همانند بدبینی، خوشبینی هم همۀ جهان را سیاه و سفید میبیند
توسعه توانمندیهای فردی- سید محمد مهدی شهیدی؛ بر اساس متون دینی آدم به خاطر گناهی که در بهشت مرتکب شده بود به زمین تبعید شد پس چندان غریب نیست که احساس گناه اینقدر در میان انسان ها فراگیر و عام باشد.
احساس گناه برای همه ما تجربه ای ملموس است که می تواند ناشی از اموری ساده و پیش پا افتاده مثل خوردن چند قاشق غذای اضافه، کشیدن یک نخ سیگار بیشتر باشد یا اموری مهمتر مثل تبریک نگفتن روز مادر یا به وعده خود وفانکردن. به هر حال ما در طی روز ممکن است یک یا چند بار احساس گناه یا عذاب وجدان را تجربه کنیم. این احساسات منفی در حدی که هر کس برای خود می شناسد طبیعی است و از قضا مفید و مؤثر تا به وعده ها و برنامه هایمان وفادار باشیم اما گاهی احساس گناه به دغدغه ذهنی ما تبدیل می شود آن هم برای اعمالی که خارج از کنترل ما بوده یا اساسا انجام نداده ایم. در این شرایط لازم است که خود را و احساسات منفی خود را بهتر بشناسیم و در پی راه علاج آن بر اییم.
چگونه از احساس گناه رها شویم
احساس گناه چیست؟
احساس گناه حسی منفی و ناخوشایند است که ما وقتی که از رویدادی که قبلا رخ داده پشیمان یا ناراحتیم بروز می کند. وقتی کاری را بر خلاف ارزش ها و باورهایمان انجام می دهیم یا موضعی بر خلاف باورها و ارزش هایمان اتخاذ می کنیم یا نسبت به دیگران کاریا حرف نا مناسبی می زنیم احساس گناه می کنیم. مثلا اگر بر خلاف اعتقاد خود، نتوانیم به درخواست کمک همکارمان پاسخ مثبت بدهیم، یا وقتی که به درخواست همسر خود مبنی بر خرید ماشین جواب منفی می دهیم حتی اگر امکان و توان این خرید را نداشته باشیم چون خود را ملزم به برآوردن خواست های همسر خود کرده ایم احساس گناه می کنیم.
7 گام مواجهه با احساس گناه
زمانی که احساس گناه از روال طبیعی خود خارج می شود و مانند باری طاقت فرسا بر دوش ما سنگینی می کند چه باید کرد؟ در ادامه 7 گام را برای مواجهه با احساس گناه برشمردهایم تا طی آن بی آنکه در صدد توجیه رفتار خود برآییم یا به دام چرخه باطل خودسرزنشگری در غلتیم، با شناخت احساس گناه، دلیل آن را دریابیم؛ از سایر احساسات تمییز دهیم؛ آن را بپذیریم و به جبرانش برآییم و با قول تغییر، خود را ببخشیم و رها شویم.
1- احساس گناه خود را بشناسیم
گام اول در مواجهه با احساس گناه شناخت و تفکیک احساس گناه مثبت از منفی است. مطالعات روانشناسی نشان داده که در بسیاری از اختلالات هیجانی و شناختی، از جمله احساس گناه، شناختن احساسات و هیجانها بخش مهمی از درمان است. در واقع اغلب اوقات ما به علت بی اطلاعی از علل واقعی هیجانات و احساسات خود دچار سردرگمی، اضطراب و افسردگی می شویم و رفتارهایمان نیز به همان میزان خودآزار و دیگر آزاردهنده می شوند.
احساس گناه مثبت
اولین گام در مدیریت احساس گناه شناختن و تفاوت نهادن میان احساس گناه مثبت از احساس گناه منفی است.احساس گناه مثبت به رشد و بلوغ شخصیتما و از همه مهمتر به افزایش یادگیری ما از رفتارمان، وقتی خود و یا دیگران را آزار میدهیم، کمک کند. ما به کمک احساس گناه مثبت یاد می گیریم خود را تغییر دهیم، اشتباهاتمان را به تجربه تبدیل کنیم، عذرخواهی را تمرین کنیم، همدردی با دیگران را بیاموزیم و بخشیدن خود را فرا بگیریم. در این حالت، احساس گناه نقشی مثبت و سازنده در بهبود رفتار و شخصیت ما داشته است.
احساس گناه منفی
در نقطه مقابل احساس گناه مثبت، احساس گناهی است که ما را در دور باطل سرخوردگی گرفتار می کند آن هم زمانی که هیچ دلیلی برای احساس گناه وجود ندارد. ما خود را به خاطر کارها، رفتار و کلامی که مرتکب نشده و بیان نکرده ایم گناهکار میدانیم و سرزنش می کنیم. به خاطر پیامدهای طبیعی یک رویداد به خود سرکوفت می زنیم و از بخشش خود ناتوانیم. احساس گناه منفی می تواند منجر به کاهش اعتماد به نفس، تخریب عزت نفس و انتقاد مخرب و مداوم از خود شود که هر یک آثار زیانباری بر شخصیت ما بر جا می گذارند.
2- دلیل احساس گناه را بفهمیم
پس از شناخت احساس گناه خود در گام دوم باید بفهمیم که به طور مشخص راجع به چه چیزی احساس گناه می کنیم. بهترین راه برای فهمیدن دلیل اصلی احساس گناه نوشتن آن با عباراتی ساده و روشن است. اینگونه از خطر فرافکنی ذهن و در افتادن به دور باطل مکالمه ذهنی در امان می مانیم. نمونه های زیر مثال هایی از شرح دلیل احساس گناه با عباراتی روشن و مشخص است:- گذاشتم دخترم با دوچرخه بره پارک و بعد اون تصادف وحشتناک رخ داد که منجر به شل شدن دختر و افسردگی همسرم شده. اگه من برای دخترم دوچرخه نمی خریدم یا اجازه نمی دادم بره پارک الان نه دخترم ناقص شده بود و نه همسرم افسرده بود.
– اگه به همکارم کمک می کردم که قرض شو بده اون از صندوق پول برنمی داشت و اخراج نمی شد.
– اگه بهتر درس میخوندم وضع مالی بهتری داشتم و پدرم مجبور نبود الان مسافر کشی کنه.
– نباید با دوست دخترم به هم می زدم که اون افسرده بشه و با یکی که 10سال بزرگتر از خودشه ازدواج کنه.
– چرا من باید با خیال راحت توی این خونه بزرگ زندگی کنم ولی این همه آدم جایی نداشته باشن شب بخوابن.
3- احساس گناه را با شرم و غمگینی اشتباه نگیرید
با کنکاش در احساسات و هیجانهای درونی خود، مطمئن شوید که احاس گناه را با احساساتی چون شرمندگی یا غمگینی اشتباه نمی گیرید. تحقیقات عصب شناسی و ام آر آی مغز نشان داده که احساس گناه با هیجانهایی مثل غمگینی و شرمندگی تفاوت دارد و هر کدام بخشهای متفاوتی از مغز را درگیر میکنند. همچنین، این مطالعات نشان دادهاند که احساس شرم و ناراحتی با احساس گناه ارتباط داشته و برخی اوقات باهم ظاهر میشوند. پس تمرکز و تأمل بر احساسات خود بسیار اهمیت دارد که بتوانید ریشه و منشأ هر یک را برای خود مشخص کنید.
4- احساس گناه خود را بپذیرید
باید بپذیریم که نه می توانیم به گذشته برگردیم و نه اتفاقی را که رخ داده تغییر دهیم. رویدادها و اتفاقات تلخ که موجب احساس گناه در ما میشوند بخشی از واقعیت گریزناپذیر زندگی است و هیچ کاری از دست ما برای تغییر دادن آن چه رخ داده بر نمیآید. پذیرش اصل اتفاق، ما را به جای در گیر کردن با “اگرها” و “کاش” در مکالمه ذهنی، یا بدتر از آن توجیه رفتارمان در گفتگوی درونی با خود، به سطحی از واقع بینی سوق می دهد تا به جبران، عذرخواهی یا تغییر رفتار خود بیندیشیم و گامی به جلو برداریم.
5- جبران، عذرخواهی و بخشش
اگر احساس گناه ما از رفتاری منشاء می گیرد که موجب آزار یا آسیب به خود یا دیگران شده، گام نهایی برای برون رفتن از آن جبران است. اولین قدم در جبران رفتاری که به دیگری آزار یا آسیبی رسانده عذر خواهی است. برای عذر خواهی زمان مشخصی را در نظر بگیرید و با بیان روشن و صریحِ آسیبی که رساندهاید بابت آن عذرخواهی کنید. به یاد داشته باشید که طرف مقابل مجبور به پذیرش عذر خواهی شما نیست. عذر خواهی، احساس گناه را کاملاً از بین نمیبرد اما از بازتولید و گسترش آن در ذهن جلوگیری می کند.
6- به خود قول تغییر بدهید
زمانی که احساس گناه از نوع مثبت است لازم است که پس از شناخت و دریافتن منشاء، از آن برای بهبود رفتار و تغییر خود بیشترین استفاده را ببریم. به عنوان مثال اگر همکار خود را با دروغ آزرده اید، به خود قول بدهید که حتی الامکان دروغ نگویید، یا اگر حالا دیگر نمیتوانید با درس خواندن وضع مالی پدر خود را تغییر دهید با او مهربانتر باشید و بیشتر از او مراقبت کنید.
7- بخشیدن خود را بیاموزید
جمله معروفی هست که “کسی که نمی تواند خود را ببخشد از بخشش دیگران نیز عاجز است”. اگر بابت رفتاری که نسبت به دیگران انجام داده یا ندادهاید، احساس گناه میکنید و به جبران آن اقدام کردید، دوچندان باید به احساس گناه نسبت به خود و جبران آن توجه داشته باشید. بخشیدن خود به خاطر رفتاری که با خود کردهاید شاید از بخشیدن دیگران سختتر باشد اما به همان میزان ضروری تر است. فردی که نتواند خود را ببخشد اعتماد و عزت نفس خود را از دست می دهد.نوشتن نامه به خود راهی آزموده برای بخشیدن خود است. با نوشتن نامه ای به خودِ جوانترتان، با لحنی مهربان اشتباهات و فرصت های خود را برشمرید. این کار تأثیر بسیار خوبی در شناخت احساسات شما از خود و تمرین احساس همدردی با دیگران دارد. آخر نامه را پایانی نمادین درنظر بگیرید: شما احساس گناه را پذیرفتهاید، با آن روبهرو شدهاید و به جبران آن پرداختهاید. حال زمان آن رسیده که آن را رها کنید.
گاهی اوقات خجالت زدگی و شرمندگی برای بعضی از افراد به قدری زیاد است که کل ذهن آن ها را درگیر می کند. در این قسمت از سایت نمناک راه هایی را به شما آموزش می دهیم که از طریق آن بتوانید به احساس گناه خود غلبه کنید و آرامش بیشتری داشته باشید.
1. بازی شرمنده شدن را تمام کنید.
زمانی که کار اشتباهی انجام می گیرد، طبیعتا همه ما به دنبال مقصر می گردیم که آن فرد مقصر معمولا خودمان هستیم اما احساس گناه هیچ کمکی به بهبود شرایط نمی کند و فقط به یاد داشته باشید که جهان بسیار پیچیده است و ممکن است اتفاقات زیادی برای هرکس رخ دهد که تمام آنها را نتوانیم به درستی پیش ببریم و مدیریت کنیم. اصلا مهم نیست که اشتباهی انجام داده اید و فقط باید این موضع را قبول کنید که این احساس منفی هیچ کمکی به بهبود اوضاع نمی کند و هرچه سریع تر باید آن را کنار بگذارید.
2. ریشه گناه خود را پیدا کنید.
کمی در خودتان جستجو کنید و ببینید که دقیقا احساس گناه شما از چه چیزی نشات می گیرد، مثلا اگر باید پیگیری بیشتری برای درس های کودک خود داشتید و این کار را انجام ندادید، از خودتان بپرسید که علت و ریشه این بی توجهی از کجا نشات می گیرد و ببینید که چه عواملی باعث این اتفاق و اشتباه شما شده است ؟ این کار باعث می شود که از احساس گناهی که دارید دور شوید و منطقی تر مسئله را بررسی کنید.
چگونه از احساس گناه رها شویم
3. یک دفترچه برای این کار اختصاص دهید.
همزمان که احساس گناه به شما غلبه می کند، سریعا دفترچه مخصوص را برداشته و تمام احساسات، اتفاقات و اشتباهات خود را روی کاغذ بنویسید. دلایل این احساس گناه را با تمام جزئیاتی که در سر دارید، بنویسید. این کار ذهن شما را آرام می کند.
4. کمی عقب نشینی کنید.
زمانی که ذهنتان پر از احساس گناه و پشیمانی شده باید به خودتان زمان بدهید و خود را از مهلکه دور کنید که برای این کار می توانید به تعطیلات بروید و ذهنتان را از تمام مسائل آشفته زندگی خود دور کنید.
5. خودتان را در اولویت قرار دهید.
خود خواه نبودن یکی از نشانه های سلامت ذهن است اما مراقبت از خود را نمی توان به خود خواهی ربط داد ، پس حتما به فکر سلامت روح خود باشید و همیشه خودتان و حال خوبتان را در اولویت قرار دهید.
6. اشتباهات خود را تصحیح کنید.
گاهی اوقات انرژی و زمان زیاد را صرف فکر کردن به اشتباهات می کنیم هیچ کاری برای حل آن ها انجام نمی دهیم . چنانچه در نمناک اشاره شده است به جای این افکار بهتر است که کمی خودتان را آرام کنید و بررسی کنید که چگونه می توانید اشتباهات گذشته را اصلاح کنید.
7. با خودتان دوست باشید.
یکی از راه های بخشیدن خود این است که خودتان مثل یک دوست به اشتباهات خود نگاه کنید. یک دوست صمیمی و خیر خواه هرگز به شما نیش و کنایه نمی زند و شما را سرزنش نمی کند ، بلکه به شما کمک می کند که چگونه بهتر از قبل باشید .
8. به این فکر کنید که شما یک تنه این اشتباه را انجام نداده اید.
عکس العمل منفی دیگران نسبت به شما می تواند این احساس گناه را چند برابر کند ، حتی اگر کار اشتباهی انجام نداده باشید. پس در چنین شرایطی بهتر است که خودتان را در معرض نظرات دیگران قرار ندهید و به این فکر کنید که این گناه و اشتباه فقط بر دوش شما نیست و عوامل مختلفی باعث این اتفاق شده است .
9. خودتان را ببخشید.
اکنون زمانی است که باید مهربانی را در حق خود تمام کنید و خود را ببخشید و یک نامه برای خود بنویسید و از خودتان عذرخواهی کنید و سپس خودتان را عفو کنید. اگر این گناه یا کار اشتباه را در حق کسی انجام داده اید نیز به همین روش از او عذرخواهی کنید.
10. نه بگویید.
نه گفتن را تمرین کنید که ریشه بسیاری از اشتباهات ما انسان ها این است که در وهله اول نتوانستیم نه بگوییم .
11. به آینده نگاه کنید نه به گذشته.
به جای این که به خودتان بگویید که ای کاش فلان کار را نمی کردم، باید بگویید که اکنون می توانم چه کار بهتری انجام دهم.
12. با دیدگاه دیگران آشنا شوید.
می توانید مستقیم یا غیر مستقیم وضعیت خود را برای چند نفر شرح دهید و دیدگاه آن ها را جویا شوید. گاهی اوقات متوجه می شوید که از دید دیگران اصلا گناهی انجام نداده اید و بیش از حد خودتان را آزار می دادید .
13. ویژگی های خوب خود را یادداشت کنید.
حال بعد از سرزش ها و یادآوری پشیمانی ها و خطا ها، زمان آن است که لیستی را از ویژگی های خوب خود تهیه کنید که با این کار احساس اعتماد بنفس و امنیت بالاتری می کنید.
14. اولویت های خود را بررسی کنید.
در یک کاغذ سه تا از مهم ترین اولویت های خود را یادداشت کنید. این اولویت ها می توانند همسر، فرزندان، شغل، تحصیل یا هر چیز دیگری باشد و اگر کاری که اشتباه انجام داده بودید ، ربطی به اولویت های شما نداشت، پس همین جا آن را نادیده بگیرید.
15. به خودتان هدیه دهید.
بله. برای شکست ها و اشتباهات زندگی نیز باید به خودتان هدیه دهید و به این معنا که توانستید از شکست خود درس بگیرید و در پی جبران آن باشید که این کار حس ارزشمند بودن را به شما القا می کند.
16.گناه خود را نادیده بگیرید.
تنها کسی که می تواند شما را کنترل کند، خودتان هستید . اگر رئیس، والدین، همسر یا هر کس دیگری حس گناه را به شما القا کرد، فقط خودتان هستید که می توانید کنترل افکار خود را داشته باشید ، پس اجازه ندهید که هیچ کس این احساس گناه را به شما القا کند و ان ها را نادیده بگیرید.
17. میانه رو باشید.
سعی کنید که در زندگی با هر چیزی بیش از حد خوشحال نشوید و از طرفی با هر اشتباهی بیش از حد ناراحت و سرزنش گر نباشید و همیشه احساس تعادل را در خود زنده نگه دارید.
18. زمانی را به احساس گناه اختصاص دهید.
چگونه از احساس گناه رها شویم
اگر افکار منفی دست از سر شما برنمی داشت، بهترین راه خلاص شدن از آن ها این است که پنج دقیقه یا بیشتر به ذهنتان اجازه دهید که تمام سرزنش هایش را انجام دهد و با آن مقابله نکنید و بعد از آن دیگر آن احساسات را کنار بگذارید و به خودتان یادآوری کنید که وقت سرزنش کردن تمام شده است.
19. از چیزهای تحت کنترل خودتان آگاهی پیدا کنید.
شما فقط یک نفر هستید و نمی توانید تمام مشکلات جهان را به عهده بگیرید، پس همانطور که در نمناک می خوانید ببینید که تا کجا کنترل و احاطه دارید و در نتیجه خواهید دید که یک سری کارها از عهده شما به طور کل خارج است.
20. سوال های خود را بی جواب نگذارید.
احتمالا در مورد خطاهایی که کرده اید، حس گناه و سرزش و همچنین سوالات زیادی به سراغ شما آمده است. این سوالات را بی جواب نگذارید و به تمام آن ها پاسخ دهید تا راحت تر از افکار سرزنشی خلاص شوید.
21. خود نجوایی داشته باشید.
از معجزه کلام استفاده کنید و اگر احساس حقارت و شرمندگی بیش از حد به شما غلبه کرد، از کلام مثبت بهره بگیرید و مدام با خودتان تکرار کنید که لایق چه چیزهایی در زندگی هستید.
22. برای فردا برنامه ریزی کنید.
قرار نیست که همیشه زانوی غم بغل بگیرید و حسرت بخورید. بعد از کنار گذاشتن احساسات منفی با انرژی از جای خود برخیزید و برای فردای تان برنامه ریزی کنید.
آیا این جملات برایتان آشناست؟
احساس گناه حس مشترکی بین همه انسانهاست و همه چنین حسی را تجربه کردهایم. اما آیا همه ما به یک میزان احساس گناه میکنیم؟
تحقیقات نشان داده است که به طور کلی زنان نسبت به مردان بیشتر احساس گناه میکنند. ما در این مقاله موقعیتهایی که باعث میشوند احساس گناه کنیم را مورد بررسی قرار داده و سپس 8 راه رهایی از حس گناه و عذاب وجدان را به شما آموزش میدهیم.
زنان بیشتر مستعد احساس گناه هستند. اما چرا؟
پاسخ این سوال در تعریف ما از نقشهای اجتماعی نهفته شده است. هزاران سال است که در سراسر جوامع زنان و دختران به گونهای تربیت شدهاند تا همواره در کنار دیگران قرار بگیرند، به احساسات کسی آسیب نرسانند و از عزیزانشان مراقبت کنند.
چگونه از احساس گناه رها شویم
در بسیاری از خانوادهها زنان مسئولیت بیشتری برای برقراری ارتباط با اقوام و دوستان، پیگیری برنامه زندگی تک تک اعضای خانواده و داشتن عملکردی مؤثر در خانواده دارند.
پاسخ به این سوال کمی دشوار است. چرا که داشتن حس گناه گاهی نه خوب است و نه بد و حتی ممکن است هم خوب باشد هم بد.
خوبی داشتن احساس گناه این است که به شما انگیزه میدهد تا مطابق با ارزشهای معتبر خود زندگی کنید که این به نوبه خود میتواند روابط شما با دیگران را بهبود ببخشد و باعث شود با دیگران رفتاری محترمانه و عادلانه داشته باشید.
اما گاهی داشتن احساس گناه یا عذاب وجدان بیش از حد و غیرضروری برای شما فشاری روانی ایجاد میکند که باعث میشود در احساسات و کیفیت زندگی شما اختلال ایجاد شود.
بر اساس معیارهای تشخیصی DSM-5 انجمن روانپزشکی امریکا داشتن حس گناه بیش از حد میتواند از علائم افسردگی بالینی باشد که با سابقه “آسیب در دوران کودکی” و “اختلال استرس پس از سانحه” همراه باشد.
قطب منفی احساس گناه میتواند اشکال متفاوتی داشته باشد:
افراد ممکن است به دلیل بیدقتیهایشان احساس گناه کنند که این ریشه در کودکیشان دارد: مورد سواستفاده و غفلت قرار گرفتن و یا داشتن والدین انتقادگر.
همچنین افرادی که مبتلا به اختلال چاقی هستند میتوانند نسبت به غذا خوردن، اضافه وزن و یا ورزش نکردن احساس گناه کنند که این احساس غالباً با تصویری منفی و تحریف شده از بدنشان همراه است.
اگر شما همیشه خودتان را بابت کارهایی که انجام ندادهاید سرزنش میکنید مستعد داشتن احساس گناه منفی هستید.
نکات و تکنیکهایی وجود دارد که با استفاده از آنها میتوان از احساس ناخوشایند گناه خلاص شد اما برای تغییر این الگوی تحقیرآمیز نیاز به تمرین و تفکر بسیار داریم پس باید صبور باشید:
اگر حس میکنید که برای فرزندان، شریک زندگی یا خانوادتان به اندازه کافی کاری نکردهاید لیستی از تمام کارهایی که مرتباً برای آنها انجام میدهید تهیه کنید.
سپس این لیست را در کیف یا کیف پول خود بگذارید و زمانی که احساس گناه کردید نگاهی به لیست بیاندازید.
اگر در زندگیتان افرادی وجود دارند که حس میکنید از آنها غافل شدهاید از خودشان مستقیماً بپرسید که چنین احساسی دارند یا خیر.
در نظر بگیرید که برخی از این افراد ممکن است از شما انتظار بیش از حد داشته باشند در حالیکه خودشان مسئولیت هیچ چیز را عهده نمیگیرند (مثلاً نوجوانانی که انتظار دارند همیشه خودشان انتخاب کنند) سپس سعی کنید وضعیت را از دید ناظری خارجی ببینید.
اگر نتیجه گرفتید که واقعاً به اندازه کافی برای افراد بااهمیت زندگیتان تلاش نمیکنید میتوان با استفاده از راهحلهایی بین نیازهایشان تعادل ایجاد کرد.
دفتری برای “تشکر از خود” تهیه کنید و در پایان هر روز حداقل سه کاری را که در آن روز انجام دادهاید و شما را به اهدافتان نزدیک کرده یا باعث کمک به فرد بااهمیتی در زندگیتان شده یادداشت کنید.
در پایان هفته آنچه نوشتهاید را بخوانید. به یاد داشته باشید که احساس گناه و کمالگرایی باعث میشود شما روی اموری که به درستی انجام نمیدهید متمرکز شوید.
اما میتوانید به این احساسات غلبه کنید و خودتان را وادار سازید تا بر روی دستاوردهایتان متمرکز شوید.
اگر جای شما با دوست یا شریک عاطفیتان عوض میشد چگونه فکر میکردید؟ در اکثر مواقع ما میتوانیم به راحتی نسبت به دیگران دلسوز باشیم و درکشان کنیم اما نسبت به خودمان خیلی سختگیر هستیم.
اگر خودتان را جای شخص مقابل بگذارید میتوانید زاویه دید جدیدی از وضعیت خود داشته باشید.
آیا شما از آن دسته افرادی هستید که فکر میکنند اگر شریک عاطفی کاملی نیستید پس بدترین فرد روی کره زمین هستید؟
همواره به یاد داشته باشید که هیچ انسانی خوب یا بد مطلق نیست و شما باید در میان همه تفکرات سفید و سیاه، خاکستری را پیدا کنید.
راههای جدیدی برای مشاهده وضعیت پیش رو پیدا کنید. از خودتان در هیچ زمینهای انتظار کمال نداشته باشید و خود را بر اساس تلاشهایی که تا به امروز کردهاید قضاوت کنید.
احساس گناه میتواند مانند نقابی باشد که احساسات دیگر مثل عصبانیت، ترس و ناراحتی پشت این نقاب مخفی شده باشند.
اگر شریک عاطفی شما فردی بیش از حد وابسته یا خودشیفته باشد و شما بخواهید حد و مرزی تعیین کنید یا به برخی خواستههای او جواب منفی بدهید ممکن است به شما بگوید خودخواه هستید.
این امر باعث میشود که عصبانیت شما به مرور زمان پشت نقابی از احساس گناه و تضادهای درونی مدفون شود.
اگر صادقانه احساس میکنید که برای شریک زندگی یا اعضای خانوادهتان به اندازه کافی کاری انجام ندادهاید، خودتان را متعهد کنید که برایشان کاری مفید و دلسوزانه انجام دهید.
برای مثال اگر نمیتوانید همه کارهای خانه را انجام دهید برای خود مشخص کنید که کدام بخش از کارها را میتوانید انجام دهید و شروع کنید.
برخی از ما همیشه در خانوادهمان نقش حامی داشتهایم و بیشتر اوقات به جای اینکه هوای خودمان را داشته باشیم از دیگران مراقبت کردهایم.
اگر شما والدینی داشتهاید که نتوانستهاند در کودکی از شما درست مراقبت کنند این احتمال وجود دارد که شما در بزرگسالی نیازهای خود را سرپوش بگذارید و فکر کنید نیازهای همسر، فرزند یا دوستانتان به نیازهای شما اولویت دارند.
همواره به یاد داشته باشید که نباید بگذارید آسیبهایی که در گذشته دیدهاید روی روابط کنونی شما تاثیر منفی بگذارند.
ما در مرکز مشاوره و روانشناسی چمان با گروهی از متخصصان و مشاوران مجرب در کنار شما هستیم تا بتوانید برای رهایی از افکار منفی قدم بر داشته و برای احساس رضایت بیشتری در زندگی داشته باشید.
الکی احساس گناه میکنم
Comment
Post comment
چگونه از احساس گناه رها شویم
عضویت در کانال تلگرام چماندر اینستاگرام با ما باشید
Find us on:
چگونه احساس گناه را ازبین ببریم؟ هرکسی در طول زندگی احساس گناه را تجربه میکند. احساس گناه، به دلیل داشتن حس مسئولیت نسبت به یک اتفاق بد یا یک اشتباه به وجود میآید؛ این احساس میتواند سرچشمههای متعددی داشته باشد. برای مثال، ممکن است چون فکر میکنید کاری که انجام دادهاید (یا انجام ندادهاید)، باعث […]
هرکسی در طول زندگی احساس گناه را تجربه میکند. احساس گناه، به دلیل داشتن حس مسئولیت نسبت به یک اتفاق بد یا یک اشتباه به وجود میآید؛ این احساس میتواند سرچشمههای متعددی داشته باشد. برای مثال، ممکن است چون فکر میکنید کاری که انجام دادهاید (یا انجام ندادهاید)، باعث رنجش خاطر کسی شده احساس گناه میکنید. حتی ممکن است از این موضوع منشأ بگیرد که درحالی که دیگران شکست خوردهاند، شما موفق شدهاید (احساس گناه بازمانده). احساس گناه همیشه احساس بدی نیست، چراکه سبب پشیمانی، تغییرات رفتار درآینده و تقویت احساس همدردی با دیگران میشود. درعین حال، در صورتی که این احساس غیر سازنده بوده و بر تغییر رفتار در آینده تأثیری نداشته و باعث بروز چرخه معیوب «حدس و گناه» شود، میتواند بروز مشکلات متعددی را به همراه داشته باشد.
احساس گناه میتواند سازنده باشد، میتواند به رشد و بلوغ شخصیت ما و از همه مهمتر به افزایش یادگیری ما از رفتارمان، وقتی خود و یا دیگران را آزار میدهیم، کمک شایانی کند. به بیان دیگر، به کمک این احساس از اشتباهاتمان درس میگیریم. در این حالت، احساس گناه نقشی مثبت و سازنده را در بهبود رفتار و شخصیت ما بازی کرده است.
این احساس میتواند غیرسازنده و مخرب نیز باشد؛ در این حالت حتی وقتی رفتارتان مناسب بوده و نیازمند هیچ تغییری نیست هم احساس گناه میکنید. این احساس غیر منطقی، میتواند سبب ایجاد چرخهای شود که حتی وقتی کار اشتباهی نکردهاید هم احساس گناه کنید، و هربار بیشتر و بیشتر این احساس را «نشخوار» و تکرار کنید.
این نکته اهمیت بالایی دارد که درک کنیم داشتن احساس گناه درباره مسائلی که نقشی در آنها نداشتهایم، غیرسازنده و اشتباه است. مسائلی مانند تصادف ماشین، دیر رسیدن و خداحافظی نکردن با عزیزی که درگذشته و غیره. گاهاً افراد دخیل در اینگونه مسائل، مسئولیت خود را بسیار سنگینتر از چیزی که هست تصور میکنند. آنان احساس میکنند که باید کاری انجام میدادند، اما درواقع نمیتوانستند. این احساس گناه شدید میتواند ایجاد احساسات درماندگی و از دست دادن کنترل را به همراه داشته باشد.
چگونه از احساس گناه رها شویم
سعی کنید خودتان را بهتر بشناسید. در خودتان جست و جو کرده و به احساسات و افکار خود نزدیک تر شوید تا بتوانید مطمئن شوید که احساسی که دارید احساس گناه است نه احساسی دیگر. مطالعات انجام شده با MRI نشان میدهند که احساس گناه با احساساتی نظیر ناراحتی و شرمندگی متفاوت بوده و بخشهای متفاوتی از مغز را درگیر میکند. همچنین، این تحقیقات نشان دادهاند که احساس شرم و ناراحتی با احساس گناه مربوط بوده و حتی گاهاً باهم ظاهر میشوند. پس این موضوع بسیار اهمیت دارد که بر احساسات خود تمرکز و تأمل کنید و ریشه و منشأ آنها را برای خود مشخص کنید.
راجع به منشأ این احساسات فکر کنید. دوباره، نوشتن میتواند راه حل خوبی برای پیدا کردن دلایل و روشن سازی باشد. مثلاً:
باید قبول کنید که نمیتوانید گذشته و هرآنچه که اتفاق افتاده را تغییر دهید. قبول کردن وجود این حس با درک سختی واقعه و این موضوع همراه است که شما میتوانید با درد امروزتان کنار بیایید. این اولین قدم برای کنارآمدن با احساس گناه است. بسیار مهم است که به خود جملاتی بگویید که به قبول کردن و کنار آمدن کمک کند. چنین جملاتی عبارتاند از:
اگر احساس گناهتان از آنجا منشأ میگیرد که کاری کردید که تأثیر منفی بر کسی داشته، قدم اول جبران کردن این کار است. هرچند عذرخواهی کردن احساس گناه شما را کاملاً از بین نمیبرد، اما میتواند روش مناسبی برای شروع فرآیند عذرخواهی تان باشد.
در مواردی که احساس گناه سازنده است، به خود قول دهید که رفتارتان را تغییر داده و از چنین موقعیتهایی دوری کنید. برای مثال، نمیتوانید سگی که از دست دادید را دوباره برگردانید، اما میتوانید به خود قول دهید که دیگر به حیوانات خانگی آینده خود اجازه خروج از خانه را ندهید. یا درمورد امتحانی که خراب کردید، میتوانید خود را مجبور کنید که از حالا به بعد بیشتر مطالعه کنید تا زحمات پدرومادرتان از بین نروند.
افراد با احساس گناه راجع به چیزهایی که انجام دادهاند یا نباید انجام میدادند احساس شرمندگی میکنند. ممکن است حتی وقتی کارهای خود را جبران کردید هم احساس گناه را تجربه کنید. پس باید به جبران خسارتی که به خود زدهاید هم بپردازید. یادگیری بخشیدن خود میتواند ابزاری مهم برای بدست آوردن اعتماد به نفسی، که احتمالاً به خاطر احساس گناه آسیب دیده است، باشد.
احساس گناه میتواند ابزار سازندهای برای کمک به تغییر و بهبود رفتارتان و افزایش همدردی با دیگران باشد؛ پس تبدیل جملات مملو از گناه به جملات قدرشناسی، به تجربیاتتان ارزش بخشیده و دیدتان نسبت به گذشته را تغییر میدهد. همچنین به فرآیند ترمیم احساس گناه و تبدیل آن به موضوعی مفید و سازنده میتواند سبب بهبود زندگیتان شود.
این جملات برای تشویق کردن و بالابردن روحیه کاربرد دارند. به کارگیری این روش میتواند به دستیابی دوباره به ارزش خود (که بر اثر وجود احساس گناه آسیب دیده است) و مراقبت بیشتر از خودتان کمک کند. هرروز با نوشتن، گفتن و فکرکردن راجع به نکات مثبت، در خود انگیزه و حس مثبت ایجاد کنید. چنین جملاتی عبارتاند از:
جملاتی که گفته میشود میتواند به پیدا کردن معانی جایگزین برای رفتارها و تجربیات گذشته، که احساس گناه را تحریک میکنند، به شما کمک کند. درمقابل، این فرآیند میتواند سبب تغییر در نحوه تفکر شما در راستای حذف احساس گناه شود. سعی کنید زمانی که در تلهی الگوهای غیرسازنده فکری و نشخوار کردن وقایع گذشته افتادید، این جملات را به خاطر داشته باشید.
دنبال کردن ایدهآلها در هر بخشی از زندگی، توقعی غیرمنطقی و غیرواقعی است. اشتباهات بخشی از زندگی ما هستند و به ما در یادگیری کمک میکنند. در فعالیتهایی شرکت کنید که مثبت و مشوق هستند، جایی که فرصت انجام کار خوب دارید. به خود اجازه دهید تا ببینید که چگونه همان اشتباهی که سبب احساس گناه شد، امروز از شما آدم بهتر و آگاهتری ساخته است.
نشخوارکردن افکار منفی و پر از گناه، میتواند به سطح نامناسبی از شرم و نفرت از خود بیانجامد. اگر حس کردید که نشخوار احساس گناهتان به حدی زیاد شده است که سلامت روانی و عملکرد روزانهتان را تحت تأثیر قرار داده، بهتر است از یک متخصص کمک بگیرید.
مترجم: امیررضا اشرفی
خودآگاهی به این معنی است که هر یک از ما چگونه به خود نگاه میکنیم و بر اساس نگاهی که به خود داریم، چه احساسی پیدا میکنیم. آگاهی از خود و خصوصیات مختلف آن، به انسان کمک میکند با تواناییها و ضعفها و سایر خصوصیات خود آشنا شود. این خودآگاهی به شخص نشان میدهد […]
چه افرادی دارای احساس حقارت هستند در این شماره میخواهیم درباره ی نشانه هایی صحبت کنیم که اگر در رفتار کسی مشاهده شد نشانگر این است که این فرد دچار احساس حقارت است: این افراد به شدت نسبت به نقد دیگران در حوزه ای که ضعف دارند حساس هستند افرادی که بسیار زیاد خود را […]
مهارت های اساسی گوش دادن :در هنگام گوش دادن، هر چیزی که باعث حواس پرتی میشود را کنار بگذارید. گوش کردن به حرف دیگران نیازمند تمرکز است و این تمرکز کردن زمانیکه شما درحال انجام کار دیگری هستید بسیار مشکل است. قبل از اینکه شخص شروع به صحبت کند برای لحظه ای هر آنچه که […]
تحصیلات و تفاوت های تحصیلی در ازدوج ملاحظاتی در بایسته ها وشایسته ها نگاهی دیگر به مسئله میزان تحصیلات خانم ها و آقایان در ازدواج بدون تردید توجه به ویژگی های شناختی، هوشمندی، مهارت های ارتباطی، تعاملات اجتماعی و تجارب ارزشمند حرفه ای داوطلبان ازدواج در امر کفویت و همسانی از صرف مدارج تحصیلی و […]
نکاتی درباره افکار منفی که اعتماد به نفستان را تحت تأثیر قرار می دهد اعتماد به نفس قسمتی لازم و ضروری در شخصبت هر انسان است. افراد دارای اعتماد به نفس عموما خود را دوست دارند و نسبت به انجام هر ریسکی برای نائل شدن به اهداف حرفه ای و شخصی اش مشتاق هستند […]
پاسخ گویی به سوال ها و مشکلات در زمینه روانشناسی
برای ورود اینجا کلیک کنید
روانپزشک، متخصص اعصاب و روان تلفن (عصرها) 02144213629 | موبایل 09123222472
احساس گناه یعنی اشتباهم قابل بخشش نیست، آدم بی عرضه یا کم عرضه ای هستم، اگر فلان کار را می کردم فلان اشتباه اتفاق نمی افتاد، خداوند مرا نمی بخشد چون آدم گناهکاری هستم. اگراین موارد در ذهن ما زیاد اتفاق بیفتد یا درطولانی مدت حالمان را بد کند، جزو نشخوار فکریمان شود و خلاصه نتوانیم از شر این افکار و احساسات بد و ناخوشایند رها شویم باید بدانیم که مشکلی وجود دارد.
شاید دچار وسواس فکری شده ایم ،شاید دچار افسردگی شده ایم. اما چرا احساس گناه و این افکار غیر منطقی دست از سرمان برنمی دارد؟
یادمان باشد احساس گناه هیچ کمکی به ما نمی کند بلکه اعتماد به نفسمان را پایین می آورد و افسرده مان می کند. احساس گناه برای ما مثل یک ترمز رفتارمی کند و این ترمز دائما کلی از انرژی ما را می گیرد. باید بدانیم ما در مقابل افکار و احساساتمان مسئول هستیم، اگر این افکار مزاحم و چسبنده آزارمان می دهد باید از شر آنها رها شویم. پس مهم است که این احساسات و افکار ناخوشایند را بتوانیم در خودمان شناسایی کنیم و بعد اگر خودمان به تنهایی ازپسش برنیامدیم و صدایش را ساکت نکردیم، از مشاور، روانشناس و روانپزشک کمک بگیریم.
چگونه از احساس گناه رها شویم
گاهی قدرت احساس گناه و افکار سرزنش آمیز زیاد است، یعنی زمانی که فکر می کنیم به آنها غلبه کرده ایم، بتدریج سروکله این احساس مزاحم دوباره پیدا می شود و حالمان را بد می کند. اما چطور چنین چیزی می تواند در مغز ما جا خوش کند و سالها برای تغذیه خود از انرژی ذهنی ما استفاده کند؟
هسته های اولیه احساس گناه در هنگام کودکی شکل می گیرد و به غیر از عوامل سرشتی وراثتی، چگونگی تربیت و برخورد پدرمادر با ما و کلا محیط خانه نقش بسیار مهمی دارد. فراموش نکنید که مدرسه هم نقش مهمی می تواند داشته باشد.
شناخت احساس گناه و عوارض آن به ما کمک می کند تا در پرورش فرزند یا در برخورد با کودکان خود سالم تر و مثبت تر برخورد کنیم و اعتماد به نفس آنها را بالا ببریم. در دوران کودکی هر روز و هر لحظه ما با یک تجربه جدید و یک موقعیت جدید روبرو می شویم و هر لحظه باید اولین تصمیم ها را بگیریم٬ البته این تصمیم ها احتمالا خردمندانه نیستند! و ما به عنوان یک کودک کلی خرابکاری می کنیم البته در دنیای بزرگسالان!
مثلا وقتی کودک پارچه رومیزی را می کشد و ظرف ها و لیوانها به زمین افتاده و تکه تکه می شوند برای کودک این یک تجربه جدید است و این واکنش پدر و مادر و اطرافیان کودک است که در آن لحظه باعث تجربه احساسی در کودک می شود.اگر سر وصدای شکستن ظرف ها کودک را نترساند و یا اورا به درد نیاورد، دیگر چه دلیلی دارد کودک گریه کند؟
بلکه بیشتر ممکن است احساس تعجب در کودک ایجاد کند اما تنبیه مادر سبب احساس بد در کودک می شود، بدون اینکه کودک درک کند چرا؟ اما یک پدر مادر سرزنشگر و ایرادگیر، یک مربی بی حوصله وسرزنشگر، یک پدر و مادر کنترل گر و تنبیه کننده، یک پدر و مادر پرخاشگر و وسواسی همه و همه در طی سالها سبب می شوند که تجربه های جدید و بکر کودک، نوآوریهایش، اشتباهات گریز ناپذیرش، نقاشی هایش(روی دیوار!)، بازی هایش و غذاخوردن هایش همه و همه تبدیل به شکست های تاسف آور و خجالت بار شوند .کودک به خودش می گوید: هر کاری که می کنم یک شکست است.
معمولا این روش تربیتی سرزنش آمیز، کنترل کننده وتنبیه گر تا زمانی که کودک تبدیل به یک جوان می شود، ادامه می یابد. حاصل این تربیت، دختر یا پسری با اعتماد به نفس پایین، تلقین پذیر، آماده شکست، کم جرات و مهرطلب است. چنین جوانی هر زمان که در زندگی با استرس و احساس بدی روبرو شود، ازخود بپرسد که آیا تقصیر من بود؟
او حاضراست بدون اینکه خودش بداند، تاوان اشتباهات و بد رفتاری های دیگران را پس دهد و با احساس سرزنش و خشم درونی خودش کلنجار برود و کنار بیاید. متاسفانه این افکار و احساسات ذره ذره در ساختار شخصیتی فرد شکل می گیرد و جزئی از هویت وی می شود.
برای یک جوان بسیار بسیار مشکل خواهد بود که بتواند متوجه این مشکل درونی خود بشود؛ اما اگر اتفاقات روزمره زندگی سبب شود جوان به مشاور و درمانگر مراجعه کند و مشکلش شناسایی شود، بسیار خوش شانس خواهد بود؛ چون بهبودی و درمان امکانپذیر است. جوان باید یاد بگیرد با نگرشی روانشناسانه به افکار و رفتار خود بنگرد و با رویکردی به نام درمان شناختی رفتاری بتدریج به حالی خوب برسد.
دکتر مجید محمدپور دکتر روانپزشک در تهران
برای پرسش و پاسخ از دکتر روی لینک پرسش از دکتر کلیک کنید.
این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش میشوند.
تلفن مطب: ۰۲۱۴۴۲۱۳۶۲۹
تلفن همراه: ۰۹۱۲۳۲۲۲۴۷۲
آریاشهر،بین فلکه اول و دوم صادقیه،بعد از بلوار شهدای صادقیه،پلاک 1154،طبقه دوم
© کلیه حقوق محفوظ است – طراحی و توسعه توسط : ErfaN AsA
مشکل در عملکرد سیستم
بازگشت به صفحه اصلی
صبر کنید…
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی
چطور از عذاب وجدان و احساس گناه رها شویم؟ (یک سوال از پیام)
آیا شما هم در طول روز احساس گناه زیادی میکنید؟😭 آیا شده است که دچار عذاب وجدان شوید؟😠 آیا دائما خود را سرزنش می کنید و عذاب وجدان رهایتان نمیکند؟😌
چگونه از احساس گناه رها شویم
در گفتگویزیر با دکتر کاظم زاده همراه شما هستیم تا به این پرسش بسیار مهم به صورت کاملاً علمی و دقیق پاسخ دهیم. ابتدا به شما توصیه میکنم ویدیوی زیر را دقیقاً تماشا کنید و 50 دقیقه برای آموزش این مهارت مهم یعنی بخشیدن خود و احساس گناه نداشتن وقت بگذارید و آن را یاد بگیرید. مطمئناً پشیمان نخواهید شد. سپس نکات بسیار مهم این ویدیو را در زیر برایتان به صورت یک مقاله کاربردی و عالی در آوردم. آنها را مطالعه کنید و لذت ببرید…👇
ویدئوی بالا آموزشی کاست که در مبنای آن، سوال یکی از کاربران عزیز سایت بوده است. (لینک سوال)
حتماً میدانید که «یک سوال از پیام» جمعهها منتشر میشود و تاکنون این قسمت ها از آن منتشر شده:👇
همه قسمتهای یک سوال از پیام
نکته اولی که میخواهم به شما یاد بدهم این است که اصلاً چه اصراری به انتقاد کردن است؟ بهتر نیست به جای انتقاد کردن سوالات خوبی بپرسیم؟ بهتر نیست مهارت سوال پرسیدن را به خوبی یاد بگیریم؟ مثلاً دوست عزیزمان در این سوال میتوانست به جای اینکه به سراغ انتقاد برود ابتدا از آن استاد بپرسد: «دلیل اینکه کلاس ها طبق وعدههای داده شده انجام و تشکیل نشده است چه بوده ؟»
در ادامه مقاله با استاد دکتر کاظم زاده همراه شدیم تا پاسخی علمی، دقیق و مبتنی بر پژوهش های تازه روانشناسی به این سوال مهم بدهد که «چطور از عذاب وجدان و احساس گناه نداشته باشیم».
عذاب وجدان از آن دست فکرهای منفی است که عموما در برخی مواقع دچار آن می شویم جالب این و جالب اینجاست که هر وقت برای ما اتفاق میافتد احساس میکنیم که یک چیز کاملاً طبیعی است و بدون اینکه مهارت کنترل و مدیریت آن را یاد بگیریم از آن عبور میکنیم.
خیلی مواقع اتفاق میافتد که ما به خاطر رفتارهای بد و ناشایستی که خودمان فکر میکنیم انجام دادهایم احساس می کنیم که عذاب وجدان و احساس گناه حقمان است اما بیایید یک بار هم که شده به این فکر کنیم که چطور تمام افکار منفی و احساس گناه و عذاب وجدان خود را با آموزش دیدن و یاد گرفتن دلایل و راهکارهای آن آموزش ببینیم و یاد بگیریم.
چطور از عذاب وجدان و احساس گناه رها شویم؟
اغلب ما از کودکی آموزش درستی در این زمینه ندیده ایم و اکنون سعی می کنیم چنین رفتارهایی و ناهنجاری های خودمان را درمان کنیم و یکبار برای همیشه با آن کنار بیاییم این را بدانیم که عموم مردم در مقابله با افکار منفی مثل عذاب وجدان از مکانیسمی به نام ایگنور استفاده میکنند. ایگنور یا نادیه گرفتن. یعنی فراموش کردن.
از نظر علمی ثابت شده است که هر یک بار که به عذاب وجدان بیتوجهی کنیم درصدی از توانمندی روانشناختی خودمان را از دست میدهیم… عذاب وجدان می تواند یکی از بزرگترین دلایل فرسایش روح و روان ما باشد.
ما در اصل چیزی به اسم عذاب وجدان درروانشناسی نداریم. بهتر است به این احساس بگوییم «احساس گناه». ولی ولی به طور عامیانه آن را عذاب وجدان هم می نامیم. در هر صورت فرق زیادی بین احساس گناه و عذاب وجدان نیست. این یک احساس است که باعث فرسایش روح و روان ما می شود، بنابراین باید به فکر درمان آن باشیم…
من در اینجا سه تعریف مختلف به شما ارائه می دهم خوب دقت کنید.
احساس گناه از نظر علمی یعنی عواطف درونی منفی و تخریب کننده که منجر به سرزنش خود و میل به مجازات می شود.
یک تعریف درست از احساس گناه و عذاب وجدان حتماً باید شامل این چهار ویژگی باشد. “عواطف درونی منفی” یعنی من سرخوش نیستم. “تخریب کننده” یعنی نه فقط در این موضوع بلکه در موارد دیگر هم به سراغم می آید. مثلاً فرض کنید یک احساس گناه در مورد فرزندتان دارید ولی در موقعیت های دیگر هم حالتان بد میشود. “سرزنش کردن خود” یعنی بدگویی کردن از خود مثل واگویه های فلسفی مثل «این چه طرز صحبت کردن است؟ تو مگر آدم نیستی؟»، «نفرین کردن»، «فحش دادن به خود» و غیره. در نهایت “میل به مجازات” .
احساس گناه به صورت جدی در بحث های روانشناسی بسیار سنگین و متناقض است.
اما بیایید با هم تعارف دیگر احساس گناه را از زوایای دیگر روانشناسی بررسی کنیم. در انتها یک رویکرد التقاطی میگویم که برای همه قابل استفاده باشد.
در روانکاوی می گویند: « جنگ میان فراخود و نهاد و آن حس اخلاق مدارانه و مطلوبی که در درون هر انسانی موجود است و ما اسم آن را وجدان میگذاریم.» جنگ این دو احساس گناه ایجاد می کند.
در رویکرد شناختی میگویند: «بروز یک رفتار آسیب زننده قابل مشاهده یا قابل تخمین». در هر دو موقعیت انسان احساس گناه میکند..
وجودگراها می گویند: «عدم کنار آمدن با اضطراب های ناشی از زیستن»
چگونه از احساس گناه رها شویم
اگر همه این تعریف ها را ببوسیم و کنار بگذاریم در نظریه التقاطی می گوییم:
«انسان در فرآیند اجتماعی شدن قوانینی برای خود کد گذاری می کند، این قوانین می توانند جلوه های دینی باشند، مسائل علمی باشند یا دستاوردهای عقلی، فرقی ندارد! هر آدمی برای خود استراکچری دارد، عدول از این قوانین و قالب ها و شکستن آنها احساس گناه می آورد…»
مثلاً فرض کنید پدربزرگ شما پدر شما را کتک می زده است. هیچ احساس عذاب وجدان هم از این بابت نداشته است. اما پدر شما شما را کتک می زده و از این کار بعد ها حسابی عذاب وجدان می گرفته است. چرا چون قالب پدربزرگ شما با پدر شما متفاوت است!
نکته اول این است که خیلی از اوقات ما نمی دانیم عذاب وجدان داریم. این ناآگاهی متاسفانه به دلیل آموزش ندیدن در این زمینه است، در حالی که در کشورهای جهان اول و توسعه یافته این آموزش ها جزو آموزش های قبل از دوران ابتدایی است. یعنی قبل از اینکه تفکر انتزاعی در انسان شکل بگیرد.
فکرهای غیر اختیاری آزاردهنده که وقتی مهمان دل و ذهن ما می شود بعد از آن تقلیل انرژی صورت میگیرد و تجربه میکنیم بی حوصلگی و کلافگی را تجربه میکنیم مهمترین نشانه عذاب وجدان و احساس گناه است.
دقت کنید اول باید غیر اختیاری باشد (یعنی تلاش نمی کنیم که عذاب وجدان داشته باشیم) مثل وقتی که در حال موزیک گوش کردن هستیم، در حال بازی با کودکمان هستیم، در حال دیدن فیلم هستیم یا داریم دوش میگیریم! در این حال ناگهان بعد از چند دقیقه هوشیار میشویم و میبینیم که دقایقی در حال فکر کردن به یک موضوع آزاد دهنده هستیم.
معمولاً بعد از عذاب وجدان تا دقایق زیادی انگیزهای برای زندگی کردن یا انرژی زیادی برای ادامه دادن نداریم. تحقیقات علمی نشان می دهد اگر ما طی دو هفته بیش از پنج بار چنین طرز فکری داشته باشیم به عذاب وجدان یا احساس گناه دچار شده ایم
فرض کنید حدود 20 سال است رانندگی می کنید، اما وقتی کسی از شما میپرسد که رانندگی بلد هستید یا نه می گویید: «ای بدک نیست!»
چرا اینگونه جواب می دهیم؟ چون از داشته ها و دانسته هایمان لذت نمی بریم. داشته ها و دانسته ها وقتی در کنار هم قرار بگیرند یک منِ یکپارچه تشکیل میدهند به نام هویت! یک احساس کلی نسبت به این هویت درونی در درون ما وجود دارد که نام آن را از عزت نفس می گذاریم. بعضی از آدمها آن هویت یکپارچه وجودیشان را دوست دارند و بعضی دیگر دوست ندارند. یکی از بزرگترین دلایلی که آدمها خودشان را با تمام داشته ها و دانسته ها دوست ندارند، احساس گناه و عذاب وجدان است
بنابراین عذاب وجدان یا احساس گناه به شدت میزان عزت نفس ما را پایین می آورد…
برای تدوین یک برنامه عملی دو مرحله ای (که مرحله دوم شامل 7 گام مهم است) ابتدا می خواهم توجه شما را به یک مثال مهم جلب کنم.
فرض کنید شما یک ورزشکار حرفهای هستید و شما را بگیرند و روزی سه ساعت به مدت یک ماه به میله ای آویزان کنند. به نظر شما بعد از یک ماه چه اتفاقی برای شما می افتد؟ احتمالاً به شدت آسیب خواهید دید یا حتی خواهید مرد.
حال فرض کنید شما یک ورزشکار حرفهای هستید که به مدت یک ماه هر روز 3 ساعت تمرین میکنید و وزنه میزنید و از آن میله بهعنوان بارفیکس استفاده میکنید. تفاوت این دو مثال در اختیار است. شما کار اول را بدون اینکه اختیار داشته باشید انجام داده اید، اما کار دوم را با اختیار خودتان انجام داده اید.
حتماً حتماً به این نکته بسیار مهم توجه کنید چون تمام کتاب فشارهای روانی گرینبرگ را میتوانیم در این عبارت خلاصه کنیم:
«فکرهای غیر اختیاری حتی اگر مثبت هم باشد آدم را ضعیف میکند و فکرهای اختیاری حتی اگر منفی هم باشد آدم را قوی میکند.»
یعنی بیایید هوشیارانه به فکر های خودمان بپردازیم و آگاه باشیم به رفتارهای خودمان. این نکته مهمی است. حال به سراغ رویکرد چطور احساس گناه و عذاب وجدان نداشته باشیم برویم.
اول به این آگاه شوید که چه فکری دارید. مثلاً اینکه «دارم به احساس گناه فلان اتفاق فکر می کنم.»
سپس آن را به پس فردا ساعت 6 بعد از ظهر موکول کنید. یعنی فکر کردن این موضوع را به دو روز بعد مثلاً موکول کنید. به این تکنیک می گویند «تکنیک به تعویق انداختن یا بعداً رسیدگی کردن». فوقالعاده در اضطراب و استرس می تواند مفید فایده باشد. این کار به ما کمک می کند خودآگاهی بیشتری نسبت به افکار منفی ما داشته باشیم. وقتی ما آن را به دو روز بعد موکول میکنیم یعنی داریم به آن عذاب وجدان میگوییم که من حواسم به تو هست و دو روز دیگر به تو فکر خواهم کرد و این به آگاهی ما به شدت کمک میکند. هدف ما پیچاندن یا فراموش کردن این فکر نیست فقط و فقط هدف ما آگاهی است. اگر یادتان باشد در ابتدای بحث گفتم اغلب ما اهل فراموش یا نادیدهگرفتن هستیم که این می تواند آسیب زننده باشد. فرمول به تعویق اندازی به این شکل است که شما یک پنجم زمانی که فرصت دارید، مثلاً فرض کنید شما قرار است 24 ساعت دیگر به یک فرد جواب بدهید و دچار عذاب وجدان شدهاید. شما تنها حدود 5 ساعت باید فکر منفی خودتان را به تعویق بیندازید…
مرحله دوم شامل 7 گام ساده است که با هم مرور می کنیم.
اولین مرحله از این 7 مرحله این است که باید گناه خود را بپذیریم. نباید توجه کنیم که «نه من منظورم فلان چیز بود که فکر کرد به او توهین کردهام.» این باعث لطمه به سیستم روانشناختی ما خواهد شد. توجیه نکنیم، بپذیریم.
مرحله دوم تعیین دقیق میزان آسیب اگر می توانیم به صورت کمی.
اینکه دقیقا چه ضربهای به او وارد کردهایم و چه آسیبی به او رساندیم. فرض کنید با شخصی قرار گذاشته اید برای جلسه برای نوشتن یک کتاب مشترک. اما سر قرار جلسه حاضر نمی شوید و آن کتاب کنسل میشود شما دو ساعت از وقت او را تلف کرده اید، ممکن است تالیف و نوشتن کتاب او را یک ماه به تعویق انداخته باشید و احتمالاً اعتماد او را به شخص خودتان یا صنف خودتان دچار اختلال کرده اید یا چیزی به اسم تعریف مشترک را برای او به چیزی بد تبدیل کرده باشید. اما این کار چه کمکی به ما میکند؟ وقتی این کار را انجام دهیم ساخت احساس گناه بیشتر در ما متوقف میشود و این نکته مهمی است.
قدم سوم جلوگیری از فاجعه سازی و تخریب و سرکوب است. از کجا بفهمیم در حال فاجعه سازی هستیم؟ از آن جایی بفهمیم که وقتی مرحله دوم یعنی کمی سازی را انجام دادیم باز هم به آن افکار منفی و آن احساس گناه فکر کنیم..
نکته چهارم که عموما اغلب ما از آن نا آگاه هستیم این است که من از این بحران چه چیزی یاد گرفتم؟ پرسیدن این سوال از خودمان بسیار کمک کننده است. پرسیدن این سوال کمک میکند که از اشتباهات تکرار شونده که یکی از مهمترین مصادیق احساس گناه است جلوگیری کنیم. به همین راحتی!
پنجمین گام مرحله اطلاع رسانی و طلب بخشش است. نکته مهم این است که در این مرحله این را در نظر داشته باشیم که آیا طرف مقابل ما به اندازه کافی فرهیخته هست که طلب بخشش و اطلاع رسانی ما را بعداً چماقی نکند و بر سرمان بکوبد؟ در غیر این صورت اگر فرد فرهیخته نباشد بهتر است از این مرحله عبور کنیم، به خاطر اینکه او از این مرحله یا طلب بخشش شما سوء استفاده نکند.
مرحله ششم تدبیر اندیشیدن است. برای تدبیر اندیشیدن باید دو کار مهم انجام دهیم. خودمان تدابیری بیاندیشیم و در قالب پیشنهاد به خودمان بدهیم، دوم اینکه از یک آدم خبره بپرسیم یا از خود آدمی که ضربه به او زده ایم بپرسیم. به بیان ساده تر کاری کنیم که برای طرف مقابل مهم باشد و برای او آسودگی و آرامش به همراه بیاورد. به عبارت دیگر تدبیر اندیشیدن این نیست که یک کادو یا هدیه برای او بفرستیم، باید ببینیم چطور و در چه قوارهای از کاری که شما کردهاید و در حال جبران آن هستید آرامش می گیرد میتواند آسوده شود.
و گام آخر پیدا کردن یک آدم همدل است… انجام شش مرحله بالا برای آدمی که میخواهد از عذاب وجدان رها شود خستگی و کاهش سطح انرژی را به همراه دارد. برای همین نیاز داریم به یک آدم همدل که مطمئن باشیم از حرفها و مطالبی که به او میگوییم سوء استفاده نمی کند. این هم چون یک پادزهر عمل می کند برای کاهش آسیب های ناشی از خستگی برای انجام مراحل بالا.
این آدم همدل به ما کمک می کند که آن بار سنگین عذاب وجدان یا احساس گناه را بر روی زمین بگذاریم و از دست آن خلاص شویم…
در انتهای این گفتگو می خواهم کتابی به اسم رهایی از نگرانی به شما معرفی کنم که برای رهایی از چنین فکر هایی مثل عذاب وجدان و احساس گناه به شدت مفید است…
دو مقاله مفید به شما معرفی کنیم:
چگونه خود را ببخشیم و از زندگی لذت ببریم؟
چطور از شر تعصبات بیجا خلاص شویم؟
یک سرمایهگذاری بلندمدت و فوقالعاده…!راستی، هنوز در دوره جامع اعتماد به نفس ما ثبت نام نکردهاید؟
همین الان وارد تصویر زیر شوید و یکبار برای همیشه، مهارت مهم اعتماد به نفس را یاد بگیرید!
چطور از عذاب وجدان و احساس گناه رها شویم؟
بر اساس رای 16 نفر از بازدیدکنندگان
100 امتیاز از 100
دنبال کننده
دنبال شونده
ماجرا
پیام بهرام پور
امیدوارم یه روزی در مدارس کشورمون، مهارت های زندگی آموزش بدن در مورد من: ✅دانشجوی علوم اعصاب کاربردی دانشگاه KCL لندن ✅موسس هلدینگ آموزشی بیشتر از یک نفر (1+) ✅نگارش بیش از 10 کتاب ✅مشاور سخنرانی برخی از غولهای اقتصادی و نمایندگان مجلس ✅کارشناس50 برنامه تلویزیونی توضیحات بیشتر روی اسمم کلیک کن
امیدوارم یه روزی در مدارس کشورمون، مهارت های زندگی آموزش بدن در مورد من: ✅دانشجوی علوم اعصاب کاربردی دانشگاه KCL لندن ✅موسس هلدینگ آموزشی بیشتر از یک نفر (1+) ✅نگارش بیش از 10 کتاب ✅مشاور سخنرانی برخی از غولهای اقتصادی و نمایندگان مجلس ✅کارشناس50 برنامه تلویزیونی توضیحات بیشتر روی اسمم کلیک کن
با زدن دکمه اینتر نظر شما ثبت می شود
با زدن دکمه اینتر نظر شما ثبت می شود
ریز عادت ها: ساخت عادتهای کوچک و قدرتمند برای تغییر زندگی
از اهمال کاری و تنبلی تا موفقیت : رفع تنبلی تا پردستاوردی در زندگی
دوره غیرحضوری زبان بدن همراه با تکنیک ها و ترفندهای کاربردی
جان سختی و تاب آوری: هماهنگ شدن با تغییرات زندگی
استفاده از سایت مشروط بر قبول توافقنامه کاربری و حفظ حریم شخصی می باشد. تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به مجموعه بیشتر از یک نفر است.
پرداخت کارت به کارت
پرداخت از خارج ایران
گارانتی بازگشت وجه
تسهیل در خرید
راهنمای سایت
درخواست همکاری
دوره رایگان فن بیان
دعوت از اساتید سخنرانی
نیلوفر مرداب
خرید کتاب
تماس با ما-درباره ما
0