چگونه از دوست پسر سابقم انتقام بگیرم

گالری عکس: چگونه می توان از پسری که از تو استفاده کرده انتقام گرفت

دلیل در چنین مواردی هرگز در تهیه نقشه انتقام مشارکت نمی کند – در اینجا فقط کینه و درد بر توپ حاکم است ، که همانطور که می دانید مشاوران بدی هستند. بنابراین ، برای شروع ، سعی کنید مدتی صبر کنید تا شور و اشتیاق در درون شما فروکش کند و به ذهن و عقل سلیم آزادی دهید. و اگر حتی در این صورت ، دیگر از فکر انتقام فروگذار نمی کردید ، و ، واقعاً وقت آن است که دریابید چگونه از مردی که شما را ترک کرده انتقام بگیرید.

بنابراین ، ابتدا به این فکر کنید که چرا او شما را دور انداخت؟ مقصر این امر کیست؟ دلایل مختلفی می تواند وجود داشته باشد. و بعضی از آنها خودشان طرحی را دنبال می کنند که چگونه با درد بیشتری نیش بزنند ، تا انتقام پسر را برای توهین بگیرند.

بگذارید بگوییم شما از هم جدا شدید زیرا او شما را دوست نداشت. خوب ، خوب ، طریقه تبدیل شاهزاده خانم به سیندرلا بعد از نیمه شب برای همه شناخته شده است.

یکی از ظالمانه ترین و دردناک ترین راه های انتقام گرفتن از شخص سابق ، جلوگیری از ایجاد رابطه جدید است. درست است ، این گزینه شما را کاملاً از زندگی شخصی محروم می کند ، زیرا مجبور خواهید بود زمان زیادی را به تماشای حرکات دوست پسر سابق خود اختصاص دهید. هدف شما این است که دختران دیگر را از او دور کنید. نحوه انجام این کار با توجه به شرایط به خود شما بستگی دارد. نکته اصلی تخیل غنی است.

شما می توانید وانمود کنید که همسر او هستید و رسوایی او را در وسط کافه پرتاب کرده و همراه جدید خود را “معشوقه” توهین آمیز خطاب می کنید. او مطمئناً چنین توهینی را تحمل نخواهد کرد و آنجا را ترک خواهد کرد که شما را برای حل “مشکلات خانوادگی” تنها می گذارد. درست است ، شما باید آماده باشید که پسر فقط عصبانی شود. در اینجا شما باید تمام اراده خود را در یک مشت جمع کنید و به زیبایی و با لبخندی پیروزمندانه بر لب خود را ترک کنید ، و به اطرافیان خود بفهمانید که شما همسر فریب خورده ای نیستید که نیاز به ترحم داشته باشد ، بلکه یک برنده واقعی است!

اما من هنوز هم می خواهم به شما توصیه کنم این بازی ها را انجام ندهید. از آنجا که هیچ معنایی در آنها وجود ندارد. شما پسر را باز نخواهید آورد ، به هر حال زیاد او را لمس نخواهید کرد و به هر حال به زودی از جنگیدن خسته خواهید شد – و در سمت بازنده باقی خواهید ماند. پس آیا بهتر نیست که گذشته را کنار بگذاریم ، آن را پاک کنیم و برای زندگی شادی جدیدی که در آن جایی برای خیانت و دروغ وجود ندارد ، آماده شویم؟

من وضعیت مشابهی داشتم ، فقط ما از هم جدا شدیم زیرا او یک دوست دختر جدید داشت … در ابتدا من مدت زیادی نگران شدم ، سپس همه چیز آرام شد و من می خواستم انتقام او را بگیرم! من تصمیم گرفتم از خودم مراقبت کنم … چیزها را در ذهنم مرتب کنم … و در آخر تصمیم گرفتم که انتقام هنوز هم بهترین گزینه نیست … حالا من صمیمانه برای او آرزوی خوشبختی می کنم ، حتی اگر با من نباشد … زمان خوب می شود ، همه چیز از بین می رود … از آنجا که ما از هم جدا شدیم ، این بدان معناست که لازم بود … اگرچه در اصل ، من احساس رضایت می کنم ، فقط او مدت زیادی با این دختر ملاقات نکرده است … او به او خیانت کرد ، درست مثل او یک بار به من خیانت کرد … بالاخره عدالت وجود دارد! من به اثر بومرنگ اعتقاد دارم! نیازی به انتقام گرفتن از کسی نیست ، سرنوشت خود مجرمان شما را مجازات خواهد کرد!

او بسیار زیبا و لذت بخش بود ، اما من به اردوگاه رفتم و سپس یکی از دوستانم با من تماس گرفت و گفت که او مرا ترک کرده است. شب گریه کردم ، سپس فهمیدم که آنها به دنبال او دویدند و او را متقاعد کردند که با من ملاقات کند. او با من تماس گرفت و پیشنهاد ملاقات داد. ما ملاقات کردیم و من دوباره به اردوگاه رفتم و در آنجا او با من تماس گرفت و گفت کاتیا من شما را ترک می کنم. احساس خیلی بدی داشتم و احساس می کردم قلبم می خواهد بشکند …

من هم همچین وضعیتی را داشتم. شما تصور می کنید ، یک سال تمام سعی داشت مرا بدست آورد. و تصمیم گرفتم با او ملاقات کنم. پنج روز گذشته است و او به من می گوید که او یکی دیگر از … چشمانم داشت بیرون می رفت ، من فقط آن زمان آجیل رفتم. بسیار خوب ، من گل زدم ، فکر کردم او یک جنون واقعی است و بعد از سه ماه او با من تماس می گیرد و به عشق خود اعتراف می کند. اما در تمام سه ماه گذشته ، من به نوعی برای خودم آزرده شدم و تصمیم گرفتم فقط او را نادیده بگیرم. آیا من کار درستی انجام دادم؟! احتمالاً دیگر اهمیتی ندارد … گرچه خیلی به او جلب شده بود …

داستان من اینگونه است. تقریباً از گهواره من یک پسر را می شناسم ، با هم در گودال ماسه بازی می کردیم ، اما سالها گذشت و ما بزرگ شدیم ، دوست شدیم .. من همیشه در انتخاب یک پسر با او مشورت می کردم ، اگرچه او زمانی نبود که من به عنوان پسر رویاهایم جذب نشوم .. اما این اتفاق افتاد که در مهمانی او شروع به مراقبت از من کرد ، تعارف کرد ، سعی کرد مرا راضی کند ، بدین ترتیب نکاتی را عنوان کرد 🙂 من از نگرش او نسبت به من متعجب شدم. وقتی او مرا به خانه رساند زمزمه کرد .. دوست دارم هر روز او را ببینم؟ و بعد فهمیدم که گیرش چیست .. صبح او تماس گرفت و خواستار ملاقات شد ، البته حدس زدم که مکالمه در مورد چیست و با کنجکاوی موافقت کردم. عصر ما ملاقات کردیم و به اندازه کافی عجیب ، او شکلات شکلات مورد علاقه من را به من داد .. عصر خیلی بد طول نکشید ، ما در کوچه ها سرگردان بودیم و در مورد گذشته صحبت کردیم ، اما باران شروع به باریدن کرد و ما زیر سقف گاراژ پنهان شدیم .. او به طرز عجیبی به چشمان من نگاه کرد و من احساس مریضی کردم زیرکانه .. مدتها بود که نمی توانستم احساساتم را به خودم ابراز کنم زیرا بسیار نگران بودم. من فقط شوکه شدم! این پسر پیشنهاد داد که با هم باشیم .. با گیجی گفتم که به آن فکر می کنم. تمام شب به آن فکر کردم ، نمی توانستم درک کنم که آیا او را دوست دارم یا نه. من با برادرم مشورت کردم ، زیرا او بهترین دوست آن پسر بود. و من تصمیم گرفتم بدون اینکه از رختخواب بلند شوم ، اس ام اس نوشتم – موافقم! بیایید امتحان کنیم ، شاید مشکلی پیش بیاید .. با این اس ام اس عشق زندگی من شروع شد. من به چگونگی لباس پوشیدن او اهمیتی نمی دادم ، از همه چیز رنج نمی بردم و فقط برای او زندگی می کردم. هر دقیقه ، هر ثانیه لعنتی ، فقط به او فکر می کردم. هر روز یک دسته گل رز رایحه عشق ما را می بخشید. و سه ماه بعد ، بدون انتظار برای آن ، یک پیام کوتاه آمد – بیایید جدا شویم! من با افتخار نوشتم – و بیا ، وقتی کسی را نگه ندارم! بدون پرسیدن چرا؟ و بنابراین می خواستم بدانم چه مشکلی با من داشت یا او تقلب کرد؟ ماه ها گذشت و من نمی توانستم او را فراموش کنم. برای من بسیار دردناک و ترسناک بود که تا آخر عمر تنها باشم. چهار ماه بعد ، یک پیام کوتاه از او می آید – سلام 🙂 خوب ، آیا این معمولاً طبیعی است؟ بعد از همه اتفاقاتی که افتاد بنابراین فقط این پیشگویی سلام را نوشتم آه … و من تقریباً آن را ارسال کردم! و بنابراین می خواستم از او انتقام بگیرم ، اما وقتی او را در باشگاه دیدم ، این آرزو از بین رفت. و او فقط به راحتی استعفا داد و او را بخشید و احمقانه رها کرد! آرزو می کنم همه با انجام کار بدی به احمق احمق نباشند. چیزی به کسی نمی دهد. فقط بپذیر و فراموش کن و زندگی کن

یک انتقام زیبا باعث نمی شود که شما را برای مدت طولانی فراموش کند و اگر در زندگی رشد کنید و او را در پله های پایین تر رها کنید ، تا حدی جلوی چشمان او ظاهر می شود و بسیار موفقیت آمیز است ، موفقیت را تضمین می کنید. اما شما نباید این کار را با همه انجام دهید ، بلکه فقط باید با کسانی که خیلی دوستشان داشتید ، و او فقط برای هیچ چیز رفت و خیانت کرد.

من با یک پسر آشنا شدم و او همسایه من است! ما خیلی طولانی مشترک نبودیم ، اما همه چیز خوب به نظر می رسید. او از من خواستگاری کرد و ما به نوعی شروع به معاشرت کردیم و پس از مدتی او فقط مانند گذشته تماس و نوشتن با من را متوقف کرد! من هرگز انتقام کسی را نگرفتم ، اما پس از آن کینه بسیار بزرگی نسبت به او داشتم () ((((به ویژه هر روز او را در نزدیکی خانه می بینم (اکنون نمی دانم چه کاری باید انجام دهم؟)

من با همسر سابقم در همان گروه درس می خوانم ، ما 8 ماه پیش با هم قرار ملاقات گذاشتیم ، همه چیز عالی بود و دیدم که این شخص من را دوست دارد ، و چندی پیش او گفت که نیست. من در حال طرح ریزی برای انتقام گیری هستم ، که به احتمال زیاد آن را محقق نخواهم کرد.

نقل قول: روباه

از نظر فکری ، شما می فهمید که فقط باید رها شوید … اما در داخل .. چگونه؟ شما زیبا هستید ، با یک شکل ، دیگران را دور بریزید ، همه چیز فقط برای او است (اگرچه او هیچ تفاوتی با دیگران ندارد) ، اما شما تصمیم می گیرید همه چیز … فقط او و همه چیز ، به اندازه کافی رمان هفتگی ، من یک چیز جدی می خواهم! و همه چیز واقعا عالی است. می بینی که او تو را دوست دارد ، تماس های مداوم ، حسادتش ، اس ام اس ، عشق ، عشق ، عشق … این کلمات از لبهای او به صدا در می آیند … اینجا شادی است و مهم نیست که خیلی ها می گویند “نگاه کن ، او برای تو مطابقت ندارد” .. “من چنین تصمیم گرفتم … با او و فقط با او! بله ، فاصله ، بله .. تعقیب های قبلی او .. دیگران در تلاشند تا وارد شوند .. اما شما با همه چیز کنار می آیید ، من آن را به کسی نمی دهم. راستش را بخواهید ، برای خودم درونی نمی فهمم .. آیا من آن را دوست دارم یا نه ؟؟؟ احتمالاً شما به تازگی وارد این رابطه شده اید و می خواهید آنها را نجات دهید … اما زمان کمی می گذرد و متوجه می شوید که تماس ها کمتر تکرار می شوند ، پیامک ها آنقدر پر از عشق نیستند. آنچه در آن است می سوزد ، چگونه است .. من برای او هستم ، و او … شما شروع به کشف کردن و اینجا … زیبایی می کنید. وی اعلام کرد که هیچ ارتباطی با کسی نمی خواهد. او می خواهد تنها باشد ، همه چیز او را آزار می دهد (بدون اینکه دقیقاً توضیح دهد چه چیزی) .. خلاصه بهانه های احمقانه .. اما در قلب من … برای چه؟ چرا؟ مشکل چیه؟ این س questionsالات سرم را می شکند .. و او فقط می گوید: “ببخشید ، شاید بعداً این تغییر کند.” می توانید تصور کنید؟ مهره رفتن .. هیچ حرفی نیست و هیچ احساسی نیست .. پوچی. البته ، من می خواهم برگردم ، بگو ، متوقف شود. و شما به نظر نمی رسد که دوست داشته باشید ، اما خیلی عادت کرده اید ، زیرا او مال من است ، به هر حال ، من خیلی چیزها را تجربه کرده ام ، زیرا من عاشق سوگند شده ام … چه چیزی می تواند خیلی سریع تغییر کند … بله ، فقط ، ظاهرا ، او هیچ چیز نداشت … چگونه می توانست … چرا قدرش را ندانست ، من می بینم که چگونه در تماس می نشیند ، چگونه دیگران برای او نامه می نویسند ، شر را می برد … و من نمی دانم چه کاری باید انجام دهم ، بنابراین من می خواهم که او از ترک من پشیمان شود ، تا بفهمد چه چیزی را از دست داده است … اما من می فهمم ، اگر او دوست نداشت ، پشیمان نخواهد شد ، او به راحتی همه چیز را فراموش خواهد کرد ، اما من زخمی در درونم دارم … بگذارید با گذشت زمان بهبود یابد … اما چه باید بکنم ، چگونه انتقام بگیرم ، و چرا … اما من واقعا او را می خواهم ببخشید … چیکار کنم؟

نقل قول: گلیا

نقل قول: روباه

از نظر فکری ، شما می فهمید که فقط باید رها شوید … اما در داخل .. چگونه؟ شما زیبا هستید ، با یک شکل ، دیگران را دور بریزید ، همه چیز فقط برای او است (اگرچه او هیچ تفاوتی با دیگران ندارد) ، اما شما تصمیم می گیرید همه چیز … فقط او و همه چیز ، به اندازه کافی رمان هفتگی ، من یک چیز جدی می خواهم! و همه چیز واقعا عالی است. می بینی که او تو را دوست دارد ، تماس های مداوم ، حسادتش ، اس ام اس ، عشق ، عشق ، عشق … این کلمات از لبهای او به صدا در می آیند … اینجا شادی است و مهم نیست که خیلی ها می گویند “نگاه کن ، او برای تو مطابقت ندارد” .. “من چنین تصمیم گرفتم … با او و فقط با او! بله ، فاصله ، بله .. تعقیب های قبلی او .. دیگران در تلاشند تا وارد شوند .. اما شما با همه چیز کنار می آیید ، من آن را به کسی نمی دهم. راستش را بخواهید ، برای خودم درونی نمی فهمم .. آیا من آن را دوست دارم یا نه ؟؟؟ احتمالاً شما به تازگی وارد این رابطه شده اید و می خواهید آنها را نجات دهید … اما زمان کمی می گذرد و متوجه می شوید که تماس ها کمتر تکرار می شوند ، پیامک ها آنقدر پر از عشق نیستند. آنچه در آن است می سوزد ، چگونه است .. من برای او هستم ، و او … شما شروع به کشف کردن و اینجا … زیبایی می کنید. وی اعلام کرد که هیچ ارتباطی با کسی نمی خواهد. او می خواهد تنها باشد ، همه چیز او را آزار می دهد (بدون اینکه دقیقاً توضیح دهد چه چیزی) .. خلاصه بهانه های احمقانه .. اما در قلب من … برای چه؟ چرا؟ مشکل چیه؟ این س questionsالات سرم را می شکند .. و او فقط می گوید: “ببخشید ، شاید بعداً این تغییر کند.” می توانید تصور کنید؟ مهره رفتن .. هیچ حرفی نیست و هیچ احساسی نیست .. پوچی. البته ، من می خواهم برگردم ، بگو ، متوقف شود. و شما به نظر نمی رسد که دوست داشته باشید ، اما خیلی عادت کرده اید ، زیرا او مال من است ، به هر حال ، من خیلی چیزها را تجربه کرده ام ، زیرا من عاشق سوگند شده ام … چه چیزی می تواند خیلی سریع تغییر کند … بله ، فقط ، ظاهرا ، او هیچ چیز نداشت … چگونه می توانست … چرا قدرش را ندانست ، من می بینم که چگونه در تماس می نشیند ، چگونه دیگران برای او نامه می نویسند ، شر را می برد … و من نمی دانم چه کاری باید انجام دهم ، بنابراین من می خواهم که او از ترک من پشیمان شود ، تا بفهمد چه چیزی را از دست داده است … اما من می فهمم ، اگر او دوست نداشت ، پشیمان نخواهد شد ، او به راحتی همه چیز را فراموش خواهد کرد ، اما من زخمی در درونم دارم … بگذارید با گذشت زمان بهبود یابد … اما چه باید بکنم ، چگونه انتقام بگیرم ، و چرا … اما من واقعا او را می خواهم ببخشید … چیکار کنم؟

بهترین انتقام این است که دیگری را پیدا کنید و مانند یک رویای بد او را فراموش کنید. و او دیر یا زود متوجه خواهد شد که شما در یک رابطه هستید و می خواهید برگردید ، سپس یک ضربه خوشمزه به الاغ بزنید.

1. یافتن دیگری همیشه امکان پذیر نیست. وضعیت جمعیتی روسیه به این امر کمک نمی کند. 2. روابط با انواع خاصی صدمات جبران ناپذیری به زن وارد می کند – از نظر مادی ، اخلاقی و همچنین از نظر سلامت جسمی و روحی. قانون برای این مجازات نمی کند ، ما باید خودمان را مجازات کنیم. علاوه بر این. انجام این کار ضروری است ، در غیر این صورت شروری که احساس مصونیت از مجازات خود کند همچنان به بالای سر خود می رود و قربانیان زیادی خواهد داشت. 3. در چنین مواردی ، شما باید از هر وسیله ممکن استفاده کنید ، البته دفاع شخصی را فراموش نکنید. این یک زمینه فعالیت بی حد و حصر است ، به خصوص اگر تخیل و بودجه داشته باشید. پشیمان نشوید ، آرام نباشید ، متوقف نشوید. آیا چندین سال است که در یک تابوت کوبیده اید؟ حالا نوبت شماست.

 

تالار همدردی نسبت به محتویات تبلیغات مسئولیتی ندارد.

چگونه از دوست پسر سابقم انتقام بگیرم

مرکز مشاوره,  مشاوره,  روانشناس ,  مرکز روانشناسی ,  کودک لوس ,  ویدیو

روانشناسی خانواده, 
ازدواج , 
روانشناس, 
طلاق, 
خانواده ,  فوبیا, 
ای طب

تشکرشده 840 در 268 پست

تشکرشده 9,931 در 2,305 پست

تشکرشده 108 در 47 پست

تشکرشده 9,931 در 2,305 پست

تشکرشده 633 در 254 پست

تشکرشده 92 در 48 پست

تشکرشده 12 در 7 پست

تشکرشده 108 در 47 پست

تشکرشده 12 در 7 پست

تشکرشده 2,823 در 1,195 پست

انتخاب سریع یک انجمن
 

نمایش برچسب‌ها

کودک,  مشاوره ,  کیلیپ,  ازدواج , روانشناسی ,  فول تست ,  سایت روانشناسی, تربیت کودک

کلیپ جدید ,  روانشناس آنلاین ,  مشاوره,  مرکز مشاوره,  مشاوره خانواده ,  مشاورانه

من پسری 19 ساله ام که می خوام انتقام بگیرم زمانی که 8 سالم بود مردی توی محله دوستمون منو برد خونشون تا مثلا ازم برای یه کاری کمک بگیره ولی با بی رحمی تمام بهم تجاوز کرد بعد اون کلا از این جور مسایل بیزار شدم و ضربه روحی شدیدی خوردم هیچکس بجز خودم اینو نمی دونه چون اون مرده منو تهدید کرد و گفت اگر به کسی بگی می کشمت .

ولی الان پیداش کردم می دونم خونش کجاست می خوام ازش انتقام بگیرم الان بزرگ و نیرومند شدم به سرم زده برم بکشمش نمی دونید تو اون سال ها چی به من گذشت الان از هیچی نمی ترسم حتی به قیمت اعدامم که شده می خوام اون آشغال رو بکشم به نظرتون چیکار کنم راه دیگه ای به ذهنم نمی رسه .

مطالب مرتبط :

در نوجوانی و در خواب دستمالی شدم، بهم تجاوز شده ؟

چگونه از دوست پسر سابقم انتقام بگیرم

ازدواج با دختری که احتمالا بهش تجاوز شده

وقتی 15 سالم بود مورد تجاوز پسر خالم قرار گرفتم

راهی برای جبران گناه تجاوز به دو دختر وجود داره ؟

چرا پسرا از دختری که بهش تجاوز شده گریزونن؟

آیا در دنیا فقط جنس مرد اهل تجاوز کردنه ؟

در کودکی مورد تجاوز قرار گرفتم اما به خاطر ترس به کسی نگفتم

آیا به خواستگارم باید بگم که در 15 سالگی بهم تجاوز شده

ازدواج بی منت با دختری که بهش تجاوز شده

یه دلیل منطقی پیدا کن و برو ازش شکایت کن ،دلیلت چیزی باشه ک مطمعن باشی حرفتو اثبات میکنه اون طرف هم یا میره حبس یا اعدام‌.دستش هم بت نمیرسه

حالتودرک میکنم منم قربانیم

یجور دیگه انتقام بگیر با پنبه سر ببر از کجا معلوم این کارو با کس دیگه ای نکنه

سلام قابل توجه همه عزیزانی که متاسفانه مورد چنین سوء استفاده هایی قرار گرفتن منم یادمه بچه که بودم تقریبا یه همچین اتفاقی برام افتاد  و گیر یک شخص منحرف بیمار افتادم وقتی بزرگتر شدم متوجه اون اتفاق شدم درواقع من درکتون میکنم ومیدونم چی میگید تجاوز چه به دختر چه پسر  شخصیت اون فرد خرد میکنه و آسیب شدیدی به روحش میزنه واقعیتش منم اون فرد رو نبخشیدم و نخواهم بخشید  خب منم مثل شما به انتقام فکر کردم به این فکر کردم که صبر میکنم و روزی همین بلارو سرعزیزانش میارم اینجوری اوج زجرکشیدن رو بهش میدم اما خب اون گناه بزرگی کرد ولی من که نباید آدمای بیگناه رو بخاطر گناه اون مجازات کنم؟!

قطعا هیچکس نمیتونه کسی این ظلم رو درحقش کرده ببخشه و منم از شما نمیخوام ببخشید ولی اینو بدونید انتقام از نفرت منشا میگیره و مثل عشق چشم ادمو کور میکنه و شاید شخص خاطی رو مجازات کنید اما خودتون هم آسیب میبنید پس یه جوری انتقام بگیرید که آسیب نبینید و اون موفقیت شماست وقتی مثل ستاره بدرخشید بزرگترین انتقام برای دشمنان و بدخواهاتونه یه تحقیق درباره زندگی اپرا کنید ایشون در کودکی و نوجوانیش چندین بار مورد تجاوز از طرف عمو و پسرعموش قرار میگیره و یه زندگی خیلی سخت و پر ازفقر و بدبختی داشته اما الان میدونید کیه؟ میلیاردترین زن سیاه پوست آمریکایی، بزرگترین خَیِر جهان، مشهور ترین مجری تلویزیونی، یک شخصیت محبوب جهانی، شاید بگی هعی اون استثنا بوده

اما اینطور نیست اون استثنا نبود همه ی ما همچین استعدادی رو توی وجودمون داریم انرژی ای که میخواید صرف انتقام گرفتن کنید با عزم و اراده صرف موفقیتتون کنید  واقعیتش من این تصمیم رو گرفتم و وقتی به جایگاه مهمی که خواستم رسیدم راستش تصمیم دارم چند نفرو اجیر کنم تا با کتک زدنش یه گوشمالی کوچیک بدن بهش البته بقیه انتقام رو میسپارم دست خدای بزرگ چون نمیخوام دستم به این کارهای کثیف الوده بشه مطمئن باشید اگه به فکر اینکه عکس العملی مثل خودش بهش نشون بدید مثلا به گفته بعضی از کامنت ها به خودش یا خانوادش تجاوز کنید و دنبال بردن آبروش باشید حتی اگه موفق هم بشید اون خلاء و ضربه ای که به شما زده با این مدل انتقام حل نمیشه مطمئن باشید پس خواااهش میکنم هرگز دنبال چنین انتقام هایی نباشید

0