چگونه ازدواج دوم موفق داشته باشیم

 
helpkade
چگونه ازدواج دوم موفق داشته باشیم
چگونه ازدواج دوم موفق داشته باشیم

به گزارش سایت خبری ساعد نیوز و به نقل از مردمان، در یک دنیای کامل، زن و مرد باهم ازدواج می کنند و تا آخر عمر به خوبی و خوشی کنار هم زندگی می کنند و تقریباً  در یـک زمـان دار فـانی را وداع می گـویند. در چنین دنیایی نیازی به ازدواج دوم وجود نخواهد داشـت. اما ما در دنیایی زنـدگی مـی کنیم که فـرسنگ ها از حد کـمال فـاصله دارد. گاهی اوقات افراد در جـوانی می میـرند و همسـرانشان را غمگین و غصه دار باقی میگذارند. و خیلی از ازدواجـها هم دوام نمی آورند و منجر به طلاق می شود.

ازدواج های دوم هم عواقب مختلفی ممکن است داشته باشد: ازدواج های دومی که کامیاب شده، ازدواج های دومی که از همان ابتدا محکوم به فنا بوده، ازدواج های دومی که توسط بچه ها خراب می شود، ازدواج های دومی که بچه های دو طرف به خوبی با هم خو می گیرند و کنار می آیند، ازدواج های دومی که به خاطر محدودیت های مالی شکست می خورند، و ازدواج های دومی که دوام می یابند اما افراد در آن سعادتمند نیستند.

جالب توجه است که آمار طلاق بین ازدواج های دوم بیشتر از ازدواج های اول است. معمولاً تصور می شود کسی که یکبار طلاق گرفته و تجربه دارد، دیگر اشتباه قبل را تکرار نمی کند. اما در اکثر موارد این مسئله صادق نیست.

افرادی که برای برطرف کردن نیازهای خاصی ازدواج می کنند، اما آمادگی دَهِش را در قبال چیزی که می گیرند ندارند، معمولاً دفعه بعد هم با همان نیت ادواج می کنند. ازدواج دوم برای این افراد دقیقاً مثل پایین آمدن از یک پرتگاه است که به تباهی می انجامد.

گاهی اوقات موضوع دیگری در کار است. کسی که به خاطر بی ثباتی مالی یک زندگی را ترک میکند، ممکن است مثلاً یک شریک جدید برای زندگی پیدا کند که به او وعده امنیت مالی بدهد. درمورد سایر مسائل و مشکلات زناشویی نیز وضع به همین منوال است—ارضاء جنسی، فقدان ارتباط احساسی، مشکل با خانواده همسر، و از این قبیل. از آنجا که زوجین به خاطر یک مشکل خاص از هم جدا می شوند، می خواهد مطمئن شود که در ازدواج بعدی دیگر با این مشکل روبه رو نشود. اما زندگی معمولاً بازی های مسخره ای با مردم می کند. افراد در ازدواج دوم بعد از مدتی، که البته خیلی دیر است، درمی یابند که همسر جدیدشان کاملاً با قبلی متفاوت است. و با اینکه ممکن است فقدانی که در ازدواج قبلی داشته برطرف شده باشد، اما این فرد جدید هم فاقد خصوصیاتی است که همسر سابق داشته است.چگونه ازدواج دوم موفق داشته باشیم

ازدواج دوم بعد از طلاق

آیا برای کسی که شکست خورده، ازدواج دوباره مهم است؟ به ندرت کسی این سؤال را جدی تلقی می کند و بااینکه پاسخ آن را از قبل می دانیم، اما بهتر است کمی درمورد آن فکر کنیم.

به ندرت طلاقی را پیدا می کنیم که ناشی از اشتباه فقط یکی از زوجین باشد. به همین خاطر قبل از ازدواج دوباره، هر کس باید در روح خود جستجو کند تا ببیند که به جای اعمال گذشته چطور باید رفتار کند تا ازدواج دومش دوام بیاورد.

کسانی که قبل از ازدواج دوباره اینکار را انجام نمی دهند، افرادی عاری از حس مسئولیت هستند و برای ازدواج آمادگی ندارند. کسی که نتواند اشتباهات خود را شناخته و از آنها درس بگیرد، مطمئناً دوباره آنها را تکرار خواهد کرد.

 

ازدواج دوم بعد از مرگ همسر

ازدواج دومی که به خاطر مرگ همسر در ازدواج اول انجام گرفته است نیز مشکلات خاص خود را دارد. این افراد وقتی می خواهند برای بار دوم ازدواج کنند، با احساسات مختلفی دست و پنجه نرم می کنند. این ناراحتی گاهی آنقدر در فرد تاثیر می گذارد که تا سالها بعد از واقعه قادر به ازدواج نخواهد بود.

عجیب است که معمولاً افراد درمورد ازواجی که به خاطر مرگ همسر باشد سؤال میکنند تا ازدواجی که به خاطر طلاق شکست خورده است. عامل مهم در این واکنش برعکس مسئله وفاداری است. هیچ وفاداری از فردی که طلاق گرفته انتظار نمی رود، اما از کسی که همسرش فوت کرده انتظار می رود که وفاداری خود را حفظ کند.

خیلی از افراد ازدواج دوباره را برای این افراد مثل خیانت می دانند. اما اگر وفاداری به معنای حفظ همه آنچه که در ازدواج اول ساخته شده است باشد، فرد می تواند با ازدواج با همسری فهمیده آن را حفظ کند.

تصور اشتباه دیگر این است که ازدواج دوباره فرد واکنش منفی روی همسر قبلی دارد. ازدواج اول اگر خوب باشد، ازدواج دوم را نیز به وجود می آورد.

به ازدواج دوم در این شرایط نباید با این دید نگاه کرد. اگر ازدواجی خاتمه می یابد، امر و الزام به ازدواج کردن باقی می ماند.

بچه ها

در ازدواج دوم نیز دقیقاً مثل ازدواج اول نباید عجله کرد. این مسئله به خاطر مسائل مختلفی که در ازدواج دوم وجود دارد و به طور عادی در ازدواج اول نیست، اهمیت پیدا می کند. یکی از بارزترین این مسائل وجود بچه ها است.

بچه ها در هر سنی که باشند بعد از طلاق یا مرگ یکی از والدینشان بسیار آسب پذیرند. این آسیب پذیری می تواند به این شکل خود را نشان دهد که به فرد تازه وارد، همسر جدید مادر یا پدر، بعنوان یک مزاحم یا متجاوز نگاه کنند و بترسند که این فرد توجه و زمانی را که پدر یا مادرشان برای آنها می گذاشته را از آنِ خود کند.

مادر یا پدری که می خواهد دوباره ازدواج کند باید تلاش فزاینده ای به کار گیرد و نگرانی های فرزندش را برطرف کند. اینکار با گوش دادن به حرف های کودک، فهمیدن اینکه نگرانی های او به هیچ عنوان مسخره و احمقانه نیست، و مطمئن کردن و از اینکه همیشه مورد توجه او باقی خواهد ماند، انجام می گیرد. اگر فرد تازه وارد هم تلاش کند تا با او طرف دوستی بریزد و به اتفاق پدر یا مادر واقعی، اوقاتی را با کودک بگذراند نیز بسیار مفید خواهد بود.

فرد تازه وارد به هیچ عنوان نباید به طریقی وارد خانواده شود که گویی می خواهد جای مادر یا پدر از دست رفته باشد. رفتار او باید به طریقی باشد که به کودک بفهماند به خاطر عشق خود وارد این خانواده شده و هر چه ازدستش برآید هم برای کودک انجام می دهد.

اگر بچه ها متوجه شوند که پدر یا مادرشان هم حق خوشحال بودن و خوشبخت شدن را دارد بسیار کمک کننده خواهد بود. پدر یا مادر بودن همیشه در زمان خوشحالی و سعادت بتر از زمان ناراحتی و بدبختی کار می کند. بچه ها از خوشحالی والدین بهره زیادی می برند. وقتی پدر و مادر خوشحال باشند، بچه ها هم موفق و کامیاب خواهند شد.

بچه ها باید بفهمند که برای پدر یا مادرشان واجب است که ازدواج کنند و این مسئله از نظر دینی و عرفی نیز تصدیق شده است. این شناخت مقاومت آنها را دربرابر ازدواج دوباره والدینشان کمتر می کند. البته بچه های کوچکتر چندان قبه درک این مسئله نخواهند بود.

خیلی از بچه ها از قبل در ذهن خود طرح ریزی می کند که به هیچ وجه پدر با مادر جدیدشان را دوست نخواهند داشت. حتی اگر فرد تازه وارد اشکالاتی نیز در رفتار خود داشته باشد باز هم دلیل نمی شود که بچه ها با حالت حقارت و تکبر با او رفتار کنند یا هر چه از دستشان برمی آید برای خراب کردن این رابطه به کار گیرند. بچه ها باید به همسر جدید پدر یا مادرشان نهایت احترام را داشته باشند، احترامی برابر با احترامی که به پدر و مادر واقعی خود دارند.

از طرف دیگر تازه وارد هم ممکن است از فرزند همسر خود خوشش نیاید، یا حداقل به اندازه بچه واقعی خودش او را دوست نداشته باشد. اما برای او هم دقیقاً مثل بچه، این الزام وجود دارد که فرزند خوانده خود را دوست بدارد.

اگر قالب عملکرد افراد روی دوست داشتن دیگران باشد، ازدواج دوم نه تنها دوام مییابد بلکه بسیار سعادتمند شده و به همه فایده می رساند. اما اگر قالب رفتار اینگونه نباشد، مشکلات از هر طرف بروز خواهد کرد. البته راه حل هایی هم می توان برای اینگونه مشکلات پیدا کرد.

 

مسائل مالی

مسائل مالی معمولاً مسئله ای بغرنج در ازدواج دوم است. هر دو طرف دارایی ها و سرمایه خود را به زندگی جدید وارد می کنند. اگر دو طرف دارایی های خود را با هم مخلوط کنند بسیار بهتر از آن است که تقسیماتی مثل مال من، مال تو و مال ما داشته باشند.

البته گاهی اوقات این عملی نیست، به ویژه زمانی که دارایی ها قانوناً ارثیه فرزندها باشد. بهترین کار این است که هر یک از زوجین بارضایت قبول کنند که به آن مال دست نزنند. پافشاری روی تقسیمات مال من، مال تو، محتاطانه نیست، در شرایطی که شوهر جدید مثلاً از قبول خرج ومخارج مربوط به بچه های همسر جدیدش خودداری میکند. این طریقه رفتاری باعث می شود رابطه فرد با فرزندان همسر جدیدش غیرصمیمی باشد که یکی از عوامل مهم در تخریب ازدواج به شمار می رود.

 

همسر سابق (طلاق گرفته)

همسر سابق معمولاً یکی از دشواری های ازدواج جدید است. این واکنش رابطه فرد تازه ازدواج کرده با همسر سابق خود می باشد. گرچه دور از ذهن است که رابطه با همسر سابق خوب باقی بماند، اما غیرممکن نیست. منصفانه نیست که فرد تازه وارد هم به دعواها و درگیری های سابق کشیده شود.

این مسئله حتی اگر زوج طلاق گرفته بچه هم نداشته باشند باز صادق است و با وجود بچه مشکلات بیشتر می شود. این مشکلات معمولاً به این نتیجه ختم می شود: از بچه ها خواسته می شود که بین پدر یا مادر یکی را انتخاب کنند. آن وقت است که بچه ها مجبور می شوند روی احترام خود برای والدین پا بگذارند.

 

همسر سابق (درگذشته)

آشکار است که همسر جدید باید به یاد و خاطره همسر فوت شده احترام بگذارد. از طرف دیگر، فردی که بعد از مرگ همسر قصد ازدواج دوباره را دارد، باید تشخیص دهد که مسئولیتش از این به بعد در قبلا این فرد جدید است. هیچکس دوست ندارد که در جایگاه دوم قرار گیرد.

نه شوهر و نه زن نباید خود را آنقدر درگیر حزن و اندوه ناشی از از دست رفتن همسر کند که همسر جدید تصور کند که فرد قبلی هنوز در قلب او وجود دارد.

فرد باید بتواند در یک زمان هم احساسات همسر جدید را در نظر گیرد و هم به احساسات فرزندان خود احترام بگذارد که مطمئناً آزرده خاطر خواهند شد اگر ببینند که پدر یا مادرشان یاد و خاطره پدر یا مادر از دست رفته را به کلی فراموش کرده است.

همانطور که قبلاً هم ذکر شد، بهترین راه درمقابل مشکلات ازدواج دوم، این است که رفتاری خوشایند داشته باشیم و همدیگر را دوست بداریم. لذت و  خوشحالی موجود بین زوج تازه ازدواج کرده، کم کم به همه خانواده سرایت خواهد کرد.چگونه ازدواج دوم موفق داشته باشیم

اگر به جای خودخواهی و غرور، مهربانی پیش گرفته شود، موفقیت زندگی زناشویی تضمین خواهد شد .

ازدواج مجدد زنان و مردان مطلقه، مسلما تفاوت چشمگیری با ازدواج اول آن ها دارد و با چالش های جدیدی روبرو خواهد بود. به خصوص اگر یکی از دو نفر از ازدواج قبلی فرزندی هم داشته باشد. علاوه بر این زن و شوهری که یکبار در گذشته تجربه تلخ شکست در زندگی مشترک و طلاق را داشته اند،به ازدواج نگاه متفاوتی دارند. اما آیا ازدواج دوم بعد از طلاق، میتواند خوشبختی و آرامش را برای زوج به ارمغان بیاورد؟ ازدواج مجدد با چه مشکلات و چالش هایی روبروست؟ و برای موفقیت و عدم شکست در ازدواج دوم چه باید کرد؟برای رسیدن به پاسخ این سوالات در ادامه نوشتار با ما همراه باشید.

فهرست مطالب

ازدواج دوم معمولا با چالش های زیر روبرو خواهد بود:

“اوه، ازدواج دوم تان است.” این جمله نشان دهنده‌ی واکنش مردم است وقتی می‌فهمند شما زنِ دوم مردی هستید؛ اینکه گویی تصمیم به ازدواج مجدد تنها راه موجود برای تسلی شکست در ازدواج اول بوده است. به دلایلی، مردم، زنِ دوم را کمتر قبول می‌کنند.

درصد طلاق در ازدواج دوم، بسته به علت آن، نسبتا بالا است. آمار موجود نشان می‌دهد که ۵۰ درصد از ازدواج‌های اول و ۶۷ درصد از ازدواج‌های دوم منجر به طلاق می‌شوند. چرا طلاق در ازدواج دوم بیشتر است؟ عوامل مختلفی باعث بالاتر بودن طلاق در ازدواج دوم می‌شوند اما یکی از عوامل موثر، این است که از آنجا که شخص یک بار طلاق گرفته، می‌داند که در ازدواج دوم نیز می‌تواند این کار را انجام دهد و طلاق خیلی هم برایش وحشناک نیست. این بدان معنی نیست که ازدواج دوم حتما به طلاق می‌انجامد، بلکه فقط به این معنی است که احتمال طلاق در ازدواج دوم بیشتر از ازدواج اول است.چگونه ازدواج دوم موفق داشته باشیم

اگر فردی که اکنون ازدواج دومش است، و قبلا یک بار ازدواج کرده، بچه نداشته باشد، این احتمال وجود دارد که طرفین هرگز مجبور نشوند با همسر سابق خود صحبت کنند. اما این بدان معنی نیست که آنها آسیبی ندیده‌اند. روابط بین انسان‌ها سخت و پیچیده است و اگر مشکلی در روابط پیش آید، ما آسیب می‌بینیم. زندگی این است. همچنین یاد خواهیم گرفت که اگر نخواهیم دوباره آسیب ببینیم، باید دیواری دور خود بکشیم یا از روش‌هایی دیگر برای هماهنگی با شرایط استفاده کنیم. این نوع بار سفر را بستن برای ازدواج دوم دردناک خواهد بود.

پدر و مادر بودن خود به اندازه کافی سخت است؛ ناپدری و نامادری بودن از آن هم سخت‌تر است. برخی از فرزندان به راحتی پدر و مادر جدید را نمی‌پذیرند و بنابراین القا ارزش‌ها یا اعمال قوانین مشکل خواهد شد. همین موضوع باعث می‌شود زندگی در خانه روز به روز با چالش‌هایی رو‌به‌رو شود. حتی اگر کودکان نیز کمابیش پدر یا مادر جدید را بپذیرند، به احتمال زیاد همسر سابق با شخصی جدید در زندگی کودکش کنار نخواهد آمد. حتی در خانواده‌های گسترده نیز افرادی همچون پدربزرگ‌ها، مادربزرگ‌ها، خاله‌ها و عمه‌ها، عموها و دایی‌ها وغیره نیز هرگز شما را یک “پدر یا مادرِ” واقعیِ کودکِ شخصی دیگر نخواهند دانست.

بسیاری از ازدواج‌های اول با دو جوان شروع می‌شود‌ که واقعیات زندگی آنها را محدود نکرده است. آنها می‌توانند هرچیزی بخواهند را به دست آورند. آنها رویاهای بسیاری دارند. هر چیز امکان‌پذیری از نظر آنها موجود و در دسترس است. اما با گذشت سال‌ها، و پس از ورود آنها به دهه سی یا چهل زندگی، افراد بالغ شده و متوجه می‌شوند که زندگی به هر حال می‌گذرد، مهم نیست که شما برای آن برنامه‌ریزی کرده باشید یا نه. ازدواج دوم این چنین است. ازدواج دوم مانند این است که نسخه‌ی بالغِ افراد مجددا ازدواج کنند. اکنون سن تان کمی افزایش یافته و با واقعیات ناملایم زندگی آشنا شده‌اید. بنابراین در ازدواج‌های دوم سردرگمی کمتری وجود داشته و زندگی روزانه در آن جدی‌تر خواهد بود.

زوج متاهلی که با هم می‌مانند می توانند مقدار زیادی از بدهی را حساب کنند؛ اما ازدواجی که به پایان می‌رسد چطور؟ پایان ازدواج مشکل را حتی بیشتر نیز می‌سازد. دارایی‌ها تقسیم می‌شود، تعهد هریک از طرفین در قبال بدهی‌ها، به علاوه پرداخت حقوق وکیل، و غیره نیز وجود دارد. طلاق یک پیشنهاد گران قیمت است. پس از آن تشکیل یک زندگی مجردی سخت است. همه این آشفتگی‌های مالی می‌تواند به یک ازدواج دومِ دارای مشکل مالی تبدیل شود.

همانطور که ذکر شد ازدواج مجدد معمولا با چالش های جدیدی در حوزه اجتماعی، خانوادگی، عاطفی و حتی مالی روبرو خواهد بود، اما مسلما این چالش ها دلیلی بر این نیست که ازدواج دوم محکوم به شکست باشد. با مشاوره قبل از ازدواج مجدد و درپیش گرفتن راهکارهای زیر در زندگی مشترک میتوانید آینده روشن و موفقی در ازدواج دوم رقم بزنید:

فراموش کردن گذشته به هر دو طرف پیشنهاد می‌شود. شما باید هرآنچه در ازدواج اول یا روابط قبلی اتفاق افتاده را فراموش کنید. و نباید برای آنچه در زندگی و ازدواج قبلی همسرتان اتفاق افتاده نگران باشید.

چگونه؟ گاهی باید در مورد آن با همسرتان، یا با یک دوست، صحبت کنید. اما هدفتان از صحبت، طرح مجدد مسائل قبل و شکایت کردن نباشد. با هدفِ فراموش کردن، در مورد آن صحبت کنید.

ممکن است بخواهید در یک مجله مطلبی در مورد آن بنویسید یا شعری بگویید. این روشی مناسب برای کنترل احساسات است و هیچ کس نیز آنها را نخواهد دید. اگر نگران چشم‌های کنجکاو  و خوانده شدن مطالب تان هستید، آنها را بسوزانید. روش دیگر این است که در کامپیوتر در مورد آن بنویسید، اما برای آن رمز بگذارید یا پس از اتمام نوشتن، آنها را پاک کنید.

یکی از بهترین روش‌ها برای فراموش کردن، بخشش است. خودتان را ببخشید. همسرتان را ببخشید. همسر قبلی‌تان را ببخشید. این اتفاقی مربوط به گذشته بوده و هر نوع ناراحتی از آن به زمان حالتان آسیب خواهد رساند. بخشش به این معنی نیست که همه چیز را تایید و با آن موافقت کنید، بلکه به این معنی است که اجازه ندهید آن موضوع، در آینده شما را کنترل ‌کند. بنابراین، دیروز را فراموش کنید تا بتوانید فردایی بهتر بسازید.

پس از خدا، همسرتان را از تمام افراد زندگیتان، حتی از فرزندانتان، مهم‌تر بدانید. برخی افراد با این توصیه مشکل دارند، و فکر می‌کنند درست نیست همسر دوم را از فرزندان مهم‌تر دانست اما این بهترین روش است که بتوانید هم برای فرزندان و هم برای ازدواج تان ثبات بلند مدت ایجاد کنید. وقتی آنها ببینند که ازدواج موفقیت آمیز است، خیالشان راحت خواهد بود که مجبور نیستند دوباره طلاق را تجربه کرده و دنیایشان دچار ناراحتی شود. آنها اخیرا به اندازه کافی ناراحتی کشیده‌اند!

چگونه می‌توانید همسرتان را اولین شخص زندگیتان قرار دهید؟ با همیشه سوال پرسیدن از او درمورد برنامه‌هایی که برای یکی از شما مهم هستند. با اطمینان از این که در هفته برای آن برنامه‌ها وقت دارید. با این که به هیچ کس دیگر (از جمله فرزندان) اجازه ندهید به آنها بی احترامی کنند، و به طور کلی، با اولویت دادن به آنها در زندگی‌تان.

قرار دادن دیگران-  فرزندان، همسران قبلی، خانواده‌ی همسر، یا دوستان- در اولویت بعدی نسبت به همسرتان، به او این پیام را می‌رساند که آنها مهم نیستند و همیشه در اولویت “دوم” خواهند بود. “زن یا شوهر دوم” بودن به معنی دوم بودن از نظر اهمیت نیست، و اگر چنین پیغامی را منتقل کند، باعث ایجاد احساسات منفی بسیاری خواهد شد. بنابراین، قرار دادن همسرتان در اولویت اول برای موفقیت در ازدواج دوم اهمیت بسیاری دارد.

دادنِ اولویت اول به همسر به معنی قرار دادن کودکان در اولویت آخر نیست. نیازهای کودکان از بیشترین اهمیت برخوردار است، و در خانواده نیازهای همه اعضا باید در نظر گرفته شود. اما والدین اصلی نباید بخاطر احساس گناهِ خودشان، به کودکان اجازه دهند که از عنوان ازدواج دوم سوء استفاده کرده و چیزهایی را تقاضا کنند که به عنوان کودک برای آنها مناسب نیست

یک قانون بسیار عالی این است که همان اندازه آزادی عمل که در ازدواج اول به کودکان می‌د‌هید، در ازدواج دوم نیز همان‌طور عمل کنید. سعی نکنید احساس گناهِ ناشی از طلاقتان را با دادن آزادی عمل نابجا به کودکان جبران کنید.

به یاد داشته باشید که همه چیز یک شبه عالی نمی‌شود. آمارها نشان می‌دهند که هفت سال طول می‌کشد تا یک خانواده‌ی دارای نامادری یا ناپدری بتوانند کاملا با یکدیگر سازگار شوند. بنابراین، انتظار نداشته باشید که همه چیز در عرض یک ماه یا حتی یک سال به خوبی و خوشی حل شود

در هر ازدواج جدیدی باید مسائل مختلفی را حل و فصل کرد که برخی از آنها عبارتند از: مسائل مالی، امور روزمره خانه، ایجاد عشق و علاقه، استقلال فردی. در ازدواج دوم، همسر قبلی، مسائل حقوقی و آسیب‌های ناشی از طلاق نیز اضافه می‌شود. سازگاری با این موارد به زمان نیاز دارد، و این بسیار خوب است! این مسائل همه با هم برطرف نمی‌شوند اما اگر دارید نحوه‌ی رویارویی و سازگاری با آنها را یاد می‌گیرید، خوشحال باشید. در برخورد با خود و همسرتان صبور باشید

تا جایی که می‌توانید نیازهای یکدیگر را برآورده کنید. این کار با وجود تعهدات مختلفی که دارید (بچه‌ها، شغل خارج از خانه، کار خانه، خانواده و موارد دیگر)، همیشه آسان و امکان‌پذیر نیست، اما باید در اولویت قرار داشته باشد.

نیازهای همسرتان چیست؟ باید بتوانید نیازهای او را کشف کرده و در اکثر موارد آنها را برآورده کنید. اگر بخواهید به طور عمیق در مورد این موضوع مطالعه کنید، مطالب مختلفی در مورد آن نوشته شده است یا می‌توانید از همسرتان بپرسید: چه چیزی برای تو مهم است؟ از من می‌خواهی چه کاری برایت انجام دهم؟

مردها به احترام و روابط جنسی نیاز دارند. خانم‌ها به عشق و محبت نیاز دارند. دیگر نیازها نیز برای هر فرد متفاوت است اما نکته مهم این است که برای برآوردن آن نیازها وقت بگذارید، و همسرتان را بی ارزش تصور نکنید.

با وجود بچه‌های خودتان و بچه‌های همسرتان و تلاش برای هماهنگی و سازگاری با یک زندگی جدید، اغلب پیدا کردنِ فرصتی برای صحبت و گذراندن وقت با همسر کار سختی است اما به این کار نیاز دارید. زوجین به طور ایده‌آل باید یک بار در هفته با یکدیگر بیرون بروند، اما گاهی نمی‌توانید این کار را انجام دهید. بنابراین، در میان ساعت‌های پر از مشغله، چند دقیقه وقت برای بودن با یکدیگر پیدا کنید. این کار به بهبود ازدواج دوم و با یکدیگر ماندن کمک می‌کند.

ازدواج دوم برای هیچ‌کس ایده‌آل نیست. هیچ دختری در رویاهایش دوست ندارد همسرِ دومِ کسی باشد. خیر، ما اغلب در رویاهایمان می‌بینیم که عاشق مردی حیرت انگیز می‌شویم، سپس با او ازدواج کرده و بچه‌دار می‌شویم. همسر دوم، بچه‌ی یک نفر دیگر، و طلاق هرگز در رویاهای ما وجود ندارند.

این گفته برای این ‌نیست که افسرده شوید، بلکه واقعیت است. این حالت ایده‌آل نیست ولی خوب است. این واقعیت است و اگر ما ایده آل‌هایی که داشتیم را رها کنیم، می‌تواند خوب هم باشد. گاهی اوقات، اگر رویاها مانع قبول واقعیت شوند، انسان را به اسارت خواهند گرفت.

ممکن است شما رویاهایی در مورد چیز دیگری داشته باشید، اما خدا برای شما این‌طور خواسته است. و اکنون باید قطعات شکسته را در کنار هم قرار داده و ببینید از آنها چه چیزی به دست می‌آید. ممکن است یک قطعه موزائیک هنری را دیده باشید. این قطعه از کنار هم چیده شدن صدها قطعه‌ که زمانی یک کل را تشکیل داده بودند، تشکیل شده  است. اکنون، اگر هنرمند می‌خواست کاشی‌ها، یا گلدان‌هایی که زمانی تشکیل دهنده‌ی یک کل بودند را نگه دارد، هرگز نمی‌توانست بر قطعات موزائیک هنری که در مقابل او تشکیل شده ، تمرکز کند. بنابراین، زندگی با ازدواج دوم نیز چیزی شبیه این است. ما باید ایده آل‌ها را رها کرده، و واقعیت را بپذیریم.

حداقل یک مرتبه در روز “دوستت دارم” را بگویید. ترجیحا این جمله را بیشتر نیز بگویید. در بیان این جمله چیزی نهفته است که به هردو طرف یادآوری می‌کند علی‌رغم چالش‌ها و پیچیدگی‌های موجود، یکدیگر را دوست دارند. هروقت از خانه بیرون می‌روید، می‌خوابید، و بارها در طول روز این جمله را بگویید. این کار به موفقیت بیشتر در ازدواج کمک می‌کند زیرا نوعی تقویتِ دائمیِ تعهدات شما نسبت به یکدیگر است.

اینکه کاری داشته باشید که با یکدیگر انجام دهید، زندگی مشترک را آسان‌تر می‌کند. شما باید در زندگی، علاوه بر خرید از سوپرمارکت، بودن در تخت‌خواب و قبوض پرداختی، کارهای مشترک دیگری داشته باشید که با یکدیگر انجام دهید. شاید این کار باید پروژه‌ای باشد که با هم انجام دهید، یا یک بازی کامپیوتری که با یکدیگر بازی کنید. تا جایی که کارهایی دارید که کششی در شما نسبت به یکدیر ایجاد می‌کند.

ازدواج‌های دوم بر اساس جدایی بنا شده‌اند (بچه‌هایی که به یکی از زوجین تعلق دارند، ناپدری یا نامادری، مسائل مالی مجزا و موارد دیگر). بنابراین، چیزهایی که دو طرف را به یکدیگر نزدیک می‌کنند از اهمیت بسیاری برخوردار هستند.

نکته بعد این است که با همسر قبلیِ طرفِ مقابل تان متفاوت باشید، اما در حقیقت اینطور نیست. هم انجام کارها با یکدیگر، و هم انجام کارها به تنهایی از اهمیت بسیاری برخوردارند.

چرا انجام کارها به تنهایی تا این حد اهمیت دارد؟ زیرا ما برای تضادهای اجتناب‌ناپذیر و مشکلاتی که به وجود می‌آیند به یک راه خروج نیاز داریم. این موضوع بسیار حیاتی و مهم است. شما باید در زندگی، چیزهایی جدای از همسر بودن داشته باشید که در آن فقط “خودتان” باشید. این چیز ممکن است دویدن، داشتن دوستان مجزا، یک بازی کامپیوتری، یا بافتنی کردن باشد، فقط هویت خودتان را حفظ کنید. این موضوعی مهم و بخشی از روابط سالم است.

“خودتان” بودن به شما کمک می‌کند که بتوانید از پس مشکلات برآیید زیرا متوجه خواهید شد که فرد با ارزشی هستید، صرف نظر از اینکه در ازدواجتان چه اتفاقی در حال رخ دادن است. این چیزها، قبل از اینکه شما همسر کسی شوید، هویتتان را به شما یادآوری خواهند کرد. و این برای با هم ماندن در ازدواج دوم بسیار اهمیت دارد.

دوستان جدید پیدا کنید، دوستانی که با همسران قبلی آشنایی نداشته و همچین از قبل شما یا همسر جدیدتان را نشناسند. دوستانی که ازدواج دومتان را با ازدواج اولتان مقایسه نکنند، یا به نحوی رفتار نکنند که گویی اسرار زندگی شما و همسر اولتان را می‌دانند. با عضویت در گروه‌های اجتماعی جدید، همسایه‌های جدید یا تنها ملاقات با افراد در زندگی روزمره و برقراری ارتباط با آنها می‌توانید دوستان جدید پیدا کنید.

ما پیشنهاد نمی‌کنیم که دوستان قدیمی را رها کنید. دوستان قدیم به متمرکز ماندن و حفظ دیدگاه تان کمک می‌کنند، اما معمولا دوستان قدیم، دوستِ یکی از همسران بوده‌اند و بنابراین دوستِ مشترک نیستند. دوستان جدید، مدت یکسانی است که هر دو شما را می‌شناسند و این باعث می‌شود به یک اندازه با شما و همسرتان دوست باشند.

دیدگاه جامعه نسبت به ازدواج همسر دوم در ازدواج مجدد، احتمال بیشتر طلاق در ازدواج دوم، تاثیرگزاری خاطرات ازدواج اول بر ازدواج دوم از جمله چالش هایی است که افراد در ازدواج مجدد بعد از طلاق با آن مواجه هستند. همچنین نامادری یا ناپدری بودن برای بچه ها، هیجان کمتر رابطه و گاهی مشکلات از جمله دیگر مسائلی است که معولا ازدواج دوم به همراه دارد.

برای اینکه در ازدواج دوم موفق باشید و شکست را تجربه نکنید، سعی کنید تا حد امکان از گذشته را رها کنید و مسائل ازدواج اول را به آن وارد نکنید. همسرتان را در اولویت اول نسبت به همه چیز قرار دهید.به بچه ها آزادی عمل معقول بدهید و در مسائل تربیتی آن ها مانند یک خانواده معمولی در ازدواج اول برخورد کنید.  انتظارات همسرتان را بشناسید و به آن توجه کنید و برای ارتباط موثر با یکدیگر وقت بگذارید. برای تحکیم رابطه برای مشارکت و همکاری در برخی فعالیت ها برنامه ریزی کنید.چگونه ازدواج دوم موفق داشته باشیم

عشقت رو جذب کن

میخوای یاد بگیری چطور روز به روز بیشتر قلب عشقتو بدست بیاری؟ چطور یه رابطه موفق منجر به ازدواج داشته باشی؟ چطور یه زندگی مشترک موفق داشته باشی؟ پس فرصت را از دست نده! تو هم به جمع دنبال کنندگان پیج رادیو عشق در اینستاگرام اضافه شو…

عضویت در خبرنامه رادیو عشق

86 بازدید

2.18k بازدید

2.35k بازدید

3.36k بازدید

3.14k بازدید

دیدگاه

نام *

ایمیل *

وب‌ سایت

ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی می‌نویسم.

مشترک نمی شومدریافت همه دیدگاه های این نوشتهفقط دریافت پاسخ دیدگاه های خودم

عالی بود مرسی

سلام و خسته نباشید. من یک بار ازدواج کردم و جدا شدم بعد از چند ماه با یه آقایی که تهران هستن آشنا شدم و رابطمون عالیه, و من خیلی دوست دارم باهاش ازدواج کنم ولی متاسفانه ایشون فعلا شرایطو ندارن و از علاقشون مطمئن هستم. باید چکار کنم لطفا راهنمایی کنین.میخوام ایشون راغب بشه به ازدواج با من

دوست عزیز با سلام ابتدا رابطه رو پیش خودتون تحلیل کنید. شرایط رو بسنجید و با منطق و دید باز نسبت به جذب ایشان قدام کنید خیالبافی نکنید و واقعیت را در نظر بگیرید. دلایل به تاخیر افتادن ازواج و دغدغه‌های ایشان با خبر شوید و در صورت امکان کاری کنید نگرانی‌هایش کاهش پیدا کند علائم و نشانه‌هایی مبنی بر اینکه مایل هستید رابطه به جلو پیش برود در اختیار او بگذارید. در صحبت هایتان از اهداف و برنامه های مشترک اینده صحبت کنید. در سایت مقالات خوبی برای ترغیب ایشان به ازدواج وجود دارد از این مقالات استفاده کنید به ایشان زمان کافی بدهید. ابراز علاقه و احساسات به جا و مناسبی داشته باشید. همراهشان باشید و شرایط ایشان رو درک کنید و دوره تکنیک های جذب عشق، می تواند به شما جهت ابراز احساسات و علاقه و جذب ایشان کمک بسزایی داشته باشد.

آدرس: تهران، پونک، نبش بلوار پونک، پلاک 2، طبقه سوم، واحد 6

تلفن پشتیبانی:02146015870

رزرو نوبت مشاوره

انجمن روانشناسی آمریکا

سازمان نظام روانشناسی و مشاوره ایران

سازمان بهزیستی ایران

انجمن روانشناسی ایران

 

ازدواج مجدد زنان و مردان مطلقه، مسلما تفاوت چشمگیری با ازدواج اول آن ها دارد و با چالش های جدیدی روبرو خواهد بود. به خصوص اگر یکی از دو نفر از ازدواج قبلی فرزندی هم داشته باشد. علاوه بر این زن و شوهری که یکبار در گذشته تجربه تلخ شکست در زندگی مشترک و طلاق را داشته اند،به ازدواج نگاه متفاوتی دارند. اما آیا ازدواج دوم بعد از طلاق، میتواند خوشبختی و آرامش را برای زوج به ارمغان بیاورد؟ ازدواج مجدد با چه مشکلات و چالش هایی روبروست؟ و برای موفقیت و عدم شکست در ازدواج دوم چه باید کرد؟برای رسیدن به پاسخ این سوالات در ادامه نوشتار با ما همراه باشید.

فهرست مطالب

ازدواج دوم معمولا با چالش های زیر روبرو خواهد بود:

“اوه، ازدواج دوم تان است.” این جمله نشان دهنده‌ی واکنش مردم است وقتی می‌فهمند شما زنِ دوم مردی هستید؛ اینکه گویی تصمیم به ازدواج مجدد تنها راه موجود برای تسلی شکست در ازدواج اول بوده است. به دلایلی، مردم، زنِ دوم را کمتر قبول می‌کنند.

درصد طلاق در ازدواج دوم، بسته به علت آن، نسبتا بالا است. آمار موجود نشان می‌دهد که ۵۰ درصد از ازدواج‌های اول و ۶۷ درصد از ازدواج‌های دوم منجر به طلاق می‌شوند. چرا طلاق در ازدواج دوم بیشتر است؟ عوامل مختلفی باعث بالاتر بودن طلاق در ازدواج دوم می‌شوند اما یکی از عوامل موثر، این است که از آنجا که شخص یک بار طلاق گرفته، می‌داند که در ازدواج دوم نیز می‌تواند این کار را انجام دهد و طلاق خیلی هم برایش وحشناک نیست. این بدان معنی نیست که ازدواج دوم حتما به طلاق می‌انجامد، بلکه فقط به این معنی است که احتمال طلاق در ازدواج دوم بیشتر از ازدواج اول است.چگونه ازدواج دوم موفق داشته باشیم

اگر فردی که اکنون ازدواج دومش است، و قبلا یک بار ازدواج کرده، بچه نداشته باشد، این احتمال وجود دارد که طرفین هرگز مجبور نشوند با همسر سابق خود صحبت کنند. اما این بدان معنی نیست که آنها آسیبی ندیده‌اند. روابط بین انسان‌ها سخت و پیچیده است و اگر مشکلی در روابط پیش آید، ما آسیب می‌بینیم. زندگی این است. همچنین یاد خواهیم گرفت که اگر نخواهیم دوباره آسیب ببینیم، باید دیواری دور خود بکشیم یا از روش‌هایی دیگر برای هماهنگی با شرایط استفاده کنیم. این نوع بار سفر را بستن برای ازدواج دوم دردناک خواهد بود.

پدر و مادر بودن خود به اندازه کافی سخت است؛ ناپدری و نامادری بودن از آن هم سخت‌تر است. برخی از فرزندان به راحتی پدر و مادر جدید را نمی‌پذیرند و بنابراین القا ارزش‌ها یا اعمال قوانین مشکل خواهد شد. همین موضوع باعث می‌شود زندگی در خانه روز به روز با چالش‌هایی رو‌به‌رو شود. حتی اگر کودکان نیز کمابیش پدر یا مادر جدید را بپذیرند، به احتمال زیاد همسر سابق با شخصی جدید در زندگی کودکش کنار نخواهد آمد. حتی در خانواده‌های گسترده نیز افرادی همچون پدربزرگ‌ها، مادربزرگ‌ها، خاله‌ها و عمه‌ها، عموها و دایی‌ها وغیره نیز هرگز شما را یک “پدر یا مادرِ” واقعیِ کودکِ شخصی دیگر نخواهند دانست.

بسیاری از ازدواج‌های اول با دو جوان شروع می‌شود‌ که واقعیات زندگی آنها را محدود نکرده است. آنها می‌توانند هرچیزی بخواهند را به دست آورند. آنها رویاهای بسیاری دارند. هر چیز امکان‌پذیری از نظر آنها موجود و در دسترس است. اما با گذشت سال‌ها، و پس از ورود آنها به دهه سی یا چهل زندگی، افراد بالغ شده و متوجه می‌شوند که زندگی به هر حال می‌گذرد، مهم نیست که شما برای آن برنامه‌ریزی کرده باشید یا نه. ازدواج دوم این چنین است. ازدواج دوم مانند این است که نسخه‌ی بالغِ افراد مجددا ازدواج کنند. اکنون سن تان کمی افزایش یافته و با واقعیات ناملایم زندگی آشنا شده‌اید. بنابراین در ازدواج‌های دوم سردرگمی کمتری وجود داشته و زندگی روزانه در آن جدی‌تر خواهد بود.

زوج متاهلی که با هم می‌مانند می توانند مقدار زیادی از بدهی را حساب کنند؛ اما ازدواجی که به پایان می‌رسد چطور؟ پایان ازدواج مشکل را حتی بیشتر نیز می‌سازد. دارایی‌ها تقسیم می‌شود، تعهد هریک از طرفین در قبال بدهی‌ها، به علاوه پرداخت حقوق وکیل، و غیره نیز وجود دارد. طلاق یک پیشنهاد گران قیمت است. پس از آن تشکیل یک زندگی مجردی سخت است. همه این آشفتگی‌های مالی می‌تواند به یک ازدواج دومِ دارای مشکل مالی تبدیل شود.

همانطور که ذکر شد ازدواج مجدد معمولا با چالش های جدیدی در حوزه اجتماعی، خانوادگی، عاطفی و حتی مالی روبرو خواهد بود، اما مسلما این چالش ها دلیلی بر این نیست که ازدواج دوم محکوم به شکست باشد. با مشاوره قبل از ازدواج مجدد و درپیش گرفتن راهکارهای زیر در زندگی مشترک میتوانید آینده روشن و موفقی در ازدواج دوم رقم بزنید:

فراموش کردن گذشته به هر دو طرف پیشنهاد می‌شود. شما باید هرآنچه در ازدواج اول یا روابط قبلی اتفاق افتاده را فراموش کنید. و نباید برای آنچه در زندگی و ازدواج قبلی همسرتان اتفاق افتاده نگران باشید.

چگونه؟ گاهی باید در مورد آن با همسرتان، یا با یک دوست، صحبت کنید. اما هدفتان از صحبت، طرح مجدد مسائل قبل و شکایت کردن نباشد. با هدفِ فراموش کردن، در مورد آن صحبت کنید.

ممکن است بخواهید در یک مجله مطلبی در مورد آن بنویسید یا شعری بگویید. این روشی مناسب برای کنترل احساسات است و هیچ کس نیز آنها را نخواهد دید. اگر نگران چشم‌های کنجکاو  و خوانده شدن مطالب تان هستید، آنها را بسوزانید. روش دیگر این است که در کامپیوتر در مورد آن بنویسید، اما برای آن رمز بگذارید یا پس از اتمام نوشتن، آنها را پاک کنید.

یکی از بهترین روش‌ها برای فراموش کردن، بخشش است. خودتان را ببخشید. همسرتان را ببخشید. همسر قبلی‌تان را ببخشید. این اتفاقی مربوط به گذشته بوده و هر نوع ناراحتی از آن به زمان حالتان آسیب خواهد رساند. بخشش به این معنی نیست که همه چیز را تایید و با آن موافقت کنید، بلکه به این معنی است که اجازه ندهید آن موضوع، در آینده شما را کنترل ‌کند. بنابراین، دیروز را فراموش کنید تا بتوانید فردایی بهتر بسازید.

پس از خدا، همسرتان را از تمام افراد زندگیتان، حتی از فرزندانتان، مهم‌تر بدانید. برخی افراد با این توصیه مشکل دارند، و فکر می‌کنند درست نیست همسر دوم را از فرزندان مهم‌تر دانست اما این بهترین روش است که بتوانید هم برای فرزندان و هم برای ازدواج تان ثبات بلند مدت ایجاد کنید. وقتی آنها ببینند که ازدواج موفقیت آمیز است، خیالشان راحت خواهد بود که مجبور نیستند دوباره طلاق را تجربه کرده و دنیایشان دچار ناراحتی شود. آنها اخیرا به اندازه کافی ناراحتی کشیده‌اند!

چگونه می‌توانید همسرتان را اولین شخص زندگیتان قرار دهید؟ با همیشه سوال پرسیدن از او درمورد برنامه‌هایی که برای یکی از شما مهم هستند. با اطمینان از این که در هفته برای آن برنامه‌ها وقت دارید. با این که به هیچ کس دیگر (از جمله فرزندان) اجازه ندهید به آنها بی احترامی کنند، و به طور کلی، با اولویت دادن به آنها در زندگی‌تان.

قرار دادن دیگران-  فرزندان، همسران قبلی، خانواده‌ی همسر، یا دوستان- در اولویت بعدی نسبت به همسرتان، به او این پیام را می‌رساند که آنها مهم نیستند و همیشه در اولویت “دوم” خواهند بود. “زن یا شوهر دوم” بودن به معنی دوم بودن از نظر اهمیت نیست، و اگر چنین پیغامی را منتقل کند، باعث ایجاد احساسات منفی بسیاری خواهد شد. بنابراین، قرار دادن همسرتان در اولویت اول برای موفقیت در ازدواج دوم اهمیت بسیاری دارد.

دادنِ اولویت اول به همسر به معنی قرار دادن کودکان در اولویت آخر نیست. نیازهای کودکان از بیشترین اهمیت برخوردار است، و در خانواده نیازهای همه اعضا باید در نظر گرفته شود. اما والدین اصلی نباید بخاطر احساس گناهِ خودشان، به کودکان اجازه دهند که از عنوان ازدواج دوم سوء استفاده کرده و چیزهایی را تقاضا کنند که به عنوان کودک برای آنها مناسب نیست

یک قانون بسیار عالی این است که همان اندازه آزادی عمل که در ازدواج اول به کودکان می‌د‌هید، در ازدواج دوم نیز همان‌طور عمل کنید. سعی نکنید احساس گناهِ ناشی از طلاقتان را با دادن آزادی عمل نابجا به کودکان جبران کنید.

به یاد داشته باشید که همه چیز یک شبه عالی نمی‌شود. آمارها نشان می‌دهند که هفت سال طول می‌کشد تا یک خانواده‌ی دارای نامادری یا ناپدری بتوانند کاملا با یکدیگر سازگار شوند. بنابراین، انتظار نداشته باشید که همه چیز در عرض یک ماه یا حتی یک سال به خوبی و خوشی حل شود

در هر ازدواج جدیدی باید مسائل مختلفی را حل و فصل کرد که برخی از آنها عبارتند از: مسائل مالی، امور روزمره خانه، ایجاد عشق و علاقه، استقلال فردی. در ازدواج دوم، همسر قبلی، مسائل حقوقی و آسیب‌های ناشی از طلاق نیز اضافه می‌شود. سازگاری با این موارد به زمان نیاز دارد، و این بسیار خوب است! این مسائل همه با هم برطرف نمی‌شوند اما اگر دارید نحوه‌ی رویارویی و سازگاری با آنها را یاد می‌گیرید، خوشحال باشید. در برخورد با خود و همسرتان صبور باشید

تا جایی که می‌توانید نیازهای یکدیگر را برآورده کنید. این کار با وجود تعهدات مختلفی که دارید (بچه‌ها، شغل خارج از خانه، کار خانه، خانواده و موارد دیگر)، همیشه آسان و امکان‌پذیر نیست، اما باید در اولویت قرار داشته باشد.

نیازهای همسرتان چیست؟ باید بتوانید نیازهای او را کشف کرده و در اکثر موارد آنها را برآورده کنید. اگر بخواهید به طور عمیق در مورد این موضوع مطالعه کنید، مطالب مختلفی در مورد آن نوشته شده است یا می‌توانید از همسرتان بپرسید: چه چیزی برای تو مهم است؟ از من می‌خواهی چه کاری برایت انجام دهم؟

مردها به احترام و روابط جنسی نیاز دارند. خانم‌ها به عشق و محبت نیاز دارند. دیگر نیازها نیز برای هر فرد متفاوت است اما نکته مهم این است که برای برآوردن آن نیازها وقت بگذارید، و همسرتان را بی ارزش تصور نکنید.

با وجود بچه‌های خودتان و بچه‌های همسرتان و تلاش برای هماهنگی و سازگاری با یک زندگی جدید، اغلب پیدا کردنِ فرصتی برای صحبت و گذراندن وقت با همسر کار سختی است اما به این کار نیاز دارید. زوجین به طور ایده‌آل باید یک بار در هفته با یکدیگر بیرون بروند، اما گاهی نمی‌توانید این کار را انجام دهید. بنابراین، در میان ساعت‌های پر از مشغله، چند دقیقه وقت برای بودن با یکدیگر پیدا کنید. این کار به بهبود ازدواج دوم و با یکدیگر ماندن کمک می‌کند.

ازدواج دوم برای هیچ‌کس ایده‌آل نیست. هیچ دختری در رویاهایش دوست ندارد همسرِ دومِ کسی باشد. خیر، ما اغلب در رویاهایمان می‌بینیم که عاشق مردی حیرت انگیز می‌شویم، سپس با او ازدواج کرده و بچه‌دار می‌شویم. همسر دوم، بچه‌ی یک نفر دیگر، و طلاق هرگز در رویاهای ما وجود ندارند.

این گفته برای این ‌نیست که افسرده شوید، بلکه واقعیت است. این حالت ایده‌آل نیست ولی خوب است. این واقعیت است و اگر ما ایده آل‌هایی که داشتیم را رها کنیم، می‌تواند خوب هم باشد. گاهی اوقات، اگر رویاها مانع قبول واقعیت شوند، انسان را به اسارت خواهند گرفت.

ممکن است شما رویاهایی در مورد چیز دیگری داشته باشید، اما خدا برای شما این‌طور خواسته است. و اکنون باید قطعات شکسته را در کنار هم قرار داده و ببینید از آنها چه چیزی به دست می‌آید. ممکن است یک قطعه موزائیک هنری را دیده باشید. این قطعه از کنار هم چیده شدن صدها قطعه‌ که زمانی یک کل را تشکیل داده بودند، تشکیل شده  است. اکنون، اگر هنرمند می‌خواست کاشی‌ها، یا گلدان‌هایی که زمانی تشکیل دهنده‌ی یک کل بودند را نگه دارد، هرگز نمی‌توانست بر قطعات موزائیک هنری که در مقابل او تشکیل شده ، تمرکز کند. بنابراین، زندگی با ازدواج دوم نیز چیزی شبیه این است. ما باید ایده آل‌ها را رها کرده، و واقعیت را بپذیریم.

حداقل یک مرتبه در روز “دوستت دارم” را بگویید. ترجیحا این جمله را بیشتر نیز بگویید. در بیان این جمله چیزی نهفته است که به هردو طرف یادآوری می‌کند علی‌رغم چالش‌ها و پیچیدگی‌های موجود، یکدیگر را دوست دارند. هروقت از خانه بیرون می‌روید، می‌خوابید، و بارها در طول روز این جمله را بگویید. این کار به موفقیت بیشتر در ازدواج کمک می‌کند زیرا نوعی تقویتِ دائمیِ تعهدات شما نسبت به یکدیگر است.

اینکه کاری داشته باشید که با یکدیگر انجام دهید، زندگی مشترک را آسان‌تر می‌کند. شما باید در زندگی، علاوه بر خرید از سوپرمارکت، بودن در تخت‌خواب و قبوض پرداختی، کارهای مشترک دیگری داشته باشید که با یکدیگر انجام دهید. شاید این کار باید پروژه‌ای باشد که با هم انجام دهید، یا یک بازی کامپیوتری که با یکدیگر بازی کنید. تا جایی که کارهایی دارید که کششی در شما نسبت به یکدیر ایجاد می‌کند.

ازدواج‌های دوم بر اساس جدایی بنا شده‌اند (بچه‌هایی که به یکی از زوجین تعلق دارند، ناپدری یا نامادری، مسائل مالی مجزا و موارد دیگر). بنابراین، چیزهایی که دو طرف را به یکدیگر نزدیک می‌کنند از اهمیت بسیاری برخوردار هستند.

نکته بعد این است که با همسر قبلیِ طرفِ مقابل تان متفاوت باشید، اما در حقیقت اینطور نیست. هم انجام کارها با یکدیگر، و هم انجام کارها به تنهایی از اهمیت بسیاری برخوردارند.

چرا انجام کارها به تنهایی تا این حد اهمیت دارد؟ زیرا ما برای تضادهای اجتناب‌ناپذیر و مشکلاتی که به وجود می‌آیند به یک راه خروج نیاز داریم. این موضوع بسیار حیاتی و مهم است. شما باید در زندگی، چیزهایی جدای از همسر بودن داشته باشید که در آن فقط “خودتان” باشید. این چیز ممکن است دویدن، داشتن دوستان مجزا، یک بازی کامپیوتری، یا بافتنی کردن باشد، فقط هویت خودتان را حفظ کنید. این موضوعی مهم و بخشی از روابط سالم است.

“خودتان” بودن به شما کمک می‌کند که بتوانید از پس مشکلات برآیید زیرا متوجه خواهید شد که فرد با ارزشی هستید، صرف نظر از اینکه در ازدواجتان چه اتفاقی در حال رخ دادن است. این چیزها، قبل از اینکه شما همسر کسی شوید، هویتتان را به شما یادآوری خواهند کرد. و این برای با هم ماندن در ازدواج دوم بسیار اهمیت دارد.

دوستان جدید پیدا کنید، دوستانی که با همسران قبلی آشنایی نداشته و همچین از قبل شما یا همسر جدیدتان را نشناسند. دوستانی که ازدواج دومتان را با ازدواج اولتان مقایسه نکنند، یا به نحوی رفتار نکنند که گویی اسرار زندگی شما و همسر اولتان را می‌دانند. با عضویت در گروه‌های اجتماعی جدید، همسایه‌های جدید یا تنها ملاقات با افراد در زندگی روزمره و برقراری ارتباط با آنها می‌توانید دوستان جدید پیدا کنید.

ما پیشنهاد نمی‌کنیم که دوستان قدیمی را رها کنید. دوستان قدیم به متمرکز ماندن و حفظ دیدگاه تان کمک می‌کنند، اما معمولا دوستان قدیم، دوستِ یکی از همسران بوده‌اند و بنابراین دوستِ مشترک نیستند. دوستان جدید، مدت یکسانی است که هر دو شما را می‌شناسند و این باعث می‌شود به یک اندازه با شما و همسرتان دوست باشند.

دیدگاه جامعه نسبت به ازدواج همسر دوم در ازدواج مجدد، احتمال بیشتر طلاق در ازدواج دوم، تاثیرگزاری خاطرات ازدواج اول بر ازدواج دوم از جمله چالش هایی است که افراد در ازدواج مجدد بعد از طلاق با آن مواجه هستند. همچنین نامادری یا ناپدری بودن برای بچه ها، هیجان کمتر رابطه و گاهی مشکلات از جمله دیگر مسائلی است که معولا ازدواج دوم به همراه دارد.

برای اینکه در ازدواج دوم موفق باشید و شکست را تجربه نکنید، سعی کنید تا حد امکان از گذشته را رها کنید و مسائل ازدواج اول را به آن وارد نکنید. همسرتان را در اولویت اول نسبت به همه چیز قرار دهید.به بچه ها آزادی عمل معقول بدهید و در مسائل تربیتی آن ها مانند یک خانواده معمولی در ازدواج اول برخورد کنید.  انتظارات همسرتان را بشناسید و به آن توجه کنید و برای ارتباط موثر با یکدیگر وقت بگذارید. برای تحکیم رابطه برای مشارکت و همکاری در برخی فعالیت ها برنامه ریزی کنید.چگونه ازدواج دوم موفق داشته باشیم

عشقت رو جذب کن

میخوای یاد بگیری چطور روز به روز بیشتر قلب عشقتو بدست بیاری؟ چطور یه رابطه موفق منجر به ازدواج داشته باشی؟ چطور یه زندگی مشترک موفق داشته باشی؟ پس فرصت را از دست نده! تو هم به جمع دنبال کنندگان پیج رادیو عشق در اینستاگرام اضافه شو…

عضویت در خبرنامه رادیو عشق

86 بازدید

2.18k بازدید

2.35k بازدید

3.36k بازدید

3.14k بازدید

دیدگاه

نام *

ایمیل *

وب‌ سایت

ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی می‌نویسم.

مشترک نمی شومدریافت همه دیدگاه های این نوشتهفقط دریافت پاسخ دیدگاه های خودم

عالی بود مرسی

سلام و خسته نباشید. من یک بار ازدواج کردم و جدا شدم بعد از چند ماه با یه آقایی که تهران هستن آشنا شدم و رابطمون عالیه, و من خیلی دوست دارم باهاش ازدواج کنم ولی متاسفانه ایشون فعلا شرایطو ندارن و از علاقشون مطمئن هستم. باید چکار کنم لطفا راهنمایی کنین.میخوام ایشون راغب بشه به ازدواج با من

دوست عزیز با سلام ابتدا رابطه رو پیش خودتون تحلیل کنید. شرایط رو بسنجید و با منطق و دید باز نسبت به جذب ایشان قدام کنید خیالبافی نکنید و واقعیت را در نظر بگیرید. دلایل به تاخیر افتادن ازواج و دغدغه‌های ایشان با خبر شوید و در صورت امکان کاری کنید نگرانی‌هایش کاهش پیدا کند علائم و نشانه‌هایی مبنی بر اینکه مایل هستید رابطه به جلو پیش برود در اختیار او بگذارید. در صحبت هایتان از اهداف و برنامه های مشترک اینده صحبت کنید. در سایت مقالات خوبی برای ترغیب ایشان به ازدواج وجود دارد از این مقالات استفاده کنید به ایشان زمان کافی بدهید. ابراز علاقه و احساسات به جا و مناسبی داشته باشید. همراهشان باشید و شرایط ایشان رو درک کنید و دوره تکنیک های جذب عشق، می تواند به شما جهت ابراز احساسات و علاقه و جذب ایشان کمک بسزایی داشته باشد.

آدرس: تهران، پونک، نبش بلوار پونک، پلاک 2، طبقه سوم، واحد 6

تلفن پشتیبانی:02146015870

رزرو نوبت مشاوره

انجمن روانشناسی آمریکا

سازمان نظام روانشناسی و مشاوره ایران

سازمان بهزیستی ایران

انجمن روانشناسی ایران

 

ازدواج مجدد زنان و مردان مطلقه، مسلما تفاوت چشمگیری با ازدواج اول آن ها دارد و با چالش های جدیدی روبرو خواهد بود. به خصوص اگر یکی از دو نفر از ازدواج قبلی فرزندی هم داشته باشد. علاوه بر این زن و شوهری که یکبار در گذشته تجربه تلخ شکست در زندگی مشترک و طلاق را داشته اند،به ازدواج نگاه متفاوتی دارند. اما آیا ازدواج دوم بعد از طلاق، میتواند خوشبختی و آرامش را برای زوج به ارمغان بیاورد؟ ازدواج مجدد با چه مشکلات و چالش هایی روبروست؟ و برای موفقیت و عدم شکست در ازدواج دوم چه باید کرد؟برای رسیدن به پاسخ این سوالات در ادامه نوشتار با ما همراه باشید.

فهرست مطالب

ازدواج دوم معمولا با چالش های زیر روبرو خواهد بود:

“اوه، ازدواج دوم تان است.” این جمله نشان دهنده‌ی واکنش مردم است وقتی می‌فهمند شما زنِ دوم مردی هستید؛ اینکه گویی تصمیم به ازدواج مجدد تنها راه موجود برای تسلی شکست در ازدواج اول بوده است. به دلایلی، مردم، زنِ دوم را کمتر قبول می‌کنند.

درصد طلاق در ازدواج دوم، بسته به علت آن، نسبتا بالا است. آمار موجود نشان می‌دهد که ۵۰ درصد از ازدواج‌های اول و ۶۷ درصد از ازدواج‌های دوم منجر به طلاق می‌شوند. چرا طلاق در ازدواج دوم بیشتر است؟ عوامل مختلفی باعث بالاتر بودن طلاق در ازدواج دوم می‌شوند اما یکی از عوامل موثر، این است که از آنجا که شخص یک بار طلاق گرفته، می‌داند که در ازدواج دوم نیز می‌تواند این کار را انجام دهد و طلاق خیلی هم برایش وحشناک نیست. این بدان معنی نیست که ازدواج دوم حتما به طلاق می‌انجامد، بلکه فقط به این معنی است که احتمال طلاق در ازدواج دوم بیشتر از ازدواج اول است.چگونه ازدواج دوم موفق داشته باشیم

اگر فردی که اکنون ازدواج دومش است، و قبلا یک بار ازدواج کرده، بچه نداشته باشد، این احتمال وجود دارد که طرفین هرگز مجبور نشوند با همسر سابق خود صحبت کنند. اما این بدان معنی نیست که آنها آسیبی ندیده‌اند. روابط بین انسان‌ها سخت و پیچیده است و اگر مشکلی در روابط پیش آید، ما آسیب می‌بینیم. زندگی این است. همچنین یاد خواهیم گرفت که اگر نخواهیم دوباره آسیب ببینیم، باید دیواری دور خود بکشیم یا از روش‌هایی دیگر برای هماهنگی با شرایط استفاده کنیم. این نوع بار سفر را بستن برای ازدواج دوم دردناک خواهد بود.

پدر و مادر بودن خود به اندازه کافی سخت است؛ ناپدری و نامادری بودن از آن هم سخت‌تر است. برخی از فرزندان به راحتی پدر و مادر جدید را نمی‌پذیرند و بنابراین القا ارزش‌ها یا اعمال قوانین مشکل خواهد شد. همین موضوع باعث می‌شود زندگی در خانه روز به روز با چالش‌هایی رو‌به‌رو شود. حتی اگر کودکان نیز کمابیش پدر یا مادر جدید را بپذیرند، به احتمال زیاد همسر سابق با شخصی جدید در زندگی کودکش کنار نخواهد آمد. حتی در خانواده‌های گسترده نیز افرادی همچون پدربزرگ‌ها، مادربزرگ‌ها، خاله‌ها و عمه‌ها، عموها و دایی‌ها وغیره نیز هرگز شما را یک “پدر یا مادرِ” واقعیِ کودکِ شخصی دیگر نخواهند دانست.

بسیاری از ازدواج‌های اول با دو جوان شروع می‌شود‌ که واقعیات زندگی آنها را محدود نکرده است. آنها می‌توانند هرچیزی بخواهند را به دست آورند. آنها رویاهای بسیاری دارند. هر چیز امکان‌پذیری از نظر آنها موجود و در دسترس است. اما با گذشت سال‌ها، و پس از ورود آنها به دهه سی یا چهل زندگی، افراد بالغ شده و متوجه می‌شوند که زندگی به هر حال می‌گذرد، مهم نیست که شما برای آن برنامه‌ریزی کرده باشید یا نه. ازدواج دوم این چنین است. ازدواج دوم مانند این است که نسخه‌ی بالغِ افراد مجددا ازدواج کنند. اکنون سن تان کمی افزایش یافته و با واقعیات ناملایم زندگی آشنا شده‌اید. بنابراین در ازدواج‌های دوم سردرگمی کمتری وجود داشته و زندگی روزانه در آن جدی‌تر خواهد بود.

زوج متاهلی که با هم می‌مانند می توانند مقدار زیادی از بدهی را حساب کنند؛ اما ازدواجی که به پایان می‌رسد چطور؟ پایان ازدواج مشکل را حتی بیشتر نیز می‌سازد. دارایی‌ها تقسیم می‌شود، تعهد هریک از طرفین در قبال بدهی‌ها، به علاوه پرداخت حقوق وکیل، و غیره نیز وجود دارد. طلاق یک پیشنهاد گران قیمت است. پس از آن تشکیل یک زندگی مجردی سخت است. همه این آشفتگی‌های مالی می‌تواند به یک ازدواج دومِ دارای مشکل مالی تبدیل شود.

همانطور که ذکر شد ازدواج مجدد معمولا با چالش های جدیدی در حوزه اجتماعی، خانوادگی، عاطفی و حتی مالی روبرو خواهد بود، اما مسلما این چالش ها دلیلی بر این نیست که ازدواج دوم محکوم به شکست باشد. با مشاوره قبل از ازدواج مجدد و درپیش گرفتن راهکارهای زیر در زندگی مشترک میتوانید آینده روشن و موفقی در ازدواج دوم رقم بزنید:

فراموش کردن گذشته به هر دو طرف پیشنهاد می‌شود. شما باید هرآنچه در ازدواج اول یا روابط قبلی اتفاق افتاده را فراموش کنید. و نباید برای آنچه در زندگی و ازدواج قبلی همسرتان اتفاق افتاده نگران باشید.

چگونه؟ گاهی باید در مورد آن با همسرتان، یا با یک دوست، صحبت کنید. اما هدفتان از صحبت، طرح مجدد مسائل قبل و شکایت کردن نباشد. با هدفِ فراموش کردن، در مورد آن صحبت کنید.

ممکن است بخواهید در یک مجله مطلبی در مورد آن بنویسید یا شعری بگویید. این روشی مناسب برای کنترل احساسات است و هیچ کس نیز آنها را نخواهد دید. اگر نگران چشم‌های کنجکاو  و خوانده شدن مطالب تان هستید، آنها را بسوزانید. روش دیگر این است که در کامپیوتر در مورد آن بنویسید، اما برای آن رمز بگذارید یا پس از اتمام نوشتن، آنها را پاک کنید.

یکی از بهترین روش‌ها برای فراموش کردن، بخشش است. خودتان را ببخشید. همسرتان را ببخشید. همسر قبلی‌تان را ببخشید. این اتفاقی مربوط به گذشته بوده و هر نوع ناراحتی از آن به زمان حالتان آسیب خواهد رساند. بخشش به این معنی نیست که همه چیز را تایید و با آن موافقت کنید، بلکه به این معنی است که اجازه ندهید آن موضوع، در آینده شما را کنترل ‌کند. بنابراین، دیروز را فراموش کنید تا بتوانید فردایی بهتر بسازید.

پس از خدا، همسرتان را از تمام افراد زندگیتان، حتی از فرزندانتان، مهم‌تر بدانید. برخی افراد با این توصیه مشکل دارند، و فکر می‌کنند درست نیست همسر دوم را از فرزندان مهم‌تر دانست اما این بهترین روش است که بتوانید هم برای فرزندان و هم برای ازدواج تان ثبات بلند مدت ایجاد کنید. وقتی آنها ببینند که ازدواج موفقیت آمیز است، خیالشان راحت خواهد بود که مجبور نیستند دوباره طلاق را تجربه کرده و دنیایشان دچار ناراحتی شود. آنها اخیرا به اندازه کافی ناراحتی کشیده‌اند!

چگونه می‌توانید همسرتان را اولین شخص زندگیتان قرار دهید؟ با همیشه سوال پرسیدن از او درمورد برنامه‌هایی که برای یکی از شما مهم هستند. با اطمینان از این که در هفته برای آن برنامه‌ها وقت دارید. با این که به هیچ کس دیگر (از جمله فرزندان) اجازه ندهید به آنها بی احترامی کنند، و به طور کلی، با اولویت دادن به آنها در زندگی‌تان.

قرار دادن دیگران-  فرزندان، همسران قبلی، خانواده‌ی همسر، یا دوستان- در اولویت بعدی نسبت به همسرتان، به او این پیام را می‌رساند که آنها مهم نیستند و همیشه در اولویت “دوم” خواهند بود. “زن یا شوهر دوم” بودن به معنی دوم بودن از نظر اهمیت نیست، و اگر چنین پیغامی را منتقل کند، باعث ایجاد احساسات منفی بسیاری خواهد شد. بنابراین، قرار دادن همسرتان در اولویت اول برای موفقیت در ازدواج دوم اهمیت بسیاری دارد.

دادنِ اولویت اول به همسر به معنی قرار دادن کودکان در اولویت آخر نیست. نیازهای کودکان از بیشترین اهمیت برخوردار است، و در خانواده نیازهای همه اعضا باید در نظر گرفته شود. اما والدین اصلی نباید بخاطر احساس گناهِ خودشان، به کودکان اجازه دهند که از عنوان ازدواج دوم سوء استفاده کرده و چیزهایی را تقاضا کنند که به عنوان کودک برای آنها مناسب نیست

یک قانون بسیار عالی این است که همان اندازه آزادی عمل که در ازدواج اول به کودکان می‌د‌هید، در ازدواج دوم نیز همان‌طور عمل کنید. سعی نکنید احساس گناهِ ناشی از طلاقتان را با دادن آزادی عمل نابجا به کودکان جبران کنید.

به یاد داشته باشید که همه چیز یک شبه عالی نمی‌شود. آمارها نشان می‌دهند که هفت سال طول می‌کشد تا یک خانواده‌ی دارای نامادری یا ناپدری بتوانند کاملا با یکدیگر سازگار شوند. بنابراین، انتظار نداشته باشید که همه چیز در عرض یک ماه یا حتی یک سال به خوبی و خوشی حل شود

در هر ازدواج جدیدی باید مسائل مختلفی را حل و فصل کرد که برخی از آنها عبارتند از: مسائل مالی، امور روزمره خانه، ایجاد عشق و علاقه، استقلال فردی. در ازدواج دوم، همسر قبلی، مسائل حقوقی و آسیب‌های ناشی از طلاق نیز اضافه می‌شود. سازگاری با این موارد به زمان نیاز دارد، و این بسیار خوب است! این مسائل همه با هم برطرف نمی‌شوند اما اگر دارید نحوه‌ی رویارویی و سازگاری با آنها را یاد می‌گیرید، خوشحال باشید. در برخورد با خود و همسرتان صبور باشید

تا جایی که می‌توانید نیازهای یکدیگر را برآورده کنید. این کار با وجود تعهدات مختلفی که دارید (بچه‌ها، شغل خارج از خانه، کار خانه، خانواده و موارد دیگر)، همیشه آسان و امکان‌پذیر نیست، اما باید در اولویت قرار داشته باشد.

نیازهای همسرتان چیست؟ باید بتوانید نیازهای او را کشف کرده و در اکثر موارد آنها را برآورده کنید. اگر بخواهید به طور عمیق در مورد این موضوع مطالعه کنید، مطالب مختلفی در مورد آن نوشته شده است یا می‌توانید از همسرتان بپرسید: چه چیزی برای تو مهم است؟ از من می‌خواهی چه کاری برایت انجام دهم؟

مردها به احترام و روابط جنسی نیاز دارند. خانم‌ها به عشق و محبت نیاز دارند. دیگر نیازها نیز برای هر فرد متفاوت است اما نکته مهم این است که برای برآوردن آن نیازها وقت بگذارید، و همسرتان را بی ارزش تصور نکنید.

با وجود بچه‌های خودتان و بچه‌های همسرتان و تلاش برای هماهنگی و سازگاری با یک زندگی جدید، اغلب پیدا کردنِ فرصتی برای صحبت و گذراندن وقت با همسر کار سختی است اما به این کار نیاز دارید. زوجین به طور ایده‌آل باید یک بار در هفته با یکدیگر بیرون بروند، اما گاهی نمی‌توانید این کار را انجام دهید. بنابراین، در میان ساعت‌های پر از مشغله، چند دقیقه وقت برای بودن با یکدیگر پیدا کنید. این کار به بهبود ازدواج دوم و با یکدیگر ماندن کمک می‌کند.

ازدواج دوم برای هیچ‌کس ایده‌آل نیست. هیچ دختری در رویاهایش دوست ندارد همسرِ دومِ کسی باشد. خیر، ما اغلب در رویاهایمان می‌بینیم که عاشق مردی حیرت انگیز می‌شویم، سپس با او ازدواج کرده و بچه‌دار می‌شویم. همسر دوم، بچه‌ی یک نفر دیگر، و طلاق هرگز در رویاهای ما وجود ندارند.

این گفته برای این ‌نیست که افسرده شوید، بلکه واقعیت است. این حالت ایده‌آل نیست ولی خوب است. این واقعیت است و اگر ما ایده آل‌هایی که داشتیم را رها کنیم، می‌تواند خوب هم باشد. گاهی اوقات، اگر رویاها مانع قبول واقعیت شوند، انسان را به اسارت خواهند گرفت.

ممکن است شما رویاهایی در مورد چیز دیگری داشته باشید، اما خدا برای شما این‌طور خواسته است. و اکنون باید قطعات شکسته را در کنار هم قرار داده و ببینید از آنها چه چیزی به دست می‌آید. ممکن است یک قطعه موزائیک هنری را دیده باشید. این قطعه از کنار هم چیده شدن صدها قطعه‌ که زمانی یک کل را تشکیل داده بودند، تشکیل شده  است. اکنون، اگر هنرمند می‌خواست کاشی‌ها، یا گلدان‌هایی که زمانی تشکیل دهنده‌ی یک کل بودند را نگه دارد، هرگز نمی‌توانست بر قطعات موزائیک هنری که در مقابل او تشکیل شده ، تمرکز کند. بنابراین، زندگی با ازدواج دوم نیز چیزی شبیه این است. ما باید ایده آل‌ها را رها کرده، و واقعیت را بپذیریم.

حداقل یک مرتبه در روز “دوستت دارم” را بگویید. ترجیحا این جمله را بیشتر نیز بگویید. در بیان این جمله چیزی نهفته است که به هردو طرف یادآوری می‌کند علی‌رغم چالش‌ها و پیچیدگی‌های موجود، یکدیگر را دوست دارند. هروقت از خانه بیرون می‌روید، می‌خوابید، و بارها در طول روز این جمله را بگویید. این کار به موفقیت بیشتر در ازدواج کمک می‌کند زیرا نوعی تقویتِ دائمیِ تعهدات شما نسبت به یکدیگر است.

اینکه کاری داشته باشید که با یکدیگر انجام دهید، زندگی مشترک را آسان‌تر می‌کند. شما باید در زندگی، علاوه بر خرید از سوپرمارکت، بودن در تخت‌خواب و قبوض پرداختی، کارهای مشترک دیگری داشته باشید که با یکدیگر انجام دهید. شاید این کار باید پروژه‌ای باشد که با هم انجام دهید، یا یک بازی کامپیوتری که با یکدیگر بازی کنید. تا جایی که کارهایی دارید که کششی در شما نسبت به یکدیر ایجاد می‌کند.

ازدواج‌های دوم بر اساس جدایی بنا شده‌اند (بچه‌هایی که به یکی از زوجین تعلق دارند، ناپدری یا نامادری، مسائل مالی مجزا و موارد دیگر). بنابراین، چیزهایی که دو طرف را به یکدیگر نزدیک می‌کنند از اهمیت بسیاری برخوردار هستند.

نکته بعد این است که با همسر قبلیِ طرفِ مقابل تان متفاوت باشید، اما در حقیقت اینطور نیست. هم انجام کارها با یکدیگر، و هم انجام کارها به تنهایی از اهمیت بسیاری برخوردارند.

چرا انجام کارها به تنهایی تا این حد اهمیت دارد؟ زیرا ما برای تضادهای اجتناب‌ناپذیر و مشکلاتی که به وجود می‌آیند به یک راه خروج نیاز داریم. این موضوع بسیار حیاتی و مهم است. شما باید در زندگی، چیزهایی جدای از همسر بودن داشته باشید که در آن فقط “خودتان” باشید. این چیز ممکن است دویدن، داشتن دوستان مجزا، یک بازی کامپیوتری، یا بافتنی کردن باشد، فقط هویت خودتان را حفظ کنید. این موضوعی مهم و بخشی از روابط سالم است.

“خودتان” بودن به شما کمک می‌کند که بتوانید از پس مشکلات برآیید زیرا متوجه خواهید شد که فرد با ارزشی هستید، صرف نظر از اینکه در ازدواجتان چه اتفاقی در حال رخ دادن است. این چیزها، قبل از اینکه شما همسر کسی شوید، هویتتان را به شما یادآوری خواهند کرد. و این برای با هم ماندن در ازدواج دوم بسیار اهمیت دارد.

دوستان جدید پیدا کنید، دوستانی که با همسران قبلی آشنایی نداشته و همچین از قبل شما یا همسر جدیدتان را نشناسند. دوستانی که ازدواج دومتان را با ازدواج اولتان مقایسه نکنند، یا به نحوی رفتار نکنند که گویی اسرار زندگی شما و همسر اولتان را می‌دانند. با عضویت در گروه‌های اجتماعی جدید، همسایه‌های جدید یا تنها ملاقات با افراد در زندگی روزمره و برقراری ارتباط با آنها می‌توانید دوستان جدید پیدا کنید.

ما پیشنهاد نمی‌کنیم که دوستان قدیمی را رها کنید. دوستان قدیم به متمرکز ماندن و حفظ دیدگاه تان کمک می‌کنند، اما معمولا دوستان قدیم، دوستِ یکی از همسران بوده‌اند و بنابراین دوستِ مشترک نیستند. دوستان جدید، مدت یکسانی است که هر دو شما را می‌شناسند و این باعث می‌شود به یک اندازه با شما و همسرتان دوست باشند.

دیدگاه جامعه نسبت به ازدواج همسر دوم در ازدواج مجدد، احتمال بیشتر طلاق در ازدواج دوم، تاثیرگزاری خاطرات ازدواج اول بر ازدواج دوم از جمله چالش هایی است که افراد در ازدواج مجدد بعد از طلاق با آن مواجه هستند. همچنین نامادری یا ناپدری بودن برای بچه ها، هیجان کمتر رابطه و گاهی مشکلات از جمله دیگر مسائلی است که معولا ازدواج دوم به همراه دارد.

برای اینکه در ازدواج دوم موفق باشید و شکست را تجربه نکنید، سعی کنید تا حد امکان از گذشته را رها کنید و مسائل ازدواج اول را به آن وارد نکنید. همسرتان را در اولویت اول نسبت به همه چیز قرار دهید.به بچه ها آزادی عمل معقول بدهید و در مسائل تربیتی آن ها مانند یک خانواده معمولی در ازدواج اول برخورد کنید.  انتظارات همسرتان را بشناسید و به آن توجه کنید و برای ارتباط موثر با یکدیگر وقت بگذارید. برای تحکیم رابطه برای مشارکت و همکاری در برخی فعالیت ها برنامه ریزی کنید.چگونه ازدواج دوم موفق داشته باشیم

عشقت رو جذب کن

میخوای یاد بگیری چطور روز به روز بیشتر قلب عشقتو بدست بیاری؟ چطور یه رابطه موفق منجر به ازدواج داشته باشی؟ چطور یه زندگی مشترک موفق داشته باشی؟ پس فرصت را از دست نده! تو هم به جمع دنبال کنندگان پیج رادیو عشق در اینستاگرام اضافه شو…

عضویت در خبرنامه رادیو عشق

86 بازدید

2.18k بازدید

2.35k بازدید

3.36k بازدید

3.14k بازدید

دیدگاه

نام *

ایمیل *

وب‌ سایت

ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی می‌نویسم.

مشترک نمی شومدریافت همه دیدگاه های این نوشتهفقط دریافت پاسخ دیدگاه های خودم

عالی بود مرسی

سلام و خسته نباشید. من یک بار ازدواج کردم و جدا شدم بعد از چند ماه با یه آقایی که تهران هستن آشنا شدم و رابطمون عالیه, و من خیلی دوست دارم باهاش ازدواج کنم ولی متاسفانه ایشون فعلا شرایطو ندارن و از علاقشون مطمئن هستم. باید چکار کنم لطفا راهنمایی کنین.میخوام ایشون راغب بشه به ازدواج با من

دوست عزیز با سلام ابتدا رابطه رو پیش خودتون تحلیل کنید. شرایط رو بسنجید و با منطق و دید باز نسبت به جذب ایشان قدام کنید خیالبافی نکنید و واقعیت را در نظر بگیرید. دلایل به تاخیر افتادن ازواج و دغدغه‌های ایشان با خبر شوید و در صورت امکان کاری کنید نگرانی‌هایش کاهش پیدا کند علائم و نشانه‌هایی مبنی بر اینکه مایل هستید رابطه به جلو پیش برود در اختیار او بگذارید. در صحبت هایتان از اهداف و برنامه های مشترک اینده صحبت کنید. در سایت مقالات خوبی برای ترغیب ایشان به ازدواج وجود دارد از این مقالات استفاده کنید به ایشان زمان کافی بدهید. ابراز علاقه و احساسات به جا و مناسبی داشته باشید. همراهشان باشید و شرایط ایشان رو درک کنید و دوره تکنیک های جذب عشق، می تواند به شما جهت ابراز احساسات و علاقه و جذب ایشان کمک بسزایی داشته باشد.

آدرس: تهران، پونک، نبش بلوار پونک، پلاک 2، طبقه سوم، واحد 6

تلفن پشتیبانی:02146015870

رزرو نوبت مشاوره

انجمن روانشناسی آمریکا

سازمان نظام روانشناسی و مشاوره ایران

سازمان بهزیستی ایران

انجمن روانشناسی ایران

 

ازدواج مجدد زنان و مردان مطلقه، مسلما تفاوت چشمگیری با ازدواج اول آن ها دارد و با چالش های جدیدی روبرو خواهد بود. به خصوص اگر یکی از دو نفر از ازدواج قبلی فرزندی هم داشته باشد. علاوه بر این زن و شوهری که یکبار در گذشته تجربه تلخ شکست در زندگی مشترک و طلاق را داشته اند،به ازدواج نگاه متفاوتی دارند. اما آیا ازدواج دوم بعد از طلاق، میتواند خوشبختی و آرامش را برای زوج به ارمغان بیاورد؟ ازدواج مجدد با چه مشکلات و چالش هایی روبروست؟ و برای موفقیت و عدم شکست در ازدواج دوم چه باید کرد؟برای رسیدن به پاسخ این سوالات در ادامه نوشتار با ما همراه باشید.

فهرست مطالب

ازدواج دوم معمولا با چالش های زیر روبرو خواهد بود:

“اوه، ازدواج دوم تان است.” این جمله نشان دهنده‌ی واکنش مردم است وقتی می‌فهمند شما زنِ دوم مردی هستید؛ اینکه گویی تصمیم به ازدواج مجدد تنها راه موجود برای تسلی شکست در ازدواج اول بوده است. به دلایلی، مردم، زنِ دوم را کمتر قبول می‌کنند.

درصد طلاق در ازدواج دوم، بسته به علت آن، نسبتا بالا است. آمار موجود نشان می‌دهد که ۵۰ درصد از ازدواج‌های اول و ۶۷ درصد از ازدواج‌های دوم منجر به طلاق می‌شوند. چرا طلاق در ازدواج دوم بیشتر است؟ عوامل مختلفی باعث بالاتر بودن طلاق در ازدواج دوم می‌شوند اما یکی از عوامل موثر، این است که از آنجا که شخص یک بار طلاق گرفته، می‌داند که در ازدواج دوم نیز می‌تواند این کار را انجام دهد و طلاق خیلی هم برایش وحشناک نیست. این بدان معنی نیست که ازدواج دوم حتما به طلاق می‌انجامد، بلکه فقط به این معنی است که احتمال طلاق در ازدواج دوم بیشتر از ازدواج اول است.چگونه ازدواج دوم موفق داشته باشیم

اگر فردی که اکنون ازدواج دومش است، و قبلا یک بار ازدواج کرده، بچه نداشته باشد، این احتمال وجود دارد که طرفین هرگز مجبور نشوند با همسر سابق خود صحبت کنند. اما این بدان معنی نیست که آنها آسیبی ندیده‌اند. روابط بین انسان‌ها سخت و پیچیده است و اگر مشکلی در روابط پیش آید، ما آسیب می‌بینیم. زندگی این است. همچنین یاد خواهیم گرفت که اگر نخواهیم دوباره آسیب ببینیم، باید دیواری دور خود بکشیم یا از روش‌هایی دیگر برای هماهنگی با شرایط استفاده کنیم. این نوع بار سفر را بستن برای ازدواج دوم دردناک خواهد بود.

پدر و مادر بودن خود به اندازه کافی سخت است؛ ناپدری و نامادری بودن از آن هم سخت‌تر است. برخی از فرزندان به راحتی پدر و مادر جدید را نمی‌پذیرند و بنابراین القا ارزش‌ها یا اعمال قوانین مشکل خواهد شد. همین موضوع باعث می‌شود زندگی در خانه روز به روز با چالش‌هایی رو‌به‌رو شود. حتی اگر کودکان نیز کمابیش پدر یا مادر جدید را بپذیرند، به احتمال زیاد همسر سابق با شخصی جدید در زندگی کودکش کنار نخواهد آمد. حتی در خانواده‌های گسترده نیز افرادی همچون پدربزرگ‌ها، مادربزرگ‌ها، خاله‌ها و عمه‌ها، عموها و دایی‌ها وغیره نیز هرگز شما را یک “پدر یا مادرِ” واقعیِ کودکِ شخصی دیگر نخواهند دانست.

بسیاری از ازدواج‌های اول با دو جوان شروع می‌شود‌ که واقعیات زندگی آنها را محدود نکرده است. آنها می‌توانند هرچیزی بخواهند را به دست آورند. آنها رویاهای بسیاری دارند. هر چیز امکان‌پذیری از نظر آنها موجود و در دسترس است. اما با گذشت سال‌ها، و پس از ورود آنها به دهه سی یا چهل زندگی، افراد بالغ شده و متوجه می‌شوند که زندگی به هر حال می‌گذرد، مهم نیست که شما برای آن برنامه‌ریزی کرده باشید یا نه. ازدواج دوم این چنین است. ازدواج دوم مانند این است که نسخه‌ی بالغِ افراد مجددا ازدواج کنند. اکنون سن تان کمی افزایش یافته و با واقعیات ناملایم زندگی آشنا شده‌اید. بنابراین در ازدواج‌های دوم سردرگمی کمتری وجود داشته و زندگی روزانه در آن جدی‌تر خواهد بود.

زوج متاهلی که با هم می‌مانند می توانند مقدار زیادی از بدهی را حساب کنند؛ اما ازدواجی که به پایان می‌رسد چطور؟ پایان ازدواج مشکل را حتی بیشتر نیز می‌سازد. دارایی‌ها تقسیم می‌شود، تعهد هریک از طرفین در قبال بدهی‌ها، به علاوه پرداخت حقوق وکیل، و غیره نیز وجود دارد. طلاق یک پیشنهاد گران قیمت است. پس از آن تشکیل یک زندگی مجردی سخت است. همه این آشفتگی‌های مالی می‌تواند به یک ازدواج دومِ دارای مشکل مالی تبدیل شود.

همانطور که ذکر شد ازدواج مجدد معمولا با چالش های جدیدی در حوزه اجتماعی، خانوادگی، عاطفی و حتی مالی روبرو خواهد بود، اما مسلما این چالش ها دلیلی بر این نیست که ازدواج دوم محکوم به شکست باشد. با مشاوره قبل از ازدواج مجدد و درپیش گرفتن راهکارهای زیر در زندگی مشترک میتوانید آینده روشن و موفقی در ازدواج دوم رقم بزنید:

فراموش کردن گذشته به هر دو طرف پیشنهاد می‌شود. شما باید هرآنچه در ازدواج اول یا روابط قبلی اتفاق افتاده را فراموش کنید. و نباید برای آنچه در زندگی و ازدواج قبلی همسرتان اتفاق افتاده نگران باشید.

چگونه؟ گاهی باید در مورد آن با همسرتان، یا با یک دوست، صحبت کنید. اما هدفتان از صحبت، طرح مجدد مسائل قبل و شکایت کردن نباشد. با هدفِ فراموش کردن، در مورد آن صحبت کنید.

ممکن است بخواهید در یک مجله مطلبی در مورد آن بنویسید یا شعری بگویید. این روشی مناسب برای کنترل احساسات است و هیچ کس نیز آنها را نخواهد دید. اگر نگران چشم‌های کنجکاو  و خوانده شدن مطالب تان هستید، آنها را بسوزانید. روش دیگر این است که در کامپیوتر در مورد آن بنویسید، اما برای آن رمز بگذارید یا پس از اتمام نوشتن، آنها را پاک کنید.

یکی از بهترین روش‌ها برای فراموش کردن، بخشش است. خودتان را ببخشید. همسرتان را ببخشید. همسر قبلی‌تان را ببخشید. این اتفاقی مربوط به گذشته بوده و هر نوع ناراحتی از آن به زمان حالتان آسیب خواهد رساند. بخشش به این معنی نیست که همه چیز را تایید و با آن موافقت کنید، بلکه به این معنی است که اجازه ندهید آن موضوع، در آینده شما را کنترل ‌کند. بنابراین، دیروز را فراموش کنید تا بتوانید فردایی بهتر بسازید.

پس از خدا، همسرتان را از تمام افراد زندگیتان، حتی از فرزندانتان، مهم‌تر بدانید. برخی افراد با این توصیه مشکل دارند، و فکر می‌کنند درست نیست همسر دوم را از فرزندان مهم‌تر دانست اما این بهترین روش است که بتوانید هم برای فرزندان و هم برای ازدواج تان ثبات بلند مدت ایجاد کنید. وقتی آنها ببینند که ازدواج موفقیت آمیز است، خیالشان راحت خواهد بود که مجبور نیستند دوباره طلاق را تجربه کرده و دنیایشان دچار ناراحتی شود. آنها اخیرا به اندازه کافی ناراحتی کشیده‌اند!

چگونه می‌توانید همسرتان را اولین شخص زندگیتان قرار دهید؟ با همیشه سوال پرسیدن از او درمورد برنامه‌هایی که برای یکی از شما مهم هستند. با اطمینان از این که در هفته برای آن برنامه‌ها وقت دارید. با این که به هیچ کس دیگر (از جمله فرزندان) اجازه ندهید به آنها بی احترامی کنند، و به طور کلی، با اولویت دادن به آنها در زندگی‌تان.

قرار دادن دیگران-  فرزندان، همسران قبلی، خانواده‌ی همسر، یا دوستان- در اولویت بعدی نسبت به همسرتان، به او این پیام را می‌رساند که آنها مهم نیستند و همیشه در اولویت “دوم” خواهند بود. “زن یا شوهر دوم” بودن به معنی دوم بودن از نظر اهمیت نیست، و اگر چنین پیغامی را منتقل کند، باعث ایجاد احساسات منفی بسیاری خواهد شد. بنابراین، قرار دادن همسرتان در اولویت اول برای موفقیت در ازدواج دوم اهمیت بسیاری دارد.

دادنِ اولویت اول به همسر به معنی قرار دادن کودکان در اولویت آخر نیست. نیازهای کودکان از بیشترین اهمیت برخوردار است، و در خانواده نیازهای همه اعضا باید در نظر گرفته شود. اما والدین اصلی نباید بخاطر احساس گناهِ خودشان، به کودکان اجازه دهند که از عنوان ازدواج دوم سوء استفاده کرده و چیزهایی را تقاضا کنند که به عنوان کودک برای آنها مناسب نیست

یک قانون بسیار عالی این است که همان اندازه آزادی عمل که در ازدواج اول به کودکان می‌د‌هید، در ازدواج دوم نیز همان‌طور عمل کنید. سعی نکنید احساس گناهِ ناشی از طلاقتان را با دادن آزادی عمل نابجا به کودکان جبران کنید.

به یاد داشته باشید که همه چیز یک شبه عالی نمی‌شود. آمارها نشان می‌دهند که هفت سال طول می‌کشد تا یک خانواده‌ی دارای نامادری یا ناپدری بتوانند کاملا با یکدیگر سازگار شوند. بنابراین، انتظار نداشته باشید که همه چیز در عرض یک ماه یا حتی یک سال به خوبی و خوشی حل شود

در هر ازدواج جدیدی باید مسائل مختلفی را حل و فصل کرد که برخی از آنها عبارتند از: مسائل مالی، امور روزمره خانه، ایجاد عشق و علاقه، استقلال فردی. در ازدواج دوم، همسر قبلی، مسائل حقوقی و آسیب‌های ناشی از طلاق نیز اضافه می‌شود. سازگاری با این موارد به زمان نیاز دارد، و این بسیار خوب است! این مسائل همه با هم برطرف نمی‌شوند اما اگر دارید نحوه‌ی رویارویی و سازگاری با آنها را یاد می‌گیرید، خوشحال باشید. در برخورد با خود و همسرتان صبور باشید

تا جایی که می‌توانید نیازهای یکدیگر را برآورده کنید. این کار با وجود تعهدات مختلفی که دارید (بچه‌ها، شغل خارج از خانه، کار خانه، خانواده و موارد دیگر)، همیشه آسان و امکان‌پذیر نیست، اما باید در اولویت قرار داشته باشد.

نیازهای همسرتان چیست؟ باید بتوانید نیازهای او را کشف کرده و در اکثر موارد آنها را برآورده کنید. اگر بخواهید به طور عمیق در مورد این موضوع مطالعه کنید، مطالب مختلفی در مورد آن نوشته شده است یا می‌توانید از همسرتان بپرسید: چه چیزی برای تو مهم است؟ از من می‌خواهی چه کاری برایت انجام دهم؟

مردها به احترام و روابط جنسی نیاز دارند. خانم‌ها به عشق و محبت نیاز دارند. دیگر نیازها نیز برای هر فرد متفاوت است اما نکته مهم این است که برای برآوردن آن نیازها وقت بگذارید، و همسرتان را بی ارزش تصور نکنید.

با وجود بچه‌های خودتان و بچه‌های همسرتان و تلاش برای هماهنگی و سازگاری با یک زندگی جدید، اغلب پیدا کردنِ فرصتی برای صحبت و گذراندن وقت با همسر کار سختی است اما به این کار نیاز دارید. زوجین به طور ایده‌آل باید یک بار در هفته با یکدیگر بیرون بروند، اما گاهی نمی‌توانید این کار را انجام دهید. بنابراین، در میان ساعت‌های پر از مشغله، چند دقیقه وقت برای بودن با یکدیگر پیدا کنید. این کار به بهبود ازدواج دوم و با یکدیگر ماندن کمک می‌کند.

ازدواج دوم برای هیچ‌کس ایده‌آل نیست. هیچ دختری در رویاهایش دوست ندارد همسرِ دومِ کسی باشد. خیر، ما اغلب در رویاهایمان می‌بینیم که عاشق مردی حیرت انگیز می‌شویم، سپس با او ازدواج کرده و بچه‌دار می‌شویم. همسر دوم، بچه‌ی یک نفر دیگر، و طلاق هرگز در رویاهای ما وجود ندارند.

این گفته برای این ‌نیست که افسرده شوید، بلکه واقعیت است. این حالت ایده‌آل نیست ولی خوب است. این واقعیت است و اگر ما ایده آل‌هایی که داشتیم را رها کنیم، می‌تواند خوب هم باشد. گاهی اوقات، اگر رویاها مانع قبول واقعیت شوند، انسان را به اسارت خواهند گرفت.

ممکن است شما رویاهایی در مورد چیز دیگری داشته باشید، اما خدا برای شما این‌طور خواسته است. و اکنون باید قطعات شکسته را در کنار هم قرار داده و ببینید از آنها چه چیزی به دست می‌آید. ممکن است یک قطعه موزائیک هنری را دیده باشید. این قطعه از کنار هم چیده شدن صدها قطعه‌ که زمانی یک کل را تشکیل داده بودند، تشکیل شده  است. اکنون، اگر هنرمند می‌خواست کاشی‌ها، یا گلدان‌هایی که زمانی تشکیل دهنده‌ی یک کل بودند را نگه دارد، هرگز نمی‌توانست بر قطعات موزائیک هنری که در مقابل او تشکیل شده ، تمرکز کند. بنابراین، زندگی با ازدواج دوم نیز چیزی شبیه این است. ما باید ایده آل‌ها را رها کرده، و واقعیت را بپذیریم.

حداقل یک مرتبه در روز “دوستت دارم” را بگویید. ترجیحا این جمله را بیشتر نیز بگویید. در بیان این جمله چیزی نهفته است که به هردو طرف یادآوری می‌کند علی‌رغم چالش‌ها و پیچیدگی‌های موجود، یکدیگر را دوست دارند. هروقت از خانه بیرون می‌روید، می‌خوابید، و بارها در طول روز این جمله را بگویید. این کار به موفقیت بیشتر در ازدواج کمک می‌کند زیرا نوعی تقویتِ دائمیِ تعهدات شما نسبت به یکدیگر است.

اینکه کاری داشته باشید که با یکدیگر انجام دهید، زندگی مشترک را آسان‌تر می‌کند. شما باید در زندگی، علاوه بر خرید از سوپرمارکت، بودن در تخت‌خواب و قبوض پرداختی، کارهای مشترک دیگری داشته باشید که با یکدیگر انجام دهید. شاید این کار باید پروژه‌ای باشد که با هم انجام دهید، یا یک بازی کامپیوتری که با یکدیگر بازی کنید. تا جایی که کارهایی دارید که کششی در شما نسبت به یکدیر ایجاد می‌کند.

ازدواج‌های دوم بر اساس جدایی بنا شده‌اند (بچه‌هایی که به یکی از زوجین تعلق دارند، ناپدری یا نامادری، مسائل مالی مجزا و موارد دیگر). بنابراین، چیزهایی که دو طرف را به یکدیگر نزدیک می‌کنند از اهمیت بسیاری برخوردار هستند.

نکته بعد این است که با همسر قبلیِ طرفِ مقابل تان متفاوت باشید، اما در حقیقت اینطور نیست. هم انجام کارها با یکدیگر، و هم انجام کارها به تنهایی از اهمیت بسیاری برخوردارند.

چرا انجام کارها به تنهایی تا این حد اهمیت دارد؟ زیرا ما برای تضادهای اجتناب‌ناپذیر و مشکلاتی که به وجود می‌آیند به یک راه خروج نیاز داریم. این موضوع بسیار حیاتی و مهم است. شما باید در زندگی، چیزهایی جدای از همسر بودن داشته باشید که در آن فقط “خودتان” باشید. این چیز ممکن است دویدن، داشتن دوستان مجزا، یک بازی کامپیوتری، یا بافتنی کردن باشد، فقط هویت خودتان را حفظ کنید. این موضوعی مهم و بخشی از روابط سالم است.

“خودتان” بودن به شما کمک می‌کند که بتوانید از پس مشکلات برآیید زیرا متوجه خواهید شد که فرد با ارزشی هستید، صرف نظر از اینکه در ازدواجتان چه اتفاقی در حال رخ دادن است. این چیزها، قبل از اینکه شما همسر کسی شوید، هویتتان را به شما یادآوری خواهند کرد. و این برای با هم ماندن در ازدواج دوم بسیار اهمیت دارد.

دوستان جدید پیدا کنید، دوستانی که با همسران قبلی آشنایی نداشته و همچین از قبل شما یا همسر جدیدتان را نشناسند. دوستانی که ازدواج دومتان را با ازدواج اولتان مقایسه نکنند، یا به نحوی رفتار نکنند که گویی اسرار زندگی شما و همسر اولتان را می‌دانند. با عضویت در گروه‌های اجتماعی جدید، همسایه‌های جدید یا تنها ملاقات با افراد در زندگی روزمره و برقراری ارتباط با آنها می‌توانید دوستان جدید پیدا کنید.

ما پیشنهاد نمی‌کنیم که دوستان قدیمی را رها کنید. دوستان قدیم به متمرکز ماندن و حفظ دیدگاه تان کمک می‌کنند، اما معمولا دوستان قدیم، دوستِ یکی از همسران بوده‌اند و بنابراین دوستِ مشترک نیستند. دوستان جدید، مدت یکسانی است که هر دو شما را می‌شناسند و این باعث می‌شود به یک اندازه با شما و همسرتان دوست باشند.

دیدگاه جامعه نسبت به ازدواج همسر دوم در ازدواج مجدد، احتمال بیشتر طلاق در ازدواج دوم، تاثیرگزاری خاطرات ازدواج اول بر ازدواج دوم از جمله چالش هایی است که افراد در ازدواج مجدد بعد از طلاق با آن مواجه هستند. همچنین نامادری یا ناپدری بودن برای بچه ها، هیجان کمتر رابطه و گاهی مشکلات از جمله دیگر مسائلی است که معولا ازدواج دوم به همراه دارد.

برای اینکه در ازدواج دوم موفق باشید و شکست را تجربه نکنید، سعی کنید تا حد امکان از گذشته را رها کنید و مسائل ازدواج اول را به آن وارد نکنید. همسرتان را در اولویت اول نسبت به همه چیز قرار دهید.به بچه ها آزادی عمل معقول بدهید و در مسائل تربیتی آن ها مانند یک خانواده معمولی در ازدواج اول برخورد کنید.  انتظارات همسرتان را بشناسید و به آن توجه کنید و برای ارتباط موثر با یکدیگر وقت بگذارید. برای تحکیم رابطه برای مشارکت و همکاری در برخی فعالیت ها برنامه ریزی کنید.چگونه ازدواج دوم موفق داشته باشیم

عشقت رو جذب کن

میخوای یاد بگیری چطور روز به روز بیشتر قلب عشقتو بدست بیاری؟ چطور یه رابطه موفق منجر به ازدواج داشته باشی؟ چطور یه زندگی مشترک موفق داشته باشی؟ پس فرصت را از دست نده! تو هم به جمع دنبال کنندگان پیج رادیو عشق در اینستاگرام اضافه شو…

عضویت در خبرنامه رادیو عشق

86 بازدید

2.18k بازدید

2.35k بازدید

3.36k بازدید

3.14k بازدید

دیدگاه

نام *

ایمیل *

وب‌ سایت

ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی می‌نویسم.

مشترک نمی شومدریافت همه دیدگاه های این نوشتهفقط دریافت پاسخ دیدگاه های خودم

عالی بود مرسی

سلام و خسته نباشید. من یک بار ازدواج کردم و جدا شدم بعد از چند ماه با یه آقایی که تهران هستن آشنا شدم و رابطمون عالیه, و من خیلی دوست دارم باهاش ازدواج کنم ولی متاسفانه ایشون فعلا شرایطو ندارن و از علاقشون مطمئن هستم. باید چکار کنم لطفا راهنمایی کنین.میخوام ایشون راغب بشه به ازدواج با من

دوست عزیز با سلام ابتدا رابطه رو پیش خودتون تحلیل کنید. شرایط رو بسنجید و با منطق و دید باز نسبت به جذب ایشان قدام کنید خیالبافی نکنید و واقعیت را در نظر بگیرید. دلایل به تاخیر افتادن ازواج و دغدغه‌های ایشان با خبر شوید و در صورت امکان کاری کنید نگرانی‌هایش کاهش پیدا کند علائم و نشانه‌هایی مبنی بر اینکه مایل هستید رابطه به جلو پیش برود در اختیار او بگذارید. در صحبت هایتان از اهداف و برنامه های مشترک اینده صحبت کنید. در سایت مقالات خوبی برای ترغیب ایشان به ازدواج وجود دارد از این مقالات استفاده کنید به ایشان زمان کافی بدهید. ابراز علاقه و احساسات به جا و مناسبی داشته باشید. همراهشان باشید و شرایط ایشان رو درک کنید و دوره تکنیک های جذب عشق، می تواند به شما جهت ابراز احساسات و علاقه و جذب ایشان کمک بسزایی داشته باشد.

آدرس: تهران، پونک، نبش بلوار پونک، پلاک 2، طبقه سوم، واحد 6

تلفن پشتیبانی:02146015870

رزرو نوبت مشاوره

انجمن روانشناسی آمریکا

سازمان نظام روانشناسی و مشاوره ایران

سازمان بهزیستی ایران

انجمن روانشناسی ایران

 

All Rights Reserved – © 2019 | باز نشر مطالب پورتال سیمرغ تنها با ذکر نام و آدرس seemorgh.com مجاز می باشد.

یکی از مشکلات رایج بعد از طلاق یا بهم خوردن نامزدی، مشکل در تصمیم گیری برای ازدواج دوم و نداشتن اعتماد به نفس برای انتخاب درست همسر و ترس از شکست دوباره در ازدواج دوم است.

بسیاری از افراد بعد از شکست در انتخاب اولشان بیشتر به دنبال بیان عیب و ایرادهای نامزد یا همسر سابق شان هستند و به نقش و سهم خود و کم و کاستی هایی که در انتخاب همسر و زندگی مشترک داشته اند توجه چندانی نمی کنند. به اصطلاح بیشتر نقش قربانی و کسی که مظلوم واقع شده را ایفا می کنند و همین موضوع باعث می شود، دوباره در انتخاب همسر دچار اشتباه شوند.

زمانی که طلاق رخ می دهد بعد از اتمام عده، یک زن به لحاظ شرعی می تواند ازدواج کند اما از لحاظ روانشناسی شرط این است که قبل از طلاق رسمی و قانونی، مدت ها زن و مرد در جدایی عاطفی به سر برده باشند.

اما زمانی که طلاق ناگهانی پیش می آید و فرد به لحاظ روانی همچنان درگیر این مسئله باشد از لحاظ روانشناسی بین 6 ماه تا یک سال نیاز دارد که وارد فاز جدیدی آشنایی نشود. این موضوع را نمی توان به همه بسط داد بلکه مورد به مورد و فرد به فرد فرق دارد و نمی توان نسخه واحدی برای همه پیچید.چگونه ازدواج دوم موفق داشته باشیم

چنانچه در بخش خانواده پلاس نمناک پیش ا این هم اشاره شد ، داشتن ازدواج موفق بعد از طلاق، کاملاً امکان پذیر است البته به شرطی که قبل از آن حاضر بشوید به اندازه برداشتن ده گام، خودتان را تغییر بدهید:

گام اول:

از بحران خارج بشوید. بعد از طلاق، یک دوره بحرانی پیش می آید که باعث می شود شما احساسات مختلف و گاهی متناقض را تجربه کنید. به جز این شما برای خروج از بحران بعد از طلاق، باید چهار مرحله روانی یعنی انکار، خشم، چانه زنی و افسردگی را پشت سر بگذارید تا بتوانید دوباره به آرامش و پذیرش برسید.

برای پشت سر گذاشتن این احساسات و این مراحل، زمان حرف اول را می زند. بنابراین توصیه اکید من به شما این است که دست کم تا یک سال بعد از طلاق به خودتان فرصت بدهید.

گام دوم:

بدانید چرا ازدواج قبلی تان به طلاق کشید. غرض از این سوال مهم این نیست که شما خودتان و یا همسر سابقتان را قضاوت کنید و به دنبال مقصر بگردید بلکه هدف از آن این است که شما با دلایل واقعی به هم خوردن زندگی قبلی تان روبرو بشوید و بتوانید به چیزهایی که شما نداشتید و همینطور چیزهایی که همسر سابقتان نداشت برسید.

گام سوم:

وقتی به پاسخ واقعی این سوال که «چرا ازدواج قبلی من به طلاق منجر شد؟» رسیدید و توانستید سهم خودتان را از شکست ازدواج قبلی تان بردارید، می توانید از موقعیت کسی که قربانی همسر سابقش بوده بیرون بیایید.

گام چهارم:

در این مرحله لازم است برای رفع این ضعف ها اقدام کنید. برای این کاربهتر است از یک شخص دیگر که متخصص و آگاه باشد کمک بگیرید.

گام پنجم:

درشرایط پر فشار بعد از طلاق ، احتمالاً ازدواج مجدد مدتی حال شما را بهتر می کند اما بعید است که این آرامش مدت زیادی دوام داشته باشد. پس لطفاً قبل از ازدواج مجدد، از خودتان بپرسید که چرا می خواهید ازدواج کنید؟

گام ششم:

تکلیفتان را با زندگی قبلی روشن کنید. اگر از ازدواج قبلی فرزندی دارید که با همسر سابقتان زندگی می کند و یا مقرر شده که مهریه همسر قبلی تان را بپردازید، بهتر است مدتی صبر کنید تا در زمینه این تغییرات و تعهدات جدید به ثباتی نسبی برسید و بعد دوباره ازدواج کنید.

گام هفتم:

فقط با این نیت ازدواج قبلی تان را مرور کنید که از آن درس بگیرید و در پارکینگ گذشته پارک نکنید.

گام هشتم:

حالا که قصد ازدواج مجدد دارید، مهم است که خودتان را همینطور که هستید پذیرفته باشید. اگر این پذیرش به دست نیامده باشد، پنهان کاری ها سر بیرون می آورند، پنهان کردن فرزند از ازدواج قبلی، گفتگو با همسر سابق در مورد بچه ها، پرداخت مهریه به او و غیره. کاملاً روشن است که با این وضع زندگی مجدد هم دوام زیادی نخواهد آورد.

گام نهم:

کسی را برای ازدواج انتخاب کنید که شرایط شما را بپذیرد و ارزش ها، اهداف و خصوصیاتش به شما نزدیک باشد.

گام دهم:

مقایسه کردن گزینه های ازدواج مجدد با همسر قبلی، نشانه این است که شما هنوز به خودآگاهی کافی و لازم برای ازدواج مجدد نرسیده ایدو رابطه شما با زندگی قبلی هنوز کامل قطع نشده است.

اگر می خواهید دوباره با همسر قبلی تان رابطه را شروع کنید ابتدا باید ظرفیت های روحی خودتان را بالاببرید و یادبگیرید زندگی مستقل خود تان را شکل بدهید. هیچ تلاشی برای طرد کردن او یا جذب او به خودتان انجام ندهید.

بازگشت به زندگی با همسر سابق امری کاملا ممکن است و تنها در موارد معدودی که پس از تلاش های لازم و بررسی های حرفه ای و کارشناسانه لازم، مشخص می شود دو نفر واقعا برای زندگی مشترک با یکدیگر مناسب نیستند و از ابتدا انتخاب نادرستی انجام داده اند، بهتر است افراد، به زندگی مشترکشان بازنگردند.

کسب دو ویژگی برای برپا کردن خیمه زندگی مشترک بسیار مهم است:کسانی که توانستند استقلال خود را دوباره به دست بیاورند، در دوره پس از جدایی به نقش خود در رابطه با همسر سابق شان اندیشیدند و سهم تقصیر و مشکلات خود را پیدا کردند و دانستند همه عوامل و تقصیرها مربوط به همسرشان نبوده است بلکه خود آنان نیز سهم قابل تأملی در این ماجرا داشته اند و در ازدواج دوباره با همسر سابق مشکلات رفتاری خود را حل کردند.

موفقیت ازدواج ربطی به جنسیت ندارد. در واقع زن یا مرد بودن پارامتر تعیین کننده در موفق بودن یک ازدواج نیست. در ازدواج های مجدد موفق، آنهایی درست عمل کرده اند که صبوری به خرج داده اند، دارای آرامش بوده و مسیر آشنایی را به خوبی طی کرده اند. هرقدر افراد هیجانی و سرعتی تصمیم بگیرند، میزان ریسک ازدواج مجدد ناموفق بالاتر می رود.

معمولا فرزندان اگر در سنین حساس کودکی یا نوجوانی باشند نسبت به ازدواج پدر یا مادرشان واکنش منفی نشان می دهند، اما نحوه رفتار فرزند در مقابل ناپدری یا نامادری بستگی زیادی به برخورد طرف مقابل دارد.

اگرفرد به معنای واقعی همسرش را دوست داشته باشد به طور عادی فرزندان او را که حاصل ازدواج و زندگی گذشته اش هستند نیز دوست خواهد داشت و در بعضی موارد فرد با مشاهده بی مهری های بی دلیل همسرش نسبت به فرزندش احساسی ناخوشایند نسبت به شریک زندگی خویش در ازدواج دوم پیدا می کند.چگونه ازدواج دوم موفق داشته باشیم

کودکانی که پدر و مادرشان به علت جدایی اقدام به ازدواج مجدد می کنند، شرایط سخت تری را می گذرانند. زیرا کمتر حاضر به پذیرش عضو جدید خانواده می شوند.بهتر است در این مورد تصمیم را به عهده خود کودک بگذاریم و به او زمان بدهیم تا بتواند با این مسئله کنار بیاید.

1. اگر همسرش فوت شده باشد، در صورت اقدام خیلی سریع برای تشکیل مجدد خانواده، به بی مهری و عدم علاقه به همسر قبلی خود متهم می شود.

2. اگر همسرش طلاق گرفته باشد و خیلی زود برای ازدواج دوم اقدام کند، ممکن است شائبه حضور فرد جدید از قبل از جدایی در زندگی آن مرد پررنگ شود و اطرافیان گمان کنند علت جدایی آن مرد، ازدواج با همسر فعلی اش بوده است.

3. در صورت داشتن فرزند، باید فرزندش نیز با این عمل موافق بوده و شخص بعدی را به عنوان نامادری بپذیرد.

4. یکی دیگر از مسائلی که مردان طلاق گرفته با آن روبه رو هستند، پرداخت مهریه است. گاهی تا سال ها بعد از طلاق، پرداخت مهریه و یا نفقه اولادی که با مادرشان زندگی می کنند، مشکلات اقتصادی را برای مرد ایجاد می کند.

1. در صورت فوت همسر، حتی اگر مدتی هم از آن گذشته باشد، زنی که مجدد قصد ازدواج دارد به بی مهری نسبت به همسر اولش محکوم می شود.

2. خانواده همسر فوت شده ممکن است پذیرش مناسبی نداشته باشند و با نگهداری نوه هایشان توسط یک ناپدری مخالفت کنند.

3. گاهی پذیرش فرزندان در حالیکه خاطره خوش پدر را به همراه دارند، بسیار سخت است.

4.در صورت جدایی از همسر، ازدواج دوم ممکن است حمل بر بوالهوسی و تنوع طلبی گردد؛ مخصوصاً اگر فرزندی داشته باشد.

5.قانون نانوشته فرهنگی وجود دارد که زنی که فرزند دارد تا آخر عمر همان مهر مادری برایش کفایت می کند.

6.برخورد همسر اول زن اصولاً نامناسب است. در بسیاری موارد نگهداری و حضانت فرزند در صورتیکه زن ازدواج کند از او گرفته می شود. مخصوصاً اگر فرزندشان دختر باشد، ممکن است مرد به بهانه عدم اطمینان از ناپدری، از شب ماندن دخترش نزد مادر خود جلوگیری کند.

1- پذیرفتن گذشته

بی توجهی به غم و غصه های همسرتان هیچ چیز را تغییر نخواهد داد. اگر به احساسات او بی توجهی کنید، شاید غم از دست دادن همسر اولش تا ابد همراهش باقی بماند. بهتر است به او اجازه دهید تا با شما صحبت کند و بگوید که در کجای سفر غم انگیز خود قرار دارد.

2- قبول کردن حضور 3 قلب در زندگی

در زندگی با مردی که همسر خود را از دست داده، باید بدانید که دوست داشتن او نسبت به همسر مرحومش جای خود را دارد و این امر به نوبه خود قابل احترام است و ربطی به رابطه دو نفره شما ندارد.

3- بی توجهی به اشیا و مایملک مرحومه هرگز

اجازه ندهید بی توجهی به اشیا و مایملک مرحومه شما را در مسیر نادرست قرار دهد. اگر احساس می کنید که همسرتان شما را به اندازه خانم مرحومش دوست نمی دارد، بنابراین باید سعی کنید که وسایل شخصی همسر اول از قبیل قاب عکس و … را از درون خانه جمع آوری نمایید.به منظور حل این مشکل ابتدا باید با همسر خود مشورت کنید و سعی کنید تا مشکلات خود را با گفتگو حل نمایید و به احساسات طرف مقابل احترام بگذارید و از طریق بحث متقابل، بر سر نگه داشتن وسایل شخصی همسر مرحومه به نتیجه برسید.

4-  همدلی با اعضای داغ دیده فامیل

شاید در ابتدا اعضای خانواده، شما را در میان خود نپذیرفته باشند. باید به آنها حق بدهید چرا که از دست دادن یک عزیز شرایط سختی را به اطرافیان تحمیل می کند. به همین دلیل باید به آنها زمان بدهید تا بتوانند شما را همانگونه که هستید بپذیرند و به تدریج جایگاه خود را در خانه همسرتان تثبیت کنید.

5- زندگی در گذشته ممنوع

در گذشته زندگی نکنید و اجازه ندهید افکار منفی گذشته به ناامنی های شما دامن بزنند . شوهرتان به این دلیل با شما ازدواج نکرده که شما نسخه دوم همسر مرحومش بوده اید. او به خوبی می داند که شما منحصر بفرد هستید و همین عامل نیز باعث شده که به شما علاقمند شود و پیشنهاد ازدواجش را با شما در میان بگذارد. او اصلاً به این قضیه که شما تا چه حد به همسر مرحومش شباهت دارید و یا تفاوت دارید فکر نمی کند.

6- مهربانی با خاطرات غم برانگیز

شما هر چقدر که به همسرتان عشق بدهید، باز هم این مسئله باعث نمی شود که او مرگ همسر اولش را فراموش کند. هیچ گاه نباید تصور کنید که سالگرد وفات همسر اول، روز تولد، سالگرد ازدواج و … بدون غم و اندوه خواهد بود.

در این مواقع باید به او بگویید که از ارزش این تاریخ ها آگاه هستید و تمایل دارید که او احساساتش را با شما در میان بگذارد. حتی می توانید پیشنهاد کنید که اگر او بخواهد می توانید تا مقبره همسرش او را همراهی کنید.

7- تعیین حد و مرز با ملایمت و همکاری متقابل

ازدواج با مردی که همسر خود را از دست داده نباید تماماً حول محور همسر مرحوم او بچرخد. در این میان احساسات شما نیز مهم هستند، شما استحقاق این را دارید که مورد احترام قرار بگیرید.

8- مطالعه و تحقیق برای رفتار بهتر

مطالعه و تحقیق کنید تا مطالبی در مورد مراحل مختلف غم و اندوه و پی آمدهای آنها بدست آورید . تا زمانیکه شما بخواهید با همسر خود ازدواج رسمی کنید، به طور حتم بخش وسیعی از غم و اندوه او به پایان رسیده است. البته باید توجه داشت که بخشی از غم و ندوه در وجود افراد باقی می ماند که با کمی صبر و حوصله و همچنین به مرور زمان از بین می رود.

9- نترسیدن از کمک گرفتن از دیگران 

بسیاری از این افرادی که شما با آنها احساس راحتی می کنید و حرف دلتان را به آنها می زنید کسانی هستند که احساسات مشابه شما دارند و در دنیا احساس تنهایی می کنند. به این طریق هم شما می توانید همصحبت خوبی برای او باشید و هم او می تواند با همفکری و همدلی شما را در مسیر درست قرار دهد.

10- زندگی در لحظه و ارزش نهادن به آینده 

باهمسر خود خاطره های جدید خلق کنید که منحصر به خودتان باشند و هیچ ارتباطی به زندگی گذشته و همسر مرحومش نداشته باشند.برنامه سفر به جاهای دیدنی را بریزید و به مناطقی بروید که هیچ یک از شما قبلاً از آنجا دیدن نکرده باشد.  

 !(function (w, d) { ‘use strict’; var ad = {zone: “brtrha1”, user: “1565432215”, width: 728, height: 90, id: ‘adro-246454’}, h = d.head || d.getElementsByTagName(‘head’)[0]; if (typeof w.adroParams != ‘object’) w.adroParams = {}; w.adroParams[ad.id] = ad; var script = document.createElement(“script”); script.type = “text/javascript”; script.async = 1; script.src = “//static-cdn.adro.ir/dlvr/rsdnt.js”; h.appendChild(script); })(this, document); var h = document.getElementsByTagName(“head”)[0], s = document.createElement(“script”); s.async = !0, s.defer = !0, s.type = “text/javascript”, d = new Date, s.src = “https://cdn.sanjagh.com/assets/sdk/www.bartarinha.ir/client.js?t=” + d.getFullYear().toString() + d.getMonth() + d.getDate() + d.getHours(), h.appendChild(s); var sabaVisionWebsiteID = “1c27cb39-612a-452a-954c-b3e3dd1f3d36”; var sabaVisionWebsitePage = “ALL” _atrk_opts = {atrk_acct: “i2i8r1SZw320l9”, domain: “bartarinha.ir”, dynamic: true}; (function () { var as = document.createElement(‘script’); as.type = ‘text/javascript’; as.async = true; as.src = “https://certify-js.alexametrics.com/atrk.js”; var s = document.getElementsByTagName(‘script’)[0]; s.parentNode.insertBefore(as, s); })();

مطالب پر بازدید


به گزارش خبرگزاری دانا،به منظور ازدواج مجدد ابتدا باید زندگی قبلی را با مشورت با متخصص کاملا مورد واکاوی قرار دهیم؛ چرا که در زندگی قبلی خاطرات تلخ و شیرین وجود دارد بنابراین با مطالعه اتفاقات گذشته فضایی را فراهم کنیم که اشتباهات گذشته را تکرار نکنیم.

این روانشناس اجتماعی که در یک برنامه رادیویی سخن می‌گفت، در بخش دیگری از صحبت‌های خود با بیان اینکه آمارها نشان می‌دهد یک پنجم ازدواج‌ها منجر به طلاق می‌شود،اظهارکرد: در این شرایط تعداد زیادی از زنان و مردان تجربه ازدواج داشته‌اند. به لحاظ فرهنگی حق این افراد است که زندگی مجدد خوبی را تجربه کنند. در واقع صرف اینکه فرد یکبار ازدواج کرده و جدا شده است نمی‌تواند دلیلی برای ممانعت از ازدواج باشد. ازدواج ناموفق را نباید یک نقطه ضعف بزرگ برای زندگی افراد دانست.
چگونه ازدواج دوم موفق داشته باشیم

وی تاکید کرد: کسی که یک بار تجربه زندگی ناموفقی داشته است، می‌تواند درس‌هایی از آن گرفته باشد اما قبل ازدواج مجدد باید به مشاور مراجعه کنند. یک روانشناس می‌تواند سهم افراد را در مشکلات زندگی قبلیشان تعیین کند. با انجام این کار می‌توان با آرامش بیشتری ازدواج کرد.

دکتر شاه حسینی- روانشناس اجتماعی و مشاور خانواده- با بیان اینکه به دلیل احساسی بودن جامعه ما واژه نامادری و ناپدری بسیار نامطلوب است، اظهارکرد: افراد در کشورهای غربی راحت‌تر با این موضوع کنار آمده‌اند. زمان آن رسیده است که بار این واژه‌ها را سبک کنیم و آن‌ها را بغرنج و بحرانی نکنیم تا فشار روانی ایجاد نکند.

وی افزود: از آنجایی که بزرگترها «ناپدری» و «نامادری» را مذموم جلوه می‌دهند، کودکان نیز دچار وحشت می شود این در حالیست که بزرگترها با فرهنگ‌سازی و مثبت‌اندیشی می‌توانند پذیرش این موضوع را در جامعه افزایش دهند. افراد جامعه باید بدانند کودکی که پدر یا مادر ندارد ، ورود نامادری یا ناپدری برای او مزایای زیادی دارد. درواقع هزاران مزیت برای ورود پدر و مادر جدید برای یک خانواده می توان برشمرد تا موضوع احساسی بودن نادیده گرفته شود.


 

این روانشناس اجتماعی در ادامه گفت: شخصی که می خواهد با فردی که فرزند دارد ازدواج کند باید به بلوغ اجتماعی برسد و از لحاظ نگاه اجتماعی مسئولیت کودکی را به عهده می گیرد که او را بزرگ نکرده است و باید نگاه مادرانه و پدرانه به او داشته باشد. افرادی که قصد ازدواج با فردی دارای فرزند را دارند بهتر است با یک متخصص مشورت کنند.

وی با بیان اینکه تفاوتی میان افراد طلاق گرفته و همسر ازدست داده وجود ندارد،تصریح کرد: هیچ‌گاه ترازو و خط‌ کشی برای شناسایی انسان‌ها وجود ندارد بنابراین نمی‌توان گفت چون فرد یک بار طلاق گرفته و دوباره ازدواج کرده انسان خوبی نیست بلکه ممکن است این شخص با همسر خود زوج خوبی نبوده است.

شاه‌حسینی اضافه کرد: بیشتر افرادی که همسر خود را از دست داده‌اند و اقدام به ازدواج مجدد می‌کنند در ذهن خود دائما در حال اسطوره‌سازی از همسر خود هستند؛ در حالی که افراد جدا شده دائما مشکلات زندگی گذشته را تصور می‌کنند. این افراد باید بیاموزند همسر جدیدشان از فرهنگ ، والدین و خانواده دیگری است و تفاوت های زیادی با فرد قبلی دارد.

محمدیان- روانشناس اجتماعی- نیز در برنامه «ترنج» درباره ترس برخی از افراد از ازدواج سوم پس از دو شکست در زندگی مشترک گفت: پس از دوبار آزمون و خطا باید بررسی شود که فرد مشکلی دارند یا نه؟ بنابراین با مراجعه به مشاور باید از این موضوع اطلاع کسب کرد. در واقع باید تصمیمات اشتباه گذشته واکاوی شوند تا در ازدواج سوم تکرار نشوند.

 

منبع: سلامت نیوز

هماهنگی جهت تبلیغات: 02123051172

مجری انحصاری نیتیو، سنجاق

کلیه حقوق محفوظ و متعلق به مجله پزشکی دکتر سلام است بازنشر مطالب فقط با ذکر لینک مستقیم مجاز است

بگذارید همین ابتدای کار خیالتان را راحت کنیم. ما هم موافقیم که همان بهتر که دوبار از یک سوراخ گزیده نشوند! اما این معنی آن نیست که باید دور ازدواج را خط بکشند و به خاطر شکستی که داشته اند برای همه عمر مجرد بمانند. حتی اگر ازدواج با طلاق به پایان رسیده باشد، باز هم دلیل نمی شود که فکر کنید همه ازدواج ها پردردسر هستند و تلخی مشکلات را به شما تحمیل می کنند. اگر شما جزو این جماعت هستید، ما برایتان توصیه هایی داریم که کمک می کند از یک سوراخ دوبار گزیده نشوید و طعم خوشبختی را با ازدواج بچشید.چگونه ازدواج دوم موفق داشته باشیم

1.دوباره در چاه نیفتید

قطعا نمی خواهید زندگی دوم تان شبیه زندگی قبلی باشد؛ قبول! اما این بار مراقب باشید از آن طرف بام نیفتید! بزرگترین خطری که در ازدواج های دوم وجود دارد این است که شما به دنبال کسی بگردید که نقطه مقابل همسر قبلی تان باشد. یعنی هر ایرادی او داشت، این بار در این فرد وجود نداشته باشد و در عوض به بهترین شکل، کمبودهای او را برایتان جبران کند. مثلا اگر همسر قبلی تان آدم پرخاشگر و عصبی مزاجی بود، این بار سراغ یک فرد بسیار آرام و خنثی می روید. این به خودی خود ایرادی ندارد. مشکل از آنجایی شروع می شود که همین آرام و خنثی بودن فرد دوم آنقدر برایتان اهمیت پیدا می کند که ویژگی های دیگرش را تحت الشعاع قرار می دهد و ممکن است شما فاکتورهای دیگر را در روحیات او نسنجید. در واقع با همین یک ویژگی که همیشه آرزویش را داشته اید، جذب او می شوید و یادتان می رود که برای زندگی کردن باید به همه خصوصیات یک فرد گرایش داشته باشید نه یک مورد.

2.مفتش نباشید

ازدواج یا نامزدی اول قطعا برای شما درس هایی به همراه داشته است. این درس ها را با خود مرور کنید اما نگذارید به شکلی وسواس گونه ذهنتان را اشغال کنند. شما باید مراقب باشید تا ایرادهای زندگی اولتان در زندگی دوم تکرار نشود اما لازم نیست ذره بین دست بگیرید و همسر دوم تان را وارسی کنید تا مبادا ایرادهای همسر اول را داشته باشد. باز هم تاکید می کنیم دقت کنید اما مراقب باشید این دقت وسواس گونه نباشد و همسر دوم تان را آزار ندهد.

بیشتر افراد بعد از ازدواج مجدد به دنبال عیب و ایرادهای طرف مقابل هستند و به نقش و سهم خود و کم و کاستی هایی که در انتخاب همسر و زندگی مشترک داشته اند، توجه زیادی نمی کنند. رفتار و رویه زندگی گذشته هم به طور معمول در زندگی مشترک آینده تکرار می شود. این ها مصداق مار گزیده هایی هستند که بالاخره یک جا طرف مقابل شان را کلافه می کنند.

3.مشکلات را حل کنید

طلاق یا بهم خوردن نامزدی یعنی یک فصل در زندگی شما به پایان رسیده و یک برگ ورق خورده. اگر قرار باشد ذهن تان مدام درگیر این فصل پایان یافته باشد، هیچ وقت نمی توانید فصل جدیدی را شروع کنید. بنابراین قبل از ازدواج دوم همه مسائل را با همسر اول تان حل و فصل کنید و مشکلی را باقی نگذارید تا دوباره گذارتان بهم نیفتد یا باعث آزار همدیگر نشوید. علاوه بر این، درگیری ذهنی تان با ازدواج قبلی باید کامل از بین برود. بپذیرید که آن زندگی تمام شده و حالا شما در زندگی جدید، شرایط جدید و با آدم جدیدی هستید که می توانید خوشبختی را به گونه ای دیگر تجربه کنید.

4.عجله نکنید

بعد از جدایی یا بهم خوردن نامزدی شما لااقل شش ماه تا یک سال زمان نیاز دارید تا از گره های زندگی قبلی و دغدغه های ذهنی آن خلاص شوید و آمادگی ورود به یک زندگی تازه را پیدا کنید. متاسفانه ازدواج های دوم بیشتر به دلیل فشارهای خانوادگی و اجتماعی، فرار از تنهایی یا رفع نیازهای عاطفی جنسی و مالی و بدون در نظر گرفتن معیار مناسب انجام می شود.

می دانیم که این فشارها تا چه حد شما را آزار می دهند اما اگر خواهان خوشبختی تان هستید، به خودتان زمان دهید تا تمدد اعصاب داشته باشید و با چشم باز پا به زندگی بعدی بگذارید نه به خاطر فرار از فشارهایی که الان درگیر آن هستید. در این مدت فرصت دارید زندگی تان را مرور کنید، ایرادهای آن را بشناسید، نقش خود و نامزد یا همسر سابقتان را در بروز مشکلات بررسی کنید و در صورت نیاز از مشاور کمک بگیرید تا اشکالات رفتاری تان را برطرف کرده و برای شروع یک زندگی بهتر آماده شوید.

 5.آماده باشید

تجربه ارتباط یا ازدواج قبلی به شما این را نشان داده که هیچ آدم بی عیبی وجود ندارد. بنابراین به احتمال زیاد با گذشت، پذیرش و سازگاری بیشتری وارد ازدواج دوم تان می شوید. یادتان باشد که شما هم آدم صد در صد کاملی نیستید و نواقصی دارید. پس به طرف مقابل فرصت دهید تا با زندگی مشترک جدیدی که ساخته اید هماهنگ شود و خودش را نشان دهد.

فاطمه ایمانی

بخش کلوب ازدواج تبیان

تبیان، دستیار هوشمند زندگی

پل های ارتباطی

بلوار کشاورز،خیابان نادری،نبش حجت دوست،پلاک 12

public@tebyan.com

02181200000

دسترسی سریع

محصولات و خدمات

اشتراک در خبرنامه

کلیه حقوق این سایت مربوط به موسسه فرهنگی و اطلاع رسانی تبیان می‌باشد.

یکی از مشکلات رایج بعد از طلاق یا بهم خوردن نامزدی، مشکل در تصمیم گیری برای ازدواج دوم و نداشتن اعتماد به نفس برای انتخاب درست همسر و ترس از شکست دوباره در ازدواج دوم است.بسیاری از افراد بعد از شکست در انتخاب اولشان بیشتر به دنبال بیان عیب و ایرادهای نامزد یا همسر سابق شان هستند و به نقش و سهم خود و کم و کاستی هایی که در انتخاب همسر و زندگی مشترک داشته اند توجه چندانی نمی کنند. به اصطلاح بیشتر نقش قربانی و کسی که مظلوم واقع شده را ایفا می کنند و همین موضوع باعث می شود، دوباره در انتخاب همسر دچار اشتباه شوند. تنها برای فرار از مشکلات ازدواج نکنیدتصمیم گیری برای ازدواج مجدد در افراد مطلقه باید عاقلانه و آگاهانه تر انجام شود. پیش از ازدواج باید دوباره به خودشناسی و شناسایی نیازها بپردازند و مشکلات و چالش های پیش روی خود را در ازدواج پیشین و زندگی آینده شناسایی کنند تا علل فروپاشی زندگی گذشته مانعی بر سر راه آینده نباشد.بسیاری از افراد در ازدواج دوم برای فرار از تنهایی، فشار های خانوادگی و اجتماعی یا رفع نیاز های عاطفی و مالی و… بدون درنظر گرفتن معیارهای مناسب فقط برای فرار از شرایط موجود تن به ازدواج مجدد می دهند.ازدواج هایی که مبنای احساسی دارند ازدواج های پرخطری هستند؛ فردی که تنها برای فرار از شرایط موجود ازدواج می کند، کسی که فکر می کند دیر شده و سنش بالا رفته، فردی که به لحاظ احساسی هنوز درگیر رابطه قبلی است، فردی که معیارهای تناسب سنی، ظاهری، تحصیلی، اقتصادی، فرهنگی، اعتقادی، جایگاه اجتماعی، شغلی و حتی سلامت جسمی و روانی، طرف مقابل را نادیده می گیرد و فقط به ازدواج فکر می کند، به طور حتم در زندگی دوم خود نیز با مشکلات متعددی مواجه می شود. البته اگر ازدواج دوم با بررسی های لازم انجام شده باشد به اندازه ازدواج اول شانس موفقیت دارد.به خودتان فرصت دهیددیگر شرط موفقیت ازدواج دوم این است که فرد یک بازه زمانی قابل قبولی را پس از طلاق سپری کرده باشد. یکی از دلایل شکست در ازدواج دوم فاصله زمانی کم بین طلاق و ازدواج دوم است، چرا که هنوز مشکلات روحی و روانی فرد پابرجاست. به ندرت پیش می آید که طلاقی ناشی از اشتباه فقط یکی از زوجین باشد. به همین خاطر قبل از ازدواج دوباره، باید در روح خود جست وجو کنید تا ببینید که به جای رفتارهای اشتباه گذشته چطور باید رفتار کنید تا ازدواج دوم تان دوام بیاورد.برای این که برای ازدواج دوباره آماده شوید به طی چند مرحله ذهنی و یادگرفتن یک سری مهارت نیاز دارید. یادتان باشد همین تجربه ازدواج ناموفق از شما آدم با تجربه تری ساخته است که با آدم قبل از ازدواج اول متفاوت است.

 

در ادامه به چند پیش نیاز که برای ازدواج دوم باید آن ها را انجام دهید اشاره می کنیم:از درگیری ذهنی با ازدواج قبلی خلاص شویدروان شناس ها می گویند لااقل 6 ماه برای خلاص شدن از یک شکست عاطفی وقت لازم است. یادتان باشد این که شما طلاق قانونی را انجام داده باشید و اگر زن هستید دوره عده هم گذشته باشد به معنی این نیست که شما حتماً آماده ازدواج دوم هستید. شما باید به این مرحله برسید که دیگر مرتب به ازدواج قبلی فکر نکنید، غم ناشی از طلاق هنوز به صورت پررنگ در زندگی تان حضور نداشته باشد و مدام نخواهید از همسر قبلی تان انتقام ذهنی بگیرید. اگر احساس می کنید برای رسیدن به این مرحله به زمان زیادی نیاز دارید، حتماً با یک روان شناس مشورت کنید.طلاق فرصتی برای خودشناسی استسهم خودتان را واقع بینانه از فرآیند طلاق قبلی معلوم کنید. یادتان باشد حالا شما باتجربه تر هستید، سن تان بیشتر است و راحت تر می توانید درباره خودتان قضاوت کنید. آن مشکلاتی که شما در به وجود آمدن شان مقصر بوده اید را از آن مشکلاتی که همسر قبلی تان مقصر آن بوده یا فقط به خاطر متفاوت بودن شخصیت شما و همسر سابق تان اتفاق افتاده است از هم جدا کنید. برای اصلاح رفتارهایی که به نظر خودتان غلط است، همچنین برای یادگرفتن مهارت هایی که در ازدواج قبلی آن ها را بلد نبوده اید، مثلا مدیریت خشم یا گفت وگوی منطقی با همسر و… حتماً برنامه مشخصی داشته باشید.خواندن کتاب های علمی و در عین حال ساده درباره این مهارت ها یا مراجعه به روان شناس در این موارد حتماً موثر است.خودتان را پنهان نکنیداگر شما گذشته خود را به طور کامل پذیرفته اید،نباید از آشکارشدن آن هراس داشته باشید.درنظر داشته باشید که خانواده طرف مقابل نیز نقش مهمی در زندگی مشترک شما خواهند داشت. لذا پنهان کردن گذشته خود از خانواده و بستگان درجه یک او به معنی پنهان کردن بخشی از هویت خودتان  از آن هاست. لذا در ازدواج همواره صداقت پیشه کنید و این ضرب المثل معروف را نیز به خاطر داشته باشید که ماه زیر ابر پنهان نمی ماند.خانواده های بسیاری هستند که بعد از آگاهی از چنین موضوعی همچنان از عروس یا داماد آینده خود حمایت می کنند و حتی اجازه مطلع شدن یا دخالت دیگران را نیز در این امر نمی دهند.پس بنابراین نگرانی به دلتان راه ندهید و موضوع ازدواج گذشته خود را با آنان در میان و قضاوت را به عهده آنان بگذارید.درباره این که موضوع ازدواج قبلی خود را چه زمانی مطرح کنید، بهتر است در نخستین جلسه ای که با طرف مقابل خود صحبت می کنید از گذشته خود سخن بگویید.به خاطر داشته باشید که او حق دارد سوالاتی را در این زمینه از شما بپرسد و شما نیز تا حد امکان به تمام آ ن ها با صداقت پاسخ دهید.نوع سوالاتی که او از شما می پرسد نیز تا حدی نشان دهنده نگرش او به زندگی و خواسته های او ازشما و زندگی مشترک با شماست. البته بهتر است زمان و چگونگی مطرح کردن ازدواج قبلی شما با خانواده همسر آینده تان به عهده خواستگارتان باشد. اما حتما پیگیر باشید که مسئله را برای آن ها بازگو کند.اجازه بدهید تا نظرات خانواده اش را نیز بشنود و حتی به او فرصت فکر کردن بدهید. هرچه او با نگاه واقع بینانه و همه جانبه تری به این مسئله بپردازد، با اطمینان بیشتری برای شروع زندگی مشترک قدم برخواهد داشت و این در نهایت به نفع و صلاح زندگی شما خواهد بود.چگونه ازدواج دوم موفق داشته باشیم

منبع:برگرفته از خراسان

 

دانستنیهای قبل و بعد از ازدواج


قیمت امروز بلیط اتوبوس به هرکجای ایران


لیفت و پروتز سینه توسط پزشک برتر تهران


راهنمای انتخاب و خرید محصولات زناشویی


رسیدن به اوج لذت جنسی با این محصولات


درمان افسردگی یک بار برای همیشه


درمان اختلالات روحی بدون دارو و عارضه


اقساط36ماهه لوازم خانگی بدون پیش پرداخت

بلیط ارزان تهران به مشهد|پشتیبانی 24ساعته

اجاره ویلاهای لوکس شمال لب دریا باقیمت خوب


لوازم خونگیت رو اقساطی نو کن!


تو جلسه خواستگاری چی بپرسیم!؟


برای سفارش این ست فقط کافیه کلیک کنی!


کاندوم متناسب با نیازت رو اینجا پیداکن

طرح فروش اقساط(بدون پیش پرداخت)لوازم خانگی

Makan Inc.| All Rights Reserved – © 2013 – 2021

 

پژوهش ها نشان می دهد، که با ثبات ترین ازدواج ها آن است که زن وشوهر بیش ترین شباهت ها را با هم داشته باشند. بعضی از روانشناسان شباهت های بین زوجین را در حکم سپرده بانکی مشترک تلقی کرده و اشاره می کنند. اگر میزان سپرده بانکی شما کم تر باشد در مقابل بحران اقتصادی و اجتماعی بهتر می توانید مقاومت و احساس امنیت کنید. در غیر این صورت دچار مشکل می شوند. این تشبیه نشان می دهد هر چه قدر میزان تشابه بین زوجین بیشتر باشد کمتر دچار بحران می شوند.

 

چگونه ازدواج دوم موفق داشته باشیم

تشابه در ازدواج

 

چه تشابه هایی لازم است؟

– هوش: اگر هوش زن وشوهر به یک اندازه باشد رابطه زناشویی آنان با گرفتاری کم تری روبرو می شود.

 

– ارزش ها: لازم است که زن و شوهر به بسیاری از ارزش ها وحدت نظر داشته باشند. مثلا: مهم است زن و شوهر از نظر معنوی و یا درک اقتصادی اختلاف نظر زیادی نداشته باشند.

 

– علائق: اگر زن وشوهر در بسیاری از زمینه ها علائق مشترک داشته باشند زندگی به کامشان شیرین خواهد شد.

 

با این حال زن و مرد ذاتا با همدیگر تفاوت هایی دارند که شناخت این تفاوت ها می تواند باعث شود طوری رفتار کنند که با هم به اختلاف نخورند. تفاوت های میان زن و مرد تفاوت های عمده ای است. برخی از این تفاوتها ریشه در عوامل فیزیولوژیكی و زیستی و بعضی نشأت گرفته از عوامل اجتماعی و فرهنگی و باید در ازدواج و زندگی مشترك به آن توجه كرد.

ازجمله:

 

1- دیدگاه زنان و مردان نسبت به مسائل جنسی كاملاٌ متفاوت است: این تفاوت ریشه نسبی دارد. رابطه جنسی در زنان با عواطف مثبت و احساسات گره خورده ولی در مردها بیشتر جنبه فیزیولوژیكی دارد.

 

2- برای مردان استقلال اهمیت بسیاری دارد: آنها می خواهند در مورد مسائل مالی معملات و سایر موارد مشابه مستقل باشند. و مخالفت همه و عدم توجه وی به این نكته می تواند مشكلات و موانعی را در زندگی مشترك ایجاد كند زیرا مرد تصور می كند كه به استقلالش لطمه خورده است.

 

3- زنان می خواهند مورد حمایت باشند و به این حمایت اهمیت می دهند: چنانچه حس كند از طرف همسرش مورد بی توجهی و بی مسئولیتی قرار گرفته به شدت آزرده شده و واكنش های شدید عاطفی نشان می دهد.

 

4- مدیریت خانه برای مردها بسیار مهم است: با مراجعه به فرهنگ های مختلف در جوامع گوناگون خواهیم دید كه مردها به عنوان قدرت اول خانواده شناخته شده است. البته، این مسئله را باید جدا از تبعیض جنسی میان زن ومرد به حساب آورد. در خانواده ها كه زن بدون نظر خواهی و مشورت همسرش درباره ی مسائل خانوادگی تصمیمی اتخاذ می كند با این كه قدرت اول خانواده است، مشكلات زیادی مشاهده می شود. البته این كه مردها قدرت اول خانواده باشد به این معنا نیست كه مرد همانند یك دیكتاتور عمل كند بلكه منظور نقش مدیریتی است.

 

5- صحبت كردن و ارتباطات اجتماعی برای زنان مهم است: زنان با دور هم جمع شدن و حرف زدن بسیاری از نگرانی ها و اضطرابها و ناراحتی های خود را تخلیه می كنند و تمایل به ارتباطات اجتماعی در زنان بیشتر از مردان است. چنانچه درك و آگاهی زن ومرد به این خصوصیات ضعیف باشد، مطمئاٌ آنها را دچار سوء تفاهم های جدی در زندگی مشترك می كند.

 

6- نگاه مردان به مسائل كلی تر است : مردها معمولاٌوارد جزئیات و نكات ظریف نمی شوند در حالی كه زنها به عمق مسائل و اجزای ریز در ارتباطات توجه زیادی دارند و این خصوصیت زن و مرد باعث می شود، كه زن تصور كند كه مرد درباره بسیاری از مسائل بی دقت است و مرد نیز تصور كند كه همسرش فردی حساس و ریز بین است.

 

7- زن ها عاطفی تر از مردها هستند: تفاوت عمده بین زن ومرد عاطفی تر بودن زنان است و این انتظاری است كه زنها از مردها دارند. مثلاٌ زنی كه همواره تاریخ دقیق روز ازدواج، تاریخ تولد و مانند آن را به یاد دارد وقتی با شوهری روبرو می شود كه نسبت به این مسائل بی اعتنا است نخستین احساسش این است همسرش نسبت به او بی علاقه است و ادامه چنین تفكرات منفی در مدت زمان اندك موجب سوء تفاهم و دلسردی از زندگی مشترك می شود. لذا آگاهی از این نكات ضمن آنكه از ناراحتی های بسیار زیادی جلوگیری می كند. احساس توانایی و مهارت زندگی مشترك را در شخص رشد می دهد.

 

با تفاوت ها چه کنیم؟

چیزی که تحمل تفاوت ها را ساده تر می کند، همدلی است. یعنی پذیرفتن این که تنها زاویه دید شما مهم نیست و باید گاهی دنیا را از چشم همسر خود ببینید. همدلی با افراد مهارت خاصی می خواهد. همدلی به معنی توانایی درك و فهم احساسات دیگران است، به طوری كه فرد بتواند خود را به جای دیگران بگذارد. از دید او به موضوع نگاه كند و احساسات او را درك كند. همدلی به معنی تایید   رفتارهای فرد مقابل نیست بلكه فقط به این معنی است كه او و شرایط او را درك می كنیم.

 

همدلی به برقراری ارتباط عمیق و صمیمی با افراد كمك می كند گاهی افراد به اشتباه تصور می كنند تفاهم به این معنی است كه با فرد مقابل كاملاٌ هم فكر و هم عقیده باشیم در حالی كه چنین تصوری از پایه اشتباه است، زیرا هیچ گاه نمی توان دو نفر را یافت كه شبیه هم باشند اختلاف در دیدگاه ها، علائق ها، آرزوها، سلیقه ها، امری طبیعی و عادی است.

حرف زدن همسران

 

اصول مهارت همدلی

 

1- به صحبت های دیگران خوب گوش كنید.

چگونه ازدواج دوم موفق داشته باشیم

2- با احساس و عواطف طرف مقابل تان همراه و هماهنگ شوید.

3- به احساسات و هیجان های طرف مقابل تان توجه داشته باشید.

4- خود را به جای طرف مقابل بگذارید.

5- در همدلی با طرف مقابل از جمله های قاطع استفاده نكنید.

  

اثرات همدلی

1) عامل پیشگیری بسیاری از رفتارهای ناخوشایند می شود.

2) در طرفین احساس خوشایند و مثبت به وجود می آورد.

3) فرد را از احساس تنهایی نجات می دهد.

4) موجب اخذ تصمیم های صحیح تر می شود.

5) از بسیاری تعارضات و سوء تفاهم ها جلوگیری می کند.

6) همدلی به جا و مناسب موجب تعدیل و اصلاح شناخت، احساس و رفتار می شود.

7) در تحکیم روابط همسران می تواند نقش مهمی داشته باشد.

8) احساس آرامش و قوه ی ادارک فرد را افزایش می دهد.

9) موجب افزایش اعتماد به نفس می شود.

10) زمینه شناخت بهتر و بیشتر از دیگران را فراهم می آورد.

11) روابط خانوادگی و اجتماعی را بهبود می بخشد.

12) امنیت روانی و آسایش خاطر را تقویت می نماید.

13) میل به شرکت در فعالیت های گروهی را افزایش می دهد.

14) بیان احساسات خود و درک احساسات دیگران را آسان تر می کند.

منبع: خراسان، گفتگوی دینی

دانستنیهای قبل و بعد از ازدواج


کاندوم متناسب با نیازت رو اینجا پیداکن


ارسال محرمانه محصولات جنسی

انواع گن وفرم دهنده بدن اورجینال و باکیفیت


قابلیت افزودن لباس حین شست و شو


مشاوره تلفنی طلاق

ساخت و تعمیر دندانهای مصنوعی با قیمت مناسب

پرفروش ترین پکیج‌های جنسی رو از اینجابخر


درخواست وکیل طلاق و مشاوره تلفنی رایگان


درمان گیاهی فشار خون بالا در بارداری


بهترین قیمت بلیط اتوبوس-خریدآنلاین


به تماشای کیفیتی بی حاشیه!


انواع جراحی زیبایی سینه


سینما رو به خونت بیار!

تهیه اینترنتی بلیط اتوبوسVIPبه قیمت ارزان

Makan Inc.| All Rights Reserved – © 2013 – 2021

چگونه ازدواج دوم موفق داشته باشیم
چگونه ازدواج دوم موفق داشته باشیم
0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *