چطور عشق قبلیم رو فراموش کنم

 
helpkade
چطور عشق قبلیم رو فراموش کنم
چطور عشق قبلیم رو فراموش کنم

فراموش کردن عشق گذشته که مطمئن بودید تا ابد دوام می‌آورد و از یاد بردن فردی که او را عشق زندگی‌تان می‌دانستید، واقعاً دردناک است. در عین حال در شرایطی که رابطه به بن‌بست رسیده است و از خود می‌پرسید چطور بهش فکر نکنم؟ فراموشی عشق عاقلانه‌ترین کاری است که کمک می‌کند تا وقار و قدرت خود را حفظ کنید. عشق ورزیدن به دیگری به خودی خود یک درس ارزشمند است. اما اگر رابطه عاشقانه طبق انتظار پیش نرود، فراموش کردن و پذیرفتن شرایط غیرقابل تغییر، مهارتی حیاتی است. در روند این فراموشی تلخ می‌آموزید که درباره حد و مرزها و الگوهای مخرب رابطه بیشتر فکر کنید، قاطعانه‌تر عمل کنید یا برای قطع رابطه با افراد مسموم یا اشخاصی که به نحوی به شما آسیب می‌زنند، اقدام کنید. آموختن این نکته که نمی‌توانید دیگران را مجبور به انجام دادن کاری کنید یا دیگری را وادار به عشق ورزیدن به خود کنید، آزادی را برایتان به ارمغان می‌آورد.

فهرست مطالب

فراموش کردن رابطه قبلی مانند سوگواری برای از دست دادن یکی از عزیزان است. قبل از آن که بتوانید معشوق قبلی خود را فراموش کنید، باید مراحل انکار، عصبانیت، دلیل‌تراشی، نشخوار فکری درباره رابطه شکست خورده و معشوق از دست داده و مراحل دیگر را طی کنید تا در نهایت بتوانید واقعیت را بپذیرید. در ادامه ده راهکار برای پشت سر گذاشتن این دوران و فراموش کردن عشق و رابطه قبلی به شما پیشنهاد داده می‌شود:

پذیرش اتمام رابطه سخت‌ترین و مهم‌ترین مرحله برای فراموش کردن رابطه قبلی است. اگر این واقعیت را باور نداشته باشید و نپذیرید که همه چیز تمام شده است، نمی‌توانید بر غم و اندوه خود غلبه کنید. برای کنار آمدن با درد خود و درک احساساتتان به زمان نیاز دارید. پذیرش اتمام رابطه مانند بستن دری است که رو به سوی شکست و اندوه باز می‌شود، بنابراین پذیرش برای پشت سر گذاشتن رابطه قبلی حیاتی است. مدیتیشن با حضور ذهن نیز مفید است. انجام دادن کارهای هنری در این مدت، روی آوردن به عادت‌های مورد علاقه و وقت‌گذرانی با دوستان نیز می‌تواند مایه تسلای خاطرتان باشد.

ناراحت بودن برای رابطه‌ای که به بن‌بست رسیده است، هیچ اشکالی ندارد. برای رابطه از دست رفته خود سوگواری کنید و بگذارید که غم و درد و ناراحتی‌تان تخلیه شود. نگذارید احساسات بدتان بعد از این شکست عاطفی تلنبار شود و ابراز احساسا‌ت‌تان فرار نکنید. فراموش کردن نیاز به زمان دارد و قرص و دارویی وجود ندارد که بخورید و بلافاصله حالتان خوب شود، بنابراین شکیبا باشید به خودتان فرصت دهید.چطور عشق قبلیم رو فراموش کنم

کنفوسیوس می‌گوید: “قبل از آن که در راه انتقام قرار بگیری، دو قبر آماده کن.” اگر قلب‌تان شکسته است، مطمئن باشید که انتقام گرفتن کمکی به شما نخواهد کرد. شاید آن‌قدر رنج کشیده‌اید و سردرگم شده‌اید که می‌خواهید دیگری نیز مانند شما رنج بکشد و این سختی‌ها را تجربه کند، در این بین برخی نیز شما را به انتقام گرفتن تشویق می‌کنند. اما باید بدانید که بازی انتقام برنده ندارد. از روی ناراحتی به دیگری آزار رساندن بچگانه، خطرناک و کاری بیهوده است. اگر خود را سرگرم انتقام گرفتن بکنید، فرصتی برای تسلی دادن خود و التیام یافتن زخم‌ها نخواهید داشت. از دنبال کردن معشوق سابق‌تان در فضای مجازی و زندگی واقعی دست بردارید. مطمئناً آخرین چیزی که می‌خواهید ببینید، این است که او شما را فراموش کرده و مشغول خوش‌گذرانی است یا رابطه جدیدی را شروع کرده است. به علاوه خواندن پست‌های او ممکن است امید واهی به شما بدهد.

اصرار داشتن برای برقراری یک دوستی افلاطونی بلافاصله پس از به اتمام رساندن یک رابطه عاشقانه اصراری نابجا و زودهنگام است. روابط را نمی‌توان با فشردن یک دکمه کنترل کرد. انجام دادن این کار از طرف شما یا دوست سابق‌تان علامت وجود یک مشکل عاطفی است که برای درمان آن باید از متخصص کمک بگیرید. این نکته را آویزه گوش‌تان کنید که شما نمی‌توانید دیگری را اصلاح کنید، تغییر دهید یا به جای او زجر بکشید. تبدیل شتابزده‌ی یک رابطه‌ی عاشقانه به دوستانه هیچ کمکی به فراموش کردن عشق ناکام نمی‌کند. اگر طرف مقابل شما را مجبور به دوستی و تماس دائم می‌کند، این اصرار می‎تواند علامت دل نکندن او از رابطه شکست‌خورده یا ضعف او در کنترل رفتار یا حفظ حد و مرزش باشد. همچنین گاهی طرف مقابل برای فرار از احساس گناه به دلیل قطع رابطه، برای داشتن رابطه دوستانه اصرار می‌کند. باور کنید که هیچ اجباری برای دوست ماندن یا در تماس بودن با عشق قبلی خود ندارید. اگر هر دو طرف با قطع رابطه موافق بوده‌اید، می‌توانید پس از مدتی برای حفظ دوستی خود تلاش کنید، اما ابتدا باید به خودتان زمان بدهید تا از سلامتی و سودمندی این دوستی مطمئن شوید. به خاطر داشته باشید که برخی را باید از دور دوست داشت و گاهی دوری و دوستی بهتر است.

این نکته برای برخی کاملاً واضح است، اما بسیاری از عشاق جدا شده به رابطه بدون عشق ادامه می‌دهند. یک نفر با شما به هم زده است، اما شما موافقت می‌کنید که نزدیکی با او را ادامه دهید؛ این کار غیرعاقلانه و غیرمنصفانه است. این رابطه‌ی نادرست باعث می‌شود که در یک رابطه به بن‌بست رسیده گیر کنید و این امید واهی را به خود القاء کنید که او هنوز هم شما را می‌خواهد و عشق‌تان دوباره شعله‌ور خواهد شد. اما ممکن است طرف مقابل فقط به فکر این باشد که تا زمان پیدا کردن فرد مناسب خود را با شما سرگرم کند. چنین ظلمی منجر به شکستن دل فردی می‌شود که عشق خود را ماورای مسائل جنسی می‌داند. ادامه دادن رابطه با فردی که عشق شما را پس زده است، اجازه نمی‌دهد تا خود را از قیدوبندهای این عشق شکست خورده رها کنید. مطمئن باشید که دوباره عشق را تجربه خواهید کرد، این بار فردی که خود را در قبال شما متعهد می‌داند و می‌خواهد تا پایان عمر با شما به خوبی و خوشی زندگی کند، عاشق‌تان خواهد شد. بنابراین تسلیم خواسته‌های ناعادلانه نشوید.

دوباره به دوستان و اعضاء خانواده خود نزدیک شوید و کارهایی را که دوست دارید، انجام دهید. کاری را شروع کنید که همواره از انجام دادن آن می‌ترسیده‌اید. انرژی خود را به مسیر جدیدی هدایت کنید. احتمالاً آن‌قدر خودتان را وقف رابطه قبلی‌تان کرده‌اید، که خودتان و علاقه‌مندی‌هایتان را نادیده گرفته‌اید. بهتر است بدانید که در این دوران آسیب‌پذیراید، بنابراین خودتان را برای گریه کردن‌های گاه و بی‌گاه آماده کنید. این ضعف‌ها هیچ اشکالی ندارد. فهرستی از رویاها و اهداف خود در سال آینده تهیه کنید و برای رسیدن به آنها برنامه‌ریزی کنید. در کارهای داوطلبانه شرکت کنید، یک سفر جاده‌ای داشته باشید، کوهنوردی کنید، به دامان طبیعت پناه ببرید، شعر بنویسید، کتاب بخوانید، در سکوت بنشینید، در کلاس‌های مختلف شرکت کنید، روی کارتان تمرکز کنید، ادامه تحصیل بدهید و … هزار و یک کار دیگری را که دوست دارید، شروع کنید. آنی بشوید که همواره آرزویش را داشته‌اید. خصوصیاتی را که به داشتن آنها می‌بالید، روی کاغذ بنویسید و هرگاه احساس شکست و سرافکندگی کردید، به آن نگاه کنید. در طول مسیر پذیرش و عاشق خود شدن دوستان جدیدی پیدا خواهید کرد که خود واقعی‌تان را تحسین خواهند کرد.

پس از آن که مرحله اندوه و پذیرش را پشت سر گذاشتید، می‌توانید شرایط را با فکر باز بررسی کنید. ممکن است هنگام بازنگری رابطه قبلی خودتان متوجه خطوط قرمز یا اشتباهاتی بشوید که به شکست رابطه‌تان انجامیده است. از این اشتباهات درس بگیرید و تمام روابط خود، عاشقانه و غیره را بهبود بدهید. شاید شما یا طرف مقابل به اختلال شخصیت منفعل ـ متهاجم، ناسازگار ـ اجتنابی، هم‌وابستگی یا خوشایند همه رفتار کردن مبتلا باشید. یک پایان گاهی اوقات مقدمه یک شروع شگفت انگیز است.

برخی می‌خواهند رابطه قبلی خود را به سرعت جایگزین کنند تا احساس شکست، تنهایی یا درد آزارشان ندهد. عده‌ای همواره فرد دیگری را در صف انتظار نگه می‌دارند تا هیچ وقت تنها نمانند. اجازه ندهید که کسی شما را در لیست انتظار خود نگه دارد و خودتان نیز دیگری را سر ندوانید. استفاده کردن از دیگران برای فراموش کردن عشق قبلی خود ناعادلانه است. متاسفانه دل شکستن یک بازی نیست که بلافاصله قلب‌تان ترمیم شود و بتوانید با قلب سالم وارد یک رابطه جدید شوید. اگر این‌طور بود، هیچ وقت هیچ کس مقاله‌ای درباره روش‌های فراموش کردن عشق قبلی و شروع یک رابطه جدید نمی‌خواند. هر گاه وقت‌اش برسد، متوجه می‌شوید. به مرور زمان و با فاصله گرفتن از رابطه قبلی می‌توانید از سلامتی و مثبت بودن رابطه جدید مطمئن شوید.

اگر هر روز صبح که از خواب بیدار می‌شوید، عکس‌ها و نامه‌های عشق سابق‌تان را ببینید، نمی‌توانید او را فراموش کنید. زنده شدن این خاطرات باعث خیال‌پردازی‌های عاشقانه می‌شود و شروع به رویاپردازی درباره رابطه‌ای می‌کند که آن‌قدرها هم خوب نبوده است. بهتر است عکس‌ها، نامه‌ها و هدایا را در یک جعبه بگذارید و در آن را قفل کنید. اگر باز هم برای باز کردن جعبه وسوسه می‌شوید، یا آن فرد فکرتان را مسموم کرده است، می‌توانید تمام گنجینه‌تان را بسوزانید تا خاکستر شدن خاطرات نمادی از رها شدن شما از انرژی منفی باشد. همچنین می‌توانید از این اشیاء استفاده دیگری بکنید و آنها را به اثرهای هنری‌ای تبدیل کنید. اهدا کردن یا بازیافت این اشیاء نیز راه دیگری است.

برخی افراد مدت کوتاهی پا به زندگی‌مان می‌گذارند تا درسی به ما بدهند یا شیوه فکر کردن و زندگی کردن‌مان را متحول کنند. تازمانی که از گذشته عبرت نگیریم، اشتباهات یکسانی را مدام تکرار خواهیم کرد. درست است که فردی را در گذشته از دل و جان دوست داشته‌اید، اما احتمالاً او تنها فردی نیست که می‌تواند در قلب‌تان جا بگیرد. قرار نیست که پس از شکست خوردن یک رابطه تا ابد تنها بمانید، لازم نیست که عشق و توجه را از دیگری گدایی کنید. از فرصت‌هایی که در زندگی مقابل‌تان قرار می‌گیرد، استفاده کنید تا این پایان شروع تجربه‌ای بهتر باشد.

نه سال قبل قلب‌ام به میلیون‌ها تکه‌ای خرد شده بود که هر یک یادآور هزاران حسرت و اندوه بود. نخستین رابطه جدی‌ام را در دانشکده شروع کردم، در زمانی که تمام تزلزل‌ها و شک و تردیدها به حد اعلای خود رسید و به بحرانی جدی دامن زد. دوست پسر سابق‌ام مجبور بود که چند نقش، از مشاور تا مشوق و پرستار بچه را به عهده بگیرد. تمام رابطه ما صرف دلداری دادن و تقویت روحیه من می‌شد. پس از به اتمام رسیدن رابطه‌مان متوجه شدم که به مدت سه سال از دیگری انتظار داشتم که مرا دوست داشته باشد، آن هم در حالی که خودم را دوست نداشتم. شرمساری و احساس گناه باعث شد که تقریباً ده سال تنها بمانم. البته در این مدت با اشخاص جدیدی ملاقات کردم، اما رابطه‌مان هیچ‌گاه جدی نشد؛ به دیگران نزدیک می‌شدم، اما بعد راهی برای خراب کردن رابطه‌مان پیدا می‌کردم. تا مدت‌ها پس از قطع رابطه با آن مرد، احساسات‌ این رابطه به اتمام رسیده مانع به آرامش رسیدن و شاد زندگی کردنم می‌شد. از آسیب‌پذیر بودن و آسیب دیدن می‌ترسیدم. هرچند بیشتر بیم آن را داشتم که دوباره دیگری را آزار بدهم و مجبور باشم که با این عذاب وجدان زندگی کنم. در واقع من هنوز خود را از رابطه قبلی رها نکرده بودم و مسائلی حل نشده از آن اتفاق در وجود من بود که امکان داشتن یک زندگی شاد و پیدا کردن شخصی که بتوانم عاشقانه روزهایم را کنارش بگذرانم از من گرفته بود. اینجا بود که بالاخره تصمیم گرفتم به مشاور مراجعه کنم و برای اولین بار با یکی از مشاورین در این زمینه تماس بر قرار کردم. او پس از شنیدن داستان من، با ارائه راهکارهای مرحله به مرحله و تجویز تمرینات مؤثر به من کمک کرد تا به تدریج از رابطه ده سال پیش، خود را خلاص کنم، زندگی را از نو بسازم و کم کم خود را برای برقراری ارتباط با افراد جدید آماده سازم.

عشقت رو جذب کن

میخوای یاد بگیری چطور روز به روز بیشتر قلب عشقتو بدست بیاری؟ چطور یه رابطه موفق منجر به ازدواج داشته باشی؟ چطور یه زندگی مشترک موفق داشته باشی؟ پس فرصت را از دست نده! تو هم به جمع دنبال کنندگان پیج رادیو عشق در اینستاگرام اضافه شو…

عضویت در خبرنامه رادیو عشق

35 بازدید

270 بازدید

296 بازدید

250 بازدید

446 بازدید

دیدگاه

نام *

ایمیل *

وب‌ سایت

ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی می‌نویسم.

مشترک نمی شومدریافت همه دیدگاه های این نوشتهفقط دریافت پاسخ دیدگاه های خودم

سلام خسته نباشین ،من دختری۲۸ساله هستم که علاقه شدید پیدا کردم به همسایمون ایشون متاسفانه متاهل و دخترشون همسن من هست لحظه ای از فکرش درنمیام وقتی یکروز نبینمش کلافه میشم و بغضم میگیره انگار یه چیزی گم کردم حتی از طریق پیامک ابراز احساسات کردم با ایشون، اون هم گاهی رفتاری نشون میده که احساس میکنم منو دوست داره گاهی هم از رفتارش تنفر نسبت به خودم برداشت میکنم در کل با احساساتم بازی کرده میدونم کارم اشتباهه و کمک میخوام لطفا راهنماییم کنید.

سلام دوست گرامی احساسات‌تان را درک می‌کنیم، اما باید از خودتان بپرسید دلیل این علاقمندی چیست؟ چه چیزی در ایشان وجود دارد که شما را راضی کرده تا به او به عنوان یک عشق نگاه کنید و فکر کنید؟ او با احساسات شما بازی نکرده است، بلکه شما واقعیت موجود را انکار می‌کنید که او خانواده‌ای دارد و سالها پیش ازدواج کرده است. احساسات شما در حد علاقه قلبی هم باقی نمانده و حتی به او پیامک ابرازعلاقه ارسال کردید، این مساله به این معنی است که انکار در شما بسیار قوی است و واقعیت موجود را نادیده می‌گیرید. دوست عزیز نیاز است تا حتما با مشاور صحبت کنید تا بتوانید به صورت ریشه‌ای علت این علاقمندی را کشف کنید تا کشف کنید که به علت چه کمبودی این علاقه تا این حد شدید است.

سلام وقتتون بخیر. مرسی بابت راهنمایی هاتون.من یه خاستگاری دارم 30 سالشه 7 سال با ی خانومی دوست بودن عاشق ایشون بودن الانم میگن من حسرتشو میخورم که واسه ازدواج باهاش اقدام نکردم ازدواج کرد!همه ویژگی هاشون خوبه ولی میترسم گذشتش تو اینده تاثیر داشته باشه.چیکار کنم؟!!!

دوست عزیز سلام

یکی از مهم‌ترین نکاتی که در مورد شروع رابطه جدید وجود داره، همین مساله‌ای هست که شما هم به خوبی بهش اشاره کردید؛ همه آدم‌ها گذشته‌ای دارن، بنابراین کند و کاو کردن در اون درست نیست مگر اینکه گذشته تاثیرش را روی رابطه فعلی بزاره. مثل مورد شما. به همین دلیل بهتون می‌گم ترستون کاملا درسته! در مورد این موضوع باهاشون صحبت کنید. اگر واقعا بهشون علاقه دارید، پیشنهاد بدید که برای درمان حتما به روان‌شناس مراجعه کنند و تا کاملا این موضوع حل نشده، رابطه‌ای با هم شروع نکنید. حتما حتما یادتون باشه، قبل از بسته شدن پرونده گذشته، شروع رابطه حتی به صورت معمولی اشتباهه! چون، ممکنه شما به ایشون علاقه‌مند‌تر بشید ولی ایشون هیچ تغییری نکنند.

آدرس: تهران، پونک، نبش بلوار پونک، پلاک 2، طبقه سوم، واحد 6چطور عشق قبلیم رو فراموش کنم

تلفن پشتیبانی:02146015870

رزرو نوبت مشاوره

انجمن روانشناسی آمریکا

سازمان نظام روانشناسی و مشاوره ایران

سازمان بهزیستی ایران

انجمن روانشناسی ایران

 

می‌خوام برگرده به رابطه/زندگیمی‌خوام فراموشش کنم

باید تمومش کنم، اما قدرتشو ندارم

می‌خوام جذبش کنم و ازدواج کنیم


https://lovesradio.com/wp-content/uploads/Why-Take-Time-and-Invest1.mp3Downloads-icon


https://lovesradio.com/wp-content/uploads/How-does-this-course-help.mp3Downloads-icon

فراموش کردن عشق گذشته که مطمئن بودید تا ابد دوام می‌آورد و از یاد بردن فردی که او را عشق زندگی‌تان می‌دانستید، واقعاً دردناک است. در عین حال در شرایطی که رابطه به بن‌بست رسیده است و از خود می‌پرسید چطور بهش فکر نکنم؟ فراموشی عشق عاقلانه‌ترین کاری است که کمک می‌کند تا وقار و قدرت خود را حفظ کنید. عشق ورزیدن به دیگری به خودی خود یک درس ارزشمند است. اما اگر رابطه عاشقانه طبق انتظار پیش نرود، فراموش کردن و پذیرفتن شرایط غیرقابل تغییر، مهارتی حیاتی است. در روند این فراموشی تلخ می‌آموزید که درباره حد و مرزها و الگوهای مخرب رابطه بیشتر فکر کنید، قاطعانه‌تر عمل کنید یا برای قطع رابطه با افراد مسموم یا اشخاصی که به نحوی به شما آسیب می‌زنند، اقدام کنید. آموختن این نکته که نمی‌توانید دیگران را مجبور به انجام دادن کاری کنید یا دیگری را وادار به عشق ورزیدن به خود کنید، آزادی را برایتان به ارمغان می‌آورد.

فهرست مطالب

فراموش کردن رابطه قبلی مانند سوگواری برای از دست دادن یکی از عزیزان است. قبل از آن که بتوانید معشوق قبلی خود را فراموش کنید، باید مراحل انکار، عصبانیت، دلیل‌تراشی، نشخوار فکری درباره رابطه شکست خورده و معشوق از دست داده و مراحل دیگر را طی کنید تا در نهایت بتوانید واقعیت را بپذیرید. در ادامه ده راهکار برای پشت سر گذاشتن این دوران و فراموش کردن عشق و رابطه قبلی به شما پیشنهاد داده می‌شود:

پذیرش اتمام رابطه سخت‌ترین و مهم‌ترین مرحله برای فراموش کردن رابطه قبلی است. اگر این واقعیت را باور نداشته باشید و نپذیرید که همه چیز تمام شده است، نمی‌توانید بر غم و اندوه خود غلبه کنید. برای کنار آمدن با درد خود و درک احساساتتان به زمان نیاز دارید. پذیرش اتمام رابطه مانند بستن دری است که رو به سوی شکست و اندوه باز می‌شود، بنابراین پذیرش برای پشت سر گذاشتن رابطه قبلی حیاتی است. مدیتیشن با حضور ذهن نیز مفید است. انجام دادن کارهای هنری در این مدت، روی آوردن به عادت‌های مورد علاقه و وقت‌گذرانی با دوستان نیز می‌تواند مایه تسلای خاطرتان باشد.

ناراحت بودن برای رابطه‌ای که به بن‌بست رسیده است، هیچ اشکالی ندارد. برای رابطه از دست رفته خود سوگواری کنید و بگذارید که غم و درد و ناراحتی‌تان تخلیه شود. نگذارید احساسات بدتان بعد از این شکست عاطفی تلنبار شود و ابراز احساسا‌ت‌تان فرار نکنید. فراموش کردن نیاز به زمان دارد و قرص و دارویی وجود ندارد که بخورید و بلافاصله حالتان خوب شود، بنابراین شکیبا باشید به خودتان فرصت دهید.چطور عشق قبلیم رو فراموش کنم

کنفوسیوس می‌گوید: “قبل از آن که در راه انتقام قرار بگیری، دو قبر آماده کن.” اگر قلب‌تان شکسته است، مطمئن باشید که انتقام گرفتن کمکی به شما نخواهد کرد. شاید آن‌قدر رنج کشیده‌اید و سردرگم شده‌اید که می‌خواهید دیگری نیز مانند شما رنج بکشد و این سختی‌ها را تجربه کند، در این بین برخی نیز شما را به انتقام گرفتن تشویق می‌کنند. اما باید بدانید که بازی انتقام برنده ندارد. از روی ناراحتی به دیگری آزار رساندن بچگانه، خطرناک و کاری بیهوده است. اگر خود را سرگرم انتقام گرفتن بکنید، فرصتی برای تسلی دادن خود و التیام یافتن زخم‌ها نخواهید داشت. از دنبال کردن معشوق سابق‌تان در فضای مجازی و زندگی واقعی دست بردارید. مطمئناً آخرین چیزی که می‌خواهید ببینید، این است که او شما را فراموش کرده و مشغول خوش‌گذرانی است یا رابطه جدیدی را شروع کرده است. به علاوه خواندن پست‌های او ممکن است امید واهی به شما بدهد.

اصرار داشتن برای برقراری یک دوستی افلاطونی بلافاصله پس از به اتمام رساندن یک رابطه عاشقانه اصراری نابجا و زودهنگام است. روابط را نمی‌توان با فشردن یک دکمه کنترل کرد. انجام دادن این کار از طرف شما یا دوست سابق‌تان علامت وجود یک مشکل عاطفی است که برای درمان آن باید از متخصص کمک بگیرید. این نکته را آویزه گوش‌تان کنید که شما نمی‌توانید دیگری را اصلاح کنید، تغییر دهید یا به جای او زجر بکشید. تبدیل شتابزده‌ی یک رابطه‌ی عاشقانه به دوستانه هیچ کمکی به فراموش کردن عشق ناکام نمی‌کند. اگر طرف مقابل شما را مجبور به دوستی و تماس دائم می‌کند، این اصرار می‎تواند علامت دل نکندن او از رابطه شکست‌خورده یا ضعف او در کنترل رفتار یا حفظ حد و مرزش باشد. همچنین گاهی طرف مقابل برای فرار از احساس گناه به دلیل قطع رابطه، برای داشتن رابطه دوستانه اصرار می‌کند. باور کنید که هیچ اجباری برای دوست ماندن یا در تماس بودن با عشق قبلی خود ندارید. اگر هر دو طرف با قطع رابطه موافق بوده‌اید، می‌توانید پس از مدتی برای حفظ دوستی خود تلاش کنید، اما ابتدا باید به خودتان زمان بدهید تا از سلامتی و سودمندی این دوستی مطمئن شوید. به خاطر داشته باشید که برخی را باید از دور دوست داشت و گاهی دوری و دوستی بهتر است.

این نکته برای برخی کاملاً واضح است، اما بسیاری از عشاق جدا شده به رابطه بدون عشق ادامه می‌دهند. یک نفر با شما به هم زده است، اما شما موافقت می‌کنید که نزدیکی با او را ادامه دهید؛ این کار غیرعاقلانه و غیرمنصفانه است. این رابطه‌ی نادرست باعث می‌شود که در یک رابطه به بن‌بست رسیده گیر کنید و این امید واهی را به خود القاء کنید که او هنوز هم شما را می‌خواهد و عشق‌تان دوباره شعله‌ور خواهد شد. اما ممکن است طرف مقابل فقط به فکر این باشد که تا زمان پیدا کردن فرد مناسب خود را با شما سرگرم کند. چنین ظلمی منجر به شکستن دل فردی می‌شود که عشق خود را ماورای مسائل جنسی می‌داند. ادامه دادن رابطه با فردی که عشق شما را پس زده است، اجازه نمی‌دهد تا خود را از قیدوبندهای این عشق شکست خورده رها کنید. مطمئن باشید که دوباره عشق را تجربه خواهید کرد، این بار فردی که خود را در قبال شما متعهد می‌داند و می‌خواهد تا پایان عمر با شما به خوبی و خوشی زندگی کند، عاشق‌تان خواهد شد. بنابراین تسلیم خواسته‌های ناعادلانه نشوید.

دوباره به دوستان و اعضاء خانواده خود نزدیک شوید و کارهایی را که دوست دارید، انجام دهید. کاری را شروع کنید که همواره از انجام دادن آن می‌ترسیده‌اید. انرژی خود را به مسیر جدیدی هدایت کنید. احتمالاً آن‌قدر خودتان را وقف رابطه قبلی‌تان کرده‌اید، که خودتان و علاقه‌مندی‌هایتان را نادیده گرفته‌اید. بهتر است بدانید که در این دوران آسیب‌پذیراید، بنابراین خودتان را برای گریه کردن‌های گاه و بی‌گاه آماده کنید. این ضعف‌ها هیچ اشکالی ندارد. فهرستی از رویاها و اهداف خود در سال آینده تهیه کنید و برای رسیدن به آنها برنامه‌ریزی کنید. در کارهای داوطلبانه شرکت کنید، یک سفر جاده‌ای داشته باشید، کوهنوردی کنید، به دامان طبیعت پناه ببرید، شعر بنویسید، کتاب بخوانید، در سکوت بنشینید، در کلاس‌های مختلف شرکت کنید، روی کارتان تمرکز کنید، ادامه تحصیل بدهید و … هزار و یک کار دیگری را که دوست دارید، شروع کنید. آنی بشوید که همواره آرزویش را داشته‌اید. خصوصیاتی را که به داشتن آنها می‌بالید، روی کاغذ بنویسید و هرگاه احساس شکست و سرافکندگی کردید، به آن نگاه کنید. در طول مسیر پذیرش و عاشق خود شدن دوستان جدیدی پیدا خواهید کرد که خود واقعی‌تان را تحسین خواهند کرد.

پس از آن که مرحله اندوه و پذیرش را پشت سر گذاشتید، می‌توانید شرایط را با فکر باز بررسی کنید. ممکن است هنگام بازنگری رابطه قبلی خودتان متوجه خطوط قرمز یا اشتباهاتی بشوید که به شکست رابطه‌تان انجامیده است. از این اشتباهات درس بگیرید و تمام روابط خود، عاشقانه و غیره را بهبود بدهید. شاید شما یا طرف مقابل به اختلال شخصیت منفعل ـ متهاجم، ناسازگار ـ اجتنابی، هم‌وابستگی یا خوشایند همه رفتار کردن مبتلا باشید. یک پایان گاهی اوقات مقدمه یک شروع شگفت انگیز است.

برخی می‌خواهند رابطه قبلی خود را به سرعت جایگزین کنند تا احساس شکست، تنهایی یا درد آزارشان ندهد. عده‌ای همواره فرد دیگری را در صف انتظار نگه می‌دارند تا هیچ وقت تنها نمانند. اجازه ندهید که کسی شما را در لیست انتظار خود نگه دارد و خودتان نیز دیگری را سر ندوانید. استفاده کردن از دیگران برای فراموش کردن عشق قبلی خود ناعادلانه است. متاسفانه دل شکستن یک بازی نیست که بلافاصله قلب‌تان ترمیم شود و بتوانید با قلب سالم وارد یک رابطه جدید شوید. اگر این‌طور بود، هیچ وقت هیچ کس مقاله‌ای درباره روش‌های فراموش کردن عشق قبلی و شروع یک رابطه جدید نمی‌خواند. هر گاه وقت‌اش برسد، متوجه می‌شوید. به مرور زمان و با فاصله گرفتن از رابطه قبلی می‌توانید از سلامتی و مثبت بودن رابطه جدید مطمئن شوید.

اگر هر روز صبح که از خواب بیدار می‌شوید، عکس‌ها و نامه‌های عشق سابق‌تان را ببینید، نمی‌توانید او را فراموش کنید. زنده شدن این خاطرات باعث خیال‌پردازی‌های عاشقانه می‌شود و شروع به رویاپردازی درباره رابطه‌ای می‌کند که آن‌قدرها هم خوب نبوده است. بهتر است عکس‌ها، نامه‌ها و هدایا را در یک جعبه بگذارید و در آن را قفل کنید. اگر باز هم برای باز کردن جعبه وسوسه می‌شوید، یا آن فرد فکرتان را مسموم کرده است، می‌توانید تمام گنجینه‌تان را بسوزانید تا خاکستر شدن خاطرات نمادی از رها شدن شما از انرژی منفی باشد. همچنین می‌توانید از این اشیاء استفاده دیگری بکنید و آنها را به اثرهای هنری‌ای تبدیل کنید. اهدا کردن یا بازیافت این اشیاء نیز راه دیگری است.

برخی افراد مدت کوتاهی پا به زندگی‌مان می‌گذارند تا درسی به ما بدهند یا شیوه فکر کردن و زندگی کردن‌مان را متحول کنند. تازمانی که از گذشته عبرت نگیریم، اشتباهات یکسانی را مدام تکرار خواهیم کرد. درست است که فردی را در گذشته از دل و جان دوست داشته‌اید، اما احتمالاً او تنها فردی نیست که می‌تواند در قلب‌تان جا بگیرد. قرار نیست که پس از شکست خوردن یک رابطه تا ابد تنها بمانید، لازم نیست که عشق و توجه را از دیگری گدایی کنید. از فرصت‌هایی که در زندگی مقابل‌تان قرار می‌گیرد، استفاده کنید تا این پایان شروع تجربه‌ای بهتر باشد.

نه سال قبل قلب‌ام به میلیون‌ها تکه‌ای خرد شده بود که هر یک یادآور هزاران حسرت و اندوه بود. نخستین رابطه جدی‌ام را در دانشکده شروع کردم، در زمانی که تمام تزلزل‌ها و شک و تردیدها به حد اعلای خود رسید و به بحرانی جدی دامن زد. دوست پسر سابق‌ام مجبور بود که چند نقش، از مشاور تا مشوق و پرستار بچه را به عهده بگیرد. تمام رابطه ما صرف دلداری دادن و تقویت روحیه من می‌شد. پس از به اتمام رسیدن رابطه‌مان متوجه شدم که به مدت سه سال از دیگری انتظار داشتم که مرا دوست داشته باشد، آن هم در حالی که خودم را دوست نداشتم. شرمساری و احساس گناه باعث شد که تقریباً ده سال تنها بمانم. البته در این مدت با اشخاص جدیدی ملاقات کردم، اما رابطه‌مان هیچ‌گاه جدی نشد؛ به دیگران نزدیک می‌شدم، اما بعد راهی برای خراب کردن رابطه‌مان پیدا می‌کردم. تا مدت‌ها پس از قطع رابطه با آن مرد، احساسات‌ این رابطه به اتمام رسیده مانع به آرامش رسیدن و شاد زندگی کردنم می‌شد. از آسیب‌پذیر بودن و آسیب دیدن می‌ترسیدم. هرچند بیشتر بیم آن را داشتم که دوباره دیگری را آزار بدهم و مجبور باشم که با این عذاب وجدان زندگی کنم. در واقع من هنوز خود را از رابطه قبلی رها نکرده بودم و مسائلی حل نشده از آن اتفاق در وجود من بود که امکان داشتن یک زندگی شاد و پیدا کردن شخصی که بتوانم عاشقانه روزهایم را کنارش بگذرانم از من گرفته بود. اینجا بود که بالاخره تصمیم گرفتم به مشاور مراجعه کنم و برای اولین بار با یکی از مشاورین در این زمینه تماس بر قرار کردم. او پس از شنیدن داستان من، با ارائه راهکارهای مرحله به مرحله و تجویز تمرینات مؤثر به من کمک کرد تا به تدریج از رابطه ده سال پیش، خود را خلاص کنم، زندگی را از نو بسازم و کم کم خود را برای برقراری ارتباط با افراد جدید آماده سازم.

عشقت رو جذب کن

میخوای یاد بگیری چطور روز به روز بیشتر قلب عشقتو بدست بیاری؟ چطور یه رابطه موفق منجر به ازدواج داشته باشی؟ چطور یه زندگی مشترک موفق داشته باشی؟ پس فرصت را از دست نده! تو هم به جمع دنبال کنندگان پیج رادیو عشق در اینستاگرام اضافه شو…

عضویت در خبرنامه رادیو عشق

35 بازدید

270 بازدید

296 بازدید

250 بازدید

446 بازدید

دیدگاه

نام *

ایمیل *

وب‌ سایت

ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی می‌نویسم.

مشترک نمی شومدریافت همه دیدگاه های این نوشتهفقط دریافت پاسخ دیدگاه های خودم

سلام خسته نباشین ،من دختری۲۸ساله هستم که علاقه شدید پیدا کردم به همسایمون ایشون متاسفانه متاهل و دخترشون همسن من هست لحظه ای از فکرش درنمیام وقتی یکروز نبینمش کلافه میشم و بغضم میگیره انگار یه چیزی گم کردم حتی از طریق پیامک ابراز احساسات کردم با ایشون، اون هم گاهی رفتاری نشون میده که احساس میکنم منو دوست داره گاهی هم از رفتارش تنفر نسبت به خودم برداشت میکنم در کل با احساساتم بازی کرده میدونم کارم اشتباهه و کمک میخوام لطفا راهنماییم کنید.

سلام دوست گرامی احساسات‌تان را درک می‌کنیم، اما باید از خودتان بپرسید دلیل این علاقمندی چیست؟ چه چیزی در ایشان وجود دارد که شما را راضی کرده تا به او به عنوان یک عشق نگاه کنید و فکر کنید؟ او با احساسات شما بازی نکرده است، بلکه شما واقعیت موجود را انکار می‌کنید که او خانواده‌ای دارد و سالها پیش ازدواج کرده است. احساسات شما در حد علاقه قلبی هم باقی نمانده و حتی به او پیامک ابرازعلاقه ارسال کردید، این مساله به این معنی است که انکار در شما بسیار قوی است و واقعیت موجود را نادیده می‌گیرید. دوست عزیز نیاز است تا حتما با مشاور صحبت کنید تا بتوانید به صورت ریشه‌ای علت این علاقمندی را کشف کنید تا کشف کنید که به علت چه کمبودی این علاقه تا این حد شدید است.

سلام وقتتون بخیر. مرسی بابت راهنمایی هاتون.من یه خاستگاری دارم 30 سالشه 7 سال با ی خانومی دوست بودن عاشق ایشون بودن الانم میگن من حسرتشو میخورم که واسه ازدواج باهاش اقدام نکردم ازدواج کرد!همه ویژگی هاشون خوبه ولی میترسم گذشتش تو اینده تاثیر داشته باشه.چیکار کنم؟!!!

دوست عزیز سلام

یکی از مهم‌ترین نکاتی که در مورد شروع رابطه جدید وجود داره، همین مساله‌ای هست که شما هم به خوبی بهش اشاره کردید؛ همه آدم‌ها گذشته‌ای دارن، بنابراین کند و کاو کردن در اون درست نیست مگر اینکه گذشته تاثیرش را روی رابطه فعلی بزاره. مثل مورد شما. به همین دلیل بهتون می‌گم ترستون کاملا درسته! در مورد این موضوع باهاشون صحبت کنید. اگر واقعا بهشون علاقه دارید، پیشنهاد بدید که برای درمان حتما به روان‌شناس مراجعه کنند و تا کاملا این موضوع حل نشده، رابطه‌ای با هم شروع نکنید. حتما حتما یادتون باشه، قبل از بسته شدن پرونده گذشته، شروع رابطه حتی به صورت معمولی اشتباهه! چون، ممکنه شما به ایشون علاقه‌مند‌تر بشید ولی ایشون هیچ تغییری نکنند.

آدرس: تهران، پونک، نبش بلوار پونک، پلاک 2، طبقه سوم، واحد 6چطور عشق قبلیم رو فراموش کنم

تلفن پشتیبانی:02146015870

رزرو نوبت مشاوره

انجمن روانشناسی آمریکا

سازمان نظام روانشناسی و مشاوره ایران

سازمان بهزیستی ایران

انجمن روانشناسی ایران

 

می‌خوام برگرده به رابطه/زندگیمی‌خوام فراموشش کنم

باید تمومش کنم، اما قدرتشو ندارم

می‌خوام جذبش کنم و ازدواج کنیم


https://lovesradio.com/wp-content/uploads/Why-Take-Time-and-Invest1.mp3Downloads-icon


https://lovesradio.com/wp-content/uploads/How-does-this-course-help.mp3Downloads-icon

فراموش کردن عشق گذشته که مطمئن بودید تا ابد دوام می‌آورد و از یاد بردن فردی که او را عشق زندگی‌تان می‌دانستید، واقعاً دردناک است. در عین حال در شرایطی که رابطه به بن‌بست رسیده است و از خود می‌پرسید چطور بهش فکر نکنم؟ فراموشی عشق عاقلانه‌ترین کاری است که کمک می‌کند تا وقار و قدرت خود را حفظ کنید. عشق ورزیدن به دیگری به خودی خود یک درس ارزشمند است. اما اگر رابطه عاشقانه طبق انتظار پیش نرود، فراموش کردن و پذیرفتن شرایط غیرقابل تغییر، مهارتی حیاتی است. در روند این فراموشی تلخ می‌آموزید که درباره حد و مرزها و الگوهای مخرب رابطه بیشتر فکر کنید، قاطعانه‌تر عمل کنید یا برای قطع رابطه با افراد مسموم یا اشخاصی که به نحوی به شما آسیب می‌زنند، اقدام کنید. آموختن این نکته که نمی‌توانید دیگران را مجبور به انجام دادن کاری کنید یا دیگری را وادار به عشق ورزیدن به خود کنید، آزادی را برایتان به ارمغان می‌آورد.

فهرست مطالب

فراموش کردن رابطه قبلی مانند سوگواری برای از دست دادن یکی از عزیزان است. قبل از آن که بتوانید معشوق قبلی خود را فراموش کنید، باید مراحل انکار، عصبانیت، دلیل‌تراشی، نشخوار فکری درباره رابطه شکست خورده و معشوق از دست داده و مراحل دیگر را طی کنید تا در نهایت بتوانید واقعیت را بپذیرید. در ادامه ده راهکار برای پشت سر گذاشتن این دوران و فراموش کردن عشق و رابطه قبلی به شما پیشنهاد داده می‌شود:

پذیرش اتمام رابطه سخت‌ترین و مهم‌ترین مرحله برای فراموش کردن رابطه قبلی است. اگر این واقعیت را باور نداشته باشید و نپذیرید که همه چیز تمام شده است، نمی‌توانید بر غم و اندوه خود غلبه کنید. برای کنار آمدن با درد خود و درک احساساتتان به زمان نیاز دارید. پذیرش اتمام رابطه مانند بستن دری است که رو به سوی شکست و اندوه باز می‌شود، بنابراین پذیرش برای پشت سر گذاشتن رابطه قبلی حیاتی است. مدیتیشن با حضور ذهن نیز مفید است. انجام دادن کارهای هنری در این مدت، روی آوردن به عادت‌های مورد علاقه و وقت‌گذرانی با دوستان نیز می‌تواند مایه تسلای خاطرتان باشد.

ناراحت بودن برای رابطه‌ای که به بن‌بست رسیده است، هیچ اشکالی ندارد. برای رابطه از دست رفته خود سوگواری کنید و بگذارید که غم و درد و ناراحتی‌تان تخلیه شود. نگذارید احساسات بدتان بعد از این شکست عاطفی تلنبار شود و ابراز احساسا‌ت‌تان فرار نکنید. فراموش کردن نیاز به زمان دارد و قرص و دارویی وجود ندارد که بخورید و بلافاصله حالتان خوب شود، بنابراین شکیبا باشید به خودتان فرصت دهید.چطور عشق قبلیم رو فراموش کنم

کنفوسیوس می‌گوید: “قبل از آن که در راه انتقام قرار بگیری، دو قبر آماده کن.” اگر قلب‌تان شکسته است، مطمئن باشید که انتقام گرفتن کمکی به شما نخواهد کرد. شاید آن‌قدر رنج کشیده‌اید و سردرگم شده‌اید که می‌خواهید دیگری نیز مانند شما رنج بکشد و این سختی‌ها را تجربه کند، در این بین برخی نیز شما را به انتقام گرفتن تشویق می‌کنند. اما باید بدانید که بازی انتقام برنده ندارد. از روی ناراحتی به دیگری آزار رساندن بچگانه، خطرناک و کاری بیهوده است. اگر خود را سرگرم انتقام گرفتن بکنید، فرصتی برای تسلی دادن خود و التیام یافتن زخم‌ها نخواهید داشت. از دنبال کردن معشوق سابق‌تان در فضای مجازی و زندگی واقعی دست بردارید. مطمئناً آخرین چیزی که می‌خواهید ببینید، این است که او شما را فراموش کرده و مشغول خوش‌گذرانی است یا رابطه جدیدی را شروع کرده است. به علاوه خواندن پست‌های او ممکن است امید واهی به شما بدهد.

اصرار داشتن برای برقراری یک دوستی افلاطونی بلافاصله پس از به اتمام رساندن یک رابطه عاشقانه اصراری نابجا و زودهنگام است. روابط را نمی‌توان با فشردن یک دکمه کنترل کرد. انجام دادن این کار از طرف شما یا دوست سابق‌تان علامت وجود یک مشکل عاطفی است که برای درمان آن باید از متخصص کمک بگیرید. این نکته را آویزه گوش‌تان کنید که شما نمی‌توانید دیگری را اصلاح کنید، تغییر دهید یا به جای او زجر بکشید. تبدیل شتابزده‌ی یک رابطه‌ی عاشقانه به دوستانه هیچ کمکی به فراموش کردن عشق ناکام نمی‌کند. اگر طرف مقابل شما را مجبور به دوستی و تماس دائم می‌کند، این اصرار می‎تواند علامت دل نکندن او از رابطه شکست‌خورده یا ضعف او در کنترل رفتار یا حفظ حد و مرزش باشد. همچنین گاهی طرف مقابل برای فرار از احساس گناه به دلیل قطع رابطه، برای داشتن رابطه دوستانه اصرار می‌کند. باور کنید که هیچ اجباری برای دوست ماندن یا در تماس بودن با عشق قبلی خود ندارید. اگر هر دو طرف با قطع رابطه موافق بوده‌اید، می‌توانید پس از مدتی برای حفظ دوستی خود تلاش کنید، اما ابتدا باید به خودتان زمان بدهید تا از سلامتی و سودمندی این دوستی مطمئن شوید. به خاطر داشته باشید که برخی را باید از دور دوست داشت و گاهی دوری و دوستی بهتر است.

این نکته برای برخی کاملاً واضح است، اما بسیاری از عشاق جدا شده به رابطه بدون عشق ادامه می‌دهند. یک نفر با شما به هم زده است، اما شما موافقت می‌کنید که نزدیکی با او را ادامه دهید؛ این کار غیرعاقلانه و غیرمنصفانه است. این رابطه‌ی نادرست باعث می‌شود که در یک رابطه به بن‌بست رسیده گیر کنید و این امید واهی را به خود القاء کنید که او هنوز هم شما را می‌خواهد و عشق‌تان دوباره شعله‌ور خواهد شد. اما ممکن است طرف مقابل فقط به فکر این باشد که تا زمان پیدا کردن فرد مناسب خود را با شما سرگرم کند. چنین ظلمی منجر به شکستن دل فردی می‌شود که عشق خود را ماورای مسائل جنسی می‌داند. ادامه دادن رابطه با فردی که عشق شما را پس زده است، اجازه نمی‌دهد تا خود را از قیدوبندهای این عشق شکست خورده رها کنید. مطمئن باشید که دوباره عشق را تجربه خواهید کرد، این بار فردی که خود را در قبال شما متعهد می‌داند و می‌خواهد تا پایان عمر با شما به خوبی و خوشی زندگی کند، عاشق‌تان خواهد شد. بنابراین تسلیم خواسته‌های ناعادلانه نشوید.

دوباره به دوستان و اعضاء خانواده خود نزدیک شوید و کارهایی را که دوست دارید، انجام دهید. کاری را شروع کنید که همواره از انجام دادن آن می‌ترسیده‌اید. انرژی خود را به مسیر جدیدی هدایت کنید. احتمالاً آن‌قدر خودتان را وقف رابطه قبلی‌تان کرده‌اید، که خودتان و علاقه‌مندی‌هایتان را نادیده گرفته‌اید. بهتر است بدانید که در این دوران آسیب‌پذیراید، بنابراین خودتان را برای گریه کردن‌های گاه و بی‌گاه آماده کنید. این ضعف‌ها هیچ اشکالی ندارد. فهرستی از رویاها و اهداف خود در سال آینده تهیه کنید و برای رسیدن به آنها برنامه‌ریزی کنید. در کارهای داوطلبانه شرکت کنید، یک سفر جاده‌ای داشته باشید، کوهنوردی کنید، به دامان طبیعت پناه ببرید، شعر بنویسید، کتاب بخوانید، در سکوت بنشینید، در کلاس‌های مختلف شرکت کنید، روی کارتان تمرکز کنید، ادامه تحصیل بدهید و … هزار و یک کار دیگری را که دوست دارید، شروع کنید. آنی بشوید که همواره آرزویش را داشته‌اید. خصوصیاتی را که به داشتن آنها می‌بالید، روی کاغذ بنویسید و هرگاه احساس شکست و سرافکندگی کردید، به آن نگاه کنید. در طول مسیر پذیرش و عاشق خود شدن دوستان جدیدی پیدا خواهید کرد که خود واقعی‌تان را تحسین خواهند کرد.

پس از آن که مرحله اندوه و پذیرش را پشت سر گذاشتید، می‌توانید شرایط را با فکر باز بررسی کنید. ممکن است هنگام بازنگری رابطه قبلی خودتان متوجه خطوط قرمز یا اشتباهاتی بشوید که به شکست رابطه‌تان انجامیده است. از این اشتباهات درس بگیرید و تمام روابط خود، عاشقانه و غیره را بهبود بدهید. شاید شما یا طرف مقابل به اختلال شخصیت منفعل ـ متهاجم، ناسازگار ـ اجتنابی، هم‌وابستگی یا خوشایند همه رفتار کردن مبتلا باشید. یک پایان گاهی اوقات مقدمه یک شروع شگفت انگیز است.

برخی می‌خواهند رابطه قبلی خود را به سرعت جایگزین کنند تا احساس شکست، تنهایی یا درد آزارشان ندهد. عده‌ای همواره فرد دیگری را در صف انتظار نگه می‌دارند تا هیچ وقت تنها نمانند. اجازه ندهید که کسی شما را در لیست انتظار خود نگه دارد و خودتان نیز دیگری را سر ندوانید. استفاده کردن از دیگران برای فراموش کردن عشق قبلی خود ناعادلانه است. متاسفانه دل شکستن یک بازی نیست که بلافاصله قلب‌تان ترمیم شود و بتوانید با قلب سالم وارد یک رابطه جدید شوید. اگر این‌طور بود، هیچ وقت هیچ کس مقاله‌ای درباره روش‌های فراموش کردن عشق قبلی و شروع یک رابطه جدید نمی‌خواند. هر گاه وقت‌اش برسد، متوجه می‌شوید. به مرور زمان و با فاصله گرفتن از رابطه قبلی می‌توانید از سلامتی و مثبت بودن رابطه جدید مطمئن شوید.

اگر هر روز صبح که از خواب بیدار می‌شوید، عکس‌ها و نامه‌های عشق سابق‌تان را ببینید، نمی‌توانید او را فراموش کنید. زنده شدن این خاطرات باعث خیال‌پردازی‌های عاشقانه می‌شود و شروع به رویاپردازی درباره رابطه‌ای می‌کند که آن‌قدرها هم خوب نبوده است. بهتر است عکس‌ها، نامه‌ها و هدایا را در یک جعبه بگذارید و در آن را قفل کنید. اگر باز هم برای باز کردن جعبه وسوسه می‌شوید، یا آن فرد فکرتان را مسموم کرده است، می‌توانید تمام گنجینه‌تان را بسوزانید تا خاکستر شدن خاطرات نمادی از رها شدن شما از انرژی منفی باشد. همچنین می‌توانید از این اشیاء استفاده دیگری بکنید و آنها را به اثرهای هنری‌ای تبدیل کنید. اهدا کردن یا بازیافت این اشیاء نیز راه دیگری است.

برخی افراد مدت کوتاهی پا به زندگی‌مان می‌گذارند تا درسی به ما بدهند یا شیوه فکر کردن و زندگی کردن‌مان را متحول کنند. تازمانی که از گذشته عبرت نگیریم، اشتباهات یکسانی را مدام تکرار خواهیم کرد. درست است که فردی را در گذشته از دل و جان دوست داشته‌اید، اما احتمالاً او تنها فردی نیست که می‌تواند در قلب‌تان جا بگیرد. قرار نیست که پس از شکست خوردن یک رابطه تا ابد تنها بمانید، لازم نیست که عشق و توجه را از دیگری گدایی کنید. از فرصت‌هایی که در زندگی مقابل‌تان قرار می‌گیرد، استفاده کنید تا این پایان شروع تجربه‌ای بهتر باشد.

نه سال قبل قلب‌ام به میلیون‌ها تکه‌ای خرد شده بود که هر یک یادآور هزاران حسرت و اندوه بود. نخستین رابطه جدی‌ام را در دانشکده شروع کردم، در زمانی که تمام تزلزل‌ها و شک و تردیدها به حد اعلای خود رسید و به بحرانی جدی دامن زد. دوست پسر سابق‌ام مجبور بود که چند نقش، از مشاور تا مشوق و پرستار بچه را به عهده بگیرد. تمام رابطه ما صرف دلداری دادن و تقویت روحیه من می‌شد. پس از به اتمام رسیدن رابطه‌مان متوجه شدم که به مدت سه سال از دیگری انتظار داشتم که مرا دوست داشته باشد، آن هم در حالی که خودم را دوست نداشتم. شرمساری و احساس گناه باعث شد که تقریباً ده سال تنها بمانم. البته در این مدت با اشخاص جدیدی ملاقات کردم، اما رابطه‌مان هیچ‌گاه جدی نشد؛ به دیگران نزدیک می‌شدم، اما بعد راهی برای خراب کردن رابطه‌مان پیدا می‌کردم. تا مدت‌ها پس از قطع رابطه با آن مرد، احساسات‌ این رابطه به اتمام رسیده مانع به آرامش رسیدن و شاد زندگی کردنم می‌شد. از آسیب‌پذیر بودن و آسیب دیدن می‌ترسیدم. هرچند بیشتر بیم آن را داشتم که دوباره دیگری را آزار بدهم و مجبور باشم که با این عذاب وجدان زندگی کنم. در واقع من هنوز خود را از رابطه قبلی رها نکرده بودم و مسائلی حل نشده از آن اتفاق در وجود من بود که امکان داشتن یک زندگی شاد و پیدا کردن شخصی که بتوانم عاشقانه روزهایم را کنارش بگذرانم از من گرفته بود. اینجا بود که بالاخره تصمیم گرفتم به مشاور مراجعه کنم و برای اولین بار با یکی از مشاورین در این زمینه تماس بر قرار کردم. او پس از شنیدن داستان من، با ارائه راهکارهای مرحله به مرحله و تجویز تمرینات مؤثر به من کمک کرد تا به تدریج از رابطه ده سال پیش، خود را خلاص کنم، زندگی را از نو بسازم و کم کم خود را برای برقراری ارتباط با افراد جدید آماده سازم.

عشقت رو جذب کن

میخوای یاد بگیری چطور روز به روز بیشتر قلب عشقتو بدست بیاری؟ چطور یه رابطه موفق منجر به ازدواج داشته باشی؟ چطور یه زندگی مشترک موفق داشته باشی؟ پس فرصت را از دست نده! تو هم به جمع دنبال کنندگان پیج رادیو عشق در اینستاگرام اضافه شو…

عضویت در خبرنامه رادیو عشق

35 بازدید

270 بازدید

296 بازدید

250 بازدید

446 بازدید

دیدگاه

نام *

ایمیل *

وب‌ سایت

ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی می‌نویسم.

مشترک نمی شومدریافت همه دیدگاه های این نوشتهفقط دریافت پاسخ دیدگاه های خودم

سلام خسته نباشین ،من دختری۲۸ساله هستم که علاقه شدید پیدا کردم به همسایمون ایشون متاسفانه متاهل و دخترشون همسن من هست لحظه ای از فکرش درنمیام وقتی یکروز نبینمش کلافه میشم و بغضم میگیره انگار یه چیزی گم کردم حتی از طریق پیامک ابراز احساسات کردم با ایشون، اون هم گاهی رفتاری نشون میده که احساس میکنم منو دوست داره گاهی هم از رفتارش تنفر نسبت به خودم برداشت میکنم در کل با احساساتم بازی کرده میدونم کارم اشتباهه و کمک میخوام لطفا راهنماییم کنید.

سلام دوست گرامی احساسات‌تان را درک می‌کنیم، اما باید از خودتان بپرسید دلیل این علاقمندی چیست؟ چه چیزی در ایشان وجود دارد که شما را راضی کرده تا به او به عنوان یک عشق نگاه کنید و فکر کنید؟ او با احساسات شما بازی نکرده است، بلکه شما واقعیت موجود را انکار می‌کنید که او خانواده‌ای دارد و سالها پیش ازدواج کرده است. احساسات شما در حد علاقه قلبی هم باقی نمانده و حتی به او پیامک ابرازعلاقه ارسال کردید، این مساله به این معنی است که انکار در شما بسیار قوی است و واقعیت موجود را نادیده می‌گیرید. دوست عزیز نیاز است تا حتما با مشاور صحبت کنید تا بتوانید به صورت ریشه‌ای علت این علاقمندی را کشف کنید تا کشف کنید که به علت چه کمبودی این علاقه تا این حد شدید است.

سلام وقتتون بخیر. مرسی بابت راهنمایی هاتون.من یه خاستگاری دارم 30 سالشه 7 سال با ی خانومی دوست بودن عاشق ایشون بودن الانم میگن من حسرتشو میخورم که واسه ازدواج باهاش اقدام نکردم ازدواج کرد!همه ویژگی هاشون خوبه ولی میترسم گذشتش تو اینده تاثیر داشته باشه.چیکار کنم؟!!!

دوست عزیز سلام

یکی از مهم‌ترین نکاتی که در مورد شروع رابطه جدید وجود داره، همین مساله‌ای هست که شما هم به خوبی بهش اشاره کردید؛ همه آدم‌ها گذشته‌ای دارن، بنابراین کند و کاو کردن در اون درست نیست مگر اینکه گذشته تاثیرش را روی رابطه فعلی بزاره. مثل مورد شما. به همین دلیل بهتون می‌گم ترستون کاملا درسته! در مورد این موضوع باهاشون صحبت کنید. اگر واقعا بهشون علاقه دارید، پیشنهاد بدید که برای درمان حتما به روان‌شناس مراجعه کنند و تا کاملا این موضوع حل نشده، رابطه‌ای با هم شروع نکنید. حتما حتما یادتون باشه، قبل از بسته شدن پرونده گذشته، شروع رابطه حتی به صورت معمولی اشتباهه! چون، ممکنه شما به ایشون علاقه‌مند‌تر بشید ولی ایشون هیچ تغییری نکنند.

آدرس: تهران، پونک، نبش بلوار پونک، پلاک 2، طبقه سوم، واحد 6چطور عشق قبلیم رو فراموش کنم

تلفن پشتیبانی:02146015870

رزرو نوبت مشاوره

انجمن روانشناسی آمریکا

سازمان نظام روانشناسی و مشاوره ایران

سازمان بهزیستی ایران

انجمن روانشناسی ایران

 

می‌خوام برگرده به رابطه/زندگیمی‌خوام فراموشش کنم

باید تمومش کنم، اما قدرتشو ندارم

می‌خوام جذبش کنم و ازدواج کنیم


https://lovesradio.com/wp-content/uploads/Why-Take-Time-and-Invest1.mp3Downloads-icon


https://lovesradio.com/wp-content/uploads/How-does-this-course-help.mp3Downloads-icon

فراموش کردن عشق گذشته که مطمئن بودید تا ابد دوام می‌آورد و از یاد بردن فردی که او را عشق زندگی‌تان می‌دانستید، واقعاً دردناک است. در عین حال در شرایطی که رابطه به بن‌بست رسیده است و از خود می‌پرسید چطور بهش فکر نکنم؟ فراموشی عشق عاقلانه‌ترین کاری است که کمک می‌کند تا وقار و قدرت خود را حفظ کنید. عشق ورزیدن به دیگری به خودی خود یک درس ارزشمند است. اما اگر رابطه عاشقانه طبق انتظار پیش نرود، فراموش کردن و پذیرفتن شرایط غیرقابل تغییر، مهارتی حیاتی است. در روند این فراموشی تلخ می‌آموزید که درباره حد و مرزها و الگوهای مخرب رابطه بیشتر فکر کنید، قاطعانه‌تر عمل کنید یا برای قطع رابطه با افراد مسموم یا اشخاصی که به نحوی به شما آسیب می‌زنند، اقدام کنید. آموختن این نکته که نمی‌توانید دیگران را مجبور به انجام دادن کاری کنید یا دیگری را وادار به عشق ورزیدن به خود کنید، آزادی را برایتان به ارمغان می‌آورد.

فهرست مطالب

فراموش کردن رابطه قبلی مانند سوگواری برای از دست دادن یکی از عزیزان است. قبل از آن که بتوانید معشوق قبلی خود را فراموش کنید، باید مراحل انکار، عصبانیت، دلیل‌تراشی، نشخوار فکری درباره رابطه شکست خورده و معشوق از دست داده و مراحل دیگر را طی کنید تا در نهایت بتوانید واقعیت را بپذیرید. در ادامه ده راهکار برای پشت سر گذاشتن این دوران و فراموش کردن عشق و رابطه قبلی به شما پیشنهاد داده می‌شود:

پذیرش اتمام رابطه سخت‌ترین و مهم‌ترین مرحله برای فراموش کردن رابطه قبلی است. اگر این واقعیت را باور نداشته باشید و نپذیرید که همه چیز تمام شده است، نمی‌توانید بر غم و اندوه خود غلبه کنید. برای کنار آمدن با درد خود و درک احساساتتان به زمان نیاز دارید. پذیرش اتمام رابطه مانند بستن دری است که رو به سوی شکست و اندوه باز می‌شود، بنابراین پذیرش برای پشت سر گذاشتن رابطه قبلی حیاتی است. مدیتیشن با حضور ذهن نیز مفید است. انجام دادن کارهای هنری در این مدت، روی آوردن به عادت‌های مورد علاقه و وقت‌گذرانی با دوستان نیز می‌تواند مایه تسلای خاطرتان باشد.

ناراحت بودن برای رابطه‌ای که به بن‌بست رسیده است، هیچ اشکالی ندارد. برای رابطه از دست رفته خود سوگواری کنید و بگذارید که غم و درد و ناراحتی‌تان تخلیه شود. نگذارید احساسات بدتان بعد از این شکست عاطفی تلنبار شود و ابراز احساسا‌ت‌تان فرار نکنید. فراموش کردن نیاز به زمان دارد و قرص و دارویی وجود ندارد که بخورید و بلافاصله حالتان خوب شود، بنابراین شکیبا باشید به خودتان فرصت دهید.چطور عشق قبلیم رو فراموش کنم

کنفوسیوس می‌گوید: “قبل از آن که در راه انتقام قرار بگیری، دو قبر آماده کن.” اگر قلب‌تان شکسته است، مطمئن باشید که انتقام گرفتن کمکی به شما نخواهد کرد. شاید آن‌قدر رنج کشیده‌اید و سردرگم شده‌اید که می‌خواهید دیگری نیز مانند شما رنج بکشد و این سختی‌ها را تجربه کند، در این بین برخی نیز شما را به انتقام گرفتن تشویق می‌کنند. اما باید بدانید که بازی انتقام برنده ندارد. از روی ناراحتی به دیگری آزار رساندن بچگانه، خطرناک و کاری بیهوده است. اگر خود را سرگرم انتقام گرفتن بکنید، فرصتی برای تسلی دادن خود و التیام یافتن زخم‌ها نخواهید داشت. از دنبال کردن معشوق سابق‌تان در فضای مجازی و زندگی واقعی دست بردارید. مطمئناً آخرین چیزی که می‌خواهید ببینید، این است که او شما را فراموش کرده و مشغول خوش‌گذرانی است یا رابطه جدیدی را شروع کرده است. به علاوه خواندن پست‌های او ممکن است امید واهی به شما بدهد.

اصرار داشتن برای برقراری یک دوستی افلاطونی بلافاصله پس از به اتمام رساندن یک رابطه عاشقانه اصراری نابجا و زودهنگام است. روابط را نمی‌توان با فشردن یک دکمه کنترل کرد. انجام دادن این کار از طرف شما یا دوست سابق‌تان علامت وجود یک مشکل عاطفی است که برای درمان آن باید از متخصص کمک بگیرید. این نکته را آویزه گوش‌تان کنید که شما نمی‌توانید دیگری را اصلاح کنید، تغییر دهید یا به جای او زجر بکشید. تبدیل شتابزده‌ی یک رابطه‌ی عاشقانه به دوستانه هیچ کمکی به فراموش کردن عشق ناکام نمی‌کند. اگر طرف مقابل شما را مجبور به دوستی و تماس دائم می‌کند، این اصرار می‎تواند علامت دل نکندن او از رابطه شکست‌خورده یا ضعف او در کنترل رفتار یا حفظ حد و مرزش باشد. همچنین گاهی طرف مقابل برای فرار از احساس گناه به دلیل قطع رابطه، برای داشتن رابطه دوستانه اصرار می‌کند. باور کنید که هیچ اجباری برای دوست ماندن یا در تماس بودن با عشق قبلی خود ندارید. اگر هر دو طرف با قطع رابطه موافق بوده‌اید، می‌توانید پس از مدتی برای حفظ دوستی خود تلاش کنید، اما ابتدا باید به خودتان زمان بدهید تا از سلامتی و سودمندی این دوستی مطمئن شوید. به خاطر داشته باشید که برخی را باید از دور دوست داشت و گاهی دوری و دوستی بهتر است.

این نکته برای برخی کاملاً واضح است، اما بسیاری از عشاق جدا شده به رابطه بدون عشق ادامه می‌دهند. یک نفر با شما به هم زده است، اما شما موافقت می‌کنید که نزدیکی با او را ادامه دهید؛ این کار غیرعاقلانه و غیرمنصفانه است. این رابطه‌ی نادرست باعث می‌شود که در یک رابطه به بن‌بست رسیده گیر کنید و این امید واهی را به خود القاء کنید که او هنوز هم شما را می‌خواهد و عشق‌تان دوباره شعله‌ور خواهد شد. اما ممکن است طرف مقابل فقط به فکر این باشد که تا زمان پیدا کردن فرد مناسب خود را با شما سرگرم کند. چنین ظلمی منجر به شکستن دل فردی می‌شود که عشق خود را ماورای مسائل جنسی می‌داند. ادامه دادن رابطه با فردی که عشق شما را پس زده است، اجازه نمی‌دهد تا خود را از قیدوبندهای این عشق شکست خورده رها کنید. مطمئن باشید که دوباره عشق را تجربه خواهید کرد، این بار فردی که خود را در قبال شما متعهد می‌داند و می‌خواهد تا پایان عمر با شما به خوبی و خوشی زندگی کند، عاشق‌تان خواهد شد. بنابراین تسلیم خواسته‌های ناعادلانه نشوید.

دوباره به دوستان و اعضاء خانواده خود نزدیک شوید و کارهایی را که دوست دارید، انجام دهید. کاری را شروع کنید که همواره از انجام دادن آن می‌ترسیده‌اید. انرژی خود را به مسیر جدیدی هدایت کنید. احتمالاً آن‌قدر خودتان را وقف رابطه قبلی‌تان کرده‌اید، که خودتان و علاقه‌مندی‌هایتان را نادیده گرفته‌اید. بهتر است بدانید که در این دوران آسیب‌پذیراید، بنابراین خودتان را برای گریه کردن‌های گاه و بی‌گاه آماده کنید. این ضعف‌ها هیچ اشکالی ندارد. فهرستی از رویاها و اهداف خود در سال آینده تهیه کنید و برای رسیدن به آنها برنامه‌ریزی کنید. در کارهای داوطلبانه شرکت کنید، یک سفر جاده‌ای داشته باشید، کوهنوردی کنید، به دامان طبیعت پناه ببرید، شعر بنویسید، کتاب بخوانید، در سکوت بنشینید، در کلاس‌های مختلف شرکت کنید، روی کارتان تمرکز کنید، ادامه تحصیل بدهید و … هزار و یک کار دیگری را که دوست دارید، شروع کنید. آنی بشوید که همواره آرزویش را داشته‌اید. خصوصیاتی را که به داشتن آنها می‌بالید، روی کاغذ بنویسید و هرگاه احساس شکست و سرافکندگی کردید، به آن نگاه کنید. در طول مسیر پذیرش و عاشق خود شدن دوستان جدیدی پیدا خواهید کرد که خود واقعی‌تان را تحسین خواهند کرد.

پس از آن که مرحله اندوه و پذیرش را پشت سر گذاشتید، می‌توانید شرایط را با فکر باز بررسی کنید. ممکن است هنگام بازنگری رابطه قبلی خودتان متوجه خطوط قرمز یا اشتباهاتی بشوید که به شکست رابطه‌تان انجامیده است. از این اشتباهات درس بگیرید و تمام روابط خود، عاشقانه و غیره را بهبود بدهید. شاید شما یا طرف مقابل به اختلال شخصیت منفعل ـ متهاجم، ناسازگار ـ اجتنابی، هم‌وابستگی یا خوشایند همه رفتار کردن مبتلا باشید. یک پایان گاهی اوقات مقدمه یک شروع شگفت انگیز است.

برخی می‌خواهند رابطه قبلی خود را به سرعت جایگزین کنند تا احساس شکست، تنهایی یا درد آزارشان ندهد. عده‌ای همواره فرد دیگری را در صف انتظار نگه می‌دارند تا هیچ وقت تنها نمانند. اجازه ندهید که کسی شما را در لیست انتظار خود نگه دارد و خودتان نیز دیگری را سر ندوانید. استفاده کردن از دیگران برای فراموش کردن عشق قبلی خود ناعادلانه است. متاسفانه دل شکستن یک بازی نیست که بلافاصله قلب‌تان ترمیم شود و بتوانید با قلب سالم وارد یک رابطه جدید شوید. اگر این‌طور بود، هیچ وقت هیچ کس مقاله‌ای درباره روش‌های فراموش کردن عشق قبلی و شروع یک رابطه جدید نمی‌خواند. هر گاه وقت‌اش برسد، متوجه می‌شوید. به مرور زمان و با فاصله گرفتن از رابطه قبلی می‌توانید از سلامتی و مثبت بودن رابطه جدید مطمئن شوید.

اگر هر روز صبح که از خواب بیدار می‌شوید، عکس‌ها و نامه‌های عشق سابق‌تان را ببینید، نمی‌توانید او را فراموش کنید. زنده شدن این خاطرات باعث خیال‌پردازی‌های عاشقانه می‌شود و شروع به رویاپردازی درباره رابطه‌ای می‌کند که آن‌قدرها هم خوب نبوده است. بهتر است عکس‌ها، نامه‌ها و هدایا را در یک جعبه بگذارید و در آن را قفل کنید. اگر باز هم برای باز کردن جعبه وسوسه می‌شوید، یا آن فرد فکرتان را مسموم کرده است، می‌توانید تمام گنجینه‌تان را بسوزانید تا خاکستر شدن خاطرات نمادی از رها شدن شما از انرژی منفی باشد. همچنین می‌توانید از این اشیاء استفاده دیگری بکنید و آنها را به اثرهای هنری‌ای تبدیل کنید. اهدا کردن یا بازیافت این اشیاء نیز راه دیگری است.

برخی افراد مدت کوتاهی پا به زندگی‌مان می‌گذارند تا درسی به ما بدهند یا شیوه فکر کردن و زندگی کردن‌مان را متحول کنند. تازمانی که از گذشته عبرت نگیریم، اشتباهات یکسانی را مدام تکرار خواهیم کرد. درست است که فردی را در گذشته از دل و جان دوست داشته‌اید، اما احتمالاً او تنها فردی نیست که می‌تواند در قلب‌تان جا بگیرد. قرار نیست که پس از شکست خوردن یک رابطه تا ابد تنها بمانید، لازم نیست که عشق و توجه را از دیگری گدایی کنید. از فرصت‌هایی که در زندگی مقابل‌تان قرار می‌گیرد، استفاده کنید تا این پایان شروع تجربه‌ای بهتر باشد.

نه سال قبل قلب‌ام به میلیون‌ها تکه‌ای خرد شده بود که هر یک یادآور هزاران حسرت و اندوه بود. نخستین رابطه جدی‌ام را در دانشکده شروع کردم، در زمانی که تمام تزلزل‌ها و شک و تردیدها به حد اعلای خود رسید و به بحرانی جدی دامن زد. دوست پسر سابق‌ام مجبور بود که چند نقش، از مشاور تا مشوق و پرستار بچه را به عهده بگیرد. تمام رابطه ما صرف دلداری دادن و تقویت روحیه من می‌شد. پس از به اتمام رسیدن رابطه‌مان متوجه شدم که به مدت سه سال از دیگری انتظار داشتم که مرا دوست داشته باشد، آن هم در حالی که خودم را دوست نداشتم. شرمساری و احساس گناه باعث شد که تقریباً ده سال تنها بمانم. البته در این مدت با اشخاص جدیدی ملاقات کردم، اما رابطه‌مان هیچ‌گاه جدی نشد؛ به دیگران نزدیک می‌شدم، اما بعد راهی برای خراب کردن رابطه‌مان پیدا می‌کردم. تا مدت‌ها پس از قطع رابطه با آن مرد، احساسات‌ این رابطه به اتمام رسیده مانع به آرامش رسیدن و شاد زندگی کردنم می‌شد. از آسیب‌پذیر بودن و آسیب دیدن می‌ترسیدم. هرچند بیشتر بیم آن را داشتم که دوباره دیگری را آزار بدهم و مجبور باشم که با این عذاب وجدان زندگی کنم. در واقع من هنوز خود را از رابطه قبلی رها نکرده بودم و مسائلی حل نشده از آن اتفاق در وجود من بود که امکان داشتن یک زندگی شاد و پیدا کردن شخصی که بتوانم عاشقانه روزهایم را کنارش بگذرانم از من گرفته بود. اینجا بود که بالاخره تصمیم گرفتم به مشاور مراجعه کنم و برای اولین بار با یکی از مشاورین در این زمینه تماس بر قرار کردم. او پس از شنیدن داستان من، با ارائه راهکارهای مرحله به مرحله و تجویز تمرینات مؤثر به من کمک کرد تا به تدریج از رابطه ده سال پیش، خود را خلاص کنم، زندگی را از نو بسازم و کم کم خود را برای برقراری ارتباط با افراد جدید آماده سازم.

عشقت رو جذب کن

میخوای یاد بگیری چطور روز به روز بیشتر قلب عشقتو بدست بیاری؟ چطور یه رابطه موفق منجر به ازدواج داشته باشی؟ چطور یه زندگی مشترک موفق داشته باشی؟ پس فرصت را از دست نده! تو هم به جمع دنبال کنندگان پیج رادیو عشق در اینستاگرام اضافه شو…

عضویت در خبرنامه رادیو عشق

35 بازدید

270 بازدید

296 بازدید

250 بازدید

446 بازدید

دیدگاه

نام *

ایمیل *

وب‌ سایت

ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی می‌نویسم.

مشترک نمی شومدریافت همه دیدگاه های این نوشتهفقط دریافت پاسخ دیدگاه های خودم

سلام خسته نباشین ،من دختری۲۸ساله هستم که علاقه شدید پیدا کردم به همسایمون ایشون متاسفانه متاهل و دخترشون همسن من هست لحظه ای از فکرش درنمیام وقتی یکروز نبینمش کلافه میشم و بغضم میگیره انگار یه چیزی گم کردم حتی از طریق پیامک ابراز احساسات کردم با ایشون، اون هم گاهی رفتاری نشون میده که احساس میکنم منو دوست داره گاهی هم از رفتارش تنفر نسبت به خودم برداشت میکنم در کل با احساساتم بازی کرده میدونم کارم اشتباهه و کمک میخوام لطفا راهنماییم کنید.

سلام دوست گرامی احساسات‌تان را درک می‌کنیم، اما باید از خودتان بپرسید دلیل این علاقمندی چیست؟ چه چیزی در ایشان وجود دارد که شما را راضی کرده تا به او به عنوان یک عشق نگاه کنید و فکر کنید؟ او با احساسات شما بازی نکرده است، بلکه شما واقعیت موجود را انکار می‌کنید که او خانواده‌ای دارد و سالها پیش ازدواج کرده است. احساسات شما در حد علاقه قلبی هم باقی نمانده و حتی به او پیامک ابرازعلاقه ارسال کردید، این مساله به این معنی است که انکار در شما بسیار قوی است و واقعیت موجود را نادیده می‌گیرید. دوست عزیز نیاز است تا حتما با مشاور صحبت کنید تا بتوانید به صورت ریشه‌ای علت این علاقمندی را کشف کنید تا کشف کنید که به علت چه کمبودی این علاقه تا این حد شدید است.

سلام وقتتون بخیر. مرسی بابت راهنمایی هاتون.من یه خاستگاری دارم 30 سالشه 7 سال با ی خانومی دوست بودن عاشق ایشون بودن الانم میگن من حسرتشو میخورم که واسه ازدواج باهاش اقدام نکردم ازدواج کرد!همه ویژگی هاشون خوبه ولی میترسم گذشتش تو اینده تاثیر داشته باشه.چیکار کنم؟!!!

دوست عزیز سلام

یکی از مهم‌ترین نکاتی که در مورد شروع رابطه جدید وجود داره، همین مساله‌ای هست که شما هم به خوبی بهش اشاره کردید؛ همه آدم‌ها گذشته‌ای دارن، بنابراین کند و کاو کردن در اون درست نیست مگر اینکه گذشته تاثیرش را روی رابطه فعلی بزاره. مثل مورد شما. به همین دلیل بهتون می‌گم ترستون کاملا درسته! در مورد این موضوع باهاشون صحبت کنید. اگر واقعا بهشون علاقه دارید، پیشنهاد بدید که برای درمان حتما به روان‌شناس مراجعه کنند و تا کاملا این موضوع حل نشده، رابطه‌ای با هم شروع نکنید. حتما حتما یادتون باشه، قبل از بسته شدن پرونده گذشته، شروع رابطه حتی به صورت معمولی اشتباهه! چون، ممکنه شما به ایشون علاقه‌مند‌تر بشید ولی ایشون هیچ تغییری نکنند.

آدرس: تهران، پونک، نبش بلوار پونک، پلاک 2، طبقه سوم، واحد 6چطور عشق قبلیم رو فراموش کنم

تلفن پشتیبانی:02146015870

رزرو نوبت مشاوره

انجمن روانشناسی آمریکا

سازمان نظام روانشناسی و مشاوره ایران

سازمان بهزیستی ایران

انجمن روانشناسی ایران

 

می‌خوام برگرده به رابطه/زندگیمی‌خوام فراموشش کنم

باید تمومش کنم، اما قدرتشو ندارم

می‌خوام جذبش کنم و ازدواج کنیم


https://lovesradio.com/wp-content/uploads/Why-Take-Time-and-Invest1.mp3Downloads-icon


https://lovesradio.com/wp-content/uploads/How-does-this-course-help.mp3Downloads-icon

 !(function (w, d) { ‘use strict’; var ad = {zone: “brtrha1”, user: “1565432215”, width: 728, height: 90, id: ‘adro-246454’}, h = d.head || d.getElementsByTagName(‘head’)[0]; if (typeof w.adroParams != ‘object’) w.adroParams = {}; w.adroParams[ad.id] = ad; var script = document.createElement(“script”); script.type = “text/javascript”; script.async = 1; script.src = “//static-cdn.adro.ir/dlvr/rsdnt.js”; h.appendChild(script); })(this, document); var h = document.getElementsByTagName(“head”)[0], s = document.createElement(“script”); s.async = !0, s.defer = !0, s.type = “text/javascript”, d = new Date, s.src = “https://cdn.sanjagh.com/assets/sdk/www.bartarinha.ir/client.js?t=” + d.getFullYear().toString() + d.getMonth() + d.getDate() + d.getHours(), h.appendChild(s); var sabaVisionWebsiteID = “1c27cb39-612a-452a-954c-b3e3dd1f3d36”; var sabaVisionWebsitePage = “ALL” _atrk_opts = {atrk_acct: “i2i8r1SZw320l9”, domain: “bartarinha.ir”, dynamic: true}; (function () { var as = document.createElement(‘script’); as.type = ‘text/javascript’; as.async = true; as.src = “https://certify-js.alexametrics.com/atrk.js”; var s = document.getElementsByTagName(‘script’)[0]; s.parentNode.insertBefore(as, s); })();

* لطفا در مورد ایجاد تاپیک و نظرسنجی قبل از ثبت دقت فرمایید زیرا امکان ویرایش و یا حذف مطلب بعد از ارسال وجود ندارد.
همچنین شما ملزم به رعایت

قوانین و مقررات

نی‌نی‌سایت نیز می‌باشید.

* لطفا در مورد ایجاد تاپیک و نظرسنجی قبل از ثبت دقت فرمایید زیرا امکان ویرایش و یا حذف مطلب بعد از ارسال وجود ندارد.
همچنین شما ملزم به رعایت

قوانین و مقررات

نی‌نی‌سایت نیز می‌باشید.

 برخی با وجود اینکه شخص جدیدی به زندگی آنها وارد شده هنوز درگیر خاطرات گذشته هستند و برخی نمی‌دانند با چه شرایطی می‌توانند وارد رابطه تازه‌ای شوند. تجربه شما چگونه بوده و چه راهکاری را پیشنهاد می کنید

خان خود را برای عید زیباتر کنید

درسته که خیلی سخته ولی باید گذشته روفراموش کرد

چطور عشق قبلیم رو فراموش کنم

  ایمپلنت

سلام من تازه اومدم تو این سایت قبل اینکه با شوهرم نامزد کنم عاشقش بودم به شدت ولی بعد که نامزد کردیم پدرم فوت کردن و من زمانی که بیشتر از هر زمانی به شوهرم نیاز داشتم اون باهام سرد رفتار میکرد با یکی دیگه دوست شدم فقط به خاطر اینکه به نامزدم اونقدر وابسته نشم ولی ای دل غافل که من عاشق اون پسر شدم اونقدر بهم محبت کرد که خودمم نفهمیدم چطور شد بعد دو سال از فوت پدرم من با نامزدم ازدواج کردم ولی روز عروسی هم اون پسر اومده بود و من روز عروسیم بدترین روز زندگیم بود الان بعد دو سال هنوزم بهش فکر میکنم،بچه ها من شوهرمو دوست دارم ولی اون از نظر بار احساسی خیلی سرد و من نمیدونم چیکار کنم چی میشد اگه شوهرمم مثل اون با محبت بود

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت

قوانین و مقررات

نی‌نی‌سایت می‌باشید

مطالب این سایت تنها جنبه اطلاع رسانی و
آموزشی داشته و توصیه پزشکی تخصصی تلقی نمی شوند و نباید آنها را جایگزین
مراجعه به پزشک جهت تشخیص و درمان دانست. لطفاً پیش از استفاده از سایت
صفحه
“شرایط استفاده از سایت”
را مطالعه فرمایید. استفاده از این سایت
بدان معناست که شما قبلاً صفحه “شرایط استفاده از سایت” را مطالعه کرده
و به مفاد آن واقفید. نقل مطالب این سایت با ذکر منبع و نشانی اینترنتی سایت بلامانع است

سلام وقت تون بخیر

بنده دختری ۲۱ ساله هستم. در نظر بگیرید که دختر و پسری به همدیگه علاقه داشتن و حتی تا مرحله خواستگاری پیش رفتند. امّا به دلیل سن کم و یسری اختلافات خواستگاری و حتی دوستی شون بهم خورده! 

موضوع این هست که با گذشت یک سال اون پسر فقط یک بار در خواست برگشت کرده و ظاهراً نامساعد هم بوده از نظر روحی ولی دختر به دلیل اینکه آمادگی لازم رو در هر دو نفرشون نمی دیده اون رو طرد کرده! 

با وجود گذشت ماه‌ها هنوز نتونسته اون فرد رو فراموش کنه حتی با اینکه می دونی امکان ازدواج شون منتفی شده و دوستی هم جواب نخواهد داد. بین عقل و قلبش گیر کرده، خواستگارهای دیگه رو نمی پذیره. 

حتی پالس‌هایی رو فرستاده امّا پسر با سردی و بی تفاوتی رفتار کرده همونی که می‌گفت من بدون تو نمی تونم! یعنی غرور یک پسر از عشقش مهم تره حتی وقتی دختر خودش رو جلوش کوچک کنه!؟ عشق این قدر زود از بین میره؟ چطور باید با جدایی از کسی کنار اومد که عقلت ردش می کنه نه به خاطر بد بودنش بدلایل متعدد امّا قلبت اون رو می خواد! اینکه در طول روز تو هر کاری اون شخص به ذهنت بیاد! یعنی برای یه پسر راحت تره؟ این دختر باید چه کار کنه؟ چطور عشق قبلیم رو فراموش کنم

سلام دوستان

سوالم اینه که آیا یه پسر میتونه عاشق دختری باشه ولی با دختر دیگه ای ازدواج کنه؟، خیلی از پسرها وقتی عاشق میشن و به عشق شون نمی رسن قید ازدواج رو میزنن، ولی یه سری پسرها هم هستن که فکر میکنی واقعا عاشقت هستند، کلی به در و دیوار میزنن ولی بعدش راحت میرن با یکی دیگه. یعنی تو این حالت اصلا عاشق نبوده و فقط ادعای عاشقی بوده؟

بعد چه جوری میشه که آدم قبلی رو فراموش میکنن؟

من خودم دخترم، تجربه ی یه رابطه ی بی سرانجام رو داشتم، طرفم بعد من رفت ازدواج کرد، ولی من هیچ پسری رو نمی تونم جای اون بذارم. هر جا میرم و با هر کی ملاقات میکنم ذهنم میره سمت اون. خودم هم خسته شدم از این وضعیت. 

با خودم میگم اون چه راحت فراموش کرد و رفت زندگیش رو ساخت، تو هم بیخیال شو ولی نمی تونم. تموم زندگیم تحت الشعاع قرار گرفته، همه ش با خودم میگم چه جوری تونست فراموش کنه؟، چرا نموند و نجنگید برام؟، تقریبا ۶ ماه از این اتفاق گذشته و من همچنان تو فکرش هستم، ولی اون دیگه هیچ خبری از من نمیگیره و بدون من خوشه ظاهرا

سلام

من یک پسر 33 ساله هستم که شرایط ازدواج برام فراهم شده و خوشبختانه وضع مالی خوبی دارم (خونه و ماشین ) و من در زندگیم تنها یک بار عاشق شدم، اونم عاشق یک بازیگر زن مجرد، من تنها اون چهره  یا اون آدم به قلبم تپش میده و دختر های دیگه که مادرم پیشنهاد میکنه رو نمیتونم عاشق شون باشم و حس عشقی بهشون ندارم.

تا حالا  دختری هم ندیدم شباهتی به ایشون داشته باشه و معلوم نیست بعد ها بتونم ببینم یا نه، انگار رفته تو مغزم که حتما باید با این چهره ازدواج کنم و یک دم از یادم نمیره، دوست دارم یکی باشه حداقل خیلی شبیه ایشون باشه تا من دنیا رو به پاش بریزم، کسی چنین تجربه ای داشته، چطوری تونسته فراموش کنه و عاشق کس دیگری بشه؟

چرا من نمیتونم ایشون رو فراموش کنم و عاشق کس دیگری بشم، من خیلی ایشون رو دوست دارم خیلی …

سلام دوستان

من یه دختر بیست ساله م، به مدت چند ماه با یه پسر هم سن و سالم در ارتباط بودیم. رابطه ما رابطه سالمی بود و ایشون هم پسر خیلی خوب و موجهی بودن، اما ازدواج کردن چیزی نبود که برای ما ممکن باشه.

به هم علاقه داشتیم ولی من خواستم جدا بشیم. با هم حرف زدیم و بعد از یه ماه تلاش این اتفاق افتاد. من سعی کردم با منطقم تصمیم بگیرم اما قلبم نمیذاره حس خوبی داشته باشم. از طرفی میترسیدم بیشتر وابسته بشم، از طرفی نگران احساسات اون بودم.

پسرها مثل ما دختر ها قلب دارن، احساس دارن، حالا کاری با عده ای خاص ندارم یا حرف هایی که دیگران معمولا میگن. اولین پسری بود که اومد تو زندگیم، راستش حرف زدن باهاش ، وقت گذروندن باهاش همیشه باعث میشد دیگه به هیچی تو دنیا به جز اون لحظه فکر نکنم، باعث میشد بخندم و حتی بیشتر از باقی دوستام دلم بخواد با اون وقت بگذرونم.گذشتن از همه این ها برام سخت بود .

الان هم جدایی با وجود وابستگی که بهش داشتم برام سخته… همه ش دلم میخواد استوری بذارم که غیر مستقیم حرف های تو دلم رو بگم، دلم میخواد زنگ بزنم صداش رو بشنوم،  

سلام

دوستان من پسری حدود 30 و چند ساله ام. تو زندگیم یک بار عاشق شدم و 3 سال نامزد بودیم، ولی به دلایلی نشد و تمام شد برای همیشه، و الان 2 سال گذشته از اون ماجرا. اما هنوز اثرش در روح و روان من باقیه. 

وقتی میخوام به خانومی پیشنهاد آشنایی بدم، یعنی اصلا وقتی چنین فکری میاد توی ذهنم، یک جور احساس گناه و عذاب وجدان در ناخودآگاهم شکل میگیره. و یا وقتی کسی رو توی ذهنم فرض میکنم که مثلا اگر همسر آینده ی من باشه چطور میشه، سریعا خاطراتی که با عشق سابقم داشتم مثل نوار از مغزم عبور میکنه. تمام دوستت دارم هایی که بهش گفتم. تمام قول ها و آرزوها و خیالات مون واسه آینده ….

انگار یه حس بدبینی و تنفر نسبت به خودم پیدا کردم. یعنی حس میکنم من لیاقت عاشقی رو ندارم. با اینکه من به عشق سابقم بد نکردم و کلا آدم بدی نیستم. اون رابطه هم اصلا رابطه ی بدی نبود. فقط ما به درد هم نمیخوردیم و انتخاب مناسبی نبودیم برای هم. و جدایی مون هم اصرار اون خانوم بود و منم هر چقدر تلاش کردم بمونه بی فایده بود. 

سلام 

طبق گفته تمامی کارشناس ها اگر در گذشته دوست جنس مخالف، نامزد یا عقد کرده باشی و بخوای وارد رابطه جدید بشی چه مثبت و چه منفی، نباید به اون شخص فکر کنی و اگر هنوز تو ذهنت جا نیفتاده باشه نباید وارد رابطه جدید بشی که خواستگاری راه بدی یا بری خواستگاری.

فکرهای مثبت مثل دلتنگ شدن بگی وای هنوزم دوستش دارم، فکرهای منفی مثل لعن و نفرین بدخواستن براش، من حدود یک سال و نیم با شخصی به قصد ازدواج با اطلاع خانواده دو طرف در ارتباط بودیم اما خب به سرانجام نرسید.

الان هم چند ماهی هست که خواستگاری دارم و جوابم مثبته، منتها الان مشکلم اینجاست که به شدت در روح روانم نفرت نسبت به شخص قبلی وجود داره و تو زندگی روزمره مدام در حال فحش دادن تو دلم به اون شخص هستم، جوری که تبدیل شدم به یه دختر عصبی و این نفرت انقدر زیاده که گاهی خودم رو هم فحش میدم و خودم تحقیر میکنم تو ذهنم.

همه این ها رو گفتم که ازتون بپرسم راه حلی برای از بین بردن نفرت نسبت به یه انسان دارین؟، چون واقعا به من خیلی ظلم شد حتی سوء استفاده شد و خود اون فرد هم قبول داشت که ظلم کرده و بارها حلالیت طلبید و من زبونی گفتم بخشیدم اما دلی نبخشیدم، جزئیات رو نمیخوام بگم.

سلام

به نظر شما آیا ما باید معما های حل نشده عاشقی و عشق رو حل کنیم و بعد وارد مراحل دیگر زندگی بشیم.

بذارید برای شما مثالی بزنم. فرض رو بر این بگذارید که شما یک پسر هستید و دختری رو دوست دارید، دختر برای شما با همه فرق میکنه اما به دلایلی مثل شرایط اقتصادی یا هر دلیل دیگر از علاقه خودتون نمیگید، بعد از اون که دختر ازدواج میکنه و طلاق میگیره اما باز هم به آن علاقمند هستید. ممکنه در زمان مجردی شما باشه، یا حتی شما هم ازدواج کرده باشید اما هنوز یادم اون عشق قدیمی خودتان هستید!

یا حالت دیگر را در نظر بگیریم که شما شخصی رو دوست دارید و ازش خواستگاری نمی کنید به دلایلی. اون ازدواج می کنه با شخص دیگری زندگی بسیار خوبی هم درست میکنه و پایدار و هرگز هم از علاقه شما باخبر نمیشه و شما از دور فقط نظاره گر زندگی عاشقانه زیبای آنها هستید و در حسرت اینکه چرا شما اون دختر رو به دست نیاوردید. در روز عروسی دختر در حال گریه کردن بودید و به دنیا لعنت میفرستادید.

وقتی کسی ازدواج کرد و نیازهای عاطفی و جنسی اون پاسخ داده شد و دغدغه ی خاصی هم نداشت، آیا ممکنه دوباره یاد عشق قبلیش بیافته, یا صرفا اینکه دیگه همه ی نیازهاش تو دوران ازدواج تامین شده دیگه براش مهم نیست که زندگی عشق قبلیش چطور گذشته؟

عشقی که قبلا وجود داشته ولی بخاطر تفاوت ها و حرف و حدیث ها و احترام هایی که بین شون شکسته شد از هم جدا شدن و هر کدوم بلافاصله با شخص دیگه ای ازدواج کردن، این دو فرد درسته که بلافاصله بعد از جدایی شون از هم دیگه با شخص دیگه ای ازدواج کردن و خب هر کدوم تو زندگی شون همه ی نیازهاشون تامین شده و هر کدوم یه آرامش نسبی دارن. 

سوالم اینکه آیا این دو نفر تو زندگی شون اشباع شدن یا بازم چیز دیگه ای از زندگی شون میخوان؟، سوال دومم اینکه آیا امکان داره با توجه به اون احترام هایی که موقع جدایی بین شون شکسته شد و بلافاصله هم با شخص دیگری ازدواج کردن، آیا امکان داره یه مدت بعد ازدواج شون به فکر عشق قبلی شون بیافتن و حسرت بخورن که چرا با همون عشق شون با وجود تمام بدی هاش ازدواج نکردن؟

یا اینکه دیگه وقتی ازدواج کردن اشباع میشن و به بقیه زندگی شون ادامه میدن بدون اینکه یاد عشق قبلی شون بیافتن؟

سلام دوستان

سوال اصلی من این هست که:

چطور عشق قبلیم رو فراموش کنم

اگر از ابتدا بدونید که عشق دوم خواستگارتون، که همون پسر مورد علاقه تون هست باشید، چیکار میکنید؟

من دختری 20 ساله هستم که دارم مهندسی صنایع میخونم، به یکی از پسرهای دانشگاه مون که 2 سال ازم بزرگتره و اونم مهندسی صنایع میخونه، علاقه مند هستم. چون تمام معیار ها و ویژگی های همسر ایده آل من رو داره. یعنی ظاهرش رو دوست دارم و طی این مدتی که با همدیگه در حد کارهای درسی و دانشگاه همراه بودیم و همین طور از طریق فضای مجازی، متوجه شدم تقریبا از نظر اخلاق، اعتقادات مذهبی، اوضاع مالی، سطح تحصیلات خانواده ها، نوع و میزان تفریحاتی که داریم، طرز تفکر تو خیلی از مسائل، سطح تحصیلات خودمون و کلا شیوه زندگی خودمون، کاملا با هم تناسب داریم و شک ندارم دیگه کسی برام پیدا نمیشه که این قدر به هم شباهت داشته باشیم!، کلا پسر پاک و سر به زیر و مودبی هست …، فقط یه مشکل وجود داره …؛ 

این که من خودم چند وقتی هست به یه طریقی متوجه شدم که به دختر عموش علاقه مند هست و یه جورایی عاشق اون دختر بوده. یعنی از حدود 16_17 سالگی اون دختر رو واسه ازدواج میخواسته چون که می‌گفته همدیگر رو خوب می‌شناسن و اون هم عاشق دختره بوده. بعدا متوجه شدم اون علاقه، یه طرفه و فقط از جانب اون آقا پسر بوده و بس! 

سلام

بنده دختری هستم از یه خانواده معمولی، چند ماهی با آقا پسری که از خودم 3 بزرگتر بود و به ایده آل های من نزدیک بود آشنا شدم (البته با آگاهی خانواده ها)، برای خوشحالیم تلاش میکرد، تحصیلکرده و دارای ظاهر خوب و کار خوب بود، همه چیز داشت خوب پیش میرفت، ایشون از نظر فکری و اخلاقی به دل من نشسته بودن تا اینکه پدرم با جدیت گفت چون برای یه شهر نیستیم مخالفم و راضی نیستم و مخالفت شون رو به من و ایشون هم اعلام کردن.

ایشون هم گفتن دو نفر که به سن ازدواج میرسن باید استقلال روحی و فکری شون انقدر بالا باشه که هر جا که بتونن پیشرفت کنن، برای ادامه زندگی انتخاب کنن، سر این قضیه با این آقا مخالفت شد و رفتن، من این وسط موندم.

واقعا دلم باهاش بود و نمیدونم چیکار کنم؟ می خوام اگه بشه یه کاری کنم خواستگارم برگردن، در غیر این صورت با قضیه کنار بیام.

ممنون میشم با نظرات تون کمکم کنید.

مخالفت خانواده با ازدواج با فرد مورد علاقه:

چطور والدینم رو راضی به ازدواج در سن 22 سالگی بکنم؟

دختر مورد علاقه م گفت دیگه فایده نداره برو پی زندگی خودت

به خاطر ارتباط پنهانی با دخترم مورد نظرم، پدرش مخالف ازدواج ماست

خانواده های ما با ازدواجمون مخالف هستند

مادرم عکس های پروفایل دختر مورد علاقم رو دیده و مخالف ازدواج ماست

مادر پسر مورد علاقم ظاهر منو نپسندید و مخالف ازدواج ماست

چکار کنم خانواده م با ازدواجم در سن پایین مخالفت نکنن

خواهران خواستگارم با ازدواج ما مخالف هستند

سلام

من یه دختر 23 ساله هستم، راستش من از بچگی به یکی از آشناهامون علاقه زیادی داشتم و همیشه خودم رو کنار اون تصور میکردم، تا اینکه بزرگ شدیم و به اصرار مادرش و شاید علاقه خودش اومدن خواستگاری، اما خانواده م گفتن نه، بدون اینکه از من نظر بخوان، ولی خوب حس میکنم اصلا بهم علاقه ای نداره چون خیلی سرده باهام و دیگه بعد جواب نه هیچ اصراری نشد از طرف شون.

ولی من دوسش دارم، میدونم پسر خوبی نیست و به درد من نمی خوره، تا اینکه 6 ماه پیش یه خواستگار برام اومد که مورد خوبی بود و منم که بی محلی های اون آقا رو میدیدم تصمیم گرفتم با خواستگارم چند مدتی برای آشنایی در ارتباط باشیم، الان شدیدا به خواستگارم وابسته شدم اما چون همه ش خودم رو کنار اون آقا تصور کردم هر کاری میکنم نمیتونم فراموشش کنم و میترسم بعد ازدواج هم نتونم فراموشش کنم.

خواهش میکنم راهنماییم کنید چیکار کنم؟، میدونم با کسی که دوسش دارم ازدواج کنم خوشبخت نمیشم ولی دوسش دارم، از طرفی خواستگارم هم پسر خیلی خوبیه.

بگید چیکار کنم خواهش میکنم راهنماییم کنید.

سلام

من یه پسر 20 ساله ام . یه ترم توی یکی از بهترین دانشگاه های کشور و یکی از بهترین رشته های علوم پزشکی درس خوندم. بعدش هم تغییر رشته دادم و رفتم یه رشته و یه دانشگاه و یه شهر دیگه.

الان دانشجو معلمم. راستش توی یه ترمی که توی دانشگاه قبلیم بودم از یه دختری خیلی خوشم اومد. علتش هم پاکی و با حیا بودنش بود و اینکه به پسرها محل نمیذاشت و خلاصه خیلی مغرور بود. منم پسریم که یه مقدار اعتقادات مذهبی دارم و اهل دختر بازی و این حرف ها اصلا نیستم. و اون دختر رو فقط و فقط به قصد ازدواج میخوام.

البته تا الان روم نشده به صورت رسمی ازش خواستگاری بکنم و بگم که چقدر دوسش دارم. برای اینکه ببینم از اون هوس های زودگذر جوونی هست یا نه، کلی با خودم کلنجار رفتم، دیدم که یا فقط اون دختر رو میخوام یا هیچ دختری رو دیگه نمیخوام.

سلام 

حال دلم روز اول فروردین بهم ریخت… یاد عشق قدیمی افتادم، دختری ام که چند سال پیش با یکی از پسرهای اقوام قرار مدارهای ازدواج میذاشتیم اما الان هفت پشت غریبه ایم، من پی کار و زندگی و درس و مشق خودم بودم که اون آقا اومد تو زندگیم .

اول خواستگاری مطرح شد بعد گفت بهتره واسه شناخت بیشتر یه مدت با هم آشنا بشیم اگه همه چی خوب پیش رفت چند سال دیگه نامزد کنیم و ازدواج، اما نشد… من تو عمرم با هیچ پسری حرف نزدم٬ دوست نشدم٬ آسته رفتم آسته اومدم تا به آرزوی قلبی خودم که همون آقا پسر بود برسم، اما حالا در شرف ازدواجم، و وقتی اسمش میاد دلم میگیره و اشکم در میاد . 

من قبلا عاشق پسری بودم و او هم عاشق من بود .من و او به طرز بدی از هم جدا شدیم با کلی دلخوری و ناراحتی و بدون خداحافظی، ولی من هنوز او را دوست می دارم و با هیچ کس جز او ازدواج نخواهم کرد .

سوال من اینه که آیا او مرا فراموش کرده؟ پسران بعد از چند وقت عشق خود را فراموش می کنند؟ من می خوام دوباره برگردم طرف او، آیا این کار درست است؟ با توجه به اینکه او پسری مغرور و از خود راضی است آیا من سبک می شوم ؟ برگردم یا نه ؟

تو را به خدا جواب دهید . 

حالا از این طرف من به عنوان یه دختر مجرد 30 ساله هستم مقابل آقایی که عادت به دختر بازی داره و این من هستم که نمیتونم فراموشش کنم! عجب دنیای عجیبیه ها هر چیزی امکان داره!

من از خونواده ی مذهبی هستم، والدینم بسیار زیاد افراطی در تعصب هستند، یعنی این طوری بگم  پدرم دوست نداره من تنها بیرون از خونه برم، گفته فقط با مادرت برو بیرون، دوستام میگن پدرم پارانوییدی هست، با اینکه هیچ گاه خطایی ازم سر نزده و با کمال میل و انتخاب خودم چادریم! خودم برام جای تعجب داره چه برسه شمای خواننده . 

جریان از اون جا شروع شد که؛

جستجو در سایت


 بیشتر آدم‌ها بعد از اینکه از یک
رابطه عاطفی شکست خورده بیرون می‌آیند توانایی عبور از مرحله بحران، رسیدن به مرحله
شفا و سپس آغاز یک زندگی تازه را دارند. به ویژه اگر کسی آگاهانه و با تصمیم مشترک
یک رابطه عاطفی را تمام کرده باشد طی کردن این روند شفا برایش آسان‌تر است.‏اما این
داستان همه رابطه‌های تمام شده نیست. برای برخی بسیار دشوار است که از یک رابطه
عمیقاً عاطفی علی‌رغم مشکلاتش بیرون بیایند.

اگر یک نفر در چنین رابطه‌ای رها
کننده و دیگری به شدت وابسته به آن باشد این موضوع به یک شکست عاطفی جدی تبدیل
می‌شود.‏ طرد شدن ویرانگر است. برخی پس از پایان رابطه اندوه ناتمامی را تجربه
می‌کنند، اسیر بدبینی می‌شوند و همواره از این هراس دارند که دیگر دوست داشته
نشوند. کنار آمدن با مساله جدایی بسیار سخت و دشوار است.

برای همین است که تلاش می‌کنید هر
طور شده دوباره پیوند عاطفی را از نو بسازید و خود را به کسی نزدیک کنید که از
رابطه با شما بیرون آمده است. اما هیچ چیز بدتر از این نیست که بار دیگر توسط شریک
عاطفی‌تان ترک شوید. این‌بار چه بسا دچار خشم و اندوهی شوید که با هیچ مرهمی آرام
نمی‌گیرد.‏چطور عشق قبلیم رو فراموش کنم

اینکه نمی‌توانید از یک رابطه
عاطفی بیرون بیایید و با غم از دست دادن کسی که دوستش داشته‌اید کنار بیایید
نشان‌دهنده ویژگی‌های شخصیتی شماست. معمولا افرادی که نمی‌توانند با این حقیقت کنار
بیایند ویژگی‌های شخصیتی مشخصی دارند. شاید اگر بدانید که مساله شما در کجا ریشه
دارد بهتر بتوانید به خودتان کمک کنید تا از این وضعیت خارج شوید.‏

این طبیعی است که آدم‌ها
زمانی که با از دست دادن چیزی تهدید می‌شوند احساس ناامنی کنند. احساس ترس ناشی از
ناامنی یک مکانیزم دفاعی در انسان‌هاست که برای بقا ضروری است. اما انسان‌ها
توانایی سازگاری با غم از دست دادن را نیز دارند و می‌توانند از آن عبور کنند.
اما متاسفانه برخی از افراد در شرایط از دست دادن اضطراب و هراس عمیق‌تری را احساس
می‌کنند و کنار آمدن با غم از دست دادن برایشان به سادگی اتفاق نمی‌افتد.‏این مساله باعث می‌شود آنها پس از طرد شدن در رابطه عاطفی اندوه بیشتری را
تجربه کنند. آنها پس از رها شدن احساس ناتوانی، ناامیدی و بی‌قراری بیشتری
می‌کنند و در یک نتیجه‌گیری کلی نمی‌توانند دوباره به عشق ایمان بیاورند.‏

کسانی که شریک عاطفی شان
را موجود ایده‌ال و بی‌نقصی فرض می‌کنند پس از آنکه توسط این فرد رها می‌شوند به
شدت ضربه روحی می‌خورند. در واقع اندوه این افراد بخاطر این ترس است که آنها
نمی‌توانند موجودی به خوبی عشق سابق خود پیدا کنند. این تجربه معمولا نصیب
افرادی می‌شود که همواره در رویای آدمی بی‌نظیر و خارق العاده بوده‌اند. شکست عاطفی
در این شرایط به معنای فروریختن همه رویاها است. به همین دلیل است که این افراد
نمی‌توانند از غم دوری و جدایی بیرون بیایند.‏

کسی که در کودکی ناامنی و
ترس رها شدن را تجربه کرده باشد در بزرگسالی این ظرفیت را دارد که بخاطر شکست عاطفی
دچار اندوه ناتمامی شود. کودکی که مراقبان خوبی نداشته، پیوند عاطفی درستی با
والدینش برقرار نکرده و یا پس از جدایی والدینش نتوانسته نسبت به هیچ کدام از
والدین تعلق عاطفی درستی پیدا کند در بزرگسالی نمی‌تواند به راحتی به روابط اعتماد
کند.
زمانی که او با سختی فراوان بالاخره یک رابطه عاطفی را تجربه می‌کند انتظار ندارد
که آن را باز هم دوباره از دست بدهد. شکست عاطفی در این شرایط ضایعه‌ای است که به
راحتی جبران پذیر نیست.
البته این به معنای آن نیست که چنین فردی هرگز نمی‌تواند از اندوه از دست دادن
بیرون بیاید. اما این قابل درک است که چرا اندوه از دست دادن یک رابطه برای چنین
فردی یک ضایعه است.‏

کسی که گمان می‌کند عشق
هرگز اتفاق نمی‌افتد یا آنقدر اعتماد به نفس نداشته باشد که خود را لایق دوست داشته
شدن بداند، یا دائم آزار و بی‌توجهی و بدرفتاری را از سوی دیگران تجربه کرده باشد
ممکن است از دست دادن شریک عاطفی برایش بسیار سخت و گران باشد. ‏

کسی که همواره در رابطه
عاطفی به شریک‌اش تکیه کرده است، اولویت را به او داده و خودش را با کسی که دوستش
دارد تعریف کرده پس از ترک رابطه عاطفی به شدت از این مساله ضربه خواهد خورد.
غم از دست دادن در این شرایط به معنای از دست دادن هویت خود است. به همین
دلیل است که عبور از رابطه و فراموش کردن رابطه‌ای که تمام شده برای این فرد بسیار
دشوار است. ‏

آدم‌هایی وجود دارند که
از شکست خوردن به شدت هراس دارند. از دست دادن رابطه برای چنین افرادی به معنای
شکست است. کسانی که از شکست می‌ترسند معمولا همه تلاش خود را می‌کنند تا مانع هر
شکستی شوند. زمانی که این تلاش‌ها نتیجه ندهد و آنها شکست بخورند اندوه
ناشی از شکست برای آنها ناتمام خواهد بود.‏ پس از شکست عاطفی این افراد خود را مقصر
و گناهکار می‌دانند و از یادآوری تلاش‌های بی‌نتیجه خود برای حفظ رابطه و ابراز
علاقه به شدت دچار ناامیدی و یاس می‌شوند.‏

آدم‌هایی هستند که تاسر
حد مرگ عشق می‌ورزند. برای این افراد عشق هرگز نمی‌میرد و عشق ورزی به شریک خود را
مایه افتخار و غرور می‌دانند. حتی طرد شدن نیز مانع از آن نمی‌شود که آنها مسلک خود
را تغییر بدهند. آنها می‌توانند تا ابد یک نفر را دوست داشته باشند و برای بازگشتش
منتظر بمانند. بر اساس این باور آنها هرگز نمی‌توانند رابطه جدیدی را شروع کنند.‏
همانطور که می‌بینید دلایل زیادی وجود دارد که یک نفر نتواند از دلبستگی به کسی که
دوستش داشته دست بردارد و ترک رابطه عاطفی برایش با وجود فراز و نشیب‌های فراوان
دشوار باشد.

اگر نتوانسته‌اید از فکر کسی که
زمانی با او پیوندهای عاطفی داشته‌اید بیرون بیایید و دائم از خودتان می‌پرسید:
«چرا نمی‌توانم با غم جدایی او کنار بیایم؟» این ویژگی‌ها را به یاد بیاورید. یافتن
خود در میان این ویژگی‌های شخصیتی به شما کمک می‌کند راه درست را برای رهایی از این
مخمصه پیدا کنید.‏

منبع:
روزنامه اطلاعات



بخش مشاوره و پرسش و پاسخ

شناسه کاربری 

رمز عبور             


  

عضویت در سایت


دسته بندی مطالب

مطالب روابط جنسی و زناشویی

مطالب دوران قبل از ازدواج

مطالب پزشکی و سلامت

مطالب تربیت فرزندان

مطالب احکام شرعی

مطالب روانشناسی

مطالب اجتماعی

مطالب صوتی

ویدئو

خدمات عمومی


 

چطور عشق قبلیم رو فراموش کنم


 افراد آنلاین :


32044


بازدید امروز:


39688


بازدید دیروز:


232252490


آمار کل:

مشاوره
ازدواج و مشاوره زناشویی تنظیم خانواده ،کلیه حقوق مادی و
معنوی مروبط به مطالب اختصاصی ثبت شده و ترجمه شده در این
سایت برای پایگاه اطلاع رسانی تنظیم خانواده محفوظ است.

هنگامی که فرد در یک رابطه جدید قرار میگیرد مرور خاطرات عشق های گذشته امری خطرناک است زیرا تاثیرات بدی روی رابطه جدید می گذارد و ممکن است فرد را به سمت یک دوستی ساده با عشق گذشته اش سوق دهد در حالیکه در یک رابطه جدید قرار دارد.

در این بخش از نمناک خطرات فکر کردن به عشق های گذشته را بیان می کنیم و در انتها راه حل هایی برای فراموش کردن عشق قدیمی پیشنهاد خواهیم داد.

تمایل ناخودآگاه به مرور خاطرات

مرور خاطرات قدیمی با احساس نوستالژی یا درد بازگشت به گذشته همراه است . ذهن انسان خاطره پرور است و به این راحتی خاطره ها از ذهنش پاک نمی شوند و مرور خاطرات شیرین و حتی تلخ گذشته خالی از لطف نیست و یادآوری این خاطرات هیجان انگیز است.چطور عشق قبلیم رو فراموش کنم

اما اگر در مقدمات تشکیل زندگی و در حال برقراری یک رابطه جدید باشیم مرور خاطرات گذشته تنها آثار مخرب همراه داردو تاثیرات بدی روی رابطه جدید می گذارد زیرا ممکن است فرد به فکر یک دوستی ساده با عشق گذشته اش بیافتد در حالیکه در یک رابطه جدید با نامزدش است.

بهتر است خاطرات گذشته را که نمی گذارد قدم در آینده بگذارید از زندگی تان حذف کنید تا ببینید چطور امید و سرزندگی به زندگی تان بر می گردد.

افسردگی و اضطراب ماه عسل عشق قدیمی

یاد ایام گذشته همیشه خوب است اما اگر پای عشق در میان باشد می تواند افسردگی و اضطراب را به دنبال داشته باشد. فکر کردن به عشق گذشته باعث افسردگی می شود و فرد را از حرکت با نشاط برای گام برداشتن در زندگی و اندیشیدن به بعدهای دیگر زندگی که جدا از عشق و روابط هستند، باز می دارد.

حکایت عشق و تعهد

امروزه با پیشرفت تکنولوژی و پیدایش فضای مجازی پیدا کردن یک عشق قدیمی کار سختی نیست و با یک جستجوی ساده در دنیای مجازی و یک کلیک می توانید به راحتی به معشوق قدیمی خود در هر جای دنیا درخواست دوستی بدهید.

در خواست دوستی در فضای مجازی به معشوق قبلی ممکن است بدون معنا باشد اما این رفتار به ظاهر ساده ولی به شدت مشکل آفرین است.

تبدیل شدن رابطه های عاشقانه گذشته به دوستان مجازی در همه جای دنیا مشکلی جدی و تهدیدکننده است وفقط مختص کشور ما نیست . این دوستی ها خاطرات گذشته را زنده کرده و مانع شکل گیری عشق و رابطه جدید متعهدانه می شود.

اگر متاهل هستید و یک رابطه عاشقانه را آغاز کرده اید بگذارید گذشته در گذشته بماند و بپذیرید گذشته با همه شیرینی ها و تلخی هایش گذشته است و رابطه های گذشته یکی از تهدیدها برای عشق است البته در صورتی که با آن قاطعانه رفتار نشود.

عشق آغازی دوباره و حرکتی رو به جلو است و برای ساختن زندگی عاشقانه جدید ما باید رابطه عاشقانه در گذشته را فراموش کنیم و تمام عشق و سرمایه گذاری عاطفی خود را معطوف به زندگی جدیدمان سازیم.

مقایسه کردن و سرخوردگی

بسیاری از افراد بعد از ازدواج دائما به مقایسه محبوب سابق خود با همسر فعلی شان می پردازند و بر اساس جهت گیری ذهنی مبنی بر ضعیف تر بودن همسر فعلی شان، دچار حس سرخوردگی می شوند.

واقعیت این است که به علت بالا بودن هیجانات در شما، احساستان به معشوق قبلی مانند یک بت ستودنی و بدونه نقص است.

1. هیچ چیزی مانند عکس شماره تلفن و یادگاری های و… از عشق قدیمیتان جلوی دید خود نداشته باشید و آنها را محو کنید.

2 لیستی از نقاط منفی ایشان و مشکلاتی که با ازدواج با او می توانست به وجود آید تهیه کنید و هر روز مرور کنید تا نگرشتان منطقی تر شده و احساس تنفر از وی در شما ایجاد شود.

3- درباره محسنات جدایی از اوبا خود فکر کنید از اینکه با ایشان ازدواج نکرده ایدخوشحال باشید.

4- تا قبل از فراموش کردن عشق قدیمی خود به هیچ وجه اقدام به ازدواج نکنید زیرا ممکن است این ازدواج با هدف عشق و علاقه نباشد و در آن انگیزه انتقام جویی باشد.

5- با نوشتن نقاط مثبت و خوبی های خودتان به آینده خوشبین و امیدوار باشید.

6- به انجام کارهایی مانند ورزش های دست جمعی، تعاملات اجتماعی، سرگرمی و تفریح بپردازید و از تنهایی پرهیز کنید.

7.هنگام هجوم افکار و تصاویر عشق قدیمی در ذهن مکان را ترک کرده و توجه خود را به چیز دیگری معطوف کنید.

8.با افکار منفی و مایوس کننده مبارزه کنید.

9.در موقع مرور ناخودآگاه خاطرات دستور ایست دهید یعنی خیلی محکم و مقتدر به ذهنتان ایست بدهید تا نتواند به هر جای پرواز کند.

10.ویژگی های منحصر به فرد همسرتان را ببینید و بر روی آن چیزهایی که باعث تمایز همسر کنونی تان از معشوق قبلیتان می شود، تمرکز کنید.

11.با نامزد یا همسر فعلی خود به جاهایی که با عشق بلی خود می رفتید ، نروید و مکان های تازه را امتحان کنید.

12.خیلی از چیزها را نمی توانیم فراموش کنیم به خصوص اگر خاطرات خوبی باشند اما برای رها شدن از گذشته باید یاد بگیرید که ذهن را مدیریت کنید. 

 

چطور عشق قبلیم رو فراموش کنم
چطور عشق قبلیم رو فراموش کنم
0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *