اعتماد دوباره به همسرتان می تواند چالش برانگیز باشد، زمانی که همسرتان کارهایی انجام می دهد که اعتماد شما را از بین می برد ، اعتماد در یک رابطه صمیمی در مورد احساس امنیت با شخص دیگری است هنگامی که چیزی اتفاق می افتد که موجب شود یکی یا هر دوی شما به خاطر یک رویداد یک بار و یا مجموعه ای از وقایع ناخوشایند روبرو شوید، اعتماد از بین می رود.
طول می کشد و تلاش زیادی لازم است تا حس امنیت در ازدواج را بازسازی کنید ولی همانطور که می دانید فقط غیرممکن غیرممکن است ؛ در این بخش از نمناک چند پیشنهاد و کمک برای بازسازی اعتماد در ازدواج شما وجود دارد.
با تلاش برای فرار از گذشته، تصمیم بگیرید که دوست داشته باشید
در مورد شرایطی که اعتماد بین شما و همسرتان را شکست،وسواس را کنار بگذارید.
چطور به شوهرم دوباره اعتماد کنم
تصمیم بگیرید که ببخشید یا بخشنده باشید
اگر شما یکی از افرادی هستید که دروغگو، فریب خورده و غیره است، نشان دهید که رفتار اشتباه خود را تغییر می دهید این بدان معنی است که هیچ اسرار، دروغ، خیانتی نباید باقی بماند.
با هم، اهداف خاصی را برای به دست آوردن اعتماد در ازدواج خود تعیین کنید
به طور آشکار ،درباره این اهداف صحبت کنید و به طور مرتب چک کنید تا مطمئن شوید که در مسیر درست و موردنظر هستید . برای بازگرداندن اعتماد به ازدواج، هر دوی شما باید تعهد خود را به ازدواج با یکدیگر تمدید کنید .
همسر زخمی باید درد را به اشتراک بگذارد،و همسر دیگر باید عواقب ناشی از تجربه ویرانگر را به دروغ یا فریبکاری اعلام کند. طرف مقابل باید درد همسر خود را احساس کند و نشان دهد که مهم است این همدلی، معجزه خواهد کرد.
به طور کامل به یکدیگر گوش کنید ،البته با قلب خود، نه فقط سرتان
صادق باشید، شما باید قادر به درک و بیان اینکه چرا رفتار بد رخ داده است،باشید ؛ شما نمی توانید فقط بگویید “من نمی دانم”. باید سخت کار کنید تا بدانید چرا این اتفاق افتاد و اجازه ندهید که دوباره اتفاق بیفتد.
از کلماتی که می تواند منجر به درگیری شود، استفاده نکنید
از اظهارات سرزنش کننده استفاده نکنید و همیشه، باید، هرگز و نباید نگویید.
مسئولیت اقدامات و تصمیمات خود را برعهده بگیرید
دفاع کردن، تنها درگیری و یا بحران را ادامه می دهد.
از مشاوره ای کمک بگیرید
این روش موجب میشود فهم بهتری داشته باشید از اینکه چه چیزی اعتماد را شکسته است. همچنین برای رشد و پیشرفت مناسب است، کتاب های خودآموز را در مورد چگونگی بازسازی اعتماد و تقویت روابط خود بخوانید.
به یکدیگر یادآوری کنید که هر یک از شما باید پاسخ باز و صادقانه به سوالات خود در مورد حادثه یا خیانت بدهند.
برای اینکه بتوانید به همسرتان اعتماد کنید و مطمئن شوید که او به شما وفادار است باید از خودتان شروع کنید. آیا شما شرط وفاداری را میدانید؟ اگر شما و همسرتان اصول وفاداری را بشناسید دلیلی ندارد که با هراس ازدست دادن، بدبینی و شک و دودلی زندگی کنید
ازدواج یک تعهد و مسئولیت مهم است. با اینکه هر زن و مردی که تصمیم به شروع زندگی مشترک میگیرند مسئولیت و تعهدات زندگی زناشویی را میپذیرند اما بازهم نگرانی از وفاداری و پایبندی باعث میشود بسیاری از زن و شوهرهای جوان اعتماد کامل به شریک زندگی شان نداشته باشند و زن و مردهای دیگر را تهدیدی علیه زندگی خود بدانند.برای اینکه بتوانید به همسرتان اعتماد کنید و مطمئن شوید که او به شما وفادار است باید از خودتان شروع کنید.آیا شما شرط وفاداری را میدانید؟ اگر شما و همسرتان اصول وفاداری را بشناسید دلیلی ندارد که با هراس ازدست دادن، بدبینی و شک و دودلی زندگی کنید.
بیشتر بدانید : همسرم خیانت کرده، چگونه دوباره به او اعتماد کنم؟
زمانی که مسئولیت و تعهد زندگی زناشویی را میپذیرید نباید آن را بشکنید.هم شما و هم همسرتان باید شرط وفاداری را به جا بیاورید.شک و تردید نسبت به همسرتان او را خائن نمیکند اما هرچقدر شما به همسرتان بدگمان و ظنین باشید به همان نسبت به رابطه عاطفیای که با او برقرار کردهاید آسیب میزنید.اگر هر دوی شما حدود و مرزهای رابطه را مشخص کنید و درهمان محدوده گام بردارید به راحتی میتوانید به یکدیگر اعتماد کنید.وفاداری، اعتماد و باور، شما و همسرتان را در یک زندگی آرام و مطمئن قرار میدهد.اگر میخواهید زندگی مستحکم و قابل اتکایی داشته باشید خودتان باید آن را اینگونه بسازید.مثلاً اگر در زندگی از حد و مرزهای رابطه فراتر بروید نباید انتظار داشته باشید همسرتان به راحتی از آن بگذرد و شما را ببخشد.رفتار و عملکرد شماست که او را مظنون و مشکوک میکند.به همین ترتیب همسرتان نیز نباید از مرزهای مشخص رابطه فراتر برود و اعتماد شما را فروبریزد.
چطور به شوهرم دوباره اعتماد کنم
شما یک زوج هستید و نسبت به شریک زندگی تان مسئولیت و تعهداتی دارید حتی اگر بخشی از این تعهدات را خوشایند ندانید.اگر میخواهید فردیت و خودمختاری تان را به همسرتان اثبات کنید شک نکنید که نمیتوانید این رابطه را ادامه بدهید.به همسرتان عشق بورزید و از او عشق را طلب کنید.در یک رابطه سالم زناشویی شما باید عشق را از همسرتان بگیرید.اگر در این رابطه سالم عاشقانه قرار دارید دیگر نباید نگران بی وفاییهای همسرتان باشید زیرا او در اختیار شما است.یاد بگیرید که برای زندگی زناشویی تان باید بخشی از نیازهای خودخواهانه تان را کنار بگذارید.
همیشه پاسخگو و در دسترس باشید.این مسئله هرگز هویت و آزادی عمل را از شما نمیگیرد بلکه راه را برای آزادانه عمل کردن باز میگذارد. مكالمات تلفنی پنهانی؛روابط اینترنتی پنهانی؛دوستان پنهانی؛حسابهای بانکی پنهانی و هرنوع رفتار دیگری که برای همسرتان سوتفاهم ایجاد میکند را کنار بگذارید.هرچقدر درستکارتر باشید رفتارهای مرموز و شک برانگیز کمتری خواهید داشت.مطمئن باشید در یک رابطه نزدیک زناشویی نمیتوانید رفتارهای پنهانی طولانی داشته باشید.یک روز همسرتان ممکن است پیامکی را بخواند و یا از شما بپرسد که چرا دیر به خانه آمدهاید و شما مجبور به پاسخگویی هستید.هرچقدر صادقتر باشید همسرتان اعتماد بیشتری به شما خواهد داشت و از طرفی خودتان نیز نگران رفتارها و افکار پنهانی همسرتان نخواهید بود.
بیش از اندازه کنجکاوی کردن و نگران بودن نشانه تعهد و مسئولیت شما نسبت به همسرتان نیست.همین که مدام از همسرتان بپرسید کجا بودی؟ چی پوشیدی؟ چی خوردی و چرا دیرآمدی زنگ خطری برای رابطه شماست.بین رفتارهایی که نشان دهنده کنترل بیش از اندازه همسرتان است و رفتارهایی که نشانه توجه و حمایت است تفاوت قایل شوید.طوری رفتار کنید که همسرتان احساس نکند شما او را تحت سلطه خود گرفتهاید.
اگر راه محبت و عشق ورزیدن به همسرتان را بلد نباشید همیشه نگران خواهید بود چون شما خوب میدانید او از چشمه محبت شما سیراب نمیشود.پس اگر راه ابراز علاقه و محبت را بلد نیستید سعی کنید آن را بیاموزید. توجه به ظاهر، جملات عاشقانه و به آغوش کشیدن را بیاموزید تا اعتماد بیشتری به رابطه زناشویی تان پیدا کنید.
او را امتحان نکنید و در موقعیتهایی قرار ندهید که او مجبور باشد از یک امتحان سخت بیرون بیاید.یک مثال سادهای که این روزها بسیار شایع شده است فرستادن پیامک ناشناس و یا با یک شناسه ناشناس ایمیل زدن و مکالمه کردن در اینترنت است.چرا میخواهید همسرتان را با این روشها امتحان کنید؟ اگر او از این آزمایش سربلند بیرون نیاید در واقع این شما هستید که بازنده میشوید.آزمون وفاداری در طی سالیان دراز زندگی و در مراحل مختلف به وضوح از شما و همسرتان گرفته میشود.
نوع رفتار و منش شما میتواند همسرتان را ظنین کند.نوع آرایش، نوع پوشش؛ نوع برخورد شما با جنس مخالف و حتی افکار و ایدههایی که درباره روابط زن و مرد دارید میتواند باعث نگرانی و شک و دودلی همسرتان بشود.اینکه به همسرتان نشان بدهید چقدر باورهای اخلاقی دارید و به آنها پایبند هستید به او ثابت میکند که شما همسری وفادار هستید و خواهید بود.به همین ترتیب پایبندیهای اخلاقی همسرتان را باور کنید و به او اعتماد کنید که مطابق با باورهای اخلاقیش رفتار خواهد کرد.
اگر اعتماد همسرتان را میخواهید باید سعی کنید در موقعیتهای مختلف او را همراهی کنید.به نیازها و خواستههایش توجه کنید و گامهایتان را با او هماهنگ کنید.طوری زندگی کنید که همسرتان در کنار شما هیچ خلا و کمبودی را احساس نکند.همینطور از او بخواهید نیازها و خواستههای شما را جدی بگیرد.اگر سبک خاصی از زندگی را دوست دارید و یا همسرتان دوست دارد باید آن را به یکدیگر بیاموزید.البته نیازها و خواستههای شما و همسرتان باید متناسب با تواناییهایتان باشد.مثلاً شما میتوانید از همسرتان بخواهید تا یک نوع لباس خاص را بپوشد تا زیباتر باشد و یا یک نوع رفتار معقول و متناسب داشته باشد اما شما نمیتوانید از او بخواهید تا از آنچه هست زیباتر شود و یا به یک رفتار افراطی که فقط مطلوب شماست تن بدهد برای اینکه شما آن را میپسندید.
شما و همسرتان برای اینکه وفاداریتان را به یکدیگرثابت کنید نیاز دارید تا در محدوده مجاز زندگی زناشویی حرکت کنید.این حد و مرزها باید قواعد اخلاقی معقول و منطقی درستی باشند.شما نمیتوانید قوانین نامعقولی مثل اینکه همسرتان اصلا کار نکند، بدون شما از خانه خارج نشود، با هیچ زن یا مردی گفتگو نکند مگر در حضور شما و…را قانونهای اخلاقی خانواده بگذارید زیرا این حدومرزها انسانی نیستند و اصلا باعث اعتماد و پایبندی بیشتر در زندگی نمیشوند و چه بسا مشکلات دیگری در زندگی ایجاد کنند.آنچه شما به عنوان قواعد اخلاقی خانواده تعیین میکنید باید با تایید و تصدیق همسرتان باشد و او نیز همانند شما به آنها اعتقاد داشته باشد.
مطالعات نشان میدهند که بسیاری از مردانی که به همسرانشان خیانت میکنند کسانی هستند که تا دیر وقت کار میکنند یا بیش از اندازه با دوستانشان معاشرت میکنند.زنان نیز معمولاً از اینکه همسرانشان تا دیروقت کار میکنند و یا بی توجه به خانواده تفریحهای مجردی دارند گله و شکایت میکنند.تا آنجه که میتوانید عوامل و رفتارهایی که شما و صداقتتان را زیرسوال میبرد را کم کنید و تمام تلاشتان را بکنید تا همسرتان اعتماد و وفاداری را احساس کند.
بیشتر بدانید : با روش های زیر دوباره همسرتان را جذب کنید
بیشتر بدانید : چه کنیم تا همسرمان به ما اعتماد داشته باشد؟
بیشتر بدانید : به همسرم شک دارم، فکر می کنم هر لحظه به من خیانت می کند!!
بیشتر بدانید : تغییر دادن همسر بدقلق با روشهایی ریز، نامحسوس و موفق!!
گردآوری : گروه سبک زندگی سیمرغseemorgh.com/lifestyleمنبع : tebyan.net
All Rights Reserved – © 2019 | باز نشر مطالب پورتال سیمرغ تنها با ذکر نام و آدرس seemorgh.com مجاز می باشد.
خیانت و بیوفایی اعتماد رابطه را برهم میزند. اگر به دنبال نشانههایی هستید که بفهمید میتوانید دوباره اعتماد کنید یا خیر، با ما همراه باشید.اجازه بدهید صادق باشیم…هیچ تضمین ۱۰۰ درصدی وجود ندارد که همسرتان دوباره خیانت نکند. هیچ تضمین ۱۰۰ درصدی هم نیست که شما تا آخر با هم بمانید. همچنین، هیچ ضمانتی هم نیست که همسرتان دوباره خیانت کند! همینطور ضمانتی برای برهم خوردن دوباره رابطهتان وجود ندارد.این واقعیت همه زندگیها و روابط است. پیشبینی آنها تقریباً غیرممکن است.این احتمال وجود دارد که وقتی عاشق همسرتان شدید و شما دو نفر زندگیتان را شروع کردید، هیچ وقت حدس نمیزدید که بخواهد به شما خیانت کند. شاید نگرانیها و دغدغههای خودتان را داشتهاید اما احتمال اینکه فکر کرده باشید همسرتان خیانت کند بسیار کم است.بااینحال او اینکار را کرد!حالا، اگر تصمیم دارید که اعتماد از دست رفته را دوباره بسازید و رابطهتان را ترمیم کنید، ممکن است ذهنتان مملو از ترس شکسته شدن دوباره دلتان و خیانت دوباره همسرتان باشد. این ترسها قابل درک هستند و ممکن است سر راه ساختن دوباره رابطهتان قرار گیرند.موضوع گیجکنندهای است.دلتان نمیخواهد دروغ بشنوید و دوباره بخاطر خیانت صدمه ببینید و میدانید که باید محتاط باشید. این احتیاط ممکن است شما را از رفتن به استقبال التیام رابطه و رشد آن که برای نجات رابطهتان مهم است، عقب بکشاند.به نظر میرسد در عین اینکه یک قدم به جلو برمیدارید، چندین قدم به عقب میروید.اگر راه قابلاطمینانی بود که میفهمیدید همسرتان واقعاً به شما راست میگوید و واقعاً تغییر کرده است یا نه خیلی خوب بود.اما هیچ راهی وجود ندارد.اما، میتوانید عاقل و هوشیار باشید و درعین حال احتیاطی که شما را عقب نگه میدارد را رها کنید. میتوانید به نشانههایی که در همسرتان، خودتان و رابطهتان میبینید خوب دقت کنید چون به شما کمک میکنند بهترین تصمیم را برای آیندهتان بگیرید.اگر میخواهید بفهمید باید دوباره اعتماد کنید یا نه، به دنبال این ۴ نشانه باشید…۱: ارتباط و گفتگو بیشتر از اینکه بسته باشد، باز است.گفتگو و ارتباط سالم رمز موفقیت هر رابطه است –مخصوصاً رابطهای که بعد از خیانت در حال ترمیم است. با خودتان فکر کنید و زمانی را به خاطر آورید که احساس ریلکس بودن و راحتی داشتید، طوریکه تصور میکنید شما و همسرتان واقعاً به دقت به حرفهای هم گوش میکردهاید.بعد، به وقتی فکر کنید که هرکدام از شما سرسختانه سر حرف خودتان ایستاده بودید و به نظر میرسید که هیچکدام از شما به حرفهای دیگری گوش نمیکند.اینها نشانههای باز و بسته بودن گفتگوی بین شماست. خیلی مهم است که ببینید آیا این احساس آزادی و باز بودن گفتگو را در مکالماتتان میبینید یا خیر.و وقتی آن لحظههایی که گفتگوی بازی با همسرتان دارید را میفهمید–حتی اگر فقط چند لحظه طول بکشند–ببینید چه میکردهاید، چطور حرف میزدهاید و از چه کلمات و لحنی استفاده میکردید. سعی کنید از بعد آن بیشتر از آن روشهای گفتگو استفاده کنید.۲: شفافیت بیشتری وجود دارد.شفافیت زمانی اتفاق میافتد که طرفی که خیانت کرده است در دسترس کامل همسر خود قرار میگیرد. این یعنی دیگر هیچ رازی پنهان نمیکند. ایمیل، پیامهای تلفنی، هر حساببانکی خصوصی یا هر چیز دیگر او از دسترس همسرش دور نیست.این نوع دسترسی باید با تمایل کامل خود فرد باشد تا برای ساختن دوباره اعتماد از دست رفته موثر باشد. اگر فردی که خیانت کرده است برای این شفافیت احساس فشار یا اجبار کند، دوری بیشتری بین دو طرف اتفاق میافتد.دو طرف میتوانند راههای دیگری هم برای شفافیت به کار گیرند. دو طرف میتوانند توافق کنند که هر چه که در ذهنشان بود را با هم در میان بگذارند، حتی سختترین مسائل را. آنها حقیقت خودشان و هرچه که میخواهند را به زبان میآورند.ممکن است چندان با این روش احساس راحتی نکنید اما میتواند به طرقی انجام شود که ارتباطتان را محکمتر کند.حتی اگر همسرتان تمایلی به در دسترس قرار دادن و شفافیت کامل نشان نداد، می توانید درخواستی اینچنینی از او داشته باشید، «کمکم کن بفهمم که چرا نمیخوای با من کاملاً شفاف باشی.» بعد خوب به پاسخی که میدهد گوش کنید. ممکن است دلیل قانعکنندهای داشته باشد. ۳: به نظر میرسد هر دو شما در یک تیم هستید.این شبیه به آن تمرینی است که در بالا عنوان کردیم که تفاوت زمانیکه گفتگوی باز و زمانیکه گفتگوی بسته با هم دارید را به خاطر بیاورید. از احساسی که زمان همکاری با هم دارید و زمانیکه به نظر میرسد در دو تیم مخالف هستید، آگاه شوید.به احتمال بسیار زیاد شما هر دو در یک تیم هستید و ایدهها و نظرات همدیگر را نادیده نمیگیرید. این را میفهمید که میتوانید خیلی چیزها از همسرتان یاد بگیرید، حتی اگر طریقی خاص برای برخورد با یک موقعیت داشته باشید و یا حتی اگر انتخابتان با همسرتان کاملاً متفاوت باشد.در یک تیم بودن مربوط است به داشتن ارتباط باز و همه اینها به دیدگاه کلی شما نسبت به همسرتان برمیگردد. اثبات اینکه حق با شماست یا روش شما بهترین روش است اهمیت کمتری دارد. ۴: میتوانید نشانههایی از پیشرفت مشاهده کنید.گفتگوی باز، حس اینکه در یک تیم هستید و شفافیت همه نشانههای پیشرفت در رابطه شماست. نکته مهم برای زوجهایی که بعد از خیانت میخواهند رابطهشان را بازسازی کنند این است که ممکن است پیشرفتهایی اتفاق بیفتد اما یک نفر (یا هر دو شما) آن را نمیبیند.خیلی راحت میتوانید فقط به آنچه که در گذشته اتفاق افتاده فکر کنید و نسبت به تغییرات مثبتی که در رابطهتان در حال رخ دادن است کور شوید.اگر میخواهید ببینید که درست است بعد از خیانت همسرتان دوباره به او اعتماد کنید یا نه، یک راه قابلاطمینان این است که مطمئن شوید رابطهتان را از دیدگاه زمان حال بررسی میکنید نه گذشته. انکار حسی که بعد از خیانت همسرتان به شما دست داده کار درستی نیست اما بااینحال درست هم نیست که در گذشته زندگی کنید.عادت کنید که وقتی غرق در گذشته میشوید و زمان حال را فراموش میکنید، متوجه شوید. در چنین مواقعی یک نفس عمیق بکشید، مکث کنید و به زمان حال برگردید. از خودتان بپرسید که آیا آن کلمات و رفتارها با آنچه اکنون اتفاق میافتد سازگاری دارد یا خیر.اینکه بیشتر به زمان حال فکر کنید به شما این امکان را میدهد که پیشرفتها و تغییرات مثبتی که در رابطهتان پیش میآید را ببینید و حس کنید.خیانت میتواند اعتماد هر رابطهای را از بین ببرد. اما این نشانهها را به خاطر بسپرید، اینها فقط چند نمونه بودند. راههای زیادی وجود دارد که از طریق آنها همسرتان ممکن است به شما نشان دهد که دوباره میتوان به او اعتماد کرد.منبع:مردمان/سلامت نیوز
دانستنیهای قبل و بعد از ازدواج
کامل ترین سیستم خانگی پاکیزه کننده هوا
چطور به شوهرم دوباره اعتماد کنم
پاکسازی و رفع آلودگی هوای خانه
هرآنچه ازعملهای زیبایی زنان میخواهیدبدانید
ست های لباس زیر جذاب و لاکچری
ژل آمیزشی و روان کننده با 25%تخفیف
بدون خجالت محصولات جنسی را آنلاین بخر
یادگیری زبان در کوتاهترین زمان
میخوای از همیشه زیباتر باشی؟
سینما رو به خونت بیار!
انواع جراحی زیبایی سینه
معرفی بهترین کتابهای کودک برای خرید
آموزش زبان را با یک جلسه رایگان شروع کن
سوتین های خوشگل و باکیفیت/تنوع رنگ عالی
سفارش آنلاین جدیدترین ست های لباس زیر
Makan Inc.| All Rights Reserved – © 2013 – 2021
یک رابطه عاشقانه پیوند زیبای بین دو انسان است. برای داشتن رابطه پایدار و موفق باید جوانب مختلفی را در نظر گرفت که مهمترین آنها اعتماد است. مجموعهی گستردهای از کارهای کوچک است که اعتماد را به مرور زمان شکل میدهد و به حفظ آن کمک میکند. اگر اعتماد زن و شوهر به هم خدشهدار شود، ترس جای آن را میگیرد، نظر آنها نسبت به هم تغییر میکند و سایه شک و بدگمانی زندگی را تیره و تار میکند.
بیاعتمادی بین زن و شوهر پیآمدهای ناگواری را به دنبال دارد. در محیطی که بیاعتمادی بر آن حکمفرما است، افراد حجم بالایی از اضطراب، عدم اعتماد به نفس شدید و خودناباوری را تجربه میکنند. البته بیاعتمادی لزوماً به معنای پایان رابطه نیست و میتوانید یاد بگیرید که دوباره به همسرتان اعتماد کنید. تنها کاری که باید بکنید، این است که به خود و همسرتان یک فرصت دوباره بدهید.
در صورتی که در این زمینه احساس می کنید به کمک و راهنمایی نیاز دارید میتوانید سوالات خود را در قسمت “سوالات و تجربیات خود را با ما در میان بگذارید” مطرح کنید.
فهرست مطالب
چطور به شوهرم دوباره اعتماد کنم
نخستین کاری که باید بکنید، این است که دلیل بیاعتماد شدن نسبت به هم را پیدا کنید.
شایع ترین دلیلهای بی اعتمادی در یک رابطه عبارت اند از:
دریک کلام،
مهمترین دلایل بی اعتماد شدن در یک رابطه عاشقانه عبارت اند از: پنهان کاریهای همسر، شکست در زندگی قبلی و برخوردهای اجتماعی خارج از عرف طرف مقابل
اصل رابطه بر اعتماد متقابل است اما اگر یکی از طرفین رفتارهای زیر را نسبت به دیگری دارد بهتر است به دنبال راهی برای ترمیم رابطه و برطرف کردن این بی اعتمادی باشند:
آیا تلفنتان پسورد دارد؟ آیا همسر یا نامزدتان پسورد تلفنتان را میداند؟ اگر نه، این رمز گذاشتن نشانهی بیاعتمادی در رابطه عاشقانه است.
تمام ما به حریم خصوصی نیاز داریم و وجود این حریم خصوصی و احترام به آن در هر رابطهای الزامی است. البته منظورمان این نیست که زندگیتان را کاملاً از همسرتان مخفی نگه دارید. اما برای محافظت از حریم شخصیتان لازم نیست که روی تلفنتان رمز بگذارید؛ مگر آن که جاسوس و مامور مخفی باشید.
همسرتان میتواند علیرغم داشتن رمز گوشیتان همچنان به حریم خصوصی شما احترام بگذارد. سوال اصلی این است که چه موضوعی را حس میکنید که باید از همسرتان مخفی نگه دارید. از طرف دیگر شما اجازه ندارید که به تلفن همسرتان سرک بکشید، این حرکت، اشتباه و نوعی فضولی است. اگر آنقدر با نامزدتان راحت نیستید، که موضوع مهمی را که عمیقاً نگرانتان کرده با او در میان بگذارید، مشکل بزرگتری وجود دارد.
نشانه دیگر بیاعتمادی در رابطه این است که شما دائماً به بدترین اتفاقها فکر میکنید. این که نامزدتان به تماستان جواب نداده، دلیل این نیست که رابطه مخفیانه دارد.
شاید لباس زنانهای که در وسایل نامزدتان پیدا کردهاید، مال خواهرش است یا از این هم بدتر عشقتان آن را در اتاقش گذاشته تا بعد از کادو کردن به شما تقدیم کند.
اگر به شریک زندگیتان اعتماد داشته باشید، هر چقدر هم که موقعیت عجیب باشد، در نبود شواهد کافی او را بیگناه میدانید. هر فردی حق دارد که فرصت دفاع از خودش را قبل از صدور حکم داشته باشد. فقط بعد از شنیدن حقیقت است که میتوانید تصمیم بگیرید.
نشانه دیگر بیاعتمادی در زندگی مشترک این است که آگاهانه یا ناخودآگاه حد و مرزهایی را در رابطهتان تعریف میکنید. آیا لایک کردن پست یک دختر دیگر برایتان قابل پذیرش است؟ تماس گرفتن یا پیامک زدن جنس مخالف یا حتی وابستگان از جنس مخالف عصبانیتان میکند؟
در بسیاری از مواقعی که اعتماد ما به دیگری سست میشود، رفتار او و افرادی را که او با آنها نشست و برخاست دارد، زیر نظر میگیریم. برای خودمان قلمرو تعریف میکنیم، هر فردی را متجاوز تلقی میکنیم و از کوچکترین عملی احساس خطر میکنیم، حال آن که در واقع او فقط عاشق ما است.
اعتماد یعنی این که به دیگری ایمان داشته باشیم و به او آزادی بدهیم. قطع کردن ارتباط او با تمام دوستان مونث، به جز آن که در درازمدت به رابطهتان آسیب بزند، هیچ فایده دیگری ندارد.
حسادت کردن به دوست زنتان باعث میشود که او از خود واقعیاش فاصله بگیرد و نتواند آنگونه که حقش است در جامعه بدرخشد. زمانی که به همسرمان اعتماد میکنیم، در واقع به خودمان اعتماد کردهایم و ثمرهی این اعتماد دوجانبه رابطهای سالم و پایدار است.
شک و بیاعتمادی بعضی افراد در قالب خیانت نمود مییابد و عده دیگری از شاد بودن خودداری میکنند. اگر لازم میدانید که آشوبی به پا کنید تا بعد بتوانید موضوع را حل و فصل و رابطهتان را ترمیم کنید، احتمالاً دچار بیاعتمادی شدهاید.
تنها زمانی میتوانید، خویشتنداری عشقتان را امتحان کنید، که بخواهید درباره ازدواج و ماندن با او تصمیم بگیرید. اما اگر دائماً در حال امتحان کردن همسرتان باشید، سرانجام به حد نهایی میرسید، رابطهتان از هم فرومیپاشد و به این ترتیب پیشگویی فاجعهآمیزتان به حقیقت میپیوندد.
برخی از نشانههای بی اعتمادی در رابطه زناشویی عبارت اند از:
اگر خود یا همسرتان درگیر بیاعتمادی و شکی آزاردهنده باشید، رابطهتان در معرض خطری جدی قرار میگیرد. اگر همسرتان به وفاداری شما شک داشته باشد، از این که دائماً برای متقاعد کردن او و اثبات وفاداریتان تلاش کنید، خسته میشوید و زندگی برایتان تلخ و دشوار میشود. در ادامه راهکارهایی را توضیح میدهیم که با استفاده از آنها میتوانید به همسرتان کمک کنید که بر بیاعتمادیش نسبت به شما غلبه کند. اگر این شما هستید که به همسرتان شک دارید و میخواهید دوباره به او اعتماد کنید، میتوانید این راهکارها را در زندگیتان پیاده کنید.
هنگامی که برای شروع یک رابطه تصمیم میگیرید، باید رابطهتان را بر مبنای اعتماد کامل به شریک آینده زندگیتان و خودتان بنا کنید. به این ترتیب زمانی که برخلاف تمام شواهد تصمیم میگیرید که همچنان به همسرتان ایمان داشته باشید، میتوانید تمام موانع را از پیش پا بردارید، نهایت تلاشتان را برای حفظ رابطهتان بکنید و از جان و دل برای بقای رابطهتان بجنگید.
رابطه مانند یک قرارداد مکتوب است. صفحه رویی این قرارداد به مزایای آن، مانند در آغوش گرفتن، قرار گذاشتن و به دیگری اعتماد و تکیه کردن اختصاص دارد. اما این قرارداد صفحه دیگری هم دارد که احتمال شکست خوردن و آسیب دیدن را بیان میکند.
در واقع افرادی که معمولاً خود را متعهد به یک رابطه میکنند، باید خود را برای تحمل درد در روزهای سخت نیز آماده کنند. حفظ اعتماد در شرایط سخت دشوار است، چون دلیل اصلی بیاعتمادی غالباً همین مشکلاتی است که بر سر راه زندگی قرار میگیرد. در عین حال اگر رابطهای از کوره حوادث سربلند بیرون بیاید، آب دیدهتر و محکمتر میشود.
زمانی که وارد رابطه زناشویی میشوید، مطمئن باشید که برای فداکاری و گذشتن از همه چیز آماده هستید. اگر با فردی پیمان ببندید که کاملاً او را میشناسید، گذشتن از خودتان چندان هم سخت نخواهد بود. خودتان را بشناسید و مطمئن شوید که زخمهای گذشتهتان التیام یافته است تا به این ترتیب بهترین نتیجه به دست بیاید.
یکی از بزرگترین عاملهای بیاعتمادی در رابطه مشترک، نبود ارتباط است. اگر همسرتان سوالی از شما پرسید، پاسخ مبهم یا یک کلمهای ندهید. سفره دلتان را برای شریک زندگیتان باز کنید، گفتگویی صادقانه با او داشته باشید و کانالهای ارتباطی را باز نگه دارید.
درباره کارهایی که در طول روز کردهاید، با هم صحبت کنید و به تعریفهایی که همسرتان از روزش میکند، گوش بدهید. به این ترتیب هر دو نفر میدانید که وقتی کنار هم نیستید، دیگری مشغول چه کاری است.
فاش کردن رازها شما را به هم نزدیکتر میکند. هر چه بیشتر درباره همسرتان بدانید، پیوندتان قویتر میشود.
باران تحسین و تعریف را بر سر همسرتان بریزید و او را از اعتماد خود مطمئن کنید. به همسرتان یادآوری کنید که چقدر برایتان مهم است و چقدر او را دوست دارید.
همسرتان را به حلقه دوستان صمیمیتان معرفی کنید تا احساس تعلق و وابستگی در او بیدار شود. به این ترتیب بیاعتمادی او نسبت به دوستانتان از بین میرود و احساس نمیکند که آنها زندگیاش را تهدید میکنند.
منطقی باشید و قبل از آن که از کوره دربروید و همسرتان را قضاوت کنید، خودتان را به جای او بگذارید.
رفع بیاعتمادی یک شبه اتفاق نمیافتد. به خودتان و همسرتان زمان بدهید و سعی کنید رابطهتان را بر اعتماد و تعهد بنا کنید. اگر علیرغم تلاشهای صادقانه نتوانستید بر بیاعتمادیتان غلبه کنید، از یک مشاور مجرب کمک بگیرید. یک مشاور دلسوز و آگاه میتواند بهترین و سالمترین مسیر را برای شما و رابطهتان معرفی کند که ممکن است توصیه به پایان دادن به یک رابطه مضر باشد یا شما را برای تقویت عشق و تعهدتان تشویق کند. بیاعتمادی در رابطه دلایل گوناگونی دارد، اما مطمئن باشید که اگر برای نجات زندگیتان مصمم باشید، غلبه بر آن دشوار نخواهد بود.
چطور به شوهرم دوباره اعتماد کنم
برای حل مشکل بی اعتمادی در رابطه زناشویی بهتر است:
اولین رکن برای ساختن یک زندگی زیبا و مانا، اعتماد متقابل بین زوجین است ولی وقتی حس بی اعتمادی بین زن و شوهر رخنه میکند شکاف عمیقی در رابطه آنها ایجاد میشود و رسیدن به لذت خوشبختی را برایشان دور از ذهن میسازد. کمک گرفتن از یک مشاور با تجربه و آگاه به شما کمک خواهد کرد با راهکارهایی آشنا شوید تا اعتماد از دست رفته را گام به گام ترمیم کرده و مسیر خوشبختی را برای خود و همسرتان هموار سازید.
عشقت رو جذب کن
میخوای یاد بگیری چطور روز به روز بیشتر قلب عشقتو بدست بیاری؟ چطور یه رابطه موفق منجر به ازدواج داشته باشی؟ چطور یه زندگی مشترک موفق داشته باشی؟ پس فرصت را از دست نده! تو هم به جمع دنبال کنندگان پیج رادیو عشق در اینستاگرام اضافه شو…
عضویت در خبرنامه رادیو عشق
38 بازدید
71 بازدید
168 بازدید
144 بازدید
176 بازدید
دیدگاه
نام *
ایمیل *
وب سایت
ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی مینویسم.
مشترک نمی شومدریافت همه دیدگاه های این نوشتهفقط دریافت پاسخ دیدگاه های خودم
سلام. بنده الان حدود ۷ سال هست که ازدواج کردم و یک دختر ۴ ساله دارم. متاسفانه از همون سال اول متوجه یک سری چیزهای مشکوک در همسرم (خانومم) شدم. مثلا سال اول یک پیامک توی گوشیش دیدم که فردی درخواست یک قرار توی یک پارک کرده بود. وقتی از خانومم سوال کردم که قضیه چیه گفت مزاحم هست و… سال دوم هم همچین پیامی با این مضمون که من شمارت رو از فلانی گرفتم و … و در ضمن داخل گوشیش هم فیلم غیر اخلاقی وجود داشت که در رابطه با اون هم سوال کردم و با این بهانه که توی رابطه با من سرد شده و میخواسته با این فیلم ها رابطه اش با من خوب بشه و…. سال بعد هم وقتی ازش خواستم گوشیش رو بگیرم و با اطلاع خودش گوشیش رو یک نگاه بندازم، گوشیش رو به من نداد و حافظه گوشی رو انداخت توی دستشویی و خودش گفت فیلم غیر اخلاقی داشته و … توی ۳ _۴ سال گذشته که توی تلگرامش رو چک میکردم بار و بارها عکس غیر اخلاقی دیدم. و توی دو سه سال قبل ایشون از طریق تلگرام با سه نفر در ارتباط بود و حتی با یک نفر هم بیرون میرفت و… و الان هم اصلا به حرفم گوش نمیکنه و توی حرف هاش احترامم رو نداره … دیگه خیلی خسته شدم و هر چقدر بهش میگم اگر از من خوشت نمیاد یا هر چیز دیگه ای بیا از هم جدا شیم. ولی میگه من زندگیم رو دوست دارم و جدا نمیشم. از شما میخوام راهنماییم کنید. با توجه به این که یک دختر ۴ ساله دارم و از این زندگی واقعا خسته شدم و نسبت به این خانوم دیگه هیچ حسی ندارم ولی تا الان فقط به خاطر دخترم صبر کردم.
سلام دوست گرامی قطعاً در شرایط سختی قرار گرفتید و این شرایط تصمیمگیری را برای شما سخت کرده است. اما خبرخوب این است که شما میتوانید با مراجعه به زوجدرمانگر علت این اقدامات از سوی همسرتان را متوجه شوید و راهحلی متناسب با شرایطتان به شما گفته میشود. البته چون چندین بار این اتفاقات افتاده است، نیاز است همسرتان مورد مشاوره فردی نیز قرار بگیرند.
سلام من ۵ساله ازدواج کردم یه پسردارم والانم باردارم..ازموقع عقد تا الان چنبار یه خانمی به گوشی شوهرم پیام داده و گفته تنهام یا اسم شوهرمو گفته طوری که میشناسه شوهرمو فهمیدم که یکی ازهمکلاسی های شوهرم بوده ..شوهرم کاری نکردن فقط توی بلک لیست گذاشتن شماره رو گوشیشونم رمز نداره… چند وقت پیش هم منشیشون یه ماسک ازشون خواسته بود و شوهرم توی پیامک براش نوشته بود باشه عزیزدلم وایشونم استیکربوس فرستاده بود… من خیلی بی اعتمادشدم به شوهرم و گیرمیدم یافحش میدم میگم دروغگو ایشون هم بهم گفتن دیگه خسته شدم اززندگیم برو… لطفامنوراهنمایی کنیدنمیخام طلاق بگیرم
سلام دوست گرامی نیاز شما به امنیت و اعتماد در زندگی مشترک، تامین نشده است. به همین دلیل زمانی که از این دست اتفاقات در زندگی اتفاق میافتد، شروع به پرخاشگری میکنید. شما باید بتوانید در ابتدا همسرتان را راضی به زوجدرمانی کنید؛ سپس مشخص شود که شما میخواهید برای این زندگی تا چه میزانی تلاش کنید. شرایط بارداری شما نیز باعث میشود حساسیت شما نسبت به قبل بیشتر شده باشد. پس قبل از هرگونه تصمیم، به مشاور مراجعه کنید.
سلام وقت بخیر من تقریبا ٢ سالی میشه که با یه پسری در رابطه هستم و قصدمون آشنایی برای ازدواجه ولی قبلا به مدت یک ماه ما رابطمون تموم شد ولی بعدش نتونستیم بدون هم سرکنیم و دوباره فرصت دادیم به هم بعد از دوباره اشتی کردن نسبت به من خیلی خیلی بی اعتماد شده و فکر میکنه من باز میخوام رابطه رو تموم کنم همیشه حرفش اینه که معلوم نیست کجا بودی چیکار میکردی ، میخوای منو بفرستی پی نخودسیاه بری اینستاگردی و از این جور حرفا ولی منم هرجور که میگه با سازش میرقصم و خودمو اثبات میکنم ولی باز هم شک داره و بی اعتماده واقعا نمیدونم چیکار کنم و از آینده ی رابطمون خیلی نگرانم لطفا کمکم کنید که چیکار کنم
سلام دوست گرامی به سن خودتان و طرف مقابل اشاره نکردید. بیاعتمادی او به شما اگر ناشی از ترسهای درونی خودش باشد، با کمک روانشناس میتواند این ترس را کنار گذاشته و درمان شود. اما اگر در رفتارهای شما مسالهای وجود دارد که او را بیاعتماد میکند، نیاز است در این رفتارها تجدیدنظر کنید. برای بررسی بیشتر نیاز است که نوبت مشاوره داشته باشید.
باسلام و احترام 2 سال است که ازدواج کرده ام چندین بار متوجه رابطه تلفنی و حضوری همسرم با زنان دیگر شده ام ولی هربار ایشان این موضوع را انکار می کنند و می گویند چون شما به من شک داری و مدام گوشی مرا چک میکنی این کارها از پیش تعیین شده است و برای لجبازی با شما است و هیچ خیانتی در کار نیستراهنمایی بفرمایید چه کنم
سلام دوست گرامی مساله شک کردن به همسر به 2 دلیل اتفاق میافتد: 1) حساسیت طرف مقابل به نوع رفت و آمد همسر 2)خیانت به طور قطعی در حال وقوع باشد در هر دوحالت بهترین پیشنهاد، مراجعه به زوجدرمانی برای بررسی بیشتر و کمک به زوجین است.
سلام من23سالم بود که نامزد کردم دقیقا روز عقد یه نفر بهم زنگ زد شروع کرد به بدو بیراه گفتن که دختری که میخوای باهاش ازدواج کنی فلانو فلان منم خیلی ضربه خوردم شکایت کردم که پیداش کنم ولی نشد به نامزدم گفتم که این اتفاق افتاده اونم فورا به خانوادش اطلاع داد خیلی اتفاقات افتاد قسمو قران که اینجوری نیس تهمته ناگفته نماند فقط به مزاحم تلفنی ختم نشد یه عکس باحجاب که هرکسی تو خونه ازخودش داره واسم فرستادن هرچی فکر میکنم همه چی حل شدنی برام چون پیش اومده از دشمنی یا هر چیزه دیگه ای این اتفاقات بیفته ولی هرکاری میکنم اون عکس چطوری بیرون رفته توش موندم ختم کلام خیلی بهم ریختم تخم شک تو دلم جا افتاده خواستم قران و جلوش قرار بدم بگم قسم بخوره که یه خورده تسکین درد باشه چیکار کنم اگه میشه کمکم کنید
سلام دوست گرامی شکی که در وجود شما اتفاق افتاده است، کاملاً طبیعی است. اما باید به چند نکته توجه داشته باشید: شواهد موجود را کاملاً بررسی کنید، از خانواده او و همسرتان توضیح قانع کننده دریافت کنید. امکان دارد فرد موردنظر خواستگار قبلی همسرتان بوده باشد که با شنیدن خبر عقد او قصد مزاحمت دارد. ممکن است حتی با هم دوست بوده باشند، اما هیچکدام از این دلایل نباید باعث شود که این شک شما بر رابطه اثر بگذارد. پس در ابتدا از خانواده و خود همسرتان اطلاعات لازم و کافی را دریافت کنید، شماره فردی که به شما زنگ زده را در اختبار پلیس قرار دهید تا بتوانند او را پیدا کنند و همچنین می توانید به همراه همسرتان از رادیو عشق مشاوره دریافت کنید تا این شک را مدیریت کنید تا در آینده روی رابطه شما اثر منفی نگذارد.
سلام خسته نباشید یه موضوع خیلی ناراحتم میکنه ممنون میشم اگه زود جواب بدین؛ منو شوهرم با عشق ازدواج کردیم ۲سال از ازدواجمون میگذره شوهرم خیلی مهربونه خیلی دوستم داره منم همین طور ،شوهرم یه اخلاقی داره که زود عصبی میشه وقتی هم عصبی بشه زیاد حرف میزنه،اون روز از گذشتش حرف زد ناراحت شدم و گفتم لطفا چیزی که ناراحتم میکنه هی تکرار نکن چون منم در این موارد خیلی رعایت میکنم عصبی شد گفت گذشتمه چرا نگم من به تو نگم به گی بگم خلاصه یکم ازش دلخور بودم ولی به روش نمیوردم باز دیروز سر یه چیزه کاملا الکی دلمو خیلیییی شکوند سر یه چیزی که اصلا حواسم نبود و فکر کرد که بهش بی احترامی کردم، پیش میاد واسه هممون،کاملا ناحق بود بهم گفت که تو چ جور زنی هستی هزار تا حرف دیگه گفت، من فقط سکوت میکردم دیگه داشت بغضم میگرفت یهو بهم گفت که خوبه تو جمع دلتو بشکونم بهت حرف بگم من با این حرفش خیلیییی ناراحت شدم احساس بی ارزشی کردم همینطور که داشت ادامه میداد منم بهش گفتم باشه اشکال نداره بی احترامی کن خودم خواستم دیگه خودم باهات ازدواج کردم چه خوب چه بد منم مجبورم باهات بسازم ،از دیروزه تا الان باهام سرد شده بهم میگه که پس با اجبار باهام ازدواج کردی من دیگه باورت ندارم قسم میخوره میگه باورم ازت شکسته من چقد کثیفم که تو تحملم میکنی یعنی اینهمه بدم که بهم میگی خودم با خودم کردم؟؟؟!! من همش براش توضیح میدم قسم میخورم که والله اونجوریام نیست تو عصبیم کردی یهو احساس بی ارزشی کردم که اون حرفو زدم من منظوره بدی نداشتم ،ولی اصلا باور نمیکنه بهم میگه کاش باور میکردم تو از چشمام افتادی خواهش میکنم یه راه حلی برام بزارین من نمیدونم چطور باهاش رفتار کنم کلا عوض شده یعنی واقعا حرف بدی بهش زدم؟؟؟چیکار کنم که باز مثل قبل شه؟اصلا طوری شده که نمیخواد باهام حرفم بزنه یکم طولانی شد شرمنده ..
سلام دوست گرامی به نظر می رسد در زندگی شما، عدم وجود مهارت های ارتباطی و مهارت کنترل خشم باعث مشکلات فراوانی شده است. اینکه با شنیدن حرفی از طرف ایشان احساس بی ارزشی می کنید، باید دقیق مورد بررسی قرار بگیرد. به شما پیشنهاد می کنیم برای اصلاح زندگی مشترک خودتان از مشاوران رادیو عشق ، وقت مشاوره تلفنی یا آنلاین دریافت کنید.
سلام وقت بخیر خانمی ۲۷ ساله هستم دو ساله ازدواج کردم در کل ادم منفی نگری نبودم اما پارسال با دیدن چت های همسرم با افراد مختلف حس بی اعتمادی و منفی نگری رو در من ب وجود اورد و حتی سعی نکرد حس من رو از بین ببره و هر وقت هم ازش میخوام که کمک کنه ک اعتمادمو بسازم با نهایت گستاخی میگه ب من چه خودت اعتماد کن اصلا اره من با هزار نفرم. گوشیشو از من قایم میکنه یه وقتایی در طول روز ۴ ۵ ساعت غیب میشه به علت علاقه ای که به ایشون داشتم این شرایط رو تحمل کردم اما دیگه کارد به استخوانم رسیده و واقعا نمیدونم چه کاری انجام بدم. سوالم از شما این هست که باید ب خاطر بی اعتمادی خودم و اتفاقی ک پارسال افتاد زندگی مشترکنو پایان بدم؟؟؟؟
سلام دوست گرامی اعتماد یکی از ارکان مهم در زندگی مشترک است و وقتی به علت حس های منفی و دیدن شواهد این حس اعتماد کمرنگ می شود، بهتر است برای حل آن، شیوه های صحیح حل مساله و بیان درخواست از همسرتان را بیاموزید. جدایی یکی از راه حل است اما همیشه راه اول نیست و بهتر است پیش از هرگونه تصمیمی با مشاور صحبت کنید تا رابطه شما و همسرتان مورد بررسی قرار بگیرد.شما می توانید از رادیو عشق وقت مشاوره آنلاین یا تلفنی دریافت کنید.
سلام خسته نباشید دختریم ۱۹ساله لطفا کمکم کنید منو نامزدم باهام تازگیا خیلی دعوا میکنیم😔من یمدته حس میکنم نسبت بهم سرد شدع،نمیدونم چرا این حساسو دارم😔یذره لحنش عوض شده امروز ی اتفاقی افتاد ی سوتفاهمی پیش اومد من شدیدا اعصبانی شدم سرش درحالی ک اصلا اشتباه میکردم،ازم شدیدا دلخور شد😔😔گفت تو ب من اعتمادی نداری ما همو خـــــــیلی دوسداریم،نمیدونم چرا من انقد حساسم😔😔لطفا کمکم کنید من واقعــــــــــا دوسش دارم،ادم خـــــــیلی خوبیم هست،مطمعنم این مشکل از خودمه😔😔اون تاحالا منو اذیت نکردع من دوسدارم رابطمون همیشه خوب بمونه تروخدا کمکم کنید😭اون فک میکنه توجهیم بهش ندارم من زود رنجم،حساسم و ادمیم ک زود گریع میکنم
سلام وقتی احساسات و فکرای منفی که سراغتون میاد رو سرکوب میکنید، یه جای بیربط خودشونو نشون میدن. شما گفتید یه فکری دارید “که حس میکنم نسبت بهم سرد شدع،نمیدونم چرا این حساسو دارم😔یذره لحنش عوض شده” ولی اینو با نامزدتون مطرح نمیکنید و دربارهاش حرف نمیزنید. اما میبیند که این احساس ناخوشایند از بین نمیره، باهاتون میمونه و همین میشه که یه سر یه سوءتفاهم کوچیک، بیش از حد عصبانی میشید. بنابراین یکی از مهمترین نکتهها اینه که بتونید درباره احساسات و افکارتون در زمینه رابطه با نامزدتون صحبت کنید. البته نحوه صحبت کردن بسیار اهمیت داره و باید دربارهاش کاملا آموزش ببینید ولی مهمترین نکتهاش اینه که شما باید مسئولیت احساسات و افکار خودتون رو بپذیرید، نه اینکه اون رو متهم کنید. قرار نیست بهش بگید تو دیگه بهم توجه نداری… باید بگید من فکر میکنم این روزا رابطهمون یه کم سرد شده، مثلا اون روز که اون حرفو زدی من نگران شدم… برای اینکه یک رابطهای همیشه خوب بمونه باید براش وقت و انرژی صرف کنید و مثل یک فرزند پرورشش بدید. بنابراین برای راهنماییهای بیشتر با سیستم مشاوره تلفنی صحبت کنید.
سلام من در رابطه ۵ ساله هستم که هنوز به ازدواج منجر نشده اما رابطه ای نزدیک و بدون تنش بود و هست. سال گذشته مدیر شرکتی که در آن مشغول به کار بودم از من خواستگاری کرد و من به علت سردی نسبت به رابطه ام که از عدم مسئولیت پذیری طرف مقابلم نسبت به ازدواج (فرار از ازدواج) سرچشمه می گرفت، این خواستگاری رو پذیرفتم. با مشورت مشاورم، از آقایی که باهاشون در ارتباط بودم خواستم که رابطه رو برای دو ماه به حالت تعلیق در بیاریم تا من بتونم تصمیم بگیرم. بعد از دو ماه تصمیم گرفتم که به رابطه م پایان بدم نه به این علت که خواستگارم مورد تاییدم هست بلکه به خواست مشاورم که بتونم جداگانه در مورد هر کسی تصمیم بگیرم. نزدیک به دو ماه بعد با خواستگار هم به توافق نرسیدم. و من با اصرار آقایی که باهاشون در ارتباط بودم برگشتم به این امید که شاید این بار مصمم باشند برای ازدواج. اما خب اتفاق بد این بود که ایشون دچار بی اعتمادی شدن و من همچنان از رابطه راضی نبودم چون احساس سرخوردگی می کردم. ما بعد از کلی مشاور رفتن به خواست من رابطه رو بعد از سه ماه تمام کردیم. این جدایی ۶ ماه طول کشید، من حالم خیلی خوب شده بود و تونسته بودم دوباره خودمو سرپا کنم. ایشون همچنان سعی می کردن منو مجاب کنند که دارم اشتباه می کنم. خودشون و اطرافیانمون تلاش می کردن که ما به هر بهانه ای ببینیم همو. من به خاطر زمانی که داشتم خیلی بررسی کردم و در نهایت به این نتیجه رسیدم که همه چیز درون خود آدم هاست و احساس خوشبختی بخش عمده ایش تحت کنترل خود ماست بنابراین با شور و هیجان زیاد برای بازسازی رابطه برگشتم اوایل همه چیز عالی بود و طبق برنامه پیش رفتیم اما الان مدتیه که ایشون دچار بی اعتمادی به من هستند از این جهت که تو آدم دیگه ای رو به من ترجیح دادی، اگر در آینده بازهم این کار رو انجام بدی چی؟ و اینکه نوع ارتباط تو با خواستگارت به چه شکلی بوده؟ من هر بار سعی کردم که توضیح بدم تا شاید کمکی کرده باشم اما به صورت دوره ای تکرار می شه. من رابطه م رو همیشه دوست داشتم و دارم و می دونم که تصمیمات سال گذشته م خودخواهانه و بیش از اندازه منطقی بوده و سعی کردم احساسم رو نادیده بگیرم. اما خوشحالم از اینکه به اشتباهاتم پی بردم. من فکر می کنم از اینجا به بعد حضور یک مشاور لازم و ضروریه. سوال من از شما؟ آیا این بی اعتمادی قابل ترمیمه؟ راهی برای ساختن این رابطه وجود داره؟
سلام دوست گرامی شریک عاطفی شما دچار تردید و بی اعتمادی شدید هستند و رابطه ، به درستی پیش نمیرود .از طرفی در شرایط فعلی با وضعیت پیش آمده این بی اعتمادی شدت گرفته و باید به مرور با رفتارهای شما این اعتماد برگرده.اما اگر این بی اعتمادی سابقه و پیشینه بیشتری دارد باید حتما به مشاور مراجعه کنید تا هم برای عدم اعتما ایشان و هم بلاتکلیف بودن رابطتان فکری کنید
سلام، من دوساله که جدا شدم، وبا آقایی در رابطه ام که ایشون هم ٣ ساله جدا شدن ولی با همسر سابق اشون در رابطه هستن ، تو این مدت برای قطع رابطه کامل با ایشون خیلی تلاش کردند و مشاوره رفتن اما هنوز تصمیم قطعی نگرفتن و رابطه اشون رو یک رابطه دوستانه معرفی میکنند . من در این مدت اعتمادم رو خیلی از دست دادم و در مواردی هم چک میکردم که جز روابطی کاری و معمولی چیزی نمیدیدم ، حتی با اون خانم هم حرف زدم و اون خانم هم حرفای ایشون رو میزد ، روابط گسترده ایی داره و من رو این موضوع جدیدا آزار میده . خودم تا حدی متوجه ام که بیش از اندازه افکارم منفی و شکاکه ولی راهکاری پیدا نمیکنم که رها بشم . سوالاتم و نگاهام هم حتی براش آزار دهنده شده و مدام خودم رو سرزنش میکنم . هنوز رابطه ام با این آقا رسمی و قانونی نشده و نگرانم ، چون یکبار جدا شدم نمیخوام این اتفاق بیوفته . ٣٠ سالم هست و فوق لیسانس دارم، ایشون هم ۴٠ ساله هستن و دکترا دارند . من حتی نسبت به خانم ها هم بی اعتمادم و اینکه دکتر یا مشاور زن باشند رو نمیتونم بپذیرم . حتی در صحبت کردن با خانم ها هم تا جایی که ممکنه جلوگیری میکنم . البته که ایشون هم موارد بی اهمیتی رو از من پنهان کردند که ریشه شروع شک من شد . باید چه بکنم با این حس آزار دهنده ؟؟؟
دوست گرامی بجای شک و تردید که در روابط است با خود ایشان صحبت کنید و در مورد رفتارها ازسوال کنید. معنای برخی رفتارها و گفتارهای ما برای جنس مخالفمان، متفاوت است و همین امر میتواند زمینه ساز سوءتفاهم و تنش شود.. اگر می خواهید با ایشان صحبت کنبد به صورت نگرانی از رابطه بیان کنید: مثلا:من مدتیه میخوام در مورد موضوعی باهات حرف بزنم و در مورد صحبت با همسر سابقشون ازشون سوال کنید مورد بعدی زود نتیجهگیری نکنید. مهمترین قسمت در برخورد با این مسئله این است که اول مطمئن شوید که آیا این حساسیت شما واقعاً بجا است یا خیر؟ باید بپذیرید که روابط اجتماعی امروزه،ارتباط بین خانم ها و اقایان را ایجاد کرده و نمیتوان شخصی را بسته و محدود کرد و یا خواست که با خانم ها صحبت نکند این کنترل و ایجاد فضای بسته برای مردها بسیار سخت و غیرقابل تحمل هست.بهتر است بر روی ذهن خودتان و اعتماد به نفستان کار کرده و با ایجاد فضای دوستانه و رابطه درست و منطقی مدیریت رابطه را در دست بگیرید
سلام. من نسبت به شوهرم بی اعتمادم و این موضوع مثل خوره داره خودمو داغون می کنه و بعضی وقتها بی دلیل با شوهرم بحث میکنم دوتا بچه هم دارم و فقط به این دلیل دارم ادامه میدم متاسفانه شوهرم انتقاد پذیر نیست.ممنون میشم راهنماییم کنید
سلام دوست گرامی دلیل شک شما به همسرتان چیست؟یا رفتارهایی از ایشان دیده اید؟ایا درروابط خود دچار مشکلاتی هستید که نیاز هست همسرتان کمبودها را حارج از منزل و شما رفع کنند؟ وقتی صحبت از بی اعتمادی به افراد میشود باید به این نکته توجه کرد که من در این زندگی،رفتارم به چه صورتی بوده است؟ایا همراه حوبی بوده ام؟مطرح مرده اید که همسرتان انتقاد پذیر نیست ایا نحوه انتقاد شما درست است؟اصلا باید انتقاد کنید و یا نه با زبان نرم و محبت امیز هم می توانید موضوع را مطرح کنید؟ لطفا در مورد رابطه خودتان و همسرتان اطلاعات بیشتری در اختیار من قرار بدید تا بتوانم راهنمایی کاملتر ی انجام دهم
آدرس: تهران، پونک، نبش بلوار پونک، پلاک 2، طبقه سوم، واحد 6
تلفن پشتیبانی:02146015870
رزرو نوبت مشاوره
انجمن روانشناسی آمریکا
سازمان نظام روانشناسی و مشاوره ایران
سازمان بهزیستی ایران
انجمن روانشناسی ایران
!(function (w, d) { ‘use strict’; var ad = {zone: “brtrha1”, user: “1565432215”, width: 728, height: 90, id: ‘adro-246454’}, h = d.head || d.getElementsByTagName(‘head’)[0]; if (typeof w.adroParams != ‘object’) w.adroParams = {}; w.adroParams[ad.id] = ad; var script = document.createElement(“script”); script.type = “text/javascript”; script.async = 1; script.src = “//static-cdn.adro.ir/dlvr/rsdnt.js”; h.appendChild(script); })(this, document); var h = document.getElementsByTagName(“head”)[0], s = document.createElement(“script”); s.async = !0, s.defer = !0, s.type = “text/javascript”, d = new Date, s.src = “https://cdn.sanjagh.com/assets/sdk/www.bartarinha.ir/client.js?t=” + d.getFullYear().toString() + d.getMonth() + d.getDate() + d.getHours(), h.appendChild(s); var sabaVisionWebsiteID = “1c27cb39-612a-452a-954c-b3e3dd1f3d36”; var sabaVisionWebsitePage = “ALL” _atrk_opts = {atrk_acct: “i2i8r1SZw320l9”, domain: “bartarinha.ir”, dynamic: true}; (function () { var as = document.createElement(‘script’); as.type = ‘text/javascript’; as.async = true; as.src = “https://certify-js.alexametrics.com/atrk.js”; var s = document.getElementsByTagName(‘script’)[0]; s.parentNode.insertBefore(as, s); })();
تالار همدردی نسبت به محتویات تبلیغات مسئولیتی ندارد.
چطور به شوهرم دوباره اعتماد کنم
مرکز مشاوره, مشاوره, روانشناس , مرکز روانشناسی , کودک لوس , ویدیو
روانشناسی خانواده,
ازدواج ,
روانشناس,
طلاق,
خانواده , فوبیا,
ای طب
تشکرشده 1,148 در 268 پست
تشکرشده 659 در 208 پست
تشکرشده 1,148 در 268 پست
تشکرشده 659 در 208 پست
تشکرشده 659 در 208 پست
تشکرشده 2,844 در 585 پست
تشکرشده 1,148 در 268 پست
تشکرشده 2,844 در 585 پست
تشکرشده 48 در 21 پست
انتخاب سریع یک انجمن
کودک, مشاوره , کیلیپ, ازدواج , روانشناسی , فول تست , سایت روانشناسی, تربیت کودک
کلیپ جدید , روانشناس آنلاین , مشاوره, مرکز مشاوره, مشاوره خانواده , مشاورانه
تالار همدردی نسبت به محتویات تبلیغات مسئولیتی ندارد.
چطور به شوهرم دوباره اعتماد کنم
مرکز مشاوره, مشاوره, روانشناس , مرکز روانشناسی , کودک لوس , ویدیو
روانشناسی خانواده,
ازدواج ,
روانشناس,
طلاق,
خانواده , فوبیا,
ای طب
تشکرشده 16 در 12 پست
تشکرشده 11,387 در 3,442 پست
تشکرشده 16 در 12 پست
تشکرشده 547 در 219 پست
تشکرشده 333 در 122 پست
انتخاب سریع یک انجمن
نمایش برچسبها
کودک, مشاوره , کیلیپ, ازدواج , روانشناسی , فول تست , سایت روانشناسی, تربیت کودک
کلیپ جدید , روانشناس آنلاین , مشاوره, مرکز مشاوره, مشاوره خانواده , مشاورانه
تالار همدردی نسبت به محتویات تبلیغات مسئولیتی ندارد.
چطور به شوهرم دوباره اعتماد کنم
مرکز مشاوره, مشاوره, روانشناس , مرکز روانشناسی , کودک لوس , ویدیو
روانشناسی خانواده,
ازدواج ,
روانشناس,
طلاق,
خانواده , فوبیا,
ای طب
تشکرشده 5 در 2 پست
تشکرشده 5 در 2 پست
تشکرشده 10,678 در 2,786 پست
تشکرشده 4,927 در 1,071 پست
تشکرشده 289 در 103 پست
تشکرشده 346 در 157 پست
تشکرشده 3,560 در 934 پست
تشکرشده 2,174 در 573 پست
تشکرشده 902 در 220 پست
تشکرشده 35 در 12 پست
انتخاب سریع یک انجمن
کودک, مشاوره , کیلیپ, ازدواج , روانشناسی , فول تست , سایت روانشناسی, تربیت کودک
کلیپ جدید , روانشناس آنلاین , مشاوره, مرکز مشاوره, مشاوره خانواده , مشاورانه
تالار همدردی نسبت به محتویات تبلیغات مسئولیتی ندارد.
چطور به شوهرم دوباره اعتماد کنم
مرکز مشاوره, مشاوره, روانشناس , مرکز روانشناسی , کودک لوس , ویدیو
روانشناسی خانواده,
ازدواج ,
روانشناس,
طلاق,
خانواده , فوبیا,
ای طب
تشکرشده 16 در 14 پست
تشکرشده 35,766 در 7,347 پست
تشکرشده 16 در 14 پست
تشکرشده 264 در 100 پست
تشکرشده 231 در 92 پست
تشکرشده 16 در 14 پست
تشکرشده 75 در 34 پست
تشکرشده 16 در 14 پست
تشکرشده 28 در 16 پست
تشکرشده 30 در 13 پست
انتخاب سریع یک انجمن
نمایش برچسبها
کودک, مشاوره , کیلیپ, ازدواج , روانشناسی , فول تست , سایت روانشناسی, تربیت کودک
کلیپ جدید , روانشناس آنلاین , مشاوره, مرکز مشاوره, مشاوره خانواده , مشاورانه
تالار همدردی نسبت به محتویات تبلیغات مسئولیتی ندارد.
چطور به شوهرم دوباره اعتماد کنم
مرکز مشاوره, مشاوره, روانشناس , مرکز روانشناسی , کودک لوس , ویدیو
روانشناسی خانواده,
ازدواج ,
روانشناس,
طلاق,
خانواده , فوبیا,
ای طب
تشکرشده 17 در 7 پست
تشکرشده 1,605 در 532 پست
تشکرشده 17 در 7 پست
تشکرشده 6,644 در 1,568 پست
تشکرشده 9,931 در 2,305 پست
تشکرشده 17 در 7 پست
تشکرشده 6,644 در 1,568 پست
تشکرشده 17 در 7 پست
تشکرشده 17 در 7 پست
تشکرشده 22 در 15 پست
انتخاب سریع یک انجمن
نمایش برچسبها
کودک, مشاوره , کیلیپ, ازدواج , روانشناسی , فول تست , سایت روانشناسی, تربیت کودک
کلیپ جدید , روانشناس آنلاین , مشاوره, مرکز مشاوره, مشاوره خانواده , مشاورانه
سلام. من زنی ۳۲ساله هستم که حدود۹ساله ازدواج کردم…شوهرم یک سال پیش بهم خیانت کرد البته نه از نوع جنسی…چطور میتونم دوباره بهش اعتماد کنم؟
با سلام و سپاس از همراهی شما با مشاورین «راسخون»، از اینکه ما را به عنوان راهنمای خود انتخاب نمودید سپاسگزاریم.
خواهر گرامی! همانگونه که میدانید، پیوند ازدواج بین مرد و زن براساس احساس نیاز به آرامش است. قرآن زن و مرد را لباس یکدیگر مىداند (بقره، آیه 187) و شرط رسیدن به آرامش را عشق و مودت معرفى مىکند (روم، آیه 21) عشق به همسر مانند نهال درختى است که اگر به او توجه نشود خشک مىشود. پس لازم است دائما تقویت شود و از آسیبها دور بماند. یکی از مهمترین آسیب ها که ممکن است نهال عشق و محبت را پژمرده کند ، شک و بدبینی به همسر است.هر فردی باید نسبت به هم نوع خودش، خاصه کسی که هم وطن و هم دین اوست، حسن ظن داشته باشد، حال چه برسد به همسر، که نزدیکترین و بیشترین روابط عاطفی را با فرد دارد، و رفتارهای او را به خوبی و زیبایی تعبیر کند. به هر حال اگر یقین دارید که همسرتان به شما خیانت می کند و با فردی در ارتباط بوده است سعی نکنید این موضوع را به رخ او بکشید و اگر خودش متعهد شده است چنین روابطی را نداشته باشد، شما نیز به مرور زمان به او اعتماد کنید. زیرا به هر حال همسرتان نیاز هایی دارد که برآورده نشده است. همچنین سعی کنید:
– به خاطر دلخوری های فردی او را از رابطه جنسی محروم نکنید.
چطور به شوهرم دوباره اعتماد کنم
– اگر از دست او ناراحت هستید، بهتر است مشکلات خود را با گفتگو حل و فصل نمایید. خودتان قضاوت کنید: در یک ماه گذشته چند مرتبه به دلایلی از قبیل اینکه خسته ام، سر درد دارم، و یا حوصله ندارم همسرتان را از خود رانده اید؟
– افکار و تمایلات خود را با او در میان بگذارید
– نباید انتظار داشته باشید که او به صورت اتوماتیک همه افکار شما را حدس بزند. خیلی راحت هر چه را که در ذهن خود دارید با همسرتان در میان بگذارید. آن وقت دیگر غصه نمی خورید که چرا به من اهمیت نمی دهد و …. باور کنید که ناامیدی ها شما تنها با بازگو کردن افکارتان پایان می پذیرند.
– به زیبایی خودتان اهمیت بدهید. به ظاهر خود اهمیت بدهید و به خودتان برسید. لباس های زیبا و تمیز بپوشید و در مجموع ظاهرتان را آراسته نگاه دارید تا همسرتان از عشق به شما سیراب گردد. در صورت نرسیدن به نتیجه حتما همراه با همسرتان به مشاور خانواده مراجعه نمایید.
موفق باشید.
جستجو در سایت
اعتماد به همسر بعد از خیانت،بازسازی رابطه بعد از خیانت همسر،چطور بعد از خیانت به همسرم اعتماد کنم
اگر شما به عنوان همسری آسیب دیده از خیانت زناشویی، تصمیم به ادامه زندگی گرفته اید و می خواهید آینده را از نو بسازید، این راهکارها می تواند برای شما موثر باشد.
نخستین گام و آسان ترین راه برای ایجاد اعتماد، اظهار پشیمانی و بیان عذرخواهی از سوی همسر پیمان شکن است. عذرخواهی صادقانه معجزه می کند، مخصوصا اگر همسر پیمان شکن فردی مغرور باشد که به سختی اشتباهش را قبول می کند اما برای ایجاد اعتماد، قوت قلب دادن زبانی و عذرخواهی به تنهایی کافی نیست بلکه باید با رفتارهای مشخص آن را نشان داد.
چطور به شوهرم دوباره اعتماد کنم
بخش رفتاری برای برقراری مجدد اعتماد این است که شما، همسر زخم خورده، دست از سرزنش بردارید و خیلی روشن به همسرتان بگویید که چه می خواهید و توضیح دهید که باید چه کار کند تا شما دوباره به او اعتماد کنید. ارتباط تلفنی در طول روز با یکدیگر، تبادل احساسات، ابراز علاقه و توجه، دادن اطلاعات دقیق و صادقانه درباره برنامه های کاری و تماس های تلفنی، می تواند نمونه ای از این درخواست ها باشد.
اجرای این درخواست های ساده می تواند موتور خاموش و سرد رابطه تان را گرم کند؛ اما شاید کافی نباشد و همسر پیمان شکن باید خود را برای فداکاری های بزرگتری آماده کند تا بتواند لطمه ای را که خود باعث شده، جبران کند.
برای نمونه گاهی همسر زخم خورده از همسر پیمان شکن درخواست های پرهزینه دارد، مثل کنترل کردن حساب بانکی، تغییر شغل، تغییر محل زندگی، انتقال دارایی ها و قطع رابطه با برخی از افراد… که اجرای آن دشوار است.
اگر تصور می کنید که نمی توانید با این درخواست ها موافقت کنید، به این نکته بیندیشید که همسرتان با این درخواست ها می خواهد به خود بقبولاند که دوباره خیانت نمی کنید تا بتواند به شما اعتماد کند. سعی کنید جبهه گیری را کنار بگذارید و دریابید که این خواسته ها برای همسرتان چه مفهومی دارد تا راحت تر از این مرحله گذر کنید.
اعتمادسازی دوباره برای رهایی از آسیب های ناشی از خیانت زناشویی کافی نیست. بازنگری در ازدواج، فرآیندی است که به هر دو همسر کمک می کند تا بتوانند مهارت های تازه ای به دست بیاورند و این بحران را پشت سر بگذارند.
نارضایتی زناشویی، ناتوانی در گشودن گره مشکلات، ناتوانی در برقراری ارتباط و بیان عواطف را می توان از دلایل ایجاد رابطه های فرازناشویی دانست. پس نقاط ضعف رابطه تان را در طول زندگی مشترک شناسایی کنید و در راه به دست آوردن مهارت های لازم برای برداشتن موانع تلاش کنید. می توانید از کتاب، کارگاه های آموزش خانواده و روانشناس نیزکمک بگیرید.
گاه علت نارضایتی زناشویی و در پی آن، خیانت زناشویی همسر پیمان شکن و واکنش همسر زخم خورده به رابطه کنونی مربوط نیست بلکه به تعارضات شخصی، آسیب ها و تجربه های تلخ دوران کودکی برمی گردد. همه ما به این گرایش داریم که به طور ناهوشیار، کودک درون آسیب دیده مان را به صمیمی ترین روابط خود بکشانیم و تلافی کشمکش های دوران کودکی خود را بر سر همسرمان خالی کنیم.
اینکه دریابید چه اندازه از نارضایتی شما تقصیر همسرتان است (او طوری رفتار می کند که تجربه های ناگوار دوران کودکی برایتان تکرار می شود) و شما چه اندازه مقصرید (طوری سر به سر همسرتان می گذارید که با شما طوری رفتار کند که خاطره های تلخ کودکی را یادآوری کند) کار چندان ساده ای نیست.
برای شروع خوب است شکل روابط پدر و مادر، طرز تفکر آنها نسبت به عشق، اشکالات رفتار والدین تان نسبت به خودتان، احساسات دوران کودکی، نوع روابط با خواهر و برادرتان و کمبودها و نیازهای ارضا نشده را مرور کنید.
وقایع سرنوشت ساز زندگی، شامل بحران های شخصی یا شرایط تنش زایی است که مستقیم یا غیرمستقیم در وقوع خیانت دخالت داشته اند؛ بحران هایی مانند مرگ یک عزیز تا تغییرات شرایط مالی یا جایگاه اجتماعی، ناکامی های شخصی، از دست دادن شغل، ورشکستگی، نازایی، تولد فرزند، مصرف الکل و مواد مخدر.
معمولا رابطه فرازناشویی حاصل یک عامل به تنهایی نیست، بلکه گاهی چندین رخداد همزمان و چندین عامل پیش بینی نشده پیدا و ناپیدا، همسران را در چنین موقعیت بحرانی قرار می دهند. شناسایی و سپس گفتگو درباره این وقایع، آن هم بدون متهم کردن یکدیگر، می تواند در بازسازی رابطه و اعتمادسازی دوباره نقش مهمی داشته باشد. البته شناسایی این وقایع دلیل موجهی برای خیانت نیست اما می تواند به درک این نکته کمک کند که نقش های روزمره زندگی تا چه اندازه در روابط زناشویی اثرگذار است.
بسیاری از همسران به اشتباه فکر می کنند که تنها با داشتن تجربه های مثبت و لذتبخش در کنار یکدیگر، می توانند رابطه از هم گسیخته بعد از افشای خیانت را از نو ترمیم کنند. با اینکه اوقات خوش برای رهایی از رنج های روحی امری ضروری است اما به هیچ وجه جای درد دل کردن و گوش دادن به احساسات را نمی گیرد. پیش از گفتگو درباره رابطه فرازناشویی، همسر زخم خورده باید تصمیم بگیرد که چه چیزهایی را می خواهد بداند و همسر پیمان شکن باید خوب پاسخ های خود را سبک سنگین کند.
اگر همسر پیمان شکن در پاسخ به پرسش های همسر زخم خورده صادق نباشد و بخواهد حقایق را پنهان کند یا سرسری از آنها بگذرد، اوضاع بدتر شده و برقراری اعتماد غیرممکن خواهد شد.
گفتگو درباره اتفاق پیش آمده می تواند به برون ریزی اندوه و خشم کمک کند. برای اینکه گفتگو به پرخاش و تنش و جنجال نیانجامد، لازم است هر دو احساسات و باورهایتان را برای خودتان نگه دارید و به دنیای همسرتان قدم بگذارید. او را نه به عنوان دشمن، بلکه به عنوان کسی ببینید که مثل شما احساساتش جریحه دار شده و زجر کشیده است.
همانگونه که ارتباط عاطفی و گفتگوی صریح برای بازسازی رابطه ضرورت دارد، رابطه جنسی نیز از اهمیت زیادی برخوردار است. بعد از افشای خیانت زناشویی، ترس از سرمایه گذاری دوباره و هراس از خودمانی شدن برای همسر زخم خورده وجود دارد. این بدیهی است که همسر زخم خورده برای محافظت از خود از تماس فیزیکی و جنسی پرهیز کند و شاید گاهی در ذهن، خود را با معشوق مقایسه کند و احساس حقارت کند و همسر پیمان شکن نیز از نظر برانگیختگی جنسی در کنار همسر طردکننده، احساس فشار و عذاب می کند و دچار مشکل می شود.
اگر می خواهید رابطه تان را بازسازی کنید و بذر محبت در قلب یکدیگر بکارید، باید بتوانید نیازهای جنسی یکدیگر را به شیوه ای شایسته ارضا کنید.
مهمترین عامل برای بازسازی رابطه و شفای رنج های روحی، بخشیدن یکدیگر است. بسیاری بر این تصورند که بخشش به معنای چشمپوشی و فراموش کردن است و اینکه می تواند یکباره و به طور تمام و کمال اتفاق بیفتد و اگر همسر زخم خورده، همسر پیمان شکن را ببخشد، تمامی احساسات منفی ناپدید می شوند و احساسات مثبت جای آن را می گیرد. وقتی می بخشید، خاطرات دردناک و ضربه روحی ناشی از خیانت را فراموش نمی کنید، بلکه اظهار ندامت همسرتان را می پذیرید، در واقع پشیمانی او را پذیرفته اید.
از سویی دیگر، بخشش یک فرآیند است که یکباره اتفاق نمی افتد، بلکه با سیری بسیار آهسته و پیوسته در طول رابطه زناشویی شکل می گیرد. هیچ نقطه پایان یا زمان خاصی ندارد. شاید در لحظات اولیه برگشت به زندگی مشترک، 10 درصد او را ببخشید و در طول مدتی که سرگرم بازسازی رابطه هستید و شاید سال های بعد، هفتاد درصد او را ببخشید و شاید هیچ گاه از این نسبت فراتر نروید.
ترمیم رابطه زناشویی بعد از خیانت
شما صرفا در حد توان و لیاقت همسرتان می توانید او را ببخشید. بخشش یا گذشتی که از روی پختگی و کمال صورت می گیرد، باعث از بین رفتن احساسات منفی نمی شود، بلکه پیدا کردن دیدگاهی واقع بینانه و متعادل نسبت به خود و دیگری است؛ اینکه «نه او آنقدر بی عیب و نقص است و نه خودم».
بخشش به شما و همسرتان کمک می کند بیاموزید که انسان ها جایزالخطا هستند و گاهی آنقدر سردرگم و آشفته می شوند که کنترل زندگی را از دست می دهند. خیانت و بی وفایی زناشویی تجربه بسیار دردناک و آسیب زایی است اما اگر این تجربه به شما کمک کند تا از معایب رابطه زناشویی خود مطلع شوید و به عنوان یک فرد و همسر رشد پیدا کنید، شاید ظاهرا ارزش تحمل این همه سختی را داشته باشد.
ازدواج به ندرت بدون دردسر و پشت سر گذاشتن بحران به شکل یک رابطه مستقل پا می گیرد. گاهی لازم است چیزی که پیش تر ساخته بودید، ویران کنید تا آن را به شکل محکمتر و زیباتری بسازید. البته برگشت به یک رابطه از هم پاشیده شده و متلاشی کار آسانی نیست اما پیشینه مشترک شما و تلاشی که برای کنار آمدن با این فشار و مصیبت می کنید می تواند اکنون شما را به هم نزدیکتر کند. پس اگر بعد از افشای خیانت، تصمیم به حفظ زندگی مشترک گرفته اید، وقت آن است که انرژی خود را به سوی آفرینش چیزی نو – چیزی که بهتر از آنچه پیش تر داشته اید – هدایت کنید و درباره زندگی مشترک تان امیدوار و خوشبین باشید.منبع : مجله سپیده دانایی / گرداوری از : پایگاه اطلاع رسانی تنظیم خانواده
با خیانت همسرم چکار کنم
چکار کنم همسرم بهم خیانت نکنه
چگونه با خیانت همسرم کنار بیایم
حس میکنم همسرم خیانت میکنه
نامه های جنسی به همسر
چطور به شوهرم دوباره اعتماد کنم
امکانات فوق شامل خریدارای سی دی مقالات سایت و مجموعه آموزشی زوج خوشبخت نیز می شود
بخش مشاوره و پرسش و پاسخ
شناسه کاربری
رمز عبور
عضویت در سایت
دسته بندی مطالب
مطالب روابط جنسی و زناشویی
مطالب دوران قبل از ازدواج
مطالب پزشکی و سلامت
مطالب تربیت فرزندان
مطالب احکام شرعی
مطالب روانشناسی
مطالب اجتماعی
مطالب صوتی
ویدئو
خدمات عمومی
افراد آنلاین :
1908
بازدید امروز:
39688
بازدید دیروز:
232222354
آمار کل:
مشاوره
ازدواج و مشاوره زناشویی تنظیم خانواده ،کلیه حقوق مادی و
معنوی مروبط به مطالب اختصاصی ثبت شده و ترجمه شده در این
سایت برای پایگاه اطلاع رسانی تنظیم خانواده محفوظ است.
0