چگونه احساس امنیت کنیم

 
helpkade
چگونه احساس امنیت کنیم
چگونه احساس امنیت کنیم

اعتماد به نفس واقعی و عزت نفس در احساسات خلاصه میشوند، نه یک تصویر شخصی. برای ایجاد اعتماد به نفس و غلبه بر عزت نفس پایین، این مهم است که چه احساسی نسبت به خود داریم ، برای تغییر احساسات ما نیاز به تغییر دو باور اصلی نسبت به خود داریم :نخستین باور آشکار است، این باور است که ما به اندازه کافی خوب نیستیم و این ممکن است با چهره، هوش، پول یا عدم اطمینان از نظر جنسی ارتباط داشته باشد.

اعتقاد دوم که نیاز به تغییر دارد، تصویری است که از موفقیت و کمال داریم که تغییر این اعتقاد بر خلاف منطق است، اما اگر برای غلبه بر ناامنی و بالا بردن اعتماد به نفس باشد، لازم است پس برای غلبه بر احساس ناامنی و عدم وجود عزت نفس در خود ادامه این بخش از نمناک را با دقت در جزئیات مطالعه بفرمایید.

 

تصور شخصی نادرست از کمال به دلیل عدم عزت نفس و عدم اعتماد به نفس:

هنگامی که ذهن شما تصویری از موفقیت داشته باشد که “باید” در آن است، احساسات شاد با آن تصویر مرتبط می شود ما آن را تصویری از کمال در ذهن می نامیم.ذهن یک مقایسه بین تصویر کمال واقعی و تصویر کمال شخصی انجام می دهد همین مقایسه باعث کاهش اعتماد به نفس می شود چون تصور شخصی ما با کمال واقعی فاصله دارد ؛ در حالی که تصویر کمال به نظر راهی است برای ایجاد حس خوب، اما باعث میشود ما خودمان را رد کنیم که احساس «کمبود» را موجب میشود. 

چگونه احساس امنیت کنیم

 

احساس امنیت و اعتماد به معنای عدم ردکردن خود است ، هنگامی که ما به تصور ذهنی خود در مورد کمال می رسیم حس خوشایندی ایجاد میشود. ذهن ما در واقع برنامه ریزی شده است تا این ارتباطات عاطفی را داشته باشد ، ما تمایل داریم که این حس را احساس کنیم و تصویری از کمال را که به این حس متصل است تعقیب کنیم.چیزی که ممکن است ما از آن آگاه نباشیم ،این است که دستیابی به تصویری از موفقیت به طور موثر وضعیت عاطفی ما را تغییر نمی دهد و این کار هرگز باور ذهنی ما را تغییر نمیدهد.

 

بسیاری از مردمی که به اهداف خود دست یافته اند، هنوز نتوانسته اند خود را پیدا کنند ، وضعیت عاطفی شما ممکن است در صورتی که موفقیت سریع باشد،برای مدت کوتاهی تغییر کند چون باور اصلی این است که موفقیت باید طولانی مدت باشد، در این حالت ما خود را باور نکرده و دچار کمبود اعتماد به نفس میشویم. صدای انتقادی در سر انسان ها آنها را تشویق می کند تا اهداف بالاتری را دنبال کنند پس خوب است که اهداف بلند داشته باشید، اما نباید عشق و باور خود را به آنها وابسته سازید.

 

تغییر آنچه که باور دارید و تغییر در احساساتتان نسبت به آن:

اعتقاد دوم که نیاز به تغییر دارد این است که ما ناکافی و یا به نحوی به اندازه کافی خوب نیستیم ، این ها اعتقاداتی هستند که احساسات ناامنی و ترس را ایجاد می کنند.احساسات مشکل اصلی نیستند، بلکه فقط نشانه ای از باورهای منفی میباشند. تصویر “به اندازه کافی خوب نیستم” سازنده تخیل ما است و این اعتقادی است که توسط ذهن ایجاد شده است و نتیجه گیری می کند که ما “به اندازه کافی خوب نیستیم تا تصویر کمال را ببینیم”.

باید این باور را تغییر داد ، باید نسبت به خود ایمان داشته باشیم. تغییر تصویر “به اندازه کافی خوب نیستم” بسیار ساده تر از تغییر تصویر ما از کمال است ؛ بدون تصویری از کمال، شما دیگر مقایسه ای غیرقابل قبولی با “خود” ندارید.

 

شما در ذهنتان یک تصویر نیستید – شما آنها را ایجاد می کنید:

عدم آگاهی در مورد اینکه چگونه ذهن شما را گمراه می کند می تواند به تلاش های ناموفق برای افزایش اعتماد به نفس و عزت نفس منجر شود. اغلب مردم تلاش می کنند اعتماد به نفس خود را با تلاش برای تبدیل شدن به تصویرشان از کمال تسلیم کنند این تلاش بزرگ معمولا باید شامل تقویت اعتقاد ما نسبت به این تصویر خیالی باشد.

نتیجه یک مکانیزم قوی رد خود است با آگاهی، ما می توانیم از پیروی از این باورهای دروغین جلوگیری کنیم .وقتی از باورها و اعتقادات خود آگاه شوید احساسات شما نیز تغییر می کنند.

گام دوم این است که این باورهای اصلی را تغییر دهید ، جلسات تمرینی صوتی خودآموز، تغییر باورهای اصلی را فراهم می کند ؛ اگر بتوانید برخی از افکار و احساسات کوچکتر خود را تغییر دهید، می توانید یاد بگیرید که چگونه افکار و احساسات بزرگتر را نیز تغییر دهید. گام بعدی ثبت نام و گوش دادن و تمرینات خودآموزی است.

پیش نیاز مطالعه درس امنیت روانی:

از دوستان عزیز متممی انتظار می‌رود پس از مطالعه این درس:

اجازه بدهید قبل از هر چیز، از شما خواهش کنیم که در اولین فرصت، تمرین درسِ امنیت به عنوان یک انگیزه را انجام دهید (تا این لحظه، ۱۹۶ نفر از دوستان شما، با انجام تمرین درس قبل، برای مطالعه‌ی جدی‌تر بحث انگیزش آماده شده‌اند).

حتی اگر بتوانید همین الان این کار را انجام دهید و سپس به مطالعه‌ی درس فعلی بپردازید، درک عمیق‌تری از محتوای درس خواهید داشت.

[ حل تمرین درس امنیت به عنوان یک انگیزه]

چگونه احساس امنیت کنیم

ما در درس قبل به بررسی ترس و احساس ناامنی به عنوان یک انگیزاننده پرداختیم.

دوستان بسیاری هم، مثال‌های متعددی از امنیت به عنوان انگیزاننده مطرح کردند.

اگر تمرین‌ها را مرور کنیم می‌بینیم که ترس، برخی مواقع باعث می‌شود که کارهایی را انجام ندهیم و گاهی اوقات هم ما را ترغیب می‌کنند که برخی کارها را انجام دهیم.

در زبان روزمره، معمولاً ترس را به عنوان یک انگیزاننده‌ی برتر یا مثبت در نظر نمی‌گیرند.

مثلاً اگر کسی بگوید من به خاطر اینکه بتوانم علم و دانش روز را کسب کنم به کشور دیگری مهاجرت کردم، احتمالاً با دیده‌ی مثبت به او نگاه می‌کنند.

اما اگر کسی بگوید من از ترس بیکار ماندن، ترجیح دادم به نقطه‌ی دیگری بروم، احتمالاً به اندازه‌ی نفر اول تحسین نخواهد شد.

قضاوت شما را در مورد تفاوت این دو نوع انگیزه نمی‌دانیم.

به عبارتی نمی‌دانیم که شما، تصمیم‌هایی را که تامین امنیت روانی در پشت آنها پنهان است، چقدر مثبت یا منفی ارزیابی می‌کنید.

اما اجازه بدهید با هم یک قرار بگذاریم:

دوست عزیز.

درس امنیت روانی برای کاربران ویژه متمم در نظر گرفته شده است.

با عضویت به عنوان کاربر ویژه‌ی متمم، علاوه بر دسترسی به این درس، به سایر درس‌های مرتبط با انگیزش هم دسترسی پیدا می‌کنید که می‌توانند به شما بیشتر کمک کنند.

همچنین با فعال کردن اشتراک ویژه به درس‌های بسیار بیشتری دسترسی پیدا می‌کنید که می‌توانید فهرست آنها را در اینجا ببینید:

 فهرست درس‌های مختص کاربران ویژه متمم

البته از میان درس‌های مطرح شده، ما فکر می‌کنیم با توجه به علاقمندی شما به این موضوع، شاید بهتر باشد ابتدا مطالعه‌ی مباحث زیر را در اولویت قرار دهید:

 شخصیت شناسی

 تحلیل رفتار متقابل

 مهارت کار تیمی

 حمایت اجتماعی

 مدیریت استرس

تمرین:

یک کسب و کار مثال بزنید که منافع خود را (به شکلی مثبت یا منفی) بر تامین امنیت روانی یا کاهش ناامنی روانی مشتریان بنا کرده است.

لازم نیست نام کسب و کار را بگویید. فقط آن را توصیف کنید.

شما این شکل از کسب و کار را مثبت می‌دانید یا منفی؟

ترتیبی که متمم برای خواندن مطالب سری انگیزش-و-هیجان به شما پیشنهاد می‌کند:

متمم مخففِ محل توسعه مهارتهای من است؛ یک فضای آموزشی آنلاین برای بحث‌های مهارتی و مدیریتی.

برای کسب اطلاعات بیشتر می‌توانید به صفحه‌ی درباره متمم مراجعه کنید.

ما برای هر یک از درس‌های متمم، یک نقشه راه داریم که به یادگیری آن درس کمک می‌کند.

می‌توانید با مراجعه‌ به صفحه‌ نقشه راه یادگیری، عنوان درس‌های مختلف متمم را ببینید.

همچنین می‌توانید دوره MBA متمم را ببینید.

شما می‌توانید بدون پرداخت پول در متمم به عنوان کاربر آزاد عضو شوید. اما به چیزی در حدود نصف درسهای متمم دسترسی خواهید داشت.

چگونه احساس امنیت کنیم

پیشنهاد ما این است که پس از ثبت نام به عنوان کاربر آزاد، با خرید اعتبار به کاربر ویژه تبدیل شوید.

اعتبار را می‌توانید به صورت ماهیانه (۳۷ هزار تومان)، فصلی (۹۵ هزار تومان)، نیم‌سال (۱۶۰ هزار تومان) و یکساله (۲۸۰ هزار تومان) بخرید.

برای اطلاعات بیشتر لطفاً به صفحه‌ی ثبت نام مراجعه کنید.

مجموعه گسترده و متنوعی از فایلهای صوتی رایگان در رادیو متمم ارائه شده که می‌توانید هر یک از آنها را دانلود کرده و گوش دهید.

ثبت‌نام | اطلاعات بیشتر     فهرست درس‌های متمم

بانک ها در ایران با جذب پول های مردم در ازای پرداخت سود های کلان ، به شکل موقت و منفی به تامین امنیت روانی مردم می پردازند.

می گویم منفی چون که بانک ها این سپرده ها را با سرمایه گذاری های غیر مولد و یا اعطای دستوری و سفارشی وام های غیر ضروری به هدر می دهند و در بلند مدت مجددا نا امنی روانی در جامعه ایجاد می کنند.

به نظر من موسسات مالی و اعتباری مجاز و غیر مجاز که این روزها نا امنی روانی بسیار زیادی برای مردم، دوستان و آشنایان ایجاد کرده اند نتیجه عملکرد بانک ها در ایجاد امنیت روانی فرصت طلبانه برای پول های سرگردان مردم می باشد.

شناسه کاربری:

پسورد:

نام و نام خانوادگی

شناسه کاربری:

ایمیل:

پسورد:

لطفا معادله زیر را تکمیل نمایید:

8 × = چهل

شناسه کاربری یا ایمیل خود را وارد نمایید.در صورت صحیح بودن، پسورد جدید به ایمیلتان ارسال خواهد شد

شناسه کاربری یا ایمیل:


متمم چیست؟Downloads-icon

اشتراک گذاری این مطالب در:

یکی از کلیدی ترین و مهمترین مسائل در یک ارتباط عاطفی، «امنیت در رابطه» می باشد. البته احساس امنیت در روابط فقظ مختص روابط عاطفی دوطرفه زن و مرد نیست و در روابط دیگر مانند رابطه با دوستان و خانواده نیز مورد نیاز است. احساس امنیت در روابط آن چنان مهم است که اگر فردی در کودکی و نوجوانی از این نظر دچار آسیب شود، می تواند در روابط عاطفی آینده او، خصوصا رابطه با همسرش به طور جدی اثر گذارد و او را تبدیل به یک آدم شکاک تبدیل می کند که برای تامین امنیت رابطه خود، طرف مقابلش را مورد آزار قرار می دهد. معمولا این افراد با انجام کارهایی نظیر چک کردن تلفن همراه، کنترل تماس های تلفنی، بررسی مخاطبین و پیام های شبکه های اجتماعی و … سعی در کنترل کردن طرف مقابل خود دارند.

دنیایی را تصور کنید که افراد آن برای زنده ماندن نیاز به سوخت دارند؛ آن ها برای شعله ور ماندن آتش قلب خود باید به دنبال تامین سوخت آن از طریق «عشق» و «روابط عاطفی» باشند. افرادی که در خانواده خود و یا احیانا رابطه سابق عاطفی خود سوخت کافی دریافت نکرده اند، در رابطه جدید به دنبال تامین بیشتر این سوخت هستند. مشکل از آنجایی شروع می شود که آن ها گاهی اوقات بیش از حد ظرفیت طرف مقابل تقاضای سوخت دارند. اما راهکار چیست؟ اگر احساس می کنید شما نیز جزء این دسته از افراد هستید باید یاد بگیرید که سوخت مورد نظرتان را خودتان تهیه کنید. اما چگونه؟ برای یافتن پاسخ این سوال پیشنهاد می کنیم این متن را تا انتها بخوانید.

 

افرادی که در روابط خود احساس نا امنی می نمایند، همواره دست به اقدامات غیرمنطقی می زنند. ارسال چندین و چند پیام پی در پی به نامزد جزء یکی از این اقدامات است. مورد دیگر تماس تلفنی برای کنترل کردن کسی است که با او رابطه دارند. شاید هم تلاش نمایند تا نامزدشان را تعقیب نمایند. حتی در صورتی که فرصتش را به دست آورند، ایمیل یا پروفایل فیسبوک آن ها را کنترل می نمایند. شاید چنین وضعیتی را تجربه کرده باشید، خواه تحت عنوان فرد نامطمئنِ رابطه، خواه فردی که در ارتباط با فردی شکاک است و یا حتی ممکن است، در موقعیت هر دو فرد قرار گرفته باشید.

چگونه احساس امنیت کنیم

حتی اگر این موارد جزء نشانه های روابط ناسالم محسوب نشوند، این گونه رفتارها برای ایجاد احساس ناامنی در رابطه، رایج و شایع می باشند. پس از دریافت پاسخ از سوی طرف مقابلتان به شکل پیام متنی، فیسبوک یا تماس تلفنی، فرد شکاک احساس بهتری خواهد داشت.

مشکل اصلی این است که این گونه افراد به انجام این کارها عادت می کنند، و برای حفظ احساس امنیت خویش در رابطه، این امور را بارها و بارها تکرار می کنند. این اقدامات خرد و ناچیز به همان اندازه ای که به نظر بی خطر می رسند، می توانند به رابطه صدمه وارد کنند. برخی از افراد به دلیل کنترل دائم توسط طرف مقابل، احساس ناراحتی می کنند. برخی هم ممکن است، چنین احساس نمایند که مساله ای عمیق و حل نشده در رابطه شان وجود دارد.

دنیایی را تصور نمایید که هر فردی مقدار مشخصی سوخت در اختیار دارد. در عین حال، آتشی که در قلب افراد شعله ور است برای تداوم زنده ماندن نیاز به سوخت رسانی دارد. بدین ترتیب هر فردی به دنبال یافتن جفت خود به منظور دسترسی به سوخت مورد نیاز برای روشن نگه داشتن آتش درون قلب خود است.

افراد به منظور روشن نگه داشتن آتش های درون خود، از سوخت های اعضای خانواده و دوستان خود استفاده می کنند. اما در بسیاری از موارد هم افراد از در اختیار گذاشتن سوخت، خودداری می نمایند. این افراد می توانند والدین آنها باشند که در زمان کودکی به اندازه کافی به آن ها توجه نکرده اند. توسعه در دوران کودکی به شدت به توانایی کودک در برقراری ارتباطات قوی با والدین بستگی دارد. برقراری ارتباط با والدین برای نوزادان و کودکان از اهمیت بالایی برخوردار است. اگر کودکان بدون توجه کافی والدینشان بزرگ شوند، با احساس ناامنی بزرگ شده و در اعتماد به دیگران، با مشکل مواجه می شوند.

احساس رها شدن در کودکی، منجر به ایجاد تشکیک در عزت نفس و ترس ناخواسته می گردد. افرادی که در روابط قبلی احساس مطرود شدن داشته اند هم، در رده این گونه افراد قرار می گیرند. رد یا خیانت توسط دوست یا شریک زندگی، منجر به ایجاد احساسات ناخوشایند در افراد می گردد. آنها احساس بی ارزشی می نمایند. این افراد در برقراری ارتباط و اعتماد با دیگران، با مشکلات متعددی روبرو می شوند و زمانی که در اعتماد به دیگران با مشکل مواجه شوند، در رابطه دچار احساس ناامنی می شوند.

در نهایت، وقتی فردی مناسب برای سوخت رسانی را می یابند، گاهی اوقات بیش از حد نیاز خویش، از شریک شان، سوخت طلب می نمایند.

به منظور اطمینان از در دسترس بودن مقداری ثابت از سوخت، هرکاری که از دست شان بر می آید را انجام می دهند. این امر زمانی اتفاق می افتد که آن ها شروع به کنترل و بررسی پیام های شریک خویش یا حتی تماس های مکرر، می کنند. آن ها نمی توانند به دلیل آن چه که در گذشته اتفاق افتاده است به شریک خویش اعتماد نمایند.

و بدین ترتیب تمامی اموری که فرد برای دستیابی به احساس امنیت بالاتر انجام می دهد، منجر به ناراحتی یا آزار فرد مقابل می گردد. به عنوان مثال، به دلیل وجود عدم امنیت و اعتماد در رابطه، مسائل کوچک منجر به دعواهای شدید بین افراد می شوند. هر دو فرد از این وضعیت خسته می شوند: یک طرف از رابطه درخواست سوخت قابل توجهی می نماید و طرف دیگر رابطه هم همواره به دنبال عرضه سوخت متناسب با عرضه است.

ناامنی و بی اعتمادی ناشی از خود رابطه یا شریک نمی باشد. این امر نشات گرفته از ترس درونی مربوط به ترک شدن، دوست داشته نشدن و ارزش قائل نشدن طرف مقابل، می باشد. شکل گیری این حس نیازمند مدت زمانی طولانی است.

منتظر ماندن برای فردی به منظور دریافت سوخت، باعث بروز ناامنی می شود. زمانی که افراد مایل به ارائه سوخت نباشند یا سوخت آنها متناسب با نیاز شما نباشد، آتش شما رفته رفته کوچک تر خواهد شد. زمانی که امنیت شما وابسته به فردی دیگر باشد، تمام توان خود را از دست خواهید داد. این امر منجر به رد شدن، نادیده گرفته شدن یا حتی خیانت علیه شما می گردد و تمامی این موارد منجر به ایجاد احساس ناامنی می شوند.

شاید زمانی که کوچک بودید، احساس نادیده گرفته شدن، نموده اید، یا حتی در روابط پیشین خود، احساس بی اهمیت بودن پیدا کردید و یا حتی مورد احترام آنها قرار نگرفته اید. آن ها برای شما ارزشی قائل نشده اند.

زمانی که احساس ناامنی می نمایید، اغلب بر مواردی که احساس کمبود می نمایید، تمرکز می نمایید. به عنوان مثال، زمانی که از درون، احساس خوبی نسبت به فردی که هستید، ندارید، کاملا طبیعی است که برای داشتن حسی بهتر نسبت به خویش، بر ظاهر خود تمرکز خواهید نمود.

اما این کار روشی مناسب برای خودکفایی نمی باشد. در عوض، به دنبال کارهایی باشید که از درون منجر به ایجاد حس امنیت می گردد؛ بدین ترتیب برای کسب احساس امنیت نیاز به تائید دیگران نخواهید داشت. موهای خود را مرتب نمایید، به کلاس های آموزشی که به آن ها علاقه مند هستید بروید و کاری را که به خوبی از عهده انجام آن برمی آیید، انجام دهید.

حتی در زمانی که در رابطه ای هستید، حفظ استقلال تان از اهمیت بالایی برخوردار است. هر رابطه سالمی متشکل از دو فرد سالم می باشد. درگیری بیش از حد در رابطه، منجر به بد تعریف شدن مرزهای آن می گردد. در چنین وضعیتی احساس ناخوشایندی نسبت به عدم توجه به نیازهای خود خواهید داشت.

زمانی که به منظور برآورد نیازهای خود وابسته به رابطه تان نباشید، نسبت به زندگی خود احساس امنیتی بیشتری خواهید داشت. حفظ هویت فردی و برآورد نیازهای خود از اهمیت بالایی برخوردار است. اگر پیش از وارد شدن به رابطه ای، به سرگرمی ها و فعالیت های خاصی می پرداختید، به انجام دادن آن ها ادامه دهید. به عنوان مثال، اگر به دویدن علاقه مند هستید، صبح زود از خواب برخاسته و به دویدن بروید و این کار را جزء اولویت های زندگی خود قرار دهید. نگه داشتن زندگی خصوصی خود خارج از رابطه، به رشد شخصیتی شما کمک شایانی می نماید.

بدین ترتیب، هر فردی آنچه را که برای دستیابی به حس امنیت نیاز دارد، در اختیار دارد. بسیاری از افراد این امر را درک نمی کنند و به دنبال تامین این حس از سوی دیگران هستند. اما تکیه به دیگران به منظور احساس امنیت، سالم نبوده و منجر به انحطاط روابط می شوند. آنچه که منجر به ایجاد اعتماد به نفس و حس شایستگی در شما می شوند را انجام دهید و به دنبال تاکید و اعتبارسنجی از سوی دیگران نباشید و بدین ترتیب همواره احساس امنیت خواهید نمود. آتش خود را خودتان روشن نمایید.

 

 

ما عاشق خواندن نظرات شما هستیم!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

فرستادن دیدگاه

هدف ما در اینجا این است که اول نگرش شما را نسبت به موفقیت (به خصوص موقعیت های موفقیت در ایران) درست کنیم و بعد در قسمت های پیشرفته آموزش هم قرار بدیم مثل آموزشهای بازاریابی مثل کسب و کار شخصی و …

© تمامی حقوق برای شرکت خودساخته محفوظ می باشد . نشر با ذکر منبع بلامانع استطراحی و پشتیبانی: «وب‌کاستر»

شاید برای شما هم پیش آمده که هنگام صحبت با شریک زندگی خود ناگهان او سکوت کرده و ناراحت شده باشد. شاید شما فکر کنید که حرف درستی می زنید اما او را ناراحت کرده باشید. این معمولا به این دلیل است که با گفته های شما او احساس ناامنی می کند. در این مقاله با چندین کارشناس صحبت شده است تا مواردی که زنان با گفته هایشان، احساس ناامنی را در مردان ایجاد می کنند به اشتراک بگذاریم. امیدواریم با در نظر گرفتن این موارد چشم اندازی پیش رویتان قرار بگیرد تا از ایجاد سوءتفاهم در مکالمات آینده جلوگیری کنید.

اگر فکر می کنید که شریک زندگی شما حسود است بدترین اشتباه این است که با تاکید بر این جمله او را به اوج برسانید. متخصصان پیشنهاد می کنند اگر می خواهید با شریک حسودتان صحبت کنید باید یاد بگیرید که آن را به شیوه ای سازنده بیان کنید. شما باید حس حمایت و اطمینان را به او بدهید نه اینکه او را بدتر کنید. اگر اعتقاد دارید که شریک زندگی تان حسود است باید به او اطمینان دهید که چیزی برای نگرانی وجود ندارد. اگر او حسادت خود را به شیوه ای مخرب (مثل درگیری، فریاد زدن و حمله به دیگران) نشان می دهد بهتر است صبر کنید که آرامشش را به دست آورد و سپس با او صحبت کنید. نباید هنگام عصبانیتش شما هم با او درگیر شوید زیرا به شدت احساس ناامنی خواهد کرد.

چگونه احساس امنیت کنیم

وقتی شما به شریک زندگی تان می گویید که اگر با هم نبودید، می توانستید هر کاری که می خواهید را انجام دهید به شدت می تواند احساس ناامنی در رابطه تان ایجاد کند. او فکر می کند که شما از این رابطه خوشحال نیستید. اگر به طور قطع اینطور فکر می کنید بهتر است به انتخاب های خود نگاه کرده و علل ناراحتی تان را بررسی کنید. اگر شما فکر می کنید که بدون شریک زندگی خود شادتر خواهید بود احتمالا نگرانی هایی در مورد رابطه تان وجود دارد. پیشنهاد می شود به جای اینکه به از دست دادن فکر کنید، تمرکز خود را روی دستیابی معطوف نمایید. بهتر است در هر راهی که می خواهید قدم بگذارید از شریک خود درخواست حمایت و پشتیبانی کنید. به جای اینکه او را تغییر دهید بخواهید که به شما پیشنهادی مفید ارائه دهد.

شما انتظار دارید مردان وقتی شاد هستند با شما شادی شان را شریک شوند اما آنها غالبا ناچار می شوند ناراحتی هایشان را پنهان کنند که این پنهان کردن احساسات می تواند میزان آسیب پذیری آن ها را افزایش دهد. وقتی به او می گویید مرد باش احساس ناامنی می کند از اینکه احساسش را با شما در میان گذاشته است. متخصصین می گویند این یک تبعیض آشکار است که به مردان می گوید اگر شما احساسات خود مثل غم و اندوه را بروز دهید معیوب هستید. به جای شکستن مرد زندگی تان سعی کنید به عنوان یک زن از او دفاع کنید و با نرمش به او بقبولانید که در هر شرایطی عاشق و حامی اش هستید.

گاهی اوقات ممکن است شریک زندگی تان به حرفهای شما گوش دهد اما راهکارهایی که ارائه می دهد مورد پسند شما قرار نگیرد. این بدین معنا نیست که حرفهای شما را نشنیده است. شاید شما به قدری ناراحتید که دوست ندارید حرفهای او را گوش دهید. یک مرد ممکن است احساس ناامنی کند وقتی که به شما راه حل می دهد اما شما به او می گویید که درست به حرف هایتان گوش نداده است. او سعی می کند بهترین خود را ارائه دهد اما شما او را به شکلی نامطلوب محکوم می کنید. پیشنهاد می شود به او بگویید که دوستش دارید اما می خواهید که فقط به حرف هایتان گوش فرا دهد و نیازی نیست حتما چیزی را تفسیر کند. بگویید این گوش دادن می تواند احساس آرامش زیادی به شما ببخشد و همین برایتان کفایت می کند. بدین شکل هم او بهتر خواهد شد و هم رابطه تان بهبود خواهد یافت.

اگر به خاطر شرایط زندگی تان با مردان زیادی در گذشته ملاقات کرده باشید ممکن است تشابهات زیادی میان آنها مشاهده کنید. متاسفانه این امر می تواند شما را به نتیجه گیری غلطی در رابطه با شریک فعلی تان سوق دهد. شما به او می گویید که درست مانند بقیه هستی و این او را نا امید می کند که تمایزی برایش قائل نیستید. این باعث می شود که یک مرد احساس کند هیچگاه نمی تواند خود را به شما اثبات نماید. سعی کنید خیانت ها و بی عدالتی های گذشته را فراموش کنید و به جای مقایسه شریک زندگی خود با مردانی که پیش از این با آنها ارتباط داشته اید، روی مسائل مربوط به رابطه فعلی خود تمرکز نمایید.

بسیاری از زنان از اینکه شریک زندگی شان با آنها تماس تلفنی برقرار نمی کند شکایت می کنند. اگر شما مردی را دارید که زیادی با شما تماس می گیرد بهتر است با احساس با او برخورد کنید تا دلزده نشود. بهتر است سطح ارتباطات خود را متعادل نگاه دارید، بدون آنکه از تماس های زیادش انتقاد کنید. بدانید که این میزان مذاکره به خصوص در اوایل آشنایی می تواند برای تان چالش برانگیز باشد. بهتر است به نیازها و احساسات یکدیگر احترام بگذارید.

شما احتمالا دوست، همکلاسی یا همکار مردی دارید که طبق عادت به طور روزمره از او حرف بزنید اما بهتر است جوری از او صحبت کنید که هم شما و هم شریک زندگی تان احساس خوبی داشته باشید. ممکن است یک انسان بالغ هم از شنیدن احساس و تعاریف شما از مردی دیگر، احساس ناامنی کند. طبیعت مقایسه این است که یک رقابت عاشقانه مخرب در ذهن او ایجاد خواهد کرد. برای اینکه احساسات ناخوشایند را از او دور کرده باشید مدام به او یادآوری کنید که همیشه در کنارش خوشحال هستید و هیچکس را به او ترجیح نمی دهید.

شما احتمالا دوست ندارید با زنان دیگر قیاس شوید پس به هیچ عنوان سعی نکنید شریک زندگی تان را نیز با مردان دیگر مقایسه کنید. طبیعیست که در ذهن تان او را با دیگران قیاس کنید اما اجازه دهید این افکار نزد خودتان باقی بماند تا او احساس ناامنی نکند. حتی اگر به شکلی مودبانه او را با نزدیک ترین دوست یا اقوام خودش هم قیاس کنید می تواند بسیار غیر رمانتیک باشد و فکرش را درگیر کند. اگر گاهی نیاز دارید که حتما حرف دلتان را بزنید بهتر است با یکی از دوستان خود که به او اعتماد دارید حرف بزنید اما نیازی نیست حتما به شریک زندگی تان در این مورد چیزی بگویید.

این حرف می تواند به طور حتم روحیه طرف مقابل را تخریب کرده و آسیب های جدی به او وارد کند. به جای اینکه او را سرزنش کنید بهتر است در مورد آن موضوع خاص با یکدیگر به گفتگو بنشینید. اگر هنگام صحبت کردن درباره احساس خود بگویید و از نگرانی هایتان صحبت کنید می توانید به شریک زندگی تان کمک شایانی برسانید و این بهتر از آن است که توانایی های او را زیر سوال ببرید.

اگر این حس را به مردان القا کنید که تنها به اندازه یک حساب پس انداز ارزش دارند بی اندازه آنها را از خود دور می کنید. یک مرد نباید به این فکر کند که فقط برای پرداخت هزینه یک رستوران مفید است و همچنین نباید فکر کند که به اندازه درآمدش ارزش دارد. اگر مردی یک شخصیت سطح پایین داشته باشد با هیچ مقدار پولی نمی تواند آن را جبران کند. به جای متهم کردن شریک زندگی تان به اینکه پول کافی ندارد بهتر است شما هم در کنارش تلاش کنید. اگر می توانید پا به پای او کار کنید و یا با پس انداز کردن تلاش کنید زندگی تان را بهبود ببخشید. از روش های مذاکره استفاده کنید و اگر می دانید که شریک زندگی تان درآمد مناسبی ندارد از او بخواهید در صورت امکان شغلش را عوض کند.

گاهی اوقات نیازی نیست که در رابطه هرآنچه که شما را ناراحت می کند به زبان آورید. شاید حتی لازم باشد برعکس عمل کنید و با قدردانی رابطه تان را تحکیم ببخشید. اگر مردان احساس قدردانی و عشق از شریک زندگی خود دریافت کنند بیشتر می توانند با او مشارکت داشته باشند. این امر هرگونه احساس ناامنی را از رابطه شما دور می کند. گاهی اوقات چیزی که می گویید مهم نیست بلکه چیزی که نمی گویید می تواند اثر بخش تر باشد.

منبع : thelist

دیدگاه شما

نام *

ایمیل *

آدرس وبسایت

روند

مرکز مشاوره نیک همراه – مرکز مشاوره نیک همراه

آیا ترس ناگفته ای در مورد شریک زندگی تان دارید؟ آیا نسبت از رابطه و ازدواج خود احساس امنیت و اطمینان نمی کنید؟ آیا چیزی غیرقابل توصیفی وجود دارد که دائما در مورد چیزهای مهم رابطه خود شک می کنید؟ طبیعی است که در ابتدای رابطه، برخی ترس ها وجود داشته باشد. اما اگر این ترس ها همچنان شما را آزار می دهند و هر روز نیرومندتر از قبل می شوند، عدم اطمینان ایجاد کرده و احساس ناامنی در رابطه را ایجاد می کنند، پس باید قبل از اینکه به رابطه تان آسیب برساند، به دنبال راه حل باشید.

در این مقاله به شما می گوییم چرا افراد در یک رابطه احساس ناامنی می کنند، چگونه علائم ناامنی را شناسایی کرده و بر آن غلبه کنند.

هنگامی که ناامنی ها مدیریت نشوند، براساس مشکلاتی که ممکن است واقعی نباشند می توانند منجر به سردرگمی، حسادت، ترس و سایر احساسات منفی شوند و ممکن است احساسات مثبت مانند عشق، مراقبت و احترام در رابطه را تحت الشعاع قرار دهد و در نهایت به آن آسیب برساند.

چگونه احساس امنیت کنیم

اگر احساسات منفی کنترل نشود، شما و شریک زندگی تان ممکن است سوء تفاهم ها، استدلال ها و سپس دعواهای زیادی داشته باشید. ممکن است یک شریک خسته کننده باشد و با گذشت زمان، این می تواند باعث آشفتگی و عدم تعادل در روابط شود.

در حالی که مدیریت ناامنی در یک رابطه ضروری است، همه نمی توانند درک کنند که این احساسات با عدم امنیت همراه است. با این وجود نشانه هایی برای تشخیص آنها وجود دارد.

یک رابطه عاشقانه سالم باید باعث شود شما احساس امنیت و احترام کنید. اما وقتی ناامنی ها به بخشی از رابطه تبدیل شوند، ممکن است احساسات ناخوشایند خاصی را تجربه کنید که در صورت عدم تأیید یا رسیدگی به آنها، می تواند به روابط آسیب برساند. در ادامه به برخی از علائم متداول که ممکن است توجه کنید ، اشاره شد.

سخت است باور کنید که شریک زندگی تان می گوید در یک جلسه است و با شخص دیگری نیست؟ وقتی شریک زندگی تان هدیه می گیرد، فکر می کنید قصد پنهانی در پشت آن وجود دارد؟ تصور می کنید او تقریباً همه چیز را به شما دروغ می گویند.

اگر این احساسات را دارید، این نشان می دهد که در رابطه احساس ناامنی می کنید. اعتماد پایه و اساس یک رابطه عاشقانه است. وقتی نتوانید به شخص مهم زندگیتان اعتماد کنید، نمی توانید خودتان باشید و یک تردید مداوم در ذهن شما وجود دارد. کمبود اعتماد معمولاً یک پرچم قرمز برای روابط است.

هنگامی که یک درگیری وجود دارد، ممکن است فکر کنید که شریک زندگی شما ممکن است از شما سوء تفاهم کند، شما را قضاوت کند یا ترکتان کند. این درگیری می تواند یک سوءاستفاده کوچک بین شما باشد اما ممکن است از گفتن حقیقت و یا صادق بودن در مورد عقاید خود بترسید، فکر می کنید که همسرتان شما را رد خواهد کرد.

چنین ترس مداوم برای از دست دادن شریک زندگی خود نشانه ای از رابطه سالم نیست، بلکه یک رابطه ناامن است. یک رابطه ایده آل شما را از این افکار منفی دور می کند و به شما اطمینان می دهد تا بدون هیچ گونه نگرانی ارتباط مستقیمی برقرار کنید.

ممکن است یک فرد ناامن دائما بخواهد با شریک زندگی خود باشد یا از او آگاهی داشته باشد. شما به دنبال برقراری ارتباط مداوم هستید و اگر شریک زندگی تان جواب ندهد ممکن است دچار اضطراب شوید. این رفتار ممکن است پیوند بین شما را تضعیف کند و سؤال های مداوم ممکن است هر دو شما را خسته کند. میزان ناامنی شما نشان می دهد که شما حتی نمی توانید چند دقیقه او را تنها بگذارید.

اگر برای احساس خوشبختی به شریک زندگی خود نگاه می کنید، برای کارهای کوچک هم به او وابسته هستید، می خواهیداو را باهوش یا جذاب جلوه دهید، این نشان می دهد که شما بیش از آنچه باید به او وابسته هستید. این سناریو شبیه به قرار گرفتن در دام وابستگی متقابل است که این نیز نشانه عدم امنیت در رابطه است.

اشکالی ندارد که هر چند وقت یکبار بخواهید شریک زندگیتان شما را تصدیق کند. اما اگر می خواهید او دائماً آنچه را که انجام می دهید تأیید و تصدیق کند، می تواند به دلیل عدم امنیت باشد.

در چنین حالتی، شریک زندگی تان از شما خسته شود و این شما را ناامن تر خواهد کرد. و اگر این اتفاق بیفتد، روابط شما به آرامی می تواند از هم پاشیده شود. این عامل با وابستگی متقابل در یک رابطه همپوشانی دارد که می تواند یک پرچم قرمز نیز باشد.

شما سعی می کنید ذهن شریک زندگی تان را بخوانید یا چیزی را که حتی فکرش را هم نمی کردید فرض کنید. شما فکر می کنید او کار اشتباهی انجام داده  و به جای اینکه از یک عشق زیبا لذت ببرید، داستانهای منفی را در ذهن خود ایجاد می کنید. این هم نشانه عدم امنیت است که می تواند چیزهای خوب در روابط شما را تحت الشعاع قرار دهد. براندازی ممکن است مشکلاتی را که قبلاً وجود نداشت، به وجود آورد.

یکی دیگر از علائم ناامنی زمانی است که شما می خواهید به وسایل و حساب های شریک زندگی خود دسترسی پیدا کنید. می خواهید بدانید که آیا او مخفیانه چت می کند یا با کسی در حال گفتگو است یا اینکه هرکدام از دوستانشان روی او تأثیر دارد. شما می خواهید گذشته شریک زندگی خود را بررسی کنید و به طور مرتب فعالیت های او را در شبکه های اجتماعی رصد کنید.

این عمل ناامنی می تواند منجر به استدلال و اختلاف نظر شود. اگر به موقع کنترل نشود، ممکن است قوی تر شود و به روابط شما آسیب بیشتری وارد کند.

آیا اغلب با شریک زندگی خود می جنگید، فقط برای اینکه بدانید این یک مسئله کوچک برای مبارزه است؟ این نشانه مشترک عدم امنیت است. تمایل دارید مشکلات کوچک را انتخاب کنید، بر سر آن بجنگید، دفاعی شوید و به شریک زندگیتان صدمه بزنید. به طور مثال همسرتان درباره عکس شخصی در فیس بوک اظهار نظر می کند این ممکن است شما را آزار دهد. این دعوا های کوچک ممکن است برای جلب توجه و یا برآورده کردن خواسته های پیچیده شما باشد. در هر صورت ، این نشان می دهد که رابطه تان ناامن است.

اگر ترس از رد شدن توسط شریک زندگی خود دارید، ممکن است نتوانید از نظر جنسی به او نزدیک شوید. ممکن است سعی کنید صمیمی باشید، اما چیزی شما را به عقب بازگرداند. این می تواند گذشته ای بد باشد یا ترس از عدم تحقق انتظارات شریک زندگی. دلیل هرچه که باشد، مبارزه با صمیمیت نیز به عنوان نشانه عدم امنیت در یک رابطه تلقی می شود.

عدم امنیت در مورد شریک زندگی یا عدم ایمان به یک رابطه نتیجه یک تجربه شبانه نیست. می تواند یک یا چند عامل برای آن وجود داشته باشد و شناسایی آنها ممکن است به شما در مدیریت یا غلبه بر ترس های شما کمک کند.

احساس ناامنی بعضی اوقات خوب است، اما ممکن است برخی از ترس  های مداوم از رد شدن یا پایان یافتن رابطه مشکلاتی در رابطه ایجاد کنند. دلایل این امر می تواند در افراد مختلف متفاوت باشد، اما موارد مشترک آن عبارتند از:

برخی حوادث گذشته ممکن است بر روابط موجود در امروز تأثیر بگذارد. این می تواند آسیب طرد و احساس تحقیر، خیانت توسط شریک قبلی، تجربه یک شکست یا کودکی بد باشد. هر یک از این تجربیات می تواند بر عزت نفس شما تأثیر بگذارد و ممکن است شما را در روابط ناامن کند.

ممکن است برخی از افراد دارای معیارهای بالایی باشند و این رفتار ممکن است در روابط آنها نیز ظهور کند. به عنوان مثال، شریک زندگی شما از شما خیلی انتظار دارد و ممکن است شما نتوانید استانداردهای آنها را رعایت کنید. در چنین سناریویی ممکن است احساس ناامنی و نگرانی کنید که ممکن است شما را برای شخصی بهتر ترک کند.

آنچه دیگران ممکن است در مورد شما و یا شریک شما فکر کنند ممکن است به عنوان یک کاتالیزور برای ایجاد ناامنی شما عمل کنند. شما تمایل دارید که خود آگاه باشید. به جای اینکه به عزیزان خود فکر کنید, به دیگران اولویت می‌دهید. چنین رفتاری می‌تواند به شدت بر رابطه شما تاثیر بگذارد.

ناامنی ها می توانند تعادل را در روابط شما به از بین ببرند. تنها کاری که باید انجام دهید این است که یاد بگیرید چگونه می توانید بر آنها غلبه کنید.

اولین قدم برای مدیریت ناامنی ها، ارتباطات است. شما ممکن است در به اشتراک گذاشتن افکار خود با شریک زندگی تان تردید داشته باشید اما ارتباط با او ضروری است. او ممکن است الگوهای ناامنی شما را بفهمند و به شما کمک کنند، به طوری که شما با هم بتوانید بر چالشها غلبه کرده و از یک رابطه عاشقانه لذت ببرید.

برای مدیریت بهتر ناامنی های خود می توانید چند نکته دیگر را نیز دنبال کنید.

تا زمانی که مشخص نکنید چه چیزی باعث ایجاد آنها می شود، غلبه بر ناامنی های شما امکان پذیر نیست. نگاهی عمیق به زندگی خود بیندازی و به گذشته خود ؛ تا بفهمید که چه چیزی غم و اندوه به زندگی عاشقانه شما وارد می کند. آیا این رابطه قبلی شما یا تجربه دوران کودکی شماست یا تاریخ بدی برای دوستیابی؟ هنگامی که دلیل آن را می دانید، می توانید راه درست برای مقابله با آن را بدانید.

حتی وقتی در یک رابطه هستید، باید به خودتان اولویت دهید. احساس خوب خود را شروع کنید و متوجه تغییراتی در خودتان شوید. اطمینان حاصل کنید که شما آزادی خود را در اختیار دارید و مستقل هستید و در راستای بهبود خود تلاش می کنید. هرچه از درون شادتر باشید، دنیا یا رابطه تان را بهتر تصور خواهید کرد. می توانید کتاب بخوانید، آبگرم بروید، با دوستان خود وقت بگذرانید و هر کاری انجام دهید که لبخند به چهره شما بنشیند. و به زودی، ممکن است ناامنی های خود را از بین ببرید.

مسائل گذشته خود را از زندگی کنونی خود جدا نگه دارید. اگر شریک زندگی تان می گوید جلسه دارد و امروز دیر خواهد بود، به جای فرض دروغ گفتن، آن را بپذیرید. وقتی چیزهایی را فرض می کنید یا تصور می کنید، گامی در جهت آسیب رساندن به روابط خود برداشته اید. او را همانطور که هستند بپذیرید و اگر چیزی در مورد رفتار او، شما را آزار می دهد به جای ایجاد سناریو در ذهن خود با او صحبت کنید.

اگر فکر می کنید شریک زندگی تان باید انتظارات شما را تحمل کند و روابط شما باید به پیش برود، احتمالاً شما بر اساس ناامنی های خود عمل می کنید و به روابط آسیب می رسانید. یک رابطه سالم و دوست داشتنی شامل کنترل شریک زندگی نیست بلکه با سرعتی پیش می رود که هر دو شریک در آن احساس راحتی داشته باشند.

نیاز اصلی یک رابطه سالم اعتماد به نفس است. مهم نیست که روابط قبلی شما چطور بوده است، شما نمی توانید روابط فعلی را عملی کنید وقتی که به هر حرکت یا کلمه شریک زندگی خود شک دارید.

و هنگامی که اعتماد کنید، می توانید فضای مورد نیاز را به شریک زندگی خود اختصاص دهید. او ممکن است الزامات خود را داشته باشند یا دوست داشته باشد، در مواردی از تنهایی خود لذت ببرید. بگذارید آنچه را که می خواهد انجام دهد و ببینند که شما بدون ناامنی های خود چقدر احساس سبک تری دارید.

یک قانون مهم دیگر این است که شریک زندگی خود را با کسی مقایسه نکنید و همچنین روابط خود را با روابط گذشته یا سایر افراد مقایسه نکنید. انجام این کار باعث می شود همسرتان ناراحت شده یا حتی حسودی کند و او را نسبت به خود ناامن کند.

هر رابطه منحصر به فرد است و جنبه های مثبت و منفی خود را دارد. یک مقایسه ممکن است باعث ناامنی های متعدد شود و پیوند با شریک زندگی شما را بشکند. هربار که خواستید مقایسه کنید، متوقف شوید و به فکر همه چیزهای خوبی که با همسرتان دارید، باشید.

طبیعی است که در شروع رابطه، احساس ناامنی کنید. در عین حال، ضروری است که بدانید زمانی که احساساتتان را از کنترل خارج کنید، به نا امنی های خود اجازه می دهید زندگی عاشقانه شما را تحت الشعاع قرار دهند. علائم را در زمان مناسب شناسایی کنید، علل آن را بفهمید و قبل از آسیب دیدن رابطه، احساس ناامنی در رابطه را مدیریت کنید. سعی کنید بدون هیچ دید منفی از زندگی خود لذت ببرید.

آیا تجربیاتی برای اشتراک دارید؟ لطفا برای ما در بخش نظرات بنویسید. گروه مشاوره ازدواج نیک همراه با مشاوره های حضوری، آنلاین و تلفنی همراه مناسبی برای زوجین در جهت بهبود روابط آنهاست.

021-28424894

چگونه احساس امنیت کنیم

روانشناسی را مثل دیگران روانشناسی نمی دانم، روانشناسی یعنی اینکه با شما آشنا شوم و در مشکلات کمکی نمایم.

مراحل رابطه زناشویی

رابطه از راه دور

تعهد به همسر چیست؟

حد و مرز روابط چگونه است؟

عشق بی قید و شرط چیست؟

شیوه های رفتار عاشقانه با همسر

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

اطلاعات من را ذخیره کن تا در آینده نیازی به ورود اطلاعات نداشته باشم

آخرین نوشته ها


چگونه از طلاق پدر و مادر جلوگیری کنیم؟


حد و مرز آشنایی پیش از ازدواج تا کجاست؟

در خبرنامه نیک همراه عضو شوید و آخرین اخبار و مقالات را در ایمیل خود بخوانید.

قدرت گرفته از

خیلی خوشحالیم که امروز با شما همراهیم. این جا وب سایت گروه مشاوران نیک همراه است که با هدف ارائه مشاوره های تخصصی در زمینه های مشاوره خانواده، مشاوره ازدواج، مشاوره طلاق، مشاوره دوران نامزدی، مشاوره ی کودک و مشاوره تحصیلی(دانش آموزان و دانشجویان) بنا شده است و سعی در خدمت گزاری و ارائه بهترین راه حل ها را به شما عزیزان دارد

برترین پست ها


مراحل رابطه زناشویی


رابطه از راه دور


عشق بی قید و شرط چیست؟

ازدواج

حد و مرز آشنایی پیش از ازدواج تا کجاست؟


مراحل رابطه زناشویی


تعهد به همسر چیست؟


حد و مرز روابط چگونه است؟


شیوه های رفتار عاشقانه با همسر

This website uses cookies to improve your experience. We’ll assume you’re ok with this, but you can opt-out if you wish.
پذیرفتن

سلام! به اکانت کاربری خود وارد شوید

بازیابی پسورد

پسورد شما به ایمیل شما ارسال خواهد شد

برخی زن و شوهرها در رابطه‌شان احساس امنیت و آرامش نمی‌کنند، به همین خاطر ممکن است کارهای غیرعقلانی انجام دهند و زندگی‌مشترک‌شان را به خطر بیندازند. با یوکن همراه باشید تا راه‌هایی برای دست‌یابی به احساس امنیت را با هم مرور کنیم.

افرادی‌که در یک رابطه احساس امنیت نمی‌کنند، مدام به همسرشان پیام می‌دهند. برای اطلاع از مکان وی با او تماس می‌گیرند. حتی او را تعقیب می‌کنند. گاهی نیز سعی می‌کنند گوشی موبایل یا ایمیل‌هایش را چک کنند. بدون‌شک از بودن در این رابطه احساس بدی دارید. شاید با فردی که چنین حسی را به شما می‌دهد در ارتباط هستید. هرچند این رفتارها نشانه‌ی وجود مشکل در رابطه است، اما به کسانی که چنین حسی دارند کمک می‌کند احساس امنیت بیشتری داشته باشند. خصوصا اگر از شریک عاطفی خود پیام یا ایمیلی دریافت کنند، احساس عدم امنیت آنها کمتر خواهد شد.

وقتی مشکل حادتر می‌شود که این رفتارهای آسیب‌زا تبدیل به عادت شود و یکی از طرفین مدام این رفتارها را تکرار کند. اگرچه در ابتدا این رفتارها بی‌ضرر به نظر می‌رسد، اما به مرور سبب آسیب‌دیدن روابط خواهد شد. برخی افراد در مقابل رفتارهای شک‌برانگیز طرف مقابل نگران و آزرده‌خاطر می‌شوند و عده‌ای این رفتارها را ناشی از بی‌اعتمادی قابل توجه در همسرش می‌داند که هیچ‌وقت حل نخواهد شد.

فرض کنید در دنیایی زندگی می‌کنیم که برای زنده‌ماندن باید آتش قلب‌مان را روشن نگه‌داریم و برای روشن نگه‌داشتن آتش قلب‌مان به سوختی که در دست دیگران است، نیاز داریم. بدین‌ترتیب مجردها برای یافتن فرد مناسب خود به دنبال کسی هستند که سوخت مناسب برای زنده‌ماندن آنها را داشته باشد.

در بیشتر مواقع این روند به خوبی انجام می‌شود و فرد شخص مناسب خود را برای سوخت‌گیری پیدا می‌کند. طرف مقابل نیز سوخت موردنیاز را در اختیارش قرار می‌هد. اما گاهی ممکن است برخی افراد از دادن سوخت موردنیاز امتناع کنند. این مساله به دلایل مختلفی رخ می‌دهد که یکی از دلایل آن می‌تواند به دوران کودکی فرد بازگردد. یعنی فرد در دوران کودکی خود مورد بی‌توجهی والدین قرار گرفته است.

چگونه احساس امنیت کنیم

کودکان نیاز دارند برای توسعه مهارت‌های خود، ارتباط خوبی با والدین‌شان داشته باشند. وقتی کودکی از جانب والدین خود مورد بی‌توجهی قرار بگیرد، دچار احساس عدم امنیت شده و نمی‌تواند به هیچ کسی اعتماد کند. کودکی که هیچ‌توجهی دریافت نمی‌کند، در شایستگی خود شک کرده و ترسی عمیق به سراغ او می‌آید.

دلیل دیگری که برخی از زوجین را دچار بی‌اعتمادی می‌کند، روابط قبلی فرد است. وقتی فردی در روابط قبلی خود خیانت یا طردشدگی را تجربه کرده باشد، همواره احساس بی‌ارزشی می‌کند و نمی‌تواند به هیچ‌کسی اعتماد کند. وقتی که نتواند به کسی اعتماد کند، هیچ‌وقت رابطه‌ی رضایت‌بخشی نداشته و همیشه در رابطه‌اش احساس ناامنی خواهد کرد.

وقتی در یک رابطه به دو نفر سوخت کافی نرسد، بعد از مدتی آتش قلب‌شان کم فروغ شده و به مرور خاموش می‌شود. در این حالت دو طرف به دنبال فرد دیگری برای سوخت‌گیری هستند و بعد از یافتن فرد مناسب، بیش‌از‌اندازه از او سوخت می‌خواهند. در واقع آنها به خاطر احساس عدم‌اطمینان و امنیتی که دارند، به سراغ کارهایی چون چک‌کردن ایمیل‌ها، پیام‌ها و تلفن‌های مداوم می‌روند. این افراد سعی می‌کنند از این طریق اطمینان خود را به طرف مقابل بیشتر کنند. آنها به خاطر گذشته‌ای که پشت‌سر گذاشته‌اند، نمی‌توانند به طرف مقابل‌شان اعتماد کنند. اما غافل‌اند از اینکه با سوخت‌گیری بیش از حد باعث ناراحتی شریک عاطفی‌شان می‌شوند.

اگر بیش‌از‌اندازه از طرف مقابل‌تان انتظار سوخت‌گیری داشته باشید، ناراحتی و دلخوری در رابطه‌تان بوجود می‌آید. در این مواقع یکی از طرفین به خاطر ترس درونی که در رابطه ایجاد شده است، دچار این احساس می‌شود. این ترسی ناشی از ترس از طرد شدن، ترس از دوست‌داشته‌نشدن، ترس از ارزش قائل‌نشدن و غیره است.

آتشی که گفته شد، همان احساس عدم‌امنیت در افراد است که با سوختی که توسط دیگران ارائه می‌شود، به احساس امنیت تبدیل خواهد شد. اگر برای تامین سوخت موردنیازتان روی دیگران حساب کنید، یعنی وجودتان سرشار از احساس عدم امنیت است. حالا اگر دیگران به شما سوخت ندهند یا سوخت آنها برای روشن نگه‌داشتن آتش قلب‌تان کافی نباشد، به مرور آتش قلب‌تان رو به خاموشی می‌رود. این بدین معناست که برای احساس امنیت به دیگران وابسته هستید و هیچ قدردانی از خودتان ندارید. به همین خاطر است که هنگام طرد‌شدن و نادیده‌گرفته‌شدن از سوی دیگران، احساس عدم‌امنیت به سراغ‌تان می‌آید.

در ادامه‌ی مقاله با یوکن همراه باشید تا به شما بگوییم چطور احساس امنیت را در خودتان بوجود آورید.

شاید در دوران کودکی مورد بی‌توجهی قرار گرفته‌اید یا روابط قبلی خود را با بی‌توجهی و بی‌محبتی به پایان رسانده‌اید. در هرصورت این بی‌توجهی به معنای نادیده گرفتن ارزش‌های شما بوده است. احساس عدم‌امنیت وقتی بوجود می‌آید که روی کمبودهای خود تمرکز کنید. برای مثال، وقتی از درون احساس بی‌ارزشی می‌کنید، در بیرون به دنبال ارتباط با کسانی خواهید بود که شما را تایید می‌کنند و باارزش می‌دانند. اما این راه‌حل مناسبی نیست. در واقع به‌جای‌اینکه در بیرون به دنبال احساس ارزشمندی باشید، باید خودتان از درون به این احساس برسید. یعنی از درون نسبت به خودتان احساس خوبی پیدا کنید. برای اینکه از درون احساس خوبی پیدا کنید، باید راه‌هایی را انتخاب کنید که عزت‌نفستان را بالا میبرد.

برای اینکه بهداشت روانی سالمی داشته باشید، باید استقلال و حدومرزها را حفظ کنید و به نیازهای شخصی خود اهمیت دهید.

افرای که برای تامین نیازهای خود به دیگری وابستگی ندارند، بیشتر احساس امنیت می‌کنند. وقتی وارد رابطه می‌شوید باید به نیازهایتان توجه داشته باشید. اگر قبل از ازدواج سرگرمی خاصی داشته‌اید، بعد از ازدواج نیز به انجام آن بپردازید. برای مثال، اگر تا قبل از ازدواج هر روز صبح می‌دویدید، بعد از ازدواج نیز برنامه‌ی صبحگاهی شما باید پابرجا باشد. افرادی که به جز رابطه، به نیازهای شخصی خود اهمیت می‌دهند، پیشرفت بیشتری خواهند کرد.

افرادی‌که برای پاسخ دادن به احساس عدم‌امنیت خود به سراغ دیگران می‌روند، تنها رابطه‌شان را خراب می‌کنند. این روش اصلا درست نیست و هر کسی می‌تواند این حس را در خودش بوجود آورد. برای دست‌یابی به احساس‌امنیت، هرکاری که فکر می‌کنید اعتمادبه‌نفس و احساس ارزشمند‌بودن شما را تقویت می‌کند، انجام دهید و هیچ‌وقت از دیگران نخواهید شما را تایید کند.

منبع: lifehack

آیا به نظر شما این مطلب مفید بود؟




مجله موفقیت یوکن، مجله ای است ویدیویی که تلاش می کند هر آنچه انسان های موفق درباره موفقیت از دیروز تا به امروز تجربه کسب کرده اند را به آسان ترین شکل ممکن در اختیار شما بگذارد. هدف ما در یوکن گردآوری بروزترین روش های موفقیت فردی، سازمانی و تجاری است تا مرجع کاملی باشیم برای مخاطبین و افرادی که سعی دارند موفق شوند.

کد: 13951013212695797

دوشنبه 13 دی 95، 13:45

دوشنبه 95/10/13،

تهران

, (اخبار رسمی):
لازمه امنیت روانی را بهره مندی از شش نیاز درونی انسان است.

به گزارش اخبار رسمی به نقل از روابط عمومی نیروی انتظامی ،سردار سعید منتظرالمهدی،معاون اجتماعی ناجا در  یادداشتی به  به بررسی نیازهای درونی انسان برای بهره مندی از امنیت روانی  پرداخته است ، متن این یادداشتی  به این شرح است: همه ما انسان ها از کوچک تا بزرگ ، در کنار نیازهای جسمانی ( فیزیولوژیک ) چند نیاز ” روان شناختی ” داریم که عدم برآورده شدن بهینه و مطلوب آنها ما را گرفتار احساسات و هیجانات ناخشنودساز متعددی می سازد که از آن میان غم واندوه، احساس ناامنی و نارضایتی در صدر قرار می گیرند. آن نیازها که محقق نشدنشان این چنین آثار رنج آور در پی دارد عبارتند از: 1-نیاز به بقا و ماندن2-نیاز به پیوندجوئی و تعلق خاطر3-نیاز به پیشرفت و حرکت به سوی مقاصد پیش رو4-نیاز به قدرت و شایستگی و کفایت 5- نیاز به آزادی و خوداتکایی 6- نیاز به تفریح و سرگرمی

شواهد پژوهشی و بالینی نشان از آن دارند که تمامی این شش نیاز مهم روان شناختی ، سهم و نقش انکارناپذیر و معناداری در تبیین ” احساس امنیت روانی ” ، ” سعادت ” ، ” رضایت از زندگی ” و ” شاد زیستن ” ما دارند. یعنی چنانچه مانع ، یا موانعی بر سر راه تحقق و برآورده شدن هر یک از این چند نیاز پدید آید ، آنگاه قدری از میزان هر یک از این چهار حالت یا احساس درونی ” فرو کاسته خواهد شد. اما ، بی هیچ گفتگویی از میان شش نیاز گفته شده ، سهم و نقش ” نیاز به پیوند جویی و تعلق خاطر ” برجسته تر و عمیق تر است. چه اینکه ، برآورده شدن این نیاز ، از طریق ارتباط کیفی و سودمند بادیگران ، به بستری برای برآورده شدن سایر نیازها تبدیل می شود و راه و مسیر پیشرفت و شایستگی و خوداتکایی و سرگرم شدن را هموار می سازد.

چگونه احساس امنیت کنیم

هر ارتباطی را نمی توان ” ارتباط کیفی و سودمند ” نام نهاد. از همین روی نه تنها نمی توان هر ارتباطی را مولد و بسترساز سعادت و رضایت و خشنودی تلقی کرد. بلکه بسیاری از ارتباط ها به عاملی برای ” ناخشنودی ” ، ” رفتارهای تخریبی ” و فرو شدن در ناامنی روز افزون تبدیل می شوند. از این روی ، رفتارسودمند دارای ملاک ها و شاخص های معین و مختلفی است و لاجرم با آگاهی از آنها می توان ارتباطات و پیوندهای کنونی و آتی خود را ” کیفی و سودمند ” ساخت.

شاخص های ” ارتباط کیفی و سودمند ” پر شمارند. لیکن از آن میان چند شاخص از اهمیت درجه اول برخوردارند. نخستین این شاخص ها ” احترام به استقلال یکدیگر است ” چنانچه در یک رابطه دو یا چند نفره ( اعم از روابط والدین – فرزندان ، زوج ها ، کارفرما ، کارمند، روابط دوستی و یا رابطه معلم و شاگرد ) ، فرصت تصمیم گیری از یکی از طرفین سلب شود و ” کنترل بیرونی ” به جای ” کنترل درونی ” نشانده شود ، بی تردید نمی توان از آن پیوند انتظار” خشنودی طولانی مدت ” و رضایت خاطر مستمر داشت. شواهد فراوان نشان از آن دارند که یکی از علل مهم نارضایتی شمار پر شماری از زن و شوهرها ” اعمال کنترل شدید و مستمر ” از سوی یک یا هر دوی آنهاست ” . از آن گذشته ، اعمال کنترل مستمر ” احساس مسئولیت ” را از فرد می ستاند و او را به سوی ” مسئولیت گریزی ” سوق می دهد.

دومین شاخص یا عامل موثر در یک ” ارتباط کیفی و سودمند” ، بهره گیری مستمر از ” محرک های تقویتی ” و فرو نهادن ” محرک های انزجارآمیز ” است. مراد از “محرک های تقویتی ” واژگان دلنشین و نغز و مثبتی هستند که بر زبان راندنشان ” فضای رابطه ” را سرشار از احترام و گرمی و طراوت می سازد. این گونه واژگان آنچنان مخاطب را به وجد می آورند و شادابی را به او ارزانی می دارند که او نیز ترغیب می شود تا در مقام واکنش از چنین واژگانی بهره جوید. سومین ملاک رابطه کیفی و سودمند ، ایجاد و خلق ” تجارب مثبت ” است. منظور از ” تجارب مثبت ” فراهم ساختن موقعیت ها و شرایطی است که طرفین رابطه ، هر دو از آن لذت می برند و علاقمند به تکرار و استمرار آن می باشند. سودمندی این نوع تجارب از آن رو است که فضای ” درون مغز ” و ” درون ذهن ” را تلطیف می کند و نگاه و نگرش به خود و جهان پیرامون و آینده را سرشار از ” خوش بینی ” و ” امید ” می سازد . سودمندی این تجارب به ویژه در بهبود روابط والد – فرزندی و زن و شوهری بیش از سایر انواع روابط است. در واقع، آنگونه که پژوهش ها نشان داده اند ” ایجاد تجارب مثبت ” مانع از آن می شود که والدین و فرزندان یا زن و شوهرها ، از یکدیگر فاصله بگیرند. لیکن ، در فقدان این گونه تجارب ، طرفین به تدریج از یکدیگر فاصله می گیرند و در صورت عدم اهتمام آنها برای خلق تجارب جدید ، این فاصله آنچنان ژرف می گردد که از میان راندنش غیر ممکن می شود. شاخص چهارمی نیز می توان برای روابط کیفی و سودمند جستجو کرد و آن شاخص ، ظرفیت گفتگو (دیالوگ ) است. در چنین پیوندی طرفین یاد گرفته اند که تعارضات ، تنش ها ، سوء تعبیرها و اختلاف دیدگاه ها را با ” سخن گفتن ” و دیالوگ برقرار کردن حل و فصل کنند و آنان در گفتگو با یکدیگر در پی یافتن نقاط مشترک و رسیدن به تفاهم هستند، از متهم ساختن و سرزنش یکدیگر می پرهیزند و با جان و دل  و در نهایت همدلی و مهربانی ، به حرف و سخن یکدیگر گوش فرا می دهند. سرانجام ، نمی توان از شاخص های ارتباط سودمند و کیفی ” سخن گفت و از شاخص مهمی چون ” خوش خلقی ” و” روحیه بذله گویی” سخن به میان نیاورد. همه کم و بیش بر این واقعیت اذعان داریم که خوش خلقی، استمرار رابطه را تضمین می کند و ” بدخلقی ” و ” گوشت تلخی ” و عبوسی آن را به خطر می اندازد. چه ، بذله گویی و خوش خلقی احساس خوبی را در ما پدید می آورد و لاجرم آن احساس موجب ماندگاری رابطه می شود. لیکن ” تلخی گفتار ” و” عبوسی چهره ” ، طرف مقابل را دچار رنجی طولانی می سازد و ممکن است به عاملی برای دست شستن از رابطه تبدیل شود. به همین سبب ، نبی مکرم اسلام حضرت محمد (ص) به کرات ضرورت خوش خلقی را به مسلمانان یادآوری می فرمایند و ” تکمیل اخلاق ” را در صدر رسالت و پیامبری خویش قرار می دهد.
جان کلام :

از میان شمار پرشمار ، عوامل ” درون ” و ” پیرامون ” ما ، هیچ یک به اندازه ” ارتباط ” قادر نیستند احساسات و هیجانات ما را دستکاری کنند. چنانچه ارتباط کیفی و سودمند باشد هیجانات مطلوب و خرسند سازی برای ما به ارمغان می آورد و چنانچه ارتباط معیوب و تخریب گرانه باشد نه تنها سعادت و رضایت و خشنودی را از میان می ستاند بلکه حتی ممکن است ما را در دام انواع اختلافات روانی گرفتار سازد.

### پایان خبر رسمی

اخبار رسمی هویت منتشر کننده را تایید می‌کند ولی مسئولیت صحت مطلب منتشر شده بر عهده ناشر است.

این کشور در بیش از دو هزار سال قبل و در دوران سلسله هخامنشیان اولین بنیانگذار سیستم حکومتى گسترده امپراطورى مى باشد. از آنجا که هر حکومتى نیازمند به نظم و امنیت مى‌باشد در نتیجه کشور ما انواع سیستمهاى ایجاد نظم و امنیت را در طى تاریخ مورد آزمایش قرار داده است.

اما سیستم نوین ایجاد نظم و امنیت داخلى یعنى سازمان پلیس در ایران به حدود یکصد سال پیش مربوط مى‌‌باشد. شاه قاجار ناصرالدین شاه در سفرهاى سه گانه خود به اروپا و مشاهده پلیس نوین در آن کشورها و با استخدام یک مستشار بلژیکى به نام کنت دو بینو اولین سیستم پلیسى جدید را در ایران پایه گذارى نمود. این پلیس در طى یکصد سال گذشته و تا پیروزى انقلاب اسلامى در بهمن سال 1357 از فراز و نشیبهاى متفاوت برخوردار بوده است.

شهر و جامعه

|
حقوقی و قانون

محله بیمه، خیابان شهید مسعود آزمون نیا(بیمه 2)، بزرگراه شهید امیر سرلشگر حسین لشگری(مخصوص کرج)، پلاک 31، طبقه همکف

[email protected]

Copyright © 2013 – 2021 Akhbar Rasmi
|
All Rights Reserved

چگونه احساس امنیت کنیم
چگونه احساس امنیت کنیم
0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *