چگونه ذهن خود را طبقه بندی کنیم

 
helpkade
چگونه ذهن خود را طبقه بندی کنیم
چگونه ذهن خود را طبقه بندی کنیم

اگر بخواهید یک زبان جدید یاد بگیرید، ساز زدن بیاموزید، از کتاب هایی که می خوانید استفاده بیشتری کنید؛ دانستن این که مغز شما چگونه مطالب جدید را می آموزد به شما در پیشرفت سریعتر کمک خواهد کرد. با این که جزئیات شیوه یادگیری در افراد مختلف کمی تفاوت دارند؛ اما مغز های ما اطلاعات را با روش های کم و بیش مشابهی دریافت می کنند. با دانستن این که این دریافت ها چگونه انجام می شوند؛ می توانیم موثر ترین استراتژی را برای یادگیری چیز های جدید به کار ببریم.

در این مطلب شش نکته ای که باید درباره سامانه یادگیری مغز بدانید بررسی شده اند. در ادامه با دیجیاتو همراه باشید.

کافیست یک دقیقه درباره این نکته فکر کنید: نیمی از مغز شما به دیدن، پردازش داده های تصویری و بیرون کشیدن اطلاعات از دیده ها اختصاص یافته است. پنجاه درصد دیگر مغز قدرتش را بین سایر فعالیت ها تقسیم می کند.

چگونه ذهن خود را طبقه بندی کنیم

یکی از یافته های هیجان انگیز درباره دیدن این است که مغز ما با نوشته ها هم مثل تصاویر برخورد می کند. هم اکنون که این متن را می خوانید، مغز شما هر حرف را به عنوان یک تصویر تفسیر می کند. این مساله یادگیری از طریق خواندن را در مقایسه با آسانی یادگیری بصری، بسیار ناکارآمد می کند.

توجه ما بیش از اشیاء ساکن، به طور ویژه ای به حرکت و اجسام متحرک معطوف می شود. پس در حوزه یادگیری، فیلم ها و انیمیشن ها می توانند بهترین دوست های ما باشند.

کاربرد: از فلش‌کارت های تصویر دار استفاده کنید. به یاداشت هایتان آیکن و تصویر اضافه کنید. از رنگ های مختلف در یادداشت برداری استفاده کنید. مفاهیم جدیدی که یاد می گیرید را در غالب نمودار طرح بندی کنید.

وقتی مجبور هستید که انبوهی از اطلاعات را با سرعت زیاد به خاطر بسپارید؛ به احتمال زیاد دچار تجربه تلخ فراموش کردن مطالبی که فقط چند ساعت قبل یادگرفته بودید خواهید شد. در یکی از راه های جلوگیری از گیج شدن در هزارتو های اطلاعاتی، کافیست با یاد گرفتن هر مفهوم جدید، به خود یادآوری کنید که این مفهوم کدام بخش از علم یا موضوع مورد مطالعه شما را تعریف می کند. در ذهن خود یک تصویر بزرگ از مبحثی که درباره آن مطالعه می کنید؛ بسازید و بگذارید مفاهیم جای خودشان را در این تصویر پیدا کنند.

در واقع، مغز های ما تمایل دارند به جای توجه به جزئیات، کلیت کلام را به خاطر بسپارند. گاهی این تمایلات طبیعی مغز ما را هم بازی می دهند.

زمانی که مغز اطلاعات جدیدی دریافت می کند؛ در صورتی که بتواند آن را به اطلاعات دیگری مرتبط کند؛ آن را بهتر به خاطر خواهد سپرد. از این رو بهتر است در یادگیری ایده های جدید؛ ابتدا از کلیات شروع کنید و مرحله به مرحله وارد جزئیات شوید. با این روش در هر مرحله نقطه های بیشتری برای وصل کردن دارید.

این مثال جالب می تواند در بهتر فهمیدن این ایده به شما کمک کند: مغز خود را یک کمد پر از قفسه بندی در نظر بگیرید؛ شما تنها زمانی شروع به طبقه بندی لباس های مختلف در قفسه ها می کنید که کمد به حدی از «پر شدگی» رسیده باشد. زمانی که طبقه بندی انجام شد؛ جای هر لباس (داده) جدید مشخص و معلوم است.

در دنیای واقعی هم، زمانی که مغز شما به حدی از اطلاعات مرتبط با یک موضوع دسترسی داشته باشد؛ بهتر می تواند اطلاعات ورودی جدید را طبقه بندی کند. با این تفاوت که در مثال کمد؛ یک پیراهن نمی تواند همزمان در بیش از یک قفسه طبقه بندی شود. اما ذهن قابلیت پیوست کردن اطلاعات جدید در همه زمینه های مرتبط را دارد. چنین اطلاعاتی در آینده بهتر در یاد شما خواهند ماند. چرا که در زمان یادگیری، مغز شما آن ها را به بسیاری چیز های دیگر هم مرتبط کرده است. پس اگر یکی از لینک ها شکسته شود؛ دسترسی به اطلاعات از سایر لینک ها امکان پذیر خواهد بود.

کاربرد: یک نمودار بزرگ یا یک صفحه یادداشت را در دسترس داشته باشید تا بتوانید یک تصویر کلی از آنچه یاد میگیرید در ذهن نگهدارید و مفاهیم اصلی ای که تازه یاد گرفته اید را به آن اضافه کنید.

مطالعات نشان می دهند که داشتن یک شب خواب، بین یادگیری یک چیز و دادن آزمون مربوط به آن، نتایج را به طور قابل ملاحظه ای بهبود خواهد داد. در مطالعه ای که درمورد یادگیری مهارت های حرکتی انجام شد؛ شرکت کنندگانی که دوازده ساعت پس از یادگیری مهارت و داشتن خواب شبانه در این بازه، آزمون دادند؛ 20.5% نسبت به آزمون های اولیه بهبود نشان دادند. در حالی که افرادی که بعد از چهار ساعت و بدون خواب آزمون دادند؛ فقط 3.9% بهبود را تجربه کردند.

چرت زدن هم می تواند در بهبود یادگیری، مثل یک شب خواب کامل موثر باشد. در مطالعه ای که در دانشگاه کالیفرنیا، به رهبری دکتر متیو واکر انجام شد؛ شرکت کنندگان به انجام یک کار چالش برانگیز دعوت شدند. از یک گروه خواسته شد که پس از چرت زدن چالش را مجددا انجام دهند. گروه دیگر پس از همین مقدار بیدار ماندن چالش را تکرار کردند. گروه اول عملکرد بهتری داشت.

خواب، حتی «قبل از یادگیری» هم می تواند مفید باشد. دکتر متیو واکر می گوید:‌ «خواب برای مغز، مثل خشک کردن یک اسفنج است. مغز را قادر به جذب اطلاعات جدید می کند.»

کاربرد: قبل از رفتن به تخت خواب، مهارت های جدیدی که در طول روز یادگرفته اید را دوباره تمرین کنید و آموخته های درسی جدیدتان را مرور کنید. زمانی که از خواب بیدار می شوید؛ سعی کنید از چیزی که از آخرین آموخته هایتان به یاد می آورید، یادداشتی بردارید.

محرومیت از خواب چیز ترسناکی است. با این که ایده هایی در مورد کاربرد های خواب داریم؛ اما هنوز هدف و فرایند آن را به طور کامل درک نکرده ایم. شاید این دلیلی است که باعث شده برای نیازمان به خواب، احترام کافی قائل نشویم.

با این که نمی توانیم دقیقا کاری که خواب برای ما انجام می دهد را شرح دهیم؛ اما می دانیم اگر خواب کافی نداشته باشیم چه اتفاقاتی می افتد. محرومیت از خواب ما را محافظه‌ کار می کند تا جلوی ریسک ها را بگیریم و به جای یادگرفتن چیز های جدید، به عادت های قدیمی خود اتکا کنیم. در همین حال، از آنجا که بدن ما هنگام خستگی نمی تواند به خوبی پاسخ نشان دهد؛ آسیب های فیزیکی ما را بیشتر تهدید می کنند.

محرومیت از خواب می تواند توانایی مغز شما در دریافت اطلاعات جدید را تا تقریبا ۴۰ درصد کاهش دهد. با امکان برخورداری از خواب خوب شب، نشاط صبحگاهی و ذهنی آماده برای یادگیری؛ تلاش برای شب بیداری و مطالعه، به جز در مواقع اورژانسی، ارزشش را ندارد.

مطالعه ای در دانشکده پزشکی هاروارد به این یافته رسیده که ۳۰ ساعت اول بعد از یادگیری مطالب، زمانی بحرانی است. اگر در این ۳۰ ساعت فرد از خواب محروم بماند؛ حتی داشتن یک خواب شبانه کامل نمی تواند مزیتی برای بهبود یادگیری در بر داشته باشد.

کاربرد: شب بیداری را فراموش کنید. تمرین ها و مطالعه خود را روز ها، زمانی که هوشیار هستید انجام دهید. زمانی که چیز جدیدی یاد می‌گیرید؛ مواظب خوابتان باشید.

اگر مطالب را با این دید که قرار است آن ها را به فرد دیگری آموزش دهیم، مطالعه کنیم؛ اطلاعات را بهتر دریافت کرده، بهتر در ذهنمان طبقه بندی می کنیم و صحیح تر و بهتر به خاطر می آوریم.

در مطالعه ای، به نصف شرکت کنندگان گفته شد که از اطلاعاتی که باید یاد بگیرند؛ آزمون گرفته خواهد شد و به نیم دیگر گفته شد که باید آموخته هایشان را به فرد دیگر توضیح دهند. نهایتا از هر دو گروه، آزمون به عمل آمد. گروه دوم، با این که عملا آموخته هایشان را به کسی توضیح ندادند؛ عملکرد بهتری در آزمون داشتند.

رهبر این مطالعه، دکتر John Nestojko میگوید که این مطالعه نشان می دهد تصور ذهنی دانش‌آموزان، قبل و هنگام مطالعه روی کیفیت یادگیری آن ها اثرگذار است: «ایجاد تصور ذهنی مثبت در دانش‌آموزان می تواند به طور موثری با روش های ترجیحا ساده، انجام شود.»

با این که ما اولین کسی نیستیم که این را یافته، اما یادگیری مطالب با ایده ی آموزش آن به دیگران می تواند به طور ناخوداگاه ما را به استفاده از متد های بهینه یادگیری سوق دهد. برای نمونه، باعث می شود روی مهمترین بخش های مطالب، ارتباط بین مفاهیم مختلف و طبقه بندی دقیق مطالب در ذهنمان تمرکز کنیم.

کاربرد: در یک دفترچه یا بلاگ، درباره چیز هایی که یاد می گیرید بنویسید. مفاهیمی که آموخته اید را طوری توضیح دهید که گویی قرار است درسی برای دیگران باشند.

یکی از شیوه های رایج یادگیری، چیزی است که دیک اشمیت، محقق UCLA، آن را block practice می نامد. در این روش هنگام مطالعه یا تمرین، یادگیری ممتد بوده و روی یک موضوع خاص تمرکز می کند. نمونه این روش زمانی است که چند ساعت متوالی را صرف مطالعه یا تمرین می کنید.

اما اشمیت از شیوه ای متفاوت در یادگیری دفاع می کند. در این شیوه، که Interleaving نامیده می شود؛ موضوعات مورد مطالعه یا مهارت های مورد تمرین به طور مخلوط، و با تنوع بیشتر ارائه می شوند. Bob Bjork، از دیگر محققان UCLA، این روش را مورد بررسی های روانشناختی قرار داده است. در یکی از آزمایشات، او به شرکت کنندگان، با نشان دادن مجموعه ای تصاویر به عنوان نمونه، در مورد سبک های هنری مختلف آموزش می داد. گروهی از شرکت کنندگان با Block Practice، مطالب را آموختند. به این صورت که از هر سبک نقاشی ۶ نمونه نشان داده شده و سپس سبک بعدی بررسی می شد. گروه دیگر مطالب را به صورت مخلوط آموختند (نمونه های سبک های نقاشی مختلف، بدون ترتیب خاصی نشان داده می شدند.)

سپس هر دو گروه، با معلوم کردن سبک هنری نقاشی ای که تا به حال ندیده بودند؛ امتحان پس دادند. گروهی که مطالب را به روش مخلوط آموخته بودند؛ ۶۰ درصد نمره را کسب کردند. در حالی که گروه دیگر امتیازی در حدود ۳۰ درصد داشتند.

جالب این که حدود ۷۰ درصد از شرکت کننده ها اعتقاد داشتند که block practice موثر ترین روش یادگیری است. با این آزمایش معلوم شد که باید درمورد این که کدام روش برای مطالعه بهتر است؛ بیشتر تحقیق کنیم.

دکتر Bjork اعتقاد دارد دلیلی که Interleaving بهتر عمل می کند این است که قابلیت های طبیعی ما، برای شناخت الگو ها را بهتر درگیر می کند. همچنین، ما را مجبور می کند که اطلاعاتی که می آموزیم را به طور منظم مرور کنیم.

کاربرد: از نمونه کاربرد های Interleaving در دنیای واقعی، چرخیدن بین سه موضوع مورد مطالعه برای مرور مطالبی است. برای مثال برای یادگیری یک زبان جدید، می توانید توانایی های «صحبت کردن»، «گوش دادن» و «نوشتن» را به طور دوره ای تمرین کنید. این روش از صرف زمان زیاد روی یکی از آن ها و سپس رفتن به مورد بعد، بهتر جواب می دهد. حتی موقع تمرین مهارت های فیزیکی، برای نمونه تمرین تنیس، می توانید آموزش هایتان در فورهند (جلودست)، بک هند و سرویس ها را به صورت دوره ای تمرین کنید.

برای گفتگو با کاربران، وارد حساب کاربری خود شوید.

تمامی حقوق برای وبسایت دیجیاتو محفوظ است.


Downloads-icon

وبلاگ

یکی از پیچیده ترین بخش های بدن انسان که هنوز هم برای بشر اندكي ناشناخته مانده مغز است. بخشی که بیشتر فرایند ها و دستورات توسط آن صادر شده و تمام فعالیت های زیستی را در اختیار دارد.

اما یکی از اعجاب انگیز ترین کار هایی که این قسمت انجام می دهد ذخیره ی اطلاعات است.

اطلاعاتی که خاطرات، غم ها، شادی ها و آرزو های ما را شامل ميشود. به طور عجيبي به ما کمک می کند زبان جدیدی بیاموزیم، با مردم صحبت کنیم، خاطرات را به یاد بیاوریم و یادمان بماند که چه کسی هستیم، اهل کجاییم و اسم خود را به خاطر داشته باشیم. داشتن این اطلاعات معمولا عادی به نظر می رسند اما حتما کسانی را ديده ايد که به علت آسیب های مغزی حتی نامشان را فراموش می کنند!

در این مقاله با بيان یکی از روش های ثبت حافظه و نحوه ی عملکرد آن همراه شما هستم

چگونه ذهن خود را طبقه بندی کنیم

یکی از پیچیده ترین وظیفه مغز ذخیره ی اطلاعات است.

مغز بدون این که خاطرات را قاطی کند، بدون این که مسیری که طی می کنیم را فراموش کند و بدون این که کلمات را جا به جا کند آن ها را طبقه بندی می کند و می توان در مواقع لزوم آن ها را بازیابی کرد. روش های زیادی برای بازیابی وجود دارد ، اما در اين مقاله  اندکی در مورد فرایند ذخیره سازی اطلاعات با شما صحبت مي کنم.

تمامی داده هایی که وارد مغز می شوند در این بخش ذخیره می شوند. این قسمت از مغز که حافظه ی کوتاه مدت نام دارد، اطلاعات ورودی را بررسی می کند و هنگام استراحت بدن شروع به فعالیت ذخیره سازی می کند. خوابیدن در شب به همین علت بسیار مهم است. بعد از این که فرد به خواب می رود مغز طی مراحلی به پردازش و بازيابي اطلاعات ورودی طول روز می پردازد. در یکی از این مراحل حافظه ی کوتاه مدت با روش های مختلف تصاویر، صداها، بو ها، مزه ها و اطلاعات را ذخیره می کند. اما ذخیره سازی اطلاعات را درون قسمت بزرگتری انجام می دهد که به آن حافظه ی بلند مدت می گویند.

دانشمندان با اندازه گیری امواج مغزی دریافته اند مغز در هنگام خواب 20 برابر فعال تر از زمان تماشای تلویزیون است.

زیرا در هنگام استراحت بدن حافظه ی کوتاه مدت مغز شروع به ذخیره سازی اطلاعات و داده های ورودی می کند. این اطلاعات در بخش دیگری به نام حافظه بلند مدت ذخیره می شود. البته اطلاعات به طور دائمی در این قسمت نیز باقی نمی مانند. تنها تمرین و تکرار یک داده می تواند آن را برای مدت طولانی تری ثبت کند و البته چیزی که به اصطلاح ملکه ی ذهن شده باشد باقی می ماند.

حتما براي شما پيش آمده كه یک بو، یک صدا و حتی یک آهنگ برای شما یادآور خاطراتی باشد که فکر می کردید فراموش کرده اید. این را کد بندی اطلاعات می گویند. داده هایی که در حافظه ی طولانی مدت ذخیره شده اند هر چقدر کمتر استفاده شوند زودتر فراموش می شوند اما ذهن برای یاد آوری آن قسمت های کلیدی را حفظ می کند. قسمت های کلیدی بویی است که شما را به کودکی باز می گرداند، مزه ایست که شما را به سال های دور می برد. این ها مانند کلید واژه عمل می کنند یعنی ذهن به جرقه ای نیازمند است تا آن ها را بارها و بارها به یاد بیاورد. به این روش ذخیره ی اطلاعات به روش کد بندی می گویند. این روش را به آساني ميتوان تقویت کرد. شما می توانید با استفاده از این روش زبان جدیدی بیاموزید، فرمول ها را حفظ کرده و مواردی که به خاطر می سپارید را افزایش دهید. می توانید برخی از روش ها مانند شرطی سازی يا روش قلعه ی ذهنی كه در مقالات ديگر درباره آنها توضيح كاملتري خواهم داد استفاده کنید. به طور خلاصه در این روش فرد تصور می کند که حافظه اش یک خانه یا قلعه است که اطلاعات درون اتاق های آن پنهان شده است با گشتن درون این اتاق ها اطلاعات را بازیابی می کند. در روش کد بندی یک جرقه لازم است تا تمام آن ها بازیابی شوند.

مطالب فوق تنها قطره ای از دریای کارایی های حافظه است. هنوز روش های زیادی وجود دارد که ذهن هر کس از آن ها در ذخیره سازی داده ها استفاده می کند. یا حتی یک ذهن از چندین روش مختلف برای ذخیره ی اطلاعات استفاده می کند. اما نکته ی مهم این است که ذهن می تواند ما را فریب دهد و چیزهایی که وجود نداشته اند را در قالب خاطرات به ما قالب کند و حتی جالب است بدانید در حالی که سعی می کنید خاطره ای را به یاد بیاورید در واقع ذهن شما آخرین باری که آن را به یاد داشته اید را به یاد می آورد به همین علت ممکن است خاطره ای تحریف شده باشد و جالب تر این که همه انسان ها حداقل یک خاطره دارند که متعلق به خودشان نیست. پس مراقب باشید فریب ذهن متقلب خود را نخورید!

براي آشنايي با انواع روش هاي تقويت حافظه ، ديگر مقالات در دسته ي حافظه را دنبال كنيد ، سپاسگزارم

دیدگاه

نام *

ایمیل *

وب‌ سایت

تلاش میکنیم تا با آموزش دیدن و کسب مهارت های مختلف رشد کرده و با کمک به رشد خانواده و اطرافیانمون ، دنیا رو جای بهتری کنیم…

ورود


نام کاربری:


رمز عبور:


حداقل 8 کاراکتر

آیا تا به حال پیش آمده که صدها کار برای انجام دادن داشته باشید اما زمان کافی برای انجامشان پیدا نکنید؟ بسیاری از ما آدم‌هایی پرمشغله هستیم، و گاهی آنقدر درگیر رسیدن به همه کارهای ریز و درشتی که می‌خواهیم انجام بدهیم می شویم که از انجام مهم ترین کارهایمان باز می مانیم. همان کارهایی که هماهنگ با خواسته های حقیقی ما و بیش از هر چیز به نفع مان است.

گاهی اوقات ما به اشتباه فکر می کنیم که سوپرمن هستیم و می توانیم همه کارهایی که می خواهیم انجام دهیم را با موفقیت کامل انجام دهیم و فکر می کنیم،‌ «من نیازی به نوشتن کارهایم ندارم. همه کارهایم را به خاطر می سپارم!» همانطور که تعداد کارهایمان بیشتر و بیشتر می شود، به زودی فکر این کارهای نیمه تمام ذهن ما را سراسر مشغول خود می کند. و این فشار اضافی باعث پرت شدن حواس مان می شود.

چگونه ذهن خود را طبقه بندی کنیم

البته این ننوشتن کارها فقط بخشی از مشکل است. حتی اگر همه کارهایمان را بنویسیم هم اولویت‌بندی آنها مهم است. به هرحال ما هر روز زمان محدودی برای کار کردن داریم.

چگونه می توانیم به طور کارآمدی فعالیت هایمان را به ترتیب اهمیت‌شان مدیریت کنیم و انجام دهیم، به طوری کنترل برنامه‌ها و امور زندگی را تا جای ممکن در اختیار داشته باشیم؟

 

همه کارهایی که باید انجام دهید و در ذهن تان دارید را روی کاغذ (یا فایل متنی)‌ پیاده کنید. مواردی که به تدریج به ذهن‌تان خطور می‌کند را هم به این لیست اضافه کنید. نیازی نیست این لیست را یکبار بنویسیم و ببندیم. این لیست به ما نشان می‌دهد که چه نوع افکاری ذهن ما را مشغول کرده‌اند. نوشتن این لیست ذهن ما خلوت می‌کند.

با نگاه به لیست فوق، مقوله‌ها یا موضوعاتی را مشخص کنید که در زندگی شما حائز اهمیتند. این مقوله‌ها شامل موارد لیست فوق و مواردی که در آینده در لیست کارهایتان قرار می‌گیرند می‌شوند. به علاوه، اگر ما هریک از ابعاد زندگی‌مان را نادیده بگیریم، به تدریج دچار عدم تعادل یا ناخوشی خواهیم شد. برای مثال، ابعاد مهم زندگی برای یک فرد ممکن است شامل موارد زیر باشد:

 

برای هر یک از ابعاد و مقوله‌های زندگی‌تان یک صفحه در نظر بگیرید.

در بالای صفحه، بنویسید، موضوع: که به جای نام مقوله نام یکی از ابعاد زندگی تان را می نویسید.

نیمه بالای صفحه را به فعالیت های عمومی اختصاص دهید.

نیمه دوم صفحه را به فعالیت‌های در دست انجام اختصاص دهید.

در بخش اول (فعالیت‌های عمومی)، لیستی از همه فعالیت‌های ممکنی که در این مقوله قرار می گیرند را بنویسید. برای مثال، من در مقوله کاری این فعالیت‌ها را در بخش فعالیت‌های عمومی می نویسم:

در نیمه دوم صفحه، در بخش فعالیت‌های در دست انجام، همه فعالیت‌هایی که در حال انجامشان هستید را فهرست کنید که در این مقوله قرار می‌گیرند. از این فرصت استفاده کنید که همه برنامه کاری که در ذهن‌تان نگه داشته بودید را روی کاغذ (یا فایل متنی) بیاورید. برای مثال، باز هم در مقوله کاری من این موارد جزو فعالیت‌های در دست انجامم قرار دارند:

هر یک از این کارها را برای همه مقولاتی که در زندگی‌تان با آنها سر و کار دارید انجام دهید. این لیست را به لحاظ بصری تا حد ممکن منظم و مرتب تهیه کنید. نتیجه این کار این است که:

۱. پراکندگی ذهنی تان از بین می‌رود

۲. زمانی که همه کارهایتان جلوی چشم‌تان است، راحت‌تر می توانید آن ها را دنبال کنید.

۳. می‌بینید کدام مقوله از زندگی شما بیشترین کارهای انجام نشده یا کارهای در دست انجام را دارد، و از این بابت به کدام بخش از زندگی‌تان باید توجه بیشتری بکنید.

تخمین روزانه – به عادت‌ها و برنامه‌های روزانه‌تان توجه کنید. چند ساعت از هر روزتان را به هر یک از این مقولات زندگی‌تان اختصاص می‌دهید؟ برای مثال، روز مفید من معمولا از ۱۰ صبح تا ۸ شب است که به من ۱۰ ساعت کامل برای پرداختن به ابعاد مختلف زندگیم می‌دهد. ۱۴ ساعت باقیمانده به فعالیت‌های دیگری از جمله خواب، رفت و آمد، خورد و خوراک، تماشای تلویزیون و استراحت اختصاص دارد.

تخمین هفتگی – ۱۰ ساعت × ۷ روز = ۷۰ ساعت در هفته تقسیم بر ۴ مقوله‌ای که در زندگی من مهم هستند.

ساعت های کاری را بودجه‌بندی کنید – هر یک از مقوله‌های زندگی‌تان و فعالیت‌های در دست انجام هر یک را بررسی کنید. تخمین بزنید چقدر زمان در هر هفته به هریک اختصاص می‌دهید.  در برنامه من برای مثال، مقوله فعالیت‌های  خانه در اولویت است، زیرا کارهای زیادی در این مقوله باید انجام بدهم و انجام ندادنشان منجر به از دست دادن سلامتی و اختلال در شغلم می‌شود. از این رو، به آنها زمان بیشتری اختصاص می‌دهم. بودجه‌بندی زمان هفتگی‌ام در حال حاضر به شکل زیر است:

تعیین زمانبندی روزانه – به طور حدودی مشخص کنید هر روز چند ساعت را به هر یک از این مقوله‌ها اختصاص می‌دهید. کشیدن جدول برنامه هفتگی برای این کار به شما کمک می کند. تخمین من از این برنامه به این صورت است:

روزهای هفته‌: ۵ ساعت برای کار کردن، ۲ ساعت کارهای خانه، پروژه‌های شخصی ۲ ساعت، فعالیت‌های مربوط به سلامتی هم ۲ ساعت.

آخر هفته‌ها: ۵ ساعت کار خانه، فعالیت‌های شخصی ۲ تا ۳ ساعت، فعالیت‌های مربوط به سلامتی هم ۲ تا ۳ ساعت.

 

هر روز، به صفحه مربوط به هر مقوله بروید و یکی از فعالیت‌های در دست انجام‌تان که اولویت بالاتری دارد را انتخاب کنید و انجامش دهید.

وقتی آن کار را انجام می‌دهید، با تمرکز کامل انجامش بدهید. اگر کارهای دیگری را برای انجام دادن به یاد آوردید، آنها را بلافاصله به لیست کارهایتان در مقوله مشخص خودش اضافه کنید.

به بودجه‌بندی زمانی‌تان چندین بار در طی روز مراجعه کنید. انعطاف‌پذیر بودن را فراموش نکنید. بودجه‌بندی زمانی شما ممکن است بهینه‌ترین شکل بودجه‌بندی نباشد و در طی کار متوجه این موضوع شوید. فرآیند انجام کارتان و میزان زمانی که برای هر کار لازم دارید را مشخص کنید و از آنها یادداشت‌برداری کنید. سپس در زمان مناسب از این یادداشت‌ها برای بهتر کردن برنامه‌هایتان استفاده کنید.

خودتان را بابت اشتباهات‌تان شماتت نکنید. در عوض، هر کجا که بهبودی در روند کاریتان و یا مرتب‌تر شدن ذهن‌تان مشاهده کردید، خود را بابتش تشویق کنید.

به یاد داشته باشید، ما در طی زمان تغییر می‌کنیم و به همین نسبت، اولویت‌های ما هم به مرور عوض می‌شوند. سعی کنید هر چند وقت یکبار بودجه‌بندی زمانی‌تان را بازنگری کنید تا دنبال کردن برنامه زمانی موجب سخت‌تر شدن زندگی برای شما نشود.

شما چه سبک زندگی‌ای دارید؟ چه کارهایی را به تعویق انداخته‌اید که اگر انجامشان بدهید، به مراتب احساس آرامش و سلامتی بیشتری خواهید کرد؟ کدام مقوله‌های زندگی برای شما از همه مهم‌ترند؟ افکار و نظرات خود را در زیر با ما در میان بگذارید.

به ما در شبکه های اجتماعی بپیوندید:

با عرض سلام استاد عزیزم خانم فلاح امروز بطور تصادفی در حال سرچ برخی مطالب از جمله راهای درمان اضطراب بودم که پیچ شما اومد من شاید حدود ۱۵ سال پیش شاگرد شما بودم در کلاسهای خودشناسی در ایران و شما با تمام وجود به ما درس میدادید شما و صداتون رو کاملا یادمه عرض ادب و یک دنیا شادی و سلامتی براتون آرزو دارم

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

چگونه ذهن خود را طبقه بندی کنیم

تسلط بر ذهن یکی از رازهایی است که انسان سالهای بسیار زیادیست که بدنبال دستیابی به آن می باشد. مهارت تسلط بر ذهن یک رویای همیشگی برای بشر بوده است که نیازمند شناخت ساختار ذهن است. قدرت بالای ذهن انسان و تاثیر بسیار آن بر زندگی باعث شکل گیری و نوشتن این مقاله شد.

آیا تا بحال در مورد تسلط بر ذهن چیزی شنیده اید؟ آیا می دانید که اگر افسار ذهن را رها کنید دیگر نمی توانید بر آن مسلط شوید؟ آیا می دانید که عدم تمرکز نشانه این است که شما از مقوله تسلط بر ذهن غافل شده اید و ذهن به صورتی کاملاً نامرئی مسیر زندگی تان را تحت اراده خود درآورده است؟ آیا می دانید علت بسیاری از استرس ها و افسردگی ناشی از عدم تسلط بر ذهن می باشد؟ آیا از قدرت ذهن انسان و روش های کنترل ذهن آگاهید؟

ذهن ابزار قدرتمندی است و ما برای پیشبرد کارهای مان می توانیم از آن بهره ببریم و در واقع به خدمت بگیریم. این خود گواه اهمیت بالای تسلط بر ذهن و کنترل ذهن می باشد. در هر جایی که نیاز است، موضوعی که نیاز داریم را به ذهن آورده و بعد از اتمام کار تصویر ذهنی بعدی که مورد نیاز است به کمک ما بیاید. هر گاه به حدی برسیم که ذهن ما در هر لحظه از زندگی از این روند تبعیت کند، به آن تسلط بر ذهن می گویند. یعنی به اختیار ما تصویری بیاید و با اختیار ما برود.

بسیاری از افراد چنین مهارتی ندارند و یا حتی نمی دانند که مهارت تسلط بر ذهن هم وجود دارد. در نتیجه افکار متفاوتی به صورت تصادفی به ذهن ما می آیند و می روند، به خصوص لحظاتی که کاملاً هوشیار نیستیم و تحت فشارهای روحی و روانی هستیم.

انسان به هر چیزی که می بیند توجه ویژه نشان می دهد و چیزهایی که از مقابل چشم نمی گذرند، گاهی اوقات در حافظه ذهن به فراموشی سپرده می شوند. اگر قسمتی از جسم دچار مشکلی شود، به پزشک مراجعه می کنید و تلاش می کنید تا به سرعت مشکل را حل کنید. اما آیا در مورد ذهن هم اینگونه با شتاب به دادش می رسید؟

چگونه ذهن خود را طبقه بندی کنیم

ذهن انسان نیز قسمتی از وجود انسان است که شاید به این دلیل که ظاهراً دیده نمی شود، گاهی نادیده گرفته شود. همین موضوع باعث شده که ذهن از تسلط انسان خارج شود. اگر کمی دقت کنیم سازماندهی کل جسم با مغز صورت می گیرد و این ابزار قدرتمند نیاز به آرامش، برنامه ریزی و استراحت دارد.

گاهی کلافه می شویم، گاهی احساس می کنیم در سرمان گفتگوهای زیادی در حال انجام است، گاه هیچ تسلطی بر ذهن مان نداریم، حتی گاهی حس می کنیم آنقدر اطلاعات طبقه بندی نشده در آن وجود دارد که دچار سردرد می شویم.

تمام این موارد دال بر این است که ما بطور شبانه روز و ناخودآگاه از ذهن مان بیگاری می کشیم. حتی در موقع خواب هم رهایش نمی کنیم و با گوشی موبایلی که درکنارمان است سرگرمیم و حتی مجال نفس کشیدن هم به ذهن مان نمی دهیم. با این همه مشغله فکری تسلط بر ذهن کاری غیر ممکن به نظر می رسد!

اما قدرت ذهن و کارایی مغز به این مواردی که گفتیم ختم نمی شود. شاید بیشترین چیزی که ما از مغز خود بدانیم این است که وظیفه اش بخاطرسپاری اطلاعاتی است که ما به او می دهیم و انتظار داریم آن ها را حفظ کند. البته این قسمت از طریق خودآگاه ذهن یا ضمیر خودآگاه صورت می گیرد.

اما شاید ندانید، مواردی که به صورت ناخودآگاه به ذهن خود ارسال می کنید ، می توانند صدمات جبران ناپذیری به شما وارد کنند.

این را بدانید که ذهن بخشی از وجود ماست و باید در خدمت ما باشد، نه اینکه ما کاری کنیم که خود را به خدمت او در آوریم. پس باید یاد بگیریم که چگونه تسلط بر ذهن داشته باشیم!

اگر از قدرت تسلط بر ذهن آگاه باشیم، می توانیم با کنترل ذهن به راحتی از ورود افکار مخرب جلوگیری کنیم و نگذاریم تا بر ذهن ناخودآگاه مان چیره شود و فکری دیگر را با قدرت خود به ذهن بسپاریم.

به طور مثال، تصور کنید اگر در ذهنتان افکار مثبت و جملات زیبا وارد کنید، به صورت ناخودآگاه حس درونی شما همواره با آرامش درونی همراه است، بالعکس اگر فیلمی ترسناک و پر از استرس و اضطراب را دیده باشید و در ذهنتان نقش بسته باشد، شاید تا مدتها احساس دلهره در وجودتان باشد و حتی خودتان هم علت آن را ندانید. با این تفاسیر تسلط بر ذهن نیازمند رسیدن به آرامش درون بواسطه ی افکار مثبت است.

به منظور کاهش استرس و اضطراب مقاله زیر را مطالعه کنید.

پس سعی کنید به دنبال افکار منفی نباشید، و اگر هم زمانی چنین فکری به سراغتان آمد ، کنترل ذهن داشته و سعی کنید دکمه هشداری برای خود تدارک ببینید و به او فرمان ایست (stop) بدهید و سپس مانند برنامه های تلویزیون کانال را عوض کنید و به سراغ فکر بعدی بروید.

برای درک خود، برای درک زندگی، برای درک بازیهای ذهنی، فرصتی باید جست. تاملی باید داشت. ذهن تمام موجودیت هستی ما نیست ولی می تواند روی همه موجودیت ما تأثیر بگذارد. با تسلط بر ذهن می توان ضمیر ناخودآگاه را کنترل و برنامه ریزی کرد. ذهن به هر سوئی که جهت پیدا کند وجود ما هم به همان سو کشیده می شود.

ماهیت عمیق و نیرومند ناخودآگاهی ما تحت تأثیر ذهن برنامه ریزی شده و به حرکت در می آید. پس این موضوع فوق العاده مهمی است که چه ذهنیتی به آن خط و جهت می دهد. ذهن اکثر انسانها بر حسب عادتهای گذشته و تعصبات کهنه عمل می کند.

اکثر ما هرگز نیاموخته ایم مسئول تفکر و کلام درونی خود باشیم. بنابر عادات و به طور خودکار عقاید و ایده هائی را به نیروی عظیم ناخود آگاهی خود (جهان درونی) دیکته می کنیم که ممکن است بسیار خطرناک و بیمار گونه باشند. چه بسا تسلط پیدا کردن بر ذهن ، زندگی انسان را بسوی سعادت و خوشبختی سوق می دهد.

بیماری و شفا هر دو محصول ذهن هستند. ذهنیات ما را می آفریند و عملکرد ما را در کائنات رقم می زنند. جهان درونی ما کاملا بر حسب ظرفتیهای ذهنی ما عمل می کند. هر اعتقاد و اندیشه ای را که بر گزینیم عینا در دنیای درون منعکس می گردد و کائنات ما را در آن جهت حمایت می نماید، خواه مثبت و خواه منفی.

شاید یکی از دلایل هجوم افکار منفی ، به هدر دادن زمان است. اینکه بیکار باشیم و وقت خود را به بطلالت هدر دهیم. حس ناخوشایندی که از این وضعیت به ما دست می دهید، باعث ورود افکار منفی به ذهن ما می شود و نمی توانیم با این روند تسلط بر ذهن پیدا کنیم.

در جوامع امروزی مدام به افراد زیادی برخورد می کنیم، بعضی ها خوش بین و مثبت نگر و بعضی ها هم منفی نگر و بدبین هستند. تمام چیزهایی که می بینیم و می شنویم، همگی در ذهن ما ثبت می شوند؛ اگر تسلطی بر ذهن نداشته باشیم.

حال تصور کنید صبح که از خواب بیدار می شوید تا شب و زمانی که بخوابید با چه افراد و اتفاقات و گفتگوهایی روبرو هستید؟

اگر فیلتری برای ذهن نداشته باشیم، در انتهای روز به اندازه اطلاعات طبقه بندی نشده یک هارد کامپیوتر، داده های مختلف در ذهن مان ثبت کرده ایم.

به سادگی می توان ذهن را تربیت کرد تا همان چیزی را ثبت کند که ما می خواهیم. تمرین مستمر به شما کمک می کند تا بتوانید اختیار ذهن خود را در دست بگیرید و تسلط بر ذهن داشته باشید.

سیب قرمزی را در دست بگیرید و دقیق به آن نگاه کنید. حال چشمانتان را ببندید و سیب را با تمام خصوصیاتش تصور کنید. بعد از چند لحظه چشمانتان را باز کنید. دوباره چشمانتان را ببندید و سیب قرمز را تصور کنید. این عمل را چندین بار تکرار کنید.  شما به راحتی توانستید فرمانی به ذهن دهید و او هم فرمانبرداری کرد.

این تمرین ساده ای بود و شما می توانید در هر زمانی که اراده کردید اطلاعاتی را که می خواهید به ذهن بسپرید و باید این توان را هم داشته باشید تا جلوی افکار مزاحم را بگیرید. به همین سادگی یک تمرین برای تسلط بر ذهن انجام دادید.

ذهن آرام و بدون تشویش، به سادگی اطلاعاتی را که شما می خواهید در خود جای می دهد، اما ذهنی مشوش و پر مشغله قادر نخواهد بود با نظمی خاص  فرمان شما را اطلاعت کند.

در دنیای پر استرس امروز باید محتاطانه گام برداشت، پیرامون ما پر است از وقایع و افرادی که همه را با عینک بدبینی نظاره می کنند و کلاً همه چیز برایشان سیاه و سفید جلوه می کند. در چنین محیطی چگونه می توان تسلط بر ذهن پیدا کرد؟! فکر کنید اگر قرار باشد مدام با چنین افرادی مقابله کنید و نگذارید تا افکار منفی آن ها در شما رسوخ کند چه استراتژی باید به کارببرید؟!!

کار ساده ای نیست، افرا منفی نگر فراوانند، شاید حتی مجبوریم با آن ها زندگی کنیم، موزیک هایی که این روزها ساخته می شوند، همگی پر از پیغام های منفی و بدبینانه نسبت به دنیا و افراد، حتی فیلم هایی که از تلویزیون پخش می شود، پر از پیام های پر استرس و تشویش هستند.

یکی از راه هایی که به شما پیشنهاد می کنم تا به بتوانید ذهن خود را به آرامش برسانید تا نهایتا بتوانید تسلط بر ذهن داشته باشید انجام مرتب و روزانه مراقبه است. با مراقبه به سکوت ذهن می رسید و خیلی راحت تر می توانید افکار را از فیلتر حفاظتی عبور دهید.

شدت احساس شما، تعیین کننده عمق و دوام جای گیری تصویر مذکور در ذهن نیمه هوشیار شماست.

حواس تان باشد باید در لحظه حضور داشته باشید. این نکته مهمی برای فیلتر کردن اطلاعاتی است که می خواهند وارد ذهن شما شوند. آگاه باشید، گذشته ای که گذشته را به حال خود رها کنید و برای آینده ای هم که نیامده استرس بی مورد به خود راه ندهید. در حال حضور داشته باشید و آگاه باشید به اعمال و کردار و گفتارتان. یکی از راه های تسلط بر ذهن حضور در لحظه است.

باید کنترل ذهن را یاد بگیریم و افکار خود را مدیریت کنیم تا نتایج بهتری در زندگی مشاهده کنیم.

اگر بتوانیم کنترل ذهن مان را بدست گیریم بر بسیاری از مشکلات زندگی فائق می آییم و  در واقع این ما هستیم که ذهن را کنترل می‌کنیم نه اینکه ذهن ما را کنترل کند و به هر سمتی که خواست هدایت کند.

اگر بتوانیم ذهن مان را مدیریت کنیم:

به طور مثال، فردی دلش می خواهد که ورزش کند و می داند که به این کار نیاز دارد، اما نمی تواند و همیشه چیزی از درون مانعش می شود. حال بین حس درونی و نیاز بیرونی درگیر است و دچار حس ناخوشایندی شده است. ذهن ناخودآگاه ورزش را نیاز نمی بیند و چون این فرد تسلطی بر ذهنش ندارد، به طور ناخودآگاه به سمت ورزش نمی رود. با مدیریت و تسلط بر ذهن می توان این دستور را لغو کرد و به ذهن فرمان داد که بدن به ورزش نیاز دارد.

برای مطالعه مقاله ضمیر ناخودآگاه به لینک زیر مراجعه کنید.

علت این امر فقط این است که ما ذهن مان را به حال خود رها کرده و هر چه او می گوید انجام می دهیم. یعنی در خدمت و تحت تسلط ذهن خود هستیم.

چگونه ذهن خود را طبقه بندی کنیم

حال فکر کنید که لیست طولانی از این کارهای عقب افتاده در ذهن ما فهرست شده اند، ذهن به صورت ناخودآگاه از کار جدید پرهیز می کند و مدام استرس وارد کرده و کارهای قبلی عقب افتاده را گوشزد می کند، چون توان صرف انرژی بیشتر را ندارد.

چگونه می توانیم کنترل ذهن داشته و با تسلط بر ذهن آن را مدیریت کنیم؟

یکی از بهترین راه ها این است که قبل از انجام هر تصمیمی چند لحظه صبر کنیم و به صورت آگاهانه و هوشیار فکرکنیم و نگذاریم که ذهن بدون اجازه فرمان دهد و ما هم اقدام کنیم.

کسانی که مدام در گذشته زندگی می کنند و خود را با فکرناکامی ها و شکست های آن آزار می دهند، خود را فرمانبردار ذهن کرده اند و ذهن را بر خود مسلط می کنند ؛ به او اجازه می دهند تا با یادآوری آن چه که می خواهد باعث آزار شود.

هر زمان که دچار چنین حالتی شدید محکم به خود نهیب بزنید که نمی خواهید تحت تسلط ذهن باشید و هر فکرمثبتی که می توانید به جای آن وارد ذهن کنید. شما از قدرت ذهن آگاهید، پس می توانید تسلط بر ذهن داشته باشید به شرطی که بخواهید و اقدام کنید.

در روز، زمانی را برای خود و ذهنتان در نظر بگیرید. لبخند بزنید، کارهای مرود علاقه تان را انجام بدهید، به تماشای فیلم بنشینید، پیاده روی کنید، به دل طبیعت بروید و به دور از هر چه دست و پای شما را بسته است، شاد باشید. چیزی که حال و هوایتان را تغییر مثبت بدهد. کاری که حال دلتان را خوب کند. هر کدام این موارد باعث می شوند که ذهن با شادی درونی به آرامش برسد و خود را از دغدغه هایی که با افکار و اعمال روزانه به او اجبار می کنیم برهاند. این کارها هم سلامتی جسم را تضمین می کند و هم به سلامت روح کمک می کند.

دومین راه برای تسلط بر ذهن و یکی از راه های رسیدن به موفقیت و اهداف تان تجسم رویاهایتان به صورت روزانه می باشد. می توانید چشمانتان را ببندید و در گوشه ای آرام و بدور از هیاهوهای روزانه بنشینید و یا اگر می خواهید دراز بکشید. مو به مو رسیدن به آرزویتان را تجسم کنید. احساسش کنید، لذت رسیدن به آن را لمس کنید. این روش یکی از راه های موثر برای تمرکز ذهن و تسلط بر ذهن می باشد. بعد از مدتی تأثیرات مثبت را در روح و روان و حتی زندگی خود لمس خواهید کرد.

در دوره ای زندگی می کنیم که بجای دور همی های خانوادگی مدام در وب گشت و گذار می کنیم و این حالت در تمام رده های سنی به یک اپیدمی تبدیل شده است. بسیاری از افراد بیشتر ساعات شبانه روز خود را در اینترنت می گذرانند و اگر کمی با آن ها همکلام شوی تصویر درستی از وضع و حال خود ندارند.

ذهن نیز نیاز به آرامش و استراحت دارد. وفور اطلاعات درهم و برهم که گاهی شاید بیشتر آن ها قابل استفاده نباشد ذهن را دچار پریشانی و استرس می کند؛ تا جایی که به بیخوابی و کم خوابی های شبانه تبدیل می شود. فکر کنید چنین فردی چگونه می تواند فردایی پرنشاط و پر انرژی داشته باشد و در کارهایش موفق باشد. پس بهتر است گاهی خود را از دسترس چنین امکاناتی دور نگه داشته و برای تسلط بر ذهن تمرکز ذهن را بالا ببرید.

در عصر مدرن امروزی، افراد وابستگی عجیبی به راحتی پیدا کرده اند. هر چیزی را به راحت ترین شکل ممکن خواهان هستند. بیشتر از حافظه های مجازی استفاده می کنند تا ذهن خود و این باعث شده تا ذهن از خود فعالیتی نشان ندهد و همین دلیل باعث فرسوده شدن و خاک خوردگی ذهن می شود.

هر چیزی هم که بلااستفاده بماند مانند رودی به مرداب بدل می شود و سردی در مغز پدید می آید. مغز سرد فرد را دچار افسردگی می کند و ناخودآگاه به سمت مسائلی می رود که به این حال و روز دامن میزنند. مثل شکست ها و اتفاقات تلخ گذشته و یا دلشوره و اضطراب آینده. تسلط بر ذهن داشتن نیازمند یک ذهن فعال و گرم است، بنابراین هر از گاهی سعی کنید چند تمرین به ذهن بدهید تا همیشه سالم بماند و آن را کنترل کرده و به موقع بتوانید از آن استفاده کنید.

در زندگی خیلی از مواقع پیش می آید که دچار ناملایمات می شویم، زندگی بر وفق مراد نیست و ممکن است دچار مشکل شویم. اما در این موارد باید چه راه کاری در پیش بگیریم تا بتوانیم درست تصمیم بگیریم؟ باید به این باور برسید که خداوند همیشه مراقب بندگانش است، پس بپذیرید و همه چیز را رها کنید و بخداوند بسپرید.

فکر و روح و روانتان را آزاد کنید و باور داشته باشید که خداوند بهترین راه حل را برای کنترل شرایط و تسلط بر ذهن پیش پای شما می گذارد و شما را هدایت می کند. این باعث می شود تا ذهنتان مدام در آشوب نباشد و شما را سردرگم نکرده و بی دلیل به این سو و آن سو نبرد.

منظور از ترس، ترس از تنهایی و تاریکی و ارتفاع نیست. ترسی که از عدم اطلاع از آینده نشأت می گیرد. اکثراً انسان های امروزی برای آینده ای که هنوز نیامده خود را دچار تشویش و دلهره می کنند. برای اتفاقی که شاید هرگز پیش نیاید، پیشاپیش سوگواری می کنند و آنقدر در این حال و روز خود را غرق می کنند تا تسلط بر ذهن را از دست داده و دچار بردگی ذهن می شوند.

هر روز به صورت اعتیاد آن تصور را برای خود پررنگتر کرده و نادانسته آن قدر به آن پر و بال می دهند  که قانون جذب را وادار می کنند که آن اتفاق را برایشان رقم بزند. با افکار و ارتعاشات مخربی که ارسال می کنند ، جهان هستی را بر آن می دارند که خواسته شان را اجرا کند. حال آیا این افکار و عدم تسلط بر ذهن مخرب نیستند؟

برای مطالعه کاملترین مقاله قانون جذب وارد لینک زیر شوید.

 

ذهن عملاً دلش می خواهد خودسرانه شما را به هر سو که می خواهد بکشاند و این شما هستید که باید افسار آن را در دست بگیرید. ذهن از در زمان حال بودن و در «اکنون بودن» فراری است و سعی می کند کنترل شما را بدست گیرد و بر شما تلسط داشته باشد، مدام در تلاش است تا شما را به هر جایی غیر از حالا ببرد. رنج کشیدن هم بخشی از اجبارات ذهن بر شماست.

اتفاقی که در گذشته رخ داده و مدت زمان زیادی از آن می گذرد، با تلنگری شما را وادار به قضاوت و سرزنش خودتان کرده و به شما امر می کنید که با ماندن در آن وضعیت به حال خرابتان دامن بزنید. منشأ بسیاری از  استرس ها و اضطراب های این زمانه اتفاق های گذشته است که ذهن با دامن زدن به هر کدام از آن ها باعث تخریب شما و روح و روانتان می شود.

پس بکوشید با این تفسیر که گذشته ها گذشته و دیگر نمی توان به گذشته برگذشت، ذهن را در وضعیت کنونی حاضر کرده و به او فهماند که باید در حالی که هستید بماند و تمام سعی خود را کنید تا در آن زمان بر ذهن خود تسلط داشته باشید.

مراقبه در حال را هر لحظه انجام دهید. آگاه باشید، به قدم زدن، به نفس کشیدن، به غذا خوردن، به دیدن و شنیدن. در لحظه حضور داشته باشید. با آگاهی تمام واقف بر هر ثانیه از زندگی تان باشید. مراقبه در حال کمک بسیار زیادی برای تسلط بر ذهن به شما می کند.

در ابتدا شاید سخت به نظر بیاید، اما اگر یاد بگیرید که مثلاً در موقع غذاخوردن فقط به غذایتان بیندیشید و نگذارید هیچ فکر دیگری به سراغتان بیایید مراقبه حال کرده اید. و یا در موقع غذا خوردن حواستان باشد که به تلویزیون نگاه نکنید و روزنامه نخوانید. حاکم بر لحظه های خود باشید و با افکار متفاوت ذهن را به پریشانی نکشید.

شادی درونی زمانی ایجاد می شود که به شناخت دقیقی در مورد خود رسیده باشیم، در این دنیا سردرگم رها نشده باشیم، بدانیم رسالتمان چیست؟ اصلاً دلیل حضور ما در این دنیا چیست؟ این کار نیز  فقط با سفری درونی امکان پذیر است، سفری به ژرفای درون. در این سفر آنقدر پیش می رویم تا لایه لایه وابستگی های بیرونی را کنار بزنیم و بدون وابستگی خود را ببینیم، می توان از مدیتیشن پراتی هارا استفاده کرد.

دست کشیدن از تمام تعلقات دنیایی به ما کمک می کند که بدانیم که هستیم و چرا هستیم! و این جواب ما را به آرامش و شادی درونی می رساند، زیرا به منبع انرژی کیهانی متصل شده و خود را در آغوش خداوند می بینیم. این حس و حال باعث می شود که با دیدی آگاهانه به زندگی و لحظاتمان تمرکز کنیم و تسلط بر ذهن خود داشته باشیم و کنترل ذهن را در دست بگیریم.

برای کسب آرامش و رسیدن به تمرکز بالا حتما دوره جامع و کامل آموزش مراقبه و مدیتیشن را تهیه کنید.

احتمالاً یکی از قوی ترین و مؤثرترین راه های رسیدن به آرامش و سکوت ذهن انجام مراقبه می باشد. در مدیتیشن فقط ناظرهستیم و به تماشای افکار درهم و برهم می نشینیم. آنقدر می آیند و می روند که تا دیگر فکری وجود نخواهد داشت و ذهن آرام می گیرد. به سکوت می رسد و آرام در خود فرو می رود.

مانند رودی آرام که می گذرد، بدون هیچ جنجال و هیاهویی. در این حال است که ذهن آرام می گیرد و فقط فرمانبردار است  و با کمی تمرین و افزایش قدرت ذهن می توانیم هر فکری را که می خواهیم به ذهن بیاوریم و هر زمان که نخواستیم به سراغ فکر بعدی برویم. این همان تسلط بر ذهن است و این وضعیت فقط در صورت آرامش ذهن اتفاق می افتد.

در زندگی مراقب چیزهایی که می شنوید و می بینید باشید، ممکن است با افرادی منفی ملاقات کنید. ناخودآگاه صحنه ای که ارتعاش منفی دارد دیده باشید، و یا حتی مجبور باشید با فردی منفی گرا و بدبین زندگی کنید. تمام این موارد بر ذهن ناخودآگاه تأثیر می گذارد و با ارتعاشات مستمر و روزانه باعث می شود تا این امواج منفی بیشتر وارد زندگی شما شوند.

پس تلاش کنید و روزانه به طور مداوم از جملات تأکیدی مثبت استفاده کنید. افکار مثبت را آنقدر در ذهنتان مرور کنید که جایی برای گنجاندن افکار منفی نماند و با مثبت اندیشی ذهن خود را مثبت کنید.

در جهان هستی ما دقیقا در جایگاهی می ایستیم که ظرفیتهای وجودی ما استحقاق آن را دارد. درسهای مهمی که همواره باید به خاطر داشته باشیم این است که:

ذهن ماهیتی است که تحت تأثیر آگاهی ما قرار دارد.
ما قدرت تغییر و تسلط بر ذهن را داریم. ما هر گونه که بخواهیم می اندیشیم.
آری ما آزادیم که هر گونه که بخواهیم بیندیشیم. ما می توانیم هر گونه که صلاح می دانیم بیندیشیم. زندگی فرآیندی پویاست. هر لحظه زندگی نقطه آغازی است.
این بزرگترین قدرت، آزادی و امکان عاملیت انسان است.
می توانیم بیندیشیم که انسان شادمان و یا غمگینی باشیم و بعد جهان درونی ما آن را برایمان برنامه ریزی نموده و بسازد. با اندیشه خاصی که طرح می کنیم، با تسلط بر ذهن می توانیم تحولی در جهان درونی خود ایجاد نمائیم.
با این توضیحات بی شک یکی  از رازهای مهمی که باید در زندگی بدانیم راز تسلط بر ذهن است.

جهان درونی ما بنیادی ترین و اساسی ترین جهان ارتباطی ماست. از جهان درونی ما کیفیت دنیای ما رقم می خورد.
با اندیشه های نوین، اندیشه های عادتی و شرطی شده و قدیمی خود را زیر سوأل ببریم. به این امر واقف باشیم که اندیشه های قدیمی به طور خودکار تا مدتها به سراغ ما می آیند.
به خاطر داشته باشیم که اندیشه ما در هر لحظه فرمان جدید و یا سکوی هدایت پر قدرت ما هستند.
هنگامی که بر اندیشه ای استوار باقی می مانید، تجربه ای جدید و رفتار های جدید خلق می شود.
وقتی این بینش را یافتید که شما قادرید به جهان درونی خود مسلط باشید، تازه در آغاز راه برای ایجاد دگرگونیهای فوق العاده اید. تازه در مسیر خوشبختی هستید.
واقعا این ما هستیم که مسیر خوشبختی را با اندیشه های خاص خود هموار می سازیم ( گر بود اندیشه ات گل، گلشنی) چه بدانید و چه ندانید هر رویدادی در زندگی ما بازتاب تفکر ماست.
مهمترین ابزار دست شما اندیشه شماست که خود شما آنها را انتخاب می کنید. اگر این اندیشه مرتبط با نفرت، ترس، سرزنش، انتقاد و احساس گناه باشد شما به سمت بیماری، حقارت و ضعف پیش می روید و اگر مرتبط با عشق، شجاعت، پذیرش، تدبیر و احساس قدرت باشد سلامتی، اعتماد به نفس و شادمانی بازتاب آن خواهد بود.
تا زمانیکه ما درکی از ذهن خود نداشته باشیم ، تسلط بر ذهن کاری بسیار دشوار و غیر ممکن خواهد بود. فکر کردن در مورد ذهن ممکن است به نظر بسیار طاقت فرسا و مشکل باشد و در واقع نیز بسیار پیچیده است. اما برخی از قوانین بسیار مهمی وجود دارد که حاکم بر نحوه عملکرد ذهن بوده و درکنار هم کلیدهایی را در خود نگه می دارند که آنها طرز کار را به وضوح تشریح می کنند.

درونتان دنیای بیرونتان را می سازد، پس آگاه باشید که به چه می اندیشید و چه می گویید و چه می کنید.

لطفا پس از مطالعه نظر خود را در مورد این مقاله بنویسید. با تشکر مدیریت سایت

 

لطفا با لایک این مطلب ما را دلگرم و حمایت کنید.

بنام یزدان پاک
درود
خیلی مفید بود
ممنون

سپاس از نگاه زیباتون

سلام خدمت نویسنده من برای حل مشکل خود به دنبال روانشناس بودم ولی مطلب شما بسیار جااب بود

درود بر شما دوست عزیز

منم همینطور با خوندنه این پیج زندگیم به کل تغییر کرد شاید باور نکنی ولی با خوندنه مطالبه اینپیج اروم تر . اگاه تر . و باهوش تر شدم میدونم که درک میکنی چی میگم حسه خیلی خوبی بهم داد (امید) انگار همه مشکلاتمونو خلاصه شده و مرتب وکامل در اختیارمون داد اول از ناشر این پیج از صمیم قلبم ممنونم دوم از خدا که کمکم کرد شرطمیبندم هم سنه منم هستی تو این سن ما نیاز داریم یکی کمکمونکنه اما کسی نتونسته یعنی نمیشه کمک کنه فقط خودتی که میتونیبه خودت کمک کنی جالبه فک میکردیم بازن گرفتن یا رفتن به سربازی یا رفتن سره کار یا گپو گف با رفیقا یا خوندن و گشتو گذار تو پیج های اینترنت و بد تر از همه تنها بودن و فک کردن درست میشه وااای خدا ممنونم که این پیجوسره راهم گذاشتی کاری که صد تا روانشناس نمیتونستنو انجام داد انگار این پیج برا من ساخته شده بازم سپاس

درود بر شما
سپاس از نگاه پرمهرتون
بقول استاد بهاری در پناه یکتای بی همتا برقرار باشید

سلام..بسیار عالی و کامل.بنده مطالعاتی در مورد تمرکز و قدرت ذهن دارم.مطالب شما هم پس از مدتی فاصله گرفتنم از مسایل و تمرینهای ذهنی بسیار مفید بود….فقط در این مقاله به برخی موارد اشاره نشده….تفکر ما و کنترل ضمیر خودآگاه بر ذهن…و آیا ضمیر ناخودآگاه همان ذهن است یا زیر مجموعه آن و این وسط روح در کجای وجودمان است. لطف اگر فرصت جواب داشتید برایم ایمیل کنید.

با تشکر فرآوان

درود بر شما دوست عزیز
میتونید مقاله های مربوط به ضمیرناخودآگاه هم مطالعه کنید.

آقا بسیار عالی بود ممنون

درود بر شما دوست عزیز

تشکر از مطالبتون

درود بر شما

لطفاً فایل چاپی یا پی دی اف مطلب را در زیر مطلب برای دانلود قرار دهید. ممنون

سلام بسیار لذت بردم از مطالب واقعا عالی

خیلی عالی بود . تا یه حدودی بهم راهکار داد تا ترس هایی رو که دارم کنترل کنم.اما برای یه سری افکارم نتونستم راهکار درست رو پیدا کنم.
از وقتی که بچه بودم یعنی حدود 6 ، 7 سال ذهنم درگیر مسایل عاطفی بود و خیلی وقتها توی ذهنم خیالپردازی و داستان سرایی میکردم از شخصیت هایی ساختگی یچیزی مثل همون کارتونهایی که میدیدم مثل سیندرلا و زیبای خفته.مساله ای از نظر من یکم عجیب بود این بود که خیلی به بعد جنسی قضیه فکر میکردم با اینکه اصلا چیزی زیادی بجز یه بوسه نمیدونستم
به هر حال تو همه ی این سالها این مساله طول کشید تا اینکه توی دبیرستان در مورد مسایل جنسی اگاهی کامل پیدا کردم و ذهنم به صورت کاملا روشن خیالپردازی میکرد در موردشون
حالا که 21 سالمه هنوز هم از این موضوع رنج میبرم
چون اصلا کنترل شده نیست و تمام ساعت ها میتونم بهش فکر کنم و کنترلش واقعا سخته . شاید یک لحظه پسش بزنم ولی دوباره میاد سراغم
و حالا سوال من از شما و چیزی که میخوام ازش مطمین بشم اینه که با همه ی اینها، همه میدونیم مسایل جنسی جز لاینفک زندگی هستن و اصلا نمیشه در موردشون فکر نکرد.هر انسانی بهش فکر میکنه.چه متاهل چه مجرد
اگر من ذهنم رو بتونم کنترل کنم و از این افکار پاک کنم ، امکان نداره که دیگه هیچ وقت بهشون فکر نکنم.و ترسم از اینه که با فکر کردن بهشون تو یه شرایطی که مطمینا پیش میاد در اینده ، دوباره کنترل ذهنم از دستم در بره و باز هم دچار یجور اعتیاد فکری بشم
این افکار رو به نظرم نه میشه حذف کرد به طور کامل ، و نه میشه جایگزین کردشون با افکار مثبت
به نظرتون با همچین افکاری چطور باید برخورد بکنیم؟
ممنون میشم در صورت پاسخ به سوالم اون رو به جیمیلم ارسال کنید
با تشکر

سلام دوست عزیز
این مسائلی که گفتید جزیی از زندگی هر انسانی میتونه باشه، اما بطور متعادل، نه اینکه هر لحظه بهش اعتیاد داشته باشید، به نظر من مسئله شما عدم مشغولیت هست که باعث فکر به این مسائل میشه، شما اگر از وقت و زمانی که در طول روز دارید به نحوی استفاده کنید که بیکار نباشید و حتما در روز مخصوصا عصرها ورزش و یا پیاده روی انجام بدید باعث میشه که خیلی از این مسائل از ذهنتون دور بشن. پس ورزش در کنار پر کردن ساعات بیکاری در طول روز فراموش نکنید.

درود بر سرشت پاک
از مطالب مفید ومنحصر به فرد که عنوان کردید صمیمانه سپاس گزارم بله دنیا با سخنان خوب و حس شادی برگرفته از درون تبدیل به مکان زیباتری برای زندگی همگان می شود فراموش نکنیم گیاه پیش از گل دادن نیاز به ریشه دواندن دارد مراقب ریشه افکارمان باشیم تا بتوانیم روزی نظاره گر دشتی پر از گل در جهان باشیم
شاد و پاینده باشید

درود بر شما دوست عزیز
ممنون از نگاه زیباتون

باسپاس ازمطالب خوبتان،مدتی بوددرپی این ایه قران که می فرماید:ان الله لایغیروامابقوم حتی یغیروامابانفسهم به دنبال درک درست بودم که خوندن این مطالب درکی رادرمن نسبت به ان بوجوداوردودایره فهمم راوسیع ترساخت.

درود بر شما دوست عزیز

بسیار عالی بود یک جهان سپاس. این مطالب شما را هفته یک بار میخوانم تا اینکه در ذهنم باشد. بسیار تشکر از شما

درود بر شما دوست عزیز

عرض سلام و قدردانی فراوان. خیلی مطلبتون عالی و تاثیرگذار و مفید بود. براتون ارزومند سلامتی و عشق هستم.

درود بر شما
سپاس از نگاه پرمهرتون

بادورود فراوان
فرمانهایی که صادر میکنم بی چون و چرا انجام می شود مثلا شخصی که میخواهد به دیدنم بیاید ولی کار دارم وقتی فرمان را ارسال میکنم به آن شخص ونمیاد وقتی بعد از مدتی میبینمش ومیگویم چرا نیامدی داشتم میامدم که کاری برآیم پیش آمد ونتوانستم بیام

علی بود

سلام ، مطالبتون عالى بود ، دعاى خير ما بدرقه راهتان .

درود بر شما. سپاس بیکران.

بسیار ساده و روان و قابل فهم .با سپاس از زحمات شما موفق باشید

درود و سپاس از شما دوست عزیز. نگاهتون زیباست.

واقعا عالی بود..میتونم بگم حتی خوندن این مطالب نوید یه تحولی بزرگ در درون وجودم ایجاد کرد.البته به هیچ عنوان جو گیر نشدم نه سرسوزن شناختی به نویسندش دارم یانه ریالی گیرم میاد که دارم اینجوری تعریفا تمجید میکنم.انگار ذهنم تشنه ی همچین مطالبی بود تا خیلی چیزارو بهم بفهمونه

درود بر شما محمد عزیز
خوشحالیم که مقاله تسلط بر ذهن تونسته در شما انرژی خوب و مثبت ایجاد کنه، رسالت ریلکس سام وان بر همین امر پایه ریزی شده، موفق باشی

بسیار عالی بود توشرایطسختی هستم تلاش میکنم قوی تر ومثبت تر بشم.به امید روزای خوووب

بسیار عالی بود. سپاسگزارم. متن پرسودی نوشته اید.

درود بر شما دوست عزیز

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دیدگاه

نام *

ایمیل *

وب‌ سایت

هر چیزی در این دنیا دو بار آفریده می شود یک بار در ذهن و بار دیگر در دنیای ماده آفریده خواهد شد، برای رسیدن به موفقیت باید ابتدا آن را باور کرد و قبل از باور به موفقیت باید خود را باور کرد. انگیزه بخشیدن و ایجاد روحیه عالی خط مشی ریلکس سام وان می باشد، با ما همراه باشید…

آیا حساب کاربری ندارید؟

خانه » حافظه » با به کارگیری ۵ اصل ساده برای همیشه مطالب را در ذهن خود نگه دارید

حافظه به عنوان یکی از استعدادهای خدادادی، نقش اساسی در هر مرحله از زندگی ما دارد. حافظه همانند یک کابینه پر از پرونده است که برای ثبت و ذخیره اطلاعات و در صورت لزوم، یادآوری آنهاست، ولی بیشتر مواقع، مطالب به ذهن سپرده شده به هنگام نیاز، به یاد نمی ‏آیند و به انسان فراموشی دست می‏دهد.

پس از چند دهه مطالعه مغز، امروزه می‌دانیم که حافظه جای مشخصی در مغز ندارد و در واقع، حافظه در کل مغز توزیع شده است. قبلاً پژوهشگران در سلولهای مغز به دنبال حافظه می‌گشتند اما الان معلوم شده است که این حافظه بیشتر مربوط به ارتباطات بین این سلول‌هاست نه خود آنها.

طبق قاعده Hebb که نحوه به خاطرسپاری اطلاعات در مغز را توضیح می‌دهد، سلولهای مغزی یا نورون‌هایی که با هم فعال می‌شوند، به هم وصل می‌شوند و یک ارتباط را شکل می‌دهند، ارتباطی که اطلاعاتی را در خود حفظ و ذخیره می‌کنند.

چگونه ذهن خود را طبقه بندی کنیم

برای روشن‌تر شدن نحوه کار حافظه یک مثال فرضی را بررسی می‌کنیم. اولین باری که هر کدام از ما در بچگی شیرینی خانگی دست پخت مادر را خوردیم در نظر می‌گیریم، شکل، بو و مزه آن شیرینی خوشمزه و گرم در ذهنمان حک می‌شود. دفعه بعد که کلمه شیرینی را می‌شنویم، بوی آن به مشاممان می‌رشد یا آن را در جایی ‌می‌بینیم، قسمتی از آن خاطرات مربوط به تجربه قبلی بازنواخته می‌شود. مغز ما دوباره شکل، بو، مزه، صدا و احساس آن روز را زنده می‌کند و دوباره آن را تجربه میکنیم. از آن به بعد، کلمه شیرینی برای ما مرتبط شده است به حجم بسیار زیادی از اطلاعات متنوع مانند صدای شیرینی، بوی آن، خاطره آن روز و حضور مادر، مزه آن و غیره. دیگر نمی‌شود این کلمه را فراموش کرد و برای همیشه در ذهنمان حک شده است.

اگر به زبان علمی و طبق قاعده Hebb بخواهیم بگوییم، تمام آنچه در آن روز از طریق حواس مختلف حس می‌کینم به شکل سیم‌کشی‌ها و اتصالات بین سلولهای عصبی در مغزمان ثبت می‌شود، به عبارتی در حافظه‌ ما ذخیره می‌شود.

این دقیقاً کاری است که هنگام یادگیری انجام می دهیم. یعنی باید چهار نوع ارتباط برای آن ایجاد کنیم:

۱- ساختار

۲- صدا

۳- معنا

۴- ارتباط شخصی (یا شخصی‌سازی آن)

۱- ساختار: در ابتدایی‌ترین سطح، باید با ساختارآن آشنا شویم، به عبارتی باید بتوانیم آن را بخوانیم.

۲- تلفظ: تنها آشنایی با ساختار یک کلمه جدید کافی نیست و برای به خاطر سپردن آن باید از این سطح فراتر برویم: در یک سطح بالاتر، باید صدای این کلمه را هم بشنویم. به کمک تلفظ می‌توانیم ساختار را به گوش و دهان خود مرتبط کنیم، می‌توانیم آن را به درستی بشنویم و تلفظ کنیم و در صحبت خود از آن استفاده کنیم.

۳- معنی: برای انکه یک گام دیگر هم فراتر برویم و یک سطح پردازش ذهنی دیگر روی این کلمه انجام دهیم، باید مفهوم و معنی این کلمه را هم بدانیم. به خاطر سپاری مفاهیم عینی، به دلیل آنکه جزئیات بیشتری دارند و مغز ما را بیشتر درگیر می‌کنند راحت‌تر است. به همین دلیل است که ما عکس انیشتین را راحت‌تر از کلمه فیزیک یا نسبیت خاص به خاطر می‌سپاریم.

۴- ارتباط شخصی (یا شخصی‌سازی آن): اگر از صدا و تصاویر استفاده کنیم، دو تکنیک بسیار موثر را برای به‌ خاطرسپاری کلمات به کار برده‌ایم، اما برای افزایش ۵۰% کارایی می‌توانیم آن کلمه را به نحوی در قالب داستان، خاطره یا هر روش خلاقانه دیگری به خودمان مرتبط کنیم. با شخصی‌سازی کلمه جدید، شبکه عصبی مربوط به این کلمه بزرگ و بزرگتر می‌شود و دیگر فراموشی آن کاری سخت و گاهی غیرممکن می‌شود.

قبلاً بارها گفته‌ایم که یکی از سخت‌ترین موانع یادگیری، از جمله یادگیری یک زبان خارجی، فراموشی است اما خوشبختانه امروزه این مانع را خوب می‌شناسیم و این را مدیون پشتکار بی‌نظیر ابینگ‌هاوس (هرمان ابینگ‌هاوس، روانشناس آلمانی، پیشگام مطالعه در زمینه یادگیری و حافظه) هستیم.

منحنی ابینگ‌هاوس: سرعت فراموشی ذهن انسان

خلاصه نتایجی که ابینگ‌هاوس پس از سال‌ها تلاش مداوم به آن دست یافت، در نمودار زیر نشان داده شده است. این نمودار به منحنی فراموشی ابینگ‌هاوس معروف است.

این نمودار به ما نشان می‌دهد که سرعت فراموشی اطلاعات در حافظه ما چقدر است و چه میزان از آن اطلاعات پس از مدت زمان مشخصی در حافظه ما باقی می‌ماند (یه به عبارت دقیق‌تر، به چه میزان از این محفوظات ذهنی  دسترسی داریم).

اگر به سمت راست نمودار نگاه کنیم، متوجه می‌شویم که حتی پس از ده سال، ده درصد اطلاعاتی که یک بار وارد حافظه ما شده‌اند، هنوز در دسترس است. از روی انتهای نمودار می‌توان گفت هر چیزی که یاد می‌گیریم، برای همیشه ردی از خود بر روی حافظه ما باقی می‌گذارد. اما اگر سمت چپ نمودار را نگاه کنیم متوجه یک نکته جالب و شاید کمی نا امیدکننده می‌شویم، پس از تنها ۱ روز، فقط سی درصد آن اطلاعات را می‌توانیم به یاد بیاوریم. پس از ۲۰ دقیقه، ۴۲ درصد و پس از ۱ ماه، ۸۰ درصد آن را فراموش می‌کنیم.

در کل نتیجه‌ای که می‌توانیم بگیریم این است که سرعت فراموشی در ابتدای یادگیری بسیار سریع است و این سرعت به شدت (با رشد نمایی) کاهش پیدا می‌کند.

هدف ما از پرداختن به این موضوعات، بهبود عملکردمان در به خاطرسپاری چیزهایی است که یاد می‌گیریم اما چگونه می‌توانیم در این زمینه بهتر عمل کنیم؟ احتمالاً اولین جوابی که به ذهن بیشتر ما می‌رسد، تلاش بیشتر یا تکرار بیشتر است. بسیاری از ما در مدرسه با این روش درس خوانده‌ایم، شماره تلفن‌ها را همینطوری حفظ می‌کنیم و تا حدودی به این روش عادت کرده‌ایم. آنقدر اطلاعات موردنظرمان را تکرار می‌کنیم تا آن را به حافظه بسپاریم.

البته اگر به نمودار بالا دقت کنیم می‌بینیم که این اطلاعات مدت زمان زیادی قابل استفاده نخواهند بود چون با گذر زمان کوتاهی بیشتر آن فراموش می‌شود و معمولاً آن مقدار کمی که باقی می‌ماند کافی و قابل استفاده نیست. یعنی اگر مفهومی را امروز به صورت دقیق و کامل بخوانیم و بفهمیم و مرور کنیم، پس از یک شبانه روز فقط یک سوم آن مطلب را به خاطر داریم.

احتمالاً به ذهن شما هم رسیده است که منطقی‌ترین روش این است که در زمان مناسب، یعنی قبل از فراموش شدن لازم است که آن مطلب را دوباره مرور کنیم تا درک ما از آن مطلب دوباره صد در صد شود.

اگر پشت سر هم و در یک جلسه، یک کلمه یا مفهوم جدید را بیشتر از مقداری که لازم است تکرار کنیم، به آن Overlearning یا یادگیری بیش از حد گفته می‌شود. اینکار در بعضی موارد مثل تمرین یک مهارت (نواختن پیانو یا تمرین تنیس) مفید است اما در بیشتر موارد، از جمله هنگام یادگیری کلمات یا قواعد کمکی به ماندگاری آن کلمه و قاعده در حافظه نمی‌کند و طبق تحقیقات محققین دانشگاه اکسفورد، صرفاً انرژی و زمان ما را هدر می‌دهد.به عبارتی پس از آنکه یک کلمه یا قاعده را یاد گرفتیم، بهتر است برای صرفه جویی در انرژی و زمان، تکرار آن را متوقف کنیم و اینکار را به زمانی دورتر و مناسب‌تر موکول کنیم.

نکته اصلی در اینجا این است که هنگام یادگیری یک مطلب، می‌خواهیم ماه‌ها و سال‌ها بعد هم آنچه را که یاد می‌گیریم، بتوانیم به یاد بیاوریم و می‌خواهیم این کار را با صرف کمترین زمان و انرژی صرف کنیم.

یک آزمایش علمی: اهمیت مرور

درآزمایشی که توسط پژوهشگران روانشناس تهیه شده‌ است از شما خواسته می‌شود که لیستی از کلمات را که حدوداً به پنج دقیقه زمان نیاز دارد، به یکی از دو روش زیر بخوانید:

در سه نوبت، پس از ۵ دقیقه، دو روز و یک هفته مورد امتحان خواهید گرفت تا مشخص شود که چه تعداد از کلمات را به خاطر دارید. از بین دو گزینه بالا، کدام یک را انتخاب می‌کنید تا نتیجه بهتری کسب کنید؟ نتایج این آزمایش در تصویر زیر نشان داده شده است:

همانطور که در نمودار نتایج این تحقیق آمده، خواندن دوباره لیست کلمات بلافاصله پس از بار اول، تنها در کوتاه مدت (پس از پنج دقیقه) کارایی حافظه را نسبت به حالت دوم افزایش می‌دهد. اما در آینده بلندمدت، حتی با وجود داشتن نصف زمان، با امتحان گرفتن از خود و به عبارتی یادآوری چیزی که تازه خوانده‌ایم (یعنی گزینه دوم) تا ۳۵% کارایی حافظه ما را افزایش می‌دهد.

دو دستاورد اصلی این تحقیقات این است که اولاً overlearning یا یادگیری بیش از حد ( یعنی تکرار اضافی چیزی مربوط به اصل دوم حافظه) با وجود زمان بیشتری که صرف آن می‌شود، چندان تاثیری در ماندگاری آن در حافظه درازمدت ندارد و دوماً اینکه یادآوری آنچه که به تازگی یاد گرفته‌ایم اثر مثبت قابل توجهی بر روی به‌خاطرسپاری و توانایی حافظه ما دارد.

بنابراین می‌توان نتیجه گرفت که می‌شود در زمان کوتاه‌تر اما با روشی اثربخش‌تر، مطالب را بهتر یاد بگیریم و وارد حافظه کنیم.

دراین آزمایش، یک گزینه دیگر هم به دو گزینه قبلی اضافه شد:

چگونه ذهن خود را طبقه بندی کنیم

در تصویر زیر، نتایج مربوط به درصد به‌خاطرسپاری کلمات پس از یک هفته، برای هر سه آزمایش فوق نشان داده شده است:

نتیجه غافلگیرکننده این است که گرفتن سه بار امتحان، آن هم پشت سر هم کارایی حافظه را به میزان چشمگیری افزایش می‌دهد.

درسی که می‌توان از این تحقیق گرفت این است که اگر قصد داریم مطلب تازه‌ای را وارد حافظه کنیم تا در آینده آن را یادآوری کنیم، بهتر است به جای خواندن بیشتر، این یادآوری را در زمان‌های مناسبی تمرین کنیم.

در موقعیت‌های مختلف تحصیل و زندگی لازم است چیزهایی را به خاطر بسپاریم اما کسی به ما نحوه حفظ کردن و به حافظه سپردن را یاد نداده است. شاید دلیل آن این است که چیزی به اسم عملِ حفظ کردن اصلاً وجود ندارد. ما به یک موضوع درسی فکر می‌کنیم، شماره‌ تلفنی را تکرار می‌کنیم، آموخته قبلی را یادآوری می‌کنیم، مفهومی را تجسم می‌کنیم اما توانایی به اسم حفظ کردن نداریم. اما از طرفی همانطور که در نوشته مربوط به اصل سوم حافظه گفتیم، مغز ما برای فکر کردن طراحی شده است و به صورت خودکار چیزی را که برایش مهم باشد، نگهداری می‌کند. نزدیک‌ ترین توانایی ذهنی ما به حفظ کردن و عملی که ما انجام می‌دهیم یادآوری کردن است: آن حیوان خطرناک که من را دنبال کرد، چه بود؟ کجا بود؟ اسم دوستم چه بود؟ پس کاری که ما باید برای تقویت حافظه خود انجام دهیم این است که یاد بگیریم که چگونه به شکل موثر و مفیدی یادآوری کنیم. در ادامه، این موضوع را با دقت بیشتری باز می‌کنیم.

همه ما می‌دانیم که غالب اوقات بیشتر چیزی را که در چند روز اخیر یاد گرفته‌ایم (به عنوان مثال؛ معنی چند کلمه انگلیسی یا اسم چند کتاب و فیلم) در یک هفته بعد فراموش خواهیم کرد. در مورد نحوه این فراموشی، چند نکته قابل‌ توجه وجود دارد که توجه به آنها ما را به سرنخ‌های مفیدی می‌رساند:

دلیل این کاهش احتمال فراموشی در این حالات مختلف چیست؟ بیایید به عنوان نمونه مورد آخر را بررسی کنیم: اینکه کلمه‌ای “نوک زبانمان” است. در حقیقت، این کلمه به صورت ناقص در حافظه ذخیره شده است؛ یعنی ما فقط به بخش‌های از اطلاعات مربوط به آن دسترسی داریم، نه همه آن. مثلاً می‌دانیم این کلمه با حرف “ن” شروع می‌شود، آخر آن پسوندی شبیه به “لوژی” دارد (مثل تکنولوژی)، کلمه‌ای علمی است، تلفظ آن کمی سخت است و موارد مشابه دیگر. برای هر سرنخی که داریم، مغز ما با جدیت زیادی به شروع به جستجو در حافظه می‌کند، شروع به یافتن کلماتی می‌کند که با “ن” شروع می‌شوند. اگر دیر نشده باشد، مغز ما آن کلمه را پیدا می‌کند: نورولوژی و پس از یافتن آن، احساس خوبی را تجربه می‌کنیم. دیگر تا زمان طولانی فراموش کردن کلمه‌ای که به سختی آن را به یاد آورده‌ایم دشوار می‌شود.

سوال اصلی که پیش می‌آید این است که چگونه از این شیوه عملکرد مغز و حافظه استفاده کنیم تا ۲۰۰% بهتر کلمات را به یاد بیاوریم؟ می‌دانیم که یادآوری مداوم و مکررِ یک کلمه، در طول روز سخت و خسته‌کننده است. اگر زمان زیادی هم بگذرد، آن کلمه را فراموش می‌کنیم. پس مناسب‌ترین زمان یادآوری کی است و تعداد آن چقدر است؟

بهترین روش این است که قبل از فراموش کردن یک کلمه و درست قبل از آن، این یادآوری را انجام دهیم. این کار هم سرگرم‌کننده‌ است و هم بهترین نتیجه را می‌دهد. تازه کمترین زمان را هم صرف آن کرده‌ایم.

 

آیا تا به حال برایتان پیش آمده که حرف جالبی را به کسی بزنید، ایده‌ای را پیشنهاد دهید یا حتی خاطره‌ای را تعریف کنید اما در جواب به شما بگویند که این حرف را هفته پیش خودم به تو گفتم یا این ایده و خاطره مربوط به فلان فیلم است که ماه پیش دیدیم؟ افراد زیادی تجربیات مشابهی داشته‌اند، به این صورت که ناآگاهانه تجربیات و خاطرات و حرفهای دیگران را شخصی‌سازی کرده‌اند، انگار واقعاً متعلق به خودشان است. در این نوشته علت چنین پدیده‌ی جالبی را با هدف فهم بهتر عملکرد حافظه بررسی می‌کنیم.

همانطور که قبلاً هم گفته‌ایم، حافظه ما شبکه‌ای است مثل تار عنکبوتی است که تارهای آن ارتباطات بین نورون‌ها و سلول‌های مغزی است: این شبکه مشتکل از نورون‌هایی است که چون با هم فعال می‌شوند، به هم وصل می‌شوند و با هم ارتباط برقرار می‌کنند. پس از این مرتبط شدن، احتمال اینکه این نورون‌های مرتبط در آینده دوباره با هم فعال شوند افزایش می‌یابد.

تجسم کردن، تجربه کردن است

بسیاری از ویژگی‌ها و رفتارهای ما به عنوان انسان، آنقدر غیر منتظره و غیرقابل باور هستند که تا در شرایطی خاص و با وسواس علمی مورد توجه و مطالعه قرار نگیرند، قادر به دیدن و درک آنها نخواهیم بود. تحقیقی که در این بخش قصد داریم مروری بر آن داشته باشیم، یکی از ویژگی‌های عجیب حافظه ما را آشکار می‌کند.

در سال ۲۰۱۱، عده‌ای از محققان آمریکایی برای مطالعه عملکرد حافظه، به دو گروه از دانشجویان آگهی تبلیغاتی مربوط به پاپ‌کورن را نشان دادند. تلاش بر این بود که این آگهی‌ها تا حد امکان تصویری باشند و زنده و واقعی به نظر برسند و حتی اسم و برند مشخصی داشته باشد: Orville Redenbacher’s Gourmet Fresh

بعد یکی از گروه‌ها را به خانه فرستاند و به گروه دیگر نمونه واقعی آن محصول را دادند تا از آن بخورند. یک هفته بعد هر دو گروه را دوباره آوردند و نظر آنها را در مورد تجربه‌شان پرسیدند. نتیجه جالب این بود که هر دو گروه با وضوح زیادی از خوشمزه بودن پاپ‌کورنی صحبت کردند که خورده بودند، حتی گروهی که آن را نخورده بود!

واقعیت این است که ما وقتی چیزی را به یاد می‌آوریم، صرفاً به آن دسترسی پیدا نمی‌کنیم، بلکه آن را بازنویسی می‌کنیم. مانند کسی که با هر بار دیدن فیلم، داستان و ساختار آن عوض می‌شود. اگر دو بار یک فیلم را ببینیم، هر دوبار آن را یکسان خواهیم دید، اما هرگز خاطره یکسانی را به صورت یکسان تجربه نمی‌کنیم. هر چیزی که در حافظه ما ذخیره شده، پس از هر بار مرور کمی عوض می‌شود.

در تحقیق بالا، دانشجویان دسته اول که پاپ‌کورن را نخورده بودند، در خانه فیلم‌های تبلیغاتی که دیده بودند را به یاد آوردند. بو و مزه آن را، نمک و روغن روی آن را و صدای خرد شدن آن در دهانشان را که در فیلم به خوبی به تصویر کشیده شده بود. در حین به یاد آوردن و دوباره زنده کردن آن تجربه، آنها تصاویر کسانی را دیدند که با لذت مشغول خوردن پاپ کورن از پلاستیکی با مارک  “Orville Redenbacher’s Gourmet Fresh” بودند و خاطره‌شان تغییر کرد.

شبکه سلول‌های مغزی مربوط به فیلمی که دیشب همزمان با لوگو و برند “Orville Redenbacher’s Gourmet Fresh” دیده بودند با هم فعال و در نتیجه به هم مرتبط شدند و مغز این ارتباط بین این دو را به عنوان ارتباطات جدید بین نورون‌ها ذخیره کرد، انگار که واقعاً آنجا بودند و آن اتفاق را تجربه کردند. این بازنویسی یک خاطره و بازسازی و گسترش یک شبکه نورونی، یک واقعیت علمی مربوط به حافظه بلندمدت است. هربار که چیزی را به یاد می‌آوریم، آن را به الانِ خود آمیخته و مرتبط می‌کنیم و اطلاعات جدیدی را به آن وصل می‌کنیم. یک عکس جدید، یک داستان، کلمات مرتبط، تجربه شخصی و با داشتن این همه سرنخ و قلاب، دسترسی به آن کلمه و معنای آن ساده‌تر و سریعتر خواهد شد.

 

 

خیلی خیلی خیلی عالی بود

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نام*

ایمیل*

وبگاه

ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی می‌نویسم.

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

دسته‌بندی‌های محبوب

تازه‌ترین نوشته‌ها

طراحی سایت و سئو: Moshavernet.com

سارا حمیدی آموزش تمرکز و تفکر

 تمام باورها و رفتارهای ما از ذهن مان سرچشمه می گیرد. به توانایی مدیریت کردن افکار و باورها مدیریت ذهن می گویند.

ذهن و مغز مهم ترین عضو در بدن هر انسان می باشد. با مدیریت ذهن توانایی کنترل امور و آنچه در زندگی ما رخ می دهد را بدست می گیریم.

می توانیم آن گونه شویم که می خواهیم.

واقعیت این است که وقتی بتوانیم ذهن‌مان و مغزمان را مدیرت کنیم، می‌توانیم به تمام خواسته‌ها و آرزوهای زندگی‌مان برسیم.

چگونه ذهن خود را طبقه بندی کنیم

فقط کافی است با ذهن خود آشنا شویم آنگاه ذهن ما رفتارها و برخوردهای جدید را می‌آفریند.

 ذهن و مغز هر دو یک جز واحد هستند. اگر مغز را به کامپیوتر تشبیه کنیم ذهن همان نرم افزار و یا برنامه های اجرایی است. به سخت افزار این کامپیوتر مغز گفته می شود.

توانایی های ذهن و مغز ما بسیار زیاد است.  هر انسانی قادر است فعالیت ها و کارهای متفاوتی را انجام دهد، مسائل زیادی را یاد بگرید، مسیرهای عصبی بیشماری را در مغز خود به وجود آورد و توانایی های بیشماری را کسب کند.

در گذشته بیان می‌شد که افراد نابغه و افراد برتر جامعه از حدود ده درصد ظرفیت مغز و ذهن خود استفاده می‌کنند و در انسان های معمولی این درصد کمتر است.

[irp posts=”1375″ name=”چگونه استراحت کنیم تا انرژی ذهنی خود را تقویت کنیم؟”]

 تحققیات جدید نشان می‌دهد ذهن و مغز همه انسان‌ها مانند هم است. ذهن همه با حداکثر توان و ظرفیت خود در حال کارکردن است.

 تفاوتی که بین ذهن و مغز افراد نابغه و برتر با انسان های معمولی وجود دارد،

واقعیت این است که هرکسی که بخواهد از ذهن خود بهترین استفاده را کند حتماً موفق خواهد شد. در گذشته دانسته‌های ما در مورد ذهن و مغز بسیار کم بود و انسان به مغز و ذهن خود آگاهی نداشت.  با پیشرفت علم و تکنولوژی آگاهی انسان از این قدرت نهفته، ذهن، بیشتر شد. در صورت اینکه بخواهیم می‌توانیم به‌درستی از ذهنمان استفاده کنیم.

از آنجا که ذهن ما بیشترین اثر بر روی روابط، کار و زندگی ما دارد پس مدیریت ذهن می‌تواند بسیار مفید واقع شود. اگر ما بتوانیم بر ذهن‌مان تسلط یابیم و به گونه ای رفتار کنیم که کنترل ذهن‌مان در دست خودمان باشد به بسیاری از اهداف خود در زندگی دست می‌یابیم.

واقعیت این است که ما در اکثر مواقع تحت کنترل ذهن‌مان هستیم و ذهن است که ما را کنترل می‌کند. هنگامی که در گذشته گیر کرده‌ایم و یا درگیر ناراحتی‌های گذشته هستیم ذهن است که ما را کنترل می‌کند و آن چه ما در این مواقع انجام می‌دهیم از ضمیر ناخودآگاه ما سرچشمه می‌گیرد.

[irp posts=”1253″ name=”گزارش وبینار اسرار ذهن متمرکز دانلود رایگان فیلم وبینار”]

بسیاری از تصمیم های ما در اثر ضمیر ناخودآگاه ذهن ما است که به راستی در بسیاری از اوقات ما به آنها دسترسی نداریم و نمی‌دانیم علت بسیاری از تصمیم‌های ما چه چیزی بوده است.

پس بهتر است در انجام هرکاری ذهن‌مان را مدیریت کنیم و کنترل آن را در دست بگیریم به جای آنکه اجازه دهیم ذهن مان کنترل ما را در دست گیرد.

اجازه دهید برایتان مثالی بزنم. تصور کنید تصمیم گرفته اید کاری را شروع کنید و مدام نگران هستید. از یک طرف این کار، کار مورد علاقه تان است و از طرف دیگر نگران این هستید که اگر موفق نشوید  چه میشود.

در این موقعیت نگرانی ها مانع عملکرد شماست و گاهی این نگرانی ها باعث میشود که شما از تصمیم تان منصرف شوید.

بنابراین وقتی با کارکرد ذهن آشنا میشوید ، متوجه میشوید که این نگرانی ها طبیعی هستند. این آگاهی کمک می کند در مواقعی که ذهن تان مانع موفقیت شماست مچ ذهن تان را بگیرید. در نتیجه به ذهن تان اجازه نمیدهید که با بزرگ نشان دادن این ترس ها و نگرانی ها و افکار مزاحم مانع موفقیت شما شود.

از آنجا که بسیاری از تصمیم های ما در زندگی توسط سیستمی انجام می‌شود که به آن تفکر سریع گفته می‌شود و این سیستم خودکار و سریع است و از پیش زمینه های ذهنی ما برای تصمیم گیری استفاده می‌کند پس مدیریت ذهن کار آسانی نخواهد بود زیرا به تلاش و پشتکار نیاز دارد و همچنین باید با تفکر سریع مقابله کند تا تصمیم‌های انتخابی از جانب سیستم تفکر سریع ذهن را نپذیرد.

با این حال با یادگیری روش های صحیح مدیریت ذهن و به کار گیری آن و با کمی تلاش می توانید در مدیریت ذهن و افکار خود حرفه ای شوید. فقط کافی است که تصمیم بگیرید…

قصد داریم یاد بگیریم که ذهن و افکار خود را مدیریت کنیم تا عملکرد بهتری در کار و زندگی خود داشته باشیم.

همانطور که گفتیم زمانی که کنترل ذهن مان را بدست گرفتیم بر بسیاری از مشکلات زندگی پیروز می‌شویم در واقع این ما خواهیم بود که ذهن را کنترل می‌کند نه اینکه ذهن ما را کنترل کند و به هر سمتی که خواست هدایت کند.

برای مثال فرض کنید که برای حفظ سلامت باید روزانه ورزش کنید ولی از آنجا که همیشه از ورزش فراری بوده‌اید، با اینکه می‌دانید ورزش برای سلامتی تان مفید و ضروری است از انجام آن پرهیز می‌کنید.

مراجعی داشتم که می گفتم بی نهایت دلش می خواهد ورزش کند اما نمی تواند و این موضوع او را آزار میداد. مرتب احساس میکرد که تمام مشکلاتش به دلیل عدم ورزش کافی است. با این حال برای ورزش کردن اقدام نمی کرد.

پس از بررسی هایی که انجام دادیم متوجه شد که مدام ذهنش درگیر ورزش نکردن است و این موضوع مانع کار و عملکرد اوست. در هنگام کار کردن مدام به خود می گوید که باید ورزش میکردم اما امروز هم این کار را نکردم.

وقتی که یاد گرفت این موضوع را کنترل کند و متوجه شد که چگونه با این افکار مزاحم مواجه شود و اجازه ندهد که ذهننش کنترل او را به دست بگیرد نه تنها از عذاب وجدان ورزش نکردن راحت شد بلکه چند ماه بعد در پیامی به من گفت که ورزش کردن را شروع کرده است.

علت این امر این است که ما ذهن‌مان را به حال خود رها کرده‌ایم و آن‌طوری زندگی می‌کنیم که ذهن ما میخواهد.

ذهن ما مدام کارهای عقب افتاده، نگرانی ها، ترس ها و عواقب کارهایمان را به ما یاد آوری می کند.

همچنین ترجیح میدهد که کار جدیدی انجام ندهد زیرا انجام کار جدید یعنی صرف انرژی بیشتر و این مخالف قانون مغز ماست.

بنابراین این فرد نه تنها شروع به ورزش کردن نمی کرد بلکه در مرداب نگرانی هایی فرو رفته بود که به علت ورزش نکردن ممکن است برای او پیش بیاید. و هر روز حالش بدتر از روز قبل بود.

 

یکی از بهترین روش‌های مدیریت ذهن این است که هنگام تصمیم‌گیری هایمان چند لحظه‌ای فکر کنیم و اجازه ندهیم ذهن‌مان ما را کنترل کند.

اگر خاطرات تلخ گذشته مدام ما را آزار می‌دهد این تقصیر ماست که به ذهن‌مان اجازه همچین اتفاقی را داده‌ایم.

هر موقع موضوعی شما را ناراحت کرد چند لحظه صبر کنید و به خود بگویید دیگر نمی‌خواهم ذهنم مرا کنترل کند.

تحت هیچ شرایطی به آن موضوع فکر نکنید.

 یک موضوع مهم و جالب انتخاب کنید و وقتتان را با آن پر کنید.

چگونه ذهن خود را طبقه بندی کنیم

اگر دوباره ذهن شما افکار مزاحم را برایتان پررنگ کرد اصلاً نگران نشوید زیرا بسیار طبیعی است و این اتفاق چندین بار پیش می‌آید. با این افکار مزاحم نجنگید و به آن‌ها فکر نکنید، فقط آن را گوشه‌ای نگه‌داشته و به آن‌ها بگویید فعلاً برای شما وقت ندارم بعداً به شما رسیدگی می‌کنم .

برای خود و زندگی‌تان بیشتر ارزش قائل شوید و به این افکار ذهن بها ندهید. بارها و بارها این کار را تکرار کنید تا ذهن‌تان شرطی شود و دیگر به این افکار بها ندهد.

واقعیت این است که ذهن متوجه می‌شود این افکار بی‌نتیجه هستند و به‌صورتی باور نکردنی این افکار از ذهن شما ناپدید می‌گردند. حتی اگر دوباره آن‌ها را به یاد آورید، دیگر ناراحت نمی‌شوید زیرا همان‌طور که شما آن‌ها را نادیده گرفتید ذهن‌ هم آن را نادیده گرفت و به سادگی درمی‌یابید که با تلاش ذهن و افکارتان را در دست گرفتید.

 مدیریت افکار مزاحم موضوع خیلی مفصلی است و یک مهارت بسیار کاربردی است.  شما می توانید این مهارت را یاد بگیرید.

گاهی قدرت ذهن‌تان از شما بیشتر می شود. احساس خوبی به تصمیم هایتان ندارید. شک و تردید شما را راحت نمی گذارد. در این حالت شما تحت کنترل ذهن تان هستید. پس چند لحظه توقف کنید. کنترل ذهن را دست گیرید. هرکاری که ذهن‌تان به شما می‌گوید غیر ممکن است را باور نکنید.

امیدوارم این نکات را در زندگی خود اجرا کنید و خوشحال میشوم نظرات خود را در پایین همین صفحه برای ما بنویسید.

مدیریت ذهن موضوع خیلی مفصلی است و شما دوست عزیزی که در حال مطالعه این صفحه هستید احتمالاً به پیشرفت و رشد شخصی خیلی بها میدهید و این فوق العاده عالی است.

هدف این وبسایت آموزش نحوه صحیح تفکر و مدیریت ذهن است تا هر فردی بتواند از حداکثر توانمندی های خود استفاده کند و زندگی شادی را تجربه کند.

اگر تمایل دارید و علاقه دارید تا جزئیات بیشتری در این مورد یاد بگیرید ایمیل خود را در کادر زیر وارد کنید. هر هفته مقالات آموزشی رایگانی در این مورد برای شما ارسال خواهیم کرد.

لحظه هاتون سرشار از شادی…

 

 

از آنجا که ما انسان هستیم و ذهن ما مدام درگیر پرسه زدن است پس طبیعی است که مدام درگیر فکر و خیال متفاوت باشیم.

گاهی افکار مزاحم در حین کار مزاحم ما میشوند.

گاهی روزانه با افکار متفاوتی رو به رو هستیم و چون یاد نگرفته ایم که چگونه این افکار را کنترل کنید آنها مزاحم کار، تحصیل و زندگی ما هستند.

برای شرکت در این دوره بر لینک زیر کلیک کنید.

 

من سارا حمیدی هستم و در این وبسایت به منظور آگاهی از توانایی های مغزی و افزایش عملکردمان در زندگی، محیط کار و خانه به ارائه مقالات، دوره ها و محصولات آموزشی می‌پردازم.

مطلب قبلی

یادگیری و چگونگی پیاده سازی آن در زندگی

مطلب بعدی

تصمیم‌گیری چیست؟

چیکار کنید وقتی اطرافیان تون در مسیر اهداف تون شما را حمایت نمی کنند؟

شروع ثبت نام دوره رایگان چگونه هر چیزی را که می خواهید بدست آورید

رسیدن به آرامش و پیگیری اهداف در شرایط بحران

چرا نباید از آینده بترسید؟ ترس از آینده نداشته باشید

سلام.خیلی عالی مطالب رو می نویسید اگه وقت بشه حتما دیگر مطالبو نگاه میکنم با تشکر از زحمات شما

سلام. خوب بود. ولب مسایل بسیار مهم رو بهش اشاره نکردید. خیلی عمومی و کلی بود. امیدوارم متن رو ببینید. ”زندگی های گذشته” و ”تجربه”و ”امکانات” و ”آگاهی” اینها روی ذهن ما تاثیر گذار هستند… ابن موارد رو هم لحاظ کنید..

سلام دوست عزیز. سپاسگزارم که نظر خود را با ما در میان گذاشتید. بله همین طور است فاکتور های زیادی وجود دارد که بر افکار و ذهنیت ما تاثیر گذار است ولی این فاکتورها تاثیری بر مدیریت ذهن ندارند. هدف ما ریشه یابی و چنگ زدن به افکارمان نیست. این کاری است که درمانگران انجام میدهند. ما به عنوان یک انسان وظیفه داریم جدا از ماهیت ذهن و تجربیات گذشته خود یاد بگیریم که ذهن و افکار خود را مدیریت کنیم تا بتوانیم زندگی بهتری را تجربه کنیم. شاد باشید…

با سلام و تشکر از مقاله ی بسیتر مفید و عالی و آموزنده تون

سلام خوب بود ولی یه قسمت اشاره کرد به کنار گذاشتن افکار منفی و وارد کردن افکار مثبت. این مسئله در عمل کار ساده ای نیست. البته شاید من به عملی نشدن این موضوع فکر میکنم. درکل ممنون مطلب خوبی بود . پیگیر کتاب فیزیکی میشم ارزوی موفقیت

سلام اقای مجید عزیز

جایگزین کردن افکارمنفی با افکار مثبت نیاز به تمرین دارد و با تمرین و کسب آگاهی شما می توانید به این موضوع مسلط شوید.

پیشنهاد می کنم مقالات زیر را مطالعه کنید.

کنترل ذهن و افکار منفی

جایگزینی افکار مفی با افکار مثبت

شاد باشید

سلام.ممنون از مقاله خوبتون.من کنکوری هستم .ذهنم خودرگیری داره و چیزهای نامربوطذهنم را مشغول میکند و بعضی مواقع که حوصله ندارم از پنجره به بیرون خیره میشم.اگه میشه راهنمایی کنید.ممنون

مطالب بسیار مفید و سودمندی در سایت شما هست و تنها حرفی که میشه به نویسنده مقالات گفت خسته نباشید هست

درود بر شما

سپاس میلاد عزیز شاد باشی…

سلام عالی بود خیلی کاربردی بود مشتاق مقالات بعدی شما هستم درباره تمرکز هم مقاله بزارید خیلی مهمه مثلا تمرکز در جمع تمرکز در محیط کار یا تمرکز در اجتماع خیلی اینا مهمه خیلی واقعا از غذا خوردن هم مهمتره

سلام امیر حسین عزیز خوشحالم که این مقاله برای شما مفید بود. در مورد تمرکز در سایت می توانید مطالب متفاوتی پیدا کنید.گوش دادن با تمرکز

عوامل عدم تمرکز

تمرکز در میان عوامل ایجاد کننده حواس پرتی

افزایش تمرکز و کنترل ذهن

پیشنهاد ویژه شرکت در دوره افزایش تمرکز می باشد

شاد باشید…

سلام سرکار خانم حمیدی با احترام سایت شما را بررسی نمودم خیلی جالب و آموزشی بود خواهشمند است فهرست کتاب ها با مقالات خود را ارسال نمایید با تشکر یوسفی

سلام جناب یوسفی عزیز برایتان ایمیل شد. شاد باشید…

سلام خانم حمیدی من تیز هوش هستم و اینو تست به من گفته اما متاسفانه بدلیل مشکلات بسیار زیاد و در هم تنیده شده ای که من از بچگی باهاش دست و پنجه نرم کردم کاملا ذهنم رو از دست داده ام من میتونم از شما مشاوره بگیرم این مشکلاتی که عرض کردم وحشتناک بود

سلام دوست عزیزم. برای هماهنگی جلسات مشاوره با شماره ۰۹۱۹۴۱۰۴۰۳۵ تماس بگیرید. شاد باشید.

خانم حمیدی من مطالب شمارو خوندم خوب بود اما چیزی ک می خواستم ب دست نیووردم لطفا ازتون خواهش میکنم ب تلگرام من بیایدتا مشکلمو بهتون بگم ۰۹۰۲۴۲۸۴۷۵۶

دوست عزیز سلام شما می توانید از طریق فرم تماس با ما سوالات خود را برای ما ارسال کنید. شاد باشید

سلام وقت بخیر .خانم حمیدی منهم سود بردم .وعلاقمندم بطور کامل با ذهن آشنا شم .به دلایلی توان مالی ندارم در حال حاض و بیوار هستم اگر ممکن باشه ودر توانتان دعا گو و سپاسگزار خواهم بود از مقالات تان بهرمند شم ..ممنونم

درود بر شما خانم حمیدی. سپاس از مطالب ارزشمندتون. از اینکه داده های فلاسفه رو درباره چیستی ذهن با زبانی ساده نوشته و به اشتراک می گذارید بسیار از شما سپاسگذارم? لطفا درباره چگونگی این موضوع که ذهن فقط می تواند در موضوعی که برایش مهم است, مشغول باشد و این علتی ای مهم در ارتباط با گرفتار شدن در استرس و اضطراب است, نوشته و در این باره با راهکارهایی درباره رهایی از استرس راهنمایی کنید. باز هم سپاس!

با سلام به دوست عزیز ممنون از پیشنهاد تون. این موضوع بررسی خواهد شد. همچنین پیشنهاد می کنیم که برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد متمرکز شدن ذهن بر کار دلخواه در دوره مدیریت افکار مزاحم شرکت کنید. شاد باشید…

من میخواستم ببینم ذهن چجوری میشود که اتوماتیک وار کار میکند؟

سلام دوست عزیز این موضوع قسمتی از کارکرد ذهن است و شما می توانید در دوره مدیریت افکار بیشتر در این مورد بیاموزید. شاد باشید.

باسلام وادب.مطالب مربوط به ذهن مطالعه کردم برام خیلی جالب بود اگربراتون امکان داشت مطالبی درمورد ذهن برایم ارسال بفرمائید.

با سلام مطالب بينهايت سودمن و مفيد هستش براى كسى ك مدام فكر كردن ب يك موضوع پوچ ازار دهنده شده است برايش تاحالا فكر ميكردم ك فقط من كنترل روى افكارم ندارم ولى الان ميبينم ك اين يك مساله كاملا طبيعيه و براى هر كسى پيش مياد باز هم سپاس خندان باش

سلام دوست عزیز منتظر شنیدن خبرهای موفقیت شما در این مسیر هستیم. شاد باشید

سلام و دروود اگر شخصی دارای قدرت های خاص باشه و شاید باورش سخت باشه اما اون ۵ قدرت ذهن که واقعا روی نه تنها خودم بلکه دیگران هم تاثیر میگذارد و گاهی مانع و گاهی باعث پیشرفت میشه دو قدرت که مزاحمه و سه قدرت که خوبه در کمک کردن دیگه واقعا خسته شدم از این همه مبارزه با ذهنم چون این قدرت ها همه چیز رو واقعی میکنه ، یعنی اگر مبارزه نکنم دیگه هیچی ، در صورت که باور کردید راهنمایی کنید

سلام خیلی خیلی سخته اصلا نمیتونم ذهنمو کنترل کنم و افکار منفی رو دور کنم ?

سلام سحر عزیز همانطور که رانندگی نیاز به تمرین دارد، همان طور که دوچرخه سواری نیاز به تمرین دارد ذهن ما هم نیاز به تمرین دارد تا یاد بگیرد افکار سازنده تولید کند و به رشد و پیشرفت ما کمک کند. بنابراین بدون ناامیدی و با ایمان به اینکه میتوانی یاد بگیری ذهن خودت را کنترل کنی تمرینات کنترل ذهن را شروع کن. پیشنهاد می کنم مقاله زیر را حتماً مطالعه کنی.

کنترل ذهن و افکار منفی در سه مرحله

همچنین پیشنهاد ویژه شرکت در دوره مدیریت افکار مزاحم است. منتظر شنیدن خبرهای موفقیت شما هستم. شاد باشید

سلام یاس هستم خواستم ببینم آیا میشود گذشته را فراموش کرد

دوست عزیزم سلام

قرار نیست ما گذشته را فراموش کنیم اما می توانیم اثرات جا مانده از گذشته را بر روی ذهن و احساسات مان پاک کنیم. پیشنهاد می کنم برای کسب اطلاعات بیشتر در دوره زندگی در لحظه حال شرکت کنید. شاد باشید

دوره مدیریت افکار مزاحم کی و کجا برگزار میشه؟؟؟

دوست عزیز سلام این دوره غیر حضوری و به صورت دانلودی است و شما در هر ساعت از شبانه روز می توانید به آن دسترسی داشته باشید و درس ها را دانلود کنید.مدیریت افکار شاد باشید

زندگی سراسر جنگ با ناخواسته هاست واین همه از ذهن سالم یا بیمار برمیخیزد. اینکه نحوه صحیح استفاده از ذهن روبدونی بهت درطی طریق زندگی کمک شایانی میکنه. ممنون مطالب مفید بود.

سلام دوست عزیزم

خوشحالیم که این مطلب برای شما مفید بوده است. شاد باشید

خانم حمیدی با سلام ممنونم از مطالب آموزنده ی شما …خیلی خیلی عالی بود و من دارم تمرین میکنم روی عملکرد مغزم … چطوری میشه از شما سوالاتمونو بپرسیم ؟ با تشکر فراوان

خانم حمیدی با سلام ممنونم از مطالب آموزنده ی شما …خیلی خیلی عالی بود و من دارم تمرین میکنم روی عملکرد مغزم … چطوری میشه از شما سوالاتمونو بپرسیم ؟ با تشکر فراوان از شما

دوست عزیز سلام شما می توانید از طریق ایمیل زیر با ما در ارتباط باشیدinfo@sara-hamidi.com شاد باشید

سلام. لطفا راهنماییم کنید. من یک کنکوری هستم. یکی دو ماه هست فکر به یک شخص فوتبالیست که هیچ ربطی به من نداره ذهنم رو درگیر کرده. به طوریکه اصلا نمیتونم ذهنم رو روی هیچ چیز دیگه ای متمرکز کنم. من از این فوتبالیست متنفر بودم. اوایل فقط موقع درس خواندن ذهنم رو درگیر میکرد اما الان از خواب که بیدار میشم ذهنم درگیر هست تا اینکه دوباره بخوابم. در مواقع درس خواندن خیلی انرژی ذهنی از من میگیره و زود خستم میکنه. کاملا تمرکزم رو از دست دادم و حتی قدرت تفکر به یک موضوع کوچک رو هم ندارم. مقصر خودم بودم که اینقدر ذهنم رو رو این موضوع حساس کردم. از چندین نفر کمک گرفتم ولی هیچ تاثیری نداشته. خواهش میکنم راهنماییم کنید.

دوست عزیز سلام

پیشنهاد می کنم مقاله زیر را مطالعه کنید

کنترل ذهن خود

مهارت کنترل ذهن در کار و تحصیل

شاد باشید

عرض کنم من ی چن وقتی هست ک افکار منفی روی من خیلی تاثیر گذاشته و من مدام تلاش کردم اونها رو از خودم دور کنم و باز هم ب فعالیت خودم و درسم ادامه بدم ولی باز هم شکست خوردم و روز ب روز دارم پسرفت خودمو میبینم تحت تاثیر همینا بعضی افکار دیگر هم ک ساخته ذهن شکست خورده خودم هست داره بهم غلبه میکنه ازتون خواهش میکنم بهم کمک کنین و راهکار هایی برای من معرفی کنین با تشکر

دوست عزیز سلام پیشنهاد می کنم مقالات زیر را مطالعه کنیدکنترل ذهن و افکار منفی

جایگزینی افکار منفی

و همچنین دوره مدیریت ذهن را از دست ندهید. این دوره خیلی به شما کمک خواهد کرد. شاد باشید

کاملا باهات موافقم نیاز ب توضی جزعی و بیشتر داشتند ایشون

مطلب مفیدی بود ممنون من کلا خیلی درگیر این موضوع هستم و برام یه مشکل اساسی شده

من الان این مطلبو خوندم و خواستم بگم که این کار شدنیه !!! و من انجامش دادم و از بدترین شرایط فکری که کمتر کسی شاید تجربه کرده باشه خودمو پیدا کردم و کنترل ذهنمو بدست گرفتم. یجورایی راه هایی که من رفتم رو بهم دیکته کرد و خیلی مطالب جالبی بود. الان زندگی خوبی دارم و هرروز بهتر از دیروزه برام. سپاس از اشتراک این مطالب مثبت و مفید. دوستون دارم.

ممنون

سلام سارا سوالی که اینجا پیش میاد اینه که این “خودی” که ازش صحبت میکنیم در واقع چیه؟ مگه همین ‘خود’ ساخته ذهن نیست و از ذهن ما زاده نمیشه؟ آیا این دوگانگی که در افکار پیش میاد درگیری بین ضمیر ناخودآگاه با خود آگاه هست؟

سلام ممنون از شما بابت این مطلب مفید دنبالش بودم

سلام خانم حمیدی عزیز. من یک دختر هستم که هنوز نتوانستم به مدیریت ذهن خودم برسم با مادر و پدرم که مشورت کردم گفتند که از شما شماره تلفن بگیرم تا بتوانم این موضوع را کامل برایتان بگویم. اگر برایتان مشکلی ندارد و اذیت نمیشوید میتوانید شماره تلفن خود را برایم ایمیل کنید؟با تشکر صایغ

سلام دوست عزیز

شما می توانید از طریق لینک زیر جلسات خصوصی خود را رزرو کنید.

جلسات خصوصی کوچینگ

شاد باشید

واقعا مطلب مفیدی بود ممنونیم از شما من پیش یه مشاور میرفتم که بهم میگفت سعی نکن به این افکار منفی توجه نکنی چون هرچی بیشتر سعی کنی به چیزی فکر نکنی بیشتر به ذهنت حمله میکنه به جاش سعی کن ذهنتو با افکار مثبت و مفید درگیر کنی و حتی یه تمرین ذهنی بهم داده بود که یه عدد چهار رقمی فرد رو در نظر بگیرم و چهارتا چهارتا ازش کم کنم تا ذهنم خسته بشه میخواستم ببینم این مطلب برای همه نوع افکار صدق میکنه؟ این تمرین ذهنی مفید هست؟

دوست عزیز سلام

برای مدیریت افکار، کافی است که شما توجه خود را به موضوع دیگری جلب کنید تا حواس شما از افکار منفی قطع شود. در نتیجه هر تمرینی و یا هر فعالیتی که توجه شما را از افکار منفی قطع کند می تواند مفید باشد

شاد باشید

یک جهان سپاس از مقاله مفید و آموزنده تان

سلام دوست عزیز

از همراهی شما بسیار خوشحالیم. شاد باشید

ببخشید من یک سوال درباره نقش مطالعه در پیشرفت ذهنی و فعالیت مغز چه تاثیری دارم ؟ میشه بهم جواب بدین خواهش میکنم در بند ۵یا ۶ خط خیلی ممنونم

سلام خسته نباشید . من در گاهی اوقات ذهن فعالی پیدا میکنم مثلا تمرکزم زیاده بعضی چیز ها را به خوبی یاد میگیرم به خوبی حرف میزنم و… ولی گاهی اوقات برعکس این هارا انجام میدهم نمی دانم چرا این جوری ام

سلام دوست عزیز

پیشنهاد می کنیم بر روی ذهن آگاهی کار کنید. مقالات زیر می تواند به شما کمک کند

ذهن آگاهی چیست و چگونه ذهن فعال‌تری داشته باشیم؟

چگونه در لحظه حال زندگی کنیم؟

زندگی در لحظه حال: ذهن آگاهی و افزایش عملکرد

شاد باشید

سلام وقت بخیر .خانم حمیدی منهم سود بردم .وعلاقمندم بطور کامل با ذهن آشنا شم .به دلایلی توان مالی ندارم در حال حاض و بیوار هستم اگر ممکن باشه ودر توانتان دعا گو و سپاسگزار خواهم بود از مقالات تان بهرمند شم ..ممنونم

سلام دوست عزیز

از همراهی شما فوق العاده خوشحال هستیم. شما می توانید از تمام مقالات سایت به رایگان استفاده کنید. شاد باشید

با تشکر از توجه و مقاله ارزشمندتان.بسیار سود بردم .

سلام من ۶۵ سالم است و تنها زندگی می کنم ایا می توانم دوباره شروع کنم و ایا امکان جدیدی برای ما هست یانه با تشکر از شیراز

سلام دوست عزیزم

خیلی خیلی خوشحالم که پیام شما را دریافت کرده ام و قطعا در هر سنی و هر مکانی این امکان برای شما وجود دارد. اینکه لحظه ای به این موضوع فکر کرده اید که می توانید تغییراتی را که می خواهید ایجاد کنید برای ما بهترین و زیبا ترین احساسات را ایجاد می کند. صادقانه شما را تشویق می کنیم و حمایت تان می کنیم که قدم های بعدی را برای شروع دوباره بردارید.

هر سوالی که داشتید حتما می توانید با ما در میان بگذارید. شاد باشید

با عرض سلام و خدا قوت خدمت شما ، مقالتون مختصر ، مفید و در عین حال بسیار آموزنده بود و مشخصه که برای تولید محتوا وقت گذاشته شده ، تشکر??

سلام علی عزیز

از پیامت ممنونم و خیلی خوشحالم که در جمع ما هستید. شاد باشید

ممنون عالی بود

فوق العاده بود.

سلام سارا خانوم خوبین شما ؟

مطالبتونو ابتدا ک داشتم مطالعه میکردم شوق زیادی نسبت ب حرفاتون نشون ندادم چون یذره مفهومش بالابود اما بعدش در ادامه مطالعم خیلی کیف کردم از کلچین مطالبی ک گذاشته بودین و اما ی خاسته از شما دارم سارا خانوم لطفا لطفا بیانتونو ساده تر کنید از حرفای کلیدی بیشتری استفاده کنید تا لذت تمام رو هممون ببریم مرسی عزیزم

با سلام، آیا مطالعه‌ی زیاد و افراط در کسب علم و دانش، موجب تشویش ذهنی میشه؟ عادت کردم به کسب مهارت و مطالعه و ذهنم افکار منفی تولید می‌کنه! مطالب پیرامون روانشناسی هم مطالعه می‌کنم و خواستم ازتون راهنمایی خواسته باشم. ترس من از افکار منفی اینه که بر اساس قانون جذب، وقتی به طور مدام به اون‌ها فکر کنی، پدیدار میشن! البته این افکار منفی رو هم تلقین می‌کنم متاسفانه!

سلام دوست عزیز

مقاله زیر را مطالعه کنید

کنترل ذهن و افکار منفی در ۳ مرحله

جایگزینی ۶ فکر منفی که مانع موفقیت شماست با افکار مثبت شاد باشید

به تنها چیزی که باور دارم اینکه ،اصولا برنامه ریزی غیر ممکن هست. خیلی تلاش کردم ،تا باور کنم ممکن و موفق امیز هست، اما نمیشه???

هیچ چیز غیر ممکنی وجود نداره برای انسان برنامه ریزی کردن برای تو ممکن نیست چون که باورکردی که غیرممکنه..انسان اگه بخواد یه چیزیوعملی کنه یا بخوادش بزرگترین طوفانام نمیتونن جلوشو بگیره چون اووقت خودش تبدیل میشه ب یه طوفان بزرگترو بقیه رو تو خودش حل میکنه

سلام بسیار عالی، فعالیت و مطالبتون رو بیشتر کنید

سلام توضیحات کلی اما مفهوم و خوب بودن میخواستم بدونم با توجه به این توضیحات من میتونم روی خاطرات گذشته تسلط کامل پیدا کنم؟

سلام عیدتان مبارک باشه استاد، ممنون ازینکه مطالب اموزش تمرکز و تفکر رو منظم و دقیق و حرفه ایی و شفاف توضیح دادید. منتظر کارهای جدید هستم

سلام دوست عزیز

از همراهی شما بینهایت خوشحالیم. شاد باشید

سلام مقاله خوبی بود اگه میشه در مورد تمرکز حواس هم به مقاله بنویسید جدیدا اصلا تمرکز ندارم

سلام دوست عزیز

لطفا مقالات زیر را مطالعه نمایید

چگونه تمرکز حواس داشته باشیم

افزایش تمرکز و کنترل ذهن

شاد باشید

بسیار عالی از موضوعات که شما به نشر میسپارید من واقعا مستفید میشوم ممنون تان

سلام وقتتون بخیر اصن جور درنمیاد مگه میشه ی ادم نابغه با یه ادم متوسط یکی باشه حالا هرچقدرم رو ذهنش گارکنه

سلام دوست عزیز

این باور شماست. هر جوری که فکر کنید، همان رو در زندگی خود خلق خواهید کرد. افراد زیادی در دنیا ثابت کرده اند که هوش ملاک موفقیت نیست و افراد مختلفی با ضریب هوشی متوسط موفقیت های بزرگی بدست آورده اند. زندگی شما حاصل طرز فکر، باورها و افکار شماست. شاد باشید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

نام و ایمیل من را برای نظر گذاری در آینده در سایت ذخیره کن

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به سارا حمیدی می باشد.

جهت ارتباط با دفتر از شنبه تا پنچ شنبه از ساعت 17 – 9 با شماره: 35 40 410 0919 تماس حاصل بفرمایید.

وبلاگ طاقچه


معرفی و بررسی کتاب و رمان

عصر اطلاعات در انبوه تصاویر و صداها و پیچیدگی روابط خلاصه می‌شود. در بستری از فرصت‌های فراوان و زمان محدود، این پیچیدگی‌های ارتباطی با جهان پیرامون، هر انسانی را دچار سرگیجه می‌کند. هجوم بی‌امان اطلاعات به مغز، حافظه را دچار پرش‌های ناگهانی می‌کند و تسلط و تمرکز فرد را تحت تأثیر قرار می‌دهد. روش‌ها و مهارت‌هایی برای حفظ و افزایش تمرکز و کنترل ذهن خود وجود دارد. در این یادداشت کتاب هایی معرفی کرده‌ایم که هر کدام با توضیحات و ارائه‌ی روش‌های عملی، این مهارت‌ها را عنوان کرده‌اند.

اما پیش از خواندن این مطلب شاید لازم باشد از خود بپرسیم تمرکز ذهن و افزایش تمرکز چه ضرورتی دارد؟ موفقیت در زمینه‌های تحصیلی و اقتصادی و منحصر به‌فرد بودن در جهان متنوع امروز، بسیار پر اهمیت است و اغلب کتاب هایی که معرفی کرده‌ایم هم به این موارد نگاه ویژه‌ای داشته‌اند. اما نتیجه‌ی بهبود عملکرد ذهن در حفظ تمرکز، تنها موفقیت‌های اجتماعی نیست. ما می‌توانیم دقیق‌تر به جهان پیرامون نگاه کنیم و به تحلیل دقیق هر مسئله‌ای در زندگی‌مان بپردازیم؛ عواطف درونی و رویدادهای بیرونی را با جزئی نگری فوق العاده‌ای ببینیم و نوعی شادی را تجربه کنیم که حاصل توجه و تسلط بر زندگی روزمره است.

دانلود کتاب
«نیکلاس کار»، نویسنده، روزنامه نگار و پژوهشگر حوزه‌ی فناوری، در کتاب «اینترنت با مغز ما چه می‌کند؟» به این پرسش می‌پردازد که اینترنت و فناوری‌های وابسته به آن چگونه بر نحوه‌ی تفکر انسان، شیوه‌ی مطالعه کردن و نوع تعاملش با جهان پیرامون تأثیر می‌گذارد. او با ارجاعات علمی بسیار دقیق و با رویکردی بی‌طرف نسبت به این حوزه، به این مسئله توجه نشان می‌دهد. این کتاب با عنوان انگلیسی «کم عمق‌ها»، فیزیولوژی مغز را در ارتباط با خوانش‌های وبلاگی و رسانه‌های مجازی مورد مطالعه قرار می‌دهد.
«شیوه‌ی ژرف‌خوانی‌ای که در پی اختراع گوتنبرگ عمومیت یافت و در آن سکوت بخشی از معنا بود و بخشی از ذهن، اندک‌اندک محو و احتمالا به قلمروی جامعه‌ی کوچک و تحلیل‌رونده‌ای از نخبگان منحصر خواهد شد».

چگونه ذهن خود را طبقه بندی کنیم

«نیکلاس کار»، نویسنده، روزنامه نگار و پژوهشگر حوزه‌ی فناوری، در کتاب «اینترنت با مغز ما چه می‌کند؟» به این پرسش می‌پردازد که اینترنت و فناوری‌های وابسته به آن چگونه بر نحوه‌ی تفکر انسان، شیوه‌ی مطالعه کردن و نوع تعاملش با جهان پیرامون تأثیر می‌گذارد. او با ارجاعات علمی بسیار دقیق و با رویکردی بی‌طرف نسبت به این حوزه، به این مسئله توجه نشان می‌دهد. این کتاب با عنوان انگلیسی «کم عمق‌ها»، فیزیولوژی مغز را در ارتباط با خوانش‌های وبلاگی و رسانه‌های مجازی مورد مطالعه قرار می‌دهد.

«شیوه‌ی ژرف‌خوانی‌ای که در پی اختراع گوتنبرگ عمومیت یافت و در آن سکوت بخشی از معنا بود و بخشی از ذهن، اندک‌اندک محو و احتمالا به قلمروی جامعه‌ی کوچک و تحلیل‌رونده‌ای از نخبگان منحصر خواهد شد».

این کتاب را پیش از این در یادداشت «چگونه در دنیای انلاین به خواندن کتاب ادامه دهیم؟» معرفی کردیم. پیشنهاد می‌کنیم این یادداشت را هم بخوانید.

دانلود کتاب
«تارا رضاپور» و «حامد اختیاری»، پژوهشگران حوزه‌ی روان‌شناسی شناختی، با تألیف کتاب «مغز من در گذر زمان» به روش‌های حفظ و تقویت توانمندی‌های مغز انسان پرداخته‌اند. آن‌ها مغز انسان را به عنوان یک پردازشگر بسیار قدرتمند معرفی می‌کنند که خروجی آن، دریافت و شناخت است.
نویسندگان کتاب ابتدا بخش‌های مختلف مغز، عملکرد و تغییرات آن در گذر زمان را معرفی می‌کنند، سپس به راهکارهای اندازه‌گیری عملکرد شناختی و روش‌های تقویت ذهن می‌پردازند؛ چند بیماری مرتبط با مغز و زوال عقل را بررسی کرده و به روش‌های بهبود عملکرد مغز و سالم و جوان داشتن آن اشاره می‌کنند.

«تارا رضاپور» و «حامد اختیاری»، پژوهشگران حوزه‌ی روان‌شناسی شناختی، با تألیف کتاب «مغز من در گذر زمان» به روش‌های حفظ و تقویت توانمندی‌های مغز انسان پرداخته‌اند. آن‌ها مغز انسان را به عنوان یک پردازشگر بسیار قدرتمند معرفی می‌کنند که خروجی آن، دریافت و شناخت است.

نویسندگان کتاب ابتدا بخش‌های مختلف مغز، عملکرد و تغییرات آن در گذر زمان را معرفی می‌کنند، سپس به راهکارهای اندازه‌گیری عملکرد شناختی و روش‌های تقویت ذهن می‌پردازند؛ چند بیماری مرتبط با مغز و زوال عقل را بررسی کرده و به روش‌های بهبود عملکرد مغز و سالم و جوان داشتن آن اشاره می‌کنند.

دانلود کتاب
«دانیل گلمن» نویسنده‌ی نام‌آشنا و پرکارِ کتاب‌های حوزه‌ی هوش هیجانی، در کتاب «تمرکز» به این وضعیت ذهنی می‌پردازد. او با نگاهی به وضعیت پرآشوب جهان امروز و اغتشاش تبادل اطلاعات و تصویرهای متعدد که در فضای مجازی حواس انسان را درگیر می‌کنند، بر توجه به تمرکز تأکید می‌گذارد. گلمن توضیح می‌دهد که به چه علت نیاز است متمرکز بود و آسیب‌های ناشی از پرش ذهن و عدم تسلط بر اداره‌ی امور را به روشنی توضیح می‌دهد. در کتاب «تمرکز» راه‌کارهای عملی فراوانی ذکر شده که به شکل مفید و مؤثری برای افزایش تمرکز می‌توانیم از آن‌ها استفاده کنیم. پادکست «بی‌پلاس» هم در یک قسمت به این کتاب پرداخته و «علی بندری» با دقت و وسواس همیشگی خود، آن را معرفی کرده است.

«دانیل گلمن» نویسنده‌ی نام‌آشنا و پرکارِ کتاب‌های حوزه‌ی هوش هیجانی، در کتاب «تمرکز» به این وضعیت ذهنی می‌پردازد. او با نگاهی به وضعیت پرآشوب جهان امروز و اغتشاش تبادل اطلاعات و تصویرهای متعدد که در فضای مجازی حواس انسان را درگیر می‌کنند، بر توجه به تمرکز تأکید می‌گذارد. گلمن توضیح می‌دهد که به چه علت نیاز است متمرکز بود و آسیب‌های ناشی از پرش ذهن و عدم تسلط بر اداره‌ی امور را به روشنی توضیح می‌دهد. در کتاب «تمرکز» راه‌کارهای عملی فراوانی ذکر شده که به شکل مفید و مؤثری برای افزایش تمرکز می‌توانیم از آن‌ها استفاده کنیم. پادکست «بی‌پلاس» هم در یک قسمت به این کتاب پرداخته و «علی بندری» با دقت و وسواس همیشگی خود، آن را معرفی کرده است.

دانلود کتاب
در میان تعداد بالای نرم افزارهای کامپیوتری و شبکه‌های مجازی، تمرکز ذهن به راحتی از دست می‌رود. ذهن سردرگم می‌شود و منفعل می‌ماند. انجام تمام کارها به سمت یک فعالیت سطحی با تولیداتی متوسط پیش می‌رود. «کال نیوپورت» در کتاب «کار عمیق» به لزوم توجه به تمرکز ذهن و انجام کار عمیق پرداخته است. او تأکید می‌کند تمام فعالیت‌های روزمره در آشوب جهان امروز دچار اختلال شده است و اگر برای انجام فعالیت‌های جدی‌مان به تمرکز ذهن اهمیت ندهیم و تمرکز خود را افزایش ندهیم، در سطحی متوسط باقی خواهیم ماند و با توجه به گردش اطلاعات در شرایط کنونی جهان، هر رقیبی می‌تواند جایگزین ما در حوزه‌های اقتصادی یا خلاقیت شود.
نکته‌ی مهم راجع به «کار عمیق» این است که در آن نیوپورت  به دور از تکرارهای همیشگی راجع به مشکلات فضای مجازی و اینترنت، به صورت جدی‌تری به اهمیت تمرکز می‌پردازد. این کتاب از زمان انتشار در لیست پرفروش‌های نیویورک تایمز، وال استریت ژورنال و آمازون قرار گرفته است. این کتاب را هم علی بندری در پادکست بی‌پلاس معرفی کرده است.

در میان تعداد بالای نرم افزارهای کامپیوتری و شبکه‌های مجازی، تمرکز ذهن به راحتی از دست می‌رود. ذهن سردرگم می‌شود و منفعل می‌ماند. انجام تمام کارها به سمت یک فعالیت سطحی با تولیداتی متوسط پیش می‌رود. «کال نیوپورت» در کتاب «کار عمیق» به لزوم توجه به تمرکز ذهن و انجام کار عمیق پرداخته است. او تأکید می‌کند تمام فعالیت‌های روزمره در آشوب جهان امروز دچار اختلال شده است و اگر برای انجام فعالیت‌های جدی‌مان به تمرکز ذهن اهمیت ندهیم و تمرکز خود را افزایش ندهیم، در سطحی متوسط باقی خواهیم ماند و با توجه به گردش اطلاعات در شرایط کنونی جهان، هر رقیبی می‌تواند جایگزین ما در حوزه‌های اقتصادی یا خلاقیت شود.

نکته‌ی مهم راجع به «کار عمیق» این است که در آن نیوپورت  به دور از تکرارهای همیشگی راجع به مشکلات فضای مجازی و اینترنت، به صورت جدی‌تری به اهمیت تمرکز می‌پردازد. این کتاب از زمان انتشار در لیست پرفروش‌های نیویورک تایمز، وال استریت ژورنال و آمازون قرار گرفته است. این کتاب را هم علی بندری در پادکست بی‌پلاس معرفی کرده است.

دانلود کتاب صوتی
«جیمز کلیر» با نوشتن کتاب «عادت‌های اتمی» توجه خواننده را به یک مسئله‌ی ساده در وضعیت روزمره جلب می‌کند که می‌تواند نتایج شگفت انگیزی در طولانی مدت به همراه داشته باشد: انجام تغییرات بسیار کوچک و ساده در عادت‌های‌مان.
هر انسانی عادات مشخصی در انجام کارهای جدی و هم‌چنین فعالیت‌های روزمره دارد. نویسنده‌ی این کتاب ما را ترغیب می‌کند تا با شناخت کوچک‌ترین عادت‌های‌مان بر آن‌ها مسلط شویم و بتوانیم مدیریت‌شان کنیم. مدیریت این رفتارها، تمرکزی ناگهانی را در تمام شرایط زندگی ما حاکم می‌کند. در نتیجه به تدریج شاهد تغییراتی بزرگ و موثر خواهیم بود.
«جیمز کلیر» با تکیه بر مسائل بیولوژیک، اصول روانشناسی و علم عصب شناسی، روش‌های عملی‌ای ارائه می‌دهد که هم در حوزه‌ی خودشناسی آگاهی بخش است و هم بر تغییر محیط اطراف و شرایط بیرونی تأکید دارد.
ترجمه دیگری از این کتاب با عنوان «خرده عادت‌ها» وجود دارد.

«جیمز کلیر» با نوشتن کتاب «عادت‌های اتمی» توجه خواننده را به یک مسئله‌ی ساده در وضعیت روزمره جلب می‌کند که می‌تواند نتایج شگفت انگیزی در طولانی مدت به همراه داشته باشد: انجام تغییرات بسیار کوچک و ساده در عادت‌های‌مان.

هر انسانی عادات مشخصی در انجام کارهای جدی و هم‌چنین فعالیت‌های روزمره دارد. نویسنده‌ی این کتاب ما را ترغیب می‌کند تا با شناخت کوچک‌ترین عادت‌های‌مان بر آن‌ها مسلط شویم و بتوانیم مدیریت‌شان کنیم. مدیریت این رفتارها، تمرکزی ناگهانی را در تمام شرایط زندگی ما حاکم می‌کند. در نتیجه به تدریج شاهد تغییراتی بزرگ و موثر خواهیم بود.

«جیمز کلیر» با تکیه بر مسائل بیولوژیک، اصول روانشناسی و علم عصب شناسی، روش‌های عملی‌ای ارائه می‌دهد که هم در حوزه‌ی خودشناسی آگاهی بخش است و هم بر تغییر محیط اطراف و شرایط بیرونی تأکید دارد.

ترجمه دیگری از این کتاب با عنوان «خرده عادت‌ها» وجود دارد.

دانلود کتاب
در این کتاب راه‌کارهایی عملی و موثر به منظور کسب مهارت تمرکز آگاهانه ارائه شده است. قدرتی که نیاز اصلی ما برای انجام دقیق و سریع فعالیت‌های کوچک وبزرگ، کم اهمیت و پر اهمیت‌مان است.
آموزه‌های عملی کتاب «شگفتی تمرکز» به گونه‌ای است که از همان ابتدا شاهد تغییرات‌مان خواهیم بود. «ویلیام واکراتکینسون»، نویسنده‌ی کتاب، هم‌چنین به توضیح ضرورت فکر کردن به چیزهای مفید و ارزشمند و اثربخشی تمرکز در کشف خود حقیقی‌مان پرداخته است.

در این کتاب راه‌کارهایی عملی و موثر به منظور کسب مهارت تمرکز آگاهانه ارائه شده است. قدرتی که نیاز اصلی ما برای انجام دقیق و سریع فعالیت‌های کوچک وبزرگ، کم اهمیت و پر اهمیت‌مان است.

آموزه‌های عملی کتاب «شگفتی تمرکز» به گونه‌ای است که از همان ابتدا شاهد تغییرات‌مان خواهیم بود. «ویلیام واکراتکینسون»، نویسنده‌ی کتاب، هم‌چنین به توضیح ضرورت فکر کردن به چیزهای مفید و ارزشمند و اثربخشی تمرکز در کشف خود حقیقی‌مان پرداخته است.

دانلود کتاب
زندگی کردن در عصر اطلاعات، نوع استفاده‌ی ما از بدن‌مان را نیز تغییر داده است. «اریک گارنر» در کتاب «مهارت‌های فکر کردن» بر این نکته تأکید می‌کند که با نوع جدید سبک زندگی، بدن ما از ابزاری دارای عضلات قدرت فیزیکی به ابزاری خلاق و صاحب فکر تغییر وضعیت داده است.
گارنر در کتاب خود به توضیح شیوه‌های فکر کردن و عملکرد مغز پرداخته است، نیازهای انسان امروز را در جهان مدرن بررسی کرده است و نیروی فکری را به عنوان اصلی‌ترین نیاز امروز معرفی می‌کند. گارنر معتقد است برای فکر کردن به مهارت‌هایی نیاز دارد. او در این کتاب، روش‌هایی طبقه بندی شده و مفصل به منظور کسب این مهارت‌ها ارائه کرده است.

چگونه ذهن خود را طبقه بندی کنیم

زندگی کردن در عصر اطلاعات، نوع استفاده‌ی ما از بدن‌مان را نیز تغییر داده است. «اریک گارنر» در کتاب «مهارت‌های فکر کردن» بر این نکته تأکید می‌کند که با نوع جدید سبک زندگی، بدن ما از ابزاری دارای عضلات قدرت فیزیکی به ابزاری خلاق و صاحب فکر تغییر وضعیت داده است.

گارنر در کتاب خود به توضیح شیوه‌های فکر کردن و عملکرد مغز پرداخته است، نیازهای انسان امروز را در جهان مدرن بررسی کرده است و نیروی فکری را به عنوان اصلی‌ترین نیاز امروز معرفی می‌کند. گارنر معتقد است برای فکر کردن به مهارت‌هایی نیاز دارد. او در این کتاب، روش‌هایی طبقه بندی شده و مفصل به منظور کسب این مهارت‌ها ارائه کرده است.

جاداره اثر بی‌نظیر استاد اصغر طاهرزاده به نام “ادبِ خیال، تفکر و قلب” راهم به این مجموعه اضافه کنید.
این کتاب فوق العاده دقیق و کاربردی با دیدگاه انسان شناسانه‌ای ناب، به حل بیماری های ذهنی اعم از پراکندگی ذهن و خیال، عدم تمرکز، راه رشد قدرت فکر و تعقل و کنترل خیال و… می‌پردازد.

ممنون از پیشنهادتون 🙂

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دیدگاه

نام *

ایمیل *

وب‌ سایت


Proudly powered by WordPress |
Theme: Envo Blog

ترکیبی
خواندن

سال
چهارمی‌ها از همین حالا ترکیبی بخوانید.

تا به حال
به تست‌های کتاب آبی توجه کرده‌اید؟ این کتاب شامل سؤالات کنکور است. اگر دقت کرده
باشید خیلی از آن‌ها مربوط به یک کتاب از یک مقطع نمی‌شوند بلکه ممکن است مطالب
سال دوم یا سوم را هم‌زمان پوشش دهند. شما هم باید خودتان را طوری آماده کنید که
از پس این گونه سؤالات برآیید.

درسی
مانند زیست‌شناسی را در نظر بگیرید که بخش زیادی از سؤالات آن به صورت مفهومی مطرح
می‌شود. هنگام مطالعه‌ی این درس باید دقت کنید که ارتباط بین مطالب رعایت شود و
لازمه‌ی این کار ترکیبی خواندن است؛ یعنی طوری بخوانید که ارتباط بین مطالب حفظ
شود. کشیدن درخت دانش در یادگیری مفهومی بسیار مؤثر است.

نباید مطالب
را به طور نامنظم و پراکنده وارد مغزتان کنید، بلکه باید منظم و طبقه‌بندی‌شده باشند.

مطالعه شریف بیش از 10 سال است جدیدترین آموزش ها در کلاس جهانی را به شکل کاملا بومی، کاربردی با متد فانتوم در اختیار علاقه مندان قرار میدهد.

راهنمای خرید از مطالعه شریف

پرفروش ترین محصولات

چگونه ذهن خود را طبقه بندی کنیم

تهران، درب شمالی دانشگاه صنعتی شریف،خ قاسمی، تقاطع بلوار اکبری، پلاک 30 طبقه 3

021-66064000

021-40663100

info [at] motalesharif [dot] com

ما را دنبال کنید …

چگونه ذهن خود را طبقه بندی کنیم
چگونه ذهن خود را طبقه بندی کنیم
0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *