به گزارش سایت خبری ساعد نیوز و به نقل از مردمان، برای خیلیها طلاق والدین یک نقطه تحول در زندگی محسوب میشود، چه این طلاق سالها پیش اتفاق افتاده باشد یا به تازگی. این روزها آمار طلاق رو به ازدیاد است، به همین علت این تجربه برای افراد زیادی رخ میدهد. اما وقتی برای شما اتفاق بیفتد، ممکن است احساس تنهایی کنید و ندانید که چه اتفاقی در حال روی دادن است. ممکن است سخت به نظر برسد، اما کنار آمدن با آن ممکن است.
چرا والدینم از هم طلاق میگیرند؟
والدین به دلایل مختلفی از هم جدا میشوند. معمولاً زمانی طلاق اتفاق میافتد که زوج احساس کند بخاطر جنگ و جدالها و عصبانیتها دیگر قادر به زندگی کردن کنار هم نیستند یا عشقی که موقع آشنایی به یکدیگر داشتند تغییر کرده است. طلاق میتواند به این دلیل هم باشد که یکی از والدین عاشق فردی دیگر میشود و گاهیاوقات هم بهخاطر یک مشکل جدی مثل اعتیاد طلاق رخ میدهد.
کاملاً عادی است که نوجوانان احساس کنند که طلاق والدینشان تقصیر آنها بوده است اما این اصلاً درست نیست. بعضی از بچهها خیلی دوست دارند که برای جلوگیری از این اتفاق کاری از دستشان برآید و خیلیها هم افسوس میخورند که شاید اگر بیشتر در محیط خانواده همیاری میکردند، رفتار بهتری داشتند یا نمرات بهتری در مدرسه میگرفتند، این اتفاق روی نمیداد. اما جدایی و طلاق در نتیجه مشکلات پدر و مادر با هم اتفاق میافتد و هیچ ارتباطی به فرزندان آنها ندارد. تصمیماتی که بزرگترها میگیرند مربوط به خودشان است.
اگر والدین شما در حال طلاق گرفتن هستند، ممکن است احساسات مختلفی را حس کنید. عواطفتان ممکن است مدام تغییر کند. ممکن است احساس عصبانیت، خستگی، ناراحتی و غم کنید. ممکن است از یکی از والدین جانبداری کنید یا یکی دیگر را بخاطر موقعیتی مقصر بدانید. ممکن است احساس تنهایی، سرخوردگی، ترس، نگرانی و گناه کنید. همچنین ممکن است یبخاطر فشارها و تنشهایی که همیشه در خانه وجود داشت، یکدفعه احساس راحتی کنید. این احساسات کاملاً طبیعی هستند و حرف زدن درمورد آنها با یکی از دوستان، اعضای خانواده و یک بزرگتر قابلاعتماد واقعاً کمکحالتان خواهد بود.چگونه با طلاق والدین کنار بیاییم
طلاق والدینم چطور زندگی من را تغییر خواهد داد؟
برحسب اینکه چه اتفاقی در خانوادهتان میافتد، لازم است که خودتان را با این تغییرات وفق دهید. این میتواند شامل اینها باشد: نقلمکان کردن، عوض کردن مدرسه، گذراندن وقت با هر دو والدینتان به صورت جداگانه و کنار آمدن با احساسات ناخوشایند والدینتان نسبت به هم.
والدینتان برای حق حضانت و نگهداری از شما به دادگاه خواهند رفت و شما با یکی از والدینتان زندگی خواهید کرد و گاهی پیش آن یکی میروید یا والدینتان به طور مساوی زمان با شما بودن را بین خود تقسیم میکنند.
بعضی از نوجوانها محبور میشوند مدام بین پدر و مادرشان در آمد و شُد باشند و این مشکلاتی را چه از نظر اجتماعی و چه عملی برایشان پیش میآورد. اما با گذشت زمان میتوانید برنامه خوبی برای خود بریزید. معمولاً خاتمه یافتن ترتیب حضانت زمان میبرد. این به شما زمان کافی میدهد تا با تغییرات جدید خود را وفق
دهید و به خانواده این امکان را میدهد که تصمیم بگیرد چه تصمیمی بهتر است.
مسائل مالی والدینتان نیز تغییر خواهد کرد. آن طرفی که در طول ازدواج کار نمیکرده است، لازم است برای گذران زندگی خود کار پیدا کند. این مسئله هم فرد را دچار هیجان و هم استرس میکند. طلاق هزینههایی نیز در بر دارد، از هزینه وکلاء گرفته تا هزینه جابجایی به یک خانه جدید.
والدین و نوجوانان برای راحتتر کردن طلاق چه میتوانند بکنند
آرامش خود را حفظ کنید. کنار آمدن با طلاق وقتی والدین با هم راه بیایند بسیار راحتتر میشود. وقتی والدین با هم جنگ و دعوا میکنند، همه چیز برای نوجوان دشوارتر میشود. شما تاثیری بر نحوه رفتار والدینتان در طلاق نخواهید داشت اما میتوانید از آنها خواهش کنید که تمام سعی خود را برای خودداری از بر زبان آوردن کلام تلخ و غیرمحترمانه نسبت به هم به کار گیرند. مهم نیست که والدین تا چه میزان با هم مشکل داشته باشند، باید برای به حداقل رساندن استرس فرزندشان آرامش خود را حفظ کنند.
عادل باشید. اکثر نوجوانان میگویند که خیلی مهم است که والدین آنها را مجبور به جانبداری کردن از یک طرف نکنند. باید برای نزدیکتر کردن خود به یکی از والدینتان
آزادی داشته باشید، بدون اینکه طرف دیگر با حسادت، عصبانیت و خشونت با این مسئله برخورد کند. ناعادلانه است که کسی احساس کند که جانبداری کردن از یکی از والدین بیوفایی نسبت به آن دیگری است.
وقتی کنار گذاشتن تلخی و عصبانیت برای والدین دشوار باشد یا اگر بخاطر تغییراتی که طلاق برایشان ایجاد کرده افسرده و ناراحت باشند، میتوانند از یک مشاور رواشناس کمک بگیرند. این میتواند به آنها کمک کند راحتتر با درد ناشی از طلاق کنار بیایند و به دنبال شادی دوباره باشند و بار سنگین را از دوش فرزندانشان بردارند. کودکان و نوجوانان هم میتوانند از ملاقات با یک مشاور روانشناس فایده ببرند. متخصص به آنها کمک میکند بهتر با استرس ناشی از طلاق والدین خود کنار بیایند.
در تماس باشید. رفت و آمد بین دو خانه ممکن است سخت باشد، مخصوصاً اگر والدینتان دور از هم زندگی کنند. فکر خوبی است که با یکی از آنها که دور از شماست مدام در تماس باشید. حتی یک ایمیل زدن ساده میتواند نشان دهد که به او فکر میکنید و دلتنگش هستید. تلاش برای برقراری تماس وقتی دور هستید باعث میشود از حال و روز هم باخبر بمانید.راه چاره پیدا کنید. احتمالاً دوست خواهید داشت که هر دو نفر آنها، هم پدر و هم مادرتان، در اتفاقات مهم مثل مسابقات، بازیها و مراسمهای خاص شرکت داشته باشند اما گاهیاوقات یکی از آنها از حضور یافتن در شرایطی که آن دیگری نیز هست، احساس خوبی ندارد. اگر والدینتان بتوانند راهی برای کنار آمدن با چنین شرایطی پیدا کنند خیلی خوب خواهد بود مخصوصاً چون شما به حمایت هر دو آنها نیاز دارید. میتوانید خودتان راهحلی برای این مشکل پیدا کنید و هر دو آنها را از آن باخبر کنید.
درمورد آینده حرف بزنید. نوجوانان زیادی که والدینشان از هم جدا شدهاند نگران این هستند که برنامههایی که برای آیندهشان ریختهاند برهم بخورد. بعضی از آنها نگران این هستند که هزینههای طلاق به این معنی است که پول کمتری برای دانشگاه رفتن یا سایر مخارج آنها خواهد بود.
زمان خوبی پیدا کنید و با والدینتان درمورد این نگرانیهای خود حرف بزنید. نگران این نباشید که با حرفهایتان استرس و فشار بیشتری به آنها وارد کنید. اینکه نگرانیهایتان را مطرح کنید خیلی بهتر از آن است که آنها را در دلتان نگه دارید و اجازه دهید که بینتان دشمنی و کینه ایجاد شود. بیشتر مشکلات راهحل دارند و مشاوران میتوانند به نوجوانان و والدین آنها برای پیدا کردن این راهحلها کمک کنند.
تواناییهایتان را پیدا کنید. چطور با استرس برخورد میکنید؟ آیا عصبانی میشوید و آن را سر خواهر و برادرهایتان، دوستانتان و یا خودتان خالی میکنید؟ یا از آندسته هستید که همیشه دیگران را به خودتان مقدم میدانید؟ آیا همیشه از مشاجره دوری میکنید و فقط امیدوارید که مشکلات خودبهخود از بین بروند؟ یک اتفاق مهم مثل طلاق افراد را در شرایط سختی قرار میدهد اما به آنها کمک میکند که پی به تواناییهای خود ببرند و مهارتهای سازگاری جدیدی یاد بگیرند. مثلاً اگر یکی از والدینتان به آن دیگری بددهانی کند، چه باید بکنید؟ بعضیاوقات ساکت ماندن تا زمانیکه عصبانیت او فروکش کند و بعد صحبت کردن با آرامش درمورد موضوع، راه خوبی است. باید به آنها بگویید که حق این را دارید که هر دو آنها را دوست داشته باشید و این به رفتاری که آنها با هم دارند ارتباطی ندارد.
اگر برای یافتن تواناییهایتان نیاز به کمک دارید—مثلاً کمک خاله یا عمه و یا مشاور مدرسه—حتماً کمک بگیرید. و اگر روبهرو شدن با والدینتان برایتان دشوار بود، میتوانید برایشان نامه بنوسید.
زندگیتان را بکنید. گاهیاوقات در طول طلاق، والدین آنقدر درگیر تغییرات خود میشوند که انگار زندگی شما متوقف میشود. علاوه بر متمرکز بودن روی برنامهها و آرزوهای خودتان، باید مطمئن شوید در فعالیتهای سابقتان همچنان شرکت داشته باشید. اگر اوضاع خانه برایتان چندان مساعد نبود، ببینید میتوانید پیش یکی از دوستان یا اقوامتان بمانید تا اوضاع آرامتر شود. مراقب خودتان باشید، خوب غذا بخورید و ورزش کنید—هر دوی اینها استرستان را کم میکند.
بگذارید دیگران حمایتتان کنند. درمورد احساسات و واکنش هایتان به طلاق با فردی قابلاعتماد حرف بزنید. اگر ناراحت هستید، بگذارید دوستان و اعضای خانواده از شما حمایت کنند. این احساسات معمولاً گذرا هستند. اگر اینطور نبودند و این احساس افسردگی و ناراحتی مدام با شما بود، یا اگر تمرکز کردن روی فعالیتهای طبیعی
زندگیتان برایتان سخت شده بود، با یک مشاور روانشناس صحبت کنید. والدین، مشاور مدرسه یا یک پزشک میتوانند به شما برای پیدا کردن یک متخصص مشاور خوب کمک کنند.به دنبال نقاط مثبت باشید. این دوران بالا و پایینهای زیادی دارد اما نوجوانان میتوانند با موفقیت با طلاق والدینشان و تغییراتی که ایجاد میکند کنار بیایند. حتی ممکن است نقاط مثبت زیادی هم در آن پیدا کنید. نوجوانان زیادی متوجه میشوند که والدینشان بعداز طلاق خوشبختتر و شادتر از گذشته میشوند و راههای بهترین برای کنار آمدن و برقراری رابطه با والدینشان پیدا میکنند.
بعضی نوجوانان وقتی خواهر را برادر کوچکترشان نیاز به محبتو حمایت آنها دارد، عشقورزیدن و محبت کردن را یاد میگیرند. خواهر و برادرهایی که سن و سال نزدیک به هم دارند به هم نزدیکتر میشوند و با کمک هم با مشکلات ناشی از طلاق والدینشان کنار میآیند. کنار آمدن با طلاق کمک میکند قویتر و بالغتر شوید. بعضیها مسولیتپذیرتر میشوند، مشکلات را بهتر حل میکنند، شنوندههای بهتری می شوند و دوستان بهتری برای دیگران خواهند بود. خیلیها عقیده دارند که بعد از طلاق والدینشان مهارتهای زیادی را برای زندگی کردن یاد گرفتهاند که قبلاً هیچ از آن نمیدانستند.
فیلمهای زیادی درمورد طلاق و نامادری و ناپدری ساخته شده است—که بعضی از آنها پایان خوش و بعضی پایان غمانگیز دارند. زندگی واقعی هم همینطور است. اما بیشتر نوجوانانی که والدینشان از هم جدا میشوند، یاد میگیرند که میتوانند از پس مشکلات راه با موفقیت برآیند. با گذشت زمان، اجازه دادن به دیگران برای حمایت از آنها و متمرکز شدن روی نقاط مثبت زندگی میتوانید مشکلات را کمتر کنید.
احساس شما چيست؟
چگونه طلاق زندگيام را دگرگون کرد؟
چگونه با طلاق والدین کنار بیاییم
چگونه ميتوان بحران طلاق را آسانتر از سر گذراند؟
تخفیف یلدایی محصولات نوزاد و کودک
ناباروری شما هم می تواند قابل درمان باشد!
یکی از بدترین موقعیت های کودکان زمانی است که والدین آنها از هم جدا می شوند
چگونه با طلاق والدین کنار بیاییم
طی سال های اخیر در روز پدر در آمریکا، اتفاقی افتاده که قابل تأمل است. برای تبریک روز پدر کارت های متعددی وجود دارد اما نوشته های روی برخی از این کارت ها حساسیت هایی را ایجاد کرد و البته بحث هایی را در پی داشت؛ روی یکی از این کارت ها نوشته شده بود مادرم روز پدر را به تو تبریک می گویم.طرفداران این کارت ها معتقد هستند مادرانی که به تنهایی فرزندانشان را بزرگ می کنند هم مادرند و هم پدر و باید هم روز مادر و هم روز پدر را به آنها تبریک گفت اما در مقابل، مخالفان می گویند درست است که این مادران زحمت فراوانی می کشند؛ آنها در نهایت مادر هستند و نمی توانند نقش پدری را به صورت کامل اجرا کنند و البته نباید هم چنین انتظاری داشت چرا که تلاش در این زمینه می تواند در رابطه با تعریف پدر و مادر در ذهن نسل آینده جامعه ابهام ایجاد کند.یکی از بدترین موقعیت ها برای کودکان زمانی پیش می آید که والدین آنها از هم جدا می شوند. بدتر از آن زمانی است که یکی از والدین تمایلی به دیدن آنها ندارد یا به هر صورت وضعیت به سمتی می رود که امکان دیدار با آن والد وجود ندارد.این شرایط هر چند برای کودکان بسیار دشوار است، قطعا برای والدی که کودک نزد او زندگی می کند نیز دشوار است و مشکلات بی شماری را می تواند ایجاد کند. صرف بزرگ کردن و تربیت یک کودک بدون کمک همسر طاقت فرساست اما چیزی که کار را سخت تر می کند اخباری است که این گروه از والدین از گوشه و کنار می شنوند.این که نبود یکی از والدین می تواند عوارض جبران ناپذیری بر فرایند رشد کودک باقی بگذارد. در نتیجه تعداد قابل توجهی از این والدهای تنها به دنبال این هستند که علاوه بر وظایف خودشان، وظایف والد غایب را نیز انجام دهند تا فرزند آنها آسیب کمتری ببیند اما آیا واقعا یکی از والدین می تواند علاوه بر وظایفی که برعهده خودش است وظایف والد غایب را نیز برعهده بگیرد؟
نبود یکی از والدین می تواند عوارض جبران ناپذیری بر فرایند رشد کودک بگذارد
ممکن است اما با کمک دیگراناگر بخواهیم پاسخ دقیقی به این پرسش بدهیم باید به چند نکته توجه داشته باشیم. پدر و مادر در خانه هر کدام وظایفی دارند که بخشی از این وظایف را فرد دیگری نیز می تواند انجام دهد؛ مانند تامین مالی فرزندان، پخت غذا، رسیدگی به نظافت آنها یا حتی رسیدگی به کارهای مدرسه.اما بخشی از وظایف پدران و مادران شامل مواردی است که فرد دیگر یا نمی تواند آن را انجام دهد یا باید دارای ویژگی های خاصی باشد تا از عهده آنها بربیاید. قسمت اعظم این موارد امور وابسته به جنسیت هستند؛ مانند شیر دادن به شیرخواران، آموزش مسائل خاص دوره بلوغ و تغییراتی که در این دوره چه در دختران و چه در پسران روی می دهد. در رابطه با این امور چطور می توان برنامه ریزی کرد؟در مورد وظایف پدر و مادری که به آنها اشاره شد با یک برنامه ریزی مناسب می توان تا حدی جای خالی را پر کرد. به عنوان مثال تأمین مالی خانه می تواند هم توسط مادر صورت بگیرد و هم توسط پدر. انجام آشپزی، نظافت خانه و کودکان، خرید خانه و دیگر امور مربوط به بچه ها می تواند توسط هر کدام از والدین صورت بگیرد اما در رابطه با آموزش مسائل مربوط به بلوغ و امور جنسی چطور؟زمانی که کودکان حاضر در خانه با والد همجنس نیستند، برای انجام این بخش از وظایف لازم است از افراد دیگری کمک گرفته شود.گاهی یک دایی یا عمه می تواند برخی موضوعات را برای نوجوان توضیح دهد، اگر هم دسترسی به اقوام نبود می توان از مشاور یا روانشناس یا حتی از پزشک کمک گرفت. اگر هم هیچ کدام از این موارد در دسترس نباشند، می شود از معلم یا مشاور کودک در مدرسه خواست تا مسائل لازم را برای آنها توضیح دهند.ناممکن حتی با کمک دیگراناما جدای از وظایف پدران و مادران، صرف حضور والدین در خانه کارکردهایی دارد که غالب اوقات والدین متوجه نیستند اما این کارکردها در تربیت کودکان نقشی اساسی و مهم دارد و این بخش در زمان غیبت یکی از والدین می تواند آسیب های جدی ببیند. نکته مهم در این بین آن است که جبران کامل این کمبود در خانواده های تک والد بسیار دشوار و در بعضی مواقع غیرممکن است. بنابراین لازم است پدر و مادران فقط با آنها آشنا شوند.
تربیت یک کودک بدون کمک همسر طاقت فرساست
نقش هایی که از کودکی آموخته می شونداولین تصورات کودکان ما در مورد نقش های جنسیتی در خانه شکل می گیرد. اینکه وظایف مردان و زنان در خانه چیست، چه مسئولیت هایی در زندگی مشترک برعهده آنهاست و اینکه آنها چطور با یکدیگر ارتباط برقرار می کنند.این آموزش های مهم هم در خانه و به واسطه والدین روی می دهند و هم خارج از خانه و به واسطه کتاب، فیلم و … زمانی که طلاق والدین در زمانی رخ می دهد که کودکان بسیار کم سن هستند یا فرایند طلاق بسیار طولانی می شود، در این آموزش مهم می تواند مشکلاتی روی دهد.حضور فردی از جنس دیگر و داشتن ارتباط مستمر با او مثل دایی یا عمه می تواند تا حدی این نقص را جبران کند اما به هر صورت رابطه همسران با هم تفاوت هایی اساسی با رابطه خواهر و برادری دارد. بچه ها در خانواده به صورت معمول مشاهده گر رابطه پدر و مادری هستند که به هم وفا دارند، رابطه ای عاطفی و عمیق با هم دارند و در بسیاری از ابعاد زندگی با هم شریک هستند.در حالی که وقتی دایی، عمه یا پدربزرگ و مادربزرگ قرار است جای خالی نبود پدر و مادر را پر کنند، به رغم همه تلاش هایشان باز هم نمی توانند نمایانگر همه ابعاد رابطه همسری باشند و در هر حال تا حدی این جای خالی باقی خواهد ماند.نبرد دموکراسی و دیکتاتوریزمانی که هر دو والدین در خانه حضور دارند، فرایند تصمیم گیری به صورت معمول به این صورت است که والدین با یکدیگر مشورت و تصمیم خود را اعلام می کنند. شاید با خود بگویید این شرایط ایده آل است که والدین به دنبال آن هستند اما در عمل اینگونه نیست.درست است که همیشه این اتفاق نمی افتد، اگر با خودتان مرور کنید احتمالا مواردی به ذهنتان می رسد که شما نظری داشته اید و همسرتان نظر دیگری و در نهایت ناچار شده بودید با گفتگو تصمیم دیگری بگیرید اما در زمانی که فقط یک والد حضور دارد، فرایند تصمیم گیری فقط توسط او انجام می شود.شاید بگویید این شرایط نه تنها بدنیست که بسیار هم خوب است! اما این شرایط می تواند برای کودکان عوارض خاص خود را داشته باشد. تصمیم گیری های مشارکتی پدر و مادر هر چقدر هم معدود باشد باز هم می تواند به بچه ها شکلی از دموکراسی را آموزش دهد. در حالی که تصمیم گیری های تکنفره در خانه می تواند یادآور روش های دیکتاتوری در زمان تصمیم گیری باشد.منبع:sepidedanaei.com
آنچه والدین باید بدانند
طراحی و بازسازی فضای داخلی
قاعدگی دردناک زنان و دختران
قبل از گرونی و شلوغی عید فرشت رو بخر!
قابلیت افزودن لباس حین شست و شو
قبل ازخرید،فرش مورد نظرت رو تو دکورتست کن
دنبال دندانپزشک خوب توی تهران میگردی؟
دانستنی های سلامت واژن
مشاهده تمامی مدلهای لوازم خانگی اسنوا/قیمت
چگونگی درمان ناهنجاری های دهان، دندان و فک
سینما رو به خونت بیار!
کامل ترین سیستم خانگی پاکیزه کننده هوا
دیگه غذات نمی سوزه! تايمر ديجيتال شعله ها
درمان ناهنجاری جلو بودن فک با ارتودنسی
لازم نیست برای تهیه ماست کلی زحمت بکشی
Makan Inc.| All Rights Reserved – © 2013 – 2021
همهی ما میدانیم که طلاق در دنیای معصومانه کودکان اتفاقی غیر قابل باور، ناراحت کننده و شوک برانگیز است و در صورتی که توجه کافی به کودکان طلاق نشود ممکن است آنها با مشکلات مختلفی مواجه شوند که بعضی از آنها گاه تا سالهای سال نیز ادامه مییابند؛ اما واقعیت این است که قرار نیست زندگی کودکان طلاق با جدایی والدینشان حتما دچار مشکلات جدی شود و برای این که درک و پذیرش شرایط جدید و مطابقت پیدا کردن با زندگی پس از طلاق برای کودکان امکان پذیر شود راههای فراوانی وجود دارد.
این بسیار طبیعی است که بسیاری از کودکان طلاق در جلسات مشاوره میگویند که از جدایی والدینشان خوشحال نیستند. واقعیت این است که بچهها همهی مسائل و اتفاقات را به شیوهی بزرگترها درک نمیکنند و اوضاع زمانی بدتر میشود که والدینی که همیشه رویشان حساب باز میکردند حالا بسیار پرمشغله، عصبانی، عبوس، افسرده و ناراحت هستند و به اندازهی قبل حواسشان به آنها نیست. بنابراین این بسیار حیاتی است که به عنوان والدین کودکان طلاق، بتوانید تا حد زیادی در کنار فرزندانتان باشید و به آنها اطمینان خاطر ببخشید.
حتما این را بسیار شنیدهاید که برخی افراد میگویند: «به خاطر بچهها ماندم». یا از این قبیل چیزها. بلی، کودکان طلاق تحت تاثیر تصمیم شما قرار گرفتهاند اما به هر حال هرچیزی بهایی دارد. همهی ما سالهای محدودی برای زندگی کردن فرصت داریم و طبیعتا هر کسی دلش میخواهد در این مدت در عشق و آرامش زندگی کند. هیچ چیز به این اندازه که خانه برای شما آخرین جایی باشد که در آن آرامش دارید بد نیست.طلاق به خودی خود نه تنها چیز بدی نیست، بلکه درستترین انتخاب در زمانی است که رابطهی شما با همسرتان دچار مشکلات اساسی است. حتی فرزندان شما هم از نارضایتی شما از رابطهتان آسیب خواهند دید. بنابراین بسیار ضروری است که ابتدا احساس گناه بابت طلاق را کنار بگذارید و بر روی پایدار ساختن شرایط فعلی زندگی برای خود و فرزندانتان تمرکز کنید.
ایزولینا ریچی، روانشناس خانواده و نویسندهی کتاب «خانهی مامان، خانهی بابا»، میگوید: «زمانی که کودکان طلاق آزاد هستند که هردوی والدینشان را عاری احساس گناه و عدم وفاداری دوست بدارند و به هر دویشان بدون ترس از دست دادن دیگری دسترسی داشته باشند، میتوانند با پیامدهای طلاق آسانتر مواجه شده و بدون مشکل بزرگ شوند.
این ۹ نکته را برای به حداقل رساندن تاثیرات منفی جدایی بر روی کودکان طلاق به خاطر بسپارید و استفاده کنید:چگونه با طلاق والدین کنار بیاییم
حتی زمانی که اختلافات والدین کودک را هم تحت تاثیر قرار میدهد و خانه جای شادی نیست نیز بچهها ممکن است از جدایی والدین ناراضی باشند. از دیدگاه یک کودک، دنیا در حال دو نیمه شدن است و شما به عنوان والدین او باید سعی کنید دیدگاهش را درک کنید. در این شرایط کودک کمتر مجبور به مخفی کردن احساساتش خواهد بود و کمتر آسیب خواهد دید.متخصصان معتقدند که طلاق والدین قرار نیست تا پایان عمر بر زندگی فرزندان سایه بیافکند یا آنها را از داشتن روابطی سالم در آینده بازدارد. الیزابت اوزر، روانشناس کودک در این باره میگوید: «جدایی والدین اتفاق بزرگی در زندگی کودک است. اما این مسالهای است که به مرور زمان و با ورود به بزرگسالی، کنار آمدن با آن برای کودک آسانتر خواهد شد. وظیفه والدین کودکان طلاق این است که این تغییر و این مرحله از زندگی را برای کودک آسانتر کنند.»
محققان معتقدند دو فاکتور اساسی در نحوهی کنار آمدن کودک با جدایی والدین تاثیرگذار است:
۱. میزان خصومت و درگیری بین والدین
۲. پذیرش و تطبیق پیدا کردن والدین با مساله جدایی
اگر روابط بین شما و همسرتان در ماههای پیش از جدایی پر تنش و پرخاشگرانه است یا یکی از دو طرفین با پذیرش جدایی مشکل دارد بهتر است این دو نکته را مدام برای خود و طرف مقابلتان یادآوری کنید و درصورت نیاز از یک متخصص برای مهیا کردن شرایط برای جدایی کمک بگیرید.
این که شما چگونه میخواهید کودکتان را در جریان جدایی خود و همسرتان قرار دهید چیزی است که بسیار وابسته به سن او، شرایط زندگی شما و میزان تنش بین شما و همسرتان دارد.
اگر فرزندان شما بزرگ شدهاند بهتر است یک ماه قبل از این که شما و همسرتان شروع به جدای از یکدیگر زندگی کردن بکنید مساله را با آنها در میان بگذارید تا آنها زمان کافی برای کنار آمدن با خبر جدید را داشته باشند. اما اگر فرزندتان نوپاست و سن کمی دارد، میتوانید تا یک هفته قبل از جدا شدن رسمی زندگیها صبر کنید؛ چرا که بچهها در این سن درک درستی از مفهوم زمان ندارند.
مسالهای که باید به آن توجه کنید این است که حتی درمورد کودکان بسیار کوچک هم درصورتی که درمورد اتفاقات پیش رو با آنها صحبت کنید اطمینان خاطر بیشتری خواهند داشت؛ حتی اگر آنها معنای دقیق کلماتی که به کار میبرید را متوجه نشوند.
این ۹ نکته را برای صحبت با فرزندانتان دربارهی طلاق به خاطر بسپارید:
سعی کنید تمام سوالات فرزندتان را پاسخ دهید و در روزها و هفتههای پیش رو آنها را تشویق کنید تا هر سوالی که دارند بپرسند. بچههای کوچکتر از ۸ سال معمولا سوالها را به صورت سری میپرسند. هر سوال را پس از این که پرسیده شد پاسخ دهید و سپس به سراغ سوال دیگر بروید. هموارده به یاد داشته باشید که باید مسائل را ساده نگه دارید و با او مدارا کنید.
فول فکر امکان استفاده از مشاوره روانشناسی بصورت آنلاین و با استفاده از روانشناسان باتجربه فراهم کرده. شما می توانید از طریق گفتگوی متنی و صوتی با مشاوران ارتباط برقرار نمایید.
نويسندگان فولفکر، جمعي از مشاوران روانشناسي مي باشند. شما مي توانيد با ورود بصورت ناشناس مشاوره آنلاين بگيريد.
خیلی مطالب خوب و بجا بود من این مشکل را بادخترم داشتم که بااین راهکارها فوق العاده تاثیر گذار بود …ممنونم
خیلی خوب بود سپاس فراوان
اگر اون یکی والد یک فرد معتاد خطرناک بود ،چکار کنیم؟
خوب بود كمك كرد با اون كنار بيام😔
خوب😔
خوب بود☺️
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.
دیدگاه
ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی مینویسم.
شما می توانید بصورت آنلاین با روانشناسان فول فکر گفت و گو کنید
CopyRight © 2018, Fullfekr. All Rights Reserved For Fullfekr
اختصاصی نشریه اینترنتی نوجوان ها سمانه کاملی: اکنون دلایل، موقعیت ها و علایم خشم را شناخته ایم. حال بیایید…
همه ما می دانیم که به هر آنچه فکر کنیم دیر یا زود همان نصیبمان می شود. پس بیایید…
اختصاصی نشریه اینترنتی نوجوان ها هدف خود را به یک واقعیت تبدیل کنید ۱- ذهنیت خود را تغییر دهید…
همه ما در طول زندگی خاطره ای ناخوشایند داریم که یادآوری آن باعث ناراحتی مان می شود. در این…
اختصاصی نشریه اینترنتی نوجوان ها سمانه کاملی: در مقاله قبلی ۴ مورد از اشتباهات رایج در مکالمه را بررسی کردیم…چگونه با طلاق والدین کنار بیاییم
اختصاصی نشریه اینترنتی نوجوان ها سلام دوستان عزیز تا به حال اسم هوش اجتماعی به گوشتون خورده؟ چقدر در…
هوش هیجانی به ما کمک میکند تا دیگران را بهتر درک کنیم، موفقیتی که میخواهیم نصیب خود کنیم و…
اختصاصی نشریه اینترنتی نوجوان ها در مقالات قبلی انواع تصمیم گیری و مراحل آن را بررسی کردیم اکنون به…
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *
دیدگاه
نام *
ایمیل *
وب سایت
اطلاعات من را برای دیدگاه های بعدی ذخیره کن.
وبسایت نوجوانها ی،سایتی فرهنگی ، اجتماعی ویژه نوجوانان و جوانان ایران زمین است . اینجا می توانید دانشنامه بزرگی از مطالب متناسب با این گروه سنی را جستجو کنید .
تمامی حقوق برای سایت نوجوانها محفوظ است
یا
ثبت نام کنید
چگونه با والدین مطلقه خود کنار بیاییم ؟ طلاق والدینتان، تأثیرات به سزایی بر روی احساسات شما خواهد داشت. این باعث می شود تا بر روی جنبه های خاصی از زندگی شما تأثیر بگذارد مانند موارد پیچیده ای مثل برنامه ریزی برای تعطیلات و فعالیتهای روزانه تان. باید بدانید که شما این احساسات را اکنون […]
چگونه با والدین مطلقه خود کنار بیاییم ؟ طلاق والدینتان، تأثیرات به سزایی بر روی احساسات شما خواهد داشت. این باعث می شود تا بر روی جنبه های خاصی از زندگی شما تأثیر بگذارد مانند موارد پیچیده ای مثل برنامه ریزی برای تعطیلات و فعالیتهای روزانه تان. باید بدانید که شما این احساسات را اکنون یا بعدا به طور طبیعی تجربه خواهید کرد؛ خشم، ناراحتی، اضطراب و حتی احساس گناه و همچنین احساس خجالت، تنهایی. تمام تلاش خود را برای حفظ روابط مثبت با هریک از والدین خود انجام دهید ، اما مراقبت از خود را در اولویت اصلی خود قرار دهید.
از درگیر شدن خودتان با مشاجرات آنها، پرهیز کنید. این مهم است که شما بتوانید پس از طلاق با هر دو نفر آنها، احساس راحتی کنید. یکی از مهمترین جنبه های حفظ روابط مثبت با هریک از والدینتان، امتناع از کنار گذاشتن یکی از آنها و برتری دادن یکی بر دیگری است. اگر هر کدام از والدین شما سعی می کنند دید شما را در مورد چگونگی طلاقشان با خود همراه کند، به او یادآوری کنید که این بحث و گفتگو بین آنهاست. با گفتن چیزی شبیه به این، بحث را خاتمه دهید: “من قصد دارم با هر دوی شما رابطه مثبتی برقرار کنم و شما باید به من این اجازه را بدهید.”
مرزها را حفظ کنید. ممکن است که متوجه شوید یکی از والدین شما بر روی حمایت عاطفیتان حساب می کند. این می تواند یک تجربه چالش برانگیز باشد. اگر احساس می کنید که والدینتان نسبت به طلاقشان با صحبت کردن با شما، دلگرم شده اند، به این فکر کنید که چه فرد دیگری ممکن است بتواند با آنها صحبت کند.
اگر خواهر و برادر یا دوستان نزدیکی دارند که می توانند با آنها صحبت کنند، با این افراد تماس بگیرید و از آنها بخواهید تا با والدینتان صحبت کنند. اینگونه هم به نفع شماست و هم به نفع آنها. هرگز به هیچ یک از والدین خود اجازه ندهید که طوری عمل کنند که گویا خوشبختی آنها بر عهده شماست. اگر اینچنین بود، با گفتن چیزی شبیه به این، پاسخ دهید: “من می خواهم که شما خوشحال باشید و به اندازه توانم از شما پشتیبانی خواهم کرد، اما باید مراقب خود نیز باشم.”چگونه با طلاق والدین کنار بیاییم
دپارتمان پژوهش مرکزخدمات روانشناسی و مشاوره احیا
روابط فرازناشویی یا مثلث سازی عاطفی (خیانت) : شاید بهتر باشد کار را با تعریف خیانت شروع کنیم. خیانت یعنی هر فکری که قاعدتا باید با همسر در میان گذاشته شود، هر احساسی که باید ظاهرا به همه ابراز شود و هر رفتاری (عاطفی/ جنسی) که باید نسبت به همسر داشته باشیم اما به طور […]
روانشناسی شناختی و ارتباط برخی ظرافتهای ارتباطی از منظر روانشناسی شناختی نجمه راستی کردار پژوهشگر دکتری روانشناسی شناختی، پژوهشکده علوم شناختی و مغز، دانشگاه شهید بهشتی از حالت چهرهام کاملاً مشخص بود که از رفتارش دلگیر شدم ولی اصلاً به روی خودش نیاورد که نخواهد یک عذرخواهی کند، کاملاً مشخص است که در آن شرایط، […]
چطور برای همسرم تکیه گاه و حمایتگر باشم؟ حمایتگر بودن یعنی بافکر و باملاحظه باشید و بتوانید برای طرفتان اطمینان خاطر ایجاد کنید. اگر حسود و ضعیف نباشد می توانید تکیه گاه خوبی برای طرف مقابلتان باشید. از طرفتان بپرسید که از شما چه می خواهد. اگر می خواهید بدانید که طرفتان چه انتظاری از […]
همواره یکی از مباحث مورد توجه در ازدواج و دغدغه های بسیاری از خانواده ها مساله سن به طور اعم و تفاوت های سنی داوطلبان ازدواج به طور اخص می باشد. بعضا وجود برخی باورهای کلیشه ای نه چندان خوشایند، پیرامون سن مطلوب و یا سقف سنی مفروض برای ازدواج یا تاکید بر کمتر بودن […]
ویژگی های همسر مطلوب و اصلی ترین معیار های همسانی و کفویت: با عنایت به مباحثی که مورد بحث واقع گردید به طور مختصر به مهم ترین معیارهای همسرگزینی از منظر روان شناسی و ارزش های اسلامی اشاره میگردد. در اینجا قبل از پرداختن به ویژگی های زیستی، شناختی و روانی – اجتماعی مورد توجه […]
پاسخ گویی به سوال ها و مشکلات در زمینه روانشناسی
برای ورود اینجا کلیک کنید
طلاق اثرات مخربی بر بنیان خانواده میگذارد و موجب میشود که اعضای خانواده در دوران بعد از طلاق دچار افسردگی و اختلالاتی شوند . اما در این بین بیشترین تاثیر متوجه فرزندان میشود. اغلب کودکان طلاق با مشکلات گسترده ای همچون ناسازگاری، انزوا، گوشه گیری، اضطراب و حتی ترس از ازدواج مواجه هستند. حتی در برخی مواقع به دلیل عدم وجود سرپرست مشخص برای فرزندان طلاق، زمینه برای گرایش به بزه کاری و انواع آسیب های اجتماعی برای آنها ایجاد شده است.
تحمل طلاق برای هر بچه ای مشکل است. هر چند برخی از مردم معتقدند که نوجوانان بهتر از بچه های کوچک می توانند با این بحران خانوادگی کنار بیایند. تحقیقات نیز نشان می دهد که همیشه این طور نیست. طلاق برای خیلی از نوجوانان، به تلخی مرگ یکی از اعضای خانواده است.
جلوگیری از طلاق گاه امکان پذیر نیست و وقتی خوب یا بد طلاق رخ می دهد واکنش یک نوجوان به عوامل متعددی بستگی دارد، از جمله:-علت طلاق چه بوده است؟-چگونگی ثبات روحی و احساسی، هم در والدی که در خانه مانده است و هم در والدی که جدا شده است-مشکلات مالی جدید که بعد از طلاق ایجاد می شود و …
در خلال مراحل اولیه بعد از طلاق، نوجوان سعی می کند راههایی برای تطابق پیدا کند، و این امر می تواند مشکلات والدینی را که با آنها زندگی می کنند، افزایش دهد. برخی از نوجوانها پرخاشگر می شوند و در خانه با پدر یا مادرشان به خوبی برخورد نمی کنند. برخی ساکت و منزوی می شوند و خودشان را از والدین، خواهر و برادران جدا نگه می دارند. خیلی ها همواره فکر ازدواج مجدد والدین هستند و اغلب احساس گناه می کنند و معتقدند که رفتارهای آنها باعث طلاق شده است.
نکته ای که در مورد نوجوانان در مواجهه با طلاق والدین نباید از نظر دور داشت این است که آنها در بدبین کردن والدین نسبت به هم مهارت خاصی دارند به این شکل که در مورد وقایع یک روز ملاقات، یا مشکلات مالی یا محدودیتهایی که یک والد به ان تحمیل می کند، دروغ هایی می گویند و باعث می شوند که دشمنی بین والدین بیشتر شود. البته گاه هم نوجوانان تلاش می کنند والدین را آشتی دهند که در نتیجه مشکلاتی ایجاد می کنند.چگونه با طلاق والدین کنار بیاییم
گاهی اوقات هم والدین شان را گول می زنند تا بتوانند به چیزهایی که می خواهند دست پیداکنند به این منظور بین والدین در این زمینه رقابت ایجاد می کنند که کدام والد بهتری است یا کدام فرزندش را بیشتر دوست دارد. این رقابت برای همه اعضای خانواده آثار بدی به جای می گذارد.
البته همه نوجوانان مثل هم نیستند و واکنش آنها نسبت به طلاق والدین شبیه به هم نیست. هر چند تحقیقات در زمینه آثار طلاق هنوز در اوایل راه است اما برخی از یافته ها به ثبات لازم رسیده است مثلا یافته ها شان می دهد که:-وقوع طلاق در خانواده باعث می شود که اکثرا نوجوانان از ایجاد یک رابطه مبتنی بر عشق در آینده بترسند. آنها فکر می کنند که اگر خودشان را از لحاظ احساسی از دیگران دور نگه دارند، می توانند از صدمات و ناراحتی های بعدی در امان باشند.-نوجوانانی که قربانی طلاق والدین هستند انتظارات و توقعاتشان را از دیگران و حتی از زندگی آینده خود کاهش پیدا می کند و در برابر اصلاح مسایل و امور، احساس ناتوانی می کنند.-همچنین روابط جدیدی که والدین بعد از طلاق برقرار می کنند، بر نوجوان تاثیر زیادی دارد مثلا ازدواج مجدد والدین می تواند سازگاری نوجوانها را مختل کند و آنها را به سمت رفتارهای مخاطره آمیز بکشاند.
دکتر موریس گورین که متخصص اطفال است و در مورد رفتارها و نیازهای روحی بچه ها و نوجوانان مطالعه انجام داده است، پیشنهادهایی برای والدین در آستانه طلاق ذکر کرده است. برای مثال :-باید به نوجوان تاکید کنید که تصمیم طلاق را خودتان یا همسرتان گرفته اید و بچه ها مسبب و باعث طلاق نیستند و همچنین تاکید کنید که این امر خاتمه یافته محسوب می شود.-به نوجوان تاکید کنید که نیازهای او برآورده خواهد شد.(اگر واقعا چنین امکانی وجود دارد)-اطمینان حاصل کنید که نوجوان می داند و می فهمد که هر دو والد او را دوست دارند و در آینده هر دو، ارتباط نزدیکی با آنها خواهد داشت.-اگر پدر در آینده در دسترس نباشد بیشتر وقتها سودمند است که یکی از بستگان مرد یا فردی که نوجوان قبولش دارد در تماس باقی بماند.-تا جایی که امکان دارد، نوجوان را از محیط آشنا و دوستان و مدرسه جابجا نکنید.-اگر امکان پذیر است فرزندتان باید همیشه اوقات خاصی را به طور اختصاصی با هر کدام از والدین بگذراند.-دنبال بهانه ای نباشید که بر اساس آنها به نوجوان بگویید نمی تواند یا نباید با والد دیگر ملاقات کند.-تلاش جدی داشته باشید که روزهای تولد یا عیدها را به خاطر بسپارید و سعی کنید به همه مسایلی که برای نوجوان مهم است توجه کنید.-برای سوال های زیادی که به دفعات از شما پرسیده خواهد شد و برای پاسخ های تکراری آماده باشید.-اگر همسر سابقتان از این دستورالعمل ها پیروی نمی کند، به هر حال شما هر کاری را که از دست تان بر می آید، انجام دهید و برای هر مشکل یا هر موردی که دچار شک و تردید می شوید، دنبال گرفتن کمک باشید.
نوجوانان گه گاه تحت تاثیر مشکلات خانوادگی و طلاق والدین ،دچار افسردگی می شوند حال اگر این افسردگی به شکل موثری رفع نشود، ممکن است به خودشان آسیب بزنند. پسرها بیشتر از دختران دست به خودکشی می زنند اما در هر حال هیچکس در امان نیست.
اینکه چرا در سالهای اخیر آمار خودکشی در نوجوانان و جوانان افزایش یافته است، شاید به این دلیل باشد که اولا امروزه ابزارهای خودکشی فراوانی در دسترس نوجوانان قرار دارد اما شاید این نکته مهمتر باشد که محققان اعتقاد دارند فشارهای زندگی مدرن بیشتر از گذشته ها است.
خصوصا فقدان علاقه از سوی والدین، ممکن است مشکل مهم دیگری باشد. بسیاری از بچه ها در خانه هایی که با طلاق مواجه بوده اند، بزرگ می شوند و در این دست خانواده ها چون عمدتا تک سرپرست هستند و مشغله های رسیدگی به زندگی زیاد است، خانواده برای گذراندن ساعات خاصی در کنار هم فرصتهای بسیار محدودی دارد و لذا احساس طرد شدگی در نوجوانان این دست خانواده ها زیاد به چشم می خورد. نوجوانان این دست خانواده ها بر این باور هستند که خانواده هایشان آنها را درک نمی کنند و وقتی آنها تلاش می کنند در مورد احساسات، ناراحتی ها، شکستها و ناکامی های خود با والدین شان ارتباط برقرار کنند پدر و مادر نظر آنها را رد می کند و با آنها مخالفت می نماید.لذا اگر شما فرزند نوجوانی در خانه دارید که دوره هایی از افسردگی را گذرانیده و یا شرایط خانوادگی نابسامانی دارید و از لحاظ روحی موقعیت با ثباتی را برای فرزندتان مشاهده نمی کنید و حتی احتمال می دهید که نوجوان تان در مورد خودکشی فکرهایی دارد ساکت نمانید. شما باید تهدیدها و ژستهای خودکشی را بسیار جدی بگیرید.
برای مثال:
-مستقیما از نوجوان تان در این مورد سوال کنید. از گفتن کلمه خودکشی نهراسید. برخی از والدین تصور می کنند اگر این موضوع را مطرح کنند نوجوان شان را تشویق به خودکشی می کنند اما بر عکس اگر نوجوانی در فکر خودکشی باشد و بفهمد والدین و اطرافیان وی ناله او برای دریافت کمک را شنیده اند، احساس رهایی می کند. به او بگویید که دوستش دارید و از او بخواهید در مورد احساساتش برای تان صحبت کند.-به نوجوان تان تاکید کنید که هر قدر هم که مشکلاتش بزرگ باشد باز هم می تواند برای حل آن تلاش کند و شما در این امر به او کمک خواهید کرد.منتظرنمانید مشکلات خودش رفع شود بلکه دست به کار شوید و حتما کمک تخصصی از یک متخصص و روان شناس هم بگیرید.-شما به عنوان والدینی که از هم جدا شده اید باید کشف کنید که چه اشتباهاتی وجود داشته و برای اصلاح یا بهتر شدن اوضاع برنامه ریزی هایی کنید و حتی از پزشک نوجوان تان کمک بگیرید تا احتمال بروز خودکشی در فرزندتان را از بین ببرید.البته منظور این نیست که هر نوجوانی که طلاق والدین را تجربه می کند در معرض خطر خودکشی قرار دارد اما نکته مهم این است که والدینی که وارد جریان طلاق می شوند، باید به سلامت روان فرزندان خود خصوصا فرزندان نوجوان توجه خاص داشته باشند. افسردگی های طولانی مدت و یا رفع نشده عمدتا عامل خطر مهمی است و باید مورد توجه جدی والدین قرار گیرد و حتما از کمکهای تخصصی بهره برند.
0