چطور عشقم رو برگردونم

 
helpkade
چطور عشقم رو برگردونم
چطور عشقم رو برگردونم

 

فهرست مطالب

هر دو طرف بعد از یک شکست عشقی به هم می‌ریزند و دنیای‌شان زیر و رو می‌شود. اگر زمانی که وضعیت پایداری ندارید و درگیر احساسات مختلف هستید، سعی کنید که عشقتان را برگردانید، فقط باعث بدتر شدن اوضاع می‌شوید. به همین دلیل است که باید بعد از جدایی مدتی به خودتان فرصت دهید تا آرام شوید، بر احساساتتان مسلط شوید و بتوانید وضعیت را عاقلانه و منطقی بررسی کنید. به این ترتیب متوجه می‌شوید که آیا واقعاً در این رابطه ی شکست خورده شاد و خوشبخت بوده‌اید، آیا واقعاً برای هم مناسب هستید و این که آیا از صمیم قلب می‌خواهید دوست پسر سابقتان را برگردانید. باید بر دلتنگی غیرقابل تحملتان غلبه کنید و با ذهنیت آرام‌تر و منطقی‌تری فکر کنید. روی خودتان کار کنید و ذهنیت بهتری ایجاد کنید. باید به این نتیجه برسید که: “من برای خوشبخت بودن به او نیاز ندارم، بدون او هم می‌توانم خوشبخت باشم.”

در این بخش به بررسی اشتباه‌های خطرناکی می‌پردازیم که اکثر بانوان بعد از شکست عشقی انجام می‌دهند. این اشتباه‌ها عشق سابقتان را از شما دورتر می‌کند و هر گونه امیدی را برای شروع مجدد رابطه به باد می‌دهد. بدترین ویژگی این اشتباه‌ها طبیعی به نظر رسیدن آنها است.

شاید بعد از جدایی وسوسه شوید که اختیار رابطه تان را کاملاً به دوست پسر سابقتان بسپارید تا هر کاری که می‌خواهد انجام دهد. این تفویض اختیار را به این امید انجام میدهید که شاید حس قدرتمند بودن باعث شود که او دوباره نزدتان برگردد. این اشتباه بزرگ را انجام ندهید، چون تنها پیامی را که به او منتقل می‌کند، این است که او صاحب اختیار است و شما را کاملاً تحت کنترل دارد، پس خاطرش جمع می‌شود که هر وقت خواست می‌تواند نزدتان برگردد و به این ترتیب هرگز دلش تنگ نمی‌شود و هیچگاه دوباره با شما وارد رابطه نمی‌شود. اگر هر چیزی را که از شما می‌خواهد، بدون کمترین تلاشی یا حتی بدون ازسرگیری مجدد رابطه به دست بیاورد، واقعاً دیگر چه انگیزهای برایش باقی میماند که او را به شروع مجدد دوستی ترغیب کند؟ هیچ انگیزه ای؛ شما به دست خودتان آتش این عشق را برای همیشه خاموش کرده اید.

چطور عشقم رو برگردونم

به علاوه اگر اختیار مطلق را به پسری بدهید که شما را رها کرده است و هر چیزی که می‌خواهد، در اختیارش بگذارید، به جز این که ناامیدی و درماندگیتان را به او اثبات کنید، کار دیگری نکرده‌اید. او متوجه می‌شود که چقدر ناامید و تا چه حد نیازمند عشق او هستید، به این ترتیب تمایلش برای دوستی با شما به صورت خودآگاه یا ناخودآگاه از بین می‌رود و تمام امیدهایتان برای برگرداندن او نقش بر آب می‌شود.

این اشتباه مرتبط با همان اشتباه قبلی است، فقط به جای این که سعی کنید با کنار آمدن با رفتارهای بدش او را ترغیب به شروع دوباره‌ی دوستی بکنید، تلاش می‌کنید تا باران مهر و محبت را بر سرش بریزید تا قبول کند که دوباره نزدتان برگردد. اشتباه کلیدی در هر دو حالت این است که سعی می‌کنید او را ترغیب کنید که نزدتان برگردد. این تلاش‌ها شما را ناامید و نیازمند عشق نشان می دهد و او را کاملاً از شما دور می‌کند.

اشخاص به دنبال ترحم هستند به هیچ وجه جذاب نیستند. هیچ جذابیتی در التماس کردن وجود ندارد. وقتی اولین بار یکدیگر را دیدید و او عاشقتان شد، مطمئناً به او التماس نکردید که دوستتان داشته باشد. برای جلب عشق او و قرار گذاشتن با او به حس دلسوزی و ترحمش تکیه نکردید. التماس کردن و برانگیختن حس دلسوزی پسری که شما را ترک کرده است، هیچ فایده‌ای ندارد و فقط او را مطمئن می‌کند که کار درستی انجام داده که شما را رها کرده است. التماس کردن موج مثبت‌تان را از بین می‌برد و تصویر یک دختر درمانده و ناامید را از شما به نمایش می‌گذارد که به هیچ وجه خوشایند نیست و عشق سابقتان را وادار می‌کند که هر چه سریعتر برای همیشه شما را از زندگی‌اش کنار بگذارد.

قبول داریم که عذاب آور است عشق سابقتان را دست در دست دختر دیگری ببینید؛ این قرارهای عاشقانه جدید به این معنا است که شما دیگر هیچ امیدی نباید داشته باشید، درست است؟ باید بگوییم که اوضاع آنقدر که شما فکر می‌کنید، بد نیست. رابطه هایی که بعد از شکست در یک رابطه جدی شروع می‌شود، از روی سرخوردگی و ناامیدی است و بنیان محکمی ندارد. چنین رابطه‌هایی هیچ کمکی به فراموش کردن دوستی قبلی نمی‌کند. این رابطه های سطحی فقط به عشق سابقتان یادآوری می‌کند که چقدر در کنار شما احساس خوشبختی و رضایت می‌کرده است و به این ترتیب برای برگشتن پیش شما راغب‌تر می‌شود.

این اشتباه به نقض قانون اول مربوط می‌شود و یکی از مهمترین دلایل برای وضع قانون “تماس ممنوع” است. غریزه‌تان شما را وادار می‌کند که تلفن‌تان را بردارید و پشت سر هم به او زنگ بزنید و برایش پیام بفرستید. دلتان برای او تنگ شده، دوست دارید با او حرف بزنید، می‌خواهید از زبانش بشنوید که چقدر دوست‌تان دارد، تمام وجودتان می‌خواهد که با او تماس بگیرید.

اما متاسفانه غرایزتان در این مورد علیه شما کار می‌کنند. اگر با او تماس بگیرید، فقط او را از خودتان دورتر کرده‌اید و او به این نتیجه می‌رسد که چه کار خوبی کرده است که با این دختر سمج و مزاحم به هم زده است. بنابراین مهم نیست چقدر برایتان سخت است، اما اگر می‌خواهید دوست پسرتان را برگردانید، اجازه ندارید که قانون شماره یک را زیر پا بگذارید. تخطی کردن از قانون تماس ممنوع اشتباه بزرگی است که عشقتان را برای همیشه از شما جدا می‌کند.

باز هم غریزه‌تان به ضررتان کار میکند و شما را ترغیب میکند که با دوست پسر بیرحمی که قلبتان را شکسته است، بدرفتاری کنید. کاملاً طبیعی است که بخواهید متقابلاً او را آزار بدهید. اما با این رفتارهای زننده به او نمی‌رسید و فقط او را در تصمیمش برای جدایی از شما مصمم‌تر می‌کنید. حتی اگر این بدرفتاری ها در کوتاه مدت دلتان را خنک کند، در بلند مدت با دور کردن او باعث میشود که زخم قلبتان دیگر التیام پیدا نکند.

به خاطر بسپارید که خرد کردن غرور و شخصیت عشق سابقتان باعث نمی‌شود که بخواهد دوباره با شما وارد رابطه شود. با این کار فقط خودتان را از چشم او می‌اندازید و برای همیشه از دستش می‌دهید.

اگر میخواهید در مقابل عشق سابقتان خودنمایی کنید و با قرار گذاشتن با پسرهای دیگر به او نشان دهید، که رفتنش اصلاً برایتان مهم نبوده و حسادتش را تحریک کنید، باید بدانید که این نمایش بچگانه فقط ناامیدی و درماندگیتان را نشان می‌دهد. او ذهنتان را مانند یک کتاب می‌خواند و حس می‌کند که می‌خواهید او را بازیچه خودتان قرار بدهید؛ از طرفی فقط به خاطر این که حس حسادت او را تحریک کنید، شروع به قرار گذاشتن با بقیه کرده‌اید، پس او هنوز شما را تحت کنترل دارد. هیچ مردی دوست ندارد که با احساساتش بازی شود، بنابراین به جای این که عشق سابقتان به مردهای جدید دوروبرتان حسودی کند و بخواهد جایگاهش را پس بگیرد، فقط با تنفر و رضایت از رها شدن از این رابطه ی نامناسب از شما رو برمی‌گرداند.

اگر به عشق سابقتان فرصت بدهید که خودش به تنهایی فکر کند و به این نتیجه برسد که چقدر وجودتان برایش مهم است، این نتیجه گیری بسیار موثرتر و قدرتمندتر از زمانی خواهد بود که شما او را ترغیب به شروع مجدد رابطه کنید. همگی ما باوری را که خودمان به آن رسیده ایم، بسیار بیشتر از باوری قبول داریم که دیگران به ما القاء کردهاند. بنابراین بگذارید خودش به نتیجه برسد. از او نپرسید که زندگی عشقی اش بعد از شما چطور شده است، بگذارید خودش بفهمد که زندگیاش بعد از شما چقدر بیروح و کسل کننده شده است.

احتمالاً از خودتان می‌پرسید که در این یک ماهی که اجازه ی تماس گرفتن با عشق سابقتان را ندارید، چه کار باید بکنید. جواب بسیار ساده است: در این مدتی که او هر روز از غم دوری شما ضعیف‌تر می‌شود، باید خودتان را قوی‌تر کنید.

همان طور که او هر روز بیشتر و بیشتر متوجه غیبت شما می‌شود و جای خالیتان را بیشتر حس میکند، شما باید خودتان را بهتر، قوی‌تر و مستقل‌تر کنید و سلامت جسم و روحتان را ارتقاء دهید. یک طرف شما هستید که خودتان را وقف رشد فردی کرده‌اید و به یک دختر شادتر و با اعتماد به نفس بالاتری تبدیل شده‌اید که میتواند عاقلانه دربارهی روابطش تصمیم بگیرد و در طرف دیگر پسری است که یاد یار هر روز در ذهنش پررنگ‌تر می‌شود، دلتنگی‌اش هر روز بیشتر می‌شود و در نهایت تصمیم می‌گیرد به نزد دختری برگردد که روزی رهایش کرده بود.

 سم این شکست عشقی را از فکر و ذهنتان پاک کنید و درد و دلشکستگی این جدایی را پشت سر بگذارید. اگر با این شکست عشقی کنار نیایید، این افکار مسموم و روحیه ی منفی سرشار از درد و ناامیدی اجازه نمیدهد که بتوانید دوباره با او آشتی کنید و او را برگردانید عشقتان را برگردانید.

قبول کنید که اگر ذهنتان علیه این رابطه باشد، نمیتوانید عشق سابقتان را برگردانید. احساسات و افکار منفی علیه شما کار میکنند و عشقتان را از شما دورتر میکنند، اما احساسات و افکار مثبت به نفعتان کار میکنند و مانند آهنربا او را به طرفتان میکشند. برای این که معشوق از دست رفته را نزد خودتان برگردانید، به احساسات مثبت نیاز دارید و برای ایجاد این موج مثبت باید افکار منفی را دور بریزید.

بهترین و موثرترین راه برای رهایی از احساسات منفی این است که واقعیت را بپذیرید و قبول کنید که رابطه تان به اتمام رسیده است. دیگر چیزی برای غصه خوردن، پشیمان شدن، امید داشتن یا نگران شدن وجود ندارد، همه چیز تمام شده است. اگر رابطه ی تمام شده را به گذشته بسپارید و بپذیرید که فعلاً هیچ رابطه ای ندارید، منشأ احساس ناامنیتان از بین میرود و این قدرت را پیدا میکنید تا امواج مثبت را جذب کنید.

اولین و بهترین گام برای سمزدایی بعد از یک شکست عشقی این است که هر چیزی را که دوست پسر سابقتان را به یادتان می آورد، کنار بگذارید. لازم نیست یادگاری های او را دور بریزید، اما باید آنها را از جلوی چشمانتان دور کنید و جایی بگذارید که در دسترس و در معرض دید نباشد تا داغتان دوباره تازه نشود.

تمام عکس های او را از روی حافظه ی گوشی و رایانه تان پاک کنید. ایمیل ها و پیام هایشان را پاک کنید تا دیگر چشمتان به اسمش نیفتد. تمام هدیه ها و هر وسیله ای که یادش را زنده می‌کند، در جایی دور از دید بگذارید. هدف این است که هیچ چیزی اطرافتان نباشد که هر روز او را به یادتان بیاورد.

هر چه بیشتر دربارهی پسری که شما را ترک کرده است، فکر کنید، بیشتر دلتنگش می‌شوید. به همین دلیل است که مقابله آگاهانه با فکر و یاد عشق از دست رفته در بلندمدت برایتان مفید است، چون اگر ذهنتان دائماً مشغول او باشد، او قدرت بیشتری بر شما پیدا می‌کند و شانس‌تان برای برگرداندن او کمتر می‌شود. به جای این که شب و روز به او فکر کنید، مشغولیت‌هایی برای خودتان ایجاد کنید تا حواستان پرت شود و بتوانید دوست پسرتان را برای مدتی فراموش کنید، به این ترتیب روح و ذهنتان آرام می‌شود و از خودخوری و نگرانی دست برمی‌دارید.

بهترین و موثرترین راه برای رهایی از احساسات منفی این است که واقعیت را بپذیرید و قبول کنید که رابطه تان به اتمام رسیده است. دیگر چیزی برای غصه خوردن، پشیمان شدن، امید داشتن یا نگران شدن وجود ندارد، همه چیز تمام شده است. اگر رابطه ی تمام شده را به گذشته بسپارید و بپذیرید که فعلاً هیچ رابطه‌ای ندارید، منشأ احساس ناامنی‌تان از بین می‌رود و این قدرت را پیدا می‌کنید تا امواج مثبت را جذب کنید.

یک راه ساده برای غلبه بر قدرت دوست پسر سابقتان این است که یک کاغذ و قلم بردارید و تمام نقاط منفی رابطه و خصوصیات نامطلوب او را بنویسید. هر کاری که او انجام داده و ناراحتتان کرده، تمام ویژگی های منفی رابطه و دوست پسرتان و حتی تمام معایب مجرد نبودن و در رابطه بودن را بنویسید. تمام این نقاط منفی را بنویسید و روی آنها تمرکز کنید. به این ترتیب ذهنتان را مجبور می‌کنید که بفهمد این رابطه ی شکست خورده چندان هم عالی و مایه ی خوشبختی نبوده است و دلایل متعددی برای ناراحتی داشتهاید. تهیه فهرست نقاط منفی رابطه کمک می‌کند تا گام بلندی را برای دور شدن از سلطه ی مردی بردارید که شما را ترک کرده است.

برای درک بهتر این موضوع و پاسخ به این سوال حتما پادکست صوتی زیر را گوش دهید.

بهترین لطفی که میتوانید در حق خودتان بکنید، این است که روی خودتان تمرکز کنید و سعی کنید که به بهترین نسخه از خودتان تبدیل شوید. یکی از بهترین کارهایی که میتوانید در این یک ماهه ی ممنوعیت تماس انجام دهید، ورزش کردن است.

ورزش کردن هم تناسب اندام و شادابی ظاهری را برایتان به ارمغان می‌آورد، هم کمک می‌کند تا فکر عشق سابقتان را از ذهنتان پاک کنید و تمرکز و انرژی‌تان را روی تمرین های ورزشی بگذارید. به علاوه ورزش کردن روحیه‌تان را بهبود می‌دهد و باعث می‌شود که احساس بهتری درباره‌ خودتان داشته باشید. اندورفینی که حین ورزش کردن آزاد می‌شود، کمک می‌کند تا سمزدایی بعد از شکست عشقی سریع‌تر انجام شود و زودتر او را فراموش کنید.

حال و هوای هر کسی و امواجی که از او ساطع می‌شود، به روحیه و خلق و خویش بستگی دارد. حال و هوایتان همان حسی است که واقعاً در این لحظه دارید، نه آن چیزی که تظاهر می‌کنید، همان چیزی که در اعماق وجودتان حس می‌کنید. این انرژی و روحیه می‌تواند به نفع یا به ضررتان عمل کند. وقتی سرشار از شادی، آرامش و انرژی مثبت باشید، موج مثبتی از شما ساطع می‌شود که دیگران را جذب می‌کند. اما وقتی مضطرب، نگران، ناامید و ناراحت باشید، این احساسات منفی بر حال و هوایتان اثر می‌گذارد.

هیچ چیزی برای مردان جذابتر از زنی نیست که انرژی مثبت در تک تک سلول‌هایش جریان دارد. مردان جذب زنانی می‌شوند که زندگی مستقل خود را دارند و خودشان می‌توانند به تنهایی خوشبخت باشند. بنابراین با انجام دادن کارهایی که دوست دارید، این انرژی مثبت را در خودتان ایجاد کنید. این تقویت روحیه کمک می‌کند تا شکست عشقی‌تان را فراموش کنید و جذابیت بیشتری برای عشق سابقتان پیدا کنید. در این مدتی که از او فاصله گرفته‌اید، زندگیتان را مملو از کارها و چیزهایی بکنید که دوست دارید.

0 از 25 سوالات تکمیل شده است .

پرسش و پاسخ:

دوست عزیز، در آزمون پیش رو سوالاتی درباره مدت زمان و کیفیت رابطه شما و عشق سابقتان پرسیده می شود که خواهشمند است به منظور کسب نتیجه صحیح تمام سوالات را به دقت بخوانید و با صداقت به آنها پاسخ دهید. زمان تقریبی پاسخ دهی: 5 دقیقه

در حال حاضر آزمون را تکمیل کرده اید . شما نمیتوانید دوباره شروع کنید.

آزمون در حال بارگذاری است

شما برای اجرای آزمون باید عضو شده باشید یا وارد پنل کاربری شوید

شما برای شروع این آزمون باید آزمون های مشخص شده را تکمیل نمائید :

زمان سپری شده است

دوست عزیز ضمن تشکر از پاسخ به سوالات، نتایج این آزمون نشان می‌دهد که رابطه شما احتمالا در شرایط بحرانی و سختی قرار دارد و شانس شما برای بازگرداندن او کم است. پیشنهاد ما به شما پیدا کردن راهی برای فراموش کردن او است. البته به یاد داشته باشید که همیشه اندکی دوری می تواند دو نفر را دلتنگ هم کند. مگر اینکه مدت زمان زیادی از جدایی گذشته باشد و شما به شکل ناراحت کننده ای از هم جدا شده باشید. اگر هنوز هم امید به بازگشت او دارید سعی کنید به‌جای دست روی دست گذاشتن و انتظار کشیدن، روی افزایش مهارت‌های فردی و رشد شخصی خود کار کنید. این کار اعتماد بنفس شما را افزایش می دهد و به شما کمک می کند تا جدایی را راحت‌تر پشت سر بگذارید.

چطور عشقم رو برگردونم

برای تعیین نوبت مشاوره بازگرداندن عشق و ازدواج می‌توانید به اینجا مراجعه کنید.

دوست عزیز ضمن تشکر از پاسخ به سوالات، نتایج آزمون شما نشان می دهند که شانس شما برای برگرداندن عشقتان کم است و اگر به موقع اقدام جدی نکنید ممکن است برای همیشه او را از دست بدهید. شما اکنون در دوره حساسی قرار دارید که نباید حتی یک دقیقه از زمان خود را نیز از دست بدهید. بهتر است هر چه زودتر دلایل تمام شدن ارتباطتان را بررسی کنید و بدنبال پیدا کردن راه حل هایی برای آن باشید. هر چقدر که زودتر دست به کار شوید احتمال اینکه بتوانید او را بازگردانید بیشتر خواهد شد. این کار مستلزم کسب مهارت‌هایی است که باید برای بدست آوردن عشقتان آن‌ها را یاد بگیرید.

برای تعیین نوبت مشاوره بازگرداندن عشق و ازدواج می‌توانید به اینجا مراجعه کنید.دانلود کتاب قطب‌نمای بازگرداندن عشق و ازدواج

دوست عزیز ضمن تشکر از پاسخ شما به سوالات، به اطلاع می رساند که نتایج این آزمون هم خبر خوب برای شما دارد و هم خبر بد. خبر خوب اینکه شما شانس نسبتا خوبی برای بازگرداندن عشقتان دارید اما رابطه شما کاملا در مرز بین بهبودی و ویرانی قرار دارد. یعنی اگر کمی تلاش کنید می توانید احتمال بازگشت عشقتان را بشدت افزایش دهید ولی در صورت غفلت و اندکی ناامیدی رابطه شما دستخوش ویرانی خواهد شد. اینکه رابطه شما در این وضعیت قرار گرفته نشان دهنده این است که احتمالا شما دو نفر در یک بخش از ارتباطتان به درستی عمل نکرده‌اید. برای مثال نتوانستید به درک مشترکی از یکدیگر برسید و همیشه بدنبال خواسته های خودتان بوده‌اید. پیدا کردن همین نشانه‌های کوچک به کمک یک مشارو روانشناس و آموزش تکنیک‌های ارتباطی جذب مجدد می‌تواند به ترمیم و بهبود رابطه شما کمک شایانی کند.

برای تعیین نوبت مشاوره بازگرداندن عشق و ازدواج می‌توانید به اینجا مراجعه کنید.دانلود کتاب قطب‌نمای بازگرداندن عشق و ازدواج

دوست عزیز ضمن تشکر از پاسخ به سوالات، نتایج آزمون شما نشان می دهند که شما می‌توانید عشق خود را به رابطه بازگردانید. اما این نتایج  علاوه بر نشان دادن شانس بالای شما  نشان‌دهنده نقاط ضعفی در رابطه شما نیز هست که برطرف کردن آنها ارتباط متعهدانه پایداری را برایتان به ارمغان می‌آورد. احتمالا رابطه شما تحت تاثیر عوامل بیرونی و یا سوءتفاهمات شخصی قرار گرفته و خراب شده است. مثلا خانواده شما را مجبور به تمام کردن رابطه کرده باشند یا اینکه برداشت‌های غلط از رابطه شما را به این نقطه رسانده باشند. دلیل آن هر چیزی که هست قابل اصلاح است و قطعا با آموزش تخصصی و همراهی یک مشاور روانشناس می توانید رابطه خود را دوباره از سر بگیرید.

برای تعیین نوبت مشاوره بازگرداندن عشق و ازدواج می‌توانید به اینجا مراجعه کنید. دانلود کتاب قطب‌نمای بازگرداندن عشق و ازدواج

دوست عزیز با سپاس از پاسخگویی به سوالات به اطلاع می‌رسانیم که شما تا برگرداندن عشقتان فاصله‌ی کمی دارید و قطعا ارتباط شما بدلیل نقص در مهارت‌های بین فردی خراب شده است. با کسب مهارت‌های لازم در زمینه بهبود روابط، سوءتفاهمات و نقاط ضعف رابطه خود را اصلاح کرده و آینده خوبی برای خودتان بسازید. فراگیری این مهارت ها به شما کمک می کنند تا بتوانید رابطه خود را در مسیر رشد و پیشرفت قرار دهید. یعنی رابطه ای که هردوی شما از آن احساس رضایت و خرسندی داشته باشید.

برای تعیین نوبت مشاوره بازگرداندن عشق و ازدواج می‌توانید به اینجا مراجعه کنید.دانلود کتاب قطب‌نمای بازگرداندن عشق و ازدواج

ارتباط شما چقدر جدی بود ؟

چه مدت با هم در رابطه بودید؟

آیا پای خیانتی در میان بود ؟

فکر می کنید او از بودن در کنار شما چقدر احساس آرامش می کرد؟

فکر می کنید چقدر از علائق و ارزش های شما شبیه به یکدیگر بود ؟

با این جمله چقدر موافقید :”به نظر می رسید که او بیشتر مواقع از بودن در کنارم خوشحال نیست”

ارتباط شما با خانواده او چطور بود ؟

آیا بار اولی است که از هم جدا می شوید؟

آیا ارتباط شما از راه دور بود؟

آیا مدام با هم دعوا داشتید؟

اگر متاهل هستید آیا فرزندی هم دارید ؟

رابطه را چه کسی به پایان رساند؟

چقدر از جدایی شما می گذرد ؟

جدایی خود را از لحاظ شدت در کدام دسته قرار می دهید؟

حس و حال او هنگام جدایی چگونه بود ؟

آیا برای بازگشت عشقتان التماس کردید ؟

آیا بعد از جدایی با هم صحبت کردید؟

آیا او بعد از جدایی با شخص دیگری وارد رابطه شده ؟

آیا شما بعد از جدایی با شخص دیگری وارد رابطه شدید ؟

آیا بعد از جدایی عشق سابقتان علامتی از تمایل به بازگشت برای شما فرستاد؟ (برای مثال پیامی فرستاد ؟)

آیا بعد از جدایی او شما را در شبکه های اجتماعی بلاک کرده است ؟

آیا بعد از جدایی رابطه جنسی هم داشتید ؟

فرض کنید می خواهید عشقتان را دوباره به رابطه برگردانید ولی اگر این کار 3 ماه یا بیشتر زمان ببرد فکر می کنید بتوانید صبر کنید ؟

فرض کنید می خواهید عشقتان را دوباره به رابطه برگردانید ، آیا حاضرید بخاطر این کار تغییرات مفیدی در رفتارتان ایجاد کنید ؟

آیا می توانید این بلاتکلیفی را تا روشن شدن شرایط تحمل کنید ؟

جهت شرکت در دوره بازگرداندن عشق و ازدواج به اینجا مراچعه کنید.

 

برای برگرداندن دوست پسر سابق به رابطه، لازم است در مرحله اول به خودتان مسلط شوید. در مرحله دوم از اشتباهاتی مانند سپردن همه اختیار و کنترل رابطه به طرف مقابل، ابراز محبت و تمایل زیاد، التماس کردن برای بازگشت به رابطه، حسادت کردن، تماس گرفتن مداوم با دوست پسر سابق، برخورد سرد یا تند و زننده با او و مهم تر از همه صحبت کردن با او در مورد رابطه و عشق از دست رفته پرهیز کنید. در مرحله سوم بر تقویت روحیه خودتان و قدرتمند شدن تمرکز کنید. افکار و احساسات منفی را دور بریزید، چیزهایی که شما را به یاد او می اندازد فعلا کنار بگذارید و اجازه ندهید وابستگی شما را ضعیف و درمانده کند. برخودسازی و تندرستی تمرکز کنید، ورزش کنید و انرژی مثبت داشته باشید تا بتوانید او را دوباره جذب خودتان کنید.

 

برای اینکه متوجه بشوید احتمال بازگشت عشقتان چقدر است می‌توایند در آزمون سنجش احتمال بازگشت عشق شرکت کنید.

درست است که با گذشت زمان احتمال بازگرداندن رابطه کمتر می‌شود اما در صورتی که مسیر بازگشت را درست و اصولی طی کنید می‌توانید درصد موفقیت‌تان را تا حد خیلی خوبی بالا ببرید.

با توجه به اینکه هر رابطه‌ای شرایط خاص خود را دارد در کنار فایل‌های آموزشی یک مشاور روانشناس اختصاصی برای شما در نظر گرفته می‌شود که در طول مسیر شما را همراهی و راهنمایی کند تا بتوانید تمام آموزه‌های دوره را به درستی و با توجه به شرایط رابطه‌تان اجرا کنید.

همین فرد مغرور قبلا یکبار مجذوب شما شده، غرورش را کنار گذاشته و برای شروع رابطه پیشقدم شده است اما ممکن است شما در طول رابطه‌تان اشتباهاتی را خواسته یا ناخواسته مرتکب شده باشید که او را از خودتان دور کردید. در صورتی که گام به گام مطابق آموزه‌های دوره پیش بروید و ارزشمندی‌ها و جذابیت‌هایتان را پررنگ‌تر کنید و او را به همان آدم روز اول تبدیل کنید.

بله، در دوره تکنیک‌هایی به شما آموزش داده می‌شود تا مسیری را برای او ایجاد کنید که او خودش برای بازگشت به رابطه پیش قدم شود.

برای توضیحات بیشتر حتما پادکست زیر را گوش دهید.

بله. اتفاقا برای عده‌ای دور بودن برای بازگشت به رابطه یک مزیت بحساب می‌آید و در دوره بخشی مختص این شرایط در نظر گرفته شده است.{
“@context”: “https://schema.org”,
“@type”: “FAQPage”,
“mainEntity”: [{
“@type”: “Question”,
“name”: “احتمال برگشتن عشقم چقدر است؟”,
“acceptedAnswer”: {
“@type”: “Answer”,
“text”: “برای اینکه متوجه بشوید احتمال بازگشت عشقتان چقدر است می‌توایند در آزمون سنجش احتمال بازگشت عشق شرکت کنید.”
}
},{
“@type”: “Question”,
“name”: “اگر مدت زیادی از جدایی گذشته باشه آیا بازهم امیدی هست؟”,
“acceptedAnswer”: {
“@type”: “Answer”,
“text”: “درست است که با گشت زمان احتمال بازگرداندن رابطه کمتر می‌شود اما در صورتی که مسیر بازگشت را درست و اصولی طی کنید می‌توانید درصد موفقیت‌تان را تا حد خیلی خوبی بالا ببرید.”
}
},{
“@type”: “Question”,
“name”: “با توجه به شرایط خاص من دوره برای من مناسب هست؟”,
“acceptedAnswer”: {
“@type”: “Answer”,
“text”: “با توجه به اینکه هر رابطه‌ای شرایط خاص خود را دارد در کنار فایل‌های آموزشی یک مشاور روانشناس اختصاصی برای شما در نظر گرفته می‌شود که در طول مسیر شما را همراهی و راهنمایی کند تا بتوانید تمام آموزه‌های دوره را به درستی و با توجه به شرایط رابطه‌تان اجرا کنید.”
}
},{
“@type”: “Question”,
“name”: “طرف مقابل من خیلی مغروره، آیا می‌تونم برگردونمش؟”,
“acceptedAnswer”: {
“@type”: “Answer”,
“text”: “همین فرد مغرور قبلا یکبار مجذوب شما شده، غرورش را کنار گذاشته و برای شروع رابطه پیشقدم شده است اما ممکن است شما در طول رابطه‌تان اشتباهاتی را خواسته یا ناخواسته مرتکب شده باشید که او را از خودتان دور کردید. در صورتی که گام به گام مطابق آموزه‌های دوره پیش بروید و ارزشمندی‌ها و جذابیت‌هایتان را پررنگ‌تر کنید و او را به همان آدم روز اول تبدیل کنید.”
}
},{
“@type”: “Question”,
“name”: “من به هیج وجه نمی‌خوام اول بهش پیام بدم میشه کاری کرد که اون خودش برگرده؟”,
“acceptedAnswer”: {
“@type”: “Answer”,
“text”: “بله، در دوره تکنیک‌هایی به شما آموزش داده می‌شود تا مسیری را برای او ایجاد کنید که او خودش برای بازگشت به رابطه پیش قدم شود.”
}
},{
“@type”: “Question”,
“name”: “رابطه ما راه دوره، برای رابطه‌های راه دور هم قابل استفاده هست دوره‌تون؟”,
“acceptedAnswer”: {
“@type”: “Answer”,
“text”: “بله. اتفاقا برای عده‌ای دور بودن برای بازگشت به رابطه یک مزیت بحساب می‌آید و در دوره بخشی مختص این شرایط در نظر گرفته شده است.”
}
}]
}

عشقت رو جذب کن

میخوای یاد بگیری چطور روز به روز بیشتر قلب عشقتو بدست بیاری؟ چطور یه رابطه موفق منجر به ازدواج داشته باشی؟ چطور یه زندگی مشترک موفق داشته باشی؟ پس فرصت را از دست نده! تو هم به جمع دنبال کنندگان پیج رادیو عشق در اینستاگرام اضافه شو…

عضویت در خبرنامه رادیو عشق

272 بازدید

446 بازدید

487 بازدید

553 بازدید

1.08k بازدید

دیدگاه

نام *

ایمیل *

وب‌ سایت

ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی می‌نویسم.

مشترک نمی شومدریافت همه دیدگاه های این نوشتهفقط دریافت پاسخ دیدگاه های خودم

سلام دختری 15ساله هستم که باپسری2سال بزرگترخودم چندماهی درارتباطم ایشون به غیراز من با دخترای زیادی دررابطه هست وخیلی ام اهل دروغه هربارکه بخاطر کارهای اشتباهش میگم که کات کنیم میگه نه از رفتارو طرز حرف زدنش معلومه که منو دوست داره منم دوسش دارم الان چند روزیه که جوابمو نمیده مشکلی نداشتیم که باعث بشه جوابمو نده الان چیکارکنم؟بمونم یا برم؟

سلام دوست گرامی سن شما برای ارتباط عاطفی خیلی پایین است و طرف مقابل نیز کیس مناسبی برای رابطه نیست. بهتر است در زمان مناسب‌تر و هدف مشخص‌تری وارد ارتباط عاطفی شوید.

سلام دختر ۱۹ساله ای هستم که با پسری 1سال بزرگتر از خودم حدودا 1سال و چند ماه در ارتباط بودیم و من به این فرد اون تایم هیچ حسی نداشتم و اون فرد خیلی منو دوست داشت ود وست ها و خانواده ها من به طوری بود که در جریان بودن ، یک قضیه ای پیش اومد منم که فکر نمی‌کردم قضیه حسی که تازه پیش اومده برام جدی باشه گفتم این سری اومدم ایشالله با یک دختر دیگه ببینمت و اینا. دور و دور خبر منو از اشناهامون می‌گرفت و بهم میگفتم چیکار کردی باهاش همش ازت میپرسه خلاصه تا اینکه بعد یک مدت دیدم حس دارم بهش و قویتر از این حرفاست و فاصله همه چیزو برام واضح کرده بود تایمی که برگشتم این فرد با یک فردی وارد رابطه شد (این تایم دو هفته بود) شدیدا عصبیه، میگه مگه تو اینو نمیخواستی؟من قبلیه نیستم من آدم جدیدم و همه ی حرفامو یا عصبانیت بهم زد میگه ببین من نامرد نیستم حس جدیدمو با چیزی عوض کنم سوال من اینه پس من چی؟ خاطرات یک سالمون چی؟ این همه ادعاهایی که داشت چی؟ گریه هاش الکی بود؟ طوری که از حرفاش فهمیدم دلش با منه ولی چرا با ی فرد دیگه وارد رابطه شده؟ و اینم میدونم که با جلو اومدن دختره بوده الان من چیکار کنم؟ دارم دیونه میشم.

سلام دوست گرامی تناقض زیادی در حرفهای شما وجود دارد. او نمی‌تواند منتظر تصمیم و تغییر شما باشد، وقتی تکلیف شما با خودتان مشخص نیست. بهتر است اصراری به این رابطه نداشته باشید تا او بتواند خودش تصمیم بگیرد.

من ۲۰سالم هست پسری رو چندماهه قبل دیدم و عاشقش شدم اما نمیتونستم بهش بگم بخاطر موقعیتی ک توش قرار داشتیم یک ماه بعدش دیدم خودش بهم پیام داده و ازم خواسته باهم باشیم اما بعد یک ماه گفت که اون قبلا عاشق دختری بوده که رفته و الان ادم رابطه نیست و نمیخواد بیشتراز این وابستم کنه و ولم کرد من خیلی دلم میخواد برگرده اون شمارمو هنوز داره و استوریامو نگاه میکنه اما وقتی بهش پیم میدم جوابمو نمیده چیکار کنم برگرده واقعا دوستش دارم و نمیخوام بخاطر افکاری که از رابطه قبلی داشته منو فراموش کنه

سلام دوست گرامی او همچنان درگیر پرونده رابطه قبلی خود است وتا زمانی که نتواند آن موضوع را برای خودش حل کند، نمی‌تواند شخص مناسبی برای ارتباط باشد و شما برایش حکم یک چسب زخم خواهید داشت که باید دردهای او را پوشش دهید؛ این قاعده بسیار اشتباه است.

سلام من16 سالمه و با پسری19 ساله وارد رابطه شدم پنج ماه اول با هم خوب بودیم ولی بعد از اون دیگ رفتاراش عوض شد دقیقا موقعی که فهمید خیلی دوسش دارم واسه همون گذاشتم رفت من می‌خوام برگرده چون واقعا دوسش دارم چجوری میتونم وابسته کنم ب خودم؟

سلام دوست گرامی در طی یک رابطه عاطفی، عوامل زیادی باعث می‌شود تا دونفر نسبت به یکدیگر سرد شوند و تنها با یادگیری‌ مهارت‌های ارتباطی است که می‌توانید یک رابطه را حفظ کنید. در ضمن سن هردوی شما پایین است و دلیل سردی رابطه می‌تواند همین باشد که هنوز تکلیف خود را در زندگی نمی‌دانید.

بابا خدایی خیلی دمتون گرم واسه ماهایی که هیشکیو نداریم یه امیدی هستین. عجیبه برام که چقدر ل شکسته داشتیم و داریم. باید دونست اونایی که چند سال پیش نظر دادن الان تو چه حالین. مرسی که هستین

سلام.من۵ساله با اقایی ک ی شهر دیگ هستن دوستم.دوسال اول رابطه همه چی عالی بود بدون هیچ دعوایی.ولی بعد دوسال متوجه شدم ب خانمی ک قبلا بهش علاقه داشته و تو ی پاساژ هم کار میکردن ب بهونه ای نزدیک شده.البته ک هیچوقت باهاش دوست نبوده فقط ب گفته حودش تو دوران دبیرستان ازش خوشش میومده.کات کردیم ولی من برگشتم سمتشون.ایشون رفتن سربازی و طی سربازی هم یبار دیگ برگشته بودن سمت همین خانم البته این تو دورانی بود ک کات کرده بودیم بخاطر شرایط مالی و فشار سربازی.من با خودش و خانم حرف زدم ک دختره گفت چیزی بین ما نیست .در کل ایشون علاقه خاصی ب دخترای قد بلند داشتن و‌دارن و تو گوشیشون چت با دخترای قد بلند و دیدم.ولی همیشه هم میگه منو واقعا دوست داره و عاشقمه.نمیدونم باید چیو باور کنم.سالی دوبار هم همو میدیدیم.تا اینکه قرار شد دوماه پیش بیان خاستگاری من و با مادرم هم تلفنی حرف زدن.ولی مناسفانه پدرشون فوت کرد و همه چی بهم‌ ریخت .تصمیم گرفتن از اهواز برن شیرازی زندگی کنن ک من گفتم برای شما ک فرقی نداره بیاین شهری ک منم میخام برم یعنی کرج ک کنار هم باشیم.بخاطر طرح کار میخام برم کرج من.ولی قبول نکردن وگفتن مامانم دوست نداره.اینم بگم ک ب شدت وابسته مادرشه.و همین بهونه باعث شد ک کات کنیم.و بعد فوت پدرش میگه دیگ انگیزه ندارم.اخرشم گفت اگه قسمت باشه بازم یروزی بهم میرسیم.من واقعا حالم بده باید چیکار کنم؟ممکنه برگرده؟الان ۱۶روزه حرف نزدیم

سلام دوست گرامی نکته اصلی در ماجرای شما این است که بدون حل مسائل قبلی مجدد رابطه شروع می‌شده. شما چند نقطه خطر را اشاره کردید و بهتر است که برای بازگرداندن ایشان کمی منطقی‌تر به ماجرا نگاه کنید. آیا او وقتی برگردد، همه مسائل حل خواهد شد؟ متاسفانه او اهل حل مساله نیست و فعلا در حال فرار است. بنابراین پیش از هرگونه تصمیم برای بازگرداندن این رابطه، با مشاوران رادیوعشق نوبت مشاوره داشته باشید.

سلام من سه ساله با پسری دوست بودم و قصد ازدواج داشتیم اما بخاطر لجبازی من و تکرار اشتباهی ک ایشون ازش متنفر بود از هم جدا شدیم الان میخوام برگرده باید چیکار کنم که رابطمون از قبل بهتر شه و دوباره بهم اعتماد کنه

سلام دوست گرامی به سن خودتان و طرف مقابل اشاره نکردید. زمانی که ارتباط به دلیل یک اشتباه بهم می‌خورد، قدم اول این است که آن اشتباه دیگر تکرار نشود و ریشه تکرار این اشتباه را متوجه شوید. سپس به او فرصت دهید تا بتواند مجددا به شما اعتماد کند. اما در موردشما، آیا او دیگر تمایلی برای بازگشت ندارد یا مردد است؟ آیا همچنان از او باخبر هستید و او می‌تواند تغییرات شما را ببیند؟ تمامی این نکات در کنار موارد دیگر در جلسه مشاوره بررسی می‌شود تا بتوانید مسیر درستی برای بازگرداندن ایشان طی کنید.

سلام ۳ساله با پسری دوستیم.من ۲۴سالمه و ایشون۲۳. رابطه ی فوق العاده زیبا پر از عشق واحترام و اعتمادی داشتیم که هیچ جوره قهرطولانی و ناراحتی های انچنانی نداشتیم و همه چیز رو باهم حل کردیم،همیشه هم زیاد هم رو میدیدیم بغیر همین اواخر که شرایط کرونا باعث شده بود هم رو کم ببینیم،اماعلی رغم همه ی اینها،و اینکه خودمم هنوز امادگی ازدواج رو ندارم،ایشون هرازگاهی میگفتن که تضمین اینکه انتظار داشته باشم رابطمون یک روزی به ازدواج ختم شه براشون خیلی استرس زاست و مسئولیت سنگینی داره وخیلی سنشون کمه و …،با توجه ب اینکه الان به لحاظ شرایط ذهنی درونی و همچنین مادی نمیتونن جلو بیان من معطلشون نشم و منتظر نمونم،خانوادشون هم میگن ازدواج برای سن ایشون زوده،هرچند ایشون خیلی پر تلاش هم هستند،من هم هنوز طالب رسمی کردن رابطه نیستم در شرایط فعلی،ولی بخاطر علاقه و رابطمون هربار به نوعی بااین مشکل کنار اومدیم و رد شدیم حتی ایشون میگفتن همه تلاششون رو میکنن که این قضیه رو بپذیرن و خودشون هی از ازدواج حرف میزدن اما باز بعد چند وقت تنها از بابت قضیه ازدواج پشیمون میشدن،هرچند میگن خودش و خونوادشون همه جوره من رو قبول دارن و دوسم دارن.خلاصه این آخرین بار گفت که دیگه نمیتونه بجنگه و میخواد تاابد تنها بمونه تا دیگه خودش رو هم درنظر بگیره بفکر خودش باشه و دیگه ایشون تصمیم خودشون و محکم گرفتن ،هرچند رابطه عاشقانه و عاطفی خیلی عمیقی داشتیم.حالا ایشون دو هفته ایه رابطه رو ترک کردن برای اینکه تاابد تنها بمونن،و این شرایط برای من واقعا سخته نمیدونم برمیگردن یا نه،هرچند هردو انقدر ادمای سخت کوشی هستیم که تحت این شرایطم هم خودم مشغول کارها و خودسازی هام بودم،هم مطمئنم ایشون دست از تلاش برنداشتن…آیا میشه برای بازگشت و بهتر شدن رابطمون امیدی داشت؟ نمیخوام پا پیش بذارم ولی میخوام که بهتر از قبل جوش بخوره رابطمون

سلام دوست گرامی مساله سن و نداشتن شرایط ازدواج منطقی است. زمانی می‌توانید برای بازگشت ایشان سرمایه‌گذاری کنید که ببینید او چه تلاشی را برای آینده مشترک می‌تواند انجام دهد؟ همچنین به جای راه‌حل جدایی می‌توانستید به مشاور پیش از ازدواج مراجعه کنید.

سلام من 20سالمه و عشقم 25 سالشه من عاشقش شدم و قول ازدواج داده بود که یک ماه اول بامن خوب بود بعد شروع کرد به بهانه گیری که توو قبلاً باکسی بودی درحالی که من باهیچکس نبودم هربار برمیگشت و می‌رفت الان دیگه کلا رفته چند روز پیش پیام داد ولی باهاش نرم هم حرف زدم قصد برگشتن نداشت و این بار اخلاق منو بهونه می‌کنه درحالی که من خیلی خوش رفتاری میکنم باهاش و میخوام برش گردونم چیکار کنم

سلام دوست گرامی قول ازدواج دادن با اقدام درست و صحیح برای ازدواج متفاوت است. آیا از خودتان سوال کردید که دلیل اصرار شما برای ماندن در این رابطه چیست؟ اگر صرفاً دوست داشتن است که دلیل ناکافی است. ابتدا باید مشخص کنید انگیزه شما از بازگرداندن ایشان چیست؟ سپس اگر ویژگی خاص اخلاقی‌ای در شما هست که او را دلسرد کرده است، شروع به تغییر کنید. اما اگر این صرفا یک بهانه است، بهتر است به بازگرداندن فکر نکنید. این رابطه نیاز به بررسی بیشتری دارد تا بتوانیم در مسیر درستی قدم برداریم و به شما کمک کنیم تا بتوانید در صورتی که صلاح است او را بازگردانید، پس از مشاوران رادیوعشق نوبت مشاوره دریافت کنید.

سلام وقتتون بخیر من نامزدم باهام مشکل داره وترکم کرده مشکلش اینکه باورم نداره وهرچی میگم بابی احترامی جواب میده و مسخرم میکنه والان ترکم کرده ومیگه دیگه نه زنگ بزن نه پیام بده اون فکرمیکنه ازش چیزی پنهان میکنم وبهش دروغ میگم توروخداکمکم کنید برش گردونم اخه تنهاامیدم بعدخدااون من جزاون کسیوندارم😔

سلام دوست گرامی نیاز به اطلاعات بیشتری وجود دارد تا بتوانیم برای بازگرداندن این رابطه راه‌حل داشته باشیم. سن خودتان و طرف مقابل را اشاره نکردید. علت قطع شدن رابطه را نیز نگفتید. اما جمله کلیدی شما این بود که من به جز او کسی را ندارم. اگر این مقدار وابستگی در این رابطه وجود داشته باشد، طرف مقابل خسته می‌شود و حاضر نیست رابطه را ادامه دهد. باید بررسی شود که تاکنون خودتان چه اقداماتی برای بازگرداندن این رابطه انجام داده‌اید؟ چرا با وجود بی‌احترامی‌ها و تحقیرهایی که شدید، حاضر به ادامه این رابطه هستید؟ نیاز است برای راهنمایی بیشتر از مشاوران رادیوعشق نوبت مشاوره رزرو کنید.

سلام من عاشق پسری شدم که یک ماه بامن خوب بود بعد شروع کرد به بهانه گیری که او قبلاً باکسی بودی درحالی که من باهیچکس نبودم هربار برمیگشت و می‌رفت الان دیگه کلا رفته و میخوام برش گردونم چیکار کنم

سلام دوست گرامی به سن خودتان و او اشاره نکردید. گفتید چندین بار رفته و برگشته، پس رابطه شما کیفیت بالایی ندارد. باید ابتدا اطلاعات بیشتری از رابطه‌تان بازگو کنید تا مشاور بتواند ارزیابی دقیق‌تری انجام دهد. سپس اگر بازگرداندن او فکر خوبی باشد، به شما کمک خواهد کرد تا به شیوه درست، این اقدام را انجام دهید.

سلام من مهسا ۱۸ساله هستم ۲سال و نیمه وارد رابطه با پسری شدم که الان۲۹سالشه. قبلاً عاشق شده و همش توی آن دوسال از اون دختر بامن حرف زد و من خیلی ناراحت میشدم و هربار گریه میکردم که اون چرا به فکر عشق اولشه. دیروز هم سر همین ماجرا بهش گفتم برو براش بمیر واین چیزا اونم از من جداشده. من چیکار باید بکنم که برگرده؟

سلام دوست گرامی ناراحتی شما به حق و طبیعی است، چون طرف مقابل شما همچنان درگیر رابطه قبل هست و متاسفانه در رابطه با شما این مساله را رعایت نکرده است. دلیل اینکه می‌‌خواهید او برگردد چیست؟ چون او همچنان و احتمالاً درگیر گذشته‌اش است و شما نباید زمان خود را در کنار کسی بگذرانید که شما را ناراحت می‌کند. شما درمانگر او نیستید تا بتوانید او را از گذشته جدا کنید. پس ابتدا مشخص کنید غیر از دلتنگی چه چیزی است که باعث شده است شما مایل به بازگشت او باشید؟

من ۱۹ سالمه و طرفم ۲۲ سال،، نزدیک ۲ ساله همدیگه رو میشناسیم اوایل رابطه ی خوبی داشتیم تا به خاطر یه سری حرف و حدیث و اشتباهاتی که ناخواسته انجام دادم نسبت بهم بی اعتماد شد و بددهنی میکرد که منم رابطه رو تموم کردم الان چیکار کنم پیام بده؟

سلام دوست گرامی جزییات بیشتری نیاز است تا ابتدا کیفیت رابطه شما بررسی شود. سپس به این موضوع فکر کنید که دلیل اینکه می‌خواهید او برگردد چیست؟ می‌توانید از مشاوره رادیوعشق استفاده کنید.

سلام من ۱۶سالمه و با یه پسر ۱۹ساله ب صورت مجازی وارد رابطه شدم اولاش بهش حسی نداشتم و اون هی سعی میکرد ک منو جذب خودش کنه منم عکس العملی نشون نمیدادم یه هفته باهم بودیم ک من رابطرو تمومش کردم و وارد رابطه دیکه ای شدم بدش دیدم ک دلم براش تنگ شده و بهش ‌پیام دادم اونموقع دقیق دوهفته گذشته بود از جداییمون و بعد پیام دادنم سریع سین زد و جوابمو داد بهم میگف دلیل زندگیم رفته امیدم رفته دلیلی ندارم خوب باشه حالم منم بهش گفتم ک وارد رابطه دیگه ای شدم بهم گفت پس چرا اومدی پیش من منم گفتم دلم برات تنگ شده بود و درجواب شنیدم ک اونم دلش تنگ شده بودو ازم خواست رابطمو تموم کنم و برگردم پیشش تا پنج ماه خوب بودک بهش ابراز علاقه کردم و کاملا عوض شد رفتاراش کاراش ولی بازم خوشحال بودنم واسش مهم بود حتی گاهی قسمم میداد ک گریه نکنم بعد شیش ماه کات کردیم ینی اون رابطرو تموم کرد و دلیلشم این بود ک گف حالش بده و نمیتونه بمونه و امکان داره دلمو بشکونه بعد هشت روز پیام داد ک برگشته سه روز نکشید ک من رفیقمو فرستادم تا امتحانش کنم اول اسم دختررو گف و ازم پرسید ک رفیق منه یانه منم گفتم نه نمیشناسم بعدش گفتم ک این دختره کیه گفت همینجوری پرسیدم و من قسمش دادم ک راستشو بگع ک گفت وبعد گفت بعد اینکه فهمیدم رفیق تو نیست بلاکش کردم ولی بازم داشت باهاش حرف میزد منم دیگه تحمل نکردم و همه چیو گفتم اونم گفت از اولم میدونستم از لج توام ک شده باهاش وارد رابطه میشم تا بدونی ادم عشقشو امتحان نمیکنه و بهش اعتماد داره بعدش من ازش خواهش کردم ک نره ولی قبول نکرد و فردای اون روز ازش پرسیدم اینکه من پیشتم حالتو خوب میکنه جواب داده بود اره ولی من گفتم دروغگویه خوبی هستی حالت پیش من خوب نیست پیش کس دیگه خوبه و اعصابش کاملا خورد شد و در اخر پرسیدم میمونی یانه ک جواب داد منو فراموش کنو بیخیالم شو منم گفتم اوکی خدافظ راسش من واقعا بهش حس دارم و میخوامش حتی بهم درخواست ازدواجم داده بود تا حدی ک با پدرشم صحبت کرده بود حتی بهم گفت من تورو میخواستم ولی باکارات از چشمم افتادی الان من چیکار کنم ک خودش برگرده جوری ک وابستم بشه و دیگه نره الانم با همون دختره حرف میزنه منم دارم از لجش با مربی باشگاشون ک خیلی ادمی هستش ک بالاعه و همه جوره عالیه و میخوام حرص اونو درارم تا برگرده و منت منو بکشه ک نمیتونه بدون من بمونه

سلام دوست گرامی پرسش شما بسیار طولانی و داستان وار است. مساله اصلی خودتان را به صورت خلاصه بیان کنید. 🌹

سلام من ۲۰ سالمه با اقایی ۱ سال دوست بودم که ۲۸ سالشه من نسبت به اون خیلی سرترم از نظر همه چیز ولی این اقا فقط ۳ ماه اول با من خیلی خیلی خوب بود تا فهمید من دوسش دارم رابطمون سردشد تا اینکه الان ۴ ماهه فقط ۳ هفته یه بار میاد دنبالم میریم خونشون ۲ ساعت با همیم بعد نه بهم پیام میده نه زنگ میزنه منم پیام میدم غر میزنم میخونه ولی جواب نمیده تا بخواد بیاد دنبالم پیام میده یه مدت من پیام ندادم بهش حدود ۳ هفته خودش پیام داد من باز شروع کردم گفتم خیلی دوست دارم چرا باهام اینجوری میکنی ….. بازم خوند ولی جواب نداد من چیکار کنم درست شه رابطم خیلی دوسش دارم

سلام دوست گرامی کیفیت رابطه عاطفی شما اصلاً مناسب نیست و درگیر یک رابطه یکطرفه شدید. نیاز دارید برای بهبود این رابطه و یادگیری مهارت‌های ارتباطی از کمک تخصصی مشاور استفاده کنید.

سلام من 17 سالمه حدود5 ماه با آقایی دوست معمولی بودیم و متوجه شدبم همو دوست داریم و با قصد جدی رابطه رو شروع کردیم حدود 2 سال باهم بودیم رابطه ما در ابتدا دعوا خاصی نداشت اما آخرا مقداری دعواها زیاد شده بود و آقا هم خیلی خیلی صبور بودن و رابطه رو در کمال ناباوری تموم کردن و بعد 3 هفته اومدن اخرین حرفارو زدن و رابطه رو تموم کردن گفتن که حساشون از بین رفته اما من واقعا همون آدم قبلو دیدم با این تفاوت که احتیاج به تنهایی داشت و خسته شده بود من خیلی دلم میخواد که برگرده چیکار کتم؟

سلام دوست گرامی طبق صحبت شما شروع رابطه از 15 سالگی بوده است. به سن طرف مقابل اشاره نکردید. اما حرف ایشان که گفته‌اند حس‌شان از بین رفته است، کاملاً درست است؛ چون حسی که در سن نوجوانی بوجود می‌آید، بخاطر هیجانات خاص این دوره است. وقتی رابطه‌ای به صورت صحیح و در زمان مناسب آغاز شود، افراد نیازی به تنهایی و رفع خستگی ندارند. بهتر است در ابتدا دلیل برگشت ایشان را بررسی کنید و اینکه چه انگیزه‌ای در شما وجود دارد که او را به رابطه بازگردانید؟ برای دریافت مشاوره و شرکت در دوره بازگشت عشق و ازدواج از رادیوعشق نوبت مشاوره دریافت کنید.

سلام من با یک پسری دوماه پیش اشنا شدم اوایل رابطمون خیلی خوب بود کم کم بهم علاقمند شد به خانوادش گفته بود منو دوس داره و برا ازدواج میخواد منو باهم چند باری رفتیم بیرون ولی وقتی شبا چت میکردیم همش دعوا داشتیم همش بحث داشتیم من همش غر میزدم اوایل نازمو میکشید ولی کمی که گذشت خسته شد من پشیمون شد بودم از غرام ولی اون سرد شده بود میگفت دیگه نمیتونم و مادرشم ک رفتارای منو دیده بود گفته بود نه نمیشه تا اینکه یک شب باهام کات کرد و دیگه برنگشت میخوام ببینم ایا برمیگرده؟ چیکار کنم برگرده؟هر کار کردم برنگشت

سلام دوست گرامی به سن خودتان و طرف مقابل اشاره نکردید. اگر صرفا دلیل بهم خوردن رابطه شما این ماجرا باشد، نیاز است قبل از هر اقدامی برای بازگرداندن ایشان، روی اخلاق و علت اینکه غر می‌زدید کار کنید. در واقع شما با کسب مهارت ابتدا به خودتان و سپس به این رابطه شانسی دوباره می‌دهید. اما اگر مشاور رابطه شما را بررسی کند و متوجه شود، غیر از این مسائل، مشکلات دیگری بخصوص از جانب طرف مقابل نیز وجود داشته است، به شما راهنمایی می‌کند که به چه صورت بتوانید رابطه را بازسازی کنید. نیاز به اطلاعات بیشتری برای پاسخ به سوال شما وجود دارد و باید کیفیت این رابطه سنجیده شود. می‌توانید برای دریافت راهنمایی بیشتر و اقدامات صحیح برای بازگرداندن، از رادیوعشق، نوبت مشاوره دریافت کنید.

سلام من۱۷سالمه با پسری ۱۹ساله حدودٱ یه ماه باهم بودیم و همه چی خوب پیش میرفت که یهویی خواس ازم جدا شه نمیدونم درست یا نه انگار سرطان داره و منو بلاک هم کرده خیلی دوس دارم برگرده به رابطه کمکم کنین

سلام دوست گرامی سن هردوی شما پایین است و زمان مناسبی برای انتخاب شریک عاطفی نیست، چون رفتارهای هیجانی و یکدفعه‌ای زیاد وجود دارد. اشاره کردید 1 ماه باهم بودید و همه چیز خوب بود. در طی یکماه شناخت چندانی در رابطه اتفاق نمی‌افتد و رابطه در حالت ماه عسل است! چه اتفاق خاصی افتاد که یکدفعه او خواست از شما جدا شود؟ و از کجا شنیددی که او سرطان دارد؟ برای آموختن مسیر صحیح برگشت ابتدا باید مشاور وضعیت و شرایط رابطه شما و اهدافی که برای برگشت دارید را بررسی کند. سپس طبق شرایط خودتان مسیر درست را پیش پای شما می‌گذارد. برای کسب راهنمایی بیشتر می‌توانید از مشاوران رادیوعشق نوبت مشاوره دریافت کنید. همچنین برای مطالعه بیشتر می‌توانید به «قطب‌نمای بازگرداندن عشق و ازدواج» رادیو عشق مراجعه کنید.

سلام من با پسری ۲ سال رابطه داشتم همه چی رویایی و خوب بود فقط من بیش از حد روی دختری که دوست صمیمیش بود حساس شدم و دعوا های کوچیک و بزرگی داشتیم و آخرین دعوا باعث جدایمون شد برای جلب توجه خیلی پی ام دادم و خودش پیشنهاد داد دوست صمیمی باشیم ولی من می خواستم مثل قبل باشه دروغ خیلی بدی بهش گفتم درباره خودکشی فهمید و روابطمون در حد ۰ شد من احتمال میدم هنوز عاشقم باشه و بتونم با روش هاتون برش گردونم اما آدم بسیار قوی و مثبت اندیشی هست و فکر میکنم مطالبی که ذکر کردید درباره برگردوندنه عشق سابق رو مطالعه کرده یا مشاوره گرفته از کسی که بعد از دروغ من هیچ پیامی نداده و تو شبکه های اجتماعی بلاک نکرده اما هیچی رو سین نمیکنه ممنون میشم بفرمایید باید چیکار کنم

سلام دوست گرامی به سن خودتان و طرف مقابل اشاره نکردید. روش‌هایی که برای جلب توجه و برگرداندن ایشان به کار بردید، شیوه‌های اشتباهی بودند و به همین دلیل او را از خودتان دور کردید. برای آموختن صحیح شیوه بازگرداندن او به رابطه می‌توانید از مشاوران رادیو عشق وقت مشاوره دریافت کنید. و نکته مهم سوال شما وجود یک دوست صمیمی دختر در رابطه شما بوده است که کمی تناقض بوجود می‌آورد و باید این موضوع را نیز با مشاورتان در میان بگذارید تا بررسی شود.

سلام من یک ساله که با پسری تو رابطه بودم و رابطه مون رو خیلییی دوست داشتم و عشق اون هم واقعی بود اما متاسفانه یک سری رفتار ها و کارای اشتباه که تقصیر من بود طی ی مدت روی هم جمع شده بود رابطمون رو بد کرده بود. ینی همش دعوا و بحث بود اما باز هم دیگرو دوست داشتیم تا این که چند وقت پیش بهم گفت که خسته شده و دیگه دلش رابطه نمیخواد و همچنین دیگه به من حسی نداره. ( و خودش هم از خیلی جهات مشکلات و گرفتاری داره) رابطمون هم بیشترش مجازی بود. همو کم میدیدم. ولی این اواخر خیلی بد شده بود و گفته که حتی اگ حسی م برگرده دیگ رابطه نمیخواد. و اینم بگم که من کلی خواهش و التماس کردم که بمونه و من رفتارمو درست میکنم و یکم موند ولی باز رفت. شرایط هم جوریه که بعضی وقتا ها میبینمش. میتونم برش گردونم؟؟

سلام دوست گرامی به سن خودتان و طرف مقابل اشاره نکردید. گفتید رابطه بیشتر مجازی بوده و کمتر همدیگر را دیدید و اشاره کردید که او نیز گرفتاری و مشکلات خاص خودش را دارد. در رابطه دائما بحث و دعوا وجود داشته با مجموع این شرایط ابتدا باید کیفیت رابطه شما سنجیده شود. یعنی علت این بحث‌ها و دعواها چه بوده است؟ به چه علت این دعواها به حل مسائل منجر نمی‌شده؟ یک رفتار اشتباه دیگر اصرار و التماسی بوده است که برای ماندن ایشان داشته‌اید. شما نیاز دارید برای روال درست و یادگیری مهارتهای ارتباطی با مشاوران رادیوعشق نوبت مشاوره داشته باشید تا میزان احتمال بازگرداندن ایشان به رابطه سنجیده شود و به شما کمک کند تا بتوانید تصمیم درستی برای این رابطه بگیرید.

سلام. من ۲۱ سالم هست و حدود یک سال و نیمه با آقایی ۲۳ ساله از طریق دانشگاه آشنا شدم و قرارمون هم ازدواج هست و خیلی همدیگرو دوست داریم اما مدتیه ایشون بخاطر فشار مالی شدید و ترس از آینده ای ک نتونه از پسش بربیاد پیشنهاد جدایی داد و هردو علی رقم میل باطنی و اصرار خودش قبول کردیم. ولی من رابطمو دوست دارم و نمیخوام از دستش بدم چیکار کنم که دوباره برگرده به رابطه و از نو شروع کنیم؟ خواهش میکنم کمکم کنید

سلام دوست گرامی ازدواج نیاز به مقدماتی دارد.از نظر مالی و عاطفی باید افراد آمادگی پذیرش زندگی مشترک را داشته باشد. اگر طرف مقابل شما در خودش این توانایی را نمی‌بیند و رابطه را تمام کرده است، بهتر است به او فشار نیاوردید. چون اگر برخلاف میل و با ترس شروع مجددی داشته باشید، رابطه دوامی نخواهد داشت. اما ناامید نباشید، شما می‌توانید با شرکت در دوره بازگرداندن عشق و ازدواج رادیو عشق، راه‌حل‌های علمی، مفید و کاربردی برای برگرداندن ایشان به کار ببرید. جهت دریافت نوبت مشاوره، به پشتیبانی رادیو عشق پیام ارسال کنید.

سلام تو عید امسال با یه آقای آشنا شدم که قبلا ازدواج کرده ولی همسرشون فوت شده ویه دختر دارن…ما خیلی بهم علاقه مند شدیم ورابطمونم خیلی خوب بود هیچ مشکلی نداشتیم تا اینکه پدر همس سابقش که دخترشم بزرگ کردن وپیششم هستن کرونا گرفت وفوت شد ایشون رفتن شمال که منزل همر سابقشون اونجاس ایشون گوشی وخاموش کرد ومن هر چه پیام دادم خیلی کم جواب داد تا یه بار پیام داد که مخواد پهلو مادرزنش واینا بمونه نمیتونه برگرده بدون که از من بخواد فراموشش کنم همینجور هر چی اس دادم دیگه جواب نداد جز استیکر ناراحت …من تصمیم گرفتم یه ماهی احوالشو نگیرم اونم خبری ازش نیست وخیلی منتظرشم ودوسش دارم باید چکار کنم؟

سلام دوست گرامی به سن خودتان و طرف مقابل اشاره نکردید و اینکه آیا شما هم سابقه ازدواج دارید یا خیر؟ ایا با این مساله که ایشان فرزند دارند مشکلی ندارید؟ سابقه زندگی ایشان چقدر بوده است؟ به نظر می‌رسد ایشان هنوز نسبت به زندگی قبل دلبستگی و احساس مسئولیت داشته باشد. بنابراین تا وقتی اولویت‌بندی دقیق انجام نداده‌اند، شما فعلا سراغی نگیرید. حتما برای بررسی بیشتر از مشاوران رادیو عشق نوبت مشاوره دریافت کنید.

سلام من ۲۱ سالمه با پسری رابطه عاشقانه داشتم اونم همسن منه خیلی رابطمون جدی بود و کاملا خوب اما دعوا هم داشتیم دعواهای شدید که علتشون بیشتر من بودم و مادرشم باهام مخالف بود الان ۱۰ روزه که یکهو گوشیشو خاموش کرده و کلا ارتباطشو با من کاملا قطع کرده بدون هیچ دلیلی بعد ۴ سال رابطه عاشقانه همه چی خوب بود قبلش دعوایم نداشتیم و به دوستش هم گفته چندروز دیگه باهاش تماس میگیرم اما نگرفته و من دارم داغون میشم.بنظرتون برمیگرده؟

سلام دوست گرامی تناقض زیادی در حرف‌های شما وجود دارد. از طرفی درباره دعواهای متعدد خودتان صحبت می‌کنید و از طرفی می‌گویید مشکلی در رابطه شما وجود نداشته است. اشاره کردید علت اصلی دعواها تابحال من بودم، آیا تغییری در خودتان ایجاد کرده‌اید که پس از ورود مجدد به رابطه مشکلات سابق دیگر بوجود نیاید؟ و ایا واقعا طرف مقابل شما هیچگونه تقصیری در دعواها و بحث‌ها نداشته است؟ اینکه به دوستشان گفته‌اند که با شما تماس می‌گیرند،بهتر است صبور باشید، ممکن است ایشان برای مدتی نیاز به یک خلوت داشته باشند.

سلام من ۱۸ سالمه پسری که دوسش دارم ۲۰ سالشه ما نزدیک به چهار سال باهم بودیم و همه چیز عالی بود تو گذشته من اشتباهات بدی کردم اونم همین طور بعد از این مدت بهم گفت که دیگه نمیتونه تحملم کنه و گفت که ازم زده شده ب هم اس میده پیام میده اما همش بد حرف میزنه من نمیخوام از دستش بدم خواهش میکنم کمکم کنین

سلام دوست گرامی شروع رابطه شما از 14 سالگی بوده است، یعنی زمانی که یک نوجوان، هیجانات زیادی را تجربه می‌کند. بنابراین زمان مناسبی برای شروع رابطه نبوده است. اشاره کردید اشتباهات بدی در گذشته داشتید و طرف مقابل نیز همیطور بوده است، اما با وجود این مسائل همچنان طرف مقابل خشمش را به شما بروز می‌دهد، در چنین حالتی باید ابتدا مشخص کنید هدف‌تان از بودن در این رابطه چیست؟ با وجود سرزنش‌ها و حرف‌هایی که طرف مقابل به شما می‌زند، چگونه می‌خواهید رابطه را پیش ببرید؟ دلیل این حرف که دیگر نمی‌تواند شما را تحمل کند، چه بوده است؟ برای حل مساله شما، مشاور نیاز دارد تا این جزییات را بداند و مشخص شود کیفیت رابطه در گذشته چگونه بوده است. بنابراین برای حل این مساله، از مشاوران رادیوعشق نوبت مشاوره دریافت کنید.

سلام خانمی هستم ۴۴ ساله تقریبا نزدیک ۳ ساله باپسری که ۸ سال از خودم کوچیکتر آشناهستم. واقعا همدیگرو دوست داریم.واقعا پسر خیلی خوب مهربون خونگرمیه و تاحالا به من بی احترامی نکرده.همه جوره پشتم بوده منم همینجور. ولی چند روز پیش سریک موضوع خیلی کوچیک باهم بحثمون شود و من حرف خیلی ناراحت کننده ی بهش زدم که واقعا خودم عذاب وجدان گرفتم 😔 شب و روز خواب ندارم. البته بگم من تازه پدرمو از دست دادم وبهش گفتم تو شرایط روحی خوبی نبودم که اون حرف رو زدم بهش ..نکه بگم الان ازهم جدا شدیم نه ولی دیگه اون بهم اعتماد نداره و میگه حسی که نسبت بهم داشته رو از دست داده خواهش میکنم بهم بگید باید چیکارکنم تا بتونم مثل سابق بهم اعتماد کنه و باورم کنه من اشتباه خودمو قبول دارم نباید اون حرف رو میزدم ازشم معذرت خواهی کردم .خواهش میکنم کمکم کنید بهم بگید چیکار کنم 🙏

سلام دوست گرامی جزییات کمی درباره این ماجرا گفتید. در جلسه مشاوره می‌توانید از ابتدای شروع این رابطه تا این اختلافی که باعث ناراحتی و بی‌اعتمادی ایشان شده است را مطرح کنید تا براساس شرایط‌تان راه حل مناسبی به شما ارائه شود. شرایط روحی شما بهم ریخته است و این اتفاق نیز برای شما درد بزرگی به همراه داشته است. حال که معذرت خواهی کردید، بهتر است که فعلا زمان بدهید تا ایشان بتوانند شرایط شما و معذرت‌خواهی‌تان را بپذیرند. اما به صورت کلی باید جزییات بیشتری را مطرح کنید تا بتوانیم راه حل مفیدتری برای شما داشته باشیم. در صورت تمایل به دریافت مشاوره می‌توانید از مشاوران رادیوعشق نوبت مشاوره دریافت کنید.

سلام من و دوست پسرم ۲۲ سالمونه ۴ سال باهم در رابطه بودیم رابطمون پستیو بلندیای زیادی داشته دعوا بوده حال خوبم بوده من خیلی دوسش داشتم روش حساس بودم الان بعد از ۴ سال ایشون گفتن دیگه نمیتونن بمونن خیلی ناگهانی (البته یکم بداخلاق بودن گفتم تغییر کنن واقعا اذیت میشدم با اون رفتارا ک گفتن نمیتونن و البته من چون خیلی دوسشون داشتم کم نزاشتم تو رابطم ..حساسم خیلی بودم گفتن زده ام شدن یکم) حتی آخرش گفتن خیلی دوسم دارن و سخته جداشدن ولی جداشدن و رفتن و گفتن فقط چون زده شدن از ی سری رفتارا میدونمم دوسم داشتن مطمعنم از رابطم چون شناخت دارم الان دوهفتس جداشدیم ولی نمیدونم چرا بر نگشتن یعنی برنمیگردن وقتی رفتن؟ منتظر نباشم؟ اگر یک اقایی دوست داشته باشه ولی زده بشه و بهش مهلت بدی برمیگرده؟ یک فلش داشتم که همه ی عکس های من از بچگی تا الان داخلش بود اون دستشون بود دیگه بهم ندادن گفتن گم شده ولی من مطمعنم که گم نشده تو کشوی میزشون بود ندادن برای اذیت نمیدن یا چیز دیگری ؟

سلام دوست گرامی یکی از اشتباهاتی که افراد در رابطه انجام می‌دهند این است که به امید تغییر دادن رفتار طرف مقابل، رابطه را ادامه دهند. به نظر می‌رسد هردوی شما از رفتار هم خسته شدید و نیاز به کمی دوری و یادگیری مهارت‌هایی دارید تا بتوانید رابطه را مجددا بسازید. فلش می‌تواند عامل یا بهانه‌ای برای صحبت مجدد باشد، البته باید به شیوه صحیح این درخواست را داشته باشید تا او نیز متوجه شود که شما آرام هستید و قصد دعوا کردن با او را ندارید. برای یادگیری مسیر صحیح بازگشت می‌توانید از مشاوران رادیو عشق نوبت مشاوره دریافت کنید.

سلام دوست گرامی به سن خودتان و طرف مقابل اشاره نکردید. برای برگشت به این رابطه ابتدا باید از خودتان بپرسید که انگیزه‌تان از برگشت به رابطه چیست؟ چون اشاره کردید به شما تهمت زده شده و… آیا این برگشت فقط از روی دلتنگی یا ترس از تنهایی نیست؟ و نکته مهمتر این است که کیفیت رابطه توسط مشاور کاملاً بررسی می‌شود و نقاط قوت و ضعف رابطه طی مدتی که باهم در ارتباط بودید سنجیده می‌شود. بنابراین پیش از هرگونه تصمیمی، با مشاوران رادیو عشق نوبت مشاوره داشته باشید.

سلام من ۳۳ سالمه من با یه پسری اشنا شدم ۵ ماه باهاشم اون زمان خیلی باهام خوب بود عاشقم بود و دوستم داشت ولی الانو نمیدونم دوستم داره یا نه نمیدونم چرا یه چند روز باهام سرد شده و احساس میکنم ازم دور شده گاهی وقتا بهم جواب پیامم میده من اگه پیام ندم نمیده نمیدونم چکارش کردم ازم دور شده اون هرچی خواست من انجام دادم میخوام عشقمو برگردونم به زمان اشنایی میشه راهنمایی کنید ممنون میشم

سلام دوست گرامی اوایل رابطه به دلیل اینکه هنوز شناخت طرفین از هم کافی نیست و به مسأله خاصی برنخوردند، همه چیز عالی به نظر می‌رسد. اما به مرور زمان ممکن است رفتارهایی را متوجه شوند که برای‌شان تعجب آور باشد، مثلا چسبندگی و وابستگی بیش از حد، تجسس و پیگیری و رفتارهای شک آمیز و… بنابراین شما باید به شکایت‌های احتمالی ایشان از خودتان فکر کنید که طی مدت زمان اخیر به چه مسائلی بیشتر اشاره می‌کردند؟ از طرفی دیگر گاهی میزان سرمایه‌گذاری افراد در رابطه باهم متفاوت است، یک بار دیگر اهداف خودتان و طرف مقابل را در رابطه مرور کنید. اگر اهداف مشابهی برای آینده رابطه نداشتید، یعنی این رابطه کیفیت درستی ندارد. برای برسی مسائل و مشکلات رابطه‌تان از مشاوران رادیو عشق نوبت مشاوره دریافت کنید.

سلام من ۱۷ سالمه پنج ماه با پسری که ۱۹ سالشه رابطه داشتم یک یا دو ماهه که همش بهونه کات کردن میاره و دعوا میکنه و هرچی پیام میدم و ازش خواهش میکنم که برگرده جواب نمیده دوباره چهار روزه پیش بهش اعتراض کردم که چرا بهم توجه نمیکنه باهام دعوا کرد که چرا اینو گفتم و دیگه جوابمو نداده تا الان

سلام دوست گرامی سن هر دوی شما برای رابطه عاطفی پایین است. مهمترین ویژگی این سنین، عدم ثبات و نداشتن یک نظر قطعی برای آینده است. آیا اتفاق خاصی یک یا دوماه پیش افتاده که ایشان می‌خواستند جدا شوند؟ مثلاً شکایت خاصی از شما می‌کردند؟ نیاز به توجه شما آیا به صورت افراطی به ایشان گفته می‌شد؟ اگر برای رفع نیاز به توجه کنار کسی باشید، او دلزده و دلسرد می‌شود، چون باید این نیاز به صورت کاملاً متعادل در رابطه عنوان شود. برای مشاوره بیشتر از مشاوران رادیو عشق وقت مشاوره دریافت کنید.

سلام وقت بخیر رها هستم من ۲ساله با یه پسری رابطه دارم اما الان ۲هفتست که بهم خیانت کرده،و این قضیه رو خودش بهم گفت و میگه که قصدش فقط رفع نیاز جنسیشه من هنوز باهاش در ارتباط هستم بگید که باید چیکار کنم؟

سلام دوست گرامی سن خودتان و طرف مقابل را اشاره نکردید. خیانت مسأله ساده‌ای نیست اما برای اینکه عجولانه تصمیم نگیرید، باید به چند نکته توجه کنید: فرض کنید شما انتخاب کردید که با ایشان رابطه را ادامه دهید، اگر این اتفاق مجدداً بیفتد، شما دیگر نمی‌توانید از او گلایه‌ای کنید، چون خودتان از تقصیر او گذشتید. خیانت در صورتی درمان می‌شود که فرد عهدشکن یعنی طرف مقابل‌تان، بتواند اعتمادسازی دقیق و روشنی انجام دهد و در غیر این صورت نمی‌توان انتظار داشت که رابطه به شکل درستی پیش برود. اشاره کردید هنوز با او در رابطه هستید، آیا ایشان توانستند بابت این خیانت از شما دلجویی کنند؟ شما در حال حاضر چقدر به او اطمینان دارید؟ در ادامه رابطه چه هدف‌هایی را دنبال می‌کنید؟ بهتر است برای پاسخ صحیح به این سوالات و آموختن مسیر درست رابطه از مشاوران رادیو عشق نوبت مشاوره تلفنی یا آنلاین دریافت کنید.

سلام من 17 سالمه . سه ماه پیش با پسری رل زدم که رفیق دوست پسر خواهرم بود و من از قبل تقریبا میشناختمش .قبلا یه بار اومده بود پیویم بلاکش کردم .بعد یه سال دوباره اومد و این بار با هم حرف زدیم و فرداش رفتیم بیرون .تو قرار اول فهمیدم خیلی ازم خوشش اومده ولی من واقعا دوسش نداشتم :/ ولی کم کم یه مدت که گذشت ازش خوشم اومد در حد عشق:/ . ولی بعد دو ماه خواهرم با رفیقش کات کرد و اون رفتاراش عوض شد. بدرفتار میکرد انگار که از چشمم افتاده بودم. ازش هم میپرسیدم میگفت مشکل خانوادگی دارم حالم خوب نیست و… روزی که خواهرم قطعی با رفیقش کات کرد پی ام منو سین کرد جواب نداد و اخرین بازدیدشو مخفی کرد در حالیکه من بهش گفته بودم از این کارا متنفرم و اعصابمو خورد میکنه. اعصابم خورد شد و بهش گفتم خودت خواستی خداحافظ اونم گفت خواهرت کات کرد خداحافظ . دیگه مطمئن شدم بخاطر کات کردن خواهرم با رفیق نازنینش اون رفتارارو میکرد. درواقع منو به رفیقش فروخت .و بعد بلاکش کردم. اونم منو بلاک کرد هم تو تلگرام هم اینستا. الان یه ماهه کات کردم ولی هنوز حسم بهش همونه. نمیدونم چرا منتظر پی امشم :/ . به نظرتون با اینکه من کات کردم پی ام میده؟ اگه برگشت برگشتن منم کار درستیه ؟

سلام دوست گرامی 17 سالگی اوج دوره بلوغ است و در این سن هیجانات شما دائماً بالا و پایین می‌شود. نشانه آن هم همین مورد است که ابتدا از ایشان خوشتان نیامده بود و بعد از مدتی عاشقش شدید. رابطه دوستش با خواهر شما ربطی به رابطه شما نداشته که با تمام شدن آن رابطه، رابطه شما هم قطع شود.بنابراین بهتر است که با قطع این رابطه کنار بیایید. برای مطالعه بیشتر به «نکات طلایی کنار آمدن با شکست عاطفی(دوره زندگی پیرزومندانه پس از جدایی)» مراجعه کنید و در صورت تمایل و برای شرکت در دوره، می‌توانید از مشاوران رادیو عشق نوبت مشاوره دریافت کنید.

سلام خسته نباشید.من حدود دو سال هستش با پسری دوست هستم اون اقا ۲۲ سال و من ۱۷ سالم هست. اوایل دوستی خیانت دیدم، ولی بازم بخاطر عشقی که داشتم پیشش موندم تا این چند وقت اخیر اذیت های الکی میکنه و از عمد تلفن منو جواب نمیداد و خیلی هم به خانواده مادرش یعنی خالش دختر خاله هاش وابسته هستش همیشه با اونا بیرون میره. ولی موقعه من میشه میگه وقت ندارم . تا یک هفته پیش که رفت خونه خالش برگشت باهام خیلی بد حرف زد حتی الکی فحش داد . الان یک هفتس خبرمو نگرفته . بنظر شما عاشقمه؟

سلام دوست گرامی سن شما برای داشتن رابطه عاطفی بسیار پایین است و ممکن است هیجانات زیادی را در رابطه تجربه کرده باشید. خیانت دیدید و ماندید، دلیل این گذشت چه بوده است؟ عش قو دوست داشتن نمی‌تواند صرفاً دلیلی برای ماندن باشد. اذیت‌های ایشان وقتی اتفاق می‌افتد، آیا همچنان با این وجود تمایل به ادامه رابطه دارید؟ با شما بد حرف می‌زند، برای شما وقت نمی‌گذارد، خیانت کرده، فحش می‌دهد و… این مسائل ساده نیست و بهتر است برای ادامه این رابطه حتماً از مشاوره با مشاوران رادیو عشق بهره مند شوید

سلام روزتون بخیر من ۲۲سالمه و دوس پسرم ۳۰ سالش بوده و باهم رابطه ی جنسی داشتیم بعد دوماه به من گفت من زن دارم و یه بار ازدواج کردم و زنشم باردار بود و خب خیلی حرفاو شگردای مردای متاهل و زد دیگه گف که ازدواجم سنتی بوده منو تمکین نمیکنه ۲۵ سالم بود و خانمش ۲۰ سالش بوده ازدواج کردن من دانشجوام تو دانشگاه شریف و خب هم خانواده ی سطح بالایی دارم وهم خودم زیبام و از هر نظر بعد ها که خانوم ایشون رو دیدم برتری و اختلاف فاحشی به هر لحاظ از این خانوم دارم بعد ها به من گف که نمیشه من مسولئیت بچه رو دوشمه ولی خب مدام میگف من برنامه ای واسه اینده ام با این خانوم ندارم معلوم نیست بعدها که تو زندگیم باشه و گاهی میپرسید حاضری زن دوم کسی شی؟…و خب این اقا منو همش منتظر میذاشت بعد اینکه گف متاهل من بلافاصله خواستم تموم کنم گف دارم جدا میشم و فقط برای پرونده ی پزشکیش میاد تهران و توی روستامون رشت هستش خانومم خلاصه اینکه به مرور مشکل ایجاد خصوصا اینکه رابطه ی جنسی خوبی با من داشت و خیلی طالبش بود من گفتم تا اخر آذر فرصت داری واقعیت و تصمیمت رو بگیری و نهایتا آذر کات کردم و یه پولی به این اقا داده بودم بعدها تماس گرفتم خانمش بارها شک کرده بود اون شب بحث شد فحاشی کرد نهایتا همه چیز رو گفتم و دوستش رابطه بین ما اون میگه میخواد منو ببینه ولی دوستم باهاش حرف زد خیلی عصبی بود و گف اون خودش نخواست ما باهم باشیم کسی از طرف اون به من زنگ نزنه ….رابطمون پر از احساس بود و خیلیییی برا من احترام قائل بود تو همه چی با من مشورت میکرد رو من خیلی حساب میکرد و قبولم داشت تا اینکه خانوادم فهمیدن همه چیزو حتی رابطه ی جنسی و خلاصه خیلی تبعات داشت برا من و الان دارم سعی میکنم خودمو بسازم و وارد رتبطه ای نشم ولی حسم بهش در تمام این ۹ ماه کات ذره ای کم نشده بلکه عمیق شده و ما ۱ سال باهم بودیم ولی رتبطه ی جنسی مون و دیدار و تماسون زیاد بود ….الان نمیدونم چی کار باید کزد دوس دارم یه بار باهاش حرف بزنم و نمیتونم فراموشس کنم مطلقا حتی شده ۷ _۸سال دیگه جداشه من بازم حاضرم منتظر بمونم و تو این پرسه به زندگیم برسم و الان دنبال مهاجرتم

سلام دوست گرامی پرسش شما بسیار طولانی است و امکان پاسخ به آن در سایت وجود ندارد. لطفا نوبت مشاوره دریافت کنید.

سلام روزتون بخیر من ۲۲سالمه و دوس پسرم ۳۰ سالش بوده و باهم رابطه ی جنسی داشتیم بعد دوماه به من گفت من زن دارم و یه بار ازدواج کردم و زنشم باردار بود و خب خیلی حرفاو شگردای مردای متاهل و زد دیگه گف که ازدواجم سنتی بوده منو تمکین نمیکنه ۲۵ سالم بود و خانمش ۲۰ سالش بوده ازدواج کردن من دانشجوام تو دانشگاه شریف و خب هم خانواده ی سطح بالایی دارم وهم خودم زیبام و از هر نظر بعد ها که خانوم ایشون رو دیدم برتری و اختلاف فاحشی به هر لحاظ از این خانوم دارم بعد ها به من گف که نمیشه من مسولئیت بچه رو دوشمه ولی خب مدام میگف من برنامه ای واسه اینده ام با این خانوم ندارم معلوم نیست بعدها که تو زندگیم باشه و گاهی میپرسید حاضری زن دوم کسی شی؟…و خب این اقا منو همش منتظر میذاشت بعد اینکه گف متاهل من بلافاصله خواستم تموم کنم گف دارم جدا میشم و فقط برای پرونده ی پزشکیش میاد تهران و توی روستامون رشت هستش خانومم خلاصه اینکه به مرور مشکل ایجاد خصوصا اینکه رابطه ی جنسی خوبی با من داشت و خیلی طالبش بود من گفتم تا اخر آذر فرصت داری واقعیت و تصمیمت رو بگیری و نهایتا آذر کات کردم و یه پولی به این اقا داده بودم بعدها تماس گرفتم خانمش بارها شک کرده بود اون شب بحث شد فحاشی کرد نهایتا همه چیز رو گفتم و دوستش رابطه بین ما اون میگه میخواد منو ببینه ولی دوستم باهاش حرف زد خیلی عصبی بود و گف اون خودش نخواست ما باهم باشیم کسی از طرف اون به من زنگ نزنه ….رابطمون پر از احساس بود و خیلیییی برا من احترام قائل بود تو همه چی با من مشورت میکرد رو من خیلی حساب میکرد و قبولم داشت تا اینکه خانوادم فهمیدن همه چیزو حتی رابطه ی جنسی و خلاصه خیلی تبعات داشت برا من و الان دارم سعی میکنم خودمو بسازم و وارد رتبطه ای نشم ولی حسم بهش در تمام این ۹ ماه کات ذره ای کم نشده بلکه عمیق شده و ما ۱ سال باهم بودیم ولی رتبطه ی جنسی مون و دیدار و تماسون زیاد بود ….الان نمیدونم چی کار باید کزد دوس دارم یه بار باهاش حرف بزنم و نمیتونم فراموشس کنم مطلقا حتی شده ۷ _۸سال دیگه جداشه من بازم حاضرم منتظر بمونم و تو این پرسه به زندگیم برسم و الان دنبال مهاجرتم

سلام دوست گرامی پرسش شما بسیار طولانی است و امکان پاسخ به آن در سایت وجود ندارد. لطفا نوبت مشاوره دریافت کنید

سلام فاطمه هستم 24 ساله به مدت تقریبا 1 سال با پسری رابطه خیلی احساسی و عاشقانه داشتم حدود یک هفته پیش مادرش اومد که منو ببینه خونمون،وقتی رفت جوابش منفی بود و پاشو کرد تو یه کفش و گفت نه و کاری کرد که عشقم از من زده بشه و یهو از این رو به اون رو شد رابطمون و جفتمون با گریه از هم دور شدیم.حالا من نمیدونم چی شد که اصلا یهو همه چی انقدر عوض شد. لطفا کمکم کنید من نمیتونم بدون اون زندگی کنم

سلام دوست گرامی به خاطر اتفاقی که برای رابطه و شما افتاده است، متاسفیم. شما در ابتدا و قبل از هر اقدامی باید دلیل مخالفت مادر ایشان را بررسی کنید. مخالفت خانواده‌ها در ازدواج، میتواند دلایل منطقی و یا غیرمنطقی داشته باشد. اگر دلایل ایشان منطقی است، بهتر است شما هم واقع‌بینانه نسبت به این ازدواج نگاه کنید. اگر دلایل غیرمنطقی دارند، باید طرف‌مقابل شما و یا یک واسطه موثر، با ایشان صحبت کند تا قانع شود. توجه داشته باشید که مخالفت یک عضو خانواده و ازدواج اجباری می‌تواند خشم زیادی در فرد مخالف و همچنین شما داشته باشد و در ادامه زندگی مشترک این مسأله به ضرر رابطه شما تمام شود. برای راهنمایی بیبشتر می‌توانید از مشاوران پیش از ازدواج رادیو عشق وقت مشاوره دریافت کنید.

سلام مهسا هستم ٢٢ ساله به مدت ٢/۵ با کسی در رابطه بودم بسیار به هم علاقه داشتیم و عاشقش شدم تصمیم یه ازدواج داشتیم حتی رابطه جنسی هم داشتیم در این دو سال و نیم یه بار کات کردیم بعد سه ماه برگشت و الان یه ماه باز کات کردیم من قرار بود برای تحصیل به خارج از کشور برم و پدرم قبول نکرد بعد ٢ سال برای همین نرفتن گفت بازیش دادم و من گفته بودم میرم الان نمیرم کات کرد الان متوجه شدم با کسی رابطه جدیدی شروع کرده و چطور میتونم برگردونمش من بکارتمم از دست دادم

سلام دوست گرامی علت کات کردن رابطه‌تان به مدت 3 ماه چه بوده است؟ به سن و مشخصات ایشان اشاره‌ای نکردید. به نظر می‌رسد حرف ایشان و دلخوری‌اش از نرفتن شما به خارج از کشور، یک بهانه است. اما باید رابطه‌تان دقیقا مورد بررسی قرار بگیرد. اشاره کردید ایشان با شخص دیگری وارد رابطه شده است، آیا دلیل برگرداندن ایشان، حسادتی است که بخاطر ارتباط جدیدش متوجه اش شدید؟ شما سرمایه‌گذاری زیادی در رابطه‌تان کردید و مطمئناً از نظر جنسی نیز تحت فشار هستید و وابستگی بدنی و روانی مانع از فراموش کردن ایشان شده است. بهتر است برای تصمیم‌گیری بهتر و یادگیری اصول صحیح بازگرداندن رابطه، با مشاوران رادیو عشق نوبت مشاوره دریافت کنید.

سلام، من با پسری جهت ازدواج آشنا شدم، خودم 36وآقا پسر34سالشونه، 20روز در ارتباط بودیم وسه جلسه هم دیدار حضوری داشتیم، هردو مورد پسند و علاقه هم قرار گرفتیم، من تصمیم گرفتم که رابطه جدی تر پیش بره با حضور خانواده ها، و دیدار حضوری کنسل بشه تا بعد از دیدار خانواده ها،طرف مقابلم این تصمیم یکطرفه برداشت کردن و خودخواهانه خواندن، با این بهانه رابطه تموم کردن، آیا من اضافه خواهی کردم،یا ایشون؟ آیا این رابطه امیدی به برگشت و ادامه داره؟

سلام دوست گرامی جدی‌تر کردن رابطه با دیدار حضوری منافاتی ندارد و اشتباه شما این بوده است که زمانی که باید دیدارهای حضوری بیشتر باشد تا شناخت بهتری صورت بگیرد، آن را لغو کردید. میشد به ایشان بگویید که این دیدارها با اطلاع خانواده‌ها باشد. البته زمان آشنایی شما (20روز) زمان کمی بوده است و شناخت پیش از ازدواج مطمئناً به زمان بیشتری نیاز دارد. اینکه ایشان به دنبال بهانه بودند یا واقعاً این مسأله برایشان اهمیت داشته و دلخور شده‌اند، نیاز به بررسی بیشتری دارد و باید بتوانید به لحن خودتان وقتی که این درخواست را به ایشان گفتید، دقت کنید. ممکن است حرف شما به شیوه یک درخواست نبوده است و بیشتر شبیه اطلاع دادن یک تصمیم باشد و برای همین ایشان را ناراحت کرده است. مهم است که مشاور شما بداند که بعد از قطع رابطه آیا شما یا ایشان تلاشی برای برگشت به رابطه انجام داده‌اید؟ بله شما می‌توانید برای بررسی رابطه و آموختن مسیر بازگرداندن شخص مقابل به رابطه، از مشاوران رادیو عشق نوبت مشاوره بگیرید.

سلام من 17سالمه یه پسری 2ساله عاشقشم و عاشقم بود اول رابطه تا 3ماه خوب بودیم بعدش یهو دیگه پیام نداد و بار آخر پیام داد گفت این دختره اذیت میکنه منم دعوا کردم دیگه پسره دیگه پیامم نداد استوریاش بعضیاش از من مخفی می‌کرد آخرین بازدیداشم از من مخفی می‌کرد میخوام ببینم مشکل پسره چیع برمیگرده یا منو نمیخواد؟

سلام دوست گرامی 2 سال که عاشقش بودید با هم در رابطه بودید یا فقط از هم خوش‌تان می‌آمد؟ منظورتان این است که شما اذیتش می‌کنید و برای همین دیگر به شما پیامی نداد؟ کمی جزئیات این رابطه محدود است،بهتر است حتماً رابطه خودتان را مرور درست و منطقی کنید تا بتوانید علت رفتارهای ایشان را متوجه شوید. به شکایت‌های ایشان توجه کنید که در طی رابطه از چه مسائلی ناراحت بودند؟ و دقیقاً هدف خودتان را از رابطه با ایشان مشخص کنید. شما سن کمی دارید و این سن اوج هیجانات نوجوانی است و زمان مناسبی برای حضور در یک رابطه عاظفی نیست.

سلام.من ۲۲ سالمه دانشجوی حقوق هستم و۴ ساله ازدواج کردم وازاول تصمیم به جدایی داشتم چون ازدواجم اجباری بوده.درحین جدایی درحالیکه خونه روترک کرده بودم وخوابگاه دانشجویی بودم بایه پسرهم رشته ایم آشنا شدم که ۳ماه اول فقط درحد همکلاسی معمولی بودیم البته اون ابرازعلاقه کرده بوداما من به خاطرشرایطم نپذیرفتم وبعداز۳ ماه کم‌کم به خاطراخلاق خوبش ازش خوشم اومدوخودش شرایط منو فهمید وبعداز۲۰ روزماواردرابطه عاطفی شدیم ومن تمام شرایط زندگیموبراش گفتم واون میکفت که توبرای من بایه دخترفرقی نداری ووجودخودت برام مهمه نه شرایطتت واینکه بسیار آدم بااخلاق ومقیدوبااصولی بودواینکه خیلی به بودن وازدواج بامن اصرارداشت.الان من هنوز در شرف طلاق هستم اما نزدیک یکماهه که اون پسر یهویی گفت که نمیتونه بامن باشه ومنوترک کرد.ماهیچ رابطه جنسی باهم نداشتیم وکلا ۵ماه باهم بودیم و۴بارهمودیدیم حتی دست منم نمیگرفت.فقط وفقط دوبار راجعبه مسایل شخصیم مثل پریودی باهاش صحبت کردم.الان من ضربه سختی خوردم چون نه من زیاده روی کرده بودم‌نه اون اما یهو چی شد منوول کردنمیدونم درحالیکه من آگاهانه تمام شرایطو بهش گفته بودم واونم آگاهانه پذیرفته بود.همیشه ام ازبودن همسرم توی خونه من ناراصی بود چون من کاملا توافقی دارم جدامیشم وجایی روندارم که برم مجبورم توخونه خودم باشم.وتا یکماهه دیگه جدامیشم.ممنونم اگرکمکم‌کنید که چیکارکنم که برگرده چون به نظرمن اون پسریکی ازمعدودآدم هایی هست که منو میفهمه وحالم باهاش خوبه ورفتاردرست بامن روبلده.اون ۲۳سالشه.

سلام دوست گرامی مشکل اصلی اینجاست که شما باید ابتدا تکلیف رابطه قبل خود را با همسرتان روشن می‌کردید و سپس به رابطه جدید وارد می‌شدید. پذیرفتن این مسأله که شما همچنان با همسر خود در یک خانه هستید برای فرد جدید قابل پذیرش نیست و طبیعی است که ناراضی باشند. اشاره کردید جایی را ندارید که بروید و توافقی جدا می‌شوید، بعد از طلاق کجا ساکن خواهید بود؟ بهتر است برای بررسی وضعیت‌تان حتما با مشاوران رادیوعشق نوبت مشاوره داشته باشید تا بتوانید تصمیم درستی بگیرید.

سلام، من دختری 23ساله هستم با پسری در فضای مجازی آشنا شدم که 3 سال از من کوچیکتره مدت کمی باهم در رابطه بودیم اما من بسرعت بهش علاقه مند شدم چون خصوصیات اخلاقیش خیلی به من نزدیک بود و در واقع همونی بود که همیشه میخاستمش ولی به محض اینکه بهش علاقه مند شدم اون خواست که رابطه رو تموم کنیم فقط بخاطر اینکه دیدارمون تقریبا غیرممکن بود و اون ایران نبود اصلا… حدودا یکسال باهم بودیم ولی بیشترش به دعوا و بحث سر بی نتیجه بودن این آشنایی بود… الان یکساله و 4ماهه که دیگه هیچ حرفی نزدیم من تو این مدت پیشنهاداتی داشتم و حتی مدت کوتاهی با یکی از هم کلاسی های دانشگاهم در ارتباط بودیم…. ولی هنوزم بعد این مدت با تمام تلاش هایی که داشتم نتونستم از فکر اون فرد بیرون بیام و الان این قدر دل تنگشم که دوست دارم دوباره بهش برگردم و پیشنهاد بدم که من هرطور هست به ملاقاتش برم… ممنون میشم اگه راهنمایی کنید

سلام دوست گرامی اختلاف سن شما، دوری راه و وابستگی از این راه دور مجموعه فاکتورهای خطر در این رابطه بوده است. در حال حاضر 1 سال و 4ماه است که رابطه ندارید، اگر واقع‌بینانه بخواهیم به این موضوع نگاه کنیم، در این مدت اگر علاقه‌ و تمایلی در ایشان به صورت جدی وجود داشت، این تمایل را نشان می‌داد و این مدت طولانی سپری نمی‌شد. بهتر است ابتدا از این وابستگی رها شوید و فقط در این صورت است که احتمال بازگرداندن ایشان بیشتر می‌شود. برای کسب آگاهی بیشتر قطب‌نمای«بازگرداندن عشق و ازدواج» را مطالعه کنید.

سلام من 19سالمه دوست پسرم 18 سالشه فامیل هم بودیم پسر عمو دختر و من مدت ها از حسش به خودم اگاه بودم ولی نمیخواستم به روی خودم بیارم و با یکی دیگ تو رابطه بودم ک خبر داشت ولی من با اون کات کردم و خیلی سریع رابطمو با پسرعموم شروع کردم چون میدونسم خیلی دوسم داره و برام کم نمیزاش و بهشم گفته بوددم همه چیو راجب رابطه ی قبلیم و سعی میکردم فراموش کنم همه چیو چون 3سال با رل قبلیم بودم ولی وسط رابطه من دچار احساس شدید شدم و خواسم برگردم با رل قبلیم و پنهانی باهاش صحبت میکردم اونم میگفت ک میخواد برگرده درست کنیم ولی من دلم برای پسرعموم میسوخت چون بیش از اندازه بهم محبت میکرد یمدت باهاش سرد شدم ک بره ولی اصلا فایده نداشت بیشترم باهام خوب میشد تا اینک تصمیم گرفتم بیخیال رل قبلیم شم و با پسرعموم بمونم چون خیلی دوستم داش و خیلی حواسش بهم بود برای همین اونو بلاک کردم و چسبیدم به پسرعموم ولی یروز دوباره سروکله ی رل قبلیم پیدا شد ک التماس میکرد برگردم منم نمیدونستم چیکار کنم و بینشون موندم و به جفتشون گفتم من نمیخوام جفتتونو برید میخوام دیگ با کسی نباشم یمدت گذشت رل قبلیم بیخیال شد منم با پسرعموم بودم و براش همه چیو گفتم ک یه مدت با اون در ارتباط بودم و از اونموقع با من سرد شد ینی همون موقع شروع نشد ولی کم کم سرد شد تا اینک 4ماه پیش همه چی عوض شد دیگ سرد شده بود جواب پیامامم نمیداد زنگ نمیزد دیگ بی قرار نبود واس دیدنم حال من هروز بدتر میشد و اون خوشحال تر میشد خواسم رابطه رو تموم کنم اصلا براش مهم نبود اون همه عشق و محبتی که بهم داشت همش نابود شد منم کارم الان هرشب گریس و غصه خوردن 4ماهه ک این وضعمه و همش التماسش میکنم و با اینکارم اونو دورتر میکنم یکم سعی کردم دیگ پیامش ندم ک دو شب پیش پیام داد که میخواام بهت فرصت بدم ولی از هم دو شب پیش باهام سرده بازم مث قبلش نیست درضمن اینک توی رابطه ی قبلیمون من یه عنصر خیلی سرد و خشک بودم و اون عنصر خیلی فعال و پر از عشق و محبت من میخوام اونجوری باشه الانم جامون عوض شده به قدری که چتای قبلمونو ک میخونم باورم نمیشه ک اونجوری بوده منم اینجوری لطفا راهنمایی کنید من واقعن دوس دارم گذشته ای ک خراب کردم جبران کنم

سلام دوست گرامی وابستگی شما به رابطه قبلی هنوز تمام نشده بود که وارد رابطه جدید شدید و علت تردیدتان برای برگشت همین بود که هنوز به نفرقبل فکر می‌کردید و نسبت به التماس‌های او حساس شده بودید. عمده‌ترین اشتباه شما این بود که دائماً هر مسأله‌ای را به نفر جدید یا همان پسرعموی‌تان می‌گفتید و این یکی از مسائلی است که باعث شده او سرد شود. به نظر می‌رسد که چذابیت‌های شما کاهش یافته است که دیگر او حاضر نیست مثل قبل گرم باشد. برای بازیابی این جذابیت‌ها می‌توانید از مشاوران رادیوعشق نوبت مشاوره دریافت کنید.

من میترسم که برنگرده و مطمئن نیستم از این اتفاق

سلام خسته نباشید من با یه آقایی حدود چهارسال پیش رفتم توی رابطه خیلی دوستش داشتم ولی اون خیلی بهم بی توجهی میکرد یکی دوبارم بهم خیانت کرد ولی من بخشیدمش تا حدود یه سال پیش از هم جدا شدیم طی این دوره جدایی من با چنتا پسر داخل دایرکت اینستاگرام فقط چت کردم بعد از یه مدت ما برگشتیم بهم دیگه دوباره ولی من ازش خیلی دلگیر و دلسرد بودم ولی بازم دوستش داشتم چند باری جدا شدیم و دوباره برگشتیم من از اینکه چت میکردم با چند نفر پشیمون شدم همرو پاک کردم و بلاک کردم ولی اون رفت توی رابطه من بهش پیام دادم و اون بازم برگشت به من گفت هیچکس مثل تو دوستم نداره وقتی رمز ایسنتاگراممو بهش دادم همه پیامای منو بک آپ گرفت و پیدا کرد و الان میگه خیلی دلش گرفته ازم و نمیخواد دیگه باهام باشه میشه راهنماییم کنید من پشیمونم از کارم چجوری از دلش در بیارم و رابطمو درست کنم هر دومون 20 سالمونه

سلام دوست گرامی رابطه شما کیفیت مناسبی نداشته و دائما در کات و برگشت بوده‌اید. حتی اشاره کردید خیانت دیده‌اید، او وارد رابطه دیگری شده بود. شما او را بخشیده‌اید اما او با دیدن چت‌های شما در دوره‌ای که رابطه نداشتید، بهم ریخته است! شما باید مهمترین سوالی که از خودتان بپرسید این باشد که به چه دلیلی با این فرد می‌خواهید ادامه دهید؟ تا چه میزان مهارت‌های لازم برای پیش بردن رابطه عاطفی را دارا هستید؟ مسیر بازگرداندن صحیح او به رابطه را بایدآموزش ببینید و ممکن است در حین آموزش متوجه شوید که دیگر خودتان نمی‌خواهید رابطه را با او ادامه دهید. برای این یادگیری لطفا از متخصصان مشاور در رادیوعشق وقت مشاوره دریافت کنید.

وقت بخیر من ۱۹ سالمه و اون آقا ۲۱ ما ۲ ساله توی رابطه هستیم. یه هشت ماه به دلیل یسری مشکلات جدا بودیم ولی دوباره به هم برگشتیم،من بارها بخاطر اشتباهاتش بخشیدمش ولی اون از چیزهای کوچیک هم به راحتی نمیگذره، این آقا بسیار شکاک و بی اعتماد هستش و به دلیل تایم کاری که داره نمیتونه به اندازه کافی برای من وقت بزاره. این اواخر به دلیل همین با هم بحث داشتیم و من گفتم که به من بی توجهی و منو اولیت خودتت قرار نمیدی در صورتی که هیج جوره برات کم نمیزارم و میخوام همونجور که من به تو اهمیت میدم توهم اینکارو کنی و دیگه باهاش حرف نزدم این اقا ۳ روز پیداش نشد و پیامی با این مضمون براش ارسال کردم *انگار نیاز داری و بری ببینی رابطه ما کنی برات در چه حدیه و اولویت بندیاو هدفتو مشخص کنی ،من آدمیو میخوام که همجوره کنارم باشه، تو این ۳ روز بهم فهموندی بود و نبودم برات مهم نبوده ،اگها ینجوری راحت تری به زندگیت ادامه بده! بعد ارسال پیامم جوابمو نداد و بعد یک هفته ۲ بار بهم زنگ زد جواب ندادم و شبش یک بار تویه اینستا استوریمو ریپلای کرد که:هرجور راحتی

سلام ببخشید من ۲۰ سالمه دوسپسرم ۲۲ سالشه حدودا ۱ ماه هست که اشنا شدیم از طریق دوسته دوسپسر سابقم ک عین داداش بود واسم امابعدا بهم گفت دوستم داره یه سری رفیقشو اورد سر قرار من ازین رفیقش خوشم اومدو علا رقم عذاب وجدان دوسپسرم ب خاطر دوستش ک ب من علاقه داشتو ولی من اونو دوست داشتن رابطمون شروع شد.من تو رابطه حس حسادتشو زیاد تحریک میکردم مثلا روی خواننده ی مورد علاقم حساس بود بعد بهم گفت من خیلی غیرتیمو حرف ازش نزن جلو دوستامم راحت نباش با اون دوستشم ک منو دوس داشت قطع رابطه کردیم ولی این اواخر دیدم سر یه چیز مسخره کات کردیم سر اینکه من با دوستم بیرون بودمو گفتم بش بیا گف نیم ساعت میتونم باشم گفتم عب نداره همون نیم ساعت میبینیم همو بعد برسونمون خونه‌…گف ک ازین حرفن بدش اوند من حس میکنم بهونه اورد اخه همون روز سر یه چیزای الکی دیگ هم بحثمون شده بود گف منو نسبت ب خودت داری سرد میکنی با رفتارات.من گفتم مشکله خودته اگه دوسم داشته باشی با این چیزا سرد نمیشی کاریم اخه نکرده بودم منو از اینستا انفالو کرد گف پیجت رو مخمه عکسو دابسمش از خودت میزاری …نزدیک دوهفته بود ک باهم حرف نزده بودیم ک من فالوش کردم اومد گف چرا فالوم کردی بحث وا شد بهش گفتم من دوستت دارم گف من سرم شلوغه سر کارمو سر تمرین اخه فوتبالیسته گف نمیتونم واست وقت بزارم …حرکات توهم خیلی حساسم میکنه و اینا …من میخوام اونو ب رابطه برگردونم چیکار کنن خیلی هم غد و مغرور منم خیلی مغرورم و واسم عادی نیس ک یه مسر اینجوری بهونه الکی اورده و منو از سر خودش وا کرده حداقل میخوام باهاش وارد رابطه شمو خودم رابطرو تموم کنم ک وجدانم راحت شه…تورو خدا راهنماییم کنید خیلی ممنونم

سلام دوست گرامی انگیزه شما از برگشت به رابطه خشم زیادی است که ناشی از طرد شدن از سوی طرف‌مقابل‌تان بوده است. بنابراین به جای تمرکز روی برگشت به رابطه بهتر است که در مورد این خشم با مشاوران رادیوعشق صحبت کنید.

سلام . من و دوست پسرم حدود ۵ ماه رابطه عالی با خنده و شادی و نشاط داشتم . بعد از ۵ ماه تصویر دوست دختر سابقش که الان کانادا هست رو دید و بهم ریخت و بمن گفت احساس میکنم هنوز اونو دوست دارم و ظالمانست کنارت باشم درحالی که تمام وجودتو برای من میذاری و من بفکر اونم … و جدا شدیم … ولی من خیلی افسرده ام و دلم میخواد برگردیم بهم و من بهش کمک کنم فراموش کنه و خودمم داشته باشمش . ی چیز دوسر برد !! بنظرتون برمیگرده ؟ ؟ واقعا من چیکار کنم

سلام دوست گرامی از اتفاقی که برایتان افتاده است متاسفیم، مطمئناً ناراحتی و افسردگی شما طبیعی است، اما طرف مقابل به شکل صادقانه‌ای از علاقه خود به عشق سابقش سخن گفته است و سرمایه گذاری مجدد برای این رابطه شما را دچار افسردگی بیشتر می‌کند و ارزش شما را پایین می‌آورد. اشاره نکردید که چه مدت است رابطه تمام شده است، اما اگر به تازگی جدا شده‌اید، ابتدا باید برای بهتر کردن حال روحی خودتان تلاش کنید و سپس به فکر رابطه‌تان باشید. مشاوران رادیوعشق برای اینکه بتوانید ارزشمندی خودتان را حفظ کنید به شما کمک می‌کنند تا بتوانید از سوگی که اتفاق افتاده است به پذیرش برسید. مطالعه نکات طلایی دوره زندگی پیروزمندانه بعد از جدایی رادیوعشق برای شما بسیار مفید است.

سلام حدودم یه سالی میشه که با پسری در رابطه هستم با هم زندگی میکردیم هیچ موقع واسه رابطه تلاشی نکرد و فقط از طرف من بوده خیلی مغروره و به من ثابت کرده که واقعا دوسم داره ولی سریه اخر خیلی بد دعوامون شدو التماس کرد از زندگیش برم بیرون منو از همه جا بلاک کرد البته همیشه همینطور میشه ولی ین سریع التماسم میکرد واسه اینکه ازش دور شم میگه که تنهاییشو دوس داره و تنهایی راحت تره ولی من میدونم که منو خیلی دوس داره ولی بخاطر شرایط مالیش هر سریع که وضعیت مالیش خراب میشه با من بد میشه و من خیلی دوسش دارم میگه اماده رابطه نیستو نمیتونه و تقصیره من بود نزدیک چند هفتس من بخاطر دخالت دوستام رابطه ام باهاش بد شده و همش باهاش بد رفتار کردم الان نمیدونم چیکار کنم ولی بهش نه پیام دادم نه چیزی فقط میخوام ببینم بازم میتونم برش گردونم یا نه احتماله باز گشتش چقده لطفا رهنماییم کنید

سلام دوست گرامی سن خودتان و طرف مقابل و شیوه آشنایی مهم است چند فاکتور خطرناک در رابطه شما هست و باید به آن دقت کنید: هیچوقت برای رابطه تلاش نکرده و همیشه تلاش از طرف شما بوده. التماس ایشان برای تمام شدن رابطه عدم آمادگی برای ازدواج این عوامل نشانه‌هایی نیست که بتوانید سریعا از آن عبور کنید برای بررسی بیشتر حتما از مشاوره رادیوعشق استفاده کنید.

سلام ،من دخترم ۱۹ سالمه و عشقم هم ۱۹ سالشه ،حدود ۵ سالی میشه ک رابطه داشتیم و ایشون فامیل دورهم هستند و فاصله شهری هم داریم از هم رابطمون هم فق در حد پیام بود ولی زنگ نه ،یه چند باری خیلی کم بود،چندباری هم تونستم از نزدیک کنارش باشم و باهاش حرف بزنم ،تو این چندسال ابراز علاقه میکرد و میگف ک هدفش از رابطه ازدواجه هر باری ک رابطمون کات شد اولن ک نمیزاشت اما اگ این اتفاق میوفتاد بیشتر اوقات بعد از یک یا چند روز پشیمون میشد و برمیگشت ،در حدی بود ک میفهمیدم واقعن عاشقمه و میخادم اما از حدود چند ماه پیش اخلاقای عاشقانش کمتر شده بود و غرغرای من بیشتر حتی خودشم نمیدونست ک چرا اینجوری شده از وقتی ک دانشگاه رفت ولی نمسخاست منو از دست بده و همیشه هم میگف ک دلت نمیکنم نمیتونم اینکارو کنم اما خب بداخلاق و کم توجه شده بود تا اینکه دو سه ماه پیش رفت سرکار ،از اون موقع به بعد همه حواسش شد کارش توجهش به من کم شد درحدی ک گفتیم هفته ایی یه بار حرف بزنیم یعنس من گفتم یا هفته ایی یه بار حرف بزنیم یا بزار برو ولی موندو قبول کرد یه چند هفته ایی خوب بود تا اینکه باز بی توجهیا شروع شد و بهانش شد کارش ،حتی روز تولدمم یه پیام تبریک نگف و بعد ک یهش گفتم گف میخاستم غروب بهت پیام بدم ،من هم سره این موضوع هم سره موضوع بی توجیهاش عصبی شدم و کات کردم اما بعد یه هفته اومد دنبالم و گف حرف بزنیم باید ببینمت رفتم پیشش و حرف زدیم وکاملن پشیمون از کاراش بود ومعذرت خواهی کرد و شرمندگی داشت ،یه هفته بعد از این قرارمون باهام خوب بود توجه میکرد تماس تصویری میگرفت حرف میزد اما کم کم شرد شد و بی توجه یه جورایی بی ارزش شدم براش پیامامو سین میکرد جواب نمیداد اوایل سرد جواب میداد بعد یه مدت اصلن جواب نمیداد ،انلاین میشد تو واتساپ ،و من یه بار ک بهش پیام دادم گف سر کارم نصف شب گف مزاحم کارم شدی ،اگه نیستم کار دارم ن اینکه فراموش کردم، و دیگه چیزی نگفتم بهانش شده بود کارش پیشرفت کارش ،و در اخر ک ازش پرسیدم دلیل بی توجیهاشو گف خسته شدم بی حس شدم درگیر شدم ،و منم تموم حرفامو بهش گفتم ک اگه واقعن نمیخای منو درست بیا بگو و اینا کلی حرف نوشتم براش ،اومد نوشت یا سرکارم یا خستم یا عصبی ام میتونم رابطه داشته باشم اما نمیخام تمام میکنیم بسه دیگ با کل زندگیم شوخی کردم دیگه نمیخام برا ایندم حتی یه بارم کوتاه بیام ،نوشت میخام ایندمد بسازم فقط و فقط خودم دارم سختیای زندگی و کارمو میکشم تنهایی ام میکشم کمک نمیخام حوصله هیچ کی رو ندارم گف تو شرایط اشتباه اومدی تو زندگیم ،زمان اشتبا و جای اشتباه بودی گف وقت خوشی منم میرسه زودم میرسه ،و گفتم خدافظ و دیلیت اکانت کردم هم واتساپو هم تلگرام هم اینستامو ،یه دو شب دیدم ک بعد رابطه خیلی شبا انلاینه تا صبح تو واتساپ دیشب براش نوشتم اگه کسی تو زندگیت بود و خیانت بود میتونستی درست بگی و اینا ،اومد ک کسی نیس اگه میخاستم قبل تر از اینا خیانت میکردم و من یه هدف بزرگ دارم برای رسیدن بهش هرچیم فداش میکنم تو1یح نداد چرا انلاینه شبا تا صبح ولی یه جویم گف ک گسی تو زندگیش نیست و مربوط به کارشه ،کارشم تو شرکتای ارز دیجیتال و بورس و ایناس ،بلاکچین ماینره ،میخاستم ببینم من باور کنم کسی تو زندگیش نیست و هدفش کارشه و بعد منم وارد رابطه ایی نمیشه ،واقعن این مدت عاشقم بوده و منو میخاسته یا الکی گفته و الکی نگهم داشته؟چطور بتونم بفهمم براش مهمم و الان رابطه تموم شده اونم اذیت میشه؟اینکه برمیگرده و واقعن عاشقمه یا نه ؟منتظر برگشتش بمونم یا نه اخه من همه شبکه های اجتماعیی ک اون داشت دیلیت زدم و راهی براش نذاشتم میخاستم ببینم برگردم و فعالیتمو ادامه بدم ؟ امکانش هست پشیمون شه و برگرده؟یا همینجوری برای همیشه ولش کنم و تمام؟اخه الان چند روز بیشتر از این اتفاق و کات شدن نمیگذره

سلام دوست گرامی پرسش شما طولانی است و امکان پاسخ به آن در سایت وجود ندارد. لطفا نوبت مشاوره دریافت کنید.

مشکل منم دقیقا شبیه توعه 🙂 موندم دوستم داره یا نه

یه سوال من ۱۸ سالمه تقریبا بعد اینکه با یه پسری بود که از پارسال بعضی وقتا پیام میداد حرف میزدیم تا چند ماه پیش که این حرف زدنا بیشتر شد تبدیل شد به هر روز و چند بار همو دیدیم بهم پیشنهاد داد باهم دوست شیم ۱ ماه و ۱۲ روز گذشت تا اینکه یکشنبه خیلی یهویی یه پیامی واسم فرستاد و بهم زد گفت بیا مثل قبل که دوست معمولی بودیم باشیم اما خب دیگه مثل قبل باهم حتی حرف نمیزنیم روز بعدش زنگ زد اما دیگه اخریش بود من الان باید چیکار کنم مگه چی شد یهو اینطوری کرد؟ امکان داره دوباره باهم اوکی شیم؟هی همش بهش فکر میکنم اعصابم خورده

سلام دوست گرامی اگر ایشان نیز همسن شما باشند، تغییر ایشان وابسته به این مساله است که بصورت ناگهانی شروع به هیجانی شدن و تصمیم گرفتن می‌کنند. شما باید مرز خودتان را برای اطرافیان مشخص کنید تا آنها نتوانند با رفت و آمد خودشان، اعصاب شما را برهم بزنند.

سلام خسته نباشید من ۲ سال و نیم هست که با پسری دوست هستم هر بار که قهر میکردم کلی تلاش میکرد تا دوباره به دستم بیاره ولی الان ۵ روزه که کات کردیم ولی هیچ تماسی با من نداشته حتی دلیل جداییمون خیلی مسخرس یه دلیل محکم نیست که قانع بشم حتی خداحافظی هم نکردیم گفت دیگه بهم پیام نده منم گفتم باشه نده دیگه ندادیم اونم ناراحتیشو یه جوری داره نشون میده که من برم جلو اما خودش گفت دیگه پیام نده از طرفی منم واسش تلاش کردم همیشه هم تلاش فقط از طرف اون نبوده از طرف منم بوده به نظرتون باید چیکار کنم؟

سلام دوست گرامی به سن خود و طرف مقابل اشاره ای نکردید برای برگشتن به رابطه اول باید انگیزه خود را از این برگشت مشخص کنید و ببینید ایا همچنان مانند اوایل رابطه می خواهید کنار او باشید یا خیر. سپس باید کیفیت رابطه‌تان بررسی شود تا متوجه شویم که طی این 2سال و نیم رابطه در چه وضعیتی بوده است. شما می توانید از دوره برگشت به رابطه رادیوعشق استفاده کنید.

سلام خسته نباشید..۶سالی هست که با پسری به طور اتفاقی آشنا شدم پس از مدتی به او ابراز علاقه کردم اول میگفت دوست ندارم و مثل خواهرمی اما من مداوم و همیشه به او میگفتم که دوستش دارم..این دوسال اخیر همش حرفش این بود که نمیدونم میخوامت یا نه و من رو کاملا توی بلاتکلیفی میگذاشت تا این که نزدیک به دو هفته پیش به او گفتم اگه میخواستی میگفتی و وقتی نمیخوای دیگه بلاتکلیفی معنایی نداره…و چند روز پیش بود به او پیام دادم و گفتم که میخوام تو رو فراموش کنم چون اینطوری فقط خودم عذاب میکشم و خداحافظی کردم..پیامم رو خوند ولی اصلا هیچ چیزی نگفت نه خداحافظی نه هیچ چیز دیگه…..البته این رو هم بگم ارتباط ما فقط در حد پیام و گاهی اوقات خیلی خیلی کم درحد‌ زنگ بود که اون هم خودم بهش زنگ میزدم…اینطوری براتون بگم که اون فقط و فقط وقتایی که کار داشت و میدونست که براش انجام میدم بهم پیام میداد…مثلا فقط در مواقع ناراحتیش‌ میومد سراغم…و کلا احساس میکنم که بودن یا نبودن من براش فرقی نداشت….من خیلی دوسش دارم ولی نمیدونم چکار کنم و برای این بهش گفتم میخوام فراموشش کنم گفتم شاید بیاد طرفم یا یه مدت بگذره جای خالیم رو احساس کنه بیاد طرفم…..نظر شما چیه؟

سلام دوست گرامی به نظر می‌رسد شما به تنهایی سرمایه‌گذاری زیادی برای این رابطه انجام داده‌اید و زنگ‌خطرهای مختلف آن را نادیده گرفته‌اید. ابراز علاقه ابتدا از سمت شما بوده، طرف‌مقابل بارها اشاره کرده که علاقه‌ای به ارتباط ندارد و نقش شما برایش مثل خواهر است! تا زمانی که شما به صورت مداوم به سمت ایشان می‌روید، او شما را طرد خواهد کرد. اگر می‌بینید که او هیچ واکنش مثبتی به شما ندارد، بهتر است در این بازگرداندن ارتباط کمی تامل کنید. در مسیر برگشت ابتدا باید بپذیرید که این رابطه تمام شده است و سپس اقداماتی صحیحی مثل افزایش عزت‌نفس را در خود پرورش دهید. همچنین شما می‌توانید برای آموزش صحیح و بررسی رابطه از مشاوران رادیوعشق، وقت مشاوره تلفنی یا آنلاین دریافت کنید.

سلام من به مدت ۱ سال با آقایی بودم که هم دانشگاهی من بود و اینم بگم که شروع رابطه از سمت ایشون بود و من تا قبلش هیچ حس یا حتی کنجکاوی نسبت به ایشون نداشتم. تو قرارهای اول هم خود طبیعیم بودم و کوچیکترین اشتیاقی نداشتم چون فکر میکردم یه چیز زودگذره اما به مرور با دیدن شخصیت آروم و مهربونش کم کم بهش متمایل شدم چون مطمئن شدم که واقعا دوستم داره. چند ماه اول خوب بود تا اینکه اولین بار توی تابستون که رفتیم خونه هامون بعد یه مدت حس کردم که بی توجهی میکنه و دیگه مثل قبل پیام نمیده،البته اون موقع من خیلی حساس بودم چون از اولش نمیخواستم دل بسته بشم اما هر چی بود خیلی زود تموم میشد و این حالت کلا ۲ یا ۳ بار تو تابستون پیش اومد و تو همون وقع هم بود که فهمیدم چقدر دوسش دارم. توی رابطمونم خیلی گام به گام و با ملاحظه بود که باعث شد هیچ وقت حس فشاری نداشته باشم و به حد و مرزام احترام میذاشت اما مشکل ما این بود که خیلی کم با هم حرف میزدیم.جفتمون البته تا حدودی درونگراییم اما باز هم این موضوع اذیتم میکرد.وقتایی که با هم بیرون میرفتیم کمتر از شوخی و خنده خبری بود البته بازم خیلی وقتا بود که کلی خوش میگذشت بهمون اما بازم به وضوح میدیدم که باهام سرد میشه حتی وقتی بعد از تعطیلی بین دو ترم زمستون دیدمش انگار شوقی نداشت که باعث میشد به وضوح بعد از چند دقیقه پکر بشم و میگفتم اصلا دلت تنگ شد؟ میدونستم مشکل ما وقتییه که به مدت طولانی پیش هم نباشیم و اون هم یک ترم دیگه فارغ التحصیل میشه و میره. سر تعطیلی دانشگاه ها هم اولش خوب بود و تا همین چند وقت پیش هر چند وقت یبار پیام میدادیم تا دوباره سرد شدنه شروع شد و با اینکه هیچ کاری نداشت اگه من پیام نمیدادم هیچ خبری ازم نمیگرفت که باعث شد خیلی جدی به فکر جدایی بیوفتم چون این مسئله قبلا بارها تکرار شده بود و واقعا اذیتم میکرد و حس اضافه بودن میکردم و میدیدم که هیچ اهمیتی براش ندارم و هیچ تلاشی برای رابطه نمیکنه.اینم بگم که به شدت آدم استرسیه و به جای رو به رو شدن با مشکلات بیشتر سعی میکنه ازشون فرار کنه.

تقریبا بهش فهمونده بودم که چقدر از این موضوع ناراحتم و دارم به چ فکر میکنم و از یه طریق دیگه هم مطمئن شده بود. وقتی که بهش پیام دادم که حرف بزنیم خواستم اول اون بگه تا شاید یکم تخلیه شه از لحاظ احساسی چون فکر میکردم به خاطر شرایط این روزاشه اما در کمال ناباوری گفت که رابطمون افتاده تو سراشیبی و بیا قبل از اینکه به تهش برسیم خودمون تمومش کنیم اصلا باورم نمیشد بدون هیچ تلاش و حرف دیگه ای همچین چیزی بگه حتی وقتی که انقدر جدی به جدایی فکر میکردم هم انگار ته قلبم امیدوار بودم مخالفت کنه اما خودش گفت و گفت که میدونم چی میخوای و امیدوارم برات ساده تر کرده باشمش جدایی رو. با اینکه میدونستم که دوستم داره و فقط داره از مسئولیت فرار میکنه و یا به خیال خودش داره از خود گذشتگی میکنه اما بازم نمیتونستم باور کنم بدون هیچ تلاشی رفت سراغ آخرین گزینه. بعدش اما خیلی اصرار کرد که بیا دوست بمونیم و این حرفا(قبلا بهش گفته بودم حتی اگه نخوام باهات وارد رابطه بشم اما بازم میخوام همیشه مثل یه دوست داشته باشمت، چون واقعا بچه خوبیه) اما من قبول نکردم چون نمیتونستم تحمل کنم انقدر ساده منو از سر خودش باز کرد و حس میکردم بهم بی احترامی شده و با گفتن دوست بودنش انگار شده عروسک خیمه شب بازیش بودم. به خصوص اینکه من خودم نمیخواستم با پیام کات کنم و گذاشته بودم حضوری با هم حرف بزنیم به حرمت روزایی که با هم بودیم و احترامی که براش قائلم. کاش نصف تلاشش برای دوست بودن رو واسه رابطمون میکرد و واسه همین گفتم که اصلا امکانش وجود نداره. به شدت بهم ریختم به خصوص اینکه هیچ نقطه منفی دیگه ای تو رابطمون نبود که با فکر کردن بهش آروم شم. ۲ روز بعدش بهش زنگ زدم اماجوابم رو نداد که باعث شد اولش شکه بشم از کارش و بعد از اون تا حدی کنار بیام با این قضیه از هیچ جایی هم بلاک نشدم. اما بازم ته قلبم دوسش دارم و هر چقدر هم که خودمو سرگرم میکنم اما به محض فراغت از کار و حتی ضمن کار دوباره یادش میوفتم و حالم خراب میشه. بیشتر از ۲ هفتس که جدا شدیم و دورا دور خبر دارم که اونم حالش خوب نیست زیاد و ناراحته اما دیگه به هیچ وجه نمیخوام خودمو بی ارزش کنم. تا ۳ ماه آینده هم نمیبینمشو حس میکنم اینجوری بدتره. چیکار کنم که هم برگردیم و هم اون ارزش و اهمیتی که باید رو داشته باشم؟

سلام دوست گرامی دیدگاه شما طولانی است، امکان پاسخ دادن به آن در سایت وجود ندارد. اما شما می‌توانید برای آموختن شیوه برگشت صحیح به رابطه، ابتدا با مشاوران رادیو عشق صحبت کنید و در صورتی که ایشان تایید کنند، می‌توانید دوره برگشت به رابطه را تهیه کنید. در ضمن این نکته را بخاطر بسپارید که این احساساتی که تجربه می‌کنید مانند: خشم، غم، دلتنگی و.. کاملاً طبیعی است بخصوص اینکه به تازگی جدا شده‌اید.

سلام من با یه پسری چند هفته در ارتباط بودم و همه اخلاق و رفتارمون مثل هم بود و ایشون قصد ازدواج با منو داشتن ولی یه روز اومدن و بهم گفتن ک نمیتونه از من نگهداری کنه و مراقبت نمیتونه بکنه و اینک نمیتونه خواسته های منو بر آورده کنه از جمله اینکه فقیر هست و توان مالی خوبی نداره و الان هم جدا شده ولی بلاکم نکرده و هر روز پیام میده ک بخدا دوست دارم و جز تو کسی رو ندارم اما من ناراحتی درون این شخص ندیدم

سلام دوست گرامی اطلاعات کافی درباره رابطه و خودتان نداده‌اید. نشانه جدا شدن صرفاً بلاک شدن نیست. اگر طرف مقابل به صراحت گفته باشد که این توانایی را ندارد که رابطه را جدی‌تر کند، احتمالاً یا قصد جدی‌ای برای ازدواج نداشته و یا اعتمادبه نفس لازم برای پذیرش مسئولیت رابطه را ندارد. در هر صورت این میزان اطلاعات کافی نیست و بهتر است برای بررسی رابطه عاطفی خود از رادیوعشق، وقت مشاوره بگیرید.

سلام من چندماه با یه پسری دوست شده بودم خودم خیلی خیلی مغرورم اون ۱۰۰برابر ازمن مغرورتر بود ولی با این حال ابراز علاقه میکرد ولی من زیاد چیزی نشون نمیدادم سر اینکه گوشیشو جواب نمیداد یه پیام بهش دادم و بهش بی احترامی کردم و اونم جواب داد که دیگه باهات کاری ندارم الان ۲ماه میشه از اون موضوع میگذره بهش زنگ زدم جواب نمیده پیامم اصلا باز نمیکنه و جواب نمیده حتی بهش پیام دادم بلاکم کن نتونم بهت زنگ بزنم بازم هیچی الان وقتی اون تحت هیچ شرایطی نمیخواد با من حرف بزنه احتمال داره که بتونم برش گردونم؟خیلی پشیمونم و هرروزو هر لحظه بهش فکر میکنم وقتی حاضر نیست جواب بده چجوری میتونم باهاش ارتباط بگیرم ممنون میشم جواب بدید

سلام دوست گرامی احترام گذاشتن یکی از ارکان مهم در ارتباط عاطفی است. شیوه شما برای برگشت به رابطه صحیح نبوده است و باید برای برگشت به شیوه صحیح آموزش ببینید. می توانید از رادیو عشق وقت مشاوره تلفنی و یا آنلاین بگیرید.

پسری بعد از هفت ماه رابطه مجازی ب بهانه دروغ ازم جدا شد ایشون ب گفته خودشون منو واسه ازدواج میخواستن ولی شرایط کار ایشون و خانواده من از همون اولم معلوم بود ک شاید مخالفت کنن خانوادم چندبار از هم فاصله گرفتیم ولی نتونستیم جدا بشیم تا اینکه ب ایشون ی دروغ گفتم و البته قبول دارم استباه بوده ولی ایشون با مشاور تماس گرفتن مثل اینکو مشاور بشون گفته بود چون رابطه مجازی دوام واقعی نداره و خواسته امتحانت کنه و بشون گفته بوداز رابطه مجازی بیاین بیرون تا وقتی که واقعی نشده رابطه و ایشون احساس میکنم بدون ناراحتی اینکارو کردن و باهام سرد شدن ک جداییو خواستن من تلاش کردم برای برگرداندن ولی ایشون گفتن چندماه جدا باشیم تا تکلیف کارشون و وابستگی کم بشه و فقط هرماه یا هفته ای یک بار با پیام از هم خبردار بشیم و اگر برگشتن بعد از چندماه قطعا ب دیدنم میان و اون موقع ازم خواستگاری میکنن من الان واقعا نمیدونم بهانه است ک برن و دیگه برنگردن یا شاید برگردنن؟ حتی بشون گفتم اگر بنا ب جداییه دیگه چندماه فایده نداره و کلا برو و دیگه ازم سراغ نگیر ولی گفتن اگر تصمیم ب ازدواج داشتم چی بشون گفتم جدایی اگر باشه این پیام دادن ها فایده نداره دوستش دارم ولی موضوع مخالفت خانواده من بخاطر کارشون و ملیتشون هست درکنار همه اینها تا جایی که تو این هفت ماه رابطه مجازی شناختمشون ابشون خیلی پسر خوبین و منطقی هستن و حداقل من عصبانیتشونو ندیدم نمیدونم چیکار کنم ؟.نمیدونم برمیگرده یا نه.؟نمیدونم تو این چندماه جدایی بهشون پیام بدم یا ن؟. اصلا نمیدونم چندماه جداییه یا تا ابد جدایی ولی ایشون نخواستن ب رو بیارن؟

سلام دوست گرامی یکی از انواع آشنایی، در فضای مجازی اتفاق میافتد. اما ما برای اشنایی بیشتر نیازمندیم که طرف مقابل را در فضاهای مختلف و به ضورت حضوری ببینیم تا رفتارهای او را ارزیابی کنیم. وقتی در رابطه مخالف های اشکاری وجود دارد، بهتر است با دید منطقی تر و نگاه بلند مدت به این رابطه نگاه کنید؛ خطرهای رذابطه را بشناسید و برای مشورت گرفتن با مشاوران رادیو عشق در تماس باشید.

سلام سه سال آشنا بودیم 1 سال زندگی مشترک داشتیم برای هم میمردیم حتی نمیتونستیم دقیقه ای بدون هم باشیم چندین بار چندین دفعه قهر کردیم اما به روز نرسیده برگشتیم باهم بودیم سخترین روزها رو کنار هم بودیم تو داشته ها تو نداشته ها | اول من عاشق شدم بعدا اون | با هم رابطه ی جنسی هم داشتیم (ما ازدواج میخواستیم بکنیم) اما سر یه مسئله ی تکراری گیرهای الکی من و … خسته شد رفت و اول گفت نمیخوام وارد رابطه با کسی بشم بعد رفته با یه دختره نه در کنار هم بلکه با فاصله عکس گذاشته و میگه من میخوام ازدواج کنم دیگه سمتم نیا به من پیام هم نده | مگه میشه یه شخصی که کل زندگیمو پاش ریختم پیش من میگفت به همه ی آرزوهام میرسه میگفت منو با هیچکس عوض نمیکنه الان اینطوری منو تنها گذاشت رفت| التماسش کردم چند بار گفتم برگرد کارای بدمو گیرای الکیمو حذف میکنم البته اونم کار بد داشتا نه اینکه فقط من کارام اشتباه باشه | خلاصه هر کاری کرد که من بهش زنگ نزنم پیام ندم | دو هفته ای اینطوری گذشته آخرین تماسمون 2 روز پیش بود که گفتم تو دوست دختر گرفتی بهم گفت به تو ربطی نداره و دیگه کلا بلاکم کرد | من عاشقشم هر روزم گریست اون دست و پای منو میبوسید اون بدون من نمیتونست الان از خوبیام نمیگه فقط از بدیام میگه میگه منو تو قفس کردیو فلان و بسار | صبح تا شب براش زحمت میکشیدم حتی خرجشو میدادم اینارو همرو فراموش کرده ؟؟ خوبیامو ؟؟ قسم میخورد دوستم داره | من بخاطر اون از همه زدم الان نمیتونم و نمیخوام با کسی در رابطه باشم میخوام بدونم آیا یه ماه صبر کنم و پیامی ندم امکان داره برگرده ؟؟ یا نه ؟؟ دارم دیوونه میشم با خودم گفتم یه ماه میمونه اگر نیومد میرم روانپزشک چون اصلا نمیتونم تحمل کنم | اینم بدونید که بدون اون خیلی خیلی من خوشبخترم و اون بدون من باید خیلی خیلی سختی بکشه | آخه چطور میشه این همه مهر و محبت و حمالی رو نادیده بگیره ؟؟ و بره و بگه نمیخوام بیام تو فقط برای من عذاب بودی 😐 !!!!

سلام دوست گرامی مطمئنا با آسیبی که دیده اید، سوگ زیادی را تجربه می کنید و برای مدیریت این حس و رفتار باید از کمک مشاور استفاده کنید.بنابراین شما می توانید با ارجاع به روانشناس بالینی دوره درمان خود را انجام دهید. همچنین می توانید برای بررسی بیشتر با مشاوران رادیو عشق وقت مشاوره تلفنی یا آنلاین بگیرید

سلام. وقتتون بخیر. چطور میتونم پسری که بهم علاقمند بود و خودم ازخودم دورش کردم و بهش گفتم اصلا در طول دورانی که همکار بودیم قصد نداشتم باهاش ارتباط بگیرم و بعد از اتمام همکاریمون هم چند بار شمارتو پاک کردم، را برگردونم درحالیکه راهش هم دوره و اصلا همدیگه رو نمی بینیم. البته بعد ازاینکه ناراحتش کردم بهش گفتم عذاب وجدان گرفتم و حتی مدتی بعد برای اینکه بدونم ارتباط برقرارمیکنه یانه، پیامهایی با محتوایی که ارتباطی بهش نداشت و مثلا من اشتباهی فرستادم، را براش ارسال کردم که هیچ جوابی هم نداد. الان نمیدونم چه فکری درموردم میکنه یا اصلا حتی نمیدونم هنوز مجرد مونده یانه؟ ایشون همکار قدیمی خواهرم بود ولی الان هیچ ارتباطی با هم ندارند و حتی از طریق خواهرم هم نمیتونم باهاش ارتباط داشته باشم یا حتی روم نمیشه بهانه ای پیدا کنم و از همکارانم که قبلا با ایشون در ارتباط بوده اند، بخواهم باهاش تماس بگیرند و خبری ازش بهم بدهند. لطفا راهنماییم کنید چطور میتونم برش گردونم. ممنون

سلام دوست گرامی . برای برگشت به رابطه باید چند نکته را مدنظرداشته باشید: رابطه شما چه مسیری را طی کرده بوده؟ دلیل بهم خوردن رابطه چه بوده؟ آیا هنوز مانعی که باعث بهم خوردن رابطه شما بوده ،هنوز وجود دارد؟ برای بررسی بیشتر نیاز دارید که حتما با مشاور صحبت کنید. می توانید از رادیو عشق نوبت مشاوره تلفنی یا آنلاین دریافت کنید.

با سلام من مدت یک سال با آقایی دوست بودم و رابطه ی احساسی داشتیم و به قصد ازدواج ولی زمانشو معلوم نکرده بودیم این اواخر ایشون نظر منو پرسیدن در مورد خارج رفتن و برگشتن و چون من واکنش بدی نشان دادم و بحث ازدواج را پیش کشیدم یکم بحث پیش اومد که باعث شد بحث جدایی مطرح شود و من خیلی حرف های بد و زشتی به ایشان زدم و خواستار جدایی شدم و ایشون اول موافقت کردن و بعد بلافاصله گفتن که همه چیزو درست میکنن و تحمل ناراحتی منو ندارن ولی من باز لجبازی کردم به حدی حالشون بد شد که شبش گفتن خدافظ و به خدا سپردن همه چیزو و من قصد جدایی نداشتم فقط میخواستم ناز کنم و از این حرف ترسیدم و سعی کردم کاری کنم که تموم نشه یه روز حرف نزدیم و فرداش با یه کاری منو به حرف اوردن و رابطه تموم شد الان دو هفتس میگذره و من چند استوری هم گذاشتم در اینستاگرام و ایشون دیدن.امشب ایشون در واتساپ یک استوری غمگین گذاشتند در حالی که هیچ وقت این کارارو نمیکردن الان نمیدونم با وجود اینکه ایشون اخر حرف نهایی را زدن درسته من واکنشی به استوری نسون بدم یا نه همین که دیدم استوری را کافیه؟چون دلم میخواد برگردن ولی نه به صورتی که من خورد بشم چون روز اخر خیلی خودمو کوچیک کردم تا رابطه تموم نشه خیلی ممنونم ازتون

سلام دوست گرامی. به نظر می رسد در رابطه شما مشکل حل مساله و صحبت درباره اهداف و برنامه های اینده وجود داشته باشد.به همین دلیل نیاز هست حتما مهارت برقراری صحیح رابطه را آموزش ببینید شما می توانید برای بازگست به رابطه با مشاوران متخصص در رادیو عشق نوبت مشاوره بگیرید و از دوره بازگشت به رابطه استفاده کنید.

سلام من ٢٨ سالمه ۴سال پیش یجایی شروع بکار کردم که دوس پسرم از روز اول اسرار داشت با من دوست بشه ولی من نمیخواستم چون یکی دیگرو دوست داشتم ٨ماه اسرارکرد منم ارتباطم که خراب شد با ایشون وارد رابطه شدم همش از ازدواج میگفت تا اینکه مشکل بد مالی براش پیش اومد سرش کلاه گذاشتن یک میلیاردشو بردن بعد ازون افسرده شد و بداخلاق چندبار با من تموم کرد گفت برو پی زندگیت اسرار کردم و خودشم که سختش بود برگشت هر سری اما همیشه من زنگ میزدم اونم میزد اما کم محبت نمیکرد عرض شده بود ۴سال دوست بودیم تا اینکه این اواخر با دوتا از دوستای نابابش که اهل دختر بازی بودن شریکی شرکت زدن یه منشی گرفتن که منشی خیلی راحت بود از دوس پسر من ۶سال و از من ١٣ سال بزرگتره پسره ١١ ساله داره جدا شده من رفتم دفتر این خانوم و صمیمیت و دیدم ناراحت شدم با اینکه شریک احساسی من بهشون تاکید کرده بوده که من خانومم میاد با من صمیمی نباش اونشب ما دعوای خیلی بدی کردیم سره منشی البته تنها بودیم بعد از اون چندبار همو دیدیم تولد رفتیم اما میگفت دیگه تموم تو خیلی گیر میدی نمیخوامت هرچی التماس کردم درست نشد منو از همجا بلاک کرد پیام های بوس و قلب منشی و تو اینستاش دیدم همش اکیبی میرن شمال ولی شریک احساسی من قسم میخوره که با اون نیست ٢٠ روز قطع ارتباط کردم که خودش همش منو تحریک میکرد یهو از تلگرام بلاک کرد که صدامو دربیاره استوری میزاشت همش کارایی میکرد که منو تحریک کنه حرصم بده عذاب میداد تا اینکه زنگ زدم خوشحال شد ولی خب کاری نکرد من با یه پیج دیگم پیام دادم که برگردیم گفت نه با اون پیج استوری میزارم با اینکه فالو نکرده همش نگاه میکنه من چندروز پیش رفتم دیدمش اول خوشحال شد همش هر سری منو میبینه گوشیمو میگیره چک میکنه میگه میخوام بیینم کی آمارمو میده ولی دایرکتم و اس ام اس واتس آپ همرو تا دایرکت یه پسره که قبل از این دوسم داشت و دوست نشده بودمو دید عصبانی شد از ماشین پیادم کرد امروز که ولنتاین بود بهش زنگ زدم جایی بود انگار نمیدونم کجا ولی گفت اشتباه گرفتین قطع کرد دوباره زنگ زدم گفتم بره آخرین بار همو ببینیم گفت نه ضمنا من یه شغل خیلی خوب استخدام شدم که این میدونست شرایطش از هر لحاظ خوبه درامدی و موقیعتی مطمعنم این موضوع روش تاثیر میزاره روزی که دیدمش حرفاش ضد و نقیص بود اول گفت دختره شاهم بشی نمیخوامت بعدش گفت بزار برم چند ماه عشق و حال کنم خودم میام که من گفتم حتما فکر کن منتظر بمونم الان نمیدونم چیکار کنم امیدی هست نیست چطور تحمل کنم دوریشو چطور حضم کنم منوبخاطر سه زن ۴٠ساله ول کرده زنی که همه کاره هست خودشم میدونه حالم واقعا بده زندگیم انگار سیاه شده

سلام دوست گرامی. باتوجه به توضیحاتتون، مطمئنا در روند این رابطه آسیب های زیادی دیدید. گیر دادن های شما در این رابطه ممکنه بخاطر عدم وجود فضای امنی بود که در رابطه از طرف مقابل وجود داشت که باید حتماً بیشتر بررسی بشه. با توجه به اینکه نیاز به بررسی بیشتری در مورد رابطه تون دارید حتما از مشاوره تلفنی رادیو عشق استفاده کنید.

سلام من و دوست پسرم هفت ساله باهمیم. اوایل خوب بود کارش کم بود وقتش بیشتر.ولی الان خیلی درگیره خودش که میگه کاره یبارم بخاطر همین کارش وقت کمش بهم زدیم. وقتی پیش همیم خوبه همه چی خوش میگذره به جفتمون کلی حرف میزنیم باهم ولی بعد که برمیگردم خونه دوباره همینه، زیاد پی ام نمیده یموقه های دوروز کلا آنلاین نیست. مهربونه خوب حرف میزنه حتی تو عصبانیت اما حس میکنم یجای کار میلنگه

سلام سرد شدن رابطه در رابطه‌های طولانی مدتی مثل رابطه شما خیلی اتفاق میفته. یه بخش عمده‌اش به خاطر تغییرات شرایط دوطرف رابطه است. مثل همین تغییرات شغلی طرف مقابل شما که مطمئنا باعث ایجاد تغییراتی تو زمان‌بندی زندگی و انرژی که برای رابطه می‌تونه بذاره میشه. اما یه بخشیش هم میتونه به خاطر یکنواخت شدن رابطه یا یک سری ناراحتی‌ها و مشکلاتی باشه که در طول زمان در رابطه به وجود اومده. بهتره در اولین فرصت یه زمان مناسب رو برای صحبت با ایشون انتخاب کنید و به طور مفصل، بدون متهم کردن ایشون به خاطر سرد بودن رابطه و… درباره این موضوعات حرف بزنید. این صحبت حتما باید حضوری و در شرایط مناسبی باشه که هردو بتونید روی موضوع صحبت تمرکز کنید. بهتره در این صحبت ایشون رو تشویق کنید درباره دغدغه‌هاش درباره رابطه و ناراحتی‌های احتمالی حرف بزنه و شما هم خوب به حرفاش گوش کنید و باهاش همدلی کنید. اگر به موضوع خاصی اشاره نکرد، میتونید با کمک گرفتن از تکنیک‌های برای گرم‌تر شدن رابطه‌تون تلاش کنید. پکیج جذب عشق با موبایل هم در این زمینه می‌تونه کمک‌تون کنه.

سلام روزتون بخیر من 21سالمه با پسری ک از خودم چن ماه کوچیکتر بود دوست شدم 6ماه از رابطمون گذشت که بخاطره یه دعوایی جو بینمون متشنج شد و تو این دعوا ایشون با خانوادش رابطش خراب شد و به نوعه طردش کردن و ب همین دلیل رابطمونو بهم زد میگف من دیگه اون ادم سابق نیستم و همه چیزمو از دست دادم و نزاشت ک کنارش بمونم بعد یه ماه من بهم پیام اصن شرایط خوبی نداری هم جسمی داغونه هم روحی برایه همین میگه من لیاقت تورو ندارم و نمیتونم مسئولیت قبول کنم و هنوز دوسم داره مطمئنم منم عاشقشم نمیتونم ازش دل بکنم این یک ماه خیلی بهم سخت گذشت و فقط منتظر بودم اون برگرده.. و الان برام خاستگار اومده ولی من اصن نمیخام ک ازدواج کنم.. میشه بهم بگین چیکار باید بکنم لطفا 🙏

سلام مطمئنا تا زمانی که شما از نظر عاطفی به فرد دیگه‌ای دلبسته هستید نباید به ازدواج کردن فکر کنید چون میتونه باعث آسیب‌های زیادی بشه. با این حال ایشون الان به هیچ وجه شرایط جدی کردن رابطه‌تون رو ندارن چون با مشکلات واقعی درگیر هستن. بهتره با مشاورین رادیوعشق صحبت کنید تا اگر بازگشت به رابطه براتون مناسب بود، در این زمینه راهنمایی‌تون کنن و درغیر این صورت بهتون کمک کنن با این شرایط کنار بیایید.

با سلام من در محل کارم با یک آقایی 4سال همکار بودم بعد این 4سال منتقل مکانی دیگر شدتواین 4 سال خیلی بهم محبت می کرد خیلی هوامو داشت خیلی حواسش بهم بود بعضی وقتا غیرت داشت روم ولی به خاطر غرور زیادش هیچوقت حسش رو بروز نمی داد و اینقدر غرور داشت که میگفت که شما مثل خواهرمین حتی بعدها شنیده بودم که خواستگارامو رد میکرده یا اگر واسم خواستگاری میومد ناراحت میشد وقتی که از اداره ما رفت ارتباطش باهام قطع نشد به هربهونه ای بود بهم زنگ میزد حالمو میپرسید یا پیام می داد ولی غیر مستقیم که من هوا برم نداره فکرکنم خبریه ما خیلی ارتباطمون نزدیک و صمیمی بود به دلیل آشنایی که خونواده هامون باهم داشتن الان که وارد سال 5ام شدیم دوسه ماه پیش خواهرش بهم زنگ زد گفت میخوایم مهدی مون رو داماد کنیم و ما شمارو انتخاب کردیم من اولش جا خوردم آخه اون اینقدر مغرور بود فکرشو نمیکردم ولی میفهمیدم دوستم داره اینقدر علاقه ش تابلو شده بود که تمام همکارامون فهمیده بودن میگفتن اون تورو میخواد خواهرش گفت با خونواده صحبت کنید که بیایم خونتون من صحبت کردم به دلیل شناختی که ازشون داشتیم گفتیم بیان ولی زنگ که زدم به خواهرش گفت مهدی مون گفته من اول باید با خودش صحبت کنم گفتم منکه روم نمیشه زنگ بزنم بگید هرموقع خواستن زنگ بزنن تااینکه شنیدم عمل جراحی کوچیک داشته و فعلا نمیتونه بیاد خونمون گفت باید بهتر بشم نمیتونم بشینم خونواده رو در جریان گذاشتم و از طریق واتساپ حرفامو زذم شرایطمو گفتم ایشون هرچی گفتم تایید میکرد فقط با سرکار رفتن و درس خوندنم موافق نبود بعد یه مدت اومد محل کارم گفت من دارم کارامو میکنم انتقالی بگیرم بیام تو شهر چون کار ایشون امدادی هست و پایگاه جاده ای هستن گفتن ممکنه 10 روز شیفت باشن نباشن اینجوری هم واسه شما سخته هم من تا درست نشه نمیتونم تشکیل زندگی بدم گفتم اگر واقعا منو انتخاب کردید من صبرمیکنم گفت دعا کنید ببینیم چی میشه بعد یه هفته زنگ زد کار داشت گفت یه بنده خدایی از شما تحقیق میکرده و من تاییدیه دادم و گفتم دختر خیلی خوبی هست من خیلی ناراحت شدم بهش پیام دادم گفتم یعنی چی یکی زنگ زده تاییدیه دادم اگر نمیخواین تکلیف منو مشخص کنین اگرم منو انتخاب کردم دیگه این حرفا چیه از روزی که خواهرتون زنگ زدن چندین نفر خونمون زنگ زدن من به خاطر شما و به احترام خواهرتون گفتم صبر میکنم و به کسی جواب ندادم بعدشما خواستگار واسم میفرستید جواب نداد روز بعدش زنگ زد گفت من بهتون گفتم اگر موقعیت بهتری داشتید ازدواج کنید منو فراموش کنید برید دنبال زندگیتون من الان شرایط ازدواج ندارم چون هم خرج دانشگاه میدم هفته یه بار میرم کرمان کارم درست نشده قسط دارم چطوری زن بگیرم شاید تا 6ماه یا یک سال شایدم بیشتر طول بکشه مدیونی واسه شما نباشه شاید کسی مثل شما گیرم نیاد ولی الان شرایطشو ندارم گفتم اگه قصد ازدواج نداشتین چرا خواهرتون زنگ زدن گفت اتفاق خاصی نیفتاده کسی هم خبر نداره که نگران باشین حرفاش داغونم کرد یک هفته س از اون تماس میگذره ولی خبری ازش نیس اون همه علاقه و توجه به همین راحتی فراموش نمیشه باخودم میگم کاش اون پیامو نداده بودم کاش صبر میکردم نمیدونم چطوری به خوانواده م بگم همش امیدم اینه که پشیمون بشه نمیدونم باید چیکارکنم حالم خیلی بده

سلام طبق صحبت‌هایی که کردین به نظر می‌رسه ایشون به شما علاقه دارن ولی به شدت بلاتکلیفن و نمیتونن تصمیم بگیرن. این بلاتکلیفی ممکنه به این زودی برطرف نشه بنابراین شما نباید خودتون رو درگیر این شرایط کنید. متوجه هستم که بهش علاقه پیدا کردین و روی حرفش حساب کردین ولی نباید مدت‌ها منتظر بمونید شاید پشیمون بشه برگرده. ضمن اینکه شما پیام بدی بهش ندادین و پشیمونی ایشون به خاطر شک و تردیدهای خودشه نه به خاطر پیام شما.

ببخشین خیلی فوریه میشه زود جواب بدین. یکهفته هست که قهریم هفته گذشته من تماس گرفتم جواب نداد منم بیخیال شدم تا اینکه الان خودش زنگ زده باید جواب داد یا خیر؟؟ چهاربار تماس حالت تک زنگ ولی پیامی نداده (ما هفت ساله که دوستیم و دوستینونم فراز و نشیب زیاد داشته)

سلام وقتتون بخیر ،۹ماهی میشه که باهم دیگه ایم فامیل هستیم و از قبل رابطمون مادرش منو واسش مدنظر داشت و اینو علنا به همه گفته بود من اوایل دوسش نداشتم اما بعد از یمدت بخودم اومدم انگار که فهمیدم که داشتم فقط خودمو گول میزدم و پشیمون بودم بابت اینکه چرا تو دورهمی و اینا بهش بی توجهی کردم ،باهاش اوکی شدم همه چی خیلی خوب بود همه راضی به ازدواجمون بودن یکی دوماه هنوز از رابطمون نگذشته بود که بهم میگفت دادن مخالفن میکنن و فقط الان باباش راضی هست اما بعد دو سه ماه باباشم دیگه مخالفت میکنه ،من میپرستمش مطمئنم که اونم منو خیلی دوس داره اما آرامششو بهم زدن با مخالفتشون اعصابشو بهم ریختن ،حرفای غیرمنطقی میزنن و اینو حتی خودشم میدونه..ما تو این 9ماه دست کم هفته ای یبار همو میدیدیم اما این سه ماهه اخیر ماهی یبار شد و اسرار داشت که یمدت قطع رابطه کنیم تا همه چیزو درست کنه اما اونا هی تهدیدش میکنن که فامیلو بهم میریزن و میگن به همه که منو پسرشون باهم درتماسیم ،الان دوماهی میشه که از اخرین قرارمون گذشته و باوجود اینکه گفته بود قطع رابطه کنیم من چندباری بهش زنگ زدم و پیام دادم اونم چیزی نمیگفت و فقط میگفت یمدت درارتباط نباشیم بهتره خودم بهت خبر میدم ،من دوباره نتونستم خودمو کنترل کنم و همزن دیشب بهش پیام دادم خیلی عصبی بود هیچ زمانی ندیده بودم که بخواد باهام اینطوری رفتارکنه گفت حوصله دردسر ندارم دیگه دوست ندارم زوری که نیست خیلی بد باهام حرف زد اما به معنای واقعی مشخص بود که اینارو میگه که بیخیال بشم ،همه چیز بین منو اون جدی بود همه جوره باهم بودیم ..سایتتونو که خوندم متوجه شدم که من همه اینکارایی و که گفتین انجام ندیم و انجام دادم با اینکه خودم میدونستم اینجوری بدتر میشه اما اینکارو کردم میدونم که باید به مشاورینتون مراجعه کنم و از تمام جزئیات رابطمون حرف بزنم اما میخوام کمی راهنماییم کنید

سلام. دقیقا همون‌طور که گفتین لازمه که اطلاعات بیشتری خصوصا درباره اینکه چرا خانواده ایشون نظرشون عوض شده وجود داشته باشه. با این حال فعلا دیگه شما نباید هیچ پیگیری و اقدامی کنید و یه کم بهش فرصت بدین چون این پیگیری کردن همون‌طور که دیدین باعث میشه ایشون عصبی بشن و حرف‌هایی بزنن که باعث تنش بشه و شرایط رو بدتر کنه. بهتره توی رفتارتون نشون بدین که تموم شدن رابطه رو پذیرفتین و دیگه تماسی با ایشون برقرار نکنید.

من و عشق راه دورم که بنده ۳سال ازش بزرگترم بعد از ۲سال و نیم به تصمیم اون رابطه رو تموم کردیم،چون معتقد بود همه شرایط علیه ماست و مادرش مخالف وصلت و نرسیدنمون ضررش کمتر رسیدمون به هم هست.واقعا هم همو دوست داشتیم و تنها مشکلمون همین مخالفت مادرشون بوده بنظرتون واقعا حق با ایشون بوده و ما نمیتونستیم تلاشی بکنیم برای ادامه رابطمون و بودنمون؟!هراز گاهی فقط پیام میداد حالم رو جویا میشد این مدت که بهش گفتم این کار رو هم نکنه دیگه و ارتباط قطع کامل.کارم درست بوده ایا؟!

سلام. موضوع مخالفت خانواده‌ها یک موضوع جدیه و حتما باید با احتیاط درباره‌اش احتیاط کرد. البته به این معنی نیست که هیچ تلاشی براش نمیشه انجام داد ولی واقعیت اینه که بار اصلی این تلاش‌ها به دوش همون فردیه که خانواده‌اش مخالفن. اون باید انگیزه لازم رو برای رابطه داشته باشه و راهکارهای صحیح برای جلب رضایت خانواده‌اش را پیدا کنه و به کار ببره. برای اظهار نظر درباره اینکه آیا قطع رابطه شما درست بوده یا نه باید بررسی بشه که ایشون چه اقداماتی برای جلب رضایت خانواده‌اش انجام داده. درباره قطع کامل رابطه هم باید گفت درخواست شما برای اینکه دیگه بهم پیام ندین درخواست صحیحی بوده. چون وقتی دونفر تصمیم می‌گیرن رابطه رو قطع کنن، پیام دادن‌ها یا دیدن‌های گهگاهی فرآیند قطع رابطه رو برای هر دو طرف سخت‌تر می‌کنه.

سلام من با پسری به مدت ۸ماه از راه دور که در کشوری دیگری هست آشنا شدم رابطه ما پر از شادی و انرژی بود ایشون میخواستن بیان ایران که من را ببینن که البته چند باری به صورت سر بسته از من پرسیده بود که حاضر هستم بروم به کشور دیگری و من گفتم که پدر من اجازه این کار نمیده ایشون فک کردن که من کلا حتی تا زمانی که ازدواج کنم مهاجرت نخواهم کرد و فکر میکنم ایشون بد برداشت کردن …… و به یک باره متوجه سردی ایشون شدم و علت رفتارش را پرسیدم و گفتن که را دور و برای من ساده نیست نمیتونم تا آخر عمر هی بیام و برم ایشون حتی اجازه نداد تا من صحبت کنم البته اون لحظه هر دو عصبانی بودیم … و حتی این را هم بگم ۳هفته بد ایشون ایران هستن من اصلا نمیخوام رابطم که سوتفاهم شده از دست بدم برام سخت که ایشون بد متوجه شدن میشه کمکم و راهنمایی کنید

سلام شما با کمک دوره بازگرداندن عشق و ازدواج می‌تونید به خوبی سوءتفاهمات ایجاد شده در رابطه‌تون رو برطرف کنید. با کارشناسان دوره بازگرداندن عشق و ازدواج صحبت کنید.

سلام من دختری ام ۱۸ ساله من حدودا دو ونیم سال با پسری در ارتباط بودم و دوسال از من بزرگتر بود عاشقش بودم و اونم میگفت که عاشقامه و تو این مدت دعوا زیاد میکردیم ولی باز باهم بودیم تا اینکه رفت دانشگاه و عوض شد یجورایی و حدودا ۴ ماه پیش بهم گفت که تموم کنیم من دوست دارم ولی ما نمی تونیم باهم باشیم نمیخوام آینده ی تو بخاطر من خراب شه و تموم کرد و تو این ۴ ماه من بهش پی ام میدادم بعضی وقتا و اونم جوابمو میداد التماسشم کردم که برگرده یه چند روزی برگشت بعد دوباره تموم کرد من امسال هم کنکور دارم و واقعا سردرگمم نمیدونم باید چیکار کنم میشه کمکم کنین.؟

سلام راه برگردوندن فرد مقابل و از سرگرفتن یک رابطه تمام شده، خواهش و التماس نیست چون در نهایت همون‌طور که دیدید دوباره تموم میشه. تا زمانی که علت اصلی قطع رابطه مشخص نشه و روی اون کار نشه شرایط فرقی نمیکنه. لطفا با کارشناسان دوره بازگرداندن عشق و ازدواج صحبت کنید.

سلام من واسه اولین بار وارد ی رابطه شدم ک الان چهار ماه ازش میگذره منو اون خیلی هم دیگرو دوست داشتیم و هنوزم داریم یعنی اون فقط بخاطر اینکه دوسال دیگ میره از ایران منو ول میکنه تا من بیشتر وابسته نشم ولی من ترجیه میدم الان پیشم باشه و نگران اینده نباشهو همینطور نگران من

سلام متاسفانه خیلی وقت‌ها شرایط واقعی زندگی و منطق با احساسات ما همسو نیستند. شما منطقا میدونید که دو سال دیگه اگر بخواهید از همدیگه جدا بشید خیلی براتون سخت‌تره ولی احساسات‌تون شما رو فریب میدن. وقتی میدونید یک رابطه به هر دلیللی به سرانجام نمیرسه باید هرچه سریعتر تمومش کرد تا وابستگی بیشتر نشه و آسیب جدایی کمتر باشه. مگر اینکه بشه برای اون رابطه حل مسئله کرد. یعنی راهی پیدا کرد که مشکل فعلی در آینده قابل حل باشه. البته این راهکار باید مطابق با منطق و مورد قبول دو نفر باشه نه برمبنای آرزو و احتمالات. برای بررسی بیشتر موضوع با سیستم مشاوره صحبت کنید.

سلام، رادیو عشق عزیز، از اینکه کمکمون میکنین خیلی ممنونم، من به مدت ۳ ماه با یک پسری دوست بودم و خیلی هم روابط خوبی داشتیم، گاها دعوا و بحث داشتیم‌ در طول اون مدت، بعد از ۳ ماه که تابستون شد و دیگه هم دیگه رو نمیدیدیم گفت که میخواد تنها باشه و رفت و من کلی خواهش و التماس کردم به دفعات زیاد اما هر بار بد تر شد و من هم دیگه در یک جایی به این‌ نتیجه رسیدم که بیشتر تلاش نکنم، با اینکه برام خیلی سخت بود اما عقب کشیدم و تا اینکه دوباره دانشگاه هم دیگه رو دیدیم، و دوباره خودش پیشقدم شد، معذرت خواهی کرد و گفت جبران میکنه اما دوباره بعد از یک ماه رفت، و هر دفعه دلیلش این بوده که تو حس بیشتری از رفاقت به من داری اما من فقط تورو به چشم‌رفیق میبینم و صحبت کردن باهات تو این شرایط کار درستی نیست، من نمیخوام اصراری دیگه به برقراری رابطه عاطفی با ایشون بکنم، اما راستش هر دو بار این تلاش رو کردم، اما میخوام الان فقط مثل دوست و رفیقی که اون میخواشت باشیم، چون آدم‌خوبیه، نمیدونم بازم خودش برمیگرده؟ اصلا دیگه امیدی هست؟ چی کار میتونم بکنم؟ میشه کمکم کنین؟

سلام این خیلی مهمه که دو نفری که با هم در ارتباطن، تعریف یکسانی از رابطه شون داشته باشن. یعنی هر دو قبول داشته باشن که دوتا دوستن و در این چهارچوب با هم رابطه داشته باشن. یا اینکه نه هردو قبول داشته باشن که بهم علاقه دارن و شریک عاطفین. اما وقتی یکی رابطه رو یک دوستی ساده میبینه ولی طرف مقابل انتظار رابطه عاطفی داره و علاقه‌مند شده، ادامه رابطه باعث عذاب یک نفر یا هر دو میشه. شما به طرف مقابل‌تون علاقه دارید و هیچ‌وقت دوستی ساده نمیتونه راضیتون کنه. این هم که الان میخواهید رابطه‌تون به شکل دوستی ساده ادامه پیدا کنه، فقط به خاطر وابستگی تون هست. ولی باید بدونید شما در این شرایط فقط باید ادای دوست ساده بودن رو دربیارید و حتما خیلی اذیت میشید چون به ایشون علاقه دارید. باید این واقعیت رو بپذیرید تا زمانی که این علاقه وجود داره باید قید دوستی معمولی رو بزنید چون فقط وابستگی تون رو زیاد میکنه. پیشنهاد می‌کنم با سیستم مشاوره صحبت کنید.

سلام خسته نباشید من حدود ۳ سال پیش با خانمی آشنا شدم که به مرور از همدیگه خوشمون اومد و درست وقتی رابطه جدی تر داشت می شد من مجبور شدم برم سربازی و تکی این مدت هم خودم خیلی اذیت شدم هم ایشون بهشون قول داده بودم بعد از برگشتم میرم خاستگاریشون ولی هر بار که خواستم این کار رو انجام بدم با بیکاری خودم و نداشتن شغلی درست و دولتی روبرو و منصرف می شدم و می خواستم بعد از اینکه این مشکل حل شد این کار رو انجام بدم که متاسفانه هیچ وقت نشد تقریبا از عید امسال سرشکسته شده بودم که نمی تونم کاری پیدا کنم و این به مرور روی رفتار من با ایشون تاثیر می ذاشت به طوری که بعد از مدتی تصمیم گرفتم به خاطر ایشون از شدت رابطه کم کنم و به ایشون می گفتم حست زیاده و کمش کن و در نهایت یبار گفتم حسم بهت کم شده دیگه مثل قبل دوستت ندارم در صورتی که اینطور نبود . ایشون خیلی ناراحت شد و کلا حال روحیشون بهم ریخت یه مدت می خواستم جبرانش کنم ولی می ترسیدم یه بار هم ایشون به من گفتن بیا ۱ ماه طور دسگه بتشیم اما من به خاطر درگیری ذهنیم نتونستم این یک ماه رو باهاشون باشم . و رابطه به مرور کم شد ولی ارتباط دورادوری بود تا من تصمیم گرفتم شغل دولتی رو بیخیال بشم و یا خودم کسب و کاری ایجاد کنم یا برم سر یه شغل غیر دولتی و با خانواده خودم صحبت کردم که برن خاستگاری ایشون وای وقتی باهاشون تمام گرفتم و جریان رو گفتم گفتن دیر شده و خاستگاری اومده و تا تعیین مهریه هم صحبت شده یهو انگار دنیا به روم خراب شد و حالم بد شد بعد از چند روز اسرار ایشون با خانوادشون صحبت کردن و پدرشون اجازه دادن که برای صحبت و شنیدن شرایط من به منزلشون بریم اما ایشون واقعا با من سرد شدن و میگن حس تنفری نسبت به من پیدا کردن و جواب پیام های من رو به زور می دن و من از این حرفشون واقعا می ترسم .گاهی به نظر خوب می یان گاهی بد چند شب پیش به من گفتن خواب دیدن که با من از کربلا دارن بر می گردن و این دقیقا فردای روزی بود که من هم دعا کرده بودم که خدا و امام حسین کمک کنن بهم .چندین بار تلفنی و از طریق پیام باهاشون صحبت کردم و ابراز پشیمانی از گذشته کردم و قراره بعد از صفر به منزلشون بریم اما نمی دونم باید چکار کنم که این حسشون بر طرف بشه . لطفا راهنماییم کنید

سلام. موضوعی که بیان کردید خیلی شایعه و خیلی از رابطه‌ها تحت تاثیر شرایط جانبی مثل نداشتن کار و … قرار می‌گیرن. اما متاسفانه افراد خیلی وقت‌ها با فردی که خیلی هم بهش علاقه دارن و نزدیکن روراست برخورد نمیکنن و اونو گیج میکنن. وقتی مشکل عمده‌تون کاره همون رو به طرف مقابل بگید نه اینکه من دیگه دوست ندارم یا تو خیلی وابسته‌ای. البته متوجه نگرانی‌های شما هم هستیم و نمیخواهیم سرزنشون کنیم. ولی بهتره برای آینده، این موضوع رو مدنظرتون قرار بدید و همیشه با طرف مقابل‌تون روراست باشید و اما الان بهترین کار اینه که باز روراست از نگرانی‌هایتون و اشتباهی که کردین به طرف مقابل‌تون بگید و بهش بگید که چقدر براتون اهمیت داره. بهتره این صحبت‌ها رو حضوری انجام بدید و از قبل هم براش آماده باشید. یه دور اتفاقاتی که تا اینجا افتاده رو مرور کنید و سهم خودتون رو در اتفاقات بپذیرید. طرف مقابل شما الان به شک افتاده و شما باید سعی کنید اعتمادش رو جلب کنید.

سلام وقت بخیر من مدت یک سال با پسرخالم رابطه داشتم، چندبار بهم پیشنهاد داده بود از وقتی که دبیرستان بودیم حتی من رد میکردم تا پارسال که قبول کردم خیلی دوسم داشت خییییلی عجیب عاشقم بود واقعا ثابت میکرد کلی نگرانم بود مراقبم بود ولی این مدت من یه شهر دیگه درس میخوندم تا اینکه درسم تموم شد و بعد از 6 ماه همدیگرو حضوری دیدیم خیلی رابطمون گرمتر و صمیمی تر شده بود عشقش خیلی بیشتر شده بود منم علاقه مند شدم بهش ولی چون قبلا تجربه ی رابطه نداشتم خیلی بچگی کردم خیلی دلشو میشکستم حرفای تلخ و بد میزدم با پسرای پولداری که چه کارهایی واسه عشقشون میکنن مقایسش میکردم میگفتم تموم کنیم برو از زندگیم اونم هی التماس میکرد میگفت تو رو خدا نرو من ولت نمیکنم کلی خاطره داریم با اینکه منم ته دلم به موندن بود و ناز میکردم،قهرام هی بیشتر میشد حرفام تلخ تر میشد تا اینکه یه بار یه هفته قهر کردم استوری شاخه گل گذاشتم الکی گفتم یه پسره داد دیگه آروم نمیشد داغون شد ولی بعدش زنگ زدم گفتم که الکی بوده و میخواستم حرص تو رو دربیارم توجهتو جلب کنم ولی تو دلش موند،نمیزاشتم بیاد محل کارم میگفتم نیا حرف درمیارن نیا به گوش مامانم میرسه اون فکر کرده بود من نمیخواستم کسی ببینتش شدیدا ناراحت میشد و اینم تو ذهنش موند، همه اینا باعث شد سرد شه خیلی میگفت دوستت دارم ولی سرد شده بود منم خیلی ناراحت شدم تحمل سردیشو نداشتم دوتا آهنگ راجع اینکه من میرم و دنبالم میگردی و اینا واسش فرستادم و دلیت اکانت کردم اونم دیگه هیچی نگفت بعد از دو روز زنگ زدم گفتم ناراحت شدم که سرد بودی نمیخواستم تموم کنم ولی گفت تو همه چیو خراب کردی از رفتارات خسته شدم واقعا دیگه نمیتونم کنار بیام و تموم کرد، بعدش هرچی پیام دادم جواب نمیداد فقط پاک میکرد پیاما رو گذاشتم 3 روز تنها باشه باز دو شب پیش یه پیام احساسی طولانی و راجع به اینکه من بی تجربگی کردم پشیمونم و اشتباهاتمو فهمیدم واسش فرستادم که بعدش زنگ زد گفت میدونم چقدر داری تلاش میکنی ولی همه چیز خراب شده و درست نمیشه و تو الان فقط احساساتی شدی که داری اینجوری حرف میزنی (ینی فکرکرده من احساساتی شدم الان اینا رو گفتم ولی بعدش دوباره برمیگرده حالتم) و بازم پیام دادم گفتم بخدا همه چیزو درست میکنم فقط یه فرصت بده قبول نکرد بلاکم کرد. من واقعا دوسش دارم چیکار کنم من؟

سلام طوریکه مشخصه ایشون خیلی ناراحت هستن و نیاز به زمان دارن تا کمی ناراحتیشون فروکش کنه و بتونن بهتر تصمیم بگیرن. خوبه که شما هم به اشتباهات‌تون آگاه شدید. در حال حاضر دوره برگرداندن عشق خیلی می‌تونه به شما کمک کنه. پس فعلا دست از پیام دادن به ایشون بردارید (بذارید یه کم تو خودش باشه) و سریعا دوره رو تهیه کنید.

ممنون از راهنماییتون، اینم بگم که آخرش وقتی داشت تموم میکرد همش میخواست منو از خودش متنفر کنه و میگفت دیگه دوستت ندارم و آدمی که میخواستم نبودی واسه اینکه من راحت تر ولش کنم میگفت من خیلی دروغ بهت گفتم، ولی میدونم که دوستم داشت، حالا نظر شما چیه؟ واسه چی اون حرفا رو زد و خواست ازش متنفر شم؟ ممکنه واقعا دیگه نخواد منو؟

سلام خسته نباشید من حدود 1 سال پیش با دختر خانمی اشنا شدم و وارد رابطه شدیم 3 ماه گذشت که ایشون ب من واقعا علاقمند بود و واقعا عاشقانه منو دوس داشت منم دوستش داشتم اما بخاطر رفتارای خودش باعث شد ازش سرد بشم بخاطر شکاک بودن زیادش و اینکه حتی به دوستای پسر منم حسودی میکرد بعد ی مدت باهاش تموم کردم رابطه رو.خیلی ضربه خورد مدام ازم درخواست بازگشت به رابطه رو داشت ولی من پیش خودم میگفتم این که فکرم راحت باشه اروم باشم ارزش بیشتره.بعد چند ماه که ایشون به هر دلیلی هر 2 هفته 1 بار ب من زنگ میزدن و مدت کوتاهی حرف میزدیم باهم ب من متوجه شدم ایشون با کسی وارد رابطه شده و بعد اون من تازه فهمیدم چه اشتباهی کردم و من واقعا دوسش داشتم انگار دوس داشتنم چند برابر شده بود بهش زنگ زدم و ازش خواستم برگرده اما قبول نکرد و مدام اون روزای بدی کداشتو واسم شرح میداد من گفتم قبول دارم و پشیمونم هستم بالاخره انسان جایزالخطاس.اومدم همه جیو درست کنیم گفتن من با ایشون نمیتونم تموم کنم بعدش چند روز بعد زنگ زد گفت واقعا عاشقتم تو ک اومدی دوباره پام لرزید دوست دارم و فلان.گفتم پس چرا رفتارت ی چیز دیگ رو میگه.خلاصه بعد چند ماه که من هرکاری واسش کردم هرکاری که فکر کنین که دوباره اعتمادشو جلب کنم و علاقمندش کنم ولی انگار ایشون از فهمیدن احساس من ب خودش داشت سواستفاده میکرد رفتارش و حرفاش بعضی وقتا جوری بود که فکر میکردم واقعا عاشقمه و بعضی وقتا جوری بود ک فکر میکردم از غریبه غریبه تره.اخرین بارم با هم بیرون بودیم و کسی ب گوشیش زنگ زد و من وقتی خواستم بدونم کیه نزاشت بدونم و گفت مزاحمه ولی از اسم کسی ک زنگ زد متوجه شدم یکی از فالوراشه بهشم گفتم ولی منو بلاک کرد و همین موضوع 1 هفته طول کشید تا دیگه بعد چند ماه از هم جدا شدیم باز ولی من چون روزای خوبشم دیده بودم اون روی خوبشم دیده بودم دلم واسش تنگ میشه مدام از ذهنم بیرون نمیره نمیدونم چی کنم واقعا!!!؟؟

سلام وقتی یه رابطه به هر دلیلی تموم میشه دو نفر به شدت احساسای منفی میاد سراغشون. دلتنگ میشن، یاد خاطرات خوب میفتن، ناامید میشن، پشیمون یا عصبانی میشن. اینا اتفاقات طبیعیه و باید اجازه بدید این احساسات تجربه بشه. اما متاسفانه اولین کاری که دو نفر میکنن اینه که تا چند روز نگذشته شروع میکنن به حرف زدن با هم حالا یا میخوان برگردن یا دعوا میکنن … ولی این کار اشتباهه و نمیذاره شما تصمیمات درستی بگیرید. نمیگیم نباید به یه رابطه برگشت ولی قطعا مدت کوتاهی بعد از جدایی نباید برگشت چون اغلب شرایط پیچیده تر میشه. ضمن اینکه وقتی رابطه ای قطع میشه باید کاملا قطع بشه. نه اینکه ارتباط عاطفی نداشته باشیم ولی با هم حرف بزنیم. نتیجه اش این میشه که این ارتباط کاملا قطع میشه نه ارتباط بعدی به درستی شروع میشه. مثل همین اتفاقی که برای شما و شریک عاطفی‌تون افتاده. بهتره برای بار دوم دیگه این اشتباه رو نکنید و حداقل فعلا به رابطه برنگردید. شریک عاطفی شما الان بین رابطه با شما و رابطه جدیدی که شروع کرده مونده و طبیعیه که شک و تردید بیاد سراغش و یه روز غریبه بشه و یه روز دیگه گرم و صمیمی. پس با فاصله گرفتن اجازه بدید هر دوتون توی تنهایی با خودتون کنار بیایید. بهتره از برای طی کردن این مسیر از مشاور کمک بگیرید.

سلام وقتتون بخیر ماتو یه رابطه 2سالو2ماهه بودیم که الان12روزه کات شده از طرف دوس پسرم من 27اون 26که خانواده اون مشکلم داشتن که من بزرگترم راضیشون کرد،که یه رابطه مث نوار قلب داشیم یعنی خوبیاش عالی دعواهاش دعوا به حدی که قرار شد کات کنیم ولی من رفتم مشاوره گفت تو یکم زیادی بها دادیو چسبنده ای بیخیال شو 2ماه دریغ از یه دعوا همه چی عالی ولی بیرون رفتنامو خیلی کم چون دیگع من گیر نمیدادم یهو برگشت گفت سکس میخوام بعد 2سال منم بلاک کردم طاقت نیووردم برگشتم معذرت خواهی کرد گفت از رو دودلیمه رفتیم پیش مشاور گفت شخصیتش هرمسه کمال گراس شکاکه عصبیه تو کودکیش مشکل داشته زمان بده نه زیاد تکلیفتو بگیر ازدواج با شک صلاح نیس اصلن ، تو یه هفته بعد مشاوره باز با دوستاش چندین بار رفت بیرون من گفتم جمعه باید بریم بیرون گفت چون باید استفاده کردی اصلن نمیریم ولی جمعه با دوستش رفت منم دیگه واقعن ناراحت شدم گفتم نرو ناراحت میشم رفت اس دادم تو انسان نیستی ذاتت خرابه اینا چرا تو که میتونستی با من نرفتی وقتی برگشت ز زد ج ندادم بعد 2ساعت اس داد من حیونم انسان نیستم گفته بودم جمعه بیرون نمیریم تو منو اینجوی کردی دیگه ازم متنفرباش بم ز نزن بلاک میشی ممنون خدافظ منم بعد اهفته اس دادم این غرور لعنتیو کینه بی جاتو بذار کناراینا ایراداتن نه حیون و کثیف باشی قلبم میگه منو میخوای زد لعنت بهت بزار بمیرم ولی تموم شه قلبت اشتباه میکنه نذار یه جور دیگه تمومش کنم بلاکم کرد ولی از شبکه اجتماعی بلاک نیستم فقط ز اینا بلاکم ممنون یشم نظرتونو بگین تسست 121بود جوابش زده بود بر می گرده حالا باز شما بگین ❤ بر می گرده یا نه خیلی همو دوس داشتیم ولی نمیدونم چرا سنگ شده😔…

سلام دوست عزیز همون‌طور که گفتید رابطه شما بالا و پایین‌های زیادی داشته و علت قطع شدن رابطه صرفا به چندتا دعوای اخیرتون مربوط نمیشه. بررسی احتمال از سر گرفتن رابطه هم به این راحتی اتفاق نمیفته و باید موارد زیادی را بررسی کنید. شما اول باید خودتون به تصمیم برسید که اصلا می‌خواهید این رابطه رو به این شکل ادامه بدید؟ و بدونید که در صورت ادامه رابطه حتما باید با مراجعه به مشاوره مسائلی که دارید رو حل کنید. اگر تصمیم‌تان به برگرداندن رابطه باشه دوره برگرداندن عشق و ازدواج می‌تونه کمک‌تون کنه

خواستگارمه ولی فهمیددوست پسرداشتم چون مذهبیه ازدواج بهم زد.ولی بعداومددایرکتم وگفت عاشقم شده ولی نمیتونه فراموش کنه.میخوام باهام ازدواج کنه چون منم ازش خوشم میاد وموردهای ایده آلوروداره

سلام مشخصه که موضوع رابطه قبلی شما برای ایشون خیلی مهمه که با وجود علاقه پیدا کردن به شما نتونستن باهاش کنار بیان. ممکنه حتی در حال حاضر موضوع را بپذیرن ولی بعدا مشکلاتی از این بابت براتون به وجود بیاد، خصوصا اگر چنین تفاوت دیدگاه‌هایی در سایر مسائل هم داشته باشید. با این حال اگر بخواهید کاری برای برگرداندن ایشون انجام بدید بسته به اینکه شرایط آشنایی‌تون چطور بوده (سنتی بوده یا به شکل دیگه‌ای) متفاوته. پس بهتره با سیستم مشاوره تلفنی رادیو عشق صحبت کنید و شرایط‌تان را به طور کامل توضیح بدید تا بتونید به بهترین شکل راهنمایی بشید.

سلام،من ۳۷ سالمه مطلقه هستم و با دختر ۱۷ ساله خودم در شمال کشور زندگی میکنم،حدودا دوسال پیش بایه پسر ۲۸ ساله که پرستار بود و اهل شیراز تو اینستاگرام آشنا شدم،چون باهم فکرامون یکی بود و تقریبا یکبار شکست تو زندگی رو تجربه کرده بودیم(ایشون فقط یکبار با یه دختری تو دبیرستان دوست بودن و باهم قطع رابطه کرده بودن و شکست عشقی رو تجربه کرده بود) خیلی احساس نزدیک بهم داشتیم بنابراین با سماجت ایشون باهم رابطه رو شروع کردیم،اوایل تا یکی دوماه فقط از طریق تلفن و تماس تصویری باهم میتونستیم در ارتباط باشیم تا اینکه ایشون اومدن شمال برای اولین بار و ما رابطمون رو خیلی گرم و بطور جدی شروع کردیم،همه چی خوب بود خیلی بهم علاقه داشتیم و اطمینان میکردیم بطوری وابسته شده بودیم که یک دقیقه هم بدون هم نبودیم حتی تو فضای مجازی،رفت و آمدامون هم که زیاد شده بود هم اون میومد شمال و هم من میرفتم شیراز بدون اینکه خونوادههامون بفهمن،ولی این اواخر کارش خیلی زیاد شده بود و تو خونوادشون هم مشکل برخورده بود احساس طرد شدن از خونوادش رو میکرد از طرفی دوری و سختیهای راهمون هم بهش فشار میاورد و مدام بهانه گیر شده بود، چند بار باهم قهر کردیم حتی تا دوهفته هم قهرمون طول کشید ولی آخرین بار خسته شده بودیم میخاستیم تمومش کنیم خداحافظی کردیم ولی بعد از دوهفته دوباره برگشت و ایندفعه با التماس،از اونجاییکه هردومون غرور زیادی داریم این ازش بعید بود ولی من با خواهشهای اون قبول کردم که بازم ادامه بدیم چون خیلی دوسش داشتم،اما یهو یه شب همه چیز خراب شد وقتی من شام رفته بودم با دخترم بیرون در حالیکه اون شیفت شب مونده بود تو بیمارستان، برگشتنمون طول کشید و اون فکر کرد من با کس دیگه ای بیرون رفته بودم ،خلاصه هرچی براش توضیح دادم و دلیل آوردم قانع نشد و تمومش کرد و رفت،الان دوسه هفته میگذره و من هیچ خبری ازش ندارم از همه جا منو بلاک کرده حتی جواب پیامهایی رو که گاهی براش میفرستم رو نمیده ولی من میخوام برگرده چون خیلی دوسش دارم و هیچ کس به اندازه اون منو به این حال خوبی که تو این دوسال داشتم نبرده بود،اسمشو هرچی میذارید بذارید ولی من میخام که اون برگرده و ازتون خواهش میکنم کمکم کنید لطفا بهم بگید چیکار کنم؟

سلام دوست گرامی رابطه شما و شریک عاطفیتان، با توجه به تفاوت سنیتان و شرایط شما، اشتباه بوده اما بهرحال رابطه ای هست که پیش امده و نمیشود به گذشته برگشت. بهتر هست کمی زمان بدهید شاید اصلا این رفتار ایشان بهانه ای برای اتمام رابطه بوده اگر ایشان هم مثل شما از این رابطه راضی بوده باشند برمیگردند. ضمنا میتوانید از دوره برگشت عشق، در رادیو عشق استفاده کنید

با سلام وقت بخیر سوالی داستم از خدمت شما تمام این کارایی که شما نوشتین انجام ندین من متاسفانه انجام دادم؛ دوستام هم همش گفتن اینکارارو انجام نده اما من خیلی حالم بده. بهش نگفتم برگردیم فقط میگفتم چرا با من اینکارو کردی میخوام جواب سوالامو بگیرم ازت میخوام حرف بزنم خالی شم اما اون همش بی محلی میکنه بهم اصلا براش مهم نیست امروز پیام میدم فردا میاد جواب میده میگه این چرت و پرتا چیه نوشتی ؛ حتی حس حسادتشم تحریک کردم هرکاری بگین کردم الان این صفحه رو خوندم دیدم هرکار اشتباهی که شما گفتین انجام ندین من انجام دادم و اون پرو تر شده و با خودش فکر کرده من اویزونش شدم برای همین برام کلاس میذاره ؛ میخواستم ببینم اگه از الان با همه ی این اتفاقات من حرفای شما رو رعایت کنم اون دلش برای منم تنگ میشه که بخواد برگرده یا اینکه دیگه از من متنفر شده؟ خودم فکر میکنم اون از من متنفر شده و بدش میاد چون بی محلی میکنه بهم و این بی محلی منو خیلی آزار میده حالم خیلی بده . نمیخوام باهاش رابطه داشته باشم دوباره اما طاقت این بی محلیاشم ندارم دلم میخواد اون پیام بده بخواد باهم باشیم تا اروم بگیرم. اینم بگم ما ۶ ماه باهم بودیم البته فقط از طریق مجازی تلفنی صحبت میکردیم فقط ؛ و اینکه خیلی باهاش قهر کردم چون اون اصن به چیزی که من میخواستم ازش احترام نمیذاشت و بیشتر سر یه مسئله ای شاید بی ارزش دعوامون میشد. ممنون میشم جوابمو بدین که ایا من این کارایی که گفتین اگه از الان انجام بدم ایا جواب میگیرم که اون خودش دلش تنگ بشه برگرده یا دیگه از من بدش میاد

سلام دوست گرامی مدتی دور از ایشان و درخواست برای برگشت به رابطه باشید و سعی کنید از انجام رفتارهایی که قبلا انجام دادید دوری کنید

lسلام خسته نباشین من حدود یسال در رابطه ای بودم ک مادام بالا و پایین داد گاهی همه چی خوب و گاهی بد خودم رابطه رو تموم کردم و اون اقاهم پذیرفت فقط سختی بود و عذاب برام ولی با این حال هنوز دوسش دارم و وابستگی زیادی دارم بهش نمیدونم باید چیکار کنم چون خودمم رابطه رو تموم کردم نمیخوام برگردممم از طرفی ترس از دست دادنش هم هست واقعا نمیدونم با این احساسام چی کار باید بکنم ممنون میشم راهنماییم کنید

سلام دوست گرامی رابطه ای که با فراز و نشیب زیادی همراه باشه باید در ادامه دادنش تفکر کرد. وقتی رابطه تمام شده و شریک عاطفی شما برای برگشت شما کاری نکرده پس منطقی باشید و درصدد برگشت نباشید

سلام روزتون پرانرژی .من با آقا پسری 4 ماه دوست بودم و تو این 4 ماه رابطمون هم به عنوان همکلاسی بود و هم 2 دوست بودیم که از نظر ایشون دوست صمیمی اش بودم بعد 4 ماه ایشون بهم پیشنهاد رابطه جنسی دادن و گفتن عاشق منن و 6ماه هست بهم توجهه دارن و صمیمی ترین دوستشونم و تمرکزشون همیشه به منه ودوسم دارن .خیلی پسر خوبی هستن هم از لحاظ شخصیتی هم تحصیلی و من پیشنهادشونو رد کردم و گفتم نمی تونم فعلا اینکار رو کنم ایشون اصرار کردن و من گفتم فعلا نه و علت و پرسیدن من گفتم فعلا نه.این مسئله باعث شد که شب بهشون زنگ بزنم و بگم عشقشو بهم ثابت نکرده و چرا با دخترا حرف میزنهو دعوا شد و لحبازی و سر لجبازی باایشون رابطه ام فعلا قطع شد بعد دوهفته باهاشون حرف زدم و گفتم سلام و علیکمونو نگه داریم گفت چشم و گفت قهر نیست باهام .و حرصمو در میاره یا واکنش بهم نشون میده .هفته پیش یکی از دوستام شماره اشو میخواست و بهش پیام دادم و جواب پیامم و داد ولی نه سرد ونه گرم و توجهه داره بهم تو کلاس و بیشتر لجم و میاره یا میرم پیشش میشینم تو سلف میره تو خودش بعد پا میشه میره جای دیگه میشینه ولی موقع رفتن بهم خسته نباشید میگه میشه برش گردونم الان رابطه ام فرمتش چیه؟

دوست عزیز سلام

قبل از هر چیز، به این موضوع فکر کنید که ایشون، بدون هیچ رابطه متعدانه‌ای، به شما پیشنهاد رابطه جنسی دادند و با رد کردن پیشنهاد ایشون، رفتارهای اینچنینی از خودشون نشون می‌دن! حالا با خودتون فکر کنید، ادامه ارتباط با ایشون به کجا می‌رسه؟ اگه دوباره پیشنهاد دادن چی؟ اگه پیشنهادشون رو پذیرفتین ولی ترکتون کردن چی؟ ….

بهتره قبل از هر چیز به این سوالات فکر کنید و بعد برای اقدامات بعدی تصمیم بگیرید.

باقبول همه این صحبت هایی که گفتین میتونم برشگردونم؟دوره تون شامل منم میشه؟

سلام. خسته نباشید. من یه آقایی رو 6 سال دوست داشتم ولی بهش نگفتم تا اینکه جریانی پیش اومد و من مجبور شدم حرف دلمو بزنم.اولش خیلی آروم با من برخورد کردن و مشکلی نداشتیم اوکی بودیم باهم تا اینکه گفت قصد داره بره خارج.منم تصمیم داشتم درسمو که خوندم برم اونجا پیشش و اینو مطرح کردم باهاش.ولی نمیدونم چیشد یهو واقعا که گفت منو نمیخواد در صورتی که قبلا چنین حرفی نزده بود و اوضاع خوب بود. منم عصبانی شدم و بلاکش کردم. قرار بود همو ببینیم ولی حالا که اینطور شده نمیدونم چکار کنم. دلتنگش هستم. به نظر شما پیام دادن بهش اشتباهه ؟ که بگم میخوام ببینمش

دوست عزیز سلام

چون ارتباط رو شما قطع کردید، بهتره اولا از بلاک بودن درشون بیارید و اگر خواستید پیام بهشون بدید، می‌تونید بابت عصبانیتتون توضیح بدید. اما به هر حال در نظر داشته باشید که ایشون به درخواست شما جواب منفی دادند و … . شما تو این موقعیت دو کار می‌تونید انجام بدید: یا جواب منفی ایشون رو بپذیرید و … یا اینکه برای به دست آوردنشون تلاش کنید. البته باید در نظر داشته باشید که ممکنه جواب بده تلاشتون و ممکن هم هست جواب نده. اگر برای جذبشون می‌خواید تلاش کنید بهتره با روان‌شناسان رادیو عشق در تماس باشید تا موضوع رو به صورت کامل بررسی و کمکتون کنند.

سلام. متشکرم از پاسخ گویی تون. راستش ما هردوتامون قبل از این یه شکست بد رو پشت سر گذاشتیم، منم میترسم که نکنه از سر لجبازی و ترس از تجربه دوباره، چنین برخوردی داشتیم باهم. چون ایشون هم یه سری مشکلات دارن برا سفرشون ممکنه کلافه یا عصبی بوده باشن یعنی؟ من نمیخوام بخاطر یه سری چیزهای الکی از دست بدمش.

سلام. متشکرم از پاسخ گویی تون. راستش ما هردوتامون قبل از این یه شکست بد رو پشت سر گذاشتیم، منم میترسم که نکنه از سر لجبازی و ترس از تجربه دوباره، چنین برخوردی داشتیم باهم. چون ایشون هم یه سری مشکلات دارن برا سفرشون ممکنه کلافه یا عصبی بوده باشن یعنی؟

سلام وقتتون بخیر. دختری ۲۰ ساله هستم که حدود ۴ ماه پیش با شخصی که ۳ ماه از خودم کوچکتر بود آشنا شدم. اولش من از ایشون خیلی خوشم میومد ولی به دلیل اصرار زیاد مبنی بر این که بیا خونمون کم کم دلسرد شدم و کلا بعد ۲ هفته رابطرو کاملا قطع کردم و ایشونم ک دید من تمایلی ندارم کلا بیخیال شد. بعد از ۴ ماه دوباره پیداش شد و ی حالت درد و دل طور باهام راجع به مشکلاتش حرف زد و دوباره بیرون رفتن و اینا تا این که باز پیشنهاد داد ک بیا خونمون و من این سری قبول کردم که برم اما شبش بهم گفت بهتره ک این کارو نکنیم من نمیخوام اذیتت کنم و بعدش کلا غیبش زد و بعد لز چند روز با ی خانوم دیگه ای رفت تو رابطه و وقتی بهش گفتم انکار کرد. اولین سوالم اینه ک چرا هی میره و هی میاد؟ دومین سوالم اینه ک با این ک این ادم اصلا مناسب من نیست و خواسته هامون مشترک نیست من چه طوری میتونم بیشتر جذبش کنم و کاری کنم که بمونه

سلام دوست گرامی خود شما دقیقا اعلام کردبد با شخص دیگه ای در ارتباط هستند و فرد مناسب شما نیستند پس بهتره از فکر جذب ایشون خارج بشید

سلام من با پسری آشنا شدم که دو سال ازم بزرگتره ۱ سال و ۲ ماه با هم دیگه تو رابطه بودیم حرف میزدیم حتی اومد با مادرم صحبت کرد و خانوادم در جریان بود نزدیک عید ۹۸ بود که دوست دختر سابقش بهش پیام داد و اون هم رفت سمت اون دختر. حتی برای خواستگاری هم پیش رفت اما اون دختر پسش زد و دوباره سمت من اومد و خواهش کرد که دوباره باهم باشیم رابطمون از سر گرفته شد. دوست دختر سابقش به پیج من اومد و با اصرار دوست پسرم من اونو به پیج اینستام راه دادم ولی همیشه اصرار داشته که اگه سوالی از من پرسید در رابطه با رابطمون بگم که من بهش پیشنهاد دادم و هیچ چیز عاشقانه ای توی صفحه اینستام درمورد خودمون نذار. تولدش بود و من عکس دستامو گذاشتم و تولدش تبریک گفتم و گفتم که این مدت با همیم بهم گفت اگه دوست دختر سابقم ببینه این پستو دیگه رنگ منو نمیبینی اونم دید، برای همیشه باهام خداحافظی کرد نمی دونم آیا دوباره برمیگرده یا نه… منو بلاک کرده

سلام دوست گرامی رابطه شما حتی در صورت برگشت ایشان هم اشتباه هست و بهتر هست به دنبال قطع کامل ارتباط باشید ایشان هنوز درگیر رابطه قبلی هستند پس ادامه دادن اشتباه هست منطقی باشید و اجازه ندهید همیشه سایه یک شخص دیگه در رابطه شما باشید

سلام عشقم یه بارخیانت کردبرگشت ولی نتونستم بهش اعتمادکنم هرروزجروبحث ودعوابودترکم کرددوسال زنگ میزدواسطه میفرستادجوابشونمیدادم تااینکه بااصراربسیارایشون دوباره واردرابطه شدم الانم دوباره جنگ ودعواحالایک ماه قهر یه روزفقط خوبه بعدیک ماه آشتی کردیم فقط چهارساعت خوب بودیم الانم انلاین میشه ج‌واب نمیده قبلارابطمون خوب بودخواهش میکنم بگیدچ کارکنم رابطمون خوب بشه ب ازدواج ختم بشه

سلام دوست گرامی رابطه ای که یبار به هر دلیلی خراب شده باید برای برگشت مجدد خیلی محتاط بود.فقط صرف علاقه به بازگشت مهم نیست باید رابطه از اساس درست باشد. دلیل این مشکلات در رابطه را پیدا کنید و حل کنید و انوقت دنبال ازدواج باشید

سلام خسته نباشید منو عشقم یک سالو خورده ای ک باهمیم همیشه خوب بوده رابطمون اما این مدت من ی کارایی کردم ک باعث شدم ازم دور شه همو خیلی دوست داریم رفتارش خیلی تغییر کرده ن فقط با من با همه با دوستاش خانوادش روحیش مثل قبل نیس همیشه میگه دوس ندارم ازدستت بدم اما اینجوری هم واسم سخته خیلی سعی کرده رفتارش مثل قبل شه اما هر دفعه ناامید میشیم منم هر دفعه بهش امید میدم میگم درست میشه نگران نباش انقد ک روحیش عوض شده هر دفعه انرژی منفی ب خودش میشه بدتر میشه دوستش دارم اونم دوستم داره شک ندارم خیلی ثابت کرده اما نمیدونم چیکار کنم روحیش باز برگرده

سلام دوست گرامی باید دید مسائلی که باعث دوری شما از هم شده چقدر مهم بوده و نتایج رفتاری جه بوده است. بهتر هست هر دو نفر به مشاور مراجعه کنید تا طی صحبت منطقی، رابطتون به روال سابق برگرده

سلام من چند ماهی بود که ب یک پسر خوب آشنا شدم من خودم ۱۸ هستم و اون ۲۳ … اون همسایه من هستش و من اینشونو از اینستا پیدا کردم … ما شروع کردیم به چت کردن وبعد از یک ماه همدیگر رو دیدیم و جوری که معلوم می شد از من خوشش اومده بود ولی به خاطر کارش سرش بیشتر وقتا شلوغ بود ما هر روز باهم چت می کردیم و از کا رهای هم اطلاع داشتیم ما هم دیگه رو دوبار دیگه هم دیدیم و خیلی صمیمی شده بودیم جوری که دیگه تقریبا داشتیم دوست می شدیم … من اول زیاد علاقه ای نداشتم ولی بعد از قرار دوم علاقه ی شدیدی بهش پیدا کردم و اینشون هم همینطور معلوم می‌شد ولی یک دفعه خیلی عوض شد خیلی کم پیام میداد و روز بعدش من بهش گفتم چطوره یا درست چت کنیم یا که اصلا دیگه کنتکت رو قطع کنیم اینشون هم بهم گفتن به نظرم بهتره ما فقط دوستای معمولی بمونیم ومن هم قبول کردم و همونجا گفتم که از اول دوستش داشتم و اون بعد از چند ساعتی جواب من رو داد و گفت من اصلا فکر نمی کردم که تو منو دوست داشته باشی چون همیشه جوری رفتار می کردی که من فکر کردم فقط دوستای معولی بمونیم و گفتش که دلش از من سرد شده چون من همیشه بهش گفتم که من اینطورم یا اونطورم … من بعد از چند روز بهش دوباره پیام دادم و ‌پرسیدم آیا در مدت ۵ماهی که ما می نوشتیم به من حسی داشته یا نه و اون بعد از یک ساعت جواب پیام منو داد با اینکه خونده بودش …. گفت اوایل بله ولی به مرور کمتر و کمتر شد و من گفتم حتما الان دیگه هیچی و اونم گفت بله ومن گفتم که اومدم که یه شانس دوم به هردومون بدم ! و گفت که نمی تونه اینکار رو کنه من هم همه چیز رو درباره احساساتم بهش اعتراف کردم و خداحافظی کردم اونم گفت که متاسفه که دیگه حسی نداره :/ من فرداش بهش پیام دادم و گفتم که بیا همو برای بار آخر ببینیم و خداحافظی کنیم اونم گفت که نمی تونه ای کار رو انجام بده ! و گفت که لطفا دیگه چت نکنیم و در آخر به خاطر اینکه دلیل کارهاش رو ‌رسیدم گفت : من اصلا از هیچکس خوشم نمی اد من نمی دونم الان چیکار کنم احساس می کنم داره بهم دروغ میگه فکر می کنم شاید خوانوادش از ما خبردارشدن و دارن بهش فشار میارن ! ! من می‌خوام اونو برگردونم الان یک هفته از اون اتفاق گذشته و من تصمیم دارم که تا دو هفته هیچ استوری در اینستا پست نکنم و باهاش در تماس نباشم و بعد از دو هفته بهش پیام بدم به نظرتون کار درسته ؟ اصلا باید چی بنویسم ؟ لطفا کمکم کنید 🙏

سلام دوست گرامی به نظر میرسه ایشون در احساسات نسبت به شما سرخورده شدن و توقع از رابطه را چیز دیگری میخواستن که براورده نشده عجله نکنید و صبور باشید رابطه را کاملا قطع نکنید و هر از گاهی پیام بدهید. یک مدت به این روش ادامه بدهید تا متوجه بشند که برای شما رابطه هنوز تمام نشده.سعی کنید در کنارمنطق از احساسات هم کمک بگیرید

سلام من مدت دو سال و نیم هست که با پسری در شهر دور به صورت تلفنی و مجازی در ارتباط بودم. البته یک ماه بعد اشنایی ایشان همراه خانواده برای خواستکاری اقدام کردند ولی خانواده من در حضور همه عنوان کردن شرط این ازدواج انتقالی کار پسر هست. چند باری تلاش کردیم و نهایتا تا نیمه راه امور انجام شد. اما سر بحث مهریه و شرایط قانونی به توافق نرسیدیم. من همزمان هم مهریه (مطابق عرف خانواده پسر و عروس های قبلی) خواستم و هم خواهان شروط صمن عقد شامل حق تحصیل حق مسکن (چون در یک شهر نیستیم و اعتباری و اطمینانی نداشتم که بعد ازدواج به شهر خود برگردد)، حق پاسپورت و خرو ج کشور د حق حضانت بودم. یعنی کلیه شرایط ضمن عقد رو همزنان میخاستم. خلاصه چند بار بحث و ناراحتی شد و هر بار اشتی از طرف ایشان انجام میشد. یکسال رابطه ایشان درگیر کارهای دفاع بودتد و برای انتقالی مجدد اقدامی نکردند و کلا تایم سوزوندند. بهمن ماه سال پیش محددتنها به منزل اندن و با خانواده صحبت کردن. خانواده من هم گفتن به سلامتی دفاع کردید و شش ماه تایم بدید و کارهای انتقال رو انجام بدبد ایشان طی شش ماه پشتکاری نداشتند و نهایتا با بالا رفتن سن تازه به خودشون اومدن و گفتند اقدام میکنن ولی خانواده ها مجدد ارتباط برقرلر کنند و حتی اگر بشه بله برون قبل انتقالی انجام بشه چون شاید با انتقالی مخالفت بشه (ناراحتی من این هست که حتی اقدامی نکرد تا پاسخ منفی بگیرن). کلا این مدت یا کاری نمیکردن یا یهو میخاستن ظرف یک جلسه مراسم بله برون نامزدی عقد در یک جلسه تموم بشه. خلاصه خانواده من گفتن که ما سابق حرف خودمون رو زدیم و درست نیست محدد بحث انتقالی تو تماس با خانواده ایشان مطرح بشه چون حرف و درخوایت رو ادم یکبار بیان میکنن. بعد این موضوع هم مادر ایشان کلا ناراحت شدند که بهد ۳ سال دیگه شرط و پیش شرط نداره و نباید مهریه و اننقالی و … سخت گرفته بشه برای همین دیگه کلا مخالف ازدواجن و برای این ازدواج قدم برنمیدارن.‌پسر هم تحت تاثیر رفتار مادر کلا تو یک روز صرف بحث تلفن که گفتم بهتره چند روز دست نکه داری و موافقت اداره رو بگیری بعد با خانواده ام با دست پر اقدام کنی هنه چیز رو خراب کرد و این ارتباط مجدد کات شد. حالا چند سوال من هیچوقت تو رایطه برای اشتی پیش قدم نشدم . البته هیچوقت به این جدیت اوضاع خراب نبود. نمیدونم این انتظار از من میره که برای اشتی پیشقدم بشم؟ دوم حس میکنم بین ما کشش هست و علاقه هم هست منتها همیشه بخاطر تغییر حدید ترسیدیم و نخاستیم از دایره امن بیرون بیایم. من به ایشان گفتم شهر شما میتونم چند سال زندگی کنم ولی تمایل دارم حق مسکن رو ب بدی تا خیالم راحت باشه نخای از من برای تمام عمر در شهری باشم که علاقه به زندکی ندارم. متاسفانه ما دارای اهداف مشترک زیاد هستیم از نظر اخلاقی به هم میایم تست سخصیت دادیم هر دو یک تیپ داریم. نمیگم خیلی خوبه یک تیپ بودن ولی کاملا درکش میکنم حس علاقه و کشش هست ولی تو این مقطع نمیدونم پیشقدم شدن کار درستی هست و اینکه به عنوان دختر دوست ندارم صرف اینکه ایشون تایم هدر کردن هیچ شرطی نداشته باشم. مهریه در خانواده ایشون نرخ معمول و عرف هست ولی ایشون میگن دامادها و برادرها خواستن زیر بار برن، من زیر بار نمیرم. و اخر چون دور بودیم نشد حتی تو جلسه حضوری یا مکالمه تصمیم بگیریم و به صورت تلگرامی کات شد.

دوست عزیز سلام

بسیاری از مسائلی که شما مطرح کردید رو می‌شد با مراجعه به روان‌شناس و یادگرفتن اصول درست حل مساله حل کرد؛ اما به هر حال ناراحتی بابت کاری که در گذشته بهتر بود انجام بشه سودی نداره. شما قبل از هر چیز باید یکبار دیگه مسائلی که براتون پیش اومده رو بررسی کنید و ببینید آیا با وجود این موارد هنوز باز هم خواستار ادامه رابطه و جدی شدنش هستید یا نه؟ اگه هستید، می‌تونید با کمک گرفتن روان‌شناس متخصص، تلاش خودتون رو برای بازگردوندن ایشون انجام بدید. شما می‌تونید با شرکت در دوره آنلاین “بازگرداندن عشق و ازدواج” یاد بگیرید که چطور ایشون رو برگردونید. شما در این دوره یک روان‌شناس اختصاصی هم دارید که می‌تونید به طور مجزا روی مهارت‌هاتون کار کنید و اینطوری اگه رابطه ادامه پیدا کرد، دیگه در مواجهه با مسائل اینچنینی بتونید هوشمندانه‌تر و درست‌تر عمل کنید.

من یکماهه با پسری اشنا شده بودم و لحظه های خیلی خوبی با هم داشتیم،و همیشه ازم تعریف میکرد و می گفت ممنون که اینقدر خوبی ،شرایطش خیلی خوبه مستقل و بسیار ادم موفقیه و از نظر اخلاقی هم خیلی خوبه،من پشت سر هم دو تا سفر برام پیش اومد که در سفر دوم که بودم بهم پیام داد به نظرم اصلا نیاز به رابطه دایمی و ازدواج نداری و کمبودش رو هم حس نمی کنی، و گفت اوج خودخواهی بوده که توی ای شرایطی که من تنها بودم ول کردی رفتی و از خود گذشتگی نداری و هیجانی رفتار می کنی، و گفت این رفتارا سه بار تکرار شده و الان که اولشه اینجوریه بعدش بدترم میشه،و هر چی سعی کردم متقاعدش کنم بدتر شد و از وقتی برگشتم دیگه همدیگه رو ندیدیم حدود سه هفته میشه، چند بار پیام دادم که گفت ما علایق و اخلاقامون به هم نمی خوره و ادم وارد رابطه و ازدواجی نمیشه که می دونه طرف باهاش متفاوته، و من گفتم یه ماه کمه بذار بیشتر شناخت از هم پیدا کنیم بعد تصمیم بگیر، اما گفت وابسته تر میشیم بدتر میشه، خواستم ببینمش یا زنگ بزنم اما گفت بدترش می کنه و گفت مطمئن باش دیگه هیچی مثل قبل نمیشه،من هر کاری می کنم فراموشش کنم نمی تونم واقعا دوسش دارم و نمی خواسم از دستش بدم ، زنگ زدم بر نداشت و پیاممو هم نگاه نکرد، فقط تو اینستا پست های هم رو میبینیم،خیلی بی قرار و بی تاب و دلتنگشم چون احساساتم خیلی درگیر شده بود توی این رابطه ، اون هر روز موفق تر میشه و من ناراحت تر که چرا از دستش دادم،نمی دونم چیکار کنم؟ واسه برگردوندنش میشه کاری کرد؟

سلام دوست گرامی مواردی که مطرح کردید نیاز به بررسی دقیق تری دارد ایا با اطلاع این شخص سفر رفتید؟ سفرها الزامی بوده یا تفریحی؟ شریک عاطفی شما به چه دلیل این گونه برداشت کرده ؟ تلاش کنید با ایشان حضوری صحبت کنید تا متوجه دلایل واقعی ایشان شوید و مراجعه به مشاور هم کمک کننده خواهد بود

سلام خسته نباشید من با پسری دوست بودم که به خاطر طرحش کلا از من دور بود و 2 3 ماهی چند روز هم رو میدیدیم.به خاطر اینکه من انتظاراتی رو چندین بار مطرح میکردم(تلفنی چون کلا رابطه ی ما بیشتر به حرف زدن تلفنی بود به خاطر دوری ) که ایشون به خاطر ویژگی های خودش اهلش نبود،دیگه مسئله ی دوری براش سخت شد و بهم گفت به خاطر اینکه دوری سخته و تو هم داری اذیت میشی و انتظاراتی که داری(از جمله وقت گذروندن با هم و اینا ) منطقیه که از هم جدا شیم.تو هم منطقی باش وگرنهواسه منم سخت میشه .اون داشت منطقی برخورد میکرد من هم احساسی که نهه من دوستت دارمو نمیتونمو اینا…که بعد گفت کاش بهت نمیگفتم،اصن فک کن راجبش باهات حرف نزدم …و بعد 2 3 روز دیگه جواب تماسهام رو نداد.من هم چون تازه همین الان متنتونو خوندم مدام زنگ زدم و چون جواب نمیداد ک مثلا منم بیخیال شم مدام تا 3 4 روز پیام دادم(پیام هایی که گفتین بده از جمله دوستت دارمو نمیتونمو خوابم نمیبره و بیا منطقی باز حرف بزنیمو اینا ) 2 3 روز ول کردم پیام ندادم تا این که امروز باز پیام دادم که الان یه مدت گذشته فکر کردم و بیا منطقی حرف بزنیم…اگه نشد دیگه اوکی تموم(2هفته ای هس که گذشته )…و این دفعه جواب داد!و گفت اوکی.که من گفتم تایم حرف زدن رو یه موقعی میذاریم که هم من وقت داشته باشم هم تو که باز گفت اوکی.ولی الان که پیام شما رو خوندم دیدمم تماااام کارای اشتباها انجام دادمو نذاشتم 20 روز بگذره و دلش تنگ بشه و الان زوده و حرف زدن بدتر میکنه الان کارو و قضیه رو تموم میکنه….خواهشا بهم جواب بدین که الان من چ کنم با این وضعی که پیش اومده و این ک گفتم حرف بزنیم ولی هنوز وقتش نیست و درصورت حرف زدن چون هنوز تایم زیادی نگذشته احتمالا باز به تموم شدن ختم شه…الان این اشتباهمو چجوری جبران کنم؟؟؟؟

سلام دوست گرامی شما در دورانی که نباید اصرار و خواهش زیادی برای برگشت میکردید این کار را انجام دادید و اگر الان که ایشان اوکی برای صحبت دادن بخوایند به توصیه ها عمل کنید شاید همخوانی نداشته باشد. بهتر هست منطقی باشید و چند روز اینده یک قرار برای صحبت تنظیم کنید و کلیه مشکلات رابطه را با هم بررسی کنید و هرکدام برای بهبودرابطه تلاش کنید

سلام من یه چند ماهی بایه پسری در تلگرام دوست بودم ولی رابطمون بخاطر لجبازی و اینا کات شد ولی دو هفته بعدش من با عنوان این که دوست ساده باشیم برگشتم ولی رفتارش خیلی بد بود انگار یه ادم دیگه شده بود ولی بعضی وقتا انگار مثل قبل میشد یجورایی مهربون میشدمنم بعد چندماه با یکم تحقیر ولی نه زیاد البته بدون فحش و اینا برای اینکه دلم خنک شه بلاکش کردم الان ۸ ماه گذشته ولی من هنوز نتونستم فراموشش کنم حالم خیلیی بده هر کاری بگین کردم خواهش میکنم کمکم کنین من به مشاور دسترسی ندارم میخوام برگردم به رابطه ولی نمیدونم غرورمم داره داغونم میکنه حس میکنم اونم منا دوست داره

سلام دوست گرامی رابطه شما دوبار با حالت نامناسب تمام شده و برگشت به این رابطه منطقی نمیباشد .ایشان اگر تمایلی داشتند طی این مدت اقدامی کرده بودند.منطقی باشید و به دور از احساسات اجازه بدهی دوران بحرانی اتمام رابطه سپری بشه

من چند روزه سر یه مسئله ای ک همش سرش دعوا و بحث داشتیم ینی داشتن دوستِ دختر توسط دوست پسرم کات کردیم.من فکر میکردم برمیگرده و عذر میخاد و خودمم واسه اینکه با دوستای دخترش کنار بیام و گیر ندم اماده کرده بودم.ولی بهم زنگ زد و گفت همه چیز تموم شدهثن میخام تنها باشم.نمیخام رابطه داشته باشم.و من اصلا نمیتون مب حالت عادی برگردم چون واقعا دوستش داشتم.بنظرتون چیکار کنم تا برش گردونم؟با کل ادمای روی زمینم فرق داره.و راحت میتونه احساساتشو در نظر نگیره.ولی دلم میخاد دلتنگ شه و یبارم ک شده اون بیاد دنبالم

دوست عزیز سلام

قبل از هر چیز بدونید که اگه همینطوری بهش بگید که دوست‌هاش رو به خاطر شما کنار بگذاره، اینکار رو نمی‌کنه. به عبارت دیگه، نوع درخواست دادن شما خیلی مهمه. به همین دلیل، بهتره که از راهش وارد بشید. شما می‌تونید با کارشناسان بازگرداندن عشق تماس بگیرید تا راهنماییتون کنند.

سلام عرض شد. من با نامزد دو سالم به دلایلی که واقعا صد در صد لجبازی از طرف او بود قطع رابطه کردیم. یعنی خودش تو آخرین مرحله حتی گفت ازت متنفرم و منو از همه جا مثل واتس آپ٫ وایبر٫ اینستا بجز تلگرام که نمیدونم چرا بلاک کرد و حالا بعد از دو هفته پنج روز پیش فقط از دو جا (ایمو و وایبر) منو آنبلاک کرد و چهار بار از این دو جا باهام تماس گرفت ولی من تا به الان جوابشو ندادم با اینکه دلم براش یه ذره شده. جالبی اینجاست که هنوز منو از اینستا و واتس آپ آنبلاک نکرده و فقط از اون دو جا که باهام تماس گرفته آنبلاک کرده. من الان باید چه کار کنم؟ آیا همچنان به جواب ندادن تماسش حتی اگه مجدد باز تماس گرفت جواب ندم؟

سلام دوست گرامی اگر نامزدتان درصدد برقراری ارتباط مجدد هست بهتر هست به ایشان زمان بدهد تا اشتباهات گذشته را جبران کنند.پ در صورت تماس مجدد ،قرار حضوری بذارید و باهم صحبت کنید

سلام خسته نباشید من با دوس پسرم 2سال در رابطه بودم یه هفته ای میشه که رابطمون از طرف ایشون تموم شده ودلیل موجه ای به من ندادن بااین که من میدونم ایشون من رو دوست دارن وبخاطر آینده نامعلومی که دارن چه از نظر شغلی و سربازی ودرس ونمیخواستن که اینده من خراب شه واین رابطه بهم زدن وگفتن که برای هردومون بهتره به نظرتون باید فراموشش کنم یا برمیگرده واگه یه ماه بعد من به ایشون پیام بدم وایشون درخواست ملاقات منو رد کنن چه کنم واون پیامی ک گفتین یه خاطره خوب بگم در چ موضوعی باشه مثالی میزنید

سلام دوست عزیز نحوه پیام دادن شما باید بسیار حساب شده باشد. طوری که کمترین هزینه عاطفی را داشته باشد. ضمنا قبل از اینکه ارتباط مجدد برقرار کنید باید یک مجموعه اقدامات را انجام داده باشید و پیشنیاز این ارتباط به وجود آمده باشد.

سلام وقت بخیر نامزد من بعد 3 سال رابطه با هر خوبی و خوشی ، یک یهو بعد اینکه کار مناسبی پیدا کرد و شرایطش بهتر شد رفتارش هر روز سردتر و سردتر شد و بعد هم با انتقادهای مکرر من بخاطر رفتار سردش بیشتر دورتر شد و یکهو دیگه جوابمو نداد الان احساس میکنم شماره منو از گوشیش پاک کرده راه برگشتی وجود داره ؟

با سلام و احترام لطفا در این آزمون شرکت کنید و نتیجه را از طریق راه های ارتباطی برای ما ارسال کنید.

با سلام به شما .من دختری بیست ساله هستم و در دانشگاه از پسری بیست یک ساله خوشم اومد .من نمیشناخت تو گروه پست گذاشت و منم به بهانه همون پست به پیوی رفتم و سر صحبت باهاش باز کردم یه هفته باهم حرف زدیم دیر پیامای من سین میکرد سرد بود محل نمیداد منم از رفتاراش خسته شدم باهاش دعوا کردم اونم گفت کارت فوری که نیست من جواب بدم تو نباید حساس بشی بعدش پشیمون شدم ازش معذرت خواهی کردم اونم گفت بین ما چیزی نبوده و دیگه پی ام نمیدم بعدش من بلاک کرد این ماجرا گذشت دوهفته بعدش ما تو دانشگاه هم دیدیم دوبار به هم خیره شدیم .گذشت من متوجه شدم عاشقش شدم من تو دانشگاه میدید منم هی نگاش میکردم کم کم متوجه شدم به من علاقه مند شده هر وقت من میدید واسه اینکه من متوجهش بشم از کنار من رد میشد یادمه یک بار تو کلاس هم ردیف با من نشست من به دوستاش معرفی کرده بود اونا به من اشاره میکردن نگاهش از من پنهون میکنه اما میاد کنار من نزدیک من غیر مستقیم به من کمک میکنه .من توی گروه دانشگاخ با پسری دعوام شد که از من خوشش میومد دوست پسرمم همون شب من از بلاکی در اورد .من میبینه مضطرب میشه هی با صورتش ریشاش ور میره زبان بدن من تقلید میکنه سعی میکنه نزدیک من باشه من خودم رفتم پیوی بعد ان بلاک شدنم بهش گفتم من میدونم تو چه احساسی به من داری حرف بزن اما گفت من منظورت متوجه نمیشم داری اشتباه میکنی تو انتخابت تجدید نظر کن من فکر میکنم ترسیده بود من ضایعش کنم. دوستم داره فقط مشکل اینه که نمیتونه بگه الانم دیگه دانشگاه تموم شده و ما هم نمیبینیم میخواستم بپرسم چیکار کنم که بهم بگه دوستم داره چجوری بهش علاقم بفهمونم ؟ یعنی باز برم پیوی باهاش سر صحبت باز کنم ؟کمکم کنید من خیلی حالم بده چجوری کاری کنم رو ترسها غرورش پابزاره

سلام دوست گرامی اجازه بدهید ایشان اغازگر ارتباط و ابراز علاقه باشند و وقتی شما به صورت مستقیم و غیر مستقیم گفتگو را اغاز کرده اید و ایشان اشتیاقی نداشتند باید منطقی باشید و نگذارید درگیر یک احساس یکطرفه بشید.ایشان در صورت تمایل به ارتباط با شما خودشان پیش قدم می شوند.پس صبور باشید

سلام وقتتون بخیر. من حدود ۱سال با یه آقایی که ۲سال از خودم کوچیکتر بود رابطه داشتم و قصدمون ازدواج بود حتی با مادرشونم آشنا شده بودم ولی به یه سری دلایل مثل سن،تحصیلات و شغلش من ناخواسته پرخاشگر میشدم و رهاش میکردم ولی اون ظاهرا عاشقم بود نمیذاشت برم تا اینکه آخرین بار اونم منو رها کرد ولی من بعد از جدایی فهمیدم دوسش دارم و اذیت شدم بارها رفتم سمتش ولی گفت عاشقمه ولی نمیشه چون شغل خوبی نداره و… آخرین بار ۱ماه پیش گفتم باهمه چی کنار میام من مشکلی ندارم بازم گفت نه و تصمیم گرفتم ازش دور باشم الان ۳ هفتست ازم خبری نداره ولی من میبینم که چقد خوشحال و غرق کارش شده با وجود همه اینا من دلم میخواد برگرده آیا امکانش هست یا اینکه باید قید احساسمو بزنم

سلام دوست گرامی اینکه شما در ابتدای رابطه به دلیل مشکلات به ایشان پرخاش کردید و ایشان را زیر سوال بردید جای صحبت دارد و باید دقیق بررسی شود.از طرفی رابطه ای که یکبار تمام شده باید بررسی و بازبینی شود.اما اینکه الان ایشان در شرایط خوبی هستند و شما خواهان بازگشت به رابطه هستید را باید با خود ایشان صحبت کنید و بگید که بابت گذشته پشیمون هستید و در صورت موافقت ایشان دوباره رابطه شروع شود

سلام. وقت بخیر. من سه سال قبل با اقایی اشناشدم اون منو میخواست ولی من دوست پسر داشتم. افسردگی گرفته بود که هی به من ز میزد قربون صدقه میرفت من جواب نمیدادم بلاک میکردم. دلم براش سوخت. یه مدت هر از گاهی بهش سر میزدم و باهم قرار میذاشتیم ولی از نظر من دوستانه بود تا حالش خوبشه. این اقا واقعا منو برای ازدواج میخواست اما من بهش میکفتم که من دوستانه دوستش دارم. یسال این روند بود. تا که یه مدت از هم بیخبر بودیم، دوباره سر و کله اش پیدا شد. من رابطم بهم خورده بود و دیدم این اقا یساله منو میخواد و ازدواجه کفتم بذار باهاش وارد رابطه بشم. اما تا دید من دوسش دارم گفت من عشق رو توی نرسیدن میبینم(به دخترعموشم علاقه داشته و دخترعموش قبولش نکرده و هنوز عاشقشه) کفت نمیتونم دوباره بهت اعتماد کنم ،تو منو خیلی اذیت کردی، من هی عاشقتر میشدم اون کمرنگتر. دیکه نه پیام میداد نه زنگ میزد زیاد ولی هر از گاهی میدیدیم همو. خیلی سعی کردم بشه اون ادم قبل اما میکفت اون ادمو تو کشتی. منم خیلی احساساتیم و دوست داشتم یه رابطه عاشقانه دو طرفه باشه و هی نمیشد منم هی ارتباطمو قطع میکردم. دوباره جوش میخوردیم. دوسش داشتم. بعد از یه مدت تو گوشیش دیدم چندتا دختر دیکه هستن که باهاشون ارتباط داره. خودش میکفت فقط چت میکنیم. من خیلی عصبی شدم و تموم کردم. دوماه ازش بیخبر بودم. وقتی دیدم نیست رفتم با دوست پسر قبلیم. بعد از دوماه سر و کله اش پیدا شد منم دوسش داشتم رفتم دیدمش اما بهش کفتم با کسی بودم. رابطمون دیکه عاشقانه نشد و روش باز شده بود به همه میکفت ما دوست معمولی هستیم و منم میخوام از ایران برم. رفت از ایران ،یک ماه. اما نشد برگشت. وقتی برگشت بعنوان دوست رفتم دیدارش. اما بهش کفتم هیچ حسی ازت نمیگیرم دیکه. باز دوهفته ازش بیخبر بودم که خودش ز زد و من خانوادشو میشناختم از قبل. همه فامیلاشو. با فامیلاش چندبار مسافرت رفتیم. اما حس میکردم من عاشقشم و اون اصلا دوستم نداره. از اخرین سفر که اومدیم دیدم باز تو گوشیش با دخترا حرف میزنه صبح بخیر و قربون صدقه هاش برای کس دیگس اما باز نیکفت من فقط چت میکنم وگرنه چرا توی اینهمه سفر یه زنگم نزدن این دخترا. وقتی اومدم خونه، تصمیم گرفتم بعد از سه سال رابطه که هی قطع و وصل میشد یبار درست حسابی باهاش حرف بزنم یا یه رابطه قشنگو دو طرفه شروع کنیم یا تمومش کنیم برای همیشه. بهش کفتم. کفت ما خیلی وقته رابطه ای نداریم. فثط دوست معمولی ایم. میخوام تنها باشم. نمیتونم با شک و دروغ زندگی کنم نمیخوام دوست دختر داسته باشم و …. حتی اجازه نداد یبار همو ببینیم صحبت کنیم. منم عاشقشم خیلی ، الان دو هفتس ندیدمش. دو سه روز ز و اس ام اس زدم و استوری گذاشتم اما جواب نداد. من همون دختری بودم که ارزوش بود با من باشه و زنش باشم و الان جوابمم نمیده. اینترنتشو خاموش کرده. منم دو سه روزه دیکه بهش پیام و ز نزدم. الان نمیدونم چیکار کنم. واقعا ذوسش دارم. اکه نیاد چی؟ همیشه من رفته بودم اینبار اون رفته. اکه یه روز بیاد باید چه کنم که رابطمون اساسی بشه و باز بخواد همسرش باشم و عاشقم بشه؟

سلام دوست گرامی رابطه ای که مرتب در پروسه شروع و پایان باشد میتواند رابطه ای اشتباه و مخرب باشد بهرحال دلایل و علل پایان دادن رابطه اینقدر قوی بوده که هربار اتفاق می افتاده. پس بهتر هست منطقی باشید و قبول کنید که این رابطه درست نبوده بهر دلیلی مثل عدم علاقه ایشان به شما و…این رابطه تمام شده هست پس برای خودتان ارزش قائل بشید و ایشان را فراموش کنید

سلام ببخشید یکی اینکه گفتید به هیچ گونه مسج یا تماس اصلا جواب ندیم مگر ضروری، اگه 1% مسج داد سلام چطوری و از این موارد، چیکار کنیم؟ سین کنیم جواب ندیم، کلا پاک کنیم مسیجشو یا چی؟ یکی هم شما مطمئنین که ایشون روز به روز که میگذره دل تنگ تر میشه ولی ما روز به روز بهتر؟

سلام دوست گرامی منظور شما از اینکه جواب پیام ندید را متوجه نمیشوم؟منظور شما در کدام حالت از رابطه هست؟در بخش کات کردن و فراموشی یا در موقعی که موقتی مشکلی پیش آمده؟ لطفا کامل توضیح بدید تا راهنمایی بهتری انجام شود.

وقتی توی این قسمت سوال کرده خب منظورش مشخصه دیگه!!

سلام من حدود دو سال با یه اقایی در ارتباط بودم. همه چیز عالی بود حتی طی این دوسال ما کوچکترین بحث و دلخوری ای ازهم نداشتیم ! آرامش و اعتماد به معنی واقعی ! هدفشون هم ازدواج بود تا چند ماه قبل از عید که دیگه انقدر شرایط و اوضاع مسکن بد شد گفت من نمیتونم تو این شرایط ازدواج کنم مگر اینکه اوضاع عوض بشه.. گذشت تا یک هفته قبل از عید یهو بی مقدمه گفت یه مدت نمیتونم باهات در ارتباط باشم نمیتونم بهت حسی داشته باشم و بیشتر از این فیلم بازی کنم !!(درحالی ک چندروز قبلش باهم بودیم انقدر خوب بودیم تا جایی که بهم میگفت ادم با تو اصلا پیر نمیشه)) ! تا اینکه ارتباطمون قطع شد و یک ماه بعد از پیامش رفتم دیدمش گفتم به احترامت یه مدت صبر کردم گفت برنامم عوض شده نمیتونم تو رو معطل خودم بکنم.یوقتا یسری مسائل هست که مانع میشه گفتم چی گفت خیلی چیزا مثلا خانواده.. چند ماهه که میخواستم بهت بگم ولی انقد خوب بودی نمیتونستم..ازم نخواه دلیلشو بگم چون عذابم میده!! گفتم اگر کس دیگه ای هست بهم بگو گفت اصلا بحث این چیزا نیست. دیگه حس قبل رو نمیتونم داشته باشم.(یه نکته ک قبلا انقدر فشار کارش زیاد بود گفته بود حس میکنم دارم افسردگی میگیرم دیگه حس و حال قبلمو ندارم!) بعد گفتم اگر حسی بهم نداشتی چرا دستمو محکم میگرفتی گفت چرا فکر میکنی حسی نبوده باور کن حسی بوده !!(این حرفش اونیکی حرفش رو نقض نمیکنه ؟!) !بهش گفتم تو چشمام نگاه کن بگو دوستم نداری تا برم ، نگاه نکرد گفت نمیتونم داشته باشم.. پسری ک دوستت نداشته باشه کنارت نمیمونه با ذوق نگاهت نمیکنه ؛ میکنه؟؟!!!! الان نمیدونم اون چه حسی داره ایا به من فکر میکنه هنوزم یا منو از زندگیش کاملا پاک کرده؟؟ یا بین دوراهی بوده ک این حرفارو زده ؟؟!

کسی رو پیدا نکردم ک بتونه کمکم کنه اصلا این رفتارهایی ک شما نوشتید به من هم میتونه کمکی بکنه؟ یا امیدی به برگشتش نداشته باشم؟! چه کمکی میتونم به خودم بکنم؟ :))

سلام دوست گرامی شریک عاطفی شما به شدت مردد و بلاتکلیف هست و از طرفی توان مدیریت و ایجاد تعادل در زندگی عاطفی و کاری و مالی خود را ندارد.کسی که به بهانه گران شدن مسکن از زیر بار تعهد شانه خالی میکند معلوم هست فرد مسئولیت پذیری نیست.لطفا منطقی باشید و با پذیرش این موارد رابطه را تمام کنید

سلام وقت بخیر من 5ساله ک با یک نفر دوست هستم بطوری ک خانواده هردومون در جریان هستن. خییلیی همو دوس داریم و من اطمینان کامل بهش دارم. من میدونم ک سردیه این رابطه تقصیره منه چون من بچگی کردمو 1بار باعث بی اعتمادیش شدم ک از اونجایی ک خیلی رو من حساس بود خیلی عصبانی شد. همینو هی کرد بهونه ک نظرش راجع ب ازدواج بامن عوض شده ولی گاهی اوقات میگفت اگر دیگه اشتباهی نکنی من فراموش میکنم قبلا رو. الآنم همین شد واقعا دوسم داره ولی انگاری ی حس دودل بودن داره و فک میکنم دوستاش نمیزارن ک بیاد سمت من. اما از طرفی هم خانوادش خیلی دوسم دارن و همیشه پشت من بودن. الآنم بمن گفته با خانوادم صحبت کردم گفتم همه چیز تمومه بین ما ولی مادرش اومد پیش من گفت اصلا بما حرفی از جدایی نزده و همیشه میگه اگر مبینا نباشه من میمیرم فقط مدتیه ذهنش درگیره کاره اگر ی کار خوب گیرش بیاد گفته سریع میرم خاستگاریش. ولی الان بمن گفته ک نمیخواد. یعنی بمن ی چیزی میگه و ب خانوادش ی چیز دیگه😒. من واقعا نمیدونم چکار کنم. انگاری بلا تکلیفه

سلام دوست گرامی شریک عاطفی شمابه شدت درگیر ومردد هست و در حال حاضر بهتر است با ایشان صحبت کنید و با گرفتن فرصت مجدد درصدد رفع اشتباهتان باشید .مراجعه حضوری به مشاور نیز بسیار کمک کننده خواهد بود

سلام من یه مدت حدود 5 سال با یه آقایی رابطه داشتم و کاملا هم جدی و برای ازدواج بوده حتی تمام خانواده ی اون اقا در جریان بودن به خاطر اخلاقای خاصشون هر دفعه ای بحث و دعوا پیش میومد که باعث میشد 1هفته تا10 روز از هم جدا بشیم بعد با اصرار ایشون برمیگشتم و قول میداد که اخلاقاش بهتر بشه و عوض بشه تا اینکه یه مدت واقعا سرد و بی تفاوت شده بود هرچقد میگفتم خب چیه مشکل چیه میگفت خودت خواستی من نمیتونم با کسی باشم و روش حساس نباشم واسه همین دیگه خودمو زدم به بیخیالی منم یه مدت تحمل کردم اما چندماهه پیش بهش گفتم که من اینجوری نمیتونم و ازش جداشدم چیزی نگذشت که پشیمون شدم همش فکرمیکردم که ایندفعه هم میاد دنبالم اما دیگه نیومد تا اینکه بعد 1ماه و نیم من رفتم طرفش ازش خواستم تا برگرده اما دیگه حاضر نیست برگرده بااین وجود خانوادش میگن که هروقت حرف من میشه به هم میریزه یا عکسای پروفایلش نشون میده که اونم هنوز کامل باجدایی کنار نیومده ولی از طرفی هم بعد از این همه مدت دیگه اصلا حاضرنیست برگرده.به نظرتون چیکارکنم؟

سلام دوست گرامی ابتدا شما باید دلایل و مشکلات رابطه را که منجر به رسیدن به این نقطه شده است را کامل بررسی کنید سپس رفتارهای اشتباهتان را تغییر بدهید.مطمئنا تغییرات به زمان نیاز دارد .سپس در مورد رابطه و اشتباهات با پارتنرتان صحبت کنید و ایشان را متوجه تغییرات کنید.ابتدا ممکن هست ایشان فکر کنند که شما تنها برای جذب مجدد این صحبت را میکنید اما به مرور و با مشاهده تغییرات واقعی شما، مجدد به رابطه برمیگردند.حتی میتوانید از دوست یا یکی از اعضای خانواده کمک بگیرید تا با ایشان صحبت کنند

سلام من۲۳ساله هستم وسه ساله ک با ی اقای۳۰ساله دوستیم قصدمون ازدواج بود وخانواده ی من مخالفت شدیدی داشتن چن بار قرارخواستگاری از طرف خانواده من لغو شد و درنهایت مادرم با دادن پیام توهین امیز ب مادر ایشون باعث دعوا بین دوخانواده شد اون اقا گفته بودن ک هر اتفاقی افتاد صبر میکنن تا درست شه اما بعد دعوا پیام دادن ک بیخیال شم و دیگ نمیخان ب رابطه ادامه بدن گفتن هرچقدر هم صبرکنیم بی فایدس محاله درست شه واقعا دلتنگشم و میخام برگرده اما نمیدونم چیکارکنم

سلام دوست گرامی.اختلاف نظر در خانواده های دو طرف امری عادی هست اما اینکه این مشکل به دعوا و توهین برسد باید در رابطه تجدید نظر کرد.بهرحال یک رابطه درست نیاز به تایید دو خانواده داره.اگر واقعا پارتنرتون توان مدیریت و حل مشکل رو ندارد و نمیتواند این مشکل را مدیریت کند بهتر است رابطه را تمام کنید

سلام من 2 ساله پسری رو دوست دارم من 30 ساله وان دو سال از من کوچیکتره اولین بار فالورم بود خیلی از رفتارش خوشم میومد پسر باشخصیتی بود و برعکس پسرهای دیگه اصلا تو دایرکت هیچ دختری نمیرفت باره امتحانش کرده بودم بعدا فهمیدم خانواده خیلی خوب و مذهبی و دارای جایگاه اجتماعی خوبی داره البته قبل از اینکه اینهارو بفهمم بهش ابراز علاقه میکردم اولش یه کم بی محلی میکرد چندتا از اقوام و فامیلهاشو میشناسم حتی پسر عموش قبلا خواستگارم بوده و من اینو بعدا فهمیدم که با اون آقا فامیلن اولش میگفت بیار بیرون همو ببینیم نرفتم بعد اصرار میکرد منو نهار خونتون دعوت کن منم بهش گفتم اینکار درستی نیست اونم ناراحت شد گفت من پسر کثیفی نیستم که در موردم اینطوری قضاوت کنی هر بارم ازم عکس بی حجاب میخواست اما من براش نفرستادم هر بارم با هم صحبت میکردیم سر این موضوع قهر میکردیم بعد میدیدم استوری یا پروفایل غمگین میزاره یه برام خواستگار اومد بهش پیام دادم میخوام شوهر کنم گفت بکن گفتم تو رو دوست دارم به شوخی گفت میخای خونتو بکنی گردن من؟منم ازدواج نکردم ولی اینم ترک کردم اما پست میذاشت خیلی ناراحت بود که به ازدواج من مربوط میشد در پورد اینکه من دارم شوهر میکنم و استوریم میذاشت گلایه میکردو ناراحت بود شروع کردم به درس خوندن ارشد با رتبه 2 رقمی قبول شدم منم استوری واتساپم گذاشتم اولش استوریهامم نگاه نمیکرد خیلی مغرور بود اما شروع کرد به چک کردن استوریهای من دیدم از اینکه من پیشرفت میکنم و کلا اونو نادیده گرفتم ناراحته و استوری گذاشته نمک نشناس بی معرفت همیشه من پیشدقم میشدم واسه پیام دادن منم یه استوری گذاشتم برام ارزشی نداری و بهم گفتی خون خودتو میخای بکنی گردن من بعدم نوشتم این آخرین استوریم دیدم جواب استوریمو داده و خیلی ناراحته بعد دو روز با هم چت کردیم دوباره گفت یه عکس بدون روسری بفرست منم گفتم نمیفرستم گفت ادم باید همه چیشو فدای عشقش کنه منم گفتم هر وقت مال من شدی چشم گفت خب الان مال توام منم سیمکارتمم شکستم بیخیالش شدم اما الان هی پست غمگین میزاره و ناراحته در ضمن بیکاره.

سلام دوست گرامی این شخص تکلیف خودش رو با خودش نمیدونه و هدف مشخصی تو زندگی نداره شما هم کار درستی کردین که خواسته هاش رو انجام ندادین و حتی باهاشون بیرون نرفتین و درصورتی که تو زندگی هدفی رو دنبال میکنید و میخواهید ازدواج کنید بهتره ایشون رو فراموش کنید و با توجه به موارد مطرح شده گ ایشون از نظر مالی و شخصیتی آمادگی و شرایط ورود به رابطه جدی و موفق رو ندارن از طرفی سن شما اجازه ورود به روابط بدون هدف رو نمیده پس منطقی باشید و رابطه را تمام شده بدانید

سلام من ۶ ماه هست با پسری آشنا شدم ولی چون در دو شهر مختلف هستیم همین علت بهانه گیری های او شده الان حدودا ۱۰ روز است خبری از ایشان نبود که من رفتم سراغش و گفتم با هم حضوری صحبت کنیم که گفتند هر وقت شرایط را کاملا درست کردین که در کنارم باشید رابطه را ادامه بدهیم سوالم اینه من باید انقدر منعطف باشم و برم همش بهش سر بزنم چطور بدون اینکه حس چسبندگی بهش دست بده رابطه را حفظ کنم؟ علت شکایتشونم اینه که اول تو یه شهر بودیم بعد به دلیل مسائل کاری من برگشتم و ایشون گفتند اگر من را دوست داشتی باید میموندی خواهشا جواب بدید درگیری ذهنی دارم

سلام دوست گرامی رابطه یک ارتباط دو طرفه هست و هر دو نفر باید تلاش کنند و اینکه یکنفر توقع داشته باشد فقط طرف مفابل تلاش کند و خودش ثابت بماند کاملا نادرست هست. پس سعی کنید در یک فضای منطقی و درست با ایشان ضحبت کنبد و با هم راهی هم مشکلات را حل کنید

سلام من دوست پسرم 16روزه رفته بی هیچ دلیلی گفت میخام تنها باشم خیلی دوسش دارم و نمیدونم چیکار کنم حتی خود کشی کردم حالمم نپرسید نمیدونم چرا ی عده میگن دعا بهش دادن و ای چرت پرتا ولی من میخام برگرده چن باری منطقی حرف زدم و میگ نمیخام نمیتونم بنظرتون چیکار کنم برگرده

دوست عزیز سلام

می‌خوام برای جواب به سوالتون دو تا موضوع رو با هم بررسی کنیم:

اولینش که مهم‌تره از نظر من، بحث خودکشی کردن به خاطر عشق هستش. درسته که در عاشقی، به خاطر تغییراتی که در نوروترسمیترهای مغز صورت می‌گیره (به‌خصوص دوپامین)، گاهی وقت‌ها ما رفتارهایی انجام می‌دیم که شاید در دوران بعد از عشق طوفانی (که حدودا 6 ماه تا یکسال طول می‌کشه) اصلا انجامشون ندیم؛ اما مساله خیلی مهم و اساسی این هست که با توجه به ویژگی‌های شخصیتی و محیط تربیتی، ما یاد می‌گیریم که در این دوران مدیریت بهتری روی این هیجاناتمون داشته باشیم. البته که مساله خودکشی فقط منحصر به شما نیست، افراد دیگه‌ای هم هستند که تو شرایط مشابه شما، چنین کاری رو کردن یا ممکنه انجام بدن؛ اما، توصیه می‌کنم، قبل از اینکه به رابطه برگردید، حتما با یک روان‌شناس متخصص در ارتباط باشید تا بتونید مدیریت بهتر هیجان‌هاتون رو یاد بگیرید. من غم و ناراحتی شما را به خاطر این موضوع می‌فهمم و می‌دونم که دلتون می‌خواست با هر روشی، توجه ایشون رو جلب کنید و به رابطه برشون گردونید، اما اینکار هیچ‌وقت تاثیر نداشته یا اگر هم داشته باشه، بسیار موقته. یادتون باشه، اگه دلتون می‌خواد رابطه‌ای سالم، درست و همراه با عشق و تعهد به آینده داشته باشید، حتما حتما باید پختگی لازم رو کسب کنید. به همین دلیل حتما توصیه رو جدی بگیرید و قبل از هر اقدامی برای برگردوندن رابطه، با روان‌شناس متخصص صحبت کنید؛ چون در غیر این صورت، حتی اگه اون فرد به رابطه برگرده یا با فرد جدیدی آشنا بشید، همین داستان تکرار می‌شه.

و اما برسیم سر مساله دوم؛ همون‌طوری که گفتم، هم شما و هم ایشون نیاز به زمان دارید. اجازه بدید که مدتی از این جدایی بگذره تا هم ایشون با آرامش فکراشون رو بکنن و هم شما. چون هر چقدر که زمان بگذره، شدت هیجاناتتون کاهش پیدا می‌کنه و منطقی‌تر می‌تونید به این رابطه نگاه کنید. چرا که الان تنها چیزی که تو ذهنتون می‌گذره، پیدا کردن روشی برای برگردوندنشون هست، در صورتی که ایشون صراحتا به شما گفتن می‌خوان تنها باشن. می‌دونم که دوران سختی رو پشت سر خواهید گذاشت، ولی بهترین کار اینه که هم به ایشون و هم به خودتون زمان بدید؛ حداقل 3 ماه. اگه فکر نمی‌کنید بتونید اینکار رو تنهایی انجام بدید، حتما از یکی از اعضای خانواده یا دوستان کمک بگیرید، چون به احتمال خیلی زیاد، این رفتارها اثر عکس می‌زارن و حتی اگه برگردن (که احتمالش کمه)، باز هم دچار مشکل می‌شید.

سلام من مدتی با پسری دوست بودم ولی کم کم شروع کرد به کم کردن تماس و …. گفت میخواستم تو راحت تَر بری جدا ازینکه من خودمم خیلی اشتباهات تو برخورد باهاش داشتم ولی هردومون همدیگرو دوست داشتیم. بعد از تمام شدن ارتباط مدام به من زنگ میزد که بریم بیرون ولی یکبار که بهش گفتم ارتباط ما دیگه مثل قبل نیست گفت منم به عنوان دوست معمولی میخوام باهم بریم بیرون!

٢ماه کامل باهاش قطع ارتباط بودم، تا اینکه مسئله کاری برام پیش اومد و دوباره باهم ارتباط پیدا کردیم و همدیگرو دیدیم اما از طرفی یک سری نشانه ها میده که انگار تو فکر ارتباط مجدد ولی رفتارش کاملا دوستانست و مدام تاکید میکنه که من جزو افراد مهم زندگیشم… ولی اگه من جدی بگیرم میگه نه من منظوری نداشتم.

دوست عزیز سلام

گاهی اوقات، ما وقتی کسی رو دوست داریم، دلمون می‌خواد رفتارهاش رو جوری که دلمون می‌خواد تعبیر کنیم؛ در صورتی که ممکنه در واقعیت اونی که به نظرمون می‌رسه نباشه. بزارید براتون خیلی کوتاه توضیح بدم که چرا ما آدم‌ها در موقعیت‌های مشابه، برداشت‌های متفاوتی داریم و به تبعش، احساسات و رفتارهای متفاوتی هم از خودمون نشون می‌دیم.

به این مثال توجه کنید: فرض کنید یه روز تو دانشگاه کلاس دارید. همه دانشجوها سر کلاس نشستن، منتهی بعد از یه ربع، بهتون می‌گن که استاد ماشینش خراب شده و نمی‌یاد. حالا بیاین اینجا واکنش دانشجوها رو یه بررسی کنیم.

علی: خیلی خوشحال می‌شه و می‌دوئه بره بوفه خوراکی بخره. مریم: عصبانی می‌شه و شروع می‌کنه به غر زدن که آخه این دانشگاه چرا نظم نداره. بهار: خیلی براش فرق نداره، پا میشه می‌ره کتابخونه. و … . حالا فکر می‌کنید، چرا یه اتفاق واحد، این همه هیجان و رفتار متفاوت ایجاد کرد؟ چون آدم‌ها براساس ویژگی‌های شخصیتیشون، تجربشون و …، یه برداشت ویژه‌ای از اتفاق دارن و احساسات، هیجانات و کارهایی که بعدش انجام می‌دن، براساس اون فکرهایی که تو سرشون می‌گرده. مثلا علی ممکنه اینجا با خودش فکر کنه، (چقدر خوب که استاد نیومد، گرسنم بود. برم یه چیزی بخورم)، به خاطر همین نه تنها ناراحت نشد، خوشحال هم شد. از اون طرف، مریم ممکنه با خودش فکر کنه که (اینطوری از درس عقب می‌افتیم، یا صبح زود از خواب پا شدم که بیام سر این کلاس، حالا استاد نیومده!!!! استاد باید متعهد باشه به کلاسش) و … ؛ که این فکرها باعث می‌شه عصبانی بشه. حالا چرا این‌ها رو بهتون گفتم، خواستم بدونید که لزوما اون چیزی که ما فکر می‌کنیم واقعیت نیست. هر کدوم از ما، با توجه به خیلی مسائل، از اتفاقات برداشت‌هایی می‌کنیم که خیلی هم مطابق با واقعیت نیست شاید. مثل موضوعی که شما مطرح کردید. حالا چه کارهای می‌تونید انجام بدید؟ شما چند تا گزینه دارید: یکی اینکه همین‌طوری ادامه بدید و ببینید چی می‌شه؛ که این کار روز به روز فرسوده‌ترتون می‌کنه. دوم اینکه حرفتونو بهش بزنید و بگید که چه احساسی بهش دارید که ممکنه دوباره حرفاشو تکرار کنه یا شایدم در موردش فکر کنه. سوم اینکه، بی‌خیال این رابطه بشید که البته کار سختیه و باید کلی به خودتون زمان بدید. یا همچنان بمونید تو رابطه و سعی کنید جذبش کنید که البته این احتمال رو هم بدید که نشه.

شایدم انتخاب‌های دیگه‌ای داشته باشید. خوب به این‌ها فکر کنید و بعد از سبک و سنگین کردن و بررسی پیامدهاش، ببینید کدومش به شما نزدیک‌تره و باهاش احساس راحتی بیشتری می‌کنید.

اگه بعد یه ماه خواستیم قرار بذاریم رد کرد نیومد بدتر ضایم بشیم اون موقع چ خاکی بریزم تو سرم؟؟

سلام دوست گرامی.من متوجه منظور شما از یک ماه نشدم و چرا باید رد کند؟ لطفا سوال خود را بصورت کامل ارسال کنید تا بهتر امکان راهنمایی ایجاد شود

سلام. اینکه گفتین کلا ارتباط رو قطع کنیم یعنی پیام داد جواب ندیم کلا ؟؟ یا جوابشو بدیم بگیم دیگه نه پیام بده و نه زنگ بزن؟؟ اونوقت بعد چهارماه بخوایم بهش پیام بدیم دوگانگی داره . و اینکه قطع ارتباط یوقت باعث نمیشه فکر کنه ما رفتیم با کسی دیگه و بعد یکماه که پیام دادیم فکر کنه رفتیم دور زدیم و برگشتیم!؟؟ ممنون

سلام دوست گرامی من متوجه پیام شما نشدم و اینکه ایا قبلا سوالی ارسال کرده اید و در ادامه سول و جواب قبل ،این سوال را مطرح کرده اید؟ اگر قرار بر اتمام رابطه هست و بنا به شرایطی که داشتید اعلام شده که رابطه را تمام کنید ،رابطه باید با اطلاع تمام شود.شما نمیتوانید از سمت خودتان رابطه را تمام کنید،باید دلیل اتمام رابطه را به پارتنرتان اعلام کنید.و اینکه حتی اگر قرار هست مدتی با هم نباشید نیز اعلام کنید تا ایشان وضعیت خود را بدانند.لطفا برای راهنمایی کامل سوال خود را بصورت کامل ارسال کنید ممنون

اینکه هربار سر چیزهای بی اهمیت بامن قهر میکنه و همیشه کشیدن منت از سمت منه .ولی این بار قهری طولانی مدت اتفاق افتاده . و هروقت که خودش بخواد پیامی میفرسته .گاهی توهین گاهی ابراز احساسات. من واقعا موندم چه رفتاری بکنم. وقتی جوابشو با ارامی میدم موضعش عوض میشه و توهین ها شروع میشه. علاقه در رابطه ما هست وابستگی هست اما با موارد کوچک زود عصبی و قهر میکنه و حق بجانب. یکمدت جوابشو ندادم اما تهمت شنیدم که حتما سرت با کسی گرمه ! جواب بدم یه جور جواب ندمم یجور داستانه

سلام مشکل من این هست که دوست پسرم منو ول کرده رفته بعداز ۷ سال دوستی به من قول ازدواج داده بود ولی یکدفعه زیر همه چیز زد من هیچی واسش کم نذاشتم

همانطور که مشخص است روابطی اینجور از ابتدا هم هیچ گونه تعهد و پایبندی درش نداشته و ندرند ، پس شما نباید انتظار ماندگاری یا وفاداری داشته باشید. حال که این رابطه با عدم تعهد ایشان به هر دلیلی تمام شده است و باعث تجربه شده بهتر است به دنبال اینکه دوباره یک ارتباط دیگه را آغاز کنید ، یا حتی برای خروج از این حال به رابطه ای جدیدی روی بیاورید. برای گذراندن این دوران و برای بهتر شدن حالتون روی هدف هاتون تمرکز کنید ، و اجازه بدهید با گذر زمان از این دوران سخت خارج شوید. در یک رابطه صرف اینکه من برای پارتنرم تا چه حد تلاش کردم و کم نگذاشته ام ملاکی برای ماندگاری و تداوم رابطه نیست. برای آینده خودتون برنامه ریزی کنید و بدون اینکه نبودنش بر روی آینده شما تاثیر بذاره زندگی کنید. مطمئن باشید روزی از اینکه این شخص در زندگیتان نیست شکرگزار خواهید بود.

سلام من تقریبا یک ماهه که عشقم منو ترک کرده اما من نمیدونستم ک نباید دنبالش برم و دنبالش دویدم تقریبا یه هفتس که به این نتیجه رسیدم و تازه فهمیدم همه چیو خراب کردم بنظرتون شانس دوباره دارم ک با راه حل هایی که گفتین برش گردونم؟

دوست گرامی سلام ارتباطی که به هر علتی تمام شده را باید دقیق بررسی کنید و علت ها را دریابید و بررسی کنید و تمام جوانب را بسنجید و قبل از اینکه شروع کنید ابتدا مشکلات رابطه رو بررسی کنید سپس سعی کنید راه ارتباطی برای صحبت با ایشان پیدا کنید و یا از طریق دوست مشترکی ایشان را مجاب به صحبت کنید در سایت رادیو عشق مبحثی هست به عنوان جذب عشق از طربق پیام وجود دارد خیلی کمکتان میکند تا در صورت برگشت ایشان ،مجدد ایشان را جذب کنید

سلام من و اقایی نزدیک یک سال در رابطه ای عاشقانه بودیم و فامیل ایشون ایران زندگی نمیکردن و برای اولین بار برای دیدار من اومدن ایران و هرروز علاقه مون بهم بیشتر شد و هر روز و ساعت کنار هم بودیم بعد از یک ماه برگشتن کشورشون برای کامل کردن کارهاشون خانواده ی پدر من هم همون کشور زندگی میکنن و من خواستگار زیاد دارم یکی از خواستگار های بنده در اون کشور شروع کردن به اذیت کردن و حسادت و داستان سرایی که ایشون با دوست دختر سابقشون در رابطه هستن من منطقی با خودشون صحبت کردم حتی خندیدم چون با تمام وجودم باورشون دارم این تماسها و اذیت ها بیشتر شد تا اینکه بین من و نامزدم مشکلات و کدورت پیش اومد و هر دو همش گریه میکردیم که چرا همه چیز اینجوری شد و جدا شدیم ایشون مشکل اسلیشون اون یکی خواستگار من بود و چون اون فرد از اقوام نزدیک من هستش این موضوع نامزدم و اذیت میکرد من انقدر عصبانی و ناراحت بودم که اون دختر و پیدا کردم و باهاشتماس گرفتم و ازش همه چیز و پرسیدم ایشون دختر وقیهی بود اما جواب سوالم و داد و گفت ما در رابطه نیستم چند ساله و من الان با کسی هستم و بعد از جداییمون من خیلی تلاش کردم که برگرده اما نامزد شما نخواست الان هم شاید من هنوز دوستش داشته باشم و به محض قطع شدن تماس من با نامزدم تماس گرفته بود و نامزدم چون خیلی متعهد هستن با اینکه جدا شده بودیم جواب تلفنش و ندادن و با من تناس گرفتن و اون خانم براشون وویس گذاشتن و همه چیو گفتن و من جواب نامزدم و دادم و به شدت ناراحت بودن ازم و گفتن چطوری تونستی اینکارو کنی اون ادم که من همه چیشو ربختم دور و کاری ندارم و برای چی بهش زنگ زدی و خانم گفتن با کسی در رابطه هستن اما شاید سالی یکبار سوالی داشته باشه در تخصص نامزدم رنگ برنه و ازش راهنمایی بخواد گفت مثل یک دوستیم شاید سالی یکبار برنم یا نزدم و با حرفهاش چندبار هم به من کنایه زد چون مطمینم هنوز دلش با نامزدمه اما نامزد من اصلا و ایشون فوق العاده رو زنهای دیگه مغرورن به غیر از من و نمیزارن کسی نزدیکشون بشه و همون شب بعد تماس نامزدمم بهم گفتن که شاید سالی یک بار دوسال بکبار زنگ برنه و ازم مثل وکیل راهنمایی بخواد و بعدش اون خانم نو اینستاگرام بهشون رکویست دادن و همو فالو کردن و ما ماه پیش بطور کامل جدا شدیم قرار بود دو ماه دیگه بیان ایران که ازدواج کنیم.این افا هرروز به برادرم مسیج و زنگ میزنه که هنوز منو دوست داره و خیلی داره اذیت میشه اما بخاطر اذیت های اون یکی اقا در زندگیمون ایشون اصلا توان نداره تحمل کنه چون قبلا چنین شکستی داشتن از دخالت کسی در زندگیشون و اما حالا من متوجه شدم که ایشون یک هفته ست که اومدن ایران روزی که رسیدن با من تماس گرفتن من جواب ندادم از عکسشون در اینستاگرام کسی متوجه تومدنش شدم و با اومدن یهووییش همه رو شوکه کرده اقوامشون که اینجان و من مطمینم که ایشون با اون خانم به ایران سفر کردن چونن ساعت های انلاین در یک محدوده زمانی و اگر اون خانم نیومده بودن باهاش ساعت های انلاین ایشون باید خواب باشن اما بیداره و رنج انلاینی مشابه هستش این یعنی از یک مودم استفاده میکنن نامزدم هنوز بیو اینستاگرامشون و برنداشتن که باهم کراشتیم منم همینطور ما دیگه همو در اینستاگرام نداریم مدتی که باهم بودیم من حلقه دستم میکردم چون دوست داشتن و ایشون بعد جدایی در عکسهام دیدن حلقه ی من و اما نمیدونن برای ایشون دستمه با شخص دیگه الان که اومده ایران توی عکسها دیدم ایشونم حلقه دستشون کردن و اینکه هر لخظه و ساعت که به اینترنت وصل میشن دارن من و چک میکنن و توی چتمون هستن چون ایشونم دارن اذیت میشن چیزی که من و میرنجونه این هستش که من خودم کاری کردم به عنوان حتی دوست مجدد باهم باشن من پریروز بهشون مسیج دادم که تما گرفته بودی چند روز دیش و ازش خواستم همو ببینیم سفر هستن در ایران گفت اومدم نماس میگیرم من میخوام سوالات و ابهاماتم رو ازشون بپرسم چیزهایی که این بک ماه و من داغون کرده و اذیت و راجع به اون خانم لطفا من و راهنمایی کنید من خیلی دوستش دارم و ایشون هم بیشتر از من منو دوست دارن میخوام بازهم باهم باشیم ایشون بچه نیستن سنشون زیاده منو راهنمایی کنید چه صحبتهایی بگم اگر همو دیدیم سوالتم و چطور بپرسم سوالهام نمیزاره بک ماهه بخوابم و غذا بخورم و دلتنگیشون متشکرم

سلام دوست گرامی مشکلات مطرح شده مابین شما و نامزدتان نیاز به بررسی مشاور بصورت حضوری و با حضور هر دو نفر شما دارند . اما در حال حاضر بهترین کار این هست که بده دور از لجبازی با ایشان تماس بگیرید و گفتگو کنید .منطقی باشید و مشکلات رابطه را باهم بررسی کنید و به دنبال راه حل مشکلات باشید .

سلام وقتتون بخیر. رفیقم یه دوست پسره معمولی داشت که هرموقع من باهاشون میومدم بیرون یه پسره هم میومد خلاصه من با اون پسره دوست شدم و رفیقم با دوست پسرش دیگه معمولی نبودن دوست پسرم اوایل بخاطر اینکه سیکار میکشید باهاش قهر کردم ناراحت شدنم واسش خیلی مهم بود و میگفت میشه از دستم ناراحت نباشی این حرفو توی دیدار گفت توی چت هم بازم گفت ولی جدیدن هر اتفاقی میوفته میخواد در بره منم بهش گفتع بودم میذارم بری قبل از اینکه بذاری بری احساس میکنم از کسی خوشش اومده ولی رفیقم میگه کسی حاضر نیست منو ول کنه چون جدا از خوبیه چهرم رفتارم باهاش خیلی خوب بودع برای ماهگردمون براش گردنی گرفتم از اون به بعد کابلو گرفت ولی چون توی اون روز حقوق نگرفت گفت جبران میکنم که نکرد و من هیج انتظاری ازش نداشتم از یه رفتارش خیلی بدم میاد اینکه جلوی رفیقاش رفتارش عوض میشه یجور تظاهر میکنه ک انگار من خیلی دنبالشم جلوی رفیقش بهم زنگ زده بود بد حرف میزد اخر بهش گفتم باز کی پیشته که رقتارتو عوض میکنی میکه دوازده شب قراره کی پیشم باشه ولی میدونم یکی پیشش بود صداش میومد

سلام دوست گرامی به نظر میرسد شریک عاطفی شما دغدغه و درگیری ذهنی یا عاطفی دارد و بهتر هست خیلی منطقی و قاطعانه با ایشان صحبت کنید و دلیل رفتارهای ایشان را متوجه بشید . ودر صورت وجود عذر و بهانه های غیر موجه رابطه را تمام کنید

سلام من تقریبا4ماه بایه پسری دوستم بودم ولی بخاطره اینکه من مطلقه بودم باهم صیغه محرمیت خوندیم ولی بعداز یک هفته باهام کات کردگفت من سرکارم نمیتونم زیاد بهت پیام بدم زیاد بهت زنگ بزنماوایل دوستیمون خیلی بهم توجه میکرد هرکاری میکرد هرجا میرفتم بهم میگفت ولی بعد چندوقت احساس میکردم سرد شده همیشه بهش میگفتم اگه منونمیخوای منودرگیرخودت نکن میگفت نه میخوامت منم ازبی توجهیش خسته شده بودم خیلی بهش گیرمیدادم همش میگفتم تموم بازخودم بهش پیام میدادم واقعا عاشقشم نمیتونم ازش دوربشم الانم یکهفتس باهام تموم کرده البته بگم همسایه هم هستیم خودشم میگه هیچ زنی یا دختری توزندگیم نیس حالانمیدونم چکارکنم که برگرده هنوز 6ماه ازمدت صیغه مون مونده بهم گفت صبرکن تا 6ماه تموم بشه

سلامدوره بازگرداندن عشق و ازدواج می‌تونه به شما کمک کنه.

آدرس: تهران، پونک، نبش بلوار پونک، پلاک 2، طبقه سوم، واحد 6

تلفن پشتیبانی:02146015870

رزرو نوبت مشاوره

انجمن روانشناسی آمریکا

سازمان نظام روانشناسی و مشاوره ایران

سازمان بهزیستی ایران

انجمن روانشناسی ایران

 

می‌خوام برگرده به رابطه/زندگیمیخوام فراموشش کنم

باید تمومش کنم، اما قدرتشو ندارم

می‌خوام جذبش کنم و ازدواج کنیم


https://lovesradio.com/wp-content/uploads/ممنوعیت-تماس.mp3Downloads-icon


https://lovesradio.com/wp-content/uploads/دلیل-جدایی.mp3Downloads-icon


https://lovesradio.com/wp-content/uploads/من-اول-پیام-نمیدم.mp3Downloads-icon

اگر دیگر در کنار عشق‌تان نیستید و شما را تنها گذاشته است، اما هنوز هم قلب‌تان برای او می‌تپد، حتماً تلاش برای پشت سر گذاشتن این شکست عشقی کلافه و ناامیدتان کرده است. احساس می‌کنید تکه‌ای از وجودتان گم شده است و دیگر هرگز آن آدم سابق نخواهید شد، مگر این که یار بی‌وفای‌تان، نیمه‌ی گمشده‌ی وجودتان نزدتان برگردد. اگر نمی‌دانید چه کار باید بکنید و با درماندگی دنبال کمک و راهنمایی می‌گردید تا به شما بگوید که چطور می‌توانید عشق‌تان را برگردانید و خوشبختی را دوباره در کنارش تجربه کنید، این مقاله شما را به خوبی راهنمایی می‌کند!

فهرست مطالب

اگر ندانید که کجای راه را اشتباه رفته‌اید و چرا عشق سابق‌تان دیگر علاقه‌ای به بودن در کنار شما ندارد، سخت است که بتوانید کاری کنید تا او ترغیب شود که نزدتان برگردد یا اعتمادش را جلب کنید که در درازمدت توانایی خوشبخت کردنش را دارید. تمام افرادی که می‌خواهند دوباره با عشق سابق‌شان وارد رابطه شوند، باید در گام نخست به این سوال ساده جواب بدهند: در رابطه‌ی قبلی چه مشکلی به وجود آمد که منجر به جدایی شد و دلیل بروز این مشکل چه بود؟

قبل از آن که تلاش همه‌جانبه‌تان را برای متقاعد کردن عشق‌تان به ازسرگیری رابطه شروع کنید، حقیقتی وجود دارد که باید آن را بپذیرید؛ اگر دوست دختر/ پسر سابق‌تان به رابطه پایان داده، شاید احساس کرده که شما دیگر توانایی خوشبخت کردنش را ندارید. علی‌رغم حرف‌های او و افکار شما، احتمالاً موضوع احساسات در میان نیست؛ هیچ احساسی یک شبه از میان نمی‌رود. عشق سابق‌تان صرفاً اعتقادش به توانایی شما برای شاد و خوشبخت نگه داشتنش در درازمدت را از دست داده است. درک این نکته برای رسیدن به هدف نهایی‌تان و برگرداندن او حیاتی است. باید به او ثابت کنید که می‌توانید او را تا ابد خوشبخت نگه دارید تا راضی شود و نزدتان برگردد. پس متوجه شدید که یافتن راهی برای شروع مجدد یک رابطه‌ی شکست خورده هیچ ارتباطی با عشق ندارد و همه چیز به احساس خوشبختی و اعتماد مربوط می‌شود.

در مسیر پرتلاطم برگرداندن عشق‌تان باید دیدگاه مشخصی داشته باشید. مهم‌تر از هر چیزی باید تشخیص دهید که چه کار اشتباهی انجام داده‌اید و از این به بعد در مسیر درست گام بردارید؛ همچنین باید فکر عشق سابق‌تان را بخوانید تا متوجه شوید که چه نظری درباره‌ی شما دارد. این خودکاوی را باید برای رابطه‌ی شکست خورده‌تان نیز انجام بدهید و به دقت به دعواها و جر و بحث‌هایی فکر کنید که درگیر آنها شده‌اید، به عواملی که منجر به جدایی شده است، فکر کنید؛ این کنکاش در گذشته کمک می‌کند تا در تلاش برای تصاحب دوباره‌ی قلب عشق زندگی‌تان، گذشته را به فراموشی بسپارید و به آینده فکر کنید. برای این که واقعاً احساسات گذشته و فعلی دوست دختر/ پسر سابق‌تان را درک کنید، رویکرد مناسبی را برای ارتباط دوباره انتخاب کنید و به قلب عشق‌تان راه پیدا کنید، باید رویکرد 360 درجه را امتحان کنید. چنانچه ماجراهای عاشقانه‌ی گذشته، دوران کودکی، ترس‌ها، نگرانی‌ها، رویاها و آرزوهای یکدیگر را در نظر بگیرید، می‌توانید خودتان را در بهترین موقعیت ممکن برای درک مشکلات رابطه‌تان قرار دهید و متوجه شوید که انتظارات پنهان و واقعی عشق سابق‌تان، حتی توقعاتی که او نمی‌تواند به زبان بیاورد، کدام است.

چطور عشقم رو برگردونم

سخت است که قبول کنیم، خودمان با دست خودمان رابطه‌ی عاشقانه را خراب کرده‌ایم یا بپذیریم که می‌توانستیم بهتر رفتار کنیم. وقتی در جایگاه نقد خودتان قرار می‌گیرید، غرورتان خدشه‌دار می‌شود و به جای این که حالتان بهتر شود، احساس می‌کنید که حالتان بدتر شده است. اما اگر می‌خواهید عشق‌تان را برگردانید، باید غرور بیجا را کنار بگذارید و متوجه شوید که کجای راه را اشتباه رفته‌اید و چه عاملی باعث شده که چنین رفتار نامناسبی از شما سر بزند.

آنچه که در این فرایند ترسناک است، مشکلات عمیق‎‌تری است که ممکن است در این چالش با آنها روبرو شوید؛ مشکلاتی که فراتر از روابط قبلی است. گاهی اوقات نمی‌دانید که از کجا باید شروع به حل مشکلات‌تان بکنید، این سردرگمی باعث می‌شود که به سرعت ناامید و کلافه بشوید یا حتی احساس عجز و ناتوانی بکنید. اما نباید در برابر ترس‌هایتان تسلیم بشوید و باید خودتان را مجبور کنید تا شجاعانه با این مشکلات روبرو شوید. به محض آن که این فرایند را شروع کنید و دقیقاً متوجه شوید که چه عاملی شما را از عشق‌تان جدا کرده است، احساس قدرت خواهید کرد.

همان‌طور که قبلاً گفتیم، اگر می‌خواهید عشق‌تان را برگردانید، ضروری است، در آغاز راه مشکلات و اشتباهاتی را که منجر به فرو پاشیدن رابطه‌تان شده است، تشخیص دهید. متداول‌ترین اشتباهی که افراد انجام می‌دهند و در نهایت منجر به شکست خوردن رابطه می‌شود، سمج بودن و درمانده رفتار کردن است.

شما آنقدر فردی را که با او هستید، دوست دارید که نمی‌توانید احساسات‌تان را کنترل کنید و دچار نوعی وابستگی عاطفی به او می‌شوید. به بیان دیگر شما به توجه او نیاز دارید و می‌خواهید که تک تک حرکات‌تان را تایید کند تا احساس رضایت و خوشبختی کنید. آیا زندگی اجتماعی‌تان را بعد از شروع رابطه کاملاً کنار گذاشته‌اید؟ دیگر با دوستان‌تان معاشرت نمی‌کنید؟ آیا دائماً از عشق سابق‌تان می‌خواستید که برای شما وقت بگذارد تا بتوانید فعالیت‌هایی را با هم انجام دهید و هیچ کاری را به تنهایی انجام نمی‌دادید؟ اگر پاسخ‎تان به تمام سوالات فوق مثبت است، احتمالاً بیش از حد به عشق‌تان وابسته بوده‌اید و او را کلافه کرده‌اید.

بنابراین عشق سابق‌تان به جای این که قدر این فداکاری‌ها و ازخودگذشتگی‌هایتان را بداند و برای تلاش‌هایتان برای ارتباط برقرار کردن ارزش قائل شود، احساس می‌کند که شما مزاحم زندگی‌اش هستید و به باری تبدیل شده‌اید که روی شانه‌هایش سنگینی می‌کند. به علاوه شما دیگر چالشی برای او نیستید و متاسفانه به چشم عشق‌تان به موجودی بی‌ارزش تبدیل می‌شوید که باید سریع‌تر از شر او راحت شود.

برخی افراد دیگر اشتباه‌شان این نبوده که بیش از حد سمج و درمانده رفتار کرده‌اند، بلکه بالعکس مرتکب این خطا شده‌اند که رابطه و عشق سابق‌شان را کاملاً نادیده گرفته‌اند. شاید تمام انرژی‌تان را وقف کارتان کرده‌اید یا خودتان را در کارتان غرق کرده‌اید؛ شاید بیش از حد رفیق‌باز بوده‌اید یا بخش عمده‌ی وقت و انرژی‌تان را صرف علائق و تفریحات مجردی کرده‌اید. درهر حال مراقبت و توجهی را که عشق‌تان شایسته‌ی آن بوده و به آن نیاز داشته است، در اختیارش نگذاشته‌اید. وقتی توانستید موضوعی را مشخص کنید که باعث شده عشق سابق‌تان باور کند که شما توانایی خوشبخت کردنش را در درازمدت ندارید، اوضاع برایتان روشن‌تر می‌شود و متوجه می‌شوید که باید چکار کنید تا به مرور زمان به عشق‌تان ثابت کنید که تغییر کرده‌اید.

بعد از آن که متوجه شدید چه اشتباه‌هایی در رابطه‌ی قبلی‌تان کرده‌اید و چرا این رابطه‌ی عاشقانه به بن‌بست رسیده است، باید از قدرت ذهنی‌تان برای پیدا کردن راه‌حل‌هایی استفاده کنید که به عشق‌تان ثابت کند شما تغییر کرده‌اید و دیگر آن اشتباه‌ها را تکرار نخواهید کرد. نکته‌ی مهم اینجا است که وقتی طوفان ذهنی‌تان تمام شد و به راه‌حل رسیدید، برای ازسرگیری مجدد رابطه باید مسئولیت پیاده کردن این راه‌حل‌ها را قبول کنید. برای این که شانس موفقیت خودتان را افزایش دهید، بهتر است اهداف‌تان را بنویسید و سعی کنید راه‌حل‌های‌تان کاربردی و قابل اجرا باشد.

برای رسیدن به هدف نهایی‌تان و تصاحب دوباره‌ی قلب عشق‌تان باید برنامه‌ریزی داشته باشید. این شکست یک تله بوده و احتمالاً شما چشم‌بسته در دام افتاده‌اید. احتمالاً تا الان متوجه شده‌اید که باید روی اثبات توانایی خودتان برای خوشبخت کردن ابدی یارتان متمرکز شوید و به اوثابت کنید که قابل اعتماد هستید. اگر بتوانید برای تلاش‌هایتان و رسیدن به هدف‌تان برنامه‌ریزی کنید، حتماً موفق خواهید شد که توجه عشق سابق‌تان را جلب کنید و قلبش را دوباره سرشار از عشق به خود کنید. واقعیت این است که اگر با برنامه پیش بروید و از خودتان انسانی قابل اعتماد و قابل احترام بسازید، آن وقت این او است که مشتاقانه می‌خواهد نزد شما برگردد.

سوال اینجا است که چطور می‌توانید به برنامه‌ریزی موثری برسید که برای شما مناسب باشد؟ قبلاً اشتباه‌هایتان را مشخص کرده‌اید و به این نتیجه رسیده‌اید که چه کارهایی را باید برای تغییر دادن خودتان شروع کنید. الان باید به یک راهبرد ارتباطی برسید و آن را به مرحله‌ی اجرا دربیاورید؛ باید برنامه‌ای بریزید که به شما بگوید کی و چطور باید توجه عشق سابق‌تان را جلب کنید و دوباره او را به خود علاقه‌مند کنید. سپس باید رویکرد هدف محوری را در زندگی‌ روزمره‌تان اتخاذ کنید و مراحل معینی را برای تحقق تدریجی هدف‌تان تعیین کنید. اهداف روزانه، هفتگی و حتی ماهانه برای خودتان تعریف کنید تا چشم‌اندازی کلی از موقعیت فعلی خود و جایی که باید در آینده به آن برسید، داشته باشید.

یکی از نکات کلیدی برای برگرداندن عشق‌تان این است که فعال بمانید و اجازه ندهید که ناراحتی و افسردگی شما را به رخوت و تنبلی بکشاند. بعد از شکست عشقی طبیعی است که بخواهید در خانه روی کاناپه دراز بکشید، هیچ کاری انجام ندهید یا نخواهید که کسی را ببینید. مشکل اینجا است که اگر خودتان را مجبور به فعال ماندن و کار کردن نکنید، بیشتر و بیشتر در باتلاق غم و ناامیدی فرو خواهید رفت و یاد گذشته رهایتان نخواهد کرد.

بهترین راه برای غلبه بر احساسات منفی این است که فعالیت‌های جدید را امتحان کنید، ورزش کنید و در پروژه‌های هیجان‌انگیز شرکت کنید. دویدن یا ثبت نام کردن در باشگاه کمک می‌کند تا انرژی منفی را با خسته کردن از خودتان دور کنید. پس خودتان را مجبور کنید که از خانه خارج شوید و کار سودمندی را در این روزهای ناراحتی انجام دهید.

بسیاری از زنان و مردانی که همواره قوی بوده‌اند، بعد از شکست عشقی اعتماد به نفس و عزت نفس‌شان را کاملاً از دست می‌دهند. کنار آمدن با حس ناخوشایند طرد شدن از سوی کسی که دوستش دارید و از صمیم قلب به او اهمیت می‌دهید، چالش دشواری است. در بعضی موارد که یکی از همسران دیگری را بعد از سال‌ها زندگی مشترک ترک می‌کند، تمام دنیای همسر رها شده فرومی‌پاشد و او با تکه‌های یک زندگی نابود شده تنها می‌ماند.

اگر محبوب‌تان روزی عاشق‌تان بوده است، اگر شما روزگاری شور و شوق زندگی او بوده‌اید و دل و دینش را برده‌اید، حتماً هزاران خصوصیت خوب دارید که هنوز هم می‌تواند او را دوباره شیفته و واله‌ی شما کند. هرگز محاسن خود را در راه رسیدن به عشق فراموش نکنید. شما نیز استحقاق آن را دارید که عشق‌تان برایتان ارزش قائل شود، ضمناً لازم است که زمان زیادی را با دوستان یا خانواده‌تان یعنی افرادی معاشرت کنید که عاشقشان هستید و به آنها اعتماد دارید و آنها نیز متقابلاً شما را دوست دارند. این معاشرت سازنده برای بازیابی احساس راحتی و امنیت در روزها و هفته‌های بعد از جدایی حیاتی است.

اگر خودتان را برای بیرون آمدن از منطقه‌ی امن‌تان و رشد کردن آماده نکنید، نمی‌توانید به هدف‌تان، یعنی بازگشتن به آغوش عشق سابق‌تان برسید. شاید این توصیه به نظرتان پیش پاافتاده و بدیهی بیاید، اما حتماً متعجب می‌شوید، اگر بدانید که بسیاری از افرادی که آرزو دارند، نزد عشق سابق‌شان برگردند، هیچ کاری برای تغییر دادن رفتارها یا عادت‌های ناخوشایندشان انجام نمی‌دهند. چنانچه رفتارهای ناپسندی را که در رابطه‌ی گذشته‌تان داشته‌اید، اصلاح نکنید، هیچ شگرد جادویی یا راه‌حل سریعی برای برگرداندن عشقی که شما را رها کرده است، وجود ندارد.

اشتباه رایجی که بسیاری در روابط‌شان یا بلافاصله بعد از شکست عشقی مرتکب می‌شوند، این است که از عشق سابق‌شان بت می‌سازند. احساسات بر عقل‌تان غلبه می‌کند، عشق تمام وجودتان را تسخیر می‌کند و سعی می‌کنید با بت ساختن از عشق‌تان و تبدیل او به موجودی ایده‌آل که هیچ کس توان نه گفتن به او را ندارد، عشق‌تان را به او ابراز کنید.

حتی بدتر از این ممکن است شخصیت و هویت خودتان را گم کنید تا به همان فردی تبدیل شوید که فکر می‌کنید، عشق‌تان دوست دارد. اما اشتباه می‌کنید. عشق‌تان نمی‌خواهد شما آدم بله‌ قربان‌گویی باشید که هر کاری او می‌گوید، انجام بدهد و توان ایستادن در برابر او و مخالفت کردن با او را ندارد.

برای برگرداندن عشق سابق‌تان لازم است که حس استقلال خود را بازبیابید و رفتارتان را تغییر بدهید. برای این کار لازم است که خود قبلی‌تان، همان انسان منحصر به فرد و سرشار از نیروی زندگی را پیدا کنید، همان موجود جذابی که روزی قلب دیگری را به تپش انداخته بود و او را عاشق و شیدا کرده بود. قبل از آشنا شدن با عشق سابق‌تان شخصیت منحصر به فردی داشتید که آرزوها، رویاها و باورهای خاص خودش را داشت. اما همه چیز را جایی در میانه‌ی راه فراموش کردید و خودتان را گم کردید؛ شما به خاطر عشق‌تان تغییر کردید و او شما را به خاطر این تغییر رها کرد.

برای این که بتوانید عشق‌تان را برگردانید و کفه‌ی ترازوی قدرت را قدری به سمت خودتان متمایل کنید، گاهی اوقات بهترین کار این است که قدری از عشق‌تان فاصله بگیرید و منتظر بمانید تا آبها از آسیاب بیفتد. یک دوره‌ی سکوت مطلق حداقل سه هفته‌ای بهترین راه برای جابجا کردن پویایی رابطه به نفع خودتان است، آن هم در زمانی که عشق سابق‌تان مصمم است که هیچ کاری با شما نداشته باشد. وقتی اشتباه‌های فراوانی مرتکب شده باشید یا از عشق سابق‌تان بت ساخته باشید و قدرت را کاملاً در اختیار او گذاشته باشید، این فاصله و سکوت، شگرد شگفت‌انگیزی خواهد بود. فاصله گرفتن کاملاً برای شما مفید است، چون به شما فرصت می‌دهد تا آرامش و خونسردی خودتان را پیدا کنید، برنامه‌ریزی کنید و مرتکب اشتباه‌های بیشتری نشوید.

به علاوه وقتی از عشق سابق‌تان فاصله می‌گیرید، باز هم قدرت بیشتری به خودتان می‌دهید، چون این دوری باعث می‌شود که عشق‌تان دلش برای شما تنگ شود و حتی ممکن است به درستی تصمیمش برای ترک کردن شما شک کند. وقتی شما همیشه کنارش باشید، او نمی‌تواند به خوبی متوجه عواقب تصمیمش برای جدا شدن از شما بشود. این سکوت می‌تواند همان عملی باشد که شما را در موضع کنترل برای فرایند برگرداندن عشق‌تان قرار بدهد، چون وقتی شما از او فاصله بگیرید، این شما هستید که برای شروع مجدد رابطه تصمیم می‌گیرید. از طرفی این سکوت برای عشق‌تان نیز مفید است. اگر او شما را رها کرده باشد، پس به دوری و سکوت نیاز دارد؛ به خاطر بسپارید که جدا شدن به معنای نیاز برای تنها ماندن است. چنانچه این فرصت را در اختیار او قرار بدهید، او می‌تواند سر و سامانی به افکارش بدهد و تکلیفش را با شما و رابطه‌تان مشخص کند.

یک روش عمومی وجود ندارد که همه را دوباره به عشق‌شان برساند؛ چون هر رابطه‌ای منحصر به فرد است و هر انسانی شخصیت، ترس‌ها، خواسته‌ها، رویاها و آرزوهای خود را دارد، هیچ قاعده و قانون جادویی در کار نیست که به شما بگوید چطور می‌توانید عشق‌تان را برگردانید. برگرداندن عشقی که شما را رها کرده است، یک هنر است و باید راه و روش خاص خودتان را برای مهارت پیدا کردن در این هنر پیدا کنید. ما در رادیو عشق بر اساس پژوهش‌های علمی و تجربه‌ کارگاه بازگرداندن آموزش-محور عشق و ازدواج را برای تمام دوستانی که امکان مراجعه حضوری ندارند و به دنبالی راه حلی قطعی و علمی و در عین حال مقرون به صرفه هستند ارائه می‌دهیم. در این کارگاه شما علاوه بر دریافت فایل‌های آموزشی صوتی، یک مشاور اختصاصی دارید که شما را پشتیبانی و همراهی می‌کند.

کارشناسان ما در رادیو عشق آماده پاسخ‌گویی به سوالات شما در مورد بسته آموزش و مشاوره بازگرداندن عشق و ازدواج، هستند. برای این منظور می‌توانید با شماره 02146015870 تماس بگیرید و یا در  تلگرام و واتساپ (09035714068) پیام دهید.

اگر عشقتان به تدریج از زندگی‌تان رفته یا بطور ناگهانی شما را ترک کرده است و شما هنوز به او علاقه دارید و می‌خواهید او را برگردانید بهتر است قبل از هر چیز دنبال علت تمام شده رابطه بگردید از آیا او را نادیده میگرفتید؟ آیا زیاد به او وابسته بودید؟ باید بپذیرید تمام شدن رابطه‌تان به هر دلیلی که بوده مهم این موضوع است که او دیگر در کنار شما احساس خوشبختی و شادی نمی‌کرد. برای برگرداندن او باید اعتماد به نفستان را بازسازی کنید، فعال و پرانرژی بمانید، برای ایجاد تغییرات خودتان را آماده کنید، برای خودتان اهداف کوتاه مدت و بلند مدت داشته باشید و برای مدتی با او هیچ تماسی برقرار نکنید.

عشقت رو جذب کن

میخوای یاد بگیری چطور روز به روز بیشتر قلب عشقتو بدست بیاری؟ چطور یه رابطه موفق منجر به ازدواج داشته باشی؟ چطور یه زندگی مشترک موفق داشته باشی؟ پس فرصت را از دست نده! تو هم به جمع دنبال کنندگان پیج رادیو عشق در اینستاگرام اضافه شو…

عضویت در خبرنامه رادیو عشق

273 بازدید

446 بازدید

487 بازدید

553 بازدید

1.08k بازدید

دیدگاه

نام *

ایمیل *

چطور عشقم رو برگردونم

وب‌ سایت

ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی می‌نویسم.

مشترک نمی شومدریافت همه دیدگاه های این نوشتهفقط دریافت پاسخ دیدگاه های خودم

سلام من ٢٩سالمه یک ماه با کسی بودم ک ٣٣سالش بود و اینکه تو این یک ماه هروز تقریبا پیش هم بودیم و من وابسته شده بودم بهش ولی بعدش اومد گفت من معتاد هستم و نمیخوام اذیت شی باید برم ترک کنم بر میگردم فقط من خیلی حالم بده واقعا وابستشم چیکار کنم که از ذهنم پاک شه هرروز منتظر برگشتشم و نمیدونم حرفاش واقعیت داست یا نه منو دوس داشت اخه

سلام دوست گرامی میزان وابستگی شما، آن هم بعد از یک ماه رابطه بیش از اندازه است. اگر واقعا او اعتیاد داشته باشد، شما باید منطقی‌تر به این ماجرا نگاه کنید که چرا باید منتطر بمانید؟ و حتماً برای این میزان وابستگی، به مشاور مراجعه کنید.

سلام من با پسر۱۵ ساله رل زدم تا چند ماه رابطه خیلی خوبی باهام داشت بعد چند روز گذاشت رفت گفت میخوام تنها باشم هرچی هم بهش میگم برگرد میگه نه منم کلی بهش پیم دادم گفتم لیاقت نداری دیگه هیچی نگفت چیکارکنم تا دوباره برگرده؟

سلام دوست گرامی سن او برای یک رابطه عاطفی اصلا مناسب نیست و علت این ناگهانی رفتن نیز بخاطر عدم شکل‌گیری هویت است. بهتر است او را رها کنید و زمان خودتان را تلف نکنید.

سلام من18 سالمه و اون پسری ک 5 سال عاشقشم دو سال از من بزرگتر هست بالاخره بعد چند سال به خودم جرات دادم که بهش ابراز علاقه کنم وقتی بهش گفتم و پیامش دادم اونم گفت منو دوست داشته و وارد رابطه شدیم اولش خیلی خوب بود البته به خاطر شرایطی ک برام پیش اومد مجبور شدیم رابطه رو به صورت مجازی طی کنیم یعنی بیشتر چت بود من خیلی وابسته شدم بهش بعد چند ماه گفت خانواده اش فهمیدن نمیتونم بمونم لطفا برو منم گفتم باشه ولی خیلی اذیت شدم بعد چند روز برگشت اومد و موند بعد چند ماه همش دیر جواب منو میداد سرد شده بودمیگفتم چرا سردی میگفت منکه سرد نیستم ولی خب سرد بود دیگ بعد ی شب گفت برو اززندگیم و بهم توهین کرد ک فکر کردی کی هستی منم رفتم بعد چند مدت به خاطر استوری دوستم راجب من بهم پیام داد و ی جورایی انگار بهانه ای بود برای برگشت به من برگشت پیشم منم قبولش کردم بعد چند ماه دوباره سرد شد گفتم چرا سردی چرا اینجوری شدی گفت منکه سرد نیستم و گفت بهتره تمومش کنیم چون ما از اولش هم به درد هم نمیخوردیم و گفت نیمخوام جوری تموم شه ک راهی برای برگشت نمونه بعد کنکورت برمیگردم گفتم باشه بعد یک ماه من وقتی دیدم با دختر دیگ ای داخل کامنت ها هست رفتم و گفتم چرا تو ک قول دادی و ی جوری دوباره برگشت بعد دوماه سرد شد بدتر از قبل دیر جواب میداد فقط شبا میومد اونم یک ساعت بعدش میگفت من باید برم کار دارم بیکار ک نیستم ی جوری برخورد میکرد ک همیکنه ک دارم جوابت میدم برات کافیه بعدش هم من میگفتم چرا اینجوری رفتار میکنی گفت برو پی زندگیت و دوباره رفتش بعد چند روز دیدم ی دختر دیگ اونو با میم مالکیت داخل کامنت هاش و علامت قلب… من کنکوری هستم همه چیمو باختم تا الان خیلی خسته هستم ممنون میشم راهنماییم کنید من هر لحظه رو دارم به اون فک رمیکنم خسته شدم دیگ ولی خیلی عاشقشم

سلام دوست گرامی به نظر می‌رسد به نشانه‌های خطری که در این رابطه وجود دارد، بی‌توجه هستید. ابراز علاقه از سمت شما بوده است و بارها در این رابطه طرد شدید اما همچنان می‌خواهید کنار او بمانید؟ بهتر است ابتدا برای بررسی و ارزیابی این رابطه، مشاوره دریافت کنید تا علت این وابستگی را متوجه شوید و سپس راه‌حل مناسبی برای تصمیم‌گیری درباره این رابطه پیدا کنید.

من یک ساله ای پسرو میشناسم یه مدت با هم دوست شدیم از هم خوشمون اومد مامان و باباشم اومدن خونمون برا خواستگاری بعد از چند روز یکم باهام سرد شد کم محلی‌ می‌کرد باهم رابطه ای نداشتیم فقط تو چت و تماس با هم بودیم یه چند روز سرد شد بعدش که گفتم چرا سرد شدی گفت خیلی بچه ای خیلی چیزا نمیفهمی درسته یه مدت با هم در ارتباط نباشیم قرار گذاشتیم همدیگرو ببینیم باهم صحبت کردیم اون گفت من بدهکارم من نمیتونم با احساساتت بازی کنم خیلی بچه ای شاید من برم دوسال نیام اینا شرایط هست بعد هعی میگفت من دوست دختر نمیخوام دنبال دوست دختر نیستم خیلی هم میگفت تو دنبال دوست پسری با این رفتارت دیگه به کات رسید اما هنوز واتساپ شماره همدیگرو داریم استوری های همو نگا میکنیم یه شبم من پیامش دادم احوال پرسی کردم آخر شبم خودش بهم گفت شب بخیر بعداز اون شب بخیر یه دوساعت بعد یه استیکر فرستاد فرداش هم براش استوری عاشقونه گذاشتم جواب نداد الان نمیدونم چیکار کنم ک برگرده

سلام دوست گرامی به سن خودتان و طرف مقابل اشاره نکردید. کیفیت این رابطه مناسب نیست و حداقل چیزی که نیاز دارد، مهارت‌های ارتباطی است. در ضمن تکلیف شما با یکدیگر و این رابطه مشخص نیست. شما می‌توانید برای بررسی بیشتر این رابطه و یادگیری مسیر صحیح بازگرداندن رابطه، از مشاوران رادیو عشق نوبت مشاوره رزرو کنید. مشاور باید ابتدا رابطه شما را ارزیابی کند و پتانسیل آن را برای برگشت بسنجد.

سلام من یه دختر 19 ساله هستم و نزدیک به 3 ساله که عاشق یه پسر 23 ساله شدم و ایشون هم خیلی نسبت به من ابراز علاقه میکنه مادر من راجب این رابطه در جریان هست ولی وقتی از ایشون میخوام با مادرم صحبت کنه اول میگه باشه باهاش حرف میزنم بعد میگه الان نمیشه من شرایطش رو ندارم به نظرتون من چیکار کنم ؟؟ خسته شدم دلم میخواد یا این رابطه تموم بشه یا به ازدواج ختم بشه چیکار کنم که پاپیش بزاره برای ازدواج ؟؟

سلام دوست گرامی شما دوست دارید که رابطه شما به مرحله بعدی برود تا بتوانید در کنار کسی باشید که او را دوست دارید؛ اما طرف مقابل شما صادقانه می‌گوید که شرایطش را ندارد؛ پس در واقع شما در تصمیم‌گیر خود دچار تردید شدید که صبر کنید یا رابطه را تمام کنید. در چنین حالتی باید برای تصمیم‌گیری صحیح معایب و مزایای بودن در رابطه یا قطع رابطه را بررسی کنید. در این مسیر مشاور به شما کمک می‌کند تا با نگاهی منطقی‌تر به شرایط و این تصمیم‌گیری نگاه کنید.

سلام.خسته نباشید.من حدودا ۱ماه هست و با دختری رل زدم.منو او همدیگر را خیلی دوست داریم.ولی اومد و به من گفت ک مادرش بهش شک کرده و دوست نداره که اعتماد مادرش سرد بشه..خیلی لجبازه هرچی میگم برگرد میگ نه میشه لطفا کمکم کنید تا برگردونمش خیلی دوستش دارم. یه راه کاری هم برای قانع کردن مادرش بگید ک انجام بدیم. با تشکر

سلام دوست گرامی به سن خودتان و او اشاره نکردید؛ اما به نظر می‌رسد سن زیادی نداشته باشید. او کار درستی می‌کند که نمی‌خواهد اعتماد مادرش را از دست بدهد، بنابراین این مساله لجبازی نیست. در شرایطی یک رابطه خوب پیش می‌رود که خانواده در جریان ارتباط باشند تا این اعتمادسازی به طرز صحیحی انجام شود.

هردو۱۵ سالمان هست.من چند بازی بهش گفتم ک به والدین بگو ولی میگفت میترسم میشه راه حلی بدین ک هم برگرده و هم اینکه بتونه به خوانواده‌اش بگه؟

سلام من 16 سالمه و چهار ساله با یه پسر در رابطه هستم بیش از حد عاشقشم واقعا دوسش دارم و نمیخوام ترکم کنه اونم خیلی منو دوس داره و درمورد من با تمام خانواده ش صحبت کرده اما مدتیه که بینمون بد شده اومد بهم گفت که تو رفتی به من خیانت کردی و برای کسی عکس فرستادی ولی من هرچی قسم خوردم باور نکرد الان تنها چیزی که میخوام اینکه که برگرده باید چی کار کنم که برگرده چون واقعا دیگه تحمل ندارم دوس دارم هرچه زودتر برگرده خیلی لجباز و یه دنده هم است😔

سلام دوست گرامی از 12 سالگی در ارتباط بودید و این سن، برای شروع یک ارتباط عاطفی، سن مناسبی نیست؛ چون هنوز هویتی شکل نکرفته است. لجباز و یکدنده است، حرف شما را باور نمی‌کند؛ اما شما عاشقش هستید؟! این تناقض آشکار نیز به دلیل سن شماست. در اولین فرصت با مشاور صحبت کنید تا راهنمایی لازم را برای شما انجام دهد.

سلام من ۱۶ سالمه و عاشق یه دختری شدم .من حتی با خانوادمم در جریان گزاشتم که باهاش در ارتباطم .بنا به دلایلی خودمو یه بار جای مادرم گزاشتم و باهاش چت کردم و یه حرفی زدم که باعث شد ترکم کنه . الان ۲ ماهه که رفته و من خیلی دلتنگشم . سماجت نکردم ک باعث نشم اذیت بشه .خیلی دوسش دارم .چکار کنم که برگرده

سلام دوست گرامی اشاره کردید خودتان را جای مادرتان گذاشتید و آن دختر شما را ترک کرد؛ دلیل این کار شما مهم است؛ چون معمولاً هیجان سن نوجوانی باعث این اقدام می‌شود. سپس باید بگویید انگیزه شما از بازگشت ایشاون چیست؟

سلام من با یک دختر دقیقا یک سال تو رابطه بودم اونم الان رفته ولی نمیدونم چیکار کنم برگرده اومد به دروغ گفت میخوام نامزد کنم در صورتی که هیچ نامزدی در کار نبود ممنون میشم کمک کنید

سلام دوست گرامی به سن خودتان و او اشاره نکردید. در چنین شرایطی ابتدا باید کیفیت رابطه، دلیل و انگیزه شما برای بازگرداندن ایشان و دلیل دروغی که به شما گفتند، روشن شود. سپس راه‌هایی دسترسی به او را بررسی کنیم. برای این روند حتما نیاز به کمک مشاور دارید.

سلام من یکسال با پسری که هم سن خودم هست و جفتمون ۲۵سالمون آشنا شدم رابطه بسیار عالی داشتیم که بخاطر یه سری مشکلات من مجبور شدم دو روزی اونو بذارم کنار بهش بگم همه چی تمومه و نمیخوامش تا یکم به خودش بیاد و دست از اخلاق بدش برداره و بعد از دو روز که برگشتم بهم گفت با کس دیگه ی وارد رابطه شده و منو دیگه نمیخواد

سلام دوست گرامی شیوه رفتار شما اشتباه بوده است که بخواهید او را به این شیوه تنبیه و ادب کنید. او نیز با رفتن به یک رابطه دیگر آن هم در طی دو روز، ثابت کرد که این رابطه ارزش چندانی برایش ندارد. کیفیت رابطه شما همانطور که می‎‌بینید، مناسب نیست.

سلام من ۱۸ سالمه و دوماهه با پسری ۲۶ ساله وارد رابطه عاشقانه شدم که همو خیلی دوست داریم قصدمون هم ازدواجه، ایشون مبتلا به بیماری دو قطبیه. ما تو رابطمون چیزایی که اذیتمون میکرد رو به هم میگفتیم و مهرداد خیلی ملاحظه می‍‌کرد و تنها دلیل دوستیم با ایشون هم همین بود، چند وقت پیش بهم گفت که ما چرا زیاد نمیریم بیرون و بحث به جایی کشید که گفت میخوام کات کنم فقط به خاطر تو چون نمیخوام به خاطرم اذیت بشی و چون شرایط خونوادت اجازه نمیده…منم باهاش حرف زدم و قانعش کردم که برگرده و قول دادم درستش کنم اونم برگشت ( البته این یهویی رفتنا اولین بارش نبود)، دوباره برای من مشکل پیش اومد و گفتم مهرداد فردا شاید نتونم بیام بیرون و پسفردا بریم، اونم مشخص بود که ناراحت شد و گفت خواهش میکنم دیگه بهم پیام نده و من پسفردا نمیام بیرون باهات، منم بهش پیام ندادم. من مطمعنم که دوستم داره ولی خیلی ملاحظه خودمو خودش رو میکنه الانم دلیل رفتنش اینه که فکر میکنه ممکنه رابطه ما هم مثل رابطه های نا موفق بشه و در آخر شکست بخوریم واسه همینم میره، مثلا یکیش اینه که قول داده تا زمانی که با هم ازدواج نکنیم دست بهم نمیزنه من نمیدونم چجور بایدبا این رفتارش کنار بیام و بهش بفهمونم که فرق داشتنش با بقیه برای من ثابت شدست…..و من واقعا دوسش دارم

سلام دوست گرامی اگر اختلال دوقطبی ایشان توسط روانپزشک و یا روانشناس بالینی تایید شده باشد، مسلما باید دارو استفاده کنند و برای ازدواج نیاز به مراجعه به مشاور پیش از ازدواج دارید. از روی هیجان نباید تصمیم مهمی بگیرید و حتما پیش از اینکه مجددا بخواهید با ایشان وارد رابطه شوید، با مشاور مشورت کنید.

32 سالمه بچه اردبیل هستم عشقم وخیلی دوسش دارم و هر روز چون فاصله ما کمی دوره بهش میگفتم که صدات و واسم بفرست چون واقعا صداش واسم ارامش خاصی داشت و داره ولی او به بهانه اینکه خیلی حساسی و من دیگه از اخلاقت خوشم نمیاد باهام بهم زده ولی من در نبود او هر روز هر ثانیه مرگ خودم و احساس میکنم درسته بامن حرف میزنه ولی خیلی سرد و این سردی او اتش به جانم افکنده چیکار کنم که اورا برگردانم بهم گفته بود اخلاقتو درست کن ولی هرچه قسم میخورم التماسش میکنم بالاتر از گل بهش چیزی نمیگم ولی او قبول نمیکنه که نمیکنه انگاری مرغش یه پا داره و بس ؟ حال از شما خواهش میکنم راه حلی برایم بگویید چون هر ساعتی که می گذره به ابوالفضل قسم اب میشم و قلبم می خواد از سینم بیرون بزنه ؟ چه کنم

سلام دوست گرامی به نظر می‌رسد که از سرد شدن رابطه‌تان بسیار غمگین هستید. اشاره کردید همچنان باهم حرف می‌زنید، پس رابطه تمام نشده است که او بخواهد به رابطه بازگردد. خواسته طرف مقابل تغییر در اخلاق شماست؛ بنابراین شما نیاز به یک خودآگاهی دارید تا بدانید کدام یک از اخلاق‌های شما در رابطه او را آزرده کرده و به نفع رابطه نیست. سپس با کمک مشاور اخلاق‌تان را تغییر دهید و مهارت‌های تقویت رابطه را یاد بگیرید.

سلام. من حدود ۱ هفته هست به اصرار مادر شخصی که باهاش ۲ سال توی رابطه بودم قطع ارتباط کردم. به کل بلاک شدم و هیچ خبری هم ازش دریافت نکردم. میدونم جدایی ممکنه فرصت بده اما مادر ایشون بعد چند بار صحبت بهم خیلی رک گفت داره فراموشت میکنه و با چند نفر مشورت کرده, اینکه همه چی تموم بشه برای هر دوتون بهتره. هم من هم این خانم اشتباهاتی داشتیم اما نظر من این بود که روشون کار کنیم ولی ایشون به حرف مادرشون به کل از من دست کشیدن. قرار از اول بر ۲ هفته بود و منم تصمیم گرفتم ۱ هفته ی دیگه هم صبر کنم. واقعا هم میخوامشون و نمیدونم چه کار میتونم بکنم.

سلام دوست گرامی به سن خودتان و طرف مقابل و علت قطع رابطه توضیحی ندادید. بهتر است کمی زمان بگذرد و فعلا اصرار و پیگیری برای بازگشت نداشته باشید. پس از مدتی و کار کردن روی اشتباهاتی که خودتان انجام داده بودید و یادگیری مهارت‌ها با مادر و یا خود این دخترخانم صحبت کنید. برای دریافت راهنمایی بیشتر در مسیر این بازگشت، می‌توانید از مشاوران رادیوعشق، نوبت مشاوره دریافت کنید.

سلام من 26ساله هستم 6سال با پسری که یکسال از خودم بزرگتر است دوست بودم هر روز همدیگرو میدیدم رابطمون در حد زن و شوهری بود کلی مسافرتهای ایران و خارج از ایران داشتیم وقتمون فقط برای همدیگه بود همیشه بهم میگفت تورو خوشبخترین میکنم قصدمون ازدواج بود تا اینکه برای من خواستگاز اومد و بهش گفتم ک خانواده ام تحت فشارم گذاشتن ک باید ازدواج کنی خواستگارم موقعیت خیلی خوبی داره و این آقا بهم گفتن برای اینکه بیام خواستگاری باید پدرت برات خونه بخره اگه خونه نخره خانواده من راضی به این وصلت نیستن و چون مادرم مریض هست نمیتونم رو حرف خانواده ام حرف بزنم و پدر من توانایی خرید خونه رو نداره با کلی تحقیر کردن هم، دیگه به رابطه پایان دادیم و الان حدود 1هفته هست ک جواب هیچ کدوم از پی ام ها و زنگ های منو نمیده هیچ کسی باورش نمیشه تو این شرایط از هم جدا شدیم چون خیلی با هم خوب بودیم همه اش منتظرم ک برگرده میترسم با خواستگارم ازدواج کنم شاید نتونم باهاش کنار بیام و شاید بعد ازدواجم برگرده ولی میدونم برگشتنش هیچ فایده نداره چون همه ی ارزش و احترام از بین رفته با مادرش تماس گرفتم و بهم گفتن دیگه نمیخواد نه باهات حرف بزنه نه ببیندت اصلا نمیتونم باور کنم عشق 6ساله اش نسبت بهم از بین رفته باشه لطفا کمکم کنید چطوری میتونم دوباره ببینمش یا رابطه رو برای همیشه تموم کنم به نفعم هست؟؟؟ همیشه باهم برای آینده و ازدواجمون برنامه ریزی میکردیم و اینم بگم این اوخر خیلی باهم دعوا داشتیم و هر چیزی رو بهونه گیری میکرد دارم دیوونه میشم یه حسی دارم ک خودمم نمیتونم تشخیص بدم یکم بیخیالش میشم یکم دیگه گریه میکنم و از شدت ناراحتی داد میزنم

سلام دوست گرامی برای اتفاق تلخی که برای شما افتاده است متاسفیم و این کاملاً طبیعی است که همچنان به فکر برگشتن این فرد باشید. شما تلاش لازم را انجام دادید و حرف ایشان برای حتمی بودن خرید خانه از سوی پدر شما، منطقی نیست. برای اینکه بتوانید با این سوگ کنار بیایید، توصیه می‌کنیم در دوره «زندگی پیروزمندانه پس از جدایی» رادیو عشق شرکت کنید و در کنار این دوره مفید آموزشی، از مشاوران رادیو عشق نوبت مشاوره دریافت کنید.

سلام دختری هستم ۱۷ ساله که خرداد ماه سال پیش فهمیدم که عاشق پسر عموم شدم ایشون ۲۵ سالش بود ما ۹ ماه تو رابطه بودیم و ایشون بخاطر یه سری حرف و حدیث های فامیل گفتن که من رابطه رو به کسی نگم اما گفتم پدر و مادر هردو هم میدونستن و یجورایی نشونش بودم چون پدرش ۴ بار از پدرم خواستگاری کرده بود یه روز برای کسب تکلیفم با دختر عموم رفتیم اتاق و شروع کرد به بد بیراه گفتن دختر عموم؛ اون هم شنید و به مامانشم گفت و زن عموم زنگ زد به پسر عموم که چرا راجب دختر من حرف در میاری و پسر عموی محترم سر این مسئله میگه نمیتونم باهات باشم و بهت اعتماد کنم و بعد منو بلاک کردن و رفتن با مادرشونم صحبت کردم که ایشون گفت فراموشش کنم و اینم بگم که چند باری منتشو کشیدم و بلاک کرده بدون سین زدن و اینم در اخر بگم که خودم پیش قدم شدم واسه رابطه…..

سلام دوست گرامی شما در سنی هستید که تمامی هیجانات مانند علاقه، نفرت، شادی و غم در بالاترین حد خودش قرار دارد. بنابراین روی این علاقمندی باید کمی با تعقل بیشتری فکر کنید. اصرار شما و دوری ایشان به بهانه‌ای که اتفاق افتاد، نشان می‌دهد هردوی شما فعلاً پختگی لازم را برای ارتباط عاطفی و یا ازدواج ندارید.

سلام من تقریبا یه سالی میشه برای اولین بار یه پسر حرف زدم و عاشقش شدم.. یعنی اصلا من از پسرا متنفر بودم از هیچکدومشون خوشم نمیومد دوستام همه مثلا میگفتن فلانی خیلی خوشگله و اینا من وقتی میدیدم میگفتم اصلا خوشگل نیست تا یکی اومد کلا با اونی که تصور میکردم یکی بود خلاصه اونم از من خیلی خوشش اومد منم همینطور کم کم عاشق همدیگه هم شدیم تا ۲ هفته پیش من برای امتحان کردنش بهش گفتم خونوادم منو بهت نمیدن ولی من دوستت دارم گفت اگه تمومش کنیم به نفع هردومونه رفت منم ۲,۳ بار حرفای دلمو براش فرستادم اخه خیلی پسر دلسوز و مهربونی وگرنه دلتنگیمو براش تعریف نمیکردم ولی جواب منو نمیداد فقط سین میکرد. ۲ روز طول نکشید با یک دختر دیگه رل زده بود همش عکس و فیلم و استوری عاشقانه میذاره و منم انفالوش کردم با پیج فیک نگاه میکنم و الان خیلی من وابستش شدم بجز اون دیگه نمیتونم یکی دیگه رو بیارم تو زندگیم چیکار کنم برگرده توروخدا جواب بدین

سلام دوست گرامی به سن خودتان اشاره نکردید و اینکه چگونه با طرف مقابل آشنا شدید. نکته مهم اینجاست که به چه دلیل خواستید او را امتحان کنید؟ آیا به دوست داشتنش شک داشتید؟ بعد از این صحبت، او بلافاصله با فرد دیگری وارد رابطه شده است، در حال حاضر، انگیزه شما برای برگشت چیست؟ اگر از روی وابستگی به او برگردید، ضعف خودتان را نشان می‌دهید و به مرور زمان عزت نفس شما کاهش شدیدی پیدا می‌کند. از دنبال کردن او با پیج فیک خودداری کنید تا بیشتر آسیب نبینید. فاصله خودتان را با او حفظ کنید. برای مسیر درست بازگشت، از مشاوران رادیو عشق نوبت مشاوره دریافت کنید.

سلام خسته نباشید.من سه سال با کسی رفیق بودم یه سالو دوماه هم هست که عقد کردیم تودوران سه سال رفاقتمون انقدر همودوست داشتیم که باوجود همه ی مشکلات مالی که همسرم داشت اومد خاستگاری و منم قبول کردم.توی این یه سال و دوماه که عقد کردیم انقدر بهش سخت گرفتم اینکارو کن اونکارو نکن اونم برا اینکه من ناراحت نشم انجام میداد هیچ وقت به حرفاش اعتماد نداشتم همیشه سندو مدرک ازش میخواستم هیچ وقت تو این یه سال اجازه تصمیم گیری رو نداشته هر بار با اهرم اینکه اگه فلان کارو نکنی پس دوستم نداری پس طلاق میگیریم بهش فشار اوردم اما الان دوهفتست که اون میخواد واقعا طلاق بگیره ومیگه نهایتا مهریه رو نمیتونم پرداخت کنم و میرم زندان .هربار که من قول میدادم درست شم درست نشد اخلاقم. اما اینبار واقعا به اشتباهاتم پی بردم جوری اشتباه کردم که تا خر خره ازم پره و من واقعا همه ی کارام از رو دوست داشتن بود و اینکه فکر میکردم همه پسرا دروغ گو اند.و البته تا الان تو تمام مدت آشنایی کلا دوبار دروغ گفته اونم دروغی که چیز خاصی نبوده و میتونسته اصلا نگه.حالا با وجود عشق آتشین که داشته و هیچ وقت فکر نمیکردم اینی که انقدر دوستم داره بخواد ازم ببره میخواد طلاق بگیره .البته این دوهفته که میگم حرف جدایی رو زد من سریع باهاش حرف زدم دوباره تو اس هاش بهم میگفت عشقم. اما جمعه که بهش هی گیر دادم چرا دپرسی هی پشت هم زنگ زدم برید و الان یه هفتس که همش گفته طلاق.دوشب پیش هم اومد در حضور خانوادم از طلاق حرف زد.اما من واقعا دوسش دارم میخوام برگرده و فرصت جبران نمیده و از همه جا بلاکم کرده.

سلام دوست گرامی به سن خودتان و طرف مقابل اشاره‌ای نکردید. بنظر می‌رسد مسأله اعتماد کردن در رابطه برای شما دشوار بوده است و همسر خود را نیز مانند دیگران می‌دیدید و آموزشی برای پایدار نگه داشتن ارتباط مشترک ندیده‌اید. اگر شما بتوانید در طی این مدت خلاف اخلاق‌هایی که قبلاً داشتید، عمل کنید و واقعاً برای تغییر خودتان آموزش ببینید، می‌توانید ایشان را از تصمیمش منصرف کنید. برای راهنمایی بیشتر و تهیه دوره بازگشت به رابطه می‌توانید از رادیو عشق وقت مشاوره دریافت کنید.

سلام، من دو سال پیش با یکی دوست بودم خیلی عاشقانه همدیگرو دوست داشتیم به طوری که هرکسی مارو میشناخت بهمون حسودیش میشد و باورش نمیشد اینا واقعی باشه(نمیدونم دیگه چجوری توصیف کنم که بفهمید رویایی بوده رابطه مون) ولی یه روزی بدون هیچ دلیلی گفت دیگه تمومه و اینکه ما برای هم ساخته نشدیم، و باهام کات کرد.تا یه ماه اول اصلا باورم نمیشد،میرفتم کلی پی ام براش مینوشتم بعد که میخواستم بفرستم یادم میومد که ما کات کردیم. خیلیا گفتن برو روانشناس این حالاتت غیر عادیه ولی نرفتم. ۱۲ماه اول کات کردنمون هروقت مشکلی پیش میومد براش به من پی ام میداد ،حتی با دوست دخترش دچار مشکل میشد میومد پیش من میگفت پیش تو ارامش دارم!منم فقط حرف بارش میکردم فقط بهش فحش میدادم، دلم از شکسته بود. بعد۱۵ ماه که کات کردبم، برام خواستگار اومد که شرایطش فوق العاده بود.بیست روزی باهاش حرف زدم تا اینکه فهمیدم من اصلا نمیتونم کسیو جای اون ادم که دوسش داشتم بیارم.به کسی نمیتونستم اعتماد کنم،هرچی میگفت فکر میکردم دروغه،هرکاری میکرد یاد اون ادم میوفتادم.احساس خیانت بهم دست میداد دیگه باهاش کات کردم، الان بعد ۲۴ ماه یا بیشترم هست که ندیدمش و نزدیک یه سالم هست حرف نزدیم خیلی دلم براش تنگ شده و الان بجای اینکه از دستش عصبانی یا ناراحت باشم فقط احساس درماندگی و تنهایی میکنم.یه روز نیست یادش نیوفتم، عکسشو نگاه نکنم..بهم بگین که من الان چیکار کنم که یا برگرده یا فراموشش کنم برای همیشه. همه دوستام میگفتن بعد یه سال حتی اسمشم یادت نمیاد ولی من الان دو سالم هست که اسم خودش سهله همه خانواده محل زندگیشون،حتی علاقه مندیای کل خاندانشو از برم:(

سلام دوست گرامی شما در دوره سوگ عاطفی به سر می‌برید و تمامی علائمی که ذکر کردید نشان می‌دهد که همچنان در این رابطه مانده‌اید. دوره سوگ شامل: انکار واقعیت، خشم، چانه زنی و سرزنش خود، خشم و پذیرش است. بهتر است که برای کمک به حال خودتان و رسیدن به مرحله پذیرش حتما از مشاوره و دوره بازگشت پیروزمندانه به زندگی استفاده کنید.

سلام من با یه نفر توی فضای مجازی آشنا شدم اولین بار هویت خودمو اشتباه بهش گفتم بعد کم کم خودش فهمید میخواست ترکم کنه ولی نکرد. از همه این دروغایی که بهش گفتم فقط این مونده بود که بهش پایه تحصیلیمو دروغ گفتم همون اول رابطه ولی نتونستم بهش بگم تا الان که خودش فهمید ترکم کرد چیکار کنم😭😭😭من خیلی دوسش دارم اونم خیلی دوسم داشت حاضر بود برام هر کاری کنه کاش برگرده چیکار کنم

سلام دوست گرامی بنظر می‌رسد که شما نتوانسته‌اید اعتماد ایشان را جلب کنید و این طبیعی است که طرف مقابل به سختی بتواند این دروغ‌ها را هضم کند. با توجه به اینکه سن شما برای داشتن رابطه عاطفی بسیار پایین است، بهتر است پیش از ورود به رابطه، مهارت‌های لازم را کسب کنید. یکی از این مهارت‌ آشنا شدن به طریقه درست و اعتمادسازی است.

سلام.من با یه دختر ب مدت ۲ سال دوست بودم حضوری با اطلاع خانواده ها.من تازه استخدام اموزش پرورش شدم.دختره ۱۷ سالشه.اون همیشه بهم میگفت که هیچوقت ولش نکنم و منو خیلی دوسم داشت دیوانه وار.منتظرم بود برم خواستگاریش.ماه قبل قرار بود برم خواستگاریش ولی چند ماه بود یرد شده بود و درست ماهی که قرار بود برم خواستگاری بهم گفت از خونه نمیذارن باهان حرف بزنم.من بوورم نمیشد حس میکردم این یه فیلمه که منو وادار به خواستگاری بکنه.من به مادرش زنگ زدم گفتم من حاضرم بیام خواستگاری.ولی مادرش گفت رعنا دیگه تورو نمیخواد.حالا من موندمو ۲ سال خاطره که هرروز میرفتیم بیرون بیشتر از زن و شوهرا باهاش خاطره دارم.ذهنم داره دیونم میکنه.شماره خودشو خاموش کرده فقط شماره های مامان و باباشو دارم و آدرس خونشونو.نمیدونم چیکار کنم و چجوری برش گردونم.الان تقریبا یه ماهه که خبری ازش نیست و بیشتر از سه هفته هستش.تولدش نزدیکه بنظرتون چکار کنم که بتونم دوباره بدستش بیارم واقعا عاشقشم.

سلام دوست گرامی برای اتفاقی که افتاده متاسفیم و قطعا درک می‌کنیم که تا چه میزان هیجانات تلخی را تجربه می‌کنید. اینکه یکدفعه این اتفاق افتاده است و ایشان نخواسته‌اند که دیگر با شما در ارتباط باشند، نشان می‌دهد احتمالاً از یک مسأله بسیار ناراحت هستند و این خشم و ناراحتی باعث شده سریعاً تصمیم بگیرند؛ بخصوص اینکه اشاره کردید ایشان 17 ساله هستند، یعنی میزان پختگی لازم برای ارتباط و ازدواج را ندارند. 2 سال رابطه یعنی از 15 سالگی ایشان شما را انتخاب کرده بودند که اصلاً سن مناسبی برای انتخاب همسر نیست و به مرور اولویت‌های افراد عوض می‌شود. بنابراین بهتر است برای بررسی دقیق‌تر این ارتباط و شیوه برگشت صحیح به رابطه، از مشاوران رادیوعشق، وقت مشاوره تلفنی یا آنلاین دریافت کنید.

سلام من با یه پسر آشنا شدم مجازی گفت دوسم داره البته بعداز یکماه که باهم بودیم گفت.بعداز دوماه ولم کرد رفت و گفت گمشو نمیخوامت،حالم خیلی بد شد چون آدم احساسی هستم و زود وابسته میشم اینقدر حالم بد بود که امتحانات ترم اولم رو نخوندم.بعداز یه مدت دوستش اومد گفت اون دوست نداشت اما من خوشم اومده ازت همه چیزو میدونست اون دوماه طول کشید تا باهاش خوب رفتار کردم خیلی قربون صدقم میرفت کم کم عاشقش شدم بعد من دوبار ب اون دوستش پی ام دادم ومنظوری نداشتمو فقط تو بیوگرافی تلگرام بخند و به انگلیسی اشتباه نوشته بودم گفتم اونو درست کنه و اینکه بار دوم روز پرستار رو بهش تبریک گفتم چون پرستاری میخونه.حالا این پسره که عاشقش شدم وقتی فهمید هرچیدلش خواست بهم گفت و رفت هرچی التماسش میکنم برگرده میگه تو دروغگویی و… اما من واقعا دوسش دارم چکارکنم برگرده؟! میشه کمکم کنید

سلام دوست گرامی به نظر می رسد این اشتباه شما برای ایشان قابل هضم نبوده است. مسیر برگشت ایشان التماس کردن و گریه و زاری نیست. برای مسیر برگشت صحیح لطفاً از مشاوران رادیو عشق مشاوره برگشت به رابطه به صورت تلفنی یا آنلاین دریافت کنید.

با سلام ۴ ساله با دختری آشنا شدم همدیگه رو دوست داریم تا یک ماه پیش که خواستگاریش رو کردم خوانواده اش گفتن به شغل آزاد دختر نمیدیم(کامیون داریم و راننده کامیون هستم) خلاصه تا یک هفته بعد خواستگاری با هم در تماس بودیم اون میگفت باید شغلت رو عوض کنی(مهندسی برق رو دارم اگر به قول معروف بزنم به سیم آخر با پارتی بازی شاید بتونم برم سر کاری) خلاصه خوانواده اش فهمیدن در رابطه ایم تا گوشیش رو گرفتن و الان بعد سه هفته (گاهی به مامانش پیام میدم) مامانش میگه انتخاب ما رو قبول کرده ولی حالش خوب نیست و انشالله خوب میشه (خواستگار شغل دولتی هم داشت) حالا من موندم چیکار کنم به دیدارش برم یا نه چون هنوز ازدواج نکرده شغلم رو عوض کنم؟ به لحاظ مالی و … خیلی عقب می افتم تایم کاری الانم خیلی کمتره ولی اسم رانندگی در نظر مردم خوب نیست متاسفانه میترسم آخرین بهانه نباشه این ممنون میشم کمکم کنید تصمیم بگیرم. .

سلام شما قبل از این که بخواهید تصمیم مهمی مثل تغییر شغل بگیرید باید از طرف مقابل‌تون مطمئن بشید. یعنی متوجه بشید که تنها مشکل همین موضوع شغله و بعد با بررسی شرایط در این‌باره تصمیم‌گیری کنید. بهتره فعلا دنبال شغل باشید ولی اقدام جدی در این زمینه نکنید. می‌تونید یک بار دیگه به عنوان خواستگاری با خانواده‌شون صحبت کنید و ببینید آیا با تغییر شغل تغییری در جواب آن‌ها ایجاد میشه یا نه. ضمن اینکه تصمیم به تغییر شغل تصمیم برای یک عمر زندگی‌تان است و نباید عجولانه اقدام کنید.

سلام من با توجه به کارهای که شما تو مشاوره قبلی گفتین که بعد از جدایی چیکار کنم با انجام دادم و مدت ۳هفته کاری نکردم بعد این مدت که شما گفتین من شروع کردم استوری گذاشتن بعد چند استوری دوست پسرم ریکشن نشون داد و من چیزی نگفتم ایشونم الان کارش شده استوری گذاشتن میشه بگین چکار کنم اشتباه کردم که جواب ریکشن ندادم؟؟؟؟؟؟من ریپلای کنم درست؟؟؟اینم بگم که ما ۸ باهم بودم رابطمون از را دوره و ایشون رابطرو تموم وردن

سلام اشکال نداره که یکی دوبار شما هم استریش رو ریپلای کنید اما نباید زیاده‌روی کنید، خصوصا اگر دیگه اون عکس‌العملی نشون نداد. درصورت نیاز به راهنمایی بیشتر با سیستم مشاوره تلفنی تماس بگیرید.

من با یکی ۴سال در ارتباط بودم وطرف پسر خالمه الانم سره یه موضوعه الکی ۱۸ روزه ک باهم حرف نمیزنیم اون خیلی مغروره منم چون مقصر اونه بهش پیام نمیدم خلاصه منتظره یه پیامشم به نظرتون وقتی برگشت قبول کنم؟چون پسر خالمه میتونم تو مهمونیا ببینمش تو مهمونیا برم بهتره یا نرم؟ینی بهم پیام میده؟چند بار اینجوری شده برگشته این دفه هم این دفه هم بخواد برگرده قبول کنم؟

سلام. درباره اینکه آیا باید این‌بار برگردین یا نه نمیشه بدون بررسی هیچ نظری داد و حتما رابطه‌تون باید بررسی بشه. شرکت کردن توی مهمونی‌های خانوادگی ایرادی نداره ولی نوع رفتارتون خیلی مهمه. اگر کسی از ارتباط‌تون خبر نداره پس رفتارتون باید عادی و مثل همیشه باشه. ولی درکل بهتره فقط در حد سلام و احوالپرسی باشه. برای دریافت راهنمایی بیشتر با سیستم مشاوره تلفنی تماس بگیرید.

سلام،من با شخصی دو سال دوست بودم،البته تو این بین چند ماهی از هم جدا شدیم و ایشون خودش دوباره برگشت ولی به قصد ازدواج،برای خواستگاری که تشریف اوردن(قبل از مراسم دوتایی همه صحبتامون کردیم) همه چی خوب بود تا شبش بهم گفت که خانوادش راضی نیستن تا فرداش باهم صحبت میکردیم و ایشون داشتن خانوادش رو راضی میکردن که دیگه از اون موقع مدت یک ماه هست اصلا باهم صحبت نکردیم، خب ایشون باید توضیح بدن، که ازش خبری نیست بدون توضیح و خداحافظی سکوت کرده من دلیل این کارش رو متوجه نمیشم چون این مشکل که تقصیر من نیست و ما اصلا بحث و دعوایی نداشتیم چرا رفتارش با من سرد شده چیکار کنم که برگرده

سلام. بله مسلما رفتار ایشون اشتباهه و احتمالا دچار بلاتکلیفی شده و نمیتونه درست تصمیم بگیره که باید چیکار کنه. در این شرایط شما اگر قصد برگرداندن ایشون رو دارید باید با کارشناسان دوره بازگرداندن عشق و ازدواج صحبت کنید تا اصولی و صحیح رفتار کنید.

سلام. من با یکی دو سالی رابطه داشتم خیلی همدیگه را دوست داشتیم رفت و امد خانوادگی داریم اما بخاطر مسائلی مجبور شدیم کات کنیم بعدش هروقت همدیگه را میبینیم این اقا مثل گذشته بهم نگاه میکنه حرکاتش جوریه که انگار هیچ اتفاقی نیوفتاده و کات نکردیم بعد که بهش پیام میدم سرد و بی تفاوت یا جواب نمیده یا میگه منظوری ندارم از نگاه هام!! اما دیگه بعد این همه مدت نگاهش را میشناسم وقتی نگاهم میکنه چشماش مظلوم و عاشقانه است. سوالم اینه اگه دوستم نداره پس چرا نگاهم میکنه اونم به مدت طولانی و خیره اگه هم دوستم داره پس چرا انکار میکنه؟؟؟تو را خدا جوابم را بدین خیلی بخاطر تضاد رفتار و کلامش ذهنم درگیره

دوست عزیز سلام

سردرگمی در چنین مواقعی خیلی ناراحت کنندست و احساس شما کاملا قابل درکه. در موردی که شما گفتید دوتا احتمال وجود داره، اول اینکه همیشه یک برداشت انتخابی وجود داره و یک برداشت واقعی! گاهی ما دوست داریم اتفاقات رو اون شکلی ببینیم و تفسیر کنیم که دوست داریم. البته به معنای این نیست که شما اشتباه کردید، اما به هر حال ذهن ما به خصوص در زمان عاشقی، چنین تفسیرهایی داره. پس یک احتمال، ممکنه این مساله باشه. البته، یک احتمال دیگه هم شاید این باشه که ایشون قلبا شما رو دوست دارن و برای همین هست که نمی‌تونن نگاهشون رو کنترل کنن، اما به دلیل شرایطی که وجود داره، این رو انکار می‌کنن. شما دو تا راه دارید، یکی اینکه به طور کامل بی‌خیال ایشون و رابطه باهاشون بشید و سعی کنید تا مدتی ازشون دور بمونید تا عشق گذشته فراموش بشه، یا سعی کنید که برشون گردونید. اگه تصمیمتون به برگردوندن ایشون هست، می‌تونید با کمک دوره “بازگرداندن عشق”، رابطتون رو دوباره احیا کنید. برای شرکت در دوره با کارشناسان رادیو عشق در قسمت بازگرداندن عشق، تماس بگیرید.

سلام.من پسری بیست و شش ساله هستم و دانشجوی کاردانی هستم و با دختری که دو سال از من کوچیکتره و دانشجوی ارشده آشنا شدم.ایشون مدتی بعد از آشنایی گفتن این رابطه درست نیست و نمیتونن ادامه بدن و گذاشت رفت ولی بعد از چند روز دوباره برگشتن و گفتن به من علاقه دارن.بیشتر ارتباط ما اینترنتی بود اما حضوری هم بود.ایشون مسئله خواستگاری مطرح کردن و من بهشون گفتم که دانشجوی بیکار هستم و سرمایه ندارم و معافی پزشکی دارم و راستش من یک مقدار مشکلی شنوایی دارم که ایشون اوایل گفتن بین خودمون میمونه اما نزدیک خواستگاری گفت باید با پدرم مشورت کنم. با وجود اینکه تمام مشکلاتمو گفتم،گفت:من تورو به خاطر خودت میخوام و جوابم مثبته فقط مونده جواب خانوادم. تا قبل از خواستگاری درباره همه مسائل زندگی صحبت کردیم و به توافق رسیدیم و حتی همیشه به من ابراز علاقه میکرد و حتی رودرو بهم گفت دوستت دارم و همیشه دوست داشت تلفنی با هم صحبت کنیم و مدام نگرانم بود اما خواستگاری که رفتیم بهم گفت تو همه اون چیزایی که من میخوام داری اما برام سخته از زندگیمو از صفر شروع کنم و متاسفانه جواب منفی دادن و در کمال ناباوری یکدفعه با بنده سرد شد و گفت دیگه هیچ وقت پیام نده و من نمیتونم با مشکل شنواییت کنار بیام.اما هنوز استوریای اینستگراممو میاد میبینه و با یه پیچ دیگش دوباره منو فالو کرده.الان حدود یک ماه و نیم میشه که ندیدمشون اما حدود دو هفته پیش به مناسبتی بهشون پیام فرستادم و ایشونم جواب پیاممو داد:سلام ممنون لطف کردی. به نظرتون امیدی به برگشتن ایشون هست؟ چجوری میتونم ایشون برگردونم؟

سلام دوست گرامی درست هست که ایشان به شما علاقمند شدن اما در جریان ازدواج و زندگی مشترک، افراد واقع بینانه انتخاب میکنند و یا تحت نطر خانواده سعی بر تصمیم گیری درست میکنند. پس دور از ذهن نیست که ایشان در مرحله اصلی انتخاب واقع بینانه و با بررسی شرایط، متوجه عدم توان همراهی شما شدند و جواب منفی دادند.اینکه شما را فالو میکنند هم به بخش عاطفی برمیگرده که درگیر عقل و احساس هستند. بهتر است شما هم به جای بررسی رفتارهای ایشان، رابطه را تمام شده بدانید

آدرس: تهران، پونک، نبش بلوار پونک، پلاک 2، طبقه سوم، واحد 6

تلفن پشتیبانی:02146015870

رزرو نوبت مشاوره

انجمن روانشناسی آمریکا

سازمان نظام روانشناسی و مشاوره ایران

سازمان بهزیستی ایران

انجمن روانشناسی ایران

 

می‌خوام برگرده به رابطه/زندگیمیخوام فراموشش کنم

باید تمومش کنم، اما قدرتشو ندارم

می‌خوام جذبش کنم و ازدواج کنیم

اگر دیگر در کنار عشق‌تان نیستید و شما را تنها گذاشته است، اما هنوز هم قلب‌تان برای او می‌تپد، حتماً تلاش برای پشت سر گذاشتن این شکست عشقی کلافه و ناامیدتان کرده است. احساس می‌کنید تکه‌ای از وجودتان گم شده است و دیگر هرگز آن آدم سابق نخواهید شد، مگر این که یار بی‌وفای‌تان، نیمه‌ی گمشده‌ی وجودتان نزدتان برگردد. اگر نمی‌دانید چه کار باید بکنید و با درماندگی دنبال کمک و راهنمایی می‌گردید تا به شما بگوید که چطور می‌توانید عشق‌تان را برگردانید و خوشبختی را دوباره در کنارش تجربه کنید، این مقاله شما را به خوبی راهنمایی می‌کند!

فهرست مطالب

اگر ندانید که کجای راه را اشتباه رفته‌اید و چرا عشق سابق‌تان دیگر علاقه‌ای به بودن در کنار شما ندارد، سخت است که بتوانید کاری کنید تا او ترغیب شود که نزدتان برگردد یا اعتمادش را جلب کنید که در درازمدت توانایی خوشبخت کردنش را دارید. تمام افرادی که می‌خواهند دوباره با عشق سابق‌شان وارد رابطه شوند، باید در گام نخست به این سوال ساده جواب بدهند: در رابطه‌ی قبلی چه مشکلی به وجود آمد که منجر به جدایی شد و دلیل بروز این مشکل چه بود؟

قبل از آن که تلاش همه‌جانبه‌تان را برای متقاعد کردن عشق‌تان به ازسرگیری رابطه شروع کنید، حقیقتی وجود دارد که باید آن را بپذیرید؛ اگر دوست دختر/ پسر سابق‌تان به رابطه پایان داده، شاید احساس کرده که شما دیگر توانایی خوشبخت کردنش را ندارید. علی‌رغم حرف‌های او و افکار شما، احتمالاً موضوع احساسات در میان نیست؛ هیچ احساسی یک شبه از میان نمی‌رود. عشق سابق‌تان صرفاً اعتقادش به توانایی شما برای شاد و خوشبخت نگه داشتنش در درازمدت را از دست داده است. درک این نکته برای رسیدن به هدف نهایی‌تان و برگرداندن او حیاتی است. باید به او ثابت کنید که می‌توانید او را تا ابد خوشبخت نگه دارید تا راضی شود و نزدتان برگردد. پس متوجه شدید که یافتن راهی برای شروع مجدد یک رابطه‌ی شکست خورده هیچ ارتباطی با عشق ندارد و همه چیز به احساس خوشبختی و اعتماد مربوط می‌شود.

در مسیر پرتلاطم برگرداندن عشق‌تان باید دیدگاه مشخصی داشته باشید. مهم‌تر از هر چیزی باید تشخیص دهید که چه کار اشتباهی انجام داده‌اید و از این به بعد در مسیر درست گام بردارید؛ همچنین باید فکر عشق سابق‌تان را بخوانید تا متوجه شوید که چه نظری درباره‌ی شما دارد. این خودکاوی را باید برای رابطه‌ی شکست خورده‌تان نیز انجام بدهید و به دقت به دعواها و جر و بحث‌هایی فکر کنید که درگیر آنها شده‌اید، به عواملی که منجر به جدایی شده است، فکر کنید؛ این کنکاش در گذشته کمک می‌کند تا در تلاش برای تصاحب دوباره‌ی قلب عشق زندگی‌تان، گذشته را به فراموشی بسپارید و به آینده فکر کنید. برای این که واقعاً احساسات گذشته و فعلی دوست دختر/ پسر سابق‌تان را درک کنید، رویکرد مناسبی را برای ارتباط دوباره انتخاب کنید و به قلب عشق‌تان راه پیدا کنید، باید رویکرد 360 درجه را امتحان کنید. چنانچه ماجراهای عاشقانه‌ی گذشته، دوران کودکی، ترس‌ها، نگرانی‌ها، رویاها و آرزوهای یکدیگر را در نظر بگیرید، می‌توانید خودتان را در بهترین موقعیت ممکن برای درک مشکلات رابطه‌تان قرار دهید و متوجه شوید که انتظارات پنهان و واقعی عشق سابق‌تان، حتی توقعاتی که او نمی‌تواند به زبان بیاورد، کدام است.

چطور عشقم رو برگردونم

سخت است که قبول کنیم، خودمان با دست خودمان رابطه‌ی عاشقانه را خراب کرده‌ایم یا بپذیریم که می‌توانستیم بهتر رفتار کنیم. وقتی در جایگاه نقد خودتان قرار می‌گیرید، غرورتان خدشه‌دار می‌شود و به جای این که حالتان بهتر شود، احساس می‌کنید که حالتان بدتر شده است. اما اگر می‌خواهید عشق‌تان را برگردانید، باید غرور بیجا را کنار بگذارید و متوجه شوید که کجای راه را اشتباه رفته‌اید و چه عاملی باعث شده که چنین رفتار نامناسبی از شما سر بزند.

آنچه که در این فرایند ترسناک است، مشکلات عمیق‎‌تری است که ممکن است در این چالش با آنها روبرو شوید؛ مشکلاتی که فراتر از روابط قبلی است. گاهی اوقات نمی‌دانید که از کجا باید شروع به حل مشکلات‌تان بکنید، این سردرگمی باعث می‌شود که به سرعت ناامید و کلافه بشوید یا حتی احساس عجز و ناتوانی بکنید. اما نباید در برابر ترس‌هایتان تسلیم بشوید و باید خودتان را مجبور کنید تا شجاعانه با این مشکلات روبرو شوید. به محض آن که این فرایند را شروع کنید و دقیقاً متوجه شوید که چه عاملی شما را از عشق‌تان جدا کرده است، احساس قدرت خواهید کرد.

همان‌طور که قبلاً گفتیم، اگر می‌خواهید عشق‌تان را برگردانید، ضروری است، در آغاز راه مشکلات و اشتباهاتی را که منجر به فرو پاشیدن رابطه‌تان شده است، تشخیص دهید. متداول‌ترین اشتباهی که افراد انجام می‌دهند و در نهایت منجر به شکست خوردن رابطه می‌شود، سمج بودن و درمانده رفتار کردن است.

شما آنقدر فردی را که با او هستید، دوست دارید که نمی‌توانید احساسات‌تان را کنترل کنید و دچار نوعی وابستگی عاطفی به او می‌شوید. به بیان دیگر شما به توجه او نیاز دارید و می‌خواهید که تک تک حرکات‌تان را تایید کند تا احساس رضایت و خوشبختی کنید. آیا زندگی اجتماعی‌تان را بعد از شروع رابطه کاملاً کنار گذاشته‌اید؟ دیگر با دوستان‌تان معاشرت نمی‌کنید؟ آیا دائماً از عشق سابق‌تان می‌خواستید که برای شما وقت بگذارد تا بتوانید فعالیت‌هایی را با هم انجام دهید و هیچ کاری را به تنهایی انجام نمی‌دادید؟ اگر پاسخ‎تان به تمام سوالات فوق مثبت است، احتمالاً بیش از حد به عشق‌تان وابسته بوده‌اید و او را کلافه کرده‌اید.

بنابراین عشق سابق‌تان به جای این که قدر این فداکاری‌ها و ازخودگذشتگی‌هایتان را بداند و برای تلاش‌هایتان برای ارتباط برقرار کردن ارزش قائل شود، احساس می‌کند که شما مزاحم زندگی‌اش هستید و به باری تبدیل شده‌اید که روی شانه‌هایش سنگینی می‌کند. به علاوه شما دیگر چالشی برای او نیستید و متاسفانه به چشم عشق‌تان به موجودی بی‌ارزش تبدیل می‌شوید که باید سریع‌تر از شر او راحت شود.

برخی افراد دیگر اشتباه‌شان این نبوده که بیش از حد سمج و درمانده رفتار کرده‌اند، بلکه بالعکس مرتکب این خطا شده‌اند که رابطه و عشق سابق‌شان را کاملاً نادیده گرفته‌اند. شاید تمام انرژی‌تان را وقف کارتان کرده‌اید یا خودتان را در کارتان غرق کرده‌اید؛ شاید بیش از حد رفیق‌باز بوده‌اید یا بخش عمده‌ی وقت و انرژی‌تان را صرف علائق و تفریحات مجردی کرده‌اید. درهر حال مراقبت و توجهی را که عشق‌تان شایسته‌ی آن بوده و به آن نیاز داشته است، در اختیارش نگذاشته‌اید. وقتی توانستید موضوعی را مشخص کنید که باعث شده عشق سابق‌تان باور کند که شما توانایی خوشبخت کردنش را در درازمدت ندارید، اوضاع برایتان روشن‌تر می‌شود و متوجه می‌شوید که باید چکار کنید تا به مرور زمان به عشق‌تان ثابت کنید که تغییر کرده‌اید.

بعد از آن که متوجه شدید چه اشتباه‌هایی در رابطه‌ی قبلی‌تان کرده‌اید و چرا این رابطه‌ی عاشقانه به بن‌بست رسیده است، باید از قدرت ذهنی‌تان برای پیدا کردن راه‌حل‌هایی استفاده کنید که به عشق‌تان ثابت کند شما تغییر کرده‌اید و دیگر آن اشتباه‌ها را تکرار نخواهید کرد. نکته‌ی مهم اینجا است که وقتی طوفان ذهنی‌تان تمام شد و به راه‌حل رسیدید، برای ازسرگیری مجدد رابطه باید مسئولیت پیاده کردن این راه‌حل‌ها را قبول کنید. برای این که شانس موفقیت خودتان را افزایش دهید، بهتر است اهداف‌تان را بنویسید و سعی کنید راه‌حل‌های‌تان کاربردی و قابل اجرا باشد.

برای رسیدن به هدف نهایی‌تان و تصاحب دوباره‌ی قلب عشق‌تان باید برنامه‌ریزی داشته باشید. این شکست یک تله بوده و احتمالاً شما چشم‌بسته در دام افتاده‌اید. احتمالاً تا الان متوجه شده‌اید که باید روی اثبات توانایی خودتان برای خوشبخت کردن ابدی یارتان متمرکز شوید و به اوثابت کنید که قابل اعتماد هستید. اگر بتوانید برای تلاش‌هایتان و رسیدن به هدف‌تان برنامه‌ریزی کنید، حتماً موفق خواهید شد که توجه عشق سابق‌تان را جلب کنید و قلبش را دوباره سرشار از عشق به خود کنید. واقعیت این است که اگر با برنامه پیش بروید و از خودتان انسانی قابل اعتماد و قابل احترام بسازید، آن وقت این او است که مشتاقانه می‌خواهد نزد شما برگردد.

سوال اینجا است که چطور می‌توانید به برنامه‌ریزی موثری برسید که برای شما مناسب باشد؟ قبلاً اشتباه‌هایتان را مشخص کرده‌اید و به این نتیجه رسیده‌اید که چه کارهایی را باید برای تغییر دادن خودتان شروع کنید. الان باید به یک راهبرد ارتباطی برسید و آن را به مرحله‌ی اجرا دربیاورید؛ باید برنامه‌ای بریزید که به شما بگوید کی و چطور باید توجه عشق سابق‌تان را جلب کنید و دوباره او را به خود علاقه‌مند کنید. سپس باید رویکرد هدف محوری را در زندگی‌ روزمره‌تان اتخاذ کنید و مراحل معینی را برای تحقق تدریجی هدف‌تان تعیین کنید. اهداف روزانه، هفتگی و حتی ماهانه برای خودتان تعریف کنید تا چشم‌اندازی کلی از موقعیت فعلی خود و جایی که باید در آینده به آن برسید، داشته باشید.

یکی از نکات کلیدی برای برگرداندن عشق‌تان این است که فعال بمانید و اجازه ندهید که ناراحتی و افسردگی شما را به رخوت و تنبلی بکشاند. بعد از شکست عشقی طبیعی است که بخواهید در خانه روی کاناپه دراز بکشید، هیچ کاری انجام ندهید یا نخواهید که کسی را ببینید. مشکل اینجا است که اگر خودتان را مجبور به فعال ماندن و کار کردن نکنید، بیشتر و بیشتر در باتلاق غم و ناامیدی فرو خواهید رفت و یاد گذشته رهایتان نخواهد کرد.

بهترین راه برای غلبه بر احساسات منفی این است که فعالیت‌های جدید را امتحان کنید، ورزش کنید و در پروژه‌های هیجان‌انگیز شرکت کنید. دویدن یا ثبت نام کردن در باشگاه کمک می‌کند تا انرژی منفی را با خسته کردن از خودتان دور کنید. پس خودتان را مجبور کنید که از خانه خارج شوید و کار سودمندی را در این روزهای ناراحتی انجام دهید.

بسیاری از زنان و مردانی که همواره قوی بوده‌اند، بعد از شکست عشقی اعتماد به نفس و عزت نفس‌شان را کاملاً از دست می‌دهند. کنار آمدن با حس ناخوشایند طرد شدن از سوی کسی که دوستش دارید و از صمیم قلب به او اهمیت می‌دهید، چالش دشواری است. در بعضی موارد که یکی از همسران دیگری را بعد از سال‌ها زندگی مشترک ترک می‌کند، تمام دنیای همسر رها شده فرومی‌پاشد و او با تکه‌های یک زندگی نابود شده تنها می‌ماند.

اگر محبوب‌تان روزی عاشق‌تان بوده است، اگر شما روزگاری شور و شوق زندگی او بوده‌اید و دل و دینش را برده‌اید، حتماً هزاران خصوصیت خوب دارید که هنوز هم می‌تواند او را دوباره شیفته و واله‌ی شما کند. هرگز محاسن خود را در راه رسیدن به عشق فراموش نکنید. شما نیز استحقاق آن را دارید که عشق‌تان برایتان ارزش قائل شود، ضمناً لازم است که زمان زیادی را با دوستان یا خانواده‌تان یعنی افرادی معاشرت کنید که عاشقشان هستید و به آنها اعتماد دارید و آنها نیز متقابلاً شما را دوست دارند. این معاشرت سازنده برای بازیابی احساس راحتی و امنیت در روزها و هفته‌های بعد از جدایی حیاتی است.

اگر خودتان را برای بیرون آمدن از منطقه‌ی امن‌تان و رشد کردن آماده نکنید، نمی‌توانید به هدف‌تان، یعنی بازگشتن به آغوش عشق سابق‌تان برسید. شاید این توصیه به نظرتان پیش پاافتاده و بدیهی بیاید، اما حتماً متعجب می‌شوید، اگر بدانید که بسیاری از افرادی که آرزو دارند، نزد عشق سابق‌شان برگردند، هیچ کاری برای تغییر دادن رفتارها یا عادت‌های ناخوشایندشان انجام نمی‌دهند. چنانچه رفتارهای ناپسندی را که در رابطه‌ی گذشته‌تان داشته‌اید، اصلاح نکنید، هیچ شگرد جادویی یا راه‌حل سریعی برای برگرداندن عشقی که شما را رها کرده است، وجود ندارد.

اشتباه رایجی که بسیاری در روابط‌شان یا بلافاصله بعد از شکست عشقی مرتکب می‌شوند، این است که از عشق سابق‌شان بت می‌سازند. احساسات بر عقل‌تان غلبه می‌کند، عشق تمام وجودتان را تسخیر می‌کند و سعی می‌کنید با بت ساختن از عشق‌تان و تبدیل او به موجودی ایده‌آل که هیچ کس توان نه گفتن به او را ندارد، عشق‌تان را به او ابراز کنید.

حتی بدتر از این ممکن است شخصیت و هویت خودتان را گم کنید تا به همان فردی تبدیل شوید که فکر می‌کنید، عشق‌تان دوست دارد. اما اشتباه می‌کنید. عشق‌تان نمی‌خواهد شما آدم بله‌ قربان‌گویی باشید که هر کاری او می‌گوید، انجام بدهد و توان ایستادن در برابر او و مخالفت کردن با او را ندارد.

برای برگرداندن عشق سابق‌تان لازم است که حس استقلال خود را بازبیابید و رفتارتان را تغییر بدهید. برای این کار لازم است که خود قبلی‌تان، همان انسان منحصر به فرد و سرشار از نیروی زندگی را پیدا کنید، همان موجود جذابی که روزی قلب دیگری را به تپش انداخته بود و او را عاشق و شیدا کرده بود. قبل از آشنا شدن با عشق سابق‌تان شخصیت منحصر به فردی داشتید که آرزوها، رویاها و باورهای خاص خودش را داشت. اما همه چیز را جایی در میانه‌ی راه فراموش کردید و خودتان را گم کردید؛ شما به خاطر عشق‌تان تغییر کردید و او شما را به خاطر این تغییر رها کرد.

برای این که بتوانید عشق‌تان را برگردانید و کفه‌ی ترازوی قدرت را قدری به سمت خودتان متمایل کنید، گاهی اوقات بهترین کار این است که قدری از عشق‌تان فاصله بگیرید و منتظر بمانید تا آبها از آسیاب بیفتد. یک دوره‌ی سکوت مطلق حداقل سه هفته‌ای بهترین راه برای جابجا کردن پویایی رابطه به نفع خودتان است، آن هم در زمانی که عشق سابق‌تان مصمم است که هیچ کاری با شما نداشته باشد. وقتی اشتباه‌های فراوانی مرتکب شده باشید یا از عشق سابق‌تان بت ساخته باشید و قدرت را کاملاً در اختیار او گذاشته باشید، این فاصله و سکوت، شگرد شگفت‌انگیزی خواهد بود. فاصله گرفتن کاملاً برای شما مفید است، چون به شما فرصت می‌دهد تا آرامش و خونسردی خودتان را پیدا کنید، برنامه‌ریزی کنید و مرتکب اشتباه‌های بیشتری نشوید.

به علاوه وقتی از عشق سابق‌تان فاصله می‌گیرید، باز هم قدرت بیشتری به خودتان می‌دهید، چون این دوری باعث می‌شود که عشق‌تان دلش برای شما تنگ شود و حتی ممکن است به درستی تصمیمش برای ترک کردن شما شک کند. وقتی شما همیشه کنارش باشید، او نمی‌تواند به خوبی متوجه عواقب تصمیمش برای جدا شدن از شما بشود. این سکوت می‌تواند همان عملی باشد که شما را در موضع کنترل برای فرایند برگرداندن عشق‌تان قرار بدهد، چون وقتی شما از او فاصله بگیرید، این شما هستید که برای شروع مجدد رابطه تصمیم می‌گیرید. از طرفی این سکوت برای عشق‌تان نیز مفید است. اگر او شما را رها کرده باشد، پس به دوری و سکوت نیاز دارد؛ به خاطر بسپارید که جدا شدن به معنای نیاز برای تنها ماندن است. چنانچه این فرصت را در اختیار او قرار بدهید، او می‌تواند سر و سامانی به افکارش بدهد و تکلیفش را با شما و رابطه‌تان مشخص کند.

یک روش عمومی وجود ندارد که همه را دوباره به عشق‌شان برساند؛ چون هر رابطه‌ای منحصر به فرد است و هر انسانی شخصیت، ترس‌ها، خواسته‌ها، رویاها و آرزوهای خود را دارد، هیچ قاعده و قانون جادویی در کار نیست که به شما بگوید چطور می‌توانید عشق‌تان را برگردانید. برگرداندن عشقی که شما را رها کرده است، یک هنر است و باید راه و روش خاص خودتان را برای مهارت پیدا کردن در این هنر پیدا کنید. ما در رادیو عشق بر اساس پژوهش‌های علمی و تجربه‌ کارگاه بازگرداندن آموزش-محور عشق و ازدواج را برای تمام دوستانی که امکان مراجعه حضوری ندارند و به دنبالی راه حلی قطعی و علمی و در عین حال مقرون به صرفه هستند ارائه می‌دهیم. در این کارگاه شما علاوه بر دریافت فایل‌های آموزشی صوتی، یک مشاور اختصاصی دارید که شما را پشتیبانی و همراهی می‌کند.

کارشناسان ما در رادیو عشق آماده پاسخ‌گویی به سوالات شما در مورد بسته آموزش و مشاوره بازگرداندن عشق و ازدواج، هستند. برای این منظور می‌توانید با شماره 02146015870 تماس بگیرید و یا در  تلگرام و واتساپ (09035714068) پیام دهید.

اگر عشقتان به تدریج از زندگی‌تان رفته یا بطور ناگهانی شما را ترک کرده است و شما هنوز به او علاقه دارید و می‌خواهید او را برگردانید بهتر است قبل از هر چیز دنبال علت تمام شده رابطه بگردید از آیا او را نادیده میگرفتید؟ آیا زیاد به او وابسته بودید؟ باید بپذیرید تمام شدن رابطه‌تان به هر دلیلی که بوده مهم این موضوع است که او دیگر در کنار شما احساس خوشبختی و شادی نمی‌کرد. برای برگرداندن او باید اعتماد به نفستان را بازسازی کنید، فعال و پرانرژی بمانید، برای ایجاد تغییرات خودتان را آماده کنید، برای خودتان اهداف کوتاه مدت و بلند مدت داشته باشید و برای مدتی با او هیچ تماسی برقرار نکنید.

عشقت رو جذب کن

میخوای یاد بگیری چطور روز به روز بیشتر قلب عشقتو بدست بیاری؟ چطور یه رابطه موفق منجر به ازدواج داشته باشی؟ چطور یه زندگی مشترک موفق داشته باشی؟ پس فرصت را از دست نده! تو هم به جمع دنبال کنندگان پیج رادیو عشق در اینستاگرام اضافه شو…

عضویت در خبرنامه رادیو عشق

273 بازدید

446 بازدید

487 بازدید

553 بازدید

1.08k بازدید

دیدگاه

نام *

ایمیل *

چطور عشقم رو برگردونم

وب‌ سایت

ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی می‌نویسم.

مشترک نمی شومدریافت همه دیدگاه های این نوشتهفقط دریافت پاسخ دیدگاه های خودم

سلام من ٢٩سالمه یک ماه با کسی بودم ک ٣٣سالش بود و اینکه تو این یک ماه هروز تقریبا پیش هم بودیم و من وابسته شده بودم بهش ولی بعدش اومد گفت من معتاد هستم و نمیخوام اذیت شی باید برم ترک کنم بر میگردم فقط من خیلی حالم بده واقعا وابستشم چیکار کنم که از ذهنم پاک شه هرروز منتظر برگشتشم و نمیدونم حرفاش واقعیت داست یا نه منو دوس داشت اخه

سلام دوست گرامی میزان وابستگی شما، آن هم بعد از یک ماه رابطه بیش از اندازه است. اگر واقعا او اعتیاد داشته باشد، شما باید منطقی‌تر به این ماجرا نگاه کنید که چرا باید منتطر بمانید؟ و حتماً برای این میزان وابستگی، به مشاور مراجعه کنید.

سلام من با پسر۱۵ ساله رل زدم تا چند ماه رابطه خیلی خوبی باهام داشت بعد چند روز گذاشت رفت گفت میخوام تنها باشم هرچی هم بهش میگم برگرد میگه نه منم کلی بهش پیم دادم گفتم لیاقت نداری دیگه هیچی نگفت چیکارکنم تا دوباره برگرده؟

سلام دوست گرامی سن او برای یک رابطه عاطفی اصلا مناسب نیست و علت این ناگهانی رفتن نیز بخاطر عدم شکل‌گیری هویت است. بهتر است او را رها کنید و زمان خودتان را تلف نکنید.

سلام من18 سالمه و اون پسری ک 5 سال عاشقشم دو سال از من بزرگتر هست بالاخره بعد چند سال به خودم جرات دادم که بهش ابراز علاقه کنم وقتی بهش گفتم و پیامش دادم اونم گفت منو دوست داشته و وارد رابطه شدیم اولش خیلی خوب بود البته به خاطر شرایطی ک برام پیش اومد مجبور شدیم رابطه رو به صورت مجازی طی کنیم یعنی بیشتر چت بود من خیلی وابسته شدم بهش بعد چند ماه گفت خانواده اش فهمیدن نمیتونم بمونم لطفا برو منم گفتم باشه ولی خیلی اذیت شدم بعد چند روز برگشت اومد و موند بعد چند ماه همش دیر جواب منو میداد سرد شده بودمیگفتم چرا سردی میگفت منکه سرد نیستم ولی خب سرد بود دیگ بعد ی شب گفت برو اززندگیم و بهم توهین کرد ک فکر کردی کی هستی منم رفتم بعد چند مدت به خاطر استوری دوستم راجب من بهم پیام داد و ی جورایی انگار بهانه ای بود برای برگشت به من برگشت پیشم منم قبولش کردم بعد چند ماه دوباره سرد شد گفتم چرا سردی چرا اینجوری شدی گفت منکه سرد نیستم و گفت بهتره تمومش کنیم چون ما از اولش هم به درد هم نمیخوردیم و گفت نیمخوام جوری تموم شه ک راهی برای برگشت نمونه بعد کنکورت برمیگردم گفتم باشه بعد یک ماه من وقتی دیدم با دختر دیگ ای داخل کامنت ها هست رفتم و گفتم چرا تو ک قول دادی و ی جوری دوباره برگشت بعد دوماه سرد شد بدتر از قبل دیر جواب میداد فقط شبا میومد اونم یک ساعت بعدش میگفت من باید برم کار دارم بیکار ک نیستم ی جوری برخورد میکرد ک همیکنه ک دارم جوابت میدم برات کافیه بعدش هم من میگفتم چرا اینجوری رفتار میکنی گفت برو پی زندگیت و دوباره رفتش بعد چند روز دیدم ی دختر دیگ اونو با میم مالکیت داخل کامنت هاش و علامت قلب… من کنکوری هستم همه چیمو باختم تا الان خیلی خسته هستم ممنون میشم راهنماییم کنید من هر لحظه رو دارم به اون فک رمیکنم خسته شدم دیگ ولی خیلی عاشقشم

سلام دوست گرامی به نظر می‌رسد به نشانه‌های خطری که در این رابطه وجود دارد، بی‌توجه هستید. ابراز علاقه از سمت شما بوده است و بارها در این رابطه طرد شدید اما همچنان می‌خواهید کنار او بمانید؟ بهتر است ابتدا برای بررسی و ارزیابی این رابطه، مشاوره دریافت کنید تا علت این وابستگی را متوجه شوید و سپس راه‌حل مناسبی برای تصمیم‌گیری درباره این رابطه پیدا کنید.

من یک ساله ای پسرو میشناسم یه مدت با هم دوست شدیم از هم خوشمون اومد مامان و باباشم اومدن خونمون برا خواستگاری بعد از چند روز یکم باهام سرد شد کم محلی‌ می‌کرد باهم رابطه ای نداشتیم فقط تو چت و تماس با هم بودیم یه چند روز سرد شد بعدش که گفتم چرا سرد شدی گفت خیلی بچه ای خیلی چیزا نمیفهمی درسته یه مدت با هم در ارتباط نباشیم قرار گذاشتیم همدیگرو ببینیم باهم صحبت کردیم اون گفت من بدهکارم من نمیتونم با احساساتت بازی کنم خیلی بچه ای شاید من برم دوسال نیام اینا شرایط هست بعد هعی میگفت من دوست دختر نمیخوام دنبال دوست دختر نیستم خیلی هم میگفت تو دنبال دوست پسری با این رفتارت دیگه به کات رسید اما هنوز واتساپ شماره همدیگرو داریم استوری های همو نگا میکنیم یه شبم من پیامش دادم احوال پرسی کردم آخر شبم خودش بهم گفت شب بخیر بعداز اون شب بخیر یه دوساعت بعد یه استیکر فرستاد فرداش هم براش استوری عاشقونه گذاشتم جواب نداد الان نمیدونم چیکار کنم ک برگرده

سلام دوست گرامی به سن خودتان و طرف مقابل اشاره نکردید. کیفیت این رابطه مناسب نیست و حداقل چیزی که نیاز دارد، مهارت‌های ارتباطی است. در ضمن تکلیف شما با یکدیگر و این رابطه مشخص نیست. شما می‌توانید برای بررسی بیشتر این رابطه و یادگیری مسیر صحیح بازگرداندن رابطه، از مشاوران رادیو عشق نوبت مشاوره رزرو کنید. مشاور باید ابتدا رابطه شما را ارزیابی کند و پتانسیل آن را برای برگشت بسنجد.

سلام من یه دختر 19 ساله هستم و نزدیک به 3 ساله که عاشق یه پسر 23 ساله شدم و ایشون هم خیلی نسبت به من ابراز علاقه میکنه مادر من راجب این رابطه در جریان هست ولی وقتی از ایشون میخوام با مادرم صحبت کنه اول میگه باشه باهاش حرف میزنم بعد میگه الان نمیشه من شرایطش رو ندارم به نظرتون من چیکار کنم ؟؟ خسته شدم دلم میخواد یا این رابطه تموم بشه یا به ازدواج ختم بشه چیکار کنم که پاپیش بزاره برای ازدواج ؟؟

سلام دوست گرامی شما دوست دارید که رابطه شما به مرحله بعدی برود تا بتوانید در کنار کسی باشید که او را دوست دارید؛ اما طرف مقابل شما صادقانه می‌گوید که شرایطش را ندارد؛ پس در واقع شما در تصمیم‌گیر خود دچار تردید شدید که صبر کنید یا رابطه را تمام کنید. در چنین حالتی باید برای تصمیم‌گیری صحیح معایب و مزایای بودن در رابطه یا قطع رابطه را بررسی کنید. در این مسیر مشاور به شما کمک می‌کند تا با نگاهی منطقی‌تر به شرایط و این تصمیم‌گیری نگاه کنید.

سلام.خسته نباشید.من حدودا ۱ماه هست و با دختری رل زدم.منو او همدیگر را خیلی دوست داریم.ولی اومد و به من گفت ک مادرش بهش شک کرده و دوست نداره که اعتماد مادرش سرد بشه..خیلی لجبازه هرچی میگم برگرد میگ نه میشه لطفا کمکم کنید تا برگردونمش خیلی دوستش دارم. یه راه کاری هم برای قانع کردن مادرش بگید ک انجام بدیم. با تشکر

سلام دوست گرامی به سن خودتان و او اشاره نکردید؛ اما به نظر می‌رسد سن زیادی نداشته باشید. او کار درستی می‌کند که نمی‌خواهد اعتماد مادرش را از دست بدهد، بنابراین این مساله لجبازی نیست. در شرایطی یک رابطه خوب پیش می‌رود که خانواده در جریان ارتباط باشند تا این اعتمادسازی به طرز صحیحی انجام شود.

هردو۱۵ سالمان هست.من چند بازی بهش گفتم ک به والدین بگو ولی میگفت میترسم میشه راه حلی بدین ک هم برگرده و هم اینکه بتونه به خوانواده‌اش بگه؟

سلام من 16 سالمه و چهار ساله با یه پسر در رابطه هستم بیش از حد عاشقشم واقعا دوسش دارم و نمیخوام ترکم کنه اونم خیلی منو دوس داره و درمورد من با تمام خانواده ش صحبت کرده اما مدتیه که بینمون بد شده اومد بهم گفت که تو رفتی به من خیانت کردی و برای کسی عکس فرستادی ولی من هرچی قسم خوردم باور نکرد الان تنها چیزی که میخوام اینکه که برگرده باید چی کار کنم که برگرده چون واقعا دیگه تحمل ندارم دوس دارم هرچه زودتر برگرده خیلی لجباز و یه دنده هم است😔

سلام دوست گرامی از 12 سالگی در ارتباط بودید و این سن، برای شروع یک ارتباط عاطفی، سن مناسبی نیست؛ چون هنوز هویتی شکل نکرفته است. لجباز و یکدنده است، حرف شما را باور نمی‌کند؛ اما شما عاشقش هستید؟! این تناقض آشکار نیز به دلیل سن شماست. در اولین فرصت با مشاور صحبت کنید تا راهنمایی لازم را برای شما انجام دهد.

سلام من ۱۶ سالمه و عاشق یه دختری شدم .من حتی با خانوادمم در جریان گزاشتم که باهاش در ارتباطم .بنا به دلایلی خودمو یه بار جای مادرم گزاشتم و باهاش چت کردم و یه حرفی زدم که باعث شد ترکم کنه . الان ۲ ماهه که رفته و من خیلی دلتنگشم . سماجت نکردم ک باعث نشم اذیت بشه .خیلی دوسش دارم .چکار کنم که برگرده

سلام دوست گرامی اشاره کردید خودتان را جای مادرتان گذاشتید و آن دختر شما را ترک کرد؛ دلیل این کار شما مهم است؛ چون معمولاً هیجان سن نوجوانی باعث این اقدام می‌شود. سپس باید بگویید انگیزه شما از بازگشت ایشاون چیست؟

سلام من با یک دختر دقیقا یک سال تو رابطه بودم اونم الان رفته ولی نمیدونم چیکار کنم برگرده اومد به دروغ گفت میخوام نامزد کنم در صورتی که هیچ نامزدی در کار نبود ممنون میشم کمک کنید

سلام دوست گرامی به سن خودتان و او اشاره نکردید. در چنین شرایطی ابتدا باید کیفیت رابطه، دلیل و انگیزه شما برای بازگرداندن ایشان و دلیل دروغی که به شما گفتند، روشن شود. سپس راه‌هایی دسترسی به او را بررسی کنیم. برای این روند حتما نیاز به کمک مشاور دارید.

سلام من یکسال با پسری که هم سن خودم هست و جفتمون ۲۵سالمون آشنا شدم رابطه بسیار عالی داشتیم که بخاطر یه سری مشکلات من مجبور شدم دو روزی اونو بذارم کنار بهش بگم همه چی تمومه و نمیخوامش تا یکم به خودش بیاد و دست از اخلاق بدش برداره و بعد از دو روز که برگشتم بهم گفت با کس دیگه ی وارد رابطه شده و منو دیگه نمیخواد

سلام دوست گرامی شیوه رفتار شما اشتباه بوده است که بخواهید او را به این شیوه تنبیه و ادب کنید. او نیز با رفتن به یک رابطه دیگر آن هم در طی دو روز، ثابت کرد که این رابطه ارزش چندانی برایش ندارد. کیفیت رابطه شما همانطور که می‎‌بینید، مناسب نیست.

سلام من ۱۸ سالمه و دوماهه با پسری ۲۶ ساله وارد رابطه عاشقانه شدم که همو خیلی دوست داریم قصدمون هم ازدواجه، ایشون مبتلا به بیماری دو قطبیه. ما تو رابطمون چیزایی که اذیتمون میکرد رو به هم میگفتیم و مهرداد خیلی ملاحظه می‍‌کرد و تنها دلیل دوستیم با ایشون هم همین بود، چند وقت پیش بهم گفت که ما چرا زیاد نمیریم بیرون و بحث به جایی کشید که گفت میخوام کات کنم فقط به خاطر تو چون نمیخوام به خاطرم اذیت بشی و چون شرایط خونوادت اجازه نمیده…منم باهاش حرف زدم و قانعش کردم که برگرده و قول دادم درستش کنم اونم برگشت ( البته این یهویی رفتنا اولین بارش نبود)، دوباره برای من مشکل پیش اومد و گفتم مهرداد فردا شاید نتونم بیام بیرون و پسفردا بریم، اونم مشخص بود که ناراحت شد و گفت خواهش میکنم دیگه بهم پیام نده و من پسفردا نمیام بیرون باهات، منم بهش پیام ندادم. من مطمعنم که دوستم داره ولی خیلی ملاحظه خودمو خودش رو میکنه الانم دلیل رفتنش اینه که فکر میکنه ممکنه رابطه ما هم مثل رابطه های نا موفق بشه و در آخر شکست بخوریم واسه همینم میره، مثلا یکیش اینه که قول داده تا زمانی که با هم ازدواج نکنیم دست بهم نمیزنه من نمیدونم چجور بایدبا این رفتارش کنار بیام و بهش بفهمونم که فرق داشتنش با بقیه برای من ثابت شدست…..و من واقعا دوسش دارم

سلام دوست گرامی اگر اختلال دوقطبی ایشان توسط روانپزشک و یا روانشناس بالینی تایید شده باشد، مسلما باید دارو استفاده کنند و برای ازدواج نیاز به مراجعه به مشاور پیش از ازدواج دارید. از روی هیجان نباید تصمیم مهمی بگیرید و حتما پیش از اینکه مجددا بخواهید با ایشان وارد رابطه شوید، با مشاور مشورت کنید.

32 سالمه بچه اردبیل هستم عشقم وخیلی دوسش دارم و هر روز چون فاصله ما کمی دوره بهش میگفتم که صدات و واسم بفرست چون واقعا صداش واسم ارامش خاصی داشت و داره ولی او به بهانه اینکه خیلی حساسی و من دیگه از اخلاقت خوشم نمیاد باهام بهم زده ولی من در نبود او هر روز هر ثانیه مرگ خودم و احساس میکنم درسته بامن حرف میزنه ولی خیلی سرد و این سردی او اتش به جانم افکنده چیکار کنم که اورا برگردانم بهم گفته بود اخلاقتو درست کن ولی هرچه قسم میخورم التماسش میکنم بالاتر از گل بهش چیزی نمیگم ولی او قبول نمیکنه که نمیکنه انگاری مرغش یه پا داره و بس ؟ حال از شما خواهش میکنم راه حلی برایم بگویید چون هر ساعتی که می گذره به ابوالفضل قسم اب میشم و قلبم می خواد از سینم بیرون بزنه ؟ چه کنم

سلام دوست گرامی به نظر می‌رسد که از سرد شدن رابطه‌تان بسیار غمگین هستید. اشاره کردید همچنان باهم حرف می‌زنید، پس رابطه تمام نشده است که او بخواهد به رابطه بازگردد. خواسته طرف مقابل تغییر در اخلاق شماست؛ بنابراین شما نیاز به یک خودآگاهی دارید تا بدانید کدام یک از اخلاق‌های شما در رابطه او را آزرده کرده و به نفع رابطه نیست. سپس با کمک مشاور اخلاق‌تان را تغییر دهید و مهارت‌های تقویت رابطه را یاد بگیرید.

سلام. من حدود ۱ هفته هست به اصرار مادر شخصی که باهاش ۲ سال توی رابطه بودم قطع ارتباط کردم. به کل بلاک شدم و هیچ خبری هم ازش دریافت نکردم. میدونم جدایی ممکنه فرصت بده اما مادر ایشون بعد چند بار صحبت بهم خیلی رک گفت داره فراموشت میکنه و با چند نفر مشورت کرده, اینکه همه چی تموم بشه برای هر دوتون بهتره. هم من هم این خانم اشتباهاتی داشتیم اما نظر من این بود که روشون کار کنیم ولی ایشون به حرف مادرشون به کل از من دست کشیدن. قرار از اول بر ۲ هفته بود و منم تصمیم گرفتم ۱ هفته ی دیگه هم صبر کنم. واقعا هم میخوامشون و نمیدونم چه کار میتونم بکنم.

سلام دوست گرامی به سن خودتان و طرف مقابل و علت قطع رابطه توضیحی ندادید. بهتر است کمی زمان بگذرد و فعلا اصرار و پیگیری برای بازگشت نداشته باشید. پس از مدتی و کار کردن روی اشتباهاتی که خودتان انجام داده بودید و یادگیری مهارت‌ها با مادر و یا خود این دخترخانم صحبت کنید. برای دریافت راهنمایی بیشتر در مسیر این بازگشت، می‌توانید از مشاوران رادیوعشق، نوبت مشاوره دریافت کنید.

سلام من 26ساله هستم 6سال با پسری که یکسال از خودم بزرگتر است دوست بودم هر روز همدیگرو میدیدم رابطمون در حد زن و شوهری بود کلی مسافرتهای ایران و خارج از ایران داشتیم وقتمون فقط برای همدیگه بود همیشه بهم میگفت تورو خوشبخترین میکنم قصدمون ازدواج بود تا اینکه برای من خواستگاز اومد و بهش گفتم ک خانواده ام تحت فشارم گذاشتن ک باید ازدواج کنی خواستگارم موقعیت خیلی خوبی داره و این آقا بهم گفتن برای اینکه بیام خواستگاری باید پدرت برات خونه بخره اگه خونه نخره خانواده من راضی به این وصلت نیستن و چون مادرم مریض هست نمیتونم رو حرف خانواده ام حرف بزنم و پدر من توانایی خرید خونه رو نداره با کلی تحقیر کردن هم، دیگه به رابطه پایان دادیم و الان حدود 1هفته هست ک جواب هیچ کدوم از پی ام ها و زنگ های منو نمیده هیچ کسی باورش نمیشه تو این شرایط از هم جدا شدیم چون خیلی با هم خوب بودیم همه اش منتظرم ک برگرده میترسم با خواستگارم ازدواج کنم شاید نتونم باهاش کنار بیام و شاید بعد ازدواجم برگرده ولی میدونم برگشتنش هیچ فایده نداره چون همه ی ارزش و احترام از بین رفته با مادرش تماس گرفتم و بهم گفتن دیگه نمیخواد نه باهات حرف بزنه نه ببیندت اصلا نمیتونم باور کنم عشق 6ساله اش نسبت بهم از بین رفته باشه لطفا کمکم کنید چطوری میتونم دوباره ببینمش یا رابطه رو برای همیشه تموم کنم به نفعم هست؟؟؟ همیشه باهم برای آینده و ازدواجمون برنامه ریزی میکردیم و اینم بگم این اوخر خیلی باهم دعوا داشتیم و هر چیزی رو بهونه گیری میکرد دارم دیوونه میشم یه حسی دارم ک خودمم نمیتونم تشخیص بدم یکم بیخیالش میشم یکم دیگه گریه میکنم و از شدت ناراحتی داد میزنم

سلام دوست گرامی برای اتفاق تلخی که برای شما افتاده است متاسفیم و این کاملاً طبیعی است که همچنان به فکر برگشتن این فرد باشید. شما تلاش لازم را انجام دادید و حرف ایشان برای حتمی بودن خرید خانه از سوی پدر شما، منطقی نیست. برای اینکه بتوانید با این سوگ کنار بیایید، توصیه می‌کنیم در دوره «زندگی پیروزمندانه پس از جدایی» رادیو عشق شرکت کنید و در کنار این دوره مفید آموزشی، از مشاوران رادیو عشق نوبت مشاوره دریافت کنید.

سلام دختری هستم ۱۷ ساله که خرداد ماه سال پیش فهمیدم که عاشق پسر عموم شدم ایشون ۲۵ سالش بود ما ۹ ماه تو رابطه بودیم و ایشون بخاطر یه سری حرف و حدیث های فامیل گفتن که من رابطه رو به کسی نگم اما گفتم پدر و مادر هردو هم میدونستن و یجورایی نشونش بودم چون پدرش ۴ بار از پدرم خواستگاری کرده بود یه روز برای کسب تکلیفم با دختر عموم رفتیم اتاق و شروع کرد به بد بیراه گفتن دختر عموم؛ اون هم شنید و به مامانشم گفت و زن عموم زنگ زد به پسر عموم که چرا راجب دختر من حرف در میاری و پسر عموی محترم سر این مسئله میگه نمیتونم باهات باشم و بهت اعتماد کنم و بعد منو بلاک کردن و رفتن با مادرشونم صحبت کردم که ایشون گفت فراموشش کنم و اینم بگم که چند باری منتشو کشیدم و بلاک کرده بدون سین زدن و اینم در اخر بگم که خودم پیش قدم شدم واسه رابطه…..

سلام دوست گرامی شما در سنی هستید که تمامی هیجانات مانند علاقه، نفرت، شادی و غم در بالاترین حد خودش قرار دارد. بنابراین روی این علاقمندی باید کمی با تعقل بیشتری فکر کنید. اصرار شما و دوری ایشان به بهانه‌ای که اتفاق افتاد، نشان می‌دهد هردوی شما فعلاً پختگی لازم را برای ارتباط عاطفی و یا ازدواج ندارید.

سلام من تقریبا یه سالی میشه برای اولین بار یه پسر حرف زدم و عاشقش شدم.. یعنی اصلا من از پسرا متنفر بودم از هیچکدومشون خوشم نمیومد دوستام همه مثلا میگفتن فلانی خیلی خوشگله و اینا من وقتی میدیدم میگفتم اصلا خوشگل نیست تا یکی اومد کلا با اونی که تصور میکردم یکی بود خلاصه اونم از من خیلی خوشش اومد منم همینطور کم کم عاشق همدیگه هم شدیم تا ۲ هفته پیش من برای امتحان کردنش بهش گفتم خونوادم منو بهت نمیدن ولی من دوستت دارم گفت اگه تمومش کنیم به نفع هردومونه رفت منم ۲,۳ بار حرفای دلمو براش فرستادم اخه خیلی پسر دلسوز و مهربونی وگرنه دلتنگیمو براش تعریف نمیکردم ولی جواب منو نمیداد فقط سین میکرد. ۲ روز طول نکشید با یک دختر دیگه رل زده بود همش عکس و فیلم و استوری عاشقانه میذاره و منم انفالوش کردم با پیج فیک نگاه میکنم و الان خیلی من وابستش شدم بجز اون دیگه نمیتونم یکی دیگه رو بیارم تو زندگیم چیکار کنم برگرده توروخدا جواب بدین

سلام دوست گرامی به سن خودتان اشاره نکردید و اینکه چگونه با طرف مقابل آشنا شدید. نکته مهم اینجاست که به چه دلیل خواستید او را امتحان کنید؟ آیا به دوست داشتنش شک داشتید؟ بعد از این صحبت، او بلافاصله با فرد دیگری وارد رابطه شده است، در حال حاضر، انگیزه شما برای برگشت چیست؟ اگر از روی وابستگی به او برگردید، ضعف خودتان را نشان می‌دهید و به مرور زمان عزت نفس شما کاهش شدیدی پیدا می‌کند. از دنبال کردن او با پیج فیک خودداری کنید تا بیشتر آسیب نبینید. فاصله خودتان را با او حفظ کنید. برای مسیر درست بازگشت، از مشاوران رادیو عشق نوبت مشاوره دریافت کنید.

سلام خسته نباشید.من سه سال با کسی رفیق بودم یه سالو دوماه هم هست که عقد کردیم تودوران سه سال رفاقتمون انقدر همودوست داشتیم که باوجود همه ی مشکلات مالی که همسرم داشت اومد خاستگاری و منم قبول کردم.توی این یه سال و دوماه که عقد کردیم انقدر بهش سخت گرفتم اینکارو کن اونکارو نکن اونم برا اینکه من ناراحت نشم انجام میداد هیچ وقت به حرفاش اعتماد نداشتم همیشه سندو مدرک ازش میخواستم هیچ وقت تو این یه سال اجازه تصمیم گیری رو نداشته هر بار با اهرم اینکه اگه فلان کارو نکنی پس دوستم نداری پس طلاق میگیریم بهش فشار اوردم اما الان دوهفتست که اون میخواد واقعا طلاق بگیره ومیگه نهایتا مهریه رو نمیتونم پرداخت کنم و میرم زندان .هربار که من قول میدادم درست شم درست نشد اخلاقم. اما اینبار واقعا به اشتباهاتم پی بردم جوری اشتباه کردم که تا خر خره ازم پره و من واقعا همه ی کارام از رو دوست داشتن بود و اینکه فکر میکردم همه پسرا دروغ گو اند.و البته تا الان تو تمام مدت آشنایی کلا دوبار دروغ گفته اونم دروغی که چیز خاصی نبوده و میتونسته اصلا نگه.حالا با وجود عشق آتشین که داشته و هیچ وقت فکر نمیکردم اینی که انقدر دوستم داره بخواد ازم ببره میخواد طلاق بگیره .البته این دوهفته که میگم حرف جدایی رو زد من سریع باهاش حرف زدم دوباره تو اس هاش بهم میگفت عشقم. اما جمعه که بهش هی گیر دادم چرا دپرسی هی پشت هم زنگ زدم برید و الان یه هفتس که همش گفته طلاق.دوشب پیش هم اومد در حضور خانوادم از طلاق حرف زد.اما من واقعا دوسش دارم میخوام برگرده و فرصت جبران نمیده و از همه جا بلاکم کرده.

سلام دوست گرامی به سن خودتان و طرف مقابل اشاره‌ای نکردید. بنظر می‌رسد مسأله اعتماد کردن در رابطه برای شما دشوار بوده است و همسر خود را نیز مانند دیگران می‌دیدید و آموزشی برای پایدار نگه داشتن ارتباط مشترک ندیده‌اید. اگر شما بتوانید در طی این مدت خلاف اخلاق‌هایی که قبلاً داشتید، عمل کنید و واقعاً برای تغییر خودتان آموزش ببینید، می‌توانید ایشان را از تصمیمش منصرف کنید. برای راهنمایی بیشتر و تهیه دوره بازگشت به رابطه می‌توانید از رادیو عشق وقت مشاوره دریافت کنید.

سلام، من دو سال پیش با یکی دوست بودم خیلی عاشقانه همدیگرو دوست داشتیم به طوری که هرکسی مارو میشناخت بهمون حسودیش میشد و باورش نمیشد اینا واقعی باشه(نمیدونم دیگه چجوری توصیف کنم که بفهمید رویایی بوده رابطه مون) ولی یه روزی بدون هیچ دلیلی گفت دیگه تمومه و اینکه ما برای هم ساخته نشدیم، و باهام کات کرد.تا یه ماه اول اصلا باورم نمیشد،میرفتم کلی پی ام براش مینوشتم بعد که میخواستم بفرستم یادم میومد که ما کات کردیم. خیلیا گفتن برو روانشناس این حالاتت غیر عادیه ولی نرفتم. ۱۲ماه اول کات کردنمون هروقت مشکلی پیش میومد براش به من پی ام میداد ،حتی با دوست دخترش دچار مشکل میشد میومد پیش من میگفت پیش تو ارامش دارم!منم فقط حرف بارش میکردم فقط بهش فحش میدادم، دلم از شکسته بود. بعد۱۵ ماه که کات کردبم، برام خواستگار اومد که شرایطش فوق العاده بود.بیست روزی باهاش حرف زدم تا اینکه فهمیدم من اصلا نمیتونم کسیو جای اون ادم که دوسش داشتم بیارم.به کسی نمیتونستم اعتماد کنم،هرچی میگفت فکر میکردم دروغه،هرکاری میکرد یاد اون ادم میوفتادم.احساس خیانت بهم دست میداد دیگه باهاش کات کردم، الان بعد ۲۴ ماه یا بیشترم هست که ندیدمش و نزدیک یه سالم هست حرف نزدیم خیلی دلم براش تنگ شده و الان بجای اینکه از دستش عصبانی یا ناراحت باشم فقط احساس درماندگی و تنهایی میکنم.یه روز نیست یادش نیوفتم، عکسشو نگاه نکنم..بهم بگین که من الان چیکار کنم که یا برگرده یا فراموشش کنم برای همیشه. همه دوستام میگفتن بعد یه سال حتی اسمشم یادت نمیاد ولی من الان دو سالم هست که اسم خودش سهله همه خانواده محل زندگیشون،حتی علاقه مندیای کل خاندانشو از برم:(

سلام دوست گرامی شما در دوره سوگ عاطفی به سر می‌برید و تمامی علائمی که ذکر کردید نشان می‌دهد که همچنان در این رابطه مانده‌اید. دوره سوگ شامل: انکار واقعیت، خشم، چانه زنی و سرزنش خود، خشم و پذیرش است. بهتر است که برای کمک به حال خودتان و رسیدن به مرحله پذیرش حتما از مشاوره و دوره بازگشت پیروزمندانه به زندگی استفاده کنید.

سلام من با یه نفر توی فضای مجازی آشنا شدم اولین بار هویت خودمو اشتباه بهش گفتم بعد کم کم خودش فهمید میخواست ترکم کنه ولی نکرد. از همه این دروغایی که بهش گفتم فقط این مونده بود که بهش پایه تحصیلیمو دروغ گفتم همون اول رابطه ولی نتونستم بهش بگم تا الان که خودش فهمید ترکم کرد چیکار کنم😭😭😭من خیلی دوسش دارم اونم خیلی دوسم داشت حاضر بود برام هر کاری کنه کاش برگرده چیکار کنم

سلام دوست گرامی بنظر می‌رسد که شما نتوانسته‌اید اعتماد ایشان را جلب کنید و این طبیعی است که طرف مقابل به سختی بتواند این دروغ‌ها را هضم کند. با توجه به اینکه سن شما برای داشتن رابطه عاطفی بسیار پایین است، بهتر است پیش از ورود به رابطه، مهارت‌های لازم را کسب کنید. یکی از این مهارت‌ آشنا شدن به طریقه درست و اعتمادسازی است.

سلام.من با یه دختر ب مدت ۲ سال دوست بودم حضوری با اطلاع خانواده ها.من تازه استخدام اموزش پرورش شدم.دختره ۱۷ سالشه.اون همیشه بهم میگفت که هیچوقت ولش نکنم و منو خیلی دوسم داشت دیوانه وار.منتظرم بود برم خواستگاریش.ماه قبل قرار بود برم خواستگاریش ولی چند ماه بود یرد شده بود و درست ماهی که قرار بود برم خواستگاری بهم گفت از خونه نمیذارن باهان حرف بزنم.من بوورم نمیشد حس میکردم این یه فیلمه که منو وادار به خواستگاری بکنه.من به مادرش زنگ زدم گفتم من حاضرم بیام خواستگاری.ولی مادرش گفت رعنا دیگه تورو نمیخواد.حالا من موندمو ۲ سال خاطره که هرروز میرفتیم بیرون بیشتر از زن و شوهرا باهاش خاطره دارم.ذهنم داره دیونم میکنه.شماره خودشو خاموش کرده فقط شماره های مامان و باباشو دارم و آدرس خونشونو.نمیدونم چیکار کنم و چجوری برش گردونم.الان تقریبا یه ماهه که خبری ازش نیست و بیشتر از سه هفته هستش.تولدش نزدیکه بنظرتون چکار کنم که بتونم دوباره بدستش بیارم واقعا عاشقشم.

سلام دوست گرامی برای اتفاقی که افتاده متاسفیم و قطعا درک می‌کنیم که تا چه میزان هیجانات تلخی را تجربه می‌کنید. اینکه یکدفعه این اتفاق افتاده است و ایشان نخواسته‌اند که دیگر با شما در ارتباط باشند، نشان می‌دهد احتمالاً از یک مسأله بسیار ناراحت هستند و این خشم و ناراحتی باعث شده سریعاً تصمیم بگیرند؛ بخصوص اینکه اشاره کردید ایشان 17 ساله هستند، یعنی میزان پختگی لازم برای ارتباط و ازدواج را ندارند. 2 سال رابطه یعنی از 15 سالگی ایشان شما را انتخاب کرده بودند که اصلاً سن مناسبی برای انتخاب همسر نیست و به مرور اولویت‌های افراد عوض می‌شود. بنابراین بهتر است برای بررسی دقیق‌تر این ارتباط و شیوه برگشت صحیح به رابطه، از مشاوران رادیوعشق، وقت مشاوره تلفنی یا آنلاین دریافت کنید.

سلام من با یه پسر آشنا شدم مجازی گفت دوسم داره البته بعداز یکماه که باهم بودیم گفت.بعداز دوماه ولم کرد رفت و گفت گمشو نمیخوامت،حالم خیلی بد شد چون آدم احساسی هستم و زود وابسته میشم اینقدر حالم بد بود که امتحانات ترم اولم رو نخوندم.بعداز یه مدت دوستش اومد گفت اون دوست نداشت اما من خوشم اومده ازت همه چیزو میدونست اون دوماه طول کشید تا باهاش خوب رفتار کردم خیلی قربون صدقم میرفت کم کم عاشقش شدم بعد من دوبار ب اون دوستش پی ام دادم ومنظوری نداشتمو فقط تو بیوگرافی تلگرام بخند و به انگلیسی اشتباه نوشته بودم گفتم اونو درست کنه و اینکه بار دوم روز پرستار رو بهش تبریک گفتم چون پرستاری میخونه.حالا این پسره که عاشقش شدم وقتی فهمید هرچیدلش خواست بهم گفت و رفت هرچی التماسش میکنم برگرده میگه تو دروغگویی و… اما من واقعا دوسش دارم چکارکنم برگرده؟! میشه کمکم کنید

سلام دوست گرامی به نظر می رسد این اشتباه شما برای ایشان قابل هضم نبوده است. مسیر برگشت ایشان التماس کردن و گریه و زاری نیست. برای مسیر برگشت صحیح لطفاً از مشاوران رادیو عشق مشاوره برگشت به رابطه به صورت تلفنی یا آنلاین دریافت کنید.

با سلام ۴ ساله با دختری آشنا شدم همدیگه رو دوست داریم تا یک ماه پیش که خواستگاریش رو کردم خوانواده اش گفتن به شغل آزاد دختر نمیدیم(کامیون داریم و راننده کامیون هستم) خلاصه تا یک هفته بعد خواستگاری با هم در تماس بودیم اون میگفت باید شغلت رو عوض کنی(مهندسی برق رو دارم اگر به قول معروف بزنم به سیم آخر با پارتی بازی شاید بتونم برم سر کاری) خلاصه خوانواده اش فهمیدن در رابطه ایم تا گوشیش رو گرفتن و الان بعد سه هفته (گاهی به مامانش پیام میدم) مامانش میگه انتخاب ما رو قبول کرده ولی حالش خوب نیست و انشالله خوب میشه (خواستگار شغل دولتی هم داشت) حالا من موندم چیکار کنم به دیدارش برم یا نه چون هنوز ازدواج نکرده شغلم رو عوض کنم؟ به لحاظ مالی و … خیلی عقب می افتم تایم کاری الانم خیلی کمتره ولی اسم رانندگی در نظر مردم خوب نیست متاسفانه میترسم آخرین بهانه نباشه این ممنون میشم کمکم کنید تصمیم بگیرم. .

سلام شما قبل از این که بخواهید تصمیم مهمی مثل تغییر شغل بگیرید باید از طرف مقابل‌تون مطمئن بشید. یعنی متوجه بشید که تنها مشکل همین موضوع شغله و بعد با بررسی شرایط در این‌باره تصمیم‌گیری کنید. بهتره فعلا دنبال شغل باشید ولی اقدام جدی در این زمینه نکنید. می‌تونید یک بار دیگه به عنوان خواستگاری با خانواده‌شون صحبت کنید و ببینید آیا با تغییر شغل تغییری در جواب آن‌ها ایجاد میشه یا نه. ضمن اینکه تصمیم به تغییر شغل تصمیم برای یک عمر زندگی‌تان است و نباید عجولانه اقدام کنید.

سلام من با توجه به کارهای که شما تو مشاوره قبلی گفتین که بعد از جدایی چیکار کنم با انجام دادم و مدت ۳هفته کاری نکردم بعد این مدت که شما گفتین من شروع کردم استوری گذاشتن بعد چند استوری دوست پسرم ریکشن نشون داد و من چیزی نگفتم ایشونم الان کارش شده استوری گذاشتن میشه بگین چکار کنم اشتباه کردم که جواب ریکشن ندادم؟؟؟؟؟؟من ریپلای کنم درست؟؟؟اینم بگم که ما ۸ باهم بودم رابطمون از را دوره و ایشون رابطرو تموم وردن

سلام اشکال نداره که یکی دوبار شما هم استریش رو ریپلای کنید اما نباید زیاده‌روی کنید، خصوصا اگر دیگه اون عکس‌العملی نشون نداد. درصورت نیاز به راهنمایی بیشتر با سیستم مشاوره تلفنی تماس بگیرید.

من با یکی ۴سال در ارتباط بودم وطرف پسر خالمه الانم سره یه موضوعه الکی ۱۸ روزه ک باهم حرف نمیزنیم اون خیلی مغروره منم چون مقصر اونه بهش پیام نمیدم خلاصه منتظره یه پیامشم به نظرتون وقتی برگشت قبول کنم؟چون پسر خالمه میتونم تو مهمونیا ببینمش تو مهمونیا برم بهتره یا نرم؟ینی بهم پیام میده؟چند بار اینجوری شده برگشته این دفه هم این دفه هم بخواد برگرده قبول کنم؟

سلام. درباره اینکه آیا باید این‌بار برگردین یا نه نمیشه بدون بررسی هیچ نظری داد و حتما رابطه‌تون باید بررسی بشه. شرکت کردن توی مهمونی‌های خانوادگی ایرادی نداره ولی نوع رفتارتون خیلی مهمه. اگر کسی از ارتباط‌تون خبر نداره پس رفتارتون باید عادی و مثل همیشه باشه. ولی درکل بهتره فقط در حد سلام و احوالپرسی باشه. برای دریافت راهنمایی بیشتر با سیستم مشاوره تلفنی تماس بگیرید.

سلام،من با شخصی دو سال دوست بودم،البته تو این بین چند ماهی از هم جدا شدیم و ایشون خودش دوباره برگشت ولی به قصد ازدواج،برای خواستگاری که تشریف اوردن(قبل از مراسم دوتایی همه صحبتامون کردیم) همه چی خوب بود تا شبش بهم گفت که خانوادش راضی نیستن تا فرداش باهم صحبت میکردیم و ایشون داشتن خانوادش رو راضی میکردن که دیگه از اون موقع مدت یک ماه هست اصلا باهم صحبت نکردیم، خب ایشون باید توضیح بدن، که ازش خبری نیست بدون توضیح و خداحافظی سکوت کرده من دلیل این کارش رو متوجه نمیشم چون این مشکل که تقصیر من نیست و ما اصلا بحث و دعوایی نداشتیم چرا رفتارش با من سرد شده چیکار کنم که برگرده

سلام. بله مسلما رفتار ایشون اشتباهه و احتمالا دچار بلاتکلیفی شده و نمیتونه درست تصمیم بگیره که باید چیکار کنه. در این شرایط شما اگر قصد برگرداندن ایشون رو دارید باید با کارشناسان دوره بازگرداندن عشق و ازدواج صحبت کنید تا اصولی و صحیح رفتار کنید.

سلام. من با یکی دو سالی رابطه داشتم خیلی همدیگه را دوست داشتیم رفت و امد خانوادگی داریم اما بخاطر مسائلی مجبور شدیم کات کنیم بعدش هروقت همدیگه را میبینیم این اقا مثل گذشته بهم نگاه میکنه حرکاتش جوریه که انگار هیچ اتفاقی نیوفتاده و کات نکردیم بعد که بهش پیام میدم سرد و بی تفاوت یا جواب نمیده یا میگه منظوری ندارم از نگاه هام!! اما دیگه بعد این همه مدت نگاهش را میشناسم وقتی نگاهم میکنه چشماش مظلوم و عاشقانه است. سوالم اینه اگه دوستم نداره پس چرا نگاهم میکنه اونم به مدت طولانی و خیره اگه هم دوستم داره پس چرا انکار میکنه؟؟؟تو را خدا جوابم را بدین خیلی بخاطر تضاد رفتار و کلامش ذهنم درگیره

دوست عزیز سلام

سردرگمی در چنین مواقعی خیلی ناراحت کنندست و احساس شما کاملا قابل درکه. در موردی که شما گفتید دوتا احتمال وجود داره، اول اینکه همیشه یک برداشت انتخابی وجود داره و یک برداشت واقعی! گاهی ما دوست داریم اتفاقات رو اون شکلی ببینیم و تفسیر کنیم که دوست داریم. البته به معنای این نیست که شما اشتباه کردید، اما به هر حال ذهن ما به خصوص در زمان عاشقی، چنین تفسیرهایی داره. پس یک احتمال، ممکنه این مساله باشه. البته، یک احتمال دیگه هم شاید این باشه که ایشون قلبا شما رو دوست دارن و برای همین هست که نمی‌تونن نگاهشون رو کنترل کنن، اما به دلیل شرایطی که وجود داره، این رو انکار می‌کنن. شما دو تا راه دارید، یکی اینکه به طور کامل بی‌خیال ایشون و رابطه باهاشون بشید و سعی کنید تا مدتی ازشون دور بمونید تا عشق گذشته فراموش بشه، یا سعی کنید که برشون گردونید. اگه تصمیمتون به برگردوندن ایشون هست، می‌تونید با کمک دوره “بازگرداندن عشق”، رابطتون رو دوباره احیا کنید. برای شرکت در دوره با کارشناسان رادیو عشق در قسمت بازگرداندن عشق، تماس بگیرید.

سلام.من پسری بیست و شش ساله هستم و دانشجوی کاردانی هستم و با دختری که دو سال از من کوچیکتره و دانشجوی ارشده آشنا شدم.ایشون مدتی بعد از آشنایی گفتن این رابطه درست نیست و نمیتونن ادامه بدن و گذاشت رفت ولی بعد از چند روز دوباره برگشتن و گفتن به من علاقه دارن.بیشتر ارتباط ما اینترنتی بود اما حضوری هم بود.ایشون مسئله خواستگاری مطرح کردن و من بهشون گفتم که دانشجوی بیکار هستم و سرمایه ندارم و معافی پزشکی دارم و راستش من یک مقدار مشکلی شنوایی دارم که ایشون اوایل گفتن بین خودمون میمونه اما نزدیک خواستگاری گفت باید با پدرم مشورت کنم. با وجود اینکه تمام مشکلاتمو گفتم،گفت:من تورو به خاطر خودت میخوام و جوابم مثبته فقط مونده جواب خانوادم. تا قبل از خواستگاری درباره همه مسائل زندگی صحبت کردیم و به توافق رسیدیم و حتی همیشه به من ابراز علاقه میکرد و حتی رودرو بهم گفت دوستت دارم و همیشه دوست داشت تلفنی با هم صحبت کنیم و مدام نگرانم بود اما خواستگاری که رفتیم بهم گفت تو همه اون چیزایی که من میخوام داری اما برام سخته از زندگیمو از صفر شروع کنم و متاسفانه جواب منفی دادن و در کمال ناباوری یکدفعه با بنده سرد شد و گفت دیگه هیچ وقت پیام نده و من نمیتونم با مشکل شنواییت کنار بیام.اما هنوز استوریای اینستگراممو میاد میبینه و با یه پیچ دیگش دوباره منو فالو کرده.الان حدود یک ماه و نیم میشه که ندیدمشون اما حدود دو هفته پیش به مناسبتی بهشون پیام فرستادم و ایشونم جواب پیاممو داد:سلام ممنون لطف کردی. به نظرتون امیدی به برگشتن ایشون هست؟ چجوری میتونم ایشون برگردونم؟

سلام دوست گرامی درست هست که ایشان به شما علاقمند شدن اما در جریان ازدواج و زندگی مشترک، افراد واقع بینانه انتخاب میکنند و یا تحت نطر خانواده سعی بر تصمیم گیری درست میکنند. پس دور از ذهن نیست که ایشان در مرحله اصلی انتخاب واقع بینانه و با بررسی شرایط، متوجه عدم توان همراهی شما شدند و جواب منفی دادند.اینکه شما را فالو میکنند هم به بخش عاطفی برمیگرده که درگیر عقل و احساس هستند. بهتر است شما هم به جای بررسی رفتارهای ایشان، رابطه را تمام شده بدانید

آدرس: تهران، پونک، نبش بلوار پونک، پلاک 2، طبقه سوم، واحد 6

تلفن پشتیبانی:02146015870

رزرو نوبت مشاوره

انجمن روانشناسی آمریکا

سازمان نظام روانشناسی و مشاوره ایران

سازمان بهزیستی ایران

انجمن روانشناسی ایران

 

می‌خوام برگرده به رابطه/زندگیمیخوام فراموشش کنم

باید تمومش کنم، اما قدرتشو ندارم

می‌خوام جذبش کنم و ازدواج کنیم

اگر دیگر در کنار عشق‌تان نیستید و شما را تنها گذاشته است، اما هنوز هم قلب‌تان برای او می‌تپد، حتماً تلاش برای پشت سر گذاشتن این شکست عشقی کلافه و ناامیدتان کرده است. احساس می‌کنید تکه‌ای از وجودتان گم شده است و دیگر هرگز آن آدم سابق نخواهید شد، مگر این که یار بی‌وفای‌تان، نیمه‌ی گمشده‌ی وجودتان نزدتان برگردد. اگر نمی‌دانید چه کار باید بکنید و با درماندگی دنبال کمک و راهنمایی می‌گردید تا به شما بگوید که چطور می‌توانید عشق‌تان را برگردانید و خوشبختی را دوباره در کنارش تجربه کنید، این مقاله شما را به خوبی راهنمایی می‌کند!

فهرست مطالب

اگر ندانید که کجای راه را اشتباه رفته‌اید و چرا عشق سابق‌تان دیگر علاقه‌ای به بودن در کنار شما ندارد، سخت است که بتوانید کاری کنید تا او ترغیب شود که نزدتان برگردد یا اعتمادش را جلب کنید که در درازمدت توانایی خوشبخت کردنش را دارید. تمام افرادی که می‌خواهند دوباره با عشق سابق‌شان وارد رابطه شوند، باید در گام نخست به این سوال ساده جواب بدهند: در رابطه‌ی قبلی چه مشکلی به وجود آمد که منجر به جدایی شد و دلیل بروز این مشکل چه بود؟

قبل از آن که تلاش همه‌جانبه‌تان را برای متقاعد کردن عشق‌تان به ازسرگیری رابطه شروع کنید، حقیقتی وجود دارد که باید آن را بپذیرید؛ اگر دوست دختر/ پسر سابق‌تان به رابطه پایان داده، شاید احساس کرده که شما دیگر توانایی خوشبخت کردنش را ندارید. علی‌رغم حرف‌های او و افکار شما، احتمالاً موضوع احساسات در میان نیست؛ هیچ احساسی یک شبه از میان نمی‌رود. عشق سابق‌تان صرفاً اعتقادش به توانایی شما برای شاد و خوشبخت نگه داشتنش در درازمدت را از دست داده است. درک این نکته برای رسیدن به هدف نهایی‌تان و برگرداندن او حیاتی است. باید به او ثابت کنید که می‌توانید او را تا ابد خوشبخت نگه دارید تا راضی شود و نزدتان برگردد. پس متوجه شدید که یافتن راهی برای شروع مجدد یک رابطه‌ی شکست خورده هیچ ارتباطی با عشق ندارد و همه چیز به احساس خوشبختی و اعتماد مربوط می‌شود.

در مسیر پرتلاطم برگرداندن عشق‌تان باید دیدگاه مشخصی داشته باشید. مهم‌تر از هر چیزی باید تشخیص دهید که چه کار اشتباهی انجام داده‌اید و از این به بعد در مسیر درست گام بردارید؛ همچنین باید فکر عشق سابق‌تان را بخوانید تا متوجه شوید که چه نظری درباره‌ی شما دارد. این خودکاوی را باید برای رابطه‌ی شکست خورده‌تان نیز انجام بدهید و به دقت به دعواها و جر و بحث‌هایی فکر کنید که درگیر آنها شده‌اید، به عواملی که منجر به جدایی شده است، فکر کنید؛ این کنکاش در گذشته کمک می‌کند تا در تلاش برای تصاحب دوباره‌ی قلب عشق زندگی‌تان، گذشته را به فراموشی بسپارید و به آینده فکر کنید. برای این که واقعاً احساسات گذشته و فعلی دوست دختر/ پسر سابق‌تان را درک کنید، رویکرد مناسبی را برای ارتباط دوباره انتخاب کنید و به قلب عشق‌تان راه پیدا کنید، باید رویکرد 360 درجه را امتحان کنید. چنانچه ماجراهای عاشقانه‌ی گذشته، دوران کودکی، ترس‌ها، نگرانی‌ها، رویاها و آرزوهای یکدیگر را در نظر بگیرید، می‌توانید خودتان را در بهترین موقعیت ممکن برای درک مشکلات رابطه‌تان قرار دهید و متوجه شوید که انتظارات پنهان و واقعی عشق سابق‌تان، حتی توقعاتی که او نمی‌تواند به زبان بیاورد، کدام است.

چطور عشقم رو برگردونم

سخت است که قبول کنیم، خودمان با دست خودمان رابطه‌ی عاشقانه را خراب کرده‌ایم یا بپذیریم که می‌توانستیم بهتر رفتار کنیم. وقتی در جایگاه نقد خودتان قرار می‌گیرید، غرورتان خدشه‌دار می‌شود و به جای این که حالتان بهتر شود، احساس می‌کنید که حالتان بدتر شده است. اما اگر می‌خواهید عشق‌تان را برگردانید، باید غرور بیجا را کنار بگذارید و متوجه شوید که کجای راه را اشتباه رفته‌اید و چه عاملی باعث شده که چنین رفتار نامناسبی از شما سر بزند.

آنچه که در این فرایند ترسناک است، مشکلات عمیق‎‌تری است که ممکن است در این چالش با آنها روبرو شوید؛ مشکلاتی که فراتر از روابط قبلی است. گاهی اوقات نمی‌دانید که از کجا باید شروع به حل مشکلات‌تان بکنید، این سردرگمی باعث می‌شود که به سرعت ناامید و کلافه بشوید یا حتی احساس عجز و ناتوانی بکنید. اما نباید در برابر ترس‌هایتان تسلیم بشوید و باید خودتان را مجبور کنید تا شجاعانه با این مشکلات روبرو شوید. به محض آن که این فرایند را شروع کنید و دقیقاً متوجه شوید که چه عاملی شما را از عشق‌تان جدا کرده است، احساس قدرت خواهید کرد.

همان‌طور که قبلاً گفتیم، اگر می‌خواهید عشق‌تان را برگردانید، ضروری است، در آغاز راه مشکلات و اشتباهاتی را که منجر به فرو پاشیدن رابطه‌تان شده است، تشخیص دهید. متداول‌ترین اشتباهی که افراد انجام می‌دهند و در نهایت منجر به شکست خوردن رابطه می‌شود، سمج بودن و درمانده رفتار کردن است.

شما آنقدر فردی را که با او هستید، دوست دارید که نمی‌توانید احساسات‌تان را کنترل کنید و دچار نوعی وابستگی عاطفی به او می‌شوید. به بیان دیگر شما به توجه او نیاز دارید و می‌خواهید که تک تک حرکات‌تان را تایید کند تا احساس رضایت و خوشبختی کنید. آیا زندگی اجتماعی‌تان را بعد از شروع رابطه کاملاً کنار گذاشته‌اید؟ دیگر با دوستان‌تان معاشرت نمی‌کنید؟ آیا دائماً از عشق سابق‌تان می‌خواستید که برای شما وقت بگذارد تا بتوانید فعالیت‌هایی را با هم انجام دهید و هیچ کاری را به تنهایی انجام نمی‌دادید؟ اگر پاسخ‎تان به تمام سوالات فوق مثبت است، احتمالاً بیش از حد به عشق‌تان وابسته بوده‌اید و او را کلافه کرده‌اید.

بنابراین عشق سابق‌تان به جای این که قدر این فداکاری‌ها و ازخودگذشتگی‌هایتان را بداند و برای تلاش‌هایتان برای ارتباط برقرار کردن ارزش قائل شود، احساس می‌کند که شما مزاحم زندگی‌اش هستید و به باری تبدیل شده‌اید که روی شانه‌هایش سنگینی می‌کند. به علاوه شما دیگر چالشی برای او نیستید و متاسفانه به چشم عشق‌تان به موجودی بی‌ارزش تبدیل می‌شوید که باید سریع‌تر از شر او راحت شود.

برخی افراد دیگر اشتباه‌شان این نبوده که بیش از حد سمج و درمانده رفتار کرده‌اند، بلکه بالعکس مرتکب این خطا شده‌اند که رابطه و عشق سابق‌شان را کاملاً نادیده گرفته‌اند. شاید تمام انرژی‌تان را وقف کارتان کرده‌اید یا خودتان را در کارتان غرق کرده‌اید؛ شاید بیش از حد رفیق‌باز بوده‌اید یا بخش عمده‌ی وقت و انرژی‌تان را صرف علائق و تفریحات مجردی کرده‌اید. درهر حال مراقبت و توجهی را که عشق‌تان شایسته‌ی آن بوده و به آن نیاز داشته است، در اختیارش نگذاشته‌اید. وقتی توانستید موضوعی را مشخص کنید که باعث شده عشق سابق‌تان باور کند که شما توانایی خوشبخت کردنش را در درازمدت ندارید، اوضاع برایتان روشن‌تر می‌شود و متوجه می‌شوید که باید چکار کنید تا به مرور زمان به عشق‌تان ثابت کنید که تغییر کرده‌اید.

بعد از آن که متوجه شدید چه اشتباه‌هایی در رابطه‌ی قبلی‌تان کرده‌اید و چرا این رابطه‌ی عاشقانه به بن‌بست رسیده است، باید از قدرت ذهنی‌تان برای پیدا کردن راه‌حل‌هایی استفاده کنید که به عشق‌تان ثابت کند شما تغییر کرده‌اید و دیگر آن اشتباه‌ها را تکرار نخواهید کرد. نکته‌ی مهم اینجا است که وقتی طوفان ذهنی‌تان تمام شد و به راه‌حل رسیدید، برای ازسرگیری مجدد رابطه باید مسئولیت پیاده کردن این راه‌حل‌ها را قبول کنید. برای این که شانس موفقیت خودتان را افزایش دهید، بهتر است اهداف‌تان را بنویسید و سعی کنید راه‌حل‌های‌تان کاربردی و قابل اجرا باشد.

برای رسیدن به هدف نهایی‌تان و تصاحب دوباره‌ی قلب عشق‌تان باید برنامه‌ریزی داشته باشید. این شکست یک تله بوده و احتمالاً شما چشم‌بسته در دام افتاده‌اید. احتمالاً تا الان متوجه شده‌اید که باید روی اثبات توانایی خودتان برای خوشبخت کردن ابدی یارتان متمرکز شوید و به اوثابت کنید که قابل اعتماد هستید. اگر بتوانید برای تلاش‌هایتان و رسیدن به هدف‌تان برنامه‌ریزی کنید، حتماً موفق خواهید شد که توجه عشق سابق‌تان را جلب کنید و قلبش را دوباره سرشار از عشق به خود کنید. واقعیت این است که اگر با برنامه پیش بروید و از خودتان انسانی قابل اعتماد و قابل احترام بسازید، آن وقت این او است که مشتاقانه می‌خواهد نزد شما برگردد.

سوال اینجا است که چطور می‌توانید به برنامه‌ریزی موثری برسید که برای شما مناسب باشد؟ قبلاً اشتباه‌هایتان را مشخص کرده‌اید و به این نتیجه رسیده‌اید که چه کارهایی را باید برای تغییر دادن خودتان شروع کنید. الان باید به یک راهبرد ارتباطی برسید و آن را به مرحله‌ی اجرا دربیاورید؛ باید برنامه‌ای بریزید که به شما بگوید کی و چطور باید توجه عشق سابق‌تان را جلب کنید و دوباره او را به خود علاقه‌مند کنید. سپس باید رویکرد هدف محوری را در زندگی‌ روزمره‌تان اتخاذ کنید و مراحل معینی را برای تحقق تدریجی هدف‌تان تعیین کنید. اهداف روزانه، هفتگی و حتی ماهانه برای خودتان تعریف کنید تا چشم‌اندازی کلی از موقعیت فعلی خود و جایی که باید در آینده به آن برسید، داشته باشید.

یکی از نکات کلیدی برای برگرداندن عشق‌تان این است که فعال بمانید و اجازه ندهید که ناراحتی و افسردگی شما را به رخوت و تنبلی بکشاند. بعد از شکست عشقی طبیعی است که بخواهید در خانه روی کاناپه دراز بکشید، هیچ کاری انجام ندهید یا نخواهید که کسی را ببینید. مشکل اینجا است که اگر خودتان را مجبور به فعال ماندن و کار کردن نکنید، بیشتر و بیشتر در باتلاق غم و ناامیدی فرو خواهید رفت و یاد گذشته رهایتان نخواهد کرد.

بهترین راه برای غلبه بر احساسات منفی این است که فعالیت‌های جدید را امتحان کنید، ورزش کنید و در پروژه‌های هیجان‌انگیز شرکت کنید. دویدن یا ثبت نام کردن در باشگاه کمک می‌کند تا انرژی منفی را با خسته کردن از خودتان دور کنید. پس خودتان را مجبور کنید که از خانه خارج شوید و کار سودمندی را در این روزهای ناراحتی انجام دهید.

بسیاری از زنان و مردانی که همواره قوی بوده‌اند، بعد از شکست عشقی اعتماد به نفس و عزت نفس‌شان را کاملاً از دست می‌دهند. کنار آمدن با حس ناخوشایند طرد شدن از سوی کسی که دوستش دارید و از صمیم قلب به او اهمیت می‌دهید، چالش دشواری است. در بعضی موارد که یکی از همسران دیگری را بعد از سال‌ها زندگی مشترک ترک می‌کند، تمام دنیای همسر رها شده فرومی‌پاشد و او با تکه‌های یک زندگی نابود شده تنها می‌ماند.

اگر محبوب‌تان روزی عاشق‌تان بوده است، اگر شما روزگاری شور و شوق زندگی او بوده‌اید و دل و دینش را برده‌اید، حتماً هزاران خصوصیت خوب دارید که هنوز هم می‌تواند او را دوباره شیفته و واله‌ی شما کند. هرگز محاسن خود را در راه رسیدن به عشق فراموش نکنید. شما نیز استحقاق آن را دارید که عشق‌تان برایتان ارزش قائل شود، ضمناً لازم است که زمان زیادی را با دوستان یا خانواده‌تان یعنی افرادی معاشرت کنید که عاشقشان هستید و به آنها اعتماد دارید و آنها نیز متقابلاً شما را دوست دارند. این معاشرت سازنده برای بازیابی احساس راحتی و امنیت در روزها و هفته‌های بعد از جدایی حیاتی است.

اگر خودتان را برای بیرون آمدن از منطقه‌ی امن‌تان و رشد کردن آماده نکنید، نمی‌توانید به هدف‌تان، یعنی بازگشتن به آغوش عشق سابق‌تان برسید. شاید این توصیه به نظرتان پیش پاافتاده و بدیهی بیاید، اما حتماً متعجب می‌شوید، اگر بدانید که بسیاری از افرادی که آرزو دارند، نزد عشق سابق‌شان برگردند، هیچ کاری برای تغییر دادن رفتارها یا عادت‌های ناخوشایندشان انجام نمی‌دهند. چنانچه رفتارهای ناپسندی را که در رابطه‌ی گذشته‌تان داشته‌اید، اصلاح نکنید، هیچ شگرد جادویی یا راه‌حل سریعی برای برگرداندن عشقی که شما را رها کرده است، وجود ندارد.

اشتباه رایجی که بسیاری در روابط‌شان یا بلافاصله بعد از شکست عشقی مرتکب می‌شوند، این است که از عشق سابق‌شان بت می‌سازند. احساسات بر عقل‌تان غلبه می‌کند، عشق تمام وجودتان را تسخیر می‌کند و سعی می‌کنید با بت ساختن از عشق‌تان و تبدیل او به موجودی ایده‌آل که هیچ کس توان نه گفتن به او را ندارد، عشق‌تان را به او ابراز کنید.

حتی بدتر از این ممکن است شخصیت و هویت خودتان را گم کنید تا به همان فردی تبدیل شوید که فکر می‌کنید، عشق‌تان دوست دارد. اما اشتباه می‌کنید. عشق‌تان نمی‌خواهد شما آدم بله‌ قربان‌گویی باشید که هر کاری او می‌گوید، انجام بدهد و توان ایستادن در برابر او و مخالفت کردن با او را ندارد.

برای برگرداندن عشق سابق‌تان لازم است که حس استقلال خود را بازبیابید و رفتارتان را تغییر بدهید. برای این کار لازم است که خود قبلی‌تان، همان انسان منحصر به فرد و سرشار از نیروی زندگی را پیدا کنید، همان موجود جذابی که روزی قلب دیگری را به تپش انداخته بود و او را عاشق و شیدا کرده بود. قبل از آشنا شدن با عشق سابق‌تان شخصیت منحصر به فردی داشتید که آرزوها، رویاها و باورهای خاص خودش را داشت. اما همه چیز را جایی در میانه‌ی راه فراموش کردید و خودتان را گم کردید؛ شما به خاطر عشق‌تان تغییر کردید و او شما را به خاطر این تغییر رها کرد.

برای این که بتوانید عشق‌تان را برگردانید و کفه‌ی ترازوی قدرت را قدری به سمت خودتان متمایل کنید، گاهی اوقات بهترین کار این است که قدری از عشق‌تان فاصله بگیرید و منتظر بمانید تا آبها از آسیاب بیفتد. یک دوره‌ی سکوت مطلق حداقل سه هفته‌ای بهترین راه برای جابجا کردن پویایی رابطه به نفع خودتان است، آن هم در زمانی که عشق سابق‌تان مصمم است که هیچ کاری با شما نداشته باشد. وقتی اشتباه‌های فراوانی مرتکب شده باشید یا از عشق سابق‌تان بت ساخته باشید و قدرت را کاملاً در اختیار او گذاشته باشید، این فاصله و سکوت، شگرد شگفت‌انگیزی خواهد بود. فاصله گرفتن کاملاً برای شما مفید است، چون به شما فرصت می‌دهد تا آرامش و خونسردی خودتان را پیدا کنید، برنامه‌ریزی کنید و مرتکب اشتباه‌های بیشتری نشوید.

به علاوه وقتی از عشق سابق‌تان فاصله می‌گیرید، باز هم قدرت بیشتری به خودتان می‌دهید، چون این دوری باعث می‌شود که عشق‌تان دلش برای شما تنگ شود و حتی ممکن است به درستی تصمیمش برای ترک کردن شما شک کند. وقتی شما همیشه کنارش باشید، او نمی‌تواند به خوبی متوجه عواقب تصمیمش برای جدا شدن از شما بشود. این سکوت می‌تواند همان عملی باشد که شما را در موضع کنترل برای فرایند برگرداندن عشق‌تان قرار بدهد، چون وقتی شما از او فاصله بگیرید، این شما هستید که برای شروع مجدد رابطه تصمیم می‌گیرید. از طرفی این سکوت برای عشق‌تان نیز مفید است. اگر او شما را رها کرده باشد، پس به دوری و سکوت نیاز دارد؛ به خاطر بسپارید که جدا شدن به معنای نیاز برای تنها ماندن است. چنانچه این فرصت را در اختیار او قرار بدهید، او می‌تواند سر و سامانی به افکارش بدهد و تکلیفش را با شما و رابطه‌تان مشخص کند.

یک روش عمومی وجود ندارد که همه را دوباره به عشق‌شان برساند؛ چون هر رابطه‌ای منحصر به فرد است و هر انسانی شخصیت، ترس‌ها، خواسته‌ها، رویاها و آرزوهای خود را دارد، هیچ قاعده و قانون جادویی در کار نیست که به شما بگوید چطور می‌توانید عشق‌تان را برگردانید. برگرداندن عشقی که شما را رها کرده است، یک هنر است و باید راه و روش خاص خودتان را برای مهارت پیدا کردن در این هنر پیدا کنید. ما در رادیو عشق بر اساس پژوهش‌های علمی و تجربه‌ کارگاه بازگرداندن آموزش-محور عشق و ازدواج را برای تمام دوستانی که امکان مراجعه حضوری ندارند و به دنبالی راه حلی قطعی و علمی و در عین حال مقرون به صرفه هستند ارائه می‌دهیم. در این کارگاه شما علاوه بر دریافت فایل‌های آموزشی صوتی، یک مشاور اختصاصی دارید که شما را پشتیبانی و همراهی می‌کند.

کارشناسان ما در رادیو عشق آماده پاسخ‌گویی به سوالات شما در مورد بسته آموزش و مشاوره بازگرداندن عشق و ازدواج، هستند. برای این منظور می‌توانید با شماره 02146015870 تماس بگیرید و یا در  تلگرام و واتساپ (09035714068) پیام دهید.

اگر عشقتان به تدریج از زندگی‌تان رفته یا بطور ناگهانی شما را ترک کرده است و شما هنوز به او علاقه دارید و می‌خواهید او را برگردانید بهتر است قبل از هر چیز دنبال علت تمام شده رابطه بگردید از آیا او را نادیده میگرفتید؟ آیا زیاد به او وابسته بودید؟ باید بپذیرید تمام شدن رابطه‌تان به هر دلیلی که بوده مهم این موضوع است که او دیگر در کنار شما احساس خوشبختی و شادی نمی‌کرد. برای برگرداندن او باید اعتماد به نفستان را بازسازی کنید، فعال و پرانرژی بمانید، برای ایجاد تغییرات خودتان را آماده کنید، برای خودتان اهداف کوتاه مدت و بلند مدت داشته باشید و برای مدتی با او هیچ تماسی برقرار نکنید.

عشقت رو جذب کن

میخوای یاد بگیری چطور روز به روز بیشتر قلب عشقتو بدست بیاری؟ چطور یه رابطه موفق منجر به ازدواج داشته باشی؟ چطور یه زندگی مشترک موفق داشته باشی؟ پس فرصت را از دست نده! تو هم به جمع دنبال کنندگان پیج رادیو عشق در اینستاگرام اضافه شو…

عضویت در خبرنامه رادیو عشق

273 بازدید

446 بازدید

487 بازدید

553 بازدید

1.08k بازدید

دیدگاه

نام *

ایمیل *

چطور عشقم رو برگردونم

وب‌ سایت

ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی می‌نویسم.

مشترک نمی شومدریافت همه دیدگاه های این نوشتهفقط دریافت پاسخ دیدگاه های خودم

سلام من ٢٩سالمه یک ماه با کسی بودم ک ٣٣سالش بود و اینکه تو این یک ماه هروز تقریبا پیش هم بودیم و من وابسته شده بودم بهش ولی بعدش اومد گفت من معتاد هستم و نمیخوام اذیت شی باید برم ترک کنم بر میگردم فقط من خیلی حالم بده واقعا وابستشم چیکار کنم که از ذهنم پاک شه هرروز منتظر برگشتشم و نمیدونم حرفاش واقعیت داست یا نه منو دوس داشت اخه

سلام دوست گرامی میزان وابستگی شما، آن هم بعد از یک ماه رابطه بیش از اندازه است. اگر واقعا او اعتیاد داشته باشد، شما باید منطقی‌تر به این ماجرا نگاه کنید که چرا باید منتطر بمانید؟ و حتماً برای این میزان وابستگی، به مشاور مراجعه کنید.

سلام من با پسر۱۵ ساله رل زدم تا چند ماه رابطه خیلی خوبی باهام داشت بعد چند روز گذاشت رفت گفت میخوام تنها باشم هرچی هم بهش میگم برگرد میگه نه منم کلی بهش پیم دادم گفتم لیاقت نداری دیگه هیچی نگفت چیکارکنم تا دوباره برگرده؟

سلام دوست گرامی سن او برای یک رابطه عاطفی اصلا مناسب نیست و علت این ناگهانی رفتن نیز بخاطر عدم شکل‌گیری هویت است. بهتر است او را رها کنید و زمان خودتان را تلف نکنید.

سلام من18 سالمه و اون پسری ک 5 سال عاشقشم دو سال از من بزرگتر هست بالاخره بعد چند سال به خودم جرات دادم که بهش ابراز علاقه کنم وقتی بهش گفتم و پیامش دادم اونم گفت منو دوست داشته و وارد رابطه شدیم اولش خیلی خوب بود البته به خاطر شرایطی ک برام پیش اومد مجبور شدیم رابطه رو به صورت مجازی طی کنیم یعنی بیشتر چت بود من خیلی وابسته شدم بهش بعد چند ماه گفت خانواده اش فهمیدن نمیتونم بمونم لطفا برو منم گفتم باشه ولی خیلی اذیت شدم بعد چند روز برگشت اومد و موند بعد چند ماه همش دیر جواب منو میداد سرد شده بودمیگفتم چرا سردی میگفت منکه سرد نیستم ولی خب سرد بود دیگ بعد ی شب گفت برو اززندگیم و بهم توهین کرد ک فکر کردی کی هستی منم رفتم بعد چند مدت به خاطر استوری دوستم راجب من بهم پیام داد و ی جورایی انگار بهانه ای بود برای برگشت به من برگشت پیشم منم قبولش کردم بعد چند ماه دوباره سرد شد گفتم چرا سردی چرا اینجوری شدی گفت منکه سرد نیستم و گفت بهتره تمومش کنیم چون ما از اولش هم به درد هم نمیخوردیم و گفت نیمخوام جوری تموم شه ک راهی برای برگشت نمونه بعد کنکورت برمیگردم گفتم باشه بعد یک ماه من وقتی دیدم با دختر دیگ ای داخل کامنت ها هست رفتم و گفتم چرا تو ک قول دادی و ی جوری دوباره برگشت بعد دوماه سرد شد بدتر از قبل دیر جواب میداد فقط شبا میومد اونم یک ساعت بعدش میگفت من باید برم کار دارم بیکار ک نیستم ی جوری برخورد میکرد ک همیکنه ک دارم جوابت میدم برات کافیه بعدش هم من میگفتم چرا اینجوری رفتار میکنی گفت برو پی زندگیت و دوباره رفتش بعد چند روز دیدم ی دختر دیگ اونو با میم مالکیت داخل کامنت هاش و علامت قلب… من کنکوری هستم همه چیمو باختم تا الان خیلی خسته هستم ممنون میشم راهنماییم کنید من هر لحظه رو دارم به اون فک رمیکنم خسته شدم دیگ ولی خیلی عاشقشم

سلام دوست گرامی به نظر می‌رسد به نشانه‌های خطری که در این رابطه وجود دارد، بی‌توجه هستید. ابراز علاقه از سمت شما بوده است و بارها در این رابطه طرد شدید اما همچنان می‌خواهید کنار او بمانید؟ بهتر است ابتدا برای بررسی و ارزیابی این رابطه، مشاوره دریافت کنید تا علت این وابستگی را متوجه شوید و سپس راه‌حل مناسبی برای تصمیم‌گیری درباره این رابطه پیدا کنید.

من یک ساله ای پسرو میشناسم یه مدت با هم دوست شدیم از هم خوشمون اومد مامان و باباشم اومدن خونمون برا خواستگاری بعد از چند روز یکم باهام سرد شد کم محلی‌ می‌کرد باهم رابطه ای نداشتیم فقط تو چت و تماس با هم بودیم یه چند روز سرد شد بعدش که گفتم چرا سرد شدی گفت خیلی بچه ای خیلی چیزا نمیفهمی درسته یه مدت با هم در ارتباط نباشیم قرار گذاشتیم همدیگرو ببینیم باهم صحبت کردیم اون گفت من بدهکارم من نمیتونم با احساساتت بازی کنم خیلی بچه ای شاید من برم دوسال نیام اینا شرایط هست بعد هعی میگفت من دوست دختر نمیخوام دنبال دوست دختر نیستم خیلی هم میگفت تو دنبال دوست پسری با این رفتارت دیگه به کات رسید اما هنوز واتساپ شماره همدیگرو داریم استوری های همو نگا میکنیم یه شبم من پیامش دادم احوال پرسی کردم آخر شبم خودش بهم گفت شب بخیر بعداز اون شب بخیر یه دوساعت بعد یه استیکر فرستاد فرداش هم براش استوری عاشقونه گذاشتم جواب نداد الان نمیدونم چیکار کنم ک برگرده

سلام دوست گرامی به سن خودتان و طرف مقابل اشاره نکردید. کیفیت این رابطه مناسب نیست و حداقل چیزی که نیاز دارد، مهارت‌های ارتباطی است. در ضمن تکلیف شما با یکدیگر و این رابطه مشخص نیست. شما می‌توانید برای بررسی بیشتر این رابطه و یادگیری مسیر صحیح بازگرداندن رابطه، از مشاوران رادیو عشق نوبت مشاوره رزرو کنید. مشاور باید ابتدا رابطه شما را ارزیابی کند و پتانسیل آن را برای برگشت بسنجد.

سلام من یه دختر 19 ساله هستم و نزدیک به 3 ساله که عاشق یه پسر 23 ساله شدم و ایشون هم خیلی نسبت به من ابراز علاقه میکنه مادر من راجب این رابطه در جریان هست ولی وقتی از ایشون میخوام با مادرم صحبت کنه اول میگه باشه باهاش حرف میزنم بعد میگه الان نمیشه من شرایطش رو ندارم به نظرتون من چیکار کنم ؟؟ خسته شدم دلم میخواد یا این رابطه تموم بشه یا به ازدواج ختم بشه چیکار کنم که پاپیش بزاره برای ازدواج ؟؟

سلام دوست گرامی شما دوست دارید که رابطه شما به مرحله بعدی برود تا بتوانید در کنار کسی باشید که او را دوست دارید؛ اما طرف مقابل شما صادقانه می‌گوید که شرایطش را ندارد؛ پس در واقع شما در تصمیم‌گیر خود دچار تردید شدید که صبر کنید یا رابطه را تمام کنید. در چنین حالتی باید برای تصمیم‌گیری صحیح معایب و مزایای بودن در رابطه یا قطع رابطه را بررسی کنید. در این مسیر مشاور به شما کمک می‌کند تا با نگاهی منطقی‌تر به شرایط و این تصمیم‌گیری نگاه کنید.

سلام.خسته نباشید.من حدودا ۱ماه هست و با دختری رل زدم.منو او همدیگر را خیلی دوست داریم.ولی اومد و به من گفت ک مادرش بهش شک کرده و دوست نداره که اعتماد مادرش سرد بشه..خیلی لجبازه هرچی میگم برگرد میگ نه میشه لطفا کمکم کنید تا برگردونمش خیلی دوستش دارم. یه راه کاری هم برای قانع کردن مادرش بگید ک انجام بدیم. با تشکر

سلام دوست گرامی به سن خودتان و او اشاره نکردید؛ اما به نظر می‌رسد سن زیادی نداشته باشید. او کار درستی می‌کند که نمی‌خواهد اعتماد مادرش را از دست بدهد، بنابراین این مساله لجبازی نیست. در شرایطی یک رابطه خوب پیش می‌رود که خانواده در جریان ارتباط باشند تا این اعتمادسازی به طرز صحیحی انجام شود.

هردو۱۵ سالمان هست.من چند بازی بهش گفتم ک به والدین بگو ولی میگفت میترسم میشه راه حلی بدین ک هم برگرده و هم اینکه بتونه به خوانواده‌اش بگه؟

سلام من 16 سالمه و چهار ساله با یه پسر در رابطه هستم بیش از حد عاشقشم واقعا دوسش دارم و نمیخوام ترکم کنه اونم خیلی منو دوس داره و درمورد من با تمام خانواده ش صحبت کرده اما مدتیه که بینمون بد شده اومد بهم گفت که تو رفتی به من خیانت کردی و برای کسی عکس فرستادی ولی من هرچی قسم خوردم باور نکرد الان تنها چیزی که میخوام اینکه که برگرده باید چی کار کنم که برگرده چون واقعا دیگه تحمل ندارم دوس دارم هرچه زودتر برگرده خیلی لجباز و یه دنده هم است😔

سلام دوست گرامی از 12 سالگی در ارتباط بودید و این سن، برای شروع یک ارتباط عاطفی، سن مناسبی نیست؛ چون هنوز هویتی شکل نکرفته است. لجباز و یکدنده است، حرف شما را باور نمی‌کند؛ اما شما عاشقش هستید؟! این تناقض آشکار نیز به دلیل سن شماست. در اولین فرصت با مشاور صحبت کنید تا راهنمایی لازم را برای شما انجام دهد.

سلام من ۱۶ سالمه و عاشق یه دختری شدم .من حتی با خانوادمم در جریان گزاشتم که باهاش در ارتباطم .بنا به دلایلی خودمو یه بار جای مادرم گزاشتم و باهاش چت کردم و یه حرفی زدم که باعث شد ترکم کنه . الان ۲ ماهه که رفته و من خیلی دلتنگشم . سماجت نکردم ک باعث نشم اذیت بشه .خیلی دوسش دارم .چکار کنم که برگرده

سلام دوست گرامی اشاره کردید خودتان را جای مادرتان گذاشتید و آن دختر شما را ترک کرد؛ دلیل این کار شما مهم است؛ چون معمولاً هیجان سن نوجوانی باعث این اقدام می‌شود. سپس باید بگویید انگیزه شما از بازگشت ایشاون چیست؟

سلام من با یک دختر دقیقا یک سال تو رابطه بودم اونم الان رفته ولی نمیدونم چیکار کنم برگرده اومد به دروغ گفت میخوام نامزد کنم در صورتی که هیچ نامزدی در کار نبود ممنون میشم کمک کنید

سلام دوست گرامی به سن خودتان و او اشاره نکردید. در چنین شرایطی ابتدا باید کیفیت رابطه، دلیل و انگیزه شما برای بازگرداندن ایشان و دلیل دروغی که به شما گفتند، روشن شود. سپس راه‌هایی دسترسی به او را بررسی کنیم. برای این روند حتما نیاز به کمک مشاور دارید.

سلام من یکسال با پسری که هم سن خودم هست و جفتمون ۲۵سالمون آشنا شدم رابطه بسیار عالی داشتیم که بخاطر یه سری مشکلات من مجبور شدم دو روزی اونو بذارم کنار بهش بگم همه چی تمومه و نمیخوامش تا یکم به خودش بیاد و دست از اخلاق بدش برداره و بعد از دو روز که برگشتم بهم گفت با کس دیگه ی وارد رابطه شده و منو دیگه نمیخواد

سلام دوست گرامی شیوه رفتار شما اشتباه بوده است که بخواهید او را به این شیوه تنبیه و ادب کنید. او نیز با رفتن به یک رابطه دیگر آن هم در طی دو روز، ثابت کرد که این رابطه ارزش چندانی برایش ندارد. کیفیت رابطه شما همانطور که می‎‌بینید، مناسب نیست.

سلام من ۱۸ سالمه و دوماهه با پسری ۲۶ ساله وارد رابطه عاشقانه شدم که همو خیلی دوست داریم قصدمون هم ازدواجه، ایشون مبتلا به بیماری دو قطبیه. ما تو رابطمون چیزایی که اذیتمون میکرد رو به هم میگفتیم و مهرداد خیلی ملاحظه می‍‌کرد و تنها دلیل دوستیم با ایشون هم همین بود، چند وقت پیش بهم گفت که ما چرا زیاد نمیریم بیرون و بحث به جایی کشید که گفت میخوام کات کنم فقط به خاطر تو چون نمیخوام به خاطرم اذیت بشی و چون شرایط خونوادت اجازه نمیده…منم باهاش حرف زدم و قانعش کردم که برگرده و قول دادم درستش کنم اونم برگشت ( البته این یهویی رفتنا اولین بارش نبود)، دوباره برای من مشکل پیش اومد و گفتم مهرداد فردا شاید نتونم بیام بیرون و پسفردا بریم، اونم مشخص بود که ناراحت شد و گفت خواهش میکنم دیگه بهم پیام نده و من پسفردا نمیام بیرون باهات، منم بهش پیام ندادم. من مطمعنم که دوستم داره ولی خیلی ملاحظه خودمو خودش رو میکنه الانم دلیل رفتنش اینه که فکر میکنه ممکنه رابطه ما هم مثل رابطه های نا موفق بشه و در آخر شکست بخوریم واسه همینم میره، مثلا یکیش اینه که قول داده تا زمانی که با هم ازدواج نکنیم دست بهم نمیزنه من نمیدونم چجور بایدبا این رفتارش کنار بیام و بهش بفهمونم که فرق داشتنش با بقیه برای من ثابت شدست…..و من واقعا دوسش دارم

سلام دوست گرامی اگر اختلال دوقطبی ایشان توسط روانپزشک و یا روانشناس بالینی تایید شده باشد، مسلما باید دارو استفاده کنند و برای ازدواج نیاز به مراجعه به مشاور پیش از ازدواج دارید. از روی هیجان نباید تصمیم مهمی بگیرید و حتما پیش از اینکه مجددا بخواهید با ایشان وارد رابطه شوید، با مشاور مشورت کنید.

32 سالمه بچه اردبیل هستم عشقم وخیلی دوسش دارم و هر روز چون فاصله ما کمی دوره بهش میگفتم که صدات و واسم بفرست چون واقعا صداش واسم ارامش خاصی داشت و داره ولی او به بهانه اینکه خیلی حساسی و من دیگه از اخلاقت خوشم نمیاد باهام بهم زده ولی من در نبود او هر روز هر ثانیه مرگ خودم و احساس میکنم درسته بامن حرف میزنه ولی خیلی سرد و این سردی او اتش به جانم افکنده چیکار کنم که اورا برگردانم بهم گفته بود اخلاقتو درست کن ولی هرچه قسم میخورم التماسش میکنم بالاتر از گل بهش چیزی نمیگم ولی او قبول نمیکنه که نمیکنه انگاری مرغش یه پا داره و بس ؟ حال از شما خواهش میکنم راه حلی برایم بگویید چون هر ساعتی که می گذره به ابوالفضل قسم اب میشم و قلبم می خواد از سینم بیرون بزنه ؟ چه کنم

سلام دوست گرامی به نظر می‌رسد که از سرد شدن رابطه‌تان بسیار غمگین هستید. اشاره کردید همچنان باهم حرف می‌زنید، پس رابطه تمام نشده است که او بخواهد به رابطه بازگردد. خواسته طرف مقابل تغییر در اخلاق شماست؛ بنابراین شما نیاز به یک خودآگاهی دارید تا بدانید کدام یک از اخلاق‌های شما در رابطه او را آزرده کرده و به نفع رابطه نیست. سپس با کمک مشاور اخلاق‌تان را تغییر دهید و مهارت‌های تقویت رابطه را یاد بگیرید.

سلام. من حدود ۱ هفته هست به اصرار مادر شخصی که باهاش ۲ سال توی رابطه بودم قطع ارتباط کردم. به کل بلاک شدم و هیچ خبری هم ازش دریافت نکردم. میدونم جدایی ممکنه فرصت بده اما مادر ایشون بعد چند بار صحبت بهم خیلی رک گفت داره فراموشت میکنه و با چند نفر مشورت کرده, اینکه همه چی تموم بشه برای هر دوتون بهتره. هم من هم این خانم اشتباهاتی داشتیم اما نظر من این بود که روشون کار کنیم ولی ایشون به حرف مادرشون به کل از من دست کشیدن. قرار از اول بر ۲ هفته بود و منم تصمیم گرفتم ۱ هفته ی دیگه هم صبر کنم. واقعا هم میخوامشون و نمیدونم چه کار میتونم بکنم.

سلام دوست گرامی به سن خودتان و طرف مقابل و علت قطع رابطه توضیحی ندادید. بهتر است کمی زمان بگذرد و فعلا اصرار و پیگیری برای بازگشت نداشته باشید. پس از مدتی و کار کردن روی اشتباهاتی که خودتان انجام داده بودید و یادگیری مهارت‌ها با مادر و یا خود این دخترخانم صحبت کنید. برای دریافت راهنمایی بیشتر در مسیر این بازگشت، می‌توانید از مشاوران رادیوعشق، نوبت مشاوره دریافت کنید.

سلام من 26ساله هستم 6سال با پسری که یکسال از خودم بزرگتر است دوست بودم هر روز همدیگرو میدیدم رابطمون در حد زن و شوهری بود کلی مسافرتهای ایران و خارج از ایران داشتیم وقتمون فقط برای همدیگه بود همیشه بهم میگفت تورو خوشبخترین میکنم قصدمون ازدواج بود تا اینکه برای من خواستگاز اومد و بهش گفتم ک خانواده ام تحت فشارم گذاشتن ک باید ازدواج کنی خواستگارم موقعیت خیلی خوبی داره و این آقا بهم گفتن برای اینکه بیام خواستگاری باید پدرت برات خونه بخره اگه خونه نخره خانواده من راضی به این وصلت نیستن و چون مادرم مریض هست نمیتونم رو حرف خانواده ام حرف بزنم و پدر من توانایی خرید خونه رو نداره با کلی تحقیر کردن هم، دیگه به رابطه پایان دادیم و الان حدود 1هفته هست ک جواب هیچ کدوم از پی ام ها و زنگ های منو نمیده هیچ کسی باورش نمیشه تو این شرایط از هم جدا شدیم چون خیلی با هم خوب بودیم همه اش منتظرم ک برگرده میترسم با خواستگارم ازدواج کنم شاید نتونم باهاش کنار بیام و شاید بعد ازدواجم برگرده ولی میدونم برگشتنش هیچ فایده نداره چون همه ی ارزش و احترام از بین رفته با مادرش تماس گرفتم و بهم گفتن دیگه نمیخواد نه باهات حرف بزنه نه ببیندت اصلا نمیتونم باور کنم عشق 6ساله اش نسبت بهم از بین رفته باشه لطفا کمکم کنید چطوری میتونم دوباره ببینمش یا رابطه رو برای همیشه تموم کنم به نفعم هست؟؟؟ همیشه باهم برای آینده و ازدواجمون برنامه ریزی میکردیم و اینم بگم این اوخر خیلی باهم دعوا داشتیم و هر چیزی رو بهونه گیری میکرد دارم دیوونه میشم یه حسی دارم ک خودمم نمیتونم تشخیص بدم یکم بیخیالش میشم یکم دیگه گریه میکنم و از شدت ناراحتی داد میزنم

سلام دوست گرامی برای اتفاق تلخی که برای شما افتاده است متاسفیم و این کاملاً طبیعی است که همچنان به فکر برگشتن این فرد باشید. شما تلاش لازم را انجام دادید و حرف ایشان برای حتمی بودن خرید خانه از سوی پدر شما، منطقی نیست. برای اینکه بتوانید با این سوگ کنار بیایید، توصیه می‌کنیم در دوره «زندگی پیروزمندانه پس از جدایی» رادیو عشق شرکت کنید و در کنار این دوره مفید آموزشی، از مشاوران رادیو عشق نوبت مشاوره دریافت کنید.

سلام دختری هستم ۱۷ ساله که خرداد ماه سال پیش فهمیدم که عاشق پسر عموم شدم ایشون ۲۵ سالش بود ما ۹ ماه تو رابطه بودیم و ایشون بخاطر یه سری حرف و حدیث های فامیل گفتن که من رابطه رو به کسی نگم اما گفتم پدر و مادر هردو هم میدونستن و یجورایی نشونش بودم چون پدرش ۴ بار از پدرم خواستگاری کرده بود یه روز برای کسب تکلیفم با دختر عموم رفتیم اتاق و شروع کرد به بد بیراه گفتن دختر عموم؛ اون هم شنید و به مامانشم گفت و زن عموم زنگ زد به پسر عموم که چرا راجب دختر من حرف در میاری و پسر عموی محترم سر این مسئله میگه نمیتونم باهات باشم و بهت اعتماد کنم و بعد منو بلاک کردن و رفتن با مادرشونم صحبت کردم که ایشون گفت فراموشش کنم و اینم بگم که چند باری منتشو کشیدم و بلاک کرده بدون سین زدن و اینم در اخر بگم که خودم پیش قدم شدم واسه رابطه…..

سلام دوست گرامی شما در سنی هستید که تمامی هیجانات مانند علاقه، نفرت، شادی و غم در بالاترین حد خودش قرار دارد. بنابراین روی این علاقمندی باید کمی با تعقل بیشتری فکر کنید. اصرار شما و دوری ایشان به بهانه‌ای که اتفاق افتاد، نشان می‌دهد هردوی شما فعلاً پختگی لازم را برای ارتباط عاطفی و یا ازدواج ندارید.

سلام من تقریبا یه سالی میشه برای اولین بار یه پسر حرف زدم و عاشقش شدم.. یعنی اصلا من از پسرا متنفر بودم از هیچکدومشون خوشم نمیومد دوستام همه مثلا میگفتن فلانی خیلی خوشگله و اینا من وقتی میدیدم میگفتم اصلا خوشگل نیست تا یکی اومد کلا با اونی که تصور میکردم یکی بود خلاصه اونم از من خیلی خوشش اومد منم همینطور کم کم عاشق همدیگه هم شدیم تا ۲ هفته پیش من برای امتحان کردنش بهش گفتم خونوادم منو بهت نمیدن ولی من دوستت دارم گفت اگه تمومش کنیم به نفع هردومونه رفت منم ۲,۳ بار حرفای دلمو براش فرستادم اخه خیلی پسر دلسوز و مهربونی وگرنه دلتنگیمو براش تعریف نمیکردم ولی جواب منو نمیداد فقط سین میکرد. ۲ روز طول نکشید با یک دختر دیگه رل زده بود همش عکس و فیلم و استوری عاشقانه میذاره و منم انفالوش کردم با پیج فیک نگاه میکنم و الان خیلی من وابستش شدم بجز اون دیگه نمیتونم یکی دیگه رو بیارم تو زندگیم چیکار کنم برگرده توروخدا جواب بدین

سلام دوست گرامی به سن خودتان اشاره نکردید و اینکه چگونه با طرف مقابل آشنا شدید. نکته مهم اینجاست که به چه دلیل خواستید او را امتحان کنید؟ آیا به دوست داشتنش شک داشتید؟ بعد از این صحبت، او بلافاصله با فرد دیگری وارد رابطه شده است، در حال حاضر، انگیزه شما برای برگشت چیست؟ اگر از روی وابستگی به او برگردید، ضعف خودتان را نشان می‌دهید و به مرور زمان عزت نفس شما کاهش شدیدی پیدا می‌کند. از دنبال کردن او با پیج فیک خودداری کنید تا بیشتر آسیب نبینید. فاصله خودتان را با او حفظ کنید. برای مسیر درست بازگشت، از مشاوران رادیو عشق نوبت مشاوره دریافت کنید.

سلام خسته نباشید.من سه سال با کسی رفیق بودم یه سالو دوماه هم هست که عقد کردیم تودوران سه سال رفاقتمون انقدر همودوست داشتیم که باوجود همه ی مشکلات مالی که همسرم داشت اومد خاستگاری و منم قبول کردم.توی این یه سال و دوماه که عقد کردیم انقدر بهش سخت گرفتم اینکارو کن اونکارو نکن اونم برا اینکه من ناراحت نشم انجام میداد هیچ وقت به حرفاش اعتماد نداشتم همیشه سندو مدرک ازش میخواستم هیچ وقت تو این یه سال اجازه تصمیم گیری رو نداشته هر بار با اهرم اینکه اگه فلان کارو نکنی پس دوستم نداری پس طلاق میگیریم بهش فشار اوردم اما الان دوهفتست که اون میخواد واقعا طلاق بگیره ومیگه نهایتا مهریه رو نمیتونم پرداخت کنم و میرم زندان .هربار که من قول میدادم درست شم درست نشد اخلاقم. اما اینبار واقعا به اشتباهاتم پی بردم جوری اشتباه کردم که تا خر خره ازم پره و من واقعا همه ی کارام از رو دوست داشتن بود و اینکه فکر میکردم همه پسرا دروغ گو اند.و البته تا الان تو تمام مدت آشنایی کلا دوبار دروغ گفته اونم دروغی که چیز خاصی نبوده و میتونسته اصلا نگه.حالا با وجود عشق آتشین که داشته و هیچ وقت فکر نمیکردم اینی که انقدر دوستم داره بخواد ازم ببره میخواد طلاق بگیره .البته این دوهفته که میگم حرف جدایی رو زد من سریع باهاش حرف زدم دوباره تو اس هاش بهم میگفت عشقم. اما جمعه که بهش هی گیر دادم چرا دپرسی هی پشت هم زنگ زدم برید و الان یه هفتس که همش گفته طلاق.دوشب پیش هم اومد در حضور خانوادم از طلاق حرف زد.اما من واقعا دوسش دارم میخوام برگرده و فرصت جبران نمیده و از همه جا بلاکم کرده.

سلام دوست گرامی به سن خودتان و طرف مقابل اشاره‌ای نکردید. بنظر می‌رسد مسأله اعتماد کردن در رابطه برای شما دشوار بوده است و همسر خود را نیز مانند دیگران می‌دیدید و آموزشی برای پایدار نگه داشتن ارتباط مشترک ندیده‌اید. اگر شما بتوانید در طی این مدت خلاف اخلاق‌هایی که قبلاً داشتید، عمل کنید و واقعاً برای تغییر خودتان آموزش ببینید، می‌توانید ایشان را از تصمیمش منصرف کنید. برای راهنمایی بیشتر و تهیه دوره بازگشت به رابطه می‌توانید از رادیو عشق وقت مشاوره دریافت کنید.

سلام، من دو سال پیش با یکی دوست بودم خیلی عاشقانه همدیگرو دوست داشتیم به طوری که هرکسی مارو میشناخت بهمون حسودیش میشد و باورش نمیشد اینا واقعی باشه(نمیدونم دیگه چجوری توصیف کنم که بفهمید رویایی بوده رابطه مون) ولی یه روزی بدون هیچ دلیلی گفت دیگه تمومه و اینکه ما برای هم ساخته نشدیم، و باهام کات کرد.تا یه ماه اول اصلا باورم نمیشد،میرفتم کلی پی ام براش مینوشتم بعد که میخواستم بفرستم یادم میومد که ما کات کردیم. خیلیا گفتن برو روانشناس این حالاتت غیر عادیه ولی نرفتم. ۱۲ماه اول کات کردنمون هروقت مشکلی پیش میومد براش به من پی ام میداد ،حتی با دوست دخترش دچار مشکل میشد میومد پیش من میگفت پیش تو ارامش دارم!منم فقط حرف بارش میکردم فقط بهش فحش میدادم، دلم از شکسته بود. بعد۱۵ ماه که کات کردبم، برام خواستگار اومد که شرایطش فوق العاده بود.بیست روزی باهاش حرف زدم تا اینکه فهمیدم من اصلا نمیتونم کسیو جای اون ادم که دوسش داشتم بیارم.به کسی نمیتونستم اعتماد کنم،هرچی میگفت فکر میکردم دروغه،هرکاری میکرد یاد اون ادم میوفتادم.احساس خیانت بهم دست میداد دیگه باهاش کات کردم، الان بعد ۲۴ ماه یا بیشترم هست که ندیدمش و نزدیک یه سالم هست حرف نزدیم خیلی دلم براش تنگ شده و الان بجای اینکه از دستش عصبانی یا ناراحت باشم فقط احساس درماندگی و تنهایی میکنم.یه روز نیست یادش نیوفتم، عکسشو نگاه نکنم..بهم بگین که من الان چیکار کنم که یا برگرده یا فراموشش کنم برای همیشه. همه دوستام میگفتن بعد یه سال حتی اسمشم یادت نمیاد ولی من الان دو سالم هست که اسم خودش سهله همه خانواده محل زندگیشون،حتی علاقه مندیای کل خاندانشو از برم:(

سلام دوست گرامی شما در دوره سوگ عاطفی به سر می‌برید و تمامی علائمی که ذکر کردید نشان می‌دهد که همچنان در این رابطه مانده‌اید. دوره سوگ شامل: انکار واقعیت، خشم، چانه زنی و سرزنش خود، خشم و پذیرش است. بهتر است که برای کمک به حال خودتان و رسیدن به مرحله پذیرش حتما از مشاوره و دوره بازگشت پیروزمندانه به زندگی استفاده کنید.

سلام من با یه نفر توی فضای مجازی آشنا شدم اولین بار هویت خودمو اشتباه بهش گفتم بعد کم کم خودش فهمید میخواست ترکم کنه ولی نکرد. از همه این دروغایی که بهش گفتم فقط این مونده بود که بهش پایه تحصیلیمو دروغ گفتم همون اول رابطه ولی نتونستم بهش بگم تا الان که خودش فهمید ترکم کرد چیکار کنم😭😭😭من خیلی دوسش دارم اونم خیلی دوسم داشت حاضر بود برام هر کاری کنه کاش برگرده چیکار کنم

سلام دوست گرامی بنظر می‌رسد که شما نتوانسته‌اید اعتماد ایشان را جلب کنید و این طبیعی است که طرف مقابل به سختی بتواند این دروغ‌ها را هضم کند. با توجه به اینکه سن شما برای داشتن رابطه عاطفی بسیار پایین است، بهتر است پیش از ورود به رابطه، مهارت‌های لازم را کسب کنید. یکی از این مهارت‌ آشنا شدن به طریقه درست و اعتمادسازی است.

سلام.من با یه دختر ب مدت ۲ سال دوست بودم حضوری با اطلاع خانواده ها.من تازه استخدام اموزش پرورش شدم.دختره ۱۷ سالشه.اون همیشه بهم میگفت که هیچوقت ولش نکنم و منو خیلی دوسم داشت دیوانه وار.منتظرم بود برم خواستگاریش.ماه قبل قرار بود برم خواستگاریش ولی چند ماه بود یرد شده بود و درست ماهی که قرار بود برم خواستگاری بهم گفت از خونه نمیذارن باهان حرف بزنم.من بوورم نمیشد حس میکردم این یه فیلمه که منو وادار به خواستگاری بکنه.من به مادرش زنگ زدم گفتم من حاضرم بیام خواستگاری.ولی مادرش گفت رعنا دیگه تورو نمیخواد.حالا من موندمو ۲ سال خاطره که هرروز میرفتیم بیرون بیشتر از زن و شوهرا باهاش خاطره دارم.ذهنم داره دیونم میکنه.شماره خودشو خاموش کرده فقط شماره های مامان و باباشو دارم و آدرس خونشونو.نمیدونم چیکار کنم و چجوری برش گردونم.الان تقریبا یه ماهه که خبری ازش نیست و بیشتر از سه هفته هستش.تولدش نزدیکه بنظرتون چکار کنم که بتونم دوباره بدستش بیارم واقعا عاشقشم.

سلام دوست گرامی برای اتفاقی که افتاده متاسفیم و قطعا درک می‌کنیم که تا چه میزان هیجانات تلخی را تجربه می‌کنید. اینکه یکدفعه این اتفاق افتاده است و ایشان نخواسته‌اند که دیگر با شما در ارتباط باشند، نشان می‌دهد احتمالاً از یک مسأله بسیار ناراحت هستند و این خشم و ناراحتی باعث شده سریعاً تصمیم بگیرند؛ بخصوص اینکه اشاره کردید ایشان 17 ساله هستند، یعنی میزان پختگی لازم برای ارتباط و ازدواج را ندارند. 2 سال رابطه یعنی از 15 سالگی ایشان شما را انتخاب کرده بودند که اصلاً سن مناسبی برای انتخاب همسر نیست و به مرور اولویت‌های افراد عوض می‌شود. بنابراین بهتر است برای بررسی دقیق‌تر این ارتباط و شیوه برگشت صحیح به رابطه، از مشاوران رادیوعشق، وقت مشاوره تلفنی یا آنلاین دریافت کنید.

سلام من با یه پسر آشنا شدم مجازی گفت دوسم داره البته بعداز یکماه که باهم بودیم گفت.بعداز دوماه ولم کرد رفت و گفت گمشو نمیخوامت،حالم خیلی بد شد چون آدم احساسی هستم و زود وابسته میشم اینقدر حالم بد بود که امتحانات ترم اولم رو نخوندم.بعداز یه مدت دوستش اومد گفت اون دوست نداشت اما من خوشم اومده ازت همه چیزو میدونست اون دوماه طول کشید تا باهاش خوب رفتار کردم خیلی قربون صدقم میرفت کم کم عاشقش شدم بعد من دوبار ب اون دوستش پی ام دادم ومنظوری نداشتمو فقط تو بیوگرافی تلگرام بخند و به انگلیسی اشتباه نوشته بودم گفتم اونو درست کنه و اینکه بار دوم روز پرستار رو بهش تبریک گفتم چون پرستاری میخونه.حالا این پسره که عاشقش شدم وقتی فهمید هرچیدلش خواست بهم گفت و رفت هرچی التماسش میکنم برگرده میگه تو دروغگویی و… اما من واقعا دوسش دارم چکارکنم برگرده؟! میشه کمکم کنید

سلام دوست گرامی به نظر می رسد این اشتباه شما برای ایشان قابل هضم نبوده است. مسیر برگشت ایشان التماس کردن و گریه و زاری نیست. برای مسیر برگشت صحیح لطفاً از مشاوران رادیو عشق مشاوره برگشت به رابطه به صورت تلفنی یا آنلاین دریافت کنید.

با سلام ۴ ساله با دختری آشنا شدم همدیگه رو دوست داریم تا یک ماه پیش که خواستگاریش رو کردم خوانواده اش گفتن به شغل آزاد دختر نمیدیم(کامیون داریم و راننده کامیون هستم) خلاصه تا یک هفته بعد خواستگاری با هم در تماس بودیم اون میگفت باید شغلت رو عوض کنی(مهندسی برق رو دارم اگر به قول معروف بزنم به سیم آخر با پارتی بازی شاید بتونم برم سر کاری) خلاصه خوانواده اش فهمیدن در رابطه ایم تا گوشیش رو گرفتن و الان بعد سه هفته (گاهی به مامانش پیام میدم) مامانش میگه انتخاب ما رو قبول کرده ولی حالش خوب نیست و انشالله خوب میشه (خواستگار شغل دولتی هم داشت) حالا من موندم چیکار کنم به دیدارش برم یا نه چون هنوز ازدواج نکرده شغلم رو عوض کنم؟ به لحاظ مالی و … خیلی عقب می افتم تایم کاری الانم خیلی کمتره ولی اسم رانندگی در نظر مردم خوب نیست متاسفانه میترسم آخرین بهانه نباشه این ممنون میشم کمکم کنید تصمیم بگیرم. .

سلام شما قبل از این که بخواهید تصمیم مهمی مثل تغییر شغل بگیرید باید از طرف مقابل‌تون مطمئن بشید. یعنی متوجه بشید که تنها مشکل همین موضوع شغله و بعد با بررسی شرایط در این‌باره تصمیم‌گیری کنید. بهتره فعلا دنبال شغل باشید ولی اقدام جدی در این زمینه نکنید. می‌تونید یک بار دیگه به عنوان خواستگاری با خانواده‌شون صحبت کنید و ببینید آیا با تغییر شغل تغییری در جواب آن‌ها ایجاد میشه یا نه. ضمن اینکه تصمیم به تغییر شغل تصمیم برای یک عمر زندگی‌تان است و نباید عجولانه اقدام کنید.

سلام من با توجه به کارهای که شما تو مشاوره قبلی گفتین که بعد از جدایی چیکار کنم با انجام دادم و مدت ۳هفته کاری نکردم بعد این مدت که شما گفتین من شروع کردم استوری گذاشتن بعد چند استوری دوست پسرم ریکشن نشون داد و من چیزی نگفتم ایشونم الان کارش شده استوری گذاشتن میشه بگین چکار کنم اشتباه کردم که جواب ریکشن ندادم؟؟؟؟؟؟من ریپلای کنم درست؟؟؟اینم بگم که ما ۸ باهم بودم رابطمون از را دوره و ایشون رابطرو تموم وردن

سلام اشکال نداره که یکی دوبار شما هم استریش رو ریپلای کنید اما نباید زیاده‌روی کنید، خصوصا اگر دیگه اون عکس‌العملی نشون نداد. درصورت نیاز به راهنمایی بیشتر با سیستم مشاوره تلفنی تماس بگیرید.

من با یکی ۴سال در ارتباط بودم وطرف پسر خالمه الانم سره یه موضوعه الکی ۱۸ روزه ک باهم حرف نمیزنیم اون خیلی مغروره منم چون مقصر اونه بهش پیام نمیدم خلاصه منتظره یه پیامشم به نظرتون وقتی برگشت قبول کنم؟چون پسر خالمه میتونم تو مهمونیا ببینمش تو مهمونیا برم بهتره یا نرم؟ینی بهم پیام میده؟چند بار اینجوری شده برگشته این دفه هم این دفه هم بخواد برگرده قبول کنم؟

سلام. درباره اینکه آیا باید این‌بار برگردین یا نه نمیشه بدون بررسی هیچ نظری داد و حتما رابطه‌تون باید بررسی بشه. شرکت کردن توی مهمونی‌های خانوادگی ایرادی نداره ولی نوع رفتارتون خیلی مهمه. اگر کسی از ارتباط‌تون خبر نداره پس رفتارتون باید عادی و مثل همیشه باشه. ولی درکل بهتره فقط در حد سلام و احوالپرسی باشه. برای دریافت راهنمایی بیشتر با سیستم مشاوره تلفنی تماس بگیرید.

سلام،من با شخصی دو سال دوست بودم،البته تو این بین چند ماهی از هم جدا شدیم و ایشون خودش دوباره برگشت ولی به قصد ازدواج،برای خواستگاری که تشریف اوردن(قبل از مراسم دوتایی همه صحبتامون کردیم) همه چی خوب بود تا شبش بهم گفت که خانوادش راضی نیستن تا فرداش باهم صحبت میکردیم و ایشون داشتن خانوادش رو راضی میکردن که دیگه از اون موقع مدت یک ماه هست اصلا باهم صحبت نکردیم، خب ایشون باید توضیح بدن، که ازش خبری نیست بدون توضیح و خداحافظی سکوت کرده من دلیل این کارش رو متوجه نمیشم چون این مشکل که تقصیر من نیست و ما اصلا بحث و دعوایی نداشتیم چرا رفتارش با من سرد شده چیکار کنم که برگرده

سلام. بله مسلما رفتار ایشون اشتباهه و احتمالا دچار بلاتکلیفی شده و نمیتونه درست تصمیم بگیره که باید چیکار کنه. در این شرایط شما اگر قصد برگرداندن ایشون رو دارید باید با کارشناسان دوره بازگرداندن عشق و ازدواج صحبت کنید تا اصولی و صحیح رفتار کنید.

سلام. من با یکی دو سالی رابطه داشتم خیلی همدیگه را دوست داشتیم رفت و امد خانوادگی داریم اما بخاطر مسائلی مجبور شدیم کات کنیم بعدش هروقت همدیگه را میبینیم این اقا مثل گذشته بهم نگاه میکنه حرکاتش جوریه که انگار هیچ اتفاقی نیوفتاده و کات نکردیم بعد که بهش پیام میدم سرد و بی تفاوت یا جواب نمیده یا میگه منظوری ندارم از نگاه هام!! اما دیگه بعد این همه مدت نگاهش را میشناسم وقتی نگاهم میکنه چشماش مظلوم و عاشقانه است. سوالم اینه اگه دوستم نداره پس چرا نگاهم میکنه اونم به مدت طولانی و خیره اگه هم دوستم داره پس چرا انکار میکنه؟؟؟تو را خدا جوابم را بدین خیلی بخاطر تضاد رفتار و کلامش ذهنم درگیره

دوست عزیز سلام

سردرگمی در چنین مواقعی خیلی ناراحت کنندست و احساس شما کاملا قابل درکه. در موردی که شما گفتید دوتا احتمال وجود داره، اول اینکه همیشه یک برداشت انتخابی وجود داره و یک برداشت واقعی! گاهی ما دوست داریم اتفاقات رو اون شکلی ببینیم و تفسیر کنیم که دوست داریم. البته به معنای این نیست که شما اشتباه کردید، اما به هر حال ذهن ما به خصوص در زمان عاشقی، چنین تفسیرهایی داره. پس یک احتمال، ممکنه این مساله باشه. البته، یک احتمال دیگه هم شاید این باشه که ایشون قلبا شما رو دوست دارن و برای همین هست که نمی‌تونن نگاهشون رو کنترل کنن، اما به دلیل شرایطی که وجود داره، این رو انکار می‌کنن. شما دو تا راه دارید، یکی اینکه به طور کامل بی‌خیال ایشون و رابطه باهاشون بشید و سعی کنید تا مدتی ازشون دور بمونید تا عشق گذشته فراموش بشه، یا سعی کنید که برشون گردونید. اگه تصمیمتون به برگردوندن ایشون هست، می‌تونید با کمک دوره “بازگرداندن عشق”، رابطتون رو دوباره احیا کنید. برای شرکت در دوره با کارشناسان رادیو عشق در قسمت بازگرداندن عشق، تماس بگیرید.

سلام.من پسری بیست و شش ساله هستم و دانشجوی کاردانی هستم و با دختری که دو سال از من کوچیکتره و دانشجوی ارشده آشنا شدم.ایشون مدتی بعد از آشنایی گفتن این رابطه درست نیست و نمیتونن ادامه بدن و گذاشت رفت ولی بعد از چند روز دوباره برگشتن و گفتن به من علاقه دارن.بیشتر ارتباط ما اینترنتی بود اما حضوری هم بود.ایشون مسئله خواستگاری مطرح کردن و من بهشون گفتم که دانشجوی بیکار هستم و سرمایه ندارم و معافی پزشکی دارم و راستش من یک مقدار مشکلی شنوایی دارم که ایشون اوایل گفتن بین خودمون میمونه اما نزدیک خواستگاری گفت باید با پدرم مشورت کنم. با وجود اینکه تمام مشکلاتمو گفتم،گفت:من تورو به خاطر خودت میخوام و جوابم مثبته فقط مونده جواب خانوادم. تا قبل از خواستگاری درباره همه مسائل زندگی صحبت کردیم و به توافق رسیدیم و حتی همیشه به من ابراز علاقه میکرد و حتی رودرو بهم گفت دوستت دارم و همیشه دوست داشت تلفنی با هم صحبت کنیم و مدام نگرانم بود اما خواستگاری که رفتیم بهم گفت تو همه اون چیزایی که من میخوام داری اما برام سخته از زندگیمو از صفر شروع کنم و متاسفانه جواب منفی دادن و در کمال ناباوری یکدفعه با بنده سرد شد و گفت دیگه هیچ وقت پیام نده و من نمیتونم با مشکل شنواییت کنار بیام.اما هنوز استوریای اینستگراممو میاد میبینه و با یه پیچ دیگش دوباره منو فالو کرده.الان حدود یک ماه و نیم میشه که ندیدمشون اما حدود دو هفته پیش به مناسبتی بهشون پیام فرستادم و ایشونم جواب پیاممو داد:سلام ممنون لطف کردی. به نظرتون امیدی به برگشتن ایشون هست؟ چجوری میتونم ایشون برگردونم؟

سلام دوست گرامی درست هست که ایشان به شما علاقمند شدن اما در جریان ازدواج و زندگی مشترک، افراد واقع بینانه انتخاب میکنند و یا تحت نطر خانواده سعی بر تصمیم گیری درست میکنند. پس دور از ذهن نیست که ایشان در مرحله اصلی انتخاب واقع بینانه و با بررسی شرایط، متوجه عدم توان همراهی شما شدند و جواب منفی دادند.اینکه شما را فالو میکنند هم به بخش عاطفی برمیگرده که درگیر عقل و احساس هستند. بهتر است شما هم به جای بررسی رفتارهای ایشان، رابطه را تمام شده بدانید

آدرس: تهران، پونک، نبش بلوار پونک، پلاک 2، طبقه سوم، واحد 6

تلفن پشتیبانی:02146015870

رزرو نوبت مشاوره

انجمن روانشناسی آمریکا

سازمان نظام روانشناسی و مشاوره ایران

سازمان بهزیستی ایران

انجمن روانشناسی ایران

 

می‌خوام برگرده به رابطه/زندگیمیخوام فراموشش کنم

باید تمومش کنم، اما قدرتشو ندارم

می‌خوام جذبش کنم و ازدواج کنیم

اگر دیگر در کنار عشق‌تان نیستید و شما را تنها گذاشته است، اما هنوز هم قلب‌تان برای او می‌تپد، حتماً تلاش برای پشت سر گذاشتن این شکست عشقی کلافه و ناامیدتان کرده است. احساس می‌کنید تکه‌ای از وجودتان گم شده است و دیگر هرگز آن آدم سابق نخواهید شد، مگر این که یار بی‌وفای‌تان، نیمه‌ی گمشده‌ی وجودتان نزدتان برگردد. اگر نمی‌دانید چه کار باید بکنید و با درماندگی دنبال کمک و راهنمایی می‌گردید تا به شما بگوید که چطور می‌توانید عشق‌تان را برگردانید و خوشبختی را دوباره در کنارش تجربه کنید، این مقاله شما را به خوبی راهنمایی می‌کند!

فهرست مطالب

اگر ندانید که کجای راه را اشتباه رفته‌اید و چرا عشق سابق‌تان دیگر علاقه‌ای به بودن در کنار شما ندارد، سخت است که بتوانید کاری کنید تا او ترغیب شود که نزدتان برگردد یا اعتمادش را جلب کنید که در درازمدت توانایی خوشبخت کردنش را دارید. تمام افرادی که می‌خواهند دوباره با عشق سابق‌شان وارد رابطه شوند، باید در گام نخست به این سوال ساده جواب بدهند: در رابطه‌ی قبلی چه مشکلی به وجود آمد که منجر به جدایی شد و دلیل بروز این مشکل چه بود؟

قبل از آن که تلاش همه‌جانبه‌تان را برای متقاعد کردن عشق‌تان به ازسرگیری رابطه شروع کنید، حقیقتی وجود دارد که باید آن را بپذیرید؛ اگر دوست دختر/ پسر سابق‌تان به رابطه پایان داده، شاید احساس کرده که شما دیگر توانایی خوشبخت کردنش را ندارید. علی‌رغم حرف‌های او و افکار شما، احتمالاً موضوع احساسات در میان نیست؛ هیچ احساسی یک شبه از میان نمی‌رود. عشق سابق‌تان صرفاً اعتقادش به توانایی شما برای شاد و خوشبخت نگه داشتنش در درازمدت را از دست داده است. درک این نکته برای رسیدن به هدف نهایی‌تان و برگرداندن او حیاتی است. باید به او ثابت کنید که می‌توانید او را تا ابد خوشبخت نگه دارید تا راضی شود و نزدتان برگردد. پس متوجه شدید که یافتن راهی برای شروع مجدد یک رابطه‌ی شکست خورده هیچ ارتباطی با عشق ندارد و همه چیز به احساس خوشبختی و اعتماد مربوط می‌شود.

در مسیر پرتلاطم برگرداندن عشق‌تان باید دیدگاه مشخصی داشته باشید. مهم‌تر از هر چیزی باید تشخیص دهید که چه کار اشتباهی انجام داده‌اید و از این به بعد در مسیر درست گام بردارید؛ همچنین باید فکر عشق سابق‌تان را بخوانید تا متوجه شوید که چه نظری درباره‌ی شما دارد. این خودکاوی را باید برای رابطه‌ی شکست خورده‌تان نیز انجام بدهید و به دقت به دعواها و جر و بحث‌هایی فکر کنید که درگیر آنها شده‌اید، به عواملی که منجر به جدایی شده است، فکر کنید؛ این کنکاش در گذشته کمک می‌کند تا در تلاش برای تصاحب دوباره‌ی قلب عشق زندگی‌تان، گذشته را به فراموشی بسپارید و به آینده فکر کنید. برای این که واقعاً احساسات گذشته و فعلی دوست دختر/ پسر سابق‌تان را درک کنید، رویکرد مناسبی را برای ارتباط دوباره انتخاب کنید و به قلب عشق‌تان راه پیدا کنید، باید رویکرد 360 درجه را امتحان کنید. چنانچه ماجراهای عاشقانه‌ی گذشته، دوران کودکی، ترس‌ها، نگرانی‌ها، رویاها و آرزوهای یکدیگر را در نظر بگیرید، می‌توانید خودتان را در بهترین موقعیت ممکن برای درک مشکلات رابطه‌تان قرار دهید و متوجه شوید که انتظارات پنهان و واقعی عشق سابق‌تان، حتی توقعاتی که او نمی‌تواند به زبان بیاورد، کدام است.

چطور عشقم رو برگردونم

سخت است که قبول کنیم، خودمان با دست خودمان رابطه‌ی عاشقانه را خراب کرده‌ایم یا بپذیریم که می‌توانستیم بهتر رفتار کنیم. وقتی در جایگاه نقد خودتان قرار می‌گیرید، غرورتان خدشه‌دار می‌شود و به جای این که حالتان بهتر شود، احساس می‌کنید که حالتان بدتر شده است. اما اگر می‌خواهید عشق‌تان را برگردانید، باید غرور بیجا را کنار بگذارید و متوجه شوید که کجای راه را اشتباه رفته‌اید و چه عاملی باعث شده که چنین رفتار نامناسبی از شما سر بزند.

آنچه که در این فرایند ترسناک است، مشکلات عمیق‎‌تری است که ممکن است در این چالش با آنها روبرو شوید؛ مشکلاتی که فراتر از روابط قبلی است. گاهی اوقات نمی‌دانید که از کجا باید شروع به حل مشکلات‌تان بکنید، این سردرگمی باعث می‌شود که به سرعت ناامید و کلافه بشوید یا حتی احساس عجز و ناتوانی بکنید. اما نباید در برابر ترس‌هایتان تسلیم بشوید و باید خودتان را مجبور کنید تا شجاعانه با این مشکلات روبرو شوید. به محض آن که این فرایند را شروع کنید و دقیقاً متوجه شوید که چه عاملی شما را از عشق‌تان جدا کرده است، احساس قدرت خواهید کرد.

همان‌طور که قبلاً گفتیم، اگر می‌خواهید عشق‌تان را برگردانید، ضروری است، در آغاز راه مشکلات و اشتباهاتی را که منجر به فرو پاشیدن رابطه‌تان شده است، تشخیص دهید. متداول‌ترین اشتباهی که افراد انجام می‌دهند و در نهایت منجر به شکست خوردن رابطه می‌شود، سمج بودن و درمانده رفتار کردن است.

شما آنقدر فردی را که با او هستید، دوست دارید که نمی‌توانید احساسات‌تان را کنترل کنید و دچار نوعی وابستگی عاطفی به او می‌شوید. به بیان دیگر شما به توجه او نیاز دارید و می‌خواهید که تک تک حرکات‌تان را تایید کند تا احساس رضایت و خوشبختی کنید. آیا زندگی اجتماعی‌تان را بعد از شروع رابطه کاملاً کنار گذاشته‌اید؟ دیگر با دوستان‌تان معاشرت نمی‌کنید؟ آیا دائماً از عشق سابق‌تان می‌خواستید که برای شما وقت بگذارد تا بتوانید فعالیت‌هایی را با هم انجام دهید و هیچ کاری را به تنهایی انجام نمی‌دادید؟ اگر پاسخ‎تان به تمام سوالات فوق مثبت است، احتمالاً بیش از حد به عشق‌تان وابسته بوده‌اید و او را کلافه کرده‌اید.

بنابراین عشق سابق‌تان به جای این که قدر این فداکاری‌ها و ازخودگذشتگی‌هایتان را بداند و برای تلاش‌هایتان برای ارتباط برقرار کردن ارزش قائل شود، احساس می‌کند که شما مزاحم زندگی‌اش هستید و به باری تبدیل شده‌اید که روی شانه‌هایش سنگینی می‌کند. به علاوه شما دیگر چالشی برای او نیستید و متاسفانه به چشم عشق‌تان به موجودی بی‌ارزش تبدیل می‌شوید که باید سریع‌تر از شر او راحت شود.

برخی افراد دیگر اشتباه‌شان این نبوده که بیش از حد سمج و درمانده رفتار کرده‌اند، بلکه بالعکس مرتکب این خطا شده‌اند که رابطه و عشق سابق‌شان را کاملاً نادیده گرفته‌اند. شاید تمام انرژی‌تان را وقف کارتان کرده‌اید یا خودتان را در کارتان غرق کرده‌اید؛ شاید بیش از حد رفیق‌باز بوده‌اید یا بخش عمده‌ی وقت و انرژی‌تان را صرف علائق و تفریحات مجردی کرده‌اید. درهر حال مراقبت و توجهی را که عشق‌تان شایسته‌ی آن بوده و به آن نیاز داشته است، در اختیارش نگذاشته‌اید. وقتی توانستید موضوعی را مشخص کنید که باعث شده عشق سابق‌تان باور کند که شما توانایی خوشبخت کردنش را در درازمدت ندارید، اوضاع برایتان روشن‌تر می‌شود و متوجه می‌شوید که باید چکار کنید تا به مرور زمان به عشق‌تان ثابت کنید که تغییر کرده‌اید.

بعد از آن که متوجه شدید چه اشتباه‌هایی در رابطه‌ی قبلی‌تان کرده‌اید و چرا این رابطه‌ی عاشقانه به بن‌بست رسیده است، باید از قدرت ذهنی‌تان برای پیدا کردن راه‌حل‌هایی استفاده کنید که به عشق‌تان ثابت کند شما تغییر کرده‌اید و دیگر آن اشتباه‌ها را تکرار نخواهید کرد. نکته‌ی مهم اینجا است که وقتی طوفان ذهنی‌تان تمام شد و به راه‌حل رسیدید، برای ازسرگیری مجدد رابطه باید مسئولیت پیاده کردن این راه‌حل‌ها را قبول کنید. برای این که شانس موفقیت خودتان را افزایش دهید، بهتر است اهداف‌تان را بنویسید و سعی کنید راه‌حل‌های‌تان کاربردی و قابل اجرا باشد.

برای رسیدن به هدف نهایی‌تان و تصاحب دوباره‌ی قلب عشق‌تان باید برنامه‌ریزی داشته باشید. این شکست یک تله بوده و احتمالاً شما چشم‌بسته در دام افتاده‌اید. احتمالاً تا الان متوجه شده‌اید که باید روی اثبات توانایی خودتان برای خوشبخت کردن ابدی یارتان متمرکز شوید و به اوثابت کنید که قابل اعتماد هستید. اگر بتوانید برای تلاش‌هایتان و رسیدن به هدف‌تان برنامه‌ریزی کنید، حتماً موفق خواهید شد که توجه عشق سابق‌تان را جلب کنید و قلبش را دوباره سرشار از عشق به خود کنید. واقعیت این است که اگر با برنامه پیش بروید و از خودتان انسانی قابل اعتماد و قابل احترام بسازید، آن وقت این او است که مشتاقانه می‌خواهد نزد شما برگردد.

سوال اینجا است که چطور می‌توانید به برنامه‌ریزی موثری برسید که برای شما مناسب باشد؟ قبلاً اشتباه‌هایتان را مشخص کرده‌اید و به این نتیجه رسیده‌اید که چه کارهایی را باید برای تغییر دادن خودتان شروع کنید. الان باید به یک راهبرد ارتباطی برسید و آن را به مرحله‌ی اجرا دربیاورید؛ باید برنامه‌ای بریزید که به شما بگوید کی و چطور باید توجه عشق سابق‌تان را جلب کنید و دوباره او را به خود علاقه‌مند کنید. سپس باید رویکرد هدف محوری را در زندگی‌ روزمره‌تان اتخاذ کنید و مراحل معینی را برای تحقق تدریجی هدف‌تان تعیین کنید. اهداف روزانه، هفتگی و حتی ماهانه برای خودتان تعریف کنید تا چشم‌اندازی کلی از موقعیت فعلی خود و جایی که باید در آینده به آن برسید، داشته باشید.

یکی از نکات کلیدی برای برگرداندن عشق‌تان این است که فعال بمانید و اجازه ندهید که ناراحتی و افسردگی شما را به رخوت و تنبلی بکشاند. بعد از شکست عشقی طبیعی است که بخواهید در خانه روی کاناپه دراز بکشید، هیچ کاری انجام ندهید یا نخواهید که کسی را ببینید. مشکل اینجا است که اگر خودتان را مجبور به فعال ماندن و کار کردن نکنید، بیشتر و بیشتر در باتلاق غم و ناامیدی فرو خواهید رفت و یاد گذشته رهایتان نخواهد کرد.

بهترین راه برای غلبه بر احساسات منفی این است که فعالیت‌های جدید را امتحان کنید، ورزش کنید و در پروژه‌های هیجان‌انگیز شرکت کنید. دویدن یا ثبت نام کردن در باشگاه کمک می‌کند تا انرژی منفی را با خسته کردن از خودتان دور کنید. پس خودتان را مجبور کنید که از خانه خارج شوید و کار سودمندی را در این روزهای ناراحتی انجام دهید.

بسیاری از زنان و مردانی که همواره قوی بوده‌اند، بعد از شکست عشقی اعتماد به نفس و عزت نفس‌شان را کاملاً از دست می‌دهند. کنار آمدن با حس ناخوشایند طرد شدن از سوی کسی که دوستش دارید و از صمیم قلب به او اهمیت می‌دهید، چالش دشواری است. در بعضی موارد که یکی از همسران دیگری را بعد از سال‌ها زندگی مشترک ترک می‌کند، تمام دنیای همسر رها شده فرومی‌پاشد و او با تکه‌های یک زندگی نابود شده تنها می‌ماند.

اگر محبوب‌تان روزی عاشق‌تان بوده است، اگر شما روزگاری شور و شوق زندگی او بوده‌اید و دل و دینش را برده‌اید، حتماً هزاران خصوصیت خوب دارید که هنوز هم می‌تواند او را دوباره شیفته و واله‌ی شما کند. هرگز محاسن خود را در راه رسیدن به عشق فراموش نکنید. شما نیز استحقاق آن را دارید که عشق‌تان برایتان ارزش قائل شود، ضمناً لازم است که زمان زیادی را با دوستان یا خانواده‌تان یعنی افرادی معاشرت کنید که عاشقشان هستید و به آنها اعتماد دارید و آنها نیز متقابلاً شما را دوست دارند. این معاشرت سازنده برای بازیابی احساس راحتی و امنیت در روزها و هفته‌های بعد از جدایی حیاتی است.

اگر خودتان را برای بیرون آمدن از منطقه‌ی امن‌تان و رشد کردن آماده نکنید، نمی‌توانید به هدف‌تان، یعنی بازگشتن به آغوش عشق سابق‌تان برسید. شاید این توصیه به نظرتان پیش پاافتاده و بدیهی بیاید، اما حتماً متعجب می‌شوید، اگر بدانید که بسیاری از افرادی که آرزو دارند، نزد عشق سابق‌شان برگردند، هیچ کاری برای تغییر دادن رفتارها یا عادت‌های ناخوشایندشان انجام نمی‌دهند. چنانچه رفتارهای ناپسندی را که در رابطه‌ی گذشته‌تان داشته‌اید، اصلاح نکنید، هیچ شگرد جادویی یا راه‌حل سریعی برای برگرداندن عشقی که شما را رها کرده است، وجود ندارد.

اشتباه رایجی که بسیاری در روابط‌شان یا بلافاصله بعد از شکست عشقی مرتکب می‌شوند، این است که از عشق سابق‌شان بت می‌سازند. احساسات بر عقل‌تان غلبه می‌کند، عشق تمام وجودتان را تسخیر می‌کند و سعی می‌کنید با بت ساختن از عشق‌تان و تبدیل او به موجودی ایده‌آل که هیچ کس توان نه گفتن به او را ندارد، عشق‌تان را به او ابراز کنید.

حتی بدتر از این ممکن است شخصیت و هویت خودتان را گم کنید تا به همان فردی تبدیل شوید که فکر می‌کنید، عشق‌تان دوست دارد. اما اشتباه می‌کنید. عشق‌تان نمی‌خواهد شما آدم بله‌ قربان‌گویی باشید که هر کاری او می‌گوید، انجام بدهد و توان ایستادن در برابر او و مخالفت کردن با او را ندارد.

برای برگرداندن عشق سابق‌تان لازم است که حس استقلال خود را بازبیابید و رفتارتان را تغییر بدهید. برای این کار لازم است که خود قبلی‌تان، همان انسان منحصر به فرد و سرشار از نیروی زندگی را پیدا کنید، همان موجود جذابی که روزی قلب دیگری را به تپش انداخته بود و او را عاشق و شیدا کرده بود. قبل از آشنا شدن با عشق سابق‌تان شخصیت منحصر به فردی داشتید که آرزوها، رویاها و باورهای خاص خودش را داشت. اما همه چیز را جایی در میانه‌ی راه فراموش کردید و خودتان را گم کردید؛ شما به خاطر عشق‌تان تغییر کردید و او شما را به خاطر این تغییر رها کرد.

برای این که بتوانید عشق‌تان را برگردانید و کفه‌ی ترازوی قدرت را قدری به سمت خودتان متمایل کنید، گاهی اوقات بهترین کار این است که قدری از عشق‌تان فاصله بگیرید و منتظر بمانید تا آبها از آسیاب بیفتد. یک دوره‌ی سکوت مطلق حداقل سه هفته‌ای بهترین راه برای جابجا کردن پویایی رابطه به نفع خودتان است، آن هم در زمانی که عشق سابق‌تان مصمم است که هیچ کاری با شما نداشته باشد. وقتی اشتباه‌های فراوانی مرتکب شده باشید یا از عشق سابق‌تان بت ساخته باشید و قدرت را کاملاً در اختیار او گذاشته باشید، این فاصله و سکوت، شگرد شگفت‌انگیزی خواهد بود. فاصله گرفتن کاملاً برای شما مفید است، چون به شما فرصت می‌دهد تا آرامش و خونسردی خودتان را پیدا کنید، برنامه‌ریزی کنید و مرتکب اشتباه‌های بیشتری نشوید.

به علاوه وقتی از عشق سابق‌تان فاصله می‌گیرید، باز هم قدرت بیشتری به خودتان می‌دهید، چون این دوری باعث می‌شود که عشق‌تان دلش برای شما تنگ شود و حتی ممکن است به درستی تصمیمش برای ترک کردن شما شک کند. وقتی شما همیشه کنارش باشید، او نمی‌تواند به خوبی متوجه عواقب تصمیمش برای جدا شدن از شما بشود. این سکوت می‌تواند همان عملی باشد که شما را در موضع کنترل برای فرایند برگرداندن عشق‌تان قرار بدهد، چون وقتی شما از او فاصله بگیرید، این شما هستید که برای شروع مجدد رابطه تصمیم می‌گیرید. از طرفی این سکوت برای عشق‌تان نیز مفید است. اگر او شما را رها کرده باشد، پس به دوری و سکوت نیاز دارد؛ به خاطر بسپارید که جدا شدن به معنای نیاز برای تنها ماندن است. چنانچه این فرصت را در اختیار او قرار بدهید، او می‌تواند سر و سامانی به افکارش بدهد و تکلیفش را با شما و رابطه‌تان مشخص کند.

یک روش عمومی وجود ندارد که همه را دوباره به عشق‌شان برساند؛ چون هر رابطه‌ای منحصر به فرد است و هر انسانی شخصیت، ترس‌ها، خواسته‌ها، رویاها و آرزوهای خود را دارد، هیچ قاعده و قانون جادویی در کار نیست که به شما بگوید چطور می‌توانید عشق‌تان را برگردانید. برگرداندن عشقی که شما را رها کرده است، یک هنر است و باید راه و روش خاص خودتان را برای مهارت پیدا کردن در این هنر پیدا کنید. ما در رادیو عشق بر اساس پژوهش‌های علمی و تجربه‌ کارگاه بازگرداندن آموزش-محور عشق و ازدواج را برای تمام دوستانی که امکان مراجعه حضوری ندارند و به دنبالی راه حلی قطعی و علمی و در عین حال مقرون به صرفه هستند ارائه می‌دهیم. در این کارگاه شما علاوه بر دریافت فایل‌های آموزشی صوتی، یک مشاور اختصاصی دارید که شما را پشتیبانی و همراهی می‌کند.

کارشناسان ما در رادیو عشق آماده پاسخ‌گویی به سوالات شما در مورد بسته آموزش و مشاوره بازگرداندن عشق و ازدواج، هستند. برای این منظور می‌توانید با شماره 02146015870 تماس بگیرید و یا در  تلگرام و واتساپ (09035714068) پیام دهید.

اگر عشقتان به تدریج از زندگی‌تان رفته یا بطور ناگهانی شما را ترک کرده است و شما هنوز به او علاقه دارید و می‌خواهید او را برگردانید بهتر است قبل از هر چیز دنبال علت تمام شده رابطه بگردید از آیا او را نادیده میگرفتید؟ آیا زیاد به او وابسته بودید؟ باید بپذیرید تمام شدن رابطه‌تان به هر دلیلی که بوده مهم این موضوع است که او دیگر در کنار شما احساس خوشبختی و شادی نمی‌کرد. برای برگرداندن او باید اعتماد به نفستان را بازسازی کنید، فعال و پرانرژی بمانید، برای ایجاد تغییرات خودتان را آماده کنید، برای خودتان اهداف کوتاه مدت و بلند مدت داشته باشید و برای مدتی با او هیچ تماسی برقرار نکنید.

عشقت رو جذب کن

میخوای یاد بگیری چطور روز به روز بیشتر قلب عشقتو بدست بیاری؟ چطور یه رابطه موفق منجر به ازدواج داشته باشی؟ چطور یه زندگی مشترک موفق داشته باشی؟ پس فرصت را از دست نده! تو هم به جمع دنبال کنندگان پیج رادیو عشق در اینستاگرام اضافه شو…

عضویت در خبرنامه رادیو عشق

273 بازدید

446 بازدید

487 بازدید

553 بازدید

1.08k بازدید

دیدگاه

نام *

ایمیل *

چطور عشقم رو برگردونم

وب‌ سایت

ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی می‌نویسم.

مشترک نمی شومدریافت همه دیدگاه های این نوشتهفقط دریافت پاسخ دیدگاه های خودم

سلام من ٢٩سالمه یک ماه با کسی بودم ک ٣٣سالش بود و اینکه تو این یک ماه هروز تقریبا پیش هم بودیم و من وابسته شده بودم بهش ولی بعدش اومد گفت من معتاد هستم و نمیخوام اذیت شی باید برم ترک کنم بر میگردم فقط من خیلی حالم بده واقعا وابستشم چیکار کنم که از ذهنم پاک شه هرروز منتظر برگشتشم و نمیدونم حرفاش واقعیت داست یا نه منو دوس داشت اخه

سلام دوست گرامی میزان وابستگی شما، آن هم بعد از یک ماه رابطه بیش از اندازه است. اگر واقعا او اعتیاد داشته باشد، شما باید منطقی‌تر به این ماجرا نگاه کنید که چرا باید منتطر بمانید؟ و حتماً برای این میزان وابستگی، به مشاور مراجعه کنید.

سلام من با پسر۱۵ ساله رل زدم تا چند ماه رابطه خیلی خوبی باهام داشت بعد چند روز گذاشت رفت گفت میخوام تنها باشم هرچی هم بهش میگم برگرد میگه نه منم کلی بهش پیم دادم گفتم لیاقت نداری دیگه هیچی نگفت چیکارکنم تا دوباره برگرده؟

سلام دوست گرامی سن او برای یک رابطه عاطفی اصلا مناسب نیست و علت این ناگهانی رفتن نیز بخاطر عدم شکل‌گیری هویت است. بهتر است او را رها کنید و زمان خودتان را تلف نکنید.

سلام من18 سالمه و اون پسری ک 5 سال عاشقشم دو سال از من بزرگتر هست بالاخره بعد چند سال به خودم جرات دادم که بهش ابراز علاقه کنم وقتی بهش گفتم و پیامش دادم اونم گفت منو دوست داشته و وارد رابطه شدیم اولش خیلی خوب بود البته به خاطر شرایطی ک برام پیش اومد مجبور شدیم رابطه رو به صورت مجازی طی کنیم یعنی بیشتر چت بود من خیلی وابسته شدم بهش بعد چند ماه گفت خانواده اش فهمیدن نمیتونم بمونم لطفا برو منم گفتم باشه ولی خیلی اذیت شدم بعد چند روز برگشت اومد و موند بعد چند ماه همش دیر جواب منو میداد سرد شده بودمیگفتم چرا سردی میگفت منکه سرد نیستم ولی خب سرد بود دیگ بعد ی شب گفت برو اززندگیم و بهم توهین کرد ک فکر کردی کی هستی منم رفتم بعد چند مدت به خاطر استوری دوستم راجب من بهم پیام داد و ی جورایی انگار بهانه ای بود برای برگشت به من برگشت پیشم منم قبولش کردم بعد چند ماه دوباره سرد شد گفتم چرا سردی چرا اینجوری شدی گفت منکه سرد نیستم و گفت بهتره تمومش کنیم چون ما از اولش هم به درد هم نمیخوردیم و گفت نیمخوام جوری تموم شه ک راهی برای برگشت نمونه بعد کنکورت برمیگردم گفتم باشه بعد یک ماه من وقتی دیدم با دختر دیگ ای داخل کامنت ها هست رفتم و گفتم چرا تو ک قول دادی و ی جوری دوباره برگشت بعد دوماه سرد شد بدتر از قبل دیر جواب میداد فقط شبا میومد اونم یک ساعت بعدش میگفت من باید برم کار دارم بیکار ک نیستم ی جوری برخورد میکرد ک همیکنه ک دارم جوابت میدم برات کافیه بعدش هم من میگفتم چرا اینجوری رفتار میکنی گفت برو پی زندگیت و دوباره رفتش بعد چند روز دیدم ی دختر دیگ اونو با میم مالکیت داخل کامنت هاش و علامت قلب… من کنکوری هستم همه چیمو باختم تا الان خیلی خسته هستم ممنون میشم راهنماییم کنید من هر لحظه رو دارم به اون فک رمیکنم خسته شدم دیگ ولی خیلی عاشقشم

سلام دوست گرامی به نظر می‌رسد به نشانه‌های خطری که در این رابطه وجود دارد، بی‌توجه هستید. ابراز علاقه از سمت شما بوده است و بارها در این رابطه طرد شدید اما همچنان می‌خواهید کنار او بمانید؟ بهتر است ابتدا برای بررسی و ارزیابی این رابطه، مشاوره دریافت کنید تا علت این وابستگی را متوجه شوید و سپس راه‌حل مناسبی برای تصمیم‌گیری درباره این رابطه پیدا کنید.

من یک ساله ای پسرو میشناسم یه مدت با هم دوست شدیم از هم خوشمون اومد مامان و باباشم اومدن خونمون برا خواستگاری بعد از چند روز یکم باهام سرد شد کم محلی‌ می‌کرد باهم رابطه ای نداشتیم فقط تو چت و تماس با هم بودیم یه چند روز سرد شد بعدش که گفتم چرا سرد شدی گفت خیلی بچه ای خیلی چیزا نمیفهمی درسته یه مدت با هم در ارتباط نباشیم قرار گذاشتیم همدیگرو ببینیم باهم صحبت کردیم اون گفت من بدهکارم من نمیتونم با احساساتت بازی کنم خیلی بچه ای شاید من برم دوسال نیام اینا شرایط هست بعد هعی میگفت من دوست دختر نمیخوام دنبال دوست دختر نیستم خیلی هم میگفت تو دنبال دوست پسری با این رفتارت دیگه به کات رسید اما هنوز واتساپ شماره همدیگرو داریم استوری های همو نگا میکنیم یه شبم من پیامش دادم احوال پرسی کردم آخر شبم خودش بهم گفت شب بخیر بعداز اون شب بخیر یه دوساعت بعد یه استیکر فرستاد فرداش هم براش استوری عاشقونه گذاشتم جواب نداد الان نمیدونم چیکار کنم ک برگرده

سلام دوست گرامی به سن خودتان و طرف مقابل اشاره نکردید. کیفیت این رابطه مناسب نیست و حداقل چیزی که نیاز دارد، مهارت‌های ارتباطی است. در ضمن تکلیف شما با یکدیگر و این رابطه مشخص نیست. شما می‌توانید برای بررسی بیشتر این رابطه و یادگیری مسیر صحیح بازگرداندن رابطه، از مشاوران رادیو عشق نوبت مشاوره رزرو کنید. مشاور باید ابتدا رابطه شما را ارزیابی کند و پتانسیل آن را برای برگشت بسنجد.

سلام من یه دختر 19 ساله هستم و نزدیک به 3 ساله که عاشق یه پسر 23 ساله شدم و ایشون هم خیلی نسبت به من ابراز علاقه میکنه مادر من راجب این رابطه در جریان هست ولی وقتی از ایشون میخوام با مادرم صحبت کنه اول میگه باشه باهاش حرف میزنم بعد میگه الان نمیشه من شرایطش رو ندارم به نظرتون من چیکار کنم ؟؟ خسته شدم دلم میخواد یا این رابطه تموم بشه یا به ازدواج ختم بشه چیکار کنم که پاپیش بزاره برای ازدواج ؟؟

سلام دوست گرامی شما دوست دارید که رابطه شما به مرحله بعدی برود تا بتوانید در کنار کسی باشید که او را دوست دارید؛ اما طرف مقابل شما صادقانه می‌گوید که شرایطش را ندارد؛ پس در واقع شما در تصمیم‌گیر خود دچار تردید شدید که صبر کنید یا رابطه را تمام کنید. در چنین حالتی باید برای تصمیم‌گیری صحیح معایب و مزایای بودن در رابطه یا قطع رابطه را بررسی کنید. در این مسیر مشاور به شما کمک می‌کند تا با نگاهی منطقی‌تر به شرایط و این تصمیم‌گیری نگاه کنید.

سلام.خسته نباشید.من حدودا ۱ماه هست و با دختری رل زدم.منو او همدیگر را خیلی دوست داریم.ولی اومد و به من گفت ک مادرش بهش شک کرده و دوست نداره که اعتماد مادرش سرد بشه..خیلی لجبازه هرچی میگم برگرد میگ نه میشه لطفا کمکم کنید تا برگردونمش خیلی دوستش دارم. یه راه کاری هم برای قانع کردن مادرش بگید ک انجام بدیم. با تشکر

سلام دوست گرامی به سن خودتان و او اشاره نکردید؛ اما به نظر می‌رسد سن زیادی نداشته باشید. او کار درستی می‌کند که نمی‌خواهد اعتماد مادرش را از دست بدهد، بنابراین این مساله لجبازی نیست. در شرایطی یک رابطه خوب پیش می‌رود که خانواده در جریان ارتباط باشند تا این اعتمادسازی به طرز صحیحی انجام شود.

هردو۱۵ سالمان هست.من چند بازی بهش گفتم ک به والدین بگو ولی میگفت میترسم میشه راه حلی بدین ک هم برگرده و هم اینکه بتونه به خوانواده‌اش بگه؟

سلام من 16 سالمه و چهار ساله با یه پسر در رابطه هستم بیش از حد عاشقشم واقعا دوسش دارم و نمیخوام ترکم کنه اونم خیلی منو دوس داره و درمورد من با تمام خانواده ش صحبت کرده اما مدتیه که بینمون بد شده اومد بهم گفت که تو رفتی به من خیانت کردی و برای کسی عکس فرستادی ولی من هرچی قسم خوردم باور نکرد الان تنها چیزی که میخوام اینکه که برگرده باید چی کار کنم که برگرده چون واقعا دیگه تحمل ندارم دوس دارم هرچه زودتر برگرده خیلی لجباز و یه دنده هم است😔

سلام دوست گرامی از 12 سالگی در ارتباط بودید و این سن، برای شروع یک ارتباط عاطفی، سن مناسبی نیست؛ چون هنوز هویتی شکل نکرفته است. لجباز و یکدنده است، حرف شما را باور نمی‌کند؛ اما شما عاشقش هستید؟! این تناقض آشکار نیز به دلیل سن شماست. در اولین فرصت با مشاور صحبت کنید تا راهنمایی لازم را برای شما انجام دهد.

سلام من ۱۶ سالمه و عاشق یه دختری شدم .من حتی با خانوادمم در جریان گزاشتم که باهاش در ارتباطم .بنا به دلایلی خودمو یه بار جای مادرم گزاشتم و باهاش چت کردم و یه حرفی زدم که باعث شد ترکم کنه . الان ۲ ماهه که رفته و من خیلی دلتنگشم . سماجت نکردم ک باعث نشم اذیت بشه .خیلی دوسش دارم .چکار کنم که برگرده

سلام دوست گرامی اشاره کردید خودتان را جای مادرتان گذاشتید و آن دختر شما را ترک کرد؛ دلیل این کار شما مهم است؛ چون معمولاً هیجان سن نوجوانی باعث این اقدام می‌شود. سپس باید بگویید انگیزه شما از بازگشت ایشاون چیست؟

سلام من با یک دختر دقیقا یک سال تو رابطه بودم اونم الان رفته ولی نمیدونم چیکار کنم برگرده اومد به دروغ گفت میخوام نامزد کنم در صورتی که هیچ نامزدی در کار نبود ممنون میشم کمک کنید

سلام دوست گرامی به سن خودتان و او اشاره نکردید. در چنین شرایطی ابتدا باید کیفیت رابطه، دلیل و انگیزه شما برای بازگرداندن ایشان و دلیل دروغی که به شما گفتند، روشن شود. سپس راه‌هایی دسترسی به او را بررسی کنیم. برای این روند حتما نیاز به کمک مشاور دارید.

سلام من یکسال با پسری که هم سن خودم هست و جفتمون ۲۵سالمون آشنا شدم رابطه بسیار عالی داشتیم که بخاطر یه سری مشکلات من مجبور شدم دو روزی اونو بذارم کنار بهش بگم همه چی تمومه و نمیخوامش تا یکم به خودش بیاد و دست از اخلاق بدش برداره و بعد از دو روز که برگشتم بهم گفت با کس دیگه ی وارد رابطه شده و منو دیگه نمیخواد

سلام دوست گرامی شیوه رفتار شما اشتباه بوده است که بخواهید او را به این شیوه تنبیه و ادب کنید. او نیز با رفتن به یک رابطه دیگر آن هم در طی دو روز، ثابت کرد که این رابطه ارزش چندانی برایش ندارد. کیفیت رابطه شما همانطور که می‎‌بینید، مناسب نیست.

سلام من ۱۸ سالمه و دوماهه با پسری ۲۶ ساله وارد رابطه عاشقانه شدم که همو خیلی دوست داریم قصدمون هم ازدواجه، ایشون مبتلا به بیماری دو قطبیه. ما تو رابطمون چیزایی که اذیتمون میکرد رو به هم میگفتیم و مهرداد خیلی ملاحظه می‍‌کرد و تنها دلیل دوستیم با ایشون هم همین بود، چند وقت پیش بهم گفت که ما چرا زیاد نمیریم بیرون و بحث به جایی کشید که گفت میخوام کات کنم فقط به خاطر تو چون نمیخوام به خاطرم اذیت بشی و چون شرایط خونوادت اجازه نمیده…منم باهاش حرف زدم و قانعش کردم که برگرده و قول دادم درستش کنم اونم برگشت ( البته این یهویی رفتنا اولین بارش نبود)، دوباره برای من مشکل پیش اومد و گفتم مهرداد فردا شاید نتونم بیام بیرون و پسفردا بریم، اونم مشخص بود که ناراحت شد و گفت خواهش میکنم دیگه بهم پیام نده و من پسفردا نمیام بیرون باهات، منم بهش پیام ندادم. من مطمعنم که دوستم داره ولی خیلی ملاحظه خودمو خودش رو میکنه الانم دلیل رفتنش اینه که فکر میکنه ممکنه رابطه ما هم مثل رابطه های نا موفق بشه و در آخر شکست بخوریم واسه همینم میره، مثلا یکیش اینه که قول داده تا زمانی که با هم ازدواج نکنیم دست بهم نمیزنه من نمیدونم چجور بایدبا این رفتارش کنار بیام و بهش بفهمونم که فرق داشتنش با بقیه برای من ثابت شدست…..و من واقعا دوسش دارم

سلام دوست گرامی اگر اختلال دوقطبی ایشان توسط روانپزشک و یا روانشناس بالینی تایید شده باشد، مسلما باید دارو استفاده کنند و برای ازدواج نیاز به مراجعه به مشاور پیش از ازدواج دارید. از روی هیجان نباید تصمیم مهمی بگیرید و حتما پیش از اینکه مجددا بخواهید با ایشان وارد رابطه شوید، با مشاور مشورت کنید.

32 سالمه بچه اردبیل هستم عشقم وخیلی دوسش دارم و هر روز چون فاصله ما کمی دوره بهش میگفتم که صدات و واسم بفرست چون واقعا صداش واسم ارامش خاصی داشت و داره ولی او به بهانه اینکه خیلی حساسی و من دیگه از اخلاقت خوشم نمیاد باهام بهم زده ولی من در نبود او هر روز هر ثانیه مرگ خودم و احساس میکنم درسته بامن حرف میزنه ولی خیلی سرد و این سردی او اتش به جانم افکنده چیکار کنم که اورا برگردانم بهم گفته بود اخلاقتو درست کن ولی هرچه قسم میخورم التماسش میکنم بالاتر از گل بهش چیزی نمیگم ولی او قبول نمیکنه که نمیکنه انگاری مرغش یه پا داره و بس ؟ حال از شما خواهش میکنم راه حلی برایم بگویید چون هر ساعتی که می گذره به ابوالفضل قسم اب میشم و قلبم می خواد از سینم بیرون بزنه ؟ چه کنم

سلام دوست گرامی به نظر می‌رسد که از سرد شدن رابطه‌تان بسیار غمگین هستید. اشاره کردید همچنان باهم حرف می‌زنید، پس رابطه تمام نشده است که او بخواهد به رابطه بازگردد. خواسته طرف مقابل تغییر در اخلاق شماست؛ بنابراین شما نیاز به یک خودآگاهی دارید تا بدانید کدام یک از اخلاق‌های شما در رابطه او را آزرده کرده و به نفع رابطه نیست. سپس با کمک مشاور اخلاق‌تان را تغییر دهید و مهارت‌های تقویت رابطه را یاد بگیرید.

سلام. من حدود ۱ هفته هست به اصرار مادر شخصی که باهاش ۲ سال توی رابطه بودم قطع ارتباط کردم. به کل بلاک شدم و هیچ خبری هم ازش دریافت نکردم. میدونم جدایی ممکنه فرصت بده اما مادر ایشون بعد چند بار صحبت بهم خیلی رک گفت داره فراموشت میکنه و با چند نفر مشورت کرده, اینکه همه چی تموم بشه برای هر دوتون بهتره. هم من هم این خانم اشتباهاتی داشتیم اما نظر من این بود که روشون کار کنیم ولی ایشون به حرف مادرشون به کل از من دست کشیدن. قرار از اول بر ۲ هفته بود و منم تصمیم گرفتم ۱ هفته ی دیگه هم صبر کنم. واقعا هم میخوامشون و نمیدونم چه کار میتونم بکنم.

سلام دوست گرامی به سن خودتان و طرف مقابل و علت قطع رابطه توضیحی ندادید. بهتر است کمی زمان بگذرد و فعلا اصرار و پیگیری برای بازگشت نداشته باشید. پس از مدتی و کار کردن روی اشتباهاتی که خودتان انجام داده بودید و یادگیری مهارت‌ها با مادر و یا خود این دخترخانم صحبت کنید. برای دریافت راهنمایی بیشتر در مسیر این بازگشت، می‌توانید از مشاوران رادیوعشق، نوبت مشاوره دریافت کنید.

سلام من 26ساله هستم 6سال با پسری که یکسال از خودم بزرگتر است دوست بودم هر روز همدیگرو میدیدم رابطمون در حد زن و شوهری بود کلی مسافرتهای ایران و خارج از ایران داشتیم وقتمون فقط برای همدیگه بود همیشه بهم میگفت تورو خوشبخترین میکنم قصدمون ازدواج بود تا اینکه برای من خواستگاز اومد و بهش گفتم ک خانواده ام تحت فشارم گذاشتن ک باید ازدواج کنی خواستگارم موقعیت خیلی خوبی داره و این آقا بهم گفتن برای اینکه بیام خواستگاری باید پدرت برات خونه بخره اگه خونه نخره خانواده من راضی به این وصلت نیستن و چون مادرم مریض هست نمیتونم رو حرف خانواده ام حرف بزنم و پدر من توانایی خرید خونه رو نداره با کلی تحقیر کردن هم، دیگه به رابطه پایان دادیم و الان حدود 1هفته هست ک جواب هیچ کدوم از پی ام ها و زنگ های منو نمیده هیچ کسی باورش نمیشه تو این شرایط از هم جدا شدیم چون خیلی با هم خوب بودیم همه اش منتظرم ک برگرده میترسم با خواستگارم ازدواج کنم شاید نتونم باهاش کنار بیام و شاید بعد ازدواجم برگرده ولی میدونم برگشتنش هیچ فایده نداره چون همه ی ارزش و احترام از بین رفته با مادرش تماس گرفتم و بهم گفتن دیگه نمیخواد نه باهات حرف بزنه نه ببیندت اصلا نمیتونم باور کنم عشق 6ساله اش نسبت بهم از بین رفته باشه لطفا کمکم کنید چطوری میتونم دوباره ببینمش یا رابطه رو برای همیشه تموم کنم به نفعم هست؟؟؟ همیشه باهم برای آینده و ازدواجمون برنامه ریزی میکردیم و اینم بگم این اوخر خیلی باهم دعوا داشتیم و هر چیزی رو بهونه گیری میکرد دارم دیوونه میشم یه حسی دارم ک خودمم نمیتونم تشخیص بدم یکم بیخیالش میشم یکم دیگه گریه میکنم و از شدت ناراحتی داد میزنم

سلام دوست گرامی برای اتفاق تلخی که برای شما افتاده است متاسفیم و این کاملاً طبیعی است که همچنان به فکر برگشتن این فرد باشید. شما تلاش لازم را انجام دادید و حرف ایشان برای حتمی بودن خرید خانه از سوی پدر شما، منطقی نیست. برای اینکه بتوانید با این سوگ کنار بیایید، توصیه می‌کنیم در دوره «زندگی پیروزمندانه پس از جدایی» رادیو عشق شرکت کنید و در کنار این دوره مفید آموزشی، از مشاوران رادیو عشق نوبت مشاوره دریافت کنید.

سلام دختری هستم ۱۷ ساله که خرداد ماه سال پیش فهمیدم که عاشق پسر عموم شدم ایشون ۲۵ سالش بود ما ۹ ماه تو رابطه بودیم و ایشون بخاطر یه سری حرف و حدیث های فامیل گفتن که من رابطه رو به کسی نگم اما گفتم پدر و مادر هردو هم میدونستن و یجورایی نشونش بودم چون پدرش ۴ بار از پدرم خواستگاری کرده بود یه روز برای کسب تکلیفم با دختر عموم رفتیم اتاق و شروع کرد به بد بیراه گفتن دختر عموم؛ اون هم شنید و به مامانشم گفت و زن عموم زنگ زد به پسر عموم که چرا راجب دختر من حرف در میاری و پسر عموی محترم سر این مسئله میگه نمیتونم باهات باشم و بهت اعتماد کنم و بعد منو بلاک کردن و رفتن با مادرشونم صحبت کردم که ایشون گفت فراموشش کنم و اینم بگم که چند باری منتشو کشیدم و بلاک کرده بدون سین زدن و اینم در اخر بگم که خودم پیش قدم شدم واسه رابطه…..

سلام دوست گرامی شما در سنی هستید که تمامی هیجانات مانند علاقه، نفرت، شادی و غم در بالاترین حد خودش قرار دارد. بنابراین روی این علاقمندی باید کمی با تعقل بیشتری فکر کنید. اصرار شما و دوری ایشان به بهانه‌ای که اتفاق افتاد، نشان می‌دهد هردوی شما فعلاً پختگی لازم را برای ارتباط عاطفی و یا ازدواج ندارید.

سلام من تقریبا یه سالی میشه برای اولین بار یه پسر حرف زدم و عاشقش شدم.. یعنی اصلا من از پسرا متنفر بودم از هیچکدومشون خوشم نمیومد دوستام همه مثلا میگفتن فلانی خیلی خوشگله و اینا من وقتی میدیدم میگفتم اصلا خوشگل نیست تا یکی اومد کلا با اونی که تصور میکردم یکی بود خلاصه اونم از من خیلی خوشش اومد منم همینطور کم کم عاشق همدیگه هم شدیم تا ۲ هفته پیش من برای امتحان کردنش بهش گفتم خونوادم منو بهت نمیدن ولی من دوستت دارم گفت اگه تمومش کنیم به نفع هردومونه رفت منم ۲,۳ بار حرفای دلمو براش فرستادم اخه خیلی پسر دلسوز و مهربونی وگرنه دلتنگیمو براش تعریف نمیکردم ولی جواب منو نمیداد فقط سین میکرد. ۲ روز طول نکشید با یک دختر دیگه رل زده بود همش عکس و فیلم و استوری عاشقانه میذاره و منم انفالوش کردم با پیج فیک نگاه میکنم و الان خیلی من وابستش شدم بجز اون دیگه نمیتونم یکی دیگه رو بیارم تو زندگیم چیکار کنم برگرده توروخدا جواب بدین

سلام دوست گرامی به سن خودتان اشاره نکردید و اینکه چگونه با طرف مقابل آشنا شدید. نکته مهم اینجاست که به چه دلیل خواستید او را امتحان کنید؟ آیا به دوست داشتنش شک داشتید؟ بعد از این صحبت، او بلافاصله با فرد دیگری وارد رابطه شده است، در حال حاضر، انگیزه شما برای برگشت چیست؟ اگر از روی وابستگی به او برگردید، ضعف خودتان را نشان می‌دهید و به مرور زمان عزت نفس شما کاهش شدیدی پیدا می‌کند. از دنبال کردن او با پیج فیک خودداری کنید تا بیشتر آسیب نبینید. فاصله خودتان را با او حفظ کنید. برای مسیر درست بازگشت، از مشاوران رادیو عشق نوبت مشاوره دریافت کنید.

سلام خسته نباشید.من سه سال با کسی رفیق بودم یه سالو دوماه هم هست که عقد کردیم تودوران سه سال رفاقتمون انقدر همودوست داشتیم که باوجود همه ی مشکلات مالی که همسرم داشت اومد خاستگاری و منم قبول کردم.توی این یه سال و دوماه که عقد کردیم انقدر بهش سخت گرفتم اینکارو کن اونکارو نکن اونم برا اینکه من ناراحت نشم انجام میداد هیچ وقت به حرفاش اعتماد نداشتم همیشه سندو مدرک ازش میخواستم هیچ وقت تو این یه سال اجازه تصمیم گیری رو نداشته هر بار با اهرم اینکه اگه فلان کارو نکنی پس دوستم نداری پس طلاق میگیریم بهش فشار اوردم اما الان دوهفتست که اون میخواد واقعا طلاق بگیره ومیگه نهایتا مهریه رو نمیتونم پرداخت کنم و میرم زندان .هربار که من قول میدادم درست شم درست نشد اخلاقم. اما اینبار واقعا به اشتباهاتم پی بردم جوری اشتباه کردم که تا خر خره ازم پره و من واقعا همه ی کارام از رو دوست داشتن بود و اینکه فکر میکردم همه پسرا دروغ گو اند.و البته تا الان تو تمام مدت آشنایی کلا دوبار دروغ گفته اونم دروغی که چیز خاصی نبوده و میتونسته اصلا نگه.حالا با وجود عشق آتشین که داشته و هیچ وقت فکر نمیکردم اینی که انقدر دوستم داره بخواد ازم ببره میخواد طلاق بگیره .البته این دوهفته که میگم حرف جدایی رو زد من سریع باهاش حرف زدم دوباره تو اس هاش بهم میگفت عشقم. اما جمعه که بهش هی گیر دادم چرا دپرسی هی پشت هم زنگ زدم برید و الان یه هفتس که همش گفته طلاق.دوشب پیش هم اومد در حضور خانوادم از طلاق حرف زد.اما من واقعا دوسش دارم میخوام برگرده و فرصت جبران نمیده و از همه جا بلاکم کرده.

سلام دوست گرامی به سن خودتان و طرف مقابل اشاره‌ای نکردید. بنظر می‌رسد مسأله اعتماد کردن در رابطه برای شما دشوار بوده است و همسر خود را نیز مانند دیگران می‌دیدید و آموزشی برای پایدار نگه داشتن ارتباط مشترک ندیده‌اید. اگر شما بتوانید در طی این مدت خلاف اخلاق‌هایی که قبلاً داشتید، عمل کنید و واقعاً برای تغییر خودتان آموزش ببینید، می‌توانید ایشان را از تصمیمش منصرف کنید. برای راهنمایی بیشتر و تهیه دوره بازگشت به رابطه می‌توانید از رادیو عشق وقت مشاوره دریافت کنید.

سلام، من دو سال پیش با یکی دوست بودم خیلی عاشقانه همدیگرو دوست داشتیم به طوری که هرکسی مارو میشناخت بهمون حسودیش میشد و باورش نمیشد اینا واقعی باشه(نمیدونم دیگه چجوری توصیف کنم که بفهمید رویایی بوده رابطه مون) ولی یه روزی بدون هیچ دلیلی گفت دیگه تمومه و اینکه ما برای هم ساخته نشدیم، و باهام کات کرد.تا یه ماه اول اصلا باورم نمیشد،میرفتم کلی پی ام براش مینوشتم بعد که میخواستم بفرستم یادم میومد که ما کات کردیم. خیلیا گفتن برو روانشناس این حالاتت غیر عادیه ولی نرفتم. ۱۲ماه اول کات کردنمون هروقت مشکلی پیش میومد براش به من پی ام میداد ،حتی با دوست دخترش دچار مشکل میشد میومد پیش من میگفت پیش تو ارامش دارم!منم فقط حرف بارش میکردم فقط بهش فحش میدادم، دلم از شکسته بود. بعد۱۵ ماه که کات کردبم، برام خواستگار اومد که شرایطش فوق العاده بود.بیست روزی باهاش حرف زدم تا اینکه فهمیدم من اصلا نمیتونم کسیو جای اون ادم که دوسش داشتم بیارم.به کسی نمیتونستم اعتماد کنم،هرچی میگفت فکر میکردم دروغه،هرکاری میکرد یاد اون ادم میوفتادم.احساس خیانت بهم دست میداد دیگه باهاش کات کردم، الان بعد ۲۴ ماه یا بیشترم هست که ندیدمش و نزدیک یه سالم هست حرف نزدیم خیلی دلم براش تنگ شده و الان بجای اینکه از دستش عصبانی یا ناراحت باشم فقط احساس درماندگی و تنهایی میکنم.یه روز نیست یادش نیوفتم، عکسشو نگاه نکنم..بهم بگین که من الان چیکار کنم که یا برگرده یا فراموشش کنم برای همیشه. همه دوستام میگفتن بعد یه سال حتی اسمشم یادت نمیاد ولی من الان دو سالم هست که اسم خودش سهله همه خانواده محل زندگیشون،حتی علاقه مندیای کل خاندانشو از برم:(

سلام دوست گرامی شما در دوره سوگ عاطفی به سر می‌برید و تمامی علائمی که ذکر کردید نشان می‌دهد که همچنان در این رابطه مانده‌اید. دوره سوگ شامل: انکار واقعیت، خشم، چانه زنی و سرزنش خود، خشم و پذیرش است. بهتر است که برای کمک به حال خودتان و رسیدن به مرحله پذیرش حتما از مشاوره و دوره بازگشت پیروزمندانه به زندگی استفاده کنید.

سلام من با یه نفر توی فضای مجازی آشنا شدم اولین بار هویت خودمو اشتباه بهش گفتم بعد کم کم خودش فهمید میخواست ترکم کنه ولی نکرد. از همه این دروغایی که بهش گفتم فقط این مونده بود که بهش پایه تحصیلیمو دروغ گفتم همون اول رابطه ولی نتونستم بهش بگم تا الان که خودش فهمید ترکم کرد چیکار کنم😭😭😭من خیلی دوسش دارم اونم خیلی دوسم داشت حاضر بود برام هر کاری کنه کاش برگرده چیکار کنم

سلام دوست گرامی بنظر می‌رسد که شما نتوانسته‌اید اعتماد ایشان را جلب کنید و این طبیعی است که طرف مقابل به سختی بتواند این دروغ‌ها را هضم کند. با توجه به اینکه سن شما برای داشتن رابطه عاطفی بسیار پایین است، بهتر است پیش از ورود به رابطه، مهارت‌های لازم را کسب کنید. یکی از این مهارت‌ آشنا شدن به طریقه درست و اعتمادسازی است.

سلام.من با یه دختر ب مدت ۲ سال دوست بودم حضوری با اطلاع خانواده ها.من تازه استخدام اموزش پرورش شدم.دختره ۱۷ سالشه.اون همیشه بهم میگفت که هیچوقت ولش نکنم و منو خیلی دوسم داشت دیوانه وار.منتظرم بود برم خواستگاریش.ماه قبل قرار بود برم خواستگاریش ولی چند ماه بود یرد شده بود و درست ماهی که قرار بود برم خواستگاری بهم گفت از خونه نمیذارن باهان حرف بزنم.من بوورم نمیشد حس میکردم این یه فیلمه که منو وادار به خواستگاری بکنه.من به مادرش زنگ زدم گفتم من حاضرم بیام خواستگاری.ولی مادرش گفت رعنا دیگه تورو نمیخواد.حالا من موندمو ۲ سال خاطره که هرروز میرفتیم بیرون بیشتر از زن و شوهرا باهاش خاطره دارم.ذهنم داره دیونم میکنه.شماره خودشو خاموش کرده فقط شماره های مامان و باباشو دارم و آدرس خونشونو.نمیدونم چیکار کنم و چجوری برش گردونم.الان تقریبا یه ماهه که خبری ازش نیست و بیشتر از سه هفته هستش.تولدش نزدیکه بنظرتون چکار کنم که بتونم دوباره بدستش بیارم واقعا عاشقشم.

سلام دوست گرامی برای اتفاقی که افتاده متاسفیم و قطعا درک می‌کنیم که تا چه میزان هیجانات تلخی را تجربه می‌کنید. اینکه یکدفعه این اتفاق افتاده است و ایشان نخواسته‌اند که دیگر با شما در ارتباط باشند، نشان می‌دهد احتمالاً از یک مسأله بسیار ناراحت هستند و این خشم و ناراحتی باعث شده سریعاً تصمیم بگیرند؛ بخصوص اینکه اشاره کردید ایشان 17 ساله هستند، یعنی میزان پختگی لازم برای ارتباط و ازدواج را ندارند. 2 سال رابطه یعنی از 15 سالگی ایشان شما را انتخاب کرده بودند که اصلاً سن مناسبی برای انتخاب همسر نیست و به مرور اولویت‌های افراد عوض می‌شود. بنابراین بهتر است برای بررسی دقیق‌تر این ارتباط و شیوه برگشت صحیح به رابطه، از مشاوران رادیوعشق، وقت مشاوره تلفنی یا آنلاین دریافت کنید.

سلام من با یه پسر آشنا شدم مجازی گفت دوسم داره البته بعداز یکماه که باهم بودیم گفت.بعداز دوماه ولم کرد رفت و گفت گمشو نمیخوامت،حالم خیلی بد شد چون آدم احساسی هستم و زود وابسته میشم اینقدر حالم بد بود که امتحانات ترم اولم رو نخوندم.بعداز یه مدت دوستش اومد گفت اون دوست نداشت اما من خوشم اومده ازت همه چیزو میدونست اون دوماه طول کشید تا باهاش خوب رفتار کردم خیلی قربون صدقم میرفت کم کم عاشقش شدم بعد من دوبار ب اون دوستش پی ام دادم ومنظوری نداشتمو فقط تو بیوگرافی تلگرام بخند و به انگلیسی اشتباه نوشته بودم گفتم اونو درست کنه و اینکه بار دوم روز پرستار رو بهش تبریک گفتم چون پرستاری میخونه.حالا این پسره که عاشقش شدم وقتی فهمید هرچیدلش خواست بهم گفت و رفت هرچی التماسش میکنم برگرده میگه تو دروغگویی و… اما من واقعا دوسش دارم چکارکنم برگرده؟! میشه کمکم کنید

سلام دوست گرامی به نظر می رسد این اشتباه شما برای ایشان قابل هضم نبوده است. مسیر برگشت ایشان التماس کردن و گریه و زاری نیست. برای مسیر برگشت صحیح لطفاً از مشاوران رادیو عشق مشاوره برگشت به رابطه به صورت تلفنی یا آنلاین دریافت کنید.

با سلام ۴ ساله با دختری آشنا شدم همدیگه رو دوست داریم تا یک ماه پیش که خواستگاریش رو کردم خوانواده اش گفتن به شغل آزاد دختر نمیدیم(کامیون داریم و راننده کامیون هستم) خلاصه تا یک هفته بعد خواستگاری با هم در تماس بودیم اون میگفت باید شغلت رو عوض کنی(مهندسی برق رو دارم اگر به قول معروف بزنم به سیم آخر با پارتی بازی شاید بتونم برم سر کاری) خلاصه خوانواده اش فهمیدن در رابطه ایم تا گوشیش رو گرفتن و الان بعد سه هفته (گاهی به مامانش پیام میدم) مامانش میگه انتخاب ما رو قبول کرده ولی حالش خوب نیست و انشالله خوب میشه (خواستگار شغل دولتی هم داشت) حالا من موندم چیکار کنم به دیدارش برم یا نه چون هنوز ازدواج نکرده شغلم رو عوض کنم؟ به لحاظ مالی و … خیلی عقب می افتم تایم کاری الانم خیلی کمتره ولی اسم رانندگی در نظر مردم خوب نیست متاسفانه میترسم آخرین بهانه نباشه این ممنون میشم کمکم کنید تصمیم بگیرم. .

سلام شما قبل از این که بخواهید تصمیم مهمی مثل تغییر شغل بگیرید باید از طرف مقابل‌تون مطمئن بشید. یعنی متوجه بشید که تنها مشکل همین موضوع شغله و بعد با بررسی شرایط در این‌باره تصمیم‌گیری کنید. بهتره فعلا دنبال شغل باشید ولی اقدام جدی در این زمینه نکنید. می‌تونید یک بار دیگه به عنوان خواستگاری با خانواده‌شون صحبت کنید و ببینید آیا با تغییر شغل تغییری در جواب آن‌ها ایجاد میشه یا نه. ضمن اینکه تصمیم به تغییر شغل تصمیم برای یک عمر زندگی‌تان است و نباید عجولانه اقدام کنید.

سلام من با توجه به کارهای که شما تو مشاوره قبلی گفتین که بعد از جدایی چیکار کنم با انجام دادم و مدت ۳هفته کاری نکردم بعد این مدت که شما گفتین من شروع کردم استوری گذاشتن بعد چند استوری دوست پسرم ریکشن نشون داد و من چیزی نگفتم ایشونم الان کارش شده استوری گذاشتن میشه بگین چکار کنم اشتباه کردم که جواب ریکشن ندادم؟؟؟؟؟؟من ریپلای کنم درست؟؟؟اینم بگم که ما ۸ باهم بودم رابطمون از را دوره و ایشون رابطرو تموم وردن

سلام اشکال نداره که یکی دوبار شما هم استریش رو ریپلای کنید اما نباید زیاده‌روی کنید، خصوصا اگر دیگه اون عکس‌العملی نشون نداد. درصورت نیاز به راهنمایی بیشتر با سیستم مشاوره تلفنی تماس بگیرید.

من با یکی ۴سال در ارتباط بودم وطرف پسر خالمه الانم سره یه موضوعه الکی ۱۸ روزه ک باهم حرف نمیزنیم اون خیلی مغروره منم چون مقصر اونه بهش پیام نمیدم خلاصه منتظره یه پیامشم به نظرتون وقتی برگشت قبول کنم؟چون پسر خالمه میتونم تو مهمونیا ببینمش تو مهمونیا برم بهتره یا نرم؟ینی بهم پیام میده؟چند بار اینجوری شده برگشته این دفه هم این دفه هم بخواد برگرده قبول کنم؟

سلام. درباره اینکه آیا باید این‌بار برگردین یا نه نمیشه بدون بررسی هیچ نظری داد و حتما رابطه‌تون باید بررسی بشه. شرکت کردن توی مهمونی‌های خانوادگی ایرادی نداره ولی نوع رفتارتون خیلی مهمه. اگر کسی از ارتباط‌تون خبر نداره پس رفتارتون باید عادی و مثل همیشه باشه. ولی درکل بهتره فقط در حد سلام و احوالپرسی باشه. برای دریافت راهنمایی بیشتر با سیستم مشاوره تلفنی تماس بگیرید.

سلام،من با شخصی دو سال دوست بودم،البته تو این بین چند ماهی از هم جدا شدیم و ایشون خودش دوباره برگشت ولی به قصد ازدواج،برای خواستگاری که تشریف اوردن(قبل از مراسم دوتایی همه صحبتامون کردیم) همه چی خوب بود تا شبش بهم گفت که خانوادش راضی نیستن تا فرداش باهم صحبت میکردیم و ایشون داشتن خانوادش رو راضی میکردن که دیگه از اون موقع مدت یک ماه هست اصلا باهم صحبت نکردیم، خب ایشون باید توضیح بدن، که ازش خبری نیست بدون توضیح و خداحافظی سکوت کرده من دلیل این کارش رو متوجه نمیشم چون این مشکل که تقصیر من نیست و ما اصلا بحث و دعوایی نداشتیم چرا رفتارش با من سرد شده چیکار کنم که برگرده

سلام. بله مسلما رفتار ایشون اشتباهه و احتمالا دچار بلاتکلیفی شده و نمیتونه درست تصمیم بگیره که باید چیکار کنه. در این شرایط شما اگر قصد برگرداندن ایشون رو دارید باید با کارشناسان دوره بازگرداندن عشق و ازدواج صحبت کنید تا اصولی و صحیح رفتار کنید.

سلام. من با یکی دو سالی رابطه داشتم خیلی همدیگه را دوست داشتیم رفت و امد خانوادگی داریم اما بخاطر مسائلی مجبور شدیم کات کنیم بعدش هروقت همدیگه را میبینیم این اقا مثل گذشته بهم نگاه میکنه حرکاتش جوریه که انگار هیچ اتفاقی نیوفتاده و کات نکردیم بعد که بهش پیام میدم سرد و بی تفاوت یا جواب نمیده یا میگه منظوری ندارم از نگاه هام!! اما دیگه بعد این همه مدت نگاهش را میشناسم وقتی نگاهم میکنه چشماش مظلوم و عاشقانه است. سوالم اینه اگه دوستم نداره پس چرا نگاهم میکنه اونم به مدت طولانی و خیره اگه هم دوستم داره پس چرا انکار میکنه؟؟؟تو را خدا جوابم را بدین خیلی بخاطر تضاد رفتار و کلامش ذهنم درگیره

دوست عزیز سلام

سردرگمی در چنین مواقعی خیلی ناراحت کنندست و احساس شما کاملا قابل درکه. در موردی که شما گفتید دوتا احتمال وجود داره، اول اینکه همیشه یک برداشت انتخابی وجود داره و یک برداشت واقعی! گاهی ما دوست داریم اتفاقات رو اون شکلی ببینیم و تفسیر کنیم که دوست داریم. البته به معنای این نیست که شما اشتباه کردید، اما به هر حال ذهن ما به خصوص در زمان عاشقی، چنین تفسیرهایی داره. پس یک احتمال، ممکنه این مساله باشه. البته، یک احتمال دیگه هم شاید این باشه که ایشون قلبا شما رو دوست دارن و برای همین هست که نمی‌تونن نگاهشون رو کنترل کنن، اما به دلیل شرایطی که وجود داره، این رو انکار می‌کنن. شما دو تا راه دارید، یکی اینکه به طور کامل بی‌خیال ایشون و رابطه باهاشون بشید و سعی کنید تا مدتی ازشون دور بمونید تا عشق گذشته فراموش بشه، یا سعی کنید که برشون گردونید. اگه تصمیمتون به برگردوندن ایشون هست، می‌تونید با کمک دوره “بازگرداندن عشق”، رابطتون رو دوباره احیا کنید. برای شرکت در دوره با کارشناسان رادیو عشق در قسمت بازگرداندن عشق، تماس بگیرید.

سلام.من پسری بیست و شش ساله هستم و دانشجوی کاردانی هستم و با دختری که دو سال از من کوچیکتره و دانشجوی ارشده آشنا شدم.ایشون مدتی بعد از آشنایی گفتن این رابطه درست نیست و نمیتونن ادامه بدن و گذاشت رفت ولی بعد از چند روز دوباره برگشتن و گفتن به من علاقه دارن.بیشتر ارتباط ما اینترنتی بود اما حضوری هم بود.ایشون مسئله خواستگاری مطرح کردن و من بهشون گفتم که دانشجوی بیکار هستم و سرمایه ندارم و معافی پزشکی دارم و راستش من یک مقدار مشکلی شنوایی دارم که ایشون اوایل گفتن بین خودمون میمونه اما نزدیک خواستگاری گفت باید با پدرم مشورت کنم. با وجود اینکه تمام مشکلاتمو گفتم،گفت:من تورو به خاطر خودت میخوام و جوابم مثبته فقط مونده جواب خانوادم. تا قبل از خواستگاری درباره همه مسائل زندگی صحبت کردیم و به توافق رسیدیم و حتی همیشه به من ابراز علاقه میکرد و حتی رودرو بهم گفت دوستت دارم و همیشه دوست داشت تلفنی با هم صحبت کنیم و مدام نگرانم بود اما خواستگاری که رفتیم بهم گفت تو همه اون چیزایی که من میخوام داری اما برام سخته از زندگیمو از صفر شروع کنم و متاسفانه جواب منفی دادن و در کمال ناباوری یکدفعه با بنده سرد شد و گفت دیگه هیچ وقت پیام نده و من نمیتونم با مشکل شنواییت کنار بیام.اما هنوز استوریای اینستگراممو میاد میبینه و با یه پیچ دیگش دوباره منو فالو کرده.الان حدود یک ماه و نیم میشه که ندیدمشون اما حدود دو هفته پیش به مناسبتی بهشون پیام فرستادم و ایشونم جواب پیاممو داد:سلام ممنون لطف کردی. به نظرتون امیدی به برگشتن ایشون هست؟ چجوری میتونم ایشون برگردونم؟

سلام دوست گرامی درست هست که ایشان به شما علاقمند شدن اما در جریان ازدواج و زندگی مشترک، افراد واقع بینانه انتخاب میکنند و یا تحت نطر خانواده سعی بر تصمیم گیری درست میکنند. پس دور از ذهن نیست که ایشان در مرحله اصلی انتخاب واقع بینانه و با بررسی شرایط، متوجه عدم توان همراهی شما شدند و جواب منفی دادند.اینکه شما را فالو میکنند هم به بخش عاطفی برمیگرده که درگیر عقل و احساس هستند. بهتر است شما هم به جای بررسی رفتارهای ایشان، رابطه را تمام شده بدانید

آدرس: تهران، پونک، نبش بلوار پونک، پلاک 2، طبقه سوم، واحد 6

تلفن پشتیبانی:02146015870

رزرو نوبت مشاوره

انجمن روانشناسی آمریکا

سازمان نظام روانشناسی و مشاوره ایران

سازمان بهزیستی ایران

انجمن روانشناسی ایران

 

می‌خوام برگرده به رابطه/زندگیمیخوام فراموشش کنم

باید تمومش کنم، اما قدرتشو ندارم

می‌خوام جذبش کنم و ازدواج کنیم

عشقم رفته میخوام برگرده چطوری عشقم رو برگردونم؟

سوال هایی که بسیار در اینترنت جستجو میشوند:

عشقم رفته میخوام برگرده چطوری عشقم رو برگردونم؟

میخوام دوست پسرم برگرده چیکار کنم دوست دخترم برگرده؟

آیا عشقم بر میگرده چه دعایی کنم که عشقم برگرده؟

چطور عشقم رو برگردونم

فال برگشتن عشق میخوام برگرده چیکار کنم عشقم عاشقم بشه میخوام عشقم برگرده عشقم رفت چیکار کنم برگرده

اگر در حال مطالعه این مطلب هستید قطعا حال روحی مناسبی ندارید چون رابطه خود را از دست داده اید یا طرف مقابل شما بسیار سرد شده است و شما احساس خطر میکنید.

بهتر است قبل از اینکه مدام این سوال رو در ذهن خود تکرار کنید که چیکار کنم عشقم برگرده، با اشتباهات خود روبرو بشید و دست از اشتباهاتی که باعث میشه طرف مقابل تان سریعتر از شما جدا شود یا شما را برای همیشه ترک کند بردارید.

اکثر افراد وقتی در رابطه دچار مشکل میشوند یا طرف مقابل شان رابطه را تمام میکند، در اینترنت و یا در اطرافیان خود بدنبال پاسخی برای چیکار کنم عشقم برگرده هستند.

زمانی که پاسخ مناسب یا راهی نتیجه بخش را یافت نمیکنند به صورت ناخودآگاه دست به انجام یکسری اشتباهات خطرناک میزنند.

عشقم ولم کرده چیکار کنم؟

دلیل مناسبی نیست برای تخریب شخصیت شما و از دست دادن اعتبارتون، وقتی سوال عشقم ولم کرده چیکار کنم؟

تمام چیزی باشد که بدنبال آن هستید قطعا خود و عزت نفس تان را فراموش میکنید و بجای ترمیم رابطه اشتباهاتی رو انجام میدید که باعث میشه عشق شما برای همیشه شما رو ترک کنه.

اگر هنوز در رابطه هستید و عشق تان از ده تماس شما یکی را پاسخ میدهد به ندرت پیام ها را جواب میدهد کارهایش را توضیح نمیدهد مدام بهانه های مختلفی میاورد یا اینکه عشق تان به صورت کامل با شما قطع رابطه کرده است باید بدانید که انجام چند کار میتواند به سادگی تمام پل های شما و موقعیت های بازگشت به رابطه را برای همیشه از بین ببرد، این اشتباهات عبارتند از:

تماس گرفتن و ارسال مداوم پیام، در دسترس بودن و برآورده کردن تمام خواسته های بجا و نابجا طرف مقابل، التماس کردن و اصرار به بازگشت به رابطه، ارسال واسطه و خواهش از دوستان مشترک برای ترمیم رابطه، پست ها و عکس های غمگین در فضا های مجازی، تهدید کردن، ابراز احساسات و علاقه مندی، ایجاد احساس ترحم و دلسوزی،…

این نوع فعالیت ها نه تنها هیچ کمکی به ترمیم رابطه و بازگشت به رابطه از دست رفته نمیکند بلکه باعث میشود شخص شما را فردی ضعیف و بدون اعتماد به نفس تشخیص دهد، این موضوع را هم خودتان میدانید هیچ کس عاشق یک فرد ضعیف و بدون اعتماد به نفس نمیشود.

چیکار کنم عشقم عاشقم بشه سوال جالبی است. چطوری عشقم رو برگردونم؟

ابتدا باید دلیل عاشق شدن رو درک کنید سپس سوال چیکار کنم عشقم عاشقم بشه را برای خودتون مطرح کنید و به جواب سوال چیکار کنم عشقم عاشقم بشه برسید.

سالها تحقیق بر روی زمین محقق های روانشناسی را به این نتیجه رسانده که عاشق شدن هیچ دلیلی ندارد و تمام احساساتی که یک شخص به یک شخص دیگر پیدا میکند تماما بر اساس ناخودآگاه و نیازهای ناخودآگاه است.

مثلا یک شخصی را تصور کنید که مشکل صحبت کردن در جمع را دارد، یعنی عدم توانایی برقراری ارتباط در مکان های پرجمعیت، مهارت ارتباطی ضعیف و ترس از مورد توجه قرار نگرفتن.

حال فردی با این مشکل به صورت ناخودآگاه جذب فردی میشود که نقطه مقابل او باشد یعنی مهارت های ارتباطی قوی. .

خب اگر ما عاشق کسی شده باشیم و نیازهای ناخودآگاه او را تشخیص بدیم ولی در برآورده کردن این نیازها موفق نباشیم باید چه کاری انجام بدیم؟

همانطور که گفتیم اشخاص براساس نیازهای ناخودآگاه خودشون وابسته به یک شخص میشن پس ما باید این نیازها رو در خودمون به وجود بیاوریم تا بتوانیم به صورت غیر مستقیم روی ناخودآگاه طرف مقابل خود نفوذ پیدا کنیم، به عنوان مثال شما یک فرد ترسو را تصور کنید؛

یعنی نیاز ناخودآگاه شجاعت، حال ما باید این نیاز را در خودمون به وجود بیاوریم تا باعث جلب توجه بشویم.

وقتی فرد ترسو نیاز خود که شجاعت است را در ما پیدا میکند به صورت ناخودآگاه شرطی میشود(یعنی ناخودآگاه وی این موضوع را همیشه در نظر میگیرد که برای برطرف شدن نیازش و پیدا کردن احساس امنیت به ما نیاز دارد).

حال ما با ایجاد کردن این نیاز توانستیم توجه شخص را جلب کنیم.

اما آیا این کار به تنهایی کافی است؟

اگر سوال شما یکی از سوال های چگونه با دوست پسرم آشتی کنم ، چگونه با دوست پسرم آشتی کنم بهتر است دقت داشته باشید که اول باید دست از انجام اشتباهاتی که قبلا عرض کردم بردارید. و بعد می توانید از مشاوران تیم روانشناسی دکتر سمیه سلطانی استفاده کنید.

ما را در  اینستاگرامدنبال کنید

سایت دکتر سمیه سلطانی به شما کمک می کند که مشکل فعلی خود را پیدا کرده و با راه حل هایی آشنا شوید که به نیاز های شما در ارتباط با روابط عاشقی در مسیر ازدواج و تحصیلی پاسخ بدهد. در صورت تمایل برای گفتگو با یک مشاور با تجربه، می توانید از طریق شماره09913943537 در تلگرام یا واتس آپ هماهنگ بشید .همچنین می توانید پرسش های خود را در مورد این مراحل ارسال کنید تا در اسرع وقت پاسخ تان ارسال شود.

برای عضویت در کانال تلگرام روانشناسی دکتر سمیه سلطانی کلیک نمایید.

 سرد شدن عشق یک مرد

پیام عاشقانه

نرم کردن قلب مردان

شماره تماس : 09913943537

آدرس دفتر : تهران- خیابان شریعتی – بالاتر از ملک- پلاک 1 واحد 11

تلفن تماس : 02177653154

تلفن همراه: ۰٩٩١٣٩۴٣۵٣٧

عشقم رفته میخوام برگرده اما چطوری؟ وقتی از کسی بپرسیم عشقم رفته میخوام برگرده چیکار باید بکنم یک جواب قاطع و مشخص دریافت نمی کنیم. سردرگمی ما توی شرایط جدایی و تفاوت زیادی که روابط باهم دارن کار را خیلی سخت تر می کنه.

چون نمیشه یک نسخه برای همه پیچید، نمیشه به چند مقاله یا یک کتاب بسنده کرد، زیرا انسان ها و شرایط آنها میتونه کاملا متفاوت باشه. ما در صورتی می تونیم بهترین نتیجه رو بگیریم که یک متخصص روش هایی رو به ما بده که دقیقا مختص رابطه ما باشه (سعی کنید از یک مشاور کمک بگیرید).

تیم تخصصی سربرگ تازه با انتشار بیش از هزاران مقاله در زمینه روابط عاطفی تا حد زیادی به این هدف دست پیدا کرده امیدوارم با مطالعه این مقاله نیاز شما کاملا رفع بشه « در صورت نیاز بعد از مطالعه این مطلب می تونید بصورت کاملا رایگان سوالات خود را از کارشناسان سربرگ تازه بپرسید »

نظرات چند تن از کاربران سربرگ تازه

 

چطور عشقم رو برگردونم

اگر تمام راه ها مثل؛ ذکر و دعا برای برگرداندن معشوق، نامه نوشتن به فرشته عشق یا فال احساس طرف مقابل را امتحان کرده اید ولی موفق به برگرداندن کسی که دوستش دارید نشده اید وقت این رسیده که بپذیرید هیچ راهی جز علم برای موفقیت شما وجود ندارد.

هر انسانی خصوصیات منحصر به فرد خود را دارد که شناخت آنها برای بازگشت و ترمیم رابطه بسیار حیاتی است، دو زاویه دید برای بازگشت به رابطه وجود دارد که باید در نظر گرفته شود.

بازگشت به عشق چالش ساده ای نیست، مشکلات بزرگ را باید بصورت ریشه ای حل کرد، موفقیت در این هدف تلاش و صبر کافی نیاز دارد. برای همین تصمیم دارم ادامه صحبت های خودم را بر مبانی روانشناسی و روانکاوی پیش ببرم. غریزه بازگشت به عشق، دلیل شکست اکثر افرادی است که عشقشان رفته و میخواهند بازگردد.

چرا دیدگاه های روانشناسی ضروری هستند؟ اگر از منظر تحلیل به موضوع برگرداندن کسی که طرف مقابل را ترد و رابطه را ترک کرده نگاه کنید، زاویه های دیگری را خواهید دید که از چشم شما پنهان بوده اند. یک هزار تو را تصور کنید؛

در نقطه شروع شما قرار دارید و در نقطه پایان عشقتان”شاید شما بخاطر علاقه و وابستگی تا مدت های طولانی بر هدف خود استوار باشید اما باید پذیرید که طرف مقابل این کار را انجام نخواهد داد، چون اگر قرار بود مدت طولانی منتظر شما باشد از ابتدا رابطه را ترک نمی کرد، پس زمان محدود خود را نیز در نظر بگیرید” و این هزار تو فاصله بین شما و هدفتان هست و اگر ان را درست طی کنید به هدفتان خواهید رسید

چرا هزار تو؟ چون دقیقا مانند هزارتو نهایتا چند مسیرمشخص هستند که به نقطه پایان ختم می شوند، بقیه مسیر ها بن بست هستند، هر بار که به مسیر غلطی بپیچیم زمان بیشتری را از دست خواهیم داد. برای اینکه سریع ترین و بهترین را را انتخاب کنیم به یک نقشه نیاز داریم تا هزار تو را از زاویه دیگری “بالا” ببینیم.

دقیقا چیزی که شما اکنون نیاز دارید! باید مشکل و رابطه خود را از بالا نگاه کنید، این بار از بیرون ماجرا واقعیت هزارتوی خود را ببینید.

نظرات شرکت کنندگان دوره بازگشت به عشق

غَریزه گرایش درونی و ذاتی ارگانیسم‌های زنده به سمت رفتارهای مشخص است. غریزه به معنای واکنش و رفتاری است که موجودات زنده بدون آموزش قبلی از بدو تولد، از آنها برخوردار هستند، الگو های رفتاری از سرشت سرچمه می گیرند، اکتسابی و آموختنی نیستند.

رفتار موجودات برای زنده ماندن مانند؛ نوع تغذیه، تولید مثل و تلاش برای بقا، بدو تجربه قبلی، به صورت خودکار و از پیش تعیین شده اجرا می شوند “برنامه ریزی از پیش تعیین شده ای که غریزه نام دارد” لاک‌پشت‌های دریایی در کنار ساحل به دنیا می‌آیند و از لحظه تولد، با تکیه و بر غریزه به سوی دریا حرکت می‌کنند، زنبورهای عسل بدون آموزش قبلی از طریق رقص‌هایی خاصی با هم ارتباط برقرار می کنند.

آیا انسان نیز دارای غریزه است؟ حرکاتی که به اصطلاح به آن اعمال غریزی می گویند، چون عقب کشیدن سر هنگام پرتاب شدن چیزی به سمت سر، طبق تعریف دقیق غریزه، غریزی نیستند! غریزه از دیدگاه علمی یک الگوی زنجیره‌ای و پیچیده از رفتار است که به طورِ ژنتیکی تعیین می‌شود.

مثلاً حرکات و آداب پیچیدهٔ زوج ماهی آبنوس هنگام جفت‌گیری غریزی است. اما به هم زدنِ چشم یا کنار کشیدنِ سر در برابرِ یک ضربهٔ پیش بینی شده، یک عملِ انعکاسی است، نه یک غریزه. این عمل تنها یک واکنشِ ساده است، نه یک الگوی رفتارِ زنجیره‌ای و پیچیده؛ بنابراین سخن گفتن از آن به عنوانِ عملِ غریزی به مفهومِ دقیق و علمیِ آن نادرست است.

،،از سوی دیگر اگر غریزه را به معنای دوم یعنی به عنوانِ «عواملِ زیستی که انجامِ یک رفتار را تسهیل (ممکن) می‌کنند» در نظر بگیریم، می‌توان گفت که انسان دارای غرایزِ بی شماری است،،

ماهیت غریزه حمایت و حفظ امنیت در موجودات زنده است، اما غرایز در انسان به مسائلی مانند؛ تولید مثل و بقا محدود نمی شوند و گستره بسیار زیادی دارند. جدا از غرایز مشترک موجودات زنده، انسان غرایزی دیگر دارد که در حفاظت از احساسات، باور ها، ویژگی ها و … نقش دارد.

تلاش برای بازگشت عشق از دست رفته دست کمی از تلاش برای بقا ندارد، در شرایط جدایی انسان ها توانایی کنترل و تسلط بر احساسات خود را از دست می دهند و قالبا بصورت غریزی رفتار می کنند.

غریزه هم منتظر دستورات منطقی از سمت مغز و ناخودآگاه نمی مانند چون الویت او حفاظت از ما است، چه حفاظت از عشق باشد چه حفاظت خانواده، انسان تلاش می کند هر طور شده مانع جدایی شود. این نوع رفتار، انسان را در مسیری قرار می دهد که ۱۳ اشتباه بزرگ در این مسیر بین او و عشقش قرار دارد. هر اشتباهی درصد موفقیت بازگشت را کاهش می دهد، برای همین بهتر است از این اشتباهات بصورت کامل دوری کرد.

نظرات شرکت کنندگان دوره بازگشت به عشق

اگر نگاه فلسفی به زندگی داشته باشیم در میابیم که هیچ چیز با ارزش تر و با اهمیت تر از زمان وجود ندارد، هر چیزی در زندگی انسان با محدودیت زمان مواجه است، بازگشت به عشق نیز زمان های خاص خود را دارد که باید. “جداول زمانبندی عشق را بشناسید”

همانطور که در ویدیو توضیح داده شد، قدم اول باید جهت مشخص کردن استراتژی عملی باشد. وضعیت رابطه باید بین دو حالت قطع ارتباط کامل “دوره ممنوعیت تماس” و  وضعیت خنثی باشد “در وضعیت خنثی شما باید از مشکلات رابطه و خواسته های خود عقب نشینی کنید، از به کار بردن کلماتی مانند، تو دیگه دوستم نداری، تو تغییر کردی، تو دلت میخواد با دوستات وقت بگذرونی تا با من، تکلیف منو معلوم کن و … خود داری کنید”

ممکن است تا به حال شرایط خاصی را تجربه کرده باشید مثلا؛ عشقتان در شبکات اجتماعی شما را بلاک کرده باشد، یه به دوستان مشترک بگوید که هرگز به رابطه با شما برنمی گردد، یا با انتشار متن هایی در شبکات اجتماعی، نشان بدهد که چقدر از شما عصبی است یا رابطه جدیدی را شروع کرده!

اما همیشه این به بدی که انتظار می روند نیستند، چون قالبا اینگونه رفتار ها بر اساس غرایز است “طرف مقابل نیز با توجه به غرایز خود عمل می کند”. (برای درک بهتر مقاله بلاک شدن در رابطه را مطالعه کنید)

اگر میخواهید عشقتان برگرده باید بدونید چه کاری نیازه تا عشقتون عاشق شما بشه پس اول باید بدونید چیکار کنم عشقم عاشقم بشه، پس باید راز دلیل عاشق شدن انسان را پیدا کنید! سالها تحقیق، روانشناسان را به این نتیجه رسانده که عاشق شدن هیچ دلیلی ندارد!

تمام احساساتی که انسان ها به یکدیگر پیدا می کند کاملا تحت تاثیر ناخودآگاه و نیازهای ناخودآگاه قرار دارد. مثلا یک شخصی را تصور کنید که مشکل صحبت کردن در جمع را دارد (که نشان دهنده عدم توانایی برقراری ارتباط در مکان های پرجمعیت، مهارت ارتباطی ضعیف و ترس از مورد توجه قرار نگرفتن). فردی با این خصوصیات عاشق چه کسی می شود؟

انسان جذب نداشته هایش می شود، اگر فردی از کودکی در فقر زندگی کرده باشد، قطعا توجه خاصی به ثروت دارد ولی فردی که از کودکی خانواده ثروتمندی داشته، اهمیت خاصی به ثروت نمی دهد، و به سمت برطرف کردن کمبود ها و نیازهایش می رود.

پس شخصی با مشکلات پارگراف قبلی یک نقطع ضعف دارد یعنی “مهارت ارتباطی” این افراد جذب کسانی می شوند که نقطه مقابل آنها باشند، یعنی فردی با مهارت های ارتباطی و اجتماعی بالا.

اما چطور می توان این فرد را بعد از جذب وابسته کرد؟ تا به حال فکر کرده اید، وابستگی چگونه در انسان شکل می گیرد؟! زمانی که یک نیاز، خلاء و کمبود برطرف می شوند یا یک ضعف و ترس از بین می روند، رضایت درونی در فرد ایجاد می گردد، و انسان حاظر نخواهد بود مزیت های جدید را از دست بدهد.

وقتی در رابطه تبدیل به یک منبع تغذیه برای رفع نیاز طرف مقابل شوید، او برای حفظ این منبع تلاش خواهد کرد، به همین دلیل افراد در هنگام جدایی واکنش های احساسی و عجولانه دارند و دچار افسردگی بعد از جدایی می شوند.

نظرات شرکت کنندگان دوره بازگشت به عشق

 

میخوام دوستم برگرده 
خب اگر ما عاشق کسی شده باشیم و نیازهای ناخودآگاه اورا تشخیص دهیم ولی در برآورده کردن آنها موفق نباشیم باید چه کرد؟ همانطور که گفتیم اشخاص براساس نیازهای ناخودآگاه به فرد دیگری وابسته می شوند، پس ما باید این نیازها را در خود به وجود بیاوریم تا بصورت غیر مستقیم روی ناخودآگاه طرف مقابل نفوذ پیدا کنیم.

مثال؛ یک فرد ترسو را تصور کنید؛ (یعنی نیاز ناخودآگاه شجاعت)، حال ما باید این نیاز را در خود ایجاد کنیم، وقتی فرد ترسو نیاز خود که شجاعت است را در ما پیدا می کند، بصورت ناخودآگاه شرطی میشود (یعنی ناخودآگاه وی این موضوع را همیشه در نظر می گیرد که برای برطرف شدن نیازش و پیدا کردن احساس امنیت به ما نیاز دارد).

من حسین رجب پور به همراهی تیم روانشناسی سربرگ تازه در طی ۴ سال تحقیق و برخورد با مراجعین بسیار زیادی در زمینه ترمیم رابطه موفق به طراحی و مدلسازی سیتم بازگشت به عشق شدیم. تکنیک شش مرحله ای بازگشت به عشق با رفتار شناسی، الگو برداری، مشاهده، تحلیل، آزمایش و ایجاد تغییر بر روی بیش از ۵ هزار رابطه به وجود آمده است.

اکثر مراجعه کنندگان سربرگ تازه فقط پاسخ یک سوال را می خواهند، عشقم رفته میخوام برگرده چیکار کنم؟! و مدام تکرار می کنند که آیا عشقم برمیگرده؟

باید بدانید وقتی که عشقتان شما را ترک کرده برای این کار دلایل خود را داشته و دیگر از ادامه رابطه منصرف شده است، پس برای اینکه بتوانید رابطه خودتان را ترمیم کنید و عشقتان را برگردانید، باید دست از انجام اشتباهات بردارید.

برای بازگشت عشق دعا کردن یا فال برگشت فایده ای ندارد، “چون اگر این چیز ها واقعیت داشت و تاثیر گذار بود هر شخصی می توانست هر فرد دیگری را بدست آورد” تنها راه اینکه بتوان کسی را به خود جذب کرد، افزایش تاثیر گذاری روی فرد مورد نظر و یادگیری مهارت های ارتباطی است، دیگران با توجه به رفتارتان به سمت شما جذب می شوند یا از شما فاصله می گیرند.

چطور عشقم رو برگردونم

؛؛برای آشنایی با مراحل و تکنیک ها همچنین پرسش سوالات خود میتوانید به تیم مشاوره سربرگ تازه از طریق تلگرام و واتس آپ پیام ارسال کنید، تیم روانشناسی سربرگ تازه از بهترین و با تجربه ترین روانشناسان ایرن تشکیل شده است، همچنین تمام روانشناسان سربرگ تازه زیر نظر آقای رجب پور دوره های ان ال پی و جذب را گذرانده اند و صلاحیت پاسخگویی سوالات شما را دارند؛؛

۰۲۱۹۱۳۰۵۰۵۹

۰۹۱۲۹۳۰۵۰۲۰

Telegram (برای ارتباط سریع تر با تلگرام روی لینک آبی رنگ کلیک کنید)

Whatsapp (برای ارتباط سریع تر با واتس آپ روی لینک آبی رنگ کلیک کنید)

کانال روانشناسی: sarbargetaze

مقالات مرتبط:                                         ارتباط با ما

چگونه یک رابطه شکست خورده را برگردانیم

چگونه فردی را عاشق خود کنیم

نامه نوشتن به فرشته عشق

دلایل شکست عشقی

اعتماد بنفس چیست؟

دینامیک های مرد و زن در روابط عاشقانه

متن جالبی بود امااگه دیگه به طرف دسترسی نداشته باشیم چطور برشگدونیم؟

سلام عرض شد برای حل مشکل و پرسش و پاسخ از طریق شما ره ۰۹۱۲۹۳۰۵۰۲۰ در تلگرام یا واتس آپ پیام بدید مدیر روابط عمومی موسسه خانم گلرویی پاسختون رو میدن و به مشکلتون رسیدگی میکنن ارادت مند شما حسین رجب پور

من شماره رو وارد کردم توی واتس اپ من بالانمیاد

اگه دیگه راهی نباشه با طرف در ارتباط باشیم چه جوری رابطه از دست رفته رو درست کنیم؟ گاهی واقعا آدم فقط امیدش به خداست. نه گاهی همیشه.اما شما بگین وقتی طرف رفته و هنوز عاشقی باید چیکار کرد. خواهشا منی که امیدم فقط به اون بالاییه، حرفی نزنید بهم که ته دلمو خالی کنین.

Daghighan mese man hasiiii??

رل بزنیم

عزیزم درکت میکنم…اما کسی که رفته دیگه هیچوقت اون ادم سابق نمیشه میدونم با این حرف ناراحت میشی اما کاری نمیشه کرد زندگی قانون جدایی هاست.
من خودم ۷ سال با کسی بودم که عاشقش بودم الان ۳ روزه همه چی تموم شده و من حالم اصلا خوب نیست ولی خودمو باید سرگرم کنم که روم تاثیر نزاره دعا نکن برگرده دعا کن فراموشش کنی خودتون رو عذاب ندید بخاطر کسی که لیاقت نداره انتقام هم نگیرید فقط دنبال موفقیت برو مطمعن با چند سال بعد پیدات میکنه و میخواد که دوباره باهاش باشی و تو یادت به روزای الانت بیوفته که درد داری درد جدایی داری و با پا پسش بزن انشالله موفق باشی خودتو مشغول کن و با ذهنت اجازه نده بهش فکر کن و یه جایگزین به اسم خدا واسش بیار تو زندگیت.عاشق خدا شو….در پناه حق.

اگه بدون اون طرف بمیری چی؟؟
اگه همه زندگیت اون طرف باشه چی ؟

واااااقعا مث منی خدا باماست

منم الان درد شما رو دارم میکشم جدایی خیلی بده اینقدر حالم بده که هنش تلفن با دوستام حرف میزنم تنها نمونم فکرهایی منفی وحس انتقام به فکرم نزنه نمیتونم فراموشش کنم خیلی ضعیف شدم نمیتونم غذا بخورم محل کارمون باهم جایی دیگم نمیشه کار پیدا کنم مجبورم فعلا اونجا کار کنم موندم اونو با دختر باهم اونجا ببینم چطور خودم کنترل کنم دوست دخترش هم اونجاس کور بود ۶ سال اونجاس کار میکنه ندیده الان دیده وقتی که من سه ماه رفته بودم اونجا فورا پیشنهاد داد موندم ۶ سال دختر بهش پا نداده یا من کمبود داشتم قبولش کردم بعد به خودم میگم حتما قبلا باهم ور ارتباط بودن رهاش کرده اومده سراغ من دوباره بعداز دوسال با من بودن رفت دوباره پیش دوست دختر قدیمیش هنش فکرهای منفی دارم

واقعا کسایی ک ول میکنن میرن خیلی پستن لایق خوبی نیسن فقط امیدوارم ی روزی پشیمون برگردن و واسه دوباره بودن با ماها التماس کنن اون موقع قدرمارو میدونن .دوستان شماهم ناراحت نباشین همیشه که اینجوری نمیمونه خدای ماهم کریمه

سلام عرض شد میتونید سوالاتتون رو به این شماره ارسال کنید.(از طریق واتس آپ یا تلگرام) ۰۹۱۲۹۳۰۵۰۲۰

ای جونم عزیز دلم

سلام عرض شد برای حل مشکل و پرسش و پاسخ از طریق شما ره ۰۹۱۲۹۳۰۵۰۲۰ در تلگرام یا واتس آپ پیام بدید مدیر روابط عمومی موسسه خانم گلرویی پاسختون رو میدن و به مشکلتون رسیدگی میکنن ارادت مند شما حسین رجب پور

انها هم میگن که خداشون کریمه.میگن مجبور به این هستن که برن.میگن که زندگی با اجبار رو نمی تونیم

منم دیشب باهاش تموم کردم اخه بعد چند ماه بهش گفتم من خیلی دلتنگت میشم اگ صداتو نشونم میگه من دلتنگت نمیشم بخدا بعد گفتم چی ما خیلی وقته باهمیم چطور دلت اومد اینو میگی و بعد رفت جوابم هم نداد

??????میشه برگردن یعنی بعد ما قبولشون نکنیم

سلام
بعد از ۱۰ سال تنهام گذاشت و رفت.به هر دری زدیم که حداقل یکی از مون بره سر یه کار ثابت تا بتونیم زندگی مشترک و شروع کنیم فایده نداشت که نداشت..
بعدش گفت خسته شدم! گفت توان خوشبخت کردنت و ندارم! خیلی راحت کنارم گذاشت و گفت با هر کی دوس داری ازدواج کن!
دلم خیلی براش تنگ شده.
ازش بی خبرم..حتی نمیدونم اون ازدواج کرده یا نه
فقط امیدم به خداست که برش گردونه.
تو رو خدا برام دعا کنید..

سلام از طریق واتس آپ یا تلگرام پیام بدید مشکلتون قابل حله

منم دقیقا عین شمام با این تفاوت ک فقط گاهی باهم حرف میزنیم ماهم سر مسائل مالی اینطوری شدیم.واقعا نابودم الان امیدوارم هردومون با یه خبر خوش برگردیم به زندگی

سلام عرض شد برای حل مشکل و پرسش و پاسخ از طریق شما ره ۰۹۱۲۹۳۰۵۰۲۰ در تلگرام یا واتس آپ پیام بدید مدیر روابط عمومی موسسه خانم گلرویی پاسختون رو میدن و به مشکلتون رسیدگی میکنن ارادت مند شما حسین رجب پور

ایشالله برمیگرده امیدت به خداباشه

الهی… امیدتو از دست نده اون برمیگره هر روز ب خودت بگو برمیگرده مطمئن باش نتیجه میده

سلام خسته نباشید
به مدت ه با شخصی اشنا شدم و علاقه مند بود که بیشتر باهم اشنا بشیم این مدت باهم خوب بودیم و مشکل نداشتیم .ولی دیشب من یه دوروغ گفته بودم و متوجه شد و کات کرد.از اون موقه جوابم و نمیدن.من امروز پیام زیاد فرستادم و با خوندن متن شما تو سایتتون متوجه اشتباهم شدم
خیلی ناراحتم لطفا راهنماییم کنین که چطور رفتار کنم که برگردن

سلام عرض شد برای حل مشکل و پرسش و پاسخ از طریق شما ره ۰۹۱۲۹۳۰۵۰۲۰ در تلگرام یا واتس آپ پیام بدید مدیر روابط عمومی موسسه خانم گلرویی پاسختون رو میدن و به مشکلتون رسیدگی میکنن ارادت مند شما حسین رجب پور

ما پسرا به دروغ خیلی حساسیم.اگه میخواید برش گردونید باید اول ببینید که پای کسی در میون هست یا نه و اینکه واقعا عاشق همید یا نه.بعد از اون باید بتونید اعتماد طرف مقابلو بدست بیارید.ابراز احساسات کنید و بگید که دیگه همچین کاری که قبلا کردید رو انجام نمیدید.بعد از اشتی به احتمال زیاد اون دروغ و کاری که انجام دادید رو خیلی به روتون میارن.هربار که اینکارو کردن با پشیمونی بگید که اشتباه کردید و دیگه اینکارو انجام نمیدید.از کاراش هم دلخور نشید چون دروغ یه دختر برای پسری که عاشقشه خیلی سخته

سلام، منم به عشقم دروغ گفتم ولی خودم راستشوبهش گفتم ینی اگه خودم نمیگفت شاید هیییچوقت متوجه دروغم نمیشد بااینحال خیلییی ناراحتو عصبانی شد وبهم گفت برو دیگه نه زنگ بزن نه پیام وگرنه مجبور میشم شمارمو عوض کنم بلاکمم کردالان۱۳روزه ازش بی خبرم خیلی دلم میخاد ازدلش دربیارمو برگرده بنظرتون چیکارکنم حالم خیلی بده ازیه طرف میگم کاش راستشوبهش نمیگفتم ازطرفه دیگه میگم چون عاشقش بودم حقش نبود بهش دروغ بگم چیکارکنم??

سلام.تحمل دوریش واسم واقعا سخته.۳ روزه سر ۱ سوتفاهم ترکم کرده هرچقدهم توضیح دادم براش فایده نداشت.دقیقا همین کارایی که گفتین انجام نده رو انجام دادم التماس کردم مدام زنگ زدم ولی دریغ از جواب.رک گفت برو دیگه تمومه نمیخوامت.منم شکستم و برگشتم اما الان با خوندن این متن تصمیم گرفتم یه مدت بحال خودش بذارمش بلکه دلش تنگ شده.آدم مغروز و احساسی هست میدونم عاشقمه فقط یکم عصبیه امیدوارم زودتر خودشو پیدا کنه و برگرده.بی صبرانه منتظرشم

سلام عرض شد برای حل مشکل و پرسش و پاسخ از طریق شما ره ۰۹۱۲۹۳۰۵۰۲۰ در تلگرام یا واتس آپ پیام بدید مدیر روابط عمومی موسسه خانم گلرویی پاسختون رو میدن و به مشکلتون رسیدگی میکنن ارادت مند شما حسین رجب پور

سلام عرض شد برای حل مشکل و پرسش و پاسخ از طریق شما ره ۰۹۱۲۹۳۰۵۰۲۰ در تلگرام یا واتس آپ پیام بدید مدیر روابط عمومی موسسه خانم گلرویی پاسختون رو میدن و به مشکلتون رسیدگی میکنن ارادت مند شما حسین رجب پور

زندگی زیباست اگر بگذارند عشق هم زیباست اگر بگذارند قدر لحظات کنار هم بودن را بدانیم
لعنت به تنهایی و تنهایی…

ای جون عزیز دلم …

سلام لطفا کمک کنین همسرم رفته الان منو نمیخواد یعنی ده تا پیامک من میزنم اون حتی یک پیامکو نمیزنه زنگ میزنم رد تماس میده البته بگم من خودم باعث شدنه سال پیش بهش خیانت کردم الان اونارو مترحمیکنه یا اینکه هی میگه من دیگه دوستت ندارم هرکیو فرستادم دنبالش جواب نداد خودم رفتم دنبالش جواب نداد فقط میگه نمیخوام من یه دختر هشت ساله دارم هی میگه مامانو میخوام مامانشم میگه نه تورو نه بچه رو میخوامهر راهی که به فکرم رسیدو انجام دادم ولی نشد چکار کنم من الان نه دنبال خیانتم نه چیزی من همسرمو خیلی دوست دارم الانم بخاطر کاری که کردم شرمسارم بهشم گفتم زنگ میزنم رد میده کمکم کنین چکار کنم

سلام عرض شد برای حل مشکل و پرسش و پاسخ از طریق شما ره ۰۹۱۲۹۳۰۵۰۲۰ در تلگرام یا واتس آپ پیام بدید مدیر روابط عمومی موسسه خانم گلرویی پاسختون رو میدن و به مشکلتون رسیدگی میکنن ارادت مند شما حسین رجب پور

هر کاری بگین کردم فقط میگه طلاق البته مادرشم طلاق گرفته وهمه خانواده من میگه راه مادرشو داره میره چکار کنم لطفا راهنماییم کنین

سلام عرض شد برای حل مشکل و پرسش و پاسخ از طریق شما ره ۰۹۱۲۹۳۰۵۰۲۰ در تلگرام یا واتس آپ پیام بدید مدیر روابط عمومی موسسه خانم گلرویی پاسختون رو میدن و به مشکلتون رسیدگی میکنن ارادت مند شما حسین رجب پور

بهش اطمینان خاطر بدید.اگر عاشق هم بودید برید جاهایی که اوایل رابطه با هم بودید و خاطره هارو زنده کنید.با یک شاخه گل و زانو زدن و طلب بخشش و اینکه بیاد و زندگیتونو عالی تر کنید درست میشه.بهش اطمینان بدید که دیگه خیانتی نمیکنید و هر روز باهاش مهربون تر از دیروز باشید

بچها من پنج ماه پیش با پسرعموم رل زدم،رابطمون خوب بود و قصدمون هم ازدواج بود،خیلی عاشقم بود از رفتارش کاملا پیدا بود اما نمیدونم چیشد ک ۱۷روز پیش یهو بهم گفت ما بهم نمیرسیم و ما برای هم نیستیم حلالم کن و رفت…و حالا من موندم و یه دلی ک خیلیییی تنگه و فقط روزامو میشمرم میگم شاید پشیمون بشه و برگرده،تا حالا هیچوقت احساس شکستمو نشون ندادم و هیچکس حتی خودش خبر نداره چی به روزم اورده ولی من تو خلوت خودم دارم میمیرم….بچها چکار کنم منتظرش بمونم؟!?بنظرتون برمیگرده؟؟؟تروخدا بگین

سلام عرض شد برای حل مشکل و پرسش و پاسخ از طریق شما ره ۰۹۱۲۹۳۰۵۰۲۰ در تلگرام یا واتس آپ پیام بدید مدیر روابط عمومی موسسه خانم گلرویی پاسختون رو میدن و به مشکلتون رسیدگی میکنن ارادت مند شما حسین رجب پور

نه بابا برنمیگرده بیا با من رل بزن @m_2015_m

من شماره رو وارد کردم توی واتس اپ من بالانمیاد

سلام من بایکی اشناشدم بهم گفت خیلی دوستت دارم ویکساله که میخامت بخاطراینکه مغرورم نگفتم فکرکردم ک واسه همیشه میمونه اماتمااام اون حرفاش فقط یک شب بود شب دوم دیگه بهم پی نداد همینطورشب سوم بهش گفتم چتع چیشدع خوندولی جواب نداد نمیدونم چش شده بود

سلام عرض شد برای حل مشکل و پرسش و پاسخ از طریق شما ره ۰۹۱۲۹۳۰۵۰۲۰ در تلگرام یا واتس آپ پیام بدید مدیر روابط عمومی موسسه خانم گلرویی پاسختون رو میدن و به مشکلتون رسیدگی میکنن ارادت مند شما حسین رجب پور

سلام، منم به عشقم دروغ گفتم ولی خودم راستشوبهش گفتم ینی اگه خودم نمیگفت شاید هیییچوقت متوجه دروغم نمیشد بااینحال خیلییی ناراحتو عصبانی شد وبهم گفت برو دیگه نه زنگ بزن نه پیام وگرنه مجبور میشم شمارمو عوض کنم بلاکمم کردالان۱۳روزه ازش بی خبرم خیلی دلم میخاد ازدلش دربیارمو برگرده بنظرتون چیکارکنم حالم خیلی بده ازیه طرف میگم کاش راستشوبهش نمیگفتم ازطرفه دیگه میگم چون عاشقش بودم حقش نبود بهش دروغ بگم چیکارکنم??

در پاسخ به soma
سلام عرض شد زمانی که نظریه ناخودآگاه در روانشناسی مطرح شد عملا یک انقلابی توی روانشناسی آغاز شد و بعد از اون روانکاوی بوجود اومد روانکاوی و تحلیل ناخودآگاه این امکان رو برای ما بوجود آورد که بتونیم ریشه تمام مشکلات رو پیدا کنیم تا بتونیم مشکلاتی که در زندگی بخصوص در روابط ایجاد میشه را بصورت ریشه ای حل کنیم و این موضوع موفقیت درترمیم روابط رو قطعی می کنه. اگر واژه ناخودآگاه و خودآگاه براتون جدید هست و یا اطلاعات شما توی این زمینه زیاد نیست میتونید داخل کانال تلگرامی سربرگ تازه عضو بشید و مقاله های مربوط به ناخودآگاه رو مطالعه کنید تا بصورت کامل کار با ناخودآگاه رو بتونید درک کنید.
باید اشاره کنم که ناخودآگاه انسان در هر لحظه در حال برنامه ریزی شدن هست، هر اتفاق هر حرف و یا هر باوری روی ناخودآگاه ما تاثیر میذاره و ناخودآگاه ما رو برنامه ریزی می کنه این برنامه ریزی باعث میشه احساسات تغییر کنن و یا احساس جدیدی بوجود بیاد و نقش احساسات خیلی تعیین کننده هست ما هر تصمیمی که میگیریم هر کاری که می کنیم هر حرفی که میزنیم تحت تاثیر احساساتمون هست. زمانی که توی رابطه شما این تنش بوجود اومد آسیب زیادی به برداشت عشقتون از شما وارد شد و این از واکنش های ایشون کاملا مشخصه. قطعا انتظار شما از رابطتون اینکه بخاطر این اتفاق انقدر سریع به جدایی نرسید و عشقتون حاظر بشه مشکل رو حل کنید این خواسته شما کاملا درست و طبیعی هست اما باید به یک نکته توجه کنید شما شرایط رو از دید خودتون میبینید در صورتی که دید طرف مقابل شما خیلی تفاوت داره. چون در حال حاظر بخاطر تنش و اتفاقات رخ داده طرف مقابل شما احساس مثبت قبل رو نداره و احساسش نسبت به شما منفی هست این باعث میشه نتونه به ارزش رابطه درست فکر کنه احساس منقی که براش بوجود اوده اون رو آزار میده و مانع این هست که صحبت ها و دلایل شما رو بپذیره و ایشون هم کاملا حق دارن برای همین نیاز به فرصت دارن که شما باید این فرصت رو بهشون بدید نباید فکر کنید که بهترین کار اینکه همین الان راجب مشکل حرف بزنید این درست نیست چون الان ایشون احساس منفی دارن در نتیجه واکنش و ارتعاش ایشون هم منفی هست.
ببینید هر حرفی هر کاری هر اتفاقی یک ارتعاش از خودش داره منظورم از ارتعاش اون نیروی ماورای و نامرئی نیست. ما انسان ها در طول زندگی مدام در حال ارسال ارتعاش و سیگنال های ارتباطی هستیم مثلا با زبان بدنمون مثل دست به سینه نشستن که نشانه گارد گرفتن هست، با چهرمون مثل اخم کردن مثل ناراحت بودن ترسیدن ویا با حرف ها مون با کار هایی که میکنیم با تصمیماتی که میگیریم. همه این ها ارتعاشی از خودش ارسال می کنه این ارتعاش ها و سیگنال ها ورودی ناخودآگاه دیگران و حتی خود ما رو هم برنامه ریزی می کنه باعث میشه احساسا و تفکر عشقمون یا هر کس دیگه به ما تغییر بکنه و بر اساس ارتعاشی که خودمون ارسال می کنیم شکل بگیره. وقتی تنش بالا میگیره خب ما سیگنال های منفی زیادی رو ارسال می کنیم و قطعا این باعث تاثیر گذاری منفی رو ناخودآگاه عشقمون میشه نظرش رو تغییر مید احساسش رو منفی می کنه در نتیجه تصمیمی که میگیره میتونه جدایی باشه. بدی بحث و تنش اینکه باعث میشه شخص هویت فردی خودش رو در رابطه زیر سوال ببره و از خودش بپرسه آیا این رابطه ارزش این مشکلات رو داره؟ آیا من انتخاب درستی کردم؟ آیا ادامه دادن کار درستی هست یا تمام کردن؟ آیا طرف مقابل من واقعا انتخاب خوبی هست و من با اون خوشبخت میشم؟
حالا فکر کنید طرف مقابل شما داره به این چیز ها فکر می کنه و همون موقع اصرار های شما تلاش های شما و حرف های شما بیشتر ایشون رو عصبی و زده بکنه مثلا اینکه بخواهید یکی از اشتباهاتش رو بیان کنید برای اینکه خوتون رو توجیه کنید یا مدام بگید توهم مقصر بودی و یا حتی کلی خواهش و اصرار بکنید! این کار باعث میشه سیگنال های منفی به سمت یک ذهن و ناخودآگاه منفی شده سرازیز بشه اگه کمی بهش فکر کنید میبینید که خروجی این موضوع قطعا چیز مثبتی نیست. پس اولین چیزی که لازمه اینکه شما به ایشون فرصت بدید کمی با خودش خلوت کنه کمی آرامش پیدا کنه احساس منفیش کم بشه بعد به فکر جبران کردن اتفاقات افتاده باشید. پس اولین چیزی که لازمه اینکه شما به ایشون فرصت بدید کمی با خودش خلوت کنه کمی آرامش پیدا کنه احساس منفیش کم بشه بعد به فکر جبران کردن اتفاقات افتاده باشید. نکته مهم توی شرایط شما اینکه با برنامه پیش برید خب این برنامه باید به این صورت باشه اول اجازه بدید زمان کار خودش رو بکنه و احساسات منفی رو کم کنه و خلاء عاطفی بوجود بیاد سپس احساس منفی رو با تکنیک های ایجاد احساس مثبت ازبین ببرید و خودتون رو در ناخودآگاه عشقتون با احساس مثبت مرتبط کنید و عواملی رو ایجاد کنید که باعث بشه رابطه شما شکل و فرم قبلی رو بگیره در واقع باید به این رابطه دلیلی برای ادامه دارد شدن بدید باید ارزش اون رو برای طرفتون بیشتر کنید در ادامه این مشاوره من قطعا شما رو راهنمایی می کنم که چطور طبق این برنامه پیش برید.
بهتون حق میدم شاید الان براتون این مسئله پیش بیاد که اگه من نرم سمتشم که فراموشم میکنه منو میذاره کنار اما این طور نیست چون فراموش کردن به این سادگی نیست حداقل برای فراموش شدن یک رابطه ۶ ماه زمان نیازه و این فرصتی که شما به طرفتون میدید قرار نیست انقدر طولانی باشه قراره به اندازه ای باشه که نه خطر فراموش شدن رو داشته باشیم و نه آرامش رو از طرفمون بگیریم.
توی این شرایط که طرف مقابل شما تصمیم به جدایی گرفته تلاش و اصرار قطعا بی فایده هست اگر این کار ها را کرده باشید مطمعنا تا حال به این نتیجه رسیدید که اصرار چیزی رو درست نمی کنه. قدم اول برای استفاده از تکنیک شش مرحله ای بازگشت عشق اینکه رابطه بصورت کامل از طرف شما قطع بشه . قطع ارتباط باید بصورت یک طرفه باشد {پیام ندید، تماس نگیرید، واسطه ارسال نکنید، در شبکه های اجتماعی پست ها و یا عکس های مربوط به ایشون یا پست هایی که نشان دهنده احساس ناراحتی شما است منتشر نکنید }. برای شروعِ این قطع ارتباط شما نباید پیامی مبنی بر کات کردن یا تمام کردنِ رابطه یا اینکه مدتی نمی خواهید پیام بدهید، ارسال کنید. قطع ارتباط باید یک طرفه و از سمت شما باشد بدون گفتن حرفی راجب این موضوع. اگر راجب این قطع رابطه براتون سوالی پیش اومده یا میترسید که انجام این کار باعث بشه عشقتون رو از دست بدید و هنوز قانع نشدید که این قطع ارتباط چرا انقدر اهمیت داره بگید تا خدمتتون دلیلش رو بیشتر توضیح بدم. وقتی ما توی این شرایط قرار میگیریم ناخودآگاه ما به صورت غریزی یکسری کار ها رو می کنه که کار های اشتباهی هست ما ناخودآگاه فکر می کنیم این کار ها تنها چیزی هستن که باعث میشه رابطه ما برگرده اما روانکاوی ثابت می کنه اینطور نیست این اقدامات غریزی تحت عنوان ۱۳ اشتباه خطرناک برای بازگشت در کتاب بازگشت عشق نوشته حسین رجب پور مطرح شده

برای دریافت مشاوره و آموزش مراحل بازگشت عشق میتوانید به تیم روانشناسی سربرگ تازه در تلگرام یا واتس آپ پیام ارسال کنید: ۰۹۱۲۹۳۰۵۰۲۰

عشق نبود هوس بود من الان ۲ماهه عاشق یکی شدم با اینکه دورم شلوغه ولی خطمو خاموش کردم اینستامو پاک کردم چون هیچ کس جای اونو جز خودش پر نمیکنه

اینا ی شب دو شب عاشقتن بعد دیگ بای بای 🙂
جو گرفته بودتش ولش کن

من ۲ سال ازدواج کردم اما رفت خیلی ساده بهم گفت نمیتونم باهات باشم
خیلی خیلی دوسش دارم اما دریغ از اینکه بخواد تحمل کنه
همیشه اخلاقش گند بود
عاشقشم کاش برگرده الان که تایپ میکنم از خدا میخوام بمیرم راحت بشم

سلام عرض شد برای حل مشکل و پرسش و پاسخ از طریق شما ره ۰۹۱۲۹۳۰۵۰۲۰ در تلگرام یا واتس آپ پیام بدید مدیر روابط عمومی موسسه خانم گلرویی پاسختون رو میدن و به مشکلتون رسیدگی میکنن ارادت مند شما حسین رجب پور

من ۲ سال ازدواج کردم اما رفت خیلی ساده بهم گفت نمیتونم باهات باشم
خیلی خیلی دوسش دارم اما دریغ از اینکه بخواد تحمل کنه
همیشه اخلاقش گند بود
عاشقشم کاش برگرده الان که تایپ میکنم از خدا میخوام بمیرم راحت بشم

سلام عرض شد برای حل مشکل و پرسش و پاسخ از طریق شما ره ۰۹۱۲۹۳۰۵۰۲۰ در تلگرام یا واتس آپ پیام بدید مدیر روابط عمومی موسسه خانم گلرویی پاسختون رو میدن و به مشکلتون رسیدگی میکنن ارادت مند شما حسین رجب پور

سلام ببخشید در شماره شما ۰۹۱۲۹۳۰۵۰۲۰ واتسپ و یا تلگرام نیست چیکار کنم

سلام عرض شد برای حل مشکل و پرسش و پاسخ از طریق شما ره ۰۹۱۲۹۳۰۵۰۲۰ در تلگرام یا واتس آپ پیام بدید مدیر روابط عمومی موسسه خانم گلرویی پاسختون رو میدن و به مشکلتون رسیدگی میکنن ارادت مند شما حسین رجب پور. این شماره هم واتس آپ دارد هم تلگرام یا شماره را اشتباه ذخیره کردید یا مشکل از گوشی شماست از طریق آی دی میتونید به تلگرام پیام بدید در بخش ارتباط با ما روی لینک تلگرام کلیلک کنید

سلام ماچندوقتی باهم بودیم ولی سرمشکلاتی که برام پیش اومدوخدمت سربازی جداشدیم میخوام دوباره پیشش باشم ولی نمیخوادمنوخطشم تازگیاخاموش کرده تروخداکمکم کنید

سلام عرض شد برای حل مشکل و پرسش و پاسخ از طریق شما ره ۰۹۱۲۹۳۰۵۰۲۰ در تلگرام یا واتس آپ پیام بدید مدیر روابط عمومی موسسه خانم گلرویی پاسختون رو میدن و به مشکلتون رسیدگی میکنن ارادت مند شما حسین رجب پور

سلام من و عشقم خیلی همدیگه رو دوس داریم ولی این چند وقت کمی سرد شده بود همیشه تمام مسائلشو برام میگفت ولی این چند وقت بود کلا بی حوصله بود منم احساس اضافی بودن بهم دست دادباهاش کات کردم البته کلا اخلاقش اینطوریه یه غار تنهایی لعنتی داره تا یکم بش فشار میاد میره تو خودش …الانم دلم براش تنگ شده ولی نمیتونم برگردم عزت نفسم میره زیر سوال و این موضوع خیلی برام اهمیت داره از اون روز هم کلا دیگه واتساپ تلگرام روزی یبار میاد اونم چند دیقه…نمیدونم چیکار کنم

سلام عرض شد برای حل مشکل و پرسش و پاسخ از طریق شما ره ۰۹۱۲۹۳۰۵۰۲۰ در تلگرام یا واتس آپ پیام بدید مدیر روابط عمومی موسسه خانم گلرویی پاسختون رو میدن و به مشکلتون رسیدگی میکنن ارادت مند شما حسین رجب پور

سلام. خسته نباشید
من سر یک مسئله به طرفم توهین کردم و تحقیرش کردم و حرفی زدم که نباید….
راستش حال روحی خوبی نداشتم و اصلا متوجه نبودم چی میگم، واقعا منظوری نداشتم . حالا بلاکم کرده، هرچی بهش پیام میدم فقط میخونه بعدم بلاک میکنه.
میخوام باورم کنه و منو ببخشه

سلام عرض شد برای حل مشکل و پرسش و پاسخ از طریق شما ره ۰۹۱۲۹۳۰۵۰۲۰ در تلگرام یا واتس آپ پیام بدید مدیر روابط عمومی موسسه خانم گلرویی پاسختون رو میدن و به مشکلتون رسیدگی میکنن ارادت مند شما حسین رجب پور

مث من

سلام مشکلات تمام کسانی که عشقشون ترکشون کرده رو خوندم . اما من کسی روکه سالها عاشقش بودم رو ترک کردم اومدم تو این قسمت ببینم ترفندهاش چیه که جدیدا داره انجام میده. بهم دروغ گفت دروغ های کوچیک خودخواهی داشت منم آدم تو داری هستم هی منتظر شدم ببینم شاید درست بشه اخلاقش اما نشد خستم کرد عشقش الان تبدیل به نفرت شده . رفت دم عطاری قرص …..خرید فیلم گرفت گفت دارم خودکشی میکنم برام فیلم فرستاد من که دیدم حالم بد شد و از اون ببعد ازش متنفر شدم وقتی فهمیدم دروغ به این بزرگی بهم گفت و باعث ناراحتی و آزارم شد الان دیگه از اون عشق خبری نیست که هیچ حالم از هر چی عشقه بهم میخوره . پس وقتی یک نفر گفت نمیخوادتون التماس نکنید خواهش و تمنا نکنید دست به کارای کودکانه نزنید آهنگ عاشقانه نفرستید این کارا فقط حال اونو بیشتر بهم میزنه .

رل میزنی @m_2015_m

سلام خوبید من دنبال راهی هستم که بگه چطور عشقمان را برگردونیم شما واقعا فکر میکنید با این روش ان ال پی بشه؟

بله دوست عزیز با کمک علم ان ال پی و قانون جذب عشق تقریبا ۸۰ تا ۹۰ درصد افراد میتونن موفق بشن

منم همین مشکل رو دارم…

من اولاش برام خیلی سخت بود وقتی رفت ولی حالا برام عادی شده ۵سال ب پاش موندم ولی لیاقتمو نداشت اگه عشقتون رفت بزار بره و طعم جدایی رو بچشه و آدمای دنیا رو بشناسه….بدونه ک هیچکی مثل تو نمیشه چند بار ولم کرد رفت ولی باز برگشت و من چون خیلی دوستش داشتم نتونستم نزارم برگرده ولی العان دوباره رفته….

من دوساله ازدواج کردم
زنم همه زندگیمه
بدون اون نمیتونم زندگی کنم ولی الان میگه منو نمیخواد و میخواد از من جدا بشه باید چیکار کنم ??

اگه بدون اون طرف بمیری چی؟؟
اگه همه زندگیت اون طرف باشه چی ؟

من دوساله ازدواج کردم
زنم همه زندگیمه ۲۲سالمه
عاشقشم و اون میگه دیگه دوسم نداره و میخواد از من جدا بشه
گوشیش خواموشه و خونه پدرشه
میگه فقط طلاق اگه طلاقم ندی مهرمو میزارم اجرا
من بدون اون میمیرم چیکار باید بکنم؟

ببخشيد آقاي رجب پور همه دارن از مشکلاتشون حرف ميزنن پس ممکنه مشکلي نداشته باشن ک اينجا يه راهه حلي پيشنهاد بديد

ببخشيد آقاي رجب پور همه دارن از مشکلاتشون حرف ميزنن پس ممکنه مشکلي نداشته باشن ک اينجا يه راهه حلي پيشنهاد بديد

عاشقم عاشق اون بالاسری اون که تنها باما پریدو هرزگی نکرد

سلام دوست دختر من رفته الان یک هفته میشه،من راهکارها رو خوندم یک هفته هستش ازش خبری ندارم فقط پروفایلشو چک میکنم،میخوام بهش الان پیام بدم به نظرتون چه پیامی بدم؟

سلام عرض شد برای ترمیم یک رابطه زمان نیاز است و در کنار این زمان شما باید تکنیک های بازگشت به رابطه را اجرا کنید تا بتونید عشق خودتون را برگردونید برایاطلاع از مراحل چطوری عشقم رو برگردونم میتونید به بخش ارتباط با ما مراجعه کنید و از طریق ارتباط با مدیر روابط عمومی سوالات خودتان را مطرح کنید. دوستان و همکاران ۲۴ ساعت آمده پاسخگویی رایگان هستند.

سلام
من دو سالو خورده ای با یکی رابطه دارم
ب خاطرش همه کار کردم
اما اشتباهاتم زیاد بود
اونم همینطور
اما من همیشه بستم چشمامو
اشتباهاتشو ب روش نیاوردم
یا خیلی راحت بخشیدمش
اما اون هر بار ک اشتباه کردم
ب سختی منو میبخشید و همیشم منت گذاشت ک بخشیدمت
چند بار ترکم کرد با التماس برشگردوندوم
الانم سر ی سو تفاهم ترکم کرده
دارم میمیرم
خیلی دوسش دارم
من قبل اون یه عشق یک طرفه داشتم
به یکی از فامیلا هفت سال عشق یک طرفه داشتم و عذاب می کشیدم
این اقا منو نجات داد
حالا اگ برنگرده من واقعا دیوونه میشم
تموم کارایی ک اشتباهه رو انجام دادم ینی کلی التماسش کردم
چیکار کنم من بدون اون دیوونه میشم
خیلییییی عاشقشم
با تموم نداری هاش هم کنار اومدم
کمکم کنید?????

روابط عمومی موسسه سربرگ تازه اقدام به اطلاع رسانی رایگان راجب راه های برگرداندن عشق از دست رفته می کند برای اطلاع یافتن از راه های برگرداندن عشق از دست رفته میتونید به بخش ارتباط با ما مراجعه کنید و از طریق ارتباط با مدیر روابط عمومی سوالات خودتان را مطرح کنید. دوستان و همکاران ۲۴ ساعت آمده پاسخگویی رایگان هستند.

دخترا همشون همینن داش ناراحت نباشین همشون اگه بفهمن عاشقشونین دیگه تره ام براتون خورد نمیکنن.
من خودم عاشق دختر خالم هستم. خیلی رابطمون با هم خوب بود حتی چن بار غیر مستقیم حرفای عاشقانه بهم میزد. ولی وقتی بهش ابراز علاقه کردم دیگه محلم نمیذاشت .
حتی جواب سلام منو هم تو تلگرام نمیده ولی رفتارش قبلا عینهو عاشقا بود ولی الان محلم نمیذاره.
تازگیا متوجه شدم به پسر خالم که هم سنمه نظر داره بدون اینکه پسر خالم چیزی بهش بگه. تازه بلاکمم کرده دختر خالم.

آره داداشا دخترا رو اول عاشقشون کنید بعد وقتی مطمئن شدین عاشق شدن بعد کم کم بهشون نزدیک شین.
دخترا همینن یهو دیدین تغیر رفتار دادن.
دعا کنین عشقم برگرده.

به نظر من ما هم گاهی وقتا جوری زیاده روی توی عاشق بودن بهشون انجام میدیم ک واسشون تکراری میشیم
باید فراموششون کنیم و یکی ک مثل خودمون تو عاشقی باهامون رفتار کنه پیدا کنیم
خیلی دوست دارم یکی دیگرو پیدا کنم ک وقتی عاشقم شد مثل من بهم ابراز علاقه کنه

من که از شما راضی ام و اومدم به تمام کسایی که کامنت من رو میخونن بگم که تروخدا ریلکس و اروم باشید و اشتباهات من رو تکرار نکنید و التماس و اصرار رو بزارید کنار صبور باشید و با اعتماد بنفس و با آرامش کامل با خانم گلرویی و آقای رجب پور در ارتباط باشید تا به نتیجه برسید. ممنونم از تیم سربرگ تازه که ارامش قلبی رو بمن برگردوندن و همچنین صبرو حوصله خانم گلرویی عزیز که به حرفهای بنده گوش دادن و کمک کردند.

در پاسخ به arash
شما به من و تیمم لطف دارید باعث خرسندی است که تونستید نتیجه مناسبی بگیرید

من میخام برگرده.هردومون مغروریم تهدیدم کردگف این باربرم دیگه برنمیگردم الانم رفته.منم دارم دیونه میشم.همیشه سرمسائل کوچیک باهام بحث میکنه خیلی اذیتم میکنه ولی من خیلی دوسش دارم چی کارکنم میدونم دیگه نمیاد.اون اولین من بوددلم میخاست آخرینمم باشه ازین طرف نمیتونم باعذاب وجدانم کناربیام من دوسش داشتم براهمین ازبین این همه اونوانتخاب کردم کاش قدرمیدونست…

در پاسخ به ساره
سلام عرض شد. رابطه ی انسان ها متقابل است، یعنی رفتارِ هر دو شخص، هم روی یک دیگر تاثیر می گذارد و هم روی رابطه ی آنها. انسان ها در اوایلِ رابطه، براساس معیارها و امتیازاتِ طرف مقابل به سمت او جذب می شوند و رابطه ای را ایجاد می کنند اما در طولِ رابطه به دلیل نبودِ آموزش و مهارت های ارتباطی مشکلاتی به وجود می آید (بعضی از این مشکلات فاحش است و بعضی هم زیر پوستی). هر نوع از این مشکلات می تواند تاثیرات مخربی روی رابطه بگذارد.

اگر شما مهارت های ارتباطی را ندانید، حتی محبت کردن هم دردسرساز است چه برسد به تنش (اجبار کردنِ شخص به کاری یا انجام کاری خلافِ انتظارِ او یا عدم توانایی در کنترلِ هوش هیجانی در هنگام مشکلات). وقتی این نارضایتی ها در رابطه عادت شود و نیازهای ناخودآگاهِ فرد نادیده بماند رابطه از یک احساسِ لذت بخش تبدیل به یک احساسِ منفی می شود. در واقع تمام نکات مثبت شما محو می شود، در ناخودآگاهِ شخص، شما با احساس منفی مرتبط می شوید. پس طبق طبیعت، انسان سعی می کند با خارج شدن از رابطه، این احساس های منفی را از خود دور کند.

سلام خسته نباشید دقیقا مشکل من اینه باید چیکار کنم؟؟؟میتونم امیدوار بشم برگرده؟؟

سلام عرض شد. موفقیت شما بستگی به عوامل زیادی داره بدون در نظر گرفتن این عوامل نمیشه شرایط رو سنجید. شما میتوانید سوالات خودتون را از تیم پشتیبانی سربرگ تازه در تلگرام و واتس آپ بپرسید: ۰۹۱۲۹۳۰۵۰۲۰

سلام جناب آقای دکتر عزیز و محترم بنده سودجو هستم و مخلص شما. شما زندگی و همسرو بچه های من رو برگردوندید من حالم خیلی خیلی بد بود بخدا دارم اشک میریزم و اینارو می نویسم یک شبم نمیتونستم بخوابم تا صبح بیدار می شدم و بدنم میلرزید تمام آرامش از خونم رفته بود چه درد وحشتناکی بود الهی هرچی از خدا بخواید بهتون بده خونوادتونو همیشه نگه داره واستون دوره های شما فوق العاده بود ممنووون و تشکر همیشه قدردانتون هستم

در پاسخ به حسن.سودجو
سلام عرض می کنم آقای سود جو خیی خوشحالم و براتون آرزوی خوشبختی می کنم. قدر فرصت خودتون رو بدونید و دیگه اشتباه نکنید احساسات زنان بسیار شکننده است اگر احساسات همسر شما یک بار دیگر قربانی نداشتن مهارت ارتباطی و بی توجهی شما بشه مشخص نیست که آیا باز هم بشه کاری برای بازگشت کرد یا خیر پس از فرصتی که دارید به بهترین شکل استفاده کنید. درود

سلام به همگی
من براتون دعا میکنم مشکل همتون حل بشه
شما هم دعا کنید من زود تر بمیرم راحت شم
اگه دعام کنید ممنون میشم

یکی عاشقه عشقش هم عاشقه

دوستان ناراحت نباشین ماها هم خدایی داریم
من بعد ۸سال رابطه ول کرد یهو رفت ن ب تماسام پاسخ داد ن چیزی بیشتر ک زنگ زدم دلیل بپرسم بلاکم کرد تو یه اس نوشت تهمت زد ک وقتی دانشجو بودی دورت پر بود.اشکال نداره فدای سرتون کسی که رفته بذارین بره گم شه یه روزی اونام تاوان میدن

سلام،از رویه دلتنگی خودشو میزد به بیخیالی با اینکه خیلی بی صبرانه منتظرم بود خیلی مغرور بود یکبار میگفت دوستت دارم یعنی واقعا از ته دلش بود،نمیدونم یه شب چیشد باهاش دعوا افتادم و مقایسش کردم بعدش گفت تمام،بهش پیام دادم کلی جوابمو با گریه داد هم برایه خودش درد اور بود جدایی هم برایه من.تنها اشتباهی ک کردم رفتم و به فامیلشون گفتم فامیلش هم رفت به گوشش رسوند یعنی دیگ رابطه انگار داشت برمیگشت براش زنگ زدم تماسو برقرار کرد ولی بعد اینکه فهمید به فامیلشون گفتم بهم گفت ازت متنفرم برو.بعدش ساعت دوازده شب برام اسممو صدا کرد ولی تصمیم گرفتم بهش پیام ندم تا چند روز میشه بگید به این زودی ها بهش پیام بدم یا نه اصلن چیکار کنم؟توروخدا کمکم کنین خیلی داغونم

در پاسخ به fatemeh
سلام عرض شد برای پرسش پاسخ میتوانید به تیم پشتیبانی از طریق تلگرام یا واتس آپ پیام ارسال کنید: ۰۹۱۲۹۳۰۵۰۲۰

سلام من عاشق یه فردی هستم ک اون اول پیشقدم شد ک همو بیشتر بشناسیم واس ازدواج اما بعد یه مدت گف من نمیتونمو توان موندن تو این رابطه رو ندارم الانم بهتره شمارمو پاک کنیو بلاکم کنی بعدشم خودش بلاکم کرد لطفا بگید راه برگشتی هست اصن؟؟

در پاسخ به ….
سلام عرض شد برای پرسش سوالات میتوانید از طریق تلگرام یا واتس آپ به تیم پشتیبانی پیام ارسال کنید: ۰۹۱۲۹۳۰۵۰۲۰

سلام ب همه.
ب نظر من ب جای اینک عاشق دختر یا پسر مردم شین …بهتر عاشق خودتون شین هر وقت خودتونو دوس داشتین نیازی نمیبینین کسی شمارو دوس داشته باشه هیچ کی در حد شما نی ک بخواد با احساستون بازی کنه ..عاشق خدا بعد پدر مادرتون شید اینو بدونین بچ مردم هیچ وقت دلشون ب حال شما نمیسوزه …برین دنبال سرنوشت خودتون بهترینا نصیبتون میشه انشالله…یا حق?

سلام دیروز دقیقا یکسال شد که ازش بی خبرم و باهاش حرفی نزدم دلم خیلی براش تنگ شده میدونید چی خیلی عذابم میده اینکه بدون هیچ مشکل و حرفی رفت بدون هیچ دلیلی دیگه نموند هر چقد سراغشو گرفتم حتی نگفت نمیخوادم نگفت تمومش کنیم فقط جاش جواب میدادن که نیست خودشم نبود واقعا حال بدیه
رفتنش پر از معماس دارم دیوونه میشم تو رو خدا دعام کنید شما حالمو میفهمید

در پاسخ الی
سلام عرض شد چیزی که باید خدمتتون عرض کنم اینکه در واقع هیچ رابطه ای بی دلیل تموم نمیشه، حتی اون رابطه هایی که اتفاق بدی یا تنش و بحثی توش نبوده و یک باره طرف مقابل رابطه را تموم کرده هم بی دلیل تموم نشدن درسته که دلیل اتمام رابطه در کیس های مثل کیس شما مشخص نیست و نمیشه اون رو به یک مشکل یا پیش آمده نسبت داد اما میشه دلایل کاملا منطقی برای اون بیان کرد.
اصل یک رابطه یعنی نیاز، ما انسان ها وارد رابطه های عاطفی میشیم چون یکسری نیاز ها داریم نیاز های خودآگاهی مانند: خوشگذرانی وقت گذراندن، تفریح کردن، رابطه جنسی و از این قبیل نیاز ها و نیاز هایی هم وجود دارند که بسیار عمیق هستند و نیاز های ناخودآگاه نام میگیرند مانند، دریافت احساس عشق، ارسال احساس عشق، درک شدن، توجه، تشویق، حمایت، همیاری و زبان عشق مثل نوازش ابراز احساس کلامی و … نیاز های ناخودآگاه دلیل اصلی وابستگی به یک شخص هست اگر نیاز اصلی و ناخودآگاه ما در یک رابطه برطرف نشه اون رابطه به ما احساس مثبت و لذت نمیده و ما از اون رابطه خارج میشیم احتمالا برای خود شما هم پیش اومده باشه که شخص در زندگیتون کار اشتباهی نکرده مشکلی نبوده اما چون احساس شما مثبت نبوده از رابطه خارج شدید یا اصلا اجازه ندادید اون فرد به سمت شما بیاد این موضوع دقیقا همان مسئله نیاز های ناخودآگاه هست.
زمانی که رابطه دو نفر بی دلیل تمام میشه برای پیدا کردن دلیل تمام شدن رابطه باید در این موارد جستجو کرد، زمانی که شخص نیاز های خودش رو از رابطه دریافت نکنه نسبت به اون رابطه سرد میشه و کم کم احساس می کنه این رابطه اونی نیست که میخواد برای همین رابطه رو ترک می کنه شاید شما بگید نه من همه نیاز هاش رو برطرف کردم اما کاملا در اشتباه هستید چون اگر اینطور بود ایشون هیچ وقت شما را ترک نمی کردن چه برسه به اینکه به این سادگی از شما جدا بشن. شاید شما هم در اطرافیان و دوستان خودتون کسی رو دیده باشید که در یک رابطه هست که طرف مقابلش بد دهنه بد اخلاقه توهین می کنه توجه نمی کنه محبت نمی کنه اما شخص حاظر نیست ازش جدا بشه و همه این رفتار ها رو تحمل میکنه دلیلش اینکه نیاز های ناخودآگاه این فرد در رابطه برطرف شده.

اتفاقی که در اکثر روابط مثل رابطه شما رخ میده اینکه فرد بر اساس اون چیزی که خودش میدونه عمل می کنه مثلا چون نیاز ناخودآگاه خودش بیان احساس و محبت است یعنی دوست داره از طرفش دوست دارم رو بشنوه فکر می کنه پس نیاز طرف مقابلش هم همینه اما در اکثر موارد اینطور نیست پس شما نتنها نیاز طرفتون رو برطرف نمی کنید بلکه کاری رو می کنید که انجام بیش از حد اون آزار دهنده و یا حوصله سربر هست و شما رو تبدیل به یک فرد دست یافتنی می کنه. به عنوان مثال میتونه نیاز ناخودآگاه طرف مقابل شما حتی این باشه که شما یک فرد دست نیافتنی باشید و شخصیتش جوری شکل گرفته باشه که جذب افرادی بشه که بدست آوردنشون کار راحتی نیست و شما با اشتباهی که حتی از اون بی خبر هستید تاثیر منفی خاصی رو روی رابطه خودتون میذارید. حالت ها و نیاز های مختلفی هست که توی یک پیام نمیشه همه اون ها رو برطرف کرد اما مرحله سوم از مراحل بازگشت و تکنیک های حسین رجب پور تحلیل و برسی شخصیتی طرف مقابل هست برای شناخت نیاز های اون تا بتوانید با مورد هدف قرار دادن این نیاز ها وابستگی دائمی را در طرف مقابلتون بوجود بیارید.

خیلی ممنون از توضیحتون نمیدونم واقعا گیجم شاید حق با شماست
الان باید چیکار کنم؟ من در حد مرگ میپرستمش میخام برگرده میدونم اونم با کسی نیست و از حسش خبر دارم لطفا راهنمایی کنید چطور میتونم برش گردونم

سلام عرض شد شما میتونید به تیم پشتیبانی سربرگ تازه در تلگرام یا واتس آپ پیام ارسال کنید: ۰۹۱۲۹۳۰۵۰۲۰

سلام آقای رجب پور ممنون میشم راهنمایی کنید منو

سلام عرض شد شما میتونید به تیم پشتیبانی سربرگ تازه در تلگرام یا واتس آپ پیام ارسال کنید: ۰۹۱۲۹۳۰۵۰۲۰

ممنون میشم راهنماییم کنید برای برگشتش

سلام عرض شد شما میتونید به تیم پشتیبانی سربرگ تازه در تلگرام یا واتس آپ پیام ارسال کنید: ۰۹۱۲۹۳۰۵۰۲۰

متاسفانه امکان استفاده ازهیچکدومو ندارم چیکار کنم؟

سلام عرض خسته نباشید خدمت استاد بزرگوار استاد فقط یه گلگی ازتون دارم اونم اینکه چرا تبلیغ نمی کنید جایی که ماها که مشکل داریم بتونیم شمارو پیدا کنیم نه این افرادی که ادعا دکتری دارن اما هیچ کمکی که نمی کنن هیچ بدتر مشکل درست می کنن شما حتی نمی گید که دکتر هستید ولی انقدر حرفاتون زیبا کاربردی هست. این همه رفتم مشاور بخدا نزدیک ۲ میلیون هزینه کردم هیچی به هیچی هر روز بدتر شد اما توصیه های شما رو که انجام دادم توی این ۴۶ روز واقعا همه چیز تغییر کرده واقعا ممنونتونم واقعا عاشقتونم دکتر من حتی توی دوره های شما فرصت نکردم شرکت کنم شما فقط با یه جلسه تلفنی که به بنده لطف کردید گره از زندگیم باز کردید همون یک جلسه و مقالاتتون خیلی چیزا رو تغییر داد الان دارم میرم سفر ولی همین که برگردم توی دوره همیار شما شرکت می کنم چون بهتون ایمان آوردم

در پاسخ به حسن افراسیاب
سلام دوست عزیز شما به بنده لطف دارید انشالله تبلیغات رو هم بیشتر می کنیم هر زمان مایل بودید تیم سربرگ تازه در خدمتتون هست

سلام عشق من دیشب وقتی گفتم من دیگه میرم خدافظ تهدید به خودکشی کرد ما فقط یه ماه باهم بودیم فقط و فقط هم از طریق مجازی و حتی من یبار ندیدمش دیشب وقتی اس ام اس می‌دادیم گفت الان میخام هرچی که جلومه رو برم بالا و گفت نصف بسته ی قرص رو خوردم من هنوزم که هنوزه باور نکردم نمیدونم الان ۲۱ ساعته گوشیش خاموشه و آنلاین نشده خیلی نگرانم بعد اینکه دیشب گفت خودتو مقصر این قضیه ندون من عذاب وجدان دارم بنظرتون تقصیره منه که اون خودکشی کرده اصلا به نظرتون خودکشی کرده یا دروغ گفته من که باور نمیکنم چون هر اتفاقی که براش می افتاده رو به من می‌گفت مثلا دیشب میگفت پاهام سره چشام داره میره بعد گفتم برو دستشویی هرچی که خوردی رو بالا بیار بعد دو دقیقه گفت نصفشو بالا آوردم نمیدونم خيلي تو دوراهی عجیبی قرار گرفتم خیلی نگرانم نکنه براش اتفاقی افتاده باشه چون از ديشبه آنلاین نشده من دارم از نگرانی میمیرم چقد دعا کردم که کاش حرفای دیشبش همش دروغ بوده باشه و الان سالم باشه خدایا کاش الان گوشیش روشن باشه از دیشب تا حالا صد بار بهش زنگ زدم بلکه فرجی شه روشن کنه من دارم میمیرم از نگرانی و عذاب وجدان بنظرتون تقصیره منه یا نه!؟!!
توروخدا یچیزی بگید کمکم کنید

در پاسخ به رها
سلام دوست عزیز فکر نمی کنید کسی که توی مجازی با شما آشنا شده همدیگر رو هم اصلا ندیدید با عکس عاشق شده اون هم توی مدت یک ماه و حالا میگه دست به خودکشی میزنم یه فرد نرمال و مناسب نیست! هر چند به احتمال خیلی قوی فقط ادا در آوردن

سلام خسته نباشید خیلی ازتون ممنونم کتاب بازگشت به عشق خوندم آقای رجب پور دوستم این کتاب رو بهم داد واقعا فوق العاده است من مشکلی توی رابطم ندارم اهل مطالعه توی این زمینه ها هستم و این کتاب با همه کتاب هایی که خوندم متفاوت بود واقعا دستتون درد نکنه کتاب که تموم شد گفتم بیام شخصا از نویسنده این کتاب تشکر کنم خیلی چیزا ازش یاد گرفتم ممنونتونم

در پاسخ به بهرام
سلام امیدوارم که بتونید از آموزش های کتاب استفاده کنید

سلام خیلی عالی بود واقعا خیلی چیزا رو برام روشن کردن

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دیدگاه

نام *

ایمیل *

وب‌ سایت

سلام من النازم عشق بچگیم یعنی من ۴سالم بود با یه پسر ۱۶ساله…

سلام شما می تونید به تیم روانشناسی سربرگ تازه در تلگرام یا و…

یک سال بزرگترم است .از هم جدا شدیم ولی همدیگه رو دوست داریم…

سلام دوست عزیز. شما اشاره کردید به این که طرف مقابلتون رو بخ…

آیا حساب کاربری ندارید؟

09129305020


https://www.sarbargetaze.com/wp-content/uploads/2020/02/نظرات-شرکت-کنندگان.mp3Downloads-icon

سلام! به اکانت کاربری خود وارد شوید

بازیابی پسورد

پسورد شما به ایمیل شما ارسال خواهد شد

راز موفقیت | محمود جولایی – آموزش تکنیک های نوین موفقیت فردی

زمان لازم برای مطالعه این مقاله ارزشمند ۱۷ دقیقه است.

چطور عشقم رو برگردونم

جذب افراد خاص بعد از یک شکست عشقی با بکارگیری پکیج قانون جذب عشق و هیپنوتیزم موضوع این مقاله است.

اکنون که در حال خواندن این مقاله هستید، به احتمال بسیار زیاد با یکی از مشکلات زیر مواجه شده اید:


چرا هنوز از دوره نخبگان قانون جذب برای تحقق آرزوهایتان استفاده نمی‌کنید ؟

 کلیک کنید تا عضوی از نخبگان قانون جذب باشید !‍ 

  مشاوره خرید محصول: ۲۶۷۲۱۸۴۱-۰۲۱

گاهی اوقات نیاز داریم آخرین تلاشمان را برای برگرداندن عشق خود انجام دهیم چون جدایی واقعا سخت است اما معمولا این مواقع همه فقط یک نصیحت برای ما دارند؛ فراموشش کن و به زندگی ات ادامه بده!!! گاهی وقت ها نیاز دارید برای آخرین بار هم که شده برای بهبود رابطه خود، هرکاری که می توانید بکنید و در اعماق قلبتان به خود می گویید که اگر فقط یک شانس دیگر داشته باشم، همه چیز را در رابطه ام جبران میکنم و از خود می پرسید: آیا می توانم عشقم را برگردانم؟

قانون جذب عشق یا قانون جذب به زبان ساده می گوید: به هرچیزی که فکر کنی به طرف تو جذب می شود که در مقاله قانون جذب مفصل به آن پرداخته شده است. شما می توانید کسی را که دوستش دارید، عاشقش هستید و مهم ترین فرد زندگیتان است را به راحتی در کنار خود داشته باشید. می دانم که تردید دارید که چگونه می توانیم خودمان با بکارگیری قانون جذب هر جنبه از واقعیت زندگیمان را جذب کنیم که شامل جذب فردی خاص در زندگی هم می شود.باورکردنی به نظر نمیرسد اما واقعیت دارد و من همواره ازاین تکنیک استفاده می کنم. این موضوع، شامل بازگشت همسر سابقتان به زندگی، یا بازگرداندن عشقتان و حتی دوستی که سالهاست سر مسایل بی ارزش باهم قهر هستید نیز می شود. این شگفت انگیزترین بخش قانون جذب عشق محسوب می شود.

سوال اکثرمخاطبان این مقاله این است:

پاسخ ما این است:

شاید از نظر شما جمله بالا بیشتر به یک پیام تبلیغاتی شباهت داشته باشد تا یک خبر واقعی! اما دوستان خوبم؛ بدانید که قانون جذب و قانون جذب عشق، همیشه کار می کند؛ چه آن را باور کنید و چه باور نکنید! چه شما آن را بپذیرید، چه نپذیرید! همین حالا نیز عده ای از آن سود می برند. ممکن است در مقالات و یا “دوره آنلاین اسرار ناگفته ی قانون جذب” من، چنین استنباط کرده باشید که باید ارتباطی که قطع شده را فراموش کنید. دوستان، منظور این بوده که وقتی ارتباطی قطع می شود،باید دلایل بسیار مهمی وجود داشته باشد. باید این دلایل را بررسی کنید. اگر برای این دلایل کاری نکنید، برگرداندن آن فرد به زندگیتان کار درستی به نظر نمی رسد. من در پکیج آموزشی ” چگونه همسر دلخواه و رابطه رویایی را با قانون جذب عشق ، جذب کنم؟  ” مفصل این موضوع را توضیح داده ام.


چرا هنوز از دوره نخبگان قانون جذب برای تحقق آرزوهایتان استفاده نمی‌کنید ؟

 کلیک کنید تا عضوی از نخبگان قانون جذب باشید !‍ 

  مشاوره خرید محصول: ۲۶۷۲۱۸۴۱-۰۲۱

 

۱- لطفا سوال بسیار سرنوشت ساز زیر را در قسمت وسط بالای برگه ای بنویسید.

حتما بخوانید: چگونه همسر دلخواهم را با قانون جذب عشق، جذب کنم؟

۲- سمت راست برگه زیر سوال، تمام عوامل مثبت و دوست داشتنی که در رابطه از دست رفته برای شما مهم بوده را با شماره لیست کنید.

۳- سمت چپ برگه زیر سوال، تمام عوامل منفی رابطه و همه چیزهایی که شما را آزار می داد و دوست نداشته اید را با شماره لیست کنید.

این تمرین دقیقا مثل دو جلسه مشاوره، ذهن شما را به چالش می کشد. ممکن است نوشتن برایتان سخت باشد و کمی کند پیش رود. اما اگر تحمل کنید و همه جنبه های رابطه را بررسی کنید حتما موارد مثبت و منفی زیادی را بیاد خواهید آورد.

۴- زمانی که دیگر هیچ چیزی برای نوشتن ندارید، برگه خود را جلوی روی خود بگیرید.

۵- دو ستون چپ و راست را در دو کف ترازوی انصاف و واقع بینی دادگاه ذهن خود قرار دهید. چه احساسی دارید. احساس تو قاضی است.

دوست من اگر اختلاف زیاد نیست و یا کفه عوامل منفی و موارد آزاردهنده رابطه شما سنگین هست، بدانید که قانون جذب عشق به شما می گوید که واقع بین باشید. این رابطه برای شما مثل سم است. رهایش کنید. اگر نمی توانید رهایش کنید و وابسته شده اید توصیه می کنم دقیقا این مشکل را درمان کنید تا بتوانید رابطه را رها کنید. نه اینکه سم را نوش جان کنید.

اگر نمی توانید رهایش کنید و وابسته شده اید توصیه می کنم دقیقا این مشکل را درمان کنید تا بتوانید رابطه را رها کنید. نه اینکه سم را نوش جان کنید.

اکنون سوال این است:

اگر دو نفری را که با هم نساخته اند و به هر دلیلی از هم جدا شده اند را دوباره در کنار هم قرار دهید، تقریبا همیشه همان نتایج قبل ظاهر می شود. دقیقا به همین دلیل است که اکثر افرادی که بدون تغییر، دوباره نزد هم برمی گردند، خیلی زود از هم جدا می شوند. شرایط ارتباطی افرادی که از هم جدا می شوند و دوباره رجوع می کنند، عموما در بار دوم و یا چندم، خیلی پیچیده تر و دشوارتر می شود. دوستان توجه کنید، وقتی همان افراد قبلی در کنار هم قرار می گیرند، همان نتایج مشخص قبلی را تجربه خواهند کرد.

بدانید که باید طرفین این ارتباط تغییر کنند. برای این کار هم فقط سه راهکار وجود دارد :

حتما بخوانید: چگونه باید از چنگال افکار و باورهای منفی رها شویم؟

امیدوارم متوجه شده باشید که مهمترین و  بهترین کاری که باید قبل از بازگشت به ارتباط مشکل دار قبلی انجام دهید، این است که تغییر کنید و  افراد جدیدی شوید. قانون جذب عشق برای افراد سابق که تغییر نکرده اند، همان نتایج سابق را به همراه دارد. یا باید افراد تغییر کنند؛ یعنی افکار و باورهای جدیدی در آنها شکل بگیرد و رشد کند و یا اینکه باید شخص یا افراد جدیدی جایگزین شوند که در واقع افکار جدید باعث می شود قانون جذب به شکل و فرم جدید در زندگی ارتباطی آنها عمل کند.

افراد جدید هرگز نتایج قبل را در ارتباط  جدید خود تجربه نمی کنند. این روش بهترین توصیه روانشناسان و مشاورین ازدواج نیز هست. این روش همیشه بهترین روش خلق رویایی ترین ارتباط با فردی که دوستش دارید ولی قبلا نتوانسته بودید در کنار هم آرامش و محبت را تجربه کنید، محسوب می شود.

درچه مواردی “قانون جذب عشق” عمل نمی کند؟ (کدام ارتباط را نباید برگرداند؟ )

چطور عشقم رو برگردونم

بدانید که این ارتباط مسموم است. در راهکار دوم که در بالا اشاره شد، عموما این نتایج بروز می کند:

یعنی یکی از طرفین، مشاوره می رود و درمان می شود و تغییر می کند و به همان ارتباط  قبلی برمی گردد اما چون طرف مقابل تغییر نکرده باید یکسری از مسائل را بپذیرد و تحمل کند. این ارتباط حتی اگر مجددا هم برقرار شود، حلقه محبت و علاقه دو طرفه در هم قفل نخواهد شد. من اینگونه ارتباط را صلاح نمی دانم. این ارتباط نیست، آویزان شدن است. این فرد باید یک عمر در خفت و خواری به سر ببرد و مطمئنا روزی از گدایی محبت و عشق خسته خواهد شد و طلاق عاطفی اولین اتفاق در این ارتباط خواهد بود. راهکار، همان مورد سومی است که در بالا به آن اشاره شد. پس تصمیم نهایی با خود شماست.

حتما بخوانید: نشانه‌های عزت نفس پایین و نشانه های عزت نفس بالا

در این بخش از مقاله خواهید دانست که بالاخره چطور می توانید عشق خود را جذب کنید.

این مقاله برای همه کسانی است که در مورد استفاده از قانون جذب برای جذب فردی که دوستش دارند (یا بهتر بگم عاشق هستند) پرسش دارند، اما می ترسند که بپرسند. مقاله را بخوانید تا متوجه شوید چطور کسی را که دوست دارید به زندگیتان جذب کنید. چطور با استفاده از قانون جذب فردی خاص را که عاشقش هستیم به زندگیمان جذب کنیم. قانون جذب برای پیدایش یا آشکار سازی فردی خاص در زندگی از طریق “تمرکز بر خودتان” کار می کند و ارتباطی به سایر افراد ندارد. این فقط در مورد شماست. این راز بزرگی است که به شما گفته می شود. درک درست و فهم عمیق این موضوع سخت ترین بخش از قانون جذب است. من افراد بسیاری را دیده ام که شاید ۵ سال است که قانون جذب را اجرا می کنند. حتی بیشتر کتابهای مرتبط با قانون جذب را نیز مطالعه کرده اند. اما همچنان و همیشه دنبال تغییر افراد و شرایط بیرونی هستند. این افراد جواب نخواهند گرفت. پس وقتی کسی را دوست داریم یا می­ خواهیم جذب کنیم، “خودمان و ارتباط مان” تنها چیزی است که می­ توانیم به آن فکر کنیم. اما همیشه تصور کرده ایم که باید از قانون جذب استفاده کنیم تا آن فرد ما را دوست داشته باشد و به ما توجه کند. ما به دنبال راهی هستیم تا فردی را برخلاف میل باطنی به کاری واداریم. ما به دنبال این هستیم تا روح و روان کسی که هیچ علاقه ای به بودن در این ارتباط را ندارد، تسخیر کنیم. اما قانون جذب تماماً در مورد شماست، در مورد افکار شما، احساسات و فرکانس تان. شما نمی توانید از قانون جذب سوء استفاده کنید. شما نمی توانید با قانون جذب به کسی صدمه بزنید. فراموش نکنید فرد مقابل شما هم سیستم فعال احساسی و ارتعاش ذهنی را دارد. او نیز باید در فرکانس شما باشد و یا تمایل داشته باشد تا با افکار و باورهای شما همسو شود.

کارهای که برای جذب فردی خاص به زندگیتان حتما باید انجام دهید:

همه تغییرات با افزایش عزت نفس و خود باوری آغاز می شود. همه کارتان را رها کنید. اکنون وقت تقویت خود دوستی و خود عشقی است. اگر به راحتی نمی توانید، یا سالها روی این موضوع کار کرده اید و الان احساس می کنید نمی شود!!! از خود هیپنوتیزم تقویت عزت نفس و خود دوستی و خود ارزشمندی قدرتمندانه استفاده کنید. باید باور کنید و درک کنید که فردی بسیار عالی هستید و این به فکری که دیگران درباره شما می کنند هرگز ارتباطی ندارد. نمی توانید انتظار داشته باشید که فردی شما را دوست داشته باشد یا عاشق شما باشد، درحالی که هم اکنون خودتان را دوست ندارید. چطور می توانید کسی را دوست داشته باشید؟! در حالی که از خودتان متنفرید؟ اعتماد به نفس، ابزاری قدرتمند است و افراد را جذب شما می­ کند. از طرف دیگر عزت نفس شماست که باعث می شود در هر رابطه ای کمترین آسیب را ببینید.

شما نمی توانید با حال خراب و گریه و زاری ناشی از رفتن عشق تان قانون جذب عشق را بکار بگیرید. ما ازآموخته های خود در قانون جذب می دانیم که افکار منفی مجددا منفی های بیشتر و حال بدتری را برایمان بوجود می آورد. خانم دکتر لیزا فایر استون می گوید: شما بعد از شکست عشقی دچار بحران روحی و حال بد می شوید و دقیقا به همین دلیل وارد رابطه ای بدتر از قبل میگردید و نتایج بدتری را تجربه می کنید. در زندگی برخی افراد این تکرار ادامه دارد…

مثال:

“زندگی بدون عشقم دیگه معنی و ارزش نداره!!!!”

“بدون اون نمی تونم زندگی کنم!!!”

“پیدا کردن فردی مناسبتر سخت است!”

“چرا هیچ کس خوبی مرا نمی بیند؟”

یا “چرا کسی مرا دوست ندارد؟”

شما ویژگی ­های بسیار عالی دارید که شما را سزاوار عشق و توجه هر کسی می­ کند. دیگران به شما توجه می ­کنند و تحسین تان می کنند. اطراف شما تماما عشق است. اجازه دهید وارد شود. محبت و عشق را در فراوانی ببینید. ایمان و اعتقاد شما باید فراوانی عشق باشد تا موج فراوانی علاقه و عشق به سمت شما جریان یابد. وقتی اجازه دهید عشق وارد شود و بر موارد مثبت تمرکز کنید، می­ توانید فرکانس تان را تغییر دهید و درب را برای قانون جذب با عشق باز کنید تا فرد خاص را به زندگی شما بیاورد. شما خودتان خالق ارتباطات خود هستید.

حتما بخوانید: چگونه ارتعاش (فرکانس) قدرتمندی بفرستیم؟

ترسناک ترین چیز در مورد عشق حقیقی، باز کردن آغوش تان برای آن است. عشق را زندگی کنید، نقش بازی کردن کافی است. با تک تک سلولهای وجودتان احساسش کنید. اکثر افراد و مخصوصا خانمها این باور محدود کننده سنتی را در ذهن دارند: “وقتی خودتان را در مورد عشق آزاد و رها می­ کنید، این احتمال وجود دارد که صدمه ببینید.” اگر از صدمه دیدن بترسید؛ ممکن است ناخودآگاه از نزدیک شدن فردی که دوستش دارید به خودتان جلوگیری کنید. آماده خطر کردن باشید و کاملا خودتان را در برابر عشق آزاد بگذارید. آن عشقی را که می­ خواهید خلق خواهید کرد. دست و پای ذهن را نبندید. آزادش بگذارید تا از جریان عشق، قدرت و انرژی ماورایی بگیرد.

افراد، اغلب جذب افراد خنده رو و شاد می شوند. این کلید طلایی در ارتباطات است و در شرایط سخت و پیچیده زندگی امروزی، این موضوع برای افراد یک امتیاز بسیار بزرگ محسوب می شود. وقتی حال خوبی دارید، دیگران به شما توجه می­ کنند و می­ خواهند که با شما باشند. افکار مثبت و یا منفی ذهن شما بر اساس احساس شما در آن لحظه شکل و فرم می گیرد. بنابراین آن چیزهایی که خشنودتان می­ کند را حتما انجام دهید. از کارهایی که شما را به فرکانس منفی می برد حتما دوری کنید. ممکن است این کار تماشای فیلمی سرگرم کننده یا رفتن به پارک یا رستوران مورد علاقه تان برای نهار و یا بازی با یک کودک باشد. هر چه قدر که بیشتر از زندگیتان لذت ببرید و بتوانید  احساس و حال خوب را در خودتان زنده نگه دارید، سریعتر می­ توانید فردی خاص را به زندگیتان جذب کنید.

توصیه می کنم: اگر مشکلات زیادی دارید و یا در هر ارتباطی شکست می خورید و یا نگران بالا رفتن سنتان برای ازدواج موفق هستید، توصیه میکنم سریعا به یک مشاور خوب مراجعه کنید. در صورت تمایل برای گفتگو با یک مشاور با تجربه، می توانید از طریق شماره ۰۹۱۲۱۷۵۲۸۵۴ و یا تلگرام همین شماره و یا شماره دفتر راز موفقیت برای وقت مشاوره تلفنی هماهنگ کنید. مراحل مشاوره مستقیم با استاد جولایی به این شکل است که بعد از برقراری تماس، پرسشنامه ای برای شما ارسال می شود. پس از تکمیل پرسشنامه، آن را از طریق تلگرام یا واتسپ و یا راه های ارتباطی دیگر( و برای عزیزان خارج از کشور از طریق ایمو و یا …) ارسال می کنید. این  کار از اتلاف زمان جهت آشنایی جلوگیری می کند و موجب صرفه جویی زمان مشاوره شما می شود.  پس از واریز هزینه مشاوره، فیش واریز را به همین شماره ارسال می کنید و بلافاصله وقت مشاوره تلفنی برای شما هماهنگ می شود.

روی موارد خوب و مثبت فرد مورد علاقه تان که می­ خواهید قانون جذب به شما بدهد تمرکز کنید.

در همین لحظه از شرایط و ویژگی های او راضی باشید. راضی بودن به معنی پذیرش چیزی که دوست ندارید نیست.

بر روی چیزهایی که نمی­ خواهید در فرد باشد تمرکز نکنید. مانعی ندارد که به خاطر تفاوت ها و حتی تضادها هم شکرگزاری کنید. تمام موفقیت یک ارتباط، زمانی شکل کامل به خود می گیرد که شما تفاوت ها را واقعی ببینید و بپذیرید.

یادتان باشد زمانی که فقط تفاوت ها را ببینید و بر آنها متمرکز شوید و حتی شاید مدام به فرد گوشزد کنید. درواقع شما در حال فرا خواندن همان چیزها به زندگیتان هستید.

اینجاست که دلیل اکثر جدایی ها مشخص می شود: تبدیل تفاوت ها به اختلافات.

از زمانی که بتوانید درهر لحظه، تفاوت ها و تضادها را به یک فکر سازنده مثبت تبدیل کنید، چیزهایی  شروع به قرار گیری در مسیر زندگی شما می­ کنند که همیشه در رویایتان بوده است، از جمله زندگی عاشقانه و ارتباط رویایی.

حتما بخوانید: ۵ تکنیک طلایی تقویت عزت نفس که هرگز به ما نگفتند

این یکی از سخت ترین قسمتهای قانون جذب برای جذب عشق است. وقتی که می خواهید فردی خاص را جذب کنید. می دانم که می خواهید با او باشید، اما الان به شما گفتم که باید بتوانید او را از دست بدهید!

دیوانگی است! درسته؟

اما فقط زمانی که شما بتوانید با نبودن او هم راحت باشید، آن زمان است که راه قانون جذب را برای جذب فردی خاص به زندگیتان هموار می­ کنید. تا وقتی که از نبودن او در رنج باشید و احساس راحتی نکنید، بخشی از مغز شما مقاومت می­ کند و داشتن آنچه را که واقعا می­ خواهید غیر ممکن می سازد. در واقع این یک باور مخفی در لایه های پایین ضمیر ناخودآگاه است که می‌گوید:

می‌ترسم و نگرانم که نکند روزی از دستش بدهم، پس چه کاری است که این همه سختی را  برای بدست آوردنش متحمل  شوم!!!

کائنات هم مثل همیشه حرف ذهن شما را می پذیرد و دستور شما را علیرغم تمایل ظاهری مبنی بر اینکه، من این فرد را نمی خواهم  اطاعت می کند و شرایط و اتفاقات متناسب با این خواست درونی شما را بوجود می آورد. این بدان معناست که بر اساس قانون جذب تا زمانی که با احتمال از دست دادن او هم مشکلی نداشته باشید، داشتن ارتباطی که می ­خواهید بسیار سخت خواهد بود. شما باید با نداشتن او هم راحت باشید.

می­ دانم که آسان نیست، می دانم که چقدر سخت است. به همین دلیل است که وقتی با قانون جذب کار می کنید، اغلب بهتر است بگویید، من آقا یا خانم X یا فرد بهتری را می­ خواهم یا من ارتباط بهتری با دوستم یا فرد بهتری را می­ خواهم. کمی منطقی باشید. آیا این خوب نیست که به جای رابطه فعلی تان با یک فرد نامناسب بتوانید با فرد بهتری ارتباط داشته باشید؟ چقدر عالی می شود اگر بتوانید با کسی باشید که دوست نخواهد داشت حتی یک روز را بدون شما بگذراند، چه برسد به اینکه عمری بدون شما باشد؟ تصمیم نهایی با شماست. شاید این مقاله را باید ۱۰ بار بخوانید. این مقاله فقط توضیح قانون جذب نیست. این مقاله کوتاه بیان علل و عوامل و راهکارهای پیشگیری از یک آسیب اجتماعی است. اما در نهایت هر کاری که تصمیم می­ گیرید همان را درست و قدرتمندانه انجام دهید. بر کاری تمرکز کنید که خوشحالتان می­ کند. با کسی باشید که حس خوب دوستی به شما می دهد. تمام مدت نگران  چگونگی ایجاد و جذب فرد خاص نباشید. کمی از بالا به موضوع بنگرید. مسایل بسیار مهمتری شاید باشد که قبل از تمنای جذب باید به آنها توجه کنید. کمی نگران خودتان باشید، خودتان را به ناز بپرورانید، از خودتان مراقبت کنید. با خودتان آشتی مجدد کنید. هرگز دوستی بهتر از خودتان را نمی توانید جذب کنید. بگذارید که او آنچه را از دست رفته ببیند و ارزیابی کند. اگر خوب و ارزشمند بود حتما تا پای جان ارزش تلاش دارد. قانون جذب آن عشقی را که شما می­ خواهید برایتان می­ آورد، چون شما بهترین عشق الهی هستید.

در پایان خبر خوبی برایتان دارم:

اگر تلاش زیادی کرده اید ولی هنوز موفق به بازگرداندن عشق و یار و جفت روحی خود به زندگیتان نشده اید، شاید زمان آن رسیده تا اقدام جدی بکنید. حتما و حتما توصیه میکنم، توضیحات دو پکیج زیر را مطالعه کنید:

معرفی محصول: جذب عشق رویایی | دو پکیج در یک پکیج (هیپنوتیزم جذب فرد خاص+ پکیج قانون جذب عشق)

 

پست قبلی

بعد از طلاق چه کنم؟ و چطور حالم رو خوب کنم؟ (قانون جذب عشق)-راز موفقیت

پست بعدی

فرمول قانون جذب؟ | چرا قانون جذب کار نمی­ کند؟ – راز موفقیت

ازدواج با جفت روحی در ۴ گام تضمینی!

قانون جذب | قانون جذب چیست و چگونه از آن استفاده کنیم ؟

قانون جذب در قرآن (قانون جذب در دین اسلام)

قانون ارتعاش در قانون جذب چیست؟|چگونه ارتعاش (فرکانس) قدرتمندی بفرستیم؟

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

پیام شما پس از بررسی منتشر می شود

اطلاعات من را ذخیره کن تا در آینده نیازی به ورود اطلاعات نداشته باشم


ازدواج با جفت روحی در ۴ گام تضمینی!

قانون جذب | قانون جذب چیست و چگونه از آن استفاده کنیم ؟

قانون جذب در قرآن (قانون جذب در دین اسلام)

همین الان ایمیل و شماره همراه خود را وارد کنید تا ایمیل برایتان ارسال شود

آیا می‌دانید چه فرصتی پیش روی شماست ؟

همین الان می‌توانید عضوی از نخبگان قانون جذب شوید که با تدریس استاد جولایی در این دوره  قانون جذب زندگی‌شان را متحول کرده‌اند !

سلام! به اکانت کاربری خود وارد شوید

بازیابی پسورد

پسورد شما به ایمیل شما ارسال خواهد شد

به یاد داشته باشید این ۴ حرکت آسان برای برگرداندن عشق و شروع دوباره رابطه پس از جدایی اگر با هدف ازدواج و پایداری رابطه شکل نگیرد نمی تواند نتایج خوبی برای شما به همراه داشته باشد. پس اگر به دنبال بازگشت به رابطه پس از جدایی هستید حتما باید با هدف رسیدن به ازدواج و پایداری رابطه پیش بروید. به عبارت دیگر هدف نباید بازگشت به رابطه دوستی باشد.

اگر بخواهیم به این پرسش که چگونه رابطه تمام شده را دوباره شروع کنیم پاسخ دهیم باید بدانیم بازگشت به رابطه پس از جدایی ساده ترین مرحله است زیرا فقط خلاصه به برگرداندن عشق نمی شود بلکه حفظ رابطه و پایداری آن نیز اهمیت دارد؛ یعنی اگر ازدواج نکرده ایم، ارتباط را به ازدواج ختم کنیم و اگر ازدواج کرده ایم احتمال جدایی را برای همیشه از بین ببریم.

پس وقتی در مورد ۴ حرکت آسان برای برگرداندن عشق و شروع دوباره رابطه پس از جدایی صحبت می کنیم منظور یادگیری مهارت های بازگرداندن عشق از دست رفته و همچنین رسیدن به ازدواج است و اگر متاهل هستیم بازگرداندن همسر به قصد پایداری همیشگی رابطه (نه روابط کوتاه مدت و تفریحی).

اگر همچنان رابطه شما تمام نشده است و در شرایط پس از جدایی قرار ندارید اما طرف مقابل رابطه اش با شما سرد شده است و دیگر به شما توجه نمی کند به شما توصیه می کنم نگاه کنید به مقاله قبلی من با نام چگونه رابطه سرد شده را گرم کنیم).

چطور عشقم رو برگردونم

این مقاله در گذشته ۴ حرکت ساده برای برگرداندن عشق از دست رفته نام داشت که در آخرین و جدید ترین به روز رسانی در سال ۱۳۹۹ که بر اساس آخرین تکنیک ها و پژوهش های من – شاهین زند – نوشته شده است به ۴ حرکت آسان برای برگرداندن عشق از دست رفته و شروع دوباره رابطه تغییر یافت که مهارت مهارت های از راه دور برای بهبود رابطه نیز به آن اضافه شده است.

گاهی اوقات به یک فرصت دیگر برای شروع دوباره رابطه تمام شده نیاز داریم. 

اولین تجربه ای که پس از جدایی احساس می کنیم یک خلا دردناک است که گویی زندگی را برای مان بی معنا می کند. به همین دلیل در اعماق قلب خود احساس می کنیم اگر فقط یک شانس دیگر داشتیم می توانستیم همه چیز را  رو به راه کنیم؛ در نتیجه به خود می گوییم هر طور شده باید راهی برای شروع دوباره رابطه تمام شده خود پیدا کنم.

گاهی اوقات نیاز داریم برای یک بار دیگر هم که شده برای شروع دوباره رابطه پس از جدایی خود تلاش کنیم تا شاید مرور خاطرات قدیمی در تنهایی تاریک اتاق به مرور نوستالژی عاشقانه ای در کنار عشق مان تبدیل شود که اکنون همسر ماست.

به هر حال چیزی که بیش از همه ذهن را در این شرایط درگیر می کند این است که آیا احتمال بازگشت به رابطه وجود دارد و یا واقعا باید همه این خاطرات را فراموش کنیم!! اصلا مگر می شود فراموش کرد …

به همین دلیل در این مطلب می خواهیم در مورد مهارت های بازگشت به رابطه پس از جدایی بر اساس روانشناسی عشق و دیگر منابع روانشناختی صحبت کنیم که به صورت مرحله به مرحله و بر اساس یک برنامه جامع و مشخص به ما کمک می کند رابطه از دست رفته خود را دوباره شروع کنیم.

البته باید تاکید کنم حفظ رابطه از بازگرداندن عشق به رابطه تمام شده پس از جدایی مهم تر است زیرا بازگشتی که به جدایی مجدد ختم شود شما را در چرخه بازگشت و جدایی می اندازد که از ” جدایی همیشگی” بدتر است ( نگاه کنید به چرا بازگشت به رابطه ساده است اما کافی نیست).

به هر حال نتیجه ای که سخن بالا می گیریم این است که بازگشت به رابطه تمام شده بسیاری ساده تر از آنی است که تصورش را بکنید هرچند شروع یک رابطه جدید با فردی جدید از آن هم ساده تر است اما گاهی تلاش برای حفظ یک رابطه عاشقانه که سرشار از خاطرات شاد و زیباست ارزشش را دارد ( نگاه کنید به چگونه طرف مقابل برای شروع دوباره رابطه پیش قدم شود).

به زبان ساده همه کاری که باید انجام دهیم به دو دسته تقسیم می شود:

حرکت اول: کارهایی که بعد از کات کردن نباید انجام داد – پرهیز از اشتباهات بعد از جدایی

حرکات بعدی: کارهایی که بعد از اتمام رابطه باید انجام داد از جمله تکنیک های جذب غیر مستقیم ( نگاه کنید به اشتباهات و اقدامات صحیح بعد از جدایی – بعد از کات کردن چه باید کرد)

قبل از اینکه در مورد ۴ حرکت ساده برای برگرداندن عشق و شروع دوباره رابطه تمام شده سخن بگوییم اجازه دهید اشاره کنیم که منابع این مهارت ها و تکنیک ها بر اساس برنامه ریزی ضمیر ناخودآگاه، هیپنوتیزم، زبان بدن، روانشناسی اجتماعی، روانشناسی عشق، فرهنگ شناسی ایرانی، عصب شناسی و شخصیت شناسی و ان ال پی (NLP) عشق یا برنامه ریزی عصبی کلامی است.

بر اساس همین تکنیک های nlp عشق یا برنامه ریزی عصبی کلامی است که که می آموزیم چه کارهایی بعد از کات کردن نباید انجام دهیم ( مثلا اصرار به ادامه رابطه) و یا مدت زمان ممنوعیت تماس چقدر است ( نگاه کنید به واقعیت در مورد تکنیک های nlp برای برگرداندن عشق)

برنامه ریزی عصبی کلامی / neuro-linguistic programming  فقط یکی از ده هاه تکنیک و منبعی است که در طراحی تکنیک های نوین بینش و کتاب های من – شاهین زند – استفاده شده است. اما از آنجایی که اطلاعات کمی درمورد این رویکرد وجود دارد، در ادامه کمی در مورد آن صحبت خواهیم کرد و سپس به سراغ مراحل شروع دوباره رابطه پس از جدایی خواهیم رفت.

NLP یا برنامه ریزی عصبی کلامی یعنی بدست آوردن قدرت و کنترل ضمیر ناخودآگاه خود یا دیگران. به زبان ساده nlp به ۳ شکل به شما کمک می کند

nlp یا برنامه ریزی عصبی کلامی در واقع به معنای ارتباط بین نشانه ها و و نورون های مغز است. همه درک ما، احساسات ما و اقدامات مان تحت تاثیر ارتباطی است که بین نشانه های بیرونی و نورون های درونی ذهن شکل می گیرد ( برای اطلاعات بیشتر نگاه کنید به تکنیک ها و مفاهیم برنامه ریزی عصبی کلامی).

۱ – چگونه nlp  دانش را به مهارت تبدیل می کند

برای بسیاری از شما پیش آمده است که کاری انجام دهید که می دانید اشتباه است ( مثلا پرخاشگری یا عصبانیت). در این شرایط مهم نیست چقدر با خود تکرار کنید و یا نسبت به مضرات پرخاشگری آشنا باشید، همچنان این رفتار ناخوشایند را انجام می دهید. یا ممکن است بسیاری از دانسته های رفتاری دیگر خود را در زمان مناسب به یاد نیاورید.

به همین دلیل است که من از تکنیک های nlp در آموزش های خود استفاده می کنیم و نام آن را آموزش مطالعه محور گذاشته ام زیرا نه تنها دانش روابط عاطفی را به شما می آموزد برای مثال دانش بازگشت به رابطه بلکه این دانش را در ناخودآگاه شما برنامه ریزی می کند.

وقتی دانش مورد نظر در ضمیر ناخودآگاه برنامه ریزی شود دیگر نیاز نیست به آن بیندیشید یا آن را به خاطر داشته باشید، این تکنیک ها خود به خود در رفتار و اقدامات شما نمایان خواهد شد و آن ها را اجرا خواهید کرد.

۲ – چگونه nlp به ما در نفوذ به احساسات دیگران کمک می کند

همان چیزی که من را عاشق می کند نمی تواند شما را نیز عاشق کند. انسان ها با توجه به گذشته و تجربیاتی که داشته اند ویژگی ها و نیازهای متفاوتی در سطح ناخودآگاه دارند و در نتیجه نمی شود یک قانون برای عاشق کردن همه افراد ایجاد کرد ( نگاه کنید به عشق و نیازهای ضمیر ناخودآگاه)..

بسیاری از کارهایی که بعد از اتمام رابطه باید انجام داد و همچنین کارهایی که بعد از کات کردن نباید انجام داد با هدف ایجاد احساس مثبت و مورد نظر در شخص مقابل جهت بازگشت به رابطه پس از جدایی است.

۳ – چگونه nlp به ما در رسیدن به هر هدفی کمک می کند

مهمترین و شگفت انگیز ترین قدرت nlp در فعال کردن نیروی هدایت پنهان در ضمیر ناخودآگاه است. ضمیر ناخودآگاه شما یک نیروی هدایت پنهان است که اگر به درستی از تکنیک های فرمان به ضمیر ناخودآگاه استفاده کنید هم شما را به سوی اهداف تان هدایت می کند و هم عامل اصلی ایجاد احساس عشق در دیگران است.

این ویژگی nlp همان چیزی است که به ما در جذب شخص مورد نظر با استفاده از شیوه های ارتباطی غیر مستقیم و بر اساس روانشناسی جذب کمک خواهد کرد ( برای اطلاعات بیشتر نگاه کنید به یا قانون جذب عشق از دست رفته بر اساس روانشناسی جذب).

در واقع بر خلاف باور عامیانه مدت زمان ممنوعیت تماس بعد از جدای برای این نیست که فقط ارتباط را قطع کرده باشیم بلکه برای این است که از شیوه های ارتباطی غیر مستقیم نیز استفاده کنیم. به هر حال قبل از هر چیز باید با اشتباهات بعد از جدایی و کارهایی که بعد از کارت کردن نباید انجام داد اشنا باشیم – در ادامه همین مقاله این موارد را نیز توضیح خواهیم داد.

اگرچه احتمال بازگشت به رابطه در روابط مختلف می تواند کمتر یا بیشتر باشد اما در هر صورت این ۴ حرکت به صورت قابل توجهی به شما در بازگشت به رابطه پس از جدایی کمک خواهد کرد ( نگاه کنید به برگرداندن مرد به رابطه – چه مردانی به رابطه برمی گردند).

با این ۴ حرکت ساده برای بازگرداندن عشق از دست رفته یاد می گیرید چگونه با شیوه های ارتباط مستقیم و غیر مستقیم در طرف مقابپل نسبت به خود احساسات مثبت ایجاد کنید. همچنین در مورد مدت زمان ممنوعیت تماس بعد از جدایی یاد خواهید گرفت، کارهایی که بعد از اتمام رابطه باید انجام داد و کارهایی که بعد از کات کردن نباید انجام داد را می آموزید و همچنین از اشتباهات بعد از جدایی پرهیز خواهید کرد.

مهمترین منابع بکار رفته در این ۴ حرکت آسان، تکنیک های NLP برای برگرداندن عشق و کتاب بازگشت به عشق و ازدواج نوشته شاهین زند است.

حرکت اول برای اینکه بفهمیم چگونه رابطه تمام شده را دوباره شروع کنیم شناخت اشتباهات بعد از جدایی است که انسان ها معمولا پس از جدایی و طلاق مرتکب می شوند؛ همان اشتباهاتی که بعد از کات کردن باعث ارسال سیگنال منفی می شود.

پس می توان گفت کارهایی که بعد از اتمام رابطه باید انجام داد اول از همه شامل پرهیز از اشتباهات بعد از جدایی است.

اشتباهاتی که در ادامه در مورد آن صحبت خواهیم کرد، اشتباهاتی است که پس اتمام رابطه بسیاری افراد به صورت ناخودآگاه مرتکب می شوند زیرا ناخودآگاه به آنها می گوید این بهترین کار برای بازگشت به رابطه شکست خورده است.

اما با اینکار نه تنها باعث ارسال سیگنال های منفی / احساسات منفی به طرف مقابل می شود بلکه موجب می شود احساس شکست در رابطه و ترد شدن پیدا کنید. به عبارت دیگر این اشتباهات وضعیت روحی شما را بیشتر نابسامان می کند.

به همین دلیل است که در ابتدا گفتیم برای اجرای هر تکنیکی مرتبط با احساسات و رفتار باید از طریق برنامه ریزی ضمیر ناخودآگاه آن را حل کرد زیرا ریشه اکثر اقدامات، احساسات و رفتارات ما ضمیر ناخودآگاه است. در مورد اشتباهات نیز برای حل ریشه ای آن باید باور های غلط مرتبط با آن را پیدا کرد و آن ها را از ریشه قطع کرد ( نگاه کنید به ۱۱ باور غلط که بعد از کات کردن باعث اشتباهات بیشتر می شود).

چطور عشقم رو برگردونم

 

تجربیات گذشته، دوران کودکی، امیال، آرزوها و ترس ها، چیزی را در ذهن ما ایجاد می کنند که ضمیر ناخودآگاه نام دارد. ضمیر ناخودآگاه به صورت پنهان مسئول ۹۰ درصد از اقدامات و رفتارهای ما است.

پس از اینکه یک رابطه عاشقانه تمام می شود ضمیر ناخودآگاه شما همچنان به دنبال نشانه هایی از وجود احساس عاشقانه در عشق از دست رفته است. به این منظور دچار سوء گیری شناختی می شود. سوء گیری شناختی به معنی پذیرش بخشی از واقعیت است که مطابق با امیال ذهن ما باشد.

در این موقعیت ضمیر ناخودآگاه، تمایل به برگرداندن مرد یا زن مورد علاقه دارد و پذیرش این امیال ضمیر ناخودآگاه نیز باعث می شود دوست داشته باشید هر نشانه ای را که بیانگر احساس وی است بپذیرید حتی اگر به ضرر خودتان باشد. در نتیجه بهانه هایی که از سوی معشوق عنوان می شود را بی چون و چرا می پذیرید و حتی ممکن است گاهی خود را مسبب پایان رابطه عاشقانه تصور کنید.

این بهانه ها گاهی در مورد وضعیت اقتصادی است، گاهی در مورد مشکلات درونی و گاهی هم مخالفت خانواده ها. به هر حال بهانه های بسیاری در این موقعیت ممکن است عنوان شود و شما نیز ناخودآگاه آن ها را بپذیرید. باید بدانید بهانه ها یا دلایلی که به ظاهر باعث جدایی شما شده اند، ریشه اصلی سرد شدن عشق در طرف مقابل نیستند.

برای پیدا کردن دلیل از دست رفتن عشق تان نباید به دنبال دلایل خودآگاه باشید بلکه باید دلایل ناخودآگاه را پیدا کنید. به یاد داشته باشید عشق از طریق خودآگاه و منطق شکل نمی گیرد بلکه ناخودآگاه ایجاد می شود.

پذیرش این بهانه های ناسازگار با واقعیت که یکی از اشتباهات بعد از جدایی است می تواند موجب اشتباهات بعدی شود که در ادامه بیشتر در مورد آن صحبت خواهم کرد.

به یاد داشته باشید اشتباهات بعد از جدایی می توانند شما را به یک برند تبدیل کنند اما نه یک برند مثبت بلکه برندی که وقتی اسمش یا یادش به خاطر می آید همراه با احساسات ناخوشایند و منفی است.

از دیگر اشتباهات بعد از جدایی که منجر به شکست شما در بازگشت به رابطه پس از جدایی می شود و معمولا افراد پس از جدایی و قطع ارتباط انجام می دهند انتخاب عکس های معذرت خواهی، متن برای برگرداندن عشق یا ارسال صدها پیام و اس ام اس است برای اینکه اعتراف کنند اشتباه خود را پذیرفته اند ( به دلیل بهانه پذیری ناسازگار) و یا اشتباه خود را توجیه کنند.

اما در واقع با اینکار فقط باعث ارسال بیشتر سیگنال های منفی می شوند زیرا این عمل مستقیما احساسات منفی را هدف می گیرد و افزایش می دهد. هرگونه اشتباه، اشاره به اشتباه، پذیرش اشتباه و توجیه آن نیز فقط بیشتر اشتباه و حس منفی مرتبط با آن را در یادها ایجاد می کند.

اگر به دنبال یک شروع تازه برای رابطه قبلی خود هستید باید بدانید بعضی افراد تصور می کنند یک راه درمانی سریع وجود دارد که هر مشکلی را می تواند به سادگی حل کند و آن هم دلجویی و معذرت خواهی از عشق است. اما این تصور یک تصور احساسی است و از سیگنال های منفی و غریزه شما نشات گرفته است.

البته روش صحیحی برای عذر خواهی کردن وجود دارد که می توان از آن حتی وقتی هیچ اشتباهی مرتکب نشده اید استفاده کنید که در همین مراحل به آن اشاره می شود.

یکی دیگر از کارهایی که بعد از کات کردن نباید انجام داد و باعث می شود موفق به بازگرداندن عشق از دست رفته نشویم تکدی گری احساسی است. تکدی گری احساسی یعنی اصرار به ادامه رابطه؛ یعنی برای حفظ رابطه شروع به خواهش و التماس کنیم. این اشتباه یکی از رایج ترین اشتباهاتی است که بسیاری آن را بهترین راه برای برگرداندن عشق می دانند.

اگر بخواهیم بفهمیم چگونه رابطه تمام شده را دوباره شروع کنیم باید بدانیم اصرار به ادامه رابطه یکی از بزرگترین اشتباهات بعد از جدایی است و یکی از کارهایی است که بعد از کات کردن نباید انجام داد.

به یاد داشته باشید اگر فردی تصمیم بگیرد از شما جدا شود، التماس کردن هرگز تصمیم او را تغییر نخواهد داد. خواهش و تمنا کردن باعث می شود به نظر فردی نیازمند و ضعیف بیایید؛ رفتاری که اصلا جذابیت ندارد.

واقعا فکر می کنید معشوق تان از شما جدا شده است تا برای بازگرداندنش التماس کنید؟ هیچ فردی دوست ندارد با یک فرد نیازمند و ضعیف در رابطه باشد. حتی اگر التماس کردن نتیجه بدهد، رابطه ی شما تبدیل به یک رابطه ی ارباب، برده ای می شود.

حتی اگر اصرار های مداوم به ادامه رابطه باعث بازگرداندن عشق شود، مجدد آن رابطه با شکست مواجه خواهد شد زیرا احساسات منفی در ضمیر ناخودآگاه نه تنها از بین نرفته است بلکه بیشتر شده است.

از اشتباهات بسیاری رایج بعد از جدایی رابطه ی ارباب/ برده است. این رابطه دقیقا پس از التماس کردن و اصرار به ادامه رابطه شکل می گیرد و مجدد باعث ارسال سیگنال های منفی و در نتیجه شکست در بازگشت به رابطه پس از جدایی می شود.

در واقع این نوع از رابطه وقتی شکل می گیرد که بی چون و چرا هر چیزی که از طرف مقابل خود می شنوید را می پذیرید و ارزش خود را زیر پا می گذارید.

در این شرایط ممکن است بدون در نظر گرفتن خودتان هر چیزی را که عشق قبلی به آن اشاره می کند بپذیرید. باز هم تاکید می کنم اجازه ندهید غرورتان را پایمال کند.

ارزش خود را، خوشحالی خود را، رویاها و همه ی زندگی خود را زیر پا می گذارید تا وقتی بتوانید رابطه از دست رفته خود را دوباره بازگردانید با این خیال که رابطه ی خود را بهبود داده اید. گاهی اوقات بعضی این رفتار ها را به این امید انجام می دهند که شاید در آینده بتوانند مجدد با عشق سابق خود رابطه خوبی برقرار کنند.

اما یکی از عوارض این نوع رفتار این است که عشق سابق شما با خود می گوید ” خب اگر انقدر برای بودن با من مشتاق هستی پس باید به هر چیزی که می خواهم عمل کنی”.

در بسیاری موارد، اگر به رابطه ی ارباب/ برده ای تن بدهید، عشق از دست رفته تان که سابق با او در ارتباط بودید فقط به این خاطر شما را نزدیک خود نگاه می دارد که نیاز های عاطفی و جنسی خود را برطرف کند اما هرگز به شما متعهد نخواهد شد.

می دانید چه اتفاقی برای عشق شما در چنین رابطه ی می افتد؟ عشقی که قصد دارید دوباره رابطه خود را با او بسازید برای همیشه از دست خواهد رفت. اگر می خواهید در فرایند بازگشت به رابطه پس از جدایی موفق شوید از شما خواهش می کنم رابطه ی خود را تبدیل به یک رابطه ی ارباب/ برده ای نکنید.

وقتی با فردی وارد رابطه عاطفی می شوید و ناگهان پیامی محبت آمیز از او دریافت می کنید، ضمیر  ناخودآگاه شروع به ترشح هورمون اکسیتاسین / Oxytocin  یا هورمون عشق می کند.

این هورمون باعث ایجاد احساسی هیجان انگیز و سرشار از شوق در هر فردی می شود و وقتی به مرور دریافت احساس عشق از طریق ارتباط آنلاین در ذهنش تکرار شد، ضمیر ناخودآگاه وی به ارتباط آنلاین اعتیاد پیدا می کند. این رویداد بیشتر برای افرادی رخ می دهد که هوش هیجانی ضعیفی داشته دارند.

اکنون تصور کنید چه اتفاقی می افتد وقتی دیگر منبع ترشح این هورمون یعنی دریافت پیام وجود نداشته باشد؟

به صورت ناخودآگاه، اولین کاری که می کنید این است که به سمت منبع ترشح این هورمون یعنی تلفن همراه خود می روید و با ارسال پیام به هر شکلی تلاش می کنید تا با دریافت پیامی از وی مجدد آن احساس را در ذهن خود بیدار کنید.

این رویداد برای افرادی که قبل از جدایی از عشق خود ارتباط تلفنی یا پیامی بیشتری داشته اند رخ می دهد. در این شرایط حتی قرص استومینوفن کدوئین هم نمی تواند جلوی آخرین تماس نصف شب شما را بگیرد.

وجود تکنولوژی های یپشرفته از جمله شبکات اجتماعی و ارتباط های آنلاین مثل تلگرام یا واتس آپ نیز باعث می شوند چنین اعتیادهایی گسترش پیدا کند و هنگام قطع ارتباط به عنوان تنها منبع شروع دوباره رابطه تمام شده در نظر گرفته شود.

این تکنولوژی های ساده که امکان ارسال مداوم پیام را فراهم می کند باعث ایجاد یکی از بزرگترین اشتباهات بعد از جدایی می شود و از جمله کارهایی است که بعد از کات کردن به هیچ وجه نباید انجام داد.

فقط یک لحظه تصور کنید نمی خواهید با فردی صحبت کنید و آن فرد هر ۵ دقیقه یک بار برای شما پیام ارسال می کند. صندوق ورودی پیام های شما مملو می شود از صدها پیام از آن فرد، حتی با وجود اینکه به هیچ کدام از آن پیام ها پاسخ نداده اید.

سپس نصف شب همان فرد با شما تماس می گیرد و شروع می کند به گفتن حرف های آزار دهنده و بی معنی. چه حسی در مورد آن فرد پیدا می کنید؟ آیا می پذیرید مجدد یک رابطه ی عاطفی با آن شخص برقرار کنید؟

ارسال پیام به عشق سابق تان و تماس با وی فقط باعث می شود جذابیت شما کاهش پیدا کند. اگر می خواهید رابطه ی قبلی خود را ترمیم کنید و در شروع دوباره این رابطه تمام شده  به نتیجه برسید باید اجازه دهید فرد مورد نظرتان کمی با خود تنها باشد.

همچنین نیاز دارید به خودتان این فرصت را بدهید تا کمی از رابطه ی از دست رفته ی خود دور باشید. به یاد داشته باشید تماس گرفتن ممتد و ارسال پیام های پی در پی هیچگاه به هیچ فردی کمک نخواهد نکرد.

دریافت پیام های عاشقانه به دلیل تحریک هورمون عشق می تواند به مرور زمان باعث ایجاد ارتباط مثبت بین دریافت پیام و عشق از دست رفته شود. در نتیجه ضمیر ناخودآگاه پس از جدایی به شدت احساس نیاز به دریافت پیام پیدا می کند.

اثبات تاکیدی عشق به معنای اصرار برای اثبات عشق خود به دیگری است و نوعی اصرار به ادامه رابطه پس از جدایی محسوب می شود. اما برای موفقیت در بازگشت به رابطه پس از جدایی باید بدانید عشق را با اصرار و تاکید نمی توان ایجاد کرذ. همانطور که بارها گفته ام، منشا عشق، ضمیر ناخودآگاه است نه خودآگاه. در نتیجه تلاش و تاکید برای اثبات عشق نتیجه مثبتی به همراه نخواهد داشت.

پس فرق نمی کند چقدر اصرار به ادامه رابطه و عشق خود کنید، مدرک بیاورید یا قسم بخورید که عاشقِ رابطه خود با او هستید، به هر حال اینکار به بازگشت عشق پس از جدایی کمک نمی کند.

حتی اگر عشق سابقتان شما را مدام متهم می کند عاشقش نیستید بدانید این یک جنگ روانی است و دلیل واقعی جدایی وی از شما آن اتهامات نیست. چرا که بارها دیده ایم حتی افرادی که به شریک عاطفی خود واقعا آسیب می رسانند، همچنان با عشق طرف مقابل موجه می شوند.

منظورم این است که اگر کسی از ناخودآگاه عاشق شود، دیگر مهم نیست خودآگاه با چه رویداد یا آسیبی مواجه شود، در هر صورت عاشق شما باقی می ماند. اما برعکس اگر خودآگاه با محبت، حمایت و حتی منافع مالی هم رو به رو باشد اگر از ناخودآگاه عاشق نباشد، آن رابطه پایدار نخواهد بود.

در هر صورت باید به یاد داشته باشید نیازی به اثبات تاکیدی عشق نیست زیرا عشق از دست رفته تان می داند چقدر عاشقش هستید. او می داند چقدر به وی اهمیت می دهید، چقدر می خواهید خوشبخت شود، چقدر باعث خوشبختی و خوشحالی شما می باشد و اینکه می تواند شما را کامل کند.

او نیز با شما در ارتباط بوده است و احتمالا برای شما اهمیت قائل است. اما همانطور که گفتم دلیل جدایی شما خودآگاه نیست که خودآگاه بیان شود بلکه ناخودآگاه است و معمولا افراد خود از آن آگاه نیستند.

عشق سابق شما به یک مدرک برای اثبات عشق نیاز ندارد. چنین اقداماتی تنها باعث می شود وی در مقابل شما گارد بگیرد. اینکار همچنین می تواند باعث شود بلاک شوید. (اگر قبلا بلاک شده اید نگاه کنید به معنی بلاک شدن از طرف عشق).

دلیل واقعی جدایی عشق سابق از شما انباشتگی احساسات منفی در سطح ناخودآگاه است.  هر زمان که عشق بی انتهای خود را ابراز می کنید، فقط باعث می شوید احساسات منفی که در وی وجود دارد بیشتر در ذهنش تداعی شود و در نتیجه احتما بازگشت دوباره رابطه بعد از جدایی کاهش یابد.

با یادآوری خود وقتی در شرایط پس از جدایی هستید باعث می شوید در ضمیر ناخودآگاه عشق سابق تان، بیشتر مرتبط با احساس منفی شوید.

بازهم تاکید می کنم اگر می خواهید واقعا در بازگرداندن عشق به رابطه مواجه شوید و پس از جدایی مجدد همه چیز را مثل سابق کنید باید تفاوت بین ضمیر خودآگاه و ناخودآگاه را بشناسید.

حتی یک بچه ی کوچک نیز بسیاری اوقات نمی تواند با تعامل دلسوزانه با ایجاد احساس دلسوزی به چیزی که می خواهد برسد پس آیا فکر می کنید شما می توانید با تعاملی دلسوزانه در شروع دوباره رابطه تمام شده موفق شوید؟

پس در صورتی که “اگر” های زیر شامل موقعیت کنونی شما است باید همین الان دست نگه دارید:

پس برای بازگرداندن دوباره عشق به رابطه باید به این نکته توجه داشته باشید ایجاد ارتباط مجدد با عشق سابق تان به دلیل اینکه احساس تنهایی می کنید اصلا فکر خوبی نیست و باعث ترمیم رابطه شما نمی شود ( نگاه کنید به زمان مناسب برای بازگشت به رابطه پس از جدایی).

چیزی که اکنون تجربه می کنید یکی از عوارض جدایی است. باید بدانید همه چنین احساسی پیدا می کنند و این احساس قرار نیست برای همیشه ادامه پیدا کند.

همچنین بدانید تعامل دلسوزانه فقط باعث می شود در ضمیر ناخودآگاه عشق قبلی خود احساسات منفی ایجاد کنید و بیشتر از قبل خود را مرتبط با احساسات منفی کنید.

تعامل دلسوزانه یکی از اشتباهات بعد از جدایی است زیرا هیچ فردی نمی خواهد با یک شخص غمگین زندگی کند. اگر می خواهید در شروع دوباره رابطه تمام شده خود پیروز شوید باید بدانید غمگین بودن و ایجاد احساس گناه و تعامل دلسوزانه هرگز راهکار مناسبی برای شما نیست.

البته عذر خواهی کردن یا استفاده از متن برای برگرداندن عشق در زمان مناسب و در موقعیت مناسب وقتی شرایط بازگرداندن رابطه بعد از قهر است و نه بازگرداندن رابطه بعد از جدایی می تواند فکر خوبی باشد ( نگاه کنید به جملات برگشتن عشق)

جدایی رویداد بسیار ناگواری است به خصوص وقتی شما همچنان نسبت به رابطه خود پس از جدایی حساس هستید و همیشه ذهن تان درگیر این است که آیا او نیز دلش برایم تنگ می شود یا خیر. بدتر از همه وقتی است که متوجه شوید نه تنها نتوانسته اید در ساختن دوباره رابطه موفق شوید بلکه وی با فرد دیگری وارد رابطه عاشقانه شده است.

در چنین شرایطی احساس می کنید از آن شخص مشت محکمی خورده اید و کاملا احساس شکست و سرخوردگی می کنید. هیچ چیز نمی تواند شما را برای چنین رخدادی آماده کند. اما اگر با چنین شرایطی رو به رو شده و متوجه شدید عشق تان، نامزدتان یا فردی که قصد ازدواج با او را داشته اید با فرد دیگری آشنا شده است به هیچ وجه نگران نباشید.

واقعیت این است که اگر عشق قبلی تان خیلی زود پس از جدایی با فرد دیگری وارد رابطه شود به طور قطع آن رابطه یک رابطه ی واکنشی است و رابطه ی واکنشی به ندرت طولانی مدت خواهد بود.

یک رابطه ی واکنشی در واقع به این معنا است که پس از جدایی، عشق سابق شما یک حفره ی بزرگ در زندگی خود احساس می کند که برای جبران و پر کردن آن مجبور به شروع یک رابطه با فرد دیگری می شود.

در واقع شریک سابق شما نیز در پی بازگشت به رابطه شکست خورده ی خود می باشد اما روش دیگری برای بازگرداندن عشق در زندگی خود تعیین کرده است و آن شروع یک رابطه جدید است.

در بسیاری از موارد، چنین روابطی ممکن است پس از جدایی برای پر کردن خلا ناشی از شکست خیلی زود شکل بگیرند و خیلی زود نیز جدی شوند. اما اصلا جای نگرانی نیست؛ هر چه یک رابطه سریع تر شکل بگیرد، سریع تر نیز به شکست منجر خواهد شد و به پایان خواهید رسید.

آگاهی از این موضوع و توانایی شما در مدیریت وضعیت خلقی و روحی خود امری حیاتی در شروع دوباره رابطه تمام شده پس از جدایی خواهد بود.

اشتباهات رایج پس از جدایی مهمترین دلیلی است که جلوی بازگشت به رابطه را خواهد گرفت. با پرهیز از این اشتباهات و انجام اقدامات لازم که باید پس از جدایی انجام دهید احتمال بازگشت به رابطه را ده برابر افزایش خواهید داد.

تقریبا در بیشتر روابط واکنشی، فرد مورد نظر خیلی زود متوجه می شود که رابطه ی جدید واقعا مناسب او نیست و خیلی زود به آن رابطه پایان می دهد – البته اقدامات شما در این وضعیت می تواند به جدی شدن یا زودتر پایان گرفتن آن کمک کند.

پس اگر به دنبال پاسخ به این پرسش هستیم که چگونه رابطه تمام شده را دوباره شروع کنیم باید بدانیم اگر عشق سابق مان با فرد جدیدی آشنا شده است و یا در حالی که همسرماست با فرد دیگری ارتباط برقرار می کند، وحشت زده نشویم.

این فقط یک رابطه ی واکنشی است و به زودی به پایان می رسد. البته راهکار ها و وظایف بیشتری برای شما وجود دارد که باید حتما آنها را انجام دهید. این وظایف برای ترمیم رابطه شکست خورده را در حرکت های بعدی توضیح خواهیم داد.

صحیح نیست برای برگرداندن مرد یا زن مورد علاقه تان سعی کنید با متقاعد کردن وی به اینکه عشق جدیدش مناسب نیست پیش بروید.

با اینکار فقط باعث می شوید وی بیشتر به سمت آن شخص کشیده شود و از شما فاصله بگیرد (به فردی بگویید این دکمه را فشار نده و سپس متوجه می شوید که اشتیاق وی برای فشار دادن آن دکمه بیشتر خواهد شد).

در چنین شرایطی عشق سابق شما ممکن است برای اثبات این موضوع که شما اشتباه می کنید همه ی تلاش خود را به کار گیرد تا رابطه ی طولانی مدت و موفق تری داشته باشد.

اگر در چنین شرایطی قرار دارید، بهترین کار برای شروع دوباره رابطه تمام شده این است که خونسرد باشید. در مورد رابطه ی جدیدی که ایجاد شده است نظر ندهید و اجازه دهید فرایند طبیعی خود را طی کند.

فقط سعی کنید خونسردی خود را حفظ کنید تا وارد حرکات بعدی برگرداندن عشق و شروع دوباره رابطه ی خود شوید و بتوانید رابطه ی خود را پس از جدایی از سر بگیرید. به یاد داشته باشید این رویداد اگر به درستی حرکات بعدی برگرداندن عشق به رابطه را انجام دهید می تواند صد در صد به نفع شما باشد.

البته باید به این نکته نیز توجه داشته باشید که بسیاری وقت ها ارتباط عشقی همسر یا فرد مورد نظر ما با فرد دیگری برگرفته از یک شک است و هیچ دلیل مستندی برای اثبات آن موجود نیست. در این شرایط بهتر است قبل از اینکه در مورد وی قضاوت کنید از این موضوع مطمئن شوید (نگاه کنید به شک به همسر).

نباید از وجود یک رابطه واکنشی وحشت کرد بلکه در این شرایط باید بسیار زیرکانه و هوشمندانه برخورد کنید.

خودتان را سرزنش نکنید. همه ی این رفتار ها پس از جدایی از رابطه عاشقانه کاملا طبیعی است. تکلیف مهم این است که بفهمید این رفتارها اشتباه می باشند و مجدد آن ها را تکرار نکنید.

اگر در مورد بازگرداندن بازگشت به رابطه پس از جدایی خود مصمم هستید باید بدانید  التماس کردن، برده شدن، یادآوری و اصرارهای غیر ضروری به ادامه رابطه، ایجاد احساس دلسوزی، ترس و وحشت و خراب کردن رابطه عشق تان جزء مهارت های شما برای ترمیم رابطه شکست خوردتان نیست.

البته رابطه ی عاطفی و عاشقانه ی شما می تواند نجات پیدا کند ولی فقط در صورتی که از مرتکب شدن به چنین اشتباهاتی پرهیز کنید. بهترین کاری که می توانید برای جبران این خسارات انجام دهید وارد شدن به فرایند چهار مرحله ای برگرداندن عشق و شروع دوباره رابطه پس از جدایی است که با در نظرگرفتن مقدمه می توان آن را ۵ مرحله ای نیز نامید.

در این ویدیوی آموزشی نیز من –  شاهین زند – توضیح داده ام چگونه با یک تکنیک ساده می شود در لحظه ای که قرار است رابطه تمام شود، از جدایی جلوگیری کرد. آدرس پیج شاهین زند در اینستاگرام: shahinzand18@

اکنون که با اشتباهات بعد از جدایی آشنا شدیم و فهمیدیم چه کارهایی بعد از کات کردن نباید انجام داد، باید شروع کنیم به یادگیری کارهایی که بعد از اتمام رابطه باید انجام داد. حرکت دوم تنظیم میزان ارتباط، قطع ارتباط یا کنترل ارتباط بر اساس شرایط رابطه است. در بعضی روابط ممکن است به ممنوعیت تماس نیاز باشد.

اما باید دقت کرد هرگونه حرکت اشتباه در این مرحله بسیار حساس از رابطه می تواند همه فرصت شما را از بین ببرد. متاسفانه سایت ها و مقالات بسیاری را مشاهده می کنید که بدون تخصص و حتی دانش کافی اقدام به کپی و تحریف مطالب سایت نوین بینش کرده اند.

با کمی جست و جو در مورد تعداد مقالات نوین بینش و بررسی مجوز های ثبت آثار ادبی شاهین زند متوجه خواهید شد منبع اصلی آموزش های مرتبط با روانشناسی عشق و بازگشت به رابطه کدام سایت است.

به دلیل عدم آشنایی با این مهارت ها بسیاری از وبسایت ها همه حرکات بازگشت به عشق و ازدواج را خلاصه در تعیین مدت زمان ممنوعیت تماس بعد از جدایی کرده اند که به تنهایی هیچ تاثیری ندارد.

به یاد داشته باشید نمی توان یک قانون کلی برای مدت زمان ممنوعیت تماس بعد از جدایی یا هر یک از تکنیک ها و مهارت های بازگشت به رابطه پس از جدایی تعیین کرد زیرا همانطور که پیشتر گفتیم افراد، روابط و شرایط متفاوت است و ممکن است بعضی به چند روز و بعضی بیش از ۱ ماه قطع ارتباط نیاز داشته باشند.

در بعضی شرایط نیاز است همه ارتباط ها به صورت صد در صد و قطعی قطع شود و حتی اگر پیامی دریافت شد نیز پاسخی ارسال نشود و فقط از روش های ارتباط غیر مستقیم برای جذب شخص مورد نظر استفاده کرد و در بعضی موارد نیاز است فقط رابطه از سوی شما قطع شود و اگر طرف مقابل پیامی ارسال کرد با رعایت قوانین ارتباط از راه دور پاسخ وی را ارسال کرد.

گاهی نیز ارتباط همچنان ادامه دارد و شما ممکن است تنها به دنبال این باشید که چگونه یک رابطه سرد را گرم کنید که در این شرایط بیشتر تکنیک ها از را نزدیک و کلامی یا پیامی خواهد بود.

هرچند طی یادگیری ۴ مرحله برای بازگشت به عشق و ازدواج همه موقعیت ها و راهکارهای مرتبط توضیح داده می شود اما همانطور که قبلا اشاره کردیم برای اجرای این مهارت باید آن ها را در سطح ضمیر ناخودآگاه برنامه ریزی کرده و همچنین در صورت نیاز تغییراتی در بعضی تکنیک ها بسته به نوع رابطه ایجاد کنیم که نیازمند پشتیبانی تخصصی یک تیم با تجربه است.

مجدد تاکید می کنم مدت زمان ممنوعیت تماس بعد از جدایی به تنهایی برای شروع دوباره رابطه تمام شده کافی نیست و بسیاری از تکنیک های بازگشت به رابطه را باید از راه دور و به صورت غیر مستقیم انجام دهید.

اکنون سولی که ایجاد می شود این است که غیر از قطع ارتباط احتمالی و یا کنترل میزان ارتباط چه کارهای دیگری باید انجام داد؟ با ما همراه باشید زیرا تکنیک های اصلی هنوز توضیح داده نشده است.

همانطور که در ابتدای مقاله گفتیم جذب شخص مورد نظر با استفاده از شیوه های ارتباطی غیر مستقیم یا قانون جذب عشق از راه دور تنها با فعال کردن نیروی هدایت پنهان در ضمیر ناخودآگاه امکان پذیر است که بر اساس تکنیک های شاهین زند و برگرفته از nlp است اما ابتدا باید از اشتباهاتی که ذکر شد پرهیز کنید.

سپس با اجرای این تکنیک ضمیر ناخودآگاه، شما را به صورتی هدایت می کند که بدون هیچ ارتباطی، در بازگشت به رابطه پس از جدایی موفق شوید؛ آن هم به صورتی که عشق سابق تان متوجه نشود تلاشی از سوی شما برای بازگشت به رابطه پس از جدایی صورت گرفته است ( نگاه کنید به بازگشت به رابطه با ارسال سیگنال عشق از راه دور).

هدایت پنهان در ضمیر ناخودآگاه می تواند از طریق احساسات شهودی و کنترل افکار و رفتار تان، منجر به اقداماتی در شما شود که در نهایت باعث می شود به هدف خود دست پیدا کنید؛ چه این هدف کسب ثروت باشد، موفقیت تحصیلی باشد یا بازگرداندن عشق.

اگر تاکنون به صورت تخصصی با مهارت های رابطه عاطفی آشنا نشده اید، پس بسیاری از سیگنال هایی که تاکنون ارسال می کردید سیگنال های منفی بوده است. سیگنال های منفی سیگنال هایی است که باعث جدایی از عشق می شود.

در مقابل سیگنال های جذب که در کتاب بازگشت به عشق و ازدواج نوشته شاهین زند آموزش داده شده به شما کمک می کنند در برگرداندن عشق پس از جدایی موفق شوید. سیگنال های جذب از طریق شبکه ۶ مرحله ای حتی می توانند بدون برقرار کردن ارتباط و ارسال پیام یا تماسی باعث بازگشت به رابطه پس از جدایی شوند. ( نگاه کنید به  قانون جذب عشق از راه دور بر اساس تکنیک های nlp).

بسیاری افراد این تکنیک ها را با روش های غیر علمی و  تخیلی قانون جذب اشتباه می گیرند. همه مقالات نوین بینش در مورد اینکه چگونه رابطه تمام شده را دوباره شروع کنیم بر اساس روانشناسی مدرن و تکنیک های NLP/ برنامه ریزی عصبی کلامی نوشته شده است و منابعی مثل قانون جذب که توسط تحقیقات و پژوهش ها ثابت نشده است مورد تایید نوین بینش نیست.

اگر کسی ادعا کند می تواند در چند مرحله و بدون ارتباط فردی را عاشق کند قطعا از سادگی شما سوء استفاده کرده است. اگرچه با وجود پیشرفت تکنولوژی و خیلی مسائل دیگر فرایند جذب از راه دور امکان پذیر است اما در نهایت پس از جذب باید وارد مرحله عاشق کردن یا تبدیل رابطه به ازدواج شوید زیرا جذب کردن با عاشق کردن متفاوت است.

کتاب بازگشت به عشق و ازدواج بر اساس تکنیک های شاهین زند نوشته شده است و  بر اساس ارتباط از راه دور ( شبکه شش مرحله ای جذب) ارتباطات غیر کلامی ( زبان بدن و زبان چهره) ارتباطات کلامی ( ارسال پیام، ارسال سیگنال های جذب و برقرار کردن ارتباط)، تکنیک های NLP برای برگرداندن عشق – neuro linguistic programming  و بسیاری موارد دیگر است.

با یادگیری تکنیک های شاهین زند می آموزیم چگونه با استفاده از زبان و نشانه ها می توانیم بر ذهن، احساس و در نتیجه رفتار دیگران تاثیر بگذاریم حتی اگر با آنها در ارتباط مستقیم نباشیم.

درست است که به کمی تلاش نیاز دارید اما به یاد داشته باشید کارهایی که باید انجام دهید به هیچ وجه سخت نیست و همه ی مراحل را می توانید در خانه و بدون نیاز به هیچ امکانات خاصی عملی کنید. حتی اگر با فرد مورد نظر خود در ارتباط نیستید و می خواهید از راه دور او را بازگردانید این تکنیک ها کارساز و عملی هستند.

تاکید می کنم فقط افرادی می توانند این کتاب را دریافت کنند که هدف شان ازدواج یا جلوگیری از طلاق باشد. اگر شما جزء این افراد هستید به شماره ی زیر پیام ارسال کرده و درخواست نسخه رایگان کتاب بازگشت به عشق و ازدواج نوشته شاهین زند را بدهید.

ارسال پیام از طرف شما به شماره ی زیر به این معنا است که متعد می شوید از این تکنیک ها به درستی استفاده کرده و با نیت مثبت و ایجاد یک رابطه ی پایدار اهداف خود را دنبال کنید.

نسخه رایگان کتاب که شامل توضیحاتی در مورد کتاب و پشتیبانی تخصصی نوین بینش است را می توانید با ارسال پیام به شماره زیر دریافت کنید.

تماس فقط از طریق واتس آپ:

۰۹۳۰۶۱۳۵۰۰۸

روابط عمومی تیم نوین بینش

تیم نوین بینش از ارائه ی خدمات به افرادی که متاهل باشند و در پی رسیدن به فرد دیگری به جز همسرشان باشند، معذور است. مقالات و آموزش ها همچنین برای کسانی که به دنبال فردی باشند که متاهل است و می خواهند آن فرد را به رابطه بازگردانند ارسال نخواهد شد. اهداف مورد تایید تیم نوین بینش جلوگیری از طلاق و بهبود روابط عاطفی با قصد ازدواج و ایجاد یک رابطه ی پایدار است.

در صورت تمایل می توانید پس از معرفی خود؛ سن، شغل و تحصیلات (اختیاری) مشکل خود را به صورت خلاصه (با خط فارسی) توضیح دهید. به دلیل درخواست های بسیار ممکن است در پاسخ به پیام شما تاخیر صورت بگیرد ولی قطعا پاسخ شما ارسال خواهد شد.

همچنین می توانید کلیپ های آموزشی شاهین زند در مورد روانشناسی عشق و بازگشت به رابطه را در پیج اینستاگرام شاهین زند مشاهده کنید: shahinzand18@

برای اطلاع از آخرین مطالب سایت نوین بینش در کانال تلگرام ما عضو شوید: عضویت در کانال تلگرام نوین بینش.

نوشته ی شاهین زند – شرح حالی از سوابق علمی شاهین زند

اگر علاقه مند به افزایش دانش روانشناسی خود در حوزه مهارت های ارتباطی و روانشناسی عشق هستید می توانید از این همین مقاله شروع کنید و همه مقالات معرفی شده مرتبط را مطالعه کنید. 

علاقه مند به یادگیری بیشتر مهارت های روانشناختی هستم:

تست احتمال بازگشت به رابطه 

واکنش در برابر بلاک شدن

جذب پسر از راه غیر مستقیم

آموزش مطالعه محور

تمرین ها و تکالیف برای برگرداندن عشقمان

آشنایی با تیم نوین بینش

چرا می توان به نوین بینش اعتماد کرد

 

می توانید به صورت 24 ساعت از طریق تلگرام یا واتس آپ با تیم نوین بینش در ارتباط باشید :09306135008

برچسب‌ها:بازگرداندن عشق از دست رفته, بازگشت به رابطه ی تمام شده, برگرداندن زن به رابطه, جلوگیری از جدایی, چگونه رابطه تمام شده را دوباره شروع کنیم

انتقادات و شکایات

shahinzand18@gmail.com

اینستاگرام شاهین زند

     شماره تماس:  03136201013       از ساعت 9 صبح الی 5 عصر

 آدرس: اصفهان، خ ارتش، کوچه 69، ساختمان پیمان، ط 2، واحد11

ارتباط با کارشناس روابط عاطفی از طریق ارسال پیام در تلگرام یا واتس آپ: 09306135008

 

 

.                   قوانین و مقررات

 

پورتال جوانان ایرانی

اگر شما هم به‌تازگی رابطه‌تان به هم خورده است، این مقاله را بخوانید…

اگر می‌خواهید عشق سابقتان را دوباره به رابطه برگردانید چند نکته مهم برایتان داریم که سعی می‌کنیم با سرعت هرچه تمام‌تر برایتان بازگو کنیم که زیاد وقتتان را نگیرد.

شاید بد نباشد که اول یک چیزی درمورد خودم بگویم. من عادت داشتم که همیشه اشتباهات بزرگی در روابطم مرتکب شوم… وقتی می‌خواستم یک نفر را به رابطه برگردانم کارهای افتضاحی می‌کردم. با گذشت زمان خیلی چیزها یاد گرفتم، موفقیت‌های زیادی پیدا کردم و الان سعی می‌کنم به بقیه دخترها و پسرها هم کمک کنم چطور عشقشان را به رابطه برگرداند.

چطور عشقم رو برگردونم

واقعاً اینقدر وقت نداریم که من همه تاریخچه زندگیم را برایتان تعریف کنم. به‌خاطر همین سریع سر اصل مطلب می‌روم.

الان باید روی یک آمار دقیق و عمده تمرکز کنیم.

کسانی‌که در غم و اندوه به هم خوردن رابطه‌ای هستند، گرایش خیلی زیادی دارند که دقیقاً برعکس آنچه که باید بکنند را انجام دهند. به همین خاطر همه تلاشم این است که قبل از اینکه صدمه جبران‌ناپذیری به رابطه‌تان بزنید راهنماییتان کنم.

در هر فاجعه‌ای، اولین قدم متوقف کردن خونریزی و بعد حل مشکل است.

رابطه شما هم از این امر مستثنی نیست. ممکن است رابطه‌تان یک مشکل اساسی داشته باشد که باید برطرف شود اما بعداً هم می‌توانیم به آن بپردازیم. الان باید خونریزی را بند بیاوریم.

برنامه این است. می‌خواهم یک توصیه رک و پوست‌کنده بکنم.

اولین کاری که باید بکنید این است که دیگر طوری رفتار نکنید که انگار عشقتان از نظر بیولوژیکی دیگر هیچ تمایلی به شما ندارد.

این یعنی ضعیف، منفعل و بیش ‌از حد حرف‌گوش‌کن هستید. به دلایل بیولوژیکی و تکاملی که الان نمی توانیم توضیحشان دهیم، زن‌‌ها دنبال مردهای قوی‌ای هستند که بتوانند از آنها محافظت کنند. و مردها به‌هیچ‌وجه به ز‌ن‌هایی که به آنها اجازه می‌دهند هرکاری که می‌خواهند بکنند، احترام نمی‌گذارند (این یعنی از روی عادت مورد خیانت قرار می‌گیرید).

می‌دانم که خیلی سخت است بعد از به هم خوردن رابطه ظاهرتان را طوری نشان دهید که قوی هستید اما این کار واقعاً حیاتی است.

برای متوقف کردن آسیب‌ها خیلی سریع با ۱۰ اشتباه شروع می‌کنیم:

۱۰ اشتباهی که به طرفتان ثابت می‌کند تصمیم درستی گرفته است

افرادی که صدمه می‌بینند معمولاً کسانی هستند که می‌گویند نمی‌خواهند بازی کنند. این خیلی بد است. مسئله این است که این بازی انجام می‌شود چه بدانید که نوبت شماست یا نه. زن و مردها بطور مداوم همدیگر را آزمایش می‌کنند تا ببینند طرف مقابلشان فرد خوبی برای ادامه دادن رابطه با او است یا نه. اگر نخواهید بازی کنید، از همه چیز دور می‌افتید. با ترک این ۱۰ اشتباه به خودتان ثابت خواهید کرد که ارزشش را دارید.

اشتباه ۱: بیش ‌از ‌حد مهربان بودن و تصور اینکه این عمل باعث می‌شود برای همه مورد خوبی به حساب بیایید

نباید اینقدر راحت هرچه طرفتان می‌گوید را گوش دهید و انتظار داشته باشید که رابطه‌تان عالی باشد.

اینطوری درموردش فکر کنید. در همه داستان‌های خوب یک تضاد یا کشمکش وجود دارد، درست است؟ در فیلم جنگ ستارگان هم آدم‌های خوب بودند و هم آدم‌های بد. این تضادهاست که باعث جالب و جذاب شدن مسائل می‌شود. و یک رابطه بدون تضاد و کشمکش واقعاً خسته‌کننده خواهد شد.

خیلی مهربان و خوب بودن یعنی خیلی منفعل، بی‌اعتماد به خود، مضطرب و قابل پیش‌بینی هستید. این خسته‌کننده است.

دوست دارید شعله عشق رابطه‌تان را روشن کنید؟ یادتان باشد که برای روشن کردن شعله آتش، اصطکاک لازم است. پس روی حرف خودتان بایستید.

اشتباه ۲: اینکه بخواهید با دلیل و منطق طرفتان را وادار کنید به رابطه برگردد

نمی‌توانید با بحث منطقی رابطه‌تان را از نو بسازید. شاید بتوانید برای خودتان دلیل و منطق بیاورید اما برای طرف مقابلتان نمی‌توانید.

نمی‌توانید یک نفر را قانع کنید دوستتان بدارد یا بخواهد که با شما باشد. احساسات به آن طریق عمل نمی‌کنند.

قلب انسان‌ها واکنشی است نه منطقی. پس به‌جای اینکه با بحث منطقی طرفتان را برگردانید، کارهای دیگری هست که می‌توانید انجام دهید تا قلب او واکنش دهد.

اشتباه ۳: عجز و لابه کردن

امیدوارم که شما اینطوری نباشید…

خیلی‌ها برای نگه داشتن طرفشان دست به عجز و لابه می‌زنند، “خواهش می‌کنم نرو، هرکاری که بخواهی برایت می‌کنم…”

به هیچ‌ وجه اینکار را نکنید! این هیچ شباهتی به یک رابطه عاشقانه ندارد. شاید برای چند وقت طرف مقابل با شما بماند اما همه احترامتان را پیش او از دست خواهید داد.

این یعنی به محض اینکه یک نفر بهتر سر راه طرفتان قرار بگیرد، شما را ترک می‌کند. هیچ‌وقت برای برگرداندن او التماس نکنید.

اشتباه ۴: بمباران کردن طرفتان با گل و هدیه

 تابحال شنیده‌اید، “عشق من را نمی‌تونی بخری!”

شاید وقتش شده خوب به این حرف گوش کنید. گل و هدیه برای تشکر یا ابراز عشق هستند، برای شما جذابیت نمی‌خرند.

درواقع، حتی می تواند تنفرآور هم باشد. اینکار به طرفتان می‌گوید که فکر می‌کنید به اندازه کافی خوب نیستید که روی خوبی‌های خودتان تکیه کنید. به همین خاطر برای پوشاندن اشکالات خودتان برای او هدیه می‌خرید. هیچ‌وقت اینکار نکنید، هیچ‌وقت!

اشتباه ۵: هر ۵ دقیقه یکبار بگویید “دوستت دارم”

افتادن در دام این اشتباه خیلی ساده است، اینکه بخواهید تند تند به طرفتان بگویید که چقدر برایتان ارزش دارد و چقدر دوستش دارید. خیلی‌وقت‌ها به اشتباه فکر می‌کنند که هروقت طرف مقابل بفهمد که چقدر دوستش دارید، کم‌کم از شما دور می‌شود. این اشتباه است! دلیل دور شدن وی این نیست.

خسته کردن طرفتان با دوستت دارم‌ها چندان کار رمانتیکی نیست. و باوجود آنچه تصور می‌کنید، اینکه بگویید، “من واقعاً واقعاً دوستت دارم” چیزی نیست که او دوست دارد بشنود.

احساسات قوی شما ممکن است تنها چیزی باشد که طرفتان را از شما دور کرده است، چون نشان می‌دهد که گدای عشق و محبت هستید.

اشتباه ۶: تفاوت‌های جنسی را فراموش نکنید

چطور عشقم رو برگردونم

خیلی وقت‌ها افراد نمی‌توانند نظر جنس‌مخالفشان را به خود جلب کنند چون کارهایی می‌کنند و طوری رفتار می‌کنند که نظر خودشان و هم ‌جنسانشان را جلب می‌کند.

منظورم این نیست که شما همجنس‌باز هستید یا اینطور رفتار می‌کنید.

منظورم این است که مردها و زن‌ها به چیزهای مختلفی جذب می‌شوند. نمی‌توانید از چیزهایی که برای خودتان جذاب است برای جلب توجه جنس مخالف استفاده کنید.

مثلاً مردها بیشتر جذب ظاهر زن‌ها می‌شوند درحالیکه برای زن‌ها بیشتر شخصیت مردها مهم است.

این به آن معنی نیست که مردها نباید به ظاهرشان برسند یا زن‌ها نباید سعی کنند آدم‌های خوبی باشند. معنی آن این است که باید تلاشتان را بکنید که روی چیزهایی که برای طرف‌مقابلتان جذاب است بیشتر کار کنید.

اشتباه ۷: همه قدرت را به طرفتان بدهید

 طوری رفتار نکنید که اگر طرفتان شما را ترک می‌کند انگار زندگیتان به پایان رسیده است. اینکار همه قدرت را به او می‌دهد و باعث می‌شود شما یک بدبخت بیچاره به‌نظر برسید که هرکس می‌تواند راحت دور بیندازدتان. این چیز جالبی نیست و فقط تازمانی ادامه پیدا می‌کند که یک فرد جدید از راه برسد. اگر می‌خواهید طرفتان را برگردانید باید احترام خودتان را نگه دارید.

اگر می‌ترسید که احترامتان را نزد او از دست داده باشید، ناراحت نباشید، می‌توانید آن احترام را دوباره برگردانید.

اشتباه ۸: دام ظاهر و پول

فرهنگ ما طوری است که همه تصور می‌کنند ظاهر و پول برای همه در درجه اول اهمیت قرار دارد. اما واقعیت امر این است که مردم ما اینقدر کوته‌بین نیستند. مخصوصاً وقتی رابطه‌ای نزدیک با طرف مقابل داشته باشید.

ظاهر و پول نمی‌توانند پایه و اساس یک رابطه پایدار را بسازند. این‌ها فقط مثل پرده خانه می‌مانند که بعد از یک مدت کهنه شده و دل صاحبخانه را می‌زند.

بعضی‌ها اشتباه کرده و می‌گویند، “فوقش اینقدر پول از دست می‌دهم اما باز او را به‌دست می‌آورم.”

نه! باید وارد عمل شوید. با کنار گذاشتن ۱۰ اشتباهی که عنوان می‌کنیم و بعد به‌کار بستن نکاتی که در قسمت تکالیف می‌گوییم، برای برگرداندن عشقتان اقدام کنید.

اشتباه ۹: درک اشتباه نشانه‌ها

وقتی طرف‌مقابلتان می‌خواهد برای اصلاح اوضاع به شما فرصتی بدهد، یک نشانه‌ وجود دارد. اما باید این نشانه‌ها را درست درک کنید تا دچار اشتباه نشده و به‌موقع و طوریکه آنها دوست دارند به آن نشانه‌ها واکنش دهید.

این مورد کمی سخت می‌شود. اما می‌توانید درمورد رفتارهای انسانی مطالعه کنید، مخصوصاً درمورد دینامیک‌های مرد و زن و روابط عاشقانه.

 وقتی اطلاعاتتان در این زمینه زیاد شد، آنوقت می‌توانید با نشان دادن علامت‌های خاص خودتان، شروع به تاثیرگذاری و گرفتن کنترل هر رابطه‌ای کنید.

اشتباه ۱۰: کمک نگرفتن

خیلی‌ها با اشتباهات مختلفی که پشت‌سرهم مرتکب می‌شوند، رابطه‌شان به‌طور دردناکی به‌هم می‌خورد. در اینگوه مواقع اکثر افراد نمی‌دانند چه باید بکنند. اما برای به‌دست‌آوردن و برگرداندن دوباره طرفتان یک راه درست و یک راه اشتباه وجود دارد.

ممکن است موجب ناراحتی بعضی شود اما اگر وقت بگذارید و کمی درمورد روان‌شناسی و نیازها و امیال پایه‌ای انسان مطالعه کنید، می‌‌توانید کنترل از دست رفته رابطه را برگردانده و دوباره دل طرفتان را به دست آورید.

اما باید تلاش کنید و این یعنی کمک بگیرید. شما با خواندن این ۱۰ اشتباه قدم اول را برداشته‌اید، الان دیر وقتش است که سراغ تکالیفتان بروید.

همین الان دست از همه این اشتباهات برداشته و جلوی صدمه بیشتر را بگیرید…

برچسب ها : برگشتنچطوری عشقمو برگردونمعشقعشق سابقمردمانمیخوام عشقم برگرده

۴ خرداد, ۱۳۸۷

۵ خرداد, ۱۳۸۷

۲۲ فروردین, ۱۳۹۱

دنبال کردن

تغذیه و تناسب اندام

تاثیرات مواد غذایی بر جسم و روح

۱۴ اسفند, ۱۳۹۰

ازدواج و خانواده

نکاتی در رابطه با روابط

۵ خرداد, ۱۳۸۷

ورزش و تحرک

۳ حرکت برای از بین بردن چربی های زیر بغل و کمر

۵ خرداد, ۱۳۸۷

مد و مسائل زندگی

طنز: ۱۰ تفاوت بامزه بین انسان و حیوان+تصاویر

۳ تیر, ۱۳۸۹

روشهای موفقیت

مدیریت – رابطه بین برنامه ریزی و اجرا

۲۵ خرداد, ۱۳۸۷

چطور کسی که عاشقش بودید را فراموش کنید

بررسی خودارضایی از نقطه نظر علمی

تنفر از والدین: چرا برخی فرزندان از والدین خود متنفر میشوند؟

وقتی مردی شما را بخواهد…

عشق یکطرفه: کسی را دوست دارید که دوستتان ندارد؟

بیشتر

مد و مسائل زندگی

چه مدل لباس‌هایی را در هنگام ورزش کردن نباید پوشید؟

۲۸ اسفند, ۱۳۹۸

مد و مسائل زندگی

نکات مهم برای لباس پوشیدن در یک دورهمی دوستانه که هر خانم باید بداند

۲۸ اسفند, ۱۳۹۸

تغذیه و تناسب اندام

۷+۱ ماده غذایی که باعث افزایش وزن می شوند

۳ اسفند, ۱۳۹۸

ازدواج و خانواده

۳ راه زیبا برای بیان عشق به کسی که دوستش داریم

۳ اسفند, ۱۳۹۸

روشهای موفقیت

۳ اصل مهم برای دستیابی به موفقیت در زندگی با الگو گرفتن از دانشمندان

۳ اسفند, ۱۳۹۸

مد و مسائل زندگی

۹+۱ جفت کفش ضروری که باید در کمد هر زنی باشد

۳ اسفند, ۱۳۹۸

مد و مسائل زندگی

معرفی ۵ کتاب ایرانی برتر از میان صدها اثر داستانی برگزیده جهان

۳ اسفند, ۱۳۹۸

تغذیه و تناسب اندام

آشنایی با مهم ترین دانه های روغنی و فواید هریک از آنها برای بدن

۳۰ دی, ۱۳۹۸

تغذیه و تناسب اندام

گیاهخوار در برابر گوشت خوار، کدام رژیم برای بدن سالم تر است؟

۳۰ دی, ۱۳۹۸

مد و مسائل زندگی

۱۱ نکته مهم برای انتخاب لباس های با کیفیت

۴ آذر, ۱۳۹۸

مد و مسائل زندگی

۷ ویژگی مهم که یک ساعت مچی را به بهترین ساعت برای انتخاب تبدیل می‌کند

۴ آذر, ۱۳۹۸

مد و مسائل زندگی

۱۰ روش تضمین شده انتخاب کفش استاندارد برای پیاده‌روی های طولانی

۴ آذر, ۱۳۹۸

مد و مسائل زندگی

۶ توصیه جالب برای گذراندن یک تعطیلات تابستانی فراموش نشدنی

۲۷ فروردین, ۱۳۹۸

مد و مسائل زندگی

۸ دلیلی که به شما می گوید چرا انسان ها به شعر احتیاج دارند

۲۷ فروردین, ۱۳۹۸

سلامتی و بهداشت

علائم گردن درد، روش های خانگی درمان گردن درد

۳۰ بهمن, ۱۳۹۷

مد و مسائل زندگی

کاربردی‌ترین لباس‌هایی که در هر فصلی از سال به آن نیاز دارید

۲۷ بهمن, ۱۳۹۷

روشهای موفقیت

۱۰ ترفند طلایی که به رشد کسب و کار شما کمک خواهد کرد

۲۷ بهمن, ۱۳۹۷

مد و مسائل زندگی

مواد لازم برای داشتن یک استایل خاص و متفاوت مردانه در فصل زمستان

۲۷ بهمن, ۱۳۹۷

مد و مسائل زندگی

مهم ترین اصول قبل از گرفتن جشن تولد برای دختر بچه‌ها

۲۷ بهمن, ۱۳۹۷

روشهای موفقیت

۱۰ گام ساده برای خودشناسی و موفقیت در زندگی فردی

۲۷ بهمن, ۱۳۹۷

کلیه حقوق سایت برای مردمان محفوظ است . استفاده غیر تجاری مطلب همراه با ذکر منبع و لینک مجاز می باشد.

چطور عشقم رو برگردونم
چطور عشقم رو برگردونم
0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *