کنید. در پایان پیشنهاد می کنیم اگر تمایل دارید درباره علاقه خودتان بیشتر بدانید و راه روشن تر شود می توانید فیلم کشف علاقه را که در وب سایت هست نگاه کنید.

سلام ببخشید اگر بشه راهنماییم کنید ممنون می شم. بنده پایه یازدهم رشته ریاضی هستم و هیچ مشکلی با این رشته ندارم اما پدرم وکیله و من را تشویق به آمدن در رشته انسانی می کنه . خودم واقعا نمی دونم که وکیل بشم بهتره یا مهندس کامپیوتر و کدوم بازار بهتری دارد و من چگونه علاقه ام را پیدا کنم لطفا راهنماییم کنید ممنون از شما

سلام جدا از توصیه دیگران سعی کنید بدانید با کدام رشته احساس بهتری پیدا خواهید کرد؟ در کدام رشته خلاقیت شما بیشتر است و احساس می کنید می توانید کارهای نوآورانه داشته باشید و شاید تا الان هم تجربه کردید؟ مهم این هست که در آینده شما در رشته تحصیلی خودتان احساس رضایت داشته باشید. یک وکیل یا مهندس غمگین و ناراضی نمی تواند به جامعه و حتی خودش کمک کند. بنابراین اگر به این موارد دقت کنید و رشته مورد علاقه را دنبال کنید آنقدر با انگیزه و خلاق خواهید شد که درآمد هم به دنبال آن خواهد آمد. البته می توانید فیلم آموزشی کشف علاقه واقعی را نیز از لینک زیر تهیه کنید که می تواند به شما کمک کند.کشف علاقه واقعی

سلام واقعا ممنونم از مطالب سایتتون و نکته خیلی جالبی ک این سایت برای من داشت این بود که تاریخ های بروز رسانی مطالب و حتی پاسخ شما در فواصل زمانی کوتاهی بود . من قبل از کنکور بررسی کردم و رشته مهندسی آی تی رو انتخاب کردم و همون موقع در مورد بازار کار و درامد ای تی خیلی تحقیق کردم و دوست داشتم البته اینو بگم ک من درگیر اون قسمت بودم ک فقط رشته های نظری خوبه و مهندسی خوبه . بالاخره وارد دانشگاه شدم و بنا ب دلایل شخصی از دانشگاه دولتی ک مقطع لیسانس گرفته قبول شدم بعد از گذراندن دوره کاردانی مدرک معادل گرفتم و الان ترم ۳ مقطع کاردانی ب کارشناسی در رشته برنامه نویسی ام(رشته ی برنامه نویسیو با کلی تحقیق و پرس و مو انتخاب کردم و فک کردم میتونم درامد بالایی کسب کنم ازین رشته)اما الان یکساله ک یدونه جزوه رو نتونستم تموم کنم . و فک میکنم ایت رشته بدرد من نمیخوره … من الان کارمند اداری تو بخش منابع انسانی هستم که ماهیت شرکتمون ای تی هست . و این رو ک فرمودید در محیط کار واقعی برو و امتحان کن برای ی موقعیت شغلی حسابداری ک برام پیش اومده بود امتحان کردم ک دیدم مناسبم نیست. ولی سوالم اینه: که الان چن وقته احساس میکنم ب شغل هایی مثل پاکسازی پوست و کلینیک زیبایی علاقه دارم ک در اینده میتونم خودم کلیتیک بزنم . و میخاستم کلاساشو شرکت کنم درسته هزینه اش یکم زیاده ولی فک میکنم بی ارزه… من درامد و جایگاه شغلی خیلی برام مهمه

با سلام و تشکر از شما می تونید موضوع پوست و زیبایی را ادامه دهید. این شاخه برای کسانی که اصولی کار می کنند درآمد خوبی هم دارد. البته برای این که به یک جایگاه خوب و درآمد برسید نیاز هست بعد از این که شروع کردید شروع به مطالعه مطالبی چون برندینگ، بازاریابی و … کنید چون افراد زیادی در این شاخه کار می کنند که اغلب معمولی هستند. بنابراین سعی کنید از سطح معمولی بودن بیرون بیایید.

من از بچگی کلا پدرمادر بهم ساپرت میکردند ولی الان ۲۳سال سن دارم توانایی کاری ندارم بکنم از کار کردن میترسم زود خسته میشم الان توی یک‌هتلی اومدم سرکار ۱۲ روز هست هی مبخام ترکش کنم احساس غربت میکنم دوری خانواده نمیتونم و هی اضطراب استرس منواذیت میکنه هی میگم من نمیتوانم از پس زندگی بربیام هی دلتنگ پدر مادرم میشم با اینکه میفهمم برم خونه میگن تو مرد نیستی اخه من‌ چکار کنم بتونم‌روی پای خودم واییستم بخدا هزار بار فکر خودکشی کردم مشاوره هم رفتم انگارهیجی خداییش کمکم کنید تورو قران کمک‌کنید من چکار کنم زندگی واسم سخت شده چکار کنم دیگه نمیتونم زندگی کنم علاقه به هیچ کاری ندارم با خودم میگم‌پدر مادرم اگه روزی فوت بشن من چکار کنم کلا ادم فکری شدم هی احساس میکنم از زندگی عقب افتادم وای خداا کمکم‌کنید

سلام شما به قول خودتان مدت ها از طرف پدر و مادر کمک می شدید. الان از دایره امنی که قبلا داشتید می خواهید خارج شوید و این باعث می شود که ذهن شما به اشتباه احساس خطر کند. بنابراین طبیعی هست که شما دلتنگ شوید و شاید استرس بگیرید. اگر شما بتوانید رفته رفته بازه زمانی که به مرخصی می آید را بیشتر کنید به تدریج ذهن شما عادت خواهد کرد. پس فکر نکنید که اتفاق عجیبی در وجود شما رخ داده است. بسیار افرادی هستند که برای رفتن به دانشگاه و دور شدن از خانواده بسیار در ابتدا سختی کشیدند ولی در ترم های بعد بسیار راحت و آسوده خاطر شدند. نکته بعدی افکار منفی هست که در مورد پدر و مادر به ذهن شما می رسد. نکته این هست که هر انسانی فکر منفی ممکن است ناخودآگاه به سراغش بیاید اما مهم این هست که بعد از ورود فکر منفی باید آن را مدیریت کنیم که در ذهن ما جا خوش نکند و تبدیل به عمل منفی نشود. البته بحث زیاد هست و در صورت تمایل می توانید از بخش مشاوره خصوصی اقدام کنید.

سلام خسته نباشین من‌حسن هستم ۲۳ سالمه کلا علاقه ای به کاری ندارم و تا سر یه کاری میزم زود خسته میشم ک دلتنگ‌خانواده میشم و از اینکه از کار کردن میترسم از آینده میترسم باید چکار کنم لطفااا کمکم کنید گاهی فکر میکنم خودکشی کنم استرس کل بدنم‌میگیره که من چرا نمیتونم کار کنم‌یا زود میخام کار را رها کنم و..

سلام وقت بخیر من ۳۸سال سن دارم و مهندس مکانیک هستم و ۱۰سال سابقه کار در صنعت دارم اما هیچ علاقه ی به شغلم ندارم اما نمیدانم چه طور بفهمم تو چه کاری موفقم و علاقه م چیه ……سردر گمم

سلام این مسئله ای هست که برای بسیاری از افراد وجود دارد. به همین خاطر آموزش کشف علاقه واقعی به زودی در وب سایت قرار خواهد گرفت. اگر می خواهید به یک شفافیت خوبی برسید می توانید چند روز دیگر به سایت مراجعه و آموزش را پیگیری کنید چرا که پاسخ به این که چطور می توان علاقه را پیدا کرد در یک یا دو جمله کوتاه نمی توان به صورت کامل بیان کرد.

سلام من ۳۲ سالمه و کارشناسی بیولوژی خوندم بعد از یه مدت رفتم دنبال آرایشگریکه علاقه هم داشتم ولی الان احساس میکنم که به طراحی لباس هم علاقمندم و یکم گیج شدم که چه کار کنم و همش خودمو سرزنش میکنم که الان واسه رفتن دنبال یه رشته دیگه سنم بالاست و دیر شده لطفاً راهنماییم کنید

سلام یک بار دیگر عدد سنی خودتان را نگاه کنید. شما هنوز جای زیادی برای پیشرفت دارید و می توانید. اما به یاد داشته باشید که بدترین چیز برای موفقیت این هست که در تردید و دو دلی باقی بمانید. اگر مدتی در این تردید بمانید کم کم ترس شما زیادتر خواهد شد و فقط وقت خودتان را برای مدتی تلف خواهید کرد. بنابراین به این فکر کنید که یک سال دیگر یا نهایتا دو سال دیگر اگر در رشته طراحی لباس کار کنید در سن ۳۴ یا نهایتا ۳۵ سالگی به یک مهارت بالایی می رسید که می توانید در ادامه زندگی سال ها از کاری که انجام می دهید لذت ببرید. این خیلی بهتر از این هست که شما چند ده سال در حسرت کاری بمانید. برای کارتان یک برنامه ریزی منسجم داشته باشید و با قدرت و تمرکز کار کنید که در بازه زمانی کوتاهی بهترین نتیجه را بگیرید. موفق و بهترین خودتان باشید.

سلام من ۱۹ سالمه سال ۹۸ کنکور دادم بنا به دلایلی که حال روحیم خوب نبود و البته خوب هم نخونده بودم خراب کردم سال دومم هم که ۹۹ کنکور دادم علاقه نداشتم بشینم بخونم محیط خونمون هم راستش جوری هست که آرامش ندارم و فکرم مشغوله ….من بچه گیام دوست داشتم اختراع کنم ربات بسازم و از این قبیل کارها ولی ۱۵ سالگی برای انتخاب رشته بنابر یه سری اتفاقات و جوگیر شدن خودم چون درسم خوب بود رفتم تجربی …..ماه اول خوب بودم فقط بعدش دیگه خسته شدم نمیدونم چرا والا حالم بده نمیدونم چیکار کنم گفتم برم برا سال ۱۴۰۰ کنکور ریاضی بدم الان که مهر ۹۹ هستیم شک افتاده تو دلم انگار دیگه به اونم کشش ندارم چیکار کنم به نظرتون گیجم حسابی حس میکنم یه آدم بی استعداد خنگم چرا نمیتونم یه راه رو انتخاب کنم و براش تلاش کنم به نظر شما چیکار کنم ؟؟؟؟؟شماره دارید اگه لازم باشه زنگ بزنم باهاتون تلفنی صحبت کنم؟؟

سلام اگر تمایل دارید می تونید از بخش مشاوره خصوصی اقدام بفرمایید.مشاوره خصوصی

سلام، من علائق زیادی در بستر تکنولوژی دارم، اما چندین سال هست که هیلون و ویلون موندم. حسرت کسایی رو می‌خورم که از ۱۶ سالگی علائقشون رو پیدا کردن و رفتن دنبالش. من هم پیدا کردم اما همش از این شاخه به اون شاخه! الان ۲۱ سالمه و وقتی به گذشتم نگاه می‌کنم و حتی به سال قبل و چندین ماه قبل که تولد ۲۱ سالگیم بود، می‌بینم دستاورد خاصی تو زندگیم ندارم، اصلا دل کندن از علایقم برام مشکله. یه بار این کارو کردم، کارم به خودزنی رسید، گریه می‌کردم بعضی وقت‌ها. از طرفی من دانشجو هستم و در حوزه‌ای تخصص عمیق ندارم که بخوام کار کنم، اعتماد به نفس و عزت‌نفسم تو خونواده له شد. تمام دغدغه‌ی من، مستقل زندگی کردن از خونوادمه. اما خونواده‌ی من قدیمی هستن و تفکرات مبنی بر دیگران دارن. من قبلا به حرف‌های دیگران اصلا اهمیت نمی‌دادم، اما الان همش مدام فکرم به دیگرانه. بعضی علاقم رو دارم امتحان می‌کنم ببین واقعا علاقه هستن یا نه و یه صدایی تو ذهنم می‌گه داری وقت تلف می‌کنی! فقط کتاب یا خودشناسی معرفی نکنید! خداشاهده از بس استرس و اضطراب کشیدم، قدرت تفکرم رو هم از دست دادم. شما یه راهی نشونم بدید. اصلا در طول روز برام سخته روی یه کار متمرکز بمونم، خسته میشم، کِسل میشم، عصبانی میشم و خودزنی می‌کنم. ۹ سال چندین ماه از عمر طلایی من توی جوونیم هست و واقعا از صمیم قلب دوست دارم توی یکی از علایقم متخصص و توی بقیه خوب باشم، اما با این حال الان بی‌تفاوت شدم، نمی‌دونم! شاید از استرس‌ها و حرص‌هایی هست که خوردم، اصلا دوست ندارم برم دانشگاه، پدر و مادرم واسم مهم هستن، اما اونا ارزش وقت و زمان رو نمی‌دونن. شما بگید من چیکار کنم؟! توی ۱۸ و ۱۹ سالگیم و قبل‌ترش خیلی ضربه خوردم، الانم توی ۲۱ سالگی. بعضی وقت‌ها سر همین بی‌تفاوتی کار‌هایی می‌کنم که زمانم رو تلف می‌کنه اما اصلا واسم مهم نیست و مثل قبل فشار عصبی دیگه بهم وارد نمیشه سر از دست دادن زمان. می‌دونم شاید چند‌پتانسیلی باشم، اما من می‌شناسم کسایی که چند پتانسیلی بودن و علاقه‌هاشون رو در حد تخصصی پیش بردن! اینجور نبود که سرکوبشون کنن. با این کارام دیگران رو هم اذیت می‌کنم و روز به روز به جای تغییرات مثبت، تغییرات منفی توی من به وجود میاد.

سلام دوست عزیز اگر عدد سنی خودت را در این دیدگاه نمی آوردی فکر می کردم که حداقل بالای ۶۰ سال سن دارید. شما جوانی هستید که در ابتدای جاده موفقیت هستید و می توانید برای خودتان آینده درخشانی داشته باشید. بسیار خوب هست که همه ما در سن ۱۵ سال یا حتی کمتر علاقه خودمان را پیدا و به سمت آن حرکت کنیم اما نباید دچار تنش، اضطراب و … شویم. هستند افراد زیادی که برای من ایمیل می فرستند و آرزو داشتند در سن شما بودند. بنابراین نکته این جاست که در هر سنی که باشیم باید ذهنمان را آرام کنیم چرا که ذهن مشوش و پر استرس نمی تواند تصمیمات درستی بگیرد و فقط وقتش را تلف می کند. پس به جای این که به خودتان فشار زیادی بیاورید. برنامه ریزی کنید و هر روز در جهت اهدفتان گام بردارید. روی دیگران تمرکز نکنید و فقط روی خود و اهداف مورد علاقه خودتان متمرکز شوید در این صورت هست که با پیشرفت های خوبی که پیدا خواهید کرد انگیزه شما بالاتر می رود و احساس فوق العاده ای خواهید داشت.

سلام روزتون بخیر . من ۲۰ سالمه و ترم ۴ کارشناسی مهندسی نرم افزار هستم . راستش به این رشته علاقه ندارم از نظر یادگیری و نمرات تا الان مشکلی نداشتم اما بهش علاقه ندارم در واقع از فکر اینکه قراره این رشته رو تا مقطع ارشد و دکتری ادامه بدم وحشت میکنم . الان هم بین چند راهی موندم به موسیقی ، نقاشی ، داستان نویسی و تحلیل و نقد مسائل خیلی علاقه دارم اما سردرگمم نمیدونم چیکار کنم ؟ کدوم یکی رو انتخاب کنم ؟ آیا میتونم همه رو در کنار هم در یک رشته واحد تا حدی داشته باشم ؟ چنین رشته ای وجود داره ؟ ممنون میشم راهنماییم کنید .

سلام اگر احساس می کنید که در همه مواردی که گفتید مثل نقاشی، موسیقی و … استعداد و علاقه دارید؛ ممکن است شما فردی چند پتانسیلی باشید که بتوانید همه را با هم ترکیب کنید. برای توضیحات بیشتر توصیه می کنم کتاب ثروت درون را از سایت تهیه و مطالعه کنید چرا که مسیر شما را بسیار شفاف تر خواهد کرد.

سلام من ۱۹ سالمه ‌و امسال برای دومین بار کنکور دادم و بازم نتیجه ای که میخواستم نگرفتم و نمیتونم رشته خوب برم از اونجایی که مادرم دوست داره توی یک رشته عالی تحصیلات داشته باشم،احساسی تصمیم گرفتم و میخوام برای سومین بار بخونم ولی خیلی ناامیدم،چون میترسم بازم موفق نشم میگم شاید برای اینکار ساخته نشدم و خودمم هنوز علاقه خودمو پیدا نکردم،نمی‌دونم دنبال چه راهی برم افسردگی گرفتم و فقط گریه می‌کنم به نظرتون باید چیکار کنم؟؟

سلام هر فردی پتانسیل ها و استعدادهایی دارد که یکی دو مورد آن برجسته تر هست. شما نیز قطعا استعداد، توانمندی و علاقه خاصی در وجودتان نهفته هست که نیاز هست پیدا شود. اگر اهل کتاب هستی برای پیدا کردن علاقه کتاب ثروت درون که در وب سایت هست را به شما پیشنهاد می دم. نکته دوم این که باید در کمال احترام به صورت عملی کاری انجام دهی که مشخص شود شما در کار دیگری استعداد داری و اگر آرام باشی و از خلاقیتت استفاده کنی راهش را پیدا می کنی. مثلا شاید شما نقاش خوبی باشی، سعی کن کم کم این هنرت را اثبات کنی. با نگرانی کاری را حل نخواهی کرد. شاید بعدها مثل من و افراد زیادی که به خاطر یک نمره یا یک چیز بی اهمیت نگران بودیم به گذشته ات بخندی هر چند که الان شاید مهمترین دغدغه زندگی ات باشد.

سلام این فیلمی که اینجا بود داخلش گفتین ازتون سوالاتی پرسیده میشود بعد نسبت به جواب های شما بهتون راهنمایی میشود؟

سلام این فیلم بخشی از فیلم رسیدن به شغل رویایی هست که کامل آن در وب سایت هست. در این بخشی از این فیلم سوالاتی پرسیده می شود که شما خودتان شخصیت و علاقه خودتان را بیشتر می شناسید و بهتر می توانید تصمیم بگیرید…

سلام ممنون از مقالتون من ۱۸ سال دارم و امسال کنکور دادم رتبه ام هم بد نشد الان باید انتخاب رشته کنم و کلا سردرگمم نمیدونم به چی علاقه دارم روحیات هنری دارم و استعداد در زمینه های هنری دارم اما از طرفی دلم میخواد جزو قشر علمی باشم مثل مخترعین یا محققین و دانشمندان تو رشته هایی مثل نوروساینس یا هوش مصنوعی که لازمه اش ورود به رشته های کامپیوتر یا مهندسی پزشکی است که کلا با زمینه های هنری در تضاد اند متاسفانه در وجودم دچار تضاد شدم برم دنبال علاقه ام تو زمینه های علمی یا کلا برم تو انیمیشن سازی و زمینه های هنری ؟

سلام باید ببینید که آیا واقعا به همه این مواردی که گفتید علاقه دارید یا برخی از آن ها به خاطر دیگران هست و ارضا کردن حس خودت. چون گاهی وقت ها مثلا ما می خواهیم بازیگر سینما شویم فقط به خاطر این که شهرتش را دوست داریم نه خود بازیگری را. بنابراین به این نکته هم توجه داشته باشید. در صورتی که متوجه شدید به همه این موارد علاقه مند هستید احتمالا شما فردی چند پتانسیلی هستید که می توانید همه این موارد را در هم ادغام کنید و یک چیز نو بسازید. در زمینه چند پتانسیلی ها و همچنین برای کشف علاقه واقعی در کتاب ثروت درون که در همین وب سایت هست می توانید مطالعه و از مثال های آن استفاده کنید. کتاب ثروت درون

خیلی ممنونم از ویسی که گذاشتین.من خیلی حالم بود سردرگم بودم . خیلی مفید بود برام

خواهش می‌کنم موفق و بهترین خودتان باشید

قاتل علاقه محدود کردنه، از هیچ چیز نترس روبه جلو حرکت کن و فکر کن و ببین چه چیزی تو را خوشحال میکند منظورم انجام چه کاریه، نگران حرف مردم نباش تو مهمی منم مشکل تو رو دارم

سلام من امسال میرم کلاس نهم علوم انسانی انتخاب کردم که برم افسری ولی الان دلزده شدم و نمیدونم چیکار کنم بخوامم رشتمو تغییر بدم نمیتونم چون تجربی قبول نشدم اصلا نمیدونم به چی علاقه دارم دارم دیوونه میشم 🥺😭😭😭😭

سلام و وقت به خیر من ۲۸ سالمه دوره لیسانس کشاورزی خوندم و هیچ علاقه ای نداشتم رفتم سمت رشته های علوم پایه و ارشد زیست گرفتم و همچنان سردرگمم نه کاری دارم نه انگیزه ای برای ادامه دادان دلم می خواد از لحاظ اقتصادی مستقل باشم اما کار نیست و هیچ مهارتی ندارم و نمی دونم استعدادم چیه و پولم ندارم مهارت کسب کنم و کلا با یه خلا خفه کننده ای مواجه هستم که احساس می کنم خیلی پوچم و کاری ازم برنمیاد نمی دونم هدفم چیه از تصمیمهام می ترسم نمی دونم واقعا چکار باید بکنم آیا دکتری بخونم بعدش که چی کارم که نیست از یکجا نشستن و فک کردن خسته شدم من کیم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

سلام خدمت شما متاسفانه طیف زیادی از فارغ التحصیلان در همین سردرگمی هستند و نمی دانند که دقیقا چه می خواهند و تقریبا بدون هدف ادامه تحصیل می‌دهند. اما از یک جا باید شروع کنیم، خودمان را بشناسیم و مهارتی را یاد بگیریم. اگر خوب این مراحل را سپری کنید بعد از چند ماه نشانه‌های مثبتی در زندگی و روحیه خودت خواهی دید و همین باعث انگیزه بیشتر خواهد شد و از این چرخه ” مهارت ندارم پس نمی توانم و پس ناامید هستم” بیرون خواهید آمد. حتما از مقالات خودشناسی سایت استفاده کنید و اگر می‌خواهید بهتر خودتان را بشناسید و با نحوه شروع کسب و کار هم آشنا شوید توصیه می کنم کتاب ثروت درون را مطالعه کنید و حتما سوالات و تمرینات آن را انجام دهید.کتاب ثروت درون

ممنونم آقای رزم جو من آزمون دکتری شرکت کردم به نظر شما اگه قبول شدم ادامه بدم یا نه چکار کنم؟

نکته این هست رسالت و هدف زندگی شما چیست؟ آیا با درس خواندن فقط خودمان را سرگرم می کنیم که از زیر بار نگاه سنگین دیگران در امان باشیم و مثل قرص مُسکن از آن استفاده کنیم یا واقعا می دانم که با مدرکم چه می خواهم انجام دهم؟ آیا بعد از ۴ سال یا بیشتر فردی خوشحال خواهم بود یا شرایط سخت‌تری نسبت به الان دارم؟ در زندگی من چه چیزی مهم‌تر هست؟ درس خواندن و یا کسب درآمد و حتی کار آفرینی؟ این سوالات بخشی از سوالات مهمی هست که باید از خودتان بپرسید. البته اگر به این نتیجه رسدید که ادامه تحصیل باید بدهیم سعی کنید در طول این مدت یک یا چند مهارت کسب کنید. این مقاله نیز می تواند به شما کمک کند: ادامه تحصیل بدم یا نه؟

سلام من از بچگی کار کردم و درس خوندم از میوه فروشی گرفته تا نوشابه کیک فروشی و پوشاک و عمده فروشی. الان به یک جایی رسیدم که تماااام سرمایه م رو از دست دادم و با یک بدهی هنگفت و یک شریک بی برنامه طرفم اینقدر درگیر این شراکت شدم که حتی حاضرم از تمام سرمایم بگذرم و بکشم کنار ولی متاسفانه با شرایطی که هست امکان همچین کاری نیست . اینو بهتون گفتم که بتونید فقط دنبال علاقتون برید من در سن ۲۸ سالگی گم شدم در خودم در خاطراتم و در علاقه های زوری . الان هم هیچ کاری رو درست بلد نیستم من موندم با کوله باری بدهی و سرمایه از دست رفته و سنی که داره میگذره و دلی که انگیزه ای برای ادمه دادن نداره .

سلام دوست عزیز احتمالا سرگذشت پرفراز و نشیبی داشتی و هم اکنون هم در یکی از همان فرازها و فرودها قرار داری. تجربه شما مهم ترین دارایی شماست. زمان در حال گذر هست و در گذار زمان سختی برای همیشه پایدار نمی ماند و منتظر روزی هستیم که کامنت موفقیت شما را بخوانیم.

سلام من رشته ام کامپیوتر بود(کاردانش)بعد سه سال ترک تحصیل پیش دانشگاهی انسانی گرفتم الان نمی‌دونم دانشگاه چی بخونم!؟ بعضی وقتا احساس میکنم به ورزش علاقه دارم چون از دروان ابتدایی هم ورزش میکردم ولی الان گذاشتم کنار ولی از تصیمم مطمئن نیستم کمکم کنید از طرفیم میترسم تربیت بدنی ثبت نام کنم بعد باردار بشم فقط الکی پول دانشگاه بدم ضرر کنم ⁦☹️⁩ کمکم کنید

سلام شما باید ارزش‌های زندگی خودتان را شناسایی و آن‌ها را اولویت بندی کنید چون هر فردی ممکن است در زندگی ارزش‌های متفاوتی داشته باشد که تصمیم گیری را برای او سخت کند مثلا رفتن سرکار یا بچه دار شدن، دکتری خواندن یا شروع به کار کردن، بورسیه خارج گرفتن یا تحصیل در داخل کشور و … و این موارد به صورت زیاد در سر راه افراد قرار می گیرد. برای درک بهتر می‌توانید به مقاله ارزش‌های زندگی مراجعه کنید. به عنوان مثال اگر اولویت شما در ورزش باشد باید الگوی مناسب ورزشی داشته باشد که به قهرمانی رسیده‌اند و اگر ارزش زندگی در کنار خانواده برای شما در اولویت باشد می توانید در کنار خانواده و فرزند بودن فعالیت های ورزشی از جنس دیگر مثل تحقیق و تدریس داشته باشید.

سلام من به خاطر توهم علاقه ای که داشتم رفتم تجربی..دوسال حرفمو سرش هدر دادم اما حالا فهمیدم به رشته زبان و هنر علاقه دارم اما از اونجایی که کسایی رو دیدم که بعد از فارغ التحصیل شدن بیکار هستن بنابراین یه جور ترسی در من شکل گرفت که نمیدونم الان چیکار کنم هیچ انگیزه ای به ادامه رشته تجربی ندارم چیکار کنم؟

سلام خدمت شما باید به این باور برسیم که در زمانه ای زندگی می کنیم که نباید انتظار داشته باشیم که بعد از فارغ التحصیلی فرش قرمز برای ما پهن کنند. به جای دیدن سیل زیاد فارغ التحصیلان بیکار و ناامید و بی انگیزه شدن بهتر است علاقه خودتان را تبدیل به مهارت کنید. دنیای جدید مدرک نمی خواهد بلکه مهارت می خواهد. در رشته هنر و زبان افرادی هستند که با علاقه و مهارتی که کسب کردند از برخی پزشکان درآمد به مراتب بالاتر و حال بسیار بهتری دارند. بنابراین هم پزشک و مهندس ثروتمند و با حال خوب داریم و هم پزشک و مهندس با حال بد که به سختی اجاره دفتر کار خودشان را می دهند و از طرفی هم مترجم و افراد هنرمند داریم که بسیار ثروتمند و با حال خوب هست و هم برعکس و اگر به این موضوع باور ندارید می توانید ایمیل بزنید تا نمونه های فوق موفق از رشته زبان و هنر خدمت شما مثال بیاورم که این مطلب طولانی نشود. خلاصه به جای نگرانی از آینده به فکر دنبال کردن علاقه، کسب مهارت و دیدن نمونه های موفق در زمینه خودت باش. موفق و بهترین خودتان باشید.

من دوست دارم با قشر هنرمندان و ورزشکارا رفت و امد داشته باشم

به هیچی علاقه ندارم 🙁 مسئله اینست

سلام. مطلبتون مفید و تاثیر گذار بود.ممنون

سلام آقای رزمجو سوال اینه که نمیدونم به چی علاقه دارم و اینکه به چیزی علاقه ندارم. منتها توضیحات شما اینه که وارد فضای کسب و کار موردعلاقتون بشید، در مورد علاقتون تخیل کنید و سرچ کنید. خب اگه من میدونستم واقعا به چی علاقه دارم واردش میشدم خب

سلام خدمت شما هر فردی علاقه های خاص خودش را دارد اما ممکن است در سایه ترس از شکست، خارج نشدن از ناحیه امن و … کم رنگ شده باشد به طوری که احساس سردرگمی کند. شما حتما در کارهایی فوق العاده هستید. نیازمند این هست که کمی به گذشته فکر کنید. این که از انجام چه کاری لذت می برید که گذر زمان را فراموش می کنید؟ دیگران در مورد چه چیزی شما را تحسین می کنند؟ دوست دارید شما را به چه عنوان بشناسند؟ از چه کتاب هایی لذت می برید؟ دوست دارید با چه قشر افرادی رفت آمد داشته باشید؟ هنرمندان؟ ورزشکاران؟ و … این ها سوالات کلیدی هست که می توانید بارها از خودتان بپرسید و سرنخ هایی بدست آورید. نکته دوم این که کارهای جدید را فارغ از این که فعلا علاقه دارید یا خیر تجربه کنید شاید هنگام شروع احساس کنید دقیقا علاقه شما هست. مقالات بخش خودشناسی نیز می تواند به شما کمک کنید که بیشتر خودتان را بشناسید.

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

ذخیره نام و ایمیل در مرورگر برای مراجعه بعدی

مرا با ایمیل از دیدگاه های آتی این نوشته مطلع کن. همچنین می توانید بدون ارسال دیدگاه مشترک شوید.

پستهای اخیر

دست از مقایسه خود با دیگران بردارید

کمال گرایی یا کامل گرایی؟

آشنایی با ویژگی های تیپ شخصیتی ESTJ

حال خوش قسمت سوم (رسالت زندگی)

پستهای اخیر

آشنایی با ویژگی های تیپ شخصیتی ISFJ

چگونه یک برنامه ریزی موفق داشته باشیم؟

آشنایی با ویژگی های تیپ شخصیتی ENFP


https://behtarinekhod.com/wp-content/uploads/2019/01/alaghe.mp3Downloads-icon


https://behtarinekhod.com/wp-content/uploads/2019/01/علاقه-تحصیلی.mp3Downloads-icon


دانلود این فایل صوتیDownloads-icon

کیگ/ ماجراجو- علاقه‌مند به بازاریابی، مذاکره، فروش، دویدن، خطاطی. مشاوره طراحی استراتژی دیجیتال . http://lameei.com

همه به دنبال این هستیم که کاری را پیدا کنیم که به آن علاقه داریم و آن را ادامه بدهیم. اما پیدا کردن علاقه هم خودش کار دشواری است. امروز به یک کار علاقه داریم و فردا ممکن است با آشنا شدن با دنیاهای جدید علاقه‌مندی تازه‌ای پیدا کنیم. پس چه باید کرد؟ برای پیدا کردن علاقه راه‌کارهای زیادی پیشنهاد شده اما راه‌کاری که من می‌توانم به شما پیشنهاد کنم این است که بر اساس فرضیات اقدام کنید و سعی کنید با سعی و خطا راه را پیدا کنید.

برای مثال هم اکنون شما به برنامه‌نویسی علاقه‌مند هستید و می‌خواهید این راه را پیش بگیرید. خب فرض کنید همین برنامه‌نویسی علاقه شما است و شروع کنید به کار کردن در همین زمینه. وارد جامعه برنامه‌نویسان شده و با آنها ارتباط برقرار کنید. حالا همین‌طور که پیش می‌روید با دنیاهای جدیدی آشنا می‌شوید و ممکن است به موضوع جدیدی علاقه‌مند شوید. اینجا نقش سعی و خطا پیش می‌آید. سعی کنید با یک گام کوچک این علاقه‌مندی جدید را امتحان کنید. مثلا در گرد‌هم‌آیی افرادی که در این موضوع جدید فعالیت می‌کنند شرکت کنید. فیلمهای مربوط به این موضوع را ببینید و حتی کتابی در این زمینه بخوانید. با این کارها می‌توانید بدون خطر موضوع را بسنجید و اگر لازم بود خط کاری خود را تغییر دهید.

در دنیای بی ثبات امروزی لازم است انعطاف پذیر باشید البته باید این انعطاف پذیری را مدیریت کنید. کار هوشمندانه این است که با دقت زیاد و با گامهای کوچک زمینه‌های جدید کاری را امتحان کنید.

کیگ/ ماجراجو- علاقه‌مند به بازاریابی، مذاکره، فروش، دویدن، خطاطی. مشاوره طراحی استراتژی دیجیتال . http://lameei.comچطور بفهمیم به چه کاری علاقه داریم

با ثبت نام در ویرگول به آرشیو بزرگی از مقالات مرتبط با این موضوع دسترسی خواهید داشت

از این پس او نمی‌تواند پروفایل کاربری و مطالب شما را ببیند.

بدون شک تا به حال برای شما هم سوالاتی مانند سوالات زیر پیش آمده است :

اینها سوالاتی است که همۀ ما به نوعی در برهه‌های مختلف سنی با آنها سروکار داشته‌ایم. وجود انواع تست علاقه شغلی و تست شخصیت شغلی و مراجعین متعدد به این تست‌ها هم نشان از جدی بودن این دغدغه در بین ما دارد.

در این نوشته نمیخواهم در مورد این تست‌ها و دقت آنها در پیدا کردن شغل مناسب حرف بزنم. اما در این مورد مطالبی در ذهن داشتم که تصمیم گرفتم اینجا مکتوبشان کنم.

برای رسیدن به پاسخ سوال چه شغلی برای من مناسب است باید به سه مورد مهم توجه کنیم. این سه مورد که می‌توانیم آن‌ها را معیارهای انتخاب شغل بدانیم عبارتند از:چطور بفهمیم به چه کاری علاقه داریم

برای انتخاب شغل مناسب و کنکاش درباره شغل آینده توجه به هر سه مورد بسیار حیاتی است و عدم توجه به هریک از آن‌ها در انتخاب شغل، آسیب‌هایی را به همراه دارد که در مورد آنها در ادامه خواهم نوشت.

از قدیم الایام این تعابیر در مورد انتخاب رشته تحصیلی و انتخاب شغل را بارها شنیده‌ایم که: “دنبال شغلی/رشته‌ای برو که به آن علاقه داری”. اینکه «کاری که به آن علاقه داریم را با کیفیت بهتری انجام خواهیم داد»، واقعیتی انکارناپذیر است. شاید به همین دلیل هم همیشه برای خیلی از ما سوال است که از کجا بفهمیم به چه شغلی علاقه داریم و در نهایت شغل مورد علاقه من چیست؟

اما سوال مهمی که در اینجا پیش می‌آید این است که با دانستن این موارد چگونه بفهمیم به چه شغلی علاقه داریم؟

در این مورد چند نکته به ذهنم میرسد:

۱

برداشتِ ما از چیزی که به آن علاقه داریم ممکن است با آنچه که در مقام عمل تجربه می‌کنیم مطابق نباشد. مثلا من فرض میکنم که از “معلمی” خوشم می آید ولی بعد که “معلمی” را تجربه میکنم، می‌بینم این، آنی نبوده که من میخواستم؛ یا فلان فاکتور را در این شغل و علاقه‌ای که به آن برای خودم متصور بودم لحاظ نکرده بودم.

یادم هست اوایل سال پیش‌دانشگاهی بودم. فقط میدانستم که از حل کردن مسائل ریاضی و فیزیک لذت بسیار زیادی می‌برم، یادم هست سوالات المپیادهای ریاضی و فیزیک و کامپیوتر هم چالش بسیار جذابی برایم بودند.

نمیدانستم رشتۀ دانشگاهی چیست؟ اصلا مهندس برق و مکانیک قرار است چه کاری بکنند؟

در آن سن، درکِ من از دنیایِ بعد از دانشگاه و مهندس شدن بسیار کم بود.

در آن سالها، انگار قرار هم نبود کسی که دستش به این دو رشته میرسد، رشته‌ای غیر از این دو را انتخاب کند.

یک بندۀ خدایی در همان روزها از راه رسید و نمیدانم (یادم رفته!) با چه استدلالی به من ثابت کرد که بله، برای من مکانیک مناسب است و برق مناسب نیست و این چنین بود که فهمیدم به مکانیک علاقه دارم!

یادم هست تا سالها بعد از شروعِ دانشجویی هم، با اطمینان بالای منبر میرفتم و از علاقۀ وافرم به مهندسی مکانیک میگفتم. اما  هرچه گذشت از گرمای این خطبه‌های شورانگیز کاسته شد.

حالا که فکر میکنم، می‌بینم من اصلا به صورت جدی دنبال این نبودم که واقعا به چه شغلی علاقه دارم؟ انگار این مسئله نباید زیاد دغدغه ما می‌بود؛ یا اگر هم دغدغه بود مجبور به انتخاب از بین گزینه‌های موجود بودیم. در این مورد، درد و دل زیاد است که برخی از آنها را قبلا در مطلبی مستقل نوشته‌ام:

آینده شغلی و بازار کار : ریاضی یا تجربی؟ (ده نکته در مورد انتخاب رشته و حرفهای مرتبط)

اصلا من چه میدانستم علاقه به شغل چیست؟ چه میدانستم شغل مورد علاقه به چه شغلی میگویند؟

چه میدانستم مهندس مکانیک قرار است چه کاری انجام دهد؟

بگذریم.

بد نیست ماجرای یکی از دوستانم را هم بیان کنم. دوستی داشتم در همان سالها که بعد از سه سالی که دانش آموز رشته ریاضی بود تغییر رشته داد و با هدف پزشک شدن در کنکور تجربی شرکت کرد. یادم هست آن سالها خیلی هم از علاقۀ خودش به پزشکی برای شغل آینده‌اش میگفت.

پزشکی قبول شد. در سالهای بعد با من دردودل میکرد که من فقط از پزشکی همان امضا کردن و نسخه نوشتنش را دوست داشتم و حالم از این درسهایی که دارم میخوانم بهم میخورد.

از بیان این تجربیات شخصی به چه میخواهم برسم؟

میخواهم به اینجا برسم که پیش از ابراز علاقه به یک شغل، برویم و در مورد جنبه‌های مختلف آن شغل تحقیق کنیم و فرای تعاریف اولیۀ یک شغل، تحقیق در مورد مشاغل مختلف به ما کمک می‌کند تا از واقعیت‌های آن مطلع شویم. حتما با آدمهایی که این شغل را برای سالها تجربه کرده‌اند حرف بزنیم. جنبه‌های مگوی شغلشان را از آنها بپرسیم. از سختی‌های آن شغل‌ مطلع شویم.

ببینیم آیا این تصوری که ما از آن شغل داریم، واقعی است؟

بعد که تمامی واقعیت‌های آن شغل را دانستیم، خودمان را در حالی که به آن پیشه مشغولیم تصور کنیم. آیا راضی‌کننده است؟

فکر میکنم علاقه‌ای که در پی این شناخت و تصورِ خودمان در آن شغل احساس میکنیم، قابل استنادتر از آن علاقۀ خامِ اولیه است.

۲

نکتۀ دیگری که در مورد علاقه به شغل به ذهنم میرسد این است که علاقۀ ما به شغل‌ها طیف دارد و چنین نیست که ما فقط به یک شغل به صورت صددرصدی علاقه داشته باشیم و به صورت صفردرصدی از سایر شغل‌ها متنفر باشیم!

این هم واقعیتی است که حتما باید در انتخابهایمان لحاظش کنیم. این چنین نیست که کسی تنها علاقه‌مند به آشپزی باشد و به هیچ شغل دیگری علاقه نداشته باشد.

ما با طیفی روبرو هستیم که عددی بین صفر و یک است. با درنظر گرفتن این واقعیت و با لحاظ کردن دو عامل مهم دیگر در انتخاب شغل، میتوانیم انتخاب شغلی بهتری داشته باشیم.

مهارت، توانایی انجام دادن یک کار است. در مورد نقش مهارت در انتخاب شغل:

۱

مهارت‌ها ما را در شغل‌هایمان متمایز میکنند. در سالهای اخیر، در بازار کارِ ایران، یکی از گلایه‌های کارفرمایان و صاحبان کسب و کار، ضعفِ شدید نیروی کارِ ماهر است.

هرچه ما مهارت‌های لازم برای یک شغل را بیشتر داشته باشیم، بهتر میتوانیم شغل مناسب برای خودمان را انتخاب کنیم. اگر تصور میکنیم به شغلی علاقه داریم، حتما و حتما برویم و مهارتهای لازم برای آن شغل را کسب کنیم.

برای دانستن مهارت‌های لازم در مورد هر شغل، قبلا سایتی را معرفی کرده‌ام که میتوانید به آن سر بزنید.

معرفی یک شغل به همراه معرفی یک سایت برای کاریابی

۲

چطور بفهمیم به چه کاری علاقه داریم

بنظرم وقتی در مورد مهارت حرف میزنیم، باید پای استعداد را هم وسط بیاوریم. طبیعتا بهتر است در زمینه‌ای سعی در بهبود مهارتهایمان بکنیم که استعداد بیشتری در آن داریم.

وقتی در زمینه‌ای استعداد داریم، سریعتر در آن بامهارت خواهیم شد. منطقی است که برای کسب مهارت، به سراغ همین زمینه‌ها برویم تا با گذاشتن وقت کمتر، خروجی بهتری بگیریم.

فکر نکنم کسی به این مورد شک داشته باشد که استعدادها در ما انسانها متفاوت است و هرکس در زمینۀ/زمینه‌های خاصی صاحب استعداد است.

برای شناخت بهتر از استعدادهای خودمان میتوانیم به سراغ مدلهایی برویم که در مورد استعدادیابی وجود دارند. سایت وزین متمم، درسهای بسیار مفیدی در مورد استعدادیابی دارد که میتوانید از لینک زیر به آنها دسترسی داشته باشید:

دوره استعدادیابی در سایت وزین متمم

۳

تا جایی که من فهمیده‌ام، علاقه و توانایی به شدت روی هم تاثیر می‌گذارند و شما به چیزی که در آن تواناتر باشید، ممکن است علاقه‌مند هم بشوید.

برای کسب مهارت و توانا شدن در یک زمینه هم نیاز به تلاش داریم. در جامعۀ امروز ما که آدمها چندان اهل تلاش کردن نیستند، سرسختی میتواند نقطه تمایز بسیار بزرگی برای ما باشد و منجر به یادگیری مهارت‌های مختلف و انتخاب شغل بهتر شود.

در مورد سرسختی پیشنهاد میکنم مطلب زیر را که شامل معرفی کتابی در همین مورد هم هست بخوانید:

زنده باد سرسختی

مطالعه بیشتر در مورد مهارت از سایت وزین متمم

در مورد رابطه علاقه و مهارت پیشنهاد میکنم این مطلب از صدرا را بخوانید:

ندای قلبت را دنبال کن یا چی؟

اگر فکر میکنید یادگیری مهارت کار سختیه و تلاشهای گذشته شما برای یادگیری مهارت (مثل زبان انگلیسی یا یک نرم‌افزار) به شکست منجر شده، باید پیش از هر چیز یادگرفتن رو یاد بگیرید.

[مطلب مرتبط : دوره آنلاین یادگیری اثربخش]

شاید شما شغل‌های زیادی را پیدا کنید که هم به آن‌ها علاقه دارید و هم در آن‌ها مهارت و استعداد خوبی دارید. سوالی که در اینجا مطرح است این است که کدام شغل را انتخاب کنم؟

۱

باید پاهایمان را روی زمین بگذاریم. اینکه به شغلی علاقه داشته باشیم که نیازی در بازار کار برای آن نیست، مسئله را برای ما بسیار سخت خواهد کرد. نمیتوانیم این واقعیت را کتمان کنیم که صرفِ علاقه و مهارت برای یک انتخاب شغل مناسب کافی نیست.

بر این اساس باید همیشه یک نگاهمان به روندهای شغلی و نیازهای بازار کار باشد، تشخیص دهیم که امروزه بیشتر به چه شغلهایی نیاز است و ببینیم کدام‌یک از این شغلها در راستای علاقه و توانایی ما قرار دارد و بر این اساس به انتخاب شغل آینده برای خودمان بپردازیم.

وقتی در شغلی، جمعیت نیروی توانا زیاد است و در عوض، نیازِ یازار کار برای آن شغل به آن میزان نیست. طبیعتا باید انتظار داشته باشیم که قیمتِ این توانایی پایین باشد.

چون قصد دارم به زودی مطلبی مستقل در مورد عرضه و تقاضا در بازار کار (با نگاه به بازار کار مهندسی) بنویسم، توضیحات بیشتر در این خصوص را به همان مطلب موکول میکنم.

۲

از طرف دیگر، ما آدمها با معنا دادن به زندگی دیگران، به زندگی خودمان هم معنا میدهیم. این توجه به نیازِ بازارِ کار از این جنبه هم بسیار مهم است. وقتی ما شغلی داشته باشیم که نیازی حقیقی از دیگران را رفع کنیم، حس بسیار بهتری خواهیم داشت.

بنظرم نباید این جنبۀ بسیار مهم را در معیارهای انتخاب شغل فراموش کنیم.

۱

من به شدت طرفدار عملگرایی هستم.

در مورد علاقه، میتوانیم با تجربه کردنِ عملیِ یک شغل، بفهمیم که علاقۀ ما به آن شغل در کجای آن طیفی قرار دارد که قبلا در موردش توضیح دادم.

در مورد مهارت، با تجربه کردنِ عملی محیط کار، میتوانیم از یادگیری حین عمل بهره‌مند شویم و مطمئن باشیم که مهارت لازم برای آن شغل را در عمل یاد گرفته‌ایم و البته بسیار مهمه که یادگرفتن رو یاد بگیریم.

در مورد نیاز بازار کار، با تجربۀ عملی آن شغل، میتوانیم با چالش‌های واقعی آن شغل بیشتر آشنا شویم و ببینیم که افرادی که این شغلِ خاص را دارند، چه جایگاهی دارند و چقدر نیاز به آن در بازار کار وجود دارد.

من اگر دوباره برگردم به سالهای دوره کارشناسیم، حتی یک روز را هم برای تجربۀ عملی در یک شغل واقعی از دست نخواهم داد. میزان یادگیری بسیار زیاد خواهد بود و چه دورانی بهتر از آن دوران برای این یادگیری. دورانی که خانواده و جامعه انتظاری از ما ندارند و با برچسب دانشجو میتوانیم تجربه‌های مختلفی را کسب کنیم و زیر تیغ انتقاد آنها هم نباشیم.

از طرفی مسئولیتِ چندانی در این دوران نداریم و میتوانیم با خیالِ راحت‌تر و بدون دغدغۀ مالی کمتر، حتی کارآموزی کنیم و توشه‌ای پر از تجربه با خودمان به سالهای بعد ببریم. سالهایی که این مسئولیتِ کم و نبود توقع از جانب خانواده و جامعه دیگر وجود ندارد.

خلاصه آنکه بنظرم جدای از حرف‌ها و استدلالات روی کاغذ، جدای از همه تست‌های استعداد شغلی و شخصیت شغلی، حداکثر تلاشمان را برای تجربه کردن محیط‌های مختلف شغلی و کنکاش برای پیدا کردن شغل مناسب بکنیم.

۲

برای آشنایی با شغل‌های مختلف، داستانهای زندگی آدمها را بشنویم؛ و ببینیم آنها چه کارهایی کرده‌اند. در مورد شکست‌های آدمها بخوانیم.

این داستان‌های واقعی میتوانند الهام‌بخش ما باشند و دید ما را نسبت به سه‌گانه‌ای که در مورد انتخاب شغل مناسب گفتم، باز کنند.

من در یکی از قسمت‌های سری “یک چیز خوب” برنامه‌ای اینترنتی را معرفی کرده‌ام که با صاحبان کسب و کارهای اینترنتی مصاحبه میکند، اگر علاقه‌مند به این حوزه هستید، شاید بد نباشد به این برنامه سری بزنید:

یک چیز خوب، قسمت دوم: برنامه‌ای اختصاصی برای کسب و کارهای اینترنتی؛ “کلید”

(سری “یک چیز خوب” را به صورت اختصاصی برای اعضای خبرنامۀ سایت تهیه میکنم. با عضویت در این خبرنامه میتوانید، هر هفته یک قسمت از این سری را در اینباکسِ ایمیلتان دریافت کنید.)

۳

به مدد پیشرفت تکنولوژی در سالهای اخیر، امکان پیدا کردن شغل مناسب بیشتر از سالهای قبل شده، میتوانیم به دوگانۀ کار و زندگی پایان دهیم و بخشی از وقتمان را به کار نفروشیم تا در وقتِ باقی، زندگی کنیم. میتوانیم شغلمان را زندگی کنیم.

در این خصوص، مطالبی با عنوان سری کارنکن نوشته‌ام که پیشنهاد میکنم آنها را در خصوص انتخاب شغلِ مناسب مطالعه کنید:


۴

بنظرم سه‌گانه‌ای که در مورد آن حرف زدم، یعنی علاقه، مهارت و نیاز بازار کار، از یکدیگر مستقل نیستند. باید هر سه مورد را به صورت همزمان برای انتخاب شغل آینده‌ لحاظ کنیم. این سه مورد بر یکدیگر تاثیر هم میگذارند.

وقتی شغلی ارزش آفرین داشته باشیم که نیاز آن هم در بازار کار زیاد است و ما درآمد خوبی هم از آن داریم، طبعا احتمالِ علاقه‌مندی به آن شغل هم بیشتر خواهد بود. نمیگویم تنها به کسب درآمد از یک شغل توجه کنیم، اما این یک واقعیت است که میزان درآمد، فاکتور مهمی در انتخاب شغل مناسب است.

به همین ترتیب برای این شغل، انگیزۀ بیشتری هم خواهیم داشت که مهارت‌های لازم برای آن را کسب کنیم.

در مورد ربط علاقه و مهارت هم در جای خودش عرض کردم و دیگر روده‌درازی نمی‌کنم.خلاصه حرفم این است که برای انتخاب شغل مناسب، حواسمان به هر سۀ این فاکتورها باشد.

امیدوارم برای کسب درآمد، مشغول به فعالیتی باشید که حس کارنکردن را در آن تجربه کنید. شغلی که به آن علاقه دارید، مهارت‌های لازم برای آن را دارید و این شغل، نیازی مهم از جامعه را رفع میکند و ارزش‌آفرین است.

پس‌نوشت

در این پست سعی کردم به سوال‌هایی مانند چه کاری مناسب من است؟ چگونه شغل خود را انتخاب کنیم؟ چه شغلی را انتخاب کنیم؟ پاسخ بدهم و با ارائه یک چارچوب مشخص کمک کنم تا راحت‌تر بتوانید شغل مناسب خود را پیدا کنید.

اگر قرار بود، به مفاهیمِ مطرح شده در این متن، با دقت بیشتری پرداخته شود، باید این نوشته خیلی طولانی‌تر میشد.

صرفا خواستم در این مورد، چارچوب کلی آنچه در ذهن داشتم را برون‌ریزی کنم. امیدوارم در آینده به این مفاهیم برگردم و بعد از مطالعۀ بیشتر در این حوزه، باز هم در این مورد بنویسم.

یادتان نرود در هر زمینه‌ای که فعالیت میکنید، به این توجه کنید که باید همواره در حال بهبود مهارتهای خودتان باشید. در بازار کار امروز صرف داشتن مدرک، شما را به شغل مناسب نمیرساند و بدون مهارت، بیکار می‌مانید.

[مطلب مرتبط : دوره آنلاین یادگیری اثربخش]

سلام من نمی دونم چه رشت ایی رو انتخاب کنم من به بسکتبال یه جورایی علاقه دارم نمی دونم چکار کنم چه رشته ای رو انتخاب کنم

سلام،،به نظر من دیگه الآن با این اووضاع کشمشی درس خوندن واقعا اشتباه خیلی بزرگیه دوست داشتم برگردم به دوران نوجوانی و یک هنر(فنی)یاد میگرفتم چون پول تو کارهای فنی من رشته ام مکانیک خودرو بوده الانم تو برق خودرو ام تعمیر ایسیو و انژکتور و … تعمیرات موبایل هم خوبه دوستم تعمیرکار موبایل از درآمدشم راضیه جفتمون کارهامون فنی ولی به درد هر کسی هم نمیخوره تو کارهای فنی واقعا همه چیز اول از همه تو علاقه دوم توانایی خلاصه میشه. در کل درسو ول کنین بچسبید به کار از درس چیزی در نمیاد شاید تا ۲۰ سال پیش درس خوب بود ولی الان دیگه فایده نداره بیش تر کسایی که شغل آزاد دارن و پول دارن زیاد درس نخوندن فقط چسبیدن به کار کار کار

من یه دختر کلاس نهمیم که عاشق ریاضی و مسائل این چنینی هستم یه دو سالیه که خیلی دلم میخاد که پلیس شم شوهر خالمم سرهنگ بوده قبلا ازش ک پرسیدم گف هر رشته ای ک دوست دارم میتونم برم و فقط باید دیپلم داشته باشم تا به این شغل دسترسی پیدا کنم و من فک کردم ک بیام ریاضی و خانواده میگن پلیس فتا بشم بهتره چون خیلی خوب تو کامپیوتر و اینا واردم و فک نمیکردم ک مهندسی کامپیوتر و این چیزا تو رشته ریاضی باشه و از این بابت خیلی خوشحام ولی واقعا نمیدونم موفق میشم یا نه خیلی دلم میخاد با یکی درد و دل کنم و ازش راهنمایی بگیرم ولی یه چنین شخصی پیدا نمیشه واقعا نمیدونم چیکار کنم

الان یکم سبک تر شدم ک با شما حرف زدم ولی ای کاش یکی بود ک راهنماییمم میکرد
بازم ببخشید اگ وقتتونو گرفتم
بیکاری تا تهشو میخونی خب؟؟!!😅

میخوام دریا رو موسی کنم
اربابا همه جلوم اوستا کنن
هدفم بزرگه قد نفتکشه
با تانک دنبل میزنم تا کج بشه

محمدجواد بداغی

۱۳۹۹/۹/۱۸

زیاد آهنگ گوش نده🙄

سلام بنظرم فنی بری خب زودتر نتیجه میگیری اما گرایشات ریاضی برای انتخاب رشته دانشگاهی خیلی بیشتر و بازتر هستش… در ضمن بحث برنانه نویسی کسی مدرک نمیخاد تجربه میخان حالا برو تو بازار کار می فهمید

الان تو این شرایط اقتصادی دیگه نباید دنبال علاقه بود من خودم ۶ سال تو بهترین رشته و دانشگاه دولتی درس خوندم دو تا مقاله انگلیسی ثبت کردم یکی تو لهستان و یکی هم کشور کانادا و آخرش هیچی فهمیدم پارتی بازیه طرف با مدرک دانشگاه آزاد چون پارتی داشت رفت جای ما رو گرفت….الان دیگه نباید دنبال علاقه باشی باید دنبال شغلی باشی که درآمد توش باشه ب همین خاطر برنامه نویسی رو انتخاب کردم و در حال حاضر ۴ ساله تو این زمینه مشغول بکارم و درآمدشم خوبه ب نسبت شغلهای دیگه….اگه کسی خواست ب ایمیلم:mo.saidi.h.a@gmail.com پیام بده تا راهنماییش کنم

سلام
ببخشید من برنامه نویسی علاقه دارم ولی نمدونم باید چیو انتحاب کنم اخه هم جاوا هس انروید هس طراخی وب هس و… ک شما بهتر میدونید
ممنون میشم کمکم کنید

با سلام خسته نباشید من مهندس هستم میخوام یه توضیح کوتاه بهتون بدم مهندسی یه شغلیه که باید تمام هوش و دقت در کارتون باشه . رشته ریاضی یه رشته ای نیست که سرسری انجام بدیم باید تمام دقت را داشته باشیم . اکثرا میگن رشته ی ریاضی سخته و فلانه نه اصلا اگر بخونی سخت نیست . من از رتبه های عالی کشورم . من در رشته ی ریاضی رتبه ی ۶۶ مهندسی هوا و فضا در اومدم .
با تشکر

سلام من دانشجوی علوم تربیتی هستم والانم از رشتم ناراضیم چون فهمیدم هیچ علاقه ای بهش ندارم دوترم دیگه بخونم تمومم بعد میخوام کنکور ارشد روانشناسی بدم به روانشناسی واقعا علاقه زیادی دارم وتقریبا هم باهاش آشنایی دارم الانم خودم تو شرکت موقتا مشغول به کار هستم
فقط یه شوهر کم دارم😄😄
میخواستم بدونم باید چه مراحلی بگذرونم واسه مطب زدن؟؟🤔🤔
وبه نصیحت خواهرانه کوچولو دارم که به نظرم اونایی که میخوان تو دبیرستان انتخاب رشته کنن واقعا رشته ای برن که علاقه دارن اگرم خونواده ها با رشتتون مخالفت کردن عیبی نداره موقع انتخاب رشته تو دانشگاه مخشونو بزنین چون هرچی هم تو دبیرستان بخونی آخرش تو دانشگاه نظرت عوض میشه و شاید سر کار هم برین باز نظرتون عوض بشه من میگم به رشته ای که علاقه دارین بخونین بعد سرهرکاری که موقتا تونستین هم برین که یه موقع بهونه ای واسه بیسواد بودنتون نداشته باشن ببخشید بچه ها زیاد حرف زدم😅
ممنونم از سایت خوبتون.🙏🙏😊😊🌹🌹

خیلی ممنون اما میخواستم بدونم بازیگری هم رشته ی خوبی است ؟؟؟؟
میشه از طریق رشته ی بازیگری به خارج کشور رفت ؟؟؟
من به بازیگری علاقه دارم اما خوب من به دارو سازی هم علاقه دارم به نظرتون باید کدوم رو انتخاب کنم ؟؟؟
ممنون میشم کمکم کنید😘
ممنون مطالب خیلی عالی بود

سلام
من دانش آموز سال نهم هستم
هدفم مهاجرته
میخوام بین شغل های دندونپزشکی و پزشکی یکی رو انتخاب کنم،هرچند علاقه به اون صورت شدید به هیچکدوم ندارم،اما برام دوست داشتنی هستن
شنیدم یه دندانپزشک در بهترین حالت ممکن فقط میتونه ده سال کار کنه به دلیل مشکلات عضلانی و ضعف اعصاب و…که برای من قابل قبول نیست
پزشکی هم اگه عمومی بخونم حقوق چندانی نداره و گرفتن تخصص هم زمان بر میشه و چون تصمیمم مهاجرته شغل زودبازدهی نیست از اونجایی که باید سابقه کاری در کشور مبدا هم داشته باشم
علاقه شخصی خودم رشته های زبانه اما در مورد بازارکارشون و درآمدشون اطلاعی ندارم،اما رشته های مربوط به زبان همیشه مورد علاقه من بودن
اگه میشه بنده رو راهنمایی کنین،ممنون

الان تو این شرایط اقتصادی دیگه نباید دنبال علاقه بود من خودم ۶ سال تو بهترین رشته و دانشگاه دولتی درس خوندم دو تا مقاله انگلیسی ثبت کردم یکی تو لهستان و یکی هم کشور کانادا و آخرش هیچی فهمیدم پارتی بازیه طرف با مدرک دانشگاه آزاد چون پارتی داشت رفت جای ما رو گرفت….الان دیگه نباید دنبال علاقه باشی باید دنبال شغلی باشی که درآمد توش باشه ب همین خاطر برنامه نویسی رو انتخاب کردم و در حال حاضر ۴ ساله تو این زمینه مشغول بکارم و درآمدشم خوبه ب نسبت شغلهای دیگه….اگه کسی خواست ب ایمیلم:mo.saidi.h.a@gmail.com پیام بده تا راهنماییش کنم

سلام من یه دختر نوجوونم. ساز میزنم و خیلی علاقه به موسیقی و آهنگ دارم. هوش موسیقیم هم تقریبا خوب هست. به خوانندگی علاقه دارم اما خوانندگی یک زن اونم در ایران؟!… خانواده ام هم اصلا حمایتم نمیکنن پدرم که همش میگه برو دکتر شو مامانم هم میگه برو معلم شو. موندم وسط این مادرو پدر و علاقه ی خودم که پایمال میشه . از طرفی‌ هم دیگه برای رفتن به مدرسه ی موسیقی خیلی برایم دیر شده. خدا میدونه هر شب چقدر گریه میکنم برای اینکه هیچ کس به علاقم اهمیت نمیده. و واقعا در چیزی دیگه ای هم استعداد ندارم. ریاضی اصلا علاقه مند نیستم کارهایی که در ارتباط با مردم هست که اصلا نگو… کلا آدم اجتماعی ای نیستم. عرضه ی کار های خدمات و فروش رو هم ندارم. نه زبانم خوبه نه سر از کامپیتر در میارم. از حیوون ها و گل و گیاه هم متنفرم. از پرستاری و معلمی هم خوشم نمیاد. دلم میخواست روانشناس شم اما برای موفقیت در این شغل باید خیلی تلاش کرد و روحیاتم خیلی ضعیفه ( دو قطبی ام) . از کار های قانونی و این درگیری ها هم می‌ترسم. اصلا اهل ریسک و سرمایه گذاری هم نیستم.
اصلا خدا برای چی منو خلق کرد! وقتی هیچ استعدادی ندارم به چه درد میخورم… فکر میکردم که تو اینستا یا یوتیوب بعضی از اهنگ های خارجی رو کاور کنم اما مامان بابام انقدر حساسن در این جور مسائل که اگه حتی قرار بود یه روزی تو این زمینه پیشرفت کنم اونا جلوی پیشرفتمو گرفتن. قیافه ام معمولیه و همچین خوش استایل هم نیستم. دیگه بیشتر ازین نگم . فقط میدونم که شخصیتم در ۱۶ تیپ شخصیتی میانجی هست و پول هم اصلا ندارم.
بهم بگید چه شغلی مناسبه!؟

سلام.
چرا میخوای نقش مرد هارو بازی کنی، وقتی پروردگار تورو یک زن آفریده؟

اگر نقش مرد ها رو تو این دنیای مردسالار بازی نکنه یکی مثل شما میاد و سرکوبش می‌کنه😉

سلام، چند سالتون هست؟

اگر خواستید راجب این موضوع با شما صحبت خواهم کرد

از من میشنوی فعلا ادامه تحصیل بده بعد در کنارش موسیقی تمرین کن به حرف کسیم گوش نده بعد که یه مقدار پیشرفت کردی مطمعن باش خانوادت راضی میشن که جهت تخصیصی زندگیت موسیقی بشه
فعلا به فکر این باش دیپلم بگیری در کنارشم موسیقی کار کن
دو قطبی هم نداری ،الکی به خودت انگ نچسبون

سلام عزیزم،تو معلومه خیلی خودتو میشناسی و همین نشون میده که از خیلی ها جلوتر هستی،حیف نیست وقتی اونقدر به موسیقی علاقه مند هستی رهاش کنی؟باور کن یه زمانی اونقدر درک بالایی پیدا میکنی که حرفهای بقیه برات هیچ اهمیتی نخواهد داشت،بیشتر درباره ی خودت و شخصیت جالبت فکرکن،خودتو کشف کن،اشتباه کن،ولی هیچ وقت خودتو تنها نذار،یادت نره که تو فقط خودتو داری،اگه مشکل مالی نداری و خانوادت میتونن پشتوانه ی مالیت باشن از همین الان دنبال علاقت برو و موسیقی رو ادامه بده،اگه نه هم که به فکر یه مهارت پولساز باش چون چه باور کنی چه نه باتحصیلات تو ایران چیز خاصی به دست نمیاری

سلام من یه دختر نهمیم و میخوام انتخاب رشته کنم
من خیلی به معلمی علاقه دارم وکلا هم فکر میکم در یاد دادن و آموزش به افراد توانایی و استعدادشو دارم ولی با این حال نمیدونم کدوم رشترو انتخاب کنم رشته انسانیم دوس ندارم
من با معلم فارسیم که مشورت کردم گفت برا یه دختر و بعدا هم یه زن معلمی یه شغل‌ عالی و خوبیه

سلام. بستگی داره بخواید معلم چه درسی بشید.
اگر میخواید معلم دروس عمومی مث فارسی و دینی و عربی و زبان بشید، ناچار به انتخاب رشته انسانی هستید.

اگر بخواید به عنوان نیروی رسمی در وزارت آموزش و پرورش فعالیت کنید، باید برای معلمی در دروس عمومی رشته انسانی رو انتخاب کنید و با سختی هاش هم کنار‌بیاید به این امید که: “پایان شب سیه سپید است…”
اما اگر میخواید معلم دروس تخصصی بشید، بسته به درسی‌ که علاقه دارید میتونید رشته ریاضی یا تجربی رو انتخاب کنید.
اگر هم میخواید معلم دروس هنرستان بشید، باید دانشگاه شهیدرجایی رو انتخاب کنید.
امیدوارم موفق باشید

سلام جناب وقتتون بخیر
سپاس از مطلب خوبتون
بنده امسال کنکور داشتم و مهر ماه باید انتخاب رشته انجام بدم در دوران مدرسه به دنبال رشته ی مورد علاقم بودم که مکانیک رو پیدا کردم میتونم بگم حدود ۹۰% از ویژگی های لازمش رو دارم و فکر میکنم که میتونم موفق باشم اما متاسفانه جدیدا یکم منطقی تر به قضیه نگاه کردم اینکه دختر هستم و شرایط شغلی زیادی در ابن رشته برام فراهم نیستش
الان میشه گفت سردرگمم و نمیدونم رشته ی انتخابیم چی باید باشه.

سلام من به شغل فنی علاقه دارم بعد میخوا برم تعمیرات موبایل یاد بگیرم از نظر شما آینده شغلی خوبی داره؟

سلام واسه کامپیوتر از فنی حرفه ای بهتره برم یا ریاضی؟

از فنی چون تجربه ۵ سال کار برنامه نویسی خودمو دارم میگم
به ایمیلم پیام بدین تا راهنماییتون کنم: mo.saidi.h.a@gmail.com

برای رشته کامپیوتر واقعا مدرک مهم نیست.
این لینک رو ببینید.https://quera.ir/careers/jobs?technologies=frontend&level=J&level=S
خودتون هم میتونید با سرچ عباراتی مثل «استخدام برنامه نویس، توسعه دهنده وب و …» آگهی های بیشتری مشاهده کنید.
شرکت ها یا کسانی که بهتون پروژه میدن از شما مهارت و نتیجه میخوان.
هیچ شرکتی که به برنامه نویس نیاز داره توی آگهی استخدامش حرفی از مدرک نمیزنه. صرفا به مهارت اهمیت میدن.
در ضمن بیشتر از این چیزها سعی کنید برای کار در حوزه کامپیوتر حتما انگلیسی یاد بگیرید. نیازی به کلاس زبان هم نیست چون فقط خوندن و نوشتن و فهمیدن لازم دارید و کلاس زبان اتفاقا بیشترین فایده رو برای گفتار شما داره که نیازی بهش ندارید.
——–
اگر واقعا از تصمیم تون مطمئن هستید و نظرتون عوض نمیشه هنرستان انتخاب بهتریه.

سلام
من دوروز دیگه باید انتخواب رشته کنم و نمیدونم باید چی کار کنم نمیدونم به چی علاقه دارم خیلی سر در گمم نمیخوام عمرمو حدر بدم

(ریاضی و علوم وادبیات) به تنها چیزایی که علاقه دارم همینان
و هر کدومم که رشته جدایی دارن

به خاطر خصوصیات اخلاقیم اطرافیانم توصیه میکنن که وکیل شم راستشو بخواین منم به این کار بی علاقه نیستم
همون طور که به شیمی و مهندسی معماری بی علاقه نیستم 😔
بیشتر معلمام هم توصیه کردن برم تجربی..
اما از طرفی اطرافیانمون میبینم که ریاضی خوندن (با رتبه بالا و دانشگاه خوب) ولی بیکار کسایی که پزشکی خوندنم که همش از سختیش میگن از این که روزی ۱۲ ساعت درس خوندن
کسی هم که رشته انسانی خونده باشه روهم کلا نداریم که ازش چیزی بپرسم
میترسم از این که چند سال از عمرم رو خراب کنم
وقت زیادی ندارم لطفاً کمکم کنید….

سلام به همه کسایی که میخوان انتخاب رشته کنن،هر سوال انتخاب رشته و شغل دارین میتونین تو تلگرام بهم پیام بدین،خوشحال میشم کمکتون کنم

سلام دوست عزیز من هم مثل تو هستم ولی من راهمو دیگه پیدا کردم تو هم باید بری دنبال آرزو هات مطیع دیگران نباش واینکه سر سخت باش من دیگه تجربه بهم ثابت کرده هیچ راهی جر سر سختی نیس ۱ سال زجر بکش بقیشو راهت باش ولی منظورم این نیس برو تجربی یا انسانی برو چیزی که دوست داری و فقط سر سخت باش نه خجالت بکش نه حرف مردم نه پدر ومادر خودت چون ببخشی اینو میگم گرسنه بمونی فامیل نمیاد بهت غذا بده پس فقط خودتی وتنهایی وبیکاری پس درست استفاده کن اگر شکست خورد بلند اگر نشد برو کار دیگه ای کن برو حرفه یاد بگیر برو کاسبی کن چه اشکالی داه ولی اگر چیزی که دوست داری ادامه بدی موفقی این مثال هایی که زدم منظورم رشته یا شغل خاصی نبود فقط قصدم کمه

سلام لطفا راهمنماییم کنید
مننهممو با معدل ۱۹٫۶۲ تموم کردم
نمیدونم چه رشته ای انتخاب کنم
در دوره ابتدایییم ریاضیم بهتر از تجربی بود به طوری ک توی ضرب جمع تقسیم فوق العاده بودم و باز هم از دانش اموزان قویتر از خودم بهترم و منو به تیزهوشان کانگرو دعوت کردند و رفتم
در دوره راهنمایی علومم پایین تر از ریاضیم شد هفتم ۱۵ هشتم ۱۸ نهم ۲۰
ریاضییم ۱۸ ۱۸ ۲۰ از کار های نظری خوشم میاد الان بین دو رشته ریاضی و انسانی موندم
و حفظیاتم درحد متوسطه و از درس هندسه ریاضی متنفرم
بنظر شما کدومو انتخاب کنم
بنظر شما چه رشته ای انتخاب کنم؟

سلام من رشتم ریاضیه و امسال کنکور دارم حدودا دوسال بود که تصمیم رشته کامپیوتر بود اما الان دچار یه تردید بزرگ شدم یک اینکه با این همه ورودی کامپیوتر نکنه ایا این رشته اشباع نشده؟ و مهم تر اینکه ایا من اصلا به دردش میخورم. چند وقته صنایع به سرم زده ولی احساس میکنم اون رو هم دوست ندارم. درواقع علاقه اصلی من تدوین و طراحیه. من عاشق سینمام اما خب رشته های هنر که مثل خیلیا واسه منم دورش خط کشیده شده. البته من واقعا ریاضی هم دوست دارم و شرایط خوبی هم تو این رشته دارم و تو مدرسه خوبی هم درس میخونم و امید به رتبم اما چه فایده که به شدت سردرگمم. کامپیوتر انتخابم بود و علاقم طراحی وب چون توش هم میشه از فتوشاپ و طراحی داره هم برنامه نویسی. من الان واقعا قلبم پیش تدوین و سینماست و میخوام در کنار دانشگاه ادامش بدم اما میترسم اگه برم کامپیوتر چون دنیای برنامه نویسی خودش خیلی وسیعه به تدوین نرسم. خواهشا کمکم کنید. تو شرایط بدی هستم

سلام آقای آرامش. من همین الان برای اولین بار این سایت رو پیدا کردم و کلی از نظرات رو خوندم و باعث شد باز هم به این موضوع مطمئن بشم که نظام آموزشی ما چه عمرها و استعدادهایی رو که تلف نکرده. ما همه سردرگمیم. نمیدونیم از زندگی چی میخوایم، از خودمون چی میخوایم. امروز فلان رشته رو علاقه داریم فردا چیزی میشنویم که باعث میشه به یه چیز دیگه علاقمند شیم. نمیدونیم با خودمون چند چندیم. اگه بدونیم خب اینهمه از این شاخه به اون شاخه نمیپریم، اینهمه سردرگم نمیشیم، اینهمه عمرمونو هدر نمیدیم و حرفای بقیه هم برامون بی ارزش میشه. من ۲۱ ساله ام. ترم ۶ کارشناسی معماری هستم. همیشه ی خدا در حال فکر کردن به ایده آل هام. ایده آل های شغلم، ایده آل های دانشگاه، جامعه و … . خیلی وقتا شکایت دارم از نحوه تدریس استادا و دوست دارم خیلی بیشتر تدریسشونو جدی بگیرن و نسبت به ما دانشجوها هم جدی تر باشن. خیلی وقتا به آینده ی خودم فکر میکنم که سالهاست در نوسانه و علایقم همش در حال تغییرن. من از وقتی که یادمه کمال گرا بودم و همیشه دوست داشتم یه آدم خیلی بزرگ، در حد انیشتین بشم. این جمله رو سالهاست برای خیلیا گفتم و دیگه حالم از گفتنش بهم میخوره. میخوام جزو برترین ها باشم. میخوام همه منو به خوبی و نیکی و استعدادهای زیادم بشناسن. پیش هزار تا مشاور رفتم برای راهنمایی یا درد و دل. با هزاران نفر هم صحبت شدم و گاهی حتی دعوام شده باهاشون. من هر رشته ای که انتخاب کردم، چه معماری برای دانشگاه و چه ریاضی برای مدرسه، حسی بودن. حسم بهم گفته باید اونارو انتخاب کنم. یادمه سال آخر دبیرستان فکر میکردم چطور شده که از رشته ای که براش جون میدادم متنفر شدم، چی شد که به اینجا رسیدم. وارد دانشگاه شدم گفتم این یه شروع جدیده، یه فرصت دوباره. هرچی که تا حالا پیش اومده مهم نیست، از حالا آینده مو میسازم و خودمو به اون چیزی که میخوام میرسونم. ترکوندم. ولی فقط ترم یک رو. ترم یک اصلا تو فاز معماری نبود درسامون، بیشتر تو فاز طراحی و گرافیک و کاردستی های انتزاعی بود. بهترین بودم ترم یک. استادا همه اسممو نام میبردن پیش بقیه. از ترم دو کم کم درسا وارد حوزه معماری شد، بدک نبودم. اومدم جلوتر، یکم خراب کردم. یکم جلوتر، خرابتر کردم و همینطور اومدم و اومدم و الان ترم ۶ هستم. عاشق رشتمم ولی دوستش ندارم. نمیخوام شعاری حرف بزنم ولی دقیقا همین تو ذهنمه. نمیدونم باید چکار کنم. هزارااااااااان بار تلاش کردم خودمو پیدا کنم. بفهمم کی ام چی میخوام. دیگه از تلاش خسته شدم. دیگه از اینهمه پرس و جو و سرچ خسته شدم. این طومار نوشتنم نشان از خستگیمه. من به خیلی از رشته ها علاقه دارم. وقتی که پیش مشاور که فتم وقتی از علایقم براش میگفتم تعجب میکرد. میگفت تو از اون دسته نادر آدمها هستی که توی همه زمینه ها یمقدار تخصص و استعداد دارن. من منگم، میخوام بدونم رشته ای که اینهمه بهش علاقه داشتم، اینهمه بخاطرش اذیت شدم، اینهمه خرج کردم و اینهمه وقت گذاشتم واقعا رشته ایه که من براش ساخته شدم یا نه. لطفا و خواهشا بهم کمک کنین. خیلی سایتا نظر دادم و کلی منتظر و چشم به راه جواب موندم ولی هیچ جوابی بهم ندادن. واقعا نمیدونم تو این دنیا باید از چه کسی کمک بگیرم. لطفا شما من رو به دنیایی که باید توش باشم هدایت کنین. لطفا بیخیال نگذرین از کنار این حرفهام. این ایمیل من هست، تا هروقت که بتونم منتظر پیام راهنمایی شما میمونم. آینده ی ماها رو با راهنماییهاتون میسازین. مطمئن باشین یکی داره خاص نظارتتون میکنه که اینهمه تاثیرگذارین.beautifulthinks4far@gmail.com
خیلی پرچونگی کردم. معذرت میخوام

سلام ببین چکار کردی یک تومار نوشتی
دقیقا وضعیت من هم همینطوره
و من جز یکی از افراد با استعداد هستم با قدرت درک و یادگیری بسیار بالا و خارج از تصور که نام نمیبرم
یه مدت این هم برای من مسئله مهمی شد و خیلی اذیت شدم
اما قبل از اینکه به شغل نگاه کنی به خودت نگاه کن
و مطمئن باش که خودتو هنوز نشناختی
با صبر یک کارو تحلیل کن و تموم جوانبشو بسنج
لیستی تهیه کن از علایقت و پیگیری کن ببین تو کدوم شغل به طور خستگی ناپذیری و با شوق میتونی کار کنی
همونو انتخاب کن و بازار کار رو هم در نظر بگییر.
منم دقیقا مشکلم انتخاب شغله
پس حلش میکنم توام همینکارو بکن .
ادم بزرگ شدن در درون ادم ها اتفاق می افته کاریش نداشته باش

با صداقت تست mbti رو جواب بدید تا تیپ شخصیتیتون مشخص بشه،ویژگی هاش رو بخونید و ببینید باهاتون هماهنگ هست و وقتی مطمئن شدید به پیشنهاد های شغلیش فکر کنید.
کمالگرایی با عملگرایی ترکیب خوبی میسازه،پس از کمالگرایی کم کنید و به عمل کردن اضافه کنید،شاید دلیل اینکه از ترم یک به بعد کم انگیزه تر بودید همین کمال گرایی بوده،تفکر صفر و صدی رو کنار بزنید،۵۰ بهتر از هیچیه،یه نتیجه کوچیک هم مبتونه آدم رو سرحال بیاره.
با توجه به چیزی که خودتون گفتید شاید علاقه شما توی کارهای طراحی و گرافیک باشه اگه فهمیدید که بهاین ها علاقه دارید میتونید از طریق نرم افزار های مختلف گرافیکی کسب درآمد کنید.

سلام من امسال انتخاب رشته دارم واقعا توش گیر کردم شغل مامانم و بابام وکالته منم خیلی دوس دارم ولی جدیدا متوجه شدم اصلا دوس ندارم و صرفا ی تقلید بوده موندم چیکار کنم

سلام
بنظرم شما صبر بکن یا تحقیق بیشتر انجام بده با توجه به راهنمایی داخل سایت.

سلام امین عزیز
من نهمم و قصد انتخاب رشته دارم معدل هفتمم ۲۰ هشتم ۱۹.۸۰ و نهم نوبت اول۲۰
راستش من تا چند ماه پیش به پزشکی علاقه داشتم اما الان به برنامه نویسی علاقه مندم و درسته هنوز تو ایران جانیفتاده ولی مطمعنم اینده خیلی خوبی داره اما نمیدونم تواناییشودارم یانه. اماپشتکار خوبی دارم وریاضیم هم متوسط به بالا هست و احساس میکنم اگه واقعا بخونم خیلی خوب هم میشم اما انتخاب رشته زهنمو مشغول کرده چون میترسم یه موقع ازاینکه تجربی نرفتم پشیمون شم.ولی خب ازطرفی هم رقابت توش خیلی بالاست و روز به روز داره بیشترم میشه!
و اینکه ایا یادگیری برنامه نویسی برام درکنار رشته ریاضی اختلالی ایجاد نمیکنه؟؟؟؟؟
ممنون میشم زودتر جواب بدی داداش
و در آخر ممنون ک تجربیات باارزشتو رایگان دراختیار دیگران قرار میدی

سلام
به عنوان کسی که رشته دانشگاهیش کامپیوتره و دبیرستان ریاضی خونده و تخصصش برنامه نویسیه میگم بهت دوست من…
اولا که کاملا جا افتاده برنامه نویسی تو ایران , از داخل بهش نگاه کنی متوجه میشی و بله قطعا آینده خوبی داره
دوما خیلی به ریاضیات وابسته نیست , هست ولی نه خیلی اگه از نظر ذهنی توانایی پزشک شدن رو داری قطعا توانایی برنامه نویس شدن هم داری
و اگه میخوای وارد دنیای مهندسی کامپیوتر – برنامه نویسی – بشی راهش اینه که ریاضی بخونی و اگه دلیل منطقیه دیگه ای داری برو تجربی و این رقابت شدید رو به جون بخر
موفق باشی

ببخشید ازریاضی بهتره برم یافنی؟؟برای کامپیوترو میگم abolfazl9008habibi@gmail.com

سلام بنظرم فنی بری خب زودتر نتیجه میگیری اما گرایشات ریاضی برای انتخاب رشته دانشگاهی خیلی بیشتر و بازتر هستش… در ضمن بحث برنانه نویسی کسی مدرک نمیخاد تجربه میخان حالا برو تو بازار کار می فهمید

سلام
من توی انتخاب رشته ام خیلی به مشکل برخوردم.
از طرفی به ریاضیات علاقه دارم و میدونم که اگر کنکور ریاضی بدم موفق خواهم بود از طرفی هم از رشته ی تجربی بدم نمیاد اما چندوقتی هست که با خوندن درس زیست خصوصا بخش گیاهی مشکل پیدا کردم و فکر میکنم این مشکل به خاطر تلقین هایی هست که به خودم میکنم .
از رشته های مهندسی تصویر بسیار ایده آلی در ذهنم هست و خودم میدونم که در واقعیت ممکنه اونطوری که من فکر میکنم پیش نره اما میدونم که میتونم خودمو تا سطوحی که میخوام بالا بکشم. (البته ترس از سرخورده شدن هم در اینجا خیلی دارم)
درمورد رشته های پزشکی هم فکر میکنم که با توجه به سختی های زیادی که داره و با توجه به اینکه من علاقه ی زیادی به این رشته ها ندارم اگر بازار کارش در این سطح نمونه واقعا ارزش اینو نداره که بهترین سال های عمرمو براش بذارم.
خیلی سردرگمم واقعاا همش میترسم که علاقه ای که الان به رشته های مهندسی دارم کاذب باشه و وقتی که بزرگ تر شدم از انتخابم پشیمون بشم. مشکل دیگه ایم که دارم اینه که نه در زمینه ی حفظیات نه در زمینه حل مسیله (در این زمینه نه تنها مشکل ندارم بلکه خیلم استعداد دارم) مشکلی دارم و در واقع هیچ نیروی باز دارنده ای برای من وجود نداره.
لطفا کمکم کنید واقعا نمیدونم چیکار کنم.

سلام زینب جان
اسم من آرش هستش
منم دقیقا وضعیت شما رو دارم
و واقعا نمیدونم باید چیکار کنم
فقط خواستم یه همدردی باهات بکنم

سلام ممنون از اطلاعات خوبتون
من ۲۶ سالمه و از دوران نوجوانی به هنر علاقه داشتم ولی خانوادم موافق نبودن که هنر بخونم تجربی خوندم و کنکور چیزی قبول نشدم برای دانشگاه حقوق خوندم وفوق دیپلمم و گرفتم و برای لیسانس هم ادامه دادم ولی چون علاقه نداشتم وسطش دیگه نرفتم دانشگاه ازدواج کردم
مربیگری ورزش گرفتم کار کردم
یه مدت پیانو زدم و اموزش دادم
دوره ی آرایشگری گذروندم و کار کردم اما به هیچکدوم علاقه نداشتم
نقاشی و ساخت زیورالات رو هم انجام دادم ولی درامدی که میخواستم رو نداشت
الان دارم ادامه ی داشگاهم رو میرم تا لیسانسم رو بگیرم
ولی واقعا نمیدونم چه کاری و انجام بدم که هم علاقه داشته باشم هم درامد داشته باشه چون سرمایه ام رو بابت تجربه ی کارهای قبلی از دست دادم
واقعا دوست دارم که شاغل باشم و توی یه کار تخصص داشته باشم و حرفه ای بشم
فقط نمیتونم اون کاررو تشخیص بدم
ممنون میشم من رو راهنمایی کنید.

دیگه وقت ازدواجت عزیز دل برو ازدواج کن شغل میخای چیکار😅
ولی همون تست mbti رو بده استعدادت رو کشف کن و ناانید نشو من خودم ۱۵ تا شغل عوض کردم جزو همون مر استعدادها و مر علاقه ها به مشاغل هستم هنوز دارم امتحان میکنم خیلی حال میده

با عرض پوزش یک سوال دارم برام عجیبه که شما رشته تجربی خوندی و هیچ شاخه ای رو قبول نشدی بعد اومدی حقوق خوندی؟ مگر داریم همچین چیزی؟! مگر قبولی در رشته حقوق راحته؟ در ضمن حقوق صرفا علاقه نمیخواد شمه حقوقی و اطلاعات به روز شده میخواد که بتونی بعد اتمام لیسانس وارد بازار کار بشی آن هم با آن امتحانات بسیار سخت و سوالات پیچیده در قضاوت و وکالت و دوره تخصصی یا همون دکترای حقوق.

سلام ممنون ازمطالبی که کذاشتید–کارشناسی تاسیسات (سرمایشی و گرمایشی) دارم چند سالی هست که با برادرم کار های فنی انجام میدم بعضی وقت ها فکر می کنم این اون کاری نیست که می خوام تیپ شخصیتی من در تست mbti که زدم ESTJ (مدیراجرایی) شد من انرژی زیادی دارم هر کاری را بخواهم می تونم انجام بدم علاقه به زبان های خارجه,گردشگری,ابنیه قدیمی ودامپروری نیز دارم.

سلام بنده ۲۲ سال سن دارم رشته کامپیوتر درس میخوندم ولی به خاطر بی علاقگی رها کردم ولی من کلا به رشته های مهندسی علاقه دارم نمیدونم چه رشته ایی برم یه دلم میگه مکانیک ولی نمیدونم چطوری هست تورو خدا لطفا کمکم کنید به ایمیلم پیام بدید.rezabaneshi1998@gmail.com

ممنونم از شما جناب ارامش
حتما الویت هارو مشخص میکنم وسعی میکنم با افراد خبره در این کار مشورت کنم.باز هم سپاسگزارم برای مشاوره و ایده های عالی و همچنین مطالب خوب سایت.برای شما ارزوی موفقیت و خوشحالی در تمام زندگیتون رو دارم

سلام .از شما کمال تشکر رو دارم بابت مطالب عالیتون.من دانش اموز کلاس نهم هستم با معدل ۱۹/۸۰ و درس خون . بی نهایت به پزشکی علاقه مندم و همیشه هدفم فقط جراحی بوده. عاشق دیدن فیلم های جراحی ام و کتابایی رو که دانشجوهای پزشکی میخونن رو مطالعه میکنم و یاد میگیرم و دانش نسبی خوبی در این زمینه دارم و عاشق یادگیری چیز های مختلفم.به زبون فرانسوی و انگلیسی و روسی مسلطم و چند ماه دیگه دبیر زبان میشم.البته این فقط بخاطر سرگرمی هستش چون به کار کردن علاقه دارم.هوش و استعداد و علاقم در شیمی و فیزیک و زیست بسیار بالاست.انگیزه ام خیلی قویه منتهی من مطالبی رو تو اینترنت خوندم که یکمی داره انگیزمو کاهش میده.مثلا دانشجویی که چند سال درس خونده و تو دوره رزیدنتی خیلی سختی کشیده و جراح شده تا چندین سال حقوق خوبی ندازه.البته حقوقش زیاد مهم نیست ولی همین باعث میشه که حس کنم شاید من باید یه چیز اسون تر مثل دندانپزشکی،چشم پزشکی یا چیز هایی از این قبیل رو انتخاب کنم ولی هر کاری میکنم نمیشه چون علاقم سمت جراحی هستش انگار موندم تو دو راهی ممنون میشم اگه بهم کمک کنید

سلام پونه جان
پیشنهاد میکنم حداقل با ۳ نفر از افرادی که توی این حوزه مشغولن حرف بزنی و مستقیم از تجربیاتشون بشنوی.
فقط قبلش یه کار بکن حتما: برای خودت لیست کن که چه چیزهایی برات مهمه توی این شغل و اونها رو اولویت بندی کن، مثلا:
۱- میزان درآمد این شغل
۲- حس رضایت ناشی از درمان بیمارات
۳- اعتبار اجتماعی
۴- میزان سختی رسیدن به اون
۵- میزان سختی خود شغل
۶- …
طبیعتا اینها رو من مثال زدم و تو حتما فکر کن و با خودت صادق باش و ببین واقعا چیا برات مهمه و اولویت هر کدوم چقدره برات. تاکید زیاد دارم روی صداقت با خودت.
بعد که این لیست رو درآوردی، سوالاتی رو طرح کن که از آدمهایی که توی این حوزه هستن بپرسی، حواست باشه که اگر سوال خوب نپرسی ممکنه آدمها برات کلی‌گویی کنن و به مقصودت نرسی.
ضمنا پیشنهاد میکنم با پزشکانی که سابقه کار مختلف دارن حرف بزنی، مثلا یکی که ۱۰ ساله جراحه، یکی که تازه طرح تخصصش تموم شده و مشغول کاره و یکی هم کسی که داره طرح میگذرونه.
حالا من میگم ۳ تا، تو اگر تونستی با بیشترشون هم حرف بزنی که چه بهتر.
این مطالب رو هم بخون:چگونه تصمیم بگیریم؟پزشکان، آینده و یک سری حرفها

مطالب امیرمحمدقربانی رو هم حتما بخون (خودش پزشکه)، با این مطلبش شروع کن:نامه‌ای برای تو که می‌خواهی پزشک شوی

اگر لازم شد به خودش هم ایمیل بزن و باهاش مشورت کن.

امیدوارم تصمیمی بگیری که در نهایت راضی باشی.
مخلصم 🙂

سلام.من یه دختر۲۰ساله هستم از یه شهرستان کوچیک که هنوز نمی دونم از زندگی واقعا چی میخوام.دبیرستان رشته تجربی رو انتخاب کردم تا دکتر بشم( به خاطر کلاس و موقعیت اجتماعی خوب) اما نخوندم و الان سال سوم که کنکور میدم و هنوز چیزی نخوندم از طرفی انسان کمال گرایی هستم و دوست دارم دیگران از من تعریف و تمجید کنن . دوست دارم دنیارو بگردم و دنبال هیجانم . دوست دارم تو زندگیم کارای بزرگ کنم. اما خودمو بستم به اتاقم لب تابم اینترنت و رویا پردازی . از زمانی که دبیرستانمو تموم کردم شاید فقط ۳۰ یا ۴۰ روز از خونه بیرون رفتم حتی با خانواده امم زیاد ارتباط نمیگیرم. کاملا تبدیل شدم به یه ادم منزوی و فقط تو رویاهام زندگی میکنم. خواهشا منو راهنمایی کنید ممنون.

سلام
منم دقیقا مثل شمام. توی ۲۰ سالگی هنوزم نمیدونم از زندگی چی میخوام. با این تفاوت که شانسم زدو پزشکی قبول شدم. الان هیچ انگیزه ای برای درس خوندن ندارم. درسامو به زور پاس میکنم. خودمو بستم به کامپیوتر و گوشی و همش در حال خیال پردازی ام. هیچ کاری نمی کنم در حالی که رویاهای بلند پروازانه ای تو ذهنم دارم.

سلام. شاید برای انتخاب شغل زود باشه شاید هم دیر ولی تنها چیزی که میدونم الان دچارشم سردرگمی هست.
از طرفی عاشق ریاضی هستم و میلم به حل انواع سوالات زیاده.البته شاید حرفم بلند پروازانه به نظر بیاد ولی من عاشق اینم که عمرم رو سر یکی از سوالات هزاره ریاضی بزارم و با حل اون نامم رو برای همیشه جاودانه کنم.(با تحصیل در رشته ریاضی محض) از طرفی اگه این کار رو بکنم باید در آینده تو خونه بشینم و نمیتونم مستقل باشم (از وابسته بودن به دیگری متنفرم).
از طرف دیگه عاشق علوم و زیستم و پزشکی و مخصوصا جراحی رو دوست دارم ولی از اینکه تو مطب بشینم با یک سری آدم لجباز حرف گوش نکن سر و کله بزنم بدم میاد ولی کار تحقیقاتی روی مغز و اعصاب رو دوست دارم.
گاهی اوقات فکر میکنم دوتاشون رو بخونم. اگه تو سه سال دبیرستان حسابی درس بخونم و بتونم المپیاد طلا بیارم یا کنکور جزو تک رقمی ها بشم دانشگاه تهران اجازه میده این کار رو بکنم.
دیگران میگن میتونم ولی خیلی سخته و امکان داره دل زده بشم و همه رو ول کنم.
نیاز به یک راهنمایی دارم.ممنون
در ضمن من کلاس نهم هستم

سلام و عرض ادب خدمت آقای آرامش
امیدوارم در کنار خانواده این روزهارو به سلامتی بگذرونید…
من همون آهو خانوم هستم که اردیبهشت ماه همین امسال براتون پیام گذاشتم و راهنمایی خواستم
اول از همه میخواستم معذرت خواهی کنم که اینقدر دیر به خودم اومدم که دوباره بیام اینجا بنویسم
حقیقتا تا مرداد ماه هیچ کاری نکردم حتی مطالبی که گذاشته بودید بخونم رو نخونده بودم تا اون زمان!
خلاصه بگم که برنامه ریزی کردم و ۴ ماه کتابهایی که در دانشگاه نصفه و نیمه خونده بودم رو دوباره مطالعه کردم
و ۱ ماه تو یک کار خانوادگی تجربه کسب کردم…کار مونتاژ قطعات الکترونیکی بود و البته بخاطر مسائل حال حاضر فعلا تعطیلم و سرکار نمیرم…کار با قطعات و نشستن در یک جای ساکت برام از خیلی کارها لذت بخش تر بود اما بخاطر حقوق خیلی کم و موقتی بودن نمیتونم روش حسابی باز کنم.
متاسفانه نتونستم برم تو محیط کاری روانشناسی حتی برای دیدن و تحقیق کردن… دوستان دانشگاهم هرکدام شغلهای متفاوتی دارن و یکی از دوستان هم که با یک روانشناس همکاری میکرد خیلی مایل نبود اطلاعات بده !اما به راهنماییتون که فرمودید “به اعضای فامیل مشاوره بدید ” گوش کردم 🙂 وقتی تو محیط درمان قرار میگیرم (تجربه من فقط تو خونه با نزدیکترین هام بوده) احساس فوق العاده ای هست اینکه با شخصی که مشکل داره گفتگو کنم و سعی کنم قضاوتش نکنم و وقتی راهکاری میدم و اونا به هیجان میان و خوشحال میشن کمکشون کردم یا نگرششون عوض شده …خودم هزار برابر خوشحال میشم…انگار این کار مهمترین کار تو دنیاس برای من…
فقط مشکلی که دارم اینه مهارت و دانشم خیلی پایینه و اینکه همه توقع دارن روانشناس همه چیو بدونه(البته بیشتر خودم توقع دارم چون مشکل کمال گرایی رو هنوز دارم) و میترسم برای کسب دانش مجبور باشم سالهای زیادی رو صرف کنم؛نمیدونم چطور بعضی ها با ۴ سال تحصیلات دانشگاهی میرن مشاوره میدن!!
هنوز با خودم تو جنگم… از طرفی روانشناسی زود بازده نیس… از طرفی کار دیگه ای بلند نیستم یا هنر خاصی ندارم که مسلما شروع کار تخصصی دیگه هم زمان بره…
به نظر خودم بهتره کار نیمه وقتم رو ادامه بدم و در کنارش اطلاعاتم رو درباره روانشناسی بالاتر ببرم…
و خیلی زیاد فکر کردم و فهمیدم مشکلم اعتماد به نفس پایینه و هررشته ای خونده بودم این ترس ها و شروع نکردن ها با من میبود…پس باید اعتماد به نفسمم بالا ببرم 🙂
خیلی طولانی شد… ممنونم از وقتی که برای ما میگذارید
فعلا…

سلام
من شیمی محض خوندم دوساله فارغ التحصیل شدم
خواستم برم برای وزارت بهداشت ازشد بخونم اما انگیزه ای ندارم
میخام وارد بازار کار بشم اما نمیدونم باید چیکار کنم

واقعا نیاز به کمک دارم
دلم میخاد یه شرکت بزنم اما نمیدونم چجور شرکتی
کسی میتونه کمکم کنه؟؟؟

سلام… میخوام وارد بازار کار بشم و از اینکه کسی به من سر ماه حقوق بده بیزارم… یعنی دیگه نمیتوونم… ولی نمیدونم چطوری واردِ بازار کار بشم ک اشتباه نکنم … عاشق عکاسی ام…و بنظرم آتلیه خیلی خووبه … ولی راهشو نمیدونم..کمکم کنید..

سلام منم علاقه به عکاسی و فیلم برداری دارم. تجربه کمی هم دارم اما مفید.

سلام ممنون از سایت خوبتون..راستش من ۲۳ سالمه و تازه لیسانس شیمی مو گرفتم…ولی از همون اول علاقه ای به این رشته نداشتم…بیشتر به رشته های حوزه ی پزشکی و دامپزشکی علاقه داشتم ..که عده ای با اطلاعات غلط ب من گفتن که بعدها میتونی ادامه بدی واسه داروسازی…من هم متاسفانه بدون تحقیق وارد این رشته شدم و به سختی تمومش کردم…الان فشار خانواده خیلی روم زیاده برای ادامه ی تحصیل…نه انگیزه ای برای ادامه دارم و نه دوس دارم با این رشته کار کنم…چون محیط کار این رشته بیشتر شرکتهای دارویی و غذایی و بهداشتی هست…منم کار توی شرکت و دوس ندارم…ب اصرار خانواده کتابای کنکور ارشد و گرفتم ولی ب شدت افسرده و بی انگیزم و اصلا درس نمی خونم…به نقاشی هم علاقه دارم منتهی خانواده پشتیبانی نمی کنه و ارزشی برای علاقه های من قائل نیس…حسابی خودمو باختم و نمی دونم با زندگیم چیکار کنم…ممنون میشم کمکم کنین

سلام عاطی
این وبینار رو ببین:نقش دانشگاه در مسیر شغلی

۲۵ سالمه ولی هنوز رشته مورد علاقمو پیدا نکردم کلا به مهندسی علاقه دارم ولی نمیدونم کدومش برم تا تهش بیکارنمونم

سلام،ممنون از مطلب مفیدتون!من راستش خودم الان در مورد آینده شغلیم هیچ نظری ندارم و این عصبیم می‌کنه.اینکه هدفی نداشته باشم باعث میشه انگیزه ام واسه درس خوندن کمتر شه.من الان سال هشتم هستم( متوسطه اول) پارسال معدلم بیست شد .پارسال تحت تاثیر حرفهای معلم علومم درباره مهندسی هسته ای کلی تحقیق کردم و علاقه مند شدم بهش.مطمئن بودم که این شغل انتخاب منه.ولی الان چند روزی هست که با تحقیق بیشتر دچار تردید شدم.این شغل کلی پوینت منفی داره مثلا امنیت پایین استرس بالا و حقوق در حد یه آبدارچی .شرایط استخدامش هم که تو ایران معلومه.کلی موارد منع داره:مثلا نمیتونی از کشور خارج بشی و ….. باید خیلی درس بخونی برای رسیدن به چیزی که میخوای.هر چند در مورد من اگه واقعا علاقه داشته باشم خرزدن برام مشکلی نداره.خلاصه دیگه هیچ رقمه دلم نمیخواد برم سراغ این شغل.الان حسابی سردرگمم و نمی دونم چه شغلی می‌خوام.به رشته های پزشکی اصن علاقه ندارم .رشته های مهندسی هم هیچکدوم منو جذب نمیکنن.زبانم خوبه و احساس میکنم اگه معلم زبان بشم خیلی کول میشه ولی تا ده سال آینده دیگه کسی وقت و هزینشو صرف اومدن به کلاس نمیکنه.همین الانش هم هر کی طالب یادگیری زبان دومه اولین گزینه ای که می‌ره سراغش کتابا و پکای خودآموزه.دوست دارم شغلم طوری باشه که یه پام اینور باشه یه پام اونور!یا مثلا یه سری پروژه ها رو انجام بدم!از فرسودگی شغلی میترسم!درآمد شغلی که قراره داشته باشم برام خیلی مهمه.واقعا نمی‌دونم!
ولی اگه یکی بهم این اطمینانو میداد که تو معلمی زبان یا کلا مشاغل مربوط به زبان انگلیسی پول هست و تا ده سال بعد از رونق و رمق نمیفته میرفتم سر وقت این مشاغل.
خلاصه که سرتونو درد نیارم!الان حسابی حالم خرابه و نیاز دارم به یه هدف که دوباره برگردم به روال عادی!!!
راستش نمی‌دونم تیپ شخصیتم تاثیر داره تو مشاوره ای که میخواید بدید یا نه؟(البته اگه اصن بخواید کمکم کنید⁦:-)⁩)ولی جواب تست mbti من شد entp
لطفاً اگه دیدید پاسخ بدید؟؟؟؟؟⁦:'(⁩

سلام فاطمه زهرا
کل مطالب نگرش کارنکن و مطلب زیر رو بخون لطفا:آنچه در دانشگاه به تو نمیگویند
بعد که خوندی، دوباره بیا سوالاتت رو بپرس.

با سلام به همگی و مخصوصا آقای آرامش و تشکر بابت مطالب خوبتون. بنده فارغ التحصیل رشته حسابداری هستم و همون ترم های اول فهمیدم علاقه ای ندارم ولی متاسفانه ادامه دادم و لیسانس گرفتم. بعد از گرفتن لیسانس تصمیم قاطع گرفتم‌ برم دنبال علاقه ام.کلی تست زدم هالند و … و مقاله متنوع و سایت مختلف مثل کار نکن. تو یک‌ شرکت مشغول به کار شدم ولی بعد فهمیدم اینجا هم جای من نیست.
با اینکه از سوی خانواده و دوستانم به عنوان فردی که مدام از این شاخه به اون شاخه می پره و کسی که هیچ وقت به هیچ جایی نمیرسه معرفی میشم. با این وجود تصمیم خودمو گرفتم که گمشده خودمو پیدا کنم.
قراره از شنبه برم یک جا به عنوان کاراموز سئو.احساس میکنم به سئو علاقه دارم.
به تست ها اکتفا نکنین تست ها باعث میشن از بین چند صد تا شغل به ده تا برسین و برای پیدا کردن اون یکی باید یکی یکی تست بزنین.
اگر گمشده خودتونو پیدا کنین جمعه شب و روز آخر عید که قراره برین سر کار براتون عذاب آور نیست.
سخته ولی به سختیش می ارزه خیلی هم می ارزه
با آرزوی موفقیت برای همگی.

سلام اشکان جان
مرسی که از تجربه خودت نوشتی

سلام ممنون از پیج جالبتون
من امین هستم ۳۸ ساله رشته مهندسی مکانیک گرایش ماشین الات صنعتی هستم و نزدیک به ۱۳ سال در کارخانه مخابرات در دستگاه cnc مشغول کار بودم و بخاطر اینکه میخاستم مهاجرت کنم از کارم اومدم بیرون ولی نتونستم برم الان نزدیک دو ساله واقعا سر درگمم از لحاظی از کار حقوق بگیری متنفر شدم چون متاهل هستم و دوست دارم یه کاری راه بندازم ولی نمیشه یه بار آرایشگر یه بار نصب پنجره یه بار راننده اسنپ اصلا خیلی سر درگمم و احساس خودکوشی بهم دست میده بخاطر اینکه متاهلم و نمیدونم چکار کنم برای هر کسی هم کار میکنی پول بهت نمیدن تو این مدت کار ماساژ انجام دادم اونم نتیجه نگرفتم شدم انگار دیونه ها هر دفعه یه فکری تو سرم میاد ولی به بمبست میخورم تو رو خدا راهنماییم کنید دیگه مغزم کار نمیکنه

سلام امین جان —– این رو تا آخرش حتماً بخون —–
یوسف هستم. ۴۳ ساله مهندس مکانیک طراحی جامدات. شش سال پیش همسن شما که بودم توی شرکتی که کار میکردم به خاطر مشاجره با یکی از مدیران ارشد شرکت و درگیری بیکار شدم و به مدت یک سال با شراکت با یکی از همکاران توی همون صنف کار فروش انجام دادم و محصولات رو به کارگاه های کوچک سفارش میدادم تا شریکم همه چیز رو بالا کشید البته زیاد هم نبود. بعد توی همون صنف شرکت خودم رو راه انداختم. با ۵۰۰ هزار تومان. یک دامنه خریدم با هاست و چون پول طراحی سایت و سئو رو نداشتم خودم طراحی سایت و سئو رو یاد گرفتم و سایتم رو فقط توی ۲ ماه برای اکثر محصولات نفر اول توی گوگل کردم. اشتباهام هم زیاد بود و خیلی پول از دست دادم. ولی الان بعد از ۵ سال که برای خودم کار میکنم یکی از تولید کننده های ماشین آلات خاص هستم که توی ایران تا قبل از این تولید نمیشدند و با وجود تحریم دیگه وارد نمیشن.
من یاد گرفتم باید توی کاری که تجربه داری برای خودت سرمایه گذاری کنی و برای خودت کار کنی. اگه سرمایه نداشتی سفارش بگیر و بده توی جاهای دورافتاده برات تولید کنند و واسطه طرح بدون سرمایه خودت و تولید بدون فروش دیگران باش. یه کم هم غرور داشته باش و به درسی که خوندی و مدرکی که گرفتی افتخار کن، چون خیلی ها آرزوش رو دارن. توی رشته خودت هم میتونی بهترین باشی.
گفتی متاهلی. یادت باشه تاهل تعهد میاره و تعهد امید به زندگی. پس همیشه این رو بدون که تو بخشی از تعهد خدا به خوشبختی همسرت رو به عهده گرفتی.
من همیشه این جمله ها جلوی چشمم هستند:
if you can not be a sun, be a star
if you can not be a highway, just be a trail
it isn’t by size, that you win or fail
be the best of whatever you are
همیشه بهترین هر آنچه هستی باش.
بهترین بهترین ها هم که باشی بدون یه قرارداد محکم با هر کس که کار میکنی به هیچ نتیجه مالی خوش آیندی نمیرسی. پس انرژی داشته باش و محکم باش، و این رو بدون که مردم از کسی که با انرژی پیگیر کارشون باشن و برای درآمدشون و قراردادشون نظم و ترتیب دارن خوششون میاد.اگر قانع نشدی این رو توجه کن:
مردم اگر میتونستن یه کاری رو خودشون انجام بدن هیچ وقت به من و تو کار نمیدادن. پس وقتی به من و تو کار میدن پس یا اطلاعاتش رو ندارن،یا فنش رو، یا ابزارش رو یا همتش رو. پس مطمئن باش اگر با جدیت کار مردم رو در سریع ترین زمان انجام بدی و البته با قاطعیت، با رضایت بهت پول میدنو تو توی هر کاری باشی موفق میشی.
فقط یه آدم بدون هدف میتونه توی زندگیش به بن بست بخوره. هدفت خوشبخت کردن همسرت باشه.

پشتکارتون قابل ستایشه.منم کارشناسی مواد چطور بازار هدف برای این رشته رو شناسایی کنم؟؟میشه از طریقی با هاتون برای راهنمایی گرفتن در تماس باشم؟؟

سلام خسته نباشید واقعا
من ۱۶سالمه و سال یازدهم هستم و رشتم ریاضیه، بخاطر این که نمونه قبول شدم رفتم ریاضی(و هنوز هم فکر میکنم اشتباه کردم،و واقعا نمیدونم کار درستی کردم یانه؟)،قرار بود برم تجربی راستش من هیچ تصمیمی نگرفته بودم،من واقعا هنرو دوست دارم و یکی از انتخابام این بود که برم هنر اما به دلیل خانوادم و موقعیتی که داشتم نتونستم برم، واقعا همچی دست و پامو بست، مامانمم میگه برو تربیت معلم که حقوق ثابت داره و مستقل شو!!و من واقعا ناراحت و سردرگممم
مزبان انگلیسیم خوبه و دارم به این فکر میکنم برای زبان بخونم، اما انقدر همه چیز باهم قاطی شده که من خودمم گم کردم،من این دوسال چیزی جز اشک و اه نصیبم نشده، واقعا بدترین سالای عمرم بوده، نمی خوام اشتاه کنم باز و دوباره دچار همین ناراحتی بشم، نمی خوام یعمر بسوزم،میخوام برم هنر اما رشته های هنرو نمی تونم انتخاب کنم چون علاوه بر کنکور تئوری امتحان گرفته میشه و من سال نهم کلاس طراحیمو گذاشتم کنار و مامانم اجازه نمیده که دوباره برم کلاس، واقعا ناراحت خودمم و کاش ینفر بود که واقعا بهم کمک میکرد، همه میگن هنر خوب نیست، درسته پول مهمه اما واقعا مگه پول نیومده که زندگی اسون تر شه ولی ما داریم خودمونو هلاکش میکنیم، کلی کتاب واسه کنکور خریدم، پیش مشاور رفتم، کلیپ انگیزشی دیدم، مقاله انگلیسی خوندم، کتاب خوندم اما کاری از کار پیش نبرد که نبرد
انقدر حالم بده که حتی حوصله خودمو ندارم درس نمی خونم و دلم میخاد فرار کنم معتاد گوشی شدم و همش دارم از واقعیت پیش روم فرار میکنم، اره من ریاضی انتخاب کردم معدلم بده۱۶، ریاضیم افتضاحه، چون دلم نمی خاد حساب کنم ،من عاشق طبیعتم من دلم نقاشی کردن میخاد من دلم نقد درمورد نقاشیا رو میخاد، هرچند میدونم هنر تو ایران این شکلی نیست اما واقعا نمیدونم
افکارم سیاه و پوچ راهو گم کردم، عصبی شدم، خودمو توی فضای مجازی رها کردم که فرار کنم از واقعیت،و نمیدونم دارم به سمت کدوم جریان ابی در حال حرکتم
اگه بخام اینطوری پیش برم متاسفانه تو رشته خودم که هیچ تو دانشگاه ازادم قبول نمی شم
و میشم ی علف هرز
سال بعد دواز دهمم و انگار امیدی ندارم و خسته ام از مسیری که با بدی طی شده( هرچی ادم خودشو به کوچه علی چپ بزنه و انحراف پیدا کنه خودشو ازرده تر و متنفر از خودش میکنه)
نمیدونم دستمو پیش کی دارز کنم
خسته ام از تراژدی های تکراری افراد دورم
لطغا بهم کمک کنید

سلام صبا
اگر بخوام یه پیشنهاد بهت بدم اینه که تا میتونی داستان آدمهای شبیه خودت رو بخون و بشنو. هم بهت ایده میده و هم انگیزه میگیری.
قسمتهای ۸، ۱۰ و ۱۳ رادیو کارنکن رو حتما گوش بده. هر سه تجربه کسب درآمد خوب از هنر رو داشتن. (اگر دانلود نشد، قندشکنت رو روشن کن)
ضمنا این مطلب رو هم بخون:درباره سردرگمی و بی‌هدفی

سلام من می خواستم بگم که بین شغل معلمی و پزشکی مانده ام و نمی دونم که کدوم رو انتخاب بکنم از خیلی ها نظر گرفتم اما همه می گن که شغل پزشکی برای تو مناسب تره خودم به شغل معلمی بیشتر علاقه دارم اما باز هم نمی دونم کدوم رو انتخاب کنم
ممنون می شم راهنماییم کنید

سلام
من هم یه پسر ۳۰ ساله با ۱۱ سال سابقه کار بیمه ای هستم . مهندسی نرم افزار خوندم ولی متاسفانه بیش از چند ماه تو رشته خودم کار نکردم . بنا به شانس ، اقبال یا هر چیز دیگه ای که میشه اسمشو گذاشت، مدتی در زمینه های IT و WEB فعالیت داشتم و مابقی تجربه کاریم رو در زمینه فروش ، حسابداری ، گردشگری و تولید محصولات چوبی سپری کردم.
الان تو موقعیتی از زندگی هستم که احساس میکنم دیگه وقت از این شاخه به اون شاخه پریدن نیست و من باید یک شاخه رو به صورت تخصصی پی بگیرم پ تا انتها برم .
مسیله اصلی اینجا اینه که چه کاری برای منه ؟ تو کدومشون استعداد و مهارت بیشتری دارم ؟ شاید اصلا کاری مناسب منه که تا حالا سمتشم نرفتم و خب این فکر اذیتم میکنه.
ایا مشاوره ای وجود داره که بتونه تا حدی مسیر رو برام روشن تر کنه ؟

سلام .من ۳۹ سالمه و فوق لیسانس برق هستم. حقیقتش اینه که رشته ام رو دوست دارم اما هیچ وفت نتونستم مشغول به کاری بشم.همیشه وقتی اراده کردم که کار پیدا کنم با موانعی مثل سابقه کار روبه رو شدم. الان که تو این سنم احساس میکنم فرصت برای اینکه کاری شروع کنم و خلاصه بتونم علائقم رو دنبال کنم خیلی کمه.حتی به کارهای غیر مرتبط هم فکر کردم ولی انگار همه مسیرها بسته است. کاش یکی راهنمائیم کنه تا بتونم یه کاری رو شروع کنم و از این حس بی فایده بودن در بیام…

سلام و عرض وقت بخیر خدمت همگی
من امسال پشت کنکوری هستم .
۱۸ سالمه و پسر – دانش اموز زرنگ
علاقه خودم رشته اقتصاد هست
اما توانایی اوردن پزشکی و دندانپزشکی و پرستاری را هم دارم
توانایی اوردن اقتصاد دانشگاه های دولتی برتر تهران رو هم دارم ( شهید بهشتی و علامه طباطبایی و تهران بزرگ و … )
از نظر وضعیت مالی خانوادگی در سطح عادی قرار داریم ( خانواده تک کارمند )
من خودم از ۱۳ سالگی در زمینه اقتصاد و بورس فعالیت کردم و الان به سطح خوبی هم رسیدم .
ولی چون کنکور دارم نمیتونم پولی از طریق این بازار بدست بیارم ( فعالیت در بورس تمرکز و وقت کافی لازم داره )

من علاقم اقتصاد هست و این رشته هم تقریبا کاری براش موجود نیست ( اگرم باشه وضعیت مناسبی نداره ) اما این علم و تمرکز من روی این رشته باعث میشه بتونم بیشتر در زمینه بورس مطالعه کنم و بررسی کنم ( چون کاملا مرتبط با تحصیلم هستش ) ( مثلا دانشجو پزشکی یا … قطعا وقت و حوصله کافی برای عالی شدن در این زمینه رو نداره اگرم وقت بزاره به عنوان تفریح و غیر موثر ، به قولی با یه دست دوتا هندونه برندارید )
من نمیخوام از خودم تعریف کنم ولی مطمئنم میتونم درامد داشته باشم ( به طور مثال بعد از چهار سال درامدم بر حسب حداقل تخمین میرسه به ۳۰-۴۰ میلیون تومان در ماه و حتی بیشتر )
اما از یه طرفی شغل ازاد هستش و از ریسکش کمی میترسم که بعدا حسرت بخورم ، اما از یه طرف اگر خوب پیش بره ( نمیگم عالی و تخیلی ) حتی از یه جراح بعد چندسال بیشتر دربیارم شایدم چندبرابر .
از یه طرفم خانوادم راضی نیستن و حتی متوجه میشم اگه برم پزشکی و پیراپزشکی رفتارشون فرق میکنه باهام چه برسه به جایگاه اجتماعی ( هرچند من جایگاه اجتماعی برام مهم نیست مهم دل خودمه )
خانواده میگن خدمت میکنی تو پزشکی و پیراپزشکی به جامعه و مردم ، اما من مطمئنم تو اقتصاد بیشتر میتونم کمک کنم به هم نوعانم .
گاهیم فکر میکنم که پزشکی و پیراپزشکی ریسک نداره و…
در کل دو دل هستم .
لطفا کمکم کنید

سلام
به نظر بنده برید رشته پزشکی را بخونید و در کنارش بورس را هم ادامه دهید.من خودم مهندس هستم و در کنارش در بورس هم فعالیت میکنم.
موفق باشید

ذهنتون رو روی اقتصاد بذارین.کشورهای درجه یک در دنیا اقتصاد رو جز بهترین رشته ها میدونن آمار متقاضیان رشته های بهداشت مثل پزشکی و دندان پزشکی بسیار بالاست و همه این افراد قصد اشتغال رو دارند از طرفی در خارج از کشور به علت بالا بودن امر متقاضیان در این رشته ها بعضا بدون کنکور و یا حتی مصاحبه وارد دانشگاه ها میشن طبعا دانشگاه های خارج نیز به دلیل سود بیشتر ترجیح میده از خارج دانشجو وارد کنه.همه این دانشجویان هم از دانشگاه های معتبر و هم از دانشگاه های غیر معتبر وارد ایران میشن و مشغول کار میشن.چرا که به تازگی دانشگاه های غیر معتبر در ایران صرفا در این رشته های بهداشت معادلسازی میشه، لذا رشته ای مثل اقتصاد در جامعه حرف اول رو میزنه اون هم با این وضع نابسامان و حساس اقتصاد در کل دنیا. روی یک شغل با آینده عالی تمرکز کنید. ما در اقوام بسیار نزدیکمان پزشک و متخصص و جراح زیاد داریم، بعد چهل سال کار در بیمارستان یکسری تجارب و حرفهایی دارن که بسیار شنیدنی است این هم که گفته شد یکی از آن حرفها بود.حالا خود دانید.هر چه را که دوست دارید در آن موفق خواهید شد چون تمرکز و علاقه شما در آن سهیم است

سلام با دیدن سوالا فهمیدم که یه مشکل اساسی توی مسیر بزرگ شدن ما وجود داره من همیشه فکر می کردم به خاطر کم کاری پدر مادرم رشته تحصیلیم رو فقط از روی معدل انتخاب کردم و همیشه میگفتم چرا به من کمک نکردن استعداد یابی کنم ولی مثل اینکه این مشکل خیلی ها هست و کار از ریشه مشکل داره منم مثل اکثر دوستان سردرگم بین علاقه و بازار کار و شرایط زندگی و مهارت و ترس از یادگیری هستم که حسابی سردرگم و ناراحتم کرده ممنون میشم راهنماییم کنید تا به یه نتیجه درست برسم و بفهمم مشکل این چرخه معیوب که توش افتادم چیه
من ۳۲ سال هستم نرم افزار خوندم اما هیچ علاقه ای ندارم در واقع به خاطر یه اشتباه تو انتخاب رشته دانشگاه مجبور شدم برم و بخونم کل دوران دانشگاه زجر کشیدم و به زور فقط تمومش کردم اخه معدلم تو دوران مدرسه عالی بود اما تو دانشگاه افتضاح حسابی افسرده شدم بعدشم ازدواج کردم چون اصلا دلم نمی خواست مرتبط با درسم کار کنم ولی چند سال که دلم می خواد کار کنم یعنی احساس می کنم حتما باید کار کنم هم برای رشد شخصیتم هم برای اینکه مستقل باشم هم برای جایگاه اجتماعی اما چند تا مشکل اساسی دارم که نمی دونم باهاش چیکار کنم اول اینکه با شوهرم توافق کردم که بیرون از خونه کار نکنم دوم اینکه چون بچه دارم اصلا نمی تونم تمرکز کنم یه مهارتی یاد بگیرم با یادگیری هم مشکل دارم چون تو خونه سعی میکنم یاد بگیرم دائم ولش میکنم از این شاخه به اون شاخه می پرم یاد گرفتن به نظرم خیلی سخت و طولانی میاد مثلا شوهرم میگه انیمیشن کار کن علاقه ای نداشتم اما چند تایی ساختم اما واقعا برای یک نفر کار سختیه درطولانی مدت جواب نمیده گفتم یه کار که بشه توی خونه انجام داد و نیاز به ارتباط با مشتری به صورت حضوری نباشه پیدا کنم رسیدم به برنامه نویسی اما خیلی نیاز به این داره که بروز باشی من الان دارم یه زبان یاد می گیرم اما وقتی بچه دار بشم حداقل یک سال دور میوفتم و اطلاعاتم به درد نمی خوره برنامه نویسی هم دو سال باید کار کنی علاقه می خواد که من ندارم نمی دونم چیکار کنم سردرگمم ناراحتم نمی تونم کار کنم انگار یه گره ذهنی دارم نمی تونم بدون کار بمونم سنم داره میره بالا بدون کار و تخصص خاص احساس امنیت نمی کنم از یه طرف می خوام خودم رو مجبور کنم کار کنم به خاطر دلایل منطقی مثل دلایلی که بالا نوشتم از یه طرف اصلا دلم نمی خواد کار کنم نمی دونم این گره ذهنی رو چطور باز کنم چیکار کنم که بتونم یه مهارت رو تا اخر یاد بگیرم و یه شغل مناسب شرایطم پیدا کنم و انجامش بدم فرار نکنم این شاخه به اون شاخه نرم اصل اصلش از کار کردن می ترسم از مسئولیتش از اینکه باید مدتها روی یه مهارت کار کنم بعدش مسئولیت انجامش رو قبول کنم چون می ترسم اشتباه کنم و اینکه کار کردن روی یه موضوع خاص بعد مدت کوتاهی خستم میکنه یعنی مثلا یک ماه روزی چند ساعت با علاقه خیلی زیاد خیاطی میکنم چند ماه بیزارم از خیاطی یا یک ماه روزی چند ساعت کتابای روانشناسی می خونم چند ماه دلم نمی خواد در مورد روانشناسی مطلبی بخونم ببخشید طولانی شد ولی اگه راهنماییم کنید که مشکل اصلیم چی هست و چیکار کنم از این سردرگمی بیام بیرون ممنون میشم

سلام
من شاید خیلی تجربه نداشته باشم اما به نظرم اومد که یه چیزایی رو براتون بنویسم
به نظر من مهمترین کاری که شما باید انجام بدید اینه که یه مادر خیلی خوب باشید. مادری که با اعتماد به نفسه و مطالعه داره و به روزه . من خودم یک مادر شاغل داشتم و همیشه این مورد منو اذیت میکنه چون مادرم وقت کافی برای من نداشته پس فکر نکنید چون توی خونه هستید و نمیتونید بیرون کار کنید چیز خیلی بزرگیو از دست دادید چون این که کاری نکنید که یک انسان که اتفاقا فرزندتونم هست احساس ناراحتی و نارضایتی از زندگیش داشته باشه بزرگترین کاره. نذارید بچه داشتن مانع رشدتون بشه بلکه سعی کنید به واسطه کودکتون رشد کنید .گرچه که من میدونم بچه داری و خونه داری واقعا کارسختیه و ادمو بی حوصله می کنه اما سعی کنید که برای خودتون هم وقت بذارید . سعی کنید که یه مهارت ساده رو شروع کنید و ادامه بدید این تداوم باعث پیشرفت شما میشه و پیشرفت هم باعث میشه اعتماد به نفس پیدا کنید و یه کار دیگه رو شروع کنید.
راجع به اینکه گفتید بعد مدت کوتاهی خسته میشید باید بگم که همه ادما همین شکلین وقتی که یهو برای یه چیزی زمان زیادی میذارید باعث میشه که تمام جذابیت های اون چیزو در زمان کوتاهی کشف کنید و دیگه از ادامه دادن اون کار دلزده بشید از طرفی هم به احتمال زیاد به دلیل تایم زیادی که بدون استراحت براش گزاشتید باعث خستگیتون شده وبرای اینکه دوباره اون خستیگیو رو متحمل نشید دوباره سراقش نمیرید. پیشنهادم اینه که برای خودتون وقت تعیین کنید و اون کارو خورد خورد انجام بدید همچنین اینو یادتون باشه که انجام دادن یه گار کوچیک خیلی بهتر از انجام ندادن کاریه.شما هنوز جوونید و کلی فرصت توی زندگتیون هست از شادی و سلامت ذهن و بدنتون استفاده کنید تا هنوز وقت دارید چون روزی میاد که دوست دارید خیلی کارهارو انجام بدید اما دیگه تواناییشو ندارید. همچنین به گسب و کارهای اینترنتیم یه سری بزنید خصوصا که با این وضعیتی که الان پیش اومده ممکنه وقت بیشتری هم برای کسب اطلاعات راجع به مشاغل داشته باشید . خودتونو دسته کم نگیرید.
ببخشید که طولانی شد امیدوارم موفق و شاد باشید.

سلام سارا
من دقیقا توام با این فرق ک من ۳۶ سالمه.
خوبه سنت کمه و هنوز خیلی فرصتها داری
من هنوز ک هنوز دانشگاه نرفتم و هنوز نتونستم انتخاب کنم. با اینکه نمره هام خیلی خوبه و هر چی رو بخوام میتونم قبول بشم. امسال دارم میرم برا پزشکی ولی با تردید زیاد.. چون نمیدونم ایا بعد از چندین سال درس خوندن و بعد وارد کار شدن راضی خواهم بود یا نا

سلام من چهل سالمه هنوز تشخیص ندادم چه شغلی دوست دارم،دوتا رشته بی ربط بهم هم خوندم وای علایم هنر بوده،دوتا تابلوها فروختم،همه می گن هم آینده نداره،چهار پنج ساله که دیگه همون انجام نمیدم.ول هنوز ناامید نیستم،شاید برم یه مهارت یاد بگیرم،هنری باشه بهتره،ولی هنوز نا امید نیستم.ولی بعضی وقتها به خودم میگم به درد نمی خورم.یه یا زلزله نه چندان شدید بدون خسارت اتفاق افتاد،یه لحظه به خودم گفتم اگر مرده بودم چه،به فکر افتادم ،بیشتر قدر لحظه هایی که با پدر مادر هستم را بدانم. ژاپنی هم دیدم،که گفته بود ،بعضی ها دیرتر شکوفا میشن،و ادم باید برای خوشبختیش تلاش کنه،نه رویا پردازی،هنوزم دارم خودم رو امتحان می کنم،

سلام

من فوق لیسانس مهندسی نفت گرفتم و ۲ سالم سربازی رفتم و بعده اون ۲ سال بیکاری کشیدم………ولی پیش خودم گفتم تا کی بشینم خونه وبیکاری بکشم………حدود ۶ ماه برنامه نویسی کار کردم

و الان مدت ۲ سال بطور حرفه ای دارم تو یکی از شرکت های بزرگ تهران کار میکنم و از حقوقم هم راضی هستم

میخوام بگم رشته خودت نشد کار کنی آدم تنبلی نباش و تو هر شاخه دیگری میتونی کار کنی و کار پیدا کنی و شایددد تو این راه موفق تر باشی تا رشته خودت…….

اگه کسی ب برنامه نویسی و کار با نرم افزار و طراحی سایت علاقه داره ب ایمیلم: mo.saidi.h.a@gmail.com پیام بده تا کمکش کنم

البته کار برنامه نویسی فقط بیشتر بدرد کسایی میخوره که میتونن بیان “تهران” کار کنن …..تو شهرستانها بازارکار زیاد نداره

با آرزوی موفقیت

سلام محسن
مرسی که از تجربه ات گفتی. دمت گرم.

سلام آقا محسن میشه همین جا (زیر همین کامنتتون)یه توضیحاتی راجب برنامه نویسی بدین.من واقعا به این رشته علاقه دارم ولی تو این زمینه صفرم تنها چیزی هم که میتونم ازش کمک بگیرم همین اینترنت هستش ولی به چیزی نرسیدم .با این شرایط من چه پیشنهادی دارید ؟؟شما خودتون چه طور شروع کردید وتو ۶ ماه به این مهارت کافی رسیدید؟؟
اگه میشه همین جا جواب بدید.

سلام من دانشجوی ترم اخر کارشناسی عمران هستم خاستم بدونم با تجربه و درک و علم شما از وضعیت و اقتصاد کشورمون و موقعیت های شغلی حال حاظر ادامه تحصیل بنده به مقطع کارشناسی ارشد امری شایسته هست در حال حاضر من ۲۳ سالمه و شغل صابت و حرفه خاصی ندارم و جزو قشر متوسط جامعه هستیم.

سلام اقای ارامش من یک دختر ۲۰ ساله هستم و دانشجوی روانشناسی ببینید من تا همین یک ماه پیش واقعا نمیدونستم که از زندگیم چی میخوام من دو بار کنکور تجربی دادم ولی ذاتا علاقه ی خاصی به پزشکی اینا نداشتم الانم که دارم روانشناسی میخونم نه این که بد بیاد اما بازم منو راضی نمیکنه من در واقع همین چند ماه پیش فهمیدم که خیلی استعداد زبانم خوبه و البته دلم میخواد در اینده شغلم طوری باشه که مثلا همش تو کشور های مختلف برم مثلا شیش ماه برم پاریس کار کنم یک سال برم دبی دو سال برم چین نمی خوام مثل مثلا پزشکی یک جا ثابت بمونم دلم می خواد برم جا های مختلف پروژه ای کار کنم دلم میخواد با ادم های موفق کشور های دیگه اشنا بشم و همه جا دوست هایی داشته باشم و از شما میخواستم منو راهنمایی کنید که چه شغل های یا چه رشته های دانشگاهی برای من مناسبه من چیکار کنم الان دیر نیست؟مثلا مهندسی نفت چه طوره یا معماری من فقط اینا به ذهنم میرسه…پیشاپیش از این که وقت میزارید مچکرم

وکالت چه طور اگه من ایران با مدرک ایران وکیل بشم میتونم جا های دیگه کار کنم؟

سلام مریمی
۲۰ سالگی برای شروع هیچ چیز دیر نیست.
قسمتهای مختلف رادیو کارنکن رو گوش بده. داستان واقعی آدمهای اهل کارنکن بهترین راهنما برای توئه.
به صورت مشخص قسمتهای ۱۳، ۱۰ و ۵ رو حتما گوش بده.
این لینکش برای شنیدن از طریق اپ کست باکس:شنیدن رادیوکارنکن در کست‌باکس

سلام،بنظرم شما زبان انگلیسی یا فرانسه یا زبان های دیگ رو بخونید و تورلیدر شید،قطعااااا موفق میشید

سلام اقای ارامش من واقعاسردرگمم بین رشته کامپیوتروصنایع ومدیریت مالی کدوموبخونم اصلابه کامپیوترعلاقه ندارم ولی به خاطربازارکارش انتخاب کردم وبین سه تاشونم موندم کدوموبرم وپشیمون نشم علاقمم نمیدونم چیه میشه راهنماییم کنیدمن کدوموبخونم

سلام
من واااقن تو این لحظه ناامید ترین ادم روی زمینم
دانشجوی ارشد مهندسی صنایع دانشگاه امیرکبیرم و با اینکه شاغلم حس میکنم راهو اشتباه اومدم.
نمیدونم چیکار کنم
دلم میخواد دوباره کنکور تجربی بدم ولی همه میگن خیلی ریسکه و اشتباهه
میتونید کمکم کنید؟

سلام
یه سوال داشتم
من الان دانشجوی ترم دو برق هستم و خیلی نگران از اینکه کاری گیرم نیاد بعد از گرفتن مدرکم
ولی خیلی واسم تعجبه که مثلا شما با وجود داشتن کار ، از زندگی ناامیدید !!!
واقعا درک نمیکنم این حس رو ، نمیدونم شاید حق با شماست ، ولی من خیلی از این که اصلا کاری گیرم نیاد خیلی میترسم !!
ایا این طبیعیه ؟؟! دوستا ن خواهشا راهنمایی کنن !!

سلام،تا همین چندساعت پیش که این سایتو خوندم،احساس تنهایی میکردم ولی با دیدن حجم آدمایی که مثل خودمن فهمیدم که شاید مشکل از من نباشه،من ۲۲ سالمه،تازه از رشته ی مهندسی برق از دانشگاه دولتی فارغ التحصیل شدم،نحوه ی ورود به رشتمم اینجوری بود که وقتی تو دبیرستان موقع انتخاب رشته شد،زمان ما شایع بود که هرکه درسش خوبه علی الخصوص ریاضی باید بره ریاضی،منم بدون هیچ نارضایتی و با کلی افتخار رفتم ریاضی و وقتی هم که کنکور دادم گفتن که مهندسی برق بهترین رشته ی ریاضی هستو باید بری،نمیگم معدلم عالی شده و بهترین بودم اما با یه معدل قابل قبول تموم کردم،تا قبل اینکه وارد محیط کار بشم با رشته م پز میدادمو و درگیر جو مزخرف جامعه و دانشگاه راجب رشته های تحصیلی بودم،ولی از وقتی که دو واحد کاراموزی رو رفتم میتونم بگم دچار افسردگی شدم،کاری که تو زمینه ی برق میکنن چیزی نیست که منو تو زندگی راضی کنه،تو طول تحصیل درسایی که میخوندم اذیتم نکرد ولی محیط کارو به هیچ عنوان دوست ندارم،روزایی که میرفتم کاراموزی فقط روزارو میشمردم که اخرهفته بشه،حتی ساعتارو میسمردم که کی برم خونه،هنوز هیچی نمیدونم،توی دلم از صمیم قلب دوست دارم پرستار باشم،دوست دارم صبح تا شب به مردم کمک کنم و با مردم در ارتباط باشم،به هرکی که میگم میگن فضای کار پرستاری اینجوری تو فک میکنی نیستو سختیای خودشو داره،شایدم اونا راست میگن و اگه پرستارم میشدم ناراضی میشدم،از این رو افتادم دنبال استعدادیابی و اینجور داستانا تا حداقل رشته ای که میخوام برا ارشد انتخاب کنم عاقلانه باشه.

سلام وقت شما بخیر
دچار سردرگمی شدم ونمیدونم چیکار کنم از شما راهنمایی میخواستم لیسانس حسابداری هستم و از رشته ام راضی نیستم احساس میکنم این رشته وشغلی که میخواستم نیست راضی نیستم بیشتر ایده های کاری دارم و یا سرمایه گذاری رو پیدا میکنم اما سرمایه اولیه استارت ندارم ایده های اولیه خوبی به ذهنم میرسه حتی بررسی میکنم ولی به اجرا نمیرسه امکانش هست راهنمایی ام کنید
ممنون از وقتی که گذاشتید

سلام سبا خانم
مشکل شما مشکل خیلی ها هست و از اینجا ناشی میشه که در مدارس و دانشگاه ها مشاور تحصیلی و شغلی به معنای واقعی نداریم، خودمون هم تحقیق نمی کنیم و تحت تاثیر جو جامعه انتخاب می کنیم و اما اینکه گفتید ایده دارید، دوست عزیز ایده خوب ایده ای هست که متناسب با توانمندی های شما باشه

سلام آقای آرامش از متن های خوبتون خیلی ممنونم. اگه میشه من رو هم راهنمایی کنید من کلاس هشتم هستم و هنوز نمی دونم چه رشته ای انتخاب کنم
وضعیت درسیم هم خداروشکر خوبه فقط به مشاوره نیاز دارم تا بتونم تصمیم بگیرم خواهش می کنم زود جواب بدید بازم ممنونم

سلام من ۱۶ سالمه پارسال رشته ریاضیو انتخاب کردم. تا سال نهم میخواستم تجربی بخونم ولی یه دفعه ای انگار همه چیز عوض شد. اون علاقه دیگه تو وجودم نبود. شاید چون خیلی غرق دنیای مجازی بودم .هدفم مهاجرت هستش و دنبال راه و رشته ای بودم که بازارکار خوبی در خارج داشته باشه و اسان تر باشه و علاقه هم داشته باشم ولی هیچ وقت نتونستم قاطعانه بگم چی میخوام و به چی علاقه دارم. راستش من رشته های هنری رو دوست دارم حتی اگه مثلا بلد نباشم سازی بزنم وقتی موسیقی رو میشنوم یا یه نقاشی یا یه فیلمی میبینم لذت و علاقه خاصی بهش دارم ولی باز هم مطمئن نیستم که تو اینها موفق میشم یا نه. پسرعموی من پارسال مهاجرت تحصیلی کرد به ایتالیا با رشته معماری و من بهش اعتماد دارم و میدونم اون با تجربه تر از خیلیاس چون بالاخره داره تو کشور خارجی زندگی میونه اون موقع من میگفتم اصلا به پزشکی علاقه ندارم و شغلی میخوام که تازگی داشته باشه چیزی خلق کنم برای جذاب باشه و واقعا دوسش داشته باشم. اون بهم درباره بازارکار خوب کامپیوتر گفت و گفت که الان جهان در دست تکنولوژیه و این رشته فوق العادس . منم اون زمان از لحاظ روحی وضعیت خوبی نداشتم و بالاخره ریاضیو انتخاب کردم گفتم از ریاضی میتونم راحت تر هر رشته ای رو تو دانشگاه خواستم برم مثلا هنر و حتی تجربی. گفتم سه سال وقت دارم بالاخره میفهمم چی میخوام. الان یک سال گذشته و من هنوزم سردرگمم. هنوزم نمیدونم باید چیکار کنم و استرس خیلی بدی دارم چون دارم به کنکور نزدیک تر میشم . اینم بگم من درسم خیلی خوبه معدلم۱۹.۸۳ شده ولی حتی تو سال تحصیلی هم علاقه ان چنانی به درسام نداشتم . اینکه هدفی ندارم باعث میشه انگیزه ای نداشته باشم ‌ درباره رشته هنر هم با خانواده حرف زدم ولی میگن با رشته هنر نمیتونی تو خارج زندگیتو بگذرونی.الان من بعضی وقتا میگم میخوام پزشکی بخونم بعضی وقتا میبینم اصلا نمیخوام بعضی وقتا به هنر .و این کامپیوتر رو هم چون نمیدونم چطوریه میترسم انتخاب کنم. لطفا اگه کسی تو این زمینه ها فعالیت میکنه کمکم کنه. ممنونم

سلام.ادامه بده موفق میشی.مبادا منصرف بشی!!!!

سلام نازنین خانم
بهترین مشاوره ای که به شما در یک متن کوتاه میتونم بدم اینه که کتاب ((قدم صفر کارآفرینی)) رو بخون، در این کتاب به طور مفصل در مورد شناخت علاقه الهی صحبت شده

سلام،،به نظر من دیگه الآن با این اووضاع کشمشی درس خوندن واقعا اشتباه خیلی بزرگیه دوست داشتم برگردم به دوران نوجوانی و یک هنر(فنی)یاد میگرفتم چون پول تو کارهای فنی من رشته ام مکانیک خودرو بوده الانم تو برق خودرو ام تعمیر ایسیو و انژکتور و … تعمیرات موبایل هم خوبه دوستم تعمیرکار موبایل از درآمدشم راضیه جفتمون کارهامون فنی ولی به درد هر کسی هم نمیخوره تو کارهای فنی واقعا همه چیز اول تو علاقه دوم توانایی خلاصه میشه در کل درس ول کنین بچسبید به کار از درس چیزی در نمیاد شاید تا ۲۰ سال پیش درس خوب بود ولی الان دیگه فایده نداره بیش تر کسایی که شغل آزاد دارن و پول دارن زیاد درس نخوندن فقط چسبیدن به کار کار کار

سلام وقت بخیر . ممنون بابت مقاله

کلا دااشته من یک ذهنه که اوقات زیادی رو ایده پردازی میکنه و رشته ای که خوندم mba هست
میخوام بدونم چه مسیری رو بایئ برم تا یک مشاور کسب وکار بشم

سلام علی
کارهای مجموعه شاپرک آبی رو دنبال کن.
موفق باشی

سلام آقای آرامش، من واقعا به کمکتون نیاز دارم، امیدوارم که بتونید من راهنمایی کنید، چون شرایط خوبی ندارم، من محمد هستم، متولد۶۵ هستم، متاهل هستم بدون فرزند، راستش فعلا دوست ندارم بچه دار بشم، چون شرایطم روبراه نیست، من کارشناسی مکانیک خودرو دارم، چند سالی تو شرکت دانش بنیان کار می‌کردم به عنوان مونتاژکاری و نصب ردیاب خودرویی، بعد شرکت ما ورشکسته شد و من بیکار شدم الان نزدیک سه ساله تقربیا بیکارم، گاهی پیک موتوری، گاهی سرویس کولر، گاهی هم شاگرد مغازه کار کردم تا خرج زندگی در بیاد، الان نمیدونم چکار کنم، چه شغلی انتخاب کنم، فک میکنم کار فنی باشه برام بهتره، لطفا من راهنمایی کنید باتشکر فراوان

سلام محمد آقا
گفتی سه ساله بیکاری یا کار واقعی نداری، خب دوست عزیز بشین با خودت یه دو دو تا چهار کن
از لحاظ کاری همه آدما دو دسته اند یا حقوق بگیرن یا حقوق بده یا کارمند هستند یا کارفرما
اگر بخواهی کارمند باشی از کار کردن در ادارات تا مغازه و شرکت ها کارمندی حساب میاد با توجه به شرایط سنی طبیعتا شما نمی تونی کارمند بخشهای دولتی بشی، اگر می خواهی کارمند بخش خصوصی بشی برو کاریابی ها سربزن
ولی اگر در توان خودت می بینی و این اراده رو داری که کارآفرین باشی همین الان یه کاغذ بردار و پنج تا از علایقت رو بنویس، بعد در ردیف استعدادها پنج مورد رو بنویس و همینطور مهارتهات رو بنویس، امکانات سرمایه ای مثل پول و زمین و مغازه (اگر داری) مشخص کن و ببین حالا با این توانمندی ها چه کاری میتونی انجام بدی که هم ازش لذت ببری و هم درآمد بالا داشته باشی

سلام آقای آرامش
من لیسانس رشته مدیریت امور بانکی هستم و تقریبأ چن ماهیه ک فارق التحصیل شدم اما بعد از چن وقتی ک گذشته هنوز سردرگمم ونمی دونم اصن میخام چکار کنم درس خوندنو خیلی دوس دارم و حتمإ دوس دارم ادامه تحصیل بدم اما مسئله اینجاس که درس خوندن به تنهایی فایده ای نداره و اول میخام برای خودم شغلی دست وپا کنم و بعد برم سراغ ادامه تحصیل تنها مهارتم تو زمینه دسر وشیرینی پزیه البته نه به صورت خیلی حرفه ای اما خب کارمم بد نیس خوبه دوستانم بیشتر توصیه میکنن ک تو همین زمینه کسب درآمد کنم اما خب علاقه واقعی من این نیست. اصلأ نمیدونم چکار کنم همش سردرگمم در رابطه با رشته تحصیلیمم متأسفانه گزینه های محدودی واسه کار کردن هس.این سردرگمی خیلی اذییتم میکنه ممنون میشه لطفأ منو راهنمایی کنید با تشکر از مطالب خوبتون

سلام اقای ارامش
بنده الان۱۵سال دارم وپس ازچهارروزهدایت تحصیلیم رومیگیرم.من به کامپیوتروجزئیات کلیش بسیارعلاقه دارم
ومیخواهم این رشته راانتخاب کنم وادامه بدم ولی یه مدتی قبل اندیشیدن درباره کامپیوترداشتم درباره رشته پزشکی تحقیق میکردم یه شوق خاصی درمن ایجادشدومیخواستم پزشکی بخونم تااینکه بارشته کامپیوتر اشناشدم والان کلا الاف موندم چیکارکنم اگه براتون زحمت نشه منویکم راهنمایی کنین چون مخم الان کلا بهم ریختس اگه کمک کنین واقعاممنونتون میشم

سلام آقای آرامش
من ۱۵سالمه والان انتخاب رشته دارم چند روزدیگم بیشتروقت ندارم چون جواب هدایت تحصیلی میاد وباید مدرسه ثبت نام کنم من بین رشته تجربی و ریاضی گیرکردم هوش زیادی دارم اما خیلی خرخونی نمیکنم چون سردردمی گیرم بخاطرهمین خیلی مطمئن نیستم که پزشکی قبول شم اماخب ازتجربی فقط پزشکی دوست دارم وتجربی رو بخاطرپزشکی میخوام درحالی که من ازدوران ابتدایی میخداستم برم ریاضی ومخ ریاضی ام واقعاخیلی سردرگمم ریاضیم بهتراز تجربی هست اماپزشکی رو بیشتردوست دارم درس های دیگه ی تجربی هم نمیخوام مهندسی هم خیلی علاقه دارم مثل برنامه نویسی اما همه میگن ریاضی بازار کارش خیلی بده

من هم درگیر نارضایتی و شغلی و تغییر شغل و … هستم.
کامنت ها و جوابهاشو رو می خوندم از اینکه سوالها تا حد امکان پاسخ دارن و لینکهای مرتبطی برا هر مشکلی مطرح شده حس خوبی دارم. سوال و جواب دیگران به بقیه هم کمک می کنه. خواستم از این کامنتدونی منظم و پربار تشکر کنم.
ضمنا رادیو کار نکن جزء پادکستهای فالو شده ام هست. مرسی

چقدر خوب سارا
خوشحال شدم از دیدن کامنتت و انرژی گرفتم
لطفا رادیوکارنکن رو به دیگران هم معرفی کن تا آدمای بیشتری بشنون
مخلصم

سلام.
من ۱۹ سالمه و قراره امسال برای بار دوم کنکور بدم و بار اول کنکور تجربی دادم و این بار هم قراره کنکور تجربی بدم اما علاوه بر تجربی کنکور زبان و هنر رو هم شرکت کردم امسال به این دلیل که هنوز نمیدونم به چه چیزی علاقه دارم و این فوق العاده بد و ناراحت کننده است البته فاجعه نیست چون هستن کسایی که توی ۳۰ یا ۴۰ سالگی تازه فهمیدن به چی علاقه دارن اما من هنوز ۱۹ سالمه و وقت دارم.
تا سوم راهنمایی معدلم بالای ۱۹ و نیم بود اما از اول دبیرستان به مرور ضعیف و ضعیف تر شدم و این روند تا آخر پیش دانشگاهی ادامه داشت اابته این رو هم بگم که دلیلش نخوندن بود چون که اصلا درس نمیخوندم و تمایلی هم نداشتم البته کار دیگه ای هم نمیکردم منظورم اینه که اهل این که خیلی با دوستام ارتباط داشته باشم و بیرون برم و تو گوشی باشم و این ها هم نبودم اما خب درس هم نمیخوندم. سال دوم دبیرستان موقع انتخاب رشته بود و من تا اون موقع دوست داشتم برم ریاضی چون از تجربی و پزشکی بدم و اصلا تو ذهنم نمیگنجید که یه روزی پزشکی بخونم میومد و از درس های رشته انسانی هم خوشم نمیومد بعد از چند وقت فهمیدم که مدرسمون فقط رشته تجربی داره و به خاطر همین رفتم هنرستان رشته معماری اون جا بعد از دو روز از فضای مدرسه خوشم نیومد و احساس تنهایی کردم و بعد خواستم برم یه مدرسه دیگه و ریاضی بخونم اما پشیمون شدم و همین طوری رفتم مدرسه قبلیم و تجربی خوندم. بعد از دوم دبیرستان خواستم رشتمو عوض کنم و اون موقع بود که فهمیدم از همون اول هم به ریاضی هیچ علاقه ای نداشتم و با قانون نفی بقیه رشته ها ریاضی رو انتخاب کردم و فهمیدم که من به هیچی علاقه ندارم پس همین تجربی رو ادامه بدم. از اواسط سال سوم به پزشکی علاقمند شدم فقط هم به خاطر کلاس کاریش و درآمدش چون از خون و مرده و این جور چیزا بدم میومد. سال سوم تمام سد و از مرداد شروع کردم برای کنکور خوندن اما هیچی نخوندم چون همش میگفتم از فردا و با شروع سال تحصیلی که پیش دانشگاهی بودم هیچی نخوندم و کنکور رو خراب کردم و هیچی به هیچی.اما سال پیش دانشگاهی یه اتفاق جالب برام افتاد و اونم این بود که ما رو بردن برای تشریح جسد و من با این که فکر میکردم بدم میاد اما بدم نیومد حتی خوشم هم اومد و اونقدر نزدیک شدم بهش که مسئولای اون جا هی میگفتن دخترم بیا کنار و حتی بعدش توی خونه مدام با ذوق و شوق تعریف میکردم برای پدر و مادرم. سال دوم هم برای کنکور موندم اما میدونم با توجه به خوندنم رتبم خوب نمیشه و پزشکی نمیارم. تازه اگه بیارم هم نمیدونم برم یا نه این که واقعا علاقه دارم به پزشکی یا فقط برای درآمد و کلاس کاریشه البته اینم بگم که پزشکی رو از بین بقیه رشته های تجربی انتخاب کردم چون جای پیشرفت بیشتری داشت ولی هنوز نمیدونم بین خود رشته های پزشکی به چی علاقه دارم و از اونور رشته طراحی صنعتی رو هم دوست دارم اما واقعا نمیدونم علاقه واقعیم به چیه.گاهی حتی حس میکنم به هیچی علاقه ندارم و هیچ هدفی هم تو زندگیم ندارم.
از طرفی چون حفظیاتم خیلی خوبه و پدرم از اول میگفت برم انسانی، حالا که تا الان نا موفق بودم مدام به من حرف میزنه و اونقدر اعصابم به هم میریزه که میگم دیگه قید همه چی رو بزنم و یه دانشگاه الکی برم تا همه چی تمام شه. از طرفی هم اگه بدونم واقعا به پزشکی علاقه دارم حاضرم یک سال دیگه هم بمونم تا در بیام.

سلام اسم من زهراس منم شرایط مشابه شماروداشتم ودارم والان ۱۹ سالمه خوشحال میشم بهم ایمیل بزنی تا باهم حرف بزنیم منم خیلی سردرگمم وواقعا احتیاج دارم تا بایکی مثل خودم حرف بزنم خداکنه پیامم برات بیادوامیدوارم ک پیام بدی

سلام منم همین طور و منم امیدوارم پیام من برات بیاد تا بتونیم باهم حرف بزنیم

فکر نمیکنم این کامنتم به کسی کمک کنه. فقط خواستم همزادپنداری کرده باشم. من ۱۸ سالمه و سال ۹۷ کنکور تجربی دادم. منم پزشکی دوست نداشتم ولی حس میکردم ریاضیم خیلی خوب نیست و از انسانی هم بدم میومد واسه همین رفتم تجربی. هیچ وقت زیاد درس نخوندم، سعی میکردم نمره هام خوب باشه چون پدر و مادرم توقع داشتن ولی انگیزه خاصی نداشتم. سال کنکورم همین بود.احساس سردرگمی می کردم. نمیدونستم چی میخوام. همه داشتن خودشونو واسه پزشکی و دندان و دارو می کشتن ولی من پول و پرستیج این رشته ها اصلا ترغیبم نمیکرد. اصلا از رشته های درمانی خوشم نمیومد. دلم میخواست یه شغلی داشته باشم که پر از ایده پردازی باشه، از لحاظ ذهنی چالش برانگیز باشه و در نهایت یه تغییر مثبت ایجاد کنم. احساس میکردم چیزی که میخوام تو رشته های مهندسی به دست میاد ولی هیچ وقت مطمئن نبودم از چیزی واسه همین تو دبیرستان تغییر رشته ندادم. اصلا همه این فکرا تو پیش دانشگاهی اومد تو ذهنم چون مجبور شدم به طور جدی به آینده ام فکر کنم. ولی دیگه نمی تونستم کاری بکنم دیر شده بود و از طرفی مطمئن نبودم. من به ریاضی علاقه خاصی نداشتم و تا حالا برنامه نویسی، رباتیک یا هر چیزی که مربوط به رشته های مهندسی باشه رو امتحان نکرده بودم. ولی میدونستم اینکه تو مطب بشینم مریض ببینم یا تو داروخانه کار کنم منو راضی نمیکنه. کلا میدیدم هیچی منو راضی نمیکنه. هیچ علاقه ای نداشتم. همین باعث شد سال کنکور کلا دپرس و سرگردان باشم. دوران مضخرفی بود. بالاخره گذشت و تو انتخاب رشته ها فقط پزشکی و دارو زدم و هیجا قبول نشدم. نشستم واسه سال بعد بخونم کاملا بی هدف. خیلی فکر کردم به این که کنکور ریاضی بدم یا تجربی اما با هرکی حرف زدم منو به شدت ترسوند از بازار کار ریاضی. گفتم خب میرم خارج اما گفتن ریسک بزرگیه از کجا معلوم بتونی بری و اینا. با همه اینا بازم میخواستم برم ریاضی اما نمی تونستم علاقه مو توجیه کنم. من دلم میخواست برم مهندسی، علاقه چندانی نداشتم ولی حس می کردم اگه برم خوشم میاد و اینکه می خواستم قدمی در پیشرفت تکنولوژی داشته باشم میخواستم برم خارج و مثل بیل گیتز و ایلان ماسک باشم، حالا نه دقیقا مثل اونا چند درجه پایین تر. یه جورایی فقط دلم میخواست در زمینه تکنولوژی یه کاری بکنم ولی این که چه کاری و در چه زمینه ای نمیدونستم چون به هیچ چیز خاصی علاقه ای به اون صورت نداشتم. از بین درسام ریاضی و فیزیک و شیمی و زیست برام در یه سطح بودن.
خلاصه همین جوری گیج و سردرگم بودم که آبان تو ذخیره های پزشکی آزاد قبول شدم. کلی از وقتمو صرف دودلی کرده بودم و به هیچ نتیجه ای هم نرسیده بودم و خانواده هم خیلی فشار میاورد و دیگه خسته شده بودم از فکر کردن به این که چه چیزیو دوست دارم. رفتم پزشکی و کارو تموم کردم. الانم نمیدونم قراره چیکار کنم. میتونم به سختی با پزشکی کنار بیام ولی فکر نمیکنم هیچ وقت ازش لذت ببرم اونجور که یه آدم باید از شغلش لذت ببره.
میدونم طولانی شد ولی وقتی گفتی حس میکنی به هیچی علاقه نداری و هیچ هدفی تو زندگی نداری یکم احساس بهتری پیدا کردم و حس کردم تنها نیستم. برای همین خواستم منم تجربه م رو اینجا بنویسم. من هیچ کسی اطرافم ندیده بودم که همچین چیزی بگه. فکر میکردم فقط منم. احساس میکردم مغزم مشکل داره. ولی خیلی ها اینجورین به نظرم. ما تو ۱۵ سالگی رشته دبیرستانمون رو انتخاب میکنیم، تو ۱۸ سالگی رشته دانشگاهمونو، وقتی هنوز شناخت زیادی نداریم، چیزای زیادی رو تجربه نکردیم. تا چیزیو سمتش نری تجربش نکنی نمیفهمی ازش خوشت میاد یا نه. بعضیا از اول میدونن پزشکی دوست دارن، بعضیا به کامپیوتر علاقه پیدا میکنن میرن دنبالش تو نوجونی یاد میگرین تجربه کسب میکنن. بعضیام مثل ما سرگردونن.
شاید یه روزی بتونم برم خارج. دلم میخواد محقق بشم و از کار درمانی خوشم نمیاد.شاید تو ژنتیک تحقیقات کنم چون به این مبحث علاقه بیش تری دارم تا بقیه مباحث پزشکی. شایدم بتونم پزشکی و مهندسی رو باهم قاطی کنم، چه میدونم. افکار پراکنده ای تو ذهنمه و به هیچ کدومشونم مطمئن نیستم.

با سلام از کار های متنوع خوشم میاد کاری که روتین و یکنواخت نباشه از بچگی به نوشتن علاقه داشتم گاهی داستان های تخیلی مینوسم قدرت تصور بالایی دارم .حسابداری میخونم ولی نمیدونم که میتونم تو این رشته موفق بشم یا نه کاراموزی هم رفتم یعنی تجربه عملی هم داشتم ولی اون چیزی نبود که میخواستم .ازتجربه کردن چیز های جدید لذت میبرم معتقدم کاری رو باید بکنم که فایده و منفعتی برای اطرافیانم داشته باشه. به نظرتون تو چه کاری میتونم موفق بشم

با
سلام آقای آرامش وقت شما بخیر
نوشته هاتون خیلی منطقی و درسته وتاییدشون میکنم
منتها این مراتب چیزی که بیشتر از هرچیز من رو عذاب میده اینه که با وجود همه این صحبت ها باز هم نمیتونم دقیقا هدف از زندگی و مخصوصا شغل آینده ام رو درک کنم دقیقا مثل اینکه تو چاه عمیق گیر افتادم وراه حل های زیادی واسه بیرون آمدن دارم اما نمیدونم کدوم بهترین راهه و تهش آزادی
میخواستم اگر میشه یه راهنمایی بکنید
من هفده سالمه وتو رشته برق صنعتی در هنرستان شهرستان کوچکی مشغول به تحصیل هستم پایه یازدهم هستم ویک سال دیگه مدرک دیپلمم رو میگیرم ولی بذارید واستون از پایه نهم قضیه رو تعریف کنم.
در اواسط پایه نهم به ما ابلاغ شد که برای انتخاب رشته باید توی سایت تحت عنوان گزینش هایی رشته مورد نظر مون رو انتخاب کنید من علارقم اینکه در یک رشته فنی مشغول به تحصیلم اما اون زمان اصلا دوست نداشتم به یک رشته فنی برم و بدتر از همه داخل هنرستان باشم از این رو چون بیشتر خودم رو با رشته انسانی سازگار میدیم داخل سایت در بخش رغبت و توانایی تمام تمایلاتم رو به سوی انسانی علامت زدم سال تحصیلی که به اتمام رسید متاسفانه بدلیل ناحق گرایی بعضی ها و مطلع نکردن بنده از وضعیت انتخاب رشتم در وقت معین باعث شد که ظرفیت دراین رشته پر و من نا خواسته مجبور به انتخاب رشته ی دیگه ای بشم از اونجایی که من خیلی مضطرب و ناراحت بودم ازشون خواستم تا برای من در همه رشته ها یک جا کنار بگذارند تامن بعد یک هفته تصمیم رو اعلام کنم.
از اونجایی خیلی با شرایط اونجا نمیتونستم کنار بیام
با مشورت خانواده و علاقه نسبتا متوسطی که به برق داشتم انتخاب کردم سال اول بعد چند ماه کمی خودم رو وبا این شرایط وقف دادم ولی باز هم ته دلم راضی نبود چون مثل آفتاب پشت ابر هر آن ممکن بوداین حسرت بیرون بیاد و دوباره من رو عذاب بده اون سال تموم شد و من علارقم اینها اون سال با بهترین نمرات در دروس این رشته وارد پایه یازدهم شدم امسال انگار واسم عادی تر بود درواقع احساس من تا وقتی به رشته ام خوب و روشن است که وارد بحث پیداکردن شغل و بازار کار نشوم و اون موقع است که احساس تنهایی شدید میکنم چون انگار هیچکس درک کاملی از وجودم نداره از طرفی هم خیلی نگرانم چون به هیچ عنوان دوست ندارم حاصل دست رنج پدرو مادرم را هدر بدم و روزی حتی روم نشه تو چشماشون نگاه کنم اما خیلی هم تو شرایط بدی نیستم چون من هنوز تحصیلات آکادمیکم رو شروع نکردم. اما از این بحث که بگذریم چیزی که میخوام شما در رابطه بااون راهنماییم کنید اینکه بعد دیبلم چه رشته ای انتخاب کنم من در مقوله اول انتخاب شغلی که بیان کردید باید بگم عاشق همه چیزم در بحث توانایی ها باید بگم بسیار در یادگیری نوشتن داستان وشعر وبه قولی ذهنم بازی دارم والآن هم درحال نوشتن داستانم هستم و انشاالله چاپش میکنم در هر صورت من عاشق خواندن ونوشتنم و هیچوقت اون رو کنا ر نمیذارم و دوست دارم به عنوان شغل دوم ازش بهره بگیرم بسیار علاقه به هنر دارم ودر بحث تئاتر و بازیگری هم علاقه وهم باتوجه به شناخت کمم توانایی هایی دارم. ۲سالی میشه که به کلاس زبان میرم در واقع عاشق زبان انگلیسی هستم و دوست دارم به طور کامل یاد بگیرمش واز این رو خیلی دوست دارم تو شغل آینده ازش بهره ببرم الآن گیجم هر چقدر فکر میکنم نمیتونم درست تصمیم بگیرم که آیا تو همین رشته ای که هستم بمونم وادامه تحصیل بدم یا دنبال چیز دیگه برم البته چیزی که به علایق و توانایی هام هم نزدیک باشه لطفا اگه میشه راهنماییم کنید چون بد جور سر در گمم ممنون.

سلام محمدرضا
این ویدئو رو ببین: نقش دانشگاه در مسیر شغلی
لطفا وقت بذار و همه مطالب تصمیم‌گیری رو هم بخون.

سلام
کارشناسی ارشد نرم افزار دارم.تو رشته خودم خبره نیستم ولی خوب دوره های زیادی رو دیدیم تو زمینه شبکه.ولی هنوز که هنوزه جایی مشغول به کار نیستم البته قبلا ازاد کار کردم کم و بیش،یعنی هنوز پیش نیومده یا این که باید واسه کار یه هزینه زیادی بدم که بتونم خونه اجاره کنم تو تهران و این حرفها که تو این شرایط اصلا به صرفه نیست.به خودم که نگاه میکنم میگم مثلا برم تو فلان شرکت خصوصی هم کار کنم مگه ته تهش چقدر میدن که باهاش یه زندگی راحت تشکیل داد تازه اون ازادی هم ازت گرفته میشه.یه مدته کوتاهه به سرم زده ویزای کاری بگیرم و از ایران برم. دارم نهایت تلاشم هم میکنم که زبانم به سطح خوبی برسه و اماده رفتن بشم باز سر همین قضیه هم خیلی وقت ها بالا پایین میشم مثلا اگه برم خانواده اقوام از همه اینها دور میشم.همه اصرار پدرم کار کردن تو شغل ثابته تو رشته خودم چه ایران چه هر جای دنیا هر چی هم میگیم بابا الان وضعیت کار چه دولتی و خصوصی مثل سابق نیست با این هزینه ها ولی خب نظر پدرم خیلی سخت عوض میشه.ولی تجربه ۲ساله سربازی و دفتر دار بودن اونجا بهم میگه روحیه ام به کارمند بازی و رییس بازی نمیخوره.اگه از طرف پدرم حمایت مالی بشم میتونم زمین کشاورزی بخرم و اضافه کنم به زمین هایی که داریم و با خواهرم که متخصص این رشته است کار کشاورزی رو شروع کنم.احساس میکنم این کار پیشرفت خوبی داره و ازادی عمل بیشتری بهم میده که حتی هر موقع هم خواستم به سفر برم ویزامو بگیرم.نمیدونم واقعا موندم. فقط علاقه درونیم میگه
اگه برمیگشتم عقب حتما حتما میرفتم رشته هوافضا.چند روزه به اینم فک میکنم که اگه انشالله بتونم تو اینده درامد خوبی داشته باشم واسه دل خودمم که شده میرم کارشناسی این رشته رو میگیرم

سلام
امشب به طور اتفاقی یکی از پست هاتون رو دیدم و کنجکاو شدم به بقیه هم نگاهی بندازم.
با اکثر مطالبی که تو پست هاتون نوشتیدموافقم نمونش همین پست؛
من ۱۲سال تحصیل در مدرسه به چیزی جز پزشکی فکر نمی کردم حتی دندون پزشکی و تصور می کردم عاشقش هستم. همیشه هم درتلاش برای رسیدن به اون بودم، تو آزمون بهترین مدارس قبول می شدم وهرسال تاپ کلاس بودم، به دلیل بحرانی که توسال کنکورم تجربه کردم رتبه م شد ۱۴۴۲ تجریی و خلاصه به هرترتیب و هر شرایطی که بود به پزشکی نرسیدم
اما شاید باورش سخت باشه که من بعد از چندین وچندسال تازه امسال که سال آخر دانشگاه هستم متوجه شدم که من فقط بخشی از رشته پزشکی رو دوست داشتم و رشته مناسبی برای من نبوده هرچند که دیدگاه جامعه گاهی اذیت می کنه اما فکر کنم روز به روز بیشتر متوجه خواهم شد که خداوند بهترین رو برای من انتخاب کرده …
همه این ها رو گفتم که بگم امیدوارم پست هاتون پر بازدید بشن بلکه وضعیت انتخاب رشته و شغل بین نوجووناوجووناکمی تغییر کنه؛ اصولی تر و عادلانه تر بشه وکم تر تحت تاثیر دیدگاه و تفکر اشتباه جامعه باشه.

سلام و عرض ادب خدمت شما آقای آرامش 🙂
بنده ۳۱ سالمه و هنوز نمیدونم برای چه کاری ساخته شدم!شایدم خودمو باید برای کاری بسازم؛نمیدونم
فوق دیپلم کامپیوتر داشتم و دیدم علاقه ای ندارم و رشتمو از اول تغییر دادم و رفتم روانشناسی خوندم خیلی علاقمندم اما حالا که ارشدم رو تو این رشته تموم کردم فهمیدم این کار مناسب من نیس… تجربه کار تو محیط روانشناسی رو ندارم اما از شنیده هایی که داشتم حس میکنم توانایی و مهارت لازم رو ندارم…
حالا موندم مهارت هامو بیشتر کنم که این خودش زمان میبره یا اینکه برم سراغ کاری دیگه که البته اگر تخصصی باشه اونم خیلی زمان میبره و باز معلوم نیس تو اون شغل خوب باشم یا نه…کارهای آزاد هم که پشتوانه مالی و سرمایه میخواد که متاسفانه قدرت مالی خوبی ندارم…شغل های کم درآمد و معمول هم مناسب من نیست…
واقعا موندم بین راه و متوقف شدم و خیلی نا امید و افسرده شدم و خجالت زده که سنم بالا رفته و کاری ندارم…بچه آخر خانواده هستم و همیشه بزرگترها به جای من حرف زدن به جای من کارهامو انجام دادن و فکر میکنم این باعث شده من اعتماد به نفسم کم بشه و همیشه خودمو ناتوان بدونم…
چیکار کنم ؟ 🙁

سلام آهوخانم (چه اسم باحالی انتخاب کردی برای خودت)
گفتی: «بنده ۳۱ سالمه و هنوز نمیدونم برای چه کاری ساخته شدم!»
پدیده عجیب و غیررایجی نیست. اکثرا آدمها این رو نمیدونن. مطلب هدف از زندگی رو در این مورد بخون.
گفتی: «رفتم روانشناسی خوندم خیلی علاقمندم اما حالا که ارشدم رو تو این رشته تموم کردم فهمیدم این کار مناسب من نیس… تجربه کار تو محیط روانشناسی رو ندارم اما از شنیده هایی که داشتم حس میکنم توانایی و مهارت لازم رو ندارم»
خب معلومه وقتی هنوز کار نکردی تجربه‌اش رو هم نداری، از روی شنیده‌ها که نمیشه تصمیم گرفت. چرا یه چند وقتی در عمل تستش نمیکنی؟ توی دفتر یکی از دوستان مشاوره بده. یا برو توی مرکز دانشگاهتون، یا حتی به یکی از اعضای فامیل مشاوره بده. در عمل باید تجربه کنی تا بفهمی علاقه داری بهش یا نه؟ و اینکه چه مهارتهایی رو نداری و به مرور کسبشون کنی.
اون باقی حرفهات رو هم بررسی نمیکنیم و میذاریم برای بعد اینکه همین فیلد خودت رو تجربه کردی و نتایجش رو لمس کردی.
پیشنهاد مشخص من بهت اینه که تجربه کن و از خونه بیرون بزن و دست به اقدام بزن.
این مطلب رو هم بخون:برنامه ریزی بس است!
به این کتابها و خلاصشون هم یه نگاهی بنداز. خوندنشون کمکت میکنن.
باز هم بیا و برام بنویس که داری چیکار میکنی.

سلام و عرض خسته نباشید…من ترم ۸ پرستاریم.دوماه دیگ درسم تموم میشه.سه ماه کار کردم تو بیمارستان .اصلا از نحوه برخورد همکارا …و تعداد زیاد ساعت کاری پرستارا و شیفت شب راضی نیستم…تو این رشته اصلا شاد نیستم…نمیدونستم پرستازی اینطوریه…دوس ندارم زیردست باشمو بم دستور بدن…الان واقعا به هیچی علاقه ندارم.درس خوندنو دوس دارم …ولی واس استاد دانشگاه شدنم باید چندسال طرح بگذرونم تا مدرکمو بدن باید ۵_۶سال کار کنم …راه برگشتی ندارم…صبح تا شب کارم شده فکر کردنو گریه کردن ،حتی میگم کاش میمردم …توروخدا کمکم کنید …چیکار کنم من

سلام مهسا
شرایط خیلی سختیه. اینکه احساس کنی گیر افتادی و مجبوری کاری رو بکنی که دوستش نداری واقعا دردناکه.
اما این رو بدون که آدمهای خیلی زیادی بودند که مسیرشون رو تغییر دادند و از دل شرایط سخت، زندگی بهتری رو برای خودشون ساختند. نمونه‌های واقعیشون رو توی رادیوکارنکن داریم و من باهاشون گفتگو کردم. پیشنهاد میکنم قسمتهای مختلفش رو گوش بدی، پیشنهاد مشخصم بهت قسمت هفتمه.
راستی مهسا، به این هم فکر کن که شاید با تغییر نگاهت به شغلت یا بعد از مدتی، ممکنه حست به پرستاری عوض بشه. نمیگم حتما اینطور میشه، اما میگم این احتمال رو هم بده.
بخشهای مختلف نگرش کارنکن رو هم بخون، خصوصا اون بخش تصمیم‌گیری رو.
امیدوارم تصمیمهایی بگیری که رضایت رو در درازمدت برات به ارمغان بیاره.
مخلصم

سلام
من امین سبزواری هستم ، حدود ۱۱ سال هست که کارآفرینی انجام میدم و به دیگران کمک میکنم که شغل خودشون رو راه اندازی کنن ، امروز داشتم مقاله ی شما رو میخوندم که بسیار هم عالی و جالب بود برام مخصوصن بخش (تاثیر مهارت در آینده شغلی) ، متاسفانه بیشتر از اینکه روی این بخش فعالیت کنیم در حال فعالیت روی کسب ثروت هستیم ، من خیلی خوشحالم که این مغاله رو خوندم و پیشنهاد میکنم که حتمن باز هم در این باره مطلب بزارید ، چون خودم در همین حوزه فعال هستم و اعتقاد دارم ما نیاز به فرهنگ سازی داریم و هر چقدر ما بیشتر تلاش کنیم میتونیم تاثیر بیشتری بزاریم.
موفق باشید

سلام و وقت بخیر…خیلی ممنون از مطالب مفیدتون..اگه میشه منو راهنمایی کنید توروخدا..روزی هزار بار به اینکه چه شغلی داشته باشم فک میکنم…من لیسانس مامایی دارم اصلنم علاقه ندارم بهش درحدی که ۳ماه رفتم بیمارستان سرکار ،و چون روحیاتم با استرس و بیخوابیهای شیفت شب سازگاری نداشت انصراف دادم و واقعا همون مدتم انگار فقط تحمل میکردم…حالا با سرچایی که راجع به شغلا انجام دادم فهمیدم فیزیوتراپی همونیه که من میخوام….چون دوس دارم تو حیطه ی درمان کار کنم فیزیوتراپی نسبت به بقیه رشته ها استرس کارش کمه و صبرو حوصله ی زیادی میخواد که خوشبختانه این ویژگی رو دارم…امسالم کنکور ثبتنام کردم..اما اطرافیانم منو مردد کردن که چرا همون رشته مامایی رو ادامه نمیدی و میخوای دوباره ۴سال دیگه بری درس بخونی..خواهش میکنم منو راهنمایی کنید..آیا اینکه دوباره برم یه رشته ی جدید بخونم که بهش علاقه دارم بهتره یا رشته قبلیمو ادامه بدم…متاسفانه اینقد فک میکنم به این مطلب که الان میترسمم برم فیزیوتراپی میگم نکنه وسط راه پشیمون شم..و دراینده بازار کار نداشته باشه و این حرفا….بازم تشکر از مطالب مفیدتون

با سلام خدمت آقای ارامش
من به تربیت معلمی خیلی علاقه دارم، میخواستم ببینم بازار خوبی داره یانه؟

با سلام خدمت آقای ارامش
من به رشتهٔ تربیت معلمی خیلی علاقه دارم،
میخواستم ببینم بازار خوبی داره یانه؟
اگر راهنمایی ام کنید ممنون میشوم.

سلام مطالبتون خوب بود مخصوصا اون قسمتی که گفتین اول فکر میکنم به یه شغلی علاقه داریم بعد که وارد اون کار میشیم میگیم نه انگار این اونچیزی که فکر میکردم نیست..دقیقا منم همینطوری هستم.دانشجوی رشته مهندسی کامپیوتر بودم به امید اینکه برنامه نویسی بخونم و در آینده انیمیشن بسازم که بنا به دلایلی خورد تو ذوقم و از دانشگاه انصراف دادم☹
بنده نرگس هستم ۲۱ ساله از تهران ، ببینید من خودم فکر میکنم تو کارهای عملی استعداد بیشتری دارم اینو از اونجایی میگم که تو دوران مدرسه هر کاردستی که میگفتن بسازین برای من از همه قشنگ تر و جالب تر بود مخصوصا اگه یادتون باشه تو کتاب حرفه و فن یه پله گفته بودن بسازین همه بچه ها با مقوا ساخته بودن ولی من با گچ، هیچکی این ایده رو نداشت که پله ها با گچ بسازه حتی معلمونم خیلی تعجب کرد و کلی سوال میکرد و کلا هر کار عملی که میگفتن واسه من برای نمونه بود الان هم که من یه موقع های از وسایل بیکاره یه چیزایی میسازم مثلا یه جا کفشی چوبی و یه کتابخونه چوبی درست کردم و در ضمن موقع درست کردنش خیلی لذت میبرم و واسم خسته کن نیست …
حالا با این چیزایی که گفتم به نظر شما من با این استعداد هام تو چه زمینه های میتونم کار کنم ،نجاری(تو ایران که خانوم ها فک نکنم موفق بشن) طراحی داخلی (دکوراسیون) ،ماکت سازی..، و یه نکته دیگه اینکه من دوست ندارم همه وقتم واسه کار باشه یعنی بعضی شغل ها هر روز سر ساعت خاصی باید بری سر کار ..
و ترسی که دارم اینه که خدایی نکرده این وارد یه کاری بشم و بعد یه مدت دلمو بزنه?
معذرت خیلی حرف زدم و سرتونو به درد آوردم ?
خیلی ممنون میشم راهنمایی کنید?

سلام نرگس
چقدر خوب که به این شناخت از خودت رسیدی.
اتفاقا قسمت اول کارنکن در مورد دو تا دختر نجار هست. حتما ببین داستانشون رو.
پیشنهادم اینه که باقی قسمتهای کارنکن رو هم بخونی.
به این ترسی که میگی شاید بعدا دلت رو بزنه، اصلا توجه نکن. یعنی چی آخه؟ یعنی از ترس اینکه شاید… میخوای دست رو دست بذاری و هیچ کاری نکنی؟ حتما تا میتونی تجربه های جدید داشته باش و از خلال همین تجربه ها خودت رو بیشتر خواهی شناخت.
ویدئوی وبینار دانشگاه رفتن به چه درد میخورد رو هم حتما ببین.
چه کار خوبی کردی که حرفهات رو نوشتی، بازم به اینجا سر بزن و هر سوالی داشتی بپرس.
مخلصم

حتی گاهی فکر انصراف دادن به سرم میزنه
لطفا اگه میشه راهنمایی کنین امین آقا

بهارجان
موقعیت خوشایندی نیست، فکر کنم میفهمم چی میگی.
حتما خودت میدونی که برای اعلام نظر در این مورد، باید اطلاعات خیلی بیشتری داشته باشم، اما پیشنهاد میکنم فعلا این ویدئو رو ببینی و این مطلب رو هم بخونی:ویدئوی وبینار «دانشگاه رفتن به چه درد میخورد؟» ( مشاهده و دانلود)پزشکان، آینده و یک سری حرفها
پیگیر سایت و کانال تلگرام کارنکن باش.
به زودی یه وبینار در مورد تغییر مسیر شغلی خواهیم داشت که فکر میکنم به دردت میخوره.

سلام من دانشجوی سال ۴ پزشکی هستم. از اولش به این رشته خیلی علاقه ای نداشتم و به اصرار خانواده و بخاطر موقعیت اجتماعی این رشته رو انتخاب کردم الان که وارد بیمارستان شدم میفهمم که این محیط رو دوست ندارم و تحملش واقعا برام سخت شده…پیشنهاد میکنم حتما برین اون رشته ای که علاقه دارین وگرنه خیلی اذیت میشین

سلام .خسته نباشید.من امسال سال دومم هست که میخوام کنکور بدم و رشته ام ریاضی هستش .من دبیرستان المپیادی بودم و خیلی به فیزیک هم علاقه دارم سال قبل هم که کنکور دادم میتونستم رشته های مهندسی دانشگاه های تهران دولتی قبول بشم ولی انتخاب رشته نکردم چون خیلی علاقه داشتم مهندسی برق شریف قبول بشم چون فکر می کنم اونجا راحتتر به چیزی که میخوام میرسم اما الان دو به شک شدم ازتون میخوام کمکم کنید تا ببینم اصلا این رشته برای من مناسب هست یا نه و اینکه آیا رشته برق دقیقا همون چیزی هست که من میخوام؟ چون من هدفم از دانشگاه رفتن واقعا اینکه کارهای فراتر از مرز علم انجام بدم و واقعا به دانش علاقه دارم و در غیر این صورت اگه بود اصلا وقتم رو خیلی برای دانشگاه رفتن هدر نمیداد.لطفا بهم بگید برای این رشته چه مهارت هایی رو باید کسب کنم و چه کارهایی باید بکنم تا اگر این رشته برام مناسبه موفق باشم.اگه ممکنه بهم ایمیل بزنید چون خیلی نمیرسم با گوشی کار کنم .ممنونم.

سلام‌
علاقه من فقط و فقط تدریسه اما متاسفانه ایراد در تلفظ دارم.
حرف س
حرف ز
حرف ر
مثلا بجای سیب میگم خیب
یا بجای پیتزا میگم پیتغا
بحای راه میگم غاه

افسرده هستم و خونه نشین و هیچ شغلی ندارم.
کنج خونه می شینم تا مرگم فرا برسه

حاضرم یه دست و یه پا نداشتم ولی زبان حرف زدن رو داشتم

سلام سعید
موقع نوشتن که تلفظت معلوم نیست.
چرا یک سایت نمیزنی و در مورد چیزهایی که میخوای تدریس کنی، مطلب نمی‌نویسی؟
میتونی SEO هم یاد بگیری.
کتاب وبلاگ، رزومۀ آنلاین رو دانلود کن و بخون.
اونجا از تجربه وبلاگ‌نویسی خودم گفتم.

از طرفی اینم بگم که فکر میکنم من هنوز اونقد ذهنم و عقلم کامل نشده که بخام یه تصمیم واسه ی یه راهه طولانیه پیش روم بگیرم(۱۸ سالمه)
میدونم که ممکنه علائقم تغییر کنه معیارام و تفکراتم تغییر کنه
زندگی کردنو دوس دارم و میخام به قوله خودتون با شغلم زندگی کنم

سلام اقای امین
مشکله من اینه که نمیدونم علاقم به چیه
یعنی در اصل یه جزییاتی از چیزی که میخام دارم اما نمیتونم این جزییاتو کناره هم توی یه رشته پیدا کنم
ادمیم که دوس دارم فشار نباشه توی کارم یعنی الزاماتوی یه تایم مشخص مجبور نباشم کار رو تکمیل کنم و تحویل بدم
کارم فقط تفکر یا فقط عمل نباشه و ترکیبی از هردوش باشه
بتونم پیشرفت کنم و راهه بالا رفتن داشته باشم
از تکراره مداومه یه کار مثله کاری که معلما میکنن متنفرم
ترجیحا محیط داشته باشه شغلم
مثله یه شرکت
با کارهای گروهی مشکلی ندارم از پسه کارای تکی هم خیلی خوب بر میام
انرژی مثبته فضای کاریمم واسم مهمه
رشته ی دبیزستانیم ریاضیه
انتخابه خودم با توجه به علایقم رشته ی مهندسیه صنایع هست اما بازم مرددم و اطلاعاتم راجب این رشته خیلی کلیه بخاطره همینم نتونستم بعنوانه هدف انتخابش کنم و با عشق سمتش حرکت کنم
اگه فکر میکنین که رشته ی درستیو انتخاب کردم لطف کنین منبع هاییو بم معرفی کنین که بیشتر درک کنم این رشترو
اگه هم فک میکنیم راهم غلطه راهنماییم کنین لطفا?

سلام
یه سر به بخش کتابهای خوب برای کارنکن بزن و کتابهای طراحی زندگی و شغل مورد علاقه رو بخون.

سلام
من ۱۹ سالم هست
درسمم میشه گفت عالیه معدلم ۱۹ و نیم به بالا
امسال برای سال دوم هست که کنکور میدم و پشت کنکور موندنم بخاطر سردرگمیم هست که نمیدونم واسه تجربی بخونم یا ریاضی
توی دبیرستان بخاطر علاقه ی وافری که به رشته ی ریاضی داشتم بدون توجه به آینده و هدف و شغل این رشته رو انتخاب کردم
اما سال آخر دبیرستان با خودم‌دو دو تا چهارتا که کردم متوجه شدم که واقعا نمیدونم قراره آینده ام چی بشه و به چه شغلی علاقه دارم
و هر وقت هم تو طول دوران دبیرستان از کسی سوال میپرسیدم و راهنمایی میخواستم
فقط میگفت باید به خودشناسی برسی
استعداد و مهارتت رو بشناسی اما هیچوقت هیچکس نگفت چطوری به خودشناسی برسم و وقتی هم میپرسیدم بحث منحرف میشد الان به یک جایی رسیدم که واقعا نمیدونم باید چیکار کنم
چه رشته ای انتخاب کنم
کدوم کنکور رو بدم
اصلا چطوری خودمو بشناسم
لطفا راهنمایی کنید

سلام نفس
ویدئوی وبینار دانشگاه رفتن به چه درد میخورد رو ببین. فکر کنم پاسخ سوالت رو بگیری.

سلام ممنون بابت سایت خوب تون
من۳۰ سالمه و فوق لیسانس رشته حسابداری و مدرس دانشگاه هستم من عاشق تدریس هستم اما این روزا دچار سردرگمی شدم چون این رشته انتخاب خانواده م بوده و علتش هم بازار کار بالایی بوده که داشت من از لحاظ تئوری به رشته خودم تسلط دارم اما عملی کار نکردم و فقط کلاس نرم‌افزار های رشته مو
رفتم، من فن بیانی خوبی دارم همش به این فکر میکنم چرا روانشناسی نخوندم کلا این روزا در مورد رشته م خیلی مرددم لطف میکنین کمکم کنین

سلام زهرا
مطلب تغییر شغل رو خوندی؟
مطلب از شغلم خسته شدم رو هم بخون.

سلام میدونم ک سرتون خیلی شلوغه ولی من واقعا گیر کردم ک چ رشته ای میخوام برم ریاضی . دوست دارم ولی نمیدونم از پسش میتونم بر بیام یا نه از یه طرف علاقه به رشته ادبیات فارسی دارم ولی نمیدونم باید چکار کنم . نمیدونم میخوام چه کاره بشم . میشه لطفا بهم سایت معرفی کنید تا اونارو بخونم و ببینم چکار باید بکنم

سلام سیتا جان
درسهای استعدادیابی سایت متمم رو بخون.

سلام من سال یازدهمم و دانش آموز رشته ی ریاضیم،موضوع من اینکه مادرم اصرار داره که به رشته ی تجربی برم و خب من راستش به خاطر اشباع شدن رشته ی تجربی میترسم و خب یه کم بازار کار برام مهمه علاقه هم به زیست هستش و هم ریاضی وراستش چون پدرم پزشکه از بچگی دوسداشتم برم پزشکی ولی خب تو انتخاب رشته با اینکه معدلم هم خوب بود(۱۹/۷۰) ولی خب مدرسه قبولم نکرد و من وارد ریاضی شدم اوائل خیلی علاقه ای نداشتم ولی کم کم تو بهر ریاضی رفتم و تونستم ریاضیم رو خیلی خوب قوی کنم و عاشق ریاضی شدم ولی خب مادرم میگه چون از بچگی تو بهر زیست بودی بهتره بری تجربی…درحالیکه الان عاشق ریاضی و فیزیک هم هستم،به نظرتون چیکار کنم؟اینکه میگید باید شناخت داشته باشید من مهندس کامپیوتری رو خوب میشناسم پزشکی هم همینطور…ولی خب واقعا موندم..

سلام
من واقعا نمیدونم چیکار کنم بین دو رشته شیمی کاربردی و مهندسی کامپوتر موندم البته به هردوتاش علاقه دارم ولی به شیمی بیشتر و نظرم به اون ولی خانواده و اطرفیانم میگن کامپیوتر چون هم باز کارش گسترده تر و بیشتر ولی شیمی محدود
بنظر شما چیکار کنم؟
ممنون میشم از راهنمایتون

سلام آقای آرامش.خدا قوت
من دانشجوی پرستاری هستم.سال اول دانشگاه همش گریه میکردم و ناراضی بودم.کم کم با شرایط کنار اومدم.و جز برترین های کلاس شدم.تو بیمارستان هم کارم رو نسبتا خوب انجام میدم اما دستم میلرزه.ته دلم ناراضی هستم.برام لذتی نداره.همش فکر میکنم که با گرفتن ارشد،استاد دانشگاه بشم.نمیدونم چیکار کنم

سلام سیماجان
تا جایی که میدونم الان خیلی سخته که با ارشد بتونی استاد دانشگاه بشی.
یه مطلبی قبلا در مورد نارضایتی شغلی نوشتم، شاید بد نباشه ببینیش:از شغلم متنفرم چیکار کنم؟ ۴ نکته برای ناراضیان شغلی

سلام
واقعیت تلخی رو میخوام بگم که لااقل بقیه کسایی که سنشون کمتره بهتر تصمیم بگیرن
من خانمی ۳۸ ساله هستم

تقریبا ۱۵ سال سابقه کار دارم.بعد از دانشگاه مشغول کار شدم
از این شاخه به اون شاخه
متاسفانه اون زمان درست فکر نکردم و هدفمند دنبال علاقه نرفتم و هدفم پول در اوردن بود اما حالا که به این سن رسیدم خسته شدم
من مدیرفروش یک شرکت هستم
اما مدیر هم که باشی باز کارمند دیگری هستی
چون کار و شرکت مال خودت نیست
اصلااااااا از کارم راضی نیستم
تمام تلاشمومیکنم اما عدم رضایت خودم از این مدل کار کردن دراینسالهای اخیر روی کارمم تاثیر گذاشته، کارمندی داره اذیتم میکنه ،چند سالی هست میخوام برم برای خودم کار کنم
اما نه تونستم تصمیم بگیرم چه کاری چه مهارتی چه زمینه ای
نمیتونم تصمیم بگیرم، مخصوصا که الان سنم هم کم نیست و نمیخوام ریسک کنم.میخوام کاری که انتخاب میکنم هدفمند باشه ،چون زمان برای ازمون و خطا ندارم
اینا رو گفتم که هم دوستان کم سن و سال بهتر تصمیم بگیرن و اگر میتونن دنبال یه حرفه برای خودشون برن و وابسته به سازمانی نشن
اگر ممکنه من رو هم راهنمایی بفرمایید.
ممنونم

سلام بهاره
من یه حرفایی در مورد تغییر شغل داشتم که در قالب یه پست مجزا نوشتمش، شاید خوندنش بدرد بخوره:چگونه تغییر شغل دهیم؟

سلام خسته نباشید.من ۹۸ کنکور تجربی می خوام بدم.راستیتش دقیق نمی دونم از چی خوشم میاد!! پدرم مث خیلی پدرهای دیگ اصرار داره ب اینک دکتر شم بعد از مقاومت هایی ک من انجام دادم الان به رشته تغذیه راضی شده..من واقعا نمی دونم حتی تو این رشته استعداد دارم یانه!آیا درساشو با علاقه می خوام بخونم یا نه!! یه مدتی از روانشناسی خوشم میومد ولی بازار کار نداره برا همینم بیخیالش شدم
من درس زیست و خیلی بااشتیاق نمی خونم…ولی از بحث های روانشناسی ک تو تلویزیون هست خیلی خوشم میاد…ولی مثلا از دکتر تغذیه هم خیلی خوشم میاد!!! من واقعا علاقمو با اون چیزی ک بش علاقه ندارم قاطی کردم و نمی دونم تو چی استعداد دارم
خواهشمندم که کمکم کنید
خیلی ممنونم

چه قدر فوق العاده.حالتی که من الان درآن گیر کردم عنیب است.من چندوقتی است به نویسندگی علاقه پیدا کردم ودرباره اش خیالپردازی می کردم.اما ازوقتی که نگاه های خانواده به من نسبت به مسائل شغلی ومتلی درآینده زیاد شد،تصمیم گرفتم که این کتررو جدی ادامه بدم.دراین چندوقته پیشرفت وبی داشتم ،بااین حال کمی منفک ازجهان شدم وفکر کردن به مسئله شغل وبازار کار مثل خوره روحمو می خوره.راستش رو بخوای خودم میفهمم چه قدر تلاش می کنم ومدل ذهنی اصلاح شده ای دارم،درباره شرایط خوب نویسندگی که مدیون شاهین کلانتری هستم و نگاه بلند مدتی که باعث شده تزژن تصورات وتوهمات اولیه فاصبه بگیرم وعملگرا تربشم.راستش رو بخواهید من اززندگیم خشنودم وهمین که هرروز برلی رشد خودم تلاش می کنم وروز به روز درنویسندگی پیشرفت می کنم،دنیا برایم ارزش دارد وصدالباه کنرش زندگی هم می کنم.من اینجورزندگی رادوست دارم،اما امان ازواقعیت.باید حواست به مسائل اقتصاپی مملکت باشد وازآن طرق بالاخره باید یک رشته ای رادردانشگاه خواند وآنطکر که ازعرایض خانواده معلوم است چشم وامیدت رابه نتیجه چندین سال تحصیل بدوزی تابالاخره ببینی نتیجه اش چه می شود.من هجده سال دارم ودرآستانه ورود به دانشگاه هستم.همچنین تصمیم دارم باوجودمخالفت های همه اهل خانواده واهل فامیل ودور واطراف ،دررشته کارگردانی ادامه تحصیل دهم ودرحال حاضر برای من به عنوان یک جوون هیچ چیزجذاب تر ازتلاش برای بهترنوشتن وچک کردن وبلاگ شاهین کلانتری برای یادگیری ایده های ویافته های تازه نویسندگی نیست!
پی نوشت:همه اینها را گفتم تا بالاخره به این نتیجه برسم که حال به کامم است وحسابی زیر دندانم مزه کرده است،آنچه مرا نگران می کند آینده مبهم وتیره وتارم است که همراه باعدم درک اطرافیان وانتظارات عجیب وغریب خانواده،بر نگرانی ام می افزاید

سلام من یه لیسانس خوندم ولی موفق نیسم میخوام از اول مهندسی بخونم کدوم رشته بین رشته های مهندسی برا اینده بهتره ؟؟؟؟ ممنون

سلام من ۱۸سالمه امسال کنکور ندادم مدام در حال کلنجار رفتن با خودمم هر چی فک میکنم به جایی نمیرسم میخوام به هدف داشته باشم ک بجنگم براش و بهش برسم اما هنوز نتونستم پیداش کنم .رشته دبیرستانم تجربی بوده. من چجوری باید بفهمم به چی علاقه دارم درصورتی ک نیمکره چپ و راست مغزم هر دو با یه نسبت برابر فعالیت میکنن و من واقعا سر درگمم چون به هر چی فک میکنم تقریبا دوسش دارم!!!! اما نمیدونم کدومو باید انتخاب کنم..

سلام
من نزدیک انتخاب رشتمه و هودم با تحقیقاتی که کردم احساس می کنم که رشته مکانیک دوس دارم
کما اینکه همه میگن برم کامپیوتر و میگن مکانیک برا دخترا خوب نیستو جا کار نداره!
واقعا نمیدونم چکار کنم!!
فقط از یه چیزی می ترسم اونم این که تصورم از مکانیک و ماهیتش اشتباه باشه!!
لطفا کمک کنید!!

خوبه جواب مارم بدید و یه راهنمایی بکنید آقای آرامش ???

سلام من انسانی خوندم و تازه کنکور دادم و به زودی جوابش میاد.رتبه ام فک میکنم سه رقمی منطقه یک بشه.
من به رشته علم اطلاعات و دانش شناسی علاقه دارم و احساس میکنم خیلی با روحیه م جوره.
کامپیوتر و کتاب و زبان سه تا موضوع مورد علاقمن و هر سه تاشون محتوای اصلی این رشته رو تشکیل میدن.
ولی از طرفی هر سایتی میرم همه گفتن از خوندن این رشته پشیمونن.
حالا من نمیدونم چیکار کنم؟

سلام ببخشید من برنامه نویسی خیلی خوشم میاد.
ولی خانواده بر روی تجربی اصرار داره و من بعد برنامه نویسی واقعا به جراحی قلب علاقه دارم
ولی واقعا خیلی خیلی زیاد به برنامه نویسی علاقه دارم.
حالا چیکار کنم؟

سلام دوست عزیز ، اولا باید اینو بگم که الان مدرک برای کامپیوتر گرفتن حماقت محض است . شاید بپرسی چرا ؟ خب دوست عزیز مدرک گرفتن شامل دو مرحله است . اول تدریس دوم آزمون . و در آخر مدرکشو بهتون میدن. اما حرف من اینه که شما برنامه نویسیو انجام بده . برنامه نویسی یکی از شیرین ترین لذت های دنیا برایب شخص خودم هم هست . کاملا لذت بخشه . از دونه دونه کد هایی که مینویسی تا سایتی که بوجود میاد یا هر چیزه دیگه . کامپیوتر مدرک نمیخواد . تجربه میخواد . نمیگم که اجبار بشی که به کامپیوتر نری . نه نه . فقط میخوام بگم برو دنبال علاقه واقعیت . و این حرفو حتما یادت باشه . کامپیوتر تجربه میخواد . لذت میخواد . نه مدرک . مدرک فقط یه برگس . یه مثال میزنم و کاملا حرفمو تمام میکنم که سرت درد نیاد 🙂
شما فرض کن یه شرکتی دنبال یه برنامه نویسه . به نظرت دنبال کسی میگرده که همین دیروز فارغ التحصیل شده هیچ تجربه ای نداره ؟ خیر ، انتخاب اول و آخر اون شرکت برنامه نویسیه که تجربه داشته باشه . موفق باشی

سلام اقای ارامش من شغلم یه جورایی قنادی هست درامدش بدک نیست اما زندگی برام‌نزاشته دنبال یه شغلم با درد سر کمتر و تمیزی بیشتر دلم میخواد گیم نت بزنم که شغل کم دردسر تر و تمیزی هست و علاقه هم احساس میکنم دارم.دوس دارم برم سرکاری که بتونم بیشتر به خودم برسم.چکار کنم راهنماییم کنید مرسی

سلام
من فارغ التحصیل رشته مکانیک هستم از یک دانشگاه دولتی و با یک معدل خوب اوایل که وارد این رشته شدم فک میکردم در اینده مهندس خوبی بشم و درامدی داشته باشم که اینده رو تضمین کنم ولی الان فهمیدم که فقط عمر خودمو تلف کردم و تبدیل شدم به یک جوان بیکار و نا امید که تا قبل همه تصور میکردن فرد موفقی میشم اما با این حال بازم ناامید نشدم و برای رفتن در بازار و اجتماع کارهای اداری یک شرکت انجام میدم با حقوق ناچیز ولی فک نمیکنم این کارم اینده ای داشته باشه جز از دست دادن فرصت هام…..همیشه خواستم کار و گروه خودم داشته باشم و برند خودمو و براش تلاش کنم و زحمت بکشم ولی نمیدونم به چه کاری علاقه دارم و در چه کاری استعداد به همین علت تو این سن شدم یک ادم بی هدف که نمیدونم چه کاری انجام بده و برای چه کاری تلاش کنه ؟لطفا اگر میشه راهنمایی کنید منو

سلام یوسف، صفحه مشاوره رو دیدی؟

سلام بسیار عالی بود مطالبتون راستش من سه ترم مهندسی مکانیک خوندم تازه با واحد های کم منم از اول دید مناسبی از این رشته و کاری که باید درآینده بکنم نداشتم ولی چون میدونستم توش ریاضی داره و من از حل مسائل ریاضی لذت میبردم انتخابش کردم که موقع انتخاب خیلیا از جمله خواهرم گفت برو حسابداری که وضعیتش بهتره ولی من احساساتی شدم و مکانیکو انتخاب کردم برا علاقه مندی به رشتم تو یه مکانیکی دو ماه کار کردم ولی یجورایی دوست داشتم تایم کاریم زود تموم شه چون لذت نمیبردم فقط خودمو گول میزدم و حتی از نقشه کشی هم که خیلی تو این رشته مهمه بدم میاد و البته حس کردم ریاضیم در حد مکانیک هم قوی نیست اگرچه تو مدرسه همیشه نمرات ریاضیم بیست بود و الان بعد از سه ترم و یک ترم مرخصی فقط سیو شش واحد پاس کردم و میخام رشتمو به همون حسابداری تغییر بدم بلکه زندگیمو تلف نکنم خدا میدونه چقد در مورد استعدادام فکر کردم و الان فقط فک میکنم حسابداری برام مناسبتره ممنون میشم راهنمایی کنین

سلام به آقای آرامش و بقیه دوستان . من کلاس نهم هستم و امسال باید انتخاب رشته کنم و هنوز هم جواب آزمون هدایت تحصیلی نیامده .من خودم دوست دارم رشته ریاضی انتخاب کنم و در دروس it یا مهندسی هوا و فضا تحصیل کنم ولی بیشتر it دوست دارم. و اگر it خوندم می خواهم شرکت تاسیس کنم. اما خانواده و اطرافیانم اصرار می کنند که من رشته تجربی انتخاب کنم و در دروس پرستاری تحصیل کنم یا انسانی و تربیت معلم . منو بین دو راهی کار اداری یا علاقه قرار دادن. اون هم با استناد بر این موضوع که پرستاری و تربیت معلم کار تضمین شده داره. لطفا منو راهنمایی کنید.

سلام محمدرضا
ایمیلت رو چک کن.

سلام عذر خواهی میکنم ایمیلم تغییرکرد

سلام.اقای ارامش ممنون از مطالب خوب سایتتون
من نوشینم ۱۸سالمه امسال هم کنکور تجربی داشتم ولی از اونجایی که من به خاطر مامانم که اولین بار کنارمن خوابیده بود وتشنج کرد من رشته پزشکیو انتخاب کردم ودلم میخواد شبیه پروفسور سمیعی بشم ولی هیچ وقت ریاضی وفیزیک من قوی نبود برای همین استدلال خوبی هم ندارم از طرفی من عاشق کمک کردن به افرادی هستم که مبتلا به سرطان هستند ودوست دارم که در اینده کل زندگیمو وقف اونا کنم ولی خانواده به این موضوع اصرار دارند که من تغییر رشته بدم ورشته انسانی رو ادامه بدم چون هم استعداد دروس حفظیم خوبه و هم اینکه من دوم و سوم وپیش دانشگاهی معدل کارنامه مدرسه در حد افتضاح بود (البته از نظر خودم این دلیل نمیشه چون همیشه وضع ادم یه جور باقی نمیمونه!)با این الان به شدت مرددم که کدومو انتخاب کنم اگه رشته تجربی انتخاب کنم تصمیم احساسیه میشه ولی اگر انسانی باشه عقلانی اینو پدرم میگه البته نمیدونم درسته یا نه چون هر کسی یه دیدگاهی داره.
خواهش میکنم که کمکم کنین چون خیلی نگرانم وتقریبا بلا تکلیفم.ممنون

سلام نوشین
ایمیلت رو چک کن.

با سلام و عرض احترام.
من فقط میخاستم از شما بخاطر این سایت خوبتون تشکر کنم.بنظرم خیلی ارزش داره اینقد روی این نوشته ها وقت میگذارید و به صورت رایگان به مردم ارائه میدین.بعدش هم نظرات و سوال هایی که دارن رو مخونین و با حوصله جواب شون رو میدین.آرزوی سلامتی و خوشبختی تون رو دارم.خیلی ممنون و خسته نباشید.

سلام الهه
ممنونم از لطفت.
کلی انرژی مثبت بهم دادی. دمت گرم. 🙂

من یه مهندس بیکارم که راننده اسنپ شدم از برج دو پارسال تا حالا کار مرتبط با رشته و سابقه کاری ۱۰ سامان پیدا نکردم متاهلم و یه پسر دارم ، اجاره خونه و قسط و بدهکاری کمر رو شکسته ، افسرده افسرده شدم من آخرین منصب کاریم سرپرست کارگاهی بود در پروژه تونل سازی برای مترو راستش از سال ۸۵ که دانشجوی معدن بودم اتفاقی وارد کار تونل سازی شدم شاید باور نکنی ولی اولین بار که وارد فضای تاریک و غبار آلود تونل در حال ساخت خط یک مترو تهران حد فاصل ایستگاه قلهک به صدر شدم ، گفتم خدایا شرکت این خودشه نمونه که می خواستم با علاقه ۱۰ سال تو ساخت ایستگاه زیرزمینیه و تونل کار کردم ولی پروژه سال پیش به یکباره خوابید بیکار شدم بی پول شدم بدهکار شدم راننده شدم ، فشار زندگی داره بهم میکنه اصلا قدرت تفکر برای پیدا کردن را نجات ندارم هر ماشینم خرابه هفته دوبار می رم مکانیکی همش به فکر تهیه مایحتاج خونم به فکر اجاره آخر ماه قسط بانک بدهی به رفیق شارژ ساختمان حتی روز شده که پول یه بستنی برا پسرم رو ندارم ندارم ندارم من هدف فقط درد دل بود کسی ندارم حرف بزنم همه از من و گرفتاریم فرار میکنند فرار فرار فرار فقط من با پررویی وایسادم
یی

آقای آرامش من یک هفتس منتظر جواب شمام..چرا هیچ نظری نمیدید؟ هر روز دارم به این مطلب سر میزنم،یه چیزی بگید دیگه 😐

با سلام و عرض ادب خدمت آقا امین آرایش و دوستان
ببخشید استاد من ۱۶ سالمه و توی انتخاب رشته دچار مشکل شدم
بین تجربی و ریاضی تردید دارم،
تجربه ی خودم اینه که درس ریاضی رو باید دبیر خوبی داشته باشم تا بتونم مفاهیم رو درک کنم
اما علوم تجربی رو با مطالعه درک میکنم،و انصافا به جفتش علاقه دارم،اما یه خورده تجربی برام هیجان بیشتری داره
از اونجایی که ما منطقه ۳ محسوب میشیم و اصولا دبیر های متخصصی نداریم،ریاضی برام مشکله یه خورده،
برای مثال پارسال،سال هشتم،دبیر مناسبی نداشتم و خیلی از مباحث رو نمیتونستم بفهمم،و امثال از دبیر جدید یاد گرفتم.

و اما یه علاقه شدید،و شایدم مهارت دیگه ای که دارم،توی یادگیری زبانه
زبان انگلیسی رو شاید در حد خودم ماهرم،و همه تست هاشو بخوبی زدم
ولی بابت آینده شغلیش مطمئن نیستم،آخه جهان داره به سمتی پیش میره
که کمتر کسی پیدا میشه که زبان انگلیسی رو نفهمه،من فکر میکنم تا ۷-۸ سال آینده
حتی کلاس های آموزشی زبان هم چیز مسخره و بدرد نخوری به نظر برسه.

و خب از اونجایی که زبان انگلیسی خودش زیر مجموعه رشته های نظریه
من نمیدونم کدومیک رو انتخاب کنم!؟ریاضی یا تجربی؟
نمیدونم تو کدومش راحت تر میتونم به کنکور برسم،و کنکور کدوم آسون تره
و آینده،کدوم موقعیت های شغلیش بهتره،
اما من بیشتر از دکتر مهندس شدن زبان انگلیسی ذهنمو مشغول کرده و الانم دارم
زبان رومانیایی رو در حد ابتدایی یاد میگیرم،
راستی یه کامنت بالا خوندم که گفته بود من از ۱۵ سالگی آهنگای انگلیسی گوش میدادمو حفظشون میکردم
خواستم بگم شاید وضعیت الان منم شما رو یاد اون موقع هاتون بندازه :’)

و راستی آقای آرامش،اگر میشه به ایمیلم یه مِیل بزنید تا باهاتون بیشتر صحبت کنم،
ممنون میشم پاسخ بدید.

سلام من یه دختر ۲۶ ساله ام ترم اخر کارشناسی معماری داخلی با معدل ۱۹/۵۰ هیچ کاری برام نیست اصلا خودم گم شدم نمیدونم چی کار کنم چه حرفه ای یاد بگیرم واسه ادامه که بازار کار داشته باشه،من عاشق حیوونام هم همش ناراحتم که چرا اون زمان درسم خوب نبودو نتونستم برم دامپزشکی

سلام مریم جان
این مطلب رو بخون لطلفا:چگونه تغییر شغل دهیم؟ (به همراه نقشه راه تغییر شغل)

سلام خدمت اقای ارامش و دوستان
من هنرستانمو مکانیک خوندم به اجبار خانواده و اینکه خودمم نمیدونسم کلا چه رشته ای برم و اصن هم فکر نمیکردم دلم برا درس تنگ بشه بعد دیپلم که بخوام برم دانشگاه حالا تا فوق دیپلم خوندم ولی تو کارورزی فهمیدم واقعا برا اینکار ساخته نشدم اصلا اچارا تو ذهنم نمیمونه اصلا روش تعمیر تو ذهنم نمیمونه و حتی یه تایر هم نمیتونم بلند کنم چون از لحاظ جسمانی ضعیفم کلا از ۱۰سالگی شروع به دیدن و شنیدن اهنگایه خارجی کردم بعد چند سال تقریبا ۱۵ساله که بودم گفتم خب چرا اونارو حفظ نکنم تا بیشتر ازشون لذت ببرم ازون وقت به بعد شروع کردم به حفظ کردنشون که همین مسعله باعث شد به انگلیسی علاقه مند بشم الان همه اهنگام انگلیسیه رمان انگلیسی میخونم همه فیلمای انگلیسی رو میبینم و حتی برا اینکه بیشتر لذت ببرم با چندتا سرچ تو یوتیوب تونستم تو ۲هفته بدون هیچ کلاس رفتنی انگلیسی پیوسته رو خیلی روان یاد بگیرم حالا علاقم به رشته گردشگریه حتی عزمم رو جذب کردم که ایشالا تا ۳۰سالگی۵تا زبان خارجی رو بلد بشم ولی از هر هتلی پرسیدم(هتل عباسی اصفهان،هتل اسمان،و….)حتی فرودگاه هم رفتم گفتن نرو چون هرسال وضعیت گردشگری افتضاح تره قبل میشه بعد از یکی از اساتید دانشگاهم پرسیدم گفت الان رشته گردشگری تو بورسه و فلانو اینا بعد رفتم دانشگاها برا تحقیق که دانشگاه هنر اصفهان که تنها دانشگاهیه که رشته گردشگریو داره گفت برو دفترچه بگیر برو کنکور بده تا ببینیم چی میشه حالا رفتم امروز کافی نتی گفت ۲۹اردیبهشت دفترچها تموم شده و میره سال دیگه یعنی وقتی اینو گفت میخواستم قید هرچی پیشرفت هس رو بزنم اعصابم بهم ریخت چون تمام برنامه ریزی هام برا اینده یک سال دیرتر میشد تازه اگه هم مشمول خدمت بشم که میشه بالا۳سال حالا شرایطم بحرانیه از یک طرف میخوام با لیسانس برم سربازی از یه طرف دوست ندارم مکانیکو ادامه بدم موندم این یه سالو چیکار کنم که مشمول نشم برنامه دارم که تو این یک سال دوتا زبان و یا حداقل همین انگلیسیو یاد بگیرم چون از یکی شنیدم که یه دانشگاهی تو انگلیس کسایی که ۳زبان بلد باشن رو راه میدن حالا قراره چیکارشون کنن رو نمیدونم ولی اینکه امسالو از سربازی مشمول نشم اولویت اولمه
خیلی نوشتم ولی خواستم کامل گفته باشم????

سلام میلادجان
خوبه که کامل نوشتی. 🙂
قسمتهای مختلف کارنکن رو خوندی؟
چندین قسمت از اونها راجع به آدمهای اهل سفر هست.
با توجه به مهارتهایی که داری، شاید راه های دیگه ای هم برای کسب درآمد و کسب رضایت شغلی باشه که تو هنوز بهشون فکر نکردی.
این قسمتها رو بخون. بهت ایده میده.
بازم به اینجا سر بزن و خبر وضعیتت رو بهم بده.
موفق باشی.
مخلصم.

سلام من کلاس هشتم هستم وسال بعد هم میخوام انتخاب رشته کنم واقعا موندم که تجربی انتخاب کنم یا ریاضی همه میگن تجربی خیلی شرکت کننده زیاده و رقیبا سخت .
میگن که خیلی درساش سخته
و بعضی ها هم میگن ریاضی تو ایران موقعیت شغلی نداره .وقتی بهشون میگم قصد من اینه که از ایران برم مسخره ام میکنن واقعا نمیدونم چه رشته ای انتخاب کنم و معدل پارسالم هم ۲۰ بود
من نه میتونم رشته مثل تجربی رو انتخاب کنم که شغل کمی واسش وجود داره نه ریاضی رو که موقعیت شغلی نداره و اینکه از جفتشون خوشم میاد تجربی واسه اینکه بهت میگن دکتر و اینکه میتونی جون ادما رو نجات بدی .ریاضی هم به خاطر اینکه اگر من بخام برم خارج اونجا موقعیت شغلی ریاضی خیلی خوبه
خانواده ام با هیچ کدوم مشکلی ندارن
ممنون اگر راهنماییم کنین

سلام فاطمه جان
به من کمی وقت بده تا سر فرصت پاسخی برات بنویسم.

سلام اقای ارامش
واقعاممنون بابت وقتی که می زارین من سال اخرتجربی هستم وبه اجبارخانوادم این رشته روانتخاب کردم ومشکلاتی مشابه دوست عزیزمون(مولود)دارم.اخه خودم
رشته عمران یامعماری می خواستم ولی ازاون جایی که ازنظرخانوادم رشته ی خوبی برای دخترانیست نزاشتن برم ریاضی هرچنداگه انتخاب رشتم دست خودم بودمی رفتم هنرستان معماری می خوندم (البته شهرمن شهرکوچیکیه که حتی دیدخوبی نسبت به بچه های هنرستان ندارن میگن هرکی نتونسته درس بخونه رفته هنرستانوازاین حرفاکه واقعاناراحتم می کنه )ومشکل اصلیه من:دوماه کم ترتاکنکورمونده ومی دونم اگه امسال اونی که خانوادم می خوان نیارم مجبورم می کنن یه سال دیگه بمونم اینکه قراره تااخرعمرکاری که دوست ندارم انجام بدم کابوس شبای منه ولی من حتی جرات مخالفت هم ندارم چون می دونم قرارنیست هیچ نتیجه ای داشته باشه شدیدابه راهنمایی تون نیازدارم

سلام و عرض ادب و ممنون از سایت خوبتون
من ۲۳سالمه و حدودا ۳ماه دیگه لیسانسمو میگیرم. رشته ی مدیریت صنعتی میخونم اما علاقه چندانی ندارم. و برای عقب افتادن خدمت سربازی و دلایل دیگه ای اومدم دانشگاه! هنوزم که هنوزه نتونستم مسیرمو پیداکنم و از صبح تاشب بیکار میگردم. علاقه کمی به کامپیوتر دارم ولی چون در هنرستان درس نخوندم نتونستم این رشته رو بزنم (رشته انسانی بودم). درضمن اینکه میگن ببین علاقت به چیه هرچی فکرمیکنم نمیدونم علاقه چی هست اصلا یا من چیو دوست دارم! همچنین به تازگی با بورس آشناشدم که از اون بدم نیومد. اما در پیداکردن یه شغل رسمی و ثابت موندم. واقعا نمیدونم باید چیکارکنم. هیچ سرمایه ای هم ندارم. خواهش میکنم منو راهنمایی کنید

سلام امین جان
سعی میکنم به زودی مطلبی در پاسخ به حرفهات بنویسم.
اما فعلا مطلب “تغییر شغل” رو از نقشه راه کارنکن بخون. شاید مطالبش بدردت خورد.

سلام سایتتون فوق العاده است خیلی ممنون بابت مطالبی ک میذارین من ۱۹سالمه وکنکوردومم همین امساله چون زیادنخوندم امیدی هم ندارم راستش من میخوام پزشکی بخونم ولی واقعیت اینکه واسه کلاسش ودرامد بالایی ک داری این تصمیمم روگرفتم ولی الان از خودم میپرسم اگه قبول شم خوشحال میشم یا ن؟ولی هیچ حس خوشحالی درون قلبم حس نمی کنم راستش سردرگمم اگه بدونم ازچ رشته ای خوشم میاد دنبالش میرم تا بهش برسم الان دوساله تاعید خوب میخونم ولی بعدش ادامه نمی دم والان فهمیدم واسه اینه چون علاقه ی قلبیم نیست لطفا جوابموبدید خیلی سردرگم ویژگی ها ی شخصیتیم . درون گرا .منطقی. خیال پرداز وبه شدت کمال گرام

سلام.
من به کامپیوتر علاقه دارم می خواستم بدونم بازار کار کامپیوتر چطوره( نرم افزار)
مثلا برنامه نویسی

سلام ابوالفضل
سوالت رو یکم واضحتر بگو: بازار کارش در مقایسه با چی چطوره؟
اگر در مقایسه با سایر مهندسین بخوابیم بگیم، فکر کنم به صورت میانگین اوضاع برنامه‌نویس‌ها بهتر از سایر رشته‌های مهندسیه.
و البته برای یاد گرفتن مهارت برنامه‌نویسی هم لزومی نداره حتما در دانشگاه درسش رو خونده باشی.

Pingback: از کارم بدم میاد چیکار کنم؟ 4 نکته برای رهایی از نارضایتی شغلی – امین آرامش

Pingback: چگونه تغییر شغل دهیم؟ (به همراه نقشه راه تغییر شغل) – امین آرامش

Pingback: رضایت شغلی چیست؟ 3 فاکتور مهم رضایت شغلی – دانلود پرسشنامه رایگان رضایت شغلی

سلام
من ۱۳ ساله هستم و دانش آموز مدرسه تیزهوشان کلاس هفتم.
همه ی همکلاسی هایم یک هدف مشخص دارند
اما من نمیدانم که برای چه درس میخونم.
لطفا کمکم کنید برای انتخاب شغل آینده ام.
من iQ ام ۱۱۸ است میدونم باهوش نیستم
ولی خیلی درس میخونم و معدل نوبت اولم ۱۹.۷۹ شد تو مدرسه تیزهوشان.
این معدل تو مدرسه تیزهوشان خیلی با مدرسه عادی فرق داره.

سلام تارا
سعی میکنم به زودی یه مطلب جدا در مورد حرفات بنویسم.
بازم سر بزن به اینجا.

سلام خدمت آقای ارامش.واقعا سایتت ادمو ب ارامش میرسونه.داداش به نظرت من چکار کنم.مطالب ساییتو خوندم من ۲۶ سالمه و شغلم ازاده(قفل و کلید خودرو و منزل)با توجه به بازار درامد زیادی نداره و منم حقیقتش زیاد علاقه ای ندارم.درسمم تا مقطع فوق دیپلم خوندم.علاقه ب بورس دارم ولی خب شغل اول و کاملی ب شمار نمیاد.نمیدونم چکار کنم.نمیدونم استعدادم چیه و باید چکار کرد.فقط میدونم از شغلم راضی نیستم گم شدم.چه راهکار و کمکی داداش از دستت بر میاد.موندم رو هوا.

سلام فرهاد
ایمیلت رو چک کن.

سلام خیلی حرفاتون خوب بود…من خیلی به رشته عمران علاقه دارم‌‌ ..ولی واقعا نمیدونم ک در عمل هم همین علاقه رو دارم یا نه..متاسفانه اطرافیانم عمرانو واسه دختر مناسب نمیبینن (واقعا تاسف داره ک حتی یه مشاوری..ک بماند خیلی هم معروف بود..میگف واسه شما دخترا اصلا فایده نداره..نهایتش بتونید یه پروژه بگیرید با ۴تا کارگر افغانی کار کنید!! و اصرار خودشم روی مهندسی نفت و شیمی بود)البته یه عده زیادی هم ک اصلا رشته ریاضی رو واسه دخترا مناسب نمیبینن..منم وقتی خواستی ریاضی بخونم..همه میگفتن باید تجربی میخوندی!!!واقعا خیلی شرایط برام سخت شده نمیدونم ک میخوام چه رشته ای بخونم..از طرفی هم خیلی درامدش واسم مهمه.اما خب توی این سایتا هر چی میگردم میرسم به بازیگری و دندون پزشکی و داروسازی و کارای اینترنتی!!!خودم به معماری عمران (البته با یه مهندس عمران حرف زدم خیلی تشویقم کرد) و صنایع علاقه دارم(البته عملیشو نمیدونم)..میشه لطفا راجب بازار کارشون یکم راهنماییم کنید چووون خیلی برام مهمه

سلام مولود
فکر کنم می فهمم چی میگی.
بهت یه ایمیل زدم، چک کن.

سلام.ببین آبجی، منم امسال کنکور ریاضی میدم. اگه علاقه و استعدادت تو ریاضی و فیزیک، بیشتر از زیست و شیمی هست، که اصلا شک نکن که انتخاب رشته ریاضی، انتخاب درستی بوده .
فارغ از این که رشته تجربی بسیییییااااار شلوغه و احتمال پزشک شدن توش کمه
اگر به عمران و معماری علاقه داری، فقط و فقط و فقط! از کسی که الان دانشجوئه یا الان داره کار می کنه اطلاعات کسب کن و به حرف هیشکی، حتی خانواده و نزدیک ترین دوستات تو انتخاب رشته دانشگاهت توجه زیادی نکن.حرف های معلم و مشاور و پشتیبان رو که اصلا به حساب نیار.
اگه تو ریاضیات و فیزیک بلدی ، نه این که بلدِ بلد باشی، فقط این که گنگ نباشی کافیه،
و علاقه هم داری،
فقط میمونه کسب مهارت که فقط فقط فقط از کسی که الان صاحب شغله سوال کن

امیدوارم تونسته باشم یکم از دغدغه ذهنیت رو کم کرده باشم و آرامشت رو برای کنکور بیشتر کرده باشم.

ببخشید که پر حرفی کردم

Pingback: رادیو کارنکن، قسمت دوم: گفتگو با احسان عظیم‌زاده – امین آرامش

Pingback: رادیو کارنکن، قسمت اول: گفتگو با سلمان قاسمی – امین آرامش

خیلی ممنونم امین جان
امیدوارم از وقت احتمالی‌ای که برای خوندن این مطالب میذاری احساس پشیمونی نکنی. قطعا راهگشا خواهد بود

سلام امین جان عالی بود
علاقه من: مدیریت بازرگانی . صدا و سیما. امور فرهنگی سفارت اینو امتحان کردم ولی اینکه استخدام بشی و در این زمینه ها کار پیدا کنی بحث دیگست . رفتن به خارج.
مهارت های لازم در زمینه مدیریت بازرگانی اشنایی با ۲ زبان حداقل. روابط عمومی بالا. اشنایی با مذاکره و فن بیان
صدا و سیما: در ایران خودمون دقیق نمیدونم چون بیشتر با رابطه داره پیش میره فکر کنم بستگی به شانسم داره
رفتن به خارج . مدارک زبان انگلیسی و فر انسه و رشته های مورد نظر کانادا یا کبک را در مقطع ارشد بخونم که اینطور که تحقیق کردم مدیریت بازرگانی بهتره
استعداد درونی خودم: روابط عمومی بالا. جذب سریع ادمها. خود را با شرایط وفق دادن . ولی هنوز اطلاعاتم ناقصه
نیاز بازار را واقعا نمیدونم ولی اینو میدونم برای رشته های پزشکی و زیر گروه ها در هر جایی کار هست.
ممنون میشم اگر اطلاعاتی در زمینه بازار کار و نیاز بازار هست راهنماییم کنین

سلام بر شبنم عزیز
راستش در مورد بازار کارِ زمینه‌ای که گفتی من اطلاع چندانی ندارم. اما در مورد “شانس” قبلا یه چیزایی نوشتم که شاید دوست داشته باشی بخونیشون:سهم شانس در به نتیجه رسیدن تلاشهایمان
در مورد استعدادهات هم اگر خواستی اطلاعاتت رو تکمیل کنی، پیشنهادم اینه که به درسهای استعدادیابی سایت متمم که لینکش رو توی متن دادم حتما سر بزنی.
یه مطلبی هم در مورد تصمیم‌گیری و نقش مشاور در این زمینه نوشتم که اونم شاید خوندنش بد نباشه:تصمیم گیری (۱): چیزهایی در مورد فرایند اتخاذ تصمیم
امیدوارم از وقت احتمالی‌ای که برای خوندن این مطالب میذاری احساس پشیمونی نکنی.

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دیدگاه

نام *

ایمیل *

وب‌ سایت

ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی می‌نویسم.

 Notify me when new comments are added.

نگرش کارنکن

رادیو کارنکن

معرفی مراجع آموزشی آنلاین

کتاب‌های خوب برای کارنکن

تست‌های خودشناسی

معرفی شغل‌ها


           


برای آشنایی بیشتر با من و عضویت در خبرنامه ایمیلی سایت به این لینک مراجعه کنید.
در این سایت مطالب زیادی برای معرفی کتابها ارائه شده، برای خواندن آنها به این لینک بروید: مطالبی دربارۀ کتابها

irantalnet – آموزش راهکارهای استخدامی و مدیریت منابع انسانی

آخرین باری که در حین کار گذر زمان را فراموش کردید را به یاد دارید؟ این اتفاق به چه دلیلی رخ داده است؟ پای استعداد پنهان شما در میان است؟ اصلاً استعداد پنهان چیست؟ استعداد موهبتی طبیعی در هر فرد است. توانایی‌ها و ظرفیت‌های طبیعی که همۀ ما انسان‌ها داریم، استعدادهای ما هستند و دایره آن‌ها ممکن است از خلاقیت‌های شغلی تا توانایی‌های ورزشی ما گسترده باشد.

همۀ انسان‌ها در حرفه یا کاری استعداد دارند، اما معمولاً در شناخت آن‌ها موفق نیستند. اغلب اوقات استعدادها برای ما پنهان و ناشناخته باقی می‌مانند. این استعدادها در برابر چشم ما هستند، اما در شناخت آن‌ها موفق نیستیم و آن‌ها را فراموش می‌کنیم.

حال سوال اصلی اینجاست که استعدادهای پنهان خود را چگونه بشناسیم و چگونه آن‌ها را پرورش دهیم؟ اگر استعداد پنهان خود را بشناسیم به منبعی غنی دست پیدا خواهیم کرد و در تمام جوانب زندگی از آن بهره خواهیم برد. خواه در تلاش برای پیدا کردن شغل مناسبی باشیم، خواه بخواهیم مهارت جدیدی را در خود رشد دهیم، اولین فاکتوری که ما را یاری خواهند کرد استعدادهای ما هستند.

برای آنکه بتوانید استعداد خود را شناسایی کنید از ده نفر از اطرافیانتان بپرسید که در چه کارهایی استعداد دارند؟ همان‌طور که انتظار می‌رود جواب‌های متفاوتی خواهید گرفت. تعداد بسیاری از افراد نمی‌دانند چه استعدادهایی دارند. پس شما چطور می‌توانید به پاسخ سوال خود برسید؟ اغلب افراد به حدی درگیر زندگی روزمره هستند که فرصت ندارند درباره این موضوع فکر کنند. بنابراین این استعدادها، پنهان و بلااستفاده باقی می‌ماند.چطور بفهمیم به چه کاری علاقه داریم

علی‌رغم اینکه سال‌ها زمان می‌برد تا استعدادهای خود را کشف کنیم، این کار آسان‌تر از چیزی است که حتی فکرش را می‌کنید. در ادامه پنج راه بسیار آسانی که به کشف استعداد پنهان هر شخص می‌انجامد را با یکدیگر بررسی می‌کنیم.

هوش هیجانی چیست و چه اهمیتی در محیط کار دارد؟

بهترین‌ها را هوشمندانه استخدام و به رایگان در همایش Sourcing…


شروع یک مسیر حرفه‌ای برای مهندسین

افرادی که در اطراف شما هستند، اغلب بهتر از خودتان به استعداد پنهان‌ شما واقف هستند. اگر شما تلاش می‌کنید تا این موضوع را با تفکر و دقت فراوان کشف کنید، آن‌ها آن استعداد پنهان را سال‌هاست در رفتار شما شناخته‌اند. اگر تا امروز به حرف اطرافیان خود گوش نکرده‌اید، اکنون وقت آن رسیده کمی به حرف‌هایشان فکر کنید.

اگر هیچ ایده‌ای از این موضوع ندارید، بهتر است کمی به صحبت‌های اطرافیان خود گوش کنید. آن‌ها شما را به چه صفاتی می‌شناسند؟ در انجام چه کارهایی از شما کمک می‌خواهند؟ مطمئن باشید که پاسخ‌هایشان شما را شگفت‌زده خواهد کرد.

 

آیا انجام یک سری از امور بیش از حد برایتان آسان و پیش پا افتاده‌اند، اما عده‌ای دیگر همین کارها را با سختی و مشقت انجام می‌دهند؟

اگر فکر می‌کنید بعضی از کارها بیش از حد ساده و پیش پا افتاده‌ هستند، اما اطرافیان به شما می‌گویند که این طور نیست و آن‌ها همین کارها را با سختی و اختصاص زمان بسیاری به انجام می‌رسانند، واقعیت این است که این شما در انجام آن‌ امور توانایی دارید.

در واقع یکی از استعدادهای پنهان شما انجام آن کارها است. پس برای یافتن استعداد پنهان خود بیشتر از قبل به این دست کارها دقت کنید.

 

ممکن است استعداد پنهان شما به نحوی دیگر خودنمایی کنند. از انجام چه کارهایی خسته نمی‌شوید؟ از انجام چه کارهایی لذت می‌برید؟ چه کارهایی را در اوقات فراغت خود انجام می‌دهید؟ فرض کنید که تمام امور بر وفق مراد است و امروز را باید برای خود وقت بگذارید. چه کارهایی می‌کنید؟ به سراغ ساز خود می‌روید؟ به باغبانی روی میاورید؟ یا قلم بر دست می‌گیرید و شروع به نوشتن می‌کنید؟

به هر کاری که روی آوردید، در واقع در انجام آن کار استعداد داشته و توانمند هستید. پس اگر به دنبال کشف استعداد پنهان خود هستید، فهرستی از این کارها ایجاد کنید.

 

آیا موضوعی وجود دارد که از گذشته دور به آن علاقه داشته‌اید و به دلایل مختلف از آن غافل شده‌اید؟ اما هنوز هم بر این باورید که می‌توانید در آن صاحب نظر و توانا باشید؟

اگر چنین علاقه‌ای دارید، حتماً به دنبال آن بروید. ممکن است یکی از استعدادهای پنهان شما در آن موضوع یا حواشی آن نهفته باشد.

 

یکی از بزرگ‌ترین مزایای تست‌های شخصیت شناسی این است که شما را با ویژگی‌ها و همچنین خصوصیات درونی آشنا می‌کند که ممکن است تا به حال به آنها توجه نمی کردید. یکی از بهترین تست‌های شخصیت شناسی که توسط مؤسسه‌های روانشناسی تایید شده است، تست شخصیت شناسی MBTI ایران تلنت است.

با استفائه از نتایج این آزمون، شما می‌توانید با استعدادهای نهفته، توانمندی‌ها و مهارت‌هایتان بیشتر آشنا شوید و به همین راحتی می‌توانید استعدادهای پنهان خود را شناسایی کنید و برای پیشرفت سراغ آنها بروید. با این آزمون، شما می‌توانید به شناخت عمیقی از خود برسید و بدانید چگونه می‌توانید در دنیای پیرامون خود رشد و پیشرفت بیشتری داشته باشند.

 

از اطرافیان خود بخواهید درباره استعدادهای شما صادقانه صحبت کنند. از آن‌ها بخواهید عادات بد و نقاط ضعف شما را کنار بگذارند و یک یا دو مهارتی که احساس می‌کنند بر آن‌ها مسلط هستید را به شما یادآوری کنند. استراتژی شما در پرسیدن این سوال باید به صورت نفر به نفر باشد و نه گروهی.

در ادامه، پاسخ همۀ افراد را یادداشت کرده و کنار هم قرار دهید. سپس آن‌ها را تحلیل کنید. تحلیل این پاسخ‌ها کمک می‌کند برخی از استعدادهای پنهان خود را بشناسید.

وقتی این استعداد پنهان آشکار و هویدا شد، از زندگی خود بیش از پیش لذت خواهید برد. با استفاده از آن‌ها می‌توانید در کسب و کار خود پیشرفت کرده و به یک ستاره تبدیل شوید؛ یا کیفیت محصول و خدمت خود را بالاتر ببرید یا ارتباطات و شبکه‌های ارتباطی‌تان را  بهبود ببخشید.

نکته مهم دیگر این است که، وقتی روی استعدادهای خود سرمایه‌گذاری می‌کنید، دیگر از کار و شغل خود خسته نمی‌شوید زیرا کار شما به زندگی‌تان تبدیل می‎شود و از آن حرفه لذت خواهید برد. هر چیزی که زندگی و کسب و کار شما را لذت‌بخش‌تر کند، حتماً چیز خوبی است. اگر خواندن این مطلب برایتان جذاب بوده پیشنهاد می‌کنیم مقاله چگونه علایق خود را شناسایی و دنبال کنیم؟ را نیز مطالعه نمایید.

آیا بر تمام استعدادها و توانایی‌های خود واقف هستید؟ آیا تا به حال شده از بی‌توجهی به استعدادها و توانایی‎هایتان حسرت بخورید؟

شما می‌توانید جدیدترین آگهی‌های استخدام در معتبرترین شرکت‌های ایرانی و خارجی را در ایران تلنت مشاهده کنید.

تفاوت مهندس عمران و مهندس معماری چیست؟

معرفی بهترین کشور برای کار برنامه‌ نویسی

قوانینی برای استفاده از تلفن همراه در محل کار

مبلغ عیدی سال ۱۴۰۰ چقدر خواهد بود؟

بنطرم باید پرواز کنم تا عشق رو کشف کنیم زمانی ادم عاشق میشود که تمام گدشته رو مرور میکنه وزمانی ادم میتونه عشق رو کشف کنه تا بالایه همه چی قرار بگیره باید تو هرچیر پرواز کنی پرواز من روزی به دنیا عشق رو گوشت زد میکنه پروازی که با دستان و معز وفکر انجام میشه نه بالگرد یا چتر یا هواپیما بافکر پرواز کنی وبالا بیای

با تشکر

من هنوز استعدادمو کشف نکردم ؟
چکار کنم؟؟؟؟؟

شما باید کار های رو ک ازش لذت می برید نویسندگی هنر ریاضیات هرچی که ازش لذت می برید استعداد شماست اگ دوس داری بیشتر حرف بزنیم
Samuel_gnius83
رو در اینستا گرام دنبال کنیدچطور بفهمیم به چه کاری علاقه داریم

ممنونم ازتون مقاله‌ی شما باعث شد تا استعدادمو کشف کنم انقدر خوشحالم که چند دقیقه‌س دارم اشک شوق میریزم😭😄💪❤

سلام
خیلی خوشحالیم که این مقاله براتون جذاب بوده و آن چه که به دنبالش بودید رو بیان کرده است.

بابت دیدگاه دلگرم‌کننده‌تون سپاس‌گزاریم

استعدادت چیع ؟؟

شاید استعدادمونو بتونیم کشف کنیم. ولی با اون استعداد شغل خوب و پر درآمدی نمیشه داشته باشیم. تکلیف چیه؟

همیشه از علاقه و استعداد و پشتکار ادم به جاهای خوبی می رسه این دیدگاه اولیتون رو دور بریزید.

سلام من نقاشی کشیدن رودوست دارم ولی قشنگ نقاشی نمیکشم لطفاکمکم کنید چجوری استعدادموپیداکنم ممنون میشم

کارهایی که انجامشان برای شما ساده و پیش پا افتاده است کاملا درست و بجاست.
با سپاس

میشه درس خواندن هم یک استعداد باشد؟

سلام و روز به خیر،
درس خواندن هم می‌تواند یک استعداد پنهان و یا مهارتی باشد که قابل بسط دادن باشند. بسیاری از نطریه‌پردازان و محققان جهان افرادی هستند که به طور منظم در حال کسب دانش هستند.

با سلام ممنون از مطالبتون
میشه بگید که کشورهای غربی از چه متدی برای شناسایی استعداد افراد اسفاده میکنند؟؟
آیا کسی هست در اینباره اطلعی داشته باشه؟؟

سلام از مقاله ی کوتاه و کاربردیتون واقعا ممنونم.
دقیقا درست فرمودید استعداد بنده در فن بیان و سخنرانی است
و همینطور علاقه ی بنده در نویسندگی چرا که از این کار لذت می برم اما همانطور که گفته بودید تنها شناسایی این مورد کافی نیست بلکه می بایست روی استعداد و علاقه مندی هایمان سرمایه گذاری کنیم و با آموزش دیدن،مطالعه کردن آنها را پر رنگ تر و شکوفاتر نماییم.

باز هم از مقاله ی خوبتان سپاسگزارم

سلام من توی بیان خیلی ضعیف هستم میشه راهنماییم کنید اگر کتابی چیزی هست در ابن مورد بخونم.ممنون

سلام با سپاس از مقاله ی خوب شما

مقاله خیلی خوبی بود.ممنون.
امامن آخرین باری که موقع کار زمانو فراموش کردم یادم نیست. به ادبیات و نجوم و ادیان علاقه دارم ولی هیچکدوم کاربردی نیستن.چیکار کنم؟ میخوام بقیه عمرمو با استعدادم بگذرونم و مفید باشم.

سلام گندم عزیز،
چرا تصور میکنید که ادبیات و نجوم کاربردی نیستند؟ برای مثال اگر ادبیات خونده‌اید و دست به قلم هستید میتونید در حوزه تولید محتوا یا روزنامه نگاری و … مشغول به کار شوید. هیچ وقت نا امید نشید و بر اساس سلایق و آرزوهایتان زندگی کنید. شاید مسیر عادی نباشه و دشواری های بیشتری پیش روتون باشه اما در نهایت، لذت فوق‌العاده‌ای داره.

منم به نجوم علاقه دارم همچنین ادبیات و سخنوری و مطالعه زیاد میکنم در این رابطه . یا تو ارائه راهکار تو مسائل مختلف واقعا استعداد دارم…ولی موضوع اینجاست که فکر میکنم تو چهل سالگی چیکار میتونم بکنم دیگه نمیدونم از کجا شروع کنم حس میکنم باید یک کوچ زندگی داشته باشم که هدایت کنه ولی هزینه بردار هستند

مطالبتون عالی بود ولی کاش یه کم بیشتر راهنمایی می کردید.من جلوی تلویزیون که بعضی وقتا ورزش میذاره،حرکتاش رو انجام میدم و کاملا موفقم.اما بعضی ها حتی یه تکون ساده هم نمی تونن به خودشون بدن.این یعنی من توی این ورزش استعداد دارم؟!

سلام،
خیلی خوشحالیم که خوندن مطالب وبلاگ ایران تلنت تونسته براتون مفید باشه و گره از مشکلاتتون باز کنه. در مورد سوالی که پرسیدید باید گفت شاید این مورد مسیر باشه برای دستیابی به یک ارزش بزرگ و فوق‌العاده. فقط کافیه که مسیر خودتون رو پیدا کنید. اگر از انجام دادنش لذت میبرید، حتماً آن را پیگیری کنید.

من عاشق موسیقی ام دوساله دارم گیتار میزنم و از وقتی هفتم بودم بهش علاقه داشتم هنوزم عاشقشم و فکر اینکه نتونم کار کنم دیوونم می کنه ولی نمی دونم سریع یاد میگیرم یا نه بابامم میگه تو استعدادشو نداری توروخدا کمکم کنید نظرتونو بگید

خانم ابراهیمی،
اگر پشتکار و علاقه وجود داشته باشه، تقریباً همه چیز امکان پذیره. اگر واقعا به این کار علاقمند هستید دلسرد نشید و تمام تلاشتون رو برای رسیدن به هدف به کار بگیرید.

سلام ممنون بابت مقاله ولی من هرچی تلاش میکنم نمیتونم استعدادمو پیدا کنم من عاشق دیده شدن و سخنرانی هستم و تو مدیریت اوضاع خیلی ماهرم و ادم تقریبا شجاعیم دوست دارم همه بهم افتخار کنن و همیشه قهرمان باشم😎میشه راهنمایی کنید چه شغلی مناسب منه؟لطفا

سلام،
تدریس بهترین شغل برای سخنرانی کردن و دیده شدن هستش

ممنون من فهمیدم استعداد من فوتبالیست شدن و حالا می دونم که به چی باید بیشتر توجه کنم

دوستانه عزیز بنده اخیرا سایتی رو طراحی کردم که شبیه شبکه اجتماعیه و مخصوص بارگذاریه استعدادهایه شماست
ینی شمایی که استعدادی دارین ولی نمیدونین کجا باید استعدادتونو نشون بدین تشریف بیارین به سایت زیر و به صورت رایگان استعداد خودتون رو بارگذاری کنید

سلام.من رشتم حسابداریه و چندسال توی این رشته کار کردم اما الان با توجه به درآمد کم و استرس زیاد دیگه علاقمو از دست دادم و نمیدونم سمت چه رشته ای برم.میشه راهنمایی کنید که باید چیکار کنم یا مشاور خوب بهم معرفی کنید

سلام سر کار خانم کیلانی،
در ابتدا سعی کنید فهرستی از علایق خود ایجاد کنید. در مرحله دوم بهتر است که توانایی ها و مهارت های خود را بنویسید. این دو فهرست را به هم مطابقت دهید تا ببینید علایق و مهارت هایتان در راستای چه موقعیت شغلی هستند. سپس در آن موقعیت میتوانید تصمیم بگیرید.

سلام استعداد من برنامه نویسی و ای پی نفوذ و امنیت هاهاهاها خخخخخخ

ببخشید ولی در واقع مشکل من تویهمین علاقه است و نمی دانم به چه چیزی علاقه دارم میشه کمک کنید؟

سلام ممنون از مطلب مفیدتون
من تو مشاوره دادن و راهنمایی کردن دوستام خیلی خوب عمل میکنم و اینکه حس میکنم کارهایی که مربوط به کامپیوتر و اینترنت هست استعداد و علاقه زیادی دارم یعنی ترجیح میدم به جای پول در اوردن با جسمم با فکرم پول در بیارم چه کاریو پیش نهاد میکنید

من هر کدوم از تیتر هایی ک گفتین رو که بررسی کردم تهش به یک اسم رسیدم :PES
من در بازی PES استعداد دارم.

سلام
من خیلی موسیقی رو دوست دارم یه جورایی با گوش دادنش آرامش میگیرم
)پیانو و فلوت و گیتار) رو خیلی دوست دارم
اما به دلیل گران بودن شهریه موسیقی و گران بودن ابزار های موسیقی نمیتونم به استعدادم برسم
البته من چون ترم آخر زبان انگلیسی هستم و دارم برای دیپلم میخونم و هم باشگاه کیک بوکس میرم خرجم زیاده
لطفا بیشتر راهنماییم کنین
بیان فلوت و گیتار و پیانو نمیدونم کدومو انتخاب کنم
از طرفی هم میترسم ثبت نام کنم و کارش واسم سخت باشه
لطفا راهنماییم کنین خیلی ممنون بابت سایتتون♡

آیا میشه استعداد رو تغییر داد یا مثل تیپ شخصیتی ثابته؟

من که انسانی بی ارزش و بی استعدادم

هرکسی یه استعدادی داره خودتو دست کم نگیر

من دختری ۱۳ ساله دارم ان نمیداند به چه چیزی علاقه دارد هر کلاسی میفرستم نصفه ول میکند و میگوید سخته نمیدانم چکار کنم کلافه شدم چگونه بفهمم به چی علاقه دارد

اگه این مقاله درست باشه من ۷ یا ۸ تا استعداد دارم
ریاضی
فوتبال
پینگ پنگ
والیبال
طراحی و نقاشی
هنر های رزمی ( جودو و جیت کان دو )
دوچرخه سواری

سلام ،مرسی بابت مطالب مفیدتون ،یه سوال داشتم.اگر کسی به یک رشته ای علاقه داشته باشه واون رشته و حرفه رو به دیگر رشته ها ترجیح بده اما استعدادش تو اون رشته کم باشه ،باید بیخیالش شه یا اینکه سعی کنه مهارت های لازم اون رشته رو یاد بگیره؟!

الان من استعدادم تویه حرف زدن و سخنرانی و … هاست
اما انقدر صدام بده که ترجیح میدم حرف نزنم

اگر صدات بدم برو توی اینترنت بزن (چگونه صدایمان خوب بشود) امید وارم تعصیر گذار باشه😆

حتما نداری😅

فوتبالیست ؛ آرزومه فوتبالیست شم برای کشورم ایران استعداد خوبی دارم ولی کسی نمیبینه استعداد منو

من تو خیلی کارا استعداد دارم ولی رازم را نگه میدارم الانم موفقم اگر میخوای تو کارت موفق بشی استعداد های خود را مخفی نگه دار دور از چشم دیگران☺☻☺☻☺☻

خوب من از بچگی عاشق سیاست بودم برخلاف همه ی هم سن و سالام حتی آرزو احمقانه پادشاه شدن تا ۱۴ سالگی همراهم بوده ولی خوب بخواطر پاره ای از مسائل سمت علوم انسانی نرفتم و و فنی مهندسی خوندم بدم پیش نرفتم ولی هنوزم که ۲۱ سالمه انگیزه کافی برای ادمه درس خووندن ندارم و میخوام برم دنبال همون آرزو علاقه بچگیم که تمام اون چیزایی که شما تو مقالتون داشتین هم خونی داره اما چیزی که منو دچار تردید کرده اینه که آیا سیاست یک فن هست یا یک صفت ؟؟؟

من از مهندسی ساختمانی خیلی خوشم میاد و بعضی از بازی ها رو توشون خونه میسازم و میدونم که چیو باید کجا قرار بدم آیا این هم میشود استعدادم باشد؟ ۱۲سالمه از قزوین

سلام امیر حسین جان. به نظرمون اگه دوست داری در این رشته فعالیت کنی، بهتره که از الان دنبال کسب مهارت هاش باشی. مثلا نقشه کشی و طراحی رو یاد بگیری یا با بالا بردن اطلاعات شیمی و فیزیکت بدونی که یک ساختمون چه طوری ساخته میشه.

من از مهندسی ساختمانی خیلی خوشم میاد و بعضی از بازی ها رو توشون خونه میسازم و میدونم که چیو باید کجا قرار بدم آیا این هم میشود استعدادم باشد؟ ۱۲سالمه از قزوین

سلام خسته نباشید من بعد از خواند فهمیدم ۲تا استعداد دارم یکی از بوکس خسته نمیشم یکی هم مدیرت خسته نمیشم من چون کمی لاغر هستم حالا نظر شما در مورد این که کدام را ادامه بدم بهتر یل چیکار کنم بهتر ۱۷سالمه ممنون

سلام من به فوتبال علاقه دارم و هر روز بازی میکنم تو خونه یا تو فنس اما استعدادی در خودم درفوتبال و کارهای دیگه نمیبینم

من به نویسندگی علاقه مندم . در زمینه مسائل اجتماعی هم مطالبی می نویسم ولی نمی دانم چطور از استعداد خود درآمد کسب کنم.

نتیجه گیری که من کردم:استعدادمون هر چی باشه با این وضعیت مالی
حمایتی
خانوادگی
ملیتی
و اقتصادی
به هیج جا نمیرسیم

دقیقااا😑

اتفاقا “شما” لازمه با کشف استعدادتون به شغل مرتبطش برسین و با کسب مهارتاش درجه یک بشین، بعد پشت سرش حمایت و پیشرفت و درآمد بالا و طرفدار و مهاجرت و… بوجود میان. دیدم که میگم

سلام
من از خیلی چیز ها لذت میبرم مثل پخت و پز،نقاشی و نوشتن و قلم بدی ندارم و دوستانم تعریف میکنند.
اما تفاوت سنی من با خانواده زیاده من کوچکتر از همه هستم البته ۱۸ سالمه.
به همین دلیل احساس تنهایی میکنم و بیشتر اوقات گوش شنوا برای متن هام پیدا نمیشه
و کسی پخت و پز بهم یاد نمیده من همیشه سرم تو کتاب بوده و وقت های دیگر رو به شنیدن موسیقی صرف میکنم.
من میدونم که تو نوشتن استعداد دارم چون برادرم شاعر هست و نوشتن اما ذاتی هست . ولی نمیتونم اون و نشون بدم.
ببخشید که حرفم طولانی شد ولی مادرم مدام میگه فلانی این کار و کرد …. در حالی که من تو مدرسه نمونه تحصیل میکنم هوش ریاضی بدی ندارم و از ادبیات لذت میبرم.
من رشته انسانی تحصیل میکنم

و بسیار بسیار زیاد
ممنونم که وقت ارزشمند خودتون رو صرف خواندن مطالب من میکنید

من قادر بر آنم که بدانم استعدادم چی بوده ولی استعداد که من دارم پر هزینه بوده پس چی باید نمود.تا بتوانم از استعداد خود استفاده عظمی داشته باشم ؟
وسلام

من از همون اول دوست داشتم پزشک بشم .اما نمی دونم میشم یا نه.آیا بنظرتون این یه استعداد هست .میشه بهم کمک کنید!؟

من فکر میکنم هیچ استعدادی ندارم هیچ استعدادی و واقعا نمیتونم حتی با این روش ها هم پیداش کنم فکر کنم نیست اصلا

سلام ممنونم از مقاله خوبتون
من خیلی به بازیگری علاقه دارم اما در این شَک دارم که ایا استعدادش را دارم یا نه باید چکار کنم؟!

سلام استاد جان ، من یه هنرمندم نقاشی میکنم ، آرایشگری میکنم گلدوزی، گیتار میزنم ، خیلی خوش سلیقم طوری که همه عاشق استایل هام هستن ، درسم عالیه و عاشق ریاضی و تجربی هستم نظرم رو تجربیه و عاشق پزشکیم به کتاب ها فیلم ها و هرچیزی که مربوط به این رشته باشه علاقه دارم امسال هم نهمم و انتخواب رشته دارم نمیدونم چیکار کنم و استعدادم چیه خواهش میکنم کمکم کنید

و قبلا نویسندگی میکردم و عاشق یاد گرفتن و انتقال دادن علمم به دیگران هستم

سلام ممنون از راهنماییتون
منم هنوز نتونستم استعدادمو کشف کنم .یکی از علایقم وقت گذروندن با پرنده هاست و وقتی با پرنده ها باشم زمان حس نمیکنم اما نمیدونم چه کاری میتونم با این علاقم انجام بدم ب هرکی هم میگم میگه اینم شد علاقه ….😞

سلام . من نمیدونم به چی علاقه دارم یا حتی چه کاری رو خوب انجام میدم و اینکه حس میکنم هیچ کس از اطرافیانم نمیدونن من چه استعدادی دارم . باید از کجا شروع کنم ؟ چی کار کنم که بدونم چه استعدادی دام ؟
آکه راهنماییم کنین ممنون میشم لطفا ککمک کنین که من بتونم استعداد خودم رو کشف کنم . ممنون🌷💗

من توی رقص و کارهایی هنری. و بیشتر طراحی لباس علاقه مند و استعداد دارم. چون بدون اینک ذره ای احساس خستگی کنم ساعت ها براشون وقت میزارم 😍اسم منو ب خاطر داشت باشید چون در آینده نزدیک ی طراح بزرگ میشم. 🙈♥️برام دعا کنید 🙂

حتما همینطور هست کیانا عزیز🙂

سلام.من هررشته ومدرکی بگید دارم ولی چون رشته های زیادی دنبال کردم قدرت تشخیص ندارم .اگر یک رشته رودنبال کنیم حتما موفق میشیم

سلام واقعا ممنونم مفید بود برام

سلام.من استعدادم توی زمینه کامپیوتر هست اما الان که دانشجوی رشته داروسازی شدم این رو متوجه شدم و راه برگشت به استعدادم برام سخته… آیا ممکنه آدم چند تا استعداد مختلف داسته باشه و من در دارو هم موفق بشم؟

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

نام و ایمیل مرا در این مرورگر برای افزودن دیدگاه در آینده، ذخیره کن.

This site uses Akismet to reduce spam. Learn how your comment data is processed.

آخرین مطالب


شروع یک مسیر حرفه‌ای برای مهندسین

نقش‌های مدیران؛ ۴ نقشی که هر مدیر موفق باید داشته باشد


تفاوت مهندس عمران و مهندس معماری چیست؟

معرفی بهترین کشور برای کار برنامه‌ نویسی

قوانینی برای استفاده از تلفن همراه در محل کار


مبلغ عیدی سال ۱۴۰۰ چقدر خواهد بود؟

وای چه سعادتی .همیشه میخواستم بدونم
اینجا بودن چه حسی داره

خوب ۸ سال پیش، بدترین مشاوره شغلیه
زندگیم رو گرفتم.
یکی از دوستام به من گفت،
“نگران این نباش کاری که الان داری
رو چقدر دوست داری.
همه این ها برای ساختن سابقه کاریته.”

من هم تازه از اسپانیا برگشته بودم،
و به این شرکت جزو ۵۰۰ شرکت برتره ملحق
شده بودم با خودم فکر کردم، “این عالیه.
قراره تأثیر بزرگی روی دنیا بذارم”.
با همه این ایده ها تو سرم.
طی ۲ ماه،
متوجه شدم که هر روز صبح حدود ساعت ۱۰
تمایل عجیبی دارم
تا سرم را به صفحه
کامپیوترم بکوبم.
نمی دونم تا حالا
تجربش کردین یا نه.
خیلی زود بعد از اون متوجه شدم که همه رقبا
در کارهای ما
کار من رو خودکار کردند.
و این دقیقاً همون وقتیه که به من مشاوره
دادند که سابقه خودم رو درست کنم.

خوب ، چونکه میخوام بفهمم
دارم قدم تو چه مسیری میذارم
تا اوضاع را تغییر بدم،
چند توصیه کاملا متفاوت از وارن بوفت را
مطالعه کردم که می گفت:
“انتخاب شغل برای ساختن سابقه مثل نگه
داشتن رابطه جنسی برای دوران پیریه”


(خنده حضار)

چطور بفهمیم به چه کاری علاقه داریم

و تمام اون چیزی رو که باید میشندم رو شنیدم
بعداز ۲ هفته، اون کار رو ول کردم و فقط
یک هدف داشتم:
اینکه یه چیزی پیدا کنم و بترکونمش
قضیه تا این حد جدی شده بود.
می خواستم تأثیرگذار باشم
حالا هرچی که میخواست باشه

و خیلی زود فهمیدم که من تنها نیستم:
معلوم شد که بیش از ۸۰ درصد مردم
از کارشان لذت نمی برن.
فکر کنم شماها فرق داشته باشید،
اما این عددی بود که در مطالعات Deloitte
بدست آمده بود
میخواستم بفهمم اون چیه که این دو دسته از
آدمها رو از هم جدا میکنه
اونهایی که عاشق کارشونن
وبا کارشون دنیاروتکون میدن
هر صبح با روحیه بیدار می شن
از طرف دیگه،
منظورم اون ۸۰ درصده
اون هایی که زندگیشون سراسر
یأس و نا امیدیه.

پس شروع کردم به مصاحبه با همه افرادی
که شغلشون براشون الهام بخش بود
کتاب خواندم و مطالعات موردی انجام دادم،
در کل ۳۰۰ کتاب در زمینه
هدف و شغل و این چیزها،
کاملا در خودم غرق شده بودم
شاید دلیلش خود خواهی باشه —
که می خواستم کاری پیدا کنم
که نتونم انجامش بدم،
چیزی که فقط مال من بود.

هرچی جلوتر میرفتم افراد
بیشتر و بیشتری ازم می پرسیدند،
“کارشما پیدا کردن شغل مناسبه.
کارمو دوست ندارم.
می تونیم با هم ناهار بخوریم؟”
میگفتم: “حتما”
اما باید بهشون هشدار بدم
چون در این مرحله
تا ۸۰ درصد کارشونو ترک میکردن
از همه کسایی که باهاشون ناهار می خوردم
۸۰ درصد شغلشون رو ول می کردن
اونهم طی دو ماه.
من به خودم می بالیدم و درواقع
جادویی هم در کار نبود.
و اینجا بود که یک سوال ساده
می پرسیدم.
“چرا مشغول این کاری؟”
و در اکثر موارد جوابشون این بود:
“خوب، چون یکی بهم گفته
که باید اینکارو بکنم.”
تازه فهمیدم که خیلی از افراد دوروبرمون
مشغول کاری هستن که دیگران بهشون گفتن،
و خوب آخرش هم به در بسته می خورن،
یا اصلا دری در کار نیست.

هر چه بیشتر با این افراد وقت گذروندم
و مشکل را دیدم،
فکر کردم، چی میشد
یه گروه تشکیل می دادیم،
جایی که مردم احساس می کردند
که بهش تعلق دارند
و عیبی نداشت اگه کارها
را جور دیگه انجام بدید،
راهی رو بریم که کمتر کسی رفته
جایی که خیلی‌ها تمایل نداشتن،
و افراد رو تشویق به تغییر کنیم؟
و این همانی شد که بهش می گم
“افسانه ات رو زندگی کن”
که در موردش توضیح مختصری خواهم داد.
اما همچنان که به این کشف رسیدم
متوجه ساختاری
متشکل از ۳ چیزساده
شدم که درهمه این افراد پر شور و
مشتاق به تغییرمشترکه،
فرقی نمی کنه که استیو جابز باشید
یا فقط، مثلا،
یا یک نانوا در پایین همین خیابان.
شما کاری رو انجام می دید که
توش خودتونید.
میخوام این ۳ ویژگی رو بگم
تا ازشون مثل یه ذره‌بین استفاده کنیم
همین امروزو امید وارم برای تمام عمرمان.

اولین گام از این ساختار ساختار سه مرحله ای
برای کار با اشتیاق
تبدیل شدن به متخصص شناخت
و فهم خودتونه،
چون اگه ندونید که دنبال چی هستید
هیچ وقت اونو پیدا نمی کنید،
ونکته اینه که هیچ کس اینکار رو
واسه ما انجام نمی ده.
هیچ رشته دانشگاهی درمورد علاقه،
هدف و شغل وجود نداره.
نمی دونم چرا برای این رشته
لیسانس نداریم،
حاضرم قسم بخورم که
شما وقت بیشتری رو برای انتخاب
تلویزیون خوابگاه میذارید
تا انتخاب رشته دانشگاهی تون.
اما نکته اینه که
این وظیفه ماست که حلش کنیم،
ما نیاز به یک چهارچوب داریم
تا ازش عبورکنیم.

پس اولین گام پی بردن به نقاط قوت
منحصر به فردمونه.
اون چیه که وقتی از خواب بیدار می شیم
دوست داریم انجام بدیم؟
چه براش پول بدند چه ندند، کاری
که مردم به خاطرش از ما تشکر کنن.
و” Strengths Finder 2.0″
هم یک کتاب و هم یک ابزارآنلاینه.
من اونو شدیداً توصیه می کنم
تا بفهمید در چی مهارت دارید.

گام بعدی اینه که بفهمیم
سلسله مراتب تصمیم گیری ماچیه؟
آیا ما به مردم، خانواده و
سلامتی اهمیت می دیم
ویا به موفقیت و اینجور چیزها؟
ما باید اول این رو بدونیم
تا بتونیم تصمیم بگیریم،
بنابراین مامی دونیم باطنمون چیه
تا اونو به خاطر هدفی که بهش اهمیت نمی دیم
نفروشیمش.

گام بعدی تجارب ماست.
همه چنین تجربه هایی داریم. ما هر روز و هر
دقیقه در حال یادگیری هستیم
درباره انچه عاشقشیم
یا ازش متنفریم،
چیزی که توش ماهریم و
چیزی که نیستیم
و اگر برای توجه به این موضوع
وقت نذاریم
و اونچه یادگرفتیم رو وجذب نکنیم
و در مابقی زندگیمان به کار نبندیم
به هیچ دردی نمی خوره.
هر روز، هر هفته و هر ماه از سال،
من هم به اتفاقات درست زندگیم
فکر می کنم،
و هم به اتفاقات غلط و
به چیزایی که می خوام تکرار کنم،
چطور میتونم مفیدتر باشم

و حتی بیشتر از آن. به ویژه امروزه شما
کسانی را می بینید،
که الهام بخشن. کاری می کنند که
شما می گید
«خدای من. جف داره چیکار می کنه
من میخوام مثل او باشم.»
چرا این حرف رومیزنید؟
یه دفتر بردارید.
بنویسید چی باعث میشه اونها
منبع الهامتون باشن.
لازم نیست همه چیز زندگی اونها رو بنویسید،
اما هر چیزیه
بنویسیدش،
به مروز زمان ما یک مجموعه خواهیم داشت
که می تونیم تو زندگی خودمون به کار ببریم
و زندگی دوست داشتنی‌تری داشته باشیم
وتاثیر بهتری بزاریم.
چون وقتی شروع می کنیم به کنار هم
گذاشتن این ها،
می تونیم واسه خودمون تعریفی ازموفقیت
داشته باشیم،
که البته بدون داشتن همه اجزای این
قطب نما،غیرممکنه.
به وضعیتی میرسیم — که زندگی یکنواخت و
تکراری میشه
مثل همه که دارند و از یک نردبونی که
راه به جایی نمیبره بالا میریم.

تقریبا شبیه جنبش وال استریت ۲.اگه کسی اونو
دیده باشه،
کارمند معمولی از مدیر ارشد بانکی در وال
استریت می پرسه،
«چقدر پول بسته؟ همه یه عددی دارند،
که اگه اینقدرپول در بیارند
همه چیز رو رها کنند.»
او جواب می ده، «معلومه. بیشتر.»
وفقط لبخند می زنه،
این وضعیته غمبارِ
بیشترافرادیه
که تلاش نکردند که بفهمند چه
چیزی واسشمون مهمه،
که می خوان به چیزی برسند که هیچ معنی
براشون نداره،
اما کاری رو می‌کنیم که همه گفتند
باید انجام بدیم.
اما همینکه ما این قالب روشکل می دیم،
چیز هایی رو درک می کنیم که ما رو به
زندگی بر میگردونه.
میدونید، قبل از این، ممکن بود یه علاقه
شدید سر راه شما سبز بشه،
یا ممکنه تو مسیرکاری، اونو دور بندازید
چون راهی برای شناسایی اون ندارید.
اما همینکه بشناسیدش، می بینید چیزیه که
سازگار با نقاط مثبت شماست،
با ارزشهاتون و انچه هویت شمارو
شکل میده،
پس شما می‌گید من می خوام بهش بچسبم
من می خوام کاری باهاش بکنم،
من می خوام دنبالش کنم
و با اون تاثیر بزارم.

جنبش “افسانه ات رو زندگی کن” رو
که ما ساختیم
ساخته نمیشد اگه من این قطب نمارو
برای تشخیص این نداشتم که،
“وای، این همونیه که میخام دنبال کنم و
باهاش در دنیا تغییر ایجاد کنم”.
اگه ندونید دنباله چی هستید
هیچ وقت بهش نمیرسید،
اما با داشتن این چهارچوب
یعنی این قطب نما
میریم به مرحله بعد
—البته اون بالا من نیستم—
انجام غیر ممکن ها
و گذر از محدودیت ها.
بخاطر همین دو دلیل
مردم دست بکار نمیشن.
اولاً به خودشون میگن
نمیتونن انجامش بدن،
یا اینکه آدمای دور و برشون
بهشون اینو میگن.
به هر حال،
باید اینو باور کنیم
که چه تسلیم بشیم،
چه دست به به شروع کار نزنیم.

هر کاری غیر مممکنه مگر اینکه شروعش کنی.
هر اختراعی و هر چیز جدیدی در جهان،
به نظر مردم در ابتدا احمقانه بوده
برای “راجر بانیستر”
به لحاظ فیزیکی غیر ممکن بود که چهار مایل
رو با دویدن در یک دقیقه طی کند
اما راجر بانیستر باورش کرد
و انجامش داد.
اما بعدش چی شد؟
دو ماه بعدش
۱۶ نفر دیگه این رکورد رو شکستن.
چیزهایی که تو سرمون داریم و
فکر میکنیم غیرممکنند
اغلب جایی منتظرند
که انجامشون بدید
به شرطی محدودیت هارو
کنار بزنیم.
فکر میکنم این کار با وضعیت جسمی
و تناسب اندام بیشتر از هر چیزی
شروع میشه چون ما نمیتونیم
کنترلش کنیم
اگه فکر نمیکنید بتونید
یک مایل رو،
بدوید،به خودتون نشون بدید
میتونید بیشتر برید،
یا تو ماراتون بدوید، یا وزن کم کنید
هر چی میخواد باشه،
میفهمی اعتماد به نفس پیدا کردی
و اون رو به تمام جهانت
منتقل میکنی.

من و دوستانم یه کمی به این کار عادت کردیم
با هم یه گروه کوچک داریم
و میریم ماجراجویی،
اخیراً هم رفتم یه جای خطرناک.
من از آب پر عمق و تاریک وحشت دارم.
نمیدونم شما هم این ترس رو داشتید یا نه
این ترس برمیگرده به شش بار دیدن فیلم های
“آرواره ۱و۲و۳و۴”
وقتی که بچه بودم.
آب که بالاتر از اینجا میاد،اگه تیره باشه
الان دارم حسش میکنم.
قسم میخورم الان یه چیزی اینجا هست.
حتی اگه دریاچه تاهو باشه
با وجود آب تازه همچنان یه ترسی دارم،
احمقانه‌ است ولی هست دیگه.
بگذریم،سه سال پیش این یدک کش
رو برایه خودم پیدا کردم
همین جاها تو خلیج سان فرانسیسکو.
یه روز بارونی و طوفانی از همونایی
که حال مردم رو توقایق به هم میزنه،
منم که نشسته بودم و مایو تنم بود
و از پنجره داشتم بیرون رو نگاه میکردم
در نهایت ترس فکر میکردم
شنا میکنم تا بمیرم.
انگار میخواستم با شنا از پل
گلدن گیت رد شم.
فکر کنم بعضی هاتون این جوری شده باشید.
همونطور که نشسته بودم دوستم جاناتان
که قبلاً قضیه رو بهش گفته بودم،
اومد پیشم و اوضاعمو دید.
بهم گفت”اسکات ببین بدترین چیزی که
ممکنه پیش بیاد چیه؟”
الان لباس شنا تنته
و قرار نیست غرق بشی.
اگرم نتونستی از پسش برای
بپر تو یکی از اون ۲۰ تا قایق کایاک
تازه اگرم کوسه حمله کنه
کی گفته
از بین ۸۰ نفرتورو میبره؟
دستش درد نکنه، خیلی کمک کرد.
اون یه جورایی با این قضیبه حال میکرد
خدا به همراش باشه.
بعد هم شیرجه زد و شناکنان رفت. خوب.

انگار حرفاش خیلی روم اثر کرد،
و واقعاً احساس آرامش کردم،
فکر کنم دلیلش این بود که جاناتان
فقط ۱۳ سالش بود.


(خنده حضار)

و از بین هشتاد نفری که اون روز
زدند به آب،
سن ۶۵ نفرشون بین ۹ تا ۱۳ سال بود.
فکر کنید دنیارو چقدر متفاوت میدیدین
اگه بچه های ۹ ساله ای که بهشون برخوردی
بتونن یه مایل ونیم شنا کنن
اون هم تو آب ۱۳ درجه
اون هم از آلکاتراز تا سانفرانسیسکو.
به چی جواب مثبت میدادید؟
حاضر بودید به خاطرش از چی بگذرید؟
دست به چه تلاشی میزدید؟
آخرای شنا کردن بودم
که رسیدم به پارک آبی،
و از آب بیرون اومدم
البته تا اون موقع نصف
بچه ها رسیده بودن،
همشون برام هورا کشیدن و
به وجد اومده بودن.
شده بودم مثله آب نبات چوبی
معلوم بود تو خلیج شنا کردم،
داشتم صورتم رو تر و تمیز میکردم و
بقیه رو که تموم کرده بودن نگاه میکردم.
تا چشمم افتاد به این بچه که
انگار یه جای کارش می‌لنگید.
داشت تلو تلو می‌خورد و می‌اومد.
انگار به زور نفس میکشید
و سرش و به سختی بالا میگرفت.
انگار بقیه پدر و مادرام متوجه شده بودن،
شرط میبندم به همون چیزی فکر
میکردن که من فکر میکردم:
اینم دلیله اینکه نباید به یه بچه ۹ ساله
اجازه بدید از آلکاتراز این همه راه شنا کنه
مسئله خستگی نبود.
یهو دوتا از پدر و مادرا
پریدن و گرفتنش،
انداختنش روی شونه هاشون و
این جوری کشون کشون بردنش،
کاملا می‌لنگید.
یهو چند قدم دیگه رفتن و
بعدش تلپی انداختنش روی صندلی چرخدارش.
بعدش جوری دستاشو به نشونه پیروزی
بالا برد که تا آون موقع ندیده بودم.
هنوزم اون گرمی و انرژی شو میتونم
حس کنم
وقتی به این موفقیت رسید.
من قبلاً اونو روی صندای چرخدارش دیده بودم.
اما عمراً فکر نمیکردم بخواد شنا کنه.
میخام بگم این پسر تو ۲۰ سالگی
به کجا میرسه؟
میدونید چند نفر بش گفتن اگه این کارو
بکنی میمیری؟

به همه اون آدما و به خودت
خلافش رو ثابت میکنی،
میتونی کم کم پیشرفت
کنید به سمت
چیزی که باور داری
انجامش ممکنه.
نیازی نیست رکود دار دو ماراتون
تو جهان باشی،
فقط ناممکن هاتونو
ممکن کنید،
همش با قدمهای خیلی کوچیک شروع میشه.
و بهترین کار هم برای عملی کردنش
اینه که دور و برتون روبا آدمای
مشتاق پر کنید.
با سریع ترین چیزهایی که فکر میکنید
نمیتونید از پسشون براید
و با افرادی که قبلا
از پسش برومدن.

به قول جیم رون.
“شما میانگین پنج نفری هستی که بیشترین
وقت رو باشون می گذرونی”
و در طول تاریخ بزرگترین ترفند برای موفقیت
از هرجایی که هستی تا هر کجا میخواهی باشی
افرادی هستن که انتخاب میکنی
تا هواتونو داشته باشن.
اونا همه چیزو عوض میکنن
این حقیقت اثبات شده.
سال ۱۸۹۸، نورمن تریپلت این
تحقیق رو روی یه سری دوچرخه سوار انجام داد،
زمان حرکت دور مسیر
را هم به صورت گروهی اندازه گرفت،
و هم به صورت انفرادی.
و فهمید که دوچرخه سوارها وقتی
با گروهن تندتر رکاب میزنن.
و این مسئله در تمامی
جنبه های زندگی صدق میکنه،
و باز هم اینو اثبات میکنه که،
افراد دور و برتو مهمند
محیط همه چیزه.
اما کنترلش دیگه با شماست
چون دومسیر براتون میذاره.
۸۰ درصد از آدمای اون بیرون کارشونو
دوست ندارن،
این یعنی بیشتر آدمای دور و برمون
نه فقط اونایی که اینجان،
احساس رضایت می کنن و مارو از دنبال کردن
چیزایی که برامون مهمه باز میدارن
پس باید هواسمون به اطرافیانمون باشه.

من خودم تو این موقعیت بودم —
مثلا یکی دو سال پیش.
اینجا کسی سرگرمی ای داره
که با جون و دل انجامش بده،
همه وقتتونو براش بذارید و
اسمش رو بذارید کار،
اما کسی اهمیت نمیده و
ریالی هم پول ازش در نمیاد؟
خوبه، من چهار سال تو اینطور بودم تا
جنبش “افسانه ات رو زندگی کن” رو بسازم
تا به مردم کمک کنم کاری روانجام بدن که
واقعاً میخوانش وبهشون انگیزه میده،
از جون و دل مایه گذاشتم،
فقط سه نفر واقعاً جدی گرفتنم،
اوناها اونجا نشستن
مادرم، پدرم و همسرم چلسی.
ازتون به خاطر حمایتتون ممنونم.


(تشویق حضار)

ولی واقعا می‌خواستمش،
تو چهار سال رشدش صفر درصد بود،
نزدیک بود بی خیالش بشم،
و همون موقع بود که،
رفتم سانفرانسیسکو و آدمای
فوق العاده ای رو دیدم
که زندگیشون دیونگی بود و هیجان،
از تجارت و صفحات وب و وب نوشته هایی که
دور و برشون رو گرفته بود و به مردم
به شکل معناداری کمک میکردن،
یکی از دوستانم که الان خونواده ای
۸ نفری داره
و کل خونواده رو حمایت میکنه
اونم فقط با وب نوشته ای که دوبار
در هفته توش مطلب مینویسه.
اون ها تازه از سفر یک ماهه شون به
اروپا برگشتن.
منو تحت تأثیر قرا داد.
آخه چطوری میشه؟
شدیداً تحت تأثیر این چیزی که دیدم
قرار گرفتم،
و به جای اینکه بی خیالش بشم
جدیش گرفتم.
همه کاری کردم تا بتونم براش وقت بذارم،
همه وقتمو گذاشتم
و سعی کردم پا به پای این آدما باشم،
با هم بیرون میرفتیم، اب جو میزدیم
ورزش میکردیم از این کارا.
و بعد از چهار سال که پیشرفتم صفر بود،
بعد ازاینکه شش ماه رو با این
آدما گذروندم،
رشد انجمن “افسانه‌ات رو زندگی کن”
۱۰ برابر شد.
۱۲ ماه بعد رشدش ۱۶۰ برابر شد.
الان هم که بیشتر از ۳۰ هزار نفر
از ۱۵۸ کشور
از ابزارهای کاریابی و ارتباطی ما
به طور ماهانه استفاده میکنن.
و اون افراد این اجتماع رو با
آدمای پر انگیزه ساختن
کسایی که الهام بخش چیزی بودن
که من ارزوشو داشتم
برای “افسانه‌ات رو زندگی کن” خیلی سال پیش.

این مردم بودن که همه چیزو عوض کردن
به همین خاطره—
از خودتون سوال میکنید
چی شد
چهار سال من هیچ کس رو
این جا نمیشناختم،
من حتی خبر نداشتم چنین چیزی هست،
و آدمایی هستن که این کارهارو میکنن،
یا اینکه میشه جنبش های اینجوری داشت.
اما وقتی اومدم سانفرانسیسکو
همه آدمای دور و برم داشتن این کارو میکردن.
خیلی عادی بود، پس فکر منم رفت به اون سمت
که من چی جوری میتونم این کارو بکنم
تا اینکه چطور میشه نکنم.
و درست همون موقست که اون اتفاقه میوفته
و چراغ مغزتون روشن میشه،
و همه دنیاتون رو میگیره.
و حتی بدون تلاش هم،
استانداردهاتون از صفر میرسه به صد.
نیازی نیست اهدافتون رو تغییر بدید
بلکه باید اطرافتون رو تغییر بدید.
همینه، برای همینه که عاشقه اینم که
با همه این آدما باشم،
تا جایی که بتونم
تو TED شرکت میکنم،
توراه رفتن به سر کار تو آی‌پدم هم
نگاشون میکنم، هرچی میخواد باشه
چون این گروهیه که افرادش
انگیزه دارن.
یه روز تمام رو با هم میگذرونیم
و خیلی هم بیشتر.

بحثم رو این جوری ببندم که
در این سه رکن،
یک چیز بیشتر از هر چیزی
بینشون مشترکه.
اون ها صد در صد تحت کنترل ما هستن.
هیچ کس نمیتونه بتون بگه که نمیتونید
خودتون رو بشناسید.
هیچ کس نمیتونه بگه نمیتونید
یه قدم به جلوبرید
و محدودیت هاتون رو بشناسید و
ازشون عبور کنید.
هیچ کس نمیتونه بگه نمیشه دور رو برتون
آدمایه با انگیزه باشه
یا اینکه نباید از آدمای نا امید کننده
دور بشین
کسادی و رکود دست شما نیست.
اخراج شدن یا تصادف
دست شما نیست.
خیلی چیزا از دست ما خارجه.
اما این سه چیز کاملا دسته خودمونه،
و مینونن کل دنیامون رو عوض کنن
اگه ما تصمیمش رو داشته باشیم.

و این چیز داره اتفاق میافته اونهم
تو یه سطح وسیع.
بار اول در مجله فوربس گزارش
دولت آمریکارو خوندم
که در یک ماه افراد بیشتری
کارشون رو ترک کرده بودن
از اونهایی که اخراج شده بودند.
به نظر اونا این غیر عادی بود
اما سه ماه پشت هم اتفاق افتاد.
درست وقتی مردم ادعا میکنن
اوضاع سخت شده،
مردم دل خوشی از این زندگی
از پیش نوشته ندارند،
و نمیخوان کاری رو که بهشون
دیکته میشه بکنن،
اونم در عوض چیزایی که براشون مهمه
چیزایی که بهشون الهام میده.

مسئله اینه که مردم دارن بیدار میشن،
و میفهمن تنها چیزی که میتونه سد راه
اتفاق افتادن چیزی بشه، تخیله.
این حرفا دیگه کلیشه نیستن.
برایه من مهم نیست تو به چی علاقه داری
سرگرمیت چیه و این حرفا.
اگر توکار بافتنی هستی
میتونی کسی رو پیدا کنی که دیوونه بافتنیه،
میتونید ازشون یاد بگیری. این عالیه.
و تمام حرف امروزم اینه اینکه
از تو دل حرفهای همین مردم یاد بگیریم،
ما هر روز در “افسانه‌ات رو زندگی کن”
مشخصات این آدمها روتهیه میکنیم،
چون همین آدمهای عادی
کارای خارق العاده‌ای میکنن،
و ما میتونیم باهاشون باشیم،
و برامون عادی میشه.
قرارم نیست گاندی یا استیو جابز بشم
یا دیوونه بازی کنیم.
فقط باید کاری رو بکنی که برات مهمه،
و تأثیری بذاری که فقط و فقط از
پس تو برمیاد

حرف گاندی شد،
اون یه وکیل مسائل مالی بود،
من این اصطلاح رو شنیدم،
اون رفت دنباله یه دلیل بزرگتر
چیزی که براش مهم بود،
که نمی‌تونست انجامش بده.
من با این گفته گاندی زندگی میکنم.
“ابتدا نادیده‌ات می‌انگارند،
سپس به سخره‌ات میگیرند،
سپس به جنگ با تو برمی‌خیزند،
آنگاه پیروز میشوی”

هر چیزی فقط تا وقتی غیر ممکنه که
یه نفر انجامش بده.
میتونی با آدمهایی باشی که
همش بهت بگن نمیتونی
و تلاشت احمقانست،
یا با آدمهایی باشی که بهت انگیزه انجام
کارهارو میدن،
مثل آدمهایی که اینجا تو این اتاقند.
مسئولیت خودمون میدونم که
به دنیا نشون بدیم که
چیزایی که یه روز غیر ممکن بنظر میرسن
خیلی زود عادی میشند.
و همین الان در حال رخ دادنند.
اول باید کاری رو بکنیم
که برامون الهام بخشه،
تا بتونیم به بقیه انگیزه بدیم
تا کارایی بکنن که بهشون الهام بده.
اما نمیتونیم پیداش کنیم
مگر این که بدونیم دنبال چی هستیم.
باید روی خودمون کار کنیم.
باید اراده داشته باشیم و
دست به کشف بزنیم.
چون دنیایی رو تصور میکنم که در اون
۸۰ درصد مردم کاری رو میکنن که دوستش دارند
اما این دنیا چه جوریه؟
نوآوری چه شکلی میشه؟
شما با آدمای اتاق‌تون چطور برخورد میکنین؟
تغغیر داره شروع میشه.

همینطور که به پایان وقتمون نزدیک میشیم
میخوام فقط یه سوال ازتون بپرسم،
شاید تنها سوالیه که اهمیت داره.
و اون اینه که چه کاریه که
شما نمیتونید انجامش بدین؟
کشفش کنید، باهاش زندگی کنید،
نه فقط برای خودتون
بلکه برای همه اطرافیانتون،
چون این همون نقطه شروع
تغیر دنیاست.
اون چه کاریه که
نمی‌تونید انجامش بدید؟
ممنونم دوستان،
(تشویق حضار)

TED.com translations are made possible by volunteer
translators. Learn more about the
Open Translation Project.


© TED Conferences, LLC. All rights reserved.

وای چه سعادتی .همیشه میخواستم بدونم
اینجا بودن چه حسی داره

خوب ۸ سال پیش، بدترین مشاوره شغلیه
زندگیم رو گرفتم.
یکی از دوستام به من گفت،
“نگران این نباش کاری که الان داری
رو چقدر دوست داری.
همه این ها برای ساختن سابقه کاریته.”

من هم تازه از اسپانیا برگشته بودم،
و به این شرکت جزو ۵۰۰ شرکت برتره ملحق
شده بودم با خودم فکر کردم، “این عالیه.
قراره تأثیر بزرگی روی دنیا بذارم”.
با همه این ایده ها تو سرم.
طی ۲ ماه،
متوجه شدم که هر روز صبح حدود ساعت ۱۰
تمایل عجیبی دارم
تا سرم را به صفحه
کامپیوترم بکوبم.
نمی دونم تا حالا
تجربش کردین یا نه.
خیلی زود بعد از اون متوجه شدم که همه رقبا
در کارهای ما
کار من رو خودکار کردند.
و این دقیقاً همون وقتیه که به من مشاوره
دادند که سابقه خودم رو درست کنم.

خوب ، چونکه میخوام بفهمم
دارم قدم تو چه مسیری میذارم
تا اوضاع را تغییر بدم،
چند توصیه کاملا متفاوت از وارن بوفت را
مطالعه کردم که می گفت:
“انتخاب شغل برای ساختن سابقه مثل نگه
داشتن رابطه جنسی برای دوران پیریه”


(خنده حضار)

چطور بفهمیم به چه کاری علاقه داریم

و تمام اون چیزی رو که باید میشندم رو شنیدم
بعداز ۲ هفته، اون کار رو ول کردم و فقط
یک هدف داشتم:
اینکه یه چیزی پیدا کنم و بترکونمش
قضیه تا این حد جدی شده بود.
می خواستم تأثیرگذار باشم
حالا هرچی که میخواست باشه

و خیلی زود فهمیدم که من تنها نیستم:
معلوم شد که بیش از ۸۰ درصد مردم
از کارشان لذت نمی برن.
فکر کنم شماها فرق داشته باشید،
اما این عددی بود که در مطالعات Deloitte
بدست آمده بود
میخواستم بفهمم اون چیه که این دو دسته از
آدمها رو از هم جدا میکنه
اونهایی که عاشق کارشونن
وبا کارشون دنیاروتکون میدن
هر صبح با روحیه بیدار می شن
از طرف دیگه،
منظورم اون ۸۰ درصده
اون هایی که زندگیشون سراسر
یأس و نا امیدیه.

پس شروع کردم به مصاحبه با همه افرادی
که شغلشون براشون الهام بخش بود
کتاب خواندم و مطالعات موردی انجام دادم،
در کل ۳۰۰ کتاب در زمینه
هدف و شغل و این چیزها،
کاملا در خودم غرق شده بودم
شاید دلیلش خود خواهی باشه —
که می خواستم کاری پیدا کنم
که نتونم انجامش بدم،
چیزی که فقط مال من بود.

هرچی جلوتر میرفتم افراد
بیشتر و بیشتری ازم می پرسیدند،
“کارشما پیدا کردن شغل مناسبه.
کارمو دوست ندارم.
می تونیم با هم ناهار بخوریم؟”
میگفتم: “حتما”
اما باید بهشون هشدار بدم
چون در این مرحله
تا ۸۰ درصد کارشونو ترک میکردن
از همه کسایی که باهاشون ناهار می خوردم
۸۰ درصد شغلشون رو ول می کردن
اونهم طی دو ماه.
من به خودم می بالیدم و درواقع
جادویی هم در کار نبود.
و اینجا بود که یک سوال ساده
می پرسیدم.
“چرا مشغول این کاری؟”
و در اکثر موارد جوابشون این بود:
“خوب، چون یکی بهم گفته
که باید اینکارو بکنم.”
تازه فهمیدم که خیلی از افراد دوروبرمون
مشغول کاری هستن که دیگران بهشون گفتن،
و خوب آخرش هم به در بسته می خورن،
یا اصلا دری در کار نیست.

هر چه بیشتر با این افراد وقت گذروندم
و مشکل را دیدم،
فکر کردم، چی میشد
یه گروه تشکیل می دادیم،
جایی که مردم احساس می کردند
که بهش تعلق دارند
و عیبی نداشت اگه کارها
را جور دیگه انجام بدید،
راهی رو بریم که کمتر کسی رفته
جایی که خیلی‌ها تمایل نداشتن،
و افراد رو تشویق به تغییر کنیم؟
و این همانی شد که بهش می گم
“افسانه ات رو زندگی کن”
که در موردش توضیح مختصری خواهم داد.
اما همچنان که به این کشف رسیدم
متوجه ساختاری
متشکل از ۳ چیزساده
شدم که درهمه این افراد پر شور و
مشتاق به تغییرمشترکه،
فرقی نمی کنه که استیو جابز باشید
یا فقط، مثلا،
یا یک نانوا در پایین همین خیابان.
شما کاری رو انجام می دید که
توش خودتونید.
میخوام این ۳ ویژگی رو بگم
تا ازشون مثل یه ذره‌بین استفاده کنیم
همین امروزو امید وارم برای تمام عمرمان.

اولین گام از این ساختار ساختار سه مرحله ای
برای کار با اشتیاق
تبدیل شدن به متخصص شناخت
و فهم خودتونه،
چون اگه ندونید که دنبال چی هستید
هیچ وقت اونو پیدا نمی کنید،
ونکته اینه که هیچ کس اینکار رو
واسه ما انجام نمی ده.
هیچ رشته دانشگاهی درمورد علاقه،
هدف و شغل وجود نداره.
نمی دونم چرا برای این رشته
لیسانس نداریم،
حاضرم قسم بخورم که
شما وقت بیشتری رو برای انتخاب
تلویزیون خوابگاه میذارید
تا انتخاب رشته دانشگاهی تون.
اما نکته اینه که
این وظیفه ماست که حلش کنیم،
ما نیاز به یک چهارچوب داریم
تا ازش عبورکنیم.

پس اولین گام پی بردن به نقاط قوت
منحصر به فردمونه.
اون چیه که وقتی از خواب بیدار می شیم
دوست داریم انجام بدیم؟
چه براش پول بدند چه ندند، کاری
که مردم به خاطرش از ما تشکر کنن.
و” Strengths Finder 2.0″
هم یک کتاب و هم یک ابزارآنلاینه.
من اونو شدیداً توصیه می کنم
تا بفهمید در چی مهارت دارید.

گام بعدی اینه که بفهمیم
سلسله مراتب تصمیم گیری ماچیه؟
آیا ما به مردم، خانواده و
سلامتی اهمیت می دیم
ویا به موفقیت و اینجور چیزها؟
ما باید اول این رو بدونیم
تا بتونیم تصمیم بگیریم،
بنابراین مامی دونیم باطنمون چیه
تا اونو به خاطر هدفی که بهش اهمیت نمی دیم
نفروشیمش.

گام بعدی تجارب ماست.
همه چنین تجربه هایی داریم. ما هر روز و هر
دقیقه در حال یادگیری هستیم
درباره انچه عاشقشیم
یا ازش متنفریم،
چیزی که توش ماهریم و
چیزی که نیستیم
و اگر برای توجه به این موضوع
وقت نذاریم
و اونچه یادگرفتیم رو وجذب نکنیم
و در مابقی زندگیمان به کار نبندیم
به هیچ دردی نمی خوره.
هر روز، هر هفته و هر ماه از سال،
من هم به اتفاقات درست زندگیم
فکر می کنم،
و هم به اتفاقات غلط و
به چیزایی که می خوام تکرار کنم،
چطور میتونم مفیدتر باشم

و حتی بیشتر از آن. به ویژه امروزه شما
کسانی را می بینید،
که الهام بخشن. کاری می کنند که
شما می گید
«خدای من. جف داره چیکار می کنه
من میخوام مثل او باشم.»
چرا این حرف رومیزنید؟
یه دفتر بردارید.
بنویسید چی باعث میشه اونها
منبع الهامتون باشن.
لازم نیست همه چیز زندگی اونها رو بنویسید،
اما هر چیزیه
بنویسیدش،
به مروز زمان ما یک مجموعه خواهیم داشت
که می تونیم تو زندگی خودمون به کار ببریم
و زندگی دوست داشتنی‌تری داشته باشیم
وتاثیر بهتری بزاریم.
چون وقتی شروع می کنیم به کنار هم
گذاشتن این ها،
می تونیم واسه خودمون تعریفی ازموفقیت
داشته باشیم،
که البته بدون داشتن همه اجزای این
قطب نما،غیرممکنه.
به وضعیتی میرسیم — که زندگی یکنواخت و
تکراری میشه
مثل همه که دارند و از یک نردبونی که
راه به جایی نمیبره بالا میریم.

تقریبا شبیه جنبش وال استریت ۲.اگه کسی اونو
دیده باشه،
کارمند معمولی از مدیر ارشد بانکی در وال
استریت می پرسه،
«چقدر پول بسته؟ همه یه عددی دارند،
که اگه اینقدرپول در بیارند
همه چیز رو رها کنند.»
او جواب می ده، «معلومه. بیشتر.»
وفقط لبخند می زنه،
این وضعیته غمبارِ
بیشترافرادیه
که تلاش نکردند که بفهمند چه
چیزی واسشمون مهمه،
که می خوان به چیزی برسند که هیچ معنی
براشون نداره،
اما کاری رو می‌کنیم که همه گفتند
باید انجام بدیم.
اما همینکه ما این قالب روشکل می دیم،
چیز هایی رو درک می کنیم که ما رو به
زندگی بر میگردونه.
میدونید، قبل از این، ممکن بود یه علاقه
شدید سر راه شما سبز بشه،
یا ممکنه تو مسیرکاری، اونو دور بندازید
چون راهی برای شناسایی اون ندارید.
اما همینکه بشناسیدش، می بینید چیزیه که
سازگار با نقاط مثبت شماست،
با ارزشهاتون و انچه هویت شمارو
شکل میده،
پس شما می‌گید من می خوام بهش بچسبم
من می خوام کاری باهاش بکنم،
من می خوام دنبالش کنم
و با اون تاثیر بزارم.

جنبش “افسانه ات رو زندگی کن” رو
که ما ساختیم
ساخته نمیشد اگه من این قطب نمارو
برای تشخیص این نداشتم که،
“وای، این همونیه که میخام دنبال کنم و
باهاش در دنیا تغییر ایجاد کنم”.
اگه ندونید دنباله چی هستید
هیچ وقت بهش نمیرسید،
اما با داشتن این چهارچوب
یعنی این قطب نما
میریم به مرحله بعد
—البته اون بالا من نیستم—
انجام غیر ممکن ها
و گذر از محدودیت ها.
بخاطر همین دو دلیل
مردم دست بکار نمیشن.
اولاً به خودشون میگن
نمیتونن انجامش بدن،
یا اینکه آدمای دور و برشون
بهشون اینو میگن.
به هر حال،
باید اینو باور کنیم
که چه تسلیم بشیم،
چه دست به به شروع کار نزنیم.

هر کاری غیر مممکنه مگر اینکه شروعش کنی.
هر اختراعی و هر چیز جدیدی در جهان،
به نظر مردم در ابتدا احمقانه بوده
برای “راجر بانیستر”
به لحاظ فیزیکی غیر ممکن بود که چهار مایل
رو با دویدن در یک دقیقه طی کند
اما راجر بانیستر باورش کرد
و انجامش داد.
اما بعدش چی شد؟
دو ماه بعدش
۱۶ نفر دیگه این رکورد رو شکستن.
چیزهایی که تو سرمون داریم و
فکر میکنیم غیرممکنند
اغلب جایی منتظرند
که انجامشون بدید
به شرطی محدودیت هارو
کنار بزنیم.
فکر میکنم این کار با وضعیت جسمی
و تناسب اندام بیشتر از هر چیزی
شروع میشه چون ما نمیتونیم
کنترلش کنیم
اگه فکر نمیکنید بتونید
یک مایل رو،
بدوید،به خودتون نشون بدید
میتونید بیشتر برید،
یا تو ماراتون بدوید، یا وزن کم کنید
هر چی میخواد باشه،
میفهمی اعتماد به نفس پیدا کردی
و اون رو به تمام جهانت
منتقل میکنی.

من و دوستانم یه کمی به این کار عادت کردیم
با هم یه گروه کوچک داریم
و میریم ماجراجویی،
اخیراً هم رفتم یه جای خطرناک.
من از آب پر عمق و تاریک وحشت دارم.
نمیدونم شما هم این ترس رو داشتید یا نه
این ترس برمیگرده به شش بار دیدن فیلم های
“آرواره ۱و۲و۳و۴”
وقتی که بچه بودم.
آب که بالاتر از اینجا میاد،اگه تیره باشه
الان دارم حسش میکنم.
قسم میخورم الان یه چیزی اینجا هست.
حتی اگه دریاچه تاهو باشه
با وجود آب تازه همچنان یه ترسی دارم،
احمقانه‌ است ولی هست دیگه.
بگذریم،سه سال پیش این یدک کش
رو برایه خودم پیدا کردم
همین جاها تو خلیج سان فرانسیسکو.
یه روز بارونی و طوفانی از همونایی
که حال مردم رو توقایق به هم میزنه،
منم که نشسته بودم و مایو تنم بود
و از پنجره داشتم بیرون رو نگاه میکردم
در نهایت ترس فکر میکردم
شنا میکنم تا بمیرم.
انگار میخواستم با شنا از پل
گلدن گیت رد شم.
فکر کنم بعضی هاتون این جوری شده باشید.
همونطور که نشسته بودم دوستم جاناتان
که قبلاً قضیه رو بهش گفته بودم،
اومد پیشم و اوضاعمو دید.
بهم گفت”اسکات ببین بدترین چیزی که
ممکنه پیش بیاد چیه؟”
الان لباس شنا تنته
و قرار نیست غرق بشی.
اگرم نتونستی از پسش برای
بپر تو یکی از اون ۲۰ تا قایق کایاک
تازه اگرم کوسه حمله کنه
کی گفته
از بین ۸۰ نفرتورو میبره؟
دستش درد نکنه، خیلی کمک کرد.
اون یه جورایی با این قضیبه حال میکرد
خدا به همراش باشه.
بعد هم شیرجه زد و شناکنان رفت. خوب.

انگار حرفاش خیلی روم اثر کرد،
و واقعاً احساس آرامش کردم،
فکر کنم دلیلش این بود که جاناتان
فقط ۱۳ سالش بود.


(خنده حضار)

و از بین هشتاد نفری که اون روز
زدند به آب،
سن ۶۵ نفرشون بین ۹ تا ۱۳ سال بود.
فکر کنید دنیارو چقدر متفاوت میدیدین
اگه بچه های ۹ ساله ای که بهشون برخوردی
بتونن یه مایل ونیم شنا کنن
اون هم تو آب ۱۳ درجه
اون هم از آلکاتراز تا سانفرانسیسکو.
به چی جواب مثبت میدادید؟
حاضر بودید به خاطرش از چی بگذرید؟
دست به چه تلاشی میزدید؟
آخرای شنا کردن بودم
که رسیدم به پارک آبی،
و از آب بیرون اومدم
البته تا اون موقع نصف
بچه ها رسیده بودن،
همشون برام هورا کشیدن و
به وجد اومده بودن.
شده بودم مثله آب نبات چوبی
معلوم بود تو خلیج شنا کردم،
داشتم صورتم رو تر و تمیز میکردم و
بقیه رو که تموم کرده بودن نگاه میکردم.
تا چشمم افتاد به این بچه که
انگار یه جای کارش می‌لنگید.
داشت تلو تلو می‌خورد و می‌اومد.
انگار به زور نفس میکشید
و سرش و به سختی بالا میگرفت.
انگار بقیه پدر و مادرام متوجه شده بودن،
شرط میبندم به همون چیزی فکر
میکردن که من فکر میکردم:
اینم دلیله اینکه نباید به یه بچه ۹ ساله
اجازه بدید از آلکاتراز این همه راه شنا کنه
مسئله خستگی نبود.
یهو دوتا از پدر و مادرا
پریدن و گرفتنش،
انداختنش روی شونه هاشون و
این جوری کشون کشون بردنش،
کاملا می‌لنگید.
یهو چند قدم دیگه رفتن و
بعدش تلپی انداختنش روی صندلی چرخدارش.
بعدش جوری دستاشو به نشونه پیروزی
بالا برد که تا آون موقع ندیده بودم.
هنوزم اون گرمی و انرژی شو میتونم
حس کنم
وقتی به این موفقیت رسید.
من قبلاً اونو روی صندای چرخدارش دیده بودم.
اما عمراً فکر نمیکردم بخواد شنا کنه.
میخام بگم این پسر تو ۲۰ سالگی
به کجا میرسه؟
میدونید چند نفر بش گفتن اگه این کارو
بکنی میمیری؟

به همه اون آدما و به خودت
خلافش رو ثابت میکنی،
میتونی کم کم پیشرفت
کنید به سمت
چیزی که باور داری
انجامش ممکنه.
نیازی نیست رکود دار دو ماراتون
تو جهان باشی،
فقط ناممکن هاتونو
ممکن کنید،
همش با قدمهای خیلی کوچیک شروع میشه.
و بهترین کار هم برای عملی کردنش
اینه که دور و برتون روبا آدمای
مشتاق پر کنید.
با سریع ترین چیزهایی که فکر میکنید
نمیتونید از پسشون براید
و با افرادی که قبلا
از پسش برومدن.

به قول جیم رون.
“شما میانگین پنج نفری هستی که بیشترین
وقت رو باشون می گذرونی”
و در طول تاریخ بزرگترین ترفند برای موفقیت
از هرجایی که هستی تا هر کجا میخواهی باشی
افرادی هستن که انتخاب میکنی
تا هواتونو داشته باشن.
اونا همه چیزو عوض میکنن
این حقیقت اثبات شده.
سال ۱۸۹۸، نورمن تریپلت این
تحقیق رو روی یه سری دوچرخه سوار انجام داد،
زمان حرکت دور مسیر
را هم به صورت گروهی اندازه گرفت،
و هم به صورت انفرادی.
و فهمید که دوچرخه سوارها وقتی
با گروهن تندتر رکاب میزنن.
و این مسئله در تمامی
جنبه های زندگی صدق میکنه،
و باز هم اینو اثبات میکنه که،
افراد دور و برتو مهمند
محیط همه چیزه.
اما کنترلش دیگه با شماست
چون دومسیر براتون میذاره.
۸۰ درصد از آدمای اون بیرون کارشونو
دوست ندارن،
این یعنی بیشتر آدمای دور و برمون
نه فقط اونایی که اینجان،
احساس رضایت می کنن و مارو از دنبال کردن
چیزایی که برامون مهمه باز میدارن
پس باید هواسمون به اطرافیانمون باشه.

من خودم تو این موقعیت بودم —
مثلا یکی دو سال پیش.
اینجا کسی سرگرمی ای داره
که با جون و دل انجامش بده،
همه وقتتونو براش بذارید و
اسمش رو بذارید کار،
اما کسی اهمیت نمیده و
ریالی هم پول ازش در نمیاد؟
خوبه، من چهار سال تو اینطور بودم تا
جنبش “افسانه ات رو زندگی کن” رو بسازم
تا به مردم کمک کنم کاری روانجام بدن که
واقعاً میخوانش وبهشون انگیزه میده،
از جون و دل مایه گذاشتم،
فقط سه نفر واقعاً جدی گرفتنم،
اوناها اونجا نشستن
مادرم، پدرم و همسرم چلسی.
ازتون به خاطر حمایتتون ممنونم.


(تشویق حضار)

ولی واقعا می‌خواستمش،
تو چهار سال رشدش صفر درصد بود،
نزدیک بود بی خیالش بشم،
و همون موقع بود که،
رفتم سانفرانسیسکو و آدمای
فوق العاده ای رو دیدم
که زندگیشون دیونگی بود و هیجان،
از تجارت و صفحات وب و وب نوشته هایی که
دور و برشون رو گرفته بود و به مردم
به شکل معناداری کمک میکردن،
یکی از دوستانم که الان خونواده ای
۸ نفری داره
و کل خونواده رو حمایت میکنه
اونم فقط با وب نوشته ای که دوبار
در هفته توش مطلب مینویسه.
اون ها تازه از سفر یک ماهه شون به
اروپا برگشتن.
منو تحت تأثیر قرا داد.
آخه چطوری میشه؟
شدیداً تحت تأثیر این چیزی که دیدم
قرار گرفتم،
و به جای اینکه بی خیالش بشم
جدیش گرفتم.
همه کاری کردم تا بتونم براش وقت بذارم،
همه وقتمو گذاشتم
و سعی کردم پا به پای این آدما باشم،
با هم بیرون میرفتیم، اب جو میزدیم
ورزش میکردیم از این کارا.
و بعد از چهار سال که پیشرفتم صفر بود،
بعد ازاینکه شش ماه رو با این
آدما گذروندم،
رشد انجمن “افسانه‌ات رو زندگی کن”
۱۰ برابر شد.
۱۲ ماه بعد رشدش ۱۶۰ برابر شد.
الان هم که بیشتر از ۳۰ هزار نفر
از ۱۵۸ کشور
از ابزارهای کاریابی و ارتباطی ما
به طور ماهانه استفاده میکنن.
و اون افراد این اجتماع رو با
آدمای پر انگیزه ساختن
کسایی که الهام بخش چیزی بودن
که من ارزوشو داشتم
برای “افسانه‌ات رو زندگی کن” خیلی سال پیش.

این مردم بودن که همه چیزو عوض کردن
به همین خاطره—
از خودتون سوال میکنید
چی شد
چهار سال من هیچ کس رو
این جا نمیشناختم،
من حتی خبر نداشتم چنین چیزی هست،
و آدمایی هستن که این کارهارو میکنن،
یا اینکه میشه جنبش های اینجوری داشت.
اما وقتی اومدم سانفرانسیسکو
همه آدمای دور و برم داشتن این کارو میکردن.
خیلی عادی بود، پس فکر منم رفت به اون سمت
که من چی جوری میتونم این کارو بکنم
تا اینکه چطور میشه نکنم.
و درست همون موقست که اون اتفاقه میوفته
و چراغ مغزتون روشن میشه،
و همه دنیاتون رو میگیره.
و حتی بدون تلاش هم،
استانداردهاتون از صفر میرسه به صد.
نیازی نیست اهدافتون رو تغییر بدید
بلکه باید اطرافتون رو تغییر بدید.
همینه، برای همینه که عاشقه اینم که
با همه این آدما باشم،
تا جایی که بتونم
تو TED شرکت میکنم،
توراه رفتن به سر کار تو آی‌پدم هم
نگاشون میکنم، هرچی میخواد باشه
چون این گروهیه که افرادش
انگیزه دارن.
یه روز تمام رو با هم میگذرونیم
و خیلی هم بیشتر.

بحثم رو این جوری ببندم که
در این سه رکن،
یک چیز بیشتر از هر چیزی
بینشون مشترکه.
اون ها صد در صد تحت کنترل ما هستن.
هیچ کس نمیتونه بتون بگه که نمیتونید
خودتون رو بشناسید.
هیچ کس نمیتونه بگه نمیتونید
یه قدم به جلوبرید
و محدودیت هاتون رو بشناسید و
ازشون عبور کنید.
هیچ کس نمیتونه بگه نمیشه دور رو برتون
آدمایه با انگیزه باشه
یا اینکه نباید از آدمای نا امید کننده
دور بشین
کسادی و رکود دست شما نیست.
اخراج شدن یا تصادف
دست شما نیست.
خیلی چیزا از دست ما خارجه.
اما این سه چیز کاملا دسته خودمونه،
و مینونن کل دنیامون رو عوض کنن
اگه ما تصمیمش رو داشته باشیم.

و این چیز داره اتفاق میافته اونهم
تو یه سطح وسیع.
بار اول در مجله فوربس گزارش
دولت آمریکارو خوندم
که در یک ماه افراد بیشتری
کارشون رو ترک کرده بودن
از اونهایی که اخراج شده بودند.
به نظر اونا این غیر عادی بود
اما سه ماه پشت هم اتفاق افتاد.
درست وقتی مردم ادعا میکنن
اوضاع سخت شده،
مردم دل خوشی از این زندگی
از پیش نوشته ندارند،
و نمیخوان کاری رو که بهشون
دیکته میشه بکنن،
اونم در عوض چیزایی که براشون مهمه
چیزایی که بهشون الهام میده.

مسئله اینه که مردم دارن بیدار میشن،
و میفهمن تنها چیزی که میتونه سد راه
اتفاق افتادن چیزی بشه، تخیله.
این حرفا دیگه کلیشه نیستن.
برایه من مهم نیست تو به چی علاقه داری
سرگرمیت چیه و این حرفا.
اگر توکار بافتنی هستی
میتونی کسی رو پیدا کنی که دیوونه بافتنیه،
میتونید ازشون یاد بگیری. این عالیه.
و تمام حرف امروزم اینه اینکه
از تو دل حرفهای همین مردم یاد بگیریم،
ما هر روز در “افسانه‌ات رو زندگی کن”
مشخصات این آدمها روتهیه میکنیم،
چون همین آدمهای عادی
کارای خارق العاده‌ای میکنن،
و ما میتونیم باهاشون باشیم،
و برامون عادی میشه.
قرارم نیست گاندی یا استیو جابز بشم
یا دیوونه بازی کنیم.
فقط باید کاری رو بکنی که برات مهمه،
و تأثیری بذاری که فقط و فقط از
پس تو برمیاد

حرف گاندی شد،
اون یه وکیل مسائل مالی بود،
من این اصطلاح رو شنیدم،
اون رفت دنباله یه دلیل بزرگتر
چیزی که براش مهم بود،
که نمی‌تونست انجامش بده.
من با این گفته گاندی زندگی میکنم.
“ابتدا نادیده‌ات می‌انگارند،
سپس به سخره‌ات میگیرند،
سپس به جنگ با تو برمی‌خیزند،
آنگاه پیروز میشوی”

هر چیزی فقط تا وقتی غیر ممکنه که
یه نفر انجامش بده.
میتونی با آدمهایی باشی که
همش بهت بگن نمیتونی
و تلاشت احمقانست،
یا با آدمهایی باشی که بهت انگیزه انجام
کارهارو میدن،
مثل آدمهایی که اینجا تو این اتاقند.
مسئولیت خودمون میدونم که
به دنیا نشون بدیم که
چیزایی که یه روز غیر ممکن بنظر میرسن
خیلی زود عادی میشند.
و همین الان در حال رخ دادنند.
اول باید کاری رو بکنیم
که برامون الهام بخشه،
تا بتونیم به بقیه انگیزه بدیم
تا کارایی بکنن که بهشون الهام بده.
اما نمیتونیم پیداش کنیم
مگر این که بدونیم دنبال چی هستیم.
باید روی خودمون کار کنیم.
باید اراده داشته باشیم و
دست به کشف بزنیم.
چون دنیایی رو تصور میکنم که در اون
۸۰ درصد مردم کاری رو میکنن که دوستش دارند
اما این دنیا چه جوریه؟
نوآوری چه شکلی میشه؟
شما با آدمای اتاق‌تون چطور برخورد میکنین؟
تغغیر داره شروع میشه.

همینطور که به پایان وقتمون نزدیک میشیم
میخوام فقط یه سوال ازتون بپرسم،
شاید تنها سوالیه که اهمیت داره.
و اون اینه که چه کاریه که
شما نمیتونید انجامش بدین؟
کشفش کنید، باهاش زندگی کنید،
نه فقط برای خودتون
بلکه برای همه اطرافیانتون،
چون این همون نقطه شروع
تغیر دنیاست.
اون چه کاریه که
نمی‌تونید انجامش بدید؟
ممنونم دوستان،
(تشویق حضار)

TED.com translations are made possible by volunteer
translators. Learn more about the
Open Translation Project.


© TED Conferences, LLC. All rights reserved.

چطور بفهمیم به چه کاری علاقه داریم
چطور بفهمیم به چه کاری علاقه داریم
0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *