چطور عشق یک طرفه را دو طرفه کنیم

 
helpkade
چطور عشق یک طرفه را دو طرفه کنیم
چطور عشق یک طرفه را دو طرفه کنیم

شاید همه ما به قدر کافی خوش شانس نباشیم تا کسی که عاشقش هستیم ، نیز عاشق ما باشد، اما این موضوع نباید ما را مایوس کند چرا که بسیاری مواقع عدم علاقه طرف مقابل شاید بدلیل عدم شناخت کافی یا یک سوءتفاهم باشد، بنابراین می‌توان با یک راهکار درست این مسئله را حل کرد. اما برای تبدیل عشق یک طرفه به رابطه متقابل و دو طرفه باید به این نکته مهم نیز توجه داشت که هر قدم اشتباه ممکن است او را از شما دورتر و دورتر کند، پس در این مسیر باید بسیار صبور بود و با افراد آگاه و با تجربه مشورت کرد.

فهرست مطالب

عشق یک طرفه حتی در بین زوج‌هایی که قصد ازدواج دارند نیز ممکن است وجود داشته باشد بدین صورت که یکی از زوجین 100% فداکاری و جانفشانی از خود نشان می‌دهد و این درحالی است که شریک مقابل به ندرت از خود علاقه‌ای نشان می‌دهد. یک معشوق ممکن است آگاهانه عشق یک طرف را رد کند یا حتی ممکن است کوچکترین علامتی نسبت به ابراز علاقه فرد مقابل خود نشان ندهد. برخی نیز با عشقی یکطرفه ازدواج را آغاز می کنند به امید این که در آینده این عشق به عشقی دوطرفه و حقیقی تبدیل می شود ولی به این گونه افراد اکیداً توصیه می شود این مسئله را در مشاوره پیش از ازدواج مطرح نمایند.

چطور عشق یک طرفه را دو طرفه کنیم

بعد از دانستن این‌که عشق یک طرفه چه ناراحتی‌هایی را در پی دارد، حالا وقت آن است که با مروری در نشانه‌های عشق یک طرفه که در این قسمت ارائه می‌کنیم ببینید که در کجای یک زندگی عاشقانه قرار دارید. این علائم مطابق موارد زیر هستند:

کاملا واضح است که عشق یک طرفه دردآور است چراکه شما وقت و انرژی خود را برای کسی هدر می‌دهید که حتی به خودش زحمت نمی‌دهد که به شما فکر کند. اما عشق یک طرفه قرار نیست همیشه بد باشد. زمانی‌که احساس می‌کنید عشقی که بدامش افتادید ارزشش را دارد می‌توانید واقعا سعی خود را بکنید تا عشق یک طرفه شما سرانجام داشته باشد.

درد، آزردگی و غم ناشی از روابط را می‌توان به روش‌های مختلف حل و فصل کرد اما درخصوص دل شکستگی در رابطه‌ای که هرگز شکل نگرفته چه باید کرد؟ عشق یک طرفه خود را ارزیابی کنید و یک تصمیم عاقلانه و صادقانه درباره آن بگیرید. آیا قصد دارید بی خیال آن شوید یا به خواسته خود برسید؟ این مقاله کمک می کند با اجرای  استراتژی ۷گانه زیر، کاری کنید تا عشق یک طرفه شما تبدیل به یک رابطه عاشقانه دو طرفه شود.

وقتی عاشق کسی می‌شویم که همین احساس را نسبت به ما ندارد اولین کاری که می‌کنیم این است که بدنبال خطاها و عیوب خودمان می‌گردیم، اما این درست نیست. از فکر این‌که به اندازه کافی خوب نیستید خود را سرزنش نکنید و این حقیقت را بپذیرید که این تنها شرایط است که با شما سازگار نیست. همه ما همانند چیزهای مختلف ازجمله تغذیه و نوع پوشش متفاوت از یکدیگر هستیم. بنابراین اگر فردی همان احساسی را که ما نسبت به او داریم را نداشت باید درک کنیم در شرایطی هستیم که قابل کنترل نیست و آن را بپذیریم.

درمورد احساسات خود مطمئن باشید. با درون خود ارتباط برقرار کنید و ببینید که آیا واقعا می‌خواهید عشق یک طرفه را به عشق دوطرفه تبدیل کنید یا خیر. بیشتر عاشق‌های یک طرفه از دنبال کردن معشوق خود پشیمان می‌شوند چرا که بعدها متوجه می‌شوند که عشقشان واقعی نیست. بنابراین هنگامی که واقعا درمورد احساسات خود مطمئن شدید تصمیم بگیرید و به پیش بروید.

برای این‌که معشوق شما ارزش شما را درک کند باید به ارتباط با او ادامه دهید. بیش از حد ناامید نشوید بلکه به او زمان و فرصت پاسخ دادن را بدهید. با گفتگوی با معشوق خود این امکان را فراهم کنید تا درک کند که شما همواره در کنار او هستید.

 

باید با پیام‌هایتان حسی را به او منتقل کنید تا به حال کسی به او منتقل نکرده است. پیام‌‌های که با موبایلتان برای او می‌فرستید باید نشان بدهد که شما چقدر محترم، خاص، شوخ و قابل اعتماد هستید و از جذابیت و سیاست زنانه برخوردارید. از آنجایی که هر دختری این مهارت را ندارد که در پیام این ویژگی‌ها را نشان بدهد، شما با این کار برای او منحصر به فرد می‌شوید. هیچ وقت قدرت پیام‌هایتان را دست کم نگیرید امروزه همه به موبایلشان وابسته هستند و ساعات زیادی را در حال استفاده از آن هستند، اگر شما بتوانید با این دستگاه حس خوب و منحصر به فردی را به او بدهید او به جای موبایلش به حسی که شما با موبایل به او منتقل می‌کنید وابسته می‌شود. رادیو عشق در دوره جذب عشق با موبایل رموز حذب کردن فرد مورد علاقه‌تان را از طریق موبایل و پیام به در اختیارتان قرار داده است.

 

خوب نیست که اجازه بدهید عشق یک طرفه شما را کاملا از پا در بیاورد. بهتر است برای خود مرزهای مشخصی ایجاد کنید. به کسی که دوستش دارید اجازه دهید از احساسات شما آگاه شده و ارزش شما را درک کند. کاری کنید که معشوق شما باور کند که او را واقعاً دوست دارید. اگر خیلی حساسیت نشان دهید، مطمئناً شما را کاملا نادیده خواهد گرفت.

این بدین معنا نیست که بیش از حد اشتیاق نشان بدهید و برای تحت تاثیر قرار دادن او کارهای عجیب و غریب کنید. بلکه شما باید به خود اعتماد کرده و کمک کنید تا معشوق شما را بهتر درک کند. سعی نکنید عیوب خود را پنهان کنید چراکه باید اجازه دهید طرف مقابل درون و برون شما را خوب درک کند. بدین ترتیب احتمالا با شما ارتباط برقرار خواهد کرد.

برای این‌که معشوق شما احساس متقابل شما را داشته باشد باید در تمام جوانب زندگی به او احترام بگذارید و یاد بگیرید با تمام وجود او را بپذیرید. با نشان دادن عشق و علاقه مناسب، او نیز ارزش واقعی شما را درک خواهد کرد.

خیلی مهم است که همیشه و به‌ ویژه در لحظات بد در کنار معشوق خود باشید. با حمایت او در لحظات سخت زندگی و در کنار او بودن در طول لحظات خوش می‌توانید یک نقش محونشدنی در ذهن او ایجاد کنید. حامی بودن ویژگی است که معمولاً افراد در شریک بالقوه خود جستجو می‌کنند. به خاطر داشته باشید که به تنهایی نمی‌توانید عشقی یکطرفه را به موفقیت برسانید ، بلکه طرف مقابل هم باید همین تلاش را بکند. اما با این وجود، این وظیفه شماست که به معشوق خود اطمینان بدهید که رابطه بین شما دو نفر درحال نتیجه دادن است و شما واقعا او را دوست دارید.

همانطور که گفته شد برای تبدیل عشق یک طرفه به رابطه‌ای پایدار و متقابل باید تغییرات مهمی در رفتار و زندگی خود داشته باشید تغییراتی که صبر و سعه صدر شما را می‌طلبد. اینکه بتوانید احساسات خود را کنترل کنید و در شرایط خاص بهترین عکس العمل را نشان دهید، گاهی بسیار دشوار خواهد بود، بنابراین برای تبدیل رابطه یک طرفه به رابطه متقابل نیاز به دانش، مهارت و یک برنامه مدون دارید. رادیو عشق  برای رسیدن به عشقی که لیاقش را دارید، کارگاهی را برای پایه اصول و تئوری‌های روانشناسی طراحی کرده است، که قدم به قدم شما را در مسیر رسیدن به خواسته‌تان همراهی می‌کند. در کارگاه بازگرداندن آموزش-محور عشق و ازدواج که بصورت آنلاین برگزار می‌شود، دانش و مهارت برای جذب عشق و ساختن یک رابطه پایدار و متعهدانه را خواهید آموخت.

جهت ارتباط با کارشناسان رادیو عشق و مطرح کردن سوالات خود می توانید با شماره 02146015870 تماس بگیرید. علاوه بر این کارشناسان ما با آغوشی باز آماده پاسخگویی به سوالات شما از طریق تلگرام و واتساپ (09035714068) هستند.

عشقت رو جذب کن

میخوای یاد بگیری چطور روز به روز بیشتر قلب عشقتو بدست بیاری؟ چطور یه رابطه موفق منجر به ازدواج داشته باشی؟ چطور یه زندگی مشترک موفق داشته باشی؟ پس فرصت را از دست نده! تو هم به جمع دنبال کنندگان پیج رادیو عشق در اینستاگرام اضافه شو…

عضویت در خبرنامه رادیو عشق

34 بازدید

43 بازدید

113 بازدید

101 بازدید

177 بازدید

دیدگاه

نام *

ایمیل *

وب‌ سایت

ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی می‌نویسم.

مشترک نمی شومدریافت همه دیدگاه های این نوشتهفقط دریافت پاسخ دیدگاه های خودم

سلام وقتتون بخیر و نیکی.من ۱۹سالمه از۱۵سالگی کار میکنم ارتباط اجتماعی خیلی بالایی دارم.ضمن اینکه صدای خوبی دارم…واقعیت من تو بین افرادی که باهاشون سر و کار دارم به اقایی بر خوردم که ازم۱۷سال بزرگترن خیلی با شخصیتن وازنظر اجتماعی و مالی سطح بالایی دارن.ایشون اومدن حضوری منو دیدن و متوجه شدم ایشون تغییر جنسیت دادن.و از خانومی خوششون میاد…من تماما بهشون کمک کردم که با اون خانوم ارتباط بگیرن ضمن اینکه باهم ارتباط عاطفی هم این وسط داشتیم و ایشونم از من خوششون میومد.در اخر چند وقتی هست که اون خانوم برگشتن به رابطه و من با پای خودم دور شدم…ضمن اینکه هنوز از سمت اون اقا پیام دریافت میکنم و البته خیلی خوشم اومده ازشون و به معنای واقعی عاشقشون شدم.اون فکر میکنه من عوض شدم ولی من دور شدم چون اون به چیزی که میخواسته رسیده و دیگه نیازی نیست باشم.هنوز خیلی جاها کمکشون میکنم و از کاری که بتونم دریغ نمیکنم….ولی من واقعا دوسشون دارم و میخوام اینو بدونه….چند باری بهش گفتم ولی دیگه نمیگم چون نمیخوام مردد شه…من واقعا نمیدونم چیکار کنم…

سلام دوست گرامی به حالتی که شما در آن قرار گرفتید، تله ایثار گفته می‌شود. طرحواره‌ها مانند یک عینک روی چشم، باعث می‌شوند که به صورت مداوم تصمیمات اشتباه بگیرید و یا به کسانی کمک کنید که اصلاً نیازی به کمک ندارید. نیاز دارید که حتما از کمک مشاور و درمانگر استفاده کنید تا بیش از پیش در این تله قرار نگیرید.چطور عشق یک طرفه را دو طرفه کنیم

سلام من 7سال با یه اقایی دوستم قصد ازدواج داشتیم ولی بدلیل اینکه من دچار پسوریازیس بودم بینمون مشکل ب وجود اومد این موضوع قبول نکرد ولی الان گفته قبول میکنه ب شرط اینکه6سال دیگ ازدواج کنیم این اقا انگار سادیسم داره واقعا سالهاس ک منو با حرفاش و رفتارش زجر میده نمیدونم واقعا چیکار کنم من خیلی عاشقشم

سلام دوست گرامی بیماری پوستی شما با دارو و مراقبت از دستگاه ایمنی بدن قابل کنترل است. اما درباره شرطی که او گذاشته است که غیر از این 7 سال، 6 سل دیگر نیز منتظر باشید؛ باید واقع‌بینانه‌تر به ماجرا نگاه کنید. البته شما سن خودتان را نگفتید؛ اما در هر صورت این انتخاب شماست که در حالت انتظار با فردی بی‌هدف بمانید یا خیر. توصیه می‌کنیم با مشاوران رادیو عشق نوبت مشاوره داشته باشید.

سلام من پسری ۱۹ سالم عاشق یه دختر شدم و الان ۱ سال و ۵ ماهه ک با همیم قبلا خیلی بهم عشق و علاقشو نشون میداد و راضی بود ک باهم نامزد بشیم ولی چن وقت پیش از دستم ناراحت شد و از فردای اون روز که تا الان ک حدود ۲ ماهی میشه باهام خیلی سرده و دیگ بهم ابراز علاقه نمیکنه و دیگه تمایلی به ازدواج نداره و من نمیتونم با کسی درد و دل کنم و خیلی ناراحتم و فکر و خیال نمیذاره که بدونم چه کاری انجام بدم میشه کمکم کنین؟

سلام دوست گرامی علت این سردی باید بررسی شود و اشاره کردید که از دست شما ناراحت شده بود؛ چه اتفاقی افتاد که این ناراحت به سردی رسیده است؟ و آیا شما شرایط نامزدی و ازدواج را دارید؟

سلام من یه دختر 24 سالم و عاشق کسی شدم که 10 سال ازم بزرگتره راستش اوایل فقط یه حس کمرنگ بود بهش اهمیتی ندادم اما یهو دیدم گوشیم پرشده از عکساش بک گراندم پروفایلام همش عکس اون شده هرکی ازش بد میگفت باهاش دعوا میکردم راستش همش تو رویاهام با اونم راستش اون اصلا نمیدونه که من وجود خارجی دارم گاهی وقتا نا امید میشم ولی باز به خودم میگم که خدا منو دوس داره خدا کمکم میکنه هر دختری آرزوشه که با اون باشه تا حالا عاشق نشده منم تا حالا با پسری رابطه ای نداشتم اون خیلی معروفه یه سلبریتی ولی خب من چی حتی همشهری هم نیستیم کمک میخوام فراموشش کنم یا بهش فکر کنم؟ دارم دیوونه میشم همش بهش فکر میکنم هر شب به خاطرش گریه میکنم ای کاش مال من شع😔💔

سلام دوست گرامی به اتفاقی که برای شما افتاده است، ساختن خانه روی آب گفته می‌شود؛ چون روی کسی سرمایه‌گذاری کردید و امیدوار هستید که کاملاً علاقه‌تان یکطرفه است. بهتر است به جای اتلاف وقت و امیدواری بیهوده، به رابطه در دسترس‌تری فکر کنید.

سلام من از بچگی عاشق یه نفر بودم (دختر _فامیل نزدیک هم هست) اما بعدش ک بهش گفتم گفت ت مث داداشمی و … گفتم واقعا عاشقشم و… ک در جوابم گفت گمشو . منم از اون وقت ب بعد دیگه بهش پیام ندادم اما واقعا بخدا حتی یک لحظه هم نتونستم از فکرش بیام بیرون بخدا این چندبار هم خوابش میبینم _حالا راهی هست ک اونم از من خوشش بیاد یا همین طور بسوزم

سلام دوست گرامی به سن خودتان اشاره نکردید. اگر طرف مقابل شما حسی ندارد، بهتر است خودتان را معطل نکنید؛ اما برای اینکه بتوانید بیشتر دیده شوید، اصرار بیش از اندازه برای این رابطه نداشته باشید و مشغول به کسب موفقیت و پیشرفت‌های فردی در زندگی‌تان باشید.

سلام وقتتون بخیر، من دختر۲۲ ساله هستم، دانشجو سال آخر هستم و نسبت ب پسری در دانشگاه حس خوبی دارم و دوستش دارم اما شنیده بودم دوست دختر داره و به محض شنیدن این موضوع سعی کردم جلوی احساساتم رو بگیرم و این کار رو کردم ، یه چند بار هم همو در حد رد شدن تو دانشگاه دیدیم ولی نمی‌دونم منو یادشه یا نه، در فضای مجازی با پیج فیک اونو دنبال میکنم البته قبل از اینکه دوستش داشته باشم نسبت بهش حسی پیدا کنم اومد ب پیج من درخواست داد و من قبول نکردم و آنفالو و بلاکش کردم واسه همه پسرا اینجوریم و از این بابت خیلی الان خودمو سرزنش میکنم ، ولی مدتیست متوجه شدم با کسی ک در رابطه بوده، در اینستاگرام همدیگرو آنفالو کردن … من تا حالا با هیچ پسری تو عمرم نبودم ولی این پسر رو ک دیدم احساس خوبی نسبت ب رفتار مردونش دارم البته تحقیقی درباره اش نکردم فقط در حد اسم و فامیل و رشته ایشون و اینکه عضو انجمن کانون دانشگاه هست و من از مسئولیت پذیر بودنش و دوندگی برای دانشجویان بدون هیچ ترسی ک دارند و از جون و دل مایه میذارن، عاشق این خصلتشون شدم . ولی ب خودم اجازه نمیدم ک اظهار عشق کنم به ایشون و غرور منی که دخترم له شه … از عواقب اینکه عکس العملش چیه میترسم … اینم نکته مهمیه ک فرهنگامون متفاوته ایشون لر هستند و من فارس … لطفاً از من نخواهید برم و درباره دوست داشتن بهش بگم ی راه حل دیگه پیش پام بذارید ،

سلام دوست گرامی ویژگی‌هایی که از ایشان گفتید برای شما جذاب است، اما او فعلا به سمت شما گرایشی نشان نداده است. می‌توانید اگر امکانش را دارید عضو کانون شوید و رفتارهای او را زیرنظر داشته باشید. در رابطه با تفاوت فرهنگی، اگر در خانواده شما این مساله خط قرمز است، به این رابطه ورود نکنید.

سلام ببخشید مزاحم شدم من بار قبلی هم پیام دادم ولی جوابمو ندادین. من شونزده سال دارم و حدودا از اسفند سال قبل عاشق ی دختری که همشهری من هستش شدم . من ایشون رو کلا از نزدیک یک بار دیدم ولی خب ایشون رو فضای مجازی دنبال میکردم حدود هفت ماه از حس من به ایشون گذشت و چون این مدت خیلی بهم فشار اومده بود بالاخره حسمو بهشون گفتم ولی متاسفانه اون گفت که نمیخاد وارد رابطه بشه و گفت که من فراموش کنم . ولی من متاسفانه همچنان هم نتونستم فراموش کنم و تقریبا هر دقیقه به فکر ایشونم و یجورابی باعث ایجاد تداخل در زندگیم شده . خیلی از دوستانم هم برای فراموش کردنش بهم کمک کردن ولی باز نتونستم .من ایشون رو خیلی خیلی دوست دارم و با اینکه بهم جواب منفی دادن بازم نتونستم فراموششون کنم . ازتون خواستم بهم کمک کنید که چطوری با این مسئله زندگیمو ادامه بدم . ایا باید ایشون رو فراموش کنم که فک نکنم بتونم یا باید صبر کنم و در آینده دوباره حسمو بهشون بگم لطفا کمکم کنید . مرسی از سایت خوبتون

!سلام با عرض سلام و ادب چند ماهه درگیر عشق یکطرفه هستم پسر داروخانه داره من از وقتی که دیدمش عاشقشم ولی نمیتونم بهش بگم اصلا کلا سرش پایینه اینقدر دختر مییاد به روی کسی نه می‌خنده نه چیزی اضافه میگی مؤدب هست من فکر میکنم عاشق کسی دیگه هست همه بهم میگن دختر به این زیبایی با اون پسر چی کار داری من خستم دیگه کمکم کنید

سلام دوست گرامی به سن خودتان اشاره نکردید. دلیل جذب شدن به ایشان چیست؟ به دلیل بی‌توجهی که به شما و یا دیگران دارند؟ وقتی دلیل این جذب شدن را بدانید متوجه می‌شوید که چرا نسبت به ایشان حس خوبی دارید. گفتید تصور می‌کنید که او شخص دیگری را دوست داشته باشد، اما این صرفا یک فکر است که می‌تواند درست یا غلط باشد. و نکته آخر گفتید همه می‌گویند دختر به این زیبایی با او چه کار داری؛ این حرف نشان می‌دهد که اولا همگی از این علاقه شما مطلع هستند و این کار را برای شما سخت می‌کند، دوماً نگاه دیگران چرا این است که او از شما کمتر است و یا شما از او سرتر هستید؟ این مسائل باید حتما توسط مشاور شما بررسی شود و همچنین می‌توانید برای آموختن صحیح جذب عشق، از دوره آموزشی« جذب عشق، از آشنایی تا ازدواج» رادیوعشق استفاده کنید.

چطور میشه مشاوره گرفت

برای رزرو نوبت می‌توانید با شماره تلفن 02146015870 تماس بگیرید یا به شماره 09035714068 در واتساپ یا تلگرام پیام دهید تا نوبت شما توسط همکاران ثبت شود(پشتیبانی رادیو عشق از ساعت 10 صبح تا 1 بامداد پاسخ‌گوی تماس‌ها و پیام‌های شما هستند. در خارج از این زمان هم حتما به شما پاسخ‌ داده خواهد شد، البته با کمی تاخیر). همچنین می‌توانید بصورت اینترنتی در زمان و روز دلخواه‌تان نوبت مشاوره‌تان را رزرو کنید.

سلام ببخشید مزاحم شدم من بار قبلی هم پیام دادم ولی جوابمو ندادین. من شونزده سال دارم و حدودا از اسفند سال قبل عاشق ی دختری که همشهری من هستش شدم . من ایشون رو کلا از نزدیک یک بار دیدم ولی خب ایشون رو فضای مجازی دنبال میکردم حدود هفت ماه از حس من به ایشون گذشت و چون این مدت خیلی بهم فشار اومده بود بالاخره حسمو بهشون گفتم ولی متاسفانه اون گفت که نمیخاد وارد رابطه بشه و گفت که من فراموش کنم . ولی من متاسفانه همچنان هم نتونستم فراموش کنم و تقریبا هر دقیقه به فکر ایشونم و یجورابی باعث ایجاد تداخل در زندگیم شده . خیلی از دوستانم هم برای فراموش کردنش بهم کمک کردن ولی باز نتونستم .من ایشون رو خیلی خیلی دوست دارم و با اینکه بهم جواب منفی دادن بازم نتونستم فراموششون کنم . ازتون خواستم بهم کمک کنید که چطوری با این مسئله زندگیمو ادامه بدم . ایا باید ایشون رو فراموش کنم که فک نکنم بتونم یا باید صبر کنم و در آینده دوباره حسمو بهشون بگم لطفا کمکم کنید . مرسی از سایت خوبتون

سلام وقت شما بخیر دختری هستم 32 ساله… دو سال و دو ماه پیش با پسری آشنا شدم که از نظر من گزینه ی مناسبی برای ازدواج با هم بودیم. پس از اینکه شناخت ازش کسب کردم بهش علاقمند شدم ولی از اول به من گفت که سالیان سال قبل عاشق دختر یکی از فامیلهاشون بوده که ازدواج کرده و هیچوقت عاشق من نمیشه… زمان پیش رفت تا خانواده هامون مطلع شدند و الان در شرف خواستگاری هستیم. من واقعا عاشقانه دوستش دارم و دلم می خواد زندگی خوبی را با هم بسازیم اما هر وقت که دعوامون میشه و جر و بحث می کنیم به من میگه تو عاشق نیستی، من قبلا که عاشق بودم اگر عشقم می گفت بمیر من میمردم ولی تو اینطوری نیستی… با گفتن این حرفهاش حالم خراب میشه و احساس میکنم با گذشت دو سال هنوز، دلش جای دیگه ای هست و منو دوست نداره این روزها که در شرف خواستگاری هستیم و باید بهترین روزهای زندگیم باشه واقعا روزهای بدی رو می گذرونم شبها تا صبح گریه می کنم و حال روحیم واقعا خراب شده چندین بار تصمیم گرفته ام که همه چی رو تموم کنم حس میکنم نسبت به من احساسی نداره و واقعا سرده و موندن یا رفتن من براش ارزشی نداره خواهش میکنم راهنماییم کنید متشکرم از شما

سلام دوست گرامی همانطور که اشاره کردید، پرونده گذشته برای طرف مقابل شما همچنان باز است. بهترین تصمیم این است که قبل از برگزاری مراسم و عقد، به مشاور پیش از ازدواج مراجعه کنید. او باید بتواند از گذشته عبور کند تا زندگی مناسبی را برای شما بسازد. شما نیز به او بگویید که وقتی در مورد گذشته صحبت می‌کند، شما حال بدی پیدا می‌کنید. آموختن مهارت‌ ارتباط موثر می‌تواند برای شما بسیار کمک‌کننده باشد.

سلام ببخشید مزاحم شدم.من شونزده سالمه حدودا اسفند پارسال بود که به دختری ک همشهریمه علاقمند شدم و توی فضای مجازی ایشون رو دنبال میکردم .حدود شش ماه به ایشون علاقمند بودم و بالاخره توی مرداد ماه علاقمو بهشون گفتم و متاسفانه ایشون نه گفتن .بعد از این اتفاق هم متاسفانه علاقه من به ایشون کمتر نشد و تو این مدت حالم خیلی بد بود واقعا هرکاری هم میکنم نمیتونم ایشون رو فراموش کنم .خواستم ازتون کمک بگیرم که چیکار کنم آیا فراموش کنم یا صبرکنم یا هرچیز دیگه ایی ….مرسی

سلام و خسته نباشید من عاشق پسری شدم که دوست خانوادگی ما و از من ی سال بزرگتره من بهش گفم دوسش دار و ازش پرسیدم که حسی بهم داره و گفت من همه رو دوس دارم ما قبلا رفیق بودیم اما اون جدیدا باهام سرد شده و بهم محل نمیزاره میشه بگید چطوری میتونم اون رو ب خودم علاقه مند کنم

سلام دوست گرامی جذب عشق مسیر تخصصی دارد. به این نحو که شما اولین اشتباه را مرتکب شدید و به صورت مستقیم علاقه خود را بیان کردید. علت سردی او نیز همین مساله است. بهتر است با کمک دوره «جذب عشق از آشنایی تا ازدواج» این مسیر را به شکل درستی پیش ببرید.

سلام خسته نباشید من ۱۲ سال دارم و میدونم که خیلی برای این حرف ها زوده اما من احساس میکنم پسر عموم که ۵ ماه از من کوچک تره من رو دوست داره چون خیلی مواظب من هستش من سالی دو سه بار به شهرستان میرم و اون هم تو شهرستان زندگی میکنه وقتی رفته بودیم شهرستان موقع برگشت از من پرسید که چیزی رو جا گذاشتم یا نه و من گفتم که نه اما اون باز هم رفت گشت تا ببینه واقعا چیزی جا نمونده حتی یه بار دیگه که رفته بودیم شهرستان وقتی من داشتم با گوشی فیلم نگاه میکردم به بهانه فیلم نشست بغل دستم و به صفحه گوشی نگاه کرد اما تنها چیزی که حواسش بهش نبود گوشی بود من غرق تماشای فیلم بودم که احساس کردم سرش به شونم نزدیک شد اما من کس دیگه ای رو دوست داشتم پس با بهانه آب خوردن ازش فاصله گرفتم میشه بگید چیکار کنم که متوجه بشه یه نفر دیگه رو دوست دارم و نمیتونم با اون باشم

سلام دوست گرامی می‌توانید روی رفتارخودتان کنترل داشته باشید و زمانی که به شما نزدیک می‌شود از او فاصله بگیرید. البته همانطور که اشاره کردید در سن شما این مسائل بسیار زود است.

سلام من درگیر کسی شدم که حتی بهم اهمیت نمیده اصلا با یه نفر دیگست نمیدونه که من دوستش دارم ولی اصلا معلومه از رفتاراش احساسی به من نداره فراموش کردنش خیلی سخته باید چیکار کنم

سلام دوست گرامی قطعا فراموش کردن فردی که شما دوستش دارید کار سختی است. اگر به این تصمیم رسیدید که باید ایشان را فراموش کنید، از مشاوران رادیو عشق نوبت مشاوره دریافت کنید. پیش از آن شما می‌توانید قطب نمای «زندگی پیروزمندانه پس از جدایی» را مطالعه کنید.

سلام، من 12ساله عاشق ی دختری شدم، داستانی ک من تو این دوازده سال گذروندم و هنوز باهاش درگیرم شاید تو قصه ها بشه نمونش رو دید، من به این دختر خلاصه رفتم احساسمو گفتم ولی ن حضوری، چون مشکلاتی پیش اومد ک مجبور شدم از طریق مجازی این کارو بکنم، اون دختر هم جواب رد داد و گف اولش ک نمیتونم به هرکسی اعتماد کنم، طبیعیه چون شناختی از من نداره، و بیشتر پیگیر شدم و گفت ک نمیخاد وارد رابطه احساسی بشه کلا، و اصن برای اینک منو ا سر خودش وا کنه گفت که با کسی در ارتباطه… ولی من پیگیری کردم و متوجه شدم که با کسی در ارتباط نیس ولی ی رابطه ناموفق داشته و هنوز دلش پیش طرفه… من الان تو این شرایط چیکار باید بکنم؟؟ فراموش کردنش امکان پذیر نیس، 12سال داستانای عجیب داشتم من سر این عشق، خلاصه ی راهنمایی و کمکی بکنید تو این راه منو ممنون میشم ازتون🙏

سلام دوست گرامی به سن خودتان اشاره نکردید. مدت زمان زیادی را صرف این دوست داشتن کردید و با رفتاری که از طرف مقابل دیدید، ناامید شده‌اید. چون طبق پیگیری‌ای که کردید، پرونده گذشته طرف مقابل‌تان هنوز باز است. در این مسیر شما نیاز به همراهی یک مشاور دارید و می‌توانید در دوره«زندگی پیرزومندانه پس از جدایی» شرکت کنید. در این دوره شما می‌آموزید که چگونه با سوگ از دست دادن رابطه کنار بیایید و مجدداً بتوانید برای زندگی آینده خودتان به صورت صحیح برنامه‌ریزی کنید.

سلام دیروز یه راهنمایی برا مشکلم خواستم نظرم رو نگذاشتید دوباره می نویسم تو رو خدا کمکم کنید دوسش دارم نمی دونم چطور به هش ثابت کنم : سلام،قسمت اول :من پسری سی و دو ساله ام. پنج ساله تو کارگاه با دختری همکارهستم ایشون از یک پا مشکل حرکتی دارند من اوایل شرایط ازدواج نداشتم و به هیچ دختری از دید مشتری نگاه نمی کردم تا اینکه یک سال پیش متوجه شدم این دختر خواستگاری داشته که کنسل شده .من به ایشون فکر می کردم اما چون از نظر مادی من مشکل داشتم نگفتم تا اینکه دوستانم و دوستانش متوجه حس من به وی شدند و انگیزه مرا بیشتر کردند من رفته رفته خاطر خواهش شدم و بالاخره یکماه پیش ازش درخواست اشنایی کردم قسمت دوم :دختره گفت قصد ازدواج ندارد این حرف مرا خیلی شوکه کرد .چند روز بعد دوباره درخواست کردم گفت اصلا قصد ازدواج ندادم قسمت سوم:من انگیزه نداشتم تصمیم گرفتم کارم و ترک کنم اون روز بهم گفت تو جای برادر منی من تو دلم اتش می گرفتم چند روز بعد دوباره سر کار خواستنم منم مشکل مادی داشتم برگشتم اما اینبار همه فکر و ذکرم دختره بود روز عاشورای ۹۹ بالاخره نتونستم و رفتم محلشون اونجا منو دید اما نتونستم نزدیک بشم برگشتم روز بعد توجهی بهم نکرد انگار اونروز منو ندیده!دیگه بخشی که من کار می کروم نمی اومد و من بی انکه او را ببینم به خانه برمی گشتم واقعا عاشقش بودم ولی این یک عشق یک طرفه بود!؟دیگه عقلم به جایی نمی رسید تا اینکه سایت شما رو دیدم و این ماجرا رو شرح دادم .لطفا کمکم کنید شماره همراهش رو ندارم دوستاش هم نمیدن فقط خونشو بلدم ماجرا رو به خانوادم گفتم ،گفتن اگه راضیش کنی حاضریم بریم خواستگاری (به این امید که اون راضی بشو نیست و تا اون موقع یکی دیگه رو برام پیدا کنن)لطفا راهنماییم کنید من هوس باز نیستم من عاشقم

.

سلام دوست گرامی آیا در حال حاضر شرایط ازدواج برای شما فراهم شده است؟ آیا ایشان دلیل اصلی عدم موافقت خودشان را گفتند؟ طرف مقابل شما تجربه بهم خوردن خواستگاری را داشتند و این مساله ممکن است روی اعتماد ایشان اثرگذار بوده باشد. بنابراین بهتر است تصمیم قاطعانه‌ای بگیرید و از طرف خانواده برای این مساله اقدام کنید.

سلام وقت بخیر شش ساله با پسری مجازی آشنا شدم در ابتدای آشنایی هر دو مون از عدم موفقیت عاطفی در گذشته دردودل کردیم .. توافق باهم بودن بود ..البته ایشون تهران هستن و من شمال .. بعد دوسال اخلاقش عوض شد این رابطه پنهانی سرکاری تفریحی نبود خانواده ها مطلع بودن ولی ناگهانی منقلب شد و با کسانی رابطه گرفت که اولی بعد دو سال تمام حتی عقد موقت باهاش رفت اما بهم خورد بلافاصله بعد مدت کوتاهی با یکی دیگه جایگزین کرد که قبلا میشناختمش ولی منم همچنان مننظر دل نگران پابندش بودم هستم گاهی ماهی یکبار بهش پیام میدم .. هر دو مون مذهبی هستیم ایشون درظاهر یک مرد هیئتی نشان می دهد ذاتش خوبه ولی در مورد من بسیارتفکر میکنه ولی در انتخاب با دیگری بودنش راحت تصمیم میگیره او باطن با من خوبه اما ظاهر لجبازی و غرور یا بی محلی نشان می دهد .. او 30 سال و من31سال .. او دو بار رابطه ازدواج موقت داشت من فقط یک بار چه قبل و چه بعد ایشون من هرگز دوستی با نامحرم نداشتم و این در اصالت من نیست وگرنه شش سال دلباخته او دراینهمه فاصله نبودم .. خواش میکنم هر راهنمایی میکنین فقط نگین جدایی هیچ وقت اینهمه مومن نبودم ک بخاطر عشقش دائم در محراب و دعاهستم ..من چادری ام دختری آزاد نیستم .. لیسانس علوم اجتماعی دارم باتشکر

سلام دوست گرامی ارتباط شما طی این مدت کاملاً مجازی بوده است و اصلاً همدیگر را ندیده‌اید؟ به نظر می‌رسد روی این رابطه سرمایه‌گذاری زیادی انجام دادید و باور نمی‌کنید که ایشان قصد جدی برای ازدواج ندارند.. در کنار دعا و عبادت نیاز است تا تعقل هم باشد تا بتوانید تصمیمی درست بگیرید و در این مرحله حضور یک مشاور برای شما بسیار موثر است.

سلام من آرام حاتمی ۲۴ ساله از ارومیه هستم عاشق یه دختر شدم دختر پسر عمو مامانم. در حالیکه او ۱۶ سالشه و مامانم میگه عمرا نباید بهش پیشنهاد بدی عروسمون نباید بشه چون میونهخانواده هامون شکرابه، ولی دوستش دارم آخه

سلام دوست گرامی 8 سال تفاوت سنی دارید، ایشان در سن نوجوانی هستند، خانواده شما مخالف این وصلت هستند. در چنین شرایطی که موانع سر راه ازدواج شما زیاد است، باید تلاش کنید که ابتدا برای خودتان مشخص کنید که به چه علتی به ایشان علاقه پیدا کردید؟ در واقع معیارهای شما برای انتخاب او چیست؟ در ازدواج اگر خانواده‌ها مخالفت منطقی داشته باشند، شرایط برای زوج بسیار دشوار خواهد بود، چون خانواده همیشه حضور دارند و مطمئناً نمی‌توان فقط طرف یک نفر را گرفت. پس بهتر است تمرکز خود را روی دلایل انتخاب ایشان بگذارید و همچنین علت اختلافی که بین خانواده‌های‌تان وجود دارد را به صورت دقیق و منطقی بررسی کنید. اگر میانه خانواده‌ها بهتر شود، میزان امید برای این وصلت بهتر خواهد شد.

با عرض سلام و خسته نباشید ممنونم از سایت خوب تون که مطالب خیلی ریز و بدرد بخوری داخل سایت قرار میدید که مورد استفاده و امتحان و نتیجه بخش هستند

من تقریبا ۳ سالی میشه عاشق یک دختری شدم که تونستم تو برنامه های مجازی چند ماهی باهاش ارتباط برقرار کنم و تا جایی که تونستم کمکش کردم هر طوری که از دستم بر میاد تنهاش نذاشتم و اواخر بهشون گفتم که دوسش دارم، ولی در جواب بهم گفتن که من یکی دیگه رو دوست دارم و به تو مثل داداش خودم نگا میکنم و جز تو هم کسی ندارم که ازش کمک بخوام. الان با مدتی که گذشته هم اون ازم شناخت داره هم من، در حالی که پسری که ایشون دوست دارن اونم به این رو نمیده، می‌گفت میتونیم مثل خواهر برادر گاهی حرف بزنیم میخواستم بدونم آیا میشه این چنین رابطه و تبدیل کرد به عشق و اگه میشه چطوری ؟

ممنون از سایت خوبتون رادیو عشق

سلام دوست گرامی از بازخورد مثبت شما سپاسگزاریم.🌹

در مورد این رابطه، مسأله‌ای که روشن و واضح هست، این است که رابطه رشد می‌کند و نمی‌توان فردی که به او احساس عاطفی دارید، مدل یک خواهر دوست داشته باشید و این یک سوءاستفاده از شماست. در مورد اینکه آن پسر به طرف مقابل شما محلی نمی‌دهد، مسئولیتی گردن شما نیست و بهتر است ایثارگرایانه با این موضوع رفتار نکنید.

من آتوسام که گفتم ۴ ساله درگیر به رابطه با عشق یه طرفه هستم طرف از منم ۴ سال کوچیکتره و خودش میدونه هیج وقت عاشقم نشده و فقط عادت کرده ولی من انتخابش کردم بهشم گفتم ولی اون حرف ازدواج رو پیش نمیکشه من الان ۳۳ سالمه بدون اون نمی تونم و نمی تونم جدا شم اون همیشه ایراد ازم می گیره از همه چیزم و سر بسته میگه نمیخوامت ولی باز هم هست من فکر میکنم عادت کرده نظر شما چیه فقط نگید جدا شو چون به حرفه سخته ۴ سال با یکی باشی کمک کنید من زشت نیستم ولی مرتبا ایراد می گیره ازم توهین میکنه بعد بعضی وقتها میگه الکی گفتم

سلام دوست گرامی بله کنار گذاشتن این رابطه در حرف آسان است، اما در عمل بستگی به توانایی و پذیرش منطقی شما دارد. تحقیر، توهین و ایرادگیری ایشان را پذیرفته‌اید، غافل از اینکه همین مسائل شما را وابسته‌تر کرده و دائماً عزت نفس‌تان خورد می‌شود. به چه دلیل به این سطح از رابطه رضایت دادید؟ شما در تله افتادید و نیاز دارید تا از این تله رها شوید.برای مطالعه بیشتر به مقاله«طرحواره دمانی، کدام طرحواره در من برجسته‌تر است؟»مراجعه کنید. همچنین نظر ما این است که شما نیاز دارید ابتدا عزت نفس خودتان را بازسازی کنید تا با منطق بهتری به این رابطه سرشار از فاکتورهای خطر، فکر کنید.

سلام من چهار پنج سالی است عاشق دختر خاله ام شدم ما از بچگی با هم بودیم البته اون از من دو سال بزرگتره ولی من اصلا با این قضیه مشکلی ندارم و خیلی هم دربارش فکر کردم یک بار هم یه جورایی بهش به طور غیر مستقیم گفتم دوسش دارم البته یک بارم با پیامک ولی اون علاقه ای به اون صورت نشون نداد و گفت هنوز زوده و… که فک کنم تنها مشکلش با من سر همون سن وساله ولی در حد پسر خاله دختر خاله ای خیلی همو دوست داریم اگه میشه راهنمایی کنید چند سالیه شب و روز بهش فکر میکنم میگم زود برم سر کار که بتونم بهش برسم استرس کنکورم دارم به همین خاطر ممنون از رادیو عشق💙

سلام دوست گرامی سن شما باید حدود 17 یا 18 سال باشد. اشاره کردید 4 یا 5 سال است که عاشق ایشان شده‌اید. یعنی از سن 12 سالگی. این سن اوج شروع دوره بلوغ و آغاز هیجان‌های زیادی است که باعث می‌شود احساساتی را تجربه کنید که خارج از کنترل شماست. اشاره کردید 2 سال بزرگتر هستند، یعنی مقداری بلوغ عاطفی ایشان زودتر از شما شکل گرفته است و به همین دلیل می‌دانند سن شما و خودش برای رابطه عاطفی مناسب نیست. بهتر است برای جذب ایشان، اهداف مشخصی در زندگی فردی خودتان داشته باشید و انسان پرقدرتی برای ایشان به نظر برسید. مثلاً کنکور با رتبه مناسب، شغل خوب و.. می‌تواند ایشان را ترغیب به ازدواج با شما بکند. سعی کنید در حال حاضر روی مساله درس تمرکز کنید تا نتیجه آن، او را به سمت شما بکشاند.

سلام من عاشق پسر عمم شدم که اونم عاشق اون یکی دختر عمم شده. و گفته که دختر عمم بهش جواب رد داده. من اهل دوستی نیستم اما بهش ابراز علاقه کردم و اون هیچی نگفت یعنی گفت دوستم داره ولی عاشقم نیست ولی من خیلی عاشقشم و نمیخوام از دستش بدم و اون خیلی ناامیده… وقتی درباره عشقم پیشش میگم مدام حرفو عوض میکنه که حرفی نزنه. ولی اخلاقش خوب بود آخرین بار ناراحتش کردم از خودم ولی پشیمون شدم و باز بهش پیام دادم چون خیلی دلتنگش شدم ولی مث اول نیست و از کلی پیام یدونه جواب میده و من خیلی ناراحتم چیکار کنم دوست ندارم از دستش بدم میخام اونم عاشقم بشه آیا راهی هست؟ راهی هست که کاری کنم از فکر اون عشق بیرون بیاد و عاشقم بشه؟

سلام دوست گرامی ابراز علاقه شما به ایشان در صورتی که می‌دانستید دلبسته فرد دیگری هست، اقدام درستی نبوده و تا زمانی که ایشان به فرد دیگری فکر می‌کند نمی‌تواند همراه مناسبی برای شما باشد. همانطور که شما هم تا وقتی که در فکر او هستید نمی‌توانید به شخص دیگری فکر کنید. ابراز علاقه خود را قطع کنید و سعی کنید عزت نفس خودتان را بالا ببرید تا ایشان خودش برای بودن کنار شما فکر کند.

سلام من مردی 33 ساله چند روز پیش خواستگاری دختری رفتم که 36 سالش بود که هم از لحاظ تحصیلات و مالی از من بالاتر بود در برخورد اول خیلی از او خوشم اومد و عاشق او شدم و طبق سوالاتی که از هم می پرسیدیم وجه مشترک زیادی داشتیم ولی احساس میکنم زیاد مورد پسند او نبودم ، هنوز هم جواب قطعی از خانواده او نگرفتم ممنون میشوم راهنمائیم کنید .

سلام دوست گرامی تا وقتی که ایشان جواب قطعی ندادند این قضاوت‌های ذهنی شماست که شما را پیش می‌برد و نیاز دارید تا بتوانید ابتدا جواب قطعی را دریافت کنید. اما نکته جالب توجه این است که آیا درباره سن ایشان مشکلی ندارید؟ اینکه او از شما از هر نظر بالاتر است سوال است که به چه دلیل شما به او گرایش پیدا کردید؟

سلام من ۳۲سال سن دارم و همسرم ۵سال از من بزرگتر هست و ایشون قبل از من یک دوره نامزدی نا موفق داشتن که گویا همه چیز خوب بوده و بخاطر یک دروغ یا مشروب خوردن طرف مقابل بهم خورده و بعد از یکسال با کلی دو دلی با من ازدواج کرده و الان حدود یکسال از رابطه ما گذشته و حتی یکبار هم به من نگفته دوست دارم و خیلی سرد هست حتی جدیدا تو‌گوشیش دیدم که هنوز عکسش رو هم نگه داشته و من خیلی افسرده و‌ناراحت هستم از اینکه با ینفر زندگی میکنم که دوسم نداره و خوشحالی وناراحتیم اصلا براش مهم نیست و خیلی رفتارای بد دیگه حتی تو رابطه زناشویی پس خواهش میکنم به من کمک کنید ممنون از شما

سلام دوست گرامی طرف مقابل شما پرونده گذشته را همچنان نبسته است و نیاز دارد تا بتواند ابتدا آن رابطه را تمام کند و سپس به رابطه با شما رسیدگی کند. باید از خودتان بپرسید دلیل اصرارتان برای اینکه با او زندگی و ازدواج کردید چه بوده است؟ آیا تابحال برای حل این مساله به مشاور زوج درمانگر مراجعه کردید؟ توصیه می‌کنیم قبل از هرگونه تصمیم به مشاور زوج‌درمانگر مراجعه کنید.

سلام وقتتون بخیر من با یکی از هکلاسیام در ارتباط بودم و رفتم ابراز احساس کردم ولی ایشون به من گفتن علاقه ای به من ندارن و مشکل از خودشه که نمیتونه دوباره اشتباه کنه چون قبلا هم یه رابطه داشته که ناموفق بوده میخوام بدونم چطور میتونم نظرش رو عوض کنم یا حداقل کاری کنم کمی به من علاقه پیدا کنه

سلام دوست گرامی طرف مقابل شما به علت شکست عاطفی که داشتند، اعتماد دوباره و صمیمیت را غیرممکن تصور می‌کنند. وقتی افراد پرونده رابطه عاطفی گذشته را هنوز نبسته باشند، به سختی می‌توانند مجدداً به کسی اعتماد کنند. مسئولیت اینکه او گذشته خود را فراموش کند و یا دوباره اعتماد کند، با شما نیست، چون خودش باید این مسیر را طی کند. اما می‌توانید براساس محیط مشترکی که باهم دارید یعنی همکلاس بودن، سر صحبت را با او مجددا باز کنید. اما قبل از هر اقدامی، لازم است تا برای خودتان یک بازه زمانی مشخص کنید، مثلاً بگویید من تا 3 ماه آینده تلاش خودم را برای این رابطه انجام می‌دهم. این کار باعث می‌شود که بیش از اندازه برای کسی که به شما علاقه ندارد، زمان صرف نکنید و در عین حال تلاش خود را انجام دهید. برای دریافت مشاوره نیز می‌توانید از رادیو عشق، نوبت مشاوره دریافت کنید.

با عرض ادب سلام . راستی پارسال بد جور عاشق یه دختری بودم که همه کار و شغلم اون بود. وقتی میرفتم دیدنش همیشه حاضر بود .میدونستم از من خوشش میاد اما یهویی فهمیدم دل به یه پسر داده که ازش خیلی بدم میومد. منم زد به سرم و رفتم با وجود اینکه رفتم اما واقعأ داغون شدم. اما بعداز یه سال تمام دوباره خواهانش شدم. سراغشو از دوستانم گرفتم گفتن همش تو خونه ست . اما یه سوال : امکان داره دوباره ازمن خوشش بیاد ؟ لطفاً نگین بیخیالش چون تو خیالم نیست ! تو قلبم , روحم و حتی تمام وجودمه …..

سلام دوست گرامی سن خودتان و طرف مقابل را اشاره نکردید. یعنی شما باهم در رابطه‌ای نبودید و تصور می‌کردید که او از شما خوشش می‌آمده. بعد از این هم ایشان با یک فرد دیگر آشنا شده است، این دو مسأله باهم تداخل و تضاد دارند. بعد از یکسال مشخص نیست که ایشان هنوز هم به شما فکر می‌کنند یا خیر؟ می‌توانید در صورتی که ایشان در رابطه دیگری نیستند، شانس خودتان را امتحان کنید و به صورت مستقیم علاقه خودتان را مطرح کنید.

سلام من عاشق یه نفر شدم خیلی دوستش دارم و اصلا منو نمی شناسه حتی یه بار که دیدمش جلوش گریه کردم خیلی دوستش دارم و خیلی هم کم می بینمش آخرین باری که دیدمش یک ماه پیش بوده طوری شدم که با شنیدن یه آهنگ غمگین گریه میکنم و خیلی خسته شدم لطفا یه راه حل خوب بهم بگین ممنون میشم و اینکه من اون رو تو دلم نمیکُشم=)

سلام دوست گرامی سن خودتان را اشاره‌ای نکردید. ابتدا علت‌ جذابیت ایشان را برای خودتان توصیف کنید که به چه دلیلی تا این حد ایشان خوشتان آمده است. سپس باید مسیری را پیدا کنید تا بتوانید به ایشان نزدیک شوید و صحبت مشترکی داشته باشید. البته جزییاتی در مورد این علاقه و اینکه چطور با ایشان آشنا شدید نگفتید، به همین راهنمایی ما نیز به صورت کاملاً کلی است. برای کسب اطلاعات بیشتر درباره جذب عشق می‌توانید«قط‌ب‌نمای جذب عشق تا ازدواج» را مطالعه کنید و از مشاوران رادیوعشق نوبت مشاوره دریافت کنید.

سلام من ۲۱ سالمه از ۱۷ سالگی عاشق دختری شدم که تا الان یعنی ۴ ساله بهش نرسیدم خیلی تلاش کردم یک دوره سه ساله سیگاری شدم الان ۶ ماه ترک کردم کلا داغون شدم مشکل عصبی پیدا کردم الان هم به این امید زندگی میکنم که بهش برسم از خیلی از راه ها خواستم بهش نزدیک شم اما نشد از طریق چند تا دوستش ولی بازم نشد توروخدا کمکم کنید واسه هیچ دختری سربلند نکردم تا حالا جونیمو تا الان واسش تباه کردم کمکم کنید

سلام دوست گرامی زمانی که شما عاشق شدید سن کمی داشتید و سن نوجوانی زمان مناسبی برای انتخاب همسر نیست. دلایل اینکه به او نرسیدید را اشاره نکردید که بدانیم چه موانعی سر راه شماست. اما سیگاری شدن شما به این دلیل بود که ناکام شدید و نتوانستید به خواسته خود برسید، این مساله تقصیر طرف‌مقابل نیست. برای دریافت مشاوره و بررس جزییات بیشتر رابطه لطفا از رادیوعشق وقت مشاوره دریافت کنید.

سلام.من ۲۰سالمه و از کلاس سوم راهنمایی عاشق پسرِپسرعموی بابام هستم!یکی دوبارم بهش پیام دادم که سر صحبت رو باز بکنم باهاش ولی حتی جوابم رو نداد.همش احساس میکنم از من متنفره .خسته شدم از انتظار..حتی وسط خوشبختی هم یادش میوفتم حتی موقه خاستگاریامم اگر قبولم باشه یادش میوفتم..از یادم نمیره با اینکه سال به سالم نمیبینمش!چیکار کنم؟

سلام دوست گرامی مدت زمان زیادی است که درگیر این دوست داشتن شدید و گویا همه زندگی‌تان وابسته به این احساس شده است. ابتدا روی جذابیت‌های خودتان تمرکز کنید تا بتوانید حس خوبی به خودتان داشته باشید. اینکه دائما حس کنید که کسی که جواب شما را نداده است، یعنی از شما متنفر است، حس خوبی به شما نمی‌دهد. سپس برای نزدیک شدن به ایشان بهتر است که شیوه صحیح جذب عشق را آموزش ببینید. ما در رادیوعشق این آموزش را در اختیار شما قرار می‌دهیم.

سلام من ۱۸ سال دارم دو سالی هست من عاشق یه دختری شدم که واقعا بدون تردید میتونم بگم که حس قوی و برگشت ناپذیری که تا حالا رو کسی نداشتم اما افسوس که هیچ ذره ای به من علاقه نشون نداد و هر کاری که میتونستم تو این مدت کردم اوایلی که عاشقش شدم دیدم که با کس دیگه ای رابطه داره اما من میگفتم که من تو رو بیشتر از اون پسره دوست دارم ولی هیچ فایده ای نداشت با خودم تصمیم گرفتم صبر کنم تا خودش بفهمه که اون پسره عاشق واقعی نیس و کارشون به کات بکشه که همین طورم شد این مدت ۸ ماهی کشید و من تو اون دوره ذره علاقم کم نشده بود بهش که دوباره نزدیکش شدم و ابراز علاقه کردم و هر کاری که میتونستم در روز تولد و هر مناسبتی که بود کردم و میخواستم بدونه که هیچ کسی تو این دنیا اونو قدر من دوس نداره و اوایل بهتر نتیجه داد و با من نسبت به قبل مهربون شد و کادویی که براش خریده بودم رو ازم گرفت و شمارش رو که تو این یک سال نتونسته بودم بگیرم گرفتم اما بعد از اون به یکباره سرد شد و تلفن من رو مسدود میکرد و هر چه میگفتم چرا این کارو کردی میگفت شمارت تو گوشیم سیو نیس به خاطر همون رد تماس زدم ولی این حرفش ناراحتم میکرد که اون حتی سیو کردن شمارم رو عار میدونس گذشت و گفتم که میخوامش ولی اون گفت عاشق کس دیگه ای هست و گفت غیر اون نمیتونه با کس دیگه ای باشه منم تو کتم نمیرفت چون صبر کرده بودم رابطه قبلی تموم شه و خیال میکردم که بعد اون پسره به من فکر کنه نه پسر دیگه ای اما اونطور نشد و خیلی نا امید شدم اما نسبت به عشق واقعیم هیچ شکی نداشتم ولی به من گفته بود که درکش کنم و تنهاش بزارم و هی پیام ندم بهشو این حرفا و به دوست نزدیکمم گفته بود اگه من قسمت اون باشم سرنوشت هم اون میشه اون میگفت من میدونم سعید(یعنی من)با هیچ کس دیگه ای غیر من دوست نمیشه ولی منم خودم عاشقم.بعد این حرفا و فشار اطرافیان که میگفتن دیگه بیخیالش شو من مجبورا یه مدت دور شدم و کمتر دوروبرش رفتم اما دائما در حال غصه خوردن بودم که روزگار گذشت که شنیدم با کسی دوست شده که از لحاظ مالی هم خیلی از من سر تر بود اما خودم میدیدم که اون پسره اصلا علاقه واقعی نسبت بهش نداره و خیلی راحت بدستش آورده و از دست دادنش اصلا براش فرقی نداره الان یه مدت هست که با اون پسر هم به مشکل خورده تقریبا کات هستن و من هم بعد این مدت نمیدونم چیکار کنم از یه طرف فکرش از سرم نمیره از یه طرفم هیچ‌علاقه ای نداره لطفا کمکم کنید🙏🙏

سلام دوست گرامی پرسش شما بسیار طولانی است و امکان پاسخ به آن در سایت وجود ندارد. لطفا نوبت مشاوره دریافت کنید.

سلام من پسری ۱۷ساله و مذهبی هستم چند وقته که دختر عموم با رفتار هایی که نشون داده من رو متوجه کرده که حسی نسبت به من داده من هم متوجه شدم و شماره اش رو گرفتم و باهم در ارتباط هستیم اون از من ۱سال بزرگتر هست ولی چون نیمه اول سال متولد شده الان پشت کنکوری هست من هر چه قدر ازش میپرسم که تو حسی به من داری میگه نه اما رفتار و گفتارش این رو نشون نمیده چون دختری هست که اصلا با پسر ها صحبت نمیکنه به جز فامیل که اونم فقط سلام و علیک هست،من بهش گفتم که به اون علاقه دارم اما اون انکار میکنه که حسی نسبت به من داره لطفا سریع پاسخ بدید من از این برزخ خارج بشم

سلام دوست گرامی اشاره نکردید چه رفتارهایی در ایشان بوده است که احساس کردید او به شما توجه و علاقه دارد؟ کنکور داشتن ایشان و اولویت‌های دیگر می‌تواند علت این باشد که نخواهد این علاقه را بپذیرد. اما نکته مهم اینجاست که سن شما برای ابراز علاقه و بودن در یک رابطه سن مناسبی نیست. سن نوجوانی اوج هیجان داشتن است که ممکن است شما هر رفتاری را در او به نشانه علاقه بدانید. بنابراین تا زمانی که به وضعیت باثباتی نرسیدید و دستاورد محکمی نداشتید، ابراز علاقه خود را دیگر مطرح نکنید.

سلام من عاشق دخترخالم شدم اون هرچیزی ک میخواد بهش میخرم بهشم گفتم ک من عاشقتم ولی میگه چون تو پسرخالمی خجالت میکشم ازت منم هرچه قد میگم خجالت نداره ک من به همه میگم تورو میخوام اگ تو اوکیو بدی دوسم داره مطمئنم چون خودش گفته ولی هرکاری میکنم میگه ن میشه کمکم کنید؟

سلام دوست گرامی اشاره‌ای به سن خودتان و طرف مقابل نکردید. دلیل جواب نه ایشان اگر فقط خجالت کشیدن است، بهتر است با یک بزرگتر صحبت کنید و به صورت جدی و با اطلاع خانواده این ارتباط را شکل دهید. اما اگر مخالفت ایشان دلیل دیگری دارد، باید آن موانع را از سر راه بردارید.

من درگیر عشقی یکطرفه شدم باید چیکارکنم اون خودش قبلا عاشق شده واسه همین نسبت به همه چیز بدبین شده امیدوار باشم یاخیر

سلام دوست گرامی جزئیاتی از این علاقه یکطرفه نگفتید. به صورت کلی وقتی شما یکطرفه برای فردی و رابطه‌ای سرمایه‌گذاری می‌کنید، یعنی پذیرفته‌اید که ممکن است او هیچوقت به اندازه شما عاشق نباشد و مایل به برقراری رابطه نباشد. اشاره کردید که ایشان به دلیل شکست احتمالی قبلی، بی اعتماد است. به این نکته توجه داشته باشید که شما پرستار عاطفی او نیستید که حالش را خوب کنید و به زور اعتماد تخریب شده او را اصلاح کنید؛ ایشان باید خودش هم مایل باشد که نیاز دارد بالاخره به شخصی اعتماد کند و رابطه خوبی را تجربه کند.

سلام من عاشق شدم عاشق ی پسر ۱۷ ساله خیلی دوستش دارم ولی اصلا منو نمی شناسه ولی خب من خیلی دوستش دارم نمیدونم بهش بگم نگم:(

سلام دوست گرامی بهتر است به صورت مستقیم این علاقه را بروز ندهید. سن او هم کم است و در اوج سن نوجوانی است و ممکن است واکنش مناسبی نشان ندهد. برای آموختن مسیر صحیح جذب عشق «قطب نمای جذب عشق تا ازدواج» را مطالعه کنید.

سلام.میخواستم ک ازتون نظر بخوام و کمکم کنید..یه ماه دیگه تولد دوست پسرمه ولی تورابطمون خیلی فاصله افتاده…میخوام براش هدیه بخرم ولی نمیدونم چی بخرم ک دوس داشته باشه ..دلم میخواد بهترین هدیه ای باشه ک گرفته ..تصمیم داشتم ازش بپرسم واس تولدش چیزی ک لازم داره رو بخرم ولی دوستام میگن خودم یچیزی بخرم و سوپرایزش کنم..بنظرتون چی بخرم ک خوشحال بشه..اگه تجربه داشتین وهدیه دادین یا گرفتین ک دوس داشتین لطفا ب منم بگین😢

من ۱۷سالمه عاشق یک دختری شدم که همسن خودمه ولی چن روز کوچیک تره یه نسبت فامیلی ریز ام داریم ما توی۲شهر مختلف زندگی میکنیم تو اینستا باهم حرف میزدیم طی یه داستانی من عاشقش شدم و مدتی گذشت و ابراز علاقه کردم گفت شرمنده من یکیو دارم که همه دنیامه . ولی چت کردنمون سرجاش بود بعداز این اتفاق گفتم حالا که این عاشق یکی دیگس بهتره یکم فاصله بگیرم ازش الان فقط استوری همدیگرو میبینیم و بس چیکار کنم ک اونم عاشقم شه آیا امیدی هس؟

سلام دوست گرامی چون طرف‌مقابل به صورت مستقیم گفته است که شخص دیگری را دوست دارد، بهتر است که روی این رابطه و گفتن احساسات‌تان سرمایه‌گذاری زیادی انجام ندهید.

سلام من یه دختر ٢٩ساله هستم که با یه اقای ٣٩ساله که شهر دیگه هستن دورادور اشناییت داشتیم و من رو به ایشون برای ازدواج پیشنهاد داده بودن ولی خب بنابر مشغله کاری ایشون پیشقدم نشده بودن بعداز گذشت یکسال از اون پیشنهاد یک ماهی میشه که باایشون خودم ارتباط گرفتم و کم و بیش باهم حرف میزدیم ایشون بسیار رسمی ارتباط برقرارمیکنن و دلیلشون حفظ احترام من هست از قبل هم در پیام هاشون گفته بودن که صلاح به اینه که چون میدونن وابسته میشن بهتره اول حضوری همو ببینیم بعدا بیشتر ارتباط برقرار بشه تا یک روز که باهم مکالمه تصویری داشتیم ایشون خیلی صمیمی تر شدن و گارد رسمی بودنشون شکست ولی از بعد اون روز یکم گویا جلوی خودشون رو گرفتن که در حد ریپلای اینستا واکنش میدادن ،من از ایشون خوشم میاد و دوسدارم بیشتر ارتباط داشته باشم و هرروز باهاشون صحبت کنم که پررنگ بشم براشون ولی یک هفته ای میشه که سعی کردم یکم مراعات کنم زیاد تو فضای مجازی نباشم تا ببینم ایشون خودشون عکس العملی نشون میدن یا خیر که خب فعلا خبری نیست حالا بنا بر اینکه قرار بوده کمی از مشاغل کاریشون که کم شد بیان و ببینیم همو بنظر شما کار من درسته که خیلی دیگه پاپیچ ایشون نشم تااونموقع و هی پیام ندم بهشون؟ازطرفی هم خب انقدر همیشه ادم هایی سر راهم قرار گرفتن که سرقولشون نموندن میگم نشه اینطوری که هرکه از دیده برفت از دل برود و یادشون بره قول دادن میان خواستم نظر شمارو هم بدونم که چه کاری تو این موقعیت صلاحه باتوجه به اینکه ایشون ادم احساساتی پر مشغله و محتاط وخب اشناهستن نمیخان خیلی بیگدار به اب بزنن تاهمو ندیدیم لطفا رفتار درست در این موقعیت رو بمن بگید ممنونم🙏🏻

سلام دوست گرامی اشنایی دور یعنی از طریق اینستاگرام اشنا شدید؟ پیشقدم شدن شما برای رابطه تا وقتی ایشان قرار ملاقات جدی ای برقرار نمی کند، صحیح نیست. بله نباید پاپیچ ایشان بشوید، چراکه او موضع خود را بیان کرده است و گفته تا وقتی ملاقات حضوری نشود، رابطه برایش جدی نیست، پس زمان خود را هدر ندهید. بهتر است برای مسیر درست جذب عشق ایشان از مشاوره رادیو عشق ، وقت مشاوره تلفنی یا آنلاین دریافت کنید.

سلام من ۳۰سالمه و عاشق دختری شدم ک کمی از لحاظ مالی نسبت ب خانواده من برتری دارن قبلا رودر رو از ایشون خواستگاری کردم و اون هم قبول کرد و بسیار از درخواستم خوشحال بود اما بعد از مدتی گفت تو پسر خوبی هستی همه چیت خوبه ولی من تاحدودی مسائل مالی هم برام مهمه من کارگر هستم و تو شرکت کارمیکنم و حقوقم درحد ۳تومنه میشه راهنمایی کنید چکار باید کنم ک بهش برسم

سلام دوست گرامی یکی از فاکتورهای مهم در مشاوره پیش از ازدواج بررسی وضعیت مالی و اجتماعی طرفین است. زمانی که در این مساله تفاوت وجود داشته باشد، باید انگیزه دوطرف از ازدواج با شخصی که از لحاظ مالی برتری دارد، بررسی شود. برای بررسی بیشتر رابطه خود با مشاوران رادیو عشق وقت مشاوره تلفنی و یا آنلاین دریافت کنید.

سلام من دختری هستم ۲۰ساله..۵ساله با پسری حرف میزدیم(فقط با چت)یعنی اصلا نمیتونستم با پسری تلفنی حرف بزنم یا بهتر بگم صدای پسر میشنوم کلا لال میشم..خلاصه اوایل اشناییمون یه حسایی بهش داشتم ولی بهم گفت خواهر و منم سعی کردم بیخیالش بشم چون هنوز خیلی وابستش نبودم ولی نزدیک سه سالی هست ک خیلی بهش وابسته شدم خیلی دوسش دارم ..منی ک پسر دوقدمیم میدیدم پاهام میلرزید باهاش رفتم بیردن و کنارش بیخیال عالم بودم و برام مهم نبود ک کسی ببینتمون خلاصه خیلی بهم خوش گذشت و کلی حرف زد و منم فقط نگاش میکردم و میخندیدم حتی بخاطرش دلمو ب دریا زدم و برای اولین بار باهاش تلفنی حرف زدم ..ولی تازگیا باهام سرد بود، پروفشم عاشقانه گذاشته بود ازش پرسیدم ک با کسی دوست شدی گفت اره . منم ک وانمود کردم برام مهم نیست ولی.دنیا رو سرم خراب شد ولی بعدش شک کردم چون هرچی میشد بهم میگفت حتی راجب دوس دختر قبلیشم بهم میگفت من تو دلم طوفان میشد وفقط با شکلک خنده جوابشو میدادم حتی ب پروفشم شک کردم چون حتی واس بیو گرافیه تلش هم از من متن میخواست و پروفی ک گذاشته بود قبلا هم واس لجبازی گذاشته بود.. وقتی دلیل سرد بودنشو پرسیدم گفت سردم چون فک میکنم داری وابستم میشی،نمیدونست ک من سالهاست وابستش شدم..خلاصه اول انکار کردم ک بد برداشت کرده ولی بعدگفتم حالا ک خودش حرفشو اورده منم دلمو ب دریا بزنم و همچیو بهش گفتم ولی اون جوابی نداد..بعد دوهفته اشتباهی بهش زنگیدم و بعد بهش پیام دادم ک سوتفاهم نشه اونم جوابمو داد و باهم احوالپرسی کردیم و مامانم دیده بودش ک اومده محلمون دور زده واینو هم بهش گفتم خلاصه میخندیدواصن بروم نیاورد حرفامو منم حرفمونو زیاد طولش ندادم و خدافظی کردم روز بعد دیدم پروفشو برداشت خوشحال شدم ولی بازدوباره همونو گذاشت..من فک میکنم ک اینجوری میزاره ک من بیخیالش بشم ولی من میخوام باهاش بحرفم ک نظرش راجب من و حرفایی ک زدم چیه ک تکلیفم روشن شه..نمیدونم چیکار کنم ک دوباره مثل قبل باشه و اونم منو دوس داشته باشه..خیلی تو فکرشم خیلی دوسش دارم خیلی تو فکرم باهاش خیالپردازی میکنم خیلی برام سخته ک بیخیالش بشم..چیکار کنم ک بهش ثابت بشه چقد دوسش دارم..لطفا راهنماییم کنید ببخشید ک طولانی شد..ممنون😔😔

سلام و ارادت و خسته نباشید خدمت تمامی ادمین های سایت و تمام دست اندرکاران بنده پسری هستم ۲۲ ساله و وضع مالی بدی هم ندارم و ماشین و با حقوق برجی ۷ تومن هم میگذرونم و و مهندس فنی یک شرکت تولیدی هستم و موقعیت اجتماعی متوسطی هم دارم و اهل قم هستم و تقریبا بخاطر کار هفته ای دوروز تهرانم و یه یک دختر ۱۹ ساله اهل تهران علاقه مند شدم و حدود ۳ ماه هست که باهم رابطه داریم که اول رابطه خیلی بهم توجه داشت و من احساس میکردم رابطمون دو طرفست و جفتمون به یک اندازه همدیگرو دوست داریم من با تمام سخی و مشکلات کاری اقتصادی که در جامعمون هست و همه داریم تحمل میکنیم برای این دختر کم نزاشتم و هیچوقت هم داخل رابطمون غروری نداشتم و بخاطر احساس و علاقه ای که بهش دارم هیچوقت جواب رد به هیچ چیزی ندادم و فقط یک سری از محدودیت ها براش قائل بودم و بسیار جزئی ولی با وجود این همه توجه و علاقه شدید بعد از ۳ ماه رابطه طرف مقابلم حسش خیلی کم شده و حتی دو یا سه بار هم پیشنهاد قطع رابطه داده که بشدت افسردگی و ناراحتی کشیدم و شدیدا احساس میکنم رابطمون یک طرفه شده من بهش گفتم که دوست داری چجور باشم خرابم کن از نو بساز از لحاظ چهره هم خوبم و کم و کاستی ندارم و پرورش اندام هم کارمیکنم و تو اون هم مشکلی ندارم قدمم بلنده و هیچ کم و کاستی تو خودم نمیبینم اقعا و هیچوقت هم تا حالا سعی نکردم به طرفم بگم که من اینم ، من اونم…. و بسیار خاکی و خونگرم و بدون کوچکترین منتی یا چیزی تو رابطمونم ولی واقعا فکر نمیکنم بعد از این همه این تفاسیر لیاقت من بی توجهی و سرد شدن باش و دلیلش رو نمیدونم و نمیدونم که باید چیکار کنم و بسیار ناراحت و دلسرد شدم و خیلی حواستم که روحیم خراب نشه و توزندگیم دخیل نکنم ولی نمیشه و افسرده شدم ممنونم از مطالعتون و معذرت میخوام که طولانی شد و خواهشمندم که اگه میتونید در اسرع وقت راهنماییم کنید چون واقعا کلافه شدم بسیار سپاسگذارو مچکرم خداقوت.

سلام طوریکه میگین مشخصه حسابی برای این رابطه انرژی گذاشتین ولی من فکر می‌کنم یه جاهایی زیاده‌روی کردین و اونطور که لازمه احساس قدرت‌مندی به طرف مقابل‌تون ندادید. مهم‌ترین ویژگی که در مردان برای خانم‌ها جذابه قدرتمندی و اعتمادبه‌نفسشونه. اینکه هرچیزی که طرف مقابل‌تون میگه انجام بدین یا بخواین اون به خواسته خودش شما رو از خراب کنه و از نو بسازه!، به طرف مقابل‌تون القا میکنه که شما اعتماد به نفس کافی ندارید. درسته که در رابطه دونفر باید به خواسته‌ها و سلایق هم احترام بگذارند اما نباید خودشون رو کاملا تغییر بدن. به نظرم بهتره کمتر در مقابل ایشون احساس ضعف نشون بدین و به خواسته‌های خودتون هم توجه کنید. برای بررسی دقیق‌تر پیشنهاد می‌کنم با سیستم مشاوره تلفنی تماس بگیرید.

سلام من یک پسر هستم من عاشق یکی از دختر های فامیلم شدم ولی اون رو به روم گفته که من دوست داره ما تو صفحه هامون با هم چت می کنیم اون همیشه به من جواب سرد می ده و همش از من فرار می کنه باهم چت می کنیم زود خداحافظی می کنه سه هفته پبش باهم چت کردیم گفت بهتره این رابطه تموم شه و من چند روز افسردگی گرفتم نمی دونم چیکار کنم من دوسش دارم فقط می دونم با احساسات من بازی کرده ولی من دیونش هستم چطوری عاشقش کنم؟

سلام دوست عزیز پیشنهاد می‌کنم با سیستم مشاوره تلفنی و آنلاین ارتباط بگیرید تا اول شرایط‌تون بررسی بشه و بعد بتونید راهنمایی دقیقی دریافت کنید.

سلام وقت شما بخیر من دختری هستم 30 ساله که حدود یکسال و نیم پیش با پسری مودب و با شخصیت آشنا شدم که پس از مدت کوتاهی به من پیشنهاد ازدواج داد، اما درخواست کرد که شناخت بیشتری نسبت بهم داشته باشیم، من هم قبول کردم. همان اوایل از من پرسید که تا بحال عاشق شده ام یا نه؟ من با وجود خواستگاران و شرایط خوبی که داشتم عاشق نشده بودم ولی عاشق این آقا شدم و الان جدایی از این شخص برایم بسیار سخت شده… این آقا از همان اول گفت که عاشق دختری بوده که موفق نشده با او ازدواج کند و تا آخر عمرش عاشق هیچ دختری نخواهد شد، البته دختر مورد نظر ازدواج شده و هیچ رابطه ای وجود ندارد و مربوط به چند سال پیش است… من مدتها لحظه شماری می کردم که با هم ازدواج کنیم، الان خانواده من و این شخص در جریان هستند و تقریبا در شرف ازدواج هستیم و صحبتهای پایانی را داریم انجام می دهیم ولی من اصلا حس خوبی را که قبلا داشتم ندارم. این شخص مداوم به من می گوید که عاشقم نیست و فقط به من عادت کرده و دوستم دارد و بیشتر درباره مهریه کم صحبت می کند و … قبلا خواستگارانی که داشتم حاضر بودند همه کار برای آینده و خوشبختی من انجام دهند تا من با آنها ازدواج کنم، اما شخصی را که عاشقانه دوستش دارم روی مسائل مالی خیلی حساسیت دارد و نگران آینده و زندگی مشترکم هستم. البته خودش می گوید مرا خوشبخت می کند و نگرانی وجود ندارد ولی این روزها خیلی نگران آینده ام هستم و … لطفا راهنماییم کنید؟ متشکرم

سلام دوست گرامی. آنطور که از نوشته شما برداشت کردم، نامزد شما هنوز نتوانسته است سوگ ارتباط قبلی را سپری کند و این مساله هنوز برای ایشان مهم است.در این صورت بهتر است پیش از ازدواج حتما از مشاوره پیش از ازدواج بهره مند شوید سپس مقدمات ازدواج را فراهم کنید. می توانید از مشاوران رادیو عشق نوبت تلفنی یا آنلاین مشاوره بگیرید.

سلام خسته نباشید.. من ۴ ساله از یکی از اقوام خیلی خوشم میاد و واقعا دیوونه وا دوستش دارم و هرچی سعی میکردم ک باهاش ارتباط برقرار کنم و دوست بشم نمیشد خیلی به هم نزدیکیم از بچگی با هم بزرگ شدیم به تازگی با کمک دوستاش فقط بهم اوکی داده ولی اصلا احساسی بهم نداره و من خیییلی ابراز احساسات میکنم بهش و هرکاری میکنم میگه فعلا نمیدونم جیزی باید ببینیم چی میشه … من دارم دیوونه میشم خیلی کلافم خیلی دوسش دارم و له له میزنم یه بار بگه دوسم داره لطفا زود پاسخ بدید…

سلام دوست گرامی. تا زمانی که در یک ارتباط ما نحوه ابراز علاقه صحیح را بلد نباشیم، دچار سردرگمی خواهیم شد. برای اینکه متوجه باشید چه راه هایی برای جذب بهتر ایشان به رابطه وجود دارد، سوالات رایج جذب عشق از آشنایی تا ازدواج را مطالعه کنید.

سلام من ۸ ساله عاشق یکی از فامیلامون هستم. وقتی که دبیرستانی بودم بعد از مدتها دیدمش و یه جورایی خیلی ازش خوشم اومد. حتی توی اون لحظه اصلادوست نداشتم نگاهم رو از روش بردارم و بعد از اون هم به دلیل مهمونی های فامیلی مرتب میدیدمش. توی مهمونی ها وقتی که هواسش بهم نبود نگاهش میکردم و تا جای امکان سعی میکردم که تماس چشمی باهاش نداشته باشم. هر وقت میدیدمش نا خاسته جلوش یه سوتی میدادم و همش دست و پام رو گم میکردم تا این که به مامانم گفتم که دیگه دوست ندارم مهمونی خانوادگی داشته باشیم و رفت آمدمون رو کمتر کنیم چون هر وقت که میدیدمش خییلی خوشحال میشدم و بعد از اون افسردگی میگرفتم. چند بار تصمیم گرفتم باهاش توی شبکه های اجتماعی صحبت کنم ولی خوب همیشه سرد پاسخ میده. و چون فامیل هستیم نمیتونم مستقیم احساساتم رو بهش بگم. خیلی دوسش دارم ولی اصلا نمیتونم بهش اعتماد کنم چون میدانم به شدت ادم دختر بازی هست و خانواده من زیاد ازش خوششون نمیاد. واقعا نمیدونم باید چی کار کنم. لطفا راهنمایی کنید.

سلام باتوجه به ویژگی‌هایی که از ایشون ذکر کردید و نظر منفی احتمالی خانواده‌تون به نظر نمیرسه ایشون فرد مناسبی براتون باشن. ضمن اینکه ایشون به پیام‌های شما سرد جواب میدن که یا میتونه به دلیل نسبت فامیلی باشه یا نشون دهنده اینه که علاقه دوطرفه نیست.

خیلی ممنونم

سلام من دو سال با یک خانمی یک رابطه کاری داشتم تو این دو سال با هم خودمونی تر شدیم نمه نمه ایشون تو این مدت تعریف از من زیاد میکردند حالا راست یا دروغ نمیدونم رابطه مون به این صورت بود که فقط تو تلگرام صحبت میکردیم دوبار همو تو شرکتی دیدیم که براش کار میکردیم اخر سری ها دیگه انقدر با هم خودمونی شده بودیم که ایشون خیلی راحت ادرس منزلشون به من دادند گفتند این ورها گذرتون افتاد قدمتون‌سر چشم تشریف بیارید وقتی بهشون علاقه ام رو گفتن هی دست پس میزدند با پا پیش میکشیدند شوخی میکردند و بعد بهم گفتن دلم میخواد یکبار قبل اینکه بهت نه بگم از نزدیک ببینمت با هم تو کافه قرار گذاشتیم و شماره اش هم در اختیارم گذاشت ایشون تو قرار خیلی هم میخندید بعد که خداحافظی کردیم شبش جواب منفی داد وقتی ازش دلیل خواستم گفت اخه من طاقت سختی واسه همین نباید هیچ وقت ازدواج کنم میترسم به یکی دل ببندم طرف پشتمو خالی کنه میترستم علاقه ات گذرا باشه حتی فردای روز عقد نظرت عوض شه بعد من باهاشون صحبت کردم ایشون متقاعد شدن که باز بیشتر فکر کنن بعد دوباره چند روز بعدش جواب منفی دادن وقتی دلیل خواستم گفت چون من خیلی پر توقعم بعد گفتم توقعاتتون چیه اولش نگفتن گفت گفتنش فایده نداره چون خودم میدونم اخرش چی میشنوم بعد گفتن خونه باید از خودت داشته باشی عروسی مفصل و برای دوران عقد مقدار مناسب طلا و هزار تا چیز دیگه بعدش گفتن دوست دارم یکبار میامدید منزلمون شاید نظرتون عوض شه فکر کنید اونی که فکر میکنید نیستم قرار شد با مادرشون صحبت کنن بعد شماره منزلشون رو با ما بدن فرداش پیام دادن مادرشون گفته نه و مخالفه تا شبش جواب پیام منو ندادن شبش پیام دادم ازت خوشم نیامده دوست داشتن که زوری نیست من بهشون گفتم پس مخالفت مادرت بهونه بود گفت نه صبح به مادرش گفت مادرش گفت نه و دروغ نگفته بعد این قضیه یکی از اشناهامون رو فرستادم با پدرشون صحبت کرد پدرش گفت ما فامیلی ازدواج میکنیم یک مدت زمان گذشت اشنامون دوباره زنگ زد با خود دختره صحبت کرد همه اش پای تلفن این خانم میخندید در دلیل نه گفتن با خنده میگفت به دلم نشسته بعد اشنامون وقتی میگفت به دلت نشسته میخندید میگفت نمیدونم بعد اشنامون بهش گفت بیا این اقا رو قانعش کن چون ایشون بدجور در عذابه ایشون در جواب گفتن این اقا داره دروغ میگه علاقه ای نداره فقط در جهت منافع خودش برای سو استفاده امد سمت من تو تمام این مدت یک عزیزم تو پیام هاش به من نگفت و خیلی سیاست داشتن این اقا بعد صحبت همینطوری بی نتیجه تموم شد و به گفته اشنامون ایشون همه اش میخندید با خنده صحبت میکرد دفعه دوم که زنگ زد اشنامون بهش خیلی خشک و سرد گفت اصلا دلم نمیخواد راجع به این موضوع صحبت کنم و اشنامون هم ناراحت شد گفت من فکر میکردم شان شما بیشتر باشه اگه دوست داشتید به این اقا زنگ‌بزن و قانعش کن به درد هم نمیخورید. به نظر شما این علاقه یک طرفه است و من واقعا به دلش نشستم؟ اگه یکطرفه است ایا امکان داره به یک علاقه دوطرفه تبدیل. ضمنا تو این مدت این خانم خالی هم کم و بیش بسته بود فکر میکنم به من گفته خونه شون ۳۰۰ متر حیاط داره که من وقتی رفتم دم خونشون دیدم یک خونه خیلی قدیمی و داغون طرف چهارراه سیروسه که ۳۰ متر هم حیاط نداره. یعنی واقعا به دلش نشستم؟

سلام. به نظر می‌رسه که این علاقه دو طرفه نیست و البته این تمام موضوع نیست. رفتارهایی که از این خانم بیان می‌کنید به نظر میرسه نوعی سردرگمی داره و اگر رابطه‌تون هم ادامه پیدا کنه باعث میشه این سردرگمی و بلاتکلیفی نذاره که رابطه امنی داشته باشید و هر زمان ممکنه باز بی‌دلیل جواب منفی بده. بهترین کار برای شما اینه که از ایشون فاصله بگیرید و دیگه چه خودتون و چه از طریق واسطه پیگیری نکنید. این فاصله گرفتن در مواردی باعث میشه که فرد مقابل هم به شک بیفته که شاید نباید این‌طور رفتار می‌کرده.

تمام موضوع نیست یعنی ممکنه موضوعات دیگه بغیر از به دل نشستن هم باشه؟مثلا همون رسم فامیلی ازدواج کردن خوانواده شون؟ من خودم هم دیگه مدتیست پیگیر نشدم. یعنی ممکنه پیگیر نشدن من باعث تغییر تحولاتی در ایشان بشود؟

سلام من دختری 19ساله هستم و عاشق یکی از فامیل های مان شده ام اما اصلا نمی توانم احساساتم و بهش بگم چون یکی از دلیلش اینه که به خاطر عشقی که واقعا بهش داشتم دروغ گفتن و اون هم از اون دروغ اطلاع داره اصلا نمی دونم چجوری بهش توضیح بدم و چجوری عشقمو بهش بگم

سلام مورد شما نیاز به بررسی بیشتر داره. لطفا با سیستم مشاوره تلفنی صحبت کنید تا بتونید موضوع رو مفصل توضیح بدید و راهکار مناسبی دریافت کنید.

سلام من یه پسریو دوس دام حتی بش گفتم دوسش دارم اما اون منو نمخواد یه مدت به هم پیام مدادیم اما اون خیل سرد جواب میداد تا اینکه عمم و شوهرش فهمید ک شوهر عمم عموی پسره بود و من دیگه بش پیام ندادم.تا اینکه یکی از دوستام بش پیام داد گف من نمیخوامش ومن ب هیچ وجه نمیتونم اونو فراموش کنم اصلا هیچ زندگیو بدون اون نمیخوام در ضمن ما فامیلیم حالا چی کار کنم؟توروخدا رهنمایی کنید

سلام. متاسفانه خیلی وقت‌ها شرایط زندگی واقعی با خواسته‌های ما هماهنگ نیست و اینجاست که چیزی جز رسیدن به پذیرش کمک‌مون نمی‌کنه. البته که رسیدن به پذیرش اصلا ساده نیست. هم زمان‌بره و هم خیلی دردناکه. برای همین احساس شما و اینکه فکر می‌کنید زندگی رو بدون فردی که بهش علاقه دارید نمی‌خوایید قابل درکه. اما رابطه یک موضوع دوطرفه است و هر دو نفر باید با میل و اشتیاق براش داشته باشن. بهتره به جای ایشون تمرکزتون روی حال خودتون بگذارید و یه مدت روی خودتون کار کنید. پیشنهاد می‌کنم حتما با سیستم مشاوره تلفنی صحبت کنید.

سلام وقت بخیر بنده 19سالمه از 13سالگی با به اقا پسر اشنا شدم و ب اصطلاح ایشون عشق اولم شدن. من مهارتهای رابطرو بلد نبودم و هرسری که رابطه قطع شد و مجدد وصل شد همه چیو خراب کردم. اخرشم ایشون پارسال رفتن سراغ کسه دیگ. ایشون تو رابطه بامن همیشه دنبال خوشحالی و خوبی به من بودن ولی من با وجود علاقه ی شدیدم محبت کردن بلد نبودم. هیچ خواسته ی جنسی ازمن نداشتن ولی سراغ اونی ک رفتن همه جوره باهم رابطه برقرار کردن من یعد از یک سالو نیم بهش پیام دادم و استقبال گرمی ازم کرد و گفت اشتباهم این بود ک نه هیچوقت فهمیدم چقد دوسم داره و نه خودم ابراز عشق کردم من الان سه ماهه که با یکی اشنا شدم ولی نمیتونم عشق اولمو فراموشش کنم دوسدارم همه چیو باهاش از اول از صفرشروع کنم. چکارکنم؟ بنظرتون میشه رابطرو از نو بسازم؟ من واقعا دوسش دارم ولی فقط یک سال از خودم بزرگ تره و موقعیت اجتماعی خاصی نداره. بنظرتون میتونم کمکش کنم باهم رشد کنیم و پیشرفت کنیم؟ من واقعا بهش علاقه دارم دوسش دارم

سلام طبیعیه که تا وقتی ایشون در ذهن شماست نمیتونید برای رابطه دیگه ای انرژی بگذارید و حتی ممکنه فرصت‌های دیگه تون رو هم از بین ببرید. پس اول باید تکلیف این موضوع رو برای خودتون مشخص کنید. اینکه دوست دارید دوباره با ایشون شروع کنید و ادامه بدید آرزوی شماست ولی باید دید چقدر با واقعیت همخوانی دارد. باید اول ببینید خواسته شما از یک رابطه چیه؟ آیا حاضرید چند سال زمان بگذارید تا یک رابطه جدی رو بسازید و طرف مقابل‌تون هم آمادگی‌های لازم رو کسب کنه؟ باید دید اصلا ایشون تمایل به این موضوع داره و اصلا این رابطه برای شما میتونه مناسب باشه؟ آیا مهارت‌هایی که بلد نبودید رو یاد گرفتید؟ همه این مسایل باید بررسی بشه تا در نهایت بتونید تصمیم صحیحی بگیرید و اگر همچنان خواستید با ایشون وارد رابطه بشید، به شیوه درستی عمل کنید. پس پیشنهاد می‌کند برای بررسی این موارد با سیستم مشاوره تلفنی تماس بگیرید.

سلام پسری ۲۷ ساله هستم و مدتی هست با دختری آشنا شدم .در ابتدا فقط با هم حرفای درسی و معمولی میزدیم اما به مرور صحبت هامون زیاد شد و من بهش علاقه مند شدم.اون قبلا یه بار شکست خورده و هنوز نتونسته شخص گذشته رو فراموش کنه ….وقتی بهش ابراز علاقه کردم واکنش نشون داد و بعد از کلی صحبت کردن در آخر بهم گفت که حتی اگه اون شخص رو هم فراموش کنم به تو هیچ حسی ندارم و نخواهم داشت و فقط دوست معمولی من هستی…..به نظرتون میتونم با صبر و تحمل و امید به آینده کاری انجام بدم ؟؟؟

سلام داشتن امید در همه زندگی خیلی خوبه ولی این امید باید بر مبنای یک سری واقعیت‌ها باشه. مثلا ممکنه من امید داشته باشم تا یک سال دیگه 500 میلیون پول به دست بیارم اما باید دید این امید چقدر بر مبنای واقعیت و عملیه و اصلا من برای این امید چه کارهایی می‌کنم؟ شما هم نباید واقعیت رو نادیده بگیرید. بله می‌تونید صبر کنید شاید روزی علاقه‌ای در ایشون به وجود اومد ولی احتمالش خیلی کمه. ایشون اول باید فرد قبلی و تجربه سختی که داشته را در خودش حل کنه تا بتونه به فرد دیگه‌ای علاقه‌ سالم پیدا کنه. ضمن اینکه گفتن حتی در این صورت هم به شما علاقه‌مند نمیشن و احتمالا ایشون معیارهایی برای یک شریک عاطفی دارند که در شما وجود نداره. خوبه باهاشون صحبت کنید و ببینید علت این حرفشون چیه. شاید با تغییرات کوچکی در رفتار یا شرایط‌تون این اتفاق بیفته، البته بعد از رفع درگیری این خانم با رابطه قبلیشون. ولی اگر می‌بینید منطقا این علاقه نمیتونه ایجاد بشه بهتر خودتون رو درگیر امید واهی نکنید و البته بدونید که از این به بعد ایشون دوست معمولی شما هم نمیتونه باشه چون شما بهش احساس دارید و هرچه بیشتر با هم ارتباط داشته باشید این احساس یک طرفه شدیدتر میشه و کنار اومدن باهاش سخت‌تر

سلام من پسری۱۷سالم از ی دختر ۱۶عاشق شدم واقعا دوسش دارم 4سال همسایمان بود من خودم پسر ی کاسبم هر موقع رد می شد نفسم بالا نمی اومد ضربان قلبم بالا می رفت حتی بعضی موقع سرم درد می کرد همیشه مغازه وایمیسم تا اون ببینم بعد از مدتی پیچ اینستگرام پیدا کردی به سختی که پیج شخصی بود ولی تو بیو اینستگرام نوشته بود(alirezam♥️💍)از اون روز دارم گریه می کنم حتی سه تا پیچ مخفی باز کردم تا اکانتش باز کنه نکرد هر روز عکس شو می بینم هر کاری کردم از یادم بره نشود 😭😭😫ترو خدا کمکم کنید گفتم ترو خدا .من اونو دوست دارم اون یکی دیگو

سلام متاسفانه کنار اومدن با علاقه یک طرفه خصوصا در سنین پایین خیلی سخته و کاملا حالی که گفتید را درک می‌کنیم. در چنین شرایطی باید واقعیت را پذیرفت که ایشون حداقل در حال حاضر فرد دیگه‌ای رو دوست داره و باهاش در رابطه است و باید به این موضوع احترام بگذارید. اما یادتون نره شما هنوز 17 سالتونه و کلی راه و مسیر و فرصت پیش روتونه. پس ناامید نباشید. با صحبت کردن با مشاور راهکارهایی رو برای کنار اومدن با این علاقه یک طرفه و حرکت به سمت مسیرهای جدید یاد بگیرید.

سلام من ۱۸ سالمه شیش ساله عاشق یه نفر شدم دو بارم باهاش رفتم تو رابطه ولی هربار با بهونه های کوچیک بهم زدیم واقعا دوسش دارم ولی عشقم یه طرفس چجوری میتونم برش گردونم لطفاً راهکار بدین

سلام لطفا با سیستم مشاوره یا کارشناس دوره برگرداندن عشق و ازدواج صحبت کنید.

سلام من متولد ۸۱ ام و با دختری که دیوونشم فامیلیم اون متولد ۷۹ و من بعد از ۱۰ سال بهش گفتم که دوسش دارم. همه کار میکردم براش نقاشیشو کشیدم براش شعر نوشتم کادو تولد بهش گردنبند دادم فکر میکردم انداخته دور اما نگهش داشته بود همه کار کردم و وقتی بهش گفتم دوسش دارم ناراحت شد و گفت نمیتونم بهت جواب مثبت بدم.و بهش گفتم که مجبورم دیگه نبینمش تا احساساتم از بین برن ولی اون نمیخواست که منو نبینه و این من و عذاب میده که الان که نمیبینمش احساسم بهش ۱۰ برابر شده یعنی شبا از فکرش نمیتونم بخوابم بعضی وقتا فکر خودکشی به سرم میزنه لطفا کمکم کنید!!

سلام فراموش کردن و کنار اومدن با عشق یک طرفه خیلی سخت و زمان‌بره و نیاز به کمک حرفه‌ای داره. حتما یا سیستم مشاوره رادیو عشق تماس بگیرید.

سلام خوبین ببخشین یه سوالی داشتم. من چن ماه پیش یه پسریو دیدم ینی مغازه اون پسره وسیله میخریدیم ک اونجا ازش خوشم اومد و رفتارش طوری بود ک انگار اونم از من خوششون اومده بود . بعد اون همش بفکرش بودم تا اینکه بعد چن روز تو اینستا با پیجش اشنا شدم و تمام پستاشو فالو کردم اما زیاد هم مطمعن نبودم ک خودش باشه .بلاخره اومد پی ام داد و خودش بود و بهم پیشنهاد دوستی داد با هم دوس شدیم و وقتی من تمام شرایطمو ک بهش توضیح دادمک ینی من قبلا به بار نامزد کرد . این اقا ب من گفت ک باهم دوستیم اما سعی کنیم زیاد وابسته هم نشیم . این چن ماه ک گذشت من واقعا عاشق این اقا شدم اما اون همش میگفت عاشق نشو . از رفتاراش معلوم بود میدیدم انگار خیلی دوسم داشت اما عاشقم نبود من برعکس تو این مدت واقعا دیونش شدم . ک چن روز پیش گفت من خیلی دوست دارم اما عاشقت نیستم نمیتونم باهات ازدواج کنم گفت میدونم تو خیلی خوبی امامن نمیتونم . چن سال پیش ک خودش عاشق شده همش فکرو ذهنش پیش اون خانوم هس با اینکه اون خانوم ازدواج کردهحالا من موندمو یه عشق یطرفه . چن روزه باهاش ارتباطی ندارم اما واقعا دیونشم . لطفا اگه میشه در مورد عشق یک طرفه چیزی بگین حداقل دلم اروم بگیره . بدونم باید برا بدست اوردنش تلاش کنم یا اینکه نمیشه و فایده ی نداره

سلام. طوری که توضیح دادین طرف مقابل شما هنوز نتونسته رابطه قبلی رو در ذهن خودش تموم کنه و با اون درگیری داره. بنابراین چه شما چه هرکس دیگه نمیتونه علاقه کامل ایشون رو جلب کنه. از طرفی همین که اول رابطه گفتن سعی کنیم عاشق هم نشیم یه هشدار بوده. هشداری که حتما اون موقع هم متوجهش شدین ولی به دلیل اینکه جذبش شده بودین توجه نکردین. این مورد خیلی دیده میشه دو نفر با شک و تردید وارد یه رابطه میشن ولی به همدیگه میگن سعی کن عاشق من نشی. این یه درخواست غیرمنطقی و نشدنیه. مگه میشه دو نفر نسبت به هم کشش داشته باشن، وارد رابطه بشن، بهم توجه و محبت کنن ولی علاقه‌مند نشن؟؟ پس وقتی چنین درخواستی از طرف مقابل‌تون میشنوید نباید ساده از کنارش بگذرید چون یه هشداره. با این حال این اتفاق افتاده و شما توی موقعیتی قرار گرفتید که اتفاقا خیلی سخت هم هست. واقعیت اینه که شما می‌تونید همچنان در رابطه بمونید و به امید معجزه تلاش کنید ولی تا طرف مقابل‌تون ذهنش رو از رابطه قبلیش پاک نکنه و خودش نخواد نمی‌تونه اونطور که باید به شما علاقه پیدا کنه.

سلام. من 37 سالمه و از همسرم جدا شدم. الان حدود ده ماهه که با یه آقای 42 ساله مجرد دوست شدم. این آقا خیلی حواسش به من و زندگیم هست اینو کاملا حس میکنم خیلی هم به من متعهدهست و از وقتی که با من آشنا شده شخص دیگه ای ای جز من تو زندگیش نیس اما همش به من میگه که قصد ازدواج با من رو نداره و اینو مدام تکرار میکنه که عاشقش نشم، خب حالا به نظر شما اون واقعا قصدش ازدواج نیس یا….. پس اینهمه تعهد و پایبندی واسه چیه؟

سلام وقتی خود ایشون بارها و به وضوح میگن قصد ازدواج ندارن و حتی از شما میخوان که دلبسته نشید، چرا می‌خواهید طور دیگه‌ای به ماجرا نگاه کنید. هرکس که توجه و محبت به دیگران نشون میده لزوما نباید قصد ازدواج داشته باشه. خیلی خوبه که ایشون خودشون هم دارن واضح به شما میگن اما باید توجه کنید که درخواستشون از شما غیرمنطقیه. مگه میشه با کسی در رابطه بود، کلی هم توجه و محبت رد و بدل کرد اما دلبسته و علاقه‌مند نشد؟ قطعا در شما هم احساس به وجود میاد و نتیجه‌اش میشه تعارض بین عقل و احساس‌تون. دلتون میگه حتما باهام ازدواج می‌کنه ولی عقل‌تون نمیتونه صحبت‌های واضح ایشون رو ندیده بگیره. شما باید انتخاب کنید: یا به فکر ازدواج یا یه رابطه با ثبات نباشید و در کنار ایشون بمونید، ولی بدونید هر زمان ممکنه که ایشون رابطه رو تموم کنن اونم وقتی که دلبستگی‌تون بیشتر شده؛ یا اینکه با تصمیم خودتون از رابطه بیرون بیاد که خب البته که براتون سخته ولی جلوی آسیب عاطفی بیشتر رو میگیره.

سلام. من یه دختر متولد سال ۷۶ هستم. من عاشق یه پسری شده بودم که همکار بودیم..ایشون متولد ۷۱ بود. خب اون کارایی میکرد یا حرفایی و با منظور میزد که من کم کم فکر میکردم ایشونم به من علاقه‌مند هستن.. مثلاً توی هر جمعی، با هرکی صحبت میکرد، فقط چشمش به من بود با اینکه داشت با یکی دیگه صحبت میکرد ولی منو نگاه میکرد. اطرافیانش میومدن از ایشون پیش من همش تعریف میکردن. یا بعضی وقتا به طور ناگهانی سرمو بلند میکردم باهاشون چشم تو چشم میشدم، می‌دیدم که داره نگام میکنه.. بعضی وقتا میومد بی دلیل کمکم میکرد. خیلی وقتا دور و بر من میچرخید حتی بی دلیل یا با دلیل. البته یروز کلی باهام گرم بود و جوری رفتار میکرد که انگار واقعاً دوسم داره و یروز منو نادیده میگرفت. چندباری که متوجه شدن کسی به من نظر داره یا کسی بهم شماره داده یا مزاحمم شده ، با اینکه قبلش با من خیلی گرم بود، اما یدفعه با من سرد میشد و به من بی محلی میکرد، انگار من رفتم به طرف شماره دادم!!! همیشه برام سوال بود چرا با من سرد میشه، خب مگه من چیکار کردم؟ تقصیره من چیه؟ یا یبار دخترعموش که فقط هشت سالش بود و منو خیلی دوست داشت، کاملا بی مقدمه بهم گفت شما پسرعموی منو دوس داری؟ من فکر میکنم پسرعموم شمارو دوس داره!!! خب یه بچه ممکنه این حرفو از خودش دربیاره؟ و خیلی چیزای دیگه… نمیدونم حالا واقعاً دوسم داشت یا توهم خودم بوده:( من هشت ماه اونجا بودم، الان دیگه من اونجا کار نمیکنم و تقریباً ده ماهه که از اونجا در اومدم ولی هنوز تو فکرشم و از حسم کم نشده، خیلی بیقرارم و دلتنگ:( و اینکه توی این مدت ندیدمش فقط توی محرم تونستم ببینمش. توو محرم دیگه دلو زدم ب دریا و بهش پیام فرستادم و گفتم که بهش فکر میکنم و این مدت دوری هم باعث نشده فراموشش کنم..اما اون فقط نوشت متوجه شدم. همین، (البته خلاصه ی پیامارو گفتم) یعنی نه گفت منو میخواد، نه گفت نمیخواد… منم نمیخواستم بیشتر از این خودمو کوچیک کنم ادامه ندادم. بعد از اون ازش هیچ خبری نشد حتی یه پیام. نمیدونم، لطفاً کمکم کنید… به نظر شما این آقا به من علاقه ای داره؟ یا نداره؟ اینم بگم که داره درس میخونه و قبلاً تو محل کار که بین همکارا بحث پیش اومد خودش گفته بود که اول میخواد درسشو تموم کنه بعد به فکر ازدواج بیوفته. و اینکه از این شخصیت پسراییه که اهل دوستی و اینجور روابط نیس و اگه کسی و بخواد خواستگاری میکنه. لطفاً کمکم کنید توروخدا، شدیداً نیاز به کمک دارم:(((((((

سلام دوست گرامی به نظر میرسه ایشان به شدت مردد هستند و از طرفی دنبال رسیدن به یکسری کارها و تمام شدن انها را هستند با توجه به اینکه ابراز علاقه کردید و ایشان در جریان هستید اکنون صبر کنید و منتظر تلاش و واکنش ایشان باشید

عاشق یه پسر شدم .. ولی تاحالا حتی قیافه منو ندیده میدونم بهش نمیرسم ولی این عشق یک طرفه خیلی واسم شیرینه♡یبار خوابشو دیدم اومد دستمو گرفت همینطوری تو چشمام زل زده بود..طوریکه وقتی بیدار شدم‌حس کردم واقعی بود گرمای دستشو حس کردم!!! قشنگ ترین رویایی که دیدم همین بود..وقتی دلم میگیره یا از چیزی ناراحتم بهش فکر میکنم دلم خیلی آروم میشه..خوشحالم که تو دلم یکیو دارم..گاهی وقتا میگم خدایا شکرت که اوردیش تو این دنیا!!!!!

سلام دوست گرامی شما دچار عشق یکطرفه شده اید احساسی که هیج نتیجه و هدفی ندارد و تنها باعث میشود شما با افراد مناسب اشنا نشوید و همیشه در پیله تنهایی خود بمانید منطقی باشید و واقع بین و خود را اب پیله و حصار این احساس نجات دهید

آقا من ۱۸ سال دارم از یک دختره ۱۵ ساله خوشم میاد و میخواهم با او دوست بشم بعد دست و بالم باز شد با او ازدواج کنم. من چهار ساله که از او خوشم میاد وشدیدن افسرده شدم یکبار دوستام بهش گفتن که من میخواهم بااو صحبت کنم ولی نیامد و بعد از چند روز مادرش آمد گفت د۷تره من همه چیرا میاد راجع به شما به من میگه و دختره من اهله این کارا نیست دوره دختره من را خط بکشید ولی من تو مغزم نمیره نمیتونم بدونه اون زندگی کنم چیکار کنم. ریادم میرم سمتش ولی از دستم فرار میکنه واقعا خسته شدم دیگه امیدی به زندگی ندارم یکی مرا راهنمایی کنه.

سلام دوست گرامی سن شما و دختر برای ورود به رابطه عاطفی زود هست و بهتر هست صبر کنید تا هر دو در شرایط مناسب و منطقی قرار بگیرید که بتوانید به درستی به شناخت برسید

سلام ببخشید سالهاست که درگیرم آیا ممکنه ما عاشق کسی باشیم که بخواهیم همیشه لبخندیشو ببینیم و واسمون به ما رسیدن خیلی مهم نباشه مهم خوشحالیش باشه و فقط ببینیم آیا این حس عاشقانست اخه مگه ممکنه عاشق باشیم اما واسمون بیش‌تر خوشبختیش مهم باشه تا به مارسیدن یعنی حتی اگه از کس دیگه هم خوشش بیاد ما خیلی ناراحت نباشیم اخه این عشقه؟

سلام دوست گرامی درجه ای از دوست داشتن این هست که برای شما ارامش و رضایت شخص مقابل مهم هست و تلاش میکنید شخص به این ارامش برسد اما باید توجه کنید که خودتون را وقف نکنید

باسلام.دختری هستم سی وسه ساله ۱۴سال پیش عاشق یه هم دانشگاهیم شدم واقعا از روی عقل با شناخت عاشقش شدم و هستم هنوزم همه جا تو شادی ها و تو گریه ها و تو خلوتم حسش میکنم و و اونقدر برام محترم و عزیز و دست نیافتنیه و فک می کنم خدا اونو آفریده که من عاشقش بشم… جدیدا جرات کردم وجسارت کردم از علاقه ام بهش گفتم و حالا پشیمونم چرا بهش گفتم و متوجه شدم اون زمان دانشجویی هم از علاقه من خبر داشته.. از وقتی بهش علاقه مو گفتم سرد رفتار میکنه و این باعث آزارم میشه و متوجه شدم از ناحیه دختری شدیدا آسیب دیده و روحیه مناسبی نداره و این بد بودن حالش احساس میکنم روی منم تاثیر گذاشته خواهان صحبت کردن نیست و منم بهش اصرار نمی کنم.اما ناراحتم که او از زندگی لذت نمیبره و نمیتونم کمکش کنم و منو نادیده میگیره.البته یه مشکل بزرگم این که چهره ای زیبا ندارم و عادی هستم و در این مورد متاسفانه خودم در حدش نمیدونم چون اون از زیبایی خدا دادی چه از لحاظ چهره و چه رفتار و شخصیت برخورداره و حالا احساس میکنم دلیل بی اعتنایی و سرد بودنش بخاطر نبودن زیبایی صورتمه.و فک می کنم باید باز فقط با عشقش زندگی کنم و خودشو دست نیافتنی میبینم و میگم لیاقت دختر زیباروی رو داره.سوال من اینه ایا میشه این عشق و از یاد برد و دوباره عاشق شد…هرچند این همه سال نتونستم

سلام دوست گرامی اینکه شما ابراز علاقه کردید اشتباه بزرگی نیست اما ادامه دادن و ابراز مجدد اشتباه هست ایشان هنوز درگیر گذشته و رابطه قبلی هستند و باید تلاش کنند فراموش کنند تنها کمک فعلی شما این هست که ترغیبشون کنید به مشاور مراجعه کنتد و سعی کنید جوری رفتار نکنید که احساس کنند شما به ایشون وابسته هستید

سلام من عاشق دختری شدم و ازش خواستگاری کردم . ولی در جواب به من گفت که کسی دیگه ای رو دوست داره و نمیتونه به کسه دیگه به جز اون فکر کنه و ازم خواهش کرد دیگه موضوع رو مطرح نکنم . ولی من واقعا به اون دختر علاقه دارم الان نمیدونم چکار کنم . آیا اگر به ابراز عشق و علاقه ادامه بدم باعث ناراحتی اون دختر میشم یا برعکسه ؟ من خودخواهم ؟؟

دوست عزیز سلام

شما حق دارید عاشق بشید و حق دارید برای به دست آوردن کسی که دوست دارید هم تلاش کنید، اما واقعیت این هست که گاهی با وجود تمام تلاش و سعی‌ها، ممکنه فرد مقابل راضی نشه. حالا شما دو تا انتخاب دارید، یا تلاشتون رو بیشتر کنید یا نظر ایشون رو بپذیرید. البته باید در نظر داشته باشید ممکنه تلاش‌هاتون جواب نده و … .

یادتون باشه، همون‌طور که شما از بین دختران زیادی که اطرافتون هستن ایشون رو انتخاب کردید، ایشون هم می‌تونن انتخاب خودشون رو داشته باشند و جواب منفی ایشون دلیلی بر این نیست که شما آدم جذابی نیستید یا … . گاهی اوقات تو زندگی مجبوریم چیزهایی رو بپذیریم که خوشایند نیستند ولی … .

آیا اگه از طریق خانواده ها وارد بشم بهتره . به نظرم شتید منم اشتباه کردم موضوع رو مستقیم بیان کردم . شاید اگه با واسطه بیان میشد بهتر بود چون دختر ها ذاتا خجالتی هستند . خب هر دختری ممکنه چند تا خواستگار داشته باشه که این طبیعیه . با توجه به شرایط پیش اومده از راه خانواده ها وارد شدن تاثیر مثبتی داره ؟

سلام من یه پسری رو دوست دارم که دوست برادرم میشه بالا یه توضیحی هست که مثلا از گوشیتون استفاده کنید پیام برای ایشون بفرستید خب من که شمارشو ندارم الان دقیقا خودش۲۰سالشه و من کوچیک من که۱۳‌اما نمیدونم چطور که ابتدا کنم چطور بزارم که به من حسی کنه بدونه که دوستش دارم یا خودش دوستم داره لطفا کمک کنید خواهشن😔

دوست عزیز سلام

توی سنین نوجوانی، این احساس که کسی رو دوست داشته باشید پیش میاد؛ اما مساله این هست که بهتره با عجله تصمیم نگیرید و بگذارید زمان بگذره. هرچقدر سن شما بالاتر بره، قطعا هم خودتون رو بهتر می‌تونید بشناسید و هم ایشون رو. آدم‌ها معمولا تا بزرگسالی، هر سال ممکنه نظرشون عوض بشه و برای همین ممکنه چند سال دیگه شما ملاک‌هایی تو ذهنتون باشه که ایشون نداشته باشن. پس ببهتره که فعلا سعی کنید سر خودتون رو به کارهای دیگه گرم کنید تا این موضوع رو کم کم فراموش کنید؛ بعدا فرصت دارید که ببینید چه ملاک‌هایی دارید و براساسش تصمیم بگیرید کسی که دوست دارید رو چطور جذب کنید.

با سلام و عرض ادب من دختری ۱۵ ساله هستم که از طریق مجازی عاشق پسری شدم شاید باورتون نشه ولی واقعا عاشقشم با اینکه بد هیکله ولی بازم دوسش دارم یه مدت با هم رابطه داشتیم ولی باز جدا شدیم و اینم بگم اون قبلا با دختری دوست بود و عاشقش بود که دختره ازش جدا شد فهمیدم عشقم یک طرفه است حالا میخوام اونو هم عاشق خودم بکنم راه حلی دارین؟😭

دوست عزیز سلام

خیلی وقت‌ها علاقه‌مندی احساسی هست که بدون دلیل در ما ایجاد می‌شه، اما مساله این هست که چون این علاقه بدون شناخت هست، معمولا نتیجه خوبی نداره. به‌علاوه، شما قطعا با افزایش سن و بزرگ‌تر شدنتون، معیارها و ملاک‌های متفاوتی برای دوست داشتن پیدا خواهید کرد که عموما بسیار بسیار متفاوت با ملاک‌های الانتون هست. پیشنهاد می‌کنم صبر کنید تا کمی ملاک‌هاتون تثبیت بشن و بعد برای جذب کسی که دوست دارید تلاش کنید. شما الان می‌تونید با کمک روش‌های مختلف موقتا این احساس رو مدیریت کنید تا در زمان مناسبیش. به عنوان مثال می‌تونید سرتون رو به کارهای دیگه گرم کنید یا با دوستانتون بیشتر معاشرت کنید و … .

سلام من از مرد 42 ساله مجرد خوشم اومده و بهشون گفتم من 23 سالمه اما ایشون برای اختلاف سنمون نمیخواد میگه من چیزی میخوام که ممکنه بهت اسیب بزنه اما من عاشقشم اولین جنس مذکری یست که باهاش حرف میزنم و خودم میدونم که واقعا عاشقش شدم مثل حس دفعه قبلم نیست خیلی قوی تره یک لحظه هم از ذهنم خارج نمیشه میخوام برگرده چیکار کنم؟؟؟ چیکار کنم بفهمه من بچه نیستم من شیشه نیستم که بهم دست بزنه بشکنم خیلی با ملاحظه با من رفتار میکنه من میخوام مال من بشه چیکار کنم؟؟میخوام این حس رو دو طرفه کنم اما ارتباطمون به طور کامل قطع شده و من فقط ایشون رو گاهی میبینم من میخوام به ایشون پیام بدم اما نمیدونم چطوری شروع کنم چطوری کاری کنم که حداقل دوست معمولی باشیم تا همدیگه رو بشناسیم.

با سلام من چند سالی هست که عاشق دختر عمویم هستم و قصد ازدواج دارم ولی او من را دوست ندارد من حرف دلم رو بهش گفتم ولی اون جواب رد داد الان من چیکار کنم با او ادامه دهم یا او را ترک کنم

سلام دوست گرامی ابتدا لازم هست دلایل جواب منفی ایشان بررسی شود و سپس به ادامه یا ترک رابطه اقدام شود

من با آقایی آشنا شدم که از دوستان خیلی قدیمیمه و به طور کامل همو میشناسیم،هر دومون یه رابطه بد و شبیه بهم داشتیم،خیلی همو درک میکنیم و میفهمیم،کم کم من از ایشون خوشم اومد،ایشونم همینطور،اما ایشون به طور نامحسوس میگفتن اما من اشتباه کردم طاقت نیوردم و اول پیش قدم شدم و مستقیم حسمو به ایشون گفتم الان باید چیکار کنم حس میکنم خودمو کوچیک کردم و نباید اول پیش قدم میشدم اما الان که این کار و کردم باید چیکار کنم که فکر نکنه من غروری ندارم و درضمن دوست دارم ایشونو به خودم جذب کنم

دوست عزیز سلام

اول از همه به شما بگم که عاشق شدن و دوست داشتن کسی، هیچ اشکالی نداره و شما اشتباهی نکردید که به خاطرش احساس کوچیک شدن داشته باشید. بله، درسته؛ زمانی که پیشنهاد از سمت آقا باشه خیلی بهتره، اما به هر حال شما اینکار رو کردید و گذشته قابل تغییر نیست. به جای غصه خوردن و افسوس، به فرد مقابل نشون بدید که شما چه ویژگی‌های مثبتی دارید و … . برای اینکار می‌تونید از مقالات مختلفی که در سایت گذاشته شده استفاده کنید و غیر مستقیم به ایشون علاقتون رو نشون بدید. در عین حال، استانداردهای خودتون رو هم نشون بدید.

سلام عزیزم منم عاشق ی پسر مسجدی شدم تو کاشان و ب خواتردلایلی از اون شهر رفتیم و من از اون پسر خیلی دور شدم ولی پیجش اینستاشا دارم و همچنین شمارشا ب نظرتون بهش بگم دوسش دارم

سلام دوست گرامی میتوانید ابتدا از طریق اینستا ایشان را فالو کنید و به مرور طی ارتباط و کامنت، بیشتر اشنا بشید و شروعی برای شناخت باشد

آدرس: تهران، پونک، نبش بلوار پونک، پلاک 2، طبقه سوم، واحد 6

تلفن پشتیبانی:02146015870

رزرو نوبت مشاوره

انجمن روانشناسی آمریکا

سازمان نظام روانشناسی و مشاوره ایران

سازمان بهزیستی ایران

انجمن روانشناسی ایران

 

شاید همه ما به قدر کافی خوش شانس نباشیم تا کسی که عاشقش هستیم ، نیز عاشق ما باشد، اما این موضوع نباید ما را مایوس کند چرا که بسیاری مواقع عدم علاقه طرف مقابل شاید بدلیل عدم شناخت کافی یا یک سوءتفاهم باشد، بنابراین می‌توان با یک راهکار درست این مسئله را حل کرد. اما برای تبدیل عشق یک طرفه به رابطه متقابل و دو طرفه باید به این نکته مهم نیز توجه داشت که هر قدم اشتباه ممکن است او را از شما دورتر و دورتر کند، پس در این مسیر باید بسیار صبور بود و با افراد آگاه و با تجربه مشورت کرد.

فهرست مطالب

عشق یک طرفه حتی در بین زوج‌هایی که قصد ازدواج دارند نیز ممکن است وجود داشته باشد بدین صورت که یکی از زوجین 100% فداکاری و جانفشانی از خود نشان می‌دهد و این درحالی است که شریک مقابل به ندرت از خود علاقه‌ای نشان می‌دهد. یک معشوق ممکن است آگاهانه عشق یک طرف را رد کند یا حتی ممکن است کوچکترین علامتی نسبت به ابراز علاقه فرد مقابل خود نشان ندهد. برخی نیز با عشقی یکطرفه ازدواج را آغاز می کنند به امید این که در آینده این عشق به عشقی دوطرفه و حقیقی تبدیل می شود ولی به این گونه افراد اکیداً توصیه می شود این مسئله را در مشاوره پیش از ازدواج مطرح نمایند.

چطور عشق یک طرفه را دو طرفه کنیم

بعد از دانستن این‌که عشق یک طرفه چه ناراحتی‌هایی را در پی دارد، حالا وقت آن است که با مروری در نشانه‌های عشق یک طرفه که در این قسمت ارائه می‌کنیم ببینید که در کجای یک زندگی عاشقانه قرار دارید. این علائم مطابق موارد زیر هستند:

کاملا واضح است که عشق یک طرفه دردآور است چراکه شما وقت و انرژی خود را برای کسی هدر می‌دهید که حتی به خودش زحمت نمی‌دهد که به شما فکر کند. اما عشق یک طرفه قرار نیست همیشه بد باشد. زمانی‌که احساس می‌کنید عشقی که بدامش افتادید ارزشش را دارد می‌توانید واقعا سعی خود را بکنید تا عشق یک طرفه شما سرانجام داشته باشد.

درد، آزردگی و غم ناشی از روابط را می‌توان به روش‌های مختلف حل و فصل کرد اما درخصوص دل شکستگی در رابطه‌ای که هرگز شکل نگرفته چه باید کرد؟ عشق یک طرفه خود را ارزیابی کنید و یک تصمیم عاقلانه و صادقانه درباره آن بگیرید. آیا قصد دارید بی خیال آن شوید یا به خواسته خود برسید؟ این مقاله کمک می کند با اجرای  استراتژی ۷گانه زیر، کاری کنید تا عشق یک طرفه شما تبدیل به یک رابطه عاشقانه دو طرفه شود.

وقتی عاشق کسی می‌شویم که همین احساس را نسبت به ما ندارد اولین کاری که می‌کنیم این است که بدنبال خطاها و عیوب خودمان می‌گردیم، اما این درست نیست. از فکر این‌که به اندازه کافی خوب نیستید خود را سرزنش نکنید و این حقیقت را بپذیرید که این تنها شرایط است که با شما سازگار نیست. همه ما همانند چیزهای مختلف ازجمله تغذیه و نوع پوشش متفاوت از یکدیگر هستیم. بنابراین اگر فردی همان احساسی را که ما نسبت به او داریم را نداشت باید درک کنیم در شرایطی هستیم که قابل کنترل نیست و آن را بپذیریم.

درمورد احساسات خود مطمئن باشید. با درون خود ارتباط برقرار کنید و ببینید که آیا واقعا می‌خواهید عشق یک طرفه را به عشق دوطرفه تبدیل کنید یا خیر. بیشتر عاشق‌های یک طرفه از دنبال کردن معشوق خود پشیمان می‌شوند چرا که بعدها متوجه می‌شوند که عشقشان واقعی نیست. بنابراین هنگامی که واقعا درمورد احساسات خود مطمئن شدید تصمیم بگیرید و به پیش بروید.

برای این‌که معشوق شما ارزش شما را درک کند باید به ارتباط با او ادامه دهید. بیش از حد ناامید نشوید بلکه به او زمان و فرصت پاسخ دادن را بدهید. با گفتگوی با معشوق خود این امکان را فراهم کنید تا درک کند که شما همواره در کنار او هستید.

 

باید با پیام‌هایتان حسی را به او منتقل کنید تا به حال کسی به او منتقل نکرده است. پیام‌‌های که با موبایلتان برای او می‌فرستید باید نشان بدهد که شما چقدر محترم، خاص، شوخ و قابل اعتماد هستید و از جذابیت و سیاست زنانه برخوردارید. از آنجایی که هر دختری این مهارت را ندارد که در پیام این ویژگی‌ها را نشان بدهد، شما با این کار برای او منحصر به فرد می‌شوید. هیچ وقت قدرت پیام‌هایتان را دست کم نگیرید امروزه همه به موبایلشان وابسته هستند و ساعات زیادی را در حال استفاده از آن هستند، اگر شما بتوانید با این دستگاه حس خوب و منحصر به فردی را به او بدهید او به جای موبایلش به حسی که شما با موبایل به او منتقل می‌کنید وابسته می‌شود. رادیو عشق در دوره جذب عشق با موبایل رموز حذب کردن فرد مورد علاقه‌تان را از طریق موبایل و پیام به در اختیارتان قرار داده است.

 

خوب نیست که اجازه بدهید عشق یک طرفه شما را کاملا از پا در بیاورد. بهتر است برای خود مرزهای مشخصی ایجاد کنید. به کسی که دوستش دارید اجازه دهید از احساسات شما آگاه شده و ارزش شما را درک کند. کاری کنید که معشوق شما باور کند که او را واقعاً دوست دارید. اگر خیلی حساسیت نشان دهید، مطمئناً شما را کاملا نادیده خواهد گرفت.

این بدین معنا نیست که بیش از حد اشتیاق نشان بدهید و برای تحت تاثیر قرار دادن او کارهای عجیب و غریب کنید. بلکه شما باید به خود اعتماد کرده و کمک کنید تا معشوق شما را بهتر درک کند. سعی نکنید عیوب خود را پنهان کنید چراکه باید اجازه دهید طرف مقابل درون و برون شما را خوب درک کند. بدین ترتیب احتمالا با شما ارتباط برقرار خواهد کرد.

برای این‌که معشوق شما احساس متقابل شما را داشته باشد باید در تمام جوانب زندگی به او احترام بگذارید و یاد بگیرید با تمام وجود او را بپذیرید. با نشان دادن عشق و علاقه مناسب، او نیز ارزش واقعی شما را درک خواهد کرد.

خیلی مهم است که همیشه و به‌ ویژه در لحظات بد در کنار معشوق خود باشید. با حمایت او در لحظات سخت زندگی و در کنار او بودن در طول لحظات خوش می‌توانید یک نقش محونشدنی در ذهن او ایجاد کنید. حامی بودن ویژگی است که معمولاً افراد در شریک بالقوه خود جستجو می‌کنند. به خاطر داشته باشید که به تنهایی نمی‌توانید عشقی یکطرفه را به موفقیت برسانید ، بلکه طرف مقابل هم باید همین تلاش را بکند. اما با این وجود، این وظیفه شماست که به معشوق خود اطمینان بدهید که رابطه بین شما دو نفر درحال نتیجه دادن است و شما واقعا او را دوست دارید.

همانطور که گفته شد برای تبدیل عشق یک طرفه به رابطه‌ای پایدار و متقابل باید تغییرات مهمی در رفتار و زندگی خود داشته باشید تغییراتی که صبر و سعه صدر شما را می‌طلبد. اینکه بتوانید احساسات خود را کنترل کنید و در شرایط خاص بهترین عکس العمل را نشان دهید، گاهی بسیار دشوار خواهد بود، بنابراین برای تبدیل رابطه یک طرفه به رابطه متقابل نیاز به دانش، مهارت و یک برنامه مدون دارید. رادیو عشق  برای رسیدن به عشقی که لیاقش را دارید، کارگاهی را برای پایه اصول و تئوری‌های روانشناسی طراحی کرده است، که قدم به قدم شما را در مسیر رسیدن به خواسته‌تان همراهی می‌کند. در کارگاه بازگرداندن آموزش-محور عشق و ازدواج که بصورت آنلاین برگزار می‌شود، دانش و مهارت برای جذب عشق و ساختن یک رابطه پایدار و متعهدانه را خواهید آموخت.

جهت ارتباط با کارشناسان رادیو عشق و مطرح کردن سوالات خود می توانید با شماره 02146015870 تماس بگیرید. علاوه بر این کارشناسان ما با آغوشی باز آماده پاسخگویی به سوالات شما از طریق تلگرام و واتساپ (09035714068) هستند.

عشقت رو جذب کن

میخوای یاد بگیری چطور روز به روز بیشتر قلب عشقتو بدست بیاری؟ چطور یه رابطه موفق منجر به ازدواج داشته باشی؟ چطور یه زندگی مشترک موفق داشته باشی؟ پس فرصت را از دست نده! تو هم به جمع دنبال کنندگان پیج رادیو عشق در اینستاگرام اضافه شو…

عضویت در خبرنامه رادیو عشق

34 بازدید

43 بازدید

113 بازدید

101 بازدید

177 بازدید

دیدگاه

نام *

ایمیل *

وب‌ سایت

ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی می‌نویسم.

مشترک نمی شومدریافت همه دیدگاه های این نوشتهفقط دریافت پاسخ دیدگاه های خودم

سلام وقتتون بخیر و نیکی.من ۱۹سالمه از۱۵سالگی کار میکنم ارتباط اجتماعی خیلی بالایی دارم.ضمن اینکه صدای خوبی دارم…واقعیت من تو بین افرادی که باهاشون سر و کار دارم به اقایی بر خوردم که ازم۱۷سال بزرگترن خیلی با شخصیتن وازنظر اجتماعی و مالی سطح بالایی دارن.ایشون اومدن حضوری منو دیدن و متوجه شدم ایشون تغییر جنسیت دادن.و از خانومی خوششون میاد…من تماما بهشون کمک کردم که با اون خانوم ارتباط بگیرن ضمن اینکه باهم ارتباط عاطفی هم این وسط داشتیم و ایشونم از من خوششون میومد.در اخر چند وقتی هست که اون خانوم برگشتن به رابطه و من با پای خودم دور شدم…ضمن اینکه هنوز از سمت اون اقا پیام دریافت میکنم و البته خیلی خوشم اومده ازشون و به معنای واقعی عاشقشون شدم.اون فکر میکنه من عوض شدم ولی من دور شدم چون اون به چیزی که میخواسته رسیده و دیگه نیازی نیست باشم.هنوز خیلی جاها کمکشون میکنم و از کاری که بتونم دریغ نمیکنم….ولی من واقعا دوسشون دارم و میخوام اینو بدونه….چند باری بهش گفتم ولی دیگه نمیگم چون نمیخوام مردد شه…من واقعا نمیدونم چیکار کنم…

سلام دوست گرامی به حالتی که شما در آن قرار گرفتید، تله ایثار گفته می‌شود. طرحواره‌ها مانند یک عینک روی چشم، باعث می‌شوند که به صورت مداوم تصمیمات اشتباه بگیرید و یا به کسانی کمک کنید که اصلاً نیازی به کمک ندارید. نیاز دارید که حتما از کمک مشاور و درمانگر استفاده کنید تا بیش از پیش در این تله قرار نگیرید.چطور عشق یک طرفه را دو طرفه کنیم

سلام من 7سال با یه اقایی دوستم قصد ازدواج داشتیم ولی بدلیل اینکه من دچار پسوریازیس بودم بینمون مشکل ب وجود اومد این موضوع قبول نکرد ولی الان گفته قبول میکنه ب شرط اینکه6سال دیگ ازدواج کنیم این اقا انگار سادیسم داره واقعا سالهاس ک منو با حرفاش و رفتارش زجر میده نمیدونم واقعا چیکار کنم من خیلی عاشقشم

سلام دوست گرامی بیماری پوستی شما با دارو و مراقبت از دستگاه ایمنی بدن قابل کنترل است. اما درباره شرطی که او گذاشته است که غیر از این 7 سال، 6 سل دیگر نیز منتظر باشید؛ باید واقع‌بینانه‌تر به ماجرا نگاه کنید. البته شما سن خودتان را نگفتید؛ اما در هر صورت این انتخاب شماست که در حالت انتظار با فردی بی‌هدف بمانید یا خیر. توصیه می‌کنیم با مشاوران رادیو عشق نوبت مشاوره داشته باشید.

سلام من پسری ۱۹ سالم عاشق یه دختر شدم و الان ۱ سال و ۵ ماهه ک با همیم قبلا خیلی بهم عشق و علاقشو نشون میداد و راضی بود ک باهم نامزد بشیم ولی چن وقت پیش از دستم ناراحت شد و از فردای اون روز که تا الان ک حدود ۲ ماهی میشه باهام خیلی سرده و دیگ بهم ابراز علاقه نمیکنه و دیگه تمایلی به ازدواج نداره و من نمیتونم با کسی درد و دل کنم و خیلی ناراحتم و فکر و خیال نمیذاره که بدونم چه کاری انجام بدم میشه کمکم کنین؟

سلام دوست گرامی علت این سردی باید بررسی شود و اشاره کردید که از دست شما ناراحت شده بود؛ چه اتفاقی افتاد که این ناراحت به سردی رسیده است؟ و آیا شما شرایط نامزدی و ازدواج را دارید؟

سلام من یه دختر 24 سالم و عاشق کسی شدم که 10 سال ازم بزرگتره راستش اوایل فقط یه حس کمرنگ بود بهش اهمیتی ندادم اما یهو دیدم گوشیم پرشده از عکساش بک گراندم پروفایلام همش عکس اون شده هرکی ازش بد میگفت باهاش دعوا میکردم راستش همش تو رویاهام با اونم راستش اون اصلا نمیدونه که من وجود خارجی دارم گاهی وقتا نا امید میشم ولی باز به خودم میگم که خدا منو دوس داره خدا کمکم میکنه هر دختری آرزوشه که با اون باشه تا حالا عاشق نشده منم تا حالا با پسری رابطه ای نداشتم اون خیلی معروفه یه سلبریتی ولی خب من چی حتی همشهری هم نیستیم کمک میخوام فراموشش کنم یا بهش فکر کنم؟ دارم دیوونه میشم همش بهش فکر میکنم هر شب به خاطرش گریه میکنم ای کاش مال من شع😔💔

سلام دوست گرامی به اتفاقی که برای شما افتاده است، ساختن خانه روی آب گفته می‌شود؛ چون روی کسی سرمایه‌گذاری کردید و امیدوار هستید که کاملاً علاقه‌تان یکطرفه است. بهتر است به جای اتلاف وقت و امیدواری بیهوده، به رابطه در دسترس‌تری فکر کنید.

سلام من از بچگی عاشق یه نفر بودم (دختر _فامیل نزدیک هم هست) اما بعدش ک بهش گفتم گفت ت مث داداشمی و … گفتم واقعا عاشقشم و… ک در جوابم گفت گمشو . منم از اون وقت ب بعد دیگه بهش پیام ندادم اما واقعا بخدا حتی یک لحظه هم نتونستم از فکرش بیام بیرون بخدا این چندبار هم خوابش میبینم _حالا راهی هست ک اونم از من خوشش بیاد یا همین طور بسوزم

سلام دوست گرامی به سن خودتان اشاره نکردید. اگر طرف مقابل شما حسی ندارد، بهتر است خودتان را معطل نکنید؛ اما برای اینکه بتوانید بیشتر دیده شوید، اصرار بیش از اندازه برای این رابطه نداشته باشید و مشغول به کسب موفقیت و پیشرفت‌های فردی در زندگی‌تان باشید.

سلام وقتتون بخیر، من دختر۲۲ ساله هستم، دانشجو سال آخر هستم و نسبت ب پسری در دانشگاه حس خوبی دارم و دوستش دارم اما شنیده بودم دوست دختر داره و به محض شنیدن این موضوع سعی کردم جلوی احساساتم رو بگیرم و این کار رو کردم ، یه چند بار هم همو در حد رد شدن تو دانشگاه دیدیم ولی نمی‌دونم منو یادشه یا نه، در فضای مجازی با پیج فیک اونو دنبال میکنم البته قبل از اینکه دوستش داشته باشم نسبت بهش حسی پیدا کنم اومد ب پیج من درخواست داد و من قبول نکردم و آنفالو و بلاکش کردم واسه همه پسرا اینجوریم و از این بابت خیلی الان خودمو سرزنش میکنم ، ولی مدتیست متوجه شدم با کسی ک در رابطه بوده، در اینستاگرام همدیگرو آنفالو کردن … من تا حالا با هیچ پسری تو عمرم نبودم ولی این پسر رو ک دیدم احساس خوبی نسبت ب رفتار مردونش دارم البته تحقیقی درباره اش نکردم فقط در حد اسم و فامیل و رشته ایشون و اینکه عضو انجمن کانون دانشگاه هست و من از مسئولیت پذیر بودنش و دوندگی برای دانشجویان بدون هیچ ترسی ک دارند و از جون و دل مایه میذارن، عاشق این خصلتشون شدم . ولی ب خودم اجازه نمیدم ک اظهار عشق کنم به ایشون و غرور منی که دخترم له شه … از عواقب اینکه عکس العملش چیه میترسم … اینم نکته مهمیه ک فرهنگامون متفاوته ایشون لر هستند و من فارس … لطفاً از من نخواهید برم و درباره دوست داشتن بهش بگم ی راه حل دیگه پیش پام بذارید ،

سلام دوست گرامی ویژگی‌هایی که از ایشان گفتید برای شما جذاب است، اما او فعلا به سمت شما گرایشی نشان نداده است. می‌توانید اگر امکانش را دارید عضو کانون شوید و رفتارهای او را زیرنظر داشته باشید. در رابطه با تفاوت فرهنگی، اگر در خانواده شما این مساله خط قرمز است، به این رابطه ورود نکنید.

سلام ببخشید مزاحم شدم من بار قبلی هم پیام دادم ولی جوابمو ندادین. من شونزده سال دارم و حدودا از اسفند سال قبل عاشق ی دختری که همشهری من هستش شدم . من ایشون رو کلا از نزدیک یک بار دیدم ولی خب ایشون رو فضای مجازی دنبال میکردم حدود هفت ماه از حس من به ایشون گذشت و چون این مدت خیلی بهم فشار اومده بود بالاخره حسمو بهشون گفتم ولی متاسفانه اون گفت که نمیخاد وارد رابطه بشه و گفت که من فراموش کنم . ولی من متاسفانه همچنان هم نتونستم فراموش کنم و تقریبا هر دقیقه به فکر ایشونم و یجورابی باعث ایجاد تداخل در زندگیم شده . خیلی از دوستانم هم برای فراموش کردنش بهم کمک کردن ولی باز نتونستم .من ایشون رو خیلی خیلی دوست دارم و با اینکه بهم جواب منفی دادن بازم نتونستم فراموششون کنم . ازتون خواستم بهم کمک کنید که چطوری با این مسئله زندگیمو ادامه بدم . ایا باید ایشون رو فراموش کنم که فک نکنم بتونم یا باید صبر کنم و در آینده دوباره حسمو بهشون بگم لطفا کمکم کنید . مرسی از سایت خوبتون

!سلام با عرض سلام و ادب چند ماهه درگیر عشق یکطرفه هستم پسر داروخانه داره من از وقتی که دیدمش عاشقشم ولی نمیتونم بهش بگم اصلا کلا سرش پایینه اینقدر دختر مییاد به روی کسی نه می‌خنده نه چیزی اضافه میگی مؤدب هست من فکر میکنم عاشق کسی دیگه هست همه بهم میگن دختر به این زیبایی با اون پسر چی کار داری من خستم دیگه کمکم کنید

سلام دوست گرامی به سن خودتان اشاره نکردید. دلیل جذب شدن به ایشان چیست؟ به دلیل بی‌توجهی که به شما و یا دیگران دارند؟ وقتی دلیل این جذب شدن را بدانید متوجه می‌شوید که چرا نسبت به ایشان حس خوبی دارید. گفتید تصور می‌کنید که او شخص دیگری را دوست داشته باشد، اما این صرفا یک فکر است که می‌تواند درست یا غلط باشد. و نکته آخر گفتید همه می‌گویند دختر به این زیبایی با او چه کار داری؛ این حرف نشان می‌دهد که اولا همگی از این علاقه شما مطلع هستند و این کار را برای شما سخت می‌کند، دوماً نگاه دیگران چرا این است که او از شما کمتر است و یا شما از او سرتر هستید؟ این مسائل باید حتما توسط مشاور شما بررسی شود و همچنین می‌توانید برای آموختن صحیح جذب عشق، از دوره آموزشی« جذب عشق، از آشنایی تا ازدواج» رادیوعشق استفاده کنید.

چطور میشه مشاوره گرفت

برای رزرو نوبت می‌توانید با شماره تلفن 02146015870 تماس بگیرید یا به شماره 09035714068 در واتساپ یا تلگرام پیام دهید تا نوبت شما توسط همکاران ثبت شود(پشتیبانی رادیو عشق از ساعت 10 صبح تا 1 بامداد پاسخ‌گوی تماس‌ها و پیام‌های شما هستند. در خارج از این زمان هم حتما به شما پاسخ‌ داده خواهد شد، البته با کمی تاخیر). همچنین می‌توانید بصورت اینترنتی در زمان و روز دلخواه‌تان نوبت مشاوره‌تان را رزرو کنید.

سلام ببخشید مزاحم شدم من بار قبلی هم پیام دادم ولی جوابمو ندادین. من شونزده سال دارم و حدودا از اسفند سال قبل عاشق ی دختری که همشهری من هستش شدم . من ایشون رو کلا از نزدیک یک بار دیدم ولی خب ایشون رو فضای مجازی دنبال میکردم حدود هفت ماه از حس من به ایشون گذشت و چون این مدت خیلی بهم فشار اومده بود بالاخره حسمو بهشون گفتم ولی متاسفانه اون گفت که نمیخاد وارد رابطه بشه و گفت که من فراموش کنم . ولی من متاسفانه همچنان هم نتونستم فراموش کنم و تقریبا هر دقیقه به فکر ایشونم و یجورابی باعث ایجاد تداخل در زندگیم شده . خیلی از دوستانم هم برای فراموش کردنش بهم کمک کردن ولی باز نتونستم .من ایشون رو خیلی خیلی دوست دارم و با اینکه بهم جواب منفی دادن بازم نتونستم فراموششون کنم . ازتون خواستم بهم کمک کنید که چطوری با این مسئله زندگیمو ادامه بدم . ایا باید ایشون رو فراموش کنم که فک نکنم بتونم یا باید صبر کنم و در آینده دوباره حسمو بهشون بگم لطفا کمکم کنید . مرسی از سایت خوبتون

سلام وقت شما بخیر دختری هستم 32 ساله… دو سال و دو ماه پیش با پسری آشنا شدم که از نظر من گزینه ی مناسبی برای ازدواج با هم بودیم. پس از اینکه شناخت ازش کسب کردم بهش علاقمند شدم ولی از اول به من گفت که سالیان سال قبل عاشق دختر یکی از فامیلهاشون بوده که ازدواج کرده و هیچوقت عاشق من نمیشه… زمان پیش رفت تا خانواده هامون مطلع شدند و الان در شرف خواستگاری هستیم. من واقعا عاشقانه دوستش دارم و دلم می خواد زندگی خوبی را با هم بسازیم اما هر وقت که دعوامون میشه و جر و بحث می کنیم به من میگه تو عاشق نیستی، من قبلا که عاشق بودم اگر عشقم می گفت بمیر من میمردم ولی تو اینطوری نیستی… با گفتن این حرفهاش حالم خراب میشه و احساس میکنم با گذشت دو سال هنوز، دلش جای دیگه ای هست و منو دوست نداره این روزها که در شرف خواستگاری هستیم و باید بهترین روزهای زندگیم باشه واقعا روزهای بدی رو می گذرونم شبها تا صبح گریه می کنم و حال روحیم واقعا خراب شده چندین بار تصمیم گرفته ام که همه چی رو تموم کنم حس میکنم نسبت به من احساسی نداره و واقعا سرده و موندن یا رفتن من براش ارزشی نداره خواهش میکنم راهنماییم کنید متشکرم از شما

سلام دوست گرامی همانطور که اشاره کردید، پرونده گذشته برای طرف مقابل شما همچنان باز است. بهترین تصمیم این است که قبل از برگزاری مراسم و عقد، به مشاور پیش از ازدواج مراجعه کنید. او باید بتواند از گذشته عبور کند تا زندگی مناسبی را برای شما بسازد. شما نیز به او بگویید که وقتی در مورد گذشته صحبت می‌کند، شما حال بدی پیدا می‌کنید. آموختن مهارت‌ ارتباط موثر می‌تواند برای شما بسیار کمک‌کننده باشد.

سلام ببخشید مزاحم شدم.من شونزده سالمه حدودا اسفند پارسال بود که به دختری ک همشهریمه علاقمند شدم و توی فضای مجازی ایشون رو دنبال میکردم .حدود شش ماه به ایشون علاقمند بودم و بالاخره توی مرداد ماه علاقمو بهشون گفتم و متاسفانه ایشون نه گفتن .بعد از این اتفاق هم متاسفانه علاقه من به ایشون کمتر نشد و تو این مدت حالم خیلی بد بود واقعا هرکاری هم میکنم نمیتونم ایشون رو فراموش کنم .خواستم ازتون کمک بگیرم که چیکار کنم آیا فراموش کنم یا صبرکنم یا هرچیز دیگه ایی ….مرسی

سلام و خسته نباشید من عاشق پسری شدم که دوست خانوادگی ما و از من ی سال بزرگتره من بهش گفم دوسش دار و ازش پرسیدم که حسی بهم داره و گفت من همه رو دوس دارم ما قبلا رفیق بودیم اما اون جدیدا باهام سرد شده و بهم محل نمیزاره میشه بگید چطوری میتونم اون رو ب خودم علاقه مند کنم

سلام دوست گرامی جذب عشق مسیر تخصصی دارد. به این نحو که شما اولین اشتباه را مرتکب شدید و به صورت مستقیم علاقه خود را بیان کردید. علت سردی او نیز همین مساله است. بهتر است با کمک دوره «جذب عشق از آشنایی تا ازدواج» این مسیر را به شکل درستی پیش ببرید.

سلام خسته نباشید من ۱۲ سال دارم و میدونم که خیلی برای این حرف ها زوده اما من احساس میکنم پسر عموم که ۵ ماه از من کوچک تره من رو دوست داره چون خیلی مواظب من هستش من سالی دو سه بار به شهرستان میرم و اون هم تو شهرستان زندگی میکنه وقتی رفته بودیم شهرستان موقع برگشت از من پرسید که چیزی رو جا گذاشتم یا نه و من گفتم که نه اما اون باز هم رفت گشت تا ببینه واقعا چیزی جا نمونده حتی یه بار دیگه که رفته بودیم شهرستان وقتی من داشتم با گوشی فیلم نگاه میکردم به بهانه فیلم نشست بغل دستم و به صفحه گوشی نگاه کرد اما تنها چیزی که حواسش بهش نبود گوشی بود من غرق تماشای فیلم بودم که احساس کردم سرش به شونم نزدیک شد اما من کس دیگه ای رو دوست داشتم پس با بهانه آب خوردن ازش فاصله گرفتم میشه بگید چیکار کنم که متوجه بشه یه نفر دیگه رو دوست دارم و نمیتونم با اون باشم

سلام دوست گرامی می‌توانید روی رفتارخودتان کنترل داشته باشید و زمانی که به شما نزدیک می‌شود از او فاصله بگیرید. البته همانطور که اشاره کردید در سن شما این مسائل بسیار زود است.

سلام من درگیر کسی شدم که حتی بهم اهمیت نمیده اصلا با یه نفر دیگست نمیدونه که من دوستش دارم ولی اصلا معلومه از رفتاراش احساسی به من نداره فراموش کردنش خیلی سخته باید چیکار کنم

سلام دوست گرامی قطعا فراموش کردن فردی که شما دوستش دارید کار سختی است. اگر به این تصمیم رسیدید که باید ایشان را فراموش کنید، از مشاوران رادیو عشق نوبت مشاوره دریافت کنید. پیش از آن شما می‌توانید قطب نمای «زندگی پیروزمندانه پس از جدایی» را مطالعه کنید.

سلام، من 12ساله عاشق ی دختری شدم، داستانی ک من تو این دوازده سال گذروندم و هنوز باهاش درگیرم شاید تو قصه ها بشه نمونش رو دید، من به این دختر خلاصه رفتم احساسمو گفتم ولی ن حضوری، چون مشکلاتی پیش اومد ک مجبور شدم از طریق مجازی این کارو بکنم، اون دختر هم جواب رد داد و گف اولش ک نمیتونم به هرکسی اعتماد کنم، طبیعیه چون شناختی از من نداره، و بیشتر پیگیر شدم و گفت ک نمیخاد وارد رابطه احساسی بشه کلا، و اصن برای اینک منو ا سر خودش وا کنه گفت که با کسی در ارتباطه… ولی من پیگیری کردم و متوجه شدم که با کسی در ارتباط نیس ولی ی رابطه ناموفق داشته و هنوز دلش پیش طرفه… من الان تو این شرایط چیکار باید بکنم؟؟ فراموش کردنش امکان پذیر نیس، 12سال داستانای عجیب داشتم من سر این عشق، خلاصه ی راهنمایی و کمکی بکنید تو این راه منو ممنون میشم ازتون🙏

سلام دوست گرامی به سن خودتان اشاره نکردید. مدت زمان زیادی را صرف این دوست داشتن کردید و با رفتاری که از طرف مقابل دیدید، ناامید شده‌اید. چون طبق پیگیری‌ای که کردید، پرونده گذشته طرف مقابل‌تان هنوز باز است. در این مسیر شما نیاز به همراهی یک مشاور دارید و می‌توانید در دوره«زندگی پیرزومندانه پس از جدایی» شرکت کنید. در این دوره شما می‌آموزید که چگونه با سوگ از دست دادن رابطه کنار بیایید و مجدداً بتوانید برای زندگی آینده خودتان به صورت صحیح برنامه‌ریزی کنید.

سلام دیروز یه راهنمایی برا مشکلم خواستم نظرم رو نگذاشتید دوباره می نویسم تو رو خدا کمکم کنید دوسش دارم نمی دونم چطور به هش ثابت کنم : سلام،قسمت اول :من پسری سی و دو ساله ام. پنج ساله تو کارگاه با دختری همکارهستم ایشون از یک پا مشکل حرکتی دارند من اوایل شرایط ازدواج نداشتم و به هیچ دختری از دید مشتری نگاه نمی کردم تا اینکه یک سال پیش متوجه شدم این دختر خواستگاری داشته که کنسل شده .من به ایشون فکر می کردم اما چون از نظر مادی من مشکل داشتم نگفتم تا اینکه دوستانم و دوستانش متوجه حس من به وی شدند و انگیزه مرا بیشتر کردند من رفته رفته خاطر خواهش شدم و بالاخره یکماه پیش ازش درخواست اشنایی کردم قسمت دوم :دختره گفت قصد ازدواج ندارد این حرف مرا خیلی شوکه کرد .چند روز بعد دوباره درخواست کردم گفت اصلا قصد ازدواج ندادم قسمت سوم:من انگیزه نداشتم تصمیم گرفتم کارم و ترک کنم اون روز بهم گفت تو جای برادر منی من تو دلم اتش می گرفتم چند روز بعد دوباره سر کار خواستنم منم مشکل مادی داشتم برگشتم اما اینبار همه فکر و ذکرم دختره بود روز عاشورای ۹۹ بالاخره نتونستم و رفتم محلشون اونجا منو دید اما نتونستم نزدیک بشم برگشتم روز بعد توجهی بهم نکرد انگار اونروز منو ندیده!دیگه بخشی که من کار می کروم نمی اومد و من بی انکه او را ببینم به خانه برمی گشتم واقعا عاشقش بودم ولی این یک عشق یک طرفه بود!؟دیگه عقلم به جایی نمی رسید تا اینکه سایت شما رو دیدم و این ماجرا رو شرح دادم .لطفا کمکم کنید شماره همراهش رو ندارم دوستاش هم نمیدن فقط خونشو بلدم ماجرا رو به خانوادم گفتم ،گفتن اگه راضیش کنی حاضریم بریم خواستگاری (به این امید که اون راضی بشو نیست و تا اون موقع یکی دیگه رو برام پیدا کنن)لطفا راهنماییم کنید من هوس باز نیستم من عاشقم

.

سلام دوست گرامی آیا در حال حاضر شرایط ازدواج برای شما فراهم شده است؟ آیا ایشان دلیل اصلی عدم موافقت خودشان را گفتند؟ طرف مقابل شما تجربه بهم خوردن خواستگاری را داشتند و این مساله ممکن است روی اعتماد ایشان اثرگذار بوده باشد. بنابراین بهتر است تصمیم قاطعانه‌ای بگیرید و از طرف خانواده برای این مساله اقدام کنید.

سلام وقت بخیر شش ساله با پسری مجازی آشنا شدم در ابتدای آشنایی هر دو مون از عدم موفقیت عاطفی در گذشته دردودل کردیم .. توافق باهم بودن بود ..البته ایشون تهران هستن و من شمال .. بعد دوسال اخلاقش عوض شد این رابطه پنهانی سرکاری تفریحی نبود خانواده ها مطلع بودن ولی ناگهانی منقلب شد و با کسانی رابطه گرفت که اولی بعد دو سال تمام حتی عقد موقت باهاش رفت اما بهم خورد بلافاصله بعد مدت کوتاهی با یکی دیگه جایگزین کرد که قبلا میشناختمش ولی منم همچنان مننظر دل نگران پابندش بودم هستم گاهی ماهی یکبار بهش پیام میدم .. هر دو مون مذهبی هستیم ایشون درظاهر یک مرد هیئتی نشان می دهد ذاتش خوبه ولی در مورد من بسیارتفکر میکنه ولی در انتخاب با دیگری بودنش راحت تصمیم میگیره او باطن با من خوبه اما ظاهر لجبازی و غرور یا بی محلی نشان می دهد .. او 30 سال و من31سال .. او دو بار رابطه ازدواج موقت داشت من فقط یک بار چه قبل و چه بعد ایشون من هرگز دوستی با نامحرم نداشتم و این در اصالت من نیست وگرنه شش سال دلباخته او دراینهمه فاصله نبودم .. خواش میکنم هر راهنمایی میکنین فقط نگین جدایی هیچ وقت اینهمه مومن نبودم ک بخاطر عشقش دائم در محراب و دعاهستم ..من چادری ام دختری آزاد نیستم .. لیسانس علوم اجتماعی دارم باتشکر

سلام دوست گرامی ارتباط شما طی این مدت کاملاً مجازی بوده است و اصلاً همدیگر را ندیده‌اید؟ به نظر می‌رسد روی این رابطه سرمایه‌گذاری زیادی انجام دادید و باور نمی‌کنید که ایشان قصد جدی برای ازدواج ندارند.. در کنار دعا و عبادت نیاز است تا تعقل هم باشد تا بتوانید تصمیمی درست بگیرید و در این مرحله حضور یک مشاور برای شما بسیار موثر است.

سلام من آرام حاتمی ۲۴ ساله از ارومیه هستم عاشق یه دختر شدم دختر پسر عمو مامانم. در حالیکه او ۱۶ سالشه و مامانم میگه عمرا نباید بهش پیشنهاد بدی عروسمون نباید بشه چون میونهخانواده هامون شکرابه، ولی دوستش دارم آخه

سلام دوست گرامی 8 سال تفاوت سنی دارید، ایشان در سن نوجوانی هستند، خانواده شما مخالف این وصلت هستند. در چنین شرایطی که موانع سر راه ازدواج شما زیاد است، باید تلاش کنید که ابتدا برای خودتان مشخص کنید که به چه علتی به ایشان علاقه پیدا کردید؟ در واقع معیارهای شما برای انتخاب او چیست؟ در ازدواج اگر خانواده‌ها مخالفت منطقی داشته باشند، شرایط برای زوج بسیار دشوار خواهد بود، چون خانواده همیشه حضور دارند و مطمئناً نمی‌توان فقط طرف یک نفر را گرفت. پس بهتر است تمرکز خود را روی دلایل انتخاب ایشان بگذارید و همچنین علت اختلافی که بین خانواده‌های‌تان وجود دارد را به صورت دقیق و منطقی بررسی کنید. اگر میانه خانواده‌ها بهتر شود، میزان امید برای این وصلت بهتر خواهد شد.

با عرض سلام و خسته نباشید ممنونم از سایت خوب تون که مطالب خیلی ریز و بدرد بخوری داخل سایت قرار میدید که مورد استفاده و امتحان و نتیجه بخش هستند

من تقریبا ۳ سالی میشه عاشق یک دختری شدم که تونستم تو برنامه های مجازی چند ماهی باهاش ارتباط برقرار کنم و تا جایی که تونستم کمکش کردم هر طوری که از دستم بر میاد تنهاش نذاشتم و اواخر بهشون گفتم که دوسش دارم، ولی در جواب بهم گفتن که من یکی دیگه رو دوست دارم و به تو مثل داداش خودم نگا میکنم و جز تو هم کسی ندارم که ازش کمک بخوام. الان با مدتی که گذشته هم اون ازم شناخت داره هم من، در حالی که پسری که ایشون دوست دارن اونم به این رو نمیده، می‌گفت میتونیم مثل خواهر برادر گاهی حرف بزنیم میخواستم بدونم آیا میشه این چنین رابطه و تبدیل کرد به عشق و اگه میشه چطوری ؟

ممنون از سایت خوبتون رادیو عشق

سلام دوست گرامی از بازخورد مثبت شما سپاسگزاریم.🌹

در مورد این رابطه، مسأله‌ای که روشن و واضح هست، این است که رابطه رشد می‌کند و نمی‌توان فردی که به او احساس عاطفی دارید، مدل یک خواهر دوست داشته باشید و این یک سوءاستفاده از شماست. در مورد اینکه آن پسر به طرف مقابل شما محلی نمی‌دهد، مسئولیتی گردن شما نیست و بهتر است ایثارگرایانه با این موضوع رفتار نکنید.

من آتوسام که گفتم ۴ ساله درگیر به رابطه با عشق یه طرفه هستم طرف از منم ۴ سال کوچیکتره و خودش میدونه هیج وقت عاشقم نشده و فقط عادت کرده ولی من انتخابش کردم بهشم گفتم ولی اون حرف ازدواج رو پیش نمیکشه من الان ۳۳ سالمه بدون اون نمی تونم و نمی تونم جدا شم اون همیشه ایراد ازم می گیره از همه چیزم و سر بسته میگه نمیخوامت ولی باز هم هست من فکر میکنم عادت کرده نظر شما چیه فقط نگید جدا شو چون به حرفه سخته ۴ سال با یکی باشی کمک کنید من زشت نیستم ولی مرتبا ایراد می گیره ازم توهین میکنه بعد بعضی وقتها میگه الکی گفتم

سلام دوست گرامی بله کنار گذاشتن این رابطه در حرف آسان است، اما در عمل بستگی به توانایی و پذیرش منطقی شما دارد. تحقیر، توهین و ایرادگیری ایشان را پذیرفته‌اید، غافل از اینکه همین مسائل شما را وابسته‌تر کرده و دائماً عزت نفس‌تان خورد می‌شود. به چه دلیل به این سطح از رابطه رضایت دادید؟ شما در تله افتادید و نیاز دارید تا از این تله رها شوید.برای مطالعه بیشتر به مقاله«طرحواره دمانی، کدام طرحواره در من برجسته‌تر است؟»مراجعه کنید. همچنین نظر ما این است که شما نیاز دارید ابتدا عزت نفس خودتان را بازسازی کنید تا با منطق بهتری به این رابطه سرشار از فاکتورهای خطر، فکر کنید.

سلام من چهار پنج سالی است عاشق دختر خاله ام شدم ما از بچگی با هم بودیم البته اون از من دو سال بزرگتره ولی من اصلا با این قضیه مشکلی ندارم و خیلی هم دربارش فکر کردم یک بار هم یه جورایی بهش به طور غیر مستقیم گفتم دوسش دارم البته یک بارم با پیامک ولی اون علاقه ای به اون صورت نشون نداد و گفت هنوز زوده و… که فک کنم تنها مشکلش با من سر همون سن وساله ولی در حد پسر خاله دختر خاله ای خیلی همو دوست داریم اگه میشه راهنمایی کنید چند سالیه شب و روز بهش فکر میکنم میگم زود برم سر کار که بتونم بهش برسم استرس کنکورم دارم به همین خاطر ممنون از رادیو عشق💙

سلام دوست گرامی سن شما باید حدود 17 یا 18 سال باشد. اشاره کردید 4 یا 5 سال است که عاشق ایشان شده‌اید. یعنی از سن 12 سالگی. این سن اوج شروع دوره بلوغ و آغاز هیجان‌های زیادی است که باعث می‌شود احساساتی را تجربه کنید که خارج از کنترل شماست. اشاره کردید 2 سال بزرگتر هستند، یعنی مقداری بلوغ عاطفی ایشان زودتر از شما شکل گرفته است و به همین دلیل می‌دانند سن شما و خودش برای رابطه عاطفی مناسب نیست. بهتر است برای جذب ایشان، اهداف مشخصی در زندگی فردی خودتان داشته باشید و انسان پرقدرتی برای ایشان به نظر برسید. مثلاً کنکور با رتبه مناسب، شغل خوب و.. می‌تواند ایشان را ترغیب به ازدواج با شما بکند. سعی کنید در حال حاضر روی مساله درس تمرکز کنید تا نتیجه آن، او را به سمت شما بکشاند.

سلام من عاشق پسر عمم شدم که اونم عاشق اون یکی دختر عمم شده. و گفته که دختر عمم بهش جواب رد داده. من اهل دوستی نیستم اما بهش ابراز علاقه کردم و اون هیچی نگفت یعنی گفت دوستم داره ولی عاشقم نیست ولی من خیلی عاشقشم و نمیخوام از دستش بدم و اون خیلی ناامیده… وقتی درباره عشقم پیشش میگم مدام حرفو عوض میکنه که حرفی نزنه. ولی اخلاقش خوب بود آخرین بار ناراحتش کردم از خودم ولی پشیمون شدم و باز بهش پیام دادم چون خیلی دلتنگش شدم ولی مث اول نیست و از کلی پیام یدونه جواب میده و من خیلی ناراحتم چیکار کنم دوست ندارم از دستش بدم میخام اونم عاشقم بشه آیا راهی هست؟ راهی هست که کاری کنم از فکر اون عشق بیرون بیاد و عاشقم بشه؟

سلام دوست گرامی ابراز علاقه شما به ایشان در صورتی که می‌دانستید دلبسته فرد دیگری هست، اقدام درستی نبوده و تا زمانی که ایشان به فرد دیگری فکر می‌کند نمی‌تواند همراه مناسبی برای شما باشد. همانطور که شما هم تا وقتی که در فکر او هستید نمی‌توانید به شخص دیگری فکر کنید. ابراز علاقه خود را قطع کنید و سعی کنید عزت نفس خودتان را بالا ببرید تا ایشان خودش برای بودن کنار شما فکر کند.

سلام من مردی 33 ساله چند روز پیش خواستگاری دختری رفتم که 36 سالش بود که هم از لحاظ تحصیلات و مالی از من بالاتر بود در برخورد اول خیلی از او خوشم اومد و عاشق او شدم و طبق سوالاتی که از هم می پرسیدیم وجه مشترک زیادی داشتیم ولی احساس میکنم زیاد مورد پسند او نبودم ، هنوز هم جواب قطعی از خانواده او نگرفتم ممنون میشوم راهنمائیم کنید .

سلام دوست گرامی تا وقتی که ایشان جواب قطعی ندادند این قضاوت‌های ذهنی شماست که شما را پیش می‌برد و نیاز دارید تا بتوانید ابتدا جواب قطعی را دریافت کنید. اما نکته جالب توجه این است که آیا درباره سن ایشان مشکلی ندارید؟ اینکه او از شما از هر نظر بالاتر است سوال است که به چه دلیل شما به او گرایش پیدا کردید؟

سلام من ۳۲سال سن دارم و همسرم ۵سال از من بزرگتر هست و ایشون قبل از من یک دوره نامزدی نا موفق داشتن که گویا همه چیز خوب بوده و بخاطر یک دروغ یا مشروب خوردن طرف مقابل بهم خورده و بعد از یکسال با کلی دو دلی با من ازدواج کرده و الان حدود یکسال از رابطه ما گذشته و حتی یکبار هم به من نگفته دوست دارم و خیلی سرد هست حتی جدیدا تو‌گوشیش دیدم که هنوز عکسش رو هم نگه داشته و من خیلی افسرده و‌ناراحت هستم از اینکه با ینفر زندگی میکنم که دوسم نداره و خوشحالی وناراحتیم اصلا براش مهم نیست و خیلی رفتارای بد دیگه حتی تو رابطه زناشویی پس خواهش میکنم به من کمک کنید ممنون از شما

سلام دوست گرامی طرف مقابل شما پرونده گذشته را همچنان نبسته است و نیاز دارد تا بتواند ابتدا آن رابطه را تمام کند و سپس به رابطه با شما رسیدگی کند. باید از خودتان بپرسید دلیل اصرارتان برای اینکه با او زندگی و ازدواج کردید چه بوده است؟ آیا تابحال برای حل این مساله به مشاور زوج درمانگر مراجعه کردید؟ توصیه می‌کنیم قبل از هرگونه تصمیم به مشاور زوج‌درمانگر مراجعه کنید.

سلام وقتتون بخیر من با یکی از هکلاسیام در ارتباط بودم و رفتم ابراز احساس کردم ولی ایشون به من گفتن علاقه ای به من ندارن و مشکل از خودشه که نمیتونه دوباره اشتباه کنه چون قبلا هم یه رابطه داشته که ناموفق بوده میخوام بدونم چطور میتونم نظرش رو عوض کنم یا حداقل کاری کنم کمی به من علاقه پیدا کنه

سلام دوست گرامی طرف مقابل شما به علت شکست عاطفی که داشتند، اعتماد دوباره و صمیمیت را غیرممکن تصور می‌کنند. وقتی افراد پرونده رابطه عاطفی گذشته را هنوز نبسته باشند، به سختی می‌توانند مجدداً به کسی اعتماد کنند. مسئولیت اینکه او گذشته خود را فراموش کند و یا دوباره اعتماد کند، با شما نیست، چون خودش باید این مسیر را طی کند. اما می‌توانید براساس محیط مشترکی که باهم دارید یعنی همکلاس بودن، سر صحبت را با او مجددا باز کنید. اما قبل از هر اقدامی، لازم است تا برای خودتان یک بازه زمانی مشخص کنید، مثلاً بگویید من تا 3 ماه آینده تلاش خودم را برای این رابطه انجام می‌دهم. این کار باعث می‌شود که بیش از اندازه برای کسی که به شما علاقه ندارد، زمان صرف نکنید و در عین حال تلاش خود را انجام دهید. برای دریافت مشاوره نیز می‌توانید از رادیو عشق، نوبت مشاوره دریافت کنید.

با عرض ادب سلام . راستی پارسال بد جور عاشق یه دختری بودم که همه کار و شغلم اون بود. وقتی میرفتم دیدنش همیشه حاضر بود .میدونستم از من خوشش میاد اما یهویی فهمیدم دل به یه پسر داده که ازش خیلی بدم میومد. منم زد به سرم و رفتم با وجود اینکه رفتم اما واقعأ داغون شدم. اما بعداز یه سال تمام دوباره خواهانش شدم. سراغشو از دوستانم گرفتم گفتن همش تو خونه ست . اما یه سوال : امکان داره دوباره ازمن خوشش بیاد ؟ لطفاً نگین بیخیالش چون تو خیالم نیست ! تو قلبم , روحم و حتی تمام وجودمه …..

سلام دوست گرامی سن خودتان و طرف مقابل را اشاره نکردید. یعنی شما باهم در رابطه‌ای نبودید و تصور می‌کردید که او از شما خوشش می‌آمده. بعد از این هم ایشان با یک فرد دیگر آشنا شده است، این دو مسأله باهم تداخل و تضاد دارند. بعد از یکسال مشخص نیست که ایشان هنوز هم به شما فکر می‌کنند یا خیر؟ می‌توانید در صورتی که ایشان در رابطه دیگری نیستند، شانس خودتان را امتحان کنید و به صورت مستقیم علاقه خودتان را مطرح کنید.

سلام من عاشق یه نفر شدم خیلی دوستش دارم و اصلا منو نمی شناسه حتی یه بار که دیدمش جلوش گریه کردم خیلی دوستش دارم و خیلی هم کم می بینمش آخرین باری که دیدمش یک ماه پیش بوده طوری شدم که با شنیدن یه آهنگ غمگین گریه میکنم و خیلی خسته شدم لطفا یه راه حل خوب بهم بگین ممنون میشم و اینکه من اون رو تو دلم نمیکُشم=)

سلام دوست گرامی سن خودتان را اشاره‌ای نکردید. ابتدا علت‌ جذابیت ایشان را برای خودتان توصیف کنید که به چه دلیلی تا این حد ایشان خوشتان آمده است. سپس باید مسیری را پیدا کنید تا بتوانید به ایشان نزدیک شوید و صحبت مشترکی داشته باشید. البته جزییاتی در مورد این علاقه و اینکه چطور با ایشان آشنا شدید نگفتید، به همین راهنمایی ما نیز به صورت کاملاً کلی است. برای کسب اطلاعات بیشتر درباره جذب عشق می‌توانید«قط‌ب‌نمای جذب عشق تا ازدواج» را مطالعه کنید و از مشاوران رادیوعشق نوبت مشاوره دریافت کنید.

سلام من ۲۱ سالمه از ۱۷ سالگی عاشق دختری شدم که تا الان یعنی ۴ ساله بهش نرسیدم خیلی تلاش کردم یک دوره سه ساله سیگاری شدم الان ۶ ماه ترک کردم کلا داغون شدم مشکل عصبی پیدا کردم الان هم به این امید زندگی میکنم که بهش برسم از خیلی از راه ها خواستم بهش نزدیک شم اما نشد از طریق چند تا دوستش ولی بازم نشد توروخدا کمکم کنید واسه هیچ دختری سربلند نکردم تا حالا جونیمو تا الان واسش تباه کردم کمکم کنید

سلام دوست گرامی زمانی که شما عاشق شدید سن کمی داشتید و سن نوجوانی زمان مناسبی برای انتخاب همسر نیست. دلایل اینکه به او نرسیدید را اشاره نکردید که بدانیم چه موانعی سر راه شماست. اما سیگاری شدن شما به این دلیل بود که ناکام شدید و نتوانستید به خواسته خود برسید، این مساله تقصیر طرف‌مقابل نیست. برای دریافت مشاوره و بررس جزییات بیشتر رابطه لطفا از رادیوعشق وقت مشاوره دریافت کنید.

سلام.من ۲۰سالمه و از کلاس سوم راهنمایی عاشق پسرِپسرعموی بابام هستم!یکی دوبارم بهش پیام دادم که سر صحبت رو باز بکنم باهاش ولی حتی جوابم رو نداد.همش احساس میکنم از من متنفره .خسته شدم از انتظار..حتی وسط خوشبختی هم یادش میوفتم حتی موقه خاستگاریامم اگر قبولم باشه یادش میوفتم..از یادم نمیره با اینکه سال به سالم نمیبینمش!چیکار کنم؟

سلام دوست گرامی مدت زمان زیادی است که درگیر این دوست داشتن شدید و گویا همه زندگی‌تان وابسته به این احساس شده است. ابتدا روی جذابیت‌های خودتان تمرکز کنید تا بتوانید حس خوبی به خودتان داشته باشید. اینکه دائما حس کنید که کسی که جواب شما را نداده است، یعنی از شما متنفر است، حس خوبی به شما نمی‌دهد. سپس برای نزدیک شدن به ایشان بهتر است که شیوه صحیح جذب عشق را آموزش ببینید. ما در رادیوعشق این آموزش را در اختیار شما قرار می‌دهیم.

سلام من ۱۸ سال دارم دو سالی هست من عاشق یه دختری شدم که واقعا بدون تردید میتونم بگم که حس قوی و برگشت ناپذیری که تا حالا رو کسی نداشتم اما افسوس که هیچ ذره ای به من علاقه نشون نداد و هر کاری که میتونستم تو این مدت کردم اوایلی که عاشقش شدم دیدم که با کس دیگه ای رابطه داره اما من میگفتم که من تو رو بیشتر از اون پسره دوست دارم ولی هیچ فایده ای نداشت با خودم تصمیم گرفتم صبر کنم تا خودش بفهمه که اون پسره عاشق واقعی نیس و کارشون به کات بکشه که همین طورم شد این مدت ۸ ماهی کشید و من تو اون دوره ذره علاقم کم نشده بود بهش که دوباره نزدیکش شدم و ابراز علاقه کردم و هر کاری که میتونستم در روز تولد و هر مناسبتی که بود کردم و میخواستم بدونه که هیچ کسی تو این دنیا اونو قدر من دوس نداره و اوایل بهتر نتیجه داد و با من نسبت به قبل مهربون شد و کادویی که براش خریده بودم رو ازم گرفت و شمارش رو که تو این یک سال نتونسته بودم بگیرم گرفتم اما بعد از اون به یکباره سرد شد و تلفن من رو مسدود میکرد و هر چه میگفتم چرا این کارو کردی میگفت شمارت تو گوشیم سیو نیس به خاطر همون رد تماس زدم ولی این حرفش ناراحتم میکرد که اون حتی سیو کردن شمارم رو عار میدونس گذشت و گفتم که میخوامش ولی اون گفت عاشق کس دیگه ای هست و گفت غیر اون نمیتونه با کس دیگه ای باشه منم تو کتم نمیرفت چون صبر کرده بودم رابطه قبلی تموم شه و خیال میکردم که بعد اون پسره به من فکر کنه نه پسر دیگه ای اما اونطور نشد و خیلی نا امید شدم اما نسبت به عشق واقعیم هیچ شکی نداشتم ولی به من گفته بود که درکش کنم و تنهاش بزارم و هی پیام ندم بهشو این حرفا و به دوست نزدیکمم گفته بود اگه من قسمت اون باشم سرنوشت هم اون میشه اون میگفت من میدونم سعید(یعنی من)با هیچ کس دیگه ای غیر من دوست نمیشه ولی منم خودم عاشقم.بعد این حرفا و فشار اطرافیان که میگفتن دیگه بیخیالش شو من مجبورا یه مدت دور شدم و کمتر دوروبرش رفتم اما دائما در حال غصه خوردن بودم که روزگار گذشت که شنیدم با کسی دوست شده که از لحاظ مالی هم خیلی از من سر تر بود اما خودم میدیدم که اون پسره اصلا علاقه واقعی نسبت بهش نداره و خیلی راحت بدستش آورده و از دست دادنش اصلا براش فرقی نداره الان یه مدت هست که با اون پسر هم به مشکل خورده تقریبا کات هستن و من هم بعد این مدت نمیدونم چیکار کنم از یه طرف فکرش از سرم نمیره از یه طرفم هیچ‌علاقه ای نداره لطفا کمکم کنید🙏🙏

سلام دوست گرامی پرسش شما بسیار طولانی است و امکان پاسخ به آن در سایت وجود ندارد. لطفا نوبت مشاوره دریافت کنید.

سلام من پسری ۱۷ساله و مذهبی هستم چند وقته که دختر عموم با رفتار هایی که نشون داده من رو متوجه کرده که حسی نسبت به من داده من هم متوجه شدم و شماره اش رو گرفتم و باهم در ارتباط هستیم اون از من ۱سال بزرگتر هست ولی چون نیمه اول سال متولد شده الان پشت کنکوری هست من هر چه قدر ازش میپرسم که تو حسی به من داری میگه نه اما رفتار و گفتارش این رو نشون نمیده چون دختری هست که اصلا با پسر ها صحبت نمیکنه به جز فامیل که اونم فقط سلام و علیک هست،من بهش گفتم که به اون علاقه دارم اما اون انکار میکنه که حسی نسبت به من داره لطفا سریع پاسخ بدید من از این برزخ خارج بشم

سلام دوست گرامی اشاره نکردید چه رفتارهایی در ایشان بوده است که احساس کردید او به شما توجه و علاقه دارد؟ کنکور داشتن ایشان و اولویت‌های دیگر می‌تواند علت این باشد که نخواهد این علاقه را بپذیرد. اما نکته مهم اینجاست که سن شما برای ابراز علاقه و بودن در یک رابطه سن مناسبی نیست. سن نوجوانی اوج هیجان داشتن است که ممکن است شما هر رفتاری را در او به نشانه علاقه بدانید. بنابراین تا زمانی که به وضعیت باثباتی نرسیدید و دستاورد محکمی نداشتید، ابراز علاقه خود را دیگر مطرح نکنید.

سلام من عاشق دخترخالم شدم اون هرچیزی ک میخواد بهش میخرم بهشم گفتم ک من عاشقتم ولی میگه چون تو پسرخالمی خجالت میکشم ازت منم هرچه قد میگم خجالت نداره ک من به همه میگم تورو میخوام اگ تو اوکیو بدی دوسم داره مطمئنم چون خودش گفته ولی هرکاری میکنم میگه ن میشه کمکم کنید؟

سلام دوست گرامی اشاره‌ای به سن خودتان و طرف مقابل نکردید. دلیل جواب نه ایشان اگر فقط خجالت کشیدن است، بهتر است با یک بزرگتر صحبت کنید و به صورت جدی و با اطلاع خانواده این ارتباط را شکل دهید. اما اگر مخالفت ایشان دلیل دیگری دارد، باید آن موانع را از سر راه بردارید.

من درگیر عشقی یکطرفه شدم باید چیکارکنم اون خودش قبلا عاشق شده واسه همین نسبت به همه چیز بدبین شده امیدوار باشم یاخیر

سلام دوست گرامی جزئیاتی از این علاقه یکطرفه نگفتید. به صورت کلی وقتی شما یکطرفه برای فردی و رابطه‌ای سرمایه‌گذاری می‌کنید، یعنی پذیرفته‌اید که ممکن است او هیچوقت به اندازه شما عاشق نباشد و مایل به برقراری رابطه نباشد. اشاره کردید که ایشان به دلیل شکست احتمالی قبلی، بی اعتماد است. به این نکته توجه داشته باشید که شما پرستار عاطفی او نیستید که حالش را خوب کنید و به زور اعتماد تخریب شده او را اصلاح کنید؛ ایشان باید خودش هم مایل باشد که نیاز دارد بالاخره به شخصی اعتماد کند و رابطه خوبی را تجربه کند.

سلام من عاشق شدم عاشق ی پسر ۱۷ ساله خیلی دوستش دارم ولی اصلا منو نمی شناسه ولی خب من خیلی دوستش دارم نمیدونم بهش بگم نگم:(

سلام دوست گرامی بهتر است به صورت مستقیم این علاقه را بروز ندهید. سن او هم کم است و در اوج سن نوجوانی است و ممکن است واکنش مناسبی نشان ندهد. برای آموختن مسیر صحیح جذب عشق «قطب نمای جذب عشق تا ازدواج» را مطالعه کنید.

سلام.میخواستم ک ازتون نظر بخوام و کمکم کنید..یه ماه دیگه تولد دوست پسرمه ولی تورابطمون خیلی فاصله افتاده…میخوام براش هدیه بخرم ولی نمیدونم چی بخرم ک دوس داشته باشه ..دلم میخواد بهترین هدیه ای باشه ک گرفته ..تصمیم داشتم ازش بپرسم واس تولدش چیزی ک لازم داره رو بخرم ولی دوستام میگن خودم یچیزی بخرم و سوپرایزش کنم..بنظرتون چی بخرم ک خوشحال بشه..اگه تجربه داشتین وهدیه دادین یا گرفتین ک دوس داشتین لطفا ب منم بگین😢

من ۱۷سالمه عاشق یک دختری شدم که همسن خودمه ولی چن روز کوچیک تره یه نسبت فامیلی ریز ام داریم ما توی۲شهر مختلف زندگی میکنیم تو اینستا باهم حرف میزدیم طی یه داستانی من عاشقش شدم و مدتی گذشت و ابراز علاقه کردم گفت شرمنده من یکیو دارم که همه دنیامه . ولی چت کردنمون سرجاش بود بعداز این اتفاق گفتم حالا که این عاشق یکی دیگس بهتره یکم فاصله بگیرم ازش الان فقط استوری همدیگرو میبینیم و بس چیکار کنم ک اونم عاشقم شه آیا امیدی هس؟

سلام دوست گرامی چون طرف‌مقابل به صورت مستقیم گفته است که شخص دیگری را دوست دارد، بهتر است که روی این رابطه و گفتن احساسات‌تان سرمایه‌گذاری زیادی انجام ندهید.

سلام من یه دختر ٢٩ساله هستم که با یه اقای ٣٩ساله که شهر دیگه هستن دورادور اشناییت داشتیم و من رو به ایشون برای ازدواج پیشنهاد داده بودن ولی خب بنابر مشغله کاری ایشون پیشقدم نشده بودن بعداز گذشت یکسال از اون پیشنهاد یک ماهی میشه که باایشون خودم ارتباط گرفتم و کم و بیش باهم حرف میزدیم ایشون بسیار رسمی ارتباط برقرارمیکنن و دلیلشون حفظ احترام من هست از قبل هم در پیام هاشون گفته بودن که صلاح به اینه که چون میدونن وابسته میشن بهتره اول حضوری همو ببینیم بعدا بیشتر ارتباط برقرار بشه تا یک روز که باهم مکالمه تصویری داشتیم ایشون خیلی صمیمی تر شدن و گارد رسمی بودنشون شکست ولی از بعد اون روز یکم گویا جلوی خودشون رو گرفتن که در حد ریپلای اینستا واکنش میدادن ،من از ایشون خوشم میاد و دوسدارم بیشتر ارتباط داشته باشم و هرروز باهاشون صحبت کنم که پررنگ بشم براشون ولی یک هفته ای میشه که سعی کردم یکم مراعات کنم زیاد تو فضای مجازی نباشم تا ببینم ایشون خودشون عکس العملی نشون میدن یا خیر که خب فعلا خبری نیست حالا بنا بر اینکه قرار بوده کمی از مشاغل کاریشون که کم شد بیان و ببینیم همو بنظر شما کار من درسته که خیلی دیگه پاپیچ ایشون نشم تااونموقع و هی پیام ندم بهشون؟ازطرفی هم خب انقدر همیشه ادم هایی سر راهم قرار گرفتن که سرقولشون نموندن میگم نشه اینطوری که هرکه از دیده برفت از دل برود و یادشون بره قول دادن میان خواستم نظر شمارو هم بدونم که چه کاری تو این موقعیت صلاحه باتوجه به اینکه ایشون ادم احساساتی پر مشغله و محتاط وخب اشناهستن نمیخان خیلی بیگدار به اب بزنن تاهمو ندیدیم لطفا رفتار درست در این موقعیت رو بمن بگید ممنونم🙏🏻

سلام دوست گرامی اشنایی دور یعنی از طریق اینستاگرام اشنا شدید؟ پیشقدم شدن شما برای رابطه تا وقتی ایشان قرار ملاقات جدی ای برقرار نمی کند، صحیح نیست. بله نباید پاپیچ ایشان بشوید، چراکه او موضع خود را بیان کرده است و گفته تا وقتی ملاقات حضوری نشود، رابطه برایش جدی نیست، پس زمان خود را هدر ندهید. بهتر است برای مسیر درست جذب عشق ایشان از مشاوره رادیو عشق ، وقت مشاوره تلفنی یا آنلاین دریافت کنید.

سلام من ۳۰سالمه و عاشق دختری شدم ک کمی از لحاظ مالی نسبت ب خانواده من برتری دارن قبلا رودر رو از ایشون خواستگاری کردم و اون هم قبول کرد و بسیار از درخواستم خوشحال بود اما بعد از مدتی گفت تو پسر خوبی هستی همه چیت خوبه ولی من تاحدودی مسائل مالی هم برام مهمه من کارگر هستم و تو شرکت کارمیکنم و حقوقم درحد ۳تومنه میشه راهنمایی کنید چکار باید کنم ک بهش برسم

سلام دوست گرامی یکی از فاکتورهای مهم در مشاوره پیش از ازدواج بررسی وضعیت مالی و اجتماعی طرفین است. زمانی که در این مساله تفاوت وجود داشته باشد، باید انگیزه دوطرف از ازدواج با شخصی که از لحاظ مالی برتری دارد، بررسی شود. برای بررسی بیشتر رابطه خود با مشاوران رادیو عشق وقت مشاوره تلفنی و یا آنلاین دریافت کنید.

سلام من دختری هستم ۲۰ساله..۵ساله با پسری حرف میزدیم(فقط با چت)یعنی اصلا نمیتونستم با پسری تلفنی حرف بزنم یا بهتر بگم صدای پسر میشنوم کلا لال میشم..خلاصه اوایل اشناییمون یه حسایی بهش داشتم ولی بهم گفت خواهر و منم سعی کردم بیخیالش بشم چون هنوز خیلی وابستش نبودم ولی نزدیک سه سالی هست ک خیلی بهش وابسته شدم خیلی دوسش دارم ..منی ک پسر دوقدمیم میدیدم پاهام میلرزید باهاش رفتم بیردن و کنارش بیخیال عالم بودم و برام مهم نبود ک کسی ببینتمون خلاصه خیلی بهم خوش گذشت و کلی حرف زد و منم فقط نگاش میکردم و میخندیدم حتی بخاطرش دلمو ب دریا زدم و برای اولین بار باهاش تلفنی حرف زدم ..ولی تازگیا باهام سرد بود، پروفشم عاشقانه گذاشته بود ازش پرسیدم ک با کسی دوست شدی گفت اره . منم ک وانمود کردم برام مهم نیست ولی.دنیا رو سرم خراب شد ولی بعدش شک کردم چون هرچی میشد بهم میگفت حتی راجب دوس دختر قبلیشم بهم میگفت من تو دلم طوفان میشد وفقط با شکلک خنده جوابشو میدادم حتی ب پروفشم شک کردم چون حتی واس بیو گرافیه تلش هم از من متن میخواست و پروفی ک گذاشته بود قبلا هم واس لجبازی گذاشته بود.. وقتی دلیل سرد بودنشو پرسیدم گفت سردم چون فک میکنم داری وابستم میشی،نمیدونست ک من سالهاست وابستش شدم..خلاصه اول انکار کردم ک بد برداشت کرده ولی بعدگفتم حالا ک خودش حرفشو اورده منم دلمو ب دریا بزنم و همچیو بهش گفتم ولی اون جوابی نداد..بعد دوهفته اشتباهی بهش زنگیدم و بعد بهش پیام دادم ک سوتفاهم نشه اونم جوابمو داد و باهم احوالپرسی کردیم و مامانم دیده بودش ک اومده محلمون دور زده واینو هم بهش گفتم خلاصه میخندیدواصن بروم نیاورد حرفامو منم حرفمونو زیاد طولش ندادم و خدافظی کردم روز بعد دیدم پروفشو برداشت خوشحال شدم ولی بازدوباره همونو گذاشت..من فک میکنم ک اینجوری میزاره ک من بیخیالش بشم ولی من میخوام باهاش بحرفم ک نظرش راجب من و حرفایی ک زدم چیه ک تکلیفم روشن شه..نمیدونم چیکار کنم ک دوباره مثل قبل باشه و اونم منو دوس داشته باشه..خیلی تو فکرشم خیلی دوسش دارم خیلی تو فکرم باهاش خیالپردازی میکنم خیلی برام سخته ک بیخیالش بشم..چیکار کنم ک بهش ثابت بشه چقد دوسش دارم..لطفا راهنماییم کنید ببخشید ک طولانی شد..ممنون😔😔

سلام و ارادت و خسته نباشید خدمت تمامی ادمین های سایت و تمام دست اندرکاران بنده پسری هستم ۲۲ ساله و وضع مالی بدی هم ندارم و ماشین و با حقوق برجی ۷ تومن هم میگذرونم و و مهندس فنی یک شرکت تولیدی هستم و موقعیت اجتماعی متوسطی هم دارم و اهل قم هستم و تقریبا بخاطر کار هفته ای دوروز تهرانم و یه یک دختر ۱۹ ساله اهل تهران علاقه مند شدم و حدود ۳ ماه هست که باهم رابطه داریم که اول رابطه خیلی بهم توجه داشت و من احساس میکردم رابطمون دو طرفست و جفتمون به یک اندازه همدیگرو دوست داریم من با تمام سخی و مشکلات کاری اقتصادی که در جامعمون هست و همه داریم تحمل میکنیم برای این دختر کم نزاشتم و هیچوقت هم داخل رابطمون غروری نداشتم و بخاطر احساس و علاقه ای که بهش دارم هیچوقت جواب رد به هیچ چیزی ندادم و فقط یک سری از محدودیت ها براش قائل بودم و بسیار جزئی ولی با وجود این همه توجه و علاقه شدید بعد از ۳ ماه رابطه طرف مقابلم حسش خیلی کم شده و حتی دو یا سه بار هم پیشنهاد قطع رابطه داده که بشدت افسردگی و ناراحتی کشیدم و شدیدا احساس میکنم رابطمون یک طرفه شده من بهش گفتم که دوست داری چجور باشم خرابم کن از نو بساز از لحاظ چهره هم خوبم و کم و کاستی ندارم و پرورش اندام هم کارمیکنم و تو اون هم مشکلی ندارم قدمم بلنده و هیچ کم و کاستی تو خودم نمیبینم اقعا و هیچوقت هم تا حالا سعی نکردم به طرفم بگم که من اینم ، من اونم…. و بسیار خاکی و خونگرم و بدون کوچکترین منتی یا چیزی تو رابطمونم ولی واقعا فکر نمیکنم بعد از این همه این تفاسیر لیاقت من بی توجهی و سرد شدن باش و دلیلش رو نمیدونم و نمیدونم که باید چیکار کنم و بسیار ناراحت و دلسرد شدم و خیلی حواستم که روحیم خراب نشه و توزندگیم دخیل نکنم ولی نمیشه و افسرده شدم ممنونم از مطالعتون و معذرت میخوام که طولانی شد و خواهشمندم که اگه میتونید در اسرع وقت راهنماییم کنید چون واقعا کلافه شدم بسیار سپاسگذارو مچکرم خداقوت.

سلام طوریکه میگین مشخصه حسابی برای این رابطه انرژی گذاشتین ولی من فکر می‌کنم یه جاهایی زیاده‌روی کردین و اونطور که لازمه احساس قدرت‌مندی به طرف مقابل‌تون ندادید. مهم‌ترین ویژگی که در مردان برای خانم‌ها جذابه قدرتمندی و اعتمادبه‌نفسشونه. اینکه هرچیزی که طرف مقابل‌تون میگه انجام بدین یا بخواین اون به خواسته خودش شما رو از خراب کنه و از نو بسازه!، به طرف مقابل‌تون القا میکنه که شما اعتماد به نفس کافی ندارید. درسته که در رابطه دونفر باید به خواسته‌ها و سلایق هم احترام بگذارند اما نباید خودشون رو کاملا تغییر بدن. به نظرم بهتره کمتر در مقابل ایشون احساس ضعف نشون بدین و به خواسته‌های خودتون هم توجه کنید. برای بررسی دقیق‌تر پیشنهاد می‌کنم با سیستم مشاوره تلفنی تماس بگیرید.

سلام من یک پسر هستم من عاشق یکی از دختر های فامیلم شدم ولی اون رو به روم گفته که من دوست داره ما تو صفحه هامون با هم چت می کنیم اون همیشه به من جواب سرد می ده و همش از من فرار می کنه باهم چت می کنیم زود خداحافظی می کنه سه هفته پبش باهم چت کردیم گفت بهتره این رابطه تموم شه و من چند روز افسردگی گرفتم نمی دونم چیکار کنم من دوسش دارم فقط می دونم با احساسات من بازی کرده ولی من دیونش هستم چطوری عاشقش کنم؟

سلام دوست عزیز پیشنهاد می‌کنم با سیستم مشاوره تلفنی و آنلاین ارتباط بگیرید تا اول شرایط‌تون بررسی بشه و بعد بتونید راهنمایی دقیقی دریافت کنید.

سلام وقت شما بخیر من دختری هستم 30 ساله که حدود یکسال و نیم پیش با پسری مودب و با شخصیت آشنا شدم که پس از مدت کوتاهی به من پیشنهاد ازدواج داد، اما درخواست کرد که شناخت بیشتری نسبت بهم داشته باشیم، من هم قبول کردم. همان اوایل از من پرسید که تا بحال عاشق شده ام یا نه؟ من با وجود خواستگاران و شرایط خوبی که داشتم عاشق نشده بودم ولی عاشق این آقا شدم و الان جدایی از این شخص برایم بسیار سخت شده… این آقا از همان اول گفت که عاشق دختری بوده که موفق نشده با او ازدواج کند و تا آخر عمرش عاشق هیچ دختری نخواهد شد، البته دختر مورد نظر ازدواج شده و هیچ رابطه ای وجود ندارد و مربوط به چند سال پیش است… من مدتها لحظه شماری می کردم که با هم ازدواج کنیم، الان خانواده من و این شخص در جریان هستند و تقریبا در شرف ازدواج هستیم و صحبتهای پایانی را داریم انجام می دهیم ولی من اصلا حس خوبی را که قبلا داشتم ندارم. این شخص مداوم به من می گوید که عاشقم نیست و فقط به من عادت کرده و دوستم دارد و بیشتر درباره مهریه کم صحبت می کند و … قبلا خواستگارانی که داشتم حاضر بودند همه کار برای آینده و خوشبختی من انجام دهند تا من با آنها ازدواج کنم، اما شخصی را که عاشقانه دوستش دارم روی مسائل مالی خیلی حساسیت دارد و نگران آینده و زندگی مشترکم هستم. البته خودش می گوید مرا خوشبخت می کند و نگرانی وجود ندارد ولی این روزها خیلی نگران آینده ام هستم و … لطفا راهنماییم کنید؟ متشکرم

سلام دوست گرامی. آنطور که از نوشته شما برداشت کردم، نامزد شما هنوز نتوانسته است سوگ ارتباط قبلی را سپری کند و این مساله هنوز برای ایشان مهم است.در این صورت بهتر است پیش از ازدواج حتما از مشاوره پیش از ازدواج بهره مند شوید سپس مقدمات ازدواج را فراهم کنید. می توانید از مشاوران رادیو عشق نوبت تلفنی یا آنلاین مشاوره بگیرید.

سلام خسته نباشید.. من ۴ ساله از یکی از اقوام خیلی خوشم میاد و واقعا دیوونه وا دوستش دارم و هرچی سعی میکردم ک باهاش ارتباط برقرار کنم و دوست بشم نمیشد خیلی به هم نزدیکیم از بچگی با هم بزرگ شدیم به تازگی با کمک دوستاش فقط بهم اوکی داده ولی اصلا احساسی بهم نداره و من خیییلی ابراز احساسات میکنم بهش و هرکاری میکنم میگه فعلا نمیدونم جیزی باید ببینیم چی میشه … من دارم دیوونه میشم خیلی کلافم خیلی دوسش دارم و له له میزنم یه بار بگه دوسم داره لطفا زود پاسخ بدید…

سلام دوست گرامی. تا زمانی که در یک ارتباط ما نحوه ابراز علاقه صحیح را بلد نباشیم، دچار سردرگمی خواهیم شد. برای اینکه متوجه باشید چه راه هایی برای جذب بهتر ایشان به رابطه وجود دارد، سوالات رایج جذب عشق از آشنایی تا ازدواج را مطالعه کنید.

سلام من ۸ ساله عاشق یکی از فامیلامون هستم. وقتی که دبیرستانی بودم بعد از مدتها دیدمش و یه جورایی خیلی ازش خوشم اومد. حتی توی اون لحظه اصلادوست نداشتم نگاهم رو از روش بردارم و بعد از اون هم به دلیل مهمونی های فامیلی مرتب میدیدمش. توی مهمونی ها وقتی که هواسش بهم نبود نگاهش میکردم و تا جای امکان سعی میکردم که تماس چشمی باهاش نداشته باشم. هر وقت میدیدمش نا خاسته جلوش یه سوتی میدادم و همش دست و پام رو گم میکردم تا این که به مامانم گفتم که دیگه دوست ندارم مهمونی خانوادگی داشته باشیم و رفت آمدمون رو کمتر کنیم چون هر وقت که میدیدمش خییلی خوشحال میشدم و بعد از اون افسردگی میگرفتم. چند بار تصمیم گرفتم باهاش توی شبکه های اجتماعی صحبت کنم ولی خوب همیشه سرد پاسخ میده. و چون فامیل هستیم نمیتونم مستقیم احساساتم رو بهش بگم. خیلی دوسش دارم ولی اصلا نمیتونم بهش اعتماد کنم چون میدانم به شدت ادم دختر بازی هست و خانواده من زیاد ازش خوششون نمیاد. واقعا نمیدونم باید چی کار کنم. لطفا راهنمایی کنید.

سلام باتوجه به ویژگی‌هایی که از ایشون ذکر کردید و نظر منفی احتمالی خانواده‌تون به نظر نمیرسه ایشون فرد مناسبی براتون باشن. ضمن اینکه ایشون به پیام‌های شما سرد جواب میدن که یا میتونه به دلیل نسبت فامیلی باشه یا نشون دهنده اینه که علاقه دوطرفه نیست.

خیلی ممنونم

سلام من دو سال با یک خانمی یک رابطه کاری داشتم تو این دو سال با هم خودمونی تر شدیم نمه نمه ایشون تو این مدت تعریف از من زیاد میکردند حالا راست یا دروغ نمیدونم رابطه مون به این صورت بود که فقط تو تلگرام صحبت میکردیم دوبار همو تو شرکتی دیدیم که براش کار میکردیم اخر سری ها دیگه انقدر با هم خودمونی شده بودیم که ایشون خیلی راحت ادرس منزلشون به من دادند گفتند این ورها گذرتون افتاد قدمتون‌سر چشم تشریف بیارید وقتی بهشون علاقه ام رو گفتن هی دست پس میزدند با پا پیش میکشیدند شوخی میکردند و بعد بهم گفتن دلم میخواد یکبار قبل اینکه بهت نه بگم از نزدیک ببینمت با هم تو کافه قرار گذاشتیم و شماره اش هم در اختیارم گذاشت ایشون تو قرار خیلی هم میخندید بعد که خداحافظی کردیم شبش جواب منفی داد وقتی ازش دلیل خواستم گفت اخه من طاقت سختی واسه همین نباید هیچ وقت ازدواج کنم میترسم به یکی دل ببندم طرف پشتمو خالی کنه میترستم علاقه ات گذرا باشه حتی فردای روز عقد نظرت عوض شه بعد من باهاشون صحبت کردم ایشون متقاعد شدن که باز بیشتر فکر کنن بعد دوباره چند روز بعدش جواب منفی دادن وقتی دلیل خواستم گفت چون من خیلی پر توقعم بعد گفتم توقعاتتون چیه اولش نگفتن گفت گفتنش فایده نداره چون خودم میدونم اخرش چی میشنوم بعد گفتن خونه باید از خودت داشته باشی عروسی مفصل و برای دوران عقد مقدار مناسب طلا و هزار تا چیز دیگه بعدش گفتن دوست دارم یکبار میامدید منزلمون شاید نظرتون عوض شه فکر کنید اونی که فکر میکنید نیستم قرار شد با مادرشون صحبت کنن بعد شماره منزلشون رو با ما بدن فرداش پیام دادن مادرشون گفته نه و مخالفه تا شبش جواب پیام منو ندادن شبش پیام دادم ازت خوشم نیامده دوست داشتن که زوری نیست من بهشون گفتم پس مخالفت مادرت بهونه بود گفت نه صبح به مادرش گفت مادرش گفت نه و دروغ نگفته بعد این قضیه یکی از اشناهامون رو فرستادم با پدرشون صحبت کرد پدرش گفت ما فامیلی ازدواج میکنیم یک مدت زمان گذشت اشنامون دوباره زنگ زد با خود دختره صحبت کرد همه اش پای تلفن این خانم میخندید در دلیل نه گفتن با خنده میگفت به دلم نشسته بعد اشنامون وقتی میگفت به دلت نشسته میخندید میگفت نمیدونم بعد اشنامون بهش گفت بیا این اقا رو قانعش کن چون ایشون بدجور در عذابه ایشون در جواب گفتن این اقا داره دروغ میگه علاقه ای نداره فقط در جهت منافع خودش برای سو استفاده امد سمت من تو تمام این مدت یک عزیزم تو پیام هاش به من نگفت و خیلی سیاست داشتن این اقا بعد صحبت همینطوری بی نتیجه تموم شد و به گفته اشنامون ایشون همه اش میخندید با خنده صحبت میکرد دفعه دوم که زنگ زد اشنامون بهش خیلی خشک و سرد گفت اصلا دلم نمیخواد راجع به این موضوع صحبت کنم و اشنامون هم ناراحت شد گفت من فکر میکردم شان شما بیشتر باشه اگه دوست داشتید به این اقا زنگ‌بزن و قانعش کن به درد هم نمیخورید. به نظر شما این علاقه یک طرفه است و من واقعا به دلش نشستم؟ اگه یکطرفه است ایا امکان داره به یک علاقه دوطرفه تبدیل. ضمنا تو این مدت این خانم خالی هم کم و بیش بسته بود فکر میکنم به من گفته خونه شون ۳۰۰ متر حیاط داره که من وقتی رفتم دم خونشون دیدم یک خونه خیلی قدیمی و داغون طرف چهارراه سیروسه که ۳۰ متر هم حیاط نداره. یعنی واقعا به دلش نشستم؟

سلام. به نظر می‌رسه که این علاقه دو طرفه نیست و البته این تمام موضوع نیست. رفتارهایی که از این خانم بیان می‌کنید به نظر میرسه نوعی سردرگمی داره و اگر رابطه‌تون هم ادامه پیدا کنه باعث میشه این سردرگمی و بلاتکلیفی نذاره که رابطه امنی داشته باشید و هر زمان ممکنه باز بی‌دلیل جواب منفی بده. بهترین کار برای شما اینه که از ایشون فاصله بگیرید و دیگه چه خودتون و چه از طریق واسطه پیگیری نکنید. این فاصله گرفتن در مواردی باعث میشه که فرد مقابل هم به شک بیفته که شاید نباید این‌طور رفتار می‌کرده.

تمام موضوع نیست یعنی ممکنه موضوعات دیگه بغیر از به دل نشستن هم باشه؟مثلا همون رسم فامیلی ازدواج کردن خوانواده شون؟ من خودم هم دیگه مدتیست پیگیر نشدم. یعنی ممکنه پیگیر نشدن من باعث تغییر تحولاتی در ایشان بشود؟

سلام من دختری 19ساله هستم و عاشق یکی از فامیل های مان شده ام اما اصلا نمی توانم احساساتم و بهش بگم چون یکی از دلیلش اینه که به خاطر عشقی که واقعا بهش داشتم دروغ گفتن و اون هم از اون دروغ اطلاع داره اصلا نمی دونم چجوری بهش توضیح بدم و چجوری عشقمو بهش بگم

سلام مورد شما نیاز به بررسی بیشتر داره. لطفا با سیستم مشاوره تلفنی صحبت کنید تا بتونید موضوع رو مفصل توضیح بدید و راهکار مناسبی دریافت کنید.

سلام من یه پسریو دوس دام حتی بش گفتم دوسش دارم اما اون منو نمخواد یه مدت به هم پیام مدادیم اما اون خیل سرد جواب میداد تا اینکه عمم و شوهرش فهمید ک شوهر عمم عموی پسره بود و من دیگه بش پیام ندادم.تا اینکه یکی از دوستام بش پیام داد گف من نمیخوامش ومن ب هیچ وجه نمیتونم اونو فراموش کنم اصلا هیچ زندگیو بدون اون نمیخوام در ضمن ما فامیلیم حالا چی کار کنم؟توروخدا رهنمایی کنید

سلام. متاسفانه خیلی وقت‌ها شرایط زندگی واقعی با خواسته‌های ما هماهنگ نیست و اینجاست که چیزی جز رسیدن به پذیرش کمک‌مون نمی‌کنه. البته که رسیدن به پذیرش اصلا ساده نیست. هم زمان‌بره و هم خیلی دردناکه. برای همین احساس شما و اینکه فکر می‌کنید زندگی رو بدون فردی که بهش علاقه دارید نمی‌خوایید قابل درکه. اما رابطه یک موضوع دوطرفه است و هر دو نفر باید با میل و اشتیاق براش داشته باشن. بهتره به جای ایشون تمرکزتون روی حال خودتون بگذارید و یه مدت روی خودتون کار کنید. پیشنهاد می‌کنم حتما با سیستم مشاوره تلفنی صحبت کنید.

سلام وقت بخیر بنده 19سالمه از 13سالگی با به اقا پسر اشنا شدم و ب اصطلاح ایشون عشق اولم شدن. من مهارتهای رابطرو بلد نبودم و هرسری که رابطه قطع شد و مجدد وصل شد همه چیو خراب کردم. اخرشم ایشون پارسال رفتن سراغ کسه دیگ. ایشون تو رابطه بامن همیشه دنبال خوشحالی و خوبی به من بودن ولی من با وجود علاقه ی شدیدم محبت کردن بلد نبودم. هیچ خواسته ی جنسی ازمن نداشتن ولی سراغ اونی ک رفتن همه جوره باهم رابطه برقرار کردن من یعد از یک سالو نیم بهش پیام دادم و استقبال گرمی ازم کرد و گفت اشتباهم این بود ک نه هیچوقت فهمیدم چقد دوسم داره و نه خودم ابراز عشق کردم من الان سه ماهه که با یکی اشنا شدم ولی نمیتونم عشق اولمو فراموشش کنم دوسدارم همه چیو باهاش از اول از صفرشروع کنم. چکارکنم؟ بنظرتون میشه رابطرو از نو بسازم؟ من واقعا دوسش دارم ولی فقط یک سال از خودم بزرگ تره و موقعیت اجتماعی خاصی نداره. بنظرتون میتونم کمکش کنم باهم رشد کنیم و پیشرفت کنیم؟ من واقعا بهش علاقه دارم دوسش دارم

سلام طبیعیه که تا وقتی ایشون در ذهن شماست نمیتونید برای رابطه دیگه ای انرژی بگذارید و حتی ممکنه فرصت‌های دیگه تون رو هم از بین ببرید. پس اول باید تکلیف این موضوع رو برای خودتون مشخص کنید. اینکه دوست دارید دوباره با ایشون شروع کنید و ادامه بدید آرزوی شماست ولی باید دید چقدر با واقعیت همخوانی دارد. باید اول ببینید خواسته شما از یک رابطه چیه؟ آیا حاضرید چند سال زمان بگذارید تا یک رابطه جدی رو بسازید و طرف مقابل‌تون هم آمادگی‌های لازم رو کسب کنه؟ باید دید اصلا ایشون تمایل به این موضوع داره و اصلا این رابطه برای شما میتونه مناسب باشه؟ آیا مهارت‌هایی که بلد نبودید رو یاد گرفتید؟ همه این مسایل باید بررسی بشه تا در نهایت بتونید تصمیم صحیحی بگیرید و اگر همچنان خواستید با ایشون وارد رابطه بشید، به شیوه درستی عمل کنید. پس پیشنهاد می‌کند برای بررسی این موارد با سیستم مشاوره تلفنی تماس بگیرید.

سلام پسری ۲۷ ساله هستم و مدتی هست با دختری آشنا شدم .در ابتدا فقط با هم حرفای درسی و معمولی میزدیم اما به مرور صحبت هامون زیاد شد و من بهش علاقه مند شدم.اون قبلا یه بار شکست خورده و هنوز نتونسته شخص گذشته رو فراموش کنه ….وقتی بهش ابراز علاقه کردم واکنش نشون داد و بعد از کلی صحبت کردن در آخر بهم گفت که حتی اگه اون شخص رو هم فراموش کنم به تو هیچ حسی ندارم و نخواهم داشت و فقط دوست معمولی من هستی…..به نظرتون میتونم با صبر و تحمل و امید به آینده کاری انجام بدم ؟؟؟

سلام داشتن امید در همه زندگی خیلی خوبه ولی این امید باید بر مبنای یک سری واقعیت‌ها باشه. مثلا ممکنه من امید داشته باشم تا یک سال دیگه 500 میلیون پول به دست بیارم اما باید دید این امید چقدر بر مبنای واقعیت و عملیه و اصلا من برای این امید چه کارهایی می‌کنم؟ شما هم نباید واقعیت رو نادیده بگیرید. بله می‌تونید صبر کنید شاید روزی علاقه‌ای در ایشون به وجود اومد ولی احتمالش خیلی کمه. ایشون اول باید فرد قبلی و تجربه سختی که داشته را در خودش حل کنه تا بتونه به فرد دیگه‌ای علاقه‌ سالم پیدا کنه. ضمن اینکه گفتن حتی در این صورت هم به شما علاقه‌مند نمیشن و احتمالا ایشون معیارهایی برای یک شریک عاطفی دارند که در شما وجود نداره. خوبه باهاشون صحبت کنید و ببینید علت این حرفشون چیه. شاید با تغییرات کوچکی در رفتار یا شرایط‌تون این اتفاق بیفته، البته بعد از رفع درگیری این خانم با رابطه قبلیشون. ولی اگر می‌بینید منطقا این علاقه نمیتونه ایجاد بشه بهتر خودتون رو درگیر امید واهی نکنید و البته بدونید که از این به بعد ایشون دوست معمولی شما هم نمیتونه باشه چون شما بهش احساس دارید و هرچه بیشتر با هم ارتباط داشته باشید این احساس یک طرفه شدیدتر میشه و کنار اومدن باهاش سخت‌تر

سلام من پسری۱۷سالم از ی دختر ۱۶عاشق شدم واقعا دوسش دارم 4سال همسایمان بود من خودم پسر ی کاسبم هر موقع رد می شد نفسم بالا نمی اومد ضربان قلبم بالا می رفت حتی بعضی موقع سرم درد می کرد همیشه مغازه وایمیسم تا اون ببینم بعد از مدتی پیچ اینستگرام پیدا کردی به سختی که پیج شخصی بود ولی تو بیو اینستگرام نوشته بود(alirezam♥️💍)از اون روز دارم گریه می کنم حتی سه تا پیچ مخفی باز کردم تا اکانتش باز کنه نکرد هر روز عکس شو می بینم هر کاری کردم از یادم بره نشود 😭😭😫ترو خدا کمکم کنید گفتم ترو خدا .من اونو دوست دارم اون یکی دیگو

سلام متاسفانه کنار اومدن با علاقه یک طرفه خصوصا در سنین پایین خیلی سخته و کاملا حالی که گفتید را درک می‌کنیم. در چنین شرایطی باید واقعیت را پذیرفت که ایشون حداقل در حال حاضر فرد دیگه‌ای رو دوست داره و باهاش در رابطه است و باید به این موضوع احترام بگذارید. اما یادتون نره شما هنوز 17 سالتونه و کلی راه و مسیر و فرصت پیش روتونه. پس ناامید نباشید. با صحبت کردن با مشاور راهکارهایی رو برای کنار اومدن با این علاقه یک طرفه و حرکت به سمت مسیرهای جدید یاد بگیرید.

سلام من ۱۸ سالمه شیش ساله عاشق یه نفر شدم دو بارم باهاش رفتم تو رابطه ولی هربار با بهونه های کوچیک بهم زدیم واقعا دوسش دارم ولی عشقم یه طرفس چجوری میتونم برش گردونم لطفاً راهکار بدین

سلام لطفا با سیستم مشاوره یا کارشناس دوره برگرداندن عشق و ازدواج صحبت کنید.

سلام من متولد ۸۱ ام و با دختری که دیوونشم فامیلیم اون متولد ۷۹ و من بعد از ۱۰ سال بهش گفتم که دوسش دارم. همه کار میکردم براش نقاشیشو کشیدم براش شعر نوشتم کادو تولد بهش گردنبند دادم فکر میکردم انداخته دور اما نگهش داشته بود همه کار کردم و وقتی بهش گفتم دوسش دارم ناراحت شد و گفت نمیتونم بهت جواب مثبت بدم.و بهش گفتم که مجبورم دیگه نبینمش تا احساساتم از بین برن ولی اون نمیخواست که منو نبینه و این من و عذاب میده که الان که نمیبینمش احساسم بهش ۱۰ برابر شده یعنی شبا از فکرش نمیتونم بخوابم بعضی وقتا فکر خودکشی به سرم میزنه لطفا کمکم کنید!!

سلام فراموش کردن و کنار اومدن با عشق یک طرفه خیلی سخت و زمان‌بره و نیاز به کمک حرفه‌ای داره. حتما یا سیستم مشاوره رادیو عشق تماس بگیرید.

سلام خوبین ببخشین یه سوالی داشتم. من چن ماه پیش یه پسریو دیدم ینی مغازه اون پسره وسیله میخریدیم ک اونجا ازش خوشم اومد و رفتارش طوری بود ک انگار اونم از من خوششون اومده بود . بعد اون همش بفکرش بودم تا اینکه بعد چن روز تو اینستا با پیجش اشنا شدم و تمام پستاشو فالو کردم اما زیاد هم مطمعن نبودم ک خودش باشه .بلاخره اومد پی ام داد و خودش بود و بهم پیشنهاد دوستی داد با هم دوس شدیم و وقتی من تمام شرایطمو ک بهش توضیح دادمک ینی من قبلا به بار نامزد کرد . این اقا ب من گفت ک باهم دوستیم اما سعی کنیم زیاد وابسته هم نشیم . این چن ماه ک گذشت من واقعا عاشق این اقا شدم اما اون همش میگفت عاشق نشو . از رفتاراش معلوم بود میدیدم انگار خیلی دوسم داشت اما عاشقم نبود من برعکس تو این مدت واقعا دیونش شدم . ک چن روز پیش گفت من خیلی دوست دارم اما عاشقت نیستم نمیتونم باهات ازدواج کنم گفت میدونم تو خیلی خوبی امامن نمیتونم . چن سال پیش ک خودش عاشق شده همش فکرو ذهنش پیش اون خانوم هس با اینکه اون خانوم ازدواج کردهحالا من موندمو یه عشق یطرفه . چن روزه باهاش ارتباطی ندارم اما واقعا دیونشم . لطفا اگه میشه در مورد عشق یک طرفه چیزی بگین حداقل دلم اروم بگیره . بدونم باید برا بدست اوردنش تلاش کنم یا اینکه نمیشه و فایده ی نداره

سلام. طوری که توضیح دادین طرف مقابل شما هنوز نتونسته رابطه قبلی رو در ذهن خودش تموم کنه و با اون درگیری داره. بنابراین چه شما چه هرکس دیگه نمیتونه علاقه کامل ایشون رو جلب کنه. از طرفی همین که اول رابطه گفتن سعی کنیم عاشق هم نشیم یه هشدار بوده. هشداری که حتما اون موقع هم متوجهش شدین ولی به دلیل اینکه جذبش شده بودین توجه نکردین. این مورد خیلی دیده میشه دو نفر با شک و تردید وارد یه رابطه میشن ولی به همدیگه میگن سعی کن عاشق من نشی. این یه درخواست غیرمنطقی و نشدنیه. مگه میشه دو نفر نسبت به هم کشش داشته باشن، وارد رابطه بشن، بهم توجه و محبت کنن ولی علاقه‌مند نشن؟؟ پس وقتی چنین درخواستی از طرف مقابل‌تون میشنوید نباید ساده از کنارش بگذرید چون یه هشداره. با این حال این اتفاق افتاده و شما توی موقعیتی قرار گرفتید که اتفاقا خیلی سخت هم هست. واقعیت اینه که شما می‌تونید همچنان در رابطه بمونید و به امید معجزه تلاش کنید ولی تا طرف مقابل‌تون ذهنش رو از رابطه قبلیش پاک نکنه و خودش نخواد نمی‌تونه اونطور که باید به شما علاقه پیدا کنه.

سلام. من 37 سالمه و از همسرم جدا شدم. الان حدود ده ماهه که با یه آقای 42 ساله مجرد دوست شدم. این آقا خیلی حواسش به من و زندگیم هست اینو کاملا حس میکنم خیلی هم به من متعهدهست و از وقتی که با من آشنا شده شخص دیگه ای ای جز من تو زندگیش نیس اما همش به من میگه که قصد ازدواج با من رو نداره و اینو مدام تکرار میکنه که عاشقش نشم، خب حالا به نظر شما اون واقعا قصدش ازدواج نیس یا….. پس اینهمه تعهد و پایبندی واسه چیه؟

سلام وقتی خود ایشون بارها و به وضوح میگن قصد ازدواج ندارن و حتی از شما میخوان که دلبسته نشید، چرا می‌خواهید طور دیگه‌ای به ماجرا نگاه کنید. هرکس که توجه و محبت به دیگران نشون میده لزوما نباید قصد ازدواج داشته باشه. خیلی خوبه که ایشون خودشون هم دارن واضح به شما میگن اما باید توجه کنید که درخواستشون از شما غیرمنطقیه. مگه میشه با کسی در رابطه بود، کلی هم توجه و محبت رد و بدل کرد اما دلبسته و علاقه‌مند نشد؟ قطعا در شما هم احساس به وجود میاد و نتیجه‌اش میشه تعارض بین عقل و احساس‌تون. دلتون میگه حتما باهام ازدواج می‌کنه ولی عقل‌تون نمیتونه صحبت‌های واضح ایشون رو ندیده بگیره. شما باید انتخاب کنید: یا به فکر ازدواج یا یه رابطه با ثبات نباشید و در کنار ایشون بمونید، ولی بدونید هر زمان ممکنه که ایشون رابطه رو تموم کنن اونم وقتی که دلبستگی‌تون بیشتر شده؛ یا اینکه با تصمیم خودتون از رابطه بیرون بیاد که خب البته که براتون سخته ولی جلوی آسیب عاطفی بیشتر رو میگیره.

سلام. من یه دختر متولد سال ۷۶ هستم. من عاشق یه پسری شده بودم که همکار بودیم..ایشون متولد ۷۱ بود. خب اون کارایی میکرد یا حرفایی و با منظور میزد که من کم کم فکر میکردم ایشونم به من علاقه‌مند هستن.. مثلاً توی هر جمعی، با هرکی صحبت میکرد، فقط چشمش به من بود با اینکه داشت با یکی دیگه صحبت میکرد ولی منو نگاه میکرد. اطرافیانش میومدن از ایشون پیش من همش تعریف میکردن. یا بعضی وقتا به طور ناگهانی سرمو بلند میکردم باهاشون چشم تو چشم میشدم، می‌دیدم که داره نگام میکنه.. بعضی وقتا میومد بی دلیل کمکم میکرد. خیلی وقتا دور و بر من میچرخید حتی بی دلیل یا با دلیل. البته یروز کلی باهام گرم بود و جوری رفتار میکرد که انگار واقعاً دوسم داره و یروز منو نادیده میگرفت. چندباری که متوجه شدن کسی به من نظر داره یا کسی بهم شماره داده یا مزاحمم شده ، با اینکه قبلش با من خیلی گرم بود، اما یدفعه با من سرد میشد و به من بی محلی میکرد، انگار من رفتم به طرف شماره دادم!!! همیشه برام سوال بود چرا با من سرد میشه، خب مگه من چیکار کردم؟ تقصیره من چیه؟ یا یبار دخترعموش که فقط هشت سالش بود و منو خیلی دوست داشت، کاملا بی مقدمه بهم گفت شما پسرعموی منو دوس داری؟ من فکر میکنم پسرعموم شمارو دوس داره!!! خب یه بچه ممکنه این حرفو از خودش دربیاره؟ و خیلی چیزای دیگه… نمیدونم حالا واقعاً دوسم داشت یا توهم خودم بوده:( من هشت ماه اونجا بودم، الان دیگه من اونجا کار نمیکنم و تقریباً ده ماهه که از اونجا در اومدم ولی هنوز تو فکرشم و از حسم کم نشده، خیلی بیقرارم و دلتنگ:( و اینکه توی این مدت ندیدمش فقط توی محرم تونستم ببینمش. توو محرم دیگه دلو زدم ب دریا و بهش پیام فرستادم و گفتم که بهش فکر میکنم و این مدت دوری هم باعث نشده فراموشش کنم..اما اون فقط نوشت متوجه شدم. همین، (البته خلاصه ی پیامارو گفتم) یعنی نه گفت منو میخواد، نه گفت نمیخواد… منم نمیخواستم بیشتر از این خودمو کوچیک کنم ادامه ندادم. بعد از اون ازش هیچ خبری نشد حتی یه پیام. نمیدونم، لطفاً کمکم کنید… به نظر شما این آقا به من علاقه ای داره؟ یا نداره؟ اینم بگم که داره درس میخونه و قبلاً تو محل کار که بین همکارا بحث پیش اومد خودش گفته بود که اول میخواد درسشو تموم کنه بعد به فکر ازدواج بیوفته. و اینکه از این شخصیت پسراییه که اهل دوستی و اینجور روابط نیس و اگه کسی و بخواد خواستگاری میکنه. لطفاً کمکم کنید توروخدا، شدیداً نیاز به کمک دارم:(((((((

سلام دوست گرامی به نظر میرسه ایشان به شدت مردد هستند و از طرفی دنبال رسیدن به یکسری کارها و تمام شدن انها را هستند با توجه به اینکه ابراز علاقه کردید و ایشان در جریان هستید اکنون صبر کنید و منتظر تلاش و واکنش ایشان باشید

عاشق یه پسر شدم .. ولی تاحالا حتی قیافه منو ندیده میدونم بهش نمیرسم ولی این عشق یک طرفه خیلی واسم شیرینه♡یبار خوابشو دیدم اومد دستمو گرفت همینطوری تو چشمام زل زده بود..طوریکه وقتی بیدار شدم‌حس کردم واقعی بود گرمای دستشو حس کردم!!! قشنگ ترین رویایی که دیدم همین بود..وقتی دلم میگیره یا از چیزی ناراحتم بهش فکر میکنم دلم خیلی آروم میشه..خوشحالم که تو دلم یکیو دارم..گاهی وقتا میگم خدایا شکرت که اوردیش تو این دنیا!!!!!

سلام دوست گرامی شما دچار عشق یکطرفه شده اید احساسی که هیج نتیجه و هدفی ندارد و تنها باعث میشود شما با افراد مناسب اشنا نشوید و همیشه در پیله تنهایی خود بمانید منطقی باشید و واقع بین و خود را اب پیله و حصار این احساس نجات دهید

آقا من ۱۸ سال دارم از یک دختره ۱۵ ساله خوشم میاد و میخواهم با او دوست بشم بعد دست و بالم باز شد با او ازدواج کنم. من چهار ساله که از او خوشم میاد وشدیدن افسرده شدم یکبار دوستام بهش گفتن که من میخواهم بااو صحبت کنم ولی نیامد و بعد از چند روز مادرش آمد گفت د۷تره من همه چیرا میاد راجع به شما به من میگه و دختره من اهله این کارا نیست دوره دختره من را خط بکشید ولی من تو مغزم نمیره نمیتونم بدونه اون زندگی کنم چیکار کنم. ریادم میرم سمتش ولی از دستم فرار میکنه واقعا خسته شدم دیگه امیدی به زندگی ندارم یکی مرا راهنمایی کنه.

سلام دوست گرامی سن شما و دختر برای ورود به رابطه عاطفی زود هست و بهتر هست صبر کنید تا هر دو در شرایط مناسب و منطقی قرار بگیرید که بتوانید به درستی به شناخت برسید

سلام ببخشید سالهاست که درگیرم آیا ممکنه ما عاشق کسی باشیم که بخواهیم همیشه لبخندیشو ببینیم و واسمون به ما رسیدن خیلی مهم نباشه مهم خوشحالیش باشه و فقط ببینیم آیا این حس عاشقانست اخه مگه ممکنه عاشق باشیم اما واسمون بیش‌تر خوشبختیش مهم باشه تا به مارسیدن یعنی حتی اگه از کس دیگه هم خوشش بیاد ما خیلی ناراحت نباشیم اخه این عشقه؟

سلام دوست گرامی درجه ای از دوست داشتن این هست که برای شما ارامش و رضایت شخص مقابل مهم هست و تلاش میکنید شخص به این ارامش برسد اما باید توجه کنید که خودتون را وقف نکنید

باسلام.دختری هستم سی وسه ساله ۱۴سال پیش عاشق یه هم دانشگاهیم شدم واقعا از روی عقل با شناخت عاشقش شدم و هستم هنوزم همه جا تو شادی ها و تو گریه ها و تو خلوتم حسش میکنم و و اونقدر برام محترم و عزیز و دست نیافتنیه و فک می کنم خدا اونو آفریده که من عاشقش بشم… جدیدا جرات کردم وجسارت کردم از علاقه ام بهش گفتم و حالا پشیمونم چرا بهش گفتم و متوجه شدم اون زمان دانشجویی هم از علاقه من خبر داشته.. از وقتی بهش علاقه مو گفتم سرد رفتار میکنه و این باعث آزارم میشه و متوجه شدم از ناحیه دختری شدیدا آسیب دیده و روحیه مناسبی نداره و این بد بودن حالش احساس میکنم روی منم تاثیر گذاشته خواهان صحبت کردن نیست و منم بهش اصرار نمی کنم.اما ناراحتم که او از زندگی لذت نمیبره و نمیتونم کمکش کنم و منو نادیده میگیره.البته یه مشکل بزرگم این که چهره ای زیبا ندارم و عادی هستم و در این مورد متاسفانه خودم در حدش نمیدونم چون اون از زیبایی خدا دادی چه از لحاظ چهره و چه رفتار و شخصیت برخورداره و حالا احساس میکنم دلیل بی اعتنایی و سرد بودنش بخاطر نبودن زیبایی صورتمه.و فک می کنم باید باز فقط با عشقش زندگی کنم و خودشو دست نیافتنی میبینم و میگم لیاقت دختر زیباروی رو داره.سوال من اینه ایا میشه این عشق و از یاد برد و دوباره عاشق شد…هرچند این همه سال نتونستم

سلام دوست گرامی اینکه شما ابراز علاقه کردید اشتباه بزرگی نیست اما ادامه دادن و ابراز مجدد اشتباه هست ایشان هنوز درگیر گذشته و رابطه قبلی هستند و باید تلاش کنند فراموش کنند تنها کمک فعلی شما این هست که ترغیبشون کنید به مشاور مراجعه کنتد و سعی کنید جوری رفتار نکنید که احساس کنند شما به ایشون وابسته هستید

سلام من عاشق دختری شدم و ازش خواستگاری کردم . ولی در جواب به من گفت که کسی دیگه ای رو دوست داره و نمیتونه به کسه دیگه به جز اون فکر کنه و ازم خواهش کرد دیگه موضوع رو مطرح نکنم . ولی من واقعا به اون دختر علاقه دارم الان نمیدونم چکار کنم . آیا اگر به ابراز عشق و علاقه ادامه بدم باعث ناراحتی اون دختر میشم یا برعکسه ؟ من خودخواهم ؟؟

دوست عزیز سلام

شما حق دارید عاشق بشید و حق دارید برای به دست آوردن کسی که دوست دارید هم تلاش کنید، اما واقعیت این هست که گاهی با وجود تمام تلاش و سعی‌ها، ممکنه فرد مقابل راضی نشه. حالا شما دو تا انتخاب دارید، یا تلاشتون رو بیشتر کنید یا نظر ایشون رو بپذیرید. البته باید در نظر داشته باشید ممکنه تلاش‌هاتون جواب نده و … .

یادتون باشه، همون‌طور که شما از بین دختران زیادی که اطرافتون هستن ایشون رو انتخاب کردید، ایشون هم می‌تونن انتخاب خودشون رو داشته باشند و جواب منفی ایشون دلیلی بر این نیست که شما آدم جذابی نیستید یا … . گاهی اوقات تو زندگی مجبوریم چیزهایی رو بپذیریم که خوشایند نیستند ولی … .

آیا اگه از طریق خانواده ها وارد بشم بهتره . به نظرم شتید منم اشتباه کردم موضوع رو مستقیم بیان کردم . شاید اگه با واسطه بیان میشد بهتر بود چون دختر ها ذاتا خجالتی هستند . خب هر دختری ممکنه چند تا خواستگار داشته باشه که این طبیعیه . با توجه به شرایط پیش اومده از راه خانواده ها وارد شدن تاثیر مثبتی داره ؟

سلام من یه پسری رو دوست دارم که دوست برادرم میشه بالا یه توضیحی هست که مثلا از گوشیتون استفاده کنید پیام برای ایشون بفرستید خب من که شمارشو ندارم الان دقیقا خودش۲۰سالشه و من کوچیک من که۱۳‌اما نمیدونم چطور که ابتدا کنم چطور بزارم که به من حسی کنه بدونه که دوستش دارم یا خودش دوستم داره لطفا کمک کنید خواهشن😔

دوست عزیز سلام

توی سنین نوجوانی، این احساس که کسی رو دوست داشته باشید پیش میاد؛ اما مساله این هست که بهتره با عجله تصمیم نگیرید و بگذارید زمان بگذره. هرچقدر سن شما بالاتر بره، قطعا هم خودتون رو بهتر می‌تونید بشناسید و هم ایشون رو. آدم‌ها معمولا تا بزرگسالی، هر سال ممکنه نظرشون عوض بشه و برای همین ممکنه چند سال دیگه شما ملاک‌هایی تو ذهنتون باشه که ایشون نداشته باشن. پس ببهتره که فعلا سعی کنید سر خودتون رو به کارهای دیگه گرم کنید تا این موضوع رو کم کم فراموش کنید؛ بعدا فرصت دارید که ببینید چه ملاک‌هایی دارید و براساسش تصمیم بگیرید کسی که دوست دارید رو چطور جذب کنید.

با سلام و عرض ادب من دختری ۱۵ ساله هستم که از طریق مجازی عاشق پسری شدم شاید باورتون نشه ولی واقعا عاشقشم با اینکه بد هیکله ولی بازم دوسش دارم یه مدت با هم رابطه داشتیم ولی باز جدا شدیم و اینم بگم اون قبلا با دختری دوست بود و عاشقش بود که دختره ازش جدا شد فهمیدم عشقم یک طرفه است حالا میخوام اونو هم عاشق خودم بکنم راه حلی دارین؟😭

دوست عزیز سلام

خیلی وقت‌ها علاقه‌مندی احساسی هست که بدون دلیل در ما ایجاد می‌شه، اما مساله این هست که چون این علاقه بدون شناخت هست، معمولا نتیجه خوبی نداره. به‌علاوه، شما قطعا با افزایش سن و بزرگ‌تر شدنتون، معیارها و ملاک‌های متفاوتی برای دوست داشتن پیدا خواهید کرد که عموما بسیار بسیار متفاوت با ملاک‌های الانتون هست. پیشنهاد می‌کنم صبر کنید تا کمی ملاک‌هاتون تثبیت بشن و بعد برای جذب کسی که دوست دارید تلاش کنید. شما الان می‌تونید با کمک روش‌های مختلف موقتا این احساس رو مدیریت کنید تا در زمان مناسبیش. به عنوان مثال می‌تونید سرتون رو به کارهای دیگه گرم کنید یا با دوستانتون بیشتر معاشرت کنید و … .

سلام من از مرد 42 ساله مجرد خوشم اومده و بهشون گفتم من 23 سالمه اما ایشون برای اختلاف سنمون نمیخواد میگه من چیزی میخوام که ممکنه بهت اسیب بزنه اما من عاشقشم اولین جنس مذکری یست که باهاش حرف میزنم و خودم میدونم که واقعا عاشقش شدم مثل حس دفعه قبلم نیست خیلی قوی تره یک لحظه هم از ذهنم خارج نمیشه میخوام برگرده چیکار کنم؟؟؟ چیکار کنم بفهمه من بچه نیستم من شیشه نیستم که بهم دست بزنه بشکنم خیلی با ملاحظه با من رفتار میکنه من میخوام مال من بشه چیکار کنم؟؟میخوام این حس رو دو طرفه کنم اما ارتباطمون به طور کامل قطع شده و من فقط ایشون رو گاهی میبینم من میخوام به ایشون پیام بدم اما نمیدونم چطوری شروع کنم چطوری کاری کنم که حداقل دوست معمولی باشیم تا همدیگه رو بشناسیم.

با سلام من چند سالی هست که عاشق دختر عمویم هستم و قصد ازدواج دارم ولی او من را دوست ندارد من حرف دلم رو بهش گفتم ولی اون جواب رد داد الان من چیکار کنم با او ادامه دهم یا او را ترک کنم

سلام دوست گرامی ابتدا لازم هست دلایل جواب منفی ایشان بررسی شود و سپس به ادامه یا ترک رابطه اقدام شود

من با آقایی آشنا شدم که از دوستان خیلی قدیمیمه و به طور کامل همو میشناسیم،هر دومون یه رابطه بد و شبیه بهم داشتیم،خیلی همو درک میکنیم و میفهمیم،کم کم من از ایشون خوشم اومد،ایشونم همینطور،اما ایشون به طور نامحسوس میگفتن اما من اشتباه کردم طاقت نیوردم و اول پیش قدم شدم و مستقیم حسمو به ایشون گفتم الان باید چیکار کنم حس میکنم خودمو کوچیک کردم و نباید اول پیش قدم میشدم اما الان که این کار و کردم باید چیکار کنم که فکر نکنه من غروری ندارم و درضمن دوست دارم ایشونو به خودم جذب کنم

دوست عزیز سلام

اول از همه به شما بگم که عاشق شدن و دوست داشتن کسی، هیچ اشکالی نداره و شما اشتباهی نکردید که به خاطرش احساس کوچیک شدن داشته باشید. بله، درسته؛ زمانی که پیشنهاد از سمت آقا باشه خیلی بهتره، اما به هر حال شما اینکار رو کردید و گذشته قابل تغییر نیست. به جای غصه خوردن و افسوس، به فرد مقابل نشون بدید که شما چه ویژگی‌های مثبتی دارید و … . برای اینکار می‌تونید از مقالات مختلفی که در سایت گذاشته شده استفاده کنید و غیر مستقیم به ایشون علاقتون رو نشون بدید. در عین حال، استانداردهای خودتون رو هم نشون بدید.

سلام عزیزم منم عاشق ی پسر مسجدی شدم تو کاشان و ب خواتردلایلی از اون شهر رفتیم و من از اون پسر خیلی دور شدم ولی پیجش اینستاشا دارم و همچنین شمارشا ب نظرتون بهش بگم دوسش دارم

سلام دوست گرامی میتوانید ابتدا از طریق اینستا ایشان را فالو کنید و به مرور طی ارتباط و کامنت، بیشتر اشنا بشید و شروعی برای شناخت باشد

آدرس: تهران، پونک، نبش بلوار پونک، پلاک 2، طبقه سوم، واحد 6

تلفن پشتیبانی:02146015870

رزرو نوبت مشاوره

انجمن روانشناسی آمریکا

سازمان نظام روانشناسی و مشاوره ایران

سازمان بهزیستی ایران

انجمن روانشناسی ایران

 

شاید همه ما به قدر کافی خوش شانس نباشیم تا کسی که عاشقش هستیم ، نیز عاشق ما باشد، اما این موضوع نباید ما را مایوس کند چرا که بسیاری مواقع عدم علاقه طرف مقابل شاید بدلیل عدم شناخت کافی یا یک سوءتفاهم باشد، بنابراین می‌توان با یک راهکار درست این مسئله را حل کرد. اما برای تبدیل عشق یک طرفه به رابطه متقابل و دو طرفه باید به این نکته مهم نیز توجه داشت که هر قدم اشتباه ممکن است او را از شما دورتر و دورتر کند، پس در این مسیر باید بسیار صبور بود و با افراد آگاه و با تجربه مشورت کرد.

فهرست مطالب

عشق یک طرفه حتی در بین زوج‌هایی که قصد ازدواج دارند نیز ممکن است وجود داشته باشد بدین صورت که یکی از زوجین 100% فداکاری و جانفشانی از خود نشان می‌دهد و این درحالی است که شریک مقابل به ندرت از خود علاقه‌ای نشان می‌دهد. یک معشوق ممکن است آگاهانه عشق یک طرف را رد کند یا حتی ممکن است کوچکترین علامتی نسبت به ابراز علاقه فرد مقابل خود نشان ندهد. برخی نیز با عشقی یکطرفه ازدواج را آغاز می کنند به امید این که در آینده این عشق به عشقی دوطرفه و حقیقی تبدیل می شود ولی به این گونه افراد اکیداً توصیه می شود این مسئله را در مشاوره پیش از ازدواج مطرح نمایند.

چطور عشق یک طرفه را دو طرفه کنیم

بعد از دانستن این‌که عشق یک طرفه چه ناراحتی‌هایی را در پی دارد، حالا وقت آن است که با مروری در نشانه‌های عشق یک طرفه که در این قسمت ارائه می‌کنیم ببینید که در کجای یک زندگی عاشقانه قرار دارید. این علائم مطابق موارد زیر هستند:

کاملا واضح است که عشق یک طرفه دردآور است چراکه شما وقت و انرژی خود را برای کسی هدر می‌دهید که حتی به خودش زحمت نمی‌دهد که به شما فکر کند. اما عشق یک طرفه قرار نیست همیشه بد باشد. زمانی‌که احساس می‌کنید عشقی که بدامش افتادید ارزشش را دارد می‌توانید واقعا سعی خود را بکنید تا عشق یک طرفه شما سرانجام داشته باشد.

درد، آزردگی و غم ناشی از روابط را می‌توان به روش‌های مختلف حل و فصل کرد اما درخصوص دل شکستگی در رابطه‌ای که هرگز شکل نگرفته چه باید کرد؟ عشق یک طرفه خود را ارزیابی کنید و یک تصمیم عاقلانه و صادقانه درباره آن بگیرید. آیا قصد دارید بی خیال آن شوید یا به خواسته خود برسید؟ این مقاله کمک می کند با اجرای  استراتژی ۷گانه زیر، کاری کنید تا عشق یک طرفه شما تبدیل به یک رابطه عاشقانه دو طرفه شود.

وقتی عاشق کسی می‌شویم که همین احساس را نسبت به ما ندارد اولین کاری که می‌کنیم این است که بدنبال خطاها و عیوب خودمان می‌گردیم، اما این درست نیست. از فکر این‌که به اندازه کافی خوب نیستید خود را سرزنش نکنید و این حقیقت را بپذیرید که این تنها شرایط است که با شما سازگار نیست. همه ما همانند چیزهای مختلف ازجمله تغذیه و نوع پوشش متفاوت از یکدیگر هستیم. بنابراین اگر فردی همان احساسی را که ما نسبت به او داریم را نداشت باید درک کنیم در شرایطی هستیم که قابل کنترل نیست و آن را بپذیریم.

درمورد احساسات خود مطمئن باشید. با درون خود ارتباط برقرار کنید و ببینید که آیا واقعا می‌خواهید عشق یک طرفه را به عشق دوطرفه تبدیل کنید یا خیر. بیشتر عاشق‌های یک طرفه از دنبال کردن معشوق خود پشیمان می‌شوند چرا که بعدها متوجه می‌شوند که عشقشان واقعی نیست. بنابراین هنگامی که واقعا درمورد احساسات خود مطمئن شدید تصمیم بگیرید و به پیش بروید.

برای این‌که معشوق شما ارزش شما را درک کند باید به ارتباط با او ادامه دهید. بیش از حد ناامید نشوید بلکه به او زمان و فرصت پاسخ دادن را بدهید. با گفتگوی با معشوق خود این امکان را فراهم کنید تا درک کند که شما همواره در کنار او هستید.

 

باید با پیام‌هایتان حسی را به او منتقل کنید تا به حال کسی به او منتقل نکرده است. پیام‌‌های که با موبایلتان برای او می‌فرستید باید نشان بدهد که شما چقدر محترم، خاص، شوخ و قابل اعتماد هستید و از جذابیت و سیاست زنانه برخوردارید. از آنجایی که هر دختری این مهارت را ندارد که در پیام این ویژگی‌ها را نشان بدهد، شما با این کار برای او منحصر به فرد می‌شوید. هیچ وقت قدرت پیام‌هایتان را دست کم نگیرید امروزه همه به موبایلشان وابسته هستند و ساعات زیادی را در حال استفاده از آن هستند، اگر شما بتوانید با این دستگاه حس خوب و منحصر به فردی را به او بدهید او به جای موبایلش به حسی که شما با موبایل به او منتقل می‌کنید وابسته می‌شود. رادیو عشق در دوره جذب عشق با موبایل رموز حذب کردن فرد مورد علاقه‌تان را از طریق موبایل و پیام به در اختیارتان قرار داده است.

 

خوب نیست که اجازه بدهید عشق یک طرفه شما را کاملا از پا در بیاورد. بهتر است برای خود مرزهای مشخصی ایجاد کنید. به کسی که دوستش دارید اجازه دهید از احساسات شما آگاه شده و ارزش شما را درک کند. کاری کنید که معشوق شما باور کند که او را واقعاً دوست دارید. اگر خیلی حساسیت نشان دهید، مطمئناً شما را کاملا نادیده خواهد گرفت.

این بدین معنا نیست که بیش از حد اشتیاق نشان بدهید و برای تحت تاثیر قرار دادن او کارهای عجیب و غریب کنید. بلکه شما باید به خود اعتماد کرده و کمک کنید تا معشوق شما را بهتر درک کند. سعی نکنید عیوب خود را پنهان کنید چراکه باید اجازه دهید طرف مقابل درون و برون شما را خوب درک کند. بدین ترتیب احتمالا با شما ارتباط برقرار خواهد کرد.

برای این‌که معشوق شما احساس متقابل شما را داشته باشد باید در تمام جوانب زندگی به او احترام بگذارید و یاد بگیرید با تمام وجود او را بپذیرید. با نشان دادن عشق و علاقه مناسب، او نیز ارزش واقعی شما را درک خواهد کرد.

خیلی مهم است که همیشه و به‌ ویژه در لحظات بد در کنار معشوق خود باشید. با حمایت او در لحظات سخت زندگی و در کنار او بودن در طول لحظات خوش می‌توانید یک نقش محونشدنی در ذهن او ایجاد کنید. حامی بودن ویژگی است که معمولاً افراد در شریک بالقوه خود جستجو می‌کنند. به خاطر داشته باشید که به تنهایی نمی‌توانید عشقی یکطرفه را به موفقیت برسانید ، بلکه طرف مقابل هم باید همین تلاش را بکند. اما با این وجود، این وظیفه شماست که به معشوق خود اطمینان بدهید که رابطه بین شما دو نفر درحال نتیجه دادن است و شما واقعا او را دوست دارید.

همانطور که گفته شد برای تبدیل عشق یک طرفه به رابطه‌ای پایدار و متقابل باید تغییرات مهمی در رفتار و زندگی خود داشته باشید تغییراتی که صبر و سعه صدر شما را می‌طلبد. اینکه بتوانید احساسات خود را کنترل کنید و در شرایط خاص بهترین عکس العمل را نشان دهید، گاهی بسیار دشوار خواهد بود، بنابراین برای تبدیل رابطه یک طرفه به رابطه متقابل نیاز به دانش، مهارت و یک برنامه مدون دارید. رادیو عشق  برای رسیدن به عشقی که لیاقش را دارید، کارگاهی را برای پایه اصول و تئوری‌های روانشناسی طراحی کرده است، که قدم به قدم شما را در مسیر رسیدن به خواسته‌تان همراهی می‌کند. در کارگاه بازگرداندن آموزش-محور عشق و ازدواج که بصورت آنلاین برگزار می‌شود، دانش و مهارت برای جذب عشق و ساختن یک رابطه پایدار و متعهدانه را خواهید آموخت.

جهت ارتباط با کارشناسان رادیو عشق و مطرح کردن سوالات خود می توانید با شماره 02146015870 تماس بگیرید. علاوه بر این کارشناسان ما با آغوشی باز آماده پاسخگویی به سوالات شما از طریق تلگرام و واتساپ (09035714068) هستند.

عشقت رو جذب کن

میخوای یاد بگیری چطور روز به روز بیشتر قلب عشقتو بدست بیاری؟ چطور یه رابطه موفق منجر به ازدواج داشته باشی؟ چطور یه زندگی مشترک موفق داشته باشی؟ پس فرصت را از دست نده! تو هم به جمع دنبال کنندگان پیج رادیو عشق در اینستاگرام اضافه شو…

عضویت در خبرنامه رادیو عشق

34 بازدید

43 بازدید

113 بازدید

101 بازدید

177 بازدید

دیدگاه

نام *

ایمیل *

وب‌ سایت

ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی می‌نویسم.

مشترک نمی شومدریافت همه دیدگاه های این نوشتهفقط دریافت پاسخ دیدگاه های خودم

سلام وقتتون بخیر و نیکی.من ۱۹سالمه از۱۵سالگی کار میکنم ارتباط اجتماعی خیلی بالایی دارم.ضمن اینکه صدای خوبی دارم…واقعیت من تو بین افرادی که باهاشون سر و کار دارم به اقایی بر خوردم که ازم۱۷سال بزرگترن خیلی با شخصیتن وازنظر اجتماعی و مالی سطح بالایی دارن.ایشون اومدن حضوری منو دیدن و متوجه شدم ایشون تغییر جنسیت دادن.و از خانومی خوششون میاد…من تماما بهشون کمک کردم که با اون خانوم ارتباط بگیرن ضمن اینکه باهم ارتباط عاطفی هم این وسط داشتیم و ایشونم از من خوششون میومد.در اخر چند وقتی هست که اون خانوم برگشتن به رابطه و من با پای خودم دور شدم…ضمن اینکه هنوز از سمت اون اقا پیام دریافت میکنم و البته خیلی خوشم اومده ازشون و به معنای واقعی عاشقشون شدم.اون فکر میکنه من عوض شدم ولی من دور شدم چون اون به چیزی که میخواسته رسیده و دیگه نیازی نیست باشم.هنوز خیلی جاها کمکشون میکنم و از کاری که بتونم دریغ نمیکنم….ولی من واقعا دوسشون دارم و میخوام اینو بدونه….چند باری بهش گفتم ولی دیگه نمیگم چون نمیخوام مردد شه…من واقعا نمیدونم چیکار کنم…

سلام دوست گرامی به حالتی که شما در آن قرار گرفتید، تله ایثار گفته می‌شود. طرحواره‌ها مانند یک عینک روی چشم، باعث می‌شوند که به صورت مداوم تصمیمات اشتباه بگیرید و یا به کسانی کمک کنید که اصلاً نیازی به کمک ندارید. نیاز دارید که حتما از کمک مشاور و درمانگر استفاده کنید تا بیش از پیش در این تله قرار نگیرید.چطور عشق یک طرفه را دو طرفه کنیم

سلام من 7سال با یه اقایی دوستم قصد ازدواج داشتیم ولی بدلیل اینکه من دچار پسوریازیس بودم بینمون مشکل ب وجود اومد این موضوع قبول نکرد ولی الان گفته قبول میکنه ب شرط اینکه6سال دیگ ازدواج کنیم این اقا انگار سادیسم داره واقعا سالهاس ک منو با حرفاش و رفتارش زجر میده نمیدونم واقعا چیکار کنم من خیلی عاشقشم

سلام دوست گرامی بیماری پوستی شما با دارو و مراقبت از دستگاه ایمنی بدن قابل کنترل است. اما درباره شرطی که او گذاشته است که غیر از این 7 سال، 6 سل دیگر نیز منتظر باشید؛ باید واقع‌بینانه‌تر به ماجرا نگاه کنید. البته شما سن خودتان را نگفتید؛ اما در هر صورت این انتخاب شماست که در حالت انتظار با فردی بی‌هدف بمانید یا خیر. توصیه می‌کنیم با مشاوران رادیو عشق نوبت مشاوره داشته باشید.

سلام من پسری ۱۹ سالم عاشق یه دختر شدم و الان ۱ سال و ۵ ماهه ک با همیم قبلا خیلی بهم عشق و علاقشو نشون میداد و راضی بود ک باهم نامزد بشیم ولی چن وقت پیش از دستم ناراحت شد و از فردای اون روز که تا الان ک حدود ۲ ماهی میشه باهام خیلی سرده و دیگ بهم ابراز علاقه نمیکنه و دیگه تمایلی به ازدواج نداره و من نمیتونم با کسی درد و دل کنم و خیلی ناراحتم و فکر و خیال نمیذاره که بدونم چه کاری انجام بدم میشه کمکم کنین؟

سلام دوست گرامی علت این سردی باید بررسی شود و اشاره کردید که از دست شما ناراحت شده بود؛ چه اتفاقی افتاد که این ناراحت به سردی رسیده است؟ و آیا شما شرایط نامزدی و ازدواج را دارید؟

سلام من یه دختر 24 سالم و عاشق کسی شدم که 10 سال ازم بزرگتره راستش اوایل فقط یه حس کمرنگ بود بهش اهمیتی ندادم اما یهو دیدم گوشیم پرشده از عکساش بک گراندم پروفایلام همش عکس اون شده هرکی ازش بد میگفت باهاش دعوا میکردم راستش همش تو رویاهام با اونم راستش اون اصلا نمیدونه که من وجود خارجی دارم گاهی وقتا نا امید میشم ولی باز به خودم میگم که خدا منو دوس داره خدا کمکم میکنه هر دختری آرزوشه که با اون باشه تا حالا عاشق نشده منم تا حالا با پسری رابطه ای نداشتم اون خیلی معروفه یه سلبریتی ولی خب من چی حتی همشهری هم نیستیم کمک میخوام فراموشش کنم یا بهش فکر کنم؟ دارم دیوونه میشم همش بهش فکر میکنم هر شب به خاطرش گریه میکنم ای کاش مال من شع😔💔

سلام دوست گرامی به اتفاقی که برای شما افتاده است، ساختن خانه روی آب گفته می‌شود؛ چون روی کسی سرمایه‌گذاری کردید و امیدوار هستید که کاملاً علاقه‌تان یکطرفه است. بهتر است به جای اتلاف وقت و امیدواری بیهوده، به رابطه در دسترس‌تری فکر کنید.

سلام من از بچگی عاشق یه نفر بودم (دختر _فامیل نزدیک هم هست) اما بعدش ک بهش گفتم گفت ت مث داداشمی و … گفتم واقعا عاشقشم و… ک در جوابم گفت گمشو . منم از اون وقت ب بعد دیگه بهش پیام ندادم اما واقعا بخدا حتی یک لحظه هم نتونستم از فکرش بیام بیرون بخدا این چندبار هم خوابش میبینم _حالا راهی هست ک اونم از من خوشش بیاد یا همین طور بسوزم

سلام دوست گرامی به سن خودتان اشاره نکردید. اگر طرف مقابل شما حسی ندارد، بهتر است خودتان را معطل نکنید؛ اما برای اینکه بتوانید بیشتر دیده شوید، اصرار بیش از اندازه برای این رابطه نداشته باشید و مشغول به کسب موفقیت و پیشرفت‌های فردی در زندگی‌تان باشید.

سلام وقتتون بخیر، من دختر۲۲ ساله هستم، دانشجو سال آخر هستم و نسبت ب پسری در دانشگاه حس خوبی دارم و دوستش دارم اما شنیده بودم دوست دختر داره و به محض شنیدن این موضوع سعی کردم جلوی احساساتم رو بگیرم و این کار رو کردم ، یه چند بار هم همو در حد رد شدن تو دانشگاه دیدیم ولی نمی‌دونم منو یادشه یا نه، در فضای مجازی با پیج فیک اونو دنبال میکنم البته قبل از اینکه دوستش داشته باشم نسبت بهش حسی پیدا کنم اومد ب پیج من درخواست داد و من قبول نکردم و آنفالو و بلاکش کردم واسه همه پسرا اینجوریم و از این بابت خیلی الان خودمو سرزنش میکنم ، ولی مدتیست متوجه شدم با کسی ک در رابطه بوده، در اینستاگرام همدیگرو آنفالو کردن … من تا حالا با هیچ پسری تو عمرم نبودم ولی این پسر رو ک دیدم احساس خوبی نسبت ب رفتار مردونش دارم البته تحقیقی درباره اش نکردم فقط در حد اسم و فامیل و رشته ایشون و اینکه عضو انجمن کانون دانشگاه هست و من از مسئولیت پذیر بودنش و دوندگی برای دانشجویان بدون هیچ ترسی ک دارند و از جون و دل مایه میذارن، عاشق این خصلتشون شدم . ولی ب خودم اجازه نمیدم ک اظهار عشق کنم به ایشون و غرور منی که دخترم له شه … از عواقب اینکه عکس العملش چیه میترسم … اینم نکته مهمیه ک فرهنگامون متفاوته ایشون لر هستند و من فارس … لطفاً از من نخواهید برم و درباره دوست داشتن بهش بگم ی راه حل دیگه پیش پام بذارید ،

سلام دوست گرامی ویژگی‌هایی که از ایشان گفتید برای شما جذاب است، اما او فعلا به سمت شما گرایشی نشان نداده است. می‌توانید اگر امکانش را دارید عضو کانون شوید و رفتارهای او را زیرنظر داشته باشید. در رابطه با تفاوت فرهنگی، اگر در خانواده شما این مساله خط قرمز است، به این رابطه ورود نکنید.

سلام ببخشید مزاحم شدم من بار قبلی هم پیام دادم ولی جوابمو ندادین. من شونزده سال دارم و حدودا از اسفند سال قبل عاشق ی دختری که همشهری من هستش شدم . من ایشون رو کلا از نزدیک یک بار دیدم ولی خب ایشون رو فضای مجازی دنبال میکردم حدود هفت ماه از حس من به ایشون گذشت و چون این مدت خیلی بهم فشار اومده بود بالاخره حسمو بهشون گفتم ولی متاسفانه اون گفت که نمیخاد وارد رابطه بشه و گفت که من فراموش کنم . ولی من متاسفانه همچنان هم نتونستم فراموش کنم و تقریبا هر دقیقه به فکر ایشونم و یجورابی باعث ایجاد تداخل در زندگیم شده . خیلی از دوستانم هم برای فراموش کردنش بهم کمک کردن ولی باز نتونستم .من ایشون رو خیلی خیلی دوست دارم و با اینکه بهم جواب منفی دادن بازم نتونستم فراموششون کنم . ازتون خواستم بهم کمک کنید که چطوری با این مسئله زندگیمو ادامه بدم . ایا باید ایشون رو فراموش کنم که فک نکنم بتونم یا باید صبر کنم و در آینده دوباره حسمو بهشون بگم لطفا کمکم کنید . مرسی از سایت خوبتون

!سلام با عرض سلام و ادب چند ماهه درگیر عشق یکطرفه هستم پسر داروخانه داره من از وقتی که دیدمش عاشقشم ولی نمیتونم بهش بگم اصلا کلا سرش پایینه اینقدر دختر مییاد به روی کسی نه می‌خنده نه چیزی اضافه میگی مؤدب هست من فکر میکنم عاشق کسی دیگه هست همه بهم میگن دختر به این زیبایی با اون پسر چی کار داری من خستم دیگه کمکم کنید

سلام دوست گرامی به سن خودتان اشاره نکردید. دلیل جذب شدن به ایشان چیست؟ به دلیل بی‌توجهی که به شما و یا دیگران دارند؟ وقتی دلیل این جذب شدن را بدانید متوجه می‌شوید که چرا نسبت به ایشان حس خوبی دارید. گفتید تصور می‌کنید که او شخص دیگری را دوست داشته باشد، اما این صرفا یک فکر است که می‌تواند درست یا غلط باشد. و نکته آخر گفتید همه می‌گویند دختر به این زیبایی با او چه کار داری؛ این حرف نشان می‌دهد که اولا همگی از این علاقه شما مطلع هستند و این کار را برای شما سخت می‌کند، دوماً نگاه دیگران چرا این است که او از شما کمتر است و یا شما از او سرتر هستید؟ این مسائل باید حتما توسط مشاور شما بررسی شود و همچنین می‌توانید برای آموختن صحیح جذب عشق، از دوره آموزشی« جذب عشق، از آشنایی تا ازدواج» رادیوعشق استفاده کنید.

چطور میشه مشاوره گرفت

برای رزرو نوبت می‌توانید با شماره تلفن 02146015870 تماس بگیرید یا به شماره 09035714068 در واتساپ یا تلگرام پیام دهید تا نوبت شما توسط همکاران ثبت شود(پشتیبانی رادیو عشق از ساعت 10 صبح تا 1 بامداد پاسخ‌گوی تماس‌ها و پیام‌های شما هستند. در خارج از این زمان هم حتما به شما پاسخ‌ داده خواهد شد، البته با کمی تاخیر). همچنین می‌توانید بصورت اینترنتی در زمان و روز دلخواه‌تان نوبت مشاوره‌تان را رزرو کنید.

سلام ببخشید مزاحم شدم من بار قبلی هم پیام دادم ولی جوابمو ندادین. من شونزده سال دارم و حدودا از اسفند سال قبل عاشق ی دختری که همشهری من هستش شدم . من ایشون رو کلا از نزدیک یک بار دیدم ولی خب ایشون رو فضای مجازی دنبال میکردم حدود هفت ماه از حس من به ایشون گذشت و چون این مدت خیلی بهم فشار اومده بود بالاخره حسمو بهشون گفتم ولی متاسفانه اون گفت که نمیخاد وارد رابطه بشه و گفت که من فراموش کنم . ولی من متاسفانه همچنان هم نتونستم فراموش کنم و تقریبا هر دقیقه به فکر ایشونم و یجورابی باعث ایجاد تداخل در زندگیم شده . خیلی از دوستانم هم برای فراموش کردنش بهم کمک کردن ولی باز نتونستم .من ایشون رو خیلی خیلی دوست دارم و با اینکه بهم جواب منفی دادن بازم نتونستم فراموششون کنم . ازتون خواستم بهم کمک کنید که چطوری با این مسئله زندگیمو ادامه بدم . ایا باید ایشون رو فراموش کنم که فک نکنم بتونم یا باید صبر کنم و در آینده دوباره حسمو بهشون بگم لطفا کمکم کنید . مرسی از سایت خوبتون

سلام وقت شما بخیر دختری هستم 32 ساله… دو سال و دو ماه پیش با پسری آشنا شدم که از نظر من گزینه ی مناسبی برای ازدواج با هم بودیم. پس از اینکه شناخت ازش کسب کردم بهش علاقمند شدم ولی از اول به من گفت که سالیان سال قبل عاشق دختر یکی از فامیلهاشون بوده که ازدواج کرده و هیچوقت عاشق من نمیشه… زمان پیش رفت تا خانواده هامون مطلع شدند و الان در شرف خواستگاری هستیم. من واقعا عاشقانه دوستش دارم و دلم می خواد زندگی خوبی را با هم بسازیم اما هر وقت که دعوامون میشه و جر و بحث می کنیم به من میگه تو عاشق نیستی، من قبلا که عاشق بودم اگر عشقم می گفت بمیر من میمردم ولی تو اینطوری نیستی… با گفتن این حرفهاش حالم خراب میشه و احساس میکنم با گذشت دو سال هنوز، دلش جای دیگه ای هست و منو دوست نداره این روزها که در شرف خواستگاری هستیم و باید بهترین روزهای زندگیم باشه واقعا روزهای بدی رو می گذرونم شبها تا صبح گریه می کنم و حال روحیم واقعا خراب شده چندین بار تصمیم گرفته ام که همه چی رو تموم کنم حس میکنم نسبت به من احساسی نداره و واقعا سرده و موندن یا رفتن من براش ارزشی نداره خواهش میکنم راهنماییم کنید متشکرم از شما

سلام دوست گرامی همانطور که اشاره کردید، پرونده گذشته برای طرف مقابل شما همچنان باز است. بهترین تصمیم این است که قبل از برگزاری مراسم و عقد، به مشاور پیش از ازدواج مراجعه کنید. او باید بتواند از گذشته عبور کند تا زندگی مناسبی را برای شما بسازد. شما نیز به او بگویید که وقتی در مورد گذشته صحبت می‌کند، شما حال بدی پیدا می‌کنید. آموختن مهارت‌ ارتباط موثر می‌تواند برای شما بسیار کمک‌کننده باشد.

سلام ببخشید مزاحم شدم.من شونزده سالمه حدودا اسفند پارسال بود که به دختری ک همشهریمه علاقمند شدم و توی فضای مجازی ایشون رو دنبال میکردم .حدود شش ماه به ایشون علاقمند بودم و بالاخره توی مرداد ماه علاقمو بهشون گفتم و متاسفانه ایشون نه گفتن .بعد از این اتفاق هم متاسفانه علاقه من به ایشون کمتر نشد و تو این مدت حالم خیلی بد بود واقعا هرکاری هم میکنم نمیتونم ایشون رو فراموش کنم .خواستم ازتون کمک بگیرم که چیکار کنم آیا فراموش کنم یا صبرکنم یا هرچیز دیگه ایی ….مرسی

سلام و خسته نباشید من عاشق پسری شدم که دوست خانوادگی ما و از من ی سال بزرگتره من بهش گفم دوسش دار و ازش پرسیدم که حسی بهم داره و گفت من همه رو دوس دارم ما قبلا رفیق بودیم اما اون جدیدا باهام سرد شده و بهم محل نمیزاره میشه بگید چطوری میتونم اون رو ب خودم علاقه مند کنم

سلام دوست گرامی جذب عشق مسیر تخصصی دارد. به این نحو که شما اولین اشتباه را مرتکب شدید و به صورت مستقیم علاقه خود را بیان کردید. علت سردی او نیز همین مساله است. بهتر است با کمک دوره «جذب عشق از آشنایی تا ازدواج» این مسیر را به شکل درستی پیش ببرید.

سلام خسته نباشید من ۱۲ سال دارم و میدونم که خیلی برای این حرف ها زوده اما من احساس میکنم پسر عموم که ۵ ماه از من کوچک تره من رو دوست داره چون خیلی مواظب من هستش من سالی دو سه بار به شهرستان میرم و اون هم تو شهرستان زندگی میکنه وقتی رفته بودیم شهرستان موقع برگشت از من پرسید که چیزی رو جا گذاشتم یا نه و من گفتم که نه اما اون باز هم رفت گشت تا ببینه واقعا چیزی جا نمونده حتی یه بار دیگه که رفته بودیم شهرستان وقتی من داشتم با گوشی فیلم نگاه میکردم به بهانه فیلم نشست بغل دستم و به صفحه گوشی نگاه کرد اما تنها چیزی که حواسش بهش نبود گوشی بود من غرق تماشای فیلم بودم که احساس کردم سرش به شونم نزدیک شد اما من کس دیگه ای رو دوست داشتم پس با بهانه آب خوردن ازش فاصله گرفتم میشه بگید چیکار کنم که متوجه بشه یه نفر دیگه رو دوست دارم و نمیتونم با اون باشم

سلام دوست گرامی می‌توانید روی رفتارخودتان کنترل داشته باشید و زمانی که به شما نزدیک می‌شود از او فاصله بگیرید. البته همانطور که اشاره کردید در سن شما این مسائل بسیار زود است.

سلام من درگیر کسی شدم که حتی بهم اهمیت نمیده اصلا با یه نفر دیگست نمیدونه که من دوستش دارم ولی اصلا معلومه از رفتاراش احساسی به من نداره فراموش کردنش خیلی سخته باید چیکار کنم

سلام دوست گرامی قطعا فراموش کردن فردی که شما دوستش دارید کار سختی است. اگر به این تصمیم رسیدید که باید ایشان را فراموش کنید، از مشاوران رادیو عشق نوبت مشاوره دریافت کنید. پیش از آن شما می‌توانید قطب نمای «زندگی پیروزمندانه پس از جدایی» را مطالعه کنید.

سلام، من 12ساله عاشق ی دختری شدم، داستانی ک من تو این دوازده سال گذروندم و هنوز باهاش درگیرم شاید تو قصه ها بشه نمونش رو دید، من به این دختر خلاصه رفتم احساسمو گفتم ولی ن حضوری، چون مشکلاتی پیش اومد ک مجبور شدم از طریق مجازی این کارو بکنم، اون دختر هم جواب رد داد و گف اولش ک نمیتونم به هرکسی اعتماد کنم، طبیعیه چون شناختی از من نداره، و بیشتر پیگیر شدم و گفت ک نمیخاد وارد رابطه احساسی بشه کلا، و اصن برای اینک منو ا سر خودش وا کنه گفت که با کسی در ارتباطه… ولی من پیگیری کردم و متوجه شدم که با کسی در ارتباط نیس ولی ی رابطه ناموفق داشته و هنوز دلش پیش طرفه… من الان تو این شرایط چیکار باید بکنم؟؟ فراموش کردنش امکان پذیر نیس، 12سال داستانای عجیب داشتم من سر این عشق، خلاصه ی راهنمایی و کمکی بکنید تو این راه منو ممنون میشم ازتون🙏

سلام دوست گرامی به سن خودتان اشاره نکردید. مدت زمان زیادی را صرف این دوست داشتن کردید و با رفتاری که از طرف مقابل دیدید، ناامید شده‌اید. چون طبق پیگیری‌ای که کردید، پرونده گذشته طرف مقابل‌تان هنوز باز است. در این مسیر شما نیاز به همراهی یک مشاور دارید و می‌توانید در دوره«زندگی پیرزومندانه پس از جدایی» شرکت کنید. در این دوره شما می‌آموزید که چگونه با سوگ از دست دادن رابطه کنار بیایید و مجدداً بتوانید برای زندگی آینده خودتان به صورت صحیح برنامه‌ریزی کنید.

سلام دیروز یه راهنمایی برا مشکلم خواستم نظرم رو نگذاشتید دوباره می نویسم تو رو خدا کمکم کنید دوسش دارم نمی دونم چطور به هش ثابت کنم : سلام،قسمت اول :من پسری سی و دو ساله ام. پنج ساله تو کارگاه با دختری همکارهستم ایشون از یک پا مشکل حرکتی دارند من اوایل شرایط ازدواج نداشتم و به هیچ دختری از دید مشتری نگاه نمی کردم تا اینکه یک سال پیش متوجه شدم این دختر خواستگاری داشته که کنسل شده .من به ایشون فکر می کردم اما چون از نظر مادی من مشکل داشتم نگفتم تا اینکه دوستانم و دوستانش متوجه حس من به وی شدند و انگیزه مرا بیشتر کردند من رفته رفته خاطر خواهش شدم و بالاخره یکماه پیش ازش درخواست اشنایی کردم قسمت دوم :دختره گفت قصد ازدواج ندارد این حرف مرا خیلی شوکه کرد .چند روز بعد دوباره درخواست کردم گفت اصلا قصد ازدواج ندادم قسمت سوم:من انگیزه نداشتم تصمیم گرفتم کارم و ترک کنم اون روز بهم گفت تو جای برادر منی من تو دلم اتش می گرفتم چند روز بعد دوباره سر کار خواستنم منم مشکل مادی داشتم برگشتم اما اینبار همه فکر و ذکرم دختره بود روز عاشورای ۹۹ بالاخره نتونستم و رفتم محلشون اونجا منو دید اما نتونستم نزدیک بشم برگشتم روز بعد توجهی بهم نکرد انگار اونروز منو ندیده!دیگه بخشی که من کار می کروم نمی اومد و من بی انکه او را ببینم به خانه برمی گشتم واقعا عاشقش بودم ولی این یک عشق یک طرفه بود!؟دیگه عقلم به جایی نمی رسید تا اینکه سایت شما رو دیدم و این ماجرا رو شرح دادم .لطفا کمکم کنید شماره همراهش رو ندارم دوستاش هم نمیدن فقط خونشو بلدم ماجرا رو به خانوادم گفتم ،گفتن اگه راضیش کنی حاضریم بریم خواستگاری (به این امید که اون راضی بشو نیست و تا اون موقع یکی دیگه رو برام پیدا کنن)لطفا راهنماییم کنید من هوس باز نیستم من عاشقم

.

سلام دوست گرامی آیا در حال حاضر شرایط ازدواج برای شما فراهم شده است؟ آیا ایشان دلیل اصلی عدم موافقت خودشان را گفتند؟ طرف مقابل شما تجربه بهم خوردن خواستگاری را داشتند و این مساله ممکن است روی اعتماد ایشان اثرگذار بوده باشد. بنابراین بهتر است تصمیم قاطعانه‌ای بگیرید و از طرف خانواده برای این مساله اقدام کنید.

سلام وقت بخیر شش ساله با پسری مجازی آشنا شدم در ابتدای آشنایی هر دو مون از عدم موفقیت عاطفی در گذشته دردودل کردیم .. توافق باهم بودن بود ..البته ایشون تهران هستن و من شمال .. بعد دوسال اخلاقش عوض شد این رابطه پنهانی سرکاری تفریحی نبود خانواده ها مطلع بودن ولی ناگهانی منقلب شد و با کسانی رابطه گرفت که اولی بعد دو سال تمام حتی عقد موقت باهاش رفت اما بهم خورد بلافاصله بعد مدت کوتاهی با یکی دیگه جایگزین کرد که قبلا میشناختمش ولی منم همچنان مننظر دل نگران پابندش بودم هستم گاهی ماهی یکبار بهش پیام میدم .. هر دو مون مذهبی هستیم ایشون درظاهر یک مرد هیئتی نشان می دهد ذاتش خوبه ولی در مورد من بسیارتفکر میکنه ولی در انتخاب با دیگری بودنش راحت تصمیم میگیره او باطن با من خوبه اما ظاهر لجبازی و غرور یا بی محلی نشان می دهد .. او 30 سال و من31سال .. او دو بار رابطه ازدواج موقت داشت من فقط یک بار چه قبل و چه بعد ایشون من هرگز دوستی با نامحرم نداشتم و این در اصالت من نیست وگرنه شش سال دلباخته او دراینهمه فاصله نبودم .. خواش میکنم هر راهنمایی میکنین فقط نگین جدایی هیچ وقت اینهمه مومن نبودم ک بخاطر عشقش دائم در محراب و دعاهستم ..من چادری ام دختری آزاد نیستم .. لیسانس علوم اجتماعی دارم باتشکر

سلام دوست گرامی ارتباط شما طی این مدت کاملاً مجازی بوده است و اصلاً همدیگر را ندیده‌اید؟ به نظر می‌رسد روی این رابطه سرمایه‌گذاری زیادی انجام دادید و باور نمی‌کنید که ایشان قصد جدی برای ازدواج ندارند.. در کنار دعا و عبادت نیاز است تا تعقل هم باشد تا بتوانید تصمیمی درست بگیرید و در این مرحله حضور یک مشاور برای شما بسیار موثر است.

سلام من آرام حاتمی ۲۴ ساله از ارومیه هستم عاشق یه دختر شدم دختر پسر عمو مامانم. در حالیکه او ۱۶ سالشه و مامانم میگه عمرا نباید بهش پیشنهاد بدی عروسمون نباید بشه چون میونهخانواده هامون شکرابه، ولی دوستش دارم آخه

سلام دوست گرامی 8 سال تفاوت سنی دارید، ایشان در سن نوجوانی هستند، خانواده شما مخالف این وصلت هستند. در چنین شرایطی که موانع سر راه ازدواج شما زیاد است، باید تلاش کنید که ابتدا برای خودتان مشخص کنید که به چه علتی به ایشان علاقه پیدا کردید؟ در واقع معیارهای شما برای انتخاب او چیست؟ در ازدواج اگر خانواده‌ها مخالفت منطقی داشته باشند، شرایط برای زوج بسیار دشوار خواهد بود، چون خانواده همیشه حضور دارند و مطمئناً نمی‌توان فقط طرف یک نفر را گرفت. پس بهتر است تمرکز خود را روی دلایل انتخاب ایشان بگذارید و همچنین علت اختلافی که بین خانواده‌های‌تان وجود دارد را به صورت دقیق و منطقی بررسی کنید. اگر میانه خانواده‌ها بهتر شود، میزان امید برای این وصلت بهتر خواهد شد.

با عرض سلام و خسته نباشید ممنونم از سایت خوب تون که مطالب خیلی ریز و بدرد بخوری داخل سایت قرار میدید که مورد استفاده و امتحان و نتیجه بخش هستند

من تقریبا ۳ سالی میشه عاشق یک دختری شدم که تونستم تو برنامه های مجازی چند ماهی باهاش ارتباط برقرار کنم و تا جایی که تونستم کمکش کردم هر طوری که از دستم بر میاد تنهاش نذاشتم و اواخر بهشون گفتم که دوسش دارم، ولی در جواب بهم گفتن که من یکی دیگه رو دوست دارم و به تو مثل داداش خودم نگا میکنم و جز تو هم کسی ندارم که ازش کمک بخوام. الان با مدتی که گذشته هم اون ازم شناخت داره هم من، در حالی که پسری که ایشون دوست دارن اونم به این رو نمیده، می‌گفت میتونیم مثل خواهر برادر گاهی حرف بزنیم میخواستم بدونم آیا میشه این چنین رابطه و تبدیل کرد به عشق و اگه میشه چطوری ؟

ممنون از سایت خوبتون رادیو عشق

سلام دوست گرامی از بازخورد مثبت شما سپاسگزاریم.🌹

در مورد این رابطه، مسأله‌ای که روشن و واضح هست، این است که رابطه رشد می‌کند و نمی‌توان فردی که به او احساس عاطفی دارید، مدل یک خواهر دوست داشته باشید و این یک سوءاستفاده از شماست. در مورد اینکه آن پسر به طرف مقابل شما محلی نمی‌دهد، مسئولیتی گردن شما نیست و بهتر است ایثارگرایانه با این موضوع رفتار نکنید.

من آتوسام که گفتم ۴ ساله درگیر به رابطه با عشق یه طرفه هستم طرف از منم ۴ سال کوچیکتره و خودش میدونه هیج وقت عاشقم نشده و فقط عادت کرده ولی من انتخابش کردم بهشم گفتم ولی اون حرف ازدواج رو پیش نمیکشه من الان ۳۳ سالمه بدون اون نمی تونم و نمی تونم جدا شم اون همیشه ایراد ازم می گیره از همه چیزم و سر بسته میگه نمیخوامت ولی باز هم هست من فکر میکنم عادت کرده نظر شما چیه فقط نگید جدا شو چون به حرفه سخته ۴ سال با یکی باشی کمک کنید من زشت نیستم ولی مرتبا ایراد می گیره ازم توهین میکنه بعد بعضی وقتها میگه الکی گفتم

سلام دوست گرامی بله کنار گذاشتن این رابطه در حرف آسان است، اما در عمل بستگی به توانایی و پذیرش منطقی شما دارد. تحقیر، توهین و ایرادگیری ایشان را پذیرفته‌اید، غافل از اینکه همین مسائل شما را وابسته‌تر کرده و دائماً عزت نفس‌تان خورد می‌شود. به چه دلیل به این سطح از رابطه رضایت دادید؟ شما در تله افتادید و نیاز دارید تا از این تله رها شوید.برای مطالعه بیشتر به مقاله«طرحواره دمانی، کدام طرحواره در من برجسته‌تر است؟»مراجعه کنید. همچنین نظر ما این است که شما نیاز دارید ابتدا عزت نفس خودتان را بازسازی کنید تا با منطق بهتری به این رابطه سرشار از فاکتورهای خطر، فکر کنید.

سلام من چهار پنج سالی است عاشق دختر خاله ام شدم ما از بچگی با هم بودیم البته اون از من دو سال بزرگتره ولی من اصلا با این قضیه مشکلی ندارم و خیلی هم دربارش فکر کردم یک بار هم یه جورایی بهش به طور غیر مستقیم گفتم دوسش دارم البته یک بارم با پیامک ولی اون علاقه ای به اون صورت نشون نداد و گفت هنوز زوده و… که فک کنم تنها مشکلش با من سر همون سن وساله ولی در حد پسر خاله دختر خاله ای خیلی همو دوست داریم اگه میشه راهنمایی کنید چند سالیه شب و روز بهش فکر میکنم میگم زود برم سر کار که بتونم بهش برسم استرس کنکورم دارم به همین خاطر ممنون از رادیو عشق💙

سلام دوست گرامی سن شما باید حدود 17 یا 18 سال باشد. اشاره کردید 4 یا 5 سال است که عاشق ایشان شده‌اید. یعنی از سن 12 سالگی. این سن اوج شروع دوره بلوغ و آغاز هیجان‌های زیادی است که باعث می‌شود احساساتی را تجربه کنید که خارج از کنترل شماست. اشاره کردید 2 سال بزرگتر هستند، یعنی مقداری بلوغ عاطفی ایشان زودتر از شما شکل گرفته است و به همین دلیل می‌دانند سن شما و خودش برای رابطه عاطفی مناسب نیست. بهتر است برای جذب ایشان، اهداف مشخصی در زندگی فردی خودتان داشته باشید و انسان پرقدرتی برای ایشان به نظر برسید. مثلاً کنکور با رتبه مناسب، شغل خوب و.. می‌تواند ایشان را ترغیب به ازدواج با شما بکند. سعی کنید در حال حاضر روی مساله درس تمرکز کنید تا نتیجه آن، او را به سمت شما بکشاند.

سلام من عاشق پسر عمم شدم که اونم عاشق اون یکی دختر عمم شده. و گفته که دختر عمم بهش جواب رد داده. من اهل دوستی نیستم اما بهش ابراز علاقه کردم و اون هیچی نگفت یعنی گفت دوستم داره ولی عاشقم نیست ولی من خیلی عاشقشم و نمیخوام از دستش بدم و اون خیلی ناامیده… وقتی درباره عشقم پیشش میگم مدام حرفو عوض میکنه که حرفی نزنه. ولی اخلاقش خوب بود آخرین بار ناراحتش کردم از خودم ولی پشیمون شدم و باز بهش پیام دادم چون خیلی دلتنگش شدم ولی مث اول نیست و از کلی پیام یدونه جواب میده و من خیلی ناراحتم چیکار کنم دوست ندارم از دستش بدم میخام اونم عاشقم بشه آیا راهی هست؟ راهی هست که کاری کنم از فکر اون عشق بیرون بیاد و عاشقم بشه؟

سلام دوست گرامی ابراز علاقه شما به ایشان در صورتی که می‌دانستید دلبسته فرد دیگری هست، اقدام درستی نبوده و تا زمانی که ایشان به فرد دیگری فکر می‌کند نمی‌تواند همراه مناسبی برای شما باشد. همانطور که شما هم تا وقتی که در فکر او هستید نمی‌توانید به شخص دیگری فکر کنید. ابراز علاقه خود را قطع کنید و سعی کنید عزت نفس خودتان را بالا ببرید تا ایشان خودش برای بودن کنار شما فکر کند.

سلام من مردی 33 ساله چند روز پیش خواستگاری دختری رفتم که 36 سالش بود که هم از لحاظ تحصیلات و مالی از من بالاتر بود در برخورد اول خیلی از او خوشم اومد و عاشق او شدم و طبق سوالاتی که از هم می پرسیدیم وجه مشترک زیادی داشتیم ولی احساس میکنم زیاد مورد پسند او نبودم ، هنوز هم جواب قطعی از خانواده او نگرفتم ممنون میشوم راهنمائیم کنید .

سلام دوست گرامی تا وقتی که ایشان جواب قطعی ندادند این قضاوت‌های ذهنی شماست که شما را پیش می‌برد و نیاز دارید تا بتوانید ابتدا جواب قطعی را دریافت کنید. اما نکته جالب توجه این است که آیا درباره سن ایشان مشکلی ندارید؟ اینکه او از شما از هر نظر بالاتر است سوال است که به چه دلیل شما به او گرایش پیدا کردید؟

سلام من ۳۲سال سن دارم و همسرم ۵سال از من بزرگتر هست و ایشون قبل از من یک دوره نامزدی نا موفق داشتن که گویا همه چیز خوب بوده و بخاطر یک دروغ یا مشروب خوردن طرف مقابل بهم خورده و بعد از یکسال با کلی دو دلی با من ازدواج کرده و الان حدود یکسال از رابطه ما گذشته و حتی یکبار هم به من نگفته دوست دارم و خیلی سرد هست حتی جدیدا تو‌گوشیش دیدم که هنوز عکسش رو هم نگه داشته و من خیلی افسرده و‌ناراحت هستم از اینکه با ینفر زندگی میکنم که دوسم نداره و خوشحالی وناراحتیم اصلا براش مهم نیست و خیلی رفتارای بد دیگه حتی تو رابطه زناشویی پس خواهش میکنم به من کمک کنید ممنون از شما

سلام دوست گرامی طرف مقابل شما پرونده گذشته را همچنان نبسته است و نیاز دارد تا بتواند ابتدا آن رابطه را تمام کند و سپس به رابطه با شما رسیدگی کند. باید از خودتان بپرسید دلیل اصرارتان برای اینکه با او زندگی و ازدواج کردید چه بوده است؟ آیا تابحال برای حل این مساله به مشاور زوج درمانگر مراجعه کردید؟ توصیه می‌کنیم قبل از هرگونه تصمیم به مشاور زوج‌درمانگر مراجعه کنید.

سلام وقتتون بخیر من با یکی از هکلاسیام در ارتباط بودم و رفتم ابراز احساس کردم ولی ایشون به من گفتن علاقه ای به من ندارن و مشکل از خودشه که نمیتونه دوباره اشتباه کنه چون قبلا هم یه رابطه داشته که ناموفق بوده میخوام بدونم چطور میتونم نظرش رو عوض کنم یا حداقل کاری کنم کمی به من علاقه پیدا کنه

سلام دوست گرامی طرف مقابل شما به علت شکست عاطفی که داشتند، اعتماد دوباره و صمیمیت را غیرممکن تصور می‌کنند. وقتی افراد پرونده رابطه عاطفی گذشته را هنوز نبسته باشند، به سختی می‌توانند مجدداً به کسی اعتماد کنند. مسئولیت اینکه او گذشته خود را فراموش کند و یا دوباره اعتماد کند، با شما نیست، چون خودش باید این مسیر را طی کند. اما می‌توانید براساس محیط مشترکی که باهم دارید یعنی همکلاس بودن، سر صحبت را با او مجددا باز کنید. اما قبل از هر اقدامی، لازم است تا برای خودتان یک بازه زمانی مشخص کنید، مثلاً بگویید من تا 3 ماه آینده تلاش خودم را برای این رابطه انجام می‌دهم. این کار باعث می‌شود که بیش از اندازه برای کسی که به شما علاقه ندارد، زمان صرف نکنید و در عین حال تلاش خود را انجام دهید. برای دریافت مشاوره نیز می‌توانید از رادیو عشق، نوبت مشاوره دریافت کنید.

با عرض ادب سلام . راستی پارسال بد جور عاشق یه دختری بودم که همه کار و شغلم اون بود. وقتی میرفتم دیدنش همیشه حاضر بود .میدونستم از من خوشش میاد اما یهویی فهمیدم دل به یه پسر داده که ازش خیلی بدم میومد. منم زد به سرم و رفتم با وجود اینکه رفتم اما واقعأ داغون شدم. اما بعداز یه سال تمام دوباره خواهانش شدم. سراغشو از دوستانم گرفتم گفتن همش تو خونه ست . اما یه سوال : امکان داره دوباره ازمن خوشش بیاد ؟ لطفاً نگین بیخیالش چون تو خیالم نیست ! تو قلبم , روحم و حتی تمام وجودمه …..

سلام دوست گرامی سن خودتان و طرف مقابل را اشاره نکردید. یعنی شما باهم در رابطه‌ای نبودید و تصور می‌کردید که او از شما خوشش می‌آمده. بعد از این هم ایشان با یک فرد دیگر آشنا شده است، این دو مسأله باهم تداخل و تضاد دارند. بعد از یکسال مشخص نیست که ایشان هنوز هم به شما فکر می‌کنند یا خیر؟ می‌توانید در صورتی که ایشان در رابطه دیگری نیستند، شانس خودتان را امتحان کنید و به صورت مستقیم علاقه خودتان را مطرح کنید.

سلام من عاشق یه نفر شدم خیلی دوستش دارم و اصلا منو نمی شناسه حتی یه بار که دیدمش جلوش گریه کردم خیلی دوستش دارم و خیلی هم کم می بینمش آخرین باری که دیدمش یک ماه پیش بوده طوری شدم که با شنیدن یه آهنگ غمگین گریه میکنم و خیلی خسته شدم لطفا یه راه حل خوب بهم بگین ممنون میشم و اینکه من اون رو تو دلم نمیکُشم=)

سلام دوست گرامی سن خودتان را اشاره‌ای نکردید. ابتدا علت‌ جذابیت ایشان را برای خودتان توصیف کنید که به چه دلیلی تا این حد ایشان خوشتان آمده است. سپس باید مسیری را پیدا کنید تا بتوانید به ایشان نزدیک شوید و صحبت مشترکی داشته باشید. البته جزییاتی در مورد این علاقه و اینکه چطور با ایشان آشنا شدید نگفتید، به همین راهنمایی ما نیز به صورت کاملاً کلی است. برای کسب اطلاعات بیشتر درباره جذب عشق می‌توانید«قط‌ب‌نمای جذب عشق تا ازدواج» را مطالعه کنید و از مشاوران رادیوعشق نوبت مشاوره دریافت کنید.

سلام من ۲۱ سالمه از ۱۷ سالگی عاشق دختری شدم که تا الان یعنی ۴ ساله بهش نرسیدم خیلی تلاش کردم یک دوره سه ساله سیگاری شدم الان ۶ ماه ترک کردم کلا داغون شدم مشکل عصبی پیدا کردم الان هم به این امید زندگی میکنم که بهش برسم از خیلی از راه ها خواستم بهش نزدیک شم اما نشد از طریق چند تا دوستش ولی بازم نشد توروخدا کمکم کنید واسه هیچ دختری سربلند نکردم تا حالا جونیمو تا الان واسش تباه کردم کمکم کنید

سلام دوست گرامی زمانی که شما عاشق شدید سن کمی داشتید و سن نوجوانی زمان مناسبی برای انتخاب همسر نیست. دلایل اینکه به او نرسیدید را اشاره نکردید که بدانیم چه موانعی سر راه شماست. اما سیگاری شدن شما به این دلیل بود که ناکام شدید و نتوانستید به خواسته خود برسید، این مساله تقصیر طرف‌مقابل نیست. برای دریافت مشاوره و بررس جزییات بیشتر رابطه لطفا از رادیوعشق وقت مشاوره دریافت کنید.

سلام.من ۲۰سالمه و از کلاس سوم راهنمایی عاشق پسرِپسرعموی بابام هستم!یکی دوبارم بهش پیام دادم که سر صحبت رو باز بکنم باهاش ولی حتی جوابم رو نداد.همش احساس میکنم از من متنفره .خسته شدم از انتظار..حتی وسط خوشبختی هم یادش میوفتم حتی موقه خاستگاریامم اگر قبولم باشه یادش میوفتم..از یادم نمیره با اینکه سال به سالم نمیبینمش!چیکار کنم؟

سلام دوست گرامی مدت زمان زیادی است که درگیر این دوست داشتن شدید و گویا همه زندگی‌تان وابسته به این احساس شده است. ابتدا روی جذابیت‌های خودتان تمرکز کنید تا بتوانید حس خوبی به خودتان داشته باشید. اینکه دائما حس کنید که کسی که جواب شما را نداده است، یعنی از شما متنفر است، حس خوبی به شما نمی‌دهد. سپس برای نزدیک شدن به ایشان بهتر است که شیوه صحیح جذب عشق را آموزش ببینید. ما در رادیوعشق این آموزش را در اختیار شما قرار می‌دهیم.

سلام من ۱۸ سال دارم دو سالی هست من عاشق یه دختری شدم که واقعا بدون تردید میتونم بگم که حس قوی و برگشت ناپذیری که تا حالا رو کسی نداشتم اما افسوس که هیچ ذره ای به من علاقه نشون نداد و هر کاری که میتونستم تو این مدت کردم اوایلی که عاشقش شدم دیدم که با کس دیگه ای رابطه داره اما من میگفتم که من تو رو بیشتر از اون پسره دوست دارم ولی هیچ فایده ای نداشت با خودم تصمیم گرفتم صبر کنم تا خودش بفهمه که اون پسره عاشق واقعی نیس و کارشون به کات بکشه که همین طورم شد این مدت ۸ ماهی کشید و من تو اون دوره ذره علاقم کم نشده بود بهش که دوباره نزدیکش شدم و ابراز علاقه کردم و هر کاری که میتونستم در روز تولد و هر مناسبتی که بود کردم و میخواستم بدونه که هیچ کسی تو این دنیا اونو قدر من دوس نداره و اوایل بهتر نتیجه داد و با من نسبت به قبل مهربون شد و کادویی که براش خریده بودم رو ازم گرفت و شمارش رو که تو این یک سال نتونسته بودم بگیرم گرفتم اما بعد از اون به یکباره سرد شد و تلفن من رو مسدود میکرد و هر چه میگفتم چرا این کارو کردی میگفت شمارت تو گوشیم سیو نیس به خاطر همون رد تماس زدم ولی این حرفش ناراحتم میکرد که اون حتی سیو کردن شمارم رو عار میدونس گذشت و گفتم که میخوامش ولی اون گفت عاشق کس دیگه ای هست و گفت غیر اون نمیتونه با کس دیگه ای باشه منم تو کتم نمیرفت چون صبر کرده بودم رابطه قبلی تموم شه و خیال میکردم که بعد اون پسره به من فکر کنه نه پسر دیگه ای اما اونطور نشد و خیلی نا امید شدم اما نسبت به عشق واقعیم هیچ شکی نداشتم ولی به من گفته بود که درکش کنم و تنهاش بزارم و هی پیام ندم بهشو این حرفا و به دوست نزدیکمم گفته بود اگه من قسمت اون باشم سرنوشت هم اون میشه اون میگفت من میدونم سعید(یعنی من)با هیچ کس دیگه ای غیر من دوست نمیشه ولی منم خودم عاشقم.بعد این حرفا و فشار اطرافیان که میگفتن دیگه بیخیالش شو من مجبورا یه مدت دور شدم و کمتر دوروبرش رفتم اما دائما در حال غصه خوردن بودم که روزگار گذشت که شنیدم با کسی دوست شده که از لحاظ مالی هم خیلی از من سر تر بود اما خودم میدیدم که اون پسره اصلا علاقه واقعی نسبت بهش نداره و خیلی راحت بدستش آورده و از دست دادنش اصلا براش فرقی نداره الان یه مدت هست که با اون پسر هم به مشکل خورده تقریبا کات هستن و من هم بعد این مدت نمیدونم چیکار کنم از یه طرف فکرش از سرم نمیره از یه طرفم هیچ‌علاقه ای نداره لطفا کمکم کنید🙏🙏

سلام دوست گرامی پرسش شما بسیار طولانی است و امکان پاسخ به آن در سایت وجود ندارد. لطفا نوبت مشاوره دریافت کنید.

سلام من پسری ۱۷ساله و مذهبی هستم چند وقته که دختر عموم با رفتار هایی که نشون داده من رو متوجه کرده که حسی نسبت به من داده من هم متوجه شدم و شماره اش رو گرفتم و باهم در ارتباط هستیم اون از من ۱سال بزرگتر هست ولی چون نیمه اول سال متولد شده الان پشت کنکوری هست من هر چه قدر ازش میپرسم که تو حسی به من داری میگه نه اما رفتار و گفتارش این رو نشون نمیده چون دختری هست که اصلا با پسر ها صحبت نمیکنه به جز فامیل که اونم فقط سلام و علیک هست،من بهش گفتم که به اون علاقه دارم اما اون انکار میکنه که حسی نسبت به من داره لطفا سریع پاسخ بدید من از این برزخ خارج بشم

سلام دوست گرامی اشاره نکردید چه رفتارهایی در ایشان بوده است که احساس کردید او به شما توجه و علاقه دارد؟ کنکور داشتن ایشان و اولویت‌های دیگر می‌تواند علت این باشد که نخواهد این علاقه را بپذیرد. اما نکته مهم اینجاست که سن شما برای ابراز علاقه و بودن در یک رابطه سن مناسبی نیست. سن نوجوانی اوج هیجان داشتن است که ممکن است شما هر رفتاری را در او به نشانه علاقه بدانید. بنابراین تا زمانی که به وضعیت باثباتی نرسیدید و دستاورد محکمی نداشتید، ابراز علاقه خود را دیگر مطرح نکنید.

سلام من عاشق دخترخالم شدم اون هرچیزی ک میخواد بهش میخرم بهشم گفتم ک من عاشقتم ولی میگه چون تو پسرخالمی خجالت میکشم ازت منم هرچه قد میگم خجالت نداره ک من به همه میگم تورو میخوام اگ تو اوکیو بدی دوسم داره مطمئنم چون خودش گفته ولی هرکاری میکنم میگه ن میشه کمکم کنید؟

سلام دوست گرامی اشاره‌ای به سن خودتان و طرف مقابل نکردید. دلیل جواب نه ایشان اگر فقط خجالت کشیدن است، بهتر است با یک بزرگتر صحبت کنید و به صورت جدی و با اطلاع خانواده این ارتباط را شکل دهید. اما اگر مخالفت ایشان دلیل دیگری دارد، باید آن موانع را از سر راه بردارید.

من درگیر عشقی یکطرفه شدم باید چیکارکنم اون خودش قبلا عاشق شده واسه همین نسبت به همه چیز بدبین شده امیدوار باشم یاخیر

سلام دوست گرامی جزئیاتی از این علاقه یکطرفه نگفتید. به صورت کلی وقتی شما یکطرفه برای فردی و رابطه‌ای سرمایه‌گذاری می‌کنید، یعنی پذیرفته‌اید که ممکن است او هیچوقت به اندازه شما عاشق نباشد و مایل به برقراری رابطه نباشد. اشاره کردید که ایشان به دلیل شکست احتمالی قبلی، بی اعتماد است. به این نکته توجه داشته باشید که شما پرستار عاطفی او نیستید که حالش را خوب کنید و به زور اعتماد تخریب شده او را اصلاح کنید؛ ایشان باید خودش هم مایل باشد که نیاز دارد بالاخره به شخصی اعتماد کند و رابطه خوبی را تجربه کند.

سلام من عاشق شدم عاشق ی پسر ۱۷ ساله خیلی دوستش دارم ولی اصلا منو نمی شناسه ولی خب من خیلی دوستش دارم نمیدونم بهش بگم نگم:(

سلام دوست گرامی بهتر است به صورت مستقیم این علاقه را بروز ندهید. سن او هم کم است و در اوج سن نوجوانی است و ممکن است واکنش مناسبی نشان ندهد. برای آموختن مسیر صحیح جذب عشق «قطب نمای جذب عشق تا ازدواج» را مطالعه کنید.

سلام.میخواستم ک ازتون نظر بخوام و کمکم کنید..یه ماه دیگه تولد دوست پسرمه ولی تورابطمون خیلی فاصله افتاده…میخوام براش هدیه بخرم ولی نمیدونم چی بخرم ک دوس داشته باشه ..دلم میخواد بهترین هدیه ای باشه ک گرفته ..تصمیم داشتم ازش بپرسم واس تولدش چیزی ک لازم داره رو بخرم ولی دوستام میگن خودم یچیزی بخرم و سوپرایزش کنم..بنظرتون چی بخرم ک خوشحال بشه..اگه تجربه داشتین وهدیه دادین یا گرفتین ک دوس داشتین لطفا ب منم بگین😢

من ۱۷سالمه عاشق یک دختری شدم که همسن خودمه ولی چن روز کوچیک تره یه نسبت فامیلی ریز ام داریم ما توی۲شهر مختلف زندگی میکنیم تو اینستا باهم حرف میزدیم طی یه داستانی من عاشقش شدم و مدتی گذشت و ابراز علاقه کردم گفت شرمنده من یکیو دارم که همه دنیامه . ولی چت کردنمون سرجاش بود بعداز این اتفاق گفتم حالا که این عاشق یکی دیگس بهتره یکم فاصله بگیرم ازش الان فقط استوری همدیگرو میبینیم و بس چیکار کنم ک اونم عاشقم شه آیا امیدی هس؟

سلام دوست گرامی چون طرف‌مقابل به صورت مستقیم گفته است که شخص دیگری را دوست دارد، بهتر است که روی این رابطه و گفتن احساسات‌تان سرمایه‌گذاری زیادی انجام ندهید.

سلام من یه دختر ٢٩ساله هستم که با یه اقای ٣٩ساله که شهر دیگه هستن دورادور اشناییت داشتیم و من رو به ایشون برای ازدواج پیشنهاد داده بودن ولی خب بنابر مشغله کاری ایشون پیشقدم نشده بودن بعداز گذشت یکسال از اون پیشنهاد یک ماهی میشه که باایشون خودم ارتباط گرفتم و کم و بیش باهم حرف میزدیم ایشون بسیار رسمی ارتباط برقرارمیکنن و دلیلشون حفظ احترام من هست از قبل هم در پیام هاشون گفته بودن که صلاح به اینه که چون میدونن وابسته میشن بهتره اول حضوری همو ببینیم بعدا بیشتر ارتباط برقرار بشه تا یک روز که باهم مکالمه تصویری داشتیم ایشون خیلی صمیمی تر شدن و گارد رسمی بودنشون شکست ولی از بعد اون روز یکم گویا جلوی خودشون رو گرفتن که در حد ریپلای اینستا واکنش میدادن ،من از ایشون خوشم میاد و دوسدارم بیشتر ارتباط داشته باشم و هرروز باهاشون صحبت کنم که پررنگ بشم براشون ولی یک هفته ای میشه که سعی کردم یکم مراعات کنم زیاد تو فضای مجازی نباشم تا ببینم ایشون خودشون عکس العملی نشون میدن یا خیر که خب فعلا خبری نیست حالا بنا بر اینکه قرار بوده کمی از مشاغل کاریشون که کم شد بیان و ببینیم همو بنظر شما کار من درسته که خیلی دیگه پاپیچ ایشون نشم تااونموقع و هی پیام ندم بهشون؟ازطرفی هم خب انقدر همیشه ادم هایی سر راهم قرار گرفتن که سرقولشون نموندن میگم نشه اینطوری که هرکه از دیده برفت از دل برود و یادشون بره قول دادن میان خواستم نظر شمارو هم بدونم که چه کاری تو این موقعیت صلاحه باتوجه به اینکه ایشون ادم احساساتی پر مشغله و محتاط وخب اشناهستن نمیخان خیلی بیگدار به اب بزنن تاهمو ندیدیم لطفا رفتار درست در این موقعیت رو بمن بگید ممنونم🙏🏻

سلام دوست گرامی اشنایی دور یعنی از طریق اینستاگرام اشنا شدید؟ پیشقدم شدن شما برای رابطه تا وقتی ایشان قرار ملاقات جدی ای برقرار نمی کند، صحیح نیست. بله نباید پاپیچ ایشان بشوید، چراکه او موضع خود را بیان کرده است و گفته تا وقتی ملاقات حضوری نشود، رابطه برایش جدی نیست، پس زمان خود را هدر ندهید. بهتر است برای مسیر درست جذب عشق ایشان از مشاوره رادیو عشق ، وقت مشاوره تلفنی یا آنلاین دریافت کنید.

سلام من ۳۰سالمه و عاشق دختری شدم ک کمی از لحاظ مالی نسبت ب خانواده من برتری دارن قبلا رودر رو از ایشون خواستگاری کردم و اون هم قبول کرد و بسیار از درخواستم خوشحال بود اما بعد از مدتی گفت تو پسر خوبی هستی همه چیت خوبه ولی من تاحدودی مسائل مالی هم برام مهمه من کارگر هستم و تو شرکت کارمیکنم و حقوقم درحد ۳تومنه میشه راهنمایی کنید چکار باید کنم ک بهش برسم

سلام دوست گرامی یکی از فاکتورهای مهم در مشاوره پیش از ازدواج بررسی وضعیت مالی و اجتماعی طرفین است. زمانی که در این مساله تفاوت وجود داشته باشد، باید انگیزه دوطرف از ازدواج با شخصی که از لحاظ مالی برتری دارد، بررسی شود. برای بررسی بیشتر رابطه خود با مشاوران رادیو عشق وقت مشاوره تلفنی و یا آنلاین دریافت کنید.

سلام من دختری هستم ۲۰ساله..۵ساله با پسری حرف میزدیم(فقط با چت)یعنی اصلا نمیتونستم با پسری تلفنی حرف بزنم یا بهتر بگم صدای پسر میشنوم کلا لال میشم..خلاصه اوایل اشناییمون یه حسایی بهش داشتم ولی بهم گفت خواهر و منم سعی کردم بیخیالش بشم چون هنوز خیلی وابستش نبودم ولی نزدیک سه سالی هست ک خیلی بهش وابسته شدم خیلی دوسش دارم ..منی ک پسر دوقدمیم میدیدم پاهام میلرزید باهاش رفتم بیردن و کنارش بیخیال عالم بودم و برام مهم نبود ک کسی ببینتمون خلاصه خیلی بهم خوش گذشت و کلی حرف زد و منم فقط نگاش میکردم و میخندیدم حتی بخاطرش دلمو ب دریا زدم و برای اولین بار باهاش تلفنی حرف زدم ..ولی تازگیا باهام سرد بود، پروفشم عاشقانه گذاشته بود ازش پرسیدم ک با کسی دوست شدی گفت اره . منم ک وانمود کردم برام مهم نیست ولی.دنیا رو سرم خراب شد ولی بعدش شک کردم چون هرچی میشد بهم میگفت حتی راجب دوس دختر قبلیشم بهم میگفت من تو دلم طوفان میشد وفقط با شکلک خنده جوابشو میدادم حتی ب پروفشم شک کردم چون حتی واس بیو گرافیه تلش هم از من متن میخواست و پروفی ک گذاشته بود قبلا هم واس لجبازی گذاشته بود.. وقتی دلیل سرد بودنشو پرسیدم گفت سردم چون فک میکنم داری وابستم میشی،نمیدونست ک من سالهاست وابستش شدم..خلاصه اول انکار کردم ک بد برداشت کرده ولی بعدگفتم حالا ک خودش حرفشو اورده منم دلمو ب دریا بزنم و همچیو بهش گفتم ولی اون جوابی نداد..بعد دوهفته اشتباهی بهش زنگیدم و بعد بهش پیام دادم ک سوتفاهم نشه اونم جوابمو داد و باهم احوالپرسی کردیم و مامانم دیده بودش ک اومده محلمون دور زده واینو هم بهش گفتم خلاصه میخندیدواصن بروم نیاورد حرفامو منم حرفمونو زیاد طولش ندادم و خدافظی کردم روز بعد دیدم پروفشو برداشت خوشحال شدم ولی بازدوباره همونو گذاشت..من فک میکنم ک اینجوری میزاره ک من بیخیالش بشم ولی من میخوام باهاش بحرفم ک نظرش راجب من و حرفایی ک زدم چیه ک تکلیفم روشن شه..نمیدونم چیکار کنم ک دوباره مثل قبل باشه و اونم منو دوس داشته باشه..خیلی تو فکرشم خیلی دوسش دارم خیلی تو فکرم باهاش خیالپردازی میکنم خیلی برام سخته ک بیخیالش بشم..چیکار کنم ک بهش ثابت بشه چقد دوسش دارم..لطفا راهنماییم کنید ببخشید ک طولانی شد..ممنون😔😔

سلام و ارادت و خسته نباشید خدمت تمامی ادمین های سایت و تمام دست اندرکاران بنده پسری هستم ۲۲ ساله و وضع مالی بدی هم ندارم و ماشین و با حقوق برجی ۷ تومن هم میگذرونم و و مهندس فنی یک شرکت تولیدی هستم و موقعیت اجتماعی متوسطی هم دارم و اهل قم هستم و تقریبا بخاطر کار هفته ای دوروز تهرانم و یه یک دختر ۱۹ ساله اهل تهران علاقه مند شدم و حدود ۳ ماه هست که باهم رابطه داریم که اول رابطه خیلی بهم توجه داشت و من احساس میکردم رابطمون دو طرفست و جفتمون به یک اندازه همدیگرو دوست داریم من با تمام سخی و مشکلات کاری اقتصادی که در جامعمون هست و همه داریم تحمل میکنیم برای این دختر کم نزاشتم و هیچوقت هم داخل رابطمون غروری نداشتم و بخاطر احساس و علاقه ای که بهش دارم هیچوقت جواب رد به هیچ چیزی ندادم و فقط یک سری از محدودیت ها براش قائل بودم و بسیار جزئی ولی با وجود این همه توجه و علاقه شدید بعد از ۳ ماه رابطه طرف مقابلم حسش خیلی کم شده و حتی دو یا سه بار هم پیشنهاد قطع رابطه داده که بشدت افسردگی و ناراحتی کشیدم و شدیدا احساس میکنم رابطمون یک طرفه شده من بهش گفتم که دوست داری چجور باشم خرابم کن از نو بساز از لحاظ چهره هم خوبم و کم و کاستی ندارم و پرورش اندام هم کارمیکنم و تو اون هم مشکلی ندارم قدمم بلنده و هیچ کم و کاستی تو خودم نمیبینم اقعا و هیچوقت هم تا حالا سعی نکردم به طرفم بگم که من اینم ، من اونم…. و بسیار خاکی و خونگرم و بدون کوچکترین منتی یا چیزی تو رابطمونم ولی واقعا فکر نمیکنم بعد از این همه این تفاسیر لیاقت من بی توجهی و سرد شدن باش و دلیلش رو نمیدونم و نمیدونم که باید چیکار کنم و بسیار ناراحت و دلسرد شدم و خیلی حواستم که روحیم خراب نشه و توزندگیم دخیل نکنم ولی نمیشه و افسرده شدم ممنونم از مطالعتون و معذرت میخوام که طولانی شد و خواهشمندم که اگه میتونید در اسرع وقت راهنماییم کنید چون واقعا کلافه شدم بسیار سپاسگذارو مچکرم خداقوت.

سلام طوریکه میگین مشخصه حسابی برای این رابطه انرژی گذاشتین ولی من فکر می‌کنم یه جاهایی زیاده‌روی کردین و اونطور که لازمه احساس قدرت‌مندی به طرف مقابل‌تون ندادید. مهم‌ترین ویژگی که در مردان برای خانم‌ها جذابه قدرتمندی و اعتمادبه‌نفسشونه. اینکه هرچیزی که طرف مقابل‌تون میگه انجام بدین یا بخواین اون به خواسته خودش شما رو از خراب کنه و از نو بسازه!، به طرف مقابل‌تون القا میکنه که شما اعتماد به نفس کافی ندارید. درسته که در رابطه دونفر باید به خواسته‌ها و سلایق هم احترام بگذارند اما نباید خودشون رو کاملا تغییر بدن. به نظرم بهتره کمتر در مقابل ایشون احساس ضعف نشون بدین و به خواسته‌های خودتون هم توجه کنید. برای بررسی دقیق‌تر پیشنهاد می‌کنم با سیستم مشاوره تلفنی تماس بگیرید.

سلام من یک پسر هستم من عاشق یکی از دختر های فامیلم شدم ولی اون رو به روم گفته که من دوست داره ما تو صفحه هامون با هم چت می کنیم اون همیشه به من جواب سرد می ده و همش از من فرار می کنه باهم چت می کنیم زود خداحافظی می کنه سه هفته پبش باهم چت کردیم گفت بهتره این رابطه تموم شه و من چند روز افسردگی گرفتم نمی دونم چیکار کنم من دوسش دارم فقط می دونم با احساسات من بازی کرده ولی من دیونش هستم چطوری عاشقش کنم؟

سلام دوست عزیز پیشنهاد می‌کنم با سیستم مشاوره تلفنی و آنلاین ارتباط بگیرید تا اول شرایط‌تون بررسی بشه و بعد بتونید راهنمایی دقیقی دریافت کنید.

سلام وقت شما بخیر من دختری هستم 30 ساله که حدود یکسال و نیم پیش با پسری مودب و با شخصیت آشنا شدم که پس از مدت کوتاهی به من پیشنهاد ازدواج داد، اما درخواست کرد که شناخت بیشتری نسبت بهم داشته باشیم، من هم قبول کردم. همان اوایل از من پرسید که تا بحال عاشق شده ام یا نه؟ من با وجود خواستگاران و شرایط خوبی که داشتم عاشق نشده بودم ولی عاشق این آقا شدم و الان جدایی از این شخص برایم بسیار سخت شده… این آقا از همان اول گفت که عاشق دختری بوده که موفق نشده با او ازدواج کند و تا آخر عمرش عاشق هیچ دختری نخواهد شد، البته دختر مورد نظر ازدواج شده و هیچ رابطه ای وجود ندارد و مربوط به چند سال پیش است… من مدتها لحظه شماری می کردم که با هم ازدواج کنیم، الان خانواده من و این شخص در جریان هستند و تقریبا در شرف ازدواج هستیم و صحبتهای پایانی را داریم انجام می دهیم ولی من اصلا حس خوبی را که قبلا داشتم ندارم. این شخص مداوم به من می گوید که عاشقم نیست و فقط به من عادت کرده و دوستم دارد و بیشتر درباره مهریه کم صحبت می کند و … قبلا خواستگارانی که داشتم حاضر بودند همه کار برای آینده و خوشبختی من انجام دهند تا من با آنها ازدواج کنم، اما شخصی را که عاشقانه دوستش دارم روی مسائل مالی خیلی حساسیت دارد و نگران آینده و زندگی مشترکم هستم. البته خودش می گوید مرا خوشبخت می کند و نگرانی وجود ندارد ولی این روزها خیلی نگران آینده ام هستم و … لطفا راهنماییم کنید؟ متشکرم

سلام دوست گرامی. آنطور که از نوشته شما برداشت کردم، نامزد شما هنوز نتوانسته است سوگ ارتباط قبلی را سپری کند و این مساله هنوز برای ایشان مهم است.در این صورت بهتر است پیش از ازدواج حتما از مشاوره پیش از ازدواج بهره مند شوید سپس مقدمات ازدواج را فراهم کنید. می توانید از مشاوران رادیو عشق نوبت تلفنی یا آنلاین مشاوره بگیرید.

سلام خسته نباشید.. من ۴ ساله از یکی از اقوام خیلی خوشم میاد و واقعا دیوونه وا دوستش دارم و هرچی سعی میکردم ک باهاش ارتباط برقرار کنم و دوست بشم نمیشد خیلی به هم نزدیکیم از بچگی با هم بزرگ شدیم به تازگی با کمک دوستاش فقط بهم اوکی داده ولی اصلا احساسی بهم نداره و من خیییلی ابراز احساسات میکنم بهش و هرکاری میکنم میگه فعلا نمیدونم جیزی باید ببینیم چی میشه … من دارم دیوونه میشم خیلی کلافم خیلی دوسش دارم و له له میزنم یه بار بگه دوسم داره لطفا زود پاسخ بدید…

سلام دوست گرامی. تا زمانی که در یک ارتباط ما نحوه ابراز علاقه صحیح را بلد نباشیم، دچار سردرگمی خواهیم شد. برای اینکه متوجه باشید چه راه هایی برای جذب بهتر ایشان به رابطه وجود دارد، سوالات رایج جذب عشق از آشنایی تا ازدواج را مطالعه کنید.

سلام من ۸ ساله عاشق یکی از فامیلامون هستم. وقتی که دبیرستانی بودم بعد از مدتها دیدمش و یه جورایی خیلی ازش خوشم اومد. حتی توی اون لحظه اصلادوست نداشتم نگاهم رو از روش بردارم و بعد از اون هم به دلیل مهمونی های فامیلی مرتب میدیدمش. توی مهمونی ها وقتی که هواسش بهم نبود نگاهش میکردم و تا جای امکان سعی میکردم که تماس چشمی باهاش نداشته باشم. هر وقت میدیدمش نا خاسته جلوش یه سوتی میدادم و همش دست و پام رو گم میکردم تا این که به مامانم گفتم که دیگه دوست ندارم مهمونی خانوادگی داشته باشیم و رفت آمدمون رو کمتر کنیم چون هر وقت که میدیدمش خییلی خوشحال میشدم و بعد از اون افسردگی میگرفتم. چند بار تصمیم گرفتم باهاش توی شبکه های اجتماعی صحبت کنم ولی خوب همیشه سرد پاسخ میده. و چون فامیل هستیم نمیتونم مستقیم احساساتم رو بهش بگم. خیلی دوسش دارم ولی اصلا نمیتونم بهش اعتماد کنم چون میدانم به شدت ادم دختر بازی هست و خانواده من زیاد ازش خوششون نمیاد. واقعا نمیدونم باید چی کار کنم. لطفا راهنمایی کنید.

سلام باتوجه به ویژگی‌هایی که از ایشون ذکر کردید و نظر منفی احتمالی خانواده‌تون به نظر نمیرسه ایشون فرد مناسبی براتون باشن. ضمن اینکه ایشون به پیام‌های شما سرد جواب میدن که یا میتونه به دلیل نسبت فامیلی باشه یا نشون دهنده اینه که علاقه دوطرفه نیست.

خیلی ممنونم

سلام من دو سال با یک خانمی یک رابطه کاری داشتم تو این دو سال با هم خودمونی تر شدیم نمه نمه ایشون تو این مدت تعریف از من زیاد میکردند حالا راست یا دروغ نمیدونم رابطه مون به این صورت بود که فقط تو تلگرام صحبت میکردیم دوبار همو تو شرکتی دیدیم که براش کار میکردیم اخر سری ها دیگه انقدر با هم خودمونی شده بودیم که ایشون خیلی راحت ادرس منزلشون به من دادند گفتند این ورها گذرتون افتاد قدمتون‌سر چشم تشریف بیارید وقتی بهشون علاقه ام رو گفتن هی دست پس میزدند با پا پیش میکشیدند شوخی میکردند و بعد بهم گفتن دلم میخواد یکبار قبل اینکه بهت نه بگم از نزدیک ببینمت با هم تو کافه قرار گذاشتیم و شماره اش هم در اختیارم گذاشت ایشون تو قرار خیلی هم میخندید بعد که خداحافظی کردیم شبش جواب منفی داد وقتی ازش دلیل خواستم گفت اخه من طاقت سختی واسه همین نباید هیچ وقت ازدواج کنم میترسم به یکی دل ببندم طرف پشتمو خالی کنه میترستم علاقه ات گذرا باشه حتی فردای روز عقد نظرت عوض شه بعد من باهاشون صحبت کردم ایشون متقاعد شدن که باز بیشتر فکر کنن بعد دوباره چند روز بعدش جواب منفی دادن وقتی دلیل خواستم گفت چون من خیلی پر توقعم بعد گفتم توقعاتتون چیه اولش نگفتن گفت گفتنش فایده نداره چون خودم میدونم اخرش چی میشنوم بعد گفتن خونه باید از خودت داشته باشی عروسی مفصل و برای دوران عقد مقدار مناسب طلا و هزار تا چیز دیگه بعدش گفتن دوست دارم یکبار میامدید منزلمون شاید نظرتون عوض شه فکر کنید اونی که فکر میکنید نیستم قرار شد با مادرشون صحبت کنن بعد شماره منزلشون رو با ما بدن فرداش پیام دادن مادرشون گفته نه و مخالفه تا شبش جواب پیام منو ندادن شبش پیام دادم ازت خوشم نیامده دوست داشتن که زوری نیست من بهشون گفتم پس مخالفت مادرت بهونه بود گفت نه صبح به مادرش گفت مادرش گفت نه و دروغ نگفته بعد این قضیه یکی از اشناهامون رو فرستادم با پدرشون صحبت کرد پدرش گفت ما فامیلی ازدواج میکنیم یک مدت زمان گذشت اشنامون دوباره زنگ زد با خود دختره صحبت کرد همه اش پای تلفن این خانم میخندید در دلیل نه گفتن با خنده میگفت به دلم نشسته بعد اشنامون وقتی میگفت به دلت نشسته میخندید میگفت نمیدونم بعد اشنامون بهش گفت بیا این اقا رو قانعش کن چون ایشون بدجور در عذابه ایشون در جواب گفتن این اقا داره دروغ میگه علاقه ای نداره فقط در جهت منافع خودش برای سو استفاده امد سمت من تو تمام این مدت یک عزیزم تو پیام هاش به من نگفت و خیلی سیاست داشتن این اقا بعد صحبت همینطوری بی نتیجه تموم شد و به گفته اشنامون ایشون همه اش میخندید با خنده صحبت میکرد دفعه دوم که زنگ زد اشنامون بهش خیلی خشک و سرد گفت اصلا دلم نمیخواد راجع به این موضوع صحبت کنم و اشنامون هم ناراحت شد گفت من فکر میکردم شان شما بیشتر باشه اگه دوست داشتید به این اقا زنگ‌بزن و قانعش کن به درد هم نمیخورید. به نظر شما این علاقه یک طرفه است و من واقعا به دلش نشستم؟ اگه یکطرفه است ایا امکان داره به یک علاقه دوطرفه تبدیل. ضمنا تو این مدت این خانم خالی هم کم و بیش بسته بود فکر میکنم به من گفته خونه شون ۳۰۰ متر حیاط داره که من وقتی رفتم دم خونشون دیدم یک خونه خیلی قدیمی و داغون طرف چهارراه سیروسه که ۳۰ متر هم حیاط نداره. یعنی واقعا به دلش نشستم؟

سلام. به نظر می‌رسه که این علاقه دو طرفه نیست و البته این تمام موضوع نیست. رفتارهایی که از این خانم بیان می‌کنید به نظر میرسه نوعی سردرگمی داره و اگر رابطه‌تون هم ادامه پیدا کنه باعث میشه این سردرگمی و بلاتکلیفی نذاره که رابطه امنی داشته باشید و هر زمان ممکنه باز بی‌دلیل جواب منفی بده. بهترین کار برای شما اینه که از ایشون فاصله بگیرید و دیگه چه خودتون و چه از طریق واسطه پیگیری نکنید. این فاصله گرفتن در مواردی باعث میشه که فرد مقابل هم به شک بیفته که شاید نباید این‌طور رفتار می‌کرده.

تمام موضوع نیست یعنی ممکنه موضوعات دیگه بغیر از به دل نشستن هم باشه؟مثلا همون رسم فامیلی ازدواج کردن خوانواده شون؟ من خودم هم دیگه مدتیست پیگیر نشدم. یعنی ممکنه پیگیر نشدن من باعث تغییر تحولاتی در ایشان بشود؟

سلام من دختری 19ساله هستم و عاشق یکی از فامیل های مان شده ام اما اصلا نمی توانم احساساتم و بهش بگم چون یکی از دلیلش اینه که به خاطر عشقی که واقعا بهش داشتم دروغ گفتن و اون هم از اون دروغ اطلاع داره اصلا نمی دونم چجوری بهش توضیح بدم و چجوری عشقمو بهش بگم

سلام مورد شما نیاز به بررسی بیشتر داره. لطفا با سیستم مشاوره تلفنی صحبت کنید تا بتونید موضوع رو مفصل توضیح بدید و راهکار مناسبی دریافت کنید.

سلام من یه پسریو دوس دام حتی بش گفتم دوسش دارم اما اون منو نمخواد یه مدت به هم پیام مدادیم اما اون خیل سرد جواب میداد تا اینکه عمم و شوهرش فهمید ک شوهر عمم عموی پسره بود و من دیگه بش پیام ندادم.تا اینکه یکی از دوستام بش پیام داد گف من نمیخوامش ومن ب هیچ وجه نمیتونم اونو فراموش کنم اصلا هیچ زندگیو بدون اون نمیخوام در ضمن ما فامیلیم حالا چی کار کنم؟توروخدا رهنمایی کنید

سلام. متاسفانه خیلی وقت‌ها شرایط زندگی واقعی با خواسته‌های ما هماهنگ نیست و اینجاست که چیزی جز رسیدن به پذیرش کمک‌مون نمی‌کنه. البته که رسیدن به پذیرش اصلا ساده نیست. هم زمان‌بره و هم خیلی دردناکه. برای همین احساس شما و اینکه فکر می‌کنید زندگی رو بدون فردی که بهش علاقه دارید نمی‌خوایید قابل درکه. اما رابطه یک موضوع دوطرفه است و هر دو نفر باید با میل و اشتیاق براش داشته باشن. بهتره به جای ایشون تمرکزتون روی حال خودتون بگذارید و یه مدت روی خودتون کار کنید. پیشنهاد می‌کنم حتما با سیستم مشاوره تلفنی صحبت کنید.

سلام وقت بخیر بنده 19سالمه از 13سالگی با به اقا پسر اشنا شدم و ب اصطلاح ایشون عشق اولم شدن. من مهارتهای رابطرو بلد نبودم و هرسری که رابطه قطع شد و مجدد وصل شد همه چیو خراب کردم. اخرشم ایشون پارسال رفتن سراغ کسه دیگ. ایشون تو رابطه بامن همیشه دنبال خوشحالی و خوبی به من بودن ولی من با وجود علاقه ی شدیدم محبت کردن بلد نبودم. هیچ خواسته ی جنسی ازمن نداشتن ولی سراغ اونی ک رفتن همه جوره باهم رابطه برقرار کردن من یعد از یک سالو نیم بهش پیام دادم و استقبال گرمی ازم کرد و گفت اشتباهم این بود ک نه هیچوقت فهمیدم چقد دوسم داره و نه خودم ابراز عشق کردم من الان سه ماهه که با یکی اشنا شدم ولی نمیتونم عشق اولمو فراموشش کنم دوسدارم همه چیو باهاش از اول از صفرشروع کنم. چکارکنم؟ بنظرتون میشه رابطرو از نو بسازم؟ من واقعا دوسش دارم ولی فقط یک سال از خودم بزرگ تره و موقعیت اجتماعی خاصی نداره. بنظرتون میتونم کمکش کنم باهم رشد کنیم و پیشرفت کنیم؟ من واقعا بهش علاقه دارم دوسش دارم

سلام طبیعیه که تا وقتی ایشون در ذهن شماست نمیتونید برای رابطه دیگه ای انرژی بگذارید و حتی ممکنه فرصت‌های دیگه تون رو هم از بین ببرید. پس اول باید تکلیف این موضوع رو برای خودتون مشخص کنید. اینکه دوست دارید دوباره با ایشون شروع کنید و ادامه بدید آرزوی شماست ولی باید دید چقدر با واقعیت همخوانی دارد. باید اول ببینید خواسته شما از یک رابطه چیه؟ آیا حاضرید چند سال زمان بگذارید تا یک رابطه جدی رو بسازید و طرف مقابل‌تون هم آمادگی‌های لازم رو کسب کنه؟ باید دید اصلا ایشون تمایل به این موضوع داره و اصلا این رابطه برای شما میتونه مناسب باشه؟ آیا مهارت‌هایی که بلد نبودید رو یاد گرفتید؟ همه این مسایل باید بررسی بشه تا در نهایت بتونید تصمیم صحیحی بگیرید و اگر همچنان خواستید با ایشون وارد رابطه بشید، به شیوه درستی عمل کنید. پس پیشنهاد می‌کند برای بررسی این موارد با سیستم مشاوره تلفنی تماس بگیرید.

سلام پسری ۲۷ ساله هستم و مدتی هست با دختری آشنا شدم .در ابتدا فقط با هم حرفای درسی و معمولی میزدیم اما به مرور صحبت هامون زیاد شد و من بهش علاقه مند شدم.اون قبلا یه بار شکست خورده و هنوز نتونسته شخص گذشته رو فراموش کنه ….وقتی بهش ابراز علاقه کردم واکنش نشون داد و بعد از کلی صحبت کردن در آخر بهم گفت که حتی اگه اون شخص رو هم فراموش کنم به تو هیچ حسی ندارم و نخواهم داشت و فقط دوست معمولی من هستی…..به نظرتون میتونم با صبر و تحمل و امید به آینده کاری انجام بدم ؟؟؟

سلام داشتن امید در همه زندگی خیلی خوبه ولی این امید باید بر مبنای یک سری واقعیت‌ها باشه. مثلا ممکنه من امید داشته باشم تا یک سال دیگه 500 میلیون پول به دست بیارم اما باید دید این امید چقدر بر مبنای واقعیت و عملیه و اصلا من برای این امید چه کارهایی می‌کنم؟ شما هم نباید واقعیت رو نادیده بگیرید. بله می‌تونید صبر کنید شاید روزی علاقه‌ای در ایشون به وجود اومد ولی احتمالش خیلی کمه. ایشون اول باید فرد قبلی و تجربه سختی که داشته را در خودش حل کنه تا بتونه به فرد دیگه‌ای علاقه‌ سالم پیدا کنه. ضمن اینکه گفتن حتی در این صورت هم به شما علاقه‌مند نمیشن و احتمالا ایشون معیارهایی برای یک شریک عاطفی دارند که در شما وجود نداره. خوبه باهاشون صحبت کنید و ببینید علت این حرفشون چیه. شاید با تغییرات کوچکی در رفتار یا شرایط‌تون این اتفاق بیفته، البته بعد از رفع درگیری این خانم با رابطه قبلیشون. ولی اگر می‌بینید منطقا این علاقه نمیتونه ایجاد بشه بهتر خودتون رو درگیر امید واهی نکنید و البته بدونید که از این به بعد ایشون دوست معمولی شما هم نمیتونه باشه چون شما بهش احساس دارید و هرچه بیشتر با هم ارتباط داشته باشید این احساس یک طرفه شدیدتر میشه و کنار اومدن باهاش سخت‌تر

سلام من پسری۱۷سالم از ی دختر ۱۶عاشق شدم واقعا دوسش دارم 4سال همسایمان بود من خودم پسر ی کاسبم هر موقع رد می شد نفسم بالا نمی اومد ضربان قلبم بالا می رفت حتی بعضی موقع سرم درد می کرد همیشه مغازه وایمیسم تا اون ببینم بعد از مدتی پیچ اینستگرام پیدا کردی به سختی که پیج شخصی بود ولی تو بیو اینستگرام نوشته بود(alirezam♥️💍)از اون روز دارم گریه می کنم حتی سه تا پیچ مخفی باز کردم تا اکانتش باز کنه نکرد هر روز عکس شو می بینم هر کاری کردم از یادم بره نشود 😭😭😫ترو خدا کمکم کنید گفتم ترو خدا .من اونو دوست دارم اون یکی دیگو

سلام متاسفانه کنار اومدن با علاقه یک طرفه خصوصا در سنین پایین خیلی سخته و کاملا حالی که گفتید را درک می‌کنیم. در چنین شرایطی باید واقعیت را پذیرفت که ایشون حداقل در حال حاضر فرد دیگه‌ای رو دوست داره و باهاش در رابطه است و باید به این موضوع احترام بگذارید. اما یادتون نره شما هنوز 17 سالتونه و کلی راه و مسیر و فرصت پیش روتونه. پس ناامید نباشید. با صحبت کردن با مشاور راهکارهایی رو برای کنار اومدن با این علاقه یک طرفه و حرکت به سمت مسیرهای جدید یاد بگیرید.

سلام من ۱۸ سالمه شیش ساله عاشق یه نفر شدم دو بارم باهاش رفتم تو رابطه ولی هربار با بهونه های کوچیک بهم زدیم واقعا دوسش دارم ولی عشقم یه طرفس چجوری میتونم برش گردونم لطفاً راهکار بدین

سلام لطفا با سیستم مشاوره یا کارشناس دوره برگرداندن عشق و ازدواج صحبت کنید.

سلام من متولد ۸۱ ام و با دختری که دیوونشم فامیلیم اون متولد ۷۹ و من بعد از ۱۰ سال بهش گفتم که دوسش دارم. همه کار میکردم براش نقاشیشو کشیدم براش شعر نوشتم کادو تولد بهش گردنبند دادم فکر میکردم انداخته دور اما نگهش داشته بود همه کار کردم و وقتی بهش گفتم دوسش دارم ناراحت شد و گفت نمیتونم بهت جواب مثبت بدم.و بهش گفتم که مجبورم دیگه نبینمش تا احساساتم از بین برن ولی اون نمیخواست که منو نبینه و این من و عذاب میده که الان که نمیبینمش احساسم بهش ۱۰ برابر شده یعنی شبا از فکرش نمیتونم بخوابم بعضی وقتا فکر خودکشی به سرم میزنه لطفا کمکم کنید!!

سلام فراموش کردن و کنار اومدن با عشق یک طرفه خیلی سخت و زمان‌بره و نیاز به کمک حرفه‌ای داره. حتما یا سیستم مشاوره رادیو عشق تماس بگیرید.

سلام خوبین ببخشین یه سوالی داشتم. من چن ماه پیش یه پسریو دیدم ینی مغازه اون پسره وسیله میخریدیم ک اونجا ازش خوشم اومد و رفتارش طوری بود ک انگار اونم از من خوششون اومده بود . بعد اون همش بفکرش بودم تا اینکه بعد چن روز تو اینستا با پیجش اشنا شدم و تمام پستاشو فالو کردم اما زیاد هم مطمعن نبودم ک خودش باشه .بلاخره اومد پی ام داد و خودش بود و بهم پیشنهاد دوستی داد با هم دوس شدیم و وقتی من تمام شرایطمو ک بهش توضیح دادمک ینی من قبلا به بار نامزد کرد . این اقا ب من گفت ک باهم دوستیم اما سعی کنیم زیاد وابسته هم نشیم . این چن ماه ک گذشت من واقعا عاشق این اقا شدم اما اون همش میگفت عاشق نشو . از رفتاراش معلوم بود میدیدم انگار خیلی دوسم داشت اما عاشقم نبود من برعکس تو این مدت واقعا دیونش شدم . ک چن روز پیش گفت من خیلی دوست دارم اما عاشقت نیستم نمیتونم باهات ازدواج کنم گفت میدونم تو خیلی خوبی امامن نمیتونم . چن سال پیش ک خودش عاشق شده همش فکرو ذهنش پیش اون خانوم هس با اینکه اون خانوم ازدواج کردهحالا من موندمو یه عشق یطرفه . چن روزه باهاش ارتباطی ندارم اما واقعا دیونشم . لطفا اگه میشه در مورد عشق یک طرفه چیزی بگین حداقل دلم اروم بگیره . بدونم باید برا بدست اوردنش تلاش کنم یا اینکه نمیشه و فایده ی نداره

سلام. طوری که توضیح دادین طرف مقابل شما هنوز نتونسته رابطه قبلی رو در ذهن خودش تموم کنه و با اون درگیری داره. بنابراین چه شما چه هرکس دیگه نمیتونه علاقه کامل ایشون رو جلب کنه. از طرفی همین که اول رابطه گفتن سعی کنیم عاشق هم نشیم یه هشدار بوده. هشداری که حتما اون موقع هم متوجهش شدین ولی به دلیل اینکه جذبش شده بودین توجه نکردین. این مورد خیلی دیده میشه دو نفر با شک و تردید وارد یه رابطه میشن ولی به همدیگه میگن سعی کن عاشق من نشی. این یه درخواست غیرمنطقی و نشدنیه. مگه میشه دو نفر نسبت به هم کشش داشته باشن، وارد رابطه بشن، بهم توجه و محبت کنن ولی علاقه‌مند نشن؟؟ پس وقتی چنین درخواستی از طرف مقابل‌تون میشنوید نباید ساده از کنارش بگذرید چون یه هشداره. با این حال این اتفاق افتاده و شما توی موقعیتی قرار گرفتید که اتفاقا خیلی سخت هم هست. واقعیت اینه که شما می‌تونید همچنان در رابطه بمونید و به امید معجزه تلاش کنید ولی تا طرف مقابل‌تون ذهنش رو از رابطه قبلیش پاک نکنه و خودش نخواد نمی‌تونه اونطور که باید به شما علاقه پیدا کنه.

سلام. من 37 سالمه و از همسرم جدا شدم. الان حدود ده ماهه که با یه آقای 42 ساله مجرد دوست شدم. این آقا خیلی حواسش به من و زندگیم هست اینو کاملا حس میکنم خیلی هم به من متعهدهست و از وقتی که با من آشنا شده شخص دیگه ای ای جز من تو زندگیش نیس اما همش به من میگه که قصد ازدواج با من رو نداره و اینو مدام تکرار میکنه که عاشقش نشم، خب حالا به نظر شما اون واقعا قصدش ازدواج نیس یا….. پس اینهمه تعهد و پایبندی واسه چیه؟

سلام وقتی خود ایشون بارها و به وضوح میگن قصد ازدواج ندارن و حتی از شما میخوان که دلبسته نشید، چرا می‌خواهید طور دیگه‌ای به ماجرا نگاه کنید. هرکس که توجه و محبت به دیگران نشون میده لزوما نباید قصد ازدواج داشته باشه. خیلی خوبه که ایشون خودشون هم دارن واضح به شما میگن اما باید توجه کنید که درخواستشون از شما غیرمنطقیه. مگه میشه با کسی در رابطه بود، کلی هم توجه و محبت رد و بدل کرد اما دلبسته و علاقه‌مند نشد؟ قطعا در شما هم احساس به وجود میاد و نتیجه‌اش میشه تعارض بین عقل و احساس‌تون. دلتون میگه حتما باهام ازدواج می‌کنه ولی عقل‌تون نمیتونه صحبت‌های واضح ایشون رو ندیده بگیره. شما باید انتخاب کنید: یا به فکر ازدواج یا یه رابطه با ثبات نباشید و در کنار ایشون بمونید، ولی بدونید هر زمان ممکنه که ایشون رابطه رو تموم کنن اونم وقتی که دلبستگی‌تون بیشتر شده؛ یا اینکه با تصمیم خودتون از رابطه بیرون بیاد که خب البته که براتون سخته ولی جلوی آسیب عاطفی بیشتر رو میگیره.

سلام. من یه دختر متولد سال ۷۶ هستم. من عاشق یه پسری شده بودم که همکار بودیم..ایشون متولد ۷۱ بود. خب اون کارایی میکرد یا حرفایی و با منظور میزد که من کم کم فکر میکردم ایشونم به من علاقه‌مند هستن.. مثلاً توی هر جمعی، با هرکی صحبت میکرد، فقط چشمش به من بود با اینکه داشت با یکی دیگه صحبت میکرد ولی منو نگاه میکرد. اطرافیانش میومدن از ایشون پیش من همش تعریف میکردن. یا بعضی وقتا به طور ناگهانی سرمو بلند میکردم باهاشون چشم تو چشم میشدم، می‌دیدم که داره نگام میکنه.. بعضی وقتا میومد بی دلیل کمکم میکرد. خیلی وقتا دور و بر من میچرخید حتی بی دلیل یا با دلیل. البته یروز کلی باهام گرم بود و جوری رفتار میکرد که انگار واقعاً دوسم داره و یروز منو نادیده میگرفت. چندباری که متوجه شدن کسی به من نظر داره یا کسی بهم شماره داده یا مزاحمم شده ، با اینکه قبلش با من خیلی گرم بود، اما یدفعه با من سرد میشد و به من بی محلی میکرد، انگار من رفتم به طرف شماره دادم!!! همیشه برام سوال بود چرا با من سرد میشه، خب مگه من چیکار کردم؟ تقصیره من چیه؟ یا یبار دخترعموش که فقط هشت سالش بود و منو خیلی دوست داشت، کاملا بی مقدمه بهم گفت شما پسرعموی منو دوس داری؟ من فکر میکنم پسرعموم شمارو دوس داره!!! خب یه بچه ممکنه این حرفو از خودش دربیاره؟ و خیلی چیزای دیگه… نمیدونم حالا واقعاً دوسم داشت یا توهم خودم بوده:( من هشت ماه اونجا بودم، الان دیگه من اونجا کار نمیکنم و تقریباً ده ماهه که از اونجا در اومدم ولی هنوز تو فکرشم و از حسم کم نشده، خیلی بیقرارم و دلتنگ:( و اینکه توی این مدت ندیدمش فقط توی محرم تونستم ببینمش. توو محرم دیگه دلو زدم ب دریا و بهش پیام فرستادم و گفتم که بهش فکر میکنم و این مدت دوری هم باعث نشده فراموشش کنم..اما اون فقط نوشت متوجه شدم. همین، (البته خلاصه ی پیامارو گفتم) یعنی نه گفت منو میخواد، نه گفت نمیخواد… منم نمیخواستم بیشتر از این خودمو کوچیک کنم ادامه ندادم. بعد از اون ازش هیچ خبری نشد حتی یه پیام. نمیدونم، لطفاً کمکم کنید… به نظر شما این آقا به من علاقه ای داره؟ یا نداره؟ اینم بگم که داره درس میخونه و قبلاً تو محل کار که بین همکارا بحث پیش اومد خودش گفته بود که اول میخواد درسشو تموم کنه بعد به فکر ازدواج بیوفته. و اینکه از این شخصیت پسراییه که اهل دوستی و اینجور روابط نیس و اگه کسی و بخواد خواستگاری میکنه. لطفاً کمکم کنید توروخدا، شدیداً نیاز به کمک دارم:(((((((

سلام دوست گرامی به نظر میرسه ایشان به شدت مردد هستند و از طرفی دنبال رسیدن به یکسری کارها و تمام شدن انها را هستند با توجه به اینکه ابراز علاقه کردید و ایشان در جریان هستید اکنون صبر کنید و منتظر تلاش و واکنش ایشان باشید

عاشق یه پسر شدم .. ولی تاحالا حتی قیافه منو ندیده میدونم بهش نمیرسم ولی این عشق یک طرفه خیلی واسم شیرینه♡یبار خوابشو دیدم اومد دستمو گرفت همینطوری تو چشمام زل زده بود..طوریکه وقتی بیدار شدم‌حس کردم واقعی بود گرمای دستشو حس کردم!!! قشنگ ترین رویایی که دیدم همین بود..وقتی دلم میگیره یا از چیزی ناراحتم بهش فکر میکنم دلم خیلی آروم میشه..خوشحالم که تو دلم یکیو دارم..گاهی وقتا میگم خدایا شکرت که اوردیش تو این دنیا!!!!!

سلام دوست گرامی شما دچار عشق یکطرفه شده اید احساسی که هیج نتیجه و هدفی ندارد و تنها باعث میشود شما با افراد مناسب اشنا نشوید و همیشه در پیله تنهایی خود بمانید منطقی باشید و واقع بین و خود را اب پیله و حصار این احساس نجات دهید

آقا من ۱۸ سال دارم از یک دختره ۱۵ ساله خوشم میاد و میخواهم با او دوست بشم بعد دست و بالم باز شد با او ازدواج کنم. من چهار ساله که از او خوشم میاد وشدیدن افسرده شدم یکبار دوستام بهش گفتن که من میخواهم بااو صحبت کنم ولی نیامد و بعد از چند روز مادرش آمد گفت د۷تره من همه چیرا میاد راجع به شما به من میگه و دختره من اهله این کارا نیست دوره دختره من را خط بکشید ولی من تو مغزم نمیره نمیتونم بدونه اون زندگی کنم چیکار کنم. ریادم میرم سمتش ولی از دستم فرار میکنه واقعا خسته شدم دیگه امیدی به زندگی ندارم یکی مرا راهنمایی کنه.

سلام دوست گرامی سن شما و دختر برای ورود به رابطه عاطفی زود هست و بهتر هست صبر کنید تا هر دو در شرایط مناسب و منطقی قرار بگیرید که بتوانید به درستی به شناخت برسید

سلام ببخشید سالهاست که درگیرم آیا ممکنه ما عاشق کسی باشیم که بخواهیم همیشه لبخندیشو ببینیم و واسمون به ما رسیدن خیلی مهم نباشه مهم خوشحالیش باشه و فقط ببینیم آیا این حس عاشقانست اخه مگه ممکنه عاشق باشیم اما واسمون بیش‌تر خوشبختیش مهم باشه تا به مارسیدن یعنی حتی اگه از کس دیگه هم خوشش بیاد ما خیلی ناراحت نباشیم اخه این عشقه؟

سلام دوست گرامی درجه ای از دوست داشتن این هست که برای شما ارامش و رضایت شخص مقابل مهم هست و تلاش میکنید شخص به این ارامش برسد اما باید توجه کنید که خودتون را وقف نکنید

باسلام.دختری هستم سی وسه ساله ۱۴سال پیش عاشق یه هم دانشگاهیم شدم واقعا از روی عقل با شناخت عاشقش شدم و هستم هنوزم همه جا تو شادی ها و تو گریه ها و تو خلوتم حسش میکنم و و اونقدر برام محترم و عزیز و دست نیافتنیه و فک می کنم خدا اونو آفریده که من عاشقش بشم… جدیدا جرات کردم وجسارت کردم از علاقه ام بهش گفتم و حالا پشیمونم چرا بهش گفتم و متوجه شدم اون زمان دانشجویی هم از علاقه من خبر داشته.. از وقتی بهش علاقه مو گفتم سرد رفتار میکنه و این باعث آزارم میشه و متوجه شدم از ناحیه دختری شدیدا آسیب دیده و روحیه مناسبی نداره و این بد بودن حالش احساس میکنم روی منم تاثیر گذاشته خواهان صحبت کردن نیست و منم بهش اصرار نمی کنم.اما ناراحتم که او از زندگی لذت نمیبره و نمیتونم کمکش کنم و منو نادیده میگیره.البته یه مشکل بزرگم این که چهره ای زیبا ندارم و عادی هستم و در این مورد متاسفانه خودم در حدش نمیدونم چون اون از زیبایی خدا دادی چه از لحاظ چهره و چه رفتار و شخصیت برخورداره و حالا احساس میکنم دلیل بی اعتنایی و سرد بودنش بخاطر نبودن زیبایی صورتمه.و فک می کنم باید باز فقط با عشقش زندگی کنم و خودشو دست نیافتنی میبینم و میگم لیاقت دختر زیباروی رو داره.سوال من اینه ایا میشه این عشق و از یاد برد و دوباره عاشق شد…هرچند این همه سال نتونستم

سلام دوست گرامی اینکه شما ابراز علاقه کردید اشتباه بزرگی نیست اما ادامه دادن و ابراز مجدد اشتباه هست ایشان هنوز درگیر گذشته و رابطه قبلی هستند و باید تلاش کنند فراموش کنند تنها کمک فعلی شما این هست که ترغیبشون کنید به مشاور مراجعه کنتد و سعی کنید جوری رفتار نکنید که احساس کنند شما به ایشون وابسته هستید

سلام من عاشق دختری شدم و ازش خواستگاری کردم . ولی در جواب به من گفت که کسی دیگه ای رو دوست داره و نمیتونه به کسه دیگه به جز اون فکر کنه و ازم خواهش کرد دیگه موضوع رو مطرح نکنم . ولی من واقعا به اون دختر علاقه دارم الان نمیدونم چکار کنم . آیا اگر به ابراز عشق و علاقه ادامه بدم باعث ناراحتی اون دختر میشم یا برعکسه ؟ من خودخواهم ؟؟

دوست عزیز سلام

شما حق دارید عاشق بشید و حق دارید برای به دست آوردن کسی که دوست دارید هم تلاش کنید، اما واقعیت این هست که گاهی با وجود تمام تلاش و سعی‌ها، ممکنه فرد مقابل راضی نشه. حالا شما دو تا انتخاب دارید، یا تلاشتون رو بیشتر کنید یا نظر ایشون رو بپذیرید. البته باید در نظر داشته باشید ممکنه تلاش‌هاتون جواب نده و … .

یادتون باشه، همون‌طور که شما از بین دختران زیادی که اطرافتون هستن ایشون رو انتخاب کردید، ایشون هم می‌تونن انتخاب خودشون رو داشته باشند و جواب منفی ایشون دلیلی بر این نیست که شما آدم جذابی نیستید یا … . گاهی اوقات تو زندگی مجبوریم چیزهایی رو بپذیریم که خوشایند نیستند ولی … .

آیا اگه از طریق خانواده ها وارد بشم بهتره . به نظرم شتید منم اشتباه کردم موضوع رو مستقیم بیان کردم . شاید اگه با واسطه بیان میشد بهتر بود چون دختر ها ذاتا خجالتی هستند . خب هر دختری ممکنه چند تا خواستگار داشته باشه که این طبیعیه . با توجه به شرایط پیش اومده از راه خانواده ها وارد شدن تاثیر مثبتی داره ؟

سلام من یه پسری رو دوست دارم که دوست برادرم میشه بالا یه توضیحی هست که مثلا از گوشیتون استفاده کنید پیام برای ایشون بفرستید خب من که شمارشو ندارم الان دقیقا خودش۲۰سالشه و من کوچیک من که۱۳‌اما نمیدونم چطور که ابتدا کنم چطور بزارم که به من حسی کنه بدونه که دوستش دارم یا خودش دوستم داره لطفا کمک کنید خواهشن😔

دوست عزیز سلام

توی سنین نوجوانی، این احساس که کسی رو دوست داشته باشید پیش میاد؛ اما مساله این هست که بهتره با عجله تصمیم نگیرید و بگذارید زمان بگذره. هرچقدر سن شما بالاتر بره، قطعا هم خودتون رو بهتر می‌تونید بشناسید و هم ایشون رو. آدم‌ها معمولا تا بزرگسالی، هر سال ممکنه نظرشون عوض بشه و برای همین ممکنه چند سال دیگه شما ملاک‌هایی تو ذهنتون باشه که ایشون نداشته باشن. پس ببهتره که فعلا سعی کنید سر خودتون رو به کارهای دیگه گرم کنید تا این موضوع رو کم کم فراموش کنید؛ بعدا فرصت دارید که ببینید چه ملاک‌هایی دارید و براساسش تصمیم بگیرید کسی که دوست دارید رو چطور جذب کنید.

با سلام و عرض ادب من دختری ۱۵ ساله هستم که از طریق مجازی عاشق پسری شدم شاید باورتون نشه ولی واقعا عاشقشم با اینکه بد هیکله ولی بازم دوسش دارم یه مدت با هم رابطه داشتیم ولی باز جدا شدیم و اینم بگم اون قبلا با دختری دوست بود و عاشقش بود که دختره ازش جدا شد فهمیدم عشقم یک طرفه است حالا میخوام اونو هم عاشق خودم بکنم راه حلی دارین؟😭

دوست عزیز سلام

خیلی وقت‌ها علاقه‌مندی احساسی هست که بدون دلیل در ما ایجاد می‌شه، اما مساله این هست که چون این علاقه بدون شناخت هست، معمولا نتیجه خوبی نداره. به‌علاوه، شما قطعا با افزایش سن و بزرگ‌تر شدنتون، معیارها و ملاک‌های متفاوتی برای دوست داشتن پیدا خواهید کرد که عموما بسیار بسیار متفاوت با ملاک‌های الانتون هست. پیشنهاد می‌کنم صبر کنید تا کمی ملاک‌هاتون تثبیت بشن و بعد برای جذب کسی که دوست دارید تلاش کنید. شما الان می‌تونید با کمک روش‌های مختلف موقتا این احساس رو مدیریت کنید تا در زمان مناسبیش. به عنوان مثال می‌تونید سرتون رو به کارهای دیگه گرم کنید یا با دوستانتون بیشتر معاشرت کنید و … .

سلام من از مرد 42 ساله مجرد خوشم اومده و بهشون گفتم من 23 سالمه اما ایشون برای اختلاف سنمون نمیخواد میگه من چیزی میخوام که ممکنه بهت اسیب بزنه اما من عاشقشم اولین جنس مذکری یست که باهاش حرف میزنم و خودم میدونم که واقعا عاشقش شدم مثل حس دفعه قبلم نیست خیلی قوی تره یک لحظه هم از ذهنم خارج نمیشه میخوام برگرده چیکار کنم؟؟؟ چیکار کنم بفهمه من بچه نیستم من شیشه نیستم که بهم دست بزنه بشکنم خیلی با ملاحظه با من رفتار میکنه من میخوام مال من بشه چیکار کنم؟؟میخوام این حس رو دو طرفه کنم اما ارتباطمون به طور کامل قطع شده و من فقط ایشون رو گاهی میبینم من میخوام به ایشون پیام بدم اما نمیدونم چطوری شروع کنم چطوری کاری کنم که حداقل دوست معمولی باشیم تا همدیگه رو بشناسیم.

با سلام من چند سالی هست که عاشق دختر عمویم هستم و قصد ازدواج دارم ولی او من را دوست ندارد من حرف دلم رو بهش گفتم ولی اون جواب رد داد الان من چیکار کنم با او ادامه دهم یا او را ترک کنم

سلام دوست گرامی ابتدا لازم هست دلایل جواب منفی ایشان بررسی شود و سپس به ادامه یا ترک رابطه اقدام شود

من با آقایی آشنا شدم که از دوستان خیلی قدیمیمه و به طور کامل همو میشناسیم،هر دومون یه رابطه بد و شبیه بهم داشتیم،خیلی همو درک میکنیم و میفهمیم،کم کم من از ایشون خوشم اومد،ایشونم همینطور،اما ایشون به طور نامحسوس میگفتن اما من اشتباه کردم طاقت نیوردم و اول پیش قدم شدم و مستقیم حسمو به ایشون گفتم الان باید چیکار کنم حس میکنم خودمو کوچیک کردم و نباید اول پیش قدم میشدم اما الان که این کار و کردم باید چیکار کنم که فکر نکنه من غروری ندارم و درضمن دوست دارم ایشونو به خودم جذب کنم

دوست عزیز سلام

اول از همه به شما بگم که عاشق شدن و دوست داشتن کسی، هیچ اشکالی نداره و شما اشتباهی نکردید که به خاطرش احساس کوچیک شدن داشته باشید. بله، درسته؛ زمانی که پیشنهاد از سمت آقا باشه خیلی بهتره، اما به هر حال شما اینکار رو کردید و گذشته قابل تغییر نیست. به جای غصه خوردن و افسوس، به فرد مقابل نشون بدید که شما چه ویژگی‌های مثبتی دارید و … . برای اینکار می‌تونید از مقالات مختلفی که در سایت گذاشته شده استفاده کنید و غیر مستقیم به ایشون علاقتون رو نشون بدید. در عین حال، استانداردهای خودتون رو هم نشون بدید.

سلام عزیزم منم عاشق ی پسر مسجدی شدم تو کاشان و ب خواتردلایلی از اون شهر رفتیم و من از اون پسر خیلی دور شدم ولی پیجش اینستاشا دارم و همچنین شمارشا ب نظرتون بهش بگم دوسش دارم

سلام دوست گرامی میتوانید ابتدا از طریق اینستا ایشان را فالو کنید و به مرور طی ارتباط و کامنت، بیشتر اشنا بشید و شروعی برای شناخت باشد

آدرس: تهران، پونک، نبش بلوار پونک، پلاک 2، طبقه سوم، واحد 6

تلفن پشتیبانی:02146015870

رزرو نوبت مشاوره

انجمن روانشناسی آمریکا

سازمان نظام روانشناسی و مشاوره ایران

سازمان بهزیستی ایران

انجمن روانشناسی ایران

 

شاید همه ما به قدر کافی خوش شانس نباشیم تا کسی که عاشقش هستیم ، نیز عاشق ما باشد، اما این موضوع نباید ما را مایوس کند چرا که بسیاری مواقع عدم علاقه طرف مقابل شاید بدلیل عدم شناخت کافی یا یک سوءتفاهم باشد، بنابراین می‌توان با یک راهکار درست این مسئله را حل کرد. اما برای تبدیل عشق یک طرفه به رابطه متقابل و دو طرفه باید به این نکته مهم نیز توجه داشت که هر قدم اشتباه ممکن است او را از شما دورتر و دورتر کند، پس در این مسیر باید بسیار صبور بود و با افراد آگاه و با تجربه مشورت کرد.

فهرست مطالب

عشق یک طرفه حتی در بین زوج‌هایی که قصد ازدواج دارند نیز ممکن است وجود داشته باشد بدین صورت که یکی از زوجین 100% فداکاری و جانفشانی از خود نشان می‌دهد و این درحالی است که شریک مقابل به ندرت از خود علاقه‌ای نشان می‌دهد. یک معشوق ممکن است آگاهانه عشق یک طرف را رد کند یا حتی ممکن است کوچکترین علامتی نسبت به ابراز علاقه فرد مقابل خود نشان ندهد. برخی نیز با عشقی یکطرفه ازدواج را آغاز می کنند به امید این که در آینده این عشق به عشقی دوطرفه و حقیقی تبدیل می شود ولی به این گونه افراد اکیداً توصیه می شود این مسئله را در مشاوره پیش از ازدواج مطرح نمایند.

چطور عشق یک طرفه را دو طرفه کنیم

بعد از دانستن این‌که عشق یک طرفه چه ناراحتی‌هایی را در پی دارد، حالا وقت آن است که با مروری در نشانه‌های عشق یک طرفه که در این قسمت ارائه می‌کنیم ببینید که در کجای یک زندگی عاشقانه قرار دارید. این علائم مطابق موارد زیر هستند:

کاملا واضح است که عشق یک طرفه دردآور است چراکه شما وقت و انرژی خود را برای کسی هدر می‌دهید که حتی به خودش زحمت نمی‌دهد که به شما فکر کند. اما عشق یک طرفه قرار نیست همیشه بد باشد. زمانی‌که احساس می‌کنید عشقی که بدامش افتادید ارزشش را دارد می‌توانید واقعا سعی خود را بکنید تا عشق یک طرفه شما سرانجام داشته باشد.

درد، آزردگی و غم ناشی از روابط را می‌توان به روش‌های مختلف حل و فصل کرد اما درخصوص دل شکستگی در رابطه‌ای که هرگز شکل نگرفته چه باید کرد؟ عشق یک طرفه خود را ارزیابی کنید و یک تصمیم عاقلانه و صادقانه درباره آن بگیرید. آیا قصد دارید بی خیال آن شوید یا به خواسته خود برسید؟ این مقاله کمک می کند با اجرای  استراتژی ۷گانه زیر، کاری کنید تا عشق یک طرفه شما تبدیل به یک رابطه عاشقانه دو طرفه شود.

وقتی عاشق کسی می‌شویم که همین احساس را نسبت به ما ندارد اولین کاری که می‌کنیم این است که بدنبال خطاها و عیوب خودمان می‌گردیم، اما این درست نیست. از فکر این‌که به اندازه کافی خوب نیستید خود را سرزنش نکنید و این حقیقت را بپذیرید که این تنها شرایط است که با شما سازگار نیست. همه ما همانند چیزهای مختلف ازجمله تغذیه و نوع پوشش متفاوت از یکدیگر هستیم. بنابراین اگر فردی همان احساسی را که ما نسبت به او داریم را نداشت باید درک کنیم در شرایطی هستیم که قابل کنترل نیست و آن را بپذیریم.

درمورد احساسات خود مطمئن باشید. با درون خود ارتباط برقرار کنید و ببینید که آیا واقعا می‌خواهید عشق یک طرفه را به عشق دوطرفه تبدیل کنید یا خیر. بیشتر عاشق‌های یک طرفه از دنبال کردن معشوق خود پشیمان می‌شوند چرا که بعدها متوجه می‌شوند که عشقشان واقعی نیست. بنابراین هنگامی که واقعا درمورد احساسات خود مطمئن شدید تصمیم بگیرید و به پیش بروید.

برای این‌که معشوق شما ارزش شما را درک کند باید به ارتباط با او ادامه دهید. بیش از حد ناامید نشوید بلکه به او زمان و فرصت پاسخ دادن را بدهید. با گفتگوی با معشوق خود این امکان را فراهم کنید تا درک کند که شما همواره در کنار او هستید.

 

باید با پیام‌هایتان حسی را به او منتقل کنید تا به حال کسی به او منتقل نکرده است. پیام‌‌های که با موبایلتان برای او می‌فرستید باید نشان بدهد که شما چقدر محترم، خاص، شوخ و قابل اعتماد هستید و از جذابیت و سیاست زنانه برخوردارید. از آنجایی که هر دختری این مهارت را ندارد که در پیام این ویژگی‌ها را نشان بدهد، شما با این کار برای او منحصر به فرد می‌شوید. هیچ وقت قدرت پیام‌هایتان را دست کم نگیرید امروزه همه به موبایلشان وابسته هستند و ساعات زیادی را در حال استفاده از آن هستند، اگر شما بتوانید با این دستگاه حس خوب و منحصر به فردی را به او بدهید او به جای موبایلش به حسی که شما با موبایل به او منتقل می‌کنید وابسته می‌شود. رادیو عشق در دوره جذب عشق با موبایل رموز حذب کردن فرد مورد علاقه‌تان را از طریق موبایل و پیام به در اختیارتان قرار داده است.

 

خوب نیست که اجازه بدهید عشق یک طرفه شما را کاملا از پا در بیاورد. بهتر است برای خود مرزهای مشخصی ایجاد کنید. به کسی که دوستش دارید اجازه دهید از احساسات شما آگاه شده و ارزش شما را درک کند. کاری کنید که معشوق شما باور کند که او را واقعاً دوست دارید. اگر خیلی حساسیت نشان دهید، مطمئناً شما را کاملا نادیده خواهد گرفت.

این بدین معنا نیست که بیش از حد اشتیاق نشان بدهید و برای تحت تاثیر قرار دادن او کارهای عجیب و غریب کنید. بلکه شما باید به خود اعتماد کرده و کمک کنید تا معشوق شما را بهتر درک کند. سعی نکنید عیوب خود را پنهان کنید چراکه باید اجازه دهید طرف مقابل درون و برون شما را خوب درک کند. بدین ترتیب احتمالا با شما ارتباط برقرار خواهد کرد.

برای این‌که معشوق شما احساس متقابل شما را داشته باشد باید در تمام جوانب زندگی به او احترام بگذارید و یاد بگیرید با تمام وجود او را بپذیرید. با نشان دادن عشق و علاقه مناسب، او نیز ارزش واقعی شما را درک خواهد کرد.

خیلی مهم است که همیشه و به‌ ویژه در لحظات بد در کنار معشوق خود باشید. با حمایت او در لحظات سخت زندگی و در کنار او بودن در طول لحظات خوش می‌توانید یک نقش محونشدنی در ذهن او ایجاد کنید. حامی بودن ویژگی است که معمولاً افراد در شریک بالقوه خود جستجو می‌کنند. به خاطر داشته باشید که به تنهایی نمی‌توانید عشقی یکطرفه را به موفقیت برسانید ، بلکه طرف مقابل هم باید همین تلاش را بکند. اما با این وجود، این وظیفه شماست که به معشوق خود اطمینان بدهید که رابطه بین شما دو نفر درحال نتیجه دادن است و شما واقعا او را دوست دارید.

همانطور که گفته شد برای تبدیل عشق یک طرفه به رابطه‌ای پایدار و متقابل باید تغییرات مهمی در رفتار و زندگی خود داشته باشید تغییراتی که صبر و سعه صدر شما را می‌طلبد. اینکه بتوانید احساسات خود را کنترل کنید و در شرایط خاص بهترین عکس العمل را نشان دهید، گاهی بسیار دشوار خواهد بود، بنابراین برای تبدیل رابطه یک طرفه به رابطه متقابل نیاز به دانش، مهارت و یک برنامه مدون دارید. رادیو عشق  برای رسیدن به عشقی که لیاقش را دارید، کارگاهی را برای پایه اصول و تئوری‌های روانشناسی طراحی کرده است، که قدم به قدم شما را در مسیر رسیدن به خواسته‌تان همراهی می‌کند. در کارگاه بازگرداندن آموزش-محور عشق و ازدواج که بصورت آنلاین برگزار می‌شود، دانش و مهارت برای جذب عشق و ساختن یک رابطه پایدار و متعهدانه را خواهید آموخت.

جهت ارتباط با کارشناسان رادیو عشق و مطرح کردن سوالات خود می توانید با شماره 02146015870 تماس بگیرید. علاوه بر این کارشناسان ما با آغوشی باز آماده پاسخگویی به سوالات شما از طریق تلگرام و واتساپ (09035714068) هستند.

عشقت رو جذب کن

میخوای یاد بگیری چطور روز به روز بیشتر قلب عشقتو بدست بیاری؟ چطور یه رابطه موفق منجر به ازدواج داشته باشی؟ چطور یه زندگی مشترک موفق داشته باشی؟ پس فرصت را از دست نده! تو هم به جمع دنبال کنندگان پیج رادیو عشق در اینستاگرام اضافه شو…

عضویت در خبرنامه رادیو عشق

34 بازدید

43 بازدید

113 بازدید

101 بازدید

177 بازدید

دیدگاه

نام *

ایمیل *

وب‌ سایت

ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی می‌نویسم.

مشترک نمی شومدریافت همه دیدگاه های این نوشتهفقط دریافت پاسخ دیدگاه های خودم

سلام وقتتون بخیر و نیکی.من ۱۹سالمه از۱۵سالگی کار میکنم ارتباط اجتماعی خیلی بالایی دارم.ضمن اینکه صدای خوبی دارم…واقعیت من تو بین افرادی که باهاشون سر و کار دارم به اقایی بر خوردم که ازم۱۷سال بزرگترن خیلی با شخصیتن وازنظر اجتماعی و مالی سطح بالایی دارن.ایشون اومدن حضوری منو دیدن و متوجه شدم ایشون تغییر جنسیت دادن.و از خانومی خوششون میاد…من تماما بهشون کمک کردم که با اون خانوم ارتباط بگیرن ضمن اینکه باهم ارتباط عاطفی هم این وسط داشتیم و ایشونم از من خوششون میومد.در اخر چند وقتی هست که اون خانوم برگشتن به رابطه و من با پای خودم دور شدم…ضمن اینکه هنوز از سمت اون اقا پیام دریافت میکنم و البته خیلی خوشم اومده ازشون و به معنای واقعی عاشقشون شدم.اون فکر میکنه من عوض شدم ولی من دور شدم چون اون به چیزی که میخواسته رسیده و دیگه نیازی نیست باشم.هنوز خیلی جاها کمکشون میکنم و از کاری که بتونم دریغ نمیکنم….ولی من واقعا دوسشون دارم و میخوام اینو بدونه….چند باری بهش گفتم ولی دیگه نمیگم چون نمیخوام مردد شه…من واقعا نمیدونم چیکار کنم…

سلام دوست گرامی به حالتی که شما در آن قرار گرفتید، تله ایثار گفته می‌شود. طرحواره‌ها مانند یک عینک روی چشم، باعث می‌شوند که به صورت مداوم تصمیمات اشتباه بگیرید و یا به کسانی کمک کنید که اصلاً نیازی به کمک ندارید. نیاز دارید که حتما از کمک مشاور و درمانگر استفاده کنید تا بیش از پیش در این تله قرار نگیرید.چطور عشق یک طرفه را دو طرفه کنیم

سلام من 7سال با یه اقایی دوستم قصد ازدواج داشتیم ولی بدلیل اینکه من دچار پسوریازیس بودم بینمون مشکل ب وجود اومد این موضوع قبول نکرد ولی الان گفته قبول میکنه ب شرط اینکه6سال دیگ ازدواج کنیم این اقا انگار سادیسم داره واقعا سالهاس ک منو با حرفاش و رفتارش زجر میده نمیدونم واقعا چیکار کنم من خیلی عاشقشم

سلام دوست گرامی بیماری پوستی شما با دارو و مراقبت از دستگاه ایمنی بدن قابل کنترل است. اما درباره شرطی که او گذاشته است که غیر از این 7 سال، 6 سل دیگر نیز منتظر باشید؛ باید واقع‌بینانه‌تر به ماجرا نگاه کنید. البته شما سن خودتان را نگفتید؛ اما در هر صورت این انتخاب شماست که در حالت انتظار با فردی بی‌هدف بمانید یا خیر. توصیه می‌کنیم با مشاوران رادیو عشق نوبت مشاوره داشته باشید.

سلام من پسری ۱۹ سالم عاشق یه دختر شدم و الان ۱ سال و ۵ ماهه ک با همیم قبلا خیلی بهم عشق و علاقشو نشون میداد و راضی بود ک باهم نامزد بشیم ولی چن وقت پیش از دستم ناراحت شد و از فردای اون روز که تا الان ک حدود ۲ ماهی میشه باهام خیلی سرده و دیگ بهم ابراز علاقه نمیکنه و دیگه تمایلی به ازدواج نداره و من نمیتونم با کسی درد و دل کنم و خیلی ناراحتم و فکر و خیال نمیذاره که بدونم چه کاری انجام بدم میشه کمکم کنین؟

سلام دوست گرامی علت این سردی باید بررسی شود و اشاره کردید که از دست شما ناراحت شده بود؛ چه اتفاقی افتاد که این ناراحت به سردی رسیده است؟ و آیا شما شرایط نامزدی و ازدواج را دارید؟

سلام من یه دختر 24 سالم و عاشق کسی شدم که 10 سال ازم بزرگتره راستش اوایل فقط یه حس کمرنگ بود بهش اهمیتی ندادم اما یهو دیدم گوشیم پرشده از عکساش بک گراندم پروفایلام همش عکس اون شده هرکی ازش بد میگفت باهاش دعوا میکردم راستش همش تو رویاهام با اونم راستش اون اصلا نمیدونه که من وجود خارجی دارم گاهی وقتا نا امید میشم ولی باز به خودم میگم که خدا منو دوس داره خدا کمکم میکنه هر دختری آرزوشه که با اون باشه تا حالا عاشق نشده منم تا حالا با پسری رابطه ای نداشتم اون خیلی معروفه یه سلبریتی ولی خب من چی حتی همشهری هم نیستیم کمک میخوام فراموشش کنم یا بهش فکر کنم؟ دارم دیوونه میشم همش بهش فکر میکنم هر شب به خاطرش گریه میکنم ای کاش مال من شع😔💔

سلام دوست گرامی به اتفاقی که برای شما افتاده است، ساختن خانه روی آب گفته می‌شود؛ چون روی کسی سرمایه‌گذاری کردید و امیدوار هستید که کاملاً علاقه‌تان یکطرفه است. بهتر است به جای اتلاف وقت و امیدواری بیهوده، به رابطه در دسترس‌تری فکر کنید.

سلام من از بچگی عاشق یه نفر بودم (دختر _فامیل نزدیک هم هست) اما بعدش ک بهش گفتم گفت ت مث داداشمی و … گفتم واقعا عاشقشم و… ک در جوابم گفت گمشو . منم از اون وقت ب بعد دیگه بهش پیام ندادم اما واقعا بخدا حتی یک لحظه هم نتونستم از فکرش بیام بیرون بخدا این چندبار هم خوابش میبینم _حالا راهی هست ک اونم از من خوشش بیاد یا همین طور بسوزم

سلام دوست گرامی به سن خودتان اشاره نکردید. اگر طرف مقابل شما حسی ندارد، بهتر است خودتان را معطل نکنید؛ اما برای اینکه بتوانید بیشتر دیده شوید، اصرار بیش از اندازه برای این رابطه نداشته باشید و مشغول به کسب موفقیت و پیشرفت‌های فردی در زندگی‌تان باشید.

سلام وقتتون بخیر، من دختر۲۲ ساله هستم، دانشجو سال آخر هستم و نسبت ب پسری در دانشگاه حس خوبی دارم و دوستش دارم اما شنیده بودم دوست دختر داره و به محض شنیدن این موضوع سعی کردم جلوی احساساتم رو بگیرم و این کار رو کردم ، یه چند بار هم همو در حد رد شدن تو دانشگاه دیدیم ولی نمی‌دونم منو یادشه یا نه، در فضای مجازی با پیج فیک اونو دنبال میکنم البته قبل از اینکه دوستش داشته باشم نسبت بهش حسی پیدا کنم اومد ب پیج من درخواست داد و من قبول نکردم و آنفالو و بلاکش کردم واسه همه پسرا اینجوریم و از این بابت خیلی الان خودمو سرزنش میکنم ، ولی مدتیست متوجه شدم با کسی ک در رابطه بوده، در اینستاگرام همدیگرو آنفالو کردن … من تا حالا با هیچ پسری تو عمرم نبودم ولی این پسر رو ک دیدم احساس خوبی نسبت ب رفتار مردونش دارم البته تحقیقی درباره اش نکردم فقط در حد اسم و فامیل و رشته ایشون و اینکه عضو انجمن کانون دانشگاه هست و من از مسئولیت پذیر بودنش و دوندگی برای دانشجویان بدون هیچ ترسی ک دارند و از جون و دل مایه میذارن، عاشق این خصلتشون شدم . ولی ب خودم اجازه نمیدم ک اظهار عشق کنم به ایشون و غرور منی که دخترم له شه … از عواقب اینکه عکس العملش چیه میترسم … اینم نکته مهمیه ک فرهنگامون متفاوته ایشون لر هستند و من فارس … لطفاً از من نخواهید برم و درباره دوست داشتن بهش بگم ی راه حل دیگه پیش پام بذارید ،

سلام دوست گرامی ویژگی‌هایی که از ایشان گفتید برای شما جذاب است، اما او فعلا به سمت شما گرایشی نشان نداده است. می‌توانید اگر امکانش را دارید عضو کانون شوید و رفتارهای او را زیرنظر داشته باشید. در رابطه با تفاوت فرهنگی، اگر در خانواده شما این مساله خط قرمز است، به این رابطه ورود نکنید.

سلام ببخشید مزاحم شدم من بار قبلی هم پیام دادم ولی جوابمو ندادین. من شونزده سال دارم و حدودا از اسفند سال قبل عاشق ی دختری که همشهری من هستش شدم . من ایشون رو کلا از نزدیک یک بار دیدم ولی خب ایشون رو فضای مجازی دنبال میکردم حدود هفت ماه از حس من به ایشون گذشت و چون این مدت خیلی بهم فشار اومده بود بالاخره حسمو بهشون گفتم ولی متاسفانه اون گفت که نمیخاد وارد رابطه بشه و گفت که من فراموش کنم . ولی من متاسفانه همچنان هم نتونستم فراموش کنم و تقریبا هر دقیقه به فکر ایشونم و یجورابی باعث ایجاد تداخل در زندگیم شده . خیلی از دوستانم هم برای فراموش کردنش بهم کمک کردن ولی باز نتونستم .من ایشون رو خیلی خیلی دوست دارم و با اینکه بهم جواب منفی دادن بازم نتونستم فراموششون کنم . ازتون خواستم بهم کمک کنید که چطوری با این مسئله زندگیمو ادامه بدم . ایا باید ایشون رو فراموش کنم که فک نکنم بتونم یا باید صبر کنم و در آینده دوباره حسمو بهشون بگم لطفا کمکم کنید . مرسی از سایت خوبتون

!سلام با عرض سلام و ادب چند ماهه درگیر عشق یکطرفه هستم پسر داروخانه داره من از وقتی که دیدمش عاشقشم ولی نمیتونم بهش بگم اصلا کلا سرش پایینه اینقدر دختر مییاد به روی کسی نه می‌خنده نه چیزی اضافه میگی مؤدب هست من فکر میکنم عاشق کسی دیگه هست همه بهم میگن دختر به این زیبایی با اون پسر چی کار داری من خستم دیگه کمکم کنید

سلام دوست گرامی به سن خودتان اشاره نکردید. دلیل جذب شدن به ایشان چیست؟ به دلیل بی‌توجهی که به شما و یا دیگران دارند؟ وقتی دلیل این جذب شدن را بدانید متوجه می‌شوید که چرا نسبت به ایشان حس خوبی دارید. گفتید تصور می‌کنید که او شخص دیگری را دوست داشته باشد، اما این صرفا یک فکر است که می‌تواند درست یا غلط باشد. و نکته آخر گفتید همه می‌گویند دختر به این زیبایی با او چه کار داری؛ این حرف نشان می‌دهد که اولا همگی از این علاقه شما مطلع هستند و این کار را برای شما سخت می‌کند، دوماً نگاه دیگران چرا این است که او از شما کمتر است و یا شما از او سرتر هستید؟ این مسائل باید حتما توسط مشاور شما بررسی شود و همچنین می‌توانید برای آموختن صحیح جذب عشق، از دوره آموزشی« جذب عشق، از آشنایی تا ازدواج» رادیوعشق استفاده کنید.

چطور میشه مشاوره گرفت

برای رزرو نوبت می‌توانید با شماره تلفن 02146015870 تماس بگیرید یا به شماره 09035714068 در واتساپ یا تلگرام پیام دهید تا نوبت شما توسط همکاران ثبت شود(پشتیبانی رادیو عشق از ساعت 10 صبح تا 1 بامداد پاسخ‌گوی تماس‌ها و پیام‌های شما هستند. در خارج از این زمان هم حتما به شما پاسخ‌ داده خواهد شد، البته با کمی تاخیر). همچنین می‌توانید بصورت اینترنتی در زمان و روز دلخواه‌تان نوبت مشاوره‌تان را رزرو کنید.

سلام ببخشید مزاحم شدم من بار قبلی هم پیام دادم ولی جوابمو ندادین. من شونزده سال دارم و حدودا از اسفند سال قبل عاشق ی دختری که همشهری من هستش شدم . من ایشون رو کلا از نزدیک یک بار دیدم ولی خب ایشون رو فضای مجازی دنبال میکردم حدود هفت ماه از حس من به ایشون گذشت و چون این مدت خیلی بهم فشار اومده بود بالاخره حسمو بهشون گفتم ولی متاسفانه اون گفت که نمیخاد وارد رابطه بشه و گفت که من فراموش کنم . ولی من متاسفانه همچنان هم نتونستم فراموش کنم و تقریبا هر دقیقه به فکر ایشونم و یجورابی باعث ایجاد تداخل در زندگیم شده . خیلی از دوستانم هم برای فراموش کردنش بهم کمک کردن ولی باز نتونستم .من ایشون رو خیلی خیلی دوست دارم و با اینکه بهم جواب منفی دادن بازم نتونستم فراموششون کنم . ازتون خواستم بهم کمک کنید که چطوری با این مسئله زندگیمو ادامه بدم . ایا باید ایشون رو فراموش کنم که فک نکنم بتونم یا باید صبر کنم و در آینده دوباره حسمو بهشون بگم لطفا کمکم کنید . مرسی از سایت خوبتون

سلام وقت شما بخیر دختری هستم 32 ساله… دو سال و دو ماه پیش با پسری آشنا شدم که از نظر من گزینه ی مناسبی برای ازدواج با هم بودیم. پس از اینکه شناخت ازش کسب کردم بهش علاقمند شدم ولی از اول به من گفت که سالیان سال قبل عاشق دختر یکی از فامیلهاشون بوده که ازدواج کرده و هیچوقت عاشق من نمیشه… زمان پیش رفت تا خانواده هامون مطلع شدند و الان در شرف خواستگاری هستیم. من واقعا عاشقانه دوستش دارم و دلم می خواد زندگی خوبی را با هم بسازیم اما هر وقت که دعوامون میشه و جر و بحث می کنیم به من میگه تو عاشق نیستی، من قبلا که عاشق بودم اگر عشقم می گفت بمیر من میمردم ولی تو اینطوری نیستی… با گفتن این حرفهاش حالم خراب میشه و احساس میکنم با گذشت دو سال هنوز، دلش جای دیگه ای هست و منو دوست نداره این روزها که در شرف خواستگاری هستیم و باید بهترین روزهای زندگیم باشه واقعا روزهای بدی رو می گذرونم شبها تا صبح گریه می کنم و حال روحیم واقعا خراب شده چندین بار تصمیم گرفته ام که همه چی رو تموم کنم حس میکنم نسبت به من احساسی نداره و واقعا سرده و موندن یا رفتن من براش ارزشی نداره خواهش میکنم راهنماییم کنید متشکرم از شما

سلام دوست گرامی همانطور که اشاره کردید، پرونده گذشته برای طرف مقابل شما همچنان باز است. بهترین تصمیم این است که قبل از برگزاری مراسم و عقد، به مشاور پیش از ازدواج مراجعه کنید. او باید بتواند از گذشته عبور کند تا زندگی مناسبی را برای شما بسازد. شما نیز به او بگویید که وقتی در مورد گذشته صحبت می‌کند، شما حال بدی پیدا می‌کنید. آموختن مهارت‌ ارتباط موثر می‌تواند برای شما بسیار کمک‌کننده باشد.

سلام ببخشید مزاحم شدم.من شونزده سالمه حدودا اسفند پارسال بود که به دختری ک همشهریمه علاقمند شدم و توی فضای مجازی ایشون رو دنبال میکردم .حدود شش ماه به ایشون علاقمند بودم و بالاخره توی مرداد ماه علاقمو بهشون گفتم و متاسفانه ایشون نه گفتن .بعد از این اتفاق هم متاسفانه علاقه من به ایشون کمتر نشد و تو این مدت حالم خیلی بد بود واقعا هرکاری هم میکنم نمیتونم ایشون رو فراموش کنم .خواستم ازتون کمک بگیرم که چیکار کنم آیا فراموش کنم یا صبرکنم یا هرچیز دیگه ایی ….مرسی

سلام و خسته نباشید من عاشق پسری شدم که دوست خانوادگی ما و از من ی سال بزرگتره من بهش گفم دوسش دار و ازش پرسیدم که حسی بهم داره و گفت من همه رو دوس دارم ما قبلا رفیق بودیم اما اون جدیدا باهام سرد شده و بهم محل نمیزاره میشه بگید چطوری میتونم اون رو ب خودم علاقه مند کنم

سلام دوست گرامی جذب عشق مسیر تخصصی دارد. به این نحو که شما اولین اشتباه را مرتکب شدید و به صورت مستقیم علاقه خود را بیان کردید. علت سردی او نیز همین مساله است. بهتر است با کمک دوره «جذب عشق از آشنایی تا ازدواج» این مسیر را به شکل درستی پیش ببرید.

سلام خسته نباشید من ۱۲ سال دارم و میدونم که خیلی برای این حرف ها زوده اما من احساس میکنم پسر عموم که ۵ ماه از من کوچک تره من رو دوست داره چون خیلی مواظب من هستش من سالی دو سه بار به شهرستان میرم و اون هم تو شهرستان زندگی میکنه وقتی رفته بودیم شهرستان موقع برگشت از من پرسید که چیزی رو جا گذاشتم یا نه و من گفتم که نه اما اون باز هم رفت گشت تا ببینه واقعا چیزی جا نمونده حتی یه بار دیگه که رفته بودیم شهرستان وقتی من داشتم با گوشی فیلم نگاه میکردم به بهانه فیلم نشست بغل دستم و به صفحه گوشی نگاه کرد اما تنها چیزی که حواسش بهش نبود گوشی بود من غرق تماشای فیلم بودم که احساس کردم سرش به شونم نزدیک شد اما من کس دیگه ای رو دوست داشتم پس با بهانه آب خوردن ازش فاصله گرفتم میشه بگید چیکار کنم که متوجه بشه یه نفر دیگه رو دوست دارم و نمیتونم با اون باشم

سلام دوست گرامی می‌توانید روی رفتارخودتان کنترل داشته باشید و زمانی که به شما نزدیک می‌شود از او فاصله بگیرید. البته همانطور که اشاره کردید در سن شما این مسائل بسیار زود است.

سلام من درگیر کسی شدم که حتی بهم اهمیت نمیده اصلا با یه نفر دیگست نمیدونه که من دوستش دارم ولی اصلا معلومه از رفتاراش احساسی به من نداره فراموش کردنش خیلی سخته باید چیکار کنم

سلام دوست گرامی قطعا فراموش کردن فردی که شما دوستش دارید کار سختی است. اگر به این تصمیم رسیدید که باید ایشان را فراموش کنید، از مشاوران رادیو عشق نوبت مشاوره دریافت کنید. پیش از آن شما می‌توانید قطب نمای «زندگی پیروزمندانه پس از جدایی» را مطالعه کنید.

سلام، من 12ساله عاشق ی دختری شدم، داستانی ک من تو این دوازده سال گذروندم و هنوز باهاش درگیرم شاید تو قصه ها بشه نمونش رو دید، من به این دختر خلاصه رفتم احساسمو گفتم ولی ن حضوری، چون مشکلاتی پیش اومد ک مجبور شدم از طریق مجازی این کارو بکنم، اون دختر هم جواب رد داد و گف اولش ک نمیتونم به هرکسی اعتماد کنم، طبیعیه چون شناختی از من نداره، و بیشتر پیگیر شدم و گفت ک نمیخاد وارد رابطه احساسی بشه کلا، و اصن برای اینک منو ا سر خودش وا کنه گفت که با کسی در ارتباطه… ولی من پیگیری کردم و متوجه شدم که با کسی در ارتباط نیس ولی ی رابطه ناموفق داشته و هنوز دلش پیش طرفه… من الان تو این شرایط چیکار باید بکنم؟؟ فراموش کردنش امکان پذیر نیس، 12سال داستانای عجیب داشتم من سر این عشق، خلاصه ی راهنمایی و کمکی بکنید تو این راه منو ممنون میشم ازتون🙏

سلام دوست گرامی به سن خودتان اشاره نکردید. مدت زمان زیادی را صرف این دوست داشتن کردید و با رفتاری که از طرف مقابل دیدید، ناامید شده‌اید. چون طبق پیگیری‌ای که کردید، پرونده گذشته طرف مقابل‌تان هنوز باز است. در این مسیر شما نیاز به همراهی یک مشاور دارید و می‌توانید در دوره«زندگی پیرزومندانه پس از جدایی» شرکت کنید. در این دوره شما می‌آموزید که چگونه با سوگ از دست دادن رابطه کنار بیایید و مجدداً بتوانید برای زندگی آینده خودتان به صورت صحیح برنامه‌ریزی کنید.

سلام دیروز یه راهنمایی برا مشکلم خواستم نظرم رو نگذاشتید دوباره می نویسم تو رو خدا کمکم کنید دوسش دارم نمی دونم چطور به هش ثابت کنم : سلام،قسمت اول :من پسری سی و دو ساله ام. پنج ساله تو کارگاه با دختری همکارهستم ایشون از یک پا مشکل حرکتی دارند من اوایل شرایط ازدواج نداشتم و به هیچ دختری از دید مشتری نگاه نمی کردم تا اینکه یک سال پیش متوجه شدم این دختر خواستگاری داشته که کنسل شده .من به ایشون فکر می کردم اما چون از نظر مادی من مشکل داشتم نگفتم تا اینکه دوستانم و دوستانش متوجه حس من به وی شدند و انگیزه مرا بیشتر کردند من رفته رفته خاطر خواهش شدم و بالاخره یکماه پیش ازش درخواست اشنایی کردم قسمت دوم :دختره گفت قصد ازدواج ندارد این حرف مرا خیلی شوکه کرد .چند روز بعد دوباره درخواست کردم گفت اصلا قصد ازدواج ندادم قسمت سوم:من انگیزه نداشتم تصمیم گرفتم کارم و ترک کنم اون روز بهم گفت تو جای برادر منی من تو دلم اتش می گرفتم چند روز بعد دوباره سر کار خواستنم منم مشکل مادی داشتم برگشتم اما اینبار همه فکر و ذکرم دختره بود روز عاشورای ۹۹ بالاخره نتونستم و رفتم محلشون اونجا منو دید اما نتونستم نزدیک بشم برگشتم روز بعد توجهی بهم نکرد انگار اونروز منو ندیده!دیگه بخشی که من کار می کروم نمی اومد و من بی انکه او را ببینم به خانه برمی گشتم واقعا عاشقش بودم ولی این یک عشق یک طرفه بود!؟دیگه عقلم به جایی نمی رسید تا اینکه سایت شما رو دیدم و این ماجرا رو شرح دادم .لطفا کمکم کنید شماره همراهش رو ندارم دوستاش هم نمیدن فقط خونشو بلدم ماجرا رو به خانوادم گفتم ،گفتن اگه راضیش کنی حاضریم بریم خواستگاری (به این امید که اون راضی بشو نیست و تا اون موقع یکی دیگه رو برام پیدا کنن)لطفا راهنماییم کنید من هوس باز نیستم من عاشقم

.

سلام دوست گرامی آیا در حال حاضر شرایط ازدواج برای شما فراهم شده است؟ آیا ایشان دلیل اصلی عدم موافقت خودشان را گفتند؟ طرف مقابل شما تجربه بهم خوردن خواستگاری را داشتند و این مساله ممکن است روی اعتماد ایشان اثرگذار بوده باشد. بنابراین بهتر است تصمیم قاطعانه‌ای بگیرید و از طرف خانواده برای این مساله اقدام کنید.

سلام وقت بخیر شش ساله با پسری مجازی آشنا شدم در ابتدای آشنایی هر دو مون از عدم موفقیت عاطفی در گذشته دردودل کردیم .. توافق باهم بودن بود ..البته ایشون تهران هستن و من شمال .. بعد دوسال اخلاقش عوض شد این رابطه پنهانی سرکاری تفریحی نبود خانواده ها مطلع بودن ولی ناگهانی منقلب شد و با کسانی رابطه گرفت که اولی بعد دو سال تمام حتی عقد موقت باهاش رفت اما بهم خورد بلافاصله بعد مدت کوتاهی با یکی دیگه جایگزین کرد که قبلا میشناختمش ولی منم همچنان مننظر دل نگران پابندش بودم هستم گاهی ماهی یکبار بهش پیام میدم .. هر دو مون مذهبی هستیم ایشون درظاهر یک مرد هیئتی نشان می دهد ذاتش خوبه ولی در مورد من بسیارتفکر میکنه ولی در انتخاب با دیگری بودنش راحت تصمیم میگیره او باطن با من خوبه اما ظاهر لجبازی و غرور یا بی محلی نشان می دهد .. او 30 سال و من31سال .. او دو بار رابطه ازدواج موقت داشت من فقط یک بار چه قبل و چه بعد ایشون من هرگز دوستی با نامحرم نداشتم و این در اصالت من نیست وگرنه شش سال دلباخته او دراینهمه فاصله نبودم .. خواش میکنم هر راهنمایی میکنین فقط نگین جدایی هیچ وقت اینهمه مومن نبودم ک بخاطر عشقش دائم در محراب و دعاهستم ..من چادری ام دختری آزاد نیستم .. لیسانس علوم اجتماعی دارم باتشکر

سلام دوست گرامی ارتباط شما طی این مدت کاملاً مجازی بوده است و اصلاً همدیگر را ندیده‌اید؟ به نظر می‌رسد روی این رابطه سرمایه‌گذاری زیادی انجام دادید و باور نمی‌کنید که ایشان قصد جدی برای ازدواج ندارند.. در کنار دعا و عبادت نیاز است تا تعقل هم باشد تا بتوانید تصمیمی درست بگیرید و در این مرحله حضور یک مشاور برای شما بسیار موثر است.

سلام من آرام حاتمی ۲۴ ساله از ارومیه هستم عاشق یه دختر شدم دختر پسر عمو مامانم. در حالیکه او ۱۶ سالشه و مامانم میگه عمرا نباید بهش پیشنهاد بدی عروسمون نباید بشه چون میونهخانواده هامون شکرابه، ولی دوستش دارم آخه

سلام دوست گرامی 8 سال تفاوت سنی دارید، ایشان در سن نوجوانی هستند، خانواده شما مخالف این وصلت هستند. در چنین شرایطی که موانع سر راه ازدواج شما زیاد است، باید تلاش کنید که ابتدا برای خودتان مشخص کنید که به چه علتی به ایشان علاقه پیدا کردید؟ در واقع معیارهای شما برای انتخاب او چیست؟ در ازدواج اگر خانواده‌ها مخالفت منطقی داشته باشند، شرایط برای زوج بسیار دشوار خواهد بود، چون خانواده همیشه حضور دارند و مطمئناً نمی‌توان فقط طرف یک نفر را گرفت. پس بهتر است تمرکز خود را روی دلایل انتخاب ایشان بگذارید و همچنین علت اختلافی که بین خانواده‌های‌تان وجود دارد را به صورت دقیق و منطقی بررسی کنید. اگر میانه خانواده‌ها بهتر شود، میزان امید برای این وصلت بهتر خواهد شد.

با عرض سلام و خسته نباشید ممنونم از سایت خوب تون که مطالب خیلی ریز و بدرد بخوری داخل سایت قرار میدید که مورد استفاده و امتحان و نتیجه بخش هستند

من تقریبا ۳ سالی میشه عاشق یک دختری شدم که تونستم تو برنامه های مجازی چند ماهی باهاش ارتباط برقرار کنم و تا جایی که تونستم کمکش کردم هر طوری که از دستم بر میاد تنهاش نذاشتم و اواخر بهشون گفتم که دوسش دارم، ولی در جواب بهم گفتن که من یکی دیگه رو دوست دارم و به تو مثل داداش خودم نگا میکنم و جز تو هم کسی ندارم که ازش کمک بخوام. الان با مدتی که گذشته هم اون ازم شناخت داره هم من، در حالی که پسری که ایشون دوست دارن اونم به این رو نمیده، می‌گفت میتونیم مثل خواهر برادر گاهی حرف بزنیم میخواستم بدونم آیا میشه این چنین رابطه و تبدیل کرد به عشق و اگه میشه چطوری ؟

ممنون از سایت خوبتون رادیو عشق

سلام دوست گرامی از بازخورد مثبت شما سپاسگزاریم.🌹

در مورد این رابطه، مسأله‌ای که روشن و واضح هست، این است که رابطه رشد می‌کند و نمی‌توان فردی که به او احساس عاطفی دارید، مدل یک خواهر دوست داشته باشید و این یک سوءاستفاده از شماست. در مورد اینکه آن پسر به طرف مقابل شما محلی نمی‌دهد، مسئولیتی گردن شما نیست و بهتر است ایثارگرایانه با این موضوع رفتار نکنید.

من آتوسام که گفتم ۴ ساله درگیر به رابطه با عشق یه طرفه هستم طرف از منم ۴ سال کوچیکتره و خودش میدونه هیج وقت عاشقم نشده و فقط عادت کرده ولی من انتخابش کردم بهشم گفتم ولی اون حرف ازدواج رو پیش نمیکشه من الان ۳۳ سالمه بدون اون نمی تونم و نمی تونم جدا شم اون همیشه ایراد ازم می گیره از همه چیزم و سر بسته میگه نمیخوامت ولی باز هم هست من فکر میکنم عادت کرده نظر شما چیه فقط نگید جدا شو چون به حرفه سخته ۴ سال با یکی باشی کمک کنید من زشت نیستم ولی مرتبا ایراد می گیره ازم توهین میکنه بعد بعضی وقتها میگه الکی گفتم

سلام دوست گرامی بله کنار گذاشتن این رابطه در حرف آسان است، اما در عمل بستگی به توانایی و پذیرش منطقی شما دارد. تحقیر، توهین و ایرادگیری ایشان را پذیرفته‌اید، غافل از اینکه همین مسائل شما را وابسته‌تر کرده و دائماً عزت نفس‌تان خورد می‌شود. به چه دلیل به این سطح از رابطه رضایت دادید؟ شما در تله افتادید و نیاز دارید تا از این تله رها شوید.برای مطالعه بیشتر به مقاله«طرحواره دمانی، کدام طرحواره در من برجسته‌تر است؟»مراجعه کنید. همچنین نظر ما این است که شما نیاز دارید ابتدا عزت نفس خودتان را بازسازی کنید تا با منطق بهتری به این رابطه سرشار از فاکتورهای خطر، فکر کنید.

سلام من چهار پنج سالی است عاشق دختر خاله ام شدم ما از بچگی با هم بودیم البته اون از من دو سال بزرگتره ولی من اصلا با این قضیه مشکلی ندارم و خیلی هم دربارش فکر کردم یک بار هم یه جورایی بهش به طور غیر مستقیم گفتم دوسش دارم البته یک بارم با پیامک ولی اون علاقه ای به اون صورت نشون نداد و گفت هنوز زوده و… که فک کنم تنها مشکلش با من سر همون سن وساله ولی در حد پسر خاله دختر خاله ای خیلی همو دوست داریم اگه میشه راهنمایی کنید چند سالیه شب و روز بهش فکر میکنم میگم زود برم سر کار که بتونم بهش برسم استرس کنکورم دارم به همین خاطر ممنون از رادیو عشق💙

سلام دوست گرامی سن شما باید حدود 17 یا 18 سال باشد. اشاره کردید 4 یا 5 سال است که عاشق ایشان شده‌اید. یعنی از سن 12 سالگی. این سن اوج شروع دوره بلوغ و آغاز هیجان‌های زیادی است که باعث می‌شود احساساتی را تجربه کنید که خارج از کنترل شماست. اشاره کردید 2 سال بزرگتر هستند، یعنی مقداری بلوغ عاطفی ایشان زودتر از شما شکل گرفته است و به همین دلیل می‌دانند سن شما و خودش برای رابطه عاطفی مناسب نیست. بهتر است برای جذب ایشان، اهداف مشخصی در زندگی فردی خودتان داشته باشید و انسان پرقدرتی برای ایشان به نظر برسید. مثلاً کنکور با رتبه مناسب، شغل خوب و.. می‌تواند ایشان را ترغیب به ازدواج با شما بکند. سعی کنید در حال حاضر روی مساله درس تمرکز کنید تا نتیجه آن، او را به سمت شما بکشاند.

سلام من عاشق پسر عمم شدم که اونم عاشق اون یکی دختر عمم شده. و گفته که دختر عمم بهش جواب رد داده. من اهل دوستی نیستم اما بهش ابراز علاقه کردم و اون هیچی نگفت یعنی گفت دوستم داره ولی عاشقم نیست ولی من خیلی عاشقشم و نمیخوام از دستش بدم و اون خیلی ناامیده… وقتی درباره عشقم پیشش میگم مدام حرفو عوض میکنه که حرفی نزنه. ولی اخلاقش خوب بود آخرین بار ناراحتش کردم از خودم ولی پشیمون شدم و باز بهش پیام دادم چون خیلی دلتنگش شدم ولی مث اول نیست و از کلی پیام یدونه جواب میده و من خیلی ناراحتم چیکار کنم دوست ندارم از دستش بدم میخام اونم عاشقم بشه آیا راهی هست؟ راهی هست که کاری کنم از فکر اون عشق بیرون بیاد و عاشقم بشه؟

سلام دوست گرامی ابراز علاقه شما به ایشان در صورتی که می‌دانستید دلبسته فرد دیگری هست، اقدام درستی نبوده و تا زمانی که ایشان به فرد دیگری فکر می‌کند نمی‌تواند همراه مناسبی برای شما باشد. همانطور که شما هم تا وقتی که در فکر او هستید نمی‌توانید به شخص دیگری فکر کنید. ابراز علاقه خود را قطع کنید و سعی کنید عزت نفس خودتان را بالا ببرید تا ایشان خودش برای بودن کنار شما فکر کند.

سلام من مردی 33 ساله چند روز پیش خواستگاری دختری رفتم که 36 سالش بود که هم از لحاظ تحصیلات و مالی از من بالاتر بود در برخورد اول خیلی از او خوشم اومد و عاشق او شدم و طبق سوالاتی که از هم می پرسیدیم وجه مشترک زیادی داشتیم ولی احساس میکنم زیاد مورد پسند او نبودم ، هنوز هم جواب قطعی از خانواده او نگرفتم ممنون میشوم راهنمائیم کنید .

سلام دوست گرامی تا وقتی که ایشان جواب قطعی ندادند این قضاوت‌های ذهنی شماست که شما را پیش می‌برد و نیاز دارید تا بتوانید ابتدا جواب قطعی را دریافت کنید. اما نکته جالب توجه این است که آیا درباره سن ایشان مشکلی ندارید؟ اینکه او از شما از هر نظر بالاتر است سوال است که به چه دلیل شما به او گرایش پیدا کردید؟

سلام من ۳۲سال سن دارم و همسرم ۵سال از من بزرگتر هست و ایشون قبل از من یک دوره نامزدی نا موفق داشتن که گویا همه چیز خوب بوده و بخاطر یک دروغ یا مشروب خوردن طرف مقابل بهم خورده و بعد از یکسال با کلی دو دلی با من ازدواج کرده و الان حدود یکسال از رابطه ما گذشته و حتی یکبار هم به من نگفته دوست دارم و خیلی سرد هست حتی جدیدا تو‌گوشیش دیدم که هنوز عکسش رو هم نگه داشته و من خیلی افسرده و‌ناراحت هستم از اینکه با ینفر زندگی میکنم که دوسم نداره و خوشحالی وناراحتیم اصلا براش مهم نیست و خیلی رفتارای بد دیگه حتی تو رابطه زناشویی پس خواهش میکنم به من کمک کنید ممنون از شما

سلام دوست گرامی طرف مقابل شما پرونده گذشته را همچنان نبسته است و نیاز دارد تا بتواند ابتدا آن رابطه را تمام کند و سپس به رابطه با شما رسیدگی کند. باید از خودتان بپرسید دلیل اصرارتان برای اینکه با او زندگی و ازدواج کردید چه بوده است؟ آیا تابحال برای حل این مساله به مشاور زوج درمانگر مراجعه کردید؟ توصیه می‌کنیم قبل از هرگونه تصمیم به مشاور زوج‌درمانگر مراجعه کنید.

سلام وقتتون بخیر من با یکی از هکلاسیام در ارتباط بودم و رفتم ابراز احساس کردم ولی ایشون به من گفتن علاقه ای به من ندارن و مشکل از خودشه که نمیتونه دوباره اشتباه کنه چون قبلا هم یه رابطه داشته که ناموفق بوده میخوام بدونم چطور میتونم نظرش رو عوض کنم یا حداقل کاری کنم کمی به من علاقه پیدا کنه

سلام دوست گرامی طرف مقابل شما به علت شکست عاطفی که داشتند، اعتماد دوباره و صمیمیت را غیرممکن تصور می‌کنند. وقتی افراد پرونده رابطه عاطفی گذشته را هنوز نبسته باشند، به سختی می‌توانند مجدداً به کسی اعتماد کنند. مسئولیت اینکه او گذشته خود را فراموش کند و یا دوباره اعتماد کند، با شما نیست، چون خودش باید این مسیر را طی کند. اما می‌توانید براساس محیط مشترکی که باهم دارید یعنی همکلاس بودن، سر صحبت را با او مجددا باز کنید. اما قبل از هر اقدامی، لازم است تا برای خودتان یک بازه زمانی مشخص کنید، مثلاً بگویید من تا 3 ماه آینده تلاش خودم را برای این رابطه انجام می‌دهم. این کار باعث می‌شود که بیش از اندازه برای کسی که به شما علاقه ندارد، زمان صرف نکنید و در عین حال تلاش خود را انجام دهید. برای دریافت مشاوره نیز می‌توانید از رادیو عشق، نوبت مشاوره دریافت کنید.

با عرض ادب سلام . راستی پارسال بد جور عاشق یه دختری بودم که همه کار و شغلم اون بود. وقتی میرفتم دیدنش همیشه حاضر بود .میدونستم از من خوشش میاد اما یهویی فهمیدم دل به یه پسر داده که ازش خیلی بدم میومد. منم زد به سرم و رفتم با وجود اینکه رفتم اما واقعأ داغون شدم. اما بعداز یه سال تمام دوباره خواهانش شدم. سراغشو از دوستانم گرفتم گفتن همش تو خونه ست . اما یه سوال : امکان داره دوباره ازمن خوشش بیاد ؟ لطفاً نگین بیخیالش چون تو خیالم نیست ! تو قلبم , روحم و حتی تمام وجودمه …..

سلام دوست گرامی سن خودتان و طرف مقابل را اشاره نکردید. یعنی شما باهم در رابطه‌ای نبودید و تصور می‌کردید که او از شما خوشش می‌آمده. بعد از این هم ایشان با یک فرد دیگر آشنا شده است، این دو مسأله باهم تداخل و تضاد دارند. بعد از یکسال مشخص نیست که ایشان هنوز هم به شما فکر می‌کنند یا خیر؟ می‌توانید در صورتی که ایشان در رابطه دیگری نیستند، شانس خودتان را امتحان کنید و به صورت مستقیم علاقه خودتان را مطرح کنید.

سلام من عاشق یه نفر شدم خیلی دوستش دارم و اصلا منو نمی شناسه حتی یه بار که دیدمش جلوش گریه کردم خیلی دوستش دارم و خیلی هم کم می بینمش آخرین باری که دیدمش یک ماه پیش بوده طوری شدم که با شنیدن یه آهنگ غمگین گریه میکنم و خیلی خسته شدم لطفا یه راه حل خوب بهم بگین ممنون میشم و اینکه من اون رو تو دلم نمیکُشم=)

سلام دوست گرامی سن خودتان را اشاره‌ای نکردید. ابتدا علت‌ جذابیت ایشان را برای خودتان توصیف کنید که به چه دلیلی تا این حد ایشان خوشتان آمده است. سپس باید مسیری را پیدا کنید تا بتوانید به ایشان نزدیک شوید و صحبت مشترکی داشته باشید. البته جزییاتی در مورد این علاقه و اینکه چطور با ایشان آشنا شدید نگفتید، به همین راهنمایی ما نیز به صورت کاملاً کلی است. برای کسب اطلاعات بیشتر درباره جذب عشق می‌توانید«قط‌ب‌نمای جذب عشق تا ازدواج» را مطالعه کنید و از مشاوران رادیوعشق نوبت مشاوره دریافت کنید.

سلام من ۲۱ سالمه از ۱۷ سالگی عاشق دختری شدم که تا الان یعنی ۴ ساله بهش نرسیدم خیلی تلاش کردم یک دوره سه ساله سیگاری شدم الان ۶ ماه ترک کردم کلا داغون شدم مشکل عصبی پیدا کردم الان هم به این امید زندگی میکنم که بهش برسم از خیلی از راه ها خواستم بهش نزدیک شم اما نشد از طریق چند تا دوستش ولی بازم نشد توروخدا کمکم کنید واسه هیچ دختری سربلند نکردم تا حالا جونیمو تا الان واسش تباه کردم کمکم کنید

سلام دوست گرامی زمانی که شما عاشق شدید سن کمی داشتید و سن نوجوانی زمان مناسبی برای انتخاب همسر نیست. دلایل اینکه به او نرسیدید را اشاره نکردید که بدانیم چه موانعی سر راه شماست. اما سیگاری شدن شما به این دلیل بود که ناکام شدید و نتوانستید به خواسته خود برسید، این مساله تقصیر طرف‌مقابل نیست. برای دریافت مشاوره و بررس جزییات بیشتر رابطه لطفا از رادیوعشق وقت مشاوره دریافت کنید.

سلام.من ۲۰سالمه و از کلاس سوم راهنمایی عاشق پسرِپسرعموی بابام هستم!یکی دوبارم بهش پیام دادم که سر صحبت رو باز بکنم باهاش ولی حتی جوابم رو نداد.همش احساس میکنم از من متنفره .خسته شدم از انتظار..حتی وسط خوشبختی هم یادش میوفتم حتی موقه خاستگاریامم اگر قبولم باشه یادش میوفتم..از یادم نمیره با اینکه سال به سالم نمیبینمش!چیکار کنم؟

سلام دوست گرامی مدت زمان زیادی است که درگیر این دوست داشتن شدید و گویا همه زندگی‌تان وابسته به این احساس شده است. ابتدا روی جذابیت‌های خودتان تمرکز کنید تا بتوانید حس خوبی به خودتان داشته باشید. اینکه دائما حس کنید که کسی که جواب شما را نداده است، یعنی از شما متنفر است، حس خوبی به شما نمی‌دهد. سپس برای نزدیک شدن به ایشان بهتر است که شیوه صحیح جذب عشق را آموزش ببینید. ما در رادیوعشق این آموزش را در اختیار شما قرار می‌دهیم.

سلام من ۱۸ سال دارم دو سالی هست من عاشق یه دختری شدم که واقعا بدون تردید میتونم بگم که حس قوی و برگشت ناپذیری که تا حالا رو کسی نداشتم اما افسوس که هیچ ذره ای به من علاقه نشون نداد و هر کاری که میتونستم تو این مدت کردم اوایلی که عاشقش شدم دیدم که با کس دیگه ای رابطه داره اما من میگفتم که من تو رو بیشتر از اون پسره دوست دارم ولی هیچ فایده ای نداشت با خودم تصمیم گرفتم صبر کنم تا خودش بفهمه که اون پسره عاشق واقعی نیس و کارشون به کات بکشه که همین طورم شد این مدت ۸ ماهی کشید و من تو اون دوره ذره علاقم کم نشده بود بهش که دوباره نزدیکش شدم و ابراز علاقه کردم و هر کاری که میتونستم در روز تولد و هر مناسبتی که بود کردم و میخواستم بدونه که هیچ کسی تو این دنیا اونو قدر من دوس نداره و اوایل بهتر نتیجه داد و با من نسبت به قبل مهربون شد و کادویی که براش خریده بودم رو ازم گرفت و شمارش رو که تو این یک سال نتونسته بودم بگیرم گرفتم اما بعد از اون به یکباره سرد شد و تلفن من رو مسدود میکرد و هر چه میگفتم چرا این کارو کردی میگفت شمارت تو گوشیم سیو نیس به خاطر همون رد تماس زدم ولی این حرفش ناراحتم میکرد که اون حتی سیو کردن شمارم رو عار میدونس گذشت و گفتم که میخوامش ولی اون گفت عاشق کس دیگه ای هست و گفت غیر اون نمیتونه با کس دیگه ای باشه منم تو کتم نمیرفت چون صبر کرده بودم رابطه قبلی تموم شه و خیال میکردم که بعد اون پسره به من فکر کنه نه پسر دیگه ای اما اونطور نشد و خیلی نا امید شدم اما نسبت به عشق واقعیم هیچ شکی نداشتم ولی به من گفته بود که درکش کنم و تنهاش بزارم و هی پیام ندم بهشو این حرفا و به دوست نزدیکمم گفته بود اگه من قسمت اون باشم سرنوشت هم اون میشه اون میگفت من میدونم سعید(یعنی من)با هیچ کس دیگه ای غیر من دوست نمیشه ولی منم خودم عاشقم.بعد این حرفا و فشار اطرافیان که میگفتن دیگه بیخیالش شو من مجبورا یه مدت دور شدم و کمتر دوروبرش رفتم اما دائما در حال غصه خوردن بودم که روزگار گذشت که شنیدم با کسی دوست شده که از لحاظ مالی هم خیلی از من سر تر بود اما خودم میدیدم که اون پسره اصلا علاقه واقعی نسبت بهش نداره و خیلی راحت بدستش آورده و از دست دادنش اصلا براش فرقی نداره الان یه مدت هست که با اون پسر هم به مشکل خورده تقریبا کات هستن و من هم بعد این مدت نمیدونم چیکار کنم از یه طرف فکرش از سرم نمیره از یه طرفم هیچ‌علاقه ای نداره لطفا کمکم کنید🙏🙏

سلام دوست گرامی پرسش شما بسیار طولانی است و امکان پاسخ به آن در سایت وجود ندارد. لطفا نوبت مشاوره دریافت کنید.

سلام من پسری ۱۷ساله و مذهبی هستم چند وقته که دختر عموم با رفتار هایی که نشون داده من رو متوجه کرده که حسی نسبت به من داده من هم متوجه شدم و شماره اش رو گرفتم و باهم در ارتباط هستیم اون از من ۱سال بزرگتر هست ولی چون نیمه اول سال متولد شده الان پشت کنکوری هست من هر چه قدر ازش میپرسم که تو حسی به من داری میگه نه اما رفتار و گفتارش این رو نشون نمیده چون دختری هست که اصلا با پسر ها صحبت نمیکنه به جز فامیل که اونم فقط سلام و علیک هست،من بهش گفتم که به اون علاقه دارم اما اون انکار میکنه که حسی نسبت به من داره لطفا سریع پاسخ بدید من از این برزخ خارج بشم

سلام دوست گرامی اشاره نکردید چه رفتارهایی در ایشان بوده است که احساس کردید او به شما توجه و علاقه دارد؟ کنکور داشتن ایشان و اولویت‌های دیگر می‌تواند علت این باشد که نخواهد این علاقه را بپذیرد. اما نکته مهم اینجاست که سن شما برای ابراز علاقه و بودن در یک رابطه سن مناسبی نیست. سن نوجوانی اوج هیجان داشتن است که ممکن است شما هر رفتاری را در او به نشانه علاقه بدانید. بنابراین تا زمانی که به وضعیت باثباتی نرسیدید و دستاورد محکمی نداشتید، ابراز علاقه خود را دیگر مطرح نکنید.

سلام من عاشق دخترخالم شدم اون هرچیزی ک میخواد بهش میخرم بهشم گفتم ک من عاشقتم ولی میگه چون تو پسرخالمی خجالت میکشم ازت منم هرچه قد میگم خجالت نداره ک من به همه میگم تورو میخوام اگ تو اوکیو بدی دوسم داره مطمئنم چون خودش گفته ولی هرکاری میکنم میگه ن میشه کمکم کنید؟

سلام دوست گرامی اشاره‌ای به سن خودتان و طرف مقابل نکردید. دلیل جواب نه ایشان اگر فقط خجالت کشیدن است، بهتر است با یک بزرگتر صحبت کنید و به صورت جدی و با اطلاع خانواده این ارتباط را شکل دهید. اما اگر مخالفت ایشان دلیل دیگری دارد، باید آن موانع را از سر راه بردارید.

من درگیر عشقی یکطرفه شدم باید چیکارکنم اون خودش قبلا عاشق شده واسه همین نسبت به همه چیز بدبین شده امیدوار باشم یاخیر

سلام دوست گرامی جزئیاتی از این علاقه یکطرفه نگفتید. به صورت کلی وقتی شما یکطرفه برای فردی و رابطه‌ای سرمایه‌گذاری می‌کنید، یعنی پذیرفته‌اید که ممکن است او هیچوقت به اندازه شما عاشق نباشد و مایل به برقراری رابطه نباشد. اشاره کردید که ایشان به دلیل شکست احتمالی قبلی، بی اعتماد است. به این نکته توجه داشته باشید که شما پرستار عاطفی او نیستید که حالش را خوب کنید و به زور اعتماد تخریب شده او را اصلاح کنید؛ ایشان باید خودش هم مایل باشد که نیاز دارد بالاخره به شخصی اعتماد کند و رابطه خوبی را تجربه کند.

سلام من عاشق شدم عاشق ی پسر ۱۷ ساله خیلی دوستش دارم ولی اصلا منو نمی شناسه ولی خب من خیلی دوستش دارم نمیدونم بهش بگم نگم:(

سلام دوست گرامی بهتر است به صورت مستقیم این علاقه را بروز ندهید. سن او هم کم است و در اوج سن نوجوانی است و ممکن است واکنش مناسبی نشان ندهد. برای آموختن مسیر صحیح جذب عشق «قطب نمای جذب عشق تا ازدواج» را مطالعه کنید.

سلام.میخواستم ک ازتون نظر بخوام و کمکم کنید..یه ماه دیگه تولد دوست پسرمه ولی تورابطمون خیلی فاصله افتاده…میخوام براش هدیه بخرم ولی نمیدونم چی بخرم ک دوس داشته باشه ..دلم میخواد بهترین هدیه ای باشه ک گرفته ..تصمیم داشتم ازش بپرسم واس تولدش چیزی ک لازم داره رو بخرم ولی دوستام میگن خودم یچیزی بخرم و سوپرایزش کنم..بنظرتون چی بخرم ک خوشحال بشه..اگه تجربه داشتین وهدیه دادین یا گرفتین ک دوس داشتین لطفا ب منم بگین😢

من ۱۷سالمه عاشق یک دختری شدم که همسن خودمه ولی چن روز کوچیک تره یه نسبت فامیلی ریز ام داریم ما توی۲شهر مختلف زندگی میکنیم تو اینستا باهم حرف میزدیم طی یه داستانی من عاشقش شدم و مدتی گذشت و ابراز علاقه کردم گفت شرمنده من یکیو دارم که همه دنیامه . ولی چت کردنمون سرجاش بود بعداز این اتفاق گفتم حالا که این عاشق یکی دیگس بهتره یکم فاصله بگیرم ازش الان فقط استوری همدیگرو میبینیم و بس چیکار کنم ک اونم عاشقم شه آیا امیدی هس؟

سلام دوست گرامی چون طرف‌مقابل به صورت مستقیم گفته است که شخص دیگری را دوست دارد، بهتر است که روی این رابطه و گفتن احساسات‌تان سرمایه‌گذاری زیادی انجام ندهید.

سلام من یه دختر ٢٩ساله هستم که با یه اقای ٣٩ساله که شهر دیگه هستن دورادور اشناییت داشتیم و من رو به ایشون برای ازدواج پیشنهاد داده بودن ولی خب بنابر مشغله کاری ایشون پیشقدم نشده بودن بعداز گذشت یکسال از اون پیشنهاد یک ماهی میشه که باایشون خودم ارتباط گرفتم و کم و بیش باهم حرف میزدیم ایشون بسیار رسمی ارتباط برقرارمیکنن و دلیلشون حفظ احترام من هست از قبل هم در پیام هاشون گفته بودن که صلاح به اینه که چون میدونن وابسته میشن بهتره اول حضوری همو ببینیم بعدا بیشتر ارتباط برقرار بشه تا یک روز که باهم مکالمه تصویری داشتیم ایشون خیلی صمیمی تر شدن و گارد رسمی بودنشون شکست ولی از بعد اون روز یکم گویا جلوی خودشون رو گرفتن که در حد ریپلای اینستا واکنش میدادن ،من از ایشون خوشم میاد و دوسدارم بیشتر ارتباط داشته باشم و هرروز باهاشون صحبت کنم که پررنگ بشم براشون ولی یک هفته ای میشه که سعی کردم یکم مراعات کنم زیاد تو فضای مجازی نباشم تا ببینم ایشون خودشون عکس العملی نشون میدن یا خیر که خب فعلا خبری نیست حالا بنا بر اینکه قرار بوده کمی از مشاغل کاریشون که کم شد بیان و ببینیم همو بنظر شما کار من درسته که خیلی دیگه پاپیچ ایشون نشم تااونموقع و هی پیام ندم بهشون؟ازطرفی هم خب انقدر همیشه ادم هایی سر راهم قرار گرفتن که سرقولشون نموندن میگم نشه اینطوری که هرکه از دیده برفت از دل برود و یادشون بره قول دادن میان خواستم نظر شمارو هم بدونم که چه کاری تو این موقعیت صلاحه باتوجه به اینکه ایشون ادم احساساتی پر مشغله و محتاط وخب اشناهستن نمیخان خیلی بیگدار به اب بزنن تاهمو ندیدیم لطفا رفتار درست در این موقعیت رو بمن بگید ممنونم🙏🏻

سلام دوست گرامی اشنایی دور یعنی از طریق اینستاگرام اشنا شدید؟ پیشقدم شدن شما برای رابطه تا وقتی ایشان قرار ملاقات جدی ای برقرار نمی کند، صحیح نیست. بله نباید پاپیچ ایشان بشوید، چراکه او موضع خود را بیان کرده است و گفته تا وقتی ملاقات حضوری نشود، رابطه برایش جدی نیست، پس زمان خود را هدر ندهید. بهتر است برای مسیر درست جذب عشق ایشان از مشاوره رادیو عشق ، وقت مشاوره تلفنی یا آنلاین دریافت کنید.

سلام من ۳۰سالمه و عاشق دختری شدم ک کمی از لحاظ مالی نسبت ب خانواده من برتری دارن قبلا رودر رو از ایشون خواستگاری کردم و اون هم قبول کرد و بسیار از درخواستم خوشحال بود اما بعد از مدتی گفت تو پسر خوبی هستی همه چیت خوبه ولی من تاحدودی مسائل مالی هم برام مهمه من کارگر هستم و تو شرکت کارمیکنم و حقوقم درحد ۳تومنه میشه راهنمایی کنید چکار باید کنم ک بهش برسم

سلام دوست گرامی یکی از فاکتورهای مهم در مشاوره پیش از ازدواج بررسی وضعیت مالی و اجتماعی طرفین است. زمانی که در این مساله تفاوت وجود داشته باشد، باید انگیزه دوطرف از ازدواج با شخصی که از لحاظ مالی برتری دارد، بررسی شود. برای بررسی بیشتر رابطه خود با مشاوران رادیو عشق وقت مشاوره تلفنی و یا آنلاین دریافت کنید.

سلام من دختری هستم ۲۰ساله..۵ساله با پسری حرف میزدیم(فقط با چت)یعنی اصلا نمیتونستم با پسری تلفنی حرف بزنم یا بهتر بگم صدای پسر میشنوم کلا لال میشم..خلاصه اوایل اشناییمون یه حسایی بهش داشتم ولی بهم گفت خواهر و منم سعی کردم بیخیالش بشم چون هنوز خیلی وابستش نبودم ولی نزدیک سه سالی هست ک خیلی بهش وابسته شدم خیلی دوسش دارم ..منی ک پسر دوقدمیم میدیدم پاهام میلرزید باهاش رفتم بیردن و کنارش بیخیال عالم بودم و برام مهم نبود ک کسی ببینتمون خلاصه خیلی بهم خوش گذشت و کلی حرف زد و منم فقط نگاش میکردم و میخندیدم حتی بخاطرش دلمو ب دریا زدم و برای اولین بار باهاش تلفنی حرف زدم ..ولی تازگیا باهام سرد بود، پروفشم عاشقانه گذاشته بود ازش پرسیدم ک با کسی دوست شدی گفت اره . منم ک وانمود کردم برام مهم نیست ولی.دنیا رو سرم خراب شد ولی بعدش شک کردم چون هرچی میشد بهم میگفت حتی راجب دوس دختر قبلیشم بهم میگفت من تو دلم طوفان میشد وفقط با شکلک خنده جوابشو میدادم حتی ب پروفشم شک کردم چون حتی واس بیو گرافیه تلش هم از من متن میخواست و پروفی ک گذاشته بود قبلا هم واس لجبازی گذاشته بود.. وقتی دلیل سرد بودنشو پرسیدم گفت سردم چون فک میکنم داری وابستم میشی،نمیدونست ک من سالهاست وابستش شدم..خلاصه اول انکار کردم ک بد برداشت کرده ولی بعدگفتم حالا ک خودش حرفشو اورده منم دلمو ب دریا بزنم و همچیو بهش گفتم ولی اون جوابی نداد..بعد دوهفته اشتباهی بهش زنگیدم و بعد بهش پیام دادم ک سوتفاهم نشه اونم جوابمو داد و باهم احوالپرسی کردیم و مامانم دیده بودش ک اومده محلمون دور زده واینو هم بهش گفتم خلاصه میخندیدواصن بروم نیاورد حرفامو منم حرفمونو زیاد طولش ندادم و خدافظی کردم روز بعد دیدم پروفشو برداشت خوشحال شدم ولی بازدوباره همونو گذاشت..من فک میکنم ک اینجوری میزاره ک من بیخیالش بشم ولی من میخوام باهاش بحرفم ک نظرش راجب من و حرفایی ک زدم چیه ک تکلیفم روشن شه..نمیدونم چیکار کنم ک دوباره مثل قبل باشه و اونم منو دوس داشته باشه..خیلی تو فکرشم خیلی دوسش دارم خیلی تو فکرم باهاش خیالپردازی میکنم خیلی برام سخته ک بیخیالش بشم..چیکار کنم ک بهش ثابت بشه چقد دوسش دارم..لطفا راهنماییم کنید ببخشید ک طولانی شد..ممنون😔😔

سلام و ارادت و خسته نباشید خدمت تمامی ادمین های سایت و تمام دست اندرکاران بنده پسری هستم ۲۲ ساله و وضع مالی بدی هم ندارم و ماشین و با حقوق برجی ۷ تومن هم میگذرونم و و مهندس فنی یک شرکت تولیدی هستم و موقعیت اجتماعی متوسطی هم دارم و اهل قم هستم و تقریبا بخاطر کار هفته ای دوروز تهرانم و یه یک دختر ۱۹ ساله اهل تهران علاقه مند شدم و حدود ۳ ماه هست که باهم رابطه داریم که اول رابطه خیلی بهم توجه داشت و من احساس میکردم رابطمون دو طرفست و جفتمون به یک اندازه همدیگرو دوست داریم من با تمام سخی و مشکلات کاری اقتصادی که در جامعمون هست و همه داریم تحمل میکنیم برای این دختر کم نزاشتم و هیچوقت هم داخل رابطمون غروری نداشتم و بخاطر احساس و علاقه ای که بهش دارم هیچوقت جواب رد به هیچ چیزی ندادم و فقط یک سری از محدودیت ها براش قائل بودم و بسیار جزئی ولی با وجود این همه توجه و علاقه شدید بعد از ۳ ماه رابطه طرف مقابلم حسش خیلی کم شده و حتی دو یا سه بار هم پیشنهاد قطع رابطه داده که بشدت افسردگی و ناراحتی کشیدم و شدیدا احساس میکنم رابطمون یک طرفه شده من بهش گفتم که دوست داری چجور باشم خرابم کن از نو بساز از لحاظ چهره هم خوبم و کم و کاستی ندارم و پرورش اندام هم کارمیکنم و تو اون هم مشکلی ندارم قدمم بلنده و هیچ کم و کاستی تو خودم نمیبینم اقعا و هیچوقت هم تا حالا سعی نکردم به طرفم بگم که من اینم ، من اونم…. و بسیار خاکی و خونگرم و بدون کوچکترین منتی یا چیزی تو رابطمونم ولی واقعا فکر نمیکنم بعد از این همه این تفاسیر لیاقت من بی توجهی و سرد شدن باش و دلیلش رو نمیدونم و نمیدونم که باید چیکار کنم و بسیار ناراحت و دلسرد شدم و خیلی حواستم که روحیم خراب نشه و توزندگیم دخیل نکنم ولی نمیشه و افسرده شدم ممنونم از مطالعتون و معذرت میخوام که طولانی شد و خواهشمندم که اگه میتونید در اسرع وقت راهنماییم کنید چون واقعا کلافه شدم بسیار سپاسگذارو مچکرم خداقوت.

سلام طوریکه میگین مشخصه حسابی برای این رابطه انرژی گذاشتین ولی من فکر می‌کنم یه جاهایی زیاده‌روی کردین و اونطور که لازمه احساس قدرت‌مندی به طرف مقابل‌تون ندادید. مهم‌ترین ویژگی که در مردان برای خانم‌ها جذابه قدرتمندی و اعتمادبه‌نفسشونه. اینکه هرچیزی که طرف مقابل‌تون میگه انجام بدین یا بخواین اون به خواسته خودش شما رو از خراب کنه و از نو بسازه!، به طرف مقابل‌تون القا میکنه که شما اعتماد به نفس کافی ندارید. درسته که در رابطه دونفر باید به خواسته‌ها و سلایق هم احترام بگذارند اما نباید خودشون رو کاملا تغییر بدن. به نظرم بهتره کمتر در مقابل ایشون احساس ضعف نشون بدین و به خواسته‌های خودتون هم توجه کنید. برای بررسی دقیق‌تر پیشنهاد می‌کنم با سیستم مشاوره تلفنی تماس بگیرید.

سلام من یک پسر هستم من عاشق یکی از دختر های فامیلم شدم ولی اون رو به روم گفته که من دوست داره ما تو صفحه هامون با هم چت می کنیم اون همیشه به من جواب سرد می ده و همش از من فرار می کنه باهم چت می کنیم زود خداحافظی می کنه سه هفته پبش باهم چت کردیم گفت بهتره این رابطه تموم شه و من چند روز افسردگی گرفتم نمی دونم چیکار کنم من دوسش دارم فقط می دونم با احساسات من بازی کرده ولی من دیونش هستم چطوری عاشقش کنم؟

سلام دوست عزیز پیشنهاد می‌کنم با سیستم مشاوره تلفنی و آنلاین ارتباط بگیرید تا اول شرایط‌تون بررسی بشه و بعد بتونید راهنمایی دقیقی دریافت کنید.

سلام وقت شما بخیر من دختری هستم 30 ساله که حدود یکسال و نیم پیش با پسری مودب و با شخصیت آشنا شدم که پس از مدت کوتاهی به من پیشنهاد ازدواج داد، اما درخواست کرد که شناخت بیشتری نسبت بهم داشته باشیم، من هم قبول کردم. همان اوایل از من پرسید که تا بحال عاشق شده ام یا نه؟ من با وجود خواستگاران و شرایط خوبی که داشتم عاشق نشده بودم ولی عاشق این آقا شدم و الان جدایی از این شخص برایم بسیار سخت شده… این آقا از همان اول گفت که عاشق دختری بوده که موفق نشده با او ازدواج کند و تا آخر عمرش عاشق هیچ دختری نخواهد شد، البته دختر مورد نظر ازدواج شده و هیچ رابطه ای وجود ندارد و مربوط به چند سال پیش است… من مدتها لحظه شماری می کردم که با هم ازدواج کنیم، الان خانواده من و این شخص در جریان هستند و تقریبا در شرف ازدواج هستیم و صحبتهای پایانی را داریم انجام می دهیم ولی من اصلا حس خوبی را که قبلا داشتم ندارم. این شخص مداوم به من می گوید که عاشقم نیست و فقط به من عادت کرده و دوستم دارد و بیشتر درباره مهریه کم صحبت می کند و … قبلا خواستگارانی که داشتم حاضر بودند همه کار برای آینده و خوشبختی من انجام دهند تا من با آنها ازدواج کنم، اما شخصی را که عاشقانه دوستش دارم روی مسائل مالی خیلی حساسیت دارد و نگران آینده و زندگی مشترکم هستم. البته خودش می گوید مرا خوشبخت می کند و نگرانی وجود ندارد ولی این روزها خیلی نگران آینده ام هستم و … لطفا راهنماییم کنید؟ متشکرم

سلام دوست گرامی. آنطور که از نوشته شما برداشت کردم، نامزد شما هنوز نتوانسته است سوگ ارتباط قبلی را سپری کند و این مساله هنوز برای ایشان مهم است.در این صورت بهتر است پیش از ازدواج حتما از مشاوره پیش از ازدواج بهره مند شوید سپس مقدمات ازدواج را فراهم کنید. می توانید از مشاوران رادیو عشق نوبت تلفنی یا آنلاین مشاوره بگیرید.

سلام خسته نباشید.. من ۴ ساله از یکی از اقوام خیلی خوشم میاد و واقعا دیوونه وا دوستش دارم و هرچی سعی میکردم ک باهاش ارتباط برقرار کنم و دوست بشم نمیشد خیلی به هم نزدیکیم از بچگی با هم بزرگ شدیم به تازگی با کمک دوستاش فقط بهم اوکی داده ولی اصلا احساسی بهم نداره و من خیییلی ابراز احساسات میکنم بهش و هرکاری میکنم میگه فعلا نمیدونم جیزی باید ببینیم چی میشه … من دارم دیوونه میشم خیلی کلافم خیلی دوسش دارم و له له میزنم یه بار بگه دوسم داره لطفا زود پاسخ بدید…

سلام دوست گرامی. تا زمانی که در یک ارتباط ما نحوه ابراز علاقه صحیح را بلد نباشیم، دچار سردرگمی خواهیم شد. برای اینکه متوجه باشید چه راه هایی برای جذب بهتر ایشان به رابطه وجود دارد، سوالات رایج جذب عشق از آشنایی تا ازدواج را مطالعه کنید.

سلام من ۸ ساله عاشق یکی از فامیلامون هستم. وقتی که دبیرستانی بودم بعد از مدتها دیدمش و یه جورایی خیلی ازش خوشم اومد. حتی توی اون لحظه اصلادوست نداشتم نگاهم رو از روش بردارم و بعد از اون هم به دلیل مهمونی های فامیلی مرتب میدیدمش. توی مهمونی ها وقتی که هواسش بهم نبود نگاهش میکردم و تا جای امکان سعی میکردم که تماس چشمی باهاش نداشته باشم. هر وقت میدیدمش نا خاسته جلوش یه سوتی میدادم و همش دست و پام رو گم میکردم تا این که به مامانم گفتم که دیگه دوست ندارم مهمونی خانوادگی داشته باشیم و رفت آمدمون رو کمتر کنیم چون هر وقت که میدیدمش خییلی خوشحال میشدم و بعد از اون افسردگی میگرفتم. چند بار تصمیم گرفتم باهاش توی شبکه های اجتماعی صحبت کنم ولی خوب همیشه سرد پاسخ میده. و چون فامیل هستیم نمیتونم مستقیم احساساتم رو بهش بگم. خیلی دوسش دارم ولی اصلا نمیتونم بهش اعتماد کنم چون میدانم به شدت ادم دختر بازی هست و خانواده من زیاد ازش خوششون نمیاد. واقعا نمیدونم باید چی کار کنم. لطفا راهنمایی کنید.

سلام باتوجه به ویژگی‌هایی که از ایشون ذکر کردید و نظر منفی احتمالی خانواده‌تون به نظر نمیرسه ایشون فرد مناسبی براتون باشن. ضمن اینکه ایشون به پیام‌های شما سرد جواب میدن که یا میتونه به دلیل نسبت فامیلی باشه یا نشون دهنده اینه که علاقه دوطرفه نیست.

خیلی ممنونم

سلام من دو سال با یک خانمی یک رابطه کاری داشتم تو این دو سال با هم خودمونی تر شدیم نمه نمه ایشون تو این مدت تعریف از من زیاد میکردند حالا راست یا دروغ نمیدونم رابطه مون به این صورت بود که فقط تو تلگرام صحبت میکردیم دوبار همو تو شرکتی دیدیم که براش کار میکردیم اخر سری ها دیگه انقدر با هم خودمونی شده بودیم که ایشون خیلی راحت ادرس منزلشون به من دادند گفتند این ورها گذرتون افتاد قدمتون‌سر چشم تشریف بیارید وقتی بهشون علاقه ام رو گفتن هی دست پس میزدند با پا پیش میکشیدند شوخی میکردند و بعد بهم گفتن دلم میخواد یکبار قبل اینکه بهت نه بگم از نزدیک ببینمت با هم تو کافه قرار گذاشتیم و شماره اش هم در اختیارم گذاشت ایشون تو قرار خیلی هم میخندید بعد که خداحافظی کردیم شبش جواب منفی داد وقتی ازش دلیل خواستم گفت اخه من طاقت سختی واسه همین نباید هیچ وقت ازدواج کنم میترسم به یکی دل ببندم طرف پشتمو خالی کنه میترستم علاقه ات گذرا باشه حتی فردای روز عقد نظرت عوض شه بعد من باهاشون صحبت کردم ایشون متقاعد شدن که باز بیشتر فکر کنن بعد دوباره چند روز بعدش جواب منفی دادن وقتی دلیل خواستم گفت چون من خیلی پر توقعم بعد گفتم توقعاتتون چیه اولش نگفتن گفت گفتنش فایده نداره چون خودم میدونم اخرش چی میشنوم بعد گفتن خونه باید از خودت داشته باشی عروسی مفصل و برای دوران عقد مقدار مناسب طلا و هزار تا چیز دیگه بعدش گفتن دوست دارم یکبار میامدید منزلمون شاید نظرتون عوض شه فکر کنید اونی که فکر میکنید نیستم قرار شد با مادرشون صحبت کنن بعد شماره منزلشون رو با ما بدن فرداش پیام دادن مادرشون گفته نه و مخالفه تا شبش جواب پیام منو ندادن شبش پیام دادم ازت خوشم نیامده دوست داشتن که زوری نیست من بهشون گفتم پس مخالفت مادرت بهونه بود گفت نه صبح به مادرش گفت مادرش گفت نه و دروغ نگفته بعد این قضیه یکی از اشناهامون رو فرستادم با پدرشون صحبت کرد پدرش گفت ما فامیلی ازدواج میکنیم یک مدت زمان گذشت اشنامون دوباره زنگ زد با خود دختره صحبت کرد همه اش پای تلفن این خانم میخندید در دلیل نه گفتن با خنده میگفت به دلم نشسته بعد اشنامون وقتی میگفت به دلت نشسته میخندید میگفت نمیدونم بعد اشنامون بهش گفت بیا این اقا رو قانعش کن چون ایشون بدجور در عذابه ایشون در جواب گفتن این اقا داره دروغ میگه علاقه ای نداره فقط در جهت منافع خودش برای سو استفاده امد سمت من تو تمام این مدت یک عزیزم تو پیام هاش به من نگفت و خیلی سیاست داشتن این اقا بعد صحبت همینطوری بی نتیجه تموم شد و به گفته اشنامون ایشون همه اش میخندید با خنده صحبت میکرد دفعه دوم که زنگ زد اشنامون بهش خیلی خشک و سرد گفت اصلا دلم نمیخواد راجع به این موضوع صحبت کنم و اشنامون هم ناراحت شد گفت من فکر میکردم شان شما بیشتر باشه اگه دوست داشتید به این اقا زنگ‌بزن و قانعش کن به درد هم نمیخورید. به نظر شما این علاقه یک طرفه است و من واقعا به دلش نشستم؟ اگه یکطرفه است ایا امکان داره به یک علاقه دوطرفه تبدیل. ضمنا تو این مدت این خانم خالی هم کم و بیش بسته بود فکر میکنم به من گفته خونه شون ۳۰۰ متر حیاط داره که من وقتی رفتم دم خونشون دیدم یک خونه خیلی قدیمی و داغون طرف چهارراه سیروسه که ۳۰ متر هم حیاط نداره. یعنی واقعا به دلش نشستم؟

سلام. به نظر می‌رسه که این علاقه دو طرفه نیست و البته این تمام موضوع نیست. رفتارهایی که از این خانم بیان می‌کنید به نظر میرسه نوعی سردرگمی داره و اگر رابطه‌تون هم ادامه پیدا کنه باعث میشه این سردرگمی و بلاتکلیفی نذاره که رابطه امنی داشته باشید و هر زمان ممکنه باز بی‌دلیل جواب منفی بده. بهترین کار برای شما اینه که از ایشون فاصله بگیرید و دیگه چه خودتون و چه از طریق واسطه پیگیری نکنید. این فاصله گرفتن در مواردی باعث میشه که فرد مقابل هم به شک بیفته که شاید نباید این‌طور رفتار می‌کرده.

تمام موضوع نیست یعنی ممکنه موضوعات دیگه بغیر از به دل نشستن هم باشه؟مثلا همون رسم فامیلی ازدواج کردن خوانواده شون؟ من خودم هم دیگه مدتیست پیگیر نشدم. یعنی ممکنه پیگیر نشدن من باعث تغییر تحولاتی در ایشان بشود؟

سلام من دختری 19ساله هستم و عاشق یکی از فامیل های مان شده ام اما اصلا نمی توانم احساساتم و بهش بگم چون یکی از دلیلش اینه که به خاطر عشقی که واقعا بهش داشتم دروغ گفتن و اون هم از اون دروغ اطلاع داره اصلا نمی دونم چجوری بهش توضیح بدم و چجوری عشقمو بهش بگم

سلام مورد شما نیاز به بررسی بیشتر داره. لطفا با سیستم مشاوره تلفنی صحبت کنید تا بتونید موضوع رو مفصل توضیح بدید و راهکار مناسبی دریافت کنید.

سلام من یه پسریو دوس دام حتی بش گفتم دوسش دارم اما اون منو نمخواد یه مدت به هم پیام مدادیم اما اون خیل سرد جواب میداد تا اینکه عمم و شوهرش فهمید ک شوهر عمم عموی پسره بود و من دیگه بش پیام ندادم.تا اینکه یکی از دوستام بش پیام داد گف من نمیخوامش ومن ب هیچ وجه نمیتونم اونو فراموش کنم اصلا هیچ زندگیو بدون اون نمیخوام در ضمن ما فامیلیم حالا چی کار کنم؟توروخدا رهنمایی کنید

سلام. متاسفانه خیلی وقت‌ها شرایط زندگی واقعی با خواسته‌های ما هماهنگ نیست و اینجاست که چیزی جز رسیدن به پذیرش کمک‌مون نمی‌کنه. البته که رسیدن به پذیرش اصلا ساده نیست. هم زمان‌بره و هم خیلی دردناکه. برای همین احساس شما و اینکه فکر می‌کنید زندگی رو بدون فردی که بهش علاقه دارید نمی‌خوایید قابل درکه. اما رابطه یک موضوع دوطرفه است و هر دو نفر باید با میل و اشتیاق براش داشته باشن. بهتره به جای ایشون تمرکزتون روی حال خودتون بگذارید و یه مدت روی خودتون کار کنید. پیشنهاد می‌کنم حتما با سیستم مشاوره تلفنی صحبت کنید.

سلام وقت بخیر بنده 19سالمه از 13سالگی با به اقا پسر اشنا شدم و ب اصطلاح ایشون عشق اولم شدن. من مهارتهای رابطرو بلد نبودم و هرسری که رابطه قطع شد و مجدد وصل شد همه چیو خراب کردم. اخرشم ایشون پارسال رفتن سراغ کسه دیگ. ایشون تو رابطه بامن همیشه دنبال خوشحالی و خوبی به من بودن ولی من با وجود علاقه ی شدیدم محبت کردن بلد نبودم. هیچ خواسته ی جنسی ازمن نداشتن ولی سراغ اونی ک رفتن همه جوره باهم رابطه برقرار کردن من یعد از یک سالو نیم بهش پیام دادم و استقبال گرمی ازم کرد و گفت اشتباهم این بود ک نه هیچوقت فهمیدم چقد دوسم داره و نه خودم ابراز عشق کردم من الان سه ماهه که با یکی اشنا شدم ولی نمیتونم عشق اولمو فراموشش کنم دوسدارم همه چیو باهاش از اول از صفرشروع کنم. چکارکنم؟ بنظرتون میشه رابطرو از نو بسازم؟ من واقعا دوسش دارم ولی فقط یک سال از خودم بزرگ تره و موقعیت اجتماعی خاصی نداره. بنظرتون میتونم کمکش کنم باهم رشد کنیم و پیشرفت کنیم؟ من واقعا بهش علاقه دارم دوسش دارم

سلام طبیعیه که تا وقتی ایشون در ذهن شماست نمیتونید برای رابطه دیگه ای انرژی بگذارید و حتی ممکنه فرصت‌های دیگه تون رو هم از بین ببرید. پس اول باید تکلیف این موضوع رو برای خودتون مشخص کنید. اینکه دوست دارید دوباره با ایشون شروع کنید و ادامه بدید آرزوی شماست ولی باید دید چقدر با واقعیت همخوانی دارد. باید اول ببینید خواسته شما از یک رابطه چیه؟ آیا حاضرید چند سال زمان بگذارید تا یک رابطه جدی رو بسازید و طرف مقابل‌تون هم آمادگی‌های لازم رو کسب کنه؟ باید دید اصلا ایشون تمایل به این موضوع داره و اصلا این رابطه برای شما میتونه مناسب باشه؟ آیا مهارت‌هایی که بلد نبودید رو یاد گرفتید؟ همه این مسایل باید بررسی بشه تا در نهایت بتونید تصمیم صحیحی بگیرید و اگر همچنان خواستید با ایشون وارد رابطه بشید، به شیوه درستی عمل کنید. پس پیشنهاد می‌کند برای بررسی این موارد با سیستم مشاوره تلفنی تماس بگیرید.

سلام پسری ۲۷ ساله هستم و مدتی هست با دختری آشنا شدم .در ابتدا فقط با هم حرفای درسی و معمولی میزدیم اما به مرور صحبت هامون زیاد شد و من بهش علاقه مند شدم.اون قبلا یه بار شکست خورده و هنوز نتونسته شخص گذشته رو فراموش کنه ….وقتی بهش ابراز علاقه کردم واکنش نشون داد و بعد از کلی صحبت کردن در آخر بهم گفت که حتی اگه اون شخص رو هم فراموش کنم به تو هیچ حسی ندارم و نخواهم داشت و فقط دوست معمولی من هستی…..به نظرتون میتونم با صبر و تحمل و امید به آینده کاری انجام بدم ؟؟؟

سلام داشتن امید در همه زندگی خیلی خوبه ولی این امید باید بر مبنای یک سری واقعیت‌ها باشه. مثلا ممکنه من امید داشته باشم تا یک سال دیگه 500 میلیون پول به دست بیارم اما باید دید این امید چقدر بر مبنای واقعیت و عملیه و اصلا من برای این امید چه کارهایی می‌کنم؟ شما هم نباید واقعیت رو نادیده بگیرید. بله می‌تونید صبر کنید شاید روزی علاقه‌ای در ایشون به وجود اومد ولی احتمالش خیلی کمه. ایشون اول باید فرد قبلی و تجربه سختی که داشته را در خودش حل کنه تا بتونه به فرد دیگه‌ای علاقه‌ سالم پیدا کنه. ضمن اینکه گفتن حتی در این صورت هم به شما علاقه‌مند نمیشن و احتمالا ایشون معیارهایی برای یک شریک عاطفی دارند که در شما وجود نداره. خوبه باهاشون صحبت کنید و ببینید علت این حرفشون چیه. شاید با تغییرات کوچکی در رفتار یا شرایط‌تون این اتفاق بیفته، البته بعد از رفع درگیری این خانم با رابطه قبلیشون. ولی اگر می‌بینید منطقا این علاقه نمیتونه ایجاد بشه بهتر خودتون رو درگیر امید واهی نکنید و البته بدونید که از این به بعد ایشون دوست معمولی شما هم نمیتونه باشه چون شما بهش احساس دارید و هرچه بیشتر با هم ارتباط داشته باشید این احساس یک طرفه شدیدتر میشه و کنار اومدن باهاش سخت‌تر

سلام من پسری۱۷سالم از ی دختر ۱۶عاشق شدم واقعا دوسش دارم 4سال همسایمان بود من خودم پسر ی کاسبم هر موقع رد می شد نفسم بالا نمی اومد ضربان قلبم بالا می رفت حتی بعضی موقع سرم درد می کرد همیشه مغازه وایمیسم تا اون ببینم بعد از مدتی پیچ اینستگرام پیدا کردی به سختی که پیج شخصی بود ولی تو بیو اینستگرام نوشته بود(alirezam♥️💍)از اون روز دارم گریه می کنم حتی سه تا پیچ مخفی باز کردم تا اکانتش باز کنه نکرد هر روز عکس شو می بینم هر کاری کردم از یادم بره نشود 😭😭😫ترو خدا کمکم کنید گفتم ترو خدا .من اونو دوست دارم اون یکی دیگو

سلام متاسفانه کنار اومدن با علاقه یک طرفه خصوصا در سنین پایین خیلی سخته و کاملا حالی که گفتید را درک می‌کنیم. در چنین شرایطی باید واقعیت را پذیرفت که ایشون حداقل در حال حاضر فرد دیگه‌ای رو دوست داره و باهاش در رابطه است و باید به این موضوع احترام بگذارید. اما یادتون نره شما هنوز 17 سالتونه و کلی راه و مسیر و فرصت پیش روتونه. پس ناامید نباشید. با صحبت کردن با مشاور راهکارهایی رو برای کنار اومدن با این علاقه یک طرفه و حرکت به سمت مسیرهای جدید یاد بگیرید.

سلام من ۱۸ سالمه شیش ساله عاشق یه نفر شدم دو بارم باهاش رفتم تو رابطه ولی هربار با بهونه های کوچیک بهم زدیم واقعا دوسش دارم ولی عشقم یه طرفس چجوری میتونم برش گردونم لطفاً راهکار بدین

سلام لطفا با سیستم مشاوره یا کارشناس دوره برگرداندن عشق و ازدواج صحبت کنید.

سلام من متولد ۸۱ ام و با دختری که دیوونشم فامیلیم اون متولد ۷۹ و من بعد از ۱۰ سال بهش گفتم که دوسش دارم. همه کار میکردم براش نقاشیشو کشیدم براش شعر نوشتم کادو تولد بهش گردنبند دادم فکر میکردم انداخته دور اما نگهش داشته بود همه کار کردم و وقتی بهش گفتم دوسش دارم ناراحت شد و گفت نمیتونم بهت جواب مثبت بدم.و بهش گفتم که مجبورم دیگه نبینمش تا احساساتم از بین برن ولی اون نمیخواست که منو نبینه و این من و عذاب میده که الان که نمیبینمش احساسم بهش ۱۰ برابر شده یعنی شبا از فکرش نمیتونم بخوابم بعضی وقتا فکر خودکشی به سرم میزنه لطفا کمکم کنید!!

سلام فراموش کردن و کنار اومدن با عشق یک طرفه خیلی سخت و زمان‌بره و نیاز به کمک حرفه‌ای داره. حتما یا سیستم مشاوره رادیو عشق تماس بگیرید.

سلام خوبین ببخشین یه سوالی داشتم. من چن ماه پیش یه پسریو دیدم ینی مغازه اون پسره وسیله میخریدیم ک اونجا ازش خوشم اومد و رفتارش طوری بود ک انگار اونم از من خوششون اومده بود . بعد اون همش بفکرش بودم تا اینکه بعد چن روز تو اینستا با پیجش اشنا شدم و تمام پستاشو فالو کردم اما زیاد هم مطمعن نبودم ک خودش باشه .بلاخره اومد پی ام داد و خودش بود و بهم پیشنهاد دوستی داد با هم دوس شدیم و وقتی من تمام شرایطمو ک بهش توضیح دادمک ینی من قبلا به بار نامزد کرد . این اقا ب من گفت ک باهم دوستیم اما سعی کنیم زیاد وابسته هم نشیم . این چن ماه ک گذشت من واقعا عاشق این اقا شدم اما اون همش میگفت عاشق نشو . از رفتاراش معلوم بود میدیدم انگار خیلی دوسم داشت اما عاشقم نبود من برعکس تو این مدت واقعا دیونش شدم . ک چن روز پیش گفت من خیلی دوست دارم اما عاشقت نیستم نمیتونم باهات ازدواج کنم گفت میدونم تو خیلی خوبی امامن نمیتونم . چن سال پیش ک خودش عاشق شده همش فکرو ذهنش پیش اون خانوم هس با اینکه اون خانوم ازدواج کردهحالا من موندمو یه عشق یطرفه . چن روزه باهاش ارتباطی ندارم اما واقعا دیونشم . لطفا اگه میشه در مورد عشق یک طرفه چیزی بگین حداقل دلم اروم بگیره . بدونم باید برا بدست اوردنش تلاش کنم یا اینکه نمیشه و فایده ی نداره

سلام. طوری که توضیح دادین طرف مقابل شما هنوز نتونسته رابطه قبلی رو در ذهن خودش تموم کنه و با اون درگیری داره. بنابراین چه شما چه هرکس دیگه نمیتونه علاقه کامل ایشون رو جلب کنه. از طرفی همین که اول رابطه گفتن سعی کنیم عاشق هم نشیم یه هشدار بوده. هشداری که حتما اون موقع هم متوجهش شدین ولی به دلیل اینکه جذبش شده بودین توجه نکردین. این مورد خیلی دیده میشه دو نفر با شک و تردید وارد یه رابطه میشن ولی به همدیگه میگن سعی کن عاشق من نشی. این یه درخواست غیرمنطقی و نشدنیه. مگه میشه دو نفر نسبت به هم کشش داشته باشن، وارد رابطه بشن، بهم توجه و محبت کنن ولی علاقه‌مند نشن؟؟ پس وقتی چنین درخواستی از طرف مقابل‌تون میشنوید نباید ساده از کنارش بگذرید چون یه هشداره. با این حال این اتفاق افتاده و شما توی موقعیتی قرار گرفتید که اتفاقا خیلی سخت هم هست. واقعیت اینه که شما می‌تونید همچنان در رابطه بمونید و به امید معجزه تلاش کنید ولی تا طرف مقابل‌تون ذهنش رو از رابطه قبلیش پاک نکنه و خودش نخواد نمی‌تونه اونطور که باید به شما علاقه پیدا کنه.

سلام. من 37 سالمه و از همسرم جدا شدم. الان حدود ده ماهه که با یه آقای 42 ساله مجرد دوست شدم. این آقا خیلی حواسش به من و زندگیم هست اینو کاملا حس میکنم خیلی هم به من متعهدهست و از وقتی که با من آشنا شده شخص دیگه ای ای جز من تو زندگیش نیس اما همش به من میگه که قصد ازدواج با من رو نداره و اینو مدام تکرار میکنه که عاشقش نشم، خب حالا به نظر شما اون واقعا قصدش ازدواج نیس یا….. پس اینهمه تعهد و پایبندی واسه چیه؟

سلام وقتی خود ایشون بارها و به وضوح میگن قصد ازدواج ندارن و حتی از شما میخوان که دلبسته نشید، چرا می‌خواهید طور دیگه‌ای به ماجرا نگاه کنید. هرکس که توجه و محبت به دیگران نشون میده لزوما نباید قصد ازدواج داشته باشه. خیلی خوبه که ایشون خودشون هم دارن واضح به شما میگن اما باید توجه کنید که درخواستشون از شما غیرمنطقیه. مگه میشه با کسی در رابطه بود، کلی هم توجه و محبت رد و بدل کرد اما دلبسته و علاقه‌مند نشد؟ قطعا در شما هم احساس به وجود میاد و نتیجه‌اش میشه تعارض بین عقل و احساس‌تون. دلتون میگه حتما باهام ازدواج می‌کنه ولی عقل‌تون نمیتونه صحبت‌های واضح ایشون رو ندیده بگیره. شما باید انتخاب کنید: یا به فکر ازدواج یا یه رابطه با ثبات نباشید و در کنار ایشون بمونید، ولی بدونید هر زمان ممکنه که ایشون رابطه رو تموم کنن اونم وقتی که دلبستگی‌تون بیشتر شده؛ یا اینکه با تصمیم خودتون از رابطه بیرون بیاد که خب البته که براتون سخته ولی جلوی آسیب عاطفی بیشتر رو میگیره.

سلام. من یه دختر متولد سال ۷۶ هستم. من عاشق یه پسری شده بودم که همکار بودیم..ایشون متولد ۷۱ بود. خب اون کارایی میکرد یا حرفایی و با منظور میزد که من کم کم فکر میکردم ایشونم به من علاقه‌مند هستن.. مثلاً توی هر جمعی، با هرکی صحبت میکرد، فقط چشمش به من بود با اینکه داشت با یکی دیگه صحبت میکرد ولی منو نگاه میکرد. اطرافیانش میومدن از ایشون پیش من همش تعریف میکردن. یا بعضی وقتا به طور ناگهانی سرمو بلند میکردم باهاشون چشم تو چشم میشدم، می‌دیدم که داره نگام میکنه.. بعضی وقتا میومد بی دلیل کمکم میکرد. خیلی وقتا دور و بر من میچرخید حتی بی دلیل یا با دلیل. البته یروز کلی باهام گرم بود و جوری رفتار میکرد که انگار واقعاً دوسم داره و یروز منو نادیده میگرفت. چندباری که متوجه شدن کسی به من نظر داره یا کسی بهم شماره داده یا مزاحمم شده ، با اینکه قبلش با من خیلی گرم بود، اما یدفعه با من سرد میشد و به من بی محلی میکرد، انگار من رفتم به طرف شماره دادم!!! همیشه برام سوال بود چرا با من سرد میشه، خب مگه من چیکار کردم؟ تقصیره من چیه؟ یا یبار دخترعموش که فقط هشت سالش بود و منو خیلی دوست داشت، کاملا بی مقدمه بهم گفت شما پسرعموی منو دوس داری؟ من فکر میکنم پسرعموم شمارو دوس داره!!! خب یه بچه ممکنه این حرفو از خودش دربیاره؟ و خیلی چیزای دیگه… نمیدونم حالا واقعاً دوسم داشت یا توهم خودم بوده:( من هشت ماه اونجا بودم، الان دیگه من اونجا کار نمیکنم و تقریباً ده ماهه که از اونجا در اومدم ولی هنوز تو فکرشم و از حسم کم نشده، خیلی بیقرارم و دلتنگ:( و اینکه توی این مدت ندیدمش فقط توی محرم تونستم ببینمش. توو محرم دیگه دلو زدم ب دریا و بهش پیام فرستادم و گفتم که بهش فکر میکنم و این مدت دوری هم باعث نشده فراموشش کنم..اما اون فقط نوشت متوجه شدم. همین، (البته خلاصه ی پیامارو گفتم) یعنی نه گفت منو میخواد، نه گفت نمیخواد… منم نمیخواستم بیشتر از این خودمو کوچیک کنم ادامه ندادم. بعد از اون ازش هیچ خبری نشد حتی یه پیام. نمیدونم، لطفاً کمکم کنید… به نظر شما این آقا به من علاقه ای داره؟ یا نداره؟ اینم بگم که داره درس میخونه و قبلاً تو محل کار که بین همکارا بحث پیش اومد خودش گفته بود که اول میخواد درسشو تموم کنه بعد به فکر ازدواج بیوفته. و اینکه از این شخصیت پسراییه که اهل دوستی و اینجور روابط نیس و اگه کسی و بخواد خواستگاری میکنه. لطفاً کمکم کنید توروخدا، شدیداً نیاز به کمک دارم:(((((((

سلام دوست گرامی به نظر میرسه ایشان به شدت مردد هستند و از طرفی دنبال رسیدن به یکسری کارها و تمام شدن انها را هستند با توجه به اینکه ابراز علاقه کردید و ایشان در جریان هستید اکنون صبر کنید و منتظر تلاش و واکنش ایشان باشید

عاشق یه پسر شدم .. ولی تاحالا حتی قیافه منو ندیده میدونم بهش نمیرسم ولی این عشق یک طرفه خیلی واسم شیرینه♡یبار خوابشو دیدم اومد دستمو گرفت همینطوری تو چشمام زل زده بود..طوریکه وقتی بیدار شدم‌حس کردم واقعی بود گرمای دستشو حس کردم!!! قشنگ ترین رویایی که دیدم همین بود..وقتی دلم میگیره یا از چیزی ناراحتم بهش فکر میکنم دلم خیلی آروم میشه..خوشحالم که تو دلم یکیو دارم..گاهی وقتا میگم خدایا شکرت که اوردیش تو این دنیا!!!!!

سلام دوست گرامی شما دچار عشق یکطرفه شده اید احساسی که هیج نتیجه و هدفی ندارد و تنها باعث میشود شما با افراد مناسب اشنا نشوید و همیشه در پیله تنهایی خود بمانید منطقی باشید و واقع بین و خود را اب پیله و حصار این احساس نجات دهید

آقا من ۱۸ سال دارم از یک دختره ۱۵ ساله خوشم میاد و میخواهم با او دوست بشم بعد دست و بالم باز شد با او ازدواج کنم. من چهار ساله که از او خوشم میاد وشدیدن افسرده شدم یکبار دوستام بهش گفتن که من میخواهم بااو صحبت کنم ولی نیامد و بعد از چند روز مادرش آمد گفت د۷تره من همه چیرا میاد راجع به شما به من میگه و دختره من اهله این کارا نیست دوره دختره من را خط بکشید ولی من تو مغزم نمیره نمیتونم بدونه اون زندگی کنم چیکار کنم. ریادم میرم سمتش ولی از دستم فرار میکنه واقعا خسته شدم دیگه امیدی به زندگی ندارم یکی مرا راهنمایی کنه.

سلام دوست گرامی سن شما و دختر برای ورود به رابطه عاطفی زود هست و بهتر هست صبر کنید تا هر دو در شرایط مناسب و منطقی قرار بگیرید که بتوانید به درستی به شناخت برسید

سلام ببخشید سالهاست که درگیرم آیا ممکنه ما عاشق کسی باشیم که بخواهیم همیشه لبخندیشو ببینیم و واسمون به ما رسیدن خیلی مهم نباشه مهم خوشحالیش باشه و فقط ببینیم آیا این حس عاشقانست اخه مگه ممکنه عاشق باشیم اما واسمون بیش‌تر خوشبختیش مهم باشه تا به مارسیدن یعنی حتی اگه از کس دیگه هم خوشش بیاد ما خیلی ناراحت نباشیم اخه این عشقه؟

سلام دوست گرامی درجه ای از دوست داشتن این هست که برای شما ارامش و رضایت شخص مقابل مهم هست و تلاش میکنید شخص به این ارامش برسد اما باید توجه کنید که خودتون را وقف نکنید

باسلام.دختری هستم سی وسه ساله ۱۴سال پیش عاشق یه هم دانشگاهیم شدم واقعا از روی عقل با شناخت عاشقش شدم و هستم هنوزم همه جا تو شادی ها و تو گریه ها و تو خلوتم حسش میکنم و و اونقدر برام محترم و عزیز و دست نیافتنیه و فک می کنم خدا اونو آفریده که من عاشقش بشم… جدیدا جرات کردم وجسارت کردم از علاقه ام بهش گفتم و حالا پشیمونم چرا بهش گفتم و متوجه شدم اون زمان دانشجویی هم از علاقه من خبر داشته.. از وقتی بهش علاقه مو گفتم سرد رفتار میکنه و این باعث آزارم میشه و متوجه شدم از ناحیه دختری شدیدا آسیب دیده و روحیه مناسبی نداره و این بد بودن حالش احساس میکنم روی منم تاثیر گذاشته خواهان صحبت کردن نیست و منم بهش اصرار نمی کنم.اما ناراحتم که او از زندگی لذت نمیبره و نمیتونم کمکش کنم و منو نادیده میگیره.البته یه مشکل بزرگم این که چهره ای زیبا ندارم و عادی هستم و در این مورد متاسفانه خودم در حدش نمیدونم چون اون از زیبایی خدا دادی چه از لحاظ چهره و چه رفتار و شخصیت برخورداره و حالا احساس میکنم دلیل بی اعتنایی و سرد بودنش بخاطر نبودن زیبایی صورتمه.و فک می کنم باید باز فقط با عشقش زندگی کنم و خودشو دست نیافتنی میبینم و میگم لیاقت دختر زیباروی رو داره.سوال من اینه ایا میشه این عشق و از یاد برد و دوباره عاشق شد…هرچند این همه سال نتونستم

سلام دوست گرامی اینکه شما ابراز علاقه کردید اشتباه بزرگی نیست اما ادامه دادن و ابراز مجدد اشتباه هست ایشان هنوز درگیر گذشته و رابطه قبلی هستند و باید تلاش کنند فراموش کنند تنها کمک فعلی شما این هست که ترغیبشون کنید به مشاور مراجعه کنتد و سعی کنید جوری رفتار نکنید که احساس کنند شما به ایشون وابسته هستید

سلام من عاشق دختری شدم و ازش خواستگاری کردم . ولی در جواب به من گفت که کسی دیگه ای رو دوست داره و نمیتونه به کسه دیگه به جز اون فکر کنه و ازم خواهش کرد دیگه موضوع رو مطرح نکنم . ولی من واقعا به اون دختر علاقه دارم الان نمیدونم چکار کنم . آیا اگر به ابراز عشق و علاقه ادامه بدم باعث ناراحتی اون دختر میشم یا برعکسه ؟ من خودخواهم ؟؟

دوست عزیز سلام

شما حق دارید عاشق بشید و حق دارید برای به دست آوردن کسی که دوست دارید هم تلاش کنید، اما واقعیت این هست که گاهی با وجود تمام تلاش و سعی‌ها، ممکنه فرد مقابل راضی نشه. حالا شما دو تا انتخاب دارید، یا تلاشتون رو بیشتر کنید یا نظر ایشون رو بپذیرید. البته باید در نظر داشته باشید ممکنه تلاش‌هاتون جواب نده و … .

یادتون باشه، همون‌طور که شما از بین دختران زیادی که اطرافتون هستن ایشون رو انتخاب کردید، ایشون هم می‌تونن انتخاب خودشون رو داشته باشند و جواب منفی ایشون دلیلی بر این نیست که شما آدم جذابی نیستید یا … . گاهی اوقات تو زندگی مجبوریم چیزهایی رو بپذیریم که خوشایند نیستند ولی … .

آیا اگه از طریق خانواده ها وارد بشم بهتره . به نظرم شتید منم اشتباه کردم موضوع رو مستقیم بیان کردم . شاید اگه با واسطه بیان میشد بهتر بود چون دختر ها ذاتا خجالتی هستند . خب هر دختری ممکنه چند تا خواستگار داشته باشه که این طبیعیه . با توجه به شرایط پیش اومده از راه خانواده ها وارد شدن تاثیر مثبتی داره ؟

سلام من یه پسری رو دوست دارم که دوست برادرم میشه بالا یه توضیحی هست که مثلا از گوشیتون استفاده کنید پیام برای ایشون بفرستید خب من که شمارشو ندارم الان دقیقا خودش۲۰سالشه و من کوچیک من که۱۳‌اما نمیدونم چطور که ابتدا کنم چطور بزارم که به من حسی کنه بدونه که دوستش دارم یا خودش دوستم داره لطفا کمک کنید خواهشن😔

دوست عزیز سلام

توی سنین نوجوانی، این احساس که کسی رو دوست داشته باشید پیش میاد؛ اما مساله این هست که بهتره با عجله تصمیم نگیرید و بگذارید زمان بگذره. هرچقدر سن شما بالاتر بره، قطعا هم خودتون رو بهتر می‌تونید بشناسید و هم ایشون رو. آدم‌ها معمولا تا بزرگسالی، هر سال ممکنه نظرشون عوض بشه و برای همین ممکنه چند سال دیگه شما ملاک‌هایی تو ذهنتون باشه که ایشون نداشته باشن. پس ببهتره که فعلا سعی کنید سر خودتون رو به کارهای دیگه گرم کنید تا این موضوع رو کم کم فراموش کنید؛ بعدا فرصت دارید که ببینید چه ملاک‌هایی دارید و براساسش تصمیم بگیرید کسی که دوست دارید رو چطور جذب کنید.

با سلام و عرض ادب من دختری ۱۵ ساله هستم که از طریق مجازی عاشق پسری شدم شاید باورتون نشه ولی واقعا عاشقشم با اینکه بد هیکله ولی بازم دوسش دارم یه مدت با هم رابطه داشتیم ولی باز جدا شدیم و اینم بگم اون قبلا با دختری دوست بود و عاشقش بود که دختره ازش جدا شد فهمیدم عشقم یک طرفه است حالا میخوام اونو هم عاشق خودم بکنم راه حلی دارین؟😭

دوست عزیز سلام

خیلی وقت‌ها علاقه‌مندی احساسی هست که بدون دلیل در ما ایجاد می‌شه، اما مساله این هست که چون این علاقه بدون شناخت هست، معمولا نتیجه خوبی نداره. به‌علاوه، شما قطعا با افزایش سن و بزرگ‌تر شدنتون، معیارها و ملاک‌های متفاوتی برای دوست داشتن پیدا خواهید کرد که عموما بسیار بسیار متفاوت با ملاک‌های الانتون هست. پیشنهاد می‌کنم صبر کنید تا کمی ملاک‌هاتون تثبیت بشن و بعد برای جذب کسی که دوست دارید تلاش کنید. شما الان می‌تونید با کمک روش‌های مختلف موقتا این احساس رو مدیریت کنید تا در زمان مناسبیش. به عنوان مثال می‌تونید سرتون رو به کارهای دیگه گرم کنید یا با دوستانتون بیشتر معاشرت کنید و … .

سلام من از مرد 42 ساله مجرد خوشم اومده و بهشون گفتم من 23 سالمه اما ایشون برای اختلاف سنمون نمیخواد میگه من چیزی میخوام که ممکنه بهت اسیب بزنه اما من عاشقشم اولین جنس مذکری یست که باهاش حرف میزنم و خودم میدونم که واقعا عاشقش شدم مثل حس دفعه قبلم نیست خیلی قوی تره یک لحظه هم از ذهنم خارج نمیشه میخوام برگرده چیکار کنم؟؟؟ چیکار کنم بفهمه من بچه نیستم من شیشه نیستم که بهم دست بزنه بشکنم خیلی با ملاحظه با من رفتار میکنه من میخوام مال من بشه چیکار کنم؟؟میخوام این حس رو دو طرفه کنم اما ارتباطمون به طور کامل قطع شده و من فقط ایشون رو گاهی میبینم من میخوام به ایشون پیام بدم اما نمیدونم چطوری شروع کنم چطوری کاری کنم که حداقل دوست معمولی باشیم تا همدیگه رو بشناسیم.

با سلام من چند سالی هست که عاشق دختر عمویم هستم و قصد ازدواج دارم ولی او من را دوست ندارد من حرف دلم رو بهش گفتم ولی اون جواب رد داد الان من چیکار کنم با او ادامه دهم یا او را ترک کنم

سلام دوست گرامی ابتدا لازم هست دلایل جواب منفی ایشان بررسی شود و سپس به ادامه یا ترک رابطه اقدام شود

من با آقایی آشنا شدم که از دوستان خیلی قدیمیمه و به طور کامل همو میشناسیم،هر دومون یه رابطه بد و شبیه بهم داشتیم،خیلی همو درک میکنیم و میفهمیم،کم کم من از ایشون خوشم اومد،ایشونم همینطور،اما ایشون به طور نامحسوس میگفتن اما من اشتباه کردم طاقت نیوردم و اول پیش قدم شدم و مستقیم حسمو به ایشون گفتم الان باید چیکار کنم حس میکنم خودمو کوچیک کردم و نباید اول پیش قدم میشدم اما الان که این کار و کردم باید چیکار کنم که فکر نکنه من غروری ندارم و درضمن دوست دارم ایشونو به خودم جذب کنم

دوست عزیز سلام

اول از همه به شما بگم که عاشق شدن و دوست داشتن کسی، هیچ اشکالی نداره و شما اشتباهی نکردید که به خاطرش احساس کوچیک شدن داشته باشید. بله، درسته؛ زمانی که پیشنهاد از سمت آقا باشه خیلی بهتره، اما به هر حال شما اینکار رو کردید و گذشته قابل تغییر نیست. به جای غصه خوردن و افسوس، به فرد مقابل نشون بدید که شما چه ویژگی‌های مثبتی دارید و … . برای اینکار می‌تونید از مقالات مختلفی که در سایت گذاشته شده استفاده کنید و غیر مستقیم به ایشون علاقتون رو نشون بدید. در عین حال، استانداردهای خودتون رو هم نشون بدید.

سلام عزیزم منم عاشق ی پسر مسجدی شدم تو کاشان و ب خواتردلایلی از اون شهر رفتیم و من از اون پسر خیلی دور شدم ولی پیجش اینستاشا دارم و همچنین شمارشا ب نظرتون بهش بگم دوسش دارم

سلام دوست گرامی میتوانید ابتدا از طریق اینستا ایشان را فالو کنید و به مرور طی ارتباط و کامنت، بیشتر اشنا بشید و شروعی برای شناخت باشد

آدرس: تهران، پونک، نبش بلوار پونک، پلاک 2، طبقه سوم، واحد 6

تلفن پشتیبانی:02146015870

رزرو نوبت مشاوره

انجمن روانشناسی آمریکا

سازمان نظام روانشناسی و مشاوره ایران

سازمان بهزیستی ایران

انجمن روانشناسی ایران

 

عشق یک طرفه عشقی است که میل به معشوق در آن امری ذهنی است. یعنی عاشق درافکار و پیش فرضهایش باور دارد که معشوقش به او علاقه مند است و او ازاحساسات معشوقش بی اطلاع است. رنج دوست داشتن کسی که علاقه ای به شما ندارد، واقعاً مشکل است و توأم با احساس ناامیدی و افسردگی است.

بیشتر افراد در عشق یک طرفه با این امید که روزی بتوانند به هر قیمتی به وصال محبوب برسند روزگار می گذرانند؛ اما در حقیقت این امیدها خیلی سخت به واقعیت می پیوندن .در این مطلب از نمناک شما را با عشق یک طرفه و راه های مقابله با عشق یک طرفه آشنا می کنیم.

نگاه ما به طرف مقابل

نگاه ما به طرف مقابل اولین عامل به وجود آمدن عشق های یکطرفه است.چطور عشق یک طرفه را دو طرفه کنیم

شکست ها و تجارب تلخ

شکست ها و تجارب تلخی که در گذشته این افراد وجود داشته و سپس برای رسیدن به خواسته های خود با فرد دیگر وارد ارتباط ذهنی و فکری می شوند .

برداشت های غلط از رفتارهای طرف مقابل

گاهی افراد از رفتارهای طرف مقابل خود برداشت های غلط و اشتباهی دارند و این احساس را دارند که دیگری هم در ذهنش به او فکر می کند. در صورتی که اینگونه نیست .

محرومیت و نداشتن ارتباط

در برخی مواقع افراد به دلیل محرومیت و نداشتن ارتباط از روش جبران با فردی که برای ادامه زندگی به وجود او نیاز دارد،استفاده می کند. یعنی برای جبران محرومیت های خود در زندگی عاشق کسی می شود که او را دوست دارد.چنین طرز تفکری باعث به وجود آمدن یک عشق یک طرفه می شود.

بروز ندادن عشق و علاقه

علت دیگری که باعث به وجود آمدن یک عشق یک طرفه می شود ، عشق و علاقه ای است که دختر یا پسری به فرد مورد علاقه اش دارد، اما طرف مقابل از این موضوع خبر ندارد . معمولا افرادی که عشق و علاقه خود را بروز نمی دهند تیپ های شخصیتی گروه «ب» یعنی درونگراها هستند که به خاطر اعتماد به نفس ضعیفی که دارند، از ابزار احساس خود نسبت به دیگران با وجود عشق و علاقه پرهیز می کنند . تیپ های شخصیتی«ای» که برونگرا هستند، ممکن است به دلیل غرور و کله شقی و لجبازی عشق و علاقه خود را به طرف مقابل ابراز نکنند .

از احساساتتان آگاه باشید

از دلایل مهم در بیراهه رفتن احساسات ، آگاه نبودن ما نسبت به احساساتمان است. اگر وارد یک عشق یک طرفه شده اید و می خواهید از این موقعیت خلاص بشوید، روی احساساتتان تمرکز کنید و جنس آنها را بشناسید .

رابطه تان با آن فرد را مدیریت کنید

برای خلاص شدن از یک عشق یک طرفه از کسی که به او علاقه مندید ، دورتر باشید . اگر امکان دور شدن فیزیکی ندارید ،رابطه تان را با او کم کنید و کاملاً رسمی در برخوردهای ضروری رفتار کنید.

اوقات بیکاری تان را به صفر برسانید.

سر خودتان را با کارهایی که برایتان لذت بخش هستند گرم کنید و مرتب ورزش کنید.

اهدافتان را بازشناسایی کنید

قبل از شروع شدن این رابطه به چه کارهایی علاقمند بودید ؟ به آنها فکر کنید و آنها را به صورت هدف برای خودتاندر نظر بگیرید. اولویت بندی کنید و با زمانی مشخص دست به کار بشوید .

حقیقت را بپذیرید

اگر تصورشما این بوده که محبوب تان دوستتان دارد اما یک هفته از شما بی خبر است به این معنی است که او علاقه ای به شما ندارد. اگر واقعیت را بپذیرید و قبول کنید که محبوب تان علاقه ای به شما ندارد، مسیر درستی انتخاب کرده اید . اگر همیشه احساس خود را به طرف مقابلتان نشان دهید در او احساس برتری ایجاد می شود.

هنر و درد و دل کردن برای کنار گذاشتن عشق یک طرفه

با نزدیکان تان که در رابطه ی عاطفی خود دچار مشکل شده اند ، درباره ی احساسات تان صحبت کنید و از آنها درباره اینکه چگونه به زندگی ادامه دادند و برای خلاص شدن از این رنج چه کردند ، سوال کنید . اما اشتباه رایجی وجود دارد این است که شخص شکست خورده از صحبت مداوم درباره ی شکست عاطفی خود لذت می برد.

خودتان را دوست داشته باشید

همه افراد وقتی غرق افکار منفی خود هستند، از خود غافل می شوندواحساس رنج می کنند . شاید تصمیم بگیرید با صدمه زدن به خود کاری کنید که محبوب تان متوجه رنج شما شود اما او متوجه نخواهد شد و با این کار به خودتان آسیب می زنید.پس از همین الان به فکر سلامت خود باشید و سراغ کشیدن سیگار یا مصرف الکل نروید ، خرید بروید و لباس های جدید بخرید. مدل موهایتان را عوض کنید و…

ورزش برای حفظ تعادل عاطفی

برای حفظ تعادل عاطفی ورزش کنید و از افکار منفی خود خلاص شوید. هر روز به کلاس های ورزش و تناسب اندام بروید، اسب سواری یاد بگیرید، آهنگ مورد علاقه ی خود را پخش کنید و برقصید.

برای شکست عاطفی خشمگین نشوید

به خاطر شکست های عاطفی که در زندگی دارید از محبوبتان و جنس مخالف تان متنفر نشوید و باور کنید زندگی روی خوشش را به شما نشان می دهد پس برای محبوب تان آرزوی بدبختی نکنید زیرا او نمی تواند به خاطر شادی شما زندگیش را تباه کند.

رویا پردازی نکنید

خودتان را در رویاهایی که هیچ امیدی به آن ها نیست غرق نکنید و منتظر نمانید تا محبوب تان هم به شما علاقمند شود و علاقه نداشتن محبوبتان را برای خودتان توجیه نکنید زیرا چنانچه در بخش روابط عاطفی نمناک می خوانید حقیقت آن است که هیچ کسی آنقدر خجالتی نیست که نتواند علاقه اش را به شما نشان دهد.

حساسیت های طرف مقابل را بشناسید

چطور عشق یک طرفه را دو طرفه کنیم

برای ایجاد عشق دوطرفه در زندگی مشترک حساسیت های طرف مقابل را بشناسید وبه آنها احترام بگذارید در این حالت فرد سعی کند خودش را به افکار و عقاید همسرش نزدیک یا او را مجاب کند تا در نوع تفکر و نگرش یک الگوی فکری واحد را ادامه دهند.

خیلی حساس نشوید

اجازه ندهید عشق یک طرفه شما را از پا در بیاورد و برای خود مرزهای مشخصی ایجاد کنید و به کسی که دوستش دارید اجازه دهید از احساسات شما آگاه شده و ارزش شما را درک کند.

هیجانات و احساسات یکدیگر را شناسایی کنید

هیجانات و احساسات یکدیگر را شناسایی کرده و به آن جامه عمل بپوشانند.اگر همسر تان به شنیدن جمله «دوستت دارم» نیاز دارد به او بگوید. لحظات بیشتری را با هم سپری کنید و این دقایق را تبدیل به دقایق لذتبخشی کنید.

کاری کنید که معشوق شما بهترین ها را در شما ببیند

به خود اعتماد کرده و کمک کنید تا معشوق شما را بهتر درک کند اما سعی نکنید عیوب خود را پنهان کنید زیرا طرف مقابل باید درون و برون شما را خوب درک کند.

به معشوق خود احترام بگذارید و به او علاقه نشان دهید

اگر می خواهید معشوق تان احساس متقابلی به شما داشته باشد در تمام جوانب زندگی به او احترام بگذارید و با تمام وجود او را بپذیرید.

کنار کسی که دوستش دارید باشید

همیشه و در لحظات بد در کنار معشوق خود باشید و با حمایت او در لحظات سخت زندگی یک نقش محونشدنی در ذهن او ایجاد کنید.

عدم وابستگی زوجین به خانواده هایشان و عدم انتقال سبک های زندگی دوره مجردی به متاهلی، بازگو کردن نقاط مثبت زوجین به یکدیگر و داشتن گوش شنوا، وقت گذاشتن برای یکدیگر و داشتن صداقت و عدم دروغگویی و مخفی کاری و در مجموع همه اینها باعث می شود فرد عاشق به معشوقی که از او می گریزد، به راحتی نزدیک شود.

 

عشق یک طرفه به کسی که احساسی به شما ندارد و ارزشی برایتان قائل نیست، به مرور بسیار سخت و ناامید کننده می‌شود. پس از مدتی عشق یک طرفه برای شما افسردگی و دیگر ناراحتی‌های خلقی را به همراه می‌آورد. بیشتر کسانی که دارای یک احساس و عشق یک طرفه هستند به امید اینکه روزی به محبوب خود برسند زندگی می‌کنند. در واقع با خود عهد بسته‌اند که تنها با او باشند. اما گاهی عشق یک طرفه بعد از یک رابطه دو طرفه ایجاد می‌شود. در این حالت رابطه با درگیری‌های زیادی می‌تواند همراه شود. شما وقت و انرژی خود را برای کسی هدر می‌دهید که حتی به خودش زحمت نمی‌دهد حتی به شما فکر کند. اگر در عشقتان کمی احساس عدم توازن می‌کنید، با ما همراه باشید.

در عشق یک طرفه میل به معشوق موضوعی است که تنها در ذهن شخص ایجاد شده است. گاهی عاشق در فکر خود بر این باور است که معشوق نیز او را دوست دارد اما مانعی برای ابراز آن وجود دارد. در رابطه یک طرفه معمولا یک نفر سرویس دهنده است و تمام تلاش‌ها از جانب او صورت می‌گیرد. از آن جا که محبت و احساسی دریافت نمی‌کند، احساس نارضایتی و خشم پنهان را تجربه می‌کند. خیلی وقت‌ها افراد احساس وابستگی و یا برانگیختگی نسبت به شخص را با احساس عشق اشتباه می‌گیرد. پیشنهاد می‌کنیم مقاله نشانه های عاشق شدن را مطالعه نمایید.

اگر نشانه‌های زیر را در رابطه تان دیدید بیشتر می‌توانید از عشق یک طرفه خود مطمئن شوید. همچنین برای اطلاع از نشانه های عشق مردان کلیک کنید.چطور عشق یک طرفه را دو طرفه کنیم

عوامل متفاوتی در به وجود آمدن عشق یک طرفه تأثیر دارند. اولین عامل نگاهی است که شما به طرف مقابلتان دارید. عامل دوم، شکست‌ها و تجارب تلخی است که در زندگی بر شما وارد شده است. این اتفاقات بدون آن که خود بدانید وارد فکر و ذهن شما می‌شود تا شاید بتواند به خواسته‌های خود دست یابد. گاهی رفتارهای طرف مقابلتان شما را به اشتباه قانع می‌کند که اون نیز شما را دوست دارد؛ در صورتی که شاید این طور نباشد.

عامل سوم عشق یک طرفه به خاطر نداشتن کسی است که برای ادامه زندگی به او احتیاج دارید. در این حالت ممکن است از روش جبران استفاده کنید. یعنی فرد برای جبران محرومیت‌های خود در زندگی عاشق کسی می‌شود که حس می‌کند او را دوست خواهد داشت.

علاقمند شدن به کسی که هیچ گونه احساس و ارزشی برای شما قائل نیست، خودباوری و اعتماد به نفس شما ر ا تخریب می‌کند. بودن در یک رابطه عاشقانه یک طرفه می‌تواند سخت‌تر از آن چیزی باشد که تصورش را می‌کنید. عشق یک طرفه خود منجر به خیانت، طلاق عاطفی، اضطراب، خشونت خانگی و… می‌شود. برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد خیانت کلیک کنید.

یکی از مهم‌ترین راه‌های دوری از عشق یک طرفه، شناخت احساساتی است که واقعیت ندارند؛ در واقع این نوع از عشق اشتباه و نادرست است و شما را با مشکل روبه رو می‌کند. برای اطلاع بیشتر مقاله عشق اشتباه را بخوانید. برای پیشگیری از عشق یک طرفه از راهکارهای زیر را نیز استفاده کنید:

اگر به کسی که علاقه‌ای به شما ندارد وابسته شدید و قصد خلاص شدن از این احساسات را دارید روی احساساتتان تمرکز کنید، نوع عشق و چرایی آن را بشناسید. با ذهن و روان خود ارتباط برقرار کنید. با خود بیاندیشید که آیا واقعا می‌خواهید این عشق را به عشق دو طرفه تبدیل کنید. در بسیاری عشق‌های یک طرفه افراد پس از مدتی از دنبال کردن عشق منصرف می‌شوند چرا که متوجه می‌شوند، احساسات آن‌ها عشق نبوده.

هرچه از او دور باشید راحت‌تر می‌توانید عشق یک طرفه خود را از دل بیرون ببرید. سعی کنید رابطه تان را با او به حداقل برسانید و در برخوردهای ضروری نیز کاملاً رسمی رفتار کنید.

تا جایی که می‌توانید به کارهایی که برایتان لذت بخش است، بپردازید. سعی کنید وقت خود را برای فکر کردن به او محدود کرده و خود را مشغول کارهای مهم‌تر و رسیدن به اهداف زندگیتان بکنید.

به کارهایی که قبل از شروع شدن این عشق می‌خواستید انجام دهید فکر کنید. آن‌ها را به صورت هدف برای خودتان دوباره تعریف کنید.

مراقب ظاهر و سلامتیتان باشید. برای خودتان غذای مورد علاقه‌تان را درست کرده و از خود مانند یک مهمان پذیرایی کنید. یک لیوان چای گرم و خوشمزه برای خودتان درست کنید و آن را با لذت بنوشید. خرید بروید و لباس‌های جدید بخرید. مدل موهایتان را عوض کنید. 

مؤثرترین روش برای رسیدن به تعادل عاطفی، ورزش کردن است. ورزش به شما کمک می‌کند تا از افکار منفی خود رها شوید. برای ورزش کردن حتما نباید باشگاه رفته و هزینه‌ای پرداخت کنید. پیاده روی و انجام حرکات کششی حتی در خانه نیز مکان پذیر است. با رقصیدن می‌توانید ورزش و هنر را با یکدیگر ترکیب کنید. آهنگ مورد علاقه خود را پخش کنید و هر روز زمانی را برای رقصیدن به خود اختصاص دهید. با این کار همزمان سرگرم و خوش اندام می‌شوید.

خودتان را با افکار و رویاهایی که می‌دانید به آن‌ها امیدی نیست مشغول نکیند. منتظر ماندن برای آن که روز محبوبتان نیز به شما علاقه مند می‌شود به شما آسیب خواهد رساند. اگر کسی توجه کافی به شما ندارد، سعی نکنید با آوردن دلایل غیر منطقی او را در نظر خود عاشق پیشه تصور کنید.

هرگز سراغ کشیدن سیگار یا مصرف الکل نروید. حتی اگر سیگاری هستید بیشتر از معمول سیگار نکشید. تصمیمات ناگهانی نگیرید. مخصوصا اگر سلامتی و زندگیتان را به خطر می‌اندازد. ممکن است تصمیم بگیرید با صدمه زدن به خود کاری کنید که محبوبتان متوجه میزان علاقه و ناراحتی شما شود، اما او متوجه نخواهد شد، یا برایش اهمیتی نخواهد داشت و شما با این کار تنها به خودتان آسیب می‌زنید.

زمانی که افراد دچار عشق یک طرفه می‌شوند، گمان می‌کنند عیب و ایرادی دارند که طرف مقابل توجهی به آ‌ن‌ها نمی‌کند. خودتان را سرزنش نکنید شما هیچ عیب و ایرادی ندارید؛ قبول کنید که شرایط به این صورت شکل گرفته و شما هیچ تقصیری ندارید. افراد تفاوت‌های زیادی با هم دارند بنابراین این حقیقت را بپذیرید که ممکن است طرف مقابلتان علایق دیگری به جز شما داشته‌باشد.

اگر کسی بخواهد عشق و علاقه را از کسی دریافت کند ابتدا باید از میزان علاقه او آگاهی پیدا کند. شاید نشانه‌های بی علاقگی که از او دریافت می‌کنید تنها به دلیل سبک ارتباطی‌اش باشد. برای آنکه بتوانید کسی را به خود علاقه‌مند کنید باید این حقیقت را بپذیرید که عشق شما یک طرفه است و برای آن که این احساس از طرف او هم به وجود آید نیاز به صرف زمان و انرژی دارید. برای این کار نیاز است تا سبک زندگی خود را عوض کرده و کارهایی انجام دهید که معشوقتان را به شما علاقه مند کند. 

برای آنکه عشق دوطرفه ایجاد کنید در قدم اول باید به خط قرمزها و حساسیت‌های طرف مقابلتان احترام بگذارید. سپس از طریقی تلاش کنید عقاید و دیدگاه‌های او را دریابید. با این کار می‌توانید یک وجه اشتراک با او پیدا کرده و به یک احساس مشترک برسید. هیجانات و خواسته‌های خود و او را شناسایی کرده و آن‌ها را اجرا کنید.

در یک زندگی زناشویی عدم وابستگی زوجین به خانواده‌هایشان و عدم انتقال سبک‌های زندگی دوره مجردی به متاهلی، بازگو کردن نقاط مثبت زوجین به یکدیگر و داشتن گوش شنوا، وقت گذاشتن برای یکدیگر و داشتن صداقت و عدم دروغگویی و مخفی کاری و در مجموع همه این‌ها باعث می‌شود فرد عاشق به معشوقی که از او می‌گریزد، به راحتی نزدیک شود. برای اطلاعات بیشتر از ویژگی‌هایی که باعث عاشق شدن می‌شوند، مقاله روانشناسی عشق را مطالعه نمایید.

می‌توانید با پیام‌های منحصر به فرد احساسات جدید و خاصی را به او منتقل کنید. پیام‌های شما باید نشان‌دهنده‌ی محترم بودن، شخصیت، اعتماد به نفس، جذابیت، شوخ بودن و خاص بودن شما باشد. هر چند این کار سخت به نظر می‌رسد اما برای علاقه‌مند کردن طرف مقابل باید تمام تلاش خود را به کار ببرید و روی خود کار کنید. لازم نیست خود را بیش از حد به او مشتاق نشان دهید و برای جلب توجه او کارهای عجیب غریب انجام دهید. به خودتان اعتماد کنید و به او فرصت دهید تا شما را درک کند. 

در صورتی که با وجود به کار گیری تمام تلاش خود نتوانستید توجه و علاقه شخص مورد علاقه‌تان را جلب کنید و یا متوجه شدید او به شخص دیگری علاقه‌مند است، بهتر است به جای پافشاری و اذیت کردن خود راه‌های زیر را به کار ببرید. چرا که در دراز مدت درگیر شدن با این نوع عشق ضربه سنگینی به شما می‌زند و منجر به شکست عشقی می‌شود. برای اطلاع بیشتر از شکست عشقی کلیک کنید.

برخی افراد بعد از دوری و فاصله گرفتن از معشوق خود آسیب‌های روانی زیادی را تجربه می‌کنند که گاه جبران ناپذیر است به همین دلیل برای فراموش کردن عشق گذشته بهتر است به فکر درمان و مراجعه به مشاوره روانشناس باشید. توجه داشته‌باشید که فراموش کردن عشق به سادگی و در کوتاه مدت اتفاق نمی‌افتد. بنابراین به احساسات خود وقت بدهید و سریع تسلیم نشوید.

فکر کردن مداوم به شخص مورد نظر، مانع از فراموش کردن او می‌شود. بنابراین سعی کنید مدام خود را سرگرم نگه دارید و افکار مثبت را جایگزین کنید. مهارت کنترل احساسات را بیاموزید و به یاد داشته‌باشید که تجربیات تلخ شما را برای پیشرفت در زندگی آماده‌تر می‌کند. برای اطلاع از دیگر راه‌های فراموش کردن عشق کلیک کنید.

برای دریافت مشاوره در زمینه عشق یک طرفه می توانید با مشاوران مرکز مشاوره روانشناسی حامی هنر زندگی از طریق تلفن ثابت از کل کشور با شماره 9099075228 و از تهران با شماره 9092305265 تماس بگیرید.

عشق یک طرفه واقعا آدم و داغون می‌کنه و اعتماد به نفس و از بین می‌بره. ممنون از مطالب مفیدتون

هنر زندگی اولین سامانه مشاوره روانشناسی تخصصی کشور با مجرب ترین مشاوران روانشناسی پاسخگوی سوالات و مشکلات شما در زمینه های مشاوره خانواده ، ازدواج ، طلاق ، تربیت کودک ، جوانان ، مهارت های ارتباطی ، ترک اعتیاد ، مشاوره روانشناسی ، روان درمانی و … می باشد. به امید زندگی شاد و سالم برای یکایک مردم ایران…

با عضویت در خبرنامه، از جدیدترین و بهترین کتاب ها و مقالات روانشناسی اطلاع پیدا کنید…

© کلیه حقوق برای حامی هنر زندگی محفوظ می باشد. انتشار مقالات با ذکر منبع بلامانع می باشد.

چطور متوجه شویم که عشق ما به معشوق یک طرفه است یا عشق دو طرفه در بین ما وجود دارد؟ آیا می شود از علاقه درونی کسی که اورا دوست میداریم باخبر شویم؟ نشانه های یک فرد عاشق چیست و اگر این نشانه ها در او نبود چطور می توانیم به رابطه ادامه داده و او را عاشق کنیم؟ برای پاسخ به این سوالات با ما همراه باشید.

عشق یک‌طرفه به ‌احساسی اطلاق می‌شود که در آن فرد دچار شیدایی نافرجام شده‌ و توان در میان گذاشتن علاقه خود با معشوق را ندارد. این عشق عموماً امری ذهنی است و عاشق در ذهن خود در مورد معشوقش رویا بافی می‌کند و در تصوراتش او را هم عاشق خود می‌پندارد.

عاشق به شکل بیمارگونه‌ای وابسته معشوق می‌شود و حاضر است به هر دری بزند تا او را به خود علاقه‌مند کند. او با تصور این که در آینده می تواند عشق طرف مقابلش را به دست آورد در ذهن خود شروع به پروبال دادن به این احساس می کند. البته بسته به نوع شرایطی که فرد در آن قرار دارد عشق یک طرفه نیز می تواند انواع متفاوتی داشته باشد.

گاه ممکن است فردی که شما عاشق او هستید اصلاً از علاقه شما نسبت به خودش اطلاع نداشته باشد و همین بی‌خبری دلیل بی علاقگی او نسبت به شما باشد و گاهی نیز طرف مقابل از شیدایی شما و علاقه ای که نسبت به او دارید باخبر است ولی میلی به برقراری ارتباط با شما ندارد.

حتما بخوانید: مشاوره ازدواج ، قبل از خواندن این مطلب ازدواج نکنید! + سوالات مشاورهچطور عشق یک طرفه را دو طرفه کنیم

برای اینکه بتوانیم روش های تبدیل عشق یک طرفه به عشق دو طرفه و سرشار از احساس را یاد بگیریم ابتدا باید بدانیم که ما همین حالا یک طرفه عاشق هستیم یا نه؟ بنابراین ابتدا به بیان نشانه های یک طرفه بودن عشق می پردایم:

اگر شما دچار عشقی یک‌طرفه شده باشید این عشق در وجود شما، وادارتان خواهد کرد که همیشه شما شروع کننده رابطه باشید. در یک عشق یک طرفه معمولاً شما اولین پیام را می دهید، شما تماس می‌گیرد و تقاضای ملاقات می‌کنید و طرف مقابل تلاشی برای برقراری رابطه با شما نمی‌کند و شاید بودن در کنار دوستان و یا تنهایی را به بودن در کنار شما ترجیح دهد و همواره قبول درخواست ملاقات از طرف شما با اکراه خواهد بود.

درگیر شدن در یک رابطه عاشقانه یک‌طرفه عموماً نمی‌تواند رضایت هیچ کدام از دو طرف را تامین کند زیرا اگر شما دچار چنین عشقی شده باشید به این دلیل که همیشه تنها شما هستید که احساسات خود را خرج طرف مقابل می کند و هیچ‌گونه واکنشی مبنی بر ابراز علاقه از طرف مقابل دریافت نمی‌کنید دچار یک سرخوردگی خواهید شد و رفته رفته این احساس شما را دچار یک نوع انزجار از رابطه خواهد کرد و طرف مقابل هم چون عملاً هیچ احساس و علاقه ای نسبت به شما ندارد از این رابطه حس خوبی نخواهد داشت.

یکی دیگر نشانه‌های این که شما درگیر یک عشق یک‌طرفه شده اید این است که شما همیشه سر صحبت را باز می‌کنید. طرف مقابل شما علاقه‌ای به صحبت کردن با شما ندارد و شما حرف می‌زنید و حرف می‌زنید و حرف می‌زنید به امید آنکه واکنشی از طرف مقابل دریافت کنید تا شما را امیدوار به ادامه این رابطه کند ولی طرف مقابلتان چون احساسی نسبت به شما ندارد لزومی به پاسخگویی نمی بیند.

فردی که عاشق شما باشد بی‌قرار شنیدن صدای شماست و مدام به صفحه ی گوشی خیره می‌شود به امید این‌ که یک تماس و یا یک پیام عاشقانه از طرف شما ببیند، پس اگر بارها و بارها با پارتنر خود تماس می‌گیرید و او پاسخ‌گو نیست به دوطرفه بودن این عشق شک کنید کسی که عاشق شما باشد تماس شما را بدون پاسخ نمی‌گذارد.

حالا این سوال پیش می آید که چرا ما درگیر عشق یک طرفه می شویم؟ دلیل اصلی به وجود آمدن این شرایط چیست؟ با فهم علل اصلی عدم ایجاد عشق دو طرفه بهتر می توانیم برای ایجاد آن برنامه ریزی کنیم.

بله سوءتفاهم! گاهی یک سوءتفاهم ساده یا یک برداشت اشتباه از رفتار طرف مقابل باعث می‌شود که فرد تصور کند که شخصی به او علاقه‌مند است و این تصورات را آن‌قدر در ذهن خود بزرگ کند که وقتی به خودش می آید یک دل نه صد دل عاشق طرف مقابل شده است و حاضر است هر کاری برای رسیدن به او انجام بدهد.

این حقیقت را نمی‌توان انکار کرد که افرادی که شخصیت محکمی دارند و از نظر عاطفی در گذشته کمبودی را نداشته اند کمتر دچار این قبیل احساسات می شوند. پس اگر فرد در گذشته ی خود علاقه و عاطفه ای را که از خانواده ی خود انتظار داشته دریافت نکرده باشد بیشتر در معرض دچار شدن به یک رابطه عاشقانه نسنجیده خواهد بود.

اغلب افرادی که در چنین خانواده هایی رشد کرده اند دچار کمبودهایی هستند و برای جبران این کمبودها وارد رابطه های یک طرفه می شوند بدون اینکه به عاقبت کار فکر کرده باشند.

اغلب تجربه یک عشق شکست خورده به قدری روح انسان را آزار می‌دهد که فرد برای فرار کردن از این احساس تنهایی و شکست به هر ریسمانی چنگ می زند. او بعد از این شکست دچار کمبودهایی می‌شود که برای جبران آن ها به سمت علاقه ی مفرط نسبت به طرف مقابل کشیده می شود تا بتواند رویدادهای گذشته را فراموش کند.

وابستگی حاصل از اینگونه علاقه ها که حاصل تجربه نافرجام قبلی است معمولا بدون پاسخ می ماند

عموماً عشق یک طرفه منجر به طلاق عاطفی، اضطراب، افسردگی و بروز رفتارهای خشونت‌آمیز می‌شود. فردی که احساساتش را خرج طرف مقابل می‌کند چون نیازهای عاطفی خود را بی پاسخ می بیند ممکن است دست به هر کاری بزند. نفرت حاصل از این رابطه ممکن است صدمات جبران‌ناپذیری را به روح و روان هر دو طرف وارد کند.

اگر شما با این احساس روبرو شده و با توجه به نشانه‌های ذکرشده یقین پیدا کردید که این عشق فقط یک طرف دل‌باخته و بی قرار دارد دو راه پیش رو دارید یا آن را برای همیشه فراموش کنید یا سعی کنید که این عشق یک‌طرفه را به عشق دوطرفه تبدیل کنید.

حالا که با نشانه ها و دلایل عشق یک طرفه آشنا شدید بهتر است پیامدها و بهتر است بگوییم صدمات حاصل از آن را نیز بدانید تا اگر درگیر آن شدید به فکر راه چاره مناسبی برای خود باشید.

در یک رابطه ی عشقی یک طرفه فرد تمام احساسات خود را به کار می گیرد تا نظر طرف مقابل را به خود جلب کند و زمانی که موفق به این کار نمی شود احساس می کند که شاید به اندازه ی کافی خوب نبوده است و این افکار باعث از بین رفتن اعتماد به نفس او خواهد شد. او خودش را فردی ناتوان و شکست خورده تصور می کند.

فردی که وارد یک رابطه یک طرفه می شود ناگزیر به هر دری می زند تا توجه طرف مقابل را به خود جلب کند در اغلب این موارد این به هر دری زدن و تلاش های مستمر باعث می شود که فرد بیش از حد خودش را کوچک کند و از طرف مقابل محبت مطالبه کند و این امر عزت نفس فرد را از او خواهد گرفت.

فردی که عاشق شده است اگر جواب مناسبی از سوی معشوقه خود دریافت نکند با تداوم این رابطه به مرور زمان دچار نوسانات روحی و خلقی خواهد شد قرار گرفتن در دو راهی عقل و احساس می تواند این فرد را تا سر حد جنون پیش ببرد.

تلاشهای مستمر فردی که دچار عشق یک طرفه شده برای به دست آوردن توجه طرف مقابل آنقدر از سوی معشوق بی پاسخ می ماند که فرد را دچار یک انزجار و تنفر از هرگونه رابطه ی عاشقانه خواهد کرد.

حالا که با ویژگی های یک طرفه بودن عشق و آسیب های آن آشنا شدید وقت آن رسیده است تا در مورد روش های تبدیل آن به عشق دو طرفه یا عاشق کردن معشوق بپردازیم. با شادیما همراه باشید.

اولین شرط برای رسیدن به یک رابطه سرتاسر عشق و دل‌دادگی این است که صبور باشید. شما دلتان را با باخته‌اید و بی قرار دیدن طرف مقابلتان هستید و همه تلاش خود را می کنید تا حداقل ابراز علاقه ای از طرف او ببینید و دلتان گرم شود ولی عجله نکنید. احساسات چیزی نیست که به سرعت به وجود بیاید شما باید آهسته آهسته در دل او نفوذ کنید و او را جذب خود کنید.

همان‌طور که قبلاً اشاره کردیم گاهی این عدم علاقه‌مندی از طرف مقابل به جهت آگاه نبودن او از عشق شماست. پس سعی کنید همیشه ابراز علاقه کنید و در این کار صادق باشید و احساسات درونی خود را بیان کنید ابراز علاقه مداوم شما شاید بتواند آرام آرام او را نیز به شما علاقمند کند.

عشق واقعی زمانی مشخص می‌شود که شما در سختی ها نیز با معشوق خود همراهی کنید. سعی کنید همیشه و در همه حال با معشوقتان همراه و همدل باشید تا عشق خود را به او ثابت کنید. او برای این‌ که عشق و علاقه شما را نسبت به خود باور کند باید احساس امنیت و حمایت را از طرف شما دریافت کند پس سعی کنید با ایجاد این احساسات در طرف مقابل قلب او را تسخیر کنید.

به این نکته توجه کنید که قرار نیست این عشق یک‌ طرفه شما را از پا دربیاورد، قرار نیست شما تمام زندگی خود را وقف به دست آوردن علاقه ی طرف مقابل کنید. با حساسیت بیش از حد به خودتان صدمه نزنید. سعی و تلاش خود را برای بدست آوردن علاقه طرف مورد علاقه‌تان انجام دهید ولی همیشه در پس ذهن خود این نکته را با خود تکرار کنید که ممکن است او هیچ‌وقت به شما علاقمند نشود و شما نباید از این قضیه یک شکست عشقی و فاجعه برای خود بسازید.

سعی کنید که معشوقه تان بهترین ها را در وجود شما ببیند. البته این بدان معنا نیست که عیب های خودتان را پنهان کنید بلکه باید کاری کنید که او درک مناسبی از شما داشته باشند و عیوب اخلاقی شما را در سایه محسنات شما ببیند. در واقع در یک کلام محسنات و خوبی های خود را به او نشان دهید و برای آینده ذخیره نکنید.

همه انسان ها نیاز دارند که مورد احترام باشند. احترام گذاشتن به شخصیت طرف مقابلتان توأم با ابراز عشق از طرف شما حس اعتمادی به او می‌دهد که رفته ‌رفته باعث ایجاد علاقه در وجود او خواهد شد. همواره به شخصیت، تفکرات و احساسات طرف مقابل تان احترام بگذارید.

حرف آخر

همان‌طور که اشاره کردیم شما برای رسیدن به عشق دو طرفه راه طولانی درپیش دارید و باید با آگاهی و شناخت کافی این مسیر را طی کنید. شناخت کافی از احساست طرف مقابل می تواند به شما در انتخاب درست مسیر پیش رو کمک کند.

به طور خلاصه صبر و احترام به خود و معشوقتان و مطرح نمودن احساس عمیق خود به او تنها راهی است که م یتواند در این راه به شما کمک کند تا از حس واقعی او نسبت به خود آگاه شوید.


وبسایت شادیما بعنوان مرجع راهنمای برگزاری جشن های عروسی کشور در تلاش است تا با ارائه جدیدترین اطلاعات و راهنمایی ها در مورد عروسی، لباس عروس و داماد، تالارهای عروسی و مشاوره های تخصصی در زمینه خواستگاری و ازدواج به شما در برگزاری هر چه با شکوه تر جشن هایتان کمک کرده و در شیرین ترین روزهای شما در کنارتان باشد.

کلیه حقوق مطالب، تصاویر و طرح قالب برای سایت Shadima.com محفوظ است.

ارسالی توسط میثم در دسته بندی دوست داشتن یا نداشتن دوست یا نامزد و عشق | 309 پاسخ

تبدیل عشق یک طرفه به دو طرفه

سلام من اسمم میثمه و 19 سالمه و دوساله عاشق یه دختر 13 ساله شدم اسمش روژینه میدونم هنوز زوده برای عاشق شدن ولی خیلی وابسته اش شدم لطفا به درستی یا غلط بودن کاری نداشته باشید فقط بهم بگین چجوری بهش بگم یا حداقل چطوری بهش بفهمونم که من عاشقشم .ایا به مادرش بگم بده چه واکنشی نشون میده . ممنون . عشق یک طرفه عشق دو طرفه

یکی از اشتباهات برای ادامه رابطه یا برقراری رابطه ای این است که ما فکر می کنیم می توانیم بعد از ایجاد رابطه رفتار و علاقه کسی را تغییر دهیم در صورتی که همین عامل یعنی تلاش برای تغییر رفتار و علاقه فرد مقابل یکی از مهم ترین عوامل برهم خوردن رابطه ها بشمار می رود….به شما توصیه می کنم هیچ گاه در زندگی با هدف “””تغییر رفتار کسی با او وارد زندگی مشترک یا برقراری رابطه نشوید””..
پس این رابطه در اولین گام و هدف خود دچار یک مشکل است….عشق دوطرفه 

چطور عشق یک طرفه را دو طرفه کنیم

مورد دوم سن کم شماست که اجازه منطقی فکر کردن رو به شما نمیده …به همین خاطر نمیدونید عاشق شدن باید به وصال ختم بشه … در صورتی که شما فقط به ایشون وابسته شدید و تا بخوایت شرایط ازدواج رو مهیا کنید ، ممکنه ایشون ازدواج کرده باشند … و شما باید با افسردگی دست و پنجه نرم کنید …پس لازمه واقع بینانه برخورد کنید …تبدیل عشق یک طرفه به دو طرفه

شما نباید هیچ گونه اصراری برای ادامه رابطه داشته باشید…..و صادقانه با او ساعاتی را صحبت کنید و بگویید ایا واقعا خودش مایل است رابطه را ادامه دهد یا خیر؟؟
و به ایشان نیز بگویید نظرش را بدون رعایت حال شما بیان نماید چون اگر بدین گونه به رابطه ادامه دهید علاوه بر این که عاقبتی ندارد بلکه باعث برهم خوردن ارامش شما و ایشان خواهد شد…ترک عشق یک طرفه 

در ضمن سن شما هنوز کم است و در این سن هنوز آن شناخت کامل و جهان بینی وسیع شما شکل نگرفته است پس مواظب باشید در اینده اسیب نبینید…..اصولا در چنین سنینی روابط دوستی (انهم روابط رایج در میان جوانان) اصلا توصیه نمی شود..

عشق یک طرفه ، وقتی کسی را دوست دارید که دوستتان ندارد، چه باید بکنید؟
واقعیت را بپذیرید: وقتی عاشق کسی هستیم احساس می‌کنیم که آن فرد تنها کسی است که می‌تواند ما را شاد و خوشبخت کند. چیزی که نمی‌توانیم درک کنیم این است که هیچوقت نمی‌توانیم با کسی که دوستمان ندارد خوشبخت شویم. پس بااینکه ممکن است احساس کنید می‌توانید برای همه عمر به آن فرد متعهد باشید، اما فرد مقابل این احساس را به شما ندارد. پس به جای سعی و تلاش برای برقراری ارتباط با آن فرد سعی کنید این واقعیت را بپذیرید که این عشق دوطرفه نیست و آن را فراموش کنید. دیگر وقت و فکر و انرژی بیشتری را صرف آن فرد نکنید. پذیرش این واقعیات باعث می‌شود بتوانید تمرکزتان را تغییر داده و اولین قدم برای فراموش کردن آن فرد را بردارید.

فراموش کنید: برهم خوردن یک رابطه عاطفی سخت‌ترین قسمت است. تا می‌توانید گریه کنید، بعد همه عکس‌ها و یادگاری هایی که او و زمانهای خوشی که با او داشتید را به یادتان می‌آورد، بیرون بریزید و از چیزها و جاهایی که شما را به یاد او می‌اندازد دوری کنید. درعوض رو به کارهایی بیاورید که مشغولتان می‌کنند، مثل گذراندن وقت با دوستانتان، انجام کارهایی که دوست دارید و از آن لذت می‌برید. این کار باعث می‌شود دیگر در مورد آن فرد خیالپردازی نکنید و به جنبه‌ های دیگر زندگی هم نگاه کنید.

عاشق شوید: اگر کسی دوستتان ندارد ولی باز هم با شما مانده است مطمئناً خیلی از خودش مایه نمی‌گذارد. به ‌جای آویزان شدن برای با او بودن، دست از عذاب دادن خودتان بردارید، دست از او کشیده و به زندگی خودتان برسید. به خودتان توجه کنید و به چیزهای غیرلازم نپردازید. با گذشت زمان یاد می‌گیرید که فراموش کنید و دوباره عاشق شوید.

عشق واقعی زمانی است که دو طرف بتوانند از نظر احساسی و ذهنی همه احساساتشان را با هم شریک باشند. این یک عشق سالم، متوازن و درست است. پس اگر به کسی ابراز عشق کرده‌اید و به نظر می‌رسد که او این احساس را به شما ندارد، دیگر عشق با ارزشتان را صرف او نکنید. با اینکه کسی را دوست دارید که دوستتان ندارد، اما یادتان باشد که این پایان دنیا نیست. با گذشت زمان با کسی آشنا می‌شوید که می‌تواند شاد و خوشبختتان کند و به همان اندازه دوستتان خواهد داشت.

من نمیدونم واقعا طرفم دوسم داره یانه به گفتش دوسم داره و قصدش ازدواجه ولی قبل از من بدجوری عاشق ی نفربوده و اون طرفم دوسش داشته اماخانواده نزاشتن ک به هم برسن و دختره نامزد کرده ولی دختره بازم زنگ میزنه بهش گفته اگ برگردی نامزدیموبهم میزنم ولی بازم خانواده هامخالفنو خود پسره هم یکم مخالفه چون نامزد داره از طرفی بمن میگ پ توچی توزندیگم اون دیگ تموم شده امامیدونم ک هنو دوسش داره مطمعنم ولی نمیدونم منم دوس داره یانه ینی میتونم جای اونو بگیرم هووف

نه فکر نکنم چون هنوزم با اون دختر در ارتباطه و ممکنه دوباره عاشقش شه عین گذشته….

همه پسرا ک مثل هم نیستن…اگر واقعا عاشقت باشه اونو دیگه فراموش کرده مطمن باش …تو بهش دلگرمی بده

خب عزیزم بیا با من ازدواج کن😂😂

خوب اگه میخواست فراموشش کنه دیگه نظر روانشناسونمیپرسیدکه طفلکی….

این مطلبو باید به یاد داشت که نمیشه فراموش کرد …فقط زمان اونو کمرنگ میکنه تا به موضوع جدیدی برسی
و بقولی عشق جدیدی عشق قدیمی رو از بین ببره

سلام من ۱۷سالمه یک دختر عمه دارم ۱۶سالشه خیلی دوسش دارم خییییلی عاشقشم به خودشم گفتم کلی براش کادو خریدم رفتیم بیرون گشتیم کلی براش خوبی کردم باهاش حرف زدم ولی میگه دوست ندارم میگه به عنوان پسر دایی دوست دارم ها باهم دیگه گپ میزنیم میریم بیرون اینا ولی به عنوان عشق ازت خوشم نمیاد میگه به دلم نمیشینی حالا من میخواستم ببینم باید چکار کنم که دلشو به دست بیارم آخه عاشقشم ممیرم براش دوسش دارم میخواستم کمکم کنید تروخدا

جمع کن خودتو توروخدا.حالمو بهم زدی!!!!!!!!!!!!!!!۱عشق عشق!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!بچه رو چه به عشقققققققق

بهتره نادیده اش بگیری و زیاد پاپیچش نشی چون اگه کسی دیگه تو زندگیش نباشه صد در صد میاد طرفت و یکم غرور داشته باش چون دخترا از غرور خوششون میاد

جمع کن خودتو!!!!!!!!!!!!!بچه رو چه به عشق.روانشناس خوب جوابتو داده اتفاقا

خیلی سخته من هرکاری میکنم فراموشش کنم اما نمیشه دیگه دارم دییوونه میشم

تمام وسایل که بیادش میوفتی رو نابود کن، تمام عکس و هدیه و شماره رو حذف کن، کم کم خاموش میشه، خاصیت دستگاه لیمبیک همینه

سلام
ببخشید اینطور صریح میگم ولی اگر واقعا عاشق باشید فراموش کردن معشوق غیر ممکنه، من ۱۱ ساله که نتونستم عشقم رو فراموش کنم حتی بعد از اینکه یه جورایی سه سال قبل جواب رد شنیدم، البته دوباره درخواستم رو تکرار کردم و دارم تمام سعیم رو میکنم که بتونم دلش رو بدست بیارم.

به نظر من همچين عشق يك طفه اي هيچوقت به نتيجه نمي رسه.شما دارين به اون طرف هم بي احترامي مي كنيد چون براي اون حق انتهاب قائل نيستسد.اون آدم سليقه و انتخاب خودش رو داره و شايد كس ديگه اي رو دوست داشته باشه. اگه فقط احترام به ديگران رو بلد باشيد سعي مي كنيد بريد دنبال نفر بعدي

سلام.
من یه دختر ۱۵ ساله هستم که حدود دو سالی هس عاشق هستم.شاید براتون عجیب بیاد اما من عاشق یکی از معلم هام هستم(البته که شما مشاور هستید فکر نکنم تعجب کنید چون عشق فقط به جنس مخالف نیست)لطفا بدون در نظر گرفتن سن راهنماییم کنید.
این معلم من فقط یک سال با من بود و خودش هم میدونه که دوسش دارم.البته دوستام بهش گفته بودند و بعد از فهمیدنش چند متدتی با من سرد بود و بعد مدتی وقتی همه از کلاس رفته بودند و من مونده بودم و اون منو بغل کرد و گفت که اونم دوسم داره و… وبعد باهم رفتیم.
بعد از اون هم هی باهام سرد میشد و بعضی وقتا تحویلم میگرفت(و از من قایم و به ادعای خودش میگفت که این کارو بخاطر این میکنه که ازش دل بکنم)
خب بعد از اون سال یک سال بعد تو مدرسه دیگه ای به دیدنش رفتم و کلی خوشحال شد و بغلم کرد و منو بوسید و هی سر کلاس بهم زیر چشمی نگاه میکرد و میخندید و بهم گفت که خیلی دلش برام تنگ شده بود…
بعد از اون روز من تصمیم گرفتم بعد یک هفته دوباره به دیدنش برم و اون روز منو اصلا تحویل نگرفت و حتی نیم نگاهی هم به من نکرد(شاید دلیلش این بود که معاون و مدیر اونجا بودن ولی به هر حال…)
بعد از اون ماجرا هم یکروز اتفاقی مادرم باهاش از گوشیم تماس گرفت و وقتی فهمید اونه (چون یکمی ازش بدش میومد به علت این که من دوسش داشتم -البته معلمم نمی دونست-)کلی باهاش بد رفتاری کرده بود وخلاصه فاجعه…
بعد از اون جریان که حدود یه سالی میگذره جرعت ندارم برم دیدنش و خیلی ناراحتم و این خیلی رنجم میده
لطفا کمکم کنید ایا این حسم درسته؟ایا اون معلمم واقعا از من خوشش میاد.حالا من باید چی کار کنم؟؟😢😢لطفا کمکم کنید.

دوست عزیز رفتارهای محبت امیز ایشون فقط در حیطه تدریسش بوده
این توهمات شما بوده که برای خودتون دست و پاگیرش کردید و گرنه پشت این رفتارها هیچ احساسی وجود نداره
فقط امیدوارم از خواب بیدار بشید

نه اصلا اون موقع درس اصلا این طور نبود و موقع درس خیلی جدی و فقط با تمرکز بر روی درس بود و من هم همونطور بودم هرچیزی که بهم میگفت و نشون میداد خارج از حیطه درس و حین تدریس بود
البته من نمیگم که واقعا دوست داره فقط میخوام بدونم که ایا میتونم یک جوری این حسم رو(که میدونه) بدون رو در وایستی بهش بگم یک جوری بفهمم که اون ایا حسی بهم داره یا احترامی قائله(یعنی نسبت بهم بی تفاوت نیست و براش کاملا عادی نیستم و یا حسم براش مهمه) در هر صورت خیلی ممنونم بابت کمکتون و زحمات بی وقفتون برای ما مطمئنا خداوند خیلی از این کارتون راضیه,ممنون😘😘😍😍😍

تقریبا ۱۰ ساله یعنی از وقتی که من ۹ سالم بوده میشناسیمشون و حتی اگه بگن بیا شهرما مشکلی ندارم حالا چی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

خب پس مشکلتون چیه ؟ مشکلتون روانشناسی منه یا بلاتکلیفی شما ؟
وظیفه ما اینه که در مورد حواشی به شما توضیحاتی بدیم وگرنه در روزگار امروز کسی برای بیان احساستش بسیار راحت عمل میکنه … شما هم اگر به خودتون خیلی مطمئن هستید بسم اله درخواستتون رو اعلام کنید … ولی بسیاری از افرادی که به مراکز مشاوره ای مراجعه میکنن بخاطر همین عجله و وابستگی بوده که اجازه کمی فکر کردن رو هم بهشون نداده …

به مادرت بگو به مادرش بگه دوستش داری چرا اخه خودت بگی درکت میکنم عاشق بودن خیلی سخته سر در گمیی که داری نمیزاره حتی زندگیه طبیعیتو داشته باشی.خواهش میکنم در مورد منم نظر بده

ازتون خواهش میکنم در مورد منم نطر بدید من خیلی تنهام اسم من فردی هست

من ۱۶سالمه حدودا۴-۵ساله که عاشق پسری شدم بچه محلمون هستش اونم خیلی به من نگاه میکنه حتی یک بارم پیشنهاد شماره داده ۱ساله که مادرش وزن داداشش رابطشون با من خوب شده البته بازن داداشش خودم رفتم حرف زدم اما بامامانش نه چی کار کنم که بفهمم اونم عاشق من هست یانه چی کارکنم که دوباره بهم پیشنهاد شماره بده وآیا باهاش رفیق بشم؟

دوست عزیز خودت میدونی که توضیحات ما با این تفاسیر هیچ تاثیری روی شما نداره … شما در سنی پا به دنیای روابط عاطفی گذاشتید که تازه پنج سال دیگه به بلوغ فکری و عاطفی میرسید … و در اون سالها نظرتون با امروز بسیار تفاوت داره … نظر ما بر این اساسه که در این شرایط که احساسات شدیدا” بر عقل و منطق شما حاکمه برای چنین کارهایی اقدام نکنید … چون ممکنه این پیشگویی هایی که در مورد ایشون کردید صحیح نباشه

من۱۸سالمه و یکساله عاشق یه اقاپسری شدم که۱۹سالشونه ایشون رفتاراش یه طوریه که فک کنم ازمن بدش نمیاد ولی من میترسم برای جلورفتن وازطرفی میدونم اینقدمغروره که جلونمیادمن بایدچیکارکنم این عشق یکطرفه شدیدا داره عذابم میده لطفانگین فراموشش کنم چون نمیتونم

به هر حال اگر تمایلی به شما داشته باشه از رفتارش مشخصه
هر چند درگیر شدن در چنین مسایلی در این سن که وقت درس و تلاش شماست جز به نگرانی و افسردگی نتیجه ای نخواهد داشت
کما اینکه الان هم در حال تجربه کردن این حس هستید

تو خودتو ازش دو کن مطمن باش دنبالت میاد فقط با غوش می خواد تو رو امتحان کنه واسم پیش اومده که می گم غزل جان

سلام دوساله عاشق یه دختر فوق العاده مغرور شدم که حتی نگاه پسرهم نمیکنه واز این بابت خوشحالم ولی خودم بعد از ۴بار تونستم شمارشو بگیرم و۷ماه هست باهم هستیم ولی میگه دوستت ندارم چیکار کنم که بدونم دوستم داره یانه چون مطمعا هست دوستش دارم از غرورش مابه نمیزاره برا موندنم چه حرکتی بزنم ببینم دوستم داره یانه واقعاچطور عشق یک طرفه را دو طرفه کنیم

با سلام خدمت شما دوست عزیز
۱٫ هریک از شما چند سال دارید؟
۲٫ معیارهای شما برای انتخاب این فرد چه مواردی می باشد؟
۳٫ چه هدفی از این رابطه دارید؟
۴٫ چه موضوعی باعث می شود که شما ابراز احساس ایشان را باور نکنیدو چرا از رابطه خارج نمی شوند؟

به نظر من دوست نشو چون ممکنه بعدا رابطه تون به هم بخوره و رابطه همسایگی تون هم بهم بخوره و بعد هم چون هم محله هستید یکسری چشم تو چشم بشید

بشین زندگیتو کن سنت خیلی کمه واسه این چیزا عشق چیه این احساس مال سنته بیخیال عشق بابا شما دخترا چرا دوس دارین زود ازدواج کنید خودتون رو بدبخت کنید و سعی کن هیچ وقت دنبال پسری نری سعی کن ایقدر خوب باشی ک پسری عاشقت بشه

این کارا اصلا فایده ای ندارد اگه دوسش داری ادامه بده خودش اخرمیفهمه میفهمه اصلا به شماره یارابطه گذری فکرنکن چون هم احساسات ذهنت درگیره وفقط رابطه بچه گونه به وجودمیاد غیره این ن اگه دوسش داری ازصمیم دلت بخواتش ولی هیچوقت بهش ابرازنکن جزچشات حیاتنهاچیزیه که درعشق مهمه موفق بشی خواهرم

طرف مقابلت هیچ احساسی به تو نداره و این فقط یه نگاه از نظر تو که دوست داره.اون تو رو به چشم یه دوست دختر میبینه که به دنبال انجام گناه.

سلام.من دختری ۱۶ ساله هستم که ۴-۵ ماه پیش با یه پسر ۱۷ ساله دوست شدم.تقریبا یکی دو ماه دوست بودیم ولی با هم تموم کردیم چند ماه پیش.میدونم درست نیست و منم سنم کمه واسه این کارا ولی واقعا نمی تونم دیگه این وضعیت رو تحمل کنم و باید هرجور شده دوباره باش دوست شم و اونو عاشق خودم کنم اما نمی دونم چه جوری
خواهش می کنم کمکم کنید.

دوست عزیز بهتره حالا که رابطه از بین رفته و دلیلش هم نبودن علاقه از طرف اقا پسره رو تموم کنید … شاید خیلی از این بابت ناراحت باشید ولی نظر ما اینه که شما با کارهای دیگه ای خودتون رو سرگرم کنید تا این حالت بیرون بیایت و اینو بدونید وقتی وارد چنین روابطی بشید که بتونید تصمیم گیری کرده و بعد ازمدتی هم با ازدواج به وصال هم برسید چنین روابطی پوچ تنها هدیه اش به شما افسردگی و سرگردانیه و در نهایت هم گدایی عشق

سلام ، من یه پسر ۱۷ سالم عاشق یه دختر شدم اونم همسنمه الان یک ساله باهامیم واقعا دوسش دارم اینقد که اگه کسی بهش بد بگه نمیتونم جلوی خودمو بگیرم ، خواهشا کمکم کنید یه لحظه بی اون نمیتونم باشم البته اونم میگه بیش از حد خانوادمون میفمهمن ، اگه معنی عشقو میدونین کمکم کنید ، مرسی از همتون

دوست عزیز ربطی به دونستن معنی عشق نداره … عشقی که به وصال ختم نشه مشکلساز خواهد شد … شما اگر واقعاا” عاشق هستید تمام تلاشتون رو بکنید تا شرایط برای رسیدن به ایشون رو فراهم کرده باشید … ولی شما پر از احساسات هستید و کاملا” در صحبتهای شما مشخصه … شما ۱۷ سال سن دارید / داشگاه / سربازی / پیداکردن کاری مناسب و داشتن استقلال مالی موانعی هستند که شما باید برای رسیدن به دختر مورد علاقتون بگذرونید

سلام.
من ۲۱سالمه
۲سال و خورده ای میشه که با کسی در ارتباطم رابطمونم خیلی محکم و جدیه
خیلی هم همدیگه رو دوست داریمو عاشقهمیم
حتی درخواست ازدواجم کرده
با خانوادم حرف زد ولی بنا به دلایلی صلاح ندونستن که شرایط از سمت من جور نیست.
اما از ارتباطمون اطلاعی ندارن
ولی خانواده ی اون از همچی اطلاع دارن
و تقریبا منو به کل فالمیلشون معرفی کرده .
درسته تو رابطمون به خاطر یه سری مشکلات قهر و اشتی زیاده اما بازم باهم کنار اومدیم و باهمیم اما من این مواقع خیلی حساس شدم و اون متوجه این حساسیتم شده
مثلا اگه یه روز سراغمو نگیره پیام نده یا زنگی نزنه ناراحت میشم و واکنش نشون میدم با اینکه میدونم درگیره و این کارش از عمد نیس اما بازم ازش انتظار دارم
و این منو اذیت میکنه.
بهشم گفتم اونم ازم تو بعضی از مواقع عذر خواسته یا دلیل خودشو داره که قانع شدنی بوده
مشکل من اینجاست که میخوام این رفتارو ترک کنم اما چطوریشو نمیدونم؟؟؟
البته اینم بگم که ما به هم وابستگی هم داریم و در طول هفته حداقل ۳تا چهار بار اونم ۷تا۸ساعتو پیش هم میگذروندیم
اما الان
که متوجه شدیم بهم کلی وابسته ابم یکمی کمترش کردیمو تقریبا هفته ای ۲بار ۵تا۶ ساعت پیش هم میمونیم

مشکل بعدیم اینه که
اون بار ها ازم پرسبده که چرا دوستش دارم ولی من جوابی نداشتم براش و سکوت میکروم چون واقعا تو هر شرایطی وقتی ازم بپرسه هیچ چیزی به ذهنم خطور نمیکنه که توش بگنجونم واسه همین ساکت میشم و میگم نمیدونم
اما الانا که پرسید بازم همین واکنش رو نشون دادم اما اینبار ازم ناراحت شد
و چیزی نگف
ولی من واقعا راستش رو گفتم وقتی بهش فک میکنم که چرا دوستش دارم چیزیی یادم نمیاد
مگر این که اگه اون بهم بدی کرده باشه دقیقا همون بدییاش تو ذهنم رژه میرن
وقتیم از خودم از خودم میپرسم که اگه بدیاش میان تو ذهنم پس چرا با وجود اینا بازم عاشقشم
اما بازم توش میمونم و به این فک میکنم که چیکار کرده برام تا خودمو حداقل بتونم قانع کنم
لطفا کمکم کنید 😔😔😔

عرض کنم خدمتتون که من خوشم از یکی از فامیلامون اومده که ابطه ی نزدیکی با خانواده ی ما داره. و مشکل اینجاس که نمیدونم اونم از من خوشش میاد یا ن.
و اینکه من باش خیلی صمیمیم ولی نمیدونم چجوری بش بگم اگرم بخوام به خانوادم بگم بخاطر سنم که اولا کمه و دوما سه سال از اون خانوم کوچیک ترم نمیشه گفت اگرم بگم شر میشه
از طرفی میترسم به خودشم بگم بره جار بزنه شر شه موندم حالا

جواب ایشونو یکی بده منم تقریبا یه همچین شرایطی دارم

سلام من رز ۱۶ سالمه .. خواهشا تعجب نکنید من یه دختری رو دوست دارم اما به من محل نمیده از خودش قهر میکنه به اس امس هام ج نمیده دلمومیشکنه ۳ روز اصلا به زنگام هم ج نمیده ولی درکنارم به دوستم ج داداما به من نمیده منم باهاش هیچ کاری نکردم خواهشا کمکم کنید خیلی داغونم……..

دوست عزیز ا وقتی که دوست داشتن شما از حد بگذره برای طرف مقابل حکم حصار و زندان رو داره …
وقتی حساس هستید و به نوعی خریدار این نگرانی که باید نظرش رو جلب کنید در واقع نوعی گدایی میکنید
و کسی دوست نداره با چنین فردی دوست داشته باشه …بهتره روش خودتون رو تغییر بدید و در رفتارتون باوقار برخورد کنید

منم ی پسره خیلی بهم تو جه می کنه من چون احساس می کنم ممکن کم بیارم نسبت بهش بهش کم محلی می کنم

سلام
۲۴ سالمه۵ماه پیش ،دوره اموزشی میرفتم به استادمون علاقه مند شدم اوایلش فقط مثل یک استادو دانشجو با هم حرف میزدیم تو کارام راهنماییم میکرد از علاقه من خبر نداشت تا اینکه ۳ ماه پیش بهش گفتم که خیلی دوسش دارم نخواست که با من باشه گفت که درست نیست صلاح نیست،وابسته میشیم…قبول کردم فقط ازشون خواستم که احساسشون و به من بگم گفتن که حستون دوطرفه نبود،خیلی دلم شکست اما بازم دوسش دارم،هنوز با هم حرف میزنیم بهم پیام میده امافقط یه دوستی اجتماعی،خیلی به من احترام میذاره اما من و نمیخواد،همه میگن لقمه اندازه دهنت نیس اون دکتر اما تو…
چیکار کنم؟کاش راهی بود به سمتم میومد
خواهشها راهنماییم کنین

پیشگویی کردن مشکل اصلی دختران و پسران جوانه … خب دوست عزیز همیشه در این مسایل ازمون و خطا وجود داره … وقتی نمیتونید تحمل جواب ” نه ” رو داشته باشید بهتره وارد چنین روابطی نشید

حالا که حسی نیس پس چرا وقتی میبینه ناراحتم بهم پیام میده.یعنی فقط از روی احترام?
مرسی از جوابتون

سلام جناب مشاور من عاشق یه ادم معروف شدم خیلی بهش نزدیک شدم طوری که براش پیام میفرستم گهگوداری هم جواب میده ولی نمیدونم چجوری بهش ثابت کنم هرچی فکر میکنم من تا حالا ب عمرم کسیرو تااینحد دوست نداشتم و از صمیم قلبم عاشقشم میشه راهی جلوی پام بذارید؟

سلام. من دختر ۲۲ساله هستم که یه ساله با یه پسر هم دانشکده ای اشنا شدم و رابطه مختصری در حد سلام و احوالپرسی و سراغ گرفتن از هم داریم با اینکه من شدیدا به او عاشقم و خواستگارامو بخاطر اون رد میکنم اما اون تا حالا به من پیشنهاد ازدواج ندادهحتی ابراز علاقه هم نکرده. اون واقعا به من علاقه داره؟از کجا بفهمم؟قصدش از ارتباط با من چیه؟

خب شما برای خودتون پیشگویی کردید و این کارتون اشتباهه … چون ایشون فقط یک رابطه ساده دوستی با شما داره…همین

اصلا وقتتو تلف اینجور آدم نکن دوست داشتن یا هرچیزی از جانب خودت هست و رو نه با اون و نه با کسی دیگه ای در میون نذار، خواستگاراتم بخاطر اون رد نکن، چون ممکنه اون هیچ حسی به تو نداشته باشه و فقط از تو خوشش بیاد که این لازمه ی یک ارتباط دو طرفه نیست، ضمنا اون اگر تو رو واقعا برای ازدواج بخواد سعی میکنه بشناستت و این شناختن ممکنه بدون اینکه حتی خودت در جریان باشی صورت بگیره، تو سعی کن خودت باشی و معمولی رفتار کنی و اگ واقعا دوسش داری و دوست داری اون بیاد جلو خیلی مراقب باش ک ارزشتو حفظ کنی و نکته دیگه اینکه خودتو لو ندی چون که بعد فک میکنه تو دختری هستی سهل الوصول.

سلام
نمیدونم این مکالمه تموم شده یا نه
به هر حال
۱۵ سالمه…
از یکی که اونم ۱۵ سالشه خوشم اومده…
زود بودن که خودم میدونم
ولی به کمک یکی از دوستانم این موضوع رو به طرف مقابلم به صورت غیر مستقیم گفتم….
اما اون گفت نه.
میخوام دل بکنم
ولی نمیشه
میخوام دل بکنم ولی نمیشه…بگید چه کنم؟!؟
خیلی حالم بده
هم اینجا پاسخ رو بنویسید هم به ایمیلم پیامی بفرستید..
ممنون میشم

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
دفتر قیطریه:
۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸ خط ویژه
دفتر سعادت آباد:
۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲ خط ویژه
دفتر شریعتی:
۰۲۱-۸۸۴۲۲۴۹۵ خط ویژه

در تلاش برای یافتن شخصی مناسب برای زندگی، ممکن است پس از مدتی معاشرت در دوران عقد و حتی ازدواج، با جمله ناراحت كننده ای از این دست روبرو شوید: “ما به درد هم نمی خوریم” یا “این رابطه به جایی نمی رسه.” باید گفت: ایجاد ارتباط عاطفی کار آسانی است؛ اما بیرون آمدن از رابطه و التیام یافتن از آن کار بسیار سختی است؛ بنابراین همواره توصیه می شود که قبل از آنکه دو نفر به یکدیگر علاقمند و یا وارد زندگی مشترک شوند بررسی ها و تحقیقات کافی صورت گیرد تا افراد گریبانگیر تلخی های شکست یک رابطه عاطفی نشوند؛ در عین حال، دکتر محمد والی پور، متخصص روانپزشکی، پیشنهاداتی برای چگونگی قطع یک رابطه عاطفی نافرجام دارد ازجمله:

۱) شکست به این معنی نیست که کار برای شما تمام شده، شکست یعنی شما یک فرصت دیگر دارید. شکست های گذشته می تواند باعث موفقیت آینده شود.
۲) روی تان را از گذشته بگردانید و به سمت آینده نگاه کنید. گاهی اوقات بعد از جدایی در یک رابطه، ما هنوز در گذشته مان زندگی می کنیم و افکار مان همه و همه خرج آن فردی می شود که دیگر از او جدا شده ایم.
۳) بدانید که شما هم در بر هم خوردن رابطه سهم داشته اید. وقتی رابطه ای موفق نمی شود، هر دو طرف به یک اندازه باید مسئولیت بر هم خوردن آن را بر گردن گیرند. مهم نیست که اشتباه از طرف که بوده باشد.
۴) به خاطر درس هایی که در آن رابطه یاد گرفتید، متشکر باشید. به فرد مقابل تان به عنوان یک معلم احترام بگذارید که به شما کمک کرده این تجربیات را به دست آورید و بدانید که این تجربه جزو سرمایه ها و اموال شماست که به سختی آن را کسب نموده اید.
۵) بعضی از افراد که احتمالا سوابق بیماری های اعصاب و روان در خود یا اقوام درجه یک خود دارند احتمال عود یا بروز مجدد آن بیماری در این لحظات سخت وجود دارد و شخص نیازمند درمان داروئی نیز می شود. بروز علائمی مثل افسردگی، تند خوئی، بدخوابی، تغییرات اشتها، افکار خودکشی و مرگ و آسیب زدن به خود، ناامیدی، عدم تمرکز حواس و… می تواند حاکی از بروز این بیماری ها باشد. در این مواقع مراجعه به متخصص اعصاب و روان مفید است.”

و اما چگونگی دل کندن از یک رابطه عاطفی شکست خورده از نگاه دكتر دن نوهارت (Dan Neuharth) روانپزشك و نویسنده كتاب های بسیار مفید خودشناسی:

یك دقیقه بعد از به پایان رسیدن رابطه
آن چه می خواهید انجام دهید:
شما یك یا چند مورد از صدها واكنش ممكن را تجربه خواهید كرد، از جمله خشمی شدید و طوفانی، حمله اشك و داد و فریاد یا بهت زدگی.

روش بهتر مقابله:
دكتر دن نوهارت می گوید: هنگامی كه خبر بدی را می شنویم، بدن وارد حالت وحشت شدید و جنون آمیز شده و همه چیز در آن سرعت می گیرد. بهترین روش در دست گرفتن كنترل در چنین لحظات سرسام آوری، متوقف شدن، نگاه كردن و گوش دادن است. بر وجود خودتان متمركز شوید، به تنفس خود توجه كرده و كوشش كنید كه سرعت حركات و واكنش های بدن خود را پایین بیاورید. این خودآگاهی می تواند به شما كمك كند تا در ۶۰ ثانیه پر تنش اولیه، منطقی و هوشیار باقی بمانید. به محض این كه آرام شدید، از یار سابق خود دور شوید تا مدتی تنها یا با دوستان خود باشید و به تدریج موقعیت جدید را درك و هضم كنید. بیهوده در كنار او نمانید و برای یافتن پاسخ به این در و آن در نزنید زیرا كار عاقلانه ای نیست و نتیجه ای هم نخواهد داشت. قطع رابطه نوعی مذاكره نیست و هر كاری كه پس از آن برای تغییر نظر طرف مقابل یا تنبیه او انجام دهید، در نهایت موجب ناراحتی خودتان خواهد شد.

یك ساعت بعد
آنچه می خواهید انجام دهید:
كوشش می كنید كه حال خود را بهتر كنید؛ به خریدی بی قید و بند می روید یا نیمه شب به یار سابق تلفن می كنید تا “آخرین حرفتان” را به او بزنید.

روش بهتر مقابله:
انجام دادن كارهایی كه به شما آرامش روحی ببخشند، بسیار عالی است. از جمله رفتارهای مثبت می توان به موارد زیر اشاره نمود: گفتگو با یك دوست نزدیك كه بتواند فقط به درد دل شما گوش كند یا رفتن به باشگاه ورزشی. میزان اندورفین (endorphin) (نوعی پروتئین مسكن) دریافتی شما پس از ورزش یا حتی یك پیاده روی طولانی، می تواند امواج اندوه را خنثی كند. این را هم بگویم اثبات این كه یار سابقتان اشتباه كرده است تاثیری در اصل ماجرا كه رها شدن شما باشد، نخواهد داشت. این كار تنها موجب می شود كه شما كمی نامتعادل به نظر برسید. شما دو نفر می توانید “بعدا” گفتگویی منطقی با یكدیگر داشته باشید.

یك روز بعد
آن چه می خواهید انجام دهید:
عمل از روی انگیزه آنی و بدون تفكر. شما میل فراوانی برای تماس با او احساس می كنید و ممکن است برای آرامش خود به رفتارها و کارهای نادرستی روی آورید.

روش بهتر مقابله:
دكتر نوهارت می گوید: در این زمان اطلاعات هنوز در حال هضم هستند. كسانی وجود دارند كه صبح روز بعد هنگام بیدار شدن، به خاطر نمی آورند كه از طرف شخص مورد علاقه خود رها شده اند. هنگامی كه این افراد متوجه می شوند آن چه به یاد می آورند، تنها یك خواب بد نبوده است، به این فكر می افتند كه شاید یك تغییر بتواند همه چیز را بهتر كند یا لااقل آغازی تازه باشد. باید متوجه باشید كه این ایده جدید، تنها در اثر یك انگیزه آنی ایجاد شده است و بلافاصله آنرا عملی نكنید. او در این زمان نوشتن خاطرات روزانه را تمرینی مفید می داند. هیچ كس نمی خواهد طرد شود، اما تراشیدن مو هم نمی تواند فایده ای داشته باشد.

سه روز بعد
آن چه می خواهید انجام دهید:
خزیدن در یك حفره تاریك، ماندن در رختخواب، بارها و بارها شنیدن یك ترانه غمگین.

روش بهتر مقابله:
بله، حقیقت تلخ است. بین یك روز و سه روز تفاوت كیفی بسیاری وجود دارد. حالا زمانی است كه این قطع رابطه به خوبی درك شده و حالاست كه شما درهم شكسته خواهید شد. ترشح آدرنالین موجب می شود كه دو روز اول را بگذرانید، اما پس از تحلیل رفتن این هورمون، خود را با همان میزان درد و خستگی ناشی از حركت در طوفان احساسات مختلف، خواهید یافت. سیل اشك هایی كه تصور می كردید فرو نخواهند ریخت، جاری می شوند. لحظه ای خشمگین و لحظه ای غمگین خواهید شد و در مراحل مختلف اندوه به حركت درخواهید آمد. در این جا باید حواس خود را به این كه استراحت كرده، غذا خورده و در كل از خود مراقبت كنید، معطوف نمایید زیرا بخشی از وجود شما، از درون زندگیتان كنده شده است. اگر به یك روند مشخص كه شما را مشغول نگه دارد بچسبید، كار عاقلانه ای انجام داده اید.

یك هفته بعد
آن چه می خواهید انجام دهید:
تلفن كردن به او و چك كردن مدام و وسواس گونه پیام های روی تلفن.

روش بهتر مقابله:
شما اكنون در مرحله ” او را برمی گردانم” هستید! نوهارت می گوید: در این مرحله شما سعی می كنید به شیوه ای عقلانی از این شوك خارج شوید؛ اما این تصور كه شاید دل او برایتان تنگ شده باشد، فقط وضع را بدتر خواهد كرد.” فكر كردن مداوم به او تنها درد و رنج شما را افزایش خواهد داد. پذیرفتنش مشكل است؛ اما اگر شخص مورد نظر واقعا نخواهد با شما باشد، شما نمی توانید هیچ كاری برای بازگردانش انجام دهید. در برابر وسوسه تحلیل تمام دلایل او برای پایان دادن به رابطه مقاومت كنید و تصور نكنید كه تنها با تغییر دادن یك بخش كوچك از این موارد می توانید دوباره وارد زندگی وی شوید؛ اما اعتقاد به این كه می توانید از میان این حادثه با بلوغ بیشتر خارج شوید و رنج فعلی را دور بیاندازید بسیار مفید خواهد بود. شاید در این مرحله متوجه نشوید؛ اما بدانید همان طور كه زخم ها، بدون این كه از آن ها بخواهید، درمان می شوند، قلب شكسته هم التیام می یابد.

دو هفته بعد
آن چه می خواهید انجام دهید:
فكر كردن به این كه در روزها و موقعیت های آتی، داشتن یك یار و یك زوج بودن چگونه می توانست باشد، یادآوری نكات مثبت و مواهب بودن در یك رابطه عاشقانه و فكر كردن به این كه دیگر عاشق نخواهید شد.

روش بهتر مقابله:
از خود بپرسید كه آیا واقعا برای او دلتنگ شده اید یا دلتان برای آن چه در رابطه بوده، تنگ شده است. در حال حاضر شما تنها به یاد لحظات خوش گذشته و وارونه و زیبا جلوه دادن تاریخچه رابطه خود با كسی هستید كه عملا شما را از زندگی خود بیرون انداخته است. آیا این شخص ارزش این همه اشك و آه را دارد؟ آیا زمان دور ریختن نشانه های حضور وی در زندگی شما نرسیده؟ عكس ها را در جایی دور از دید قرار دهید، خانه را مجددا و به میل خود بچینید تا با نگریستن به آن ها مدام به یاد خاطرات گذشته نیافتید. نوهارت می گوید: اگر نشانه های این شخص را مدام در اطراف خود ببینید، خارج كردن وی از ذهنتان دشوارتر خواهد شد.”

یك ماه بعد
آن چه می خواهید انجام دهید:
سعی می كنید حضور این شخص ناراحت كننده را در زندگی خود فراموش كنید، انگار هرگز او را نمی شناخته اید.

روش بهتر مقابله:
قبل از این كه یار سابق خود را به كلی فراموش كنید، با توجه با فاصله ای كه در این مدت ایجاد شده، مدتی صبر كنید تا بیشتر درباره او فكر كنید. نه به خاطر این كه دوباره وی را به دست آورید، بلكه برای این كه این رابطه را مرور كرده و از تكرار اشتباهات اجتناب كنید. (البته اگر هنوز به اندازه روز سوم احساس درماندگی می كنید، برای پیشگیری از افسردگی با یك مشاور تماس بگیرید.) اكنون می توانید از بیرون به آن نگاه كنید و نكات مثبت، منفی و زمانی كه هشدارهای پایان رابطه آغاز شده و شما آن را ندیده گرفته بودید را بیابید. زمانی كه توانستید بدون احساس درد و اندوه به نكات مثبت او فكر كنید می توانید مطمئن باشید كه از او دور شده و از رابطه خود چیزی آموخته اید. حالا زمان جلو رفتن در زندگی و آغاز راهی جدید فرا رسیده است.

سلام.دختری ۱۸ساله هستم که ۶ ساله عاشق پسری ۲۳شدم ولی عشق من یک طرفه بوده ازطرفی چون ما در روستا زندگی میکنیم وهمدیگر رو میشناسیم فکرمیکنم چندوقتیه فهمیده دوستش دارم ولی هیچ اقدامی نکرده که منم بفهمم که میخوادم.من خیلی دوسش دارم وبه خاطر این عشق یکطرفه که نمیدونم دوسم داره یا نه به هیچ خواستگاری جواب نمیدم خانوادمم میدونن وبهشون گفتم که فقط اون حالا من میخام بهش زنگ بزنم و همه ی حرفامو بهش بگم ولی نمیدونم کار درستیه یا نه.تورو خدا جوابمو بدین چون من عاشقشم وحاضرم برای داشتنشهر کاری رو انجام بدم . ممنون

بهترین استفاده از فردی قابل اعتماد به عنوان واسطه است که اگر جواب ایشون منفی بود برای شما سنگین نباشه

به هیچ وجه اینکارو نکن، چون اگ اینکارو بکنی بر فرض محال هم ک اون هم تو رو دوست داشته باشه و تهش به ازدواجتون ختم شه، تو زندگیتون تا یه چیزی پیش بیاد این اونه که میزنه تو سرت که تو خودت اومدی جلو من ک پیشقدم نشدم و تو خودت خواستی ک با من زندگی کنی بعدشم متهمت میکنه ک کو اون دوسداشتنی که ازش حرف میزدی،
نکته مهم اینکه تو روابط بین مردان و زنان در اکثر موارد این مرد هست که باید قدم جلو بذاره و از عشقش نسبت به خانوم اعتراف کنه، ونکته بعدی مردان خانومی رو که سخت بدست بیارن براحتی از دستش نمیدن

به نظر خودم بهترین فرد دوستمه چون میشه زن داداشش. من میخام خودم درباره ی این عشقم باهاش حرف بزنم دلم میخاد اونم حرفای دلشو مستقیما به خودم بگه تا کسی دیگه شاید با حرف زدنم نظرش تغییر کنه یعنی میشه ؟ تورو خدا بیشتر برام توضیح بدین تا از این سردر گمی در بیام…. بازم ممنون از جوابتون

سلام من دختری۱۳ ساله هستم یک ساله عاشق یکی از بستگان که۸سال از خودم بزرگتره شدم همه میگن باید فراموشش کنم چون اون منو دوست نداره وخیلی از من بزرگتره ولی خودم اصلا نمیتونم فراموشش کنم خیلی کار سختیه چون هر روز میبینمش.درسته سنم کمه ولی عاشقی به سن نیست.میشه کمکم کنید.

در این سن عشق و عاشقی معنایی نداره … بهتره در این سن به کارها و علاقه های خودتون برسید شما ۱۰ تا ۱۲ سال دیگه به بلوغ عاطفی میرسید

سلام آقای مشاور من یه پسر۱۴ساله ام که ۵ماهه عاشق دختر یکی از فامیلامون شدم اونم هم سن من می‌دونم سنم کمه…چندروز پیش این احساسمو بهش گفتم اونم اول سکوت کرد بعد گفت از کی…منم بهش گفتم بعدش فقط به هم نگاه کردیم وبعداون دیگه چیزی بهم نگفت من الان سردرگمم لطفا بگید از کجا بفهمم که اونم منو دوست داره یانه؟

– نوجواني دوراني سخت و پراسترس است. نوجواني دوراني است که حد فاصل دوران کودکي و بزرگسالي قرار دارد و تغييرات بيولوژيکي، شناختي، اجتماعي و .. که در اين دوران رخ مي دهد، کششي نسبت به جنس مخالف درآنها ايجاد مي کند و بنابراين، اين گرايش تا حدي طبيعي به نظر مي رسد. اما متاسفانه بيشتر نوجوانان در اين مرحله هنوز به رسش کافي نرسيده اند تا بتواند يک ارتباط منطقي و عاقلانه برقرار کنند. عشق، نوجوانان را با مسايلي مواجه مي کند که واقعا آمادگي آن را ندارند. براي مثال علاقه شديد يک نوجوان به فردي خاص، در حالي که وي شرايط لازم براي ازدواج را(نه از لحاظ شناختي، اقتصادي و …) ندارد نتيجه اي جز ناکامي و سرخوردگي نخواهد داشت.
– از دگر سو نوجواني دوراني حساس براي ادامه تحصيل و پيريزي و برنامه ريزي براي آينده است. اگر يک نوجوان در اين دوران به مساله ادامه تحصيل، يادگيري حرفه اي براي آينده و … توجه لازم را مبذول ندارد، مسلما در آينده نه چندان دور يعني در دوران جواني با مشکلات متعددي مواجه مي شود، حال آنکه دلبستگي هاي عاطفي و احساسات عاشقانه گاهي اوقات آن چنان نوجوان را شيفته و واله مي گرداند که نتيجه آن از دست دادن تمرکز، حواس پرتي و به تبع ان افت تحصيلي خواهد بود. گاهي اوقات شيفتگي در نوجواني به مرحله اي مي رسد که وي روابط خود با همسالان را کم و يا قطع کرده و به اين ترتيب مبدل به يک موجود گوشه گير مي گردد.
اگر شما جز آن دسته از نوجواناني باشيد که دلبسته يکي از اطرافيان، همکلاسان و .. خود شده باشيد احتمالا نسبت به گذشته، خودتان را يک فرد متفاوت مي يابيد يعني طوري فکر مي کنيد که در گذشته اين گونه نبوده ايد، برنامه هاي زندگي تان عوض شده، دايما با خيالات فرد مورد نظر زندگي مي کنيد، تمرکزتان را از دست داده ايد و آن طور که بايد بر روي مسئوليتها و وظايف خود تمرکز نداريد و …
نوجواني دوراني حساس براي ادامه تحصيل و پيريزي و برنامه ريزي براي آينده است
همه اينها تجربياتي است که نوجواناني با چالشهاي عاطفي با آن مواجه مي شوند. هر چند که قرار گرفتن در عشقهاي نوجواني تا حدي اجتناب ناپذير است اما به نظر مي رسد که مي تواند به نوعي آنها را پشت سر گذاشت و با آنها کنار آمد البته تصور نکنيد که قصد داريم اين احساس را انکار کره و يا رد کنيم بلکه مي خواهيم شما را تشويق کنيم که:
اولا ديدگاهي منطقي و درست نسبت به عشق پيدا کنيد
ثانيا معناي عشق واقعي را دريابيد
عشق پاك و خالصانه بين دو انسان بالغ قابل احترام و حتي وسيله اي براي تكامل معنوي و رسيدن به خداست اما توجه داشته باشيد که عشق را مي تواند به سه شکل دسته بندي نمود :
عشقي که در محبت و صميميت خلاصه مي شود
عشقي که علاوه بر صميميت توام با غريزه جنسي و شهوت نيز مي باشد
و در نهايت عشقي که علاوه بر صميميت و شهوت نوعي تعهد و احساس وظيفه و مسئوليت در روابط عاشقانه نيز به چشم مي خورد
آنچه که مسلم است دسته سوم علاقه و عشقي است که داراي ارزش و اهميت بوده و مي تواند پايدار بماند.
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲

به نظر من هم باید فراموشش کنی چون اون ۲۱ سالش هست و حتما دوست دختر داره فراموشش کن تو ایران کلی پسر هست تو کسی رو پیدا میکنی که لیاقت عشق تو رو داشته باشه عزیزم

من ۲۱ سالمه حدود ده ساله عاشق یکی از فامیلامونم خیلی با هم خوب بودیم میگفتیم میخندیدیم ولی چند ماه پیش که بهش گفتم گفت هیچ حسی بهت ندارم حتی بلاکم کرد البته اونا تو شهر دیگه ای زندگی میکنن سالی دو سه بار بیشتر نمیبینمش ولی خدایی خیلی دوسش دارم دارم داغون میشم

دوست عزیز مشکل از جایی شروع میشه که شما برای خودتون پیشگویی کردید … و امروز غافلگیر شدید
و تا واقعیت رو قبول نکنید نمیتونید به آرامش برسید

سلام من ۳ساله که یه دخترو دوست دارم..تو فامیله و خیلیم نزدیکیم.!!خانوادش هم می دونن که من دوسش دارم و حتی مادرش هم تا حدئدی راضیه اما اون اصلا راضی نمیشه و هرکاری میکنم نمی تونم دلشو به دست بیارم. یه دختر خیلی مغرور و سرسختیه اما در عین حال خیلیم با ادب و با شخصیته و خانواده ی خیلی خوبی داره!!!
من همون ۳ساله پیش که بهش گفتم دوست دارم بهم گفت من به این چیزا فکر نمی کنم و درسم از هرچیزی برام مهمتره!!
من تو این ۳سال به هر دری زدم که دلشو به دست بیارم اما موفق نشدم. هرچی من بیشتر عاشق شدم اون بیشتر ازم فاصله گرفت..!!!هرچیم به میگم دوست دارم اما اون توجهی نمیگنه!!!!
من نمی دونم باید چیکار کنم که این حال و روز داغونم روبه راه بشه. من خیلی خیلی زیاد دوسش دارم اما اون توجهی به دوست داشتنم نمیکنه..
تورو خدا یکی کمکم کنه و بگه که چز.ری دلشو به دست بیارم؟؟؟؟؟دیگه خسته شدم از بس بهش فکر کردم و گریه کردم.۲۱سالمه اما مثل بچه های ۶-۷ساله گریه میکنم..
دیگه از این زندگی خسته شدم.. حتی چندبار هم خواستم خودمو بکشم..!!
یکی کمکم کنه و بگه که چطوری دلشو به دست بیارم یا فراموشش کنم؟؟؟؟؟؟؟؟؟ چون تو فامیله و همش جلو چشامه نمی تونم فراموش کنم

بعضی از مردها روزانه با این موضوع دست و پنجه نرم می کنند که دختر مورد علاقه اشون (عشقشون) دیگر با آنها نیست (آنها را ترک کرده است) با اینکه باور دارند واقعا عاشق او هستند. حسادت، تنفر و احساس از دست دادن و شکست همه ممکن است در هنگام از دست دادن کسی که دوستش داریم (عشقمون) به ما دست بدهد. اما چیزی که شما باید انجام بدید تنها بدست آوردن قلب دختر مورد علاقه تون هست.

در زیر به ۱۷ نکته بسیار مهم برای بدست آوردن قلب دختر مورد علاقه تون نام برده شده است سعی کنید این موارد را انجام دهید تا شما برنده باشید. و عشقتان را در کنار خودتان نگه دارید.

* (۱) یک رابطه را یک دفعه آغاز نکنید. اجازه دهید که یک رابطه عاشقانه با روند خودش شکل بگیرد و سعی نکنید به آن سرعت ببخشید چرا که سرعت ببخشیدن به یک رابطه در بیشتر موارد باعث از بین رفتن آن می شود.

* (۲) شجاع باشید. بیشتر دختر ها مردهایی شجاع و یا اعتماد بنفس را دوست دارند، البته نه خود پسند. فقط جلو بروید و شروع به صحبت کردن با دختر مورد علاقه تان کنید. او خود به شما نشان خواهد داد که به چه چیزی علاقه مند است.

* (۳) هرگز با یک دختر مانند یک کالا رفتار نکنید. هیچ کس دوست ندارد که احساس کند که دارد از او سوء استفاده می شود و در یک رابطه ی بدون عشق و محبت قرار دارد.

* (۴) ثابت کنید که واقعا او را دوست دارید. به دوست دخترتان نشان دهید که احساس شما نسبت به او یک هوس و یا شوق آنی نیست. از او در مورد خودش بپرسید و با او صحبت کنید. فقط برای به فکر بوسیدن او نباشید بلکه به حرف های او گوش دهید و به چشم هایش نگاه کنید

* (۵) رنگ و فرم چشم هایش را حفظ کنید (بخاطر بسپارید). این کار را با نگاه کردن به چشم های دوست دخترتان وقتی که دارید با او صحبت می کنید انجام دهید.

* (۶) برای او ارزش قائل شوید. از او در مورد اتفاقاتی که در روز برایش اقتاده سوال کنید. این روش بسیار ساده و خوبی برای نشان دادن علاقه شما نسبت به فعالیت های اوست و نشان می دهد که شما برای او ارزش قائل هستید. وقتی او شروع به صحبت می کند تمام توجه تان رو به او بدهید. به چشم هایش نگاه کنید و مهمتر از همه صحبت هایش را قطع نکنید.

* (۷) مطمئن شوید که دوست خوبی برای دوستان او هستید. اگر دوستان او شما را دوست داشته باشند این شانس بیشتری به شما برای بدست آوردن او می دهد. درنهایت در بیشتر مواقع دختران برای گرفتن پیشنهاد و مشورت با دوستانشان در مورد شما صحبت می کنند. بنابراین این بهترین شانس برای شماست اگر دوستان او روی شما نظر مثبت داشته باشند.

* (۸) کاری کنید که او احساس زیباترین بودن در جهان را بکند. می توانید مستقیما این را به او بگویید. دختران دوست دارند یا بهتره بگم عاشق این هستند که مورد تعریف قرار بگیرند و بدونند که زیبا و خوشگل هستند. ولی زیاده روی هم نکنید.

* (۹) مطمئن شوید که او در کنار شما احساس امنیت می کند. اکثر دخترها دنبال کسی هستند که بتوانند به او اطمینان کنند و در هنگام مشکلات از او کمک بگیرند. نشان دهید که او و برنامه هایش برایتان مهم است حتی اگر او روزی بدون مشکل را سپری می کند. این خود باعث ایجاد اطمینان و در نهایت کمک خواستن از شما در هنگام مشکلات می شود.

* (۱۰) با او همدردی و خوشحالی کنید. اگر او یک نمره خیلی خوب در امتحان ریاضی گرفت با او خوشحال شوید و خوشحالی کنید. اگر هم روز بدی را سپری کرده بود، به او نشان دهید که شما نیز با او هم درد هستید وناراحتی خودتان را بروز دهید. و به در کنار هم دردی کمک کنید که احساس بهتری و خوشحالی کند.

* (۱۱) اگر بتوانید او را بخندانید شما یک قدم به هدفتان نزدیک تر شده اید. اما از این مزیت سوء استفاده نکنید. اجازه دهید اول او با شما صمیمی شود و بعد با همه جیز ساده و شوخ برخورد کنید. دختران احتیج دارند که اول به شما اطمینان کنند و مطمئن شوند که شما قلبشان را نمی شکنید.

* (۱۲) اجازه دهید کت و یا کاپشن شنا را در هنگامی که احساس سرما می کند بپوشد. این حرکت حتی می تواند خیلی خیلی جلوه بهتری پیدا کند زمانی که خوده شما کت و یا کاپشنتان را به او در هنگام سرما پیشنهاد می کنید فقط مواقب باشید که کت شما تمیز و خوش بو باشد.

* (۱۳) تمیز باشید و به بهداشت خود اهمیت بدهید. باور داشته باشید یا نه تمیزی و موهای مرتب و بوی خوب یک مسدله خیلی مهم برای دختران است.

* (۱۴) تظاهر نکنید. شوخی کردن و کمی مسخره بازی در آوردن و کمی لاس زدن ایرادی ندارد ولی هرگز به آنچه نیستید تظاهر نکنید. سعی نکنید با تظاهر کردن دختر مورئ علاقه تان را برای خودتان نگه دارید. به او آنچه را که از او انتظار دارید بگویید و از خودتان آنچه را که وقعا هستید و می شود روی آن حساب کرد را نشان دهید.

* (۱۵) صادق باشید. صداقت بهترین است و می تواند تمامی مشکلات را حل کند.

* (۱۶) اگر به چیزی فکر می کنید به او بگویید. اگر شما متوجه منظور و کاری یا حرفی که می زند نمی شوید، این مشکل را با او در میان بگذارید. این بهترین راه حل برای فهمیدن منظور دوست دخترتان و درک کردن اوست. حتی اگر شما نسبت به نحوه رفتار او نگران هستید این مشکل را با او تقسیم کنید. با این کار در واقع شما می تواند مشکل راحل کنید و رابطه را سالم نگه دارید. اما هرگز صدایتان را بلند نکنید در این شرایط شما باید دوبار فکر کنید و یکبار حرف بزنید.

* (۱۷) عاشق او باشید بخاطر ظاهر و باطنش (هر دو). و عشقتان را نشان دهید. این مهمترین قدم است

من همچین ادمی رو دارم تو زندگیم ولی چهار سال و ده ماه از من کوچیک تره.من از این اختلاف سنی خیلی میترسم که تو زندگی اینده مشکل ساز شه برام من بیست و دو سالمه و اون هیجده سالشه .پسر خالمه و از لحاظ فکری فرهنگی خانوادگی هم سطحیم از لحاظ اخلاقی و فکری هم هم خیلی بهم نزدیکیم اون منو خیلی دوست داره و خانواده من و اون هر دو درجریانن نظرتون چیه راهنماییم کنین

فاصله سني مناسب ميان زن و شوهر را مي‌توان ۲ تا ۴سال و در برخي منابع ۲ تا ۷ سال يا ۴ تا ۷ سال در نظر گرفت. البته اين به آن معنا نيست كه اگر يكي دو سال به اين سنين افزوده يا از آن كاسته شود، نبايد ازدواجي انجام‌گيرد. شايد بتوان گفت كه اگر تمام زمينه‌ها بررسي شده باشد و مشكل خاصي ديده نشود، مي‌توان فاصله سني را به ديده اغماض نگريست ولي در عين حال بهترين و مناسب‌ترين فاصله سني ۲ تا ۴ سال است. طبيعي است كه اگر ساير شرايط، مناسب نباشد، باز هم ازدواج نمي‌تواند موفق باشد. فلسفه وجود چنين تفاوت سني در اين است که: اولا خانم‌ها زودتر به بلوغ عقلي و جسمي مي‌رسند و در نتيجه پختگي‌ رواني لازم را زودتر پيدا مي‌کنند. خانم‌ها زودتر به بلوغ جن سي مي‌رسند و بهتر است به نيازهاي آنها زودتر پاسخ داده شود. از طرف ديگر نيازهاي جن سي خانم‌ها نيز زودتر فروکش مي‌کند، بنابراين به علت آمادگي زودتر زنان براي ازدواج و بلوغ اجتماعي است که اين تفاوت سني طرح مي‌شود. از ديدگاه ديني و در روايات اسلامي تناسب‌هاي مختلف در ازدواج تحت عنوان کلي، هم كفو بودن مطرح شده است که يک جنبه آن تناسب سني است.كفو هم بودن دو همسر يعني تناسب، هم‌شاني و هم‌طرازي و در زمينه تناسب سني يعني لحاظ منطقي تفاوت سني در ازدواج. از نظر اسلام ازدواج كردن با تفاوت سني زياد، امر نامشروعي نيست و آنچه در سنت پيامبر ديده مي‌شود، حكايت از مشروعيت اين نوع ازدواج دارد. كمالات پيامبر(ص) به عنوان انساني كامل به حدي بود كه به خوبي با حضرت خديجه(س) زندگاني كرد و در آن زندگاني معضلي به خاطر تفاوت سن و سال ديده نمي‌شد و از سوي ديگر خديجه(س) نيز زني با كمال و بي‌نظير بود. تمامي ثروت فراوان خود را در راه تبليغ اسلام صرف کرد و اولين زني بود كه به پيامبر ايمان آورد و فاطمه(س) را براي پيامبر به يادگار گذاشت. پيامبر نيز به عنوان همسري باوفا هرگاه كه نام خديجه(س) را مي‌شنيد، اشك در چشمان مباركش حلقه مي‌زد، به نحوي كه اطرافيان آن حضرت، تاثر او را به خوبي حس مي‌كردند. البته در اين ازدواج‌ها با اين تفاوت سني فقط كساني مي‌توانند موفق باشند كه از رفتار پيامبر(ص) و خديجه(س) به خوبي پيروني كنند.

عدم تفاهم ودرک متقابل‌

با افزايش سن، انعطاف آدمي كاهش مي‌يابد و همين امر در زندگاني مشترك معضل آفرين مي‌شود. در نتيجه محيط امن خانه تبديل به فضايي ناامن و تحمل ناپذير مي‌شود. به عنوان نمونه،‌ زني که از همسر خود بزرگ‌تر است با توجه به تجربه بيشتري که دارد ممکن است اين احساس در او ايجاد شود که او محق‌تر است و بنابراين دايم امر و نهي ‌کند و کمتر به ديدگاه‌هاي همسر خود توجه كند. پيامد چنين رفتاري عدم درک مسايل و مواضع يکديگر، کناره‌گيري مرد از مديريت خانواده، مطيع صرف همسر شدن و از همه مهم‌تر الگودهي نامناسب براي فرزندان است. يا مردي با داشتن ۲۰ سال سن بيشتر، طبيعي است كه مي‌تواند از تجارب بيشتري برخوردار باشد بنابراين اين مساله زمينه‌اي فراهم مي‌كند كه شخص ارزش لازم را به نظرهاي فرد كوچك‌تر ندهد يا طرف مقابل‌‌بيش از اندازه احساس كوچكي کند و هميشه در حال اضطراب و تشويش باشد و بالاخره از اداره زندگي درمانده شود.

عدم ارضاي مناسب غرايز جن سي

يكي از اهداف ازدواج، ارضاي غرايز است و اين خود مي‌تواند عامل موثري در تداوم زندگي خانوادگي باشد. اما در سنين بالا، فرد از لحاظ غريزه جن سي افول مي‌کند؛ به نحوي كه زوجين نمي‌توانند موجبات رضايت يكديگر را در روابط زناشويي به نحو مطلوب تامين کنند و همين امر ممكن است موجبات درگيري را فراهم آورده، محيط خانواده را متشنج كند. اين مساله در موارد چشمگيري به بروز افسردگي در زنان جوان مي‌انجامد و در برخي از زناني كه خويشتن‌دار و باتقوا نباشند، گرايش به انحرافات و لغزش‌ها ديده مي‌شود و در مرداني که با زنان بزرگ‌تر از خود ازدواج کرده‌اند مرد به علت عدم تمکين مناسب وکافي زن ممکن است به همسر دوم يا ازدواج موقت بينديشد. وقتي كه فاصله سني بين زن و شوهر زياد باشد، هريك در دوره‌اي از زندگاني به سر مي‌برند که از لحاظ ميل جن سي با هم متفاوت هستند. به‌عنوان مثال، زني که در دوران جواني (۱۸ سالگي) به سر مي‌برد و همسرش در ۳۵ سالگي است و به مرز ميانسالي نزديك شده است. در اين حالت زوج نمي‌تواند نياز جن سي همسر خود را به شکل مطلوب ارضا کند. اين عدم ارضاي جن سي، ممکن است به شکل‌هاي مختلف همچون نق زدن‌هاي فراوان، عدم احساس رضايت از زندگي و… در زن جلوه‌گر شود. زماني كه مرد ?? ساله با دختري كم سن و سال ازدواج مي‌كند پس از گذشت مدت ?? سال، به مرد ?? ساله‌اي تبديل مي‌شود كه به‌طور قطع ديگر احساسات و توانايي‌هاي جن سي قبل را ندارد و اين مساله عواقب خوبي در پي‌نخواهد داشت.

پيدا شدن سوءظن

گاهي وجود فاصله‌هاي سني زياد باعث مي‌شود كه زوجين سوءظن‌هايي نسبت به يكديگر پيدا كنند و ممكن است حتي نتوانند دلايلي هم براي اين گونه افكار ارايه کنند.

امر و نهي به همسر

در چنين خانواده‌هايي فرد بزرگ‌تر به دليل داشتن تجربه، خود را ملزم مي‌داند كه مدام به همسر خود امر و نهي كند؛ امر و نهي بيش از حدي كه هميشه مبتني بر حق نيست، بلكه سليقه نيز در آن سخت مداخله مي‌كند تا موجبات ناراحتي همسر را فراهم ‌آورد. فرد بزرگ‌تر احساس مي‌كند كه بايد فرد كوچك‌تر را تربيت كند و حال آنكه او انتظار دارد كه با همسر زندگي كند، نه آنكه همسر وي نقش پدر و مادر را بر عهده گرفته، به امر و نهي و تربيت وي مبادرت کند. البته زن و شوهر بايد براي تكامل و تعالي يكديگر تلاش كنند و در مواقع ضروري به امر به معروف و نهي از منكر يكديگر بپردازند.

امتيازدهي بيش از حد

مشكل ديگر اين است كه فرد بزرگ‌تر براي اينكه فرد كوچك‌تر را جذب كند و زندگي تداوم يابد، بايد مدام به او امتيازاتي بدهد كه وي را به دوام زندگي دلگرم كند اما دادن دايم امتيازات هميشه امکان‌پذيرنيست، زيرا گاه دادن اين نوع امتيازها براي فرد بزرگ‌تر غيرقابل‌‌تحمل يا غيرممكن مي‌شود و به اين ترتيب از انگيزه طرف مقابل‌‌براي ادامه زندگي مي‌كاهد. از سويي طرف كوچك‌تر كه از نقطه ضعف همسر خويش اطلاع يافته درصدد اخذ امتيازهاي بيشتري برمي‌آيد که اين امر اختلافات خانواده را تشديد کرده و جو ناامني را بر خانه حكمفرما مي‌كند و به اين ترتيب خانواده‌اي نابسامان شكل مي‌گيرد كه كشمكش‌هاي ناشي از آن، از ارزش والدين در نزد فرزندان مي‌كاهد و در نتيجه تاثيرات تربيتي آنها را نيز كاهش مي‌دهد.

افزايش طلاق

معضل ديگري كه گاه در خانواده‌هايي كه تفاوت سني زوجين زياد است ديده مي‌شود، مساله عدم تحمل يكديگر و وقوع طلاق است. تحقيقاتي که روي ۲ هزار و ۱۶۷ پرونده طلاق انجام شده، حاکي از آن است که يکي از مهم‌ترين دلايل طلاق در ميان زوجين، همين تفاوت‌هاي سني، به ويژه بزرگ‌تر بودن زن از مرد است؛ زيرا اين پديده، چه از نظر فرهنگي و چه از نظر اجتماعي، در جامعه ما پذيرفته‌شده نيست. در برخي موارد، اين ازدواج‌ها ممکن است به طلاق منجر نشود ولي همواره با پشيماني همراه است؛ زيرا مشكلات ناشي از اين نوع ازدواج‌ها به قدري زياد و غيرقابل‌‌تحمل است كه در اكثر موارد موجبات پشيماني را فراهم مي‌كند و زندگي‌اي سراسر مشاجره و دعوا به وجود مي‌آورد که گاهي تاثيرات آن روي زوجين و به ويژه روي فرزندان آنها کمتر از طلاق نيست. اين حالت ممکن است امكان بزهکاري و جرم‌زايي در فرزندان را نيز افزايش دهد.

چهار نکته کلیدی
۱ اختلاف سني دختر و پسر نبايد آنقدر زياد باشد که دوره رشدي آنها متفاوت شود و در علاقه‌ها، سرگرمي‌ها، طرز نگرش و بينش و انرژي‌هاي رواني با هم تفاوت اساسي داشته باشد. به عنوان نمونه ازدواج دختر ?? ساله‌اي را با پسر?? ساله در نظر بگيريد. در حالي که دختر در آغاز راه هيجانات، علاقه‌مند به شطينت‌هاي نوجواني و جست و خيز و وقت گذراني با دوستان، ميهماني و …. است، مرد، کار و تفکر و مطالعه، فيلم و موسيقي و گوشه ساکت خانه جهت استراحت را بيشتر مي‌پسندد. همچنين ديدگاه مرد توام با تجربه و احتياط است و ديدگاه دختر نوجوان ريسک و فعاليت‌هاي نو و بديع.

۲ بهترين و معمولي‌ترين وضعيت ازدواج اين است که سن پسر کمي از سن دختر بيشتر باشد يا حداقل مساوي باشند. اين به خاطر آن است که مدت باروري در خانم‌ها محدود بوده و در آقايان نامحدود است و ضمنا قدرت باروري خانم‌ها زودتر از آقايان شروع مي‌شود. همچنين نياز است که آقايان قبل از ازدواج، علاوه بر بلوغ جسمي و فکري، به استقلال اقتصادي نيز برسند که اين به زمان بيشتري نياز دارد.

۳ فرد مورد نظر شما در کل، بايد معدل قابل‌‌قبولي در معيارهاي مورد نظر شما کسب کند. به عنوان نمونه، دختري که همسن با پسري است اما در ساير معيارهاي اساسي قوي است، معدل خوبي براي ازدواج دارد. در ضمن وي در معيار سن هم حداقل نمره قبولي را دارد. ولي اگر اين دختر با همه معيارهاي اساسي و خوبي که دارد، ?? سال از پسر بزرگ‌تر باشد، با وجود اينکه معدل بالايي دارد ولي در يک معيار اساسي رد مي‌شود و چنين ازدواجي با ريسک بالايي از طلاق يا نارضايتي در زندگي زناشويي همراه مي‌شود.

۴ بايد از طريق رسانه‌هاي گروهي، کلينيک‌هاي مشاوره ازدواج يا خانواده به دختران و پسراني كه قصد ازدواج دارند، آموزش داد كه فاصله سني بين آنها حداقل ۲ سال و حداكثر ۷ سال باشد و اين مساله‌اي است كه بايد موقع راهنمايي قبل از ازدواج براي آنها تشريح کرد تا دريابند كه با فاصله سني كمتر، مشكلات كمتري خواهند داشت، مشروط بر اينكه به ساير جنبه‌هاي لازم براي ازدواج موفق نيز توجه كافي مبذول دارند.

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
دفتر قیطریه:
۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸ خط ویژه
دفتر سعادت آباد:
۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲ خط ویژه
دفتر شریعتی:
۰۲۱-۸۸۴۲۲۴۹۵ خط ویژه

دوست نداره زورکی که نیست شاید دلش جای دیگه گیره

سلام من دختری ۱۵ سال هستم چند وقت پیش پسری دوست بودم که علاقه ای هم به اون نداشتم و فقطذبرای فراموش کردن فردی بوده

مادرو پدرم این موضوع رو فهدن و تمام وسایل رفاهی من مثل گوشی و اینترنت و از من گرفتن و من بسیار پشیمونم که به خاطر یه رابطه الکی هم بلعث شدم اعتماد پدر و مادرم از بین بره هم اینکه خودم صدمه ببینم

من به بقبه پیشنهاد میکنم که توی این سن هیچ وقت وارذد همچین رابطه هایی نشن چون فقط خودشون ضربه میخورن با تشکر

سلام من دختری ۱۲ ساله هستم که عاشق پسر خالم که ۲۰ سالشه شدم اما نمیدونم چجوری بهش بگم.چون فقط همین یدونه پسر خاله رو دارم پیشش کاملا راحتم تو مسافرتها هم خیلی با من شوخی می کنه یا مثلا شده باهم تنها قدم بزنیم و صحبت کنیم اونم منو دوس داره . ولی یک مشکل هست که خواهر زنداییم که ۱۸ سالشه هی خودشو می چسبونه به پسر خالم و خالم اینا هی میگن حامد و نرگس خیلی بهم میان ولی اینجوری نیس چون خود پسر خالم بهم گفته که ازش بدش میاد ولی چیکار کنم نه می تونم به پسر خالم بگم دوستش دارم؟نه می تونم به بقیه بفهمونم؟

سنتون رو ۱۲ سال گفتید و چنین رابطه ای برای شما در این سن بیشتر شبیه شوخیه …و رفتاری بچگانه است
مطمئن باشید ایشون هم اگر متوجه بشن اهمیتی نخواهند داد

سلام من ۱۶سالمه و۴ساله عاشق دختری هستم و هر روز که از مدرسه میاد خونشون میبینمش ولی کم رو هستم و نمیتونم بهش حرف دلمو بزنم تازگیا یکی پیدا شده تهدید میکنه که من میخوامش دست از سرش بردار حالا من چیکار کنم خیلی دوستش دارم

کاری نباید بکنید چون هم سن شما کمه و هم شرایط ازدواج رو ندارید و این احساس شما در شرایط کنونی شبیه یک شوخیه

اما خیلی دوستش دارم به نظر شما بهش بگم خوبه یا نه؟؟؟؟

من دختری ۱۳ساله هستم و عاشق پسری ۱۴ساله شده ام عشق ما یکطرفه است و من خیلی ناراحتم چون شبهارا با گریه میخوابم و ما ۳_۴ روزی با هم دوست بودیم اما بعد مادرم این موضوع را فهمید اما من را نصیحت کرد و گفت الان زوده ولی من واقعا اونو دوست دارم البته اینم بگم که من ۴ ساله عاشقش هستم لطفا کمکم کنید تروخدا وقتی هم این موضوع را با بهترین دوستانم در میان گذاشتم اونها به من از دوست پسرای خودشون گفتن که تازگی کات کرده بودن اما من زیر بار نمیروم کمکم کنید خواهشا😢😢😢😢😢

بهترین توصیه اگر گوش شنوا داشته باشید و بخوایت در زندگی معنی واقعی عشق و علاقه و آرامش رو درک کنید … فراموش کردن این رابطه در این سن هست
شما تازه بین ۲۱ تا ۲۵ سالگی به بلوغ عاطفی میرسید و این روابط در این سن یک شوخی خواهد بود که عواقبش برای شما افسردگی و استرسه

سلام من ۲۰سالمه ۱۲سالگی عاشق یکی شدم که ازاقوامه ولی اون عاشق خواهرمن بودوهست من هرطورکه میسنجم میبینم که نمیتونم هیچکسومثل اون دوست داشته باشم واین باعث شده که من توتصمیم گیریم براایندم دچارمشکل بشم ازطرفی هم غرورم اجازه نمیده که به کسی درمورداین موضوع حرف بزنم میشه کمکم کنید تابتونم فراموشش کنم وبتونم تصمیم بگیرم؟؟؟

۱- به واقعیت وجودی او فکر کنید؛ به جای فکر کردن به خاطرات زیبایی که با هم داشتید و لحظات خوبی که با هم سپری کردید، به همه آن چیزهایی فکر کنید که در طی این مدت، شما را رنج می داد و مکدرتان می کرد. حالا دیگر وقت آن رسیده که خیالپردازی را کنار بگذارید و واقع بین باشید؛ پرده رؤیا را کنار بزنید و به چهره واقعی کسی نگاه کنید که شما را فریب داده است.

۲- بپذیرید و درک کنید که رابطه ای که بر اساس عشق حقیقی، صمیمیت، صداقت و تعهد بنا نشده باشد، رابطه سالمی نیست و دیر یا زود از هم می پاشد؛ بنابراین در برابر وسوسه برگشتن و از سر گرفتن رابطه، قاطعانه مقاومت کنید.

۳- فراموش کردن به این معنی نیست که طرف مقابل را در ذهن و خاطره و یادتان به ناگهان نابود کنید؛ فراموش کردن حقیقی به این معناست که باید به جای او، به فکر خودتان باشید.

۴- خودتان را باور داشته باشید. همه آدم های دنیا در یک نفر خلاصه نشه است؛ هر چند شما در عشق شکست خورده اید اما هنوز مردان افراد زیادی هستند که ممکن است در مسیر زندگی شما قرار بگیرند و خواهان ازدواج با شما باشند.

۵- خوشبین باشید و نیمه پر لیوان را ببینید و به جای اینکه فکر کنید «من عشقم را از دست داده ام»، فکر کنید «من الان مجردم» و به جای اینکه فکر کنید «کسی را که خیلی وقت بود می شناختم، از دست داده ام»، فکر کنید که «حالا باید با آدم های زیادی آشنا بشوم». خوشبین بودن به شما کمک می کند که زودتر فراموش کنید.

۶- اینکه طرف مقابل، شما را با وجود همه عشقی که به او داشتید رها کرد، به این معنی نیست که شما جذاب و دوست داشتنی نبوده اید؛ آنچه که اتفاق افتاده، فقط و فقط به این معنی است که به شما فرصت دوباره ای داده شده که همسری بیابید که درست به همان اندازه ای که شما دوستش دارید، شما را دوست داشته باشد و برایتان ارزش قائل شود.

۷- درگیر این فکر وسواس گونه نشوید که ای کاش او را ترک نکرده بودید. بپذیرید و باور کنید که هیچ انسانی مجاز نیست خود را اسیر کسی کند که مناسب او نیست.

۸- کسی که احساسات شما را می شنود و می بیند اما هیچ پاسخی به آن نمی دهد، کسی که نسبت به شما و رنج هایتان بی تفاوت و منفعل است، مردی که از آرزوهای شما باخبر است اما شما و نیازهایتان را نادیده می گیرد، قطعا به هیچ عنوان شایسته عشق ورزی نیست. هیچ دلیلی ندارد که ما خودمان را به کسی تحمیل کنیم که دوستمان ندارد، زیرا همانطور که پیش از این نیز گفتیم، عشق، احترام، علاقه، تعهد و صمیمیت، خصوصیاتی هستند که در یک رابطه باید متقابل باشند واگر رعایت نشوند، نتیجه ای جز احساس کسالت و پوچی و سرخوردگی ندارند.

۹- با خودتان به شکلی منطقی و سازنده مواجه شوید. لزومی ندارد وانمود کنید که غصه ای ندارید اما لازم است که برای فرار از شرایط پیش آمده، شرایط بهینه ای برای خود مهیا کنید. گاهی یک سفر تفریحی به منطقه ای خوش آب و هوا یا ثبت نام در یک کلاس هنری که با ذائقه و استعداد شما همخوانی دارد و یا معاشرت بیشتر با دوستانی که از وضعیت روحی شما باخبرند، می تواند تغییری بزرگ در روحیه تان ایجاد کند.

۱۰- زمان هایی را نیز به تنهایی بگذرانید. سعی کنید از استقلال کنونی تان شاد باشید. لازم است که یاد بگیرید به تنهایی و بدون وابستگی به دیگران شاد باشید وگرنه نمی توانید فردی را که بعدها قرار است به زندگی تان بیاید، شاد کنید.

۱۱ – همه یادگاری های رابطه قبلی را از خود دور کنید؛ فراموش کردن یک فرد، مستلزم این است که در آینده زندگی کنید؛ نه در گذشته! همه عکس ها، فیلم ها، هدیه ها و هر چیز دیگری که به او مربوط می شود را جمع کنید و در جایی دور از دسترس و دیدتان بگذارید. شاید درابتدا کار ناراحت کننده ای باشد اما به تدریج روحیه تان را بهتر خواهد کرد.

۱۲- یک کاغذ بردارید و همه احساساتتان را روی آن بنویسید. با این روش وقتی توانستید به خوبی این شوک عاطفی تان را پشت سر بگذارید، با خواندن آن نوشته ها خواهید فهمید که چقدر قوی بوده اید که توانسته اید آن را فراموش کنید.

۱۳- به جای تمرکز روی غم و غصه های فعلی تان به زمانی فکر کنید که هنوز درگیر این رابطه نشده بودید. حال به این فکر کنید که پنج سال دیگر در چنین شرایطی چه حسی خواهید داشت و به این بیندیشید که آن موقع، غصه ها و رنج امروزتان برایتان چه مفهومی خواهد داشت.

۱۴- از جسمتان به خوبی مراقبت کنید. به طور مرتب ورزش کنید و اگر آنقدر غصه می خورید که تصور می کنید ممکن است به جسمتان آسیب بزند، حتما با یک مشاور مشورت کنید.

۱۵- به هیچ عنوان برای فراموش کردن فرد قبلی به فرد جدیدی متوسل نشوید. برای آنکه دوباره بتوانید با شیوه ای صحیح و منطقی به کسی دل ببندید، به گذشت زمان نیاز دارید. دل بستن به یک فرد جدید برای فرار از دلبستگی قبلی، کار منصفانه ای نیست. بگذارید به مرور زمان آدم هایی در زندگی تان پیدا شود که اگر به آنها فرصت بدهید، برایتان احترام و ارزش زیادی قائل می شوند.

۱۶- از اشتباهاتتان درس بگیرید و وقتی دنبال فرد جدیدی هستید که عشقتان را با او سهیم شوید، با انجام اشتباهات قبلی، یک دلشکستگی دیگر را رقم نزنید. اشتباهات و تقصیرات خودتان را در رابطه قبلی بپذیرید و سعی کنید دیگر آنها را تکرار نکنید.

ممنون ازراهنماییتون ولی من بیشتراین کاراروانجام دادم من خودم دانشجوروان شناسی هستم ولی احساس میکنم هیچکدوم ازاین کارااثرنداره من همه چیزدارم خانواده خوب شغل خوب زندگی خوب دوستای خوب خیلی گردش میرم بادوستام صحبت میکنم ولی بعدکه برمیگردم خونه دوباره همون احساس سرشکستگی وناکامی سراغم میاداین موضوع باعث شده که حتی من ازخواهرم متنفربشم بااینکه ازدواج کرده وبه کسی که من عاشقشم علاقه ای نداشته ولی به خاطراینکه اون مانع من بوده نمیتونم ببخشمش

دانشجو بودن خودتون رو با تجربه مشاورانی که سالها در این زمینه کار کردن مقایسه نکنید
شما از اطرافیانتون توقع زیادی دارید …و همین باعث شده همیشه برای خواست های خودتون دیگران رو مقصر بدونید و این نگرش شما ایجاد مشکل کرده

ببخشید میشه باهاتون خصوصی صحبت کرد؟اگه تلگرام دارین لطفا آدرسشو بدین که در مورد مشکلی که دارم مفصل صحبت کنیم

با سلام
برای مشاوره تلفنی آنلاین با شماره های مرکز تماس بگیرید راهنمایی تون میکنن

من دختری ۱۸ساله ام..سال قبل یکیو تو یک جشنی دیدم..نگاهش مشکوک بود..اونو جدی نگرفتم گذشت و ما دوباره همو دیدیم بازم سنگینی نگاهشو احساس میکردم..ازش خوشم اومد منتظر بودم که بیادو ابراز احساسات کنه ولی نیومد..بعد چند وقت فهمیدم که هر چی که میگذره بیشتر بهش فکر میکنم..تا اینکه فکر کردن بهش برام عادت شد..با یک هویت قلابی باهاش یه رابطه دوستانه برقرار کردم..ازش پرسیدم وقتی یکیو دوست داری باید بهش بگی؟گفت اره من جات بودم بهش میگفتم..بعد چند هفته بهش گفتم که کیم..عکسمو دید ولی گفت نمیشناسه..نمیدونم راست گفت یا دروغ ولی احتمالا دروغ بود امکان نداشت که اونکه هی نگاه میکرد الان که عکسمو دید نشناسه..گفت که به دخترا توجه نمیکنه..ازش خواستم باهام حرف بزنه تکلیفو روشن کنه..ولی بهم گفت تو نباید الان به این چیزا فکر کنی باید درستو بخونی کنکورو خوب بده ببینم چیکار میکنی..از اونوقت تا حالا که یک ماهی میگذره فقط ۲ بار حرف زدیم..روم نمیشه بهش پی ام بدم..اونم اصلا پی ام نمیده..نمیدونم چیکار کنم..میترسم الان بهش بگم که تکلیفمو روشن کنه چون اگه بهم بگه نه نمیتونیم با هم باشیم اونوقت من نتونم تو این مدت درسمو بخونمو هم از درسم بمونم هم از اون..لطفا کمکم کنین..بهم بگین چی بهش بگم چطوری سر صحبتو باهاش باز کنم؟؟چیکار کنم که باهام احساس صمیمیت کنه؟؟لطفا کمکم کنین ممنون میشم

میشه زودتر جوابمو بدید؟لطفا جوابمو بدین

من منتظر جوابتون هستم چرا جواب نمیدین😐

اگه قرار نیس جواب بدین پس اون پیام منو هم پاک کنین واستون متاسفم..اگه نمیخواین جواب مردمو بدین پس بهتره این سایتو ببنیدین که ذهن کسی که میادو ازتون کمک میخواد درگیر نشه..پیام منو پاک کنین

اون چون آینده نگر هست برا همین نمیخواد به درس و کنکور شما لطمه ای بزنه و شماهم سعی کنین فقط به درستون برسین چون این خواسته اون هم هست وبعد کنکور احتمالا به شما پیشنهاد بده

سلام دختری ۱۴ ساله هستم و عاشق یکی از پسرای اقوام شدم نمیدونم هم چرا پسره سه سال ازم بزرگتره و دوسال هم جهشی خوند خیلی هم بهم توجه میکنه رابطمون هم فقط در حد سلام و احوال پرسیه تازه هم شهر دیگه هم هستش یعنی سالی سه چهاربار میبینمش حالا نمیدونم چکار کنم خواهشا راهنمایی کنین

در این سن فکرتون رو از این روابط عاطفی خالی کنید … در غیر اینصورت وارد افکاری میشید که نتیجه اش استرس و افسردگی برای شما خواهد بود
شما تازه بین ۲۱ تا ۲۵ سالگی به بلوغ عاطفی میرسید و الان فقط دارید براساس احساسات رفتار میکنید

سلام،پسری هستم ۲۵ ساله،،حرفهای بچه ها رو خوندم یه چیزی به ذهنم رسید که گفتم شاید بهتر باشه بنویسم،
من از دوم دبیرستان عاشق یه دختر شدم،روز به روز این علاقه بیشتر شد وقتی بهش ابراز علاقه میکردم اونم همینکارو میکرد فک میکردم عشقمون دو طرفس،من سربازیمم تموم شد اون تازه وارد دانشگاه شده بود…بهش گفتم حالا که همه کارام اوکی شده حاضری باهم ازدواج کنیم((آخه نج سالی میشد که میخواستمش))اون گفت نه،تو عین داداشم می مونی خخخخخخخخ
اوایلش خیلی واسم سخت بود چون از ته دل میخواستمش هنوزم میخوامش ولی کنار اومدم با این قضیه،(((یه توصیه میکنم: تااز عشق دوطرفه مطمعن نشدید دل نبندید،اونم توی سنین زیر بیست سال که اصصصلا)خداحافظ

به حرفت خیلی فکر میکنم حرفات خیلی به درد میخوره

سلام من۱۸سالمه از بچگی عاشق پسرعمم هستم اون ازنظر اخلاقی ودرسی ورفتاری وایمان خیلی خوبه بخاطر همین عاشقش شدم وحس میکنم بااون خوشبخت میشم
۴ماه پیش بش اس دادم(ک خیلی پشیمونم)اونم بااصرار دوستم
گف ک حس خواهری داره
)اون خیلی خجول وسر ب زیره واصلا اهل اینچیزا نیس
حقیقتش من ب قصد رابطه نرفتم فقط خاستم بدونم بم حسی داره یان؟!
خیلی برام عادی بود ولی حالا ک۴ماه گذشته دوباره اون حس عاشقی ودوسداشتن برگشته
نمیدونم چکار کنم همش بفکرشم وخداخدا میکنم ک بیاد وبگه دوسم داره اون۱۹سالشه برام خیلی دعا کنید ممنون

سلام من یکی رو خیلی دوست دارم که فامیلمونه به این نتیجه رسیدم که بدون اون نمیشه ولی اون میگه زوده واست اینکارا لطفا یه راهی نشونم بدید که بهش بفهمونم بدون اون امکان نداره آخه من بیشتر از یه ساله که عاشقش شدم و اونقدر گریه کردم که دچار استرس فراگیر شدم و دکتر میگه اگه درمان نشی افسردگی شدید میگیری حالا میگین من چیکار کنم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

از عجله شما برای جواب میشه متوجه شد که چقدر عجول هستید
دوست عزیز ازدواج یک ارتباط دو طرفه است پس تا ایشون موافق نباشه نمیتونید کاری انجام بدید و اگر قصدی و شرایطی برای ازدواج نداره بهتره به شما صریح اعلام کنه
شما هم بهتره به جای پیشگویی کردن و افسردگی واقعبینانه به زندگی نگاه کنید زندگی چیزی ورای این رفتارهای بچگانه است
پس قوی باشید و درست انتخاب کنید

چراااا جواب منو نمیدی راهنما

ببخشیدا دوستان عزیز زیر ۱۸ سال …من سن شما بودم به جز خط اتوی مقنعه مدرسم به چیزی فکر نمیکردم…آخه چرا از حالا خودتونو درگیر این احساسای مسخره میکنید از بچگیتون لذت ببرید…والا….
اینقد وقت دارید واسه این کارا…….
اینا فقط افکاریه که خودتون واسه خودتون درست کردین…چون فکر میکنید باید مث بقیه باشید….
عشق واقعی خودش میاد بدون اینکه بفهمید….بم اعتماد کنید…من تجربش کردم…خیلی هم بااین عشقای بچگونه فرق داره….

من كسيو دوس دارم كه دوسم نداره ..ولي با اين وجود بهش گفتم كه دوسش دارم ..نميتونم فراموشش كنم 😔

آخییییش شلا؟…

من یه پسر ۱۸ ساله هستم و چهار ساله که یه دختری رو دوست دارم و اما اصلا نمیدونم که اون چه حسی بهم داره اما همین روزاست که برم حسمو باهاش در میون بزارم میدونین چرا الان میخوام بهش بگم چون فقط بخاطر این که میترسم . میترسم یکی دلشو به دست بیاره خب دله دیگه . و اون موقع دیگه پشیمونی هم سودی نداره . به این دلیل ما پسرا تو این سن ینی ۱۸سالگی دنبال جنس مخالف مورد علتقمونیم.

سلام .من یه فرد ترنسم دختری با افکار پسرانه ۱۶سالمه و عاشق یه دختر هم سن سال خودم شدم یک سال از من کوچیک تره حدود یک سال و خورده ایه هم ک دوسش دارم اما اونمنو دوست نداره خیلی واسم عزیزه و نمیتونم فراموشش کنم بهش گفتم ک دوسش دارم اما جوابش منفی بوده الانم با هم مثل دوست معمولی هستیم نمیتونم فراموشش کنم و اگه دوباره بهش بگم میدونم این رفاقت عادی بینمون هم خراب میشه ازتون میخوام بهم بگین ک چه طوری این عشق یک طرفه رو به دو طرفه تبدیل کنم به نظرتون راهی هست ک قبول کنه ؟

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲

سلام .من ١۶سالمه و چند ساله که عاشقه دختر عموم هستم دختر عموم نزدیک به یکسال ازم بزرگتره .خودم میدونم سنم کمه برای گفتن حرفم اما اینقدر دوسش دارم که نمیتونم با کسی دیگ ببینمش میترسم اینقدر بهش دیر بگم حرف دلمو که اخر یکی بیاد تو زندگیش
لطفا راهنمایی کنید ممنون

پس صبر کنید تا شرایط ازدواج رو بدست بیارید …یعنی باید حدود ۱۰ سال صبر کنید و با فشارهای عاطفی و عصبی سر کنید تا به مرز ازدواج برسید
پس تا در سن کمی هستید یاد بگیرید واقع بینانه برخورد کنید صرف دوست داشتن شما هیچ وقت نمیتونه اساس یک زندگی رو بسازه

اقای راهنما حرف شما درسته اما اگه از دستش بدی عشقتو دیگ هیچ امیدی برای ادامه دادن زندگیت نداری .

به نظر من عشقی که ۷٫۸ ساله باشه دیگه شده یه عادت..چه آدم بخواد چه نخواد نمیتونه عشقشا فراموش کنه..فقط باید در جهتش تلاش کنی..به جای اینکه تو رویا باهاش بسازی ..سعی کن لیاقتشا کسب کنی…خود دوست داشتن یه جور امید و انگیزه در جهت پیشرفت به آدم میده و ما را به سمت پله های ترقی میکشونه…اگه راحت میتونین فراموشش کنین مس این کارا بکنین ولی اگه نمیتونین اونقدر درجات خودتونا بالا ببرین که از شما خوشش یاد
تقدیم به شما دوستان عزیز و عشقم لعیا

سلام خسته نباشيد.من ٢٠سالمه و تقريباازدوم دبيرستان يعني ١٦سالگي عاشق دوست برادرم شدم ،درصورتيكه ايشون أصلا كيس مناسبي نبود ومن بااينكه اين موضوع روميدونستم ولي بازهم ادامه دادم،ايشون يه پسرباروابط كاملا ازاد،ولي خانواده كاملا مذهبي دارند،ايشون ازطريق يكي ازدوستام كه من نميدونم كدوم!!پي به اين علاقه بردندوكلي اصراركردن كه بامن باشن(ولي من چون اعتمادبه نفس پاييني داشتم نمي تونستم برم كه منو ببينه)مي ترسيدم،مي ترسيدم كه إز من خوشش نياد و جواب نه بده..تااينكه بعد٣سال البته من دورادور ايشونو ميديدم وعاشق ترازقبل ايشونم خيلي پيگيربودن..تااينكه يه خانم بيوه روصيغه كردن من فراموش كرده بودمش تااينكه خودش ز زدو به من گفت كه رابط اش بااين خانوم تموم شدست!!درضمن ايشون منو نديده بودند جزعكس!تااينكه بعدچندماه رابطشونو بااون خانم كات كردن و ماباهم قراري گذاشتيم من ازنزديك ايشونو ديدم بيشترازقبل عاشق شدم ،ايشون نمي گفت نمي خواد،نه مي گفت مي خواد،بأمن خيلي خوب رفتارمي كرد،ولي بعدچندروز مي رفت،به گوشم ميرسيد كه بادخترهايي وارد رابطه شده فقط به خاطرروابط جنسي!!بعد چندماه دوباره ميومد سمت من(ولي هيچوقت بامن درمورد رابطه جنسي صحبتي نمي كرد وهمش تاكيدمي كرد كه من خ دختر خوبيم و….)ولي ديگه خسته شدم ….خواهش مي كنم كمكم كنيد..من الان واقعا به هيچ كس هيچ حسي ندارم …مي ترسم دراينده همينطوري بمونم

در وهله اول رابطه خودتون رو با چنین افرادی قطع کنید چون این افراد فقط برای رفع نیاز جنسیشون وارد روابط میشن و شما در سن ۲۰ سالگی و نداشتن تجربه و احساساتی بودن زیاد در چنین روابط عاطفی شدیدا” آسیب خواهید دید …. سعی کنید از همین امروز خودتون رو در برابر چنین افرادی با گفتن ” دوستش دارم ” سرگردان نکنید و معیارهای زندگی مشترکتون رو بنا کنید
شما بین ۲۱ تات ۲۵ سالگی باید به بلوغ عاطفی برسید و روی روابط و افرادی که انتخاب میکنید بسیار توجه کنید چون بحث یک عمر زندگی مشترک خواهد بود

سلام. من ۱۷ سالمه و عاشق پسری شدم که از خودم ۱۴ سال بزرگتره. اون شخص استاد منه و من حدود ۱ سال هست که بهش علاقه پیدا کردم. همه برای دور کردن من از اون طرف یا به دروغ بهم گفتن که نامزد داره یا اینکه می گفتن اگه ازش دور باشی یادت میره. من ۵ ماه ندیدمش و هیچ گونه ارتباطی هم باهاش نداشتم وای بدتر شد که بهتر نشد. هر شب کارم گریه بود. به هیچ عنوان نمی‌ تونم فراموشش کنم و از این می ترسم که اگه ازدواج کنه چی به سر من میاد. خواهش می کنم اگه راه کاری دارین به من بگین واقعا عاجز شدم دیگه در این رابطه. اون چیزی از علاقه من به خودش نمی دونه اما در عین حال من رو بیشتر از شاگردای دیگش دوست داره و خیلی چیزارو بهم میگه که کسی خبر نداره.

چنین احساساتی نه تنها شمارو به ارامش نمیرسونه و نه میتونه شمارو به ازدواج برسونه فقط و فقط شمارو دچار استرس میکنه و در این سن عاشق شدن شبیه شوخیه
شما بین ۲۱ تا ۲۵ سالگی تازه به بلوغ عاطفی میرسید و نظرتون در اون سالها با امروز بسیار تفاوت داره

سلام
مطلب خیلی مفیدی بود با تشکر از شما .
تمام حرف های شما درست و واضح بود برای من .
حدود ۵ سال هستش دختری رو مشناسم ولی به خاطر یک سری از مشکلات که مانع از جلو رفتن من میشد دوست داشتن خودمو نصبت به این فرد ابراز نکردم . در چند هفته گذشته با خانواده صحبت کردم و اقدامی انجام دادن ولی بعد از صحبت کردن پدر این دختر با ایشون به گفته خودشون گفتن که میخوان درس بخونن و برای خودشون کار کنن که من هیچ مشکلی در این رابطه ندارم و خیلی هم خوشحال میشم با این اوصاف من رد کردن
مدت ۵ سال هر شب من به مدت ۳ ساعت به پنجره خونه این دختر خانم نگاه کردم .
العان به شدت دچار استرس روحی و روانی شدم . لازم به ذکر هستش که این خانوم منو میشناسه و با هم بودیم یک مدت خیلی کوتاه ۲ یا ۳ ماهه .
برنامه ریزی که کردم برای ماه اینده بتونم ببنیم ایشون کی میان و میرن تا بتونم به صورت مستقیم با ایشون صحبت کنم .
به نظر شما این کار درست هستش یا اینکه کار دیگه ای انجام بدم واقعا نیاز به کمک دارم با تشکر .

اگر مشکل کارکردنه میتونید در عقدنامه در این مورد تضمین بدید … و گرنه اگر قبول نکردن ایشون به شما علاقه ای نداره و نگاه کردن شما به پنجره خونه این دخترخانم برای هزار سالم کاری رو از پیش نمیبره و شما باید یاد بگیرید که در زندگی افراد در روابطشون ازاد هستند و اگر تمایلی نیست نمیتونید به زور متوسل بشید

سلام
من دختره ٢١ ساله هستم در۱۵سالگي عاشق پسري شدم كه نميدونستم نامزد داره حدودا ٦ساله كه از اين موضوع ميگذره و اون اقا نميدونه كه دوسش دارم
خيلي مايلم كه فقط بهش بگم كه دوسش دارم كه بدونه
خيلي مرددّم كه اين كار رو بكنم يا نه ؟؟؟؟

خب قراره از این دوست داشتن گفتن چه نتیجه ای بگیرید ؟

واقعابهترنيست بااين حرفاي كليشه اي يك راه حل بهترارائه بدين؟؟؟من چطورميتونم كسي روكه ٤سال شب و روزبهش فكركردم ودرعرض يه تصميم مثلاعقلاني فراموشش كنم؟؟من ازاون آقافاصله مي گيرم ولي ايشون بعديه مدت پيداشون ميشه ومنوهوايي مي كنند،جالب اينجاست نه قصدسو استفاده جنسي دارند ازمن يعني هيچوقت درموردش بامن صحبت نكردند..فقط زنگ مي زنه وفقط دردودل مي كنه و ازدل تنگيش ميگه…من بارها خواستم به كل فراموش كنم ولي ايشون نمي ذارن ميان منو هوايي مي كنندودوباره ميرن..

دوست عزیز راهکار اصلی درون شماست و گرنه نمیشه دست و پای کسی رو بست که از کاری دوری کنه
شما بهتراز هر کسی میدونید چقدر عمرتون و وفرصتهای زندگیتون برای شما مهمه که رابطه ای رو ادامه بدید یا خیر

پس یک بار برای همیشه عاقلانه فکر کنید و گرنه نیازی به مشاوره و مشورت ندارید

سلام. من پسری بیست ساله هستم و یه یک سالی هست عاشق یکی از فامیلام شدم.تا این ک چن روز پیش این موضوع رو بهش گفتم و اونم گف هیچ حسی به من نداره و مثل داداشش میمونم.حالا میخوام بدونم راهی هس ک این عشق دو طرفه بشه و اون هم عاشق من بشه.

ایشون به صراحت با شما صحبت کرده اند … اگر حسی به شما داشتن طور دیگه ای جلب توجه میکردن …

مرد و زن حین انتخاب همدیگر به تناسب‌های بدنی یكدیگر توجه می‌كنند. اكثر ما انسان‌ها تناسب بدنی كاملی نداریم. یك نفر چشمان درشتی دارد، دیگری انگشتان بلند و…

از نظر روانپزشکان ۵ عامل در انتخاب همسر آینده شما دخیل است . به این ۵ عامل توجه کنید:

۱٫ ژن CHM

مطالعه‌های اخیر لكوس و دكونیگ سوئیسی نشان داده ما از نظر ژنتیكی قادر به تشخیص بو هستیم. وقتی فردی به شما می‌گوید بوی خوبی می‌دهید در واقع بدنش در حال تجزیه و تحلیل ژن‌های CHM شماست. این گروه از ژن‌ها، مسوول تدارك سیستم ایمنی هم هستند و وقتی قرار است عضوی اهدا شود، پزشكان توجه می‌كنند كه ژن‌های ‍CHM گیرنده و دهنده یكی باشد تا عضو پیوندی پس‌زده نشود.

معمولا اعضای یك خانواده ژن‌های CHM مشابهی دارند اما در خارج از خانواده موارد مشابه به سختی پیدا می‌شود. نكته بسیار جالب اینكه افرادی كه ژن‌های CHM آنها كاملا متضاد است جذب هم می‌شوند. برای اثبات این قضیه لكوس و دكونیگ تی‌شرت‌های چند مرد را به چند زن دادند تا بو كنند و لباسی را كه به نظرشان بوی جذاب‌تری دارد انتخاب كنند. نتایج بررسی‌ها نشان داد زنان لباس‌هایی را انتخاب می‌كنند كه متعلق به مردانی است كه ژن CHM آنها هیچ شباهتی به ژن‌های CHM آنها ندارد.

۲٫ تناسب

مرد و زن حین انتخاب همدیگر به تناسب‌های بدنی یكدیگر توجه می‌كنند. اكثر ما انسان‌ها تناسب بدنی كاملی نداریم. یك نفر چشمان درشتی دارد، دیگری انگشتان بلند و دیگری پاهای كشیده اما این عدم تناسب گاهی به چشم جنس مخالف زیبا به نظر می‌رسد. رندی تورنهیل، روان‌پزشك آمریكایی به این نتیجه رسیده كه زنان هر چند به مردان غیرمتناسب علاقه داشته باشند به ویژه در دوره تخمك‌گذاری مردانی را جذاب می‌دانند كه بدنی كاملا متناسب دارند. دلیل آن هم تمایلی ناخودآگاه به داشتن فرزندانی متناسب است. مردان نیز زنانی كه اندامی متناسب دارند و اندازه دور كمر آنها كمتر از دور باسن شان است را جذاب‌تر و بارورتر می‌دانند.

۳٫ هورمون‌ها

تستوسترون هورمونی مردانه است كه باعث به‌وجود آمدن خوی خشن ماست. براساس تحقیقات هر چه میزان این هورمون بالاتر می‌رود میزان خوشبختی در میان زوجین كاهش می‌یابد.

آمار نشان می‌دهد میزان خیانت، خشونت‌های خانگی و طلاق در میان زوجینی كه هورمون تستوسترون در جنس مرد بالاتر است، بیشتر دیده می‌شود. به همین دلیل زنان ناخودآگاه بیشتر به مردانی جذب می‌شوند كه صورتی نسبتا زنانه دارند.

۴٫ شباهت

شباهت، دلیل دیگر جذب شدن برخی زوجین به هم است. بیشتر مردان به سمت زنانی جذب می‌شوند كه نشان یا ردپایی از مادرشان داشته باشند. مدل مو، رنگ چشم، نوع حرف‌زدن، شكلی از رفتار… هر چیزی كه در ذهن یك مرد تداعی‌گر مادرش باشد، ممكن است باعث جذب او به یك زن شود.

۵٫ مهربانی

جذاب بودن، تنها به دلیل داشتن یك ویژگی فیزیكی نیست. خلاق بودن ، مهربان و باهوش‌بودن از جمله ویژگی‌هایی است كه باعث جذب افراد به هم می‌شود. دیوید باس، روان‌شناس آمریكایی ۱۰ سال پیش تحقیقی انجام داد و در آن از ۱۰ هزار زن و مرد با ۳۷ فرهنگ مختلف درخواست كرد معیارهای انتخاب همسر خود را بیان كنند.

تمامی این افراد درصدر فهرست خود مهربانی و بعد از آن ذكاوت را قرار داده بودند. به نظر می‌رسد برای بزرگ كردن فرزندان و زندگی كردن در این دنیای ستمكار، زیبایی روح مهم‌تر از زیبایی جسم است.

سلام میدونم که خیلی تعجب میکنید من۱۳سالمه
اما من بد جور عاشق یه دختری تو فامیلمون شدم
اما سنم کمه و اون سه چار سال ازم بزرگ تره
فعلا بلاکم هیچی هم در این مورد بش نگفتم
اگه میشه شما یه جملاتی به من بگین که وقتی بش گفتم تحت تاثیر غرار بگیره

سلام عاشق کوچولو منم درست عین توم ولی از و دو سال بزرگترم آقای راهنما درست میگه منو و تو بچه ایم واسه این حرفا منم بد جوری عاشق بودم ولی با صحبت ها دوستان با جناب راهنما قانع شدم

منم ۵ سال عاشق دختر داییم بودم ولی آخرش فهمیدم هیچ حسی به من نداره ازش به پرس اگه دوست داشت تا آخر پاش وایستا اگه نداشت اگه واقعا تو عاشقشی آزارش نده و با صحبت های راهنما خودتو آروم کن

فقط خواهش میکنم همون جواب«شما در سن بیست و یک تا بیستو پنج به بلوغ عاطفی میرسید» رو ندید
عاشق عاشقه چه ده ساله چه صد ساله
معم اینه که معنی عشق رو درک کنه
عشق تو هر سنی هست
اگه میگین تو سن بیست سالگیه
پس چرل خدا این حسو درون من فعال کرده

با عضویت در خبرنامه ایمیلی مطالب سایت را در ایمیل خود دریافت کنید. مطمئن باشید به هیچ وجه از ایمیل شما استفاده تبلیغاتی نمی شود.

کلیه حقوق مادی و معنوی این وب سایت متعلق به سامانه پرسش و پاسخ مشاور می باشد.

در این مطلب از دعاجو به شرح کاملی در خصوص دعا برای تبدیل عشق یک طرفه به دوطرفه می پردازیم. اگر عاشق کسی شده اید که بازتاب هیچ یک از محبت ها و توجه هایتان را در او نمی بینید رابطه شما یک رابطه یک طرفه است. در جملات عاشقانه زمانیکه معشوق در پاسخ ابراز علاقه شما بعد از کمی مکث همراهی می کند، به احتمال زیاد کسه دیگری را دوست دارد و در ذهن با ابراز علاقه به شما عذاب وجدان می گیرد پس تا بخواهد با خود کنار بیاید و در پاسخ دوستت  دارم شما بگوید من هم همین طور یا من بیشتر چند ثانیه طول می کشد اینجاست که باید با خود صادق باشیم و بدانیم درون یک رابطه یک طرفه محبوث شدیم . البته علائم دیگری نیز وجود دارد برای تست روانشناسی عشق یک طرفه که لازم به ذکر نمی باشد چون هر مرد یا زنی به خوبی می داند که طرفه مقابلش عاشقش است یا ابراز علاقه وی را با بهانه آوردن و … پس می زند با این حال توصیه می کنیم حتماً نگاه کنید به مطلب 20 تکنیک ساده برای شروع دوباره رابطه تمام شده بیندازید.

دعایی که تحت عنوان دعا برای تبدیل عشق یک طرفه به دو طرفه در این مطلب به آن پرداخته شده یکی از راه کارهایی است که در این زمینه کاربردهای مجرب دارد . عشق یک فرایند جاریست و فردی که امروز عاشق شماست ممکن است با خوردن یک قهوه یا مصرف مواد مخدر یا قرار گرفتن در شرایط متفاوت احساسش نسبت به شما تغییر کند پس توجه داشته باشید بعد از بر قراری ارتباط و تثبیت شدنش نباید بگوییم خوب من که دیگر ازدواج کردم چرا به او ابراز علاقه کنم یا به خودم برسم. دعا برای تبدیل عشق یک طرفه به دو طرفه در مواردی که طرف شما بهانه گیر شده و انگار از چیزی ناراضی است نیز کاربرد دارد. قبل از توضیح در خصوص دعا برای تبدیل عشق یک طرفه به دو طرفه لازم است ذکر کنیم که شاید مراحل اجرای این دعا سخت به نظر برسد ولی باید به خودتان بگویید ما چه می خواهیم و حاضریم برای بدست آوردنش چه بهایی را بپردازیم.

مطالبی که در خصوص دعا برای تبدیل عشق یک طرفه به دو طرفه در این مطلب به آن پرداخته شده است عبارتند از :

دعا برای تبدیل عشق یک طرفه به دو طرفه که زیر آمده است معروف است و همه خوب می دانیم که دراین زمینه بسیار مجرب بوده و هست در داستان لیلی و مجنون ، ابتدا لیلی علاقه ای به مجنون نداشت ولی بعد از خواندن دعای زیر و دستوالعملی که در ادامه ملاحظه می کنید عشق یک طرفه مجنون به لیلی به عشق دو طرفه تبدیل می شود. هفت روز روزه بگیرید و بعد از نماز صبح نیت کرده و بگویید دعا می خوانم برای محبوب شدن نزده فلانی فرزند فلانی ( نام مادر ) . و دعای زیر را سه مرتبه با صدای ملایم قرادت کنید.(نگاه کنید به دعا برای ازدواج با معشوق )

« بِسْمِ اللهِ صَلَّی اللهُ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اُفَوِّضُ اَمْری اِلَی اللهِ اِنَّ اللهَ بَصیرٌ بِالْعِبادِ قَوْقاهُ الله سَیِّآتِ ما مَکَرُوا اِلاَّ الَهِ اِلاّ اَنْتَ سُبْحانَکَ اِنّی کُنْتُ مِنَ الظّالِمینَ فَاسْتَجِبْنا لَهُ وَ نَجَّیْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ کَذلِکَ نُنْجیِ الْمُؤمِنینَ حَسْبُنا اللهَ وَ نِعْمَ الْوَکیلِ وَ انْقَلِبُوا بِنِعْمَهً مِنَ اللهِ وَ فَضْلٍ لَمْ یَمْسَسْهُمْ سُوءُ ماشاءَ‌اللهُ لا ماشاءَ لاحَوْلَ وَ لاقُوَّهَ اِلاّ بِاللهِ ماشاءَ اللهُ لا ماشاءَ النّاسَ ماشاءَ اللهُ اَنْ یَرَهُ النّاسَ حَسْبِیَ الرَّبُّ مِنَ الْمَرْبُوبینَ حَسْبِیَ الْخالِقُ مِنَ الْمَخْلُوقینَ حَسْبِیَ الرّازِقُ مِنَ الْمَرْزُوقینَ حَسْبِیَ اللهُ رَبُّ الْعالَمینَ حَسُبی مَنْ هُوَ حَسْبی مَنْ لَمْ یَزَلْ حَسْبی حَسْبی مَنْ کانَ مُنْذُ کُنْتَ حَسْبی حَسْبِیَ اللهُ لااِلهَ اِلاّ هُوَ عَلَیهِ تَوَکَّلْتُ وَ هُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظیمِ وَ الْحَمْدُللِهِ رَبِّ الْعالَمینَ »چطور عشق یک طرفه را دو طرفه کنیم

برای تبدیل عشق یک طرفه به عشق دو طرفه می توانید از طلسم قوی برای تبدیل عشق یک طرفه به دو طرفه که همان طلسم قوی برای بازگشت معشوق هست استفاده کنید. طلسم قوی برای تبدیل عشق یک طرفه به دو طرفه که در زیر آمده است را باید آن با زعفران روی پارچه ای سفید و تمیز نوشته سپس پارچه را زیر درختی سر سبز دفن کنید. (همچنین نگاه کنید به دعای بازگشت سریع غائب)(نگاه کنید به ذکر یا ودود برای بازگشت معشوق )

« الوهح الوهح الوهح به نام فلان بن فلان علی حب فلانه بنت فلانه العجل العجل العجل الساعه الساعه الساعه الوحا الوحا الوحا علیکم یا ابا ابطین اسواس اسواس احضروا ف ل ا ن ب ن ف ل ا ن »

برای فرستادن طلسم از طریق اس ام اس برای تبدیل عشق یک طرفه به دو طرفه ابتدا باید در صفحه گوشی خود یک پیامک یا اس ام اس خالی آماده کنید 41 بار طلسم زیر را بر گوشی بخوانید و بعد از قرائت هر بار یک نقطه تایپ بفرمایید. بعد از اتمام قرائت 41 بار طلسم اس ام اسی برای تبدیل عشق یک طرفه به دو طرفه همه نقطه ها را پاک کرده و پیام خالی را که بر آن طلسم خواندید در زمان نماز ظهر برای معشوق ارسال نمایید .(نگاه کنید به دعا برای آشتی بین زن و شوهر لجباز) (نگاه کنید به دعایی برای دیدن همسر آینده در خواب و دعای دیدار و  چگونه وارد خواب عشقمان شویم)

طلسم فرستادن نامه برای تبدیل عشق یک طرفه به دوطرفه  بدین شرح است در صفحه کاغذی سفید مانند طلسم فرستادن اس ام اس برای تبدیل عشق یک طرفه به دو طرفه باید 41 مرتبه طلسم زیر را قرائت نموده و بعد از هربار قرائت بر کاغذ نقطه ای با مداد رسم کنید. در پایان 41 بار قرائت و نقطه کشیدن در نامه به عشق یک طرفه باید تمام نقطه ها را پاک کنید . کاغذ را تا کرده در پاکت بگذارید . یا پستش کنید یا حضوری به معشوق بدهید. به محض باز کردن پاکت و تای نامه زمانی که توسط معشوق رویت شد طلسم کار خود را آغاز می کند . کمتر از 72 ساعت بعد معجزه طلسم احضار محبت از فاصله دور را به چشم می بینید.

«  اشازنوش ۳ کفیطیوش ۳ دبراوش ۳ قیوش ۳ ثنوش ۳ قنوش ۳ شجکیوش ۳ هبوش ۳ طقطقوش ۳ توکلوا یا خدام هذه اسماء و اجلبوا قلب فلان بنت فلان الی فلان بن فلان الوحا ۳ العجل ۳ الساعه  »

در گذشته رابطه شما عشقی دو طرفه بوده است و همکنون به دلیل مسائلی عشق دو طرفه شما تبدیل به عشقی یک طرفه شده است ؟ دعا و توضیحات زیر می تواند یکی دیگر از روش هایی باشد که در نهایت منجر به تبدیل عشق یک طرفه به دو طرفه می گردد. اگر کسی عاشق شده و نمی تواند به وصالش برسد روز پنج شنبه بعد از نماز « صبح وعشاء »ابتداء صلوات بفرستد ،سپس ۱۰۱ مرتبه اسم اعظم «الحلیم»را تکرار کند. بعد از آن یک صلوات بفرستد. سپس چشمان خویش را بسته و در خیال خود معشوق را تصور کند و ظاهر نماید و به سینه ی او بدمد، بی شک معشوق او به او رجوع خواهد کرد. مجرب است. توجه داشته باشید مانند دعا برای تبدلیل عشق یک طرفه به دو طرفه باید قبل از اجرای دستوالعمل نیت کنید. ( نگاه کنید به دعای دیوانه کردن محبوب)(نگاه کنید به ده دعای بازگشت معشوق)

مطالب مرتبط:

20 تکنیک ساده برای شروع دوباره رابطه تمام شده

تکنیک های NLP برای برگرداندن عشق

طلسم محبت سوزاندنی سریع الاثر

طلسم وابستگی شدید شوهر به زن

دعای قوی آشتی زن و  شوهر

دعای عاشق کردن طرف مقابل

قوی ترین دعای جلب محبت شوهر

دعا برای آشتی دادن دو نفر از راه دور

دعای برگشت معشوق از راه دور-علوم ماورا

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دیدگاه

نام *

ایمیل *

وب‌ سایت

ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی می‌نویسم.

با سلام . پاسخ شما منفی است. باید نام مادر طرف مقابل استفاده…

اگر اسم مادر طرف‌رو‌نداشته‌ باشیم باید چیکار کنیم؟ اسم پدرش…

دعای آشتی زن و شوهر و دعاای بازگشت معشوق می تونن به شما کمک…

دعا برای برگشتن شخصی که رفته می تونه به شما کمک کنه که انشال…

همه دعاها کارساز هستن اما لازمه صلاحیت اجابت دعا و تلاش برای…

https://instagram.com/doa_joo

چطور عشق یک طرفه را دو طرفه کنیم
چطور عشق یک طرفه را دو طرفه کنیم
0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *