چگونه از طریق ذهن با دیگران حرف بزنیم

 
helpkade
چگونه از طریق ذهن با دیگران حرف بزنیم
چگونه از طریق ذهن با دیگران حرف بزنیم

خوش آمدین، لطفا وارد حساب کاربری شوید

هفت
 − 

 = 
سه

.hide-if-no-js {
display: none !important;
}

بازیابی رمز عبور

یک رمزعبور موقت، برایتان ایمیل خواهد شد.

SookhteJet.ir – انگیزشی ترین وبسایت برای جوان موفق

چگونه از طریق ذهن با دیگران حرف بزنیم

بر خلاف باور عموم، داشتن مدارک و شواهد بیشتر باعث قانع کننده تر کردن صحبت هایتان نمیشود…
در عوض این روش را امتحان کنید :
احتمالا در زندگی با افرادی برخورد داشته اید که باید تصمیمی میگرفته اند اما به طور کاملا بی منطق(!) تصمیمی اتخاد میکنند که نه تنها برای شما بلکه برای خودشان نیز هیچ سودی در بر ندارد ! در چنین شرایطی کاری که معمول است این است که شواهد و مدارک و استدلالات بیشتری به شخص مقابل ارایه کنیم تا بفهمد تصمیمش اشتباه است و از تصمیم خود صرف نظر کند.

اما این کار بر خلاف باور عموم کاملا اشتباه است !

مردم ابتدا تصمیمی از روی احساس میگیرند و سپس با مدارک و استدلالات منطقی آنرا توجیه میکنند.

برای مثال فرض کنید دانشجوی حقوق هستید و شما را به پزشک قانونی برده اند تا در رابطه با جرایم قتل و … به شما دروس و تجربایتی ارایه دهند. هنگامی که جسدی را به شما نشان میدهند و شروع میکنند آنرا تشریح کنند جسد تکان میخورد. واکنش شما چی میتونه باشه در آن لحظه؟ جیغ کشیدن، عقب رفتن … ترس (احساس) و بعد از چند ثانیه آرام میشوید و با خود فکر میکنید “جسد که فرد مرده است چطور میتواند حرکت کند حتما ضربه ای یا حرکتی از طرف استاد باعث آن شده” (توجیه منطقی)

به زبان دیگر، وقتی مردم راجع به مسئله ای تصمیمی کاملا اشتباه گرفته اند، هرچقدر مدارک و شواهد و استدلال بیشتری بیاورید و ارایه دهید بیشتر موضع خودشان را حفظ میکنند.

در دنیای تجارت مثال های فراوانی داریم , به عنوان نمونه : ادعای برتری اپل و مایکروسافت
طرفداران هر دو گروه استدلالات خودشان را دارند که چرا اپل یا مایکروسافت بهتر است و با وجود دهه ها مذاکره و بحث و گفتگو هنوز کمتر هوادار یکی از شرکت ها قانع شده که به محصول دیگری به خاطر استدلال درست یا مدارک کامل تر تغییر عقیده دهد.

پس اگر دلیل و منطق نمیتواند کاری برای ما بکند ,چه کار کنیم؟ این روند را دنبال کنید :

اصلا طبیعت انسان است؛ هرچقدر فشار بیشتر باشد مقاومت در برابر فشار هم بیشتر میشود. پس قدم اول در کنترل ذهن طرف مقابلتان این است که قبولش کنید و طرفدار نظرش باشید.
این به معنی آن نیست که از موضع خود عقب نشینی کرده اید, بلکه تاکتیکی است که نشان میدهید من به نظر شما احترام قائلم و قرار است اگر تصمیمی عوض شود تصمیم هردویمان متفقالقل عوض شود نه تصمیم “تو” , بلکه “ما”.

 

معمولا مشکلات به علت نگرش و دید نادرست به وجود می آیند.وقتی شما صورت مسئله را طور دیگری تشریح میکنید, فرصتی به طرف مقابل میدهید تا از موضع خودش شرافتمندانه عقب نشینی کند نه اینکه مجبور باشد به علت دلایل شما از تصمیمش صرف نظر کند.
با این روش شما کنترل ذهن طرف مقابل را در دست میگیرد و باعث میشود به طرف دید متفاوتی بدهید و امکان استفاده از صورت مسئله برای پافشاری بر روی تصمیم گیری اش را ندهید.

وقتی صورت مسئله را عوض کردید و طرف مقابل با صورت مسئله جدید موافق بود شما باید میختان را بکوبید و یک پیشنهاد عالی مطرح کنید تا صورت مسئله جدید را حل کند.
در این گام شما میتوانید شواهدی ارائه دهید, نه اینکه طرف مقابل اشتباه کرده بود بلکه برای اینکه نشان دهید راه حل جدید برای صورت مسئله جدید کارآمد است.

 

مردم در اکثر موارد بر تصمیم شان پافشاری میکنند نه به خاطر اینکه نمیدانند اشتباه است, بلکه به خاطر اینکه نمیخواهند در صورت قبول پیشنهاد شما احمق به نظر برسند. وقتی به طرف مقابل افکارتان را القا کردید باید طوری وانمود کنید که طرف مقابل به این نتیجه گیری رسیده.

برای روشن تر شدن این موضوع مثال زیر را ببینید :
مشتری به شما اطلاع میدهد که از شما دیگر خرید نمیکند و از رقیبتان خرید میکند. شما میخواهید تصمیم مشتری تان را عوض کنید تا از شما خرید کند, صحبت و مذاکره شما میتواند یکی از این دو حالت باشد:

– مشتری: ما تصمیم گرفتیم از xyz خرید کنیم
+ شمــا: شما یک نگاه به تحلیل کیفی محصول ما بیاندازید تا ببینید محصول ما از کیفیت بهتری برخوردار است (شواهد)
– مشتری: تحلیل ها فقط چیزهایی را نشان میدهند که رئسای شرکت ها پول میدهند تا نشان دهند (رد شواهد)
+ شمــا: اما محصولی که میخواهید بخرید عمر کمی خواهد داشت…
– مشتری: آنها مشتری های زیادی دارند (توجیه تصمیم گیریشان)
+ شمــا: شما تصمیم اشتباهی گرفتید
– مشتری: شاید, اما حداقلش اینه که تصمیم خودم بود

 

– مشتری: ما تصمیم گرفتیم از xyz خرید کنیم
+ شمــا: امکانش هست دلیل تصمیم گیریتان را بفرمایید؟
– مشتری: قیمت پایین آنها با بودجه ما سازگار است
– شمــا: شرکت xyz محصول خوبی دارند و قیمت های مناسبی هم دارند من اگر در موقعیت فعلی شما بودم حتما آنها را انتخاب میکردم (موافقت)
+ مشتری: (کمی گیج شده !) به نظر شما تصمیم درستی گرفتم؟
– شمــا: بله, اما دوست داشتم تا که تصمیم را هم در دراز مدت و مسئه بازگشت سرمایه را هم مد نظر قرار میدادید (تغییر صورت مسئله)
– مشتری: اما من نگران بودجه الانم هستم تا آینده !
+ شمــا: بله کاملا درک میکنم به خاطر همین پرسیدم تا به شما شواهدی ارایه دهم اگر موافق باشید که در دراز مدت مبلغ بیشتری از بودجه تان را صرفه جویی کنید (راه حل جدید)
– مشتری: اما الان چی؟
+ شما: من آمار و شواهدی را به شما ارائه میدهم در رابطه با ارتباط بودجه الانتان و سرمایه گذاری تان با آن شما فکر هایتان را بکنید و اگر معقول بود بفرمایید (راه برگشت شرافتمندانه از تصمیم گیری اش)
–مشتری: شاید, مایلم ببینم چه توجیه ای برای حرفتان دارید؟ (تمام.)

دیالوگ های بالا معلوم است که کاملا ایده آل است و در دنیای واقعیت به همین سادگی نیست, اما اصول اولیه همان است و روش اول همیشه غلط میشود و مشتری قانع نمیشود و روش دوم همیشه پیروز میدان است.

اگر به این موضوع علاقه داری توصیه میشود مطالب زیر را حتما بخوانید :

 

مقاله قبلی

چه چیزهایی لازم داریم تا تبدیل به یک سخنران موفق شویم؟

مقاله بعدی

3 راه تضمینی فروش بیشتر در دوران رکود

برای استفاده از قدرت ذهن و خلق معجزات در زندگی از این تمرین استفاده کنید

چطور یک نقشه راه برای موفقیت در زندگی طراحی کنید؟

لطفا بهم راه حل بدید که چگونه کسیکه تصمیم گرفته مدافع حرم شود و این ماه اعزام میشود را منصرف کنم؟

به نظرتون چجوری کسیکه تصمیم گرفته مدافع حرم بشه و همین ماه اعزام میشه رو منصرف کنم؟!

عالی دآش

واقعا مطالبی مفیدی دارید خیلی ممنونم استفاده ی زیادی کردم.

واقعا سایت عالیه من تازه عضو شدم و خوشم اومد
ممنون از زحمات ادمین ها

مرسی عالی بود

عالی است

چگونه از طریق ذهن با دیگران حرف بزنیم

دیدگاه تان را با ما در میان بگذارید…

ما به دیدگاه شما احتیاج داریم؛ پس بیایید دیدگاه و نقطه نظرات مان را با همدیگر به اشتراک بگذاریم تا یک اجتماع موفق از افکار برنده با همدیگر بسازیم.

**‌به ازای هر یک دیدگاه سازنده، یک روز اشتراک رایگان پروژه سوخت جت دریافت کنید**

ذخیره نام و ایمیل برای دیدگاه‌گذاری‌های بعدی

خوش آمدین، لطفا وارد حساب کاربری شوید

هفت
 − 

 = 
سه

.hide-if-no-js {
display: none !important;
}

بازیابی رمز عبور

یک رمزعبور موقت، برایتان ایمیل خواهد شد.

چند سوال که پرسیدن‌شان از خودتان مسیر زندگی‌تان را بالا…

ویدیوکست رنه سینانی و تجربیات کارآفرینی با شهرام فخار

پیشرفت ۲۰۰ درصدی در کار با نکاتی طلایی – قسمت ۱

چطور خودتان را از منطقه‌ امن زندگی‌تان نجات داده و…

چگونه راحت نه بگویید و کنترل زندگی‌تان را به دست بگیرید…

یک شیوه جالب برای دانستن افکار و نیات اطرافیان خواندن ذهن آنها است. یکی از روشهای موثر ذهن خوانی، درک زبان بدن است. بسیاری از افراد هنگام حرف زدن، به صورت ناخودآگاه قسمتی از بدنشان را تکان می دهند و این حرکات نشان دهنده تفکرات و احساسات درونی فرد نسبت به موضوع است. حرکت چشم و یا دست طرف مقابل می تواند ما را از افکار و نیات طرف مقابل خود آگاه کند. فکر کردن به مسائل مختلف واکنش فیزیکی چشم را به دنبال دارند، که شما با تشخیص آنها می توانید تقریبا حدس بزنید که فرد به چه چیزی فکر می کند.

هنگامی که از فردی راجع به شماره تلفنی در 10 سال پیش سوال می کنید یا از آرزویشان می پرسید آنها سعی می کنند تا تصویری را در ذهنشان بسازند و از حافظه شان برای به خاطر آوردن آن کمک بگیرند. این افکار ، واکنش فیزیکی چشم را به همراه دارند، که شما می توانید با تشخیص آنها حدس بزنید که فرد به چه چیزی فکر می کند.

1.هنگامی که فرد زمان فکر کردن چشم خود را به سمت بالا و طرف راست حرکت می دهد نشانه جستجو و بازسازی رویدادی تصویری است که در گذشته اتفاق افتاده است.

2.هنگامی که فرد زمان فکر کردن چشم خود را به سمت بالا و سمت چپ حرکت می دهد در حال ساختن تصویر و یا رویداد جدید می باشد.

چگونه از طریق ذهن با دیگران حرف بزنیم

3.هنگامی که فرد زمان فکر کردن چشمانش مستقیم و سمت راست را می نگرد در حال بخاطر آورن صوتی است که در گذشته شنیده است.

4.هنگامی که فرد زمان فکر کردن چشمانش مستقیم و سمت چپ را می نگرد در حال ساختن کلمه و یا صوتی که در گذشته رخ نداده است.

5.هنگامی که فرد زمان فکر کردن چشم خود را به سمت پایین و سمت راست حرکت می دهد در حال صحبت کردن با ضمیر داخلی اش می باشد.

6.هنگامی که فرد زمان فکر کردن چشم خود را به سمت پایین و سمت چپ حرکت می دهد در حال به خاطر آوردن و یا تصور یکی از حواس، لامسه، بویایی و یا چشایی می باشد.

7.اگر شما از فرد مورد نظر سوالی بپرسید و فرد هیچکدام از حرکات فوق را انجام ندهد وفقط به یک نقطه نگاه کند او در حال بررسی و شبیه سازی سوال و جواب به صورت تصویری می باشد.

برای تمام افراد این حرکات یک معنا و مفهوم را ندارد.

1. این واکنش ها شامل افراد راست – دست است و در صورتی که فرد مورد نظر چپ دست باشد باید این واکنش ها را برعکس در نظر بگیرید.

2. منظور از راست یا چپ، دید شما نسبت به فرد انجام دهنده واکنش است.

 

 !(function (w, d) { ‘use strict’; var ad = {zone: “brtrha1”, user: “1565432215”, width: 728, height: 90, id: ‘adro-246454’}, h = d.head || d.getElementsByTagName(‘head’)[0]; if (typeof w.adroParams != ‘object’) w.adroParams = {}; w.adroParams[ad.id] = ad; var script = document.createElement(“script”); script.type = “text/javascript”; script.async = 1; script.src = “//static-cdn.adro.ir/dlvr/rsdnt.js”; h.appendChild(script); })(this, document); var h = document.getElementsByTagName(“head”)[0], s = document.createElement(“script”); s.async = !0, s.defer = !0, s.type = “text/javascript”, d = new Date, s.src = “https://cdn.sanjagh.com/assets/sdk/www.bartarinha.ir/client.js?t=” + d.getFullYear().toString() + d.getMonth() + d.getDate() + d.getHours(), h.appendChild(s); var sabaVisionWebsiteID = “1c27cb39-612a-452a-954c-b3e3dd1f3d36”; var sabaVisionWebsitePage = “ALL” _atrk_opts = {atrk_acct: “i2i8r1SZw320l9”, domain: “bartarinha.ir”, dynamic: true}; (function () { var as = document.createElement(‘script’); as.type = ‘text/javascript’; as.async = true; as.src = “https://certify-js.alexametrics.com/atrk.js”; var s = document.getElementsByTagName(‘script’)[0]; s.parentNode.insertBefore(as, s); })();

وبسایت دیجی رو: تله پاتی پدیده‌ای روانی است که در آن بین ذهن‌ها ارتباط برقرار می‌شود. چنین ارتباط روانی تلپاتیکی شامل افکار، ایده‌ها، احساسات، حس‌ها و حتی تصاویر ذهنی می‌شوند. در جوامع قبیله‌ای مانند Aborigines استرالیا، تله پاتی به عنوان استعدادی انسانی پذیرفته شده در حالی که در جوامع پیشرفته باور مردم بر این است که تله پاتی توانایی خاصی است که مختص اصل تصوف و افرادی است که قدرت‌های ذهنی دارند. با این که از لحاظ علمی ثابت نشده، اما تله پاتی به طرز رو به رو رشدی در پژوهش‌های روان شناسانه مورد مطالعه قرار می‌گیرد. از تله پاتی همچنین به عنوان خواندن ذهن هم یاد می‌شود.

تاریخچه تله پاتی

Telepathy از عبارت یونانی، tele به معنای دور یا با فاصله و path به معنای وقوع یا احساس گرفته شده است؛ پس تله پاتی در واقع یعنی دریافت احساسات از فاصله. این عبارت در سال ۱۸۸۲ توسط محقق و روانشناس فرانسوی به نام Fredric W.H. Myers بنیانگذار انجمن تحقیقات و روانشناسی (SPR) استفاده شد. او براین باور بود که عبارت تله پاتی بهتر از اسامی‌ای که قبلا استفاده می‌شدند این پدیده را توصیف می‌کرد.

چگونه از طریق ذهن با دیگران حرف بزنیم

به تفسیر، تله پاتی برقراری ارتباط بین ۲ ذهن، که با فاصله از هم جدا شده‌اند بدون استفاده از حواس ۵ گانه است. گه گاهی همه‌ی ما تله پاتی را تجربه کرده‌ایم. شاید داشتید به یک نفر که ماه‌ها از او بی خبر بوده‌اید فکر می‌کردید که ناگهان آن شخص، به شما تلفن می‌کند. یا وقتی ۲ نفر با هم هستند، ممکن است یک چیز را در یک لحظه با هم بگویند. این‌ها ارتباطات ذهن خود بخودی هستند و چنین مثال‌هایی معمولا بین افرادی که بهم نزدیک هستند اتفاق می‌افتد.

علاقه‌ی تحقیقاتی به تله پاتی از هیپنوتیزم یا خواب مغناطیسی آغاز می‌شود. افرادی که هیپنوتیزم انجام می‌دادند متوجه شدند که این پدیده‌ای شایع میان افراد هیپنوتیزم شده است و درواقع آن‌ها ذهن هیپنوتیزم کننده را می‌خوانند و دستورالعمل‌هایی که او به زبان نیاورده بود را انجام می‌دادند.

خیلی زود دیگر روانشناسان و روان پزشکان همچنین پدیده‌ای را میان بیماران‌شان مشاهده کردند. زیگموند فروید آنقدر این پدیده را دیده بود که برایش عادی شده بود و پسرش به آن اشاره کرده بود؛ لذا از آن به عنوان یک استعداد پسرفت کننده اولیه که در دوره تکامل کم شده است یاد می‌کند که همچنان می‌تواند تحت شرایطی خاص خودش را نشان دهد. روان پزشکی به نام Carl G.jung فکر می‌کرد که این مسئله مهم‌تر از این هاست و آنرا به عنوان تابعی از همگام سازی در نظر گرفته بود. روان شناس و فیلسوفی به نام William James هم آنقدر به موضوع تله پاتی اشتیاق داشت که دانشمندان بیشتری را تشویق به کاوش در این زمینه کرد.

پس از اینکه انجمن تحقیقات و ورانشناسی آمریکایی (ASPR) در سال ۱۸۸۵ و پس از SPR در سال ۱۸۸۴ افتتاح شد، تله پاتی اولین پدیده‌ی روانی بود که به لحاظ علمی مورد مطالعه قرار گرفت. اولین آزمایش ساده بود. یک فرستنده در یک اتاق سعی می‌کرد که یک عدد ۲ رقمی، یک طعم یا یک تصویر بصری را به یک گیرنده در اتاقی دیگر انتقال دهد. روان شناس فرانسوی به نام Charles Richet احتمال ریاضیاتی را برای آزمایشات در نظر گرفت و همچنین کشف کرد که تله پاتی سوای از هیپنوتیزم اتفاق می‌افتد. علاقه به تله پاتی پس از جنگ جهانی اول افزایش یافت چرا که کسانی که عزیزی را در جنگ از دست داده بودند به معنویت روی آوردند و سعی کردند با عزیزشان ارتباط برقرار کنند. پس از آن هم آزمایشات عظیمی در زمینه تله پاتی در آمریکا و انگلستان انجام شد.

یافته‌های تجربی

اکثرا تله پاتی در مواردی که یک خویشاوند یا یک دوست آسیب دیده یا کشته شده است به طور خود خودی اتفاق می‌افتد. آن فرد از خطری که شخص را تهدید می‌کند از راه دور آگاه است. چنین اطلاعاتی به شیوه‌های مختلفی مثل قطعات فکری به ذهن طرف می‌رسند؛ مثل اینکه یک چیزی درست در نمی‌آید، در رویاها، در توهمات، تصاویر ذهنی، صدا‌هایی که می‌شنود، یا کلماتی که به ذهنش می‌رسند. اغلب چنین اطلاعاتی باعث می‌شوند فرد دریافت کننده کاری که می‌خواهد انجام دهد را تغییر دهد؛ مثلا برنامه سفرش یا زمان بندی روزانه اش را عوض کند یا به فردی که دلواپسش هست زنگ بزند. برخی حوادث هم حاوی تله پاتی آشکارا میان انسان‌ها و حیوانات هستند.به نظر می‌رسد که تله پاتی با وضعیت عاطفی افراد در ارتباط است. این هم برای فرستنده و هم برای گیرنده صدق می‌کند. زنان عموما دریافت کنندگان هستند – طبق مطالعات موردی و یک دلیل احتمالی می‌تواند این باشد که زنان بیشتر با احساسات‌شان ارتباط برقرار می‌کنند و بیشتر به درک شهودی خود تکیه می‌کنند تا مردان. تله پاتی را می‌توان در حالت رویا دیدن، تحریک و القا کرد؛ و به نظر می‌رسد که به یک سری فاکتور بیولوژیکی مرتبط است. یک سری دارو‌ها بر تله پاتی اثر معکوس دارند، حال آنکه کافئین بر روی آن تأثیر مثبت دارد.

یک آزمایش تله پاتیک که در طی مأموریت آپولو ۱۴ در سال ۱۹۷۱ انجام شد هم تأیید کرد که فاصله مانع محسوب نمی‌شود. این آزمایش نه توسط ناسا تأیید شد و نه تا مأموریت کامل شد، اعلام شد. فضانوردی به نام Edgar O.Mitchell این آزمایش را با ۴ گیرنده روی زمین انجام داد، یعنی ۱۵۰ هزار مایل فاصله. میشل روی توالی‌های ۲۵ عدد تصادفی تمرکز کرد. او ۲۰۰ توالی یا دنباله را کامل کرد. حدس زدن ۴۰ مورد میانگین مورد انتظار آزمایش بود، اما ۲ نفر از دریافت کنندگان ۵۱ مورد را صحیح گفتند و این خیلی از انتظارات میشل آن طرف‌تر بود، اما خب خیلی هم چشمگیر نبود!

تئوری‌ها درباره تله پاتی

اگرچه درطی قرون تئوری‌های مختلفی برای توضیخ تله پاتی بیان شده، اما هیچ کدام قطعیت و جامعیت مناسب را ندارند و تله پاتی هم همانند دیگرپدیده‌های روحی فراتر از زمان و مکان است. فیلسوف یونان باستان از تئوری‌های موج و سلولی برای توضیح آن استفاده می‌کند. در قرن ۱۹ یک شیمیدان و فیزیکدان به نام William Crookes بر این باور بود که تله پاتی بر پایه امواج مغزی شبه رادیویی است. بعدتر در قرن ۲۰ دانشمند شوروی به نام L.L.Vasilies نظریه‌ی الکترومغناطیس را عنوان کرد. روان شناس آمریکایی به نام Lawrence Leshan اظهار کرد که هر فرد واقعیت شخصیتی خودش را دارد و اصل تصوف و ذهن کار‌ها از بقیه متفاوت‌اند که همین هم به آن‌ها اجازه‌ی دسترسی به اطلاعاتی را می‌دهد که در اختیار دیگران نیست.

در جمع بندی، تله پاتی هم مانند دیگر شکل‌های پدیده‌های روانی پیچیده بوده و تست کردن آن به روش سیستماتیک دشوار است. به اندازه‌ی کافی شواهد منطقی وجود دارند که بتوان وجود این پدیده را اثبات کرد، اما اندازه گیری آن با مشکل مواجه است. این پدیده به طور خیلی نزدیک پیوسته به حالات عاطفی هر دو فرد فرستنده و گیرنده مرتبط است به همین دلیل تکرار نتایج تجربی دراین زمینه کار دشواری است. عوامل نگرشی هم بر این پدیده اثرگذارند و بالاترین حد امید محققان این است که در آزمایشات شرکت کنندگانی حمایت گر و پذیرنده داشته باشند تا بتوانند نتایج مشابهی را در آزمایشات بگیرند.

تکنیک‌ها و نحوه‌ی انجام تله پاتی

۱. فرستنده و گیرنده

ما به ۲ نفر احتیاج خواهیم داشت. یک نفر فرستنده خواهد بود که سعی می‌کند افکار را انتقال دهد و دیگری گیرنده خواهد بود که سعی می‌کند افکار فرستاده شده را دریافت کند. قبل از آزمایش باید تعیین شود که چه کسی کدام نقش را برعهده دارد وگرنه ممکن است دست آخر هردو یا گیرنده شوند یا فرستنده. در این مقاله فرض می‌کنیم که شما فرستنده هستید.

۲. اعتقاد

اول از همه، بسیار مهم است که هم فرستنده و هم گیرنده هر دو باور داشته باشند که تله پاتی ممکن است. حتی اگر ۱۰۰ درصد هم باور ندارند، اما باید ذهنی باز داشته باشند. در حقیقت بهترین حالت این است که نه تنها شرکت کنندگان باور داشته باشند، بلکه عمیقا تمایل داشته باشند که همچین چیزی اتفاق بیفتد. اگر شک داشته یا ذهن بسته داشته باشید، احتمالا نتایج خوبی عایدتان نخواهد شد.

۳. آرامش فیزیکی

تله پاتی زمانی بسیار مؤثر است که هم گیرنده و هم فرستنده از لحاظ فیزیکی ریلکس باشند. درسلامتی بودن هم باعث می‌شود که بهتر بتوانید تمرکز کنید. سعی کنید وقتی حالتان خوب نیست این تمرین را انجام ندهید. با هر متدی که دوست دارید خودتان را ریلکس کنید. می‌توانید چند نفس عمیق هم بکشید.

۴. آرامش روانی

ذهن‌تان را از افکار ناخواسته پاک کنید. ذهن‌تان را آرام کنید. بگذارید افکار بیایند و بروند، اما به آن‌ها وصل نشوید. روی هدف تان تمرکز کنید. از آنجایی که شما فرستنده هستید، تمرکزتان باید روی فرستادن افکار باشد و گیرنده هم باید روی دریافت تمرکز کند. حواستان باشد که هردو چیزی برای حواس پرتی اطرافتان نباشد. یک محیط آرام و راحت حداکثر نتایج را برایتان به ارمغان خواهد آورد.

۵. تجسم

قبل از شروع انتقال، مهم است که مراحل قبلی به خوبی دنبال شده باشند. آن‌ها اساس موفقیت شما خواهند بود. با چشمانی بسته تصویری واضح از دریافت کننده را تصور کنید. تصور کنید که او قدری آن طرف‌تر از شماست. او را رنگی و درست تصور کنید. احساس کنید که او واقعا آنجاست. اگر بخواهید می‌توانید به عکس رنگی‌ای از او قبل از انجام آزمایش هم نگاه کنید. این به شما کمک می‌کند که به درستی او را تجسم کنید.

حال تصور کنید که لوله‌ای نقره‌ای ذهن شما را به ذهن او متصل می‌کند. این لوله کانالی خواهد بود که ذهن‌تان از طریقش با ذهن او ارتباط برقرار می‌کند. تجسم کنید که لوله پر از انرژی است. باور داشته باشید که لوله خیلی مؤثر است و کار را به خوبی انجام می‌دهد. لطفا توجه داشته باشید که تجسم لوله یک قانون حتمی نیست؛ فقط یک کمک خیلی مؤثر است که به شما کمک می‌کند تمرکز کرده و یک جهت تعریف شده به افکارتان بدهید. به جای لوله می‌توانید تصور کنید که پشت تلفن با دوست تان حرف می‌زنید.

۶. انتقال

حال تصور کنید که افکارتان از طریق لوله انتقال پیدا می‌کنند، ازذهن شما به ذهن او. اگر می‌خواهید یک تصویر ذهنی از سیب را انتقال دهید یک سیب قرمز و خوش رنگ و آبدار را تصور کنید که در طی لوله سفر می‌کند. تا جایی که می‌شود تصویر را زنده تصور کنید. با احساسات تان سیب را شارژ کنید. باور داشته باشید که تله پاتی واقعی است. تمایل داشته باشید که افکارتان به دوست‌تان برسد. احساسی که در حین موفقیت خواهید داشت را تصور کنید. این خیلی حیاتی است. احساسات بسیار قدرتمند بوده و نتایج عالی بدست می‌دهند. اغلب آزمایش‌های تله پاتی شکست می‌خورند چرا که شارژ احساسی نشده‌اند. حواستان باشد خودتان را تحت فشار قرار ندهید. آرام و ریلکس باشید.

۷. چه زمانی توقف کنید

وقتی افکارتان را می‌فرستید لحظه‌ای پیش خواهد آمد که عمیقا حس کنید که آن فکر انتقال یافته است. این یک احساس غیر قابل شک است که نمی‌توان تلقین کرد. هر وقت چنین حسی گرفتید کارتان تمام شده. این ممکن است از چند ثانیه تا چند دقیقه طول بکشد. اگر بعد از ۱۵ دقیقه همچین حسی پیدانکردید می‌توانید آزمایش را رها کرده و مجددا دوباره امتحان کنید. بیش از آن ادامه ندهید چرا که ذهن‌تان خسته خواهد شد.

۸. گیرنده

در طی آزمایش گیرنده باید ذهنش را خالی نگه دارد و سعی کند افکاری را که شما به سویش می‌فرستید دریافت کند. او نباید خیلی به خودش فشار بیاورد. اینکه خودش را خیلی مجور کند تا انچه شما فکر می‌کنید را دریابد تلاش‌های شما را از بین خواهد برد. وقتی ارام و ریلکس باشد ذهنش بهتر دریافت می‌کند. او چیز‌های مختلفی را در ذهنش دریافت خواهد کرد و باید قلم و کاغذی برای نوشتن هر چیزی که به ذهنش می‌رسد داشته باشد. او احتمالا حس می‌کند که چیز‌ها را از خودش در میاورد، اما اشکالی ندارد. شیوه تله پاتی همین گونه است.

۹. نتایج را مقایسه کنید

وقتی که آزمایشات را انجام می‌دهید نتایج را مقایسه کنید. تمام چیز‌هایی که گیرنده دریافت کرده چک کنید. آیا شامل فکری که شما انتقال می‌دادید هم می‌شود؟ هر چه بیشتر تمرین کنید نتایج هم دقیق‌تر می‌شوند.

۱۰. آزمایش را تکرار کنید

باید آزمایش را تکرار کنید، یا بلافاصله یا بعدا. اگر به کمی موفقیت رسیده باشید اعتمادبنفس‌تان بالا رفته و احتمالا می‌خواهید که بلافاصله آزمایش را تکرار کنید، اما اگر موفقیتی حاصل نشده بود دلسرد نشده و بعداً امتحان کنید. باید به طور منظم تمرین کنید چرا که تداوم شما را به موفقیت رسانده و بهتر می‌کند. شما هم چنین باید گیرنده و فرستنده بودن بین خودتان را جابه جا کنید. این به شما می‌گوید که در کدام نقش بهتر هستید؛ فرستنده یا گیرنده.

چگونه از طریق ذهن با دیگران حرف بزنیم

نکات کلی

• کوتاه باشد.

• آزمایشات را کوتاه نگه دارید. ۱۵ دقیقه باید کافی باشد. این کار از خستگی جلوگیری می‌کند. وقتی خیلی پر انرژی هستید قدرت تله پاتی شما در بیشترین حالت است.

• صبور باشید

• یکی از بهترین فاکتور‌ها در این قضیه صبر است. اگر آن ابتدا خیلی موفق نبودید ناامید نشوید. هر آزمایش ذهنی‌ای از جمله تله پاتی قبل از نتیجه گرفتن به کمی تمرین احتیاج دارد. وقتی چند روز امتحان کردید شاهد موفقیت خود خواهید بود.

• از شک وتردید‌ها آگاه باشید

• هدف شک وتردید‌ها در زندگی یک چیز است؛ منحرف کردن افرادی که باور دارند از مسیر اصلی. از افرادی که درونتان شک وتردید ایجاد می‌کنند دور باشید چرا که روحیه‌تان را تضعیف می‌کنند. نتایج به شما اثبات می‌کنند که تله پاتی جواب می‌دهد. این افراد به شما کمک نخواهند کرد. به اشتراک گذاشتن نتایج‌تان با آن‌ها فقط نا امیدتان کرده و مانع دستاوردتان می‌شود. سعی کنید نتایچ تان را تنها باکسانی که مثل خودتان فکر می‌کنند، مثبت و انگیزه دهنده هستند به اشتراک بگذارید.

سخن پایانی

کاوش توانایی تله پاتیک یک تجربه جالب است و با اینکه سرگرم‌کننده و هیجان انگیز است، اما توسعه یک پایه قوی به زمان و صبر احتیاج دارد. هرگز در ابتدا انتظار موفقیت بیش از حد نداشته باشید. اماخبرخوب این است که تله پاتی را می‌توان به آسانی یاد گرفت و استفاده کرد. با تمرین منظم شما به متخصص تله پاتی تبدیل خواهد شد! وهمیشه در فرستادن و دریافت پیام‌ها با وضوح ودقت فوق العاده صحیح، و موفق عمل خواهید نمود.

تکنیک های ذهن خوانی و کنترل افکار

چگونه از طریق ذهن با دیگران حرف بزنیم

برای همه ما حتی یک بار هم که شده اتفاق افتاده که وارد یک مغازه میشیم و فروشنده شروع به صحبت راجع به اجناسش می کنه و مام یه جنسی و میخریم که نه بهش احتیاج داریم نه تو نگاه اول ازش خوشمون اومده. وقتی می رسیم خونه با خودمون فکر می کنیم که من چه جوری متقاعد شدم که این جنس و بخرم؟ چطور فروشنده تونست این جنس و به من قالب کنه؟ چطور ذهن منو کنترل کرد؟ منم می تونم مهارت ذهن خوانی رو یاد بگیرم؟ چگونه ذهن خوانی کنیم؟ چگونه فکر دیگران را بخوانیم؟ آموزش ذهن خوانی موضوع جذابی هست که هر کسی دوست داره اونو بفهمه و ازش استفاده کنه پس با من همراه باشید.

پکیج آموزش ان ال پی

یه تجربه شخصی رو می خوام براتون تعریف کنم. من یه زمان تو کار فروشندگی بودم و خیلی دوست داشتم یه روز مغازه بزنم و خودم برای خودم کار کنم؛ اما متاسفانه هر مشتری که وارد مغازه می شد، من استرس می گرفتم و زبونم بند میومد. اصلا نمی دونستم چی بگم بعضی وقتا هُل می شدم و می گفتم سلام و سکوت می کردم. مشتری میومد داخل مغازه یه نگاه می کرد و می رفت. هر روز همین بود. بعضی وقتام که مشتری میومد خرید کنه من اینقدر سرد برخورد می کردم که واقعا پشیمون می شد و می گفت نمی خوام این جنس و ممنون و می رفت! (من قدرت ذهن خوانی رو اون زمان نداشتم)

گذشت و گذشت تا آخر صدای صاحب مغازه در اومد و بم گفت تو استعداد فروشندگی نداری، بلد نیستی با مشتری چه جوری رفتار کنی، چی بگی، چیکار کنی که مشتری ترغیب بشه جنس و بخره، نمیتونی یه فرد عادی و به مشتری تبدیل کنی و خیلی چیزای دیگ که منو نابود کرد. دلم می خواست فرار کنم و دیگ اونجا پیدام نشه؛ ولی خب به پولش نیاز داشتم. بش گفتم من میتونم این مشکل و درست کنم بم فرصت بده! گفت تا ۲ هفته وقت داری.

از اون روز شروع کردم از این فروشنده از اون فروشنده بپرسم که شما این مهارت ها رو از کجا یاد گرفتید. یکیشون دوستانه بهم گفت که باید روش های کنترل ذهن دیگران و بلد باشی تا بتونی تو این کار به موفقیت های زیادی برسی. رفتم تو فضای وب شروع کردم به تحقیق و این مقاله انگلیسی رو بخون اون مقاله رو بخون! تکنیک هایی که گفته بودن و تمرین کردم اینقدر که به صاحب مغازه ثابت کنم که منم میتونم یه فروشنده خوب باشم.

وقتی همه مهارت های کنترل ذهن و ذهن خوانی رو یاد گرفتم دیدم شغل های با درآمد بالا تر هم هست که با این مهارتم میتونم توش موفق باشم. کم کم رفتم سمت بازاریابی، شدم مشاور فروش تو یه شرکت که اسمش و نمیارم. به درآمدی رسیدم که حتی فکرشم نمی کردم و به فردی تبدیل شدم که هیچکس باورش نمی شد. یه خانم خوش صحبت و خوش زبون که روابط عمومی بالایی داره و میتونه با یک سری تکنیک ها شما رو قانع که جنسش رو بخرید. تو زندگی شخصیم باعث شد اعتماد به نفس بالا تری داشته باشم به خودم ارزش بدم.

حالا من تجربیاتم رو تو این مقاله با شما به اشتراک می زارم که اگر یه زمان شما خواستید کاری رو انجام بدید و یا ذهن افراد رو از حرکات و رفتار هاشون بخونید، ببینید بتون راست می گن یا دروغ با این روش ها به راحتی تشخیص بدید و مثل خیلیا فریب افراد سود جو رو نخورید.این روش ها حتی می تونه کمکتون کنه که ذهن آدم ها رو به کنترل خودتون در بیارید.

فهرست مطالب

فکر می کنید که افراد چرا می خواهند مهارت ذهن خوانی را یاد بگیرند؟ آیا همه می توانند این مهارت را به دست آورند؟ در پاسخ به سؤال اول باید بگویم که دلایل یاد گرفتن این مهارت کاملا شخصی است و در پاسخ به سوال دوم، بله همه می توانند این مهارت را یاد بگیرند. باید بگویم که ما می توانیم افکار و احساسات کسانی را که می شناسیم به تصویر کشیده و تمرکزمان را روی واکنش های آنان قرار دهیم. ما بیشتر حالات بدن و صورت این افراد را در نظر می گیریم و تشخیص می دهیم که آنان بیمارند، افسردگی دارند، خوشحال اند یا ناراحت.

اگر افراد بازیگران خوبی باشند، راه خواندن ذهن را کمی دشوار می سازند که این مشکل با آموزش خواندن ذهن دیگران قابل حل است.

پیشنهاد ویژه برای مطالعه: اعتماد به نفس چیست ؟

ذهن خوانی یا Brain Reading روش جدیدی است که می توان با بازخوانی سیگنال های ذهنی، افکار و احساسات دیگران را پیش بینی کرد. به یاد داشته باشید که این تفکرات به عمل در آمده و شما فقط می توانید آنها را پیش بینی نمایید. خواندن ذهن دیگران می تواند از طریق کامپیوتر ها و یا افراد باشد که کاربرد های زیادی دارد. برخی از کاربرد های آن عبارت است از درمان آسیب های مغزی و کمک به بیان افکاری که فرد را آزار می دهد و توانایی صحبت ندارد.

بسیاری از مشکلات و مسائل خانوادگی ریشه در قضاوت های زود هنگام ما دارد که می توان این مشکل را با آموزش ذهن خوانی به راحتی حل کرد. باید بگویم که هیچ انسانی حتی کامپیوتر ها نمی توانند به طور کامل افکار دیگران را بخوانند، بلکه با استفاده از تئوری هایی مثل رفتار، زبان بدن، صحبت ها و شناختی که از فرد دارند، افکار و احساسات آن را پیش بینی می کنند که چه چیزی در ذهن آنها می گذرد و وضعیت روحی و روانی آنها چگونه است.

برای به دست آوردن قدرت ذهن خوانی ابتدا باید تمرین های تقویت تمرکز را به خوبی انجام دهید. این تمرین ها به شما کمکمی کند که تمرکزتان افزایش یافته و تسلط بیشتری بر روی افراد داشته باشید.

تمرین اول: تنفس درست

در قدم اول چشمان خود را ببندید. عمل دم را به مدت ۵ ثانیه شمره و انجام دهید. سپس به مدت ۵ ثانیه نفس تان را نگه دارید. پس از آن تا ۵ ثانیه عمل بازدم را انجام دهید.

تمرین دوم: تمرکز بر روی تنفس 

هنگان نفس کشیدن به هیچ چیزی فکر نکنید و تمام حواستان به صدای نفس هایتان باشد. به عنوان مثال به پر شدن شش هایتان از هوا فکر کنید و یا هنگام بازدم به خالی شدن هوا از شش هایتان فکر کنید.

این تمرثن را ۱۰ تا ۱۵ مرتبه انجام دهید. در حین انجام این تمرین نباید تمرکزتان به سمت دیگری برود. این تمرین را روزانه می توانید انجام دهید. این تمرین به تکرار مکرر و زیاد احتیاج دارد و بدون تمرین نمیتوان این مهارت را کسب نمود.

حال نوبت به تاثیر بر روی افکار دیگران می رسد!

در این قسمت قبل از تمرکز بر روی افراد شما باید تمرین دم و بازدم را به خوبی انجام دهید. سپس به فردی که می خواهید کاری که در ذهنتان است را انجام دهد، فکر کنید. به عنوان مثال تمرکزتان را روی دوست خود گذارید و در ذهنتان به او بگویید که “با من تماس بگیر”. اگر مهارت تنفس درست را انجام داده  و تمرکزتتان را بالا برده باشید خواهید دید که دوست تان با شما تماس می گیرد. القای فکر خود به دیگران نیازمند تمرین و افزایش تمرکز است؛ چرا که فکر شما نباید پرت شود و به سمت و سوی دیگری برود.

قبل از اینکه روش های فکر خوانی را یاد بگیرید باید ذهنتان را آماده کنید. این عادت ها با زندگی ما آمیخته شده اند و شاید یادمان نیاید که چگونه به عادت تبدیل شده اند. این عادت ها به سختی تغییر می یابند و با عادت های جدید جایگزین می شوند؛ اما تغییر آنها غیر ممکن نیست. یکی از روش های تغییر عادات بد، استفاده از تکنیک های ان ال پی می باشد. شما اگر بدانید که چه علمی پشت شکلگیری این عادات است، به راحتی می توانید آنها را تغییر دهید. این تغییر عادات می تواند همراه با کنترل ذهن دیگران باشد.

یکی از راحت ترین روش هایی که می توان عادات جدید را در خودمان ایجاد کنیم، وصل کردن این عادات به عادت هایی است که الان داریم. این اتصال باعث می شود که شما راحت تر بتوانید عادت های بد را جایگزین عادت های خوب کنید.

همه ما در ذهنمان، تصویری از شخصیت خود داریم. اگر دقت کرده باشید می بینید که برای دیگران داستان هایی را تعریف می کنیم که به آنها بفهمانیم چه کسی هستیم و دلایل کارهایمان چیست. شما اگر بتوانید این تصورات شخصیتی را بفهمید و کامل درک کنید، با این مدل داستان ها ارتباط بر قرار کرده و می توانید کنترل ذهن دیگران را به دست بگیرید.

به عنوان مثال، نوشتن با دست می تواند بخش هایی از مغزتان را فعال کند که این مورد باعث افزایش تعهد افراد به چیزی که نوشته اند، می شود.

تا به حال شده احساس کنید که شما را کنار گذاشته اند یا دیگر به شما اهمیتی نمی دهند؟ این حس عدم تعلق ممکن است باعث، ناراحتی، عصبانیت و شاید افسردگی شود. انسان موجودی است که نیاز دارد اجتماعی باشد، با دیگران ارتباط بر قرار کند و انگیزه درونی را برای خود به وجود آورد. افراد برای پذیرفته شدن تلاش زیادی می کنند و تنهایی را دوست ندارند. شما نیز می توانید از این ویژگی برای کنترل افکار دیگران استفاده کنید.

تا به حال به این موضوع توجه کرده اید که هنگام تصادف دو ماشین به خودتان می گویید که نباید صحنه را نگاه کنم و با سرعت از کنارش رد می شوم؛ اما وقتی به صحنه تصادف می رسید ناخودآگاه سرعتتان را کم می کنید و به آن صحنه نگاهی می اندازید. خطر یکی از غرایزی است که انسان مجذوب آن می شود. غرایز قدرتمند اند و می توانند روی رفتار ما تاثیر بگذارند و ما را وادار به کاری سازند که نمی خواهیم آن را انجام دهیم.

در مقاله ذهن خوانی و کنترل افکار باید بگوییم که برای وادار کردن افراد، به انجام کاری که می خواهیم باید انرژی و وقت زیادی را صرف کنیم. جدا از انرژی ممکن است با پرداخت پول یا جایزه آنها را وادار به انجام کار کنیم. تکنیک چماق و هویج بدین صورت است که سیاستی را پیش می برد که هم دارای پاداش است هم تنبیه! دقیقا همانند سایت های شرط بندی. این سیاست افراد به انجام کار وادار می سازد. با استفاده از این تکنیک نیز می توانید کنترل افکار دیگران را به دست آورید.

پیشنهاد ویژه برای مطالعه: اناگرام چیست ؟

به احتمال زیاد با عبارت خطای دید آشنا هستید، در روانشناسی نیز چنین خطایی وجود دارد که به خطای شناختی معروف است. مغز ما گونه است که می تواند به سرعت نتیجه گیری کند که در برخورد با اتفاقات، تصمیمات سریع می گیرد و ما را دچار خطا های ادراکی می کند. شما نیز می توانید از این تکنیک برای کنترل افکار دیگران استفاده کنید.

چیزی که بیشتر از پاداش، افراد را مشتاق یادگیری می کند، مسلط شدن بر روی مهارت ها است. به دست آوردن موقعیت اشتیاق افراد را به بالا بردن اطلاعات بیشتر می کند. شما می توانید یکی از الگو هایی باشید که این اشتیاق را در افراد به وجود می آورد و با کمک آن ذهنشان را کنترل می نماید.

به عنوان مثال، استقلال دادن به افراد در کار، انگیزه آنان را به چیره دستی بالا می برد و یا اگر کار سختی را به آنان بدهیم، انگیزه فرد را برای انجام آن بالا می بریم.

برای خواندن ذهن دیگران لازم نیست که راه های پر پیچ و خمی را بروید؛ بلکه فقط داشتن اشتیاق یادگیری کافی است. برای اینکه بتوانید تسلط کاملی را روی مهارت های ذهن خوانی پیدا کنید باید این تکنیک ها را به طور مکرر تمرین نمایید. این تمرینات نیازی به گوی و چوب جادویی ندارد و فقط نیاز دارد که ذهن را از حواس پرتی ها خالی نمایید. این را بدانید که مدت زمان مسلط شدن روی تکنیک ها برای هر فرد متفاوت است. خانم مهدوی نسب یکی از مشاورانی است که می تواند این تکنیک ها را دقیق تر به شما آموزش دهد.

خطاب به افرادی که به تازگی می خواهند این روش را یاد بگیرند، علاوه بر پاکسازی ذهن، باید تمام افکار منفی، مزاحم، ناراحت کننده، استرس و اضطراب را از خود دور کنند. به آینده و گذشته فکر نکنند و در زمان حال زندگی کنند. تمرینات یوگا می تواند به تقویت تمرکزتان کمک بسزایی کند. مهارت های مورد نیاز ذهن خوانی عبارت است از:

یکی از روش های ذهن خوانی دیدن و ندیدن است. شما باید مدت زمانی را صرف دیدن فردی کنید که در کنارتان است با ثبت تصویر صورت، چشم ها، زبان بدن، موها، ژست و سایر جزئیات در ذهنتان شروع کنید. بهتر از جزئیات دیگری را هم که در کنار آن فرد قرار دارد را نیز به ذهنتان بسپارید. سعی کنید ذهنتان را دسته بندی نمایید مانند کتابخانه ای که با دیواره ها نوع کتاب ها را از هم جدا کرده است. تمام افرادی را که در هر فرد مشاهده می کنید سعی کنید در ذهنتان در دسته ای جداگانه قرار دهید.

چگونه از طریق ذهن با دیگران حرف بزنیم

سعی کنید که تصور هر شخص را به روش خاص خود به ذهن بسپارید. این کار باعث می شود انرژیی که در اطراف شما وجود را احساس کنید.

هنگامی که ذهن خود را از افکار منفی پاک کردید، باید انرژی اطراف خود را باز کنید. بدین گونه که به هیچ چیز فکر نکنیدو در زمان حال زندگی کنید. ذهن و روحتان باید با انرژی که از محیط دریافت می کند، غرق شود. همان طور که گفتیم بهترین راه برای این کار ورزش یوگا می باشد.

حال برای شروع ذهن خوانی باید تمرکزتان را روی یک فرد خاص قرار دهید. به مدت ۱۵ ثانیه به چشمان فرد مقابلتان خیره شوید. سعی کنید از این مدت زمان بیشتر نشود؛ چرا که انرژی دریافتی از طرف مقابلتان مختل شده و احساس راحتی نمی کند. پس از آنکه ۱۵ ثانیه گذشت به طرف دیگری نگاه کنید و در ذهنتان تصویری از چهره و چشمان آن بسازید. حال می توانید حس کنید که انرژی این فرد چگونه است.

سپس باید بدون حرف و سخنی، ساکت نشسته و اجازه دهید که افکار و احساسات آن ذهن و روح تان را پر نماید. حالا نوبت به خواندن ذهن فرد مقابلتان رسیده است.

هنگامی که به این مرحله می رسید به راحتی می توانید، افکار و احساسات طرف مقابل را پیش بینی و کشف کنید. موضوع دلخواهتان را برای مکالمه با آن فرد انتخاب کرده و از او در رابطه با کار یا زندگی اش سوال نمایید. افکاری که به ذهن شما می آید دقیقا در ذهن آن فرد نیز به وجود آمده است.شما بلافاصله چیزی را که در ذهنتان است بیان کنید؛ چرا که طرف مقابل شما در حال فکر کردن به همان موضوع است.

نکته ای که باید به آن توجه داشته باشید این است که باید به افکار احساساتی که به ذهنتان می آید احترام بگذارید؛ حتی اگر افکار مزاحم هستند. برای خواندن ذهن دیگران شما باید ذهنتان را برای ورود هر فکری باز نگه دارید.

ترفند های دیگری نیز برای خواندن ذهن افراد وجود دارد که شما می توانید از آنها به نفع خودتان استفاده کنید. این ترفند ها نیازمند داشتن تمرکز روی افکار و احساسات دیگران است. شما با استفاده از این ترفند ها می توانید چیز هایی که در ذهن طرف مقابلتان است را بخوانید و تصویر روشنی از آن را به دست بیاورید. این ترفند ها عبارت اند از:

هنگامی که می خواهید از ترفند هوش هیجانی برای خواندن ذهن دیگران استفاده کنید، ابتدا باید از آن فرد بپرسید که آیا احساس مشترکی با شما دارد یا ندارد؟ توجه کنید که این ترفند ها نیازمند صبر هستند و به سرعت نمی توان آن را به دست آورد. شاید دیده باشید که اکثر افراد نمی توانند احساساتشان را به طور کامل مشخص کنند. به عنوان مثال برخی از افراد از استرس زیاد، احساس عصبی بودن می کنند و زمانی که می خواهند به موضوع دیگری رجوع کنند این حس عصبی بودن را با خود می آورند.

اگر  در هنگام صحبت با آن فرد، او با احساس شما موافق بود، باید علت این موافقت را از او سوال کنید. در قدم بعدی شما می توانید پیشنهادات دیگری را برای افزایش یا کاهش آن حس بیان کنید. این روش یکی از روش های کلیدی برای توسعه مهارت های طبیعی انسان است.

یکی از مهم ترین مهارت هایی که کمتر فردی به آن توجه می کند، مهارت خوب شنیدن است. تفاوتی که سخنوران با دیگر افراد دارند در تقویت این مهارت است. هنگامی که فردی با شما سخن می گوید، سعی کنید که همراه او شوید و به تمام صحبت هایش با دقت تمام گوش دهید. توجه داشته باشید که فقط برای پاسخ دادن به صحبت های آنها به حرف هایشان گوش ندهید.

اگر شما بتوانید با تمام دقتتان به صحبت های فرد مقابل گوش دهید می تواید تمام حرف های او را پردازش و درک نمایید و می توانید دریابید که فرد چه حرف هایی را دوست ندارد به زبان آورد. مهارت خوب گوش دادن به شما کمک می کند که علت بسیاری از مسائل را کشف کنید. پس قبل از هر سخنی، به افراد و احساسات آنها خوب گوش بدهید.

شاید برای خیلی از شما سوال شده که چرا برخی از افراد نمی توانند با هم کنار بیایند و همدیگر را درک کنند و همدردی خوبی با یک دیگر داشته باشند. نادیده گرفتن احساسات طرف مقابل دقیقا علت به وجود آمدن این مشکلات است. این نادیده گرفتن یکی از موانعی است که نمی گذارد شما ذهن طرف مقابل را بخوانید. به جای فکر کردم به کار و مشغله های ذهنی کمی به خودتان وقت بدهید و به احساساتتان فکر کنید.

این را بدانید که برای ذهن خوانی باید در ابتدا به احساسات خودتان پاسخ بدهید تا قادر به پاسخ دادن به احساسات دیگران باشید.

یکی از جالب ترین شیوه های خواندن ذهن دیگران ، درک زبان بدن آنان است. اگر دقت کرده باشید افراد هنگام صحبت یکی از اعضای بدن خود را به صورت ناخودآگاه تکان می دهند که این نشان دهنده طرز تفکر و احساسات آنان است. شما می توانید برای اطلاع بیشتر از ضمیر ناخودآگاه مقاله باور چیست را مطالعه نمایید.

هنگامی که از فردی در رابطه با آرزو هایش سوال می کنید، او سعی می کند تصویری از آن آرزو را درون ذهن خود بسازد. این تلاش ها واکنشی را در پی خود دارد که شما می توانید در چشمان طرف مقابلتان مشاهده کنید و با تمرکز بر آن بفهمید که به چه چیزی می اندیشد.

در مورد افراد چپ دست و راست دست این واکنش ها برعکس می باشد.

افرادی که هنگام صحبت با شما چشمان خود را می بندند، قطعا  در پنهان کردن چیزی از شما سعی می کنند. البته این جمله به معنی ترس از بیان کردن آن یست بلکه نمی خواهد به شما جواب پس دهد.

هنگامی که افراد مچ دست، انگشتان و یا کف دست خود را در نزدیکی دهان خود قرار می دهند، این معنی را می دهد که فرد نمی خواهد کلمه ای را به زبان بیاورد و یا به فرد دیگری اشاره می کند. این حرکت می تواند همراه با یک سرفه الکی نیز صورت گیر.

هنگامی که فردی با شما برخورد می کند و با دو دستش به شما دست می دهد، قطعا سعی می کند که اعتماد شما را به خود جلب کند. همچنین افرادی که به شما دست داده و دست دیگر خود را به گونه ای روس دست شما قرار می دهند  که پشت دستشان رو به سقف باشد. می خواهند مهر وو محبت خود را به شما نشان دهند.

ما در این مقاله، تمام روش های ذهن خوانی را بررسی کردیم و گفتیم که چگونه می توان با استفاده از این تکنیک ها به راحتی ذهن دیگران را بررسی کرد. شما می توانید برای به دست آوردن راحت تر تکنیک ها در دوره های خانم مهدوی نسب شرکت نمایید.

موانع موفقیت

موانع موفقیت کدامند؟

راه های افزایش انگیزه درونی

راه های تقویت انگیزه درونی

جملات انگیزشی

جملات انگیزشی تکان دهنده

انگیزه چیست

انگیزه چیست ؟

i like this just right article

Tank you

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دیدگاه

نام *

ایمیل *

وب‌ سایت

ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی می‌نویسم.

ارتباط با ما

دسترسی سریع

مارا در اینستاگرام دنبال کنید

تمامی حقوق متعلق به وب سایت مهدوی نسب می باشد و هرگونه کپی برداری غیرمجاز بوده و پیگرد قانونی دارد.

در زندگی موقعیت ها یا شرایطی پیش می آید که ما آرزو می کنیم بدانیم چه چیزی در ذهن افراد

می گذرد و با خودمان می گوییم :

چگونه از طریق ذهن با دیگران حرف بزنیم

ای کاش می توانستم ذهن طرف مقابلم را بخوانم یا مثل فیلم ها قدرت جادویی یا ابزار عجیبی در

اختیار داشتم که با آن فکر آدم های دور و برم را می خواندم!

یا نیرویی در اختیار داشتیم تا در مواقع لازم می توانستیم حدس بزنیم چه چیزی در سرشان می

گذرد؟ آیا از ما خوششان می آید یا نسبت به ما حس ترحم دارند؟

و یا اینکه از رفتار و کلام ما خوششان نیامده است. آیا با پیشنهادهای ما موافق اند یا فقط سعی می

کنند خود را موافق نشان دهند؟

سرگرم کننده است نه ؟

جدا از مقوله لذت و سرگرمی، دانستن طرز تفکر و احساسات دیگران کمک به برقراری ارتباطات

بهتر و مؤثرتر می کند.

این مسئله به ویژه در امر فروش اهمیت بیشتری پیدا می کند. هر فروشنده یا صاحب کسب و

کاری اگر مجهز به ذهن خوانی افراد باشد، آمار فروش چشم گیری خواهد داشت.

چرا که با نیروی شگفت انگیز ذهن خوانی که در اختیار دارد، می تواند نیازها و خواسته های

واقعی خریدار را تشخیص دهد و در نتیجه محصول متناسب با آن ها را ارائه دهد یا اینکه

مشتریان واقعی را از بقیه اشخاص تمییز دهد.

 

زبان بدن نشان می دهد که چه چیزی در ذهن افراد می گذرد

گاهی اوقات اشخاص افکاری در سر دارند که آن را به زبان نمی آورند اما از زبان بدن آن ها می

توان به افکار و احساساتشان پی برد.

اگر احساسات واقعی افراد را بدانیم، بهتر با آن ها وارد مذاکره یا گفتگو می شویم و می دانیم در

مواقع ضروری باید چه رفتاری از خود نشان دهیم.

توانایی فهمیدن قصد و نیت هر کس ساده است. آسان نیست، اما ساده است. بیشتر مردم در

تشخیص علائم زبان بدن کارآمد نیستند.

زبان بدن بازتاب بیرونی احساسات فرد است. زمانی که شخصی دروغ می گوید زبان بدن و زبان

کلامی او با هم تطابق ندارد.

چگونه از طریق ذهن با دیگران حرف بزنیم

در این زمینه خانم ها زیرک تر از آقایان هستند. خانم ها مجهز به توانایی ذاتی شناخت و کشف

علائم غیرکلامی هستند. در عین حال چشم دقیق و تیزبینی برای دیدن جزئیات و نکات ریز دارند.

به همین علت است که وقتی بعضی شوهرها به همسرشان دروغ می گویند لو می روند اما در

مقابل، بیشتر خانم ها می توانند بدون اینکه شوهرشان بفهمد آن ها را دور بزنند.

تحقیق روان شناسان در دانشگاه هاروارد نشان داد که خانم ها در زمینه زبان بدن از مردها

باهوش ترند.

دلیلش این است که مغز زنان برای انجام چندین کار سازماندهی شده. زنان کمتر برای انجام دو یا

چهار کار نامرتبط دچار سردرگمی می شوند.

یک زن می تواند در حال تماشای تلویزیون با تلفن صحبت کند و به گفتگوی دو نفر پشت سرش

گوش کند و در همین حال یک فنجان چای هم بنوشد. در حالیکه انجام همزمان این کارها برای

مردها تقریباً غیرممکن است.

این همان روشی است که فال گیرها از آن استفاده می کنند.

اگر تا به حال نزد طالع بین یا فال گیر رفته باشید، احتمالاً با تعجب از خودتان پرسیده اید که طرف

این همه اطلاعات را از کجا می داند؟ لابد حس ششم دارند یا نیروی غیبی که به آن ها کمک می

کند.

تحقیقی در زمینه فال بینی نشان می دهد فال گیرها از روشی به نام “حدس سرد” استفاده می

کنند که در هشتاد درصد موارد اطلاعات درست را درباره افرادی که برای اولین بار دیده اند

به دست می دهد.

آن ها با مشاهده دقیق علائم زبان بدن به اضافه درک ماهیت انسان و با استفاده از آمار و

احتمالات این کار را انجام می دهند.

بیشتر فال بین ها خانم هستند زیرا آن ها سیم پیچی مغزی فوق العاده ای دارند که به ایشان

اجازه می دهد علائم بدنی بچه ها را حدس بزنند و وضعیت عاطفی و احساسی دیگران را تشخیص

دهند.

بررسی ها نشان می دهد اطلاعات فال بین ها تا 80% درباره هر کس آن ها را بخواند صدق می

کند.

فرض کنید در اتاق نیمه تاریکی نشسته اید و فال گیر در حالیکه کلی زلم زیمبو به خودش

آویزان کرده وارد می شود و به شما می گوید :

احساس می کنم آرزوهایی در زندگی داری که نمی دانی به آن ها می رسی یا نه ؟

پریشان و محتاط هستی.

معتقدی فقط خودت درست فکر می کنی.

تغییر و تنوع را دوست داری.

دوست داری اسرارت را با دوستانت در میان بگذاری اما می ترسی.

کسی به تو زنگ می زند و خبر خوبی به تو می دهد.

تصمیمی گرفتی اما شک داری درست است یا نه؟

اگر کمی دقت کنید متوجه می شوید که اطلاعات بالا تا 80 درصد درباره هر کسی صدق می کند.

تقریباً برای تمام افراد موارد بالا اتفاق افتاده یا می افتد.

زبان بدن موضوعی پیچیده است و به همین دلیل گاهی در تشخیص علائم زبان بدن و معانی آن

دچار اشتباه می شویم. برای تشخیص درست رفتارها و زبان بدن اشخاص باید همیشه این سه

قاعده را در نظر بگیرید.

1-حرکات و اشارات را به صورت دسته ای و خوشه ای در نظر بگیرید و معنا کنید :

هر حرکت یا اشاره ممکن است معانی مختلفی داشته باشد. به عنوان مثال: خاراندن سر بسته به

دیگر حالات و حرکات که در آن لحظه رخ می دهد، چندین معنی دارد: نگران شدن، عدم اطمینان،

وجود شوره سر، فراموش کاری یا دروغ گویی…

اگر چندین علامت و حرکت را با هم ارزیابی کنیم به نتایج درستی می رسیم.

به عنوان مثال : اگر همزمان سر و چانه شخص رو به پایین باشد(حالت منفی) و دست به سینه

نشسته باشد و پاهایش را روی هم انداخته باشد(حالت دفاعی).

به احتمال زیاد این پیام را منتقل می کند که : “از حرف های تو خوشم نمی آید” یا “من احساس

مثبتی در این باره ندارم”.

 

2- باید دقت کنید که حرکات شخص با جملات گفتاری شخص هماهنگ باشد :

بعضی از اشخاص گفتارشان با رفتارشان در تضاد است. شاید به زبان بگویند که نظرشان مثبت

است اما در دل با شما مخالف باشند.

فروید می گوید : بیماری را دیدم که در حین ابراز شادمانی از ازدواجش ناخودآگاهانه و به طور پی

در پی حلقه اش را از انگشتش بیرون می آورد.

فروید از این حالت غیرارادی مطلع بود و به همین دلیل وقتی مشکلات بعد از ازدواج آن ها کم کم

نمایان شد به هیچ وجه تعجب نکرد!

3- حرکات و اشارات را با توجه به شرایط موجود تفسیر کنید :

اگر کسی در ایستگاه اتوبوس و سرما بدنش را جمع کند و پاهایش را روی هم بیندازد و چانه اش

به سمت پایین باشد، به احتمال زیاد سردش است و حالت دفاعی به خود نگرفته.

اما اگر فردی در یک جلسه کاری وقتی شما پیشنهاد فروش محصولتان را می دهید همین حالات را

داشته باشد، نشان دهنده این است که آن شخص احساسی منفی دارد یا پیشنهاد شما را رد می

کند.

پس باید از روش های دیگری برای متقاعد کردنش استفاده کنید.

به عنوان مثال می گویند : اگر شخصی در یک مهمانی یا جمع پاهایش را روی هم بیاندازد و دست

به سینه بنشیند، یعنی گارد گرفته و دوست ندارد کسی به او نزدیک شود یا با او صحبت کند.

اما کسانی که لباس تنگ یا نامناسب می پوشند، روی حرکات و زبان بدنشان تأثیر می گذارد. مثلاً :

خانم هایی که دامن کوتاه می پوشند برای حفظ حیا پاهایشان را روی هم می اندازند.

اما همین حالت باعث می شود امکان نزدیک شدن به آن ها و دادن پیشنهاد آشنایی کاهش یابد.

توجه به این موارد و مکانی که شخص در آن حضور دارد نیز به فهم بهتر زبان بدن کمک می کند.

علائم و حرکات زبان بدن انسان ها به قدری زیاد است و پیام های مختلفی را می رساند که در یک

یا دو مقاله هم نمی توان به همه آن ها پرداخت، اما در این جا مهم ترین ها را بررسی می کنیم.

در همه جای دنیا تکان دادن سر از بالا به پایین نشان دادن موافقت و تآیید است. تکان دادن سر

از راست به چپ یا برعکس نشانه “نه” یا “نفی” است و برای نشان دادن مخالفت استفاده می شود.

وقتی فردی شاد است، لبخند می زند و در هنگام ناراحتی و خشم، ابرو در هم می کشد و اخم می

کند.

شانه بالا انداختن نشان دهنده این است که فرد نمی داند یا نمی فهمد شما چه می گویید. بالا

بردن شانه نشانه تسلیم است.

قرار دادن انگشت اشاره دست روی صورت طوری که انگشت اشاره به سمت بالای گونه اشاره

دارد و انگشت دیگر روی دهان را می پوشاند و انگشت شست، تکیه گاه چانه می شود.

اگر فرد در این حالت باشد، افکاری انتقادآمیز دارد و معمولاً پاهایش را نیز روی هم انداخته است

و بازوی او در حالت افقی بدنش قرار دارد(حالت دفاعی دارد)، هم چنین سر و چانه او به سمت

پایین است(حالت نفی/منفی).

زبان بدن این شخص منفی است و  با گفته هایتان مخالف است. حتی اگر بگوید که با نظر شما

موافق است، دروغ می گوید چون علائم زبان بدنش این را نشان نمی دهد.

هنگامی که کلمات و زبان بدن شخصی با هم در تضاد است، به آنچه گفته می شود توجهی نکنید.

حرکات دست

وقتی بچه ای دروغ می گوید، با دست دهانش را می پوشاند این حرکت تا بزرگسالی شخص هم

ادامه پیدا می کند

اما این بار به جای اینکه با دست کاملاً دهانش را بپوشاند، ممکن است انگشتش را روی دهانش

قرار دهد و در آخر بینی اش را لمس کند.

وقتی مردم می خواهند صداقت و راستگویی خود را نشان دهند، یک یا هر دو کف دستشان را به

طرف شخص مقابل می گیرند و می گویند : “من این کار را نکردم” یا “باور کنید راست می گویم”.

این حرکت غیرارادی است.

وقتی افراد می خواهند دروغ بگویند دست هایشان را پنهان می کنند، وقتی کودکان دروغ می

گویند، دست هایشان را پشتشان قایم می کنند.

مشتری که کف دستش باز است، یا قصد خرید دارد یا دلایل درستی برای نخریدن دارد و راست

می گوید. در حالیکه مشتری دروغ گو همان دلایل را بیان می کند با این تفاوت که دستانش را

پنهان می کند.

اگر در حالیکه کف دستتان باز است صحبت کنید به طرف مقابل فشار می آورید تا او هم صادق تر

باشد.

به دلیل قانون علت و معلول زمانی که راست می گویید غیر ارادی کف دست هایتان باز است و

زمانی که کف دست هایتان باز است همین باز بودن کف دست مانع دروغ گفتن می شود.

فرد از انگشت اشاره خود برای اینکه شنوندگان باید مطیع باشند، استفاده می کند.

این حرکت، ناخودآگاه احساسات منفی را در دیگران بیدار می کند. اشاره دست به حالت بسته با

انگشت اشاره به صورت باز، یکی از آزاردهنده ترین حرکاتی است که شخص می تواند در هنگام

حرف زدن از آن استفاده کند.

اگر با انگشت شست و اشاره تان حلقه ای بسازید و با استفاده از این حالت حرف بزنید، آن گاه

مخاطبان شما را فردی مقتدر به شمار می آورند اما خشن و تهاجمی به نظر نمی رسید.

با این کار فردی متفکر، هدفمند و متمرکز دیده می شوید.

هنگامی که شخص نگرش عصبی، منفی یا دفاعی دارد، احتمال اینکه بازوهایش را محکم روی

قفسه سینه اش به صورت صلیب درآورد زیاد است.

ضربدری روی هم قرار دادن دست ها و پاها نشانه نگرش منفی، دفاعی یا عدم اطمینان فرد

است. در مقابل باز بودن دست ها و پاها نشان دهنده آسودگی است چرا که با احساس فرد تطابق

دارد.

زمانی که دست به سینه می ایستید، میزان باورپذیری شما تا حد زیادی کاهش می یابد. دست به

سینه نشستن یا ایستادن برای اطرافیان معنی گارد گرفتن دارد.

اگر در یک مهمانی دست به سینه بنشینید، حالت پذیرا ندارید و از شما دوری می کنند. واکنش

های دیگران نسبت به این حالات و حرکات منفی است.

هم چنین گفته می شود افرادی که دست به سینه می نشینند، نگرش منفی دارند. پس سعی

کنید آن ها را از این حالت خارج کنید.

به فروشندگان و مذاکره کنندگان هم توصیه می کنند تا زمانی که علت دست به سینه ایستادن

مشتری معلوم نشده، به معرفی کالا یا اظهارنظر نپردازند.

از این گذشته خریداران نظر پنهانی دارند که بیشتر فروشندگان هرگز متوجه آن نمی شوند!

حتی اگر در ظاهر با گفته های شما موافقت کنند، اما زبان بدنشان مخالفت آنها را لو می دهد.

حقیقت این است که زبان بدن صادقانه تر از زبان گفتار است.

حالت دست به سینه با شست به سمت بالا حالت مثبت تری دارد و نشان از خونسردی فرد و

مطمئن بودن از خود را دارد. در مقابل دست به سینه نشستن همراه با مشت بودن دست ها

نشانه وجود خشم است.

با نشان دادن کف دستتان به دیگران بدون اینکه به آن ها حرفی بزنید، بگویید که دوست دارید

با آن ها راحت و صادق باشید.

محکم گرفتن بازوها با دست احساس ترس و ناامنی کردن و به علاوه نخریدن چیزی که فروشنده

عرضه می کند را می رساند.

خانم ها زمانی که در شرایط سخت و ناراحت کننده قرار می گیرند یا استرس دارند، معمولاً با

دست یک بازوی خود را می گیرند. به این صورت که یک بازو در کنار بدن آویزان است و با دست

دیگر آن را می گیریم.

مردها زمانی که دچار استرس می شوند یا قرار است برای جمعی سخنرانی کنند، مچ های دست

خود را جلوی خود می گیرند.

آقایانی که مضطرب هستند یا استرس دارند مدام با دکمه سر دستشان ور می روند یا با بند

ساعتشان بازی می کنند.

خانم هایی که عصبی و مضطرب هستند، با مقنعه یا روسری شان ور می روند یا با کیف دستی

یا وسیله ای که به همراه دارند بازی می کنند.

خیلی از افراد کیف دستی یا پوشه شان را در مقابل بدنشان قرار می دهند. لطفاً ادامه را در مقاله

بعدی بخوانید.

بهتر دیده شدن و بهتر شنیده شدن حق توست. کمکت می کنم تا در دنیای پر رقابت امروزی حرفی برای گفتن داشته باشی و بتوانی بهترین بیان را پیدا کنی، طوری که در هر جمعی همه مجذوب صحبت هایت شوند.        

  منیره میرزاده مهندس it ومدرس فن بیان و مهارت های ارتباطی

بسیار زیبا

متشکرم

سلام محمدی هستم سایتتون رو بررسی کردم محتواهای خوبی نوشتین سایتتون سرعت مناسبی داره من هم مثل شما سایت هام رو با وردپرس می سازم وردپرس واقعا محشره و خیلی زود با وردپرس میشه اومد تو صفحه اول گوگل یک موردی که من تو سایت شما دیدم اینه که تعداد بک لینک هاتون خیلی کمه برای همین هم هست که تو تعداد زیادی کلمه کلیدی مهم تو صفحه اول گوگل نیستید راستی یادم رفت بگم ، من متخصص سئو هستم اگه یه مقدار در مورد بک لینک سازی فعالیت کنید ، مطمئنا نتیجه های فوق العاده ای می گیرید

یه سایت هست بک لینک رایگان و پر قدرت رو برای مدت محدود برای دانلود قرار داده یه رپرتاژ خبری هم به ارزش ۴۰۰ هزار تومان داره رایگان میده

پیشنهاد می کنم حتما دانلود کنید مختص سایت های وردپرسی مثل شماست تا هنوز بر نداشتن ، برید دانلود کنین

لینک دانلود اگه اشتباه نکنم این بود

https://co10.ir/product/free-backlinks-reportage/

ممنونم از لطفتون حتما کارهایی که گفتین رو انجام میدم

تو این زمینه بهترین هستین لذت بردم سایتتون هم خیلی زیباست

بی نهایت سپاسگزارم از لطفتون

چگونه آمار بازدید کنندگان سایتتان را ۲ برابر کنید ؟

چگونه درآمد سایتتان را ۲ برابر کنید ؟

چگونه در نتایج گوگل بیشتر دیده شوید ؟

دیوید اگیلوی (پدر علم تبلیغات ) می گوید : ۹۵ درصد افراد فقط عناوین را می خوانند . اگر عنوان قانعشان کرد ، سراغ متن می روند و محتویان صفحه شما را می خوانند جمله مهم دیگر دیوید اگیلوی در مورد عنوان : افرادی که عناوین را می خوانند ، ۵ برابر بیشتر از افرادی هستند که متن کامل را می خوانند .

جمله دیگر از دیوید اگیلوی : وقتی که عنوان را نوشتید ، ۸۰ درصد کار را انجام دادید

البرت لاسکر (پدر تبلیغات مدرن ) می گوید : عنوان ۹۰ درصد تاثیر یک آگهی یا مطلب را شامل می شود .

جان کاپلر در مورد عنوان نویسی می گوید : عنوان شما در مطالب و آگهی ها ، باعث موفقیت و شکستتان می شود .

برای مطالعه و دانلود ۹۶۵ عنوان برتر تبلیغاتی که باعث افزایش بازدید و افزایش درآمد سایتتان می شود روی لینک زیر کلیک کنید

https://co10.ir/blog/website/title.html/

بله در مورد تبلیغ نویسی هم اطلاعات دارم و آموزش هایی دیدم متشکرم باز هم

ممنون از شما . واقعا همونی بود که می خواستم،کامل و بدون نقص

سپاسگزارم از لطفتون خدا رو شکر

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نام *

ایمیل *

وبسایت

دیدگاه

هفته نامه سیاحت و تجارت نوشت:

* «تله‌پاتی» دسترسی به اطلاعاتی است که در فکر شخص دیگری نگهداری می‌شود و شما خواهان کسب آن هستید دانشمندان برای اثبات این پدیده می‌گویند: وقتی این امکان وجود دارد که از طریق یک ایستگاه فرستنده مطالبی را از طریق امواج الکتریکی، از ایستگاه‌های الکتریکی دیگری جذب کنیم. بنابراین با توجه به فعالیت‌های الکتریکی مغز انسان، امکان تبادل اطلاعات از راه دور، از طریق «تله‌پاتی» و به صورت مشابه دستگاه‌های فرستنده و گیرنده الکتریکی فراهم می‌شود. برای انجام پدیده‌های «تله‌پاتی»‌مغز باید در حالتی قرار داشته باشد که وضعیت آن بیشترین میزان امواج «آلفا» را ایجاد و منتشر کند. امواج «آلفا» معمولا در شرایطی به وجود می‌آید که فرد در حالت «مدی‌تیشن» یا «ریلکس» کامل قرار گرفته باشد. پس درمی‌یابیم که کلید اصلی «تله‌پاتی» چیزی نیست جز «ریلکس» شدن کامل. اصولاً در هنگام احساس خطر و یا هر ناراحتی دیگر، اعصاب «سمپاتیک» انسان با تولید «آدرنالین» بدن را تحریک می‌کند در این حالت زمینه لازم برای «فرستندگی» و در واقع فرستادن پیام در شخص به وجود می‌آید و او می‌تواند افکار خود را سریع‌تر و قوی‌تر منتشر کند در حالت عکس این مسئله، اعصاب «پاراسمبلیک» با تولید «استیل کولین» موجب رخوت و سستی بدن می‌شود و استعداد «گیرندگی» امواج «تله‌پاتی» در شخص تقویت می‌شود.

ارسال پیام‌های روحی

نیروی «تله‌پاتی» بستگی زیادی به شدت و قدرت عواطفی دارد که با آن هماهنگ شده است شما وقتی می‌توانید از راه دور یک پیام روحی برای فرد موردنظرتان بفرستید که قبلاً ارتباطی مثبت و یا حتی منفی با او برقرار کرده باشید درباره فردی که هدف پیام شماست باید به یک نوع احساس بسیار شدید عاطفی برسید. برای شروع کار بهتر است ابتدا هر چه دقیق‌تر فرد موردنظرتان را رویت کنید و تمام مشخصات او را مانند مشخصات جسمی، ویژگی‌های شخصیتی، روش لباس پوشیدن، آهنگ، صدا و مانند آن‌را به خاطر بسپارید به این ترتیب یک تصویر بسیار قوی و روشن از آن شخص در ذهن شما نقش می‌بندد. سعی کنید فرد موردنظر را در همان محل زندگی‌اش مجسم کنید اگر با او خاطره‌های مشترکی دارید آنها را یک بار دیگر در ذهنتان مرور کنید آن‌گاه پیام خود را با صدای بلند بر زبان آورید درست همان‌گونه فکر کنید که انگار او در مقابلتان ایستاده است به محض آ»‌که پیامتان را فرستادید همه چیز را به فراموشی بسپارید البته می‌توانید پیامتان را به جای این‌که با صدای بلند اعلام کنید آن را بر روی یک صفحه کاغذ نیز بنویسید.

قدرت تمرکز و تخیل

چگونه از طریق ذهن با دیگران حرف بزنیم

نیروهای ذهنی، مانند «تله‌پاتی» یک پدیده ساده ب شمار نمی‌آیند بلکه به دقت فرمول‌های ریاضی عمل می‌کنند و این شما هستید که در ذهن خود دستورالعمل لازم را صادر می‌کنید نیروهای ذهنی توان این را دارند که در راه رسیدن پیام شما به هدف موردنظرتان راهنما و راهبرتان باشند و روش‌های عملی را نشانتان دهند چنان‌که در مواقع خطر هشدارهایی می‌دهند که در سرنوشت شما و اطرافیانتان بسیار موثر است البته شدت و شعف قدرت تخیل نقش مهمی در «تله‌پاتی» ایفا می‌کند و هر چه قدرت «تمرکز» بیشتر باشد افکار به صورت سریع‌تر و دقیق‌تری به هدف موردنظر اصابت می‌کند. پس باید بیاموزیم که فکر خود را کاملاً‌ »متمرکز» کنیم تا در انجام کار، توفیق بیشتری کسب کنیم.

اندیشیدن بدون هدف و با دقت اندک، نتیجه‌ای ندارد تفکر باید محکم و متمرکز باشد تفکر محکم و متمرکز، مجموعه‌ای است از خطوط ظریف مغناطیسی که شما را به افکار شخص موردنظرتان متصل می‌سازد.

اگر بگوییم که «فکر» حالتی از «احساس» که از طریق قانون «ارتعاش» حمل می‌شود و مانند نور و الکتریسیته انتقال می‌یابد آن‌گاه به راحتی به این پدیده جالب پی می‌برید هر وقت فکر خود را بر موضوعی که برای شما اهمیت دارد متمرکز کنید نیروهای ذهنی شما وارد عمل می‌شوند و پاسخ لازم را به دست می‌آورند. برای ایجاد تمرکز، می‌توانید یک نقطه «تمرکز» انتخاب کنید این نقطه می‌تواند عکسی بر روی دیوار و یا حتی گل‌های یک قالیچه باشد.

فرمان‌های «تله‌پاتی»

برای شکوفایی استعدادهای «تله‌پاتی» تمرین‌های جالب و متنوعی وجود دارد ابتدا قبل از شروع تمرین بهتر است به چند نکته مهم توجه کنید:

1- قبل از شروع تمرین، مدت آن‌را دقیقاً مشخص کنید. (مثلاً یک ساعت)

2- مصرف چاپ و قهوه اندکی قبل از انتقال یک فکر، مفید است زیرا به‌عنوان یک محرک لحظه‌ای برای فعالیت‌های مغزی مؤثر است.

3- بعد از اتمام تمرینات، بهتر است مقداری آب در چند نوبت بنوشید تا مواد زاید بدنتان دفع شود.

4- تاریکی و سکوت مطلق برای تمرینات «تله‌پاتی» بسیار نتیجه‌بخش است و سعی کنید در مواقعی که شخص گیرنده خوابیده است تمرینات مربوطه انجام شود.

5- اندکی مراقبه یا همان «مدی‌تیشن» در ایجاد «تله‌پاتی» مفید است البته باید با کشیدن نفس‌های عمیق به «مراقبه» بنشینید.

6- به صدای درونی خویش گوش فرا دهید و با آن جروبحث نکنید فقط گوش کنید و عمل کنید گوش دادن از شرایط اصلی استفاده از قدرت نهفته در «تله‌پاتی» است.

7- جلسات تمرین را طولانی کنید، چرا که انتقال فکر باید همراه با یک پافشاری خاص در مدت طولانی انجام پذیرد.

8- بهتر آن است که در هر جلسه، حداکثر 10 فرمان صادر شود.

فرستنده و گیرنده

برای شروع تمرینات همکاری دو نفر ضروری است بین این دو نفر که مایل هستند این تجربه را انجام دهند کسی که دارای تأمل و تعمق بیشتری است باید نقش گیرنده را به عهده بگیرد و کسی که فعال بااراده و کوشاست به‌عنوان «فرستنده» باید فکرس را آن‌چنان روی مسئله موردنظر متمرکز کند که گویی خود قصد انجام این فرمان را دارد. فرمان‌های «تله‌پاتی» باید پی‌درپی صادر شوند. دست راستت را بلند کن و یا فلان چیز را از زمین بردار.

ضمنا لازم است که در هر جلسه از تمرینات نوع فرمان‌ها تغییر کند شخص «گیرنده» باید هنگام تمرین در وضعی کاملا بی‌تفاوت قرار بگیرد و هر فکری را از ذهن خود دور سازد و اصطلاحاً در «خلاء فکری» فرو برود. او باید فقط در انتظار یک تحریک درونی بماند تا به انجام کاری وادار شود. همچنین باید توجهش را مطلقاً به چیزی معطوف کند که از درون وجود خویش احساس کند هرگاه چند فکر مختلف به طور همزمان به ذهنتان خطور کرد ابتدا کمی تأمل کنید و سپس فکری را که قوت و تحریک بیشتری دارد به اجرا درآورید.

تمرینات بعدی…

پس از ممارست در تمرینات بالا کار خود را با تمرینات زیر ادامه دهید.

شخص «فرستنده» نگاهش را به دقت به یک چیز خاص می‌دوزد و سپس با بستن چشمانش تصویر ذهنی آن‌را می‌سازد آن‌گاه شخص «گیرنده» را مجسم می‌کند که در حال تماشای آن چیز خاص است مدت تمرین برای این کار 3 تا 5 دقیقه است.

شخص «گیرنده» در مقابل خود صحنه‌ای سفید قرار می‌دهد که از زیر آن نور یکنواخت و ضعیفی تابیده است سپس نگاه خود را رها می‌سازد تا بی‌توجه به محیط اطرافش روی این صحنه بلغزد وقتی چندین برداشت مختلف به ذهنش خطور کرد باید آنها را به آرامی یادداشت کند البته گاهی نیز باید چشمان خود را بسته و پس از چند ثانیه باز کند.

تمرین بعدی بدین ترتیب است که شخص «فرستنده» پشت فرد «گیرنده» می‌ایستد و در حالی‌که نگاهش را به پشت گردن او دوخته است فکرش را کاملا روی او متمرکز کرده  فرمانش را صادر می‌کند.

صدور فرمان باید جز به جز اما متوالی صورت بگیرد در این حالت انرژی فکری شما به شخص «گیرنده» منتقل می‌شود و او را وادار می‌کند که برگردد و مستقیما به شما خیره شود!

توصیه مهم

اگر در شروع تمرینات به آن صورت که انتظار دارید پیش نرفتید باور خود را از دست ندهید و مأیوس نشوید نیروی «تله‌پاتی» همیشه حاضر و آماده است اما برای این‌که آن‌را به زندگی روزمره خود پیوند دهد باید آن را تقویت کنید و اعتقادتان بر این اصل استوار باشد که تجربیات شما حتماً به نتایج لازم خواهد رسید.

او چه کسی است؟!

یک تمرین دیگر نیز در شکوفایی استعداد «تله‌پاتی» نهفته در وجود شما بسیار موثر است تمرین فوق عبارت از این است که فی‌المثل، وقتی زنگ تلفن شما به صدا درمی‌آید حدس بزنید که آن سوی سیم به کسی می‌خواهد با شما سخن بگوید البته اگر بخواهید از روی احتمالات عمل کنید و براساس این‌که معمولا چه اشخاصی بیشتر به شما تلفن می‌زنند به اندیشه بنشینید از راه درست منحرف شده‌اید شما باید با توجه به احساسات خود عمل کنید و سپس نام فردی را که حدس می‌زنید به شما تلفن خواهد زد بر روی ورقه‌ای بنویسید یک تقویم جیبی همیشه همراه خود داشته باشید و تمام پیش‌بینی‌ها و ادراکات خود را در آن یادداشت کنید.

یک مثال دیگر برایتان می‌آوریم:

در تقویم خود روی صفحه یکی از روزهای مثلا شهریور ماه بنویسید:

در چنین روزی پس از خروج از منزل فردی را که با روبه‌رو خواهم شد یک مرد است؟

سپس در پایان همان روز نتیجه را در همان صفحه بنویسید به این شرح:

نتیجه: حدس من درست بود اولین فردی را که دیدم یک مرد بود!

بدین ترتیب شما می‌توانید درباره هر موضوع و یا شخص خاصی به حدس و گمان بپردازید. این کار را در طول شبانه‌روز لااقل در 20 مورد مختلف انجام دهید پس از گذشت 3 الی 4 ماه درخواهید یافت که پیش‌بینی‌های شما روز به روز به واقعیت نزدیک‌تر است.

 4545

شهر جهانی یزد، شهری تاریخی و کویری ‌بین دشت لوت و دشت کویر است که مارکوپولو جهانگرد معروف آن را بزرگ، زیبا و پر رونق توصیف می‌کند. شهر تاریخی یزد در قدیم؛ به ایساتیس به معنی فرخنده و مقدس معروف بوده است.

خرید سرویس قاشق چنگال یکی از خریدهای ضروری و مهم برای آشپزخانه است که می‌توانید از طریق فروشگاه اینترنتی چنگالک این سرویس را خریداری کنید.

چگونه از طریق ذهن با دیگران حرف بزنیم

تمامی حقوق این سایت برای خبرآنلاین محفوظ است.
نقل مطالب با ذکر منبع بلامانع است.
Copyright © 2018 khabaronline News Agancy, All rights reserved

شاید از نظر شما تلپاتی یا ارتباط ذهن ها با یکدیگر نوعی نیروی ماورایی و تخیلی باشد اما باید بدانید که اینطور نیست و خواندن ذهن دیگران نوعی مهارت است که می توان آن را آموخت.

از پیش بینی نیازهای یک مشتری تا دانستن اینکه چطور باید با مدیرتان صمیمی شوید، همه و همه مواردی هستند که نشان می دهند پیدا کردن درکی درست از ارزش ها و شخصیت دیگران می تواند شما را در رسیدن به اهدافتان یاری دهند.

در ادامه این مطلب با دیجیاتو همراه باشید تا 5 روش ساده را برای خواندن ذهن دیگران فرا بگیرید.

به گفته لورن مینر مدیر اجرایی شرکت کاریابی Decision Toolbox افراد باهوش همواره هم در زندگی شان و هم در کارشان موفق هستند، با این وجود افرادی که همواره بهترین عملکرد را دارند لزوما باهوش ترین نیستند بلکه در مقابل اشخاصی هستند که توانسته اند با ذهن دیگران ارتباط برقرار نمایند.

چگونه از طریق ذهن با دیگران حرف بزنیم

مینر می گوید آدم ها همواره در مورد افکارشان سیگنال هایی را ارسال می کنند اما تشخیص معنا و مفهوم این سیگنال ها نیازمند گذر زمان است. وقتی پیام دریافتی تان از فرد مقابل می گوید که شما با او توافق نظر ندارید، همه اینها کلیدها و نشانه هایی هستند که به شما هشدار می دهند یک گام به عقب باز گردید و جهت گیری خود را تغییر دهید. بله حالا زمان آن رسیده تا جو گفتگوهای خود را تغییر داده و رویکرد دیگری را اتخاذ نمایید.

به گفته لورن پنج روش مختلف برای خواندن ذهن دیگران یا دست کم ارائه پیش بینی های موثق از رفتار آنها وجود دارد تا به موجب آن رابطه کاری بهتری را ایجاد نمایید:

به یاد داشته باشید اینکه طرف مقابل شما متعلق به چه نسلی است می تواند نکته هایی را در مورد نحوه فکر کردن او در اختیارتان قرار دهد. مینر می گوید نسلی که یک فرد به آن تعلق دارد در واقع حکم لنزی را دارد که از آن به جهان پیرامونش می نگرد.

تفاوت های نسلی بسیار جالب هستند. برای نمونه افرادی که در ابتدای هزار جدید متولد شده اند بیشتر دوست دارند پشت دستگاه های کامپیوتری پنهان شده و نظرات خود را از طریق توئیتر و رسانه های اجتماعی ابراز کنند. از نظر آنها ارتباطات چهره به چهره ارزش زیادی ندارد اما پدران و مادران ما دوست دارند که شخصا و رو در رو با دیگران صحبت نمایند.

به این ترتیب اگر قرار است که با یک نوجوان سخن بگوییم نیازی به هماهنگ کردن جلسه و تشکیل میز گرد نیست چراکه این گروه از افراد ترجیح می دهند از طریق اینترنت خود را ابراز نمایند اما برای آنها که پا به دوران میان سالی گذاشته اند لازم است که نشست حضوری داشته باشید.

همچنین برای نسل های مختلف موارد مختلفی اهمیت دارد. برای نمونه نوجوانان و جوانان امروزی دوست دارند زودتر به نتیجه برسند و زمانی که با آنها حرف می زنیم باید از فرایندهای ثابت شده و راهکارهای سریع سخن بگوییم. این در حالی است که والدین ما محافظه کارتر هستند و زمانی که با آنها حرف می زنیم باید گام هایمان را آهسته تر برداشته و در مورد موضوعاتی چون ایمنی و خطر سخن بگوییم.

روش دیگر برای آنکه تشخیص دهیم فرد موردنظرمان در مورد چه چیزی تفکر می کند این است که حساسیت های او را شناسایی کنید و برای این منظور لازم است که پرسش های درستی را مطرح نمایید. به توصیه مینر می توانید یک جلسه خصوصی با فرد مورد نظرتان تشکیل داده و با او در مورد موضوعات مهم و حساسیت هایش سخن بگویید.

برای مثال سوال کنید چه مسالی احساسات آنها را بر می انگیزد؟ در چه مواردی احساس راحتی می کنند و در یک کلام گوش شنوایی داشته باشید و کمتر سخن بگویید. او می گوید می توانید برای این منظور سوالاتی از فرد بپرسید که انتهایشان باز است و به این ترتیب فرد مقابلتان می تواند از نقاط قوت و چالش هایش برایتان بگوید.

برای آنکه بدانید اطرافیانتان چه کسانی هستند بهتر است که ویژگی ها و خصوصیات فردی شان را بشناسید و از این طریق می توانید مسائلی که برایشان اهمیت دارند را نیز شناسایی نمایید.

مینر خودش را فردی به شدت تحلیلگر می داند و زمانی که افراد ایده هایشان را مطرح می کنند به خوبی می تواند ارتباط میان آنها را تشخیص دهد.

با دقت کردن به خصوصیات شخصیتی افراد و همچنین گفتار آنها به دنبال کلیدهایی بگردید. برای نمونه فردی که دوست دارد بر دیگران تسلط داشته باشد معمولا محکم دست می دهد یا افرادی که از شوخی خوششان می آید غالبا نکته های نغز و لطیف را در گفتارشان می گنجانند.

رفتار غیر کلامی نیز اهمیت بالایی دارد و آنطور که مینر توصیه می کند بهتر است که به زبان اندام فرد مقابل تان توجه نمایید. اگر فردی حین صحبت های شما به دیوار یا سطحی تکیه می دهد معنایش آن است که جذب موضوع شده و اگر در مقابل صرفا حرف هایتان را تایید می کند، نگاهش به پایین است یا اینکه صورت خود را به سمت دیگری چرخانده علاقه ای به بحث ندارد.

تن کلام هم می تواند حاوی نکته هایی باشد. برای نمونه اگر فردی با تن صدای یکنواخت به شما پاسخ می دهد به احتمال زیاد علاقه ای به موضوع مطرح شده شما ندارد.

در پایان دقت کنید که یک فرد چه می گوید و چه نمی گوید. البته این کار زمانی که مکالمه از طریق تلفن انجام می شود کمی دشوارتر خواهد بود با این همه آنطور که مینر می گوید صدای علاقمند یا مشتاق کاملا قابل تشخیص است.

بهتر است در کلام فرد مقابل خود به کوچک ترین صداها توجه نمایید. مثلا یک آه می تواند نشان دهنده این باشد که فرد از گفتگو با شما خسته شده یا تمایلی به ادامه ندارد.

نکته پایانی که باید به آن اشاره شود این است که از مطرح کردن مسائل مهم و احساسی از طریق ایمیل خودداری نمایید. در عوض تلفن را بردارید با فرد مورد نظرتان تماس بگیرید. ایمیل یا پیام های متنی بدترین وسیله برای انتقال احساسات پشت کلمات هستند و معمولا نمی توانند معنا و مفهوم مورد نظرتان را به افراد انتقال دهند.

برای گفتگو با کاربران، وارد حساب کاربری خود شوید.

تمامی حقوق برای وبسایت دیجیاتو محفوظ است.


Downloads-icon

چگونه از طریق ذهن با دیگران حرف بزنیم
چگونه از طریق ذهن با دیگران حرف بزنیم
0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *