چطور غرور خود را حفظ کنیم

 
helpkade
چطور غرور خود را حفظ کنیم
چطور غرور خود را حفظ کنیم

خودشناسی ، بررسی غرور و راه های درست بکارگیری آن در خدمت شما هستیم. با ما همراه باشید.

 

 

 

چطور غرور خود را حفظ کنیم

 

غرور چیست؟ چگونه غرورمان را درست به کار بگیریم؟

غرور به حالت و احساسی گفته می‌شود که در آن شخص برای خود ارزشِ بسیار زیادی قائل است و در برابرِ تواضع و نیستی بکار می‌رود. درموارد حاد غرور، شخص از همه کس و همه چیز خود را بالاتر می‌داند. همچنین شخص می‌تواند نسبت به کسی یا گروهی یا ملتی یا چیزی خاص، احساس غرور کند. غرور در مسیحیت به‌عنوانِ یکی از گناهان هفتگانه شمرده می‌شود. خودبزرگ‌بینی و دیگر کوچک‌جلوه‌دهی نیز جزوِ غرور یا بر اثرِ آن است.

 

تعریف روانشناسی غرور

غرور همان هوای نفس است و فرد خود را نسبت به دیگران بزرگ تر می داند. باید بدانید که غرور با عزت نفس متفاوت است. منشأغرور می تواند عواملی مانند جهالت که فرد گمان می کند که عملش درست است،وسوسه شیطان،پیروی از هوای نفس و شهوت دانست.

 

ریشه اصلی غرور

وقتی فاصله زیاد بین خود واقعی و خود ایده آل حاصل می شود، فرد به دلیل توانایی ، مشکلات شخصیتی و روانی نمی تواند به خود ایده آل برسد و از طرف دیگر نتواند خود واقعی را بپذیرد،تلاش می کند تا با غرور خود را به خود ایده آل ، نسبت دهد که این به معنای غرور منفی است. اما غرور مثبت در افرادی به وجود می آید که به آنچه دارند واقف هستند و ریشه تمام داشته های خود را محصول تجربه،فرهنگ و تلاش خود می دانند. برای درمان غرور منفی روانکاو بیمار را به زمان بچگی بر می گرداند و سعی می کند بیان کند که کسانی که در آن زمان فرد را تحقیر می کردند ، افراد بزرگی نبودند . با این روش فرد تصور جدیدی از خود به دست می آورد و گذشته را فراموش می کند.

 

نشانه های آدم های مغرور :

۱.انسان های مغرور در برابر افرادی که از خودشان قوی تر، آگاه تر، ثروتمند تر و زیباتر می دانند،حالت تدافعی می گیرند.

آنها نمی خواهند بپذیرند که از خودشان بهتر وجود دارد.

 

۲.افراد مغرور معمولا انعطاف ناپذیرند.

سعی دارند با پایبندی به عقایدشان هر چند اشتباه توجه دیگران را به خود جلب کنند.

 

۳.مغرورها در برابر زور بیشتر ظاهری متواضع می گیرند ،چون توان مقابله مستقیم را ندارند.

اما به ضعیف ها حمله می کنند و می خواند قدرت شان را به نمایش بگذارند.قیافه جدی به خود می گیرند در حالی که از درون احساس حقارت می کنند.آنها از مقام، جایگاه، عنوان و مظلوم نمایی و بیمار نمایی استفاده می کنند تا غرور خود را حفظ کنند یا به دیگران ضربه بزنند.

 

۴.این مدل افراد بسیار احساس تنهایی می کنند.

گرچه ادعا زیاد دارند اما بیشتر به دنبال پر کردن تنهایی شان هستند.

 

۵.آنها درظاهر خودشان را خیلی قبول دارند اما در درون اصلا خودشان را قبول ندارند.

بر خلاف ادعایشان بسیار آسیب پذیر و زودرنج هستند.همچنین تمایل زیادی به اثبات کردن خود و خودنمایی دارند.

 

۶.آدم های مغرور دائما از مکانیسم و رفتارهای دفاعی استفاده می کنند.

آنها تحمل باختن و بازنده شدن را ندارند.می خواهند غرور خود را تحت هر شرایطی حفظ کنند.گرچه در حضور دیگران به هر ریسمانی چنگ می زنند تا به بقیه ثابت کنند که کم نیاورده اند اما در تنهایی احساس یاس و ناتوانی می کنند.

 

۷.افراد مغرور همواره از همه متوقع و طلبکارند.

مدام در قهر و آشتی به سر می برند.اگر مطابق میلش رفتار نکنید، از شما ناراحت می شود.باید همیشه مواظب رفتار و گفتارتان باشید.همیشه باید رعایت آنها را بکنید.

 

همه این مدل رفتارها و تفکرات، نشان از غرور در ما دارند.هر چقدر سعی کنیم انکار کنیم که غرور نداریم، احتمال اینکه مغرور باشیم بیشتر است.مگر اینکه هیچکدام از نشانه های غرور را نداشته باشیم. که آن هم خیلی بعید است.با توجه به نشانه هایی که گفته شد و همیچین نشانه های مشابه که قبلا آنها را در خودتان یا دیگران دیده اید، آیا به نظرتان شما غرور دارید؟

 

البته یادمان باشد که اینکه خودمان را دوست داشته باشیم، اینکه برای خود احترام زیادی قائل باشیم معنایش مغرور بودن نیست.مگر اینکه این دو ویژگی را فقط و فقط نسبت به خودمان داشته باشیم.

چطور غرور خود را حفظ کنیم

 

غرور، شمشیری دولبه است؛ اگر به اندازه کافی غرور نداشته باشید به سختی می‌توانید به موفقیت دست پیدا کنید، اگر هم زیادی مغرور باشید، دیگران تصور خواهند کرد شما یک خودشیفته‌اید. آیا زمانهایی نیز وجود دارد که غرور چیز خوبی باشد؟

 

چند دلیل برای لذت بردن از جنبه‌ی مثبت غرور

به استانداردهای بالاتری پایبند خواهید شد

آنهایی که در کارشان به غرور و افتخار دست پیدا می‌کنند معمولا نتایج باکیفیت‌تر و ایده‌آل‌تری کسب می‌کنند.

 

می‌توانید منفی‌ها را کنار بزنید

وقتی چیزی آنگونه که می‌خواهید پیش نمی‌رود به کمی غرور نیاز دارید تا دست از تلاش برندارید. غرور بجا به شما امید و انعطاف پذیری می‌دهد.

 

نشان می‌دهد مراقب و متوجه کارتان هستید

اگر نسبت به کاری که انجام می‌دهید غرور نداشته باشید، احتمالا مراقب و متوجه آن نیستید.

 

انگیزه‌ی رهبری و مدیریت به شما می‌‌دهد

وقتی واقعا به کاری توجه می‌کنید و اهمیت می‌دهید قادرید برایش بجنگید. اگر پروژه یا سازمانی به خطر بیفتد، فرد مغرور می‌تواند رهبر خوبی برای محافظت و کنترل امور باشد.

 

آدمهای مغرور حامی خوبی برای خانواده‌اند

وقتی نسبت به خانواده‌ی خود احساس غرور و افتخار دارید می‌توانید برای آنها بجنگید. سعی می‌کنید بهترین زندگی را برای‌شان فراهم کنید و اجازه نمی‌دهید در موقعیت‌های دشوار قرار بگیرند.

 

چگونه از غرور به نفع‌تان استفاده کنید؟

تا زمانی که غرور مثبت خود را تغذیه کنید و حس خودخواهی و تکبرتان را تحت کنترل بگیرید، غرورتان از صفات برجسته‌تان خواهد بود. یادتان باشد، غرور مثبت یعنی تعیین استانداردهای باکیفیت و دست بالا، زندگی کردن طبق آنها و نیفتادن در دام خودشیفتگی.

 

با آدمهای درست نشست و برخاست ‌کنید

راههای زیادی برای پرورش غرور بجا و پرهیز از خودداری وجود دارد. دوروبرتان را با آدمهای درست پُر کنید؛ افرادی که بتوانند به شما کمک کنند در مسیر سالم پیش بروید. می‌گویند شما مجموعی از پنج نفری هستید که بیشترین اوقات خود را با آنها سپری می‌کنید. آدمهای درست کسانی هستند که تشویق و حمایت‌تان می‌کنند اما در عین حال با شما روراست‌اند. اگر وقت‌تان را با آنهایی بگذرانید که بیخود و بیجا از شما تعریف و تمجید می‌کنند خیلی زود دچار تکبر می‌شوید و ضرر خواهید کرد. اما اگر دوروبرتان افرادی باشند که به موقع و به جا تشویق و ستایش‌تان می‌کنند، به حس خوبی از خودتان دست پیدا خواهید کرد و رابطه‌ی سالمی با خودتان خواهید داشت.

 

متواضع باشید

ما می‌توانیم همزمان هم مغرور باشیم و هم متواضع. این که کاری را درست و خوب انجام داده‌اید دلیل نمی‌شود دنبال تعریف و تمجید دیگران باشید و ستایش آنها را جستجو کنید. شما کار خود را به بهترین نحو ممکن انجام دهید و انتظار کسب اعتبار از بیرون را نکشید.

 

چیزهای تازه را امتحان کنید

وقتی تجربه‌ی جدیدی را امتحان می‌کنید به خودتان این اجازه را می‌‌دهید که در چیزی بهترین نباشید. مثلا یاد گرفتن یک مهارت جدید، شما را از محدوده‌ی امن و راحت‌تان بیرون می‌کشد و به شما حس مبتدی و تازه کار بودن را یادآوری می‌کند و وقتی در آن مهارت به تبحر رسیدید، بابت دست پیدا کردن به یک توانمندی جدید، احساس غرور خواهید کرد.

 

کاری را که دوست دارید انجام دهید

ما آدمها وقتی که نسبت به کارمان احساس نارضایتی می‌کنیم، نیاز داریم از بیرون اعتبار و حمایت بیشتری دریافت کنیم. مثلا اگر از کارتان متنفر باشید، حس خودخواهی‌تان بروز کرده و مایلید از خودتان در برابر احساسات منفی محافظت کنید. کار همیشه هم قرار نیست باب میل و ساده باشد، اما شما باید بتوانید بدون مدام جستجو کردن تحسین و پاداش، رضایت‌ و جنبه‌های مثبتی در آن پیدا کنید.

 

برای خود اندیشی وقت بگذارید

کمی از مشغله‌ها فاصله بگیرید؛ به این فکر کنید چه کسی هستید، چه چیزی برای‌تان ارزش دارد و چه احساسی نسبت به زندگی دارید. این تمرین باید در زندگی‌تان جاری باشد. برای بررسی خودتان وقت صرف کنید تا ببینید سطح غرورتان در حال رسیدن به خودخواهی است یا نه.

 

با بررسی احساسات‌تان می‌توانید پیش از انکه غرور زیادتان به شما آسیب وارد کند، خود را نجات دهید. برای چنین زمانهایی نیز از پیش برنامه داشته باشید تا کنترل امور را دست‌تان بگیرید. اگر در تشخیص شرایط خودتان ناتوان بودید از یک دوست قابل اعتماد کمک بخواهید تا شما را درست راهنمایی کند. آنهایی که نزدیک‌ترین روابط را با ما دارند، راحت‌تر می‌توانند اشتباهات ما را ببینند و گوشزد کنند.

 

به دیگران هم کمک کنید

از توانمندی‌های‌تان برای کمک به دیگران استفاده کنید. این کار می‌تواند تحت حمایت گرفتن یکی از زیردستان‌تان باشد یا خدمتی رایگان به کسی که نیازمند است. کمک به دیگران، اصالت‌تان را تقویت می‌کند و به زندگی‌تان معنا می‌دهد. حتی اگر وقت زیادی ندارید باز هم می‌توانید راههایی پیدا کنید که دنیا را برای خود و دیگران جای بهتری کنید.

 

نکات حفظ رابطه عاشقانه

 

 

باور داشتن توانایی‌ها و حس غرور بابت کاری که انجام داده‌اید نه تنها مشکلی ندارد بلکه بسیار هو خوب است، اما یادتان باشد در هر شرایط و مرحله‌ای که هستید ریشه‌های‌تان را فراموش نکنید و فروتن باشید. این چیزی است که دیگران را شیفته‌ی شما خواهد کرد.

غرور، چیزی فراتر از آن چیزی است که چشمهای‌مان می‌بینند و می‌توانیم راههایی پیدا کنیم که غرور به نفع‌مان تمام شود.

 

آیا مقالات قبلی راجع به غرور را مطالعه کرده اید؟

این مقاله را به صورت مستقل هم می توان مطالعه کرد. موضوع آن در مورد غلبه بر غرور است و آخرین مقاله از سری مقالات در مورد غرور است.اما توصیه من این است که سعی کنید دو مقاله قبلی را هم که در مورد این موضوع هست بخوانید.

 

در مقاله اول ما بیشتر در مورد این صحبت کردیم که غرور واقعا چیست و نشانه هایی که نشان می دهد یک آدم مغرور است، چیست. و در نهایت گفتیم که غرور از کجا آمده و چرا ما درگیر آن هستیم.این مقاله را که عنوانش هست ” غرور چیست؟“  را می توانید با کلیک روی آن مطالعه کنید. اما در قمست دوم سری مقالات غرور که عنوانش بود ” غرور با ما چه می کند؟“ در مورد اثرات بسیار مخرب غرور بر زندگی ما و تفاوت آن با عزت نفس صحبت شد. برای مطالعه این مقاله روی  عنوانش کلیک کنید. و نهایتا برای غلبه بر غرور و آموختن راه کارهای رهایی از آن، این مقاله را می توانید مطالعه کنید.

 

برویم سر اصل مطلب…!

اما حالا نوبت به این می رسد که ما با این غرور چه کنیم و چطوری آن را برطرف کنیم.در واقع چه راه هایی برای برطرف کردن آن وجود دارد. غرور مانند یوغی است که بر گردن ما افتاده و به هر سمت که اراده کند ما را می کشاند. غلبه بر غرور آرامش و قدرت انتخاب صحیح را به شما بر می گرداند. با غلبه بر غرور ، شما انتخاب های تان در زندگی دیگر بر اساس غرور نیست. بلکه از روی آگاهی و روشن بینی است. و این همان ویژگی ای است که می تواند هر انسانی را در زندگی به سعادت و هر آنچه که می خواهد برساند. اما برویم سر بحث اینکه چطور این غرور را در خود ضعیف کنیم و اختیار زندگی و تصمیمات مان را  به دست بگیریم.

 

گام های غلبه بر غرور کدام ها هستند؟ چگونه غول غرور را کمر بشکنیم؟

برای غلبه بر غرور بهترین راه حل این است که گام به گام و با آرامش و صیر پیش برویم. وقتی ذهن با یک راه حل پیچیده و گسترده روبرو شود، ناخودآگاه از آن طفره می رود. پس گام به گام حرکت کردن قطعا ما را بیشتر و سریعتر به نتیجه مطلوب هدایت می کند. چنانچه شما هم به حصول نتیجه دلخواه علاقه مند هستید توصیه من این است که این مراحل را یکی یکی جلو رفته و انجام دهید. مرافب باشید که گام ها را جابجا انجام ندهید و از هیچ گامی با بی تفاوتی عبور نکنید. چرا که این کار، شما را از آنچه که به دنبالش هستید دور می کند.

 

گام اول : برای غلبه بر غرور ، پذیرش، پذیرش، پذیرش

بارها و بارها در مقالات مختلف به این موضوع اشاره کرده ام که اولین گام در هر تغییری، پذیرش ایراد و مشکل، و بعد از آن پذیرش نیاز به تغییر است.ما تا نپذیریم که ایراد داریم، تا نپذیریم که غرور داریم، هر تلاشی در جهت رفع آن قطعا بی نتیچه است. البته مسلما تا نپذیریم تلاشی هم نخواهیم کرد.پس در گام اول گوشه ای دنج و آرام بشینیم و با خودمان فکر کنیم که غرور تا به حال با ما چه کرده است. چطور در موقعیت های متفاوت به ما ضربه زده. چگونه ما را در چنگال خود اسیر کرده و حق انتخاب های ما را محدود کرده است.

 

به عنوان مثال فردی را در نظر بگیرید که با همسر یا دوست خوبش، به مشکل برخورده است. خودش هم می داند که تا اندازه ای مقصر است. اما غرورش اجازه نمی دهد که این قصور را بپذیرد. و دائما سعی می کند با یک مقاومت بیجا، مسئله پیش آمده را کش دهد. درحالی که با پذیرش تقصیر خود و صحبت بدون جانب داری با همسر یا آن دوست، خیلی راحت می تواند مسئله را حل کند. اما ترجیح می دهد غرورش حفظ شود. یعنی از چیزی محافظت می کند که دارد از آن ضربه می خورد. کاکتوس پر تیغی را بغل کرده که هر روز تیغ های بیشتر در وجودش فرو می کند. گام پذیرش، گام فوق العاده مهم و بزرگیست. گاهی فقط با برداشتن این گام، مسیر زیادی را پیموده ایم. کاش تاثیر این گام را دست کم نگیریم. انسان های بسیاری را می شناسم که به خاطر عدم پذیرش، ضربه های مهلک و خرد کننده ای خورده اند.  قسمت جالبش اینجاست که همچنان حاضر به پذیرش نیستند. و همچنان در حال پس دادن تاوانِ این لجباری و غرور بیجایشان هستند.برای جلوگیری از صدمات و غلبه بر غرور لازم است که بپیذریم غرور داریم.

 

چطور بپذیریم؟

تنها زمانی می توانیم بپذیریم که بشینیم و با خود فکر کنیم که تا به الآن چه نتایجی در زنگی گرفته ایم. با این مدل فکری و رفتاری که تا به حال داشته ایم، چه چیزهایی بدست آورده ایم. و از آن مهمتر، چه چیزهایی از دست داده ایم. چقدر از خودمان رضایت داریم. دیگران در مورد ما چه فکر می کنند. آیا اطرافیان ما واقعا از ما در حدی که حقشان باشد، رضایت دارند. مردی که همسر و فرزندانش از دست غرور بی جایش در عذاب اند نمی تواند لذت واقعی دوست داشته شدن از سمت آنها را درک کند.نمی داند که آنها به جای عشق در دلشان دلخوری شدید، ریشه می دواند.باید با خودمان رو راست باشیم که  اگر غلبه بر غرور کنیم، زندگی ما دستخوش چه تغییراتی می شود. این همان فکر کردنی است که معمولا بالای ۹۰ درصد آدمها تا آخر عمرشان به آن هیچ اهمیتی نمی دهند. میمرند و در خاک می روند بدون آنکه معنای واقعی زندگی را فهمیده باشند. ، سرنوشت آنها مرگ در جهالت و نادانی است.

 

گام دوم : برای غلبه بر غرور، بعد از پذیرش،قبل از هر چیز، سرزنش خود ممنوع…!

خیلی ها بعد از پذیرش، ناگهان دچار خود ملامت گری می شوند. که چرا تا به الان انقدر مغرور بودی. چرا با خودت و دیگران چنین و چنان کردی. چرا در این مدت نفهمیدی که دچار این مشکل هستی. و گفتگو های درونی سرزنشگر بسیاری که بیشتر مخرب اند تا اینکه سبب انگیزه ای شوند برای حرکت.اگر می خواهیم در مسیر تغییر و رهایی از غرور ،نتیجه بگیریم، باید دست از قضاوت خود برداریم.هدف ما از پذیرش رشد بوده نه سرزنش. یادمان باشد که همین ملامت کردن خودش مانعی می شود برای حرکت کردن. پذیرش داشتن باید باشد تا تغییر در شما حاصل شود. تا رشد اتفاق بیفتد. مراقب باشیم درگیر قضاوت اشتباه از خود نشویم و چنان در آن غرق نشویم، که اصل موضوع که غلبه بر غرور بود را فراموش کنیم.

 

ما با پذیرش و حرکت برای تغییر، کاری را انجام می دهیم که هر انسان سالمی برای تغییر انجام می دهد.یک انسان سالم به جای سرزنش کردن، مچ خودش را هنگامی که دارد بیراهه می رود، می گیرد. درگیر بازی های ذهنی کمتر می شود. و به محض این درگیری، به خودش آگاه می شود.او با انصاف درونی زندگی می کند. از خودش فرار نمی کند. دائما باورهای خودش را مورد بررسی قرار می دهد اما نه به قصد سرزنش خود. بلکه برای پیدا کردن مسیری بهتر برای پیشرفت.همین که متوجه شده ایم باید تغییر کنیم و اصلاح شویم، کافیست.شما می خواهید اصلاح شوید، خود را دچار احساس گناه و آزار خود نکنید. که اگر دچار آنها شوید، از فرآیند تغییر خارج شده اید.شناخت خود، به معنای مجازات و تنبیه خود نیست.قرار است خود را بشناسیم تا بفهمیم که چه اتفاقی در درون ما می افتد که دست به رفتاری غیر متعارف می زنیم.

 

گام سوم : برای غلبه بر غرور، اعتراف کنید که غرور با شما چه کرده است.

هدف از این گام روبرو شدن با خود واقعی است. اگر خاطرتان باشد، در مقالات قبلی راجع به غرور، در مورد وجود دو خود در وجودمان اشاره کردیم. که عبارت بودند از خود آرمانی و خود واقعی. گفتیم که خود آرمانی، شخصیتی است که ما با تصورات مان از خودمان ساخته ایم. این شخصیت، واقعی نیست و ما همیشه دوست داشتیم که شبیه به آن باشیم. اما خود واقعی ما چیز دیگریست. همان کسی است که ما بدون هر گونه اغراق، آن هستیم. همان کسی که در درون ما وجود دارد و ما معمولا آن را از دیگران پنهان می کنیم. حتی گاهی هم حاضر به پذیرش آن نیستیم. و فکر می کنیم که ما همان خودآرمانی هستیم.

 

در این گام یک کاغذ بیاورید. سعی کنید با خود واقعی تان روبرو شوید.در این کاغذ موارد زیر را یادداشت کنید :

 

۱.بنویسید که به نظرتان شما چه کسی هستید.

تا آنجا که می توانید بدون اغراق و هرگونه بزرگ نمایی بنویسید. یادتان باشد که هیچکس جز شما قرار نیست این نوشته را بخواند.با خودتان رو راست باشید.ویژگی های اخلاقی خودتان را بنویسید.منفی و مثبت. بعد از اینکه نوشتید بیایید آنها را بررسی کنید. از خودتان بپرسید آیا واقعا من این ویژگی را دارم؟ آیا می توانم بدون اینکه بترسم ویژگی های مثبت خود را پیش همه اطرافیانم که مرا می شناسند بازگو کنم؟ آیا کسی در اطرافم هست که در مورد ویژگی های مثبتم با من هم عقیده باشد یا اینکه فقط خودم چنین فکر می کنم؟

 

تا می توانید در این نوشته سعی کنید با خود واقعی تان روبرو شوید. هر اندازه که در نوشتن ویژگی های خود صداقت بیشتری داشته باشید، بیشتر به نتیجه نزدیک می شوید.شاید روبرو شدن با خودواقعی کمی دردناک و حتی ترسناک باشد اما به شما قول می دهم که ارزشش را دارد.

 

۲.بنویسید که غرور تا به حال برای شما چه دستاوردهایی داشته است، مثبت و منفی هر دو را بنویسید.

تا به حال که دز زندگی تان مغرور بوده اید، چه نتایجی کسب کرده اید. مثلا بنویسید که به خاطر پافشاری روی غرورم سبب شدم که همسرم از دست من شدیدا دلخور شود.یا اینکه با پا فشاری روی غرورم به جای پول قرض کردن از پدرم، درآمدم را افزایش دهم. گرچه من مطمئنم نتایج منفی بسیار بیشتر از نتایج مثبت خواهد بود. زیرا که دستاوردهای مثبتِ غرور، متعلق به غرور نیست. بلکه نشان از عزت نفس شماست.

 

۳.بنویسید در چه زمینه هایی بیشتر غرور دارید.

بعضی پذیرفتن اشتباه برای شان سخت است. بعضی حاضر به پذیرش ایرادی در نوغ گفتار و رفتارشان نیستند. بعضی کلا انتقاد پذیر نیستند. بعضی در مقایل یادگرفتن و آموزش دیدن مقاومت دارند. بعضی خود را از بقیه سرتر و بالاتر می دانند. بعضی نه شنیدن برای شان خیلی سخت است. بعضی درخواست کردن برای شان مثل جان کندن است. بعضی کمک خواستن را کوچک شدن می دانند. باید زمینه هایی که در آنها غرور بیشتری را دارید را حتما پیدا کنید. وقت بگذارید و آنها را پیدا کنید. یک بار برای همیشه شاخ این غول را بشکنید. غولی که سالها خودمان با دست خودمان به او غذا داده ایم و هر روز از قبل بزرگترش کرده ایم.

 

۴. خودتان را بدون غرور تصور کنید.

در این گام باید فرض کنید که هیچ غروری ندارید. حال فکر می کنید اگر غرور نداشتید نتایج زندگی تان چه تغییری می کرد. به عنوان مثال اگر غرور نداشتم و از دوستم که در کارش موفق شده بود می پرسیدم که چه کار کرده که به اینجا رسیده، شاید الان وضعیت دیگری داشتم. اگر غرور را کنار می گذاشتم از دوستم معذرت خواهی می کردم دیگر او را از دست نمی دادم. اگر غرور نداشتم، اشتباهم  را می پذیرفتم و همسرم الان از من دور و دلخور نبود. اگر غرور نداشتم و به جای ادعا کردن به دنبال بادگیری بودم، قطعا الان در وضعیت بسیار متفاوتی قرار داشتم.

 

هدف از انجام این کار رسیدن به دو نتیجه است :

۱.برای دادن انگیزه بیشتر به شما برای رهایی از غرور.

۲.دیدن انتهای مسیر رهایی از غرور، به صورت واضح. در واقع بدانید که به کجا قرار است برسید. و شما و شرایط زندگی تان بدون غرور چه شکلی می شود.

 

گام چهارم : برای غلبه بر غرور، دیدگاه خود را تغییر دهید.

در این گام شما باید سعی کنید دیدگاه تان را نسبت به اتفاقاتی که برای تان می افتد تغییر دهید. و همچنین پیش فرض های ذهنی تا را عوض کنید. مثلا وقتی با دوستی قهر کرده اید و بیشتر هم شما مقصر بوده اید، زمانی که بخواهید بروید عذرخواهی کنید، پیش فرض های ذهنی تان شروع به فعالیت می کنند. دائما در ذهن شما می گذرد که اگر رفتم معذرت خواهی کردم و قبول نکرد، کوجک می شوم. اگر تحویلم نگرفت، خرد می شوم. اگر حاضر به آشتی نشد و فردا به همه گفت که من منت کشی کردم آبرویم می رود.

 

دقت کنید…اینها همه حرف های غرور شماست. غرور دارد تلاش می کند تا خود آرمانی را حفظ کند. شما باید با تغییر زاویه دید این قدرت را از غرور بگیرید. در پیش فرض های ذهنیِ شما ( باورهای شما) عذرخواهی کردن نشانه ضعف است. نشانه حقارت است. در حالیکه در واقع عذرخواهی کردن نشان از قدرت است. پذیرفتن اشتباه نشان از بزرگی شخصیت است.مراقب باشیم که اسیر پیش فرض های اشتباه نشویم.فقط یک تغییر زاویه دید، می تواند همه چیز را تغییر دهد. تا می توانید یک مسئله را از زوایای متفاوت ببینید.این به شما کمک می کند تا نگاه کردن از زوایای متفاوت را یاد یگیرید.برای غلبه بر غرور باید این مدل نگاه را در خود نهادینه کنید.

 

گام پنجم و آخر : برای غلبه بر غرور، رفتار بدون غرور را تمرین کنید.

به کاغذی که نوشته بودید برگردید. در کدام گزینه ها غرور بیشتری داشتید. یکی از این زمینه ها را انتخاب کنید.یادتان باشد که فعلا فقط یکی از آنها را انتخاب کنید. ترجیجا آن زمینه ای را انتخاب کنید که رفتار بدون غرور در آن برای تان راحت تر باشد. زمینه های مشکل را فعلا انتخاب نکنید. حال تصمیم بگیریم که در آن زمینه رفتار بدون غرور را تمرین کنید. یعنی بروید توی دل ترس. سعی کنید با استفاده از تغییر زاویه دید و تصورِ خود واقعی بدون غرور، آن رفتار را انجام دهید. می دانم سخت است اما راهش همین است. یک بار برای همیشه شاخ غرور را بشکنید.بعد از زمینه اول سراع زمینه های بعدی بروید.این مسیر را تا آنجا ادامه دهید که خیالتان راحت شود که دیگر شما بر غرور احاطه دارید نه غرور بر شما.

 

 

غرور چیست

 

 

 

منبع : hamedmatin.com  / بیتوته

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دیدگاه

نام

ایمیل

وب‌ سایت

خرید فالوور اینستاگرام

رنگ مو با دکلره و بدون دکلره

علائم بارداری پسر

عکس پروفایل

لباس شب

علایم ایدز در روزهای اول

مدل پالتو

عکس پروفایل شاد

عکس امام رضا

متن عاشقانه

صبح بخیر عاشقانه

شب بخیر عاشقانه

دیلیت اکانت اینستاگرام

دیکته شب کلاس اول


طراحی و بازسازی فضای داخلی


درخواست مجرب ترین وکلا طلاق توافقی

غرور به حالت و احساسی گفته می‌شود که در آن شخص برای خود ارزشِ زیادی قائل است

 

غرور به حالت و احساسی گفته می‌شود که در آن شخص برای خود ارزشِ بسیار زیادی قائل است و در برابرِ تواضع و نیستی بکار می‌رود. درموارد حاد غرور، شخص از همه کس و همه چیز خود را بالاتر می‌داند. همچنین شخص می‌تواند نسبت به کسی یا گروهی یا ملتی یا چیزی خاص، احساس غرور کند. غرور در مسیحیت به‌عنوانِ یکی از گناهان هفتگانه شمرده می‌شود. خودبزرگ‌بینی و دیگر کوچک‌جلوه‌دهی نیز جزوِ غرور یا بر اثرِ آن است.

چطور غرور خود را حفظ کنیم

  

تعریف روانشناسی غرور 

غرور همان هوای نفس است و فرد خود را نسبت به دیگران بزرگ تر می داند. باید بدانید که غرور با عزت نفس متفاوت است. منشأغرور می تواند عواملی مانند جهالت که فرد گمان می کند که عملش درست است،وسوسه شیطان،پیروی از هوای نفس و شهوت دانست.

 

ریشه اصلی غرور

وقتی فاصله زیاد بین خود واقعی و خود ایده آل حاصل می شود، فرد به دلیل توانایی ، مشکلات شخصیتی و روانی نمی تواند به خود ایده آل برسد و از طرف دیگر نتواند خود واقعی را بپذیرد،تلاش می کند تا با غرور خود را به خود ایده آل ، نسبت دهد که این به معنای غرور منفی است. اما غرور مثبت در افرادی به وجود می آید که به آنچه دارند واقف هستند و ریشه تمام داشته های خود را محصول تجربه،فرهنگ و تلاش خود می دانند. برای درمان غرور منفی روانکاو بیمار را به زمان بچگی بر می گرداند و سعی می کند بیان کند که کسانی که در آن زمان فرد را تحقیر می کردند ، افراد بزرگی نبودند . با این روش فرد تصور جدیدی از خود به دست می آورد و گذشته را فراموش می کند.

 

نشانه های آدم های مغرور :

۱.انسان های مغرور در برابر افرادی که از خودشان قوی تر، آگاه تر، ثروتمند تر و زیباتر می دانند،حالت تدافعی می گیرند.

آنها نمی خواهند بپذیرند که از خودشان بهتر وجود دارد.

 

۲.افراد مغرور معمولا انعطاف ناپذیرند.

سعی دارند با پایبندی به عقایدشان هر چند اشتباه توجه دیگران را به خود جلب کنند.

 

۳.مغرورها در برابر زور بیشتر ظاهری متواضع می گیرند ،چون توان مقابله مستقیم را ندارند.

اما به ضعیف ها حمله می کنند و می خواند قدرت شان را به نمایش بگذارند.قیافه جدی به خود می گیرند در حالی که از درون احساس حقارت می کنند.آنها از مقام، جایگاه، عنوان و مظلوم نمایی و بیمار نمایی استفاده می کنند تا غرور خود را حفظ کنند یا به دیگران ضربه بزنند.

 

۴.این مدل افراد بسیار احساس تنهایی می کنند.

گرچه ادعا زیاد دارند اما بیشتر به دنبال پر کردن تنهایی شان هستند.

 

۵.آنها درظاهر خودشان را خیلی قبول دارند اما در درون اصلا خودشان را قبول ندارند.

بر خلاف ادعایشان بسیار آسیب پذیر و زودرنج هستند.همچنین تمایل زیادی به اثبات کردن خود و خودنمایی دارند.

 

۶.آدم های مغرور دائما از مکانیسم و رفتارهای دفاعی استفاده می کنند.

آنها تحمل باختن و بازنده شدن را ندارند.می خواهند غرور خود را تحت هر شرایطی حفظ کنند.گرچه در حضور دیگران به هر ریسمانی چنگ می زنند تا به بقیه ثابت کنند که کم نیاورده اند اما در تنهایی احساس یاس و ناتوانی می کنند.

 

۷.افراد مغرور همواره از همه متوقع و طلبکارند.

مدام در قهر و آشتی به سر می برند.اگر مطابق میلش رفتار نکنید، از شما ناراحت می شود.باید همیشه مواظب رفتار و گفتارتان باشید.همیشه باید رعایت آنها را بکنید.

 

همه این مدل رفتارها و تفکرات، نشان از غرور در ما دارند.هر چقدر سعی کنیم انکار کنیم که غرور نداریم، احتمال اینکه مغرور باشیم بیشتر است.مگر اینکه هیچکدام از نشانه های غرور را نداشته باشیم. که آن هم خیلی بعید است.با توجه به نشانه هایی که گفته شد و همیچین نشانه های مشابه که قبلا آنها را در خودتان یا دیگران دیده اید، آیا به نظرتان شما غرور دارید؟

 

البته یادمان باشد که اینکه خودمان را دوست داشته باشیم، اینکه برای خود احترام زیادی قائل باشیم معنایش مغرور بودن نیست.مگر اینکه این دو ویژگی را فقط و فقط نسبت به خودمان داشته باشیم.

  

غرور، شمشیری دولبه است؛ اگر به اندازه کافی غرور نداشته باشید به سختی می‌توانید به موفقیت دست پیدا کنید، اگر هم زیادی مغرور باشید، دیگران تصور خواهند کرد شما یک خودشیفته‌اید. آیا زمانهایی نیز وجود دارد که غرور چیز خوبی باشد؟

 

چطور غرور خود را حفظ کنیم

غرور همان هوای نفس است و فرد خود را نسبت به دیگران بزرگ تر می داند

 

چند دلیل برای لذت بردن از جنبه‌ی مثبت غرور

 

به استانداردهای بالاتری پایبند خواهید شد 

آنهایی که در کارشان به غرور و افتخار دست پیدا می‌کنند معمولا نتایج باکیفیت‌تر و ایده‌آل‌تری کسب می‌کنند.

 

می‌توانید منفی‌ها را کنار بزنید 

وقتی چیزی آنگونه که می‌خواهید پیش نمی‌رود به کمی غرور نیاز دارید تا دست از تلاش برندارید. غرور بجا به شما امید و انعطاف پذیری می‌دهد.

 

نشان می‌دهد مراقب و متوجه کارتان هستید 

اگر نسبت به کاری که انجام می‌دهید غرور نداشته باشید، احتمالا مراقب و متوجه آن نیستید.

 

انگیزه‌ی رهبری و مدیریت به شما می‌‌دهد 

وقتی واقعا به کاری توجه می‌کنید و اهمیت می‌دهید قادرید برایش بجنگید. اگر پروژه یا سازمانی به خطر بیفتد، فرد مغرور می‌تواند رهبر خوبی برای محافظت و کنترل امور باشد.

 

آدمهای مغرور حامی خوبی برای خانواده‌اند 

وقتی نسبت به خانواده‌ی خود احساس غرور و افتخار دارید می‌توانید برای آنها بجنگید. سعی می‌کنید بهترین زندگی را برای‌شان فراهم کنید و اجازه نمی‌دهید در موقعیت‌های دشوار قرار بگیرند.

 

چگونه از غرور به نفع‌تان استفاده کنید؟ 

تا زمانی که غرور مثبت خود را تغذیه کنید و حس خودخواهی و تکبرتان را تحت کنترل بگیرید، غرورتان از صفات برجسته‌تان خواهد بود. یادتان باشد، غرور مثبت یعنی تعیین استانداردهای باکیفیت و دست بالا، زندگی کردن طبق آنها و نیفتادن در دام خودشیفتگی.

 

با آدمهای درست نشست و برخاست ‌کنید 

راههای زیادی برای پرورش غرور بجا و پرهیز از خودداری وجود دارد. دوروبرتان را با آدمهای درست پُر کنید؛ افرادی که بتوانند به شما کمک کنند در مسیر سالم پیش بروید. می‌گویند شما مجموعی از پنج نفری هستید که بیشترین اوقات خود را با آنها سپری می‌کنید. آدمهای درست کسانی هستند که تشویق و حمایت‌تان می‌کنند اما در عین حال با شما روراست‌اند. اگر وقت‌تان را با آنهایی بگذرانید که بیخود و بیجا از شما تعریف و تمجید می‌کنند خیلی زود دچار تکبر می‌شوید و ضرر خواهید کرد. اما اگر دوروبرتان افرادی باشند که به موقع و به جا تشویق و ستایش‌تان می‌کنند، به حس خوبی از خودتان دست پیدا خواهید کرد و رابطه‌ی سالمی با خودتان خواهید داشت.

 

متواضع باشید 

ما می‌توانیم همزمان هم مغرور باشیم و هم متواضع. این که کاری را درست و خوب انجام داده‌اید دلیل نمی‌شود دنبال تعریف و تمجید دیگران باشید و ستایش آنها را جستجو کنید. شما کار خود را به بهترین نحو ممکن انجام دهید و انتظار کسب اعتبار از بیرون را نکشید.

  

چیزهای تازه را امتحان کنید 

وقتی تجربه‌ی جدیدی را امتحان می‌کنید به خودتان این اجازه را می‌‌دهید که در چیزی بهترین نباشید. مثلا یاد گرفتن یک مهارت جدید، شما را از محدوده‌ی امن و راحت‌تان بیرون می‌کشد و به شما حس مبتدی و تازه کار بودن را یادآوری می‌کند و وقتی در آن مهارت به تبحر رسیدید، بابت دست پیدا کردن به یک توانمندی جدید، احساس غرور خواهید کرد.

 

کاری را که دوست دارید انجام دهید 

ما آدمها وقتی که نسبت به کارمان احساس نارضایتی می‌کنیم، نیاز داریم از بیرون اعتبار و حمایت بیشتری دریافت کنیم. مثلا اگر از کارتان متنفر باشید، حس خودخواهی‌تان بروز کرده و مایلید از خودتان در برابر احساسات منفی محافظت کنید. کار همیشه هم قرار نیست باب میل و ساده باشد، اما شما باید بتوانید بدون مدام جستجو کردن تحسین و پاداش، رضایت‌ و جنبه‌های مثبتی در آن پیدا کنید.

 

برای خود اندیشی وقت بگذارید 

کمی از مشغله‌ها فاصله بگیرید؛ به این فکر کنید چه کسی هستید، چه چیزی برای‌تان ارزش دارد و چه احساسی نسبت به زندگی دارید. این تمرین باید در زندگی‌تان جاری باشد. برای بررسی خودتان وقت صرف کنید تا ببینید سطح غرورتان در حال رسیدن به خودخواهی است یا نه.

 

با بررسی احساسات‌تان می‌توانید پیش از انکه غرور زیادتان به شما آسیب وارد کند، خود را نجات دهید. برای چنین زمانهایی نیز از پیش برنامه داشته باشید تا کنترل امور را دست‌تان بگیرید. اگر در تشخیص شرایط خودتان ناتوان بودید از یک دوست قابل اعتماد کمک بخواهید تا شما را درست راهنمایی کند. آنهایی که نزدیک‌ترین روابط را با ما دارند، راحت‌تر می‌توانند اشتباهات ما را ببینند و گوشزد کنند.

 

به دیگران هم کمک کنید 

از توانمندی‌های‌تان برای کمک به دیگران استفاده کنید. این کار می‌تواند تحت حمایت گرفتن یکی از زیردستان‌تان باشد یا خدمتی رایگان به کسی که نیازمند است. کمک به دیگران، اصالت‌تان را تقویت می‌کند و به زندگی‌تان معنا می‌دهد. حتی اگر وقت زیادی ندارید باز هم می‌توانید راههایی پیدا کنید که دنیا را برای خود و دیگران جای بهتری کنید.

 

باور داشتن توانایی‌ها و حس غرور بابت کاری که انجام داده‌اید نه تنها مشکلی ندارد بلکه بسیار هو خوب است، اما یادتان باشد در هر شرایط و مرحله‌ای که هستید ریشه‌های‌تان را فراموش نکنید و فروتن باشید. این چیزی است که دیگران را شیفته‌ی شما خواهد کرد.

  

 غرور، چیزی فراتر از آن چیزی است که چشمهای‌مان می‌بینند و می‌توانیم راههایی پیدا کنیم که غرور به نفع‌مان تمام شود.

 

گردآوری : بخش روانشناسی بیتوته

 

مطالب بیشتر برای زندگی بهتر


پاکسازی و رفع آلودگی هوای خانه


واسه همه چی جا هست!


تردید و دو دلی قبل از ازدواج


سوتین های خوشگل و باکیفیت/تنوع رنگ عالی

بالاترین کیفیت لوازم خانگی با بهترین قیمت


درمان اختلالات روحی بدون دارو و عارضه

طرح فروش اقساط(بدون پیش پرداخت)لوازم خانگی


کلکسیون فرشهای مدرن و کلاسیک برای خرید

باکلاسهای غیرحضوری،چطورکمک درس فرزندم باشم


بلیطت رو به قیمت لحظه آخر بخر!


آموزش مکالمه محور زبان به صورت آنلاین


قابلیت افزودن لباس حین شست و شو


طرح های 3بعدی کاغذ دیواری برای خرید

کاملترین درگاه رزرو تورهای داخلی و خارجی

Makan Inc.| All Rights Reserved – © 2013 – 2021

انفاق از آن بینوایانی است که در راه خدا دچار سختی شده اند در طلب روزی ناتوانند و انچنان بزرگمنش هستند که هر کس حال ایشان را نداند می پندارد که از توانگرانند.آنها را از چهره هایشان میشناسی آنها با سماجت و اصرار چیزی از کسی در خواست نمیکنند سوره بقره آیه 273.پس برای اینکه ارزش خودمان را حفظ کنیم 1-برای مال دنیا غصه نخوریم امام صادق فرمودن:هرگز برای مردم گرفتاری خود را بازگو مکن زیرا اولین اثرش این است که نشان داده میشود در صحنه زندگی شکست خوردی.و امام سجاد فرمودند:حاضر نیستم در برابر از دست دادن عزت نفس به ارزنده ترین داراییها دست یابم.2-در کار کردن سستی نکنیم یعنی کارهای خودمون رو در صورتی که میتونیم خودمون انجام بدیم از دیگران تقا ضا نکنیم 3-تعریف های تملق آمیز نکنیم .حضرت علی (ع)فرمودن:تملق گویی دو نتیجه زیانبار دارد یکی عزت نفس را از بین میبردو دوم طرف مقابل را به غرور مبتلا میکندو اینکه زیاد تملق گفتن باعث سستی شده و انسان عزیز را پست و خفیف می نماید.4-از دستورات خدا نافرمانی نکنیم5-اظهار نیاز نکردن . ما همیشه نیازمان فقط و فقط به خداوند بوده وهست نه کس یا کسان دیگر امیدوارم همه ما بتوانیم عزت نفس خود را نگه داریم و توکل به یکتا پروردگار جهانیان داشته باشیم یا حق التماس دعا

این مقاله را به صورت مستقل هم می توان مطالعه کرد. موضوع آن در مورد غلبه بر غرور است و آخرین مقاله از سری مقالات در مورد غرور است.اما توصیه من این است که سعی کنید دو مقاله قبلی را هم که در مورد این موضوع هست بخوانید.

در مقاله اول ما بیشتر در مورد این صحبت کردیم که غرور واقعا چیست و نشانه هایی که نشان می دهد یک آدم مغرور است، چیست. و در نهایت گفتیم که غرور از کجا آمده و چرا ما درگیر آن هستیم.این مقاله را که عنوانش هست ” غرور چیست؟“  را می توانید با کلیک روی آن مطالعه کنید. اما در قمست دوم سری مقالات غرور که عنوانش بود ” غرور با ما چه می کند؟“ در مورد اثرات بسیار مخرب غرور بر زندگی ما و تفاوت آن با عزت نفس صحبت شد. برای مطالعه این مقاله روی  عنوانش کلیک کنید. و نهایتا برای غلبه بر غرور و آموختن راه کارهای رهایی از آن، این مقاله را می توانید مطالعه کنید.

اما حالا نوبت به این می رسد که ما با این غرور چه کنیم و چطوری آن را برطرف کنیم.در واقع چه راه هایی برای برطرف کردن آن وجود دارد. غرور مانند یوغی است که بر گردن ما افتاده و به هر سمت که اراده کند ما را می کشاند. غلبه بر غرور آرامش و قدرت انتخاب صحیح را به شما بر می گرداند. با غلبه بر غرور ، شما انتخاب های تان در زندگی دیگر بر اساس غرور نیست. بلکه از روی آگاهی و روشن بینی است. و این همان ویژگی ای است که می تواند هر انسانی را در زندگی به سعادت و هر آنچه که می خواهد برساند. اما برویم سر بحث اینکه چطور این غرور را در خود ضعیف کنیم و اختیار زندگی و تصمیمات مان را  به دست بگیریم.

 

برای غلبه بر غرور بهترین راه حل این است که گام به گام و با آرامش و صیر پیش برویم. وقتی ذهن با یک راه حل پیچیده و گسترده روبرو شود، ناخودآگاه از آن طفره می رود. پس گام به گام حرکت کردن قطعا ما را بیشتر و سریعتر به نتیجه مطلوب هدایت می کند. چنانچه شما هم به حصول نتیجه دلخواه علاقه مند هستید توصیه من این است که این مراحل را یکی یکی جلو رفته و انجام دهید. مرافب باشید که گام ها را جابجا انجام ندهید و از هیچ گامی با بی تفاوتی عبور نکنید. چرا که این کار، شما را از آنچه که به دنبالش هستید دور می کند.

چطور غرور خود را حفظ کنیم

بارها و بارها در مقالات مختلف به این موضوع اشاره کرده ام که اولین گام در هر تغییری، پذیرش ایراد و مشکل، و بعد از آن پذیرش نیاز به تغییر است.ما تا نپذیریم که ایراد داریم، تا نپذیریم که غرور داریم، هر تلاشی در جهت رفع آن قطعا بی نتیچه است. البته مسلما تا نپذیریم تلاشی هم نخواهیم کرد.پس در گام اول گوشه ای دنج و آرام بشینیم و با خودمان فکر کنیم که غرور تا به حال با ما چه کرده است. چطور در موقعیت های متفاوت به ما ضربه زده. چگونه ما را در چنگال خود اسیر کرده و حق انتخاب های ما را محدود کرده است.

به عنوان مثال فردی را در نظر بگیرید که با همسر یا دوست خوبش، به مشکل برخورده است. خودش هم می داند که تا اندازه ای مقصر است. اما غرورش اجازه نمی دهد که این قصور را بپذیرد. و دائما سعی می کند با یک مقاومت بیجا، مسئله پیش آمده را کش دهد. درحالی که با پذیرش تقصیر خود و صحبت بدون جانب داری با همسر یا آن دوست، خیلی راحت می تواند مسئله را حل کند. اما ترجیح می دهد غرورش حفظ شود. یعنی از چیزی محافظت می کند که دارد از آن ضربه می خورد. کاکتوس پر تیغی را بغل کرده که هر روز تیغ های بیشتر در وجودش فرو می کند. گام پذیرش، گام فوق العاده مهم و بزرگیست. گاهی فقط با برداشتن این گام، مسیر زیادی را پیموده ایم. کاش تاثیر این گام را دست کم نگیریم. انسان های بسیاری را می شناسم که به خاطر عدم پذیرش، ضربه های مهلک و خرد کننده ای خورده اند.  قسمت جالبش اینجاست که همچنان حاضر به پذیرش نیستند. و همچنان در حال پس دادن تاوانِ این لجباری و غرور بیجایشان هستند.برای جلوگیری از صدمات و غلبه بر غرور لازم است که بپیذریم غرور داریم.

تنها زمانی می توانیم بپذیریم که بشینیم و با خود فکر کنیم که تا به الآن چه نتایجی در زنگی گرفته ایم. با این مدل فکری و رفتاری که تا به حال داشته ایم، چه چیزهایی بدست آورده ایم. و از آن مهمتر، چه چیزهایی از دست داده ایم. چقدر از خودمان رضایت داریم. دیگران در مورد ما چه فکر می کنند. آیا اطرافیان ما واقعا از ما در حدی که حقشان باشد، رضایت دارند. مردی که همسر و فرزندانش از دست غرور بی جایش در عذاب اند نمی تواند لذت واقعی دوست داشته شدن از سمت آنها را درک کند.نمی داند که آنها به جای عشق در دلشان دلخوری شدید، ریشه می دواند.باید با خودمان رو راست باشیم که  اگر غلبه بر غرور کنیم، زندگی ما دستخوش چه تغییراتی می شود. این همان فکر کردنی است که معمولا بالای ۹۰ درصد آدمها تا آخر عمرشان به آن هیچ اهمیتی نمی دهند. میمرند و در خاک می روند بدون آنکه معنای واقعی زندگی را فهمیده باشند. ، سرنوشت آنها مرگ در جهالت و نادانی است.

خیلی ها بعد از پذیرش، ناگهان دچار خود ملامت گری می شوند. که چرا تا به الان انقدر مغرور بودی. چرا با خودت و دیگران چنین و چنان کردی. چرا در این مدت نفهمیدی که دچار این مشکل هستی. و گفتگو های درونی سرزنشگر بسیاری که بیشتر مخرب اند تا اینکه سبب انگیزه ای شوند برای حرکت.اگر می خواهیم در مسیر تغییر و رهایی از غرور ،نتیجه بگیریم، باید دست از قضاوت خود برداریم.هدف ما از پذیرش رشد بوده نه سرزنش. یادمان باشد که همین ملامت کردن خودش مانعی می شود برای حرکت کردن. پذیرش داشتن باید باشد تا تغییر در شما حاصل شود. تا رشد اتفاق بیفتد. مراقب باشیم درگیر قضاوت اشتباه از خود نشویم و چنان در آن غرق نشویم، که اصل موضوع که غلبه بر غرور بود را فراموش کنیم.

ما با پذیرش و حرکت برای تغییر، کاری را انجام می دهیم که هر انسان سالمی برای تغییر انجام می دهد.یک انسان سالم به جای سرزنش کردن، مچ خودش را هنگامی که دارد بیراهه می رود، می گیرد. درگیر بازی های ذهنی کمتر می شود. و به محض این درگیری، به خودش آگاه می شود.او با انصاف درونی زندگی می کند. از خودش فرار نمی کند. دائما باورهای خودش را مورد بررسی قرار می دهد اما نه به قصد سرزنش خود. بلکه برای پیدا کردن مسیری بهتر برای پیشرفت.همین که متوجه شده ایم باید تغییر کنیم و اصلاح شویم، کافیست.شما می خواهید اصلاح شوید، خود را دچار احساس گناه و آزار خود نکنید. که اگر دچار آنها شوید، از فرآیند تغییر خارج شده اید.شناخت خود، به معنای مجازات و تنبیه خود نیست.قرار است خود را بشناسیم تا بفهمیم که چه اتفاقی در درون ما می افتد که دست به رفتاری غیر متعارف می زنیم.

هدف از این گام روبرو شدن با خود واقعی است. اگر خاطرتان باشد، در مقالات قبلی راجع به غرور، در مورد وجود دو خود در وجودمان اشاره کردیم. که عبارت بودند از خود آرمانی و خود واقعی. گفتیم که خود آرمانی، شخصیتی است که ما با تصورات مان از خودمان ساخته ایم. این شخصیت، واقعی نیست و ما همیشه دوست داشتیم که شبیه به آن باشیم. اما خود واقعی ما چیز دیگریست. همان کسی است که ما بدون هر گونه اغراق، آن هستیم. همان کسی که در درون ما وجود دارد و ما معمولا آن را از دیگران پنهان می کنیم. حتی گاهی هم حاضر به پذیرش آن نیستیم. و فکر می کنیم که ما همان خودآرمانی هستیم.

در این گام یک کاغذ بیاورید. سعی کنید با خود واقعی تان روبرو شوید.در این کاغذ موارد زیر را یادداشت کنید :

تا آنجا که می توانید بدون اغراق و هرگونه بزرگ نمایی بنویسید. یادتان باشد که هیچکس جز شما قرار نیست این نوشته را بخواند.با خودتان رو راست باشید.ویژگی های اخلاقی خودتان را بنویسید.منفی و مثبت. بعد از اینکه نوشتید بیایید آنها را بررسی کنید. از خودتان بپرسید آیا واقعا من این ویژگی را دارم؟ آیا می توانم بدون اینکه بترسم ویژگی های مثبت خود را پیش همه اطرافیانم که مرا می شناسند بازگو کنم؟ آیا کسی در اطرافم هست که در مورد ویژگی های مثبتم با من هم عقیده باشد یا اینکه فقط خودم چنین فکر می کنم؟

تا می توانید در این نوشته سعی کنید با خود واقعی تان روبرو شوید. هر اندازه که در نوشتن ویژگی های خود صداقت بیشتری داشته باشید، بیشتر به نتیجه نزدیک می شوید.شاید روبرو شدن با خودواقعی کمی دردناک و حتی ترسناک باشد اما به شما قول می دهم که ارزشش را دارد.

تا به حال که دز زندگی تان مغرور بوده اید، چه نتایجی کسب کرده اید. مثلا بنویسید که به خاطر پافشاری روی غرورم سبب شدم که همسرم از دست من شدیدا دلخور شود.یا اینکه با پا فشاری روی غرورم به جای پول قرض کردن از پدرم، درآمدم را افزایش دهم. گرچه من مطمئنم نتایج منفی بسیار بیشتر از نتایج مثبت خواهد بود. زیرا که دستاوردهای مثبتِ غرور، متعلق به غرور نیست. بلکه نشان از عزت نفس شماست.

بعضی پذیرفتن اشتباه برای شان سخت است. بعضی حاضر به پذیرش ایرادی در نوغ گفتار و رفتارشان نیستند. بعضی کلا انتقاد پذیر نیستند. بعضی در مقایل یادگرفتن و آموزش دیدن مقاومت دارند. بعضی خود را از بقیه سرتر و بالاتر می دانند. بعضی نه شنیدن برای شان خیلی سخت است. بعضی درخواست کردن برای شان مثل جان کندن است. بعضی کمک خواستن را کوچک شدن می دانند. باید زمینه هایی که در آنها غرور بیشتری را دارید را حتما پیدا کنید. وقت بگذارید و آنها را پیدا کنید. یک بار برای همیشه شاخ این غول را بشکنید. غولی که سالها خودمان با دست خودمان به او غذا داده ایم و هر روز از قبل بزرگترش کرده ایم.

در این گام باید فرض کنید که هیچ غروری ندارید. حال فکر می کنید اگر غرور نداشتید نتایج زندگی تان چه تغییری می کرد. به عنوان مثال اگر غرور نداشتم و از دوستم که در کارش موفق شده بود می پرسیدم که چه کار کرده که به اینجا رسیده، شاید الان وضعیت دیگری داشتم. اگر غرور را کنار می گذاشتم از دوستم معذرت خواهی می کردم دیگر او را از دست نمی دادم. اگر غرور نداشتم، اشتباهم  را می پذیرفتم و همسرم الان از من دور و دلخور نبود. اگر غرور نداشتم و به جای ادعا کردن به دنبال بادگیری بودم، قطعا الان در وضعیت بسیار متفاوتی قرار داشتم.

هدف از انجام این کار رسیدن به دو نتیجه است :

۱.برای دادن انگیزه بیشتر به شما برای رهایی از غرور.

۲.دیدن انتهای مسیر رهایی از غرور، به صورت واضح. در واقع بدانید که به کجا قرار است برسید. و شما و شرایط زندگی تان بدون غرور چه شکلی می شود.

 

در این گام شما باید سعی کنید دیدگاه تان را نسبت به اتفاقاتی که برای تان می افتد تغییر دهید. و همچنین پیش فرض های ذهنی تا را عوض کنید. مثلا وقتی با دوستی قهر کرده اید و بیشتر هم شما مقصر بوده اید، زمانی که بخواهید بروید عذرخواهی کنید، پیش فرض های ذهنی تان شروع به فعالیت می کنند. دائما در ذهن شما می گذرد که اگر رفتم معذرت خواهی کردم و قبول نکرد، کوجک می شوم. اگر تحویلم نگرفت، خرد می شوم. اگر حاضر به آشتی نشد و فردا به همه گفت که من منت کشی کردم آبرویم می رود.

دقت کنید…اینها همه حرف های غرور شماست. غرور دارد تلاش می کند تا خود آرمانی را حفظ کند. شما باید با تغییر زاویه دید این قدرت را از غرور بگیرید. در پیش فرض های ذهنیِ شما ( باورهای شما) عذرخواهی کردن نشانه ضعف است. نشانه حقارت است. در حالیکه در واقع عذرخواهی کردن نشان از قدرت است. پذیرفتن اشتباه نشان از بزرگی شخصیت است.مراقب باشیم که اسیر پیش فرض های اشتباه نشویم.فقط یک تغییر زاویه دید، می تواند همه چیز را تغییر دهد. تا می توانید یک مسئله را از زوایای متفاوت ببینید.این به شما کمک می کند تا نگاه کردن از زوایای متفاوت را یاد یگیرید.برای غلبه بر غرور باید این مدل نگاه را در خود نهادینه کنید.

 

به کاغذی که نوشته بودید برگردید. در کدام گزینه ها غرور بیشتری داشتید. یکی از این زمینه ها را انتخاب کنید.یادتان باشد که فعلا فقط یکی از آنها را انتخاب کنید. ترجیجا آن زمینه ای را انتخاب کنید که رفتار بدون غرور در آن برای تان راحت تر باشد. زمینه های مشکل را فعلا انتخاب نکنید. حال تصمیم بگیریم که در آن زمینه رفتار بدون غرور را تمرین کنید. یعنی بروید توی دل ترس. سعی کنید با استفاده از تغییر زاویه دید و تصورِ خود واقعی بدون غرور، آن رفتار را انجام دهید. می دانم سخت است اما راهش همین است. یک بار برای همیشه شاخ غرور را بشکنید.بعد از زمینه اول سراع زمینه های بعدی بروید.این مسیر را تا آنجا ادامه دهید که خیالتان راحت شود که دیگر شما بر غرور احاطه دارید نه غرور بر شما.

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دیدگاه

نام *

ایمیل *

وب‌ سایت

مرا با ایمیل از پاسخ به نظرم مطلع کن.

واقعا عالی بود .چقدر عالی همه چیز رو توضیح دادید .خیلی استفاده کردم .بسیار سپاسگزارم

سلام به سرکار خانم زهرای بزرگوار
خیلی خوشحالیم که این مطلب مورد توجه و پسند شما قرار گرفته

درود بر شما
خدا خیرتون بده.

سلام خدمت جناب آقای شاهین عزیز
خوشحالم این مطلب مورد توجه تون قرار گرفته

سلام. مطلب بسیار عالی و مفیدی بود. خیلی به من کمک کرد. الان که مشکلم رو فهمیدم خدارو شکر خیلی آروم ترم. موفق و پیروز باشید

سلام خدمت سرکار خانم مریم بزرگوار
خوشحالم این مطلب براتون مفید بوده

چطور غرور خود را حفظ کنیم

سلام
اول اینکه بابت مقاله خیلی مفیدتون سپاسگزارم
دوم در مورد غرور در دین اسلام خیلی نکوهیده شده و فروتنی و عزت نفس خیلی ستایش شده ولی از طرفی بزرگانی مثل حضرت محمد (ص) یا امام علی(ع) یا ابن یمین میگن در برابر فرد فروتن فروتن باش و در برابر فرد مغرور مغرور باش یا به او بی اعتنا باش ابن یمین میگوید ک این رفتار با افراد مغرور جزء ادب است و همه ی اینها به این خاطر است تا طرف مغرور به ذلت و خواری کشیده بشه شاید ک اینگونه واقعیت و نتیجه ی غرورشو ببینه و دست از این غرور برداره ولی شما گفتین ک کسی ک در برابر افراد مغرور مغرور رفتار میکنه برای اینه ک احساس کمبود ارزش خودش رو جبران کنه من کمی گیج شدم و نمیدونم خط قرمز اینجا کجاست شما میتونید من رو راهنمایی کنید؟؟

سلام به شما دوست عزیز
منظور بنده در مورد مطلبی نوشتم این بوده که ما نباید اجازه بدیم که فرد مغرور برای ما تعیین کند که چه کاری یا چه رفتاری انجام بدیم.
بلکه باید خود ما آگاهانه انتخاب کنیم که چه رفتاری انجام دهیم.
اینکه ما با فرد مغرور مثل خودش باید برخورد کنیم درست نیست، بلکه فکر می کنم منظور حدیث اینه که حتما لازم نیست با فرد مغرور فروتنانه برخورد کنیم چون شاید لازمه بدونه که آدمها اگر در برابرش فروتن هستند، به خاطر ضعف شان نیست بلکه انتخاب خودشان است.
البته اگر فردی در برابر فردی مغرور، دوست داشته باشد رفتاری مغرورانه در پیش بگیرد تا او را تحت تاثیر قرار دهد، این به خودی خود ایرادی ندارد. منتها مهم این است که این رفتار باید آگاهانه باشد. یعنی حواسم باشد که چرا مغرورانه دارم رفتار می کنم و دقیقا چه هدفی دارم. نه اینکه ناخودآگاه با فروتن، فروتنانه رفتار کنم و با مغرور، مغرورانه. چون گاهی ممکنه با فرد مغرور اگر فروتنانه رفتار کنید، تحت تاثیر فررتنی قرار بگیرد و خجالت زده شود.
در نهایت اینکه در مواجهه با هر فردی چه رفتاری باید داشته باشیم، هیچوقت یک نسخه کامل و از پیش تعیین شده ای وجود ندارد.
بلکه با توجه به شناختی که از خودمان داریم، با توجه به شناختی که از فرد داریم و با توجه به شرایط حاکم بر رابطه و زمان و مکان و موقعیت رابطه باید تصمیم بگیریم که چه رفتاری مفید است. که البته حتی با رعایت تمام این موارد بازهم ممکن است نتیجه نگیریم. و این مسئله کاملا طبیعی است.
وظیفه ما این است که احتمال نتیجه گیری را تا جای ممکن بالا ببریم و مسئولیت کامل رفتارمان را به عهده بگیریم. گاهی نتیجه از دست ما خارجه و به واکنش طرف مقابل هم بستگی داره.

بایت وقتی که برای پاسخ دادن به سوال من گذاشتین سپاسگزارم و پاسختون خیلی به من کمک کرد ،با سپاس

خواهش می کنم
خوشحالم که براتون مفید بوده
در خدمتتون هستم

سلام استاد خسته نباشید خاستم بپرسم تست هوش معتبر سراغ دارین معرفی کنین من در ارتباط اجتماعی دچار مشگل هستم میخام بفهمم کدام قسمت از مغزم مشگل داره راهنمایی میکردین خیلی ممنون میشدم باز ببخشید شرمنده مزاحمتون شدم

سلام به سرکار خانم یکتای بزرگوار
هیچ قسمتی از مغز شما اشکالی نداره
مشکلی نداره اگر بخواین تست هوش بزنین
بهتون معرفی می کنم
اما مشکل شما اینجا نیست
بلکه شما فقط نیاز به آموزش و تمرین دارید. با آموزش و تمرین در ارتباط اجتماعی قوی میشین.
فعلا من در مورد مهارت های اجتماعی فایل یا مقاله خاصی ندارم
اما در گوگل سرچ کنید : چگونه مهارت های اجتماعی ام را بالا ببرم
کلی مقاله و مطلب می تونید در این مورد پیدا کنید

ممنون میشم معرفی کنید? اما این مهارت اجتماعی که میفرماید به چندین سایت سری زدم و کلی هم مطالعه کردم ولی متاسفانه کارایی نداشته ینی نمیگمامطالبش به درد نخور بوده و…اون چیزایی رو یاد میده که خودمم بلدم

دقیقا چه مهارتی مد نظر شماست؟

ازشخصیت کاکتوس بودن دربیاره..

جالبه
شخصیت کاکتوس دقیقا چه خصوصیاتی داره؟

? درسته زیادی جالبه ??

خوشحالم که این مطلب مورد توجه تون قرار گرفته

سلام ممنون ازمطالب خوبتون .تست غرورهم دارید؟

خوشحالم مطالب ما موردتوجه تون قرار گرفته
فعلا خیر
اما ممنون از پیشنهادتون
حتما این مورد رو پیگیری می کنم اگر چنین تستی باشه در سایت قرارش می دیم

???

سلام روزتون بخیر
خیلی از اطرافیانم بهم میگن مغروری ولی خودم اینجوری فکر نمیکنم(شاید درگیر خود آرمانیم باشم…)ولی دوستای صمیمیم که منو بهتر میشناسن این حسو نسبت به من ندارن و میگن قبل از آشنایی باهات فکر میکردیم مغروری ولی اصلا اینطوری نیستی…
بعضی از رفتارام هم شاید به خاطر کمبود اعتماد به نفسم باشه(اینکه دوست ندارم خیلی تو جمع باشم چون احساس کمبود میکنم نسبت به بقیه.. نمیتونم احساساتمو راحت بیان کنم…حرف نزنم که کم نیارم چون اطلاعاتم کمتر از بقیه ست…استعدادی ندارم که ازش بگم و…)
کم کم دارم قبول میکنم که از غرور باشه…نمی‌دونم واقعا

سلام به شما سرکار خانم پریای بزرگوار
این غرور به علت حمایت از عزت نفس کم شما به وجود آمده و در بسیاری از افراد وجود داره فقط شکلش متفاوته
یکی مثل شما سعی می کنه با کمتر حرف زدن و کمتر در جمع حاضر شدن از عزت نفس کمش دفاع کنه و دیگری ممکنه با زیاد حرف زدن و دائم توی جمع بودن اینکار رو انجام بده
اما اونچه که مسلمه هر دو نشان از خودکم بینی داره
پیشنهاد می کنم سری مقالات ما رو در مورد خودکم بینی مطالعه کنید. روی عبارت زیر کلیک کنید تا به اولین مقاله ما هدایت بشید :خودکم بینی چیست؟

سلام تشکر از مقاله خوب و مفیدتون. پایدار باشید

سلام به جناب علی آقای عزیز
خوشحالم که این مطلب مورد توجه تون قرار گرفته

سلام‌…ممنونم که جوابمو دادین??ینی این مشکلات بیشترش بخاطر وسواس فکریه؟یه مشکل دیگه هم دارم مثلا اگه یکی بهم بگی افسرده ای فاز افسرده ها رو برمیدارم یکی بگه مغروری فاز مغرورا رو بر میدارم همش استرس میگیرم مغرورم چیکار کنم افسردم چیکار کنم …اینا هم برای وسواس فکریه؟فک کنم عزت نفس پایینم با وسواس فکری که کلا تو خونواده ما ارثیه باعث شده اینجوری بشم….

سلام مجدد خدمت سرکار خانم نازنین بزرگوار
ممکنه وسواس فکری داشته باشید اما یکی از مشکلات شما بر می گرده به قبل از وسواس فکری
اینکه حرف و نظر بقیه رو بدون دلیل موجه می پذیرید و درگیرش میشید
نظر بقیه فقط نظر شخصی اوناست ولی معلوم نیست که چقدر منطبق بر واقعیت و برپایه استدلال باشه
تازه بعد از بررسی اگر متوجه شدید درسنه، اینکه خیلی خوبه. متوجه میشید ایرادی داشتید که خودتون بهش آگاه نبودید و الان آگاه شدید.
پیشنهاد می کنم دوره رایگان عزت نفس و اعتماد به نفس مارو شرکت کنید. چون این دروه خیلی میتونه بهتون کمک کنه هم در رشد عزت نفس و هم تغییر نگرش و افزایش آگاهی شما.برای شرکت در این دوره روی عبارت زیر کلیک کنید :دوره رایگان اعتماد به نفس و عزت نفس

سلام ممنون از مقاله ی خوبتون
با آدمهای مغرور و لجباز چه برخوردی بکنیم؟ من خودم کمی مغرورم ولی نسبت به مغرورها صدپله بدتر میشم

سلام خدمت سرکار خانم سپیده بزرگوار
خوشحالم که مقاله مورد توجه تون قرار گرفته
وقتی که احساس ارزشمندی ما درونی نباشه، وقتی ارزشمندی رو فقط از بیرون از خودمون دریافت کنیم، پس رفتار افراد مغرور به شدت باعث میشه که ما احساس کم ارزشی کنیم. برای مقابله با این احساس کم ارزشی سعی می کنیم به آدمای مغرور بی اعتنایی کنیم یا در مقابل شون مغرورتر باشیم ، تا این احساس کم ارزشی خودمونو جبران کنیم. در واقع با این رفتار می خوایم از عزت نفس مون دفاع کنیم. البته این رفتار خیلی عجیب نیست یا مختص به شما نیست، بسیاری از ما همینطور هستیم.
اما فرد با عزت نفس رفتار خودشو بر اساس رفتار بقیه تنظیم نمی کنه و سعی می کنه آنچه که فکر می کنه مناسبه رو از خودش بروز بده. البته گاهی هم ممکنه فرد باعرت نفس تشخیص بده که با فرد مغرور با بی اعتنایی رفتار کنه. اما هدفش اینجا رفع کم ارزشی خودش نیست، بلکه اهداف دیگه ای رو دنبال می کنه.
در کل بدونید همه آدم های مغرور، خودشیفته و متکبر قطعا از درون کمبودی رو احساس می کنند که سعی می کنند با این رفتار این کمبود رو جبران کنند. الان که شما آگاه شدید به این موضوع، دیگه علت رفتارهای توام با غرور رو بیشتر درک می کنید.
اینکه چه برخوردی با آدم های مغرور بکنید خیلی بستگی به نقش اون آدم در زندگی شما و شرایط رابطه شما با اون فرد داره. رفتار با یک پدر مغرور با رفتار با یک همکار مغرور و حتی با یک رئیس مغرور متفاوته.
فقط چیزی که مهمه نباید بازیچه فرد مغرور باشید. یعنی صرف اینکه چون یک نفر مغروره کاری رو انجام بدید که فقط حال اونو بگیرید. تمام جوانب رو در نظر بگیرید و رفتاری که مناسب با شرایط شماست رو انجام بدید. رفتار مناسب هم رفتاریه که اولا مطابق با معیارهای شما باشه، دوما هزینه و پیامد های مثبت و منفی اون رفتار رو بررسی کرده باشید و از روی آگاهی انتخابش کرده باشید نه فقط از روی احساسات.

من اعتماد به نفسم پایینه بخاطر دندونام نه میتونم بخندم نه با کسی راحت حرف بزنم غیر اونم همش استرس دارم که اگه اینارو بکنم مسخرم میکنن اگه اونکارو بکنم مسخرم میکنن…نمیدونم چیکار کنم میگن لجبازی ولی واقعا برا لجبازیم نیس من برا دندونام با کسی نمیتونم راحت باشم …میترسم با بچه ای بازی کنم بعد دست بزاره روی شخصیتم و ناراحت بشم…خیلی حساس و زود رنجم…انقد بهم گفتن ساکتی با این خوش نمیگذره و این حرفا که از همه متنفرم خودمم دوس ندارم اصن حالو حوصله ندارم وسواس شدید دارم و حتی نمیتونم بفهمم مغرورم یا نه…همش میترسم حرفی بزنم که بعدش ضایع بشم

من پیشنهاد می کنم که حتما برای درمان وسواس فکری تون اقدام کنید
اما قبلش می تونید در دوره رایگان عزت نفس و اعتماد به نفس ما شرکت کنید
این دوره به افزایش عزت نفس و اعتماد به نفس تون خیلی کمک می کنه اما شاید به درمان وسواس فکری تون خیلی کمک نکنه ولی بی تاثیر نیست. شما این دوره رو برای افزایش عزت نفس شرکت کنید نه برای درمان وسواس.
برای شرکت در این دوره رایگان و غیر حضوری روی عبارت زیر کلیک کنید :دوره رایگان و غیرحضوری عزت نفس و اعتماد به نفس

سلام…من وسواس فکری شدید دارم اصن نمستونم بفهمم غرور دارم یا نه☹خسته شدم اصن راهی نیس که کمکم کنه من کدومشو حل کنم وسواس افرسدگی یا غرورو اصن خودمو دوس ندارم و به شدت حساسم بعضی نشونه های غرورم دارم انقد بهم گفتن تو خیلی ارومی که تا یکی بهم میگه ارومی ازش متنفر میشم خیلی حساسم خسته شدم سرم داره منفجر میشه

سلام به سرکار خانم نازنین بزرگوار
برای درمان واسواس فکری پیشنهاد می کنم حتما به روان درمانگر مراجعه کنید
با درمان و کنترل واسواس فکری تون احتمالا بسیاری از مشکلاتی که فرمودید حل میشه
درمان حضوری بیشترین تاثیر رو داره

سلام.ممنونم بابت مقاله ی خیلی خوبتون.اگر میشه کتابی هم تو این زمینه معرفی کنید.

سلام جناب آقای وزیری عزیز
ممنون از شما و خوشحالم که این مقاله مورد توجه تون قرار گرفته
متاسفانه کتابهای زیادی در مورد غرور نوشته نشده
اما یک کتاب هست به اسم غلبه بر غرور عصبی نوشته دکتر پیمان آزاد که خود من برای نوشتن این مقاله از این کتاب کمک گرفتم

عالی عالی عالی

ممنون از شما جناب عموحسام عزیز

سلام خدا قوت واقعا عالی بود ممنون از شما

سلام به شما جناب دوست عزیز
ممنون از لطف و محبت شما

سلام به شما دوست عزیز
ممنون از لطف شما

واقعا هرسه تا مقاله عالی بودن…خداخیرتون بده کمک بزرگی ب بنده کردین خیلی درگیر این مسئله بودم از غرور خودم دارم ب مرز دیوونگی میرسم ولی با این متن مطمئنم ب نتیجه میرسم تشکر…

سلام به شما سرکار خانم بدرانی بزرگوار
ممنون از لطف و محبت شما
خوشحالم که این مقاله براتون مفید بوده و تونسته انقدر راهگش باشه
تبریک میگم به شما که پیگیرانه به دنبال راه حل این مشکل بودید

سلام
ممنونم بابت این مقاله مفید و عالی
بسیار استفاده کردم

سلام به شما سرکار خانم موسوی
خوشحالم که مقالات سایت مورد توجه تون قرار گرفته

متشکرم بابت این اطلاعات عالی

سپاس از لطف و توجه شما

تمام مقالات رو خوندم عالی بود.بینهایت سپاس

سلام به شما
ممنونم از محبت و لطف بی کران شما

واقعا عالی بود دمت گرم?

موفق باشی…

ممنونم از زحمات شما بابت این مقاله

سپاس از لطف شما

سلام،خسته نباشید
واقعاً متن عالی بود
خلاصه و دقیق

سلام به شما
خوشحالم که مقاله مورد توجه تون قرار گرفته

ممنون از مقاله ای که به اشتراک گذاشتید.خیلی استفاده کردم،مشکل بزرگ من همین غرور که با من رشد کرده،امیدوارم برکتش تو زندگیتون جاری بشه.آمین

سلام به شما جناب آقای تاران عزیز
سپاس فراوان از شما و خیلی خوشحالم که این مقاله براتون مفید بوده

با تشکر فراوان از مقاله و راه کار های بسیار مفید.

سپاس از لطف قراوان شما

مقاله خوبی بودامامشکل من اینه که باافرادمغرورتوزندگیم چه کنم

سلام به شما
بسیار سوال خوبی پرسدید
حتما در این مورد یک فایل آموزشی تولید خواهم کرد

سلام ممنونم از متن زیباتون ولی من توجیه نشدم

ممنون میشم بفرمائید که از چه نظر توجبه نشدید

سلام، بیان مسئله، تأثیرش تو روزگارمون، ارائه راه حل کاربردی و منطقی.
ممنونم، خدا همیشه ازتون راضی باشه

سپاسگزارم از حسن توجه و دقت شما
و خوشحالم که مقاله رو انقدر مفید دیدید
جالبه بدونید این مقاله جز پربازدیدترین مقالات سایت ماست

ممنون مقاله شما.قطعا کمک می کنه.
لطفا به این مقاله ها ادامه بدید و در دسترس قرار بدید

خواهش می کنم جناب بهبهانیان عزیز
حتما به این مسیر ادامه خواهیم داد و از شما ممنونم که با نظرات ارزشمند خودتون باعث قوت قلب ما می شید

بخشید یه سوال یه مدتیه که من خیلی دارم سعی میکنم غرورمو بزارم کنار ولی این هیچ وقت از نظر دوستام به چشم نمیاد و همیشه میگن تو هیج وقت نمیخوای تعییر کنی و بااینکه من بهشون میگم که زمان میبره و چیزی نیست که من بخوام دوساعت دیگا درست بشم ولی شاید اون زمان قبول بکنن ولی به محض یک نوع رفتار عادی از من ادن رفتار رو به منظور غرور برمیدارن و کلی باهام بحث و دعوا میکنن به نظرتون من چی کارکن‌م

سلام به شما سرکارخانم اکبری بزرگوار
در مورد تغییر شما درست می گید. تغییر یک پروسه زمان بر هست و حتی اگر بعد از دو ساعت هم اتفاق بفیته اما ماندگار نیست.
میشه یکی دو نمونه از رفتارهایی که دوستان تون به خاطر اونا به شما میگن مغرور برامون بنویسید

چقدر خوب بود… صمیمانه و از ته دل ممنونم ازتون

خوشحالم که این مقاله مورد توجه تون قرار گرفته
و ممنونم که نظر ارزشمندتونو برای ما فرستادید

Kheili Mamnonam matne ravan o karbordi va tasirgozari bod. ba anjame in marahel tonestam kheili az moshkelatam ro rishe yabi konam va dar masire hal kardaneshon pa pish bezaram, piroz bashid.

خوشحالم که این مقاله مورد توجه تون قرار گرفته
و واقعا تبریک میگم که قدم در مسیر تغییر برداشتین و راه کارهارو اجرا می کنید

بسیار مفید و تاثیر گذار. تشکر از شما

ممنونم از شما
خوشحالم مورد توجه تون قرار گرفته

درود بر شما خیلی خوب و عالی مسئله غرور توضیح و راهکارهای عملی رو هم ارائه دادید . موفقیت تون روز افزون

سپاسگزارم از شما سرکار خانم ستاری بزرگوار
خوشحالم که این مقاله که یکی از مقالات مورد علاقه خود بنده هم هست مورد توجه تون قرار گرفته

سلام به نظر بنده بسیار عالی بود

سلام به شما دوست بزرگوار
سپاسگزارم از شما

خیلی کمکم کرد مقاله تون حتی نمی دونستم اسم کارایی که می کنم غروره ممنون واقعا

خداروشکر که براتون مفید بوده
حق با شماست
بسیاری از افراد مغرورن اما خودشون اینجوری فکر نمی کنن

سلام.فقط میتونم بگم ممنون ممنون ممنون عالی بود.

سپاسگزارم از شما
لطف دارین
خوشحالم که این مقاله مورد توجه تون قرار گرفته

غرور مردانه یکی از ویژگی های جدانشدنی از شخصیت مردان است چرا که معمولا مردها بیش از زنان طالب غرور، اقتدار و بزرگی هستند. شکستن غرور مردانه را باید جزو خط قرمز‌های زندگی مشترک بدانیم که حتی ممکن است منجر به از هم پاشیدن زندگی مشترک شود. یک مرد به سختی می‌تواند شکستن غرورش را از طرف کسی (مخصوصا همسرش) بپذیرد و تحمل کند. همان طور که شکستن غرور مرد عواقب سنگینی دارد، ارضا غرور مردانه نیز پیامدهای مثبتی در ایجاد زندگی مشترک موفق به همراه خواهد داشت. در ادامه مقاله به بررسی خصوصیات غرور مردانه و راه‌های حفظ آن می‌پردازیم. 

 

برای دریافت مشاوره در زمینه غرور مردانه می‌توانید با مشاوران مرکز مشاوره روانشناسی حامی هنر زندگی از طریق تلفن ثابت از کل کشور با شماره 9099075228 و از تهران با شماره 9092305265 تماس بگیرید.

 

به طور کلی مردان چند نیاز اساسی روحی دارند که توجه به آنها از جانب همسر، باعث ارضا آنها می‌شود و زندگی مشترک به خوبی دوام پیدا می‌کند. این نیازها عبارتند از:

چطور غرور خود را حفظ کنیم

یکی از مهمترین مسائلی که غرور مردانه را حفظ می‌کند و حس ارزشمند بودن به مردان می‌دهد تایید شدن از سوی همسرشان است. این رفتار به حفظ عزت نفس مردان کمک می‌کند. بطور خلاصه خوب است که زنان این چهار مشخصه مردان را در نظر داشته باشند:

-مردان دوست دارند که مورد علاقه‌ترین شخص در نظر همسرشان باشند

-آنها دوست دارند که از طرف همسرشان مورد قدردانی قرار گیرند

-مرد دوست دارد که همسرش علاقه خود را به او نشان دهد

-مردان نیاز زیادی به تشویق های همسرشان دارند

 

صحبت کردن از برخی از موضوعات غرور مردان را به شدت جریحه‌دار می‌کند. البته غرور مردان به صورتهای مختلفی شکسته می‌شود، اما تحقیقات نشان داده است که موضوعات زیر از خط قرمزهای مشترک میان همه ی مردان است:

وضعیت و قدرت مالی هم برای مردان و هم برای زنان بسیار حائز اهمیت است. تامین نیاز های مالی از وظایف مشخص شده مردان است و به همین دلیل مردان احساس می‌کنند که قدرت مالی آنها نشان‌دهنده ارزشهای درونی و شان شخصیتشان است. زمانی که زن چه به صورت کنایه و چه به صورت مستقیم وضعیت مالی مرد را تحقیر می‌کند، غرور او نیز به شدت آسیب می‌بیند. متاسفانه وضعیت مالی چیزی نیست که یک مرد بخواهد به سرعت آن را تغییر دهد و نیازمند مدت زمان طولانی کار و فعالیت است. 

اکثر مردان به مرور زمان و با افزایش سن موهای خود را از دست می‌دهند. همه ی مردان نگران این موضوع هستند که با از دست دادن موهای خود جذابیتشان را از دست بدهند و دیگر مورد علاقه همسرشان نباشند. شاید آنها نگرانی از این موضوع را واضح نشان ندهند اما این یکی از  موضوعاتی است که روی آن حساس هستند و  زنان باید مراقب آن باشند.

قد بلند یکی از ویژگی‌های مردانه است که نشان دهنده قدرت و جذابیت است و به صورت ناخودآگاه، همه ی افراد مردان را با قد بلند تصور می‌کنند. همان طور که چاقی و اضافه وزن برای زنان یک امری حساسیت‌برانگیز است، قد کوتاه نیز از نقطه ضعف‌های اکثر مردان است. مردانی که قد کوتاهی دارند به خودی خود از این موضوع رنج زیادی می‌برند، حالا کافی است که به همین دلیل از طرف همسرشان سرکوفت بشنوند؛ غرورشان جریحه دارد می‌شود و حتی ممکن است دچار افسردگی شوند.

 

همان طور که شکستن غرور مرد پیامدهای سنگینی دارد، ارضای آن نیز پیامدهای بسیار مثبتی در زندگی مشترک به وجود می‌آورد. زنان می‌توانند با برخی رفتارهای ساده و سیاست های زنانه غرور همسر خود را ارضا کنند و او را پیش از پیش عاشق خود کنند.

همان طور که در بالا گفته شد، مردها خط قرمزهایی دارند که حفظ آنها ضروری است. اگر همسرتان مشکلی دارد که می‌دانید برایش مهم است، آن را بازگو نکنید و حتی طوری برخورد کنید که آن مشکل را بی‌اهمیت جلوه دهید. با همسرتان به گونه ای رفتار کنید که نشان دهد حتی با وجود مشکلات نیز بازهم عاشق او هستید و برایش احترام قائلید.

به صورت مستقیم از همسرتان ایراد نگیرید. اگر کارش مشکل دارد به صورت غیر مستقیم به او بگویید. ابتدا از کارش تعریف کنید و سپس مشکل را غیر مستقیم مطرح کنید. نقش همدم و همراه داشته باشید نه آقابالاسری ایرادگیر. مثلا اگر فکر می‌کنید که همسرتان در کار تجاری خود اشتباه می‌کند به او بگویید «من مطمئنم تو همیشه درست ترین کارها را می‌کنی و بهترین تصمیم ها را می‌گیری، اما احساس نمی‌کنی که اگر…»

هنگام سرکار رفتن او را با محبت بدرقه کنید و موقع بازگشت نیز با محبت و آغوش گرم به استقبالش بروید. اینگونه او متوجه می‌شود که شما برای او ارزش زیادی قائل هستید و نبودش در خانه به چشم می‌آید. همچنین این برخورد نشان دهنده این است که شما برای کارهایی که همسرتان برایتان می‌کند ارزش قائلید و از او قدردانی می‌کنید.

ممکن است برخی‌ها فکر کنند که با انجام این کار از قدرت خود در خانه و تصمیم‌گیری شان کم می‌کنند. اما این طور نیست، شما به عنوان یک زن می‌توانید نظر خود را مستقیما بگویید و ترجیح خود را مشخص کنید. اما برای اینکه غرور و قدرت همسرتان حفظ شود، بهتر است در آخر، تصمیم نهایی را به عهده او بگذارید.

حتی اگر در خانه با همسرتان مشکل دارید، در جمع این موضوع را عنوان نکنید و او را مقابل اطرافیان تکریم کنید و بزرگ نشان دهید. همسرتان را در جمع با کلمات محبت آمیز صدا بزنید و از ویژگی ها و شایستگی‌هایش بگویید. مردان از این که توسط همسرشان در جمع تایید و ستایش شوند، به شدت لذت می‌برند و احساس غرور می‌کنند. حتی در این صورت بیشتر به همسرشان علاقه مند می‌شوند. اگر مساله حفظ غرور مردانه دغدغه‌ی شماست می‌توانید راجع به آن با روانشناس متخصص مشورت کنید و به راه‌حل‌هایی برسید. 

 

برای دریافت مشاوره در زمینه غرور مردانه می‌توانید با مشاوران مرکز مشاوره روانشناسی حامی هنر زندگی از طریق تلفن ثابت از کل کشور با شماره 9099075228 و از تهران با شماره 9092305265 تماس بگیرید.

هنر زندگی اولین سامانه مشاوره روانشناسی تخصصی کشور با مجرب ترین مشاوران روانشناسی پاسخگوی سوالات و مشکلات شما در زمینه های مشاوره خانواده ، ازدواج ، طلاق ، تربیت کودک ، جوانان ، مهارت های ارتباطی ، ترک اعتیاد ، مشاوره روانشناسی ، روان درمانی و … می باشد. به امید زندگی شاد و سالم برای یکایک مردم ایران…

با عضویت در خبرنامه، از جدیدترین و بهترین کتاب ها و مقالات روانشناسی اطلاع پیدا کنید…

© کلیه حقوق برای حامی هنر زندگی محفوظ می باشد. انتشار مقالات با ذکر منبع بلامانع می باشد.

انسان ها تیپ های شخصیتی متفاوتی دارند. شخصیت خودشیفته، شخصیتی است که خود را بالاتر از دیگران و ستودنی می داند و خود را محور محیط پیرامون و دنیا می پندارد.

غرور به معنی فریفتن ، بیهوده امیدوار کردن کسی را ، و احساس کاذب برتری داشتن و به معنای تکبر ، خودبینی و گستاخی می آید . غرور و خودخواهی بیماری کشنده ای است که انسان و دنیای اطرافش را به نیستی و تباهی می کشاند. همانطور که در تاریخ خوانده ایم یا شنیده ایم افراد جاه طلب ، مغرور و خودخواه مثل چنگیز، اسکنر ، هیتلر ، استالین ، موسیلینی و……..عواطف و احساسات مردم را در نظر نگرفته و افراد بی گناه بیماری را به خاطر همین غرور سرکش و خودخواهی شان به خاک و خون و ورطه نیستی کشانده اند و تا ابد چهره ای منفور از خودشان به جای گذاشته اند. افراد مغرور و خودخواه طعم عشق ورزیدن را نچشیده اند و کسانی که عشق درونشان نباشد مسلمأ از کینه و نفرت لبریزند ، این افراد با بدبینی به دیگر افراد دنیا نظر دارند و همه را در مقابل خود دشمن می دانند ، افراد مغرور حاضرند زندگی و آسایش را از دیگران سلب کنند تا خودشان در آسایش و راحتی زندگی کنند ، افراد مغرور برای خودشان ارزش بالائی قائل هستند و دیگران را پست و کمتر از خودشان می دانند.

غرور یک بیماری روانی است که می تواند در سراسر روح انسان ریشه دوانده و تا سرحد مرگ آن را پیش برد ، که در مراحل ابتدایی شکل گیری می توان با آموزه های دینی و اخلاقی ، رعایت هنجار و تربیت سالم آن را از بین برد ، درمان غرور با تواضع و فروتنی امکان پذیر است یعنی اینکه همواره خود رانه از دیگران کمترپندارد ونه از آنچه هست و مستحقش هست بیشتر بداند.

غرور انسان را از رسیدن به اهداف عالی و انسانی باز می دارد، زیرا غرور اجازه مشورت خواهی و کمک از دیگران را از اوسلب می نماید ، فرد اگر به مبداء هستی اعتماد و اطمینان داشته باشد می داند هرآنچه در زندگی بدست آورده است ، خداوند به او عطاء نموده ، پس غرور برای چه؟ ( شغل ،مقام ، شهرت ، مال و ثروت ، همسر و فرزند و حتی عشق و محبت ، دوست داشتن ، زیبایی ، عقل و دانش ) همه وهمه هدیه هایی از جانب خداوند و به صورت عاریت نزد ماست و هر موقع اراده نماید می تواند آنها را از ما بگیرد ، پس وقتیکه مالک چیزی نیستیم ، فخر فروشی و غرور نسبت به چیزهای عاریه ای ، بیهوده و عبث است .

چطور غرور خود را حفظ کنیم

انسان ها تیپ های شخصیتی متفاوتی دارند. شخصیت خودشیفته، شخصیتی است که خود را بالاتر از دیگران و ستودنی می داند و خود را محور محیط پیرامون و دنیا می پندارد. شخصیت خودشیفته نماد بارز انسان خودخواه است، چنین افرادی از دوران کودکی چنان بار آمده اند که گویی همه چیز باید حول محور آن ها بچرخد و اگر غیر از این باشد، اتفاق ناخوشایندی افتاده است. چنین افرادی ممکن است از سوی نزدیکان و خانواده با همین خصوصیات پذیرفته شوند اما در تعاملات اجتماعی قطعا با مشکلات زیادی روبه رو می شوند که چون قدرت پذیرش آن را ندارند و از آن تحت عنوان بی عدالتی یاد می کنند.

در واقع فرد خودشیفته همه خوبی ها را برای خودش می خواهد و با بدی ها نیز تا زمانی که به ضررش نباشد کنار می آید. اما زمانی که جایگاه وی به هر دلیلی به خطر بیفتد، دنیای ذهنی وی همان ویژگی ها و خصلت ها را طور دیگری تعبیر می کند. از سوی دیگر دوست داشتن خود بخشی از توان و ظرفیت روانی همه انسان هاست که بدون آن نمی توانند ادامه حیات دهند.

تعاملات انسان در زندگی پیچیده امروزی باعث شده است که نحوه نگرش به خود متحول شود، زندگی مدرن، عناصر و ابزارهایی را به انسان تحمیل کرده است که مستقیم و غیر مستقیم روابط خود را با دیگران تحت تأثیر قرار می دهد؛ در این فرآیند انسان برای حفظ منافع خود، دفع خطر، رفع احساس تهدید و ایجاد پناهگاه امن، گویی راه دیگری جز فربه کردن حس خودخواهی پیدا نکرده است. به عبارت دیگر فرد برای پیگیری اهداف و اغراض خود به خودخواهی دامن می زند.

نکته این جاست که مرز خود دوستی با خودخواهی از چگونگی تعاملات اجتماعی فرد مشخص می شود.

عملکرد فرد خودخواه باعث ایجاد ترس، تهدید یا آزار یا پایمال شدن حقوق دیگران می شود و باید مانع از رشد آن شد.

در مقابل عملکرد فردی که خود را دوست دارد باعث رشد و شکوفایی روانی، اجتماعی و فردی می شود بدون این که مانعی سر راه دیگران ایجاد کند و این ویژگی پذیرفته شده است.

در ادامه مطلب به چند راهکار که در غلبه بر خودخواهی تاثیر دارد، اشاره می کنیم.
۱ – بپذیرید که خودخواه هستید زیرا اگر این اولین قدم را طی نکنید برای روبه روشدن با آن به آمادگی کامل نرسیده اید. این گام بسیار دشوار است و صداقت زیادی می طلبد. لازم است چند روز به رفتار و حرکات خود بیندیشید و رفتارهای خودخواهانه را تشخیص دهید.

۲ – بپذیرید که بعضی خصوصیات شما ناپسند است. همه ما از ناراحتی و رنج کشیدن دوری می کنیم، البته می توان همچنان خودخواهانه زندگی کرد اما برای رشد و تکامل باید سختی کشید.

۳ – یاد بگیرید که تا نبخشید نمی توانید خودخواهی را از خود دور کنید. بخشنده باشید و بدون داشتن توقع، نیکی کنید. ممکن است احساس کنید مورد ظلم واقع شده اید اما باید بدانید انسان فطرتا بخشنده است و هر قدر انسان ببخشد، عملکرد او به انسانیت نزدیک تر می شود. بنابراین در لحظات حساس و دشوار زندگی، تصمیمات درست بگیرید.

۴ – در برابر خودخواهی دیگران صبور باشید. ممکن است در راه مبارزه با خودخواهی تنها باشید و اطرافیان همچنان خودخواهانه به زندگی ادامه دهند. با آن ها صبور باشید و از رفتارهای آنان، عمق زشتی خودخواهی را دریابید.

بدون تردید، از جمله خصوصیات لاینفک موجود در شخصیت مردان، غرور مردانه محسوب می شود. به طور کلی، مردان در مقایسه با زنان، غرور و اقتدار را به میزان بیشتری در کانون توجهات خود قرار می دهند. از سوی دیگر، خدشه وارد شدن به غرور مردانه، از جمله خط قرمزها و مرزهای یک زندگی مشترک به شمار می رود. چرا که زیر سوال رفتن بزرگی و اقتدار مرد به ویژه در زندگی مشترک می تواند عواقب سنگینی مانند متزلزل شدن پایه های زندگی مشترک را با خود به همراه داشته باشد.

در سوی مقابل، اهمیت و ارزش قائل شدن برای غرور مردانه آثار و پیامدهای مثبت و سازنده ای را در زندگی زناشویی متبلور می سازد. بدون تردید، اختلافات و تعارضات میان زن و شوهر در هر زندگی مشترک، از جمله موارد اجتناب ناپذیر به شمار می آید. مضاف بر این، زندگی های امروزی با موجی از قهر، آشتی، فراز و نشیب پیوند خورده است.

در بسیاری مواقع پیش آمده است که در اثر اختلاف نظرهای ایجاد شده بین زوجین، زن به صورت غیر ارادی و بدون هیچ قصدی، غرور و اقتدار مردانه را نشانه رفته و آن را زیر سوال می برد. در این شرایط ممکن است مرد واکنش های بسیار شدید و نامتعارفی را از خود بروز بدهد. بر همین اساس، شناخت و اهمیت قائل شدن برای غرور مردانه می تواند در بسیاری مواقع تاثیرات مثبت و قابل توجهی را در لایه های مختلف زندگی زناشویی از خود برجای گذارد.

یکی از مؤلفه های تاثیر گذار و حائز اهمیت برای تداوم و پایداری زندگی مشترک، حفظ و ارزش نهادن به غرور مردانه تلقی می شود. بر همین اساس و به منظور ادامه زندگی مشترک و حفظ روابط عاشقانه به ویژه در موقعیت های سخت و دشوار، توجه نمودن به نیازهای اساسی مردان، از اهمیت بسزایی برخوردار می باشد.

چطور غرور خود را حفظ کنیم

بدون اغراق، مردان همواره دوست دارند که از سوی شریک زندگی خود مهر تایید خورده و مورد تحسین واقع شوند. بر این اساس، تایید شدن از جانب همسر، یک راهکار مؤثر و کاربردی در جهت حفظ غرور مردانه به شمار می آید. شایان ذکر است که تایید شدن مردان از سوی شریک زندگی، حس ارزشمند بودن را در سرتاسر وجود آنها متجلی می سازد. به همین جهت، ضمن حفظ عزت نفس مرد، اعتماد به نفس او نیز به میزان قابل توجهی افزایش پیدا می کند.

بدون شک و تردید، مردان همواره دوست دارند در نظر همسرشان مورد علاقه ترین شخص به شمار روند. بر همین اساس، قدردانی کردن همسر از مرد، در تداوم و مستحکم ساختن پایه های زندگی مشترک بسیار تاثیر گذار و مؤثر می باشد. علاقه نشان دادن زن علاوه بر برآورده ساختن نیازهای اساسی مرد، گام مؤثر و اثر بخشی در جهت حفظ غرور مردانه به شمار می رود.

همچنین مردان در وجود خود همواره به سبب مورد تشویق قرار گرفتن از سوی همسرشان، استقبال به عمل می آورند. بر این اساس، زنان ضمن توجه به این نیازهای اساسی، می توانند به منظور استحکام و دوام بیشتر رابطه زناشویی، این موارد را در دستور کار قرار دهند.

مسائل مختلفی ممکن است سبب جریحه دار کردن و شکستن غرور مردانه شود. بر اساس تحقیقات به عمل آمده در این زمینه، صحبت کردن در مورد وضعیت مالی مردان، از جمله خط قرمزهای مهم و حائز آنها به شمار می رود. در یک زندگی مشترک، مسؤولیت تامین نیازهای مالی زن بر عهده مرد می باشد. به همین جهت، مردان تصور می نمایند که قدرت مالی، منزلت، شخصیت و ارزش های درونی آنها را منعکس می کند. بر این اساس، هنگامی که زن وضعیت مالی مرد را زیر سوال ببرد، غرور او نیز بشدت دچار آسیب و صدمه می شود.

از دیگر خط قرمزهای مردان، موی سر می باشد. بسیاری از مردان با گذشت زمان، به تدریج دچار ریزش مو می شوند. بر همین اساس، این دغدغه در مردان وجود دارد که با از دست دادن موی سر، نه تنها جذابیت گذشته را ندارند، بلکه مورد علاقه شریک زندگی خود نیز نمی باشند. به همین جهت و به منظور حفظ غرور مردانه، این مسئله باید از سوی زنان مورد توجه قرار گیرد. برخورداری از قد بلند از دیگر موارد حساسیت زا و خط قرمز در مردان محسوب می شود. بر همین اساس، قد کوتاه بودن در نگاه اغلب مردان به عنوان یک نقطه ضعف به شمار می آید. بنابراین دست گذاشتن بر روی این موضوع می تواند غرور مردانه را جریحه دار نماید.

اهمیت قائل شدن و حفظ غرور مردانه پیامدهای بسیار مناسب و مطلوبی را به ویژه در زندگی مشترک با خود به همراه دارد. حفظ خط قرمزهای مرد، یکی از راهکارهای مؤثر در این زمینه محسوب می شود. چراکه این موضوع برای مردان از درجه اهمیت بسیار بالایی برخوردار می باشد. از دیگر راهکارهای تاثیر گذار در این موضوع، ایراد نگرفتن از مرد می باشد. زن می تواند بجای ایراد گرفتن از مرد، مشکل خود را به صورت غیر مستقیم با او مطرح نماید. تکریم مرد در جمع، واگذار کردن تصمیم نهایی و استقبال محبت آمیز از مرد، از دیگر راهکارهای مؤثر برای حفظ غرور مردانه قلمداد می شود.

لطفا جهت مشاوره در مورد «راهکارهای مؤثر و تاثیر گذار برای حفظ غرور مردانه» با شماره های زیر تماس بفرمایید:

22004925 – 021 22623587 – 021

لطفا جهت ارائه خدمات و توضیحات تکمیلی با ما در ارتباط باشید.

آدرس: تهران – جنب مترو قلهک – کوچه خلیل پور – پلاک 21 – واحد 5 – طبقه 3

تلفن: 22004925 021

تلفن: 22623587 021

همراه: 1671664 0935

دکتر روانشناس و متخصصین روانشناسی مرکز مشاوره مکث با بررسی نقاط قوت و ضعف مراجعه کنندگان به کمک آزمون های نوین روانشناختی ، تشخیص گذاری کرده و با در نظر گرفتن شرایط فرد برای درمان اثر بخش و یا برنامه ریزی برای ارتقای توانمندی ها در تمام زمینه های مشاوره روانشناسی از جمله مشاوره خانواده و مشاوره ازدواج اقدام می نمایند. مرکز مشاوره روانشناسی مکث در شریعتی تهران با هدف ایجاد تحول در نحوه انجام خدمات روان درمانی و کسب اطلاعات روانشناسی بروز از طریق اینترنت و مشاوره آنلاین شروع به فعالیت نموده است. با توجه به اینکه مدیران این مجموعه از افراد متخصص و با سابقه کار فراوان در این زمینه هستند؛ لذا سنگ بنای تمامی فعالیت های جاری در این مرکز مشاوره بطور اصولی و مطابق با علم روز دنیا بنا نهاده شده است. ما در محیطی آرام و دل نشین پذیرای شما مراجعه کننده محترم می باشیم.

کلیه حقوق این سایت متعلق به مرکز مشاوره مکث می باشد.



اغلب رابطه های عاطفی این روزها دوام چندانی ندارند و پس از مدت کوتاهی به جدایی منجر می شوند. این اتفاق به دلایل مختلف روی می دهد: برخی از زوج‌ها نمی توانند چالش هایی که یک رابطه دو طرفه بدنبال دارد را پشت سر بگذارند و از این رو سریعا به قطع رابطه می اندیشند.

بعضی دیگر هم از همان ابتدا متوجه اشتباه بودن رابطه می شوند و وقت خود را برای ادامه دادن آن تلف نمی کنند. بعضا هم طرفین بدون صرف وقت کافی برای شناخت هم، اقدام به بر هم زدن رابطه ای می کنند که تقریبا اصلا شکل نگرفته و در همان ابتدای مسیر پرونده اش بسته شده است.

اما در این میان افرادی هم هستند که با وجود همه تضادها و تفاوت‌ها همچنان در کنار هم شاد و خرسند هستند. این افراد نیز همانند بقیه با مشکلات و عدم تفاهم‌های رابطه‌های دو نفره مواجه می‌شوند، اما این توانایی را دارند که در شرایط گوناگون، بهترین و درست‌ترین راهکار را پیدا کنند.

اگر دوست دارید بدانید زوج‌های موفق چگونه به حفظ عشق و رابطه خود می‌پردازند، پیشنهاد می‌کنیم مواردی که در زیر نوشته شده‌اند را با دقت بخوانید و در زندگی خود به کار بگیرید. همه این موارد از زبان کارشناسان روانشناسی و در نتیجه تجربه و تحقیقات این افراد بدست آمده‌اند.

چطور غرور خود را حفظ کنیم

همراهمان باشید.

۱- بدنبال حل تضادها و عدم تفاهم ها هستند

همه زوج ها با هم بحث و مشاجره دارند و این یک امر کاملا طبیعی است. زوج های موفق به این درک رسیده اند که قرار نیست همه مسایل زندگی را به یک چشم ببینند و تفاوت نظرها می تواند نمک یک رابطه محسوب شود. اما در عین حال، مشاجره ها و اختلاف‌نظرهای مداوم و تکراری هم تهدیدی جدی برای یک ارتباط عاطفی خواهند بود و می توانند صدمات جدی به بدنه یک رابطه وارد کنند.

زوج های عاشق وقتی با عدم تفاهم جدی با هم مواجه می شوند، دنبال یافتن دلیل این تفاوت هستند. آنها به جای اینکه دنبال مقصر باشند یا بخواهند محق بودن خود را به رخ هم بکشند، سعی می کنند تا دلیل عدم تفاهمشان را پیدا کرده و آن را برطرف کنند.

در رابطه های عاطفی سالم، دو طرف هرگز یکدیگر را قضاوت نمی کنند، در عوض بدنبال بررسی ریشه مشکل و یادگیری روش های حل و فصل آن هستند. این افراد حتی وقتی ناراحت هستند یا قلبشان شکسته، باز هم حرف‌های شریک عاطفی خود را می شنوند و برای نظرات او ارزش قایل هستند.

۲- دنبال مقصر نمی گردند و یکدیگر را سرزنش نمی کنند

در اختلافات، زوج ها ممکن است برای مشکلاتی که پیش می آید یکدیگر را نکوهش و سرزنش کنند. بسیار سخت است که افراد در خلال یک دعوا یا عصبی بودن بتوانند نقش خود را در بروز مشکل ببینند. به همین خاطر برخی از مردم سعی می کنند همیشه طرف مقابل را مقصر اصلی خطاب کنند و به این ترتیب مثلا خود را برنده میدان بدانند.

اما مساله اینجاست که چنین رفتارهایی برای طولانی مدت پاسخگو نخواهند بود و بدون شک تکرار این رفتار به جدایی منتهی خواهد شد. بایستی همیشه این را در نظر داشت که یک رابطه عاطفی یک رابطه‌ی دو نفره است و هر دو طرف ماجرا در شادی ها و ناراحتی ها سهیم هستند. بنابراین همیشه بیشتر از یک راه برای دیدن واقعیت وجود دارد.

وقتی یکی از طرفین با زور و به طور غیرمنطقی سعی دارد خود را برنده بحث نشان دهد، در واقع سبب عصبانیت و ناراحتی طرف مقابل می شود و به این ترتیب بذرهای جدایی و از بین رفتن عشق را می‌گستراند.

۳- به خواسته‌های هم در زمینه روش‌های ارتباطی احترام می‌گذراند

یکی از کلیدهای اصلی ارتباط‌های عاطفی سالم این است که هر دو طرف صادقانه برای افکار و احساسات یکدیگر ارزش و احترام قائل باشند، به‌ویژه وقتی هر کدام از آنها به لحاظ احساسی در شرایط دشوار به سر می‌برد.

بیشتر زوج‌ها در ابتدای رابطه دایما با هم در تماس و ارتباط هستند، اما زمانی که رابطه به کمال رسید و هر دو طرف خیالشان راحت شد که دیگر به اوج ارتباط‌های خود رسیده‌اند، ممکن است پاسخ‌گویی به تماس‌های همیشگی و دایم در دسترس بودن برایشان به یک معضل و مشکل تبدیل شود. یعنی دوست نداشته باشند که هر دقیقه به تماس یا پیام طرف مقابل پاسخ دهند یا در کنارش حضور داشته باشند.

اغلب مردم برای حل این مشکل دست‌به‌دامن راهکارهای ساده می‌شوند و وقت چندانی برای تحقیقات عمیق نمی‌گذراند. اما یک زوج عاشق هرگز احساسات و نیاز یکدیگر برای در ارتباط بودن بنا به هر دلیلی را رد نمی‌کنند و نادیده نمی‌انگارند. حتی اگر مشغله فراوانی هم داشته باشند باز هم برای درک نیازهای طرف مقابل خود وقت می‌گذراند و همه تلاششان این است تا با همفکری یکدیگر به توافقی برای حل مشکلات بپردازند.

حتی اگر در زمان بحران فرصت انجام چنین کاری را نداشته باشند، بدون شک در اولین فرصت به تحلیل رویداد خواهند پرداخت و بهترین و مناسب‌ترین تصمیم را اتخاذ خواهند کرد.

یک عاشق واقعی هرگز نیازهای شریک عاطفی خود را به سخره نمی‌گیرد، آنها را تحقیر نمی‌کند و حتی و او را برای داشتن بعضی احساسات غیرمنطقی سرزنش نمی‌کند.

۴- آنها گاهی برای هم پدری/مادری می‌کنند

در اغلب عشق‌های عمیق نوعی رابطه والد و فرزندیِ سمبلیک مشاهده می‌شود. بسیار غیر ممکن است که بتوانیم برای مدت طولانی به فردی علاقه‌مند باشیم و از نگرانی‌هایش نگران شویم و حسی مادرانه/پدرانه نسبت به او نداشته باشیم.

انسان‌ها همیشه بر اساس سن شناسنامه‌ای خود رفتار نمی‌کنند. آنها ترکیبی از سنین مختلف هستند. اگر یکی از دو طرف در دوران کودکی خود دچار دل‌شکستگی شده باشد و دوباره در زمان بزرگسالی اتفاقی سبب باز شدن زخم‌های کهنه شود، شریک عاطفی او موظف است برای آرام شدن معشوق خود و رفع مشکل از هیچ تلاشی فروگذار نکند. در چنین مواقعی است که می‌توان در مقام یک والد مهربان و دلسوز ایفای نقش کرد.

واکنش‌های اولیه در چنین مواقعی بسیار حائز اهمیت هستند. زوج‌های عاشق اغلب مانند والدینی که قصد آرام کردن فرزند خود را دارند رفتار می‌کنند. حتی می‌توانید از القابی که معمولا برای کودکان استفاده می‌شود نیز برای تغییر فضا بهره بگیرید. البته باید توجه داشته باشید که کلمه‌های انتخابی شما برای طرف مقابل هم همان حس خوب و کودکانه را تداعی کند.

در بسیاری از مواقع، هنگامی که یک رابطه طولانی می‌شود، دو طرف از اینکه بخواهند بی‌چشم‌داشت به هم توجه نشان دهند گریزان هستند و چندان باب میلشان نیست که طرف مقابل خود را اصطلاحا لوس کنند. تکرار چنین رفتارهایی سبب بروز حس نادیده گرفته شدن به طرف مقابل می‌دهد. او پس از مدتی احساس می‌کند که باید با حواس جمع‌تر و محافظه‌کارانه‌تر رفتار کند و این اتفاق‌ها در انتها به دوری و سردی رابطه می‌انجامد.

زوج‌های همیشه عاشق همه تلاش خود را می‌کنند تا احساسات کودکانه و محبت‌های بی‌دریغ به سبک پدر یا مادر در رابطه آنها از بین نرود و همیشه پررنگ و زنده باشد. آنها می‌دانند که شریک عاطفی‌شان به احساس امنیت و راحتی نیاز دارد و در نتیجه از هیچ تلاشی برای تحقق این نیاز فروگذار نمی‌کنند.

۵- به استقلال و فضای شخص طرف مقابل احترام می‌گذراند

بسیاری از رابطه‌های کنونی به این خاطر که یکی از طرفین روی دیگری تسلط کامل داشته و همیشه وی را تحت کنترل می‌گیرد، از هم فرو می‌پاشند. خیلی از مردم در دوران کودکی خود حس بی‌ارزش بودن و اجابت بی‌چون و چرای درخواست دیگران را تجربه کرده‌اند. این افراد، چنین روان‌زخم‌هایی را همچنان در بزرگسالی با خود همراه دارند و همیشه در هراس از این هستند که مبادا دوباره تحت کنترل باشند!

چنین هراسی می‌تواند فرد را به انتخاب کسی سوق دهد که دقیقا همین رفتار را دارد. روانشناسان می‌گویند که چنین انتخاب‌های اشتباهی به واسطه ناخودآگاه افراد صورت می‌گیرد زیرا می‌خواهند بدین واسطه دردهای کودکی خود را تسکین کنند و پرونده این فشارهای روحی را برای همیشه در ذهن و قلب خود ببندند.

برخی از زوج‌ها، گاهی بشدت با هم صمیمی و نزدیک می‌شوند و ناگهان از ترس اینکه مبادا این تعهد و نزدیکی موجب شود که تحت کنترل گرفته شوند، از شریک عاطفی خود دوری می‌کنند.

زوج‌های عاشق این را می‌دانند که گاهی تحت کنترل بودن طبیعی است. این امر سبب می‌شود تا احترام فرد به عنوان شخص قوی‌تر در رابطه حفظ شود. طرف مقابل هم به استقلال خود اعتماد کامل دارد و در مقابل چنین رفتاری، واکنش دفاعی یا تهاجمی نشان نمی‌دهد.

آسان گرفتن شرایط این مزیت را دارد که دو طرف این فرصت را پیدا می‌کنند تا متوجه دلیل اصلی بروز چنین رفتارهایی از طرف مقابل بشوند. آنها همچنین می‌دانند که اگر یک زمانی لازم بود که خودشان طرف مقابل را (بنا به هر دلیلی) کنترل کنند، او نیز واکنش صحیح و مناسبی از خود نشان خواهد داد. به این ترتیب، احترام و عزت‌نفس هر دو نفر حفظ می‌شود.

همچنین لازم به اشاره است که نمایش هرگونه واکنش سریع و عاری از منطقی می‌توانند موجب خراب شدن رابطه‌ها بشود. افراد عاشق باید هنگام مواجه شدن با بحران، خونسردی خود را حفظ کنند و با گشاده‌رویی و صبر زیاد به صحبت‌های طرف مقابل خود گوش بسپارند.

دو نفر می‌توانند با صحبت کردن در مورد طرز فکر و باور خود نسبت به کنترل دیگری به یک نتیجه‌گیری واحد برسند به‌گونه‌ای که نیازهای هر دو طرف موردتوجه قرار بگیرد و حقی از دیگری ناحق نشود.

۶- به یکدیگر اعتماد دارند

وقتی دو نفر تازه با هم آشنا می‌شوند، اولویت زندگی هم می‌شوند و به محض اینکه یکی درخواستی داشته باشد، آن یکی آماده خدمت‌رسانی است.

اما از آنجا که زندگی باید روال عادی خود را طی کند و همه انسان‌ها مشغله‌های فردی و کاری هم دارند، به تدریج و پس از گذشت مدتی، این اولویت‌ها به عقب رانده می‌شوند و در درجه‌های دوم، سوم و … قرار می‌گیرند. حتی ممکن است هر یک از طرفین آن یکی را از مرکز توجه خود در زندگی خارج کند. این امر در فرد مقابل حس بی‌ارزش بودن و دیده‌نشدن ایجاد می‌کند. نادیده گرفته شدن سبب می‌شود تا فرد برای بدست آوردن توجهاتی که اول به او می‌شد دست به هر کاری بزند. از این رو، مرز بین خواسته‌های واقعی و بهانه‌های ناخودآگاه از بین می‌رود.

اینجاست که ترس وارد رابطه می‌شود و ممکن است فردی که مورد بی‌مهری واقع شده، شدیدا آسیب‌پذیر و حساس شود و به کارهای غیرمنطقی دست بزند.

چطور غرور خود را حفظ کنیم

این مشکل در زوج‌های عاشق با درک متقابل حل شده است. به این صورت که هر دو طرف می‌دانند که گاهی لازم است بقیه امور را در اولویت قرار دهند اما این بدین معنی نیست که شریک عاطفی خود را دوست ندارند یا توجهشان به او کم شده است. آنها در مواقع ضروری و بحرانی، بدون هیچ پرسش یا چالشی پاسخگوی نیاز طرف مقابل خواهند بود و هر دو طرف می‌دانند که این نیازها از روی فریب‌کاری نیست.

زوج‌های عاشق، برای محدودیت‌های شخصی افراد حرمت و احترام قائل هستند و غرور و استقلال خود را نیز حفظ می‌کنند. این اشخاص به خوبی می‌دانند که نوع‌بشر این قدرت را دارد که حتی پس از شکست و از دست دادن نیز همچنان به دوست‌داشتن خود ادامه دهد. آنها همیشه در حال تمرین بخشش و صفات والای انسانی هستند.

هدف غایی این زوج‌ها حل مسایل، رفع مشکلات و بازسازی ارتباط در کوتاه‌ترین زمان ممکن و به صحیح‌ترین روش است.

یک زوج عاشق به‌خوبی می‌داند که عشق باید در قلب انسان‌ها باشد و دو نفر می‌توانند در فاصله دور از هم نیز همچنان عاشق و دلباخته یکدیگر بمانند.

مطلب برای شما مفید بود؟

به مطلب امتیاز دهید

میانگین امتیازها 1 / 5. تعداد رای: 1

تاکنون رأی داده نشده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می‌دهد.

ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی می‌نویسم.

۱۳۹۸. تمامی حقوق برای وبسایت Rooziato (روزیاتو) محفوظ
است.

چطور غرور خود را حفظ کنیم
چطور غرور خود را حفظ کنیم
0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *