چطور فروشنده موفق باشیم

 
helpkade
چطور فروشنده موفق باشیم
چطور فروشنده موفق باشیم

برای اینکه بتوانید کالا یا خدمت خود را به خوبی به مشتریان و مصرف کنندگان ارائه بدهید، باید همانند یک فروشنده حرفه ای و درجه یک رفتار کنید.

ما در این مقاله قصد داریم تا ویژگی های یک فروشنده حرفه ای را برای شما معرفی کنیم و هر یک را توضیح دهیم.

 

همه قبول دارند که یکی از مهم ترین مهارت هایی که یک فروشنده می تواند داشته باشد، فهمیدن فکر مشتری است، ولی این مهارتی است که به سادگی قابل اندازه گیری نمی باشد.

در عوض، مدیران برای استخدام اغلب بر شواهد و موفقیت های فرد در فروش (که نشانگر آینده کاری فرد است) و مصاحبه حضوری تکیه می کنند.

چطور فروشنده موفق باشیم

شاید مدیرانی که فروشندگان را استخدام می کنند، باید نمره آزمون سنجش تحصیلی کلامی (SAT) متقاضی را نیز بررسی کنند. پژوهشی که در دانشکده ولسی انجام شد، نشان می دهد که مهارت های زبانی پیشرفته، با قابلیت پیشگویی و خواندن فکر دیگران، مربوط است.

مهم ترین بخش هر کسب و کاری در این است که مخاطب خود را به مشتری جذب کند و این موضوع زمانی نهایی می شود که مذاکرات شما با مشتریان تان به بهترین شکل پیش برود و این مذاکرات باعث سودآوری برای کسب و کار شما شوند. در این مقاله به ذکر نکاتی درباره اینکه چگونه یک جلسه مذاکره عالی داشته باشیم، می پردازیم.

مقاله چگونه یک مذاکره عالی را برگذار کنیم را حتما مطالعه نمایید این مقاله به فروش شما کمک خواهد کرد

محققین این آزمایش را بر روی افراد بالغ ناشنوا با درجات متفاوت مهارت های علامتگذاری انجام دادند. آنها به آزمودنی ها تعدادی تصویر نشان دادند که بخشی از داستان را بیان می کرد، و سپس از آنها خواستند تا از بین دو تصویر، تصویرمناسب را انتخاب کنند. پیش بینی های درست بر مبنای چیزی بود که شخصیت داستان به آنها می اندیشید.

آزمودنی هایی که دارای توانایی علامتگذاری قوی تر و بهتری بودند، در انتخاب تصویر درست، موفق تر ظاهر شدند.

می توان چنین حدس زد، کسانی که در علامتگذاری قوی تر بودند، باهوش تر بوده و در پیشگویی داستان بهتر عمل کردند. ولی در واقع افرادی که مهارت های بهتر علامتگذاری را در طول زمان آموخته بودند، توانایی و قابلیتشان را در خود تقویت کرده بودند.

اگر فکر می کنید شعبده بازان و بازاریابی حرف زیادی برای گفتن و نکات مشترک زیادی ندارند، سخت در اشتباه هستید! هر دوی اینها با موضوعاتی مثل توجه و آگاهی سر و کار دارند، البته از طرق متفاوت. بازاریابان می توانند از شعبده بازها بیاموزند، بخصوص از درک اینکه شعبده بازها چطور می توانند ما را به سخره بگیرند و گول بزنند، حتی زمانی که خیلی دقت می کنیم.

مذاکره فروش و بازاریابی یکی از فاکتورهایی است که باید فروشندگان به خوبی قواعد ان را بدانندمقاله مانند شعبده بازها مذاکره کنید را حتما مطالعه نمایید.

محققین دریافتند که مهارت های زبانی پیشرفته، برای بهره گیری کامل از توانایی‌مان در درک و خواندن فکر دیگران، ضروری است. بنابراین، استخدام یک فروشنده خوش صحبت (یا مدیر، ارائه دهنده خدمات مشتریان و…) با یک تیر دو نشان زدن است. نه تنها این فرد می تواند تاثیر بهتری بر مشتریان و دیگران داشته باشد، بلکه می توانند بهتر حالت ذهنی مشتری را بخوانند.

 

حتما بخوانید: انواع استراتژی قیمت گذاری برای فروش بیشتر

 

اولین چیزی که مدیر به یک فروشنده می آموزد چیست؟ شاید، “به پول ها دستبرد نزن!” اولین مسئله باشد. ولی دومین موضوع این است که: “به مشتری لبخند بزن!”

احتمالا این بهترین توصیه ای است که می توان کرد. تحقیقی فوق العاده نشان می دهد که رویارویی با تصاویر صورت های خندان و اخمو، (تصاویر آنقدر تند از جلوی چشم بیننده عبور کرد که فرصت پردازش خودآگاه وجود نداشت)، بر تعداد افرادی که برای خرید نوشیدنی اقدام کردند، تأثیر گذار بود! تصور اینکه فروشندگان خندان و مثبت نسبت به اخموها، فروش بیشتری دارند، دور از ذهن نیست.

حتما شما هم می خواهید بدانید چگونه در یک فرایند فروش و مذاکزه تنور مذاکره را گرم نگاه داردی و چگونه سوال بپرسید. مقاله چگونه در مذاکرات فروش سوال بپرسم را مطالعه نمایید.

ولی در پژوهشی که چندین سال قبل پیوتر ونیکیلمن از دانشگاه کالیفرنیا و کنت سی بریج از دانشگاه میشیگان اجرا کردند، مشخص شد که حتی تصاویر لبخند نیمه خودآگاه نیز می توانند بسیار مؤثر واقع شود. محققین به آزمودنی ها تصویر چهره ای خنثی را نشان دادند که برای کمتر از نصف ثانیه لبخند می زد به حالت عادی باز می گشت. این زمان برای تشخیص چهره و جنسیت آن کافی بود. محققین سپس تصویر کوتاهی از یک فرد خندان و اخمو را نمایش دادند. این تصویر تنها به مدت ۱۶ میلیونیم ثانیه نمایش داده شد.

آزمودنی ها از تصاویر لبخند / اخم که با آن مواجه شده بودند، ناآگاه بوده، ولی غمگین تر یا خوشحال تر به نظر می رسیدند. افرادی هم که تشنه بودند با دیدن تصاویر افراد خندان، نوشیدنی بیشتری سفارش دادند.

 

حتما بخوانید: بازار هدف

 

بخش دوم این پژوهش نشان داد که افراد تشنه با دیدن تصویر افراد خندان، در قیاس با کسانی که چهره های اخمو را دیده بودند، حاضر شدند دو برابر قیمت نوشیدنی ها را بپردازند.

محققین اینطور برداشت کردند که عکس العمل های احساسی، طبيعت روانشناسی زیستی داشته و تحت تأثیر پردازش خودآگاه محرک نبودند. محققین این پدیده را احساس ناخودآگاه نامیدند و به این نکته اشاره کردند که تغییر احساسی در افرادی صورت پذیرفت که نه تنها از محرک بلکه، از تغییر در حالت احساسی خود آگاهی نداشتند.

حتى تصوير افرادی که لبخند به لب دارند، برای افزایش فروش کمک می کند. گذاشتن تصاویر افرادی که لبخند بر لب دارند، در قسمت انتظار مشتریانی که منتظر دریافت همبرگر هستند، خیلی عملی به نظر نمی رسد. ولی آنچه پژوهش ها نشان می دهد این است که حتی ذره ای تغییر مثبت در حال و هوای افراد، بر خواست آنها برای خرج کردن و خرید، مؤثر واقع می شود.

شما به عنوان فروشنده باید بتوانید اعتماد به نفس بالایی از خود نشان دهید .در سری مقالات اعتماد به نفس خود را چگونه به دست بیاورم حتما می توانید به مشکل عدم اعتماد به نفس خویش غلبه کرده و به خوبی اعتماد به نفس خود را بسازید.

به طور خلاصه، حق با مدیرانی است که به کارمندانشان، لبخند زدن را می آموزند. علاوه بر این، تصویرهایی که در قسمت خرید قرار دارند، می باید بار مثبت داشته و افراد داخل تصاویر، باید لبخند به لب داشته باشند.

دومین نکته این است که محققین بازار باید هنگامی که از افراد می خواهند حالت احساسی شان را وصف کنند، دقت زیادی به خرج دهند. تحقیقات، تأثیر رفتاری قابل توجهی را در این زمینه نشان داد. حتی زمانی که آزمودنی ها از تغییرات احساسی شان بی خبر بودند.

سؤال کردن از افراد، از آشکار شدن آنچه در مغزشان می گذرد، جلوگیری می کند.

 

حتما بخوانید: راه اندازی کسب و کار آنلاین

 

متخصصین فروش و کار و کسب همیشه در مورد قدرت دست دادن برای تأثیر گذاری در اولین ملاقات و شروع روابط صحبت کرده اند. تحقیقات این را ثابت می کند: مطالعه ای که در دانشگاه آیووا انجام شد نشان داد که متقاضیان کارهای دانشجویی که بخوبی دست می دادند، امتیاز بالاتری در استخدام شدن گرفتند.

متخصصین دست دادن، کیفیت دست دادن متقاضیان را مورد قضاوت قرار دادند و استخدام کنندگان، قابلیت استخدام و سایر جنبه های متقاضیان را امتیازبندی کردند. دانشجویانی که بهترین نمره دست دادن را گرفتند، بالاترین امتیاز در قابلیت استخدامی، برونگرایی و مهارت های اجتماعی داشتند.

متقاضیانی که حالت دست دادنشان شل و آهسته بود، درونگراتر بوده و کمتر به استخدام در آمدند.

در مورد دست دادن هایی که احساسات هر دو طرف را بر می انگیزد چطور؟

پائول زاک، متخصص نوروساینس می گوید: لمس کردن، نفر مقابل را به ترشح اُکسی توسین (نوعی هورمون) وامی دارد.

چطور فروشنده موفق باشیم

در تحقیقی که زاک اجرا کرد، دو گروه شرکت کننده در یک بازی شرکت کردند که می باید در آن پول ردّ و بدل می کردند.

یکی از گروه ها یک پیام مثبت ۱۵ دقیقه ای دریافت کرد، در حالی که گروه دیگر مشغول استراحت بود. نفر گروه دریافت کننده پیام، اُکسی توسین بیشتری آزاد کرد. جالب تر اینکه، اعضای گروهی که پیام دریافت کرده بودند، 2.5 برابر بیشتر به فرد غریبه مورد اعتمادشان پول برگرداندند.

زاک می گوید که مغز ما از اُکسی توسین برای فهم ناخودآگاه قابل اطمینان بودن دیگران استفاده می کند. مغز ما خاطرات رخدادهای گذشته ما را با هم ترکیب و دریافتی های حسی از رخداد حال را دو برابر می کند.

چنانچه فرد مورد نظر (غریبه) با افرادی که در گذشته، مورد اعتماد ما بوده اند هماهنگ و شبیه باشد، مغز اُکسی توسین ترشح می کند و برای ارتباط جديد، پرچم سبز نشان می دهد.

در همین زمان، دوپامین در مرکز پاداش دهی مغز ترشح شده و حس خوبی به ما القا می کند. این امر باعث تسریع پردازش می شود. به طور کلی، اُکسی توسین به این ترتیب باعث می شود که اکثر ما طرفدار یک اجتماع باشیم. دلسوزی، دست و دلبازی، عشق و احساسات مرتبط با آنها تا حدی بر مبنای این چرخه صورت می گیرند.

پژوهش زاک نشان می دهد که هرچند دست دادن محکم، خوب است، یک پیغام مثبت حتی بهتر هم هست. این واقعیت دارد. متأسفانه تماس هایی که برای فروش و مصاحبه صورت می گیرند، محدود بوده و فرصت چنین فعالیتی را به فرد نمی دهد.

اگر می خواهید به صورت کلی چند پاراگراف بالایی را به خوبی متوجه شوید و بتوانید در امر فروش و فروشندگی موفق گردید به شدت به شما پیشنهاد می نمایم روش مقابله با ترس خود را در فروشندگی با مطالعه مقاله و دیدن فیلم کوتاه آن فرا بگیرید . مطالعه مقاله ترس شما را برای رتباط گیری بهتر و موثرتر با مشتریان کمک می نماید.

مقاله ترس را حتما مطالعه کنید و تکنیکهای آن را به کار بندید و طعم خوش فروش بیشتر را لمس نمایید.

لمس کردن، از اهمیتی ویژه برخوردار است. بررسی ها در مورد اُکسی توسین و تحقیقات دیگر نشان دادند که تمام بدنی (لمس کردن)، در جلب اعتماد از اهمیت برخوردار است. به عنوان نمونه، یک دست دادن خوب.

محققین آیووا اظهار داشتند که بهترین دست دادن ها شامل محکم گرفتن دست، تماس چشمی و پایین و بالا بردن دست است.

آنقدر محکم دست فرد مقابل را فشار ندهید که دردش بیاید! اکثر ملاقات های کاری، شامل دوسری دست دادن می شوند: یکی در ابتدای جلسه و یکی در انتهای جلسه. از این فرصت ها استفاده کنید.

 

حتما بخوانید: عطر و رایحه در هویت سازی برند

 

اگرچه بر اساس گفته های زاک، لمس کردن برای ایجاد ارتباط و صمیمیت از اهمیت برخوردار است، ولی مراقب باشید. لمس کردن یک فرد غریبه، استراتژی خطرناکی است و تا حد زیادی به عوامل فردی و فرهنگی بستگی دارد. چیزی که برای برخی افراد یک تماس بدنی معمولی محسوب می شود، شاید برای دیگران رفتاری تهاجمی و نامربوط باشد. ولی در صورت امکان، تماس معمولی برای جلب اعتماد کمک می کند.

تحقیقی دیگر نشان داد که ضربه ای آرام روی شانه فرد، باعث می شود که فرد انتخاب میان پذیرش مبلغی پول یا امتحان شانس خود در دریافت مبلغی بیشتر یا هیچ، گزینه ریسک دارتر را بر می گزیند. ولی جالب این بود که ضربه زدن و لمس شانه، فقط زمانی مؤثر بود که خانم این ضربه را بزند. ضربه ای که به وسیله آقایان به روی شانه زده می شد، هيچ تأثیری نداشت، در حالی که لمس شانه دیگران به وسیله خانم ها، هم بر روی خانم ها و هم بر روی آقایان مؤثر بود.

از آنجایی که تصمیم برای خرید اغلب نیازمند ریسک و خطر کردن می باشد، مثل امتحان یک کالای تازه یا تغییر تأمین کننده کالا، خانم ها در صورت مناسب بودن شرایط می توانند از روش ضربه زدن روی شانه افراد استفاده کنند.

البته هرکسی دست دادن را دوست ندارد. مشهورترین فردی که از دست دادن گریزان است، دونالد ترامپ است. وی در بلاگ خود می نویسد: “فکر می کنم تنها چیزی که از یک دست دادن خوب بهتر است، دست ندادن است. دست دادن اصلا خوب نیست؛ چون افراد با این کار، میکروب ها را می پراکنند.”

کلیه حقوق این وب سایت محفوظ و متعلق به محمد حسین مهریزدان میباشد.

بازگردانی رمز عبور

یک رمز عبور به ایمیل شما ارسال شد

هنگامی که شما به تمام مهارت هایی که برای تبدیل شدن به یک فروشنده حرفه ای مورد نیاز است فکر می کنید، این لیست می تواند سخت به نظر برسد. اگر سعی کنید همه مهارت ها را بهبود ببخشید، در نهایت پیشرفت کمی خواهید دید. برای اینکه فروش خود را افزایش دهید و اثربخش باشید، سعی کنید تنها روی ۳ مورد از مهمترین مهارت هایی که لازم است تمرکز کنید و آن ها را بهبود دهید. اگر به این شکل عمل کنید موثرتر خواهد بود. اول مطمئن شوید در این سه مهارت صلاحیت پیدا کرده اید و بعد این ها را پایه و اساسی قرار دهید تا از طریق آن ها، تبدیل به یک فروشنده حرفه ای بشوید.

بیشتر بخوانید: ۵ کار مهم که باید در ۱۰ دقیقه ابتدایی هر فروش انجام دهید

چطور فروشنده موفق باشیم

ارتباطات

واقعیت این است که مردم از کسانی که دوست دارند، خرید می کنند و برای خرید نکردن از کسی که دوست ندارند، دلیلی پیدا می کنند. بدون توانایی ایجاد ارتباط،، فروش به شدت معلول است. برای دوست داشته شدن لازم است که صداقت، درستی و اعتماد بنفس داشته باشید؛ اما این به آن معنا نیست که برای فروش شما باید بهترین دوست هر فردی باشید. خیلی از نمایندگان فروش کم تجربه، فکر می کنند اگر از جانب مشتری دوست داشته شوند، دیگر لازم نیست آن طور که باید تلاش کنند. باید بدانند هر چه بیشتر از سوی مشتری ها دوست داشته شوند، اعتبار بیشتری خواهند یافت. همه ما افرادی را می شناسیم که به آن ها “فیک یا جعلی” می گوییم. این افراد کسانی هستند که ممکن است هر کجا که می روند، محبوب باشند و خوب ارتباط برقرار کنند، اما خود واقعیشان نیستند. فقط آن هایی که خود واقعیشان را نشان می دهند، همانطور که هستند می توانند ارتباطات واقعی برقرار کنند. پس اشتباه نکنید و سعی کنید بخاطر اینکه دوست داشتنی هستید و ارتباطات خوبی دارید، دوست داشته بشوید. دوست داشته شدن کار کمی برای حرفه شما انجام می دهد، در حالی که اگر مهارت ساخت ارتباطات به همراه یک رفتار دوست داشتنی طبیعی داشته باشید، رشد خواهید کرد؛ بسیار بیشتر از آن چه تصورش را می کنید.

تیزهوشی و فراست در کسب و کار

اگر شما کسب و کار و مشتریان خود را به خوبی درک نکرده باشید، با فرصت ها و چالش های آن ها آشنا نباشید، رقبا و اهدافشان را نشناسید،  مشتریان شما هیچ چیز ارزشی را در محصولات و خدماتی که به آن ها ارائه خواهید داد، نخواهند یافت. تیزهوشی و فراست در کسب و کار تنها به این معنی نیست که یک کسب و کار به چه نحوی کار می کند، بلکه باید بدانید صنعت مربوطه چه تاثری بر مصرف کنندگان و مشتریان دارد.

بیشتر بخوانید: چگونه با ایجاد حس ترس در مشتری، بیشتر بفروشیم؟

رمز رسیدن به این فراست در کسب و کار، پرورش سه مهارت “پرسشگری موثر” ، “خوب گوش دادن” و مهارت “جستجو و تحقیق” است. شما باید یاد بگیرید که چطور از مشتری خود سوال بپرسید تا راجع به کسب و کارش اطاعات بدست آورید. به طور موثر و دقیق به پاسخ هایش گوش دهید تا متوجه شوید که چطور می توانید با محصول و خدمتتان اثر مثبتی بر آن ها داشته باشید. شما همچنین باید دریابید که آیا محصول یا خدمت شما اثر منفی هم بر کسب و کار مشتری دارد یا نه؟ سپس در جهت رفع این نواقص تلاش کنید. برنامه ریزی قبل از تماس یک گام مهم است که یک فروشنده حرفه ای موفق، قبل از ملاقات با مشتری انجام می دهد. تحقیق در اینترنت راجع به مشتری و صنعتی که آن ها در آن زمینه فعالیت می کنند می تواند بینش ارزشمندی به شما در ارتباط با روندهایی که پیش روی آن صنعت یا کسب و کار است، به شما ارائه دهد.

نگرش درست

اگر شما در مهارت ایجاد ارتباط عالی هستید و در فراست شغلی قوی عمل می کنید اما نگاهی منفی یا بدبینانه در زندگی دارید، هیچ فایده ای ندارد.اصلا مهم نیست که شما چقدر آموزش دیده اید، یا چقدر تیم فروش شما قوی است، این نگرش شماست که باعث موفقیت شما می شود.

یک اصطلاح وجود دارد که می گوید این نگرش شماست که باعث می شود شما به مقامات بالا دست پیدا کنید، نه توانایی های شما. به عبارت دیگر، قبل از اینکه بتوانید به سطوح بالای موفقیت دست یابید، باید نگرش درست را داشته باشید. نه تنها نگرش خوب مسری است و منجر می شود بر روی مشتریان خود اثر خوبی داشته باشید، بلکه شما را از نظر ذهنی در جایگاهی قرار می دهد که پذیرای فرصت ها نیز باشید؛ در صورتی که اگر نگاه منفی می داشتید، آن فرصت ها را نمی دیدید. این که صرفا نسبت به تغییر نگرش خود آگاهی کسب کنید، کافی نیست. شما باید تلاش مستمر داشته باشید و به خود اگاهی برسید، زمان زیادی را صرف شکل دادن و توسعه این عادت کرده و آن را حفظ کنید و در انتها نگاهی مثبت را بروز دهید.

پیشنهاد نویسنده: ۴۰ آمار دیوانه کننده در مورد دپارتمان فروش

نویسنده

مدیر مجموعه پابلیکا مشاور بازاریابی و فروش کارشناس ارشد مهندسی صنایع

باسلام‌وتشکر‌وسپاس‌ازلطف‌شما‌از‌بابت‌ارائه‌مطالب‌پرمحتوی‌،کاربردی‌‌ورایگان.شادوسالم‌باشید.

مرسی از لطف شما خوشحالم که مطالب سایت مورد توجهتون قرار گرفته

سلام ممنون بابت مطالب رایگانتون، خواهشمندم مطالب بیشتری در سایت قرار دهید

با سلام ممنون از سایت خوب شما

جمله هوشمندانه ای بود : مردم از کسانی که دوست دارند، خرید می کنند و برای خرید نکردن از کسی که دوست ندارند، دلیلی پیدا می کنند. درود بر شما

من خرده فروش ابزار و یراق هستم /جست و جو و تحقیق / برای من باید با /آگاهی / جا بجا بشن چون اکثر مشتری های من بدون هماهنگی و تماس قبلی میان در کل ممنونم از مطالبی که گذاشتین شاد و پیروز باشین

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

با تشکر از شما، مطالب آکادمی فروش به سایت شما ارسال خواهد شد

به‌روزترین مطالب را همیشه همراه خود داشته باشید

جهت دانلود گاهنامه راهنمای موفقیت لطفا نام و ایمیل خود را وارد نمایید.

در این مطلب 5 نکته در خصوص موفقیت در فروش را خواهیم گفت.

 

1- لبخند فراموش نشود.

چطور فروشنده موفق باشیم

ضرب المثلی می گوید، اگر لبخند نمی زنید به درد فروشندگی نمی خورید. شاید بتوان گفت اگر لبخند نمی زنید به درد ارتباط و هم صحبتی هم نمی خورید. فروشنده ای که نتواند به دیگران لبخند بزند و با چهره ای بشاش با دیگران ارتباط برقرار نماید، به این سادگی ها موفق نمی شود.

 

این مطلب را از دست ندهید: چگونه با مشتری برخورد کنیم؟ 5 راز فروشنده های حرفه ای

 

 

2- اطلاعات کامل داشته باشید.

فروشنده ای که می خواهد موفق تر از دیگران باشد باید اطلاعات تخصصی بیشتری داشته باشد، یک فروشنده خوب باید بتواند به صورت کامل در خصوص محصول یا خدماتی که می فروشد توضیح بدهد، نقاط قوت و ضعف را بداند، بداند که رقبا چه چیزی می فروشند.

فروشنده خوب زمانی را برای کسب این اطلاعات اختصاص می دهد.

 

3- با مشتری خیلی تخصصی صحبت نکنید.

یکی از رازهای فروش موفق نحوه اطلاع داده فروشنده به مشتری است. برخی از فروشنده ها فکر می کنند هر چقدر بیشتر از الفاظ تخصصی و سنگین استفاده کنند، بهتر می توانند خودشان را حرفه ای جلوه داده و محصولشان را بفروشند. اما این روش یک اشتباه بزرگ است.

بسیاری از مشتری ها با این الفاظ آشنایی ندارند و این گونه صحبت می تواند باعث سردرگمی و در نهایت عدم خرید آن ها شود.

فروشنده باید بتواند در عین تخصص و مهارتی که دارد، اطلاعات محصول را به وضوح و به سادگی، بگونه ای که کاملا قابل فهم باشد برای مشتری بیان کند.

 

این مطلب را از دست ندهید: ویژگی های فروشنده موفق – بخش 1

 

4- مشتری را منتظر نگذارید.

زمان انتظار برای همه ما انسان ها، زمانی ناگوار است وغالباً بیشتر از آنچه گذشته طول می کشد. تابحال شده دوستتان 10 دیر سر قرار بیاید و به او گفته باشید: «کجایی نیم ساعته منتظرتم»

این موضوع برای مشتریان هم صدق می کند، اجازه ندهید مشتری منتظر بماند، اگر مشغول صحبت با تلفن هستید و یا با دوست و همکارتان صحبت می کنید، سریعاً صحبت خود را قطع کرده و بکار مشتری رسیدگی کنید.

اگر مشتری دیگری در فروشگاه شما هست، به مشتری جدید سلام کرده، درخواستش را بشنوید و برای اینکه سرگرم شود، کاتالوگی به او داده و یا او را به بخشی که مورد علاقه اوست راهنمایی کنید.

 

5- بیشتر یاد بگیرید.

مطمئناً توقع ندارید با خواندن یک مطلب 500 کلمه و یا حتی بیشتر رازهای فروش موفق را بیاموزید.

برای اینکه یک فروشنده موفق باشید باید زمان بیشتری را برای مطالعه و یادگیری قرار دهید، باید در دوره های آموزشی شرکت کنید و کتاب های مفیدی که در این زمینه نوشته شده است را بخوانید.

یادگیری به شما کمک می کند مسیر موفقیت را زودتر طی کنید.

 

این مطلب را از دست ندهید: ویژگی های ظاهر فروشنده حرفه ای

 

 

 

لیست دوره های مجازی در حوزه های مختلف کسب و کار و موفقیت فردی.

چطور فروشنده موفق باشیم

راهنمایی برای استفاده بهتر از آموزشها و اطلاعات عضویت در باشگاه مشتریان ایران آکادمی.

دوره هایی که مایل هستید در ایران آکادمی برگزار شود را به ما بگویید.

در ایران آکادمی به رایگان عضو شوید و از دوره های رایگان استفاده کنید.

جهت شرکت در دوره  رایگان  7 اصل مدیریت مطلوب کسب و کار لطفا نام و ایمیل خود را وارد نمایید

اگر در حوزه خاصی تخصص دارید، محتوای آموزشی تهیه کنید و با ارائه آن در ایران آکادمی درآمد کسب نمایید.برای مشاهده جزئیات بر روی باکس زیر کلیک نمایید.

درخواست تدریس در ایران آکادمی

ایران آکادمی بستری مجازی است برای یادگیری و یاد دادن.در ایران آکادمی آموزش های مجازی و کاربردی در حوزه های مختلف کسب و کار و بهبود مهارت های فردی تهیه شده است تا علاقه مندان به یادگیری بتوانند به ساده ترین شکل ممکن به آموزش های کاربردی دسترسی داشته باشند.025-37713662ایران آکادمی را در شبکه های مجازی دنبال کنید:

Copyright © 2011 – 2017 Iran-Academy.org

خوش آمدین، لطفا وارد حساب کاربری شوید

 − 
6
 = 
دو

.hide-if-no-js {
display: none !important;
}

بازیابی رمز عبور

یک رمزعبور موقت، برایتان ایمیل خواهد شد.

SookhteJet.ir – انگیزشی ترین وبسایت برای جوان موفق

چطور فروشنده موفق باشیم

در بازارهای پر رقابت کاری، همیشه راه هایی هست که محصول و کسب و کار شما رو از سایرین متمایز کنه و باعث بشه شما از رقیباتون جلو بزنید. بعضی موضوعات خیلی کوچیک و پیش پا افتاده به حساب میان؛ اما میتونن مهمترین موضوعات در پیشرفت شما در بازارهای کاری باشند.

– سعی کنین استارت مکالمه رو طوری شروع کنین که از مشتری بخواین در مورد شما و محصولاتتون به چه اطلاعاتی نیاز داره.

– در صورت توهین مشتری به خدمات و محصولات شما، خونسردی خودتون رو حفظ کنین. قطعا دلیلی دارین که مشتری رو قانع کنه. همچنین از مشتریتون دلیل قانع کننده بخواهید.

– با دیگر همکاران و کارمندان همیشه هماهنگ باشین. ضد و نقیض میان حرفای شما و همکاراتون پیش مشتری جلوه خوبی نداره.

– طول مکالمه با مشتری رو زیاد نکنین. مکالمه زیاد مشتری رو خسته میکنه.

– اگه احساس میکنین گوینده و سخنران خوبی نیستین، به هیج وجه به سراغ فروش و بازاریابی نرین و این کار رو به عهده بازاریاب هاتون بذارید.

– سعی کنین هنگام پرزنت، ارزش های کاری مشتریتون رو پیدا کنین تا راحتر بتونین به چیزی که میخواد برسین.

– از جملات تبلیغی اغراق آمیز مثل “ما بهترینیم” جدا اجتناب کنید.

– همه سوالات مشتری رو مستقیم و شفاف جواب بدین.

– هنگام پرزنت مشتری سعی کنین که با هیجان و با اعتماد به نفس کامل حرف بزنین.

– اگه برای سوال مشتری جوابی ندارین، لطفا جواب رو حدس نزنین.

– قبل پرزنت مشتری جدید سعی کنین اطلاعاتی در مورد اون از جاهای مختلف بدست بیارین.

– لطفا همه واقعیت ها در مورد محصول و سرویستون رو ارائه بدین. هیچ محصول و سرویسی بی عیب و نقص نیست.

– مشتری رو با پیشنهاد های گوناگون گیج نکنین. در هر پرزنتیشن سعی کنین فقط یک محصول یا خدمات رو معرفی کنین.

– بهترین بازاریاب و مارکتینگ منیجر شهر رو انتخاب کنین و با هر قیمتی اونو استخدام کنین.

– بابت سرویس و خدماتتون، قیمت های توهمی و پرت ندین. مشتری از قیمت بازار و کیفیت کار شما خبر داره.

– با همکارتون در مقابل مشتری بحث و جدال نکنید.

– هیچ وقت در مقابل مشتری سیگار نکشین. حتی با اجازه اون.

– برای تداوم فروش محصولات و خدماتتون، سیستم ارتباط با مشتری یا اختصارا CRM رو راه اندازی کنید.

– از دادن تخفیف های هنگفت به مشتری جدا خودداری کنین. با این کار باعث میشین که مشتری فکر کنه شما کلاه بردار هستین.

– اگر نقدینگی شرکت با رکود و فروش هم کم شد، سرمایه باقیمانده رو تو حساب بانکیتون حبس نکنین. ادامه حیات فروش شما به تبلیغاتتون بستگی داره.

– اگر درصد فروش محصولاتتون یا سرویستون پایین اومد، دنبال عوامل حاشیه ای مثل قیمت یا رقیب نگردین. مهمترین عامل در فروش تبلیغات هستش.

– فکر نکنم از شرکت کوکاکولا یا پپسی تو جهان شناخته شده‌ تر داشته باشیم! اما هنوز هزینه های هنگفتی رو بابت تبلیغات میپردازن.

– هیچ وقت به مشتری های همیشگی و قدیمی اکتفا نکنین و دنبال مشتری جدید باشین.

– بین ۸۰ تا ۹۰ درصد درآمد شرکت های بلوچیپ (مثل نستله) و بزرگ (مثل مپنا) از حفظ مشتریان قبلیه.

– مهمترین قانون فروش: هرگز رقیب رو نکوبید!

– به جای تخفیف سعی کنید پوئن بدید. اگر تخفیف میدید حتمن پوئن بگیرید و اگر تخفیف میدید طوری باشه که مشتری بگه واووو تخفیف گرفتم!

– اگر مشتری میگه محصول گرونه ینی داره میگه محصول ارزش نداره. پس ارزش محصول رو بالا ببرید و قیمت رو کم نکنید.

– قراداد رو اول جلسه رو میز نگذارید. این ینی اومدم پولتو بگیرم و آدما از اینکه پولشون رو بگیرن خوششون نمیاد.

– هیچوقت قرارداد خالی دست مشتری ندید حتمن فیلد های قرارداد رو پر کنید و بهش بدید.

– حواستون باشه در حین مذاکره ۴۰ ثانیه وجود داره که مشتری آمادس به شما بله بگه اگر میسش کنید فروش رو باختید.

– باید بایینگ سیگنال ها رو تشخیص بدید تابتونید ۴۰ ثانیه رو تشخیص بدید و قرارداد رو ببندید.

و همیشه بیاد داشته باشید چهار عنصر که موجب میشه محصولتون برای مشتری جذاب باشه: better, cheaper, nicer, easier

در همین زمینه، مطالب زیر را حتما بخوانید :

چطور فروشنده موفق باشیم

اطلاعات خود را جهت ثبت نام وارد کنید:






اشتراک خود را انتخاب کنید:

وارد به حساب کاربری تان شوید اگر قبلا حساب کاربری ساختید.

اعمال شود

معتبر
نامعتبر


مقاله قبلی

پیشنهادی که نمیتوانید رد کنید : درس های رهبری از فیلم “پدر خوانده”

مقاله بعدی

7 ویژگی یک کارت ویزیت حرفه ای

چطور یک نقشه راه برای موفقیت در زندگی طراحی کنید؟

پیشنهاد اول را در مذاکره چه کسی و چطور باید بدهد؟ این تکنیک را باید یادبگیرید

خیلی عالی بود. مرسی واقعا.

دیدگاه تان را با ما در میان بگذارید…

ما به دیدگاه شما احتیاج داریم؛ پس بیایید دیدگاه و نقطه نظرات مان را با همدیگر به اشتراک بگذاریم تا یک اجتماع موفق از افکار برنده با همدیگر بسازیم.

**‌به ازای هر یک دیدگاه سازنده، یک روز اشتراک رایگان پروژه سوخت جت دریافت کنید**

ذخیره نام و ایمیل برای دیدگاه‌گذاری‌های بعدی

خوش آمدین، لطفا وارد حساب کاربری شوید

 − 
6
 = 
دو

.hide-if-no-js {
display: none !important;
}

بازیابی رمز عبور

یک رمزعبور موقت، برایتان ایمیل خواهد شد.

چند سوال که پرسیدن‌شان از خودتان مسیر زندگی‌تان را بالا…

ویدیوکست رنه سینانی و تجربیات کارآفرینی با شهرام فخار

پیشرفت ۲۰۰ درصدی در کار با نکاتی طلایی – قسمت ۱

چطور خودتان را از منطقه‌ امن زندگی‌تان نجات داده و…

چگونه راحت نه بگویید و کنترل زندگی‌تان را به دست بگیرید…

چطور می توانیم یک فروشنده موفق باشیم؟

در درس های مختلف کارگاه فروش توانا به بررسی دقیق نکات و جنبه های مختلف فروش پرداختیم. در این درس ویژگی های یک فروشنده موفق را بررسی می کنیم.

فروشندگان مهم ترین اجزای یک واحد تجاری هستند. این «فروشندگان» هستند که می توانند با فروش بهتر و با انگیزه تر کالا و خدمات؛ باعث پیشرفت کسب و کار ما شوند. چرا که بدون فروشنده بزرگ ترین کارخانجات؛ شرکت ها و تجارت خانه ها هم از کار می افتند و کاری صورت نمی گیرد.به طور خلاصه فروش چراغ روشن هر کسب و کاری است. بدون فروش و فروشنده اصلا کسب و کاری نمی تواند شکل بگیرد؛ و با وجود آن ها هر کسب و کاری رونق می گیرد و رشد پیدا می کند.

بنابراین فروشندگان نقش بسیار تاثیرگذاری در هر مجموعه و کسب و کاری دارند. چه بسیار کسب و کارهایی در جهان که می توانستند بسیار خوب رشد کنند؛ اما  چون در آن ها برای «عرضه» فکری نشده بود؛ و بازاریابی و برنامه فروش درستی برای آن ها چیده نشده بود؛ از بین رفتند و نابود شدند.

به روزترین تحقیقات روز دنیا را با شما به اشتراک می گذاریم.

چطور فروشنده موفق باشیم

 در بخش فروش باید از افرادی استفاده کرد که قابلیت و تحرکی خوبی داشته باشند، تیپ های شخصیتی (درس های تیپ های شخصیتی فروش را بخوانید) خود و مشتری را بشناسند. آن ها باید خودشان کالا و خدمات مورد نظر را دوست داشته باشند؛ و هم جهت با محصول و خدمات تولید شده حرکت کنند. به این ترتیب آن ها خواهند توانست ضمن فروش آن کالا یا خدمات؛ بهترین مبلغ برای آن نیز باشند. بگذارید این موضوع را با یک مثال بسیار نقد نشان دهم. من خودم در مجموعه ای کار می کنم که تلاش می کند با خدماتی که در زمینه ی «آموزش فن بیان؛ سخنرانی و مهارت های ارتباطی» ارائه می دهد؛ به دیگران کمک می کند در این زمینه پیشرفت کنند.  همین موضوع سبب می شود که من و همکارانم تمام تلاش خود را به کار بگیریم تا در ارتباط با مخاطبان و مشتریان مجموعه روند درستی را در طرز بیان و رفتار خود پیش بگیریم.

و اکنون مثالی دیگر که کاملا خلاف مثال اول است: 

یکی از دوستانم چند سال پیش در مجموعه ای کار می کرد. او تعریف می کرد که فروشندگان آن مجموعه؛ محصول تولیدی شرکت شان را مسخره می کردند. آن ها در دورهمی هایی که داشتند؛ ادای خودشان را در می اوردند و نحوه ی فروش تولیدات به درد نخور مجموعه ی خود را برای هم تعریف می کردند و می خندیدند.

نکته ی جالب تر این بود که آن ها تمام تلاش خود را می کردند کالای ساخت شرکت خود را مسخره کنند و بگویند این محصول را به اصطلاح چگونه به دیگران قالب کنند! نکته ی قابل تامل دیگر این که به واسطه ی همین صحبت های تمسخر آمیز در مورد تولیدات شرکت؛ کار به جایی رسیده بود که نیروهای خدماتی شرکت؛ زمانی که محصولی از سوی مشتریان مرجوع می شد؛ می خندیدند و می گفتند؛ امروز هم یک محصول برگشتی داریم!

اما این شرکت پایان غم انگیزی داشت. شرکت پس از دوسال کالا ورشکسته شد و آن ها مجبور شدند کار را تعطیل کنند؛ و آگهی فروش دفتر کار و تولیدات خود را در روزنامه ها منتشر کردند. یکی از همکاران آن مجموعه همراه با یکی از اقوامش توانست شرکت را با قیمت بسیار پایینی خریداری کند. او تنها با چند تغییر کوچک؛ اما مهم توانست در کارش به خوبی رشد کند و در حال حاضر یک تولید کننده موفق و کارآمد است  و در حال حاضر حدود ۵۰ پرسنل دارد. این تغییرات عبارت بودند از: بسته بندی زیبا؛ بازاریابی خوب؛ تعویض همه ی فروشندگان و در یک کلام انتخاب درست همکاران دلسوز و در عین حال توانا.

در واقع؛ مدیر جدید این شرکت تنها کمی نوآوری کرد. او مشاوران خوب و کارآمدی برای تولید محصول انتخاب کرد. ضمنا همکارانی را به کار دعوت کرد که قدر محصول تولیدی شرکت خود را می دانستند و کار فروش را با علاقه و جدیت انجام می دادند.

اگر من خودم محصول و تولیدات خودم را قبول نداشته باشم؛ چگونه می توانم از دیگران انتظار داشته باشم که محصول مرا تهیه کنند و بابت خرید آن وجهی بپردازند.

تا اینجا دانستیم که فروشندگان چه کسانی هستند و موظف به چه عملی و به چه شکلی هستند تا موفقیت در فروش و رونق در کسب و کار حاصل شود.اما بیاییم کمی با دقت بیشتری و تخصصی تر به « فروشندگان » کالا و خدمات و ویژگی های آن ها  بپردازیم:

فروشندگی حرفه ای پیچیده و قابل تامل است. لازمه ی موفقیت در این حرفه؛ برخورداری از مهارت تخصصی و مهارت برقراری ارتباط و تعامل مثبت با دیگران است. 

برخلاف دیدگاه رایج؛ فروشندگی مجبور ساختن مشتری به خریدن نیست. بلکه  در واقع؛ فروشنده حلقه ی ارتباطی زنجیره ی سازمان با مشتری است. این حلقه ارتباطی در مجموعه می تواند کمک کند یک ارتباط عالی بین آن سازمان و مشتری ایجاد شود. تا جایی که حتی اگر خریدی هم صورت نگرفت؛ مشتری خاطره ی خوبی از برخورد و منش فروشنده ؛ و در نتیجه از آن سازمان داشته باشد. 

تام هاپکینز نویسنده ی کتاب «راه های ساده برای شغل شریف فروشندگی»؛ تعریف جامعی از کار فروشنده ارائه داده است: 

« فروشنده ی خوب؛ کسی است که نیاز مشتری را درک کرده و به منظور انتخاب صحیح؛ او را صادقانه راهنمایی می کند؛ تا سرانجام قادر باشد توافق و اعتماد بیشتری را برای خرید جلب نماید.»

این تعریف به ما به عنوان «یک فروشنده» یادآوری می کند که کار ما مهارتی تخصصی است؛ و ما نقش ویژه و مهمی در مجموعه یا سازمان خود داریم. پس باید اعتماد به نفس بالایی داشته باشیم و تمام تلاش مان را بکنیم که با فروش بیشتر و حرفه ای تر کمک بزرگی به سازمان خود داشته باشیم. باید به عنوان فروشنده؛ محاسن و معایب محصولات مان را بشناسیم. به عبارت دیگر باید شناخت کاملی از محصولات مان داشته باشیم.

«در حرفه ی فروش فقط باید کمی متفاوت باشیم. این تفاوت اندک؛ باعث خاص شدن ما و تمایز ما با سایر فروشندگان؛ و در نتیجه فروش بیشتر می شود؛ و همین سبب می شود ما در کارمان رشد شاخصی داشته باشیم.» 

برای رسیدن به اهدافی که گفتیم ؛ باید هم از لحاظ «نگرش درونی» و هم از لحاظ «طرز رفتار»  نکاتی را رعایت کنیم. زیرا رفتار ما بازتاب نگرش درونی ما است. نگرش درونی فروشنده نسبت به محصول یا خدماتی که عرضه می کند باید مثبت باشد. 

یعنی باید برای محصولات مان ارزش زیادی قائل شویم و مطمئن باشیم که محصول ما می تواند به دیگران کمک کند و باعث رشد و بالندگی آن ها شود. علاوه بر این؛ طرز رفتار ما نیز باید درست و منطبق با این نگرش مثبت باشد. باید گوش دادن مؤثر را بیاموزیم. یعنی به جای فقط شنیدن؛ به صحبت های مشتری با جان و دل گوش بسپاریم. طوری که تمام حواس مان به مشتری باشد و مشتری فکر کند حرف های او را خوب لمس می کنیم و نیاز های او را درست درک می کنیم.همان طور که گفتیم؛ «شناخت نیاز های مخاطبان» بسیار اهمیت دارد. ما به عنوان یک فروشنده باید بدانیم مشتریان یا خریداران ما دقیقا چه نیازی دارند و همان را فراهم کنیم. ما می توانیم با شناختی که از کاربران سایت خود پیدا می کنیم؛ نیازهای آن ها را بشناسیم و در صدد تهیه ی محصول مناسب و مورد نیاز آن ها بر آییم.  به این ترتیب؛ با شناخت کافی از بازار؛ تولید مجموعه هدف مند می شود و در نتیجه فروش نیز افزایش می یابد. 

عامل دیگری که به ما در ارتباط و فروش بهتر کمک می کند؛ «شناخت رقبا» است. باید رقبای سازمان خود را بشناسیم و ببینیم در حوزه ی کاری ما چه کسانی فعالیت می کنند. به طور کلی شناخت رقیب به ما کمک می کند بتوانیم با دیدی روشن و قدم های محکم تری در مسیر موفقیت گام برداریم. 

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دیدگاه

نام *

ایمیل *

وب‌ سایت

ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی می‌نویسم.

آیا یک روش ساده تر برای ورود به سیستم می خواهید؟

لینک جادویی به ایمیل شما ارسال می شود که فوراً از طریق آن می توانید وارد سایت شوید.

ارسال لینک جادویی به ایمیل

ورود با نام کاربری و رمزعبور

با یک لینک جادویی وارد شوید

ورود به سیستم با:

آیا حساب کاربری ندارید؟

فروش و فروشندگی یک مهارت خاص و البته مهم است. در واقع هر شخصی می‌کوشد داشته خود را با ارزش نشان دهد و مخاطب خود را برای به دست آوردن آن تشویق و راضی کند و در مقابل از او چیزی که نیاز دارد را دریافت کند. این فعالیت در واقع فروش و فروشندگی است.

در این مقاله به دو ابزار مهم اشاره می‌کنیم که می‌تواند باعث رشد فروش شما شود.

۱– اطلاعات
اولین ابزار یک فروشنده «اطلاعات» است و به این عصر، عصر IT (Information technology) هم می‌گویند. منطق این دنیا، اطلاعات است.

۵۰۰ سال پیش بزرگ‌ترین سؤال دنیا این بود آیا زمین صاف است یا گرد؟ اما امروزه هر آدم بی‌سوادی می‌داند که زمین گرد است و از آن دانشمندی که تا پای چوبه دار رفت مطمئن‌تر صحبت می‌کند. چراکه اطلاعات دارد.

 

چطور فروشنده موفق باشیم

امروزه مشکل بسیاری از فروشندگان، نداشتن اطلاعات کافی در حوزه‌های مختلف است.

 

 

الف – اطلاعات در مورد خودش
لطفا راجع به خودتان مطالعه کنید و خود را بهتر بشناسید.

 

ب – اطلاعات درمورد مشتری
علایق، سلایق، نیازها، خواسته‌ها و راه‌های نفوذ در مشتریان را بشناسید.
حتما دو لیست از مشتریان خود را تهیه کنید.
لیست اول در مورد مشتریان کنونی: تلاش کنید هر مشتری که وارد سازمان شد یک بانک اطلاعاتی از او داشته باشید؛
لیست دوم درمورد مشتریان احتمالی: چه کسانی می‌توانند مشتریان شما باشند؟

تقسیم‌بندی انواع مشتریان
بر اساس قانون پارتو، ۸۰ درصد درآمد مجموعۀ شما از ۲۰ درصد مشتریان تأمین می‌شود. این ۲۰ درصد «مشتریان کلیدی» نام دارند. لطفا مشتریان کلیدی را بشناسید و به آنها خدمات ویژه ارائه دهید. مشتریان خود را درجه‌بندی کرده و برای آنها «کارت وفادارسازی» صادر کنید.

 

ج – اطلاعات در مورد سازمان خود
سومین اطلاعاتی که یک فروشنده باید داشته باشد اطلاعات در مورد سازمان خود است. محصولات و خدمات، روش‌های فروش، و شیوه‌های تبلیغات آنرا بشناسید.
لطفا محصولات خود را به خوبی معرفی کرده و اینگونه نباشد که اگر مشتری سؤالی راجع به محصولات از شما پرسید نتوانید پاسخ‌گو باشید.

 

د – اطلاعات در مورد رقبا
چهارمین نوع اطلاعاتی که باید داشته باشید در مورد رقباست. رقبای شما چه کسانی هستند؟ محصولات و خدمات‌شان، چگونگی فروش، چگونگی اثرگذاری روی مشتریان‌شان، و میزان بودجه تبلیغاتی آنها چیست؟ اگر مشتری، محصول شما را با محصول رقیب مقایسه کند باید بتوانید از محصول خودتان دفاع کنید که لازمه آن این است که محصول رقیب را آنالیز و تحلیل کرده باشید. اطلاعات‌تان را در مورد رقبا زیاد کنید ولی هرگز آنها را «با ذکر نام» زیر سؤال نبرید چراکه بزرگترین اشتباهی است که می‌کنید!

 

ح – اطلاعات عمومی
اطلاعات بیشتری وجود دارد که شما باید به عنوان فروشنده به آنها تسلط داشته باشید نظیر اطلاعات عمومی. اطلاعاتی به وسعت یک اقیانوس و به عمق یک بند انگشت! ارتباط مؤثر با مشتری یعنی پیدا کردن یک نقطه مشترک با او. برای پیدا کردن این نقطه اشتراک باید اطلاعاتی راجع به فعالیت او داشته باشید. اگر یک نقطۀ مشترک با مشتری پیدا کنید قطعا عملیات فروش صورت خواهد گرفت.

۲– ارتباطات
دومین ابزاری که یک فروشنده، علاوه بر «اطلاعات» به آن نیاز دارد «ارتباطات» است. بسیاری از فروشندگان در برقراری ارتباطات مؤثر ضعیف‌ هستند. سعی کنید سطوح ارتباطی خود را گسترش دهید.
طبق آمار وال‌استریت‌ژورنال، بالاترین میزان شکایت مشتریان به خاطر قیمت بالا، محصولات نامرغوب، و خدمات نامناسب نیست بلکه به دلیل فروشندگان فاقد اطلاعات و ارتباطات مؤثر است.

طی مطالعات فراوان روشن شده است که روابط انسانی، در ایجاد رضایت مشتری نقش تعیین‌کننده‌ای را بازی می‌کند. نتیجه یکی از تازه‌ترین بررسی‌ها در این خصوص، حاکی از آن است که رضایت مشتریان در مواردی که حتی کیفیت خدمات در حد مورد انتظار نبوده، به دلیل رفتار مناسب کارکنان با مشتریان، در حدی بالا بوده است.

 

گروه آموزشی و پژوهشی تکتو با هدف ارائه مشاوره و راهکار جامع برای کارآفرینان و افرادی که قصد دارند برای خود کسب و کار مستقلی راه اندازی کنند، آمادگی دارد تا با ارائه خدمات  مشاوره ای به کسب و کار های نوپای کشور کمک کند.

 

 

ایمیل: takto.ir@gmail.com

تلفن: ۰۹۳۸۰۲۴۲۹۴۸

 

[…] حتما بخوانید:  چگونه به یک فروشنده‌ی خوب و موفق تبدیل شویم؟ […]

[…] حتما بخوانید:  چگونه به یک فروشنده‌ی خوب و موفق تبدیل شویم؟ […]

 

شغل فروشندگی به قدری اهمیت دارد که آن را به تمام کننده تیم (فوروارد) تشبیه کرده اند. در مقاله «یک روز فروشنده موفق» از لحظه ای که فروشنده چشم باز می کند تا پایان فعالیت روزانه و آخرین لحظات بیداری مورد بررسی قرار گرفته و سعـــی شده است تکنیک های فروشندگی حرفه ای و ویژگی های فروشندگان موفق در قالب اعمال و کردار روزانه او مورد توجه قرار گیرند…

بــرای مثال، می توان به مواردی از جمله برنامه ریزی، تاثیر تیپ ظاهری، سعه صدر، آراستگی و زیبایی محل کار، آداب گفت وگو با مشتری، چگونگی تحت تاثیر قراردادن مشتری، عکس العمل مناسب در مقابل بدگوئیهای رقبا، اهمیت خاتمه فروش، مراحل فروش، اهمیت گزارش دهی به مافوق و … اشاره کرد.

مقدمه از خصوصیات انسان یادگیرنده در عصر رقابت، توانایی پیش بینی و برنامه ریزی است. به طوری که بتواند با برنامه ریزی در جهت تحقق اهداف از پیش تعیین شده گام بردارد و هرزمانی که لازم بود، در برنامه های خود تغییراتی را ایجاد کند و آمادگی انعطاف پذیری و هماهنگی با شرایط را داشته باشد. مقاله بر آن است تا برنامه های یک روز فروشنده موفق را مورد بررسی قرار دهد.

چطور فروشنده موفق باشیم

 ● برنامه روزانه یک فروشنده موفق:: فروشندگان حرفه ای موفق سحرخیز هستند. اگر در هر روز یک ساعت از خواب خود را کم کنیــــد پنج سال به عمر کاری خود اضافه کرده اید. سحرخیز باشید و برنامه داشته باشید.

 

:: از دوران کودکی به ما یاد دادند بچه خوب کسی است که اول صبح وقتی چشم ها را باز می کند، به پدر و مادر سلام کند. درس خوبی است، سلام سالمتی می آورد و لازمه شروع ارتباط است. تا آخر عمر در سلام کردن به دیگران پیشقدم باشیم، این نشانه بزرگی و ادب است. ضمن اینکه در بازار و در مواجهه با مشتری می بایست ما شروع کننده ارتباط باشیم: پس با صدای بلند سلام کنیم.

 

::یادمان باشد که ما بازاریاب و فروشنده ایم. در حرفه و کسب و کار ما دو دسته از انسانها بسیار اثرگذارتر از بقیه هستند: یک دسته مشتریان وگروه دیگر رقبا. بیائید خود را شرطی کنیم و در آغاز روز دو سوال بسیار مهم از خود بپرسیم.

الف)- مشتری من کیست و چه می خواهد؟ب)- رقیب من کیست و چه می کند؟

 

:: جلب مشتری هدف ماست و رقیب مانع رسیدن به این هدف است. روزمان را با طرح این دو سوال و با هدف شروع و برای رسیدن به آن برنامه ریزی کنیم. تصور نکنید اگر پاسخ این سوالها را پیدا کردید، می توانید بااین جوابها یک عمر کسب و کار بی دغدغه داشته باشید. خیر، دنیا در حال تغییر است. لذا سلیقه، ذائقه، قدرت مالی و … مشتری هم عوض می شود. رقبا هم دستخوش تغییرات فراوان هستند. پس این سوالها تا آخر عمر همراه ما هستند، بنابراین هرروز آنها را از خود بپرسید.

 

:: راز و نیاز با خدا، عبادت و درخواست کمک از او برای رسیدن به اهداف فراموش نشود.

 

:: مرحله بعد، ورزش و آمادگی جسمانی است، روح سالم در بدن سالم است. این جمله را همواره مدنظر داشته باشید: هر روز حداقل ده دقیقه ورزش کنید.

 

:: یک فروشنده حرفه ای باید حتماً نظافت را رعایت کند.

 

:: چقدر دیدن انسانهای خمیازه کش، بیحال، ژولیده همراه با بوی عرق بدن در اول صبح برای دیگران دردناک است. شما کـــــــه نمی خواهید جزء این افراد باشید، چـــــون می دانید که برای فروش موفق لازم است ابتدا فروشنده در نزد مشتری انسانی شایسته و مقبول به نظر آید تا مقدمات کسب و کار فراهم شود.

 

:: بدون صرف صبحانه از منزل خارج نشوید؛ صبحانه مهمترین وعده غذایی شماست. صبحانه را مثل پادشاهان، ناهار را مثل شاهزادگان و شام را مثل گدایان بخورید. محل کار جای خوردن صبحانه نیست. یکی از مناظر بد برای مشتریان این است که اول صبح منتظر اتمام صبحانه شما باشند. حتماً این مشتری عجله دارد وگرنه بیکار نیست که زودتر بیاید و وقتش را صــرف انتظار صبحانه شما بکند. قهوه خانه که نیست، محل کار است. این دو را باهم اشتباه نگیرید.

 

:: رسیدن به وضعیت ظاهری نظیر لباس مرتب، کفش واکس زده و خوش بویی بسیار حائز اهمیت است، قبل از خارج شدن از منزل در آئینه قدی، خود را نظاره کنید تا نقصی در ظاهرتان نباشد، ظاهر ما نشانه باطن ماست، این برداشتی است که مشتری خواهد داشت. باظاهر عالی، برداشت او را نسبت به خود شکل دهید.

 

:: در بین راه به اخبار گوش ندهید، اخبار بد و ناگوار در ذهن و روان مـــا ایرانیان تاثیر بدی می گذارد. اصولاً انسانهای شرقی، احساسی هستند. به احساس خود در اول صبح خوراک خوب بدهید، به نوارهای شاد گوش کنید، نوارهای غمگین اصلاً مجاز نیستند، اخلاقتان را خراب می کنند، حتی بهتر این است که هنگام رانندگی به نوارهای آموزشی در مورد فروش و بازاریابی و… گوش کنید.

 

:: در رانندگی لجبازی نکنید، در شهر بزرگی مثل تهران وضعیت ترافیک اسفناک است. بهتر است اندکی زودتر از منزل خارج شوید تا اسیر ترافیک نشوید، اگر هم چنین شد صبور باشید، دیگر کاری نمی توانید بکنید، حرص خوردن و کم طاقتی دردی را دوا نمی کند. بهتر است مسیرهای مناسب برای رسیدن به محل کار را از قبل شناسایی کنید، اما در هرحالت عصبانی نشوید، لجبازی نکنید، شما قرار است یک روز سخت کاری را با انرژی فراوان پشت سر بگذارید.

 

:: باسلام بلند وارد محل کار بشوید، اجازه بدهید ورود شما مترادف با ورود شادی باشد.

 

:: خواندن روزنامه هایی که حوادث را چاپ می کنند در اوقات صبح برای تمام همکاران ممنوع کنید فقط اجازه دهید روزنامه های اقتصادی خوانده شوند. بازاریاب و فروشنده موفق لازم است از اخبار و تحولات اقتصادی مطلع باشد و در گفت وگو با مشتری این موضوع را نشان دهد. امتحان کنید، تاثیر خوبی در طرف مقابل دارد و شما را جزء افراد مطلع به حساب می آورد.

 

:: میزتان را مرتب نگه دارید، نظم وانضباط هم در روحیه خودتان و هم مراجعه کنندگان تاثیر مثبتی دارد.

 

:: برنامه هایتان را از شب قبل تنظیم کنید، من فهرست تمام تماسهای تلفنی ام را شب قبل تهیه می کنم و این اقدام وقت اندکی را در تماسهای تلفنی از من می گیرد. برای همه چیز حتی تلفن زدن برنامه داشته باشید.

 

:: فعالیتهایتان را اولویت بندی کنید و طبق قانون پارتو« ابتدا به ۲۰ درصد کارهای مهم بپردازید که ۸۰ درصد مشکلات شما از این طریق حل می شوند و منافع بیشتری نصیب شما می گردد. فعالیت را اول صبح آغاز کنید، مدیران موفق قبل از منشی ها به سر کـــــار می رسند و لذا این اوقات، فرصت خوبی برای برقراری تماس با آنهاست.

 

چطور فروشنده موفق باشیم

:: فروشنده موفق برای هر مشتری یک پایگاه داده یا پرونده درست می کند. در این پرونده کلیه اطلاعاتی را کـــــه از مشتری به دست می آورید ثبت کنید. این پرونده به عنوان یک منبع مهم و باارزش در شرکت شماست که قبل از ملاقات بعدی با مشتری به آن مراجعه کنید، نکات مهم را یادداشت برداری کنید و با آمادگی نزد مشتری بروید. این پرونده به تعامل سازنده بین شما و مشتری و توسعه ارتباط کمک می کند.

 

:: تمام قرارها و برنامه ها را یادداشت کنید، فقط به حافظه تان اعتماد نکنید، قبل از رفتن به نزد مشتری پرونده ایشان را مرور کنید، این کار آمادگی شما را برای مذاکره بالا می برد. قبــل از هر قراری با مشتری به دفترچـه یادداشت‌تان مراجعه کنید.

 

:: اگر مشتری پشت تلفن یک وقت عجیب را برای ملاقات تعیین کرد (مثلاً ۶ صبح روز پنجشنبه) نگویید: ای آقا این که زمان استراحت و تعطیلی است. دو حالت بیشتر نیست، یا مشتری که از نظر شما آدم مهمی است واقعاً وقت دیگری ندارد یا اینکه شمــــا را امتحان می کند. در هر دو حالت او رئیس است، بپذیرید و یک ربع زودتر در محل قرار، حاضر باشید. مشتری چنین می پندارد که به سایر وعده های شما هم می تواند با اطمینان فکر کند.

 

:: مواظب وقت مشتری باشید. به موقع به محل قرار برسید، مدیریت زمان داشته باشید. یک تفاوت مهم انسانهای موفق و ناموفق نحوه نگرش آنها به زمان است. در شرایط امروزی بیش از هر زمان دیگری ارزش وقت بالا رفته است، با یک مدیریت زمان عالی زندگی شما بهتر می شود و برای افراد و چیزهایی که از آنها لذت مـــــی برید فرصت بیشتری به دست می آورید. مدیریت زمان در واقع مدیریت شخصی، مدیریت زندگی، مدیریت خودتان و مدیریت کسب و کار است. با مدیریت زمان در نزد مشتری فردی منضبط به نظر می رسید و به عنوان فردی خوش قول مطرح می شوید.

 

:: دیگر زمان کاربرد این جمله گذشته است ترافیک بود، دیر رسیدم شما حتی اگر ۱۰ دقیقه هم زودتر به محل قرار برسید به نظر من پنج دقیقه تاخیر کرده اید، منظورم این است که باید ۱۵ دقیقه زودتر برسید، البته همیشه یک مطلب مفید خواندنی همراه داشته باشید. چون ممکن است رئیسمان (مشتری) به موقع ما را نپذیرد. خوب رئیس است، حرص نخورید، او با خریدش در مورد شما لطف می کند، حال به دلیلی این لطف چنددقیقه به تاخیر افتاده است، به جای حرص خوردن به مغزتان خوراک مناسب بدهید.

 

:: در نزد مشتری حرفه ای عمل کنید، دستپاچه نشوید، متین و مسلط باشید، باسلام وارد شوید خود را معرفی کنید. تا زمانی که به شما اجازه نداده است ننشینید، تلفن همراهتان را خاموش کنید، شما در مقابل رئیس تان هستید، مواظب رفتارتان باشید تا خودرا در دل او جا کنید.

 

:: فروشندگان موفق می دانند که مشتریان چه خواسته ای دارند. مشتریان می خواهند که شما این را درک کنید که آنها خود را طرف مهمتر رابطه می دانند چون تصمیم گیری با آنهاست پس آنها رئیس هستند. شما باید با رفتارتان این را نشان دهید که آنها مهمتر هستند. با او همانند رئیس خود رفتار کنید. سیگار نکشید، آدامس نخورید و مرتب باشید. مشتریان می خواهند که فروشنده متوجه نیازهایشان باشد و آن را با جزئیاتش بشناسد و آنها را منحصر به فرد بداند. آگاهی از آنچه مشتریان می خواهند، دقیقاً مبنای موفقیت فروش است.

 

:: بااحترام کامل کارت ویزیت خود را به مشتری (با دو دست) تقدیم کنید. اگر کارت ویزیت ندارید از مدیرتان بخواهید تهیه کند، کارت ویزیت زیبا که مشخصات شرکت و سمت شما (نماینده فروش) در آن نوشته شده باشد به مشتری این طور القا می کند که با یک فروشنده حرفه ای و با یک شرکت معتبر طرف حساب است. کارت ویزیت مشتری را بااحترام بگیرید، اگر اسم ایشان را خوب متوجه نشدید، اشکالی ندارد. این عبارات را به کار ببرید: معذرت می خواهم آقای؟ و سپس ایشان اسمش را تلفظ می کند. (اگر نام ایشان را بد تلفظ کنید، پسندیده نیست و به مذاق او خوش نمی آید).سپس کارت او را با احترام در سر جیب کت تان بگذارید، بااین عمل به مشتری القـــا می کنید که کارت شما را روی قلبم گذاشتم. باتوجه به پوشش خانم های ایرانی که بدون کت بوده و با مانتو، پالتو یا چادر در مقابل مشتری می نشینند، بهتر است کارت ویزیت را در کیف کوچکی که داخل کیف شان وجود دارد با احترام قرار دهند، اگر دقت کرده باشید این کیف کوچک محل نگهداری اشیاء با ارزش خانم ها نظیر طلا و پول است. جادادن کارت ویزیت در این کیف به ضمیر ناخودآگاه مشتری چنین القا می کند که کارت ایشان را در محلی معتبر و در کنار سایر اقلام باارزش قرار داده اند.

 

:: مشتری را با گفتن یک جمله مثبت واقعی تحت تاثیر قرار دهید. مثلاً اگر به موقع شما را پذیرفته است، به خاطر دقیق بودن به ایشان تبریک بگوئید یا اگر منشی شایسته ای دارد، این را به ایشان بگویید. می توانید این طور شروع کنید قبل از اینکه وارد مذاکره بشویم به من اجازه بدهید بابت دقت نظری که در انتخاب مسئول دفتر داشته اید به شما تبریک بگویم. حتماً این نکته را می دانید که مسئول دفتر، آینه عملکرد مدیریت است که این طور بادقت عمل کرده اید اما اگر تعریف واقعیت نداشته باشد جنبه چاپلوسی پیدا می کند و در آن صورت ممکن است به مشتری بربخورد.

 

:: در نزد مشتری از خوردن مایعات خودداری کنید، بهتر است بگویید ممنونم، میل ندارم، چون اگر دست شما اندکی بلرزد ممکن است با برداشت خوبی از سوی مخاطب همراه نباشد و بدتر از آن حالتی است که مایعات روی میز یا وسایل کار ریخته شود.

 

:: در مذاکرات، حرفه ای عمل کنید، فنون مذاکره را با دقت مطالعه کنید و آنها را به کار بندید.

 

:: از صحبتهای نامفهوم بپرهیزید، خود را با مشتری هماهنگ کنید. نیازهای مشتری را بشناسید و مشکلات او را بیابید. مزایای محصولات را بشمارید و این مزایا را با نیازها و خواست مشتری پیوند دهید، پس لازم است دقیقا مشتریانتان را بشناسید. به آنها نشان دهید که چگونه محصول شما می تواند برای آنها مفید باشد و منافعی را نصیب آنها کند. یادتان باشد مشتریـــان منافع و فواید محصولات را می خرند و نه ویـژگیهای آنها را، پس در توضیح هایتان ویژگیهای محصول را به مزایا و منفعت هایی که برای مشتری دارند، ربط دهید.

 

:: نزد مشتری از رقبا بدگویی نکنید، چون مشتری حرف شما را قبـــول نخواهد کرد. او می داند که انگیزه شما چیست و ممکن است تصور کند چون رقیب شما پیشرفت کرده است، حسادت می کنید به علاوه بعضی از مواقع، خودتان مشتریان را نسبت به رقبا حساس می کنید که در مورد آنها هم اطلاعاتی جمع آوری کنند و شاید شما رقبا را به مشتریان معرفی کنید و این آشنایی به معامله منجر شود، این یکی از هدایایی است که شما به رقبایتان می دهید. استراتژی خود را با جمع آوری اطلاعات رقبا تدوین کنید.

 

:: اگر مشتریان از قول رقبا در مورد شما نکات منفی را گفتند لبخند بزنید و بگویید خوشحالم از اینکه توفیق ما آنها را نگران کرده است. طبیعی است اگر برای آنها مهم نبودیم از ما صحبت نمی کردند، سپس اگر موضوع صحت نداشت بگویید متاسفانه آنها روش خوبی را برای رقابت انتخاب نکرده اند و به این دلایل (که می شمارید) موضوع صحیح نیست. اما اگر مورد صحت داشت، کتمان نکنید، بلافاصله موضوع را به ارزش مرتبط کنید و برآیند نقاط مثبت و منفی را برای مشتری بشمارید و این را یادآور شوید که تمام شرکتها مشکلاتی دارند اما آن چیزی که برای شما مهم است ارزش است که مقایسه بین فایده ها و هزینه هاست.

 

:: فروشندگان خوب از شرکتشان به نیکی یاد می کنند. هیچوقت از محیط کارتان نزد دیگران، خصوصا مشتری بدگویی نکنید، بلکه چنان برخورد کنید کـــه در بهترین شرکت دنیا کار می کنید. اگر چنین نیست علتها را بررسی کنید و به کمک مدیران و سایر همکاران آنجا را بسازید بیشترین زمان عمر شما در محل کارتان می گذرد، بدگویی کردن از شرکت جایز نیست و بدتر از آن بدگویی کردن از مدیریت شرکت است. در این حالت، مشتری احساس می کند خانواده کاری شما بنیانی ندارد و بااین برداشت احتمال سفارش دادن محصول کم می شود. فروشندگان موفق هیچوقت به مشتری دروغ نمی گویند، حتی دروغهای سفید.

 

به این جملات دقت کنید:

– به من توصیه شده که با شما تماس بگیرم.

– از این طرف رد می شدم گفتم سری هم به شما بزنم.از گفتن چنین جملاتی بپرهیزید. به مشتری نشان دهید که او برای شما مهم است و فقط به خاطر او به آنجا آمده اید و رضایت او برای شما مهم است. به یاد داشته باشید، فروش خوب حالتی است که رابطه برد دو طرفه داشته باشد.

:: تکنیک های خاتمه فروش را در زمان مناسب به کار گیرید و مراقب نشانه های خرید از سوی مشتری باشید. فـــروشندگان موفق نیازهای مشتری را می شناسند و می توانند آنها را از سوی مشتری به تقاضا تبدیل کنند؛ تقاضا همان نیاز و خواست است زمانی که با قدرت خرید همراه شود. اگر نتوانیم مشتری را به حالت متقاضی تبدیل کنیم در آن صورت آنها جذب رقبا خواهند شد. به این متقاضی شدن، خاتمه فروش می گویند. یعنی هنر تشخیص زمان اتمام معامله. یادمان باشد ما فقط نمایش دهنده نیستیم بلکه فروشنده هستیم. بهترین زمان برای پایان دادن به کار در اولین زمان ممکن است. لذا شما باید مراقب نشانه هایی باشید که حاکی از آن است که مشتری آماده تصمیم گیری است. حالات، اظهارنظرها، صداها و حتی سرتکان دادنها، همگی نشانه هایی هستند از رضایت درباره آنچه ارائه می شود. احتمالاً قطعی ترین آنها اظهارنظرهایی درباره وضعیت پس از خرید است. فروش بدون خاتمه، فروش نیست. خاتمه فراینـــدی است که بر علاقه، حل مشکلات، تعهد و ایجاد نیروی محرکه در مشتری استوار است.

:: اگر مشتری به سختی تصمیم گرفته است از آن به نیکی یاد کنید و از توجه و صرف وقت آنان تشکر کنید و اطمینان دهید که اگر سوال یا نکته ای باشد سریعاً در خدمت آنها هستید. اما اگر مشتری به هردلیلی موانع و ایراداتی داشت، درست برخورد کنید. علت را سوال کنید تا دلیل آن مانع را بشناسید. چون کلمه نه از زبان افراد متفاوت، معانی مختلف دارد پس دقیقا بدانید منظور مشتری چیست و سایر موانع را نیز جویا شوید و از او برای سفارش پس از رفع آن تعهد بگیرید و پس از حل مشکل برای خاتمه فروش مجددا اقدام کنید. یکی از مهمترین نکات مذاکره بحث درباره قیمت است. با قیمت هم مانند سایر موارد برخورد کنید و در مقابل اینکه قیمت بالاست به مزایای محصول اشاره کنید. پایین آوردن قیمت در مجموع مناسب نیست چون در ذهن مشتری احتمالا تاثیرات خوبی نمی گذارد. بهتر است به جای کاهش قیمت مزایا را اضافه کنید مثلاً نحوه و مدت پرداخت را طولانی تر کنید. بهتر است در زمان اصرار جدی مشتری، به کاهش قیمت این طور نشان دهید که تصمیم نهایی در شرکت گرفته می شود تا در گوشه رینگ قرار نگیرید.

:: اگر قرار شد ادامه مذاکرات در جلسه دیگری صورت گیرد با درخواست تعیین وقت از مشتری وقت خود را با ایشان تنظیم کنید.و اگر قرار شد تا جلسه بعدی نمونه محصول یا مطلبی را برای مشتری بفرستید در اسرع وقت اقدام کنید. به هرحال منتظر گذاشتن مشتری جایز نیست، برای تاخیر احتمالی هم ایشان را از قبل در جریان قرار دهید.

:: همان طور که قبلاً یادآور شدم فروش، پایان یک معامله ولی درعین حال یک تعهد بلندمدت به مشتری است، لذا مشتریان را برای دوران بلندمدت و به عنوان یک زنجیره بی پایان درنظر بگیرید و در برقراری ارتباط مثبت و مرتب با ایشان بکوشید، او رئیسی است که دائماً به ما سفارش و دستور خواهد داد و ما با خدمت بیشتر از او پاداش بیشتری می گیریم.

چیت وود در کتاب «فروش حرفه ای» فروش پیگیر را طی هفت مرحله مطرح می کند که عبارتند از:

▪ مرحله نزدیکی (تاثیر مثبت گذاشتن در مشتری)؛▪ مرحله صلاحیت و شایستگی (که هدف ارزیابی مشتری، کشف مشکلات و نیازهای مشتری است)؛▪ مرحله توافق درموردنیاز (مرور اطلاعات دریافتی از مشتری و هماهنگی بین فروشنده و مشتری)؛▪ مرحله فروش کمپانی (جاانداختن صلاحیت و صداقت شرکت در ذهن مشتری)؛▪ مرحله برآورده کردن نیاز (ربط ویژگیهای محصول با مزایا و منافع مشتری)؛▪ مرحله گرفتن تعهد (مرحله خاتمه فروش)؛▪ مرحله تثبیت فروش (تداوم رابطه با مشتری برای دوران بلندمدت).

:: فروشندگان حرفه ای موفقیتها و شکستهایشان را تجزیه و تحلیل می کنند.

:: تجزیه و تحلیل دقیق موفقیتها و شکستها باعث شناسایی نقاط قوت و ضعف خواهدشد.

:: برای توجیه موفقیتها یا ناکامیها از کلمه «شانس» استفاده نکنید، واقعاً در ۹۹ درصد موارد عامل پیروزی یا شکست خودمان هستیم. شانس چیزی نیست جز هنر درست استفاده کردن از فرصتها و درس گرفتن از شکستها. تعداد کمی هستند که می دانند بخت و اقبال، خلق کردنی است. شکست چیز خوبی نیست اما یک تجربه است. تجربه، معلم است. از معلم یاد بگیرید. تعریف حماقت چیزی جز این نیست که همان کار گذشته را انجام دهیم و انتظار نتیجه متفاوتی را داشته باشیم. نباید یک شکست را مجدداً تجربه کرد، انسانهای موفق دلیل ناکامی را ابتدا در خود جستجو می کنند و انسانهای ناموفق دلایل ناکامی را ابتدا در دیگــران جستجو می کنند و خود را بدشانس می دانند. خداوند هیچ کس را بدشانس نیافریده است، همه فرصت دارند، فقط باید آن را ببینند، بشنوند و استفاده کنند. تجربه چیزی است که آن را به سادگی و رایگان به شما نمی دهند.

:: در صورتی که معامله ارزشمندی را به نتیجه رساندید سریعاً آن را به مافوق خود گزارش دهید.

:: ناهار را با آرامش میل کنید و از آن لذت ببرید. اگر ناهار را با مشتری میل می کنید بیشتر مواظب رفتارتان باشید. آداب غذا خوردن را کامل رعایت کنید و بخشی از غذایتان را در ظرف باقی گذارید. بعضی از امتحانها (مثلاً برای تصمیم گیری در روابط بلندمدت) هنگام غذاخوردن صورت می گیرد.

:: وظایف و مسئولیتهای متعدد فروشندگان حرفه ای ازجمله کسب اطلاعات، توجه به عملکرد رقبا و تقویت نگرش سیستمی در محیط کار را پیوسته مدنظر داشته باشید و به آن عمل کنید.

:: در پایان روز پس از جمع بندی امور، میز کارتان را مرتب کنید، برنامه های فردا را مشخص سازید. پیش بینی های لازم را به عمل آورید، و با خاطره ای خوش از همکاران خداحافظی کنید و اگر مشکلی در کار داشته اید به خود بگویید این مشکل را همین جا می گذارم تا با فراق بال و علت یابی صحیح آن را حل کنم، اما هیچ وقت مشکل کاری را به منزل نمی برم. خانواده من منتظر همسر و پدر یا مادری شاد و سرحال هستند. آنها حق دارند از زندگی لذت ببرند و سپس به خود بگویید چه کاری می توانم انجام بدهم که آنها را شاد کنم و در این راستا بکوشید. شاید این کارها لبخندی صمیمی به همراه یک شاخه گل باشد. شام را با خانواده ولی سبک میل کنید. البته بعضی از قرارهای کاری موقع شام گذاشته می شود، بعداً این غیبت تان را در خانه جبران کنید، بعضی از روزها را به خانواده خود اختصاص دهید آنها هم به شما احتیاج دارند.

:: هرچند کوتاه ولی وقتی را هم برای مطالعه و بازسازی مهارتهایتان اختصاص دهید، کمتر تلویزیون ببینید. نتیجه یک تحقیق نشـــــان می دهد که هرچقدر سطح دانش و آگاهی انسان افزایش یابد وقت کمتری را به تلویزیون اختصاص داده و بیشتر به مطالعه می پردازد.

:: به موقع بخوابید، روح و جسم فروشنده موفق به استراحت نیاز دارد.

 

با عنایت به اینکه نظرات و پیشنهادات شما کاربران گرامی در بهبود خدمات رسانی پایگاه اینترنتی دی ال سل نقش کاملا موثری ایفا می کنند لذا صمیمانه از شما خواهشمندیم با عنایت به حدیث «مومن آیینه مومن است» ، شما نیز آیینه ما باشید و با یادآوری نقاط ضعف و قوت پایگاه اینترنتی دی ال سل، ما را از این امر محروم نفرمایید.

چند نکته مهم: • نظرات شما پس از بررسی و بازبینی توسط گروه مدیریت برای نمایش در سایت منتشر خواهد شد. • نظرات تکراری و تبلیغاتی، تائید نمی شوند و امتیازی هم به آنها تعلق نخواهد گرفت. • در صورتی که نظر شما نیاز به پاسخ دارد، پاسخ خود را در ذیل همان موضوع دنبال فرمایید.

نام (اجباری)

آدرس پست الکترونیکی (اجباری است اما نمایش داده نمی‌شود)

آدرس سایت

عنوان

تصویر امنیتی جدید

تمامی حقوق این سایت متعلق به ” پایگاه اینترنتی دی ال سل ” می باشد.طـبق ماده 12 قانون جرائم رایانه ای هرگونه کپی برداری، پیگرد قانونی دارد.

//

چطور فروشنده موفق باشیم
چطور فروشنده موفق باشیم
0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *