چطور نامزدی قبلیم رو بگم

من و اقایی تو 3 ماه اول، رابطه ی فوق العاده ای داشتیم و در مورد اینده خیلی صحبت ها کردیم.. اما بعد از یک سوال زندگیمون عوض شد…. ایشون پرسید که قبلا با کسی رابطه داشتم یا نه… از اونجایی که من صداقت رو لازمه ی رابطه میدونستم،. حقیقت رو گفتم..اما الان بخاطر اینکه حقیقت رو گفتم کلا نظرش راجع به باهم بودن عوض شده و میگه نمیتونه فراموش که… من از اشتباهات گذشته پشیمونم و درسهای بزرگی گرفتم.. الان هرکاری میکنم نمیتونم به این اقا ثابت کنم که از گذشته پشیمونم ولازم به ذکره که ادم پایبندی هستم و کوچکترین خطایی که مبنی بر خیانت باشه رو تو رابطه با این اقا نداشتم. ما 8 ماهه که با هم در رابطه هستیم.. من 28 سال و ایشون 33 سالشون هست. به نظرتون راه چاره چیه…الان میشه کاری کرد برای این رابطه؟ میشه کاری کرد که اثر و اهمیت گذشته تو ذهن ایشون کمرنگ تر بشه؟

سلام دوست گرامی اگر گذشته روی رفتار شما در حال حاضر، اثری نداشته باشد؛ نیازی به اثبات این ماجرا ندارید که گذشته برای شما تمام شده است. ممکن است طرف مقابل شما دوست داشته باشد از تصوراتی که بعد از فهمیدن این ماجرا دارد، صحبت کند تا بتوانید او را دردک کنید؛ اما اگر این روال ادامه داشته باشد، شما را دچار مساله خواهد کرد؛ او باید به این میزان پختگی رسیده باشد که گذشته هرشخصی به خودش ارتباط دارد. اگر همچنان این مساله در رابطه شما وجود دارد، به مشاور مراجعه کنید.

سلام خانمی هستم۲۹ ساله همسرم۳۴ ساله ۸ ماه هست نامزد کردیم متوجه شدم از طریق اینستا با چند نفر رابطه جنسی داشته، چتاشون تو اینستا هست که دنبال خانم برای رابطه بوده الان من چیکار کنم تو رو خدا کمکم کنید

سلام دوست گرامی با همسرتان صحبت کنید و از او بخواهید این مساله را به شما توضیح دهد. اینکه از چه طریقی متوجه این ارتباط شدید مهم است؛ اما نکته مهم‌تر این است که آیا ایشان سابقه این چنین اقدامی را قبلاً نیز داشته بودند؟ این مساله بسیار مهم است و بهتر است قبل از رسمی شدن ازدواج و شروع زندگی مشترک این ماجرا را باهم حل کنید. شما می‌توانید برای بررسی بیشتر و نحوه مواجهه با خیانت، از مشاوران رادیوعشق نوبت مشاوره دریافت کنید.

سلام. خسته نباشید. من در مجردی رابطه جنسی با دوست دخترم داشتم و الان تصمیم به ازدواج سنتی دارم. ترس ازین دارم که طرفم از گذشته سوال بپرسه و یا اینکه ایا رابطه جنسی داشته ام یا نه؟ نمیخوام در جلسه اول دروغی گفته باشم. لطفا راهنماییم کنید. با تشکر از شما

سلام دوست گرامی اگر مشکلات جسمی‌ای برایتان بوجود نیامده است، نیازی نیست این مساله را با جزییات مطرح کنید. در هر صورت این اتفاق افتاده و اگر طرف مقابل پرسید می‌توانید حقیقت را بگویید تا او بتواند انتخاب کند.

سلام در گذشته با فردی اشنا شدم به واسطه مادرم که به من تجاوز شد ولی اسیبی به بکارتم نرسید مادرم قبل و بعد این اتفاق اصرار به ازدواج داشت و بعدا متوجه شدم به پسرای جوان علاقه داره و عاشق هر پسر جوانی میشه و برای انکه خودش به او نزدیک بشه منو به میان اوارده بود.تازگی عاشق پسری شدم که اونم منو خیلی دوستداره و قصدمون ازدواجه .نمیدونم این دو مسئله رو باید بگم بهش یا نه و از هردو هم عذاب میکشم

سلام دوست گرامی نیازی نیست که به فرد جدید این مساله را بازگو کنید؛ اما برای آسیبی که از نظر روحی به شما رسیده، حتما پیش از ازدواج مشاوره فردی دریافت کنید.

سلام وقتتون بخیر بنده در شرایط ازدواج قرارگرفتم و قرار است خیلی رسمی تشریف بیارن من آقاپسر رو ندیدم و نمیشناسم معرفی آشنایان بوده چیزی که سخت من رو درگیر کرده گذشته من هست که گذشته خوبی نبوده و دوست ندارم چیزی راجبش طرفم بدونه چون تاحالا پیش اومده برام که یاگفتم ب طرفم کنار نیامده یا فقط بهش گفتم نمیخوام ازگذشتم بگم و نپرسید و بدتر حساس شده برای همین نمیخوام کلا بگم و بگم چیزی نبوده نمیدونم چی بگم خیلی من رو درگیر کرده و استرس زیاد راجبش دارم گذشته برای من مهم نیست و جز تجربه و اگاهی اثر منفی الان تورندگیم نداره گذشته طرفمم برام مهم نیست برام مهمه ک از زمان تعهد نسبت به هم کامل باشیم ممنون میشم دراین مورد اگاهم کنید

سلام دوست گرامی سپاس از سوال خوبی که مطرح کردید. به سن خودتان اشاره نکردید. نیازی به گفتن گذشته نیست؛ تا زمانی که اثرات آن در حال حاضر شما وجود ندارد. اگر آسیب جسمانی‌ای دیدید، بهتر است این مساله را به طرف مقابل بگویید. اما اگر از گذشته شما پرسیدند و در حد رابطه عاطفی داشتید، نیازی نیست از جزییات آن چیزی بگویید؛ صرفاً اطمینان بدهیدکه به گذشته فکر نمی‌کنید و یا گذشته شما را درگیر نمی‌کند.

سلام خسته نباشید من دختری هستم که با پسری هستم و طبق رفتار وعمل پسر متوجه شدم بهم علاقه دارند ما باهم ۷ ماه باهم هستیم اما چون این پسر صاحب کارم هستند از خانواده هایی که این روابط قبول ندارند این پسر درباره گذشته من حرفایی شنیده که من با پسری دوست بودم باطرف پارک رفتم که نسبت بهم بی اعتماد دل سرد شده نظرش درباره من عوض شده که بهم ناراحته گفته ازدست کارهایی که از من و یک سری صحبت های من با سرکارگرمون و خنده هایی که توی محل کار بود دیده چطور بهش توضیح بدم که متوجه بهم دوباره مثل اوقات قبل این سردی و بی اعتمادی باشه خواهش میکنم راهنمایی کنید

سلام دوست گرامی دیدگاه او نسبت به دوستی و ازدواج این است که شما پیش از او با کسی نبوده باشید و نمی‌تواند اعتماد کند. اگر نخواهد اعتماد کند، شما به زور نمی‌توانید او را تغییر دهید. اما اگر به مرور زمان متوجه شد که شما ارتباط عمیقی با طرف قبلی نداشتید، به شما اعتماد خواهد کرد. پیش از رسمی شدن، حتما به مشاور پیش از ازدواج مراجعه کنید.

سلام ،همکلاسی دانشگاهم خواستگار من هست و تقریبا نامزدیم و مشکلم اینه که من قبلا با آقای همکلاسی مشترکمون که به ایشون علاقه داشتم متاسفانه چت های سکسی کردم. این دونفر رابطه خاصی با هم ندارن اما در صفحه مجازی همدیگه رو فالو دارن و شماره همدیگه رو دارن. من نمیدونم این موضوع رو بهش بگم یانه، می ترسم بعد ازدواج اون آقا چیزی به همسرم بگه و این خیلی بد بشه برام و اعتمادشو از دست بده. ضمنا نامزدم خیلی معتقده من آدم صادقی هستم و دختر نجیب و خوبی ام، الانم واقعا پشیمونم چیکار کنم ؟

سلام دوست گرامی ابتدا باید احتمال اینکه فرد قبلی با نامزد شما درباره گذشته‌تان حرف بزند را بررسی کنید. سپس اگر تا پایان درس‌تان و دیدن آن همکلاسی مدت زمان زیادی باقی نمانده است، بهتر است این موضوع را پیش خود نگاه دارید. البته دوراهی شما باید با بررسی همه جانبه به یک تصمیم درست و منطقی برسد. بنابراین نیاز به بررسی بیشتری وجود دارد، این بررسی را مشاور شما در رادیو عشق انجام خواهد داد.

سلام من الان حدود ۱۳ساله که ازدواج کردم و دوتا بچه دارم خانمم دوران دوستی از گذشتش بهم چیزایی گفت از رابطش با یک نفر که قبلاً دوسش داشته ولی بعداً بنا به دلایلی رابطشون بهم خورده ولی من نامزد که شدیم متوجه شدم که شماره ی دوست قبلیش روی تلفن خونشون افتاده و از خانمم پرسیدم که چرا زنگ زده که خانمم گفت خبر ندارم بعد من ذهنم درگیر این جریان بود که از فامیل خانمم پرس وجو کردم و متوجه شدم که یه سری مسائل رو به بنده نگفتن باز ازش پرسیدم که خانمم بازم گردن نگرفت من ازش خواستم حداقل کلی گویی بکنه که هروقت ازش می‌خوام یه جورایی از جواب دادن فرار می‌کنه و این قضیه چندین ساله برای من کابوس شده

سلام دوست گرامی حق دارید که نگران باشید اما راه‌حل مناسب برای شما مراجعه به زوج‌درمانگر است.

با سلام و احترام. من الان نامزد دارم. هر دو در گذشته تجربیاتی داشتیم. او صادقانه گذشته خود را تعریف کرد. و من پذیرفتم. اما اوایل من نتوانستم خود را ب خاطر گذشته ببخشم و بخش هایی رو نگفتم و با کلیات گذشتم. اصرار داشتند ک من حقیقت را نگفتم و متاسفانه انکار کردم. اصرار ایشان ادامه داشت تا وقتی ک بازگو کردم و بسیار برایشان سخت بود. و در موردی دیگر هم برای ناراحت نشدن ایشان حقیقتی جزئی را پنهان کردم با اینکه چیز مهمی نبود اما بعد پرسیدنشان ب دروغ گفتم ک حقیقتی نبوده و باز هم اصرار کردند و خودم گفتم بوده و حقیقت را گفتم. اما باز هم دلیلی بر بی اعتمادی شد. حال ایشون دیگ ب من اعتمادی ندارند و همیشه منو دروغگو میدونند. با اینکه همدیگر را دوست داریم اما حالمون خوب نمیشه چون با کوچکترین چیزی بازم ناراحتی و دعوا پیش میاد ک ب خاطر بی اعتمادیه با اینکه دیگ تکرار نشد هیچ وقت. من چطور میتونم اعتماد ایشون و ذهنیتی ک ازم دارنو درست کنم؟

سلام دوست گرامی به نظر می‌رسد نامزد شما در پذیرش اتفاقات گذشته و نپرداختن به آن دچار عدم پذیرش شده باشند. این پذیرش زمانی بوجود می‌آید که برای اعتماد به هم به دنبال مچ‌گیری هم نباشید و همدیگر را بدون قیدوشرط دوست داشته باشید. اما این روند به آسانی شکل نمی‌گیرد، بلکه باید دوطرف توانایی این را داشته باشند که به جای گله‌گذاری و بحث کردن خواسته‌های خود را به زبان بیاورند، بنابراین نامزد شما باید ابتدا پرونده مسائل پیش آمده را ببندد و در واقع از آن عبور کند تا دیگر سر هر مسأله بین‌تان دعوا و درگیری پیش نیاید. شما می‌توانید با دریافت مشاوره از رادیوعشق نحوه تعامل صحیح با نامزدتان را یاد بگیرید.

سلام من حدود یک سال خورده ای با یه پسر دوست بودم که خیلیم دوستش داشتم . اسرار به رابطه جنسی داشت منم بعد از یک سال دوستی قبول کردم و اولین و اخرین نفری بوده که باهاش رابطه جنسی داشتم .الان یه خواستگار دارم که هر دوتامون از هم خوشمون اومده این موضوع داره منو اذیت میکنه چون تقریبا هم فامیلیم و هم پدرشون همکار عموم و دوست پدرم هستن نمیدونم باید اصلا چطوری این مسلۀ رو عنوان کنم چون نمیدونم با این شرایط میتونه کنار بیاد یا نه ممنون میشم راهنماییم کنید واقعا نمیدونم باید چیکار کنم

سلام دوست گرامی گفتن داشتن رابطه جنسی در گذشته اگر شرایط زیر را برای شما بوجود آورده باشد، باید به طرف مقابل خود بگوئید: اسیب جسمانی به شما وارد شده باشد. شما دچار ترس از رابطه جنسی شده باشید. بیماری های مقاربتی مانند اچ پی وی و یا اچ آی وی باشد. اثرات این رابطه جنسی مانند از دست دادن بکارت برای شما بوجود آمده باشد. در غیر این صورت نیازی نیست به خواستگارتان چیزی بگویید.

راستش پرده بکارتمو از دست دادم ولی باز نمیدونم چطوری این موضوع رو عنوان کنم که یه موقع عابروم نره جلوی خانواده خودم و اون اگه اوکی نبود با این مشکل

سلام حدود دوسال است از همسرم جدا شده ام در این مدت خواستگارانی داشتم که بدلیل اینکه نمیدانستم چگونه موضوع ازدواج سابقم را مطرح کنم انها رد کردم اما حالا به شخصی اشنا شده ام علاوه بر اینکه همسایه ما هستند بسیار هم خانواده خوب و متنی نیز هستند با این وجود از ازدواج سابق من اطلاع ندارند من چگونه باید مضوع ازدواج و جدایی ام را با ایشان درمیان بگذارم

سلام دوست گرامی ازدواج حق شماست و نیازی نیست برای مطرح کردن اینکه قبلاً جدا شده‌اید، دچار تنش بشوید و یا از گفتن آن هراس داشته باشید. اما بخاطر داشته باشید انتخاب دوم شما بسیار مهم‌تر از انتخاب اول شماست، چراکه شما تجربه یک زندگی را داشته‌اید و باید سهم خود و همسرسابق‌تان را از اشتباهات گذشته پیدا کنید. شما می‌توانید اگر واسطه‌ای شما را به خواستگاران‌تان معرفی می‌کند، قبل از انجام خواستگاری موضوع ازدواج قبل خود را بگویید. اگر هم خودتان با شخص جدیدی آشنا می‌شوید، در جلسه اول خواستگاری رسمی این موضوع را بیان کنید. من قبلاً ازدواج کردم و جدا شدم. علت جدایی من….. بوده است. اگر خواستگارتان خواست که با همسرسابق شما صحبت کند، ایرادی ندارد و این اطمینان‌سازی را به او بدهید. اگر فرزند دارید، شیوه حضانت او را هم توضیح دهید. برای بررسی بیشتر نیز می‌توانید از رادیوعشق، وقت مشاوره تلفنی یا آنلاین دریافت کنید.

با سلام من پسری هستم که در 10 سالگی بهش تجاوز شد و الان ۲۲ سالمه که حدودا ۱ سالی میشه باعشقم نامزدم زیاد هم تا بهم رسیدنمون نمونده اما این حقیقت که به من دو بار تجاوز شده داره منو میکشه نمیدونم چطور بهش بگم من نمیخام که زندگیشو با این راز نحث خراب کنم نمیدونم بهش بگم یا نه از اینکه ولم کنه ترس ندارم چون بهش حق میدم حالا نمیدونم بهش بگم یا نه یا اصلا نیاز هست که بدونه خواهشا جواب بدین به خدا حتی چند بار فکر خود کوشی زد سرم اما ترس از اون دنیا دارم میدونم اگه خود کشی کنم عذاب بدی در انتظارمه خواهشا پاسخ منو بدید دارم دیوونه میشم ممنون

سلام دوست گرامی برای این اتفاق تلخ که در گذشته اتفاق افتاده است، بسیار متاسفیم. درباره گفتن اطلاعات درباره گذشته نظرات متفاوتی وجود دارد. اگر این گذشته روی زندگی حال و آینده شما اثر منفی‌ای گذاشته است و هنوز اثرات آن مشهود است(مثلاً فرد متجاوز از نزدیکان شما بوده و همچنان با دیدن او حالتان بد می‌شود و یا باعث کم شدن میل جنسی و یا ترس جنسی در شما شده)، بهتر است به صورت فردی و با مراجعه به روانشناس بالینی، مشکلات خود را حل کنید. اما لزومی ندارد ایشان درباره گذشته شما چیزی بدانند. وقتی شما مسائل گذشته را با خود حل می‌کنید، دیگر این مساله آنقدر پررنگ نیست که برای شما نگرانی بزرگی ایجاد کند. برای بررسی بیشتر و دریافت راهنمایی کامل‌تر حتما از مشاوران رادیوعشق، وقت مشاوره آنلاین یا تلفنی دریافت کنید.

سلام وقتتون بخیر. من وقتی ۱۵ سال داشتم از سر نادانی و بچگیو سادگی برای اول و اخر وارد رابطه ای عاطفی با فردی ۲۷ شدم ک مثل تمام ارتباط ها به بهانه ی ازدواج و تشکیل زندگی پیش امدوباهم یه سری عکس داشتیم(در محیط بیرون)و بدلایلی من نتوانستم دیگر ارتباط را ادامه بدهم و به اون رابطه خاتمه دادم اما او با تهدید کردن و حرف های ناشایست تمام روح و روان من را بهم ریخت و ترس را این همه سال در جانم انداخت (الان ۲۰سالمه)که اگر من زمانی ازدواج کنم عکس هارا شیر خواهد کردبرای فردی ک در اینده با او ازدواج کنم یا برای پدرم میفرستد از این تهدید ها مطمئنا خیلی خیلی زیاد اتفاق می افتد اما من از تهدید های یک فرد ک ۱۷ ۱۸ سالش نیست میترسم واقعا یعنی هر زمان ک خواستگاری برای من پیش می آید من ترس این را دارم که ایشان از روابط گذشته سوال کنند یا خود ب تحقیق و جستجو بپردازدو آیا روا است من اینهارا تعریف کنم یا اینکه میترسم هر موقع ازدواج کنم زمانی سرو کله ی این بیشرف پیدا بشود و عکس هارا برای شوهرم بلفرض بفرستد(صرفابرای انتقام یا هر کوفت و زهرمار دیگه ای) ؟؟ خیلی ممنون میشم پاسخ بدید

سلام دوست گرامی از موقعیتی که در آن هستید متاسفیم. اما بهتر است قانونی با این مساله روبرو شوید و یکی از اعضای مورد اعتماد خانواده را در جریان بگذارید. علت تمام شدن رابطه تان را اشاره نکردید و اینکه بعد از 5 سال چرا هنوز ایشان از شما خبر دارند؟

راستش را بخواهید دلیل تمام شدن رابطه این بود که من دیگر احساس میکردم که هیچ علاقه ای به ندارم و هر بار که از من میخواست بروم سرقرار تمام وفت باخودم کلنجار میرفتم و دوست نداشتم و من ان زمان سه سال تا کنکورم مانده بود و من برای خودم کلی ارزو و دویا و هدف داشتم و او به من میگفت که هر جا من بدم میری دانشگا تا من اجازه ندم هیچ کاری نمیکنی کنکورم قبول نشدی ازدواج میکنیم و خلاصه استقلال فکری انگار از من گرفته شده بود و من اینو نمیتونستم تحمل کنم کسی برای من و ایندم بخواد تصمیم بگیره و تعیبن تکلیف کنه.و اینکه من از آن زمان نه دیگر اورا دیدم و ن حتی خبری هم ازس دارم ترس من از الانه ک اگه ازدواج کنم سروکلش پبدا بشه و بخواد انتقام بگیره اون حتی تهدید ب تجاوز هم کرده بود اون زمان من واقعا الان چند ساله از عذاب وجدان ترس حس گناه و خیلی چیرای دیگه رنج میبرم

سلام، من یه ازدواج ناموفق داشتم که بعد از ۵ سال منجر به جدایی شد. الان با یه دختر آشنا شدم که خیلی بهش علاقه دارم و تقریبا تونستم توجهش رو جلب کنم ولی هنوز هیچ ابراز علاقه‌ای نکرده اما داره ادامه میده، من چه زمانی باید در مورد ازدواج قبلیم با ایشون صحبت کنم؟ البته قبلا در خصوص یه مشکل بزرگ توی زندگیم بصورت کلی صحبت کردم ولی نگفتم چی بوده. ممنون میشم راهنمایی کنید

سلام دوست گرامی ازدواج برای بار دوم باید دقیق تر از قبل انتخاب شود. ابتدا ویژگی هایی که باعث شده به سمت ایشان گرایش پیدا کنید را بررسی کنید. سپس زمانی که خواستید برای علاقمندی خود اقدام جدی و هدفمند داشته باشید، به ایشان بگویید که ازدواج ناموفق داشته اید. نکته مهم این است که چه مدت زمانی از طلاق شما می گذرد و علت طلاق تان چه بوده است. اگر مشکل خاصی در زندگی شما وجود داشته که منجر به طلاق شده، باید ابتدا آن را برطرف کنید. می توانید از مشاوران رادیو عشق وقت مشاوره تلفنی یا آنلاین دریافت کنید.

یه سوال داشتم من حدود ۷ ماه نامزد کردم تا حدودی نامزدم از رابطه ها و جریان های گذشتم خبر داره اما خب یه سری چیزا هستن که بهش نگفتم و منو خیلی اذیت میکنه هم بخواطر گناهای اون کارم عذاب وجدان دارم و هم بتواطر اینکه به نامزدم چیزی نگفتم راجبه اینا به نظر شما این درست همچیو به نامزدم بگم؟ البته اگر بگم شاید خیلی خیلی ناراحت بشه و باعث یه سری جدایی ها بشه

سلام دوست عزیز گذشته هرکس به خودش ارتباط داره و لازم نیست درباره ریز اتفاقات گذشته به نامزدتون توضیح بدین. اگر رابطه جدی داشتین که ممکنه نامزدتون از فرد دیگه‌ای دربارش بشنوه بهتره خودتون بهش بگین، اما فقط و فقط در حد کلیات. به‌هیچ‌وجه نباید از جزئیات روابط قبلی‌تون با ایشون صحبت کنید چون ایجاد حساسیت می‌کنه.

سلام یه سوال داشتم همسر بنده خیلی علاقه مند هست که در ارتباط با ازدواج قبلیم همه چیزو بدونه و حتی میخواد عکس های دونفره , سلفی ها و فیلم عروسیمون رو ببینه من اصلا دلیل اینکارشو نمیفهمم , مخصوصا اینکه میگه از دیدنشون اصلا ناراحت نمیشم و چون یه رابطه ی قبلی داشتی توی چشمم بزرگتر هم میشی ممنون میشم دلیل اینکارشو بهم بگید و راهنماییم کنید

سلام این درخواست‌ها به دلیل کنجکاوی و حساسیت ایشون در این باره هست هرچند خودشون در کلام میگن ناراحت نمیشن. اما باید بدوید به هیچ وجه دلیلی نداره ایشون در جریان جزئیات زندگی قبلی شما قرار بگیرن چون در بلند مدت تاثیرات منفی روی زندگی و رابطه شما داره. ضمن اینکه درست نیست شما فیلم و عکس‌های همسر قبلی‌تون رو داشته باشید و نگه داشتن این‌ها میتونه به این حساسیت‌ها دامن بزنه.

سلام. چند سال پیش به مدت کوتاه با کسی دوست و رابطه داشتم، چند ماه پیش با شخصی آشنا شدم که دوست اون آقای در زمان قدیم هستند، در مورد رابطه قبلی من با دوستشون پرسیدند من یکمدت انکار کردم ولی بعدا دست و پا شکسته تعریف کردم، اما چون قصد ازدواج با من داره میخواد که تمام و کامل تعریف کنم و به این موضوع حساس هست، لطفا راهنماییم کنید

سلام باید بدونید تعریف دقیق و با جزئیات روابط قبلی،‌ خصوصا وقتی طرف مقابل شما فرد قبلی رو میشناسه، میتونه در آینده به رابطه‌تون لطمه بزنه و باعث حساسیت بشه. بنابراین به‌هیچ‌وجه لازم نیست با جزئیات درباره روابط قبلی‌تون صحبت کنید(علتش رو هم به طرف مقابل بگین). فقط کلیاتی مثل اینکه چطور آشنا شدین، چه مدت در رابطه بودین و چرا رابطه‌تون قطع شد رو با ایشون در میون بذارین

امکانش هست سال من از سایت حذف شد؟

سلام وقتتون بخیر من گذشته خیلی خوبی نداشتم از خیلی لحاظ ها ولی الان حدود یه ماهه با یه پسر اشنا شدم قراره ازدواج کنیم شدیدا عاشقش شدم و نمیخوام از دستش بدم به هیچ قیمتی اما میدونم اگه کوچکترین چیزه راجب گذشتک بدونه کلا به جدایی ختم میشه عذاب وجدانم داره نابودم میکنه نمیدونم چیکار کنم توروخدا راهنماییم کنید

سلام وقتی صحبت از رابطه جدی و ازدواج هست شما نمی‌تونید موضوعات جدی رو از طرف مقابل‌تون مخفی کنید. اما اینکه چه زمانی و چطور مطرح کنید در نتیجه خیلی تاثیر داره. بهتره با سیستم مشاوره تلفنی صحبت کنید تا بتونید مشکلات گذشته‌تون رو دقیقا بیان کنید و یاد بگیرید چطور باید درباره‌اش صحبت کنید.

سلام،به مدت هشت ماه با دختری آشنا شدم و با ایشون ارتباط دارم دختر خیلی خوبیه و بهش اعتماد دارم بعد مدتی راجب گذشتش ازش پرسیدم و بهم گفت،گفت در سن 17 تا 19 سالگی با پسری ارتباط داشته و هیچگونه ارتباط جنسی نداشته فقط در حد بوسه و بغل و…ایشون کوچک ترین جزییات رابطشو برای من تعریف کرد حتی جاهایی که باهم رفتن و من به خاطر علاقه ای ک بهش دارم تحمل این چیزارو نداشتم البته خیلی بهش اعتماد دارم و الان خیلی حالم بده دوست نداشتم قبل من با کسی بوده باشه و خاطره بسازه وسواس فکری شدم نمیدونم چکار کنم من حتی با پسری ک باهاش بوده هم صحبت کردم و گفت دختر پاکیه ولی در کل دوست نداشتم غیر من کسی تو زندگیش باشه نمیدونم چرا حالم خرابه و همش ذهنم درگیر جزییات گذشتشه در ضمن خودم قبل ایشون با کسی هیچ رابطه ای نداشتم

سلام متاسفانه این اشتباه بزرگیه که افراد درباره جزئیات روابط قبلیشون با هم حرف بزنن یا انتظار داشته باشن جزئیات رابطه طرف مقابل‌شون رو بدونن چون دقیقا همین‌طور که گفتین میتونه باعث وسواس فکری در این باره بشه. با این همه باید بدونید اگر در حال حاضر رابطه قبلی برای طرف مقابل‌تون کاملا تموم شده باشه، هرچقدر هم در آن زمان عمیق بوده، الان به هیچ وجه تاثیری در رابطه شما نخواهد داشت. اینکه شما نخواهید طرف مقابلتون قبل از شما رابطه‌ای داشته باشه چون خودتون نداشتید درخواست منطقی نیست (البته می‌فهمم که برای شما مهمه و لازمه درباره اش با مشاور صحبت کنید). نمیشه انتظار داشت همه با اولین کسی که باهاش وارد رابطه میشن ازدواج کنن و طبیعیه که در طول زندگیشون چند رابطه رو تجربه کنن تا فرد مناسبشون رو پیدا کنن.

سلام ،خواستگاری داشتم که انگشتر نشون آوردن و آزمایش هم دادیم ولی من بهم زدم چون اصلا دوستش نداشتم،و فقط به اصرار خانواده تا اون مرحله پیش رفتم -ولی متاسفانه همه ی فامیل و همسایه ها فهمیدن و بهم تبریک گفتن ،میخواستم ببینم چجوری این موضوع رو با خواستگار الانم مطرح کنم، که خیلی هم دوستش دارم،همش میترسم

سلام دوست گرامی صحبت صادقانه و بیان این موضوع که به اصرار و درخواست خانواده با خواستگارتان در ارتباط بودید بهترین رفتار هست.بهرحال با توجه به اطلاع اطرافیان از این جریان،باید قبل از اینکه تو سط شخص دیگری در جریان قرار بگیرند با ایشان صحبت کنید

من ۲۵ سالمه و با همکارم ۲ ساله دوست هستیم و خانواده ها درجریانن.من یه بار ازدواج کردم و طلاق گرفتم و این موضوع رو همکارم از روز اول رابطمون میدونستن اما به گفتن به صلاحمونه که خانوادش نفهمن. الان پدرمن اصرار داره که خانوادش باید درجریان باشن من واقعا نمیدونم باید به خانوادش بگه که من یه ازدواج قبلی داشتم یانه.ممنون

سلام دوست گرامی بهرحال گذشته شما که میتواند در رابطه اینده شما تاثیر گذار باشد باید مطرح شود.اما نحوه بیان و اعلام این موضوع هم مهم هست.با خواستگارتان همفکری کنید و بهترین نحوه بیان این موضوع را پیدا کنید

با سلام و وقت به خیر من در سن 24سالگی ازدواجی داشتم که منجر به رابطه جنسی نشد و هیچ کدوم درگیر احساسا نشدیم و نهایتا به خاطر مشکلات روحی روانی آقا ختم به جدایی شد مدت کوتاهی هم بود کلا نهایت یک سال و نیم که بیشتر به خاطر اختلافات از هم دور و درگیر مشاور و اینا بودیم.الان با یک نفر آشنا شدم به منظور ازدواج حدود یک ماهه و یک بار هم بیرون رفتیم و بیشر تلفنی و یا محل کار همدیگه را از دور دیدیم من خیلی دوسش دارم در واقع اولین عشق منه و میخوام باهاش ازدواج کنم(ازدواج سابق من یک ازدواج سنتی و سریع بود بدون اینکه همدیگه را بشناسیم و به هم علاقه مند بشیم خانواده ها این کار را کردن و من از مشکلات روحی روانی آقا هم نتوستم قبلش متوجه بشم). آیا در مورد گذشته ام باید با ایشان صحبت کنم؟

سلام در بیان گذشته افراد همیشه این موضوع باید مد نظر باشد که چقدرر نگفتن این موضوع برای من دردساز هست در صورت متوجه شدن طرف مقابل؟ در یک رابطه سالم باید میزان پنهانکاری ها بسیار کم باشد و اگر اتفاق و یا مسئله روی زندگی مشترک شما تاثیر می‌گذارد، او حق دارد تا بداند. اگر شما در گذشته یک رابطه عاطفی یک طرفه را تجربه کرده اید، نیازی به اطلاع به همسرتان ندارد اما این که یک ازدواج سنتی بهم خورده داشته اید، موضوعی است که او باید بداند. برای اینکه بتوانید راحتتر این مسئه رو بیان کنید می توانید به مشاور مراجعه کنید هم چنین در سایت رادیو عشق مقاله گفتن گذشته خود به همسر یا خواستگار: ازدواج یا رابطه قبلی را بگوییم؟ را حتما مطالعه کنید

آدرس: تهران، پونک، نبش بلوار پونک، پلاک 2، طبقه سوم، واحد 6

تلفن پشتیبانی:02146015870

رزرو نوبت مشاوره

انجمن روانشناسی آمریکا

سازمان نظام روانشناسی و مشاوره ایران

سازمان بهزیستی ایران

انجمن روانشناسی ایران

 

 

داشتن کسی که بتوانید با او دردودل کنید و رازهایتان را در کمال آسودگی خاطر با او در میان بگذارید، یکی از مزایای شاخص رابطه‌های پایدار و امنی مانند ازدواج است.

و صداقت داشتن با کسی که می‌خواهید با او یک رابطه جدی را شروع کنید و یا شروع کرده‌اید بسیار مهم است. چراکه صداقت باعث ایجاد اعتماد می‌شود، و اعتماد بنای اصلی یک رابطه موفق است.

اما اگر فکر می‌کنید بهترین کار این است که هیچ رازی را از همسر آینده‌تان پنهان نگه ندارید و تمام زوایای زندگی‌تان را برای هم آشکار کنید، باید به شما هشدار بدهیم که نیازی نیست تمام جزئیات را فاش کنید. در واقع بهتر است همسرتان از بعضی مسائل بی‌خبر باشد.

چطور نامزدی قبلیم رو بگم

از نظر متخصصین حوزه روانشناسی گاهی گفتن تمام حقیقت درباره امور گذشته می­‌تواند باعث از بین رفتن اعتماد و ایجاد حساسیت­‌های بی‌جا شود. اینکه بتوانید تصمیم بگیرید کدام مسائل را، چگونه و با چه جزئیاتی با طرف مقابلتان در میان بگذارید، موضوعی پیچیده است که نیاز به بررسی شرایط خاص هر فرد دارد. گاهی بهتر است در این شرایط با یک متخصص مشورت کنید، کسی که بتوانید جزئیات رابطه قبلی و شرایط رابطه حاضر را با او در میان بگذارید و به کمک او درمورد حدود مسائلی که لازم است یا لازم نیست به اشتراک گذاشته شود تصمیم گیری کنید. شما در صورت تمایل به کسب کمک و راهنمایی در خصوص مسائل گفتن گذشته به همسر یا نامزد و در میان گذاشتن روابط قبلی با او، می‌توانیدسوالات خود را در قسمت “سوالات و تجربیات خود را با ما در میان بگذارید” مطرح کنید.

فهرست مطالب

به طور کلی صحبت از موارد زیر با همسر به نظر غیرضروری می­رسد:

اعتراف کردن به خیانت در واقع مانند بمبی است که داخل زندگی خود می‌اندازید و عواقب جبران‌ناپذیری را به زندگی‌تان تحمیل می‌کنید. زمانی که راز خیانت کردن خود در نامزدی قبلی‌تان را فاش می‌کنید، احساس بی‌اعتمادی همسرتان را برمی‌انگیزید. حتی اگر همسرتان در ظاهر به این موضوع توجهی نکند، مطمئن باشید که خیانتکار بودن شما را در گذشته فراموش نخواهد کرد. به عبارت دیگر او همواره از خودش می‌پرسد که آیا به او نیز خیانت خواهید کرد. در نهایت همه چیز به خود شما برمی‌گردد؛ اگر از صمیم قلب از اشتباه خود در گذشته پشیمان هستید و دیگر قصد تکرار آن را ندارید، بهتر است این راز مگو را در صندوقچه اسرارتان نگه دارید. البته در نهایت تصمیم با خودتان است، اما کارشناسان معتقد هستند که فاش نکردن خیانت‌های گذشته آسیبی به رابطه فعلی‌تان نمی‌زند.

معمولاً این دوراهی آزاردهنده است که بسیاری از افراد در اوایل ازدواج یا قبل ازدواج و در جلسات خواستگاری با آن مواجه هستند که آیا باید درباره ارتباطات قبلی خود با نامزد یا خواستگارشان صحبت کنند یا خیر. نمی­توان یک فرمول دقیق برای این شرایط ارائه داد ولی به طور کلی اگر رابطه‌­ای در گذشته شما وجود دارد که عمیق و جدی بوده (مانند یک نامزدی یا ازدواج موفق) لازم است با همسر یا خواستارتان درمیان بگذارید زیرا پنهان کردن آن می‌­تواند در آینده برای شما مشکلاتی به وجود آورد ولی اگر از ابتدا و قبل از ازدواج آن را مطرح نمایید هم شما در آینده بدون احساس گناه زندگی می‌کنید و هم همسر شما می­‌تواند خودش را با شرایط شما وفق دهد. اما صحبت از ارتباطات سطحی و گذرا که به نوعی بچگی و بی تجربیه‌گی بوده‌اند و اکنون نسبت به انجام آن‌ها احساس پشیمانی می­‌کنید، معمولاً لازم نیست. زیرا صحبت در این موارد به جز این که باعث ایجاد حساسیت و بدبینی در طرف مقابل شود نتیجه دیگری ندارد. توصیه می­‌شود پیش از هر اقدامی با مشاور صحبت کنید تا با توجه به شرایط خاص شخص شما راهنمایی­‌های لازم در این زمینه را ارائه دهد.

گذشته شما متعلق به خودتان است و خودتان تصمیم می‌گیرید که چه بخشی از آن را با دیگران در میان بگذارید. اگر تصور می‌کنید که وقایع گذشته به همسرتان یا احتمالاً فرزندتان ارتباط پیدا می‌کند، می‌توانید آنها را در این خاطرات شریک کنید. اما چنانچه نقاط تلخ و تاریکی در گذشته‌تان وجود دارد، که در حال حاضر نمی‌خواهید درباره آنها صحبت کنید، هیچ اجباری برای فاش کردن تمام گذشته‌تان ندارید.

فرض می­‌شود شما با مشاور صحبت کرده و حال لازم است مواردی از گذشته خود را با همسر یا نامزدتان در میان بگذارید.

هنگامی که می‌خواهید درباره این که چطور با نامزدتان صحبت کنید و چه مسائلی را با او در میان بگذارید، فکر کنید، به این نکته توجه کنید که یک فرمول مشخص و تعریف شده برای این کار وجود ندارد. توصیه می‌کنیم که حرفهایتان را ابتدا بنویسید. البته پیشنهادمان این نیست که روخوانی کنید، اما نوشتن کمک می‌کند که خودتان را با افکارتان رودررو کنید و تصمیم بگیرید که کدام بخش از گذشته خود را با نامزدتان در میان بگذارید. ما به مراجعه کنندگان‌مان توصیه می‌کنیم که هنگام گفتن رازهای مهم گذشته به همسرشان از سه قاعده زیر پیروی کنند:

همیشه لازم نیست تمام جزئیات را با همسر یا نامزد خود درمیان بگذارید. این کار فقط گفتن ماجرا را برای شما و کنار آمدن با گذشته شما را برای او سخت‌­تر می­‌کند. تنها به گفتن کلیاتی از ماجرا بسنده کنید به طوری که هم سؤال بزرگی در این باره برای همسرتان باقی نماند و هم شما درباره جزء به جزء ماجرا و خاطرات گذشته صحبت نکرده باشید. گفتن از جزئیات گاهاً دلپذیر گذشته و یا مقایسه کردن می‌­تواند باعث آسیب به رابطه فعلی شما شود. پس با مشاور مشورت کنید و تصمیم بگیرید کدام قسمت از ماجرا را برای همسرتان بازگو کنید.

حالت ایده‌آل این است که شما در مرحله‌ای قرار داشته باشید که خودتان مدتی در احساساتتان درباره گذشته کنکاش کرده باشید و به خوبی از این احساسات آگاهی داشته باشید تا بتوانید آنها را با خواستگارتان نیز در میان بگذارید. آیا گذراندن چنین مرحله‌ای لازم است؟ خیر، اما مزیت آن این است که در چنین شرایطی درک بیشتری از نیازهایتان و آسیب‌هایی که گذشته می‌تواند به زندگی و رابطه‌تان بزند، دارید. ماجرای خود را می‌توانید با جمله ساده‌ای که با آن راحت هستید، شروع کنید؛ برای مثال “می‌خواهم درباره موضوع مهمی صحبت کنم و به شدت عصبی هستم. من تجربه یک نامزدی ناموفق داشته­‌ام و فکر می‌کنم باید از آن اطلاع داشته باشی.” در این مرحله می‌توانید واکنش نامزدتان و البته خودتان را بسنجید.

بهتر است مشاور، یکی از دوستان یا فرد مورداعتمادتان از این رازگویی‌ها و صحبت درباره گذشته اطلاع داشته باشد. دلگرم بودن به پشتیبانی نزدیکان و برخورداری از یک شبکه حمایتی ایمن بسیار مهم است، چرا که احتمالاً بعد از جدا شدن از نامزدتان می‌خواهید یا نیاز دارید که با فرد معتمدی درباره احساسات خود حرف بزنید.

اهمیت صداقت در رابطه غیرقابل انکار است، اما صداقت همیشه اعتماد آفرین نیست.  در میان گذاشتن برخی مسائل برای رابطه به عنوان صداقت مسموم عمل می‌کنند و تاثیرات منفی در دیدگاه طرف مقابل بر شما خواهند گذاشت. تاثیراتی که می‌تواند به راحتی رابطه شما را در خطر جدی قرار دهد. به طور کلی می‌توان گفت صحبت از خیانت در رابطه قبلی، وجود روابط سطحی پیش از ازدواج و مورد تجاوز یا سواستفاده جنسی واقع شدن در گذشته، مسائلی است که احتمالا لازم نیست با همسر و خواستگار در میان گذاشته شود. برای در میان گذاشتن مسائل روابط قبلی با همسر یا خواستگار کنونی خود سعی کنید تا حد امکان جزئیات غیر ضروری را نگویید و مسئولیت گذشته خود را قبول کنید. در زمان و مکان مناسب موضوع را در میان بگذارید و از افرادی که می‌توانند به شما برای بیان درست اتفاقات گذشته کمک کنند، یاری بجویید.

اگر در گذشته رابطه یا ازدواج ناموفقی را تجربه کرده‌اید، یا اتفاق خاصی در زندگیتان رخ داده که فکر می‌کنید در میان گذاشتن آن با همسر یا نامزدتان ممکن است تبعاتی منفی برای شما داشته باشد، توصیه می‌­شود پیش از هر اقدامی با مشاور صحبت کنید. مشاور می‌تواند با توجه به شرایط خاص شما راهنمایی‌­های لازم در این زمینه را ارائه دهد. او به شما کمک می­‌کند تصمیم بگیرید چه حقایقی را در چه موقع و چگونه با همسر خود در میان بگذارید. با راهنمایی یک مشاور دلسوز و مجرب شما می‌توانید اطلاعات را طبقه‌­بندی کرده و فقط قسمت‌­های لازم را و در زمان مناسب با همسرتان در میان بگذارید. در نظر گرفتن این جزئیات می‌­تواند تأثیر بسیاری در واکنش همسر شما به موضوع و کیفیت زندگی مشترک شما داشته باشد. اگر مایل به ارتباط با مشاوران ما هستید می‌توانید سوالات خود را در قسمت “سوالات و تجربیات خود را با ما در میان بگذارید” مطرح کنید.

 

 

 

عشقت رو جذب کن

میخوای یاد بگیری چطور روز به روز بیشتر قلب عشقتو بدست بیاری؟ چطور یه رابطه موفق منجر به ازدواج داشته باشی؟ چطور یه زندگی مشترک موفق داشته باشی؟ پس فرصت را از دست نده! تو هم به جمع دنبال کنندگان پیج رادیو عشق در اینستاگرام اضافه شو…

عضویت در خبرنامه رادیو عشق

2.13k بازدید

2.27k بازدید

3.29k بازدید

3.06k بازدید

2.87k بازدید

دیدگاه

نام *

ایمیل *

وب‌ سایت

ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی می‌نویسم.

مشترک نمی شومدریافت همه دیدگاه های این نوشتهفقط دریافت پاسخ دیدگاه های خودم

چطور نامزدی قبلیم رو بگم

سلام، وقت بخیر.. من دختری ۲۴ ساله هستم، در سن ۱۸ یا ۱۹ سالگی رابطه جنسی داشتم، یه جورایی انگار نمیدونستم بده. پرده بکارتم رو از دست ندادم و توبه کردم و تا الآن نه رابطه ی جنسی و نه حتی دوستی با جنس مخالف داشتم.. خواستگار زیاد دارم و همه مذهبی هستن چون خانواده ی من هم مذهبی ان.. الآن یک خواستگاری دارم که صحبت کردیم و گفتن براشون خیلی مهمه همسرشون دروغ نگه و قبول نمیکنن اگر در گذشته ی همسرشون چیزی بوده باشه چون آدمی که پاکه در حقش اجحاف میشه. من چیزی در مورد گذشتم نگفتم. مشکل جسمانی هم برام پیش نیومده، میخوام بدونم الآن چیکار کنم؟ جلسات خواستگاری رو ادامه بدیم یا خیر؟ چون بالاخره تمام آقایون براشون مهمه و با این موضوع کنار نمیان… یا نگم و باهاشون ازدواج کنم؟؟

سلام دوست گرامی طرف مقابل شما احتمالاً با این موضوع کنار نمی‌آیند و این مساله باعث ایجاد شک و بدبینی در او خواهد شد. در کل توصیه می‌شود وقتی ارتباطی بین شما و گذشته وجود ندارد، دیگر این مساله را مطرح نکنید، اما میزان پذیرش طرف مقابل نیز بسیار اهمیت دارد. اگر تصور می‌کنید بعدا با فهمیدن این ماجرا، طرف مقابل شما را متهم به دروغگویی می‌کند، بهتر است این جلسات ادامه پیدا نکند.

سلام،،به تازگی متوجه شدم همسرم در گذشته با کسی رابطه داشته،واز گفتگوی چت انها به نظر میاد که هم رابطه جنسی داشتند و هم بیرون میرفتند،،اما حالا که من این چت خوندم،شوهرم میگه من حتی یکبار هم این دخترو ندیدم و فقط چت بوده،چیکار باید کنم؟دنبال حقیقت باشم یا حرفای شوهرم هرچند دروغ باور کنم؟

سلام دوست گرامی به دلیل اینکه شما با خیانت و یا احتمال آن مواجه شدید، نیاز به مشاوره و زوج درمانی دارید تا بتوانید این مساله را حل کنید. همسر شما باید تلاش کند تا اعتماد شما را به صورت کامل بدست آورد و اگر در طی این مسیر موفق باشد، اعتمادسازی انجام می‌شود.

سلام..من ۲۷سالمه ..چند ماهی هست که با پسرخالم نامزد کردم…قبلا ازدواج کرده بودم اون فرد رو خیلی دوست داشتم و هنوزم به فکرش هستم..نامزدم میدونه و همیشه ازم سوال میکنه هنوز به فکر اون فرد هسم یا نه..منم فقط با سکوت می کنم یا نه اینطور نیس جوابشو میدم.. ولی احساس میکنم خیلی ناراحته..پسرخالم قبل ازدواج اولم خواستگارم بود ولی ردش کردم..و این بحثو میگه قبلا دوسش نداشتم..موندم چطوری از این فکرا دورش کنم دوس داشتم

سلام دوست گرامی فراموش کردن کسی که دوستش داشتید، کار دشواری است. اما شما تصمیم گرفتید که مجدد ازدواج کنید، پس نباید با به دوش کشیدن گذشته و ناراحتی درباره آن، نامزدتان را دلخورد کنید. می‌توانید ابتدا مشاوره فردی بگیرید، سپس همراه با نامزدتان به مشاور پیش از ازدواج مراجعه کنید.

سلام. وقتتون بخیر من دختری ۲۷ ساله هستم و زمانی که ۲۰ سالم بود، با یک آقایی از طریق خواستگاری سنتی آشنا شدم و نامزد شدیم. دوران نامزدی ما به دو ماه نکشید که به هم خورد. چون متوجه شدم ایشون به من دروغ گفته بودن در مورد خودشون. و اینکه ما عقد نکرده بودیم و بیشتر رابطمون تلفنی بود.بعد از اون من تا ۲ سال پیش اجازه نمیدادم شخصی به خواستگاریم بیاد و یک حالت بی اعتمادی داشتم که به مرور زمان از بین رفت‌. یک دغدغه ای که الان دارم اینه که به خواستگارهام در مورد نامزدیم در گذشته بگم یا نه؟ و اینکه اگه قراره بگم تو جلسه چندم و چجوری مطرحش کنم که اونها حساسیت نشون ندن؟ من واقعا نمیدونم چکار کنم. عده ای میگن بگو و خیلیا میگن نگو

سلام دوست گرامی این مساله باید بدون شرح جزییات بیان شود و به خواستگار جدید نیز بگویید علت بهم خوردن نامزدی سابق چه بوده است؛ اما وارد هیچگونه شرح جزییاتی نشوید.

سلام..

من و اقایی تو 3 ماه اول، رابطه ی فوق العاده ای داشتیم و در مورد اینده خیلی صحبت ها کردیم.. اما بعد از یک سوال زندگیمون عوض شد…. ایشون پرسید که قبلا با کسی رابطه داشتم یا نه… از اونجایی که من صداقت رو لازمه ی رابطه میدونستم،. حقیقت رو گفتم..اما الان بخاطر اینکه حقیقت رو گفتم کلا نظرش راجع به باهم بودن عوض شده و میگه نمیتونه فراموش که… من از اشتباهات گذشته پشیمونم و درسهای بزرگی گرفتم.. الان هرکاری میکنم نمیتونم به این اقا ثابت کنم که از گذشته پشیمونم ولازم به ذکره که ادم پایبندی هستم و کوچکترین خطایی که مبنی بر خیانت باشه رو تو رابطه با این اقا نداشتم. ما 8 ماهه که با هم در رابطه هستیم.. من 28 سال و ایشون 33 سالشون هست. به نظرتون راه چاره چیه…الان میشه کاری کرد برای این رابطه؟ میشه کاری کرد که اثر و اهمیت گذشته تو ذهن ایشون کمرنگ تر بشه؟

سلام دوست گرامی اگر گذشته روی رفتار شما در حال حاضر، اثری نداشته باشد؛ نیازی به اثبات این ماجرا ندارید که گذشته برای شما تمام شده است. ممکن است طرف مقابل شما دوست داشته باشد از تصوراتی که بعد از فهمیدن این ماجرا دارد، صحبت کند تا بتوانید او را دردک کنید؛ اما اگر این روال ادامه داشته باشد، شما را دچار مساله خواهد کرد؛ او باید به این میزان پختگی رسیده باشد که گذشته هرشخصی به خودش ارتباط دارد. اگر همچنان این مساله در رابطه شما وجود دارد، به مشاور مراجعه کنید.

سلام خانمی هستم۲۹ ساله همسرم۳۴ ساله ۸ ماه هست نامزد کردیم متوجه شدم از طریق اینستا با چند نفر رابطه جنسی داشته، چتاشون تو اینستا هست که دنبال خانم برای رابطه بوده الان من چیکار کنم تو رو خدا کمکم کنید

سلام دوست گرامی با همسرتان صحبت کنید و از او بخواهید این مساله را به شما توضیح دهد. اینکه از چه طریقی متوجه این ارتباط شدید مهم است؛ اما نکته مهم‌تر این است که آیا ایشان سابقه این چنین اقدامی را قبلاً نیز داشته بودند؟ این مساله بسیار مهم است و بهتر است قبل از رسمی شدن ازدواج و شروع زندگی مشترک این ماجرا را باهم حل کنید. شما می‌توانید برای بررسی بیشتر و نحوه مواجهه با خیانت، از مشاوران رادیوعشق نوبت مشاوره دریافت کنید.

سلام. خسته نباشید. من در مجردی رابطه جنسی با دوست دخترم داشتم و الان تصمیم به ازدواج سنتی دارم. ترس ازین دارم که طرفم از گذشته سوال بپرسه و یا اینکه ایا رابطه جنسی داشته ام یا نه؟ نمیخوام در جلسه اول دروغی گفته باشم. لطفا راهنماییم کنید. با تشکر از شما

سلام دوست گرامی اگر مشکلات جسمی‌ای برایتان بوجود نیامده است، نیازی نیست این مساله را با جزییات مطرح کنید. در هر صورت این اتفاق افتاده و اگر طرف مقابل پرسید می‌توانید حقیقت را بگویید تا او بتواند انتخاب کند.

سلام در گذشته با فردی اشنا شدم به واسطه مادرم که به من تجاوز شد ولی اسیبی به بکارتم نرسید مادرم قبل و بعد این اتفاق اصرار به ازدواج داشت و بعدا متوجه شدم به پسرای جوان علاقه داره و عاشق هر پسر جوانی میشه و برای انکه خودش به او نزدیک بشه منو به میان اوارده بود.تازگی عاشق پسری شدم که اونم منو خیلی دوستداره و قصدمون ازدواجه .نمیدونم این دو مسئله رو باید بگم بهش یا نه و از هردو هم عذاب میکشم

سلام دوست گرامی نیازی نیست که به فرد جدید این مساله را بازگو کنید؛ اما برای آسیبی که از نظر روحی به شما رسیده، حتما پیش از ازدواج مشاوره فردی دریافت کنید.

سلام وقتتون بخیر بنده در شرایط ازدواج قرارگرفتم و قرار است خیلی رسمی تشریف بیارن من آقاپسر رو ندیدم و نمیشناسم معرفی آشنایان بوده چیزی که سخت من رو درگیر کرده گذشته من هست که گذشته خوبی نبوده و دوست ندارم چیزی راجبش طرفم بدونه چون تاحالا پیش اومده برام که یاگفتم ب طرفم کنار نیامده یا فقط بهش گفتم نمیخوام ازگذشتم بگم و نپرسید و بدتر حساس شده برای همین نمیخوام کلا بگم و بگم چیزی نبوده نمیدونم چی بگم خیلی من رو درگیر کرده و استرس زیاد راجبش دارم گذشته برای من مهم نیست و جز تجربه و اگاهی اثر منفی الان تورندگیم نداره گذشته طرفمم برام مهم نیست برام مهمه ک از زمان تعهد نسبت به هم کامل باشیم ممنون میشم دراین مورد اگاهم کنید

سلام دوست گرامی سپاس از سوال خوبی که مطرح کردید. به سن خودتان اشاره نکردید. نیازی به گفتن گذشته نیست؛ تا زمانی که اثرات آن در حال حاضر شما وجود ندارد. اگر آسیب جسمانی‌ای دیدید، بهتر است این مساله را به طرف مقابل بگویید. اما اگر از گذشته شما پرسیدند و در حد رابطه عاطفی داشتید، نیازی نیست از جزییات آن چیزی بگویید؛ صرفاً اطمینان بدهیدکه به گذشته فکر نمی‌کنید و یا گذشته شما را درگیر نمی‌کند.

سلام خسته نباشید من دختری هستم که با پسری هستم و طبق رفتار وعمل پسر متوجه شدم بهم علاقه دارند ما باهم ۷ ماه باهم هستیم اما چون این پسر صاحب کارم هستند از خانواده هایی که این روابط قبول ندارند این پسر درباره گذشته من حرفایی شنیده که من با پسری دوست بودم باطرف پارک رفتم که نسبت بهم بی اعتماد دل سرد شده نظرش درباره من عوض شده که بهم ناراحته گفته ازدست کارهایی که از من و یک سری صحبت های من با سرکارگرمون و خنده هایی که توی محل کار بود دیده چطور بهش توضیح بدم که متوجه بهم دوباره مثل اوقات قبل این سردی و بی اعتمادی باشه خواهش میکنم راهنمایی کنید

سلام دوست گرامی دیدگاه او نسبت به دوستی و ازدواج این است که شما پیش از او با کسی نبوده باشید و نمی‌تواند اعتماد کند. اگر نخواهد اعتماد کند، شما به زور نمی‌توانید او را تغییر دهید. اما اگر به مرور زمان متوجه شد که شما ارتباط عمیقی با طرف قبلی نداشتید، به شما اعتماد خواهد کرد. پیش از رسمی شدن، حتما به مشاور پیش از ازدواج مراجعه کنید.

سلام ،همکلاسی دانشگاهم خواستگار من هست و تقریبا نامزدیم و مشکلم اینه که من قبلا با آقای همکلاسی مشترکمون که به ایشون علاقه داشتم متاسفانه چت های سکسی کردم. این دونفر رابطه خاصی با هم ندارن اما در صفحه مجازی همدیگه رو فالو دارن و شماره همدیگه رو دارن. من نمیدونم این موضوع رو بهش بگم یانه، می ترسم بعد ازدواج اون آقا چیزی به همسرم بگه و این خیلی بد بشه برام و اعتمادشو از دست بده. ضمنا نامزدم خیلی معتقده من آدم صادقی هستم و دختر نجیب و خوبی ام، الانم واقعا پشیمونم چیکار کنم ؟

سلام دوست گرامی ابتدا باید احتمال اینکه فرد قبلی با نامزد شما درباره گذشته‌تان حرف بزند را بررسی کنید. سپس اگر تا پایان درس‌تان و دیدن آن همکلاسی مدت زمان زیادی باقی نمانده است، بهتر است این موضوع را پیش خود نگاه دارید. البته دوراهی شما باید با بررسی همه جانبه به یک تصمیم درست و منطقی برسد. بنابراین نیاز به بررسی بیشتری وجود دارد، این بررسی را مشاور شما در رادیو عشق انجام خواهد داد.

سلام من الان حدود ۱۳ساله که ازدواج کردم و دوتا بچه دارم خانمم دوران دوستی از گذشتش بهم چیزایی گفت از رابطش با یک نفر که قبلاً دوسش داشته ولی بعداً بنا به دلایلی رابطشون بهم خورده ولی من نامزد که شدیم متوجه شدم که شماره ی دوست قبلیش روی تلفن خونشون افتاده و از خانمم پرسیدم که چرا زنگ زده که خانمم گفت خبر ندارم بعد من ذهنم درگیر این جریان بود که از فامیل خانمم پرس وجو کردم و متوجه شدم که یه سری مسائل رو به بنده نگفتن باز ازش پرسیدم که خانمم بازم گردن نگرفت من ازش خواستم حداقل کلی گویی بکنه که هروقت ازش می‌خوام یه جورایی از جواب دادن فرار می‌کنه و این قضیه چندین ساله برای من کابوس شده

سلام دوست گرامی حق دارید که نگران باشید اما راه‌حل مناسب برای شما مراجعه به زوج‌درمانگر است.

با سلام و احترام. من الان نامزد دارم. هر دو در گذشته تجربیاتی داشتیم. او صادقانه گذشته خود را تعریف کرد. و من پذیرفتم. اما اوایل من نتوانستم خود را ب خاطر گذشته ببخشم و بخش هایی رو نگفتم و با کلیات گذشتم. اصرار داشتند ک من حقیقت را نگفتم و متاسفانه انکار کردم. اصرار ایشان ادامه داشت تا وقتی ک بازگو کردم و بسیار برایشان سخت بود. و در موردی دیگر هم برای ناراحت نشدن ایشان حقیقتی جزئی را پنهان کردم با اینکه چیز مهمی نبود اما بعد پرسیدنشان ب دروغ گفتم ک حقیقتی نبوده و باز هم اصرار کردند و خودم گفتم بوده و حقیقت را گفتم. اما باز هم دلیلی بر بی اعتمادی شد. حال ایشون دیگ ب من اعتمادی ندارند و همیشه منو دروغگو میدونند. با اینکه همدیگر را دوست داریم اما حالمون خوب نمیشه چون با کوچکترین چیزی بازم ناراحتی و دعوا پیش میاد ک ب خاطر بی اعتمادیه با اینکه دیگ تکرار نشد هیچ وقت. من چطور میتونم اعتماد ایشون و ذهنیتی ک ازم دارنو درست کنم؟

سلام دوست گرامی به نظر می‌رسد نامزد شما در پذیرش اتفاقات گذشته و نپرداختن به آن دچار عدم پذیرش شده باشند. این پذیرش زمانی بوجود می‌آید که برای اعتماد به هم به دنبال مچ‌گیری هم نباشید و همدیگر را بدون قیدوشرط دوست داشته باشید. اما این روند به آسانی شکل نمی‌گیرد، بلکه باید دوطرف توانایی این را داشته باشند که به جای گله‌گذاری و بحث کردن خواسته‌های خود را به زبان بیاورند، بنابراین نامزد شما باید ابتدا پرونده مسائل پیش آمده را ببندد و در واقع از آن عبور کند تا دیگر سر هر مسأله بین‌تان دعوا و درگیری پیش نیاید. شما می‌توانید با دریافت مشاوره از رادیوعشق نحوه تعامل صحیح با نامزدتان را یاد بگیرید.

سلام من حدود یک سال خورده ای با یه پسر دوست بودم که خیلیم دوستش داشتم . اسرار به رابطه جنسی داشت منم بعد از یک سال دوستی قبول کردم و اولین و اخرین نفری بوده که باهاش رابطه جنسی داشتم .الان یه خواستگار دارم که هر دوتامون از هم خوشمون اومده این موضوع داره منو اذیت میکنه چون تقریبا هم فامیلیم و هم پدرشون همکار عموم و دوست پدرم هستن نمیدونم باید اصلا چطوری این مسلۀ رو عنوان کنم چون نمیدونم با این شرایط میتونه کنار بیاد یا نه ممنون میشم راهنماییم کنید واقعا نمیدونم باید چیکار کنم

سلام دوست گرامی گفتن داشتن رابطه جنسی در گذشته اگر شرایط زیر را برای شما بوجود آورده باشد، باید به طرف مقابل خود بگوئید: اسیب جسمانی به شما وارد شده باشد. شما دچار ترس از رابطه جنسی شده باشید. بیماری های مقاربتی مانند اچ پی وی و یا اچ آی وی باشد. اثرات این رابطه جنسی مانند از دست دادن بکارت برای شما بوجود آمده باشد. در غیر این صورت نیازی نیست به خواستگارتان چیزی بگویید.

راستش پرده بکارتمو از دست دادم ولی باز نمیدونم چطوری این موضوع رو عنوان کنم که یه موقع عابروم نره جلوی خانواده خودم و اون اگه اوکی نبود با این مشکل

سلام حدود دوسال است از همسرم جدا شده ام در این مدت خواستگارانی داشتم که بدلیل اینکه نمیدانستم چگونه موضوع ازدواج سابقم را مطرح کنم انها رد کردم اما حالا به شخصی اشنا شده ام علاوه بر اینکه همسایه ما هستند بسیار هم خانواده خوب و متنی نیز هستند با این وجود از ازدواج سابق من اطلاع ندارند من چگونه باید مضوع ازدواج و جدایی ام را با ایشان درمیان بگذارم

سلام دوست گرامی ازدواج حق شماست و نیازی نیست برای مطرح کردن اینکه قبلاً جدا شده‌اید، دچار تنش بشوید و یا از گفتن آن هراس داشته باشید. اما بخاطر داشته باشید انتخاب دوم شما بسیار مهم‌تر از انتخاب اول شماست، چراکه شما تجربه یک زندگی را داشته‌اید و باید سهم خود و همسرسابق‌تان را از اشتباهات گذشته پیدا کنید. شما می‌توانید اگر واسطه‌ای شما را به خواستگاران‌تان معرفی می‌کند، قبل از انجام خواستگاری موضوع ازدواج قبل خود را بگویید. اگر هم خودتان با شخص جدیدی آشنا می‌شوید، در جلسه اول خواستگاری رسمی این موضوع را بیان کنید. من قبلاً ازدواج کردم و جدا شدم. علت جدایی من….. بوده است. اگر خواستگارتان خواست که با همسرسابق شما صحبت کند، ایرادی ندارد و این اطمینان‌سازی را به او بدهید. اگر فرزند دارید، شیوه حضانت او را هم توضیح دهید. برای بررسی بیشتر نیز می‌توانید از رادیوعشق، وقت مشاوره تلفنی یا آنلاین دریافت کنید.

با سلام من پسری هستم که در 10 سالگی بهش تجاوز شد و الان ۲۲ سالمه که حدودا ۱ سالی میشه باعشقم نامزدم زیاد هم تا بهم رسیدنمون نمونده اما این حقیقت که به من دو بار تجاوز شده داره منو میکشه نمیدونم چطور بهش بگم من نمیخام که زندگیشو با این راز نحث خراب کنم نمیدونم بهش بگم یا نه از اینکه ولم کنه ترس ندارم چون بهش حق میدم حالا نمیدونم بهش بگم یا نه یا اصلا نیاز هست که بدونه خواهشا جواب بدین به خدا حتی چند بار فکر خود کوشی زد سرم اما ترس از اون دنیا دارم میدونم اگه خود کشی کنم عذاب بدی در انتظارمه خواهشا پاسخ منو بدید دارم دیوونه میشم ممنون

سلام دوست گرامی برای این اتفاق تلخ که در گذشته اتفاق افتاده است، بسیار متاسفیم. درباره گفتن اطلاعات درباره گذشته نظرات متفاوتی وجود دارد. اگر این گذشته روی زندگی حال و آینده شما اثر منفی‌ای گذاشته است و هنوز اثرات آن مشهود است(مثلاً فرد متجاوز از نزدیکان شما بوده و همچنان با دیدن او حالتان بد می‌شود و یا باعث کم شدن میل جنسی و یا ترس جنسی در شما شده)، بهتر است به صورت فردی و با مراجعه به روانشناس بالینی، مشکلات خود را حل کنید. اما لزومی ندارد ایشان درباره گذشته شما چیزی بدانند. وقتی شما مسائل گذشته را با خود حل می‌کنید، دیگر این مساله آنقدر پررنگ نیست که برای شما نگرانی بزرگی ایجاد کند. برای بررسی بیشتر و دریافت راهنمایی کامل‌تر حتما از مشاوران رادیوعشق، وقت مشاوره آنلاین یا تلفنی دریافت کنید.

سلام وقتتون بخیر. من وقتی ۱۵ سال داشتم از سر نادانی و بچگیو سادگی برای اول و اخر وارد رابطه ای عاطفی با فردی ۲۷ شدم ک مثل تمام ارتباط ها به بهانه ی ازدواج و تشکیل زندگی پیش امدوباهم یه سری عکس داشتیم(در محیط بیرون)و بدلایلی من نتوانستم دیگر ارتباط را ادامه بدهم و به اون رابطه خاتمه دادم اما او با تهدید کردن و حرف های ناشایست تمام روح و روان من را بهم ریخت و ترس را این همه سال در جانم انداخت (الان ۲۰سالمه)که اگر من زمانی ازدواج کنم عکس هارا شیر خواهد کردبرای فردی ک در اینده با او ازدواج کنم یا برای پدرم میفرستد از این تهدید ها مطمئنا خیلی خیلی زیاد اتفاق می افتد اما من از تهدید های یک فرد ک ۱۷ ۱۸ سالش نیست میترسم واقعا یعنی هر زمان ک خواستگاری برای من پیش می آید من ترس این را دارم که ایشان از روابط گذشته سوال کنند یا خود ب تحقیق و جستجو بپردازدو آیا روا است من اینهارا تعریف کنم یا اینکه میترسم هر موقع ازدواج کنم زمانی سرو کله ی این بیشرف پیدا بشود و عکس هارا برای شوهرم بلفرض بفرستد(صرفابرای انتقام یا هر کوفت و زهرمار دیگه ای) ؟؟ خیلی ممنون میشم پاسخ بدید

سلام دوست گرامی از موقعیتی که در آن هستید متاسفیم. اما بهتر است قانونی با این مساله روبرو شوید و یکی از اعضای مورد اعتماد خانواده را در جریان بگذارید. علت تمام شدن رابطه تان را اشاره نکردید و اینکه بعد از 5 سال چرا هنوز ایشان از شما خبر دارند؟

راستش را بخواهید دلیل تمام شدن رابطه این بود که من دیگر احساس میکردم که هیچ علاقه ای به ندارم و هر بار که از من میخواست بروم سرقرار تمام وفت باخودم کلنجار میرفتم و دوست نداشتم و من ان زمان سه سال تا کنکورم مانده بود و من برای خودم کلی ارزو و دویا و هدف داشتم و او به من میگفت که هر جا من بدم میری دانشگا تا من اجازه ندم هیچ کاری نمیکنی کنکورم قبول نشدی ازدواج میکنیم و خلاصه استقلال فکری انگار از من گرفته شده بود و من اینو نمیتونستم تحمل کنم کسی برای من و ایندم بخواد تصمیم بگیره و تعیبن تکلیف کنه.و اینکه من از آن زمان نه دیگر اورا دیدم و ن حتی خبری هم ازس دارم ترس من از الانه ک اگه ازدواج کنم سروکلش پبدا بشه و بخواد انتقام بگیره اون حتی تهدید ب تجاوز هم کرده بود اون زمان من واقعا الان چند ساله از عذاب وجدان ترس حس گناه و خیلی چیرای دیگه رنج میبرم

سلام، من یه ازدواج ناموفق داشتم که بعد از ۵ سال منجر به جدایی شد. الان با یه دختر آشنا شدم که خیلی بهش علاقه دارم و تقریبا تونستم توجهش رو جلب کنم ولی هنوز هیچ ابراز علاقه‌ای نکرده اما داره ادامه میده، من چه زمانی باید در مورد ازدواج قبلیم با ایشون صحبت کنم؟ البته قبلا در خصوص یه مشکل بزرگ توی زندگیم بصورت کلی صحبت کردم ولی نگفتم چی بوده. ممنون میشم راهنمایی کنید

سلام دوست گرامی ازدواج برای بار دوم باید دقیق تر از قبل انتخاب شود. ابتدا ویژگی هایی که باعث شده به سمت ایشان گرایش پیدا کنید را بررسی کنید. سپس زمانی که خواستید برای علاقمندی خود اقدام جدی و هدفمند داشته باشید، به ایشان بگویید که ازدواج ناموفق داشته اید. نکته مهم این است که چه مدت زمانی از طلاق شما می گذرد و علت طلاق تان چه بوده است. اگر مشکل خاصی در زندگی شما وجود داشته که منجر به طلاق شده، باید ابتدا آن را برطرف کنید. می توانید از مشاوران رادیو عشق وقت مشاوره تلفنی یا آنلاین دریافت کنید.

یه سوال داشتم من حدود ۷ ماه نامزد کردم تا حدودی نامزدم از رابطه ها و جریان های گذشتم خبر داره اما خب یه سری چیزا هستن که بهش نگفتم و منو خیلی اذیت میکنه هم بخواطر گناهای اون کارم عذاب وجدان دارم و هم بتواطر اینکه به نامزدم چیزی نگفتم راجبه اینا به نظر شما این درست همچیو به نامزدم بگم؟ البته اگر بگم شاید خیلی خیلی ناراحت بشه و باعث یه سری جدایی ها بشه

سلام دوست عزیز گذشته هرکس به خودش ارتباط داره و لازم نیست درباره ریز اتفاقات گذشته به نامزدتون توضیح بدین. اگر رابطه جدی داشتین که ممکنه نامزدتون از فرد دیگه‌ای دربارش بشنوه بهتره خودتون بهش بگین، اما فقط و فقط در حد کلیات. به‌هیچ‌وجه نباید از جزئیات روابط قبلی‌تون با ایشون صحبت کنید چون ایجاد حساسیت می‌کنه.

سلام یه سوال داشتم همسر بنده خیلی علاقه مند هست که در ارتباط با ازدواج قبلیم همه چیزو بدونه و حتی میخواد عکس های دونفره , سلفی ها و فیلم عروسیمون رو ببینه من اصلا دلیل اینکارشو نمیفهمم , مخصوصا اینکه میگه از دیدنشون اصلا ناراحت نمیشم و چون یه رابطه ی قبلی داشتی توی چشمم بزرگتر هم میشی ممنون میشم دلیل اینکارشو بهم بگید و راهنماییم کنید

سلام این درخواست‌ها به دلیل کنجکاوی و حساسیت ایشون در این باره هست هرچند خودشون در کلام میگن ناراحت نمیشن. اما باید بدوید به هیچ وجه دلیلی نداره ایشون در جریان جزئیات زندگی قبلی شما قرار بگیرن چون در بلند مدت تاثیرات منفی روی زندگی و رابطه شما داره. ضمن اینکه درست نیست شما فیلم و عکس‌های همسر قبلی‌تون رو داشته باشید و نگه داشتن این‌ها میتونه به این حساسیت‌ها دامن بزنه.

سلام. چند سال پیش به مدت کوتاه با کسی دوست و رابطه داشتم، چند ماه پیش با شخصی آشنا شدم که دوست اون آقای در زمان قدیم هستند، در مورد رابطه قبلی من با دوستشون پرسیدند من یکمدت انکار کردم ولی بعدا دست و پا شکسته تعریف کردم، اما چون قصد ازدواج با من داره میخواد که تمام و کامل تعریف کنم و به این موضوع حساس هست، لطفا راهنماییم کنید

سلام باید بدونید تعریف دقیق و با جزئیات روابط قبلی،‌ خصوصا وقتی طرف مقابل شما فرد قبلی رو میشناسه، میتونه در آینده به رابطه‌تون لطمه بزنه و باعث حساسیت بشه. بنابراین به‌هیچ‌وجه لازم نیست با جزئیات درباره روابط قبلی‌تون صحبت کنید(علتش رو هم به طرف مقابل بگین). فقط کلیاتی مثل اینکه چطور آشنا شدین، چه مدت در رابطه بودین و چرا رابطه‌تون قطع شد رو با ایشون در میون بذارین

امکانش هست سال من از سایت حذف شد؟

سلام وقتتون بخیر من گذشته خیلی خوبی نداشتم از خیلی لحاظ ها ولی الان حدود یه ماهه با یه پسر اشنا شدم قراره ازدواج کنیم شدیدا عاشقش شدم و نمیخوام از دستش بدم به هیچ قیمتی اما میدونم اگه کوچکترین چیزه راجب گذشتک بدونه کلا به جدایی ختم میشه عذاب وجدانم داره نابودم میکنه نمیدونم چیکار کنم توروخدا راهنماییم کنید

سلام وقتی صحبت از رابطه جدی و ازدواج هست شما نمی‌تونید موضوعات جدی رو از طرف مقابل‌تون مخفی کنید. اما اینکه چه زمانی و چطور مطرح کنید در نتیجه خیلی تاثیر داره. بهتره با سیستم مشاوره تلفنی صحبت کنید تا بتونید مشکلات گذشته‌تون رو دقیقا بیان کنید و یاد بگیرید چطور باید درباره‌اش صحبت کنید.

سلام،به مدت هشت ماه با دختری آشنا شدم و با ایشون ارتباط دارم دختر خیلی خوبیه و بهش اعتماد دارم بعد مدتی راجب گذشتش ازش پرسیدم و بهم گفت،گفت در سن 17 تا 19 سالگی با پسری ارتباط داشته و هیچگونه ارتباط جنسی نداشته فقط در حد بوسه و بغل و…ایشون کوچک ترین جزییات رابطشو برای من تعریف کرد حتی جاهایی که باهم رفتن و من به خاطر علاقه ای ک بهش دارم تحمل این چیزارو نداشتم البته خیلی بهش اعتماد دارم و الان خیلی حالم بده دوست نداشتم قبل من با کسی بوده باشه و خاطره بسازه وسواس فکری شدم نمیدونم چکار کنم من حتی با پسری ک باهاش بوده هم صحبت کردم و گفت دختر پاکیه ولی در کل دوست نداشتم غیر من کسی تو زندگیش باشه نمیدونم چرا حالم خرابه و همش ذهنم درگیر جزییات گذشتشه در ضمن خودم قبل ایشون با کسی هیچ رابطه ای نداشتم

سلام متاسفانه این اشتباه بزرگیه که افراد درباره جزئیات روابط قبلیشون با هم حرف بزنن یا انتظار داشته باشن جزئیات رابطه طرف مقابل‌شون رو بدونن چون دقیقا همین‌طور که گفتین میتونه باعث وسواس فکری در این باره بشه. با این همه باید بدونید اگر در حال حاضر رابطه قبلی برای طرف مقابل‌تون کاملا تموم شده باشه، هرچقدر هم در آن زمان عمیق بوده، الان به هیچ وجه تاثیری در رابطه شما نخواهد داشت. اینکه شما نخواهید طرف مقابلتون قبل از شما رابطه‌ای داشته باشه چون خودتون نداشتید درخواست منطقی نیست (البته می‌فهمم که برای شما مهمه و لازمه درباره اش با مشاور صحبت کنید). نمیشه انتظار داشت همه با اولین کسی که باهاش وارد رابطه میشن ازدواج کنن و طبیعیه که در طول زندگیشون چند رابطه رو تجربه کنن تا فرد مناسبشون رو پیدا کنن.

سلام ،خواستگاری داشتم که انگشتر نشون آوردن و آزمایش هم دادیم ولی من بهم زدم چون اصلا دوستش نداشتم،و فقط به اصرار خانواده تا اون مرحله پیش رفتم -ولی متاسفانه همه ی فامیل و همسایه ها فهمیدن و بهم تبریک گفتن ،میخواستم ببینم چجوری این موضوع رو با خواستگار الانم مطرح کنم، که خیلی هم دوستش دارم،همش میترسم

سلام دوست گرامی صحبت صادقانه و بیان این موضوع که به اصرار و درخواست خانواده با خواستگارتان در ارتباط بودید بهترین رفتار هست.بهرحال با توجه به اطلاع اطرافیان از این جریان،باید قبل از اینکه تو سط شخص دیگری در جریان قرار بگیرند با ایشان صحبت کنید

من ۲۵ سالمه و با همکارم ۲ ساله دوست هستیم و خانواده ها درجریانن.من یه بار ازدواج کردم و طلاق گرفتم و این موضوع رو همکارم از روز اول رابطمون میدونستن اما به گفتن به صلاحمونه که خانوادش نفهمن. الان پدرمن اصرار داره که خانوادش باید درجریان باشن من واقعا نمیدونم باید به خانوادش بگه که من یه ازدواج قبلی داشتم یانه.ممنون

سلام دوست گرامی بهرحال گذشته شما که میتواند در رابطه اینده شما تاثیر گذار باشد باید مطرح شود.اما نحوه بیان و اعلام این موضوع هم مهم هست.با خواستگارتان همفکری کنید و بهترین نحوه بیان این موضوع را پیدا کنید

با سلام و وقت به خیر من در سن 24سالگی ازدواجی داشتم که منجر به رابطه جنسی نشد و هیچ کدوم درگیر احساسا نشدیم و نهایتا به خاطر مشکلات روحی روانی آقا ختم به جدایی شد مدت کوتاهی هم بود کلا نهایت یک سال و نیم که بیشتر به خاطر اختلافات از هم دور و درگیر مشاور و اینا بودیم.الان با یک نفر آشنا شدم به منظور ازدواج حدود یک ماهه و یک بار هم بیرون رفتیم و بیشر تلفنی و یا محل کار همدیگه را از دور دیدیم من خیلی دوسش دارم در واقع اولین عشق منه و میخوام باهاش ازدواج کنم(ازدواج سابق من یک ازدواج سنتی و سریع بود بدون اینکه همدیگه را بشناسیم و به هم علاقه مند بشیم خانواده ها این کار را کردن و من از مشکلات روحی روانی آقا هم نتوستم قبلش متوجه بشم). آیا در مورد گذشته ام باید با ایشان صحبت کنم؟

سلام در بیان گذشته افراد همیشه این موضوع باید مد نظر باشد که چقدرر نگفتن این موضوع برای من دردساز هست در صورت متوجه شدن طرف مقابل؟ در یک رابطه سالم باید میزان پنهانکاری ها بسیار کم باشد و اگر اتفاق و یا مسئله روی زندگی مشترک شما تاثیر می‌گذارد، او حق دارد تا بداند. اگر شما در گذشته یک رابطه عاطفی یک طرفه را تجربه کرده اید، نیازی به اطلاع به همسرتان ندارد اما این که یک ازدواج سنتی بهم خورده داشته اید، موضوعی است که او باید بداند. برای اینکه بتوانید راحتتر این مسئه رو بیان کنید می توانید به مشاور مراجعه کنید هم چنین در سایت رادیو عشق مقاله گفتن گذشته خود به همسر یا خواستگار: ازدواج یا رابطه قبلی را بگوییم؟ را حتما مطالعه کنید

آدرس: تهران، پونک، نبش بلوار پونک، پلاک 2، طبقه سوم، واحد 6

تلفن پشتیبانی:02146015870

رزرو نوبت مشاوره

انجمن روانشناسی آمریکا

سازمان نظام روانشناسی و مشاوره ایران

سازمان بهزیستی ایران

انجمن روانشناسی ایران

 

 

داشتن کسی که بتوانید با او دردودل کنید و رازهایتان را در کمال آسودگی خاطر با او در میان بگذارید، یکی از مزایای شاخص رابطه‌های پایدار و امنی مانند ازدواج است.

و صداقت داشتن با کسی که می‌خواهید با او یک رابطه جدی را شروع کنید و یا شروع کرده‌اید بسیار مهم است. چراکه صداقت باعث ایجاد اعتماد می‌شود، و اعتماد بنای اصلی یک رابطه موفق است.

اما اگر فکر می‌کنید بهترین کار این است که هیچ رازی را از همسر آینده‌تان پنهان نگه ندارید و تمام زوایای زندگی‌تان را برای هم آشکار کنید، باید به شما هشدار بدهیم که نیازی نیست تمام جزئیات را فاش کنید. در واقع بهتر است همسرتان از بعضی مسائل بی‌خبر باشد.

چطور نامزدی قبلیم رو بگم

از نظر متخصصین حوزه روانشناسی گاهی گفتن تمام حقیقت درباره امور گذشته می­‌تواند باعث از بین رفتن اعتماد و ایجاد حساسیت­‌های بی‌جا شود. اینکه بتوانید تصمیم بگیرید کدام مسائل را، چگونه و با چه جزئیاتی با طرف مقابلتان در میان بگذارید، موضوعی پیچیده است که نیاز به بررسی شرایط خاص هر فرد دارد. گاهی بهتر است در این شرایط با یک متخصص مشورت کنید، کسی که بتوانید جزئیات رابطه قبلی و شرایط رابطه حاضر را با او در میان بگذارید و به کمک او درمورد حدود مسائلی که لازم است یا لازم نیست به اشتراک گذاشته شود تصمیم گیری کنید. شما در صورت تمایل به کسب کمک و راهنمایی در خصوص مسائل گفتن گذشته به همسر یا نامزد و در میان گذاشتن روابط قبلی با او، می‌توانیدسوالات خود را در قسمت “سوالات و تجربیات خود را با ما در میان بگذارید” مطرح کنید.

فهرست مطالب

به طور کلی صحبت از موارد زیر با همسر به نظر غیرضروری می­رسد:

اعتراف کردن به خیانت در واقع مانند بمبی است که داخل زندگی خود می‌اندازید و عواقب جبران‌ناپذیری را به زندگی‌تان تحمیل می‌کنید. زمانی که راز خیانت کردن خود در نامزدی قبلی‌تان را فاش می‌کنید، احساس بی‌اعتمادی همسرتان را برمی‌انگیزید. حتی اگر همسرتان در ظاهر به این موضوع توجهی نکند، مطمئن باشید که خیانتکار بودن شما را در گذشته فراموش نخواهد کرد. به عبارت دیگر او همواره از خودش می‌پرسد که آیا به او نیز خیانت خواهید کرد. در نهایت همه چیز به خود شما برمی‌گردد؛ اگر از صمیم قلب از اشتباه خود در گذشته پشیمان هستید و دیگر قصد تکرار آن را ندارید، بهتر است این راز مگو را در صندوقچه اسرارتان نگه دارید. البته در نهایت تصمیم با خودتان است، اما کارشناسان معتقد هستند که فاش نکردن خیانت‌های گذشته آسیبی به رابطه فعلی‌تان نمی‌زند.

معمولاً این دوراهی آزاردهنده است که بسیاری از افراد در اوایل ازدواج یا قبل ازدواج و در جلسات خواستگاری با آن مواجه هستند که آیا باید درباره ارتباطات قبلی خود با نامزد یا خواستگارشان صحبت کنند یا خیر. نمی­توان یک فرمول دقیق برای این شرایط ارائه داد ولی به طور کلی اگر رابطه‌­ای در گذشته شما وجود دارد که عمیق و جدی بوده (مانند یک نامزدی یا ازدواج موفق) لازم است با همسر یا خواستارتان درمیان بگذارید زیرا پنهان کردن آن می‌­تواند در آینده برای شما مشکلاتی به وجود آورد ولی اگر از ابتدا و قبل از ازدواج آن را مطرح نمایید هم شما در آینده بدون احساس گناه زندگی می‌کنید و هم همسر شما می­‌تواند خودش را با شرایط شما وفق دهد. اما صحبت از ارتباطات سطحی و گذرا که به نوعی بچگی و بی تجربیه‌گی بوده‌اند و اکنون نسبت به انجام آن‌ها احساس پشیمانی می­‌کنید، معمولاً لازم نیست. زیرا صحبت در این موارد به جز این که باعث ایجاد حساسیت و بدبینی در طرف مقابل شود نتیجه دیگری ندارد. توصیه می­‌شود پیش از هر اقدامی با مشاور صحبت کنید تا با توجه به شرایط خاص شخص شما راهنمایی­‌های لازم در این زمینه را ارائه دهد.

گذشته شما متعلق به خودتان است و خودتان تصمیم می‌گیرید که چه بخشی از آن را با دیگران در میان بگذارید. اگر تصور می‌کنید که وقایع گذشته به همسرتان یا احتمالاً فرزندتان ارتباط پیدا می‌کند، می‌توانید آنها را در این خاطرات شریک کنید. اما چنانچه نقاط تلخ و تاریکی در گذشته‌تان وجود دارد، که در حال حاضر نمی‌خواهید درباره آنها صحبت کنید، هیچ اجباری برای فاش کردن تمام گذشته‌تان ندارید.

فرض می­‌شود شما با مشاور صحبت کرده و حال لازم است مواردی از گذشته خود را با همسر یا نامزدتان در میان بگذارید.

هنگامی که می‌خواهید درباره این که چطور با نامزدتان صحبت کنید و چه مسائلی را با او در میان بگذارید، فکر کنید، به این نکته توجه کنید که یک فرمول مشخص و تعریف شده برای این کار وجود ندارد. توصیه می‌کنیم که حرفهایتان را ابتدا بنویسید. البته پیشنهادمان این نیست که روخوانی کنید، اما نوشتن کمک می‌کند که خودتان را با افکارتان رودررو کنید و تصمیم بگیرید که کدام بخش از گذشته خود را با نامزدتان در میان بگذارید. ما به مراجعه کنندگان‌مان توصیه می‌کنیم که هنگام گفتن رازهای مهم گذشته به همسرشان از سه قاعده زیر پیروی کنند:

همیشه لازم نیست تمام جزئیات را با همسر یا نامزد خود درمیان بگذارید. این کار فقط گفتن ماجرا را برای شما و کنار آمدن با گذشته شما را برای او سخت‌­تر می­‌کند. تنها به گفتن کلیاتی از ماجرا بسنده کنید به طوری که هم سؤال بزرگی در این باره برای همسرتان باقی نماند و هم شما درباره جزء به جزء ماجرا و خاطرات گذشته صحبت نکرده باشید. گفتن از جزئیات گاهاً دلپذیر گذشته و یا مقایسه کردن می‌­تواند باعث آسیب به رابطه فعلی شما شود. پس با مشاور مشورت کنید و تصمیم بگیرید کدام قسمت از ماجرا را برای همسرتان بازگو کنید.

حالت ایده‌آل این است که شما در مرحله‌ای قرار داشته باشید که خودتان مدتی در احساساتتان درباره گذشته کنکاش کرده باشید و به خوبی از این احساسات آگاهی داشته باشید تا بتوانید آنها را با خواستگارتان نیز در میان بگذارید. آیا گذراندن چنین مرحله‌ای لازم است؟ خیر، اما مزیت آن این است که در چنین شرایطی درک بیشتری از نیازهایتان و آسیب‌هایی که گذشته می‌تواند به زندگی و رابطه‌تان بزند، دارید. ماجرای خود را می‌توانید با جمله ساده‌ای که با آن راحت هستید، شروع کنید؛ برای مثال “می‌خواهم درباره موضوع مهمی صحبت کنم و به شدت عصبی هستم. من تجربه یک نامزدی ناموفق داشته­‌ام و فکر می‌کنم باید از آن اطلاع داشته باشی.” در این مرحله می‌توانید واکنش نامزدتان و البته خودتان را بسنجید.

بهتر است مشاور، یکی از دوستان یا فرد مورداعتمادتان از این رازگویی‌ها و صحبت درباره گذشته اطلاع داشته باشد. دلگرم بودن به پشتیبانی نزدیکان و برخورداری از یک شبکه حمایتی ایمن بسیار مهم است، چرا که احتمالاً بعد از جدا شدن از نامزدتان می‌خواهید یا نیاز دارید که با فرد معتمدی درباره احساسات خود حرف بزنید.

اهمیت صداقت در رابطه غیرقابل انکار است، اما صداقت همیشه اعتماد آفرین نیست.  در میان گذاشتن برخی مسائل برای رابطه به عنوان صداقت مسموم عمل می‌کنند و تاثیرات منفی در دیدگاه طرف مقابل بر شما خواهند گذاشت. تاثیراتی که می‌تواند به راحتی رابطه شما را در خطر جدی قرار دهد. به طور کلی می‌توان گفت صحبت از خیانت در رابطه قبلی، وجود روابط سطحی پیش از ازدواج و مورد تجاوز یا سواستفاده جنسی واقع شدن در گذشته، مسائلی است که احتمالا لازم نیست با همسر و خواستگار در میان گذاشته شود. برای در میان گذاشتن مسائل روابط قبلی با همسر یا خواستگار کنونی خود سعی کنید تا حد امکان جزئیات غیر ضروری را نگویید و مسئولیت گذشته خود را قبول کنید. در زمان و مکان مناسب موضوع را در میان بگذارید و از افرادی که می‌توانند به شما برای بیان درست اتفاقات گذشته کمک کنند، یاری بجویید.

اگر در گذشته رابطه یا ازدواج ناموفقی را تجربه کرده‌اید، یا اتفاق خاصی در زندگیتان رخ داده که فکر می‌کنید در میان گذاشتن آن با همسر یا نامزدتان ممکن است تبعاتی منفی برای شما داشته باشد، توصیه می‌­شود پیش از هر اقدامی با مشاور صحبت کنید. مشاور می‌تواند با توجه به شرایط خاص شما راهنمایی‌­های لازم در این زمینه را ارائه دهد. او به شما کمک می­‌کند تصمیم بگیرید چه حقایقی را در چه موقع و چگونه با همسر خود در میان بگذارید. با راهنمایی یک مشاور دلسوز و مجرب شما می‌توانید اطلاعات را طبقه‌­بندی کرده و فقط قسمت‌­های لازم را و در زمان مناسب با همسرتان در میان بگذارید. در نظر گرفتن این جزئیات می‌­تواند تأثیر بسیاری در واکنش همسر شما به موضوع و کیفیت زندگی مشترک شما داشته باشد. اگر مایل به ارتباط با مشاوران ما هستید می‌توانید سوالات خود را در قسمت “سوالات و تجربیات خود را با ما در میان بگذارید” مطرح کنید.

 

 

 

عشقت رو جذب کن

میخوای یاد بگیری چطور روز به روز بیشتر قلب عشقتو بدست بیاری؟ چطور یه رابطه موفق منجر به ازدواج داشته باشی؟ چطور یه زندگی مشترک موفق داشته باشی؟ پس فرصت را از دست نده! تو هم به جمع دنبال کنندگان پیج رادیو عشق در اینستاگرام اضافه شو…

عضویت در خبرنامه رادیو عشق

2.13k بازدید

2.27k بازدید

3.29k بازدید

3.06k بازدید

2.87k بازدید

دیدگاه

نام *

ایمیل *

وب‌ سایت

ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی می‌نویسم.

مشترک نمی شومدریافت همه دیدگاه های این نوشتهفقط دریافت پاسخ دیدگاه های خودم

چطور نامزدی قبلیم رو بگم

سلام، وقت بخیر.. من دختری ۲۴ ساله هستم، در سن ۱۸ یا ۱۹ سالگی رابطه جنسی داشتم، یه جورایی انگار نمیدونستم بده. پرده بکارتم رو از دست ندادم و توبه کردم و تا الآن نه رابطه ی جنسی و نه حتی دوستی با جنس مخالف داشتم.. خواستگار زیاد دارم و همه مذهبی هستن چون خانواده ی من هم مذهبی ان.. الآن یک خواستگاری دارم که صحبت کردیم و گفتن براشون خیلی مهمه همسرشون دروغ نگه و قبول نمیکنن اگر در گذشته ی همسرشون چیزی بوده باشه چون آدمی که پاکه در حقش اجحاف میشه. من چیزی در مورد گذشتم نگفتم. مشکل جسمانی هم برام پیش نیومده، میخوام بدونم الآن چیکار کنم؟ جلسات خواستگاری رو ادامه بدیم یا خیر؟ چون بالاخره تمام آقایون براشون مهمه و با این موضوع کنار نمیان… یا نگم و باهاشون ازدواج کنم؟؟

سلام دوست گرامی طرف مقابل شما احتمالاً با این موضوع کنار نمی‌آیند و این مساله باعث ایجاد شک و بدبینی در او خواهد شد. در کل توصیه می‌شود وقتی ارتباطی بین شما و گذشته وجود ندارد، دیگر این مساله را مطرح نکنید، اما میزان پذیرش طرف مقابل نیز بسیار اهمیت دارد. اگر تصور می‌کنید بعدا با فهمیدن این ماجرا، طرف مقابل شما را متهم به دروغگویی می‌کند، بهتر است این جلسات ادامه پیدا نکند.

سلام،،به تازگی متوجه شدم همسرم در گذشته با کسی رابطه داشته،واز گفتگوی چت انها به نظر میاد که هم رابطه جنسی داشتند و هم بیرون میرفتند،،اما حالا که من این چت خوندم،شوهرم میگه من حتی یکبار هم این دخترو ندیدم و فقط چت بوده،چیکار باید کنم؟دنبال حقیقت باشم یا حرفای شوهرم هرچند دروغ باور کنم؟

سلام دوست گرامی به دلیل اینکه شما با خیانت و یا احتمال آن مواجه شدید، نیاز به مشاوره و زوج درمانی دارید تا بتوانید این مساله را حل کنید. همسر شما باید تلاش کند تا اعتماد شما را به صورت کامل بدست آورد و اگر در طی این مسیر موفق باشد، اعتمادسازی انجام می‌شود.

سلام..من ۲۷سالمه ..چند ماهی هست که با پسرخالم نامزد کردم…قبلا ازدواج کرده بودم اون فرد رو خیلی دوست داشتم و هنوزم به فکرش هستم..نامزدم میدونه و همیشه ازم سوال میکنه هنوز به فکر اون فرد هسم یا نه..منم فقط با سکوت می کنم یا نه اینطور نیس جوابشو میدم.. ولی احساس میکنم خیلی ناراحته..پسرخالم قبل ازدواج اولم خواستگارم بود ولی ردش کردم..و این بحثو میگه قبلا دوسش نداشتم..موندم چطوری از این فکرا دورش کنم دوس داشتم

سلام دوست گرامی فراموش کردن کسی که دوستش داشتید، کار دشواری است. اما شما تصمیم گرفتید که مجدد ازدواج کنید، پس نباید با به دوش کشیدن گذشته و ناراحتی درباره آن، نامزدتان را دلخورد کنید. می‌توانید ابتدا مشاوره فردی بگیرید، سپس همراه با نامزدتان به مشاور پیش از ازدواج مراجعه کنید.

سلام. وقتتون بخیر من دختری ۲۷ ساله هستم و زمانی که ۲۰ سالم بود، با یک آقایی از طریق خواستگاری سنتی آشنا شدم و نامزد شدیم. دوران نامزدی ما به دو ماه نکشید که به هم خورد. چون متوجه شدم ایشون به من دروغ گفته بودن در مورد خودشون. و اینکه ما عقد نکرده بودیم و بیشتر رابطمون تلفنی بود.بعد از اون من تا ۲ سال پیش اجازه نمیدادم شخصی به خواستگاریم بیاد و یک حالت بی اعتمادی داشتم که به مرور زمان از بین رفت‌. یک دغدغه ای که الان دارم اینه که به خواستگارهام در مورد نامزدیم در گذشته بگم یا نه؟ و اینکه اگه قراره بگم تو جلسه چندم و چجوری مطرحش کنم که اونها حساسیت نشون ندن؟ من واقعا نمیدونم چکار کنم. عده ای میگن بگو و خیلیا میگن نگو

سلام دوست گرامی این مساله باید بدون شرح جزییات بیان شود و به خواستگار جدید نیز بگویید علت بهم خوردن نامزدی سابق چه بوده است؛ اما وارد هیچگونه شرح جزییاتی نشوید.

سلام..

من و اقایی تو 3 ماه اول، رابطه ی فوق العاده ای داشتیم و در مورد اینده خیلی صحبت ها کردیم.. اما بعد از یک سوال زندگیمون عوض شد…. ایشون پرسید که قبلا با کسی رابطه داشتم یا نه… از اونجایی که من صداقت رو لازمه ی رابطه میدونستم،. حقیقت رو گفتم..اما الان بخاطر اینکه حقیقت رو گفتم کلا نظرش راجع به باهم بودن عوض شده و میگه نمیتونه فراموش که… من از اشتباهات گذشته پشیمونم و درسهای بزرگی گرفتم.. الان هرکاری میکنم نمیتونم به این اقا ثابت کنم که از گذشته پشیمونم ولازم به ذکره که ادم پایبندی هستم و کوچکترین خطایی که مبنی بر خیانت باشه رو تو رابطه با این اقا نداشتم. ما 8 ماهه که با هم در رابطه هستیم.. من 28 سال و ایشون 33 سالشون هست. به نظرتون راه چاره چیه…الان میشه کاری کرد برای این رابطه؟ میشه کاری کرد که اثر و اهمیت گذشته تو ذهن ایشون کمرنگ تر بشه؟

سلام دوست گرامی اگر گذشته روی رفتار شما در حال حاضر، اثری نداشته باشد؛ نیازی به اثبات این ماجرا ندارید که گذشته برای شما تمام شده است. ممکن است طرف مقابل شما دوست داشته باشد از تصوراتی که بعد از فهمیدن این ماجرا دارد، صحبت کند تا بتوانید او را دردک کنید؛ اما اگر این روال ادامه داشته باشد، شما را دچار مساله خواهد کرد؛ او باید به این میزان پختگی رسیده باشد که گذشته هرشخصی به خودش ارتباط دارد. اگر همچنان این مساله در رابطه شما وجود دارد، به مشاور مراجعه کنید.

سلام خانمی هستم۲۹ ساله همسرم۳۴ ساله ۸ ماه هست نامزد کردیم متوجه شدم از طریق اینستا با چند نفر رابطه جنسی داشته، چتاشون تو اینستا هست که دنبال خانم برای رابطه بوده الان من چیکار کنم تو رو خدا کمکم کنید

سلام دوست گرامی با همسرتان صحبت کنید و از او بخواهید این مساله را به شما توضیح دهد. اینکه از چه طریقی متوجه این ارتباط شدید مهم است؛ اما نکته مهم‌تر این است که آیا ایشان سابقه این چنین اقدامی را قبلاً نیز داشته بودند؟ این مساله بسیار مهم است و بهتر است قبل از رسمی شدن ازدواج و شروع زندگی مشترک این ماجرا را باهم حل کنید. شما می‌توانید برای بررسی بیشتر و نحوه مواجهه با خیانت، از مشاوران رادیوعشق نوبت مشاوره دریافت کنید.

سلام. خسته نباشید. من در مجردی رابطه جنسی با دوست دخترم داشتم و الان تصمیم به ازدواج سنتی دارم. ترس ازین دارم که طرفم از گذشته سوال بپرسه و یا اینکه ایا رابطه جنسی داشته ام یا نه؟ نمیخوام در جلسه اول دروغی گفته باشم. لطفا راهنماییم کنید. با تشکر از شما

سلام دوست گرامی اگر مشکلات جسمی‌ای برایتان بوجود نیامده است، نیازی نیست این مساله را با جزییات مطرح کنید. در هر صورت این اتفاق افتاده و اگر طرف مقابل پرسید می‌توانید حقیقت را بگویید تا او بتواند انتخاب کند.

سلام در گذشته با فردی اشنا شدم به واسطه مادرم که به من تجاوز شد ولی اسیبی به بکارتم نرسید مادرم قبل و بعد این اتفاق اصرار به ازدواج داشت و بعدا متوجه شدم به پسرای جوان علاقه داره و عاشق هر پسر جوانی میشه و برای انکه خودش به او نزدیک بشه منو به میان اوارده بود.تازگی عاشق پسری شدم که اونم منو خیلی دوستداره و قصدمون ازدواجه .نمیدونم این دو مسئله رو باید بگم بهش یا نه و از هردو هم عذاب میکشم

سلام دوست گرامی نیازی نیست که به فرد جدید این مساله را بازگو کنید؛ اما برای آسیبی که از نظر روحی به شما رسیده، حتما پیش از ازدواج مشاوره فردی دریافت کنید.

سلام وقتتون بخیر بنده در شرایط ازدواج قرارگرفتم و قرار است خیلی رسمی تشریف بیارن من آقاپسر رو ندیدم و نمیشناسم معرفی آشنایان بوده چیزی که سخت من رو درگیر کرده گذشته من هست که گذشته خوبی نبوده و دوست ندارم چیزی راجبش طرفم بدونه چون تاحالا پیش اومده برام که یاگفتم ب طرفم کنار نیامده یا فقط بهش گفتم نمیخوام ازگذشتم بگم و نپرسید و بدتر حساس شده برای همین نمیخوام کلا بگم و بگم چیزی نبوده نمیدونم چی بگم خیلی من رو درگیر کرده و استرس زیاد راجبش دارم گذشته برای من مهم نیست و جز تجربه و اگاهی اثر منفی الان تورندگیم نداره گذشته طرفمم برام مهم نیست برام مهمه ک از زمان تعهد نسبت به هم کامل باشیم ممنون میشم دراین مورد اگاهم کنید

سلام دوست گرامی سپاس از سوال خوبی که مطرح کردید. به سن خودتان اشاره نکردید. نیازی به گفتن گذشته نیست؛ تا زمانی که اثرات آن در حال حاضر شما وجود ندارد. اگر آسیب جسمانی‌ای دیدید، بهتر است این مساله را به طرف مقابل بگویید. اما اگر از گذشته شما پرسیدند و در حد رابطه عاطفی داشتید، نیازی نیست از جزییات آن چیزی بگویید؛ صرفاً اطمینان بدهیدکه به گذشته فکر نمی‌کنید و یا گذشته شما را درگیر نمی‌کند.

سلام خسته نباشید من دختری هستم که با پسری هستم و طبق رفتار وعمل پسر متوجه شدم بهم علاقه دارند ما باهم ۷ ماه باهم هستیم اما چون این پسر صاحب کارم هستند از خانواده هایی که این روابط قبول ندارند این پسر درباره گذشته من حرفایی شنیده که من با پسری دوست بودم باطرف پارک رفتم که نسبت بهم بی اعتماد دل سرد شده نظرش درباره من عوض شده که بهم ناراحته گفته ازدست کارهایی که از من و یک سری صحبت های من با سرکارگرمون و خنده هایی که توی محل کار بود دیده چطور بهش توضیح بدم که متوجه بهم دوباره مثل اوقات قبل این سردی و بی اعتمادی باشه خواهش میکنم راهنمایی کنید

سلام دوست گرامی دیدگاه او نسبت به دوستی و ازدواج این است که شما پیش از او با کسی نبوده باشید و نمی‌تواند اعتماد کند. اگر نخواهد اعتماد کند، شما به زور نمی‌توانید او را تغییر دهید. اما اگر به مرور زمان متوجه شد که شما ارتباط عمیقی با طرف قبلی نداشتید، به شما اعتماد خواهد کرد. پیش از رسمی شدن، حتما به مشاور پیش از ازدواج مراجعه کنید.

سلام ،همکلاسی دانشگاهم خواستگار من هست و تقریبا نامزدیم و مشکلم اینه که من قبلا با آقای همکلاسی مشترکمون که به ایشون علاقه داشتم متاسفانه چت های سکسی کردم. این دونفر رابطه خاصی با هم ندارن اما در صفحه مجازی همدیگه رو فالو دارن و شماره همدیگه رو دارن. من نمیدونم این موضوع رو بهش بگم یانه، می ترسم بعد ازدواج اون آقا چیزی به همسرم بگه و این خیلی بد بشه برام و اعتمادشو از دست بده. ضمنا نامزدم خیلی معتقده من آدم صادقی هستم و دختر نجیب و خوبی ام، الانم واقعا پشیمونم چیکار کنم ؟

سلام دوست گرامی ابتدا باید احتمال اینکه فرد قبلی با نامزد شما درباره گذشته‌تان حرف بزند را بررسی کنید. سپس اگر تا پایان درس‌تان و دیدن آن همکلاسی مدت زمان زیادی باقی نمانده است، بهتر است این موضوع را پیش خود نگاه دارید. البته دوراهی شما باید با بررسی همه جانبه به یک تصمیم درست و منطقی برسد. بنابراین نیاز به بررسی بیشتری وجود دارد، این بررسی را مشاور شما در رادیو عشق انجام خواهد داد.

سلام من الان حدود ۱۳ساله که ازدواج کردم و دوتا بچه دارم خانمم دوران دوستی از گذشتش بهم چیزایی گفت از رابطش با یک نفر که قبلاً دوسش داشته ولی بعداً بنا به دلایلی رابطشون بهم خورده ولی من نامزد که شدیم متوجه شدم که شماره ی دوست قبلیش روی تلفن خونشون افتاده و از خانمم پرسیدم که چرا زنگ زده که خانمم گفت خبر ندارم بعد من ذهنم درگیر این جریان بود که از فامیل خانمم پرس وجو کردم و متوجه شدم که یه سری مسائل رو به بنده نگفتن باز ازش پرسیدم که خانمم بازم گردن نگرفت من ازش خواستم حداقل کلی گویی بکنه که هروقت ازش می‌خوام یه جورایی از جواب دادن فرار می‌کنه و این قضیه چندین ساله برای من کابوس شده

سلام دوست گرامی حق دارید که نگران باشید اما راه‌حل مناسب برای شما مراجعه به زوج‌درمانگر است.

با سلام و احترام. من الان نامزد دارم. هر دو در گذشته تجربیاتی داشتیم. او صادقانه گذشته خود را تعریف کرد. و من پذیرفتم. اما اوایل من نتوانستم خود را ب خاطر گذشته ببخشم و بخش هایی رو نگفتم و با کلیات گذشتم. اصرار داشتند ک من حقیقت را نگفتم و متاسفانه انکار کردم. اصرار ایشان ادامه داشت تا وقتی ک بازگو کردم و بسیار برایشان سخت بود. و در موردی دیگر هم برای ناراحت نشدن ایشان حقیقتی جزئی را پنهان کردم با اینکه چیز مهمی نبود اما بعد پرسیدنشان ب دروغ گفتم ک حقیقتی نبوده و باز هم اصرار کردند و خودم گفتم بوده و حقیقت را گفتم. اما باز هم دلیلی بر بی اعتمادی شد. حال ایشون دیگ ب من اعتمادی ندارند و همیشه منو دروغگو میدونند. با اینکه همدیگر را دوست داریم اما حالمون خوب نمیشه چون با کوچکترین چیزی بازم ناراحتی و دعوا پیش میاد ک ب خاطر بی اعتمادیه با اینکه دیگ تکرار نشد هیچ وقت. من چطور میتونم اعتماد ایشون و ذهنیتی ک ازم دارنو درست کنم؟

سلام دوست گرامی به نظر می‌رسد نامزد شما در پذیرش اتفاقات گذشته و نپرداختن به آن دچار عدم پذیرش شده باشند. این پذیرش زمانی بوجود می‌آید که برای اعتماد به هم به دنبال مچ‌گیری هم نباشید و همدیگر را بدون قیدوشرط دوست داشته باشید. اما این روند به آسانی شکل نمی‌گیرد، بلکه باید دوطرف توانایی این را داشته باشند که به جای گله‌گذاری و بحث کردن خواسته‌های خود را به زبان بیاورند، بنابراین نامزد شما باید ابتدا پرونده مسائل پیش آمده را ببندد و در واقع از آن عبور کند تا دیگر سر هر مسأله بین‌تان دعوا و درگیری پیش نیاید. شما می‌توانید با دریافت مشاوره از رادیوعشق نحوه تعامل صحیح با نامزدتان را یاد بگیرید.

سلام من حدود یک سال خورده ای با یه پسر دوست بودم که خیلیم دوستش داشتم . اسرار به رابطه جنسی داشت منم بعد از یک سال دوستی قبول کردم و اولین و اخرین نفری بوده که باهاش رابطه جنسی داشتم .الان یه خواستگار دارم که هر دوتامون از هم خوشمون اومده این موضوع داره منو اذیت میکنه چون تقریبا هم فامیلیم و هم پدرشون همکار عموم و دوست پدرم هستن نمیدونم باید اصلا چطوری این مسلۀ رو عنوان کنم چون نمیدونم با این شرایط میتونه کنار بیاد یا نه ممنون میشم راهنماییم کنید واقعا نمیدونم باید چیکار کنم

سلام دوست گرامی گفتن داشتن رابطه جنسی در گذشته اگر شرایط زیر را برای شما بوجود آورده باشد، باید به طرف مقابل خود بگوئید: اسیب جسمانی به شما وارد شده باشد. شما دچار ترس از رابطه جنسی شده باشید. بیماری های مقاربتی مانند اچ پی وی و یا اچ آی وی باشد. اثرات این رابطه جنسی مانند از دست دادن بکارت برای شما بوجود آمده باشد. در غیر این صورت نیازی نیست به خواستگارتان چیزی بگویید.

راستش پرده بکارتمو از دست دادم ولی باز نمیدونم چطوری این موضوع رو عنوان کنم که یه موقع عابروم نره جلوی خانواده خودم و اون اگه اوکی نبود با این مشکل

سلام حدود دوسال است از همسرم جدا شده ام در این مدت خواستگارانی داشتم که بدلیل اینکه نمیدانستم چگونه موضوع ازدواج سابقم را مطرح کنم انها رد کردم اما حالا به شخصی اشنا شده ام علاوه بر اینکه همسایه ما هستند بسیار هم خانواده خوب و متنی نیز هستند با این وجود از ازدواج سابق من اطلاع ندارند من چگونه باید مضوع ازدواج و جدایی ام را با ایشان درمیان بگذارم

سلام دوست گرامی ازدواج حق شماست و نیازی نیست برای مطرح کردن اینکه قبلاً جدا شده‌اید، دچار تنش بشوید و یا از گفتن آن هراس داشته باشید. اما بخاطر داشته باشید انتخاب دوم شما بسیار مهم‌تر از انتخاب اول شماست، چراکه شما تجربه یک زندگی را داشته‌اید و باید سهم خود و همسرسابق‌تان را از اشتباهات گذشته پیدا کنید. شما می‌توانید اگر واسطه‌ای شما را به خواستگاران‌تان معرفی می‌کند، قبل از انجام خواستگاری موضوع ازدواج قبل خود را بگویید. اگر هم خودتان با شخص جدیدی آشنا می‌شوید، در جلسه اول خواستگاری رسمی این موضوع را بیان کنید. من قبلاً ازدواج کردم و جدا شدم. علت جدایی من….. بوده است. اگر خواستگارتان خواست که با همسرسابق شما صحبت کند، ایرادی ندارد و این اطمینان‌سازی را به او بدهید. اگر فرزند دارید، شیوه حضانت او را هم توضیح دهید. برای بررسی بیشتر نیز می‌توانید از رادیوعشق، وقت مشاوره تلفنی یا آنلاین دریافت کنید.

با سلام من پسری هستم که در 10 سالگی بهش تجاوز شد و الان ۲۲ سالمه که حدودا ۱ سالی میشه باعشقم نامزدم زیاد هم تا بهم رسیدنمون نمونده اما این حقیقت که به من دو بار تجاوز شده داره منو میکشه نمیدونم چطور بهش بگم من نمیخام که زندگیشو با این راز نحث خراب کنم نمیدونم بهش بگم یا نه از اینکه ولم کنه ترس ندارم چون بهش حق میدم حالا نمیدونم بهش بگم یا نه یا اصلا نیاز هست که بدونه خواهشا جواب بدین به خدا حتی چند بار فکر خود کوشی زد سرم اما ترس از اون دنیا دارم میدونم اگه خود کشی کنم عذاب بدی در انتظارمه خواهشا پاسخ منو بدید دارم دیوونه میشم ممنون

سلام دوست گرامی برای این اتفاق تلخ که در گذشته اتفاق افتاده است، بسیار متاسفیم. درباره گفتن اطلاعات درباره گذشته نظرات متفاوتی وجود دارد. اگر این گذشته روی زندگی حال و آینده شما اثر منفی‌ای گذاشته است و هنوز اثرات آن مشهود است(مثلاً فرد متجاوز از نزدیکان شما بوده و همچنان با دیدن او حالتان بد می‌شود و یا باعث کم شدن میل جنسی و یا ترس جنسی در شما شده)، بهتر است به صورت فردی و با مراجعه به روانشناس بالینی، مشکلات خود را حل کنید. اما لزومی ندارد ایشان درباره گذشته شما چیزی بدانند. وقتی شما مسائل گذشته را با خود حل می‌کنید، دیگر این مساله آنقدر پررنگ نیست که برای شما نگرانی بزرگی ایجاد کند. برای بررسی بیشتر و دریافت راهنمایی کامل‌تر حتما از مشاوران رادیوعشق، وقت مشاوره آنلاین یا تلفنی دریافت کنید.

سلام وقتتون بخیر. من وقتی ۱۵ سال داشتم از سر نادانی و بچگیو سادگی برای اول و اخر وارد رابطه ای عاطفی با فردی ۲۷ شدم ک مثل تمام ارتباط ها به بهانه ی ازدواج و تشکیل زندگی پیش امدوباهم یه سری عکس داشتیم(در محیط بیرون)و بدلایلی من نتوانستم دیگر ارتباط را ادامه بدهم و به اون رابطه خاتمه دادم اما او با تهدید کردن و حرف های ناشایست تمام روح و روان من را بهم ریخت و ترس را این همه سال در جانم انداخت (الان ۲۰سالمه)که اگر من زمانی ازدواج کنم عکس هارا شیر خواهد کردبرای فردی ک در اینده با او ازدواج کنم یا برای پدرم میفرستد از این تهدید ها مطمئنا خیلی خیلی زیاد اتفاق می افتد اما من از تهدید های یک فرد ک ۱۷ ۱۸ سالش نیست میترسم واقعا یعنی هر زمان ک خواستگاری برای من پیش می آید من ترس این را دارم که ایشان از روابط گذشته سوال کنند یا خود ب تحقیق و جستجو بپردازدو آیا روا است من اینهارا تعریف کنم یا اینکه میترسم هر موقع ازدواج کنم زمانی سرو کله ی این بیشرف پیدا بشود و عکس هارا برای شوهرم بلفرض بفرستد(صرفابرای انتقام یا هر کوفت و زهرمار دیگه ای) ؟؟ خیلی ممنون میشم پاسخ بدید

سلام دوست گرامی از موقعیتی که در آن هستید متاسفیم. اما بهتر است قانونی با این مساله روبرو شوید و یکی از اعضای مورد اعتماد خانواده را در جریان بگذارید. علت تمام شدن رابطه تان را اشاره نکردید و اینکه بعد از 5 سال چرا هنوز ایشان از شما خبر دارند؟

راستش را بخواهید دلیل تمام شدن رابطه این بود که من دیگر احساس میکردم که هیچ علاقه ای به ندارم و هر بار که از من میخواست بروم سرقرار تمام وفت باخودم کلنجار میرفتم و دوست نداشتم و من ان زمان سه سال تا کنکورم مانده بود و من برای خودم کلی ارزو و دویا و هدف داشتم و او به من میگفت که هر جا من بدم میری دانشگا تا من اجازه ندم هیچ کاری نمیکنی کنکورم قبول نشدی ازدواج میکنیم و خلاصه استقلال فکری انگار از من گرفته شده بود و من اینو نمیتونستم تحمل کنم کسی برای من و ایندم بخواد تصمیم بگیره و تعیبن تکلیف کنه.و اینکه من از آن زمان نه دیگر اورا دیدم و ن حتی خبری هم ازس دارم ترس من از الانه ک اگه ازدواج کنم سروکلش پبدا بشه و بخواد انتقام بگیره اون حتی تهدید ب تجاوز هم کرده بود اون زمان من واقعا الان چند ساله از عذاب وجدان ترس حس گناه و خیلی چیرای دیگه رنج میبرم

سلام، من یه ازدواج ناموفق داشتم که بعد از ۵ سال منجر به جدایی شد. الان با یه دختر آشنا شدم که خیلی بهش علاقه دارم و تقریبا تونستم توجهش رو جلب کنم ولی هنوز هیچ ابراز علاقه‌ای نکرده اما داره ادامه میده، من چه زمانی باید در مورد ازدواج قبلیم با ایشون صحبت کنم؟ البته قبلا در خصوص یه مشکل بزرگ توی زندگیم بصورت کلی صحبت کردم ولی نگفتم چی بوده. ممنون میشم راهنمایی کنید

سلام دوست گرامی ازدواج برای بار دوم باید دقیق تر از قبل انتخاب شود. ابتدا ویژگی هایی که باعث شده به سمت ایشان گرایش پیدا کنید را بررسی کنید. سپس زمانی که خواستید برای علاقمندی خود اقدام جدی و هدفمند داشته باشید، به ایشان بگویید که ازدواج ناموفق داشته اید. نکته مهم این است که چه مدت زمانی از طلاق شما می گذرد و علت طلاق تان چه بوده است. اگر مشکل خاصی در زندگی شما وجود داشته که منجر به طلاق شده، باید ابتدا آن را برطرف کنید. می توانید از مشاوران رادیو عشق وقت مشاوره تلفنی یا آنلاین دریافت کنید.

یه سوال داشتم من حدود ۷ ماه نامزد کردم تا حدودی نامزدم از رابطه ها و جریان های گذشتم خبر داره اما خب یه سری چیزا هستن که بهش نگفتم و منو خیلی اذیت میکنه هم بخواطر گناهای اون کارم عذاب وجدان دارم و هم بتواطر اینکه به نامزدم چیزی نگفتم راجبه اینا به نظر شما این درست همچیو به نامزدم بگم؟ البته اگر بگم شاید خیلی خیلی ناراحت بشه و باعث یه سری جدایی ها بشه

سلام دوست عزیز گذشته هرکس به خودش ارتباط داره و لازم نیست درباره ریز اتفاقات گذشته به نامزدتون توضیح بدین. اگر رابطه جدی داشتین که ممکنه نامزدتون از فرد دیگه‌ای دربارش بشنوه بهتره خودتون بهش بگین، اما فقط و فقط در حد کلیات. به‌هیچ‌وجه نباید از جزئیات روابط قبلی‌تون با ایشون صحبت کنید چون ایجاد حساسیت می‌کنه.

سلام یه سوال داشتم همسر بنده خیلی علاقه مند هست که در ارتباط با ازدواج قبلیم همه چیزو بدونه و حتی میخواد عکس های دونفره , سلفی ها و فیلم عروسیمون رو ببینه من اصلا دلیل اینکارشو نمیفهمم , مخصوصا اینکه میگه از دیدنشون اصلا ناراحت نمیشم و چون یه رابطه ی قبلی داشتی توی چشمم بزرگتر هم میشی ممنون میشم دلیل اینکارشو بهم بگید و راهنماییم کنید

سلام این درخواست‌ها به دلیل کنجکاوی و حساسیت ایشون در این باره هست هرچند خودشون در کلام میگن ناراحت نمیشن. اما باید بدوید به هیچ وجه دلیلی نداره ایشون در جریان جزئیات زندگی قبلی شما قرار بگیرن چون در بلند مدت تاثیرات منفی روی زندگی و رابطه شما داره. ضمن اینکه درست نیست شما فیلم و عکس‌های همسر قبلی‌تون رو داشته باشید و نگه داشتن این‌ها میتونه به این حساسیت‌ها دامن بزنه.

سلام. چند سال پیش به مدت کوتاه با کسی دوست و رابطه داشتم، چند ماه پیش با شخصی آشنا شدم که دوست اون آقای در زمان قدیم هستند، در مورد رابطه قبلی من با دوستشون پرسیدند من یکمدت انکار کردم ولی بعدا دست و پا شکسته تعریف کردم، اما چون قصد ازدواج با من داره میخواد که تمام و کامل تعریف کنم و به این موضوع حساس هست، لطفا راهنماییم کنید

سلام باید بدونید تعریف دقیق و با جزئیات روابط قبلی،‌ خصوصا وقتی طرف مقابل شما فرد قبلی رو میشناسه، میتونه در آینده به رابطه‌تون لطمه بزنه و باعث حساسیت بشه. بنابراین به‌هیچ‌وجه لازم نیست با جزئیات درباره روابط قبلی‌تون صحبت کنید(علتش رو هم به طرف مقابل بگین). فقط کلیاتی مثل اینکه چطور آشنا شدین، چه مدت در رابطه بودین و چرا رابطه‌تون قطع شد رو با ایشون در میون بذارین

امکانش هست سال من از سایت حذف شد؟

سلام وقتتون بخیر من گذشته خیلی خوبی نداشتم از خیلی لحاظ ها ولی الان حدود یه ماهه با یه پسر اشنا شدم قراره ازدواج کنیم شدیدا عاشقش شدم و نمیخوام از دستش بدم به هیچ قیمتی اما میدونم اگه کوچکترین چیزه راجب گذشتک بدونه کلا به جدایی ختم میشه عذاب وجدانم داره نابودم میکنه نمیدونم چیکار کنم توروخدا راهنماییم کنید

سلام وقتی صحبت از رابطه جدی و ازدواج هست شما نمی‌تونید موضوعات جدی رو از طرف مقابل‌تون مخفی کنید. اما اینکه چه زمانی و چطور مطرح کنید در نتیجه خیلی تاثیر داره. بهتره با سیستم مشاوره تلفنی صحبت کنید تا بتونید مشکلات گذشته‌تون رو دقیقا بیان کنید و یاد بگیرید چطور باید درباره‌اش صحبت کنید.

سلام،به مدت هشت ماه با دختری آشنا شدم و با ایشون ارتباط دارم دختر خیلی خوبیه و بهش اعتماد دارم بعد مدتی راجب گذشتش ازش پرسیدم و بهم گفت،گفت در سن 17 تا 19 سالگی با پسری ارتباط داشته و هیچگونه ارتباط جنسی نداشته فقط در حد بوسه و بغل و…ایشون کوچک ترین جزییات رابطشو برای من تعریف کرد حتی جاهایی که باهم رفتن و من به خاطر علاقه ای ک بهش دارم تحمل این چیزارو نداشتم البته خیلی بهش اعتماد دارم و الان خیلی حالم بده دوست نداشتم قبل من با کسی بوده باشه و خاطره بسازه وسواس فکری شدم نمیدونم چکار کنم من حتی با پسری ک باهاش بوده هم صحبت کردم و گفت دختر پاکیه ولی در کل دوست نداشتم غیر من کسی تو زندگیش باشه نمیدونم چرا حالم خرابه و همش ذهنم درگیر جزییات گذشتشه در ضمن خودم قبل ایشون با کسی هیچ رابطه ای نداشتم

سلام متاسفانه این اشتباه بزرگیه که افراد درباره جزئیات روابط قبلیشون با هم حرف بزنن یا انتظار داشته باشن جزئیات رابطه طرف مقابل‌شون رو بدونن چون دقیقا همین‌طور که گفتین میتونه باعث وسواس فکری در این باره بشه. با این همه باید بدونید اگر در حال حاضر رابطه قبلی برای طرف مقابل‌تون کاملا تموم شده باشه، هرچقدر هم در آن زمان عمیق بوده، الان به هیچ وجه تاثیری در رابطه شما نخواهد داشت. اینکه شما نخواهید طرف مقابلتون قبل از شما رابطه‌ای داشته باشه چون خودتون نداشتید درخواست منطقی نیست (البته می‌فهمم که برای شما مهمه و لازمه درباره اش با مشاور صحبت کنید). نمیشه انتظار داشت همه با اولین کسی که باهاش وارد رابطه میشن ازدواج کنن و طبیعیه که در طول زندگیشون چند رابطه رو تجربه کنن تا فرد مناسبشون رو پیدا کنن.

سلام ،خواستگاری داشتم که انگشتر نشون آوردن و آزمایش هم دادیم ولی من بهم زدم چون اصلا دوستش نداشتم،و فقط به اصرار خانواده تا اون مرحله پیش رفتم -ولی متاسفانه همه ی فامیل و همسایه ها فهمیدن و بهم تبریک گفتن ،میخواستم ببینم چجوری این موضوع رو با خواستگار الانم مطرح کنم، که خیلی هم دوستش دارم،همش میترسم

سلام دوست گرامی صحبت صادقانه و بیان این موضوع که به اصرار و درخواست خانواده با خواستگارتان در ارتباط بودید بهترین رفتار هست.بهرحال با توجه به اطلاع اطرافیان از این جریان،باید قبل از اینکه تو سط شخص دیگری در جریان قرار بگیرند با ایشان صحبت کنید

من ۲۵ سالمه و با همکارم ۲ ساله دوست هستیم و خانواده ها درجریانن.من یه بار ازدواج کردم و طلاق گرفتم و این موضوع رو همکارم از روز اول رابطمون میدونستن اما به گفتن به صلاحمونه که خانوادش نفهمن. الان پدرمن اصرار داره که خانوادش باید درجریان باشن من واقعا نمیدونم باید به خانوادش بگه که من یه ازدواج قبلی داشتم یانه.ممنون

سلام دوست گرامی بهرحال گذشته شما که میتواند در رابطه اینده شما تاثیر گذار باشد باید مطرح شود.اما نحوه بیان و اعلام این موضوع هم مهم هست.با خواستگارتان همفکری کنید و بهترین نحوه بیان این موضوع را پیدا کنید

با سلام و وقت به خیر من در سن 24سالگی ازدواجی داشتم که منجر به رابطه جنسی نشد و هیچ کدوم درگیر احساسا نشدیم و نهایتا به خاطر مشکلات روحی روانی آقا ختم به جدایی شد مدت کوتاهی هم بود کلا نهایت یک سال و نیم که بیشتر به خاطر اختلافات از هم دور و درگیر مشاور و اینا بودیم.الان با یک نفر آشنا شدم به منظور ازدواج حدود یک ماهه و یک بار هم بیرون رفتیم و بیشر تلفنی و یا محل کار همدیگه را از دور دیدیم من خیلی دوسش دارم در واقع اولین عشق منه و میخوام باهاش ازدواج کنم(ازدواج سابق من یک ازدواج سنتی و سریع بود بدون اینکه همدیگه را بشناسیم و به هم علاقه مند بشیم خانواده ها این کار را کردن و من از مشکلات روحی روانی آقا هم نتوستم قبلش متوجه بشم). آیا در مورد گذشته ام باید با ایشان صحبت کنم؟

سلام در بیان گذشته افراد همیشه این موضوع باید مد نظر باشد که چقدرر نگفتن این موضوع برای من دردساز هست در صورت متوجه شدن طرف مقابل؟ در یک رابطه سالم باید میزان پنهانکاری ها بسیار کم باشد و اگر اتفاق و یا مسئله روی زندگی مشترک شما تاثیر می‌گذارد، او حق دارد تا بداند. اگر شما در گذشته یک رابطه عاطفی یک طرفه را تجربه کرده اید، نیازی به اطلاع به همسرتان ندارد اما این که یک ازدواج سنتی بهم خورده داشته اید، موضوعی است که او باید بداند. برای اینکه بتوانید راحتتر این مسئه رو بیان کنید می توانید به مشاور مراجعه کنید هم چنین در سایت رادیو عشق مقاله گفتن گذشته خود به همسر یا خواستگار: ازدواج یا رابطه قبلی را بگوییم؟ را حتما مطالعه کنید

آدرس: تهران، پونک، نبش بلوار پونک، پلاک 2، طبقه سوم، واحد 6

تلفن پشتیبانی:02146015870

رزرو نوبت مشاوره

انجمن روانشناسی آمریکا

سازمان نظام روانشناسی و مشاوره ایران

سازمان بهزیستی ایران

انجمن روانشناسی ایران

 

 

داشتن کسی که بتوانید با او دردودل کنید و رازهایتان را در کمال آسودگی خاطر با او در میان بگذارید، یکی از مزایای شاخص رابطه‌های پایدار و امنی مانند ازدواج است.

و صداقت داشتن با کسی که می‌خواهید با او یک رابطه جدی را شروع کنید و یا شروع کرده‌اید بسیار مهم است. چراکه صداقت باعث ایجاد اعتماد می‌شود، و اعتماد بنای اصلی یک رابطه موفق است.

اما اگر فکر می‌کنید بهترین کار این است که هیچ رازی را از همسر آینده‌تان پنهان نگه ندارید و تمام زوایای زندگی‌تان را برای هم آشکار کنید، باید به شما هشدار بدهیم که نیازی نیست تمام جزئیات را فاش کنید. در واقع بهتر است همسرتان از بعضی مسائل بی‌خبر باشد.

چطور نامزدی قبلیم رو بگم

از نظر متخصصین حوزه روانشناسی گاهی گفتن تمام حقیقت درباره امور گذشته می­‌تواند باعث از بین رفتن اعتماد و ایجاد حساسیت­‌های بی‌جا شود. اینکه بتوانید تصمیم بگیرید کدام مسائل را، چگونه و با چه جزئیاتی با طرف مقابلتان در میان بگذارید، موضوعی پیچیده است که نیاز به بررسی شرایط خاص هر فرد دارد. گاهی بهتر است در این شرایط با یک متخصص مشورت کنید، کسی که بتوانید جزئیات رابطه قبلی و شرایط رابطه حاضر را با او در میان بگذارید و به کمک او درمورد حدود مسائلی که لازم است یا لازم نیست به اشتراک گذاشته شود تصمیم گیری کنید. شما در صورت تمایل به کسب کمک و راهنمایی در خصوص مسائل گفتن گذشته به همسر یا نامزد و در میان گذاشتن روابط قبلی با او، می‌توانیدسوالات خود را در قسمت “سوالات و تجربیات خود را با ما در میان بگذارید” مطرح کنید.

فهرست مطالب

به طور کلی صحبت از موارد زیر با همسر به نظر غیرضروری می­رسد:

اعتراف کردن به خیانت در واقع مانند بمبی است که داخل زندگی خود می‌اندازید و عواقب جبران‌ناپذیری را به زندگی‌تان تحمیل می‌کنید. زمانی که راز خیانت کردن خود در نامزدی قبلی‌تان را فاش می‌کنید، احساس بی‌اعتمادی همسرتان را برمی‌انگیزید. حتی اگر همسرتان در ظاهر به این موضوع توجهی نکند، مطمئن باشید که خیانتکار بودن شما را در گذشته فراموش نخواهد کرد. به عبارت دیگر او همواره از خودش می‌پرسد که آیا به او نیز خیانت خواهید کرد. در نهایت همه چیز به خود شما برمی‌گردد؛ اگر از صمیم قلب از اشتباه خود در گذشته پشیمان هستید و دیگر قصد تکرار آن را ندارید، بهتر است این راز مگو را در صندوقچه اسرارتان نگه دارید. البته در نهایت تصمیم با خودتان است، اما کارشناسان معتقد هستند که فاش نکردن خیانت‌های گذشته آسیبی به رابطه فعلی‌تان نمی‌زند.

معمولاً این دوراهی آزاردهنده است که بسیاری از افراد در اوایل ازدواج یا قبل ازدواج و در جلسات خواستگاری با آن مواجه هستند که آیا باید درباره ارتباطات قبلی خود با نامزد یا خواستگارشان صحبت کنند یا خیر. نمی­توان یک فرمول دقیق برای این شرایط ارائه داد ولی به طور کلی اگر رابطه‌­ای در گذشته شما وجود دارد که عمیق و جدی بوده (مانند یک نامزدی یا ازدواج موفق) لازم است با همسر یا خواستارتان درمیان بگذارید زیرا پنهان کردن آن می‌­تواند در آینده برای شما مشکلاتی به وجود آورد ولی اگر از ابتدا و قبل از ازدواج آن را مطرح نمایید هم شما در آینده بدون احساس گناه زندگی می‌کنید و هم همسر شما می­‌تواند خودش را با شرایط شما وفق دهد. اما صحبت از ارتباطات سطحی و گذرا که به نوعی بچگی و بی تجربیه‌گی بوده‌اند و اکنون نسبت به انجام آن‌ها احساس پشیمانی می­‌کنید، معمولاً لازم نیست. زیرا صحبت در این موارد به جز این که باعث ایجاد حساسیت و بدبینی در طرف مقابل شود نتیجه دیگری ندارد. توصیه می­‌شود پیش از هر اقدامی با مشاور صحبت کنید تا با توجه به شرایط خاص شخص شما راهنمایی­‌های لازم در این زمینه را ارائه دهد.

گذشته شما متعلق به خودتان است و خودتان تصمیم می‌گیرید که چه بخشی از آن را با دیگران در میان بگذارید. اگر تصور می‌کنید که وقایع گذشته به همسرتان یا احتمالاً فرزندتان ارتباط پیدا می‌کند، می‌توانید آنها را در این خاطرات شریک کنید. اما چنانچه نقاط تلخ و تاریکی در گذشته‌تان وجود دارد، که در حال حاضر نمی‌خواهید درباره آنها صحبت کنید، هیچ اجباری برای فاش کردن تمام گذشته‌تان ندارید.

فرض می­‌شود شما با مشاور صحبت کرده و حال لازم است مواردی از گذشته خود را با همسر یا نامزدتان در میان بگذارید.

هنگامی که می‌خواهید درباره این که چطور با نامزدتان صحبت کنید و چه مسائلی را با او در میان بگذارید، فکر کنید، به این نکته توجه کنید که یک فرمول مشخص و تعریف شده برای این کار وجود ندارد. توصیه می‌کنیم که حرفهایتان را ابتدا بنویسید. البته پیشنهادمان این نیست که روخوانی کنید، اما نوشتن کمک می‌کند که خودتان را با افکارتان رودررو کنید و تصمیم بگیرید که کدام بخش از گذشته خود را با نامزدتان در میان بگذارید. ما به مراجعه کنندگان‌مان توصیه می‌کنیم که هنگام گفتن رازهای مهم گذشته به همسرشان از سه قاعده زیر پیروی کنند:

همیشه لازم نیست تمام جزئیات را با همسر یا نامزد خود درمیان بگذارید. این کار فقط گفتن ماجرا را برای شما و کنار آمدن با گذشته شما را برای او سخت‌­تر می­‌کند. تنها به گفتن کلیاتی از ماجرا بسنده کنید به طوری که هم سؤال بزرگی در این باره برای همسرتان باقی نماند و هم شما درباره جزء به جزء ماجرا و خاطرات گذشته صحبت نکرده باشید. گفتن از جزئیات گاهاً دلپذیر گذشته و یا مقایسه کردن می‌­تواند باعث آسیب به رابطه فعلی شما شود. پس با مشاور مشورت کنید و تصمیم بگیرید کدام قسمت از ماجرا را برای همسرتان بازگو کنید.

حالت ایده‌آل این است که شما در مرحله‌ای قرار داشته باشید که خودتان مدتی در احساساتتان درباره گذشته کنکاش کرده باشید و به خوبی از این احساسات آگاهی داشته باشید تا بتوانید آنها را با خواستگارتان نیز در میان بگذارید. آیا گذراندن چنین مرحله‌ای لازم است؟ خیر، اما مزیت آن این است که در چنین شرایطی درک بیشتری از نیازهایتان و آسیب‌هایی که گذشته می‌تواند به زندگی و رابطه‌تان بزند، دارید. ماجرای خود را می‌توانید با جمله ساده‌ای که با آن راحت هستید، شروع کنید؛ برای مثال “می‌خواهم درباره موضوع مهمی صحبت کنم و به شدت عصبی هستم. من تجربه یک نامزدی ناموفق داشته­‌ام و فکر می‌کنم باید از آن اطلاع داشته باشی.” در این مرحله می‌توانید واکنش نامزدتان و البته خودتان را بسنجید.

بهتر است مشاور، یکی از دوستان یا فرد مورداعتمادتان از این رازگویی‌ها و صحبت درباره گذشته اطلاع داشته باشد. دلگرم بودن به پشتیبانی نزدیکان و برخورداری از یک شبکه حمایتی ایمن بسیار مهم است، چرا که احتمالاً بعد از جدا شدن از نامزدتان می‌خواهید یا نیاز دارید که با فرد معتمدی درباره احساسات خود حرف بزنید.

اهمیت صداقت در رابطه غیرقابل انکار است، اما صداقت همیشه اعتماد آفرین نیست.  در میان گذاشتن برخی مسائل برای رابطه به عنوان صداقت مسموم عمل می‌کنند و تاثیرات منفی در دیدگاه طرف مقابل بر شما خواهند گذاشت. تاثیراتی که می‌تواند به راحتی رابطه شما را در خطر جدی قرار دهد. به طور کلی می‌توان گفت صحبت از خیانت در رابطه قبلی، وجود روابط سطحی پیش از ازدواج و مورد تجاوز یا سواستفاده جنسی واقع شدن در گذشته، مسائلی است که احتمالا لازم نیست با همسر و خواستگار در میان گذاشته شود. برای در میان گذاشتن مسائل روابط قبلی با همسر یا خواستگار کنونی خود سعی کنید تا حد امکان جزئیات غیر ضروری را نگویید و مسئولیت گذشته خود را قبول کنید. در زمان و مکان مناسب موضوع را در میان بگذارید و از افرادی که می‌توانند به شما برای بیان درست اتفاقات گذشته کمک کنند، یاری بجویید.

اگر در گذشته رابطه یا ازدواج ناموفقی را تجربه کرده‌اید، یا اتفاق خاصی در زندگیتان رخ داده که فکر می‌کنید در میان گذاشتن آن با همسر یا نامزدتان ممکن است تبعاتی منفی برای شما داشته باشد، توصیه می‌­شود پیش از هر اقدامی با مشاور صحبت کنید. مشاور می‌تواند با توجه به شرایط خاص شما راهنمایی‌­های لازم در این زمینه را ارائه دهد. او به شما کمک می­‌کند تصمیم بگیرید چه حقایقی را در چه موقع و چگونه با همسر خود در میان بگذارید. با راهنمایی یک مشاور دلسوز و مجرب شما می‌توانید اطلاعات را طبقه‌­بندی کرده و فقط قسمت‌­های لازم را و در زمان مناسب با همسرتان در میان بگذارید. در نظر گرفتن این جزئیات می‌­تواند تأثیر بسیاری در واکنش همسر شما به موضوع و کیفیت زندگی مشترک شما داشته باشد. اگر مایل به ارتباط با مشاوران ما هستید می‌توانید سوالات خود را در قسمت “سوالات و تجربیات خود را با ما در میان بگذارید” مطرح کنید.

 

 

 

عشقت رو جذب کن

میخوای یاد بگیری چطور روز به روز بیشتر قلب عشقتو بدست بیاری؟ چطور یه رابطه موفق منجر به ازدواج داشته باشی؟ چطور یه زندگی مشترک موفق داشته باشی؟ پس فرصت را از دست نده! تو هم به جمع دنبال کنندگان پیج رادیو عشق در اینستاگرام اضافه شو…

عضویت در خبرنامه رادیو عشق

2.13k بازدید

2.27k بازدید

3.29k بازدید

3.06k بازدید

2.87k بازدید

دیدگاه

نام *

ایمیل *

وب‌ سایت

ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی می‌نویسم.

مشترک نمی شومدریافت همه دیدگاه های این نوشتهفقط دریافت پاسخ دیدگاه های خودم

چطور نامزدی قبلیم رو بگم

سلام، وقت بخیر.. من دختری ۲۴ ساله هستم، در سن ۱۸ یا ۱۹ سالگی رابطه جنسی داشتم، یه جورایی انگار نمیدونستم بده. پرده بکارتم رو از دست ندادم و توبه کردم و تا الآن نه رابطه ی جنسی و نه حتی دوستی با جنس مخالف داشتم.. خواستگار زیاد دارم و همه مذهبی هستن چون خانواده ی من هم مذهبی ان.. الآن یک خواستگاری دارم که صحبت کردیم و گفتن براشون خیلی مهمه همسرشون دروغ نگه و قبول نمیکنن اگر در گذشته ی همسرشون چیزی بوده باشه چون آدمی که پاکه در حقش اجحاف میشه. من چیزی در مورد گذشتم نگفتم. مشکل جسمانی هم برام پیش نیومده، میخوام بدونم الآن چیکار کنم؟ جلسات خواستگاری رو ادامه بدیم یا خیر؟ چون بالاخره تمام آقایون براشون مهمه و با این موضوع کنار نمیان… یا نگم و باهاشون ازدواج کنم؟؟

سلام دوست گرامی طرف مقابل شما احتمالاً با این موضوع کنار نمی‌آیند و این مساله باعث ایجاد شک و بدبینی در او خواهد شد. در کل توصیه می‌شود وقتی ارتباطی بین شما و گذشته وجود ندارد، دیگر این مساله را مطرح نکنید، اما میزان پذیرش طرف مقابل نیز بسیار اهمیت دارد. اگر تصور می‌کنید بعدا با فهمیدن این ماجرا، طرف مقابل شما را متهم به دروغگویی می‌کند، بهتر است این جلسات ادامه پیدا نکند.

سلام،،به تازگی متوجه شدم همسرم در گذشته با کسی رابطه داشته،واز گفتگوی چت انها به نظر میاد که هم رابطه جنسی داشتند و هم بیرون میرفتند،،اما حالا که من این چت خوندم،شوهرم میگه من حتی یکبار هم این دخترو ندیدم و فقط چت بوده،چیکار باید کنم؟دنبال حقیقت باشم یا حرفای شوهرم هرچند دروغ باور کنم؟

سلام دوست گرامی به دلیل اینکه شما با خیانت و یا احتمال آن مواجه شدید، نیاز به مشاوره و زوج درمانی دارید تا بتوانید این مساله را حل کنید. همسر شما باید تلاش کند تا اعتماد شما را به صورت کامل بدست آورد و اگر در طی این مسیر موفق باشد، اعتمادسازی انجام می‌شود.

سلام..من ۲۷سالمه ..چند ماهی هست که با پسرخالم نامزد کردم…قبلا ازدواج کرده بودم اون فرد رو خیلی دوست داشتم و هنوزم به فکرش هستم..نامزدم میدونه و همیشه ازم سوال میکنه هنوز به فکر اون فرد هسم یا نه..منم فقط با سکوت می کنم یا نه اینطور نیس جوابشو میدم.. ولی احساس میکنم خیلی ناراحته..پسرخالم قبل ازدواج اولم خواستگارم بود ولی ردش کردم..و این بحثو میگه قبلا دوسش نداشتم..موندم چطوری از این فکرا دورش کنم دوس داشتم

سلام دوست گرامی فراموش کردن کسی که دوستش داشتید، کار دشواری است. اما شما تصمیم گرفتید که مجدد ازدواج کنید، پس نباید با به دوش کشیدن گذشته و ناراحتی درباره آن، نامزدتان را دلخورد کنید. می‌توانید ابتدا مشاوره فردی بگیرید، سپس همراه با نامزدتان به مشاور پیش از ازدواج مراجعه کنید.

سلام. وقتتون بخیر من دختری ۲۷ ساله هستم و زمانی که ۲۰ سالم بود، با یک آقایی از طریق خواستگاری سنتی آشنا شدم و نامزد شدیم. دوران نامزدی ما به دو ماه نکشید که به هم خورد. چون متوجه شدم ایشون به من دروغ گفته بودن در مورد خودشون. و اینکه ما عقد نکرده بودیم و بیشتر رابطمون تلفنی بود.بعد از اون من تا ۲ سال پیش اجازه نمیدادم شخصی به خواستگاریم بیاد و یک حالت بی اعتمادی داشتم که به مرور زمان از بین رفت‌. یک دغدغه ای که الان دارم اینه که به خواستگارهام در مورد نامزدیم در گذشته بگم یا نه؟ و اینکه اگه قراره بگم تو جلسه چندم و چجوری مطرحش کنم که اونها حساسیت نشون ندن؟ من واقعا نمیدونم چکار کنم. عده ای میگن بگو و خیلیا میگن نگو

سلام دوست گرامی این مساله باید بدون شرح جزییات بیان شود و به خواستگار جدید نیز بگویید علت بهم خوردن نامزدی سابق چه بوده است؛ اما وارد هیچگونه شرح جزییاتی نشوید.

سلام..

من و اقایی تو 3 ماه اول، رابطه ی فوق العاده ای داشتیم و در مورد اینده خیلی صحبت ها کردیم.. اما بعد از یک سوال زندگیمون عوض شد…. ایشون پرسید که قبلا با کسی رابطه داشتم یا نه… از اونجایی که من صداقت رو لازمه ی رابطه میدونستم،. حقیقت رو گفتم..اما الان بخاطر اینکه حقیقت رو گفتم کلا نظرش راجع به باهم بودن عوض شده و میگه نمیتونه فراموش که… من از اشتباهات گذشته پشیمونم و درسهای بزرگی گرفتم.. الان هرکاری میکنم نمیتونم به این اقا ثابت کنم که از گذشته پشیمونم ولازم به ذکره که ادم پایبندی هستم و کوچکترین خطایی که مبنی بر خیانت باشه رو تو رابطه با این اقا نداشتم. ما 8 ماهه که با هم در رابطه هستیم.. من 28 سال و ایشون 33 سالشون هست. به نظرتون راه چاره چیه…الان میشه کاری کرد برای این رابطه؟ میشه کاری کرد که اثر و اهمیت گذشته تو ذهن ایشون کمرنگ تر بشه؟

سلام دوست گرامی اگر گذشته روی رفتار شما در حال حاضر، اثری نداشته باشد؛ نیازی به اثبات این ماجرا ندارید که گذشته برای شما تمام شده است. ممکن است طرف مقابل شما دوست داشته باشد از تصوراتی که بعد از فهمیدن این ماجرا دارد، صحبت کند تا بتوانید او را دردک کنید؛ اما اگر این روال ادامه داشته باشد، شما را دچار مساله خواهد کرد؛ او باید به این میزان پختگی رسیده باشد که گذشته هرشخصی به خودش ارتباط دارد. اگر همچنان این مساله در رابطه شما وجود دارد، به مشاور مراجعه کنید.

سلام خانمی هستم۲۹ ساله همسرم۳۴ ساله ۸ ماه هست نامزد کردیم متوجه شدم از طریق اینستا با چند نفر رابطه جنسی داشته، چتاشون تو اینستا هست که دنبال خانم برای رابطه بوده الان من چیکار کنم تو رو خدا کمکم کنید

سلام دوست گرامی با همسرتان صحبت کنید و از او بخواهید این مساله را به شما توضیح دهد. اینکه از چه طریقی متوجه این ارتباط شدید مهم است؛ اما نکته مهم‌تر این است که آیا ایشان سابقه این چنین اقدامی را قبلاً نیز داشته بودند؟ این مساله بسیار مهم است و بهتر است قبل از رسمی شدن ازدواج و شروع زندگی مشترک این ماجرا را باهم حل کنید. شما می‌توانید برای بررسی بیشتر و نحوه مواجهه با خیانت، از مشاوران رادیوعشق نوبت مشاوره دریافت کنید.

سلام. خسته نباشید. من در مجردی رابطه جنسی با دوست دخترم داشتم و الان تصمیم به ازدواج سنتی دارم. ترس ازین دارم که طرفم از گذشته سوال بپرسه و یا اینکه ایا رابطه جنسی داشته ام یا نه؟ نمیخوام در جلسه اول دروغی گفته باشم. لطفا راهنماییم کنید. با تشکر از شما

سلام دوست گرامی اگر مشکلات جسمی‌ای برایتان بوجود نیامده است، نیازی نیست این مساله را با جزییات مطرح کنید. در هر صورت این اتفاق افتاده و اگر طرف مقابل پرسید می‌توانید حقیقت را بگویید تا او بتواند انتخاب کند.

سلام در گذشته با فردی اشنا شدم به واسطه مادرم که به من تجاوز شد ولی اسیبی به بکارتم نرسید مادرم قبل و بعد این اتفاق اصرار به ازدواج داشت و بعدا متوجه شدم به پسرای جوان علاقه داره و عاشق هر پسر جوانی میشه و برای انکه خودش به او نزدیک بشه منو به میان اوارده بود.تازگی عاشق پسری شدم که اونم منو خیلی دوستداره و قصدمون ازدواجه .نمیدونم این دو مسئله رو باید بگم بهش یا نه و از هردو هم عذاب میکشم

سلام دوست گرامی نیازی نیست که به فرد جدید این مساله را بازگو کنید؛ اما برای آسیبی که از نظر روحی به شما رسیده، حتما پیش از ازدواج مشاوره فردی دریافت کنید.

سلام وقتتون بخیر بنده در شرایط ازدواج قرارگرفتم و قرار است خیلی رسمی تشریف بیارن من آقاپسر رو ندیدم و نمیشناسم معرفی آشنایان بوده چیزی که سخت من رو درگیر کرده گذشته من هست که گذشته خوبی نبوده و دوست ندارم چیزی راجبش طرفم بدونه چون تاحالا پیش اومده برام که یاگفتم ب طرفم کنار نیامده یا فقط بهش گفتم نمیخوام ازگذشتم بگم و نپرسید و بدتر حساس شده برای همین نمیخوام کلا بگم و بگم چیزی نبوده نمیدونم چی بگم خیلی من رو درگیر کرده و استرس زیاد راجبش دارم گذشته برای من مهم نیست و جز تجربه و اگاهی اثر منفی الان تورندگیم نداره گذشته طرفمم برام مهم نیست برام مهمه ک از زمان تعهد نسبت به هم کامل باشیم ممنون میشم دراین مورد اگاهم کنید

سلام دوست گرامی سپاس از سوال خوبی که مطرح کردید. به سن خودتان اشاره نکردید. نیازی به گفتن گذشته نیست؛ تا زمانی که اثرات آن در حال حاضر شما وجود ندارد. اگر آسیب جسمانی‌ای دیدید، بهتر است این مساله را به طرف مقابل بگویید. اما اگر از گذشته شما پرسیدند و در حد رابطه عاطفی داشتید، نیازی نیست از جزییات آن چیزی بگویید؛ صرفاً اطمینان بدهیدکه به گذشته فکر نمی‌کنید و یا گذشته شما را درگیر نمی‌کند.

سلام خسته نباشید من دختری هستم که با پسری هستم و طبق رفتار وعمل پسر متوجه شدم بهم علاقه دارند ما باهم ۷ ماه باهم هستیم اما چون این پسر صاحب کارم هستند از خانواده هایی که این روابط قبول ندارند این پسر درباره گذشته من حرفایی شنیده که من با پسری دوست بودم باطرف پارک رفتم که نسبت بهم بی اعتماد دل سرد شده نظرش درباره من عوض شده که بهم ناراحته گفته ازدست کارهایی که از من و یک سری صحبت های من با سرکارگرمون و خنده هایی که توی محل کار بود دیده چطور بهش توضیح بدم که متوجه بهم دوباره مثل اوقات قبل این سردی و بی اعتمادی باشه خواهش میکنم راهنمایی کنید

سلام دوست گرامی دیدگاه او نسبت به دوستی و ازدواج این است که شما پیش از او با کسی نبوده باشید و نمی‌تواند اعتماد کند. اگر نخواهد اعتماد کند، شما به زور نمی‌توانید او را تغییر دهید. اما اگر به مرور زمان متوجه شد که شما ارتباط عمیقی با طرف قبلی نداشتید، به شما اعتماد خواهد کرد. پیش از رسمی شدن، حتما به مشاور پیش از ازدواج مراجعه کنید.

سلام ،همکلاسی دانشگاهم خواستگار من هست و تقریبا نامزدیم و مشکلم اینه که من قبلا با آقای همکلاسی مشترکمون که به ایشون علاقه داشتم متاسفانه چت های سکسی کردم. این دونفر رابطه خاصی با هم ندارن اما در صفحه مجازی همدیگه رو فالو دارن و شماره همدیگه رو دارن. من نمیدونم این موضوع رو بهش بگم یانه، می ترسم بعد ازدواج اون آقا چیزی به همسرم بگه و این خیلی بد بشه برام و اعتمادشو از دست بده. ضمنا نامزدم خیلی معتقده من آدم صادقی هستم و دختر نجیب و خوبی ام، الانم واقعا پشیمونم چیکار کنم ؟

سلام دوست گرامی ابتدا باید احتمال اینکه فرد قبلی با نامزد شما درباره گذشته‌تان حرف بزند را بررسی کنید. سپس اگر تا پایان درس‌تان و دیدن آن همکلاسی مدت زمان زیادی باقی نمانده است، بهتر است این موضوع را پیش خود نگاه دارید. البته دوراهی شما باید با بررسی همه جانبه به یک تصمیم درست و منطقی برسد. بنابراین نیاز به بررسی بیشتری وجود دارد، این بررسی را مشاور شما در رادیو عشق انجام خواهد داد.

سلام من الان حدود ۱۳ساله که ازدواج کردم و دوتا بچه دارم خانمم دوران دوستی از گذشتش بهم چیزایی گفت از رابطش با یک نفر که قبلاً دوسش داشته ولی بعداً بنا به دلایلی رابطشون بهم خورده ولی من نامزد که شدیم متوجه شدم که شماره ی دوست قبلیش روی تلفن خونشون افتاده و از خانمم پرسیدم که چرا زنگ زده که خانمم گفت خبر ندارم بعد من ذهنم درگیر این جریان بود که از فامیل خانمم پرس وجو کردم و متوجه شدم که یه سری مسائل رو به بنده نگفتن باز ازش پرسیدم که خانمم بازم گردن نگرفت من ازش خواستم حداقل کلی گویی بکنه که هروقت ازش می‌خوام یه جورایی از جواب دادن فرار می‌کنه و این قضیه چندین ساله برای من کابوس شده

سلام دوست گرامی حق دارید که نگران باشید اما راه‌حل مناسب برای شما مراجعه به زوج‌درمانگر است.

با سلام و احترام. من الان نامزد دارم. هر دو در گذشته تجربیاتی داشتیم. او صادقانه گذشته خود را تعریف کرد. و من پذیرفتم. اما اوایل من نتوانستم خود را ب خاطر گذشته ببخشم و بخش هایی رو نگفتم و با کلیات گذشتم. اصرار داشتند ک من حقیقت را نگفتم و متاسفانه انکار کردم. اصرار ایشان ادامه داشت تا وقتی ک بازگو کردم و بسیار برایشان سخت بود. و در موردی دیگر هم برای ناراحت نشدن ایشان حقیقتی جزئی را پنهان کردم با اینکه چیز مهمی نبود اما بعد پرسیدنشان ب دروغ گفتم ک حقیقتی نبوده و باز هم اصرار کردند و خودم گفتم بوده و حقیقت را گفتم. اما باز هم دلیلی بر بی اعتمادی شد. حال ایشون دیگ ب من اعتمادی ندارند و همیشه منو دروغگو میدونند. با اینکه همدیگر را دوست داریم اما حالمون خوب نمیشه چون با کوچکترین چیزی بازم ناراحتی و دعوا پیش میاد ک ب خاطر بی اعتمادیه با اینکه دیگ تکرار نشد هیچ وقت. من چطور میتونم اعتماد ایشون و ذهنیتی ک ازم دارنو درست کنم؟

سلام دوست گرامی به نظر می‌رسد نامزد شما در پذیرش اتفاقات گذشته و نپرداختن به آن دچار عدم پذیرش شده باشند. این پذیرش زمانی بوجود می‌آید که برای اعتماد به هم به دنبال مچ‌گیری هم نباشید و همدیگر را بدون قیدوشرط دوست داشته باشید. اما این روند به آسانی شکل نمی‌گیرد، بلکه باید دوطرف توانایی این را داشته باشند که به جای گله‌گذاری و بحث کردن خواسته‌های خود را به زبان بیاورند، بنابراین نامزد شما باید ابتدا پرونده مسائل پیش آمده را ببندد و در واقع از آن عبور کند تا دیگر سر هر مسأله بین‌تان دعوا و درگیری پیش نیاید. شما می‌توانید با دریافت مشاوره از رادیوعشق نحوه تعامل صحیح با نامزدتان را یاد بگیرید.

سلام من حدود یک سال خورده ای با یه پسر دوست بودم که خیلیم دوستش داشتم . اسرار به رابطه جنسی داشت منم بعد از یک سال دوستی قبول کردم و اولین و اخرین نفری بوده که باهاش رابطه جنسی داشتم .الان یه خواستگار دارم که هر دوتامون از هم خوشمون اومده این موضوع داره منو اذیت میکنه چون تقریبا هم فامیلیم و هم پدرشون همکار عموم و دوست پدرم هستن نمیدونم باید اصلا چطوری این مسلۀ رو عنوان کنم چون نمیدونم با این شرایط میتونه کنار بیاد یا نه ممنون میشم راهنماییم کنید واقعا نمیدونم باید چیکار کنم

سلام دوست گرامی گفتن داشتن رابطه جنسی در گذشته اگر شرایط زیر را برای شما بوجود آورده باشد، باید به طرف مقابل خود بگوئید: اسیب جسمانی به شما وارد شده باشد. شما دچار ترس از رابطه جنسی شده باشید. بیماری های مقاربتی مانند اچ پی وی و یا اچ آی وی باشد. اثرات این رابطه جنسی مانند از دست دادن بکارت برای شما بوجود آمده باشد. در غیر این صورت نیازی نیست به خواستگارتان چیزی بگویید.

راستش پرده بکارتمو از دست دادم ولی باز نمیدونم چطوری این موضوع رو عنوان کنم که یه موقع عابروم نره جلوی خانواده خودم و اون اگه اوکی نبود با این مشکل

سلام حدود دوسال است از همسرم جدا شده ام در این مدت خواستگارانی داشتم که بدلیل اینکه نمیدانستم چگونه موضوع ازدواج سابقم را مطرح کنم انها رد کردم اما حالا به شخصی اشنا شده ام علاوه بر اینکه همسایه ما هستند بسیار هم خانواده خوب و متنی نیز هستند با این وجود از ازدواج سابق من اطلاع ندارند من چگونه باید مضوع ازدواج و جدایی ام را با ایشان درمیان بگذارم

سلام دوست گرامی ازدواج حق شماست و نیازی نیست برای مطرح کردن اینکه قبلاً جدا شده‌اید، دچار تنش بشوید و یا از گفتن آن هراس داشته باشید. اما بخاطر داشته باشید انتخاب دوم شما بسیار مهم‌تر از انتخاب اول شماست، چراکه شما تجربه یک زندگی را داشته‌اید و باید سهم خود و همسرسابق‌تان را از اشتباهات گذشته پیدا کنید. شما می‌توانید اگر واسطه‌ای شما را به خواستگاران‌تان معرفی می‌کند، قبل از انجام خواستگاری موضوع ازدواج قبل خود را بگویید. اگر هم خودتان با شخص جدیدی آشنا می‌شوید، در جلسه اول خواستگاری رسمی این موضوع را بیان کنید. من قبلاً ازدواج کردم و جدا شدم. علت جدایی من….. بوده است. اگر خواستگارتان خواست که با همسرسابق شما صحبت کند، ایرادی ندارد و این اطمینان‌سازی را به او بدهید. اگر فرزند دارید، شیوه حضانت او را هم توضیح دهید. برای بررسی بیشتر نیز می‌توانید از رادیوعشق، وقت مشاوره تلفنی یا آنلاین دریافت کنید.

با سلام من پسری هستم که در 10 سالگی بهش تجاوز شد و الان ۲۲ سالمه که حدودا ۱ سالی میشه باعشقم نامزدم زیاد هم تا بهم رسیدنمون نمونده اما این حقیقت که به من دو بار تجاوز شده داره منو میکشه نمیدونم چطور بهش بگم من نمیخام که زندگیشو با این راز نحث خراب کنم نمیدونم بهش بگم یا نه از اینکه ولم کنه ترس ندارم چون بهش حق میدم حالا نمیدونم بهش بگم یا نه یا اصلا نیاز هست که بدونه خواهشا جواب بدین به خدا حتی چند بار فکر خود کوشی زد سرم اما ترس از اون دنیا دارم میدونم اگه خود کشی کنم عذاب بدی در انتظارمه خواهشا پاسخ منو بدید دارم دیوونه میشم ممنون

سلام دوست گرامی برای این اتفاق تلخ که در گذشته اتفاق افتاده است، بسیار متاسفیم. درباره گفتن اطلاعات درباره گذشته نظرات متفاوتی وجود دارد. اگر این گذشته روی زندگی حال و آینده شما اثر منفی‌ای گذاشته است و هنوز اثرات آن مشهود است(مثلاً فرد متجاوز از نزدیکان شما بوده و همچنان با دیدن او حالتان بد می‌شود و یا باعث کم شدن میل جنسی و یا ترس جنسی در شما شده)، بهتر است به صورت فردی و با مراجعه به روانشناس بالینی، مشکلات خود را حل کنید. اما لزومی ندارد ایشان درباره گذشته شما چیزی بدانند. وقتی شما مسائل گذشته را با خود حل می‌کنید، دیگر این مساله آنقدر پررنگ نیست که برای شما نگرانی بزرگی ایجاد کند. برای بررسی بیشتر و دریافت راهنمایی کامل‌تر حتما از مشاوران رادیوعشق، وقت مشاوره آنلاین یا تلفنی دریافت کنید.

سلام وقتتون بخیر. من وقتی ۱۵ سال داشتم از سر نادانی و بچگیو سادگی برای اول و اخر وارد رابطه ای عاطفی با فردی ۲۷ شدم ک مثل تمام ارتباط ها به بهانه ی ازدواج و تشکیل زندگی پیش امدوباهم یه سری عکس داشتیم(در محیط بیرون)و بدلایلی من نتوانستم دیگر ارتباط را ادامه بدهم و به اون رابطه خاتمه دادم اما او با تهدید کردن و حرف های ناشایست تمام روح و روان من را بهم ریخت و ترس را این همه سال در جانم انداخت (الان ۲۰سالمه)که اگر من زمانی ازدواج کنم عکس هارا شیر خواهد کردبرای فردی ک در اینده با او ازدواج کنم یا برای پدرم میفرستد از این تهدید ها مطمئنا خیلی خیلی زیاد اتفاق می افتد اما من از تهدید های یک فرد ک ۱۷ ۱۸ سالش نیست میترسم واقعا یعنی هر زمان ک خواستگاری برای من پیش می آید من ترس این را دارم که ایشان از روابط گذشته سوال کنند یا خود ب تحقیق و جستجو بپردازدو آیا روا است من اینهارا تعریف کنم یا اینکه میترسم هر موقع ازدواج کنم زمانی سرو کله ی این بیشرف پیدا بشود و عکس هارا برای شوهرم بلفرض بفرستد(صرفابرای انتقام یا هر کوفت و زهرمار دیگه ای) ؟؟ خیلی ممنون میشم پاسخ بدید

سلام دوست گرامی از موقعیتی که در آن هستید متاسفیم. اما بهتر است قانونی با این مساله روبرو شوید و یکی از اعضای مورد اعتماد خانواده را در جریان بگذارید. علت تمام شدن رابطه تان را اشاره نکردید و اینکه بعد از 5 سال چرا هنوز ایشان از شما خبر دارند؟

راستش را بخواهید دلیل تمام شدن رابطه این بود که من دیگر احساس میکردم که هیچ علاقه ای به ندارم و هر بار که از من میخواست بروم سرقرار تمام وفت باخودم کلنجار میرفتم و دوست نداشتم و من ان زمان سه سال تا کنکورم مانده بود و من برای خودم کلی ارزو و دویا و هدف داشتم و او به من میگفت که هر جا من بدم میری دانشگا تا من اجازه ندم هیچ کاری نمیکنی کنکورم قبول نشدی ازدواج میکنیم و خلاصه استقلال فکری انگار از من گرفته شده بود و من اینو نمیتونستم تحمل کنم کسی برای من و ایندم بخواد تصمیم بگیره و تعیبن تکلیف کنه.و اینکه من از آن زمان نه دیگر اورا دیدم و ن حتی خبری هم ازس دارم ترس من از الانه ک اگه ازدواج کنم سروکلش پبدا بشه و بخواد انتقام بگیره اون حتی تهدید ب تجاوز هم کرده بود اون زمان من واقعا الان چند ساله از عذاب وجدان ترس حس گناه و خیلی چیرای دیگه رنج میبرم

سلام، من یه ازدواج ناموفق داشتم که بعد از ۵ سال منجر به جدایی شد. الان با یه دختر آشنا شدم که خیلی بهش علاقه دارم و تقریبا تونستم توجهش رو جلب کنم ولی هنوز هیچ ابراز علاقه‌ای نکرده اما داره ادامه میده، من چه زمانی باید در مورد ازدواج قبلیم با ایشون صحبت کنم؟ البته قبلا در خصوص یه مشکل بزرگ توی زندگیم بصورت کلی صحبت کردم ولی نگفتم چی بوده. ممنون میشم راهنمایی کنید

سلام دوست گرامی ازدواج برای بار دوم باید دقیق تر از قبل انتخاب شود. ابتدا ویژگی هایی که باعث شده به سمت ایشان گرایش پیدا کنید را بررسی کنید. سپس زمانی که خواستید برای علاقمندی خود اقدام جدی و هدفمند داشته باشید، به ایشان بگویید که ازدواج ناموفق داشته اید. نکته مهم این است که چه مدت زمانی از طلاق شما می گذرد و علت طلاق تان چه بوده است. اگر مشکل خاصی در زندگی شما وجود داشته که منجر به طلاق شده، باید ابتدا آن را برطرف کنید. می توانید از مشاوران رادیو عشق وقت مشاوره تلفنی یا آنلاین دریافت کنید.

یه سوال داشتم من حدود ۷ ماه نامزد کردم تا حدودی نامزدم از رابطه ها و جریان های گذشتم خبر داره اما خب یه سری چیزا هستن که بهش نگفتم و منو خیلی اذیت میکنه هم بخواطر گناهای اون کارم عذاب وجدان دارم و هم بتواطر اینکه به نامزدم چیزی نگفتم راجبه اینا به نظر شما این درست همچیو به نامزدم بگم؟ البته اگر بگم شاید خیلی خیلی ناراحت بشه و باعث یه سری جدایی ها بشه

سلام دوست عزیز گذشته هرکس به خودش ارتباط داره و لازم نیست درباره ریز اتفاقات گذشته به نامزدتون توضیح بدین. اگر رابطه جدی داشتین که ممکنه نامزدتون از فرد دیگه‌ای دربارش بشنوه بهتره خودتون بهش بگین، اما فقط و فقط در حد کلیات. به‌هیچ‌وجه نباید از جزئیات روابط قبلی‌تون با ایشون صحبت کنید چون ایجاد حساسیت می‌کنه.

سلام یه سوال داشتم همسر بنده خیلی علاقه مند هست که در ارتباط با ازدواج قبلیم همه چیزو بدونه و حتی میخواد عکس های دونفره , سلفی ها و فیلم عروسیمون رو ببینه من اصلا دلیل اینکارشو نمیفهمم , مخصوصا اینکه میگه از دیدنشون اصلا ناراحت نمیشم و چون یه رابطه ی قبلی داشتی توی چشمم بزرگتر هم میشی ممنون میشم دلیل اینکارشو بهم بگید و راهنماییم کنید

سلام این درخواست‌ها به دلیل کنجکاوی و حساسیت ایشون در این باره هست هرچند خودشون در کلام میگن ناراحت نمیشن. اما باید بدوید به هیچ وجه دلیلی نداره ایشون در جریان جزئیات زندگی قبلی شما قرار بگیرن چون در بلند مدت تاثیرات منفی روی زندگی و رابطه شما داره. ضمن اینکه درست نیست شما فیلم و عکس‌های همسر قبلی‌تون رو داشته باشید و نگه داشتن این‌ها میتونه به این حساسیت‌ها دامن بزنه.

سلام. چند سال پیش به مدت کوتاه با کسی دوست و رابطه داشتم، چند ماه پیش با شخصی آشنا شدم که دوست اون آقای در زمان قدیم هستند، در مورد رابطه قبلی من با دوستشون پرسیدند من یکمدت انکار کردم ولی بعدا دست و پا شکسته تعریف کردم، اما چون قصد ازدواج با من داره میخواد که تمام و کامل تعریف کنم و به این موضوع حساس هست، لطفا راهنماییم کنید

سلام باید بدونید تعریف دقیق و با جزئیات روابط قبلی،‌ خصوصا وقتی طرف مقابل شما فرد قبلی رو میشناسه، میتونه در آینده به رابطه‌تون لطمه بزنه و باعث حساسیت بشه. بنابراین به‌هیچ‌وجه لازم نیست با جزئیات درباره روابط قبلی‌تون صحبت کنید(علتش رو هم به طرف مقابل بگین). فقط کلیاتی مثل اینکه چطور آشنا شدین، چه مدت در رابطه بودین و چرا رابطه‌تون قطع شد رو با ایشون در میون بذارین

امکانش هست سال من از سایت حذف شد؟

سلام وقتتون بخیر من گذشته خیلی خوبی نداشتم از خیلی لحاظ ها ولی الان حدود یه ماهه با یه پسر اشنا شدم قراره ازدواج کنیم شدیدا عاشقش شدم و نمیخوام از دستش بدم به هیچ قیمتی اما میدونم اگه کوچکترین چیزه راجب گذشتک بدونه کلا به جدایی ختم میشه عذاب وجدانم داره نابودم میکنه نمیدونم چیکار کنم توروخدا راهنماییم کنید

سلام وقتی صحبت از رابطه جدی و ازدواج هست شما نمی‌تونید موضوعات جدی رو از طرف مقابل‌تون مخفی کنید. اما اینکه چه زمانی و چطور مطرح کنید در نتیجه خیلی تاثیر داره. بهتره با سیستم مشاوره تلفنی صحبت کنید تا بتونید مشکلات گذشته‌تون رو دقیقا بیان کنید و یاد بگیرید چطور باید درباره‌اش صحبت کنید.

سلام،به مدت هشت ماه با دختری آشنا شدم و با ایشون ارتباط دارم دختر خیلی خوبیه و بهش اعتماد دارم بعد مدتی راجب گذشتش ازش پرسیدم و بهم گفت،گفت در سن 17 تا 19 سالگی با پسری ارتباط داشته و هیچگونه ارتباط جنسی نداشته فقط در حد بوسه و بغل و…ایشون کوچک ترین جزییات رابطشو برای من تعریف کرد حتی جاهایی که باهم رفتن و من به خاطر علاقه ای ک بهش دارم تحمل این چیزارو نداشتم البته خیلی بهش اعتماد دارم و الان خیلی حالم بده دوست نداشتم قبل من با کسی بوده باشه و خاطره بسازه وسواس فکری شدم نمیدونم چکار کنم من حتی با پسری ک باهاش بوده هم صحبت کردم و گفت دختر پاکیه ولی در کل دوست نداشتم غیر من کسی تو زندگیش باشه نمیدونم چرا حالم خرابه و همش ذهنم درگیر جزییات گذشتشه در ضمن خودم قبل ایشون با کسی هیچ رابطه ای نداشتم

سلام متاسفانه این اشتباه بزرگیه که افراد درباره جزئیات روابط قبلیشون با هم حرف بزنن یا انتظار داشته باشن جزئیات رابطه طرف مقابل‌شون رو بدونن چون دقیقا همین‌طور که گفتین میتونه باعث وسواس فکری در این باره بشه. با این همه باید بدونید اگر در حال حاضر رابطه قبلی برای طرف مقابل‌تون کاملا تموم شده باشه، هرچقدر هم در آن زمان عمیق بوده، الان به هیچ وجه تاثیری در رابطه شما نخواهد داشت. اینکه شما نخواهید طرف مقابلتون قبل از شما رابطه‌ای داشته باشه چون خودتون نداشتید درخواست منطقی نیست (البته می‌فهمم که برای شما مهمه و لازمه درباره اش با مشاور صحبت کنید). نمیشه انتظار داشت همه با اولین کسی که باهاش وارد رابطه میشن ازدواج کنن و طبیعیه که در طول زندگیشون چند رابطه رو تجربه کنن تا فرد مناسبشون رو پیدا کنن.

سلام ،خواستگاری داشتم که انگشتر نشون آوردن و آزمایش هم دادیم ولی من بهم زدم چون اصلا دوستش نداشتم،و فقط به اصرار خانواده تا اون مرحله پیش رفتم -ولی متاسفانه همه ی فامیل و همسایه ها فهمیدن و بهم تبریک گفتن ،میخواستم ببینم چجوری این موضوع رو با خواستگار الانم مطرح کنم، که خیلی هم دوستش دارم،همش میترسم

سلام دوست گرامی صحبت صادقانه و بیان این موضوع که به اصرار و درخواست خانواده با خواستگارتان در ارتباط بودید بهترین رفتار هست.بهرحال با توجه به اطلاع اطرافیان از این جریان،باید قبل از اینکه تو سط شخص دیگری در جریان قرار بگیرند با ایشان صحبت کنید

من ۲۵ سالمه و با همکارم ۲ ساله دوست هستیم و خانواده ها درجریانن.من یه بار ازدواج کردم و طلاق گرفتم و این موضوع رو همکارم از روز اول رابطمون میدونستن اما به گفتن به صلاحمونه که خانوادش نفهمن. الان پدرمن اصرار داره که خانوادش باید درجریان باشن من واقعا نمیدونم باید به خانوادش بگه که من یه ازدواج قبلی داشتم یانه.ممنون

سلام دوست گرامی بهرحال گذشته شما که میتواند در رابطه اینده شما تاثیر گذار باشد باید مطرح شود.اما نحوه بیان و اعلام این موضوع هم مهم هست.با خواستگارتان همفکری کنید و بهترین نحوه بیان این موضوع را پیدا کنید

با سلام و وقت به خیر من در سن 24سالگی ازدواجی داشتم که منجر به رابطه جنسی نشد و هیچ کدوم درگیر احساسا نشدیم و نهایتا به خاطر مشکلات روحی روانی آقا ختم به جدایی شد مدت کوتاهی هم بود کلا نهایت یک سال و نیم که بیشتر به خاطر اختلافات از هم دور و درگیر مشاور و اینا بودیم.الان با یک نفر آشنا شدم به منظور ازدواج حدود یک ماهه و یک بار هم بیرون رفتیم و بیشر تلفنی و یا محل کار همدیگه را از دور دیدیم من خیلی دوسش دارم در واقع اولین عشق منه و میخوام باهاش ازدواج کنم(ازدواج سابق من یک ازدواج سنتی و سریع بود بدون اینکه همدیگه را بشناسیم و به هم علاقه مند بشیم خانواده ها این کار را کردن و من از مشکلات روحی روانی آقا هم نتوستم قبلش متوجه بشم). آیا در مورد گذشته ام باید با ایشان صحبت کنم؟

سلام در بیان گذشته افراد همیشه این موضوع باید مد نظر باشد که چقدرر نگفتن این موضوع برای من دردساز هست در صورت متوجه شدن طرف مقابل؟ در یک رابطه سالم باید میزان پنهانکاری ها بسیار کم باشد و اگر اتفاق و یا مسئله روی زندگی مشترک شما تاثیر می‌گذارد، او حق دارد تا بداند. اگر شما در گذشته یک رابطه عاطفی یک طرفه را تجربه کرده اید، نیازی به اطلاع به همسرتان ندارد اما این که یک ازدواج سنتی بهم خورده داشته اید، موضوعی است که او باید بداند. برای اینکه بتوانید راحتتر این مسئه رو بیان کنید می توانید به مشاور مراجعه کنید هم چنین در سایت رادیو عشق مقاله گفتن گذشته خود به همسر یا خواستگار: ازدواج یا رابطه قبلی را بگوییم؟ را حتما مطالعه کنید

آدرس: تهران، پونک، نبش بلوار پونک، پلاک 2، طبقه سوم، واحد 6

تلفن پشتیبانی:02146015870

رزرو نوبت مشاوره

انجمن روانشناسی آمریکا

سازمان نظام روانشناسی و مشاوره ایران

سازمان بهزیستی ایران

انجمن روانشناسی ایران

 

اینکه فردی ازدواج کرده و بنا به دلایلی جدا شده باید در برخورد اول و دوم عنوان شود و فرد بگوید بنا به چه دلایلی جدا شده است. پنهان‌کاری در این مورد به هیچ‌وجه صحیح نیست. موضوعی مانند جدایی قبلی، اگر از همان اول آشنایی مطرح شود، اگرچه ممکن است کشمکش به وجود بیاورد اما فرد مقابل در این مرحله راحت‌تر موضوع را قبول می‌کند.

چطور نامزدی قبلیم رو بگم

وقتی دو طرف با هم آشنا می‌شوند یکسری سلسله مراتبی را پشت سر می‌گذارند و وارد دوره نامزدی می‌شوند اما قبل از دوره نامزدی، این گونه مسائل باید بین دو طرف مطرح و حل شود.

اینکه این موضوع بعد از نامزدی مطرح شود که یکی از طرفین قبلا تجربه یک زندگی و ازدواج را داشته برای فرد مقابل شوک‌آور است.

همان قدر که در ابتدای آشنایی اینکه فرد دارای چه شغلی است، چه تحصیلاتی دارد و سوالاتی از این قبیل مطرح می‌شود، اینکه فرد قبلا ازدواج کرده یا نه هم مهم است و باید گفته شود.

 

فردی که تجربه زندگی مشترک ناموفق داشته، باید با طرف مقابل صحبت و دلایل خودش را برای این جدایی بیان کند؛ مثلا بگوید که آن فرد اعتیاد داشته است.

این احتمال وجود دارد که حقایق گذشته از زبان کس دیگری شنیده شود و همین مساله باعث می‌شود علاقه هم از بین برود و کمرنگ ‌شود.

با گفتن این دلایل، طرف مقابل از اعتقادات و سلیقه‌هایی که در شریک زندگی قبلی فرد وجود داشته و باعث آزار او بوده آگاه می‌شود و می‌تواند درباره آینده ارتباطشان آگاهانه تصمیم بگیرد.وقتی کسی از ازدواج قبلی طرف مقابلش باخبر می‌شود، یا قبول می‌کند یا نه اما به هر حال دلایل طرف مقابل را می‌شنود. اگر هم با وجود این شرایط فرد تصمیم به ترک کردن طرف مقابل بگیرد، این اتفاق باید در همان ابتدای رابطه صورت بگیرد.

باید اجازه داد بعد از مطرح کردن دلایل جدایی، در همان برخورد اول و دوم در مورد فرد جداشده تحقیق صورت بگیرد. با گفتن حقیقت اعتماد بین دو طرف شکل می‌گیرد. به این ترتیب بعد از مدتی یکی از طرفین نمی‌گوید که چرا از روز اول با من رو راست نبودی.

قبل از دوره نامزدی، این گونه مسائل باید بین دو طرف مطرح و حل شود. اینکه این موضوع بعد از نامزدی مطرح شود که یکی از طرفین قبلا تجربه یک زندگی و ازدواج را داشته برای فرد مقابل شوک‌آور است.

نگفتن این موضوع و نبود اعتماد باعث شروع حساسیت می‌شود، فرد شکاک می‌شود و شروع به بررسی زندگی گذشته طرف مقابل می‌کند تا خودش حقایق را پیدا کند. این احتمال وجود دارد که حقایق گذشته از زبان کس دیگری شنیده شود و همین مساله باعث می‌شود علاقه هم از بین برود و کمرنگ ‌شود.احترام، اعتماد، تعهد و صمیمیت، چهار پایه یک زندگی موفق هستند. ممکن است تمام این ماجراها با گفتن دروغ‌های مصلحتی شروع شده باشد و یا با نگفتن بخشی از حقیقت؛ یادمان باشد که دروغ گفتن یک بحث است و نگفتن قسمتی از حقیقت بحث دیگری، صداقت و راستی باور و اعتماد را بین دو طرف بیشتر می‌کند و همراه با آن مهر و علاقه‌ نیز بیشتر می‌شود.

 

برگرفته از همشهری تندرستی

 

 

تبیان، دستیار هوشمند زندگی

پل های ارتباطی

بلوار کشاورز،خیابان نادری،نبش حجت دوست،پلاک 12

public@tebyan.com

02181200000

دسترسی سریع

محصولات و خدمات

اشتراک در خبرنامه

کلیه حقوق این سایت مربوط به موسسه فرهنگی و اطلاع رسانی تبیان می‌باشد.

سلااااااااااااااااااام…

خعلی چاکریم اوستا:Hedye: :Gol:

هییییییییییی زندگی… داغم به دلت بمونه که اینقد اذیتم نکنی/:

چطور نامزدی قبلیم رو بگم

من می خواستم بدونم اگه یه دختری از عقد برگشته باشه(در زندگی اولش در دوران عقد طلاق گرفته باشن)

حالا باید به خواستگار جدید با چه کیفیتی این موضوع رو انتقال بده: مثلا همون اول که کسی زنگ می زنه گفته بشه… کی گفته بشه…

مدتی که تو عقد بوده رو چجوری باید بگیم که خواستگار پس نیوفته

علت طلاق رو تا چه حد بازش کنیم…

کلا فرض کنید خدای ناکرده زبونم لال روم به دیفال….زبونم لال فرض کنید که این اتفاق واسه دخترتون افتاده و حالا یه خواستگار میاد… شرایط رو شبیه سازی کنید و با خواستگار فرضی صحبت کنید تا هم متوجه برخورد صحیح بشم و هم ایده بگیرم:Gol:

چون نمی دونستم چه اطلاعاتی لازم هست بدونید و نمی خواستم خیلی مفصل در تاپیک عمومی توضیح بدم … اگه اطلاعاتی نیاز هست که بدونید، در خدمتم

دستتون برسه به ضریح حضرت اباالفضل:Gol:

سلام

شرایط یکسان نیست و نمی شود همه جا یک شیوه خاص را پیش گرفت؛ چون اگر بگوییم همان اول گفته شود، خب در این صورت خطر فرار خواستگار وجود دارد:ok:. اگر هم بگوییم چیزی نگوبد، خطر شاکی شدن خواستگار وجود دارد و ممکن است بگوید چرا این مسئله را مخفی کردی و … .

لذا باید شرایط را در نظر گرفت و مطابق همان عمل کرد. در بعضی شرایط ممکن است خواستگار روی اینکه طرف مطلقه باشد یا نباشد، خیلی حساس باشد و اصلا کاری هم نداشته باشد که علت طلاق چه بوده. همینکه بدانند طرف طلاق گرفته از ازدواج با او منصرف شده و عقب نشینی می کند. نسبت به چنین افرادی همان اول باید موضع را مشخص کرد و مسئله را بیان کرد تا اگر خواست اقدامی هم بکند، ندانسته اقدام نکند. معمولا چنین افرادی همان ابتدا، یا در مورد این مسئله از دختر و خانواده اش سوال می کنند و یا اینکه از اطرافیان تحقیق می کنند. لذا اگر سوال کردند باید قضیه را گفت.

اما اگر طرف چیزی در این باره سوال نکرد و از صحبت های اولیه اش هم اینطور بداشت نشد که مطلقه نبودن برای او خیلی مهم است، بهترین زمان برای طرح این مسئله، زمانی است که خواستگار تا حدودی دختر را شناخته باشد و با نقاط مثبت او آشنا شده باشد. این آشنایی ممکن است ذر یکی دو جلسه خواستگاری حاصل شود و ممکن هم هست حتی قبل از خواستگاری، خواستگار بتواند به نقاط مثبت دختر پی ببرد. در این شرایط احتمال منطقی برخورد کردن طرف با ازدواج ناموفق گذشته این دختر و در نتیجه خودداری کردن از عقب نشینی بی دلیل او بیشتر است؛ چون اگر همان ابتدا گفته شود، به دلیل اینکه نقاط مثبت این دختر را نمی داند، ممکن است خیلی راحت عقب نشینی کند و به خود فرصت شناخت را هم ندهد؛ اما وقتی او را شناخت، آن موقع تصمیمی که می گیرد عاقلانه است و متعصبانه نیست.

البته این احتمال هم وجود دارد که بعد از گفتن مسئله طرف شاکی شود و بگوید چرا همان اول نگفتی؟ در پاسخ دختر می تواند بگوید که من قصد گفتن این مسئله را داشتم و به دنبال فرصت می گشتم. حالا که این را می دانید می توانید تصمیم بگیرید و اجباری در کار نیست.

این نکته را هم باید عرض کنم که به هر حال چنین روشی یعنی به تاخیر انداختن گفتن سابقه طلاق ریسک دارد و ممکن است بعضا با برخورد های نامناسبی از جانب طرف مواجه شوید. حتی در صورتی که این مسئله تکرار شود ممکن است اثرات نامناسبی روی دختر مثل سرخوردگی و … داشته باشد. لذا باید از این روش به خصوص شناخت در جلسات خواستگاری خیلی به ندرت و صرفا در جایی که احتمال بدهیم طرف می پذیرد استفاده کنیم؛ نه همه جا و برای حل مشکل ازدواج باید از راهکارهای دیگر که در ادامه ذکر می کنم مدد جست.

جریان ازدواج ناموفق گذشته را چطور بگوییم؟خیلی راحت. نیاز نیست که طرف خودش را به در و دیوار بکوبد. بعد از اینکه آشنایی اولیه حاصل شد، دختر می گوید مسئله دیگری هم هست که شما باید بدانید و آن اینکه من قبلا یک ازدواج ناموفق داشته ام که البته به عروسی منجر نشد و در همان دوران عقد تمام شد. مدت زمان عقد و … هم بعد از گفتن اصل مسئله از سوالات خواستگار خواهد بود که دختر خانم پاسخ می دهد.
اگر طرف از علت طلاق سوال کرد، در صورتی که علت از جانب پسر بوده باشد که خب گفتن آن نه تنها به ضرر دختر نیست ؛بلکه به نفعش هم هست. اما اگر علت طلاق از جانب دختر باشد، باید مسئله به طور خاص بررسی شود. گاهی لازم است که واقعیت همانطوری که بوده گفته شود و گاهی هم ضرورتی برای گفتن تمام جزئیات نیست.چند نکته در رابطه با ازدواج دختران مطلقه: (برای پسران طلاق گرفته هم کاربرد دارد)1- در شرایط فعلی این یک واقعیت است که ازدواج ناموفق در گذشته، شرایط ازدواج جدید را سخت می کند. لذا طبیعی است که چنین فردی نباید خود را با کسی که چنین سابقه ای ندارد مقایسه کند و انتظاراتی هم‌سطح او داشته باشد؛ چون با این کار اصل ازدواجش هم زیر سوال می رود و ممکن است نتواند ازدواج کند. لذا باید کمی توقع خود را پایین آورده و بیشتر تکیه او در انتخاب همسر روی ملاک های اصلی و غیر قابل چشم پوشی مثل تناسب اعتقادی و … باشد و تا حد امکان از ملاک های فرعی مثل تناسب تحصیلی و مالی و منطقه ای و سابقه طلاق نداشتن و … چشم پوشی کند.

2- بهترین گزینه ها در این شرایط افرادی هستند که به نحوی با خانواده این دختر آشنا هستند؛ چون چنین افرادی تا حدودی در جریان مسئله قرار دارند و به همین خاطر وقتی برای خواستگاری اقدام می کنند، به این معناست که با ازدواج ناموفق گذشته او کنار آمده اند و … . لذا نباید بدون دلیل چنین مورد هایی را رد کنند.

3- هر چه این فرد بتواند نقاط مثبت خود را تقویت کند، به همان اندازه احتمال ازدواج خود با فرد ایده آلش را تقویت کرده است و باعث می شود ازدواج ناموفق گذشته اش در نگاه خواستگار کمررنگ جلوه کند. لذا ارتقای سطح فکری، اعتقادی، اخلاقی، رفتاری، اجتماعی، تحصیلی و … می تواند به او کمک کند.

4- هر چه فرد و خانواده اش شناخته شده تر باشند، به همان میزان احتمال ازدواج او بیشتر خواهد بود و به عبارتی دایره انتخابش وسیع می شود. لذا حضور پررنگ و فعال او و خانواده اش در هیئت ها و انجن ها و گروه ها و … نقش مهمی در فراهم شدن شرایط ازدواجش دارد و نباید از آن غفلت کند.

5- استفاده از واسطه های ازدواج هم مزیت هایی شبیه خواستگار آشنا دارد؛ چون او هم قبل از اقدام برای خواستگاری شرایط این دختر را می داند و با پذیرش این مسئله اقدام می کند.

6- گاهی اوقات دختران مطلقه یا حتی خانواده شان فکر می کنند پنهان کرده ازدواج ناموفق دخترشان به ازدواج مجددش بیشتر کمک می کند، در حالی که اینگونه نیست؛ چون با این کار خواستگارانی که چنین شرایطی را می پذیرند از دست می روند؛ چون پیش خود فکر می کنند این دختر او را قبول نخواهد کرد. مثلا پسری که مثل این دختر سابقه ازدواج ناموفق داشته، اگر بداند این دختر هم مثل خودش است، احتمال اینکه برای خواستگاری اقدام کند خیلی بیشتر است. بعلاوه اینکه دیگر نیاز نیست دردسر گفتن سابقه طلاق را در خواستگاری به جان بخرید. البته لزومی به جار زدن و اعلام عمومی هم نیست؛ بلکه منظور پنهان نکردن مسئله در جاهایی است که احتمال وجود خواستگارانی از این دست هست. در شرایطی هم ممکن است دانستن این مسئله موجب مشکلات و احیانا مزاحمت هایی برای این خانم شود که در این شرایط پنهان کردنش بهتر خواهد بود. البته اگر راهکاری وجود داشته باشد که بتوان مانع مشکلات شد؛ مثل اینکه خانم مطلقه ای در محل کارش مطلقه بودن خود را پنهان نمی کند؛ اما برای جلوگیری از مزاحمت ها، با مردها خیلی محکم و قاطع برخورد می کند، در این صورت پنهان نکردنش بیشتر به مصلحت است؛ چون شرایط ازدواج را بیشتر فراهم می کند.
پیروز و سربلند

[=”Microsoft Sans Serif”][=”Indigo”] امین;754752 نوشت: سلام

سلام استاد

ممنون از پاسخ خوب و کاملتون

فقط در این مورد برای من سوال ایجاد شد!

از کجا باید بدونیم که خواستگار جز کدوم دسته از این افراد هست؟

تقریبا اکثر خواستگارا همون اول با شنیدن این مسئله جا می خورن…

یکی هم که خانوادش خیلی رغبت داشتن…. جلسه اول چیزی نگفتیم و وقتی دوباره زنگ زدن با پسرشون بیرون قرار گذاشتم تا راجع به این مسئله باهاش صحبت کنم(البته من داداش هستم!).. تا متوجه این مسئله شد، شاکی شد که چرا همون اول بهشون نگفتیم….

چطور نامزدی قبلیم رو بگم

حالا می خواستم بدونم خواستگاری که زنگ می زنه و هیچ شنختی بهش نداریم و تنها اطلاعاتی که در تماس اول رد و بدل میشه، شغل و چند تا بچه دارین و از این حرفاست، تو این وضعیت تکلیف چیه؟؟

از اون موضوع اول که بگذریم… این مسئله رو چجوری به دخترمون گوشزد کنیم….

[SPOILER]بزرگترین علت شکستس به همین دلایل بود… با توجه به شرایط شغلی پدرم، خواستگارای خوبی نداشت و وقتی دیدیم اون شخص از نظر اعتقادی خوب هست… سعی کردیم خواهرمو راضی کنیم که با این ازدواج کن، بعدا علاقه ایجاد می شه…(از یک طرف ظاهر پسرو نپسندیده بود… از طرف دیگه پسر روستایی بود و به لحاظ فرهنگی خیلی ضعیف عمل کرد) یه سری مسائل و بچه بودن طرفش باعث شد نه تنها بهش علاقه مند نشه، بلکه ازش متنفر شد..(یه چیز دیگه هم که بود.. ما خیلی از اعتقادات پسره تعریف کردیم ولی اونقدر که فکر می کردیم،آدم حسابی نبود، این ناهماهنگی ظاهر و باطنش هم خیلی در ایجاد نفرت تاثیر داشت)…[/SPOILER]

حالا اینا رو که خدمتتون عرض کردم… الان تنها احساسش اینه که مظلوم واقع شده…

با این اوصاف چیکار کنم که بتونه از بعضی چیزا کوتاه بیاد و داقع بین تر باشه..

در واقع این نکته شماره یک رو چجوری بهش بگم… وقتی از این صحبتا می شه، حالش خراب نی شه و می زنه زیر گریه…

[SPOILER]یه خواستگار نسبتا خوب داشت که اینجوری روش عیب گذاشت… گفت این بلد نیست حرف بزنه.. هنوز بچس…[/SPOILER][/]

با سلام و با اجازه کارشناسان محترم و پرسشگر عزیز

یكی از نکات بسیار مهم در جلسات خواستگاری این است که فرد تا چه حد می تواند اسرار زندگی خود را به فرد مقابل بیان نماید؟ آیا اگر خطا و اشتباهی یا مسئله ای در زندگی اش رخ داده است، اجازه دارد آن را با نامزدش مطرح کند یا نه؟ مبادا بیان این اسرار دست مایه ای برای سركوب وی توسط همسرش در زندگی زناشویی آینده گردد؟
اسرار زندگی را می توان مانند مباحث امنیتی اطلاعات به چهار طبقه ( بکلی سری، سری، خیلی محرمانه و محرمانه ) تقسیم نمود. در زندگی نیز برای مسائل خود طبقه بندی داشته باشید.1 – در جلسات اول خواستگاری می توانید مسائلی را مطرح کنید که دیگران اطلاع و آگاهی دارند ولی خواستگار شما از آن بی اطلاع است. مثلاً در محل و فامیل همه می دانند شما با یک ازدواج غیر موفق روبرو بوده اید بهتر است این نکته را قبل از قرار خواستگاری به اطلاع فرد مورد نظر برسانید که اگر با شنیدن این موضوع نظرش تغییر می کند قبل از جلسات خواستگاری و ایجاد زحمات و مشکلات متوجه شود.

2 – گاهی ازدواج تا مراحلی پیش رفته است و بعد به دلایلی انجام نشده و در شناسنامه هم ثبت نشده و عروسی هم انجام نگرفته است در این شرایط لازم نیست قبل از خواستگاری اطلاع دهید ولی در آخر جلسه اول خواستگاری باید برای فرد تشریح کنید. برخی از اسرار را که جز خانواده شما کسی از آن اطلاع ندارد نباید در جلسات اول بیان کنید. شما می توانید در مراحل بعد و به میزان اعتمادی که به فرد مقابل پیدا کرده اید، او را از این اسرار مطلع سازید.3 – هرگز نباید از اشتباهات و لغزش هایی که در دوران مجردی انجام داده اید و کسی هم از آن باخبر نیست و شما نیز توبه کرده اید و یقیناً بعد از ازدواج هم همسرتان متوجه آن نخواهد شد، سخنی به میان بیاورید. زیرا گناهان وخطاها امری ما بین ما و خدای ماست، و هیچ کس اجازه ندارد آبروی خود را جلوی دیگران ببرد. علاوه بر این هرگز از فرد مقابل نخواهید كه به اینگونه مسائل اشاره کند.
ولی اگر مسئله ای قبل از ازدواج برای شما پیش آمده و شما مرتکب جرم وخطایی شده اید و امکان بر ملاشدن آن را پس از ازدواج وجود دارد، باید حتماً به نحوی آن را برای فرد مقابل بیان کنید.4 – گفتن تمام جزئیات ( عصبانیت های موردی، بی نظمی های موردی، ضعف در مهارتهای زندگی و… ) لازم نیست زیرا مفسده دارد و باعث نگرانی و ایجاد تردید می شود و زمینه وسوسه های شیطانی را فراهم می آورد و ممکن است فرد مقابل اینگونه برداشت کند که مشکل بسیار بزرگ بوده و فقط قسمتی از آن گفته شده است. به همین ترتیب گفتن جزئیات و مسائلی که به زندگی مشترک مربوط نمی شود لازم نیست، پرسیدن از آنها نیز لزومی ندارد بنابراین پرسش درباره اینکه چه گناهی مرتکب شده‌ای؟، آیا دوست پسر یا دختر داشته‌ای؟، چند تا خواستگار برایت آمده است؟، به خواستگاری چند نفر رفته‌اید؟ و… لازم نیست و گاهی توهین و بی‌حرمتی به شمار می ‌رود و پیامدهای منفی بسیاری دارد.

5 – از گفتن عیبی که خواستگاریتان را به هم می ‌زند، ابا نداشته باشید، چون در غیر این صورت خانه را درزمین سستی بنا کرده‌اید. عیبی که امکان دارد گفتن آن یک خواستگاری را به هم بزند،نگفتن آن یک زندگی را به هم خواهد زد .6 – اگر شما دارای نقص عضو یا بیماری هستید باید به طور کامل و به دور از ابهام در مورد شناخت نقص، ناتوانایی‌ های آن و روش درمانش توضیح دهید. بهتر است در این موارد از پزشک بخواهید شرح بیماری شما را به طور دقیق و شفاف به زبان فارسی مکتوب بنویسد و آن را به فرد ارائه دهید وبا معرفی پزشک خود از آنها بخواهید هرگونه سوالی که دارند از پزشک معالجتان بپرسند.

7 – اگر فرد مقابل شما دارای نقص عضو یا بیماری است، نباید عجولانه و ناآگاهانه تصمیم بگیرید، بلکه باید بر اساس میزان ظرفیت و تحمل خود یا فرد مقابل و به دور از هرگونه ترحمی تصمیم ‌گیری کنید و هرگز به فکر تغییر اوضاع نباشید.

[=”Microsoft Sans Serif”][=”Indigo”] yalda solimani;754769 نوشت: 1 – در جلسات اول خواستگاری می توانید مسائلی را مطرح کنید که دیگران اطلاع و آگاهی دارند ولی خواستگار شما از آن بی اطلاع است. مثلاً در محل و فامیل همه می دانند شما با یک ازدواج غیر موفق روبرو بوده اید بهتر است این نکته را قبل از قرار خواستگاری به اطلاع فرد مورد نظر برسانید که اگر با شنیدن این موضوع نظرش تغییر می کند قبل از جلسات خواستگاری و ایجاد زحمات و مشکلات متوجه شود.

با سلام و تشکر بابت راهنمایی های مفیدتون

البته توی پست دومی توضیح دادم که وقتی همون اول می گیم اصلا نمین خواستگاری

الانم یه بنده خدایی تماس گرفتن که امروز یا فردا دوباره تماس می گیرن که قرار بذارن بیان خونمون…. تو همین حین که منتظر توضیحات تکمیلی جناب امین هستم، خوشحال می شم شما هم ادله ای که دارید، مفصل تر بگین

یا علی[/]

من ادم روشنفکری هستم اگه دختره طلاق گرفته باشه،مثل بچه ادم بران توضیح بده دلیلش چی بوده کافیه،گناه که نکرده یه حلال خدارو انجام دادن ولی خب نتونستن باهم بسازن، ولی خب حساسیت هم دارم اینکه اون مرتیکه رو کاملا از ذهنش بیرون کرده باشه، در هرصورت بنظرم ازداج با یه زن بیوه بهتر از ازدواج با یه دوشیزه خانم هستش دلایل زیاده هرچند معایبی هم داره ولی فوایدش بیشتره

[=Microsoft Sans Serif] امین;754752 نوشت: .
استاد یهویکی یه چیزی به ذهنم رسید…. میشه یه نظر سنجی بالای تاپیک بذارید تا افراد مختلف بگن که به نظرشون چه کاری درست تره؟!… گزینه هاشم به سلیقه خودتون:Hedye:

البته با توجه به تجربه برخورد با کیس های مشابه که دارین… نظر خودتون برام خیلی مهم تره:Gol:

با سلام و تشکر بابت راهنمایی های مفیدتون

البته توی پست دومی توضیح دادم که وقتی همون اول می گیم اصلا نمین خواستگاری

الانم یه بنده خدایی تماس گرفتن که امروز یا فردا دوباره تماس می گیرن که قرار بذارن بیان خونمون…. تو همین حین که منتظر توضیحات تکمیلی جناب امین هستم، خوشحال می شم شما هم ادله ای که دارید، مفصل تر بگین

یا علی

بازم سلام عرض میکنم خدمت دوست عزیز

روابط مي تواند هم بهترين و بالاترين لذت زندگي و همبزرگترين چالش آن باشد. اما معمولاً ترکيبي از هر دوياينهاست در دنيايي که بي وقفه به سمت بازسازي و تحول پيش مي رود،خيلي از افراد مشغول بازنگري روي اولويت هاي زندگي خودهستند.

از اين گذشته، آيا ما زندگيمان را با اين سوال که “موجوديبانکم چطور پيش مي رود؟” ارزيابي مي کنيم؟ مطمئناً خير.مهمترين سوالي که بايد پاسخ دهيم اين است که “آيا کساني هستند کهدوستم داشته باشند؟” يا “کسي هست که من دوستش داشته باشم؟”

وقتي يک رابطه خيلي مهم بر هم مي خورد، چه از طريق طلاق باشد ياطرق ديگر، قبل از اينکه يک رابطه جديد را شروع کنيد بايد خودتانرا براي موفقيت آماده کنيد.

در زير 5 تصميم مهم را عنوان مي کنيم که براي ايجاد يک رابطه عاشقانهو موفق بايد اتخاذ کنيد و به آن پايبند باشيد.

1. “اول بايد با خودم قرارملاقات داشته باشم.”
بهترين نشانه نوع رابطه اي که با افراد خواهيد داشت، نوع رابطه اي استکه با خودتان برقرار مي کنيد. پس اولين قرار ملاقات ها را باخودتان بگذاريد تا دوباره جاي پايتان را روي زمين محکمکنيد. همان عشق و محبتي که مي خواهيد به شريک زندگيتان در آيندهداشته باشيد اول به خودتان ارزاني کنيد. براي شامتان شمعي روشن کنيد،براي خودتان چند شاخه گل بخريد، و صبحها که از خواب بيدارمي شويد، جلوي آينه زيبايي خود را تحسين کنيد.

2. “خصوصياتي که از شريک زندگي آينده خود انتظار دارم را مشخص ميکنم.”
از روابط گذشته تان که شکست خورده اند، الان ديگر خصوصيات،ويژگي ها و رفتارهايي که به دردتان نمي خورند را شناخته ايد. اينخصوصيات را يادداشت کنيد و بعد از خودتان بپرسيد که مي خواهيدطرف مقابلتان چه صفاتي داشته باشد. مثلاً به جاي صفات خود محوريا بي وفا، مي توانيد صفات بامحبت و وفادار را بنويسيد. روي نقاط وصفات مثبت متمرکز شويد و از آنها بعنوان معياري براي انتخاب استفادهکنيد.

3. “رابطه قبليم را کاملاً از آينده ام بيرون مي کنم.”
اگر مي بينيد که مداوم درحال حرف زدن از رابطه قبليتان هستيد ياسعي داريد که مدام فرد کنوني را با قبلي مقايسه کنيد، دست نگهداريد و ببينيد آيا واقعاً براي آشنا شدن با يک فرد جديد آمادگيداريد يا نه. صحبت درمورد تجارب قبلي بعنوان مطلع کردن طرف مقابلاشکالي ندارد اما صحبت کردن مداوم و گله و شکايت فقط طرفتان رادورتر مي کند. اگر طلاق گرفته ايد، چرا اجازه مي دهيدکه آن فرد قبلي هنوز هم اين همه زمان و توجه شما را در زندگيتاناز آنِ خود کند؟ چنين احساساتي را مي توانيد با دوستان ديگريا يک روانشناس درميان بگذاريد.

4. “با کسي رابطه برقرار مي کنم که از نظر احساسي سالم باشد.”
با خودتان قرار بگذاريد که با کسي که وارد رابطه مي شويد حتماًفردي مسئوليت پذير، خودکفا، و از نظر احساسي کاملاً سلامت باشد.ببينيد روابط او با خانواده اش چگونه است؟ به چيز خاصياعتياد ندارد؟ ساختن دوباره زندگي بعد از طلاق خيلي انرژي مي بردپس اجازه ندهيد هر مجنوني آنرا دوباره بر هم بريزد.

5. “به دنبال علايقم مي روم.”
آيا سرگرمي يا علاقه خاصي داريد؟ ديگر آنها را کنارنگذاريد و درعوض هرچه زودتر خودتان را به آن مشغول کنيد.کمي تفريح کنيد. تازه اين احتمال هم وجود دارد که در همين حين و بينبا فرد جديدي آشنا شويد که علايق و احساساتي شبيه به شما داشته باشد وبتوانيد رابطه خوبي با او شروع کنيد.

یا زینب کبری;754766 نوشت: یا زینب کبری هم اکنون آنلاین است.
نقل قول نوشته اصلی توسط امین نمایش پست ها
سلام
سلام استاد
ممنون از پاسخ خوب و کاملتون
در بعضی شرایط ممکن است خواستگار روی اینکه طرف مطلقه باشد یا نباشد، خیلی حساس باشد و اصلا کاری هم نداشته باشد که علت طلاق چه بوده. همینکه بدانند طرف طلاق گرفته از ازدواج با او منصرف شده و عقب نشینی می کند.
فقط در این مورد برای من سوال ایجاد شد!
از کجا باید بدونیم که خواستگار جز کدوم دسته از این افراد هست؟
تقریبا اکثر خواستگارا همون اول با شنیدن این مسئله جا می خورن…
یکی هم که خانوادش خیلی رغبت داشتن…. جلسه اول چیزی نگفتیم و وقتی دوباره زنگ زدن با پسرشون بیرون قرار گذاشتم تا راجع به این مسئله باهاش صحبت کنم(البته من داداش هستم!).. تا متوجه این مسئله شد، شاکی شد که چرا همون اول بهشون نگفتیم….
حالا می خواستم بدونم خواستگاری که زنگ می زنه و هیچ شنختی بهش نداریم و تنها اطلاعاتی که در تماس اول رد و بدل میشه، شغل و چند تا بچه دارین و از این حرفاست، تو این وضعیت تکلیف چیه؟؟

نقل قول نوشته اصلی توسط امین نمایش پست ها
سلام
سلام استاد

ممنون از پاسخ خوب و کاملتون

در بعضی شرایط ممکن است خواستگار روی اینکه طرف مطلقه باشد یا نباشد، خیلی حساس باشد و اصلا کاری هم نداشته باشد که علت طلاق چه بوده. همینکه بدانند طرف طلاق گرفته از ازدواج با او منصرف شده و عقب نشینی می کند.
فقط در این مورد برای من سوال ایجاد شد!

از کجا باید بدونیم که خواستگار جز کدوم دسته از این افراد هست؟

تقریبا اکثر خواستگارا همون اول با شنیدن این مسئله جا می خورن…

یکی هم که خانوادش خیلی رغبت داشتن…. جلسه اول چیزی نگفتیم و وقتی دوباره زنگ زدن با پسرشون بیرون قرار گذاشتم تا راجع به این مسئله باهاش صحبت کنم(البته من داداش هستم!).. تا متوجه این مسئله شد، شاکی شد که چرا همون اول بهشون نگفتیم….

حالا می خواستم بدونم خواستگاری که زنگ می زنه و هیچ شنختی بهش نداریم و تنها اطلاعاتی که در تماس اول رد و بدل میشه، شغل و چند تا بچه دارین و از این حرفاست، تو این وضعیت تکلیف چیه؟؟

سلام

نمیشه به طور دقیق فهمید و تا حدودی میشه گفت باید از صحبت های طرف و تیپ شخصیتی و خونوادگی طرف حدس زد. مثلا آدم هایی که همون اول با کلی کلاس و توقع و … اقدام می کنن معمولا روی این مسئله هم حساسن و بهتره همون اول بهشون گفت. یا اونایی که خیلی حساسن معمولا همون اول سوال می کنن و … .

توجه: به تاخیر انداختنِ گفتن این مسئله زمانی فایده داره که طرف شناخت پیدا کنه. لذا توی همون خواستگاری اگه شما خودت با پسره صحبت نمی کردی و اجازه می دادین چند جلسه دیگه دو طرف با هم صحبت کنن و بعد خود خواهرتون مسئله رو می گفت بهتر بود؛ یعنی احتمال اینکه عقب نشینی نکنن بیشتر بود. با این حال این روش ریسک هم داره و ممکنه افرادی بعد از چند جلسه و شناخت هم عقب نشینی کنن. لذا نباید طوری بشه که این عقب نشینی ها زیاد باشه؛ تا حدی که دیگه خواهرتون از ازدواج نا امید بشه و … .

بقیه سوالتون رو بعدا پاسخ می دم …

به نظر من بزارین در جلسه خواستگاری دختر به پسربگه.و پسر به خونوادش.چون ممکنه پسر خودش مشکلی نداشته باشه و بتونه خونواده را راضی کنه.و اینکه پشته تلفن میگن نظر مادر پسره نه خود پسر.

[=”Microsoft Sans Serif”][=”Indigo”] mohsen1990;754958 نوشت: به نظر من بزارین در جلسه خواستگاری دختر به پسربگه.و پسر به خونوادش.چون ممکنه پسر خودش مشکلی نداشته باشه و بتونه خونواده را راضی کنه.و اینکه پشته تلفن میگن نظر مادر پسره نه خود پسر.

پیشنهادت جالب بود:ok::Gol:[/]

سلام
دختر یکی از دوستان پدرم هم موقع عقد طلاق گرفته بودند و اتفاقا اسمشون رو هم از شناسنامش پاک کردن.
برای ازدواج دومشون خانواده دختر موقع خواستگاری هیچی به خواستگار و خانوادش نگفتند ولی وقتی دختر و پسر باهم صحبت کرده بودند دختره بعد از اینکه کاملا از معیاراشون و اهدافشون صحبت شده بود ماجرا رو گفته بود و خود پسر با خانوادش درمیون گذاشته بود و اینقدر در کنارش از خوبی های دختر گفته بود که خانواده ش قبول کرده بودند.با وجود اینکه پسر تا حالا تجربه ازدواجی نداشت و پسر اول خانواده هم بود.
خداراشکر چند ماه پیش ازدواج کردند و خیلی هم از هم راضیند.
حتی پدر دختر یک هفته قبل از عقد تمام مدارک دادگاه و علتشو برد برا خانواده پسر و یه جورایی اتمام حجت کرد .گفت نمیخوام هیچ وقت به دخترم طعنه ای زده بشه یا بخاطر این مساله کوچکش کنند و راستشو از همین اول گفت و گفت اگر نمیخواین همین الان بگید .که خانواده پسرخیلی از صداقت پدرش خوششون اومده بود و گفته بودن حالا دخترت برامون عزیز تر شد.:ok:
امیدوارم خواهر شما هم به زودی ازدواج موفق همرا با عاقبت بخیری و خوشبختی داشته باشن:Gol:در تایید صحبتهای کاربرmohsen1990 عرض کردم:ok:

[SPOILER]بزرگترین علت شکستس به همین دلایل بود… با توجه به شرایط شغلی پدرم، خواستگارای خوبی نداشت و وقتی دیدیم اون شخص از نظر اعتقادی خوب هست… سعی کردیم خواهرمو راضی کنیم که با این ازدواج کن، بعدا علاقه ایجاد می شه…(از یک طرف ظاهر پسرو نپسندیده بود… از طرف دیگه پسر روستایی بود و به لحاظ فرهنگی خیلی ضعیف عمل کرد) یه سری مسائل و بچه بودن طرفش باعث شد نه تنها بهش علاقه مند نشه، بلکه ازش متنفر شد..(یه چیز دیگه هم که بود.. ما خیلی از اعتقادات پسره تعریف کردیم ولی اونقدر که فکر می کردیم،آدم حسابی نبود، این ناهماهنگی ظاهر و باطنش هم خیلی در ایجاد نفرت تاثیر داشت)…[/SPOILER]

حالا اینا رو که خدمتتون عرض کردم… الان تنها احساسش اینه که مظلوم واقع شده…

با این اوصاف چیکار کنم که بتونه از بعضی چیزا کوتاه بیاد و داقع بین تر باشه..

در واقع این نکته شماره یک رو چجوری بهش بگم… وقتی از این صحبتا می شه، حالش خراب نی شه و می زنه زیر گریه…

[SPOILER]یه خواستگار نسبتا خوب داشت که اینجوری روش عیب گذاشت… گفت این بلد نیست حرف بزنه.. هنوز بچس…[/SPOILER]

سلام

نظرش در مورد خواستگارهایی که قبل و بعد از طلاق میومدن چی بوده؟

موردهایی بوده که ایشون به دلائل مختلف رد کرده باشه؟ یا خودش موافق بوده باشه و شما رد کرده باشین؟

چند سالشونه؟

البته با توجه به تجربه برخورد با کیس های مشابه که دارین… نظر خودتون برام خیلی مهم تره

با این حال اگه می خواید نظر سنجی بذارید با جناب طاهر هماهنگ کنید.

سلام علیکم
مهم شرایط دختر خانوم هست…در ابتدا از خواهرتون بپرسید که تونستن اون مسئله رو تو خودشون حل کنند؟و تونستن کنار بیان ؟و از لحاظ روحی قوی شدن بطوریکه خودشون به خواستگارشون بگن یا نه؟
اگه تونستن بذارید بر عهده ی خودشون درانتهای جلسه به خواستگار بگن و اگه دلیل خواست دلیلش رو هم توضیح بدن….اینطوری خودشون در بین صحبت ها متوجه میشن اون شخص با این مسئله کنار میاد یا نه؟

بین سخنانتون گفتید هر زمان حرف نامزدشون رو پیش میکشید گریه میکنند…خوب باید در ابتدا ایشون از لحاظ روحی قوی بشن بعد به خواستگار فک کنند

[=”Microsoft Sans Serif”][=”Indigo”] امین;755315 نوشت: سلام
چند سالشونه؟

سلام استاد 22

در مورد خواستگارای قبل ازدواجش که خیلی در جریان نیستم… در واقع سنش کم بود هنوز خیلی خواستگار نیومده بود… همون دو سه تا یی هم که اومده بودن، مناسب نبودن
بعد طلاقش هم … کسایی که خودش می پسندید که بعد از فهمیدن موضوع طلاق… الفرار
اون نصفه دیگه هم که کلا تکلیفشون روشن بود… یه جوری از نظر طبقاتی و فرهنگی پایین تر بودند که مادر بنده خدای من فقط باید یواشکی گریه می کرد!

اما موردی نبوده که خودش بپسنده ولی ما رد کنیم…

فقط تو همون چند ماهی که پرونده خواستگاری همسر سابقش در جریان بود…همزمان فرمانده بسیج دانشگاهشون تو محیط دانشگاه ازش خواستگاری کرده بود… اون زمان اون شخصو خیلی قبول داشت ولی اون شخص سه نقطه چین نسنجیده عمل کرده بود و یه هفته بعد هم از مسئول نهاد دانشگاه خواسته بود خواهرم رو متوجه کنن که قضیه پیشنهادش منتفیه….[/]

سلام استاد 22

در مورد خواستگارای قبل ازدواجش که خیلی در جریان نیستم… در واقع سنش کم بود هنوز خیلی خواستگار نیومده بود… همون دو سه تا یی هم که اومده بودن، مناسب نبودن
بعد طلاقش هم … کسایی که خودش می پسندید که بعد از فهمیدن موضوع طلاق… الفرار
اون نصفه دیگه هم که کلا تکلیفشون روشن بود… یه جوری از نظر طبقاتی و فرهنگی پایین تر بودند که مادر بنده خدای من فقط باید یواشکی گریه می کرد!

بله… بعضی ها را به دلایلی رد می کرد که برای پدر و مادرم غیر قابل هضم بود… البته نه اینکه دلیلش غیرمنطقی باشه… ولی خانواده توقع داشتند که کوتاه بیاد
مثلا یکی اشکالش این مدلی بود که پسره خیلی ضعیف ظاهر شده بود… نمی دونم بگم خجالتی بوده… یه تخته کم داشته… تو این مایه ها… یعنی در بهترین حالت تو روابط اجتماعی خیلی ضعف داشته بود… جنم مردونه رو ازش احساس نکرده بود و خوشش نیومده بود…

اما موردی نبوده که خودش بپسنده ولی ما رد کنیم…

فقط تو همون چند ماهی که پرونده خواستگاری همسر سابقش در جریان بود…همزمان فرمانده بسیج دانشگاهشون تو محیط دانشگاه ازش خواستگاری کرده بود… اون زمان اون شخصو خیلی قبول داشت ولی اون شخص سه نقطه چین نسنجیده عمل کرده بود و یه هفته بعد هم از مسئول نهاد دانشگاه خواسته بود خواهرم رو متوجه کنن که قضیه پیشنهادش منتفیه….

در مواردی که گفتید موردی که نشون بده توقع ایشون زیاده وجود نداره که شما میگی چطور راضیش کنیم که توقعش رو کم کنه و واقع نگر باشه؟ پسند ظاهری و تناسب های اعتقادی و اخلاقی جزو ملاک های اصلیه که نمیشه ازش گذشت. بله اگه علت رد کردن ایشون مواردی مثل نداشتن مدرک یا پولدار نبودن یا ستار خان نبودن و … بود اون موقع باید باهاش صحبت می کردید و …

[=”Microsoft Sans Serif”][=”Indigo”] امین;755656 نوشت: سلام
در مواردی که گفتید موردی که نشون بده توقع ایشون زیاده وجود نداره که شما میگی چطور راضیش کنیم که توقعش رو کم کنه و واقع نگر باشه؟ پسند ظاهری و تناسب های اعتقادی و اخلاقی جزو ملاک های اصلیه که نمیشه ازش گذشت. بله اگه علت رد کردن ایشون مواردی مثل نداشتن مدرک یا پولدار نبودن یا ستار خان نبودن و … بود اون موقع باید باهاش صحبت می کردید و …

در مواردی که گفتید موردی که نشون بده توقع ایشون زیاده وجود نداره که شما میگی چطور راضیش کنیم که توقعش رو کم کنه و واقع نگر باشه؟ پسند ظاهری و تناسب های اعتقادی و اخلاقی جزو ملاک های اصلیه که نمیشه ازش گذشت. بله اگه علت رد کردن ایشون مواردی مثل نداشتن مدرک یا پولدار نبودن یا ستار خان نبودن و … بود اون موقع باید باهاش صحبت می کردید و …

سلام

متشکرم ازتون:Gol:[/]

گفتن روابط قبلی به خواستگار و همسر

۱۳۹۲/۰۷/۲۲

–
۹۲۶۲ بازدید

نقل مطالب در مطبوعات و نشریات با ذکر منبع بلامانع است.
اداره تبلیغ نوین نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها

سوال: سلام و خسته نباشید. من۲۷ سالمه و یکسال که ازدواج کردم و تو خونه و زندگی خودم هستم. تو دوران مجردی دوس پسر داشتم و در دوران نامزدی تمام این مسائل رو به شوهرم گفتم. اما همسرم با اینکه الان تو خونه و زندگی خودمون هستیم همیشه این مسائل به من میگه و زندگی به کام هردومون تلخ میکنه. حتی باهام سرد رفتار میکنه و توجه و اهمیتی نمیده. خیلی ازین موضوع عذاب میکشم. هرچقدر باهاش صحبت میکنم که این مسائل گذشته ولی فقط حرف خودش میزنه. من خیلی دیر فهمیدم که نباید این مسائل بهش نگفت. ولی حالا که گفتم از گفتن خودم پشیمونم. لطفا کمک کنید که باید چکار کنم. خودمم افسردگی گرفتم بخاطر رفتارای شوهرم.مشاوره قبل […]

سوال: الان تقریبا یک ساله با یه دختری رابطه جدی دارم با هدف ازدواج. وقتی تازه میخواستیم وارد رابطه شیم به من توضیح داد که من تو رابطه قبلیم رابطه جنسی داشتم و نمیخوام بعدا اگه چیزی به گوشت رسید فکر کنی ازت چیزی پنهان کردم و میخوام خیالم از الان آسوده باشه ، شرایط من اینه.منم کلی فکر کردم و چون دختره با من روراست بود خوشم اومد و باهاش وارد رابطه شدم. مشکل من از طرف اون نیست، از طرف خودمه.از وقتی باهاش رابطم شروع شد تا الان میتونم بگم اعتماد کامل دارم بهش و خیلی مطمئنم ازش، همه چی هم خوبه بینمون، باهم خیلی مچیم، خیلی دوسش دارم و مطمئنم اونم به اندازه من دوسم داره.فقط بعضی […]

سوال:    سلام وقت بخیر، خانمی * ساله هستم حدود * ماهه با پسر عمه ام عروسی کردم حدود *سال عقد بودیم عقد پر ماجرا و پر از دعوایی داشتیم دعوا سر کار، خونه، پول، خونواده ها و ‌‌‌… بارها از سمت شوهرم چت با خانومهای متعدد دیدم و با هم بحث میکردیم تا دیگه تصمیم گرفتم بی خیال شم و حساسیت به خرج ندم بي خيالش شم تا خودش پشیمون شه. همش اشک میریختم من که تو دوران مجردیم با هیچ کس ارتباط نداشتم چرا الان باید همسرم اینطور باشه. همش وقتی با هم بحثمون میشد میگفت تو با خیلیا رابطه داشتی حتی جلو پدرش چنین حرفی به من زد که پدرش دعواش کرد و منم اشک میریختم که […]

سوال: سلام خسته نباشيد ممنون از سايت خوبتون من حدودا ١ سال هست كه با همسرم عقد كردم قبل از اون هم به مدت حدودا ٢ سال با اطلاع خانواده ها با هم در ارتباط بوديم .مشكل من اينه كه همسرم قبل عقد ازم خواست كه هر چيزي تو گذشتم اتفاق افتاده بهش بگم من هم از چند تا خطايي كه مربوط ميشه به ٥ سال پيش گفتم و ازش خواستم كه اگر ميخواد با من ازدواج كنه حتى تو بدترين شرايط هم نبايد چيزي بگه راجع به اين مسأله ولى هر بار اين كار رو ميكنه و دفعه ى اخر بخشى از مسائل رو پيش خانوادم مطرح كرد كه واقعا برخورد بدي پيش اومد و جوري شده كه حتى […]

سوال: آیا باید گذشته را با تمام جزییات به همسرمون بگیم؟حتی گذشته ای که از روی واقعا بچگی بوده..مثلا فاصله سنی ۱۹تا ۲۱…اگر خطایی کرده باشیم و توبه کرده باشیم باز هم باید با تمام جزییات به همسرمون بگیم و اگر نگیم خیانتکار محسوب میشویم؟چند وقتیه که همش فکر میکنم گناهکارم…سیاهم…وقتی فکر میکنم حالت تهوع میگیرم…دوس دارم همش بخابم…اشتها ندارم..دوس ندارم با کسی حرف بزنم…همش فکر میکنم میخان یادم بیارن که گناه کارم…یه وقتایی پشت دستمو گاز میگیرم تا تخلیه شم…با اینکه من و همسرم مث واقعا زمان دوستیمون باهم راحت هستیم ولی یه زمانی به اسم غیرت خیلی از گذشته میپرسه..وقتی جواب میدم قانع نمیشه و سوالاش برطرف نمیشه در صورتی که قبلن اصن نمیپرسید و میگفت مهم الانه…منم […]

چطور نامزدی قبلیم رو بگم

سؤال : سلام من گذشته اصلا جالبي نداشتم اما الان با يه پسري آشنا شدم كه واقعا عاشقشم و قراره نامزد كنيم از وَقتي عاشقش شدم تقريبا گذشتمو واسش تعريف كَردَم اما يه سري چيزا رو نميتونم بگم اما عذاب وجدان ولم نميكنه اگه بگم شايد ولم كنه اگه نگم خودم عذاب وجدان دارَم توروخدا بگين چيكار كنم./وبسایت مشاوره۲۴ مهدی وفانوش ( مشاور و رواندرمانگر دانشگاه علامه طباطبایی ) با سلام و احترام خدمت شما دوست عزیز شما گذشته خوب و بقول خودتان جالبی نداشته اید و تقریبا برای فرد مقابلتان آن را تعریف کرده اید که این صداقت واقعا قابل تحسین می باشد اما در نظر داشته باشید که هر چیز راستی را نباید گفت و همینکه شما به […]

سؤال : سلام ‌. من قبلا با پسری چند سالی دوست بودم و در نهایت نامزد شدیم. حتی باهم رابطه داشتیم . بعد از چند ماه نامزدی بدلیل نداشتن تفاهم نامزدی من بهم خورد. الان – سال از نامزدی قبلیم میگذره و الان چند ماه ک با پسری که بصورت کاملا سنتی آشنا شدیم نامزد کردم .و چون نمیخواستم چیزی ازش پنهان کنم . بهش گفتم ک نامزد کردم قبلا و حتی دوست بودیم و باهم رابطه داشتیم.وقتی فهمید کلا تغییر کرد. همیشه سرزنشم میکنه . ولی من بهش میگم حتی به گذشته ام فکری نمیکنم . خیلی دوسش دارم نامزدم. ولی نمیدونم با این مشکل چکار کنم . که گذشته ای که واسش گفتم چون نمیخواستم چیزی پنهان کنم […]

سؤال : سلام چند وقت پیش مراسم عقد یکی از دوستام بود که تقریبا باهام نسبت فامیلی هم داره حالا بعد تقریبا دو ماه نامزدش به من پیام داده و در مورد گذشته شوهرش سوالاتی می پرسه که من واقعا گیر کردم چه جوابی بدم که لطمه ای به زندگیشون نخوره – این دوست من خونه ش شمال تهرانه و ماشین بسیار مدل بالایی داره و خلاصه وضع مالیش بسیاره خوبه در حدی که دوران مجردی به علت شرایط خیلی خوبش با دختران خیلی زیادی رابطه داشت اما خب واسه ازدواج دختری رو انتخاب کرد که علاوه بر زیبایی یه فاصله سنی نقریبا ۱۲ ساله با هم دارن و دختره مشخصه که بسیار نجیبه و خیلی بعید میدونم که حتی […]

سوال:   دختری هستم ۲۶ساله با پسری نامزد هستم، من قبلا رابطه های زیادی داشتم حتی خیلیاشون با وعده وعید ازدواج وتماس جسمیم داشتم که بازگو کردنشونم عذابم میده خیلی پشیمونم ازشون،همش عذاب وجدان دارم که به نامزدم بگم یانه اون خیلی پسر حساسیه میترسم بگم دردسر بشه و اینکه واقعا از وقتی نامزد شدیم بهش متعهدم و میدونم روابط گذشته م اشتباه بوده و الان چندسالی میشه که دیگه طرف اونجور رابطه ها نرفتم،حتی با دوستی که مشوق من بود در اون روابط قطع رابطه کردم، من همش عذاب وجدان دارم بگید چیکار کنم،از یه طرف نمیخام این آقارو از دست بدم چون مناسب میبینمش و از یه خانواده خوبه، از یه طرفم روابط گذشته م آزارم میده فک […]

مشاهده مشاوره

مشاوره های خانوادهمشاوره های کودکانمشاوره های ازدواجمشاوره های خیانت مشاوره های جنسی و زناشوییمشاوره های زوجین

به ما در شبکه های اجتماعی بپیوندید
!

درباره ما

متأسفانه در جامعه کنونی ایران آمار طلاق ، خیانت ، افسردگی ، اعتیاد و … بسیار بالا می باشد و روز به روز نیز شاهد پیشرفت این آمار ها می باشیم . هدف اصلی وبسایت مشاوره 24 کمک به کاهش این آمارها در جامعه می باشد و هم اکنون با کمک خدای بزرگ روزانه با دادن مشاوره تلفنی و آنلاین به ده ها هموطن کارهای مفیدی در این زمینه به انجام رسیده است.

من آقایی ۲۸ساله هستم که در ۲۱سالگی به اجبار خانوادم با دختری آشنا شدم و همون دختر رو به عقد من درآوردن و خانوادم به نظر من احترام نذاشتن و من با شناختی که تو یه مدت از اون خانم پیدا کردم به خانوادم گفتم که مناسب من نیست خلاصه بعد از مدت کوتاهی از دوران عقد من از اون خانم جدا شدم و خودمو راحت کردم من کارمند بیمارستان هستم با اینکه از لحاظ اجتماعی و دارایی از جایگاه خوبی برخوردارم ولی الان مدت ۶سالی میشه که سراغ هر دختر تحصیل کرده ای میرم تو جلسه اول که صحبت می کنیم دختر جواب بله رو بهم میده ولی تو جلسه دوم به هر دختری با صداقت میگم که قبلا ازدواج ناموفق داشتم به محض اینکه میفهمن جوابشون منفی میشه با اینکه اسم نامزد سابقم تو شناسنامم نیست و کسی نمی دونه تو کوچمون سوالم اینه آیا لازمه جایی که میرم خواستگاری جریان ازدواج ناموفقم رو بگم ؟؟ اگه نگم می ترسم بعدها بفهمه و زندگیم بپاشه و اگه بگم هیچ دختری قبول نمی کنه و الان ۶سالی میشه که خواستگاری میرم ولی به نتیجه ای نمی رسم لطفا جواب سوالم رو بدید ممنون میشم./وبسایت مشاوره۲۴

ببینید اینکه شما یاید بگید یا نگید هیچ اشکالی نداره مهم زمان گفتن هست و چگونه گفتن هست شما در جلسه ی اول صحبتهاتون رو میکنید حرفهاتون رو میزنید و اجازه بدید دیگران شما رو بشناسند عنوان کردن چنین مسئله ای که ازدواج ناموفقی رو داشتید و این ازدواج از بین رفته شاید در مرحله ی اول و روزهای اول خیلی تو ذوق طرف بزنه و طرف به گونه ای در مقابل شما حالت خاصی رو بگیره که چه اتفاقی افتاده , چه حالتی پیش آمده و همش ذهنش رو درگیر کنه به همین دلیل این مسئله رو به این شکل شاید در جای خاص خودش , در زمان خاص خودش بایستی بزنید برای یک دخترخانم خیلی مهم هست که همسرش مسئله ی خاصی نداشته باشه همچنان که برای یک پسر خیلی مهم هست که همسری که میخواد انتخاب بکنه او هم مسئله نداشته باشه و اگر مسئله هم داره یا مشکلی داشته دوست دارند بدونند که به چه شکلی بوده چون شاید تأثیرات او همچنان ادامه داشته باشه و همچنان در شخصیت فرد و در رفتار فرد یا در خانواده ی فرد ظهورش باشه , آثارش باشه به همین دلیل بخاطر اطمینان و امنیت از زندگیشون و بخاطر اینکه زندگی ماندگار و بادوامی رو داشته باشند گاهی وقتها بعضی از افراد بدون اینکه شناختی کافی راجب به خود شما پیدا بکنند وارد رابطه نمیشند , ریسک پذیری نمیکنند و به همین دلیل در همون ابتدا مسئله رو تمام شده حساب میکنند بنابراین اجازه بدید شما رو بشناسند , اجازه بدید ارتباطات بهتری رو پیدا بکنید و بعد در شناختی که پیدا کردید و نوع حرفها و صحبتهایی که داشتید این جلسه رو خصوصی به این خانم بگید که فقط خودشون بدونند و برملا شدنش رو به صورت خیلی آشکار که همه ی اعضای خانواده ی ایشون , همه ی آشنایان و دوستانشون در جریان قرار بگیرند به نفع شما نیست , نه پنهان کاری است نه خیلی باز کردن مسئله است البته این رو هم اینجا عرض کنم خدمت همه ی دوستانمون هرکس گذشته ای داشته و در این گذشته ای که بوده قاعدتا شاید اشتباهاتی رو دچار شده و قاعدتا شاید مسائل و مشکلاتی رو ناخودآگاه درش قرار گرفته , در یک مسیری گذاشته شده اما آنچه که مهم هست الان فرد هست تحقیقات درست , ارتباطات منطقی و شناخت فرد درحال حاضر مهم هست هرکسی در گذشته اش شاید دچار مسئله و مشکل شده است اما مهم این هستش که الان چگونه می اندیشد الان چگونه داره رفتار میکنه الان چه احساسی رو داره الان چه وضعیتی رو داره و این حالی که فرد داره چگونه میتونه تأثیرات مثبت در آینده اش بگذاره و اگر هم مسئله و مشکلی رو با همدیگر پیدا میکنند نیاز به کمکهای تخصصی هست وقتی مشاورین و روانشناسان هستند برای کمک کردن ترس دیگه نباید باشه برای وجود یک رابطه یا برای حضور و یا شروع یک رابطه. ما میتونیم با کمک افرادی که کارشون این هست که مسائل و مشکلات رو متخصصانه بررسی بکنند و اونها رو حلاجی بکنند و کمک این افراد باشند مسائل رو حل کرد ما متاسفانه زمانی به مشاور مراجعه میکنیم که مشکل داریم اما برای بهتر شدن آنچه که هست و آنچه که میخواهیم داشته باشیم گاهی وقتها مراجعه نمیکنیم , زندگی رو میگذرانیم تا زمانی که به مشکل برخوردیم بعد یادمون میفته که مشاوره هم میتونیم داشته باشیم منتها زمانی که خوب هستیم برای خوبتر شدن بایست فکر مشاوره رو داشته باشیم وقتی بهترین میتونیم باشیم باید بریم سراغ مشاور وگرنه در حل مسائل و مشکلات الان همه دارند کار مشاوره رو انجام میدند در هر خونه ای دارید صحبت میکنید میبینید خیلیها دارند حرف میزنند خیلیها ارائه ی طریق میکنند که اکثر اونها هم خودشون دچار مسئله و مشکل هستند بنابراین هر مسئله , هر مشکلی که دارید رو میتونید با همسری که میخواید انتخاب بکنید برید مشاوره و حتما در جلساتی که برای ازدواج و خواستگاری خواهید گذاشت چند جلسه مشاوره ی قبل از ازدواج هم برید , نترسید , نگران نباشید اونهایی که میترسند اونهایی که نگران هستند از درونهای منفی خودشون , ترس از مشاوره دارند چون میدونند اونجا باید صداقت داشته باشند میدونند دیگه اونجا نمیتونند با دروغ و با نیتهای خاصشون مشاور رو به قول معروف بپیچونند اون رو میدونند بخاطر همین با مشاور هم صحبت نمیکنند اما شما که میخواید یک زندگی خوبی رو داشته باشید , شما که میخواید یک زندگی سالمی داشته باشید قبل از شروع به زندگیتون چند جلسه مشاوره برید , کار رو تخصصی انجام بدید تا ببینیم شناختها چقدر عمیق تر میشه , خود شما هم دورانی رو داشتید که اذیت شدید و قطعا نمیخواید دوباره اون رو تجربه کنید بنابراین زمان گفتنش رو بگذارید یکم دیرتر اتفاق بیفته تا همدیگر رو بشناسید بعد خصوصی با دخترخانم صحبت کنید و حتی اگر صلاح دونستند با پدر و مادرشون به یک شکلی منتها اول خودتون رو بعنوان یک چهره ی مثبت کارآمد که خانم میتونند درکنار شما امنیت رو داشته باشند , آرامش رو داشته باشند در کنار شما نشون بدید بعد اگر احساس میکنید مسئله ای هست که نیاز به توضیح بیشتری حتی داره عنوان بشه , زیاد از حد هم حرف زدنش مناسب نیست به اندازه ای که لازم هست اطلاعات بدونند بگید , اطلاعاتی که مفید هست , کافی هست و لازم هست از اون بیشتر وارد جزئیات مسئله شدن و همه چیز رو ریز به ریز مطرح کردن مناسب نیست نه برای دختری که قبلا ازدواج کرده یا حتی نامزدی داشته نه برای پسری که اون حالتها رو داشته باشه بنابراین آنچه که هست مفید , مناسب و در زمان خودش که یک مقدار آشنا تر شدید و حتما جلسات مشاوره هم با این خانم هایی که ارتباط برقرار میکنید برید تا یک انتخاب تخصصی تر و یک انتخاب درست تری رو داشته باشید و درنهایت هم توکل به خدا یادتون نره. موفق باشید…مشاوره۲۴

اسفند ۸, ۱۳۹۶

۴۹۱۸

admin

اسفند ۸, ۱۳۹۶

۳۰۵۲

admin

چطور نامزدی قبلیم رو بگم

اسفند ۸, ۱۳۹۶

۲۱۸۸

admin

اسفند ۸, ۱۳۹۶

۱۱۸۵

admin

متاسفانه محصولی در این دسته بندی در فروشگاه ما موجود نمی باشد ):

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دیدگاه

ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی می‌نویسم.

مشاهده مشاوره

مشاوره های خانوادهمشاوره های کودکانمشاوره های ازدواجمشاوره های خیانت مشاوره های جنسی و زناشوییمشاوره های زوجین

به ما در شبکه های اجتماعی بپیوندید
!

درباره ما

متأسفانه در جامعه کنونی ایران آمار طلاق ، خیانت ، افسردگی ، اعتیاد و … بسیار بالا می باشد و روز به روز نیز شاهد پیشرفت این آمار ها می باشیم . هدف اصلی وبسایت مشاوره 24 کمک به کاهش این آمارها در جامعه می باشد و هم اکنون با کمک خدای بزرگ روزانه با دادن مشاوره تلفنی و آنلاین به ده ها هموطن کارهای مفیدی در این زمینه به انجام رسیده است.

چطور نامزدی قبلیم رو بگم

چطور نامزدی قبلیم رو بگم

برچسب‌ها:(¯`( )´¯) – مطلع کردن خواستگار از شکست در زندگی قبلی …, چطور ازدواج قبلی را به خواستگارتان بگویید؟ – تبیان, چطوری به خواستگارم بگم قبلا ازدواج کردم – مای مشاور, چگونه به او بگویم که من باکره نیستم | گروه اینترنتی رهروان …, طلاق گرفته‌ام و نمی‌دانم چطور به خواستگار جدیدم بگویم – جام جم

0