چطور به عشقم پیام بدم

 
helpkade
چطور به عشقم پیام بدم
چطور به عشقم پیام بدم

هیچ چیز بدتر از منتظر ماندن و منتظر ماندن و باز هم منتظر ماندن برای این نیست که عشقتان به شما زنگ بزند یا پیام بدهد. هر بار که تلفن شما زنگ میخورد یا نوتیفیکشن موبایلتان به صدا در می آید، با تمام وجود امیدوارید که شوهر یا نامزدتان روی خط باشد. اما به جای آن معمولا با یک پیام تبلیغاتی مواجه میشوید! حال اگر شما با او تماس بگیرید یا پیام بدهید و او جوابتان را ندهد، این موضوع میتواند برایتان تبدیل به فاجعه شود. چرا که هزاران فکر و سناریوی منفی به ذهن هجوم می آورد. چرا شوهر، نامزد یا دوست پسرم به من زنگ نمیزند و چند دقیقه برای پیام دادن به من وقت نمیگذارد؟ آیا نسبت به من سرد شده؟ آیا عشقم دیگر مرا دوست ندارد؟ آیا پای دختر دیگری در میان است؟ آیا باید خودم دوباره با او تماس بگیرم یا اینکه منتظر بمانم تا خودش به من زنگ بزنه؟

فهرست مطالب

شاید این سوال براتون پیش اومده باشه که چی شد که یه دفعه رابطه رو تموم کرد و رفت؛ همه چیز که خوب بود. خب دلایل زیادی برای این مساله وجود داره که در اینجا می‌خوایم به بررسی مهم‌ترین‌هاش بپردازیم. البته یادتون باشه، منظور مقصر جلوه دادن کسی نیست، فقط داریم احتمالات مختلف رو بررسی می‌کنیم.  برای توضیحات بیشتر به صحبت های کارشناس دوره حتما گوش بدید.

شاید یکی از دلایل این باشه که شما آدم اشتباهی رو برای رابطه انتخاب کردید. گاهی وقت‌ها دخترها عاشق مردهایی می‌شن که تعهدی به رابطه ندارن، اما به علت تجارب زیادشون (!) خوب بلدند که چطور دل دخترها رو به دست بیارن، به همین دلیل بسیار جذابن. پس وقتی با چنین مردی وارد رابطه شدید، بهتره که انتظار تعهد ازشون نداشته باشید.

یکی دیگه از دلایل ترک ناگهانی رابطه، مردهایی هستند که به پختگی هیجانی نرسیدند. اینطور مردها، از رابطه متعهدانه و مسئولیت می‌ترسند، به همین دلیل وقتی احساس کنند که دارند به شما علاقه‌مند می‌شن یا همه چیز داره خوب پیش می‌ره، می‌ترسند و بهترین راهی که به ذهنشون می‌رسه اینه که رابطه رو ترک کنند.

چطور به عشقم پیام بدم

در بسیاری از فرهنگ‌ها، عموما به پسرها اینطور القا شده که اون‌ها مسئول خوشبخت کردن و خوشحال کردن زن‌ها هستند؛ به همین دلیل گاهی مرد فکر می‌کنه که به هر دلیلی (می‌تونه مالی، عاطفی و … باشه)، نمی‌تونه دختر مورد علاقش رو خوشبخت و راضی کنه. همین مساله باعث می‌شه که به نظرش بهترین راه، ترک رابطه باشه.

بعضی از مردها ذاتا برای رابطه ساخته نشدن. این افراد به دلیل تجارب بچگی، شخصیتشون و … توانایی و علاقه‌ای برای متعهد بودن ندارن. اون‌ها از اینکه قلب زنی رو به دست بیارن لذت می‌برن ولی نه فقط یه نفر، اون‌ها دوست دارن همه دوستشون داشته باشن و بعد که از دوست داشتن مطمئن شدن، رهاشون کنن.

اکثر روابط عاشقانه پرشور و آتشین شروع می‌شود، اما آتش این شور و اشتیاق به مرور زمان رو به خاموشی می‌گذارد. افتادن از تب و تاب روزهای اولیه‌ی عاشقی کاملاً عادی است. هیچ زوج عاشقی نمی‌توانند هیجان و عشق اوایل رابطه‌شان را برای مدتی طولانی حفظ کنند، چون فراز و نشیب‌های زندگی آب سردی بر روی این آتش شعله‌ور می‌ریزد. مسئولیت‌های خانوادگی، شغلی و تحصیلی، وضعیت سلامتی، اهداف و مشکلات روزمره‌ی زندگی به زمان و توجه نیاز دارد. در این شرایط طبیعیه اگه بخواید در مورد رابطتتون مطمئن بشید ولی اگه خیلی عجله داشته باشید، فرد مقابل رو می‌ترسونید. بهترین کار اینه که رابطه رو آهسته و آروم جلو ببرید تا هم خودتون از فرد مقابل مطمئن بشید، هم اون بتونه فکرهاش رو بکنه.

تعداد این تماس‌ها به سبک زندگی، میزان صمیمت‌تان، موقعیت کاری، سن و وضعیت سلامتی برمی‌گردد. برای مثال اگر طرف مقابل‌تان ورشکسته شده و مجبور شده که برای گذران زندگی سخت کار کند، و در این شرایط در افسردگی و اضطراب فرورفته است، توقع بیجایی است که انتظار داشته باشید تا هر روز به شما زنگ بزند و پیام بدهد. شاید او برای سر و سامان دادن به زندگی‌اش به زمان و قدری تنهایی نیاز دارد. برخی مردان نمی‌توانند همزمان بر روی چند جنبه از زندگی‌شان متمرکز شوند و وقتی پای کسب و کار به میان می‌آید، اکثر مردان کاملاً تک‌بعدی می‌شوند. پس اگر او در کارش به مشکل برخورده است و نگرانی مالی دارد، احتمالاً مسائل شغلی و اقتصادی فعلاً برای او مقدم بر مسائل عاشقانه‌اند.

آیا حس می‌کنید که هر روز باید با طرف مقابل‌تان حرف بزنید؟ آیا حرف زدن با عشق‌تان روحیه‌تان را بهتر می‌کند؟ بیشترین مدتی که می‌توانید قبل از دعوا کردن صبر کنید تا جوابتان را بدهد، چقدر است؟ جواب این سوالات در رابطه‌های عاشقانه بسیار مهم است، چون به شما کمک می‌کند تا حد و مرزهایی را در رابطه‌تان تعریف کنید و هیجان و احساساتتان را در دوران انتظار تحت کنترل دربیاورید. تماس گرفتن و پیام فرستادن مداوم به یک مرد باعث نمی‌شود که او گوشی را بردارد و زودتر با شما تماس بگیرد.

اگر طرف مقابل‌تان مدت طولانی است که از شما خبری نمی‌گیرد و پیامی نمی‌فرستد به او پیام دهید و از وضعیت او بازخورد بگیرید، شاید او واقعا سرش شلوغ است و فرصت تماس گرفتن ندارد، شاید از شما ناراحت است و شاید این رفتار او نشان از بی‌علاقگی و سردی او نسبت به شما باشد. پاسخ او به پیام‌تان اطلاعات خوبی به شما می‌دهد و به شما کمک می‌کند تا تصمیم بگیرید در قدم بعدی چه رفتاری داشته باشید.

مدام به او شکایت نکنید که چرا کمتر برایتان پیام می‌فرستد، گله و شکایت بیش از حد از بزرگترین اشتباهات خانم‌ها در جذب مردان است. یک بار برای همیشه صادقانه به او بگویید که چه احساسی دارید. به او بگویید: “وقتی بهم زنگ نمیزنی یا پیام نمیدی، احساس بدی پیدا می‌کنم ازت می‌خوایم یه یه زمان‌هایی رو به من اختصاص بدی و بهم زنگ بزنی و باهم صحبت کنیم” . گله و شکایت راه به جایی نمی‌برد و فقط به غرور و اعتماد به نفس‌تان آسیب میزند بهتر است با او آرام منطقی صحبت کنید و در مورد شیوه و میزان ارتباط‌تان به یک تفاهم و توافق برسید.

به جای این که وقتتان را تلف کنید و منتظر خبری از اوبمانید، یک زندگی مهیج و رضایتبخش برای خودتان خلق کنید، این کار بهترین واکنش در زمانی است که طرف مقابل‌تان کمتر از معمول به شما پیام می‌دهد. آیا فرد شادی هستید؟ عاشق زندگی هستید؟ به کار، زندگی و روزهایی که می‌گذرانید، علاقه دارید و از جایگاه خود در جهان راضی هستید؟ پرداختن به شادی و رضایت از زندگی در دورانی که طرف مقابل‌تان کمتر با شما تماس می‌گیرد، بهترین کار است.

گاهی بعضی از افراد و رابطه‌ها نیاز به تلنگر دارند تا دوباره جان بگیرند. وقتی همیشه شما برای ارتباط‌تان تلاش می‌کنید و طرف مقابل‌تان شما را نادیده می‌گیرد برای ترمیم و بهبود رابطه نیاز است که کمی متفاوت‌تر از گذشته رفتار کنید و معادلات ذهنی طرف مقابل‌تان را بهم بزنید. برای اینکار باید در شیوه برخوردتان با او و سبک زندگی‌تان تغییراتی ایجاد کنید تا او بداند برای اینکه شما را در زندگی‌اش داشته باشد باید تلاش کند و در غیر این صورت شما را از دست می‌دهد.

 وقتی مرد موردعلاقه‌تان هر بار به مدت طولانی ناپدید می‌شود، از این فرصت برای آنالیز رابطه استفاده کنید. در خلوت خودتان به وضعیت فعلی رابطه‌تان فکر کنید و تصمیم بگیرید که آیا رفتارهای او قابل قبول است یا خیر. اگر او برای این رفتار‌هایش عذر موجهی ندارد، وقتش رسیده در مورد ادامه رابطه تجدید نظر کنید. اگرچه گاهی علاقه بیش از حد و وابستگی مانع‌تان می‌شود اما باید احساسات و هیجانات‌تان را مدیریت کنید. نباید صرفا بخاطر علاقه‌تان به او ارزش خودتان را دست کم بگیرید و به او اجازه دهید که هر موقع که خواست شما را نادیده بگیرد. نباید این علاقه، وابستگی و ترس از تنهایی تبدیل به نقطه ضعفتان شود. باید بدانید گاهی بعضی از تصمیم‌های زندگی، تصمیم‌های سختی هستند اما اگر سختی‌شان را به جان بخرید اتفاق‌های خوبی برای‌تان رقم خواهد خورد.

کمتر شدن تماس ها بعد از فروکش کردن هیجان اول رابطه تا حدی طبیعی است. برای مواجه شدن با شوهر یا نامزدی که کم پیام میدهد و زنگ میزند، سعی کنید قبل از هرچیز بررسی کنید انتظارتان از او واقع بینانه باشد. یعنی اگر شرایط خاص خانوادگی یا کاری برای او پیش آمده، دغدغه های فکری او را درک کنید. سیریش نباشید و شما پشت سرهم به پسر پیام ندهید یا زنگ نزنید، چرا که باعث میشود دلش برای شما کمتر تنگ شود و در نتیجه کمتر تماس بگیرد. اگر مدتی از او خبری نشد یک پیام عادی و روزمره به او بدهید و حالش را بپرسید. درمورد این موضوع بیش از حد ناله و شکایت نکنید و او را تحت فشار قرار ندهید.

در عوض برای خودتان یک زندگی جالب و جذاب بسازید، روحیه تان را حفظ کنید و اجازه ندهید افکار منفی ذهن شما را اشغال کند. گاهی لازم است یک ملاقات جضوری ترتبی بدهید. در یک فرصت مناسب رابطه را آنالیز کنید و نهایتا اگر به نظرتان نامزد یا دوست پسر شما بی توجهی و بی محلی میکند و رفتار غیرقابل پذیرشی دارد، در مورد ادامه یا تمام کردن رابطه تصمیمی معقولانه بگیرید.

 

عشقت رو جذب کن

میخوای یاد بگیری چطور روز به روز بیشتر قلب عشقتو بدست بیاری؟ چطور یه رابطه موفق منجر به ازدواج داشته باشی؟ چطور یه زندگی مشترک موفق داشته باشی؟ پس فرصت را از دست نده! تو هم به جمع دنبال کنندگان پیج رادیو عشق در اینستاگرام اضافه شو…

عضویت در خبرنامه رادیو عشق

273 بازدید

446 بازدید

488 بازدید

553 بازدید

1.08k بازدید

دیدگاه

نام *

ایمیل *

وب‌ سایت

ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی می‌نویسم.

مشترک نمی شومدریافت همه دیدگاه های این نوشتهفقط دریافت پاسخ دیدگاه های خودم

من ۲۰ سالمه و حدود ۴ ماه میشه از طریق یکی از فامیلامون با یه پسری آشنا شدم که ۲۴ سالشه اولین باری که پیام داد گفت که به یه مدت کوتاهی نیاز داره تا آمادگی برای یه رابطه رو به دست بیاره،بهم گفت که می‌خوام باهات وارد رابطه بشم ولی الان جدیش نکنیم آشنا بشیم بعد در یه زمان مناسب وارد رابطه بشیم این حرفای اون بود و من هم کاملا موافق بودم ولی از اونجایی که شناختی به ایشون نداشتم دوست داشتم که هر از گاهی پیام بدیم که کمی به اخلاق هم آشنایی داشته باشیم ولی توی این ۴ ماه هر بار من بهش پیام دادم و هر بار هم خیلی خوب جوابمو داده و حتی یه بار هم ازم خواست تلفنی حرف بزنیم و خیلی خوب پیش رفت وقتی بهش پیام میدم خیلی گرم بهم جواب میده و هر دفعه تاکید می‌کنه که هر وقت بخوای پیام بده یا حتی زنگ بزن با من کاری نداشته باش چند روز پیش همون کسی که مارو بهم پیشنهاد کرده بود گفت که خیلی گرفتار کار هست،الان حدود سه هفته میشه که پیام ندادم بهش به نظرتون بهش پیام بدم و یه حالی ازش بپرسم یا زمان بدم خودش هر وقت بخواد پیام بده؟ ولی خیلی باهام صادق بوده

چطور به عشقم پیام بدم

سلام دوست گرامی دلیل این خواسته چه بوده که باید آماده شود تا بتواند وارد رابطه شود؟ آیا شکست عاطفی داشته‌اند؟ 4 ماه زمان مختصری برای شناخت است، اما باید همین حد شناخت هم، دوطرفه اتفاق بیفتد. فعلاً صبور باشید و در یک فرصت مناسب از قصد و هدف او در رابطه بپرسید.

سلام.من ۱۶ سالمه و دوس پسرم ۲۸ سالشه ما ۶ ماهه ک باهم اشنا شدیم و سه ماهه ک رل زدیم.همه چیز خوب بود واقعا خیلی پیگیرم بود و همیشه مواظبم بود و همش زنگ میزد و پیام میداد و اگه من خبری ازم نمیشد حتی ۵.۶ ساعت نگرانم میشد و اینا…. خیلی خوش بودیم و همه چی عالی بود بهم میگف دوستم داره و رابطمون جدی بود. ولی از دو هفته پیش ن پیام داد ن خبری گرفت ازم پیام دادم بهش بعد ی هفته گفتم چیشده گف حوصله ندارم حالم خوب نیس اعصاب خودمم ندارم حتی.یکم اروم شم میام……اینو گفت و الان ی هفتس ک خبری نیس ازش نمیدونم چیکار کنم و با شناختی ک من ازش دارم این رفتارش غیر طبیعیه.من فکر میکنم براش مشکلی پیش اومده .چیکار کنم؟صبر کنم؟یا پیام بدم؟

سلام دوست گرامی هر رابطه‌ای یک دوره ماه عسل دارد که در مورد رابطه شما نیز صدق می‌کند. اما این تغییر ناگهانی کمی غیرطبیعی به نظر می‌رسد که باید به صورت دقیق رابطه مورد ارزیابی قرار گیرد تا علتش کشف شود سپس براساس این علت یا علت‌ها، اقدامات بعدی شما انجام شود.

سلام ‌من ‌دختری‌ هستم ‌که ‌‌خیلی‌ عاشق ‌دوست‌پسرمم ‌اما‌اون‌باخانوادش‌خیلی‌وقت‌پیش‌رفته‌استرالیا‌ به‌من‌زنگم‌نمی‌زنه ‌حالا ‌چی‌ کار کنم‌ من‌ عاشقشم‌می‌ترسم‌ نکنه‌‌بادختردیگه ‌باشه ‌لطفا‌رهنمایی‌کنید

سلام دوست گرامی بسیار مختصر نوشتید. اگر شما با او در ارتباط بودید، به چه علت با رفتنش به استرالیا، دیگر به شما زنگ نمی‌زند؟یعنی هیچ دسترسی به او ندارید؟ چه مدت در ارتباط بودید؟ قرار است طرف مقابل شما همیشه آنجا بماند یا برمی‌گردد؟ سن خودتان و او را نگفتید.

سلام من ۲۷سالمه با پسری ۵ساله در رابطه هستم که تو این پنج سال قهر و آشتی چند باری داشتیم. از اول دوستی من به ایشون گفتم قصدم ازدواجه که ایشون چند باری پیشنهاد ازدواج دادن بنده به خاطر دلایلی و مطمئن نبودن گفتم فعلا نه که این آقا ابراز علاقه میکنه میگه دوسم داره برام هر کاری میکنه و بهترین اتفاق تو زندگیشم و میخواد تا ابد باهام باشه و منم دوسش دارم ولی از اول دوستی زیاد زنگ پیام نمیداد که پرسیدم چرا گفت خوشم نمیاد چک کنم و یه مدتی از ایران رفتن دوباره برگشتن و تلگرام منو هک کرده بودن که چند پیام دیده بودن ولی در حد چت بود چون ایشون خیلی دیر به دیر ۲ماه یبار همو میدیدیم و الان متوجه شدم با توجه به ابراز علاقه ی که میکنه بهم خیانت میکنه که میگم چرا میگه تو همه چیت خوب نیست فقط من دوستت دارم ‌‌‌‌. میگه من با هرکی برم هر کاری کنم جام پیش تو آخرش پیش تو و میگه خیلی دوسم داره و تا ابد مال اونم چی کار باید کنم آیا ؟؟

سلام دوست گرامی متاسفانه در رابطه بی‌کیفیتی حضور دارید. شما از ابتدا اعلام کردید می‌خواهید ازدواج کنید، در صورتی که از روند این ارتباط مطمئن نبودید. از طرفی علائمی مانند خیانت، هک کردن، عملی نکردن حرف‌ها و… را در رابطه دارید. این رابطه طبق روایت شما، به مسیر خوبی نخواهد رسید.

سلام من و یه اقایی سه ماهه که باهم هستیم دوسال ازشون بزرگترم اینجا نیستن الان یک هفته هست که برگشته اخلاقش کاملا عوض شده خیلی دیر پیام میده بعدم میگه فقط پیام نه تلفنی نه حضوری گیجم کرده میگم چرا میگه خستم انقد درگیرکاربودم همین فقط یک جورای داره خودشو ازم پنهون میکنه نمیدونم چرا😔

سلام دوست گرامی سه ماه زمان زیادی برای شناخت نیست، اما به نظر می‌رسد شما زیاد وابسته شدید. چون سن خودتان و او را نگفتید واز شیوه آشنایی و کیفیت رابطه چیزی نمی‌دانیم، راهنمایی کلی خواهد بود. اشاره کردید دو سال بزرگتر هستید، آیا این مساله برای شما مشکلی ایجاد کرده است که به آن اشاره کردید؟ یعنی حس می‌کنید بخاطر سن شماست که از شما خودش را مخفی می‌کند؟ اخلاقش عوض شده است، چه اتفاقی در رابطه افتاده که اینطور برداشت می‌کنید؟ آیا درگیری خاصی دارند؟ شما برای مدتی پیگیر او نباشید و از او بخواهید برای این مساله نیاز است که با او به صورت حضوری ملاقات داشته باشید. شاید زیاد از حد به او نزدیک شدید و انتظارات شما برای 3ماه آشنایی بیشتر از حد معمول باشد.

سلام .من دختری ۱۸ ساله هستم .چند ماهی هست که با مردی ۳۸ ساله در ارتباط هستم .ایشون از نظر اخلاقی بسیار آدم پخته و با شخصیتی هستند و به دنبال ازدواج هستند و البته ما در شهر های متفاوتی زندگی میکنیم و امکان ملاقات حضوری برامون وجود نداره .اوایل رابطه خیلی خوب بود اما بعد از زمانی که به من گفتن که من رو دوست دارن و منم علاقه امو بروز دادم هر چی گذشت ارتباطمون کمتر شده از هر روز حرف زدن به یه هفته ای یبار رسیده .اما ایشون همچنان میگن که من رو دوست دارن و فقط مشکل کاری دارند.وضع مالیشون خیلی خوبه و نیاز به این کار با حجم هم ندارن اما معتقدن که مرد باید کار کنه .من اوایل زیاد گیر میدادم چرا نیستن و بهشونم یبار گفتم که به دوست داشتن اشون شک دارم ایشون اما کاری برای متقاعد کردن من نکردن .من ایشون رو دوست دارم و البته خودشون گفتن که قبلا رل های زیادی تو مجازی داشتن .برای همین من گیج هستم که آیا این نبودن های ایشون از سر این هست که از من خسته شدن یا فقط برای کارشون هست؟و اگر کارشون هست چرا تلاش نمیکنند که یک وقت خالی ایجاد کنند که در کنار هم باشیم …و اینکه آیا به خاطر تفاوت سنی ما هست که این قضیه پیش اومده؟من راجب این قضیه با ایشون حرف زدم و ایشون گفتن مشکل با این قضیه ندارند اما احساس میکنم به من اطمینان ندارند.نمی تونم با مادرم صحبت کنم .لطفا کمک کنید مرسی.د

سلام دوست گرامی اختلاف سنی شما بسیار مشهود است و به همین دلیل نیازهای متفاوتی دارید. او نیاز دارد بیشتر کار کند، شما نیاز به توجه و مهر و محبت دارید. درضمن گفتید حضوری همدیگر را ندیدید، به چه صورت تصمیم گرفتید که برای همیشه کنار او بمانید؟ نکته خطرهای دیگر نداشتن هدف در زندگی ایشان و داشتن روابط بی سرانجام مجازی است. حتی ممکن است که متاهل باشند. بنابراین از این رابطه فاصله بگیرید.

سلام من 15سالمه عاشق پسرداییم شدم پسرداییم هم 17سالشه ما همدیگه رو خیلی دوست داریم ولی از یک اخلاقش خوشم نمیاد چون با دخترا گرم میگیره و بهش گفتم ک از اون اخلاقش خوشم نمیاد و گفتش دیگه با دخترا گرم نمیگیره راستش من خیلی دوستش دارم و اون خجالت میکشه که بهم درخواست بده آخه یک بار یکی از دوستام رفتن پی ویش و بهش گفت ک بهم درخواست بده اما اون گفت ک میترسه من ناراحت بشم از من میخواد ک با هیچکس رل نزنم ولی پس چرا بهم درخواست نمیده ب نظرتون بهش فرصت بدم بهم درخواست رل میده؟

سلام دوست گرامی سن هردوی شما برای ارتباط عاطفی پایین است و این علاقه به دلیل حضور شما در دوره نوجوانی است. تا زمانی هم که او تصمیم قطعی نگرفته، بهتر است حسابی باز نکنید، اما با شخص دیگری نیز وارد رابطه دیگری نشوید که افراد دیگری را هم درگیر احساسات و هیجانات خود نکنید.

سلام من 20سالمه و حدود2 ماهه با پسری که از من 7 سال. بزرگ تره اشنا شدم از اولم.با نیت ازدواج نزدیک اومدن.و اونقدر محجوب بودن که حتی خودشون.روش.نشد بهم بگن و از همکارم. خواستن تا باهام درمیون بزارن اولش همه.یشه حالمو میپرسیدن و… ولی یهو.7 روز شد که ازش.خبری نشد.و من متنی به اشتراک.گذاشتم.با دوستام متن درمورد افراد سینگل بود و من قصدی از گذاشتنش نداشتم ولی دوستای پسره به این قضیع واکنش نشون دادم که ینی چی؟ منم.گفتم.که 7 روزه نیست حتی یه سلام هم نگفته و.بهش بگو.نمیخوام.باهاش درارتباط باشم دیگه و م3 این که به دوستش.گفته بود سرم شلوغه برا کارم و…. وقتی به گوش.پسره رسید.اومد پیام.داد که میخوای بهم بزنی،؟ من گفتم.وقتی 7 روزه غیبت زده باید یه اینا هم.فکر کنی حتی یه پیام هم.ندادی بگی، من سرم.شلوغه، یه مدت نیستم، ازم ناراحت نشی و برام ارزش قائل. نبودی درجواب نوشت: عجب وفرداش نوشت :ببخشید الان 4 روز از ببخشیدی که گفت میگذره و.من. هیچ عکس العملی نشون ندادم واونم همینطور بنظرتون چکار کنم؟

سلام دوست گرامی بهتر بود وقتی از ایشان خبری نبود، شما نیز پیگیری می‌کردید که به چه علتی حضور ندارد تا ناراحتی شما از ایشان به کات شدن رابطه منجر نشود. باید ابتدا مشخص کنید که آیا می‌خواهید در این رابطه بمانید یا خیر و انگیزه ماندن خود را مشخص کنید و در حال حاضر تا زمانی که ایشان پیگیری نکردند، شما عکس‌العملی نشان ندهید. ابتدا قطب‌نمای«بازگرداندن عشق و ازدواج» را مطالعه کنید و سپس از مشاوران رادیوعشق نوبت مشاوره بگیرید.

سلام،الان دوماهه یه اقایی ازم خاستگاری کرده هفت سال اختلاف سنی داریم من ازش بزرگترم ولی خیلی مشتاق بودهرروزپیام وتماس میدادمنم واقعادوسش دارم اماالان ده روزی هست که نه پیام میده نه تماس میگیره به التماس واجبارجواب پیاماوتماسای خودمم میده اونم درحدخیلی کوتاه وباسردی وجوابای سربالا…میگم دلیل رفتارت چیه من که کاری نکردم توروناراحت کنم میگه دلیلی ندارم حرف ندارم…بخداکلافه شدم دارم خفه میشه لطفایه راهکاری بدین.

سلام دوست گرامی به نظر می‌رسد که اتفاقی در این رابطه افتاده باشد که توجه ایشان و جذابیت شما کاهش یافته باشد. اشاره کردید 7 سال از ایشان بزرگتر هستید، آیا در رابطه شما بر سر مسأله سن مشکل خاصی وجود نیامده بود؟ دعوا و بحث‌هایتان سر این موضوع نبوده است؟ آیا وقتی ایشان برای خواستگاری اقدام کرد، این درخواست از روی هیجان نبوده است؟ نحوه برقراری رابطه چگونه بوده است؟ در طی دوماه چه اتفاقی باعث شده است که تا این حد وابسته شوید؟ این رابطه نیاز به بررسی بیشتری دارد و ر سایت امکان پاسخگویی دقیق وجود ندارد، چون اطلاعاتی که داریم از رابطه شما بسیار کم است. بهتر است از رادیوعشق وقت مشاوره دریافت کنید.

سلام من ١۵سالمه و پسری ک عاشقش شدم٢۰سالشه ما مذهبی مغرور احساسی و یجورایی دیوونه همیم برو خودمون نمیاریم…ما باهم فامیل نردیکیم و همو کاملا میشناسیم من با اینکه اخلاقای بدشم میدونم ولی ازش زده نمیشم …خانواده هامونم میدونن ما همو میخوایم..اما ما وضع مالیمون متوسطع و ن اون و ن من فعلا …ینی برامون زوده..با این حال ک خانواده ها میدونن و رضایت کامل دارند کاری برای رسوند ما ب هم نمیکنن ینی تاالان ک اینطور بوده..خلاصع ما از هم خجالت میکشیم و شایدم تا حتلا مستقیم بهم خیره نشدیم با اینکه خیلی وحتی روزها کنار هم بودیم … اما امان از عقلی ک عاشقبشود اما موضوعی ک هست ما تازگیا مجازی با هم خیلی لفظ قلم و … چت میکنیم..اما میره پهلو دوستاش من ازیادش میرم حتی روز ها اما باز پیعم میده منم از همون اول باهاش گرم نگرمتم حیچ خیلیم سرد و با …ینی.. کم محلی رفتار کردم ک یکی از اخلاقاشع میدونم اگ خیاش از سمت من از علاقه من راحت شع کمتر میاد سمتم کمتر درخواست میکنه و….بهرحال …میخواستم لطف کنید اگع راهنمابب برام دارید بگید..ممنون

سلام دوست گرامی ازوئاج نیاز به تهیه مقدماتی دارد که در سن شما و طرف مقابل این مقدمات قابل فراهم شدن نیست. همچنین اشاره کردید تابه حال به صورت مستقیم درباره این علاقه باهم صحبتی نداشته اید، اما خود را عاشقهم می دانید. این تناقضات هم به دلیل عدم رسیدن به بلوغ کافی برای شروع یک رابطه عاطفی جدی است. راهنمایی ما این است که در ابتدا سعی کنید به شیوه صحیح و در زمان مناسب ایشان را جذب کنید؛ به دلیل اینکه در حال حاضر نمیشود برای رابطه عاطفی جدی پیشقدم شد.

سلام من پونزده سالمه…چن وقته که حس میکنم یه اقای بیست و پنج ساله برام مهم شده…یه مدت باهاش چت میکردم و رابطه ی خوبی داشتیم رابطه عاشقانه ای نبود و دوستانه چت میکردیم…میدونم که حسم ممکنه فقط به خاطر جا به جایی چن تا هورمون تو بدنم باشه ولی شدیدا حس میکنم همه اخلاقاشو دوست دارم…هر چند از پشت گوشی نمیشه شخصیت واقعیه کسیو شناخت…الان پونزده روزه که رفته…نمیدونم چرا حتی اخرین چت هامون هم خوب بود…پونزده روز عرورم اجازه نداد باز بهش پی ام بدم ولی خیلی دلتنگشم…خواهش میکنم نگید تو باید فراموشش کنی و …عصبیم میکنه چون خودمم خوب میدونم که دوست داشتنشو منتظرش موندن اشتباه محظه…میشه راهنماییم کنید که غرورمو کنار بزارم یا نه…؟!؟

سلام دوست گرامی حس خوب داشتن و ارتباط با چت، ضامن این نیست که طرف مقابل آدم خوبی است و می توانید با او رابطه برقرار کنید. بخشی از وجود شما واقعیت را پذیرفته و بخشی دیگر آن را انکار میکند. مشاور راه اشتباه را توصیه نمی کند. بهتر است برای بررسی علت گرایش به ایشان ، با مشاوران رادیو عشق وقت مشاوره تلفنی یا آنلاین دریافت کنید.

سلام . من خودم گفتم ک از زندگیم بره و از ته دل نبوده حرفم ولی اون رفت الان پشیمونم

سلام دوست گرامی اگر می خواهید در رابطه با برگشت به ارتباط آگاهی کسب کنید و به شیوه درستی به رابطه برگردید، از مشاوران رادیو عشق وقت مشاوره تلفنی و یا آنلاین دریافت کنید.

با عرض سلام من 25 سالم به تازگی با اقایی اشنا شدم ایشون 32سالشون مدتی بود با هم یک فعالیتکاری هم داشتیم و چندین بار در طی این چهار ماه اشنایی دیده بودمشون وایشون کمی میخواست راجعبه من و خانوادم بدون من هم سوال هاشن پاسخ دادم و بعد راجعبه خودش صحبت کرد بعد مدتی من و دید حلقه ای توی دستم بود پرسیدن شما نامزد کردین و بعد از این که فهمید نه نامزد نکرده ام گفتن تصمیمشون ازدواج و من به ایشون گفتم باید خانواده ها در جریان باشن ب خاطر مشکلی از سمت ما گفتم اشناییمون چند وقتی دیگر پیش بیا و ایشون موافقت کردند که تا 5ماه دیگه خانوادم واسه دیدن شما تشریف میارنومن هم گفتم مسکلی نیست واین که مدتی بیمار بودم هرروز بهم پیام میدادن و حالم و جویا می شدند البته تقریبا 5 تا 6 بار که به هم پیام دادیم دیگه ارتباطی با من نداره پیام نمیده مگر این که خوم بخوام باهاشن ارتباط داشته باشم جوابم رو مودبان هم میدهند وا لبته چند بار خواستن کار هایی برام انجام بدن و من ازشون تشکر کردم و پاسخ منفی دادم به کمک هاشون و متوجه شدهکه من ادم کاملا مستقل و حود ساخته ی هستم دیگه به من پیام ندادن بعدچند روز ایشون رو دیدم که کاملا گرم و خندان و البته کمی مظطرب بودند که با من مواجه شدن وقتی دیدمشون سر شون پایین انداختن و میخندیدن و گرم نگاهم میکردن به نظرتون پیام ندادنش دلیی داره اخه مدتی هرروز حالم میپرسید اما چند وزه که نه این کارو نمیکنه

سلام به نظر میرسه پیام ندادن ایشون به خاطر نوع برخورد خودتونه. نوع برخورد شما طوری بوده که ایشون متوجه شدن برای نزدیک شدن به شما و آشنایی بیشتر باید از طریق خانواده اقدام کنن و احتمالا منتظرن که شرایط براشون مهیا بشه. اگر تمایل دارید ارتباطی بین‌تون برقرار بشه و قبل از آشنایی از طریق خانواده، آشنایی بیشتری بین خودتون برقرار بشه، می‌تونید در چهارچوب خودتون کمی گرم‌تر برخورد کنید یا اگر ایشون پیشنهاد کمک و حمایتی میدن گاهی بپذیرید یا استقبال کنید.

سلام من یه مدته ک با یه نفر وارد رابطه شدم ایشون خیلی خوب هستن دوبار با ایشون ملاقات کردم رابطه ی منطقی ای داریم قصدمونم جدیده واسه ازدواج ولی چون هنوز شرایطش نیس هم واسه من هم واسه ایشون یکی دوسال واسه این ک بزرگترامون بفهمن و جدی بشه باید بگذره ولی من با یه موضوع مشکل دارم این ک ایشون اصن نشده یه بارم واسه صحبت با من پیام بده همیشه من دارم خبر از ایشون میگیرم و پیام میدم یا سراغشونو میگیرم و ایشونم خیلی خیلی صمیمانه استقبال میکنن اصن سرد نیستن یه روز من ب یه بهانه ای به ایشون پیام ندادم و خبری ازشون نگرفتم پیشه خودم گفتم نگران میشه یا کنجکاو میشه پیام میده ولی خبری ازش نشد من چیزی نگفتم و خیلی عادی بهشون پیام فرستادم و واسه این ک بفهمه من دلخورم گفتم ک خبری ازت نیس کم پیدایی با این حرف من ایشون جبهه گرفتن و شروع کردن ب توپیدن من منم خیلی بهم برخورد ولی خیلی منطقی حرف زدم گفتم من خبری ازت نگرفتم شما خبر میگرفتی و اون چیزی نگفت و بحثو ادامه نداد بحثو تموم کرد من چیزی نگفتم تا غروب ک خودم بهشون پیام دادم و ایشون خیلی صمیمانه برخورد کردن بحثشو پیش نکشیدم و سعی کردم جومون فان بشه و موفقم شدم ولی همچنان من دارم خبر میگیرم و هیچ حرکتی از ایشون نمیبینم میخوام بدونم ک کارم درسته یا غلط من حس میکنم چون همیشه من اول شروع میکنم غرورم خورد میشه ایشون خیلی خوبنا فقط تنها مشکلشون همینه

سلام. این موضوع مهمیه. چون همون‌طور که میگید شما ممکنه تا یکی دو سال آینده نتونید رابطه‌تون رو جدی کنید و خب نمی‌تونید که دو سال فقط شما به ایشون پیام بدین. ضمن اینکه اگر واقعا فقط با گفتن جمله خبری ازت نیست چنین برخوردی داشتن جای بررسی داره. بنابراین تا زمانی که هنوز خیلی بهش وابسته نشدین درباره این موضوع خیلی جدی صحبت کنید. درصورت نیاز به راهنمایی بیشتر با سیستم مشاوره تلفنی صحبت کنید.

سلام بنده شیش سال با یه آقایی در ارتباطم دوسال از بنده کوچیکتر هستن ولی تاالان مشکلی سر سن نبوده اوایل همه چی خوب بود قرارمون ازدواج بود ولی خوشبختانه قول نمیدادن فقط میگفتن امیدوارم بتونم خوشبختت کنم اوایل رابطه بهشون علاقه ای نداشتم ولی ایشون شدیدا عاشق بودن حتی یک بار رابطه رو بنا به شرایط خانوادگی که به ایشون نگفتم تموم کردم بعد چند وقت خطم رو روشن کردم دیدم چقدر حالشون بده کم کم وابسته شدم تااینکه دو سال پیش دلخوری پیش اومد تا یک هفته خبری نشد ازشون من پیام دادم وایشون گفتن نمیتونیم باهم باشیم علتشم گفتن میخوان برن خارج بیقراری منو دیدن برگشتن ولی الان میگن به دلیل شرایط اقتصادی نمیتونن ازدواج کنن ومیخوان برن خارج و اونجا شرایط رو برای منم محیا میکنن که برم ولی من نمیتونم مهاجرت کنم بخاطر وابستگی مادرم فقد در صورتی میتونم که ازدواج کنم یا باخانواده برم نمیدونم چیکار کنم هرچیم میگم میگه ۶سال پیش بوه بودم الان ک من وابسته شدم واقعا زندگیمو حالم خراب میشه ایشون فکر رفتنن بعضی رفتارا. نشون میده علاقه داره بعضی رفتاراهم خیر میشه راهنماییم کنید

سلام دوست گرامی. مدت زمان زیادی در ارتباط بودید و موانع زیادی بر سر راه ازدواج شما وجود دارد. مواردی که باید به آن توجه داشته باشید: سن، شرایط اقتصادی، وابستگی شما به مادر،تمایل ایشان به مهاجرت. هرکدام از اینها باید در مشاوره پیش از ازدواج دقیقا مورد بررسی قرار بگیرند. پیشنهاد می شود حتما از مشاوره رادیو عشق استفاده کنید

سلام.من با یکی ک به تازگی فامیل شدیم ،نزدیک به ۹ ماه در رابطه ایم و رابطمون بعد از ۵ ماه جدی شد یک ماه پیش یک اتفاقی افتادو بهش شک کردم اما خب بعدا مشخص شد ک اشتباه کردم ولی از اون زمان تاحالا رفته رفته سرد شده دیگه حوصله نداره اما برای من خیلی مهمه و خیلی دوسش دارم اصلا دوسندارم از دستش بدم مخصوصا وقتی هدفمون ازدواج نه فقط دوستی اما متاسفانه چند وقته دوری میکنه یک روز خوب و یک روز بعد حس میکنم دیگه اهمیتی نمیده،دیر به دیر پیام میده تا من پیام ندمو ز نزنم اون اینکارو نمیکنه.آیا کم توجهی کنم درست میشه؟

سلام. حتما باید با صحبت کردن در شرایط مناسب و به شیوه مناسب اول بفهمید مشکل کجاست چون ممکنه این سرد شدن به خاطر ناراحتی ایشون از شما باشه. در این صورت کم‌توجهی کار رو بدتر میکنه. برای دریافت راهنمایی بیشتر با سیستم مشاوره تلفنی تماس بگیرید.

سلام مم از خرداد با جمعی آشنا شدم که یکی از افراد اونجا 14 مهر به من پیشنهاد آشنایی بیشتر داد به خاطر علاقه خودم هم به ایشون قبول کردم تا 14 آذر که تولدم بود و بهم هدیه داد رابطه خوب بود و شب همون روز با دختری دیگه از جمعمون دیدار داشت که 3 سال بود هم رو میشناختن و اون دختر هم حدود 10 سال بزرگتر از این آقاس . نمیدونم به اون دیدار ارتباطی داره یا نه اما از فرداش خیلی بی تفاوت بود زنگی نمیزد و چیزی نمی گفت تا روز چهارم که درهمون جمع دیدار داشتیم و خیلی سرو رفتار کرد فرداش زنگ زدم و گفتم به نظرت همه چیز طبیعیه گفت اره تا امروز که تماس گرفتم جواب نداد یک ساعت بعد زنگ زد و گفت میخواد رابطه رو به این شکل فعلی دیگه ادامه نده و همون دوست سابق ساده بمونیم ولی و هر وقت هر کمکی بحوام دریغ نمی کنه و گفت علت سکوتش تو این مدت آنالیز همه چیز بوده که البته مربوط به خودشه نه من من طبیعتا دوستش دارم و برام غیر قابل درکه این تغییر نگرش راهنماییم کنین هر سوالی هم هست بفرمایین جواب بدم ممنون من باید چیکار کنم رابطمون خوب بود کلا . هر دو همسن و 34 ساله ایم

سلام قطعا پذیرش این تغییر ناگهانی در رابطه خیلی سخته. برای بررسی شرایط با کارشناسان دوره بازگرداندن عشق و ازدواج صحبت کنید.

من ۲۷ سالمه با یه مرد زن دار در رابطه ام یکساله عاشقشم اونم منو دوست داره نمیخوام از دستش بدم باید چیکار کنم راهنمایی کنید

سلام مطمئنا برای اینکه بتونید راهنمایی بشید به اطلاعات خیلی بیشتری نیاز هست بنابراین با سیستم مشاوره تلفنی تماس بگیرید.

سلام من الان دوماه دوس پسرم برگشته قبلا باهم بودیم اما تموم کردیم الان دوماه دوباره باهم هستیم من با ایشون از نظر اخلاقی مشکلی ندارم ولی ایشون بعضی موقعها سوالات جنسی میپرسه منم باهاش مخالفت میکنم میگم زوده این سوالها از الان و ایشون میگن من میخوام بدونم که از نظر جنسی مشکلی پیدا نمیکنیم تو زندگی البته قصدمون ازدواجه مامان ایشون و فامیلاشون میدونن قراره ازدواج کنیم و من وقتی این سوالای جنسی ازم میپرسه بعضی موقعها ناراحت میشم به دوس پسرم میگم تموم کنیم رابطه بهتره اما ایشون خیلی مخالفت میکنن میگن من دارم درمورد ایشون اشتباه میکنم میگن منو خیلی دوس داره و اگه منو فقط به خاطر رابطه جنسی میخواست میرفت با دخترای دیگه رابطه جنسی میکرد. و به من میگه چرا تو به خانوادت منو نمیگی و اصرار داره بیاد خاستگاری زودتر. منم بهش میگم میخوام مطمئن شم که منو تو زندگی خوشبخت میکنی بعد به خانوادم میگم ایشونم چیزی نمیگه میگه باشه چشم . حالا از شما میخوام کمکم کنید بگید چیکار کنم به دوس پسرم اعتماد کنم باور کنم که واقعا دوسم داره

سلام…. من یه مشکلی داشتم نمیتونستم با کسی مطرح کنم….چون کسی نمیتونه درکم کنه…. ازتون خواهش میکنم اگه می تونید راهنماییم کنید…. مرسی من ۲۱ سالمه ، تا الان هم به خاطر یه سری مسائل شخصی پشت کنکوری هستم…. خودم هم میدونم که امسال دیگه باید کنکور رو جمع کنم…. ۳ ماه پیش برای برگزاری یه همایشی ، به یه گروه کمک میکردم…. که یه آقا پسری رو اونجا دیدم….. اولش اصلا بهشون توجهی نداشتم…. اما ایشون از من برای ساختن یه کلیپ کمک خواستن و این شد شروع ارتباطشون با من…. روز همایش…. بعد از تموم شدنش…. ایشون گفتن که پشت کنکوری هستن و تعریف سطح درسی من رو خیلی شنیدن…. برای همین از من کمک خواستن تو درس ها…..من هم گفتم که ایرادی نداره…. هر وقت سوال درسی داشتن من در خدمتم….. راستش من اولین بار بود که همچین رابطه ای داشتم برقرار میکردم…. اصلا به فکرم خطور نکرد که ایشون قصد دیگه ای دارن….. من همون روز مادرم رو در جریان گذاشتم که قرار به یه آقایی تو درسا کمک کنم….. رابطه ادامه داشت تا اینکه بعد از ۲۰ روز ایشون گفتن که به من علاقه دارن و این علاقشون برای ۲ و نیم سال پیش هست….. و تا الان جرئت گفتنش رو نداشتن…… من این موضوع رو با مادرم درمیون گذاشتم و به ایشون هم گفتم که مادرشون رو در جریان بذارن و ایشون قبول کردن….. اما این رو هم بگم که ایشون ۲ سال از من کوچیکترن و پشت کنکوری ان و هیچی ندارن….. اما من گفتم که ایرادی نداره و میشه با صبر و حوصله و تلاش همه چیز رو بدست آورد….. حتی تقریبا یک ماه قبل از ایشون خواستم که با پدرم هم درباره ی خودشون صحبت کنن و ایشون هم یه جلسه با پدر من صحبت کردن…. و شرط و شروط درس خوندن و…. بینشون گذاشته شده تا همه چی ی جدی تر بشه….. و قراره که ایشون خودشون رو تو کنکور ثابت کنن به خانواده ی من…. اما مشکل اینجاست که من در حال حاضر ب هرروز با ایشون در ارتباطم و بینمون جملات عاطفی زیادی رد و بدل میشه در حالی که خودم هم میدونم این کار درست نیست….. ایشون در حال حاضر هیچ سهمی تو زندگی من ندارن…. حتی پدرم هم از این موضوع بی خبرن ولی مادرم در جریان هستن…… خیلی تلاش کردم که رابطه رو تا کنکور کات کنم یا خیلی کمش کنم برای همین هرروز با ایشون دچار تنش و بحث هستم ولی ایشون میگن که نمیتونن تا کنکور یا حتی واسه یه روز بی خیال من بشن….. در همین حین هم من دارم به ایشون وابسته میشم…. عاشقشون نیستم یا شاید اصلا دوسشون ندارم ولی میدونم که اگه این طور ادامه پیدا کنه…. علاقه و وابستگی هم بوجود میاد و این منو بیشتر میترسونه…. چون معلوم نیست که در آینده چی پیش میاد یا چه اتفاقی می افته…. من هم الان به خاطر ترس از ماجرا های الان ‌و آینده خیلی استرس دارم و نمیتونم رو درس تمرکز کنم و این خیلی برام عذاب آوره…..هزار تا سوال و مشکل و عذاب وجدان به خاطر در ارتباط بودن با یه پسر غریبه هرروز به سراغم میاد….. من واقعا آدم همچین ارتباطی نیستم…. به خودشون هم چند بار گفتم اما ایشون قبول نمی کنن که رابطه رو کم یا قطع کنیم…. الان روزی دو یا سه ساعت هم به صورت چت یا تماس در ارتباطیم…….همه چی برام عذاب آور شده …. خواهش بگید چیکار کنم؟

سلام این موضوع بایدبررسی بشه که این همه نگرانی و عذاب وجدان از کجا براتون شکل می‌گیره. تا اونجایی که متوجه شدم خانواده شما در جریان ارتباط‌تون هستن و به این رابطه دارید به شکل یک رابطه جدی نگاه می‌کنید. اما طرف مقابل شما در حال حاضر شرایط ازدواج رو ندارن و احتمالا به این زودی هم به دست نیارن. بنابراین شما اگر بخواهید به قول خودتون با صبر و حوصله برای ایجاد شرایط تلاش کنید، یعنی احتمالا باید به مدتی با هم در ارتباط باشید. ذات چنین ارتباطی هم، یعنی ارتباط عاطفی، به نوعیه که دو نفر بینشون علاقه ایجاد میشه و این علاقه رو هم به شیوه خودشون بهم ابراز می‌کنند. درواقع این شرایط اجتناب ناپذیره. اما اگر شما نمی‌خواهید در یک ارتباط طولانی مدت قرار بگیرید، پس باید روی این فرد و رابطه ‌تون تجدید نظر کنید. احتمالا شما می‌تونید یک رابطه با فاصله رو حفظ کنید ولی طوری که به نظر می‌رسه این برای طرف مقابل‌تون سخته. بهتره از یک مشاوره کمک بخواهید تا در تصمیم‌گیری وکمک‌تون کنه.

من ۱ ماه با آقایی آشنا شدم متولد۶۳ خیلی مهربون و خوب بود ولی هنوز بهش علاقه پیدا نکرده بودم همش باهاش قهر میکردم بعداز آخرین دعوا گفت تو با کلمه بای و خداحافظ خیلی راحتی دیگه حتی جواب پیامم نداد تا اینکه خیلی دلم تنگ شد پشیمون شدم دوستم زنگ واسطه شد به دوستم گفته بود من نامزد قبلیم برگشته در صورتی اصلا قبلش در مورد داشتن نامزد حرفی به من نزده بود.به دوستم گفته بود حتی اگر دعوا هم نکرده بودیم من این رابطه رو تموم میکردم هر چی پیام دادم عذر خواهی کردم فایده نداشت حالا خیلی داغونم لطفا راهنمایی کنید

سلام جدایی و تمام شدن یک رابطه در هر شرایطی سخته، حتی اگر به قول شما خیلی دل نبسته باشین و مدام دعوا کنید. اما اگر ایشون دوباره رابطه‌اش رو با نامزد قبلیش شروع کرده باشه، معذرت‌خواهی پی‌درپی شما تاثیری نداره. مطمئنا ایشون هنوز رابطه قبلی براش تموم نشده و هنوز باهاش درگیر بوده. اشتباه از ایشون بوده که قبل از کنار اومدن با جدایی قبلیش وارد رابطه شده اما به هرحال الان این اتفاق افتاده. بهتره به جای معذرت‌خواهی و درخواست برگشت از ایشون با سیستم مشاور تلفنی تماس بگیرید و روی بهبود حال خودتون کار کنید.

سلام ممنون میشم جواب منوبدید من25سالمه و4ساله بایکی دوستم ک26سالشه. ایشون بیکاربودن و بعدچندماه از دوستی سربازی رفتن اوایل همه چی خوب بود روزی چندساعت صحبت میکردیم همش میخواست ازحالم باخبرشه هرهفته میدیدم هموچون شهرمون جدابود.وقتی رفت خدمت خیلی دورترشد بازم صحبت میکردیم.ولی 4ماه بعدخدمتش و الان یک سالونیمه ک رفتارش عوض شد.یک ماه دیکه خدمتش تمومه. نه زنک میزنه اصلانه پیام میده بهم.همش من زنک میزنم.تامیزنمم میگه حوصله ندارم کاردارم خودم زنک میزنم ونمیزنه دیگه چندبار جدی حرف زدم باهاش منونمیخمادبگه یاپشیمون شده جون من قصدمون ازدواجه ولی میگه نه و سرحرفش هست میگم چرااین کارومیکنه میگه حوصله ندارم به خاطرخدمتمه..واقعاخستم همش حس میکنم نمیخوادتم زودعصبی میشه جوابمونمیده دیدنم نمیاددیگه. .بعدخدمتشم میره خارج برای کار.من کلافم خستم از بس حرف زدم یاهاش باگریه بامنطقی.توروخدا راهنماییم کنید

سلام مطمئنا تحمل چنین شرایطی سخته. احتمالا ایشون مشکلاتی دارن یا نگرانی براشون پیش اومده که نمیخوان درباره‌اش صحبت کنه یا اینکه درباره رابطه دچار شک و تردید شده. با توجه به اینکه خودش میگه به خاطر شرایط خدمته و میخواد که رابطه رو ادامه بده و با توجه به اینکه از خدمتشون یک ماه باقی مونده بهتره این یک ماه رو بهشون فرصت بدید و البته شما هم رابطه رو کمتر کنید و دیگه شکایت هم نکنید. بعد از اینکه خدمتشون تموم شد یک بار دیگه جدی درباره این رفتارها و ادامه رابطه باهاشون صحبت کنید. اگر همچنان تغییری ایجاد نشد اون‌وقت شمایید که باید تصمیم بگیرید می‌خواهید با این شرایط ادامه بدید یا نه.

سلام من حدودا یک هفتس با یه آقایی آشنا شدم اولش خیلی الکی الکی بعد از اولین دیدار بش گفتم نمیخوام بات ادامه بدم و داد اکی قبل از حرف من یلی برام حرف زد که دوستت دارم و تو نمیدونستی من کیم و بام موندی و بمون این آقا وضع مالی خیلی خوبی داره ولی من الکی گفتم نه چند روز از هم خبر نداشتیم و بعد خودم پیام دادم و رفتارش خوب بود دوباره همو دیدیم و بعدشکه اومدم خوه داد کجایی و دو تا پیام احوال پرسی و تموم صد رفت و الان سه روزه هیچ پیامی نه زنگی در صورتی که انلاین میشه و استاتوسم میزاره میبینم ولی انگار نه انگار جفتمون مغروریم منم هیچ پیامی ندادم خیلیم جذابه و دوسش دارم چیکار کنم وابستم بشه و همش اون دنبالم باشه؟

سلام طوری که من متوجه شدم ایشون به شما پیشنهاد دادن و شما اول بهشن گفتین نه ولی بعد از چند روز پیام دادین و دوباره همدیگه رو دیدید. باید دید اصلا بار دومی که همو دیدید صحبتی از رابطه و … شد؟ شما براشون توضیح دادید که چرا اول گفتین نه و چرا دوباره پیام دادید؟ به نظر میرسه هردو خیلی تکلیفتون رو با هم نمی‌دونید. یعنی نمیدونید الان تو رابطه هستید یا نه. بنابراین سردرگمید که چطور رفتار کنید. پس بهتره در این باره واضح‌تر باهم صحبت کنید. ضمن اینکه دوره جذب عشق با موبایل هم می‌تونه کمک‌تون کنه.

سلام من الان دوس پسرم یکماه برگشته اما توی این یکماه اصلا عکس از خودش برام ن فرستاده علتشو پرسیدم میگه دیگه از عکس گرفتن خوشش نمیاد. درصورتی که قبلا که باهم دوست بودیم میفرستاد عکس. منم توی این یکماه فقط بهش 3 تا عکس از خودم بهش دادم دوس پسرم میگه تو عکس میفرستی میبینمت بیشتر عاشقت میشم. کمکم کنید چرا عکس از خودش برام نمیفرسته؟

سلام من الان دوس پسرم یکماه برگشته اما توی این یکماه اصلا عکس از خودش برام ن فرستاده علتشو پرسیدم میگه دیگه از عکس گرفتن خوشش نمیاد. درصورتی که قبلا که باهم دوست بودیم میفرستاد عکس. منم توی این یکماه فقط بهش 3 تا عکس از خودم بهش دادم دوس پسرم میگه تو عکس میفرستی میبینمت بیشتر عاشقت میشم. البته توی این چندماه که از هم دور بودیم به خاطر مشکل خانوادگی دوس پسرم. کمکم کنید چرا عکس از خودش برام نمیفرسته؟

سلام . من 19 سالمه و با پسری آشنا شدم . اولش راجب درس و کنکور و مشاوره باهم حرف میزدیم . بعد کم کم علاقه به وجود اومد بینمون . ۴ ماه صحبت کردیم و فهمیدیم واسه هم‌مناسبیم. بعد از قرار اولمون (همه چی خوب بود و هرچند زمانش یک ساعت بود اما هیچ اتفاق بدی نیفتاد یا حرف بدی زده نشد خیلی ام خوب فود حالمون باهم) ، یک روز خیلی سرد برخورد کردن با من و بهونه میاوردن برای زنگ زدن و چت کردنامون . بعد از اون ازشون پرسیدم که از من خوشت نیومده یا کاری کردم ؟! جوابی ندادن و گفتن چند روز نمیخوام اسمتو رو گوشیم ببینم و زنگ نزن و پیامم نده میخوام تو حال خودم باشم . بعدم گفت من فک میکردم بهتری تو واقعیت نسبت ب مجازیت ؛ گفتم از چه نظر ، صورتم ؟! گفت نه اینجا روی اعصابمی فک میکردم تو واقعیت بهتر باشه ولی خیلی بدتره ! اما نگفت دوسم نداره و میخواد رابطمونو تموم کنیم . درصورتی که من شدیدا وابستم و حساسم ب طرز حرف زدنشون . حالم واقعا بده و حتا براشم توضیح دادم ک احتیاج دارم حتا واس چن دیقه م که شده حرف بزنم باهات ، فقط علت ناراحتیتو بدونم ، بعد حرف نزنیم چند روز . اما بازم گفت فعلا بهم هیچی نگو تا خودم خبر بدم . هدفش تموم کردن رابطمونه از حرفاش و برخوردش ؟ من نمیدونم چیکار باید بکنم 😔؟ حتا نمیدونم این ناراحتیش به من و اولین قرارمون ربط داره یا نه ؟ مربوط ب زندگی خودشه ؟! 😭 نمیخوام اشتباه کنم و از دستش بدم . چون دوس داشتنش بهم حس خوبی میده و خودمم واقعا دوستش دارم 😔

سلام متاسفانه وابستگی توی یه مدت کوتاه و کنترل نکردن احساسات باعث میشه چشم‌تون رو واقعیت‌های مهمی ببندید. اول اینکه ایشون خیلی ناگهانی و زود سرد شدن و این اصلا نشانه خوبی نیست. ضمن اینکه ایشون دارن واضح میگن شما روی اعصابم هستی و در واقعیت بیشتر از فضای مجازی اینطوره. آیا با این شرایط میشه امیدی به داشتن یک رابطه خوب و رضایت بخش داشت؟ آیا حتما باید ایشون بگن که رابطه رو قطع کنیم و همین حرف‌ها و رفتارها کافی نیست که متوجه بشید شما نباید بخواهید این رابطه رو ادامه بدید؟ باید بدونید این اندازه از وابسته در ابتدای رابطه و بدون شناخت طرف مقابل سمه و فقط باعث آسیب به احساسات خودتون میشه. پیشنهاد می‌کنم با یک مشاور صحبت کنید.

سلام من با یه پسری دوستم که دندان پزشکه و وضع مالیشم خوبه کلا همه چی زندگیش رو به رواله اما قصد رفتن به خارج رو داره از طرفی هم مادرم از پدرم جدا شده و میخواد بره خارج رفتن من خیلی درصدش کمه فعلا مادرم نمیتونه منو ببره منم از وقتی با این اقا اشنا شدم بهم گفت خیلی خوشحاله که من میام خارج بعدا دو بار مستقیم بهش گفتم من نمیتونم بیام اونم گفت بعدا مفصل راجبش حرف میزنیم من ازش خیلی خوشم امده و همه چیش طبق میل منه ولی فکر اینکه میخواد بره خارج اذیتم میکنه هر وقت راجبش حرف میزنه یجوری ناراحت میشم و بغض میکنم دوستام میگن خدا رو چه دیدی شاید بعدا بخواد تورو هم ببره یا اصلا بخاطرت ایران بمونه هنوز اوایل رابطه شماس بنظرتون چیکار کنم؟

سلام دوست گرامی بهتر هست قبل از اینکه وابستگی شما بیشتر بشه، کامل و واضح به ایشون اعلام کنید که امکان خروج شما از کشور وجود ندارد.از طرفی باید دقت کنید که ایشان اصلا هدف و برنامه ای برای این رابطه دارند یا خیر؟ در این صورت هست که میتوانید تشخیص بدهید رابطه را ادامه بدهید یا خیر

من تازه دوهفته تو رابطه ایم و نمیدونم چجوری بفهمم برای این رابطه هدفی داره یا نه راجب ماشین خریدنش یا خونه گرفتن یا هرکاری بزرگ دیگ صحبت میکنه یکی دوبارم غیر مستقیم گفت واسه این رابطه هدف داره ولی فعلا مستقیم بهم چیزی نگفته از کجا باید بفهمم که برنامه داره برای این رابطه یا نه؟نمیتونم ازش سوال بپرسم بگه همین اول به فکر ازدواج کردن با منه

سلام دوست پسرم دیگه زنگم نمیزنه داستانش طولانیه شهرایلام است میگه واتساپ نصب کن ولی من میگم آخرمدرسه گوشیم روشن میکنم اسمش محراب است لطفا شمایه کاری کنیدازتون التماس میکنم شماره دوست پسرم 09189456963 زنگ بزنید

سلام دوست گرامی امکان تماس با شریک عاطفی شما توسط ما وجود ندارد شما هم بهتر هست به درستان برسید

سلام منم چند وقتی هست با یه نفر وارد رابطه شدم خیلی به هم ابراز عشق میکنیم و اون هر روز برام پیام عاشقانه میده و زنگ میزنه بهم میگه تو همه زندگی من هستی در ضمن درباره من با خانواده اش هم صحبت کرده و قرار است دو هفته دیگه با خانواده اش دیدار کنم فقط موضوعی که ازارم میده اینه که چند روزی هست با خانواده رفتن سفر و نمیتونه بهم پیام بده زیاد و حتی زنگ هم نزده چون جلوی بقیه نمیتونه اما من معتقدم بالاخره یه وقتی میتونسته پیدا کنه ولی مطمینم دوستم داره فقط وقتی کسی دور و برش باشه سختش هست برام پیام بفرسته دلش میخواد وقتی پیام میده کل وقتمون برا هم باشه .حالا نمیدونم الکی نگرانم یا نه؟ ممنون میشم از راهنمایی تون

سلام دوست گرامی باید درک کنید که بهرحال در هر شرایطی ممکن هست فرد نتواند مثل همیشه در ارتباط باشد و محدودیت داشته باشد و اگه واقعا مشکل دیگه ای ندارید شرایط را درک کنید

سلام.یک پسری که فامیل دور هم هستن ازم دوبار خواستگاری کردن.یبار حدودا 16 سالگی و یکی حدودا بعد گرفتن دیپلمم.چون دوران راهنمایی شده بود بیاد جلو مدرسه و بگه مریم عاشقتم.از این حرفا و خب چون منم کم سن بودم به مادرم گفتم.مادرم زنگ زدن و با پسره و مادرش حرف زدم که مزاحم من نشن.و اقا پسره با مادرم خیلی بحث کردن.و خب من اون موقع ها به اون اقا فکر نمیکردم.بعدها به این نتیجه رسیدم که شاید واقعا منو دوست داشته و من عشق زندگیم از دست دادم.حدودا 19 سالگیم بود که من از اینستا به صورت ناشناس بهشون پیام دادن و کمی که حرف زدیم متوجه شدن که منم.و منم واقعا هنگ کرده بودم از کجا شناخته.و باهم باز به حرف زدن ادامه دادیم و ایشون خیلی از مادرم بد گفتن.و حتی گفتن تو عین مادرت افاده ای هستی.و قرار یبار رفتم. در کل روزی که تصمیم گرفتیم دوست باشیم شبش دعوا کردم.چون واقعا بهم بی احترامی کردن.از این ماجراها 7 ماه گذشت.و من بازم استوریهاش چک میکردم و حتی با بدیهاش دوسش داشتم.دخترخالم که این حال منو دید .یه روز شمارم برمیداره رنگ میزنه بهش میگه باهم دوس شین.دوتاتونم همو دوس دارین و اینا. ولی نمیتونین ابراز کنین.این دعوا رو تموم کنین.بعدش به دخترخالم گفتن که به خاطر اینکه حرفتون نندازم زمین باشه.بهم پیام دادن و دوس شدیم مجددا.ولی بازم بهم بی احترامی کردن و گفتن که تو با پسرای دیگم هستی و اینا.ولی من خدا شاهده نبودم و نیستم.زنگ زدم گریمم گرفته بود گفتم بخاطر احترام بهت چیزی نمیگم و فکر نکن کسی میترسم.و گفتم حرفی ندارم دیگه.و خداحافظ گقتم قطع کردم.داشتم گریه میکردم که یه پیام ازشون اومد.حدودا یه نیم ساعت اینا بعد فرستاده بودم دوست دارم.بعد باز اشتی کردیم و حتی قرار رفتیم.البته بگم دومین قرار رفتیم که در منو اغوش کشیدن پیشونیم بوسیدن.و بغلشون کردن چرخوندن.و ازم تعهد خواست پیشش بمونم و من قول دادم.بعدش که خونه برگشتیم متوجه شدم سرد رفتار میکرد.مثلا اصلا زنگ نمیزد پیام نمیدا یا کوتاه.منم اونقدر زنگ زدم که واقعا خسته شدم.و الان دقیقا یه روزه نه زنگ زدم نه زنگ زده و نه هیچ خبری از هم گرفتیم.ایا این حس یه طرفست ؟الان نمیدونم چیکار کنم ایا پیگیر باشم نباشم؟؟چیکار کنم من

دوست عزیز سلام

شما تلاشتون رو برای این رابطه کردید، اما ایشون رفتار درستی نداشتند. بهتون پیشنهاد می‌کنم که مدتی از ایشون فاصله بگیرید. با این فاصله اولا خودتون فرصت پیدا می‌کنید ببینید آیا اصلا ادامه این رابطه به صلاحتون هست یا نه؟ اصلا قراره که رابطتون به کجا کشیده بشه؟ دوم اینکه ایشون هم فرصت می‌کنن به رابطشون با شما به صورت منطقی‌تر فکر کنند. اگه ایشون برگشتند، اونوقت تصمیم بگیرید که ادامه رابطتون درست هست یا نه؟ اگه دیدید نه، براشون توضیح بدید و … ؛ ولی اگه فکر کردید آره، بهتره حد و مرزهایی برای خودتون و رابطتون تعریف کنید. چون این مدل ارتباط، قطعا بهتون آسیب می‌زنه.

مشکل من اینکه نمیدونم دوست پسرم داره بهم خیانت میکنه یا نه. چون اوایل رابطه باهم خوب بودیم اما بعداز مدتی ایشون کم کم پیاماش به من کم شد. من علتشو پرسیدم ایشون گفت کارش زیاد شده چون کارش قنادی بود نزدیک عید هم بود هم اینکه گفت با خانوادش به مشکل برخورده من تا یکماه این وضعیتو تحمل کردم اما دیگه واقعا نتونستم تحمل کنم. تا اینکه چند روز پیش تولدش بود منم دلم براش تنگ شده بود هم اینکه دلم میخواست دوباره با ایشون باشم منم تصمیم گرفتم بهش پیام بدم تولدشو بهش تبریک گفتم ایشونم استقبال خوبی کرد اما هنوز همینجوری پیام میده عین قبل آنلاین میشه اما جواب پیاممو نمیده ازش پرسیدم برای چی یهویی باهام سرد شد گفت چون مشکلات خانوادگی داشته نمیخواست تا فعلا کسی تو زندگیش باشه به خاطر همین گفت من مجبور بودم . اما میگه من هنوز میخوامت دوسم داره واقعا نمیدونم حرفشو باور کنم یا نه . جفتمون قصدمون ازدواج بود . من دلم میخواد دوباره رابطمون عین قبل خوب باشه اما ایشون انگار نمیخواد . جواب پیاممو نمیده که حرف بزنیم مشکلمون حل بشه . البته تقصیر خودمم بود چون وقتی ایشون باهام سرد شد من خیلی بهش گیر دادم چون فک میکنم داره بهم خیانت میکنه اما اون میگه ن . من دارم تلاشمو میکنم که عین قبل بشه رابطمون اما باهام حرف نمیزنه که حل بشه مشکلاتمون . لطفا کمکم کنید

دوست عزیز سلام

در روابط عاطفی، یک نکته خیلی مهم وجود داره و اون این هست که روابط هیچ وقت و هیچ وقت شبیه اولش نمی‌شه! در اول رابطه، اولا ایشون می‌خواستن توجه شما رو به خودشون جلب کنند و برای همین رابطه عاشقانه‌تر بود، دوما تو زمان عاشقی به دلیل دستکاری شدن سیستم مغزی، آدم‌ها دلشون می‌خواد دائم با هم باشن؛ اما وقتی این سیستم مغزی دوباره به حالت طبیعی برگشت، دیگه اون شور و هیجان می‌افته. پس، نمی‌تونید توقع داشته باشید که همه چیز عین اولش باشه و این مساله لزوما هیچ ربطی به خیانت کردن یا … نداره. سعی کنید از مواردی که در مقاله گفته شده استفاده کنید تا رابطه درست و سالمی با هم داشته باشید.

خب الان یعنی ایشون به من خیانت نمیکنه؟ یعنی دوسم داره؟

سلام من در محیط کارم با یه پسر آشنا شدم ک سرباز بودن و طبیعتا از من کوچکتر اوایل مقاومت کردم ولی بعد دل دادم البته وقتی ک خدمتش تموم شد و رفت از محل کارم .هی میگفت بیا بیرون ولی نمی رفتم تا یه روز یهویی غیبش زد بعد من دگ هی گفتم بیا ببینمت بالاخره چندبار اومد بیرون و رابطه گرم شد ولی الان دوباره یهو کات کرد و جوابم رو نمیده اصن داغونم دوستم داشت ولی نمیدونم چش شد چکار کنم

دوست عزیز سلام

اینکه چرا ناگهانی رابطه رو کات کردند نمی‌دونم؛ اما بهتره پیش خودتون فکر کنید و ببینید آیا این رابطه براتون مناسب بود یا نه؟ آیا ارزش ادامه دادن داره؟ آیا آینده‌ای براش می‌بینید؟ اگه با توجه به این سوالات فکر کردید که ادامه رابطه براتون مناسبه، می‌تونید با کمک دوره “بازگرداندن عشق و ازدواج” برای بازگرداندنش تلاش کنید ولی اگه نه، بهتره سعی کنید این رابطه رو فراموش کنید و زندگی جدیدی برای خودتون بسازید.

سلام خسته نباشید من مدت یک ساله با یکی از پسرای فامیلمون (از فامیلای دور )که ایشون از طریق اینستا منو پیدا کرده بود به من پیام داد با هم ارتباط, گرفتیم و با هم صحبت کردیم ایشون بعد از صحبتامون از من خواستگاری کردن وخواستن که بیشتر با هم اشنا بشیم و منم قبول کردم که باهاشون صحبت کنم بعد از گذشت یه مدتی ایشون از من درخواست رابطه ی نزدیکتر کردن و من هم بهشون گفتم تا ای رابطه یه رسمیتی نداشته باشه نمیتونم اینطوری ادامه بدم و بحث های ما هم از اینجا شروع شد که از ایشون اصرار و منم همچنان مقاومت میکردم هی ای رابطه قطع میشد و خداحافظی وتمام و باز دوباره میومدن و دوباره شروع می شد و هر بار به این موضوع میرسید دوباره ما قهر میکردیم من واقعا نمیدونم چکار کنم ایشون قسم میخورن میگن که نیتشون خیره و واقعا قصدشون بر خاستنه (البته اینو بگم که شرایط,کاری ایشون طوریه که فقط سه چهار ماه از سال میان پیش خانوادشون) چن مدت پیش ما هم صحبت کردیم یه کم شرایطمون بهتر شده بود (ولی همچنان من روی حرفم بودم)من بیرون از منزل بودم برا خرید رفته بودم براشون چن تا عکس لز خریدام فرستادم و نظرشونو پرسیدم ایشون هم نظرشونو گفتن بعد یه یه ساعتی پیام دادن که کجایی منم بهشون پیام دادم بیرون هستم اومدم خونه همچنان پیام منو نخونده بود منم گفتم که حتما درگیره چیزی نگفتم (پیام من ساعت شش بهشون ارسال شده بود) ساعت ده ده ونیم دیدم خبری ازشون نیست گفتم خودم بعشون زنگ بزنم تماس گرفتم گوشیشون انتن نمیداد زنگ زدم به واتساپشون که معلوم بود اینترنتشون روشنه ولی جواب ندادن سریع وارد صفحه ی چتمون شدن وپیام منو خوندن ولی باز جواب ندادن منم دیگه چیزی نگفتم حدود, یه ساعت بعدش اومدن سلام دادن و گفتن که چی خریدی چکار کردی منم از روی ناراحتی پیامشونو نخوندم و تا صب جوابشونو ندادم صب اومدم یه پیامی بهشون دادم که خودم هم میدونم نباید اینطوری میگفتم (گفتم افرین به مردونگیت) که ایشون هم جواب منو نزادن وپیام منو نخوندن تا عصر(در صورتی که بازدید داشتن ولی پیام منو نمیخوندن)عصر اومدن گفتن که منظورت از این حرف چی بود چرا اینطوری گفتی منم به خاطر رفتارت به خاطر کارات اصلا اینگار هیچی برات مهم نیست اونم به من گفت اره برام مهم نیست تو خیلی سرد با من بوخورد میکنی واز این حرفا منم اینقدری از دستشون عصبانی بودم گفتم دیگه تمومش کن این رابطه از الان برا من تموم شده است ایشون هیچ حرفی نزدن من الان واقعا خیلی حالم بده نمیدونم اشتباه از من بوده باید چکار کنم.

دوست عزیز سلام

شما یک سال هست که ایشون رو می‌شناسید و به قول خودتون چندین دفعه رابطه به خاطر درخواست ایشون تموم شده و دوباره برگشتید. بهتره خیلی جدی به این مساله فکر کنید که تا کی می‌خواید به این روش ادامه بدید؟! اگر قرار هست که در ارتباط بمونید، باید با هم صحبت کنید و هر کدوم نظرات و حد و مرزهاتون رو بگید؛ اگه پذیرفته شد که هیچی، ادامه بدید. اما اگه ایشون باز هم اصرار به رابطه صمیمانه‌تر، بدون تعهد (رسمی بودن) داشتند، اونجاست که باید تصمیم بگیرید می‌خواید در رابطه باشید یا نه. مساله مهم اینه: بالاخره یه جا یک تصمیم قاطعانه بگیرید، چون وقتی چیزی تغییر نکنه، قطعا رابطتون صد بار هم درست شه، درست شبیه قبلی خواهد بود. اگه تصمیم براتون سخته، می‌تونید با روان‌شناس متخصص در ارتباط باشید تا کمکتون کنه.

مررسی از پاسخ گوییتون. من به ایشون خیلی فکر میکنم نمیدونم واقعا باید چکار کنم از نظر شما من دیگه با ایشون صحبت نکنم و به سمتشون نرم.

سلام من پنج ماهه عقد کردم همسرم خیلی تماس نمیگیره و‌‌ پیام نمیده و من رو دعوت ب خونشون نمیکنه من خودم برای اینکه بیشتر بشناسمش چندین بار ب بهانه های مختلف رفتم خونشون یا با اصرار ازش خواستم بیاد خونمون همراه منو خانوادم ب مسافرت نمیاد همراه خانوادش منو مسافرت نمیبره من یک نامزدیه ناموفق داشتم الان بارها خواستم این رابطه رو تموم کنم ولی بخاطر اتفاق گذشته مردد هستم

دوست عزیز سلام

ازدواج بسیار مساله مهمیه و خب درستش این بود با شناخت خیلی بیشتر وارد دوران عقد می‌شدید؛ اما نگران نباشید. هنوز هم فرصت دارید. حتما حتما پیش روان‌شناس متخصص برید (حتی اگه ایشون نیمدند، خودتون برید)، مساله رو مطرح کنید؛ اگر بعد از بررسی‌ها به این نتیجه رسیدند که مساله قابل حلی هست که از ایشون تکنیک‌های مختلف مربوط به این شرایط رو یاد بگیرید و اگر نه، بهتون کمک می‌کنند که چطور این رابطه رو تموم کنید که هم شما و هم ایشون، آسیب کمتری ببینند.

منم این مشکلو دارم…

سلام. دختری هستم 16ساله دو ساله با پسری همسن خودم دوست بودم(همبازی بچگیام) شاید بگین بچهو فلان بسار ولی من واقعا عاشق همین بچگی بینمون بودم چند وقتیه خانوادها فهمیدن و ازون موقع دیگه جوابمو نمیده زندگی اون بدون من واقعا بد میشه نگرانشم میگین چیکار کنم؟

سلام دوست گرامی دلیل عدم پاسخ گویی ایشون شاید ترس از اینده و مبهم بودن حس ها هست و یا شاید از طرف خانواده تحت فشار هستند بهتر هست صبر کنید تا ایشان ارتباط مجدد بگیرند

سلام خسته نباشید من سه ساله که با ی پسری دوستم ایشون با دختر دیگه حرف میزنن و من رابطه رو که تموم کردم دوباره بهم پی ام میده که من دیگه باهاش حرف نمیزنم و فقط تورو میخوام تو خودت دنبال بهانه ی وگرنه برمیگشتی و من بعضی وقتا میخوتم ببخشمش ولی بعضی وقتا که فکر میکنم چجوری نمیتونم اصلا واون هربار پی ام میده چیکار کنم به تظرتون؟

سلام ۶ ساله پسر عمم میاد خواستگاری هر سری سر بعضی از مسائل ناراحت میشم و ایشونو رد میکنم ایشون بار آخرین بار که ازم خواستگاری کرد مسائل جنسی پیش کشید که خیلی ناراحت شدم و ایشون به من گفتن که من خیلی گرم هستم و همسرمم باید مثل خودم هات باشه که صحبت کردن جهت آشنایی با ایشونو رد کردم و بابت این جسارت جواب رد دادم میخواستم بدونم آیا جواب منفی من به ایشون منطقی بوده یا خیر ؟لطفا راهنمایی بفرمایید

سلام دوست گرامی متوجه نشدم منظورتان از صحبت در مورد مسائل جنسی چیست؟ایا پیشنهاد به شما دادن یا نه در مورد سوالات ذهنی با شما صحبت کردن دلایل رد شدن های قبلی ایشان چه بوده بد نیست با هم به مشاور مراجعه کنید

سلام من از مرد 42 ساله مجرد خوشم اومده و بهشون گفتم من 23 سالمه اما ایشون برای اختلاف سنمون نمیخواد میگه من چیزی میخوام که ممکنه بهت اسیب بزنه اما من عاشقشم اولین جنس مذکری یست که باهاش حرف میزنم و خودم میدونم که واقعا عاشقش شدم مثل حس دفعه قبلم نیست خیلی قوی تره یک لحظه هم از ذهنم خارج نمیشه میخوام برگرده چیکار کنم؟؟؟ چیکار کنم بفهمه من بچه نیستم من شیشه نیستم که بهم دست بزنه بشکنم خیلی با ملاحظه با من رفتار میکنه من میخوام مال من بشه چیکار کنم؟؟

سلام دوست گرامی این تفاوت سنی واقعا زیاد و نگران کننده هست و رفتار و احساس شما هم به ایشان غیر منطقی .قبل از شروع هر رابطه ای حتما شما نیاز به مشاوره حضوری دارید

سلام. عشق من رفتارش با من سرد شده و تقریبن ۲۰ روزی هست که نه پیامی به من داده و نه زنگی زده و حتی قرار دیدارمون رو هم کنسل کرد. من ازش پرسیدم که رابطه رو میخواد یا نه و اون گفت آره. ازش پرسیدم که چرا برای رابطه وقت نمیذاره پس و اون در جوابم گفت که الویتش پیدا کردن کار هست و الان نمیتونه غیر از کار پیدا کردن به چیزی فکر کنه. حتی گفت غیر من دختر دیگه ای در زندگیش نیست. ولی الان چون فقط به پیدا کردن کار فکر میکنه، هیچ تعادلی نداره و وقتی بره سرکار، متعادل میشه. من بهش گفتم که دیگه باهاش تماس نمیگیرم و هروقت مشکلاتش حل شد، خودش تماس بگیره.

الان دو هفته از آخرین باری که من باهاش تماس گرفتم میگذره و اون هنوز هیچ پیامی نداده و هیچ تماسی نگرفته.

آیا ایشون رابطه رو با من تموم کرده؟ من باید چیکار کنم؟

سلام دوست گرامی شریک عاطفی شما مهارت مدیریت بین موارد مختلف زندگی را ندارد و فقط میتواند بر روی یک بعد وقت بگذارد.در صورتی که فرد منطقی میان تمام اتفاقات زندگی تعادل برقرار میکند.بهتر هست در صورت عدم تماس از جانب ایشان رابطه را تمام کنید

سلام ۶ ساله پسر عمم میاد خواستگاری هر سری سر بعضی از مسائل ناراحت میشم و ایشونو رد میکنم ایشون بار آخرین بار که ازم خواستگاری کرد مسائل جنسی پیش کشید که خیلی ناراحت شدم و ایشون به من گفتن که من خیلی گرم هستم و همسرمم باید مثل خودم هات باشه که صحبت کردن جهت آشنایی با ایشونو رد کردم و بابت این جسارت جواب رد دادم میخواستم بدونم آیا جواب منفی من به ایشون منطقی بوده یا خیر ؟لطفا راهنمایی بفرمایید.

سلام من یه پسر هیجده ساله هستم که یک سالی هست تقریبا با یه خانومی اشنا شدم(همسن خودمه، جفتمون هم کنکوری هستیم) تقریبا از یکی دو هفته پیش ارتباطش باهام کم شده تا یه حدی هم قابل قبوله چون مدرسه میره و درس و اینا خوب منم طبیعتا همینطوری ام ولی میخواستم ببینم آیا این طبیعیه که تو یه هفته گذشته شاید سر جمع دو یا سه ساعت به صورت چت های تیکه تیکه شده که وسطش یهو میرفت باهم چت کردیم؟؟؟ به نظرتون پای کس دیگه ای در میونه یا اتفاق دیگه ای افتاده؟؟ چون پریروز به من گفت بهم پی ام نده شب خودم پی ام میدم ولی نداد.این شک منو برانگیخت آخه دخترا چیزیرو مگه فراموش میکنن؟؟ ویا اینکه پنج شنبه جمعه ها زمان بیش تری رو آن هست ولی پی ام هام رو نمیخونه یا جواب نمیده و بعضی اوقات به صورت تیکه تیکه جواب میده … راه پیشنهادی شما چیه؟؟

سلام دوست گرامی برای فهمیدن جریان و اینکه چه اتفاقی پیش امده باید با خود ایشان صحبت کنید شاید در خانواده دچار مشکلی شدند که امکان ارتباط وجود ندارد .با اینحال کمی صبر کنید تا از طریق خود ایشان متوجه شرایط و موقعیت شوید

سلام. من یک سال و نیمه توی رابطه م. عشقم الان بیکار هست و دنبال کار میگرده. با من خیلی وقته که صحبت نمیکنه و نه زنگ میزنه و نه پیام میده. چند بار هم که من ازش پرسیدم که چرا باهام حرف نمیزنه، فقط میگه من شرایطش رو ندارم الان. ازش پرسیدم که رابطه مون رو میخواد یا نه و اون در جواب گفت آره. ولی وقتی ازش پرسیدم اگه رابطه رو میخواد پس چرا وقت نمیذاره، گفت الان نمیتونه به چیزی غیر از پیدا کردن کار فکر کنه و وقتی که کار پیدا کنه به تعادل میرسه. گفت که تو منو درک نمیکنی. وقتی بهش گفتم که دارم از این رابطه ناامید میشم گفت هر کار که فکر می کنی درسته، انجام بده. ازش پرسیدم برم یا بمونم، گفت هر کدوم واسه ت راحت تره، همونو انجام بده. و باز گفت که الان فقط به کار پیدا کردن فکر میکنه . من هم آخرش گفتم که حالا که فهمیدم تو غار تنهاییت هستی، دیگه خلوتت رو بهم نمیریزم. خودت هر وقت خواستی زنگ بزن یا پیام بده. بعدشم گفتم منتظرتم. حالا سوالم اینه که من همونطوری که به خودش گفتم دیگه پیگیرش نباشم و تنهاش بذارم یا بازم هر از گاهی حالشو بپرسم؟ لطفن راهنماییم کنید. ممنونم.

سلام دوست گرامی شریک عاطفی شما در شرایط فعلی احتیاج به درک و همراهی شما داشت که شما دریغ کردید.اگر برای شما مهم هستند پیگیرشان شوید وگرنه اجازه بدید رابطه تمام شود

سلام و خدا قوت من چند وقت پیش با آقایی تو کوهنوردی آشنا شدم،بهم پیشنهاد دوستی دادن و یکبار باهم ملاقات حضوری داشتیم و ایشون هم از لحاظ ظاهری و هم رفتاری منو جذب خودشون کردن.این آقا تو همون قرار اول ب من گفتن که خیلی اهل زنگ زدن و تکست دادن نیستن ولی سعی میکنن رو این اخلاقشون کار کنن! و اینکه ایشون فامیلای مادرشون تو شهر ما زندگی میکنن ولی خودشون ساکن شهر دیگه هستن و به من گفتن که سعی میکنن ماهی دو سه بار بیان که همو ببینیم،شب آخری که اینجا بودن تماس گرفتن و گفتن ک فردا صب میرن شهر خودشون و اگه بتونم برم ببینمشون که خب منم نتونستم.این آخرین تماس ایشون بود و من دیگه ازشون تو این چند روز خبر ندارم منم یکبار زنگ زدم که خب جواب ندادن.حالا نمیدونم که این رابطه از سمت ایشون منتفیه یا کلا این مدلی ان یا چی…؟الان من چیکار باید بکنم بنظرتون؟

سلام دوست گرامی ابتدای کار ایشان به شما در مورد رفتار و عقیده شخصی مبنی بر تماس و پیام صحبت کردن و در جریان بودید اما اینکه اصلا در طی این مدت ارتباطی با شما نداشتند عجیب هست.بهتر هست یک پیام برای ایشان ارسال کنید و چون یکبار هم تماس گرفتید و جواب ندادن در صورت عدم پاسخ گویی به پیام شما رابطه را منتفی بدانید

حدودا چهار ساله با آقایی اشنا شدم، در ابتدای اشنایی ایشون خیلی خرسند بودن و تصمییم ازدواج داشتن، دوبار همدیگرو دیدیم و پسندیدم اما بنا ب دلایلی که من خبر ندارم ،ایشون منصرف شدن از ازدواج، اما ارتباط ما همراه با قطع و وصل هایی که از طرف خودشون انجام میشد ادامه داشت تا همین ی هفته پیش، ک گفتن میخان ازدواج کنن و بهتره کات بشه، از اون روز تا حالا من خیلی ناراحتم، منتظر باشم خودشون مثل دفعات قبل برگردن یا اینکه من پیام بدم؟ تا حالا بیش ده پانزده بار کات کردن و برگشتن

سلام دوست گرامی باید با ایشان صحبت میشد و دلایل انصراف ایشون از ازدواج را بررسی میکردید شاید در موارد مهمی تفاوت نظر و عقیده وجود داشته و یا در رفتار شما موردی وجود داشته اما اکنون که رابطه را تمام کردن منطقی باشید و ادامه ندید

سلام . من با آقایی ۹ ماهه تو رابطه ام و ایشون از هر لحاظ حواسشون بمن هست و نگران سلامت و آینده من هستن و میخوان من بهترین پیشرفتارو تو زندگیم کنم.از اونجایی که من در گذشته آدمایی از دست دادم بشدت رو رفتارای ایشون حساسم و کوچکترین کارشون برام توهم تموم شدن رابطرو میاره.ایشون اصلا درباره ازدواج حرفی نمیزنه ولی من مدام ازش میخوام که تکلیفمو مشخص کنه و میگم چرا مثل بقیه ذوق نداری میگه من نمیخوام مثل بقیه حرفای الکی تحویلت بدم.من چه رفتاری داشته باشم بااین آقا؟چون عشق ایشون هم تو حرف هم تو عمل ثابت شده اس ولی من ترس از دست دادن دارم .

سلام دوست گرامی اینکه ایشون از اینده و هدف این رابطه صحبت نمیکنند نگران کننده هست و حساسیت شما به رفتار ایشان و برداشت همه چیز به اینکه بهتون علاقه دارند باعث وابستگی و عدم توانایی برای تصمیم گیری میشه اینکه در رفتارشون شما متوجه علاقه شدید خوب هست اما باید دراین زمینه صحبت کنید و هر دو طی یک بازه زمانی مشخص، به اهداف در نظر گرفته شده از رابطه برسید

سلام من تو یه رابطم… چند وقتیه تو مشکلاتی گیر افتاده و سعی داره تنهایی حلش کنه اون این چند وقته خیلی عصبی شده بهم میگه باهام تماس نگیر نمیخوام سرت دادو بیداد کنم اذیت شی و خودم ازینکه باهات بد حرف میزنم عصبی میشم ولی میدونم تنهایی کمرش خم شده با مشکلاتش نمیخوام تنهاش بزارم اینکه نیست دلم براش خیلی تنگ میشه دیگ فکرم قد نمیده. بهم گفته بد اینکه همچی حل شده میاد زنگ میزنم…..

دوست عزیز سلام

اینکه شما دلتون می‌خواد از ایشون حمایت کنید خیلی عالیه، اما بهتره بدونید نوع حمایتی که آقا از خانم نیاز داره با نوع حمایتی که خانم از آقا نیاز داره، عموما فرق داره. آقایون معمولا وقتی دچار مشکلی می‌شن دلشون می‌خواد که تنها بشن تا بتونن با تمرکز روی مشکلشون، کاری که دارن رو انجام بدن. یه جور مثل غار تنهایی که فقط مخصوص خودشونه. پس، وقتی این درخواست رو ازتون کردند، بهتره که بهشون اعتماد کنید؛ بهشون بگید که دوست دارید در کنارشون باشید و هر زمان که به شما احتیاج داشتند، می‌تونند روی کمکتون حساب کنند. همین.

سلام، حدودا چهارساله با پسری در ارتباط هستم، در ابتدا به قصد ازدواج بود اما بعد از مدتی منصرف شدن، بعد از دوماه برگشتن، و این رفت و برگشتها با فاصله زمانی کم و زیاد ادامه پیدا کرد ،البته هر بار قطع و وصل کننده رابطه خودشون بودن، تا همین هفته گذشته که بازهم بعداز دوماه که ارتباط داشتیم، ارتباطو قطع کردن و گفتن نمیشه با هم ازدواج کنیم، این چن روز برای من مثل چند سال گذشته، میخاستم بپرسم آیا من بهشون پیام بدم یا اینکه باز هم خودشون بر میگردن…تا الان نزدیک به بیست بار این اتفاق افتاده، بنظر شما چیکار کنم؟

سلام دوست گرامی اینکه شریک عاطفی شما بارها رابطه را قطع کرده و برگشتند از عدم ثبات ایشان حاکی هست پس بهتر هست منطقی باشید و پیگیر نباشید و اجازه بدید رابطه تمام شود

سلام. من با یکی از آشناهامون حدودا ی ساله به قصد ازدواج باهم ارتباط داشتیم البته بعد از گذشت شش ماه بی دلیل رابطه از سمت اون تموم شد و من کلی تلاش کردم برگرده اما بی فایده بود براهمین دوماه کلا باهاش رابطمو قط کردم بعداز اون دوماه خودش برگشت و کلی قول داد که درست بشه ولی بعداز چند وقت با توجه به سرد بودنش خودم بهش گفتم تموم و باز اون بعد چند روز دوباره تلاش کرد تا من راضی بشم ولی بی فایده چون بازم رفتارش بعد چند روز بی دلیل بد شد و من دیشب بهش پیام دادم که به خاطر رفتارای زشتش نمیتونم ادامه بدم الان در جوابم هیچی نگفته میخوام بدونم آیا از نظر اون رابطه تمومه که چیزی نگفته؟ و اینکه آیا شمارشو حذف کنم و تو اینستا آنفالوش کنم؟ و البته اینکه اگه جواب داد من جوابش رو بدم یا نه چون واقعا وقتی باهاش خوبم تلاش نمیکنه برام و من رابطه بدون تعهد رو نمیخوام

شما چند تا سوال پرسیدید که می‌خوام بهش جواب بدم؛ اما قبلش من ازتون چند تا سوال دارم: به نظر شما چرا آدم‌ها وارد روابط عاطفی می‌شن؟ مگه یکی از دلایل اولیه و مهمش این نیست که وارد رابطه‌ای بشن که نیازهای عاطفیشون رو ارضا کنن؟ اگه شما توی رابطه‌ای هستید که نمی‌تونید نیازهای عاطفیتون رو ارضا کنید، پس چرا توش موندید؟

چرا این سوالات رو ازتون می‌پرسم، چون مطمئنم قطعا یه دلیلی داره که شما این فرد رو رها نمی‌کنید. درسته که بهش گفتید رابطه تمومه، ولی همین که به آنفالو کردنش فکر می‌کنید یا هنوز دنبال این هستید که اگه پیام داد چی بگید، یعنی هنوز از نظر شما رابطه تموم نشده. رابطه، زمانی دیگه برای شما تموم شدست که دیگه این سوالات توی ذهنتون نیاد. اما چی کار می‌شه کرد؟ چند ساعتی رو برای خودتون بگذارید و فقط به این رابطه فکر کنید و ببینید با همه خوبی‌ها و بدی‌هایی که این فرد داره، آیا واقعا می‌خواید تو رابطه باشید یا نه؟ دقت کنید، می‌گم با همه خوبی‌ها و بدی‌هاش، یعنی فرض کنید هیچ چیزی رو نمی‌تونید درست کنید یا تغییر بدید. اگه جوابتون نه بود، یعنی نمی‌خواید ادامه بدید، برای خودتون زمان بگذارید که سوگ بعد از جدایی طی بشه و خیلی قاطع پای تصمیم و حرفتون وایسید. اما اگه نه، باز هم دیدید ته دلتون راضی به جدایی نیستید، یا باید شرایط رو همون‌طور که هست بپذیرید. برای همین اگه تصمیم‌گیری براتون سخته به پشتیبانی رادیو عشق پیام بدید تا کارشناسان ما شرایط رابطه شما را بررسی کنند. اگر شرایطش را داشتید میتونید در دوره بازگرداندن عشق رادیو عشق شرکت کنید

سلام. خواستگاری داشتم که بعد از چند جلسه اشنایی چون روی اندام حساس بودن پیشنهاد دادم که من رو بدون مانتو و شال ببین و این کار و بدون اطلاع از خانواده ام که بسیار معتقد و سنتی هستند انجام دادم و بعدا ایشون گفتن نظرشون منفیه ، سوالم اینکه کارم اشتباه بوده !؟ چون الان حس میکنم به خودم و خانوادم خیانت کردم و حس میکنم در حقم نامردی شده چون ایشون اعتماد منو مبنی بر آینده ی مشترک جلب کرده بودن

دوست عزیز سلام

شما سوال پرسیده بودید که آیا این کار اشتباه بوده یا نه؟ بحث مذهبی و اعتقادی این مساله، به عهده خود شماست که آیا با اعتقادات شما همخونی داشته یا نه؛ اما از نظر روان‌شناسی، اینکه شما خواستید با خواستگارتون صادق باشید، اشکالی نداره. به هر حال هر کسی روی یک مساله‌ای حساس هست و خب برای ایشون هیکل شما خیلی مهم بوده. فکرش رو بکنید اگه بعد از ازدواج ایشون به شما می‌گفتند که این مساله براشون ناراحت کنندست چی؟! البته به طور کلی باید بگم لازم نیست همون اول همه چیز رو بگید، اجازه بدید کمی ارتباط و صمیمیت بین شما ایجاد بشه بعد؛ چون گاهی بعضی از حساسیت‌ها به دلیل عدم شناخته. ولی خب چون در این مورد شما چند جلسه آشنایی داشتید، به نظر زمان مناسبی بوده. یادتون باشه، اینکه ایشون این مساله رو نپسندیدند، اصلا مشکل شما نیست و هرگز نباید به خودتون بگیرید. به هر حال هر کس برای خودش معیارهایی داره که ممکنه با شما نخوره و این دلیل نمیشه که شما اشکالی داشتید یا … .

سلام من ۱۷ سالمه یه چند ماهی هست که دنبالش هستم تا اینکه چند روز پیش از جلوی مغازمون رد شد و چراغ سبز نشون داد منم رفتم دنبالش و کلی باهم حرف زدیم بعد من شمارم رو بهش دادم ولی الا ۴روزه اصلا خبری ازش نیست لطفا اگه میدونید کمکم کنید….

دوست عزیز سلام

شما باید با کارشناسان رادیو عشق در بخش بازگرداندن عشق در تماس باشید تا با بررسی رابطتتون، احتمال بازگشت ایشون رو اندازه‌گیری کنند. اگه احتمالش بالا بود، راهنماییتون که با چه روشی ایشون رو به خودتون جلب کنید.

سلام. من یه دختر ۲۲ساله هستم و نزدیک سه ساله با یه اقایی که هم سن هستیم تو رابطه هستیم، از لحاظ معیارای کلی فرد سالم و راستگو و متعهد و سختکوشی هستن و منم همه جوره با شرایطشون صبوری کردم و همراه بودم، خاستگارامو رد کردم و با هم از لحاظ خواسته هام برای موقه ازدواج هم به توافق رسیدیم، فکر میکنم مهمترین دلیلی که به ایشون جذب شدم متانت و ارامش و خودداری شون بود و هنوزم این صفات باعث میشه معتمد ترین فرد باشه برام، اما بعداز گذشت سه سال و از همون اول هم یجاهایی زیاده از حد صبوری و ارومی بخرج میده،تاحالا بابت چیزی ازم اصرار نکرده و من همیشه مصرر بودم یا پیشنهاد برای برخی تغییرات یا انجام کارها رو دادم، گاهی احساس میکنم زیاده روی میکنم و عادت کرده که من اقدام کنم برای هر تنوع یا اصلاحی، ارامش و احترام قائل شدنشون برام ارزشمنده. اما حس میکنم بی تفاوته به خواسته هام یا انجام استاندار های یه رابطه نرمال، نسبت به تغییرات ظاهریم، نسبت به پستهام، نظر هام و اینکه مدام مشغله شون رو دلیل قرار های خیلی دیر به دیرمون بیان میکنه،کم باهم تماس تلفنی داریم و وقتی اصرار میکنم یا بیان میکنم چیزی رو ،در نظر میگیرنش.ازشون زیاد نه میشنوم .تفریح زیادی نداشتیم تو این سه سال،و علارغم شرایطشون،تنها بی توجهی و توجیه هاشون مبنی بر مشغله و خانواده منو زده میکنه،،و حتی از اینده میترسونه ،،و مدام اطرافیان میگن میتونم با شرایطی که دارم شخص بهتری رو انتخاب کنم،،اما من مقاومت کردمو میکنم،،اما نمیدونم میتونم ادامه بدم یا نه.. خیلی دوسشون دارم و امید به پیشرفت انگیزه ادامه بوده برام،و البته تو خیلی از موارد پیشرفت کردیم و امیدبخش بوده. این شک و بلاتکلیفی خسته کنندست. کمکم کنید.

سلام دوست گرامی بی‌تفاوتی مشکلی است که ممکن است هر رابطه بلند مدتی را دست کم یک بار گرفتار کند، زندگی مشترک که دیگر جای خود دارد. وقتی فرد از طرف اطرافیانش طرد میشود دچار کمبود اعتماد به نفس میشود. بهترین راه برای خلاصی از این وضعیت، گفتگو کردن با همسر است. برخی می ترسند مطرح کردن این مسئله سبب بحث انفعالی جدیدی از سوی همسر باشد مثلاً او طرد کننده تر شود. برخی دیگر چون از صحبت های قبلی نتیجه نگرفته اند ترجیح می دهند با سکوت و سکوت و سکوت روز را شب و شب را روز کنند. اگر حرف زدن با او فایده‌ای نداشت پس سعی کنید به او کمی فرصت بدهید. برای حرف زدن او را در منگنه نگذارید و در عوض تمرکز و توجه را به سمت خودتان تغییر دهید و به خودتان بپردازید. به سرگرمی‌های خودتان مشغول باشید و او را موقتا رها کنید. اگر همسرتان علی رغم تمام تلاش‌های‌ شما همچنان مانندسابق باقی ماند پس زمان آن است که رابطه‌تان را جدی ارزیابی کنید. اگر ادامه‌ی رابطه با او برای‌تان واقعا ممکن نیست. بیشتر فکر کنید و تصمیم بگیرید.. اگر مطمئنید که تمام تلاش خود را برای نجات رابطه‌تان کرده‌اید اما نتیجه‌ای نگرفتید، تنها راه این است که شروع کنید به فاصله گرفتن. باید مطمئن باشید که دیگر نمی‌توانید تنها کسی باشید که برای حفظ رابطه تلاش می‌کند و همسرتان هم باید درک کند که دیگر نمی‌تواند شما را نادیده بگیرد.

سلام یکسال پیش با همکارم به قصد ازدواج آشنا شدیم ولی بعد ۴ ماه رابطمون بهم خورد همو دوس داستیم ولی سر لج بازی از هم جدا شدیم بعد مدتی برگشت خواست دوباره زمان بدیم به هم،و من بعد ۸ ماه پیگیری های مکرر این آقا خواستم دوباره بهش فرصت بدم ناگفته نماند که خانواده های هر دومون در جریان بودن الان که خواستم با ایشون رابطه رو از نو شروع کنم دیگه مثل سابق زنگ یا پیام نمیده چون گفت یکم صبور باش زمان بده البته از ۶ صبح میره سرکار تا ۸ شب مشغله کاری زیادی داره ،یه بار مطرح کردم که من دوس دارم باهات بیشتر در تماس باشم بهم گفت تو خلا عاطفی داری تو باید خودت خودتو شاد کنی برای خودت تو زندگیت هدف تعیین کن و…البته هفته ای یه بار باهم بیرون میریم و اینکه ایشون خیلی تلاش کرد تا دوباره باهاش باشم و اینکه در مورد ازدواج گفت یکم زمان بده من به شناخت بیشتری نیاز دارم لطفا راهنمایی کنید منو چون بلاتکلیفم.

سلام دوست گرامی رابطه ای که یکبار تمام شده باید برای شروع مجدد درست بررسی شود .اینکه ایشان درگیری کاری شدید دارند دلیلی بر عدم حضور و ارتباط با شما نیست.بهتر هست هر دو جهت تعییت تکلیف رابطه به مشاور مراجعه کنید

با سلام:من پسر هستم از کودکی با یه خانواده رابطه خوب داریم من عاشق دخترشون شدم همه اعضای خانواده دو طرف این رو میدونند سن من ۳۴ساله و دوست دخترم ۱۶سال رابطه خوبی داریم قبلا که ایران بودم همیشه همو میدیدیم البته بدون رابطه(…) فقط کلامی چون واقعا از ته دل دوستش دارم وبهش گفتم که اون رو برای زندگی میخواهم خودش این موضوع رو خوب میدونه چندین بار اکانت تلگرامی رو حذف کرد بعد از مدتی دوباره من رو ادد میکرد تا این سیزده بدر امسال برگشتم ایران دعوتم کرد خونشون با دوست دخترشون و خواهر زادشون خونه بودند برادرشش هم اومد و سلام علیکی کردو رفت اون شب همه چیزهای من رو بررسی کردند اول کفش لباس درامد نوع کار خرج کردن خیلی تعجب کردم دوست دخترش موبایل من رو گرفت و تلگرام خودش رو تو گوشی من ثبت کرد من هم ازروی نادانی بهش پی ام وعلاقه ابراز کردم بعد از یه روز موضوع رو به دوست دخترم گفتم خیلی ناراحت شده بود حتی نخواست دوباره من رو ببینه. اکانت دوست دخترش رو حذف کردم روابط خیلی بهتر شد البته بهش گفتم فقط خواستم حسادت تو رو امتحان کنم که چقدر عاشق من هستی معذرت خواهی من رو قبول کرد اون شب برنامه داشتن که رابطه سه نفری داشته باشیم به وضوح دوست دوست دخترم گفت که او بچه رو دنبال نخود سیاه بفرستم من قبول نکردم از ته دل رابطه جنسی رو میخواستم ولی اصلا نمیخواستم به دوست دخترم جسارت کنم. از اون روز اخلاقش عوض شد ازش خواستم از او دختر کمی فاصله بگیره اونم این کار رو کرد خودش هم میگفت دختر خوبی نیست. الانم باهاش حرف میزنم ولی یه اکانت جداگانه برای من باز کرده خیلی کم حرف میزنه تا بیام پی ام بدم از تلگرام میزنه بیرون چون بهش گفتم که تا چند روز دیگه ازش خواستگاری میکنم. کم محلیش فکرم رو داغون کرده جوابهاش در حد. ن. اها. همین.۱۰روز دیگه برمیگردم ایران و میخواهم رسما ازش خوستگاری کنم. لطفا راهنمایی کنید چکار کنم

سلام دوست گرامی تفاوت سنی و اینکه شما و شریک عاطفی هرکدام در یک برهه سنی هستید مشکل ساز خواهد بود .قبل از هر تصمیمی لطفا هر دو نفر به مشاور مراجعه کنید تا میزان تفاهمات هردو و خلقیات و شخصیت ها مشخص شود سپس نسبت به ادامه رابطه تصمیم بگیرید

با عرض سلام من مدتی میشه که با پسری در رابطه هستم اوایل با وجود رابطه عاشقانه و خیلی خوب به دلیل حرفای نامناسبی که پشت سرشون بود من مقاومت کردم و چندباری به کات شدن رابطمون خورد من از همون ابتداعلاقمند ایشون بودم اما بقیه به من میگفتند که ایشون تنها قصد بازی دادن من رو داره .هر سری هم کات شد اخرش خودم برگشتم . الان بعد از سه سال یه دوستی که گاه عااااشقانه گاه کاااملا معمولی میشه ادامه پیدا کرده .ایشون خیییییییییلی وقتا میشه که نیستش ینی هیچ خبری از خودش نمیده و هیچ خبری هم نمیگیره اما من برعکس همیشه خبر میگیرم…مدتی پیش بهشون گفتم که چرا اینطور هستند گفتش که هیچ وقت نخواستم باهاش صمیمی باشم…باوجود حرفای پشت سرشون من صمیمت رو به معنای رابطه فراتر از دوستی معنا کردم و با اینکه ازشون خاستم منظورشونو بیان کنن چیزی نگفتن…تا چند شبه گذشته با کمی قلقلک متوجه شدم که بی راه هم متوجه منظورشون نشدم و براشون از خط قرمزهام گفتم و ایشون در عین سکوت الان ۴ روز هستش که هیچ چیزی نگفتن به غیر اینکه یکباره پیام دادن و گفتن 《چرا رفتی؟》چندباری پیام دادم و چندباری زنگ زدم و خواستار شدم که بگند من کجا رفتم ؟ الان من سردرگم هستم که ایشون واقعا این رابطه رو میخوان یا نه. دوستانم میگن من اون‌جوری که باید باهاش رفتار کنم نمیکنم اما واقعا نمیدونم چیکار باید انجام بدم ایشون تنها شخص مورد علاقه ای بودن برای من که ۴ساااال میشه من به ایشون علاقه مندم .ایشون تو اوج بی محلی یکباره دیده میشه که یک پیام عاشقانه یا یک شعر عاشقانه میفرسته .خیلی وقتا علکی به من میگه اینترنت و شارژ ندارم اما بعد در اینستاگرام 《که من ندارم و دوستانم فالو دارنشون》 خبر میدن که پست و یا استوری جدید گزاشته و این من رو ازار میده …. لطفا من رو راهنمایی کنید که چیکار کنم 😊…

سلام دوست گرامی شریک عاطفی شما به شدت مردد و سرگردان هستند و نیاز به شخصی همراه با درک بالا برای بیان ذهنیت و افکارشان دارند .پیشنهاد میکنم ایشان را ترغیب به مشاوره حضوری کنید

سلام. من 3 ماهه با ی آقایی داخل دانشگاه آشنا شدم. ایشون منو تقریبا ب خونوادشون معرفی کردن ، نه مستقیم اما در مورد من صحبت کردن باهاشون. اوایل ساعت استراحتشون در محل کار بهم اس میداد هر روز استیکر قلب میفرستاد. ی موضوعی پیش اومد ک بحثمون شد و از همون موقع دیگه اس نمیدن بین کارشون و پیام هاشون کم شده و دیگه نمیگن دلتنگ شدن. در صورتی ک خودم ی قرار گذاشتم باهاشون و مشکلمونو حل کردیم و گفتن دیگه ازم ناراحت نیستن اما دوس دارم مث قبل دلتنگ بشن و پیام بفرستن و حتی تماس بگیرن باهام. خواهش میکنم راهنماییم کنید

سلام دوست گرامی برای اینکه ایشان مجدد با شما رابطه گرمی داشته باشند مطمئن بشیذ ایشان موصوعی که در موردش مشکل داشتید را فراموش کرده اند و از افرادی که حساس هستند و هیج وقت مسائل فراموششان نمیشود نیستند. 1-به ویژگی های شخصیتی و اخلاقی مثبت مردان توجه کنید و در موردش صحبت کنید. 2-در مورد مردها مطالعه کنید و به شناخت در مورد ویژگی ها و اخلاق آنها بپردازید 3-برای مردها مهم هست که خودتان باشید و نقش بازی نکنید 4-مستقل باشید و این حس رو به فرد مقابل انتقال بدید که فردی متسقل و با اعتماد به نفس هستید 5-دوست داشتن و علاقمندی برای جذب بسیار مهم هست 6-فردی شاد و سرزنده باشید 7-انها را تحسین کنید 8-حس همراهی و درک به شریک عاطفیتان انتفال بدهید 9-برنامه های مشترک بلند مدت داشته باشید 10-فردی مهربان و اجتماعی باشید 11-نشان ندهید که تما فکر و حواس شما درگیر او هست 12-منطقی باشید و دور از هیجانات مسائل را بررسی کنید 13-در سایت رادیو عشق، مبحث جذب عشق از راه پیام به شما کمک میکند

سلام راستش من الان مدتی به یه پسر ٢٧ ساله علاقمندم اشنایی ما خیلی خانوادگی بود من از همون روز اول از اخلاقش طرز برخورد و شخصیت ایشون خوشم اومد ما تو فضای اجتماعی هم دیگرو دنبال میکردیم ولی بعداز دوماه تازه باهم به طور جدی صحبت کردیم با ما رفت امد خانوادگی داشتن ولی خیلی یک دفعه عجیب بهم پیام داد ابراز احساسات کرد گفت منم همون روز اول ازت خوشم اومد (خجالتیه)تا یه تایمی خیلی باهم حرف میزدیم (بیشتر اون پیام میداد)تا اینکه گفت من قصدم جدیه واسه ازدواج منم گفتم باید بیشتر هم دیگرو بشناسیم اونم گفت اره زمام میبره به ارومی (صبوره) باید پیش بریم ولی طی این مدت نه تماس تلفنی داشتیم نه گفت باهم بیرون بریم (بیشتر مواقع شب ها پیام میداد)تا اینکه دیدم پیام دادنش کم شدمنم بهش گفتم این قضیه رو گفت ببخشید ناراحت شدی؟ گفت من دانشگام همش ،امتحان دارم و درگیرم چیزی نمونده تا چند روز دیگه تموم میشه منم چیزی نگفتم طی این سه هفته باهم خیلی خوب بودیم ولی از فرداش دیگه پیام نداد منم پیام ندادم الان حدود یک هفتس باهم صحبت نکردیم من همش حس میکنم کسی تو زندگیشه احساس مزاحمت میکنم (بهش این موضوع رو هم گفتم گفت نه کسی تو زندگیم نیست و مزاحمم نیستی ) برای همین بهش پیام ندادم با خودم گفتم اگه خودش بخاد پیام میده ولی دائم منو توی فضای مجازی دنبال میکنه خیلی افکارم بهم ریخته شده خیلی ناراحتم همش به این فکر میکنم که من چه کاره اشتباهی انجام دادم

سلام دوست گرامی لازم هست ایشان پیگیر و راغب به ارتباط با شما باشند و اینکه بدون هیچ دلیلی رابطه را کم کردند و الان یک هفنه هست که به شما پیامی ندادن اصلا توجیه منطقی ندارد.لازم نیست شما کاری انجام بدهید و منتظر باشید اگر به شما پیامی دادند انوقت پیگیر باشید

سلام من عاشق پسری شدم و نمیتونم از فکرم بیرونش کنم نمیدونم دوسم داره یا نه اما یه کم شک دارم که شاید دوسم داشته باشه اما میخوام بدونم که واقعا عاشقمه یا فقط یه حس زود گذره . نمیدونم چطوری بفهمم که عاشقمه یا نه و از طرفی خیلی هم دوس دارم که باهاش دوس بشم اما نمیخوام از اون دخترایی باشم که راحت در اختیار پسرا قرار میگیرن میخوام برای به دست اوردنم سختی بکشه اما راهشو نمیدونم اینکه از کجا شروع کنم و چطوری بفهمم که دوسم داره و اگه یه روزی باهش دوس شدم چطوری میتونم تضمین کنم که این رابطه همیشه بر قرار باشه و از دست دادنش منو میترسونه چون من واقعا عاشقشم . لطفا راهنماییم کنین

سلام دوست گرامی برای اینکه متوجه بشید ایشان نظر و علاقه ای به شما دارند صبر کنید تا ایشان اقدام کنند بین مردی که شما را برای ازدواج انتخاب میکند و فردی که فقط دوستی در نظرش هست تفاوت ها زیر وجود دارد: 1-قرارهایش فقط به صرف خوش گذرانی نیست و با هدف با شما دیدار می کند 2-دوست پسر درباره افراد و مسائل خنده دار با شما صحبت می کند،و وارد فاز عمیق شناخت نمی شود 3-دوست پسر اعلام میکند که اصلا قصد ازدواج ندراد و شما هم نمیتونید تصمیم ایشان را تغییر بدهید 4-شخصی که قصد ازدواج دارد شرایط را کنترل و مدیریت می کند و در مواقع سختی شما را همراهی میکند 5-مردی که به دنبال ازدواج هست در مواقع حساس و بحث ها،با شما منطقی رفتار میکند 6-فردی که قصد ازدواج دراد شما را با خانواده و دوستانش آشنا می کند 7-مردی که قصد ازدواج دارد، به شما احساسا امنیت و ارامش خاطر می دهد

سلام من ۵ساله در رابطه هستم رابطه جدی خانواده هامونم خبر دارن و مطمئنم که دوستم داره ولی خیلی سرد تره قبل شده دیگه مثل اولا نیست اولا خیلی نسبت بمن احساسات نشون میداد و هیجان ولی الان سرده خیلی کم بهم زنگ میزنه همش بیشتر من میزنم یا همش من میگم بیا بریم بیرون البته این مشکل منم هست فک کنم هروز یا یروز در میون دوست دارم باهاش بیرون باشم اصلا وقتی پیشش نیستم احساس بدی دارم استرس دلهره دوست دارم همیشه کنارش باشم و اصلا جز اون دوست ندارم با دوستام یا خانوادم برم بیرون در جایی دوست دارم برم که اونم باشه وگرنه بم خوش نمیگذره ولی اون به راحتی برعکس من بدون من با دوستاش خیلی بش خوشمیگذره با خانوادش اینور اونور میره کلی خوشمیگذرونه بدون اینکه بگه من الان خونم حوصلم سر میره و ناراحت میشم:(

سلام دوست گرامی شما دچار وابستگی شدید به ایشان شده اید و برای همین بدون حضور ایشان به شما احساس خوبی داده نمیشود.در صورتی که ایشان کاملا دارند رابطه رو درست پیش میبرند و در عین علاقه به شما برای خودشان برنامه دارند و طبق برنامه زندگی میکنند.شما باید تلاش کنید که از این وابستگی به حضور دور بشید و اوقاتی رو با دوستان و خانواده باشید و مرتب پیگیر ایشان نباشید

سلام وقت بخیر

من یه اقایی علاقه دارم 2ساله ولی قصدمون جدی نیست و برنامه ای برای اینده نداریم . من زیاد دوسش دارم و از سمت ایشون کمبود دارم . قبلا گاهی میگفت فاصله بزاریم بینمون کم بشه دیدار و این چیزا اما من جبهه میگرفتم اونم سعی میکرد قانع ام کنه . اما بعد از اشنایی با شما وقتی میگه فاصله بگیریم منم بهش میگم باشه به خواستت احترام میزارم تا وقتی ک خودت میخوای تنها باشی از نظر من موردی نداره ولی به ۲.۳روز نمیشه دوباره برمیگرده . دوس دارم باهام مثه من رفتار کنه همینقدر توجه علاقه …. ولی ایشون برعکس منه . خیلی هم غرور داره .. ولی دوسش دارم دلم میخواد طوری رفتار کنم حرف بزنم ک اونم بهم مثل خودم توجه کنه علاقشو نشونم بده و ابراز کنه دلم میخواد با راهنمایی شما پیش برم ببینم چطور میشه.

دوست عزیز سلام

اینکه شما بخواید توی رابطه‌ای باشید که عشق و توجه از فرد مقابلتون دریافت کنید، هیچ اشکالی نداره. ولی بیاید این موضوعی که مطرح کردید رو از دو سمت بررسی کنیم: اولین بخش اینه که آیا درخواستتون رو مطرح کردید؟ اگه بله، چطوری؟ چی گفتید؟ چطوری گفتید؟ یکی از چیزهایی که اینطور موقع‌ها می‌تونه کمکتون کنه، حرف زدن در مورد خواستتونه. اما به چه شکلی؟

اول اینکه فکر کنید و ببینید که با توجه به نوع رابطتون، تا چه حد می‌تونید از ایشون توجه و عشق طلب کنید؟ اینطوری خیلی راحت‌تر می‌تونید تصمیم بگیرید که راجع به خواستتون حرف بزنید. بعد از اون، مرحله حرف زدن در مورد احساستونه. شما می‌تونید به جای گله چیزی مشابه این بگید: «وقتایی که حواست بهم هست، خیلی حال خوبی دارم». البته شما بهتره این جمله رو با ادبیات خودتون مطرح کنید که بیشتر به دل بشینه. یادتون باشه، کلیدش اینه که خیلی کوتاه در این مورد صحبت کنید و رد بشید. اینطوری فرد مقابل فکر نمی‌کنه که شما وابستش شدید، ولی از طرف دیگه، متوجه می‌شه که چه کارهایی انجام بده، شما خوشحال می‌شید.

اما برسیم به قسمت دوم صحبت‌هام. اینکه شما کسی رو دوست داشته باشید، بهش عشق بدید و بخواید که ازش عشق بگیرید، خیلی زیباست. منتهی، ما باید یاد بگیریم، از زندگی با خودمون هم لذت ببریم. زمانی که شما تونستید از زندگی شخصی خودتون لذت ببرید، اون موقع هست که می‌تونید از داشتن یه رابطه هم لذت ببرید. اما چرا؟ زمانی که شما تنها فکرتون این باشه که منو دوست داره یا نه؟ چرا به من توجه نمی‌کنه؟ چرا جواب منو دیر می‌ده و …، خودتون رو تو یه بازی‌ای می‌ندازین که اختیارش دست شما نیست. اما وقتی، خودتون بلد باشید به تنهایی زندگی شادی داشته باشید، اون موقع هست که می‌تونید از کوچکترین اتفاقات رابطه دونفرتون لذت ببرید و قدرش رو هم می‌دونید. اینبار دیگه شما با کوچکترین اتفاقی قلبتون نمی‌لرزه که منو می‌خواد یا نه. به عبارت دیگه، شما تبدیل می‌شید به یه دختر با اعتماد به نفس و مستقل، که بلده چطور رابطه خوب و لذت بخشی ایجاد کنه و قطعا این حس به فرد مقابل هم منتقل می‌شه.

با سلام من با شخصی به تازگی آشنا شدم ولی میخوام اول ارتباط ایشون رو متوجه این کنم که دوست دارم بیشتر در ارتباط باشیم بیشتر به من زنگ بزنه و پیام بده ولی نمیدونم چطوری اینکار رو کنم ؟ در واقع نمیخوام مستقیم بگم لطفا راهنمایی کنید چکار کنم بیشتر بهم پیام بده زنگ بزنه و منتظر این نمونه که اول من پیام بدم ممنون!

سلام دوست گرامی برای اینکه ایشون متوجه علاقه شما بشند برای ارتباط میتوانید از ترغیب و تشویق و ایجاد حس مثبت استفاده کنید به این صورت که وقتی تماس میکیرید القا کنید که چقدر وقتی صداتو میشنوم حالم خوب هست یا برای پیام دادن، از اینکه پیام میده انرژی میگیرید.

یکی از موارد اعتیادخانوادم بود.دیگریش رابطه عاطفی قبل ایشون بوده.ولی دیگه حل شده بود.خانواده منم میگن غریبست و راهه دوره ..براش فرستادم.واتساپم بازدیدشو بسته.ولی دیشب یه وضعیت گزاشت.تیک آبیشو هم بسته.ولی میفهمم آنلاین میشه.به پسر خالش گفته بود گوشیم سه چهار روز تو ماشین برادرم جامونده بود.ولی گوشیش دوروزه الان دستشه.یعنی اینهمه زنگ و پیام منو نمیبینه.البته هر وقت میره اون منطقه ای خونه دومیشون هستشا ،منطقه ای که الان اونجاست همیشه منو از یاد میبره تا از اونجا بیاد بیرون.گفت برا ازدواج میخوامت.منو برد خونشون ناهار مهمون بودم.اینجوریم نیست که بگم با خانوادش راحت باشه بخواد هر دختری ببره خونشون…الان شش روزه زنگ نزده و جواب منم نمیده. .مگه میشه آدم یک سال خوشی و ناخوشیات با هم باشه الان یک هفته ازت خبر نگیره

سلام من یک سال پیش در محل کارم با مردی آشنا شدم که راننده ماشین سنگین است وخودش و برادرش دارن تلاشن میکنن پول جمع کنن یه تریلی بخرن.ماحدودا ۶ماه بدون ملاقت دومی با هم درارتباط بودیم و از همون اول منو به خانوادش معرفی کرد و منم به مادرم و همه به جز پدرم گفتم که با همچین مردی در ارتباطم.خانواده من به شدت مخالفن.سر دو تا مشکل من که ازش پنهون کرده بودم رابطمون هی بهم خورد و باز جوش خورد گفت صداقتت برام مهمتر بود.ولی کم کم گفت تو اون آدم رویاهای من نیستی برا ازدواج به دلم نمیشینی.ولی اگه رفتارتو درست کنی آره.یه مدت خوب بود.تااینکه گفت دوست دارم وابستتم هستم ولی فقط دو دوست صمیمی باشیم خیلی جر و بحث کردم مگه من چیم از بقیه کمتره هیچ وقت زنگ تفریحت نمیشم مگه من احمقم و…دیدارمون بیشتر شد خلاصه تو این یک سال ۴بار همو دیدیم چون شهرامونم از هم سه ساعت فاصله داره و کلنم تو جادست و میگه من بخاطر کارم زنی میخوام که خیالم ازش راحت باشه و خیلی زحمت میکشم باید قدر دونسته بشه.دیدارسوم ما رابطه جنسی داشتیم و بعد اون بیشتر مشتاق تر شد.تا یه هفته پیش که قرار بود بیاد خونه و چند روز خونشون بمونه یه روزم ما همدیگرو ببینیم.تو راه خونه زنگ زدم گفتم کجایی گفت بزار اعصابم خورده خودم بهت زنگ میزنم.دیگه رفت که رفت که رفت الان یه هفتست زنگ نزده و هر چی زنگ میزنم جواب نمیده.منم دو روزه بیخیالش شدم.تو دلم میگفتم نکنه گوشی پیشش نیست ولی یه حرکتی زدم دیدم پیششه.در اصل اومده بودن خونه برن یه ماشین ببینن بخرن یه دلم میگه مشغوله فکرش ولی بازم میگم یه پیام که من از نگرانی در بیام زیاد وقت نمیبره.شما بگید من چیکار کنم

سلام دوست گرامی مشکلاتی که باعث بهم خوردن رابطتون شده بود چه مواردی بود؟ چرا خانواده شما این رابطه بودند؟ ایشان از همان ابتدا اعلام کردند که به دنبال دوستی هستند و ارتباط جنسی فقط ایشان را بخاطر ارضا جنسی وابسته شما کرده .اینکه ایاشن در اخرین تماس شما مطرح کردند که با شما تماس میگیرند و تماس نگرفتند یا از گرفتاری و مشغولیت ایشان حاکی هست و یا به دلیل این هست که راغب به ادامه رابطه نیستند.بهتر هست پیامی مبنی بر نگران بودن برای ایشان ارسال کنید و پیگیری نداشته باشید تا خود ایشان تماس بگیرند .در صورتی که تماسی نگرفتند بهتر است رابطه را تمام کنید

یکی از مواود اعتیادخانوادم بود.دیگریش رابطه عاطفی قبل ایشون بوده.ولی دیگه حل شده بود.خانواده منم میگن غریبست و راهه دوره ..براش فرستادم.واتساپم بازدیدشو بسته.تیک آبیشو هم بسته.ولی میفهمم آنلاین میشه.به پسر خالش گفته بود گوشیم سه چهار روز تو ماشین برادرم جامونده بود.ولی گوشیش دوروزه الان دستشه.یعنی اینهمه زنگ و پیام منو نمیبینه.البته هر وقت میره اون منطقه ای خونه دومیشون هستشا ،منطقه ای که الان اونجاست همیشه منو از یاد میبره تا از اونجا بیاد بیرون

نه گفت برا ازدواج میخوامت.منو برد خونشون ناهار مهمون بودم.اینجوریم نیست که بگم با خانوادش راحت باشه بخواد هر دختری ببره خونشون…

باسلام.21ساله هستم ومتاهل ارتباط صمیمی وعاطفی باهمسرم ندارم ودورازخانواده درشهردیگری زندگی میکنم همسرم مردخوبیست امامشکلات بسیارزیادی درزندگیم دارم که گفتنش بی فایده اس.من به شدت نیازدارم که باپسری حرف بزنم به صورت پیام وفقط فقط به عنوان درد ودل یامشاوره یادوست یابرادرکه فقط باهاش حرف بزنم خیلی نیازدارم به اینکه طرف بدون هیچ نیت سویی کمکم کنه بگیدچیکارکنم.

سلام دوست گرامی هیچکس به اندازه خودتان و همسرتان نمیتواند برای شما وقت بگذارد و کمکتان کند. بهتر است سعی در تقویت رابطه با همسرتان کنید.در کنار این کار، نوشتن مشکلات و بررسی هر مورد توسط خودتان بسیار کمک کننده هست.چون مشاور و یا هر فرد دیگری که در زمینه بتواند کمکی کند، شخصی موقتی هست و باید خود شما در اصل مهارت های لازم برای حل مسئله را یاد بگیرید

سلام یکسال و نیم هستش عقد کردم شوهرم هیچ میلی به من نداره میگه بیا جدا شیم همش بهونه میاره یبار میگه از اخلاقت میترسم یبار میگه از خرج و مخارج و مسئولیت میترسم. کاراش عجیب غریبه فقط چشمش دنبال اینو اونه مدام خیانت میکنه به من. تو خیابون با ماشین میچرخه الکی دخترارو نگاه میکنه تیکه میندازه. نمیدونم خودشم میل به رابطه و زیر یه سقف رفتن نداره

سلام دوست گرامی

مسائلی که مطرح کردید نیاز به بررسی بیشتری دارد تا ریشه رفتار همسرتان و نوع واکنش‌هایی که به شما دارند مشخص شود. بهترین اقدام این است که همراه همسرتان به زوج‌درمانگر مراجعه کنید.

سلام خسته نباشید،من ٢،٣ هفته اى میشه بایه پسرى ازطریق فضاى مجازى آشناشدم و اولین کسیه که من اجازه دادم واردزندگیم بشه چون حس کردم خیلى شبیه منه و احساس نزدیکى کردم بهش وبه من اوایل پیام میدادو حرف میزدیم وبالاخره بهم گفت که دوستم داره امابهم میگه که قصدازدواج ندارم به خاطره این قضیه که من اذیت نشم آخرش ،میخوادازم فاصله بگیره وگرفته ولى من نمیخوام بره من بایدچیکااارکنم الان؟؟؟

سلام دوست گرامی شما با فردی در فضای مجازی اشنا شده اید و تنها شناخت شما تماس های تصویری و حرفهایی هست که در ین مدت توسط خود ایشان مطرح شده و ایشان هم به همین صورت شما به ایشان علاقمند شدید با همین شناخت محازی و اصلا در فضای حقیقی با هم صحبت نکرده اید.پس ابتدا از فضای مجازی خارج بشید و این شناخت را بیشتر کنید .از طرفی ببنید دلایل عدم تصمیم برای ازدواج ایشان چی هست.دلایل منطقی را تلاش در رفعش منید اما در صورتی که دلیل منطقی ندارند بهتر هست منطقی باشید و رابطه را تمام کنید

من با پسری که همکلاسی دانشگاهم بود آشنا شدم،الان یک سال و نیم هست که سر مسائل دانشگاه با هم در ارتباطیم و گاهی هم راجع به مسائل شخصی صحبت می کنیم،من بهش علاقه مندم خیلی وقته و رفتاره اون هم طوریه که نمی تونم تشخیص بدم دوستم داره یه نه،چند ماه پیش غیر مستقیم بهم پیشنهاد دوستی داد که من (نمیدونم واقعا چرا)با شوخی گزروندم یا حتی شاید رد کردن هم به نظرش اومده باشه الان برگشته پیش دوست دختر قبلیش و منم خیلی پشیمونم،حتی نمیدونم می دونه که دوستش دارم یا نه،الان چیکار کنم به نظرتون که برگرده؟الان فقط سر مسائل دانشگاه در ارتباطیم،لطفا راهنمایی کنید

دوست گرامی شما در زمانی که می بایست سنجیده عمل میکردید متاسفانه با شوخی، به نوعی جواب نه به ایشان داده اید و الان ا راه حل هستید .وایشان هم الان در رابطه دیگر هستند پس بهتر است منطقی باشید و بجای توجه به این احساس که در حال حاضر امکان ایجاد رابطه وجود ندارد به دانشگاه بپردازید و در صورت درخواست مجدد ایشان اینبار منطقی و واقع بین باشید

سلام من دختری ۲۰‌ساله هستم و دوست پسرم ۲۱ ساله هست ما ۳ ماه که با هم اشنا شدیم و هم دانشگاهی هستیم‌ و از طریق یک کنگره با هم اشنا شدیم اخلاق ها مون هم بهم می خوره و مشکلی با هم نداریم و تو این سه ماه با هم ۲بار معاشقه داشتیم و بعدش تغییر بدی تو اخلاق و رفتار دوست پسرم ایجاد نشد ولی من نگران اینده هستم چون خوندم که در ابتدای یک رابطه عاشقانه رابطه جنسی بر قرار نکنید چون مرد دلسرد میشه و میزاره میره من از شما راهکار می خوام که در ادامه رابطه به چه نحوی باید رفتار کنم ممنونم

دوست گرامی سلام بعد از سه ماه اشنایی به معاشقه رو اوردید و البته حد این معاشقه را مشخص نکردید.اما فکر می کنید که دوست پسرتان رفتارش تغییر نکرده و سرد نشده. دوست خوبم از کجا مطمئن هستی که این یک نقاب نباشد برای دراختیار داشتن شما برای لذت بردن و هروقت قصد جدی شدن قضیه را داشتید ایشون رفتارشان تغییر نکند؟ رابطه جنسی در دوران دوستی شاید جذاب و ارضاکننده باشد، اما این جذابیت و شور و هیجان دوامی ندارد. چرا که پسران و مردان فکر می‌کنند که این رابطه بخشی از دوستی‌شان بوده، درواقع اگر دختری در دوران رابطه عاطفی همه صمیمیت‌ها، جذابیت‌ها و پتانسیل‌های عاطفیش را برای پسر رو کند، او سرد می‌شود و هیچ انگیزه‌ای برای ارتقای رابطه به مرحله ازدواج نخواهد داشت. چون همه دستاوردهایی که می‌توانست از این رابطه بدست آورد برایش مهیا شده است. مورد بعدی باید وقتی یک رابطه به مرحله جنسی برسد که شناخت ها کامل شده و شما به او اعتماد داریدو نگران واکنش های بعدی نباشید.اما شما الان نگران اینده هستید پس مشخص است هنوز به اعتماد و شناخت کامل نرسیده اید.

رابطه جنسی یکی از اتفاق هایی است که افراد را در آسیب پذیر ترین حالت خود قرار می دهد و شناخت و تصمیم گیری را سخت تر می کند و حتی ممکن است رابطه ای که الان از نظر شما بدون مشکل است را دچار نوسانات و بحران ها کند.

اگر تصمیم و هدف هر دو از این اشنایی بحث ازدواج است بهتر است با کنترل هیجانات و احساسات به شناخت و بررسی بپردازید و موقعیت خود و طرف مقابل را در این رابطه مشخص کرده و حد و مرزهای فعلی رابطه را اعلام کنید

پیشنهاد می کنم برای شناخت هم وقت بگذارید و در صورتی که تفاهم های لازم را دارید رابط را بصورت رسمی و زیر نظر خانواده پیش ببرید و رابطه جنسی را به از رسمی شدن موکول کنید

سلام من دختر ۲۷ ساله ی هستم که سه و نیمه با ی پسری که دوسال ازم کوچکتره دوس هستم باهم دانشگاه اشنا شدیم تو دوشهر جداگونه زندگی میکنیم محل کارمونم دوشهر جداگونه س خیلی دیر به دیر همو میبینم من ی بار خواستم امتحانش کنم با ی شماره ی ناشناس بهش پی ام دادم و کم کم باهم حرف زدیم اون اولین بار بهم گف که یکیه بهش پی ام میده و نمیدونه کیه من گفتم خوب جوابشو نده بعد چند مدت که گذشت رابطه ی اونا که خودم بودم تقریبا خوب بود بهش گفتم هنوزم پی ام میده گف نه دیگه جوابشو نمیدم هیچی نگفتم بعد چند روز دیگه نتونستم تحمل کنم و بهش گفتم که چرا بهم خیانت میکنی گف نه همچین چیزی نیس من فقط خواستم بفهمم کیه اشتباه فکر میکنی و معذرت خواهی کرد و گف که دیگه حرف نمیزنه و من بخشیدمش ولی دوباره شروع شد و قرارگذاشت که بره ببینتش ولی هر بار که بهش میگفتم انکار میکرد اخرین بار که دیگه بهش گفتم من نمیتونم باهات اینجوری بمونم بهم گف که من اگه با یکی حرف بزنم فقط واسه رابطه میخوامش ولی تورو واسه ازدواج میخوام توباهام سردی و دوریم و اگه باهام رابطه جنسی تا حدودی داشته باشیم من اینکارارو نمیکنم و من دوباره بهش گفتم که اینطوری نمیتونم باهات باشم و همچین کسی نمیتونم زندگی کنم گف الان اینجوریه ازدواج کردیم خوب میشم بعد ی مدت بهم گف میام خاستگاریت من چتدتا خانواده بهم گفتن که مفتی دخترمونو بهت میدیم شما نباید سخت بگیرین من الان چیزی ندارم بخاطر تو میخوام همچین ریسکیو کنم که بیام خاستگاریت منم چون دوستش داشتم شرایطشو قبول کردم بعد دوباره گف که خانواده م مشکل دارن فعلا چند ماه دیگه هم صبر کن ولی بهم قول بده که اگه موقعیت بهتر داشتی بری بخاطر من زندگیتو خراب نکنی من از رو عصبانیت بهش گفتم و گفتم توهم هر کاری خواستی بکن گفتم من نمیتونم باهمچین کسی زندگی کنم که خیانت میکنی بهم اونم همش میگه من همه چیو توضیح دادم تو دنبال بهانه ی بهانه دستت نمیافته میخوای اینجوری بری الان طول رور اخر شب ی پی ام میده و تموم به نطرتون چیکار کنم تروخدا کمکم کنین

سلام دوست گرامی با توجه به صحبت های خودتان کاملا تکلیف این رابطه مشخص هست.خیانت و بهانه های غیر منطقی،عدم ثبات نظر و اقدام برای رابطه رسمی اینها نشانه های خوب و محکمی برای اتمام رابطه شما هست.پس بهتر هست مردد نباشید و با احترامی که برای خودتان قائل هستید رابطه را تمام کنید

دختر فامیلمونه دوسش دارم به حدی که برای دوس دختر و رل نمیخوامش، میخوام باهاش ازدواج کنم . گه گاه باهم چت میکردیم ، تقریبن روزی 4 ساعت که کم نیس!! معمولا صبح من پیام میدم بعدش تو طول روز بارها اون اول پیام میده، دو روزه پیام ندادم و خواستم ببینم اون پیام میده یا نه!(؟) … اما خبری ازش نشد! از طرفی نمی خوام از دستش بدم و میخوام رابطمون باهاش سرجاش بمونه از طرفیم موندم چرا پیام نمیده گفته بود بهم که بامن خوشاله اما اگه واقعا اینطور باشه، بای دلتنگ بشه اما متاسفانه چنین نیس بنظرم نمیدونم باید چکار کنم باید پیام بدم یا نه؟ اگه بدم چی بگم که شخصیت و غرورم سرجاش بمونه؟

دوست گرامی سلام شما مطرح کردید که اغاز کننده پیام های روزانه شما هستید و به دنبال ان، دختر خانم به شما پیام میدند. خوب این مشخص هست که با توجه به روال پیام ها ایشان منتظر شما هستند و بهرحال به دلیل حجب و حیای دخترانه در صورتی که شما پیام ندهید ایشان پیامی نمیدهند بهترین کار این است که شما پیامی ارسال کنید و در زودترین زمان در مورد هدف و برنامه این رابطه با ایشان صحبت کنید و قبل از اینکه رابطه از قصد و هدف اصلی خارح شود به صورت جدی اقدام کنید تا هم به شناخت درست برسید و هم ابراز احساسات پس از تکمیل شناخت ها بدون نگرانی و محدودیت های دو طرفه باشد

سلام، من دختر ۲۵ ساله ای هستم که اگر بخواهم درمقابل رفتارهای سرد پارتنرم سرد برخورد کنم گلایه میکنه که چرا نیستم درحالی که خودش نیست، احساس میکنم بامن بازی روانی دارن انجام میدن چکار کنم که صادقانه بامن رفتار کنند؟ودر مقابل رفتارهای سردشون چگونه عمل کنم ؟

سلام دوست گرامی شما از رفتار سرد پارتنر خود گلایه دارید. چگونه به این رفتار سرد واکنش نشان می‌دهید و منظورتان از برخورد کردن، چیست؟ این نکته را بخاطر داشته باشید که هیچ کسی نمی‌تواند با شما بازی روانی کند، مگر آنکه خودتان به آنها این اجازه را بدهید. هیچ کسی نمی‌تواند رفتار دیگری را کنترل کند، شما باید روی رفتارها و برخوردهای خودتان کنترل داشته باشید. برای این منظور، باید مهارت‌های زندگی به خصوص مهارت ارتباط موثر را آموزش ببینید.

آدرس: تهران، پونک، نبش بلوار پونک، پلاک 2، طبقه سوم، واحد 6

تلفن پشتیبانی:02146015870

رزرو نوبت مشاوره

انجمن روانشناسی آمریکا

سازمان نظام روانشناسی و مشاوره ایران

سازمان بهزیستی ایران

انجمن روانشناسی ایران

 

می‌خوام برگرده به رابطه/زندگیمیخوام فراموشش کنم

باید تمومش کنم، اما قدرتشو ندارم

می‌خوام جذبش کنم و ازدواج کنیم


https://lovesradio.com/wp-content/uploads/دلیل-جدایی.mp3Downloads-icon


https://lovesradio.com/wp-content/uploads/How-we-help-you-get-back-your-love-1.mp3Downloads-icon


https://lovesradio.com/wp-content/uploads/How-does-this-course-help.mp3Downloads-icon

هیچ چیز بدتر از منتظر ماندن و منتظر ماندن و باز هم منتظر ماندن برای این نیست که عشقتان به شما زنگ بزند یا پیام بدهد. هر بار که تلفن شما زنگ میخورد یا نوتیفیکشن موبایلتان به صدا در می آید، با تمام وجود امیدوارید که شوهر یا نامزدتان روی خط باشد. اما به جای آن معمولا با یک پیام تبلیغاتی مواجه میشوید! حال اگر شما با او تماس بگیرید یا پیام بدهید و او جوابتان را ندهد، این موضوع میتواند برایتان تبدیل به فاجعه شود. چرا که هزاران فکر و سناریوی منفی به ذهن هجوم می آورد. چرا شوهر، نامزد یا دوست پسرم به من زنگ نمیزند و چند دقیقه برای پیام دادن به من وقت نمیگذارد؟ آیا نسبت به من سرد شده؟ آیا عشقم دیگر مرا دوست ندارد؟ آیا پای دختر دیگری در میان است؟ آیا باید خودم دوباره با او تماس بگیرم یا اینکه منتظر بمانم تا خودش به من زنگ بزنه؟

فهرست مطالب

شاید این سوال براتون پیش اومده باشه که چی شد که یه دفعه رابطه رو تموم کرد و رفت؛ همه چیز که خوب بود. خب دلایل زیادی برای این مساله وجود داره که در اینجا می‌خوایم به بررسی مهم‌ترین‌هاش بپردازیم. البته یادتون باشه، منظور مقصر جلوه دادن کسی نیست، فقط داریم احتمالات مختلف رو بررسی می‌کنیم.  برای توضیحات بیشتر به صحبت های کارشناس دوره حتما گوش بدید.

شاید یکی از دلایل این باشه که شما آدم اشتباهی رو برای رابطه انتخاب کردید. گاهی وقت‌ها دخترها عاشق مردهایی می‌شن که تعهدی به رابطه ندارن، اما به علت تجارب زیادشون (!) خوب بلدند که چطور دل دخترها رو به دست بیارن، به همین دلیل بسیار جذابن. پس وقتی با چنین مردی وارد رابطه شدید، بهتره که انتظار تعهد ازشون نداشته باشید.

یکی دیگه از دلایل ترک ناگهانی رابطه، مردهایی هستند که به پختگی هیجانی نرسیدند. اینطور مردها، از رابطه متعهدانه و مسئولیت می‌ترسند، به همین دلیل وقتی احساس کنند که دارند به شما علاقه‌مند می‌شن یا همه چیز داره خوب پیش می‌ره، می‌ترسند و بهترین راهی که به ذهنشون می‌رسه اینه که رابطه رو ترک کنند.

چطور به عشقم پیام بدم

در بسیاری از فرهنگ‌ها، عموما به پسرها اینطور القا شده که اون‌ها مسئول خوشبخت کردن و خوشحال کردن زن‌ها هستند؛ به همین دلیل گاهی مرد فکر می‌کنه که به هر دلیلی (می‌تونه مالی، عاطفی و … باشه)، نمی‌تونه دختر مورد علاقش رو خوشبخت و راضی کنه. همین مساله باعث می‌شه که به نظرش بهترین راه، ترک رابطه باشه.

بعضی از مردها ذاتا برای رابطه ساخته نشدن. این افراد به دلیل تجارب بچگی، شخصیتشون و … توانایی و علاقه‌ای برای متعهد بودن ندارن. اون‌ها از اینکه قلب زنی رو به دست بیارن لذت می‌برن ولی نه فقط یه نفر، اون‌ها دوست دارن همه دوستشون داشته باشن و بعد که از دوست داشتن مطمئن شدن، رهاشون کنن.

اکثر روابط عاشقانه پرشور و آتشین شروع می‌شود، اما آتش این شور و اشتیاق به مرور زمان رو به خاموشی می‌گذارد. افتادن از تب و تاب روزهای اولیه‌ی عاشقی کاملاً عادی است. هیچ زوج عاشقی نمی‌توانند هیجان و عشق اوایل رابطه‌شان را برای مدتی طولانی حفظ کنند، چون فراز و نشیب‌های زندگی آب سردی بر روی این آتش شعله‌ور می‌ریزد. مسئولیت‌های خانوادگی، شغلی و تحصیلی، وضعیت سلامتی، اهداف و مشکلات روزمره‌ی زندگی به زمان و توجه نیاز دارد. در این شرایط طبیعیه اگه بخواید در مورد رابطتتون مطمئن بشید ولی اگه خیلی عجله داشته باشید، فرد مقابل رو می‌ترسونید. بهترین کار اینه که رابطه رو آهسته و آروم جلو ببرید تا هم خودتون از فرد مقابل مطمئن بشید، هم اون بتونه فکرهاش رو بکنه.

تعداد این تماس‌ها به سبک زندگی، میزان صمیمت‌تان، موقعیت کاری، سن و وضعیت سلامتی برمی‌گردد. برای مثال اگر طرف مقابل‌تان ورشکسته شده و مجبور شده که برای گذران زندگی سخت کار کند، و در این شرایط در افسردگی و اضطراب فرورفته است، توقع بیجایی است که انتظار داشته باشید تا هر روز به شما زنگ بزند و پیام بدهد. شاید او برای سر و سامان دادن به زندگی‌اش به زمان و قدری تنهایی نیاز دارد. برخی مردان نمی‌توانند همزمان بر روی چند جنبه از زندگی‌شان متمرکز شوند و وقتی پای کسب و کار به میان می‌آید، اکثر مردان کاملاً تک‌بعدی می‌شوند. پس اگر او در کارش به مشکل برخورده است و نگرانی مالی دارد، احتمالاً مسائل شغلی و اقتصادی فعلاً برای او مقدم بر مسائل عاشقانه‌اند.

آیا حس می‌کنید که هر روز باید با طرف مقابل‌تان حرف بزنید؟ آیا حرف زدن با عشق‌تان روحیه‌تان را بهتر می‌کند؟ بیشترین مدتی که می‌توانید قبل از دعوا کردن صبر کنید تا جوابتان را بدهد، چقدر است؟ جواب این سوالات در رابطه‌های عاشقانه بسیار مهم است، چون به شما کمک می‌کند تا حد و مرزهایی را در رابطه‌تان تعریف کنید و هیجان و احساساتتان را در دوران انتظار تحت کنترل دربیاورید. تماس گرفتن و پیام فرستادن مداوم به یک مرد باعث نمی‌شود که او گوشی را بردارد و زودتر با شما تماس بگیرد.

اگر طرف مقابل‌تان مدت طولانی است که از شما خبری نمی‌گیرد و پیامی نمی‌فرستد به او پیام دهید و از وضعیت او بازخورد بگیرید، شاید او واقعا سرش شلوغ است و فرصت تماس گرفتن ندارد، شاید از شما ناراحت است و شاید این رفتار او نشان از بی‌علاقگی و سردی او نسبت به شما باشد. پاسخ او به پیام‌تان اطلاعات خوبی به شما می‌دهد و به شما کمک می‌کند تا تصمیم بگیرید در قدم بعدی چه رفتاری داشته باشید.

مدام به او شکایت نکنید که چرا کمتر برایتان پیام می‌فرستد، گله و شکایت بیش از حد از بزرگترین اشتباهات خانم‌ها در جذب مردان است. یک بار برای همیشه صادقانه به او بگویید که چه احساسی دارید. به او بگویید: “وقتی بهم زنگ نمیزنی یا پیام نمیدی، احساس بدی پیدا می‌کنم ازت می‌خوایم یه یه زمان‌هایی رو به من اختصاص بدی و بهم زنگ بزنی و باهم صحبت کنیم” . گله و شکایت راه به جایی نمی‌برد و فقط به غرور و اعتماد به نفس‌تان آسیب میزند بهتر است با او آرام منطقی صحبت کنید و در مورد شیوه و میزان ارتباط‌تان به یک تفاهم و توافق برسید.

به جای این که وقتتان را تلف کنید و منتظر خبری از اوبمانید، یک زندگی مهیج و رضایتبخش برای خودتان خلق کنید، این کار بهترین واکنش در زمانی است که طرف مقابل‌تان کمتر از معمول به شما پیام می‌دهد. آیا فرد شادی هستید؟ عاشق زندگی هستید؟ به کار، زندگی و روزهایی که می‌گذرانید، علاقه دارید و از جایگاه خود در جهان راضی هستید؟ پرداختن به شادی و رضایت از زندگی در دورانی که طرف مقابل‌تان کمتر با شما تماس می‌گیرد، بهترین کار است.

گاهی بعضی از افراد و رابطه‌ها نیاز به تلنگر دارند تا دوباره جان بگیرند. وقتی همیشه شما برای ارتباط‌تان تلاش می‌کنید و طرف مقابل‌تان شما را نادیده می‌گیرد برای ترمیم و بهبود رابطه نیاز است که کمی متفاوت‌تر از گذشته رفتار کنید و معادلات ذهنی طرف مقابل‌تان را بهم بزنید. برای اینکار باید در شیوه برخوردتان با او و سبک زندگی‌تان تغییراتی ایجاد کنید تا او بداند برای اینکه شما را در زندگی‌اش داشته باشد باید تلاش کند و در غیر این صورت شما را از دست می‌دهد.

 وقتی مرد موردعلاقه‌تان هر بار به مدت طولانی ناپدید می‌شود، از این فرصت برای آنالیز رابطه استفاده کنید. در خلوت خودتان به وضعیت فعلی رابطه‌تان فکر کنید و تصمیم بگیرید که آیا رفتارهای او قابل قبول است یا خیر. اگر او برای این رفتار‌هایش عذر موجهی ندارد، وقتش رسیده در مورد ادامه رابطه تجدید نظر کنید. اگرچه گاهی علاقه بیش از حد و وابستگی مانع‌تان می‌شود اما باید احساسات و هیجانات‌تان را مدیریت کنید. نباید صرفا بخاطر علاقه‌تان به او ارزش خودتان را دست کم بگیرید و به او اجازه دهید که هر موقع که خواست شما را نادیده بگیرد. نباید این علاقه، وابستگی و ترس از تنهایی تبدیل به نقطه ضعفتان شود. باید بدانید گاهی بعضی از تصمیم‌های زندگی، تصمیم‌های سختی هستند اما اگر سختی‌شان را به جان بخرید اتفاق‌های خوبی برای‌تان رقم خواهد خورد.

کمتر شدن تماس ها بعد از فروکش کردن هیجان اول رابطه تا حدی طبیعی است. برای مواجه شدن با شوهر یا نامزدی که کم پیام میدهد و زنگ میزند، سعی کنید قبل از هرچیز بررسی کنید انتظارتان از او واقع بینانه باشد. یعنی اگر شرایط خاص خانوادگی یا کاری برای او پیش آمده، دغدغه های فکری او را درک کنید. سیریش نباشید و شما پشت سرهم به پسر پیام ندهید یا زنگ نزنید، چرا که باعث میشود دلش برای شما کمتر تنگ شود و در نتیجه کمتر تماس بگیرد. اگر مدتی از او خبری نشد یک پیام عادی و روزمره به او بدهید و حالش را بپرسید. درمورد این موضوع بیش از حد ناله و شکایت نکنید و او را تحت فشار قرار ندهید.

در عوض برای خودتان یک زندگی جالب و جذاب بسازید، روحیه تان را حفظ کنید و اجازه ندهید افکار منفی ذهن شما را اشغال کند. گاهی لازم است یک ملاقات جضوری ترتبی بدهید. در یک فرصت مناسب رابطه را آنالیز کنید و نهایتا اگر به نظرتان نامزد یا دوست پسر شما بی توجهی و بی محلی میکند و رفتار غیرقابل پذیرشی دارد، در مورد ادامه یا تمام کردن رابطه تصمیمی معقولانه بگیرید.

 

عشقت رو جذب کن

میخوای یاد بگیری چطور روز به روز بیشتر قلب عشقتو بدست بیاری؟ چطور یه رابطه موفق منجر به ازدواج داشته باشی؟ چطور یه زندگی مشترک موفق داشته باشی؟ پس فرصت را از دست نده! تو هم به جمع دنبال کنندگان پیج رادیو عشق در اینستاگرام اضافه شو…

عضویت در خبرنامه رادیو عشق

273 بازدید

446 بازدید

488 بازدید

553 بازدید

1.08k بازدید

دیدگاه

نام *

ایمیل *

وب‌ سایت

ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی می‌نویسم.

مشترک نمی شومدریافت همه دیدگاه های این نوشتهفقط دریافت پاسخ دیدگاه های خودم

من ۲۰ سالمه و حدود ۴ ماه میشه از طریق یکی از فامیلامون با یه پسری آشنا شدم که ۲۴ سالشه اولین باری که پیام داد گفت که به یه مدت کوتاهی نیاز داره تا آمادگی برای یه رابطه رو به دست بیاره،بهم گفت که می‌خوام باهات وارد رابطه بشم ولی الان جدیش نکنیم آشنا بشیم بعد در یه زمان مناسب وارد رابطه بشیم این حرفای اون بود و من هم کاملا موافق بودم ولی از اونجایی که شناختی به ایشون نداشتم دوست داشتم که هر از گاهی پیام بدیم که کمی به اخلاق هم آشنایی داشته باشیم ولی توی این ۴ ماه هر بار من بهش پیام دادم و هر بار هم خیلی خوب جوابمو داده و حتی یه بار هم ازم خواست تلفنی حرف بزنیم و خیلی خوب پیش رفت وقتی بهش پیام میدم خیلی گرم بهم جواب میده و هر دفعه تاکید می‌کنه که هر وقت بخوای پیام بده یا حتی زنگ بزن با من کاری نداشته باش چند روز پیش همون کسی که مارو بهم پیشنهاد کرده بود گفت که خیلی گرفتار کار هست،الان حدود سه هفته میشه که پیام ندادم بهش به نظرتون بهش پیام بدم و یه حالی ازش بپرسم یا زمان بدم خودش هر وقت بخواد پیام بده؟ ولی خیلی باهام صادق بوده

چطور به عشقم پیام بدم

سلام دوست گرامی دلیل این خواسته چه بوده که باید آماده شود تا بتواند وارد رابطه شود؟ آیا شکست عاطفی داشته‌اند؟ 4 ماه زمان مختصری برای شناخت است، اما باید همین حد شناخت هم، دوطرفه اتفاق بیفتد. فعلاً صبور باشید و در یک فرصت مناسب از قصد و هدف او در رابطه بپرسید.

سلام.من ۱۶ سالمه و دوس پسرم ۲۸ سالشه ما ۶ ماهه ک باهم اشنا شدیم و سه ماهه ک رل زدیم.همه چیز خوب بود واقعا خیلی پیگیرم بود و همیشه مواظبم بود و همش زنگ میزد و پیام میداد و اگه من خبری ازم نمیشد حتی ۵.۶ ساعت نگرانم میشد و اینا…. خیلی خوش بودیم و همه چی عالی بود بهم میگف دوستم داره و رابطمون جدی بود. ولی از دو هفته پیش ن پیام داد ن خبری گرفت ازم پیام دادم بهش بعد ی هفته گفتم چیشده گف حوصله ندارم حالم خوب نیس اعصاب خودمم ندارم حتی.یکم اروم شم میام……اینو گفت و الان ی هفتس ک خبری نیس ازش نمیدونم چیکار کنم و با شناختی ک من ازش دارم این رفتارش غیر طبیعیه.من فکر میکنم براش مشکلی پیش اومده .چیکار کنم؟صبر کنم؟یا پیام بدم؟

سلام دوست گرامی هر رابطه‌ای یک دوره ماه عسل دارد که در مورد رابطه شما نیز صدق می‌کند. اما این تغییر ناگهانی کمی غیرطبیعی به نظر می‌رسد که باید به صورت دقیق رابطه مورد ارزیابی قرار گیرد تا علتش کشف شود سپس براساس این علت یا علت‌ها، اقدامات بعدی شما انجام شود.

سلام ‌من ‌دختری‌ هستم ‌که ‌‌خیلی‌ عاشق ‌دوست‌پسرمم ‌اما‌اون‌باخانوادش‌خیلی‌وقت‌پیش‌رفته‌استرالیا‌ به‌من‌زنگم‌نمی‌زنه ‌حالا ‌چی‌ کار کنم‌ من‌ عاشقشم‌می‌ترسم‌ نکنه‌‌بادختردیگه ‌باشه ‌لطفا‌رهنمایی‌کنید

سلام دوست گرامی بسیار مختصر نوشتید. اگر شما با او در ارتباط بودید، به چه علت با رفتنش به استرالیا، دیگر به شما زنگ نمی‌زند؟یعنی هیچ دسترسی به او ندارید؟ چه مدت در ارتباط بودید؟ قرار است طرف مقابل شما همیشه آنجا بماند یا برمی‌گردد؟ سن خودتان و او را نگفتید.

سلام من ۲۷سالمه با پسری ۵ساله در رابطه هستم که تو این پنج سال قهر و آشتی چند باری داشتیم. از اول دوستی من به ایشون گفتم قصدم ازدواجه که ایشون چند باری پیشنهاد ازدواج دادن بنده به خاطر دلایلی و مطمئن نبودن گفتم فعلا نه که این آقا ابراز علاقه میکنه میگه دوسم داره برام هر کاری میکنه و بهترین اتفاق تو زندگیشم و میخواد تا ابد باهام باشه و منم دوسش دارم ولی از اول دوستی زیاد زنگ پیام نمیداد که پرسیدم چرا گفت خوشم نمیاد چک کنم و یه مدتی از ایران رفتن دوباره برگشتن و تلگرام منو هک کرده بودن که چند پیام دیده بودن ولی در حد چت بود چون ایشون خیلی دیر به دیر ۲ماه یبار همو میدیدیم و الان متوجه شدم با توجه به ابراز علاقه ی که میکنه بهم خیانت میکنه که میگم چرا میگه تو همه چیت خوب نیست فقط من دوستت دارم ‌‌‌‌. میگه من با هرکی برم هر کاری کنم جام پیش تو آخرش پیش تو و میگه خیلی دوسم داره و تا ابد مال اونم چی کار باید کنم آیا ؟؟

سلام دوست گرامی متاسفانه در رابطه بی‌کیفیتی حضور دارید. شما از ابتدا اعلام کردید می‌خواهید ازدواج کنید، در صورتی که از روند این ارتباط مطمئن نبودید. از طرفی علائمی مانند خیانت، هک کردن، عملی نکردن حرف‌ها و… را در رابطه دارید. این رابطه طبق روایت شما، به مسیر خوبی نخواهد رسید.

سلام من و یه اقایی سه ماهه که باهم هستیم دوسال ازشون بزرگترم اینجا نیستن الان یک هفته هست که برگشته اخلاقش کاملا عوض شده خیلی دیر پیام میده بعدم میگه فقط پیام نه تلفنی نه حضوری گیجم کرده میگم چرا میگه خستم انقد درگیرکاربودم همین فقط یک جورای داره خودشو ازم پنهون میکنه نمیدونم چرا😔

سلام دوست گرامی سه ماه زمان زیادی برای شناخت نیست، اما به نظر می‌رسد شما زیاد وابسته شدید. چون سن خودتان و او را نگفتید واز شیوه آشنایی و کیفیت رابطه چیزی نمی‌دانیم، راهنمایی کلی خواهد بود. اشاره کردید دو سال بزرگتر هستید، آیا این مساله برای شما مشکلی ایجاد کرده است که به آن اشاره کردید؟ یعنی حس می‌کنید بخاطر سن شماست که از شما خودش را مخفی می‌کند؟ اخلاقش عوض شده است، چه اتفاقی در رابطه افتاده که اینطور برداشت می‌کنید؟ آیا درگیری خاصی دارند؟ شما برای مدتی پیگیر او نباشید و از او بخواهید برای این مساله نیاز است که با او به صورت حضوری ملاقات داشته باشید. شاید زیاد از حد به او نزدیک شدید و انتظارات شما برای 3ماه آشنایی بیشتر از حد معمول باشد.

سلام .من دختری ۱۸ ساله هستم .چند ماهی هست که با مردی ۳۸ ساله در ارتباط هستم .ایشون از نظر اخلاقی بسیار آدم پخته و با شخصیتی هستند و به دنبال ازدواج هستند و البته ما در شهر های متفاوتی زندگی میکنیم و امکان ملاقات حضوری برامون وجود نداره .اوایل رابطه خیلی خوب بود اما بعد از زمانی که به من گفتن که من رو دوست دارن و منم علاقه امو بروز دادم هر چی گذشت ارتباطمون کمتر شده از هر روز حرف زدن به یه هفته ای یبار رسیده .اما ایشون همچنان میگن که من رو دوست دارن و فقط مشکل کاری دارند.وضع مالیشون خیلی خوبه و نیاز به این کار با حجم هم ندارن اما معتقدن که مرد باید کار کنه .من اوایل زیاد گیر میدادم چرا نیستن و بهشونم یبار گفتم که به دوست داشتن اشون شک دارم ایشون اما کاری برای متقاعد کردن من نکردن .من ایشون رو دوست دارم و البته خودشون گفتن که قبلا رل های زیادی تو مجازی داشتن .برای همین من گیج هستم که آیا این نبودن های ایشون از سر این هست که از من خسته شدن یا فقط برای کارشون هست؟و اگر کارشون هست چرا تلاش نمیکنند که یک وقت خالی ایجاد کنند که در کنار هم باشیم …و اینکه آیا به خاطر تفاوت سنی ما هست که این قضیه پیش اومده؟من راجب این قضیه با ایشون حرف زدم و ایشون گفتن مشکل با این قضیه ندارند اما احساس میکنم به من اطمینان ندارند.نمی تونم با مادرم صحبت کنم .لطفا کمک کنید مرسی.د

سلام دوست گرامی اختلاف سنی شما بسیار مشهود است و به همین دلیل نیازهای متفاوتی دارید. او نیاز دارد بیشتر کار کند، شما نیاز به توجه و مهر و محبت دارید. درضمن گفتید حضوری همدیگر را ندیدید، به چه صورت تصمیم گرفتید که برای همیشه کنار او بمانید؟ نکته خطرهای دیگر نداشتن هدف در زندگی ایشان و داشتن روابط بی سرانجام مجازی است. حتی ممکن است که متاهل باشند. بنابراین از این رابطه فاصله بگیرید.

سلام من 15سالمه عاشق پسرداییم شدم پسرداییم هم 17سالشه ما همدیگه رو خیلی دوست داریم ولی از یک اخلاقش خوشم نمیاد چون با دخترا گرم میگیره و بهش گفتم ک از اون اخلاقش خوشم نمیاد و گفتش دیگه با دخترا گرم نمیگیره راستش من خیلی دوستش دارم و اون خجالت میکشه که بهم درخواست بده آخه یک بار یکی از دوستام رفتن پی ویش و بهش گفت ک بهم درخواست بده اما اون گفت ک میترسه من ناراحت بشم از من میخواد ک با هیچکس رل نزنم ولی پس چرا بهم درخواست نمیده ب نظرتون بهش فرصت بدم بهم درخواست رل میده؟

سلام دوست گرامی سن هردوی شما برای ارتباط عاطفی پایین است و این علاقه به دلیل حضور شما در دوره نوجوانی است. تا زمانی هم که او تصمیم قطعی نگرفته، بهتر است حسابی باز نکنید، اما با شخص دیگری نیز وارد رابطه دیگری نشوید که افراد دیگری را هم درگیر احساسات و هیجانات خود نکنید.

سلام من 20سالمه و حدود2 ماهه با پسری که از من 7 سال. بزرگ تره اشنا شدم از اولم.با نیت ازدواج نزدیک اومدن.و اونقدر محجوب بودن که حتی خودشون.روش.نشد بهم بگن و از همکارم. خواستن تا باهام درمیون بزارن اولش همه.یشه حالمو میپرسیدن و… ولی یهو.7 روز شد که ازش.خبری نشد.و من متنی به اشتراک.گذاشتم.با دوستام متن درمورد افراد سینگل بود و من قصدی از گذاشتنش نداشتم ولی دوستای پسره به این قضیع واکنش نشون دادم که ینی چی؟ منم.گفتم.که 7 روزه نیست حتی یه سلام هم نگفته و.بهش بگو.نمیخوام.باهاش درارتباط باشم دیگه و م3 این که به دوستش.گفته بود سرم شلوغه برا کارم و…. وقتی به گوش.پسره رسید.اومد پیام.داد که میخوای بهم بزنی،؟ من گفتم.وقتی 7 روزه غیبت زده باید یه اینا هم.فکر کنی حتی یه پیام هم.ندادی بگی، من سرم.شلوغه، یه مدت نیستم، ازم ناراحت نشی و برام ارزش قائل. نبودی درجواب نوشت: عجب وفرداش نوشت :ببخشید الان 4 روز از ببخشیدی که گفت میگذره و.من. هیچ عکس العملی نشون ندادم واونم همینطور بنظرتون چکار کنم؟

سلام دوست گرامی بهتر بود وقتی از ایشان خبری نبود، شما نیز پیگیری می‌کردید که به چه علتی حضور ندارد تا ناراحتی شما از ایشان به کات شدن رابطه منجر نشود. باید ابتدا مشخص کنید که آیا می‌خواهید در این رابطه بمانید یا خیر و انگیزه ماندن خود را مشخص کنید و در حال حاضر تا زمانی که ایشان پیگیری نکردند، شما عکس‌العملی نشان ندهید. ابتدا قطب‌نمای«بازگرداندن عشق و ازدواج» را مطالعه کنید و سپس از مشاوران رادیوعشق نوبت مشاوره بگیرید.

سلام،الان دوماهه یه اقایی ازم خاستگاری کرده هفت سال اختلاف سنی داریم من ازش بزرگترم ولی خیلی مشتاق بودهرروزپیام وتماس میدادمنم واقعادوسش دارم اماالان ده روزی هست که نه پیام میده نه تماس میگیره به التماس واجبارجواب پیاماوتماسای خودمم میده اونم درحدخیلی کوتاه وباسردی وجوابای سربالا…میگم دلیل رفتارت چیه من که کاری نکردم توروناراحت کنم میگه دلیلی ندارم حرف ندارم…بخداکلافه شدم دارم خفه میشه لطفایه راهکاری بدین.

سلام دوست گرامی به نظر می‌رسد که اتفاقی در این رابطه افتاده باشد که توجه ایشان و جذابیت شما کاهش یافته باشد. اشاره کردید 7 سال از ایشان بزرگتر هستید، آیا در رابطه شما بر سر مسأله سن مشکل خاصی وجود نیامده بود؟ دعوا و بحث‌هایتان سر این موضوع نبوده است؟ آیا وقتی ایشان برای خواستگاری اقدام کرد، این درخواست از روی هیجان نبوده است؟ نحوه برقراری رابطه چگونه بوده است؟ در طی دوماه چه اتفاقی باعث شده است که تا این حد وابسته شوید؟ این رابطه نیاز به بررسی بیشتری دارد و ر سایت امکان پاسخگویی دقیق وجود ندارد، چون اطلاعاتی که داریم از رابطه شما بسیار کم است. بهتر است از رادیوعشق وقت مشاوره دریافت کنید.

سلام من ١۵سالمه و پسری ک عاشقش شدم٢۰سالشه ما مذهبی مغرور احساسی و یجورایی دیوونه همیم برو خودمون نمیاریم…ما باهم فامیل نردیکیم و همو کاملا میشناسیم من با اینکه اخلاقای بدشم میدونم ولی ازش زده نمیشم …خانواده هامونم میدونن ما همو میخوایم..اما ما وضع مالیمون متوسطع و ن اون و ن من فعلا …ینی برامون زوده..با این حال ک خانواده ها میدونن و رضایت کامل دارند کاری برای رسوند ما ب هم نمیکنن ینی تاالان ک اینطور بوده..خلاصع ما از هم خجالت میکشیم و شایدم تا حتلا مستقیم بهم خیره نشدیم با اینکه خیلی وحتی روزها کنار هم بودیم … اما امان از عقلی ک عاشقبشود اما موضوعی ک هست ما تازگیا مجازی با هم خیلی لفظ قلم و … چت میکنیم..اما میره پهلو دوستاش من ازیادش میرم حتی روز ها اما باز پیعم میده منم از همون اول باهاش گرم نگرمتم حیچ خیلیم سرد و با …ینی.. کم محلی رفتار کردم ک یکی از اخلاقاشع میدونم اگ خیاش از سمت من از علاقه من راحت شع کمتر میاد سمتم کمتر درخواست میکنه و….بهرحال …میخواستم لطف کنید اگع راهنمابب برام دارید بگید..ممنون

سلام دوست گرامی ازوئاج نیاز به تهیه مقدماتی دارد که در سن شما و طرف مقابل این مقدمات قابل فراهم شدن نیست. همچنین اشاره کردید تابه حال به صورت مستقیم درباره این علاقه باهم صحبتی نداشته اید، اما خود را عاشقهم می دانید. این تناقضات هم به دلیل عدم رسیدن به بلوغ کافی برای شروع یک رابطه عاطفی جدی است. راهنمایی ما این است که در ابتدا سعی کنید به شیوه صحیح و در زمان مناسب ایشان را جذب کنید؛ به دلیل اینکه در حال حاضر نمیشود برای رابطه عاطفی جدی پیشقدم شد.

سلام من پونزده سالمه…چن وقته که حس میکنم یه اقای بیست و پنج ساله برام مهم شده…یه مدت باهاش چت میکردم و رابطه ی خوبی داشتیم رابطه عاشقانه ای نبود و دوستانه چت میکردیم…میدونم که حسم ممکنه فقط به خاطر جا به جایی چن تا هورمون تو بدنم باشه ولی شدیدا حس میکنم همه اخلاقاشو دوست دارم…هر چند از پشت گوشی نمیشه شخصیت واقعیه کسیو شناخت…الان پونزده روزه که رفته…نمیدونم چرا حتی اخرین چت هامون هم خوب بود…پونزده روز عرورم اجازه نداد باز بهش پی ام بدم ولی خیلی دلتنگشم…خواهش میکنم نگید تو باید فراموشش کنی و …عصبیم میکنه چون خودمم خوب میدونم که دوست داشتنشو منتظرش موندن اشتباه محظه…میشه راهنماییم کنید که غرورمو کنار بزارم یا نه…؟!؟

سلام دوست گرامی حس خوب داشتن و ارتباط با چت، ضامن این نیست که طرف مقابل آدم خوبی است و می توانید با او رابطه برقرار کنید. بخشی از وجود شما واقعیت را پذیرفته و بخشی دیگر آن را انکار میکند. مشاور راه اشتباه را توصیه نمی کند. بهتر است برای بررسی علت گرایش به ایشان ، با مشاوران رادیو عشق وقت مشاوره تلفنی یا آنلاین دریافت کنید.

سلام . من خودم گفتم ک از زندگیم بره و از ته دل نبوده حرفم ولی اون رفت الان پشیمونم

سلام دوست گرامی اگر می خواهید در رابطه با برگشت به ارتباط آگاهی کسب کنید و به شیوه درستی به رابطه برگردید، از مشاوران رادیو عشق وقت مشاوره تلفنی و یا آنلاین دریافت کنید.

با عرض سلام من 25 سالم به تازگی با اقایی اشنا شدم ایشون 32سالشون مدتی بود با هم یک فعالیتکاری هم داشتیم و چندین بار در طی این چهار ماه اشنایی دیده بودمشون وایشون کمی میخواست راجعبه من و خانوادم بدون من هم سوال هاشن پاسخ دادم و بعد راجعبه خودش صحبت کرد بعد مدتی من و دید حلقه ای توی دستم بود پرسیدن شما نامزد کردین و بعد از این که فهمید نه نامزد نکرده ام گفتن تصمیمشون ازدواج و من به ایشون گفتم باید خانواده ها در جریان باشن ب خاطر مشکلی از سمت ما گفتم اشناییمون چند وقتی دیگر پیش بیا و ایشون موافقت کردند که تا 5ماه دیگه خانوادم واسه دیدن شما تشریف میارنومن هم گفتم مسکلی نیست واین که مدتی بیمار بودم هرروز بهم پیام میدادن و حالم و جویا می شدند البته تقریبا 5 تا 6 بار که به هم پیام دادیم دیگه ارتباطی با من نداره پیام نمیده مگر این که خوم بخوام باهاشن ارتباط داشته باشم جوابم رو مودبان هم میدهند وا لبته چند بار خواستن کار هایی برام انجام بدن و من ازشون تشکر کردم و پاسخ منفی دادم به کمک هاشون و متوجه شدهکه من ادم کاملا مستقل و حود ساخته ی هستم دیگه به من پیام ندادن بعدچند روز ایشون رو دیدم که کاملا گرم و خندان و البته کمی مظطرب بودند که با من مواجه شدن وقتی دیدمشون سر شون پایین انداختن و میخندیدن و گرم نگاهم میکردن به نظرتون پیام ندادنش دلیی داره اخه مدتی هرروز حالم میپرسید اما چند وزه که نه این کارو نمیکنه

سلام به نظر میرسه پیام ندادن ایشون به خاطر نوع برخورد خودتونه. نوع برخورد شما طوری بوده که ایشون متوجه شدن برای نزدیک شدن به شما و آشنایی بیشتر باید از طریق خانواده اقدام کنن و احتمالا منتظرن که شرایط براشون مهیا بشه. اگر تمایل دارید ارتباطی بین‌تون برقرار بشه و قبل از آشنایی از طریق خانواده، آشنایی بیشتری بین خودتون برقرار بشه، می‌تونید در چهارچوب خودتون کمی گرم‌تر برخورد کنید یا اگر ایشون پیشنهاد کمک و حمایتی میدن گاهی بپذیرید یا استقبال کنید.

سلام من یه مدته ک با یه نفر وارد رابطه شدم ایشون خیلی خوب هستن دوبار با ایشون ملاقات کردم رابطه ی منطقی ای داریم قصدمونم جدیده واسه ازدواج ولی چون هنوز شرایطش نیس هم واسه من هم واسه ایشون یکی دوسال واسه این ک بزرگترامون بفهمن و جدی بشه باید بگذره ولی من با یه موضوع مشکل دارم این ک ایشون اصن نشده یه بارم واسه صحبت با من پیام بده همیشه من دارم خبر از ایشون میگیرم و پیام میدم یا سراغشونو میگیرم و ایشونم خیلی خیلی صمیمانه استقبال میکنن اصن سرد نیستن یه روز من ب یه بهانه ای به ایشون پیام ندادم و خبری ازشون نگرفتم پیشه خودم گفتم نگران میشه یا کنجکاو میشه پیام میده ولی خبری ازش نشد من چیزی نگفتم و خیلی عادی بهشون پیام فرستادم و واسه این ک بفهمه من دلخورم گفتم ک خبری ازت نیس کم پیدایی با این حرف من ایشون جبهه گرفتن و شروع کردن ب توپیدن من منم خیلی بهم برخورد ولی خیلی منطقی حرف زدم گفتم من خبری ازت نگرفتم شما خبر میگرفتی و اون چیزی نگفت و بحثو ادامه نداد بحثو تموم کرد من چیزی نگفتم تا غروب ک خودم بهشون پیام دادم و ایشون خیلی صمیمانه برخورد کردن بحثشو پیش نکشیدم و سعی کردم جومون فان بشه و موفقم شدم ولی همچنان من دارم خبر میگیرم و هیچ حرکتی از ایشون نمیبینم میخوام بدونم ک کارم درسته یا غلط من حس میکنم چون همیشه من اول شروع میکنم غرورم خورد میشه ایشون خیلی خوبنا فقط تنها مشکلشون همینه

سلام. این موضوع مهمیه. چون همون‌طور که میگید شما ممکنه تا یکی دو سال آینده نتونید رابطه‌تون رو جدی کنید و خب نمی‌تونید که دو سال فقط شما به ایشون پیام بدین. ضمن اینکه اگر واقعا فقط با گفتن جمله خبری ازت نیست چنین برخوردی داشتن جای بررسی داره. بنابراین تا زمانی که هنوز خیلی بهش وابسته نشدین درباره این موضوع خیلی جدی صحبت کنید. درصورت نیاز به راهنمایی بیشتر با سیستم مشاوره تلفنی صحبت کنید.

سلام بنده شیش سال با یه آقایی در ارتباطم دوسال از بنده کوچیکتر هستن ولی تاالان مشکلی سر سن نبوده اوایل همه چی خوب بود قرارمون ازدواج بود ولی خوشبختانه قول نمیدادن فقط میگفتن امیدوارم بتونم خوشبختت کنم اوایل رابطه بهشون علاقه ای نداشتم ولی ایشون شدیدا عاشق بودن حتی یک بار رابطه رو بنا به شرایط خانوادگی که به ایشون نگفتم تموم کردم بعد چند وقت خطم رو روشن کردم دیدم چقدر حالشون بده کم کم وابسته شدم تااینکه دو سال پیش دلخوری پیش اومد تا یک هفته خبری نشد ازشون من پیام دادم وایشون گفتن نمیتونیم باهم باشیم علتشم گفتن میخوان برن خارج بیقراری منو دیدن برگشتن ولی الان میگن به دلیل شرایط اقتصادی نمیتونن ازدواج کنن ومیخوان برن خارج و اونجا شرایط رو برای منم محیا میکنن که برم ولی من نمیتونم مهاجرت کنم بخاطر وابستگی مادرم فقد در صورتی میتونم که ازدواج کنم یا باخانواده برم نمیدونم چیکار کنم هرچیم میگم میگه ۶سال پیش بوه بودم الان ک من وابسته شدم واقعا زندگیمو حالم خراب میشه ایشون فکر رفتنن بعضی رفتارا. نشون میده علاقه داره بعضی رفتاراهم خیر میشه راهنماییم کنید

سلام دوست گرامی. مدت زمان زیادی در ارتباط بودید و موانع زیادی بر سر راه ازدواج شما وجود دارد. مواردی که باید به آن توجه داشته باشید: سن، شرایط اقتصادی، وابستگی شما به مادر،تمایل ایشان به مهاجرت. هرکدام از اینها باید در مشاوره پیش از ازدواج دقیقا مورد بررسی قرار بگیرند. پیشنهاد می شود حتما از مشاوره رادیو عشق استفاده کنید

سلام.من با یکی ک به تازگی فامیل شدیم ،نزدیک به ۹ ماه در رابطه ایم و رابطمون بعد از ۵ ماه جدی شد یک ماه پیش یک اتفاقی افتادو بهش شک کردم اما خب بعدا مشخص شد ک اشتباه کردم ولی از اون زمان تاحالا رفته رفته سرد شده دیگه حوصله نداره اما برای من خیلی مهمه و خیلی دوسش دارم اصلا دوسندارم از دستش بدم مخصوصا وقتی هدفمون ازدواج نه فقط دوستی اما متاسفانه چند وقته دوری میکنه یک روز خوب و یک روز بعد حس میکنم دیگه اهمیتی نمیده،دیر به دیر پیام میده تا من پیام ندمو ز نزنم اون اینکارو نمیکنه.آیا کم توجهی کنم درست میشه؟

سلام. حتما باید با صحبت کردن در شرایط مناسب و به شیوه مناسب اول بفهمید مشکل کجاست چون ممکنه این سرد شدن به خاطر ناراحتی ایشون از شما باشه. در این صورت کم‌توجهی کار رو بدتر میکنه. برای دریافت راهنمایی بیشتر با سیستم مشاوره تلفنی تماس بگیرید.

سلام مم از خرداد با جمعی آشنا شدم که یکی از افراد اونجا 14 مهر به من پیشنهاد آشنایی بیشتر داد به خاطر علاقه خودم هم به ایشون قبول کردم تا 14 آذر که تولدم بود و بهم هدیه داد رابطه خوب بود و شب همون روز با دختری دیگه از جمعمون دیدار داشت که 3 سال بود هم رو میشناختن و اون دختر هم حدود 10 سال بزرگتر از این آقاس . نمیدونم به اون دیدار ارتباطی داره یا نه اما از فرداش خیلی بی تفاوت بود زنگی نمیزد و چیزی نمی گفت تا روز چهارم که درهمون جمع دیدار داشتیم و خیلی سرو رفتار کرد فرداش زنگ زدم و گفتم به نظرت همه چیز طبیعیه گفت اره تا امروز که تماس گرفتم جواب نداد یک ساعت بعد زنگ زد و گفت میخواد رابطه رو به این شکل فعلی دیگه ادامه نده و همون دوست سابق ساده بمونیم ولی و هر وقت هر کمکی بحوام دریغ نمی کنه و گفت علت سکوتش تو این مدت آنالیز همه چیز بوده که البته مربوط به خودشه نه من من طبیعتا دوستش دارم و برام غیر قابل درکه این تغییر نگرش راهنماییم کنین هر سوالی هم هست بفرمایین جواب بدم ممنون من باید چیکار کنم رابطمون خوب بود کلا . هر دو همسن و 34 ساله ایم

سلام قطعا پذیرش این تغییر ناگهانی در رابطه خیلی سخته. برای بررسی شرایط با کارشناسان دوره بازگرداندن عشق و ازدواج صحبت کنید.

من ۲۷ سالمه با یه مرد زن دار در رابطه ام یکساله عاشقشم اونم منو دوست داره نمیخوام از دستش بدم باید چیکار کنم راهنمایی کنید

سلام مطمئنا برای اینکه بتونید راهنمایی بشید به اطلاعات خیلی بیشتری نیاز هست بنابراین با سیستم مشاوره تلفنی تماس بگیرید.

سلام من الان دوماه دوس پسرم برگشته قبلا باهم بودیم اما تموم کردیم الان دوماه دوباره باهم هستیم من با ایشون از نظر اخلاقی مشکلی ندارم ولی ایشون بعضی موقعها سوالات جنسی میپرسه منم باهاش مخالفت میکنم میگم زوده این سوالها از الان و ایشون میگن من میخوام بدونم که از نظر جنسی مشکلی پیدا نمیکنیم تو زندگی البته قصدمون ازدواجه مامان ایشون و فامیلاشون میدونن قراره ازدواج کنیم و من وقتی این سوالای جنسی ازم میپرسه بعضی موقعها ناراحت میشم به دوس پسرم میگم تموم کنیم رابطه بهتره اما ایشون خیلی مخالفت میکنن میگن من دارم درمورد ایشون اشتباه میکنم میگن منو خیلی دوس داره و اگه منو فقط به خاطر رابطه جنسی میخواست میرفت با دخترای دیگه رابطه جنسی میکرد. و به من میگه چرا تو به خانوادت منو نمیگی و اصرار داره بیاد خاستگاری زودتر. منم بهش میگم میخوام مطمئن شم که منو تو زندگی خوشبخت میکنی بعد به خانوادم میگم ایشونم چیزی نمیگه میگه باشه چشم . حالا از شما میخوام کمکم کنید بگید چیکار کنم به دوس پسرم اعتماد کنم باور کنم که واقعا دوسم داره

سلام…. من یه مشکلی داشتم نمیتونستم با کسی مطرح کنم….چون کسی نمیتونه درکم کنه…. ازتون خواهش میکنم اگه می تونید راهنماییم کنید…. مرسی من ۲۱ سالمه ، تا الان هم به خاطر یه سری مسائل شخصی پشت کنکوری هستم…. خودم هم میدونم که امسال دیگه باید کنکور رو جمع کنم…. ۳ ماه پیش برای برگزاری یه همایشی ، به یه گروه کمک میکردم…. که یه آقا پسری رو اونجا دیدم….. اولش اصلا بهشون توجهی نداشتم…. اما ایشون از من برای ساختن یه کلیپ کمک خواستن و این شد شروع ارتباطشون با من…. روز همایش…. بعد از تموم شدنش…. ایشون گفتن که پشت کنکوری هستن و تعریف سطح درسی من رو خیلی شنیدن…. برای همین از من کمک خواستن تو درس ها…..من هم گفتم که ایرادی نداره…. هر وقت سوال درسی داشتن من در خدمتم….. راستش من اولین بار بود که همچین رابطه ای داشتم برقرار میکردم…. اصلا به فکرم خطور نکرد که ایشون قصد دیگه ای دارن….. من همون روز مادرم رو در جریان گذاشتم که قرار به یه آقایی تو درسا کمک کنم….. رابطه ادامه داشت تا اینکه بعد از ۲۰ روز ایشون گفتن که به من علاقه دارن و این علاقشون برای ۲ و نیم سال پیش هست….. و تا الان جرئت گفتنش رو نداشتن…… من این موضوع رو با مادرم درمیون گذاشتم و به ایشون هم گفتم که مادرشون رو در جریان بذارن و ایشون قبول کردن….. اما این رو هم بگم که ایشون ۲ سال از من کوچیکترن و پشت کنکوری ان و هیچی ندارن….. اما من گفتم که ایرادی نداره و میشه با صبر و حوصله و تلاش همه چیز رو بدست آورد….. حتی تقریبا یک ماه قبل از ایشون خواستم که با پدرم هم درباره ی خودشون صحبت کنن و ایشون هم یه جلسه با پدر من صحبت کردن…. و شرط و شروط درس خوندن و…. بینشون گذاشته شده تا همه چی ی جدی تر بشه….. و قراره که ایشون خودشون رو تو کنکور ثابت کنن به خانواده ی من…. اما مشکل اینجاست که من در حال حاضر ب هرروز با ایشون در ارتباطم و بینمون جملات عاطفی زیادی رد و بدل میشه در حالی که خودم هم میدونم این کار درست نیست….. ایشون در حال حاضر هیچ سهمی تو زندگی من ندارن…. حتی پدرم هم از این موضوع بی خبرن ولی مادرم در جریان هستن…… خیلی تلاش کردم که رابطه رو تا کنکور کات کنم یا خیلی کمش کنم برای همین هرروز با ایشون دچار تنش و بحث هستم ولی ایشون میگن که نمیتونن تا کنکور یا حتی واسه یه روز بی خیال من بشن….. در همین حین هم من دارم به ایشون وابسته میشم…. عاشقشون نیستم یا شاید اصلا دوسشون ندارم ولی میدونم که اگه این طور ادامه پیدا کنه…. علاقه و وابستگی هم بوجود میاد و این منو بیشتر میترسونه…. چون معلوم نیست که در آینده چی پیش میاد یا چه اتفاقی می افته…. من هم الان به خاطر ترس از ماجرا های الان ‌و آینده خیلی استرس دارم و نمیتونم رو درس تمرکز کنم و این خیلی برام عذاب آوره…..هزار تا سوال و مشکل و عذاب وجدان به خاطر در ارتباط بودن با یه پسر غریبه هرروز به سراغم میاد….. من واقعا آدم همچین ارتباطی نیستم…. به خودشون هم چند بار گفتم اما ایشون قبول نمی کنن که رابطه رو کم یا قطع کنیم…. الان روزی دو یا سه ساعت هم به صورت چت یا تماس در ارتباطیم…….همه چی برام عذاب آور شده …. خواهش بگید چیکار کنم؟

سلام این موضوع بایدبررسی بشه که این همه نگرانی و عذاب وجدان از کجا براتون شکل می‌گیره. تا اونجایی که متوجه شدم خانواده شما در جریان ارتباط‌تون هستن و به این رابطه دارید به شکل یک رابطه جدی نگاه می‌کنید. اما طرف مقابل شما در حال حاضر شرایط ازدواج رو ندارن و احتمالا به این زودی هم به دست نیارن. بنابراین شما اگر بخواهید به قول خودتون با صبر و حوصله برای ایجاد شرایط تلاش کنید، یعنی احتمالا باید به مدتی با هم در ارتباط باشید. ذات چنین ارتباطی هم، یعنی ارتباط عاطفی، به نوعیه که دو نفر بینشون علاقه ایجاد میشه و این علاقه رو هم به شیوه خودشون بهم ابراز می‌کنند. درواقع این شرایط اجتناب ناپذیره. اما اگر شما نمی‌خواهید در یک ارتباط طولانی مدت قرار بگیرید، پس باید روی این فرد و رابطه ‌تون تجدید نظر کنید. احتمالا شما می‌تونید یک رابطه با فاصله رو حفظ کنید ولی طوری که به نظر می‌رسه این برای طرف مقابل‌تون سخته. بهتره از یک مشاوره کمک بخواهید تا در تصمیم‌گیری وکمک‌تون کنه.

من ۱ ماه با آقایی آشنا شدم متولد۶۳ خیلی مهربون و خوب بود ولی هنوز بهش علاقه پیدا نکرده بودم همش باهاش قهر میکردم بعداز آخرین دعوا گفت تو با کلمه بای و خداحافظ خیلی راحتی دیگه حتی جواب پیامم نداد تا اینکه خیلی دلم تنگ شد پشیمون شدم دوستم زنگ واسطه شد به دوستم گفته بود من نامزد قبلیم برگشته در صورتی اصلا قبلش در مورد داشتن نامزد حرفی به من نزده بود.به دوستم گفته بود حتی اگر دعوا هم نکرده بودیم من این رابطه رو تموم میکردم هر چی پیام دادم عذر خواهی کردم فایده نداشت حالا خیلی داغونم لطفا راهنمایی کنید

سلام جدایی و تمام شدن یک رابطه در هر شرایطی سخته، حتی اگر به قول شما خیلی دل نبسته باشین و مدام دعوا کنید. اما اگر ایشون دوباره رابطه‌اش رو با نامزد قبلیش شروع کرده باشه، معذرت‌خواهی پی‌درپی شما تاثیری نداره. مطمئنا ایشون هنوز رابطه قبلی براش تموم نشده و هنوز باهاش درگیر بوده. اشتباه از ایشون بوده که قبل از کنار اومدن با جدایی قبلیش وارد رابطه شده اما به هرحال الان این اتفاق افتاده. بهتره به جای معذرت‌خواهی و درخواست برگشت از ایشون با سیستم مشاور تلفنی تماس بگیرید و روی بهبود حال خودتون کار کنید.

سلام ممنون میشم جواب منوبدید من25سالمه و4ساله بایکی دوستم ک26سالشه. ایشون بیکاربودن و بعدچندماه از دوستی سربازی رفتن اوایل همه چی خوب بود روزی چندساعت صحبت میکردیم همش میخواست ازحالم باخبرشه هرهفته میدیدم هموچون شهرمون جدابود.وقتی رفت خدمت خیلی دورترشد بازم صحبت میکردیم.ولی 4ماه بعدخدمتش و الان یک سالونیمه ک رفتارش عوض شد.یک ماه دیکه خدمتش تمومه. نه زنک میزنه اصلانه پیام میده بهم.همش من زنک میزنم.تامیزنمم میگه حوصله ندارم کاردارم خودم زنک میزنم ونمیزنه دیگه چندبار جدی حرف زدم باهاش منونمیخمادبگه یاپشیمون شده جون من قصدمون ازدواجه ولی میگه نه و سرحرفش هست میگم چرااین کارومیکنه میگه حوصله ندارم به خاطرخدمتمه..واقعاخستم همش حس میکنم نمیخوادتم زودعصبی میشه جوابمونمیده دیدنم نمیاددیگه. .بعدخدمتشم میره خارج برای کار.من کلافم خستم از بس حرف زدم یاهاش باگریه بامنطقی.توروخدا راهنماییم کنید

سلام مطمئنا تحمل چنین شرایطی سخته. احتمالا ایشون مشکلاتی دارن یا نگرانی براشون پیش اومده که نمیخوان درباره‌اش صحبت کنه یا اینکه درباره رابطه دچار شک و تردید شده. با توجه به اینکه خودش میگه به خاطر شرایط خدمته و میخواد که رابطه رو ادامه بده و با توجه به اینکه از خدمتشون یک ماه باقی مونده بهتره این یک ماه رو بهشون فرصت بدید و البته شما هم رابطه رو کمتر کنید و دیگه شکایت هم نکنید. بعد از اینکه خدمتشون تموم شد یک بار دیگه جدی درباره این رفتارها و ادامه رابطه باهاشون صحبت کنید. اگر همچنان تغییری ایجاد نشد اون‌وقت شمایید که باید تصمیم بگیرید می‌خواهید با این شرایط ادامه بدید یا نه.

سلام من حدودا یک هفتس با یه آقایی آشنا شدم اولش خیلی الکی الکی بعد از اولین دیدار بش گفتم نمیخوام بات ادامه بدم و داد اکی قبل از حرف من یلی برام حرف زد که دوستت دارم و تو نمیدونستی من کیم و بام موندی و بمون این آقا وضع مالی خیلی خوبی داره ولی من الکی گفتم نه چند روز از هم خبر نداشتیم و بعد خودم پیام دادم و رفتارش خوب بود دوباره همو دیدیم و بعدشکه اومدم خوه داد کجایی و دو تا پیام احوال پرسی و تموم صد رفت و الان سه روزه هیچ پیامی نه زنگی در صورتی که انلاین میشه و استاتوسم میزاره میبینم ولی انگار نه انگار جفتمون مغروریم منم هیچ پیامی ندادم خیلیم جذابه و دوسش دارم چیکار کنم وابستم بشه و همش اون دنبالم باشه؟

سلام طوری که من متوجه شدم ایشون به شما پیشنهاد دادن و شما اول بهشن گفتین نه ولی بعد از چند روز پیام دادین و دوباره همدیگه رو دیدید. باید دید اصلا بار دومی که همو دیدید صحبتی از رابطه و … شد؟ شما براشون توضیح دادید که چرا اول گفتین نه و چرا دوباره پیام دادید؟ به نظر میرسه هردو خیلی تکلیفتون رو با هم نمی‌دونید. یعنی نمیدونید الان تو رابطه هستید یا نه. بنابراین سردرگمید که چطور رفتار کنید. پس بهتره در این باره واضح‌تر باهم صحبت کنید. ضمن اینکه دوره جذب عشق با موبایل هم می‌تونه کمک‌تون کنه.

سلام من الان دوس پسرم یکماه برگشته اما توی این یکماه اصلا عکس از خودش برام ن فرستاده علتشو پرسیدم میگه دیگه از عکس گرفتن خوشش نمیاد. درصورتی که قبلا که باهم دوست بودیم میفرستاد عکس. منم توی این یکماه فقط بهش 3 تا عکس از خودم بهش دادم دوس پسرم میگه تو عکس میفرستی میبینمت بیشتر عاشقت میشم. کمکم کنید چرا عکس از خودش برام نمیفرسته؟

سلام من الان دوس پسرم یکماه برگشته اما توی این یکماه اصلا عکس از خودش برام ن فرستاده علتشو پرسیدم میگه دیگه از عکس گرفتن خوشش نمیاد. درصورتی که قبلا که باهم دوست بودیم میفرستاد عکس. منم توی این یکماه فقط بهش 3 تا عکس از خودم بهش دادم دوس پسرم میگه تو عکس میفرستی میبینمت بیشتر عاشقت میشم. البته توی این چندماه که از هم دور بودیم به خاطر مشکل خانوادگی دوس پسرم. کمکم کنید چرا عکس از خودش برام نمیفرسته؟

سلام . من 19 سالمه و با پسری آشنا شدم . اولش راجب درس و کنکور و مشاوره باهم حرف میزدیم . بعد کم کم علاقه به وجود اومد بینمون . ۴ ماه صحبت کردیم و فهمیدیم واسه هم‌مناسبیم. بعد از قرار اولمون (همه چی خوب بود و هرچند زمانش یک ساعت بود اما هیچ اتفاق بدی نیفتاد یا حرف بدی زده نشد خیلی ام خوب فود حالمون باهم) ، یک روز خیلی سرد برخورد کردن با من و بهونه میاوردن برای زنگ زدن و چت کردنامون . بعد از اون ازشون پرسیدم که از من خوشت نیومده یا کاری کردم ؟! جوابی ندادن و گفتن چند روز نمیخوام اسمتو رو گوشیم ببینم و زنگ نزن و پیامم نده میخوام تو حال خودم باشم . بعدم گفت من فک میکردم بهتری تو واقعیت نسبت ب مجازیت ؛ گفتم از چه نظر ، صورتم ؟! گفت نه اینجا روی اعصابمی فک میکردم تو واقعیت بهتر باشه ولی خیلی بدتره ! اما نگفت دوسم نداره و میخواد رابطمونو تموم کنیم . درصورتی که من شدیدا وابستم و حساسم ب طرز حرف زدنشون . حالم واقعا بده و حتا براشم توضیح دادم ک احتیاج دارم حتا واس چن دیقه م که شده حرف بزنم باهات ، فقط علت ناراحتیتو بدونم ، بعد حرف نزنیم چند روز . اما بازم گفت فعلا بهم هیچی نگو تا خودم خبر بدم . هدفش تموم کردن رابطمونه از حرفاش و برخوردش ؟ من نمیدونم چیکار باید بکنم 😔؟ حتا نمیدونم این ناراحتیش به من و اولین قرارمون ربط داره یا نه ؟ مربوط ب زندگی خودشه ؟! 😭 نمیخوام اشتباه کنم و از دستش بدم . چون دوس داشتنش بهم حس خوبی میده و خودمم واقعا دوستش دارم 😔

سلام متاسفانه وابستگی توی یه مدت کوتاه و کنترل نکردن احساسات باعث میشه چشم‌تون رو واقعیت‌های مهمی ببندید. اول اینکه ایشون خیلی ناگهانی و زود سرد شدن و این اصلا نشانه خوبی نیست. ضمن اینکه ایشون دارن واضح میگن شما روی اعصابم هستی و در واقعیت بیشتر از فضای مجازی اینطوره. آیا با این شرایط میشه امیدی به داشتن یک رابطه خوب و رضایت بخش داشت؟ آیا حتما باید ایشون بگن که رابطه رو قطع کنیم و همین حرف‌ها و رفتارها کافی نیست که متوجه بشید شما نباید بخواهید این رابطه رو ادامه بدید؟ باید بدونید این اندازه از وابسته در ابتدای رابطه و بدون شناخت طرف مقابل سمه و فقط باعث آسیب به احساسات خودتون میشه. پیشنهاد می‌کنم با یک مشاور صحبت کنید.

سلام من با یه پسری دوستم که دندان پزشکه و وضع مالیشم خوبه کلا همه چی زندگیش رو به رواله اما قصد رفتن به خارج رو داره از طرفی هم مادرم از پدرم جدا شده و میخواد بره خارج رفتن من خیلی درصدش کمه فعلا مادرم نمیتونه منو ببره منم از وقتی با این اقا اشنا شدم بهم گفت خیلی خوشحاله که من میام خارج بعدا دو بار مستقیم بهش گفتم من نمیتونم بیام اونم گفت بعدا مفصل راجبش حرف میزنیم من ازش خیلی خوشم امده و همه چیش طبق میل منه ولی فکر اینکه میخواد بره خارج اذیتم میکنه هر وقت راجبش حرف میزنه یجوری ناراحت میشم و بغض میکنم دوستام میگن خدا رو چه دیدی شاید بعدا بخواد تورو هم ببره یا اصلا بخاطرت ایران بمونه هنوز اوایل رابطه شماس بنظرتون چیکار کنم؟

سلام دوست گرامی بهتر هست قبل از اینکه وابستگی شما بیشتر بشه، کامل و واضح به ایشون اعلام کنید که امکان خروج شما از کشور وجود ندارد.از طرفی باید دقت کنید که ایشان اصلا هدف و برنامه ای برای این رابطه دارند یا خیر؟ در این صورت هست که میتوانید تشخیص بدهید رابطه را ادامه بدهید یا خیر

من تازه دوهفته تو رابطه ایم و نمیدونم چجوری بفهمم برای این رابطه هدفی داره یا نه راجب ماشین خریدنش یا خونه گرفتن یا هرکاری بزرگ دیگ صحبت میکنه یکی دوبارم غیر مستقیم گفت واسه این رابطه هدف داره ولی فعلا مستقیم بهم چیزی نگفته از کجا باید بفهمم که برنامه داره برای این رابطه یا نه؟نمیتونم ازش سوال بپرسم بگه همین اول به فکر ازدواج کردن با منه

سلام دوست پسرم دیگه زنگم نمیزنه داستانش طولانیه شهرایلام است میگه واتساپ نصب کن ولی من میگم آخرمدرسه گوشیم روشن میکنم اسمش محراب است لطفا شمایه کاری کنیدازتون التماس میکنم شماره دوست پسرم 09189456963 زنگ بزنید

سلام دوست گرامی امکان تماس با شریک عاطفی شما توسط ما وجود ندارد شما هم بهتر هست به درستان برسید

سلام منم چند وقتی هست با یه نفر وارد رابطه شدم خیلی به هم ابراز عشق میکنیم و اون هر روز برام پیام عاشقانه میده و زنگ میزنه بهم میگه تو همه زندگی من هستی در ضمن درباره من با خانواده اش هم صحبت کرده و قرار است دو هفته دیگه با خانواده اش دیدار کنم فقط موضوعی که ازارم میده اینه که چند روزی هست با خانواده رفتن سفر و نمیتونه بهم پیام بده زیاد و حتی زنگ هم نزده چون جلوی بقیه نمیتونه اما من معتقدم بالاخره یه وقتی میتونسته پیدا کنه ولی مطمینم دوستم داره فقط وقتی کسی دور و برش باشه سختش هست برام پیام بفرسته دلش میخواد وقتی پیام میده کل وقتمون برا هم باشه .حالا نمیدونم الکی نگرانم یا نه؟ ممنون میشم از راهنمایی تون

سلام دوست گرامی باید درک کنید که بهرحال در هر شرایطی ممکن هست فرد نتواند مثل همیشه در ارتباط باشد و محدودیت داشته باشد و اگه واقعا مشکل دیگه ای ندارید شرایط را درک کنید

سلام.یک پسری که فامیل دور هم هستن ازم دوبار خواستگاری کردن.یبار حدودا 16 سالگی و یکی حدودا بعد گرفتن دیپلمم.چون دوران راهنمایی شده بود بیاد جلو مدرسه و بگه مریم عاشقتم.از این حرفا و خب چون منم کم سن بودم به مادرم گفتم.مادرم زنگ زدن و با پسره و مادرش حرف زدم که مزاحم من نشن.و اقا پسره با مادرم خیلی بحث کردن.و خب من اون موقع ها به اون اقا فکر نمیکردم.بعدها به این نتیجه رسیدم که شاید واقعا منو دوست داشته و من عشق زندگیم از دست دادم.حدودا 19 سالگیم بود که من از اینستا به صورت ناشناس بهشون پیام دادن و کمی که حرف زدیم متوجه شدن که منم.و منم واقعا هنگ کرده بودم از کجا شناخته.و باهم باز به حرف زدن ادامه دادیم و ایشون خیلی از مادرم بد گفتن.و حتی گفتن تو عین مادرت افاده ای هستی.و قرار یبار رفتم. در کل روزی که تصمیم گرفتیم دوست باشیم شبش دعوا کردم.چون واقعا بهم بی احترامی کردن.از این ماجراها 7 ماه گذشت.و من بازم استوریهاش چک میکردم و حتی با بدیهاش دوسش داشتم.دخترخالم که این حال منو دید .یه روز شمارم برمیداره رنگ میزنه بهش میگه باهم دوس شین.دوتاتونم همو دوس دارین و اینا. ولی نمیتونین ابراز کنین.این دعوا رو تموم کنین.بعدش به دخترخالم گفتن که به خاطر اینکه حرفتون نندازم زمین باشه.بهم پیام دادن و دوس شدیم مجددا.ولی بازم بهم بی احترامی کردن و گفتن که تو با پسرای دیگم هستی و اینا.ولی من خدا شاهده نبودم و نیستم.زنگ زدم گریمم گرفته بود گفتم بخاطر احترام بهت چیزی نمیگم و فکر نکن کسی میترسم.و گفتم حرفی ندارم دیگه.و خداحافظ گقتم قطع کردم.داشتم گریه میکردم که یه پیام ازشون اومد.حدودا یه نیم ساعت اینا بعد فرستاده بودم دوست دارم.بعد باز اشتی کردیم و حتی قرار رفتیم.البته بگم دومین قرار رفتیم که در منو اغوش کشیدن پیشونیم بوسیدن.و بغلشون کردن چرخوندن.و ازم تعهد خواست پیشش بمونم و من قول دادم.بعدش که خونه برگشتیم متوجه شدم سرد رفتار میکرد.مثلا اصلا زنگ نمیزد پیام نمیدا یا کوتاه.منم اونقدر زنگ زدم که واقعا خسته شدم.و الان دقیقا یه روزه نه زنگ زدم نه زنگ زده و نه هیچ خبری از هم گرفتیم.ایا این حس یه طرفست ؟الان نمیدونم چیکار کنم ایا پیگیر باشم نباشم؟؟چیکار کنم من

دوست عزیز سلام

شما تلاشتون رو برای این رابطه کردید، اما ایشون رفتار درستی نداشتند. بهتون پیشنهاد می‌کنم که مدتی از ایشون فاصله بگیرید. با این فاصله اولا خودتون فرصت پیدا می‌کنید ببینید آیا اصلا ادامه این رابطه به صلاحتون هست یا نه؟ اصلا قراره که رابطتون به کجا کشیده بشه؟ دوم اینکه ایشون هم فرصت می‌کنن به رابطشون با شما به صورت منطقی‌تر فکر کنند. اگه ایشون برگشتند، اونوقت تصمیم بگیرید که ادامه رابطتون درست هست یا نه؟ اگه دیدید نه، براشون توضیح بدید و … ؛ ولی اگه فکر کردید آره، بهتره حد و مرزهایی برای خودتون و رابطتون تعریف کنید. چون این مدل ارتباط، قطعا بهتون آسیب می‌زنه.

مشکل من اینکه نمیدونم دوست پسرم داره بهم خیانت میکنه یا نه. چون اوایل رابطه باهم خوب بودیم اما بعداز مدتی ایشون کم کم پیاماش به من کم شد. من علتشو پرسیدم ایشون گفت کارش زیاد شده چون کارش قنادی بود نزدیک عید هم بود هم اینکه گفت با خانوادش به مشکل برخورده من تا یکماه این وضعیتو تحمل کردم اما دیگه واقعا نتونستم تحمل کنم. تا اینکه چند روز پیش تولدش بود منم دلم براش تنگ شده بود هم اینکه دلم میخواست دوباره با ایشون باشم منم تصمیم گرفتم بهش پیام بدم تولدشو بهش تبریک گفتم ایشونم استقبال خوبی کرد اما هنوز همینجوری پیام میده عین قبل آنلاین میشه اما جواب پیاممو نمیده ازش پرسیدم برای چی یهویی باهام سرد شد گفت چون مشکلات خانوادگی داشته نمیخواست تا فعلا کسی تو زندگیش باشه به خاطر همین گفت من مجبور بودم . اما میگه من هنوز میخوامت دوسم داره واقعا نمیدونم حرفشو باور کنم یا نه . جفتمون قصدمون ازدواج بود . من دلم میخواد دوباره رابطمون عین قبل خوب باشه اما ایشون انگار نمیخواد . جواب پیاممو نمیده که حرف بزنیم مشکلمون حل بشه . البته تقصیر خودمم بود چون وقتی ایشون باهام سرد شد من خیلی بهش گیر دادم چون فک میکنم داره بهم خیانت میکنه اما اون میگه ن . من دارم تلاشمو میکنم که عین قبل بشه رابطمون اما باهام حرف نمیزنه که حل بشه مشکلاتمون . لطفا کمکم کنید

دوست عزیز سلام

در روابط عاطفی، یک نکته خیلی مهم وجود داره و اون این هست که روابط هیچ وقت و هیچ وقت شبیه اولش نمی‌شه! در اول رابطه، اولا ایشون می‌خواستن توجه شما رو به خودشون جلب کنند و برای همین رابطه عاشقانه‌تر بود، دوما تو زمان عاشقی به دلیل دستکاری شدن سیستم مغزی، آدم‌ها دلشون می‌خواد دائم با هم باشن؛ اما وقتی این سیستم مغزی دوباره به حالت طبیعی برگشت، دیگه اون شور و هیجان می‌افته. پس، نمی‌تونید توقع داشته باشید که همه چیز عین اولش باشه و این مساله لزوما هیچ ربطی به خیانت کردن یا … نداره. سعی کنید از مواردی که در مقاله گفته شده استفاده کنید تا رابطه درست و سالمی با هم داشته باشید.

خب الان یعنی ایشون به من خیانت نمیکنه؟ یعنی دوسم داره؟

سلام من در محیط کارم با یه پسر آشنا شدم ک سرباز بودن و طبیعتا از من کوچکتر اوایل مقاومت کردم ولی بعد دل دادم البته وقتی ک خدمتش تموم شد و رفت از محل کارم .هی میگفت بیا بیرون ولی نمی رفتم تا یه روز یهویی غیبش زد بعد من دگ هی گفتم بیا ببینمت بالاخره چندبار اومد بیرون و رابطه گرم شد ولی الان دوباره یهو کات کرد و جوابم رو نمیده اصن داغونم دوستم داشت ولی نمیدونم چش شد چکار کنم

دوست عزیز سلام

اینکه چرا ناگهانی رابطه رو کات کردند نمی‌دونم؛ اما بهتره پیش خودتون فکر کنید و ببینید آیا این رابطه براتون مناسب بود یا نه؟ آیا ارزش ادامه دادن داره؟ آیا آینده‌ای براش می‌بینید؟ اگه با توجه به این سوالات فکر کردید که ادامه رابطه براتون مناسبه، می‌تونید با کمک دوره “بازگرداندن عشق و ازدواج” برای بازگرداندنش تلاش کنید ولی اگه نه، بهتره سعی کنید این رابطه رو فراموش کنید و زندگی جدیدی برای خودتون بسازید.

سلام خسته نباشید من مدت یک ساله با یکی از پسرای فامیلمون (از فامیلای دور )که ایشون از طریق اینستا منو پیدا کرده بود به من پیام داد با هم ارتباط, گرفتیم و با هم صحبت کردیم ایشون بعد از صحبتامون از من خواستگاری کردن وخواستن که بیشتر با هم اشنا بشیم و منم قبول کردم که باهاشون صحبت کنم بعد از گذشت یه مدتی ایشون از من درخواست رابطه ی نزدیکتر کردن و من هم بهشون گفتم تا ای رابطه یه رسمیتی نداشته باشه نمیتونم اینطوری ادامه بدم و بحث های ما هم از اینجا شروع شد که از ایشون اصرار و منم همچنان مقاومت میکردم هی ای رابطه قطع میشد و خداحافظی وتمام و باز دوباره میومدن و دوباره شروع می شد و هر بار به این موضوع میرسید دوباره ما قهر میکردیم من واقعا نمیدونم چکار کنم ایشون قسم میخورن میگن که نیتشون خیره و واقعا قصدشون بر خاستنه (البته اینو بگم که شرایط,کاری ایشون طوریه که فقط سه چهار ماه از سال میان پیش خانوادشون) چن مدت پیش ما هم صحبت کردیم یه کم شرایطمون بهتر شده بود (ولی همچنان من روی حرفم بودم)من بیرون از منزل بودم برا خرید رفته بودم براشون چن تا عکس لز خریدام فرستادم و نظرشونو پرسیدم ایشون هم نظرشونو گفتن بعد یه یه ساعتی پیام دادن که کجایی منم بهشون پیام دادم بیرون هستم اومدم خونه همچنان پیام منو نخونده بود منم گفتم که حتما درگیره چیزی نگفتم (پیام من ساعت شش بهشون ارسال شده بود) ساعت ده ده ونیم دیدم خبری ازشون نیست گفتم خودم بعشون زنگ بزنم تماس گرفتم گوشیشون انتن نمیداد زنگ زدم به واتساپشون که معلوم بود اینترنتشون روشنه ولی جواب ندادن سریع وارد صفحه ی چتمون شدن وپیام منو خوندن ولی باز جواب ندادن منم دیگه چیزی نگفتم حدود, یه ساعت بعدش اومدن سلام دادن و گفتن که چی خریدی چکار کردی منم از روی ناراحتی پیامشونو نخوندم و تا صب جوابشونو ندادم صب اومدم یه پیامی بهشون دادم که خودم هم میدونم نباید اینطوری میگفتم (گفتم افرین به مردونگیت) که ایشون هم جواب منو نزادن وپیام منو نخوندن تا عصر(در صورتی که بازدید داشتن ولی پیام منو نمیخوندن)عصر اومدن گفتن که منظورت از این حرف چی بود چرا اینطوری گفتی منم به خاطر رفتارت به خاطر کارات اصلا اینگار هیچی برات مهم نیست اونم به من گفت اره برام مهم نیست تو خیلی سرد با من بوخورد میکنی واز این حرفا منم اینقدری از دستشون عصبانی بودم گفتم دیگه تمومش کن این رابطه از الان برا من تموم شده است ایشون هیچ حرفی نزدن من الان واقعا خیلی حالم بده نمیدونم اشتباه از من بوده باید چکار کنم.

دوست عزیز سلام

شما یک سال هست که ایشون رو می‌شناسید و به قول خودتون چندین دفعه رابطه به خاطر درخواست ایشون تموم شده و دوباره برگشتید. بهتره خیلی جدی به این مساله فکر کنید که تا کی می‌خواید به این روش ادامه بدید؟! اگر قرار هست که در ارتباط بمونید، باید با هم صحبت کنید و هر کدوم نظرات و حد و مرزهاتون رو بگید؛ اگه پذیرفته شد که هیچی، ادامه بدید. اما اگه ایشون باز هم اصرار به رابطه صمیمانه‌تر، بدون تعهد (رسمی بودن) داشتند، اونجاست که باید تصمیم بگیرید می‌خواید در رابطه باشید یا نه. مساله مهم اینه: بالاخره یه جا یک تصمیم قاطعانه بگیرید، چون وقتی چیزی تغییر نکنه، قطعا رابطتون صد بار هم درست شه، درست شبیه قبلی خواهد بود. اگه تصمیم براتون سخته، می‌تونید با روان‌شناس متخصص در ارتباط باشید تا کمکتون کنه.

مررسی از پاسخ گوییتون. من به ایشون خیلی فکر میکنم نمیدونم واقعا باید چکار کنم از نظر شما من دیگه با ایشون صحبت نکنم و به سمتشون نرم.

سلام من پنج ماهه عقد کردم همسرم خیلی تماس نمیگیره و‌‌ پیام نمیده و من رو دعوت ب خونشون نمیکنه من خودم برای اینکه بیشتر بشناسمش چندین بار ب بهانه های مختلف رفتم خونشون یا با اصرار ازش خواستم بیاد خونمون همراه منو خانوادم ب مسافرت نمیاد همراه خانوادش منو مسافرت نمیبره من یک نامزدیه ناموفق داشتم الان بارها خواستم این رابطه رو تموم کنم ولی بخاطر اتفاق گذشته مردد هستم

دوست عزیز سلام

ازدواج بسیار مساله مهمیه و خب درستش این بود با شناخت خیلی بیشتر وارد دوران عقد می‌شدید؛ اما نگران نباشید. هنوز هم فرصت دارید. حتما حتما پیش روان‌شناس متخصص برید (حتی اگه ایشون نیمدند، خودتون برید)، مساله رو مطرح کنید؛ اگر بعد از بررسی‌ها به این نتیجه رسیدند که مساله قابل حلی هست که از ایشون تکنیک‌های مختلف مربوط به این شرایط رو یاد بگیرید و اگر نه، بهتون کمک می‌کنند که چطور این رابطه رو تموم کنید که هم شما و هم ایشون، آسیب کمتری ببینند.

منم این مشکلو دارم…

سلام. دختری هستم 16ساله دو ساله با پسری همسن خودم دوست بودم(همبازی بچگیام) شاید بگین بچهو فلان بسار ولی من واقعا عاشق همین بچگی بینمون بودم چند وقتیه خانوادها فهمیدن و ازون موقع دیگه جوابمو نمیده زندگی اون بدون من واقعا بد میشه نگرانشم میگین چیکار کنم؟

سلام دوست گرامی دلیل عدم پاسخ گویی ایشون شاید ترس از اینده و مبهم بودن حس ها هست و یا شاید از طرف خانواده تحت فشار هستند بهتر هست صبر کنید تا ایشان ارتباط مجدد بگیرند

سلام خسته نباشید من سه ساله که با ی پسری دوستم ایشون با دختر دیگه حرف میزنن و من رابطه رو که تموم کردم دوباره بهم پی ام میده که من دیگه باهاش حرف نمیزنم و فقط تورو میخوام تو خودت دنبال بهانه ی وگرنه برمیگشتی و من بعضی وقتا میخوتم ببخشمش ولی بعضی وقتا که فکر میکنم چجوری نمیتونم اصلا واون هربار پی ام میده چیکار کنم به تظرتون؟

سلام ۶ ساله پسر عمم میاد خواستگاری هر سری سر بعضی از مسائل ناراحت میشم و ایشونو رد میکنم ایشون بار آخرین بار که ازم خواستگاری کرد مسائل جنسی پیش کشید که خیلی ناراحت شدم و ایشون به من گفتن که من خیلی گرم هستم و همسرمم باید مثل خودم هات باشه که صحبت کردن جهت آشنایی با ایشونو رد کردم و بابت این جسارت جواب رد دادم میخواستم بدونم آیا جواب منفی من به ایشون منطقی بوده یا خیر ؟لطفا راهنمایی بفرمایید

سلام دوست گرامی متوجه نشدم منظورتان از صحبت در مورد مسائل جنسی چیست؟ایا پیشنهاد به شما دادن یا نه در مورد سوالات ذهنی با شما صحبت کردن دلایل رد شدن های قبلی ایشان چه بوده بد نیست با هم به مشاور مراجعه کنید

سلام من از مرد 42 ساله مجرد خوشم اومده و بهشون گفتم من 23 سالمه اما ایشون برای اختلاف سنمون نمیخواد میگه من چیزی میخوام که ممکنه بهت اسیب بزنه اما من عاشقشم اولین جنس مذکری یست که باهاش حرف میزنم و خودم میدونم که واقعا عاشقش شدم مثل حس دفعه قبلم نیست خیلی قوی تره یک لحظه هم از ذهنم خارج نمیشه میخوام برگرده چیکار کنم؟؟؟ چیکار کنم بفهمه من بچه نیستم من شیشه نیستم که بهم دست بزنه بشکنم خیلی با ملاحظه با من رفتار میکنه من میخوام مال من بشه چیکار کنم؟؟

سلام دوست گرامی این تفاوت سنی واقعا زیاد و نگران کننده هست و رفتار و احساس شما هم به ایشان غیر منطقی .قبل از شروع هر رابطه ای حتما شما نیاز به مشاوره حضوری دارید

سلام. عشق من رفتارش با من سرد شده و تقریبن ۲۰ روزی هست که نه پیامی به من داده و نه زنگی زده و حتی قرار دیدارمون رو هم کنسل کرد. من ازش پرسیدم که رابطه رو میخواد یا نه و اون گفت آره. ازش پرسیدم که چرا برای رابطه وقت نمیذاره پس و اون در جوابم گفت که الویتش پیدا کردن کار هست و الان نمیتونه غیر از کار پیدا کردن به چیزی فکر کنه. حتی گفت غیر من دختر دیگه ای در زندگیش نیست. ولی الان چون فقط به پیدا کردن کار فکر میکنه، هیچ تعادلی نداره و وقتی بره سرکار، متعادل میشه. من بهش گفتم که دیگه باهاش تماس نمیگیرم و هروقت مشکلاتش حل شد، خودش تماس بگیره.

الان دو هفته از آخرین باری که من باهاش تماس گرفتم میگذره و اون هنوز هیچ پیامی نداده و هیچ تماسی نگرفته.

آیا ایشون رابطه رو با من تموم کرده؟ من باید چیکار کنم؟

سلام دوست گرامی شریک عاطفی شما مهارت مدیریت بین موارد مختلف زندگی را ندارد و فقط میتواند بر روی یک بعد وقت بگذارد.در صورتی که فرد منطقی میان تمام اتفاقات زندگی تعادل برقرار میکند.بهتر هست در صورت عدم تماس از جانب ایشان رابطه را تمام کنید

سلام ۶ ساله پسر عمم میاد خواستگاری هر سری سر بعضی از مسائل ناراحت میشم و ایشونو رد میکنم ایشون بار آخرین بار که ازم خواستگاری کرد مسائل جنسی پیش کشید که خیلی ناراحت شدم و ایشون به من گفتن که من خیلی گرم هستم و همسرمم باید مثل خودم هات باشه که صحبت کردن جهت آشنایی با ایشونو رد کردم و بابت این جسارت جواب رد دادم میخواستم بدونم آیا جواب منفی من به ایشون منطقی بوده یا خیر ؟لطفا راهنمایی بفرمایید.

سلام من یه پسر هیجده ساله هستم که یک سالی هست تقریبا با یه خانومی اشنا شدم(همسن خودمه، جفتمون هم کنکوری هستیم) تقریبا از یکی دو هفته پیش ارتباطش باهام کم شده تا یه حدی هم قابل قبوله چون مدرسه میره و درس و اینا خوب منم طبیعتا همینطوری ام ولی میخواستم ببینم آیا این طبیعیه که تو یه هفته گذشته شاید سر جمع دو یا سه ساعت به صورت چت های تیکه تیکه شده که وسطش یهو میرفت باهم چت کردیم؟؟؟ به نظرتون پای کس دیگه ای در میونه یا اتفاق دیگه ای افتاده؟؟ چون پریروز به من گفت بهم پی ام نده شب خودم پی ام میدم ولی نداد.این شک منو برانگیخت آخه دخترا چیزیرو مگه فراموش میکنن؟؟ ویا اینکه پنج شنبه جمعه ها زمان بیش تری رو آن هست ولی پی ام هام رو نمیخونه یا جواب نمیده و بعضی اوقات به صورت تیکه تیکه جواب میده … راه پیشنهادی شما چیه؟؟

سلام دوست گرامی برای فهمیدن جریان و اینکه چه اتفاقی پیش امده باید با خود ایشان صحبت کنید شاید در خانواده دچار مشکلی شدند که امکان ارتباط وجود ندارد .با اینحال کمی صبر کنید تا از طریق خود ایشان متوجه شرایط و موقعیت شوید

سلام. من یک سال و نیمه توی رابطه م. عشقم الان بیکار هست و دنبال کار میگرده. با من خیلی وقته که صحبت نمیکنه و نه زنگ میزنه و نه پیام میده. چند بار هم که من ازش پرسیدم که چرا باهام حرف نمیزنه، فقط میگه من شرایطش رو ندارم الان. ازش پرسیدم که رابطه مون رو میخواد یا نه و اون در جواب گفت آره. ولی وقتی ازش پرسیدم اگه رابطه رو میخواد پس چرا وقت نمیذاره، گفت الان نمیتونه به چیزی غیر از پیدا کردن کار فکر کنه و وقتی که کار پیدا کنه به تعادل میرسه. گفت که تو منو درک نمیکنی. وقتی بهش گفتم که دارم از این رابطه ناامید میشم گفت هر کار که فکر می کنی درسته، انجام بده. ازش پرسیدم برم یا بمونم، گفت هر کدوم واسه ت راحت تره، همونو انجام بده. و باز گفت که الان فقط به کار پیدا کردن فکر میکنه . من هم آخرش گفتم که حالا که فهمیدم تو غار تنهاییت هستی، دیگه خلوتت رو بهم نمیریزم. خودت هر وقت خواستی زنگ بزن یا پیام بده. بعدشم گفتم منتظرتم. حالا سوالم اینه که من همونطوری که به خودش گفتم دیگه پیگیرش نباشم و تنهاش بذارم یا بازم هر از گاهی حالشو بپرسم؟ لطفن راهنماییم کنید. ممنونم.

سلام دوست گرامی شریک عاطفی شما در شرایط فعلی احتیاج به درک و همراهی شما داشت که شما دریغ کردید.اگر برای شما مهم هستند پیگیرشان شوید وگرنه اجازه بدید رابطه تمام شود

سلام و خدا قوت من چند وقت پیش با آقایی تو کوهنوردی آشنا شدم،بهم پیشنهاد دوستی دادن و یکبار باهم ملاقات حضوری داشتیم و ایشون هم از لحاظ ظاهری و هم رفتاری منو جذب خودشون کردن.این آقا تو همون قرار اول ب من گفتن که خیلی اهل زنگ زدن و تکست دادن نیستن ولی سعی میکنن رو این اخلاقشون کار کنن! و اینکه ایشون فامیلای مادرشون تو شهر ما زندگی میکنن ولی خودشون ساکن شهر دیگه هستن و به من گفتن که سعی میکنن ماهی دو سه بار بیان که همو ببینیم،شب آخری که اینجا بودن تماس گرفتن و گفتن ک فردا صب میرن شهر خودشون و اگه بتونم برم ببینمشون که خب منم نتونستم.این آخرین تماس ایشون بود و من دیگه ازشون تو این چند روز خبر ندارم منم یکبار زنگ زدم که خب جواب ندادن.حالا نمیدونم که این رابطه از سمت ایشون منتفیه یا کلا این مدلی ان یا چی…؟الان من چیکار باید بکنم بنظرتون؟

سلام دوست گرامی ابتدای کار ایشان به شما در مورد رفتار و عقیده شخصی مبنی بر تماس و پیام صحبت کردن و در جریان بودید اما اینکه اصلا در طی این مدت ارتباطی با شما نداشتند عجیب هست.بهتر هست یک پیام برای ایشان ارسال کنید و چون یکبار هم تماس گرفتید و جواب ندادن در صورت عدم پاسخ گویی به پیام شما رابطه را منتفی بدانید

حدودا چهار ساله با آقایی اشنا شدم، در ابتدای اشنایی ایشون خیلی خرسند بودن و تصمییم ازدواج داشتن، دوبار همدیگرو دیدیم و پسندیدم اما بنا ب دلایلی که من خبر ندارم ،ایشون منصرف شدن از ازدواج، اما ارتباط ما همراه با قطع و وصل هایی که از طرف خودشون انجام میشد ادامه داشت تا همین ی هفته پیش، ک گفتن میخان ازدواج کنن و بهتره کات بشه، از اون روز تا حالا من خیلی ناراحتم، منتظر باشم خودشون مثل دفعات قبل برگردن یا اینکه من پیام بدم؟ تا حالا بیش ده پانزده بار کات کردن و برگشتن

سلام دوست گرامی باید با ایشان صحبت میشد و دلایل انصراف ایشون از ازدواج را بررسی میکردید شاید در موارد مهمی تفاوت نظر و عقیده وجود داشته و یا در رفتار شما موردی وجود داشته اما اکنون که رابطه را تمام کردن منطقی باشید و ادامه ندید

سلام . من با آقایی ۹ ماهه تو رابطه ام و ایشون از هر لحاظ حواسشون بمن هست و نگران سلامت و آینده من هستن و میخوان من بهترین پیشرفتارو تو زندگیم کنم.از اونجایی که من در گذشته آدمایی از دست دادم بشدت رو رفتارای ایشون حساسم و کوچکترین کارشون برام توهم تموم شدن رابطرو میاره.ایشون اصلا درباره ازدواج حرفی نمیزنه ولی من مدام ازش میخوام که تکلیفمو مشخص کنه و میگم چرا مثل بقیه ذوق نداری میگه من نمیخوام مثل بقیه حرفای الکی تحویلت بدم.من چه رفتاری داشته باشم بااین آقا؟چون عشق ایشون هم تو حرف هم تو عمل ثابت شده اس ولی من ترس از دست دادن دارم .

سلام دوست گرامی اینکه ایشون از اینده و هدف این رابطه صحبت نمیکنند نگران کننده هست و حساسیت شما به رفتار ایشان و برداشت همه چیز به اینکه بهتون علاقه دارند باعث وابستگی و عدم توانایی برای تصمیم گیری میشه اینکه در رفتارشون شما متوجه علاقه شدید خوب هست اما باید دراین زمینه صحبت کنید و هر دو طی یک بازه زمانی مشخص، به اهداف در نظر گرفته شده از رابطه برسید

سلام من تو یه رابطم… چند وقتیه تو مشکلاتی گیر افتاده و سعی داره تنهایی حلش کنه اون این چند وقته خیلی عصبی شده بهم میگه باهام تماس نگیر نمیخوام سرت دادو بیداد کنم اذیت شی و خودم ازینکه باهات بد حرف میزنم عصبی میشم ولی میدونم تنهایی کمرش خم شده با مشکلاتش نمیخوام تنهاش بزارم اینکه نیست دلم براش خیلی تنگ میشه دیگ فکرم قد نمیده. بهم گفته بد اینکه همچی حل شده میاد زنگ میزنم…..

دوست عزیز سلام

اینکه شما دلتون می‌خواد از ایشون حمایت کنید خیلی عالیه، اما بهتره بدونید نوع حمایتی که آقا از خانم نیاز داره با نوع حمایتی که خانم از آقا نیاز داره، عموما فرق داره. آقایون معمولا وقتی دچار مشکلی می‌شن دلشون می‌خواد که تنها بشن تا بتونن با تمرکز روی مشکلشون، کاری که دارن رو انجام بدن. یه جور مثل غار تنهایی که فقط مخصوص خودشونه. پس، وقتی این درخواست رو ازتون کردند، بهتره که بهشون اعتماد کنید؛ بهشون بگید که دوست دارید در کنارشون باشید و هر زمان که به شما احتیاج داشتند، می‌تونند روی کمکتون حساب کنند. همین.

سلام، حدودا چهارساله با پسری در ارتباط هستم، در ابتدا به قصد ازدواج بود اما بعد از مدتی منصرف شدن، بعد از دوماه برگشتن، و این رفت و برگشتها با فاصله زمانی کم و زیاد ادامه پیدا کرد ،البته هر بار قطع و وصل کننده رابطه خودشون بودن، تا همین هفته گذشته که بازهم بعداز دوماه که ارتباط داشتیم، ارتباطو قطع کردن و گفتن نمیشه با هم ازدواج کنیم، این چن روز برای من مثل چند سال گذشته، میخاستم بپرسم آیا من بهشون پیام بدم یا اینکه باز هم خودشون بر میگردن…تا الان نزدیک به بیست بار این اتفاق افتاده، بنظر شما چیکار کنم؟

سلام دوست گرامی اینکه شریک عاطفی شما بارها رابطه را قطع کرده و برگشتند از عدم ثبات ایشان حاکی هست پس بهتر هست منطقی باشید و پیگیر نباشید و اجازه بدید رابطه تمام شود

سلام. من با یکی از آشناهامون حدودا ی ساله به قصد ازدواج باهم ارتباط داشتیم البته بعد از گذشت شش ماه بی دلیل رابطه از سمت اون تموم شد و من کلی تلاش کردم برگرده اما بی فایده بود براهمین دوماه کلا باهاش رابطمو قط کردم بعداز اون دوماه خودش برگشت و کلی قول داد که درست بشه ولی بعداز چند وقت با توجه به سرد بودنش خودم بهش گفتم تموم و باز اون بعد چند روز دوباره تلاش کرد تا من راضی بشم ولی بی فایده چون بازم رفتارش بعد چند روز بی دلیل بد شد و من دیشب بهش پیام دادم که به خاطر رفتارای زشتش نمیتونم ادامه بدم الان در جوابم هیچی نگفته میخوام بدونم آیا از نظر اون رابطه تمومه که چیزی نگفته؟ و اینکه آیا شمارشو حذف کنم و تو اینستا آنفالوش کنم؟ و البته اینکه اگه جواب داد من جوابش رو بدم یا نه چون واقعا وقتی باهاش خوبم تلاش نمیکنه برام و من رابطه بدون تعهد رو نمیخوام

شما چند تا سوال پرسیدید که می‌خوام بهش جواب بدم؛ اما قبلش من ازتون چند تا سوال دارم: به نظر شما چرا آدم‌ها وارد روابط عاطفی می‌شن؟ مگه یکی از دلایل اولیه و مهمش این نیست که وارد رابطه‌ای بشن که نیازهای عاطفیشون رو ارضا کنن؟ اگه شما توی رابطه‌ای هستید که نمی‌تونید نیازهای عاطفیتون رو ارضا کنید، پس چرا توش موندید؟

چرا این سوالات رو ازتون می‌پرسم، چون مطمئنم قطعا یه دلیلی داره که شما این فرد رو رها نمی‌کنید. درسته که بهش گفتید رابطه تمومه، ولی همین که به آنفالو کردنش فکر می‌کنید یا هنوز دنبال این هستید که اگه پیام داد چی بگید، یعنی هنوز از نظر شما رابطه تموم نشده. رابطه، زمانی دیگه برای شما تموم شدست که دیگه این سوالات توی ذهنتون نیاد. اما چی کار می‌شه کرد؟ چند ساعتی رو برای خودتون بگذارید و فقط به این رابطه فکر کنید و ببینید با همه خوبی‌ها و بدی‌هایی که این فرد داره، آیا واقعا می‌خواید تو رابطه باشید یا نه؟ دقت کنید، می‌گم با همه خوبی‌ها و بدی‌هاش، یعنی فرض کنید هیچ چیزی رو نمی‌تونید درست کنید یا تغییر بدید. اگه جوابتون نه بود، یعنی نمی‌خواید ادامه بدید، برای خودتون زمان بگذارید که سوگ بعد از جدایی طی بشه و خیلی قاطع پای تصمیم و حرفتون وایسید. اما اگه نه، باز هم دیدید ته دلتون راضی به جدایی نیستید، یا باید شرایط رو همون‌طور که هست بپذیرید. برای همین اگه تصمیم‌گیری براتون سخته به پشتیبانی رادیو عشق پیام بدید تا کارشناسان ما شرایط رابطه شما را بررسی کنند. اگر شرایطش را داشتید میتونید در دوره بازگرداندن عشق رادیو عشق شرکت کنید

سلام. خواستگاری داشتم که بعد از چند جلسه اشنایی چون روی اندام حساس بودن پیشنهاد دادم که من رو بدون مانتو و شال ببین و این کار و بدون اطلاع از خانواده ام که بسیار معتقد و سنتی هستند انجام دادم و بعدا ایشون گفتن نظرشون منفیه ، سوالم اینکه کارم اشتباه بوده !؟ چون الان حس میکنم به خودم و خانوادم خیانت کردم و حس میکنم در حقم نامردی شده چون ایشون اعتماد منو مبنی بر آینده ی مشترک جلب کرده بودن

دوست عزیز سلام

شما سوال پرسیده بودید که آیا این کار اشتباه بوده یا نه؟ بحث مذهبی و اعتقادی این مساله، به عهده خود شماست که آیا با اعتقادات شما همخونی داشته یا نه؛ اما از نظر روان‌شناسی، اینکه شما خواستید با خواستگارتون صادق باشید، اشکالی نداره. به هر حال هر کسی روی یک مساله‌ای حساس هست و خب برای ایشون هیکل شما خیلی مهم بوده. فکرش رو بکنید اگه بعد از ازدواج ایشون به شما می‌گفتند که این مساله براشون ناراحت کنندست چی؟! البته به طور کلی باید بگم لازم نیست همون اول همه چیز رو بگید، اجازه بدید کمی ارتباط و صمیمیت بین شما ایجاد بشه بعد؛ چون گاهی بعضی از حساسیت‌ها به دلیل عدم شناخته. ولی خب چون در این مورد شما چند جلسه آشنایی داشتید، به نظر زمان مناسبی بوده. یادتون باشه، اینکه ایشون این مساله رو نپسندیدند، اصلا مشکل شما نیست و هرگز نباید به خودتون بگیرید. به هر حال هر کس برای خودش معیارهایی داره که ممکنه با شما نخوره و این دلیل نمیشه که شما اشکالی داشتید یا … .

سلام من ۱۷ سالمه یه چند ماهی هست که دنبالش هستم تا اینکه چند روز پیش از جلوی مغازمون رد شد و چراغ سبز نشون داد منم رفتم دنبالش و کلی باهم حرف زدیم بعد من شمارم رو بهش دادم ولی الا ۴روزه اصلا خبری ازش نیست لطفا اگه میدونید کمکم کنید….

دوست عزیز سلام

شما باید با کارشناسان رادیو عشق در بخش بازگرداندن عشق در تماس باشید تا با بررسی رابطتتون، احتمال بازگشت ایشون رو اندازه‌گیری کنند. اگه احتمالش بالا بود، راهنماییتون که با چه روشی ایشون رو به خودتون جلب کنید.

سلام. من یه دختر ۲۲ساله هستم و نزدیک سه ساله با یه اقایی که هم سن هستیم تو رابطه هستیم، از لحاظ معیارای کلی فرد سالم و راستگو و متعهد و سختکوشی هستن و منم همه جوره با شرایطشون صبوری کردم و همراه بودم، خاستگارامو رد کردم و با هم از لحاظ خواسته هام برای موقه ازدواج هم به توافق رسیدیم، فکر میکنم مهمترین دلیلی که به ایشون جذب شدم متانت و ارامش و خودداری شون بود و هنوزم این صفات باعث میشه معتمد ترین فرد باشه برام، اما بعداز گذشت سه سال و از همون اول هم یجاهایی زیاده از حد صبوری و ارومی بخرج میده،تاحالا بابت چیزی ازم اصرار نکرده و من همیشه مصرر بودم یا پیشنهاد برای برخی تغییرات یا انجام کارها رو دادم، گاهی احساس میکنم زیاده روی میکنم و عادت کرده که من اقدام کنم برای هر تنوع یا اصلاحی، ارامش و احترام قائل شدنشون برام ارزشمنده. اما حس میکنم بی تفاوته به خواسته هام یا انجام استاندار های یه رابطه نرمال، نسبت به تغییرات ظاهریم، نسبت به پستهام، نظر هام و اینکه مدام مشغله شون رو دلیل قرار های خیلی دیر به دیرمون بیان میکنه،کم باهم تماس تلفنی داریم و وقتی اصرار میکنم یا بیان میکنم چیزی رو ،در نظر میگیرنش.ازشون زیاد نه میشنوم .تفریح زیادی نداشتیم تو این سه سال،و علارغم شرایطشون،تنها بی توجهی و توجیه هاشون مبنی بر مشغله و خانواده منو زده میکنه،،و حتی از اینده میترسونه ،،و مدام اطرافیان میگن میتونم با شرایطی که دارم شخص بهتری رو انتخاب کنم،،اما من مقاومت کردمو میکنم،،اما نمیدونم میتونم ادامه بدم یا نه.. خیلی دوسشون دارم و امید به پیشرفت انگیزه ادامه بوده برام،و البته تو خیلی از موارد پیشرفت کردیم و امیدبخش بوده. این شک و بلاتکلیفی خسته کنندست. کمکم کنید.

سلام دوست گرامی بی‌تفاوتی مشکلی است که ممکن است هر رابطه بلند مدتی را دست کم یک بار گرفتار کند، زندگی مشترک که دیگر جای خود دارد. وقتی فرد از طرف اطرافیانش طرد میشود دچار کمبود اعتماد به نفس میشود. بهترین راه برای خلاصی از این وضعیت، گفتگو کردن با همسر است. برخی می ترسند مطرح کردن این مسئله سبب بحث انفعالی جدیدی از سوی همسر باشد مثلاً او طرد کننده تر شود. برخی دیگر چون از صحبت های قبلی نتیجه نگرفته اند ترجیح می دهند با سکوت و سکوت و سکوت روز را شب و شب را روز کنند. اگر حرف زدن با او فایده‌ای نداشت پس سعی کنید به او کمی فرصت بدهید. برای حرف زدن او را در منگنه نگذارید و در عوض تمرکز و توجه را به سمت خودتان تغییر دهید و به خودتان بپردازید. به سرگرمی‌های خودتان مشغول باشید و او را موقتا رها کنید. اگر همسرتان علی رغم تمام تلاش‌های‌ شما همچنان مانندسابق باقی ماند پس زمان آن است که رابطه‌تان را جدی ارزیابی کنید. اگر ادامه‌ی رابطه با او برای‌تان واقعا ممکن نیست. بیشتر فکر کنید و تصمیم بگیرید.. اگر مطمئنید که تمام تلاش خود را برای نجات رابطه‌تان کرده‌اید اما نتیجه‌ای نگرفتید، تنها راه این است که شروع کنید به فاصله گرفتن. باید مطمئن باشید که دیگر نمی‌توانید تنها کسی باشید که برای حفظ رابطه تلاش می‌کند و همسرتان هم باید درک کند که دیگر نمی‌تواند شما را نادیده بگیرد.

سلام یکسال پیش با همکارم به قصد ازدواج آشنا شدیم ولی بعد ۴ ماه رابطمون بهم خورد همو دوس داستیم ولی سر لج بازی از هم جدا شدیم بعد مدتی برگشت خواست دوباره زمان بدیم به هم،و من بعد ۸ ماه پیگیری های مکرر این آقا خواستم دوباره بهش فرصت بدم ناگفته نماند که خانواده های هر دومون در جریان بودن الان که خواستم با ایشون رابطه رو از نو شروع کنم دیگه مثل سابق زنگ یا پیام نمیده چون گفت یکم صبور باش زمان بده البته از ۶ صبح میره سرکار تا ۸ شب مشغله کاری زیادی داره ،یه بار مطرح کردم که من دوس دارم باهات بیشتر در تماس باشم بهم گفت تو خلا عاطفی داری تو باید خودت خودتو شاد کنی برای خودت تو زندگیت هدف تعیین کن و…البته هفته ای یه بار باهم بیرون میریم و اینکه ایشون خیلی تلاش کرد تا دوباره باهاش باشم و اینکه در مورد ازدواج گفت یکم زمان بده من به شناخت بیشتری نیاز دارم لطفا راهنمایی کنید منو چون بلاتکلیفم.

سلام دوست گرامی رابطه ای که یکبار تمام شده باید برای شروع مجدد درست بررسی شود .اینکه ایشان درگیری کاری شدید دارند دلیلی بر عدم حضور و ارتباط با شما نیست.بهتر هست هر دو جهت تعییت تکلیف رابطه به مشاور مراجعه کنید

با سلام:من پسر هستم از کودکی با یه خانواده رابطه خوب داریم من عاشق دخترشون شدم همه اعضای خانواده دو طرف این رو میدونند سن من ۳۴ساله و دوست دخترم ۱۶سال رابطه خوبی داریم قبلا که ایران بودم همیشه همو میدیدیم البته بدون رابطه(…) فقط کلامی چون واقعا از ته دل دوستش دارم وبهش گفتم که اون رو برای زندگی میخواهم خودش این موضوع رو خوب میدونه چندین بار اکانت تلگرامی رو حذف کرد بعد از مدتی دوباره من رو ادد میکرد تا این سیزده بدر امسال برگشتم ایران دعوتم کرد خونشون با دوست دخترشون و خواهر زادشون خونه بودند برادرشش هم اومد و سلام علیکی کردو رفت اون شب همه چیزهای من رو بررسی کردند اول کفش لباس درامد نوع کار خرج کردن خیلی تعجب کردم دوست دخترش موبایل من رو گرفت و تلگرام خودش رو تو گوشی من ثبت کرد من هم ازروی نادانی بهش پی ام وعلاقه ابراز کردم بعد از یه روز موضوع رو به دوست دخترم گفتم خیلی ناراحت شده بود حتی نخواست دوباره من رو ببینه. اکانت دوست دخترش رو حذف کردم روابط خیلی بهتر شد البته بهش گفتم فقط خواستم حسادت تو رو امتحان کنم که چقدر عاشق من هستی معذرت خواهی من رو قبول کرد اون شب برنامه داشتن که رابطه سه نفری داشته باشیم به وضوح دوست دوست دخترم گفت که او بچه رو دنبال نخود سیاه بفرستم من قبول نکردم از ته دل رابطه جنسی رو میخواستم ولی اصلا نمیخواستم به دوست دخترم جسارت کنم. از اون روز اخلاقش عوض شد ازش خواستم از او دختر کمی فاصله بگیره اونم این کار رو کرد خودش هم میگفت دختر خوبی نیست. الانم باهاش حرف میزنم ولی یه اکانت جداگانه برای من باز کرده خیلی کم حرف میزنه تا بیام پی ام بدم از تلگرام میزنه بیرون چون بهش گفتم که تا چند روز دیگه ازش خواستگاری میکنم. کم محلیش فکرم رو داغون کرده جوابهاش در حد. ن. اها. همین.۱۰روز دیگه برمیگردم ایران و میخواهم رسما ازش خوستگاری کنم. لطفا راهنمایی کنید چکار کنم

سلام دوست گرامی تفاوت سنی و اینکه شما و شریک عاطفی هرکدام در یک برهه سنی هستید مشکل ساز خواهد بود .قبل از هر تصمیمی لطفا هر دو نفر به مشاور مراجعه کنید تا میزان تفاهمات هردو و خلقیات و شخصیت ها مشخص شود سپس نسبت به ادامه رابطه تصمیم بگیرید

با عرض سلام من مدتی میشه که با پسری در رابطه هستم اوایل با وجود رابطه عاشقانه و خیلی خوب به دلیل حرفای نامناسبی که پشت سرشون بود من مقاومت کردم و چندباری به کات شدن رابطمون خورد من از همون ابتداعلاقمند ایشون بودم اما بقیه به من میگفتند که ایشون تنها قصد بازی دادن من رو داره .هر سری هم کات شد اخرش خودم برگشتم . الان بعد از سه سال یه دوستی که گاه عااااشقانه گاه کاااملا معمولی میشه ادامه پیدا کرده .ایشون خیییییییییلی وقتا میشه که نیستش ینی هیچ خبری از خودش نمیده و هیچ خبری هم نمیگیره اما من برعکس همیشه خبر میگیرم…مدتی پیش بهشون گفتم که چرا اینطور هستند گفتش که هیچ وقت نخواستم باهاش صمیمی باشم…باوجود حرفای پشت سرشون من صمیمت رو به معنای رابطه فراتر از دوستی معنا کردم و با اینکه ازشون خاستم منظورشونو بیان کنن چیزی نگفتن…تا چند شبه گذشته با کمی قلقلک متوجه شدم که بی راه هم متوجه منظورشون نشدم و براشون از خط قرمزهام گفتم و ایشون در عین سکوت الان ۴ روز هستش که هیچ چیزی نگفتن به غیر اینکه یکباره پیام دادن و گفتن 《چرا رفتی؟》چندباری پیام دادم و چندباری زنگ زدم و خواستار شدم که بگند من کجا رفتم ؟ الان من سردرگم هستم که ایشون واقعا این رابطه رو میخوان یا نه. دوستانم میگن من اون‌جوری که باید باهاش رفتار کنم نمیکنم اما واقعا نمیدونم چیکار باید انجام بدم ایشون تنها شخص مورد علاقه ای بودن برای من که ۴ساااال میشه من به ایشون علاقه مندم .ایشون تو اوج بی محلی یکباره دیده میشه که یک پیام عاشقانه یا یک شعر عاشقانه میفرسته .خیلی وقتا علکی به من میگه اینترنت و شارژ ندارم اما بعد در اینستاگرام 《که من ندارم و دوستانم فالو دارنشون》 خبر میدن که پست و یا استوری جدید گزاشته و این من رو ازار میده …. لطفا من رو راهنمایی کنید که چیکار کنم 😊…

سلام دوست گرامی شریک عاطفی شما به شدت مردد و سرگردان هستند و نیاز به شخصی همراه با درک بالا برای بیان ذهنیت و افکارشان دارند .پیشنهاد میکنم ایشان را ترغیب به مشاوره حضوری کنید

سلام. من 3 ماهه با ی آقایی داخل دانشگاه آشنا شدم. ایشون منو تقریبا ب خونوادشون معرفی کردن ، نه مستقیم اما در مورد من صحبت کردن باهاشون. اوایل ساعت استراحتشون در محل کار بهم اس میداد هر روز استیکر قلب میفرستاد. ی موضوعی پیش اومد ک بحثمون شد و از همون موقع دیگه اس نمیدن بین کارشون و پیام هاشون کم شده و دیگه نمیگن دلتنگ شدن. در صورتی ک خودم ی قرار گذاشتم باهاشون و مشکلمونو حل کردیم و گفتن دیگه ازم ناراحت نیستن اما دوس دارم مث قبل دلتنگ بشن و پیام بفرستن و حتی تماس بگیرن باهام. خواهش میکنم راهنماییم کنید

سلام دوست گرامی برای اینکه ایشان مجدد با شما رابطه گرمی داشته باشند مطمئن بشیذ ایشان موصوعی که در موردش مشکل داشتید را فراموش کرده اند و از افرادی که حساس هستند و هیج وقت مسائل فراموششان نمیشود نیستند. 1-به ویژگی های شخصیتی و اخلاقی مثبت مردان توجه کنید و در موردش صحبت کنید. 2-در مورد مردها مطالعه کنید و به شناخت در مورد ویژگی ها و اخلاق آنها بپردازید 3-برای مردها مهم هست که خودتان باشید و نقش بازی نکنید 4-مستقل باشید و این حس رو به فرد مقابل انتقال بدید که فردی متسقل و با اعتماد به نفس هستید 5-دوست داشتن و علاقمندی برای جذب بسیار مهم هست 6-فردی شاد و سرزنده باشید 7-انها را تحسین کنید 8-حس همراهی و درک به شریک عاطفیتان انتفال بدهید 9-برنامه های مشترک بلند مدت داشته باشید 10-فردی مهربان و اجتماعی باشید 11-نشان ندهید که تما فکر و حواس شما درگیر او هست 12-منطقی باشید و دور از هیجانات مسائل را بررسی کنید 13-در سایت رادیو عشق، مبحث جذب عشق از راه پیام به شما کمک میکند

سلام راستش من الان مدتی به یه پسر ٢٧ ساله علاقمندم اشنایی ما خیلی خانوادگی بود من از همون روز اول از اخلاقش طرز برخورد و شخصیت ایشون خوشم اومد ما تو فضای اجتماعی هم دیگرو دنبال میکردیم ولی بعداز دوماه تازه باهم به طور جدی صحبت کردیم با ما رفت امد خانوادگی داشتن ولی خیلی یک دفعه عجیب بهم پیام داد ابراز احساسات کرد گفت منم همون روز اول ازت خوشم اومد (خجالتیه)تا یه تایمی خیلی باهم حرف میزدیم (بیشتر اون پیام میداد)تا اینکه گفت من قصدم جدیه واسه ازدواج منم گفتم باید بیشتر هم دیگرو بشناسیم اونم گفت اره زمام میبره به ارومی (صبوره) باید پیش بریم ولی طی این مدت نه تماس تلفنی داشتیم نه گفت باهم بیرون بریم (بیشتر مواقع شب ها پیام میداد)تا اینکه دیدم پیام دادنش کم شدمنم بهش گفتم این قضیه رو گفت ببخشید ناراحت شدی؟ گفت من دانشگام همش ،امتحان دارم و درگیرم چیزی نمونده تا چند روز دیگه تموم میشه منم چیزی نگفتم طی این سه هفته باهم خیلی خوب بودیم ولی از فرداش دیگه پیام نداد منم پیام ندادم الان حدود یک هفتس باهم صحبت نکردیم من همش حس میکنم کسی تو زندگیشه احساس مزاحمت میکنم (بهش این موضوع رو هم گفتم گفت نه کسی تو زندگیم نیست و مزاحمم نیستی ) برای همین بهش پیام ندادم با خودم گفتم اگه خودش بخاد پیام میده ولی دائم منو توی فضای مجازی دنبال میکنه خیلی افکارم بهم ریخته شده خیلی ناراحتم همش به این فکر میکنم که من چه کاره اشتباهی انجام دادم

سلام دوست گرامی لازم هست ایشان پیگیر و راغب به ارتباط با شما باشند و اینکه بدون هیچ دلیلی رابطه را کم کردند و الان یک هفنه هست که به شما پیامی ندادن اصلا توجیه منطقی ندارد.لازم نیست شما کاری انجام بدهید و منتظر باشید اگر به شما پیامی دادند انوقت پیگیر باشید

سلام من عاشق پسری شدم و نمیتونم از فکرم بیرونش کنم نمیدونم دوسم داره یا نه اما یه کم شک دارم که شاید دوسم داشته باشه اما میخوام بدونم که واقعا عاشقمه یا فقط یه حس زود گذره . نمیدونم چطوری بفهمم که عاشقمه یا نه و از طرفی خیلی هم دوس دارم که باهاش دوس بشم اما نمیخوام از اون دخترایی باشم که راحت در اختیار پسرا قرار میگیرن میخوام برای به دست اوردنم سختی بکشه اما راهشو نمیدونم اینکه از کجا شروع کنم و چطوری بفهمم که دوسم داره و اگه یه روزی باهش دوس شدم چطوری میتونم تضمین کنم که این رابطه همیشه بر قرار باشه و از دست دادنش منو میترسونه چون من واقعا عاشقشم . لطفا راهنماییم کنین

سلام دوست گرامی برای اینکه متوجه بشید ایشان نظر و علاقه ای به شما دارند صبر کنید تا ایشان اقدام کنند بین مردی که شما را برای ازدواج انتخاب میکند و فردی که فقط دوستی در نظرش هست تفاوت ها زیر وجود دارد: 1-قرارهایش فقط به صرف خوش گذرانی نیست و با هدف با شما دیدار می کند 2-دوست پسر درباره افراد و مسائل خنده دار با شما صحبت می کند،و وارد فاز عمیق شناخت نمی شود 3-دوست پسر اعلام میکند که اصلا قصد ازدواج ندراد و شما هم نمیتونید تصمیم ایشان را تغییر بدهید 4-شخصی که قصد ازدواج دارد شرایط را کنترل و مدیریت می کند و در مواقع سختی شما را همراهی میکند 5-مردی که به دنبال ازدواج هست در مواقع حساس و بحث ها،با شما منطقی رفتار میکند 6-فردی که قصد ازدواج دراد شما را با خانواده و دوستانش آشنا می کند 7-مردی که قصد ازدواج دارد، به شما احساسا امنیت و ارامش خاطر می دهد

سلام من ۵ساله در رابطه هستم رابطه جدی خانواده هامونم خبر دارن و مطمئنم که دوستم داره ولی خیلی سرد تره قبل شده دیگه مثل اولا نیست اولا خیلی نسبت بمن احساسات نشون میداد و هیجان ولی الان سرده خیلی کم بهم زنگ میزنه همش بیشتر من میزنم یا همش من میگم بیا بریم بیرون البته این مشکل منم هست فک کنم هروز یا یروز در میون دوست دارم باهاش بیرون باشم اصلا وقتی پیشش نیستم احساس بدی دارم استرس دلهره دوست دارم همیشه کنارش باشم و اصلا جز اون دوست ندارم با دوستام یا خانوادم برم بیرون در جایی دوست دارم برم که اونم باشه وگرنه بم خوش نمیگذره ولی اون به راحتی برعکس من بدون من با دوستاش خیلی بش خوشمیگذره با خانوادش اینور اونور میره کلی خوشمیگذرونه بدون اینکه بگه من الان خونم حوصلم سر میره و ناراحت میشم:(

سلام دوست گرامی شما دچار وابستگی شدید به ایشان شده اید و برای همین بدون حضور ایشان به شما احساس خوبی داده نمیشود.در صورتی که ایشان کاملا دارند رابطه رو درست پیش میبرند و در عین علاقه به شما برای خودشان برنامه دارند و طبق برنامه زندگی میکنند.شما باید تلاش کنید که از این وابستگی به حضور دور بشید و اوقاتی رو با دوستان و خانواده باشید و مرتب پیگیر ایشان نباشید

سلام وقت بخیر

من یه اقایی علاقه دارم 2ساله ولی قصدمون جدی نیست و برنامه ای برای اینده نداریم . من زیاد دوسش دارم و از سمت ایشون کمبود دارم . قبلا گاهی میگفت فاصله بزاریم بینمون کم بشه دیدار و این چیزا اما من جبهه میگرفتم اونم سعی میکرد قانع ام کنه . اما بعد از اشنایی با شما وقتی میگه فاصله بگیریم منم بهش میگم باشه به خواستت احترام میزارم تا وقتی ک خودت میخوای تنها باشی از نظر من موردی نداره ولی به ۲.۳روز نمیشه دوباره برمیگرده . دوس دارم باهام مثه من رفتار کنه همینقدر توجه علاقه …. ولی ایشون برعکس منه . خیلی هم غرور داره .. ولی دوسش دارم دلم میخواد طوری رفتار کنم حرف بزنم ک اونم بهم مثل خودم توجه کنه علاقشو نشونم بده و ابراز کنه دلم میخواد با راهنمایی شما پیش برم ببینم چطور میشه.

دوست عزیز سلام

اینکه شما بخواید توی رابطه‌ای باشید که عشق و توجه از فرد مقابلتون دریافت کنید، هیچ اشکالی نداره. ولی بیاید این موضوعی که مطرح کردید رو از دو سمت بررسی کنیم: اولین بخش اینه که آیا درخواستتون رو مطرح کردید؟ اگه بله، چطوری؟ چی گفتید؟ چطوری گفتید؟ یکی از چیزهایی که اینطور موقع‌ها می‌تونه کمکتون کنه، حرف زدن در مورد خواستتونه. اما به چه شکلی؟

اول اینکه فکر کنید و ببینید که با توجه به نوع رابطتون، تا چه حد می‌تونید از ایشون توجه و عشق طلب کنید؟ اینطوری خیلی راحت‌تر می‌تونید تصمیم بگیرید که راجع به خواستتون حرف بزنید. بعد از اون، مرحله حرف زدن در مورد احساستونه. شما می‌تونید به جای گله چیزی مشابه این بگید: «وقتایی که حواست بهم هست، خیلی حال خوبی دارم». البته شما بهتره این جمله رو با ادبیات خودتون مطرح کنید که بیشتر به دل بشینه. یادتون باشه، کلیدش اینه که خیلی کوتاه در این مورد صحبت کنید و رد بشید. اینطوری فرد مقابل فکر نمی‌کنه که شما وابستش شدید، ولی از طرف دیگه، متوجه می‌شه که چه کارهایی انجام بده، شما خوشحال می‌شید.

اما برسیم به قسمت دوم صحبت‌هام. اینکه شما کسی رو دوست داشته باشید، بهش عشق بدید و بخواید که ازش عشق بگیرید، خیلی زیباست. منتهی، ما باید یاد بگیریم، از زندگی با خودمون هم لذت ببریم. زمانی که شما تونستید از زندگی شخصی خودتون لذت ببرید، اون موقع هست که می‌تونید از داشتن یه رابطه هم لذت ببرید. اما چرا؟ زمانی که شما تنها فکرتون این باشه که منو دوست داره یا نه؟ چرا به من توجه نمی‌کنه؟ چرا جواب منو دیر می‌ده و …، خودتون رو تو یه بازی‌ای می‌ندازین که اختیارش دست شما نیست. اما وقتی، خودتون بلد باشید به تنهایی زندگی شادی داشته باشید، اون موقع هست که می‌تونید از کوچکترین اتفاقات رابطه دونفرتون لذت ببرید و قدرش رو هم می‌دونید. اینبار دیگه شما با کوچکترین اتفاقی قلبتون نمی‌لرزه که منو می‌خواد یا نه. به عبارت دیگه، شما تبدیل می‌شید به یه دختر با اعتماد به نفس و مستقل، که بلده چطور رابطه خوب و لذت بخشی ایجاد کنه و قطعا این حس به فرد مقابل هم منتقل می‌شه.

با سلام من با شخصی به تازگی آشنا شدم ولی میخوام اول ارتباط ایشون رو متوجه این کنم که دوست دارم بیشتر در ارتباط باشیم بیشتر به من زنگ بزنه و پیام بده ولی نمیدونم چطوری اینکار رو کنم ؟ در واقع نمیخوام مستقیم بگم لطفا راهنمایی کنید چکار کنم بیشتر بهم پیام بده زنگ بزنه و منتظر این نمونه که اول من پیام بدم ممنون!

سلام دوست گرامی برای اینکه ایشون متوجه علاقه شما بشند برای ارتباط میتوانید از ترغیب و تشویق و ایجاد حس مثبت استفاده کنید به این صورت که وقتی تماس میکیرید القا کنید که چقدر وقتی صداتو میشنوم حالم خوب هست یا برای پیام دادن، از اینکه پیام میده انرژی میگیرید.

یکی از موارد اعتیادخانوادم بود.دیگریش رابطه عاطفی قبل ایشون بوده.ولی دیگه حل شده بود.خانواده منم میگن غریبست و راهه دوره ..براش فرستادم.واتساپم بازدیدشو بسته.ولی دیشب یه وضعیت گزاشت.تیک آبیشو هم بسته.ولی میفهمم آنلاین میشه.به پسر خالش گفته بود گوشیم سه چهار روز تو ماشین برادرم جامونده بود.ولی گوشیش دوروزه الان دستشه.یعنی اینهمه زنگ و پیام منو نمیبینه.البته هر وقت میره اون منطقه ای خونه دومیشون هستشا ،منطقه ای که الان اونجاست همیشه منو از یاد میبره تا از اونجا بیاد بیرون.گفت برا ازدواج میخوامت.منو برد خونشون ناهار مهمون بودم.اینجوریم نیست که بگم با خانوادش راحت باشه بخواد هر دختری ببره خونشون…الان شش روزه زنگ نزده و جواب منم نمیده. .مگه میشه آدم یک سال خوشی و ناخوشیات با هم باشه الان یک هفته ازت خبر نگیره

سلام من یک سال پیش در محل کارم با مردی آشنا شدم که راننده ماشین سنگین است وخودش و برادرش دارن تلاشن میکنن پول جمع کنن یه تریلی بخرن.ماحدودا ۶ماه بدون ملاقت دومی با هم درارتباط بودیم و از همون اول منو به خانوادش معرفی کرد و منم به مادرم و همه به جز پدرم گفتم که با همچین مردی در ارتباطم.خانواده من به شدت مخالفن.سر دو تا مشکل من که ازش پنهون کرده بودم رابطمون هی بهم خورد و باز جوش خورد گفت صداقتت برام مهمتر بود.ولی کم کم گفت تو اون آدم رویاهای من نیستی برا ازدواج به دلم نمیشینی.ولی اگه رفتارتو درست کنی آره.یه مدت خوب بود.تااینکه گفت دوست دارم وابستتم هستم ولی فقط دو دوست صمیمی باشیم خیلی جر و بحث کردم مگه من چیم از بقیه کمتره هیچ وقت زنگ تفریحت نمیشم مگه من احمقم و…دیدارمون بیشتر شد خلاصه تو این یک سال ۴بار همو دیدیم چون شهرامونم از هم سه ساعت فاصله داره و کلنم تو جادست و میگه من بخاطر کارم زنی میخوام که خیالم ازش راحت باشه و خیلی زحمت میکشم باید قدر دونسته بشه.دیدارسوم ما رابطه جنسی داشتیم و بعد اون بیشتر مشتاق تر شد.تا یه هفته پیش که قرار بود بیاد خونه و چند روز خونشون بمونه یه روزم ما همدیگرو ببینیم.تو راه خونه زنگ زدم گفتم کجایی گفت بزار اعصابم خورده خودم بهت زنگ میزنم.دیگه رفت که رفت که رفت الان یه هفتست زنگ نزده و هر چی زنگ میزنم جواب نمیده.منم دو روزه بیخیالش شدم.تو دلم میگفتم نکنه گوشی پیشش نیست ولی یه حرکتی زدم دیدم پیششه.در اصل اومده بودن خونه برن یه ماشین ببینن بخرن یه دلم میگه مشغوله فکرش ولی بازم میگم یه پیام که من از نگرانی در بیام زیاد وقت نمیبره.شما بگید من چیکار کنم

سلام دوست گرامی مشکلاتی که باعث بهم خوردن رابطتون شده بود چه مواردی بود؟ چرا خانواده شما این رابطه بودند؟ ایشان از همان ابتدا اعلام کردند که به دنبال دوستی هستند و ارتباط جنسی فقط ایشان را بخاطر ارضا جنسی وابسته شما کرده .اینکه ایاشن در اخرین تماس شما مطرح کردند که با شما تماس میگیرند و تماس نگرفتند یا از گرفتاری و مشغولیت ایشان حاکی هست و یا به دلیل این هست که راغب به ادامه رابطه نیستند.بهتر هست پیامی مبنی بر نگران بودن برای ایشان ارسال کنید و پیگیری نداشته باشید تا خود ایشان تماس بگیرند .در صورتی که تماسی نگرفتند بهتر است رابطه را تمام کنید

یکی از مواود اعتیادخانوادم بود.دیگریش رابطه عاطفی قبل ایشون بوده.ولی دیگه حل شده بود.خانواده منم میگن غریبست و راهه دوره ..براش فرستادم.واتساپم بازدیدشو بسته.تیک آبیشو هم بسته.ولی میفهمم آنلاین میشه.به پسر خالش گفته بود گوشیم سه چهار روز تو ماشین برادرم جامونده بود.ولی گوشیش دوروزه الان دستشه.یعنی اینهمه زنگ و پیام منو نمیبینه.البته هر وقت میره اون منطقه ای خونه دومیشون هستشا ،منطقه ای که الان اونجاست همیشه منو از یاد میبره تا از اونجا بیاد بیرون

نه گفت برا ازدواج میخوامت.منو برد خونشون ناهار مهمون بودم.اینجوریم نیست که بگم با خانوادش راحت باشه بخواد هر دختری ببره خونشون…

باسلام.21ساله هستم ومتاهل ارتباط صمیمی وعاطفی باهمسرم ندارم ودورازخانواده درشهردیگری زندگی میکنم همسرم مردخوبیست امامشکلات بسیارزیادی درزندگیم دارم که گفتنش بی فایده اس.من به شدت نیازدارم که باپسری حرف بزنم به صورت پیام وفقط فقط به عنوان درد ودل یامشاوره یادوست یابرادرکه فقط باهاش حرف بزنم خیلی نیازدارم به اینکه طرف بدون هیچ نیت سویی کمکم کنه بگیدچیکارکنم.

سلام دوست گرامی هیچکس به اندازه خودتان و همسرتان نمیتواند برای شما وقت بگذارد و کمکتان کند. بهتر است سعی در تقویت رابطه با همسرتان کنید.در کنار این کار، نوشتن مشکلات و بررسی هر مورد توسط خودتان بسیار کمک کننده هست.چون مشاور و یا هر فرد دیگری که در زمینه بتواند کمکی کند، شخصی موقتی هست و باید خود شما در اصل مهارت های لازم برای حل مسئله را یاد بگیرید

سلام یکسال و نیم هستش عقد کردم شوهرم هیچ میلی به من نداره میگه بیا جدا شیم همش بهونه میاره یبار میگه از اخلاقت میترسم یبار میگه از خرج و مخارج و مسئولیت میترسم. کاراش عجیب غریبه فقط چشمش دنبال اینو اونه مدام خیانت میکنه به من. تو خیابون با ماشین میچرخه الکی دخترارو نگاه میکنه تیکه میندازه. نمیدونم خودشم میل به رابطه و زیر یه سقف رفتن نداره

سلام دوست گرامی

مسائلی که مطرح کردید نیاز به بررسی بیشتری دارد تا ریشه رفتار همسرتان و نوع واکنش‌هایی که به شما دارند مشخص شود. بهترین اقدام این است که همراه همسرتان به زوج‌درمانگر مراجعه کنید.

سلام خسته نباشید،من ٢،٣ هفته اى میشه بایه پسرى ازطریق فضاى مجازى آشناشدم و اولین کسیه که من اجازه دادم واردزندگیم بشه چون حس کردم خیلى شبیه منه و احساس نزدیکى کردم بهش وبه من اوایل پیام میدادو حرف میزدیم وبالاخره بهم گفت که دوستم داره امابهم میگه که قصدازدواج ندارم به خاطره این قضیه که من اذیت نشم آخرش ،میخوادازم فاصله بگیره وگرفته ولى من نمیخوام بره من بایدچیکااارکنم الان؟؟؟

سلام دوست گرامی شما با فردی در فضای مجازی اشنا شده اید و تنها شناخت شما تماس های تصویری و حرفهایی هست که در ین مدت توسط خود ایشان مطرح شده و ایشان هم به همین صورت شما به ایشان علاقمند شدید با همین شناخت محازی و اصلا در فضای حقیقی با هم صحبت نکرده اید.پس ابتدا از فضای مجازی خارج بشید و این شناخت را بیشتر کنید .از طرفی ببنید دلایل عدم تصمیم برای ازدواج ایشان چی هست.دلایل منطقی را تلاش در رفعش منید اما در صورتی که دلیل منطقی ندارند بهتر هست منطقی باشید و رابطه را تمام کنید

من با پسری که همکلاسی دانشگاهم بود آشنا شدم،الان یک سال و نیم هست که سر مسائل دانشگاه با هم در ارتباطیم و گاهی هم راجع به مسائل شخصی صحبت می کنیم،من بهش علاقه مندم خیلی وقته و رفتاره اون هم طوریه که نمی تونم تشخیص بدم دوستم داره یه نه،چند ماه پیش غیر مستقیم بهم پیشنهاد دوستی داد که من (نمیدونم واقعا چرا)با شوخی گزروندم یا حتی شاید رد کردن هم به نظرش اومده باشه الان برگشته پیش دوست دختر قبلیش و منم خیلی پشیمونم،حتی نمیدونم می دونه که دوستش دارم یا نه،الان چیکار کنم به نظرتون که برگرده؟الان فقط سر مسائل دانشگاه در ارتباطیم،لطفا راهنمایی کنید

دوست گرامی شما در زمانی که می بایست سنجیده عمل میکردید متاسفانه با شوخی، به نوعی جواب نه به ایشان داده اید و الان ا راه حل هستید .وایشان هم الان در رابطه دیگر هستند پس بهتر است منطقی باشید و بجای توجه به این احساس که در حال حاضر امکان ایجاد رابطه وجود ندارد به دانشگاه بپردازید و در صورت درخواست مجدد ایشان اینبار منطقی و واقع بین باشید

سلام من دختری ۲۰‌ساله هستم و دوست پسرم ۲۱ ساله هست ما ۳ ماه که با هم اشنا شدیم و هم دانشگاهی هستیم‌ و از طریق یک کنگره با هم اشنا شدیم اخلاق ها مون هم بهم می خوره و مشکلی با هم نداریم و تو این سه ماه با هم ۲بار معاشقه داشتیم و بعدش تغییر بدی تو اخلاق و رفتار دوست پسرم ایجاد نشد ولی من نگران اینده هستم چون خوندم که در ابتدای یک رابطه عاشقانه رابطه جنسی بر قرار نکنید چون مرد دلسرد میشه و میزاره میره من از شما راهکار می خوام که در ادامه رابطه به چه نحوی باید رفتار کنم ممنونم

دوست گرامی سلام بعد از سه ماه اشنایی به معاشقه رو اوردید و البته حد این معاشقه را مشخص نکردید.اما فکر می کنید که دوست پسرتان رفتارش تغییر نکرده و سرد نشده. دوست خوبم از کجا مطمئن هستی که این یک نقاب نباشد برای دراختیار داشتن شما برای لذت بردن و هروقت قصد جدی شدن قضیه را داشتید ایشون رفتارشان تغییر نکند؟ رابطه جنسی در دوران دوستی شاید جذاب و ارضاکننده باشد، اما این جذابیت و شور و هیجان دوامی ندارد. چرا که پسران و مردان فکر می‌کنند که این رابطه بخشی از دوستی‌شان بوده، درواقع اگر دختری در دوران رابطه عاطفی همه صمیمیت‌ها، جذابیت‌ها و پتانسیل‌های عاطفیش را برای پسر رو کند، او سرد می‌شود و هیچ انگیزه‌ای برای ارتقای رابطه به مرحله ازدواج نخواهد داشت. چون همه دستاوردهایی که می‌توانست از این رابطه بدست آورد برایش مهیا شده است. مورد بعدی باید وقتی یک رابطه به مرحله جنسی برسد که شناخت ها کامل شده و شما به او اعتماد داریدو نگران واکنش های بعدی نباشید.اما شما الان نگران اینده هستید پس مشخص است هنوز به اعتماد و شناخت کامل نرسیده اید.

رابطه جنسی یکی از اتفاق هایی است که افراد را در آسیب پذیر ترین حالت خود قرار می دهد و شناخت و تصمیم گیری را سخت تر می کند و حتی ممکن است رابطه ای که الان از نظر شما بدون مشکل است را دچار نوسانات و بحران ها کند.

اگر تصمیم و هدف هر دو از این اشنایی بحث ازدواج است بهتر است با کنترل هیجانات و احساسات به شناخت و بررسی بپردازید و موقعیت خود و طرف مقابل را در این رابطه مشخص کرده و حد و مرزهای فعلی رابطه را اعلام کنید

پیشنهاد می کنم برای شناخت هم وقت بگذارید و در صورتی که تفاهم های لازم را دارید رابط را بصورت رسمی و زیر نظر خانواده پیش ببرید و رابطه جنسی را به از رسمی شدن موکول کنید

سلام من دختر ۲۷ ساله ی هستم که سه و نیمه با ی پسری که دوسال ازم کوچکتره دوس هستم باهم دانشگاه اشنا شدیم تو دوشهر جداگونه زندگی میکنیم محل کارمونم دوشهر جداگونه س خیلی دیر به دیر همو میبینم من ی بار خواستم امتحانش کنم با ی شماره ی ناشناس بهش پی ام دادم و کم کم باهم حرف زدیم اون اولین بار بهم گف که یکیه بهش پی ام میده و نمیدونه کیه من گفتم خوب جوابشو نده بعد چند مدت که گذشت رابطه ی اونا که خودم بودم تقریبا خوب بود بهش گفتم هنوزم پی ام میده گف نه دیگه جوابشو نمیدم هیچی نگفتم بعد چند روز دیگه نتونستم تحمل کنم و بهش گفتم که چرا بهم خیانت میکنی گف نه همچین چیزی نیس من فقط خواستم بفهمم کیه اشتباه فکر میکنی و معذرت خواهی کرد و گف که دیگه حرف نمیزنه و من بخشیدمش ولی دوباره شروع شد و قرارگذاشت که بره ببینتش ولی هر بار که بهش میگفتم انکار میکرد اخرین بار که دیگه بهش گفتم من نمیتونم باهات اینجوری بمونم بهم گف که من اگه با یکی حرف بزنم فقط واسه رابطه میخوامش ولی تورو واسه ازدواج میخوام توباهام سردی و دوریم و اگه باهام رابطه جنسی تا حدودی داشته باشیم من اینکارارو نمیکنم و من دوباره بهش گفتم که اینطوری نمیتونم باهات باشم و همچین کسی نمیتونم زندگی کنم گف الان اینجوریه ازدواج کردیم خوب میشم بعد ی مدت بهم گف میام خاستگاریت من چتدتا خانواده بهم گفتن که مفتی دخترمونو بهت میدیم شما نباید سخت بگیرین من الان چیزی ندارم بخاطر تو میخوام همچین ریسکیو کنم که بیام خاستگاریت منم چون دوستش داشتم شرایطشو قبول کردم بعد دوباره گف که خانواده م مشکل دارن فعلا چند ماه دیگه هم صبر کن ولی بهم قول بده که اگه موقعیت بهتر داشتی بری بخاطر من زندگیتو خراب نکنی من از رو عصبانیت بهش گفتم و گفتم توهم هر کاری خواستی بکن گفتم من نمیتونم باهمچین کسی زندگی کنم که خیانت میکنی بهم اونم همش میگه من همه چیو توضیح دادم تو دنبال بهانه ی بهانه دستت نمیافته میخوای اینجوری بری الان طول رور اخر شب ی پی ام میده و تموم به نطرتون چیکار کنم تروخدا کمکم کنین

سلام دوست گرامی با توجه به صحبت های خودتان کاملا تکلیف این رابطه مشخص هست.خیانت و بهانه های غیر منطقی،عدم ثبات نظر و اقدام برای رابطه رسمی اینها نشانه های خوب و محکمی برای اتمام رابطه شما هست.پس بهتر هست مردد نباشید و با احترامی که برای خودتان قائل هستید رابطه را تمام کنید

دختر فامیلمونه دوسش دارم به حدی که برای دوس دختر و رل نمیخوامش، میخوام باهاش ازدواج کنم . گه گاه باهم چت میکردیم ، تقریبن روزی 4 ساعت که کم نیس!! معمولا صبح من پیام میدم بعدش تو طول روز بارها اون اول پیام میده، دو روزه پیام ندادم و خواستم ببینم اون پیام میده یا نه!(؟) … اما خبری ازش نشد! از طرفی نمی خوام از دستش بدم و میخوام رابطمون باهاش سرجاش بمونه از طرفیم موندم چرا پیام نمیده گفته بود بهم که بامن خوشاله اما اگه واقعا اینطور باشه، بای دلتنگ بشه اما متاسفانه چنین نیس بنظرم نمیدونم باید چکار کنم باید پیام بدم یا نه؟ اگه بدم چی بگم که شخصیت و غرورم سرجاش بمونه؟

دوست گرامی سلام شما مطرح کردید که اغاز کننده پیام های روزانه شما هستید و به دنبال ان، دختر خانم به شما پیام میدند. خوب این مشخص هست که با توجه به روال پیام ها ایشان منتظر شما هستند و بهرحال به دلیل حجب و حیای دخترانه در صورتی که شما پیام ندهید ایشان پیامی نمیدهند بهترین کار این است که شما پیامی ارسال کنید و در زودترین زمان در مورد هدف و برنامه این رابطه با ایشان صحبت کنید و قبل از اینکه رابطه از قصد و هدف اصلی خارح شود به صورت جدی اقدام کنید تا هم به شناخت درست برسید و هم ابراز احساسات پس از تکمیل شناخت ها بدون نگرانی و محدودیت های دو طرفه باشد

سلام، من دختر ۲۵ ساله ای هستم که اگر بخواهم درمقابل رفتارهای سرد پارتنرم سرد برخورد کنم گلایه میکنه که چرا نیستم درحالی که خودش نیست، احساس میکنم بامن بازی روانی دارن انجام میدن چکار کنم که صادقانه بامن رفتار کنند؟ودر مقابل رفتارهای سردشون چگونه عمل کنم ؟

سلام دوست گرامی شما از رفتار سرد پارتنر خود گلایه دارید. چگونه به این رفتار سرد واکنش نشان می‌دهید و منظورتان از برخورد کردن، چیست؟ این نکته را بخاطر داشته باشید که هیچ کسی نمی‌تواند با شما بازی روانی کند، مگر آنکه خودتان به آنها این اجازه را بدهید. هیچ کسی نمی‌تواند رفتار دیگری را کنترل کند، شما باید روی رفتارها و برخوردهای خودتان کنترل داشته باشید. برای این منظور، باید مهارت‌های زندگی به خصوص مهارت ارتباط موثر را آموزش ببینید.

آدرس: تهران، پونک، نبش بلوار پونک، پلاک 2، طبقه سوم، واحد 6

تلفن پشتیبانی:02146015870

رزرو نوبت مشاوره

انجمن روانشناسی آمریکا

سازمان نظام روانشناسی و مشاوره ایران

سازمان بهزیستی ایران

انجمن روانشناسی ایران

 

می‌خوام برگرده به رابطه/زندگیمیخوام فراموشش کنم

باید تمومش کنم، اما قدرتشو ندارم

می‌خوام جذبش کنم و ازدواج کنیم


https://lovesradio.com/wp-content/uploads/دلیل-جدایی.mp3Downloads-icon


https://lovesradio.com/wp-content/uploads/How-we-help-you-get-back-your-love-1.mp3Downloads-icon


https://lovesradio.com/wp-content/uploads/How-does-this-course-help.mp3Downloads-icon

هیچ چیز بدتر از منتظر ماندن و منتظر ماندن و باز هم منتظر ماندن برای این نیست که عشقتان به شما زنگ بزند یا پیام بدهد. هر بار که تلفن شما زنگ میخورد یا نوتیفیکشن موبایلتان به صدا در می آید، با تمام وجود امیدوارید که شوهر یا نامزدتان روی خط باشد. اما به جای آن معمولا با یک پیام تبلیغاتی مواجه میشوید! حال اگر شما با او تماس بگیرید یا پیام بدهید و او جوابتان را ندهد، این موضوع میتواند برایتان تبدیل به فاجعه شود. چرا که هزاران فکر و سناریوی منفی به ذهن هجوم می آورد. چرا شوهر، نامزد یا دوست پسرم به من زنگ نمیزند و چند دقیقه برای پیام دادن به من وقت نمیگذارد؟ آیا نسبت به من سرد شده؟ آیا عشقم دیگر مرا دوست ندارد؟ آیا پای دختر دیگری در میان است؟ آیا باید خودم دوباره با او تماس بگیرم یا اینکه منتظر بمانم تا خودش به من زنگ بزنه؟

فهرست مطالب

شاید این سوال براتون پیش اومده باشه که چی شد که یه دفعه رابطه رو تموم کرد و رفت؛ همه چیز که خوب بود. خب دلایل زیادی برای این مساله وجود داره که در اینجا می‌خوایم به بررسی مهم‌ترین‌هاش بپردازیم. البته یادتون باشه، منظور مقصر جلوه دادن کسی نیست، فقط داریم احتمالات مختلف رو بررسی می‌کنیم.  برای توضیحات بیشتر به صحبت های کارشناس دوره حتما گوش بدید.

شاید یکی از دلایل این باشه که شما آدم اشتباهی رو برای رابطه انتخاب کردید. گاهی وقت‌ها دخترها عاشق مردهایی می‌شن که تعهدی به رابطه ندارن، اما به علت تجارب زیادشون (!) خوب بلدند که چطور دل دخترها رو به دست بیارن، به همین دلیل بسیار جذابن. پس وقتی با چنین مردی وارد رابطه شدید، بهتره که انتظار تعهد ازشون نداشته باشید.

یکی دیگه از دلایل ترک ناگهانی رابطه، مردهایی هستند که به پختگی هیجانی نرسیدند. اینطور مردها، از رابطه متعهدانه و مسئولیت می‌ترسند، به همین دلیل وقتی احساس کنند که دارند به شما علاقه‌مند می‌شن یا همه چیز داره خوب پیش می‌ره، می‌ترسند و بهترین راهی که به ذهنشون می‌رسه اینه که رابطه رو ترک کنند.

چطور به عشقم پیام بدم

در بسیاری از فرهنگ‌ها، عموما به پسرها اینطور القا شده که اون‌ها مسئول خوشبخت کردن و خوشحال کردن زن‌ها هستند؛ به همین دلیل گاهی مرد فکر می‌کنه که به هر دلیلی (می‌تونه مالی، عاطفی و … باشه)، نمی‌تونه دختر مورد علاقش رو خوشبخت و راضی کنه. همین مساله باعث می‌شه که به نظرش بهترین راه، ترک رابطه باشه.

بعضی از مردها ذاتا برای رابطه ساخته نشدن. این افراد به دلیل تجارب بچگی، شخصیتشون و … توانایی و علاقه‌ای برای متعهد بودن ندارن. اون‌ها از اینکه قلب زنی رو به دست بیارن لذت می‌برن ولی نه فقط یه نفر، اون‌ها دوست دارن همه دوستشون داشته باشن و بعد که از دوست داشتن مطمئن شدن، رهاشون کنن.

اکثر روابط عاشقانه پرشور و آتشین شروع می‌شود، اما آتش این شور و اشتیاق به مرور زمان رو به خاموشی می‌گذارد. افتادن از تب و تاب روزهای اولیه‌ی عاشقی کاملاً عادی است. هیچ زوج عاشقی نمی‌توانند هیجان و عشق اوایل رابطه‌شان را برای مدتی طولانی حفظ کنند، چون فراز و نشیب‌های زندگی آب سردی بر روی این آتش شعله‌ور می‌ریزد. مسئولیت‌های خانوادگی، شغلی و تحصیلی، وضعیت سلامتی، اهداف و مشکلات روزمره‌ی زندگی به زمان و توجه نیاز دارد. در این شرایط طبیعیه اگه بخواید در مورد رابطتتون مطمئن بشید ولی اگه خیلی عجله داشته باشید، فرد مقابل رو می‌ترسونید. بهترین کار اینه که رابطه رو آهسته و آروم جلو ببرید تا هم خودتون از فرد مقابل مطمئن بشید، هم اون بتونه فکرهاش رو بکنه.

تعداد این تماس‌ها به سبک زندگی، میزان صمیمت‌تان، موقعیت کاری، سن و وضعیت سلامتی برمی‌گردد. برای مثال اگر طرف مقابل‌تان ورشکسته شده و مجبور شده که برای گذران زندگی سخت کار کند، و در این شرایط در افسردگی و اضطراب فرورفته است، توقع بیجایی است که انتظار داشته باشید تا هر روز به شما زنگ بزند و پیام بدهد. شاید او برای سر و سامان دادن به زندگی‌اش به زمان و قدری تنهایی نیاز دارد. برخی مردان نمی‌توانند همزمان بر روی چند جنبه از زندگی‌شان متمرکز شوند و وقتی پای کسب و کار به میان می‌آید، اکثر مردان کاملاً تک‌بعدی می‌شوند. پس اگر او در کارش به مشکل برخورده است و نگرانی مالی دارد، احتمالاً مسائل شغلی و اقتصادی فعلاً برای او مقدم بر مسائل عاشقانه‌اند.

آیا حس می‌کنید که هر روز باید با طرف مقابل‌تان حرف بزنید؟ آیا حرف زدن با عشق‌تان روحیه‌تان را بهتر می‌کند؟ بیشترین مدتی که می‌توانید قبل از دعوا کردن صبر کنید تا جوابتان را بدهد، چقدر است؟ جواب این سوالات در رابطه‌های عاشقانه بسیار مهم است، چون به شما کمک می‌کند تا حد و مرزهایی را در رابطه‌تان تعریف کنید و هیجان و احساساتتان را در دوران انتظار تحت کنترل دربیاورید. تماس گرفتن و پیام فرستادن مداوم به یک مرد باعث نمی‌شود که او گوشی را بردارد و زودتر با شما تماس بگیرد.

اگر طرف مقابل‌تان مدت طولانی است که از شما خبری نمی‌گیرد و پیامی نمی‌فرستد به او پیام دهید و از وضعیت او بازخورد بگیرید، شاید او واقعا سرش شلوغ است و فرصت تماس گرفتن ندارد، شاید از شما ناراحت است و شاید این رفتار او نشان از بی‌علاقگی و سردی او نسبت به شما باشد. پاسخ او به پیام‌تان اطلاعات خوبی به شما می‌دهد و به شما کمک می‌کند تا تصمیم بگیرید در قدم بعدی چه رفتاری داشته باشید.

مدام به او شکایت نکنید که چرا کمتر برایتان پیام می‌فرستد، گله و شکایت بیش از حد از بزرگترین اشتباهات خانم‌ها در جذب مردان است. یک بار برای همیشه صادقانه به او بگویید که چه احساسی دارید. به او بگویید: “وقتی بهم زنگ نمیزنی یا پیام نمیدی، احساس بدی پیدا می‌کنم ازت می‌خوایم یه یه زمان‌هایی رو به من اختصاص بدی و بهم زنگ بزنی و باهم صحبت کنیم” . گله و شکایت راه به جایی نمی‌برد و فقط به غرور و اعتماد به نفس‌تان آسیب میزند بهتر است با او آرام منطقی صحبت کنید و در مورد شیوه و میزان ارتباط‌تان به یک تفاهم و توافق برسید.

به جای این که وقتتان را تلف کنید و منتظر خبری از اوبمانید، یک زندگی مهیج و رضایتبخش برای خودتان خلق کنید، این کار بهترین واکنش در زمانی است که طرف مقابل‌تان کمتر از معمول به شما پیام می‌دهد. آیا فرد شادی هستید؟ عاشق زندگی هستید؟ به کار، زندگی و روزهایی که می‌گذرانید، علاقه دارید و از جایگاه خود در جهان راضی هستید؟ پرداختن به شادی و رضایت از زندگی در دورانی که طرف مقابل‌تان کمتر با شما تماس می‌گیرد، بهترین کار است.

گاهی بعضی از افراد و رابطه‌ها نیاز به تلنگر دارند تا دوباره جان بگیرند. وقتی همیشه شما برای ارتباط‌تان تلاش می‌کنید و طرف مقابل‌تان شما را نادیده می‌گیرد برای ترمیم و بهبود رابطه نیاز است که کمی متفاوت‌تر از گذشته رفتار کنید و معادلات ذهنی طرف مقابل‌تان را بهم بزنید. برای اینکار باید در شیوه برخوردتان با او و سبک زندگی‌تان تغییراتی ایجاد کنید تا او بداند برای اینکه شما را در زندگی‌اش داشته باشد باید تلاش کند و در غیر این صورت شما را از دست می‌دهد.

 وقتی مرد موردعلاقه‌تان هر بار به مدت طولانی ناپدید می‌شود، از این فرصت برای آنالیز رابطه استفاده کنید. در خلوت خودتان به وضعیت فعلی رابطه‌تان فکر کنید و تصمیم بگیرید که آیا رفتارهای او قابل قبول است یا خیر. اگر او برای این رفتار‌هایش عذر موجهی ندارد، وقتش رسیده در مورد ادامه رابطه تجدید نظر کنید. اگرچه گاهی علاقه بیش از حد و وابستگی مانع‌تان می‌شود اما باید احساسات و هیجانات‌تان را مدیریت کنید. نباید صرفا بخاطر علاقه‌تان به او ارزش خودتان را دست کم بگیرید و به او اجازه دهید که هر موقع که خواست شما را نادیده بگیرد. نباید این علاقه، وابستگی و ترس از تنهایی تبدیل به نقطه ضعفتان شود. باید بدانید گاهی بعضی از تصمیم‌های زندگی، تصمیم‌های سختی هستند اما اگر سختی‌شان را به جان بخرید اتفاق‌های خوبی برای‌تان رقم خواهد خورد.

کمتر شدن تماس ها بعد از فروکش کردن هیجان اول رابطه تا حدی طبیعی است. برای مواجه شدن با شوهر یا نامزدی که کم پیام میدهد و زنگ میزند، سعی کنید قبل از هرچیز بررسی کنید انتظارتان از او واقع بینانه باشد. یعنی اگر شرایط خاص خانوادگی یا کاری برای او پیش آمده، دغدغه های فکری او را درک کنید. سیریش نباشید و شما پشت سرهم به پسر پیام ندهید یا زنگ نزنید، چرا که باعث میشود دلش برای شما کمتر تنگ شود و در نتیجه کمتر تماس بگیرد. اگر مدتی از او خبری نشد یک پیام عادی و روزمره به او بدهید و حالش را بپرسید. درمورد این موضوع بیش از حد ناله و شکایت نکنید و او را تحت فشار قرار ندهید.

در عوض برای خودتان یک زندگی جالب و جذاب بسازید، روحیه تان را حفظ کنید و اجازه ندهید افکار منفی ذهن شما را اشغال کند. گاهی لازم است یک ملاقات جضوری ترتبی بدهید. در یک فرصت مناسب رابطه را آنالیز کنید و نهایتا اگر به نظرتان نامزد یا دوست پسر شما بی توجهی و بی محلی میکند و رفتار غیرقابل پذیرشی دارد، در مورد ادامه یا تمام کردن رابطه تصمیمی معقولانه بگیرید.

 

عشقت رو جذب کن

میخوای یاد بگیری چطور روز به روز بیشتر قلب عشقتو بدست بیاری؟ چطور یه رابطه موفق منجر به ازدواج داشته باشی؟ چطور یه زندگی مشترک موفق داشته باشی؟ پس فرصت را از دست نده! تو هم به جمع دنبال کنندگان پیج رادیو عشق در اینستاگرام اضافه شو…

عضویت در خبرنامه رادیو عشق

273 بازدید

446 بازدید

488 بازدید

553 بازدید

1.08k بازدید

دیدگاه

نام *

ایمیل *

وب‌ سایت

ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی می‌نویسم.

مشترک نمی شومدریافت همه دیدگاه های این نوشتهفقط دریافت پاسخ دیدگاه های خودم

من ۲۰ سالمه و حدود ۴ ماه میشه از طریق یکی از فامیلامون با یه پسری آشنا شدم که ۲۴ سالشه اولین باری که پیام داد گفت که به یه مدت کوتاهی نیاز داره تا آمادگی برای یه رابطه رو به دست بیاره،بهم گفت که می‌خوام باهات وارد رابطه بشم ولی الان جدیش نکنیم آشنا بشیم بعد در یه زمان مناسب وارد رابطه بشیم این حرفای اون بود و من هم کاملا موافق بودم ولی از اونجایی که شناختی به ایشون نداشتم دوست داشتم که هر از گاهی پیام بدیم که کمی به اخلاق هم آشنایی داشته باشیم ولی توی این ۴ ماه هر بار من بهش پیام دادم و هر بار هم خیلی خوب جوابمو داده و حتی یه بار هم ازم خواست تلفنی حرف بزنیم و خیلی خوب پیش رفت وقتی بهش پیام میدم خیلی گرم بهم جواب میده و هر دفعه تاکید می‌کنه که هر وقت بخوای پیام بده یا حتی زنگ بزن با من کاری نداشته باش چند روز پیش همون کسی که مارو بهم پیشنهاد کرده بود گفت که خیلی گرفتار کار هست،الان حدود سه هفته میشه که پیام ندادم بهش به نظرتون بهش پیام بدم و یه حالی ازش بپرسم یا زمان بدم خودش هر وقت بخواد پیام بده؟ ولی خیلی باهام صادق بوده

چطور به عشقم پیام بدم

سلام دوست گرامی دلیل این خواسته چه بوده که باید آماده شود تا بتواند وارد رابطه شود؟ آیا شکست عاطفی داشته‌اند؟ 4 ماه زمان مختصری برای شناخت است، اما باید همین حد شناخت هم، دوطرفه اتفاق بیفتد. فعلاً صبور باشید و در یک فرصت مناسب از قصد و هدف او در رابطه بپرسید.

سلام.من ۱۶ سالمه و دوس پسرم ۲۸ سالشه ما ۶ ماهه ک باهم اشنا شدیم و سه ماهه ک رل زدیم.همه چیز خوب بود واقعا خیلی پیگیرم بود و همیشه مواظبم بود و همش زنگ میزد و پیام میداد و اگه من خبری ازم نمیشد حتی ۵.۶ ساعت نگرانم میشد و اینا…. خیلی خوش بودیم و همه چی عالی بود بهم میگف دوستم داره و رابطمون جدی بود. ولی از دو هفته پیش ن پیام داد ن خبری گرفت ازم پیام دادم بهش بعد ی هفته گفتم چیشده گف حوصله ندارم حالم خوب نیس اعصاب خودمم ندارم حتی.یکم اروم شم میام……اینو گفت و الان ی هفتس ک خبری نیس ازش نمیدونم چیکار کنم و با شناختی ک من ازش دارم این رفتارش غیر طبیعیه.من فکر میکنم براش مشکلی پیش اومده .چیکار کنم؟صبر کنم؟یا پیام بدم؟

سلام دوست گرامی هر رابطه‌ای یک دوره ماه عسل دارد که در مورد رابطه شما نیز صدق می‌کند. اما این تغییر ناگهانی کمی غیرطبیعی به نظر می‌رسد که باید به صورت دقیق رابطه مورد ارزیابی قرار گیرد تا علتش کشف شود سپس براساس این علت یا علت‌ها، اقدامات بعدی شما انجام شود.

سلام ‌من ‌دختری‌ هستم ‌که ‌‌خیلی‌ عاشق ‌دوست‌پسرمم ‌اما‌اون‌باخانوادش‌خیلی‌وقت‌پیش‌رفته‌استرالیا‌ به‌من‌زنگم‌نمی‌زنه ‌حالا ‌چی‌ کار کنم‌ من‌ عاشقشم‌می‌ترسم‌ نکنه‌‌بادختردیگه ‌باشه ‌لطفا‌رهنمایی‌کنید

سلام دوست گرامی بسیار مختصر نوشتید. اگر شما با او در ارتباط بودید، به چه علت با رفتنش به استرالیا، دیگر به شما زنگ نمی‌زند؟یعنی هیچ دسترسی به او ندارید؟ چه مدت در ارتباط بودید؟ قرار است طرف مقابل شما همیشه آنجا بماند یا برمی‌گردد؟ سن خودتان و او را نگفتید.

سلام من ۲۷سالمه با پسری ۵ساله در رابطه هستم که تو این پنج سال قهر و آشتی چند باری داشتیم. از اول دوستی من به ایشون گفتم قصدم ازدواجه که ایشون چند باری پیشنهاد ازدواج دادن بنده به خاطر دلایلی و مطمئن نبودن گفتم فعلا نه که این آقا ابراز علاقه میکنه میگه دوسم داره برام هر کاری میکنه و بهترین اتفاق تو زندگیشم و میخواد تا ابد باهام باشه و منم دوسش دارم ولی از اول دوستی زیاد زنگ پیام نمیداد که پرسیدم چرا گفت خوشم نمیاد چک کنم و یه مدتی از ایران رفتن دوباره برگشتن و تلگرام منو هک کرده بودن که چند پیام دیده بودن ولی در حد چت بود چون ایشون خیلی دیر به دیر ۲ماه یبار همو میدیدیم و الان متوجه شدم با توجه به ابراز علاقه ی که میکنه بهم خیانت میکنه که میگم چرا میگه تو همه چیت خوب نیست فقط من دوستت دارم ‌‌‌‌. میگه من با هرکی برم هر کاری کنم جام پیش تو آخرش پیش تو و میگه خیلی دوسم داره و تا ابد مال اونم چی کار باید کنم آیا ؟؟

سلام دوست گرامی متاسفانه در رابطه بی‌کیفیتی حضور دارید. شما از ابتدا اعلام کردید می‌خواهید ازدواج کنید، در صورتی که از روند این ارتباط مطمئن نبودید. از طرفی علائمی مانند خیانت، هک کردن، عملی نکردن حرف‌ها و… را در رابطه دارید. این رابطه طبق روایت شما، به مسیر خوبی نخواهد رسید.

سلام من و یه اقایی سه ماهه که باهم هستیم دوسال ازشون بزرگترم اینجا نیستن الان یک هفته هست که برگشته اخلاقش کاملا عوض شده خیلی دیر پیام میده بعدم میگه فقط پیام نه تلفنی نه حضوری گیجم کرده میگم چرا میگه خستم انقد درگیرکاربودم همین فقط یک جورای داره خودشو ازم پنهون میکنه نمیدونم چرا😔

سلام دوست گرامی سه ماه زمان زیادی برای شناخت نیست، اما به نظر می‌رسد شما زیاد وابسته شدید. چون سن خودتان و او را نگفتید واز شیوه آشنایی و کیفیت رابطه چیزی نمی‌دانیم، راهنمایی کلی خواهد بود. اشاره کردید دو سال بزرگتر هستید، آیا این مساله برای شما مشکلی ایجاد کرده است که به آن اشاره کردید؟ یعنی حس می‌کنید بخاطر سن شماست که از شما خودش را مخفی می‌کند؟ اخلاقش عوض شده است، چه اتفاقی در رابطه افتاده که اینطور برداشت می‌کنید؟ آیا درگیری خاصی دارند؟ شما برای مدتی پیگیر او نباشید و از او بخواهید برای این مساله نیاز است که با او به صورت حضوری ملاقات داشته باشید. شاید زیاد از حد به او نزدیک شدید و انتظارات شما برای 3ماه آشنایی بیشتر از حد معمول باشد.

سلام .من دختری ۱۸ ساله هستم .چند ماهی هست که با مردی ۳۸ ساله در ارتباط هستم .ایشون از نظر اخلاقی بسیار آدم پخته و با شخصیتی هستند و به دنبال ازدواج هستند و البته ما در شهر های متفاوتی زندگی میکنیم و امکان ملاقات حضوری برامون وجود نداره .اوایل رابطه خیلی خوب بود اما بعد از زمانی که به من گفتن که من رو دوست دارن و منم علاقه امو بروز دادم هر چی گذشت ارتباطمون کمتر شده از هر روز حرف زدن به یه هفته ای یبار رسیده .اما ایشون همچنان میگن که من رو دوست دارن و فقط مشکل کاری دارند.وضع مالیشون خیلی خوبه و نیاز به این کار با حجم هم ندارن اما معتقدن که مرد باید کار کنه .من اوایل زیاد گیر میدادم چرا نیستن و بهشونم یبار گفتم که به دوست داشتن اشون شک دارم ایشون اما کاری برای متقاعد کردن من نکردن .من ایشون رو دوست دارم و البته خودشون گفتن که قبلا رل های زیادی تو مجازی داشتن .برای همین من گیج هستم که آیا این نبودن های ایشون از سر این هست که از من خسته شدن یا فقط برای کارشون هست؟و اگر کارشون هست چرا تلاش نمیکنند که یک وقت خالی ایجاد کنند که در کنار هم باشیم …و اینکه آیا به خاطر تفاوت سنی ما هست که این قضیه پیش اومده؟من راجب این قضیه با ایشون حرف زدم و ایشون گفتن مشکل با این قضیه ندارند اما احساس میکنم به من اطمینان ندارند.نمی تونم با مادرم صحبت کنم .لطفا کمک کنید مرسی.د

سلام دوست گرامی اختلاف سنی شما بسیار مشهود است و به همین دلیل نیازهای متفاوتی دارید. او نیاز دارد بیشتر کار کند، شما نیاز به توجه و مهر و محبت دارید. درضمن گفتید حضوری همدیگر را ندیدید، به چه صورت تصمیم گرفتید که برای همیشه کنار او بمانید؟ نکته خطرهای دیگر نداشتن هدف در زندگی ایشان و داشتن روابط بی سرانجام مجازی است. حتی ممکن است که متاهل باشند. بنابراین از این رابطه فاصله بگیرید.

سلام من 15سالمه عاشق پسرداییم شدم پسرداییم هم 17سالشه ما همدیگه رو خیلی دوست داریم ولی از یک اخلاقش خوشم نمیاد چون با دخترا گرم میگیره و بهش گفتم ک از اون اخلاقش خوشم نمیاد و گفتش دیگه با دخترا گرم نمیگیره راستش من خیلی دوستش دارم و اون خجالت میکشه که بهم درخواست بده آخه یک بار یکی از دوستام رفتن پی ویش و بهش گفت ک بهم درخواست بده اما اون گفت ک میترسه من ناراحت بشم از من میخواد ک با هیچکس رل نزنم ولی پس چرا بهم درخواست نمیده ب نظرتون بهش فرصت بدم بهم درخواست رل میده؟

سلام دوست گرامی سن هردوی شما برای ارتباط عاطفی پایین است و این علاقه به دلیل حضور شما در دوره نوجوانی است. تا زمانی هم که او تصمیم قطعی نگرفته، بهتر است حسابی باز نکنید، اما با شخص دیگری نیز وارد رابطه دیگری نشوید که افراد دیگری را هم درگیر احساسات و هیجانات خود نکنید.

سلام من 20سالمه و حدود2 ماهه با پسری که از من 7 سال. بزرگ تره اشنا شدم از اولم.با نیت ازدواج نزدیک اومدن.و اونقدر محجوب بودن که حتی خودشون.روش.نشد بهم بگن و از همکارم. خواستن تا باهام درمیون بزارن اولش همه.یشه حالمو میپرسیدن و… ولی یهو.7 روز شد که ازش.خبری نشد.و من متنی به اشتراک.گذاشتم.با دوستام متن درمورد افراد سینگل بود و من قصدی از گذاشتنش نداشتم ولی دوستای پسره به این قضیع واکنش نشون دادم که ینی چی؟ منم.گفتم.که 7 روزه نیست حتی یه سلام هم نگفته و.بهش بگو.نمیخوام.باهاش درارتباط باشم دیگه و م3 این که به دوستش.گفته بود سرم شلوغه برا کارم و…. وقتی به گوش.پسره رسید.اومد پیام.داد که میخوای بهم بزنی،؟ من گفتم.وقتی 7 روزه غیبت زده باید یه اینا هم.فکر کنی حتی یه پیام هم.ندادی بگی، من سرم.شلوغه، یه مدت نیستم، ازم ناراحت نشی و برام ارزش قائل. نبودی درجواب نوشت: عجب وفرداش نوشت :ببخشید الان 4 روز از ببخشیدی که گفت میگذره و.من. هیچ عکس العملی نشون ندادم واونم همینطور بنظرتون چکار کنم؟

سلام دوست گرامی بهتر بود وقتی از ایشان خبری نبود، شما نیز پیگیری می‌کردید که به چه علتی حضور ندارد تا ناراحتی شما از ایشان به کات شدن رابطه منجر نشود. باید ابتدا مشخص کنید که آیا می‌خواهید در این رابطه بمانید یا خیر و انگیزه ماندن خود را مشخص کنید و در حال حاضر تا زمانی که ایشان پیگیری نکردند، شما عکس‌العملی نشان ندهید. ابتدا قطب‌نمای«بازگرداندن عشق و ازدواج» را مطالعه کنید و سپس از مشاوران رادیوعشق نوبت مشاوره بگیرید.

سلام،الان دوماهه یه اقایی ازم خاستگاری کرده هفت سال اختلاف سنی داریم من ازش بزرگترم ولی خیلی مشتاق بودهرروزپیام وتماس میدادمنم واقعادوسش دارم اماالان ده روزی هست که نه پیام میده نه تماس میگیره به التماس واجبارجواب پیاماوتماسای خودمم میده اونم درحدخیلی کوتاه وباسردی وجوابای سربالا…میگم دلیل رفتارت چیه من که کاری نکردم توروناراحت کنم میگه دلیلی ندارم حرف ندارم…بخداکلافه شدم دارم خفه میشه لطفایه راهکاری بدین.

سلام دوست گرامی به نظر می‌رسد که اتفاقی در این رابطه افتاده باشد که توجه ایشان و جذابیت شما کاهش یافته باشد. اشاره کردید 7 سال از ایشان بزرگتر هستید، آیا در رابطه شما بر سر مسأله سن مشکل خاصی وجود نیامده بود؟ دعوا و بحث‌هایتان سر این موضوع نبوده است؟ آیا وقتی ایشان برای خواستگاری اقدام کرد، این درخواست از روی هیجان نبوده است؟ نحوه برقراری رابطه چگونه بوده است؟ در طی دوماه چه اتفاقی باعث شده است که تا این حد وابسته شوید؟ این رابطه نیاز به بررسی بیشتری دارد و ر سایت امکان پاسخگویی دقیق وجود ندارد، چون اطلاعاتی که داریم از رابطه شما بسیار کم است. بهتر است از رادیوعشق وقت مشاوره دریافت کنید.

سلام من ١۵سالمه و پسری ک عاشقش شدم٢۰سالشه ما مذهبی مغرور احساسی و یجورایی دیوونه همیم برو خودمون نمیاریم…ما باهم فامیل نردیکیم و همو کاملا میشناسیم من با اینکه اخلاقای بدشم میدونم ولی ازش زده نمیشم …خانواده هامونم میدونن ما همو میخوایم..اما ما وضع مالیمون متوسطع و ن اون و ن من فعلا …ینی برامون زوده..با این حال ک خانواده ها میدونن و رضایت کامل دارند کاری برای رسوند ما ب هم نمیکنن ینی تاالان ک اینطور بوده..خلاصع ما از هم خجالت میکشیم و شایدم تا حتلا مستقیم بهم خیره نشدیم با اینکه خیلی وحتی روزها کنار هم بودیم … اما امان از عقلی ک عاشقبشود اما موضوعی ک هست ما تازگیا مجازی با هم خیلی لفظ قلم و … چت میکنیم..اما میره پهلو دوستاش من ازیادش میرم حتی روز ها اما باز پیعم میده منم از همون اول باهاش گرم نگرمتم حیچ خیلیم سرد و با …ینی.. کم محلی رفتار کردم ک یکی از اخلاقاشع میدونم اگ خیاش از سمت من از علاقه من راحت شع کمتر میاد سمتم کمتر درخواست میکنه و….بهرحال …میخواستم لطف کنید اگع راهنمابب برام دارید بگید..ممنون

سلام دوست گرامی ازوئاج نیاز به تهیه مقدماتی دارد که در سن شما و طرف مقابل این مقدمات قابل فراهم شدن نیست. همچنین اشاره کردید تابه حال به صورت مستقیم درباره این علاقه باهم صحبتی نداشته اید، اما خود را عاشقهم می دانید. این تناقضات هم به دلیل عدم رسیدن به بلوغ کافی برای شروع یک رابطه عاطفی جدی است. راهنمایی ما این است که در ابتدا سعی کنید به شیوه صحیح و در زمان مناسب ایشان را جذب کنید؛ به دلیل اینکه در حال حاضر نمیشود برای رابطه عاطفی جدی پیشقدم شد.

سلام من پونزده سالمه…چن وقته که حس میکنم یه اقای بیست و پنج ساله برام مهم شده…یه مدت باهاش چت میکردم و رابطه ی خوبی داشتیم رابطه عاشقانه ای نبود و دوستانه چت میکردیم…میدونم که حسم ممکنه فقط به خاطر جا به جایی چن تا هورمون تو بدنم باشه ولی شدیدا حس میکنم همه اخلاقاشو دوست دارم…هر چند از پشت گوشی نمیشه شخصیت واقعیه کسیو شناخت…الان پونزده روزه که رفته…نمیدونم چرا حتی اخرین چت هامون هم خوب بود…پونزده روز عرورم اجازه نداد باز بهش پی ام بدم ولی خیلی دلتنگشم…خواهش میکنم نگید تو باید فراموشش کنی و …عصبیم میکنه چون خودمم خوب میدونم که دوست داشتنشو منتظرش موندن اشتباه محظه…میشه راهنماییم کنید که غرورمو کنار بزارم یا نه…؟!؟

سلام دوست گرامی حس خوب داشتن و ارتباط با چت، ضامن این نیست که طرف مقابل آدم خوبی است و می توانید با او رابطه برقرار کنید. بخشی از وجود شما واقعیت را پذیرفته و بخشی دیگر آن را انکار میکند. مشاور راه اشتباه را توصیه نمی کند. بهتر است برای بررسی علت گرایش به ایشان ، با مشاوران رادیو عشق وقت مشاوره تلفنی یا آنلاین دریافت کنید.

سلام . من خودم گفتم ک از زندگیم بره و از ته دل نبوده حرفم ولی اون رفت الان پشیمونم

سلام دوست گرامی اگر می خواهید در رابطه با برگشت به ارتباط آگاهی کسب کنید و به شیوه درستی به رابطه برگردید، از مشاوران رادیو عشق وقت مشاوره تلفنی و یا آنلاین دریافت کنید.

با عرض سلام من 25 سالم به تازگی با اقایی اشنا شدم ایشون 32سالشون مدتی بود با هم یک فعالیتکاری هم داشتیم و چندین بار در طی این چهار ماه اشنایی دیده بودمشون وایشون کمی میخواست راجعبه من و خانوادم بدون من هم سوال هاشن پاسخ دادم و بعد راجعبه خودش صحبت کرد بعد مدتی من و دید حلقه ای توی دستم بود پرسیدن شما نامزد کردین و بعد از این که فهمید نه نامزد نکرده ام گفتن تصمیمشون ازدواج و من به ایشون گفتم باید خانواده ها در جریان باشن ب خاطر مشکلی از سمت ما گفتم اشناییمون چند وقتی دیگر پیش بیا و ایشون موافقت کردند که تا 5ماه دیگه خانوادم واسه دیدن شما تشریف میارنومن هم گفتم مسکلی نیست واین که مدتی بیمار بودم هرروز بهم پیام میدادن و حالم و جویا می شدند البته تقریبا 5 تا 6 بار که به هم پیام دادیم دیگه ارتباطی با من نداره پیام نمیده مگر این که خوم بخوام باهاشن ارتباط داشته باشم جوابم رو مودبان هم میدهند وا لبته چند بار خواستن کار هایی برام انجام بدن و من ازشون تشکر کردم و پاسخ منفی دادم به کمک هاشون و متوجه شدهکه من ادم کاملا مستقل و حود ساخته ی هستم دیگه به من پیام ندادن بعدچند روز ایشون رو دیدم که کاملا گرم و خندان و البته کمی مظطرب بودند که با من مواجه شدن وقتی دیدمشون سر شون پایین انداختن و میخندیدن و گرم نگاهم میکردن به نظرتون پیام ندادنش دلیی داره اخه مدتی هرروز حالم میپرسید اما چند وزه که نه این کارو نمیکنه

سلام به نظر میرسه پیام ندادن ایشون به خاطر نوع برخورد خودتونه. نوع برخورد شما طوری بوده که ایشون متوجه شدن برای نزدیک شدن به شما و آشنایی بیشتر باید از طریق خانواده اقدام کنن و احتمالا منتظرن که شرایط براشون مهیا بشه. اگر تمایل دارید ارتباطی بین‌تون برقرار بشه و قبل از آشنایی از طریق خانواده، آشنایی بیشتری بین خودتون برقرار بشه، می‌تونید در چهارچوب خودتون کمی گرم‌تر برخورد کنید یا اگر ایشون پیشنهاد کمک و حمایتی میدن گاهی بپذیرید یا استقبال کنید.

سلام من یه مدته ک با یه نفر وارد رابطه شدم ایشون خیلی خوب هستن دوبار با ایشون ملاقات کردم رابطه ی منطقی ای داریم قصدمونم جدیده واسه ازدواج ولی چون هنوز شرایطش نیس هم واسه من هم واسه ایشون یکی دوسال واسه این ک بزرگترامون بفهمن و جدی بشه باید بگذره ولی من با یه موضوع مشکل دارم این ک ایشون اصن نشده یه بارم واسه صحبت با من پیام بده همیشه من دارم خبر از ایشون میگیرم و پیام میدم یا سراغشونو میگیرم و ایشونم خیلی خیلی صمیمانه استقبال میکنن اصن سرد نیستن یه روز من ب یه بهانه ای به ایشون پیام ندادم و خبری ازشون نگرفتم پیشه خودم گفتم نگران میشه یا کنجکاو میشه پیام میده ولی خبری ازش نشد من چیزی نگفتم و خیلی عادی بهشون پیام فرستادم و واسه این ک بفهمه من دلخورم گفتم ک خبری ازت نیس کم پیدایی با این حرف من ایشون جبهه گرفتن و شروع کردن ب توپیدن من منم خیلی بهم برخورد ولی خیلی منطقی حرف زدم گفتم من خبری ازت نگرفتم شما خبر میگرفتی و اون چیزی نگفت و بحثو ادامه نداد بحثو تموم کرد من چیزی نگفتم تا غروب ک خودم بهشون پیام دادم و ایشون خیلی صمیمانه برخورد کردن بحثشو پیش نکشیدم و سعی کردم جومون فان بشه و موفقم شدم ولی همچنان من دارم خبر میگیرم و هیچ حرکتی از ایشون نمیبینم میخوام بدونم ک کارم درسته یا غلط من حس میکنم چون همیشه من اول شروع میکنم غرورم خورد میشه ایشون خیلی خوبنا فقط تنها مشکلشون همینه

سلام. این موضوع مهمیه. چون همون‌طور که میگید شما ممکنه تا یکی دو سال آینده نتونید رابطه‌تون رو جدی کنید و خب نمی‌تونید که دو سال فقط شما به ایشون پیام بدین. ضمن اینکه اگر واقعا فقط با گفتن جمله خبری ازت نیست چنین برخوردی داشتن جای بررسی داره. بنابراین تا زمانی که هنوز خیلی بهش وابسته نشدین درباره این موضوع خیلی جدی صحبت کنید. درصورت نیاز به راهنمایی بیشتر با سیستم مشاوره تلفنی صحبت کنید.

سلام بنده شیش سال با یه آقایی در ارتباطم دوسال از بنده کوچیکتر هستن ولی تاالان مشکلی سر سن نبوده اوایل همه چی خوب بود قرارمون ازدواج بود ولی خوشبختانه قول نمیدادن فقط میگفتن امیدوارم بتونم خوشبختت کنم اوایل رابطه بهشون علاقه ای نداشتم ولی ایشون شدیدا عاشق بودن حتی یک بار رابطه رو بنا به شرایط خانوادگی که به ایشون نگفتم تموم کردم بعد چند وقت خطم رو روشن کردم دیدم چقدر حالشون بده کم کم وابسته شدم تااینکه دو سال پیش دلخوری پیش اومد تا یک هفته خبری نشد ازشون من پیام دادم وایشون گفتن نمیتونیم باهم باشیم علتشم گفتن میخوان برن خارج بیقراری منو دیدن برگشتن ولی الان میگن به دلیل شرایط اقتصادی نمیتونن ازدواج کنن ومیخوان برن خارج و اونجا شرایط رو برای منم محیا میکنن که برم ولی من نمیتونم مهاجرت کنم بخاطر وابستگی مادرم فقد در صورتی میتونم که ازدواج کنم یا باخانواده برم نمیدونم چیکار کنم هرچیم میگم میگه ۶سال پیش بوه بودم الان ک من وابسته شدم واقعا زندگیمو حالم خراب میشه ایشون فکر رفتنن بعضی رفتارا. نشون میده علاقه داره بعضی رفتاراهم خیر میشه راهنماییم کنید

سلام دوست گرامی. مدت زمان زیادی در ارتباط بودید و موانع زیادی بر سر راه ازدواج شما وجود دارد. مواردی که باید به آن توجه داشته باشید: سن، شرایط اقتصادی، وابستگی شما به مادر،تمایل ایشان به مهاجرت. هرکدام از اینها باید در مشاوره پیش از ازدواج دقیقا مورد بررسی قرار بگیرند. پیشنهاد می شود حتما از مشاوره رادیو عشق استفاده کنید

سلام.من با یکی ک به تازگی فامیل شدیم ،نزدیک به ۹ ماه در رابطه ایم و رابطمون بعد از ۵ ماه جدی شد یک ماه پیش یک اتفاقی افتادو بهش شک کردم اما خب بعدا مشخص شد ک اشتباه کردم ولی از اون زمان تاحالا رفته رفته سرد شده دیگه حوصله نداره اما برای من خیلی مهمه و خیلی دوسش دارم اصلا دوسندارم از دستش بدم مخصوصا وقتی هدفمون ازدواج نه فقط دوستی اما متاسفانه چند وقته دوری میکنه یک روز خوب و یک روز بعد حس میکنم دیگه اهمیتی نمیده،دیر به دیر پیام میده تا من پیام ندمو ز نزنم اون اینکارو نمیکنه.آیا کم توجهی کنم درست میشه؟

سلام. حتما باید با صحبت کردن در شرایط مناسب و به شیوه مناسب اول بفهمید مشکل کجاست چون ممکنه این سرد شدن به خاطر ناراحتی ایشون از شما باشه. در این صورت کم‌توجهی کار رو بدتر میکنه. برای دریافت راهنمایی بیشتر با سیستم مشاوره تلفنی تماس بگیرید.

سلام مم از خرداد با جمعی آشنا شدم که یکی از افراد اونجا 14 مهر به من پیشنهاد آشنایی بیشتر داد به خاطر علاقه خودم هم به ایشون قبول کردم تا 14 آذر که تولدم بود و بهم هدیه داد رابطه خوب بود و شب همون روز با دختری دیگه از جمعمون دیدار داشت که 3 سال بود هم رو میشناختن و اون دختر هم حدود 10 سال بزرگتر از این آقاس . نمیدونم به اون دیدار ارتباطی داره یا نه اما از فرداش خیلی بی تفاوت بود زنگی نمیزد و چیزی نمی گفت تا روز چهارم که درهمون جمع دیدار داشتیم و خیلی سرو رفتار کرد فرداش زنگ زدم و گفتم به نظرت همه چیز طبیعیه گفت اره تا امروز که تماس گرفتم جواب نداد یک ساعت بعد زنگ زد و گفت میخواد رابطه رو به این شکل فعلی دیگه ادامه نده و همون دوست سابق ساده بمونیم ولی و هر وقت هر کمکی بحوام دریغ نمی کنه و گفت علت سکوتش تو این مدت آنالیز همه چیز بوده که البته مربوط به خودشه نه من من طبیعتا دوستش دارم و برام غیر قابل درکه این تغییر نگرش راهنماییم کنین هر سوالی هم هست بفرمایین جواب بدم ممنون من باید چیکار کنم رابطمون خوب بود کلا . هر دو همسن و 34 ساله ایم

سلام قطعا پذیرش این تغییر ناگهانی در رابطه خیلی سخته. برای بررسی شرایط با کارشناسان دوره بازگرداندن عشق و ازدواج صحبت کنید.

من ۲۷ سالمه با یه مرد زن دار در رابطه ام یکساله عاشقشم اونم منو دوست داره نمیخوام از دستش بدم باید چیکار کنم راهنمایی کنید

سلام مطمئنا برای اینکه بتونید راهنمایی بشید به اطلاعات خیلی بیشتری نیاز هست بنابراین با سیستم مشاوره تلفنی تماس بگیرید.

سلام من الان دوماه دوس پسرم برگشته قبلا باهم بودیم اما تموم کردیم الان دوماه دوباره باهم هستیم من با ایشون از نظر اخلاقی مشکلی ندارم ولی ایشون بعضی موقعها سوالات جنسی میپرسه منم باهاش مخالفت میکنم میگم زوده این سوالها از الان و ایشون میگن من میخوام بدونم که از نظر جنسی مشکلی پیدا نمیکنیم تو زندگی البته قصدمون ازدواجه مامان ایشون و فامیلاشون میدونن قراره ازدواج کنیم و من وقتی این سوالای جنسی ازم میپرسه بعضی موقعها ناراحت میشم به دوس پسرم میگم تموم کنیم رابطه بهتره اما ایشون خیلی مخالفت میکنن میگن من دارم درمورد ایشون اشتباه میکنم میگن منو خیلی دوس داره و اگه منو فقط به خاطر رابطه جنسی میخواست میرفت با دخترای دیگه رابطه جنسی میکرد. و به من میگه چرا تو به خانوادت منو نمیگی و اصرار داره بیاد خاستگاری زودتر. منم بهش میگم میخوام مطمئن شم که منو تو زندگی خوشبخت میکنی بعد به خانوادم میگم ایشونم چیزی نمیگه میگه باشه چشم . حالا از شما میخوام کمکم کنید بگید چیکار کنم به دوس پسرم اعتماد کنم باور کنم که واقعا دوسم داره

سلام…. من یه مشکلی داشتم نمیتونستم با کسی مطرح کنم….چون کسی نمیتونه درکم کنه…. ازتون خواهش میکنم اگه می تونید راهنماییم کنید…. مرسی من ۲۱ سالمه ، تا الان هم به خاطر یه سری مسائل شخصی پشت کنکوری هستم…. خودم هم میدونم که امسال دیگه باید کنکور رو جمع کنم…. ۳ ماه پیش برای برگزاری یه همایشی ، به یه گروه کمک میکردم…. که یه آقا پسری رو اونجا دیدم….. اولش اصلا بهشون توجهی نداشتم…. اما ایشون از من برای ساختن یه کلیپ کمک خواستن و این شد شروع ارتباطشون با من…. روز همایش…. بعد از تموم شدنش…. ایشون گفتن که پشت کنکوری هستن و تعریف سطح درسی من رو خیلی شنیدن…. برای همین از من کمک خواستن تو درس ها…..من هم گفتم که ایرادی نداره…. هر وقت سوال درسی داشتن من در خدمتم….. راستش من اولین بار بود که همچین رابطه ای داشتم برقرار میکردم…. اصلا به فکرم خطور نکرد که ایشون قصد دیگه ای دارن….. من همون روز مادرم رو در جریان گذاشتم که قرار به یه آقایی تو درسا کمک کنم….. رابطه ادامه داشت تا اینکه بعد از ۲۰ روز ایشون گفتن که به من علاقه دارن و این علاقشون برای ۲ و نیم سال پیش هست….. و تا الان جرئت گفتنش رو نداشتن…… من این موضوع رو با مادرم درمیون گذاشتم و به ایشون هم گفتم که مادرشون رو در جریان بذارن و ایشون قبول کردن….. اما این رو هم بگم که ایشون ۲ سال از من کوچیکترن و پشت کنکوری ان و هیچی ندارن….. اما من گفتم که ایرادی نداره و میشه با صبر و حوصله و تلاش همه چیز رو بدست آورد….. حتی تقریبا یک ماه قبل از ایشون خواستم که با پدرم هم درباره ی خودشون صحبت کنن و ایشون هم یه جلسه با پدر من صحبت کردن…. و شرط و شروط درس خوندن و…. بینشون گذاشته شده تا همه چی ی جدی تر بشه….. و قراره که ایشون خودشون رو تو کنکور ثابت کنن به خانواده ی من…. اما مشکل اینجاست که من در حال حاضر ب هرروز با ایشون در ارتباطم و بینمون جملات عاطفی زیادی رد و بدل میشه در حالی که خودم هم میدونم این کار درست نیست….. ایشون در حال حاضر هیچ سهمی تو زندگی من ندارن…. حتی پدرم هم از این موضوع بی خبرن ولی مادرم در جریان هستن…… خیلی تلاش کردم که رابطه رو تا کنکور کات کنم یا خیلی کمش کنم برای همین هرروز با ایشون دچار تنش و بحث هستم ولی ایشون میگن که نمیتونن تا کنکور یا حتی واسه یه روز بی خیال من بشن….. در همین حین هم من دارم به ایشون وابسته میشم…. عاشقشون نیستم یا شاید اصلا دوسشون ندارم ولی میدونم که اگه این طور ادامه پیدا کنه…. علاقه و وابستگی هم بوجود میاد و این منو بیشتر میترسونه…. چون معلوم نیست که در آینده چی پیش میاد یا چه اتفاقی می افته…. من هم الان به خاطر ترس از ماجرا های الان ‌و آینده خیلی استرس دارم و نمیتونم رو درس تمرکز کنم و این خیلی برام عذاب آوره…..هزار تا سوال و مشکل و عذاب وجدان به خاطر در ارتباط بودن با یه پسر غریبه هرروز به سراغم میاد….. من واقعا آدم همچین ارتباطی نیستم…. به خودشون هم چند بار گفتم اما ایشون قبول نمی کنن که رابطه رو کم یا قطع کنیم…. الان روزی دو یا سه ساعت هم به صورت چت یا تماس در ارتباطیم…….همه چی برام عذاب آور شده …. خواهش بگید چیکار کنم؟

سلام این موضوع بایدبررسی بشه که این همه نگرانی و عذاب وجدان از کجا براتون شکل می‌گیره. تا اونجایی که متوجه شدم خانواده شما در جریان ارتباط‌تون هستن و به این رابطه دارید به شکل یک رابطه جدی نگاه می‌کنید. اما طرف مقابل شما در حال حاضر شرایط ازدواج رو ندارن و احتمالا به این زودی هم به دست نیارن. بنابراین شما اگر بخواهید به قول خودتون با صبر و حوصله برای ایجاد شرایط تلاش کنید، یعنی احتمالا باید به مدتی با هم در ارتباط باشید. ذات چنین ارتباطی هم، یعنی ارتباط عاطفی، به نوعیه که دو نفر بینشون علاقه ایجاد میشه و این علاقه رو هم به شیوه خودشون بهم ابراز می‌کنند. درواقع این شرایط اجتناب ناپذیره. اما اگر شما نمی‌خواهید در یک ارتباط طولانی مدت قرار بگیرید، پس باید روی این فرد و رابطه ‌تون تجدید نظر کنید. احتمالا شما می‌تونید یک رابطه با فاصله رو حفظ کنید ولی طوری که به نظر می‌رسه این برای طرف مقابل‌تون سخته. بهتره از یک مشاوره کمک بخواهید تا در تصمیم‌گیری وکمک‌تون کنه.

من ۱ ماه با آقایی آشنا شدم متولد۶۳ خیلی مهربون و خوب بود ولی هنوز بهش علاقه پیدا نکرده بودم همش باهاش قهر میکردم بعداز آخرین دعوا گفت تو با کلمه بای و خداحافظ خیلی راحتی دیگه حتی جواب پیامم نداد تا اینکه خیلی دلم تنگ شد پشیمون شدم دوستم زنگ واسطه شد به دوستم گفته بود من نامزد قبلیم برگشته در صورتی اصلا قبلش در مورد داشتن نامزد حرفی به من نزده بود.به دوستم گفته بود حتی اگر دعوا هم نکرده بودیم من این رابطه رو تموم میکردم هر چی پیام دادم عذر خواهی کردم فایده نداشت حالا خیلی داغونم لطفا راهنمایی کنید

سلام جدایی و تمام شدن یک رابطه در هر شرایطی سخته، حتی اگر به قول شما خیلی دل نبسته باشین و مدام دعوا کنید. اما اگر ایشون دوباره رابطه‌اش رو با نامزد قبلیش شروع کرده باشه، معذرت‌خواهی پی‌درپی شما تاثیری نداره. مطمئنا ایشون هنوز رابطه قبلی براش تموم نشده و هنوز باهاش درگیر بوده. اشتباه از ایشون بوده که قبل از کنار اومدن با جدایی قبلیش وارد رابطه شده اما به هرحال الان این اتفاق افتاده. بهتره به جای معذرت‌خواهی و درخواست برگشت از ایشون با سیستم مشاور تلفنی تماس بگیرید و روی بهبود حال خودتون کار کنید.

سلام ممنون میشم جواب منوبدید من25سالمه و4ساله بایکی دوستم ک26سالشه. ایشون بیکاربودن و بعدچندماه از دوستی سربازی رفتن اوایل همه چی خوب بود روزی چندساعت صحبت میکردیم همش میخواست ازحالم باخبرشه هرهفته میدیدم هموچون شهرمون جدابود.وقتی رفت خدمت خیلی دورترشد بازم صحبت میکردیم.ولی 4ماه بعدخدمتش و الان یک سالونیمه ک رفتارش عوض شد.یک ماه دیکه خدمتش تمومه. نه زنک میزنه اصلانه پیام میده بهم.همش من زنک میزنم.تامیزنمم میگه حوصله ندارم کاردارم خودم زنک میزنم ونمیزنه دیگه چندبار جدی حرف زدم باهاش منونمیخمادبگه یاپشیمون شده جون من قصدمون ازدواجه ولی میگه نه و سرحرفش هست میگم چرااین کارومیکنه میگه حوصله ندارم به خاطرخدمتمه..واقعاخستم همش حس میکنم نمیخوادتم زودعصبی میشه جوابمونمیده دیدنم نمیاددیگه. .بعدخدمتشم میره خارج برای کار.من کلافم خستم از بس حرف زدم یاهاش باگریه بامنطقی.توروخدا راهنماییم کنید

سلام مطمئنا تحمل چنین شرایطی سخته. احتمالا ایشون مشکلاتی دارن یا نگرانی براشون پیش اومده که نمیخوان درباره‌اش صحبت کنه یا اینکه درباره رابطه دچار شک و تردید شده. با توجه به اینکه خودش میگه به خاطر شرایط خدمته و میخواد که رابطه رو ادامه بده و با توجه به اینکه از خدمتشون یک ماه باقی مونده بهتره این یک ماه رو بهشون فرصت بدید و البته شما هم رابطه رو کمتر کنید و دیگه شکایت هم نکنید. بعد از اینکه خدمتشون تموم شد یک بار دیگه جدی درباره این رفتارها و ادامه رابطه باهاشون صحبت کنید. اگر همچنان تغییری ایجاد نشد اون‌وقت شمایید که باید تصمیم بگیرید می‌خواهید با این شرایط ادامه بدید یا نه.

سلام من حدودا یک هفتس با یه آقایی آشنا شدم اولش خیلی الکی الکی بعد از اولین دیدار بش گفتم نمیخوام بات ادامه بدم و داد اکی قبل از حرف من یلی برام حرف زد که دوستت دارم و تو نمیدونستی من کیم و بام موندی و بمون این آقا وضع مالی خیلی خوبی داره ولی من الکی گفتم نه چند روز از هم خبر نداشتیم و بعد خودم پیام دادم و رفتارش خوب بود دوباره همو دیدیم و بعدشکه اومدم خوه داد کجایی و دو تا پیام احوال پرسی و تموم صد رفت و الان سه روزه هیچ پیامی نه زنگی در صورتی که انلاین میشه و استاتوسم میزاره میبینم ولی انگار نه انگار جفتمون مغروریم منم هیچ پیامی ندادم خیلیم جذابه و دوسش دارم چیکار کنم وابستم بشه و همش اون دنبالم باشه؟

سلام طوری که من متوجه شدم ایشون به شما پیشنهاد دادن و شما اول بهشن گفتین نه ولی بعد از چند روز پیام دادین و دوباره همدیگه رو دیدید. باید دید اصلا بار دومی که همو دیدید صحبتی از رابطه و … شد؟ شما براشون توضیح دادید که چرا اول گفتین نه و چرا دوباره پیام دادید؟ به نظر میرسه هردو خیلی تکلیفتون رو با هم نمی‌دونید. یعنی نمیدونید الان تو رابطه هستید یا نه. بنابراین سردرگمید که چطور رفتار کنید. پس بهتره در این باره واضح‌تر باهم صحبت کنید. ضمن اینکه دوره جذب عشق با موبایل هم می‌تونه کمک‌تون کنه.

سلام من الان دوس پسرم یکماه برگشته اما توی این یکماه اصلا عکس از خودش برام ن فرستاده علتشو پرسیدم میگه دیگه از عکس گرفتن خوشش نمیاد. درصورتی که قبلا که باهم دوست بودیم میفرستاد عکس. منم توی این یکماه فقط بهش 3 تا عکس از خودم بهش دادم دوس پسرم میگه تو عکس میفرستی میبینمت بیشتر عاشقت میشم. کمکم کنید چرا عکس از خودش برام نمیفرسته؟

سلام من الان دوس پسرم یکماه برگشته اما توی این یکماه اصلا عکس از خودش برام ن فرستاده علتشو پرسیدم میگه دیگه از عکس گرفتن خوشش نمیاد. درصورتی که قبلا که باهم دوست بودیم میفرستاد عکس. منم توی این یکماه فقط بهش 3 تا عکس از خودم بهش دادم دوس پسرم میگه تو عکس میفرستی میبینمت بیشتر عاشقت میشم. البته توی این چندماه که از هم دور بودیم به خاطر مشکل خانوادگی دوس پسرم. کمکم کنید چرا عکس از خودش برام نمیفرسته؟

سلام . من 19 سالمه و با پسری آشنا شدم . اولش راجب درس و کنکور و مشاوره باهم حرف میزدیم . بعد کم کم علاقه به وجود اومد بینمون . ۴ ماه صحبت کردیم و فهمیدیم واسه هم‌مناسبیم. بعد از قرار اولمون (همه چی خوب بود و هرچند زمانش یک ساعت بود اما هیچ اتفاق بدی نیفتاد یا حرف بدی زده نشد خیلی ام خوب فود حالمون باهم) ، یک روز خیلی سرد برخورد کردن با من و بهونه میاوردن برای زنگ زدن و چت کردنامون . بعد از اون ازشون پرسیدم که از من خوشت نیومده یا کاری کردم ؟! جوابی ندادن و گفتن چند روز نمیخوام اسمتو رو گوشیم ببینم و زنگ نزن و پیامم نده میخوام تو حال خودم باشم . بعدم گفت من فک میکردم بهتری تو واقعیت نسبت ب مجازیت ؛ گفتم از چه نظر ، صورتم ؟! گفت نه اینجا روی اعصابمی فک میکردم تو واقعیت بهتر باشه ولی خیلی بدتره ! اما نگفت دوسم نداره و میخواد رابطمونو تموم کنیم . درصورتی که من شدیدا وابستم و حساسم ب طرز حرف زدنشون . حالم واقعا بده و حتا براشم توضیح دادم ک احتیاج دارم حتا واس چن دیقه م که شده حرف بزنم باهات ، فقط علت ناراحتیتو بدونم ، بعد حرف نزنیم چند روز . اما بازم گفت فعلا بهم هیچی نگو تا خودم خبر بدم . هدفش تموم کردن رابطمونه از حرفاش و برخوردش ؟ من نمیدونم چیکار باید بکنم 😔؟ حتا نمیدونم این ناراحتیش به من و اولین قرارمون ربط داره یا نه ؟ مربوط ب زندگی خودشه ؟! 😭 نمیخوام اشتباه کنم و از دستش بدم . چون دوس داشتنش بهم حس خوبی میده و خودمم واقعا دوستش دارم 😔

سلام متاسفانه وابستگی توی یه مدت کوتاه و کنترل نکردن احساسات باعث میشه چشم‌تون رو واقعیت‌های مهمی ببندید. اول اینکه ایشون خیلی ناگهانی و زود سرد شدن و این اصلا نشانه خوبی نیست. ضمن اینکه ایشون دارن واضح میگن شما روی اعصابم هستی و در واقعیت بیشتر از فضای مجازی اینطوره. آیا با این شرایط میشه امیدی به داشتن یک رابطه خوب و رضایت بخش داشت؟ آیا حتما باید ایشون بگن که رابطه رو قطع کنیم و همین حرف‌ها و رفتارها کافی نیست که متوجه بشید شما نباید بخواهید این رابطه رو ادامه بدید؟ باید بدونید این اندازه از وابسته در ابتدای رابطه و بدون شناخت طرف مقابل سمه و فقط باعث آسیب به احساسات خودتون میشه. پیشنهاد می‌کنم با یک مشاور صحبت کنید.

سلام من با یه پسری دوستم که دندان پزشکه و وضع مالیشم خوبه کلا همه چی زندگیش رو به رواله اما قصد رفتن به خارج رو داره از طرفی هم مادرم از پدرم جدا شده و میخواد بره خارج رفتن من خیلی درصدش کمه فعلا مادرم نمیتونه منو ببره منم از وقتی با این اقا اشنا شدم بهم گفت خیلی خوشحاله که من میام خارج بعدا دو بار مستقیم بهش گفتم من نمیتونم بیام اونم گفت بعدا مفصل راجبش حرف میزنیم من ازش خیلی خوشم امده و همه چیش طبق میل منه ولی فکر اینکه میخواد بره خارج اذیتم میکنه هر وقت راجبش حرف میزنه یجوری ناراحت میشم و بغض میکنم دوستام میگن خدا رو چه دیدی شاید بعدا بخواد تورو هم ببره یا اصلا بخاطرت ایران بمونه هنوز اوایل رابطه شماس بنظرتون چیکار کنم؟

سلام دوست گرامی بهتر هست قبل از اینکه وابستگی شما بیشتر بشه، کامل و واضح به ایشون اعلام کنید که امکان خروج شما از کشور وجود ندارد.از طرفی باید دقت کنید که ایشان اصلا هدف و برنامه ای برای این رابطه دارند یا خیر؟ در این صورت هست که میتوانید تشخیص بدهید رابطه را ادامه بدهید یا خیر

من تازه دوهفته تو رابطه ایم و نمیدونم چجوری بفهمم برای این رابطه هدفی داره یا نه راجب ماشین خریدنش یا خونه گرفتن یا هرکاری بزرگ دیگ صحبت میکنه یکی دوبارم غیر مستقیم گفت واسه این رابطه هدف داره ولی فعلا مستقیم بهم چیزی نگفته از کجا باید بفهمم که برنامه داره برای این رابطه یا نه؟نمیتونم ازش سوال بپرسم بگه همین اول به فکر ازدواج کردن با منه

سلام دوست پسرم دیگه زنگم نمیزنه داستانش طولانیه شهرایلام است میگه واتساپ نصب کن ولی من میگم آخرمدرسه گوشیم روشن میکنم اسمش محراب است لطفا شمایه کاری کنیدازتون التماس میکنم شماره دوست پسرم 09189456963 زنگ بزنید

سلام دوست گرامی امکان تماس با شریک عاطفی شما توسط ما وجود ندارد شما هم بهتر هست به درستان برسید

سلام منم چند وقتی هست با یه نفر وارد رابطه شدم خیلی به هم ابراز عشق میکنیم و اون هر روز برام پیام عاشقانه میده و زنگ میزنه بهم میگه تو همه زندگی من هستی در ضمن درباره من با خانواده اش هم صحبت کرده و قرار است دو هفته دیگه با خانواده اش دیدار کنم فقط موضوعی که ازارم میده اینه که چند روزی هست با خانواده رفتن سفر و نمیتونه بهم پیام بده زیاد و حتی زنگ هم نزده چون جلوی بقیه نمیتونه اما من معتقدم بالاخره یه وقتی میتونسته پیدا کنه ولی مطمینم دوستم داره فقط وقتی کسی دور و برش باشه سختش هست برام پیام بفرسته دلش میخواد وقتی پیام میده کل وقتمون برا هم باشه .حالا نمیدونم الکی نگرانم یا نه؟ ممنون میشم از راهنمایی تون

سلام دوست گرامی باید درک کنید که بهرحال در هر شرایطی ممکن هست فرد نتواند مثل همیشه در ارتباط باشد و محدودیت داشته باشد و اگه واقعا مشکل دیگه ای ندارید شرایط را درک کنید

سلام.یک پسری که فامیل دور هم هستن ازم دوبار خواستگاری کردن.یبار حدودا 16 سالگی و یکی حدودا بعد گرفتن دیپلمم.چون دوران راهنمایی شده بود بیاد جلو مدرسه و بگه مریم عاشقتم.از این حرفا و خب چون منم کم سن بودم به مادرم گفتم.مادرم زنگ زدن و با پسره و مادرش حرف زدم که مزاحم من نشن.و اقا پسره با مادرم خیلی بحث کردن.و خب من اون موقع ها به اون اقا فکر نمیکردم.بعدها به این نتیجه رسیدم که شاید واقعا منو دوست داشته و من عشق زندگیم از دست دادم.حدودا 19 سالگیم بود که من از اینستا به صورت ناشناس بهشون پیام دادن و کمی که حرف زدیم متوجه شدن که منم.و منم واقعا هنگ کرده بودم از کجا شناخته.و باهم باز به حرف زدن ادامه دادیم و ایشون خیلی از مادرم بد گفتن.و حتی گفتن تو عین مادرت افاده ای هستی.و قرار یبار رفتم. در کل روزی که تصمیم گرفتیم دوست باشیم شبش دعوا کردم.چون واقعا بهم بی احترامی کردن.از این ماجراها 7 ماه گذشت.و من بازم استوریهاش چک میکردم و حتی با بدیهاش دوسش داشتم.دخترخالم که این حال منو دید .یه روز شمارم برمیداره رنگ میزنه بهش میگه باهم دوس شین.دوتاتونم همو دوس دارین و اینا. ولی نمیتونین ابراز کنین.این دعوا رو تموم کنین.بعدش به دخترخالم گفتن که به خاطر اینکه حرفتون نندازم زمین باشه.بهم پیام دادن و دوس شدیم مجددا.ولی بازم بهم بی احترامی کردن و گفتن که تو با پسرای دیگم هستی و اینا.ولی من خدا شاهده نبودم و نیستم.زنگ زدم گریمم گرفته بود گفتم بخاطر احترام بهت چیزی نمیگم و فکر نکن کسی میترسم.و گفتم حرفی ندارم دیگه.و خداحافظ گقتم قطع کردم.داشتم گریه میکردم که یه پیام ازشون اومد.حدودا یه نیم ساعت اینا بعد فرستاده بودم دوست دارم.بعد باز اشتی کردیم و حتی قرار رفتیم.البته بگم دومین قرار رفتیم که در منو اغوش کشیدن پیشونیم بوسیدن.و بغلشون کردن چرخوندن.و ازم تعهد خواست پیشش بمونم و من قول دادم.بعدش که خونه برگشتیم متوجه شدم سرد رفتار میکرد.مثلا اصلا زنگ نمیزد پیام نمیدا یا کوتاه.منم اونقدر زنگ زدم که واقعا خسته شدم.و الان دقیقا یه روزه نه زنگ زدم نه زنگ زده و نه هیچ خبری از هم گرفتیم.ایا این حس یه طرفست ؟الان نمیدونم چیکار کنم ایا پیگیر باشم نباشم؟؟چیکار کنم من

دوست عزیز سلام

شما تلاشتون رو برای این رابطه کردید، اما ایشون رفتار درستی نداشتند. بهتون پیشنهاد می‌کنم که مدتی از ایشون فاصله بگیرید. با این فاصله اولا خودتون فرصت پیدا می‌کنید ببینید آیا اصلا ادامه این رابطه به صلاحتون هست یا نه؟ اصلا قراره که رابطتون به کجا کشیده بشه؟ دوم اینکه ایشون هم فرصت می‌کنن به رابطشون با شما به صورت منطقی‌تر فکر کنند. اگه ایشون برگشتند، اونوقت تصمیم بگیرید که ادامه رابطتون درست هست یا نه؟ اگه دیدید نه، براشون توضیح بدید و … ؛ ولی اگه فکر کردید آره، بهتره حد و مرزهایی برای خودتون و رابطتون تعریف کنید. چون این مدل ارتباط، قطعا بهتون آسیب می‌زنه.

مشکل من اینکه نمیدونم دوست پسرم داره بهم خیانت میکنه یا نه. چون اوایل رابطه باهم خوب بودیم اما بعداز مدتی ایشون کم کم پیاماش به من کم شد. من علتشو پرسیدم ایشون گفت کارش زیاد شده چون کارش قنادی بود نزدیک عید هم بود هم اینکه گفت با خانوادش به مشکل برخورده من تا یکماه این وضعیتو تحمل کردم اما دیگه واقعا نتونستم تحمل کنم. تا اینکه چند روز پیش تولدش بود منم دلم براش تنگ شده بود هم اینکه دلم میخواست دوباره با ایشون باشم منم تصمیم گرفتم بهش پیام بدم تولدشو بهش تبریک گفتم ایشونم استقبال خوبی کرد اما هنوز همینجوری پیام میده عین قبل آنلاین میشه اما جواب پیاممو نمیده ازش پرسیدم برای چی یهویی باهام سرد شد گفت چون مشکلات خانوادگی داشته نمیخواست تا فعلا کسی تو زندگیش باشه به خاطر همین گفت من مجبور بودم . اما میگه من هنوز میخوامت دوسم داره واقعا نمیدونم حرفشو باور کنم یا نه . جفتمون قصدمون ازدواج بود . من دلم میخواد دوباره رابطمون عین قبل خوب باشه اما ایشون انگار نمیخواد . جواب پیاممو نمیده که حرف بزنیم مشکلمون حل بشه . البته تقصیر خودمم بود چون وقتی ایشون باهام سرد شد من خیلی بهش گیر دادم چون فک میکنم داره بهم خیانت میکنه اما اون میگه ن . من دارم تلاشمو میکنم که عین قبل بشه رابطمون اما باهام حرف نمیزنه که حل بشه مشکلاتمون . لطفا کمکم کنید

دوست عزیز سلام

در روابط عاطفی، یک نکته خیلی مهم وجود داره و اون این هست که روابط هیچ وقت و هیچ وقت شبیه اولش نمی‌شه! در اول رابطه، اولا ایشون می‌خواستن توجه شما رو به خودشون جلب کنند و برای همین رابطه عاشقانه‌تر بود، دوما تو زمان عاشقی به دلیل دستکاری شدن سیستم مغزی، آدم‌ها دلشون می‌خواد دائم با هم باشن؛ اما وقتی این سیستم مغزی دوباره به حالت طبیعی برگشت، دیگه اون شور و هیجان می‌افته. پس، نمی‌تونید توقع داشته باشید که همه چیز عین اولش باشه و این مساله لزوما هیچ ربطی به خیانت کردن یا … نداره. سعی کنید از مواردی که در مقاله گفته شده استفاده کنید تا رابطه درست و سالمی با هم داشته باشید.

خب الان یعنی ایشون به من خیانت نمیکنه؟ یعنی دوسم داره؟

سلام من در محیط کارم با یه پسر آشنا شدم ک سرباز بودن و طبیعتا از من کوچکتر اوایل مقاومت کردم ولی بعد دل دادم البته وقتی ک خدمتش تموم شد و رفت از محل کارم .هی میگفت بیا بیرون ولی نمی رفتم تا یه روز یهویی غیبش زد بعد من دگ هی گفتم بیا ببینمت بالاخره چندبار اومد بیرون و رابطه گرم شد ولی الان دوباره یهو کات کرد و جوابم رو نمیده اصن داغونم دوستم داشت ولی نمیدونم چش شد چکار کنم

دوست عزیز سلام

اینکه چرا ناگهانی رابطه رو کات کردند نمی‌دونم؛ اما بهتره پیش خودتون فکر کنید و ببینید آیا این رابطه براتون مناسب بود یا نه؟ آیا ارزش ادامه دادن داره؟ آیا آینده‌ای براش می‌بینید؟ اگه با توجه به این سوالات فکر کردید که ادامه رابطه براتون مناسبه، می‌تونید با کمک دوره “بازگرداندن عشق و ازدواج” برای بازگرداندنش تلاش کنید ولی اگه نه، بهتره سعی کنید این رابطه رو فراموش کنید و زندگی جدیدی برای خودتون بسازید.

سلام خسته نباشید من مدت یک ساله با یکی از پسرای فامیلمون (از فامیلای دور )که ایشون از طریق اینستا منو پیدا کرده بود به من پیام داد با هم ارتباط, گرفتیم و با هم صحبت کردیم ایشون بعد از صحبتامون از من خواستگاری کردن وخواستن که بیشتر با هم اشنا بشیم و منم قبول کردم که باهاشون صحبت کنم بعد از گذشت یه مدتی ایشون از من درخواست رابطه ی نزدیکتر کردن و من هم بهشون گفتم تا ای رابطه یه رسمیتی نداشته باشه نمیتونم اینطوری ادامه بدم و بحث های ما هم از اینجا شروع شد که از ایشون اصرار و منم همچنان مقاومت میکردم هی ای رابطه قطع میشد و خداحافظی وتمام و باز دوباره میومدن و دوباره شروع می شد و هر بار به این موضوع میرسید دوباره ما قهر میکردیم من واقعا نمیدونم چکار کنم ایشون قسم میخورن میگن که نیتشون خیره و واقعا قصدشون بر خاستنه (البته اینو بگم که شرایط,کاری ایشون طوریه که فقط سه چهار ماه از سال میان پیش خانوادشون) چن مدت پیش ما هم صحبت کردیم یه کم شرایطمون بهتر شده بود (ولی همچنان من روی حرفم بودم)من بیرون از منزل بودم برا خرید رفته بودم براشون چن تا عکس لز خریدام فرستادم و نظرشونو پرسیدم ایشون هم نظرشونو گفتن بعد یه یه ساعتی پیام دادن که کجایی منم بهشون پیام دادم بیرون هستم اومدم خونه همچنان پیام منو نخونده بود منم گفتم که حتما درگیره چیزی نگفتم (پیام من ساعت شش بهشون ارسال شده بود) ساعت ده ده ونیم دیدم خبری ازشون نیست گفتم خودم بعشون زنگ بزنم تماس گرفتم گوشیشون انتن نمیداد زنگ زدم به واتساپشون که معلوم بود اینترنتشون روشنه ولی جواب ندادن سریع وارد صفحه ی چتمون شدن وپیام منو خوندن ولی باز جواب ندادن منم دیگه چیزی نگفتم حدود, یه ساعت بعدش اومدن سلام دادن و گفتن که چی خریدی چکار کردی منم از روی ناراحتی پیامشونو نخوندم و تا صب جوابشونو ندادم صب اومدم یه پیامی بهشون دادم که خودم هم میدونم نباید اینطوری میگفتم (گفتم افرین به مردونگیت) که ایشون هم جواب منو نزادن وپیام منو نخوندن تا عصر(در صورتی که بازدید داشتن ولی پیام منو نمیخوندن)عصر اومدن گفتن که منظورت از این حرف چی بود چرا اینطوری گفتی منم به خاطر رفتارت به خاطر کارات اصلا اینگار هیچی برات مهم نیست اونم به من گفت اره برام مهم نیست تو خیلی سرد با من بوخورد میکنی واز این حرفا منم اینقدری از دستشون عصبانی بودم گفتم دیگه تمومش کن این رابطه از الان برا من تموم شده است ایشون هیچ حرفی نزدن من الان واقعا خیلی حالم بده نمیدونم اشتباه از من بوده باید چکار کنم.

دوست عزیز سلام

شما یک سال هست که ایشون رو می‌شناسید و به قول خودتون چندین دفعه رابطه به خاطر درخواست ایشون تموم شده و دوباره برگشتید. بهتره خیلی جدی به این مساله فکر کنید که تا کی می‌خواید به این روش ادامه بدید؟! اگر قرار هست که در ارتباط بمونید، باید با هم صحبت کنید و هر کدوم نظرات و حد و مرزهاتون رو بگید؛ اگه پذیرفته شد که هیچی، ادامه بدید. اما اگه ایشون باز هم اصرار به رابطه صمیمانه‌تر، بدون تعهد (رسمی بودن) داشتند، اونجاست که باید تصمیم بگیرید می‌خواید در رابطه باشید یا نه. مساله مهم اینه: بالاخره یه جا یک تصمیم قاطعانه بگیرید، چون وقتی چیزی تغییر نکنه، قطعا رابطتون صد بار هم درست شه، درست شبیه قبلی خواهد بود. اگه تصمیم براتون سخته، می‌تونید با روان‌شناس متخصص در ارتباط باشید تا کمکتون کنه.

مررسی از پاسخ گوییتون. من به ایشون خیلی فکر میکنم نمیدونم واقعا باید چکار کنم از نظر شما من دیگه با ایشون صحبت نکنم و به سمتشون نرم.

سلام من پنج ماهه عقد کردم همسرم خیلی تماس نمیگیره و‌‌ پیام نمیده و من رو دعوت ب خونشون نمیکنه من خودم برای اینکه بیشتر بشناسمش چندین بار ب بهانه های مختلف رفتم خونشون یا با اصرار ازش خواستم بیاد خونمون همراه منو خانوادم ب مسافرت نمیاد همراه خانوادش منو مسافرت نمیبره من یک نامزدیه ناموفق داشتم الان بارها خواستم این رابطه رو تموم کنم ولی بخاطر اتفاق گذشته مردد هستم

دوست عزیز سلام

ازدواج بسیار مساله مهمیه و خب درستش این بود با شناخت خیلی بیشتر وارد دوران عقد می‌شدید؛ اما نگران نباشید. هنوز هم فرصت دارید. حتما حتما پیش روان‌شناس متخصص برید (حتی اگه ایشون نیمدند، خودتون برید)، مساله رو مطرح کنید؛ اگر بعد از بررسی‌ها به این نتیجه رسیدند که مساله قابل حلی هست که از ایشون تکنیک‌های مختلف مربوط به این شرایط رو یاد بگیرید و اگر نه، بهتون کمک می‌کنند که چطور این رابطه رو تموم کنید که هم شما و هم ایشون، آسیب کمتری ببینند.

منم این مشکلو دارم…

سلام. دختری هستم 16ساله دو ساله با پسری همسن خودم دوست بودم(همبازی بچگیام) شاید بگین بچهو فلان بسار ولی من واقعا عاشق همین بچگی بینمون بودم چند وقتیه خانوادها فهمیدن و ازون موقع دیگه جوابمو نمیده زندگی اون بدون من واقعا بد میشه نگرانشم میگین چیکار کنم؟

سلام دوست گرامی دلیل عدم پاسخ گویی ایشون شاید ترس از اینده و مبهم بودن حس ها هست و یا شاید از طرف خانواده تحت فشار هستند بهتر هست صبر کنید تا ایشان ارتباط مجدد بگیرند

سلام خسته نباشید من سه ساله که با ی پسری دوستم ایشون با دختر دیگه حرف میزنن و من رابطه رو که تموم کردم دوباره بهم پی ام میده که من دیگه باهاش حرف نمیزنم و فقط تورو میخوام تو خودت دنبال بهانه ی وگرنه برمیگشتی و من بعضی وقتا میخوتم ببخشمش ولی بعضی وقتا که فکر میکنم چجوری نمیتونم اصلا واون هربار پی ام میده چیکار کنم به تظرتون؟

سلام ۶ ساله پسر عمم میاد خواستگاری هر سری سر بعضی از مسائل ناراحت میشم و ایشونو رد میکنم ایشون بار آخرین بار که ازم خواستگاری کرد مسائل جنسی پیش کشید که خیلی ناراحت شدم و ایشون به من گفتن که من خیلی گرم هستم و همسرمم باید مثل خودم هات باشه که صحبت کردن جهت آشنایی با ایشونو رد کردم و بابت این جسارت جواب رد دادم میخواستم بدونم آیا جواب منفی من به ایشون منطقی بوده یا خیر ؟لطفا راهنمایی بفرمایید

سلام دوست گرامی متوجه نشدم منظورتان از صحبت در مورد مسائل جنسی چیست؟ایا پیشنهاد به شما دادن یا نه در مورد سوالات ذهنی با شما صحبت کردن دلایل رد شدن های قبلی ایشان چه بوده بد نیست با هم به مشاور مراجعه کنید

سلام من از مرد 42 ساله مجرد خوشم اومده و بهشون گفتم من 23 سالمه اما ایشون برای اختلاف سنمون نمیخواد میگه من چیزی میخوام که ممکنه بهت اسیب بزنه اما من عاشقشم اولین جنس مذکری یست که باهاش حرف میزنم و خودم میدونم که واقعا عاشقش شدم مثل حس دفعه قبلم نیست خیلی قوی تره یک لحظه هم از ذهنم خارج نمیشه میخوام برگرده چیکار کنم؟؟؟ چیکار کنم بفهمه من بچه نیستم من شیشه نیستم که بهم دست بزنه بشکنم خیلی با ملاحظه با من رفتار میکنه من میخوام مال من بشه چیکار کنم؟؟

سلام دوست گرامی این تفاوت سنی واقعا زیاد و نگران کننده هست و رفتار و احساس شما هم به ایشان غیر منطقی .قبل از شروع هر رابطه ای حتما شما نیاز به مشاوره حضوری دارید

سلام. عشق من رفتارش با من سرد شده و تقریبن ۲۰ روزی هست که نه پیامی به من داده و نه زنگی زده و حتی قرار دیدارمون رو هم کنسل کرد. من ازش پرسیدم که رابطه رو میخواد یا نه و اون گفت آره. ازش پرسیدم که چرا برای رابطه وقت نمیذاره پس و اون در جوابم گفت که الویتش پیدا کردن کار هست و الان نمیتونه غیر از کار پیدا کردن به چیزی فکر کنه. حتی گفت غیر من دختر دیگه ای در زندگیش نیست. ولی الان چون فقط به پیدا کردن کار فکر میکنه، هیچ تعادلی نداره و وقتی بره سرکار، متعادل میشه. من بهش گفتم که دیگه باهاش تماس نمیگیرم و هروقت مشکلاتش حل شد، خودش تماس بگیره.

الان دو هفته از آخرین باری که من باهاش تماس گرفتم میگذره و اون هنوز هیچ پیامی نداده و هیچ تماسی نگرفته.

آیا ایشون رابطه رو با من تموم کرده؟ من باید چیکار کنم؟

سلام دوست گرامی شریک عاطفی شما مهارت مدیریت بین موارد مختلف زندگی را ندارد و فقط میتواند بر روی یک بعد وقت بگذارد.در صورتی که فرد منطقی میان تمام اتفاقات زندگی تعادل برقرار میکند.بهتر هست در صورت عدم تماس از جانب ایشان رابطه را تمام کنید

سلام ۶ ساله پسر عمم میاد خواستگاری هر سری سر بعضی از مسائل ناراحت میشم و ایشونو رد میکنم ایشون بار آخرین بار که ازم خواستگاری کرد مسائل جنسی پیش کشید که خیلی ناراحت شدم و ایشون به من گفتن که من خیلی گرم هستم و همسرمم باید مثل خودم هات باشه که صحبت کردن جهت آشنایی با ایشونو رد کردم و بابت این جسارت جواب رد دادم میخواستم بدونم آیا جواب منفی من به ایشون منطقی بوده یا خیر ؟لطفا راهنمایی بفرمایید.

سلام من یه پسر هیجده ساله هستم که یک سالی هست تقریبا با یه خانومی اشنا شدم(همسن خودمه، جفتمون هم کنکوری هستیم) تقریبا از یکی دو هفته پیش ارتباطش باهام کم شده تا یه حدی هم قابل قبوله چون مدرسه میره و درس و اینا خوب منم طبیعتا همینطوری ام ولی میخواستم ببینم آیا این طبیعیه که تو یه هفته گذشته شاید سر جمع دو یا سه ساعت به صورت چت های تیکه تیکه شده که وسطش یهو میرفت باهم چت کردیم؟؟؟ به نظرتون پای کس دیگه ای در میونه یا اتفاق دیگه ای افتاده؟؟ چون پریروز به من گفت بهم پی ام نده شب خودم پی ام میدم ولی نداد.این شک منو برانگیخت آخه دخترا چیزیرو مگه فراموش میکنن؟؟ ویا اینکه پنج شنبه جمعه ها زمان بیش تری رو آن هست ولی پی ام هام رو نمیخونه یا جواب نمیده و بعضی اوقات به صورت تیکه تیکه جواب میده … راه پیشنهادی شما چیه؟؟

سلام دوست گرامی برای فهمیدن جریان و اینکه چه اتفاقی پیش امده باید با خود ایشان صحبت کنید شاید در خانواده دچار مشکلی شدند که امکان ارتباط وجود ندارد .با اینحال کمی صبر کنید تا از طریق خود ایشان متوجه شرایط و موقعیت شوید

سلام. من یک سال و نیمه توی رابطه م. عشقم الان بیکار هست و دنبال کار میگرده. با من خیلی وقته که صحبت نمیکنه و نه زنگ میزنه و نه پیام میده. چند بار هم که من ازش پرسیدم که چرا باهام حرف نمیزنه، فقط میگه من شرایطش رو ندارم الان. ازش پرسیدم که رابطه مون رو میخواد یا نه و اون در جواب گفت آره. ولی وقتی ازش پرسیدم اگه رابطه رو میخواد پس چرا وقت نمیذاره، گفت الان نمیتونه به چیزی غیر از پیدا کردن کار فکر کنه و وقتی که کار پیدا کنه به تعادل میرسه. گفت که تو منو درک نمیکنی. وقتی بهش گفتم که دارم از این رابطه ناامید میشم گفت هر کار که فکر می کنی درسته، انجام بده. ازش پرسیدم برم یا بمونم، گفت هر کدوم واسه ت راحت تره، همونو انجام بده. و باز گفت که الان فقط به کار پیدا کردن فکر میکنه . من هم آخرش گفتم که حالا که فهمیدم تو غار تنهاییت هستی، دیگه خلوتت رو بهم نمیریزم. خودت هر وقت خواستی زنگ بزن یا پیام بده. بعدشم گفتم منتظرتم. حالا سوالم اینه که من همونطوری که به خودش گفتم دیگه پیگیرش نباشم و تنهاش بذارم یا بازم هر از گاهی حالشو بپرسم؟ لطفن راهنماییم کنید. ممنونم.

سلام دوست گرامی شریک عاطفی شما در شرایط فعلی احتیاج به درک و همراهی شما داشت که شما دریغ کردید.اگر برای شما مهم هستند پیگیرشان شوید وگرنه اجازه بدید رابطه تمام شود

سلام و خدا قوت من چند وقت پیش با آقایی تو کوهنوردی آشنا شدم،بهم پیشنهاد دوستی دادن و یکبار باهم ملاقات حضوری داشتیم و ایشون هم از لحاظ ظاهری و هم رفتاری منو جذب خودشون کردن.این آقا تو همون قرار اول ب من گفتن که خیلی اهل زنگ زدن و تکست دادن نیستن ولی سعی میکنن رو این اخلاقشون کار کنن! و اینکه ایشون فامیلای مادرشون تو شهر ما زندگی میکنن ولی خودشون ساکن شهر دیگه هستن و به من گفتن که سعی میکنن ماهی دو سه بار بیان که همو ببینیم،شب آخری که اینجا بودن تماس گرفتن و گفتن ک فردا صب میرن شهر خودشون و اگه بتونم برم ببینمشون که خب منم نتونستم.این آخرین تماس ایشون بود و من دیگه ازشون تو این چند روز خبر ندارم منم یکبار زنگ زدم که خب جواب ندادن.حالا نمیدونم که این رابطه از سمت ایشون منتفیه یا کلا این مدلی ان یا چی…؟الان من چیکار باید بکنم بنظرتون؟

سلام دوست گرامی ابتدای کار ایشان به شما در مورد رفتار و عقیده شخصی مبنی بر تماس و پیام صحبت کردن و در جریان بودید اما اینکه اصلا در طی این مدت ارتباطی با شما نداشتند عجیب هست.بهتر هست یک پیام برای ایشان ارسال کنید و چون یکبار هم تماس گرفتید و جواب ندادن در صورت عدم پاسخ گویی به پیام شما رابطه را منتفی بدانید

حدودا چهار ساله با آقایی اشنا شدم، در ابتدای اشنایی ایشون خیلی خرسند بودن و تصمییم ازدواج داشتن، دوبار همدیگرو دیدیم و پسندیدم اما بنا ب دلایلی که من خبر ندارم ،ایشون منصرف شدن از ازدواج، اما ارتباط ما همراه با قطع و وصل هایی که از طرف خودشون انجام میشد ادامه داشت تا همین ی هفته پیش، ک گفتن میخان ازدواج کنن و بهتره کات بشه، از اون روز تا حالا من خیلی ناراحتم، منتظر باشم خودشون مثل دفعات قبل برگردن یا اینکه من پیام بدم؟ تا حالا بیش ده پانزده بار کات کردن و برگشتن

سلام دوست گرامی باید با ایشان صحبت میشد و دلایل انصراف ایشون از ازدواج را بررسی میکردید شاید در موارد مهمی تفاوت نظر و عقیده وجود داشته و یا در رفتار شما موردی وجود داشته اما اکنون که رابطه را تمام کردن منطقی باشید و ادامه ندید

سلام . من با آقایی ۹ ماهه تو رابطه ام و ایشون از هر لحاظ حواسشون بمن هست و نگران سلامت و آینده من هستن و میخوان من بهترین پیشرفتارو تو زندگیم کنم.از اونجایی که من در گذشته آدمایی از دست دادم بشدت رو رفتارای ایشون حساسم و کوچکترین کارشون برام توهم تموم شدن رابطرو میاره.ایشون اصلا درباره ازدواج حرفی نمیزنه ولی من مدام ازش میخوام که تکلیفمو مشخص کنه و میگم چرا مثل بقیه ذوق نداری میگه من نمیخوام مثل بقیه حرفای الکی تحویلت بدم.من چه رفتاری داشته باشم بااین آقا؟چون عشق ایشون هم تو حرف هم تو عمل ثابت شده اس ولی من ترس از دست دادن دارم .

سلام دوست گرامی اینکه ایشون از اینده و هدف این رابطه صحبت نمیکنند نگران کننده هست و حساسیت شما به رفتار ایشان و برداشت همه چیز به اینکه بهتون علاقه دارند باعث وابستگی و عدم توانایی برای تصمیم گیری میشه اینکه در رفتارشون شما متوجه علاقه شدید خوب هست اما باید دراین زمینه صحبت کنید و هر دو طی یک بازه زمانی مشخص، به اهداف در نظر گرفته شده از رابطه برسید

سلام من تو یه رابطم… چند وقتیه تو مشکلاتی گیر افتاده و سعی داره تنهایی حلش کنه اون این چند وقته خیلی عصبی شده بهم میگه باهام تماس نگیر نمیخوام سرت دادو بیداد کنم اذیت شی و خودم ازینکه باهات بد حرف میزنم عصبی میشم ولی میدونم تنهایی کمرش خم شده با مشکلاتش نمیخوام تنهاش بزارم اینکه نیست دلم براش خیلی تنگ میشه دیگ فکرم قد نمیده. بهم گفته بد اینکه همچی حل شده میاد زنگ میزنم…..

دوست عزیز سلام

اینکه شما دلتون می‌خواد از ایشون حمایت کنید خیلی عالیه، اما بهتره بدونید نوع حمایتی که آقا از خانم نیاز داره با نوع حمایتی که خانم از آقا نیاز داره، عموما فرق داره. آقایون معمولا وقتی دچار مشکلی می‌شن دلشون می‌خواد که تنها بشن تا بتونن با تمرکز روی مشکلشون، کاری که دارن رو انجام بدن. یه جور مثل غار تنهایی که فقط مخصوص خودشونه. پس، وقتی این درخواست رو ازتون کردند، بهتره که بهشون اعتماد کنید؛ بهشون بگید که دوست دارید در کنارشون باشید و هر زمان که به شما احتیاج داشتند، می‌تونند روی کمکتون حساب کنند. همین.

سلام، حدودا چهارساله با پسری در ارتباط هستم، در ابتدا به قصد ازدواج بود اما بعد از مدتی منصرف شدن، بعد از دوماه برگشتن، و این رفت و برگشتها با فاصله زمانی کم و زیاد ادامه پیدا کرد ،البته هر بار قطع و وصل کننده رابطه خودشون بودن، تا همین هفته گذشته که بازهم بعداز دوماه که ارتباط داشتیم، ارتباطو قطع کردن و گفتن نمیشه با هم ازدواج کنیم، این چن روز برای من مثل چند سال گذشته، میخاستم بپرسم آیا من بهشون پیام بدم یا اینکه باز هم خودشون بر میگردن…تا الان نزدیک به بیست بار این اتفاق افتاده، بنظر شما چیکار کنم؟

سلام دوست گرامی اینکه شریک عاطفی شما بارها رابطه را قطع کرده و برگشتند از عدم ثبات ایشان حاکی هست پس بهتر هست منطقی باشید و پیگیر نباشید و اجازه بدید رابطه تمام شود

سلام. من با یکی از آشناهامون حدودا ی ساله به قصد ازدواج باهم ارتباط داشتیم البته بعد از گذشت شش ماه بی دلیل رابطه از سمت اون تموم شد و من کلی تلاش کردم برگرده اما بی فایده بود براهمین دوماه کلا باهاش رابطمو قط کردم بعداز اون دوماه خودش برگشت و کلی قول داد که درست بشه ولی بعداز چند وقت با توجه به سرد بودنش خودم بهش گفتم تموم و باز اون بعد چند روز دوباره تلاش کرد تا من راضی بشم ولی بی فایده چون بازم رفتارش بعد چند روز بی دلیل بد شد و من دیشب بهش پیام دادم که به خاطر رفتارای زشتش نمیتونم ادامه بدم الان در جوابم هیچی نگفته میخوام بدونم آیا از نظر اون رابطه تمومه که چیزی نگفته؟ و اینکه آیا شمارشو حذف کنم و تو اینستا آنفالوش کنم؟ و البته اینکه اگه جواب داد من جوابش رو بدم یا نه چون واقعا وقتی باهاش خوبم تلاش نمیکنه برام و من رابطه بدون تعهد رو نمیخوام

شما چند تا سوال پرسیدید که می‌خوام بهش جواب بدم؛ اما قبلش من ازتون چند تا سوال دارم: به نظر شما چرا آدم‌ها وارد روابط عاطفی می‌شن؟ مگه یکی از دلایل اولیه و مهمش این نیست که وارد رابطه‌ای بشن که نیازهای عاطفیشون رو ارضا کنن؟ اگه شما توی رابطه‌ای هستید که نمی‌تونید نیازهای عاطفیتون رو ارضا کنید، پس چرا توش موندید؟

چرا این سوالات رو ازتون می‌پرسم، چون مطمئنم قطعا یه دلیلی داره که شما این فرد رو رها نمی‌کنید. درسته که بهش گفتید رابطه تمومه، ولی همین که به آنفالو کردنش فکر می‌کنید یا هنوز دنبال این هستید که اگه پیام داد چی بگید، یعنی هنوز از نظر شما رابطه تموم نشده. رابطه، زمانی دیگه برای شما تموم شدست که دیگه این سوالات توی ذهنتون نیاد. اما چی کار می‌شه کرد؟ چند ساعتی رو برای خودتون بگذارید و فقط به این رابطه فکر کنید و ببینید با همه خوبی‌ها و بدی‌هایی که این فرد داره، آیا واقعا می‌خواید تو رابطه باشید یا نه؟ دقت کنید، می‌گم با همه خوبی‌ها و بدی‌هاش، یعنی فرض کنید هیچ چیزی رو نمی‌تونید درست کنید یا تغییر بدید. اگه جوابتون نه بود، یعنی نمی‌خواید ادامه بدید، برای خودتون زمان بگذارید که سوگ بعد از جدایی طی بشه و خیلی قاطع پای تصمیم و حرفتون وایسید. اما اگه نه، باز هم دیدید ته دلتون راضی به جدایی نیستید، یا باید شرایط رو همون‌طور که هست بپذیرید. برای همین اگه تصمیم‌گیری براتون سخته به پشتیبانی رادیو عشق پیام بدید تا کارشناسان ما شرایط رابطه شما را بررسی کنند. اگر شرایطش را داشتید میتونید در دوره بازگرداندن عشق رادیو عشق شرکت کنید

سلام. خواستگاری داشتم که بعد از چند جلسه اشنایی چون روی اندام حساس بودن پیشنهاد دادم که من رو بدون مانتو و شال ببین و این کار و بدون اطلاع از خانواده ام که بسیار معتقد و سنتی هستند انجام دادم و بعدا ایشون گفتن نظرشون منفیه ، سوالم اینکه کارم اشتباه بوده !؟ چون الان حس میکنم به خودم و خانوادم خیانت کردم و حس میکنم در حقم نامردی شده چون ایشون اعتماد منو مبنی بر آینده ی مشترک جلب کرده بودن

دوست عزیز سلام

شما سوال پرسیده بودید که آیا این کار اشتباه بوده یا نه؟ بحث مذهبی و اعتقادی این مساله، به عهده خود شماست که آیا با اعتقادات شما همخونی داشته یا نه؛ اما از نظر روان‌شناسی، اینکه شما خواستید با خواستگارتون صادق باشید، اشکالی نداره. به هر حال هر کسی روی یک مساله‌ای حساس هست و خب برای ایشون هیکل شما خیلی مهم بوده. فکرش رو بکنید اگه بعد از ازدواج ایشون به شما می‌گفتند که این مساله براشون ناراحت کنندست چی؟! البته به طور کلی باید بگم لازم نیست همون اول همه چیز رو بگید، اجازه بدید کمی ارتباط و صمیمیت بین شما ایجاد بشه بعد؛ چون گاهی بعضی از حساسیت‌ها به دلیل عدم شناخته. ولی خب چون در این مورد شما چند جلسه آشنایی داشتید، به نظر زمان مناسبی بوده. یادتون باشه، اینکه ایشون این مساله رو نپسندیدند، اصلا مشکل شما نیست و هرگز نباید به خودتون بگیرید. به هر حال هر کس برای خودش معیارهایی داره که ممکنه با شما نخوره و این دلیل نمیشه که شما اشکالی داشتید یا … .

سلام من ۱۷ سالمه یه چند ماهی هست که دنبالش هستم تا اینکه چند روز پیش از جلوی مغازمون رد شد و چراغ سبز نشون داد منم رفتم دنبالش و کلی باهم حرف زدیم بعد من شمارم رو بهش دادم ولی الا ۴روزه اصلا خبری ازش نیست لطفا اگه میدونید کمکم کنید….

دوست عزیز سلام

شما باید با کارشناسان رادیو عشق در بخش بازگرداندن عشق در تماس باشید تا با بررسی رابطتتون، احتمال بازگشت ایشون رو اندازه‌گیری کنند. اگه احتمالش بالا بود، راهنماییتون که با چه روشی ایشون رو به خودتون جلب کنید.

سلام. من یه دختر ۲۲ساله هستم و نزدیک سه ساله با یه اقایی که هم سن هستیم تو رابطه هستیم، از لحاظ معیارای کلی فرد سالم و راستگو و متعهد و سختکوشی هستن و منم همه جوره با شرایطشون صبوری کردم و همراه بودم، خاستگارامو رد کردم و با هم از لحاظ خواسته هام برای موقه ازدواج هم به توافق رسیدیم، فکر میکنم مهمترین دلیلی که به ایشون جذب شدم متانت و ارامش و خودداری شون بود و هنوزم این صفات باعث میشه معتمد ترین فرد باشه برام، اما بعداز گذشت سه سال و از همون اول هم یجاهایی زیاده از حد صبوری و ارومی بخرج میده،تاحالا بابت چیزی ازم اصرار نکرده و من همیشه مصرر بودم یا پیشنهاد برای برخی تغییرات یا انجام کارها رو دادم، گاهی احساس میکنم زیاده روی میکنم و عادت کرده که من اقدام کنم برای هر تنوع یا اصلاحی، ارامش و احترام قائل شدنشون برام ارزشمنده. اما حس میکنم بی تفاوته به خواسته هام یا انجام استاندار های یه رابطه نرمال، نسبت به تغییرات ظاهریم، نسبت به پستهام، نظر هام و اینکه مدام مشغله شون رو دلیل قرار های خیلی دیر به دیرمون بیان میکنه،کم باهم تماس تلفنی داریم و وقتی اصرار میکنم یا بیان میکنم چیزی رو ،در نظر میگیرنش.ازشون زیاد نه میشنوم .تفریح زیادی نداشتیم تو این سه سال،و علارغم شرایطشون،تنها بی توجهی و توجیه هاشون مبنی بر مشغله و خانواده منو زده میکنه،،و حتی از اینده میترسونه ،،و مدام اطرافیان میگن میتونم با شرایطی که دارم شخص بهتری رو انتخاب کنم،،اما من مقاومت کردمو میکنم،،اما نمیدونم میتونم ادامه بدم یا نه.. خیلی دوسشون دارم و امید به پیشرفت انگیزه ادامه بوده برام،و البته تو خیلی از موارد پیشرفت کردیم و امیدبخش بوده. این شک و بلاتکلیفی خسته کنندست. کمکم کنید.

سلام دوست گرامی بی‌تفاوتی مشکلی است که ممکن است هر رابطه بلند مدتی را دست کم یک بار گرفتار کند، زندگی مشترک که دیگر جای خود دارد. وقتی فرد از طرف اطرافیانش طرد میشود دچار کمبود اعتماد به نفس میشود. بهترین راه برای خلاصی از این وضعیت، گفتگو کردن با همسر است. برخی می ترسند مطرح کردن این مسئله سبب بحث انفعالی جدیدی از سوی همسر باشد مثلاً او طرد کننده تر شود. برخی دیگر چون از صحبت های قبلی نتیجه نگرفته اند ترجیح می دهند با سکوت و سکوت و سکوت روز را شب و شب را روز کنند. اگر حرف زدن با او فایده‌ای نداشت پس سعی کنید به او کمی فرصت بدهید. برای حرف زدن او را در منگنه نگذارید و در عوض تمرکز و توجه را به سمت خودتان تغییر دهید و به خودتان بپردازید. به سرگرمی‌های خودتان مشغول باشید و او را موقتا رها کنید. اگر همسرتان علی رغم تمام تلاش‌های‌ شما همچنان مانندسابق باقی ماند پس زمان آن است که رابطه‌تان را جدی ارزیابی کنید. اگر ادامه‌ی رابطه با او برای‌تان واقعا ممکن نیست. بیشتر فکر کنید و تصمیم بگیرید.. اگر مطمئنید که تمام تلاش خود را برای نجات رابطه‌تان کرده‌اید اما نتیجه‌ای نگرفتید، تنها راه این است که شروع کنید به فاصله گرفتن. باید مطمئن باشید که دیگر نمی‌توانید تنها کسی باشید که برای حفظ رابطه تلاش می‌کند و همسرتان هم باید درک کند که دیگر نمی‌تواند شما را نادیده بگیرد.

سلام یکسال پیش با همکارم به قصد ازدواج آشنا شدیم ولی بعد ۴ ماه رابطمون بهم خورد همو دوس داستیم ولی سر لج بازی از هم جدا شدیم بعد مدتی برگشت خواست دوباره زمان بدیم به هم،و من بعد ۸ ماه پیگیری های مکرر این آقا خواستم دوباره بهش فرصت بدم ناگفته نماند که خانواده های هر دومون در جریان بودن الان که خواستم با ایشون رابطه رو از نو شروع کنم دیگه مثل سابق زنگ یا پیام نمیده چون گفت یکم صبور باش زمان بده البته از ۶ صبح میره سرکار تا ۸ شب مشغله کاری زیادی داره ،یه بار مطرح کردم که من دوس دارم باهات بیشتر در تماس باشم بهم گفت تو خلا عاطفی داری تو باید خودت خودتو شاد کنی برای خودت تو زندگیت هدف تعیین کن و…البته هفته ای یه بار باهم بیرون میریم و اینکه ایشون خیلی تلاش کرد تا دوباره باهاش باشم و اینکه در مورد ازدواج گفت یکم زمان بده من به شناخت بیشتری نیاز دارم لطفا راهنمایی کنید منو چون بلاتکلیفم.

سلام دوست گرامی رابطه ای که یکبار تمام شده باید برای شروع مجدد درست بررسی شود .اینکه ایشان درگیری کاری شدید دارند دلیلی بر عدم حضور و ارتباط با شما نیست.بهتر هست هر دو جهت تعییت تکلیف رابطه به مشاور مراجعه کنید

با سلام:من پسر هستم از کودکی با یه خانواده رابطه خوب داریم من عاشق دخترشون شدم همه اعضای خانواده دو طرف این رو میدونند سن من ۳۴ساله و دوست دخترم ۱۶سال رابطه خوبی داریم قبلا که ایران بودم همیشه همو میدیدیم البته بدون رابطه(…) فقط کلامی چون واقعا از ته دل دوستش دارم وبهش گفتم که اون رو برای زندگی میخواهم خودش این موضوع رو خوب میدونه چندین بار اکانت تلگرامی رو حذف کرد بعد از مدتی دوباره من رو ادد میکرد تا این سیزده بدر امسال برگشتم ایران دعوتم کرد خونشون با دوست دخترشون و خواهر زادشون خونه بودند برادرشش هم اومد و سلام علیکی کردو رفت اون شب همه چیزهای من رو بررسی کردند اول کفش لباس درامد نوع کار خرج کردن خیلی تعجب کردم دوست دخترش موبایل من رو گرفت و تلگرام خودش رو تو گوشی من ثبت کرد من هم ازروی نادانی بهش پی ام وعلاقه ابراز کردم بعد از یه روز موضوع رو به دوست دخترم گفتم خیلی ناراحت شده بود حتی نخواست دوباره من رو ببینه. اکانت دوست دخترش رو حذف کردم روابط خیلی بهتر شد البته بهش گفتم فقط خواستم حسادت تو رو امتحان کنم که چقدر عاشق من هستی معذرت خواهی من رو قبول کرد اون شب برنامه داشتن که رابطه سه نفری داشته باشیم به وضوح دوست دوست دخترم گفت که او بچه رو دنبال نخود سیاه بفرستم من قبول نکردم از ته دل رابطه جنسی رو میخواستم ولی اصلا نمیخواستم به دوست دخترم جسارت کنم. از اون روز اخلاقش عوض شد ازش خواستم از او دختر کمی فاصله بگیره اونم این کار رو کرد خودش هم میگفت دختر خوبی نیست. الانم باهاش حرف میزنم ولی یه اکانت جداگانه برای من باز کرده خیلی کم حرف میزنه تا بیام پی ام بدم از تلگرام میزنه بیرون چون بهش گفتم که تا چند روز دیگه ازش خواستگاری میکنم. کم محلیش فکرم رو داغون کرده جوابهاش در حد. ن. اها. همین.۱۰روز دیگه برمیگردم ایران و میخواهم رسما ازش خوستگاری کنم. لطفا راهنمایی کنید چکار کنم

سلام دوست گرامی تفاوت سنی و اینکه شما و شریک عاطفی هرکدام در یک برهه سنی هستید مشکل ساز خواهد بود .قبل از هر تصمیمی لطفا هر دو نفر به مشاور مراجعه کنید تا میزان تفاهمات هردو و خلقیات و شخصیت ها مشخص شود سپس نسبت به ادامه رابطه تصمیم بگیرید

با عرض سلام من مدتی میشه که با پسری در رابطه هستم اوایل با وجود رابطه عاشقانه و خیلی خوب به دلیل حرفای نامناسبی که پشت سرشون بود من مقاومت کردم و چندباری به کات شدن رابطمون خورد من از همون ابتداعلاقمند ایشون بودم اما بقیه به من میگفتند که ایشون تنها قصد بازی دادن من رو داره .هر سری هم کات شد اخرش خودم برگشتم . الان بعد از سه سال یه دوستی که گاه عااااشقانه گاه کاااملا معمولی میشه ادامه پیدا کرده .ایشون خیییییییییلی وقتا میشه که نیستش ینی هیچ خبری از خودش نمیده و هیچ خبری هم نمیگیره اما من برعکس همیشه خبر میگیرم…مدتی پیش بهشون گفتم که چرا اینطور هستند گفتش که هیچ وقت نخواستم باهاش صمیمی باشم…باوجود حرفای پشت سرشون من صمیمت رو به معنای رابطه فراتر از دوستی معنا کردم و با اینکه ازشون خاستم منظورشونو بیان کنن چیزی نگفتن…تا چند شبه گذشته با کمی قلقلک متوجه شدم که بی راه هم متوجه منظورشون نشدم و براشون از خط قرمزهام گفتم و ایشون در عین سکوت الان ۴ روز هستش که هیچ چیزی نگفتن به غیر اینکه یکباره پیام دادن و گفتن 《چرا رفتی؟》چندباری پیام دادم و چندباری زنگ زدم و خواستار شدم که بگند من کجا رفتم ؟ الان من سردرگم هستم که ایشون واقعا این رابطه رو میخوان یا نه. دوستانم میگن من اون‌جوری که باید باهاش رفتار کنم نمیکنم اما واقعا نمیدونم چیکار باید انجام بدم ایشون تنها شخص مورد علاقه ای بودن برای من که ۴ساااال میشه من به ایشون علاقه مندم .ایشون تو اوج بی محلی یکباره دیده میشه که یک پیام عاشقانه یا یک شعر عاشقانه میفرسته .خیلی وقتا علکی به من میگه اینترنت و شارژ ندارم اما بعد در اینستاگرام 《که من ندارم و دوستانم فالو دارنشون》 خبر میدن که پست و یا استوری جدید گزاشته و این من رو ازار میده …. لطفا من رو راهنمایی کنید که چیکار کنم 😊…

سلام دوست گرامی شریک عاطفی شما به شدت مردد و سرگردان هستند و نیاز به شخصی همراه با درک بالا برای بیان ذهنیت و افکارشان دارند .پیشنهاد میکنم ایشان را ترغیب به مشاوره حضوری کنید

سلام. من 3 ماهه با ی آقایی داخل دانشگاه آشنا شدم. ایشون منو تقریبا ب خونوادشون معرفی کردن ، نه مستقیم اما در مورد من صحبت کردن باهاشون. اوایل ساعت استراحتشون در محل کار بهم اس میداد هر روز استیکر قلب میفرستاد. ی موضوعی پیش اومد ک بحثمون شد و از همون موقع دیگه اس نمیدن بین کارشون و پیام هاشون کم شده و دیگه نمیگن دلتنگ شدن. در صورتی ک خودم ی قرار گذاشتم باهاشون و مشکلمونو حل کردیم و گفتن دیگه ازم ناراحت نیستن اما دوس دارم مث قبل دلتنگ بشن و پیام بفرستن و حتی تماس بگیرن باهام. خواهش میکنم راهنماییم کنید

سلام دوست گرامی برای اینکه ایشان مجدد با شما رابطه گرمی داشته باشند مطمئن بشیذ ایشان موصوعی که در موردش مشکل داشتید را فراموش کرده اند و از افرادی که حساس هستند و هیج وقت مسائل فراموششان نمیشود نیستند. 1-به ویژگی های شخصیتی و اخلاقی مثبت مردان توجه کنید و در موردش صحبت کنید. 2-در مورد مردها مطالعه کنید و به شناخت در مورد ویژگی ها و اخلاق آنها بپردازید 3-برای مردها مهم هست که خودتان باشید و نقش بازی نکنید 4-مستقل باشید و این حس رو به فرد مقابل انتقال بدید که فردی متسقل و با اعتماد به نفس هستید 5-دوست داشتن و علاقمندی برای جذب بسیار مهم هست 6-فردی شاد و سرزنده باشید 7-انها را تحسین کنید 8-حس همراهی و درک به شریک عاطفیتان انتفال بدهید 9-برنامه های مشترک بلند مدت داشته باشید 10-فردی مهربان و اجتماعی باشید 11-نشان ندهید که تما فکر و حواس شما درگیر او هست 12-منطقی باشید و دور از هیجانات مسائل را بررسی کنید 13-در سایت رادیو عشق، مبحث جذب عشق از راه پیام به شما کمک میکند

سلام راستش من الان مدتی به یه پسر ٢٧ ساله علاقمندم اشنایی ما خیلی خانوادگی بود من از همون روز اول از اخلاقش طرز برخورد و شخصیت ایشون خوشم اومد ما تو فضای اجتماعی هم دیگرو دنبال میکردیم ولی بعداز دوماه تازه باهم به طور جدی صحبت کردیم با ما رفت امد خانوادگی داشتن ولی خیلی یک دفعه عجیب بهم پیام داد ابراز احساسات کرد گفت منم همون روز اول ازت خوشم اومد (خجالتیه)تا یه تایمی خیلی باهم حرف میزدیم (بیشتر اون پیام میداد)تا اینکه گفت من قصدم جدیه واسه ازدواج منم گفتم باید بیشتر هم دیگرو بشناسیم اونم گفت اره زمام میبره به ارومی (صبوره) باید پیش بریم ولی طی این مدت نه تماس تلفنی داشتیم نه گفت باهم بیرون بریم (بیشتر مواقع شب ها پیام میداد)تا اینکه دیدم پیام دادنش کم شدمنم بهش گفتم این قضیه رو گفت ببخشید ناراحت شدی؟ گفت من دانشگام همش ،امتحان دارم و درگیرم چیزی نمونده تا چند روز دیگه تموم میشه منم چیزی نگفتم طی این سه هفته باهم خیلی خوب بودیم ولی از فرداش دیگه پیام نداد منم پیام ندادم الان حدود یک هفتس باهم صحبت نکردیم من همش حس میکنم کسی تو زندگیشه احساس مزاحمت میکنم (بهش این موضوع رو هم گفتم گفت نه کسی تو زندگیم نیست و مزاحمم نیستی ) برای همین بهش پیام ندادم با خودم گفتم اگه خودش بخاد پیام میده ولی دائم منو توی فضای مجازی دنبال میکنه خیلی افکارم بهم ریخته شده خیلی ناراحتم همش به این فکر میکنم که من چه کاره اشتباهی انجام دادم

سلام دوست گرامی لازم هست ایشان پیگیر و راغب به ارتباط با شما باشند و اینکه بدون هیچ دلیلی رابطه را کم کردند و الان یک هفنه هست که به شما پیامی ندادن اصلا توجیه منطقی ندارد.لازم نیست شما کاری انجام بدهید و منتظر باشید اگر به شما پیامی دادند انوقت پیگیر باشید

سلام من عاشق پسری شدم و نمیتونم از فکرم بیرونش کنم نمیدونم دوسم داره یا نه اما یه کم شک دارم که شاید دوسم داشته باشه اما میخوام بدونم که واقعا عاشقمه یا فقط یه حس زود گذره . نمیدونم چطوری بفهمم که عاشقمه یا نه و از طرفی خیلی هم دوس دارم که باهاش دوس بشم اما نمیخوام از اون دخترایی باشم که راحت در اختیار پسرا قرار میگیرن میخوام برای به دست اوردنم سختی بکشه اما راهشو نمیدونم اینکه از کجا شروع کنم و چطوری بفهمم که دوسم داره و اگه یه روزی باهش دوس شدم چطوری میتونم تضمین کنم که این رابطه همیشه بر قرار باشه و از دست دادنش منو میترسونه چون من واقعا عاشقشم . لطفا راهنماییم کنین

سلام دوست گرامی برای اینکه متوجه بشید ایشان نظر و علاقه ای به شما دارند صبر کنید تا ایشان اقدام کنند بین مردی که شما را برای ازدواج انتخاب میکند و فردی که فقط دوستی در نظرش هست تفاوت ها زیر وجود دارد: 1-قرارهایش فقط به صرف خوش گذرانی نیست و با هدف با شما دیدار می کند 2-دوست پسر درباره افراد و مسائل خنده دار با شما صحبت می کند،و وارد فاز عمیق شناخت نمی شود 3-دوست پسر اعلام میکند که اصلا قصد ازدواج ندراد و شما هم نمیتونید تصمیم ایشان را تغییر بدهید 4-شخصی که قصد ازدواج دارد شرایط را کنترل و مدیریت می کند و در مواقع سختی شما را همراهی میکند 5-مردی که به دنبال ازدواج هست در مواقع حساس و بحث ها،با شما منطقی رفتار میکند 6-فردی که قصد ازدواج دراد شما را با خانواده و دوستانش آشنا می کند 7-مردی که قصد ازدواج دارد، به شما احساسا امنیت و ارامش خاطر می دهد

سلام من ۵ساله در رابطه هستم رابطه جدی خانواده هامونم خبر دارن و مطمئنم که دوستم داره ولی خیلی سرد تره قبل شده دیگه مثل اولا نیست اولا خیلی نسبت بمن احساسات نشون میداد و هیجان ولی الان سرده خیلی کم بهم زنگ میزنه همش بیشتر من میزنم یا همش من میگم بیا بریم بیرون البته این مشکل منم هست فک کنم هروز یا یروز در میون دوست دارم باهاش بیرون باشم اصلا وقتی پیشش نیستم احساس بدی دارم استرس دلهره دوست دارم همیشه کنارش باشم و اصلا جز اون دوست ندارم با دوستام یا خانوادم برم بیرون در جایی دوست دارم برم که اونم باشه وگرنه بم خوش نمیگذره ولی اون به راحتی برعکس من بدون من با دوستاش خیلی بش خوشمیگذره با خانوادش اینور اونور میره کلی خوشمیگذرونه بدون اینکه بگه من الان خونم حوصلم سر میره و ناراحت میشم:(

سلام دوست گرامی شما دچار وابستگی شدید به ایشان شده اید و برای همین بدون حضور ایشان به شما احساس خوبی داده نمیشود.در صورتی که ایشان کاملا دارند رابطه رو درست پیش میبرند و در عین علاقه به شما برای خودشان برنامه دارند و طبق برنامه زندگی میکنند.شما باید تلاش کنید که از این وابستگی به حضور دور بشید و اوقاتی رو با دوستان و خانواده باشید و مرتب پیگیر ایشان نباشید

سلام وقت بخیر

من یه اقایی علاقه دارم 2ساله ولی قصدمون جدی نیست و برنامه ای برای اینده نداریم . من زیاد دوسش دارم و از سمت ایشون کمبود دارم . قبلا گاهی میگفت فاصله بزاریم بینمون کم بشه دیدار و این چیزا اما من جبهه میگرفتم اونم سعی میکرد قانع ام کنه . اما بعد از اشنایی با شما وقتی میگه فاصله بگیریم منم بهش میگم باشه به خواستت احترام میزارم تا وقتی ک خودت میخوای تنها باشی از نظر من موردی نداره ولی به ۲.۳روز نمیشه دوباره برمیگرده . دوس دارم باهام مثه من رفتار کنه همینقدر توجه علاقه …. ولی ایشون برعکس منه . خیلی هم غرور داره .. ولی دوسش دارم دلم میخواد طوری رفتار کنم حرف بزنم ک اونم بهم مثل خودم توجه کنه علاقشو نشونم بده و ابراز کنه دلم میخواد با راهنمایی شما پیش برم ببینم چطور میشه.

دوست عزیز سلام

اینکه شما بخواید توی رابطه‌ای باشید که عشق و توجه از فرد مقابلتون دریافت کنید، هیچ اشکالی نداره. ولی بیاید این موضوعی که مطرح کردید رو از دو سمت بررسی کنیم: اولین بخش اینه که آیا درخواستتون رو مطرح کردید؟ اگه بله، چطوری؟ چی گفتید؟ چطوری گفتید؟ یکی از چیزهایی که اینطور موقع‌ها می‌تونه کمکتون کنه، حرف زدن در مورد خواستتونه. اما به چه شکلی؟

اول اینکه فکر کنید و ببینید که با توجه به نوع رابطتون، تا چه حد می‌تونید از ایشون توجه و عشق طلب کنید؟ اینطوری خیلی راحت‌تر می‌تونید تصمیم بگیرید که راجع به خواستتون حرف بزنید. بعد از اون، مرحله حرف زدن در مورد احساستونه. شما می‌تونید به جای گله چیزی مشابه این بگید: «وقتایی که حواست بهم هست، خیلی حال خوبی دارم». البته شما بهتره این جمله رو با ادبیات خودتون مطرح کنید که بیشتر به دل بشینه. یادتون باشه، کلیدش اینه که خیلی کوتاه در این مورد صحبت کنید و رد بشید. اینطوری فرد مقابل فکر نمی‌کنه که شما وابستش شدید، ولی از طرف دیگه، متوجه می‌شه که چه کارهایی انجام بده، شما خوشحال می‌شید.

اما برسیم به قسمت دوم صحبت‌هام. اینکه شما کسی رو دوست داشته باشید، بهش عشق بدید و بخواید که ازش عشق بگیرید، خیلی زیباست. منتهی، ما باید یاد بگیریم، از زندگی با خودمون هم لذت ببریم. زمانی که شما تونستید از زندگی شخصی خودتون لذت ببرید، اون موقع هست که می‌تونید از داشتن یه رابطه هم لذت ببرید. اما چرا؟ زمانی که شما تنها فکرتون این باشه که منو دوست داره یا نه؟ چرا به من توجه نمی‌کنه؟ چرا جواب منو دیر می‌ده و …، خودتون رو تو یه بازی‌ای می‌ندازین که اختیارش دست شما نیست. اما وقتی، خودتون بلد باشید به تنهایی زندگی شادی داشته باشید، اون موقع هست که می‌تونید از کوچکترین اتفاقات رابطه دونفرتون لذت ببرید و قدرش رو هم می‌دونید. اینبار دیگه شما با کوچکترین اتفاقی قلبتون نمی‌لرزه که منو می‌خواد یا نه. به عبارت دیگه، شما تبدیل می‌شید به یه دختر با اعتماد به نفس و مستقل، که بلده چطور رابطه خوب و لذت بخشی ایجاد کنه و قطعا این حس به فرد مقابل هم منتقل می‌شه.

با سلام من با شخصی به تازگی آشنا شدم ولی میخوام اول ارتباط ایشون رو متوجه این کنم که دوست دارم بیشتر در ارتباط باشیم بیشتر به من زنگ بزنه و پیام بده ولی نمیدونم چطوری اینکار رو کنم ؟ در واقع نمیخوام مستقیم بگم لطفا راهنمایی کنید چکار کنم بیشتر بهم پیام بده زنگ بزنه و منتظر این نمونه که اول من پیام بدم ممنون!

سلام دوست گرامی برای اینکه ایشون متوجه علاقه شما بشند برای ارتباط میتوانید از ترغیب و تشویق و ایجاد حس مثبت استفاده کنید به این صورت که وقتی تماس میکیرید القا کنید که چقدر وقتی صداتو میشنوم حالم خوب هست یا برای پیام دادن، از اینکه پیام میده انرژی میگیرید.

یکی از موارد اعتیادخانوادم بود.دیگریش رابطه عاطفی قبل ایشون بوده.ولی دیگه حل شده بود.خانواده منم میگن غریبست و راهه دوره ..براش فرستادم.واتساپم بازدیدشو بسته.ولی دیشب یه وضعیت گزاشت.تیک آبیشو هم بسته.ولی میفهمم آنلاین میشه.به پسر خالش گفته بود گوشیم سه چهار روز تو ماشین برادرم جامونده بود.ولی گوشیش دوروزه الان دستشه.یعنی اینهمه زنگ و پیام منو نمیبینه.البته هر وقت میره اون منطقه ای خونه دومیشون هستشا ،منطقه ای که الان اونجاست همیشه منو از یاد میبره تا از اونجا بیاد بیرون.گفت برا ازدواج میخوامت.منو برد خونشون ناهار مهمون بودم.اینجوریم نیست که بگم با خانوادش راحت باشه بخواد هر دختری ببره خونشون…الان شش روزه زنگ نزده و جواب منم نمیده. .مگه میشه آدم یک سال خوشی و ناخوشیات با هم باشه الان یک هفته ازت خبر نگیره

سلام من یک سال پیش در محل کارم با مردی آشنا شدم که راننده ماشین سنگین است وخودش و برادرش دارن تلاشن میکنن پول جمع کنن یه تریلی بخرن.ماحدودا ۶ماه بدون ملاقت دومی با هم درارتباط بودیم و از همون اول منو به خانوادش معرفی کرد و منم به مادرم و همه به جز پدرم گفتم که با همچین مردی در ارتباطم.خانواده من به شدت مخالفن.سر دو تا مشکل من که ازش پنهون کرده بودم رابطمون هی بهم خورد و باز جوش خورد گفت صداقتت برام مهمتر بود.ولی کم کم گفت تو اون آدم رویاهای من نیستی برا ازدواج به دلم نمیشینی.ولی اگه رفتارتو درست کنی آره.یه مدت خوب بود.تااینکه گفت دوست دارم وابستتم هستم ولی فقط دو دوست صمیمی باشیم خیلی جر و بحث کردم مگه من چیم از بقیه کمتره هیچ وقت زنگ تفریحت نمیشم مگه من احمقم و…دیدارمون بیشتر شد خلاصه تو این یک سال ۴بار همو دیدیم چون شهرامونم از هم سه ساعت فاصله داره و کلنم تو جادست و میگه من بخاطر کارم زنی میخوام که خیالم ازش راحت باشه و خیلی زحمت میکشم باید قدر دونسته بشه.دیدارسوم ما رابطه جنسی داشتیم و بعد اون بیشتر مشتاق تر شد.تا یه هفته پیش که قرار بود بیاد خونه و چند روز خونشون بمونه یه روزم ما همدیگرو ببینیم.تو راه خونه زنگ زدم گفتم کجایی گفت بزار اعصابم خورده خودم بهت زنگ میزنم.دیگه رفت که رفت که رفت الان یه هفتست زنگ نزده و هر چی زنگ میزنم جواب نمیده.منم دو روزه بیخیالش شدم.تو دلم میگفتم نکنه گوشی پیشش نیست ولی یه حرکتی زدم دیدم پیششه.در اصل اومده بودن خونه برن یه ماشین ببینن بخرن یه دلم میگه مشغوله فکرش ولی بازم میگم یه پیام که من از نگرانی در بیام زیاد وقت نمیبره.شما بگید من چیکار کنم

سلام دوست گرامی مشکلاتی که باعث بهم خوردن رابطتون شده بود چه مواردی بود؟ چرا خانواده شما این رابطه بودند؟ ایشان از همان ابتدا اعلام کردند که به دنبال دوستی هستند و ارتباط جنسی فقط ایشان را بخاطر ارضا جنسی وابسته شما کرده .اینکه ایاشن در اخرین تماس شما مطرح کردند که با شما تماس میگیرند و تماس نگرفتند یا از گرفتاری و مشغولیت ایشان حاکی هست و یا به دلیل این هست که راغب به ادامه رابطه نیستند.بهتر هست پیامی مبنی بر نگران بودن برای ایشان ارسال کنید و پیگیری نداشته باشید تا خود ایشان تماس بگیرند .در صورتی که تماسی نگرفتند بهتر است رابطه را تمام کنید

یکی از مواود اعتیادخانوادم بود.دیگریش رابطه عاطفی قبل ایشون بوده.ولی دیگه حل شده بود.خانواده منم میگن غریبست و راهه دوره ..براش فرستادم.واتساپم بازدیدشو بسته.تیک آبیشو هم بسته.ولی میفهمم آنلاین میشه.به پسر خالش گفته بود گوشیم سه چهار روز تو ماشین برادرم جامونده بود.ولی گوشیش دوروزه الان دستشه.یعنی اینهمه زنگ و پیام منو نمیبینه.البته هر وقت میره اون منطقه ای خونه دومیشون هستشا ،منطقه ای که الان اونجاست همیشه منو از یاد میبره تا از اونجا بیاد بیرون

نه گفت برا ازدواج میخوامت.منو برد خونشون ناهار مهمون بودم.اینجوریم نیست که بگم با خانوادش راحت باشه بخواد هر دختری ببره خونشون…

باسلام.21ساله هستم ومتاهل ارتباط صمیمی وعاطفی باهمسرم ندارم ودورازخانواده درشهردیگری زندگی میکنم همسرم مردخوبیست امامشکلات بسیارزیادی درزندگیم دارم که گفتنش بی فایده اس.من به شدت نیازدارم که باپسری حرف بزنم به صورت پیام وفقط فقط به عنوان درد ودل یامشاوره یادوست یابرادرکه فقط باهاش حرف بزنم خیلی نیازدارم به اینکه طرف بدون هیچ نیت سویی کمکم کنه بگیدچیکارکنم.

سلام دوست گرامی هیچکس به اندازه خودتان و همسرتان نمیتواند برای شما وقت بگذارد و کمکتان کند. بهتر است سعی در تقویت رابطه با همسرتان کنید.در کنار این کار، نوشتن مشکلات و بررسی هر مورد توسط خودتان بسیار کمک کننده هست.چون مشاور و یا هر فرد دیگری که در زمینه بتواند کمکی کند، شخصی موقتی هست و باید خود شما در اصل مهارت های لازم برای حل مسئله را یاد بگیرید

سلام یکسال و نیم هستش عقد کردم شوهرم هیچ میلی به من نداره میگه بیا جدا شیم همش بهونه میاره یبار میگه از اخلاقت میترسم یبار میگه از خرج و مخارج و مسئولیت میترسم. کاراش عجیب غریبه فقط چشمش دنبال اینو اونه مدام خیانت میکنه به من. تو خیابون با ماشین میچرخه الکی دخترارو نگاه میکنه تیکه میندازه. نمیدونم خودشم میل به رابطه و زیر یه سقف رفتن نداره

سلام دوست گرامی

مسائلی که مطرح کردید نیاز به بررسی بیشتری دارد تا ریشه رفتار همسرتان و نوع واکنش‌هایی که به شما دارند مشخص شود. بهترین اقدام این است که همراه همسرتان به زوج‌درمانگر مراجعه کنید.

سلام خسته نباشید،من ٢،٣ هفته اى میشه بایه پسرى ازطریق فضاى مجازى آشناشدم و اولین کسیه که من اجازه دادم واردزندگیم بشه چون حس کردم خیلى شبیه منه و احساس نزدیکى کردم بهش وبه من اوایل پیام میدادو حرف میزدیم وبالاخره بهم گفت که دوستم داره امابهم میگه که قصدازدواج ندارم به خاطره این قضیه که من اذیت نشم آخرش ،میخوادازم فاصله بگیره وگرفته ولى من نمیخوام بره من بایدچیکااارکنم الان؟؟؟

سلام دوست گرامی شما با فردی در فضای مجازی اشنا شده اید و تنها شناخت شما تماس های تصویری و حرفهایی هست که در ین مدت توسط خود ایشان مطرح شده و ایشان هم به همین صورت شما به ایشان علاقمند شدید با همین شناخت محازی و اصلا در فضای حقیقی با هم صحبت نکرده اید.پس ابتدا از فضای مجازی خارج بشید و این شناخت را بیشتر کنید .از طرفی ببنید دلایل عدم تصمیم برای ازدواج ایشان چی هست.دلایل منطقی را تلاش در رفعش منید اما در صورتی که دلیل منطقی ندارند بهتر هست منطقی باشید و رابطه را تمام کنید

من با پسری که همکلاسی دانشگاهم بود آشنا شدم،الان یک سال و نیم هست که سر مسائل دانشگاه با هم در ارتباطیم و گاهی هم راجع به مسائل شخصی صحبت می کنیم،من بهش علاقه مندم خیلی وقته و رفتاره اون هم طوریه که نمی تونم تشخیص بدم دوستم داره یه نه،چند ماه پیش غیر مستقیم بهم پیشنهاد دوستی داد که من (نمیدونم واقعا چرا)با شوخی گزروندم یا حتی شاید رد کردن هم به نظرش اومده باشه الان برگشته پیش دوست دختر قبلیش و منم خیلی پشیمونم،حتی نمیدونم می دونه که دوستش دارم یا نه،الان چیکار کنم به نظرتون که برگرده؟الان فقط سر مسائل دانشگاه در ارتباطیم،لطفا راهنمایی کنید

دوست گرامی شما در زمانی که می بایست سنجیده عمل میکردید متاسفانه با شوخی، به نوعی جواب نه به ایشان داده اید و الان ا راه حل هستید .وایشان هم الان در رابطه دیگر هستند پس بهتر است منطقی باشید و بجای توجه به این احساس که در حال حاضر امکان ایجاد رابطه وجود ندارد به دانشگاه بپردازید و در صورت درخواست مجدد ایشان اینبار منطقی و واقع بین باشید

سلام من دختری ۲۰‌ساله هستم و دوست پسرم ۲۱ ساله هست ما ۳ ماه که با هم اشنا شدیم و هم دانشگاهی هستیم‌ و از طریق یک کنگره با هم اشنا شدیم اخلاق ها مون هم بهم می خوره و مشکلی با هم نداریم و تو این سه ماه با هم ۲بار معاشقه داشتیم و بعدش تغییر بدی تو اخلاق و رفتار دوست پسرم ایجاد نشد ولی من نگران اینده هستم چون خوندم که در ابتدای یک رابطه عاشقانه رابطه جنسی بر قرار نکنید چون مرد دلسرد میشه و میزاره میره من از شما راهکار می خوام که در ادامه رابطه به چه نحوی باید رفتار کنم ممنونم

دوست گرامی سلام بعد از سه ماه اشنایی به معاشقه رو اوردید و البته حد این معاشقه را مشخص نکردید.اما فکر می کنید که دوست پسرتان رفتارش تغییر نکرده و سرد نشده. دوست خوبم از کجا مطمئن هستی که این یک نقاب نباشد برای دراختیار داشتن شما برای لذت بردن و هروقت قصد جدی شدن قضیه را داشتید ایشون رفتارشان تغییر نکند؟ رابطه جنسی در دوران دوستی شاید جذاب و ارضاکننده باشد، اما این جذابیت و شور و هیجان دوامی ندارد. چرا که پسران و مردان فکر می‌کنند که این رابطه بخشی از دوستی‌شان بوده، درواقع اگر دختری در دوران رابطه عاطفی همه صمیمیت‌ها، جذابیت‌ها و پتانسیل‌های عاطفیش را برای پسر رو کند، او سرد می‌شود و هیچ انگیزه‌ای برای ارتقای رابطه به مرحله ازدواج نخواهد داشت. چون همه دستاوردهایی که می‌توانست از این رابطه بدست آورد برایش مهیا شده است. مورد بعدی باید وقتی یک رابطه به مرحله جنسی برسد که شناخت ها کامل شده و شما به او اعتماد داریدو نگران واکنش های بعدی نباشید.اما شما الان نگران اینده هستید پس مشخص است هنوز به اعتماد و شناخت کامل نرسیده اید.

رابطه جنسی یکی از اتفاق هایی است که افراد را در آسیب پذیر ترین حالت خود قرار می دهد و شناخت و تصمیم گیری را سخت تر می کند و حتی ممکن است رابطه ای که الان از نظر شما بدون مشکل است را دچار نوسانات و بحران ها کند.

اگر تصمیم و هدف هر دو از این اشنایی بحث ازدواج است بهتر است با کنترل هیجانات و احساسات به شناخت و بررسی بپردازید و موقعیت خود و طرف مقابل را در این رابطه مشخص کرده و حد و مرزهای فعلی رابطه را اعلام کنید

پیشنهاد می کنم برای شناخت هم وقت بگذارید و در صورتی که تفاهم های لازم را دارید رابط را بصورت رسمی و زیر نظر خانواده پیش ببرید و رابطه جنسی را به از رسمی شدن موکول کنید

سلام من دختر ۲۷ ساله ی هستم که سه و نیمه با ی پسری که دوسال ازم کوچکتره دوس هستم باهم دانشگاه اشنا شدیم تو دوشهر جداگونه زندگی میکنیم محل کارمونم دوشهر جداگونه س خیلی دیر به دیر همو میبینم من ی بار خواستم امتحانش کنم با ی شماره ی ناشناس بهش پی ام دادم و کم کم باهم حرف زدیم اون اولین بار بهم گف که یکیه بهش پی ام میده و نمیدونه کیه من گفتم خوب جوابشو نده بعد چند مدت که گذشت رابطه ی اونا که خودم بودم تقریبا خوب بود بهش گفتم هنوزم پی ام میده گف نه دیگه جوابشو نمیدم هیچی نگفتم بعد چند روز دیگه نتونستم تحمل کنم و بهش گفتم که چرا بهم خیانت میکنی گف نه همچین چیزی نیس من فقط خواستم بفهمم کیه اشتباه فکر میکنی و معذرت خواهی کرد و گف که دیگه حرف نمیزنه و من بخشیدمش ولی دوباره شروع شد و قرارگذاشت که بره ببینتش ولی هر بار که بهش میگفتم انکار میکرد اخرین بار که دیگه بهش گفتم من نمیتونم باهات اینجوری بمونم بهم گف که من اگه با یکی حرف بزنم فقط واسه رابطه میخوامش ولی تورو واسه ازدواج میخوام توباهام سردی و دوریم و اگه باهام رابطه جنسی تا حدودی داشته باشیم من اینکارارو نمیکنم و من دوباره بهش گفتم که اینطوری نمیتونم باهات باشم و همچین کسی نمیتونم زندگی کنم گف الان اینجوریه ازدواج کردیم خوب میشم بعد ی مدت بهم گف میام خاستگاریت من چتدتا خانواده بهم گفتن که مفتی دخترمونو بهت میدیم شما نباید سخت بگیرین من الان چیزی ندارم بخاطر تو میخوام همچین ریسکیو کنم که بیام خاستگاریت منم چون دوستش داشتم شرایطشو قبول کردم بعد دوباره گف که خانواده م مشکل دارن فعلا چند ماه دیگه هم صبر کن ولی بهم قول بده که اگه موقعیت بهتر داشتی بری بخاطر من زندگیتو خراب نکنی من از رو عصبانیت بهش گفتم و گفتم توهم هر کاری خواستی بکن گفتم من نمیتونم باهمچین کسی زندگی کنم که خیانت میکنی بهم اونم همش میگه من همه چیو توضیح دادم تو دنبال بهانه ی بهانه دستت نمیافته میخوای اینجوری بری الان طول رور اخر شب ی پی ام میده و تموم به نطرتون چیکار کنم تروخدا کمکم کنین

سلام دوست گرامی با توجه به صحبت های خودتان کاملا تکلیف این رابطه مشخص هست.خیانت و بهانه های غیر منطقی،عدم ثبات نظر و اقدام برای رابطه رسمی اینها نشانه های خوب و محکمی برای اتمام رابطه شما هست.پس بهتر هست مردد نباشید و با احترامی که برای خودتان قائل هستید رابطه را تمام کنید

دختر فامیلمونه دوسش دارم به حدی که برای دوس دختر و رل نمیخوامش، میخوام باهاش ازدواج کنم . گه گاه باهم چت میکردیم ، تقریبن روزی 4 ساعت که کم نیس!! معمولا صبح من پیام میدم بعدش تو طول روز بارها اون اول پیام میده، دو روزه پیام ندادم و خواستم ببینم اون پیام میده یا نه!(؟) … اما خبری ازش نشد! از طرفی نمی خوام از دستش بدم و میخوام رابطمون باهاش سرجاش بمونه از طرفیم موندم چرا پیام نمیده گفته بود بهم که بامن خوشاله اما اگه واقعا اینطور باشه، بای دلتنگ بشه اما متاسفانه چنین نیس بنظرم نمیدونم باید چکار کنم باید پیام بدم یا نه؟ اگه بدم چی بگم که شخصیت و غرورم سرجاش بمونه؟

دوست گرامی سلام شما مطرح کردید که اغاز کننده پیام های روزانه شما هستید و به دنبال ان، دختر خانم به شما پیام میدند. خوب این مشخص هست که با توجه به روال پیام ها ایشان منتظر شما هستند و بهرحال به دلیل حجب و حیای دخترانه در صورتی که شما پیام ندهید ایشان پیامی نمیدهند بهترین کار این است که شما پیامی ارسال کنید و در زودترین زمان در مورد هدف و برنامه این رابطه با ایشان صحبت کنید و قبل از اینکه رابطه از قصد و هدف اصلی خارح شود به صورت جدی اقدام کنید تا هم به شناخت درست برسید و هم ابراز احساسات پس از تکمیل شناخت ها بدون نگرانی و محدودیت های دو طرفه باشد

سلام، من دختر ۲۵ ساله ای هستم که اگر بخواهم درمقابل رفتارهای سرد پارتنرم سرد برخورد کنم گلایه میکنه که چرا نیستم درحالی که خودش نیست، احساس میکنم بامن بازی روانی دارن انجام میدن چکار کنم که صادقانه بامن رفتار کنند؟ودر مقابل رفتارهای سردشون چگونه عمل کنم ؟

سلام دوست گرامی شما از رفتار سرد پارتنر خود گلایه دارید. چگونه به این رفتار سرد واکنش نشان می‌دهید و منظورتان از برخورد کردن، چیست؟ این نکته را بخاطر داشته باشید که هیچ کسی نمی‌تواند با شما بازی روانی کند، مگر آنکه خودتان به آنها این اجازه را بدهید. هیچ کسی نمی‌تواند رفتار دیگری را کنترل کند، شما باید روی رفتارها و برخوردهای خودتان کنترل داشته باشید. برای این منظور، باید مهارت‌های زندگی به خصوص مهارت ارتباط موثر را آموزش ببینید.

آدرس: تهران، پونک، نبش بلوار پونک، پلاک 2، طبقه سوم، واحد 6

تلفن پشتیبانی:02146015870

رزرو نوبت مشاوره

انجمن روانشناسی آمریکا

سازمان نظام روانشناسی و مشاوره ایران

سازمان بهزیستی ایران

انجمن روانشناسی ایران

 

می‌خوام برگرده به رابطه/زندگیمیخوام فراموشش کنم

باید تمومش کنم، اما قدرتشو ندارم

می‌خوام جذبش کنم و ازدواج کنیم


https://lovesradio.com/wp-content/uploads/دلیل-جدایی.mp3Downloads-icon


https://lovesradio.com/wp-content/uploads/How-we-help-you-get-back-your-love-1.mp3Downloads-icon


https://lovesradio.com/wp-content/uploads/How-does-this-course-help.mp3Downloads-icon

هیچ چیز بدتر از منتظر ماندن و منتظر ماندن و باز هم منتظر ماندن برای این نیست که عشقتان به شما زنگ بزند یا پیام بدهد. هر بار که تلفن شما زنگ میخورد یا نوتیفیکشن موبایلتان به صدا در می آید، با تمام وجود امیدوارید که شوهر یا نامزدتان روی خط باشد. اما به جای آن معمولا با یک پیام تبلیغاتی مواجه میشوید! حال اگر شما با او تماس بگیرید یا پیام بدهید و او جوابتان را ندهد، این موضوع میتواند برایتان تبدیل به فاجعه شود. چرا که هزاران فکر و سناریوی منفی به ذهن هجوم می آورد. چرا شوهر، نامزد یا دوست پسرم به من زنگ نمیزند و چند دقیقه برای پیام دادن به من وقت نمیگذارد؟ آیا نسبت به من سرد شده؟ آیا عشقم دیگر مرا دوست ندارد؟ آیا پای دختر دیگری در میان است؟ آیا باید خودم دوباره با او تماس بگیرم یا اینکه منتظر بمانم تا خودش به من زنگ بزنه؟

فهرست مطالب

شاید این سوال براتون پیش اومده باشه که چی شد که یه دفعه رابطه رو تموم کرد و رفت؛ همه چیز که خوب بود. خب دلایل زیادی برای این مساله وجود داره که در اینجا می‌خوایم به بررسی مهم‌ترین‌هاش بپردازیم. البته یادتون باشه، منظور مقصر جلوه دادن کسی نیست، فقط داریم احتمالات مختلف رو بررسی می‌کنیم.  برای توضیحات بیشتر به صحبت های کارشناس دوره حتما گوش بدید.

شاید یکی از دلایل این باشه که شما آدم اشتباهی رو برای رابطه انتخاب کردید. گاهی وقت‌ها دخترها عاشق مردهایی می‌شن که تعهدی به رابطه ندارن، اما به علت تجارب زیادشون (!) خوب بلدند که چطور دل دخترها رو به دست بیارن، به همین دلیل بسیار جذابن. پس وقتی با چنین مردی وارد رابطه شدید، بهتره که انتظار تعهد ازشون نداشته باشید.

یکی دیگه از دلایل ترک ناگهانی رابطه، مردهایی هستند که به پختگی هیجانی نرسیدند. اینطور مردها، از رابطه متعهدانه و مسئولیت می‌ترسند، به همین دلیل وقتی احساس کنند که دارند به شما علاقه‌مند می‌شن یا همه چیز داره خوب پیش می‌ره، می‌ترسند و بهترین راهی که به ذهنشون می‌رسه اینه که رابطه رو ترک کنند.

چطور به عشقم پیام بدم

در بسیاری از فرهنگ‌ها، عموما به پسرها اینطور القا شده که اون‌ها مسئول خوشبخت کردن و خوشحال کردن زن‌ها هستند؛ به همین دلیل گاهی مرد فکر می‌کنه که به هر دلیلی (می‌تونه مالی، عاطفی و … باشه)، نمی‌تونه دختر مورد علاقش رو خوشبخت و راضی کنه. همین مساله باعث می‌شه که به نظرش بهترین راه، ترک رابطه باشه.

بعضی از مردها ذاتا برای رابطه ساخته نشدن. این افراد به دلیل تجارب بچگی، شخصیتشون و … توانایی و علاقه‌ای برای متعهد بودن ندارن. اون‌ها از اینکه قلب زنی رو به دست بیارن لذت می‌برن ولی نه فقط یه نفر، اون‌ها دوست دارن همه دوستشون داشته باشن و بعد که از دوست داشتن مطمئن شدن، رهاشون کنن.

اکثر روابط عاشقانه پرشور و آتشین شروع می‌شود، اما آتش این شور و اشتیاق به مرور زمان رو به خاموشی می‌گذارد. افتادن از تب و تاب روزهای اولیه‌ی عاشقی کاملاً عادی است. هیچ زوج عاشقی نمی‌توانند هیجان و عشق اوایل رابطه‌شان را برای مدتی طولانی حفظ کنند، چون فراز و نشیب‌های زندگی آب سردی بر روی این آتش شعله‌ور می‌ریزد. مسئولیت‌های خانوادگی، شغلی و تحصیلی، وضعیت سلامتی، اهداف و مشکلات روزمره‌ی زندگی به زمان و توجه نیاز دارد. در این شرایط طبیعیه اگه بخواید در مورد رابطتتون مطمئن بشید ولی اگه خیلی عجله داشته باشید، فرد مقابل رو می‌ترسونید. بهترین کار اینه که رابطه رو آهسته و آروم جلو ببرید تا هم خودتون از فرد مقابل مطمئن بشید، هم اون بتونه فکرهاش رو بکنه.

تعداد این تماس‌ها به سبک زندگی، میزان صمیمت‌تان، موقعیت کاری، سن و وضعیت سلامتی برمی‌گردد. برای مثال اگر طرف مقابل‌تان ورشکسته شده و مجبور شده که برای گذران زندگی سخت کار کند، و در این شرایط در افسردگی و اضطراب فرورفته است، توقع بیجایی است که انتظار داشته باشید تا هر روز به شما زنگ بزند و پیام بدهد. شاید او برای سر و سامان دادن به زندگی‌اش به زمان و قدری تنهایی نیاز دارد. برخی مردان نمی‌توانند همزمان بر روی چند جنبه از زندگی‌شان متمرکز شوند و وقتی پای کسب و کار به میان می‌آید، اکثر مردان کاملاً تک‌بعدی می‌شوند. پس اگر او در کارش به مشکل برخورده است و نگرانی مالی دارد، احتمالاً مسائل شغلی و اقتصادی فعلاً برای او مقدم بر مسائل عاشقانه‌اند.

آیا حس می‌کنید که هر روز باید با طرف مقابل‌تان حرف بزنید؟ آیا حرف زدن با عشق‌تان روحیه‌تان را بهتر می‌کند؟ بیشترین مدتی که می‌توانید قبل از دعوا کردن صبر کنید تا جوابتان را بدهد، چقدر است؟ جواب این سوالات در رابطه‌های عاشقانه بسیار مهم است، چون به شما کمک می‌کند تا حد و مرزهایی را در رابطه‌تان تعریف کنید و هیجان و احساساتتان را در دوران انتظار تحت کنترل دربیاورید. تماس گرفتن و پیام فرستادن مداوم به یک مرد باعث نمی‌شود که او گوشی را بردارد و زودتر با شما تماس بگیرد.

اگر طرف مقابل‌تان مدت طولانی است که از شما خبری نمی‌گیرد و پیامی نمی‌فرستد به او پیام دهید و از وضعیت او بازخورد بگیرید، شاید او واقعا سرش شلوغ است و فرصت تماس گرفتن ندارد، شاید از شما ناراحت است و شاید این رفتار او نشان از بی‌علاقگی و سردی او نسبت به شما باشد. پاسخ او به پیام‌تان اطلاعات خوبی به شما می‌دهد و به شما کمک می‌کند تا تصمیم بگیرید در قدم بعدی چه رفتاری داشته باشید.

مدام به او شکایت نکنید که چرا کمتر برایتان پیام می‌فرستد، گله و شکایت بیش از حد از بزرگترین اشتباهات خانم‌ها در جذب مردان است. یک بار برای همیشه صادقانه به او بگویید که چه احساسی دارید. به او بگویید: “وقتی بهم زنگ نمیزنی یا پیام نمیدی، احساس بدی پیدا می‌کنم ازت می‌خوایم یه یه زمان‌هایی رو به من اختصاص بدی و بهم زنگ بزنی و باهم صحبت کنیم” . گله و شکایت راه به جایی نمی‌برد و فقط به غرور و اعتماد به نفس‌تان آسیب میزند بهتر است با او آرام منطقی صحبت کنید و در مورد شیوه و میزان ارتباط‌تان به یک تفاهم و توافق برسید.

به جای این که وقتتان را تلف کنید و منتظر خبری از اوبمانید، یک زندگی مهیج و رضایتبخش برای خودتان خلق کنید، این کار بهترین واکنش در زمانی است که طرف مقابل‌تان کمتر از معمول به شما پیام می‌دهد. آیا فرد شادی هستید؟ عاشق زندگی هستید؟ به کار، زندگی و روزهایی که می‌گذرانید، علاقه دارید و از جایگاه خود در جهان راضی هستید؟ پرداختن به شادی و رضایت از زندگی در دورانی که طرف مقابل‌تان کمتر با شما تماس می‌گیرد، بهترین کار است.

گاهی بعضی از افراد و رابطه‌ها نیاز به تلنگر دارند تا دوباره جان بگیرند. وقتی همیشه شما برای ارتباط‌تان تلاش می‌کنید و طرف مقابل‌تان شما را نادیده می‌گیرد برای ترمیم و بهبود رابطه نیاز است که کمی متفاوت‌تر از گذشته رفتار کنید و معادلات ذهنی طرف مقابل‌تان را بهم بزنید. برای اینکار باید در شیوه برخوردتان با او و سبک زندگی‌تان تغییراتی ایجاد کنید تا او بداند برای اینکه شما را در زندگی‌اش داشته باشد باید تلاش کند و در غیر این صورت شما را از دست می‌دهد.

 وقتی مرد موردعلاقه‌تان هر بار به مدت طولانی ناپدید می‌شود، از این فرصت برای آنالیز رابطه استفاده کنید. در خلوت خودتان به وضعیت فعلی رابطه‌تان فکر کنید و تصمیم بگیرید که آیا رفتارهای او قابل قبول است یا خیر. اگر او برای این رفتار‌هایش عذر موجهی ندارد، وقتش رسیده در مورد ادامه رابطه تجدید نظر کنید. اگرچه گاهی علاقه بیش از حد و وابستگی مانع‌تان می‌شود اما باید احساسات و هیجانات‌تان را مدیریت کنید. نباید صرفا بخاطر علاقه‌تان به او ارزش خودتان را دست کم بگیرید و به او اجازه دهید که هر موقع که خواست شما را نادیده بگیرد. نباید این علاقه، وابستگی و ترس از تنهایی تبدیل به نقطه ضعفتان شود. باید بدانید گاهی بعضی از تصمیم‌های زندگی، تصمیم‌های سختی هستند اما اگر سختی‌شان را به جان بخرید اتفاق‌های خوبی برای‌تان رقم خواهد خورد.

کمتر شدن تماس ها بعد از فروکش کردن هیجان اول رابطه تا حدی طبیعی است. برای مواجه شدن با شوهر یا نامزدی که کم پیام میدهد و زنگ میزند، سعی کنید قبل از هرچیز بررسی کنید انتظارتان از او واقع بینانه باشد. یعنی اگر شرایط خاص خانوادگی یا کاری برای او پیش آمده، دغدغه های فکری او را درک کنید. سیریش نباشید و شما پشت سرهم به پسر پیام ندهید یا زنگ نزنید، چرا که باعث میشود دلش برای شما کمتر تنگ شود و در نتیجه کمتر تماس بگیرد. اگر مدتی از او خبری نشد یک پیام عادی و روزمره به او بدهید و حالش را بپرسید. درمورد این موضوع بیش از حد ناله و شکایت نکنید و او را تحت فشار قرار ندهید.

در عوض برای خودتان یک زندگی جالب و جذاب بسازید، روحیه تان را حفظ کنید و اجازه ندهید افکار منفی ذهن شما را اشغال کند. گاهی لازم است یک ملاقات جضوری ترتبی بدهید. در یک فرصت مناسب رابطه را آنالیز کنید و نهایتا اگر به نظرتان نامزد یا دوست پسر شما بی توجهی و بی محلی میکند و رفتار غیرقابل پذیرشی دارد، در مورد ادامه یا تمام کردن رابطه تصمیمی معقولانه بگیرید.

 

عشقت رو جذب کن

میخوای یاد بگیری چطور روز به روز بیشتر قلب عشقتو بدست بیاری؟ چطور یه رابطه موفق منجر به ازدواج داشته باشی؟ چطور یه زندگی مشترک موفق داشته باشی؟ پس فرصت را از دست نده! تو هم به جمع دنبال کنندگان پیج رادیو عشق در اینستاگرام اضافه شو…

عضویت در خبرنامه رادیو عشق

273 بازدید

446 بازدید

488 بازدید

553 بازدید

1.08k بازدید

دیدگاه

نام *

ایمیل *

وب‌ سایت

ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی می‌نویسم.

مشترک نمی شومدریافت همه دیدگاه های این نوشتهفقط دریافت پاسخ دیدگاه های خودم

من ۲۰ سالمه و حدود ۴ ماه میشه از طریق یکی از فامیلامون با یه پسری آشنا شدم که ۲۴ سالشه اولین باری که پیام داد گفت که به یه مدت کوتاهی نیاز داره تا آمادگی برای یه رابطه رو به دست بیاره،بهم گفت که می‌خوام باهات وارد رابطه بشم ولی الان جدیش نکنیم آشنا بشیم بعد در یه زمان مناسب وارد رابطه بشیم این حرفای اون بود و من هم کاملا موافق بودم ولی از اونجایی که شناختی به ایشون نداشتم دوست داشتم که هر از گاهی پیام بدیم که کمی به اخلاق هم آشنایی داشته باشیم ولی توی این ۴ ماه هر بار من بهش پیام دادم و هر بار هم خیلی خوب جوابمو داده و حتی یه بار هم ازم خواست تلفنی حرف بزنیم و خیلی خوب پیش رفت وقتی بهش پیام میدم خیلی گرم بهم جواب میده و هر دفعه تاکید می‌کنه که هر وقت بخوای پیام بده یا حتی زنگ بزن با من کاری نداشته باش چند روز پیش همون کسی که مارو بهم پیشنهاد کرده بود گفت که خیلی گرفتار کار هست،الان حدود سه هفته میشه که پیام ندادم بهش به نظرتون بهش پیام بدم و یه حالی ازش بپرسم یا زمان بدم خودش هر وقت بخواد پیام بده؟ ولی خیلی باهام صادق بوده

چطور به عشقم پیام بدم

سلام دوست گرامی دلیل این خواسته چه بوده که باید آماده شود تا بتواند وارد رابطه شود؟ آیا شکست عاطفی داشته‌اند؟ 4 ماه زمان مختصری برای شناخت است، اما باید همین حد شناخت هم، دوطرفه اتفاق بیفتد. فعلاً صبور باشید و در یک فرصت مناسب از قصد و هدف او در رابطه بپرسید.

سلام.من ۱۶ سالمه و دوس پسرم ۲۸ سالشه ما ۶ ماهه ک باهم اشنا شدیم و سه ماهه ک رل زدیم.همه چیز خوب بود واقعا خیلی پیگیرم بود و همیشه مواظبم بود و همش زنگ میزد و پیام میداد و اگه من خبری ازم نمیشد حتی ۵.۶ ساعت نگرانم میشد و اینا…. خیلی خوش بودیم و همه چی عالی بود بهم میگف دوستم داره و رابطمون جدی بود. ولی از دو هفته پیش ن پیام داد ن خبری گرفت ازم پیام دادم بهش بعد ی هفته گفتم چیشده گف حوصله ندارم حالم خوب نیس اعصاب خودمم ندارم حتی.یکم اروم شم میام……اینو گفت و الان ی هفتس ک خبری نیس ازش نمیدونم چیکار کنم و با شناختی ک من ازش دارم این رفتارش غیر طبیعیه.من فکر میکنم براش مشکلی پیش اومده .چیکار کنم؟صبر کنم؟یا پیام بدم؟

سلام دوست گرامی هر رابطه‌ای یک دوره ماه عسل دارد که در مورد رابطه شما نیز صدق می‌کند. اما این تغییر ناگهانی کمی غیرطبیعی به نظر می‌رسد که باید به صورت دقیق رابطه مورد ارزیابی قرار گیرد تا علتش کشف شود سپس براساس این علت یا علت‌ها، اقدامات بعدی شما انجام شود.

سلام ‌من ‌دختری‌ هستم ‌که ‌‌خیلی‌ عاشق ‌دوست‌پسرمم ‌اما‌اون‌باخانوادش‌خیلی‌وقت‌پیش‌رفته‌استرالیا‌ به‌من‌زنگم‌نمی‌زنه ‌حالا ‌چی‌ کار کنم‌ من‌ عاشقشم‌می‌ترسم‌ نکنه‌‌بادختردیگه ‌باشه ‌لطفا‌رهنمایی‌کنید

سلام دوست گرامی بسیار مختصر نوشتید. اگر شما با او در ارتباط بودید، به چه علت با رفتنش به استرالیا، دیگر به شما زنگ نمی‌زند؟یعنی هیچ دسترسی به او ندارید؟ چه مدت در ارتباط بودید؟ قرار است طرف مقابل شما همیشه آنجا بماند یا برمی‌گردد؟ سن خودتان و او را نگفتید.

سلام من ۲۷سالمه با پسری ۵ساله در رابطه هستم که تو این پنج سال قهر و آشتی چند باری داشتیم. از اول دوستی من به ایشون گفتم قصدم ازدواجه که ایشون چند باری پیشنهاد ازدواج دادن بنده به خاطر دلایلی و مطمئن نبودن گفتم فعلا نه که این آقا ابراز علاقه میکنه میگه دوسم داره برام هر کاری میکنه و بهترین اتفاق تو زندگیشم و میخواد تا ابد باهام باشه و منم دوسش دارم ولی از اول دوستی زیاد زنگ پیام نمیداد که پرسیدم چرا گفت خوشم نمیاد چک کنم و یه مدتی از ایران رفتن دوباره برگشتن و تلگرام منو هک کرده بودن که چند پیام دیده بودن ولی در حد چت بود چون ایشون خیلی دیر به دیر ۲ماه یبار همو میدیدیم و الان متوجه شدم با توجه به ابراز علاقه ی که میکنه بهم خیانت میکنه که میگم چرا میگه تو همه چیت خوب نیست فقط من دوستت دارم ‌‌‌‌. میگه من با هرکی برم هر کاری کنم جام پیش تو آخرش پیش تو و میگه خیلی دوسم داره و تا ابد مال اونم چی کار باید کنم آیا ؟؟

سلام دوست گرامی متاسفانه در رابطه بی‌کیفیتی حضور دارید. شما از ابتدا اعلام کردید می‌خواهید ازدواج کنید، در صورتی که از روند این ارتباط مطمئن نبودید. از طرفی علائمی مانند خیانت، هک کردن، عملی نکردن حرف‌ها و… را در رابطه دارید. این رابطه طبق روایت شما، به مسیر خوبی نخواهد رسید.

سلام من و یه اقایی سه ماهه که باهم هستیم دوسال ازشون بزرگترم اینجا نیستن الان یک هفته هست که برگشته اخلاقش کاملا عوض شده خیلی دیر پیام میده بعدم میگه فقط پیام نه تلفنی نه حضوری گیجم کرده میگم چرا میگه خستم انقد درگیرکاربودم همین فقط یک جورای داره خودشو ازم پنهون میکنه نمیدونم چرا😔

سلام دوست گرامی سه ماه زمان زیادی برای شناخت نیست، اما به نظر می‌رسد شما زیاد وابسته شدید. چون سن خودتان و او را نگفتید واز شیوه آشنایی و کیفیت رابطه چیزی نمی‌دانیم، راهنمایی کلی خواهد بود. اشاره کردید دو سال بزرگتر هستید، آیا این مساله برای شما مشکلی ایجاد کرده است که به آن اشاره کردید؟ یعنی حس می‌کنید بخاطر سن شماست که از شما خودش را مخفی می‌کند؟ اخلاقش عوض شده است، چه اتفاقی در رابطه افتاده که اینطور برداشت می‌کنید؟ آیا درگیری خاصی دارند؟ شما برای مدتی پیگیر او نباشید و از او بخواهید برای این مساله نیاز است که با او به صورت حضوری ملاقات داشته باشید. شاید زیاد از حد به او نزدیک شدید و انتظارات شما برای 3ماه آشنایی بیشتر از حد معمول باشد.

سلام .من دختری ۱۸ ساله هستم .چند ماهی هست که با مردی ۳۸ ساله در ارتباط هستم .ایشون از نظر اخلاقی بسیار آدم پخته و با شخصیتی هستند و به دنبال ازدواج هستند و البته ما در شهر های متفاوتی زندگی میکنیم و امکان ملاقات حضوری برامون وجود نداره .اوایل رابطه خیلی خوب بود اما بعد از زمانی که به من گفتن که من رو دوست دارن و منم علاقه امو بروز دادم هر چی گذشت ارتباطمون کمتر شده از هر روز حرف زدن به یه هفته ای یبار رسیده .اما ایشون همچنان میگن که من رو دوست دارن و فقط مشکل کاری دارند.وضع مالیشون خیلی خوبه و نیاز به این کار با حجم هم ندارن اما معتقدن که مرد باید کار کنه .من اوایل زیاد گیر میدادم چرا نیستن و بهشونم یبار گفتم که به دوست داشتن اشون شک دارم ایشون اما کاری برای متقاعد کردن من نکردن .من ایشون رو دوست دارم و البته خودشون گفتن که قبلا رل های زیادی تو مجازی داشتن .برای همین من گیج هستم که آیا این نبودن های ایشون از سر این هست که از من خسته شدن یا فقط برای کارشون هست؟و اگر کارشون هست چرا تلاش نمیکنند که یک وقت خالی ایجاد کنند که در کنار هم باشیم …و اینکه آیا به خاطر تفاوت سنی ما هست که این قضیه پیش اومده؟من راجب این قضیه با ایشون حرف زدم و ایشون گفتن مشکل با این قضیه ندارند اما احساس میکنم به من اطمینان ندارند.نمی تونم با مادرم صحبت کنم .لطفا کمک کنید مرسی.د

سلام دوست گرامی اختلاف سنی شما بسیار مشهود است و به همین دلیل نیازهای متفاوتی دارید. او نیاز دارد بیشتر کار کند، شما نیاز به توجه و مهر و محبت دارید. درضمن گفتید حضوری همدیگر را ندیدید، به چه صورت تصمیم گرفتید که برای همیشه کنار او بمانید؟ نکته خطرهای دیگر نداشتن هدف در زندگی ایشان و داشتن روابط بی سرانجام مجازی است. حتی ممکن است که متاهل باشند. بنابراین از این رابطه فاصله بگیرید.

سلام من 15سالمه عاشق پسرداییم شدم پسرداییم هم 17سالشه ما همدیگه رو خیلی دوست داریم ولی از یک اخلاقش خوشم نمیاد چون با دخترا گرم میگیره و بهش گفتم ک از اون اخلاقش خوشم نمیاد و گفتش دیگه با دخترا گرم نمیگیره راستش من خیلی دوستش دارم و اون خجالت میکشه که بهم درخواست بده آخه یک بار یکی از دوستام رفتن پی ویش و بهش گفت ک بهم درخواست بده اما اون گفت ک میترسه من ناراحت بشم از من میخواد ک با هیچکس رل نزنم ولی پس چرا بهم درخواست نمیده ب نظرتون بهش فرصت بدم بهم درخواست رل میده؟

سلام دوست گرامی سن هردوی شما برای ارتباط عاطفی پایین است و این علاقه به دلیل حضور شما در دوره نوجوانی است. تا زمانی هم که او تصمیم قطعی نگرفته، بهتر است حسابی باز نکنید، اما با شخص دیگری نیز وارد رابطه دیگری نشوید که افراد دیگری را هم درگیر احساسات و هیجانات خود نکنید.

سلام من 20سالمه و حدود2 ماهه با پسری که از من 7 سال. بزرگ تره اشنا شدم از اولم.با نیت ازدواج نزدیک اومدن.و اونقدر محجوب بودن که حتی خودشون.روش.نشد بهم بگن و از همکارم. خواستن تا باهام درمیون بزارن اولش همه.یشه حالمو میپرسیدن و… ولی یهو.7 روز شد که ازش.خبری نشد.و من متنی به اشتراک.گذاشتم.با دوستام متن درمورد افراد سینگل بود و من قصدی از گذاشتنش نداشتم ولی دوستای پسره به این قضیع واکنش نشون دادم که ینی چی؟ منم.گفتم.که 7 روزه نیست حتی یه سلام هم نگفته و.بهش بگو.نمیخوام.باهاش درارتباط باشم دیگه و م3 این که به دوستش.گفته بود سرم شلوغه برا کارم و…. وقتی به گوش.پسره رسید.اومد پیام.داد که میخوای بهم بزنی،؟ من گفتم.وقتی 7 روزه غیبت زده باید یه اینا هم.فکر کنی حتی یه پیام هم.ندادی بگی، من سرم.شلوغه، یه مدت نیستم، ازم ناراحت نشی و برام ارزش قائل. نبودی درجواب نوشت: عجب وفرداش نوشت :ببخشید الان 4 روز از ببخشیدی که گفت میگذره و.من. هیچ عکس العملی نشون ندادم واونم همینطور بنظرتون چکار کنم؟

سلام دوست گرامی بهتر بود وقتی از ایشان خبری نبود، شما نیز پیگیری می‌کردید که به چه علتی حضور ندارد تا ناراحتی شما از ایشان به کات شدن رابطه منجر نشود. باید ابتدا مشخص کنید که آیا می‌خواهید در این رابطه بمانید یا خیر و انگیزه ماندن خود را مشخص کنید و در حال حاضر تا زمانی که ایشان پیگیری نکردند، شما عکس‌العملی نشان ندهید. ابتدا قطب‌نمای«بازگرداندن عشق و ازدواج» را مطالعه کنید و سپس از مشاوران رادیوعشق نوبت مشاوره بگیرید.

سلام،الان دوماهه یه اقایی ازم خاستگاری کرده هفت سال اختلاف سنی داریم من ازش بزرگترم ولی خیلی مشتاق بودهرروزپیام وتماس میدادمنم واقعادوسش دارم اماالان ده روزی هست که نه پیام میده نه تماس میگیره به التماس واجبارجواب پیاماوتماسای خودمم میده اونم درحدخیلی کوتاه وباسردی وجوابای سربالا…میگم دلیل رفتارت چیه من که کاری نکردم توروناراحت کنم میگه دلیلی ندارم حرف ندارم…بخداکلافه شدم دارم خفه میشه لطفایه راهکاری بدین.

سلام دوست گرامی به نظر می‌رسد که اتفاقی در این رابطه افتاده باشد که توجه ایشان و جذابیت شما کاهش یافته باشد. اشاره کردید 7 سال از ایشان بزرگتر هستید، آیا در رابطه شما بر سر مسأله سن مشکل خاصی وجود نیامده بود؟ دعوا و بحث‌هایتان سر این موضوع نبوده است؟ آیا وقتی ایشان برای خواستگاری اقدام کرد، این درخواست از روی هیجان نبوده است؟ نحوه برقراری رابطه چگونه بوده است؟ در طی دوماه چه اتفاقی باعث شده است که تا این حد وابسته شوید؟ این رابطه نیاز به بررسی بیشتری دارد و ر سایت امکان پاسخگویی دقیق وجود ندارد، چون اطلاعاتی که داریم از رابطه شما بسیار کم است. بهتر است از رادیوعشق وقت مشاوره دریافت کنید.

سلام من ١۵سالمه و پسری ک عاشقش شدم٢۰سالشه ما مذهبی مغرور احساسی و یجورایی دیوونه همیم برو خودمون نمیاریم…ما باهم فامیل نردیکیم و همو کاملا میشناسیم من با اینکه اخلاقای بدشم میدونم ولی ازش زده نمیشم …خانواده هامونم میدونن ما همو میخوایم..اما ما وضع مالیمون متوسطع و ن اون و ن من فعلا …ینی برامون زوده..با این حال ک خانواده ها میدونن و رضایت کامل دارند کاری برای رسوند ما ب هم نمیکنن ینی تاالان ک اینطور بوده..خلاصع ما از هم خجالت میکشیم و شایدم تا حتلا مستقیم بهم خیره نشدیم با اینکه خیلی وحتی روزها کنار هم بودیم … اما امان از عقلی ک عاشقبشود اما موضوعی ک هست ما تازگیا مجازی با هم خیلی لفظ قلم و … چت میکنیم..اما میره پهلو دوستاش من ازیادش میرم حتی روز ها اما باز پیعم میده منم از همون اول باهاش گرم نگرمتم حیچ خیلیم سرد و با …ینی.. کم محلی رفتار کردم ک یکی از اخلاقاشع میدونم اگ خیاش از سمت من از علاقه من راحت شع کمتر میاد سمتم کمتر درخواست میکنه و….بهرحال …میخواستم لطف کنید اگع راهنمابب برام دارید بگید..ممنون

سلام دوست گرامی ازوئاج نیاز به تهیه مقدماتی دارد که در سن شما و طرف مقابل این مقدمات قابل فراهم شدن نیست. همچنین اشاره کردید تابه حال به صورت مستقیم درباره این علاقه باهم صحبتی نداشته اید، اما خود را عاشقهم می دانید. این تناقضات هم به دلیل عدم رسیدن به بلوغ کافی برای شروع یک رابطه عاطفی جدی است. راهنمایی ما این است که در ابتدا سعی کنید به شیوه صحیح و در زمان مناسب ایشان را جذب کنید؛ به دلیل اینکه در حال حاضر نمیشود برای رابطه عاطفی جدی پیشقدم شد.

سلام من پونزده سالمه…چن وقته که حس میکنم یه اقای بیست و پنج ساله برام مهم شده…یه مدت باهاش چت میکردم و رابطه ی خوبی داشتیم رابطه عاشقانه ای نبود و دوستانه چت میکردیم…میدونم که حسم ممکنه فقط به خاطر جا به جایی چن تا هورمون تو بدنم باشه ولی شدیدا حس میکنم همه اخلاقاشو دوست دارم…هر چند از پشت گوشی نمیشه شخصیت واقعیه کسیو شناخت…الان پونزده روزه که رفته…نمیدونم چرا حتی اخرین چت هامون هم خوب بود…پونزده روز عرورم اجازه نداد باز بهش پی ام بدم ولی خیلی دلتنگشم…خواهش میکنم نگید تو باید فراموشش کنی و …عصبیم میکنه چون خودمم خوب میدونم که دوست داشتنشو منتظرش موندن اشتباه محظه…میشه راهنماییم کنید که غرورمو کنار بزارم یا نه…؟!؟

سلام دوست گرامی حس خوب داشتن و ارتباط با چت، ضامن این نیست که طرف مقابل آدم خوبی است و می توانید با او رابطه برقرار کنید. بخشی از وجود شما واقعیت را پذیرفته و بخشی دیگر آن را انکار میکند. مشاور راه اشتباه را توصیه نمی کند. بهتر است برای بررسی علت گرایش به ایشان ، با مشاوران رادیو عشق وقت مشاوره تلفنی یا آنلاین دریافت کنید.

سلام . من خودم گفتم ک از زندگیم بره و از ته دل نبوده حرفم ولی اون رفت الان پشیمونم

سلام دوست گرامی اگر می خواهید در رابطه با برگشت به ارتباط آگاهی کسب کنید و به شیوه درستی به رابطه برگردید، از مشاوران رادیو عشق وقت مشاوره تلفنی و یا آنلاین دریافت کنید.

با عرض سلام من 25 سالم به تازگی با اقایی اشنا شدم ایشون 32سالشون مدتی بود با هم یک فعالیتکاری هم داشتیم و چندین بار در طی این چهار ماه اشنایی دیده بودمشون وایشون کمی میخواست راجعبه من و خانوادم بدون من هم سوال هاشن پاسخ دادم و بعد راجعبه خودش صحبت کرد بعد مدتی من و دید حلقه ای توی دستم بود پرسیدن شما نامزد کردین و بعد از این که فهمید نه نامزد نکرده ام گفتن تصمیمشون ازدواج و من به ایشون گفتم باید خانواده ها در جریان باشن ب خاطر مشکلی از سمت ما گفتم اشناییمون چند وقتی دیگر پیش بیا و ایشون موافقت کردند که تا 5ماه دیگه خانوادم واسه دیدن شما تشریف میارنومن هم گفتم مسکلی نیست واین که مدتی بیمار بودم هرروز بهم پیام میدادن و حالم و جویا می شدند البته تقریبا 5 تا 6 بار که به هم پیام دادیم دیگه ارتباطی با من نداره پیام نمیده مگر این که خوم بخوام باهاشن ارتباط داشته باشم جوابم رو مودبان هم میدهند وا لبته چند بار خواستن کار هایی برام انجام بدن و من ازشون تشکر کردم و پاسخ منفی دادم به کمک هاشون و متوجه شدهکه من ادم کاملا مستقل و حود ساخته ی هستم دیگه به من پیام ندادن بعدچند روز ایشون رو دیدم که کاملا گرم و خندان و البته کمی مظطرب بودند که با من مواجه شدن وقتی دیدمشون سر شون پایین انداختن و میخندیدن و گرم نگاهم میکردن به نظرتون پیام ندادنش دلیی داره اخه مدتی هرروز حالم میپرسید اما چند وزه که نه این کارو نمیکنه

سلام به نظر میرسه پیام ندادن ایشون به خاطر نوع برخورد خودتونه. نوع برخورد شما طوری بوده که ایشون متوجه شدن برای نزدیک شدن به شما و آشنایی بیشتر باید از طریق خانواده اقدام کنن و احتمالا منتظرن که شرایط براشون مهیا بشه. اگر تمایل دارید ارتباطی بین‌تون برقرار بشه و قبل از آشنایی از طریق خانواده، آشنایی بیشتری بین خودتون برقرار بشه، می‌تونید در چهارچوب خودتون کمی گرم‌تر برخورد کنید یا اگر ایشون پیشنهاد کمک و حمایتی میدن گاهی بپذیرید یا استقبال کنید.

سلام من یه مدته ک با یه نفر وارد رابطه شدم ایشون خیلی خوب هستن دوبار با ایشون ملاقات کردم رابطه ی منطقی ای داریم قصدمونم جدیده واسه ازدواج ولی چون هنوز شرایطش نیس هم واسه من هم واسه ایشون یکی دوسال واسه این ک بزرگترامون بفهمن و جدی بشه باید بگذره ولی من با یه موضوع مشکل دارم این ک ایشون اصن نشده یه بارم واسه صحبت با من پیام بده همیشه من دارم خبر از ایشون میگیرم و پیام میدم یا سراغشونو میگیرم و ایشونم خیلی خیلی صمیمانه استقبال میکنن اصن سرد نیستن یه روز من ب یه بهانه ای به ایشون پیام ندادم و خبری ازشون نگرفتم پیشه خودم گفتم نگران میشه یا کنجکاو میشه پیام میده ولی خبری ازش نشد من چیزی نگفتم و خیلی عادی بهشون پیام فرستادم و واسه این ک بفهمه من دلخورم گفتم ک خبری ازت نیس کم پیدایی با این حرف من ایشون جبهه گرفتن و شروع کردن ب توپیدن من منم خیلی بهم برخورد ولی خیلی منطقی حرف زدم گفتم من خبری ازت نگرفتم شما خبر میگرفتی و اون چیزی نگفت و بحثو ادامه نداد بحثو تموم کرد من چیزی نگفتم تا غروب ک خودم بهشون پیام دادم و ایشون خیلی صمیمانه برخورد کردن بحثشو پیش نکشیدم و سعی کردم جومون فان بشه و موفقم شدم ولی همچنان من دارم خبر میگیرم و هیچ حرکتی از ایشون نمیبینم میخوام بدونم ک کارم درسته یا غلط من حس میکنم چون همیشه من اول شروع میکنم غرورم خورد میشه ایشون خیلی خوبنا فقط تنها مشکلشون همینه

سلام. این موضوع مهمیه. چون همون‌طور که میگید شما ممکنه تا یکی دو سال آینده نتونید رابطه‌تون رو جدی کنید و خب نمی‌تونید که دو سال فقط شما به ایشون پیام بدین. ضمن اینکه اگر واقعا فقط با گفتن جمله خبری ازت نیست چنین برخوردی داشتن جای بررسی داره. بنابراین تا زمانی که هنوز خیلی بهش وابسته نشدین درباره این موضوع خیلی جدی صحبت کنید. درصورت نیاز به راهنمایی بیشتر با سیستم مشاوره تلفنی صحبت کنید.

سلام بنده شیش سال با یه آقایی در ارتباطم دوسال از بنده کوچیکتر هستن ولی تاالان مشکلی سر سن نبوده اوایل همه چی خوب بود قرارمون ازدواج بود ولی خوشبختانه قول نمیدادن فقط میگفتن امیدوارم بتونم خوشبختت کنم اوایل رابطه بهشون علاقه ای نداشتم ولی ایشون شدیدا عاشق بودن حتی یک بار رابطه رو بنا به شرایط خانوادگی که به ایشون نگفتم تموم کردم بعد چند وقت خطم رو روشن کردم دیدم چقدر حالشون بده کم کم وابسته شدم تااینکه دو سال پیش دلخوری پیش اومد تا یک هفته خبری نشد ازشون من پیام دادم وایشون گفتن نمیتونیم باهم باشیم علتشم گفتن میخوان برن خارج بیقراری منو دیدن برگشتن ولی الان میگن به دلیل شرایط اقتصادی نمیتونن ازدواج کنن ومیخوان برن خارج و اونجا شرایط رو برای منم محیا میکنن که برم ولی من نمیتونم مهاجرت کنم بخاطر وابستگی مادرم فقد در صورتی میتونم که ازدواج کنم یا باخانواده برم نمیدونم چیکار کنم هرچیم میگم میگه ۶سال پیش بوه بودم الان ک من وابسته شدم واقعا زندگیمو حالم خراب میشه ایشون فکر رفتنن بعضی رفتارا. نشون میده علاقه داره بعضی رفتاراهم خیر میشه راهنماییم کنید

سلام دوست گرامی. مدت زمان زیادی در ارتباط بودید و موانع زیادی بر سر راه ازدواج شما وجود دارد. مواردی که باید به آن توجه داشته باشید: سن، شرایط اقتصادی، وابستگی شما به مادر،تمایل ایشان به مهاجرت. هرکدام از اینها باید در مشاوره پیش از ازدواج دقیقا مورد بررسی قرار بگیرند. پیشنهاد می شود حتما از مشاوره رادیو عشق استفاده کنید

سلام.من با یکی ک به تازگی فامیل شدیم ،نزدیک به ۹ ماه در رابطه ایم و رابطمون بعد از ۵ ماه جدی شد یک ماه پیش یک اتفاقی افتادو بهش شک کردم اما خب بعدا مشخص شد ک اشتباه کردم ولی از اون زمان تاحالا رفته رفته سرد شده دیگه حوصله نداره اما برای من خیلی مهمه و خیلی دوسش دارم اصلا دوسندارم از دستش بدم مخصوصا وقتی هدفمون ازدواج نه فقط دوستی اما متاسفانه چند وقته دوری میکنه یک روز خوب و یک روز بعد حس میکنم دیگه اهمیتی نمیده،دیر به دیر پیام میده تا من پیام ندمو ز نزنم اون اینکارو نمیکنه.آیا کم توجهی کنم درست میشه؟

سلام. حتما باید با صحبت کردن در شرایط مناسب و به شیوه مناسب اول بفهمید مشکل کجاست چون ممکنه این سرد شدن به خاطر ناراحتی ایشون از شما باشه. در این صورت کم‌توجهی کار رو بدتر میکنه. برای دریافت راهنمایی بیشتر با سیستم مشاوره تلفنی تماس بگیرید.

سلام مم از خرداد با جمعی آشنا شدم که یکی از افراد اونجا 14 مهر به من پیشنهاد آشنایی بیشتر داد به خاطر علاقه خودم هم به ایشون قبول کردم تا 14 آذر که تولدم بود و بهم هدیه داد رابطه خوب بود و شب همون روز با دختری دیگه از جمعمون دیدار داشت که 3 سال بود هم رو میشناختن و اون دختر هم حدود 10 سال بزرگتر از این آقاس . نمیدونم به اون دیدار ارتباطی داره یا نه اما از فرداش خیلی بی تفاوت بود زنگی نمیزد و چیزی نمی گفت تا روز چهارم که درهمون جمع دیدار داشتیم و خیلی سرو رفتار کرد فرداش زنگ زدم و گفتم به نظرت همه چیز طبیعیه گفت اره تا امروز که تماس گرفتم جواب نداد یک ساعت بعد زنگ زد و گفت میخواد رابطه رو به این شکل فعلی دیگه ادامه نده و همون دوست سابق ساده بمونیم ولی و هر وقت هر کمکی بحوام دریغ نمی کنه و گفت علت سکوتش تو این مدت آنالیز همه چیز بوده که البته مربوط به خودشه نه من من طبیعتا دوستش دارم و برام غیر قابل درکه این تغییر نگرش راهنماییم کنین هر سوالی هم هست بفرمایین جواب بدم ممنون من باید چیکار کنم رابطمون خوب بود کلا . هر دو همسن و 34 ساله ایم

سلام قطعا پذیرش این تغییر ناگهانی در رابطه خیلی سخته. برای بررسی شرایط با کارشناسان دوره بازگرداندن عشق و ازدواج صحبت کنید.

من ۲۷ سالمه با یه مرد زن دار در رابطه ام یکساله عاشقشم اونم منو دوست داره نمیخوام از دستش بدم باید چیکار کنم راهنمایی کنید

سلام مطمئنا برای اینکه بتونید راهنمایی بشید به اطلاعات خیلی بیشتری نیاز هست بنابراین با سیستم مشاوره تلفنی تماس بگیرید.

سلام من الان دوماه دوس پسرم برگشته قبلا باهم بودیم اما تموم کردیم الان دوماه دوباره باهم هستیم من با ایشون از نظر اخلاقی مشکلی ندارم ولی ایشون بعضی موقعها سوالات جنسی میپرسه منم باهاش مخالفت میکنم میگم زوده این سوالها از الان و ایشون میگن من میخوام بدونم که از نظر جنسی مشکلی پیدا نمیکنیم تو زندگی البته قصدمون ازدواجه مامان ایشون و فامیلاشون میدونن قراره ازدواج کنیم و من وقتی این سوالای جنسی ازم میپرسه بعضی موقعها ناراحت میشم به دوس پسرم میگم تموم کنیم رابطه بهتره اما ایشون خیلی مخالفت میکنن میگن من دارم درمورد ایشون اشتباه میکنم میگن منو خیلی دوس داره و اگه منو فقط به خاطر رابطه جنسی میخواست میرفت با دخترای دیگه رابطه جنسی میکرد. و به من میگه چرا تو به خانوادت منو نمیگی و اصرار داره بیاد خاستگاری زودتر. منم بهش میگم میخوام مطمئن شم که منو تو زندگی خوشبخت میکنی بعد به خانوادم میگم ایشونم چیزی نمیگه میگه باشه چشم . حالا از شما میخوام کمکم کنید بگید چیکار کنم به دوس پسرم اعتماد کنم باور کنم که واقعا دوسم داره

سلام…. من یه مشکلی داشتم نمیتونستم با کسی مطرح کنم….چون کسی نمیتونه درکم کنه…. ازتون خواهش میکنم اگه می تونید راهنماییم کنید…. مرسی من ۲۱ سالمه ، تا الان هم به خاطر یه سری مسائل شخصی پشت کنکوری هستم…. خودم هم میدونم که امسال دیگه باید کنکور رو جمع کنم…. ۳ ماه پیش برای برگزاری یه همایشی ، به یه گروه کمک میکردم…. که یه آقا پسری رو اونجا دیدم….. اولش اصلا بهشون توجهی نداشتم…. اما ایشون از من برای ساختن یه کلیپ کمک خواستن و این شد شروع ارتباطشون با من…. روز همایش…. بعد از تموم شدنش…. ایشون گفتن که پشت کنکوری هستن و تعریف سطح درسی من رو خیلی شنیدن…. برای همین از من کمک خواستن تو درس ها…..من هم گفتم که ایرادی نداره…. هر وقت سوال درسی داشتن من در خدمتم….. راستش من اولین بار بود که همچین رابطه ای داشتم برقرار میکردم…. اصلا به فکرم خطور نکرد که ایشون قصد دیگه ای دارن….. من همون روز مادرم رو در جریان گذاشتم که قرار به یه آقایی تو درسا کمک کنم….. رابطه ادامه داشت تا اینکه بعد از ۲۰ روز ایشون گفتن که به من علاقه دارن و این علاقشون برای ۲ و نیم سال پیش هست….. و تا الان جرئت گفتنش رو نداشتن…… من این موضوع رو با مادرم درمیون گذاشتم و به ایشون هم گفتم که مادرشون رو در جریان بذارن و ایشون قبول کردن….. اما این رو هم بگم که ایشون ۲ سال از من کوچیکترن و پشت کنکوری ان و هیچی ندارن….. اما من گفتم که ایرادی نداره و میشه با صبر و حوصله و تلاش همه چیز رو بدست آورد….. حتی تقریبا یک ماه قبل از ایشون خواستم که با پدرم هم درباره ی خودشون صحبت کنن و ایشون هم یه جلسه با پدر من صحبت کردن…. و شرط و شروط درس خوندن و…. بینشون گذاشته شده تا همه چی ی جدی تر بشه….. و قراره که ایشون خودشون رو تو کنکور ثابت کنن به خانواده ی من…. اما مشکل اینجاست که من در حال حاضر ب هرروز با ایشون در ارتباطم و بینمون جملات عاطفی زیادی رد و بدل میشه در حالی که خودم هم میدونم این کار درست نیست….. ایشون در حال حاضر هیچ سهمی تو زندگی من ندارن…. حتی پدرم هم از این موضوع بی خبرن ولی مادرم در جریان هستن…… خیلی تلاش کردم که رابطه رو تا کنکور کات کنم یا خیلی کمش کنم برای همین هرروز با ایشون دچار تنش و بحث هستم ولی ایشون میگن که نمیتونن تا کنکور یا حتی واسه یه روز بی خیال من بشن….. در همین حین هم من دارم به ایشون وابسته میشم…. عاشقشون نیستم یا شاید اصلا دوسشون ندارم ولی میدونم که اگه این طور ادامه پیدا کنه…. علاقه و وابستگی هم بوجود میاد و این منو بیشتر میترسونه…. چون معلوم نیست که در آینده چی پیش میاد یا چه اتفاقی می افته…. من هم الان به خاطر ترس از ماجرا های الان ‌و آینده خیلی استرس دارم و نمیتونم رو درس تمرکز کنم و این خیلی برام عذاب آوره…..هزار تا سوال و مشکل و عذاب وجدان به خاطر در ارتباط بودن با یه پسر غریبه هرروز به سراغم میاد….. من واقعا آدم همچین ارتباطی نیستم…. به خودشون هم چند بار گفتم اما ایشون قبول نمی کنن که رابطه رو کم یا قطع کنیم…. الان روزی دو یا سه ساعت هم به صورت چت یا تماس در ارتباطیم…….همه چی برام عذاب آور شده …. خواهش بگید چیکار کنم؟

سلام این موضوع بایدبررسی بشه که این همه نگرانی و عذاب وجدان از کجا براتون شکل می‌گیره. تا اونجایی که متوجه شدم خانواده شما در جریان ارتباط‌تون هستن و به این رابطه دارید به شکل یک رابطه جدی نگاه می‌کنید. اما طرف مقابل شما در حال حاضر شرایط ازدواج رو ندارن و احتمالا به این زودی هم به دست نیارن. بنابراین شما اگر بخواهید به قول خودتون با صبر و حوصله برای ایجاد شرایط تلاش کنید، یعنی احتمالا باید به مدتی با هم در ارتباط باشید. ذات چنین ارتباطی هم، یعنی ارتباط عاطفی، به نوعیه که دو نفر بینشون علاقه ایجاد میشه و این علاقه رو هم به شیوه خودشون بهم ابراز می‌کنند. درواقع این شرایط اجتناب ناپذیره. اما اگر شما نمی‌خواهید در یک ارتباط طولانی مدت قرار بگیرید، پس باید روی این فرد و رابطه ‌تون تجدید نظر کنید. احتمالا شما می‌تونید یک رابطه با فاصله رو حفظ کنید ولی طوری که به نظر می‌رسه این برای طرف مقابل‌تون سخته. بهتره از یک مشاوره کمک بخواهید تا در تصمیم‌گیری وکمک‌تون کنه.

من ۱ ماه با آقایی آشنا شدم متولد۶۳ خیلی مهربون و خوب بود ولی هنوز بهش علاقه پیدا نکرده بودم همش باهاش قهر میکردم بعداز آخرین دعوا گفت تو با کلمه بای و خداحافظ خیلی راحتی دیگه حتی جواب پیامم نداد تا اینکه خیلی دلم تنگ شد پشیمون شدم دوستم زنگ واسطه شد به دوستم گفته بود من نامزد قبلیم برگشته در صورتی اصلا قبلش در مورد داشتن نامزد حرفی به من نزده بود.به دوستم گفته بود حتی اگر دعوا هم نکرده بودیم من این رابطه رو تموم میکردم هر چی پیام دادم عذر خواهی کردم فایده نداشت حالا خیلی داغونم لطفا راهنمایی کنید

سلام جدایی و تمام شدن یک رابطه در هر شرایطی سخته، حتی اگر به قول شما خیلی دل نبسته باشین و مدام دعوا کنید. اما اگر ایشون دوباره رابطه‌اش رو با نامزد قبلیش شروع کرده باشه، معذرت‌خواهی پی‌درپی شما تاثیری نداره. مطمئنا ایشون هنوز رابطه قبلی براش تموم نشده و هنوز باهاش درگیر بوده. اشتباه از ایشون بوده که قبل از کنار اومدن با جدایی قبلیش وارد رابطه شده اما به هرحال الان این اتفاق افتاده. بهتره به جای معذرت‌خواهی و درخواست برگشت از ایشون با سیستم مشاور تلفنی تماس بگیرید و روی بهبود حال خودتون کار کنید.

سلام ممنون میشم جواب منوبدید من25سالمه و4ساله بایکی دوستم ک26سالشه. ایشون بیکاربودن و بعدچندماه از دوستی سربازی رفتن اوایل همه چی خوب بود روزی چندساعت صحبت میکردیم همش میخواست ازحالم باخبرشه هرهفته میدیدم هموچون شهرمون جدابود.وقتی رفت خدمت خیلی دورترشد بازم صحبت میکردیم.ولی 4ماه بعدخدمتش و الان یک سالونیمه ک رفتارش عوض شد.یک ماه دیکه خدمتش تمومه. نه زنک میزنه اصلانه پیام میده بهم.همش من زنک میزنم.تامیزنمم میگه حوصله ندارم کاردارم خودم زنک میزنم ونمیزنه دیگه چندبار جدی حرف زدم باهاش منونمیخمادبگه یاپشیمون شده جون من قصدمون ازدواجه ولی میگه نه و سرحرفش هست میگم چرااین کارومیکنه میگه حوصله ندارم به خاطرخدمتمه..واقعاخستم همش حس میکنم نمیخوادتم زودعصبی میشه جوابمونمیده دیدنم نمیاددیگه. .بعدخدمتشم میره خارج برای کار.من کلافم خستم از بس حرف زدم یاهاش باگریه بامنطقی.توروخدا راهنماییم کنید

سلام مطمئنا تحمل چنین شرایطی سخته. احتمالا ایشون مشکلاتی دارن یا نگرانی براشون پیش اومده که نمیخوان درباره‌اش صحبت کنه یا اینکه درباره رابطه دچار شک و تردید شده. با توجه به اینکه خودش میگه به خاطر شرایط خدمته و میخواد که رابطه رو ادامه بده و با توجه به اینکه از خدمتشون یک ماه باقی مونده بهتره این یک ماه رو بهشون فرصت بدید و البته شما هم رابطه رو کمتر کنید و دیگه شکایت هم نکنید. بعد از اینکه خدمتشون تموم شد یک بار دیگه جدی درباره این رفتارها و ادامه رابطه باهاشون صحبت کنید. اگر همچنان تغییری ایجاد نشد اون‌وقت شمایید که باید تصمیم بگیرید می‌خواهید با این شرایط ادامه بدید یا نه.

سلام من حدودا یک هفتس با یه آقایی آشنا شدم اولش خیلی الکی الکی بعد از اولین دیدار بش گفتم نمیخوام بات ادامه بدم و داد اکی قبل از حرف من یلی برام حرف زد که دوستت دارم و تو نمیدونستی من کیم و بام موندی و بمون این آقا وضع مالی خیلی خوبی داره ولی من الکی گفتم نه چند روز از هم خبر نداشتیم و بعد خودم پیام دادم و رفتارش خوب بود دوباره همو دیدیم و بعدشکه اومدم خوه داد کجایی و دو تا پیام احوال پرسی و تموم صد رفت و الان سه روزه هیچ پیامی نه زنگی در صورتی که انلاین میشه و استاتوسم میزاره میبینم ولی انگار نه انگار جفتمون مغروریم منم هیچ پیامی ندادم خیلیم جذابه و دوسش دارم چیکار کنم وابستم بشه و همش اون دنبالم باشه؟

سلام طوری که من متوجه شدم ایشون به شما پیشنهاد دادن و شما اول بهشن گفتین نه ولی بعد از چند روز پیام دادین و دوباره همدیگه رو دیدید. باید دید اصلا بار دومی که همو دیدید صحبتی از رابطه و … شد؟ شما براشون توضیح دادید که چرا اول گفتین نه و چرا دوباره پیام دادید؟ به نظر میرسه هردو خیلی تکلیفتون رو با هم نمی‌دونید. یعنی نمیدونید الان تو رابطه هستید یا نه. بنابراین سردرگمید که چطور رفتار کنید. پس بهتره در این باره واضح‌تر باهم صحبت کنید. ضمن اینکه دوره جذب عشق با موبایل هم می‌تونه کمک‌تون کنه.

سلام من الان دوس پسرم یکماه برگشته اما توی این یکماه اصلا عکس از خودش برام ن فرستاده علتشو پرسیدم میگه دیگه از عکس گرفتن خوشش نمیاد. درصورتی که قبلا که باهم دوست بودیم میفرستاد عکس. منم توی این یکماه فقط بهش 3 تا عکس از خودم بهش دادم دوس پسرم میگه تو عکس میفرستی میبینمت بیشتر عاشقت میشم. کمکم کنید چرا عکس از خودش برام نمیفرسته؟

سلام من الان دوس پسرم یکماه برگشته اما توی این یکماه اصلا عکس از خودش برام ن فرستاده علتشو پرسیدم میگه دیگه از عکس گرفتن خوشش نمیاد. درصورتی که قبلا که باهم دوست بودیم میفرستاد عکس. منم توی این یکماه فقط بهش 3 تا عکس از خودم بهش دادم دوس پسرم میگه تو عکس میفرستی میبینمت بیشتر عاشقت میشم. البته توی این چندماه که از هم دور بودیم به خاطر مشکل خانوادگی دوس پسرم. کمکم کنید چرا عکس از خودش برام نمیفرسته؟

سلام . من 19 سالمه و با پسری آشنا شدم . اولش راجب درس و کنکور و مشاوره باهم حرف میزدیم . بعد کم کم علاقه به وجود اومد بینمون . ۴ ماه صحبت کردیم و فهمیدیم واسه هم‌مناسبیم. بعد از قرار اولمون (همه چی خوب بود و هرچند زمانش یک ساعت بود اما هیچ اتفاق بدی نیفتاد یا حرف بدی زده نشد خیلی ام خوب فود حالمون باهم) ، یک روز خیلی سرد برخورد کردن با من و بهونه میاوردن برای زنگ زدن و چت کردنامون . بعد از اون ازشون پرسیدم که از من خوشت نیومده یا کاری کردم ؟! جوابی ندادن و گفتن چند روز نمیخوام اسمتو رو گوشیم ببینم و زنگ نزن و پیامم نده میخوام تو حال خودم باشم . بعدم گفت من فک میکردم بهتری تو واقعیت نسبت ب مجازیت ؛ گفتم از چه نظر ، صورتم ؟! گفت نه اینجا روی اعصابمی فک میکردم تو واقعیت بهتر باشه ولی خیلی بدتره ! اما نگفت دوسم نداره و میخواد رابطمونو تموم کنیم . درصورتی که من شدیدا وابستم و حساسم ب طرز حرف زدنشون . حالم واقعا بده و حتا براشم توضیح دادم ک احتیاج دارم حتا واس چن دیقه م که شده حرف بزنم باهات ، فقط علت ناراحتیتو بدونم ، بعد حرف نزنیم چند روز . اما بازم گفت فعلا بهم هیچی نگو تا خودم خبر بدم . هدفش تموم کردن رابطمونه از حرفاش و برخوردش ؟ من نمیدونم چیکار باید بکنم 😔؟ حتا نمیدونم این ناراحتیش به من و اولین قرارمون ربط داره یا نه ؟ مربوط ب زندگی خودشه ؟! 😭 نمیخوام اشتباه کنم و از دستش بدم . چون دوس داشتنش بهم حس خوبی میده و خودمم واقعا دوستش دارم 😔

سلام متاسفانه وابستگی توی یه مدت کوتاه و کنترل نکردن احساسات باعث میشه چشم‌تون رو واقعیت‌های مهمی ببندید. اول اینکه ایشون خیلی ناگهانی و زود سرد شدن و این اصلا نشانه خوبی نیست. ضمن اینکه ایشون دارن واضح میگن شما روی اعصابم هستی و در واقعیت بیشتر از فضای مجازی اینطوره. آیا با این شرایط میشه امیدی به داشتن یک رابطه خوب و رضایت بخش داشت؟ آیا حتما باید ایشون بگن که رابطه رو قطع کنیم و همین حرف‌ها و رفتارها کافی نیست که متوجه بشید شما نباید بخواهید این رابطه رو ادامه بدید؟ باید بدونید این اندازه از وابسته در ابتدای رابطه و بدون شناخت طرف مقابل سمه و فقط باعث آسیب به احساسات خودتون میشه. پیشنهاد می‌کنم با یک مشاور صحبت کنید.

سلام من با یه پسری دوستم که دندان پزشکه و وضع مالیشم خوبه کلا همه چی زندگیش رو به رواله اما قصد رفتن به خارج رو داره از طرفی هم مادرم از پدرم جدا شده و میخواد بره خارج رفتن من خیلی درصدش کمه فعلا مادرم نمیتونه منو ببره منم از وقتی با این اقا اشنا شدم بهم گفت خیلی خوشحاله که من میام خارج بعدا دو بار مستقیم بهش گفتم من نمیتونم بیام اونم گفت بعدا مفصل راجبش حرف میزنیم من ازش خیلی خوشم امده و همه چیش طبق میل منه ولی فکر اینکه میخواد بره خارج اذیتم میکنه هر وقت راجبش حرف میزنه یجوری ناراحت میشم و بغض میکنم دوستام میگن خدا رو چه دیدی شاید بعدا بخواد تورو هم ببره یا اصلا بخاطرت ایران بمونه هنوز اوایل رابطه شماس بنظرتون چیکار کنم؟

سلام دوست گرامی بهتر هست قبل از اینکه وابستگی شما بیشتر بشه، کامل و واضح به ایشون اعلام کنید که امکان خروج شما از کشور وجود ندارد.از طرفی باید دقت کنید که ایشان اصلا هدف و برنامه ای برای این رابطه دارند یا خیر؟ در این صورت هست که میتوانید تشخیص بدهید رابطه را ادامه بدهید یا خیر

من تازه دوهفته تو رابطه ایم و نمیدونم چجوری بفهمم برای این رابطه هدفی داره یا نه راجب ماشین خریدنش یا خونه گرفتن یا هرکاری بزرگ دیگ صحبت میکنه یکی دوبارم غیر مستقیم گفت واسه این رابطه هدف داره ولی فعلا مستقیم بهم چیزی نگفته از کجا باید بفهمم که برنامه داره برای این رابطه یا نه؟نمیتونم ازش سوال بپرسم بگه همین اول به فکر ازدواج کردن با منه

سلام دوست پسرم دیگه زنگم نمیزنه داستانش طولانیه شهرایلام است میگه واتساپ نصب کن ولی من میگم آخرمدرسه گوشیم روشن میکنم اسمش محراب است لطفا شمایه کاری کنیدازتون التماس میکنم شماره دوست پسرم 09189456963 زنگ بزنید

سلام دوست گرامی امکان تماس با شریک عاطفی شما توسط ما وجود ندارد شما هم بهتر هست به درستان برسید

سلام منم چند وقتی هست با یه نفر وارد رابطه شدم خیلی به هم ابراز عشق میکنیم و اون هر روز برام پیام عاشقانه میده و زنگ میزنه بهم میگه تو همه زندگی من هستی در ضمن درباره من با خانواده اش هم صحبت کرده و قرار است دو هفته دیگه با خانواده اش دیدار کنم فقط موضوعی که ازارم میده اینه که چند روزی هست با خانواده رفتن سفر و نمیتونه بهم پیام بده زیاد و حتی زنگ هم نزده چون جلوی بقیه نمیتونه اما من معتقدم بالاخره یه وقتی میتونسته پیدا کنه ولی مطمینم دوستم داره فقط وقتی کسی دور و برش باشه سختش هست برام پیام بفرسته دلش میخواد وقتی پیام میده کل وقتمون برا هم باشه .حالا نمیدونم الکی نگرانم یا نه؟ ممنون میشم از راهنمایی تون

سلام دوست گرامی باید درک کنید که بهرحال در هر شرایطی ممکن هست فرد نتواند مثل همیشه در ارتباط باشد و محدودیت داشته باشد و اگه واقعا مشکل دیگه ای ندارید شرایط را درک کنید

سلام.یک پسری که فامیل دور هم هستن ازم دوبار خواستگاری کردن.یبار حدودا 16 سالگی و یکی حدودا بعد گرفتن دیپلمم.چون دوران راهنمایی شده بود بیاد جلو مدرسه و بگه مریم عاشقتم.از این حرفا و خب چون منم کم سن بودم به مادرم گفتم.مادرم زنگ زدن و با پسره و مادرش حرف زدم که مزاحم من نشن.و اقا پسره با مادرم خیلی بحث کردن.و خب من اون موقع ها به اون اقا فکر نمیکردم.بعدها به این نتیجه رسیدم که شاید واقعا منو دوست داشته و من عشق زندگیم از دست دادم.حدودا 19 سالگیم بود که من از اینستا به صورت ناشناس بهشون پیام دادن و کمی که حرف زدیم متوجه شدن که منم.و منم واقعا هنگ کرده بودم از کجا شناخته.و باهم باز به حرف زدن ادامه دادیم و ایشون خیلی از مادرم بد گفتن.و حتی گفتن تو عین مادرت افاده ای هستی.و قرار یبار رفتم. در کل روزی که تصمیم گرفتیم دوست باشیم شبش دعوا کردم.چون واقعا بهم بی احترامی کردن.از این ماجراها 7 ماه گذشت.و من بازم استوریهاش چک میکردم و حتی با بدیهاش دوسش داشتم.دخترخالم که این حال منو دید .یه روز شمارم برمیداره رنگ میزنه بهش میگه باهم دوس شین.دوتاتونم همو دوس دارین و اینا. ولی نمیتونین ابراز کنین.این دعوا رو تموم کنین.بعدش به دخترخالم گفتن که به خاطر اینکه حرفتون نندازم زمین باشه.بهم پیام دادن و دوس شدیم مجددا.ولی بازم بهم بی احترامی کردن و گفتن که تو با پسرای دیگم هستی و اینا.ولی من خدا شاهده نبودم و نیستم.زنگ زدم گریمم گرفته بود گفتم بخاطر احترام بهت چیزی نمیگم و فکر نکن کسی میترسم.و گفتم حرفی ندارم دیگه.و خداحافظ گقتم قطع کردم.داشتم گریه میکردم که یه پیام ازشون اومد.حدودا یه نیم ساعت اینا بعد فرستاده بودم دوست دارم.بعد باز اشتی کردیم و حتی قرار رفتیم.البته بگم دومین قرار رفتیم که در منو اغوش کشیدن پیشونیم بوسیدن.و بغلشون کردن چرخوندن.و ازم تعهد خواست پیشش بمونم و من قول دادم.بعدش که خونه برگشتیم متوجه شدم سرد رفتار میکرد.مثلا اصلا زنگ نمیزد پیام نمیدا یا کوتاه.منم اونقدر زنگ زدم که واقعا خسته شدم.و الان دقیقا یه روزه نه زنگ زدم نه زنگ زده و نه هیچ خبری از هم گرفتیم.ایا این حس یه طرفست ؟الان نمیدونم چیکار کنم ایا پیگیر باشم نباشم؟؟چیکار کنم من

دوست عزیز سلام

شما تلاشتون رو برای این رابطه کردید، اما ایشون رفتار درستی نداشتند. بهتون پیشنهاد می‌کنم که مدتی از ایشون فاصله بگیرید. با این فاصله اولا خودتون فرصت پیدا می‌کنید ببینید آیا اصلا ادامه این رابطه به صلاحتون هست یا نه؟ اصلا قراره که رابطتون به کجا کشیده بشه؟ دوم اینکه ایشون هم فرصت می‌کنن به رابطشون با شما به صورت منطقی‌تر فکر کنند. اگه ایشون برگشتند، اونوقت تصمیم بگیرید که ادامه رابطتون درست هست یا نه؟ اگه دیدید نه، براشون توضیح بدید و … ؛ ولی اگه فکر کردید آره، بهتره حد و مرزهایی برای خودتون و رابطتون تعریف کنید. چون این مدل ارتباط، قطعا بهتون آسیب می‌زنه.

مشکل من اینکه نمیدونم دوست پسرم داره بهم خیانت میکنه یا نه. چون اوایل رابطه باهم خوب بودیم اما بعداز مدتی ایشون کم کم پیاماش به من کم شد. من علتشو پرسیدم ایشون گفت کارش زیاد شده چون کارش قنادی بود نزدیک عید هم بود هم اینکه گفت با خانوادش به مشکل برخورده من تا یکماه این وضعیتو تحمل کردم اما دیگه واقعا نتونستم تحمل کنم. تا اینکه چند روز پیش تولدش بود منم دلم براش تنگ شده بود هم اینکه دلم میخواست دوباره با ایشون باشم منم تصمیم گرفتم بهش پیام بدم تولدشو بهش تبریک گفتم ایشونم استقبال خوبی کرد اما هنوز همینجوری پیام میده عین قبل آنلاین میشه اما جواب پیاممو نمیده ازش پرسیدم برای چی یهویی باهام سرد شد گفت چون مشکلات خانوادگی داشته نمیخواست تا فعلا کسی تو زندگیش باشه به خاطر همین گفت من مجبور بودم . اما میگه من هنوز میخوامت دوسم داره واقعا نمیدونم حرفشو باور کنم یا نه . جفتمون قصدمون ازدواج بود . من دلم میخواد دوباره رابطمون عین قبل خوب باشه اما ایشون انگار نمیخواد . جواب پیاممو نمیده که حرف بزنیم مشکلمون حل بشه . البته تقصیر خودمم بود چون وقتی ایشون باهام سرد شد من خیلی بهش گیر دادم چون فک میکنم داره بهم خیانت میکنه اما اون میگه ن . من دارم تلاشمو میکنم که عین قبل بشه رابطمون اما باهام حرف نمیزنه که حل بشه مشکلاتمون . لطفا کمکم کنید

دوست عزیز سلام

در روابط عاطفی، یک نکته خیلی مهم وجود داره و اون این هست که روابط هیچ وقت و هیچ وقت شبیه اولش نمی‌شه! در اول رابطه، اولا ایشون می‌خواستن توجه شما رو به خودشون جلب کنند و برای همین رابطه عاشقانه‌تر بود، دوما تو زمان عاشقی به دلیل دستکاری شدن سیستم مغزی، آدم‌ها دلشون می‌خواد دائم با هم باشن؛ اما وقتی این سیستم مغزی دوباره به حالت طبیعی برگشت، دیگه اون شور و هیجان می‌افته. پس، نمی‌تونید توقع داشته باشید که همه چیز عین اولش باشه و این مساله لزوما هیچ ربطی به خیانت کردن یا … نداره. سعی کنید از مواردی که در مقاله گفته شده استفاده کنید تا رابطه درست و سالمی با هم داشته باشید.

خب الان یعنی ایشون به من خیانت نمیکنه؟ یعنی دوسم داره؟

سلام من در محیط کارم با یه پسر آشنا شدم ک سرباز بودن و طبیعتا از من کوچکتر اوایل مقاومت کردم ولی بعد دل دادم البته وقتی ک خدمتش تموم شد و رفت از محل کارم .هی میگفت بیا بیرون ولی نمی رفتم تا یه روز یهویی غیبش زد بعد من دگ هی گفتم بیا ببینمت بالاخره چندبار اومد بیرون و رابطه گرم شد ولی الان دوباره یهو کات کرد و جوابم رو نمیده اصن داغونم دوستم داشت ولی نمیدونم چش شد چکار کنم

دوست عزیز سلام

اینکه چرا ناگهانی رابطه رو کات کردند نمی‌دونم؛ اما بهتره پیش خودتون فکر کنید و ببینید آیا این رابطه براتون مناسب بود یا نه؟ آیا ارزش ادامه دادن داره؟ آیا آینده‌ای براش می‌بینید؟ اگه با توجه به این سوالات فکر کردید که ادامه رابطه براتون مناسبه، می‌تونید با کمک دوره “بازگرداندن عشق و ازدواج” برای بازگرداندنش تلاش کنید ولی اگه نه، بهتره سعی کنید این رابطه رو فراموش کنید و زندگی جدیدی برای خودتون بسازید.

سلام خسته نباشید من مدت یک ساله با یکی از پسرای فامیلمون (از فامیلای دور )که ایشون از طریق اینستا منو پیدا کرده بود به من پیام داد با هم ارتباط, گرفتیم و با هم صحبت کردیم ایشون بعد از صحبتامون از من خواستگاری کردن وخواستن که بیشتر با هم اشنا بشیم و منم قبول کردم که باهاشون صحبت کنم بعد از گذشت یه مدتی ایشون از من درخواست رابطه ی نزدیکتر کردن و من هم بهشون گفتم تا ای رابطه یه رسمیتی نداشته باشه نمیتونم اینطوری ادامه بدم و بحث های ما هم از اینجا شروع شد که از ایشون اصرار و منم همچنان مقاومت میکردم هی ای رابطه قطع میشد و خداحافظی وتمام و باز دوباره میومدن و دوباره شروع می شد و هر بار به این موضوع میرسید دوباره ما قهر میکردیم من واقعا نمیدونم چکار کنم ایشون قسم میخورن میگن که نیتشون خیره و واقعا قصدشون بر خاستنه (البته اینو بگم که شرایط,کاری ایشون طوریه که فقط سه چهار ماه از سال میان پیش خانوادشون) چن مدت پیش ما هم صحبت کردیم یه کم شرایطمون بهتر شده بود (ولی همچنان من روی حرفم بودم)من بیرون از منزل بودم برا خرید رفته بودم براشون چن تا عکس لز خریدام فرستادم و نظرشونو پرسیدم ایشون هم نظرشونو گفتن بعد یه یه ساعتی پیام دادن که کجایی منم بهشون پیام دادم بیرون هستم اومدم خونه همچنان پیام منو نخونده بود منم گفتم که حتما درگیره چیزی نگفتم (پیام من ساعت شش بهشون ارسال شده بود) ساعت ده ده ونیم دیدم خبری ازشون نیست گفتم خودم بعشون زنگ بزنم تماس گرفتم گوشیشون انتن نمیداد زنگ زدم به واتساپشون که معلوم بود اینترنتشون روشنه ولی جواب ندادن سریع وارد صفحه ی چتمون شدن وپیام منو خوندن ولی باز جواب ندادن منم دیگه چیزی نگفتم حدود, یه ساعت بعدش اومدن سلام دادن و گفتن که چی خریدی چکار کردی منم از روی ناراحتی پیامشونو نخوندم و تا صب جوابشونو ندادم صب اومدم یه پیامی بهشون دادم که خودم هم میدونم نباید اینطوری میگفتم (گفتم افرین به مردونگیت) که ایشون هم جواب منو نزادن وپیام منو نخوندن تا عصر(در صورتی که بازدید داشتن ولی پیام منو نمیخوندن)عصر اومدن گفتن که منظورت از این حرف چی بود چرا اینطوری گفتی منم به خاطر رفتارت به خاطر کارات اصلا اینگار هیچی برات مهم نیست اونم به من گفت اره برام مهم نیست تو خیلی سرد با من بوخورد میکنی واز این حرفا منم اینقدری از دستشون عصبانی بودم گفتم دیگه تمومش کن این رابطه از الان برا من تموم شده است ایشون هیچ حرفی نزدن من الان واقعا خیلی حالم بده نمیدونم اشتباه از من بوده باید چکار کنم.

دوست عزیز سلام

شما یک سال هست که ایشون رو می‌شناسید و به قول خودتون چندین دفعه رابطه به خاطر درخواست ایشون تموم شده و دوباره برگشتید. بهتره خیلی جدی به این مساله فکر کنید که تا کی می‌خواید به این روش ادامه بدید؟! اگر قرار هست که در ارتباط بمونید، باید با هم صحبت کنید و هر کدوم نظرات و حد و مرزهاتون رو بگید؛ اگه پذیرفته شد که هیچی، ادامه بدید. اما اگه ایشون باز هم اصرار به رابطه صمیمانه‌تر، بدون تعهد (رسمی بودن) داشتند، اونجاست که باید تصمیم بگیرید می‌خواید در رابطه باشید یا نه. مساله مهم اینه: بالاخره یه جا یک تصمیم قاطعانه بگیرید، چون وقتی چیزی تغییر نکنه، قطعا رابطتون صد بار هم درست شه، درست شبیه قبلی خواهد بود. اگه تصمیم براتون سخته، می‌تونید با روان‌شناس متخصص در ارتباط باشید تا کمکتون کنه.

مررسی از پاسخ گوییتون. من به ایشون خیلی فکر میکنم نمیدونم واقعا باید چکار کنم از نظر شما من دیگه با ایشون صحبت نکنم و به سمتشون نرم.

سلام من پنج ماهه عقد کردم همسرم خیلی تماس نمیگیره و‌‌ پیام نمیده و من رو دعوت ب خونشون نمیکنه من خودم برای اینکه بیشتر بشناسمش چندین بار ب بهانه های مختلف رفتم خونشون یا با اصرار ازش خواستم بیاد خونمون همراه منو خانوادم ب مسافرت نمیاد همراه خانوادش منو مسافرت نمیبره من یک نامزدیه ناموفق داشتم الان بارها خواستم این رابطه رو تموم کنم ولی بخاطر اتفاق گذشته مردد هستم

دوست عزیز سلام

ازدواج بسیار مساله مهمیه و خب درستش این بود با شناخت خیلی بیشتر وارد دوران عقد می‌شدید؛ اما نگران نباشید. هنوز هم فرصت دارید. حتما حتما پیش روان‌شناس متخصص برید (حتی اگه ایشون نیمدند، خودتون برید)، مساله رو مطرح کنید؛ اگر بعد از بررسی‌ها به این نتیجه رسیدند که مساله قابل حلی هست که از ایشون تکنیک‌های مختلف مربوط به این شرایط رو یاد بگیرید و اگر نه، بهتون کمک می‌کنند که چطور این رابطه رو تموم کنید که هم شما و هم ایشون، آسیب کمتری ببینند.

منم این مشکلو دارم…

سلام. دختری هستم 16ساله دو ساله با پسری همسن خودم دوست بودم(همبازی بچگیام) شاید بگین بچهو فلان بسار ولی من واقعا عاشق همین بچگی بینمون بودم چند وقتیه خانوادها فهمیدن و ازون موقع دیگه جوابمو نمیده زندگی اون بدون من واقعا بد میشه نگرانشم میگین چیکار کنم؟

سلام دوست گرامی دلیل عدم پاسخ گویی ایشون شاید ترس از اینده و مبهم بودن حس ها هست و یا شاید از طرف خانواده تحت فشار هستند بهتر هست صبر کنید تا ایشان ارتباط مجدد بگیرند

سلام خسته نباشید من سه ساله که با ی پسری دوستم ایشون با دختر دیگه حرف میزنن و من رابطه رو که تموم کردم دوباره بهم پی ام میده که من دیگه باهاش حرف نمیزنم و فقط تورو میخوام تو خودت دنبال بهانه ی وگرنه برمیگشتی و من بعضی وقتا میخوتم ببخشمش ولی بعضی وقتا که فکر میکنم چجوری نمیتونم اصلا واون هربار پی ام میده چیکار کنم به تظرتون؟

سلام ۶ ساله پسر عمم میاد خواستگاری هر سری سر بعضی از مسائل ناراحت میشم و ایشونو رد میکنم ایشون بار آخرین بار که ازم خواستگاری کرد مسائل جنسی پیش کشید که خیلی ناراحت شدم و ایشون به من گفتن که من خیلی گرم هستم و همسرمم باید مثل خودم هات باشه که صحبت کردن جهت آشنایی با ایشونو رد کردم و بابت این جسارت جواب رد دادم میخواستم بدونم آیا جواب منفی من به ایشون منطقی بوده یا خیر ؟لطفا راهنمایی بفرمایید

سلام دوست گرامی متوجه نشدم منظورتان از صحبت در مورد مسائل جنسی چیست؟ایا پیشنهاد به شما دادن یا نه در مورد سوالات ذهنی با شما صحبت کردن دلایل رد شدن های قبلی ایشان چه بوده بد نیست با هم به مشاور مراجعه کنید

سلام من از مرد 42 ساله مجرد خوشم اومده و بهشون گفتم من 23 سالمه اما ایشون برای اختلاف سنمون نمیخواد میگه من چیزی میخوام که ممکنه بهت اسیب بزنه اما من عاشقشم اولین جنس مذکری یست که باهاش حرف میزنم و خودم میدونم که واقعا عاشقش شدم مثل حس دفعه قبلم نیست خیلی قوی تره یک لحظه هم از ذهنم خارج نمیشه میخوام برگرده چیکار کنم؟؟؟ چیکار کنم بفهمه من بچه نیستم من شیشه نیستم که بهم دست بزنه بشکنم خیلی با ملاحظه با من رفتار میکنه من میخوام مال من بشه چیکار کنم؟؟

سلام دوست گرامی این تفاوت سنی واقعا زیاد و نگران کننده هست و رفتار و احساس شما هم به ایشان غیر منطقی .قبل از شروع هر رابطه ای حتما شما نیاز به مشاوره حضوری دارید

سلام. عشق من رفتارش با من سرد شده و تقریبن ۲۰ روزی هست که نه پیامی به من داده و نه زنگی زده و حتی قرار دیدارمون رو هم کنسل کرد. من ازش پرسیدم که رابطه رو میخواد یا نه و اون گفت آره. ازش پرسیدم که چرا برای رابطه وقت نمیذاره پس و اون در جوابم گفت که الویتش پیدا کردن کار هست و الان نمیتونه غیر از کار پیدا کردن به چیزی فکر کنه. حتی گفت غیر من دختر دیگه ای در زندگیش نیست. ولی الان چون فقط به پیدا کردن کار فکر میکنه، هیچ تعادلی نداره و وقتی بره سرکار، متعادل میشه. من بهش گفتم که دیگه باهاش تماس نمیگیرم و هروقت مشکلاتش حل شد، خودش تماس بگیره.

الان دو هفته از آخرین باری که من باهاش تماس گرفتم میگذره و اون هنوز هیچ پیامی نداده و هیچ تماسی نگرفته.

آیا ایشون رابطه رو با من تموم کرده؟ من باید چیکار کنم؟

سلام دوست گرامی شریک عاطفی شما مهارت مدیریت بین موارد مختلف زندگی را ندارد و فقط میتواند بر روی یک بعد وقت بگذارد.در صورتی که فرد منطقی میان تمام اتفاقات زندگی تعادل برقرار میکند.بهتر هست در صورت عدم تماس از جانب ایشان رابطه را تمام کنید

سلام ۶ ساله پسر عمم میاد خواستگاری هر سری سر بعضی از مسائل ناراحت میشم و ایشونو رد میکنم ایشون بار آخرین بار که ازم خواستگاری کرد مسائل جنسی پیش کشید که خیلی ناراحت شدم و ایشون به من گفتن که من خیلی گرم هستم و همسرمم باید مثل خودم هات باشه که صحبت کردن جهت آشنایی با ایشونو رد کردم و بابت این جسارت جواب رد دادم میخواستم بدونم آیا جواب منفی من به ایشون منطقی بوده یا خیر ؟لطفا راهنمایی بفرمایید.

سلام من یه پسر هیجده ساله هستم که یک سالی هست تقریبا با یه خانومی اشنا شدم(همسن خودمه، جفتمون هم کنکوری هستیم) تقریبا از یکی دو هفته پیش ارتباطش باهام کم شده تا یه حدی هم قابل قبوله چون مدرسه میره و درس و اینا خوب منم طبیعتا همینطوری ام ولی میخواستم ببینم آیا این طبیعیه که تو یه هفته گذشته شاید سر جمع دو یا سه ساعت به صورت چت های تیکه تیکه شده که وسطش یهو میرفت باهم چت کردیم؟؟؟ به نظرتون پای کس دیگه ای در میونه یا اتفاق دیگه ای افتاده؟؟ چون پریروز به من گفت بهم پی ام نده شب خودم پی ام میدم ولی نداد.این شک منو برانگیخت آخه دخترا چیزیرو مگه فراموش میکنن؟؟ ویا اینکه پنج شنبه جمعه ها زمان بیش تری رو آن هست ولی پی ام هام رو نمیخونه یا جواب نمیده و بعضی اوقات به صورت تیکه تیکه جواب میده … راه پیشنهادی شما چیه؟؟

سلام دوست گرامی برای فهمیدن جریان و اینکه چه اتفاقی پیش امده باید با خود ایشان صحبت کنید شاید در خانواده دچار مشکلی شدند که امکان ارتباط وجود ندارد .با اینحال کمی صبر کنید تا از طریق خود ایشان متوجه شرایط و موقعیت شوید

سلام. من یک سال و نیمه توی رابطه م. عشقم الان بیکار هست و دنبال کار میگرده. با من خیلی وقته که صحبت نمیکنه و نه زنگ میزنه و نه پیام میده. چند بار هم که من ازش پرسیدم که چرا باهام حرف نمیزنه، فقط میگه من شرایطش رو ندارم الان. ازش پرسیدم که رابطه مون رو میخواد یا نه و اون در جواب گفت آره. ولی وقتی ازش پرسیدم اگه رابطه رو میخواد پس چرا وقت نمیذاره، گفت الان نمیتونه به چیزی غیر از پیدا کردن کار فکر کنه و وقتی که کار پیدا کنه به تعادل میرسه. گفت که تو منو درک نمیکنی. وقتی بهش گفتم که دارم از این رابطه ناامید میشم گفت هر کار که فکر می کنی درسته، انجام بده. ازش پرسیدم برم یا بمونم، گفت هر کدوم واسه ت راحت تره، همونو انجام بده. و باز گفت که الان فقط به کار پیدا کردن فکر میکنه . من هم آخرش گفتم که حالا که فهمیدم تو غار تنهاییت هستی، دیگه خلوتت رو بهم نمیریزم. خودت هر وقت خواستی زنگ بزن یا پیام بده. بعدشم گفتم منتظرتم. حالا سوالم اینه که من همونطوری که به خودش گفتم دیگه پیگیرش نباشم و تنهاش بذارم یا بازم هر از گاهی حالشو بپرسم؟ لطفن راهنماییم کنید. ممنونم.

سلام دوست گرامی شریک عاطفی شما در شرایط فعلی احتیاج به درک و همراهی شما داشت که شما دریغ کردید.اگر برای شما مهم هستند پیگیرشان شوید وگرنه اجازه بدید رابطه تمام شود

سلام و خدا قوت من چند وقت پیش با آقایی تو کوهنوردی آشنا شدم،بهم پیشنهاد دوستی دادن و یکبار باهم ملاقات حضوری داشتیم و ایشون هم از لحاظ ظاهری و هم رفتاری منو جذب خودشون کردن.این آقا تو همون قرار اول ب من گفتن که خیلی اهل زنگ زدن و تکست دادن نیستن ولی سعی میکنن رو این اخلاقشون کار کنن! و اینکه ایشون فامیلای مادرشون تو شهر ما زندگی میکنن ولی خودشون ساکن شهر دیگه هستن و به من گفتن که سعی میکنن ماهی دو سه بار بیان که همو ببینیم،شب آخری که اینجا بودن تماس گرفتن و گفتن ک فردا صب میرن شهر خودشون و اگه بتونم برم ببینمشون که خب منم نتونستم.این آخرین تماس ایشون بود و من دیگه ازشون تو این چند روز خبر ندارم منم یکبار زنگ زدم که خب جواب ندادن.حالا نمیدونم که این رابطه از سمت ایشون منتفیه یا کلا این مدلی ان یا چی…؟الان من چیکار باید بکنم بنظرتون؟

سلام دوست گرامی ابتدای کار ایشان به شما در مورد رفتار و عقیده شخصی مبنی بر تماس و پیام صحبت کردن و در جریان بودید اما اینکه اصلا در طی این مدت ارتباطی با شما نداشتند عجیب هست.بهتر هست یک پیام برای ایشان ارسال کنید و چون یکبار هم تماس گرفتید و جواب ندادن در صورت عدم پاسخ گویی به پیام شما رابطه را منتفی بدانید

حدودا چهار ساله با آقایی اشنا شدم، در ابتدای اشنایی ایشون خیلی خرسند بودن و تصمییم ازدواج داشتن، دوبار همدیگرو دیدیم و پسندیدم اما بنا ب دلایلی که من خبر ندارم ،ایشون منصرف شدن از ازدواج، اما ارتباط ما همراه با قطع و وصل هایی که از طرف خودشون انجام میشد ادامه داشت تا همین ی هفته پیش، ک گفتن میخان ازدواج کنن و بهتره کات بشه، از اون روز تا حالا من خیلی ناراحتم، منتظر باشم خودشون مثل دفعات قبل برگردن یا اینکه من پیام بدم؟ تا حالا بیش ده پانزده بار کات کردن و برگشتن

سلام دوست گرامی باید با ایشان صحبت میشد و دلایل انصراف ایشون از ازدواج را بررسی میکردید شاید در موارد مهمی تفاوت نظر و عقیده وجود داشته و یا در رفتار شما موردی وجود داشته اما اکنون که رابطه را تمام کردن منطقی باشید و ادامه ندید

سلام . من با آقایی ۹ ماهه تو رابطه ام و ایشون از هر لحاظ حواسشون بمن هست و نگران سلامت و آینده من هستن و میخوان من بهترین پیشرفتارو تو زندگیم کنم.از اونجایی که من در گذشته آدمایی از دست دادم بشدت رو رفتارای ایشون حساسم و کوچکترین کارشون برام توهم تموم شدن رابطرو میاره.ایشون اصلا درباره ازدواج حرفی نمیزنه ولی من مدام ازش میخوام که تکلیفمو مشخص کنه و میگم چرا مثل بقیه ذوق نداری میگه من نمیخوام مثل بقیه حرفای الکی تحویلت بدم.من چه رفتاری داشته باشم بااین آقا؟چون عشق ایشون هم تو حرف هم تو عمل ثابت شده اس ولی من ترس از دست دادن دارم .

سلام دوست گرامی اینکه ایشون از اینده و هدف این رابطه صحبت نمیکنند نگران کننده هست و حساسیت شما به رفتار ایشان و برداشت همه چیز به اینکه بهتون علاقه دارند باعث وابستگی و عدم توانایی برای تصمیم گیری میشه اینکه در رفتارشون شما متوجه علاقه شدید خوب هست اما باید دراین زمینه صحبت کنید و هر دو طی یک بازه زمانی مشخص، به اهداف در نظر گرفته شده از رابطه برسید

سلام من تو یه رابطم… چند وقتیه تو مشکلاتی گیر افتاده و سعی داره تنهایی حلش کنه اون این چند وقته خیلی عصبی شده بهم میگه باهام تماس نگیر نمیخوام سرت دادو بیداد کنم اذیت شی و خودم ازینکه باهات بد حرف میزنم عصبی میشم ولی میدونم تنهایی کمرش خم شده با مشکلاتش نمیخوام تنهاش بزارم اینکه نیست دلم براش خیلی تنگ میشه دیگ فکرم قد نمیده. بهم گفته بد اینکه همچی حل شده میاد زنگ میزنم…..

دوست عزیز سلام

اینکه شما دلتون می‌خواد از ایشون حمایت کنید خیلی عالیه، اما بهتره بدونید نوع حمایتی که آقا از خانم نیاز داره با نوع حمایتی که خانم از آقا نیاز داره، عموما فرق داره. آقایون معمولا وقتی دچار مشکلی می‌شن دلشون می‌خواد که تنها بشن تا بتونن با تمرکز روی مشکلشون، کاری که دارن رو انجام بدن. یه جور مثل غار تنهایی که فقط مخصوص خودشونه. پس، وقتی این درخواست رو ازتون کردند، بهتره که بهشون اعتماد کنید؛ بهشون بگید که دوست دارید در کنارشون باشید و هر زمان که به شما احتیاج داشتند، می‌تونند روی کمکتون حساب کنند. همین.

سلام، حدودا چهارساله با پسری در ارتباط هستم، در ابتدا به قصد ازدواج بود اما بعد از مدتی منصرف شدن، بعد از دوماه برگشتن، و این رفت و برگشتها با فاصله زمانی کم و زیاد ادامه پیدا کرد ،البته هر بار قطع و وصل کننده رابطه خودشون بودن، تا همین هفته گذشته که بازهم بعداز دوماه که ارتباط داشتیم، ارتباطو قطع کردن و گفتن نمیشه با هم ازدواج کنیم، این چن روز برای من مثل چند سال گذشته، میخاستم بپرسم آیا من بهشون پیام بدم یا اینکه باز هم خودشون بر میگردن…تا الان نزدیک به بیست بار این اتفاق افتاده، بنظر شما چیکار کنم؟

سلام دوست گرامی اینکه شریک عاطفی شما بارها رابطه را قطع کرده و برگشتند از عدم ثبات ایشان حاکی هست پس بهتر هست منطقی باشید و پیگیر نباشید و اجازه بدید رابطه تمام شود

سلام. من با یکی از آشناهامون حدودا ی ساله به قصد ازدواج باهم ارتباط داشتیم البته بعد از گذشت شش ماه بی دلیل رابطه از سمت اون تموم شد و من کلی تلاش کردم برگرده اما بی فایده بود براهمین دوماه کلا باهاش رابطمو قط کردم بعداز اون دوماه خودش برگشت و کلی قول داد که درست بشه ولی بعداز چند وقت با توجه به سرد بودنش خودم بهش گفتم تموم و باز اون بعد چند روز دوباره تلاش کرد تا من راضی بشم ولی بی فایده چون بازم رفتارش بعد چند روز بی دلیل بد شد و من دیشب بهش پیام دادم که به خاطر رفتارای زشتش نمیتونم ادامه بدم الان در جوابم هیچی نگفته میخوام بدونم آیا از نظر اون رابطه تمومه که چیزی نگفته؟ و اینکه آیا شمارشو حذف کنم و تو اینستا آنفالوش کنم؟ و البته اینکه اگه جواب داد من جوابش رو بدم یا نه چون واقعا وقتی باهاش خوبم تلاش نمیکنه برام و من رابطه بدون تعهد رو نمیخوام

شما چند تا سوال پرسیدید که می‌خوام بهش جواب بدم؛ اما قبلش من ازتون چند تا سوال دارم: به نظر شما چرا آدم‌ها وارد روابط عاطفی می‌شن؟ مگه یکی از دلایل اولیه و مهمش این نیست که وارد رابطه‌ای بشن که نیازهای عاطفیشون رو ارضا کنن؟ اگه شما توی رابطه‌ای هستید که نمی‌تونید نیازهای عاطفیتون رو ارضا کنید، پس چرا توش موندید؟

چرا این سوالات رو ازتون می‌پرسم، چون مطمئنم قطعا یه دلیلی داره که شما این فرد رو رها نمی‌کنید. درسته که بهش گفتید رابطه تمومه، ولی همین که به آنفالو کردنش فکر می‌کنید یا هنوز دنبال این هستید که اگه پیام داد چی بگید، یعنی هنوز از نظر شما رابطه تموم نشده. رابطه، زمانی دیگه برای شما تموم شدست که دیگه این سوالات توی ذهنتون نیاد. اما چی کار می‌شه کرد؟ چند ساعتی رو برای خودتون بگذارید و فقط به این رابطه فکر کنید و ببینید با همه خوبی‌ها و بدی‌هایی که این فرد داره، آیا واقعا می‌خواید تو رابطه باشید یا نه؟ دقت کنید، می‌گم با همه خوبی‌ها و بدی‌هاش، یعنی فرض کنید هیچ چیزی رو نمی‌تونید درست کنید یا تغییر بدید. اگه جوابتون نه بود، یعنی نمی‌خواید ادامه بدید، برای خودتون زمان بگذارید که سوگ بعد از جدایی طی بشه و خیلی قاطع پای تصمیم و حرفتون وایسید. اما اگه نه، باز هم دیدید ته دلتون راضی به جدایی نیستید، یا باید شرایط رو همون‌طور که هست بپذیرید. برای همین اگه تصمیم‌گیری براتون سخته به پشتیبانی رادیو عشق پیام بدید تا کارشناسان ما شرایط رابطه شما را بررسی کنند. اگر شرایطش را داشتید میتونید در دوره بازگرداندن عشق رادیو عشق شرکت کنید

سلام. خواستگاری داشتم که بعد از چند جلسه اشنایی چون روی اندام حساس بودن پیشنهاد دادم که من رو بدون مانتو و شال ببین و این کار و بدون اطلاع از خانواده ام که بسیار معتقد و سنتی هستند انجام دادم و بعدا ایشون گفتن نظرشون منفیه ، سوالم اینکه کارم اشتباه بوده !؟ چون الان حس میکنم به خودم و خانوادم خیانت کردم و حس میکنم در حقم نامردی شده چون ایشون اعتماد منو مبنی بر آینده ی مشترک جلب کرده بودن

دوست عزیز سلام

شما سوال پرسیده بودید که آیا این کار اشتباه بوده یا نه؟ بحث مذهبی و اعتقادی این مساله، به عهده خود شماست که آیا با اعتقادات شما همخونی داشته یا نه؛ اما از نظر روان‌شناسی، اینکه شما خواستید با خواستگارتون صادق باشید، اشکالی نداره. به هر حال هر کسی روی یک مساله‌ای حساس هست و خب برای ایشون هیکل شما خیلی مهم بوده. فکرش رو بکنید اگه بعد از ازدواج ایشون به شما می‌گفتند که این مساله براشون ناراحت کنندست چی؟! البته به طور کلی باید بگم لازم نیست همون اول همه چیز رو بگید، اجازه بدید کمی ارتباط و صمیمیت بین شما ایجاد بشه بعد؛ چون گاهی بعضی از حساسیت‌ها به دلیل عدم شناخته. ولی خب چون در این مورد شما چند جلسه آشنایی داشتید، به نظر زمان مناسبی بوده. یادتون باشه، اینکه ایشون این مساله رو نپسندیدند، اصلا مشکل شما نیست و هرگز نباید به خودتون بگیرید. به هر حال هر کس برای خودش معیارهایی داره که ممکنه با شما نخوره و این دلیل نمیشه که شما اشکالی داشتید یا … .

سلام من ۱۷ سالمه یه چند ماهی هست که دنبالش هستم تا اینکه چند روز پیش از جلوی مغازمون رد شد و چراغ سبز نشون داد منم رفتم دنبالش و کلی باهم حرف زدیم بعد من شمارم رو بهش دادم ولی الا ۴روزه اصلا خبری ازش نیست لطفا اگه میدونید کمکم کنید….

دوست عزیز سلام

شما باید با کارشناسان رادیو عشق در بخش بازگرداندن عشق در تماس باشید تا با بررسی رابطتتون، احتمال بازگشت ایشون رو اندازه‌گیری کنند. اگه احتمالش بالا بود، راهنماییتون که با چه روشی ایشون رو به خودتون جلب کنید.

سلام. من یه دختر ۲۲ساله هستم و نزدیک سه ساله با یه اقایی که هم سن هستیم تو رابطه هستیم، از لحاظ معیارای کلی فرد سالم و راستگو و متعهد و سختکوشی هستن و منم همه جوره با شرایطشون صبوری کردم و همراه بودم، خاستگارامو رد کردم و با هم از لحاظ خواسته هام برای موقه ازدواج هم به توافق رسیدیم، فکر میکنم مهمترین دلیلی که به ایشون جذب شدم متانت و ارامش و خودداری شون بود و هنوزم این صفات باعث میشه معتمد ترین فرد باشه برام، اما بعداز گذشت سه سال و از همون اول هم یجاهایی زیاده از حد صبوری و ارومی بخرج میده،تاحالا بابت چیزی ازم اصرار نکرده و من همیشه مصرر بودم یا پیشنهاد برای برخی تغییرات یا انجام کارها رو دادم، گاهی احساس میکنم زیاده روی میکنم و عادت کرده که من اقدام کنم برای هر تنوع یا اصلاحی، ارامش و احترام قائل شدنشون برام ارزشمنده. اما حس میکنم بی تفاوته به خواسته هام یا انجام استاندار های یه رابطه نرمال، نسبت به تغییرات ظاهریم، نسبت به پستهام، نظر هام و اینکه مدام مشغله شون رو دلیل قرار های خیلی دیر به دیرمون بیان میکنه،کم باهم تماس تلفنی داریم و وقتی اصرار میکنم یا بیان میکنم چیزی رو ،در نظر میگیرنش.ازشون زیاد نه میشنوم .تفریح زیادی نداشتیم تو این سه سال،و علارغم شرایطشون،تنها بی توجهی و توجیه هاشون مبنی بر مشغله و خانواده منو زده میکنه،،و حتی از اینده میترسونه ،،و مدام اطرافیان میگن میتونم با شرایطی که دارم شخص بهتری رو انتخاب کنم،،اما من مقاومت کردمو میکنم،،اما نمیدونم میتونم ادامه بدم یا نه.. خیلی دوسشون دارم و امید به پیشرفت انگیزه ادامه بوده برام،و البته تو خیلی از موارد پیشرفت کردیم و امیدبخش بوده. این شک و بلاتکلیفی خسته کنندست. کمکم کنید.

سلام دوست گرامی بی‌تفاوتی مشکلی است که ممکن است هر رابطه بلند مدتی را دست کم یک بار گرفتار کند، زندگی مشترک که دیگر جای خود دارد. وقتی فرد از طرف اطرافیانش طرد میشود دچار کمبود اعتماد به نفس میشود. بهترین راه برای خلاصی از این وضعیت، گفتگو کردن با همسر است. برخی می ترسند مطرح کردن این مسئله سبب بحث انفعالی جدیدی از سوی همسر باشد مثلاً او طرد کننده تر شود. برخی دیگر چون از صحبت های قبلی نتیجه نگرفته اند ترجیح می دهند با سکوت و سکوت و سکوت روز را شب و شب را روز کنند. اگر حرف زدن با او فایده‌ای نداشت پس سعی کنید به او کمی فرصت بدهید. برای حرف زدن او را در منگنه نگذارید و در عوض تمرکز و توجه را به سمت خودتان تغییر دهید و به خودتان بپردازید. به سرگرمی‌های خودتان مشغول باشید و او را موقتا رها کنید. اگر همسرتان علی رغم تمام تلاش‌های‌ شما همچنان مانندسابق باقی ماند پس زمان آن است که رابطه‌تان را جدی ارزیابی کنید. اگر ادامه‌ی رابطه با او برای‌تان واقعا ممکن نیست. بیشتر فکر کنید و تصمیم بگیرید.. اگر مطمئنید که تمام تلاش خود را برای نجات رابطه‌تان کرده‌اید اما نتیجه‌ای نگرفتید، تنها راه این است که شروع کنید به فاصله گرفتن. باید مطمئن باشید که دیگر نمی‌توانید تنها کسی باشید که برای حفظ رابطه تلاش می‌کند و همسرتان هم باید درک کند که دیگر نمی‌تواند شما را نادیده بگیرد.

سلام یکسال پیش با همکارم به قصد ازدواج آشنا شدیم ولی بعد ۴ ماه رابطمون بهم خورد همو دوس داستیم ولی سر لج بازی از هم جدا شدیم بعد مدتی برگشت خواست دوباره زمان بدیم به هم،و من بعد ۸ ماه پیگیری های مکرر این آقا خواستم دوباره بهش فرصت بدم ناگفته نماند که خانواده های هر دومون در جریان بودن الان که خواستم با ایشون رابطه رو از نو شروع کنم دیگه مثل سابق زنگ یا پیام نمیده چون گفت یکم صبور باش زمان بده البته از ۶ صبح میره سرکار تا ۸ شب مشغله کاری زیادی داره ،یه بار مطرح کردم که من دوس دارم باهات بیشتر در تماس باشم بهم گفت تو خلا عاطفی داری تو باید خودت خودتو شاد کنی برای خودت تو زندگیت هدف تعیین کن و…البته هفته ای یه بار باهم بیرون میریم و اینکه ایشون خیلی تلاش کرد تا دوباره باهاش باشم و اینکه در مورد ازدواج گفت یکم زمان بده من به شناخت بیشتری نیاز دارم لطفا راهنمایی کنید منو چون بلاتکلیفم.

سلام دوست گرامی رابطه ای که یکبار تمام شده باید برای شروع مجدد درست بررسی شود .اینکه ایشان درگیری کاری شدید دارند دلیلی بر عدم حضور و ارتباط با شما نیست.بهتر هست هر دو جهت تعییت تکلیف رابطه به مشاور مراجعه کنید

با سلام:من پسر هستم از کودکی با یه خانواده رابطه خوب داریم من عاشق دخترشون شدم همه اعضای خانواده دو طرف این رو میدونند سن من ۳۴ساله و دوست دخترم ۱۶سال رابطه خوبی داریم قبلا که ایران بودم همیشه همو میدیدیم البته بدون رابطه(…) فقط کلامی چون واقعا از ته دل دوستش دارم وبهش گفتم که اون رو برای زندگی میخواهم خودش این موضوع رو خوب میدونه چندین بار اکانت تلگرامی رو حذف کرد بعد از مدتی دوباره من رو ادد میکرد تا این سیزده بدر امسال برگشتم ایران دعوتم کرد خونشون با دوست دخترشون و خواهر زادشون خونه بودند برادرشش هم اومد و سلام علیکی کردو رفت اون شب همه چیزهای من رو بررسی کردند اول کفش لباس درامد نوع کار خرج کردن خیلی تعجب کردم دوست دخترش موبایل من رو گرفت و تلگرام خودش رو تو گوشی من ثبت کرد من هم ازروی نادانی بهش پی ام وعلاقه ابراز کردم بعد از یه روز موضوع رو به دوست دخترم گفتم خیلی ناراحت شده بود حتی نخواست دوباره من رو ببینه. اکانت دوست دخترش رو حذف کردم روابط خیلی بهتر شد البته بهش گفتم فقط خواستم حسادت تو رو امتحان کنم که چقدر عاشق من هستی معذرت خواهی من رو قبول کرد اون شب برنامه داشتن که رابطه سه نفری داشته باشیم به وضوح دوست دوست دخترم گفت که او بچه رو دنبال نخود سیاه بفرستم من قبول نکردم از ته دل رابطه جنسی رو میخواستم ولی اصلا نمیخواستم به دوست دخترم جسارت کنم. از اون روز اخلاقش عوض شد ازش خواستم از او دختر کمی فاصله بگیره اونم این کار رو کرد خودش هم میگفت دختر خوبی نیست. الانم باهاش حرف میزنم ولی یه اکانت جداگانه برای من باز کرده خیلی کم حرف میزنه تا بیام پی ام بدم از تلگرام میزنه بیرون چون بهش گفتم که تا چند روز دیگه ازش خواستگاری میکنم. کم محلیش فکرم رو داغون کرده جوابهاش در حد. ن. اها. همین.۱۰روز دیگه برمیگردم ایران و میخواهم رسما ازش خوستگاری کنم. لطفا راهنمایی کنید چکار کنم

سلام دوست گرامی تفاوت سنی و اینکه شما و شریک عاطفی هرکدام در یک برهه سنی هستید مشکل ساز خواهد بود .قبل از هر تصمیمی لطفا هر دو نفر به مشاور مراجعه کنید تا میزان تفاهمات هردو و خلقیات و شخصیت ها مشخص شود سپس نسبت به ادامه رابطه تصمیم بگیرید

با عرض سلام من مدتی میشه که با پسری در رابطه هستم اوایل با وجود رابطه عاشقانه و خیلی خوب به دلیل حرفای نامناسبی که پشت سرشون بود من مقاومت کردم و چندباری به کات شدن رابطمون خورد من از همون ابتداعلاقمند ایشون بودم اما بقیه به من میگفتند که ایشون تنها قصد بازی دادن من رو داره .هر سری هم کات شد اخرش خودم برگشتم . الان بعد از سه سال یه دوستی که گاه عااااشقانه گاه کاااملا معمولی میشه ادامه پیدا کرده .ایشون خیییییییییلی وقتا میشه که نیستش ینی هیچ خبری از خودش نمیده و هیچ خبری هم نمیگیره اما من برعکس همیشه خبر میگیرم…مدتی پیش بهشون گفتم که چرا اینطور هستند گفتش که هیچ وقت نخواستم باهاش صمیمی باشم…باوجود حرفای پشت سرشون من صمیمت رو به معنای رابطه فراتر از دوستی معنا کردم و با اینکه ازشون خاستم منظورشونو بیان کنن چیزی نگفتن…تا چند شبه گذشته با کمی قلقلک متوجه شدم که بی راه هم متوجه منظورشون نشدم و براشون از خط قرمزهام گفتم و ایشون در عین سکوت الان ۴ روز هستش که هیچ چیزی نگفتن به غیر اینکه یکباره پیام دادن و گفتن 《چرا رفتی؟》چندباری پیام دادم و چندباری زنگ زدم و خواستار شدم که بگند من کجا رفتم ؟ الان من سردرگم هستم که ایشون واقعا این رابطه رو میخوان یا نه. دوستانم میگن من اون‌جوری که باید باهاش رفتار کنم نمیکنم اما واقعا نمیدونم چیکار باید انجام بدم ایشون تنها شخص مورد علاقه ای بودن برای من که ۴ساااال میشه من به ایشون علاقه مندم .ایشون تو اوج بی محلی یکباره دیده میشه که یک پیام عاشقانه یا یک شعر عاشقانه میفرسته .خیلی وقتا علکی به من میگه اینترنت و شارژ ندارم اما بعد در اینستاگرام 《که من ندارم و دوستانم فالو دارنشون》 خبر میدن که پست و یا استوری جدید گزاشته و این من رو ازار میده …. لطفا من رو راهنمایی کنید که چیکار کنم 😊…

سلام دوست گرامی شریک عاطفی شما به شدت مردد و سرگردان هستند و نیاز به شخصی همراه با درک بالا برای بیان ذهنیت و افکارشان دارند .پیشنهاد میکنم ایشان را ترغیب به مشاوره حضوری کنید

سلام. من 3 ماهه با ی آقایی داخل دانشگاه آشنا شدم. ایشون منو تقریبا ب خونوادشون معرفی کردن ، نه مستقیم اما در مورد من صحبت کردن باهاشون. اوایل ساعت استراحتشون در محل کار بهم اس میداد هر روز استیکر قلب میفرستاد. ی موضوعی پیش اومد ک بحثمون شد و از همون موقع دیگه اس نمیدن بین کارشون و پیام هاشون کم شده و دیگه نمیگن دلتنگ شدن. در صورتی ک خودم ی قرار گذاشتم باهاشون و مشکلمونو حل کردیم و گفتن دیگه ازم ناراحت نیستن اما دوس دارم مث قبل دلتنگ بشن و پیام بفرستن و حتی تماس بگیرن باهام. خواهش میکنم راهنماییم کنید

سلام دوست گرامی برای اینکه ایشان مجدد با شما رابطه گرمی داشته باشند مطمئن بشیذ ایشان موصوعی که در موردش مشکل داشتید را فراموش کرده اند و از افرادی که حساس هستند و هیج وقت مسائل فراموششان نمیشود نیستند. 1-به ویژگی های شخصیتی و اخلاقی مثبت مردان توجه کنید و در موردش صحبت کنید. 2-در مورد مردها مطالعه کنید و به شناخت در مورد ویژگی ها و اخلاق آنها بپردازید 3-برای مردها مهم هست که خودتان باشید و نقش بازی نکنید 4-مستقل باشید و این حس رو به فرد مقابل انتقال بدید که فردی متسقل و با اعتماد به نفس هستید 5-دوست داشتن و علاقمندی برای جذب بسیار مهم هست 6-فردی شاد و سرزنده باشید 7-انها را تحسین کنید 8-حس همراهی و درک به شریک عاطفیتان انتفال بدهید 9-برنامه های مشترک بلند مدت داشته باشید 10-فردی مهربان و اجتماعی باشید 11-نشان ندهید که تما فکر و حواس شما درگیر او هست 12-منطقی باشید و دور از هیجانات مسائل را بررسی کنید 13-در سایت رادیو عشق، مبحث جذب عشق از راه پیام به شما کمک میکند

سلام راستش من الان مدتی به یه پسر ٢٧ ساله علاقمندم اشنایی ما خیلی خانوادگی بود من از همون روز اول از اخلاقش طرز برخورد و شخصیت ایشون خوشم اومد ما تو فضای اجتماعی هم دیگرو دنبال میکردیم ولی بعداز دوماه تازه باهم به طور جدی صحبت کردیم با ما رفت امد خانوادگی داشتن ولی خیلی یک دفعه عجیب بهم پیام داد ابراز احساسات کرد گفت منم همون روز اول ازت خوشم اومد (خجالتیه)تا یه تایمی خیلی باهم حرف میزدیم (بیشتر اون پیام میداد)تا اینکه گفت من قصدم جدیه واسه ازدواج منم گفتم باید بیشتر هم دیگرو بشناسیم اونم گفت اره زمام میبره به ارومی (صبوره) باید پیش بریم ولی طی این مدت نه تماس تلفنی داشتیم نه گفت باهم بیرون بریم (بیشتر مواقع شب ها پیام میداد)تا اینکه دیدم پیام دادنش کم شدمنم بهش گفتم این قضیه رو گفت ببخشید ناراحت شدی؟ گفت من دانشگام همش ،امتحان دارم و درگیرم چیزی نمونده تا چند روز دیگه تموم میشه منم چیزی نگفتم طی این سه هفته باهم خیلی خوب بودیم ولی از فرداش دیگه پیام نداد منم پیام ندادم الان حدود یک هفتس باهم صحبت نکردیم من همش حس میکنم کسی تو زندگیشه احساس مزاحمت میکنم (بهش این موضوع رو هم گفتم گفت نه کسی تو زندگیم نیست و مزاحمم نیستی ) برای همین بهش پیام ندادم با خودم گفتم اگه خودش بخاد پیام میده ولی دائم منو توی فضای مجازی دنبال میکنه خیلی افکارم بهم ریخته شده خیلی ناراحتم همش به این فکر میکنم که من چه کاره اشتباهی انجام دادم

سلام دوست گرامی لازم هست ایشان پیگیر و راغب به ارتباط با شما باشند و اینکه بدون هیچ دلیلی رابطه را کم کردند و الان یک هفنه هست که به شما پیامی ندادن اصلا توجیه منطقی ندارد.لازم نیست شما کاری انجام بدهید و منتظر باشید اگر به شما پیامی دادند انوقت پیگیر باشید

سلام من عاشق پسری شدم و نمیتونم از فکرم بیرونش کنم نمیدونم دوسم داره یا نه اما یه کم شک دارم که شاید دوسم داشته باشه اما میخوام بدونم که واقعا عاشقمه یا فقط یه حس زود گذره . نمیدونم چطوری بفهمم که عاشقمه یا نه و از طرفی خیلی هم دوس دارم که باهاش دوس بشم اما نمیخوام از اون دخترایی باشم که راحت در اختیار پسرا قرار میگیرن میخوام برای به دست اوردنم سختی بکشه اما راهشو نمیدونم اینکه از کجا شروع کنم و چطوری بفهمم که دوسم داره و اگه یه روزی باهش دوس شدم چطوری میتونم تضمین کنم که این رابطه همیشه بر قرار باشه و از دست دادنش منو میترسونه چون من واقعا عاشقشم . لطفا راهنماییم کنین

سلام دوست گرامی برای اینکه متوجه بشید ایشان نظر و علاقه ای به شما دارند صبر کنید تا ایشان اقدام کنند بین مردی که شما را برای ازدواج انتخاب میکند و فردی که فقط دوستی در نظرش هست تفاوت ها زیر وجود دارد: 1-قرارهایش فقط به صرف خوش گذرانی نیست و با هدف با شما دیدار می کند 2-دوست پسر درباره افراد و مسائل خنده دار با شما صحبت می کند،و وارد فاز عمیق شناخت نمی شود 3-دوست پسر اعلام میکند که اصلا قصد ازدواج ندراد و شما هم نمیتونید تصمیم ایشان را تغییر بدهید 4-شخصی که قصد ازدواج دارد شرایط را کنترل و مدیریت می کند و در مواقع سختی شما را همراهی میکند 5-مردی که به دنبال ازدواج هست در مواقع حساس و بحث ها،با شما منطقی رفتار میکند 6-فردی که قصد ازدواج دراد شما را با خانواده و دوستانش آشنا می کند 7-مردی که قصد ازدواج دارد، به شما احساسا امنیت و ارامش خاطر می دهد

سلام من ۵ساله در رابطه هستم رابطه جدی خانواده هامونم خبر دارن و مطمئنم که دوستم داره ولی خیلی سرد تره قبل شده دیگه مثل اولا نیست اولا خیلی نسبت بمن احساسات نشون میداد و هیجان ولی الان سرده خیلی کم بهم زنگ میزنه همش بیشتر من میزنم یا همش من میگم بیا بریم بیرون البته این مشکل منم هست فک کنم هروز یا یروز در میون دوست دارم باهاش بیرون باشم اصلا وقتی پیشش نیستم احساس بدی دارم استرس دلهره دوست دارم همیشه کنارش باشم و اصلا جز اون دوست ندارم با دوستام یا خانوادم برم بیرون در جایی دوست دارم برم که اونم باشه وگرنه بم خوش نمیگذره ولی اون به راحتی برعکس من بدون من با دوستاش خیلی بش خوشمیگذره با خانوادش اینور اونور میره کلی خوشمیگذرونه بدون اینکه بگه من الان خونم حوصلم سر میره و ناراحت میشم:(

سلام دوست گرامی شما دچار وابستگی شدید به ایشان شده اید و برای همین بدون حضور ایشان به شما احساس خوبی داده نمیشود.در صورتی که ایشان کاملا دارند رابطه رو درست پیش میبرند و در عین علاقه به شما برای خودشان برنامه دارند و طبق برنامه زندگی میکنند.شما باید تلاش کنید که از این وابستگی به حضور دور بشید و اوقاتی رو با دوستان و خانواده باشید و مرتب پیگیر ایشان نباشید

سلام وقت بخیر

من یه اقایی علاقه دارم 2ساله ولی قصدمون جدی نیست و برنامه ای برای اینده نداریم . من زیاد دوسش دارم و از سمت ایشون کمبود دارم . قبلا گاهی میگفت فاصله بزاریم بینمون کم بشه دیدار و این چیزا اما من جبهه میگرفتم اونم سعی میکرد قانع ام کنه . اما بعد از اشنایی با شما وقتی میگه فاصله بگیریم منم بهش میگم باشه به خواستت احترام میزارم تا وقتی ک خودت میخوای تنها باشی از نظر من موردی نداره ولی به ۲.۳روز نمیشه دوباره برمیگرده . دوس دارم باهام مثه من رفتار کنه همینقدر توجه علاقه …. ولی ایشون برعکس منه . خیلی هم غرور داره .. ولی دوسش دارم دلم میخواد طوری رفتار کنم حرف بزنم ک اونم بهم مثل خودم توجه کنه علاقشو نشونم بده و ابراز کنه دلم میخواد با راهنمایی شما پیش برم ببینم چطور میشه.

دوست عزیز سلام

اینکه شما بخواید توی رابطه‌ای باشید که عشق و توجه از فرد مقابلتون دریافت کنید، هیچ اشکالی نداره. ولی بیاید این موضوعی که مطرح کردید رو از دو سمت بررسی کنیم: اولین بخش اینه که آیا درخواستتون رو مطرح کردید؟ اگه بله، چطوری؟ چی گفتید؟ چطوری گفتید؟ یکی از چیزهایی که اینطور موقع‌ها می‌تونه کمکتون کنه، حرف زدن در مورد خواستتونه. اما به چه شکلی؟

اول اینکه فکر کنید و ببینید که با توجه به نوع رابطتون، تا چه حد می‌تونید از ایشون توجه و عشق طلب کنید؟ اینطوری خیلی راحت‌تر می‌تونید تصمیم بگیرید که راجع به خواستتون حرف بزنید. بعد از اون، مرحله حرف زدن در مورد احساستونه. شما می‌تونید به جای گله چیزی مشابه این بگید: «وقتایی که حواست بهم هست، خیلی حال خوبی دارم». البته شما بهتره این جمله رو با ادبیات خودتون مطرح کنید که بیشتر به دل بشینه. یادتون باشه، کلیدش اینه که خیلی کوتاه در این مورد صحبت کنید و رد بشید. اینطوری فرد مقابل فکر نمی‌کنه که شما وابستش شدید، ولی از طرف دیگه، متوجه می‌شه که چه کارهایی انجام بده، شما خوشحال می‌شید.

اما برسیم به قسمت دوم صحبت‌هام. اینکه شما کسی رو دوست داشته باشید، بهش عشق بدید و بخواید که ازش عشق بگیرید، خیلی زیباست. منتهی، ما باید یاد بگیریم، از زندگی با خودمون هم لذت ببریم. زمانی که شما تونستید از زندگی شخصی خودتون لذت ببرید، اون موقع هست که می‌تونید از داشتن یه رابطه هم لذت ببرید. اما چرا؟ زمانی که شما تنها فکرتون این باشه که منو دوست داره یا نه؟ چرا به من توجه نمی‌کنه؟ چرا جواب منو دیر می‌ده و …، خودتون رو تو یه بازی‌ای می‌ندازین که اختیارش دست شما نیست. اما وقتی، خودتون بلد باشید به تنهایی زندگی شادی داشته باشید، اون موقع هست که می‌تونید از کوچکترین اتفاقات رابطه دونفرتون لذت ببرید و قدرش رو هم می‌دونید. اینبار دیگه شما با کوچکترین اتفاقی قلبتون نمی‌لرزه که منو می‌خواد یا نه. به عبارت دیگه، شما تبدیل می‌شید به یه دختر با اعتماد به نفس و مستقل، که بلده چطور رابطه خوب و لذت بخشی ایجاد کنه و قطعا این حس به فرد مقابل هم منتقل می‌شه.

با سلام من با شخصی به تازگی آشنا شدم ولی میخوام اول ارتباط ایشون رو متوجه این کنم که دوست دارم بیشتر در ارتباط باشیم بیشتر به من زنگ بزنه و پیام بده ولی نمیدونم چطوری اینکار رو کنم ؟ در واقع نمیخوام مستقیم بگم لطفا راهنمایی کنید چکار کنم بیشتر بهم پیام بده زنگ بزنه و منتظر این نمونه که اول من پیام بدم ممنون!

سلام دوست گرامی برای اینکه ایشون متوجه علاقه شما بشند برای ارتباط میتوانید از ترغیب و تشویق و ایجاد حس مثبت استفاده کنید به این صورت که وقتی تماس میکیرید القا کنید که چقدر وقتی صداتو میشنوم حالم خوب هست یا برای پیام دادن، از اینکه پیام میده انرژی میگیرید.

یکی از موارد اعتیادخانوادم بود.دیگریش رابطه عاطفی قبل ایشون بوده.ولی دیگه حل شده بود.خانواده منم میگن غریبست و راهه دوره ..براش فرستادم.واتساپم بازدیدشو بسته.ولی دیشب یه وضعیت گزاشت.تیک آبیشو هم بسته.ولی میفهمم آنلاین میشه.به پسر خالش گفته بود گوشیم سه چهار روز تو ماشین برادرم جامونده بود.ولی گوشیش دوروزه الان دستشه.یعنی اینهمه زنگ و پیام منو نمیبینه.البته هر وقت میره اون منطقه ای خونه دومیشون هستشا ،منطقه ای که الان اونجاست همیشه منو از یاد میبره تا از اونجا بیاد بیرون.گفت برا ازدواج میخوامت.منو برد خونشون ناهار مهمون بودم.اینجوریم نیست که بگم با خانوادش راحت باشه بخواد هر دختری ببره خونشون…الان شش روزه زنگ نزده و جواب منم نمیده. .مگه میشه آدم یک سال خوشی و ناخوشیات با هم باشه الان یک هفته ازت خبر نگیره

سلام من یک سال پیش در محل کارم با مردی آشنا شدم که راننده ماشین سنگین است وخودش و برادرش دارن تلاشن میکنن پول جمع کنن یه تریلی بخرن.ماحدودا ۶ماه بدون ملاقت دومی با هم درارتباط بودیم و از همون اول منو به خانوادش معرفی کرد و منم به مادرم و همه به جز پدرم گفتم که با همچین مردی در ارتباطم.خانواده من به شدت مخالفن.سر دو تا مشکل من که ازش پنهون کرده بودم رابطمون هی بهم خورد و باز جوش خورد گفت صداقتت برام مهمتر بود.ولی کم کم گفت تو اون آدم رویاهای من نیستی برا ازدواج به دلم نمیشینی.ولی اگه رفتارتو درست کنی آره.یه مدت خوب بود.تااینکه گفت دوست دارم وابستتم هستم ولی فقط دو دوست صمیمی باشیم خیلی جر و بحث کردم مگه من چیم از بقیه کمتره هیچ وقت زنگ تفریحت نمیشم مگه من احمقم و…دیدارمون بیشتر شد خلاصه تو این یک سال ۴بار همو دیدیم چون شهرامونم از هم سه ساعت فاصله داره و کلنم تو جادست و میگه من بخاطر کارم زنی میخوام که خیالم ازش راحت باشه و خیلی زحمت میکشم باید قدر دونسته بشه.دیدارسوم ما رابطه جنسی داشتیم و بعد اون بیشتر مشتاق تر شد.تا یه هفته پیش که قرار بود بیاد خونه و چند روز خونشون بمونه یه روزم ما همدیگرو ببینیم.تو راه خونه زنگ زدم گفتم کجایی گفت بزار اعصابم خورده خودم بهت زنگ میزنم.دیگه رفت که رفت که رفت الان یه هفتست زنگ نزده و هر چی زنگ میزنم جواب نمیده.منم دو روزه بیخیالش شدم.تو دلم میگفتم نکنه گوشی پیشش نیست ولی یه حرکتی زدم دیدم پیششه.در اصل اومده بودن خونه برن یه ماشین ببینن بخرن یه دلم میگه مشغوله فکرش ولی بازم میگم یه پیام که من از نگرانی در بیام زیاد وقت نمیبره.شما بگید من چیکار کنم

سلام دوست گرامی مشکلاتی که باعث بهم خوردن رابطتون شده بود چه مواردی بود؟ چرا خانواده شما این رابطه بودند؟ ایشان از همان ابتدا اعلام کردند که به دنبال دوستی هستند و ارتباط جنسی فقط ایشان را بخاطر ارضا جنسی وابسته شما کرده .اینکه ایاشن در اخرین تماس شما مطرح کردند که با شما تماس میگیرند و تماس نگرفتند یا از گرفتاری و مشغولیت ایشان حاکی هست و یا به دلیل این هست که راغب به ادامه رابطه نیستند.بهتر هست پیامی مبنی بر نگران بودن برای ایشان ارسال کنید و پیگیری نداشته باشید تا خود ایشان تماس بگیرند .در صورتی که تماسی نگرفتند بهتر است رابطه را تمام کنید

یکی از مواود اعتیادخانوادم بود.دیگریش رابطه عاطفی قبل ایشون بوده.ولی دیگه حل شده بود.خانواده منم میگن غریبست و راهه دوره ..براش فرستادم.واتساپم بازدیدشو بسته.تیک آبیشو هم بسته.ولی میفهمم آنلاین میشه.به پسر خالش گفته بود گوشیم سه چهار روز تو ماشین برادرم جامونده بود.ولی گوشیش دوروزه الان دستشه.یعنی اینهمه زنگ و پیام منو نمیبینه.البته هر وقت میره اون منطقه ای خونه دومیشون هستشا ،منطقه ای که الان اونجاست همیشه منو از یاد میبره تا از اونجا بیاد بیرون

نه گفت برا ازدواج میخوامت.منو برد خونشون ناهار مهمون بودم.اینجوریم نیست که بگم با خانوادش راحت باشه بخواد هر دختری ببره خونشون…

باسلام.21ساله هستم ومتاهل ارتباط صمیمی وعاطفی باهمسرم ندارم ودورازخانواده درشهردیگری زندگی میکنم همسرم مردخوبیست امامشکلات بسیارزیادی درزندگیم دارم که گفتنش بی فایده اس.من به شدت نیازدارم که باپسری حرف بزنم به صورت پیام وفقط فقط به عنوان درد ودل یامشاوره یادوست یابرادرکه فقط باهاش حرف بزنم خیلی نیازدارم به اینکه طرف بدون هیچ نیت سویی کمکم کنه بگیدچیکارکنم.

سلام دوست گرامی هیچکس به اندازه خودتان و همسرتان نمیتواند برای شما وقت بگذارد و کمکتان کند. بهتر است سعی در تقویت رابطه با همسرتان کنید.در کنار این کار، نوشتن مشکلات و بررسی هر مورد توسط خودتان بسیار کمک کننده هست.چون مشاور و یا هر فرد دیگری که در زمینه بتواند کمکی کند، شخصی موقتی هست و باید خود شما در اصل مهارت های لازم برای حل مسئله را یاد بگیرید

سلام یکسال و نیم هستش عقد کردم شوهرم هیچ میلی به من نداره میگه بیا جدا شیم همش بهونه میاره یبار میگه از اخلاقت میترسم یبار میگه از خرج و مخارج و مسئولیت میترسم. کاراش عجیب غریبه فقط چشمش دنبال اینو اونه مدام خیانت میکنه به من. تو خیابون با ماشین میچرخه الکی دخترارو نگاه میکنه تیکه میندازه. نمیدونم خودشم میل به رابطه و زیر یه سقف رفتن نداره

سلام دوست گرامی

مسائلی که مطرح کردید نیاز به بررسی بیشتری دارد تا ریشه رفتار همسرتان و نوع واکنش‌هایی که به شما دارند مشخص شود. بهترین اقدام این است که همراه همسرتان به زوج‌درمانگر مراجعه کنید.

سلام خسته نباشید،من ٢،٣ هفته اى میشه بایه پسرى ازطریق فضاى مجازى آشناشدم و اولین کسیه که من اجازه دادم واردزندگیم بشه چون حس کردم خیلى شبیه منه و احساس نزدیکى کردم بهش وبه من اوایل پیام میدادو حرف میزدیم وبالاخره بهم گفت که دوستم داره امابهم میگه که قصدازدواج ندارم به خاطره این قضیه که من اذیت نشم آخرش ،میخوادازم فاصله بگیره وگرفته ولى من نمیخوام بره من بایدچیکااارکنم الان؟؟؟

سلام دوست گرامی شما با فردی در فضای مجازی اشنا شده اید و تنها شناخت شما تماس های تصویری و حرفهایی هست که در ین مدت توسط خود ایشان مطرح شده و ایشان هم به همین صورت شما به ایشان علاقمند شدید با همین شناخت محازی و اصلا در فضای حقیقی با هم صحبت نکرده اید.پس ابتدا از فضای مجازی خارج بشید و این شناخت را بیشتر کنید .از طرفی ببنید دلایل عدم تصمیم برای ازدواج ایشان چی هست.دلایل منطقی را تلاش در رفعش منید اما در صورتی که دلیل منطقی ندارند بهتر هست منطقی باشید و رابطه را تمام کنید

من با پسری که همکلاسی دانشگاهم بود آشنا شدم،الان یک سال و نیم هست که سر مسائل دانشگاه با هم در ارتباطیم و گاهی هم راجع به مسائل شخصی صحبت می کنیم،من بهش علاقه مندم خیلی وقته و رفتاره اون هم طوریه که نمی تونم تشخیص بدم دوستم داره یه نه،چند ماه پیش غیر مستقیم بهم پیشنهاد دوستی داد که من (نمیدونم واقعا چرا)با شوخی گزروندم یا حتی شاید رد کردن هم به نظرش اومده باشه الان برگشته پیش دوست دختر قبلیش و منم خیلی پشیمونم،حتی نمیدونم می دونه که دوستش دارم یا نه،الان چیکار کنم به نظرتون که برگرده؟الان فقط سر مسائل دانشگاه در ارتباطیم،لطفا راهنمایی کنید

دوست گرامی شما در زمانی که می بایست سنجیده عمل میکردید متاسفانه با شوخی، به نوعی جواب نه به ایشان داده اید و الان ا راه حل هستید .وایشان هم الان در رابطه دیگر هستند پس بهتر است منطقی باشید و بجای توجه به این احساس که در حال حاضر امکان ایجاد رابطه وجود ندارد به دانشگاه بپردازید و در صورت درخواست مجدد ایشان اینبار منطقی و واقع بین باشید

سلام من دختری ۲۰‌ساله هستم و دوست پسرم ۲۱ ساله هست ما ۳ ماه که با هم اشنا شدیم و هم دانشگاهی هستیم‌ و از طریق یک کنگره با هم اشنا شدیم اخلاق ها مون هم بهم می خوره و مشکلی با هم نداریم و تو این سه ماه با هم ۲بار معاشقه داشتیم و بعدش تغییر بدی تو اخلاق و رفتار دوست پسرم ایجاد نشد ولی من نگران اینده هستم چون خوندم که در ابتدای یک رابطه عاشقانه رابطه جنسی بر قرار نکنید چون مرد دلسرد میشه و میزاره میره من از شما راهکار می خوام که در ادامه رابطه به چه نحوی باید رفتار کنم ممنونم

دوست گرامی سلام بعد از سه ماه اشنایی به معاشقه رو اوردید و البته حد این معاشقه را مشخص نکردید.اما فکر می کنید که دوست پسرتان رفتارش تغییر نکرده و سرد نشده. دوست خوبم از کجا مطمئن هستی که این یک نقاب نباشد برای دراختیار داشتن شما برای لذت بردن و هروقت قصد جدی شدن قضیه را داشتید ایشون رفتارشان تغییر نکند؟ رابطه جنسی در دوران دوستی شاید جذاب و ارضاکننده باشد، اما این جذابیت و شور و هیجان دوامی ندارد. چرا که پسران و مردان فکر می‌کنند که این رابطه بخشی از دوستی‌شان بوده، درواقع اگر دختری در دوران رابطه عاطفی همه صمیمیت‌ها، جذابیت‌ها و پتانسیل‌های عاطفیش را برای پسر رو کند، او سرد می‌شود و هیچ انگیزه‌ای برای ارتقای رابطه به مرحله ازدواج نخواهد داشت. چون همه دستاوردهایی که می‌توانست از این رابطه بدست آورد برایش مهیا شده است. مورد بعدی باید وقتی یک رابطه به مرحله جنسی برسد که شناخت ها کامل شده و شما به او اعتماد داریدو نگران واکنش های بعدی نباشید.اما شما الان نگران اینده هستید پس مشخص است هنوز به اعتماد و شناخت کامل نرسیده اید.

رابطه جنسی یکی از اتفاق هایی است که افراد را در آسیب پذیر ترین حالت خود قرار می دهد و شناخت و تصمیم گیری را سخت تر می کند و حتی ممکن است رابطه ای که الان از نظر شما بدون مشکل است را دچار نوسانات و بحران ها کند.

اگر تصمیم و هدف هر دو از این اشنایی بحث ازدواج است بهتر است با کنترل هیجانات و احساسات به شناخت و بررسی بپردازید و موقعیت خود و طرف مقابل را در این رابطه مشخص کرده و حد و مرزهای فعلی رابطه را اعلام کنید

پیشنهاد می کنم برای شناخت هم وقت بگذارید و در صورتی که تفاهم های لازم را دارید رابط را بصورت رسمی و زیر نظر خانواده پیش ببرید و رابطه جنسی را به از رسمی شدن موکول کنید

سلام من دختر ۲۷ ساله ی هستم که سه و نیمه با ی پسری که دوسال ازم کوچکتره دوس هستم باهم دانشگاه اشنا شدیم تو دوشهر جداگونه زندگی میکنیم محل کارمونم دوشهر جداگونه س خیلی دیر به دیر همو میبینم من ی بار خواستم امتحانش کنم با ی شماره ی ناشناس بهش پی ام دادم و کم کم باهم حرف زدیم اون اولین بار بهم گف که یکیه بهش پی ام میده و نمیدونه کیه من گفتم خوب جوابشو نده بعد چند مدت که گذشت رابطه ی اونا که خودم بودم تقریبا خوب بود بهش گفتم هنوزم پی ام میده گف نه دیگه جوابشو نمیدم هیچی نگفتم بعد چند روز دیگه نتونستم تحمل کنم و بهش گفتم که چرا بهم خیانت میکنی گف نه همچین چیزی نیس من فقط خواستم بفهمم کیه اشتباه فکر میکنی و معذرت خواهی کرد و گف که دیگه حرف نمیزنه و من بخشیدمش ولی دوباره شروع شد و قرارگذاشت که بره ببینتش ولی هر بار که بهش میگفتم انکار میکرد اخرین بار که دیگه بهش گفتم من نمیتونم باهات اینجوری بمونم بهم گف که من اگه با یکی حرف بزنم فقط واسه رابطه میخوامش ولی تورو واسه ازدواج میخوام توباهام سردی و دوریم و اگه باهام رابطه جنسی تا حدودی داشته باشیم من اینکارارو نمیکنم و من دوباره بهش گفتم که اینطوری نمیتونم باهات باشم و همچین کسی نمیتونم زندگی کنم گف الان اینجوریه ازدواج کردیم خوب میشم بعد ی مدت بهم گف میام خاستگاریت من چتدتا خانواده بهم گفتن که مفتی دخترمونو بهت میدیم شما نباید سخت بگیرین من الان چیزی ندارم بخاطر تو میخوام همچین ریسکیو کنم که بیام خاستگاریت منم چون دوستش داشتم شرایطشو قبول کردم بعد دوباره گف که خانواده م مشکل دارن فعلا چند ماه دیگه هم صبر کن ولی بهم قول بده که اگه موقعیت بهتر داشتی بری بخاطر من زندگیتو خراب نکنی من از رو عصبانیت بهش گفتم و گفتم توهم هر کاری خواستی بکن گفتم من نمیتونم باهمچین کسی زندگی کنم که خیانت میکنی بهم اونم همش میگه من همه چیو توضیح دادم تو دنبال بهانه ی بهانه دستت نمیافته میخوای اینجوری بری الان طول رور اخر شب ی پی ام میده و تموم به نطرتون چیکار کنم تروخدا کمکم کنین

سلام دوست گرامی با توجه به صحبت های خودتان کاملا تکلیف این رابطه مشخص هست.خیانت و بهانه های غیر منطقی،عدم ثبات نظر و اقدام برای رابطه رسمی اینها نشانه های خوب و محکمی برای اتمام رابطه شما هست.پس بهتر هست مردد نباشید و با احترامی که برای خودتان قائل هستید رابطه را تمام کنید

دختر فامیلمونه دوسش دارم به حدی که برای دوس دختر و رل نمیخوامش، میخوام باهاش ازدواج کنم . گه گاه باهم چت میکردیم ، تقریبن روزی 4 ساعت که کم نیس!! معمولا صبح من پیام میدم بعدش تو طول روز بارها اون اول پیام میده، دو روزه پیام ندادم و خواستم ببینم اون پیام میده یا نه!(؟) … اما خبری ازش نشد! از طرفی نمی خوام از دستش بدم و میخوام رابطمون باهاش سرجاش بمونه از طرفیم موندم چرا پیام نمیده گفته بود بهم که بامن خوشاله اما اگه واقعا اینطور باشه، بای دلتنگ بشه اما متاسفانه چنین نیس بنظرم نمیدونم باید چکار کنم باید پیام بدم یا نه؟ اگه بدم چی بگم که شخصیت و غرورم سرجاش بمونه؟

دوست گرامی سلام شما مطرح کردید که اغاز کننده پیام های روزانه شما هستید و به دنبال ان، دختر خانم به شما پیام میدند. خوب این مشخص هست که با توجه به روال پیام ها ایشان منتظر شما هستند و بهرحال به دلیل حجب و حیای دخترانه در صورتی که شما پیام ندهید ایشان پیامی نمیدهند بهترین کار این است که شما پیامی ارسال کنید و در زودترین زمان در مورد هدف و برنامه این رابطه با ایشان صحبت کنید و قبل از اینکه رابطه از قصد و هدف اصلی خارح شود به صورت جدی اقدام کنید تا هم به شناخت درست برسید و هم ابراز احساسات پس از تکمیل شناخت ها بدون نگرانی و محدودیت های دو طرفه باشد

سلام، من دختر ۲۵ ساله ای هستم که اگر بخواهم درمقابل رفتارهای سرد پارتنرم سرد برخورد کنم گلایه میکنه که چرا نیستم درحالی که خودش نیست، احساس میکنم بامن بازی روانی دارن انجام میدن چکار کنم که صادقانه بامن رفتار کنند؟ودر مقابل رفتارهای سردشون چگونه عمل کنم ؟

سلام دوست گرامی شما از رفتار سرد پارتنر خود گلایه دارید. چگونه به این رفتار سرد واکنش نشان می‌دهید و منظورتان از برخورد کردن، چیست؟ این نکته را بخاطر داشته باشید که هیچ کسی نمی‌تواند با شما بازی روانی کند، مگر آنکه خودتان به آنها این اجازه را بدهید. هیچ کسی نمی‌تواند رفتار دیگری را کنترل کند، شما باید روی رفتارها و برخوردهای خودتان کنترل داشته باشید. برای این منظور، باید مهارت‌های زندگی به خصوص مهارت ارتباط موثر را آموزش ببینید.

آدرس: تهران، پونک، نبش بلوار پونک، پلاک 2، طبقه سوم، واحد 6

تلفن پشتیبانی:02146015870

رزرو نوبت مشاوره

انجمن روانشناسی آمریکا

سازمان نظام روانشناسی و مشاوره ایران

سازمان بهزیستی ایران

انجمن روانشناسی ایران

 

می‌خوام برگرده به رابطه/زندگیمیخوام فراموشش کنم

باید تمومش کنم، اما قدرتشو ندارم

می‌خوام جذبش کنم و ازدواج کنیم


https://lovesradio.com/wp-content/uploads/دلیل-جدایی.mp3Downloads-icon


https://lovesradio.com/wp-content/uploads/How-we-help-you-get-back-your-love-1.mp3Downloads-icon


https://lovesradio.com/wp-content/uploads/How-does-this-course-help.mp3Downloads-icon

فهرست مطالب

پسر: “سلام، خوبی؟”

دختر: “سلام، ممنون خوبم. تو خوبی؟”

پسر: “ممنون، منم خوبم”

چطور به عشقم پیام بدم

درسته که این مکالمه برای شروع خوبه، اما خب اگه موضوعی برای حرف زدن نداشته باشید، بعد از پیام سوم و چهارم مکالمتون قطع میشه!

گاهی بعضی از پسرها یه عکس یا جوک یا … رو ارسال می‌کنن و منتظر جواب و ادامه گفت و گو می‌شن. یادتون باشه این نوع پیام‌ها نه تنها معمولا جواب نداره (گاهی شاید در حد یک ایموجی لبخند)، بلکه طرف مقابل رو کلافه می‌کنه که باید چی کار کنه! بعد این کلافه‌گی رو به شما نسبت می‌ده و باعث می‌شه تمایلش برای ارتباط با شما کم بشه!

به دلیل محدودیت‌هایی که فضای مجازی داره، گاهی استفاده از ایموجی می‌تونه کمک کننده باشه؛ اما استفاده زیاد از آن‌ها خودش به نوعی یک نوع مانع ارتباطی محسوب می‌شه و به طرف مقابل این پیام رو می‌ده که شما درست بلد نیستید که صحبت کنید. پس بهتره که خیلی از اون‌ها استفاده نکنید.

ارسال جملات و پیام به صورت بریده بریده، باعث می‌شود که ذهن خواننده دایما پرت شود و به همین دلیل اینطور پیام دادن اصلا توصیه نمی‌شه. از طرفی، ارسال پیام در قالب یک پاراگراف طولانی هم خواننده رو خسته می‌کنه. پس، سعی کنید پیام خود رو به صورت خلاصه و در یک پاراگراف کوتاه، ارسال کنید.

هیچ‌چیزی بدتر از این نیست که شما همیشه در جواب پیام‌های فرد مقابل، از پاسخ‌های تک‌کلمه‌ای استفاده کنید؛ به عنوان مثال:

دختر: “امروز خوش گذشت باشگاه رفتی؟”

پسر: “آره!”؛ این نوع پیام دادن به فرد مقابل این احساس رو منتقل می‌کنه که خیلی برای حرفاش ارزش قائل نیستید.

بهتره که بعد از قرارهای آشنایی، برای فرد مقابل چنین پیام‌هایی رو ارسال کنید:

“خونه رسیدی؟”، “ترافیک که نبود؟ به موقع رسیدی؟” و … . این پیام‌ها به فرد مقابل احساس مهم بودن و دوست داشته شدن می‌ده و بسیار در رابطه عاطفیتون تاثیر می‌گذاره.

اگه در پیام‌ها احساس کردید که فرد مقابل حالش خوب نیست یا ناراحته، بهش بازخورد بدید؛ مثلا بگید: “به نظرم رسید که ناراحتی، اتفاقی افتاده؟ من می‌تونم کمکی بکنم؟”. اینطوری به فرد مقابل نشون می‌دید که برای احساساتش ارزش قائلید.

اگه احساس کردید در ناراحت کردن فرد مقابلتون سهم دارید، بهتره که با یک پیام ازش عذرخواهی کنید. یادتون باشه، اینکار نه تنها به غرورتون لطمه نمی‌زنه، بلکه ارزش و احترام شما رو بیشتر هم می‌کنه؛ به عنوان مثال: “فکر می‌کنم که امروز از حرفم ناراحت شدی، می‌خواستم بگم … . “

گاهی برخی از پسرها بعد از قرار ملاقات تا چند روز هیچ پیام یا زنگی نمی‌زنند، این مساله بیشتر در فرد مقابل احساس ناراحتی و شک به وجود میاره که آیا می‌خواد رابطه ادامه پیدا کنه یا نه. به علاوه ممکنه احساس کنه که شما می‌خواستید باهاش بازی کنید. به همین دلیل بهترین کار اینه که قبل از 24 ساعت، یک پیام براش ارسال کنید.

 

عشقت رو جذب کن

میخوای یاد بگیری چطور روز به روز بیشتر قلب عشقتو بدست بیاری؟ چطور یه رابطه موفق منجر به ازدواج داشته باشی؟ چطور یه زندگی مشترک موفق داشته باشی؟ پس فرصت را از دست نده! تو هم به جمع دنبال کنندگان پیج رادیو عشق در اینستاگرام اضافه شو…

عضویت در خبرنامه رادیو عشق

35 بازدید

45 بازدید

115 بازدید

102 بازدید

177 بازدید

دیدگاه

نام *

ایمیل *

وب‌ سایت

ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی می‌نویسم.

مشترک نمی شومدریافت همه دیدگاه های این نوشتهفقط دریافت پاسخ دیدگاه های خودم

آدرس: تهران، پونک، نبش بلوار پونک، پلاک 2، طبقه سوم، واحد 6

تلفن پشتیبانی:02146015870

رزرو نوبت مشاوره

چطور به عشقم پیام بدم

انجمن روانشناسی آمریکا

سازمان نظام روانشناسی و مشاوره ایران

سازمان بهزیستی ایران

انجمن روانشناسی ایران

 

چگونه پیامک عاشقانه به همسر خود ارسال کنیم؟

اگر قصد دارید به مرد خود پیامی ارسال کنید اما می ترسید حرف اشتباهی بزنید یا چیزی بگویید که شما را ناامید یا نیازمند نشان دهد باید به یاد داشته باشید بهترین استراتژی در چت کردن برای ارسال پیام و پیامک عاشقانه این است که بامزه باشید و در عین حال خیلی پرمدعا و سلطه جو به نظر نیایید.

اگر به دنبال نکاتی هستید که به شما کمک کند مردی را از راه دور مثلا در شبکات اجتماعی از طریق پیامک عاشق خود کنید این مقاله را حتما مطالعه کنید.

با یک پرسش ارسال پیام خود را شروع کنید، این یک روش عالی برای نشان دادن علاقه به عشقتان است و همچنین کاری می کنید که پاسخ دادن برای وی آسان شود.

با اینکار می توانید از تمایل وی برای ارسال متقابل پیام به شما مطمئن شوید.

چطور به عشقم پیام بدم

در ادامه به شما توضیح می دهیم دقیقا یک سوال خوب به چه شکل است؟

یک سوال مشخص و دقیق در مورد خودش بپرسید. با اینکار نشان می دهید به چیزی که واقعا هست علاقه مند هستید.

از وی سوالی بپرسید که به سادگی بتواند پاسخ دهد. در مورد معنی زندگی  و عشق و علاقه سوال نکنید.

به نظر مردان پرسش های صریح و واضح جذاب تر است نسبت به پیامی که خیلی توضیحات دارد.

ولی جوابِ پرسش شما نباید در یک کلمه خلاصه شود. اگر پرسشی کنید که جواب آن در یک یا دو کلمه باشد، ادامه دادن آن مکالمه دشوار خواهد شد.

به جای اینکه بپرسید ” دیشب کی به خانه رسیدی” بپرسید ” دیشب چطور گذشت؟”

اگر پیام هایی ارسال کنید که دیگران ارسال نمی کنند یا به عبارت دیگر خاص باشد، تحت تاثیر قرار خواهد گرفت.

به جای اینکه فقط سلام کنید، یک سوال جالب نیز بپرسید و سعی کنید چیزی بگویید که باعث شود وی بخواهد پاسخ شما را بدهد و مکامله را ادامه دهد.

او را بخندانید. اگر سعی کنید باهوش باشید و باعث شادی وی شوید، پسر مقابل شما نیز همین تلاش را برای خنداندن شما می کند.

یک نگاه کنایه آمیز و شوخ داشته باشید. این یک روش عالی دیگر برای شروع است، تا وقتی که بداند چگونه سوالتان را پاسخ دهد.

اگر در مرحله ای هستید که می خواید احساسات خود را بیان کنید، باید سعی کنید همزمان بامزه و شوخ طبع نیز باشید و خیلی احساساتی نشوید.

عاشقانه رفتار کردن باعث می شود مردتان از صحبت با شما هیجان زده شود، و تحت تاثیر جسارت و بی باکی شما قرار بگیرد ( البته اگر افراط نکنید).

در اینجا توضیح می دهم در اس ام اس عاشقانه ی خود دقیقا چه کاری باید انجام دهید

طعنه آمیز رفتار کنید. از طعنه زدن و اینکه کمی به شما طعنه زده شود ترسی نداشته باشید.

اگر در مرحله ی مناسبی در رابطه ی خود هستید، در مورد لباس هایی که خریده اید و می پوشید صحبت کنید؛ اینکار باعث می شود برای دیدن شما هیجان زده تر شود.

اگر می خواهید مردی که قصد دارید عاشق خود کنید، برایتان شخصی جالب باقی بماند، شما نیز باید برای وی جالب باشید.

باید نشان دهید شخصی با مهارت هستید با انواع متنوعی از علایق، سرگرمی ها و دوستان و همیشه به دنبال تجربه ی چیز های جدید هستید.

اجازه دهید تصور کنید شما زندگی شلوغی دارید احساس کند خیلی خوش شانس است که اکنون فرصتی پیدا کرده اید که به وی پیام دهید.

اگر احساس کند همیشه بیکار هستید و منتظر شرایط مناسب برای ارسال پیام  به سرعت علاقه ی خود را نسبت به شما از دست خواهد داد.

نشان دهید زندگی خود را دارید. اجازه دهید بداند با دوستانتان برای گردش به بیرون می روید، به کلاس کاراته می روید یا یک فیلم جدید نگاه می کنید.

باید بداند زندگی شما فقط خلاصه به ارسال پیامک عاشقانه به وی نمی شود و در نتیجه می خواهد سهم بیشتری بدست آورد.

یک علاقه ی مشترک پیدا کنید. درست است که در ارسال اس ام اس یا مکالمه های پیامی در شبکات اجتماعی همچون تگلرام ،اینستاگرام یا واتساپ می توانید یک مکالمه ی عمیق و کامل داشته باشید، اما اگر متوجه شود هر دو به یک آهنگ علاقه دارید یا یک برنامه ی تلویزیونی را مشاهده می کنید، به صحبت کردن با شما بیشتر علاقه مند خواهند شد. به چیزی اشاره کنید که در زندگی تان عاشقش هستید. این کار به وی نشان می دهد که فردی خوشحال هستید و علایق متنوعی در زندگی خود دارید.

بسیار مهم است که هر بار مکالمه را در زمان مناسبی پایان دهید در نتیجه مرد مقابل تان به شما علاقه مند باقی خواهد ماند.

اگر همیشه او باشد که مکالمه را تمام می کند، یا اگر همیشه سعی کنید مکالمه را طولانی تر کنید به خصوص وقتی مشغول کاری است یا وقتی چیزی برای گفتن باقی

نمانده است، در نتیجه وی مکالمه را قطع خواهد کرد و در آینده نیز تمایل چندانی با ارتباط با شما نخواهد داشت.

وقتی در تلاش هستید که موضوعی برای صحبت کردن پیدا کنید.

وقتی پاسخ های وی خلاصه به بله، خیر، باشه یا اوکی می شود، در این شرایط مرد مقابل تان علاقه ای به ادامه ی مکالمه ندارد.

اگر در جواب از شما سوالی نمی پرسه، پس احتمالا فقط برای حفظ ادب پاسخ شما را می دهد

اگر او همیشه مکالمه را تمام میکند، سعی کنید این رویه را تغییر دهید و این شما باشید که کار دارید و باید بروید حداقل نصف زمان های ممکن.

نباید فقط مکالمه را باگفتن جملاتی مثل “فعلا” یا ” تا بعد” تمام کنید. در عوض باید پایان مکالمه را باز نگاه دارید تا شروع یک مکالمه ی جدید برای تان امکان پذیر با باشد.

می توانید به او بگویید که قصد دیدارش را دارید یا اجازه دهید بداند در حال انجام کاری جالب هستید تا وی بتواند بعداً در مورد آن از شما بپرسد.

1- اگر قبلا شروع کردید به گذاشتن قرار، اشکالی ندارد که به وی بگویید از دیدارش خوشحال می شوید.

2- اگر از قبل برای ملاقات قرار گذاشته اید، در مورد لباس های جدیدی که می خواهید بپوشید صحبت کنید و بگویید نمی توانید برای نشان دادن لباس های جدیدتان صبر

کنید. اجازه دهید ذهنش درگیر یک تصویر ناشناخته شود که سعی کند لباس های جدیدتان را پیشبینی کند.

3- پایان مکالمه را باز بگذارید تا بعد بتواند بیشتر در موردش از شما بپرسد. هر از چند گاهی اشاره کنید با دوستانتان بیرون می روید و دوست دارید کمی وقت با اون نیز سپری کنید. در این صورت اگر پسر مورد علاقه ی شما نیز بخواهد با شما بیرون بیاید و خیلی خجالتی نباشد، حتما از شما درخواست خواهد کرد.

چطور به عشقم پیام بدم

آخرین دختری که یک پسر به دنبالش می باشد فردی است که نیازمند و ناامید باشد.

اگر همیشه سعی کید در ارسال اس ام اس و پیام هایتان افراط نشان دهید و در مورد دیر پاسخ دادن یا همیشه پاسخ ندادن پیام های وی معترض شوید، وی به این نتیجه می رسد که شخصیت شما به صورت کلی شخصیت نیازمند است.

پیامک عاشقانه تان باید بامزه و شاد باشد و نباید این احساس را انتقال دهد که شما از او چیزی می خواهید ( مثل نیاز به محبت که کمبودش را دارید)

اگر هنوز نیاز به راهنمایی بیشتر دارید می توانید با ما در تلگرام یا واتساپ در ارتباط باشید.

ما را در  اینستاگرام دنبال کنید.

سایت  آموزشی دکتر سمیه سلطانی به شما کمک می کند که مشکل فعلی خود را پیدا کرده و با راه حل هایی آشنا شوید که به نیاز های شما در ارتباط با روابط عاشقی در مسیر ازدواج و تحصیلی پاسخ بدهد.در صورت تمایل برای گفتگو با یک مشاور با تجربه، می توانید از طریق شماره09913943537 در تلگرام یا واتس آپ هماهنگ بشید همچنین می توانید پرسش های خود را در مورد این مراحل ارسال کنید تا در اسرع وقت پاسخ تان ارسال شود.

برای عضویت در کانال تلگرام روانشناسی دکتر سمیه سلطانی کلیک نمایید.

نشانه‌ی سواستفاده‌ی عاطفی

ازدواج اشتباهی

شماره تماس : 09913943537

آدرس دفتر : تهران- خیابان شریعتی – بالاتر از ملک- پلاک 1 واحد 11

تلفن تماس : 02177653154

تلفن همراه: ۰٩٩١٣٩۴٣۵٣٧

Publisher –

راستش را بخواهی شناختن آدم ها چندان که باید راحت نیست چرا که همه دوست دارند مرموز باشند حتی تو! اما بعضی چیزها واقعا هست که خودمان هم خبر نداریم اما شخصیت مان را برملا می کند.

در این باره بارها گفته شده که:

رنگ رخسار خبر می دهد از سر درون!

اما این روزها، پیامک هم می تواند خبر از اسرار درون بدهند!

چطور به عشقم پیام بدم

در مورد مرد ها امروز کلی حرف دارم که مطمئنم خیلی خوشت می آید. چطور است که سری به پیامک های عشقت، بزنی و ببینی که شخصیت او چگونه است؟ خب راهکارش را می نویسم و تو فقط از آن ها باید مطلع شوی.

راستش شخصیت شناسی با پیامک صرفا به قصد این نیست که تو مچ عشقت را بگیری یا این که بفهمی آدم تو زردی است و بخواهی او را به دست گیوتین بسپاری تا سرش را بزنی و آتشش بزنی و خاکسترش را بر باد بدهی!

نه هیچ چیز انقدر سخت گیرانه نیست.

هدف من از شخصیت شناسی با پیامک این است که به تو کمک کنم تا:

همین.

علاوه بر این که شخصیت شناسی با پیامک می تواند کمک کند افراد را بشناسید کمک می کند که برای دیدار ها با هم غریبه نباشید و بهتر او را بشناسی.

شناخت کمک می کند که رابطه ها بهتر مدیریت شوند و کشمکش کمتر بشود و مسالمت آمیز تر بروید سر زندگی تان و همه چیز ختم به خیر شود ان شالله

 

دقت کرده ای گاهی در حال ارسال پیام هستی، و فقط گیف های متعددی از عشقت می بینی؟ خب این نشان از این دارد که او فردی احساسی است که بیش از این که بخواهد عقایدش را در خلال کلمات بیاورد، ترجیح می دهد شیوه ای امن در پیش بگیرد و صحبت هایش را با تصاویر حرکتی نشان دهد. به نظر می رسد که با این شیوه بیشتر بتواند نظراتش را بیان کند. یعنی بجای نوشتن دنباله ای از کلمات، و جملات یک گیف کار را تمام می کند.

اگر عشقت معمولا از گیف های مشابه در تمام مکالمات چند ماهه تان استفاده می کند احتمالا باید متوجه شده باشی که این گیف ها باید ویژگی هایی داشته باشند که ذهن عشقت آن را تایید می کند.

 

فرض می کنیم که عشقت و تو دائما با پیامک با هم در ارتباط هستید، و صحبت می کنید اما یک روز متوجه می شوی که پیام هایت را می خواند به اصطلاح سین می کند و جواب نمی دهد یا این که طوری جواب می دهد که جواب نمی گیری

احتمالا اینطور موقع ها بزنی زیر گریه و بگویی کدام شهین مهینی هست که ذهنت را درگیر کرده؟ داری به کدام عفریته پیام می دهی که به من توجه نمی کنی.

اگر احیانا این حالت گه گاهی رخ می دهد اما وفاداری اش همیشه به تو ثابت شده است، به این خاطر است که او الان آمادگی صحبت کردن با تو را ندارد و برای پاسخ به سوال هایت و حرف هایت نیاز به وقت و فکر کردن دارد.

پس او را متهم نکن.

این موضوع در شرایط گفته شده اصلا به این معنی نیست که تو را دوست ندارد!

 

وقتی نامزدت ابتدای رابطه است، ممکن است پیامک هایش رگباری نباشد. این فرد در حقیقت به دلیل این که شناخت کاملی از شما ندارد نگران این است که پیامک هایش تاثیر منفی در رابطه داشته باشند.

این بدین معنی نیست که علاقه ندارد اما بدین معنی است که اضطراب دارد. او اگر بفهمد که تو منتظرش هستی و به این رابطه علاقه داری، ریلکس تر می شود اما توصیه می کنم که هیچ وقت ابتدای رابطه کاری نکنی که او بخواهد سریع رام شود!

 

اگر پسری واقعا دیوانه تو نباشد تصمیم ندارد که کل روز را 24 ساعته با تو در چت و پیام بازی باشد. اما اگر صبح ها سلام می کند یا اوایل روز خوش و بشی می کند بدین معنی است که شما اولین نفری هستی که صبح زود به ذهن او می آیی و این خبر خوبی است.

چنین فردی هرگز مکالمه اش را برای اخر شب نمی گذارد و سعی می کند تعادلی بین رابطه و کار ایجاد کند اما نمی توان گفت که کسی که کل روز را بیخیال شماست، و فقط یک صبح بخیر می گوید صد در صد ذهنش همیشه درگیر شماست. احتمالا باید کمی بگذرد تا به ارزش شما پی ببرد.

 

مرد ها معمولا دوست دارند جدی به نظر آیند اما نوشتن پیام با کمک اموجی ها مخصوصا اموجی هایی که مسخره وار هستند به این معنی است که در جلوه دادن شخصیتش خیلی جدی نیست و دوست دارد کمی بامزه باشد.

 

پسرهایی که به دختری علاقه دارند، به احمق ترین جوک هم عکس العمل های عالی نشان می دهند. پسرهایی که چندان قصد ماندن ندارند ترجیح می دهند که وقتی که پیامی دریافت می کنند و حس می کنند که عکس العمل شان مهم است، از خودشان چیزی بروز نمی دهند.
پسری که جوک برایش جالب نیست ولی ارسال کننده جوک برایش مهم است حداقل یک ” هاهاها ” پاسخ می دهد. این واقعا بهتر از سکوت است. نیست؟؟

 

وقتی مردی پیامک های رسمی می فرستد، و سریع پاسخ نمی دهد و سعی می کند سنجیده وبا فکر پاسخ دهد این بدین معنی است که، او در زندگی نیز یک مدیر خوب است. او محافظه کار است و سعی می کند همه جوانب را بسنجد تا اشتباهی نکند.

 

بعضی مرد ها هستند که فقط عشقشان را برای موقع خاصی می خواهند. مثلا کسی که شب کار است و تنها در محل کار است آن موقع فقط به فکر یک همدم است. این مرد به محض این که شیفت کاری اش تمام می شود، شما را به دست خدای یگانه می سپارد! تا این که دوباره شیفت کاری اش برسد.

این گونه مرد ها که فقط شبانه نیاز به هم صحبتی دارند بدین معنی هستند که فقط برای اخرین اولویت روز و شب خود به شما نیاز دارند و نمی توان روی ان ها چندان حساب کرد.

بعضی از این افراد در طول روز انلاین هستند اما دریغ از یک پیامک!

بعضی هم متاهل هستند و به دروغ خود را مجرد جا می زنند!

 

اگر وقتی که نزد او هستید به شما توجه دارد عالی است اما مهم این است که وقتی کنار هم نیستید به پیام های شما و زنگ های تان سریع پاسخ دهد.

چطور به عشقم پیام بدم

اگر او در دوری از شما این روال را دنبال می کند، عالی است این یعنی از نبودن شما به صورت فیزیکی سو استفاده نمی کند.

 

مرد ها معمولا سرشان شلوغ است اما مردی که پیامک زدن دوست ندارد و زنگ میزند یعنی یا صبر و حوصله نوشتن و ارسال و دریافت از سمت شما و پاسخ را ندارد. تقریبا می توان گفت که این نشانه خوبی برای علاقه او به شماست.

 

باید احساس خطر کنی. گاهی زیاد در دسترس بودن تو این حالت را پیش می آورد. گاهی این پیام های مکرر انقدر روی اعصاب است که مرد چنان خسته می شود که تمایلی به پاسخ دادن ندارد.

این گونه پیام های رگباری بلند بالا موجب می شود که مرد احساس هیجان در رابطه نداشته باشد.

 

مرد ها حوصله خواندن پیام های بلند بالا را ندارند. هر چقدر خودت را راضی کنی که عاشقت است، باز هم مرد عاشق هم چندان وقت و حوصله خواندن پیام بلند را ندارد. بسیاری از وقت ها علت این که مرد پاسخ پیام بلند بالا را نمی دهد قصد بی اهمیت انگاشتن ندارد بلکه چون پیام را نخوانده جوابی هم نداده . پس در نوشتن پیام ها دقت کنید که طومار ننویسید.

 

معمولا خانم ها گله مند هستند که چرا عشق مان و نامزد مان اول پیام نمی دهد پس اگر عشق شما گاه و بی گاه بدون توجه به این که شما واقعا کی بیدار هستید پیام می دهد، به این معنی است که با شما راحت است و دارد کاری می کند که فردا روز، بتواند سریع جواب را از شما بگیرد.

گاهی مرد ها برای این که می ترسند چیزی را فراموش کنند همان موقع که مساله ای به ذهنشان برسد ارسال می کنند. نباید این رفتارهای این موجودات را بد بینگارید.

 

اما اگر او نمی تواند شما را از افکار خود بیرون کند،   از هر فرصتی برای گفتگو با شما استفاده خواهد کرد. معمولا ابتدای رابطه این حالت بیشتر دیده می شود. او در حقیقت فقط به دنبال این هست که، بتواند فرصتی ایجاد کند و حتی اگر شده با یک صحبت عاشقانه با شما، درگیر ذهن شما باشد.

کسی که مدام با شما صحبت می کند، باید توسط شما کنترل شود و شما نیز به این صحبت زیاد دامن نزنید تا خستگی زودرس رابطه تان را نابود نکند.

 

منبع کمکی | منبع عکس

 

 

از زمانی که متولد شده ام، سعی کرده ام برای بنده های خوب خدا، مفید باشم. هر چه آموخته ام، تجربه کرده ام، و احساس کرده ام را با تو در میان خواهم گذاشت.

Prev Post

11 علت سرد شدن رابطه و بی توجهی مرد به زن

Next Post

49 نشانه تنفر پسر از دختر که مستقیما به زبان نمی آورد

حل مشکل های زندگی با عمل کردن به وصیت شهید نوید

چه رابطه ای را باید تمام کرد ( 22 نشانه پسر بد )

13 موضوع جدید و جذاب برای جذب پسر با حرف زدن

3 روش کاهش استرس با نفس عمیق در لحظه

سلام
عشقم به من گفت من فقط برای توبی رحمم بابی رحمی جلوت وایمیستم خودم موندم توزندگیم چکارکردم که بهش برخورده چکاربایدمیکردم که نکردم من دوسش دارم فقط دلم نمیخوادقبل ازازدواجم تنم لمس بشه ولی اون میگفت اگرمنولمس میکنه ازروی عشق وعلاقه ای هست که بهم داره ولی من همیشه احساس گناه میکنم بااین کارش

سلام عزیزم. پسری که واقعا پی ازدواج باشه، اگر برات ارزش قائل باشه و بخوادت سریع بساط ازدواج رو جور میکنه و دست درازی نمی کنه تا ارزشش کم نشه.
شما نباید اجازه بدین هیچ پسری دست شما رو لمس کنه همین قدر هم حق استفاده رایگان! ( بدون عقد و حلالیت رسمی ) نداره. برای خودتون ارزش قائل باشید.
مفت نباشید
بگذارئ عشق پاک از ناپاک شناخته بشه

سلام. دلیل اینکه یه پسر تیکه کلام ما رو تقلید میکنه وهمش استفاده میکنه چیه

سلام تورو خدا جواب منو بدین من یه پسر خیلی خیلی زیاد بهم ابراز علاقه کرد ک عاشقتم فلان ییسار ولی من باور نکردم بلاکش کردم بعد دوباره از طریق پیامک شروع کرد ب التماس کردن ک قصدم جدیه گفتم باید با خانوادم صحبت کنی مامانش ب مامانم زنگ زد چندین بار اما چون من دوست ندارم توی این خونمون خواستگار دعوت کنم میپیچوندمش تا ب وقتش ولی بهش گفتم ک منم دوستت دارم اما الان انگار نه انگار اصلا پیام نداد تا الان من باید چیکار کنم لطفا بگین

Your email address will not be published.

Save my name, email, and website in this browser for the next time I comment.

هفت − 4 =

هرگونه استفاده از محتوای شادزیستی در شبکه های اجتماعی ، وب سایت ها و کانال ها، موجب بدهکاری شرعی و عرفی است و پیگرد قانونی دارد. به تلاش های یکدیگر احترام بگذاریم.

پر بحث ترین ها

13 نشانه پسر یا دختری که دیگر تو را نمی خواهد

از کجا بدانم عشق سابقم هنوز دوستم دارد؟ ( 13 نشانه بازگشت معشوق)

تمام ترفندهای جذب مرد و وابسته کردن مردان به خود

49 نشانه تنفر پسر از دختر که مستقیما به زبان نمی آورد

Welcome, Login to your account.

+ پنج = 12

Recover your password.

A password will be e-mailed to you.

2 + یک =

امروزه شرایط و روابط موجود در دنیا با همیشه متفاوت است. در گذشته، دخترها و پسرها برای برقرار کردن ارتباط با یکدیگر، نامه می نوشتند. اما امروزه با پیشرفت تکنولوژی، می توانند به هر طریقی که می خواهند به هم پیام دهند و در کثری از ثانیه با یکدیگر ارتباط برقرار کنند. اما این ارتباط نیز پیچ و خم های مربوط به خود را دارد. بسیاری از دخترها در هنگام پیام دادن به پسرها شخصیتی متفاوت تر دارند. برخی در برخوردهای حضوری خجالتی بوده و در پیام دادن یا به اصطلاح چت کردن، برخورد صمیمانه تری دارند. گاها این پیام دادن های عجیب و اشتباه، موجب بهم خوردن روابط نیز می شود. اما چگونه با یک پسر چت کنیم؟

برای اینکه یک پسر را مشتاق و علاقمند نگه دارید، می بایست مهارت پیام دادن خود را افزایش دهید. مثلا باید بتوانید در عین شوخ طبعی، اعتماد به نفس و جذابیت خود را حفظ کنید. در غیر اینصورت، او از پیام دادن به شما صرف نظر کرده و به قول معروف، حوصله اش سر می رود!  همانطور که می دانید، در هنگام پیام دادن به پسرها، استرس و اضطراب زیادی گریبان گیر دختران می شود. اما این را بدانید که در هنگام پیام دادن، کارهای متفاوتی می توان انجام داد؛ حتی می توان کاری کرد که مرد رویاهایتان پیشنهاد یک قرار ملاقات عاشقانه را به شما دهد. اما می بایست بدانید چگونه پیام دهید. در ادامه با ۱۰ نکته اساسی مربوط به پیام دادن به پسرها آشنا شوید.

همیشه به دختر ها یاد داده اند که اولین حرکت، نباید از جانب آنها باشد. “توی کافه پیش اون پسره نرو، توی اینستاگرام اول پیام نده، و در کل اول پیام نده! بذار اون اولین قدم رو برداره” اما می دانید پسرها از چه چیزی خوششان می آید؟ اعتماد به نفس. در هنگام پیام دادن به پسرها می بایست هر از چند گاهی، قدرت را به دست بگیرید. یعنی ابتدا شما پیام داده و مکامه را هدایت کنید و حتی برخی اوقات شیطانی کنید. واقعا نیازی نیست که تمام مدت خجالتی باشید. اگر واقعا می خواهید به او پیام دهید و نمی توانید منتظر او شوید تا با شما تماس بگیرد، خودتان حرکت را شروع کنید. بگذارید بداند که درباره او فکر می کنید. بگذارید بداند که شما چه می خواهید.

برای یک پسر هیچ چیزی بدتر از این نیست که دختر مورد علاقه اش در هنگام چت کردن از پاسخ های یک کلمه ای یا از سر باز کنی استفاده کند. کلماتی مثل “شاید، اوکی، باشه و خوبه” این گونه پاسخ ها، مکالمه را کشته و از بین می برد. حتی اگر در مرتبه اول این اتفاق رخ نداد، در نهایت مکالمه از بین خواهد رفت و او تمایلی برای ادامه دادن بحث نخواهد داشت. در هنگام پیام دادن به پسرها می بایست جذاب باشید، به اندازه کافی صحبت کرده و بلد باشید بحث را باز کنید. توقع نداشته باشید که او تمام مسئولیت ها را به عهده بگیرد.

یکی از بزرگترین قوانین در هنگام پیام دادن به پسرها این است که خودتان را مستاصل و نیازمند به محبت نشان ندهید. احتمالا کمی برایتان سخت خواهد بود، اما نباید آنقدرها هم خودتان را مشتاق نشان دهید؛ خصوصا اگر برای مدتی به شما پیام نداده است. از دادن پیام هایی مانند “سلام کجایی؟” خودداری کنید. شما می بایست راحت و خونسرد برخورد کرده و خودتان را خیلی مشتاق نشان ندهید. هنگامی که این کار را انجام دادید، او برنده شده است!

چطور به عشقم پیام بدم

ممکن است طرف مقابل تان علاقه ای نداشته باشد که با فردی نیازمند و مستاصل رابطه داشته باشد؛ چراکه این ویژگی به هیچ عنوان جذابیت ندارد. در نتیجه آرام باشید و خونسردی خود را حفظ کنید تا هنگامی که جواب پیام تان را دهد. عجله نکنید و او را نیز به عجله نیندازید. بگذارید هنگامی که آماده پیام دادن شد پیام دهد. اگر او را به عجله اندازید، احتمالا جواب تان را خواهد داد. اما مطمئنا خوشحال و راضی نخواهد بود. بدتر از آن اینکه ممکن است تمامی علاقه و ذوق او را از بین ببرید. اینکه کمی صبر کنید و جواب پیام پسرها را بدهید، آنها را مشتاق تر نیز خواهد کرد. این کار نشان می دهد که شما درگیر زندگی تان بوده، مشغله های خود را دارید و صرفا برای او و طبق خواسته های او زندگی نمی کنید! از این رو اگر بخواهد به شما زنگ هم بزند کمی با استرس اینکه “چگونه پشت تلفن صحبت کنم” روبه رو خواهد بود.

خودتان باشید
یکی از رایج ترین اشتباهات در هنگام چت کردن با یک پسر این است که خودتان نیستید و سعی می کنید کس دیگری باشید. تنها کافی است تا خود واقعی تان باشید. چراکه دیر و زود او شخصیت شما را شناخته و به دروغی که گفته اید پی می برد. در آن زمان علاوه بر اینکه احساس می کند با یک فرد دیگر مواجه شده است، ممکن است فکر کند که شما کلا آدم راستگویی نیستید و نظرش به طور کلی در مورد شما عوض شود.

فرستادن پاسخ های طولانی و پر جزئیاتی که خواندنش بیشتر از یک دقیقه طول بکشد، او را تحت تاثیر قرار نخواهد داد. وقت او برایش با ارزش است و احتمالا چیزی که او به دنبالش است، کمی ریلکس کردن و صحبت با شماست. پس او را با متن های طولانی که دقیقا توضیح می دهد در طول روز چکار کرده اید اذیت نکنید. حرف های اضافی را کنار بگذارید و به اندازه صحبت کنید. اگر متنی خیلی طولانی بنظر می رسد، احتمالا واقعا هم طولانی است! مشخص صحبت کرده و خودتان باشید، بامزه باشید و متن هایتان را حداکثر در حدود دو یا سه جمله بیان کنید.

لازم نیست یک کمدین باشید و یا لطیفه تعریف کنید. اما حداقل به او نشان دهید که حس شوخ طبعی دارید. با او شوخی کنید، به او کنایه بزنید و به شوخی اذیتش کنید.

هیچ پسری نمی خواهد بعد از بیدار شدن از خواب، یک پیامی مثل “من امروز خیلی افسرده ام” ببیند. اگر می خواهید رابطه خودتان و کسی که از او خوشتان می آید بهتر شود، باید تا حد ممکن مثبت اندیش باشید. حتی ممکن است همین حالا اتفاقات واقعا جدی و ناراحت کننده ای در زندگی تان پیش آمده باشد؛ اما لازم نیست همه چیز را به او بگویید.

خودمانی، مثبت اندیش و بامزه باشید. به او نشان دهید که از خندیدن خوشتان می آید و با این کار به او دلیلی دهید تا به شما پیام دهد. کاری کنید که او چنین فکری با خودش داشته باشد “من واقعا دلم می خواد امروز به اون دختره پیام بدم؛ چون حرف زدن و بودن با اون خیلی برام لذت بخشه!”

اینکه در بین مکالمه سکوت برقرار شود، واقعا آزار دهنده است. اما عیبی ندارد، در هر صورت این اتفاق می افتد. بهترین راه برای دوری از این سکوت، سوال پرسیدن است (ترجیحا در مورد او). پسرها عاشق این هستند که درباره خودشان حرف بزنند. این احتمالا محبوب ترین موضوع مورد بحث شان، بعد از فوتبال است. پس به او شانسی دهید تا خودش را نشان دهد و مکالمه تان ادامه پیدا کند. از او سوالات جالب و با جواب باز (سوالاتی که جوابشان بله یا خیر نباشد) بپرسید که او را به جواب دادن، علاقه مند نگه دارید.

این نکته را در نظر داشته باشید که برخی اوقات ممکن است مکالمه تان پایان یابد. این را بدانید که مکالمه تان برای همیشه تمام نشده است؛ بلکه تنها برای ساعت مشخصی از روز پایان یافته است. اگر دیدید مکالمه به پایان خودش نزدیک می شود، سعی در احیاء آن نکنید. تنها کافی است به او بگویید کاری برای انجام دادن دارید و بعدا با او صحبت می کنید.

سعی در احیاء یک مکالمه در حال پایان یافتن، می تواند همه چیز را بدتر کند. چه می خواهید بگویید؟ آیا می خواهید هرچیزی بگویید تنها برای اینکه مکالمه ادامه پیدا کند؟ این ایده بدی است زیرا ممکن است چیز بدی بگویید که بنظر او عجیب برسد و نظرش درباره شما برگردد. باید بدانید در چه زمانی یک مکالمه را که در حال پایان یافتن است، قطع کرده و به زندگی تان برسید، و بعدا زمانی که دوباره چیزی برای صحبت در موردش دارید، پیش او برگردید.

“حالت خوبه؟ یه مدته به من پیام ندادی. به خاطر حرفی که زدم ناراحت شدی؟” هیچوقت این یا هیچ چیزی مشابه اش را نگویید. این به معنی پایان پیام دادن بین شما دو نفر می باشد. اگر مدتی است که پاسخ نداده، احتمالا دلیل قانع کننده ای دارد. اما زمانی که از او بپرسید که آیا از دست شما ناراحت است یا خیر، بر روی شیب رو به پایینی در رابطه تان قرار می گیرید که احتمال کمی دارد بتوانید از آن نجات پیدا کنید. مسائل را بیش از حد تحلیل نکنید. قبول کنید که مردم، برای اینکه مدتی پیام نمی دهند، دلایل خودشان را دارند. مطمئن باشید که اگر طرف مقابل تان فرد قابل اطمینانی باشد، بالاخره جوابتان را خواهد داد.

 

 

Save my name, email, and website in this browser for the next time I comment.


Email address:


سبد خرید شما خالی است.


نام کاربری یا آدرس ایمیل *


گذرواژه *

مرا به خاطر بسپار

ورود


گذرواژه خود را فراموش کرده اید؟

چطور به عشقم پیام بدم


آدرس ایمیل *


گذرواژه *


عضویت

سبد خرید شما خالی است.


نام کاربری یا آدرس ایمیل *


گذرواژه *

مرا به خاطر بسپار

ورود


گذرواژه خود را فراموش کرده اید؟


آدرس ایمیل *


گذرواژه *


عضویت

این اتفاق خیلی عادی شده، با یکی آشنا میشین،
چندبار میرین سر قرار و میشناسینش و رابطه تون داره جلو میره ، اما ناگهان طرف
ناپدید میشه ، شما هم بهش پیام میدین ممکنه جوابتون رو بده اما باز هم مکالمه
ادامه دار نمیشه .

با خانم هایی که هر روز صحبت میکنم این مشکل رو دارن و این مشکل تقریبا  خیلی شایع شده ، با طرفتون پیام بازی میکنید، سرقرار میرید و رابطه تون رو به جلو می‌برید و اینطور بنظر میرسه که او هم شمارو میخواد اما ناگهان دیگه جوابتون رو نمیده و شماهم نمیدونید چه فکری کنید یا چه واکنشی نشون بدید .

این موقعیه که ترس، اضطراب و خستگی( از اینکه مداوم بخواید پیگیر باشید) میان سراغتون و از خودتون می‌پرسید مگه چکار کردم ؟ چی شد ؟ چکار باید بکنم که درستش کنم ؟ اینجا یه تله خیلی مهمی که خانم ها بهش دچار میشن رو توضیح میدم و توضیح میدم چطور ازش دوری کنید.

وقتی ترسیدین، نشونه بارز کمبود اعتماد بنفسه، با
خودتون میگید مگه چکار بدی انجام دادم؟  چرا دیگه پیام نمیده ؟ چی گفتم مگه ؟ چکاری میتونم
بکنم ؟

وقتی ترسیدین، معمولا بخاطر اینه که فکر میکنید شما
یه کار اشتباهی انجام دادین، به اندازه کافی خوشگل نیستید و دیگه هیچ مردی اون بیرون
وجود نداره که از شما خوشش بیاد . باید بدونید که این طرز فکرتون اصلا جذاب نیست و
در واقع یه مشکل بزرگه .

 اگر مردی
بهتون پیام نمیده، اون مرد هم نباید دیگه اونچنان براتون جذاب باشه، نباید معیار
ها و استاندارد هاتونو پایین بیارید باید بدونید شما ارزش اینو دارید که با مردی
در رابطه باشید که باهاتون در تماس‌ باشه.

مردم، هم مرد ها هم زن ها ،بهترین حالت خودشون رو در اوایل رابطه نشون میدن و  اگر در اوایل رابطه بهتون پیام نمیده،خیلی باهاتون ارتباط برقرار نمیکنه، اینها اصلا نشونه خوبی نیستند و من بهتون پیشنهاد میکنم راه خودتون رو بکشید و برید و به زندگی تون برسید .

اما خیلی وقت ها ما عصبانی و دلخور میشیم و از این
رفتار های همراه با عصبانیت، تنفر مشاهده میشه و این جملات :چرا اینکار رو با من
کرد ؟ چرا گفت میخاد باز بریم بیرون و دیگه خبری ازش نشد؟  اصلا جور در نمیاد.  مرد ها چشونه اخه ؟

این طرزبرخوردیه که از خیلی از خانم ها دیدم .

 اگه ازش
خبری نشنیدن بهش پیام میدن که میخان باهاش کات کنن و دیگه نمیخان باهاش حرف بزنن و
جالب اینجاست  اگر اون مرد جواب بده و
بهونه های الکی بیاره ، خانم هم همینطور جوابش رو میده و به این خاطر که حداقل
دوباره میتونه باهاش صحبت کنه از ایده کات کردن هم فاصله میگیره .

اما این اصلا ایده خوبی نیست، اصلا شما انگیزه تون
از این کارا چیه؟! چرا باید یه همچین چیزی رو بهش بگین؟ که حسابش رو بزارید کف
دستش؟ یا اینکه به خودتون حس خوبی بده(دلتون خنک شه) و یه سنگینی رو از روی دوشتون
بردارید؟

 چون مردی وجود
نداره که وقتی یک خانم بهش اینطور بگه که “به احساساتم ضربه زدی ، چرا بهم
توجه نمیکنی و..  “یه دفعه ایی بخواد
دلسوز بشه و حس همدردیش گل کنه و از این به بعد درست حسابی جواب بده .

 راه های
بهتری هم وجود دارن که به کار بگیرید تا اینکه برید و مردم رو نصیحت و بازخواست کنید.

عصبانیت مثل قورت دادن قرص سمی اییه که توقع داشته
باشید روی طرف مقابلتون اثر بزاره و فقط به خودتون آسیب می‌زنید. بگذارید یه
داستان براتون بگم.

یک مراجعه کننده داشتم که با مردی آشنا شده بود و
چنتا قرار هم باهم داشتن و بعد یک مرتبه طرف غیب شد و درست جوابش رو نمی‌داد این
خانم عصبانی شده بود و با میگفت مشکل این مرد چیه ؟  چرا با من صادق نیست ؟

بهش گفتم که تلاشش رو متوقف کنه و عصبانی و ناراحت
نشه .

یکی دو هفته بعد دوباره اون مرد باهاش تماس گرفته
بود و باهم در ارتباط بودن .

 این خانم
به من گفت دوست دارم بهش بگم چقدر عوضیه و نمیخام ببینمش و اصلا…. چرا همونطوری
که منو قال گذاشت قالش نذارم ؟ بهش گفتم خونسردی تو حفظ کن، استاندار هاتو حفظ کن و اینکه اصلا سودی نداره که بخوای این رفتار رو نشون بدی بجاش سطح توقعات رو از رابطه حتی بیشتر کن ، بهش یه شانس بده و محتاط تر هم باش و بگذار تا او خودش رو  بهت ثابت کنه .

 معلوم شد
دفعه قبل مادربزرگ این مرد فوت شده بوده و یه سری مسائل خانوادگی براشون پیش اومده
و درگیر  اونها شده بوده، یه سال بعد باهم
ازدواج کردن و این خانم میگفت خوشحالم که از اینکه خودم نرنجوندمش و عاقلانه رفتار
کردم و درحالی که محتاط بودم و سطح توقعاتمو بالا نگه داشتم، مطمئن شدم اون کار
لازم رو برای بدست آوردنم انجام میده.

پس بنظرم خیلی کمک کنندس که با مهربونی و بدون
عصبانیت ترک کنید، نیازی نیست کینه به دل بگیرید و دلخور بشید و به احساسات هم
لطمه بزنید هیچ سودی نه برای شما نه طرف مقابلتون داره.

با این پکیج، جذابیت طبیعی برای مرد مورد علاقت به دست بیار و ببین که اون هست که به سمت تو میاد و دیگه اینجور مشکلات رو نخواهی داشت. ببین که مردی که دوستش داری با تمایل خیلی بیشتری کنارت خواهد موند. برای مطالعه بیشتر این مورد روی لینک زیر کلیک کن و تغییر واقعی رابطت رو شاهد باش.

با مهربونی و مثبت تموم کنید و به زندگی تون برسید،
نیازی نیست جبهه بگیرید و بخواید تلافی کنید و اگر گفت چرا دیگه بیرون نمیاید بگید
بنظرم ما بدرد هم نمیخوریم.  اما ممنون که
منو بیرون بردی.

و  دیگه هیچ
توضیحی بدهکار نیستید.

چطور به عشقم پیام بدم

روی خودتون تمرکز کنید، به زندگی تون ادامه بدید و غصه نخورید و ناراحت نباشید

یه نکته اگه احساس کردید اعتماد بنفس تون کم شده و
فکرای منفی سراغتون اومده و احساس کمبود می کنید  و فکر میکنید دیگه با مردی اشنا نمیشید، اون
موقع دست از فکر کردن بردارید و یه نفس عمیق بکشید و و از خودتون بپرسید من الان چطور
میتونم به خودم کمک کنم، توجه تون رو بزارید روی یکی دیگه، این سریع ترین راهیه که
از ترس و نگرانی خودتون رو به سمت حس قدردانی و اعتماد بنفس و ارتباط برسونید، بعضی
وقتا تنها فردی که میتونه بهتون کمک کنه خودتون هستید .

میتونید یه پارتنر دیگه پیدا کنید، اتاقتون رو مرتب
کنید، زنگ بزنید یکی از اعضای خونواده تون. و متوجه میشید   یه دفعه تمام اون حس های منفی، ترس، عصبانیت میتونه
به چیز های مثبت تغییر کنه و اگر  بتونید این
کارو مدام انجام بدین اعتماد بنفس تون بالا میره و میتونید با ادم های بیشتری
ارتباط برقرار کنید و با انرژی مثبت تری برید سر قرار های دیگه و نهایتا جذاب ترین
حالت  خودتون باشید.

خانم های خوب زیادی وجود دارند که برای بدست آوردن عشق تلاش می کنند در حالی که این تلاشی غیر ضروری است ، تنها کافی است راه و روش آن را بدانید .

خانم ها تلاش می کنند متوجه شوند درون ذهن مردان چه می گذرد و چرا باید تا حد این برای بدست آوردن و نگه داشتن یک رابطه فوق العاده و درست  تلاش کنند .

ما بر این باور هستیم که می توانیم چراغی را در ذهن شما روشن کنیم تا متوجه شوید مردان چگونه فکر می کنند و چرا اینگونه رفتار می کنند و یک مزیت بزرگ در روابطتان با مردان  را به شما بدهیم . شما شایستگی این را دارید که با مردی که دوستش دارید و لیاقت شما را دارد باشید و ما اینجا هستیم تا شانس شما را در عشق تغییر دهیم .

عالی بود. همه ابعاد رفتاری بطور واضح پیش بینی و بررسی شده

سلام وقت بخیر من با یه پسر به مدت ۵ ماه با قصد ازدواج در ارتباط بودم همه چی اوکی بود عالی تا اینکه ایشون به من گفت بخاطر اینکه کار ندارم عذاب وجدان دارم تو پام نشستی بیا قطع ارتباط کنیم کار گیرم اومد میام خواستگاری خلاصه بحث و دعوا کردیم و تمام بعد ۲۰ روز بهم پی ام داد منم دعوا کردم بلاکم کرد بعد از ۱۱ روز که من تو این مدت بهش پیامک میدادم ایشون منو آنبلاک کرد و حرف زدیم و اینا گفت کار پیدا کرده منم کلی خوشحال شدم تا یه شب بعدش دیدم آنلاینه ولی دیر دیر جواب منو میده میگم با کی چت میکنی میگه زن داداشم دوبار مامان باباش و اینا از هم جدا شدن افسرده هست حالا پی ام داده برا شوهرش که میشه داداش ایشون کار میخواد پیدا کنه و این حرفا منم گفتم من خوشم نمیاد بهت پی ام بده حالمو داره بهم میزنه و این حرفا درسته حرف بدی زدم و این رو بهش رسوندم که بهت شک دارم اما من منظورم چیز دیگه ای بود معذرت خواهیم کردم اما از اون شب به بعد خیلی باهام سرد شده خیلی اصلا تو روز تا خودم پی ام ندم پی ام نمیده چیکار کنم بنظر شما خاک بر سرم کنن واقعا که همیشه خدا مقصر بودم

عزیزم چرا اینقدر خودتو اذیت میکنی .ولش کن ، خودتو دوست داشته باش.سعی کن رو خودت کار کنی. تو نمی تونی آدما رو تغییر بدی اما خودتو میتونی تغییر بدی.برا خودت ارزش قائل شو‌اگه به خودت احترام بزاری و ارزش قائل باشی همچین آدمهایی به پستت نمیخورن

این خانم ها خودشون هزار جور مسئله ریزو درشت درست میکنن تو ارتباط با آقایون. اصلا” نمیشه از بلاتکلیفی دراومد که ایشون واقعا” تمایل به ادامه یک رابطه دارن یا نمیخوان یک دوستی تداوم داشته باشه. (با رفتارها و روابط پنهانی شون) این خانما هزار تا رو دارن.

عالی توضیح دادین 👍👍👍

هیچ چیز بهتر از احترام گذاشتن و ارزش دادن به خودمون نیست، ما میتونیم اول از همه به خودمون عشق بدیم و از خودمون مراقبت کنیم؛ ممنونم ازتووووون بابت مطالبی که برامون به اشتراک میذارین…به من خیلی کمک کرد

فوق العاده بود🌹

سلام وقتتون بخیر من یکی دوهفته س با یه آقا آشنا شدم دوبار باهم قرار داشتیم و بقول خودش یه قسم خوردیم ک همیشه بهم وفا دار باشیمو پشت هم باشیم تا بهم برسیم ولی این آقا حضوری و تلفنی خیلی با محبته ولی تو پیامو چت نه سرده الانم دوساعته پیام منو خونده ولی جواب نمیده باهم خیلی خوبیم ولی خب مشکل دارم با این موضوع بهشم گفتم هیچی نگفت چکار کنم؟

سلام عزیزم متاسفم اینو میگم ولی من خودم ولی باید بهت بگم اون رل مجازی داره !

وای آره فهمیدی به منم بگو
منم این مشکلو دارم🤦‍♀️🤦‍♀️🤦‍♀️

سلام عزیزم متاسفم اینو میگم ولی من خودم ولی باید بهت بگم اون رل مجازی داره !

سلام.من ۳۲سالمه فوق لیسانم و با آقایی۳۹فوق لیسانس که شغل اداری داره و تو ادارشم سمت داره و گاهی مقاله ارایه میده یک ساله از طریق اینترنتیو اتفاقی آشنا شدیم.آقا خارج از ایران هستن و از نزدیک همو ندیدیم.از لحاظ احساسی و عقل و درک خیلی بهم نزدیک هستیم و همو دوست داشتیم.حتی یبار گفت از من خیلی خوشش اومده و به ازدواج‌به من فکر میکنه.عید نوزوز بخاطر قضیه کرونا اومدنش کنسل شد.بعد میگفت دی ماه میاد ایران.ولی من مطمین نبودم بخاطر این باهاش سرد شدم و چندبار هم قطع ارتباط کردم ولی اون تلاش کرد دوباره به رابطه برگشتیم و امیدواری داد که حتما برای دی ماه میخ‌اد بیاد ایران.تو این مدت سکس فرند پیدا کرد با منم این قضیه رو درمیون گذاشت و گفت بخاطر شرایط و میازش مجبوره فعلاو بهم هم ثابت کرد رابطه احساسی بینشون نیس منم به سختی قبول کردم. این موضوع تو دلم بود تا باز باهاش سرد شدم تابهم بیشتر توجه کنه چون رابطمون در حد صبخیر گفتن شده بود یجوری همو میخواستیم نگه داریم تا اون بیاد تز نزدیک همو ببینیم.ولی با اینکه اصلا سابقه نداشت یبار جواب سوالشو دادم و‌یبارم کلیپ فرستادم سین کرد ولی جواب نداد همیشه شده بود استیکر میفرستاد.الان یک هفتس منم دیگه نه وایبرمو باز کردم نه پیامی دادم ازاونم خبری شد.من در کل زیاد پیگرش نبودم اون بیشتر تلاش میکرد رابطه رو حفظ کنه.بنظرتو دیگه خسته شده؟

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

ما متعهد هستیم که بهترین و آموزنده ترین مطالب را در زمینه درک ذهنیت مردان برای بانوان فراهم سازیم . به محض ورود به سایت متوجه مقالات و برنامه های متعددی خواهید شد که برای شرایط گوناگون در روابط شما مفید هستند .

    

تمامی حقوق متعلق به وب‌سایت او را به دست بیاور و نگه دار می باشد، هر گونه کپی برداری از محتوای سایت پیگرد قانونی دارد . طراحی و توسعه توسط رایانیتا ™ .

پیش نوشت: این روزها چت کردن و گفتگوهای اینترنتی و متنی، بیش‌ازپیش فراگیر شده و جای بسیاری از ملاقات‌ حضوری و تماس‌های تلفنی را گرفته. در لیست زیر نکاتی را نوشته‌ام که معمولاً دوست دارم توی گفتگوهای آنلاینم رعایت کنم:۱

اگر برای اولین بار به کسی پیام می‌دهید، فقط یک سلام خالی ننویسید، خودتان را حداقل در حد نوشتن نام و نام خانوادگی معرفی کنید.۲

عیبی ندارد که پروفایل شما کاملاً مجهول‌الهویه است، یعنی نه اسم درست‌وحسابی دارد و نه عکس. ولی وقتی باکسی وارد گفتگو می‌شوید لطفاً اسم خودتان را کامل بگویید. وارد شدن به گفتگو آن‌هم بدون هیچ اطلاعات مشخصی نوعی بی‌احترامی به طرف گفتگو است.۳

شتاب‌زدگی در ذات شبکه‌های اجتماعی است، ولی برای ارتباط مؤثر لازم است اندکی تأمل را وارد گفتگوهای آنلاینمان کنیم. به‌جای اینکه به‌سرعت نسبت به نوشتن جواب اقدام کنیم، بهتر است با دقت بیشتری چیزی را که دریافت کرده‌ایم بخوانیم. به‌هرحال در گفتگوی متنی بسیاری از احساسات و زبان بدن غایب هستند. همه از تسلط نگارشی کافی برخوردار نیستند تا حرفشان را با تمام ظرفیت و دقت بزنند. پس در مورد پیام‌هایی که دریافت می‌کنیم به‌سرعت پیش‌داوری نکنیم.

۴

چطور به عشقم پیام بدم

بهتر است هر پیامی که می‌فرستیم را یک‌بار قبل از ارسال مرور کنیم.

۵

بهتر است به‌جای بزنگم و بحرفیم، بنویسیم زنگ بزنیم و حرف بزنیم.۶

اگر کسی پیام ما را دیر پاسخ داد، ناراحت نشویم. ممکن است افراد آنلاین بشوند، اما فرصت و تمرکز کافی برای پاسخگویی به ما را نداشته باشند. این موضوع را حمل بر بی‌احترامی نکنیم.۷

چندکارگی آفت انجام یک گفتگوی مؤثر و خوب است. بهتر است حین چت از تماشای هم‌زمان تلویزیون یا شرکت در دیگر گفتگوها دست بکشیم و هوس سرک کشیدن به کانال‌ها و گروه‌ها را از سر بیرون کنیم. بهتر است برای هر گفتگو از تمام ظرفیت توجه و تمرکز خودمان بهره بگیریم.۸

هیچ عیبی ندارد برای نوشتن یک جمله درست و فکر شده چند لحظه‌ای تأمل ‌کنیم. مخاطب ما از جواب سطحی و دم‌دستی بیش از تأخیر در پاسخ دادن ناراحت می‌شود. شما برای یک گفتگوی آنلاین بهتر چه نکاتی را در ذهن دارید؟ زیر همین پست بنویسید.

۹

اگر می‌خواهید توان شما در مهارت‌های ارتباطی به شکل محسوسی افزایس پیدا کند، تولید محتوا را جدی بگیرید.

 

 من هر چند روز یکبار برای دوستانم نامه‌ای می‌فرستم. توی این نامه‌ها هر از گاهی از چیزهای تازه‌ای که آموخته‌ام می‌گویم، و اغلب اوقات نیز گزیده‌ای از بهترین نقل‌قول‌هایی را که خوانده‌ام می‌فرستم.

شما هم برای دریافت این ایمیل‌ها می‌توانید فرم زیر را پر کنید:

نام

ایمیل*

 

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Notify me via e-mail if anyone answers my comment.

طرف بهت گفته حرف دلتو بگو تو اومدی اینجا میگی چی بهش بگم باحال بود سوتیت

سلام من با یه پسری دوستم و میخواییم باهم ازدواج کنیم میگه حرف دلت رو بگو چی بهش بگم چون اولین پسریه که باهاش دارم حرف میزنم نمی‌دونم چی بگم بهش🤔🤔

همون چت کردن خودمون که خیلی بهتره الان همه شاخن پس شاخ چت کنیم خیلی بهتره و اینکه شما دوستان عزیز وقتی می بینین طرف مقابل علاقه ای به چت کردن با شما ها نداره لطفا گیر ندین یا نباشین که حتما باید باهاتون چت کنه سینگلی و عشقه باو بی خیال هر کی که نمی خادت خخخخ

ایول داداش

سلام نه همون چت ها ی خودمون خوبه 😂😂👊👊

سلام من یه دختر۱۶ ساله هستم ک تقریبا یک ماهی هست ب صورت مجازی با یه پسر ۲۱ ساله آشنا شدم پسر بدی نیست و فوق دیپلم روانشناسی داره و از نظر مالی هم هیچ مشکلی نداره و میتونه یه زندگی خوبی را بسازه خیلی پشتکار داره و تلاش میکنه خودش میگه ک تا آخرش هست و یک هفته ای هم میشه ک دربلره من ب خانوادش گفته و از من میخواد شماره پدرمو بهش بدم تا خانوادش با پدرم صحبت کنه برای خواستگاری اما من میدونم پدرم قبول نمیکنه چون من هنوز خیلی کم سن و سالم اصلا نمیدونم باید چیکار کنم دوستان لطفا کمک کنید

اوبس دخی باهاش قطع رابطه کن مگرنه افزرسدگی میگیری

به نظر من باهاش قرار بزار و از دستش نده بهش بگو بزاره یکم دیگه از رابطه تون بگذره تا بیشتر باهم آشنا بشین مثلا یکم صبر کنه دوسال دیگه بیاد خواستگاری شما خودت الان تو سن نوجوانی هستی ممکنه زود تصمیم بگیری

از نظر من شما به زندگیت بچسب من کسی نیستم که شما رو قضاوت کنم اما …. راستش سن تون یکم با لا تر می رفت بهتر بود ….

سلام بخشید من با یه پسری آشنا شدم شمارشو هم گرفتم ولی نمیتونم بهش بگم بیا واتساپ حرف بزنیم

به عشق در نگاه اول اعتقاد دارید !!! من ۶ سال پیش یکی از دخترای فامیل رو دیدم که قبلا هم دیده بودمش ولی ایندفعه فرق داشت من تا بهش نگاه کردم ی حس عجیب و عالی اومد سراغم و کل بدنمو فرا گرفت خیلی حس خوبی بود …… خلاصه هنوز هیچ اقدامی انجام ندادم که بهش بگم حسمو و شمارشم دارم و فقط عکس پروفایلشو میبینم یعنی میخوام بگم یا یک نگاه ساده الان ۶ ساله من با تمام وجود عاشقشم و بخواطرش به هیچ دختری هم نگاه نمیکنم یعنی اصلا نمیتونم به فرده دیگه ای فکر کنم هم سن هم هستیم من ۱۷ ایشون هم ۱۶ونیم

داداش دمت گرم تو ۱۱سالکی عاشق شدی اونوقت نکاه کسی دیگه ای هم نکردی☹️☹️☹️

ایول😅

داش من ۱۱ سالم بود هنوز نمیدونستم دخترم یا پسر چجوری حس عجیب و عالی اومد سراغت😐

سلام من با تازه با ی پسره آشنا شدم روزای اول آشنایی مو هست ولی هیچ وقت بهم پیم نمیده تا من بدم و خیلی دیر ج میده وخیلی سرده و اصلا نمیدونم چی باید بهش بگم دوسش دارم لطفا کمک کنید چیکار کنم

یکی بهم پیام بده باهم چت کنیم حوصلم سررفته اووف♥♥♡

باسلام چطورطرف مقابلمون رو ی جورایی وادار ب چت وجواب دادن خوب ودرنهایت نفوز ب قلب طرف مقابل کنیم؟من خیییبی مشکل دارم خییلی وقتاحتی ی سلام‌مینویسم‌میگن نزاحم نشو خدافظ ولی من ازطرف خوشم میاد چجوری ازاین اتفاق جلوگیری کنیم؟ لطفااین‌مشکل منوحل کنین بخداهرکاری میگین میکنم فقط منم ی عشق خ ب نسیبم بش برسم‌بهش بخدا ارزوی دیگ‌ای ندارم😔

چطور به عشقم پیام بدم

سلام:)خسته نباشید/* من ۴ سالی میشه عاشق ی پسری شدم ک فامیلمونم هس ولی نمدونم چجوری بهش بگم و چون دخترم حس میکنم اگ بگم خودمو کوچیک کردم رفتارای اونم تقریبا خوبه نسبت ب من ممنون میشم راهنماییم کنید:/

سلام آقای کلانتری من چند ساله که از یه پسری توی فامیل خیلی خوشم میاد و هر چقدر هم سعی کردم.فراموشش کنم نشد که نشد من توی دایرکت اینستاش باهاش حرف میزدم و خیلی با هم صمیمی شده بودیم ولی چند وقت بعدش توی عروسی.یکی از فامیل های مشترکمون اصلا مثل چتمون با هم رفتار نکرد بعد برای من توی اینستا مشکل پیش اومد و اینستا پیجم رو.بست و من منتظر بودم ولی هیچ اتفاقس نیوفتاد دوباره اینستا درست کردم رفت دایرکتش با هم در حد سلام و احوالپرسی حرف زدیم تا پری شب که بهش گفتم من برای تو ی فامیلم یا یه دوست گفتش که هر چی که میتونم باشم و من گفتم خب بهم بگو گفت دوست دارم.تو بگی و منم چون خجالت میکشدم و.مطمءن بودم که دوست دختر داره گفتم دوست اجتماعی بعد چون اون نمیدونست من براش توضیح دادم اونم گفت دوست اجتماعی بعد من بهترین شب زندگیم رو داشتم فرداش ازش خواستم که ازم سوال بپرسه گفتش که من کم سوالم فقط پرسید متولد چه ماهی هستی همین ولی من ازش کلی سوال پرسیدن اونم ساعت۷ بهم.گفت دارم میرم خونه رسیدم همه ی سوال هات رو جواب میدم.خلاصه هفت صبح جوابم رو داد منم داشتم سکته میزدم میگفتم چرا چواب نمیده در إخر ازش پرسده بودم که رو.سلبریتی که روش کراش داری کیه گفت mia plays چون خوثش هم.گیمر هستش و این خانم هم گیمر هستش بعد خب اصلا بدونه اینکه هیچی بگه گفتم میخوای منم این سوال هارو جواب بدم اونم گفت باشه من جواب دادم ولی برای.سلبریتی که کراش داشتم هم واقعیت رو نوشتم که درصد رسیدم من به به اون شخص زیر صفره و بعدش چون گفته بود که از چه از چه کارتونی خوشش میاد بهش گفتم کدوم.کارکترش رو دوست داری و اون هنوز.که هنوز بهم جواب نداده بعدشم.بهم میگهدتو اصلا برای.من مزاحم.نیستی و من از حرف زدن با تو لذت میبرم ولی من همچین چیزی نمیبینم یعنی دیگه از قبل از اینکه دوست اجتماعی بشیم هم دیگه دیر تر و کمتر جوابم رو میده و من فکر میکنم که بخاطر اینمه من ۱۳ سالمه و اون ۹ سال از من بزرگتره و فکر.کنم.اون علاقه من رو جدی نمیگیره و چون من خیلی از سایت ها رفتم که ببینم باید چیکار کنم میگفت خودت رو کوچیک نکن و طوریه که من فقط دلم برای اون تنگ میشه ولی اون اصلا و ابدا ذلش برام تنگ.نمیشه و این من هستم.که همیشه شروع میکنم به حرف زدن باهاش و سر صحبت رو باز میکنم ولی اون هیچوقت اینکار رو نمیکنه و من دوست دارم که اینکار رو.بکنه حالا شما چی میگید من با دوست اجتماعی که همش دو روزه دارم باهاش حرف میزنم بهم بزنم یا اینکه نه اگه نه راهکار بدید و اینم بگم.من نمیخوام باهاش رل بزنم میخوام همین دوست اجتماعی بمونیم.

پسری اگه شما رو بخواد تعارف سرش نمیشه!. خیالت راحت، ببخشید اما بهت علاقه نداره

فقط ۱۳ سالتهههههههه توقع چیزی نداشته باش تو هنوز بیبی هستی داری تو دوران تینیجری سر میکنی تعجبی نداره که فک کنی سنت واسه اینکار مناسب شاید ظاهر و بدن بزرگ شده باشن اما این یه بلوغ عقلی نیست تو این صدمه میبینی خیلیا میتونن به تو صدمه برسونن برو درست رو بخون بچه جون دیگه هم به این چیزا فک نکن فعلا بای

راس میگه البته من عاشق پسر عموم شدم و ۱۰ سالمه من چه احمقم

سلام آقای کلانتری ممنون از مطالب مفیدتون من در چت با دوستانم تا حد امکان از این مطالب استفاده میکنم یه سوال داشتم ما با دوستان خانوادگیمون هفته ای دو یا سه بار به باغ هامون میریم و جمعمون هم شاد هست خانواده ای که بیشتر با اونها رفت و آمد داریم یک پسر و یک دختر دارن دختره یک سال از من کوچیک تره و من خوشم از خودش و اخلاقش میاد… از اونطرف هم معتقدم که در سن حدودا کمتر از بیست و ۵ سال عشق و اینجور چیزا به دختر دیگه ای معنایی نداره و فقط به خودم لطمه میزنم… . با هم مثل دوستا رفار میکنیم. من همون جور که با خواهرم رفتار میکنم با اون هم رفتار میکنم… خلاصه دختر خوبیه پسرشون یک سال از من بزرگ تره و دوساله باهم دوستیم اما یه جورایی خیلی به معاشرتمون احمیت نمیده(نسبت به بقیه دوستاش) … مثلا یه سوال که تو واتساپ ازش میپرسم این شکلی جواب میده:اع،نه،یه نیم ساعت دیه…. میخواستم بپرسم چجوری باهاش رفتار کنم؟چجوری معاشرت کنم؟ و این رو هم بگم که خجالتی نیستم ممنون که وقت میزارین🙏🏻❤️

درود استاد عزیزم ممنون مفید و مختصر و کامل

سپاس از شما بانو جان

سلام من تقریبا دوماه که از یه دختری که توی اقوام ما هست خوشم اومده.من ۱۶ سالمه میخوام بهش پیام بدم اما نمیدونم چی باید بگم بهش لطفا یه راه حل بدین

واي شماهااا خيلي باحاليد مگه شاهين كلانتري مشاوره بنده ي خدا در مورد محتوا پست گذاشته بعد اومديد اينارو ميپرسيد

خدا خیرت بده که اینو گفتی.

سلام. به کمکتون احتیاج دارم اقای کلانتری. از یه دختری خوشم اومده دوسش دارم همسایمونه همو دیدیم تلفنی صحبت کردیم برا مسائل ساختمان بعد اومده واتساپم شماره کارت داده برای شارژ ساختمان. یکمی چت کردیم ولی رسمی. پیام دادم بهش گفتم (سلام میتونم چندتا سوال ازتون بپرسم) الان ۲ روزه جواب نداده سینم نکرده ولی انلاین میشه.باید چیکار کنم چی بگم که جواب بده چجوری سر صحبتو باز کنم و باهاش دوست بشم اصن یه لحظه ام از فکرش بیرون نمیام دارم دیونه میشم لطفا کمکم کن ازت ممنونم🙏

یه روز وقتت و بزار و یه جای مناسب برو بهش بگو میخوام چند لحظه وقتتون و بگیرم و برو حرف دلت و بزن ..حاشیه نرو بهش اطمینان بده دوسش داری..دل دل نکن یهو میبینی عاشق یکی دیگه میشه و تماااامم.. تو میمونی و یه عمر پشیمونی

سلام اقای کلانتری .متنی که مطالعه کردم بسیار مفید بود من میخوام موقعی که توی چت با بفرد بزرگتر از خودم”مثلا دوست من که فاصله سنیمون زیاده” درخواستی میکنم، با عزت نفس باشه و فرد رو مجاب به قبولش بکنه… چطور این کاررو بکنم؟!

قبلا از راهنماییتون تشکر میکنم

سلام اقای کلانتری من عاشق دختر خالم شدم و تو واتساپ با هم چت میکنیم ولی هنوز نتونستم احساسمو بهش بگم چندبار سوال پرسیدم ازش پلی فکر کنم اونم دوستم داره ولی اونم نمیتونه بهم بگه چون خیلی باهام چت میکنه چیکار کنم ؟

سلام من خیلی دوست دارم با یه اقایی وارد رابطه دوستانی بشم یعنی اینکه نمیخوام همین اول کاری فاز عشق بردارم ولی اون ادم عادی نیست و خیلی دخترای خوشگل و جذاب دورشن ولی با این همه هروقت بهش پیام میدم خیلی محترمانه جوابمو میده یه مشکلم هست که سنش از من بیشتر میخواستم بگم درسته که بهش حرفمو بگم با وجود شرایطی که داره و من یه ادم معمولیم؟؟؟

اون ادم توی تظاهر هستش .یعنی فکر شده میدونه که چطور شمارو توی همین وضعیت پشت در احساسات نگه داره که هم شما ناراحت نشین ازانتظار و هم از روابط دیگش. و یک روز با شما همون برخورد و میکنه که با بقیه کرد برو کنار پسری باش مثل خودت .ممنون

چرا جواب منو نمیدین

به خاطر اینکه این سایت دربارۀ دغدغه شما نیست علی عزیز.

سلام آقای کلانتری واقعا مطالب خیلی خوبی میذارید من که واقعا از مطالب شما نهایت استفاده رو بردم واقعا ازتون تشکر میکنم

سلام ملیحه خانم عزیز بی نهایت ممنونم از مهر شما. شاد و سلامت باشید.

سلام و خسته نباشید بهتون میگم خیلی مطالبتون کمک کننده و مفید بود واقعا مچکرم

من مدت زیادیه ک تو فضای مجازی میچرخیدم (از ۱۴ ۱۵سالگی تا الان ک ۱۹سالمه )۴ساله ک پسری رو میشناسم و از دوستای اجتماعیم بود

اما حدودن ی ماهه ک باهم دوست شدیم (اما خیلی از حرمتا رو حفظ میکنیم ,الان مثل ۲تا دوست صمیمی هستیم )من همیشه دوسش داشتم

اما مشکلم اینه ک (افسردگی بلند مدت داشتم و دارم و اینطکری بودم ک ماهی ی بار میرفتم بیرون خودمو تو اتاقم زندونی کرده بودم تو جمع هم ک بودم نمیشنیدم نمیدیدم و نظری هم نداشتم (کلا تعامل نداشتم

ازین رو از لحاظ ایی کیو یا همون هوش اجتماعی زیاد خوب نیسم

اما اون خیلی باهوشع (مثلا چن روز پیش ک خودافظی میکردیم بهم گفت راستی سارا ی چیزیو یادت نره (تعجب کردم و باخودم گفتم ینی ممکنه چیو فراموش کرده باشم ؟!(پرسیدم چیو؟ )گفت :اینکه خیلی دوست دارمو

همیشه حرف کم میترم و میگه چقد ساکتی

انگار چیزی بلد نیستم ک بگم

باید چیکار کنم؟

دختر جون فعلا برا فاز ازدواج زوده سعی کن زیاد احساسی نشین چون زندگی بر پایه احساس زودگذر جواب نمیده شما هم با احساس و نشاط باهاش رفتار کن ولی حدودا رو باهاش رعایت کن و سعی کن که اونم متوجه بشه🖐🌺

سارا خانوم شما که گوگل اومدی برو درباره روح پیر هم تحقیق کن کسایی که فک میکنن برای این دنیا ساخته نشدن و در جمع گوشه گیر هستن دارای روح پیر هستن

خانوم سارا .برو جلوی اینه .خودتو نگاه کن .و به خودت بگو من بهترین هستم و هیچ کسی مثل من صحبت نمیکنه و تند صحبت کردن و قشنگ و سریع جواب دادن توی دوستات و خانواده شروع.بعد هر روز به خودت برس .خواب کافی داشته باش وهر وقت پسری پای عقد نامه را امضا کرد اونوقت برو دوسش داشته باش .خرید زیاد برو خیابون برو گردش کن و تغییر کن انرژی مثبت و چیزای خوب اگر توی فکرت باشه سمتت میان .جوونی کن بدون یه شوهرو تو زندگی میکنی ولی تو تصمیم بگیر که فقط فکر خوب توی ذهنت باشه

سلام وقتتون بخیر من از پسر همسایمون خوشم میومد تو اینستا پیداش کردم فالوش کردم ، بعد اینکه اکسپت کرد اونم درخواست داد من قبول کرد بعد دیدن پیجم انفالو کرد ، من یه بار دیلت اکانت کردم و بعد از ساخت پیج جدید باز فالوش کردم و باز مثل قبل . منم بعد یه ماه انفالوش کردم ، بعد چند وقت دوباره درخواست دادم این سری بعد دو ماه رد کرد ، رفتم دایرکت سلام خوبی؟ یه روز که خبری نشد نوشتم جواب سلام واجبه هاااا ، فالورم اکسپت میکنن ، دیگه ریکوئست نمیدم خدافظی ، پس فرداش دیدم سین کرده جواب نداده ، و درخواست فالو داده.قبول کردم ولی بک ندادم ، بعد تولدشو زیر یه پست تگ کردم تبریک گفتم ، لایک کرد ، و الان چند ماهی انفالو نکرده ، میخواستم نظر شمارو بدونم ، و اینکه پیشنهادی برام دارید خیلی فکرمو درگیر کرده.

ببین خانوم نسترن .توی این مورد فقط یک راه حل داری که بهت جواب میده .اونم اینه که وقتی که بیرون دیدیش همون لحظه بهش بگی خیلی جدی جدی بدون لبخند که امروز چه موقعی وقت خالی داری میخوام باهات صحبت کنم راجب یه موضوعی و بعدش برو توی اینستا وقتی رفت خونه بهش بگو که یه سوال دارم الان توی رابطه ای هستی .و بعد بگو با من وارد رابطه میشی ازت خوشم. میاد اگر اره که اره نه هم که نه .راحت باش بگو .و تمام ممنون

سلام وقتتون بخیر من از پسر همسایمون خوشم میومد ، پیج اینستاشو پیدا کردم فالوش کردم ، بعد چند وقت قبول کرد ، اونم درخواست داد قبول کردم ، بعد دیدن پیجم انفالو کرد، بعد یه بار دیلت اکانت زدم ، دوباره بعد زدن پیج جدید درخواست دادم و باز روال بالا تکرار شد ، متم بعد یه ماه انفالو کردم . چند وقت گذشت دوباره درخواست دادم این سری بعد دو ماه رد کرد ، رفتم دایرکت گفتم سلام خوبی؟ یه روز که خبری نشد گفتم جواب سلام واجبه هاااا، فالورم اکسپت میکنن ، دیگه ریکوئس نمیدم خدافظی . پس فرداش دیدم دایرکت سین خورده جواب نداده ولی فالوم کرده ، منم قبول کردم ، و دیگه درخواست ندادم ، و یه بارم بعد این تولدشو زیر یه پست تگ کردم تبریک گفتم لایک کرد. نظرتون چیه ؟ من چی کار کنم ذهنم درگیرش.

سلام من ۱۶سالمه از یه دختری تو اینستا خوشم اومده خونشونم تو محلمونه بهش سلام دادم انلاین شده ولی نخونده چطوری سر صحبتو باش باز کنم

بهش پیام بده سلام حالت خوبه چه خبر بزنم به تخته دیدمت دیروز خیلی زیبا شده بودی و با وقار و پرسید شما خودتو محکم معرفی کن کامل .نترس

سلام جناب کلانتری من شعر می نویسم و دکلمه می خونم . مدتی ست که به نوشتن کتاب و متن های بلند علاقه مند شدم .اگر امکان داشته باشه میخواستم کمی ازتون کمک بگیرم .

سلام الهام خانم عزیز چقدر عالی. من در خدمت شما هستم. این مطلب رو بخونید برای شروع. و بعد باز برام بنویسید:صفحات صبحگاهی

سلام من یه دختری رو دوست دارم الانم بهم میگه که یه پسری عاشق منه داره خودکشی میکنه منم اونو دوست ندارم بهم میگه چیکار کنم منم کلا مغزم قفل کرده نمیدونم داره منو امتحان میکنه یا چی لطفا کمکم کنید مرسی 🙏

سلام من میتونم کمکتون کنم

سلام من از یه دختری خوشم میاد…پیامشم میدم جواب میده و حس میکنم اونم از من خوشش بیاد…نمیدونم چطوری باهاش حرف بزنم یا چطوری بحثو پیش ببرم باهاش…الان فقط در خد سلام احوال پرسیه دوست دارم برسع به بیرون رفتنو جدی شدنش…لطفا کمک کنید نمیدونم چیکار کنم

سلام. اگر قبلا همدیگه رو دیدید. کافیه یه روز بدون توضیح اضافه و به صورت مرموز بهش پیام بدی بگی: سلام خوبی؟ می خواستم از نزدیک ببینمت یه موضوعی می خواستم باهات مطرح کنم. اون یحتمل می پرسه چه موضوعی یا می تونی اینجا بگی؟ می گی نه بهتره حضوری مطرحش کنم. بعد یه شاخه گل یا هرچی بگیر و توی چشماش نگاه کن و حس درونیتو بهش بگو (یکم روغنشو زیاد کنی هم خوبه مثلا بگی دوستت دارم از اینکه بگی ازت خوشم اومده موثر تره). اگر من بودم دلم می خواست طرفم این کارو بکنه. قطعا این چیزی بود که دوست داشتم.

شما بیش تر شروع کننده ی پیام هستید یا اون؟

سلام آقای کلانتری من تازگیا با پسری که قبلا دوستش داشتم وارد رابطه شدم ولی پشت سرش خیلی بد میگن اما خودش اصلا برعکس اون همه حرف عمل میکنه نمیدونم به کدومشون اعتماد کنم 😞واقعا خیلی تو دوراهی قرار گرفتم

یک مورد اینه که باید طرفو با منطق امتحان کرد و تو پسرا اگه مشکلی وجود داشته باشه به مرور لو میدن پس در رابطه جدی عجله نکنید

مریم هر کسی پشت سرش صحبت باشه یعنی چیزی داره که بقیه میخوان بکوبنش و تخریبش کنن از حسادت مثل کسی که چشای خوشگلی داره طرف میگه خوب لنز میزاره یا میگه بینیش قشنگه میگن اوه عمل کرده دماغشو..بهش اعتماد کن ولی بهش بگو که با اینکه پشت سرت خیلی صحبتها هست ولی من بهت اعتماد میکنم مگه خودت کاری کنی خلاف اعتماد من بهت ثابت بشه …ممنون

راستش من فکر میکنم که باید به رفتار های ایشون توی روز های اول دیدارتون توجه کنین چون ما معمولا اون موقع ها یه چیز هایی میبینیم از طرف مقابلمون بعد بهش توجه نمیکنیم ولی بعد ها دوباره همون چیزا ولی قوی ترش رو میشه توی طرف مقابل دید پس رفتار هر ادمی توی روز های اول خیلی مهمه باید توجه کرد

سلام من تازگیا با یه پسری وارد رابطه دوستی شدم که قبلا ازش خوشم میومد ولی یه بی اعتمادی خاصی از اولش به پسرا داشتم میترسم اینم مثل بقیه پسرا ولم کنه ولی من نمیخوام این اتفاق بیفته ☹

سلام اگه می خواین کسی رو نگه دارین باید اول از همه باور کنین فقط این نیست که می‌تونه این حس خوب رو به شما بده حتی شاید افرادی باشند ( افرادی که هنوز نمی شناسیدشون ) که شما در کنار اونا خیلی هم خوشحال تر باشین ، پس بدونین بین ۸۰ میلیون نفر آدم تو ایران فقط این نیست و این ترس فقط باعث بد شدن حس شما نسبت به خودتون و اطرافیانتون میشه . فقط با خیال راحت و بدون ترس از رابطه و دوستتون لذت ببرید همین

سلام. ۶ ماه هست به پسری که از اقوام دورمون هست بش علاقه مند شدم نمیدونم چطوری بش بگم از یه طرف برم بهش پیام بدم حس میکنم شخصیت خودمو کوچیک میکنم اونم پیش خودش فکر میکنه که گدای محبتم تورو خدا کمکم کنید روز و شبم شده اون دیگه خسته شدم باخودم کلنجار میرم که برم سر موضوعو باز کنم از یه طرف دیگه دختر بودنم یادم میاد که شخصیتم له میشه!

سلام باید برای بار اول در مورده موضوعی چت کنید که مثلا عمومی باشه مثلا مثل کرونا بگین اون سمت کسی کرونا نگرفته یا خانوادت همشون سالم هستن یا نه از این موضوعات که متوجه بشه بهش توجه میکنی براش اهمیت داری

والا اول باید بدونی طرف چجور ادمیه،از این کار شما سواستفاده نکنه ،و مستقیم ندونه که عاشقش هستی بهتره وارد رابطه شو سعی کن ادامه ندی اگه ادامه داد بدون حسی بهت داره

عزیزم جوری رفتار کن که اصلا بهش اهمیت نمیدی ولی در عین حال اهمیت بده یه همچین کارهایی که توجهش بهت جلب شه

نه عزیزم اگه عاشقش باشی حاضری کوچکم بشی

سلام من پسری ۱۶ ساله ام که یه مدتی زیادی هست به دختری در فامیلم علاقه مند شدم و از ۱۴سالگی باهام بوده تو رو خدا نگید هوسه وایناااا!!! ۲ ماه پیش تو اینستا بهش پیام دارم و جهت اشنایی باهاش پیام دادم و بعد اسمم رو ازم پرسید ولی من یه چیزی نوشتم که اون اشتباه درک کرد و تند بهم جواب داد و فک کنم عصبانی شد.اسمم رو که گفتم تعجب کرد که پسری مث من که روابط اجتماعی پایینی داره چرا پیام داده؟ بلاکم کرد.خودم تا یه هفته فکر می کردم که چرااا؟؟راستش اون دختری خوبیه و من هم همین طور تا حالا هم با هیچ دختری صحبت نکردم و این اولین دختریه که قوی می خوامش/امروز دوباره به یه کدوم از اکانتاش که فالور زیادی داره درخواست دادم خب منم فاور زیادی ندارم و ئرخواستم رو ردکرد من اعتقاد دارم هیچ کار نشد نداره . می خوام بهش برسم و اراده قوی هم دارم /روزی ۹ساعت درس می خونم و تلاش زیادی می کنم که این دختر خانوم انگیزه زندگی من شده ولی فک کنم اون دوس نداره من باهاش باشم ولی من ذلت نفس بهم دست میده خودم رو تو ایینه می بینم و به صدای ضبط شده خودم گوش می دهم و شاکی هستم که چرا مث بقیه پسرای خوشتیپ و جداب نیستم وهر وقت خودم رو تو ایینه میبینم میگم که چرا من این شکلی ام ؟؟؟احساس می کنم خدا بهم ظلم کرده اما هر وقت به این فکر کردم از خودم و خدای خودم عذرخواهی می کنم که ناشکری کردم… احساس میکنم اگه به این دست پیدا کنم زندگی برایم زنده خواهد شد در ضمن اون یه سال از من بزرگتره /چیزی که من رو خیلی ازار میده اینه که من نه از نظر لباس پوشیدن نه از نظر قیافه نه نظر سن نه از نظر اعتماد به نفس به اون شبیهم/احساس میکنم پازل گم شده زندگی منه/کلاس زبان هم که بودم دخترای زیادی بودن ولی من حوصله وقت صرف کردن برای هر ادم بی ارزشی رو که ندارم الان نمی دونم چه کنم عشق اتشین او در من هس و هر شب به عکساش نگاه می کنم و میگم مال من میشه؟؟؟بعدش به دنیا لعنت می فرستمم و میگم نه بابا دختر به این خوشگای با من باشه؟؟ای بابا غیر ممکنه!!بهدش اهنگ غمگین مورد علاقه ام رو گوش می دهم وغم می خورم/جرات ندارم حضوری باش صحبت کنم هم روشو ندارم و هم اب میشم میفهمی مثل یه جوون ۲۵ ساله دوسش دارم؟؟؟هم از خانواده ش می ترسم هم من غیرت دارم و هم بابا و داداشش.حیف چه روزایی فرصتشو داشتم خودمو بهش ثابت کنم ولی حیف من بی عرضه…نمی دونم اگه باهاش روبه روشدم بهش چی بگم درباره درس بگم یا جزوه یا علایقات شخصی و … چه جوری تپش قلبم رو کنترل کنم و کلی از این داستانا چه کار کنم که غرورش رو ببوسه بذاره کنار همون طور که ۲ بار من خرد شدم.امیدوارم به من کمک کنید/در ضنمن منم عاشق زرد الو خیس خورده و نوشتم !!اقای کلانتری!!باتشکر دوست شما محمد معین

🤣🤣🤣🤣🤣بچه برو پی بازیت اخه تو رو چه به عشق و عاشقی🤣🤣🤣🤣🤣

ببین داداش اعتماد به نفس داشته باش با خودت بگو من میتونم

سلام من دختری ۲۲ ساله ام و حدود ۳ ماه پیش یه پسر که از طریق دوستانی در اینستا منو پیدا کرد و سعی کرد باهام ارتباط برقرار کنه،خیلی با احترام و علاقه باهام حرف میزد،ایشون دانشجوی ترم اخر دندانپزشکی هستند،بهم گفتند که من از هیچ ارتباط مجازی خوشم نمیاد و البته خود منم همینو بهش گفتم،و اینکه گفت من هدفم خیر هستش و سنم دیگه از این ارتباطا گذشته و دلم یه زندگی خوب و سالم میخواد،شرایطش هم خیلی خوب هستش،من اوایل ارتباط خیلی اشتیاق نشون ندادم و نخواستم فکر کنه من دنبالشم،من پیام نمیدادم و اون هر استوری میذاشتم و ریپلای میکرد و من با پیامای کوتاه اما خوب جوابشو میدادم،الان بهش علاقه پیدا کردم و نمیدونم چجوری صر صحبت رو باهاش باز کنم و بدونم هنوزم سر حرفش هست یا نه،روم نمیشه واقعیتش،چیکار کنم به نظرتون؟

یچیز در مورد پسرا وجود داره .شاید پسری بهت ابراز علاقه بکنه و حتی بگه امر خیر ولی همچین هدف و نیتی نداشته باشه و فقط این حرف رو مثل طوطی تکرار کنه و تو جدی بگیریش .پسرا زیاد از این حرفا میزنن .اگه میبینی پیگیرت هست بازم و مثل قبل باهات در ارتباطه میتونی بفهمی که بیشتر تمرکزش روی توه و نه دخترای دیگه .البته اینم باز نسبیه .چون در یک زمان پسرا به خیلیا ممکنه فکر کنن و با اونی باشن که بیشتر در دسترسه ولی دنبال بقیه هم هستن .رابطه یکی از مزخرف ترین اتفاقات این دنیاس برخلاف تمام اون احمقایی که قوانین میذارن براش و خودشونو متخصص معرفی میکنن من معتقدم روابط بی سر و ته هستند .اگه باهم تماس داشته باشید ممکنه ادامه پیدا کنه رابطه ولی بازم قطعی نیست .من زیاد تجربه دارم و چون خودمم پسرم میگم که جدی نگیر روابط رو کسی اگه تورو بخواد هر جا و هر جور باشه میاد میگیره تورو .نمیگم ولش کن و بیخیالش شو فقط میگم یه گزینه احتمالی مدنظر بگیر که احتمالشم کمه .چون برای ازدواج خیلی چیزا باید دس به دس بدن .موفق باشی

سلام خواهرم یا بهتر بگم دخترم این فضارو رها کن اگر زندگی سالم می خوای شما یک تحقیق سر انگشتی کنید می بینید ازدواجهای سنتی هنوز پابرجا هستند اگر دنبال زندگی سالم هستی عشق و علاقه با ارتباط بوجود میاد

روت نمیشه هه مگه چی میخوای بگی .واقعا ی دوست دارم سخته گفتنش ؟

خیلی خیلی سختع…

من عاشق یه دختر شدم شمارشو پیدا کردم رفتم واتساپ پیام دادم باهم حرف زدیم بعد اخر صحبتا بلاکم کرد ولی بعدش باز از بلاکی درم اورد ولی باز بلاکم کرد ولی باز دراورد الان نمیدونم چجوری باهاش صحبت کنم که از من خوشش بیاد البته من خیلی پروو . بانمکم ولی هیچ کمکی بهم نکرده

یه مدت بهش پیام نده

دختری که الان با هاش چت میکنید میترسه که تو اون رو به خانواده ای که داره بگی و درخواست های از اون دختر خواسته باشی. که هر دفعه باتون حرف میزنه بلاک میکنه تو رو . و شاید کم سن هست که این کار رو میکنه یا خانواده ای حساسی داره

راستش آدم بامزه ای هستم حداقل سر کلاس های دانشگاه از خندیدنای اساتید و ملت اینو فهمیدم منتها اصلا دستی توی چت ندارم . طبیعی هم هست با هیچ دختری تا حالا حرف‌ نزدم اما خیلی دوست دارم یاد بگیرم

همه پسر ها این حرف رو میزنند ولی ‌الکی هست مگر میشه توی زندگیت هیچ دختری نباشه یا با هیچ دختر حرف نزنی اگر با هیچ دختر حرف نزدی باید پسر خوبی باشی به چشمه خواهر برادری ماشاالله😊🤗 ولی اگر اینجوری باشی همه دختر های خوب بهت نزدیک میشن 😁😁🤗😊😌

از این که بلد نیستم با دخترا چت کنم حس خزی بهم می ده . خب‌چی‌بگم اولش ؟ واقعا برام سواله چه طور چت کنم آخه .واقعا موندم

هیچ جور .خیلی عادی و ریلکس .مثل وقتی که با پسرا حرف میزنی

سلام آقای کلانتری ✋ من به یک دختر علاقه مند هستم که از من سه سال بزرگتر هست هر روز باهاش چت میکنم ولی فقط میخوام بدونم که چجوری باید چت کنم که اونم علاقه مند به شنیدن حرفای من باشه و چجوری با چت کردنم اونو عاشق خودم کنم؟😞 اگه کمک کنید خیلی ممنونتون میشم 😇

سلام من الان حدوده ۳ ساله که عاشقه یه خواننده شدم که هیچ راه ارتباطی باهاش ندارم جز پیج اینستاش من خیلی براش توی اینستا پیام فرستادم یا زیر پستاش کامنت گذاشتم ولی انگار اون اصلا اینارو نمیخونه و شاید بهم توجهی نمیکنه من یه پیج اینستا درست کردم که فقط اون و دوتا از دوستاش که فقط تونستم یا یکیشون ارتباط برقرار کنم رو فالو کردم و البته برادرش اون دوستش که تونستم باهاش حرف بزنم هر دفعه بهش پیام میدم و راجبه اون ازش میپرسم و بهش میگم که حتمی بهش بگه که مراقب سلامتی خودش باشه مخصوصا از وقتی بیماری کرونا شروع شده و اون هردفعه میگه که پیامتو بهش میرسونم ولی مطمئنم یعنی فکر میکنم که پیاممو بهش نمیرسونه… من می خواستم بدونم باید چیکار کنم تا کسی که دوسش دارم بهم توجه کنه و منو نادیده نگیره… حداقل جواب پیاممو بده…

سلام بی‌خیال شو عزیز. برای چی داری الکی خودت رو آزار می‌دی؟ واقعاً توقع داری که طرف بهت جواب بده. گیرم جواب داد، بعدش چی؟ رها کن این بازی بی نتیجه رو.

زیاد توجه نکنید رو ندید یک چیزی بگو که او رو عصبانی کنه بعد زود به او جواب ندید. این به او تاثیر میزاره و قدر تو رو میفهمه و بعدا به تو یک پیام علی میده

من امتحانش کردم عالی بود 😂👌🏻

چیز با ارزشو به گدا نمیدن

سلام اگر دوست جدیدی پیدا کردیم درباره چی باهاش حرف بزنیم تا دوستی مان صمیمی تر شود

سلام سوال من اینه که تا کی باید در اول آشنایی پسر یکطرفه پی ام بده مثلا چقدر ۲ هفته ۱ ماه؟مثلا من الا با یه دختری ۲/۳ هفتس حرف میزنم و کلا خودم پی ام دادم،پی ام هم میدن خوب حرف میزنیم اینطوری نیس زوری باشه،از کی باید منتظر باشم اونم پی ام بده؟نمیخوام خودمم زیاد پی ام بدم که بگه آویزونه

سلام ، بذار بهت بگم ، منم با یه دختری از تیر ماه اشنا شدن ، اول من هم همین مشکلو داشتم ، یا بیشتر من پیام میدادم ، اما نکته قابل توجه اینه که تو باید توی حرفای یه نشاط و جذابیتی ایجاد کنی ، یا یجوری خودتو خوب نشون بدی که اون تا حدودی عاشقت بشه ، یا نمیدونم یه چیزی باشه یه نشاط یا یه حسی باشه که اونو جذب کنه به پیام دادن به تو .. میتونی زیاد شوخ طبع باشی و .. تو گوگل هست میتونی سرچ کنی

سلام من به پسری از اقوام علاقه داشتم و تو اینستا پیداش کردم و خلاصه اینکه حسمو بهش گفتم اونم کلی ذوق کرد اولش اما بعد یه ماه انگار سرد شد و میگفت وقت ندارم و دوست اجتماعی باشیمو و… الانم تو چت همش من باید شروع کننده باشم ولی تماس اینجوری نیست تماس میگیره باهام و خیلی ابراز علاقه میکنه در مورد ازدواجم صحبت کردیم حس میکنم دودله .چند بار خواستم تموم کنم اما نه میزاره نه تغییری تو وضعیتمون ایجاد میشه فقط میگه از موندن باهام ضرر نمیکنی راهمون هم دوره و اصلا خونه های همدیگرو هم ندیدیم الانم پدرشون فوت شده واقعا نمیدونم چی کار کنم خیلی دوسش دارم

داره با یکی دیگ چت میکنه

نه اینجوری نیست پسرا مدلشون اینجورین بعد یه هفته سرد میشن ولی باز علاقه‌مندیشون رو دارن

سلام آقای کلانتری من ی مشکل خیلی بزرگ دارم شاید من نمیتونم سر صحبت رو با ی دختر باز کنم من ب شدت عاشق ی دختری هستم و همه چیز دو ب او گفته امد و او نظرش منفی بود و او گفت من عاشق تو نیستم ولی دوست دارم من وقتی بهاش چت میکنم وقتی احوال پرسی هاش میکنم ویگه نمیدونم بهش بگم چی الان شما فکر نکنین که من ی دهاتیم یا تازه امدم ب شهر ن ولی این یکی از مشکلات بزدگ منه لطفا پیگیرش باشیم با تشکر

سلام خوبین من به یه دختر پیام میدم تو وات در واقع نمیدونم چرا ولی دیر جوابم میده یا سرده انگار حوصله من نداره به هرکی میام میدم اولش خوبه بعد نه لطفا کمکم کنید

سلام ما با یک خانواده روابط فامیلی داریم یک پسر دارند خیلی پسر خوبیه چجوری بفهمم که دوستم داره طوری که غیر مستقیم باشه و نشون نده که من آدم دوست بازی هستم لطفا جواب بدید

سلام آقای کلانتری✋ نمیدونم بنده بد متوجه منظورتون از این پست شدم یا دوستان! ولی مگه قرار نبود راهکار بدیم که چجوری با دوستانِ مجازیمون بهتر چت کنیم؟ به هرحال به نظرم اینکه به جای کلمه‌ “انشاالله” به اون بزرگی می‌نویسن “ایشالا!” یا به جای “نیست، هنوز، اره و…” مینویسن “نیس، هنو، ره!…” خیلی عجیبه واقعا. داریم چیکار میکنیم با زبانِ فارسیمون آخه؟ من همیشه رعایت میکنم حتی طبق عادتی که از تو مدرسه موقع انشا نوشتن برام مونده علائم نگارشی رو هم ذکر میکنم. ولی همش با جمله “چقدر کتابی حرف میزنی!😐” مواجه میشم… به نظرم اگه یکم کلمات رو درست بنویسیم حس بهتری موقع چت کردن از طرف مقابلمون بگیریم. و دیگه اینکه انتظار نداشته باشیم همه باهامون راحت صحبت کنن. مخصوصا آقایون تا چهارتا حرف باهاشون میزنی میگن “خب دیگه چرا فعل جمع به کار میبری؟!!” بابا مثلا من دارم باهات حرف جدی یا درسی میزنم، اصلا هم نمیشناسمت. حتی شاید تو ازم بزرگتر هم باشی. به عقاید بقیه کار نداشته باشیم دیگه! آخه اینم زوره؟! و یه مسئله بسیار مهم و نگران کننده: متاسفانه بیشتر آقایون مجرد(بهشون بر نخوره صلوات) فکر میکنن هر دختری باهاشون هر صحبتی میکنه باید بهش پیشنهاد دوستی بدن، بابا آخه یکم فکر کنید. مثلا یک مشاور تحصیلی چرا باید به شاگردش پیشنهاد دوستی بده؟ یا یکی از ناکجا آباد چرا باید مثل یه کَنه بچسبه بهت؟ تازه اصرار که من “دوستت دارم”!!!!!!! در صورتی که یه بارهم نه باهات حرف زده نه از نزدیک دیده‌ یارو رو؟ حداقل حُرمت عشق و دوست داشتن و نگه داریم. اونو خرابش نکنیم لطفا. اگه واقعا فقط دنبال خوش گذرونی هستید، از اول به طرف مقابلتون بگید که “فلانی بیا چند ماه واسه خوش گذرونی دوست باشیم. ( هرچند که اشتباهه) ولی خب بعضیا براشون مهم نیست. برید به همون بعضیا بگید. عشق و دوست داشتن واقعا مقدسه. و البته که هرکی از راه میرسه میگه “دوستت دارم”! عاشق واقعی نیست. مراقب قلب اطرافیانمون باشیم. مراقب عشقِ “واقعی” هم باشیم.

مائده جان مثل همیشه زیبا و دقیق نوشتی و منو با هوش و ذوق و تلاشت در خوب نوشتن شگفت‌زده کردی.

لطف دارید 🙂

الان ایشونم پیشنهاد دوستی میدن بهتون خخ

نکته سنجه کی بودی تو لعنتی 😂😂😂💖💖💖💖💖💖 سلام داش مهدی شاید سالی دوسه بار اتفاق بیافته که بخام زیر این پستا چیزی بنویسم ولی با این نظرت ترکوندیم از خنده راه نداشت نگم که خیلی خیلی باحال و بجا گفتی هرکی دم دستته بگو از طرف من یه ماچ پر تف ازت بگیره عشقی عشق❤💕❤💕❤💕❤

دقیقا منم با یه همچین موضوعی درگیر شدم (مشاور تحصیلی و اینا) ولی خدارو شکر یه جور رفتار کردم که حدو حدود خودش رو بفهمه و بدونه که فقط یه مشاور تحصیلیه نه کم تر نه بیشتر . به نظرم اینا آدمای بی جنبه ای هستند و فقط قصدشون سوء استفاده از احساسات طرف مقابلشونه و اصلا هم توجهی نمیکنند که این رفتار هاشون میتونه چقدر تاثیر داشته باشه روی زندگی طرف مقابل مثلا اون آقای مشاور به جای اینکه یه آرامش ذهنی برای دانش آموزش ایجاد کنه بدتر ذهنش رو بهم میریزه و باعث میشه دیگه حواسش به مهم ترین هدفش نباشه و این بزرررررگ ترین ظلمیه که در حق یه دانش آموز کرده کاملا باهت موافقم به امید روزی که همه اینا درمورد رفتارای بدشون فکر کنن و تغییرشون بدن

عاره ول نسل جدید الا همه اینجوری چت میکنن… دگ عادت شده متعسفانع😐 خودم نمونه بارز😑😕

من به یک دختره علاقه مندم ولی تو اینستا بهش که گفتم علاقه دارم گفت من ندارم بعد بالکن کرد چیکار کنم دارم میمیرم

خب بهت علاقه نداره آویزونش نشو

خوب بود آفرین 😂😂🙌🙌

سلام..من برای دوروز وارد رابطه با کسی شدم که دوستش داشتم و به حرف خودش این رابطه تمام شد.. فهمیدم اون قبلا وارد یک رابطه شده بوده و با این حال که سه سال و سه ماهه دختره بدون دلیل ولش کرده میگه با تمام وجود دوستش داره…اون به خواطر اینکه من عین خودش زخم نخورم این رابطه رو بعد دو روز خراب کرد…اما من هنوز حس وابستگی نسبت بهش دارم…واقعا سر در گمم نمیدونم چی کار کنم…میشه راهنماییم کنیین؟؟به نظرتون بهش پیام بدم یا با این کار اون احساس میکنه گدای محبتم؟؟اگ پیام بدم چی باید بگم…رابطه با پیشناهاد اون شروع و با پیشناهاد خودشم تموم شد…اون ۲۱ سالشه و من ۱۷

بهتره فراموشش کنی

جلو چشمش باش اگه مجازیه یکاری کن تورو ببینه .شانست بالا میره

[…] از تماس‌های تلفنی، با فرستادن وویس و پیام متنی و چت کردن سروته اغلب چیزها را هم […]

سلام یه سوال رابطه ها ی مجازی تا چه حد خوبه؟ خب من الان یه ساله که با یه پسری در ارتباطم بعد پشیمونم اون پسر خوبیه میگه دوسم داره وی تاحالا همو ندیدیم سعی کردم رابطه مو باهاش تموم کنم ولی تهدید خودکشی میکنه میدونم دروغه ولی تاحالا اینکارا کرده کمکم کنین لطفا

نه عزیز اون پسر از واقعیت میترسه الکی تهدید میکنه اینا همش حرف ج

اگه دوسش داری چرا که نه

کمکم کنید الان بهش پیام بدم یا نه

درد ودل با دوستان

آیا ام اس درمان میشود؟

خب دکتر ها که فعلا درمان قطعی پیدا نکردن ، اما امپول هایی هست که از پیشرفتش جلوگیری میکنه.

من با یه پسر خواستگار دوماه پیش آشنا شدم. بعد گفت بمونه دو ماه ديگه الان سرم شلوغه. ولی خبری نشده. چطوری بهش پیام بدم؟ چی بگم بهتره؟

پسرا خیلی وقتا الکی میگن هدفشون ازدواج و خواستگاریه یعنی دروغ و مسخره بازیه همش امیدوارم از اونا نباشه

سلام توفیق هستم حقیقتش وابسته ی دختر خالم شدم ودختر خالم هم از من خوشش امده قرار که با هم عقد کنیم که خبر رسیده بهشون فلانی اینطور اینطوری ادمیه بهش ندین خدایش اعصابم خورده از خدا نترس رفته بهشون دروغ حرف رسونده اخه این کیه چکارش کردم

سلام من ی دختره تو محلمونه که بهش علاقه من خودم ولی میترسم بهش بگم چی کار کنم

سلام من امیر هستم ۱۶ساله و عشقم۱۹سالشه من الان حدود ۱هفته هست با هم حرف های جزعی میزنیم

سوال من این هست در واتساپ من پیام میدهم بهش خیلی دیر جواب میده ولی انلاین هست

مثلا من ساعت ۴صبح پیام فرستادم در واتساپ به دستش رسید یا همان ارسال شد اینترنتش هم روشن بوده اما نخوند که جوابمو بده چیکار کنم؟

سلام توفیق هستم

داداش بیخیال شو باهات تفریحی حرف میزنه 🤣🤣

دوس عزیز سن شما برایه این عملت کمه میدونم سن فقط یه عدد اما باور کن تجربه کافی نداری و دلیل جواب ندادن ایشون هم بی تردید حساب باز نکردن رو شما ب اون شکل خاص هس بهت پیشنهاد میکنم بدون تجربه کافی عزیزم دل ب دریا نزن

چون علاقه نداره .سعی کن بیشتر از یبار پیام ندی و هر چقد دیر جواب داد تو هم دیر جواب بده انگار که سرت شلوغه و داری زندگیتو میکنی

سلام آقای کلانتری،یه کار اداری داشتم،و کاملا اتفاقی یه دختر خانمی رو دیدم که اونم همین گیر اداری منو داشت، همکلام شدیم و کارمون طوری پیش رفت که قرار من اگه تونستم فلان امضا رو بگیرم بهش خبر بدم،پس شمارشو گرفتم،خلاصه تا دم ایستگاه مترو باهم اومدیم و حرف کار اداری مشترکمون رو زدیم، خلاصه اونم خیلی اشتیاق نشون داد، بعد از سه چهار روز بهش زنگ زدم ببینم چکار کرده و کدوم مرحله است؟ که با روی گشاده تلفنمو جواب داد خوب صحبت کرد، گفت که مثلا فردا قراره معلوم بشه که چی میشه! در نتیجه من یبار دیگم میتونستم بهش زنگ بزنم، فردا شبش زنگ زدم حرف زدیم بازم با اشتیاق صحبت میکرد و گفت کارش راه افتاده،خلاصه یکم حرف رو از اون کار اداری کشیدم بیرون و درباره ی چیزای دیگه صحبت کردم و اونم همراهیم میکرد،آخرش گفتم یروز یه قراری بزاریم حضوری بیشتر آشنا بشیم؟اونم گفت باشه!!! سه چهار روز بعد جمعه بهش پیام دادم، که برنامت چیه،میای بریم بیرون یه گپی بزنیم؟؟ اونروز تا شب منتظر شدم ولی جواب نداد،فرداش که دیروز باشه جواب داد که ببخشید ج ندادم و روزای تعطیل کلا با خانواده هستم و …. من به شوخی گفتم (دقیقا عین عبارت) پس ما بخوایم یه دیداری داشته باشیم باید مرخصی بگیریم دیگه!!! البته قبلش گفتم که دیروز چقدر واسه جواب پیام انتظار کشیدمو چقدر حس تلخ و شیرینی بوده، که در جواب نوشت؛ey baba خلاصه بعد از اون پیام شوخناکم نوشت، ببخشید ولی من دلیل دیدار کردنمون رو متوجه نمیشم! اینو که گفت انگار یه آب سرد ریختن روم!! گفتم خب… همفکری ،و تبادل اطلاعات و اینا راجبه همون گیر اداری… اما جوابش انقدر نا امیدم کرد که بعدش نوشتم؛ حق با توعه دلیل خاصی نمیتونه داشته باشه، ممنون که وقت گذاشتی،معذرت که مزاحم شدم،خدانگهدار اونم نیم ساعت بعد جواب داد؛ اون قضیه که فکر نمیکنم جز فلان راه… راه دیگه ای داسته باشه. خواهش میکنم ممنون که شما وقتتون رو گذاشتید،خدانگهدار… و مکالمه مون تموم شد، اما من تو این ده روز،از روزی که دیدمش اصلا نتونستم فراموشش کنم، وتو رویام چه روزایی رو باهاش ساختم…من آدم منطقی هستم و فکر میکردم علاقه مون دوطرفه است،چون اون واقعا گشاده رو و با خنده تو این چند تا مکالمه کوتاهمون برخورد کرد، الان نمیدونم چیکار کنم، دلم میخاد بازم باهاش همکلام شم اما خودم گفتم خداحافظ… الان چجوری بازم برم سمتش نمیخام زیادم شخصیتمو کوچیک کنم کلا تو روابط شاید یکم مغرور هستم، الان ولی پای دلم گیره…در ضمن من الان مطلقا به ازدواج فکر نمیکنم فقط میخام همکلامی و همراهی شو داشته باشم،یه دوستی ساده ولی انگار بلد نبودم… در ضمن قبلا هم با هیچ دختری هیچ رابطه دوستی یا صمیمی نداشتم…. ممنون میشم راهنماییم کنید استاد

اونجا گند زدی که گفتی تبادل اطلاعات و …باید میگفتی ازت خوشم اومده دختر خوبی بنظر میای بیشتر باهم اشنا بشیم

داداش اینکه در بیای بگی من انتظار زیادی از پاسخ شما کشیدم خیلی حرف اشتباهیه,چون طرف مقابلت باز فکر میکنه لنگشی همون اول,و خب یکمی سطحتو پایین اورده این حرف سری بعد حالا اگه یکی ایشالله بهتر گیرت اومد دیر جواب داد یا کلهم جواب نداد یکی دو روز اصن به رو خودت نیار که آره من منتظر بودمو فلان. یکی دیگم اینکه اگه حالا کنار تبادل اطلاعات یه کلمه آشنایی بیشترو یه دوستی شغلی یا کاری هم میوردی شاید میتونست بهترم باشه,منتها طوری نیس دادا,چیزی که کم نیست دختره ولا غیر این نشد هزار تا دیگه هست واسه دوستی باهات فقط باس پیداشون کنی همین:)

ببینید دوست عزیز من خودم یک دخترم همه ی دخترا هم خیلی دوست دارن که مردشون با شجاعت تمام و زرنگی و باهوشی و خیلی محکممممم 💪🏻بیاد جلو و حرف دلش روبزنه ❤و اگه واقعا نیت خیری داشته باشه این رو اول از همه مستقیما با طرف درمیون بذاره و خجالت هم نبااااااااااید بکشه خیلی خجالت آوره که یه مرد ازاینکه حرف دلش رو بزنه خجالت بکشه😏 بلاخره مردین دیگه😒 شما ها باید یه جور رفتار کنید که آدم حس کنه مثل کوه پشتشین دیگه مگه نه 🤨مرد باید محکم شجاع و سمج باشه تا دختر مورد نظرش کاملا مطمعن بشه من خودم یک دخترم و به هر پسری رو نمیدم فقط مردایی ارزش یه عمر زندگیو دارن که شجاع💪🏻 باشن همین 😐به همین توصیه عمل کنید نتیجه میگیرید هیج کس با بی محلی هاتون بهتون نزدیک نمیشه فقط بیشتر ازتون فاصله میگیره 😐و همیشه سعی نکنید دخترای مردم رو به بازیپچه بگیرید اگه واقعا قصدتون خیره وارد رابطه بشید .به نظرم اون خانوم هم شاید فکر کرده که شما میخواید ازش سوءاستفاده کنید چون گفتید که دفعات اول خیلی باهاتون خوش برخورد بوده

سلام اقای کلانتر خسته نباشید،من ۲ ساله که یه پسری که ۴ سال از خودم بزرگتره رو دورادور میبینم و میشناسم چندوقته احساس میکنم بهش علاقه دارم ولی نمیدونم اون حسی داره یانه فکرهم نمیکنم حسی داشته باشه چون به بقیه دختراهم محل نمیده وانگاراز دخترا خوشش نمیاد اما یه بارم اومد سمتم ولی نشد چیزی بگه و اینا الان من نمیدونم چیکار کنم دلم میخواد غیرمستقیم باهاش حرف بزنم ولی نمیدونم درسته یانه همش به این فکرمیکنم که بهش پیام بدم و سرصحبت رو باز کنم ولی خب تاحالا تو مجازی صحبت نکردیم ومن خیلی سردرگم شدم ،ممنون میشم اگه کمکم کنید

بگو عزیز. حرفت رو بگو. فوق نمیشه دیگه.

من تازه جرعت کردم برم دایرکت اینستاش ولی به بهونه کاری رفتم و صحبت کارو اینا بود همش بعد اخر کار گفت اگه بازم سوال داشتم جواب میده ولی اصلا خودمو معرفی نکردم و نمیدونه که منم وقتیم پرسید از کجا میشناسمش گفتم اتفاقی پیجش رو دیدم الان تازه عذاب وجدانم دارم که چرا دروغ گفتم میخوام برم بگم کیم ولی میترسم فک کنه هولم بعد تازه من ادمیم که زیاد به پسرا محل نمیدادم همیشه هم سرم زیر بود کلا حال نمیکردم باهاشون ولی الان دله خودم گیر کرده نمیدونم چیکار کنم میترسم تازه ابرومم بره یا فکر بد بکنه راجبم

بگو ازت خوشم میاد

اخه بنظرم ب پسر جماعت اگ بگیم خوشمون میاد مغرور وسرد میشن

بگو بهش، اگه نگی بعدا پشیمون میشی که چرا نگفتی

*اینقد دنبال وابسته کردن بقیه نسبت بخ خودتون نباشد و جوگیرانه رفتار نکنید…بعد طرف مقابلت واسته شد و توهم زدی زیر همه چی فک کردی اون چه حالی میشه…مخصوصا دخترا که تا یه پسر با موقعیت توپ تر میبینن بهونه میارن که من نباید باشم دیگه…این کار خیلی کثیفه…تا زمانی که کسی رو نخواستین باهاش حرفای عاشقانه نزدید…جان مادراتون نکنید باب

سلام من نزدیگ سه ماهی هست با ی پسری دوستم خیلی بهم ابراز علاقه میکنه و هوامو داره ولی نمیدونم چیکار کنم ک اونم وابستگیش بهم زیاد شه بلد نیستم چیکار کنم میشه کمکم کنید و راه حل بهم بدین ممنونم

سلام ببخشیدی سوال دارم من ۲ماهه باپسری که قبلأدورادورشناخت داشتم ازش یعنی فامیل دوستمه اشناشدم اماجفتمون رسمی هستیم باهم چت میکنیم صحبتم فقط ۱بارروزای اول باهم تماس داشتیم فقط چت داریم.این پسر۵سال ازخودم بزرگتره کلاکارش جوریه که خیلی درگیره زیادنمیتونه چت کنه پسری هستش که میدونم اهل دوست دخترواینچیزانیس بهتره بگم پسره سربزیریه.اصلاهیچکدوممون حرفی ازازدواجودوستی نزدیم تاحالابهم فقط روزادرحد۴،۵تاپیام عادی واحوالپرسی میدیم من بهش علاقمندشدم حس میکنم اونم یکم حس پیداکرده بهم ولی مطمئن نیستم چون روزای اول ی بارکلادرموردزندگیش گف چجوری اعتمادکنم به دختری برای ادواج..حالانمیدونم ایاحسی بمن نداره یامیترسه اعتمادکنه البته منم ادمه رسمی هستم اون ادنه راحتیه پلی چون من رسمی برخوردمیکنم اونم رسمیه باهام بنظرشمامن چجوری میتونم جذبش کنم سمت خودم که اون بتونه پیشنهاداشناییه بیشتربرای ی رابطه پایدارروبده..حس میکنم یکم مغروره نمیخوام خودم کاری کنم که کوچیک بشم..البته چون ازروزاولم همیشه من شروع کردم ب پیام دادن همیشه انگارمنتظرمنه شروع کنم جواب بده خودش تاحالاپیامی بدون دادن من نداده بنظرتون کمترپیام بدموبیتوجه باشم تابیشتربیادسمتم یابرم سمتش؟راهنماییم کنیدلطفا

محبت کن مهربون باش باهاش .از کارایی که میکنه تعریف کن .وقتی صمیمی حرف میزنه صمیمی شو ببوسش بغلش کن اگه اینکارارو کرد .فک کن شوهرته خجالت نکش

[…] نیستند در این فهرست نیاورده‌ام؛ از جمله این مطالب: چگونه چت کنیم و کانال ساختن در تلگرام و دهه هشتادی‌ها و ادامه […]

نمیدونم چطوری بهش بگم ک نه نگه بنظرتون چیکارکنم؟ ممنون میشم جواب بدید

نگو .یه مدت باهاش همجوار باش یعنی سرراهش قرار بگیر .چندبار ببینه تورو بهت فکر کنه .بعد اگه تونستی چندبار حرفای معمولی باهاش بزن از خودش کم کم بپرس و بعدا خودبخود دوستی بوجود میاد .مستقیم بگی خوشم اومده باهم دوست بشیم معمولا شانست کمتره ولی قطعی هم نیست .کلا اول رابطه زیاد نشون نده که دوسش داری زیاد .

پشیمون میشی اگه عاشقش شدی بگو لذتش به همینه

سلام من از یک دختری خوشم امد روم نمیشه بهش بگم ولی تو انیستاباهاش صبحت میکنم ولی جوابم رو خیلی دیر جواب میده همیشه بعداز ۵.۶ساعت بعد میگم دیر جواب میدی میگ نتم ندارم راهنماییم میکنید

نپرس چرا دیر جواب میدی .تو هم دیر پیام بده .به اندازه اون .زود سین نکن .عادتشونه

باوا یا طرفو دوست دارید یا ندارید،اگه دارید بهش بگید ، طرف آدم تکلیف معلومی باشه دو حالت داره یا میگه نه یا آره.اگه بگه آره و واردرابطه شدید دیگه این پیام داد و اون پیا نداد چیه؟شما وظیفتونو درقبال حس دوست داشتن خودتون ابراز کنید ک مدیون احساس خودتون نمونید. کامنتررو میخونم انگار سم زدن افکار آدما

دقیقا آقا سینا درست گفتید آفـــــــــــــرین 👏👏👏👏👏 مثل شما خیلی کمه واقعا دوستان باعشقتون راحت باشید و محکممممم💪🏻💪🏻💪🏻شجاااااااع و باذکاوت پا پیش بذارید مخصوصا اقایون

سلام من تقریبا یه ساله که به پسری علاقه من شدن اما راستش نمیدونم چطوری بهش بگم که دوستش دارم و باهاش در ارتباط باشم شمارشو دارم اما دلشون ندارم بهش پیام بدم یعنی غرورم نمیزاره دوستدارم اول آون بهم ابراز علاقه کنه خیلی همو میبینیم در مکان های اجتماعی با اینکه بچه ها میگن مذهبی و به هیچ دختری نگاه نمیکنم اما به من خیره زل میزنه نمیدونم چکار کنم کمکم کنید لطفا

سلام فقط بهش بگو فلانیم و بهت حس دارم و بعرا اجازه بده اون صحبت کنه تا چند ماه بزار اون حرف بزنه و زیاد خودتو راغب نشون نده

سلام خواستم بگم ک من با ی پسری همسن خودم دوست شدم سه ماه باهم بودیم و بعد رابطه از طرف اون کات شد یروز دیدم بهم زنگ زده و من نفهمیده بودم ک جواب بدم بعد خودم بعد دوسه روز زنگ زدم و بهش گفتم کاری داشتی زنگ زدی گفت دستم خورده و من در جوابش گفتم ب دستت بگو نخوره من وقت ندارم شماره های ناشناس گوشیمو پیگیری کنم آیا ب نظر شما راست میگفته که دستش خورده اگه خورده پس چرا تو این همه مدت دستش نخورده بود؟؟؟؟؟ ممنون میشم اگ نظرتونو بگین

قشنگ گفتی من خودم پسرم ولی یا دروغ گفته و میخواسته مزه دهن تو رو بفهمه یا واقعا دستش خورده ب هر حال کارت اوکی بود

میخواد خرت کنه

دستش نخورده ولی تو نباید اینجور جواب میدادی

نه راس نگفته

سلام آقای کلانتری من به دختر عمم علاقه داشتم الان یه نفر دیگه رو پیدا کردم باهمم خوبیم ولی دختر عمم نمیزاره ما باهم خوب باشیم هی میخواد رابطمو خراب کنه منو به خودش بچسبونه من دیگه نمیخوامش نمیدونم چی کنم

ای بابا ..بهش بگو نگران نباش اگه منم که همین دومی رو هم ول میکنم.خخخ

به دختره جریان دختر عمت رو بگو وبهش اطمینان بده که هر عکسالعملی از جانب دخترعمت عادیه و به دل نگیره اونموقع آتو دست دخترعمتم نمیدی نمیتونه هم تهدیدت کنه که بهش میگمو فلان عوضش تو تحت فشار قرارش بده که موضوع آویزون شدنش رو فاش میکنی (اینکارو نکن ها )فقط بترسونش

همش حس ميكنم بيخياله پيگير نيست نميدونم بايد چطور برخورد كنم وقتي دير جواب ميده يا برخورد درست چيه

تو هم بیخیال باش و دیر پیام بده چندبار اینکارو کنی ورق برمیگرده و دیر سین کن و کوتاه جوابشو بده و تو چت رو ترک کن

سلام نميدونم پيام منو جواب ميدين يا نه يا اميدوارم كسي اينجا منو راهنمايي كنه چون واقعا ديگه نميدونم چيكار كنم يا چه كاري درسته،،من يكماهه با ي اقايي حرف ميزنم البته ايشون ٢سال پيش بهم درخواست داد يك هفته حرف زديم من خودم ديگه نخواستم جواب ندادم دوباره اومد سمتم بعد اين همه مدت قبول كردم مشكلم اينه كه حس ميكنم سرده يعني اكثرا پيام هامو دير جواب ميده هر يكربع شده به ساعتم ميكشه،،مثلا تو اس بعضي اوقات ابراز علاقه ميكنه ولي نمياد منو بيينه همش ميگه من شخصيتم اينطوره تو رو دوس دارم نميتونم نشون بدم مشغله دارمو اينا،،من نميدونم اين چطور ادميه اصلا

خب، عزیز، یه آدم بهتر پیدا کن که برات بیشتر وقت بذاره.

سلام و وقت بخیر .من به یه پسری علاقه دارم ک هم رشته ی من توی دانشگاست و گاهی باهم توی حیاط صحبت میکنیم. توی اینستاهم همدیگه رو فالو داریم و اونجا هم گاهی حرف میزنیم فقط یه مشکلی هست نظر من و اون باهم در اکثر موارد یکی نیست .ینی بهدرد هم نمیخوریم ؟؟ من میخوام ک باهاش وارد یه رابطه جدی بشم از طرفی هم از حسی ک اون ب من داره مطمعن نیستم اصلا هم دلم نمیخواد من پیشنهاد دوستی بدم بهش چیکار کنم اونوقت.ممنون میشم اگه جواب بدین

بهش محل نده خودش دنبالت راه میوفته

سلام آقای کلانتری خیلی خوشحالم که خدا شما را آفریده همیشه از نوشته های شما لذت می برم و مطالب خیلی خوبی یاد می گیرم . متشکرم

سلام حمیده نازنین ممنونم از مهر شما. خوشحالم که اینجا هستید. بیشتر بنویسید برای من.

با من دوست میشید

خب پيشنهاد دوستي نده بهش ،اخه اين گفتن داره اينجا،امان از شما دخترا

سلام من از بک پسر خوشم اومده ولی نمی دونم چطوری شروع کنم یا چطور بهش برسونم که بهش علاقه دارم

سلام خوبید همگی. راستش من از یه پسری خیلی خوشم امد تو یه گروه باهم اشنا شدیم خودش اول بهم تو خاص اس داد و گفت که دوسم داره منم که واقعا از اخلاقش و رفتارش هم خوشم امده از خیلیا در موردش پرسیدم گفتن پسر خوبیه یه بار هم قرار گذاشتیم و دیدمش ولی یکم رابطمون سرد شده زیاد به هم دیگه اس ام اس نمیدیم و خیلی دیر جوابم میده بعضی وقت ها هم جوابم نمیده . حالا نمیدونم چکار کنم که رابطمون بهتر بشه چون واقعا دوسش دارم لطفا کمکم کنید

خب خوبه که اینجور بهتر میشناسیش .عجله نکن

تو هم مث خودش رفتار کن .خیلی محلش نذار .دیر جواب بده زود سین نکن کوتاه پیام بده ازش زیاد سوال نکن خلاصه زیاد تحویل گرفتن از سر بعضیا زیادیه

زیاد پیله نکن بهش که چرا بهم بی توجهی میکنی عوضش بگو درکت میکنم عزیزم که مشغله داری یه همچین حرف هایی مردا دوست ندارن زیاد سوالپیچ بشن ویا محدود بشن آزادش بزار ولی درعین حال با اعتمادبه نفس کاری کن که از آزادیش سواستفاده نکنه

در ضمن سايت خيلی جذابی داريد…آقای کلانتری بهتون بابت سايتتون تبريک ميگم

ممنونم از محبتت.

با یه پسر تو اینستا اشنا شدیم اون تو یه شهر دیگه ست الان مدت زیادی هست که باهم در ارتباطیم و میگه دوستم داره و قصدش جدیه ولی حتی یه بار برای دیدنم به شهرمون نیومده و میگه فعلا موقعیتش رو نداره لطفا راهنمایی بفرمایید

فکر نکنم کسی که تو رو از نزديک حتی يه بارم نديده نسبت بهت علاقه و عشق واقعی داشته باشه يا اگه چيزی هم هست يه حس زود گذراست

سلام من چهارساله عاشق پسری در محلمان هستم و رفيق صميمی برادرم نيز هست و از اين بابت شمارش رو هم دارم اما ميترسم پيام بدم هم ميترسم به برادرم بگه هم ميترسم در موردم اشتباه فکر کنه…لطفا راهنماييم کنين واقعا دارم اذيت ميشم

نترس. همین.

وا چهار ساله که میگی عاشقشی تا الان بهش نگفتی یعنی چه

یه زنگ بزن بگو دستم خورد اگه بخواد باهات حرف میزنه

سلام اقای کلانتری از دختر خالم خوشم اومده و علاقه ام روز به روز بیشتر میشه اما یه حسی بهم میگه که اون ازم خوشش نمیاد بهش بگم چیکار کنم؟

سلام آقای کلانتری نازنین جالب‌ترین واکنش اینه که برای طرف مقابل یه ساعت حرف میزنی و با یه “باش” (حتی حال نداره یه “ه” تایپ کنه) جواب میده. :)))) این واقعا حرص آدم رو در میاره. یا مثلا برای کسی در تلگرام مدام پست هم‌رسانی میکنم، بعد یه بار که چت رو اسکرول میکنم، میبینم من ۲۸ تا پیام فرستادم اونم دوبار ایموجی “خنده” و استیکر “عالی بود” فرستاده. یه مورد آزاردهنده‌ی دیگه این “لست سین ریسنتلی” ها هستن. مثلا من خیلی از مواقع اگر طرف آنلاین باشه بهش پیام میدم، این حالت ل.س.ر. یه جورایی عامل بازدارنده‌ست. واقعا من نسبت به کسی به من تا این بی‌توجه باشه و این جوری بی‌احترامی (از نظر من) کنه، سرد میشم. دوست ندارم باهاشون دیگه چت کنم مگر اینکه لازم باشه.

حتما طرفت هنوز خیلیبچه اس داش

سلام من الان ۴سال با دخترعمم همه جوره ارتباط دارم تو جشن ها و مهمونی ها و … هم می بینیم، تو واتس اپ و تلگرام و اینستا و … با هم شب و روز چت می کنیم خلاصه همه جا دوست داره من باشم و من خیلی بهش علاقه دارم راستش خیلی هم با هم تفاهم داریم احساس میکنم اونم خیلی من دوست داره چون هر جا هم میره زنگ میزنه که تو هم با من بیا دیشب بعد چن سال بالاخره حرف دلم بهش زدم اونم اولش تعجب کرد ولی بعدش دیگه انلاین نشد اینم بگم که هر دوتامون فوق العاده خجالتی هستیم و فقط من بودم که تونستم بعد از این همه مدت کمی بر ترس و خجالتم غلبه کنم می خواستم بدونم الان چکار کنم ؟؟؟ چجوری بهش ثابت کنم که فقط حرف نبوده و واقعا میخوامش. لطفا بهم کمک کنید و خواهشا هم نگید ولش کن بره من واقعا دوستش دارم.

لطفا جواب سوالم بدید هیچکس ندارم که بتونه کمکم کنه فقط امیدم به شماست

خب برادر اون حتما به یه چشم دیگه تو رو میدیده بهترین کار همینه یکم سماجت به خرج بدی و بهش بگی من بهت علاقه دارم و بهش پیشنهاد بدی اما یادت باشه بهش بگو اصلا عجله نکنه برای پاسخش به تو و هر زمان حاظر بود جواب رو بده و مثل قبل باهاش حرف بزن و چت کن همه چی بهت قول میدم جوری روال شه ک باورتم نشه

سلام دوستان من ۳ ماه پیش به خواستگاری دختری رفتم به هم علاقه مند شدیم ولی گفت میخوام پی اچ دی بگیرم و شهر های خاصی رشته مورد علاقه مو داره و از آنجایی که به شدت احساسی و وابسته هستم الان قصد ازدواج ندارم.من هم دیگه پیگیر نشدم ولی هنوز دوست اش دارم چکار کنم؟به نظرتون باهاش چت کنم و قرار ملاقات بزارم؟

سلام آقای کلانتری نمی دونم چرا به هرکدوم از سایتای مربوط به شما سر میزنم ، دلم میخواد مثل بقیه چند خطی براتون بنویسم . چه رابطه خوبی با جوونا دارید ! وقتی جواباتونو میخونم گاهی خندم میگیره و گاهی با خودم فکر میکنم کاش یکی از نزدیکانتون بودم تا بهتر شما رو میشناختم . گرچه سن و سالم کمه ولی من رو هم به عنوان یکی از دوستان خودتون بپذیرید . آشنایی با شما شانس بزرگی بود برام . فکر می کنم از اسمم متوجه بشید کیم…

درود زهرای خوش ذوق شما همین الان هم یکی از دوستان خوب من هستی. و اتفاقا دوستان من توی سایت، بهترین ونزدیک‌ترین دوستان من هستن توی زندگی. شاد و برقرار باشی.

سلام میشه لطفا. زود جواب بنده رو بدید یه اقایی و بنده با هم تواینستا اشنا شدیم.و طولی نکشید ک علاقه مند شدیم بهم.و ایشون گفتن اشنا شیم بیشتز برای ازدواج.بیرون همو دیدیم یه بار.من شمالم ایشون اهواز.واس این نمی تونیم همو ببینیم.همون بارم من خط قرمز خودمو خیلی حفط کردم و گفتم فقط منو از نزدیک ببین ک ببینی خوشت میاد یا نه.ایشون خوششون اومد خیلی.بعد اون رابطه مون محکم تر شد.اما من یه جاهایی خراب کردم.اون ادم منطقیه.متاسفانه یه طور رفتار کردم ک حس کرد باهم ی جاهایی ب مشکل میخوریم.بعد گف بهتره صمیمی نشیم اگ قراره ازدواجی درکار نباشه.الان ازم سرد شده.چیکار کنم برگرده؟ چیکا کنم دوبارا علاقه مند شه..لطفا بگید باید زود نتیجه بگیرم

عشق فقط واقعی و با آشنایی کامل باشه

سلام یه کمکی میخوام من با یکی آشنا شدم فکر کنم اون هم از من خوشش میاد و خیلی دوست داریم به هم پیام بدیم اما مشکل اینه که اون یه مقدار خجالتیه معمولا من چت رو شروع میکنم اما دیگه نمیدونم با چه بحثی شروع کنمو چی بگم

خب ببینید همو.

سلام اقای کلانتری ازتون خواهش میکنم جواب منم بدین . من توی یک اتفاقی از یه اقای پلیس خوشم اومد وبخاطر کارای کلانتری و شکایتاش چندباری دیدمشون وشمارشونم دارم ولی ایشون خیلی خیلی جدی وخشک بودن من ازشون خوشم اومده ومیخوام غیرمستقیم دوباره باهاشون حرف بزنم و حتی ببینمش ولی نمیدونم چجوری وبه چه بهونه ای باشه اخه پرونده هم مربوط به دوستم بود ومن فقط به عنوان شاهد میرفتم.

بهش زنگ بزن و حرف بزن. ترس نداره که. به این فکر کن که اگه نزنی چی میشه؟ هیچی. از دستش میدی. پس بزن.

سلام. من به تازگی به یکی از پسرهای فامیلمون که ۲۸سالش هست، تو اینستاگرام با یه پیج فیک پیام دادم و بهش خوشامد گفتم و ازش خواستم که استوری من رو ریپلای کنه(درمورد یه شعر موردعلاقه خودشون رو بفرستن دایرکت) اونم گفت که بلد نیستم و خلاصه مکالمه ای کوتاه ولی از نظر من خوبی بود چون آخرش با تمومه کارایی که داشت جواب پیام من رو داد و خداحافظی کرد. من نمیدونم دوباره چجوری باهاش یه چت رو شروع کنم؟ نمی دونم کسی تو زندگیش هست یا نه؟ لطفا راهنمایی کنید. ممنون

خیلی صریح و ساده، خودت رو با هویت اصلی خودت معرفی کن و حرفت رو بزن. الکی خودت رو دق نده. عمر آدمیزاد کوتاهه.

سلام

سلام شاهین جان من یه دختری رو دیدم تو اینستا خیلی ازش خوشم اومده میخوام دایرکت بهش پیام بدم به نظرت چی بگم و چجوری شروع کنم؟

سال‌ها پیش بود که این توصیه رو شنیدم و همین حرف زندگی من رو تغییر داد.

رو رشد و توسعۀ فردی خودت کار کن. انسان‌های خوب هم سر راه تو قرار می‌گیرن. خوب خود شما شاهین جان چکار کردی به ما هم بگو لطفا.. خیلی نیازمندم ممنون

سلام مجدد خدمت شما شاهین جان میشه بیشتر توضیح بدین … چگونه به فرد مناسبی تبدیل بشیم خیلی ممنون

سلام مجددد آقا شاهین چه نوع کتاب هایی بیشتر به درد میخورن.. وکمک بیشتری میکنن

سلام آقا شاهین من پژمانم شما همیشه میگید” رو رشد و توسعۀ فردی خودت کار کن. انسان‌های خوب هم سر راه تو قرار می‌گیرن. خوب چجوری رو پیشرفت وتوسعه فردی کار کنیم یکم بیشتر توضیح میدید؟

کتاب بخون. برای یادگیری تا میتونی وقت بگذار. همین

سلام آقا شاهین من با یه دختری تو تلگرام چت میکنم که نسبت نزدیکی با من داره من دوسش دارم.. ولی اون ۳ سال از من بزرگ تره ولی قدو قواره اندازه منه هر .قتم میرم خونشون با من همیشه صحبت میکنه … بنظرت این خوبه که یه کسی ۳ سال بزرگ تر از خودمو دوست داشته باشم؟

دنبال این نباش که یکی بهت جواب قطعی بده.

سلام ..ببخشید من یک رابطه سه ماه اشنایی با اقایی داشتم که رابطه از طرف ایشون قطع شد..من بعد پنج ماه به ایشون واتساب پیام دادم و سوال درسی پرسیدم..ایشون در جواب پیام من گفت ببخشید گوشیم سوخت من شمارتون ندارم..شما؟ در حالیکه من مطمئن بودم کاملا از متن پیام من شناخته و شماره من میشناخت..و منم که خیلی به غرورم برخورد هیچ جوابی بهش ندادم..ولی الان پشیمونم به نظرتون بهترین پاسخ چی میتونه باشه در این مواقع

اگه واقعا گوشیش سوخته بود به یه آدم غریبه نیازی به دادن توضیح نیست، از گفته‌هاتون تقریبا میشه گفت که مورد مناسبی برات نیست رو روی مورد دیگه‌ای تمرکز کن.

بهترررررررین حرکتو زدی که جوابشو ندادی‌.بازم تا نیومد سمتت جوابشو نده و خودتو معرفی نکن که کوچیک بشی

من که هیچ مشکلی ندارم😐فقط یذره حوصلم سر رفته بود اومدم کامنتا رو خوندم شاد شدم مرسی از سایت خوبتون😂

فدایت

سلام من یه دو هفته ای میشه با یه پسری آشنا شدم از طریق اینستا ایشون از اول میخواد به قول معروف لاس بزنه ولی من علاقه ندارم تا آشنایی کامل پیدا نکنم و حضوری ندیدمش هنوز،اون خیلی ابراز علاقه میکنه بهش میگم تا حضوری همو نبینیم نمیتونم اون احساس عمیق داشته باشم بهش

سلام خسته نباشید چه جوری میشه به یه پسر اعتماد کرد اخه انقد دوستام درمورد دوست پسراشون بد گفتن که من هرکی میاد میگه دوسم داره باورم‌نمیشه چیکارکنم؟ اخه به قول شما عمر مون کوتاهه و نمیدونیم که قراره چی بشه وتنهایی هم انگار یه چیز توزندگیمون میلنگه

سلام آقا چرا همه درباره دختر و پسر حرف میزنند؟ من میخوام با یه پسر معروف (خیلی معروف) تو اینستاگرام دوست بشم چه کار کنم؟ از اونجایی که خیلی معروفه دایرکت‌ها رو جواب نمیده ولی یه راهی پیدا کردم که احتمال داره جواب بده چی بگم بهش؟؟؟؟؟؟

سلام . من ینفرو دوست دارم و اینو تو پیام بهش گفتم . اما اون گفت نظر لطفته . چندین بار دیگ هم سعی کردم بهش بفهمونم ولی باز مغرورانه جواب داد و طوری رفتار کرد انگار براش مهم نیست. خیلی غرور منو شکسته من اصلا حس خوبی نسبت به خودم ندارم .اون بخاطر اینک فهمیده من دوسش دارم خیلی خودشو بالا میدونه .من دو روز دیگ میبینمش ، اگه رو در رو شدیم چیکار کنم؟؟؟

سلام زیادی پیگیر موضوع نباشید بذارین رو پیامی که دادین گیرباشه

سلام ببین به نظرمن. اگر طرف ادم باشه متوجه میشه که نباید خودشو بالا بگیره قصدم توهین نیست وقضاوت نمیکنم توباید به خودت افتخار کنی که تواین موقعیتی که برات پیش اومده عشقتو یاهمون دوست داشنتو بهش اعتراف کردی تو شجاع بودی اون مشکل خودشه که درک نمیکنه به نظرم وقتی رودر رو شدی نه خودتو بگیر نه باعث شو که خودشو بگیره درحد یه سلام و علیک عادی توچشم هاشم عاشقونه نگاه نکن باعث میشه دوباره مغرور بشه به خودش

محترمانه صحبت کنیم

خیلی خیلی ممنونم به خاطر سایت خوبتون 😘

سلام خسته نباشيد من يك ماهى هست با يه دخترى تو اينستا آشنا شدم و هر روز هم داريم چت ميكنيم و بگو بخند هم داريم و فكر مى كنم كه بهش علاقه دارم و اينو تويه حرفام هم بهش فهموندم ولى از ديروز تا حالا وقتى ميخواد ازم تشكر كنه ميگه مرسى رفيق رفيق ؟؟؟! اصلا من نميدونم در جواب چى بگم يعنى متوجه نشده كه من براچى ميشينم ساعت ها باهاش صحبت ميكنم لطفا راهنمايى كنيد معنى اين رفيق رو اصلا نميفهمم يعنى داره من رو آزمايش ميكنه ؟

منم همین مشکل تو رو دارم واقعا باید چه کار کنیم؟

ببین چون من یه دخترم میخوام ازدیدگاه خودم بگم کلمه ی رفیق یعنی شاید میخواد به تو بفهمونه که درحد یه رفیق هستی وشاید حد تو نمیدونی به نظرمن دی درمورد دوست داشتنت صحبت نکن و درمورد علایقتون حرف بزنو شوخی های مصخره نکن کم کم ازش بپرس ببین کسیو دوست داره یانه

دخترا وقتی این حرف و میزنن میخوان بهت بفهمونن که وقتشه جدی تر درمورد اون مسعله باهام حرف بزنی.ن فقط اشاره کنی…فک کنم منظورتونو درست فهمیده باشم

با سلام آقای کلانتری من و دختری با هم آشنا شدیم یه روز بعد از گذشت یک ماه بهم وابسته شدیم به نظرتون هنوز زوده برای گذاشتن قرار ملاقات با توجه به اینکه امتحانات مون هم شروع شده. لطفا راهنمایی کنید با تشکر از شما.

حالا نم نم ارتباط داشته باشید. ایشالا بزودی هم میبینید همو! 🙂

سلام به نظرم صبرکنید امتحاناتتون رو بدید وبرای رفع دلتنگی چند دقیقه ای صحبت کنید ویاچت کنید بیشتر باهم اشنابشید وبعد. قرار بزارید اعتماد بهم داشته باشید که وقتی خواستید همو ببینید با ترس نباشه

سلام من با کسی تفاهم دارم که او اصلن با من تفاهم ندارد چه کار کنم

ازش جدا شو خب. :))

سلام آقای کلانتری من قبلنا عاشق دختری تو فضای مجازی شدم بعد فهیدم اون همشهری و خوشحال شدم و وقتی فهمیدم سینگلم هست بیشتر خوشحال شدم ولی باهاش حرف زدم و اینا گفت یکی دیگه رو دوس داره اون کسی هم که دوس داره اونم دوست دختر داره من خیلی بهش گفتم دست از سرش برداره ولی گوش نداد بهش گفتم دوست دارم ولی گفت من دوست ندارم حالا بعد یک ماه به حرف من پی برده و بر گشته پشیمون شده دختر خوبی فقط نمیدونم بهش اعتماد کنم یا نه لطفا راهنمایی کنید با تشکر.

بابا ول کن این حرفا رو؛ اعتماد و معتماد و… برو یه رابطۀ خوب بساز باهاش.

سلام من و یکی اقوامم ۵ساله عاشق هم هستیم الان۲۱ سالمون هست یه مدت باهم خوب بودیم ولی بخاطر یه مشکلاتی من ازش دلسرد شدم ولی اون هنوز عاشقم هست و میخواد بیاد خاستگاری ام من بخاطر کینه ای بودنم گفتم حق نداری بیای الان که فکر مبکنم پشیمونم زیادی عاشقش هستم جطوری بهش بگم ک منم عاشقتم کمکم کنین

به راحتی. همین الان بهش پیام بده بگو. عمر ما آدما خیلی کوتاهه. اگه نگی یه روزی که دور نیست، پشیمون میشی و…

به نظرم بگو تو دلت نگه ندار جز حصرت دوری هیچی نصیبت نمیشه فقط خودتو عذاب میدی خواهر.

اگر واقعا قصدش ازدواجه بهش بگو بیاد خواستگاریت

سلام من تو چت کردن اینقد خوبم ک همه دخترا عاشقم میشن ولی موقع صحبت نمیدونم چی میشه که نظرشون عوض میشه کم میارم تو صحبت کردن چکار کنم

مرسی اعتماد به کهکشان😂

سلام خسته نباشید من چند روزی هست که با یه دختری دوست شدم بین چت کردن حرف کم میارم دیگه نمیدونم درباره چی باهاش حرف بزنم اگه چیزی درباره این میدونین لطفا کمک کنین

کتاب بخون.

سلام یه کتاب خوب معرفی میکنین؟

کتاب رو باید بسته به نیاز و سواد و موقعیت شما انتخاب کرد. پس نمیشه به «یه کتاب خوب» اکتفا کرد. ضمناً تو منوی سایت یه بخش معرفی کتاب هست که میتونید ببینید.

سلام من چند روز بیشتر نیست که با یه دختر خانمی تو تلگرام چت میکنم.الان دیگه نمیخوام ادامه بدم موندم چه جوری بهش بگم که نارحت نشه.نمیدونم چرا عذاب وجدان دارم.لطفا اگه میشه راهنمایی کنید

شاهین جون من تازه با دوستی آشنا شدم(مجازی) ولی فامیل دور هم محسوب میشه…الان یه سری لاف ها و حرف هایی زدم که نباید…ناجور ناراحته .اگه در حوضه ی سایتت هست یه دسی برسون…قربون تو داداش

ممد جان یه گه‌خوردم‎نامه بنویس! ایشالا حل میشه.

عااالی بود😂

😂😂😂

سلام آقای کلانتری.من ۲ ساله عاشق یه دخترخانمی هستم که جزء اقوام هست و نهایتا سالی ۲ بار همدیگر رو میبینیم ولی هرکاری میکنم نمیتونم برم جلو و سر صحبت رو باهاش باز کنم.شمارشو هم دارم ولی نمیتونم حتی یه سلام واسش بفرستم.لطفا کمکم کنید. ممنون به خاطر این مطلب مفیدتون

وا چه کاریه. خودتو شکنجه نکن رفیق. یادت باشه، همۀ ما بزودی میمیرم. پس همین الان یه پیام بده ببینم. زود باش!

سلام به همگی من وقتی با دوستانم چت میکنم زیاد به حرفی که من میزنم یا پیشنهادی که میدم توجه نمی کنن چطور میتونم نظرشونو در مورد این که من ادم مهمی نیستم عوض کنم؟

با یادگیری مهدی جان چقدر کتاب میخونی در روز؟

سلام امیدوارم حالتون خوب باشه مطلب قشنگی بود ولی چیزی که توجه منو جلب کرد پاسخ هایی که در جواب سوال و نظرات دوستان داده بودید خیلی خیلی قشنگ تر از متن پستی بود که گذاشتید. یکم روحیه ام عوض شد امیدوارم بهتر هم بشم ممنونم ازتون

سلام میثم نازنین ممنونم. شاد و موفق باشی.

سلام من هرچقدر میخوام با یه نفر دوست شم نمیشه.میلیم تلاش کردم شاید بشه بگه مثلا با ۳۰۰دختر چت کردم ولی نتونستم دوست شم.هیچ کدومشون اهمیت نمیدن بدون خداحافظی چتو ترک میکنن. فقط من جمله ی اولو میفرستم من شروع میکنم بحثو.چیکار کنم بایه دختر بتونم دوست شم؟ممنون

مهدی عزیز این سایت در رابطه با بحثی که مطرح کردی نیست. اما خب بذار یه چیزی بهت بگم دیگه:

برای اینکه زن مناسبی رو پیدا کنی، خودت رو به مرد مناسبی تبدیل کن.

سال‌ها پیش بود که این توصیه رو شنیدم و همین حرف زندگی من رو تغییر داد.

رو رشد و توسعۀ فردی خودت کار کن. انسان‌های خوب هم سر راه تو قرار می‌گیرن.

داداش به نازم به این جوابت، به نازم

سلام. من نیما هستم. خیلی اتفاقی توی یه سرچ گوگل مطالبتون رو دیدم. و باید بگم ماشالا به جوابای کامنتا. عجیب نصیحتات به دل میشینه. دمت گرم. اگه پیج اینستا داشته باشی خوشحال میشم اونو فالو داشته باشم

سلام نیما جان ممنونم از مهرت. آدرس اینستاگرام من:https://www.instagram.com/shahinkalantary/

با سلام و درود به دوست عزیزمان جناب اقای کلانتری

یاد گرفتم انسان ها بخاطر دوچیز سر قبر عزیزانشون گریه میکنند یکی بخاطر اینکه از پیششون رفتنه و عمرشون به ماها دانه دومی اینکه زمانی ک عزیزانمان زنده بودن هیچ کاری براشون انجام نداده بودیم….

دوستان عزیز تا عزیزانتان و عشقتان و کسایی رو ک دوست دارین هنوز پیشتون هست قدر بودن درکنارشون رو بدونید براشون پرستیژ نزارین…. ب امید موفقیت تک تک شما دوستان عزیز

یوسفی از خوزستان

درود علی نازنین زیبا نوشتی.

عشقی مرد

عزیز دلمی.

سلام من عاشق یه دختر هستم و خیلی هم دوستش دارم بهش گفتم که دوستش دارم ولی اون هی میگه الان وقتش نیست وایستا بعد کنکور از حرکاتشم معلومه همچین بی رغبتم نیست ولی مشکل من توی خداحافظی کردن و پایان مکالمه هست اون هیچ وقت چت کردنو بامن تموم نمیکنه ولی خب نمیشه که ۲۴ ساعته باهم حرف بزنیم و چون دوستش دارم از این که من پایان چت کردنو اعلام کنم و اینا اذیت میشم لطفا راهنماییم کنید

سلام. فکنم باید همین رو بهش مستقیم بگی.وگرنه چطور میشه باهم دوست باشین ولی نتونین یه چیز ساده رو بهم بگین .

صادقانه بگو عزیزم من چند تا کار واجب دارم انجام بدم بیام صحبت میکنیم یا مثلا خوشگلم دیروقته یکم بخواب چشمای‌خوشگلت اذیت میشه یا مثلا فداتشم امروز خیلی خسته شدم خیلی دوست دارم حرفای قشنگت رو بشنوم ولی میخوام وقتی هوشیارم به حرفات گوش بدم مرسی که درکم میکنی یه حمچین حرف هاییی با محبت ولی دستوری

سلام آقا شاهین من دیشب با دوستم داشتم چت میکردم و یه موضوعی رو که نمیبایست باز کنم باز کردم و قصدی هم نداشتم سوالات زننده بودن الان نمیدونم چی کنم ه خیلی ناراحت شده و فکر میکنه مثل بقیه رفتار کردم درواقع میخواستم عصبانی شه و بعد ازش حسش رو بپرسم که خیلی عصبانی شد و فکر کرد سوالات رو برای نفع خودم پرسیدم

من چکار کنم که درست بتوانم پیام بدم

اقای کلانتری، هربار که مطلبی رو در گوگل جست و جو میکنم و مطلبی مرتبط با اون موضوع از این وب میبینم با خوشحالی انتخابش میکنم ازتون بابت این منبع مفید متشکرم🙏

زنده باشید زهرا جان بیشتر بنویسید. خوشحال میشم نظرتون رو بخونم.

عالی بود

سلام من سرپرست بچه های خودم و۳فرزند برادرم هستم، هیچ کجا با تعداد زیاد خونه به من نميدن هرجا که میرم پول پیش زیاد میخواهد از شما تقاضا میکنم راهنمایی کنید به کجا بروم که واقعا کمکم کنند، ميتونم آدرس بدم بیایید تحقیق کنید، ممنون

سلام من یکی از فامیل را دوست دارم اما از او دورم اون تهران من تبریز چگونه بگم که دوستش دارم هی میگم کا فراموشش کنم اما همیشه تو زهنمه

اقا من دیگاهمو کجا باید بخونم جواب بدید لطفا

حمید عزیز جواب دادن به این قبیل سوالات در اولویت این سایت نیست. ضمن اینکه اصلاً گروه چت نداریم ما. این یک سایت آموزشی دربارۀ نوشتن و نویسندگیه.

سلام شاهین جان داداش چطور چت کنم که اون دختر مورد علاقم خوشش بیاد الان حرف میزنیم خیلی خوبیم میخوام کاری کنم دوسم داشته باشه و بم وابسته شه چطور چت کنم ؟

سلام آقا شاهین.ممنون از مطلبی که گذاشتین. سوالی داشتم و اون اینکه از طریق چه سایت یا شبکه یا برنامه ای میشه دوست های جدید پیدا کرد ؟ سایت یا برنامه خاصی برای چت کردن با افراد وجود داره ؟

سلام در چه حوزۀ خاصی میخواید دوستان خودتون رو افزایش بدید و در پی ارتقای چه مهارتی هستید؟

درود اقا شاهین. من چند وقته با یک دختر اشنا شدم و میخوام باهاش دوست بشم. توی تلگرام چند بار پیام دادم ولی جواب های کوتاه گرفتم. فکر میکردم گفت و گو اوج میگیره ولی اینطور نبود. حالا باید چی بگم؟

کلاً توی روابط انسانی نمیشه موضوعات رو ساده کرد و به تکنیک و ترفند رسید. باید در جریان طبیعی رابطه خودت رو رشد بدی و در طولانی مدت نتیجه بگیری. اینو از من داشته باشی: برای رباطه با فرد مناسب، فقط کافیه خودت رو به فرد مناسبی تبدیل کنی. بقیه ماجرا اتوماتیک جلو میره.

با سلام. به نظر من چت کردن هر قانونی داشته باشه، اصل مطلبش اینه هدف از چت باید مشخص باشه، و الا وقت تلف کردنه و مشکل سازی. برای نویسنده ها، چت منبع خوبیه حتی با افراد ناشناس. اما این حق طرف مقابله بدونه، هدف از چت چیه.

زنده باد. راستی بزودی میخوام این پست چت کنیم رو حسابی کامل ترش کنم.

تشکر عالی بود

سلام آقا شاهین من از مطالب مفید وسودمند شما ودوستان استفاده کردم و به نظرم خیلی درست بیان شده،اما یکی از مهم ترین نوع چت گذاشتن احترام و استفاده از کلمات درسته که شخص مقابلو دچار دوگانگی رفتاری نکنه و انتقال حس ومنظورو گاهی اوغات با استیکر رسوند تا لحن بیان هم بیشتر خودشو نشون بده و فرد مقابل دچار سوء تفاهم در رفتار داخل فضای مجازی نشه

سلام فاطیما جان بله درسته، به نکته خوبی اشاره کردی.

سلام من حدود سه ماهه با پسری آشنا شدم که یه شهر دیگه زندگی میکنه از طریق تلگرام بهم پیام داده و با هم آشنا شدیم. من مترجم هستم و ایشون هم گفته که آیدیمو از اساتید یکی از دانشگاهها گرفته برای کار ترجمه. که گفتن قصدش ازدواجه و از من و کارهام تعریف زیادی کردن گفتن از شما خوشم اومده. از خونوادش و خودش برای من تعریف کرد و از منم خواست که راجب خونواده و خودم صحبت کنم. آیا میشه به همچین پسری اون هم تو فضای مجازی اعتماد کرد؟

سلام رویای گرامی خب، باهاش قرار ملاقات بگذارید. شروع رابطه میتونه در فضای آنلاین باشه، اما ادامۀ اون مسلماً باید به صورت حضوری هم باشه.

سلام آقا شاهین…من بطور اتفاقی با صفحه شما آشنا شدم و از مطالب بسیار مفیدتون استفاده کردم. من ۲۷ سال دارم و از پسری که در دانشگاه باهاشون آشنا شدم خوشم اومده ما هیچ رابطه ای فراتر از سلام و آشنایی از اسم و فامیل هم نداشتیم…اما خیلی رفتارها ازشون دیدم که انگاری احساسی وجود داره اما نمیتونم از این موضکع مطمئن باشم…و الان دانشگاه من تمام شده و دیگه ایشون رو نمیبینم…و تصمیم گرفتم بهشون پیام بدم البته شماره ای ازشون ندارم اما کانالی در تلگرام دارن که ازون طریق میتونم پیام بدم بهشون اما واقعاااا نمیدونم چی باید گفت و چطوری باید گفت.من واقعااااا خجالتی هستم.اون اقا ۵ سال از من بزرگتر هستن.و نمیخوام که از این رفتار من سوء برداشتی بسه.ممنون میشم پاسخ بدین.

پریسای گرامی بعداً به روح خودت بدهکار میشی. نترس. تنها چیزی که باید ازش بترسی خود ترسه. پیام بده. نظر بده. رابطه برقرار کن. خجالتی بودن و … افسانه‌ست. نگو خجالتی‌ام. همه کمرویی داریم، ولی باید یادمون باشه که فقط یه بار زندگی میکنیم.

با سلام من یه مدتی با پسری تو دانشگاه آشنا شدم که برای سوالات درسی باهاش چت میکردم اوایل رفتاراش عجیب بود وتو کارای شخصی من دخالت میکرد ولی بعد عوص شد وگفت که کمتر ازش سوال کنم وبه گوگل مراجعه کنم وازین حرفا ومن هم باهاش بحث کردم وبلاکش کردم اون تو اکانت یا شماره دیگه ای که داشتم یهو قاتی کرد منو بلاک کردی واس میدی تا یه مدتی پیدات نشه ونبینمت بعدش من از بلاکی که درش آوردم خطشو از مسدود کردن درآوردم واون بعد از مدتی پیام داد که شما حق اس دادن نداشتی وفقط تو تلگرام اونم هر موقع که بخوام میخونم من فقط یه بار به طرف مقابلم فرصت میدم اگه تکرار بشه از زندگیم. حذفتون میکنم یعنی همه جا بلاک فعلا هم باهاتون سردم من اصلا متوجه منظورش نشدم از این ور ناراحت شد بلاکش کردم از اینور میگه اس ام اس نده واز این رفتارت سردم آیا مشکل از طرف منه یا اون بعدم قبلا میگفت چرا پیامای تلگرام رو پاک میکنی؟

بی خیالش شو فهمیه جان کسی رو پیدا کن در تمام ساعات شبانه روز، در هر جایی مشتاق پیام های تو باشه.

سلام ببخشید ی مسئله ای دارم من. یکی رو خیلی دوسش دارم ولی هیچ جوره روم نمیشه باهاش چت کنم و حرف بزنم،نمیدونم باید چجوری شروع کنم.بیرون هم فقط تو دانشگاه دیدمش اصلا حرف هم نزدیم باهم.میشه کمکم کنید که چی بگم و چجوری بگم☹☹🙏🏻🙏🏻

سلام پیام بده، نترس. یه این فکر کن که همه‌مون یه روز که خیلی هم دور نیست میمیریم. پس با تمام وجود عاشق شو و عشقتو ابراز کن.

اخه نمیدونم باید چی بگم و چجوری بگم☹😭میشه بگید چی بگم

بگو سلام بقیه ماجرا خودش پیش میره!

سلام شاهین جان من الان حدود یه ساله با کسی هستم همدیگرو میبینیم من خیلی دوسش دارم اونم منو دوست داره ولی هر از چن گاهی مث که ناز میکنه جواب بده بهونه میاره باید چیکار کنم اخه من تحمل ناز کردنه اونو ندارم

رفیق، عشق یعنی درد کشیدن و دم برنیاوردن. کلاً تو رابطۀ عاطفی باید طاقت هر درد و آزاری رو داشته باشی. وگرنه سینگل به گور میشی!

سلام من پیام رسون گپ نسخه دسک تاپ رو نصب کردم و فردی که شماره موبایل منو داره برای دو فایل فرستاده ولی هیچ فایلی دریافتی رو نمی بینم در حالی که من هم شماره و اسم او فرد رو به عنوان مخاطب در گپ اضافه کردم لطفا راهنمایی کنید عجله دارم فایل های مهمی برام ارسال شده

برو تلگرام عزیز. گپ و مپ رو ول کن.

تازه بعد هر حرف زدنمون چند هفته باید بگذره تا دوباره بتونیم حرف بزنیم, و یه بار دعوامون شد و بلاکم کرد اما بعد یه ماه و خورده ای انبلاک کرد البته مقصر خودم بودم و عذرخواهی هم کردم اما تمام حرفم اینه که چرا من باید هر دفعه بهش پیام بدم؟

سلام من با یه پسری هست که تقریبا یه ساله چت می کنم تا الان چندین بار گفته بریم بیرون تا هندیگر و ببینیم اما خب من بخاطر پر بودن وقتم و اینکه چند ماه ایران نبودم هردفعه رد می کردم اما با وجود مشغله وقتی که داشتم همیشه من مقدم بودم تو چت کردن و اون فقط زود جواب میده خسته شدم از مقدم بودن چیکار کنم؟

ولش کن خب عزیزم. یه آدم بهتر پیدا کن که تشنۀ تو باشه.

سلام. ادم تا طرفو نبینه و نشناسه عشقش کشکه و دروغ وگرنه تو زندگی به مشکلاتی بر میخورن که دیگع نمیشه کاریش کرد اگه حضوری همدیگرو ببینن حداقل یه شناختی از هم دیگه پیدا میکنن

اونایی که با دیدن یک عکس* عاشق میشن همینان که وقتی دلستر میخورن مست میشن

* عکس فیک است! آقا این فونت ها در بخش دیدگاه واقعا آزار دهنده هست. تعجب میکنم چرا حداقل از فونت Tahoma استفاده نمکنید!

با عرض سلام و خسته نباشید شاهین جان من تو همین چت کردن ها با یه دختری دوست شدم و یه مشکل خیلی بزرگی داره هنوز نتوانستیم هم دیگر را درک کنیم همه جور رفتار که بوده باهاش کار کردم فایده نداشته یه روز خیلی خوب چت میکنه یهو اصلا معلوم نیست چش میشه که اصلا آدم رو پشیمون میکنه و یه هفته چت نمی کنه و جواب تلفون منو نمیده بعد بعد به هفته میاد یه نصف روز چت میکنه زنگ میزنه صحبت میکنه میره بهش هم میگم چیزی شده که جواب نمیدی بعضی وقتا بد رفتار میکنی میگه به شما مربوط نیست این رو باید چه کنم ممنون میشم اگه توضیح بدید

برای همیشه از زندگیت حذفش کن. تمام.

😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐

میشه منو راهنمایی کنید؟ به ایمیلم بفرستید که ببینمش با یه پسری چند ماهه تو فضای مجازی دوستم، فقط مجازی هست، حتی صداشو هم نشنیدم، خیلی دوسش دارم اما راهمون دوره چه جوری باهاش بچتم که بیشتر بهم اهمیت بده آخه من تو چتها خیلی کم حرفم

سلام سعی کنید همدیگه رو به صورت حضوری ببینید حتماً.

سعی کن به مرو زمان بیشتر از قبلت حرف بزنی

شما که جواب ندادن طرفو حمل بر بی احترامی نمیکنی، خب عدم معرفی کاملشم حمل بر بی احترامی نکن! جای دوری نمیره!!! بعدشم شما که در هر صورت منو نمیشناسی چه فرقی میکنه بگم “سید جواد جباری حسینی” یا بگم “سلطان قلبها”؟؟؟ حرفم که مهمتره…

همه چیزهای خوب رو همه گفتن… من چیزی ندارم بگم فقط اومدم بگم نکته های خیلی خوبی رو دوستانم ن گفتن… ولی بررسی هایی که من بارها و بارها داشتم روی این قضیه یه چیز رو بهم میفهم نه… آدمها توی فضای مجازی جسورن… خودشونن ولی جسورتر.. این جسارت هم با بار منفی و هم با بار مثبت هست… بنظرم یه مطلبم در مرود اینکه با طرف مقابلمون چطوری برخورد کنیم هم بنویس… اینکه اگر یکی اومد گفت: های داداش آنی؟ من چطور میتونم جوابش رو بدم که یاد بگیره دیگه اینجوری حرف نزنه😆😅

ود آخر شاهین جان شاید حرف من زیاد جالب نباشه..، لی بزاریم هرکسی همونطور که هست باشه… ما متقابل به مثل نکنیم

سلام شاهین جان. وقتت بخیر. یه نکته‌ای که با اضافه شدن سرویس ارسال صوت اهمیت پیدا کرده و جالبه بدونیم اینه که اگه شخص مقابلمون داره تکست می‌ده، ترجیحا از وُیس فرستادن اجتناب کنیم یا حداقل قبل از ویس دادن اجازه بگیریم. و البته برعکس اگه شخص داره ویس می‌فرسته در صورت امکان با همون روش جوابشو بدیم. این دیگه خیلی ریزه کاری محسوب میشه ولی توی بعضی گوشی‌ها، شکل اموجی‌ها متفاوت دیده میشه. (این اموجی 😁 توی اندروید خوشحال به نظر نمیاد اما بقیه جاها چرا) ترجیحا از این اموجی‌های محل اختلاف استفاده نکنیم.

ایمان جان، به نکات به شدت خوبی اشاره کردی. دست مریزاد.

سلام شاهین عزیز، باز هم ممنون از نوشته های عالیت 🙂

۱- به شخصه از دوستان خودم بارها تقاضا کردم از فرستادن استیکر های بزرگ و کاملا بی ربط، صرفا برای اینکه بامزه هستند، خودداری کنند. فرستادن این استیکر ها نه تنها هیچ کمکی به انتقال بهتر و موثرتر محتوا نمی کنه بلکه باعث سردرگمی، گم کردن و فراموش شدن اصل مطلب میشه. ۲- برای انتقال حس صورت بهتر است تا از ایموجی ها استفاده کنیم. ۳- به نظرم صبور بودن در شنیدن پاسخ نکته بسیار بااهمیتی است. گاها حتی منتظره شنیدن پاسخ نمی مونیم و پرسش بعدی رو مطرح می کنیم. نهایتا هم به هیچ نتیجه ای نمی رسیم و تنها خستگی ناشی از ساعت ها حرف و سوال ناقص را باید تحمل کنیم. ۴- بهتر است جهت مطرح کردن مسائلی که اهمیت خیلی زیادی دارند و نیاز به توضیحات تخصصی دارند از فضاهای اجتماعی مرسوم مانند تلگرام استفاده نکنیم. ۵- درسته که این پلتفرم ها برای انتقال سریع مطالب استفاده می شوند اما سعی کنیم در نوشتن پیام، علائم نگارشی را تا حد زیادی رعایت کنیم. ۶- کلمات برجسته و مهم را در داخل گیومه قرار دهیم تا بر تاثیر کلام بیافزاید. ۷- اگر نیاز به نوشتن کلمه ای به زبان دیگری در متن فارسی است بهتر از همان زبان برای نوشتن استفاده کنیم. برای مثال: “نیاز به گرفتن “ویزای a2” دارم. ۸- سعی در خواندن فکر طرف مقابل و یا پیش بینی کردن پاسخ احتمالی او نداشته باشیم. ۹- پایان گفتگو به اندازه آغاز آن اهمیت دارد، گفتگو هایمان را به درستی و به وضوح به سرانجام برسانیم.

نکاتی که مطرح شد، بیشتر بر اساس تجربیات شخصی است و نمی دونم تا چه اندازه عمومیت دارند.

سارای گرامی به نکات خوبی اشاره کردید. از کامنت شما خیلی خوشم اومد، خودش یه پست کامل و خوبه به نظرم. موفق باشید.

سلام. یادم می آید چند وقت پیش مطلبی با چنین محتوایی از محمدرضا شنیدم. فکر می کنم درباره کتاب داگلاس راشکوف بود (Program or be Programmed). جدا پیشنهاد می کنم خودتان این کتاب را بخوانید که بس مفید است. حول موضوع شبکه های اجتماعی و استفاده از تکنولوژی است.

کلا محمدرضا در مطالب مدیریت توجه، زیاد در این باره حرف زد. البته در جاهای دیگر هم در این زمینه صحبت کرده است.

نکته اول این است که فرق میان فضای تلگرام، اس ام اس، ایمیل و تماس تلفنی را بدانیم. اگر کاری ضروری داریم، البته که تماس تلفنی گزینه بهتری است و استفاده از تلگرام، مضر. از آنسو اگر برای انتقال «پیام های تلگرامی» تماس تلفنی برقرار کنیم، آن هم مضر خواهد بود. ایمیل، بیشتر برای پیام هایی استفاده می شود که بر روی پیشانی شان نوشته شده است «این پیام، نیاز به پاسخ فوری ندارد؛ یا اصلا نیاز به پاسخ ندارد». ایمیل جای چت کردن نیست، پشت تلفن نمی شود چت کرد، البته حین چت کردن نیز نمی شود رابطه ای به کیفیت هنگام صحبت پشت تلفن برقرار کرد.

کار زیبایی که از خودت دیدم، زمانی بود که به من گفتی به جای صحبت در تلگرام، با تو تماس بگیرم. در واقع این پیام یعنی «علی، مشکل تو، برایم ارزشی بیش از ارتباط تلگرامی دارد، من می خواهم با تو ارتباط تلفنی داشته باشم»، ارتباطی موثرتر و البته نیازمند تمرکز و توجه بیشتر.

محمدرضا همچنین یک جا پیشنهاد کرد که اگر پیامی را برای فردی می فرستید و بعد از مدت ها پاسخ می دهد، سریع جوابش را ندهید!

راستی در این فضایی که از ارتباط، تنها کلماتش مانده و لحن و زبان بدن و چهره ها و همه این ها پاک شده اند، خوب است که از اسمایلی استفاده کنیم. می تواند از سوبرداشت ها جلوگیری کند.

من فضای کارم را در تلگرام نگه داشته ام (نیازمند ارتباط لحظه به لحظه است) و مسائل شخصی را به ایمیلم منتقل کرده ام. دیگر دوستانم در تلگرام برایم آخرین مطالب کانال های گیم و نمونه سوال های آزمون انشا و املا و را نمی فرستند. خوشبختانه هیچکدام شان هم اینقدر بیکار نیستند که این مطالب را برایم ایمیل کنند! خلاصه از دست شان راحت شده ام.

اما برای دوستانی که هنوز از تلگرام به عنوان فضای چت استفاده می کنند، استفاده از استیکرها را پیشنهاد می کنم. البته استفاده درست! استیکرها خیلی خوب فضای طنز را القا می کنند. در فضای کاری تلگرام من هم، استیکرها همیشه نقش زنگ تفریحی را دارند که من را می خندانند. البته حواس تان باشد از چه استیکری استفاده می کنید چون یک کلیک، همه چیز را نابود می کند! به قول بی مک گوییره: “If the button is pushed, there’s no running away” (پیشنهادم این است که آهنگ eve of destruction را گوش دهید و لذت ببرید). —– نمی دونم چرا امروز فاز کتابی نوشتنم گرفته بود 🙂

سلام به علی اختری جوان من همیشه از کامنت های خوبت لذت میبرم. خیلی فکر شده حرف میزنی و این اصلاً چیز کمی نیست. من خوشحالم که دوست تازه نفس و فوق العاده ای مثل تو دارم. به امید دیدار

سلام شاهین جان من فکر میکنم زمانی که فرصت و تمرکز کافی برای پاسخ دادن به یک پیام نداریم یا برای پاسخ دادن به فکر کردن بیشتر نیاز داریم می توانیم برای شخص موردنظر پیغام بگذاریم پیام شما رو خوندم در اسرع وقت پاسخ می دهم. کلا فکر میکنم پاسخگو بودن در فضای آنلاین خیلی کم هست و باید به این نکته بیشتر توجه کنیم. راستی توی بند ۶ اگر بنویسیم حمل بر بی احترامی نگذاریم بهتر نیست. البته شما استادی ،این فقط یه پیشنهاده

معصومه جان چیزی که گفتی رو من از این بعد سعی میکنم حتماً رعایت کنم. مرسی که نوشتی.

سلام علاوه بر نکات بسیار اموزنده ای که فرمودید چند نکته بسیار کوچک به ذهنم می رسد. نکاتی که من با رعایت نکردنشان پشیمان شده ام. اول اینکه از چت کردن برای گپ زدن استفاده کنیم نه صحبت کردن. هر چند خودم از گپ زدن بیزارم چرا که معتقدم در گپ زدن هیچ حرف پر محتوایی رد و بدل نمی شود. اما اگر مجبور شدیم که در چت کردن، صحبت کنیم ، شاید دقت به چند مورد زیر بی ضرر باشد: اگر جمله مورد نظرمان بار احساسی دارد بهتر است از استیکرها کمک بگیریم. اینکار کمک می کند احساساتمان اشتباه برداشت نشوند. سوم : حتی الامکان تا پایان گفتگو، نوشته های قبلی را پاک نکنیم. اینکار کمک می کند در مورد کل گفتگو برداشت صحیح تری داشته باشیم علی الخصوص اینکه گفتگو طولانی و چالشی باشد. چهارم: از فایل صوتی کمک بگیریم. اگر در بیان احساساتمان با استیکرها نیز موفق نبودیم بهتر است این گزینه را مد نظر داشته باشیم. و پنجم اینکه اگر قصدمان از چت کردن ایجاد یک رابطه طولانی است، بهتر است صداقت را چاشنی کلماتمان کنیم و سود و نفعی برای طرف مقابل داشته باشیم.

سید محسن عزیز تک تک نکاتی که نوشتی درست و عالی هستن. ممنونم که این نکات خوب رو با ما به اشتراک گذاشتی.

سریال غنچهای زخمی کدوم شبکه پخش میه

واااااای خیلی شاهکاری😂😂😂😂😂بین این همه ک حرف عاشقانه میزدن سوال خوبی بود تنوع بود😝😝 شبکه جم و روبیکس نشون میدادن

به نظرم ميزان طول چت هاى دو طرف بايد داراى اندك تناسبى با هم باشند. براى مثال، اگر در مكالمه ى مجازى شخصى زحمت كشيده و وقت گذاشته است تا ١٠ خط براى ما بنويسد درست نيست كه با يك استيكر يا دو سه كلمه پاسخ دهيم؛ مگر اينكه بخواهيم نشان دهيم كه چندان مايل به ادامه ى گفت و گو نيستيم.

نغمه جان درست میگی. چه نکته مهمی رو گفتی. خیلی قابل تامل بود.

بله درست می باشد

فارسی تایپ کردن به نظرم نکته بسیار مهمیه و همچنین اینکه وقتی حین چت کار و مشکلی پیش میاد از فردی که باهاش چت میکنیم معذرت خواهی کنیم و بگوییم کاری پیش امده است و باید برویم نه اینکه بی حرف فقط مکالمه را ترک کنیم فکر میکنم چیزی که باعث خیلی از رفتار های نادرست توی چت کردن میشه اینه که فکر میکنیم چون یک مکالمه ی مجازیه پس از ارزش کمتری نسبت مکالمه تلفنی و رو در رو برخورداره پس نیازی به احترام گذاشتن و دقت به اندازه ی انواع دیگه ی مکالمه نداره!

مریم گرامی به نکات مهم و درستی اشاره کردی.

بلع.اون یه جور بی احترامی و شاید درحال حرف زدن حسش به شما یه جور دیگه بشه.

سلام جناب كلانتري من يك سوال داشتم از خدمت شما بنده ٣٣ سال سن دارم و مدت ٥ ماه هست كه يك آقايي را براي ازدواج يك بنده خدا به من معرفي كردند، الان پنج ماه گذشته و من با اين آقا ارتباط برقرار كردم و تو حرفهاش دوست داره من همسرش باشم ولي در عمل هيچ واكنشي نشون نميده، من هم صبر كردم ببينم چه جور آدمي هست و بيشتر بشناسمش ولي دارم به طرف وابسته ميشم و علاقه مند شدم از طرفي هم يكبار ازش پرسيدم نظرش براي ازدواج چي هست؟ به شوخي گفت بدون من دنيا معنا نداره! ولي بعدش گفتم پس بايد رسمي تر كني و اونم گفت چشم بذار فكر كنم و الان نميدونم چقدر ديگه صبر كنم تا فكرهاشو بكنه! ضمن اينكه در شرايط مالي و كاري سختي قرار گرفته و اصلا تمركزي به من و رابطمون حتي خيلي نداره و منم ازش ناراحتم و فكر ميكنم دو دل هست و درست نميتونه تصميم بگيره از طرفي ميخواد با من هم باشه! نميدونم چطوري بهش بفهمونم كه قصدش ازدواج هست يا دوستي؟! ممنون ميشم بنده را راهنمايي كنيد. سپاس

سلام سپیده گرامی من در این زمینه تخصصی ندارم. ولی خب، به‌عنوان یک مرد می‌تونم حدس بزنم که مسائل مالی اصلی‌ترین مانعی هست که نمی‌ذاره طرف مقابل شما جدی‌تر اقدام بکنه. به خاطر همین این انعال رو شاید نشه چندان به حساب بی‌اعتنایی گذاشت. تقلاهای کاری و مالی احتمالا باعث شده تا ایشون نتونه وعده‌ای بده. چرا با هم شفاف‌تر وارد گپ‌وگفت نمیشید؟

سلام آقای کلانتری من و یک آقایی فالور مشترک هستیم خوشم از ایشون میاد تا حالا دوست پسر و… نداشتم و خوشممم نمیاد آدم خیلللی مغروری نیستم ولی اینجور جاها که بخام ابراز علاقه کنم بمیرممم نمیگم😁دست بر قضا یکنفر یه گروهی داخل تلگرام زد کار فرهنگیه منو هم دعوت کردن اون آقای مد نظر خیلی چت نمیکنه تو اون گروه😓😓 من میخام یه جوری نظرشونو جلب کنم چکار کنم؟؟؟ 😊هیچ صحبتی نداشتم در حد ریپلای استوری که ایشون لایک میکنن یا در حد یه کلمه و تامام لطفا راهنمایی کنید ☹️

سلام اقای کلانتری من ۵ سال با یه پسر حرف زدم پسر ۱۳ سال ازم بزرگتر بود و همو خیلی دوست داشتیم و خانواده هامون نزاشتن ازدواج کنیم پسره رفت ازدواج کرد ولی بخاطره علاقه ی شدید من نتونستم فراموشش کنم دوباره تو دوران نامزدیش باهم یکی دو روز حرف زدیم الان اون زن داره ولی دس از سرم برنمیداشت خانمش فهمید اومد دم در خونمون داد و بیداد کرد و بخاطره اون الان یه هفتس خانوادم باهام حرف نمیزنن و گوشیمم ازم گرفتن نمیدونم چیکار کنم و من واقعیتش وابستگی شدید به گوشیم دارم میشه کمکم کنین لطفا

من عاشقِ انجیر خیس‌خورده و نوشتنم!

نام

ایمیل*

ارسال پیام به پسر یا دختری که دوستش دارید به نظر چندان ساده نیست ( حداقل در مورد ارسال پیامک عاشقانه که این طور است!)

اما پیروی از این ۱۰ قانون که در زیر لیست شده، به شما کمک می‌کند که فرد مورد علاقه خود را درگیر و علاقه ‌مند نگه دارید.

این یکی از بزرگ ترین قاتلان جذابیت هنگام ارسال پیامک به مردان است…زیرا اگر به مردتان بگویید که فقط او مرکز توجه شما است، جذابیتش برای شما کم می شود.

باید بدانید که مردان به صورت طبیعی بدنبال زنان و بدست آوردن آن ها هستند… بنابراین اگر برای آن ها اشتیاق و تمایل ایجاد نکنید، علاقه و احساس خود را از دست می دهند.

این به معنای تلاش برای متقاعد کردن شما نیست که مرد خود را به بازی بگیرید و یا او را آشفته کنید … نه، برعکس.

چطور به عشقم پیام بدم

آن چه که شما را به انجامش تشویق می کنم این است که در واقع به جز مرد خود، اشتیاق داشته باشید و به زندگی ادامه دهید.

حتما بخوانید: مردان از چه نوع چهره زنانه خوششان می آید؟ زنان چطور؟(جدید ترین تحقیقات)

بنابراین با دوستان و خانواده تان وقت بگذرانید و سرگرمی هایی که مختص خودتان است، انجام دهید.

همیشه به درخواست های او جواب مثبت ندهید. برای انجام این کار، گاهی می ‌توانید از چیزهایی مانند،

” من واقعا دوست دارم فردا شب بریم بیرون، منتها قبلا با دوستم قرار گذاشتم. امکانش هست بیرون رفتن را به زمان دیگری موکول کنیم؟”

زمانی که یک مرد ببیند که شما همواره و همه جا حضور دارید، سعی می کند شما را مدام دنبال خود بکشد! ( و احتمالا می خواهد که به او متعهد شوید و یک رابطه واقعی داشته باشید…نگوییدکه هشدار ندادم!).

پس از آشنایی با یک مرد، بسیار آسان است که دهان باز کنید و از جنبه های منفی زندگیتان شکایت کنید.

هیچ ایرادی ندارد که با مرد خود در مورد چیزهایی که شما را اذیت می‌کند صحبت کنید، اما این می ‌تواند یک مخرب واقعی برای رابطه شما نیز باشد.

اگر دائما به مرد خود بگویید زندگی چقدر مسخره است، در نهایت او فکر می کند که شما هیچ کنترلی روی زندگیتان ندارید… و حتی بدتر این که ممکن است نسبت به حس شما احساس مسئولیت پیدا کند.

حتما بخوانید: راز چشمان جذاب برای خانم ها جهت جذب مرد مورد علاقه (تحقیقات جدید)

بنابراین تمام تلاش خود را بکنید و سعی کنید شاد، مثبت و خوش بین باشید … و همیشه سعی کنید که پیام های متنی شما این احساسات را منعکس کند.

دلایل زیادی وجود دارد که همیشه نیمه پر لیوان رو ببینید. بنابراین چیزی برای از دست دادن ندارید!

زمانی که فرد مورد علاقه تان ببیند که دائما با او در ارتباط هستید، او هم تمایل بیش تری نشان می دهد.

این یکی از بدترین راه ها برای چت کردن است. راه های زیادی وجود دارد که به کمک آن ها می توانید مردتان را هیجان زده کنید و او را بیش تر به خودتان متمایل کنید.

مطمئنا، همه ما بعضی اوقات احساس تنبلی می کنیم … اما این کار تلاش زیادی نمی خواهد و در عوض موجب می شود تا ده برابر جذاب تر به نظر برسید.

مثلا می توانید بگویید:

“آی خوش تیپ، سخنرانی امروزت چطور پیش رفت؟”

یا

“چطوری، استاد؟” شام امشب ایتالیایی باشه یا چینی؟”

با این تلاش کوچک، چیزی فراتر از جواب او نصیبتان می شود.

این نکته را موقع چت بعدی به خاطر داشته باشید.

منظورم این است که ممکنه وقتی کسی درباره زندگیتان سوال می ‌پرسد، آن را دوست نداشته باشید؟ در صورتی که این کار نشان می‌دهد که زندگیتان برای او اهمیت دارد، درست است؟

بنابراین شما نیز با پرسیدن سوالات متفکرانه نشان دهید که به او اهمیت می دهید.

بیش تر اوقات به آن چه در ذهنش می گذرد گوش کنید – این ممکن است مرتبط با مدرسه، کار یا حتی سرگرمی باشد که او انجام داده است.

این کار نشان می دهد که شما فقط مراقب او نیستید، بلکه به آن چه که در زندگی اش اهمیت می دهد نیز، توجه دارید.

مجددا می گویم که منظورم بازی کردن با ذهن فرد مورد علاقه تان نیست. اما دروغ است که بگویم تاثیر ندارد.

اگر فورا به چت او پاسخ دهید، احساس خواهد کرد که بیش از حد در دسترس هستید … اما در همین راستا، اگر تا چند روز پاسخ ندهید، او علاقه خود را از دست خواهد داد.

نکته اصلی این است که گاهی اوقات به موقع پاسخ دهید و بعضی اوقات کمی صبر کنید.

حتما بخوانید: مردان جذاب و زنان جذاب از نگاه یکدیگر چه ویژگی هایی دارند؟

اگر از قانون شماره یک پیروی کردید (یعنی اطمینان حاصل کرده اید که خارج از روابط خود نیز زندگی کنید)، قاعدتا این اتفاق به طور طبیعی و خود به خود رخ می دهد.

اما رعایت کردن قانون پنجم نیز ضرری ندارد. با به کارگیری این قانون، فرد مورد علاقه تان مثل حیوان دست آموز خانگی مدام شما را دنبال می کند.

همیشه شروع کننده صحبت نباشید… وقتی فهمیدید که به شما علاقه دارد، بگذارید اول او چت را شروع کند.

چطور به عشقم پیام بدم

با این کار فرد مورد علاقه تان احساس می کند که او پیگیر شما است و همین کار را هم انجام می دهد.

یادتان باشد که مردها دوست دارند پیگیر زن مورد علاقه شان باشند! بنابراین ضرری ندارد که اجازه دهید چنین احساسی به او دست بدهد.

فقط به یاد داشته باشید که دفعه بعد که او چت را شروع کرد، به او بازخورد مثبت بدهید.

مثلا بگویید:

“ممنونم! امروز سرم خیلی شلوغ بود و از احوالپرسی تو خیلی خوشحال شدم. من خوبم، امشب چی کار می کنی؟”

حتما بخوانید: چگونه جذاب باشیم؟ ۱۵ راهکار عملی، جدید و کاملا موثر برای زنان

و حداقل تا زمانی که جواب دهد، چیزی ننویسید. این امر به ویژه در روزهای ابتدایی آشنایی بسیار مهم است.

با چت بیش از حد تصور می کند که می خواهید از او آویزان شوید… و این یکی از کارهای غیر جالب است که می توانید در اولین روزهای آشنایی با یک نفر انجام دهید.

در عوض نفس عمیق بکشید، خونسرد باشید و صبر کنید.

درک کنید که دلایل زیادی وجود دارد که چرا او بلافاصله جواب نمی ‌دهد – ممکن است مشغول کار، مدرسه، دوستان یا خانواده باشد.

همه خندیدن را دوست دارند، و چت کردن یکی از ساده ترین راه ها برای نشان دادن شوخ طبع بودن شما است.

حتی اگر ذاتا شوخ طبع نیستید، می توانید به خاطر او بخندید و برایش یادداشت، عکس و یا ویدئو خنده دار بفرستید.

حتما بخوانید: روش استفاده از قانون جذب برای دوستی، ثروت و موفقیت

من مطمئن هستم که برخی از شما حساب های طنز اینستاگرام را دنبال می کنید … اگر یک یادداشت یا ویدئو باعث خنده شما شد، از ارسال آن برای او نترسید! هر کار فی البداهه و سرگرم کننده یک راه عالی برای ارتباط با فرد مورد علاقه تان از طریق چت کردن است.

و هر چه یک پسر را بیش تر بخندانید، بیش تر به سمت شما می آید…

مردان چت کردن در مورد سکس را دوست دارند – به خصوص اگر رابطه به سمت جدی شدن پیش برود.

منظور من این نیست که باید برای او سلفی های برهنه بفرستید … در حقیقت، با ارسال یک پیام متنی با مهارت و درجه یک می توانید این ترفند را انجام دهید.

حتما بخوانید: قانون جذب عشق: چگونه از آن برای جذب فردی خاص استفاده کنیم؟

به عنوان مثال، می توانید چیزی مثل …

“من نمی تونم برای دیدنت تا شب صبر کنم”

یا

” امروز لباس زیر زنانه خریدم”

لزومی ندارد موقع چت درباره سکس، صریح صحبت کنید.

با هر چیز مرموزی که کنجکاوی او را به شکلی صمیمی و دوستانه تحریک می کند، این ترفند را به کار گیرید.

مانند یک نوجوان چت نکنید – یاد بگیرید و مطمئن شوید که پیام های متنی شما به خوبی نوشته شوند و کوتاه و شیرین باشند.

مردان متن طولانی دوست ندارند، خصوصا اگر در مورد چیزی جدی باشد.

حتما بخوانید: چرا زنان زیبا نصیب مردان معمولی یا زشت می شوند؟

رابطه حضوری را حفظ کنید. چت کردن تنها وسیله ‌ای است که باعث می ‌شود فرد احساس خوبی داشته باشد و قرار ملاقات های واقعی را تنظیم کند.

این نکات را برای دفعه بعد که می خواهید چت کنید؛ به یاد داشته باشید.

خیلی خوب بود:)نتیجه ی مثبت گرفتم از مقالتون.مرسی:)

تحت هیچ شرایطی اون پی ام دهنده نیس و همیشه من باید بدم بحث جدی که درباره ی رابطمون و علاقش به من باشه عصبیش میکنه هیچ جوره بهم نمیگه دوست دارم ازش درباره ی حسش نسبت به خودم میپرسم تفره میره، میگه ببین من کلا هیچی نمیگم وقتایی که بهش از کات و این داستانا میگم میگه هرجور راحتی اصن نمیگه نرو چیکارش کنم اگه بخوام میتونم بیخیالش شم و پا بدم به بهترش ولی حسم نمیذاره

Dukhtar dunble eshqo mohabate Vqti inaru azash nemibini chtor bhashy Hichvaqt khdto kuchik nkn to az chzi ke fk mkni ba arzesh tari,ba kasi ke fk mkny liaqtto dare va betone ehsaseshu ebraz kune byad edame bedi Na ba ye adme maqrore khud khah,sakhte ba ye adme bikhial bekhay rbetaru unam tnhaei negah dari

عالی واقعا درست بود همش

عزیز دلم یادت باشه رابطه ای که یه دختر برای نگه داشتن یه پسر تلاش کنه و پسر متقابلا این کارو انجام نده اون رابطع رو باید هرچه سریع تر تمام کردش ،.بشین یکم فک کن ببین اصلا میتونی با همچین کسی زندگی دونفره بسازی و همش غرورت له بشه ؟نه خب مسلماً امکان پذیر نیست و حتی تو رابطه دوستانه هم بهت خوش نمیگذره و کم محبتی میبینی در عوض برو سراغ کسی که هم اون تورو دوست داره هم تو اونو و تمام موانعی که باعث کوچک شدن شخصیتت میشن رو بنداز دور :)♡

خب دوس من میگه از پی وی من بیرون نرو وشما میگین زود جواب نده پس من چیکار کنم

الان اون فرد فکر میکنه تو آویزونشی. دقیقا درک میکنم موقعیتتو. باهاش رابطتو تموم نکن اما کم کن و سعی کن اول وابستگیتو بهش کم کنی. ازش دوری کن تا ببینه که ازش دلسرد شدی و اون هم باید یه تلاشی بکنه

من هم در چنین وضعیتی هستم منتها کمی متفاوت و اینکه رابطمون فعلا دوره و نزدیک نیستیم..و حس میکنیم همین نداشتن رابطه باعث شده اون اینطور رفتار میکنه..و نمیشه ازش ب اونصورت نه انتقادی کرد نه چیزی گفت..انگار نتیجه عکس میده بیشتر. هر دو سه ماه یبار ابراز علاقه میکنه و بدرد عمش میخوره.. من حس میکنم اون از بودن من مطمعنه وهیچ تلاشی برای بهبود رابطه یا حال من نمیکنه.. سعی کردم یمدت متفاوت باشم و کمتر محل بدم.. یکم جواب داد راستش ی حدودی ولی تو اون تایم به خودم قبولونده بودم ک ما فقط دوست عادی هستیم تا بتونم احساسمو کنترل کنم.. اون هم بشدت مغروره و مهربون نیست.. تصمیم گرفتم خودمو بیشتر خورد نکنم و دگ ازش انتقادی نکنم و سوالی نپرسم و ابراز محبتی نخوام.. اینجوره حداقل غرور ادم خفط میشه..جه بسیارن پسرایی ک حاضرن ب ادم محبت کنن.. من یجایی خوندم که دلیل اینکه ما در مقابل پسپرایی کهخودشونو میگیرن بسشتر جذب میشیم.. اینه ک ما سعی میکنیم مقابل اونا بهترین باشیم و حساس میشیم نسبت ب رابطه.. اگر فرض کنی اون پسر یه مورد بی ارزش و پیش پا افتادس.. فقط فرض کنی تو ذهنت و تلقین کنی.. اینجوری اون به تو بیشتر جذب میشه. تو ی فیلم دیده بودم ی پسری ب دوستش میگفت میدونی چرا تونستی بر خلاف بقیه دخترا این دختر و تور کنی جوری ک حتی تو ملاقات اول بیاد به خونت؟ واسه اینکه ب اشتباه فکر میکردی اون دختر ی فاحشه است و با اون فرض باهاش رفتار کردی مثل همیشه نبودی و سخت نگرفتی.. این دخترو بیشتر جذب کرد.. این قانون تو عکسشم هم جوابه.. فرض کن ی پسر پیش پا افتاده است همونجوری باهاش برخورد کن

خسته نباشید امیدوارم جواب بده آخه طرف بهم میگه مثل دیوار میمونی 😑

بهمن میگه غر غر رو و من‌نسیتا سعی میکنم شاداب باشم ولی خو مشغله نمیزاره. باید چیکار کنم تا غر غر رو نباشم؟؟

احساساتشو میگه ولی به خیلی کم پیش میاد که اون پیام بده من همش یا باید پیامش بدم یا خودمو یجور بهش نشون بدم 😐😑

دوست پ من خیلی خوبه مدت زیادی نیست باهم اشنا شدیم ولی بعضی وقتا فکر میکنم اون منو بیشتر از خودم میشناسه همش منو سوپرایزم میکنه مدام دنبال خوشحال کردن منه تقریبا همیشه اون پیام میده همیشه روزی چند بار برام شعر عاشقانه میفرسته حتی بعضی از شعر ها رو خودش همون لحظه به ذهنش میرسه و برام میگه خیلی پسر خوبیه کلا میدونه یه دختر چی میخواد من بابت داشتنش خیلی خوش حالم ولی میترسم یه جوری برخورد کنم که از دستش بدم

منم از اینا دارم خیلی میخوامش

سلام من عشقم خیلی اعصبیه و البته مهربونم هست اما اون میگه وقتی شبا بامن چت میکنی نباید به کسی جز من جواب بدی یا پیام بدی به خالت یا فامیلاتم تو روز پیام بده شب فقط تو صفحه چت من باش و یه لحظه دیر جواب بدم یا دیرسین کنم اشوب به پا میکنه چن بار خواستم با صحبت کردن تحریکش کنم اما اون دعوام کردو گفت بدش میاد که راجب اینا باهاش حرف بزنم تو این مطالب گفته شده همیشه دردسترس نباشید اما اون اجازه نمیده بدون خودش باکسه دیگه ای جز مامانم بیرون برم و یا جز خالم به کسی پیام بدم و فقط میخاد عین یه ربات بشینم یه گوشه هرچی گفت بگم چشم و فقطم کنار خودش و برای خودش باشم

سلام، اگه می‌خونید چتمو، لطفاً اگه پیشنهادی دارین، در اختیارم بزارین، من شروع کننده رابطه بودم و اول اعتراف کردم، و خوشبختانه جواب مثبت گرفتم و متوجه شدم اون هم از من خوشش میاد، مشکل این جاست که بعد از دو ماه ، حس میکنم پیام دادناش کمتر شده، این رو هم در نظر میگیریم که ما هیچوقت هم دیگه رو ندیدیم و تو اینترنت باهم آشنا شدیم، و همچنین اون ایرانی نیست (: بیشتر حرف هارو نمیتونم صریح بهش بگم و باید ترجمه کنم، با وجود این شرایط عاشقشم، و می‌خوام این رابطه‌ ادامه داشته باشه، چیکار کنم اون یه بار چت روم شروع کنه /:

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دیدگاه

نام *

ایمیل *

یه سوال؟دقیقا چرا اسم وینگ چون رو یادتون رفت😐طرف اگه وینگ چو…

Hello, my name is Gary. I liked your training from Barcelona…

سلام در بخش فروشگاه. یا اینکه در قسمت جستجوی سایت سرچ کنید…

سلام من مجتبی هستم اهل ورامین 16سالمه خیلی بازیکن حرفه نینطن…

ببخشین میشه شیوه دفاع استاد “لاسکر” رو تو سایتتون بزارین یا…

سلام کجا میتونیم پکیج کامل آموزشی را بخریم ؟…

مرکز کاشت مو

مرکز کاشت ابرو

جراحی سینه و شکم

جراحی لیفت صورت و گردن

جراحی لیپوساکشن

جراحی بینی

درباره ما

فروشگاه اینترنتی لوتوس با حدود ۱۰ سال سابقه فعالیت های اینترنتی و ۸ سال سابقه در بستر فروشگاههای اینترنتی دارای سابقه درخشان در این زمینه میباشد. ما دارای نماد اعتماد الکترونیکی و تاییدیه رسانه های دیجیتال می باشیم.

هنرفردی    سالم زیبا 

تهران-خیابان انقلاب

تماس 09191210008

تلفن ثابت 28426929-021      ایمیل maxer.ir@gmail.com

تبلیغات    تماس با ما 

چطور به عشقم پیام بدم
چطور به عشقم پیام بدم
0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *